سایت علمی و پژوهشی آسمان - مطالب ارسال شده توسط lotfi

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

جغرافیای تهران

بازديد: 341

 

جغرافیای تهران

  

شهر تهران در ۵۱درجه و ۶دقیقه تا ۵۱درجه و ۳۸دقیقه طول شرقی و ۳۵درجه و ۳۴دقیقه تا ۳۵درجه و ۵۱دقیقه عرض شمالی قرار گرفته‌است و ارتفاع آن از سطح آب‌های آزاد بین ۱۸۰۰متر در شمال تا ۱۲۰۰متر در مرکز و ۱۰۵۰متر در جنوب متغیّر است. تهران در بین دو وادی کوه و کویر و در دامنه‌های جنوبی رشته کوه البرز گسترده شده‌است. از جنوب به کوه‌های ری و بی‌بی‌شهربانو و دشت‌های هموار شهریار و ورامین و از شمال توسط کوهستان محصور شده‌است.

مشخصه اصلی زمین‌شناسی تهران قرار گرفتن آن بین توده عظیم رشته‌کوه البرز (متعلق به دوران سوم زمین‌شناسی) و فلات ایران (متعلق به دوران چهارم زمین‌شناسی) است. مهم‌ترین نمود این مساله وجود گسل‌های فعالی چون گسل مشاء، گسل شمال تهران و گسل ری است که موجب شده همواره زمین‌لرزه‌های خفیف و نامحسوسی در محل این گسل‌ها به وقوع بپیوندد.

 

    تهران را می‌توان به سه منطقه طبیعی تقسیم کرد.

 

    کوه‌های شمالی. بزرگترین نقطه این کوه‌ها قله توچال به ارتفاع ۳۹۳۳است.

    دامنه کوه‌ها. این منطقه شامل قسمت‌های شمالی شهر مانند اوین، درکه، نیاوران، حصارک و سوهانک می‌شود.

    دشت جنوبی. بخش اعظم شهر در این دشت قرار گرفته و شیب ملایمی از شمال به جنوب دارد.

بلایای طبیعی

لرزه‌خیزی

 

شهر تهران از نظر زمین لرزه جزء مناطق پرزیان (۸ تا ۱۰ درجه مرکالی) به‌شمار می‌آید.[۳] گسل‌هایی که در تهران و حومه تا شعاع ۱۵۰ کیلومتری مرکز شهر قرار دارند، عبارتند از گسل مشاء، شمال تهران، ری، طالقان، ایوانکی و ایپک که بررسی رفتار آن‌ها حایز اهمیت است.

 

در علم زلزله‌شناسی گسل‌هایی برای بشر خطرناک شناخته می‌شوند که حداقل ۱۰ کیلومتر طول داشته و جوان (فعال) هم باشند (گسل فعّال گسلی است که در ده هزار سال گذشته حداقل سبب یک زمین لرزه شده باشد). گسل شمال تهران بزرگ‌ترین گسل شهر است که در جنوب دامنه رشته‌کوه البرز و در شمال شهر تهران قرار دارد. این گسل از لشکرک و سوهانک آغاز شده تا فرح‌زاد و حصارک و از آن‌جا به سمت غرب امتداد یافته است. این گسل در مسیر خود، نیاوران، تجریش، زعفرانیه، الهیه و فرمانیه را در بر می‌گیرد. گسل مهم دیگر گسل ری است که با توجه به مقاوم نبودن ساختمان‌های جنوب تهران در صورت فعال شدن بسیار پرتلفات خواهد بود. این گسل از جاده خاوران شروع شده و با گذر از دولت‌آباد و حرکت بر مسیر جاده کمربندی تهران در حد نصاب کوره‌های آجرپزی چهاردانگه به پایان می‌رسد. نقشه گسل‌های تهران اخیرا توسط پایگاه ملی داده‌های علوم زمین تهیه شده است.

 

از نظر زلزله‌شناسی تاریخی، شهر تهران زلزله‌های بزرگی مانند زلزله ۷٫۱ ریشتری دماوند در ۱۸۳۰ م.، ۷٫۲ ریشتری کرج در ۱۱۱۷ م. ، ۷٫۷ ریشتری طالقان در ۹۵۸ م. ، ۷٫۱ ریشتری ری در ۸۵۵ م. و زلزله‌های ۷ ریشتر به بالای بسیارِ دیگری به خود دیده است. با احتمال بالای ۷۰٪، به طور میانگین هر ۱۵۸ سال زلزله‌ای مخرب در این شهر رخ داده و با توجه به این‌که از آخرین زلزله مخرب که زلزله ۷٫۱ ریشتری دماوند در ۱۸۳۰ م. و به احتمال زیاد مربوط به گسل مشا، حدود ۱۷۸ سال می‌گذرد، احتمال وقوع رلرله‌ای بالای ۷ ریشتر در این ناحیه بسیار بالاست. البته دیگر کارشناسان معتقدند با توجه به این‌که در سال ۱۹۳۰ زمین‌لرزه دیگری در شمال تهران رخ داده که روستای آه (اطراف رودهن) و روستای مبارک‌آباد (نزدیک آبعلی) در اثر آن به کلی ویران شده‌اند، دلیلی ندارد زلزله ۱۸۳۰ را آخرین زلزله یزرگ در شمال تهران به حساب آورد.

سیل

 

شهر تهران، به طور پیوسته در معرض خطر سیل قرار دارد. از دلایل اصلی این موضوع، می‌توان اختلاف ارتفاع زیاد، شرایط اقلیمی خاص، وجود رودخانه‌های فراوان مانند رود کرج، رود دربند، رود چیتگر و مسیل‌های متعدد و قرارگرفتن شهر تهران در پای کوه را نام برد.[۸] همچنین در شهر تهران، ۱۲ حوزه آبریز بالادست مسلط بر آب و ۱۴ کیلومتر نوار مولد سیل از دارآباد تا غرب دره فرحزاد وجود دارد.

 

تا کنون در این منطقه، سیل‌های متعددی رخ داده که برخی از موارد گزارش‌شده شامل سیلاب سال ۱۲۴۶ تهران، سیلاب سال ۱۳۱۶ یوسف‌آباد، سیلاب سال ۱۳۳۶ امامزاده داوود و سیل سال ۱۳۶۶ تجریش می‌شوند. پتانسیل سیل در این منطقه، باعث شده که تمهیداتی در خصوص احداث ایستگاه هشدار سیل در منطقهٔ دربند و گلاب‌دره اندیشیده شود.

 

آب و هوا

آب و هوای تهران متأثر از کوهستان در شمال و دشت در جنوب است. غیر از شمال تهران که تحت تأثیر کوهستان آب و هوای آن تا حدی معتدل و مرطوب است، آب و هوای بقیه شهر کلا گرم و خشک و در زمستان‌ها اندکی سرد است. مهم‌ترین منبع بارش در این شهر بادهای مرطوب مدیترانه‌ای و اطلسی هستند که از سمت غرب می‌وزند. رشته کوه البرز همجون سدی به نحو موثری از نفوذ بسیاری از توده‌های هوا جلوگیری می‌کند در نتیجه باعث شده است که هوای شهر از از یک سو خشک‌تر و از سوی دیگر از آرامش نسبی برخوردار باشد

از نظر فصلی، هوای تهران در زمستان تحت تاثیر سیستم پرفشار شمالی (سیبری) قرار دارد. این تاثیر باعث شده است که در این فصل هوا در قسمت‌های مرکزی و جنوبی معتدل و در قسمت‌های شمالی شهر سرد باشد، به طوریکه در این قسمت‌ها دمای هوا در زمستان بارها به زیر صفر می‌رسد. همچنین در این فصل به دلیل پدیده وارونگی هوا میزان آلودگی جوی بالاست. در تابستان‌ها عامل مهم سیستم کم‌فشار حرارتی کویر مرکزی است که سبب می‌شود هوا گرم و خشک باشد.

 

میزان بارندگی در سطح شهر تهران عمدتاً کم بوده و به مقدار ۲۴۵٫۸ میلیمتر در طی سال اندازه‌گیری و تعداد روزهای یخبندان (با دمای زیر صفر) آن نیز ۳۶ روز در سال ثبت شده است (۱۳۷۶).در یک دوره ۴۵ ساله بیشترین دمای تهران ۴۳ درجه سلسیوس و کمترین دمای آن ۱۵- درجه سلسیوس گزارش شده است. میانگین رطوبت نسبی هوا در تهران ۴۰٪ و در شمیران ۴۶٪ بوده است. باد غالب تهران غربی (۲۷۰ درجه) و متوسط سرعت آن ۵٫۵ متر بر ثانیه است. شب‌ها نسیم خنکی از کوه به پایین می‌وزد (باد کوه) و روزها برعکس نسیمی از سمت دشت می‌وزد (باد دشت)

 

منبع اصلی آب شرب تهران رودهای کرج، جاجرود و لار است که توسط سه سدی که بر روی آن‌ها نصب شده تامین می‌شود. با افزایش مصرف آب، بخشی از آب شرب نیز از آب‌های زیرزمینی توسط چاه‌های عمیق به‌دست می‌آید. چندین رود فصلی هم در تهران وجود دارد که تاثیر چندانی در تامین آب شهر ندارند. گلابدره، حصارک، تجریش و کن مهم‌ترین آن‌ها هستند.

 

 

رودخانه کرج پرآب‌ترین رود دامنه‌های جنوبی البرز است که از باران‌های فصل سرد و ذوب برف‌های مناطق کوهستانی نشأت می‌گیرد و در ۴۰ کیلومتری غرب تهران از کانون آبگیر خرسنگ کوه سرچشمه می‌گیرد. رودخانه جاجرود از کوه‌های کلون بسته که جزء بلندی‌های خرسنگ کوه است سرچشمه گرفته و این دو رود مجموعاً قسمت عمده آب مصرفی شهر تهران را تأمین می‌نمایند. تهران به رغم داشتن منابع آبی فراوان به دلیل رشد جمعیت و کمی بارندگی در برخی دوره‌ها با مشکل کمبود آب روبرو است.

 

نمای شهر

 

نمای شهر در نقاط مختلف بر اساس عوامل جغرافیایی، اقتصادی، فرهنگی و تاریخی متفاوت است. در شمال شهر که به کوه‌ها نزدیک‌تر است معمولاً خیابان‌ها و کوچه‌ها شیبدارتر و در جنوب شهر هموارترند. همچنین در جنوب شهر ساختمان‌های بلندمرتبه کم‌تر و در شمال شهر بیشترند. ساختمان‌های اداری و دولتی نیز عمدتا در مرکز شهر قرار دارند. از طرف دیگر در مناطقی که تاریخ ساخت آن‌ها جدیدتر است مانند منطقه ۲، منطقه ۵ و منطقه ۲۲ که همگی در غرب و شمال غرب شهر قرار دارند با توجه به پیروی از آیین‌نامه‌های جدیدتر اصول شهرسازی در آن‌ها بیش‌تر رعایت شده است. در این مناطق معمولاً عرض خیابان‌ها و کوچه‌ها، سرانه پارکینگ و سرانه فضای سبز از سایر مناطق شهر بیش‌تر است. برعکس در مناطقی که ساخت آن‌ها زودتر صورت گرفته است مانند منطقه ۱۲ و منطقه ۲۰ معمولاً بناهای تاریخی و سنتی بیش‌تری وجود دارد.

مناطق شهری

این شهر در حدود ۷۳۰ کیلومتر مربع مساحت دارد</ref>[۱۶] شهرداری تهران از دیدگاه تأمین نیازمندی‌ها و اداره بهتر سطح شهر را به ۲۲ منطقه شهرداری و ۱۱۲ ناحیه بخش کرده که شهر ری و تجریش را نیز شامل شده است. از سوی دیگر وزارت کشور هم برای انجام انتخابات‌های مختلف و کارهای مدیریتی دیگر، تفسیر خاص خود را از شهرستان تهران دارد که بر ۲۲ منطقه شهرداری منطبق نیست و شمیران و ری را نیز شهرستان‌هایی جداگانه در نظر گرفته است. این شهر به واسطهٔ داشتن شبکه مخابراتی گسترده نیز دارای نواحی هفت‌گانه مخابراتی می‌باشد.

 

در تقسیم‌بندی وزارت کشور شهرستان تهران در مرکز استان تهران قرار دارد. از شمال به شهرستان‌های کرج و شمیرانات، از مشرق به شهرستان دماوند، از جنوب به شهرستان‌های ورامین و ری و اسلامشهر و از مغرب به شهرستان‌های شهریار و کرج محدود می‌شود. مرکز آن بخش مرکزی است.

محله‌های شهر

 

کلانشهر تهران امروزه دارای محله‌ها و شهرک‌های فراوانی است.

    محله‌های قدیمی تهران

تهران قدیم از چهار محله تشکیل شده بود به نام‌های سنگلج، اودلاجان (عودلاجان)، بازار و چاله‌میدان.

در زمان ناصرالدین‌شاه قاجار چندین محله تازه در تهران ساخته شد به نام‌های ارگ، چاله حصار، خانی‌آباد، قنات‌آباد، پاچنار، پامنار، گار ماشین، گود زنبورک‌خانه، صابون‌پزخانه، گود عرب‌ها و دروازه قزوین.

 

    محله‌های نوساز شهر تهران

در زمان دودمان پهلوی و پس از انقلاب ۱۳۵۷ شمار زیادی محله و شهرک در محدوده کلانشهر تهران ساخته شد. برخی از این محله‌ها همان روستاهای پیشین‌اند که گسترش داده شده‌اند.

موقعيت جغرافيايى و تقسيمات سياسى استان

استان تهران با وسعتى حدود ۹۵۶‚۱۸کيلومترمربع بين ۳۴ تا ۳۶/۵ درجهٔ عرض شمالى و ۵۰ تا ۵۳ درجهٔ طول شرقى واقع شده است. اين استان از شمال به استان مازندران، از جنوب به استان قم، از شرق به استان سمنان و از غرب به استان قزوين محدود شده و مرکز آن شهر تهران است.

بر پايهٔ آخرين تقسيمات کشورى، استان تهران در سال ۱۳۷۵ داراى ۹ شهرستان، ۲۲ شهر، ۲۰ بخش، ۶۲ دهستان و ۱۹۴۷ آبادى است. شهرستان‌هاى آن عبارت‌اند از:

- شهرستان تهران: داراى دو بخش و دو دهستان (سولقان و سياه‌رود) و يک شهر (تهران) است.

- شهرستان دماوند: داراى دو بخش و هشت دهستان (پشت‌کوه، حبله‌رود، شهرآباد، قزقان‌چاى، ابرشيوه، آب‌على، تارود و جمع آب‌رود) و چهار شهر (دماوند، رودهن، گيلان و فيروزکوه) است.

- شهرستان رى: داراى سه بخش و شش دهستان (حسن‌آباد، وهن‌آباد، قلعه نو، کهريزک، فشاپويه و غنى‌آباد) و يک شهر (حسن‌آباد) است.

- شهرستان ساوجبلاغ: شامل دو بخش و سيزده دهستان (بالا طالقان، ميان طالقان، پايين طالقان، ‌ احمدآباد، برغان، تنکمان، جمال‌الدين، چندار، چهاردانگه، ‌ رامجين، سعيدآباد، نجم‌آباد و هيو) و دو شهر (نظرآباد و هشتگرد طالقان) ‌است.

- شهرستان شميرانات: داراى دو بخش و سه دهستان (رودبار قصران، لواسان بزرگ و لواسان کوچک) و دو شهر (لواسان و فشم) است.

- شهرستان شهريا:ر شامل دو بخش و يازده دهستان (اسماعيل‌آباد، امام‌زاده ابوطالب، منجيل‌آباد، اخترآباد، بى‌بى‌سکينه، جوقين، رزکان، فردوس، قائم‌آباد، ملارد و مويز) و سه شهر (رباط کريم، شهريار و شهر قدس) است.

- شهرستان کرج: شامل دو بخش و هفت دهستان (آدران، آسارا، گرم‌دره، محمدآباد، پلنگ‌آباد، کمال‌آباد و اشتهار) و سه شهر (کرج‌، اشتهارد و ماه‌دشت) است.

- شهرستان ورامين: شامل سه بخش و هشت دهستان (بهنام پازوکى شمالى، ‌ بهنام سوختهٔ شمالى، فيلستان، بهنام سوختهٔ جنوبى، بهنام پازوکى جنوبى، بهنام وسط شمالى، بهنام عرب جنوبى و بهنام وسط جنوبي) و چهار شهر (ورامين، قرچک، پيشوا و پاک‌دشت جوادآباد) است.

- شهرستان اسلام‌شهر: شامل دو بخش و چهار دهستان (فيروز بهرام، چهاردانگه، ده عباس و صالح‌آباد) و يک شهر (اسلام‌شهر) است.

در همین زمان اولین احصائیه وآمارگیری نشان می دهد که تهران پنج محله (ارگ، عودلاجان، بازار، سنگلج و چالمیدان) و در هر محله ده ها پاتوق، امامزاده، تکیه، مدرسه یا مکتب خانه و صدها محل کسب و کار داشته است. از این دوره به بعد بر اهمیت بازار افزوده می شد و کارکردهای دینی و اقتصادی بخصوص بازار، ساختار اصلی سنتی شهر را تشکیل می داد.

در پایان دوره قاجار، میرزا عبدالغفارخان نجم الملک، اولین آمارگیری همه جانبه را در تهران انجام داد و اولین نقشه شهر تهران را با کمک دانشجویان خود در دارالفنون ترسیم کرد. در حالی که جمعیت شهر به 155736نفر رسیده بود. در آمارگیری نجم الملک، طبقات مختلف اجتماع بر اساس آقایان و کسبه، غلام سیاه، نوکر، زنان محترم، کنیزها، خدمتکار، جوانان وکودکان به تفکیک تعیین شده بودند. همین دوره در تهران زمان آشنایی با تمدن غرب و اوضاع دنیای جدید نیز بود که آثار آن در معماری و زندگی فرنگی به طور کلی هویدا گردید و تهران در مسیر گذر از سنت های دینی و اجتماعی و اخلاقی دیرین خود به غرب گرائی و فرنگی مئابی قرار گرفت و همه نوآوری ها در دربار ناصری آغاز گردید و حصار جدید شهر با 12دروازه بوجود آمد در حالی که داخل حصار خیابان ها و بناهای مسکونی جدید چهره شهر را دگرگون ساخته بود و اداره امور تهران با بهره گیری از تجارب اروپائیان نظم و ترتیب تازه ای یافته بود.

دوره ناصری، عصر گردش مبادلات بازرگانی و تأسیس کارگاه ها، تجارتخانه ها و بانک ها نیز به شمار می رود و در همین دوره بود که حمل ونقل شهری وسیله واگن اسبی مشکل ترافیکی شهر را حل می کرد و جمعیت شهر به حدود 244400رسید. تغییرات فضائی شهر تهران به شیوه دوران ناصری با پیروزی مشروطیت در سال های اول قرن بیستم (1906) به پایان رسید و شهر تهران پا به دوره جدیدی از تحول و تکامل گذارد. دوره پهلوی اول را تهران با جمعیتی در حدود 250000 آغاز کرد در حالی که از لحاظ اجتماعی و سیاسی دوره انتقال از نظام فئودالی و حاکمیت چندگانه به حاکمیت متمرکز و از نظر فرهنگی مذهبی دوره برخورد ارزش های سنتی و مذهبی با فرهنگ وارداتی غربی و غیردینی و از جنبه اقتصادی دوره تکوین صنایع جدید بود. در این دوره شهرسازی جدید با تخریب آنچه موجود بود مانند دروازه ها و حصار شهر و سکونتگاه ها و میادین و پاتوق های سنتی آغاز شد و شهر تهران روز به روز توسعه یافت و بر جمعیت آن افزوده شد. مجموعه های ساختمانی به کمک مهندسین خارجی و داخلی بنا شد که به سبک معماری رضاشاهی معروف است مانند ساختمان های بانک ملی و وزارت دارائی، شهربانی و پست خانه و امثال آن. از نظر فرهنگی- مذهبی قانون اعزام محصل به خارج و تشکیل مدارس و دانشگاه ها با تمرکز امور دولتی و بازرگانی، عامل عمده جلب جمعیت از سراسر کشور به تهران گردید به طوری که در آغاز دوره پهلوی دوم بعد از جریانات شهریور1320 (حمله نیروهای متفقین به ایران در سال های جنگ جهانی دوم)، جمعیت تهران به 880000 ( 1325ه.ش) و در اولین سرشماری رسمی در سال 1335به 1560000 نفر رسید.

پس از غائله افغان در زمان نادرشاه، تهران اهمیت نظامی پیدا کرد به طوری که نادرشاه حکومت تهران را به فرزندش رضاقلی میرزا داد و بعد از فتح هندوستان در تهران مجلسی از علمای مذاهب تشکیل داد و از آن پس مورخان و نویسندگان در تهران بنام دارالامان و حاکم نشین ری و شهریار یاد می کنند. کریم خان زند در محضر شاه سلیمان اول در تهران بر تخت نشست و همواره در سر داشت که تهران را پایتخت خود قرار دهد و به همین علت دستور داد عمارت سلطنتی و دیوانخانه ای بزرگ در تهران بسازند و در نتیجه نویسندگان دوره قاجار از تهران بنام دارالاماره کریم خان یاد می کردند ولی این آقا محمدخان قاجار بود که تهران را در سال1200 پایتخت رسمی کشور ساخت و در آن سال بر تخت سلطنت جلوس کرد و به توسعه ارگ سلطنتی پرداخت و عمارت زیادی بر آن افزود .

آقا محمدخان کوشید که مردم را در تهران ساکن و تجارت را در آن برقرار کند. در زمان فتحعلی شاه برادرزاده آقا محمدخان (1212) زمینه های رشد و توسعه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی تهران فراهم شد به طوری که جمیع سیاحان خارجی درباره بزرگی و عظمت تهران داستان ها نوشته اند.

هم زمان با تکمیل کاخ ها در زمان فتحعلی شاه، بناهای زیاد دیگری با کاربرد مذهبی و اجتماعی در تهران ایجاد شد که از آن جمله است مسجدشاه یا مسجدسلطانی جنب بازار و مسجد و مدرسه فخریه یا مروی، مسجد فخرالدوله با اوقاف فراوان مسجد جامع و امثال آن.

چنانچه ویلیام اوزلی انگلیسی در 1226نوشته است که تهران با  60000 نفرجمعیت، 30 مسجد، 300 حمام عمومی و6 دروازه داشته است. توسعه تهران در زمان محمدشاه از هر حیث ادامه داشت تا این که در اوایل سلطنت ناصرالدین شاه عنوان دارالخلافه ناصری یافت.

از آن به بعد شهرداری تهران و سازمان برنامه و بودجه، عاملین اصلی تغییرات فراوان در سیمای شهرنشینی و تبدیل تهران به یک پایتخت در حال رشد بودند و رشد سریع شهر را از افزایش فوق العاده جمعیت به موجب سرشمارهای رسمی می توان در نظر گرفت.

رشد جمعیت شهر تهران براساس سرشماری های رسمی کشور در طی دوره های 85-1355 به‌طور مشروح در جدول 1-1 آورده شده است.

در آغاز انقلاب بزرگ اسلامی، شهر تهران مشکلات شهری زیادی از گذشته ها به ارث برده بود که جنگ تحمیلی با عراق مجالی برای رفع آنها فراهم نمی  کرد ولی بعد از پایان جنگ تحمیلی و استقرار کامل جمهوری اسلامی، اصلاحات و توسعه شهر تهران از طریق ایجاد بزرگراه ها و راه آهن زیرزمینی و شهرک های اقماری با نقشه های منطقی ادامه یافت در حالی که سیاست های بزرگ کشوری مانند ایجاد راه ها و توسعه روستاها و انتقال و تأسیس دانشگاه ها در شهرهای دیگر، هیچ یک مانع از افزایش جمعیت تهران نشد و امروز تهران بزرگ مجموعه ای با حدود 14 میلیون نفرجمعیت و هزار کیلومترمربع وسعت است که رفع یا تقلیل مشکلات آن، ازعمده وظایف جمهوری اسلامی ایران به حساب می آید.

 

جدول 1-1.  جمعيت شهر تهران طي سال‌هاي 85-1355 (هزار نفر)


براي ديدن اندازه واقعي كليك كنيد

گویش

تهران در تقسیمات کشوری قدیم و پیش از این که پایتخت ایران شود از ملحقات شهر تاریخی ری بوده است؛ بنابراین گویش مردم این شهر نیز از شعب گویش راجی یا رازی، همان زبانی که از زبان پهلوی منشعب و در شمال و شمال غربی و مغرب و جنوب ایران رواج داشته، بوده است. به تصریح شمس قیس رازی زبان مردم شهر ری و از جمله تهران، حد فاصل زبان دری مشرق و زبان پهلوی مغرب و جنوب ایران محسوب می گردیده است. امروزه از این گویش اثری بر جای نمانده است. این گویش در زبان چند نسل پیش مردم روستائیان مناطق دولاب و شمیران و کن و سولقان شنیده می‌شد.[۷۶]

جرایم و معضلات اجتماعی

استعمال مواد مخدر توسط ایرانیها زمینهٔ افزایش جرایم را در آن فراهم کرده‌است، به طوری‌که جرم ۶۰ درصد زندانی‌های کشور در رابطه با مسائل مواد مخدر است. در استان تهران نیز حدود ۱۰۰۰ زندانی زن وجود دارد که بیشترین جرم آن‌ها در رابطه با مواد مخدر است. بعد از مواد مخدر بیشترین جرم زندانیان زن مربوط به سرقت و جرایم اخلاقی‌است. میانگین سنی زندانیان زن در استان تهران بین ۲۳ تا ۳۲ سال است. در سطح زندان‌های استان تهران در ازای ۲۵۰ تن زندانی مرد یک مددکار وجود دارد که این رقم برای زندانیان زن هر ۱۰۰ تن است. هم‌اکنون در ۴۰۰ نقطه جرم‌خیز و معابر پایتخت به منظور کنترل بهتر تردد و نظارت بر نقاط جرم‌خیز، دوربین‌های مداربسته نصب شده‌استبرای پیشگیری از جرم علاوه بر فعالیت‌های انتظامی، آموزش همگانی و جلب مشارکت مردم در راستای اطلاع‌رسانی و افزایش سطح آگاهی عموم نیز مد نظر ناجا است و در همین راستا وقوع جرایم در سال ۱۳۸۷ نسبت به سال پیش از آن ۷ درصد کاهش یافت.

موزه‌ها

موزه هنرهای معاصر تهران که مهم‌ترین و جامع‌ترین مجموعه از هنر معاصر غرب در قارهٔ آسیا را دارا می‌باشد

نمایی از ساختمان موزه آبگینه و سفالینه

بیش از ۳۰ موزه در سطح شهر تهران به فعالیت مشغولند که همه روزه تعداد زیادی بازدید کننده به‌سوی خود جلب می‌کنند.

از جمله:

    موزه مردم‌شناسی تهران،

    موزه ملی ایران،

    موزه فرش ایران،

    موزه هنرهای معاصر تهران،

    موزه صنایع دستی مجموعه سعدآباد،

    آبگینه و سفالینه،

    موزه جواهرات ملی

    موزه رضا عباسی

    کتابخانه و موزه ملک،

    ایران باستان،

    موزه آثار طبیعی و حیات وحش ایران

و کاخ موزه‌های:

    سعدآباد،

    نیاوران،

    گلستان

و بسیاری از موزه‌های دیگر تهران از جذابیت‌های آن به شمار می‌آیند. از تماشاگه‌های تاریخ، پول، و زمان نیز می‌توان به عنوان دیدنی‌های تهران یاد کرد.

قنات‌های تهران

قناتهای تهران و ری که دشت ورامین را آبیاری می‌کردند تا سال ۱۳۴۰ جزء پرآب‌ترین کاریزهای دنیا بودند ولی در توسعه شهری و به دلیل تخریب مادر چاه‌ها و نبود لایروبی از رونق افتاده‌اند. حفر کاریزهای تهران به دوره صفوی و قاجاری باز می‌گردد. در تهران نزدیک به ۳۰۰ قنات وجود دارد که برخی از آنها یکدیگر را بصورت ضربدری قطع می‌کنند و طی نشست‌ها تخریب و در حال حاضر در جنوب شهر به صورت روباز مسیر خود را تا ورامین و یا اطراف شهر ری ادامه می‌دهند. دو عدد از این قناتها در محمودآباد خاوران تهران بدلیل خاکبرداری در سال ۱۳۵۵ به هم وصل شدند و حجم زیاد آب تخریبهای زیادی را بوجود آورد تا اینکه با وسایل مکانیکی این دوقنات مجدداً از هم جدا و به مسیر اصلی اولیه هدایت شدند در حال حاضر در ایران حدود ۴۰۰۰۰ قنات به طول ۲۷۲۰۰۰ کیلومتر وجود دارد. تهران تا سال ۱۳۲۰ بیشترین شمار قنات را دارا بود به گونه‌ای که هر محله‌ای قنات خاص خودش را داشت. سرچشمه‌های بعضی از قنات‌ها در توسعه شهری از میان رفته و این باعث شده است که زه‌کشی آب تهران در جنوب شهر با مشکل روبرو شود.[۸۲]

مکان‌های مذهبی

مسجدها، حسینیه‌ها و امامزاده‌ها از جمله مکان‌های مذهبی پایتخت هستند که در مجموع ۲٬۰۷۲ مرکز (۱۳۸۷ خ) را شامل می‌شوند. تهران ۱۵۴۶ مسجد، ۴۸۷ حسینیه، و ۳۹ امامزاده دارد. در واقع برای هر ۳٬۵۱۶ تهرانی یک مرکز مذهبی وجود دارد. بیشترین امامزاده‌های پایتخت در منطقه ۲۰ متمرکز شده و بعد از آن منطقه ۲ و ۱ دارای بیشترین امامزاده‌ها هستند. در ۱۲ منطقه هم هیچ امامزاده‌ای وجود ندارد.[۸۳]

سینما و تئاتر

بیش از صد سالن سینما در شهر تهران وجود دارد که اکثراً فیلم‌های تولید داخل و تعدادی نیز فیلم‌های خارجی را اکران می‌کنند. بیش از چهل آمفی‌تئاتر نیز در این شهر فعال هستند که نمایش‌های گوناگونی را به روی صحنه می‌برند. در سال ۱۳۸۹ مسابقات جام جهانی ۲۰۱۰ نیز از بعضی از سینماهای تهران پخش شد.

ورزش

پیست اسکی دیزین

فوتبال ورزش اول شهر است و بیشترین طرفداران را نیز دارد. در کنار آن کشتی نیز به طور سنتی بسیار مورد توجه بوده‌است و به عنوان ورزش ملی مورد توجه قرار گرفته‌است. چندین پیست اسکی بسیار زیبا و منحصربه‌فرداز جمله پیست‌های اسکی توچال، دیزین و شمشک در نزدیکی شهر قرار دارند که پیست اسکی دیزین جزء معدود پیست‌های اسکی جهان است که در آن امکان اسکی برروی چمن علاوه بر اسکی برروی برف مهیاست. پیست اسکی توچال هم با ارتفاع ۳۷۳۰ متر از سطح دریاهای آزاد پنجمین پیست اسکی مرتفع جهان است و تا تهران تنها پانزده دقیقه فاصله دارد. کوهنوردی و تاحدی صخره‌نوردی[۸۵] هم از ورزش‌های دیگر شهر است که مخصوصاً در روزهای تعطیل به طور همگانی مورد توجه قرار می‌گیرد.

ورزشگاه آزادی تهران

فوتبال که پرطرفدارترین ورزش شهر است، هر هفته عدهٔ زیادی را برای تماشای لیگ برتر به ورزشگاه آزادی می‌کشاند. دو تیم اصلی تهران استقلال و پرسپولیس هستند که شهرآورد بین این دو تیم هر بار تماشاگران زیادی را جذب می‌کند.

ورزشگاهای فوتبال زیادی در سطح شهر برای برگزاری مسابقات فوتبال وجود دارند. به‌جز ورزشگاه یکصد هزار نفری آزادی در غرب، می‌توان به ورزشگاه تختی در شرق، شیرودی در مرکز و دستگردی و ورزشگاه راه‌آهن در شهرک اکباتان اشاره نمود.

از دیگر مراکز ورزشی قهرمانی و یا همگانی شهر تهران می‌توان از مجموعه ورزشی انقلاب، مجموعه ورزشی-تفریحی توچال، مجموعه ورزشی چمران (بولینگ عبده)، ورزشگاه آرارات و ورزشگاه شهید کشوری (داودیه) نام برد.

نماد بازی‌های آسیایی ۱۹۷۴

بازی‌های آسیایی ۱۹۷۴ بزرگترین رویداد بین‌المللی ورزشی تاریخ این شهر از ۱۰ تا ۲۵ شهریور ۱۳۵۳ (۱ تا ۱۶ سپتامبر ۱۹۷۴) در تهران برگزار شد. مجموعه ورزشی آزادی تهران و مجموعه ورزشی تختی تهران برای این بازی‌ها ساخته شدند. این هفتمین دوره بازی‌های آسیایی بود و برای نخستین بار بازی‌های آسیایی در خاورمیانه برگزار میشد. ۳۰۱۰ ورزشکار از ۲۵ کشور در این رویدادچندورزشی شرکت داشتند که رکوردی در زمان خود محسوب می‌شد.

فرهنگ‌سراها

در تهران مراکزی به نام فرهنگ‌سرا توسط شهرداری تهران ساخته شده‌است که وظیفهٔ آنان ارائهٔ خدمات فرهنگی به مردم است. این مراکز مجهّز به سالن‌های سینما، تئاتر، مجموعه‌های ورزشی، کتابخانه، نگارخانه، کلاس‌های آموزش رایانه و غیره هستند و نقش مهمی در پرکردن اوقات فراغت جوانان و ارتقای سطح فرهنگ و آموزش آنان داشته‌اند. بیش از ۷۱ فرهنگسرا و خانهٔ فرهنگ در تهران وجود دارد. فرهنگ‌سرای بهمن که با وسعت ۴۰٬۰۰۰ متر مربع در جنوب تهران قرار دارد، فرهنگ‌سرای خاوران در جنوب شرقی، فرهنگ‌سرای شفق و فرهنگ‌سرای نیاوران در شمال تهران نمونه‌هایی از این مراکز هستند.

نشریات

بیش از هزار عنوان نشریّه در ایران منتشر می‌شود که مرکز تعداد زیادی از آن‌ها تهران است. تقریباً مرکز همهٔ روزنامه‌های مهم ایران در تهران است.

آموزش و پژوهش

دانشگاه‌ها

آموزش عالی مدرن ایران با تأسیس دارالفنون (۱۲۳۰ خ) توسّط امیرکبیر در تهران آغاز شد. پس از آن در سال ۱۳۱۳ خ. در دورهٔ رضاشاه به همّت افرادی چون محمود حسابی و علی‌اصغر حکمت، دانشگاه تهران ایجاد شد. هم‌اکنون در فهرست ده دانشگاه برتر وزارت علوم شش دانشگاه تربیت مدرس، تهران، شهید بهشتی، صنعتی امیرکبیر، صنعتی شریف و علم و صنعت ایران در شهر تهران قرار دارند

دانشگاه‌های علوم پزشکی دولتی موجود در تهران عبارتند از: تهران، شهید بهشتی, ایران، بقیةالله و دانشگاه علوم پزشکی ارتش.[نیازمند منبع]دانشگاه علامه طباطبایی نیز از جمله دانشگاه‌های زیر نظر وزارت علوم است که در این شهر قرار دارد. همچنین دانشگاه آزاد اسلامی نخستین بار در مرداد ۱۳۶۱ خ. با ایجاد واحد تهران مرکز شروع به کار کرد. سپس به‌تدریج واحدهای تهران جنوب، تهران شمال، تهران شرق، تهران غرب و علوم و تحقیقات تهران تأسیس شدند. پس از دانشگاه آزاد، دانشگاه پیام نور در مهر ۱۳۶۷ خ. با هدف آموزش عالی از راه دور تأسیس شد. دانشگاه سوره (نام پیشین: موسسه آموزش عالی سوره) در بهمن ماه سال ۱۳۷۲ توسط حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی تاسیس شد. پس از دو سال پذیرش آزاد، از سال ۷۴ از طریق سازمان سنجش آموزش کشور پذیرش دانشجوی را در ۱۱ رشته آغاز کرد.

مدرسه‌ها

دانش‌آموزان و آموزگاران کالج آمریکایی تهران در مقابل سالن مک‌کورمک، ۱۳۰۹ خ.

نخستین مدرسه به شیوهٔ مدرن در ایران دبیرستان البرز بود که در آغاز به عنوان یک دبستان در حوالی دروازه قزوین در سال ۱۲۵۱ خ. یعنی ۲۱ سال پس از دارالفنون و ۱۷ سال پیش از دبستان رشدیه توسط جیمز باست، میسیونر پرسبیتری آمریکایی-کانادایی ساخته شد. پس از آن به تدریج مدرسه‌های بسیار دیگری در شهر ساخته شدند.

هم‌اکنون در شهر تهران ۳٬۰۴۱ مدرسهٔ دولتی با ۳۱٬۹۶۶ کلاس و ۹۳۳٬۹۷۶ دانش‌آموز و ۲٬۱۲۹ مدرسهٔ غیرانتفاعی با ۹٬۸۵۶ کلاس و ۱۷۲٬۳۸۵ دانش‌آموز وجود دارد. مدرسه‌های غیرانتفاعی عموماً در مناطق ۱، ۲ و ۳ شهرداری تهران متمرکز هستند. ۶۰ درصد مدارس غیرانتفاعی تهران استیجاری هستند. تعداد کمی از مدارس تهران دوشیفته بودند و این مدارس نیز در یک برنامه ۴ ساله (تا ۱۳۹۱ خ) تک‌شیفته شد. دانش‌آموزان در دوره‌های ابتدایی، راهنمایی، و متوسطه شامل متوسطهٔ نظری، هنرستان فنی، هنرستان حرفه‌ای، هنرستان کاردانش و پیش‌دانشگاهی مشغول تحصیل هستند.

کودکستان‌ها

۳۷٬۳۰۰نوآموز دختر و پسر شامل ۶۳۴ شیرخوار، ۱٬۳۲۳ نوپا و ۳۵٬۳۴۳ کودک در کودکستان‌های شهر تهران آموزش می‌بینند (۱۳۸۸).[۹۵] درصد مهدهای کودک تهران استیجاری هستند. کیفیت مهدهای کودک با توجه به مربّیان و نوع آموزشی که به کودکان داده می‌شود متفاوت است. برخی از مهدهای کودک آموزش‌های خود را در دو زبان به کودکان ارائه می‌دهند. با اجرای طرح ارزیابی و ارتقای کیفیت مهدهای کودک که بر اساس عملکرد آن‌ها صورت می‌گیرد، مهدهای کودک به مهدهای یک، دو و سه ستاره تقسیم خواهند شد. به‌دلیل این‌که بیش از ۹۰ درصد مهدهای کودک خصوصی هستند، هدف اصلی این طرح، ایجاد رقابت در ارتقای سطح کیفیت خدمات است. همچنین در راستای اجرای اصل ۴۴ مراکز پیش‌دبستانی و مهدهای کودک دولتی به بخش خصوصی واگذار خواهند شد.

حمل‌ونقل

فرودگاه بین‌المللی مهرآباد

ایستگاه راه‌آهن تهران

    دو فرودگاه بین‌المللی مهرآباد و امام خمینی

    چهار پایانه مسافربری شرق، غرب، میدان آرژانتین و جنوب

    تهران حجم بالایی از ترافیک خطوط راه‌آهن کشور را به خود اختصاص داده‌است.

    خطوط راه‌آهن تهران-اروپا هم بسیار فعّال است.

زیرساخت‌های درون‌شهری:

اتوبوس درون‌شهری تهران

    سهم اتوبوسرانی از حمل‌ونقل همگانی شهر تهران با ۶٬۰۵۰ اتوبوس و سامانه اتوبوس تندرو تهران[۹۹] و اتوبوسرانی برقی تنها ۱۷درصد است که در افق سال ۱۴۰۴، باید به ۲۵ درصد و ۱۱٬۰۰۰ دستگاه (با توجه به افزایش جمعیت) برسد

فضای درونی مترو تهران

    ۹۰کیلومتر متروی تهران در سه خط اصلی و دو خط در حال احداث که یکی بین‌شهری ست. باید در افق ۱۴۰۴ باید به ۸ خط به طول ۲۵۰ کیلومتر برسد.

    احداث گذرگاه‌ها و بزرگراه‌های کمربندی تازه‌ساز در سال‌های اخیر رشدی چشمگیر داشته.

    وجود ۱۸۰ پل که مهم‌ترین آن‌ها سواره‌رو بوده و ۶۰ پل در حال ساخت. از این ۱۸۰ پل ۱۱۰ پل نیاز به بازسازی و مقاوم‌سازی دارند

    طرح ترافیک

شبکهٔ متروی تهران

سابقهٔ بحث و گفتگو دربارهٔ احداث قطار شهری در تهران به ۱۱۰ سال قبل بازمی‌گردد. تأسیس تراموای شهری از جمله نکات پیش بینی شده در امتیاز نامه‌ای بود که بارون ژولیوس دو رویتر در عهد ناصرالدین شاه روی کاغذ آمد. در همین سال‌ها یک خط آهن روزمینی بین دروازه شهری ری (حضرت عبدالعظیم) و میدان باغ شاه، با نام معروف ماشین دودی، ساخته شد.

متروی تهران در نه خط طراحی شده‌است اما در حال حاضر، پنج خط آن فعال می‌باشد که عبارتند از: خط یک، که از ایستگاه تجریش تا ایستگاه کهریزک امتداد دارد، این ایستگاه دارای بیشترین مسافر خطوط مترو تهران است. خط دو، از ایستگاه فرهنگسرا آغاز و تا ایستگاه تهران (صادقیه) ادامه دارد. خط سه، که از ایستگاه بهشتی تا ایستگاه آزادگان در حال حاضر فعال می‌باشد. خط پنج، از ایستگاه تهران (صادقیه) آغاز و تا ایستگاه گلشهر (کرج) امتداد پیدا می‌کند. خط چهار نیز از ایستگاه اکباتان (ارم سبز) تا ایستگاه شهید کلاهدوز ممتد شده‌است

بزرگراه‌ها

نمایی از بزرگراه‌های همت و شیخ فضل‌الله نوری در تهران

تهران دارای یک شبکهٔ وسیع و پیچیدهٔ جاده‌ای و خیابانی است، این شهر از آنجا که سال‌هاست با مشکل ترافیک مواجه‌است لذا مدیران این شهر در طول سالهای گذشته به ویژه پس از انقلاب اسلامی ایران مجبور به طراحی و ساختن بزرگراه‌های مختلف شده‌اند تا بتوانند معضل ترافیک را حل نمایند. بزرگراه‌های زیادی در تهران وجود دارند که مهمترین آن‌ها عبارتند از: آزادراه تهران کرج، بزرگراه آزادگان، بزرگراه نواب بزرگراه اشرفی اصفهانی، بزرگراه آفریقا، بزرگراه آیت‌الله کاشانی، بزرگراه آیت‌الله مدرس، بزرگراه بسیج، بزرگراه تندگویان، بزرگراه جلال آل احمد، بزرگراه رسالت،بزرگراه امام علی، بزرگراه شهید بابایی،بزرگراه شهید یاسینی بزرگراه شهید چمران (پارک‌وی)، بزرگراه شهید حکیم، بزرگراه شهید همت، بزرگراه شیخ فضل‌الله نوری، بزرگراه صدر، بزرگراه کردستان، بزرگراه محمدعلی جناح، بزرگراه مخصوص کرج، بزرگراه نیایش، بزرگراه یادگار امام.

ترافیک

جمعیت زیاد تهران و رفت‌وآمد انبوه خودروها منجر به تبدیل‌شدن خیابان‌ها به پارکینگ و ایجاد راه‌بندان‌های متعدد و شدید در این شهر شده که به‌دلیل آلایش شدید هوا، اتلاف وقت و فشار اقتصادی بر شهروندان بحران تلقّی می‌شود. در پاییز ۱۳۸۶ «طرح جامع حمل‌ونقل و ترافیک تهران» تهیه و تصویب شد. این طرح، که اهداف کلی آن بر اهداف طرح‌های فرادست مانند «طرح جامع تهران»[۱۰۳] و همچنین برنامه چهارم توسعه اقتصادی ایران استوار شده‌اند، چشم انداز تحولات مطلوب این شهر در ۲۰ ساله آینده را ترسیم می‌کند. در طرح جامع حمل و نقل و ترافیک تهران[۱۰۴] شاخص‌های حمل‌ونقلی تهران در سال ۱۳۸۶ و سال ۱۴۰۴ در مقایسه با متوسط شهرهای اروپایی در قالب ارقام و آمار ارائه شده‌اند.

آلودگی‌های زیست‌محیطی

آلودگی هوا

آلودگی هوا در شهر تهران عمدتاً مصنوعی و ناشی از فعّالیّت وسایل نقلیه‌است که سهمی ۸۰ درصدی[۱۰۵] در آلودگی هوای شهر دارند و تولیدکنندهٔ گازهای سمی دی اکسید نیتروژن و مونو اکسید کربن هستند. این وسایل نقلیّه گاز دی اکسید کربن نیز تولید می‌کنند که هرچند سمّی نیست اما سبب گرم شدن زمین می‌شود.[۱۰۶] ارائهٔ یارانهٔ سوخت -و در نتیجه ارزان بودن آن- و تعرفهٔ بالای گمرکی بر خودروهای وارداتی -و در نتیجه افت کیفیت تولیدات خودرو- و ورود سالانهٔ انبوهی از خودروهای تازه‌ساز از یک سو و محصور بودن در بین کوه‌ها از ۳ طرف -که مانع خروج آلودگی‌ها از شهر می‌شود- عوامل اصلی آلودگی هوا در تهران هستند. سالانه بیش از ۵۰۰ گرم ذرّات آلاینده معلّق وارد بدن هر تهرانی می‌شود در حالی که بدن تنها توانایی پالایش ۲۳۰ گرم آلاینده را در سال دارد. آلودگی هوا به تنهایی در شهر تهران روزانه حدود ۳۰ تن را به کام مرگ می‌فرستد. همچنین کیفیت پایین بنزین عرضه شده در ایران که خود ناشی از تحریم‌های علیه ایران و استفاده از مواد آلاینده به جای کاتالیست در فرایند تولید بنزین است نیز جزو دلایل آلودگی هوای شهرهای بزرگ نظیر تهران دانسته می‌شود.

گسترش وسایل نقلیه عمومی به ویژه مترو و فرهنگسازی برای استفاده از این وسایل و الزام خودروسازها به پیروی از استانداردهای روز و رساندن قیمت سوخت مصرفی به سطح قیمت‌های جهانی از مهمترین راهکارهای مبارزه با آلودگی هوا شناخته می‌شوند

آلودگی صوتی

تهران آلوده‌ترین شهر جهان از نظر آلودگی صوتی است. یکی از منابع اصلی آلودگی صوتی در تهران صدای اگزوز موتورسیکلت‌ها است که ۲۵٪ آلودگی صوتی شهر را تشکیل می‌دهد. تعداد موتورها در نقاط مرکزی شهر به مراتب بیشتر است.

منبع دیگر آلودگی صوتی در شهر خودروهای سواری هستند که حدود نیمی از وسایل نقلیهٔ آن را تشکیل می‌دهند.

آلودگی صوتی نیمی از خودروهای سواری و موتورسیکلت‌های تهران بیش از حدّ استاندارد است. این استاندارد برای مناطق مسکونی در روز حدود ۵۵ و در شب حدود ۴۵ دسیبل بوده و میزان مجاز انحراف از آن نزدیک ۱۵ دسیبل است.

کشورهای پیشرفتهٔ دنیا جهت اجرا و ساخت اتوبان‌ها و مناطق حسّاس به سر و صدا مانند مدارس و بیمارستان‌ها از نقشه‌های صوتی استفاده می‌کنند. در تهران نیز منطقهٔ ۷ اولین منطقه‌ای بوده‌است که این نقشه‌ها برای آن تهیه شده و به ترتیب مناطق ۶، ۱۲، ۱۱، ۹ و ۱۰ خواستار تهیه این نقشه‌ها توسط واحد صوت سازمان کنترل کیفیت هوای تهران بوده‌اند. ده منطقه پر سر و صدای تهران به ترتیب مناطق ۶، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۷، ۱۳، ۳، ۱۹، ۱۸ و ۲ هستند. این رده‌بندی با توجه به تعداد و سرعت خودروها در این مناطق، مقدار کیلومتر پیمایش خودروها و توزیع نوع آن‌ها در هر منطقه و تعداد اتوبان‌های موجود انجام شده‌است.

آلودگی آب‌های زیرزمینی

آلودگی آب‌های زیرزمینی تهران یکی از بزرگ‌ترین معضلات زیست‌محیطی این شهر است. تهران از نظر سیستم فاضلاب در بین شهرهای جهان در بین ۱۰ شهر آخر قرار دارد. نبود سامانهٔ دفع فاضلاب در شهر تهران جزء اصلی‌ترین مشکلات زیست‌محیطی این شهر قلمداد می‌شود. درحالی‌که مهم‌ترین لازمهٔ طرّاحی و جانمایی یک شهر تأمین فاضلاب آن است، سیستم تصفیه فاضلاب در تهران وجود ندارد و آب فاضلاب مستقیماً وارد قنات‌ها و آب‌های زیرزمینی می‌شود و این در حالیست که کمبود بارش در این شهر سبب روی آوردن مسئولان به استفاده از آب‌های زیرزمینی برای تأمین آب مصرفی ساکنان شده‌است. آب‌های زیرزمینی تهران هم آلودگی شیمیایی و هم میکروبی دارند که دلیل آن نبود شبکه فاضلاب و وجود صنایع در داخل شهر است.[۸۳]

معضل موش‌ها و حیوانات موذی تهران

بالغ بر ۳۰ میلیون موش در تهران زندگی می‌کنند. در ۰۱ مهر ۱۳۹۳ در خبری اعلام‌شد براساس آمارها از موش‌های تهران، به ازای هر نفر از جمعیت حدود ۱۲ میلیونی این کلانشهر چهار موش وجود دارد؛ محمد حقانی، رییس کمیسیون محیط زیست شورای شهر نیز پیش از آن از آمار ۵۰ میلیون موش زنده‌خوار درپایتخت خبر داده‌بود،عدم رفتار مناسب شهروندی از سوی مردم و ریختن زباله‌ها به جوی‌ها و خیابان‌ها باعث رشد تعداد موش‌ها در ۲۲ منطقه شهر تهران شده است

سیاست

مجلس شورای ملی

 

شهر تهران علاوه بر این‌که مرکز سیاسی کشور ایران است، مرکز استان تهران و شهرستان تهران نیز به شمار می‌رود. مهمترین نهادهای دولتی و قضایی شامل وزارتخانه‌ها، مجلس شورای اسلامی و... در آن واقع شده‌است و تاثیرگذارترین مقام‌های کشور ایران شامل رهبر، رئیس جمهور، رئیس مجلس، رئیس دستگاه قضایی، رئیس و بعضی از اعضای مجلس خبرگان رهبری، رئیس و اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام، اعضای شورای نگهبان، وزرای کابینه و اعضای شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران در آن زندگی می‌کنند.

مردم این شهر در ۲۰۰ سال گذشته همیشه از تاثیرگذارترین‌ها در سیاست کشور ایران بوده‌اند. این تاثیرگذاری شامل حضور آن‌ها در ساختار سیاسی کشور، جریان‌های تغییردهنده سیاست کشور شامل انقلاب‌ها (انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی) و جنگ‌ها (جنگ تحمیلی) می‌شود به طوری‌که درصد شهدا در برخی محله‌های تهران از این درصد در همه نقاط دیگر کشور بیشتر است.

این شهر ۳۰ نماینده در مجلس شورای اسلامی دارد. ادارهٔ شهر توسط شهرداری تهران انجام می‌شود. شهردار تهران توسط شورای شهر تهران انتخاب شده و این شورا بر عملکرد شهرداری نظارت و برای اداره شهر قانونگذاری می‌کند. شهر تهران به لحاظ اداری به ۲۲ منطقه شهرداری و ۱۱۲ ناحیه تقسیم شده و شهرهای تجریش و ری را نیز دربرگرفته‌است.

شورای اسلامی شهر تهران

شورای اسلامی شهر تهران شورایی‌است متشکل از ۳۱ نماینده که بر طبق قانون شوراها مسئول ادارهٔ شهر تهران است. مهم‌ترین وظایف شورا انتخاب شهردار به مدت چهار سال، نظارت بر عملکرد شهرداری و در صورت لزوم برکناری شهردار، تصویب طرح‌های لازم برای رفاه بیشتر شهروندان و نظارت بر اجرای آن‌ها، تصویب بودجه سالانه شهرداری، تصویب اساسنامه مؤسسات و شرکت‌های وابسته به شهرداری هستند. .

پیشینه شورای شهر تهران، یا به تعبیر آغازین خود بلدیه، به تشکیل نخستین نهاد قانون‌گذاری (مجلس شورای ملی) بازمی‌گردد. در حقیقت یکی از نخستین قوانین مصوب مجلس شورای ملی، «قانون بلدیه» است که در سال ۱۲۸۶ خ. به تصویب رسید و به این ترتیب یکی از آرمان‌های بزرگ انقلاب مشروطه جامه عمل پوشید. در طول ۹۵ سال پس از آن تاریخ تشکیل و دوام شورای شهرها با فراز و فرودهای بسیاری همراه بوده‌است. به طور خلاصه در طی سال‌های ۱۲۸۴ تا ۱۳۰۴ در پی انقلاب مشروطه نخستین قانون شوراها تصویب شده و به اجرا گذاشته می‌شود. پس از آن از ۱۳۰۴ تا ۱۳۲۰ و پس از کودتای سال ۱۲۹۹ رضا خان و پس از آن به قدرت رسیدن وی، قانون بلدیه لغو شد و با تصویب قانونی جایگزین، انتخاب شهردار از وظایف «وزیر داخله» شمرده شد. پس از سقوط رضا شاه و در حالی‌که محمد رضا تسلط چندانی بر امور کشور نداشت، در ۱۳۲۸ سومین قانون شوراها به تصویب رسید. دوباره بعد از کودتای ۱۳۳۲ و سرنگونی دولت مصدق و تسلط محمد رضا بر امور کشور این قانون لغو شد. پس از پیروزی انقلاب تشکیل شوراها به یکی از خواست‌های مردم و روح‌الله خمینی تبدیل می‌شود. اما ایجاد شوراها تا زمان روی کار آمدن دولت سید محمد خاتمی به تأخیر می‌افتد و بالاخره در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۳۷۸ شورای شهرها بر اساس قانون شوراها مصوب سال ۱۳۷۵ مجلس شورای اسلامی تشکیل می‌شوند.

شهرداری تهران

شهرداری تهران سازمانی غیردولتی‌است که در ۱۲ خرداد ۱۲۸۶ خ تأسیس شد و ادارهٔ شهر تهران را به عهده دارد. مسئولیت ادارهٔ این سازمان با شهردار تهران است که پیش از این با حکم وزیر کشور ایران منصوب می‌گردید ولی اکنون با حکم شورای شهر تهران انتخاب می‌شود. شهرداری تهران شامل ۲۲ منطقه است که اداره هر منطقه به عهده شهردار آن منطقه‌است. طرح جامع شهر تهران در زمان شهرداری غلامرضا نیک‌پی تدوین شد.بعد از انقلاب نیز غلامحسین کرباسچی توانست به عنوان اولین شهردار پس از جنگ با بازسازی شهر تهران که در پی سیاست‌های انقباضی دوران جنگ با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم می‌کرد، از طرح انتقال پایتخت که هزینه آن در سال ۱۳۶۹ مبلغ ۱٬۲۰۰ میلیارد تومان تخمین زده شده بود جلوگیری کند. در بین دیگر شهرداران اخیر تهران محمود احمدی‌نژاد قرار دارد که توانست پس از شهرداری تهران، به مقام رئیس جمهوری برسد. شهردار تهران هم‌اکنون محمدباقر قالیباف است که از شهریور ۱۳۸۴ در این پست قرار گرفته‌است.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 18 اسفند 1393 ساعت: 11:04 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

زندگینامه ابوریحان محمد بن احمد بیرونی

بازديد: 169

   زندگینامه ابوریحان محمد بن احمد بیرونی

تولد :12 ذالحجهُ 362 هجری كاث، خوارزم ( شهر كارا ـ كلپاكسكایا كنونی وا قع در ا زبكستان)

 

وفا ت : 4 رجب 440 هجری غزنه ( غزنه كنونی در ا فغا نستان )

 

مجسمه ابوریحان بیرونی

 

ابو ریحان بیرونی در خوارزم ،منطقه ای كه در مجاورت دریا ی آرال قرار دارد و امروزه همه آن را به نام كارا كلپاكسكایا می شناسند ، به دنیا آمد . كاث و جورجانیه دو شهر بزرگ این منطقه به شمار می رفتند . بیرونی در نزدیكی كاث به دنیا آمد و نام شهری كه در آن متولد شد را به افتخار او ، بیرونی نام نهادند .او در هر دو شهر كاث و جورجانیه زندگی كرد و پرورش یافت ومطالعه و تحصیل علم را درحالی كه خیلی جوان بود تحت نظر ریاضی دان و ستاره شناس مشهوری به نام ابو نصر منصور آغاز نمود .بی تردید بیرونی از سن 17 سالگی به انجام فعالیتهای علمی مهم و ویژه ای پرداخت .وی در سال 379 با مشاهده بیشترین ارتفاع خورشید ،عرض جغرافیایی شهر كاث را محاسبه كرد .

 

فعالیتهای دیگری كه بیرونی به عنوان یك مرد جوان و كم تجربه انجام داد ،بیشتر نظری بود .قبل از سال 384 ( وقتی كه22ساله بود) چندین اثركوتاه ازخود برجای گذاشت .یكی ازآثارموجوداوتحت عنوان" نقشه كشی"( Cartography ) اثری است كه در آن به بررسی نقشه های جغرافیایی پرداخته است .در این اثر , او علاوه بر این كه نقشه نیم كره را روی صفحه سطح ترسیم كرده است ،نشان داده كه تا سن 22 سالگی بسیار مطالعه داشته ,چرا كه او مجموعه كاملی از نقشه هایی كه دیگران رسم كرده اند را مورد مطالعه و بررسی قرار داده و موارد مربوط به آنها را دراین رساله مورد بحث قرار داده است . زندگی نسبتا ْ آرام بیرونی تا این مرحله ، پایان غیرمنتظره ای به همراه داشت .

 

در اواخر قرن چهاردهم و اوایل قرن پنجم در عالم اسلام شورش عظیمی بر پا شد و در منطقه ای كه بیرونی در آن زندگی می كرد ،جنگ های داخلی در حال وقوع بود .در این زمان خوارزم بخشی از فرمانروایی سامانیان و بخارا مركز آن به شمار می رفت .حكومت زیار با پایتختش در گرگان در كنار دریای خزر از دیگر حكومت های این منطقه بود .از طرف غرب ،خاندان آل بویه بر سراسر ناحیه بین دریای خزر و خلیج فارس و همچنین بین ا لنهرین حكومت می كرد .سلسله پادشاهی دیگری كه به سرعت طلوع كرد ، سلسله غزنویان بود كه پایتختشان را شهر غزنه در افغانستان اختیار كردند .این حكومت نقش مهمی را در زندگی بیرونی ایفا كرد .

 

بنو عراق از جمله فرمانروایان منطقه خوارزم بود و ابو نصر منصور ـ استاد بیرونی ـ یكی از امیران آن خاندان به شمار می رفت . در سال 384 حكومت بنو عراق با یك قیام سرنگون شد . بیرونی به هنگام شروع جنگ داخلی از آن منطقه گریخت اما اینكه برای ستاد بیرونی ـ ابو نصر منصور ـ چه اتفاقی افتاد ، معلوم نیست .


بعد ها ، بیرونی در مورد این وقایع نوشت :

بعد از اینكه چند سال در آن منطقه به سختی زندگی كردم ،با اجازه حاكم وقت به زادگاه خودبازگشتم اما مرا وادار به انجام امور مادی و دنیوی كردند كه موجب حسادت ورزیدن ابلهان گردید اما خردمندان از این امر متاسف شدند .

 

دقیقا معلوم نیست كه ابوریحان بیرونی به هنگام گریختن از خوارزم به كجا رفت . او باید به شهر ری رفته باشد و بدون تردید مدتی را در شهر ری زندگی كرده است . بر اساس نوشته هایش ،او هیچ پشتیبانی نداشت و با فقر و تنگدستی در شهر ری زندگی می كرد . خجندی ستاره شناسی بود كه با دستگاه بسیار بزرگی كار می كرد او خودش این دستگاه را ساخته و آن را روی كوهی بالا تر از شهر ری قرار داده بود تا بدینوسیله عبور نصف النهاری خورشید را نزدیك انقلابین مشاهده كند . او در روزهای4 و 5 جمادی الاول سال 384 انقلاب تابستانی را مشاهده كرد و در روزهای 8 و 9 ذیقعده سال 384 شاهد انقلاب زمستانی بود و بدین ترتیب او توانست مایل بودن دایرهْ البروج و همچنین عرض جغرافیایی شهر ری را محاسبه كند اما هیچ یك از این دو محاسبه دقیق نبود .

 

کتاب ابوریحان بیرونی

 

خجندی در مورد مشاهداتش و همچنین دستگاه ذات السُدس ( sextantدستگاه سنجش ارتفاع خورشید و ستارگان ) با ابوریحان بیرونی به بحث و بررسی می پرداخته . پس از آن بیرونی در مورد مشاهدات خجندی در كتاب " تحدید النهایات الاماكن " Tahdid)) خود گزارشی نوشت و ادعا كرد كه در طول مشاهدات خجندی ، دیافراگم دستگاه ذات السُدس بدلیل وزن دستگاه 9 اینچ تنظیم شده است . ابوریحان بیرونی تقریبا علت خطاهای خجندی را دقیق و درست تشخیص می داد . از آنجایی كه خجندی در سال 389 از دنیا رفت می توان به این نتیجه رسید كه ابوریحان بیرونی سالهای بین 384 تا 386 را در شهر ری سپری كرده است .او همچنین باید مدتی از این زمان را در گیلان كه دریای خزر آن را از شمال احاطه كرده است ، زندگی كرده باشد چرا كه حدودا در همین زمان كتابی را به حاكم گیلان , ابن رستم تقدیم كرده . ابن رستم با حكومت زیار در ارتباط بود .

 

تاریخهای معینی را در زندگی ابوریحان بیرونی با اطمینان می دانیم چرا كه او در آثارش وقایع نجومی را شرح داده است و بدین ترتیب این امكان را به ما می دهد تا زمانها و مكانهای دقیق را تعیین كنیم .شرح و توصیف او از ماه گرفتگی روز 13 جمادی الاول سال 387 كه او در كاث شاهد آن بوده است نشان می دهد كه او تا آن زمان به كشور خود باز گشته بوده است . این ماه گرفتگی در بغداد نیز قابل رویت بود و بیرونی ترتیبی داد كه به همراه ابووفا بوزجانی در بغداد شاهد این رویداد گردند . مقایسه زمانها آنها را قادر كرد تا تفاوت طول جغرافیایی بین دو شهر را محاسبه كنند . بر این امر نیز واقفیم كه در طول این مدت بیرونی بسیار زیاد نقل مكان می كرده است چرا كه تا سال 389 او در گرگان بوده و قابوس ـ حاكم حكومت زیار ـ از او حمایت می كرد . او تقریبا در سال 389 كتاب " آثارالباقیهِ "(Chronology) خود را به قابوس تقدیم كرد و در روزهای 13 ربیع الثانی سال 393 و همچنین 12 شوال سال 393 به هنگام ماه گرفتگی در گرگان بوده . شایان ذكر است كه بیرونی در كتاب " آثارالباقیهِ " خود به هفت اثر قبلی اش اشاره كرده است : یك كتاب در مورد دستگاه اعشاری ،كتابی در مورد اسطرلاب ،یك كتاب در مورد مشاهدات نجومی ،سه كتاب در مورد اخترگویی و نهایتا دو كتاب در مورد تاریخ .

 

تا 12 شعبان سال 394 بیرونی به وطن خود باز گشته , چرا كه در آن روز شاهد ماه گرفتگی دیگری در جورجانیه بوده .علی بن مامون فرمانروای خوارزم به شمار می رفت و تا زمانی بر این مقام بود كه برادرش ابوعباس مامون به عنوان حاكم ،جانشین وی شد .این دو برادر با دو خواهر محمود كه فرمانروای حكومت قدرتمند غزنه بود ، ازدواج كردند . بدین ترتیب ،عاقبت سلسله پادشاهی ابو عباس مامون تحت كنترل فرمانروایان حكومت غزنه قرار گرفت .

 

علی بن مامون و ابو عباس مامون هر دو حامی علم بودند و از تعدادی از دانشمندان عالی رتبه و نخبه در دستگاه حكومتی خود حمایت می كردند . ابو عباس مامون تا سال 394 فرمانروایی می كرد و از آثار علمی بیرونی بسیار حمایت می نمود . نه تنها بیرونی ،بلكه ابو نصر منصور ـ استاد سابق بیرونی ـ نیز در این دستگاه حكومتی كار می كرد . بدین ترتیب به هر دو این امكان داده شد تا دوباره با یكدیگر همكاری كنند . ابوریحان بیرونی توانست با حمایت ابو عباس مامون در جورجانیه دستگاهی بسازد كه بوسیله آن عبور نصف النهاری خورشیدی را مشاهده كند .او از 28 ذالحجه سال 406 تا 4 رجب سال 407 با این دستگاه 15 مشاهده به انجام رساند .

 

جنگهای آن منطقه در فعالیتهای علمی بیرونی و ابو نصر منصور وقفه ایجاد كرد و باعث شد عاقبت آن دو خوارزم را تقریبا در سال 407 ترك كنند . محمود نفوذ خود را درغزنه بیشتر می كرد و در سال 404 از ابو عباس مامون خواست تا خطبه نماز جمعه را به نام او بخوانند .این خواسته او نشان می داد كه خواستار پایان بخشیدن به حكومت مامون است و تلاش می كرد تا كنترل آن منطقه را بدست آورد . بعد از اینكه مامون تقریبا با درخواست محمود موافقت كرد ، توسط سپاه خود به قتل رسید چرا كه آنها این عمل او را خیانت تلقی كردند . پس از آن ، محمود سپاه خود را به آن منطقه برد و در روز 5 صفر سال 408كنترل كاث را بدست گرفت . به این ترتیب ، بیرونی و ابو نصر منصور به عنوان اسیرهای محمود فاتح وظایف را به وی واگذار كردند .

 

نوشته ابوریحان بیرونی

 

نوشته های بیرونی مدركی است كه نشان می دهد او یك دوره غیر عادی و عجیبی را در زندگی پشت سر گذاشته و درد و رنج زیادی را متحمل شده است . اما ظاهراً محمود نیز بخاطر برخی از فعالیتهای علمی اش از او حمایت كرده است . گزارشات مربوط به ظلم كردن محمود به بیرونی علی رغم حمایتی كه بیرونی از طرف وی دریافت می كرد ، مستند می باشد . از شرح و توصیف وقایع نجومی كه بیرونی به ثبت رسانده است می توان برخی از زمانها و مكانها را در این دوره تعیین كرد . در روز 30 جمادی الاول سال 409 او در كابل بوده و علی رغم نداشتن هیچ ابزاری برای مشاهداتش ، قادر بود باز هم مشاهداتی به انجام برساند به این ترتیب كه او با ابزاری كه در اختیار داشت ، خلاقیت به خرج داد و دستگاهی ساخت كه به وسیله آن بتواند مشاهدات خود را دنبال نماید . در روز 29 ذیقعده سال 409 او در لامقان كه در شمال كابل واقع شده است ، شاهد یك خورشید گرفتگی بود .

 

وی اینگونه نوشته است :

به هنگام طلوع خورشید دیدیم كه تقریبا بر یك سوم خورشید سایه انداخته شد تا اینكه خورشیدگرفتگی كامل شد .

 

در طول سالهای 408 تا 410 در حالی كه بیرونی تحت حمایت محمود به سر می برد ،در شهر غزنه مشاهداتی به انجام رسانید و بدین ترتیب توانست به طور دقیق عرض جغرافیایی آنجا را تعیین كند . در روز 14 جمادی الاول سال 410 بیرونی در شهر غزنه شاهد یك ماه گرفتگی بود .

 

ارتباط مابین ابوریحان بیرونی و محمود نیز جالب است . احتمالا بیرونی بنا به ضرورت در دست محمود اسیر به شمار می رفت و برای ترك آن منطقه نیز اختیاری از خود نداشت . با این وجود ،رفتن نظامیان محمود به هند نشان می دهد كه بیرونی را به آن كشور بردند . شواهد كمی وجود دارد كه نشان می دهد بیرونی در هند بهره بیشتری می برده است . بیرونی آرزو می كرد محمود رفتار بهتری با او داشته باشد اما بدون شك فعالیتهای علمی بیرونی مفید واقع می شد . حدودا از سال 412 سپاه محمود موفق شد كنترل بخشهای شمالی كشور هند را بدست آورد و در سال 416 سپاه او به اقیانوس هند راه پیدا كرد . بیرونی ظاهرا در بخشهای شمالی هند به سر برده است . تعداد بازدیدهای او معلوم نیست اما مشاهداتش او را قادر ساخت تا عرض جغرافیایی یازده شهر در اطراف پنجاب و شهرهای هم مرز با كشمیر را تعیین كند . او معروف ترین اثرش را تحت عنوان "ماللهند "(India) زمانی ارایه داد كه در ان كشور به سر می برد . او این كتاب را در نتیجه مطالعات كامل خود نوشت .

 

" ماللهند " (India) كتاب حجیم و برجسته ای است كه بسیاری از ابعاد مختلف این كشور را در بر می گیرد . بیرونی در این كتاب به شرح و توصیف دین و فلسفه هند ، نظام طبقاتی ( طبقه اجتماعی موروثی در هند ) و آداب و رسوم ازدواج در هند پرداخته است . او همچنین قبل از اینكه وضعیت جغرافیایی این كشور را مورد بررسی قرار دهد ، دستگاههای نگارش و اعداد هندی ها را مطالعه كرد . علاوه بر این ، بیرونی در این كتاب به ستاره شناسی ، اخترگویی و سالنامه هندی ها اشاره كرده و مواردی را پیرامون این سه موضوع مورد بررسی و تحقیق قرار داده است .

 

بیرونی ادبیات هند را به زبان اصلی مطالعه نمود و چندین متن را از زبان سنسكریت به زبان عربی ترجمه كرد . او همچنین چندین رساله در مورد ابعاد ویژه ستاره شناسی و ریاضیات هند نوشت كه برای خودش اهمیت خاصی داشت . او فوق العاده اهل مطالعه بود و در موضوعات : اختر گویی ،ستاره شناسی ،تاریخ شناسی ،جغرافیا ،دستور زبان ،ریاضیات ،پزشكی ،فلسفه ،دین و مذهب ،اوزان و مقیاسات ,از ادبیات سنسكریت احاطه داشت .

 

محمود در سال 420 از دنیا رفت و مسعود ـ پسر بزرگش ـ جانشین او شد . اما این جانشینی زمانی صورت گرفت كه قبل از آن وضعیت سیاسی حادی به وجود آمده بود كه دو پسر محمود سعی می كردند تا از پدرشان به عنوان فرمانروا تبعیت كنند . ظاهرا بیرونی مطمئن نبود چه كسی جانشین خواهد شد چرا كه او تصمیم گرفته بود كتاب خود را تحت عنوان " ماللهند " (India)كه در آن زمان به چاپ رسید ، به كسی تقدیم كند . بهتر بود كتاب را به كسی تقدیم نكند تا اینكه شخصی را به اشتباه بر گزیند . مسعود نشان داد كه به عنوان فرمانروا بیش از پدرش نسبت به بیرونی لطف دارد و با مهربانی با او رفتار می كند . گر چه بیرونی در زمان فرمانروایی محمود یك اسیر واقعی به شمار می رفت ، ظاهرا برای رفتن به هر جایی كه می خواست ، كاملا آزاد بود .

 

بند انگشتی بیرونی

 

تعداد كلی آثار بیرونی در طول زندگی اش تحسین برانگیز است . كندی نوشته است : بیرونی حدودا 146 اثر از خود بر جای گذاشته است كه هر كدام مجموعا شامل 13000 صفحه می باشد (هر صفحه همانند صفحات چاپی كتابهای جدید است) . برخی از اثار بیرونی را قبلا ذكر كردیم اما آثار وی در حقیقت تمام علم زمانه اش را در بر می گیرد .


كندی نوشته است :

بیرونی به مطالعه پدیده های قابل مشاهده در طبیعت و همچنین در وجود انسان گرایش بسیاری داشت . در بین علوم مختلف ، علاقمند به آنالیز ریاضی بود و در این زمینه استعداد زیادی داشت .

 

پیشتر به مشاهدات نجومی بیرونی بسیار اشاره كردیم . بیرونی در مقایسه با بطلمیوس در مورد خطاها نظر مساعدتری داشت . نویسنده می نویسد : بطلمیوس بر این عقیده بود كه از میان مشاهداتش ،معتبرترین را بر گزیند ( یعنی مشاهداتی را انتخاب كند كه با نظریاتش هماهنگ است ) و به خوانندگان آثارش در مورد كنار گذاشتن و نادیده گرفتن آندسته از مشاهداتش كه انتخاب نشدند ، چیزی نگوید . از طرف دیگر ، بیرونی خطاهای مشاهداتش را از نظر علمی بیشتر مورد بررسی قرار می داد وهنگامیكه برخی از آنها را به عنوان مشاهداتی كه دقیق تر بودند ،انتخاب می كرد ،دیگر مشاهداتی را كه دارای خطا بودند و كنار گذاشته می شدند را نیز ارایه می داد .او همچنین نسبت به خطاهای محاسباتش حساسیت نشان می داد و همیشه سعی می كرد تا كمیتهایی را مشاهده كند كه برای رسیدن به جواب به كمترین دستكاری نیاز دارد .

 

" سایه ها "(Shadows) یكی از مهمترین آثار بیرونی است كه حدودا در سال 411 نوشته شده است . روزنفلد به طور مفصل در مورد این اثر بیرونی نوشته است. محتوای این اثر بیرونی شامل موارد زیر است : اصطلاحات عربی سایه ها و تصویرها ، پدیده های جدید و غیر عادی از جمله تصویرها ، gnomonics ،تاریخچه تانژانت و تابع های متقاطع .

 

این كتاب به شرح مقاله هایی كه بیرونی در زمینه ریاضیات نوشته است ، می پردازد . این مقاله ها شامل موارد زیر می باشد : حساب نظری و عملی ،برآیند دسته ها ،آنالیز تركیبی ،قانون 3 ،اعداد گنگ ،نظریه خارج قسمت ،تعاریف مفاهیم جبری ،شیوه های حل معادله های جبری و مسایلی كه تنها با خط كش و پرگار حل نمی شدند ،منحنی های مخروطی ،فضاسنجی ،تصویرگنجنگاری ،مثلثات ،قانون سینوس در صفحه ،حل مثلثات كروی.

 

ابوریحان بیرونی

 

بیرونی همچنین مقاله هایی در مورد زمین پیمایی و جغرافی ارایه داد . او شیوه های اندازه گیری زمین و فاصله های روی آن را از طریق مثلث بندی معرفی نمود .او شعاع زمین را 6339.6ارزیابی كرد كه این اندازه تا قرن دهم در كشورهای غربی بدست آورده نشده بود .كتاب " قانون مسعودی"(Masudic canon) وی شامل جدولی است كه مختصات ششصد مكان را ارایه می دهد واودرمورد همه این مكانها دانش كافی داشت . البته بیرونی همه آنها را خودش اندازه گیری نكرده است . برخی از آنها را از جدول مشابهی كه خوارزمی عرضه كرده بود ،گرفته است .نویسنده اظهار می دارد كه بیرونی ظاهرا در مورد ارقامی كه خوارزمی و بطلمیوس ارایه كرده بودند ،به این نتیجه می رسد كه ارقام ارایه شده توسط خوارزمی دقیق تر است .

 

بیرونی همچنین در مورد هماهنگی زمان رساله ای نوشته است . او چندین رساله نیز در مورد اسطرلاب نوشته و به شرح و توصیف تقویم ماشینی پرداخته است .او مشاهدات جالبی در مورد سرعت نور به انجام رساند و اظهار داشت كه سرعت نور در مقایسه با سرعت صوت بسیار زیادتر است .او از كهكشان راه شیری به عنوان " مجموعه ای از اجزا بیشمار طبیعت ستارگان سحابی " یاد كرد .

 

هیدرواستاتیك موضوعی در علم فیزیك است كه بیرونی مورد مطالعه قرار داد و از وزنهای ویژه ،اندازه های دقیقی ارایه داد و به شرح نسبتهای بین چگالی طلا ،جیوه ،سرب ،نقره ،برنز ،مس ،برنج ،آهن و قلع پرداخت . او نتایج را به عنوان تركیبی از اعداد به صورت 1/n , n = 2 , 3 , 4 , ... 10 نشان داد .

 

دانشمندان دیگر بسیاری از نظریات بیرونی را در جلسات بحث و گفتگوهایشان مورد بررسی قرار دادند . ازمدتها پیش ،بیرونی با استادش ـ ابو نصر منصور ـ همكاری داشت ،هر كدام از آنها از دیگری می خواست تا بخش خاصی از كار را به عهده بگیرد تا بدین ترتیب كار خود را به تایید برساند .او به طرز ستیزه جویانه ای با ابو علی سینا در مورد ماهیت نور و گرما مكاتبه می كرد . 18 نامه از ابو علی سینا كه در جواب سوالهایی كه بیرونی مطرح كرده ، موجود می باشد . این نامه ها در بر گیرنده موضوعات زیر است : فلسفه ،ستاره شناسی و فیزیك . بیرونی با سجزی نیز از طریق نامه در ارتباط بود .همچنین نامه های نیز كه بیرونی به سجزی نوشته است موجود می باشد .این نامه ها مداركی را مبنی بر وجود نسخه های مسطح و كروی قانون سینوس در بر دارد .اظهارات بیرونی بر اساس نظریات استادش ـ ابو نصر منصور ـ بوده است .

 

نهایتا در مورد شخصیت این دانشمند برجسته باید كم سخن گفته شود .در مقایسه با آثار بسیاری از دانشمندان دیگر ،از نوشته ها و كتابهای بیرونی اطلاعات بسیار زیادی بدست آورده می شود . با وجود اینكه كمتر از یك پنجم آثار او باقی مانده است ، به تصویر واضحی از این دانشمند بزرگ دست می یابیم . او مبتكر بزرگ تئوریهای جدید ،ریاضیات و یا جز آن نبود .تنها مشاهده گر دقیقی بود كه پیشرو روش تجربی به شمار می رفت . او زبان شناس بزرگی بود كه رساله های موجود را می خواند و به وضوح شاهد پیشرفت علم به عنوان بخشی از حوادث بود .او همیشه مراقب بود این حوادث را در جای مناسب خود قرار دهد . مورخین علم به آثار و نوشته های او علاقه وافری داشتند .

 

تمبر ابوریحان بیرونی

 

علی رغم فعالیتهای زیادی كه در زمینه اختر گویی انجام داد ، ظاهرا اختر گویی را به عنوان علم قبول نداشته است اما از آن به عنوان وسیله ای برای تایید آثار علمی اش استفاده می كرده است . او نسبت به فرقه های مذهبی مختلف یا نژادهای متفاوت تعصب خاصی نشان نمی داد اما همیشه در برابر اعمال مختلفی كه آنها انجام می دادند ، حرفی برای گفتن داشت . به عنوان مثال ،عربهایی كه موفق به فتح خوارزم شدند ، متون قدیمی را از بین بردند چه گناهی می تواند برای دانشمندی همچون بیرونی كه زندگی را وقف علم و دانش و تاریخ می كند ، بدتر از آن باشد ـ بیرونی در دین مسیح مسئله عفو و بخشش را مورد توجه قرار داده است .

 

او در كتاب " ماللهند "(India) نوشته است :

قسم می خورم كه زندگی ام یك فلسفه مهم است اما همه مردمی كه در این دنیا زندگی می كنند ، فیلسوف نیستند . . . و در حقیقت از وقتیكه كنستانتین فاتح ـ امپراطور روم ـ به دین مسیح روی آورد ،شمشیر و شلاق را به كار گرفتند .

 

بیرونی به آنهایی كه فكر می كرد احمق هستند ، كنایه ای زد . این كنایه مبنی بر جوابی بود كه او به مردی مذهبی داد كه به وسیله ای كه او ساخته بود ،ایراد گرفته بود . بر روی این وسیله ماههای بیزانسی حكاكی شده بود و زمان عبادت را نشان می داد . پاسخی كه بیرونی به آن مرد داد ، در كتاب " سایه ها "(Shadows) اینگونه آورده شده است :

 

بیزانسی ها نیز غذا می خورند . پس شما غذا خوردن آنها را تقلید نكنید .

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 17 اسفند 1393 ساعت: 19:39 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ويژگي‌هاي خلقت جن از منظر قرآن و روایات

بازديد: 179

ويژگي‌هاي خلقت جن از منظر قرآن و روایات

   چكيده:

مابعدالطبيعه، موجودات مجرد و مثالي و ويژگي­هاي آنها از جمله مسايلي هستند كه در بسياري از موارد، در تعارض با قواي تعقلي انسان قرار مي‌گيرند. لذا برخي با ردّ و انكار اشراقيات فقط به عقل بشري و دست‌آوردهاي علمي آن معتقدند. يكي از موجودات مهم غير مادي جن است. موجودي اسرارآميز كه ذهن انسان را به خود مشغول داشته است؛ آيا به راستي چنين موجودي واقعيت دارد يا اينكه قوه تخيل بشر آن را ساخته است؟ اين نوشتار جهت بررسي برخي شبهات و ابهامات درباره جن و ويژگي‌هاي آن است، که با استفاده از آيات قرآن، روايات، تفاسير و آراي انديشمندان، به ابعاد مختلف اين موضوع مي‌پردازد.

واژگان کليدي:مابعدالطبيعه، جن، جان، شيطان.

 

 

 

طرح مسأله

امروزه تقيد به ظواهر و جلوه‌هاي مادي، موجب شده است كه بسياري از انسان­ها جز به آنچه مي‌بينند، اعتقاد نداشته باشند، همچنان‌كه در قرآن كريم به مسأله انكار غيبب و موجودات غيبي که اعتقاد انسان‌هاي ظاهربين است، اشاره شده است.كفار به دليل عدم بهره‌مندي از عقل و حكمت، بر رسول خدا(ص) خرده مي‌گرفتند كه چرا آنها نمي‌توانند همچون ايشان با چشم سر، عوالم غيبت و موجودات آن را مشاهده كنند و به همين بهانه با نفي اين موضوعات، آن را امري خلاف قواعد طبيعي مي‌دانستند.ما انسان‌ها مانند همه موجودات، داراي يك بعد جسماني هستيم، اما با استناد به متون ديني، غير از جهان مادّي و موجودات آلي، عوالم فرامادّي يعني آن بخش‌هايي از جهان هستي و موجودات آن، كه از حوزه ادراك حواس پنج‌گانه ظاهري ما خارج هستند نيز در كنار ما وجود دارند. جن به عنوان يكي از موجودات، از اعصار گذشته بين ملل و اقوام عالَم وجود داشته و در طي قرن‌ها در فرهنگ عموم مردم، ريشه گرفته است، اما آنچه در اذهان، درباره اين موجود نامرئي وجود دارد به افسانه و خيال نزديك‌تر است تا به واقعيت.

آيا از منظر قرآن جن واقعيت دارد؟ در صورت مثبت بودن، جن‌ها كجا زندگي مي‌كنند؟ چه ويژگيهايي دارند؟ حيات و مرگشان چگونه است؟ آيا ابليس فرشته است يا جن؟ آيا جن را مي‌توان مشاهده كرد؟ آيا در خلقت انسان و جن تشابهي وجود دارد؟ اگر وجود دارد اين وجوه تشابه چيست؟

چنين پرسشهايي از ديرباز مطرح بوده است، همان‌طورکه در دين اسلام و ساير فرهنگها[1] بحث وجود جن است. خداوند متعال در قرآن كريم با جدا كردن خرافه از واقعيت، عقايد و باورهاي باطل درباره با جن را مردود دانسته است. اين مقاله براي تعيين و تبيين ويژگيهاي جن، به جهت اجتناب از گوناگوني و تداخل تعاريف ذکر شده، به بررسي ابعاد مختلف موضوع از منظر قرآن مي­پردازد.

واژه جن در لغت

جن در لغت به معني پنهان و پوشيده است و تمام مشتقات اين واژه نيز بر استتار، پنهاني و پوشيدگي دلالت دارند. «جنّه» به فتح جيم، پوشيده شدن چيزي از حواس است و جن - به فتح جيم - به معناي پوشيدن و مستور كردن است. (ر.ک: راغب اصفهاني، 1362: 98، ماده جن) به عقيده ابن اثير، جن به جهت پوشيدگي و مخفي بودن از ديدگان، «جن» ناميده شده است، چنان‌كه موجود مستور در رحم مادر را «جنين» ناميده‌اند. (ابن اثير، 1383: 1، 307)

قلب را هم از آن جهت كه ظاهر نيست و از حواس ظاهر پنهان است«جنان» گفته‌اند. «جُنَّه» هم به معنای سپر و آنچه شبيه آن باشد، آمده است و از اين جهت «جُنّه» نام گرفته است كه صاحب سپر و جنگجو را پنهان مي‌دارد. (ر.ک: راغب اصفهاني، 1362: 98 و 99؛ طريحي، 1395: 6، 226؛ زبيدي، بي‌تا: 9، 163-167؛ مجلسي، 1403: 46، 63؛ همان: 95، 352؛ ابن‌منظور، 1408: 1، 675) بعضي از تفاسير واحد «جنّ» را «جِنّي» - مانند روم و رومـي - و جمع آن را «جِنَّه» دانسته‌اند. (ر.ک: بروسوي، 1405 :10، 188؛ طريحي، 1395: 2، 229)

اما «جِنَّه» اسم مصدر و به معناي جن و جنون است. همچنين اين واژه به معناي فرشتگان، پريان و ديوانگي آمده است، زيرا فرشتگان و پريان نامرئي هستند و مجنون نيز به كسي مي‌گويند كه عقل از او پنهان گشته است. (ر.ک: راغب اصفهاني، 1362: 98)

«جان» هم به معناي يك نوع از جن و نوعي از مار (مار سفيد) آمده است. (ر.ک: راغب اصفهاني، 1362: 99؛ فيومي، بي‌تا: 138؛ ابن‌منظور، 1408: 3، 220) برخي «جان» را مار سفيد، سياه چشم و بي‌آزاري دانسته‌اند كه اغلب در خانه‌ها يافت مي­شود و علت اين تسميه، شايد مخفي بودن آن باشد. (مصطفي و ديگران: 1418: 1، 141)

جن در قرآن

قرآن كريم در شانزده سوره، از جن سخن گفته است.[2] در آيات قرآن با سه واژه «الجن»، «جانّ» و «الجنّه» به مطالبي درباره جن اشاره شده است. واژه «جن» 22 بار، واژه‌ «جانّ» 7 بار و واژه «جنّه» هم 3 بار، مجموعاً  در 31 آيه آمده‌اند که در هفده آيه، جن همراه با انسان ذكر شده است.  اختصاص يك سوره قرآن به نام جن و آيات متعدد در سور مختلف، نمايانگر اهميتي است كه قرآن به اين موضوع داده است. با استناد به بسياري از آيات قرآن و روايات،[3] ثابت مي‌شود كه وجود جن و شيطان يك پندار و توهم نيست، بلكه يك واقعيت و امري مسلم است كه در برخي موارد نيز تشابهاتي با انسان دارد، چنان‌كه در ديگر اديان الاهي نيز به اين موضوع پرداخته شده است.[4] مهم‌ترين مسايلي كه در ارتباط با جن در قرآن مورد بحث قرار مي‌‌گيرند عبارتند از:

 

1- خلقت جن

در عالم آفرينش، موجودات غير محسوسي وجود دارند كه براي ما در شرايط عادي قابل درك حسي نيستند، اما وجود آن‌ها به واسطه‌ آيات الاهي اثبات شده است، مانند روح، ملائكه، جن و... . قرآن كريم خلقت جن را چنين بيان فرموده است: «وَ لَقد خَلقنا اْلِانسانَ مِن صَلصلٍ من حماءٍ مَسنونٍ و الجآنَّ خلقنه من قَبلُ مِن نّار السَّمومِ». (حجر، 26 و 27)

«سموم»باد داغي است كه اثر سمي دارد (راغب اصفهاني، 1362: 241؛ طباطبايي، 1364: 12، 232) و علت اينكه آن را سموم مي‌گويند اين است كه در «مام» بدن يعني در منفذهاي بدن وارد مي‌شـود. (طبـرسي، 1349: 13، 182)

در آیاتی دیگر می‌خوانیم: «... خلق الانسان مِن صَلصلٍ كَالفَخّار* و خََلَقَ الجانَّ مِن مّارجٍ من نّارٍ». (رحمن، 14و15)

كلمه «مارج» به معناي زبانه‌اي خالص و بدون دود از آتش است. (طباطبايي، 1364: 19، 166؛ طبرسي، 1349: 24، 74؛ آلوسي، 1405: 27، 105) صاحب تفسير روح‌البيان مي‌گويد:

مذكور است كه مارج، آتش است ممتزج به هوا كه آن را هواي مشتعل گويند. پس جان مخلوقي است از دو عنصر آتش و هوا، آدم آفريده شده از دو عنصر آب و خاك. چون آب و خاك به هم شوند آن را طين گويند و چون هوا و آتش مختلط گردد آن را مارج خوانند. (ر.كـ: بروسوی، 1405: 8،147)

با استناد به آيات مورد بحث درباره خلقت جن، چند نکته به دست مي‌آيد

الف)آيات 26 و 27 سوره حجر بر تقدم زماني خلقت جن بر انسان تصريح دارند، اما اينكه اين مدت چه مقدار است، ظاهراً دليل معتبري بر آن در دست نيست.

ب) جن نيز مانند انسان، موجودي دو بعدي است با اين تفاوت كه انسان از خاك و جن از آتش است ولي طبعاً همان‌طور كه انسان داراي روح است جن نيز روح دارد و چنين موجوداتي بين روح و بدنشان تأثيرات متقابلي وجود دارد؛ يعني اگر روح بخواهد فعاليت‌هاي ويژه خود را به کار گيرد، لازم است جسم در شرايط خاص بدني باشد، چنان‌كه ملاصدرا جن را مركب از وجودي در جهان حس، وجودي در جهان غيب و تمثيل و روحي درخور جسم او كه از مبدأ فعال بر وي افاضه شده، مي‌داند. (صدر الدين شيرازی، 1363 : 229)

در آيات قرآن، غالباً در مقابل انسان، جنّ و در مواردي جانّ به كار رفته است. درباره اينكه آيا جانّ، همان جنّ است، اقوالي مطرح شده است:

1. ابن عباس مي‌گويد: منظور از جانّ، پدر جنّ است، همان‌طور كه آدم(ع) پـدر بشـر است. (طبرسي، 1349: 9، 201)

2. منظور از جانّ نسل جنّي ابليس و يا نوع مخصوصي از جن است. (راغب اصفهاني، 1362: 99)

3. جان همان ابليس است. (رازي، 1417: 19، 180)

با استناد به آيات قرآن چنين به نظر مي‌رسد كه مقصود از جنّ و جانّ يكي است، زيرا در برخي آيات (حجر، 27؛ رحمن، 15) به خلقت جانّ اشاره شده و اين خلقت، همانند خلقت جنّ در مقابل خلقت انسان قرار گرفته است و برخي از مفسرين نيز مانند علامه طباطبايي با تأكيد بر نوعي ارتباط ميان خلقت جنّ و خلقت جانّ، جانّ را همان جنّ و يا نوعي از انواع جنّ مي‌دانند.[5] (طباطبايي، 1364: 12، 224)

 

2- جن يا فرشته بودن ابليس

ابليس اسم خاص است و يازده بار در قرآن آمده است. واژه ابليس مشتق از «بلس»، غير منصرف و به معناي متمرد، سركش و رييس شيطان‌هاست. (ابن­منظور، 1408: 1، 140؛ مصطفي و ديگران، 1418: 1، 3؛ ابن­فارس، 1422: 137)

در تفسير روح‌البيان از قول بغوي آمده است: «او ابليس ناميده شد زيرا كه از رحمت خدا نااميد شد». (بروسوي، 1405 : 5) در معاني‌الاخبار هم از حضرت رضا‌(ع) نقل شده كه فرمود:

شيطان از اين جهت كه از رحمت خدا بي‌نصيب ماند، ابليس ناميده شد چون اين كلمه به معناي محروم و مأيوس از رحمت خداست.

در اينكه ابليس جنّ است يا از ملك، نيز اقوال مختلفي بيان شده است:

الف)برخي از مفسرين معتقدند ابليس از ملائكه بوده است، زيرا استثنا در آيه‌ «فَسَجَدوا الّا ابليسَ كان مِن الجِنّ» (كهف، 50) استثناي متصل و مستثنا از جنس مستثنا‌منه است؛ يعني ابليس ابتدا از ملائكه بوده و به علت عدم سجده، مرتكب گناه گشته و جنّ شده است. همچنين فعل «کان» در آيه را نيز به معناي «صار» گرفته‌اند. (بيضاوي، بي‌تا: 1، ذيل آيه 33؛ رشيد رضا، بي‌تا: 1، 265؛ نسفي، 1353: 2)

ب) در مقابل، بسياري از مفسرين با استناد به آيات و روايات معتقدند ابليس از ملائكه نبوده، بلكه از جن بوده است. (رازي، 1417: 2، 443؛ طبرسي، 1349: 1، 191؛ ميبدي، 1386: 1، 195؛ قطب، 1362: 1، 111؛ طباطبايي، 1364: 12، 452)

رأي اين گروه به صواب نزديک‌‌تر است زيرا:

1. كساني كه معقتدند ابليس از ملائكه است گفته‌اند خداوند در آيه «فسجدوا الا ابليس» (بقره،34) ابليس را از فرشتگان استثنا نموده و چون استثنا ظهور در اتصال دارد بنابراين ابليس از فرشتگان است، اما با توجه به قرينه موجود در اين آيه، استثنا منقطع است و ابليس نمي‌تواند از فرشتگان باشد و در آيه «كان من الجن» (كهف،50) هم تصريح شده كه ابليس، از جنّ بوده است. همچنين اين گروه با استناد به «اسجدوا لآدم» مي‌گويند اگر ابليس از جنس ملائكه نبود مشمول امر الاهي نمي‌شد و به جهت خودداري از سجده كردن، متمرد و سركش به شمار نمي‌رفت، اما در پاسخ مي‌توان گفت، ابليس در اين امر از باب غلبه داخل شده، زيرا با ملائكه همنشيني داشته است و اين دليل نمي‌شود كه او از جنس ملائكه باشد هم‌چنان كه امام فخر رازي مي‌گويد: فرشته به حسب لغت، جنّ ناميده مي‌شود، امّا به حسب عرف، جن به غير ملائكه اختصاص دارد. (رازي، 1417:  2، 443)

2. ابليس داراي اولاد و ذريه است و فرشتگان داراي فرزند نيستند، و خداوند مي‌فرمايد: چرا او (ابليس) و فرزندانش را كه دشمنان شمايند دوستان خود مي‌گيريد. (كهف، 50)

3. ابليس از جنس آتش است (اعراف، 12) در حالي‌كه ملائكه از جنس نورند. (ر.ک: مجلسي، 1403: 11، 102)

4. ملائكه، رسولان الاهی و لزوماً معصوم هستند. (انبياء، 26؛ فاطر، 1؛ تحريم، 6) پس وقتي ابليس گناه مي‌كند معصوم نيست و در نتيجه از ملائكه نيست.

5. برخي رواياتي بر جنّ بودن ابليس تصريح دارند، مانند سخن رسول خدا(ص) که به شمعون فرمود:

تو دشمناني از جن و انسان داري كه پيوسته تعقيبت مي‌كنند و با تو پيكار مي‌نمايند تا دينت را بربايند...، اما دشمنان از جن، پس ابليس است و سپاهيانش. (حراني، 1367: 26)

از امام صادق(ع) نيز روايت شده كه فرمود:

ملائكه مي‌پنداشتند شيطان از آنهاست (در صورتي كه از جن بود) ولي در علم خدا از آنها نبود تا به سبب حميت و تعصب، باطن خود را اظهار كرد و گفت: مرا از آتش آفريده‌اي و انسان را از خاك خلق نموده‌اي. (كليني، 1405: 2، 308)

 

3- مكلف بودن جن

وجود دو سوره انسان و جن در قرآن نمايان‌گر اهميت و ويژگي خاص اين دو موجود و تمايز آنها از ساير مخلوقات الاهي است و آنچه اين دو را متمايز ساخته، مسأله تكليف است. طبق آیات سوره الرحمن، جن و انس، دو موجود پرارزش (ثقلان) هستند كه به آنها وعده‌ برپايي قيامت و حسابرسي در آن روز داده شده است.اين سوره بيش از سي بار با آيه «فبأَي ءالآء ربكما تكذبان» جن و انس را پس از ذكر نعمت‌ها و عذاب‌هاي دنيا و آخرت، خطاب مي‌کند که نشان می‌دهد دنيا و آخرت و پاداش و عقاب براي هر دو مي‌باشد.

بر اساس آيات قرآن جن نيز مانند انسان مكلف و مختار و در مقابل اعمال خويش مسؤول است،چنان‌كه خداوند متعال مي‌فرمايد: «و ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون» (ذاريات، 56) هدف از آفرينش جن عبادت و اطاعت پروردگار مي‌باشد و حقيقت عبادت اين است كه مخلوق، خود را در مقام ذلّت و عبوديت واداشته، رو به سوي مقام ربوبيت آورد، در مسير خواست و اراده الاهي گام نهد، روح و جسم را به او بسپارد و تسليم مطلق در برابر ذات او باشد. در خصوص اينكه جنّ‌ها چگونه عبادت مي‌كنند و آيا مسلمين آنها همانند انسان‌هاي مسلمان عمل مي‌كنند و يا اينكه عبادت ايشان به نحوه ديگري است، ظاهراً دليلي نقلي در دست نيست اما از آنجا كه آنها همراه انسان مورد امر الاهي قرار گرفته و مكلف به عبادت‌اند و از طرفي بنابر آنچه خواهد آمد آنها نيز داراي پيامبراني هستند و پيامبر اسلام(ص) پيامبر طايفه جن نيز مي‌باشد، به نظر مي‌رسد عبادت آنها همچون انسان‌ها به تناسب نوع خلقت و عالَم حياتشان باشد.

 

4- پيامبران جن

جن نيز مانند انسان موجودي انتخاب‌گر است كه بر سر دو راهي قرار مي‌گيرد، بنابراين، براي انتخاب راه صحيح نيازمند پيامبراني است كه راه راست و مسير هدايت را به او نشان دهند.

در روز قيامت خطاب به جن و انس گفته مي‌شود: «يمعشَر الجنِّ و الانسِ ألَم يَأتِكم رسلُ‏ مِنكم يَقُصّون عَليكُم ءايتي ...». (انعام، 130) با استناد به اين آيه مشخص مي‌گردد که جنّ‌ها با بهره‌مندي از قدرت شعور در قبال اعمال خويش مسئوول هستند و مورد بازخواست قرار مي‌گيرند؛ بنابراين بايد مانند انسان‌ها به وسيله پيامبر يا وصي او به تکاليف خود آگاه گردند تا در صحنه قيامت پاسخگوي اعمال خود باشند. برخي از مفسرين معتقدند اين آيه بر آمدن پيامبراني از جنس جن و انس تصريح دارد (طباطبایي، 1364: 7، 488) و برخي ديگر خطاب آيه را متوجه جن و انس دانسته‌اند و علت اينكه در قرآن درباره پيامبراني از جن سخن آمده، در حالي‌كه پيامبران انسان هستند اين است كه جانب انسان را غلبه داده است. (طبرسي، 1349: 8، 216؛ ميرزا خسرواني، بي‌تا: 3، 162) از طرف ديگر با توجه به آياتي از سوره جن (13-28) معلوم مي‌گردد كه قرآن و تعاليم  اسلام براي جنّ و انس است و مانعي ندارد كه رسولان و نمايندگاني از خود آنها از طـرف پيامبـر(ص) مأمـور دعـوت آنان بوده باشند. (مكارم شیرازی و ديگران، 1376: 1، 442؛ همان: 2، 382) برخي از آيات، اعتقاد جنّ‌ها به ديگر پيامبران اولواالعزم را بيان مي‌كنند، مانند آيه «قالوا يقَومَنا إنا سَمِعنا كُتبا أنزِلَ مِن بَعدِ مُوسي مصدِّقاً لِما بَينََ يديه يَهدي إلي الحَقِّ و إلي طَريقٍ مُستقيمٍ». (احقاف، 31) منظور از كتاب نازل شده بعد از موسي(ع) قرآن كريم است كه تورات و كتب آسماني پيشين را تصديق مي‌كند و جنّ‌ها به دين موسي(ع) و كتاب او ايمان داشتند. در آياتي از سوره‌هاي نمل (17 و 39) و سبأ (12) به داستان حضرت سليمان(ع) و جنّ‌هايي كه تحت فرمان او بودند اشاره شده است. بنابراين، جنّ هم مانند انسان، مكلّف است و بايد به تکاليف خود آگاه گردد؛ به همين جهت آنها نه فقط به پيامبران اولواالعزم و كتب آنها ايمان داشتند بلكه با استفاده از تعاليم پيامبران، به وظايف خود عمل مي‌كردند.

 

5- ايمان و كفر جن

آيا جنّ نيز مانند انسان، مؤمن يا كافر است؟ در پاسخ باید گفت با توجه به اختيار و تكليف جنّ و ارسال پيامبران، مسأله ايمان و كفر آنها نيز مطرح مي‌گردد.

با استناد به آيات قرآن جنّ‌ها نيز مانند انسان، مؤمن و كافر دارند؛ بعضي صالح، تابع و امين وحي و برخي فاسد كه به مخالفت با پيامبر(ص) مي‌پرداختند. طايفه‌اي از آنها قرآن را شنيدند و از اين جهت كه به خير و صلاح، هدايت مي‌كند به آن ايمان آوردند:

«... انّا سَمِعنا قُرءانا عَجبا * يَهدي إلي الرّشدِ فَآمنّا بهِ و لَن نُشرِكَ بِربّنا أحداً». (جن، 1و2)

اين آيه مي‌رساند كه پيامبر(ص) به سوي جنّ و انس مبعوث بودند و جنّ‌ها هم عاقل، آشنا به لغت عرب، دانا و تميز دهنده بين معجزه و غير معجزه بودند. آنها به سوي قوم خود رفتند و ایشان را به اسلام دعوت كردند و از اعجاز قرآن خبر دادند، زيرا كلام بندگان تعجّب‌آور و شگفت‌انگيز نيست. جمله «و لن نشرك بربنا احدا» هم ايمان آنها به قرآن را تأكيد مي‌كند و مي‌فهماند كه ايمان آنها به قرآن همان ايمان به خدايي است كه قرآن را نازل كرده است، يعني ابداً احدي را شريك خدا نمي‌گيرند.

ادامه آيات در سوره جنّ (11-15) به آيين خاص طوايف مختلف جن اشاره دارد که هر يك براي خويش راهي برمي‌گزينند: «وَ اِنّا مِنّا الصلِحونَ و مِنّا دونَ ذلك كنّا طَرآئقَ قَدَداً».  (جن، 11)

كلمه‌ «دون» - در اینجا - به معناي «غير» است، يعني بعضي از ما صالح‌اند و بعضي ديگر غير صالح و مراد از «دون ذلك» رتبه‌اي پايين‌تر و نزديك‌ به صالحان است (طبرسي، 1349: 10، 371) و عبارت «كنّا طرائقَ قَدَداً» بر تفرقه و تشتت دلالت دارد. «طرائق» جمع طريقه و به معناي روش‌هايي است كه به آنها عمل شده باشد. كلمه «قدد» هم جمع «قده»، از مصدر «قد» و به معناي قطعه است. (طباطبايي، 1364: 20، 68) بعضي از مفسرين گفته‌اند «طرائق قدداً» اگر به نصب خوانده مي‌شود به خاطر ظرفيت است و حرف «في» در تقدير است و در حقيقت «في طرائق قدداً» بوده است يعني در مذاهب متفرق. (آلوسي بغدادي، 1405: 29، 88) و بعضي ديگر گفته‌اند نصب آن به خاطر حذف مضاف است و تقدير آن «ذوي طرائق قدداً» يعني صاحبان راه‌هاي متفـرق است. (زمخشري، بي‌تا: 4، 627) و معناي آيه اين است كه بعضي از ما صالحان بالطبع هستند و بعضي غير صالح‌اند و ما در مذاهب مختلف بوديم.

آيه ديگر «و اَنّا مِنّا المُسلِمونَ وَ مِنّا القسِطونَ» (جن، 14) است. مراد از «مسلمون» تسليم و مراد از «قاسطون» مايلين به سوي باطل و عدول كنندگان از حق است. (طبرسي، 1349؛ 10، 383) بنابراين، جنّ‌ها به دو طايفه تقسيم مي‌شوند؛ يك طايفه گروهي كه تسليم امر خدا و مطيع او و در جستجوي راه درست هستند. طايفه ديگر كساني هستند كه از فرمانبرداري الاهي عدول كرده و منحرف شده‌اند و آنها هيزم جهنم خواهند بود: «و اِنّه لمّا قامَ عَبداللهِ يَدعُوه كادوُا يكونون عليه لبداً». (جن، 19)

علامه طباطبايي در تفسير آيه مي‌گويد:

وقتي رسول خدا(ص) برمي‌خاست تا خدا را با نماز عبادت كند، مشركين آن قدر به طرفش مي‌آمدند كه نزديك بود جمعيت انبوهي بشوند. (طباطبایي، 1364: 20، 78)

بعضي از مفسرين هم معتقدند دو ضمير مذكور به جن‌ها برمي‌گردد و آنها بودند كه پيرامون آن حضرت جمع مي‌شدند و با تعجب از عبادت، تلاوت قرآن و...، به آن حضرت خيره مي‌شدند، چون چنين چيزي تا آن روز نديده و نشنيده بودند. (ميبدي، 1368: 9، 563)

در برخي از آيات نيز به گروهي از جنّ‌ها اشاره شده است كه با شنيدن آيات قرآن، ايمان آوردند و به سوي قوم خود بازگشتند تا آنان را نيز انذار كنند. (احقاف، 29ـ32)

خداوند متعال درباره‌ برخي از جن و انس مي‌فرمايد: «و در حقيقت بسياري از جن و انس را براي دوزخ آفريده‌ايم ]چرا كه[  دل‌هايـي دارند كه بـا آنها [حقايق را [دريافت نمي‌كنند و چشماني دارند كه با آنها نمي‌بينند و گوش‌هايي دارند كه با آنها نمي‌شنوند. آنان همانند چهارپايان بلكه گمراه‌ترند. [آري] آنها همان غافل ماندگانند». (اعراف، 179) در اين آيه، خداوند جهنم را عاقبت آفريدن بسياري از جنّ و انس دانسته است و تصريح مي‌كند كه اگر اين دو نوع بر كفر خود اصرار ورزند، دعوت رسولان را گوش نكنند و حجت عقل را به كار نگيرند، هرگز ايمان نمي‌آورند و عاقبت بسياري از آنها دوزخ خواهد بود.

6- نر و ماده بودن و توليد مثل جنّ‌ها

طبق نصّ آيات قرآن، مسأله زوجيت شامل همه مخلوقات مي‌گردد؛ بنابراين، جنّ نيز كه يكي از مخلوقات خداوند است داراي دو جنس نر و ماده و توالد و تناسل مي‌باشد. خداوند متعال مي‌فرمايد: «و مِن كلّ شَيءٍ خَلقنا زَوجين لَعلَّكم تَذَكَّرون».(ذاريات، 49) اين آیه به عموميت نر و مادگي تمام موجودات، تصريح دارد و جمله‌ «كل شيء» شامل جنّ‌ها نيز مي‌شود.

راغب اصفهاني درباره واژه‌ زوج مي‌گويد:

به هر يك از دو قرين، يعني هم نر و هم ماده در حيوانات زوج مي‌‌گويند و در غير حيوانات هم به قرين، زوج گفته مي‌شود. خداوند با «خلقنا زَوجين» اين معنا را بيان كرده كه تمامي موجودات عالم، زوج هستند، چون يا ضدي دارند كه گفتيم ضد هر چيزي را هم زوج مي‌‌گويند و يا مثلي دارند كه آن نيز زوج است و يا با چيزي تركيب يافته‌اند كه تركيب هم نوعي زوجيت است؛ بلكه در عالم چيزي نيست كه به هيچ وجه تركيب در آن نباشد. (راغب اصفهاني، 1362: 215 و 216)

برخي نيز مقارنه دو چيز با هم، و نوعي تأليف و تركيب را از لوازم مفهوم زوجيت مي‌دانند. (طباطبايي، 1364: 17، 130)

آيه‌ «و انّه كانَ رجالٌ مِن الانسِ يَعوذَون بِرجالٍ من الجنّ» (جن، 6) مبين آن است كه جنّ‌ها مرداني دارند و مرد جايي مطرح است كه زن نيز باشد، بنابراين آنها هم مرد دارند و هم زن.

در قرآن در توصيف حوريان بهشتي آمده است: «لم يَطمِثهُنَّ انسٌ و لا جانٌّ» (رحمن، 56) تأكيد آيات در وصف حوريان بهشتي - كه قبل از شوهرانشان توسط كسي از جنّ و انسان لمس نشده‌اند - نمايانگر اين است كه مسأله مقاربت نر و ماده در ميان جنّ‌ها همانند انسان جاري است.

از بيان خداوند درباره‌ شيطان و ذريه او در آيه‌ شريفه: «... كانَ من الجنِّ فَفَسَقَ عن امرِ ربه أفتتّخِذونَه و ذرّيّته أولياء مِن دوني» (كهف، 50) معلوم مي‌گردد كه ابليس از جن است و ذريّه هم دارد و لازمه‌ ذرّيه و توليد مثل، زوجيت و نر و ماده بودن مي‌باشد. همچنين در آيه‌ «قد خَلَت مِن قَبلِهم منّ الجنّ و الانسِ». (فصلت، 25) به جنّ و انسان، مرگ نسبت داده شده است. از دو آيه‌ اخير مي‌‌توان فهميد كه تناسل در ميان جنّ‌ها نيز وجود دارد، زيرا لازمه‌ هر موجودي كه ذريه و مرگ و مير دارد اين است كه تناسل و نر و ماده هم داشته باشد اما به نحوه‌ اين تناسل در قرآن اشاره‌اي نشده است.

 

7- حيات و مرگ جن

قرآن كريم درباره مرگ جنّ‌ها مي‌فرمايد: «و حقَّ عليهم القُولُ في اُمَمٍ قَد خَلَت من قبلِهم منَ الجِنّ و الإنسِ», (فصلت، 25) كلمه «قد خلت» مبين آن است كه امت‌هاي جن مانند گروه‌هاي انسان از بين رفته‌اند. همچنين مي‌فرمايد: «قالُوا ادخُلوا في أمَمٍ قَد خَلَت من قَبلهِم منَ الجِنّ و الإنسِ في ‌النار». (اعراف، 38) مخاطبين اين آيات - بر حسب سياق لفظ - بعضي از كفارند كه قبل از ايشان امت‌هايي مانند آنها از جن و انسان بوده و درگذشته‌اند؛ بنابراين جنّ‌ها نيز به اجل‌هاي معين و معلومي مي‌ميرند.

برخي معتقدند چون جنّ از موجودات مثالي و فاقد جسم هستند، نسبت به موجودات مادي، اصطكاك كمتري دارند و همين نكته سبب مي‌شود كه فرسودگي آنها به تعويق افتد و عمر طولاني داشته باشند. (ابن‌سينا، 1366: 74؛ كربن، 1385: 339) اما با استناد به آيات، عمر جن نمي‌تواند فاقد اجل معيني باشد. البته ميزان متوسط عمر جن نامشخص است و شايد همان‌گونه كه عمر انسان در ادوار مختلف، متفاوت بوده است، عمر جن نيز چنين باشد؛ فقط در مورد شيطان آمده است که به هنگام نافرماني خداوند به او فرمود: تو از زمره پست‌ترين فرومايگاني و شيطان گفت: «أنظُرني إلي يَوم يُبعَثون* قالَ انّك مِن المُنظَرين». (اعراف، 14و15) در جاي ديگر، خداوند مي‌فرمايد: «قال فانّك من المُنظَرين الي يَومِ الوَقتِ المَعلومِ». (حجر، 37و38) با استناد به اين دو آيه برخي «وقت معلوم» و «يوم يبعثون» را به يك معنا گرفته و معتقدند خداوند متعال به طور مطلق به ابليس پاسخ داد كه تو از مهلت يافتگان هستي. (رازي، 1417: 9، 234)

در مقابل، علامه طباطبايي معتقد است خداوند فقط اصل عمر طولاني به ابليس را اجابت فرموده است، اما با قيدي كه در كلام خود آورده است، اين مهلت تا روزي معلوم است نه تا قيامت. (طباطبایي، 1364: 12، 23) با در نظر گرفتن سياق دو آيه مورد بحث، چنين به نظر مي‌رسد که «يوم الوقت المعلوم» غير از «يوم يبعثون» است، زيرا خداوند در سوره اعراف به طور مطلق به ابليس پاسخ داده است، اما در آيات ديگر، اين زمان را مقيد به روز ديگري كرده كه قبل از روز قيامت مي‌باشد. (حجر، 37و38) بنابراين جنّ نيز مانند انسان مي­ميرد و از بين مي‌رود و گروهي از آنها جاي گروهي ديگر را مي‌گيرند و در خصوص ابليس نيز تا وقت معلوم يعني روز ديگري كه قبل از روز قيامت است، مهلت حيات داده شده است.

 

8- مكان جن

يكي از سؤال‌هايي كه درباره‌ جن مطرح مي‌گردد، مكان حضور آنهاست. آيات قرآن به حضور جن در آسمان و زمين اشاره دارند. در سوره جنّ آمده است كه جنّ‌ها پس از استماع قرآن گفتند: «و إنا لمسنا السَّماءَ فَوَجدنها مُلِئَت حَرَساً شَديداً و شهباً».(جن، 8) راغب اصفهاني درباره‌ واژه‌ «لمس» مي‌گويد: «گاهي لمس به معناي طلب شيء و جستجوي چيزي است، اگر چه پيدا نشود». (راغب اصفهاني، 1362: 467) «لمس سماء» به معناي نزديك شدن به آسمان با صعود بدان است و كلمه «حرس» به طوري‌كه گفته‌اند، جمع كلمه «حارس» است و به همين جهت با صفت مفرد توصيف شده است. مراد از «حرس شديد» هم نگهبانان قدرتمندي هستند كه نمي‌گذارند شيطان‌ها در آسمان‌ها استراق سمع كنند. «شهبا» نيز به معناي شهاب‌هايي هستند كه سلاح آن نگهبانان‌اند. (قرطبي، 1381: 19، 11)

گروهي از پريان در آسمان‌ها به شنيدني‌ها گوش مي‌دادند و بر آن‌ها مي‌افزودند و دروغ مي‌ساختند تا آنكه ناگهان دچار تير شهاب شده، از آسمان‌ها به زمين آمدند و در ادامه مي‌فرمايد «و إنّا كنّا نَقعُد منها مقاعِدَ للسَّمعِ فَمن يَستمع الآن يَجِد له شَهاباً رصداً» (جن، 9) يعني در  آسمان براي شنيدن، به كمين مي‌نشستيم ]اما[ اكنون هر كه بخواهد به گوش باشد تير شهابي در كمين خود مي‌يابد. جنّ‌ها با استناد به اين دو آيه خواسته‌اند بگويند از امروز هر كس از ما در آن نقطه‌هاي قبلي آسمان به گوش بنشيند، تيرهاي شهابي را مي‌يابد كه از خصوصياتش اين است كه تيراندازي در كمين دارد. آنها هم‌زمان با نزول قرآن و بعثت پيامبر اكرم(ص) از تلقّي اخبار غيبي آسماني و استراق سمع براي به دست آوردن آن ممنوع شده‌اند. برخي از آيات نيز كه به گوش دادن تعدادي از آنها به تلاوت پيامبر اسلام(ص) و يا حضور آنها در سپاه سليمان اشاره دارند نمايانگر حضور جن در زمين هستند. (جن، آيات اوليه؛ احقاف، 29-32؛ نمل، 17) اما از آيات مي‌توان استنباط نمود كه جن مي‌تواند در آسمان و زمين حضور داشته باشد.

 

9- ديدن جن

جن از موجودات مجردي است كه در جهان مادي از چشم انسان پنهان است، اما مشاهده آنها براي برخي به اذن الاهي امكان‌پذير است. در قرآن نيز به طور صريح به رؤيت جن اشاره نشده، اما طبق ظاهر برخي از آيات، جن‌ها ما را مي‌بيند ولي ما آنها را نمي‌بينيم. خداوند متعال درباره بر حذر داشتن بني آدم از شيطان و اتباع او مي‌فرمايد: «انه يراكم هو و قبيلُه مِن حيثُ لا تَرَونَهم». (اعراف، 27)

جن از نظر قرآن مانند فرشته، موجودي نامرئي است ولي گاهي به صورتي ممثّل و قابل رؤيت مي‌شود. داستان حضرت سليمان در قرآن و خدمت جنّ‌ها به آن حضرت، از قبيل ساختن كاخ‌ها و تمثال‌ها (سبأ، 12و13) و همچنين جريان لشكركشي او به مملكت سبأ که عفريتي از جن به وي گفت: «من تخت ملكه سبأ را قبل از آنكه از جاي خود حركت كني نزد تو مي‌آورم» (نمل، 17ـ39) نمايانگر تجسم جنّ به صورت‌هاي ديگر است، زيرا جن از صور مثالي است كه به اذن خداوند مي‌تواند به هيأت انسان يا به هر شكل ديگري از جمله حيوانات درآيد.

شيخ بهايي معتقد است، جنّ‌ها مي‌توانند به صور گوناگوني درآيند و يا از صورتي به در شوند و به ديگر صورت‌ گردند. (عاملي، 1363: 422) جنّ‌‌ها وقتي پيش داود(ع) ظاهر شدند تا او را به سهو و خطاي خود مطلع كنند، در قالب صور مثالي بودند و مهمانان حضرت ابراهيم(ع) كه به وجود اسحاق بشارت دادند و بعد از آن به ديار قوم لوط رفته، آن بلاد را خراب کردند نيز در قالب صور مثالي بودند و از طعام ابراهيم(ع) هم نخوردند؛ از اين بيان ظاهر مي‌شود كه ادراك اشباح و صور مثالي با چشم ممكن است. (هروي، 1363: 196)

در قرآن از تمثل و به صورت بشر درآمدن ملك سخن رفته است، مانندِ ظهور جبرئيل(ع) براي حضرت مريم(ع) و آمدن ملائكه نزد حضرت ابراهيم(ع) و بشارت دادن به تولد اسحاق(ع). حال منظور از تمثل چيست؟ تمثل يعني تجلّي و ظهور چيزي براي انسان به صورتي كه انسان با آن آشنايي دارد. راغب اصفهاني مي‌گويد:

مثل بر وزن فرس، قولي درباره چيزي است كه شبيه به قولي درباره چيزي ديگر است تا يكي ديگري را بيان و تجسم كند. (راغب اصفهاني، 1362: 462)

بنابراين منظور از تمثل جن، شيطان و ملك كه موجودات نامرئي هستند، تغيير ماهيت آنها نيست بلكه قوه ادراك انسان آنها را به صور مختلف، مجسّم و از طريق حواس خود رؤيت مي‌كند بدون آنكه تبدل ماهيتي صورت بگيرد، مانند ظهور جبرئيل(ع) براي حضرت مريم(ع) به صورت بشر كه در قواي ادراكي آن حضرت، وي را به صورت محسوس يافت، اما در خارج از ادراك ايشان صورتي غير صورت بشر داشت. ملاصدرا فرايند تمثّل را اين‌چنين شرح مي‌دهد:

فرشته و شيطان دو صورت دارند؛ صورت حقيقي و صورت اضافي، كه صورت حقيقي آن دو را جز به نور نبوت، ادراك نتوان كرد، چه رسول الاهي(ص) از جبرئيل خواست تا خود را بر صورت حقيقي به او بنمايد، او را وعده به كوه حرا داد، در آنجا جبرئيل بر او ظاهر شد، در حالي‌كه كرانه خاور و باختر را سراسر گرفته بود، بار ديگر او را در سدرۀ‌المنتهي به صورت خود مشاهده نمود، گاهي نيز او را به صورت اضافي مي‌ديد كه معمولاً ممثّل به صورت دحيه كلبي كه مردي نيكوچهره و از صحابه بود مشاهده نمود و شيطان نيز در بيداري براي آن حضرت ممثّل مي‌گشت لذا با چشم خود او را مي‌ديد و سخنش را مي‌شنيد و آن قايم مقام حقيقت صورت وي و وجود اضافي اوست. (صدرالدين شيرازي، 1366: 531)

برخي نيز بر امکان رؤيت جن با چشم انسان، در حد سالكاني كه ابتداي سلوك را پشت سر گذاشته و به مقاماتي رسيده‌اند، تأكيد دارند. (ر.ک: طبري، 1363: 5، 52 ـ54)

 

 

جن در روايات

با استناد به روايات متعددي كه درباره جن وجود دارد، به مهم‌ترين ويژگي‌هاي آنها اشاره مي‌کنيم:

1.جن نيز مانند انسان، داراي روح است با اين تفاوت که ارواح‌ جنّ‌ها در جرمي لطيف جا دارند كه بيشترين آن آتش و هواست، چنان‌كه در بدن آدمي غلبه با آب و خاك است. (ر.ک: مجلسي، 1403: 14، 635؛ صدرالدين شيرازي، 1366: 1455؛ عاملي، 1363: 421و422)

2. جنّ‌ها داراي انواع و اقسامي هستند (قمي، 1363: 1، 186) و برخلاف نظر شيخ محمد عبده در تفسير المنار كه آنها را ميكروب و علت و منشأ اكثر امراض معرفي مي‌كند (ر.ک: رشيد رضا، بي‌تا: 3، 95و96) آنها نيز مانند انسان، اختيار، اراده، تكليف، ثواب و عقاب دارند.

3. در برخي از روايات آمده است که جن و شيطان هر دو در اصل وجود مشترك هستند، ولي شيطان نوعي از جن محسوب مي‌شود كه فقط كارهاي شرّ از او صادر مي‌شود، در حالي‌كه جن‌ها هم خوب و بد و مسلمان و غير مسلمان دارند. (ر.ک: قمي، 1363: 1، 184؛ رضی: خ 133)

4. جن و شيطان گاهي به یک صورتي ممثل و قابل رؤيت مي‌شوند. آنها به محضر پيامبر(ص)، علي(ع) و ساير ايمه مي‌آمدند و به يادگيري قرآن مي‌پرداختند و مشكلات خويش را مي‌پرسيدند. (ر.ک: كليني، 1405: 2، 342؛ محمدي ري‌شهري، 1377: 2، 827؛ مجلسي، 1403: 18، 83؛ 27، 14؛ 38، 516؛ 39، 164؛ 63، 283)

5. جنّ‌ها ماننـد انسان­هـا تغذيه مي‌كننـد (ر.ك: حرّعاملـي، 1403: 1، 252؛ نجفــي، 1363: 2، 448) مي‌خوابنــد (ر.ك: حرعاملي، 1403:  4، 1067، محمدي ري‌شهري، 1377: 9، 205) توالد و تناسل دارند (ر.ك: حرّعاملي، 1403: 14، 91) و مي‌ميرند (ر.ك: مدني شيرازي، 1368 : 2، 9)

 

نتيجه

انديشه­هايي درباره وجود نيروهاي غيبي كه در جريان زندگي مؤثرند، وجود دارد كه غالب فرهنگ‌هاي ابتدايي از آن متأثر بوده‌اند و همين امر عاملي تأثيرگذار براي شرك ورزيدن به خدا بوده است. بعضي از طوايف عرب جن را مي‌پرستيدند و پرستش و عبادت جن و عقيده به الوهيت آنها در ميان مذاهب خرافي يونان قديم و هند نيز وجود داشته است.

دقت در آيات قرآن مشخص مي‌شود كه مقوله جن، يک پيشينه تاريخي فكري، قبل از اسلام داشته است، اما قرآن با دو رويکرد خاص خويش، از يک سو هدف مشترک از خلقت جن و انس را مطرح مي‌کند و از سوي ديگر با تأكيد بر ويژگي‌هاي او، ذهنيت‌ها و فرهنگ‌هاي موجود در آن زمان را اصلاح مي‌كند. جنّ از منظر قرآن شبيه‌ترين موجودات به انسان، يعني موجودي داراي اختيار، ادراك، علم، مسؤوليت و تكليف است؛ بنابراين براي انتخاب راه صحيح نيازمند پيامبر است و پيامبر اكرم(ص) بر جن‌ها نيز مبعوث شدند. در بين جن‌ها دين، مذهب و فرقه وجود دارد و آنها مانند انسان مؤمن و كافر دارند. آنها داراي دو جنس مؤنث و مذكر هستند، توليد مثل مي‌كنند و ذرّيه دارند. طول عمر جن از انسان زيادتر است اما آنها نيز داراي تولد، عمر محدود، مرگ، معاد و حساب و كتاب اخروي هستند. به دليل اينكه عنصر اوليه خلقت جن با انسان متفاوت است آنها تفاوت‌هايي با انسان دارند. آنها قبل از نوع بشر از جنس آتش خلق شده‌اند چنان‌كه نوع بشر از جنس خاك آفريده شده است؛ به همين جهت آنها از ويژگي‌هاي خاصي مانند غيرمرئي بودن و سرعت بهره‌مند هستند و همچنين به واسطه قدرتي كه دارند مي‌توانند در آسمان و زمين به اشكال مختلف ظاهر شوند ولی آنها مسخر انسان مي‌گردند؛ قصه حضرت سليمان در قرآن و خدمت كردن برخي از جن‌هاي مؤمن براي پيامبران، امامان و افراد برگزيده در برخي روايات نمايانگر فرمانبرداري آنهاست. در حقيقت خداوند متعال ضمن بيان وجوه تشابه در خلقت جن و انسان و هدف از اين خلقت، بر دو نكته تأكيد فرموده است:

1. جن نيز مانند انسان مخلوق خداوند است، لذا قابل پرستش نمي‌باشد.

2. جن از ويژگي‌هايي بهره‌مند است كه انسان فاقد آنها مي‌باشد، لكن اين ويژگي‌ها، كمال واقعي شمرده نمي‌شوند، بلكه اين انسان است كه با كسب مقام خليفه اللّهي مي‌تواند به نهايت كمال دست يابد.

 

 

منابع و مآخذ

1. قرآن كريم.

2. نهج البلاغه، گرد آورنده: سید رضی.

3. آلوسي بغدادي، سيد محمود، 1405، روح المعاني في تفسير القرآن و السبع المثاني، بيروت، دار احياء التراث العربي.

4. ابن‌اثیر، مبارک، 1383، النهایة، قاهر0.

5. ابن‌سينا، حسین ‌بن عبدالله، 1366، حي بن يقظان، ترجمه و شرح فارسي منسوب به جوزجاني، به تصحيح هانري کربن، چاپ سوم، مرکز نشر دانشگاهي، تهران.

6. ابن‌فارس قزويني، ابوالحسناحمد، 1422، معجم مقاييس اللغة، بيروت، دار احياء التراث العربي.

7. ابن‌منظور، جمال الدين محمد بن مكرم ، 1408، لسان العرب، بيروت، دار احياء التراث العربي.

8. رازي، ابوالفتوح جمال‌الدين، 1356، رَوْحُ الجِنان و رُوح الجَنان، تهران، اسلاميه.

9. البروسوي، اسماعيل، 1405، روح البيان، بيروت، دار احياء التراث العربي.

10.    بيضاوي، ناصرالدين، بي‌تا، انوار التنزيل و اسرار التأويل، بيروت، مؤسسه شعبان.

11.    الحراني، ابومحمد الحسن بن علي بن الحسين، 1367، تحف العقول عن آل الرسول، ترجمه احمد جنتي، تهران، اميرکبير.

12.    حر عاملي، محمد بن حسن، 1403، وسائل الشیعة الي تحصيل مسائل الشریعة، بيروت،  آل‌البيت.

13.    حويزي، علي بن جمعه،1373، نورالثقلين، قم، اسماعيليان

14.    رازي (فخر رازی)، فخر الدين محمد بن حسين، 1417، التفسير الکبير،لبنان، دار احياء التراث العربي

15.    راغب اصفهاني، حسن بن محمد، 1362، مفردات الفاظ القرآن، تهران، مرتضوي.

16.    رشيدرضا، محمد، بي‌تا، المنار، بيروت، دارالفکر.

17.    زمخشري، محمود بن عمر، بي‌تا، الكشاف، بيروت، دارالمعرفه.

18.    الزبيدي‌، محمدتقي، بي‌تا، تاج العروس، بيروت ، مكتبه الحياة.

19.    صدرالدين شيرازي (ملاصدرا)، محمد بن ابراهيم، 1366، الشواهدالربوبيه، ترجمه جواد مصلح، تهران، سروش.

20.                  ، 1363، مفاتيح الغيب، تهران، مولي.

21.    طباطبايي، سيّد محمدحسين، 1364، الميزان، تهران، دفتر انتشارات اسلامي.

22.    طبرسي، ابو علي الفضل بن الحسن، 1349، مجمع البيان،تهران، فراهاني.

23.    طبري، محمد بن جرير، 1363، تاريخ طبري (تاريخ الرسل والملوک ترجمه ابوالقاسم پاينده، تهران، اساطير.

24.    طريحي، فخرالدين، 1395، مجمع البحرين، تهران، المرتضویة.

25.    عاملي (شيخ بهايي)، بهاءالدين محمد، 1363، کشکول، ترجمه بهمن رازاني، تهران، ارسطو.

26.    قرطبي، محمد بن احمد، 1381، جامع احكام القرآن، بيروت، دارالفكر

27.    قطب، سيد محمد، 1362، فيظلالالقرآن، ترجمه محمدعلي عابدي، تهران، انقلاب.

28.    قمي، عباس ، 1363، سفینة البحار، تهران، فراهاني.

29.    فيومي، احمد بن محمد، بي‌تا، المصباح المنير، مصر، محمدعلي صبيح و اولاده.

30.    کربن، هانري، 1358، ارض ملکوت، ترجمه سيد ضياءالدين دهشيري، تهران، مرکز ايراني مطالعه فرهنگ‌ها.

31.    کليني، محمد بن يعقوب، 1405، الکافي، بيروت، دارالاضواء.

32.    كلبي، ابومندز هشام بن محمد، 1364، الاصنام (تنكيس الاصنام ترجمه محمدرضا جلالي نایيني، تهران، نو.

33.    مجلسي، محمدباقر، 1403، بحارالانوار، بيروت، دار احياء التراث العربي.

34.    مدنيشیرازی (سید علی خان کبیر)، علي خان بن احمد، 1368، رياض السالكين، قم، موسسه نشر اسلامي

35.    محمدي ري‌شهري، محمد، 1377، ميزان الحکمة، قم دارالحدیث.

36.    مصطفي، ابراهيم و ديگران، 1418، المعجم الوسيط، تهران، مؤسسه الصادق.

37.    مکارم شيرازي، ناصر و ديگران، 1376، تفسير نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامية.

38.    ميبدي، ابوالفضل رشيدالدين، 1368، کشف الاسرار و عدۀ الابرار، (معروف به تفسير خواجه عبدالله انصاري)، مشهد، آستان قدس رضوي.

39.    ميرزا خسرواني، عليرضا، بي‌تا،تفسير خسروي، تهران، چاپ دکتر سيد مهدي بديعي.

40.    نجفي، محمد حسن، 1363، جواهر الكلام في شرح شرايع الاسلام، قم، دار الكتب الاسلامية.

41.    نسفي، ابوحفص نجم‌الدين عمر، 1353، تفسير نسفي، تصحيح دکتر عزيزالله جويني، تهران، بنياد فرهنگ ايران.

42.    نصر، سيد حسين، 1356، جشن‌نامه هانري کربن، تهران، مؤسسه مطالعات اسلامي.

43.   الهروي، محمد شريف نظام‌الدين احمد، 1363، انواريه، ترجمه و شرح حکمة الاشراق سهروردي،متن انتقادي و مقدمه حسين ضيايي، به اهتمام آستيم، تهران، اميرکبير.

44. Encyclopedia of Religion and Ethics, 1981.

45. The New Encyclopedia Britannica, 1994,. Chicago.

46. The World Book encyclopedia, 1995, Chicago, World Book.

 

 

 



1. اعتقاد به جن در عربستان، شمال آفريقا، مصر، سوريه، ايران و فرهنگ عمومی تركي از زمان‌هاي خيلي دور وجود داشته است. علاوه بر اين، جن موضوع اصلي ادبيات گسترده‌اي است كه يكي از نمونه‌هاي آن داستان‌هاي هزار و يك شب مي‌باشد. در هند و اندونزي هم جن در تصورات و اذهان مسلمين وجود دارد كه اين حضور، در توصيفات قرآن و ادبيات عرب منعکس است.( Britannica,1994: 556)

اعراب باستاني به غير از خدايان، به ارواح پست‌تر هم اعتقاد داشتند. شيطان و ايل او به تصورات خدايان دروغين، روح مي‌بخشند و همچنين جن، كه ويژگي اصلي ‌آنها اين است كه از ماده واحدي ايجاد شده‌اند. Eneyclopedia of Religion and Ethics, 1981: 675) )جن و پري موجودات افسانه‌اي هستند كه برآمده از فرهنگ عمومی اروپاي غربي هستند. اين موجودات از قدرت جادويي خود براي مقاصد خير و شر استفاده مي‌كنند و انواع متفاوتي از آنها در مناطق مختلف زندگي مي‌كنند، مانند براوني (Brownies) پيكسز (Pixies) و بوكاس (Buccas) در انگليس، گوبلينز (goblins) در فرانسه، كوبولدز (kobolds) در آلمان، الوز (elves) و ترولز (trolls) که در كشورهاي اسكانديناوي وجود دارند. در فرهنگ عمومی هاوايي داستانهايي از موجودات افسانه‌اي نظير جن و پري به چشم مي‌خورد كه نام آنها منهون (menehoune) است و در فرهنگ عامه ژاپني قصه‌هايي در مورد موجودي به نام كاپا (kappa) وجود دارد..:(ر.ک                                                      :ر.ک)

1. سوره‌هاي انعام‌، اعراف، هود‌، حجر، اسراء، كهف، نمل‌، سجده‌، سبأ‌‍، صافات‌، فصلت‌، احقاف‌، ذاريات‌، الرحمن‌‌، جن و ناس

2. بحث جن در روایات در انتهای همین مقاله می‌آید.

.[4] ديو، اهريمن و جن‌شناسي، به دليل ثنوي بودن مذهب زرتشتيان، نقشی اساسي در ميان پارسيان. دارد نيروهاي متضاد خير و شر در جنگ دایمي هستند و در رأس ارواح خبيث، انگر مئينو يا اهريمن قرار دارد كه به شدت خبيث است و روح خبيث ديگر، جهي (Jahi) است كه معرف فحشا و مخرب انسانيت مي‌باشد.

در آيين يهود نيز به ارواح شريري مانند مزيقين (mazzighin) و ليليت (Lilith) روح شريره مؤنثي اشاره شده است كه آدم علاوه بر خدا با ليليت هم ازدواج كرد و فرزنداني كه از آنها متولد شدند جن و “shedin” بودند كه به اشكال متفاوت وجود داشتند.

1. در پنج آيه از قرآن، واژه جانّ به معناي جن يا نوعي از انواع جن آمده است. (حجر، 15؛ رحمن، 15، 39، 56 و 74)

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 17 اسفند 1393 ساعت: 19:34 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

مورچه ها

بازديد: 95

مورچه ها

مورچه ها حشرات بسیار ماهری هستند که بسیاری از مردم جهان در ضرب المثلها و جملات نغز از رفتار و نگرش مورچه ها الهام می گیرند. در قرآن هم یک سوره ( سوره نمل ) به این نام وجود دارد. مورچه مخلوقی است که دو معده و سه چشم دارد و میتواند  بارهائی با دو برابر وزن خودش را حمل کند. پژوهشگران ناسا، با استفاده از یک روش ابتکاری، به بررسی لانه سازی مورچه ها پرداخته اند.

ابتدا مورچه ها در محیطی آکواریوم مانند قرار داده میشوند که تحت تاثیر نور فرابنفش قرار دارد. ، مورچه ها بر روی ماده ای ژل مانند که خواص مواد معدنی و مغذی خاک را دارد رها شده و با استفاده از پرتوهای فرابنفش از لانه سازی آنها در عمق این ماده تصویربرداری شده است.

بعد از چند دقیقه مورچه ها شروع بکار می کنند و کانالهائی برای کمک به حرکت سایر مورچه ها در زمین حفر می کنند.به عقیده من این مورچه ها قصد فرار از آفتاب داغ را دارند.

در نتیجه مورچه ها توسط کانالهائی ارتباطی کوچکتر شبیه کوچه ، جاده های ساخته شده را به هم مرتبط میسازند ؛ که منحصر بفرد است. این نوع معماری بسیار مبتکرانه و زیباست.بیائید ازتلاش و کوشش و ابتکار آنها سرمشق بگیریم .مورچه ها برای رسیدن به هدفشان و راحتتر ساختن لانه ها با یکدیگر همکاری نزدیک دارند. )

( در آفرينش مورچه - دقت كنيد در اعضايي كه براي اين حيوان به منظور خوردن غذا و هضم كردن آن قرار داده شده و آنچه در درون اين جثه كوچك گنجانده شده و آنچه در سر اين حشره از چشم و گوش و عضوهاي ديگر موجود است انديشه و تفكر كنيد.

***اسرار حيرت انگيزي كه در ساختمان بدن مورچه وجود دارد و همچنين نوع فعاليت و زندگي اين حشره كوچك - نمونه جالبي از قدرت آفريدگار جهان است حشره شناسان با مطالعه لاشه هاي مورچگاني كه به صورت فسيل از ميليونها سال قبل باقي مانده است - توانسته اند به جزئيات زندگي مورچه ها در آن اعصار پي ببرند آنچه تعجب حشره شناسان را برانگيخته اين است كه وضع زندگي مورچه ها طي گذشت ميليونها سال - تفاوت محسوسي نكرده است مورچه ها به اندازه اي قوي هستند كه مي توانند اشيايي را كه چند برابر وزن خودشان است.

به آساني حمل كنند بدن مورچه از سه بخش اصلي سر و سينه و شكم تشكيل شده است در ناحيه سر اعضاي حساس مانند مغز و چشمها و شاخكها و دهان قرار گرفته است مورچه داراي پنج چشم است كه سه تا از آنها روي پيشاني و دو تا در طرفين سر واقع شده است چشمهايي كه در طرفين سر واقع شده است از نوع چشم مركب است دهان مورچه داراي آرواره هاي نيرومندي است كه به وسيله آنها دانه هاي خشك را خرد مي كند و بارهاي سنگين را به لانه مي رساند.

دهان اغلب مورچه ها نقش يك سلاح دفاعي را نيز ايفا مي كند به طوريكه به وسيله گاز گرفتن - از خود دفاع مي كند.

***شاخكهاي مورچه يكي از اعضاي حساس آن به شمار مي رود زيرا وسيله استشمام بوهاست شاخكها به چند بند تقسيم شده اند كه هر بند مخصوص استشمام يك نوع رايحه است شاخكها وسيله صحبت كردن مورچه ها نيز مي باشد.

حتما ديده ايد كه وقتي دو مورچه به يكديگر مي رسند شاخكهاي خود را به هم مي زنند و مثل اين است كه با هم صحبت مي كنند شاخكها وسيله اي براي اداي مقاصد دروني مورچه هاست مورچه ها وقتي مي خواهند از لانه خود دفاع و يا مقدمات عملياتي را فراهم كنند رفتار آنها غيرعادي و عجيب مي شود.

در اين صورت با كمي دقت مي توان دريافت كه مورچه ها درحال رد و بدل اطلاعات و يا تقسيم كار بين خود هستند هر وقت حادثه اي در لانه مورچه ها رخ دهد در فاصله بسيار كوتاهي مانند گذشتن يك صاعقه اين موضوع در لانه مورچه ها پخش شده و همه از آن آگاه مي شوند چگونگي ارتباط تماس و يا به عبارتي سخن گفتن مورچه ها با يكديگر - داراي اسرار زيادي است.

قرآن كريم نيز درجريان نقل داستان حضرت سليمان به اين حقيقت در زندگي مورچه ها اشاره كرده است و در آيه 18 سوره نمل درباره سليمان و لشگريانش هنگامي كه به سرزمين مورچه ها رسيدند چنين آمده است :

تا به سرزمين مورچگان رسيدند مورچه اي گفت : اي مورچگان - به لانه هاي خود برويد تا سليمان و لشگريانش شما را پايمال نكنند درحاليكه نمي فهمند.

از ديگر شگفتي هاي زندگي مورچه ها نوع لانه سازي آنهاست لانه آنها بي شباهت به يك شهر نيست و داراي راهها و تقاطع ها و طبقات مختلفي است.

هر طبقه اي در لانه مورچه ها مخصوص كار خاصي است به همين دليل درجه حرارت هريك از طبقات با ديگري فرق مي كند مورچه نيز مانند زنبور عسل با روشي خاص لانه خود را گرم و يا سرد مي كند تعداد طبقات لانه مورچه گاهي به چهل طبقه نيز مي رسد و هرطبقه تقريبا 5 ميلي متر ارتفاع دارد و قطر ديوارها حدود يك ميلي متر است، مورچه ها حشراتي فعال و پركار هستند حتي شبها هم در خارج از لانه دست از كار نمي كشند كارهايي كه اين حشره در داخل لانه اش انجام مي دهد بسيار بيشتر از جنب وجوش او درخارج از لانه است درحاليكه ما اين فعاليتها را نميتوانيم ببينيم مورچه ها با مهارت خاصي موادي را كه به لانه مي آورند در انبارهاي معيني ذخيره مي كنند و در نگهداري از آنها دقت و مراقبت بسيار مي كنند هنوز تمام راههايي كه مورچه براي جلوگيري از فاسد شدن مواد غذايي به كار مي برد براي بشر فاش نشده است.

اما اين مسئله براي محققان روشن شده است كه اگر مورچه ها را از لانه خود بيرون كنند مواد غذايي كه ذخيره كرده اند فاسد مي شود اما با بودن مورچه ها در لانه هايشان مواد غذايي فاسد نمي شود جمعي از مورچه ها كه داراي آرواره هاي نيرومندي هستند - نقش يك آسياب را ايفا مي كنند يعني گندم و امثال آن را با آرواره هاي خود - خرد مي كنند و به صورت آرد درمي آورند و آن را در مخزنهاي مخصوصي ذخيره مي نمايند تا در فصل زمستان مورد استفاده قرار گيرد.

در جهان مورچه ها فداكاري بسيار جالبي نيز مشاهده مي شود دانشمندان پس از تحقيقات بسيار متوجه شده اند كه در لانه نوعي از مورچه ها كه هريك به كار مخصوصي مشغول هستند از يكي از مورچه ها به عنوان انبار استفاده مي شود اين مورچه داراي كيسه نسبتا بزرگي است كه در اين كيسه شهد نباتات را ذخيره مي كند و سپس مانند يك بادكنك كوچكي كه پر از شهد است به سقف لانه آويزان مي شود تا مورچه هاي ديگر از شهدي كه در آن كيسه ذخيره شده بخورند.

تعدادي از مورچه ها نيز مامور مواظبت و نگهداري از نوزدان هستند آنها به قدري جدي و با شوق اين كار را انجام مي دهند كه درموقع حمل و نقل اگر دو پاي عقب آنها را قطع كنند از نوزاد دست بر نمي دارند و با سعي و همت آن را به وسيله شاخكهاي خود حمل مي كنند تا به جاي مطمئني برسانند.

 

در دنياي اسرار آميز مورچه ها - نكته هاي بسيار زيادي وجود دارد كه ما به همين مقدار اكتفا كرده و در پايان به اين حقيقت معترف مي شويم كه زندگي منظم همكاري حيرت انگيز و فعاليتهاي حساب شده اين حشره كوچك جز با الهامات خداوند دانا و حكيم امكان پذير نيست. )

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 17 اسفند 1393 ساعت: 19:20 منتشر شده است
نظرات(0)

آتشفشان چیست؟

بازديد: 147

آتشفشان چیست؟

 

آتشفشان یک ساختمان زمین شناسی است که به وسیله آن مواد آتشفشانی (به صورت مذاب ، گاز ، قطعات جامد یاهر 3)از درون زمین به سطح آن راه می یابند. انباشتگی این مواد در محل خروج، برجستگی هایی به نام کوه آتشفشان ایجاد می نماید.

آتشفشان یکی از پدیده های طبیعی و دائمی زمین شناسی است که در طول تاریخ زمین شناسی نسبتا بدون تغییر باقی مانده و در ایجاد، تحول و تکامل پوسته و گوشته زمین نقش اساسی داشته و دارد.

تولید مواد آتش فشانی و پدیده های مؤثر در ایجاد آتشفشان از دوره پرکامبرین تا عهد حاضر تغییر چندانی نداشته است و آنچه در این راستا تغییر کرده است، نوع دانسته ها، چگونگی اندیشیدن و نحوه بهره گیری از آنهاست.آتشفشانها پدیده های جهانی هستند و در سایر کرات منظومه شمسی به ویژه سیارات مشابه زمین یک پدیده عادی محسوب می شود و آتشفشان بی شک در کیهان نیز رخ می دهد.

همچنین پوشش سطحی ماه اغلب با سنگ های آتشفشانی پوشیده شده است و بارزترین ارتفاعات مریخ توسط آتش فشانها ساخته شده است.

 

فوران های فومرولی در برخی کرات مانند قمر آیو در سیاره مشتری یک پدیده عادی می باشد. زبانه های آتش و لکه های خورشیدی را جدا از ماهیتشان، می توان نوعی فوران آتش فشانی در خورشید تلقی نمود.

علم آتشفشان شناسی به مباحث نحوه تشکیل و تحول ماگما، چگونگی جابجایی و حرکت انواع مواد، گدازه ها و ماگماها و نیز تحولات آنها در اتاقک های ماگمایی، چگونگی فعالیت آتش فشان ها و گسترش مواد آتشفشانی در سطح زمین، چگونگی تحول مواد آتشفشانی و ... اشاره می کند. علم آتشفشان شناسی از برخی علوم زمین چون پترولوژی ، تکتونیک جهانی، ژئوشیمی، چینه شناسی ، رسوب شناسی ، ژئوفیزیک ، کیهان شناسی و برخی دیگر از علوم تجربی مانند شیمی، فیزیک ، آمار و ریاضی کمک می گیرند

آتشفشانها دستگاههایی هستند که سطح زمین را با مناطق درونی زمین ، یعنی جایی که بر اثر بالا بودن دما ، سنگها به صورت مذاب‌اند، مربوط می‌کند و از آن گدازه‌های آتشفشانی ، مواد آذر آواری و گازها خارج می‌شود. هنگامی که مواد مذاب به سطح زمین می‌رسند. غالبا برجستگیها و اشکال خاصی ایجاد می‌کنند. در بسیاری از آتشفشانها ، فعالیت به یکباره به اتمام نمی‌رسد و در اکثر موارد ، مراحل خروج مواد یا مراحل فعالیت آتشفشانها با مراحل آرامش توام است. مرحله آرامش یک آتشفشان ، که ممکن است بسیار طولانی هم باشد، به نام مرحله خاموشی آتشفشان نامیده می‌شود (مانند مرحله فعلی سهند).در بعضی از آتشفشانها مرحله خاموشی ممکن است دائمی باشد، اما این امر نسبی است. اصطلاح آتشفشان معمولا تصوری از کوه مخروطی را در خاط تجسم می‌کند که قله آن شکل قیف مانند داشته و دهانه آتششان در داخل آن قرار دارد و معمولا از آن دودهای غلیظ و رنگی خارج می‌شود. بسیاری از محققین سعی کرده‌اند برای فعالیتهای آتشفشانی که به صور مختلف انجام می‌پذیرد، نظم و ترتیب قائل شده و آنها را رده‌بندی نماید. انواع فعالیتهای آتشفشانی بر اساس اهمیت مواد خارج شده به قرار زیر است:

فورانهای اصلی

معمولا تحت عنوان فوران اصلی از مراحل تشکیل یک آتشفشان جدید صحبت می‌شود. این فورانها را نمی‌توان از فورانهایی که دودکش مسدود دارند مجزا نمود. ولی می‌توان ادعا کرد که در فورانهای اصلی دودکش جدید حاصل می‌شود در حالی که در فورانهای گازی فقط دودکش قدیمی دوباره باز می‌گردد از نظر توصیفی مراحل تولید یک آتشفشان به شرح زیر است:اول خاکهای محل دهانه بر اثر انفجار به اطراف پراکنه می‌شود. این عمل با لرزشهای موضعی شدید همراه است. بعد فوران گاز شروع می‌گردد که آبهای زیرزمینی و گل را به خارج پرتاب می‌کند و پس از باز شدن دودکش آغاز می‌گردد که قطعات سنگ با شدت به اطراف پراکنده می‌شود و برش خاصی تولید می‌کند که به آن برش حفر دودکش می‌گویند. و به این ترتیب آتشفشان متولد می‌شود و تمام آتشفشانهایی که در قرن اخیر فعالیت نموده‌اند در مجاورت آتشفشانهای قدیمی تولید شده‌اند.

فورانهای گازی

فوران گازی انفجاری ممکن است دهانه مسدود آتشفشان را باز نماید و یا قله آن را به خارج پرتاب کند. در حالی که فاقد هرگونه گدازه است. نمی‌توانیم منشا گازهایی را که سبب انفجار می‌شوند با اطمینان تعیین کنیم، زیرا انفجار ممکن است مربوط به خروج گازهای ماگمایی یا مربوط به آبهای زیرزمینی باشد که بر اثر گرما تبخیر گردیده‌اند. فورانهای گازی غالبا در آتشفشانهای نیمه خاموشی که دهانه مسدود دارند، حاصل می‌شود. فورانهای مزبور بوسیله دانا (Dana) نیمه ولکانیک ، بوسیله موکالی اولتراولکانیک و بوسیله فون‌ولف فوران غیر‌مستقیم نامگذاری گردید. از بین گازها هم بخار آب دارای اهمیت فوق‌العاده است.

فورانهای آبدار

درحالت کلی هنگامی که سفره‌های آبدار زیرزمینی در مجاورت ستونهای ماگمایی قرار گیرد، آب آن گرم و به بخار تبدیل می‌شود. افزایش فشار باعث انفجار مخزن بخار می‌گردد و در این حالت از فورانهای آبدار صحبت می‌شود. این قبیل فورانها انفجاری‌‌اند و به همین دلیل به آنها انفجار آبدار می‌گویند. مآرهای بازالتی به این طریق بوجود می‌آیند. انفجار آبدار دارای انواع متفاوتی به شرح زیر است:

نوع اول

یکی از انفجارهای آبدار شناخته شده مربوط به ناحیه گوگردزایی پما‌تانگ‌باتا در سوماتر در سال 1933 است. در ناحیه مزبور ، دو هفته قبل از فوران ، زمین لرزه‌ای سبب باز شدن شکافهایی در زمین گردید و آبهای سطحی به داخل آبها نفوذ نمود. این آبها در اثر برخورد با گازهای گرم ماگمایی به دمای جوش رسید و سپس تبخیر گردید. در نتیجه انفجارهایی تولید شد که بخار آب تا ارتفاع 2000 متری از سطح زمین بالا رفت و قطعات سنگهای قدیمی و گل تا 1100 متر به هوا پرتاب شد و دو دهانه بزرگ در محل خروج ایجاد شد.

نوع دوم

فوران سودتسی سال 1963 در ایسلند با انفجار آبدار شروع گردید. در این منطقه گدازه‌ها به کف دریای کم‌عمقتر نزدیک شد و از برخورد آن با آب دریا انفجار مهیبی به وقوع پیوست و بخار آب همرام خرده سنگ تا ارتفاع زیاد به هوا پرتاب شد.

نوع سوم

فوران آبدار کیلوئه در سال 1924 را نتیجه نشت سطح گدازه در دریاچه گدازه و حجاری آتشفشان و نفوذ بعدی آب به داخل مجاری خالی تصور می‌کنند. در اینجا تماس آب با گدازه ، فوران انفجاری بسیار شدیدی تولید نمود و تا 17 روز ادامه داشت.

 

مراحل فعالیت آتشفشان

هر آتشفشان را می‌توان بر حسب مراحل فعالیت در دو گروه قرار داد:

آتشفشان یک مرحله‌ای

که فعالیت آن در طی یک مرحله به صورت محصول انفجاری یا جریان گدازه خاتمه می‌یابد. مدت این قبیل فعالیت ممکن است کوتاه و تا چندین سال طول بکشد ولی ترکیب و نوع مواد مذاب یک سال است و تنها یک مسیر ساده برای خروج مواد وجود دارد.

آتشفشان چند مرحله‌ای

که فعالیت آن شامل مراحل مختلف است و هر مرحه بوسیله دوره آرامش نسبتا طولانی از هم جدا می‌شود، مثلا دماوند یا سبلان. در هر مرحله ممکن است مجاری خروج (دهانه و مخروط‌های فرعی) جدیدی بوجود آید. بنابراین مسیر خروج پیچیده و انشعابی است. به نحوی که در زمانهای مختلف بعضی از آنها فعال و بعضی به صورت غیر فعال باقی می‌مانند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 17 اسفند 1393 ساعت: 19:17 منتشر شده است
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 11

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس