سایت علمی و پژوهشی آسمان - مطالب ارسال شده توسط asemankafinet2

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

انگيزش تحصيلي

بازديد: 309

انگيزش تحصيلي

آيا تاكنون از خود سوال كرده ايد كه چرا بعضي ها انگيزش پيشرفت سطح بالايي دارند و در رقابت با ديگران براي كسب موفقيت به سختي تلاش مي كنند ، درحالي كه عده اي ديگر انگيزه ي چنداني براي پيشرفت ندارند و براي كسب موفقيت از خود تلاشي نشان نمي دهند؟؟؟

آيا تاكنون از خود سوال كرده ايد كه چرا بعضي ها انگيزش پيشرفت سطح بالايي دارند و در رقابت با ديگران براي كسب موفقيت به سختي تلاش مي كنند ، درحالي كه عده اي ديگر انگيزه ي چنداني براي پيشرفت ندارند و براي كسب موفقيت از خود تلاشي نشان نمي دهند؟؟؟

 

انگيزش تحصيلي(academic motivation ) چيست؟

كودكان به طور طبيعي با انگيزه براي يادگيري متولد مي شوند. دست زدن كودك به اشيا،غذا خوردن بدون كمك ديگران، راه رفتن و... از جمله ي اولين انگيزش ها براي يادگيري است كه بعدها پاسخگوي فعاليت هاي وابسته به مدرسه مانند خواندن و نوشتن است.

زمانيكه كودكان انگيزه اي براي يادگيري ندارند، يعني مانعي در راه انگيزش طبيعي آنها وجود دارد، احساس مي كنند كه به خوبي نمي توانند وظايف مربوط به مدرسه را انجام دهند و در نتيجه تلاششان را متوقف مي كنند، يا به اندازه ي كافي تلاش جدي از خود نشان نمي دهند.اين قبيل كودكان،براحتي سرخورده( frustrated ) مي شوند واز آنجا كه تلاششان را متوقف مي كنندويادگيري آنها با موفقيت همراه نمي شود، تجربه ي شوروهيجان( thrill ) ناشي ازيادگيري مباحث جديد را كسب نمي كنند و معتقد مي شوند همه ي موفقيتها به شانس و تصادف يا اوضاع و احوال( circumstance ) مربوط است.

برخي عوامل اثر گذار بر يادگيري ، مثل : ياد نگرفتن ، وجود مشكلاتي در خلق و خو ( temperament ) ،به تاخير انداختن امور، فشارهاي رواني و افسردگي ( depression )،يادگيري در مدرسه را سخت تر مي كنند.

سه عامل ابتدايي در مدرسه ممكن است باعث انگيزش تحصيلي پايين در دانش آموزان شود:

1.كودكاني كه والدين يا همسالان آنها ، فكر مي كنند مدرسه مهم نيست و اهميت مدرسه را تشخيص نمي دهند و دائم اين مسئله رادرگوش كودك مي خوانند.

2.رقابت در مدرسه ، براي كودكاني كه ممكن است هرگز بهترين نباشند . گرچه آنها مي توانند مطالب آموزشي فراواني ياد بگيرند ولي موفقيت را تجربه نمي كنند يا موفقيت آنها تشخيص داده نمي شود.

3.در برخي موارد، والدين انتظاراتي غيرواقع بينانه دارند كه مي تواند موجب مايوس شدن فرزندانشان شود.

 

افزايش انگيزش تحصيلي

آموختن عادات مطالعه ي صحيح و مفيد و فراهم آوردن فرصت كسب موفقيت براي خود ، داراي اهميت فراوان است.

1.وقتي براي خود مقرراتي در درس خواندن يا تفريح كردن ، در نظر مي گيريد ، در برابر خود، قاطع و منصف باشيد.

2.براي مطالعه ي خود هدف هاي كوتاه مدت در نظر بگيريد و در صورت رسيدن به آن هدف ، پاداش و در غير اين صورت خود را تنبيه كنيد.

(مثلا" اگر فردا برنامه ي خود را به موقع انجام دادم ، حق دارم نيم ساعت از اينترنت استفاده كنم . اگر 3 روز متوالي از برنامه ام عقب ماندم ، يك هفته حق استفاده از اينترنت را نخواهم داشت).

3.تلاش كنيد با اعضاي خانواده روابط نزديك و صميمي داشته باشيد، چون در هنگام درس خواندن به حمايت و كمك و آرامش نياز خواهيد داشت. سعي كنيد در كنار خانواده ي خود، اوقات خوش و مرفحي داشته باشيد .

4.سعي كنيد خيلي خوب و دقيق و منطقي (به دور از حرف و سخن ديگران ) به علايق و استعدادها و تواناييها و اهداف خود فكر كنيد تا جايي كه براي خودتان ، قانع كننده و آشكار باشد.

5.وقتي موفقيتي بدست مي آوريد هر چند هم كه كوچك باشد ، معتقد باشيد كه آن در نتيجه ي سعي و تلاش شما بوده ، نه شانس و اتفاق و...

6.شما براي كسب انرژي لازم براي رسيدن به يك هدف (قبولي در كنكور) بايد انگيزه ي قوي داشته باشيد. انگيزه هم وقتي قوي مي شود كه دروني و خودجوش باشد نه بيروني و با زور!

يعني اينكه شما معتقد به ادامه تحصيل وداشتن زمينه ي شغلي مناسب باشيد ،نسبت به مطالعه ، سطح سواد ، موقعيت اجتماعي و... احساس نيازكنيد، از خواندن مطالب مورد علاقه ي خود لذت ببريد و نسبت به عملكرد خود احساس رضايت داشته باشيد. نه اينكه به خاطر ترس از حرف دروهمسايه و فاميل ، به خاطر اينكه پدرو مادرم ازمن خواستند و چنين انتظاري دارند، درس بخوانيد ، اين دلايل شايد براي ايجاد انگيزه خوب باشند ولي براي پايدار نگه داشتن انگيزه به دلايل و عوامل دروني نيازمنديم.

(مثل كساني كه دائم مي گويند:"خوب ، اين همه ليسانس بيكار، اصلا" واسه چي آدم بايد درس بخونه؟!" خوب چنين كسي ، هيچ اعتقادي به ذات ادامه تحصيل ندارد ، تنها هدفش شغل بوده ، كه آنهم به خاطر ديدن چند تجربه ي اتفاقي ، به سرعت زير سوال رفته، پس نمي توان از اين

شخص انتظار انگيزه ي بالا براي درس خواندن و قبولي داشته باشيم ، مگر اينكه نگرش و ديد خود را نسبت به مسائل تغيير دهد).

 

نكاتي در زمينه ي افزايش يادگيري

1.شما بايد با برنامه درس بخوانيد ، اگر برنامه ريزي زمان بندي شده براي خود نداشته باشيد، هرچقدر هم كه درس بخوانيد و نمره ي خوب بگيريد، هيچگاه متوجه ي جايگاه خود نمي شويد. متوجه نمي شويد در چه اوقاتي، چه درسي را بهتر مي فهميد و ياد مي گيريد ، متوجه نمي شويد چه زمانهايي را بي خود از دست داده ايد . اصلا" تشخيص نمي دهيد كه براي چه درسي چقدر بايد وقت بگذاريد وچه درسي را به چه روشي بخوانيد.

پس يك برنامه ريزي زمان بندي شده ، هرچقدر هم كه ساده باشد ، خيلي چيزها را مشخص مي كند.

(براي اين منظور مي توانيد به جدول خود كنترلي اسكينر، موجود درصفحه ي كنكور، مراجعه كنيد.)

2.سعي كنيد مكاني كه در آن درس مي خوانيد ساده و آرام (نه سكوت محض)، حتي المقدور در منزل خودتان باشد . در غير اين صورت مي توانيد از كتابخانه ي نزديك محل سكونت خود استفاده كنيد.

3.سعي كنيد هميشه به كارهاي مدرسه و درس خواندن ، الويت دهيد و بعد از انجام آنها به فعاليتهاي ديگر(تماشاي تلويزيون ، استفاده از كامپيوتر، تفريح ، مهماني و...) بپردازيد.

براي تفريحات خود هم برنامه ي زمان بندي شده داشته باشيد. حتما" برايتان پيش آمده كه در طول روز 8 ساعت مي خوابيد و مثلا" 4 ساعت درس مي خوانيد ، ولي هرچقدر فكر مي كنيد ، نمي دانيد 12 ساعت بقيه را چه كار كرده ايد؟!!!

اين همان وقت تلف شده است ، شما چون نمي دانيد در آن زمان طولاني ، چه كار خاصي انجام داده ايد، پس به نظرتان مي آيد كه با اينكه هيچ تفريحي نداشتيد ، باز هم نتوانستيد درس بخوانيد و ساعات مطالعه اتان بسيار كم است ولي خسته ايد و نتيجه ي مطلوبي هم نمي گيريد.

چرا؟

چون براي آن 12 ساعت برنامه اي نبوده و خيلي راحت به هدر رفته بدون اينكه احساس كنيد كار خاصي انجام داده ايد.

اما اگر ديروز براي اين 12 ساعت برنامه مي ريختيد( 10 تا 11 شب ، استفاده از اينترنت- 1 تا 3 ظهر، ديدن فيلم سينمايي كمدي – 5/5 تا 6 عصر، حرف زدن با تلفن – 5/8 تا 9 شب، كمك به مادر با شستن ظروف شام و....) آخر شب فردا با رضايت خاطر و بدون احساس بطالت ، به كارهايتان نگاه مي كرديد.

 

اگر قبلا" مشكلاتي در زمينه ي پيشرفت تحصيلي داشته ايد:

1.درباره ي آن مشكل خوب فكر كنيد و با معلمها و مشاورين و پدرو مادر خود ، مشكل را در ميان بگذاريد تا بتوانيد نقاط ضعف را شناسايي كنيد و قبل از اينكه مزمن و كهنه شود ، راه حلي برايشان پيدا كنيد.(مثلا"دوست نداشتن درس خاصي ، احساس ياد نگرفتن درس خاصي، اضطراب امتحان ، خوب درس نخواندن و.....)

2. در حين رفع نقاط ضعف ، روي نقاط قوت و تواناييهاي خود نيز تاكيد كنيد و براي پروراندن آنها هم برنامه بريزيد . دانستن نقاط ضعف نبايد باعث شود كه شما كل تواناييهايتان را زير سوال ببريد.

3.به تناسب پيشرفتها ، پاداشهايي را براي خودتان درنظر بگيريد.

هرچند وقت يكبار به عنوان پاداش به كارهاي بسيار مورد علاقه اي كه برايتان لذت بخش است ، بپردازيد. مثلا" به خودتان قول بدهيد كه اگر يك هفته ي كامل از شنبه تا پنج شنبه ، برنامه اتان را به موقع به انجام برسانيد و از برنامه عقب نيفتيد ، جمعه ي آن هفته را به كوه برويد.

4.عوامل مخل يادگيري را محدود كنيد .

(زياده روي در تماشاي فيلم و تلويزيون ، انجام بازي هاي كامپيوتري يا استفاده ي بيش از حد از اينترنت ، بيرون رفتن از خانه به منظورهاي مختلف و مكالمه ي بيش از حد با تلفن وخواب بيش از اندازه و....)

5.ساعات مطالعه ي خود را كم كم (حتي اگر شده روزي 10 دقيقه ) ولي پيوسته افزايش دهيد .مثلا" يك روز 7 ساعت مفيد درس نخوانيد و 3 روز بعد روزي 2 ساعت ، مگر اينكه اتفاق غير مترقبه اي افتاده باشد.

چون 50% كارآيي مدت مطالعه بستگي به عادت مطالعاتي شما دارد.

6.از هدف هايي كه نيازمند تلاش ، ولي قابل دسترسي اند، استفاده كنيد . براي خود ، هدفهاي بسيار سطح بالا كه امكان دسترسي به آنها بسيارمشكل يا غير ممكن است ، در نظر نگيريد.

7. مراقب تاثير مخرب رقابت بيش از حد باشيد . به جاي اينكه خود را با ديگران مقايسه كنيد ،هميشه خود را با ديروز خودتان مقايسه كنيد.

8.براي خود علايق و يادگيري هاي جديد بوجود آوريد ، چون لذت يادگيري هاي قبلي ، يادگيري هاي آتي را تشويق مي كند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 08 فروردین 1394 ساعت: 22:14 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

برهان نظم

بازديد: 351

برهان نظم

برهان نظم (به انگلیسی: Teleological argument) یکی از مهم‌ترین، رایج‌ترین و آشناترین برهان‌های اثبات وجود خدا است، و در کنار برهان‌های مبتنی بر علیت، دو رکن مهم از باور استدلالی به خدا را تشکیل می‌دهند.

 

 خلاصه برهان

معمولاً منظور از نظم در برهان نظم، نظم غایی است و به همین خاطر به آن برهان غایی (teleological) نیز گفته می‌شود. از دیدگاه مدافعین این برهان، مجموعه‌ای منظم است که هدفمند باشد و اعضای آن مجموعه به‌ گونه‌ای در کنار یکدیگر قرار گرفته باشند که آن مجموعه در مسیر نیل به آن هدف رفتار کند.

از نظر مدافعین این برهان، جهان یک مجموعه منظم است که نمی‌تواند اتفاقی به وجود آمده باشد و باید ناظم باشعوری داشته باشد. جهان ما نشان دهندهٔ وجود نوعی انتخاب است، نه اتفاقی کور. این انتخاب کننده خداست.

با آن‌که در کلام اسلامی به آن توجه چندانی نمی‌شود و بیشتر به مسیحیت تعلق دارد، مفسرین بسیاری از آیات قرآن را بیان کنندهٔ این برهان می‌دانند. برهان ساده‌است، و برای همین عمومیت زیادی دارد:

در جهان شکل‌های مختلفی از نظم وجود دارد، و می‌دانیم که نظم بدون ناظم ممکن نیست، و یک مجموعهٔ منظم نمی‌تواند اتفاقی شکل گرفته باشد، پس جهان ناظمی دارد.   بدون شک مثال‌های زیادی در این مورد وجود دارد. مثلاً می‌گویند، ساعت به آن کوچکی طوری‌ است که نمی‌توان قبول کرد سازنده‌ای نداشته باشد، حال چطور می‌توانیم قبول کنیم که کل جهان با عظمتی بسیار بیشتر از آن بتواند سازنده‌ای نداشته باشد؟

 

برهان علیت

برهان علیت یا برهان سببیت از کهن‌ترین مسائل فلسفه است. طبق تعریف سنتی، به رابطه بین دو چیز به صورتی که یکی پدید آورنده دیگری باشد، علیت می‌گویند. نخستین کسانی که به طور گسترده مفهوم علیت را در نوشته‌های خود مطرح کردند، فلاسفه الهی یونان، سقراط، افلاطون و ارسطو بودند؛ ارسطو با طرح نظریه علت غائی در حقیقت سعی می‌کرد از علیت به عنوان برهانی برای اثبات وجود خدا بهره بگیرد. علت غائی که حکمای مسلمان آن را علت‌العلل و غایة‌الغایات نیز ترجمه کرده‌اند؛ بر این مبناست که مجموعه جهان از یک مبدأ سرچشمه می‌گیرد و در سیر تکاملی خود با وساطت مجردات به سوی یک مقصد می‌رود.

 

دیدگاه فلاسفه مسلمان

امکان ذاتی

حکمای مشاء معتقدند که ملاک نیازمندی یک معلول به علت در خود معلول است؛ باید خصوصیتی در معلول یافت که هم‌چون نشانی دائمی، معلولیت آن را نمایان سازد نه این که برای تحقیق در معلولیت شیء لازم باشد به گذشته مراجعه نمود و دید که زمانی آن شیء نبوده باشد. در حقیقت، موصوف بودن موجود به این که بعد از عدم است، به فعل فاعل و اثر جاعل و علت ربطی ندارد. وچود معلول، صرف‌نظر از زمان و جهت، ذاتا محتاج به علت است و دلیل این احتیاج در نفس آن است. مشائیون منشأ این نیازمندی را امکان ذاتی دانسته‌اند. هر شیء حادثی مقدم بر وجود و عدم خویش ذاتاً یک ممکن‌الوجود است و این صفت از او جدا نمی‌شود.

درنمط چهارم اشارات و تنبيهات ابن سينا در شرح و توضيح علت و معلول و رابطه انها نكات ظريفي وجود دارد كه بظاهر پوشيده و پنهان است اما با تعمق در مطلب ، برايند هايي دارد كه ثابت مي شود در عالم هستي جز علت چيزي ديگر بنام معلول وجود ندارد .

 

ابن سينا با يك تقسيم اولي از جهت وجودي ، وجود را به دو قسم تقسيم مي كند :

1- وجودي كه مستقل است و بي نياز و قائم بخود ، 2- وجود نياز مند و وابسته به غير . از اين وابستگي و نياز به واژه و اصطلاح " امكان ذاتي " ياد مي كند . پس موجودي در خارج (يعني در عرصه گيتي ) وجود دارد ( وجود داشتن از تنگي عبارت است زيرا داشتن در اينجا به معني كسب وجود نيست بلكه ذاتا موجود بلكه عين وجود است ) كه وجودش ضرورت ذاتي دارد وهرگز اين وجود از او منفك نخواهد شد . موجود ديگري هست كه نسبت به وجود وعدم لا اقتضاست و با حضور علت تامه يا موجود واجب ، واجب مي شود و با نبود علت در كتم عدم مي ماند . اگر خوب دقت شود آنچه نه اقتضاي عدم دارد و نه وجود، هرگز در خارج از ذهن امكان ظهور ندارد يعني در خارج يا عرصه عالم هستي يا چيزي هست و يا نيست . اگر هست وجوب و ضرورت دارد و اگر نيست ، نيستي ان از جنس نيستي صرف و مطلق نيست بلكه با شكل خاص و ماهيت خاص وجود ندارد اما در دايره هستي است ولو به صورت ديگري . با توجه به ذات معلول ها كه هيچ از خود ندارند و هر چه دارند از علت خويش دارند مي توان گفت كه چنين نيست كه معلول ظرفي باشد تهي از وجود و سپس با عنايت علت و تابش نور وجود ، موجود شود بلكه قبل از تحقق هيچ است . تحقق ان همراه با نوع خاصي از صور و اشكال است چه در محيط مادي و چه در عالم مجردات . پس انچه در حقيقت در عرصه گيتي آشكار است و خود نمايي مي كند ، علت است و با نظر دقيق هرگز نمي توان معلولي را در جهان يافت و مشاهده كرد ....

 

علت تامه و علت ناقصه

علتی را آن گاه که وجوددهنده و هستی‌بخش است، علت تامه و یا علت حقیقیه گویند و آن گاه که وجود معلول به نحوی به آن وابسته است،‌ علت ناقصه می‌گویند. علت اختياري علت تامه وعلت مجبره علت ناقصه است علتي كه جعل وقانون عليت دست اوباشد اختياري واگر عليت وقانون عليت دست اونباشد علت مجبره است

 

وجوب علی

بحث وجوب علی، آن است که علت وجود دهنده به معلول است؛ اگر نسبت علت ناقصه را با معلول در نظر بگیریم، قطعاً هیچ ضرورت و وجوبی در کار نخواهد بود؛ زیرا علت ناقصه تنها جزیی از علت تامه است و به خودی خود معلول را واجب نمی‌کند؛ اما اگر نسبت علت تامه با معلول ملاحظه شود، علت تامه همان‌گونه که به معلول وجود می‌بخشد، وجوب‌بخش آن نیز هست.اگر علت وجوب‌بخش معلول نباشد، وجودبخش آن نیز نخواهد بود؛ زیرا معلول با قطع‌نظر از علت، دارای امکان ذاتی‌است؛ یعنی نسبت به وجود و عدم متساوی‌است. اگر همین تساوی نسبت با ممکن‌الوجودی بدون علت و موجبی خود‌به‌خود به‌وجود می‌آمد. تخلف معلول از علت خویش تصادف است. اگرعلت جبري باشد وجودووجوب هردو درمعلول پيدا ميشود امااگر علت اختياري شد هيكدام ازوجودووجوب در معلول ضرورت ندارد.

 

وجوب مقدم بر وجود

تسلسل علل

حکمای مسلمانان و فلاسفه الهی، نامتناهی بودن دور علل را محال دانسته‌اند. از طرفداران نظریه بطلان تسلسل علل، می‌توان ابن‌سینا، فارابی، خواجه‌ نصیر‌الدین طوسی، میرداماد و ملاصدرا را نام برد. تاعلل را مجبره(ناقصه) ديديم تسلسل ادامه خواهد يافت وقتي به علت مختاريعني علت تامه(علتي كه عليت وقانون آن دراختياراوباشد)رسيديم تسلسل پايان مييابد وهيچ علت مجبره نداريم كه به علت مختاره نرسد.

 

اهمیت بحث علیت در علوم

دیدگاه شک‌گرایان و تجربه‌گرایان

هیوم در رساله‌ای نوشت که هرگونه استنتاج استقرایی بر بنیاد مفهوم علیت است و از سوی دیگر خود این مفهوم بر معیار استقراء است؛ یعنی همه نتیجه‌گیری‌های تجربی بر بنیاد این فرض شده‌است که آینده همانند گذشته‌است و از این‌رو همه بستگی‌هایی که امروز و یا در گذشته، میان وقایع یافته‌ایم، در آینده نیز در کار خواهند بود؛ و علت‌هایی که در گذشته معلول‌هایی را در پی آورده‌اند، در آینده نیز چنین خواهند کرد. هیوم، با این که تجربه را تنها تکیه‌گاه نامید، استفاده کردن از تجربه برای استوار کردن اصول کلی را رد کرد و با استدلال نبود تجربه از آینده، بنیاد علیت را تعمیم ناروا نامید.

نکته دیگری که هیوم به آن پرداخت، آن بود که آن‌چه در تجربه یافته می‌شود،‌علیت نیست بلکه موضوع‌ها و یا پیشامدهای جداگانه‌ای‌است که با تصور علیت، به یک‌دیگر پیوند داده می‌شوند.از این‌رو، توضیح این چگونگی را به جای منطق، باید در تجربه جست‌و‌جو کرد. به گفته هیوم، انسان از دیدن موضوعاتی که یکی پس از دیگری می‌آید و چنین می‌نماید که بر بنیاد آن است، به تصور بستگی علی می‌رسد؛ ولی در واقع آن‌ها جدا از هم هستند.

افتادن سنگ را به زمین بارها تجربه کرده ولی هیچ‌وقت تجربه نکرده‌ای که همیشه به زمین می‌افتد. زمین را و سنگ را می‌بینی و افتادن آن را درک می‌کنی، اما نیرویی را که سنگ را به سوی زمین می‌کشاند، درک نمی‌کنی. تو هیچ‌وقت خود آن قانون را تجربه نکرده‌ای. تجربه فقط آن بوده‌است که چیزها به زمین می‌افتد. یقین داری سنگ می‌افتد، چون بارها این رویداد را دیده‌ای؛ عادت کرده‌ای که این دو با هم باشند؛ و آن گاه حکم بر قانون می‌کنی.

هیوم، در مثالی دو گوی بیلیارد را به کار برد، اگر یک گوی سیاه غلطانیده شود و به گوی سفید ایستا برخورد کند، گوی سفید به حرکت در می‌آید. در این مورد، معمولاً حکم به علیت می‌شود؛ یعنی ضربه گوی سیاه علت حرکت گوی سفید دانسته می‌شود. هیوم استدلال کرده‌است که حرکت گوی سفید تجربه شده‌است اما علت واقعی به حرکت درآمدن آن تجربه نشده‌است؛ در واقع حکم علیت برای این بوده‌است که روی‌دادی در پی روی‌داد دیگر رخ داده‌است؛ اما علیت آزموده نشده‌است. هیوم تأکید کرده‌است که انتظار آمدن چیزی در پی چیز دیگر، در خود آن چیزها نیست؛ بلکه در ذهن آدمی‌است؛ انتظار حرکت گوی سفید در برخورد با گوی سیاه، نه ذاتی بلکه اکتسابی‌است.

در نهایت، هیوم پیوند علی را پیوندی روانی و نه پیوندی منطقی دانست؛ از نظر وی اصل علیت از اصل کلی و برخوردار از لزوم منطقی نیست یبکه مفهوم تجربی بدون ارزش نظری‌است و بی‌بنیاد است. وی معتقد بود در همه مواردی که مردم قائل به علیت هستند، فقط به دلیل تعاقب یا تقارن دو پدیده در جهان خارج به این باور رسیده‌اند؛ بنابراین هیچ‌گاه نمی‌توان در اشیای خارجی حکم به علیت کرد.

از دیگر کسانی که رد برهان علیت را پذیرفتند و به تفسیر آن پرداختند می‌توان پوپر و هاوسون را نام برد.

برتراند راسل تا حدودی نظریه هیوم را پذیرفته بود. وی در این باره مثالی زده‌است:

جوجه‌ای هر روز می‌دید که چون زن دهقان به محوطه جوجه‌ها می‌آید، به او خوراک می‌دهد؛ پس نتیجه گرفت که میان آمدن زن دهقان و ریختن دانه در ظرف غذا رابطه علی‌است؛اما روزی زن دهقان آمد و سر جوجه را کند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 08 فروردین 1394 ساعت: 22:13 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

انرژی خورشیدی

بازديد: 257

انرژی خورشیدی

امروزه بشر با دو بحران بزرگ روبرو است که بیش از آنچه ما ظاهرا تشخیص می دهیم با یکدیگر ارتباط دارند. از یک طرف جوامع صنعتی و همچنین شهرهای بزرگ با مشکل الودگی محیط زیست مواجهند و از طرف دیگر مشاهده می شود که مواد اولیه و سوخت مورد نیاز همین ماشینها با شتاب روز افزون در حال اتمام است.

اثرات مصرف بالای انرژِی در زمین و آب و هوا آشکارا مشخص می باشدو ما تنها راه حل را در پایین اوردن میزان مصرف انرژی می دانیم ,حال انکه این امر نمی تواند به طور موثر ادامه داشته باشد.توجه و توصل به انرژی اتمی به عنوان جانشینی برای سوختهای فسیلی نیز چندان موفقیت آمیز نبوده است.
صرف هزینه های سنگین و همچنین تشعشعات خطر ناکی که ازنیروگاههای اتمی در فضا پخش شده ,نتیجه مثبتی نداشته است و اگر یکی از این نیروگاهها منفجر شود زیانهای فراوان و جبران ناپذیری به بار خواهد اورد.به علاوه به مشکل اساسی که در مورد مواد سوختی نظیر نفت ,گاز و زغال سنگ داشتیم بر می خوریم بدین معنی که معادن اورانیم که سوخت این نیروگاهها را تامین می کند منابع محدودی هستند و روزی خواهد رسیدکه این ذخایر پایان خواهد یافت و ماده ای که جایگزین ان شود وجود نخواهد داشت.

انرژی خورشیدی:

خورشید به عنوان یک منبع بی پایان انرژی می تواند حلال مشکلات موجود در مورد انرژی و محیط زیست باشد.انرژی بدون خطر… باشد.حتی نور کمی که از پنجره به اتاق می تابد دارای انرژی بیشتری

از سیم برقی است که به داخل اتاق کشیده شده است.از انرژی خورشیدی می توان استفاده های مهم و کاملا مفید, به عنوان یک انرژی تمیز و قابل دسترس در همه جا استفاده کرد. اما از نور خورشید به طور مستقیم نمی توان به جای سوخت های فسیلی بهره برد بلکه باید دستگاههایی ساخته شود که بتوانند انرژی تابشی خورشید را به انرژی قابل استفاده نظیر انرژی مکانیکی, حرارتی الکتریسیته و ...تبدیل کنند.


 

مصارف انرژی خورشیدی

1)گرم کننده ها مثل ابگرمکن خورشیدی که برای گرمای خانه ها و کوره های خوشیدی که برای ذوب فلزات حتی با دمای بالا نظیر اهن استفاده می شود و دمایی تا حدود 6000درجه سانتی گراد تولید می کنند.
2)دستگاههای اب شیرین کن که توسط اینه هایی نور خورشید را روی مخازن اب متمرکز می کنند تا کار تبخیر را انجام دهد.

3)الکتریسیته خورشیدی در این روش که نسبت به سایر روشها ارجحیت دارد.انرژی الکتریکی به سادگی قابل تبدیل به سایر انرژی ها بوده و می توان ان را ذخیره کرد.

طریقه دریافت الکتریسیته از انرژی خورشیدی:

نیروگاه های حرارتی که حرارت لازم توسط اینه هایی که نور خورشید را روی دیگ بخار متمرکز میکنند, تولید میشود.

اثر فتوولتایی:در این روش انرژی تابشی مستقیما به انرژی الکتریکی تبدیل میشود.قطعاتی که اثر فتوولتایی از خود نشان میدهند به سلول خورشیدی معروفند .

و در حال حاظر بیشترین استفاده از انرژی خورشیدی با این روش است.در برخی کشورها نیروگاه های فتوولتائیک ساخته شده که برای تولید برق است.

اما بیشترین استفاده از سلولهای خورشیدی در نیروگاه(( فتو ولتائیک50مگاواتی جزیره کرت یونان))است.

اساس کار سلولهای خورشیدی :

سلول خورشیدی عبارت از قطعات نیمرسانایی هستند که انرژی تابشی خورشید را به انرژی الکتریکی تبدیل میکنند.رسانندگی این مواد به طور کلی به دما ,روشنایی ,میدان مغناطیسی و مقدار دقیق ناخالصی موجود در نیم رسانا بستگی دارد.

از ویژگی های سلولهای خورشیدی میتوان به این موارد اشاره کرد:

جای زیادی اشغال نمی کنند .قسمت متحرک ندارند .بازده انها با تغییرات دمایی محیط تغییرات چندانی نمی کنند.نسبتا به سادگی نصب می شوند.به راحتی با سیستمهای به کار رفته در ساختمان جور می شوند.
همچنین از اشکالات سلولهای خوشیدی می توان به تولید وسایل فتوولتائیک که هزینه زیادی دارد و چگالی انرژی تابشی که بسیار کم است اشاره کرد که در فصول مختلف و ساعات متفاوت شبانه روز تغییر می كند که باید ذخیره شود و همین موضوع بسیار هزینه بر است.

کاربردهای سلولهای خوشیدی :

1)تامین نیروی حرکتی ماهواره ها و سفینه های فضایی

2)تامین انرژی لازم دستگاهایی که نیاز به ولتاژهای کمتری دارند مثل ماشین حساب و ساعت

3)تهیه برق شهر توسط نیروگاههای فتوولتائیک

4)تامین نیروی لازم برای حرکت خودروها و قایقهای کوچک

استفاده از انرژي خورشيدي و فناوري نانو در پالايش فاضلاب ها

محققان دانشگاه UniSA استراليا مشغول توسعه روش منحصر به فردي براي پالايش فاضلاب‌ها  مي‌باشند، كه بدون استفاده از  مواد شيميايي گران قيمت، كيفيت آب را بيشتر از روش‌هاي موجود بهبود مي‌بخشد.

به گفته دكتر جين، مدير آزمايشگاه بيوتكنولوژي دانشگاه UniSA٬ بهبود كيفيت فاضلاب تصفيه‌شده براي استفاده مجدد آن، بيش از هر زمان ديگر در استراليا حائز اهميت است، زيرا منابع آب اين كشور در حال كاهش مي‌باشند.

دكتر جين افزود:كيفيت پايين فاضلاب‌ها ي تصفيه‌شده استفاده آنها را در كشاورزي و كشت آبي كاهش داده است.

آخرين مرحله هر تصفيه آبي، حذف موجودات زنده بسيار ريز[1] است. در حال حاضر از كلر به عنوان ماده ضدعفوني‌كننده استفاده مي‌شود، ولي در اين حالت حتي بعد از تصفيه هم تركيبات ارگانيک زيادي در آب حضور دارند. كلر موجودات زنده ريز را از آب حذف مي‌كند، ولي با آلاينده‌هاي ارگانيک واكنش مي‌دهد و محصولات جانبي ضد‌عفوني‌کننده توليد مي كنند كه از نظر زيست‌شناسي تجزيه‌ناپذير و سمي مي‌باشند و نمي توان آنها را از آب حذف نمود، و وقتي به محيط‌زيست منتقل  شوند و در كشاورزي و صنايع ديگر مورد استفاده قرارگيرند مي توانند مشكلات  بهداشتي جدي ايجاد كنند.

دكتر جين گفت : اين مشكل نگراني ويژة سازمان ملل است، و باعث توجه عميق بين‌المللي به آلاينده‌هاي ارگانيک مي‌شود كه نمي‌توان آنها را به روش‌هاي مقرون به صرفه از بين‌برد، ولي راه حلي براي آن در دست بررسي است.

محققان دانشگاه UniSA در حال تكميل يك روش پالايش تك مرحله اي مي باشند كه مي تواند آلاينده هاي زيستي و شيميايي را درتصفيه­خانه آب از فاضلاب حذف كند.

فرآيند جديد تصفيه فاضلاب نانوكاتاليزوري نوري خورشيدي مي تواند جايگزين سومين مرحله تصفيه يعني ضد عفوني با کلر شود تا موجودات زنده ريز و تركيبات آلي را به طور همزمان حذف كرده و فاضلاب را به يك منبع آب مناسب تبديل كند.

دكتر جين گفت : به طور طبيعي موجودات زنده ريز، تركيبات ارگانيک بزرگ را خرد كرده و كوچك‌تر مي‌كنند، اما از آنجا كه اين تركيبات به طور زيستي تجزيه ناپذيرند،  ما مجبور به استفاده از نوعي انرژي براي تجزيه آنها مي باشيم. اين انرژي از اشعه UV نور خورشيد گرفته مي شود و به همراه كاتاليزورهاي نوري مورد استفاده قرار مي‌گيرد. انرژي توليد شده از واكنش سلول كاتاليزوري نوري مي‌تواند موجودات زنده ريز را كشته و تركيبات تجزيه‌ناپذير را تجزيه كند و در نتيجه آبي تميز كه به محيط‌زيست زيان نمي رساند و قابل استفاده در مصارف كشاورزي و غيره مي باشد،  بدست مي آيد.

وي افزود: خبر خوب ديگر، بسيار مقرون به صرفه بودن اين فرآيند خواهد بود، زيرا مي‌توان از كاتاليزورهاي نوري خورشيدي  مجددا استفاده نمود، تا انرژي ارزان خورشيدي را مورد استفاده قرار دهند.

منبع انرژی خورشیدی

با اندازه گیری شار خورشیدی تابشی در بالای جو زمین می‌توان قدرت دریافتی کل انرژی از خورشید را محاسبه کرد. که حدود 1.8x1011 مگا وات است. البته تمام این انرژی به سطح زمین نمی‌رسد مقداری از آن جذب لایه‌های اتمسفر می‌شود.

ماده در عالم اساساً از هیدروژن و هلیوم تشکیل شده که قسمت اعظم آن بین ستارهها و کهکشانها توزیع شده است. نیروی جاذبه متقابل بین ذرات سبب تراکم گاز و گرد غبار شده و این تراکم احتراما ابر ستاره‌ای را بوجود می آورند.

انرژی پتاسیل گرانشی سبب ازدیاد دمای داخل ستاره شده و آن هم باعث افزایش چگالی ستاره شده در نتیجه دمای داخل آن افزایش می‌یابد تا یک حالت پلاسمای خورشیدی بخود بگیرد.

در یک چنین محیطی شرایط برای همجوشی هسته‌ای مهیا می‌شود. با ترکیب دوترویم و تریتیوم مقداری انرژی آزاد می‌شود (17.6 Mev). بنابراین همانطوری که گفته شد، مقدار انرژیی که از خورشید به زمین می‌رسد، بوسیله جمع کننده‌های خورشیدی کنترل کرده و برای مصارف خانگی و صنعتی مورد استفاده قرار می گیرند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 08 فروردین 1394 ساعت: 22:12 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

پیامبر در خانه

بازديد: 173

پیامبر در خانه

١- تقسيم وقت

رسول خدا(ص) در خانه، اوقات خود را به سه بخش تقسيم مي‌كرد: بخشي براي «خدا». در اين بخش به عبادت و نماز و نيايش و تهجد مي‌پرداخت. بخشي براي «خانواده» و گفتگو و انس گرفتن با آنان و تأمين نياز‌ها روحي و عاطفي و … و بخشي هم براي «خود» و «مردم»، چون در اوقات حضور آن جضرت در خانه نيز، مراجعين با وي كار داشتند، سؤال مي‌كردند، مشكلات براي آنان پيش آمد، و وي، از بخشي از وقت درون خانه، براي رسيدن به امور مردم و بر آوردن نياز‌هاي مختلف آنان استفاده مي‌كرد. آنچه گفته شد به روايت به روايت حسين بن علي(ع) از اميرالمؤمنين(ع) است.

 

٢- كمك در خانه

از فضاي يك انسان خود ساخته، آن است كه در كار‌هاي خانه، به همسر خود كمك كند و به شريك زندگي خويش، ياري رساند، چه در نظافت خانه و وسايل، چه در امور طبخ و خوراك و چه هر كار ديگري.

پيامبر خدا(ص) در خانه، كفش و لباس خود را وصله مي‌‌كرد، در را مي‌گشود، گوسفند و شتر مي‌دوشيد، همراه خانه گندم آرد مي‌كرد و اگر خدمتكار خسته مي‌شد، به او كمك مي‌كرد و وسايل خويش را خود بر مي‌داشت و مي‌‌گذاشت.

 

۳- هم غذايي با اهل خانه

اينكه كسي تنها غذا بخورد، يا حاضر نباشد افراد خانواده و خدمتكاران، با او بر سر يك سفره بنشينند و غذا بخورند، اخلاقي جاهلانه است و نشان از روحيه‌ي استكباري مي‌دهد. اولياي خدا، متواضعانه با اهل خانه وخادمان هم غذا مي شدند و بر سر يك سفره مي‌نشستند.

رسول خدا(ص) همه رقم غذا مي‌خورد و نسبت به نوع غذا و كيفيت طبخ، ايراد نمي‌‌گرفت و از آنچه خدا حلال كرده است، همراه با خانواده و خدمتكاران غذا مي‌خورد، آن هم نشسته بر زمين، چه در خانه‌ي خود و چه در ميهماني، از هر آنچه آنان مي‌خوردند، در هر چه و بر هر چه آنان طعام مي‌خوردند. اگر مهمان مي‌آمد، همراه با مهمان مي‌خورد. محبوب‌ترين غذا و سفره در نزد او آن بود كه افراد بيش‌تري سر سفره نشسته باشند.

 

۴- رخت خواب ساده

ساده زيستي در همه مظاهر زندگي آن حضرت، آشكار بود. رختخواب او پوستي بود كه داخل آن از ليفه و پوشال خرما پرشده بود. بالش او نيز چنين بود. زير اندازش يك عبا بود، كه گاهي هم آن را دولا مي‌كرد و بر آن مي‌نشست و يا مي‌خوابيد.

اغلب بر حصيري مي‌خوابيد و جز آن، زير آن حضرت چيزي نبود و چون به رخت خواب مي‌رفت، به پهلوي راست مي‌خوابيد و دست راست خود را زير صورت راست خود قرار مي‌داد و چنين دعا مي‌كرد: خدايا! آن روز كه بندگانت را بر مي‌انگيزاني، مرا از عذاب خويش، نگهدار.

 

٥- خواب و بيداري

به فرموده‌ي امام باقر(ع) رسول خدا(ص) هر گاه از خواب بر مي‌خاست، به سجده در پيشگاه خدا مي‌پرداخت. هنگام خواب، مسواك را بالاي سر خود مي‌؛ذاشت، همين كه بيدار مي‌شد، شروع مي‌‌كرد به مسواك زدن … هر شب، سه بار مسواك مي‌زد: يك بار قبل از خواب، يك بار وقتي از خواب براي نماز شب بيدار مي‌شد، و يك بار هم وقتي كه مي‌خواست براي نماز صبح از خانه به مسجد برود.

چون بيدار مي‌شد، مي‌فرمود:«حمد،‌ خدايي را كه پس از مرگم را زنده كرد. پروردگارم آمرزنده و شكور است.»

٦- احترام به واردين

حرمت نهادن به آن كه بر انسان وارد مي‌شود، چه بعنوان مهمان و چه بصورت مراجعه كننده، شرط ادب است، و بي اعتنايي و برخورد متكبرانه، دور از اخلاق اولياي خداست.

رسول خدا(ص) به كسي كه وارد بر آن حضرت مي‌شد، احترام مي‌كرد و يكي از نمود‌هاي اين احترام، آن بود كه زير انداز خود را در اختيار او مي‌گذاشت و او را روي تشك خود مي‌نشاند و او قبول نمي‌‌كرد، آن حضرت، آن قدر تأكيد مي‌فرمود تا بپذيرد.

و نيز روايت شده است كه هر گاه كسي وارد مي‌شد و خدمت آن حضرت مي‌نشست، هرگز از مجلس او بر نمي‌خاست و نمي‌رلفت، تا اينكه خود آن شخص برخيزد و برود:

رسول خدا(ص) وارد يكي از اتاق‌هاي خود شد. افراد هم در حضورش بودند و اتاق پر از جمعيت شد. جرير بن عبد الله، وارد شد. چون جا نبود، بيرون اتاق نشست. چشم رسول خدا(ص) به او افتاد. جامه و عباي خود را برگرفت و پيچيد و به طرف او انداخت و از او خواست كه آن را زير خود انداخته، رويش بنشيند. اما جرير هم در مقابل اين بزرگواري و اكرام پيامبر، ادب نشان داد، عباي آن حضرت را بر صورت خويش نهاد و آن را بوسيد.

از سلمان فارسي نيز نقل شده است كه: خدمت پيامبر اكرم(ص) رسيدم، او بر بالشي و زير اندازي نشسته بود. آن را به طرف من افكند(تا بر آن بنشينم). آنگاه فرمود:«اي سلمان! هيچ مسلماني بر برادر مسلمانش وارد نمي‌شود و او به عنوان اكرام و احترام، زير انداز برايش نمي‌گسترد، مگر آن كه خداوند او را مي‌بخشايد.

آري… اينهاست رمز محبوبيت بزرگ مردي كه بشريت، در پيگاه عظمت او، به احترام ايستاده است و سايه‌ي كمالاتش و فروغ فضايلش چهارده قرن است كه جهان را به زير بال كشيده است.

 

 

جلسات پیامبر

١- ياد خدا

عبوديت و بندگي، ايجاب مي‌كند كه عبد، هرگز از ذكر خدا و ياد مولايش غافل نشود، چه ذكر زباني، چه ياد قلبي و چه نحويه‌ي عمل كه گوياي توجه به خداوند است و رسول خدا(ص) چنين بود: «وَ كانَ لا يَقُومُ وَ لا يَجْلِسُ الاّ عَلي ذِكْرِ اللهِ»

اينگونه حالات و نشست و برخاست و ياد پيوسته‌ي خدا، در همنشينان و معاشران نيز تأثير مي‌گذارد و آنان را هم به ياد خدا مي‌اندازند.

 

٢- بي تكلف

رسول خدا(ص) در مجالس، جاي خاصي را براي خويش تعيين نمي كرد ودر قيد و بند صدر نشيني در مجالس نبود، هر جا كه جا بود مي‌نشست و ياران را نيز به همين مسأله فرمان مي‌داد.

روي زمين مي‌نشست و روي زمين غذا مي خورد. مثل بردگان بر زمين مي نشست و مي‌دانست كه بنده است، يعني نمايش نمي‌داد و تظاهر نمي‌كرد، بلكه خصلتش چنين بود. در جلسات وقتي وارد مي شد، هر جا كه بود مي نشست، به ديگران چنين توصيه مي فرمود: به همه يكسان نگاه مي‌كرد تا كسي احساس تبعيض در نگاه و توجه به مخاطب، نكند.

ابوذر غفاري نقل مي‌كند:

رسول خدا ميان اصحاب مي‌نشست، و گاهي كه فردي غريب ناشناس مي‌آمد و آن حضرت را نمي‌شناخت، از جمع مي پرسيد كه پيامبر كدام يك از شماست؟ اين بود كه از رسول خدا(ص) در خواست كرديم اجازه فرمايد جايگاهي برايش بسازيم كه آنجا بنشيند تا افراد غريب او را بشناسد. با موافقت پيامبر، دكه و سكو مانندي از گل برايش بنا كرديم، آن حضرت روي آن مي‌نشست و ما هم در دو طرف پيامبر مي‌نشستيم.

و اينگونه حلقه وار و دور هم نشستن، نشانه‌ي بي تكلفي در جلسات، و پرهيز از تشريفات و در قيد و بند «جاي خاص» نبودن است. براستي كه:

تكلف گر نباشد، خوش توان زيست                                   تــــعلق‌گر نباشد، خوش توان مرد

 

٣- جلوس مؤدبانه

نحوه‌ي نشستن در حضور ديگران، فرهنگ و تربيت انسان را نشان مي‌دهد. پيامبر اكرم(ص) كه ادب شده‌ي خداست، بيش از همه ادب اجتماعي را مراعات مي‌كرد. هر گز ديده نشد كه پاي خود را در حضور ديگران دراز كند. رسول خدا(ص) اغل رو به قبله مي‌نشست ، و به كساني هم كه خدمتش مي‌رسيدند احترام و تكريم مي كرد و گاهي زير انداز يا عباي خود را براي آنان مي‌گسترد تا روي آن بنشينند، با آنكه هيچ گونه قرابت و خويشاوندي ميانشان نبود، ولي ديگران را روي جايگاه خود مي‌نشاند. پيامبر اكردم(ص) تا آنجا رعايت ادب مجلس مي‌كرد كه زانو‌هاي خوش را در بابر چشم ديگران، قرار نمي‌داد، رفتاري كه گاهي عرب‌ها داشته و دامن لباس را بالا مي‌زدند و ساق‌ها و زانوان لختشان ديده مي‌شد. اما آن حضرت، همواره پاها و زانو‌هاي خويش را مي‌پوشان. نيز روايت شده كه وقتي براي غذا، سر سفره مي‌نشست. زنوان و قدم‌هاي خويش را جمع مي كرد و مثل نماز گزار و حالت تشهد مي نشست، ليكن يكي از دو زانو زوي زانوي ديگر متمايل مي‌شد و مي‌فرمود: من بنده‌ام، مثل بندگان مي‌خورم و مثل بندگان مي‌نشينم.

مردي وارد مسجد شد و به حضور پيامبر رسيد. حضرت رسول(ص) تنها نشسته بود، اما در عين حال، جابه جا شد و براي مرد تازه وارد، جا باز كرد. آن مرد گفت: يا رسول الله! جا كه وسيع است! حضرت فرمود: حق مسلمان بر مسلمان ديگر آن است كه وقتي ديد مي خواهد نزديك او بنشيند برايش جا باز كند و جا به جا شود.

رعايت اين نكات عاملي نيرومدي براي جذب دلهاست و ايجاد اخوت و همدلي است. بر عكس، بي اعتنايي به دگيران در جلسات، عامل دفع افراد است.

۴- حفظ حريم‌ها

درونمايه جلسات و نقل و محافل، گاهي بيان كاستي‌ها و زشتي‌ها و عيوب ديگران است و به انتقاد از اين و ان سپري مي‌شود وحريم‌ها مراعات نمي‌گردد. با ويات امير المؤمنين(ع): مجلس پيامبر، مجلس بردباري، شرم و حيا، صدق و امانت بود، سر و صدا و فرياد در آن مجلس شنيده نمي‌شد، حرمت افراد مورد هتك قرار نمي‌گرد، و در پي لغزش ديگران عيبجويي از آنان نبودند، همه اهل پيوند و صفا و ارتباط بر محور تقوا قرار مي‌گرفتند، به خردسالان ترحم و شفقت مي‌شد و افراد نيازمند و مراجعاني را كه كار داشتند، مراعات مي كردند و پناهگاه و مأمني براي غريبان بودند. روشن است كه چنين مجلسي، زمينه ساز تربيت روحي و ادب اجتماعي است. اين فرهنگ را از پيامبر اكر(ص) آموخته بودند. در محضر آن حضرت، وقتي سخن گفته مي‌شد، همه گوش مي‌كردند، سخن يكديگر را قطع نمي‌كردند، پاي سخنراني رسول خدا، سراپاگوش بودند، آنچنان كه گويي مرغي بر سرشان نشسته است. چون كلام پيامبر تمام مي‌شد، آنان آغاز به سخن مي‌كردند. هنگام سخن گفتن ديگري نيز تا پايان كلامش صبر مي‌كردند، و وارد سخنان او نمي‌شدند.

در حضور آن حضرت، اگر خني هم در باره‌ي ديگران گفته مي‌شد، سخن از نياز‌ها و حاجت‌هايشان بود، تا به تأمين ان‌ها اقدام شود. خود آن حضرت سفارش فرموده بود كه حاجت و نياز كساني را كه دسترسي به من ندارند، يا نمي‌توانند نيازشان را مطرح كنند،‌به من اطلاع دهيد چرا كه خداوند در قيامت قدم‌هاي كساني را بر صراط، استوار مي‌دارد كه حاجت حاجت‌مندان و گرفتاري در ماندگان را به افراد توانگر و مسئولان و زمام‌داران برسانند. اين بود كه در خدمت آن حضرت و سخن از اينگونه نياز‌ها بود و مجالي نمي‌داد كه از عيوب و لغزش‌هاي ديگران صحبت ‌شود.

 

 ٥- رسيدگي به تشكيلات

محضر رسول خدا(ص) جلسه‌ي طرح نياز‌ها از سوي مردم و پاسخگويي و اجابت از سوي آن حضرت بود. از اين رو جزء با بركت‌ترين مجالس محسوب مي‌شد. وقتي كسي در خدمت پيامبر بود و نياز و كاري را مطرح مي‌كرد، آن حضرت آن قدر تحمل مي‌كرد و گوش مي‌داد تا سخن  او به پايان برسد. اگر در توانش بود، حاجت او را تحمل نشان مي‌داد كه طرف برخيزد و برود، نه اين‌‌كه پيامبر، كلام او را نيمه كار‌رها كند و در پي كار خويش رود

حضرت فرمود: حق مجالس را ادا كنيد.

مي‌پرسيدند: حق مجالس چيست؟

مي‌فرمود: چشمهايتان را از ناروا بپوشيد، پاسخ سلام را بدهيد، نابينا را راهنمايي كنيد، امبر به معروف و نهي از منكر كنيد.

در محضر پيامبر، ‌كساني قرب و منزلت بيش‌تري داشتند و از ياران ويژه‌ي وي به شمار مي‌رفتند كه خير خواهيشان نسبت به مسلمانان بيشتر و مواسات كمك رساني و ايثار نسبت به مردم افزونتر باشد.

به روايت علي(ع) كساني كه با آن حضرت كار داشتند و براي رفع حاجت در خانه خدمتش مي‌رسيدند، بعضي يك حاجت داشتند، برخي دو حاجت و بعضي داراي نياز‌هاي متعدد. پيامبر اكرم(ص) اوقات خويش را صرف آنان مي‌كرد و مشكلاتشان را برطرف مي‌كرد و وقت خويش را به تناسب كار و حاجت آنان تقسيم مي‌كرد و در اختيار مي‌گذاشت.

محضر رسول خدا(ص) همواره پر بار بود، هم از جهت شناخت معارف ديني و هم الهام‌گيري از اخلاق و سلوك اجتماعي و گرايش و عنايت به عبادات و تكاليف.

آنان كه شرفياب خدمتش مي‌شدند، بي بهره و دست خالي بر نمي‌گشتند، يا فهم ديني آنان افزوده مي‌شد، يا در درجات معنوي رشد مي‌كردند، و حتي بهره‌ي مادي هم مي‌بردند

در پايان ياد جلسات پيامبر، كيفيت پايان گرفتن مجالس او را نيز بخوانيم. هر گاه از مجلس بر مي‌خاست كه برود اين دعا را بر زبان داشت:«سُبْحانَكَ اللّهُمَ وَ بِحَمْدِكَ اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلَا اَنْتَ، اَسْتًغِرُكَ وَ اتُوبُ اِليكَ»

سپس مي‌فرمود:«عَلَّمَنيهِنَّ جَبْرئيلُ» اين دعا‌ها را جبرئيل(ع) به من آموخته است. اميد آنكه سلوك اجتماعي حضرت رسول، سر مشق امت رهپوي او قرار گيرد و رفتار والاي آن پيامبر رحمت،‌آيينه‌اي فضيلت‌ نما‌ها براي پيروان او باشد.

 

راه رفتن

١- مشي استوار

محم و استوار راه رفتن، نشانه صلابت روحي و قدرت دروني است. البته در حدي كه به شكل غرور و تكبر در نيايد. حدي ميان عجز و ناتواني و كبر و غرور. نحوه‌ي راه رفتن حضرت رسول، استوار و متين و با قدرت و استواري بود. مشي محكم نشانه‌ي عاجز و سست و كسل نبودن حضرت بود.در نقل ديگر از حضرت علي(ع) آمده است كه چنان راه مي رفت كه گويي در سراشيبي گام بر مي‌دارد، شيوه‌اي كه پيش از آن و بعد از آن ديده نشده است:«كانَ رَسوُلُ اِذا تَكَفَّؤا كأَنَّما يَتَقَلَّعً مِنْ صَبَبٍ لَمْ اَرَ قَبْلَهُ و لا بَعدَهُ مِثْلَهُ»

 

٢- در حفاظت فرشتگان

اينكه كسي همراه جماعتي در راهي برود و مراقب بيني از مردم نداشته باشد، گوياي دلگرمي و قوت قلب اوست. پيامبر اكرم(ص) وقتي با جمع ياران در مسيري حركت مي كرد، ياران خويش را مي فرمود كه جلوتر از او بروند(چه بسا براي اينكه عقبي‌ها را ياري برساند، خودش عقبتر مي‌آمد) و پشت سرش براي فرشتگان خالي مي گذاشتند. اين كار،‌هم جهت مشايعت ملائكه نسبت به آن حضرت بوده است، هم نوعي حراست و حفاظت.

اين مطلب را جابر بن عبد الله نقل مي كند:«كانَ رَسوُلُ اللهِ اِذا خَرَجَ مَشي اَصْحابُهُ وَ تَرَكُوا ظَهْرَهُ لِلْمَلائِكَة» و« كان رسُلُ اللهِ في اُخْرَياتِ النّاسِ يُزجي الضَّعيفَ وَ يُرْدِفُهُ وَ يَدَّلُّهُمْ»

پيامبر خدا(ص) در اواخر مردم مي‌رفت، ناتوانان را كمك مي‌كرد و بر مركب خويش سوار مي‌نمود و آنان را راهنمايي مي‌كرد.

 

 ٣- تند اما با وقار

رعايت اعتدال در رفتار، سيره‌ي پيامبرانه است. گاهي تند رفتن، به سبكي و خفت مي انجامد، گاهي هم آرام و سنگين راه رفتن سر از تكبر و غرور در مي آورد. ايجاد موازنه در راه رفتن، به حالتي كه نه مغرورانه باشد، نه سبك و نه عاجزانه، چيزي است كه در رفتار آن حضرت مشهوب بود. به نقل هند بن ابي هاله‌ي تميمي:«يََمْشي هَوناً سَريعَ الْمَشْيَةِ…» آن حضرت با آرامش و وقار راه مي رفت، در عين حال، تند و چابك بود.

 

۴- مراعات افراد پياده

گاهي سواره از حال پياده بي خبر است. سوار بر مركبش پيش مي تازد و افراد بي وسيله و مركب را پشت سر مي گذارد يا با بي اعتنايي از كنار آن‌ها راه مي رود. بي توجهي به پيادگان، نوعي غرور را همراه دارد و سوار نكردن آنان به وسيله‌ي نقليه‌ي خويش، نوعي عمل غير انساني و دور از عواطف بشري است. پيامبر خدا(ص) اگر گاهي سواره بود، اجازه نمي داد كه كسي يا كساني پياده، همراه وي و ملازم ركاب مسير را طي كنند و او سواره باشد. يا پياده را هم سوار مي كرد، يا مي‌فرمود كه: برو و فلان جا منتظر من باش:«انَّ رَسُولُ الله لا يَدَعُ اَحَداً يَمْشي مَعَهُ اِذا كانَ راكِباً حَتَّي يَحْمِلَهُ مَعَهُ فَاِنْ اَبي قال: تَقَدَّمْ اَمامي و اَدْرِكْني فِي الْمَكانِ الّذي تُريدُ.»

 

 

٥- وابسته نبودن به مركب

برخي از روي تنبلي و بي حالي، حاضر به پياده روي نيستند. برخي هم اگر سواره رفت و آمد مي‌كنند، نوع وسيله‌ي نقليه برايشان مهم است و اگر مدتي بر وسيله‌ي مجهز و عالي سوار مي‌شده‌اند، عوض كردن آن و استفاده از مركب سادتر برايشان دشوار است. اين نشانه‌ي نوعي وابستگي و اسارت نسبت به دنيا است.

روايست شده كه پيامبر(ص) گاهي سوار اسب يا استر مي‌شد. گاهي سوار بر الاغ و گاهي هم سوار بر دراز گوش بي پالان مي‌شد و كسي را هم همراه خود سوار مي كرد و اگر هم وسيله‌اي نبود، پياده مي‌رفت. اين نشان از حريت و وارستگي او دارد.

برخورد با کفار عادی

سيره حضرت با اينگونه افراد مدارا بود. قرآن به حضرت دستور داد كه اگر مشركي از تو امان و پناه واست، به او پناه بده تا كلام خدا برا بشنود. سپس او را به مكان امنش برسان. چرا كه آنان گروهي نا آگاهند.

آري اسلام دين رأفت و آزادي و طرفدار ايماني است كه بر اساس فكر و تدبر و انتخاب و مهلت باشد، نه ايماني بر اساس ترس و اجبار حتي در شرايطي جنگي به كافر فرصت تحقيق مي‌دهد. زيرا انحراف بعضي بخاطر عدم تبليغ ماست، نه كينه و لجاجت آنان. آري، اسلام را فكر و تحقيق را حتي روي افراد مهدورالدم كه احتمال هدايتشان مي‌رود باز كرده است. مكتبي كه منطق دارد عجله ندارد. به علاوه او را در امان كامل به منزلش برسانيد تا آسوده فكر كند.

آري، اگر روزي كافران و وجود پيامبر را مانع آزادي‌هاي منحرفانه خود مي‌پنداشتند، در عوض زماني فرا رسيد كه وجود پيامبر مانع نزول عذاب و قهر الهي بر امت مي‌شد.(وَمَا كَانَ اللّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنتَ فِيهِمْ؛ انفال، 33) اگر روزي مشركان مكه راه را بر پيامبر بستند و در صبح نامه حاضر نشدند كه نام محمد به عنوان رسول الله نوشته شود، در عوض خدا آيه « مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ؛ فتح،29» را كه براي هميشه در تاريخ ماندگار شد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 08 فروردین 1394 ساعت: 22:11 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تاریخچه نارنجک های دستی

بازديد: 285

تاریخچه نارنجک های دستی

نارنجک های دستی یکی از قدیمی ترین سلاح هایی است که در جنگها از آنها استفاده شده است. قدیمی ترین نارنجک ها توسط چینی ها توسعه یافت. آنها کوزه های دهانه گشاد را از مار های زنده و سمی پر کرده و به طرف دشمن پرتاب می کردند که در نتیجه نیش مارها و عقرب ها تلفاتی بر دشمن وارد می کرد.

بعد ها طی سال های 1677 تا 1905 در کوزه های گلی باروت می ریختند و یک فتیله باز مانند فتیله شمع در آن تعبیه می کردند. کوزه ها پس از روشن شدن به سمت دسته دشمن پرتاب می شدند.  در این میان مشکلی بود و آن این بود که وقتی نارنجک به زمین می رسید، فتیله قبل از روشن کردن باروت خاموش می شد یا این که کوزه پس از برخورد با زمین می شکست و باروت قبل از انفجار بدون این که صدمه ای به دشمن بزند می سوخت و از بین می رفت.

 در سال 1913 آلمانی ها نوعی نارنجک ساختند که در آن برای اولین بار از فتیله تاخیری زمانی مکانیکی و قابل اطمینان استفاده شده بود. در طول جنگ جهانی اول، جبهه مقابل آلمان اثرات مخرب این نارنجک را به خوبی مشاهده کرد. انگلیسی ها برای مقابله با این نارنجک وسیله ای به نام (مایلزبمب) تهیه کردند که نوعی بمب دستی بود.

آمریکایی ها ضمن مطالعه نارنجک آلمانی و انگلیسی طرح کاملی که مزایای هر دو طرح یاد شده را دارا بود، با عنوان نارنجک شماره 1 تولید کردند این اولین نارنجک از سری نارنجک های کنونی بود.

 

 

مشخصات نارنجک:

نارنجک سلاح پرتابی کوچکی است به وزن 1 تا 2 پوند که آن را بمب دستی هم گفته اند زیرا ممکن است حاوی یک ماده انفجاری یا شیمیایی باشد، نارنجک هایی که با دست پرتاب می شوند با عنوان نارنجک های دستی طبقه بندی می گردند. نارنجک توسط فرد مورد استفاده قرار می گیرد و در موقعیت های مختلف تاکتیکی در دسترس است. نارنجک های دستی به هنگام حمایت از واحدهای کوچک در درگیری های تن به تن به کار می روند.

یک ویژگی اساسی، نارنجک دستی را از دیگر سلاح های موجود متمایز می کند. این عامل منحصر به فرد این است که به منظور آسیب رساندن لازم نیست آن را با همان دقتی که گلوله شلیک می شود، استعمال کرد. دیگر تفاوتهایی که نارنجک با دیگر سلاح ها دارد عبارتند از:

 

برد کوتاه:

 منظور از برد یک نارنجک دستی فاصله متوسطی است که فرد می تواند این وسیله را پرتاب کند. این برد تنها به وسیله محدود نیست. به قدرت فردی که آن را پرتاب می کند بستگی دارد.

 

 

 

کوچکترین شعاع خطر موثر:

شعاع خطر موثر عبارت است از محیط منطقه مدور اطراف منطقه انفجار است. برای افرادی که در این منطقه هستند احتمالاً 50 درصد تلفات وجود دارد. البته خارج از این محیط هم ممکن است تلفات وجود داشته باشد. شعاع خطر موثر نارنجک، در مقایسه با شعاع خطر موثر یک خمپاره کوچک کم، و در انواع نارنجک ها این شعاع متفاوت است.

 

عمل تاخیری ماسوره:

عمل تاخیری ماسوره به علت وجود عامل تاخیری زمانی در آن است. این حالت باعث می شود که نارنجک با ایمنی پرتاب شود. بیشتر نارنجک های دستی استاندارد دارای ماسوره های تاخیری هستند و قسمت عمده آنها در اثر ضربه منفجر نمی شوند. و فقط پس از سوختن عامل تاخیری ماسوره که انفجار صورت می گیرد .

نارنجک آ یک نارنجک  دستی را می توان یا یک ترقه ی معمولی مقایسه کرد یک ترقه دارای بدنه ای است که از باروت یا ماده سریع الاشتعال پر  شده و یا یک شعله کوچک منفجر می شود وقتی که فتیله روشن می شود به طرف پایین می سوزد تا این باروت را مشتعل کند اشتعال باروت بدنه ی کاغذی ر می ترکاند اگر چه یک نارنجک دستی از مواد مختلف ساخته شده ولی تقریبا به همان حالت عمل می کند و دارای همان قسمت هایی است که یک ترقه دارا می باشد. نارنجک بمب دستی کوچک حاوی مواد منفجره یا عامل شیمیایی است و بر علیه نفرات ، سنگرها، خودرو ها و تجهیزات دشمن به کار می رود.

 

 

ساختمان نارنجک:

1.بدنه

2. خرج اصلی

3.ماسوره

 

بدنه:

قسمتی از نارنجک است که ماده انفجاری یا شیمیایی را در خود جای می دهد و شکل ظاهری نارنجک را تشکیل می دهد. بدنه ممکن است از هر ماده ای ساخته شود و کافی است که بتواند این مواد را در خود جا داده و نگه دارد و احیانا به عنوان ترکش مورد استفاده قرار گیرد. نارنجک در اشکال مختلف (کره ای ، استوانه ای، خمره ای و ...) است و جنس آن نیز از چدن، آلومینیم، پلاستیک و .... می باشد. بدنه همه نارنجک ها تو خالی است ( برای جای دادن ماده شیمیایی یا منفجره در خود) و در آنها سوراخی تعبیه شده است که می توان ماسوره را در میان مواد اصلی قرار داد و به بدنه پیچاند.

 

خرج اصلی: 

عبارت است از ماده شیمیایی یا منفجره ای که درون بدنه نارنجک قرار می گیرد. همین ماده به نارنجک ویژگی خاصی می دهد و ماموریت آن را تایین می کند. خرج اصلی ممکن است ماده منفجره TNT، پنتولیت یا از دیگر ترکیبات شیمیایی باشد.

 

ماسوره:

یک وسیله مکانیکی و شیمیایی است که از طریق زنجیره ای از عمل ها و عکس العمل های مکانیکی و شیمیایی پس از طی زمان تاخیر مشخص، موج انفجار یا حرارت تولید می کند و بر دو نوع است:

1.ماسوره انفجاری: که در نارنجک های انفجاری به کار می رود و زمان تاخیر آن 3 الی 6 ثانیه است.

2. ماسوره اشتعالی: که در نارنجک های شیمیایی به کار می رود و زمان تاخیر آن 2 الی 3 ثانیه است.

 

ساختمان ماسوره:

1.. بدنه ماسوره که روی بدنه نارنجک پیچ می شود و قطعات زیر در آن به کار می رود.

2.حلقه ضامن که اهرم مانع ضارب را در بدنه ماسوره نگه می دارد .

3. اهرم مانع ضارب که اهرم را نگه می دارد.

4. ضارب که باعث ضربه زدن به چاشنی ضربتی به وسیله فشار فنر می شود.

5. فنر ضارب که ضارب را با فشار به سمت چاشنی ضربتی پرت می کند.

6.چاشنی ضربتی که به محض برخورد با خرج حساس، تولید حرارت می کند.

7.. خرج تاخیر که بین چاشنی ضربتی اصلی قرار می گیرد و زمان تاخیر لازم را ایجاد می کند.

8.چاشنی اصلی ( اشتعالی – انفجاری ) که حرارت یا موج انفجار را فراهم می کند.

 

عملکرد ماسوره:

الف- وقتی حلقه ضامن را از ماسوره جدا می کنند، برای جدا کردن اهرم از بدنه ماسوره مانعی وجود ندارد. فقط نیروی دست است که اهرم را به بدنه و ماسوره نگه می دارد.

ب- وقتی که اهرم رها می شود، فشار ضارب که با حالت فنری زیر اهرم مهار شده است، پس زده می شود.

پ- وقتی که اهرم با فشار فنر از سوزن از بدنه نارنجک دور می شود ضارب بر روی محور خود چرخشی می کند و با چاشنی ضربتی برخورد می نماید.

ت- وقتی ضربه ضارب نواخته می شود چاشنی ضربتی با زدن جرقه حرارت ایجاد می کند و خرج تاخیری را مشتعل می سازد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 08 فروردین 1394 ساعت: 22:10 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 185

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس