سایت علمی و پژوهشی آسمان - مطالب ارسال شده توسط asemankafinet1

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره چگونه به فرزند خود كمك كنيم كه بر ترس هايش غلبه كند؟

بازديد: 51

تحقیق درباره چگونه به فرزند خود كمك كنيم كه بر ترس هايش غلبه كند؟

همه كودكان تا حدودي ترس را تجربه مي كنند برخي از اين ترس ها طبيعي و برخي ديگر غير طبيعي هستند. در اين موارد، والدين در اطمينان خاطر دادن به كودك خود نقش اصلي را ايفا مي نمايند. چنانچه والدين اين وظيفه خود را به خوبي ايفا نمايند، در زندگي حال و آينده كودك احساس ايمني حكمفرما خواهد شد.

تعداد زيادي از ترس هاي كودك طبيعي و بهنجار هستند. حتي برخي از آنها براي پيشگيري از آسيب رسيدن به آنها لازمند. بسياري از اين ترس را والدين خود به فرزندشان آموزش مي دهند. مثلاً به كودكان خود مي آموزيم كه از دويدن در خيابان شلوغ، همراهي با غريبه ها، خوردن داروهاي ديگران، بازي با كبريت و ... بترسند.

البته در چنين مواردي قصد ما ترساندن كودك از نتايجي است كه چنين اعمالي در پي خواهد داشت. چنين ترس هايي بهنجار و حتي لازم تلقي مي گردد و كاملاً با ترس هاي نابجاي كودكان متفاوت است. ترس هاي نابهنجار در واقع بيشتر پاسخ به تصورات خيالي هستند تا خطرات واقعي، كودكاني كه ترس هاي نابهنجار را تجربه مي كنند، در مواقعي كه مورد خاصي براي ترسيدن وجود ندارد، مضطرب و پريشان هستند، ترسي شديد كه مي تواند به فوبي تبديل گردد.

در سنجش هايي كه انجام گرفته است، پانزده ترس به عنوان ترس هاي معمول و رايج شناخته شده است كه برخي از آنها با ترس هاي كودكي ارتباط دارد. اين موارد عبارتند از: ترس از تاريكي، صحبت در جمع، تنهايي، دندانپزشكي، بيمارستان (خون)، طرد، افراد خشمگين، عنكبوت، امتحان، افراد غير عادي و ناقص الخلقه، مورد پذيرش واقع نشدن، پليس، شكست، اشتباه كردن و حيوانات (خصوصاً سگ). برخي از اين ترس ها اگر در كودكي به خوبي شناخته و درمان نشوند، در بزرگسالي به فوبياهاي جدي تري تبديل خواهند شد كه درمان آنها به مراتب سختر خواهد بود.

 

ترس از تاريكي

معمولاً ترس از تاريكي زماني در كودك بوجود مي آيد كه شب در تاريكي قرار گيرد، اين مساله ممكن است در نتيجه اصرار والدين بر خوابيدن كودك در اتاق تاريك و به تنهايي باشد و يا زمانيكه كودك نيمه شب بيدار مي شود و در تنهايي و تاريكي احساس وهم نمايد. برخي كودكان آنقدر در تاريكي دچار وحشت مي گردند كه ضربان قلبشان به شدت افزايش مي يابد. والدين بايستي اين واقعيت را بپذيرند كه اتاق تاريك براي كودكان ماهيتاً متفاوت با زماني درك مي شود كه چراغها روشن است يا روشنايي اتاق مناسب است. بنابراين بهترين و موثرترين شيوه در كاهش اين ترس، آن است كه به فرزندان خود اطمينان دهيم اتاق و فضاي آن، در تاريكي و روشنايي تغييري نمي كند. جهت كاهش ترس از تاريكي در كودكان چند راهكار پيشنهاد مي گردد:

از چراغ خواب استفاده كنيد، اما محل قرار گرفتن چراغ خواب هم بسيار حائز اهميت است، چرا كه بايد در محلي قرار گيرد كه باعث ايجاد سايه هاي ترسناك نگردد.

پس از آنكه چراغ اتاق خواب را خاموش كرديد چند دقيقه اي در كنارش بمانيد و راجع به مسايل مختلف با او صحبت كنيد، در اين مدت هم چشم كودك با تاريكي منطبق مي شود و هم اطمينان خاطرش افزايش خواهد رفت.

درب اتاق كودك را نيمه باز بگذاريد و به او بگوييد در نزديكي اتاقش باقي خواهيد ماند. فراموش نكنيد كه ممكن است حتي صداي باد هم، در شب براي كودكان وهم آور و متفاوت از روز، تلقي گردد.

هرگز به كودك اجازه ندهيد كه اگر نيمه شب از خواب بيدار شد به اتاق شما بيايد و پيش شما بخوابد، چرا كه اين مساله آغازگر عادتي خواهد شد كه ترك دادنش بسيار سخت خواهد بود. در چنين صورتي به اتاقش برويد، مساله را جويا شويد، او را اطمينان ببخشيد كه علتي براي ترسيدن وجود ندارد و از آن مهم تر اين كه با حضور در كنار والدين مشكلي حل نمي شود. سپس شرايطي را كه باعث ترس او شده كشف كنيد و آن را رفع نماييد. به كودكتان بگوئيد افتخار مي كنيد آنقدر بزرگ شده است كه مي تواند به تنهايي در اتاق خودش بخوابد.

در اجراي موارد فوق ثابت قدم باشيد و هرگز روند خود را تغيير ندهيد. به ياد داشته باشيد كه حتي يك مورد استثنا قائل شدن در اين زمينه، مي تواند سايز زحمات شما را به هدر دهد.

 

ترس از مهد كودك و مدرسه

ترس از مدرسه، مي تواند دلايل مختلفي داشته باشد و شناسايي علت دقيق آن بر عهده والدين است.

1 بايد ديد كه آيا اين ترس، ترس از خود مدرسه است و يا ترس از ترك خانه؟ در صورتيكه ترس از مدرسه باشد چه چيز موجب آن شده است؟ آيا مشكلي در راه مدرسه وجود دارد آيا در سرويس مدرسه مشكلاتي براي كودك ايجاد مي شود؟ آيا ترس از مسخره شدن در مدرسه است؟ آيا كودك مي ترسد كه در درسي نمره نياورده؟ و .... بنابراين، كليه احتمالات بايستي در نظر گرفته شود و هر يك جداگانه آزمايش گردد، چرا كه هر يك از اين مشكلات راه حل مخصوص به خود را مي طلبد و حتي ممكن است لازم شود در اين خصوص از آموزگار، مربي و ساير مسوولان مدرسه و مهد كودك نيز، كمك خواست. در صورتي كه بتوانيد كودك خود را با ديگري آشنا كنيد كه در سرويس يا راه مدرسه با او همراه و هم مسير باشد، يا در زنگ هاي تفريح همبازي او شود و بين آنها رابطه اي دوستانه ايجاد كنيد، كمك بزرگي به رفع مشكل فرزندتان نموده ايد.

2 در صورتيكه ترس مربوط به ترك كردن خانه باشد، بايد مطمئن شويم كه كودك دچار اضطراب جدايي شده است، يا خير، تحقيق كنيد كه آيا كودك اين واقعيت را درك مي كند كه حتي در صورت جدا شدن از شما و ترك منزل، شما آنجا باقي خواهيد ماند و هنگامي كه به منزل بازگشت، هنوز در خانه هستيد.

3 هر روز راجع به وقايع آنروز در مدرسه با كودك خود صحبت كنيد. علي الخصوص اين گفتگو را دربارة مسايل و تجربيات جالب مدرسه رفتن ادامه دهيد و از خاطرات شيرين مدرسه رفتن خود و ساير نزديكانش برايش بگوئيد. اين كار هم شيريني هاي مدرسه رفتن را برايش بارزتر مي سازد و هم به شما كمك مي كند به آنچه كه در مدرسه رخ مي دهد آگاه شويد و ريشه مشكلات را صحيح تر بررسي نمائيد.

 

ترس از حيوانات

ترس از حيوانات، تقريباً در تمامي كودكان وجود دارد و با افزايش سن آنها كاهش مي يابد. رويكردهاي بسياري جهت كاهش ترس كودكان از حيوانات وجود دارد:

هرگز ترس خود را به كودكانتان انتقال ندهيد. كودكان ترسشان را از شما فرا مي گيرند.

طرز رفتار صحيح با حيوانات را ياد بگيريد و به كودكانتان آموزش دهيد.

ترس كودك را برايش معين كنيد. مثلاً به او بگوئيد گر به چنگ مي زند و خطرناك است ولي اگر به او كاري نداشته باشيم، هيچ آزاري نمي رساند. اگر تمايل به نگهداري حيوانات در منزل داريد حتماً به اين نكته توجه نمائيد.

حيواني انتخاب كنيد كه از نظر جثه از كودكتان كوچكتر باشد. حتي مي توانيد انتخابتان را طوري صورت دهيد كه هر دو با هم بزرگ شوند. در هيچ شرايطي اجازه ندهيد كه كودك با حيوان بدرفتاري كند يا به او آزار برساند. اين امر علاوه بر اينكه موجب شكل گيري روحيه خشونت و آزارگري در كودك مي شود، ممكن است حيوان را مجبور به واكنش كند كه يا آسيب زا است و يا باعث افزايش ترس كودك از حيوان مي گردد.

در مورد حيواناتي كه امكان دارد گاز بگيرند يا نوك بزنند، اجازه ندهيد كودك با دست به او غذا دهد.

طرز رفتار صحيح و مهربانانه با حيوان را به كودك آموزش دهيد.

 

ترس از دندانپزشك

بسياري از افراد از زمان كودكي از مراجعه به دندانپزشك هراس داشته اند و اين ترس تا بزرگسالي حل نشده باقي مي ماند. آنچه مسلم است همگي ما بالاخره روزي مجبوريم به دندانپزشكي مراجعه كنيم، بنابراين ضروري است كه ترس از دندانپزشكي در همان كودكي حل شود. ترس معمولاً زماني در كودك شكل مي گيرد كه احساس كند هيچ كنترلي، بر موقعيتي كه در آن قرار گرفته است، ندارد. دندانپزشكي هم چنين موقعيتي است. اما از آنجا كه معمولاًٌ نياز نيست كه كودكان دايماً به دندانپزشك مراجعه نمايند. مي توان با تدبير به راحتي چنين ترسي را از بين برد و يا حداقل از ميزان آن كاست. دندانپزشك كودك خود را دقت انتخاب كنيد در صورت امكان سعي نمائيد از دندانپزشك متخصص كودكان يا از دندانپزشك هايي كه طرز صحيح برخورد با كودكان را مي دانند و با حوصله با آنان رفتار مي كنند كمك بخواهيد. استفاده از دندانپزشك خانم مي تواند سودمند باشد.

مراجعه اوليه به دندانپزشك را در سنين پائين تر شروع كنيد و اين كار را در ابتدا براي چك كردن ساده (و نه درمان) انجام دهيد تا كودك با محيط دندانپزشكي در زمان خردسالي و آنهم در شرايطي كه نياز به تحمل درد يا انجام درمانهاي دندانپزشكي نيست مواجه شود و به آن خو بگيرد. چرا كه اولين برخوردها بسيار تعيين كننده هستند.

بهداشت دهان و دندان را به كودك آموزش دهيد، اما هرگز به او نگوئيد اگر بهداشت دهانش را رعايت نكند، دندانهايش پوسيده مي شود و مجبور است به دندانپزشكي برود. چون چنين رويكردي باعث ايجاد تصوري منفي و تنبيهي از دندانپزشكي در ذهن كودك مي گردد.

باز هم مواظب باشيد ترس خودتان از دندانپزشكي را به كودك انتقال ندهيد.

 

ترس از مرگ

معمولاً كودكان درباره مرگ كنجكاوند. اين كنجكاوي و درگيري ذهني كودك با مرگ تا زماني بهنجار و طبيعي است كه شكل وسواس گونه به خود نگيرد. به اين معني كه كودك همواره دچار نگراني و دلواپسي راجع به مرگ ناگهاني والدين يا اطرافيان خود باشد. معمولاً پس از تجربه مرگ در اطراف كودك، چنين افكاري به سراغ او مي آيند. اين مسئله حتي با مشاهده مرگ در حيوانات خانگي و يا مرگ شخصيت هاي اصلي برنامه هاي تلويزيوني كه كودك با آنها ارتباط برقرار كرده است نيز، ممكن است پيش آيد.

 

در چنين شرايطي چه بايد كرد؟

راجع به مفهوم مرگ با فرزندتان گفتگو كنيد و صحبت هاي او را نيز بشنويد و به سوالاتش پاسخ دهيد. اما اين كار را فقط در شرايطي انجام دهيد كه او كاملاً احساس ايمني مي كند و هيچ نشانه اي دال بر نگراني و دلواپسي در او ملاحظه نمي گردد. در واقع اين صحبت ها در مواقع بحراني يا در شرايطي كه مرگ اطرافيان تازه رخ داده است نبايستي انجام شود.

زماني كه يكي از نزديكان در اثر مرگ طبيعي، بيماري و يا حوادث از بين مي رود، حقيقت را به كودكتان بگوئيد. همين ناآگاهي كودك است كه موجبات ترس هاي او را فراهم مي سازد. او بايد علل واقعي مرگ را بشناسد.

در صورتي كه بر اثر اتفاقي، كودك خود را در مرگ ديگري مقصر مي داند به او اطمينان خاطر بدهيد كه چنين نيست. گاهي اتفاق مي افتد كه كودك از فردي ناراحت است و با خود آرزوي مرگ وي را مي كند، اگر اتفاقاً آن فرد از دنيا رفت، كودك خود را مسئول مرگ وي مي پندارد. به او اطمينان ببخشيد كه چنين نيست.

بسياري از متخصصان اعتقاد دارند كه كودك بايد پس از 5 سالگي و فقط در صورتيكه خودش علاقمند باشد در مراسم سوگواري شركت كند. والدين بايستي چنين موقعيت هايي را با تعبير «خداحافظي گفتن با متوفي» توصيف نمايند.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 09 اسفند 1393 ساعت: 10:50 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره چگونه به فرزند خود كمك كنيم كه بر ترس هايش غلبه كند؟

بازديد: 99

تحقیق درباره چگونه به فرزند خود كمك كنيم كه بر ترس هايش غلبه كند؟

همه كودكان تا حدودي ترس را تجربه مي كنند برخي از اين ترس ها طبيعي و برخي ديگر غير طبيعي هستند. در اين موارد، والدين در اطمينان خاطر دادن به كودك خود نقش اصلي را ايفا مي نمايند. چنانچه والدين اين وظيفه خود را به خوبي ايفا نمايند، در زندگي حال و آينده كودك احساس ايمني حكمفرما خواهد شد.

تعداد زيادي از ترس هاي كودك طبيعي و بهنجار هستند. حتي برخي از آنها براي پيشگيري از آسيب رسيدن به آنها لازمند. بسياري از اين ترس را والدين خود به فرزندشان آموزش مي دهند. مثلاً به كودكان خود مي آموزيم كه از دويدن در خيابان شلوغ، همراهي با غريبه ها، خوردن داروهاي ديگران، بازي با كبريت و ... بترسند.

البته در چنين مواردي قصد ما ترساندن كودك از نتايجي است كه چنين اعمالي در پي خواهد داشت. چنين ترس هايي بهنجار و حتي لازم تلقي مي گردد و كاملاً با ترس هاي نابجاي كودكان متفاوت است. ترس هاي نابهنجار در واقع بيشتر پاسخ به تصورات خيالي هستند تا خطرات واقعي، كودكاني كه ترس هاي نابهنجار را تجربه مي كنند، در مواقعي كه مورد خاصي براي ترسيدن وجود ندارد، مضطرب و پريشان هستند، ترسي شديد كه مي تواند به فوبي تبديل گردد.

در سنجش هايي كه انجام گرفته است، پانزده ترس به عنوان ترس هاي معمول و رايج شناخته شده است كه برخي از آنها با ترس هاي كودكي ارتباط دارد. اين موارد عبارتند از: ترس از تاريكي، صحبت در جمع، تنهايي، دندانپزشكي، بيمارستان (خون)، طرد، افراد خشمگين، عنكبوت، امتحان، افراد غير عادي و ناقص الخلقه، مورد پذيرش واقع نشدن، پليس، شكست، اشتباه كردن و حيوانات (خصوصاً سگ). برخي از اين ترس ها اگر در كودكي به خوبي شناخته و درمان نشوند، در بزرگسالي به فوبياهاي جدي تري تبديل خواهند شد كه درمان آنها به مراتب سختر خواهد بود.

 

ترس از تاريكي

معمولاً ترس از تاريكي زماني در كودك بوجود مي آيد كه شب در تاريكي قرار گيرد، اين مساله ممكن است در نتيجه اصرار والدين بر خوابيدن كودك در اتاق تاريك و به تنهايي باشد و يا زمانيكه كودك نيمه شب بيدار مي شود و در تنهايي و تاريكي احساس وهم نمايد. برخي كودكان آنقدر در تاريكي دچار وحشت مي گردند كه ضربان قلبشان به شدت افزايش مي يابد. والدين بايستي اين واقعيت را بپذيرند كه اتاق تاريك براي كودكان ماهيتاً متفاوت با زماني درك مي شود كه چراغها روشن است يا روشنايي اتاق مناسب است. بنابراين بهترين و موثرترين شيوه در كاهش اين ترس، آن است كه به فرزندان خود اطمينان دهيم اتاق و فضاي آن، در تاريكي و روشنايي تغييري نمي كند. جهت كاهش ترس از تاريكي در كودكان چند راهكار پيشنهاد مي گردد:

از چراغ خواب استفاده كنيد، اما محل قرار گرفتن چراغ خواب هم بسيار حائز اهميت است، چرا كه بايد در محلي قرار گيرد كه باعث ايجاد سايه هاي ترسناك نگردد.

پس از آنكه چراغ اتاق خواب را خاموش كرديد چند دقيقه اي در كنارش بمانيد و راجع به مسايل مختلف با او صحبت كنيد، در اين مدت هم چشم كودك با تاريكي منطبق مي شود و هم اطمينان خاطرش افزايش خواهد رفت.

درب اتاق كودك را نيمه باز بگذاريد و به او بگوييد در نزديكي اتاقش باقي خواهيد ماند. فراموش نكنيد كه ممكن است حتي صداي باد هم، در شب براي كودكان وهم آور و متفاوت از روز، تلقي گردد.

هرگز به كودك اجازه ندهيد كه اگر نيمه شب از خواب بيدار شد به اتاق شما بيايد و پيش شما بخوابد، چرا كه اين مساله آغازگر عادتي خواهد شد كه ترك دادنش بسيار سخت خواهد بود. در چنين صورتي به اتاقش برويد، مساله را جويا شويد، او را اطمينان ببخشيد كه علتي براي ترسيدن وجود ندارد و از آن مهم تر اين كه با حضور در كنار والدين مشكلي حل نمي شود. سپس شرايطي را كه باعث ترس او شده كشف كنيد و آن را رفع نماييد. به كودكتان بگوئيد افتخار مي كنيد آنقدر بزرگ شده است كه مي تواند به تنهايي در اتاق خودش بخوابد.

در اجراي موارد فوق ثابت قدم باشيد و هرگز روند خود را تغيير ندهيد. به ياد داشته باشيد كه حتي يك مورد استثنا قائل شدن در اين زمينه، مي تواند سايز زحمات شما را به هدر دهد.

 

ترس از مهد كودك و مدرسه

ترس از مدرسه، مي تواند دلايل مختلفي داشته باشد و شناسايي علت دقيق آن بر عهده والدين است.

1 بايد ديد كه آيا اين ترس، ترس از خود مدرسه است و يا ترس از ترك خانه؟ در صورتيكه ترس از مدرسه باشد چه چيز موجب آن شده است؟ آيا مشكلي در راه مدرسه وجود دارد آيا در سرويس مدرسه مشكلاتي براي كودك ايجاد مي شود؟ آيا ترس از مسخره شدن در مدرسه است؟ آيا كودك مي ترسد كه در درسي نمره نياورده؟ و .... بنابراين، كليه احتمالات بايستي در نظر گرفته شود و هر يك جداگانه آزمايش گردد، چرا كه هر يك از اين مشكلات راه حل مخصوص به خود را مي طلبد و حتي ممكن است لازم شود در اين خصوص از آموزگار، مربي و ساير مسوولان مدرسه و مهد كودك نيز، كمك خواست. در صورتي كه بتوانيد كودك خود را با ديگري آشنا كنيد كه در سرويس يا راه مدرسه با او همراه و هم مسير باشد، يا در زنگ هاي تفريح همبازي او شود و بين آنها رابطه اي دوستانه ايجاد كنيد، كمك بزرگي به رفع مشكل فرزندتان نموده ايد.

2 در صورتيكه ترس مربوط به ترك كردن خانه باشد، بايد مطمئن شويم كه كودك دچار اضطراب جدايي شده است، يا خير، تحقيق كنيد كه آيا كودك اين واقعيت را درك مي كند كه حتي در صورت جدا شدن از شما و ترك منزل، شما آنجا باقي خواهيد ماند و هنگامي كه به منزل بازگشت، هنوز در خانه هستيد.

3 هر روز راجع به وقايع آنروز در مدرسه با كودك خود صحبت كنيد. علي الخصوص اين گفتگو را دربارة مسايل و تجربيات جالب مدرسه رفتن ادامه دهيد و از خاطرات شيرين مدرسه رفتن خود و ساير نزديكانش برايش بگوئيد. اين كار هم شيريني هاي مدرسه رفتن را برايش بارزتر مي سازد و هم به شما كمك مي كند به آنچه كه در مدرسه رخ مي دهد آگاه شويد و ريشه مشكلات را صحيح تر بررسي نمائيد.

 

ترس از حيوانات

ترس از حيوانات، تقريباً در تمامي كودكان وجود دارد و با افزايش سن آنها كاهش مي يابد. رويكردهاي بسياري جهت كاهش ترس كودكان از حيوانات وجود دارد:

هرگز ترس خود را به كودكانتان انتقال ندهيد. كودكان ترسشان را از شما فرا مي گيرند.

طرز رفتار صحيح با حيوانات را ياد بگيريد و به كودكانتان آموزش دهيد.

ترس كودك را برايش معين كنيد. مثلاً به او بگوئيد گر به چنگ مي زند و خطرناك است ولي اگر به او كاري نداشته باشيم، هيچ آزاري نمي رساند. اگر تمايل به نگهداري حيوانات در منزل داريد حتماً به اين نكته توجه نمائيد.

حيواني انتخاب كنيد كه از نظر جثه از كودكتان كوچكتر باشد. حتي مي توانيد انتخابتان را طوري صورت دهيد كه هر دو با هم بزرگ شوند. در هيچ شرايطي اجازه ندهيد كه كودك با حيوان بدرفتاري كند يا به او آزار برساند. اين امر علاوه بر اينكه موجب شكل گيري روحيه خشونت و آزارگري در كودك مي شود، ممكن است حيوان را مجبور به واكنش كند كه يا آسيب زا است و يا باعث افزايش ترس كودك از حيوان مي گردد.

در مورد حيواناتي كه امكان دارد گاز بگيرند يا نوك بزنند، اجازه ندهيد كودك با دست به او غذا دهد.

طرز رفتار صحيح و مهربانانه با حيوان را به كودك آموزش دهيد.

 

ترس از دندانپزشك

بسياري از افراد از زمان كودكي از مراجعه به دندانپزشك هراس داشته اند و اين ترس تا بزرگسالي حل نشده باقي مي ماند. آنچه مسلم است همگي ما بالاخره روزي مجبوريم به دندانپزشكي مراجعه كنيم، بنابراين ضروري است كه ترس از دندانپزشكي در همان كودكي حل شود. ترس معمولاً زماني در كودك شكل مي گيرد كه احساس كند هيچ كنترلي، بر موقعيتي كه در آن قرار گرفته است، ندارد. دندانپزشكي هم چنين موقعيتي است. اما از آنجا كه معمولاًٌ نياز نيست كه كودكان دايماً به دندانپزشك مراجعه نمايند. مي توان با تدبير به راحتي چنين ترسي را از بين برد و يا حداقل از ميزان آن كاست. دندانپزشك كودك خود را دقت انتخاب كنيد در صورت امكان سعي نمائيد از دندانپزشك متخصص كودكان يا از دندانپزشك هايي كه طرز صحيح برخورد با كودكان را مي دانند و با حوصله با آنان رفتار مي كنند كمك بخواهيد. استفاده از دندانپزشك خانم مي تواند سودمند باشد.

مراجعه اوليه به دندانپزشك را در سنين پائين تر شروع كنيد و اين كار را در ابتدا براي چك كردن ساده (و نه درمان) انجام دهيد تا كودك با محيط دندانپزشكي در زمان خردسالي و آنهم در شرايطي كه نياز به تحمل درد يا انجام درمانهاي دندانپزشكي نيست مواجه شود و به آن خو بگيرد. چرا كه اولين برخوردها بسيار تعيين كننده هستند.

بهداشت دهان و دندان را به كودك آموزش دهيد، اما هرگز به او نگوئيد اگر بهداشت دهانش را رعايت نكند، دندانهايش پوسيده مي شود و مجبور است به دندانپزشكي برود. چون چنين رويكردي باعث ايجاد تصوري منفي و تنبيهي از دندانپزشكي در ذهن كودك مي گردد.

باز هم مواظب باشيد ترس خودتان از دندانپزشكي را به كودك انتقال ندهيد.

 

ترس از مرگ

معمولاً كودكان درباره مرگ كنجكاوند. اين كنجكاوي و درگيري ذهني كودك با مرگ تا زماني بهنجار و طبيعي است كه شكل وسواس گونه به خود نگيرد. به اين معني كه كودك همواره دچار نگراني و دلواپسي راجع به مرگ ناگهاني والدين يا اطرافيان خود باشد. معمولاً پس از تجربه مرگ در اطراف كودك، چنين افكاري به سراغ او مي آيند. اين مسئله حتي با مشاهده مرگ در حيوانات خانگي و يا مرگ شخصيت هاي اصلي برنامه هاي تلويزيوني كه كودك با آنها ارتباط برقرار كرده است نيز، ممكن است پيش آيد.

 

در چنين شرايطي چه بايد كرد؟

راجع به مفهوم مرگ با فرزندتان گفتگو كنيد و صحبت هاي او را نيز بشنويد و به سوالاتش پاسخ دهيد. اما اين كار را فقط در شرايطي انجام دهيد كه او كاملاً احساس ايمني مي كند و هيچ نشانه اي دال بر نگراني و دلواپسي در او ملاحظه نمي گردد. در واقع اين صحبت ها در مواقع بحراني يا در شرايطي كه مرگ اطرافيان تازه رخ داده است نبايستي انجام شود.

زماني كه يكي از نزديكان در اثر مرگ طبيعي، بيماري و يا حوادث از بين مي رود، حقيقت را به كودكتان بگوئيد. همين ناآگاهي كودك است كه موجبات ترس هاي او را فراهم مي سازد. او بايد علل واقعي مرگ را بشناسد.

در صورتي كه بر اثر اتفاقي، كودك خود را در مرگ ديگري مقصر مي داند به او اطمينان خاطر بدهيد كه چنين نيست. گاهي اتفاق مي افتد كه كودك از فردي ناراحت است و با خود آرزوي مرگ وي را مي كند، اگر اتفاقاً آن فرد از دنيا رفت، كودك خود را مسئول مرگ وي مي پندارد. به او اطمينان ببخشيد كه چنين نيست.

بسياري از متخصصان اعتقاد دارند كه كودك بايد پس از 5 سالگي و فقط در صورتيكه خودش علاقمند باشد در مراسم سوگواري شركت كند. والدين بايستي چنين موقعيت هايي را با تعبير «خداحافظي گفتن با متوفي» توصيف نمايند.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 09 اسفند 1393 ساعت: 10:50 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره عوامل مؤثر در موفقیت مدیران

بازديد: 205

تحقیق درباره عوامل مؤثر در موفقیت مدیران

 

امروزه نیاز به مدیران لایق بیش از هر زمان دیگری احساس می شود. مهمترین نکته در علم مدیریت این است که مدیران اغلب نیازمند شناخت شیوه غالب و نوع مدیریت خود هستند، تا زمینه مناسب برای مدیر کارآمدشدن آنها فراهم آید. در گام بعد ضروریست مدیران شناخت کافی از کارکنان خود و نیازهای آنها داشته باشند و با مشارکت کارکنان خود به بهبود دائمی فرایندها و برآورد خواسته ها و انتظارات مشتریان و ارباب رجوع همت گمارند. از سوی دیگر کارکنان یک سازمان نیز باید به شیوه مدیریت مؤسسه خود آگاهی یابند تا موفقیت سازمان را در روند فعالیت آن تضمین کنند، زیرا شناخت نحوه مدیریت یک مدیر توسط کارکنان زمینه ساز بازدهی و اثربخشی بیشتر برای رسیدن به اهداف سازمان خواهد شد. در این راستا سقراط نخستین فردی بود که مدیریت را فرایندی اجتماعی تعریف کرد که متضمن یک سلسله وظایف، فعالیت ها و روابط متقابل افراد است. از این رو مدیران کارآمد کسانی هستند که همواره می کوشند تا در شیوه رهبری شان دارای ارزش ها و عقاید و انتظامات ارزشمند باشند. از همین رو مدیران با تجربه باید در همه سطوح تربیت کنندگان ماهری باشند تا توانایی کافی برای ایجاد نظم بدون تنبیه در سازمان را داشته باشند.

 کارشناسان علم مدیریت بر این باورند که جهت ارائه مدیریت موفق و کارآمد، مدیران باید به این نکات پایبند باشند:

 

1- از صرف وقت زیاد بر روی جزئیات اجتناب کنند.

2- در آگاهی دادن به کارمندان کوتاهی نکنند.

 3- از مهم جلوه دادن موقعیت خود بپرهیزند.

 4- از ایجاد موقعیت های ناراحت کننده و بی انگیزه شدن کارمندان نسبت به کار خودداری کنند.

 5- به گونه ای رفتار نمایند که مورد احترام کارکنان قرار گیرند.

6- از پیگیری کارها به تنهایی اجتناب کنند.

 7- برای رویاروئی با حوادث غیرمترقبه آمادگی داشته باشند.

 8- شرایطی را در سازمان فراهم آورند که کارکنان مسئول و پاسخگوی اعمال خود باشند.

 9- تمامی رویدادها در سازمان ثبت شوند.

 10- در مورد اطلاعات محرمانه کارمندان باید رازدار آنها باشند. 11- برای تقویت بنیه سازمانی درصدد کسب حمایت از منابع مختلف باشند.

 12- با کارکنان همانگونه رفتار کنند که مایلند با آنها رفتار شود. 13- بین مدیر بودن و دوست بودن تعادل برقرار کنند.

14- بین کارمندان تبعیض قائل نشوند.

 15- کارمندان را از مقررات آگاه نمایند و در صورت نیاز قوانین و مقررات را مورد تجدید نظر قراردهند.

 16- از رویدادهای مقطعی به منظور یادگیری و تجربه اندوزی بهره بگیرند.

 17- کارکنان خود را برای ارائه پیشنهادات جهت ارتقاء سازمان ترغیب نمایند.

 

 

 


منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 09 اسفند 1393 ساعت: 10:49 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره ضرورتهاي محيطي خصوصي سازي

بازديد: 173

تحقیق درباره ضرورتهاي محيطي خصوصي سازي

مقدمه

خصوصي سازي فرايندي اجرايي، مالي و حقوقي است كه دولتها در بسياري از كشورهاي جهان براي انجام اصلاحات در اقتصاد و نظام اداري كشور به اجرا درمي آورند. واژه خصوصي سازي حاكي از تغيير در تعادل بين حكومت و بــازار و به نفع بازار است. خصوصي سازي وسيله اي براي افزايش كارايي (مالي و اجتماعي) عمليات يك موسسه اقتصادي است. زيرا چنين به نظر مي رسد كه مكانيسم عرضه و تقاضا و بازار در شرايط رقابتي باعث بكارگيري بيشتر عوامل توليد، افزايش كارايي عوامل و درنتيجه توليد بيشتر و متنوع تر كالاها و خدمات و كاهش قيمتها خواهد گرديد. اين پيش بيني به جهت مباني تئوريك و علمي در سطح اقتصاد خرد و همچنين تجربه ساير كشورها امري پذيرفته شده است و در اين صورت چرايي مسئله قابل پاسخ و اثبات است اما نكته غامض و پيچيده چگونگي انجام آن و در پيچيده ترين مسئله آن يعني انتقال مالكيت و نيز شكل گيري بخش خصوصي در جامعه است. به طور خلاصه براي آنكه خصوصي سازي هرچه بهتر صورت پذيرد بايد اقدامات زير به طور «همزمان» به عمل آيند:

الف - تقويت حقوق مالكيت خصوصي، تغيير ساختار شركتها، آزادسازي و مقررات زدايي، اصلاح مقررات، اصلاح ساختار مالي (بويژه بازار سرمايه) و بازار نيروي كار‍؛
ب - تشويق و هدايت درجهت توسعه بخش خصوصي به منظور تحريك رقابت و ورود توليدكنندگان به بازار؛

ج - واگذاري موسسات عمومي دولتي به بخش خصوصي (تغيير مالكيت).

نيازمنديهاي «محيطي»

خصوصي سازي در سطح ملي بايد با اتكا بر اهداف استراتژيك خاص آغاز شود چرا كه بسياري از طرحها به علت نبود اهداف استراتژيك مشخص، قابل پيگيري و قابل ارزيابي، يا از حركت مي ايستند و يا از مسير اصلي خود خارج مي شوند. اهداف تبيين شده مي بايستي بدون تعارض، تداخل منفي و در كوششي هماهنگ و اولويت بندي شده تعريف گردنــد. اهداف استراتژيك خصوصي سازي مي توانند درجهت توسعه اقتصادي،‌اجتماعي و فرهنگي منطقه و كشور، حذف انحصار و گسترش رقابت، اشتغالزايي، توسعه فعاليت، كاهش هزينه هاي جاري شركتها، كوچك شدن اندازه دولت و... باشند. پس از تبيين اهداف بايد به دو اصل مهم افزايش سودآوري و تقويت مالكيت خصوصي توجه گردد. مطالعه تاريخي فرايند خصوصي سازي در كشورهايي مانند آلمان، انگليس، فرانسه و... و كشورهايي نظير روسيه، كره جنوبي، لهستان،‌جمهوري چك، اسلواكي و... (كه به لحاظ ساختار اقتصادي و اجتماعي و فرهنگي و رفتاري داراي تفاوتهاي اساسي هستند) نشان مي دهد در مرحله گذر از اقتصاد دولتي به اقتصاد بازار و شكل گيري نظام بازار به اين دو اصل توجه شده است و به فراخور زمان، مكان و شرايط، زمينه هاي زير را فراهم و به وجود آورده اند:

اول) اقدامات «دروني» بنگاه درجهت افزايش بهره وري و سودآوري - توسط مديـــران بنگاه - : در اين زمينه مي توان به اقداماتي مانند تقويت فرهنگ عمومي كاركنان و مديران بنگاه، توسعه منابع انساني، مديريت سرمايه و افزايش بهره وري سرمايه، تجديد ساختار و مهندسي مجدد به منظور كاهش سطوح مديريتي و سلسله مراتب اداري و نيز ادغام فعاليتهاي متجانس و حذف فعاليتهاي موازي، توسعه امور بين الملل درجهت جذب سرمايه و فناوري، بازنگري در قراردادها به منظور شفاف سازي و همچنين تعريف و ارائه استانداردها و شرايط خصوصي پيمان و... اشاره كرد.

دوم) ايجاد شرايط و بستر «محيطي» به عنوان «موتور» خصوصي سازي - توسط دولت - : نوشته حاضر به عنوان يك حلقه و زيرمجموعه فراموش شده درخصوصي سازي كشور تاكيد بر اين موارد دارد. بررسي قوانين و برنامه هاي توسعه و اقدامات خصوصي سازي و مكمل آن در كشــور مؤيد آن است كه دولت فاقد مجموعه اي جامع، همــاهنگ و مكمل و جهت دار (بويژه مابين نهادها و سازمانها) با اهداف و استراتژي هاي كلان خصوصي سازي كشور است. به طور خلاصه درجهت بهبود شرايط و زمينه هاي تخصصي «محيطي» خصوصي سازي، حتي قبل از شروع اقدامات اجرايي در مركز حكومت، ارائه دو بستر زير ضروري مي كند:

ارائه بستر مناسب قانونگذاري: نهادهاي قانونگذار(تصميم ساز و تصميم گير) با تعيين اولويتها بايد از يك طرف قوانين و مقررات لازم را براي ايجاد يك اقتصاد كارآمد مبتني بر بازار و كوچك شدن اندازه دولت تدوين كنند.

بازنگري قوانين، ارزيابي اثربخشي آنها در اجرا، تدوين و پيشنهاد قوانين جديد ازجمله وظايف اين نهادها خواهدبود. در اين مرحله مهمترين بحث چگونگي تغيير مالكيت و گذر از بنگاهها و شركتهاي دولتي به شركتهايي با مالكيت مشترك و يا خصوصي و تقويت حقوق مالكيت خصوصي است. در اين زمينه به تدوين قوانيني در موارد زير اشاره مي شود:

-                    گسترش رقابت (قانون ضدانحصار)؛

-                    قوانين روابط بين الملل و داخلي؛
- نحوه بازگرداندن سود و چگونگي خارج كردن آن از كشور؛
- مالكيت خارجي سرمايه و زمين؛
- محدوديتهاي تبديل ارز؛
- محدوديتهاي درمورد استخدام و اخراج كارگران.


و ازطرف ديگر، قوانين و مقررات لازم را به منظور نظارت بر فعاليت بنگاه خصوصي - و نه بازار - با هدف امنيت و سلامت اقتصاد و جلوگيري از ايجاد شكاف طبقــــــاتي و رانت جويي و رانت طلبي تدوين كنند. قوانين و مقرراتي در زمينه هاي زير در اين راستا هستند:

-        محيط زيست؛

-        حمايت از حقوق شاغلان و كارگران؛

-        نظارت بر شرايط ايمني كارگاههاي توليدي؛

-         نظارت بر آزادي هاي فردي و سازماني؛

-         آزادي ورود و خروج از بازار؛

-     قوانين و مقررات كار و بيكاري (با تاكيد بر جلـــــوگيري از انهدام اجتماعي كاركناني كه به واسطه كــوچك سازي اندازه دولت بيكار مي گردنند)؛
- قراردادها و نحوه حل و فصل دعوي (با نگاه اقتصادي و حقوقي).
ارائه بستر مناسب حمايتي: تشكيل و يا اصلاح نهادها، سنديكاها، انجمن ها، مراكز و... كه بتوانند طبق «برنامه» مساعدتهايي مالي و غيرمالي را به بخش خصوصي ارائه كنند. اين حمايتها به دو صورت زير طبقه بندي مي شوند:

لف: حمــايتهاي مادي «هدفمند و موقت» كه مي توانند به صورت بلاعوض، معافيت مالياتي يا تخفيف مالياتي، وامهاي كم بهره و... باشد. در اين راستا، باتوجه به ساخت مالي كشور كه مبتني بر سيستم بانكي است، همراه ساختن اين سيستم با استراتژي خصوصي سازي و حمايت از افراد «كارآفرين» و بنگاههاي خصوصي «كارآمد» امري بسيار ضروري است. نكته مهم در اينجا ارائه برنامه تجاري و توسعه از سوي بخش خصوصي و نظارت و كنترل در حمايتها طبق برنامه است.

ب: حمايتهاي غيرمادي كه با تشكيل و يا اصلاح و تقويت نهادها و مراكزي در ابعاد و زمينه هاي زير امكان پذير مي شود:

اطلاع رساني (داخلي و بين المللي)؛

تامين اجتماعي و بيمه بيكاري؛

آموزش حرفه اي و تخصصي؛

مشاوره و راهنمايي.

منابع و مأخذ:

-    رضا پاكدامن، جنبه هاي كاربردي خصوصي سازي به انضمام قوانين و مقررات ايران، مجمع علمي و فرهنگي مجد، ارديبهشت 74

-         ماهنامه تدبير، شماره 136، مرداد 82 ، تجربه ايتاليا در بنگاههاي كوچك و متوسط، صص 66 - 58

-    ماهنامه تدبير، شماره 137، مهر 82 ، جايگاه صنايع كوچك و هسته هاي صنعتي خوداشتغالي در اندونزي، صص 71 - 67

-         ماهنامه تدبير، شماره 138، آبان 82، تجربه مالزي در بنگاههاي كوچك و متوسط صص 74-78

-         ماهنامه تدبير، شماره 139، نقش بنگاههاي كوچك و متوسط در اقتصاد تايوان، آذر 82، صص52-57

 

روند اصلاحات اداري وخصوصي سازي درسال روان چگونه خواهد بود

درسالي كه گذشت كميسيونهاي مربوطه بالاي برنامه هاي اصلاحات اداري وخصوصي سازي تصديهاي دولتي علي الرغم تاكيدات فراوان رياست دولت كار پرثمري را انجام داده نتوانستند.

درسالي كه گذشت كميسيونهاي مربوطه بالاي برنامه هاي اصلاحات اداري وخصوصي سازي تصديهاي دولتي علي الرغم تاكيدات فراوان رياست دولت كار پرثمري را انجام داده نتوانستند.

مقرره ايكه درماه سرطان سال 1382 نافذ و بدسترس كميسيون مستقل اصلاحات اداري و خدمات ملكي قرار گرفت به كميسيون صلاحيت ميداد كه برنامه اصلاحات ا داري وعرضه بهتر خدمات ملكي را بسرعت درعمل تطبيق نمايد وهمه اميد وار بودند كه قبل ار اختتام سال 1382اثرات مثبت عملكرد كميسيون فساد اداري، رشوه ستاني واسطه بازي واستفاده نا جايز از موقف را لا اقل كاهش خواهد داد طبعا با از ميان رفتن انواع فساد اداري، اداره سالم كه خواست دولت و مردم بوده و است رويكار مي آمد و برحيثيت واعتبار دولت هم افزوده مي شد ولي در طي سال 1382 طور يكه انتطار ميرفت جريان به نفع تطبيق سود مند برنامه اصلاحات اداري تغيير محسوس نيافت و بنا برآن رويكار آمدن اداره سالم را منحيث يك تخيل در اذهان باقي گذاشت.

نماينده گان كشو ر ها و سازمانهاي بين المللي اشتراك كننده در كنفرانس برلين به نبود اداره سالم اشاره نموده از عدم تطبيق برنامه اصلاحات اداري وعرضه بهتر خدمات ملكي تشويش وانديشه خود را ابراز داشته تاكيد بعمل آمد كه در سال 1383 بايد دولت انتقالي اسلامي افغانستان اصلاحات اداري را درمركز توجه خود قرار داده و به آن اولويت قايل گردد.

حالا سوال به ميان ميايد كه در سال روان براي دولت آيا اين امكان ميسر خواهد شد كه در ين مورد دور از مصلحت بيني ها و قاطعيت عمل نمايد؟

اگر جواب اين سوال مثبت باشد بايد كميسيون مستقل اصلاحات اداري وخدمات ملكي براي تطبيق صد در صد مواد مقرره مربوطه وتثبيت شيوه كار عملي موثر تدابير و طرح هاي جديدي را كه متضمن رويكار آمدن اداره سالم باشد ار همين حالا رويدست بگيرد و برنامه فعاليتهاي خود را قسمي عيار سازد كه بوجود آمدن اداره سالمي مبرا از هر گونه فساد اداري وناهنجاريها، از يك تصور به واقعيت مبدل گردد.

همچنان در سالي كه سپري شد در مورد خصوصي سازي تصديهاي دولتي توقع چنان بود كه كميسيون مستقل تحليل وارزيابي تصديهاي دولتي وخصوصي سازي كارهاي مفيد موثر و زيادي راانجام ميدادند ولي باملاحظه متن مصاحبه ايكه خبرنگار روز نامه ملي انيس بارئيس اين كميسيون به عمل آورده و در شماره 13 مورخ 17 حمل 1383 به چاپ رسيده است چنين استنباط ميگردد كه مشكلات زيادي درمورد تطبيق برنامه خصوصي سازي موجود بوده زيرا از جمله 78 تصدي دولتي و165 واحد مربوط آن تنهايكي دو تصدي به سكتور خصوصي انتقال يافته وچند مورد ديگر به شكل اجاره و مشاركت به متشبثين خصوصي سپرده شده كار پرثمر ديگري كه چشمگير وقابل ذكر باشد انجام داده شده درحاليكه اكثر اين تصديها خودكفايي و فعاليت مفيد اقتصادي نداشتند معاشات پر سونل و مصارف اداري آنها كسر بودجه دولت را افزون تر ساخته است .
آقاي حامد كرزي در جريان لويه جرگه اضطراري براي مردم وعده داده بود كه سيستم اقتصاد كنترول شده دولتي را به اقتصاد آزاد و بازار آزاد تجارتي تبديل مينمايد و بر اساس وعده رئيس دولت كميسيون مستقل تحليل و ارزيابي تصديهاي دولتي تشكيل و وظيفه گرفت تا بتاسي از سياست و استراتيژي دولت برنامه تنظيم شده دقيق رابه پيش ببرند در ماه ثور 1382 آقاي رئيس كميسيون اظهار داشته بودند كه :
(تصديهاي دولتي از نگاه اقتصادي بايد خودكفا باشند نه بار دوش دولت اما امروز اين تصديها هيچگونه عايدي ندارند كه به بودجه دولت تحويل بدهند.)
مع الوصف همين تصديها بار دوش دولت باقي مانده ومتأسفانه ادارات ذيربط نه تنها در قسمت خصوصي سازي آن توجه لازم معطوف نداشتند بلكه در بعضي موارد در فرا راه تطبيق برنامه هاي كميسيون تحليل وارزيابي وخصوصي سازي وجلب سرمايه گذاري متشبثين خصوصي و سرمايه گذاران داخلي وخارجي سد ومانع ايجاد كرده اند وهمين حالا بعضي از ادارات به نحوي از انحا با پروسه خصوصي سازي نظر موافق نشان نميدهد بگونه مثال از مؤسسه ميشودنام برد كه عده از سهمداران آن ازمدتها است كه تلاش ميورزند مجمع عمومي سهمداران آن مطابق به اساسنامه شركت كه تصديهاي دولتي هم گفته نه ميشود داير ودر باره باز سازي آن اقداماتي با اهتمام وصرف مساعي سهمدارانش رويدست گرفته شود وبالاخره مجمع عمومي آن بتاريخ يازده حمل داير شد اما وزارت صنايع خفيفه اظهار ميدارد كه بانك ملي بزرگترين سهمدار اين مؤسسه ميباشد چون بانك ملي در سال 1355 ملي اعلان شده و فعلا سرمايه آن متعلق به دولت است اين مؤسسه هم يك تصدي دولتي است بايد زير چتر صلاحيت وزارت صنايع خفيفه باقي بماند واگر به تاريخچه وسال تاسيس واسناد معتبر آن اعتنا به عمل آورده شود به وضاحت معلوم ميشود كه مؤسسه نساجي افغان يك شركت سهامي بوده كه طي اضافه از نيم قرن فعاليت اقتصادي مثمر داشته و پس از سال 1357 مطابق به پاليسي دولت آن وقت كه ترجيح ميدادند سيستم هاي سكتور خصوصي تحت كنترول دولت درآيد به مرور زمان اداره آن بطور قسمي در قيموميت وزارت صنايع قرارگفته است.
به هر حال اكنون كه كنفرانس ايكو در كشور ما جريان دارد و دولت انتقالي اسلامي افغانستان افتخار ميزباني اين كنفرانس راحاصل نموده است چه بهتر كه بيشتر به خصوصي سازي نهادهاي اقتصادي و توليدي اعم از باز سازي فابريكات توليدي سابقه وايجاد فابريكات جديد بوسيله متشبثين خصوصي با جلب سر مايه گذاري از منابع خارجي و تاجران ملي كشور ماتوجه خاصي مبذول گردد، بايددولت بااستفاده از مفاد فيصله نامه هاي كنفرانس برلين وهم همكاري كشور هاي عضو سازمان (ايكو) زمينه مساعدي را بوجود بياورد كه ما منابع توليد داخلي را بتوانيم در تمام عرصه ها رنگ ورونق بدهيم وبطرف خود كفاشدن كشور به پيش گام برداريم درغير آن اگر كمك هاي مالي بهر پيمانه ايكه وارد كشورگردد حالت متحول مطلوب رابراي ماببار آورده نميتواند همين حالا حدود بيشتر از 95 فيصد مواد استهلاكي خوراك و پوشاك ما از خارج واردمي گردد وعده از تاجران وسرمايه داران ما پول هاي خودرا به ايجاد نمايشگاه هاي موتر وماركيت هاي طلافروشي و رقابت در بلند منزل سازي وهوتل داري صرف مي كنند بايد زمينه تشويق وجلب سرمايه چنين اشخاص به احداث فابريكات توليدي فراهم گردد ماوقتي ازاين حالت محتاجي برآئيم سرمايه گذاري درديگر عرصه ها هم بي مناسب نخواهدبود ، رفتن بطرف خصوصي سازي اين نا همگونيها را منظم ميسازد وتجار ملي در تحت شرايط اقتصاد آزاد و بازار آزاد تجارتي فعاليت موثر تر را به عمل آورده ميتواند كه متضمن رشد اقتصاد كشور گردد.

http://www.anisdaily.com/main/news_detail.asp?id=234&cat_id=3

 

 

 

خصوصي‌سازي در برنامه سوم

به فراموشي سپرده شده است

 

اشاره:

بخش عمدة سياست اصلاح ساختار اقتصادي در سومين برنامه پنج‌ساله توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي كشور (83-1379) مربوط به بحث خصوصي‌سازي شركت‌هاي دولتي، كاهش تصدي‌گري دولت و گسترش حيطه فعاليت رقابتي بنگاه‌هاي اقتصادي است.

موضوع خصوصي‌سازي در اقتصاد ايران بيش از يك دهه است كه مورد توجه دولت و كارشناسان قرار گرفته، اما هنوز بخش عمده‌اي از فعاليت‌هاي اقتصادي در كشور تحت اختيار و تصدي دولت و شركت‌ها و مؤسسات وابسته به آن است كه كمتر رويكرد رقابتي را در فعاليت‌هايشان مدنظر دارند.

در خصوص موانع و مشكلات تسريع روند خصوصي‌سازي در ايران و راهكارهاي قابل پيگيري، خبرنگار نشرية «بررسي‌هاي بازرگاني» با آقاي رضا پاكدامن پژوهشگر و كارشناس حقوق اقتصادي، مترجم و تهيه كننده كتاب «جنبه‌هاي كاربردي خصوصي‌سازي در ايران» و مجري بخش حقوقي يكي از طرح‌هاي مطالعاتي دررابطه با خصوصي‌سازي در كشور گفت‌وگويي دارد كه ماحصل آن را با هم مي‌خوانيم.

 

 

هدف از خصوصي‌سازي شركت‌هاي دولتي چيست؟

هدف از خصوصي‌سازي شركت‌هاي دولتي در ايران و اصولاً در كشورهاي توسعه نيافته با كشورهاي توسعه‌يافته متفاوت است و به همين دليل نتايج به دست آمده نيز با يكديگر تفاوت زيادي دارد.

در كشورهاي توسعه نيافته هدف واقعي دولت‌ها، فرار از هزينه‌هاي سنگين اداره شركت‌هاي دولتي بوده و قريب به اتفاق شركت‌هايي كه در فهرست واگذاري قرار مي‌گيرند، ضررده مي‌باشند، ولي در كشورهاي توسعه يافته، هدف اصلي «افزايش كارآيي نظام اقتصاديِ» و كاهش تصدي‌گري دولت و تمركز آن به امور حاكميتي است.

اين تفاوت اساسي در ديدگاه موجب شده است كه براي مثال در ايران بخش‌هايي از اقتصاد كه بودجه سنگيني را به خود اختصاص مي‌دهد، اگرچه جزء وظايف حاكميتي دولت بوده نيز مورد توجه براي واگذاري قرار گيرد.

نمونه بارز آن بحث‌هاي جدي براي خصوصي‌سازي بخش بهداشت و درمان و آموزش و پرورش است. به نظر مي‌رسد كه اگرچه سال‌هاي زيادي از اجراي سياست خصوصي‌سازي در ايران مي‌گذرد، ليكن گام اول، يعني شناخت هدف اصلي صحيح برداشته نشده است، و به تبع آن گام‌هاي بعدي يعني واگذاري شركت‌هاي دولتي نيز با مشكلات اساسي مواجه هستيم.

روند خصوصي‌سازي در ايران چگونه پيش رفته است؟

به نظرم روند خصوصي‌سازي در ايران بسيار نامطلوب بوده و در بسياري موارد نقض غرض صورت گرفته است.

موانع اصلي اجراي خصوصي‌سازي در ايران چيست؟

موانع اصلي اجراي خصوصي‌سازي موفق را مي‌توان به چند گروه طبقه‌بندي كرد:

اول، نبود قوانين و مقررات شفاف و جامع. همان گونه كه از ابتداي اجراي برنامه‌هاي خصوصي‌سازي تأكيد كرده‌ام، بدون تصويب قانوني جامع و شفاف كه موضوع‌هاي اساسي خصوصي‌سازي را پوشش دهد، نمي‌توان به اهداف مورد نظر دست يافت. اگرچه در فصل‌هاي مختلف قانون برنامه سوم توسعه مقرراتي براي خصوصي‌سازي بخش‌هاي گوناگون اقتصاد پيش‌بيني شده است، ليكن برخي از همين مقررات با يكديگر در تضاد و يا حداقل ناهماهنگ هستند.

علاوه بر آن، قانون برنامه سوم توسعه قانوني موقتي و براي يك دورة پنج‌ساله است و نمي‌توان در قالب قوانين موقتي و دوره‌اي (همچون قانون برنامه سوم)، برنامه‌هاي درازمدت و ميان‌مدت مثل خصوصي‌سازي را شكل داد.

بنابراين ضرورت دارد كه قانون خصوصي‌سازي تنظيم شود و به تصويب برسد. به طور اصولي «حقوق خصوصي‌سازي» (Privatization Law) در نظام تحقيقاتي و كارشناسي ايران جايگاهي ندارد و به تبع آن نمي‌توان انتظار توليدات با كيفيتي همچون «قانون خصوصي‌سازي» را داشت.

دوم، نبود سازمان اجرايي مستقل و مقتدر براي عملياتي كردن اهداف برنامه‌هاي خصوصي‌سازي و در چارچوب قانون خصوصي‌سازي، عامل مهمي براي اخلال در روند خصوصي‌سازي و حتي توقف آن بوده است.

بزرگ‌ترين اشتباه در قالب برنامه دوم توسعه، محول كردن واگذاري شركت‌هاي دولتي به وزارتخانه‌هايي است كه خود در بقاي آنها در درون مجموعه دولت ذي‌نفع بودند.

سوم، شايد مهمترين مانع تحقق نيافتن اهداف خصوصي‌سازي، نبود عزم جدي دولتمردان به خصوصي‌سازي بوده است، به طوري كه در همين چند سال اخير كه شعار و برنامه اصلي دولت خصوصي‌سازي و واگذاري امور به مردم بوده است، شاهد گسترش مداخلات شركت‌هاي دولتي در اقتصاد و حتي افزايش كاركنان بسياري از شركت‌ها و مؤسسات دولتي به عناوين مختلف بوده‌ايم.

چهارم، به غير از عوامل يادشده كه در حيطه وظايف مجموعه دولت است، به نظر اينجانب بخش خصوصي ايران نيز با رويكرد غيرفعال خود، موانعي براي تحقق خصوصي‌سازي پديد آورده است، به طوري كه از لحاظ مديريت بنگاه‌هاي اقتصادي فاصله بسيار زيادي با جهان و حتي كشورهايي همچون كره جنوبي و تركيه پيدا كرده است.

اين موضوع به ويژه در رابطه با صنعت و نحوة رويكرد اكثر شركت‌هاي خصوصي ايران در قبال پروژه‌هاي بين‌المللي حتي در داخل ايران و در رقابت با شركت‌هاي خصوصي خارجي بسيار مشهود است.

براي نمونه مي‌توان به پروژه‌هاي نفتي ايران اشاره كرد كه از لحاظ ارزش قراردادها براي كشور بسيار حايز اهميت است. بسياري از شركت‌هاي خصوصي ايراني حتي در مرحله حضور در مناقصه‌ها به منظور رقابت با شركت‌هاي خارجي با مشكلات دروني و سازماندهي مواجه هستند.

لذا صرف وجود زمينه حضور بخش خصوصي در فعاليت‌هاي اقتصادي كافي نيست، بلكه ضرورت دارد كه شركت‌هاي خصوصي ايران، به اين باور برسند كه به علم مديريت به عنوان يك رشته تخصصي بسيار حساس بها دهند و سطح شركت‌هاي خود را در اين رابطه ارتقا دهند.

عملكرد خصوصي‌سازي شركت‌هاي دولتي در سال‌هاي81-1379 چگونه بوده و با اهداف برنامه سوم چه تفاوتي داشته است؟

همان گونه كه اشاره شد، به دليل نبود سازماندهي و هدفمند نبودن خصوصي‌سازي در ايران از برنامه دوم توسعه به بعد، خصوصي‌سازي در ايران در مسير صحيح و سالم حركت نكرده و با توجه به رويكرد انفعالي در برخي از دوره‌ها واگذاري‌ها با شتاب و بدون نظارت و كنترل صورت گرفته و در مقطعي ديگر مثل دوره حاضر واگذاري بسيار كند و در عمل متوقف شده است.

پيش‌بيني شما در خصوص آينده خصوصي‌سازي در برنامه سوم چيست؟

همان گونه كه در يادداشت‌هايي به مطبوعات قبل از آغاز برنامه خصوصي‌سازي در چند سال قبل پيش‌بيني كرده بودم، به دليل نبود نظام جامعي براي خصوصي‌سازي شامل سه ركن اصلي قانون جامع، نهاد نظارتي مقتدر و نهاد اجرايي مستقل، آيندة خصوصي‌سازي در ايران را همچون گذشته آن موفق پيش‌بيني نمي‌كنم.

پيامدهاي مثبت و منفي خصوصي در ايران چه بوده است و در آينده چگونه خواهد بود؟

پيامد مثبت خصوصي‌سازي، تحرك‌بخشي از شركت‌هاي دولتي براي اصلاح عملكردشان بوده است. پيامدهاي منفي آن سوءاستفاده‌هاي مالي هنگفت برخي افراد از طريق خريد شركت‌ها و املاك دولتي و متعلق به عموم مردم بوده است. علاوه بر آن سرخوردگي بخش خصوصي مستعد و علاقه‌مند به توسعه مشاركت در اقتصاد و صنعت كشور نسبت به عزم دولت به اجراي صحيح خصوصي‌سازي و واگذاري امور به اشخاص و شركت‌هاي كاردان است.

خصوصي‌سازي در ديگر كشورها به ويژه كشورهاي تازه صنعتي شده و اقتصادهاي در حال گذار چه پيامدهاي مثبت و منفي داشته است؟

سياست‌هاي خصوصي‌سازي در چند دهه گذشته تقريباً در اكثر كشورهاي جهان اعم از سوسياليستي (مانند چين) صنعتي (مانند اتحاديه اروپا و آمريكا)، در حال توسعه (مثل مالزي و تركيه) در ابعاد مختلف به اجرا درآمده است، اما در نتيجه به دست آمده اختلاف فاحشي ديده مي‌شود.

در اكثر كشورها به طور عمده در حال توسعه و سوسياليستي اين تجربه ناموفق بوده است و مهمترين دليل آن نبود رويكرد علمي و كارشناسي نسبت به خصوصي‌سازي در كشورهاي ناموفق بوده است. اما كشورهايي همچون تركيه و مالزي كه در مورد ساير سياست‌هاي اقتصادي نيز رويكرد منطقي و علمي اتخاذ كرده‌اند، در اين زمينه موفق بوده‌اند.

راهكارهاي پيشنهادي شما براي توسعه روند خصوصي‌سازي در ايران چيست؟

راهكار اساسي در اين رابطه، اتخاذ رويكرد علمي و كارشناسي و پرهيز از رويكرد احساسي است كه عملكرد افراط و تفريط را به دنبال داشته است. در همن راستا لازم است ابتدا قانون جامع خصوصي‌سازي تدوين شود و در اين قانون، مرزهاي واگذاري، نهاد نظارتي و دستگاه مجري قانون خصوصي‌سازي، تعريف گردد و دولت عزم جدي براي كاهش مداخله بخش دولتي در فعاليت‌هاي اقتصادي (مگر در اموري كه وظايف حاكميتي تصريح شده در قانون اساسي ايجاب مي‌كند) را دنبال كند.

زيرا تصور مي‌كنم بسياري از دستگاه‌هاي دولتي با وجود تأكيدهاي رياست جمهوري تكليف قانوني خود را در رابطه با خصوصي‌سازي در برنامه سوم به فراموشي سپرده‌اند و اجراي برنامه سوم به موضوعي حاشيه‌اي تبديل شده است. در اين رابطه تخلف از اجراي قوانين از سوي دولت، مجلس شوراي اسلامي و حتي بازرسي كل كشور مورد پيگيري جدي قرار نگرفته است.

در خاتمه به عنوان يادآوري وظايف دستگاه‌هاي دولتي در اين رابطه، به فرازهايي از بخشنامه 3026 مورخ 4/2/1379 رياست جمهوري مبني بر ابلاغ قانون برنامه سوم به سازمان برنامه و بودجه اشاره مي‌كنم.

ايشان ضمن اشاره  به قانون برنامه سوم توسعه كه محور اصلي آن كاهش تصدي‌گري دولت بوده است، به عنوان «سند وفاق ملي» مقرر كرده‌اند.

«انتظار آن است كه همكاران محترم در دستگاه‌هاي اجرايي برنامه به عهده آنها مي‌باشد، تمهيدات اجراي راهكارهاي پيش‌بيني شده در برنامه اعم از مواد قانوني و راهكارهاي اجرايي مصوب هيات وزيران را فراهم سازند، و همان گونه كه در هنگام تقديم لايحه برنامه به مجلس شوراي اسلامي وعده كردم. همه تلاش خود را صرف اجراي برنامه سوم نمايند تا به حول و قوه الهي، اهداف برنامه تحقق يابد و ملت سرافراز ايران از نتايج آن بهره‌مند شوند.»

 

http://www.irtp.com/farsi/news/mahname_barresihaye_bazargani/183-184/a16.htm

 

 

" خصوصي سازي " نه يك انتخاب بلكه يك اجبار!

تحقق ارزش افزوده بيش از يك صد ميليارد دلار بعنوان هدف صنعت كشور در سال 1400 - اين يعني بيش از 6 برابر شدن اندازه هاي صنعت كه عليرغم بزرگي عدد ،كمتر از نيمي از ارزش افزوده بخش صنعت امروز كره و برزيل است ، از چه راهي و با محوريت كدام راهبرد امكانپذير است ؟

آنچه كه امروز تقريبا تمامي كارشناسان (جز معدودي با گرايشي خاص ) بر آن اتفاق نظر دارند آن است كه صنعت كشور از مالكيت گسترده دولتي ، ساختار انحصاري بازار ، درون گرايي و تعامل نداشتن با جهان خارج در رنج و عذاب است و درماني كه براي درمان اين دردها تجويز مي شود استقرار ساختار رقابتي و برون گرايي و توسعه تعامل با صنعت جهاني است كه اين درمانها از طريق گسترش نقش و جايگاه " بخش خصوصي " و قرار گرفتن بخش خصوصي بعنوان اصلي ترين عنصر در فعاليت بنگاههاي صنعتي امكان پذير است . امري كه بعنوان يكي از مهمترين ملاكهاي سنجش درجه توسعه يافتگي كشورهاي جهان محسوب مي گردد و گزارش اخير صندوق بين المللي پول و قرار گرفتن كشور پيشرفته ژاپن با 164 ميليارد دلار واگذاري در طي سالهاي 2000-1985 درصدر و حضور كشورهاي انگليس ، ايتاليا، برزيل ، چين ، روماني و ... در بالاترين رده هاي اين فهرست ، مويد اين نظر و بيانگر گرايش جهاني در بلوك هاي مختلف به امر خصوصي سازي است . اما وضعيت اين شاخص در كشورمان به واسطه مشكلات و مقاومتهايي گاهاً بسيار صعب و سختي كه از مرحله سياستگذاري در امر واگذاري بنگاهها شروع و تا آخرين مراحل يعني خنثي ساختن ظرفيت هاي اصلي خصوصي سازي از طريق حفظ ، شكل و تغيير محتواي قوانين مربوطه ( فروش بنگاههاي دولتي به دستگاههاي عمومي ، فروش سهام كنترل شده شركتها و ...) ادامه مي يابد ، بسيار نامطلوب مي باشد ( رتبه 86 و پس از بوركينافاسو مي باشد).

مخالفت ها و مشكلات ايجاد شده بر سر راه " خصوصي سازي" و ايجاد " فضاي رقابتي" در شرايطي صورت مي گيرد كه حتي در صورت فقدان اين مخالفت ها و مشكلات نيز به واسطه سيطره تاريخي دولت بر كليت حيات جامعه " خصوصي سازي " كاري زمان بر و تدريجي و گذاري صعب و دشوار است . كافي است بدانيم كه بر اساس اعداد و ارقام ، ميزان دارايي شركتهاي دولتي نسل اول حدود 500 هزار ميليارد تومان مي باشد كه اگر اين عدد را بر 5000 ميليارد تومان نقدينگي سرگردان تقسيم كنيم ( جمع كل نقدينگي كشور در سال 1381 حدود 40 هزار ميليارد تومان بوده است كه 35000 ميليارد تومان تسهيلات و مابقي نقدينگي سرگردان بوده است ) و با فرض اينكه تمامي اين مبالغ وارد چرخه سالم اقتصادي گردد، فقط خصوصي سازي شركتهاي دولتي نسل اول يكصد سال بطول خواهد انجاميد. ابعاد ماجرا زماني غير قابل باور تر مي گردد كه بدانيم حجم شركتهاي دولتي نسل دوم و شركتهاي مربوط به نهادهاي عمومي و طرحها و ... سه برابر و نيم اين ميزان و حدود 800/1 هزار ميليارد تومان مي باشد ، به اضافه اينكه به واسطه خلاء وجود بخش خصوصي فعال و پرتوان، ساليانه مبالغ بسياري صرف سرمايه گذاري هاي جديد دولتي مي گردد ، چنانكه در سال 82 دولت اقدام به شروع حدود 32000 طرح جديد با سرمايه گذاري حدود 2000 ميليارد تومان نموده است .
بايد بپذيريم كه " تخصيص منابع اقتصادي و مديريت توليد كالا و خدمات و همچنين تجديد و اصلاح ساختار صنعت از طريق رهايي دولت از اتلاف منابع و مفاسد مترتب بر آن امكانپذير است كه اين نيز خود اقدامي سياسي
اقتصادي و نشانگر عزم مديريت سياسي در تغيير جهت از اداره متمركز امور به توزيع قدرت و اتكا به حقوق فردي در توسعه آينده كشور است !

بنظرمي رسد همين ميزان واگذاري هاي انجام شده طي مجموع سه سال اخير را كه - بيشترين ميزان آن يعني 4/82 % به ارزش 17186335 ميليون ريال متعلق به بخش صنعت و معدن بوده است - را بايد ناشي از جوانه هاي باور، عزم و اراده فوق دانست . البته درخت تناور شدن ، نهال خصوصي سازي بسيار بيش از اين عزم مي خواهد و علم و آگاهي و البته مقداري انصاف ! كه اين آخري در معناي " ترجيح منافع ملي بر منفعت طلبي ها ي فردي و گروهي" در زمانه ما گاه كيمياست !

http://www.mim.gov.ir/firstview/830621.asp

 

نگاهي ديگر به خصوصي سازي

گروه گزارش

اشاره

نزديك به يك دهه است كه موضوع خصوصي سازي و تفاوتهاي آن با بخش دولتي ميان دولت، سازمانهاي غيردولتي، صنايع و دانشگاههاي كشور مطرح است و پيوسته به اين نكته تاكيد مي شود كه بخش خصوصي داراي عملكردي با كيفيت و بخش دولتي تا حدودي از چنين عملكردي محروم است.

بي ترديد بخش خصوصي با تفكر جديد در مسايل مديريتي و بااستفاده از ابزارها و شيوه هاي نوين ارتباطي مي تواند به اهداف مديريت عملكردي خود چه در ارتباط با مشتريان و چه نيروهاي انساني شاغل در آن بخش نزديكتر شود اما به آن معنا نيست كه بخش دولتي از رسيدن به چنين اهدافي ناتوان باشد.

پرسش مطرح اين است كه آيا ارزيابي دقيقي از عملكرد بخش خصوصي در دستيابي به اهداف مديريتي خود يعني ارايه خدمات و محصولات با كيفيت بسيار مناسب، كسب رضايت كامل مشتريان يا مخاطبان، تكريم ارباب رجوع، توجه بسيار به نيازها و خواستهاي مادي و معنوي نيروهاي انساني شاغل در بخش خصوصي و رسيدن به يك وفاق ملي، به عمل آمده است؟

اجازه دهيد كمي فراتر رفته و از چارچوبهاي عملكردي اين دو بخش خارج شده و به فضاهاي برتر و كلان جامعه صنعتي و مديريتي خود برسيم. آنچه كه در اين فضا مشاهده مي شود، فضاي همكاريهاي كم رنگ ميان بخش خصوصي و دولتي و رقابتهاي ناهمگون و نه همگون ميان اين دو بخش است. در حالي كه امروز مي بايد همكاريهاي ميان دو بخش عمده كشور كه يكي داراي تجارب ارزنده چندين دهه را در توشه دارد و ديگري ديدگاه نوين مديريتي را به همراه دارد دوچندان شود. آيا نمي توان يا نبايد ميان اين تجارب و آن ديدگاه كه هريك در قالبهاي خود درحركت اند، ارتباط و تعاملي منطقي ايجاد كرد. آيا قصد و هدف اوليه براي اجازه فعاليت گسترده به بخش خصوصي، ياري رساندن و همكاري فعال با بخش دولتي به منظور رفع نابساماني ها و تنگناهاي مديريتي، عملكردي و صنعتي در سطح كلان جامعه نبوده است. به نظر مي رسد با پايان جنگ تحميلي در سال 1367 تا به امروز نه بخش دولتي و نه خصوصي از خود تلاش جدي براي دستيابي به نوعي همكاري صميمانه و واقعي ميان خود نشان نداده اند و هريك در مسير خود ركاب زده و مي زند. اين در حالي است كه در مصاحبه ها، سخنراني ها و گفت وگوهاي تلويزيوني پيوسته بارها و بارها مي خوانيم و مي شنويم و مي بينيم كه بخش خصوصي در كشورهاي توسعه يافته چنان است و بخش دولتي در كشورهاي پيشرفته شرق آسيا چنين اند. غافل از اينكه خود چه كرده ايم كه رابطه ميان اين دو بخش در كشورمان اين گونه است كه مي بينيم.

بي ترديد آنچه كه امروز بر سر ارتباط ميان بخش دولتي و خصوصي ما آمده است حاصل رفتارها و عملكردهاي مديريتي ما در تمام سطوح بوده است. نمي توان انتظار داشت كه در آينده شاهد پيامدهاي مثبتي از چنين مديريتي باشيم.

شايد مناسب تر باشد اين دو بخش به جاي طعنه و تنه زدن به رفتارها و عملكردهاي يكديگر به اين بينديشند كه چگونه مي‌توانند نقاط اشتراك بهتر و كارآمدتري را ميان خود بيابند تا مسيرهاي صنعتي شدن كشور روشن تر شود.

- چگونه مي توانند به كمك يكديگر مشكل اشتغال، افزايش كيفيت در خدمات و محصولات صنعتي را رفع نماييم.

- چگونه مي توانند به كمك يكديگر بنيه اقتصادي، اجتماعي، صنعتي و علمي كشور را تقويت نمايند.

گفتني است كه متاسفانه تاكنون تحقيق و پژوهش قابل توجهي از سوي مراكز تحقيقي كشور درباره عملكردها، انگيزه ها و نتايج حاصل از رفتارهاي مديريتي و اجرايي بخش خصوصي به عمل نيامده است.

تدبير در اين گزارش ويژه برخلاف آنچه كه تاكنون درباره بخش خصوصي و تفاوتهاي آن با بخش دولتي مطرح شده است، سعي كرده است با نگاهي متفاوت‌تر از قبل موضوع دوگانگي بخش دولتي و خصوصي را مطرح سازد، باهم مي خوانيم.

قلمرو خصوصي سازي

بسياري از كشورها برنامه هاي خصوصي‌سازي را به عنوان بخشي از برنامه هاي تعديل ساختاري بااصلاح بخش عمومي آغاز كرده اند. خصوصي سازي اغلب مستلزم تجديد ساختار و ايجاد تغييراتي در مديريت و رفتار بنگاههاست. بي ترديد، اين اقدام آثار گسترده اي به روابط حاكم بر نيروي كار خواهد گذاشت.

خصوصي سازي براي افراد مختلف معاني متفاوتي دارد. در اينجا، سه نوع فعاليت متمايز را مشخص مي كنيم كه مي توان اصطلاح خصوصي سازي را درباره آنها به كار برد. دسته اول، فعاليتهايي است كه بنگاههاي عمومي، در يك بازار رقابتي انجام مي دهند (براي مثال كارخانه هاي توليدكننده كالاهاي مصرفي يا سرمايه اي) دسته دوم، فعاليتهايي است كه بنگاههاي عمومي در شرايط انحصاري انجام مي‌دهند و مي توان آنها را به انحصارهاي طبيعي (گاز، برق وآب) و انحصارهاي مصنوعي ناشي از محدوديت بنگاههاي ديگر (اعم از داخلي و خارجي) در ورود به بازار تقسيم كرد. (كارخانه هاي اتومبيل سازي از اين نوع اند)؛ نوع سوم شامل عقد قراردادهايي در مورد خدمات بخش عمومي از جمله گردآوري زباله ها و خدمات مربوط به زندانيان است. برخلاف ديگر انواع خصوصي سازي در اينجا محصول (خدمت) منفردي به افراد فروخته نمي شود، بلكه دولت اقدام به عقد قراردادهاي كلي يا جزئي براي پرداخت پول در ازاي خدمات مي نمايد.
اين واقعيت كه خصوصي سازي اغلب همراه با اصلاحات اقتصادي ديگري صورت مي گيرد ارزيابي جداگانه آثار آن را دشوار مي كند. موفقيت يا شكست خصوصي سازي ارتباط تنگاتنگي با موفقيت يا شكست كل فرايند اصلاحات اقتصادي دارد. در اغلب موارد اخراج كارگران و يا تعليق آنان در بخش دولتي بيشتر مباحث سياسي درباره خصوصي‌سازي بنگاههاي بخش عمومي را به خود اختصاص مي دهد. بنابراين دشوار و يا غيرممكن است كه بتوان چارچوب تحليلي وقايع متقابل را جهت تحليل وضع اقتصادي در غياب خصوصي سازي، با فرض ثبات ساير شرايط، ايجاد كرد.
عامل مهمي كه به يقين در پيگيري سياست خصوصي سازي در كشورهاي در حال توسعه موثر بود، تقليد از تلاشهاي خصوصي سازي در كشورهاي صنعتي است، كه در اوايل دهه 1980 مد روز شده بود. از آنجا كه خصوصي سازي در كشورهاي صنعتي اغلب شامل بنگاههاي بزرگ مي شد، تعداد بنگاههاي فروخته شده در آنها به مراتب كمتر از كشورهاي در حال توسعه و كشورهاي شرق اروپا بود؛ البته منافع حاصل از فروش آنها تا سالهاي اخير بسيار بيشتر بوده است.

در كشورهاي در حال توسعه، خصوصي‌سازي اغلب در بخشهايي صورت گرفته كه يا در آنها انحصار وجود داشته است و يا آنها بسيار كاربر بوده اند و بدين دلايل در ابتداي تاسيس، در حوزه بخش دولتي قرار گرفتند. سياست خصوصي سازي، همچنين به دليل كيفيت نازل محصولات و خدمات ارائه شده بسياري از بنگاههاي دولتي، مورد تشويق و تبليغ قرار گرفت. طي دهه نود ميلادي ميزان فروش حاصل از سياست خصوصي سازي در كشورهاي در حال توسعه بالغ بر 96 ميليارد دلار شد كه 32 ميليارد دلار آن حاصل از فروش بنگاهها در بخشهاي زيربنايي (از جمله برق، حمل و نقل و ارتباطات راه دور)؛ 25/7 ميليارد دلار ناشي از فروش بنگاههاي توليدكننده محصولات كارخانه‌اي، به ويژه مواد شيميايي و 20 ميليارد دلار ناشي از فروش انحصارهاي مالي بود.

آثار خصوصي سازي بر كارايي

اغلب چنين تصور مي شود كه خصوصي‌سازي بهره وري و كارايي را افزايش مي دهد. البته بايد مطالعه شود كه آيا فضاي مناسبي براي عملكرد كارايي بنگاه خصوصي شده ايجاد شده است يا خير؟ و در صورت وجود چنين وضعي بنگاههاي منفرد با چه ميزان از كارايي به فعاليت خود ادامه خواهند داد. خصوصي شدن در كره جنوبي، در اواخر دهه 1980، نشان مي دهد كه تمام اين بنگاهها به يكسان از روند تغيير مالكيت سود نبرده‌اند. در حالي كه ميزان كارايي در شش بنگاه افزايش يافت، در دو بنگاه، پس از خصوصي سازي، كاسته شد. در مورد هفت بنگاه باقيمانده آثار قابل ملاحظه اي در اين خصوص مشاهده نشد. پنج شركت خصوصي شده در اواخر دهه 1980 نيز در اين خصوص عملكرد متفاوتي داشتند. در دو بنگاه ميزان بهره وري افزايش يافت، ولي در ساير موارد بدون تغيير بود. در اينكه بهبود وضع موجود نتيجه مستقيم سياست خصوصي سازي و يا نتيجه تجديد سازمان توليد در قلمرو كل اقتصاد بوده است، بحث وجود دارد. ساختار ناقص بازار، تداوم مقررات دولتي و دخالت در تصميم‌گيري بنگاهها و مديريت نادرست منابع انساني، از جمله عوامل شكست برخي از بنگاهها در زمينه بهبود عملكرد خود، تلقي شده اند.

خصوصي سازي و روابط كاري

شاغلان بنگاههاي دولتي اغلب با خصوصي‌سازي مخالف اند، زيرا مي ترسند كه علاوه بر از دست دادن شغل و حمايتهاي اجتماعي، وضع آنان در نظام روابط صنعتي نيز بدتر شود. در اغلب كشورها شاغلان بنگاههاي دولتي از شرايط خدماتي مشابه با شاغلان دولتي (تامين شغلي و حمايت اجتماعي و نيز قوانين مربوط به عضويت در اتحاديه ها و چانه‌زني دسته جمعي) بــــرخوردارند. كارگران اغلب عضو اتحاديه هاي خدمات عمومي هستند كه در برخي از كشورها بزرگترين اتحاديه ها را تشكيل مي دهند. ترس از بي‌ثباتي شغلي و محروم شدن از قدرت چانه‌زني دسته جمعي اغلب موجب مخالفت بنگاههاي دولتي يا اتحاديه هاي بخش عمومي با برنامه هاي خصوصي‌سازي مي‌شود، به ويژه هنگامي كه در مباحث اوليه مربوط به خصوصي سازي از آنها نظرخواهي نشود اين اجراي برنامه خصوصي‌سازي را دشوار مي كند.

به رغم اين حقيقت كه موارد خصوصي‌سازي در كشورهايي اجرا شده است كه از نظر سطح توسعه اي و نظامهاي اجتماعي اقتصادي و همين طور مواجهه با مشكلاتي چون كسري بودجه و تراز پرداختها با يكديگر تفـــــاوت دارند، چند درس را مي توان از اين تجربه ها به دست داد. مهمترين درس اين است كه خصوصي‌سازي هدف نيست؛ در مواردي كه چنين بوده، شكست خورده است كه اين يا به‌علت نبودن ساختارهاي لازم بوده است و يا ناشي از مخالفت گروههاي اجتماعي ذينفع.

حمايت سياسي از خصوصي سازي مهم است، البته به دو شرط: اول، بخشي از فرايند وسيعي باشد كه به دنبال افزايش مشاركت افراد در جامعه است؛ و دوم، بخشي از فرايند تصميم‌گيري مردم‌سالاري (دموكراتيكي) باشد كه در صورت وجود و يا نبود حمايت يارانه اي دولت از بنگاههاي زيان ده و سرمايه گذاري در بهداشت و آموزش، براي بخش كثيري از مردم سودمند باشد. چنين ملاحظاتي مي‌تواند بخشي از گفت وگوي وسيع ملي درباره جهت گيريهاي جديد توسعه اي باشد.

علاوه براين، اين پرسش كه چه كسي بايد هزينه اجتماعي خصوصي سازي را به‌دوش كشد، هزينه هايي چون برنامه هاي بازنشستگي و ساير اقدامهاي موثر بر امنيت اجتماعي، اغلب به قدرت سياسي است كه پاسخ به آن را در اقتصادي كه در حال اجراي برنامه هاي تثبيت است، مشكل مي‌كند. طرح چنين پرسشهايي زماني كه اقتصاد در حال رشد است و دولت نيازي به تثبيت اقتصاد ندارد، خيلي ساده تر است.

رقابت نابرابر

در نشستي با آقاي دكتر هادي غنيمي فرد، موضوع رقابت ناهمگون ميان بخش خصوصي و دولتي را در كشورمان مطرح كرديم، وي به‌عنوان استاد دانشگاه، رئيس شوراي مركزي شبكه خانه هاي صنعت و معدن و رئيس اتحاديه سراسري تعاوني هاي توليدي كشور معتقد است دولت همچون قدرت قاهره اي بر بخش خصوصي سايه افكنده است در حالي كه تنها 20 درصد اقتصاد كشور در اختيار بخش خصوصي است، هرگز نمي‌توان از رقابت همگون و متعادل سخن گفت. در حال حاضر مجلس در حال پيگيري دو مسئله است. نخست بهره بانكي كه در اين باره اصلا نظر بخش خصوصي خواسته نشده است و گويي بخش خصوصي هيچ حقي در اظهار نظر درباره بهره ها ندارد-
دوم، ماليات بر ارزش افزوده است كه در اين رابطه بايد گفت، برقراري ماليات غيرمتعارف براي بخش خصوصي، خارج از توان و تحمل اين بخش است و اين سياست، دوباره فعاليتهاي مالياتي را زيرزميني مي كند. در حاليكه سياست هاي قبلي به سمت شفاف سازي و خودگزارشي بخش خصوصي پيش مي رفت و نسبتا موفق عمل مي كرد اما وضع مالياتهاي سنگين، ما را دوباره به وضع سابق باز مي گرداند.
پس عملا آنچه به چشم مي توان ديد، اعتمادنداشتن دولت به بخش خصوصي است كه اين موضوع به صلاح اقتصاد كشور نيست. از طرف ديگر دولت در بسياري از زمينه ها رقيب بخش خصوصي شده است. اين نوع رقابت اصلا صحيح و اصولي نيست، زيرا اختيارات دولت بسيار فراتر از بخش خصوصي است و چنين رقابت نابرابري عملا به ورشكستگي بخش خصوصي مي انجامد.

سياستهاي دوسوي طيف

دكتر غنيمي فرد در مورد تفاوت اصول مديريتي حاكم در دو بخش چنين پاسخ داد، تفاوت را مي توان مانند دو نور در دو سمت طيف ديد. طوري كه در بخش دولتي، اساس كار، گذران امور است در حالي كه بخش خصوصي براساس بازده و سوددهي عمل مي كند. بالطبع نگرش سرمايه زايي بايد با سياستهايي همراه شود كه به طور كامل با بخش دولتي در تعارض است.

براي مثال بخش خصوصي به محض ورود به يك عرصه دولتي، از تعديل نيروها سخن مي گويد. سياست تعديل در بخش خصوصي از سوي دولت يك خلاف اخلاقي و برهم زننده نظم عمومي محسوب مي شود و بخش خصوصي هميشه در اين مورد محكوم بوده است. محكوميت اين سياست در ايران در حالي است كه تجربه گذار از اقتصاد دولتي به خصوصي در اكثر كشورها از جمله چين، امري بديهي و اجتناب ناپذير است.
خلاء حـــاصل شده در اين ميان را بيمه هاي تامين اجتماعي بايد جبران كنند. اگر دولت اين سياست را بپذيرد و در ابعاد كلان تر عنان اقتصاد كشور را به بخش خصوصي بسپارد، مسلما پس از مدت كمي نه تنها اشتغالزايي بسيار فراتر از انتظارات خواهد بود بلكه سطح درآمدها هم به طور معني‌داري افزايش مي يابد.

به طور كلي يك مدير بخش خصوصي ناگزير به سوددهي است، در غيراينصورت از سوي هيات مديره بركنار مي شود، پس اين مدير بايد در تمام تصميم گيري هاي خود، از مديريت توليد تا عزل و نصب ها، اصولي و بهره ورانه عمل كند و هيچ اصلي را فداي مصلحت نكند.

اعتماد از دست رفته

تدبير : آيا بخش خصوصي در درون خود نيز آفت هايي دارد كه مانع از نمو اين بخش شده است؟

آفت هاي بخش خصوصي به دو بخش تقسيم مي شود، اول آفت هاي دروني كه ناشي از بي تجربگي، كم دانشي، عدم اطمينان به خود وتداخل نقشها در اين بخش است. تداخل نقشها به اين معني است كه در بخش خصوصي سرمايه گذار، مدير، استاد دانشگاه و... در نقشهاي غيرتخصصي ظاهر مي شوند. براي مثال در تمام دنيا، كار اساتيد دانشگاه نظارت بر امور فني و تبديل دانش ضمني به صريح است. همچنين كار سرمايه گذار تنها تامين هزينه هاست در حالي كه در ايران اين دو نقش، با نقش مديريت تداخل مي يابند.
پس بايد در بخش خصوصي اين اصلاح در تعريف نقشها انجام شود.

دوم آفت هاي بيروني است. از جمله اين آفت ها، از دست رفتن اعتماد به دولت و نااميدي در بخش خصوصي است كه باعث شده است، سرمايه گذار به دليل عدم اعتماد به فردا، با واهمه زياد وارد صحنه شود.

همچنين دولتي بودن اقتصاد، خود يك آفت بزرگ براي بخش خصوصي محسوب مي‌شود. نگرش اشتباه دولت به بخش خصوصي كه بيشتر به فكر بهره برداري در اين بخش است و كمتر حمايت مي كند، دلسردي ريشه داري در اين بخش ايجاد كرده است. از طرف ديگر ساختار اشتباه اقتصاد كشور كه دولت زمامدار همه امور است، عرضه را براي سرمايه گذاري خصوصي تنگ كرده است. مدل كشورهاي توسعه يافته بسيار متفاوت

از ايران است. به‌طوري كه در اقتصاد توسعه يافته، استانداردها توسط موسسات استاندارد و NGO ها تعيين مي شود و بخش خصوصي ملزم به رعايت آنها و ارائه خدمات است و دولت در اين ميان، تنها نقش يك متولي، ناظر و هماهنگ كننده را ايفا مي كند و خود بهيچ وجه به طور مستقيم وارد امور نمي شود. در ايران استانداردها توسط دولت تعيين و، امور اجرايي و نظارت ها انجام مي شود و بخش خصوصي تنها در ابعاد بسيار خرد و در صنايع پايين دست حق ورود دارد.

فقر اطلاعات

آمار و اطلاعات نخستين شرط ورود به عرصه توليد و بررسي جوانب مختلف آن است. اين مطلب را با آقاي آرمان خالقي دبير و عضو شوراي مركزي خانه صنعت و معدن ايران در مصاحبه اي كه باايشان داشتيم در ميان گذاشتيم.

وي در پاسخ به اين پرسش كه ايا آمار و اطلاعات قابل اطميناني در كشور توليد مي‌شود تا سرمايه گذاران با اطلاع قبلي كامل منابع توليد را شناسايي كنند، گفت:

آمار و اطلاعات موردنظر يا وجود ندارد و يا در صورت وجود قابل اتكا براي تصميم‌گيري نيستند. پس سرمايه گذار در همان ابتداي كار با مشكلي به نام نبود اطلاعات يا غيرموثق بودن آنها روبروست.

داشتن اطلاعاتي در مورد ميزان توليد كالا، تعداد رقبا، ميزان صادرات، خصوصيات بازار مصرف، واردات قاچاق و.... براي يك سرمايه گذار ضروري است كه در ايران هر دو بخش دولتي و خصوصي از اين لحاظ در تنگنا هستند.

نبود اطلاعات يك ريسك بزرگ براي توليد است و ورود به عرصه توليد بدون پيش آگاهي كه امروزه در اقتصاد ايران رايج است، باعث مي شود كه توليدكننده با تغييرات ناگهاني در بازار روبرو شود و از آنجا كه آينده نگاري فناوري هم وجود ندارد، ريسك سرمايه گذاري بسيار بالا مي‌رود. اطلاعات و آماري كه وزارتخانه‌هاي مربوط ارائه مي دهند، در اكثر مواقع غيرموثق و يا كهنه است. اين امر دلايل چندي دارد كه يكي از آنها عدم ارائه آمار دقيق از سوي بخش خصوصي به دولت است كه ريشه اين مشكل در نبود اعتمادي است كه در اثر سياستهاي گذشته و رفتارهاي دولتي در ذهن بخش خصوصي نقش بسته است. براي مثال براساس آمار دولتي، 650 هزار واحد صنفي بدون پروانه در كشور مشغول كارند، پس عملا صداقت تمام آمار زير سوال مي رود.
آنچه بخش خصوصي در درون به آن دچار است، نداشتن افراد متخصص باتجربه كاري بالا، نداشتن تجربه كار با بهره وري بالا، نداشتن تعامل با سرمايه گذاران خارجي و مسائلي از اين دست است. ديگر مشكلي كه باعث ايجاد تلقي منفي از بخش خصوصي ميان دولتمردان و حتي مردم شده است، عملكرد اشتباه و شتاب غيرمنطقي در واگذاري هاي گذشته بوده است. كه باعث شكل گيري شركتهايي باعنوان نيمه دولتي شده است. البته بخش خصوصي بيشتر مايل است نام اين شركتها را «دولت ساخته» بنامد. عملكرد منفي اين شركتها و ضرردهي و سوء مديريت بسياري از آنها باعث بوجود آمدن اين نگرش منفي در اذهان شده است.

فرهنگ سازي، فراتر از يك نياز

آقاي خالقي : چندي پيش سازمان بين‌المللي كار، آماري را درباره حداقل حقوق كارگران بخش خصوصي در خاورميانه و شمال آفريقا، انتشار داد.
براساس اين آمار ايران با 120 دلار، دررده پانزدهم جدول 19 كشور اين منطقه قرار دارد. پرسش اين است كه آيا دستمزد 120 دلار در ماه براي كارگر، پاسخگوي نيازهاي اوليه او هست؟ و آيا اين تفكر كه در بخش خصوصي هدف سوددهي بيشتر بايد به هرطريق از جمله كم كردن حقوق كارگران تامين شود. (جدول شماره يك)

وي در پاسخ، مسئله موجود را واقعيتي دانست كه غيرقابل انكار است و معتقد است وقتي از سوي دولت هيچ همكاري با بخش خصوصي نمي شود، مسلم است كه براي تامين حداقل سود ممكن، بايد از هزينه ها كاست و در دسترس ترين روش، كاستن از حقوق كارگران است.

البته اين تفكر كه سرمايه گذار بخش خصوصي فقط به فكر سود است، اشتباه و نيازمند اصلاح است. براثر اين تفكر، نگرشي منفي و دوسويه ميان كارگر و كارفرما حاكم شده است كه رفع آن نياز به «فرهنگ سازي» گسترده و چندسويه دارد. فرهنگ سازي كه به اصلاح تفكر دولتمردان، سرمايه گذاران، كارفرمايان و كارگران در جهت ايجاد تعامل سازنده بينجامد.

آمار جهاني

تدبير : دبير شوراي مركزي خانه صنعت و معدن ايران در پايان اين مصاحبه، بااستناد به آمار بين‌المللي سازمان كنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل متحد مي افزايد، از بين 110 كشور جهان، از لحاظ حجم اعتبارات دولتي اختصاص يافته به بخش خصوصي، ايران در رتبه 57 يعني در ميانه جدول جاي دارد.

سهم ايران كه از نظر اعتبارات نسبت به توليد ناخالص داخلي، 31/97 درصد است.
براساس همين آمار ايران در خاورميانه پس از يمن، سوريه و عمان، پايين ترين ميزان اين درصد را در اختيار دارد.

مديريت بر فرآيند خصوصي سازي

چالش پيش روي دولتهاي كشورهايي كه به سمت اقتصاد بازار مي روند، توسعه و مديريت رويه هاي خصوصي سازي بنگاههاي دولتي و جلب حمايت بخش خصوصي در تدارك كالاها و خدمات است. مديريت برفرآيند خصوصي سازي امري پيچيده است و تجربه حاكي از آن است كه توجه به اصول مديريتي زير مي‌تواند بسيار موثر واقع شود:
1
اهداف خصوصي سازي را به طور مشخص شناسايي كنيد. تعيين اهداف واقع‌بينانه براي توسعه رويه هاي مناسب خصوصي سازي ضروري است. اهداف ممكن است كمكهاي مالي، ارتقاي كارايي، كاهش ديون، اشاعه رقابت يا افزايش درآمد باشد. دولتهايي كه اهداف واقع‌بينانه اي تعيين نمي كنند، نمي توانند روشهاي مناسبي براي خصوصي سازي اتخاذ كنند.

2 يك آژانس خصوصي سازي كارا تاسيس كنيد. خصوصي سازي رويه اي پيچيده است و به آژانس يا سازماني با منابع، اختيارات و پرسنل ماهر نياز دارد تا خصوصي سازي را با كمترين تاخير انجام بدهد. تجربه نشان داده است موثرترين ابزار مديريت فرايند خصوصي سازي، تمركز مسئوليتهاي تصميم گيري در يك واحد سازماني است.
3
روشهاي مناسب خصوصي سازي را انتخاب كنيد. روشهاي خصوصي سازي داراي ويژگيها، الزامات، مزيتها و ضعفهاي خاصي هستند. تجربه خصوصي سازي در دهه گذشته نشان مي دهد كه هيچ روشي به تنهايي براي انحلال بنگاههاي دولتي يا ترغيب مشاركت بخش خصوصي مناسب نيست. دولتها بايد روشي يا تركيبي از روشها را كه براي رسيدن به اهداف خاص آنها مناسب است، انتخاب كنند.

4 رويه هاي واضح و شفاف تعريف كنيد. بررسي بانك جهاني در مورد خصوصي سازي در كشورهاي در حال توسعه مي‌گويد: «شفافيت بايد در هر خصوصي سازي وجود داشته باشد».

فقدان شفافيت قواعد و رويه ها، خصوصي‌سازي را در اقتصادهاي انتقالي دچار مشكل مي كند و به فساد دامن مي‌زند. فساد نيز به نوبه خود باعث كاهش كارايي و افزايش ريسك براي سرمايه‌گذاران و مشاركت كنندگان بالقوه مي گردد.

5 روشهاي ارزيابي و سنجش عملكرد مناسبي را توسعه داده و به كار ببريد. قبل از فروش بنگاه دولتي يا جستجوي مشاركت بخش خصوصي در فعاليتهاي اقتصادي، دولت بايد ويژگيهاي ساختار صنعتي را كه بنگاه عمومي در آن فعاليت مي كند، ارزيابي كند. همچنين بايد موقعيت رقابتي آن بنگاه، انتظارات بازار، هزينه هاي عملياتي و مطلوبيت دارايي ها را ارزيابي كند.

6 بنگاههاي دولتي غيرقابل فروش را بازسازي، تصفيه يا ورشكسته اعلام كنيد. در برخي كشورها، دولت مجبور است بنگاههاي دولتي را قبل از اينكه سرمايه‌گذاران خصوصي سهام آنها را بخرند يا كارهاي آنها را انجام بدهند، اصلاح يا بازسازي كند. بسياري بنگاههاي دولتي محجور يا غيرسودآور هستند و يا نقدينگي كافي ندارند تا مطلوب سرمايه‌گذاران خصوصي باشند. اين بنگاهها بايد تصفيه شوند يا ورشكسته اعلام بشوند.
7
رويه هاي مناسبي براي قرارداد و مزايده اتخاذ كنيد. بايد مراقب بود مزايده به گونه‌اي باشد كه سرمايه گذاران، پيمانكاران يا مشاركت كنندگان احتمالي آن را متوجه شوند و عموم مردم آن را عادلانه و آزاد تلقي كنند.مديريت خوب معيارهاي مناسب، روشن و شفافي براي ارزيابي مزايده و هنگام انحلال پرداخت ديون ارائه مي كند.
8
قوانين را به طرز صحيحي اصلاح نماييد. تغييرات اغلب نه تنها بايد در خط‌مشي هاي كلان اقتصادي رخ بدهد، بلكه تغييراتي نيز در قوانين كار، خط‌مشي‌هاي تجاري، قوانين اعتباري و كنترلهاي موجود بر روي دستمزدها و قيمتها نيز لازم است. همچنين بايد قوانين مالكيت پيش از مشاركت يا سرمايه گذاري بخش خصوصي اصلاح شود. اين امر شامل حذف قوانين غيرلازم و تامين اعتبارهايي با سود اندك به منظور توسعه شركتهاي خصوصي، نيز مي شود.

9 ظرفيت مديريتي بخش خصوصي را غني كنيد. يكي از موثرترين روشهاي غني‌كردن ظرفيت مديريتي بخش خصوصي عقد قرارداد با آنها براي توليد كالا و خدماتي است كه شركتهاي عمومي به‌طور كارا انجام نمي دهند. عقد قرارداد وقتي موثرتر است كه بهره وري بالاتر برود.

10 حمايت از كاركنان فعلي را تضمين كنيد. به كاركنان شركتهاي عمومي اجازه بدهيد شركتهايي تاسيس كنند و براي انجام خدمات قرارداد بندند؛ طرحهاي مالكيت سهام كاركنان را مطرح كنند؛ شركتهايي خصوصي تاسيس كنند كه كارمندان بازنشسته را استخدام كند. خصوصي‌سازي مرحله اي، مخالفتها را كاهش مي دهد.
11
هراس گروههاي فقير را كه نگران حذف از خدمات خصوصي شده هستند، كاهش بدهيد. در كشورهايي كه اكثر جمعيتشان فقير هستند، دولتها مجبورند به شركتهاي خصوصي براي ارائه خدمات به فقرا كمك كنند. مثلا شركتهاي حمل و نقل بايد بتوانند از مشتريان ثروتمند پول بيشتري بگيرند تا آن را صرف يارانه مشتريان فقير بكنند. اين يارانه ها اقتصادي‌تر از زماني است كه هزينه هاي بنگاههاي عمومي ناكارآمد تحمل مي‌شوند.
12
نقشهاي دولت و كاركنان عمومي را در اقتصاد بازار تعريف نماييد. انتقال از اقتصاد دولتي به اقتصاد بازار به تعريف نقش دولت و كاركنان عمومي نيازمند است. اگر خصوصي سازي انجام شود بايد ميان «دولت به عنوان كارشناس امور مالي، مقام مسئول و بازرس خدمات و دولت به‌عنوان توليدكننده يا تامين كننده خدمات» تفاوت قايل شد.
تمامي اين اصول مديريتي از جهت‌دهي مجدد نقش دولت در اقتصاد حكايت مي‌كند. تعريف نقش و مسئوليتهاي دولت به نوبه خود متضمن بازسازي فعاليتها و رويه‌هاي آن است. در نظام بازار، دولت نمي تواند به طور موثر از نظام سلسله مراتبي مديريت استفاده كند. كارايي به مذاكره، انگيزش، تصميم گيري مشاركتي و هماهنگي بستگي دارد. كارمندان دولتي بايد ظرفيت مديريت روابط پيماني را بهتر كنند. دولت بايد مسئوليت بيشتري براي تحكيم قواعدي بپذيرد كه رفاه عمومي را حفظ مي‌كند، رقابت آزاد را تضمين مي كند و مزيتهاي نظم بازار را بدون خفه كردن بازار با كنترلهاي غيرضروري ترويج مي كند. كاركنان عمومي بايد «مديريت تعديل‌پذير» را با مذاكره، قواعد موثر و درك اينكه بنگاههاي خصوصي چگونه كار مي كند، ياد بگيرند.

 

 

نتيجه گيري

تجربه نشان داده است با اينكه خصوصي‌سازي يكي از ابزارهاي لازم تبديل اقتصادي تحت كنترل دولت به اقتصاد بازار است، نوشداروي تمامي مشكلات نيست. خصوصي سازي در شرايطي بيشترين تاثير را دارد كه بخشي از يك برنامه وسيعتر اصلاح اقتصادي و توسعه بخش خصوصي باشد. مزاياي خصوصي سازي وقتي تامين مي شود كه دولت ايجاد محيط رقابتي را تضمين كند؛ رويه هاي مناسب براي كاهش هزينه، افزايش كيفيت و حمايت از بنگاههاي كوچك و متوسط و بازسازي بنگاههاي دولتي را فراهم كند و قوانين موثري براي كاهش بي عدالتي و فساد تنظيم نمايد.

زيان دهي بسياري از شركتهاي دولتي و نيازهاي مالي آنان موجب رشد سريع وامهاي پرداختي به اينگونه شركتها شده است.

در اين چارچوب شركتهاي دولتي يكي از منابع اصلي مشكلات مربوط به اقتصاد كلان هستند و بمنظور رفع اين مشكل بحث خصوصي كردن شركتهاي دولتي در سالهاي اخير به طور جدي مطرح شده است. بسياري از كشورها به صورت موثري اقدام به واگذاري واحدهاي دولتي به بخش خصوصي نموده اند و بسياري ديگر برنامه‌هاي خود را در اين زمينه اعلام نموده و در مراحل اوليه خصوصي كردن واحدهاي دولتي هستند.
بايد در نظر داشت كه خصوصي كردن شركتهاي دولتي به خودي خود يك هدف تلقي نمي گردد بلكه ابزاري در جهت تحقق ساير اهداف اقتصادي است. در اين راستا بستر قانوني مناسب و باثبات براي اين حركت و داشتن سياستهاي پولي و مالي كارآمد شرط اوليه فعاليت در اين مسير است. عدم توجه به اين نكات مي‌تواند كل فرايند خصوصي سازي را با شكست مواجه كند و چه بسا زيانهاي جبران ناپذيري به دنبال داشته باشد.
در هرحال مقوله خصوصي كردن شركتهاي دولتي امروزه در اكثر كشورهاي در حال توسعه ازجمله كشورمان مورد بحث است. بايد توجه داشت كه تجربه كشورهاي توسعه يافته در مورد بخش دولتي نمي‌تواند الگوي مناسبي براي استفاده كشورهاي در حال توسعه باشد. زيرا كشورهاي پيشرفته با ساختار خاص اقتصادي خود و زيربناهاي آماده فعاليت اقتصادي، در موقعيت كاملا متفاوتي قرار گرفته اند.

واگذاري شركتهاي دولتي به بخش خصوصي به هر ترتيب كه صورت گيرد مشكلات خاص خود را به دنبال خواهد داشت. در كشورهاي در حال توسعه فقدان بازارهاي مالي كارآمد و بدهكاري زياد اين شركتها و نيز نظرات متفاوتي كه از بعد سياسي اجتماعي وجود دارد مي تواند اين حركت را با عدم موفقيت روبه رو كند.

مطلق نمودن سياست واگذاري شركتهاي دولتي به بخش خصوصي به عنوان راه نجات كشورهاي در حال توسعه گريز از تنگناهاي موجود اين كشورها تلقي مي‌گردد و اگر سياستگذاران اين كشورها بدون در نظرگرفتن اين موضوع به عنوان جزئي از فرايند بازسازي ساختار اقتصاد خود، آن را به عنوان تنها هدف و راه گريز درآورند چه بسا كه به بيراهه بروند. همان‌طور كه تاكيد گرديد خصوصي سازي يك ابزار تلقي مي گردد نه يك هدف.

منابع

1 درسهايي از خصوصي سازي رولف وندرهوون جورج سيراتسكي مترجم، علي ديني انتشارات سازمان برنامه و بودجه تهران 7731.
2
مديريت خصوصي سازي ژوزف پركوپنكو مترجمان : دردانه داوري و حسين اكبري مركز پژوهشي صنعتي آريانا، شركت مشاوره مديريتي درسا و نشر آتنا تهران 0831.

 

http://www.imi.ir/tadbir/tadbir-164/reports-164/1.asp

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 09 اسفند 1393 ساعت: 10:46 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره شعارهای منتخب استاندارد

بازديد: 213

تحقیق درباره شعارهای منتخب استاندارد

·          استانداردها ، مطمئن ترین مسیر برای نیل به توسعه پایدار

·         استاندارد در خدمت ج امن

·         رعایت استاندارد ها ، ضامن سلامتی ، بهداشت و ایمنی جامعه

·         رعایت الزامات استاندارد ، رمز حضور موفق در بازارهای رقابتی

·         اجرای استانداردها ، کاهش هزینه های تولید ، افزایش بهره وری

·         استانداردها ، زبان علمی و فنی مشترک در بین جوامع

·         کیفیت مسابقه ای که هرگز پایان ندارد.

·         صعود به قله های کیفیت با رعایت الزامات استاندارد میسر خواهد بود.

·         استانداردها ، منافع بزرگ برای بنگاه های کوچک

·         نشان استاندارد ملی ایران ، نشان اطمینان بخش برای مصرف کنندگان

·         استانداردها ، نقشه راه علمی و فنی برای تولید ، ارائه خدمات و مبادله کالا

·         استانداردها ، مهمترین عامل اربقاء بهره وری در سازمان ها و واحد های تولیدی

·         تدوین 9000 استاندارد ملی ، گامی است به سوی توسعه پایدار

مصرف کننده گرامی

·         در مصرف کالاهای ایمنی ،بهداشتی و غذایی نشان استاندارد را به خاطر بسپارید

·         هنگام خرید   و تعویض قطعات خودرو از داشتن علامت استاندارد اطمینان حاصل کنید

·         کالاهای دارای علامت استاندارد ، ضامن سلامتی و امنیت جامعه

·         موسسه استاندارد ، ضامن منافع ملی و مدافع حقوق مصرف کننده و تولید کننده برتر

·         استاندارد ملی ایران معرفی اعتبار و کیفیت تولیدات ملی

·         استاندارد ملی ، تولید ملی ، اعتبار جهانی

·         استانداردهای ملی ایران، سند رقابت تولیدات ملی در بازارهای جهانی

 

شعارهای برگرفته از پیام روز جهانی استاندارد

 1385

-       استانداردها: منافع بزرگ برای مشاغل کوچک

-       استاندارد ها منافع بنگاههای اقتصادی کوچک را نیز همانند مشاغل بزرگ تامین می کنند.

-       استانداردها بنگاههای اقتصادی کوچک را به اندازه شرکای قدرتمندشان تقویت می کنند.

-  استانداردهای بین المللی ابزارهایی در خدمت توسعه انرژی الکتریکی، شبکه های ارتباطی ICT  و زنجیره های عرضه جهانی.

-       استاندارد های ISO,IEC,ITU پشتوانه اصلی  توسعه

-  استانداردهای بین المللی صاحبان مشاغل کوچک را برای دستیابی به بازارهای دوردست  توانمند می سازند.

-       استانداردها،  بر گرفته از عملکرد خوب مدیریتی

-  استانداردها، یاریگر تولیدکنندگان در اطلاع رسانی ، روش های کنترل کیفیت و کارکردهای مالی و تجاری

-        استانداردهای محصول، منشاء ارزش افزوده خدمات

-       استانداردهای بین المللی ، کلید دستیابی به فرصت ها و نیازهای بازار

-   استانداردها ، ارائه دهنده راهکارهای عملی برای رویارویی با چالش های بنگاههای اقتصادی خرد و کلان

 

 شعارهاي برگرفته از پيام روز جهاني استاندارد 1384

 

1- استاندارد در خدمت جهاني امن تر (شعار محوري روز جهاني استاندارد 2005)

2 - استانداردهاي بين المللي راه حل هايي مشخص را كه در طيفي وسيع پذيرفته شده اند براي پيشگيري از تهديدها و مقابله با آنها ارائه مي نمايند.

3- استاندارد هاي بين المللي شبكه اي ارزشمند را در زمينه ايمني ايجاد نموده اند.

4- استاندارد هاي بين المللي بر پايه توافقي مضاعف استوار است : توافق فيمابين ذي نفعان و توافق ميان كشورها .

5- استانداردهاي بين المللي در جهت تأمين نيازهاي اجتماعي ، نيازهاي بازار و الزامات قانوني قابل استفاده هستند

6- استانداردهاي محصول ، امكان صدور گواهي محصول بر اســــاس استانداردهاي بين المللي شناخته شده در زمينه ايمني را فراهم مي سازند

7- استانداردها كمك مي كنند تا جهان به مكاني امن تر مبدل گردد

8- پديده جديد درمان از راه دور مرهون استانداردهاي  چند رسانه اي و فوريتي ITU  است

9- اجراي استانداردهاي بين المللي ITU , ISO , IEC در سطح ملي و منطقــه اي كمـك مي كند تا جهان به مكاني امن تر بدل شود

10- استانداردهاي بين المللي چالش هاي سلامت و ايمني قرن بيست و يكم را بيان مي كنند

 

 

شعارهاي برگرفته از پيام روز جهاني استاندارد 1383

 

استاندارد عوامل كيفي را به ويژگي هايي يكپارچه براي توليد، توزيع و بهره مندي از محصولات تبديل مي نمايد.

استانداردهاي بين المللي هماهنگي لازم را در برقراري ارتباطات و تسهيل مبادلات ايجاد مي كنند.

استانداردهاي بين المللي ضامن تحويل مقرون به صرفه تر، مناسب تر، سريع تر و ايمن تر مي باشند.

دامنه استانداردسازي وجب به وجب عرصه گيتي را مي پوشاند.

استانداردهاي بين المللي راه حل هايي كاربردي براي چالش هاي فني اقتصادي و تجاري ارايه مي كنند.

استانداردهاي بين المللي بازارها را به هم پيوند مي دهند.

استانداردهاي بين المللي ارتباط كشورهاي در حال توسعه را با پيشرفته ترين فناوري ها برقرار مي كنند.

استانداردهاي بين المللي ظرفيت صادرات را افزايش مي دهند.

مشاركت در تدوين استانداردهاي بين المللي مليت هاي گوناگون را با هم پيوند مي دهند.

استاندارد، ارايه دهنده راه حل هاي فني

استاندارد، عامل انجام بهينه خدمات

استاندارد، عامل پيوند جهان

ضوابط استاندارد بر چالش ها غلبه مي كند.

 

شعارهاي برگرفته از پيام روز جهاني استاندارد 1382

 

استانداردهاي جهاني در خدمت جامعه جهاني اطلاعات (شعار محوري روز جهاني استاندارد)

رعايت استانداردها را در توليد محصول و ارايه خدمات جدي بگيريم.

استانداردهاي بين المللي استفاده از فناوري هاي نوين را تسهيل مي كند.

كاهش هزينه ها و رفع مشكلات در گروه اجراي استانداردهاي بين المللي

استانداردهاي بين المللي كليد گشودن بازارها و دستيابي فراگير و سريع به محصولات و خدمات

رعايت استانداردهاي ملي و بين المللي راهي به سوي كسب اعتماد مشتريان و كسب قابليت براي حضور پيوسته در بازارهاي رقابتي

بهبود كيفيت و حفاظت از محيط زيست، نيازمند حساسيت، دخالت و مشاركت مديران ارشد است.

كيفيت محصول، صداقت است.

صداقت در انديشه و كردار پديد آورنده محصول يا خدمات با كيفيت است.

استانداردهاي جهاني در خدمت جامعه جهاني اطلاعات

استانداردهاي بين المللي، كليد انجام امور ICT براي كشورهاي در حال توسعه

استانداردهاي بين المللي، توافق براي ارايه بهترين كاركرد در عرصه جهان

فرصت هاي بهتر براي صنعت كشورهاي در حال رشد در گرو استانداردهاي بين المللي است.

انطباق نيازهاي كشورهاي در حال توسعه با استانداردهاي بين المللي نتيجه مشاركت در تدوين اين استانداردهاست.

كاهش قيمت تمام شده، حاصل بهبود مداوم كيفيت.

 

شعارهاي منتخب از متن سخنان جناب آقاي خاتمي رياست محترم جمهوري وقت

در مراسم روز جهاني استاندارد - 1380

 

امروزه توجه به كيفيت و وضعيت خوب كالا و خدمت، يك ضرورت است.

استاندارد در تأمين سلامتي و ايمني زندگي مادي و اجتماعي نقش دارد.

استاندارد مي كوشد اين اطمينان را به جامعه بدهد كه آنچه را بكار مي گيرد و آن چه را مصرف مي كند، سالم است.

اگر جامعه از معيارهاي استاندارد پيروي كند، احساس ايمني كرده و دغدغه رواني و خاطر او مرتفع مي شود.

صادرت با بخشنامه، توهم و خيال حاصل نمي شود، بايد كالاهايي توليد كنيم كه بتواند با  كالاهاي مشابه در دنيا رقابت كند.

استاندارد اگر درست بكار گرفته شود، ما را در عرصه رقابت و صادرات توانمند مي كند.

استاندارد، به معني ضابطه، معيار و ميزان است

استاندارد يعني شاخص ها و موازيني كه براي يك زندگي مناسب، سالم و مطمئن در جامعه لازم است.

داشتن استاندارد مناسب، بدون بهره گيري از انبوه نيروهاي متخصص، كاردان و صاحب نظر ميسر نيست.

مؤسسه استاندارد از جمله مؤسساتي است كه به لحاظ نيروي انساني در سطح بالايي قرار دارد.

يكي از عوامل اطمينان بخش جامعه تدوين و نشر استانداردهاي مطمئن است

جامعه بايد بداند كه مصرف كالا و خدمت استاندارد يك ضرورت است.

پرداختن به امر استاندارد و اصلاح ساخت و ساز زندگي ملي و بين المللي يك ضرورت و نياز مبرم است.

پايبندي به استاندارد و برخورداري از كالاها و خدمات مطلوب بايد به صورت يك مطالبه جدي و ريشه اي در جامعه ما در بيايد.

فرزندانمان از همان دوران كودكي بايد به اهميت استاندارد توجه پيدا كنند.

در تمام مراحل و مقاطع تحصيلي و تربيتي از پيش دبستان گرفته تا پايان دانشگاه بايد امر استاندارد و آموزش استاندارد به صورت يك مسئله مبرم در بيايد.

دولت و موسسه استاندارد بيشتر بايد نقش نظارتي و هدايتي داشته باشند.

بيشترين اثري كه استاندارد مي تواند داشته باشد در سلامت محيط زيست است

 

شعارهاي عمومي

 

 استاندارد يعني اطمينان از كيفيت مطلوب.

 استانداردهاي بين المللي كليد ورود به بازار جهاني هستند.

 استاندارد بخشي جدا ناپذير از زندگي روزمره است.

 استاندارد ضامن سلامتي ـ بهداشت و ايمني.

 استاندارد اطمينان خاطر مي آفريند.

 استاندارد به سلامتي و اقتصاد خانواده مي انديشد.

 استاندارد مطمئن ترين مسير براي نيل به توسعه پايدار.

 استاندارد كوتاه ترين راه رفاه اجتماعي

 استاندارد زندگي انسان را بيمه مي كند.

 تدوين استاندارد، تدوين دانش فني است كه مشخص مي كند چه كالايي با چه ويژگي، چه مواد اوليه، چه روش توليد و چه روش آزموني بايد توليد شود.

 

 

شعارهاي برگرفته از سخنان آقاي دكتر حداد عادل
رييس محترم مجلس شوراي اسلامي
در مراسم روز جهاني استاندارد 1383

استاندارد يادآور نظم و تنظيم است.

استاندارد به معناي بهبود كيفيت است.

توسعه بدون استاندارد ممكن نيست.

استاندارد يعني قانونمندي، قانون پذيري و آئين مندي در عرصه صنعت و خدمات

فرهنگ استاندارد بايد در جامعه ما هر چه بيشتر گسترده شود.

همه چيز بايد تابع استاندارد باشد.

انشاءالله همه با كمك يكديگر يك ايران اسلامي استاندارد ايجاد كنيم.

 

شعارهاي برگرفته از سخنان حجت الاسلام والمسلمين جناب آقاي كروبي
رييس وقت مجلس شوراي اسلامي در مراسم روز جهاني استاندارد 1382

- اگر بخواهيم صادرات جدي داشته باشيم، بايد عملكردمان دقيق و با كيفيت باشد.

- فلسفه وجودي موسسه استاندارد منافع ملي دفاع از حقوق مردم است.

 

شعارهاي برگرفته از سخنان رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام
آيت الله هاشمي رفسنجاني

 

- ما بايد استاندارد را جدي بگيريم

- نمي توان با محصولات معيوب وارد بازار جهاني شد

 

 

 

رئيس IEC

پروفسور Masami TANAKA رئيس ISO

Yoshio UTSUMI دبير كل ITU

 

كسب و كارهاي كوچك شايستگي آن را دارند كه به مشاغل  بزرگ دنيا مبدل شوند . برآوردها حاكي از آن است كه نزديك به 95 درصد از مشاغل دنيا را بنگاههاي اقتصادي كوچك و متوسط تشكيل مي دهند ، از اين رو استانداردهاي بين المللي بايد منافع آنها را نيز همانند دولت ها ، جوامع و مشاغل  بزرگ جهان تامين كنند.

مديران و صاحبان كسب وكارهاي كوچك افرادي سخت كوشند كه با جديت براي بقاي بنگاههاي خود تلاش مي كنند هرچند ممكن است استانداردهاي بين المللي را بسيار دور از حيطه عملكرد خود تصور كنند . در حاليكه در حقيقت استانداردهاي بين المللي ISO ،IEC و ITU توسعه اقتصادي و گسترش فناوري‌هايي را تسهيل مي كنند كه بنگاههاي  كوچك را نيز به اندازه شركاي قدرتمندشان تقويت مي كنند .

استانداردهاي بين المللي ابزارهايي در خدمت توسعه انرژي الكتريكي ، شبكه هاي ارتباطي ICT و زنجيره عـرضه جهاني هستند كه فرصت هاي بيشتري را در اختيار مشاغل كوچك قرار مي دهند . استانداردهاي IEC، ITU و ISO همواره پشتوانه اصلي اين توسعه بوده و هستند . چرخه عرضه جهاني ، محصولات خارجي و تخصيص منابع تجاري كه دريچه هاي نويني را به روي حرفه هاي كوچك از جمله صنايع كشورهاي درحال توسعه مي گشايند ، بر پايه استانداردهاي بين المللي بنا شده اند .

استانداردهاي ICT ، در حقيقت بنگاههاي كوچك را توانمند مي سازند تا به بازارهاي جديــدي دور از محل استقرار شان دست يابند . براي مثال با توسعه شبكه اينترنت ، هر شركت در هر اندازه ، مي تواند به آساني ويتريني روياروي جهان بگشايد. وانگهي، استانداردهاكه برگرفته از عملكردهاي خوب مديريتي هستند، فارغ از محدوده‌ي مكاني ، توليد كنندگان را در ارتباط با روش هاي كنترل كيفيت و اطلاع رساني در مورد محصولات ياري مي دهند و كاركردهاي مالي و تجاري آنها را در مقابل شركايشان ساماندهي مي كنند.

علاوه بر اين، استانداردهاي محصول، منشاء ارزش افزوده شمار فزاينده اي از خدماتي هستند كه توسط مشاغل خرد ارائه مي شوند . استانداردهاي سيستم هاي مديريت و ارزيابي انطباق مورد استقاده بنگاههاي كوچك به آنها كمك مي كنند جايگاه خود را به عنوان تامين كنندگان معتبر و شركاي تجاري قابل اعتماد تثبيت سازند ، در چارچوب مقررات عمل كنند و صلاحيت شركت در مناقصه ها را بيابند.

براي مديران و صاحبان بنگاههاي كوچك فعال، كه به دنبال شناسايي فرصت هاي بالقوه اي هستند كه استانداردهاي بين المللي مي توانند براي  آنها به ارمغان بياورند، افزون بر استانداردهاي ITU، استانداردهايIEC و ISO نيز كليد دستيابي به فرصت ها و نيازهاي بازارند . دولت ها و تشكل‌هاي تجاري در شماري از كشورها نيزدر پي استانداردهايي براي كسب و كارهاي كـــــوچك هستند. روشن است كه استانــداردهاي بين المللي مي توانند منافع بزرگي براي مشاغل كوچك به ارمغان بياورند.امروزه استانـــداردهاي بين المللي ISO، ITU و IEC راهكارهاي عملي براي رويارويي با چالش هاي پيش روي بنگاههاي  كوچك در بازارهاي جهاني ارائه مي دهند .

با اين ترتيب ، اين استانداردها ، مديران و صاحبان بنگاههاي كوچك را قادر خواهند ساخت تا علاوه بر مزاياي ناشي از سخت كوشي سنتي خود ، روح ابتكار و توجه به نيازها و رضايت مشتريانشان را نيزافزايش دهند .

مترجم : هنسا قادري

معاون اداره كل روابط عمومي و امور بين الملل

مؤسسه استاندارد و تحقيقات صنعتي ايــران

ترجمه: پرويز مهاجر

 
مقدمه

مركزهاي اطلاع رساني و دكومانتاسيون به شيوه هائي علمي نياز دارند تا بتوانند مفاهيم را بسادگي و وضوح بازنمايند و با مشخص كردن روابط اين مفاهيم به آنها انتظام دهند. با استفاده از اين شيوه ها و نظارت اصطلاح شناسانه بر مفاهيم مي توان نظام تحليل، رده بندي، مدرك يابي مؤثر و كم خرجي را در دستگاههاي دكومانتاسيون ابداع كرد.

در بسياري از كشورها، بنگاه ها باقتضاي مقصود خود يا واژه نامه هائي گردآوري كرده اند يا در كار اين گردآوري هستند. واضح است كه در انتقال اطلاع نيازمند مجموعه قواعد استاندارد شده اي هستيم تا بر اساس آنها بتوانيم واژه نامه بسازيم. رهنمودهاي اين استاندارد بين المللي از جهات زير ميتواند مفيد باشد:

ـ كار هر يك از بنگاهها را در ساختن و پروراندن واژه نامه آسان مي كند.

ـ انتقال اطلاع بين بنگاه هاي مختلف را آسان مي كند (در بند 7 اين جزوه فهرست نشريات مفيد بدست داده مي شود.)

دامنه و زمينه كاربرد

1-1     1-1             اين استاندارد بين المللي رهنمودهائي بدست ميدهد تا تهيه و پرورش واژه نامه ها را (اعم از ماشيني يا دستي) آسان كند لذا در اين رهنمودها سعي شده است تا مبنائي براي سازگاري واژه نامه هائي كه در حال و يا آينده در بسياري از رشته هاي علمي، چه بنيادي و چه عملي، فراهم مي آيند ايجاد شود.

2-1     2-1             از اين رهنمودها مي توان در تهيه و پرور‌اندن واژه نامه هائي استفاده كرد كه صرف نظر از موضوعي كه بدان مي پردازند در امر ذخيره و بازيابي اطلاعات بكار گرفته مي شوند. در اين رهنمودها براي فرمول‌هاي رياضي و فرمول‌هاي ساختماني شيميائي جائي در نظر گرفته نشده است زيرا اين رهنمودها بقصد استفاده اي عامتر پيشنهاد شده اند و بايد مطابق ويژگي‌هاي هر زباني، تكميل شوند.

2- تعريف واژه نامه

1-2         1-2             تعريف واژه نامه

واژه نامه را ميتوان بر حسب وظيفه يا ساختمان آن تعريف كرد.

بر حسب وظيفه، واژه نامه ابزار نظارت اصطلاح شناسانه اي است كه از آن در ترجمه از زبان طبيعي مدرك يا زبان نمايه ساز و استفاده كننده به زباني مقيد و محدود يعني زبان دستگاه استفاده مي شود (زبان دكومانتاسيون، زبان اطلاع رساني)

بر حسب ساختمان، واژه نامه واژگاني است تحت نظارت و متحول كه اصطلاحات آن از لحاظ معنا و جنس با يكديگر ارتباط دارند و قلمرو خاصي از دانش را فرا مي گيرند.

واژه نامه بعنوان زير مجموعه ساختمان يافته اي از زبان طبيعي، محتواي موضوعي مدارك، اشياء يا مجموعه اي از داده ها را توصيف مي كند. اصطلاحاتي كه در توصيف خصوصيات صوري مدرك مورد استفاده قرار مي گيرند (عناصر غيرموضوعي مانند نام نويسندگان، مجله ها، موزه ها، محل ها و جغرافيا و ساير توصيف هاي كتابشناختي) در واژه نامه نمي آيند، هر چند اين عناصر معمولاً براي تعيين هويت دقيق آنچه نمايه شده است ضرورت دارند در حقيقت بهتر است آنها را جزو ملحقات واژه نامه آورد.

واژه نامه بايد دقيقاً نشان دهنده محتواي اطلاعاتي مدارك يا عناصر ديگر مجموعه‌اي مربوط به خود باشد، يعني بايد داراي اصطلاحات و ارجاعات متقابلي باشد متناسب با موضوع مورد بررسي، و نبايد زبان مجموعه مدارك يا زبان و اطلاعات مورد نياز استفاده كنندگان را از نظر دور داشت.

بنا بر ماهيت نظارت اصطلاح شناسانه، دو نوع عمده واژه نامه معمولاً فراهم مي شود.

الف- واژه نامه هائي كه نظارت اصطلاح شناسانه را از طريق واژه هاي مرجع اعمال مي كنند يعني واژه‌نامه هائي كه فقط يكي از اصطلاحاتي را كه به مفهومي دلالت مي كند در نمايه سازي و بازيابي مجاز مي شمارند.

ب- واژه نامه هائي كه در نمايه سازي و بازيابي، نظارت اصطلاح شناسانه را با مجاز دانستن تمام اصطلاحاتي اعمال مي كنند كه به يك مفهوم دلالت دارند اما تمام اين اصطلاحات را به نشانه بي ابهام ديگري كه از براي مفهوم گزيده شده است ارجاع مي دهند (مثلاً شماره مفهوم يا نشانه گذاري) در اين نوع واژه نامه، اگر معناي اصطلاحي تغيير كند حذف مترادف و روابط مفهومي خيلي آسان تر است.

برخلاف فرهنگ لغات، كه تعاريف واژه يا اصطلاحي را بدست ميدهد، در واژه نامه واژه ها يا اصطلاحات طوري منظم مي شوند كه روابط بين آنها مبين معاني خاصي ميباشند.

ميتوان واژه نامه را مانند فهرستي الفبائي مرتب كرد يا اصطلاحات موجود در واژه نامه ديگري را براي ساختن فهرستي مورد استفاده قرار داد. اما در هر حال واژه نامه با فهرست يكي نيست. فهرست هر مجموعه اي بايد نشاني و محل هر يك از عناصر موجود در اين مجموعه را مشخص كند اما خود واژه‌نامه فقط شامل اصطلاحات است بدون نشاني هائي كه در فهرست آمده است. واژه نامه بعنوان"نظام رده بندي اصطلاحات با نظام رده بندي موضوعي چنانكه در رده بندي دهدهي جهاني آمده است مشابهت هائي دارد.

اما در حاليكه نظام هاي رده بندي موضوعي ميكوشد تا كل نظام روابط مرتبه اي را نشان دهد، واژه‌نامه باقتضاي مجموعه مدارك و نيازهاي اطلاعاتي استفاده كنندگان روابطي را كه در نمايه سازي و بازيابي ضرورت دارد نشان ميدهد.

واژه نامه را نبايد نوعي ليست معتبر محسوب داشت زيرا اصطلاحات برگزيده شده در واژه نامه خاصي، اصطلاحاتي هستند كه در نظام دكومانتاسيون و اطلاع رساني معيني مورد نياز نمايه سازي و بازيابي هستند ليست هاي معتبر ديگري وجود دارند كه مبتني بر زبان طبيعي هستند مانند ليست سرعنوانهاي موضوعي، اما بطور كلي اين قبيل ليست ها ساختمان مرتبه اي واژه نامه را ندارند.

3- ساختمان واژه نامه

1-3- توصيف گرها

شكل دروني تك تك مدخل ها و ترتيب مدخل هاي مختلف در ارتباط با مدخلي ديگر ساختمان واژه‌نامه را پديد مي آورد. ارجاعات متقابل در هر واژه نامه شيوه ارتباط با مدخل ها را با يكديگر در شبكه مفاهيم مشخص مي كند.

اصطلاحاتي كه جواز ورود به واژه نامه يافته اند تا در نمايه سازي بكارروند توصيف گر ناميده مي شوند. توصيف گر را مي توان اصطلاح يا نمادي شكل گرفته و معتبر دانست كه براي نشان دادن بي ابهام مفاهيم مدركي يا مساله اي بكارگرفته مي شود.

با در نظرداشتن هدف همكاري بين المللي دو سطح توصيف گر را ميتوان از يكديگر متمايز كرد.

ـ توصيف گرهاي كلي تر كه بعد از آنكه به چندين زبان ترجمه شدند ميتوانند موضوع توافق چندين كشور باشند.

ـ توصيف گرهاي خاص كه ميتوانند در چندين زمينه خاص موضوع توافق باشند. توصيف گرها مي‌توانند:

الف) اصطلاحاتي باشند كه به مفاهيم يا مجموعه هائي از مفاهيم دلالت كنند.

ب) اصطلاحاتي باشند كه به ذوات منفرد دلالت دارند. اين اصطلاحات همچنين اسمهاي خاص (يا بازشناسانندگان) ناميده مي شوند.

اسمهاي خاص مي توانند به يكي از شكلهاي زير باشند:

ـ نام برنامه ها

ـ فهرست واژه هاي اختصاصي

ـ نام هاي جغرافيائي يا ژئويولتيكي

ـ علائم تجاري

ـ نام اشخاص و سازمانها

ـ اختصارات و سرنام ها

ـ ساير اسمهاي خاص (يعني نظام هاي برنامه ريزي)

بهتر آن است كه اسم هاي خاص را مانند ساير توصيف گرها بكاربريم يعني بيكديگر ربطشان دهيم.

در مورد ديگري همچنين ميتوان همين شيوه را در پيش گرفت و آن وقتي است كه مجموعه واژه هاي اختصاصي كه در همه جهان پذيرفته شده است وارد واژه نامه مي شود.

در واژه نامه هائي كه اصلاحات مرجع بكار نمي رود، همه واژه هائي كه در واژه نامه آمده است اصولاً توصيف گر بحساب مي آيند.

اصلاحاتي كه بر مفاهيمي دلالت ميكنند اما در نمايه سازي بكار گرفته نمي شوند اصلاحات غيرمجاز بحساب مي آيند. اين اصطلاحات را غير توصيف گر مي نامند.

در بسياري از موارد بهتر آن است كه امكان تمايز نمادي و صوري بين توصيف گر و غيرتوصيف گر را ملحوظ داشت. اين كار را مي توان با استفاده از حروف چاپي در چاپ هر توصيف گر خاص يا استفاده از علائمي براي مشخص كردن ابتدا و انتهاي آن انجام داد.

2-2         2-2             ضرورت صوري

30201 عبارت مركب توصيف گر ممكن است كه از يك واژه يا بيشتر تشكيل شده باشد. صرف نظر از تعداد واژه هائي كه براي رساندن مفهومي ضرورت دارد توصيف گر بايد قاعده نمايانگر موضوع خاصي باشد اما بهتر آن است كه تعداد واژه هاي توصيف گر هر چه كمتر باشد و چه بهتر كه توصيف گر تنها از يك واژه ساخته شده باشد. بهر حال  بايد به يادداشت كه بهنگام مخفف كردن، اصطلاح مقداري از وضوح خود را از دست ميدهد. واژه هاي توصيف گر مركب بايد بر حسب ترتيب طبيعي خود وارد واژه‌نامه شوند (مثلا" مهندسي برق) يعني، نبايد بطور مصنوعي معكوس شوند. شايد مفيد باشد كه شكل هاي معكوس را بعنوان غيرتوصيف گر در واژه نامه آورد و ارجح آن است كه با توصيف گرها ارتباطشان داد.

وقتي شكل معكوسي بعنوان مدخل (يعني توصيف گر) برگزيده ميشود بايد شكل غيرمعكوس آن هم در واژه نامه گنجانده شود.

30202 براي اينكه بتوانيم تعداد توصيف گرها را محدود نگاه داريم گاهي بهتر است كه مفاهيم يا تركيب مفاهيم را با تركيب چند توصيف گر نشان دهيم.

تجزيه (شكافتن) مفاهيم يا تركيبات واژه نامه

بعنوان قاعده اي كلي دو راه وجود دارد:

الف) تجزيه صرفي (واژه اي)

وقتي مفهوم با واژه اي مركب يا تركيبي از واژه ها نشان داده ميشود مي توان آنرا به عناصر سازنده اش تجزيه كرد. بهر حال وقتي واژه هائي كه از اين راه بدست ميآيد با هم تركيب شوند به شرطي مفهوم اصلي را نشان ميدهند كه تجزيه صرفي معنائي داشته باشد، تنها در اين صورت است كه از تجزيه صرفي نتيجه درست بدست ميآيد.

ب) تجزيه معنائي

در تجزيه معنائي مفهوم به عناصر سازنده خود تجزيه ميشود، عناصري كه اگر با هم تركيب شوند مفهوم اصلي را بازمي سازند. توصيف گرهائي كه بدست ميآيند ضروره جزو اصطلاحات شكافته شده هستند.

مثال براي مورد الف

                         روانشناسي حيواني=

                         روانشناس + حيوانات

براي مورد ب

                        باد موافق= هواشناسي + جغرافيا

نمونه منفي الف (# ب) ×××

                     باد موافق # باد + موافق

3020202 تركيب واژه ها يا مفاهيم

              اصطلاحات ممكن است پيش ار ورود به مجموعه تركيب (يا پيش هم آراسته) شوند و به

             بهمين ترتيب نيز بازيابي شوند يا آنكه در ضمن كاوش تركيب شوند (پس هم آراسته) تا

            مفهوم مطلوب جستجو شده را نشان دهند تصميم در اختياركردن يكي از اين دو راه بستگي  

            به ملاحظات زير دارد:

الف) پس ـ هم آرائي

اين شيوه محدود به مواردي است كه توصيف گرهاي بسيط به تنهائي به كرات استعمال شود و يا آنكه توصيف گر از پيش تركيب شده چندان بكار نرود. بايد احتياط كرد تا تركيبات توصيف گرهاي بسيط واقعاً همان مفهوم را نشان دهند كه توصيف گر از پيش تركيب شده تا در نتيجه مفهوم بي هيچ ابهامي نشان داده شود.

مثال

انتقال + نفت = انتقال نفت

ب) پيش هم آرائي

توصيف گرهاي از پيش تركيب شده فقط وقتي استعمال شوند كه معناي توصيف گرهاي بسيط به تنهائي با معناي توصيف گر از پيش تركيب شده فرق نداشته باشد.

مثال

  گلاب

  سراب

توصيف گرهاي بسيط در ارتباطاتي مرتبه اي غير از تركيبات پيش آراسته بكار برده مي شوند.

 خانه داران

چنين توصيف گر از پيش هم آراسته اي اسمي خاص محسوب شود ولي اين ترديد پيش مي آيد كه آيا تركيب توصيف گرهاي بسيط محتواي مفهومي را منحصراً و بدقت بيان ميكند يا نه؟

توصيه ميشود كه در بسياري از موارد از اصطلاحاتي كه كلي تر از ساير توصيف گرها هستند بعنوان توصيف گر از پيش آراسته استفاده شود: اگر مفهومي با تركيبي از توصيف گرهاي بسيط نشان داده‌ميشود بايد با استفاده از ارجاع USE (بكاربريد) به اين موضوع بكاربريد اشاره كرد. در زير توصيف‌گرها بسيط با علامت "UF " (بكاربرده شده بجاي ـ) بايد به اصطلاح از پيش تركيب شده نامستعمل ارجاع داده شود (يعني به علامت UFC) مثال انگليسي:

Ships + building

Use

Shipbuilding

Ships

Use

Vessels

Vessels

UF

Ships

Shipbuilding

UFC

 

Shipbuilding

UFC

Buiding

 

            تركيب توصيف گرهاي ساده بايد در بخش نظام يافته واژه نامه بيابد و توصيف گر از پيش آراسته نامستعمل در بخش هاي الفبائي بعنوان غيرتوصيف گر 30202 شكل واژه

وقتي قرار بر اين شد كه اصطلاح معيني در واژه نامه وارد شود بايد دقت كرد كه اين واژه همراه با روابطي كه در واژه نامه برقرار شده است معناي مورد نظر هر چه دقيقتر برساند.

الف) املاء

رايج ترين املاي هر واژه را بايد پذيرفت در مواردي كه بعلت استعمال هاي گوناگون كلمه اي پيش از يك املاء دارد هر دو املاء بايد در واژه نامه بيايد و از يكي به ديگري ارجاع داده شود.

مثال:

  ذغال

 زغال

همچنين هرگاه چنين مساله اي پيش بيايد ميتوان فرهنگ معتبري را ماخذ قرار داد.

ب) ترجمه

اصطلاحات فني بسياري در اثر ترجمه از زبانهاي ديگر رواج پيدا ميكنند اما گاهي زبانهاي جديد اصطلاح لاتين يا يوناني را در واژگان اختصاصي موضوع خاصي وارد ميكنند. وقتي هم اصطلاح خارجي و هم ترجمه معروف آن با معنائي واحد رواج دارند بايد هر دو را در واژه نامه آورد و از يكي به ديگري ارجاع داد.

مثال:

بيولوژي

زيست شناسي

ج) حرف به حرف  نويسي

وقتي زبان خارجي با الفباي متفاوتي نوشته ميشود مساله غموض بيشتري مييابد اين امر در مورد مشخصي كننده ها[1][1] كاملاً صدق ميكند از استاندارد هاي حرف به حرف نويسي كه سازمان بين المللي استاندارد گذاري پيشنهاد كرده است هر جا قابل بكار بستن باشد ميتوان استفاده كرده هر جا كه امكان داشته باشد شكل حرف بحرف نوشته شده اي را كه از علائم مميز استفاده نمي كند بايد بكاربرد.

30204 شكل اسم

توصيف گرها بايد بشكل اسم (يا عبارت اسمي باشند) يا آن شكل از فعل بكارگرفته شود كه معادل اسم باشد.

مثال:

برق            بجاي            برقي

بارندگي       بجاي           باريدن

30205 عدد

استفاده از شكل جمع يا مفرد در انتخاب توصيف گر بايد بر حسب نحوه كاربرد زبان واژه نامه باشد. لازم است كه در اين كار استانداردهاي ملي وضع شود. اگر استاندارد ملي وجود نداشته باشد بايد از شيوه معمول فرهنگ نويسي زبان استفاده كرد. گاه شكل جمع يا مفرد به مفاهيم متفاوتي اشاره ميكنند، در چنين وضعي بايد هر دو شكل را وارد واژه نامه كرد.

مثال در انگليسي:

wood          چوب

Woods          جنگل

در انگليسي هرگاه اسم جنس منظور باشد توصيف گر بحالت جمع باشد. (يعني وقتي توصيف گر به طبقاتي از اشياء دلالت دارد) و حالت مفرد را بايد براي مواد خاص خواص اشياء فرايندها و اسم هاي خاص و شعب علوم نگاه داشت.

 

 

 

مثال در انگليسي:

طبقه اشياء

خاصيت

فرايند

Teeth

Conductivity

Acidification

Stars

Opacity

Calendering

Pantings

Texture

Curing

 

30206 صفات

البته مواردي هست كه فقط صفت با شكل هاي غير اسم بايد بكارگرفته شود.

مثال:

اجتماعي                        بين المللي

بخش كوچكي از اصطلاحات تك واژه اي كه بشكل صفت هستند ميتوانند بعنوان وابسته صفتي بكار‌گرفته شوند (پيوسته، افقي) از آنجا كه صفات ميتوانند با اسم ها از پيش هم آراسته شوند و به عنوان توصيف گرهاي تركيبي وارد واژه نامه شوند، انتخاب صفت بايد بر اساس سهولت كاربرد و انعطاف پذيري باشد. هر جا وابسته صفتي در تركيب با اصطلاح خاص ديگري بسيار بچشم ميخورد بايد از شيوه از پيش هم آرائي استفاده كرد.

30207 اختصارات و سرنام ها

بطور كلي بايد از بكاربردن شكل هاي اختصاري پرهيز كرد زيرا ممكن است استعمال آنها بحد كافي عام نباشد يا معنايشان فقط به قرينه متن معلوم شود يا اينكه تشخيص آنها بر اساس درشت نويسي و نقطه گذاري باشد. در حالت اخير اگر در ارتباط با واژه نامه از چاپگر كامپيوتر يا وسايل داده‌پردازي[2][2] الكترونيكي استفاده شود. درشت نويسي و نقطه گذاري ايجاد محدوديت هائي خواهد كرد، بنابراين از اختصارات هنگامي ميشود استفاده كرد كه در بين استفاده كنندگان از واژه نامه بخوبي جاافتاده باشد يا رواج بين المللي داشته باشند يا اينكه در عمل معلوم شود كه بكاربردن آنها سودمند است.

شكل اختصاري و غيراختصاري هراصطلاحي مترادف محسوب ميشوند و بايد بيكديگر ارجاع داده‌شوند.

اختصاراتي كه چند معنا دارند لفظ مشترك (هم نويسه) محسوب مي شوند.

گاهي ضرورت محدود ساختن طول توصيف‌گرسبب ميشود كه اختصاراتي كه كمتر جاافتاده‌اند استعمال شوند. در چنين موارد بايد به اين اختصارات يادداشت كاربردي افزود نام سرنام هاي جاافتاده مانند توصيف گرها پذيرفتني هستند.

مثال RADAR         

30208 استفاده از حروف و علائم

وضع علائم

هرگاه از تجهيزات داده پردازي استفاده شود بايد نكات زير را رعايت كرد.

ماشين كردن توصيف گرها با حروف درشت

پرهيز از بكاربردن علائم متمايز كننده كه در بالا يا زير حروف بكارميرود.

محدود كردن تعداد حروفي كه توصيف گر ميتواند داشته باشد

البته اگر تجهيزات داده پردازي با نيازهاي اطلاعاتي متناسب شوند اين محدوديت ها از ميان ميروند.

ب) علامت گذاري

علامت گذاري در توصيف گرها بايد به حداقل كاهش يابد بجز در مورد واژه هاي علمي اختصاصي، فقط پرانتز و خط تيره بشرحي كه در رهنمودهاي زير خواهد آمد، بكار توصيف گرها ميخورد.

استعمال نقطه پايان وقتي مجاز است كه بعلت محدوديت توصيف گر كلمه مرخم شده باشد. خط تيره وقتي بايد استعمال شود كه حذف آن سبب دگرگون شدن معنائي شود كه توصيف بايد افاده كند. ويرگول، دو نقطه، اپوستروف، اگر در رساندن معناي كلمه ضرورت نداشته باشند بايد حذف شوند. در حالتي كه عبارتي معكوس ميشود استعمال ويرگول مجاز است.

<spa

 

 

 

تهيه کننده:حسن انوشا شركت قطارهاي مسافري رجاء


مقدمه

در جهان صنعتي امروز كه كشورها، دولتها، شركتها و موسسات صنعتي و تجاري تحت تاثير رقابتهاي تنگاتنگ قرار دارند، توجه به كيفيت محصول و بهبود مستمر آن از اهميتي خاص و ويژه برخوردار است. افزايش كيفيت توليد فرآورده هاي مختلف صنعتي، خدمات ارائه شده و پويايي علوم و فنون در صنايع تنها در شناخت واستفاده بهتر از قواعد و چهارچوبهاي تعيين شده پيرامون انتخاب، توليد و آزمون مواد و قطعات به عنوان راهكار اساسي در جهت نيل به فن آوري و ارتقاء صنعتي، ميسر است. به بيان ديگر، با بهره گيري مناسب از استانداردهاي تدوين شده و معتبر بين المللي و ملي براي طراحي، انتخاب و كنترل قطعات و مواد، زمينه براي نهادينه كردن كاربرد استاندارد و حركت به سوي توليدات با كيفيت بالا و بهبود مستمر كيفيت فراهم مي آيد. بديهي است با اعمال اين رويه و به كارگيري استانداردهاي معتبر، قابليت لازم براي توسعه بازارهاي داخلي و زمينه رقابت در بازارهاي بين المللي براي محصولات صنعتي هر كشوري پديد خواهد آمد. به علاوه با توجه به تغيير و تحولات كنوني در تجارت جهاني، كه از يك طرف با ايجاد سازمان تجارت جهاني (WTO) روابط اقتصادي كشورهاي جهان به سمتي غير از آنچه كه در گذشته بوده است، پيش مي رود و از طرفي ديگر، خروجي هاي حاصل از جلسات متعدد و تصميم گيري هاي اينگونه سازمانها اثري بسيار سريع در روند فعاليتهاي تجاري به وجود مي آورد، لزوم به كارگيري استانداردها ملموس تر و قوي تر شده است.

استاندارد چيست؟ استاندارد نظمي است مبتني بر نتايج استوار علوم ، فنون وتجارب بشري در رشته اي از فعاليتهاي عمومي كه به صورت قواعد، مقررات و نظامنامه و به منظور ايجاد هماهنگي و وحدت رويه، توسعه تفاهم، تسهيل ارتباطات، صرفه جويي در اقتصاد، حفظ سلامت و گسترش مبادلات بازرگاني داخلي و خارجي به كار مي رود. به طور كلي استاندارد به معناي قانون، قاعده، اصل و ضابطه مي باشد. حركت در جهت ارتقاء امور فني، صنعتي و اقتصادي در جوامع بشري نيازمند استاندارد است. تدوين و تنظيم استانداردها در سراسر جهان توسط موسسات و مراكزي تحت عنوان “موسسات و مجامع استاندارد” و امور مربوط به استانداردكردن توسط گروهي از افراد ذينفع و علاقه مند و با در نظر گرفتن موارد عمومي و يا فني مورد نظر به صورت تدوين يك يا چند استاندارد صورت مي پذيرد. البته ممكن است تدوين استاندارد ها در سطح ملي توسط موسسات دولتي و يا با همكاري بخشهاي خصوصي صورت پذيرد.


تعريف استاندارد: واژه استاندارد، هشت قرن پيش از زبان فرانسه با عنوان اتاندارد (
Etandard) وارد زبان انگليسي شد و از نظر ريشه لغت، به فعل اكستند (Extend) لاتيني به معني گستره كردن و برافراشتن باز مي گردد. اما واژه استاندارد در زبان انگليسي، از نظر علمي و فني داراي دو معني كاملا متفاوت مي باشد.
الف) مقياس اندازه گيري كه در فرانسه امروزي آن را اتالون
Etalon)) مي نامند.
ب) به معناي كتابچه حاوي مقررات و اصول براي تنظيم امور فني، علمي و تجاري كه در فرانسه به آن نرم (
la norm) گفته و در آلمان به معناي (Norm) و در ريشه لاتين آن (Normn) يعني گونيا به كار مي رود.


نكته 1: در ايران واژه استاندارد به معني تثبيت شده، توسط مرحوم غلامحسين مصاحب پيشنهاد شد كه اين كلمه هرگز رواج نيافت.


تعاريف ديگر استاندارد: استاندارد بيان شرايطي است كه بايد براي دستيابي به يك هدف معين رعايت شود و قابل استفاده مكرر است. همچنين به معناي هر نوع نظم ثابتي كه در مجاري امور پديده ها جاري مي باشد و نيز استاندارد به معناي هر معيار و مقياسي است كه با آن بتوان كيفيت و كميت اموري را مورد سنجش قرار داد.

انواع استانداردهاي عمومي و اساسي

به طور كلي استانداردها به چهار دسته به شرح زير تقسيم مي شوند:

- استاندارد كارخانه اي Factory Standard))
- استاندارد ملي (
National Standard)
- استاندارد منطقه اي (
Local Standard)
- استاندارد بين المللي (
International Standard)

1- استاندارد كارخانه اي : استاندارد كارخانه اي حاصل و شامل اتفاق نظرات بخشهاي مختلف يك كارخانه توليدي در زمينه طراحي، توليد، كنترل و ساير عملكردها مي باشد. تدوين و اجراي استاندارد كارخانه اي توسسط موسسات و كارخانجات صنعتي به عنوان يك موضوع مهم و اصلي مورد توجه قرار گرفته است.
علاوه بر مزاياي فراوان تدوين اين اسناد، اجراي سيستم به روز رساني و بازنگري استانداردهاي كارخانه اي همگام با توسعه و پيشرفتهاي فني عملأ زمينه همراه بودن هر سند را با آخرين فن آوريهاي موجود فراهم مي سازد. از جمله استانداردهاي كارخانه اي، مي توان استانداردهاي
STD شركت ولوو، استاندارد SIA شركت ساكايي ژاپن، استاندارد مهندسي EDS شركت دوو، استانداردهاي كارخانه اي كمپاني بنز و دهها نمونه ديگر را نام برد كه بسياري از آنها مورد تاييد موسسات استاندارد كشورهاي متبوع قرار گرفته و به عنوان مبنا و بخشي از استانداردهاي ملي هر كشور مطرح شده اند. استانداردهاي كارخانه اي خود به دو دسته يعني استانداردهاي فني و تكنيكي و استانداردهاي اجرايي و مديريتي تقسيم مي شوند.

2- استانداردهاي ملي: اين استاندارد پس از بررسي و مشورت، توسط متخصصان و كارشناسان فني صنايع و بازرگاني به منظور حفظ منافع ملي (منافع توليد كننده و مصرف كننده) در هر كشوري تدوين مي شود كه البته وظيفه اصلي تدوين استانداردهاي ملي در هر كشور به عهده سازمانها و موسسات استاندارد كشور مي باشد، بديهي است ممكن است اين گونه سازمانها دولتي،‌ نيمه دولتي و يا خصوصي باشند. از جمله استانداردهاي ملي مي توان به استاندارد ملي ايران با علامت اختصاري
ISIRI، استاندارد ملي آلمان (DIN)، استاندارد ملي ژاپن ( JIS)، استاندارد ملي آمريكا ( ANSI)، استاندارد ملي انگلستان (BSI)، استاندارد ملي روسيه سابق (GOST)، استاندارد ملي فرانسه (AFNOR) و اشاره نمود.

نكته 2: در كشور ما موسسه استاندارد و تحقيقات صنعتي ايران متولي تهيه و تدوين استانداردهاي ملي مي باشد كه عمدتأ از استانداردهاي ملي كشورهاي ژاپن، آلمان و انگليس و استاندارد بين المللي
ISO كمك گرفته مي شود.

3- استاندارد منطقه اي: اين استاندارد توسط گروهي از افراد ذينفع در دو يا چند كشور همجوار كه در صنايـع مشتركند و يا داراي داد
و ستد بارزگاني هستند، تدوين مي گردد. اجراي اين استاندارد باعث تسهيل در ارتباطات فني و بازرگاني با يكديگر و حتي با ساير كشورها مي شود.
از جمله اين استانداردها مي توان به استاندارد
EN (Europaisches Komitee fur Norming) كه با همكاري 15 كشور اروپايي متحد تدوين شده است و يا استاندارد COPANT كه ويژه كشورهاي پان امريكن (سازمان كشورهاي آمريكايي) مي باشد، اشاره كرد.

4- استاندارد بين المللي : اين استاندارد حاصل توافق نظرات كارشناسان ذيربط ممالك عضو سازمان بين المللي استاندارد است، كه البته در ابتدا ممكن است تصور شود كه اهداف استانداردهاي ملي و منطقه اي با استانداردهاي بين المللي مشترك باشد. براي تعيين اين موضوع بايد اشاره كرد كه هدف نهايي اين استانداردها چنين بيان مي شود “توانايي عملكرد در تمام سطوح “و هدف از استاندارد كردن در سه سطح قبلي نيز مشابه تعريف ارتقاء فعاليت در مورد انواع استانداردهاي جهاني و يا تعميم استانداردهاي بين المللي در زمينه هاي علمي، فن آوري و اقتصادي مي باشد. از جمله استانداردهاي بين المللي مي توان به استانداردهاي (
ISO) و استاندارد (IEC) اشاره نمود.

نكته 3: استاندارد كارخانه اي در محدوده سطح كارخانه، استاندارد ملي در محدوده سطح كشور، استاندارد منطقه اي در محدوده چند كشور و استاندارد بين المللي در كل كشورهاي جهان كاربرد دارد.

مراحل تهيه و اجراي استاندارد : تهيه و اجراي هر استاندارد شامل سه مرحله به شرح زير مي باشد.
1- تهيه، تنظيم و تدوين استاندارد
2- چاپ و نشر استاندارد
3- اجراي مفاد سند استاندارد

اصول و فوايد استاندارد كردن :
استاندارد كردن و به كارگيري استانداردها هم براي توليد كننده و هم براي مصرف كننده فوايدي به شرح زير دربردارد:

فوايد براي توليد كننده:
تعيين خواص و مشخصات مورد نظر، تعيين و تشريح روشهاي توليد، مونتاژ،‌ آزمون، نمونه برداري، نحوه بسته بندي و حمل ونقل،‌ روشهاي حفاظتي ، تعيين عبارات، اصطلاحات و علائم لازم جهت تفهيم طرفين، طبقه بندي مفاهيم و اصطلاحات،‌كاهش تنوع، افزايش سطح توليد، صرفه جويي در مواد اوليه وانرژي، كاهش ضايعات، بهبود كيفيت محصولات، تسهيل در انبارداري، بسط و گسترش بازرگاني داخلي و خارجي.

فوايد براي مصرف كننده: تامين كالاي مرغوب ، اطمينان از ايمني كالا و محصول، سهولت در سفارش، پرداخت هزينه كمتر، دسترسي آسان به كالاي مورد نظر.

مشخصات يك استاندارد: هر استاندارد تدوين شده بايد در برگيرنده موارد زير باشد:
عنوان كامل، شماره، تاريخ تدوين وتجديد نظر، مرحله تجديد نظر، دامنه، منابع، مفاهيم و اصطلاحات، جنس و مواد، نحوه توليد، كيفيت سطحي، درجه و گريد، آزمونها، تعداد آزمونها، روشهاي آزمون، مشخصات ابعادي و تلرانسها، خواص فيزيكي، مكانيكي، عمليات تكميلي و نهايي، روشهاي حفاظتي،‌ روشهاي بسته بندي، روشهاي حمل و نقل و نگهداري، مسئوليتهاي توليد كننده و خريدار، چگونگي حل اختلافات و


نكته 4 : مراحل تكاملي و ضوابط مورد نياز براي رسيدن به يك سند استاندارد كامل به شرح شكل (1) مي باشد.

نكته 5 : اسامي تعدادي از استانداردهاي ملي و بين المللي در جدول (1) ارائه شده است.

استاندارد ويژگي مواد و خواص آنها استاندارد عملكرد استاندارد كاهش انواع

استاندارد و اصطلاحات وواژه ها استانداردکامل استانداردآزمون وبازرسي

استاندارد اساسي استاندارد واحد اندازه گيري استاندارد ابعاد

شكل 1- مراحل تكاملي و ضوابط مورد نياز براي رسيدن به يك سند استاندارد كامل

جدول 1- معرفي تعدادي از استانداردهاي ملي و بين المللي
عنوان موسسه استاندارد اختصار عنوان موسسه استاندارد اختصار
انجمن آزمون و مواد آمريكا
ASTM موسسه ملي استاندارد آلمان DIN
انجمن مهندسين مكانيك آمريكا
ASME كميته تدوين استاندارد اروپا EN
انجمن جوشكاري آمريكا
AWS موسسه استاندارد فدراسيون روسيه GOST
موسسه ملي استاندارد آمريكا
ANSI موسسه بين المللي جوشكاري IIW
انجمن آلومينيم آمريكا
AA موسسه استاندارد صنعتي ژاپن UIS
موسسه آهن و فولاد آمريكا
AISI موسسه بين المللي استاندارد ISO
موسسه نفت آمريكا
API كميسيون بين المللي الكترونيك IEC
موسسه ملي استاندارد چين
CNIS موسسه استاندارد و تحقيقات صنعتي ايران ISIRI
موسسه ملي استاندارد استراليا
SAA مشخصات و استانداردهاي نظامي امريكا MIL
موسسه ملي استاندارد فرانسه
AFNOR جامعه مهندسين خودرو آمريكا SAE
موسسه ملي استاندارد انگلستان
BSI موسسه استاندارد پاكستان PSI
موسسه ملي استاندارد هند
BIS موسسه استاندارد تركيه TSE
موسسه ملي استاندارد كانادا
CSA اتحاديه بين المللي راه آهنها UIC
موسسه ملي استاندارد ايتاليا
UNI موسسه راه آهنهاي آمريكا AAR

 



 

 

·          استانداردها ، مطمئن ترین مسیر برای نیل به توسعه پایدار

·         استاندارد در خدمت ج امن

·         رعایت استاندارد ها ، ضامن سلامتی ، بهداشت و ایمنی جامعه

·         رعایت الزامات استاندارد ، رمز حضور موفق در بازارهای رقابتی

·         اجرای استانداردها ، کاهش هزینه های تولید ، افزایش بهره وری

·         استانداردها ، زبان علمی و فنی مشترک در بین جوامع

·         کیفیت مسابقه ای که هرگز پایان ندارد.

·         صعود به قله های کیفیت با رعایت الزامات استاندارد میسر خواهد بود.

·         استانداردها ، منافع بزرگ برای بنگاه های کوچک

·         نشان استاندارد ملی ایران ، نشان اطمینان بخش برای مصرف کنندگان

·         استانداردها ، نقشه راه علمی و فنی برای تولید ، ارائه خدمات و مبادله کالا

·         استانداردها ، مهمترین عامل اربقاء بهره وری در سازمان ها و واحد های تولیدی

·         تدوین 9000 استاندارد ملی ، گامی است به سوی توسعه پایدار

مصرف کننده گرامی

·         در مصرف کالاهای ایمنی ،بهداشتی و غذایی نشان استاندارد را به خاطر بسپارید

·         هنگام خرید   و تعویض قطعات خودرو از داشتن علامت استاندارد اطمینان حاصل کنید

·         کالاهای دارای علامت استاندارد ، ضامن سلامتی و امنیت جامعه

·         موسسه استاندارد ، ضامن منافع ملی و مدافع حقوق مصرف کننده و تولید کننده برتر

·         استاندارد ملی ایران معرفی اعتبار و کیفیت تولیدات ملی

·         استاندارد ملی ، تولید ملی ، اعتبار جهانی

·         استانداردهای ملی ایران، سند رقابت تولیدات ملی در بازارهای جهانی

 

شعارهای برگرفته از پیام روز جهانی استاندارد

 1385

-       استانداردها: منافع بزرگ برای مشاغل کوچک

-       استاندارد ها منافع بنگاههای اقتصادی کوچک را نیز همانند مشاغل بزرگ تامین می کنند.

-       استانداردها بنگاههای اقتصادی کوچک را به اندازه شرکای قدرتمندشان تقویت می کنند.

-  استانداردهای بین المللی ابزارهایی در خدمت توسعه انرژی الکتریکی، شبکه های ارتباطی ICT  و زنجیره های عرضه جهانی.

-       استاندارد های ISO,IEC,ITU پشتوانه اصلی  توسعه

-  استانداردهای بین المللی صاحبان مشاغل کوچک را برای دستیابی به بازارهای دوردست  توانمند می سازند.

-       استانداردها،  بر گرفته از عملکرد خوب مدیریتی

-  استانداردها، یاریگر تولیدکنندگان در اطلاع رسانی ، روش های کنترل کیفیت و کارکردهای مالی و تجاری

-        استانداردهای محصول، منشاء ارزش افزوده خدمات

-       استانداردهای بین المللی ، کلید دستیابی به فرصت ها و نیازهای بازار

-   استانداردها ، ارائه دهنده راهکارهای عملی برای رویارویی با چالش های بنگاههای اقتصادی خرد و کلان

 

 شعارهاي برگرفته از پيام روز جهاني استاندارد 1384

 

1- استاندارد در خدمت جهاني امن تر (شعار محوري روز جهاني استاندارد 2005)

2 - استانداردهاي بين المللي راه حل هايي مشخص را كه در طيفي وسيع پذيرفته شده اند براي پيشگيري از تهديدها و مقابله با آنها ارائه مي نمايند.

3- استاندارد هاي بين المللي شبكه اي ارزشمند را در زمينه ايمني ايجاد نموده اند.

4- استاندارد هاي بين المللي بر پايه توافقي مضاعف استوار است : توافق فيمابين ذي نفعان و توافق ميان كشورها .

5- استانداردهاي بين المللي در جهت تأمين نيازهاي اجتماعي ، نيازهاي بازار و الزامات قانوني قابل استفاده هستند

6- استانداردهاي محصول ، امكان صدور گواهي محصول بر اســــاس استانداردهاي بين المللي شناخته شده در زمينه ايمني را فراهم مي سازند

7- استانداردها كمك مي كنند تا جهان به مكاني امن تر مبدل گردد

8- پديده جديد درمان از راه دور مرهون استانداردهاي  چند رسانه اي و فوريتي ITU  است

9- اجراي استانداردهاي بين المللي ITU , ISO , IEC در سطح ملي و منطقــه اي كمـك مي كند تا جهان به مكاني امن تر بدل شود

10- استانداردهاي بين المللي چالش هاي سلامت و ايمني قرن بيست و يكم را بيان مي كنند

 

 

شعارهاي برگرفته از پيام روز جهاني استاندارد 1383

 

استاندارد عوامل كيفي را به ويژگي هايي يكپارچه براي توليد، توزيع و بهره مندي از محصولات تبديل مي نمايد.

استانداردهاي بين المللي هماهنگي لازم را در برقراري ارتباطات و تسهيل مبادلات ايجاد مي كنند.

استانداردهاي بين المللي ضامن تحويل مقرون به صرفه تر، مناسب تر، سريع تر و ايمن تر مي باشند.

دامنه استانداردسازي وجب به وجب عرصه گيتي را مي پوشاند.

استانداردهاي بين المللي راه حل هايي كاربردي براي چالش هاي فني اقتصادي و تجاري ارايه مي كنند.

استانداردهاي بين المللي بازارها را به هم پيوند مي دهند.

استانداردهاي بين المللي ارتباط كشورهاي در حال توسعه را با پيشرفته ترين فناوري ها برقرار مي كنند.

استانداردهاي بين المللي ظرفيت صادرات را افزايش مي دهند.

مشاركت در تدوين استانداردهاي بين المللي مليت هاي گوناگون را با هم پيوند مي دهند.

استاندارد، ارايه دهنده راه حل هاي فني

استاندارد، عامل انجام بهينه خدمات

استاندارد، عامل پيوند جهان

ضوابط استاندارد بر چالش ها غلبه مي كند.

 

شعارهاي برگرفته از پيام روز جهاني استاندارد 1382

 

استانداردهاي جهاني در خدمت جامعه جهاني اطلاعات (شعار محوري روز جهاني استاندارد)

رعايت استانداردها را در توليد محصول و ارايه خدمات جدي بگيريم.

استانداردهاي بين المللي استفاده از فناوري هاي نوين را تسهيل مي كند.

كاهش هزينه ها و رفع مشكلات در گروه اجراي استانداردهاي بين المللي

استانداردهاي بين المللي كليد گشودن بازارها و دستيابي فراگير و سريع به محصولات و خدمات

رعايت استانداردهاي ملي و بين المللي راهي به سوي كسب اعتماد مشتريان و كسب قابليت براي حضور پيوسته در بازارهاي رقابتي

بهبود كيفيت و حفاظت از محيط زيست، نيازمند حساسيت، دخالت و مشاركت مديران ارشد است.

كيفيت محصول، صداقت است.

صداقت در انديشه و كردار پديد آورنده محصول يا خدمات با كيفيت است.

استانداردهاي جهاني در خدمت جامعه جهاني اطلاعات

استانداردهاي بين المللي، كليد انجام امور ICT براي كشورهاي در حال توسعه

استانداردهاي بين المللي، توافق براي ارايه بهترين كاركرد در عرصه جهان

فرصت هاي بهتر براي صنعت كشورهاي در حال رشد در گرو استانداردهاي بين المللي است.

انطباق نيازهاي كشورهاي در حال توسعه با استانداردهاي بين المللي نتيجه مشاركت در تدوين اين استانداردهاست.

كاهش قيمت تمام شده، حاصل بهبود مداوم كيفيت.

 

شعارهاي منتخب از متن سخنان جناب آقاي خاتمي رياست محترم جمهوري وقت

در مراسم روز جهاني استاندارد - 1380

 

امروزه توجه به كيفيت و وضعيت خوب كالا و خدمت، يك ضرورت است.

استاندارد در تأمين سلامتي و ايمني زندگي مادي و اجتماعي نقش دارد.

استاندارد مي كوشد اين اطمينان را به جامعه بدهد كه آنچه را بكار مي گيرد و آن چه را مصرف مي كند، سالم است.

اگر جامعه از معيارهاي استاندارد پيروي كند، احساس ايمني كرده و دغدغه رواني و خاطر او مرتفع مي شود.

صادرت با بخشنامه، توهم و خيال حاصل نمي شود، بايد كالاهايي توليد كنيم كه بتواند با  كالاهاي مشابه در دنيا رقابت كند.

استاندارد اگر درست بكار گرفته شود، ما را در عرصه رقابت و صادرات توانمند مي كند.

استاندارد، به معني ضابطه، معيار و ميزان است

استاندارد يعني شاخص ها و موازيني كه براي يك زندگي مناسب، سالم و مطمئن در جامعه لازم است.

داشتن استاندارد مناسب، بدون بهره گيري از انبوه نيروهاي متخصص، كاردان و صاحب نظر ميسر نيست.

مؤسسه استاندارد از جمله مؤسساتي است كه به لحاظ نيروي انساني در سطح بالايي قرار دارد.

يكي از عوامل اطمينان بخش جامعه تدوين و نشر استانداردهاي مطمئن است

جامعه بايد بداند كه مصرف كالا و خدمت استاندارد يك ضرورت است.

پرداختن به امر استاندارد و اصلاح ساخت و ساز زندگي ملي و بين المللي يك ضرورت و نياز مبرم است.

پايبندي به استاندارد و برخورداري از كالاها و خدمات مطلوب بايد به صورت يك مطالبه جدي و ريشه اي در جامعه ما در بيايد.

فرزندانمان از همان دوران كودكي بايد به اهميت استاندارد توجه پيدا كنند.

در تمام مراحل و مقاطع تحصيلي و تربيتي از پيش دبستان گرفته تا پايان دانشگاه بايد امر استاندارد و آموزش استاندارد به صورت يك مسئله مبرم در بيايد.

دولت و موسسه استاندارد بيشتر بايد نقش نظارتي و هدايتي داشته باشند.

بيشترين اثري كه استاندارد مي تواند داشته باشد در سلامت محيط زيست است

 

شعارهاي عمومي

 

 استاندارد يعني اطمينان از كيفيت مطلوب.

 استانداردهاي بين المللي كليد ورود به بازار جهاني هستند.

 استاندارد بخشي جدا ناپذير از زندگي روزمره است.

 استاندارد ضامن سلامتي ـ بهداشت و ايمني.

 استاندارد اطمينان خاطر مي آفريند.

 استاندارد به سلامتي و اقتصاد خانواده مي انديشد.

 استاندارد مطمئن ترين مسير براي نيل به توسعه پايدار.

 استاندارد كوتاه ترين راه رفاه اجتماعي

 استاندارد زندگي انسان را بيمه مي كند.

 تدوين استاندارد، تدوين دانش فني است كه مشخص مي كند چه كالايي با چه ويژگي، چه مواد اوليه، چه روش توليد و چه روش آزموني بايد توليد شود.

 

 

شعارهاي برگرفته از سخنان آقاي دكتر حداد عادل
رييس محترم مجلس شوراي اسلامي
در مراسم روز جهاني استاندارد 1383

استاندارد يادآور نظم و تنظيم است.

استاندارد به معناي بهبود كيفيت است.

توسعه بدون استاندارد ممكن نيست.

استاندارد يعني قانونمندي، قانون پذيري و آئين مندي در عرصه صنعت و خدمات

فرهنگ استاندارد بايد در جامعه ما هر چه بيشتر گسترده شود.

همه چيز بايد تابع استاندارد باشد.

انشاءالله همه با كمك يكديگر يك ايران اسلامي استاندارد ايجاد كنيم.

 

شعارهاي برگرفته از سخنان حجت الاسلام والمسلمين جناب آقاي كروبي
رييس وقت مجلس شوراي اسلامي در مراسم روز جهاني استاندارد 1382

- اگر بخواهيم صادرات جدي داشته باشيم، بايد عملكردمان دقيق و با كيفيت باشد.

- فلسفه وجودي موسسه استاندارد منافع ملي دفاع از حقوق مردم است.

 

شعارهاي برگرفته از سخنان رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام
آيت الله هاشمي رفسنجاني

 

- ما بايد استاندارد را جدي بگيريم

- نمي توان با محصولات معيوب وارد بازار جهاني شد

 

 

 

رئيس IEC

پروفسور Masami TANAKA رئيس ISO

Yoshio UTSUMI دبير كل ITU

 

كسب و كارهاي كوچك شايستگي آن را دارند كه به مشاغل  بزرگ دنيا مبدل شوند . برآوردها حاكي از آن است كه نزديك به 95 درصد از مشاغل دنيا را بنگاههاي اقتصادي كوچك و متوسط تشكيل مي دهند ، از اين رو استانداردهاي بين المللي بايد منافع آنها را نيز همانند دولت ها ، جوامع و مشاغل  بزرگ جهان تامين كنند.

مديران و صاحبان كسب وكارهاي كوچك افرادي سخت كوشند كه با جديت براي بقاي بنگاههاي خود تلاش مي كنند هرچند ممكن است استانداردهاي بين المللي را بسيار دور از حيطه عملكرد خود تصور كنند . در حاليكه در حقيقت استانداردهاي بين المللي ISO ،IEC و ITU توسعه اقتصادي و گسترش فناوري‌هايي را تسهيل مي كنند كه بنگاههاي  كوچك را نيز به اندازه شركاي قدرتمندشان تقويت مي كنند .

استانداردهاي بين المللي ابزارهايي در خدمت توسعه انرژي الكتريكي ، شبكه هاي ارتباطي ICT و زنجيره عـرضه جهاني هستند كه فرصت هاي بيشتري را در اختيار مشاغل كوچك قرار مي دهند . استانداردهاي IEC، ITU و ISO همواره پشتوانه اصلي اين توسعه بوده و هستند . چرخه عرضه جهاني ، محصولات خارجي و تخصيص منابع تجاري كه دريچه هاي نويني را به روي حرفه هاي كوچك از جمله صنايع كشورهاي درحال توسعه مي گشايند ، بر پايه استانداردهاي بين المللي بنا شده اند .

استانداردهاي ICT ، در حقيقت بنگاههاي كوچك را توانمند مي سازند تا به بازارهاي جديــدي دور از محل استقرار شان دست يابند . براي مثال با توسعه شبكه اينترنت ، هر شركت در هر اندازه ، مي تواند به آساني ويتريني روياروي جهان بگشايد. وانگهي، استانداردهاكه برگرفته از عملكردهاي خوب مديريتي هستند، فارغ از محدوده‌ي مكاني ، توليد كنندگان را در ارتباط با روش هاي كنترل كيفيت و اطلاع رساني در مورد محصولات ياري مي دهند و كاركردهاي مالي و تجاري آنها را در مقابل شركايشان ساماندهي مي كنند.

علاوه بر اين، استانداردهاي محصول، منشاء ارزش افزوده شمار فزاينده اي از خدماتي هستند كه توسط مشاغل خرد ارائه مي شوند . استانداردهاي سيستم هاي مديريت و ارزيابي انطباق مورد استقاده بنگاههاي كوچك به آنها كمك مي كنند جايگاه خود را به عنوان تامين كنندگان معتبر و شركاي تجاري قابل اعتماد تثبيت سازند ، در چارچوب مقررات عمل كنند و صلاحيت شركت در مناقصه ها را بيابند.

براي مديران و صاحبان بنگاههاي كوچك فعال، كه به دنبال شناسايي فرصت هاي بالقوه اي هستند كه استانداردهاي بين المللي مي توانند براي  آنها به ارمغان بياورند، افزون بر استانداردهاي ITU، استانداردهايIEC و ISO نيز كليد دستيابي به فرصت ها و نيازهاي بازارند . دولت ها و تشكل‌هاي تجاري در شماري از كشورها نيزدر پي استانداردهايي براي كسب و كارهاي كـــــوچك هستند. روشن است كه استانــداردهاي بين المللي مي توانند منافع بزرگي براي مشاغل كوچك به ارمغان بياورند.امروزه استانـــداردهاي بين المللي ISO، ITU و IEC راهكارهاي عملي براي رويارويي با چالش هاي پيش روي بنگاههاي  كوچك در بازارهاي جهاني ارائه مي دهند .

با اين ترتيب ، اين استانداردها ، مديران و صاحبان بنگاههاي كوچك را قادر خواهند ساخت تا علاوه بر مزاياي ناشي از سخت كوشي سنتي خود ، روح ابتكار و توجه به نيازها و رضايت مشتريانشان را نيزافزايش دهند .

مترجم : هنسا قادري

معاون اداره كل روابط عمومي و امور بين الملل

مؤسسه استاندارد و تحقيقات صنعتي ايــران

ترجمه: پرويز مهاجر

 
مقدمه

مركزهاي اطلاع رساني و دكومانتاسيون به شيوه هائي علمي نياز دارند تا بتوانند مفاهيم را بسادگي و وضوح بازنمايند و با مشخص كردن روابط اين مفاهيم به آنها انتظام دهند. با استفاده از اين شيوه ها و نظارت اصطلاح شناسانه بر مفاهيم مي توان نظام تحليل، رده بندي، مدرك يابي مؤثر و كم خرجي را در دستگاههاي دكومانتاسيون ابداع كرد.

در بسياري از كشورها، بنگاه ها باقتضاي مقصود خود يا واژه نامه هائي گردآوري كرده اند يا در كار اين گردآوري هستند. واضح است كه در انتقال اطلاع نيازمند مجموعه قواعد استاندارد شده اي هستيم تا بر اساس آنها بتوانيم واژه نامه بسازيم. رهنمودهاي اين استاندارد بين المللي از جهات زير ميتواند مفيد باشد:

ـ كار هر يك از بنگاهها را در ساختن و پروراندن واژه نامه آسان مي كند.

ـ انتقال اطلاع بين بنگاه هاي مختلف را آسان مي كند (در بند 7 اين جزوه فهرست نشريات مفيد بدست داده مي شود.)

دامنه و زمينه كاربرد

1-1     1-1             اين استاندارد بين المللي رهنمودهائي بدست ميدهد تا تهيه و پرورش واژه نامه ها را (اعم از ماشيني يا دستي) آسان كند لذا در اين رهنمودها سعي شده است تا مبنائي براي سازگاري واژه نامه هائي كه در حال و يا آينده در بسياري از رشته هاي علمي، چه بنيادي و چه عملي، فراهم مي آيند ايجاد شود.

2-1     2-1             از اين رهنمودها مي توان در تهيه و پرور‌اندن واژه نامه هائي استفاده كرد كه صرف نظر از موضوعي كه بدان مي پردازند در امر ذخيره و بازيابي اطلاعات بكار گرفته مي شوند. در اين رهنمودها براي فرمول‌هاي رياضي و فرمول‌هاي ساختماني شيميائي جائي در نظر گرفته نشده است زيرا اين رهنمودها بقصد استفاده اي عامتر پيشنهاد شده اند و بايد مطابق ويژگي‌هاي هر زباني، تكميل شوند.

2- تعريف واژه نامه

1-2         1-2             تعريف واژه نامه

واژه نامه را ميتوان بر حسب وظيفه يا ساختمان آن تعريف كرد.

بر حسب وظيفه، واژه نامه ابزار نظارت اصطلاح شناسانه اي است كه از آن در ترجمه از زبان طبيعي مدرك يا زبان نمايه ساز و استفاده كننده به زباني مقيد و محدود يعني زبان دستگاه استفاده مي شود (زبان دكومانتاسيون، زبان اطلاع رساني)

بر حسب ساختمان، واژه نامه واژگاني است تحت نظارت و متحول كه اصطلاحات آن از لحاظ معنا و جنس با يكديگر ارتباط دارند و قلمرو خاصي از دانش را فرا مي گيرند.

واژه نامه بعنوان زير مجموعه ساختمان يافته اي از زبان طبيعي، محتواي موضوعي مدارك، اشياء يا مجموعه اي از داده ها را توصيف مي كند. اصطلاحاتي كه در توصيف خصوصيات صوري مدرك مورد استفاده قرار مي گيرند (عناصر غيرموضوعي مانند نام نويسندگان، مجله ها، موزه ها، محل ها و جغرافيا و ساير توصيف هاي كتابشناختي) در واژه نامه نمي آيند، هر چند اين عناصر معمولاً براي تعيين هويت دقيق آنچه نمايه شده است ضرورت دارند در حقيقت بهتر است آنها را جزو ملحقات واژه نامه آورد.

واژه نامه بايد دقيقاً نشان دهنده محتواي اطلاعاتي مدارك يا عناصر ديگر مجموعه‌اي مربوط به خود باشد، يعني بايد داراي اصطلاحات و ارجاعات متقابلي باشد متناسب با موضوع مورد بررسي، و نبايد زبان مجموعه مدارك يا زبان و اطلاعات مورد نياز استفاده كنندگان را از نظر دور داشت.

بنا بر ماهيت نظارت اصطلاح شناسانه، دو نوع عمده واژه نامه معمولاً فراهم مي شود.

الف- واژه نامه هائي كه نظارت اصطلاح شناسانه را از طريق واژه هاي مرجع اعمال مي كنند يعني واژه‌نامه هائي كه فقط يكي از اصطلاحاتي را كه به مفهومي دلالت مي كند در نمايه سازي و بازيابي مجاز مي شمارند.

ب- واژه نامه هائي كه در نمايه سازي و بازيابي، نظارت اصطلاح شناسانه را با مجاز دانستن تمام اصطلاحاتي اعمال مي كنند كه به يك مفهوم دلالت دارند اما تمام اين اصطلاحات را به نشانه بي ابهام ديگري كه از براي مفهوم گزيده شده است ارجاع مي دهند (مثلاً شماره مفهوم يا نشانه گذاري) در اين نوع واژه نامه، اگر معناي اصطلاحي تغيير كند حذف مترادف و روابط مفهومي خيلي آسان تر است.

برخلاف فرهنگ لغات، كه تعاريف واژه يا اصطلاحي را بدست ميدهد، در واژه نامه واژه ها يا اصطلاحات طوري منظم مي شوند كه روابط بين آنها مبين معاني خاصي ميباشند.

ميتوان واژه نامه را مانند فهرستي الفبائي مرتب كرد يا اصطلاحات موجود در واژه نامه ديگري را براي ساختن فهرستي مورد استفاده قرار داد. اما در هر حال واژه نامه با فهرست يكي نيست. فهرست هر مجموعه اي بايد نشاني و محل هر يك از عناصر موجود در اين مجموعه را مشخص كند اما خود واژه‌نامه فقط شامل اصطلاحات است بدون نشاني هائي كه در فهرست آمده است. واژه نامه بعنوان"نظام رده بندي اصطلاحات با نظام رده بندي موضوعي چنانكه در رده بندي دهدهي جهاني آمده است مشابهت هائي دارد.

اما در حاليكه نظام هاي رده بندي موضوعي ميكوشد تا كل نظام روابط مرتبه اي را نشان دهد، واژه‌نامه باقتضاي مجموعه مدارك و نيازهاي اطلاعاتي استفاده كنندگان روابطي را كه در نمايه سازي و بازيابي ضرورت دارد نشان ميدهد.

واژه نامه را نبايد نوعي ليست معتبر محسوب داشت زيرا اصطلاحات برگزيده شده در واژه نامه خاصي، اصطلاحاتي هستند كه در نظام دكومانتاسيون و اطلاع رساني معيني مورد نياز نمايه سازي و بازيابي هستند ليست هاي معتبر ديگري وجود دارند كه مبتني بر زبان طبيعي هستند مانند ليست سرعنوانهاي موضوعي، اما بطور كلي اين قبيل ليست ها ساختمان مرتبه اي واژه نامه را ندارند.

3- ساختمان واژه نامه

1-3- توصيف گرها

شكل دروني تك تك مدخل ها و ترتيب مدخل هاي مختلف در ارتباط با مدخلي ديگر ساختمان واژه‌نامه را پديد مي آورد. ارجاعات متقابل در هر واژه نامه شيوه ارتباط با مدخل ها را با يكديگر در شبكه مفاهيم مشخص مي كند.

اصطلاحاتي كه جواز ورود به واژه نامه يافته اند تا در نمايه سازي بكارروند توصيف گر ناميده مي شوند. توصيف گر را مي توان اصطلاح يا نمادي شكل گرفته و معتبر دانست كه براي نشان دادن بي ابهام مفاهيم مدركي يا مساله اي بكارگرفته مي شود.

با در نظرداشتن هدف همكاري بين المللي دو سطح توصيف گر را ميتوان از يكديگر متمايز كرد.

ـ توصيف گرهاي كلي تر كه بعد از آنكه به چندين زبان ترجمه شدند ميتوانند موضوع توافق چندين كشور باشند.

ـ توصيف گرهاي خاص كه ميتوانند در چندين زمينه خاص موضوع توافق باشند. توصيف گرها مي‌توانند:

الف) اصطلاحاتي باشند كه به مفاهيم يا مجموعه هائي از مفاهيم دلالت كنند.

ب) اصطلاحاتي باشند كه به ذوات منفرد دلالت دارند. اين اصطلاحات همچنين اسمهاي خاص (يا بازشناسانندگان) ناميده مي شوند.

اسمهاي خاص مي توانند به يكي از شكلهاي زير باشند:

ـ نام برنامه ها

ـ فهرست واژه هاي اختصاصي

ـ نام هاي جغرافيائي يا ژئويولتيكي

ـ علائم تجاري

ـ نام اشخاص و سازمانها

ـ اختصارات و سرنام ها

ـ ساير اسمهاي خاص (يعني نظام هاي برنامه ريزي)

بهتر آن است كه اسم هاي خاص را مانند ساير توصيف گرها بكاربريم يعني بيكديگر ربطشان دهيم.

در مورد ديگري همچنين ميتوان همين شيوه را در پيش گرفت و آن وقتي است كه مجموعه واژه هاي اختصاصي كه در همه جهان پذيرفته شده است وارد واژه نامه مي شود.

در واژه نامه هائي كه اصلاحات مرجع بكار نمي رود، همه واژه هائي كه در واژه نامه آمده است اصولاً توصيف گر بحساب مي آيند.

اصلاحاتي كه بر مفاهيمي دلالت ميكنند اما در نمايه سازي بكار گرفته نمي شوند اصلاحات غيرمجاز بحساب مي آيند. اين اصطلاحات را غير توصيف گر مي نامند.

در بسياري از موارد بهتر آن است كه امكان تمايز نمادي و صوري بين توصيف گر و غيرتوصيف گر را ملحوظ داشت. اين كار را مي توان با استفاده از حروف چاپي در چاپ هر توصيف گر خاص يا استفاده از علائمي براي مشخص كردن ابتدا و انتهاي آن انجام داد.

2-2         2-2             ضرورت صوري

30201 عبارت مركب توصيف گر ممكن است كه از يك واژه يا بيشتر تشكيل شده باشد. صرف نظر از تعداد واژه هائي كه براي رساندن مفهومي ضرورت دارد توصيف گر بايد قاعده نمايانگر موضوع خاصي باشد اما بهتر آن است كه تعداد واژه هاي توصيف گر هر چه كمتر باشد و چه بهتر كه توصيف گر تنها از يك واژه ساخته شده باشد. بهر حال  بايد به يادداشت كه بهنگام مخفف كردن، اصطلاح مقداري از وضوح خود را از دست ميدهد. واژه هاي توصيف گر مركب بايد بر حسب ترتيب طبيعي خود وارد واژه‌نامه شوند (مثلا" مهندسي برق) يعني، نبايد بطور مصنوعي معكوس شوند. شايد مفيد باشد كه شكل هاي معكوس را بعنوان غيرتوصيف گر در واژه نامه آورد و ارجح آن است كه با توصيف گرها ارتباطشان داد.

وقتي شكل معكوسي بعنوان مدخل (يعني توصيف گر) برگزيده ميشود بايد شكل غيرمعكوس آن هم در واژه نامه گنجانده شود.

30202 براي اينكه بتوانيم تعداد توصيف گرها را محدود نگاه داريم گاهي بهتر است كه مفاهيم يا تركيب مفاهيم را با تركيب چند توصيف گر نشان دهيم.

تجزيه (شكافتن) مفاهيم يا تركيبات واژه نامه

بعنوان قاعده اي كلي دو راه وجود دارد:

الف) تجزيه صرفي (واژه اي)

وقتي مفهوم با واژه اي مركب يا تركيبي از واژه ها نشان داده ميشود مي توان آنرا به عناصر سازنده اش تجزيه كرد. بهر حال وقتي واژه هائي كه از اين راه بدست ميآيد با هم تركيب شوند به شرطي مفهوم اصلي را نشان ميدهند كه تجزيه صرفي معنائي داشته باشد، تنها در اين صورت است كه از تجزيه صرفي نتيجه درست بدست ميآيد.

ب) تجزيه معنائي

در تجزيه معنائي مفهوم به عناصر سازنده خود تجزيه ميشود، عناصري كه اگر با هم تركيب شوند مفهوم اصلي را بازمي سازند. توصيف گرهائي كه بدست ميآيند ضروره جزو اصطلاحات شكافته شده هستند.

مثال براي مورد الف

                         روانشناسي حيواني=

                         روانشناس + حيوانات

براي مورد ب

                        باد موافق= هواشناسي + جغرافيا

نمونه منفي الف (# ب) ×××

                     باد موافق # باد + موافق

3020202 تركيب واژه ها يا مفاهيم

              اصطلاحات ممكن است پيش ار ورود به مجموعه تركيب (يا پيش هم آراسته) شوند و به

             بهمين ترتيب نيز بازيابي شوند يا آنكه در ضمن كاوش تركيب شوند (پس هم آراسته) تا

            مفهوم مطلوب جستجو شده را نشان دهند تصميم در اختياركردن يكي از اين دو راه بستگي  

            به ملاحظات زير دارد:

الف) پس ـ هم آرائي

اين شيوه محدود به مواردي است كه توصيف گرهاي بسيط به تنهائي به كرات استعمال شود و يا آنكه توصيف گر از پيش تركيب شده چندان بكار نرود. بايد احتياط كرد تا تركيبات توصيف گرهاي بسيط واقعاً همان مفهوم را نشان دهند كه توصيف گر از پيش تركيب شده تا در نتيجه مفهوم بي هيچ ابهامي نشان داده شود.

مثال

انتقال + نفت = انتقال نفت

ب) پيش هم آرائي

توصيف گرهاي از پيش تركيب شده فقط وقتي استعمال شوند كه معناي توصيف گرهاي بسيط به تنهائي با معناي توصيف گر از پيش تركيب شده فرق نداشته باشد.

مثال

  گلاب

  سراب

توصيف گرهاي بسيط در ارتباطاتي مرتبه اي غير از تركيبات پيش آراسته بكار برده مي شوند.

 خانه داران

چنين توصيف گر از پيش هم آراسته اي اسمي خاص محسوب شود ولي اين ترديد پيش مي آيد كه آيا تركيب توصيف گرهاي بسيط محتواي مفهومي را منحصراً و بدقت بيان ميكند يا نه؟

توصيه ميشود كه در بسياري از موارد از اصطلاحاتي كه كلي تر از ساير توصيف گرها هستند بعنوان توصيف گر از پيش آراسته استفاده شود: اگر مفهومي با تركيبي از توصيف گرهاي بسيط نشان داده‌ميشود بايد با استفاده از ارجاع USE (بكاربريد) به اين موضوع بكاربريد اشاره كرد. در زير توصيف‌گرها بسيط با علامت "UF " (بكاربرده شده بجاي ـ) بايد به اصطلاح از پيش تركيب شده نامستعمل ارجاع داده شود (يعني به علامت UFC) مثال انگليسي:

Ships + building

Use

Shipbuilding

Ships

Use

Vessels

Vessels

UF

Ships

Shipbuilding

UFC

 

Shipbuilding

UFC

Buiding

 

            تركيب توصيف گرهاي ساده بايد در بخش نظام يافته واژه نامه بيابد و توصيف گر از پيش آراسته نامستعمل در بخش هاي الفبائي بعنوان غيرتوصيف گر 30202 شكل واژه

وقتي قرار بر اين شد كه اصطلاح معيني در واژه نامه وارد شود بايد دقت كرد كه اين واژه همراه با روابطي كه در واژه نامه برقرار شده است معناي مورد نظر هر چه دقيقتر برساند.

الف) املاء

رايج ترين املاي هر واژه را بايد پذيرفت در مواردي كه بعلت استعمال هاي گوناگون كلمه اي پيش از يك املاء دارد هر دو املاء بايد در واژه نامه بيايد و از يكي به ديگري ارجاع داده شود.

مثال:

  ذغال

 زغال

همچنين هرگاه چنين مساله اي پيش بيايد ميتوان فرهنگ معتبري را ماخذ قرار داد.

ب) ترجمه

اصطلاحات فني بسياري در اثر ترجمه از زبانهاي ديگر رواج پيدا ميكنند اما گاهي زبانهاي جديد اصطلاح لاتين يا يوناني را در واژگان اختصاصي موضوع خاصي وارد ميكنند. وقتي هم اصطلاح خارجي و هم ترجمه معروف آن با معنائي واحد رواج دارند بايد هر دو را در واژه نامه آورد و از يكي به ديگري ارجاع داد.

مثال:

بيولوژي

زيست شناسي

ج) حرف به حرف  نويسي

وقتي زبان خارجي با الفباي متفاوتي نوشته ميشود مساله غموض بيشتري مييابد اين امر در مورد مشخصي كننده ها[1][1] كاملاً صدق ميكند از استاندارد هاي حرف به حرف نويسي كه سازمان بين المللي استاندارد گذاري پيشنهاد كرده است هر جا قابل بكار بستن باشد ميتوان استفاده كرده هر جا كه امكان داشته باشد شكل حرف بحرف نوشته شده اي را كه از علائم مميز استفاده نمي كند بايد بكاربرد.

30204 شكل اسم

توصيف گرها بايد بشكل اسم (يا عبارت اسمي باشند) يا آن شكل از فعل بكارگرفته شود كه معادل اسم باشد.

مثال:

برق            بجاي            برقي

بارندگي       بجاي           باريدن

30205 عدد

استفاده از شكل جمع يا مفرد در انتخاب توصيف گر بايد بر حسب نحوه كاربرد زبان واژه نامه باشد. لازم است كه در اين كار استانداردهاي ملي وضع شود. اگر استاندارد ملي وجود نداشته باشد بايد از شيوه معمول فرهنگ نويسي زبان استفاده كرد. گاه شكل جمع يا مفرد به مفاهيم متفاوتي اشاره ميكنند، در چنين وضعي بايد هر دو شكل را وارد واژه نامه كرد.

مثال در انگليسي:

wood          چوب

Woods          جنگل

در انگليسي هرگاه اسم جنس منظور باشد توصيف گر بحالت جمع باشد. (يعني وقتي توصيف گر به طبقاتي از اشياء دلالت دارد) و حالت مفرد را بايد براي مواد خاص خواص اشياء فرايندها و اسم هاي خاص و شعب علوم نگاه داشت.

 

 

 

مثال در انگليسي:

طبقه اشياء

خاصيت

فرايند

Teeth

Conductivity

Acidification

Stars

Opacity

Calendering

Pantings

Texture

Curing

 

30206 صفات

البته مواردي هست كه فقط صفت با شكل هاي غير اسم بايد بكارگرفته شود.

مثال:

اجتماعي                        بين المللي

بخش كوچكي از اصطلاحات تك واژه اي كه بشكل صفت هستند ميتوانند بعنوان وابسته صفتي بكار‌گرفته شوند (پيوسته، افقي) از آنجا كه صفات ميتوانند با اسم ها از پيش هم آراسته شوند و به عنوان توصيف گرهاي تركيبي وارد واژه نامه شوند، انتخاب صفت بايد بر اساس سهولت كاربرد و انعطاف پذيري باشد. هر جا وابسته صفتي در تركيب با اصطلاح خاص ديگري بسيار بچشم ميخورد بايد از شيوه از پيش هم آرائي استفاده كرد.

30207 اختصارات و سرنام ها

بطور كلي بايد از بكاربردن شكل هاي اختصاري پرهيز كرد زيرا ممكن است استعمال آنها بحد كافي عام نباشد يا معنايشان فقط به قرينه متن معلوم شود يا اينكه تشخيص آنها بر اساس درشت نويسي و نقطه گذاري باشد. در حالت اخير اگر در ارتباط با واژه نامه از چاپگر كامپيوتر يا وسايل داده‌پردازي[2][2] الكترونيكي استفاده شود. درشت نويسي و نقطه گذاري ايجاد محدوديت هائي خواهد كرد، بنابراين از اختصارات هنگامي ميشود استفاده كرد كه در بين استفاده كنندگان از واژه نامه بخوبي جاافتاده باشد يا رواج بين المللي داشته باشند يا اينكه در عمل معلوم شود كه بكاربردن آنها سودمند است.

شكل اختصاري و غيراختصاري هراصطلاحي مترادف محسوب ميشوند و بايد بيكديگر ارجاع داده‌شوند.

اختصاراتي كه چند معنا دارند لفظ مشترك (هم نويسه) محسوب مي شوند.

گاهي ضرورت محدود ساختن طول توصيف‌گرسبب ميشود كه اختصاراتي كه كمتر جاافتاده‌اند استعمال شوند. در چنين موارد بايد به اين اختصارات يادداشت كاربردي افزود نام سرنام هاي جاافتاده مانند توصيف گرها پذيرفتني هستند.

مثال RADAR         

30208 استفاده از حروف و علائم

وضع علائم

هرگاه از تجهيزات داده پردازي استفاده شود بايد نكات زير را رعايت كرد.

ماشين كردن توصيف گرها با حروف درشت

پرهيز از بكاربردن علائم متمايز كننده كه در بالا يا زير حروف بكارميرود.

محدود كردن تعداد حروفي كه توصيف گر ميتواند داشته باشد

البته اگر تجهيزات داده پردازي با نيازهاي اطلاعاتي متناسب شوند اين محدوديت ها از ميان ميروند.

ب) علامت گذاري

علامت گذاري در توصيف گرها بايد به حداقل كاهش يابد بجز در مورد واژه هاي علمي اختصاصي، فقط پرانتز و خط تيره بشرحي كه در رهنمودهاي زير خواهد آمد، بكار توصيف گرها ميخورد.

استعمال نقطه پايان وقتي مجاز است كه بعلت محدوديت توصيف گر كلمه مرخم شده باشد. خط تيره وقتي بايد استعمال شود كه حذف آن سبب دگرگون شدن معنائي شود كه توصيف بايد افاده كند. ويرگول، دو نقطه، اپوستروف، اگر در رساندن معناي كلمه ضرورت نداشته باشند بايد حذف شوند. در حالتي كه عبارتي معكوس ميشود استعمال ويرگول مجاز است.

<spa

 

 

 

تهيه کننده:حسن انوشا شركت قطارهاي مسافري رجاء


مقدمه

در جهان صنعتي امروز كه كشورها، دولتها، شركتها و موسسات صنعتي و تجاري تحت تاثير رقابتهاي تنگاتنگ قرار دارند، توجه به كيفيت محصول و بهبود مستمر آن از اهميتي خاص و ويژه برخوردار است. افزايش كيفيت توليد فرآورده هاي مختلف صنعتي، خدمات ارائه شده و پويايي علوم و فنون در صنايع تنها در شناخت واستفاده بهتر از قواعد و چهارچوبهاي تعيين شده پيرامون انتخاب، توليد و آزمون مواد و قطعات به عنوان راهكار اساسي در جهت نيل به فن آوري و ارتقاء صنعتي، ميسر است. به بيان ديگر، با بهره گيري مناسب از استانداردهاي تدوين شده و معتبر بين المللي و ملي براي طراحي، انتخاب و كنترل قطعات و مواد، زمينه براي نهادينه كردن كاربرد استاندارد و حركت به سوي توليدات با كيفيت بالا و بهبود مستمر كيفيت فراهم مي آيد. بديهي است با اعمال اين رويه و به كارگيري استانداردهاي معتبر، قابليت لازم براي توسعه بازارهاي داخلي و زمينه رقابت در بازارهاي بين المللي براي محصولات صنعتي هر كشوري پديد خواهد آمد. به علاوه با توجه به تغيير و تحولات كنوني در تجارت جهاني، كه از يك طرف با ايجاد سازمان تجارت جهاني (WTO) روابط اقتصادي كشورهاي جهان به سمتي غير از آنچه كه در گذشته بوده است، پيش مي رود و از طرفي ديگر، خروجي هاي حاصل از جلسات متعدد و تصميم گيري هاي اينگونه سازمانها اثري بسيار سريع در روند فعاليتهاي تجاري به وجود مي آورد، لزوم به كارگيري استانداردها ملموس تر و قوي تر شده است.

استاندارد چيست؟ استاندارد نظمي است مبتني بر نتايج استوار علوم ، فنون وتجارب بشري در رشته اي از فعاليتهاي عمومي كه به صورت قواعد، مقررات و نظامنامه و به منظور ايجاد هماهنگي و وحدت رويه، توسعه تفاهم، تسهيل ارتباطات، صرفه جويي در اقتصاد، حفظ سلامت و گسترش مبادلات بازرگاني داخلي و خارجي به كار مي رود. به طور كلي استاندارد به معناي قانون، قاعده، اصل و ضابطه مي باشد. حركت در جهت ارتقاء امور فني، صنعتي و اقتصادي در جوامع بشري نيازمند استاندارد است. تدوين و تنظيم استانداردها در سراسر جهان توسط موسسات و مراكزي تحت عنوان “موسسات و مجامع استاندارد” و امور مربوط به استانداردكردن توسط گروهي از افراد ذينفع و علاقه مند و با در نظر گرفتن موارد عمومي و يا فني مورد نظر به صورت تدوين يك يا چند استاندارد صورت مي پذيرد. البته ممكن است تدوين استاندارد ها در سطح ملي توسط موسسات دولتي و يا با همكاري بخشهاي خصوصي صورت پذيرد.


تعريف استاندارد: واژه استاندارد، هشت قرن پيش از زبان فرانسه با عنوان اتاندارد (
Etandard) وارد زبان انگليسي شد و از نظر ريشه لغت، به فعل اكستند (Extend) لاتيني به معني گستره كردن و برافراشتن باز مي گردد. اما واژه استاندارد در زبان انگليسي، از نظر علمي و فني داراي دو معني كاملا متفاوت مي باشد.
الف) مقياس اندازه گيري كه در فرانسه امروزي آن را اتالون
Etalon)) مي نامند.
ب) به معناي كتابچه حاوي مقررات و اصول براي تنظيم امور فني، علمي و تجاري كه در فرانسه به آن نرم (
la norm) گفته و در آلمان به معناي (Norm) و در ريشه لاتين آن (Normn) يعني گونيا به كار مي رود.


نكته 1: در ايران واژه استاندارد به معني تثبيت شده، توسط مرحوم غلامحسين مصاحب پيشنهاد شد كه اين كلمه هرگز رواج نيافت.


تعاريف ديگر استاندارد: استاندارد بيان شرايطي است كه بايد براي دستيابي به يك هدف معين رعايت شود و قابل استفاده مكرر است. همچنين به معناي هر نوع نظم ثابتي كه در مجاري امور پديده ها جاري مي باشد و نيز استاندارد به معناي هر معيار و مقياسي است كه با آن بتوان كيفيت و كميت اموري را مورد سنجش قرار داد.

انواع استانداردهاي عمومي و اساسي

به طور كلي استانداردها به چهار دسته به شرح زير تقسيم مي شوند:

- استاندارد كارخانه اي Factory Standard))
- استاندارد ملي (
National Standard)
- استاندارد منطقه اي (
Local Standard)
- استاندارد بين المللي (
International Standard)

1- استاندارد كارخانه اي : استاندارد كارخانه اي حاصل و شامل اتفاق نظرات بخشهاي مختلف يك كارخانه توليدي در زمينه طراحي، توليد، كنترل و ساير عملكردها مي باشد. تدوين و اجراي استاندارد كارخانه اي توسسط موسسات و كارخانجات صنعتي به عنوان يك موضوع مهم و اصلي مورد توجه قرار گرفته است.
علاوه بر مزاياي فراوان تدوين اين اسناد، اجراي سيستم به روز رساني و بازنگري استانداردهاي كارخانه اي همگام با توسعه و پيشرفتهاي فني عملأ زمينه همراه بودن هر سند را با آخرين فن آوريهاي موجود فراهم مي سازد. از جمله استانداردهاي كارخانه اي، مي توان استانداردهاي
STD شركت ولوو، استاندارد SIA شركت ساكايي ژاپن، استاندارد مهندسي EDS شركت دوو، استانداردهاي كارخانه اي كمپاني بنز و دهها نمونه ديگر را نام برد كه بسياري از آنها مورد تاييد موسسات استاندارد كشورهاي متبوع قرار گرفته و به عنوان مبنا و بخشي از استانداردهاي ملي هر كشور مطرح شده اند. استانداردهاي كارخانه اي خود به دو دسته يعني استانداردهاي فني و تكنيكي و استانداردهاي اجرايي و مديريتي تقسيم مي شوند.

2- استانداردهاي ملي: اين استاندارد پس از بررسي و مشورت، توسط متخصصان و كارشناسان فني صنايع و بازرگاني به منظور حفظ منافع ملي (منافع توليد كننده و مصرف كننده) در هر كشوري تدوين مي شود كه البته وظيفه اصلي تدوين استانداردهاي ملي در هر كشور به عهده سازمانها و موسسات استاندارد كشور مي باشد، بديهي است ممكن است اين گونه سازمانها دولتي،‌ نيمه دولتي و يا خصوصي باشند. از جمله استانداردهاي ملي مي توان به استاندارد ملي ايران با علامت اختصاري
ISIRI، استاندارد ملي آلمان (DIN)، استاندارد ملي ژاپن ( JIS)، استاندارد ملي آمريكا ( ANSI)، استاندارد ملي انگلستان (BSI)، استاندارد ملي روسيه سابق (GOST)، استاندارد ملي فرانسه (AFNOR) و اشاره نمود.

نكته 2: در كشور ما موسسه استاندارد و تحقيقات صنعتي ايران متولي تهيه و تدوين استانداردهاي ملي مي باشد كه عمدتأ از استانداردهاي ملي كشورهاي ژاپن، آلمان و انگليس و استاندارد بين المللي
ISO كمك گرفته مي شود.

3- استاندارد منطقه اي: اين استاندارد توسط گروهي از افراد ذينفع در دو يا چند كشور همجوار كه در صنايـع مشتركند و يا داراي داد
و ستد بارزگاني هستند، تدوين مي گردد. اجراي اين استاندارد باعث تسهيل در ارتباطات فني و بازرگاني با يكديگر و حتي با ساير كشورها مي شود.
از جمله اين استانداردها مي توان به استاندارد
EN (Europaisches Komitee fur Norming) كه با همكاري 15 كشور اروپايي متحد تدوين شده است و يا استاندارد COPANT كه ويژه كشورهاي پان امريكن (سازمان كشورهاي آمريكايي) مي باشد، اشاره كرد.

4- استاندارد بين المللي : اين استاندارد حاصل توافق نظرات كارشناسان ذيربط ممالك عضو سازمان بين المللي استاندارد است، كه البته در ابتدا ممكن است تصور شود كه اهداف استانداردهاي ملي و منطقه اي با استانداردهاي بين المللي مشترك باشد. براي تعيين اين موضوع بايد اشاره كرد كه هدف نهايي اين استانداردها چنين بيان مي شود “توانايي عملكرد در تمام سطوح “و هدف از استاندارد كردن در سه سطح قبلي نيز مشابه تعريف ارتقاء فعاليت در مورد انواع استانداردهاي جهاني و يا تعميم استانداردهاي بين المللي در زمينه هاي علمي، فن آوري و اقتصادي مي باشد. از جمله استانداردهاي بين المللي مي توان به استانداردهاي (
ISO) و استاندارد (IEC) اشاره نمود.

نكته 3: استاندارد كارخانه اي در محدوده سطح كارخانه، استاندارد ملي در محدوده سطح كشور، استاندارد منطقه اي در محدوده چند كشور و استاندارد بين المللي در كل كشورهاي جهان كاربرد دارد.

مراحل تهيه و اجراي استاندارد : تهيه و اجراي هر استاندارد شامل سه مرحله به شرح زير مي باشد.
1- تهيه، تنظيم و تدوين استاندارد
2- چاپ و نشر استاندارد
3- اجراي مفاد سند استاندارد

اصول و فوايد استاندارد كردن :
استاندارد كردن و به كارگيري استانداردها هم براي توليد كننده و هم براي مصرف كننده فوايدي به شرح زير دربردارد:

فوايد براي توليد كننده:
تعيين خواص و مشخصات مورد نظر، تعيين و تشريح روشهاي توليد، مونتاژ،‌ آزمون، نمونه برداري، نحوه بسته بندي و حمل ونقل،‌ روشهاي حفاظتي ، تعيين عبارات، اصطلاحات و علائم لازم جهت تفهيم طرفين، طبقه بندي مفاهيم و اصطلاحات،‌كاهش تنوع، افزايش سطح توليد، صرفه جويي در مواد اوليه وانرژي، كاهش ضايعات، بهبود كيفيت محصولات، تسهيل در انبارداري، بسط و گسترش بازرگاني داخلي و خارجي.

فوايد براي مصرف كننده: تامين كالاي مرغوب ، اطمينان از ايمني كالا و محصول، سهولت در سفارش، پرداخت هزينه كمتر، دسترسي آسان به كالاي مورد نظر.

مشخصات يك استاندارد: هر استاندارد تدوين شده بايد در برگيرنده موارد زير باشد:
عنوان كامل، شماره، تاريخ تدوين وتجديد نظر، مرحله تجديد نظر، دامنه، منابع، مفاهيم و اصطلاحات، جنس و مواد، نحوه توليد، كيفيت سطحي، درجه و گريد، آزمونها، تعداد آزمونها، روشهاي آزمون، مشخصات ابعادي و تلرانسها، خواص فيزيكي، مكانيكي، عمليات تكميلي و نهايي، روشهاي حفاظتي،‌ روشهاي بسته بندي، روشهاي حمل و نقل و نگهداري، مسئوليتهاي توليد كننده و خريدار، چگونگي حل اختلافات و


نكته 4 : مراحل تكاملي و ضوابط مورد نياز براي رسيدن به يك سند استاندارد كامل به شرح شكل (1) مي باشد.

نكته 5 : اسامي تعدادي از استانداردهاي ملي و بين المللي در جدول (1) ارائه شده است.

استاندارد ويژگي مواد و خواص آنها استاندارد عملكرد استاندارد كاهش انواع

استاندارد و اصطلاحات وواژه ها استانداردکامل استانداردآزمون وبازرسي

استاندارد اساسي استاندارد واحد اندازه گيري استاندارد ابعاد

شكل 1- مراحل تكاملي و ضوابط مورد نياز براي رسيدن به يك سند استاندارد كامل

جدول 1- معرفي تعدادي از استانداردهاي ملي و بين المللي
عنوان موسسه استاندارد اختصار عنوان موسسه استاندارد اختصار
انجمن آزمون و مواد آمريكا
ASTM موسسه ملي استاندارد آلمان DIN
انجمن مهندسين مكانيك آمريكا
ASME كميته تدوين استاندارد اروپا EN
انجمن جوشكاري آمريكا
AWS موسسه استاندارد فدراسيون روسيه GOST
موسسه ملي استاندارد آمريكا
ANSI موسسه بين المللي جوشكاري IIW
انجمن آلومينيم آمريكا
AA موسسه استاندارد صنعتي ژاپن UIS
موسسه آهن و فولاد آمريكا
AISI موسسه بين المللي استاندارد ISO
موسسه نفت آمريكا
API كميسيون بين المللي الكترونيك IEC
موسسه ملي استاندارد چين
CNIS موسسه استاندارد و تحقيقات صنعتي ايران ISIRI
موسسه ملي استاندارد استراليا
SAA مشخصات و استانداردهاي نظامي امريكا MIL
موسسه ملي استاندارد فرانسه
AFNOR جامعه مهندسين خودرو آمريكا SAE
موسسه ملي استاندارد انگلستان
BSI موسسه استاندارد پاكستان PSI
موسسه ملي استاندارد هند
BIS موسسه استاندارد تركيه TSE
موسسه ملي استاندارد كانادا
CSA اتحاديه بين المللي راه آهنها UIC
موسسه ملي استاندارد ايتاليا
UNI موسسه راه آهنهاي آمريكا AAR

 



 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 09 اسفند 1393 ساعت: 10:42 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 47

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس