سایت علمی و پژوهشی آسمان - مطالب ارسال شده توسط asemankafinet1

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره روشهاي بهينه سازي احتمالي عملكرد سيستم چند مخزنه

بازديد: 171

تحقیق درباره روشهاي بهينه سازي احتمالي عملكرد سيستم چند مخزنه

چكيده: يك مدل برنامه نويسي ديناميك احتمالي بروي يهينه سازي توليد نيروي محركه مولد برق مربوط به يك سيستم چند مخزنه همراه با جريانهاي ورودي، توسعه يافته است. اين كاربرد براي يك سيستم هيدرو الكتريك برزيلي ايجاد شد. اين مدل شامل دو قسمت است.يك برنامه ديناميكي جبري ناپيوسته و تنها يك زمانه، وظيفه را بر عهده دارد. مقادير محاسبه شده بيانگر توليد انرژي پتانسيل هستند و بر پايه داده هاي قبلي جريان مي باشند. برنامه پيوسته (on-line) بر حسب يك برنامه ديناميك احتمالي فرموله شده است و در زمان واقعي به منظور كاربردهاي عملكردي در شرايط واقعي، ايجاد شده است. در هر ماه يك تحقيق چند بعدي به منظور ساختار بهينه مخزن انجام مي سود كه باعث افزايش براي يك ماه مشخص كه بوسيله برنامه گسسته (off- line) تعيين شده است. را مورد استفاده قرار مي دهد. بهينه سازي مورد نظر نياز به اطلاعاتي درباره جريان ورودي ماه پيش و آغاز ذخيره در ماه جاري دارد: اما اين اطلاعات، البته، قابل مشاهده هستند و به آساني تعيين شده اند. ماه بعدي، به منظور يافتن رها سازيهاي بهينه بروي آن ماه، تحقيق مرحله پيوسته تكرار مي شود. همچنين برنامه گسسته مي تواند به منظور دستيابي به يك مقايسه مزاياي توليد انرژي مورد انتظار و مزاياي مديريت آب كه نتيجه بعضي مشاهدات ديگر مثل سيل بندي (flood control) مي شود، استفاده شود. عملكرد مدل در مقابل داده هاي عملكردي واقعي بروي يك زير سيستم برزيلي مورد بررسي قرار گرفت، و دلالتهايي براي عملكرد برتر بوسيله مدل استنتاج شد.

مقدمه:

خيلي اوقات سيستمهاي عملكردي مخزن شامل چند مخزن با جريانهاي ورودي كه مولفه هاي احتمالي (تصادفي قوي و نيز همبستگي معني دار دارد، مي شود. اگر جريانهاي ورودي به مخزن را بتوان اولين مرحله فرايند ماركوف (Markov) مد نظر قرار داد، ماتريسهاي انتقال احتمالات مربوط به جريانهاي ورودي مي تواند. از داده هاي ثبت شده و پيشين ايجاد شود. با توجه به روش معرفي شده توسط (1960) Howard، بهينه سازي عملكرد مخزن مي تواند بر حسب يك مسئله برنامه نويسي ديناميك احتمالي فرموله شود، كه در آن تابع مورد نظر همان ماكزيمم كردن بازگشت مورد انتظار مي باشد

محققاني كه از برنامه نويسي ديناميك احتمالي براي عملكرد مخزن استفاده كردند شامل، بوچر (1971)، آدانكمارويه (1973)، تورجون (1980)، مايدمنت و چاو(1981)

yakowilz (1982) كابردهاي برنامه نويسي ديناميك را در منابع آبي م؟ بررسي قرار داد. در اصل، تكنيكهاي بهينه سازي متنوعي وجود دارد. (yeh 1985) كه ممكن است براي استفاده با يك رويكرد احتمالي براي جريان، مورد توجه واقع شود. اين تكنيكها شامل برنامه نويسي ديناميك احتمالي، برنامه نويسي خطي احتمالي، برنامه نويسي خطي احتمالي همراه با رجوع، برنامه نويسي خطي شانس محدود، برنامه نويسي ديناميك اطمينان- محدود و برنامه نويسي غير خطي، مي شود. به خاطر غير خطي بودن محصول نيروي محركه مولد برق و طبيعت عملكرد مخزن كه نياز به تصميم گيريهاي مكرر دارد، برنامه نويسي ديناميك احتمالي مناسبترين مورد مي باشد. مهمترين موانع بكار بردن برنامه نويسي ديناميم احتمالي براي عملكرد مخزن اشتباه در محاسبه بوده است. بخوبي مشخص است كه سيستم عملكردي مخزن با مولفه هاي چند گانه، دستخوش جريانهاي احتمالي (stochastic) يا تقاضاهاي احتمالي است، كه باعث تحميل شدن بار محاسباتي سنگين بر روي روش بررسي بهينه سازي مي گردد. هنگامي كه تعداد حالات متغييرها (معمولا انباره ها) (storages) افزايش مي يابد، نيازهاي محاسباتي بصورت نمايي اضافه مي شوند. تكنيكهاي اين مقاله كه به منظور كم كردن مشكل ابعادي همراه با نيازهاي محاسباتي توسعه يافته اند عبارتند از

روش يك در يك زماني تقريب متوالي (Turgeon 1980 ، Yeh 1973، Arun Kumar)

برنامه نويسي ديناميك ديفرانسيلي توسعه يافته براي جريانهاي احتماليTrezos & Yeh 1987(Gjelsvic 1982، 

برنامه نويسي ديناميك گرداياني براي كنترل بهينه احتمال (Foufoula Georgiou & kitanidis 1988). با توجه ما در اين تحقيق بر پايه تمركز بر روي كاهش نيازهاي محاسباتي براي يك سيستم و پيچيده چند مخزني مي باشد تا به نقطه اي برسيم كه كاربرد عملكردي قابل استفاده بصورت يك بهينه جهاني ممكن گردد.

روش شناسي: مخزن تك انباره اي

برنامه نويسي ديناميكي احتمالي يك تكنيك موثر براي مخازن تكي همراه با جريانهاي ورودي متعدد مي باشد (Arunkumar& Yeh 1973)  اين برنامه نويسي معمولا مراحل ماهانه را در خود دارد، و لازم است كه از چند نقطه شروع آناليز معكوس انجام دهيم و نيز جريانها، آزاد سازيها و نيز انباره ها را جدا بررسي كنيم. همچنين ضروري است كه ماتريس انتقال احتمالي جريان را براي هر ماه از پيش محاسبه كنيم و براي اينكار از اطلاعات پيشين مربوط به جريان بهره بگيريم. بروي يك مخزن تك انباره اي، معادله بازگشتي برنامه نويسي سيستمي، كه f1 تمام بازگشتهاي مورد انتظار از عملكرد بهينه با زمان t مربوط به دوره هاي زماني تا رسيدن به انتهاي مدت برنامه ريزي و Rt آزاد سازي در طول مدت زمان It:t : جريان ورودي در طول مدت زمان st:t: ميزان ذخيره شده در شروع مدت زمان Bt:t: مزيت براي مدت زمان st: t ميزان ذخيره شده ميانگين در طول مدت t ناخوانا   اتلاف تبخيري در طول زمان tf:t : مدت زمان عدد شاخص از انتهاي مدت برنامه ريزي (p(It/It+1) احتمال شرطي مربوط به It+1،Itداده شده از آنجايي كه ft تابعي است از ft-1، اين معادله بازگشتي مي تواند بصورت معكوس نيز حل شود. در ابتدا (در پايان مدت برنامه ريزي)، دو انتخاب وجود دارد. اولي، شروع كار با يك مقدار فرض شده براي s0 (صفر يا عدد ديگر) و حل معادله بروي f1(s1، I2) با استفاده از داده هاي آماري مربوط به p(I1 I2) در اين حالت هيچ بشيينه سازي راجع به R1 وجود ندارد. در عوض، بروي هر مقدار R1،I1 از رابطه (2) تعيين مي شود. محاسبه مي تواند بصورت معاده 3 باشد. انتخاب دوم مقدار دهي به f0(s0) و استفاده از (1) و (2)، بيشيينه كردن (1) نسبت به R در حالت ديگر فرضهاي اختياري براي حالات كرانه اي وجود دارد و مرسوم است كه تاثير اين حالات كرانه اي را كاهش مي دهند و اين كار با دادن شماره به حساب، كه اين شماره دوره هاي بعد از زمانهاي حقيقي توجه مي باشد صورت مي گيرد (به عنوان مثال بهينه سازي در طول 2 سال، با توجه سال اول مورد توجه بوده است)

بطور متداول، انتخاب اول اختيار مي گردد. با حركت معكوس به موقع، راه حلهاي بدست آمده از (1) در هر ماه براي f1(s1)It+1 در راستاي تمام مقادير L1،S1 با استفاده از (2) و قيدهاي كاربردي مختلف و تعيين مقادير بهينه براي Rt. بنابراين، جدول هاي دو گانه براي مقادير بهينه Rt در هر دوره مي تواند تشكيل گردد. اين جدولها به منظور انتخاب ؟ ناخوانا    بهينه براي يك t جاري، از زمان شروع ذخيره s1 و جريان ورودي قبلي (It+1) شناخته خواهد شد. اينها محاسبات گسسته، يك زمان مي باشند. همانطور كه پيش از اين نشان داده شد R، S ،I، به منظور توجه به هماهنگي و نيز زمان محاسباتي مجزا شدند. عموما، اين بدان معناست كه قيودي مثل حداقل و حداكثر ذخيره سازي مي بايست به منظور مطابقت با مقادير مجزا شده تقريب زده بشوند.

مخازن چند انباره اي:

فرايند بروي مخازن چند انباره اي بسيار سنگين، طاقت فرسا و غير عملي شده است، بويژه هنگامي كه آنها بصورت متوالي (سري) قرار گرفته اند. روشهاي يك- در- زمان تقريب متوالي هم بطور مشابه غير قابل اجرا مي باشند. مشكل اساسي از اين حقيقت بر مي خيزد كه DP معكوس )ِDP رو به جلو ممكن نيست) بدون هيچگونه مقادير معلوم بجز احتمالات انتقال جريان كه بيانگر روابط متوالي هستند، از ماهي به ماه ديگر پيش مي رود.

اين مسئله به منجر به عدم مديريت پذيري محاسبات مي شود، هنگامي كه يك عدد از مخازن درگير مي باشد.

آناليز گسسته:

ما توجه كرديم كه اگر مقدار آينده آب ذخيره شده در هر يك از مخازن در هر ماه شناخته شده باشند، ما قادر به شروع كار در ماه جاري و ناخوانا جريانهاي ورودي ماه قبل تخليه انبارها خواهيم بود- و ما مي توانيم يك تحقيق چند بعدي براي آزاد سازي بهينه بروي آن ماه انجام دهيم. بهينه سازي ماه بعد ممكن است در انتهاي ماه جاري انجام مي گيرد.  بعد از مشاهده جريانهاي ورودي واقعي, تخليه انبارها و غيره. مقادير آينده آب ذخيره شده مي تواند از داده هاي قبلي در يك آناليز گسسته, يك زمان, تخمين زده شود. اين داده هاي مشابه به عنوان لزوم بروي محاسبه احتمالات انتقالي مورد نياز مي باشند. يك تخمين خوب بروي مقادير آب ذخيره شده مي تواند با تعيين توليد انرژي بهينه پتانسيل در زمان آينده از داده هاي جريانهاي مورد انتظار بروي هر ماه, همانطور كه از توالي جريانهاي ورودي پيشين تعيين شده است. مشخص گردد. ميزان ذخاير ممكن براي هر ماه مجزا شده اند. بنابراين, گروه پنج مقدار مجزا براي ذخاير هر كدام از سه مخزن وجود داشته باشد, در نتيجه 125 تركيب براي ذخاير وجود خواهد داشت. با استفاده از يك DP وارونه (جبري) و انجام ماه به ماه از انتهاي مدت برنامه ريزي, DP, 125 آزاد سازي ممكن را انتخاب خواهد كرد كه مزاياي بهينه را از رها سازيهاي ممكن 125 به 125 به منظور رسيدن به تركيبات تخليه انباره ها از تركيبات ويژه آغازين انباره ها ثمر خواهد داد. (بسياري از اين رها سازيها ممكن است امكان پذير باشند). مقادير محاسبه شده مزاياي تخمين زده شده را نشان خواهد داد كه در هر تركيب تخليه انباره در هر ماه بصورت ماندگار مي باشد. اين مقادير سال به سال بروي يك تركيب انبارو تكرار خواهد شد. اين محاسبات مي تواند در يك برنامه گسسته ساخته شود.

عمليات پيوسته:

روش رها سازي براي هر ماه m بوسيله با انجام يك تحقيق چند بعدي پيوسته در آغاز هر ماه تعيين مي گردد. همراه با جريان ورودي ماه گذشته و تخليه انباره شناخته شده. اين بهينه سازي ممكن است با فرمول زير شناخته شود.

كه در آن Rm: در يك بردار  رهاسازي هاست sm بردار تخليه انباره Im-1 جريان ورودي ماه پيش و Im جريان ورودي محلي مخزن است I مشخص كننده ذخيره ويژه مخزن است كه مورد توجه مي باشد و vm نشاندهنده مقدار آينده بردار ذخيره آنگونه كه بوسيله برناه گسسته تعيين شده است مي باشد. ذخاير, رها سازي و جريانهاي ورودي بوسيله چندين روابط پيوستگي بهم مربوط مي باشند. توجه كنيد كه vm تابعي است. از  و نيز m براي هر مقدارند.

فرايند جستجو تمام مزاياي محاسبه شده را بكار مي گيرد, با بكار بردن (4) براي يك مخزن در يك زمان (آغاز با مخزن بالا دست در يك پيكربندي آميخته) و استفاده از جريانهاي محلي ماهانه مورد انتظار براي مخازن باقيمانده بهترين رها سازي ها از مخازن بالا دستي تعيين مي شوند, و حال آنكه ذخيره ديگر مخازن نگه داشته شده اند. (جريانهاي مخزن گنجايشي هميشه بوسيله مقادير مورد انتظار توصيف مي شوند.) سپس رها سازي ذخيره مخزن ديگر مورد توجه قرار مي گيرد, با استفاده (4) و رها سازيهاي تعيين شده قبلي مربوط به ديگر مخازن نگه داشته مي شود. اين بهينه سازي يك در يك زمان بصورت چرخه مي باشد تا زماني كه تغييرات بيشتري در روش رها سازي وجود نداشته باشد.

بكار گيري مدل:

مدل بهينه سازي توسعه يافته در يك زير سيستم چند مخزنه هيدرو الكتريك برزيلي كه بوسيله Bnergelie desao paulo (CESP) اجرا شده است, بكار گرفته شد.

سيستم توليد نيروي هيدرو الكتريك CESP 92 درصد انرژي مورد استفاده در ايالت سائوپائولو را توليد مي كند, به بيان ديگر 39 درصد برزيل جنوبي و 27 درصد كل گشود. اين سيستم اساسا بصورت نيروي محركه مولد برق درآمده است و در 6 آبريز مختلف با 21 دستگاه قدرت و يك توانايي گنجايش MW 8714 عمل مي كند. زير سيستم استفاده شده در بكارگيري مدل بهينه سازي در حوزه TieteRiver پاييني, مي باشد كه در شكل 1 نشان داده شده است.

مشخصه اصلي اين زير سيستم در جدول 1 نشان داده شده است. گنجايشهاي بيشينه قدرت و فاكتور انرژي به عنوان تابعي از ذخاير مخزن در جدول 2و 3 به ترتيب نشان داده شده اند. مخزنها در اين زير سيستم براي هدف واحد توليد قدرت طراحي شده اند. اگر چه, بخاطر كنترل سيلاب تحميل شده بوسيله مخازن, اين هدف به وضوح با عملكرد مخازن يكي شده است. محل كنترل سيلاب (سيل بندي) در سه مخزن ذخيره اي سيستم تخصيص يافته است تا بتوان حداكثر (پيك) سيلاب را كاهش داد. اني مكان تخصيص داده شده براي ذخيره سيلاب بروي هيدرو گرافها (منحني آبگذري بر حسب زمان م)  ي سيلاب موثر مي باشند, با دوره هاي بازگشتي 50 تا 25 ساله. برنامه گسسته بطور ؟ مزاياي مورد انتظار انرژي متحد با دين دوره بازگشت را محاسبه مي كند. اگر چه, ديگر دوره هاي بازگشت مي توانند متحد شود و آزمونهاي انرژي مي تواند با استفاده از برنامه گسسته و مكان هاي ذخيره كنترل سيلاب مطابق با دورهاي بازگشت بدست آيد. به خاطر طبيعت فصلي جريانهاي ورودي در اين حوزه, مكانهاي كنترل سيلاب در طول سال تغيير مي كنند. جدول ها نشان دهنده مكان مورد استفاده براي كنترل سيلاب مي باشد كه بوسيله CESP در سه مخزن ذخيره اي سيستم در حال حاضر استفاده مي شود.

ماتريس انتقال احتمال:

ماتريس انتقال احتمال جريانات ورود عموما از داده هاي ثبت شده و قبلي تخمين زده شوند. بوسيله افتراق جريانهاي ورودي قبلي به داخل يك تعداد دامنه طبقه (class interval) مناسب, انتقال احتمال جريان ورودي مربوط به يك دامنه طبقه ويژه بوسيله شمردن فراواني وقوع مربوط به جريانهاي ورودي ماه بعدي, جريان اخير داده مي شود. يك ماتريس براي هر انتقال ماهانه وجود دارد. جريانهاي ورودي ماهانه پيشين از سال 1932 تا 1988 در دسترس مي باشند. اگر چه, هنگامي كه 10 دامنه طبقه براي هر ماه استفاده مي شود, تعداد زيادي از مقادير احتمالي     ناخوانا نتيجه مي شوند. اين حقيقت ممكن است منجر به راه حلهاي غير بهينه گردد, هنگامي كه تابع هدف, بيشينه كردن مزيت مورد انتظار مي باشد. براي قرار دادن مقادير بسيار زياد صفر در ماتريس انتقال احتمالي، ركورد جريان تركيبي 1000 سال از آمارهاي داده هاي پيشين بوسيله يك مدل پراكنش چند متغيره، ايجاد خواهد شد. جريانهاي سالانه در تمام مكانها در ابتدا بوسيله يك مدل پراكنش شرح داده شده بوسيله watalas 1967 توليد شدند. جريانهاي سالانه توليد شده به صورت سه ماهه، پراكنده شدند و در نتيجه، جريانهاي ماهانه بوسيله طرح Valencia R and… 1973 به اين صورت در آمدند. جريانهاي ماهانه توليد شده به منظور استفاده براي محاسبه ماتريس انتقال احتمال براي هر كدام از 12 ماه بكار گرفته شدند. يك ماتريس نمونه مربوط به اين طبقه در جدول 5 نمايش داده شده است.

نتايج: جستجوي چند بعدي پيوسته به منظور همگرايي آزمايش شد، و در جدول 6 و 7 آنطور كه در سه يا چهار مورد اتفاق مي افتد، نشان داده شده است. ماههاي ژانويه و جولاي استفاده شدند، با يكسان نگهداشتن ذخاير ابتدايي براي هر حالت، اما جريانهاي ماه قبلي با دو مجموعه جريانهاي مربوط به دسامبر متفاوت مي باشد. مجموعه دوم جريانها يك اثر سيكلي كلاسيك بين دو روش رهاسازي بهينه را توليد كرده است (1400، 2800، 12500) و (1200، 1450، 12500). به منظور آزمايش مزيت استفاده از اين مدل در عملكردهاي واقعي، لازم است مقايسه اي با سبك رايج عملكرد در طول دوره گسترده زماني (بهعنوان مثال ، 10 ساله) از زماني كه مبناي مدل، آماري مي باشد، صورت گيرد. اين كار ثابت كرده است كه مشكل است چون سيستم CESP بخشي از يك سيستم قدرت يكپارچه بلي است، با توجه به بازارهاي متفاوت در جائيكه بايستي انرژي را خريد يا انرژي را به ديگر بخشها فروخت، صرفنظر از تواناييهاي انرژي خود .

اين امر مخصوصا براي سالهاي پرباران درست است، هنگامي كه آبهاي سطحي زياد است. اگرچه بايستي توجه كرد كه اگر يك روش بررسي يك فرايند عملكردي مورد قبول باشد، قواعد بازار مي تواند در شكل قيودي بر هر و برنامه پيوسته و گسسته واقع گردد. در مجموع، مدل مي بايستي به منظور بررسي روشهاي تنظيمي متفاوت استفاده شود تا تاثيراتشان بر روي بهينه سازي كلي تعيين گردد. جدول 8 نشاندهنده يك مقايسه مخزن با مخزن بكار گيري مدل و عملكرد واقعي (CESP) در طول دوره 1988-1979، برحسب توليد انرژي ميانگين ماهانه مي باشد. همچنين، مقايسه هايي انجام شده است بين يك سال با ميانگين جريان ورودي، 1984، با يك روانات سالانه مربوط به 92% از جريان متوسط طولاني مدت و يك سال خشك، 1986، با رواناب مربوط به 85% از جريان متوسط طولاني مدت. اين مقايسه ها در جدول 9 نشان داده شده اند. در آنجا نشانه اي از عملكرد برتر بوسيله مدل وجود دارد، اما اين مقايسه ممكن است هنوز مربوط به قواعد بازار باشد كه پيش از اين تشريح شد. تكنيك شرح داده شده در اين گزارش نويد بخش به نظر مي رسد.

نتايج:

يك فرايند گسسته- پيوسته براي عملكرد واقعي يك سيستم چند مخزنه در برزيل به انجام رسيد. رهاسازيهاي بهينه ماهانه براي توليد نيروي محركه الكتريكي به عنوان تابعي از جريانهاي ورودي مشاهده شده مخزن (مربوط به ماه گذشته) و شرايط جاري ذخيره تعيين گرديدند.

برنامه گسسته، با بكارگيري جريانهاي ورودي پيشين و يكD p جبري، مقدار آب ذخيره شده در تمام مخزن به عنوان تابعي از چندين ذخيره مخزن و ماه سال را محاسبه مي كند.

اين يك محاسبه تنها يك- زمان استو نتايج بدست آمده به منظور محاسبه مزاياي آينده براي يك الگوريتمD p احتمالي پيوسته و در شرايط واقعي كه رهاسازيهاي ماهانه را بهينه مي كند، استفاده مي شوند.

تركيب فرايندهاي پيوسته و گسسته شديدا نيازهاي محاسباتي در يك Dp احتمالي چند بعدي را كاهش مي دهد، زيرا نتايج محاسبات تنها-يك-زمان مي تواند پيشاپيش ذخيره گردد و Dp احتمالي پيوسته حقيقي تنها يك ماه در زمان عمل كند. در مجموع Dp احتمالي پيوسته و ماه به ماه بوسيله يكروش تكراري يك در يك زمان حل مي گردد. عموما، همگرايي در سه تا 4 عدد گذاري (Interation) بدست مي آيد.

يك مطالعه تطبيقي (مقايسه اي) بين عملكرد مدل و داده هاي عملكردي حقيقي براي حوزه پاييني Tiete River در برزيل صورت گرفت. در تمام حالات، عملكردهاي مدل نسبت به عملكردهاي داده هاي عملياتي پيشين برتر بودند.


نصوح از ماده نصح  بر وزن صلح) در اصل به معني خير خواهي خالصانه است و لذا به عمل خالص (ناصح) گفته مي شود و از آنجا كه خير خواهي واقعي بايد توام با محكم كاري باشد واژه (نصح) گاه به اين معني نيز آمده است به همين جهت به ؟ محكم (نصاح) (بروزن كتاب) و به خياط (ناصح) گفته مي شود و اين هر دو معني يعني خالص بودن و (محكم بودن) در توبه (نصوح) بايد جمع باشد.

در اينكه توبه نصوح چيست؟ تفسير هاي زيادي براي آن ذكر كرده ند تا آنجا كه بعضي شماره تفسير هاي آن را بالغ بر بيت و؟ تفسير دانسته اند ولي همه اين تفسير ها تقريبا به يك حقيقت باز مي گردد يا شاخ و برگها و شرايط مختلف توبه است.

از جمله اينكه «توبه نصوح» آن است كه واجد چهار شراط باشد پشيماني قلبي، استغفار زباني ترك گناه، و تصميم بر ترك در آينده.

بعضي ديگر گفته اند: «توبه نصوح» آن است كه واجد سه شرط باشد: ترس از اينكه پذيرفته نشود اميد به اينكه پذيرفته شود و ادامه اطاعت خدا.

با اينكه «توبه نصوح» آن است كه گناه خود را همواره در مقابل چشم خود ببيني و از آن شرمنده باشي!

يا اينكه «توبه نصوح» آن است كه مظالم را به صاحبانش بازگرداند، و از مظلومين حما؟ بطلبد و بر اطلاعات خدا اصرار ورزد.

(40) ان الذين يلحدون في اياتنا لا بخفون علينا افعن يلحي في النار خير ام من ياتي امنا يوم اقيمته اعملوا ماشئتم انه بما يعملون بفسر

(41) ان الذين كفرو ابا الذكر لما جاء هم و انه لكتاب عزير

42) لا ياتيه الباطل من بين يديد و لامن حليه تنزيل و من حكيم حمد ترجمه.

40- كساني كه آيات مار را تعريف مي كنند بر ما پوشيده نخواهند بود آيا كسي كه در آتش افكنده مي شود بهتر است يا كسي كه در نهايت امن وامان در قيامت به عرصه محشر مي آيد . هر چه مي خواهيم انجام دهيد او به آنچه مي دهيد بيناست.

41- كساني كه به اين (قرآن) هنگامي كه به سراغ آنها آمده كافر شدند و نيز به ما مخفي نخواهند و ن؟ و اين كتابي است قطعا شكست ناپذير.

42- كه هيچگونه باطلي، نه از پيش رو و نه از پشت سر به سراغ آن نمي آيد چرا كه از سوي خداوند حكيم و شايسته ستايشي نازل شده است.

اعوذ باالله من النار و من عضب الصار و من شر الكفار و الغزه لله الواحد القمار غرض سوره: ابتداي سوره در ارتباط با بيزاري و اعلام برائت از مشركين و قتار و با آنان و نيز قتال با اهل كتاب است و آنگاه به بيان احر ممنافقان مي پردازد و مسلمانان را به قتال تحريك مي نمايد و آنگاه احوال كساني را كه از جنگ تخلف نمايند بيان مي كند و همچنين درباره ولايت و دوستي با كفار بحث نموده و آيات راجع به زكات را ذكر مي نمايد.

 

1) اين آيات بيزاري از جانب خدا و رسولش بسوي آن كساني از مشركين است كه شما به آنان پيمان بستند. (برائت) يعني بيزاري و كناره گيري از هر چيزي با مجاورت با آن مكروه باشد. خطاب آيد متوجه به موضين و رسول خدا (ص) است. اين ايه تشريع نيست بلكه عين انشا حكم بر برائت از مشركين زمان نزول آيه است و معناي ان برداشت امان از مشركان است و اين مطالب هم گزاف و بيجهت واقع نشده بلكه بدليل آنست كه مشركان هيچ پايبندي بهعهد و پيمانشان ندارند و به جز شيوه خيانت ونقص پيمان روش ديگري را نمي شناسند و اكثرا فاسق بوده و مراعات حدود و عهود را نمي نمايند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 11 اسفند 1393 ساعت: 11:23 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره NET

بازديد: 173

تحقیق درباره NET

4- چه كسي آنرا ايجاد كرد؟ چطور آن ايجاد شد ؟ DHCP به وسيله گروه كاري پيكربندي ديناميك ميزبان نيروي كاري مهندسي اينترنت ايجاد شد. ( IETF ، يك سازمان داوطلب كه پروتوكل هايي را براي استقاده دراينترنت تعيين ميكند. ) اينچنين ، تعريفش در يك RFC ثبت شده است و هيئت فعاليتهاي اينترنتي جايگاهش را با استانداردسازي اينترنت تصديق ميكند. با اين نوشته DHCP يك قرارداد استاندارد با پيش نوسي اينترنتي است و انتخابي است . BOOTP يك پروتوكول استاندارد با پيش نويش اينترنتي است و توصيه شده است . جهت كسب كردن اطلاعات بيشتر درمورد استاندارد سازي اينترنت RFC2300 را مشاهده كني . 5- آن چگونه با BOOTP يا RARP متفاوت است . DHCP براساس BOOTP است و بعضي از سازگاري هاي پسرو را حفظ وبرقرار ميكند. اختلاف اصلي اين است كه BOOTP جهت پيكربندي قبلي دستي اطلاعات ميزبان در يك پايگاه داده سرويس دهنده طراحي شده بود. درحاليكه DHCP اجازه تخصيص ديناميك آدرس هاي شبكه و پيكربندي ها را با ميزبانهاي جديدا ضميمه شده ميدهد. به علاوه DHCP اجازه بازيابي و تخصيص دوباره آدرس هاي شبكه ازطريق يك مكانيسم اجاره دهنده را ميدهد. RARP يك پروتوكولي است كه توسط sun و ديگر فروشندگان مورد استفاده قرار ميگيرد كه اجازه ميدهد يك كامپيوتر شماره پروتوكول اينترنتي خودش را پيدا كند كه يكي از پارامترهاي پروتوكول است كه به طور نمونه به وسيله DHCP يا BOOTP به سيستم ايستگاه پردازشگر منتقل ميشود. RARP ديگر پارمترها مورد پشتيباني قرار نميدهد وبا استفاده كردن از آن يك سرويس دهنده ميتواند تنها به يك شبكه محلي لن سرويس دهد .DHCP و BOOTP طراحي شده اند ازاينرو آنها ميتوانند مسير يابي شوند. 6- آن چگونه با vLANs متفاوت است ؟ DHCP و VLANs مفهوم متفاوتي دارند و بعضي اوقات براي همان مرحله به عنوان راه حل هاي مختلف درنظر گرفته شده اند. درحاليكه آنها هدفي مشترك دارند ( آسان كردن حركات كامپيوترهاي شبكه سازي شده ) VLANs يك تغيير تحولي ر ابه يك شبكه محلي لن نسبت به DHCP ارائه ميدهد. يك سرويس دهنده DHCP  و نماينده هاي پيشرو ميتوانند به شما اجازه دهند تا چيزهايي را نصب كنيد طوري كه شما ميتوانيد يك كامپيوتر ايستگاه پردازشگر را ازيك شبكه يا زير شبكه قطع كنيد و آنرا به ديگري وصل كنيد و فورا آنرا فعال كنيد و آن به طور خودكار پيكر بندي شده است . در ارتباط با ديناميك DNS آن به طور خودكار همان نام را به مكان جديدش ميدهد . تجهيزات شبكه محلي لن قدر به VLAN با تعيين VLAN ديناميك به شما اجازه ميدهند تا چيزها را پيكربندي كنيم ازاينرو يك كامپيوتر سرويس دهنده ميتواند به هر درگاهي وصل شود و همان شماره پروتوكول اينترنتي را داشته باشد و درهمان زير شبكه باشد . شبكه فعال VLAN يا پيكر بندي خودش را دارد كه فهرست بندي ميكند كه آدرس هاي MAC به هر VLAN متعلق ميباشد يا آدرس پروتوكول اينترنتي منبع بسته هاي كوچك پروتوكول اينترنت را تعيين ميكنند كه كامپيوتر سرويس دهنده ميفرستد. بعضي از اختلافات در دوروش است : 1- DHCP با پيكر بندي  دوباره ايستگاه پردازشگر تغييرات را جابه جا ميكنند. درحاليكه يك شبكه تواناي VLAN آنرا با پيكربندي دوباره درگاه شبكه كه ايستگاه پردازشگر به طرف آن حركت ميكند جابه جا ميكند. 2- پيكربندي دوباره ديناميك DHCP نياز به يك سرويس دهنده DHCP و نماينده پيشرو در هر مسير ياب و قابليت DHCP در هر پشتيباني پروتوكول اينترنتي هر ايستگاه پردازشگر دارد. قابليت مشابه در VLAN نياز به اين دارد كه كليه هابها درسرتاسر شبكه با پشتيباني كردن از همان طرح VLAN  ، VLAN را فعال و توانا ميسازد. درارتباط با اين موضوع پشتيباني VLAN بدون توانايي استفاده مفيد اختصاصي است اما استانداردها توسعه يافته اند. 3- پروتوكل پيكربندي ديناميك ميزبان ميتواند يك كامپيوترايستگاه پردازشگر را براي شما پيكر بندي كند درحاليكه يك شبكه تواناي VLAN نميتواند پيكربندي كند. 4- پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان به طور كلي هدفش ارائه كردن قابيلت حركات آسان به شبكه ها است كه بر يك اساس جغرافيايي يا براساس شبكه هاي جداگانه به زير شبكه ها تقسيم ميشوند. VLAN به طور كلي هدفش به شما اجازه ميدهد كه بر بعضي از اساسها نسبت به اساس جغرافيايي زير شبكه ها را را برقرار كند به جاي اينكه درهمان زير شبكه هركسي را در يك دفتر ميگذارد و هر فرد را دريك زير شبكه ميگذارد كه به سرويس دهنده هايي دسترسي دارند كه آن شخص نياز دارد. يك موضوعي وجود دارد كه سعي ميكند از پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان يا BOOTP و LAN درهمان زمان به خصوص با طرحي كه شبكه تواناي VLAN براساس آدرس پروتوكول اينترنت منبع كامپيوتر ايسستگاه پردازشگر VLAN ايستگاه پردازشگر را تعيين ميكند. با انجام دادن اين كار فرض براين است كه كامپيوتر سرويس دهنده قبلاً پيكربندي شده است كه مانع استفاده از شبكه جهت به دست آوردن اطلاعات پيكربندي از يك سرويس دهنده پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان يا BOOTP ميگردد. 7- پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان از چه پروتوكول و درگاهي استفاده ميكند ؟ پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان مانند BOOTP با به كارگيري درگاه هاي 67و 68 بالاي UDP اجرا ميشود. 8- يك آدرس پروتوكول اينترنتي چيست؟ يك آدرس پروتوكول اينترنت ( كه همچنين يك شماره پروتوكول اينترنتي ناميده شده است ) يك عددي است ( به طور نمونه به عنوان 4 عدد جدا شده با نقطه ها يعني 107.4.1.3 يا 84.2.1.111 ) كه به طور يكساني يك كامپيوتر را شناسايي ميكند كه ازاينترنت استفاده ميكند. آن مشابه با شماره تلفنتان است كه شماره تلفن به وسيله شبكه تلفن استفاده ميشود كه مكالمه هايي را براي شما جهت دهي ميكند. آدرس پروتوكول اينترنت جهت هدايت كردن اطلاعات به كامپيوترتان توسط اينترنت مورد استفاده قرار ميگيرد مثال اطلاعاتي كه جستجوگر وبتان بازيابي ميكند و زماني كه شما درحال جستجو كردن دراينترنت هستيد نمايش داده ميشوند. يك وظيفه پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان كمك كردن به مسئله به دست آوردن يك شماره پروتوكول اينترنتي كاركردي و منحصر به فرد به وسيله كامپيوترهايي است كه ازاينرتنت استفاده ميكنند. 9- يك آدرس MAC چيست ؟ يك آدرس MAC ( كه همچنين يك آدرس اترنت يا يك آدرس MAC.IEEE ناميده شده است . ) يك شماره است ( به طور نمونه به عنوان 12رقم برمبناي شانزده صفر تا 9 و A تا F يا به عنوان 6 شماره برمبناي شانزده كه با نقطه ها يا كولونها جدا ميشوند ) كه به طور منحصر به فردي يك كامپيوتر را شناسايي ميكند كه يك رابط اترنت دارد. مانند شماره پروتوكول اينترنت آن شامل هيچ نشانه اي از جايي كه كامپيوتر تعيين محل شده است نميشود. در كاربرد نمونه روتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان سروسي دهنده از يك آدرس MAC كامپيوتر مورد نياز جهت شناسايي كردن آن به طور منحصر به فرد  استفاده ميكند. 10- يك اجاره پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان چيست ؟ يك اجاره پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان مقدار زماني است كه سرويس دهنده پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان جهت استفاده كردن از يك آدرس پروتوكول اينترنتي خاص به ايستگاه پردازشگر پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان اجازه ميدهد. يك سرويس دهنده نمونه به مديرش اجازه ميدهد تا زمان اجاره را تعيين كند. 11- يك شناسايي ايستگاه پردازشگر چيست ؟ آنچه كه جهت هدف پروتوكول پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان شناسايي ايستگاه پردازشگر جهت شناسايي كامپيوتر ايستگاه پردازشگر مورد استفاده قرار ميگيرد. به طور پيشفرض پياده سازي هاي پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان با اين منظور آدرس MAC ايستگاه پردازشگر را به كار ميگيرد. اما پروتوكول پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان اجازه ديگر انتخابات را ميدهد. بعضي از پياده سازيهاي پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان  يك انتخاب نصب دارند تا هويت ايستگاه پردازشگري را كه ميخواهيد مشخص كنند. يك راه چاره براي آدرس MAC به سادگي يك رشته كاراكتري از انتخاب شما است.درهر مورد به منظور كاركرد پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان شما بايد مطمئن شويد كه هيچ ايستگاه پردازشگر ديگري از هويت ايستگاه پردازشگري كه شما انتخاب ميكنيد استفاده نميكند و شمابايد مطمئن شويد كه سرويس دهنده پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان آنرا قبول خواهد كرد. 12- چرا نبايد ايستگاههاي پردازشگر بدون استفاده كردن از يك سرويس دهنده عددهاي پروتوكول اينترنت را تعيين كنند. ؟ توسعه دادن نرم افزار براي دستگاه هاي ايستگاه پردازشگر كه يك آدرس استفاده نشده را با انتخاب كردن غير منتظره آنها به طور نظري اماكن پذير است و  درخواستي از كليه دستگاه هاي ديگر ايستگاه پردازشگر  را پخش ميكنند تا ببينند آيا آنها از انها استفاده ميكنند . اپل تاك درمورد اين ايده طراحي شده است و MacTCP اپل ميتواند براي انجام دادن اين مورد براي پروتوكول اينترنت پيكربندي شود. هرچند اين روش تعيين آدرس پروتوكول اينترنت معايبي دارد. 1- يك كامپيوتري كه به يك عدد پروتوكول اينترنت دائما تعيين شده نياز دارد ممكن است خاموش شود و با دستگاهي كه بالا مي آيد عددش را ازدست بدهد. اين مسائلي را براي پيداكردن سرويس ها و امنيت به همراه دارد. 2- يك شبكه ممكن است به طور موقتي به دو شبكه غير ارتباطي تقسيم شود درحاليكه يك جزء شبكه كاركردي ندارد. درطي اين زمان دو دستگاه مختلف ايستگاه پردازشگر ممكن است ادعا كردن همان عدد پروتوكول اينترنتي را به پايان برساند. زماني كه شبكه برميگردد آنها شروع به بدكاركردن ميكنند. 3- اگر چنين تعيين ديناميكي محدود به دامنه هايي از آدرس هاي پروتوكول اينترنت شود ، ازاينرو دامنه ها در هر دستگاه روميزي پيكر بندي ميشوند تا اينكه به طور مركزي مديريت شوند. اين ميتواند منجر به خطاهاي مخفي پيكر بندي شود و تغيير دادن دامنه مشكل ميباشد. مسئله ديگر در استفاده كردن از چنين دامنه هايي آسان حركت دادن يك كامپيوتر از يك زير شبكه به ديگري است. 13- آيا پرتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان ميتواند به لحاظ آماري از آدرس هاي تعيين شده پشتيبانب به عمل آورد ؟ بله . حد اقل هيچ چيزي در پروتوكول وجود ندارد كه مانع اين امر شود و يك نفر توقع دارد كه آن يك ويژگي از هر سرويس دهنده پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان باشد. اين درواقع يك موضوع سرويس دهنده است و ايستگاه پردازشگر بايد به هردوروش كار كند. RFC به تخصيص دستي اشاره ميكند. 14- پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان و BOOTP چگونه زيرشبكه هاي دستي را كنترل ميكنند ؟ براي موقعيتهايي كه بيش از يك شبكه محلي لن وجود دارد كه هر كدام با عدد زيرشبكه خودش ميباشد دو روش وجود دارد. اولين روش اين است كه شما ميتوانيد يك سرور جداگانه راروي هر زير شبكه برقرار كنيد . دوم اينكه يك ويژگي از بعضي از مسير يابها كه پيشرو BOOTP نام دارد برروي زير شبكه ديگر درخواستهاي پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان و BOOTP را به يك سرور انتقال ميدهد و پاسخها را به ايستگاه پردازشگر برميگرداند. بخشي از چنين مسير يابي ( يا سروري كه به عنوان يك مسير ياب عمل ميكند ) كه اين كاررا انجام ميدهد يك عامل پيشرو BOOTP نام دارد. به طور نمونه شما مجبوريد كه آنرا دررابط با زير شبكه سرويس گيرنده قعال كنيد و مجبوريد كه آنرا با آدرس پروتوكول اينترنت سرور پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان يا BOOTP پيكربندي كنيد. در يك مسير ياب Cisco آدرس به عنوان آدرس كمك كننده UDP شناخته شده است.  15- آيا يك ايستگاه پردازشگر BOOTP ميتواند از يك سرور BOOTP راه اندازي شود. ؟ تنها درصورتيكه سرور پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان به طور خاصي نوشته شده است نيز پرس و جوهاي BOOTP را انجام دهد. 16- آيا يك ايستگاه پردازشگر پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان ميتواند ازيك سرور BOOTP راه اندازي شود؟ تنها درصورتيكه ايستگاه پردازشگر پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان كه به طور خاصي نوشته شده است از پاسخ يك سرور BOOTP استفاده كند. آن فرضاً به عنوان يك اجاره بي پايان در آدرس هاي پروتوكول اينترنت يك پاسخ BOOTP را ميدهد. به خصوص ، پشته پروتوكول اينترنت TCP كه شامل ويندوز 95 ميشود اين قابليت را ندارد. 17- آيا يك سرور پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان فرضاً ميتواند از يك ايستگاه پردازشگر BOOTP پشتيباني كند ؟ RFC با چنين توانايي استفاده مفيدي واضح است . به طور خلاصه يك سرور پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان ممكن است ايستگاه هاي پردازشگر BOOTP را پشتيباني كند. لغت MAY چنين پشتيباني را نشان ميدهد هرچند مفيد است به عنوان يك انتخاب درنظر گرفته ميشود. يك منبع اغتشاش دراين مورد عبارت زير در بخش 1.5RFC 1541 است . پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان بايد براي ايستگاه هاي پردازشگر فعلي BOOTP سرويسي را فراهم كند. هرچند اين عبارت يكي از ليست هاي اهداف طرح كلي براي پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان است يعني آنچه كه طراحان پروتوكول پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان رابه عنوان اهداف خودشان تعيين كرده اند . آن در ليست نيازمنديها براي سرورهاي پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان نيست. 18- آيا يك ايستگاه پردازشگر پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان فرضا ميتواند ازيك سرور BOOTP استفاده كند ؟ RFC با چنين توانايي استفاده مفيدي واضح است . يك ايستگاه پردازشگر پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان ممكن است از يك پاسخ سرور BOOTP استفاده كند درصورتيكه پيكربندي برگشته از سرور BOOTP براي ايستگاه پردازشگر پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان قابل قبول باشد. لغت MAY چنين پشتيباني را نشان ميدهد و هرچند مفيد است به عنوان يك انتخاب درنظر گرفته شده است . 19- آيا يك ايستگاه پردازشگر پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان يا سرور ميتوانند جهت جور كردن آدرس ديناميكي تعييد شده ايستگاه پردازشگر باعث شود كه يك سرور سيستم نامگذاري حوزه اطلاعات سيستم نامگذاري حوزه ايستگاه پردازشگر را به روز درآورد ؟ RFC 2136, 2137 يك راهي را نشان ميدهد كه اطلاعات سيستم نامگذاري حوزه ميتوانند به طور ديناميك به روز درآورده شوند. استفاده از اين به يك سرور سيستم نامگذاري حوزه نياز دارد كه اين ويژگي را پشتيباني ميكند و يك سرور پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان كه از آن استفاده ميكند. RFC ها خيلي قديمي هستند و پياده سازي ها كم هستند. در زمان ميانگين سرور هاي سيستم نامگذري دامنه وپروتوكول پيگربندي ديناميك ميزبان وجود دارند كه از طريق وسايل اختصاصي اين كاررا انجام ميدهند. 20- آيا يك سرور پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان ميتواند ازسرويس پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان ديگري پشتيباني كند؟ شما ميتوانيد دو يا سرورهاي بيشتري داشته باشيد كه براي آدرس هاي مختلف اجاره ها را تعيين ميكند. اگر هر كدام يك اشتراك پويايي داشته باشند كه براي همان ايستگاه هاي پردازشگر قابل دسترسي باشد حتي اگر يك سرور غير فعال شود يكي از آن ايستگاههاي پردازشگر ميتواند ازسرور ديگر يك آدرس را اجاره دهد. هرچند بدون ارتباطات بين دو سرور جهت ابه اشتراك گذاشتن اطلاعاتشات درمورد اجاره هاي فعلي وقتي يك سرور از كار مي افتد هر ايستگاه پردازشگر با اجاره كردن آن نميتواند با سرور ديگر اجاره شان را دوباره تجديد كند. چنين ارتباطاتي هدف سرور پروتوكول سرور به سرور است. امكان دارد كه بعضي از فروشندگان سرور با ارتباطات سروربه سرور اختصاصي خودشان اين موضوع را مورد مخاطب قرار بدهند. 21- چه زماني روتوكول سرور به سرور تعيين ميشود ؟ DHC WG  IETF  به طور فعالي درحال بررسي كردن موضوع درارتباطات سرور داخلي است . پروتوكول بايد به زودي تعيين شود. 22- آيا يك ليست پستي پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان وجود دارد ؟ چندين ليست وجود دارد . ليستها به وسيله listserv@bucknell.edu اجرا ميشوند كه ميتوانند جهت اشتراك يافتن و قطع ارتباط مورد استفاده قرار بگيرند. آرشيوهايي براي dhcp-v4 ( كه ليست پيكربندي ميزبان نام دارند ) در ftp.bucknell.edu/pub/dchp/ ftp://. ذخيره ميشوند. 23- در يك محيط زير شبكه چگونه سرور پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان كشف ميكند كه از چه زير شبكه اي يك درخواست صورت گرفته است ؟ پيامهاي ايستگاه هاي پردازشگر پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان به وسيله عومل رله پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان به سرورهاي خارج از شبكه فرستاده ميشود كه غالباً بخشي از يك مسير ياب پروتوكول اينترنت ميباشند. عامل رله پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان زير شبكه را ثبت ميكند كه پيام به صورت سرپيام پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان براي استفاده شدن توسط سرور پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان دريافت ميشود. توجه : يك عامل رله پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان به عنوان يك عامل رله bootp همان مورد است و اگر به طور تكنيكي صحبت كنيم عبارت بعدي صحيح است. 24-  اگريك شبكه محلي لن تكي بيشتر از يك عدد زير شبكه باشد چگونه آدرس ها ميتوانند نسبت به آدرس اوليه برروي زير شبكه ها سرويس دهي شوند ؟ يك شبكه محلي لن تكي ممكن است بيش از يك عدد زير شبكه داشته باشد كه براي همان مجموعه از درگاه ها كاربرد دارد . به طور نمونه يك زير شبكه به عنوان اوليه تعيين ميشود و ديگران ثانويه هستند. يك محل ممكن است جهت پشتيباني كردن آدرس ها دربيش از يك عدد زير شبكه مرتبط با يك تك رابط لازم باشد. طرح پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان جهت بررسي و كنترل كردن اين است كه سرويس دهنده بايد با اطلاعات لازم پيكربندي شود و بايد از چنين پيكربندي و تخصيصي پشتيباني كند. دراينجا 4 مورد وجود دارد كه يك سرويس دهنده ممكن است مجبور به دسته كردن باشد . 1- تخصيص پويا پشتيباني شده در اعداد زير شبكه ثانويه برروي شبكه محلي لن كه به سرور متصل است. 2- تخصيص ديناميك پشتيباني شده در اعداد زير شبكه ثانويه برروي يك شبكه محلي لن كه ازطريق يك رله پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان يا bootp ترتيب داده ميشود. دراين صورت ، رله پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان يا bootp به سرور يك آدرس گذرگاهي را ميفرستد كه بازير شبكه اوليه ارتباط دارد و سرور بايد بداند چه كاري با آن انجام دهد. دو مورد ديگر همان قابليت درطول تخصيص دستي است . امكان دارد كه يك پياده سازي سرور خاص ميتواند بعضي از اين موارد را ترتيب بدهد اما نه همه آنها را . بخش زير را كه ليست كردن قابليتهاي بعضي از سرور ها است مشاهده كنيد. 25- اگر يك شبكه محلي لن فيزيكي بيش از يك زير شبكه منطقي داشته باشد چگونه گروههاي مختلف ايستگاه هاي پردازشگر ميتوانند آدرس هاي تخصيصي برروي زير شبكه هاي مختلف باشند ؟ يك روش براي انجام دادن اين كار پيكربندي قبلي هر ايستگاه پردازشگر با اطلاعاتي درمورد اين است كه به چه گروهي تعلق دارد . يك ويژگي پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان كه براي اين منظور طراحي شده است انتخاب گروهي كاربر است. براي انجام دادن اين كار نرم افزار ايستگاه پردازشگر بايد اجازه دهد كه انتخاب گروهي كاربر ازقبل پيكربندي گردد و نرم افزار سرور بايد جهت كنترل كردن اينكه كدام اشتراك به آدرس ايستگاه پردازشگر تختصاص دارد استفاده اش را مورد شتيباني قرار بدهد. 26 پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان درككجا تعيين ميشود ؟ در RFC اينترنت . RFC 2131 . پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان 3/97 كه جايگزين RFC ميشود. يك ويژگي پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان تحت توسعه يك روشي است كه يك سرويس دهنده پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان ميتواند پارمترهايي را براي يك ايستگاه پردازشگر عرضه كند كه قبلاً يك عدد پروتوكول اينرنت داشته است. با اين روش يك ايستگاه پردازشگر ppp با به كارگيري IPCP عدد پروتوكول اينترنتش را به دست مي آورد. وازاينرو بقيه پارامترهايش را با به كارگيري اين ويژگي روتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان به دست مي آورد. SLIP هيچ روش استانداردي ندارد كه يك سرور ميتواند يك آدرس پروتوكول اينترنت را ترتيب بدهد اما بسياري از سرورهاي ارتباطي ازروشهاي غير استاندارد انجام دادن اين كار پشتيباني نميكنند كه اين ميتواند توسط فايل هاي آغاز گرد مورد استفاده قرار بگيرد. ازاينرو مانند سرورهاي ارتباطي كه از PPP پشتيباني ميكنند چنين سرورهاي ارتباطي جهت به دست آوردن آدرس هاي پروتوكول اينترنت جهت خارج كردن استفاه از پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان را مورد پشتيباني قرار ميدهند. پروتوكول پروتومول پيكربندي ديناميك ميزبان ميتواند يك آدرس پروتوكول اينترنت را به يك وسيله اي بدون يك آدرس MAC با سبك IEEE اختصاص دهد ازقبيل يك كامپيوتري كه ازطريق SLIP يا PPP متصل ميشود اما آن كاررا ميكند و آن از يك ويژگي استفاده ميكند كه ممكن است توسط سرور پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان پشتيباني شود يا نشود. توانايي سرويس دهنده جهت استفاده كردن چيزي به غير از آدرس MAC جهت شناسايي كردن ايستگاه پردازشگر است . سرورهاي ارتباطي كه ازطريق پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان براي ايستگاه هاي پردازشگرشان اعداد پروتوكول اينترنت را به دست مي آورند با همان ايجاد مانع اجرا ميشوند كه آنها دقيقاً يك آدرسMAC دارند. اما نياز دارند كه بيش از يك آدرس پروتوكول اينترنتي را به دست آورند. به يك روش چنين سرورهاي ارتباطي ميتوانند درمورد اين مسئله به دست بيايند كه ازطريق استفاده از مجموعه اي از آدرس هاي شبه MAC براي اهداف ارتباطاتش با سرور پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان است. روش ديگر استفاده كردن از يك نوع هويت ايستگاه پردازشگر مختلف براي آدرس سخت افزارتان است. هويت ايستگاه پردازشگر نوع 1 به اين معني است كه شما در حال استفاده كردن از آدرس هاي MAC هستيد. هرچند هويت ايستگاه پردازشگر نوع صفر به معني يك رشته كد استاندارد آمريكايي براي تبادل اطلاعات است . 29- آيا يك ايستگاه پردازشگر ميتواند نشاني مبداء داشته باشد و هنوز شناور باشد ؟ هيچ چيزي در پروتوكول وجود ندارد كه ايستگاه پردازشگري را حفظ كند كه قبلاً با به دست آوردن اجاره اي ديگر بر پايه اي موقتي برروي زير شبكه ديگر يك عدد پروتوكول اينترنتي دائمي را اجاره كرده است . ( يعني براي آن لپ تاپي كه تقريباً هميشه در يك اداره ميباشد اما گاهگاهي به يك اتاق كنفرانس يا اتاق كلاس وصل ميشود. ) ازاينرو آن جهت پشتيباني كردن از چنين ويژگي براي پياده سازي سرور به جا ميماند. من شنيده ام كه سرور مبنا بر شبكه مايكروسافت ميتواند آن را انجام دهد. 30- اگر مسير ياب من از آن پشتيباني نكند چگونه من ميتوانم پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان را رله كنم. ؟ يك سرور برروي يك شبكه ( زير شبكه ) ميتواند براي آن شبكه پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان يا BOOTP را رله كند. مايكروسافت نرم افزاري دارد كه باعث ميشود ويندوز شبكه اين كاررا انجام دهد. 31- چگونه من محلم را از BOOTP به پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان حركت ميدهم ؟ من براي اين مورد پاسخي ندارم اما بحث كمي را ارائه خواهم كرد. پاسخ تا حدود زيادي به اين بستگي دارد كه از چه سرور BOOTP استفاده ميكنيد و چگونه آنرا حفظ ميكنيد. اگر شما به شدت به نرم افزار سرور پروتوكول راه اندازي جهت پشتيباني كردن از ايستگاه هاي پردازشگر فعليتان متكي باشيد ازاينرو پشتيباني شدن ايستگا ههاي پردازشگر را تقاضا ميكنيد كه پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان را پشتيباني ميكند اما پروتوكول راه اندازي را پشتيباني نميكند و براي شما مسائلي را پيشنهاد ميكند. به طور كلي شما با انتخاب رو به رو ميشويد : 1- يك سرور را پيدا كنيد كه مانند سرور پروتوكول راه اندازي شما اداره ميشود كه تنها به پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان سرويس ميدهد. به طور مثال يك سرور پروتوكول راه اندازي عمومي كه سرويس دهنده CMU است سرهم بندي شده است طوري كه آن به پرس وجوهاي پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان پاسخ ميدهد. 2- يك سرور پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان و روتوكول راه اندازي را داير كنيد . اگر من gotcha چنين نصبي را پيدا كنم آن مفيد خواهد بود. 3- مديريت محلتان را با يكي از سرورهاي پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان يا پروتوكول راه اندازي انطباق دهيد. 4- به طور خاصي ايستگاه هاي پردازشگر بدون پروتوكول راه اندازي را ترتيب دهيد مثل قطع كردن پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان و پيكربندي كردن آنها به لحاظ آماري . يك راه حل خوبي نيست اما مطمئناً يك راهي است كه ميتواند درمحلتان يا سايتتان چند ايستگاه پردازشگر اول بدون پروتوكول راه اندازي را ترتيب دهد. 32- آيا ميتوانيد محدود كنيد كه كدام آدرس هاي MAC مجاز به گردش ميباشند ؟ سايتها ممكن است براي تمام كامپيوترهايي كه ميتوانند يك آدرس پويا را به دست آورند نياز به پيكربندي قبلي مركزي داشته باشد. يك سرور پروتوكول پيكربندي  ديناميك ميزبان جهت پياده سازي چنين نيازي فرضاً به عنوان يك انتخاب براي مدير سرور طراحي شده است . بخش زير را درمورد سرورهايي كه اين عمل را پياده سازي ميكنند مشاهده كنيد. 33- آيا يك SNMP MIB براي پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان وجود دارد ؟ هيچ استاندارد MIB وجود ندارد . ايجاد كردن يك درليست فعاليتهاي احتمالي گروه كاري پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان است . امكان دارد كه بعضي از سرورها MIBs خصوصي را پياده سازي كنند. 34- تلاش عمدي براي اشتباه كردن پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان چيست ؟ مسير يابهاي ISDN لوله اي صعود بالارونده ( كه اترنت را به خطوط ISDN مرتبط ميسازد ) يك ويژگي را يكي ميكند كه تلاش عمدي براي اشتباه كردن پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان نام دارد  به طور ضروري يك پياده سازي ظريف سرور است كه يك آدرس پروتوكول اينترنت را به يك كامپيوتر ويندوز 95 ارتباطي ميفرستد با اين هدف كه درطول مرحله ارتباط آن به آن يك عدد پروتوكول اينترنت بدهد. 35- يك اجاره چقدر بايد طولاني باشد ؟ من سايتهايي را درمورد اين پرسيده ام و پاسخهايي شنيده ام كه از 15 دقيقه تا يك سال تغيير حدود دارد. اكثر مديران ميگويند كه آن بستگي به اهدافتان و الگوهاي استفاده از محلتان و ترتيبهاي خدماتي براي سرور پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبانتان دارد. يك عامل خيلي مربوط اين است كه ايستگاه پردازشگر سعي ميكند اجاره را درزماني كه آن درنيمه راه است  دوباره تجديد كند. ازاينرو به طور مثال با يك اجاره 4 روزه ايستگاه پردازشگري كه دسترسي به سرور پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان ندارد اجاره دوروزه درزماني دارد كه آن ميخواهد دوباره اجاره را تجديد كند تا اجاره منقضي شود و ايستگاه پردازشگر بايد استفاده كردن از شبكه را متوقف كند. در طول قطعي دو روزه كاربرهاي جديد نميتوانند اجاره هاي جديدي را به دست آورند اما هيچ اجاره اي براي هر كامپيوتر روشن شده در زمان شروع قطعي منقضي نخواهد شد. عامل ديگر اين است كه هرچه قدر اجاره طولاني تر باشد زمان زيادتري طول ميكشد تا تغييرات پيكربندي ايستگاه پردازشگر كنترل شده با پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان منتشر شود. بعضي از سئوالات مربوطه در تصميم گيري درمورد زمان اجاره عبارتند از : آيا شما نسبت به آدرس ها كاربران بيشتري داريد ؟ اگر اينطور است شما ميخواهيد كه زمان اجاره را كوتاه نگه داريد ازاينرو مردم اجاره را به پايان نميرسانند. به طور طبيعي درجاتي وجود دارد . دراين موقعيت من مثالهايي را شنيده ام كه 15 دقيقه ، 2 ساعت و دوروز نقل شده اند. به طور طبيعي اگر شما ميدانيد كه 20 كاربر خواهيد داشت كه از 10 آدرس در عرض يك روز استفاده ميكنند ، يك اجاره دوروزه عملي نيست. آيا شما از كاربران متحرك پشتيباني ميكنيد ؟ اگر اينطوراست شما ممكن است درموقعيتي باشيد كه نسبه به آدرس ها در بعضي از دامنه هاي عدد پروتوكل اينترنت خاص كاربران بيشتري داريد. بالا را مشاهده كنيد.  آيا شما يك مقدار حداقل يا عادي از زمان داريد كه سعي بكنيد پشتيباني كنيد. ؟ اگر كاربر عادياتان براي يك ساعت در حداقل فعال باشد يك اجاره يك ساعته را در حداقل پيشنهد ميكند. شما چند ايستگاه پردازشگر داريد و چقدر خطوطط ارتباطي سريع هستند كه بسته هاي كوچك پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان داير خواهند شد ؟ هر چه قدر اجاره كوتاه تر باشد سرور و بار شبكه بيشتر است . به طور كلي يك اجاره حد اقل دو ساعته به اندازه كافي طولاني است كه بار حتي هزار ايستگاه پردازشگر ناچيز است . براي اجاره هاي كوتاه تر ممكن است يك حدي ماوراء آن وجود داشته باشد كه شما بخواهيد بار راتماشا كنيد. توجه كنيد كه اگر شما يك خط ارتباطي ازكار افتاده  براي زماني طولاني براي اجاره هاي انقضاء يافته داشته باشيد شما ممكن است مشاهده كنيد كه يك بار زياد غير معمولي برميگردد. چقدر طول ميكشد تا ازسرور پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان پشتيباني كنيد و تا چه حدي كاربرانتان ميتوانند بدون آن زندگي كنند ؟ اگر زمان اجاره حد اقل دوبرابر قطعي سرور باشد ازاينرو ايستگاه هاي پردازشگر داير شده كه قبلاً اجاره هايي دارند آنها را ازدست نميدهند. اگر شما ايده خوبي از طولاني ترين قطعي احتمالي سرورتان داشته باشيد شما ميتوانيد جلوي اين مشكلات را بگيريد. به طور مثال اگر دربرگيري سرورتان احتمالا سرور رادرعرض سه ساعت درهرزماني كه ايستگاههاي پردازشگر از آدرسهايشان استفاده ميكنند بازسازي كند ، ازاينرو يك اجاره 6 ساعتع چنين قطعي را ترتيب خواهد داد. اگر شما ممكن است كه سروري قطع شده بعد از كار داشته باشيد وممكن است نياز به كليه روز كاري دوشنبه براي تعمير كردن آن داشته باشيد ازاينرو زمان ازكار افتادگي حد اكثرتان 3روز و يك اجاره 6روزه آنرا اداره خواهد كرد. آيا شما كاربراني داريد كه بخواهند به ديگر كاربران درمورد عدد پروتوكول اينترنتشان بگويند. ؟  اگر كاربرانتان سرورهاي وب خودشان را برقرار ميكنند و به مردم ميگويند كه چگونه با گفتن عدد پروتوكول اينترنت به افراد يا ازطريق اطلاعات DNS دائمي آنها را به دست مي آورند. ازاينرو آنها درجستجوي يك عدد پروتوكول اينترنتي هستند كه تغيير نخواهد كرد. درحاليكه بعضي از سايتها به طور دستي هر آدرسي را اختصاص ميدهند كه مردم انتظار دارند ثابت باقي بمانند و ديگر سايتها ميخواهند از توانايي پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان جهت خودكار كردن توزيع آدرس هاي نسبتاً دائمي استفاده كنند. زمان مربوطه مقدار حداكثر زماني است كه شما ميخواهيد به كاربر اجازه دهيد تا دستگاهشان را با نگه داشتن آدرسشان خاموش نگه دارد. به طور مثال دريك دانشگاه اگر دانشجويان به طولاني سه هفته بين ترمها كاميوترهاي خاموش شده داشته باشند و شما بخواهيد كه آدرس پروتوكول اينترنتشان را نگه داريد ازاينرو يك اجاره 6 هفته اي يابيشتر كافي خواهدبود. بعضي از نمونه هاي زمانهاي اجاره كه سايتها استفاده كردند و منطقهايشان عبارتند از: 15 دقيقه : تعداد حد اقل آدرسها را بدون توزيع درمواردي كه كاربران بيشتر از آدرس ها خواهند بود نگه ميدارد.  6 ساعت : به اندازه كافي طولاني است تا اجازه دهدكه سرور پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان تعمير شود ، مثال سه ساعت .    12 ساعت : اگر شما نياز داريد كه يك آدرس را برگردانيد ازاينروشما ميدانيد كه آن تنها يك شب طول ميكشد تا اجاره كاربران به پايان برسد.  3روز : اين ظاهراً پيش فرض مايكروسافت است ازاينرو بسياري از سايتها از آن استفاده ميكنند.  6روز : به اندازه كافي طولاني است كه قطعي سرور در آخر هفته كه در روز دوشنبه تعمير ميشود منجر به تمام شدن اجاره نميگردد.  4ماه : به اندازه كافي طولاني است كه دانشجويان ميتوانند آدرسهاي پروتوكول اينترنتشان را با وقفه تابستاني حفظ كنن. من باور ميكنم كه اين منطق موثر است درصورتيكه وقفه تابستاني بيش از دو ماه نباشد.  يك سال : اگر يك كاربر در عرض 6 ماه از آدرسشان استفاده نكرده باشد ازاينروآنها احتمالاً ازبين رفته اند. به مدير اجازه ميدهد كه بعد از حركت كردن كسي آن آدرسها را بازسازي كند. 36- چگونه ميتوانم كنترل كنم كه كدام ايستگاه پردازشگر از سرور من اجاره ميگيرد ؟ پاسخ ايده آلي وجود ندارد شما بايد چيزي را ترك كنيد يا كار هاي اضافي را انجام دهيد. 1- شما ميتوانيد با سرويس دهنده پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان تمام ايستگاههاي پردازشگرتان را برروي يك زيرشبكه اي از خودتان قرار دهيد. 2- شايد شما بتوانيد نرم افزار سرويس دهنده پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان را پيدا كنيد كه به شما اجازه ميدهد ليست كنيد كه كدام آدرسهاي MAC را سرور قبول خواهد كرد. سرورهاي پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان كه از دستگاه هاي گردش كرده پشتيباني ميكند ممكن است با چنين كاربردي انطباق داشته باشد. 3- شما ميتوانيد با پذيرفتن ايستگاه هاي پردازشگرتان و سروري كه آنرا پشتيباني ميكند از انتخاب گروهي كاربر استفاده كنيد . آن نياز به اين دارد كه شما هر يك از ايستگاه هاي پردازشگرتان را با يك نام كلاسي كاربرپيكربندي كنيد. شما هنوز جهت احترام گذاشتن به آرزوهايتان متكي به ايستگاه هاي ديگر هستيد. 37- چگونه من ميتوانم جلوي لپ تاپهاي غير مجاز حاصل از به كارگيري يك شبكه را بگيرم كه براي نشاني دهي پويا از پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان استفاده ميكند. اين با به كارگيري يك مكانيسمي به غير از پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان انجام خواهد شد. پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان جلوي ايستگاه هاي پردازشگر را از استفاده كردن از آدرسها نميگيرد و آن ميتواند بين يك آدرس دائمي MAC و يك آدرس تعيين شده با كاربر كامپيوتر را تعيين كند. پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان نميتواند برروي آنچه كه آدرس پروتوكول اينترنت ميتواند از يك درگاه خاص استفاده كند وآدرس پروتوكول اينترنت استفاده شده با هر ايستگاه پردازشگررا تحميل كند. 38 Gotchas  چيست؟ يك كاربر بدخواه با قرار دادن يك سررور غير رسمي پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان مشكلي را ايجاد ميكند. 1- مشكل فوري يك سرويس دهنده اي است كه عددهايي را انتقال ميدهد كه قبلاً متعلق به بعضي از كامپيوترهايي است كه براي دو يا چند نقطه ناظر بيگناه را كه با همان عدد پروتوكول اينترنت به پايان ميرسد نيروي بالقوه اي ايجاد ميكند. نتيجه خالص مشكلاتي با به كارگيري گره ها است و به طور احتمالي متناوب بودن يكي يا ديگري بعضي اوقات قطع ميشود. 2- تعداد زيادي از مشكلات درصورتي امكان پذير است كه اگر يك سرور برگشته براي پذيرش پيشنهاد اجاره اش يك ايستگاه پردازشگر را به دست مي آورد و با مدل پارمترهاي راه اندازي ديگرش از ايستگاه پردازشگر تغذيه ميكند. يك سناريو يك ايستگاه پردازشگر است كه سيستم عاملش را بالاي شبكه ازطريق tftp هدايت شده به يك فايل مختلف بارگيري ميكند و ازاينرو به ارتكاب كننده عمل اجازه ميدهد تا ايستگاه پردازشگر را تحويل بگيرد. با اين فرض كه پارامترهاي راه اندازي غالباً جهت كنترل كردن بسياري از چيزهاي مختلف درمورد عمليات و ارتباطات كامپيوترها ايجاد شده اند و بسياري از سناريوهاي ديگر جدي هستند. توجه كنيد كه پروتوكول راه اندازي همان آسيب پذيريها را دارد. 1- فلگ داده پراكني : پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان شامل يكي روشي است كه پياده سازيهاي ايستگاه پردازشگر نميتوانند با يك آدرس پروتوكول اينترنت خاص يك بسته كوچك را دريافت كنند و ميتوانند ازسرور بپرسند يا عامل را جهت استفاده كردن آدرس هاي پروتوكول اينترنت داده پراكنيشان با پاسخهايي رله ميكنند.  ( يك فلگ كه به صورت درخواستهايي توسط ايستگاه پردازشگر تعيين ميشود ) تعريف پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان بيان ميكند كه پياده سازيها بايد به لين قلگ احترام بگذارند . بعضي از پياده سازيهاي TCP/IP مايكروسافت ازاين فلگ استفاده كردند كه به معني اصطلاحات خاصي است و عامل هاو سرور هاي رله بايد آنرا پياده سازي كنند. يك تعدادي از پياده سازيهاي عامل رله پروتوكول راه اندازي ( در مسير يابها ) پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان را اداره ميكنند كه براي نياز به اين ويژگي خوب هستند. ازاينرو آنها مدل هاي جديدي را اعلام كردند كه بيان ميكند پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان را اداره ميكند. 2- بعضي از طرحهاي شبكه محلي لن مجازي يعني آنهايي كه از عدد پروتوكول اينترنت بسته كوچك استفاده ميكنند تصميم ميگيرد كه كدام شبكه محلي لن مجازي كه يك كامپيوتر ايستگاه پردازشگر است براي اهداف TCP/IP  فعال است . درزمان به كارگيري پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان با تععين ديناميك آدرسها كار نميكنند. سرورها و عوامل رله پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان ازدانششان درمورد آنچه كه ايستگاه پردازشگر شبكه محلي لن جهت انتخاب كردن عدد زير شبكه براي آدرسهاي پروتوكول اينترنت جديد ايستگاه پردازشگر استفاده ميكند و فعال است درحاليكه چنين گزينه هايي از عدد زير شبكه فرستاده شده با ايستگاه پردازشگر  استفاده ميكنند و تصميم ميگيرند كه شبكه محلي لن مجازي ايستگاه پردازشگر را فعال كند. 1- مسير يابها بعضي از اوقات پيكربندي شده اند طوري كه يك شبكه محلي لن برروي يك درگاه اعداد شبكه يازير شبكه چند گانه دارد. وقتي مسير ياب درخواستها را ازچنين شبكه محلي لن به سرور پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان رله ميكند  آن بايد درطول عدد پروتوكول اينترنت گذر كند كه با يكي از اعداد شبكه ارتباط دارد. تنها روشي كه سرور پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان ميتواند آدرسها را به يكي از اعداد شبكه يا زير شبكه شبكه ديگر شبكه محلي لن اختصاص دهد درصورتيكه سرور پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان به طور خاصي نوشته شده است كه يك ويژگي دارد كه چنين مواردي را اداره ميكند و آن يك پيكربندي دارد كه موقعيت را توضيح ميدهد. 2- دانشي كه يك عدد پروتوكول اينترنت خاص با يگ گره خاص ارتباط دارد غالباً جهت كاركردهاي مختلف استفاده شده است . مثالها اهداف امنيتي براي مديريت شبكه و حتي شناسايي كردن منابع هستند. به علاوه اگر نامهاي سيستم نامگذاري دامنه تصميم داشته باشند تا اعداد پروتوكول اينترنت را شناسايي كنند ، اعداد و اعداد پروتوكول اينترنت بايد ثابت باشند. پيكربندي ديناميك اعداد پروتوكول اينترنت چنين روشهايي را كاهش ميدهند. به اين دليل بعضي از سايتها سعي ميكنند كه استفاده دائمي از اعداد ديناميكي پروتوكول اينترنتي قابل اختصاصي را به يك حد اقل حفظ كنند. 3- با دو يا سرورهاي بيشتري كه به عنوان يك شبكه محلي لن عمل ميكنند ايستگاه هاي پردازشگر كه دراطراف درحكت هستند ( مثل ايستگاه هاي پردازشگر ) ميتوانند با اجاره هاي تكراري به پايان برسند. يك سايت مبداء را دنظر بگيريد كه دو سرور پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان دارد و يك سايت دور دست يا سرويس هاي پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان دارد و يك ايستگاه پردازشگر متحرك دارد. درابتدا ايستگاه پردازشگر به سايت مبداء متصل ميشود و آدرسي را از يكي از دو سرويس دهنده دريافت ميكند. او سپس به محل دوري حركت ميكند ( بدون اجاره در سايت مبداء ) و سعي ميكند كه از آدرسهاي به دست آمده استفاده كند. آن البته NAKed است و ايستگاه پردازشگر يك آدرس مناسب با سايت دور دست را دريافت ميكند. ازاينرو ايستگاه پردازشگر به مبداء برميگردد و سعي ميكند از آدرس ساين دوردست استفاده كند. آن NAKed است اما درحال حاضر ايستگاه پردازشگر يك DHCPDISCOVER را براي به دست آوردن يك آدرس پخش ميكند. سروري كه اجاره قبلي دارد آدرس را به ايستگاه پردازشگر برميگرداند اما هيچ تضميني وجود ندارد كه ايستگاه پردازشگر بتواند آن آدرس را قبول كند. درنتيجه به دست آوردن يك آدرس در سرور ديگر براي ايستگاه پردازشگر امكان پذير است و ازاينرو دو اجاره درسايت دارد. مسئله ميتواند يا استفاده كردن تنها يك سرور در زيرشبكه يا سايت حل شود و ميتواند با طول هاي كوتاه اجاره كاهش داده شود. اما دريك محيط خيلي متحرك مصرف كردن بيش از سهم درست آدرسشان براي اين  ايستگاه هاي پردازشگر موقتي امكان پذير است . 4- اگرادارات و دفاتر يا افراد سرورهاي پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان را با اشتراكات آدرس كوچك خودشان درشبكه هاي محلي لن بع اشتراك گذاشته شده با ديگر ادارات و دفاتر يا افراد داير كنند آنها ميتوانند پيدا كنند كه آدرسهايشان توسط هركس ديگر درشبكه محلي لن مورد استفاده قرار گرفته است كه جهت استفاده كردن از پروتكول پيكربندي ديناميك ميزبان پيكربندي پروتوكول اينترنت خودشان را تعيين ميكنند. 5- هر اشتباه آسان در برقرار كردن يك سرور پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان نميتواند كليه پارامترهاي جهاني لازم را تعيين كند. اين ميتواند منجربه بعضي از كاركردها گردد كه موثر ميباشد درحاليكه ديگران موثر نيستند. يا گراركردها درزماني موثر هستند كه ايستگاه پردازشگر به طور دستي برقرار شود. اما نميتوانند درزمان تعيين شدن جهت استفاده كردن از پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان موثر باشند. 6- اجاره هاي طولاني ميتوانند درمواردي كه شما نياز به تغيير دادن يك پارامتر پيكربندي يا استفاده نكردن از يك آردس داريد معايبي داشته باشند. طول اجاره ميتواند به معني اختلاف بين تاثير گذاري برروي ايستگاه پردازشگر و دوباره راه اندازي آن باشد يا صرفاً انتظار كشيدن براي اجاره هاي دوباره تجديد شده باشد. 

 

B اطلاعاتي درمورد پياده سازيها : 1- چه ويژگيها يا محدوديتهايي يك سرويس دهنده پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان ميتواند داشته باشد ؟ درحاليكه پروتوكول سرور پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان جهت حمايت كردن مديريت پوياي|آدرس هاي پروتوكول اينترنت طراحي شده است چيزي وجود ندارد كه كسي را از پياده سازي كردن يك سرور كه از پروتوكول پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان استفاده ميكند متوقف كند. اما ان نوع از پشتيباني را فراهم نميكند. به خصوص ، حفظ كننده يك پياده سازي سرور پروتوكول راه اندازي ممكن است بالابردن سرور پروتوكول راه اندازيشان را مفيد جلوه دهند كه به ايستگاه پردازشگر اجازه ميدهد تا نتواند ازطريق پروتوكول پيكربندي ديناميك ميزبان آدرسهاي به لحاظ آماري تعيين شده را بازسازي كند. ريشه شناسي زير براي توضيح دادن سه نوع تخصيص يا مديريت آدرس پروتوكول اينترنت متداول شده است . 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 11 اسفند 1393 ساعت: 11:21 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره فنداسيون1

بازديد: 105

تحقیق درباره فنداسيون

براي خاكبرداري فنداسيون ابتدا لازم است كه رنگ كار مشخص شود،رنگ كار محدوده اي است كه خاك آن قسمت بايد برداشته شود .خاكبرداري با توجه به شرايط و موقعيت زمين و حجم خاكبرداري بوسيلة دست يا ماشين انجام مي گيرد .در جايي كه ابعاد پي كوچك يا موقعيت زمين و دسترسي به خيابانها طوري باشد كه نتوان از ماشين آلات استفاده شود خاكبرداري بوسيله دست و نيروي انساني انجام مي شود ،براي شروع ريختن رنگ كار با توجه به نقشه كار و اينكه عمق  گود برداري چقدر باشد بايد مشخص شود و در نظر داشتن شيب مجاز براي خاكهاي مختلف آكسها (مراكز )پي ها و شناژهاي رابط را مشخص كرده و با ميخ هاي چوبي آن محل ها را مشخص مي كنيم .سپس فاصله شناژها را از آكس پي ها جدا مي كنيم و با كشيدن ريسمان در ابتدا و انتهاي شناژ با گچ مسير را مشخص مي كنيم تا رنگ كل مسير ريخته شود .در محاسبة مقدار خاكبرداري بايد پيش بيني فضاي كار براي قالب بندي و ريزش خاك را نيز نمود.معمولاً براي قالب بندي حدود 15-10 سانتيمتر از هر طرف در نظر گرفته مي شود و در خاكهايي كه نرم و ريزشي هستند و با توجه به عمق كمي بيشتر خاكبرداري مي كنند تا خاكها داخل مسير قالبندي نريزد و احتياج نباشد كه بعد از خاكبرداري نيرويي براي خارج كردن خاكهاي ريزشي از داخل مسير قالب بندي به بيرون گمارده شود .بعد از خاكبرداري دوباره بايد آكس كوبي مي باشد زيرا همة آكسها موقع خاكبرداري كنده مي شوند و آن اكس كوبي براي تعيين محل پي ها براي خاكبرداري بوده است و براي مرحلة بعد كه قالب بندي مي باشد مراحل قبل عيناً تكرار مي شود با اين تفاوتها كه بعد از آكس كوبي و كشيدن ريسمان آكسها و فنركشي در دو طرف آكسها در ابتدا و انتهاي مسير به جاي ريختن رنگ آجر مي گذاريم كه رج اول قالب بندي (خاك گچ يا آستر سيماني )بايد به ابعاد شناژها اضافه گردد،در غير اينصورت بعد از اتمام قالبندي قابعاد تمام شدة شناژ كوچكتر از ابعاد موجود در نقشه هاي اجرايي خواهد بود .

 

قالب بندي :

از انواع قالب بندي مي توان قالب بندي هاي فلزي-چوبي-آجري-فايبرگلاس ورا نام برد كه هر يك در محل هاي خاصي كاربرد دارد.در پي هاي ساختمانها و ابنيه هاي معمولي و متعارف (مسكوني،اداري ،تجاري،خدماتي)از قالب بندي آجري استفاده مي گردد و براي ستونهايي كه بصورت نما هستند از قالبهاي فلزي معمولاً استفاده مي شود و براي سقفها به علت سبك بودن از قالبهاي چوبي استفاده مي گردد كه هر يك از مزايا و معايب خاص خود را دارند .

در قالب بندي آجري با توجه به ارتفاع شناژها از قالب بندي 10-22-35 سانتيمتر استفاده مي گردد كه 10 و 20 سانتيمتري متعارفتر هستند .پشت قالب هاي آجري (سطحي كه با بتن در تماس است)را با خاك گچ مي پوشانند تا همة درزهاي آجرها گرفته شود و راهي براي از بين رفتن شيرة بتن نباشد.زيرا اگر شيرة بتن جذب آجرها شود و يا از بتن به هر طريقي جدا شوند .بتن پوك مي شود و مقاومت خود را زا دست مي دهد .كف و سطح قالب بندي بايد عاري از هر گونه مواد زايد مثل خاك ،خرده اجر و باشد و سطح خاك گچ را در انتها با روغن سوخته اندود مي كنند كه  آب بتن را جذب نكند تا بتن پوك نشود ،لازم به گفتن است كه قبل از قالب بندي بتن مگر اجرا مي شود او بعد قالبندي قاجراء مي گردد .بتن مگر پس از تسطيح كف قالبها بعد از خاكبرداري اجراء مي شود تا هم كف كار تراز شود و هم بتن اصلي روي خاك اجراء نشود ،بتن مگر به عيار 150-100 و به ضخامت cm 15-10 اجراء مي گردد

 

آرماتور بندي :

تااينجا مراحل خاكبرداري تسطيح بتن مگر و قالب بندي را انجام داده ايم و بايد اسكلت بتن را ساخت و نصب كرد.آرماتورها شامل ميلگردهاي اصلي (طولي)خاموتها (چنكها يا ركابي ها)مثها (حصيري ها) مي گردند .در شناژهاي رابط ميلگردهاي طولي و خاموت داريم كه به شكل زير هستند .

همة ميلگرها بايد بدون زنگ باشند و در غير اينصورت بايد با برس هاي سيمي زنگ زدايي گردد،همة ميلگرها به هم توسط مفتول مي گردند ،جوشكاري در مورد ميلگرهاي عاجدار مطلقاً ممنوع و در مورد ميلگرهاي ساده طبق نقشه يا دستور كار ناظر صورت مي پذيرد.همة خاموت ها بايد از نظر گونيا بودن كنترل گردد و با فنركشي قطرهاي خاموتها مي شود آنها را كنترل نمود،اتصال ميگرها توسط مفتول معمولاً بصورت زير مي باشد.

از ديگر ميلگرهايي كه به اشكال مختلف و در لجاهاي مختلف مي توان ديد مي توان از سنجاق-گونيا ميلگرهاي اتكا و نام برد.

اتكا (در سقفها و پله هاي خاص كاربرد دارد)

سنجاق (بصورت ضربدر در بالا براي محدود كردن تغيير شكل از حالتع گونيا )

گونيا (در گوشه هاي كار و در بالا و پايين فنداسيون)

از جمله ضوابطي كه در مورد آرماتوربندي بايد رعايت شود در مورد ميلگردهاي انتظار وارد لبها مي باشد در ساختمانهاي اسكلت بتني چون همة بتن هاي ستون ها و سقف ها و طبقات بعد هم زمان اجراء نمي گردد ميلگرها يي را به عنوان ميلگرد انتظار براي ادامة كار باقي مي گذارند يا در شناژها به علت اينكه طول ميگرد شاخه 12 متر بيشتر لنيست ،براي ادامه كار بايد دو ميلگرد را در كنار هم قرار داد و به هم متصل نمودكه به اين حالت اورلب مي گويند،مقدار اورلب در شناژها و ميلگردهاي انتظار بر حسب سايز ميلگرها با هم فرق مي كند كه ايين نامه مقدار 40 را تعيين كرده است يعني مقدار اورلب 40 برابر قطر ميلگرد مي باشد .از ديگر نكاتي كه بايد دقت شود محلچنگهاي خاموتها مي باشد،يعني در يك شناژ رابط كه خاموتها پشت سر هم قرار دارند چنگهاي خاموتها نبايد پشت سر هم و در يك امتداد باشند ،بلكه هر چنگ هر بار در يك گوشه متفاوت باشد .

 

بتن ريزي:

تا اينجا مراحل خاكبرداري و تسطيح بتن مگر - قالب بندي و آرماتوربندي را انجام داده ايم و مرحله بعد بتن ريزي مي باشد .

بتن ريزي شناژها به دو صورت انجام مي شود ،بتن در داخل كارگاه توليد شود يا توسط كارخانه هاي بتن سازي ساخته و به محل آورده شود .

در صورت ساختن بتن در كارگاه اگر ميكر در كارگاهموجود باشد و براساس طح اختلال و به كمك كيل (مكعبي چوبي يا فلزي به ابعاد 1*1*1 متر يا 5/0*5/0 متر يا كه ته ندارند و آن را روي سطحي صاف قرار مي دهند و مصالح را بر حسب حجم آن در آن مي ريزند و سپس كيل را بلند مي كنند و مصالح پخش مي گردد و طرح اختلاط بتن را بر حسب حجم مصالح درست مي كنند.)در كارگاه هايي كه ميكر وجود داشته باشد حجم مصالح را بر حسب بيل مشخص مي كنند و كارگران مصالح مختلف را به داخل ميكسر مي ريزند ولي براي بهتر ساختن بتن بايد از دستگاه بچينگ استفاده كرد بچينگ كه در كارخانه هاي بتن سازي و پروژه هاي بزرگ احداث مي گردد براساس وزن،طرح اختلاط را درست مي كند .بتن ريزي در داخل قالبها يا بوسيلة پمپ صورت مي گيرد يا بوسيلة شوت كه بتن را روي سطح شيب داري به داخل قالب مي فرستد و در جاهايي كه اين امكانات نباشد با فرغون و توسط نيروي اين كار انجام مي شود .قبل از بتن ريزي بايد ته قالبها را آب پاشيدتا قالب آب بتن را جذب نكند و بتن پوك نشود بتن بايد حتماً ويبره باعث مي شود كه ذرات هواصمحبوس در بتن خارج شده و حجم بتن همگن و يكنواخت گردد ،پس از ويبره كردن ،يا تخته ماله سطح بتن را كوبيده و تسطيح مي نمائيم .بتن را بايد از سرما و گرما محافظت كرد،در تابستان روي بتن را گوني مرطوب مي گذارند تا آفتاب و آب بتن را تبخير نكند و در زمستان روي بتن را پلاستيك مي كشند و روي پلاستيك را خاك مي ريزند .

بتن پس از 28 روز به مقاومت نهايي خود مي رسد ولي پس از 2 روز مي توان اسكلت را بر پا كرد،در اين مدت مي توان زير صفحات زير ستون را با بتن منبسط شونده هواگيري كرده از روز بعد از بتن ريزي بايد هر روز به بتن آب داد.

 

اسكلت سازه:

در پروژه مورد نظر در كارآموزي اسكلت سازه فلزي بوده و تا اين مرحله،خاكبرداري و تسطيح ،بتن مگر،قالب بندي و بتن ريزي انجام شده است .براي بساخت اسكلت فلزي در ابتدا شاستي درست مي كنند يعني زير تير آهن ها را به فاصلة مناسب آهن مي گذارند و سطحي تراز ايجاد مي كنند تا در هنگام جوشكاري ستونها (مخصوصاً ستونهاي دوبل)يا لانه زنبوري ها فاكج نشوند ،پس از جوشكاري تست جوش صورت مي گيرد و سپس كل آهن ها (غير از محل هايي كه جوش مي خورند يعني پس از بر پا كردن اسكلت جوش داده مي شوند )روي زمين ضد زنگ زده مي شود .

محل اتصالات با توجه به پلان تيرريزي و شماره ستون و فاصلة زير سري ها مشخص مي شوند و ستونها ابه ترتيب طوري ساخته مي شوند و در كنار هم قرار مي گيرند كه موقع حمل ستونها توسط جرثقيل ستون ها از يك گوشه كار نصب شوند و ستونهاي بر پا شده در مسير حركت بازوي جرثقيل نباشند تا سرعت كار بيشتر شده و محل ستونها اشتباه
نگردد و

 

سقف طبقات :

پس از بر پا شدن اسكلت و اتمام و تست جوشكاري ها ،كرسي چيني و بلوكاژ كف طبقة همكف اجراء مي گردد .بلوكاژ تشكيل شده است از مجموعه قلوه سنگهايي كه از پايين سطح به بالا  از درشت تا ريز قرار مي گيرند و فضاي خالي بين اين سنگها مانع از نفوذ آب به كف ساختمان مي شوند و روي كرسي چيني ها هم عايق كاري مي گردد.روي بلوكاژ از شن نقلي استفاده مي گردد تا سطح صافي براي كف سازي ايجاد گردد.

سقف طبقه بر حسب اينكه ضربي باشد تا تيرچه بلوك و يا كامپوزيت مقدمات كار را بايد آماده كرد.در كار مورد نظر پروژة مدرسه سقف تيرچه بلوك بوده كه پس از بر پا كردن اسكلت فاصله تيرچه ها در محل دقيقاً در محل متر كشي مي گردد،تيرچه ها و بلوكها را مي توان در كارگاه ساخت يا به كارگاههاي تيرچه بلوك سازي سفارش داد.آمارتوربندها پس از اجراء و نصب و مهار تيرچه ها و بلوك ها ميلگردهاي طولي و عرضي (حرارتي)را نصب و مهار مي كنند .قبل از قرار دادن تيرچه ها و بلوك ها زير كار (زير تيرچه ها) را با جكهاي فلزي و يا ستون هاي چوبي مهار مي كنند و سپس تيرچه ها و بلوك ها را جا مي زنند ،تيرچه ها را از هر طرف 10 سانتيمتر مي تراشند يعني بتن تيرچه ها را مي كنند و زير آنها ارا با تخته هاي چوبي مي بندند تا ابتن سقف با ميلگردها درگير شوند .

 

ديوارهاي داخلي و خارجي :

پس از اتمام مراحل فوق طبق پلان معماري ديوار چيني صورت مي گيرد،ديوارها معمولاً بلوكهاي سفالي هستند و در بعضي موارد از آجر گري استفاده مي گردد.

 

نازك كاري:

نازك كاري شامل خاك گچ ،گچ سفيد ،كاشي ،سراميك ،لوله كشي برق ،نصب كانالهاي كولر،لوله كشي هاي آب گرم و سرد آبدرخانه و سرويس هاي بهداشتي معلمين و آزمايشگاه ،اجراء تخته سياه و سكوي جلوي تخته سياه ،لوله كشي هاي فاضلاب ،نصب كم درها و پنجره ها ،ساخت دربهاي چوبي ويراق كوبي و مي شود كه در قسمت بعد توضيح داده خواهد شد.


فصل دوم

جزئيات

پياده كردن نقشه :

اولين كاري كه براي اجراء نقشه ها و ساختن ساختمان انجام مي شود ريختن رنگ پي كني و موقعيت پي ها مي باشد و حساسترين قسمت نيز پي ساختمان مي باشد .مخصوصاً كرهاي ارتفاعي و فواصل از اطراف ،در نقشه ها معمولاً در پلان موقعيت فاصلة ديوارها از ساختمانهاي اطراف كتباً ابلاغ مي شود و در نهايت جزء داده هاي نقشه يا دستگاه نظارت مي باشد ،با توجه به فواصل و داده هاي پروژه با متركشي و ريسمان رنگ كار ريخته مي شود ضمن اينكه مقدار خاكبرداري بيشتر از مقدار پي ها  بايد باشد تا فضاي لازم براي اصلاح خاك برداري و قالب بندي و ريزش خاكهاي اطراف ايجاد گردد ضمن اينكه بريا خاكبرداري معمولاً از ماشينهاي خاكبرداري استفاده مي شود و دقت اين وسايل مكانيكي نسبتاً كم است و دوباره تمام فواصل بايد دقيقاً كنترل و آزمايش شود به عبارت ديگر خاكبرداري بصورت تقريبي انجام مي شود و از هر طرف پي ها و شناژها حدود 20-15 سانتيمتر بايد براي قالب بندي و اصلاحات فاصله ايجاد ش.د كه در غير اينصورت بايد توسط كارگز و بصورت دستي خاكبرداري انجام شود كه هزينه برو وقت گير مي باشد ،بعد از خاكبرداري به عمق مشخص كه با توجه به شيب زمين و خط تراز پروژه و به كمك دوربين نيو(تراز ياب)انجام مي شود بايد آكس بندي فنداسيونها و شناژهاي رابط را ميخ كوبي كرد.

در هر پروژه اي نقطه اي به عنوان B.M(BENCHMARK) در محلي ثابت انتخاب مي گردد،مثل روي يك جدول مشخص يا خطي روي ميل پر چم  كه از نظر ارنفاعي ثابت و مشخص باشد . و همه كرهاي ارتفاعي براساس  آن نقطه تعيين و سنجيده مي شود.

روش كار بدين صورت است . كه د رابتدا با توجه به فاصله داده شده متر كشي مي كنيم . در راستاي نقطه گرفته شده ( متر كشي در جهت كاملا افقي )  سپس با شاقول نقطه مورد نظر تا چند با ر كنترل مي كنيم . و سپس به روش 5-4-3 ( رابطه فيثا غورث  ) از قائم بودذن كنج بدست آمده اطمينان حاصل كرده و ميخ كوبي مي كنيم . بقيه  نقاط هم بوسيله ريسمان و تركشي بدست مي ‎آيد. و در انتها بادوربين نيز همه ميخ ها را ازنظر دوربين تئودوليت مي باشد كه دوربين را روي يكي از ميخ هاي كنج مي بنديم (تراز وصفر مي كنيم ) وسپس ژالون را روي ميخي كه 90 درجه اختلاف دارد قرار مي دهيم وكنترل مي كنيم آيا 90 درجه هست يا نه ؟ بعد از ميخ كوبي آكسها نوبت به بتن مگر زير فنداسيون و شناژها مي رسد سطح تمام شدة بتن مگر كه معمولا CM15-10 مي باشد روي ميخ مشخص مي شود و براي دقت در حين بتن مگر ريزي با اتما بتن مگر هر قسمت با ريسمان بين دو آكس وصل كرده و سطح تمام شده بتن مگر را با نقاط مشخص شده كنترل مي نمايند و سپس با تخته ماله سطح بتن مگر را يكنواخت وصاف مي كنند نكته حايض اهميت نگهداري ميخ ها ومشخص بودن ميخ هاست و درصورت جابه جا شدن و غرق شدن در بتن مگر به علت كوتاه بودن بايد دوباره آكس بندي نمود بعد از بتن مگر قالب بندي پي ها انجام مي شود معمولا در ساختمانهاي عادي از قالب بندي آجري استفاده مي شود وبا توجه به ارتفاع فنداسيون از تيغه هاي CM10 يا CM22 استفاده مي شود كه به همان نسبت هم مقدار خاكبرداري افزايش پيدا مي كند روش كار قالب بندي و مشخص كردن محل ديواره ها به اين صورت است كه با معلوم بودن محل آكس هاي فنداسيونها با ريسمان اين نقاط را به همديگر وصل مي كنند و به كمك متر و اين ريسمان كه وسط فنداسيون وشناژ را مشخص مي كند در هر طرف با مشخص كردن محل ديواره ها به اين صورت كه با معلوم بودن محل آكس هاي فنداسيون ها با ريسمان نقاط را به همديگر وصل مي كنند و به كمك متر واين ريسمان كه وسط فنداسيون و شناژ مشخص مي كند در هر طرف با مشخص كردن محل هر ديوار در ابتدا و انتها و قراردادن آجر محل هر ديواره را مشخص مي كنيم كه با ريسمان كشي روي اين دو آجر ابتدا و انتها مسير هر ديواره مشخص مي شود لازم است براي دقيق بودن ابعاد شناژ ها ضخامت اندود خاك گچ را به اندازه حدود CM5/1-1 در نظر داشت بعد از قالب بندي با آجر براي اينكه شيرة بتن از لاي درزهاي آجرها خارج نشود و سطح بتن در ديواره ها صاف باشد روي سطح داخلي قالب را يا خاك گچ مي كنند يا با پلاستيك مي پوشانند و درموارد خاصي كه دستور كار نظارت داشته باشد يك لايه آمتر سيماني اجراء مي شود لازم به ذكر است كه علي القاعده روي سطح خاك گچ را با روغن اندود مي كنند بعد از اتمام قالب بندي واندود خارجي براي اينكه فشارهاي جانبي ناشي از بتن ريزي و يبرة بتن قالب را خراب نكند پشت اين قالبهاي آجري را با خاك پر مي كنند و درموارد خاصي كه طبق دستور كار دستگاه نظارت لازم باشد خاك را فشرده (كنپكت) مي كنند ومعمولا هر 2 متر پشت قالبها را با آجر دستك مي زنند تا استحكام قالب ها بيشتر باشد پس از قالب بندي يا همان زمان كه مشغول قالب بندي هستند ، گروه آرماتور بند با توجه به ابعاد شناژها وفنداسيونها وبا در نظر گرفتن كاور (پوشش روي ميلگرد ها )اقدام ميلگردهاي طولي و عرضي (خاموتها يا چنگها،ركابي ها و سنجاقك  و يا گونياها) مي كنند و با توجه به ابعاد قالبها ،يا در خارج قالب اتصالات ميگرد ها انجام مي شود و آرماتورها را قسمت به قسمت به داخل قالب ها مي بندند و همه را با هم كلاف مي كنند و يا اينكه ميلگردهاي طولي و عرضي را در داخل قالبها بهم متصل مي كنند ،اتصال آرماتورها بوسيلة مفتولهاي نرم معمولاً انجام مي شود ،اين اتصالات فقط نگهدارنده ميلگردها در حين بتن ريزي و ويبره كردن مي باشند و بعد از گرفتن بتن هيچ نقشي در باربري سازه ندارد،در پروژه هاي خاص كه از ميلگردهاي ساده استفاده مي شود از جوش هم استفاده مي كنند (خال جوش )به هر حال جوش دادن ميلگردهاي عاج دار كلاً ممنوع و غير قابل قبول است.بعد از اتمام آرماتوربندي قالب آماده براي  نصب صفحه هاي بيس و بولتها مي باشد.

از جمله حساسترين كارهاي ابنيه نصب و تراز كردن همة صفحات زير ستون مي باشد ،در ساختمانهاي معمولي هر صفحه 5 سوراخ دارد كه چهار سوراخ آن مال چهار بولت اطراف صفحه و سوراخ پنجم مال هواگيري بتن زير صفحه مي باشد كه در مورد ساختمانهاي سوله تعداد سوراخ ها معمولاً 2 عدد و در برجهاي برق و سازه هاي خاص بيش از 6 سوراخ دارند.

بولت اتصالي است بين بتن و صفحه آهني بطوري كه اين ميلگردها عاجدار كه بصورت «l» مي باشد در قسمت انتهايي رزوه  شده است و قسمت پايين بولت و عاج هاي ميلگرد بولت را در داخل بتن ثابت و گيردار مي كند و اين ميلگردها بوسيله مهره ها صفحه زير ستون را به بتن متصل مي نمايند .نحوة نصب و تراز كردن صفحات زير ستون بدين صورت است كه با توجه به كدهاي ارتفاعي كه توسط دوربين نيو انجام مي شود و سطح روي بتن يكي از صفحات نصب و تراز مي شود ،با ثابت كردن و بستن بولت ها به ميلگردها و خاموتها و نصب و تراز صفحات زير ستون در چهار طرف كار و كشيدن ريسمان كار بصورتي كه كمترين خطا و افتادگي را بدهد بقيه صفحه ها را تراز مي كنيم،نكتة بسيار مهم در اين كار اين است كه بولت از صفحه حدود حداقل cm4 بيرون باشد تا پس از هواگيري و باز كردن صفحه هاي زير ستون و استفاده از بتن منبسط شونده جا و رزوه كافي براي اتصال صفحه و بولت باشد،دوم اينكه در زمان بتن ريزي براي اينكه صفحه پايين نيافتد لازم است دو عدد از مهره ها زير صفحه و دو عدد از مهره ها روي صفحه قرار گيرند تا هم صفحه پايين نيافتد و هم در جاي خود ثابت بماند،در انتها واجب است كه همة صفحات زير ستون با دوربين هم كنترل گردد و حداكثر اختلاف بين همة صفحات نبايد از cm5/0 بيشتر باشد،با رعايت كردن همة موارد فوق مي توان وارد مرحلة بعد كه بتن ريزي شناژها و پي ها است شد،قبل از بتن ريزي بايد از حداقل فاصله كاور (پوشش) ميلگردها مطمئن شويد كه اينكار را بوسيلة تكه هاي سنگ به ابعاد cm5/2× cm 5/2 يا قطعه بتني ساخته شده انجام مي دهند كه به آنها لقمه هم گفته مي شود و باعث مي شود كه بتن اطراف همة ميلگردهاي زير و كناري قالب را بپوشاند و كنترل شود كه داخل قالب قبل از بتن ريزي آشغال و نخالة ساختمان يا خاكي ريخته نشده باشد .قالب بايد كاملاً تميز و عاري از مواد زائد باشد .

 

بتن ريزي پي ها :

براساس اينكه بتن در كارگاه تهيه شود يا به صورت آماده و توسط بتونيز(اتوميكسر)شرايط مختلفي براي آماده سازي كارگاه بوجود مي آيد و كنترلهاي مختلفي بايد انجام گيرد اما به طوركل بايد وسايل حمل بتن به داخل قا لبها را فراهم اورد اگربتن ريزي در طبقات باشد توسط پمپ بتن ،بتن به طبقات فرستاده ميشود و تا9متركاربرد دارد براي بيش از اين ارتفاع بايد از جرثقيل هاي هوايي (تاوركرين )وباكت براي بتن ريزي استفاده كرد ولي دربتن ريزي هايي كه درسطح زمين انجام ميشود بايدحتي المقدور مسيري را تا كنارقالبها فراهم آورد كه بتونيز بتواند به قالبها نزديك شود (درچندجهت )وبه كمك شوت (صفحه هاي فلزي براي هدايت بتن )و خركهاي قابل تنظيم (پايه هاي قابل تنظيم براي زيرشوتها)مستقيماً بتن را داخل بتن بريزد ازجمله نكاتي كه اهميت دارد اين است كه ماشين به قالبها فشارنياورد و باعث تخريب ديواره ها نشود ،قبل از بتن ريزي داخل قالب ها آبپاشي و مرطوب شود تا شيرة بتن جذب اطراف قالبها نگردد،ميلگرد ها رنگ زده نباشند و در صورت نياز با برس سيمي زنگ زدايي گردد،بتن درست به عمل آمده باشد و زياد شل و يا سفت نباشد و

از جمله آزمايش هايي كه دستگاه نظارت بر روي بتن انجام مي دهد آزمايش اسلامپ و نمونه هاي مكعبي تصادفي ،از بتن در حال استفاده كه در تكنولوژي بتن بطور مفصل بحث شده است ،بعد از ريختن بتن هر قسمت بايد حتماً بتن ويبره بخورد .ويبره باعث مي شود كه همة حباب هاي هواي محبوس در بتن خارج شده و حجمي يكنواخت از بتن ايجاد گردد و بتن يكپارچه و بدون خلل و فرج باشد،ويبره شلنگي است،انعطاف پذير كه به يك الكتروموتور يا موتور بنزيني يا ديزلي متصل است و باعث لرزش بتن مي شود .ويبراتور سايزهاي مختلفي دارد كه بسته به حجم بتن و فاصله ميلگردها (ميشها) انتخاب مي گردد طوري كه بتواند به همه جاي قالب و بتن دسترسي داشته باشد،سايز ويبراتور براساس قطر شيلنگ و به اينچ معين مي گردد.

در كارهايي كه حجم بتن ريزي زياد است و ممكن است كه تا پايان ساعت كار بتن ريزي تمام نشود بايد دقت شود كه :

اولاً از يك طرف كار بتن ريزي تهيه و در طرف ديگر تمام شود و از پراكنده رها كردن بتن خودداري شود چون بعد از حدود 6 ساعت بتن خاصيت انعطاف پذيري اش را از دست مي دهد.

دوماً ،محل قطع شدن بتن به شكل اريب و با همان صورت طبيعي و بصورت ناهموار باشد تا درگيري بتن جديد و قديم با هم بيشتر باشد.

سوماً در محل هايي كه در بتن قديم و جديد بهم وصل مي شوند قبلاً مرطوب شده باشد در محل هايي كه درز ژونن بايد اجرا شود از يونوليت (آكاسيو) به قطر حدود cm6-5 استفاده شود و پشت بندهاي مناسبي مثل چهار تراش داشته باشد تا يونوليت نشكند و از جاي خود تكان نخورد ،در مواردي كه راه دسترسي ماشين بتونير،به تمام قسمتهاي قالب نباشد و با گوذاشتن چند شوت هم امكان بتن ريزي نباشد تا چاراً از وسايل دستي استفاده مي كنند  مثل فرغون كه بايد با گذاشتن تخته از روي قالب ها محل عبور آن را فراهم آورد.بعد از اتمام بتن ريزي هر قسمت و ويبره آن بايد با تخته ماله روي سطح بتن كوبيد و تسطيح كرد،از جمله بهترين راههاي كنترل ارتفاع مورد نظر بتن احتساب حدود cm2 زير سطح بالاي قالب بندي مي باشد كه از قبل بايد ارتفاع همة ديوارهاي قالب بندي توسط دوربين نيو كنترل شود .

لازم است كه حين بتن ريزي فنداسيونها و زير صفحات زير ستون بقدري بتن زير صفحه ويبره بخورد (از جهات مختلف)تا كلية هواي محبوس زير صفحه از سوراخ وسط صفحه خارج شده و شيرة بتن از آن بيرون بزند،پس از اتمام بتن ريزي لازم است كه با توجه به شرايط و گرما و سرماي زمان اجراي كار از بتن مراقبت كرد،در فصل سرما براي جلوگيري از يخ زدن بتن لازم است روي سطح بتن را پلاستيك كشيد و روي آن را خاك بريزيم تا بتن يخ نزند و در هواي گرم روي كار را گوني كشيد و گوني را مرطوب نگه داريم تا گرما آب لازم براي هيدراسيون بتن را تبخير نكند و بتن پوك نشود ،تا حدود 10-8 ساعت بعد از بتن ريزي احتاجي به آب دادن بتن نيست ،براي آب دادن بتن آب را با فشار روي بتن نبايد ريخت چون بتن شسته مي شود .آب را بايد روي بتن رها كرد.پس از يك روز مرحلة بعد كه هواگيري و ثابت كردن صفحات زير ستون است بايد انجام گيرد،براي اينكه صفحات زير شناژ (فنداسيون) را باز كرده و به همان صورت (در همان جهت) كه برداشته مي شود را كناري مي گذاريم و بتن منبسط شونده اي كه مخلوطي از سيمان معمولي و شن شسته ريز و مواد افزودني (پودر خاكستري بنام تري كزال 3 )است را روي بتن مي ريزيم و صفحه را در محل خود قرار مي دهيم و به كمك ضربه اي ملايم با چكش لاستيكي بروي همة قسمتهاي صفحه مهره ها ي بولت را مي بنديم و با كمك دوربين ارتفاع آن را كنترل مي كنيم ،نحوة كار در اين قسمت دقيقاً مشابه نصب صفحات بايد دقيقاً با هم،هم ارتفاع باشند و روي همة صفحه ها هم ار دو طرف تراز باشد،قسمتهايي از بتن منبسط شوند كه از زير صفحه بيرون مي زند با كمچه بصورت مايل   و هموار مي كنيم ،لازم به ذكر است كه هم آكس بودن همة صفحات زير ستون قبل از بتن ريزي و در مرحلة نصب صفحات زير ستون چه از نظر طولي و چه از نظر عرضي حتماً بايد باشد يا اسكلت بتن از صفحات زير ستون يا ميلگردهاي انتظار استفاده مي شود .

 

ساخت اسكلت:

در سازه هاي اسكلت فلزي در حين قالب بندي و بتن ريزي و آرماتوربندي اكيپ جوشكاري س تونها و اتصالات آن را تهيه مي كنند،براي جوش دادن ستونهاي دوبل يا سوبل براي اينكه ستونها كج نشوند بايد در ابتدا شاسي بسازند .شاسي ايجاد سطحي تراز است كه آهن روي آن صاف قرار بگيرد و هر 5/1-1 در جهت عرض يك آهن بصورت تراز قرار مي دهند و اگر آن تراز نباشد از صفحات براي زير آهن استفاده مي شود ،تمام جوش ها بايد كنترل شود كه پيوسته وگيرداري لازم را داشته باشد.جوش بايد زنجيري و يكنواخت باشد و روشهاي مختلفي براي كنترل جوش وجود دارد يكي از روشهاي ارزان و كارگاهي استفاده از اسپري هاي مخصوص است.روش كار بدين صورت است كه در ابتدا با زدن ضربه زغالهاي جوش را مي كنند .سپس با برس سيمي روي جوش را كاملاً تميز مي كنند و در انتها هم با پارچه يا گوني روي آن را تميز مي كنند و با يك اسپري مخصوص روي جوش را تميز و قرمز رنگ مي كنند و بعد از حدود 2 دقيقه با اسپري ديگر روي جوش را سفيد مي كنند،اگر تركي در جوش وجود داشته باشد از مسير ترك رنگ قرمز مشخص مي شود كه نشان دهنده ترك در جوش و عدم پيوستگي جوش مي باشد،ضمن اينكه براساس تجربة كاري مشخص مي شود كه آيا ولتاژ جوش كم است يا زياد،يا نوع الكترود براي اينكار مناسب است يا نه ، بطور مثال اگر ولتاژ دينام جوش ذرات آهن پرتاب شده زياد است يعني ولتاژ بقدر زياد است كه آهن را ذوب و پرتاب مي كند و اگر ولتاژ هم كم باشد در كنارهاي جوش بالا آمدگي بوجود مي آيد و .

كنترل جوش ، طول جوش ، بعد جوش ، نوع الكترود ، پر جوش بودن همه اتصالات و اندازه گيري ارتفاع زير سريها و …… را بايد قبل از بر پاكردن اسكلت كنترل كرد چون تصحيح چنين خطاهايي بعد از برپا كردن ستونها عملا بسيار وقتگير و پر هزينه است و خطرات زيادي را مي تواند بوجود بياورد چون معمولا اتصالات را خال جوش مي دهند و سپس پر جوش مي كنند، ضمن اينكه كيفيت جوش روي سطح افقي و قائم خيلي تفاوت دارد و كيفيت جوش در سطح افقي خيلي بيشتر است ، لازم به ذكر است كه جوشكاري در سطح قائم حتما مي بايست از پايين به بالا باشد و گرنه عمل جوش اتفاق نمي افتد ؤ بعد از اطمينان از اجراي جوشكاري بصورت صحيح لازم است براي حفظ ايمني يك سري تدابيري از جمله اتصالات موقتي براي بالا رفتن از ستون و . انجام شود ، همچنين استفاده از كلاههاي ايمني و طنابهاي ايمني براي كار در ارتفاع و نردبان هاي بلند ، وسايل كمكهاي اوليه و وسيله نقليه براي اتفاقات و بيمه كل كارگاه و . كه همگي بايد مد نظر سرپرست كارگاه باشد چون همه مسئوليتهاي اجرايي و ايمني بر عهده اوست . براي بر پاكردن اسكلت در انتهاي ستونها سوراخي ايجاد مي كنند تا زنجير جرثقيل در آن قرار بگيرد و بتوان ستون را بلند كند و به محل ستون منتقل نمايد و با پايين آوردن دكل زنجير خود به خود باز شده و اتصال دكل جرثقيل و ستون از بين برود ، قبل از بر پا كردن ستونها دوباره بايد ريسمان آكس بندي صفحات زير ستون تكرار و مشخص شود و دو عده از نبشي هاي پاي ستون جوش داده مي شود تا موقع برپاكردن اسكلت هم سرعت كار بالاتر رود و هم محل ستونها دقيق تر باشد ، براي اينكه ستونها دقيقا عمود باشد تجربه جوشكار و راننده جرثقيل اهميت دارد ولي بطور معمول با يك تراز و شاقول و به كمك خال جوش ، عمود بودن ستون كنترل مي شود و براي اينكه هر طبقه اي موقع نصب پل ها ( كشها ) به كمك پتك و در بعضي موارد تيفور ستون را عمود مي كنند و دو عدد نبشي پاي ستون مانع از چرخش اشتباهي ستون در موقع نصب مي شود ، موقع بر پا كردن اسكلت پاي ستون را بوسيله چهار نبشي پر جوش شده محكم مي كنند و بعد از برپا كردن ستونها وپر جوش كردن آنها پل هاي اصلي را نصب و پرجوش كرده و مقداري از آهن هاي پل هي فرعي را روي پلهاي اصلي قرار مي دهند تا در زمان  مناسب آهن ها برش خورده و در محل مناسب نصب شوند ضمن اينكه پايين آوردن آهن از بالا بردن آن راحت تر است ولي خطرات زيادي را هم به دنبال دارد و بطور همزمان با بر پاكردن اسكلت و جوشكاري اسكلت ، گروههاي ديگر زير آهن ها نبايد كاركرده يا عبور كنند . پس از اتمام كار اسكلت بر اساس نوع سقف يا وجود كرسي چيني دارد مراحل بعدي مار مي شويم اين مراحل شامل كرسي چيني ، خاكريزي و بلوكاژ كف و ريسمان كف و اجراي سقف مي باشد . معمولا ديوارها پس از اتمام سقف اجرا ، مي كنند كه تور و دسترسي مصالح راحت تر باشد ، اگر سقف تيرچه بلوك باشد پس از اجراي اسكلت اندازه تيرچه ها در محل دقيقا محاسبه مي شود (اندازه گيري مي شود ) و شركت يا گروه سازنده تيرچه مشغول ساخت آن مي شوند ، روش ساخت تيرچه به اين صورت است كه برا ساس سايز ميلگردهاي مشخص شده در نقشه ها ميلگردهاي اصلي وشبكه آن تهيه مي شود وسپس در ناوداني هايي كه به عنوان قالب از آْنها استفاده مي شود بتن با عيار مشخص ريخته شده واين شبكه وميلگردها را در آن قرار مي دهند ، براي ساختن بلوك هم دستگاههاي مختلفي وجود دارد مثل قالبهاي تخم ريز يا قالبهاي تك بلوكي كه وارد نحوه كار اين دستگاهها نمي شويم ، در نهايت تيرچه وبلوك به پاي كار حمل مي شوند وقبل از  نصب از هر طرف تيرچه ها حدود 10 سانتيمتر بتنش را مي كنند تا ميلگردهاي آن با بتن اصلي سقف درگير شود ، زير تيرچه ها را با فاصله 5/1 ـ 1 متر با چهار تراش وجكهاي  فلزي يا چوبي مهار مي كنند ، ميلگردهاي حرارتي وانبساطي نصب مي شوند وسقف آماده براي بتن ريزي مي باشد ، اما قبل از بتن ريزي بايد براي محل هاي عبور لوله هاي برق وتاسيسات مكانيكي پيش بيني هاي لازم را به عمل آورد وزير سقف را هم تراز نمود .

 

ديوار چيني :

پس از بتن ريزي سقف ها وارد مرحله ديوار چيني مي شويم ، براي ديوار چيني در ابتدا با شمشه وتراز ( شاقول ) وگچ قلم ( سفيد ) اين دو شمشه را تراز مي كنيم وسپس بين اين دو را ريسمان كشيده وآجر چيني مي كنيم .وبا اتمام هر رديف آجر چيني ريسمان كار را به اندازه يك آجر ويك لايه ملات بالاتر مي بريم ورجهاي آجر چيني را ادامه مي دهيم ، اگر آجر چيني با آجر گري اجرا مي شود لازم است آجر را قبل از اجرا خيس نمود تا رطوبت ملات را نگيرد واگر ملات سيمان استفاده مي شود براي گير داري ويكپارچه شدن ديوار پس از هر يك متر ديوار چيني يك لايه ملات روي كار قرار داده وبا جريان آب ديوار « زنجاب » نمود ، در ديوار چيني بايد دقت نمود كه درزهاي آجر روي هم نيافتد ، در شروع كار با آجر «سرزد » شروع كرد وبقيه ديوار را باآجرهاي سالم ضمن اينكه از آجرهاي نيمه و هم بايد استفاده شود واين به تجربه بنا بستگي دارد كه كار هم سريع، هم فني وهم حداقل اتلاف مصالح را داشته باشد وهر را قد هم ، كار را با شاقول كنترل و تراز نمود ، روشهاي مختلفي براي ديوار چيني براساس ضخامت ديوارها وجود دارد مخصوصا براي نماي چيني وبنا هاي قديمي به صورت متنوع به چشم مي خورد ، دراين مرحله وظيفه سرپرست كارگاه كنترل درست اجراء كردن كار وافزايش راندمان كارگاه مي باشد بطوري كه تعداد بناها و كارگرها متناسب باشند ،تداخل در كار  هم نداشته باشند ، مصالح در محل مناسب ونزديك به كار ريخته شود ، پرت مصالح حداقل باشد ، تنظيم مقدار مصالح مورد نياز كارگاه ، استفاده بهينه از نيروهاي كارگاه ، برنامه ريزي وترتيب وهماهنگي گروههاي مختلف كاري مثل برق كار ، لوله كش فاضلاب وآب ، محل دودكشها وكانالهاي كولر ؤ موزائيك ، خاك گچ وگچ كار ، توجيه نيروي كارگاه به كار مورد نظر ، هماهنگي بين دفتر شركت و دستگاه نظارت وتهيه مصالح واكيپ هاي كاري ، كه دراين مرحله بيشتر كار، مديريت كارگاه مي باشد ويك سري كنترل هاي خاص وتجربي كه درادامه به آن اشاره خواهد شد .

 

 

نازك كاري :

در ابتدا درباره خاك گچ كاري و كنترل هاي كار صحبت مي كنيم ، روش كار بدين صورت است كه درابتدا به كمك شمشه وتراز ، پاي شمشه را حدود 5/1 ـ 1 سانتيمتر از ديوار قرارمي دهيم وسپس با تراز شمشه را تراز مي كنيم وبا خاك گچ وكمك دست ملات را به زير شمشه پرتاب مي كنيم طوري كه يك ستون عمود ايجاد شود وروي كار را به شمشه كاملا صاف وملات اضافه را برمي داريم . اين كار را به فاصله 5/2 تا 2 متر برهر ديوار انجام مي دهيم وبه اينكار « كرم گيري » مي گويند ، هدف از انجام اين كار اين است كه دوسطح عمود وسطح تمام شده داشته باشيم وبراساس اين نقاط بقيه سطوح اجرا مي شوند به اين صورت كه ملات بين اين دو نقطه قرار مي گيرد وبا شمشه روي ملات هاي تازه مي كشند (يعني دو سر شمشه روي كرم قرار مي گيردوبين كرم ها كه ملات تازه است مرتب وتسطيح مي كند ) برا ي كنج هاوسطوح قائم هم با چوب گونيا درست مي كنند . براي سيمان كاري سطوح عيناً همين كار را انجام مي دهند ولي با تكنيك هاي خاص سيمان .

براي كنترل خاك گچ سطوح به دو روش مي توان عمل كرد : با شيشه كشي روي سطوح به طوري كه شمشه درهر جهت يكنواخت حركت كند وشاقول كردن براي كنترل عمود بودن وگونيا كشيدن در كنج ها ، يا در پايان وقت كهر كه هوا تاريك مي شود با چراغ قوه وقرار دادن چراغ قوه در يك كنج ونگاه كردن به سايه هاي نور . براي سفيد كاري ، گچ بايد زنده باشد . گچ زنده پس از گرفتن محكم شكننده است ولي گچ مرده شل وپوك وبعد از خشك شدن هم رنگ مي دهد واين به مهارت وتجربه گچكار بستگي دارد كه چقدر بتواند سريع كار كند ، از لحظ فني بايد همه گچ كاري ها با گچ زنده باشد واز گچ مرده فقط براي لكه گيري ومحو كاري استفاده مي شود وبراي امتحان كار با كوبيدن يك سوزن ته گرد وخم شدن آن مي توان زنده بودن گچ را كنترل كرد ويا دست كشيدن روي ديوار كه گچ شده وزنگ ندادن گچ به دست يراب گچ كاري هر كيسه 50كيلويي گچ ، حدود 8ـ7 متر مربع را سفيد مي كند . براي كاشي كاري وسنگ كاري وروش كار بدين صورت است كه كاشي يا سنگ را حدود 2ـ5/1 سانتيمتر جلوتراز ديوار قرار مي دهند وبراي نگهداري سنگ وتراز كردن آن ازمفتول و وبراي كاشي كاري از خمير رس استفاده مي كنند وسپس پشت كار را دو قب سيمان وشن مي ريزند وبا ضربات ملايم دوغاب را به تمام پشت كاشي يا سنگ هدايت مي كنند (مشابه ويژه ستونهاي در حال بتن ريزي ) وبراي رديف بعد زير سنگ درد ويا چند قسمت چوب كبريت مي گذارند تا به فاصله كمي ايجاد شود ودوغاب درز كار هم بگيرد وبراي كنترل كا رابا ضربه زدن آرام به كاشي مي توان از پر بودن پشت كاشي اطمينان حاصل كرد وبا دقت ونگاه كردن از بغل يا به كمك شاقول تراز بودن كار راكنترل كرد همينطور از نظر جلو يا عقب نبودن كاشي هابا حركت دادن يك كاشي بصورت L بروي كاشي ها يا روش چراغ قوه مي توان كار را سنجيد .

براي سراميك يا موزائيك كاري در سطوح افقي شيبدار در ابتدا با توجه به شيب مورد نظر (%5/1ـ1) وفاصله اي كه دارند با ريسمان كشي وكرم بندي بصورت ضربدري به مركز خواب وبه كنج هاي محل كاشي كاريس ( سراميك كاري ) كار را شروع مي كنند ، سراميك كاري و موزائيك كاري به دو روش انجام مي شود . در روش اول زير سازي نمي كنند وبا ريختن ملات سيمان سفيد و پودر خاك سنگ زير كار به قطر 1ـ5/0 سانتيمتر وبا قرار دادن سراميك وضربه زدن با چكشهاي لاستيكي سراميك كاري مي كنند ودر روش ديگر كه به خشكه چيني معروف است زير كار را با شن شسته تسطيح و مرتب مي كنند و موزائيك يا سراميك را روي آن قرار مي دهند و در انتها درزهاي كار را با دوغاب ريزي پر و كف را يكنواخت ويكپارچه مي كنند ، براي كنترل اين روش واطمينان از مقدار شيب شمشه را در جهت حركت آب قرار ميدهيم وترازي را روي شمشه قرار مي دهيم وشمشه را تراز
مي كنيم وبا متر طول كاروفاصله زير شمشه تا روي كاشي در قسمت كف خواب را اندازه گيري مي كنيم وشيب كار را بدست مي آيد ، روش كنترل اين كار اينست كه با قرار دادن سراميك روي كار و حركت دادن آن سراميك نبايد به جايي (سراميكي ) گير كند يا صداي افتادن بدهد ، دراين مرحله كه جزء نازك كاري ها مي باشد ، دقت وسليقه خيلي در كار اهميت دارد . اينكه اندازه همه درزهاي سراميك به يك اندازه باشد ، همه در يم راستا باشند واينكه كار را در كجا شروع كنند وكجا تمام كنند كه حالت قرينه وزيبايي كار بيشتر باشد . به همين خاطر رديف اول را دقيقا از وسط شروع مي كنند وبدون ملات يكبار امتحاني سراميك ها يا موزائيك ها را مي چينند و آنها را جابه جا مي كنند كه بهترين حالت چيدن وفرش كردن به دستشان بيايد ضمن اينكه كمترين برش كاري را هم داشته باشد ( بريدن سراميك يا موزائيك براي گوشه هاي كار .) دراين مرحله هرگونه اشتباهي از نظر گونيا نبودن اتاقها يا فاصله ها دقيقا به چشم مي آيد ، هرچه دقت ساخت بيشتر باشد كار زيباتر و منظم تر ديده مي شود و روشهاي مختلفي براي رفع  خطاهاي مختلف اجرايي وجود دارد كه در هر بخش روش هاي خاص خود را دارد كه از بحث اين گزارش كار خارج است وبسيار طولاني وبا افزايش تجربه اين نكات بدست مي آيد .

از جمله كارهاي بسيار مهم در نازك كاري نصب كُم د ر بها لت ، چون اگر كُم درب ها چه از نظر افقي و چه از نظر عمودي تراز نباشد هم در مرحله سفيد كاري خودش را نشان
مي دهد وهم باز وبسته كردن درب به شكل برخوردم يكند براي تراز كردن كُم هاي درها بايد در ابتدا محل شاخك هاي در را در ديوار باز كرد ( كَند) . سپس با در نظر گرفتن ضخامت خاك گچ و گچ مقدار بيرون آمدگي از ديوار را محاسبه مي كند و سپس پاي كار ثابت نگه داشته مي شود و روي كُم را ا زنظر افقي بودن تراز مي كنيم وبعد با ريسمان كشي بصورت ضربدري ومماس بودن پيمانكارها كُم درها و پنجره ها را با گچ قلم زنده و تكه هاي آجر ثابت و محكم مي كنند .

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 11 اسفند 1393 ساعت: 11:18 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره مقدمه و تاریخچه جوشکاری

بازديد: 503

تحقیق درباره مقدمه  و تاریخچه جوشکاری

چون احتیاجات بشر اتصال و جوش در همه موارد را خواستار بوده لذامثلاً از رومیهای قدیم فردی به نام پلینی از لحیم به نام آرژانتاریموترناریم استفاده می کرد که دارای مقداری مساویقلع وسرب بوده است و ترنایم دارای دو قسمت سرب و یک قسمت قلع می باشد. که هنوز هم با پرکنندگی مورد استفاده قرار می گیرند.
دقت وترکیبات شیمیایی و دستگاههای متداولطلاسازی از قدیم الایام در جواهرات با چسباندن ذرات ریز طلا بر روی سطح آن با استفاده از مخلوطنمک و مس و صمغ آلی که با حرارت صمغ را کربونیزه نموده و نمک مس را به مساحیاء می کنند. و با آلیاژ طلا درست کردن ذرات ریز طلا را جوش می دهند وتاریخچه ای به شرح زیر دارند:

برناندوز روسی در 1886 قوس جوشکاری را مورد استفاده قرار داد.

موسیان در 1881 قوس کربنی را برای ذوبفلزات مورد استفاده قرار داد.

اسلاویانوف الکترودهای قابل مصرف را در جوشکاری به کار گرفت.

ژول در 1856 به فکر جوشکاری مقاومتی افتاد

لوشاتلیه در 1895 لوله اکسی استیلن را کشف و معرفی کرد.

الیهوتامسون آمریکائی از جوشکاری مقاومتی در سال 7-1876 استفاده کرد.

چون علم جوشکاری همراه با گنج تخصصی است یعنی هر جوشکار ماهر در طیتاریخ درآمد زیادی داشته سبب شد که اسرار خود را از یکدیگر مخفی نمایندمثلاً هنوز هم در مورد لحیمآلومینیوموآلیاژ آن از یکدیگر مخفی نگه می دارند و در جریان جنگهای جهانی اول و دومجوشکاری پیشرفت زیادی کرد. احتیاجات بشر به اتصالات مدرن سبک محکم ومقاوم در سالهای اخیر و مخصوصاً بیست سال اخیر سبب توسعه سریع این فنگردید وسرمایه گذاری های عظیم چه از طرف دولت ها و چه صنایع نظامی و تخصصی در این مورد اعمال گردیدو مخصوصاً رقابت های انسان ها در علوم هسته ای ( که فقط برای صلح بایدباشد) یکی دیگر از علل پیشرفت فوق سریع این فن در چند دهسال اخیر شد که بهعلم جوشکاری تبدیل گردید.

گروههای مختلف جوشکاری

1.      لحیم کاری

2.      جوشکاری فشاری و پرسی

3.      جوشکاری ذوبی

4.      جوشکاری زرد

چونمواد و فلزات تشکیل دهنده و جوش دهنده و گیرنده از لحاظ متالوژیکی بایستیدارای خصوصیات مناسب باشند بنابراین جوشکاری از لحاظ متالوژیکی بایستیمورد توجه قرار گیرد که آیا :
قابلیتمتالوژی وفیزیکی جوشکاری دو قطعه مشخص است.

پس از قابلیت متالوژی آیا قطعه ای را که ایجاد می کنیم از لحاظمکانیکی قابل کار برد و سالم است.
آیا می توانیم امکانات و وسائل برای نیازها و شرایط مخصوص این جوشکاری را مثلاًگاز و دستگاه را ایجاد نمائیم و فرضاً ایجادنیرو در درجه حرارت بالا یا ضربه زدن در درجه حرارت پایین ممکن باشد زیرا استانداردهای مکانیکی ومهندسی و صنعتی جوشکاری باید در تمام این موارد رعایت شود تا جوش بدون شکستگی و تخلخل و یا نفوذ سرباره و غیره انجام گیرد.

تکرار می شود در جوشکاری تخصصی و اصولاً تمام انواع جوش قابلیت جوشخوردن فلزات را باید دقیقاً دانست. در مورد مواد واسطه و الکترود و پودرجوش باید دقت کافی نمود. محیط لازم قبل و در حین جوشکاری و پس از جوشکاریرا مثلاً ( در موردچدن ) باید به وجود آورد. گازهای- دستگاههای مناسب و انتخاب فلزات مناسب از لحاظ ذوب در کوره ذوبآهن و بعد در حین جوشکاری از لحاظ جلوگیری از صدمه گاز- آتش و مشعل و برق وهوای محیط و وضعیت جسمانی و زندگی جوشکار خود نکات اساسی دیگر هستند کهمشکلات جوشکاری می باشند.

مشکلات و گرفتاریهای صنعت جوشکاری

جوشکاری در حقیقت ایجاد کارخانه ذوب آهن و فلزات در مساحتی حداکثر 2×2 متر و نقطه حساس جوشکاری چند سانتیمتر است زیرا همان درجه حرارتکارخانه ذوب آهن در محل جوشکاری به طور نقطه ای ایجاد می گردد مسلم است کهچنین کار عظیمی احتیاج به ابتکار و تخصص و مواد و متخصص و وسائل مدرن داردتا بتوان از این ذوب آهن چند سانتیمتری استفاده صحیح نمود. شاید اضافهگوئی نباشد که در هیچیک از رشته های فنی تا این اندازه احتیاج به سرمایهگذاری و رعایت جوانب فنی و غیر فنی ضروری و لازم نباشد.

عوارض و سوانح ناشی از عوامل فیزیکی مربوط به جوشکاری

در موقعجوشکاری از عوامل فیزیکی مورد تاثیر یا حاصله از عمل جوشکاری ممکن است خطراتی متوجه جوشکار شود که در:

دسته اول:برق گرفتگی
دسته دوم: سوختگیو
دسته سوم: ورود اجسام خارجی به داخل چشم
را می توان نام برد

برق گرفتگی و عوارض حاصل از تاثیرات جریان برق

مسلم است اگر نقصی در سیم کشی وسائل برقی که برایجوشکاری با برق به کار می روند وجود داشته باشد یا جوشکار نکات ایمنی لازم مربوطبه برق را مراعات ننماید خطر برق گرفتگی برای او وجود خواهد داشت و چنانچهجوشکار در ارتفاع مشغول جوشکاری باشد، مخاطرات حاصله از سقوط و در نتیجهشوک = ضربه الکتریکی نیز بر ضایعات حاصل از برق گرفتگی افزوده خواهد شد. نشانه های حاد و فوری برق گرفتگی از مور مور شدن و یا شوک خفیف تا شوکشدید و قطع تنفس و متزلزل شدن ضربان قلب و عاقیت به مرگ منجر می شود.

هنگامی که برق گرفتگی ایجاد شوک نماید و شخص در ارتفاع مشغول کار استخطر سقوط و افتادن از ارتفاع روی زمین و روی وسایل و ماشین و غیره باعثپیدا شدن جراحات شدید شده و وضع مصدوم را وخیم خواهد ساخت.بنابراینپیشنهاد می شود حتی المقدور جوشکاری را در سطح پایین انجام داد.

شدت ضایعات و مخاطرات حاصل از برق گرفتگی بستگی به عوامل زیر دارند:
الف) نوع جریان برق:اصولاً در هر ولتاژی در جریان برق متناوب AC خطرناکتر از جریان برق DC مستقیم می باشد و یا به عبارت دیگر خطر شوکالکتریکی در جریان متناوب بیشتر است. در حالی که خطر سوختگی در جریانمستقیم نیز بیشتر است.
ب) تاثیر ولتاژ :شدت شوک الکتریکی حاصل از برق گرفتگی بستگیبه میزان ولتاژ برق مربوطه دارد و هرچه ولتاژ بیشتر باشد شدت شوک حاصلهبیشتر خواهد بود. در هر صورت ولتاژ بین 200 تا 250 ولت که ولتاژ معمولیبرق شهر است خطرناک بوده اغلب ضایعات شدید به وجود آورده و ممکن است سببمرگ شود.

ج) شدت جریان :شدت جریان 15 تا 20 میلی آمپر با فرکانس HZ 50 ولتاژ بالا ممکن است باعث چسبیدن دست مصدوم به سیم برق شده و مانع رهائیوی گردد. و این امر تا موقع رسیدن نجات دهنده ادامه یابد در این جریانممکن است ضایعات کشنده ای ایجاد شود.
د) فرکانس :در تواتر بین HZ 50 تا HZ 80 هرتز شوک یا ضربهالکتریکی ممکن است به وجود آید. ولی در فرکانس های بالا بین 30000 تا 100000 هرتز خطر کمتری وجود دارد زیرا به وسیله پرتاب, شخص را از منبع خطردور می کند.
هـ) مقاومت بدن انسان :مقاومت بدن انسان بین 500 تا 50متغیر است ( اهم ) هر چه مقاومت در سر راه تماس منبع الکتریک با بدن ( پوست خشک ضخامت کف پا بیشتر باشد خطر شوک وارده کمتر است و یا بالعکس . )
د- مدت تماس :تماس برق با بدن در مدت زمان بین 1 تا 3 ثانیهممکن است توقف قلب و فوت مصدوم را همراه داشته باشد, در هر صورت چنانچهشخصی دچار برق گرفتگی شد از ضایعات و عوارض ذکر شده در بالا جان سالم بدربرد. معمولاً بهبود کامل می یابد و عوارض دیررس نادر می باشد.

مسائل مهم جوشکاری به ترتیب اولویت به شرح زیر است:

تربیت متخصص و کاردان و کارشناس : جوشکاری یکی از رشته های پرهزینه درصنعت و آموزش ابتدائی و عالی است. انتخاب افراد و جوانان در هر سن و مدارجتحصیلی و کارخانه ای ، قدرت تحمل بازی کردن باآتشقدرت تحمل در بر گیری خطرات و تخصص همزمان دادن به این جوانان بسیار مشکل است. زیراسرمایه های عظیم آموزشی را احتیاجدارد تا یک متخصص به تمام معنی یا یکمهندس جوشکار واقعی تربیت شود.

تهیه ماشین آلات مدرن و مفصل جوشکاری احتیاج به بودجه های عظیم داردتا بتوان از انواع ماشین آلات مدرن بهره گیری نمود و مخصوصاً در آموزش کهباید همه جانبه باشد. بعضی اوقات تمام وسائل کارخانجات شهر و مراکز آموزشیکافی برای ارائه کل تخصص نمی باشند. و. اشکالتراشی و نبودن بودجه و خرید وکمک به ساخت نیز گرفتاری دیگری است.

رعایت نکات ایمنی و تخصصی ایمنی خود یکی دیگر از مشکلات عظیم جوشکاریاست به طوری که فرضاً انفجار یک کپسول مانند یک بمب می تواند جان صدها نفررا به خطر اندازد در حالی که مثلاً در کارگاه تراش وریخته گری و غیره خطرها تا این حد بالا نیستند و کوچکترین بویگاز ناشی از عدم اتصالات صحیح و اصولی ممکن است جان عده ای را به خطر اندازد. همان طوری که تربیت متخصص احتیاج به بودجه های عظیم آموزشی برای خریدوسائل و کتب به طور همزمان دارد خرج سوم جوشکاری جهت جلوگیری از هر نوعانفجار و احتراق در کارگاه ها و صدمه به بدن و چشم جوشکار و افراد حاضر درکارگاه می باشد. بدین جهت جوشکاری را رشته ای پر خرج نام نهاده اند. مسلماست که این مخارج عظیم در اتصالات جوش به دست خواهد آمد. یعنی اینکهاتصالات پر خرج و مفصل پیچ و پرچ وقتی با جوشکاری جایگزین شوند سادگی وسرعت یافته و مخارج عظیم تشکیلات را در مدت کوتاهی تامین و تادیه خواهندکرد.

هدف جوشکاری و برشکاری :

بریدن قطعات ماشینی به ضخامتهای زیاد یکی از وظایف مهم برشکاری است.
به طور کلی اتصال قطعات مختلف ازیک نوع فلز یا انواع فلزاتوآلیآژهاوبالا بردن استحکام وسرعت عملیات وکاهش هزینه ها از مهمترین اهدافجوشکاری است.

 

جوشکاری فلزات رنگین با گاز استیلن یا کاربیت ( یا فلزات غیر آهنی)

فلزات غیر آهنی یا فلزات رنگی به فلزاتی گفته می شود که فاقد آهن و یا آلیاژهای آن باشند مانندمسبرنجبرنز- آلومینیوم- منگنز- روی وسرب
تمام فلزات رنگین را با کمی دقت و مهارت و آشنائی با اصولجوشکاری می توان جوش داد و برای جوشکاری این نوع فلزات بایستی خواص فلز را در نظر گرفت.

جوشکاری مس با گاز

بهترین طریقه برای جوشکاریمس جوشکاری بااکسیژن است( جوش اکسیژن = اتوگن= استیلن= کاربید اصطلاحات مختلف متداول می باشند) ضمناً می توانجوشکاری مس را با قوس الکتریک یا جوش برق نیز انجام داد.

ورقه هایمس را مانند ورقه های آهنی برای جوشکاری آماده می کنند یعنی سطح بالائی راتمیز نموده و از کثافات و روغن پاک نموده و در صورت لزوم سوهان می زنند. ولی چون خاصیت هدایت حرارت مس زیادتر است باید مقدارآمپر را قدری بیشتر گرفت. بهتر است همیشه با قطب مستقیم جوشکاری را انجام داد ( با جریان مستقیم و الکترود مثبت) زاویه الکترود نسبت به کار مانند جوشکاریفولاد است. طول قوس حداقل باید 10 تا 15 میلی متر باشد, برای جوشکاری مس می تواناز الکترودهای ذغالی استفاده کرد. الکترودهای جوشکاری مس بیشتراز آلیاژ مسوقلع وفسفر ساخته شده اند و گاهی نیز از الکترودهای که دارایفسفر- برنز- سیلکان یاآلومینیوم هستند استفاده می کنند چون انبساطمس در اثر گرم شدن زیاد است فاصله درز جوش را در هر 30 سانتیمتر در حدود 2 تا 3 سانتیمتر زیادتر در نظر می گیرند. خمیر روانساز مس معمولاً در حرارت 700تا 1000 درجه ذوب می شود و به صورت تفاله (گل جوش) سبکی روی کار قرار میگیرد و از تنه کار به علت کف کردن در روی کار نباید استفاده شود. بدونروانساز هم می توان مس را جوش داد و معمولاً از براکس استفاده می گردد. مسرا به وسیله شعله خنثی جوش دهیم تا تولید اکسید مس نکند چون ضریب هدایتحرارت مس زیاد است باید پستانک جوشکاری مشعل 1 تا 2 نمره بیشتر از فولادانتخاب شود. بهتر است مس را قبل از جوشکاری گرم نمائیم و با سیم جوشکاریمخصوص جوش داد برای جوشکاری صفحه 5 میلیمتری سیم جوش 4 میلیمتری کافی استو از وسط ورق شروع به جوشکاری می نمائیم و وقتی فلز هنوز گرم است روی آنچکش کاری می شود تا استحکام درز جوش زیاد شود.

جوشکاری سرب

در این نوع جوشکاری بیشتر از گازهیدروژن واکسیژن استفاده می گردد. درجوشکاری سرب احتیاج به گرد مخصوص نیست ولی باید قطعات کار را قبل از جوشکاریکاملاً صیقلی نموده سیم جوش سرب باید کاملاً خالص باشد چون سرب مذاب بسیارسیال می باشد. لذا جوشکاری درزهای قطعات سربی که به وضع قائم قراردارندبسیار دشوار و مستلزم مهارت و تجربه زیاد است.

جوشکاری چدن با برنج یا لحیم سخت برنج

چدن را می توان با برنج جوش داد. قطعات چدنی را باید همان طوری کهبرای جوشکاری با سیم جوش چدنی آماده می شوند برای برنج جوش آماده ساخت. لبه های درز جوش را باید به وسیله سوهان یا ماشین تراشید و هیچگاه لبه هایدرز قطعات چدنی را با سنگ سمباده پخ نزنید. زیرا ذرات گرافیت روی ذرات آهنمالیده می شوند و لحیم سخت خوب به چدن نمی چسبد. قطعات چدنی را قبل ازشروع به جوش دادن حدود 210 تا 300 درجه سانتی گراد گرم کنید و گرد جوشکاریمخصوص چدن به کار برید تا بهتر به هم جوش بخورد.

نقطه ذوب
سیمهای برنجی باید در حدود 930 درجه سانتی گراد باشد. سیمهای برنجی که برای جوش دادن قطعات چدنی به کار می روند دارای مقدار زیادیمس است و کمی نیکل نیز دارند . نیکل اتصال لحیم را به چدن آسان می کند و نقطهذوب زیاد آن موجب سوختن گرافیت درز جوش می شود . در جوشکاری چدن با برنجاز شعله ملایم پستانک بزرگ با فشار کم استفاده کنید. اگر فشار شعله زیادباشد گرد جوشکاری از درز خارج می شود و در نتیجه قطعات چدنی خوب به هم جوشنمی خورند. قطعات چدنی را باید پس از جوشکاری در محفظه یا جعبه ای پر شنیا گرد آسپست قرار داد تا بتدریج خنک شود و سبب شکنندگی و ترک و سخت شدنچدن نگردد.

جوشکاری منگنز

ازمنگنز به صورت خالص استفاده نمی شود در جهت عکس از آلیاژهای ماگنزیوم استفاده میشود که برای ریختگی فشاری از آن استفاده می گردد . به جای آلیاژهای Mg. Mn و Mg. Al و Mg AlZn امروزه از آلیاژهای مخصوصاً محکم Zr و Th استفاده میشود.

برایجوشکاری ماگنزیوم و آلیاژهای آن از همان شرایط جوشکاری آلومینیوم استفاده می گردد.

قابلیت هدایت حرارت زیاد و انبساط سبب پیچش زیاد کار می شود. ماگنزیومدر درجه حرارت محیط به سختی قابل کار کردن است و در 250 درجه می توان بهخوبی کار گرد.

جوشکاری برنج با گاز

برنج مهمترین آلیاژمس است و از مس و روی و گاهی قلع و مقداریسرب تشکیل می شود، این فلز در مقابل زنگ زدگی و پوسیدگی مقاوم است. چون روی درحرارت نزدیک ذوب برنج تبخیر می گردد بنابراین جوشکاری با این فلز مشکل میباشد. برنج از 60 درصد مس و 40% روی و گاهی مقداری سرب تشکیل شده است. درموقع جوشکاری روی به علت بخار شدن و اکسید روی محل جوش را تیره کرده وعمل جوشکاری را مشکلتر می نماید. ضمناً گازهای حاصله خطرناک بوده و بایداز محل کار تخلیه گردند. درموقع جوشکاری روی حرکت دست بسیار مهم است وباید حتی الامکان سرعت دست را زیاد کرده وگرده جوش کمتری ایجاد نمود تافرصت زیادی برای تبخیر روی نباشد. برنج را می توان با الکترودهای گرافیتیو معمولی جوشکاری نمود، درجوشکاری برنج از قطب معکوس استفاده می شود.

فاصله قوس الکتریکی باید حداقل 5 تا 6 میلیمتر باشد. برنج ساده تر ازفولاد وچدن ومس جوش داده می شود و استحکام و قابلیت انبساط آن درمحل درز جوش بسیار خوباست. توجه شود چون انقباض و انبساط برنج زیاد است نمیتوان به وسیله چندنقطه جوش به هم وصل کرد بلکه بایستی به کمک بست هائی که در حین جوشکاری میتوان آنها را به هم متصل نمود از پیچیدگی جلوگیری شود.

توجه شود که در جوشکاری از سیمهای مخصوصجوشکاری برنج که مقدار مس آن 42 تا 82 درصد است استفاده نمائید و برای جلوگیری ازاکسیداسیون از گرد جوشکاری استفاده می شود و از استعمال تنه کار درجوشکاری برنج باید خودداری شود زیرا درز جوش را خورده سوراخ سوراخ ومتخلخل می سازد و شعله را باید طوری تنظیم کرد که اکسیژن آن از استیلنبیشتر باشد زیرا روی در حرارت 419 درجه ذوب و در 910 درجه تبخیر می شود ورسوبی از روی و اکسید روی در کنار درز جوش به وجود می آید. مقدار اکسیژنشعله بستگی به نوع آلیاژ دارد و می توان قبلاً قطعه ای از آن را به طورآزمایشی جوش داد و اگر درز جوش سوراخ و خورده نشد خوب است. و اکسیژن زیادهم باعث کثیف شدن جوش می شود . ورقهای نازکتر از 4 میلیمتر را از راست بهچپ و ورقهای ضخیم تر از 4 میلیمتر را از چپ به راست جوش می دهند. به چکشکاری و خروج دود خطرناک و استفاده از ماسک مخصوص وباز نمودن پنجره وهواکشباید توجه نمود.

جوشکاری فولاد زنگ نزن با گاز

قابلیت هدایت حرارت فولاد زنگ نزن کمتر ازفولاد معمولی می باشد و می توان سر مشعل را کوچکتر انتخاب کرد. شعله جوشکاریباید برای جوش فولاد زنگ نزن خنثی باشد زیرا اکسیژن یا استیلن اضافی باعناصر تشکیل دهنده فولاد زنگ نزن ترکیب شده و درز جوش خورده پس از مدتیزنگ می زند . روانساز جوشکاری فولاد زنگ نزن را به صورت خمیر در آورده رویدرز جوش می مالیم . سیم جوش باید حتی المقدور از نوع خود فولاد زنگ نزنانتخاب شود و بهتر است تسمه باریکی از جنس همان فولادی که باید جوش دادهشود را بریده و به جای سیم جوشکاری استفاده کرد.
در روشجوشکاری اینفولاد مشعل را باید طوری نگهداشت که زاویه آن نسبت به کار بین 80 تا 90 درجهباشد . زاویه سیم جوش در حدود 20 تا 40 درجه است وسیم جوشکاری را جلویمشعل نگذارید تا همزمان با لبه کار ذوب شود و نوک مخروطی باید با ناحیهمذاب تماس داشته باشد تا از اکسیده شدن فلز جلوگیری کند. و شعله را نبایدیک دفعه از کار دور نمود زیرا درجه انبساط فولاد زنگ نزن بیشتر از فولادمعمولی است و بابست های مخصوص از پیچیدن و کج شدن آن در موقعجوشکاری باید جلوگیری کرد فاصله لبه کار را باید برای هر 30 سانتیمتر 3 الی 4 میلیمتر بیشتر در نظر گرفت. پس از تمام شدن کارجوشکاری به وسیله برس و شتشو مواد اضافی تفاله و روانساز و یا گرد جوشکاری اضافی را باید کاملاً تمیز کرد و بر طرف نمود


جوشکاری فولادهای مولیبدونی

وقتی که به فولاد مولیبدون اضافه شود مقاومت آن را بالا می بردمخصوصاً در حرارتهای زیاد ، بنابراین موارد استعمال این نوع فولاد بیشتردر لوله هائی که تحت فشار و حرارت زیاد باشد بیشتر است. بعضی از فولادهایمولیبدونی دارای مقداری کرم نیز هستند این آلیاژ را که مولی کرم می نامندبیشتر در ساختن قطعات مقاوم هواپیما به کار برده می شوند. جوشکاری اینفولاد مانند جوشکاریآهن می باشد با این تفاوت که برای مقاوم بودن جوش باید از الکترود نوع E_7010 و E_7012 و E_7020 استفاده شود و برای قطعات ضخیم که گرده های پهن مورداحتیاج است می توان از فولادهای قلیائی (E_7016 ، E_7015 (LOWHYDROGE استفاده نمود. در موردجوشکاری ورقهای 5 میلیمتر و ضخیمتر لازم است بعد از جوشکاری 1200 الی1250 درجهفارنهایت گرم کرده و برای ضخامت 5/12 میلیمتر به مدت یک ساعت گرم نگهداشتو بعد از آن باید قطعه به آهستگی سرد نمود به طوری که در هر ساعت 200 الی 250 درجه فارنهایت از حرارت آن کاسته شود وقتی که قطعه به 150 درجهفارنهایت رسید بعد می توان قطعه را در هوای معمولی سرد کرد.

جوشکاری مونل واینکونل

فلز مونل آلیاژی است از 67 % نیکل 30% مس و مقدار کمیآهن وآلومینیوم ومنگنز.
فلز اینکونل آلیاژی است از 80% نیکل ، 15% گرم و 5% آهن.
این دو فلز به علت مقاومت زیادی که در مقابل زنگ زدگی دارند برای ساختن تانکر و ظروف حامل مایعات به کار می روند.
مونل و اینکونلرا می توان با الکترودهای پوشش دار به آسانی آهن جوشکاری کرد.
بنابراین جوشکاری این فلزات در تمام حالتها امکان پذیر است ولی بهتراست که درحالت تخت عمل انجام گیرد. قطعاتی که ضخامت آنها کمتر از 5/1میلیمتر است نباید با قوس الکتریکی جوشکاری نمود. برای جوشکاری مونلواینکوئل باید عملیات زیر را انجام داد.

1.      قشر نازک اکسید تیره رنگ را از نقاطی که باید جوشکاری کرد به وسیله برس یا سمباده پاک نمائید.

2.      به گرم کردن قبلی احتیاجی نیست.

3.      از الکترودهای با پوشش ضخیم استفاده به عمل آید.

4.      درمورد جوشکاری حالت تخت زاویه الکترود نسبت به خط قائم درجه و در مورد حالتهای دیگر الکترود عمود بر صفحه باید باشد.

5.      گرده های باریک ایجاد گردد.

 

جوشکاری طلا

جوشکاری طلا به طریقه DC باجریان مستقیم انجام میگرد. الکترود را بهقطب منفی وصل می نمائیم و یا با جریان فرکانس زیاد جریان متناوب کارمیکنیم . ضمناً می توان برای جوشکاری طلا از طریقه جوشکاری نقطه جوشاستفاده کرده که با الکترود و لفرامی عمل می نماید و پس از جوشکاری بهوسیله صیقل نمودن با الکل کار را براق می نمائیم . ضمناً به وسیله جوشکاریکند پرسی نیز می توان طلا راجوش داد. جوش دادن متداول با شعلهای ریز ودقیق شبیه جوشکاری نقطه جوش می باشد.

 

فلزات رنگین به فلزاتی گفته می شود که فاقد آهن و آلیاژهای آن باشد مانندمسبرنجبرنز- آلومینیوممنگنز- رویسرب تمام فلزات رنگین را با کمی دقت و مهارت و آشنایی اصولجوشکاری می توان با قوس الکتریکی جوش داد و باید خواص فلزات را در نظر گرفت.

مس

فلزیاست قرمز رنگ با جلای فلزی قابلیت جوشکاری و هدایت الکتریسته و حرارت مسخوب است. نقطه ذوب 1083درجه سانتی گراد است و آن را از سنگ معدن استخراجمی کنند مس با اکسیژن ترکیب شده و اکسید مس می دهد.

جوشکاری مس با برق

بهترین راه جوشکاری مس با جوش گازاکسیژن و کاربید است. ولی می توان جوشکاری را با قوس الکتریکی نیز انجام داد. ورقه های مس را مانند ورقه های آهنی برای جوشکاری آماده می کنند ولی چونقابلیت هدایت حرارت مس زیاد است باید مقدارآمپر را قدری بیشتر در نظر گرفت و بهتر است همیشه با قطب مستقیم جوشکاری راانجام داد . زاویه الکترود نسبت به قطعه کار مانند جوشکاری فولاد است. طولقوس باید 10 تا 15 میلیمتر باشد.

برای جوشکاری مس می توان از الکترودهای ذغال استفاده کرد. الکترودهایجوشکاری مس بیشتر از آلیاژ، مس و قلع و فسفر ساخته شده است. گاهی ازالکترودهائی که دارای فسفر برنز، سیلیکان با آلومینیوم هستند استفاده میشود.

جوشکاری برنج با برق

برنج بهترین آلیاژمس است و از مس و روی و گاهی قلع ومقداریسرب تشکیل میشود. این فلز در مقابل زنگ زدن و پوسیدن مقاوم است. چون روی درحرارت نزدیک ذوب برنج تبخیر می شود بنابراین جوشکاری این فلز با الکترودفلزی مشکل است.

در موقع جوشکاری ، روی بخار شده و اکسید آن محل جوش را تیره کرده وعمل جوشکاری را مشکلتر می نماید. ضمناً گازهای حاصله خطرناک بوده و بایدمحل کار تهویه گردد.

حرکت دست در موقع جوشکاری بسیار مهم است و باید حتی الامکان سرعت دسترا زیاد کرده و گرده جوش کمتری ایجاد شود تا فرصت زیاد برای تبخیر روینباشد. برنج را می توان با الکترودهای گرافیتی و الکترود معمولی جوشکارینمود. درجوشکاری با الکترود گرافیتی از آلیاژ برنز یا از آلیاژی مشابهآلیاژ فلزی که باید جوش داده شود استفاده می شود. و نیز در جوشکاری برنجاز قطب معکوس استفاده می گردد. فاصله الکترود تا کار باید حدود 5 تا 6میلیمتر باشد.

جوشکاری روی با برق

قبلاً قطعات روی را به وسیله لحیم قلع به هم متصل می کردند ولی امروزجز در مواردی که قطعات روی را به وسیله لحیم کاری بتوان اتصال داد این فلزرا جوش می دهد. در جوشکاری روی، روانساز لازم است که بتواند از اکسیداسیونکاملاً جلوگیری کند. با شعله ملایم پستانک کوچکی که زاویه که تمایل آننسبت به قطعه کار در حدود 30 درجه باشد می توان با سرعت زیاد قطعات روی راجوش داد و درز جوش خورده تمیزی به دست آورد.

درز جوش خورده روی را میتوان در درجه 150 درجه سانتی گراد چکش کاریکرد تا ذرات آن در هم فشرده شده و مستحکمتر و ظریفتر شوند. سیم جوشکاریروی باید کاملاً خالص باشد . آلیاژهای روی که از اختلاط مس و آلومینیوم بهدست می آیند نیز به خوبی جوش داده می شوند به شرط آنکه از سیم و گردجوشکاری مخصوص آنها استفاده شود. چنانچه مقدارآلومینیوم در آلیاژ روی افزایش یابد قابلیتجوشکاری آن کاهش خواهد یافت.

الکترودهای فلزات غیر آهنی

1.      آلومینیوم

2.      آلومینیوم و آلیاژهای آن

3.      برنز برنج مس

رنگ شناسائی :انتها نقره ای

الکترود برنز مخصوص جوش اتصالی و روکشی برنز اتصال برنز به فولادریختگی به چدن سیاه روکشی یا تاقانهای برنز درماشین سازی اتصالآلیاژهای مسی و قطعات مس و تعمیر وسائل برنزی.

این الکترود دارای جریان آرام است و به آسانی جوش می خورد در وضعیتاجباری هم همان جریانهای وضعیت افقی کافی است ،در جوش روکشی باید توجهداشت که سطح جوش دادنی از هر گونه ناپاکیها واثرات شیمیایی پاک گردد. درجوشکاری قطعات آهن لای اول را حتی المقدور با جریان کم جوش می دهند تا ازناخالصی جنس جوش که دراثر ذوب شدن فلز مبنا صورت می گیرد حتی المقدورجلوگیری شده باشد. برای لایه های بعدی می توان شدت جریان را زیادتر کرد. برای آنکه حوضچه مذاب آرام تر سرد شود الکترود را به طور دایره می گردانندیعنی شعله مکرراً از روی حوضچه ذوب عبور کند بسته به موقعیت قطعه کار پیشگرم کردن آن ممکن است مفید باشد. برای جوش اتصالی با حداکثر شدت جریان کارمی کنند. از نظر نقل حرارت درمس و آلیاژهای آن باید منطقه جوش قبلاً در حدود 100 درجه سانتیگراد گرم شود . برای جلوگیری از بالا آمدن زیاد درزهای لب به لب به فاصله بین دو قطعه کارتوجه کافی کرد.

جوشکاری آلیاژهای فولاد با برق

برای مصارف در صنعت فولاد را با مواردی از قبیلمنگنز- نیکلتنگستن و کرم ترکیب می کنند. این آلیاژهای فولاد را با قوس الکتریکی می توان به هم جوش داد ولی جوش کاری آنها به مراتب سخت تر ازآهن است. زیرا در بعضی موارد و اوقات آلیاژ اصلی فولاد در نتیجه حرارت زیادتجزیه می شود یا باعث سخت شدن قسمت گرم شده گشته و در سطح جوشکاری شدهترکهائی ایجاد می شود. ضمناً شلاکه(گل جوش) و گاز حاصل از سوختن پوستهالکترود در گرده جوشکاری باقی می ماند و باعث کم شدن استحکام جوش می شود.

جوشکاری برنز با برق

برنز آلیاژی است که از ترکیبمس وقلع وروی وآلومینیوم به دست می آید. استحکام برنز نسبت به برنج بیشتر است و برای کارهای تولیدیکه به مقاومت زیاد احتیاج داشته باشند و در برابر زنگ زدگی و پوسیدگیمقاوم باشند به کار می رود.

در جوش برنز از الکترود پوششی نظیر آنچه که برای جوش برنج و مس به کارمی رود، می توان استفاده کرد. نکاتی که در جوشکاری برنز باید رعایت کردعبارت است از :

1.      ناحیه جوش باید کاملاً از روغن و غیره تمیز شود. به طوری که رنگ طلائی برنز ظاهر شود.

2.      از الکترودهای با پوشش ضخیم و فسفر و برنز استفاده کنید.

3.      مقدار آمپر را معمولاً 5 تا 10 آمپر بیش از فولاد در نظر می گیرند.

4.      حتی المقدور باید سعی کرد که از گرده پهن در جوشکاری برنز خودداری کرد.

جوشکاری آلومینیم با برق

 

آلومینیومفلزی سفید رنگ است ، قابلیت هدایت الکتریکی وحرارتی آلومنییوم زیاد بوده ودر مجاورت هوا قشری به نام اکسید آلومینیوم روی آن را می پوشاند. که ضخامتآن 002/0 میلیمتر می باشد. و آلومینیوم را در مقابل بسیاری از گازها ومایعات محافظت می کند.
درجه ذوب آلومینیوم C 658 سانتیگراد است ، درجه ذوب اکسید آلومینیومدر حدود 2000 درجه سانتی گراد می باشد. برای بر طرف کردن این اکسید کهمانع عمل جوش کاری می باشد از پوشش هائی که تولید سربارهای مخصوص می نمایداستفاده می کنند وگرد آلومینیوم یا گردجوشکاری آلومینیوم بر طرف کننده قشر اکسید شده و کثافات سطحیمی باشد.

انتخاب الکترود برای جوشکاری آلومینیوم با برق

الکترودهائی که برای جوشکاری آلومینیوم استفاده می شود دارای پوششضخیم بوده و جنس آن حدود 95% آلومینیوم و 5% سیلیسیوم می باشد . قطرالکترود را مناسب با ضخامت قطعه کار باید انتخاب کرد. چون پوشش الکترودرطوبت را جذب می کند باید آن را حتماً درمحل خشک نگهداری کرد. الکترودهایمرطوب را می توان در درجه حرارت 200 درجه سانتی گراد خشک کرد. زاویهالکترود نسبت به قطعه کار در جوش آلومینیوم حدود 45 درجه می باشد. برایایجاد قوس الکترود و کار، نوک الکترود و کار را باید با برس سیمی یا کاغذسمباده تمیز کرد.

طریقه جوشکاری آلومینیوم با برق

برای جوشکاری آلومینیوم باید طول قوس را حتی المقدور کوتاه نگهداشت . برای اینکه جوشکاری خوب انجام شود قطعات ضخیمتر از 5 میلیمتر را حدود 200درجه و برای ضخامت های تا 20 میلیمتر را حدود 400 درجه سانتی گراد گرم میکنند. در موقع تعویض الکترود و ادامه جوشکاری بایستی حدود 3 سانتیمتر ازتفاله هائی را که روی جوش بسته شده پاک کرد.

در جوش آلومینیوم با جریان برق از قطب معکوس استفاده می شود . قطعات آلومینیوم ریخته شده را باید قبل ازجوشکاری تا حدود 260 درجه سانتی گراد گرم کرد. بعد از خاتمه جوشکاری باید تفاله جوش را از روی گرده جوش پاک کرد و آن را با آب نیمه گرم شست.

ورق های آلومینیوم که ضخامت آنها از 2 میلیمتر کمتر است با جوشاکسیژن یا استیلن بهتر می توان جوش داد باید توجه داشت که از گرد مخصوص جوشکاریآلومینیوم باید در جوش گازحتماً استفاده نمود و زیر کار را نیز محکم نمودهتا از ریختن جلوگیری شود و نیز سرعت عمل در ایجاد حوزه مذاب سریع مورد نظرمی باشد و نیز از شعله قدری احیاء کننده استفاده گردد زیرا به سرد نمودنکار کمک می نماید. بهتر است از آجرهای نسوز یا مواد شبیه آن استفاده گردد.

الکترود مخصوص آلومینیوم خالص در دستگاهها

در ایران معروف به نام آما 1075
رنگ شناسائی :انتها- قهوه ای باخال نقره ای
الکترودآلومینیوم روپوش شده برایجوشکاری آلومینیوم خالص در مخازن و دستگاهها می باشد. این الکترود دارای جریان نرماست و در تمام حالات به خوبی جوش می خورد و چون نقطه ذوب آن پایین استخیلی زود آب می شود. برای جلوگیری از سوختن و پاشیدن باید طول قوس را حتیالمقدور کوتاه نگهداشت.

برای به دست آوردن درز صاف و بدون سوراخ در قطعات کلفت تر از 8میلیمتر بهتر است قطعه تا 200 درجه سانتیگراد گرم شود. قطر الکترود رامعادل ضخامت دیواره جوش دادنی انتخاب می کنند. برای به دست آوردن درز جوشمقاوم در الکتروشیمی لازم است که بقایای سرباره جوش را خوب پاک کنند.

جنس روپوش رطوبت جذب می نماید و باید الکترودها را حتماً در محل خشکنگهداری کنند. الکترودهائی که مرطوب شده باشند می تواند در حرارت 200 درجهسانتیگراد دوباره خشک شوند.

رنگ شناسائی : انتها قهوه ای

الکترود روپوش دار برای آلیاژهای آلومینیوم مثل AlMn,MlMg,AlMg1,AlMg3,AlMg5 و در وسایل نقلیه دستگاهها و مخزن سازی جوشکاری های مقاوم در آب دریاو در کشتی سازی به کار می رود. این الکترود دارای جریان نرم است و در تمامحالات به خوبی جوش می خورد و چون نقطه ذوب آن پایین است خیلی زود آب میشود.

برای جلوگیری از سوختن و پاشیدن زیاد باید طول قوس را حتی المقدورکوتاه نگه داشت. برای به دست آوردن درز صاف و بدون سوراخ در قطعات کلفت تراز 8 میلیمتر بهتر است قطعه تا 200 درجه سانتیگراد گرم شود. قطر الکترودرا معادل ضخامت دیواره جوش دادنی انتخاب می کنند. برای به دست آوردن درزجوش مقاوم در الکتروشیمی لازم است که بقایای سرباره جوش را خوب پاک کنند.

جنس روپوش رطوبت جذب می نماید و باید الکترودها را حتماً در محل خشکنگهداری کنند. الکترودهائی که مرطوب شده باشند می توانند درحرارت 200 درجهسانتی گراد دوباره خشک شوند.

روانسازها در جوشکاری آلومینیوم با برق

درجه ذوب اکسید آلومینیوم در حدود 2000 درجه سانتی گراد بود و تقریباً سه برابر درجه ذوبآلومینیوممی باشد. خمیرهای جوشکاری آلومینیوم بیشتر دارای کلرید و فلورید و سولفاتسدیم و فلزات قلیائی و کلرورپتاسیم می باشند که باید کار را به وسیله آنآغشته کرد.گرد جوش اندکی قبل از فلز اصلی ذوب شده و اکسید آلومینیوم را حلمی کند و به صورت تفاله در می آید و در سطح فلز گرم شده پخش می شود و ازاکسیداسیون بیشتر جلوگیری می نماید.

توجه فرمائید: برای جوشکاری آلومینیوم باید حتماً روانساز مخصوص آن رابه کار برد. در جوشکاری آلومینیوم دو نوع گرد جوشکاری به کار می رود کهیکی از آنها در آب حل شده و به شکل خمیر در می آید. و نباید مقدار زیادیگرد را در آب حل کرد زیرا بعداً فاسد می شود و گرد خمیر، خشک و فاسد میگردد.

نوعی دیگر روانساز وجود دارد که در آب حل نشده و بیشتر در جوشکاریدرزهای گونیائی به کار می رود و پس از آن باقیمانده را می توان به سادگیاز روی کار پاک کرد.
نباید بیش از اندازه از روانساز استفاده کرد زیرا مضر است و از لحاظکم بودن سیالیت آلومینیوم در موقع ذوب تغییر رنگ نمی دهد یا خیلی کم سرخمی شود لذا تشخیص زمان ذوب برای مبتدیان جوشکاری سخت است و اتفاق می افتدکه حرارت مشعل در یک نقطه متمرکز شده و کار را سوراخ می نماید. آزمودگیجوشکار در آن است که لحظه دقیق جوشکاری را از ذوب شدن روانساز و پراکندهگشتن روانساز در روی فلز یا قطعه کار تشخیص دهد. هر چه اجزاء آلیاژ بیشترباشد جوشکاری دشوارتراست.

شیشه عینک جوشکاری آلومینیوم بایستی آنقدر روشن باشد که بتوان بهوسیله آن مطالعه کرد و جوشکاری از راست به چپ در مورد فلزات سبک متداولاست. در مورد ورقهای ضخیمتر از 4 میلیمتر جوشکاری از چپ به راست انجام میگیرد . زاویه مشعل با سیم جوش از زاویه جوشکاری آهن بیشتر است و مخصوصاًتوجه شود که مخروط داخلی شعله باید روی حوضچه مذاب قرار گیرد. مشعل رانباید نوسان داد بلکه در امتداد خط جوش به طور مستقیم حرکت داد.


جوشکاری آلومینیوم با گاز

نظیم شعله مشعل استیلن یا کاربید و هوا درموقع جوشکاری آلومینیوم

در وهله اول برای شروع کارجوشکاری آلومینیوم باید مقدار استیلین کمی از اکسیژن بیشتر باشد زیرا روانساز هنوز کاملاً گرم نشدهو نمی تواند اکسیژن را جذب نماید.
پس از شروع جوشکاری از شعله خنثی استفاده می گردد و سیم جوش در حالجوشکاری ممکن است از آلیاژ آلومینیوم یا آلومینیوم خالص باشد که پنج درصدسیلیسیم دارد و توجه شود که قطر سیم جوش باید کمی بیشتر از قطعاتی باشد کهمی خواهیم جوش بدهیم و آن را در موقع جوشکاری گرم نموده و د روانساز واردمی کنیم.

نکات مهم دیگر جوشکاری آلومینیوم با گاز استیلن

پس از تمیز نمودن سطح بالائی فلز آلومینیوم با رنده, سوهان و برس ورقهایآلومینیوم کمتر از 5/0 میلیمتر را می توان از طریق خم کردن لبه آنها بدون سیم جوشجوشکاری نمود و ورقهای کمتر از 3 میلیتر احتیاج به پخ زدن ندارند, چنانچهامکان جوشکاری از دو طرف باشد دو نفر جوشکار می توانند ورقهای به ضخامتحتی 15 تا 20میلیمتر را لب به لب جوش بدهند و برای لوله های ضخیمتر آن راپخ می زنند. قطعات ریخته گری شدهآلومینیوم را فقط در وضع افقی جناغی نموده, جوش می دهیم و پنبه نسوز یا آجر نسوز زیرکار نباید فراموش شود. و قطعات طولانی را باید به وسیله بست هائی بهیکدیگر متصل نمود و قرار دادن پنبه نسوز برای جلوگیری از ریختن آلومینوماست.

نکات دیگری که پس از جوشکاری آلومینیوم باید رعایت شود

چکش کاری درز جوش در حالت گرم برای ازدیاد استحکام با ضربات سریع وملایم انجام می گیرد و زیر کاری تکیه گاه نباید حالت فنریت داشته باشد.بهوسیله محلول اسید نیتریک, روانساز باقیانده در روی سطح فلز را به وسیلهبرس زدن در آب گرم یا محلول اسید از روی آن بر می داریم. و با آب گرم میشوئیم و بهتر است پس از خاتمه جوشکاری آنها را کمی گرم کنید و در هوایآزاد نگذارید تا به تدریج برای آماده سازی قبلی به طوری که گفته شد قطعاتآلوده به روغن و گریس را به وسیلهبنزین و سپس با محلول سود 10% باید شست یا گرم کرد که چربی ها بسوزد و با برستمیز گردد. قطعات بزرگ را مانند قطعات چدن قبلاً گرم می نمائیم و هیچگونهتغییر ظاهری در آلومینیوم مشاهده نمی گردد.

جوشکاری آلیاژهای آلومینیوم

در مورد آلیاژهای آلومینیوم روش جوشکاری خالص آلومینیوم می باشد وروانساز می تواند در مورد قطعات شکسته آلومینیوم کثافات را از درز شکستهشده بیرون آورد . هر چند منیزیم آلیاژ بیشتر باشد عمل جوشکاری دشوارتر شدهو لایه اکسیدی از سیلان فلز مذاب جلوگیری می نماید. بدین جهت جوشکاریآلیاژهائی که بیش از 5/2% منیزیم دارند احتیاج به مهارت زیادجوشکاریدارد و بهتر است این آلیاژها را با قوس الکتریکی و گاز محافظ جوش داد .چوندرموقع جوشکاری منیزیم آلیاژ می سوزد و سیم جوش با دارا بودن منیزیم بایدکمبود منیزیم ناحیه ذوب را تأمین نماید. در مورد عملیات بعد از جوشکاریچون درز جوش خاصیت فلز ریخته شده را پیدا می نماید سخت تر شده و بایستی آنرا با چکش کاری درمحل جوشکاری شده تا اندازه ای تصحیح کرد.

جوشکاری انواع فولاد با برق

جوشکاری آلیاژهای فولاد ( با برق)

برای مصارف در صنعت فولاد را با مواردی از قبیلمنگنز- نیکلتنگستن و کرم ترکیب می کنند. این آلیاژهای فولاد را با قوس الکتریکی می توان بههم جوش داد ولی جوش کاری آنها به مراتب سخت تر از آهن است. زیرا در بعضیموارد و اوقات آلیاژ اصلی فولاد در نتیجه حرارت زیاد تجزیه می شود یا باعثسخت شدن قسمت گرم شده گشته و در سطح جوشکاری شده ترکهائی ایجاد می شود. ضمناً شلاکه (گل جوش) و گاز حاصل از سوختن پوسته الکترود در گرده جوشکاریباقی می ماند و باعث کم شدن استحکام جوش می شود.


جوشکاری آلیاژهای فولاد با کربن کم و زیاد و متوسط ( با برق)

فولادهای با آلیاژ کربن کم و متوسط را می توان بدون اشکال جوش دادولی جوشکاری فولادهای با کربن زیاد مشکلتر است و برای جلوگیری از ترک هائیریز گرده جوش باید الکترودهای مخصوص به کار برد.


نکاتی که در موقع جوشکاری آلیاژهای فولاد باید رعایت شود

1.      لبه قطعات کار را قبل از جوشکاری نسبت به ضخامت آنها آماده کنید و فاصله درز جوش کمتر از درز جوش آهن باشد.

2.      قبل از شروع جوشکاری قطعات حدود 200 تا 300 درجه سانتیگراد گرم کنید.

3.      الکترود را مناسب با جنس کار با پوشش مناسب و مخصوص و متناسب با قطر کار انتخاب کنید.

4.      شدت جریان دستگاه جوش را حتی المقدور کمتر انتخاب کنید.

5.      در پاس اول جوشکاری برای اینکه جوش نفوذ بیشتری داشته باشد و بهاندازه کافی گرده جوش پهن باشد با سرعت آهسته تری دست را حرکت دهید.

6.      سعی کنید که گرده جوش به شکل محدب قرار گیرد و از گرده های جوش مقعر که باعث ترک بیشتری میشود خودداری کنید.

 

جوشکاری روی سطوح گالوانیزه و یا رنگ دار

پاین سطوح را باید به وسیله مشعل یا برش کاری قبل از کار نمودنسوزاند و چون رنگ و مواد گالوانیزه بخارهای مضر سلامتی صادر خواهند کردباید توجه نمود که از ماسک تنفسی مناسب استفاده نمود و ضمناً سطح سوزاندهشده برای عملکرد بعدی با برس تمیز شده و پاک شود.


جوشکاری فولاد منگنزی ( با برق)

مقدار منگنز فولاد بین 2 تا 14 درصد تغییر می کند و بر دو نوع است. فولاد با منگنز کم ( حدود 2 درصد) و فولاد با منگنز زیاد ( حدود 12 تا 14درصد).
این آلیاژ بیشتر برای مقاومت در برابر سایش در وسایلی مانند وسائل سنگ خوردکنی و بیلهای خاک برداری به کار می رود.

نکاتی که در جوشکاری این آلیاژ باید رعایت شود

1.      لبه های کار را پخ بزنید و سطح جوشکاری کاملاً تمیز کنید.

2.      برا ی جلوگیری از ترک زیاد حتی المقدور شدت جریان را کمتر انتخاب کنید زیرا فولاد منگنزی در اثر حرارت زیاد ترک خواهد خورد.

3.      الکترود از نوع فولاد منگنزدار که دارای حدود 2/1 درصد کربن و 11 تا 14 درصد منگنز و درصدی کمی از مواد دیگر می باشند والکترود را ازنوع آلیاژ آنها و یا نیکل و منگنز انتخاب کنید.

4.      جوشکاریرا به طول 5 سانتیمتر انجام دهید و بعد از اتمام 5 سانتیمتر جوش فرصت دهیدکه کاملاً خشک شود و سپس گرده بعدی را شروع کنید. برای خنک کردن از هوایتحت فشار یا از پارچه مرطوب استفاده کنید. حرارت قطعه کار باید طوری باشدکه بتوان در محلی که حدود 15 سانتیمتر گرده جوش باشد دست زد.

جوشکاری فولادهای زنگ نزن با برق

فولاد زنگ نزن فولادی است که 18 درصد کروم و 8 درصد نیکل دارد. ورق های کمتر از 2/1 میلیمتر را به سختی می توان با جوش برقجوشکاری کرد زیرا احتمال سوراخ شدن آنها زیاد است. در موقع جوشکاری باید از گیره وبستهای مناسب برای جلوگیری از تاب خوردگی کار استفاده کرد.
اشکال جوشکاری فولاد زنگ نزن در آن است که احتمال دارد فلز در اثرحرارت تجزیه شده و خاصیت یکنواخت خود را از دست داده و محل جوش بعداً زنگبزند.

عملیات بعد از جوشکاری فولادهای زنگ نزن و ضد اسید کرم نیکلی

مقاومت در مقابل خوردگی های شیمیائی بر اساس منفی کردن سطح خارجیاستوار است. در اثر منفی کردن حالتی به وجود می آید که در مقابل مواداکسیدکننده ومولداکسیژن یک قشر محافظ تشکیل می شود. وجود کرم در فولادها به تشکیل این قشر منفیکمک می کند. منفی بودن فولادهای مقاوم در برابر خوردگی تا زمانی به قوتخود باقی می ماند که قطعات شفافیت فلزی خود را از دست نداده باشند. به کاربردن سنگ سمباده ، برس یا حلقه نمدی که قبلاً برای پاک کردنآهن و فولاد معمولی به کار رفته است ، خطر انتقال اکسید و زنگ از خارج پیدا میشود. برای سنگ سمباده باید فقط انواعی ازآن را به کار برد که در کروندآنها اکسید آهن موجود نباشد. همچنین از نظر جلوگیری از ورود زنگ واکسیدهای خارجی باید فقط برسهائی را به کار برد که سیم آنها از فولادهاکرم نیکل باشد. ضمناً برای رسیدن به حداکثر مقاومت شیمیائی مهمتر از همهاین است که زنگ زدگی آهن و پوسته های ایجاد شده با دقت پاک شوند. برای پاککردن رنگ حرارتی فولاد ( فولادهای کرم نیکل در اثر گرم شدن بطئی رنگهایمختلفی به خود می گیرند که این رنگ پس از سرد شدن باقی می ماند بخصوص اگرگرم کردن و سر شدن موضعی باشد.) و برای پاک کردن پوسته های ناشی ازاکسیداسیون محلولهای مختلفی به کار می برند. قبل از اینکه قطعات فولادیکرم نیکل اسید خور یا جوشکاری شوند باید از زنگ و پوسته پاک شوند. برایزودودن چربی و روغن قطعات را در محلول قلیائی داغ یا حلالهای آلی مثل تتراکربن یا پرکلراتیلن قرار می دهند.
ماده اسیدخوری درز جوش مخوطی است با ترکیبات شیمیائی زیر :
50
قسمت جوهر نمک غلیظ اسید کلرئیدریک HCl ( وزن مخصوص 19/1).
5
قسمت جوهر شوره غلیظ اسید لتریک HNO3 ( وزن مخصوص 40/1 ).
45
قسمت آب مقطر H2O
به جای ماده خمیر کننده محلول را با خاک بیتومه ( Kieselgur ) به هم می زنند.

این خمیر خورنده را با قلم مو نازک روی درز جوش اطراف آن که رنگحرارتی به خود گرفته است می مالند. پس از مدت تاثیر که در حدود 4 تا 6دقیقه است قشر پوسته مانند را که آزاد شده با شن مالی پاک می نمایند وبلافاصله پس از اسید خور کردن قطعات را با آب می شویند. پوسته ای را کهباز هم باقی مانده باشد با برس پاک می کنند . سیم برس باید فولاد کرمنیکل باشد.

اگر ورقهای فولادی و قطعات جوش داده در حال اسید خوردگی ارسال شوندفقط اسیدخوری با خمیره مذکور و سپس منفی کردن تمام سطح با اسید نیتریک 15% کفایت طرح شده اند مفید می باشد.

مواد اسیدخوری سطحی به قرار زیر است:
5
قسمت اسید کلرئیدریک غلیظ HCL ( وزن مخصوص 19/1 )
5
قسمت اسید نیتریک غلیظ HNO3 ( وزن مخصوص 40/1 )
11
قسمت اسید سولفوریک غلیظ SO4H2 ( وزن مخصوص 8/12 )
71
قسمت آب مقطر H2O
درجه حرارت حمام اسید خوری را می توان از 20 الی 40 درجه سانتیگرادانتخاب نمود. مدت زمان اسیدخوری بسته به تکنیک عملیات است. پس از عملیاتاسید خوری سطحی باید قطعات خوب با آب شسته شوند.

چون سطح خارجی قطعات و قشراکسیدی به علت اسیدخوری تحت تاثیر خوردگیهایشیمیائی قرار گرفته است بهتر است که قطعات را پس از عملیات اسید خوریدوباره منفی نمائیم.برای منفی کردن سطح خارجی به طوری که قبلاً ذکر شدمحلول اکسید کننده ومولد اکسیژن به کار می برند.

عملاً برای منفی کردن تمام سطح از اسید نیتریک 15% استفاده می کنندزیرا سطح خارجی قطعات هم اثر هنگام عملیات کم و بیش با مواد خارجی در تماسبوده و این اسید هم اثر منفی کردن سطح را دارد و هم اثر زدودن مواد خارجیرا ، البته باید قطعات را پس از منفی کردن ،با آب شست علاوه بر این خشککردن دقیق قطعات نیز ارزش فراوان دارد.

چنانچه به عللی منفی کردن بلافاصله بعد از اسیدخوری انجام نگیرد، بایدقطعات اسیدخوری را با یک محلول قلیائی ( مانند محلول سودا) خنثی نمود. وباز هم بعد از خنثی کردن باید قطعات را با آب فراوان شست.

پوسته و زنگ را با شن پاشی نیز می توان زدود. توصیه می شود که پس ازشن پاشی نیز سطح خارجی منفی گردد. چنانچه در عمل شن پاشی، شن فولادی بهکار رود بایستی عملیات اسیدخوری سطحی انجام گیرد تا مواد خارجی که در سطحفولاد جمع شده است از بین بروند. منفی کردن بلافاصله به وسیل محلول 15% اسید نیتریک توصیه می شود. در غیر این صورت باید قطعات را پس از اسیدخوریبا یک محلول قلیائی ( محلول سودا) خنثی نمود.

الکترودهای جوشکاری فولاد زنگ نزن با برق

در پوشش این الکترودها مقداری روانساز به کار رفته است که در موقعجوشکاری از ورود هوا به محل مذاب جلوگیری می کند و در نتیجه جوش محکم و درمقابل خورندگی مقاوم می باشد. شلاکه حاصل از ذوب شدن الکترود روی جوش طوریقرار می گیرد که بلافاصله بعد از جوشکاری می توان آن را پاک کرد. جنسالکترود باید حتی المقدور با جنس قطعه کار یکسان باشد. الکترودهای مرطوبرا برای جوشکاری به کار نبرید بلکه آنها را در درجه حرارت 150 درجهسانتیگراد قرار داده و خشک کنید .

شدت جریان جوشکاری فولاد زنگ نزن

برای جوشکاری فولاد زنگ نزن می توان از جریان مستقیم با قطب معکوس واز جریان متناوب استفاده کرد. شدت باید حدود 20% کمتر از شدت جریان لازمبرایآهن در نظر گرفت.

جوش زيرپودري

جوش زير پودری يک فرايند جوش قوس الکتريکی است که در آن گرمای لازم برایجوشکاری توسط يک يا چند قوس بين يک فلز پوشش نشده، يک يا چند الکترودمصرفی و يک قطعه کار تامين می شود. قوس توسط لايه ای از فــلاکس پودریقابل ذوب شدن که فلز جوش مذاب و فلز پايه نزديک اتصال را پوشانده، و فلزجوش مذاب را از آلودگی های اتمسفر حفاظت می کند پوشيده می شود. ****///اصول عمليات::درجوش زير پودری جريان الکتريکی از قوس و حوضچه مذابجوش که ترکيبی از فلاکس مذاب و فلزجوش مذاب است می گذرد. فلاکس مذابمعمولا", هادی خوب جريان الکتريسته است، در حالی که فلاکس سرد, هادی نيست. پودر جوش می تواند اکسيدزداها و ناخالصی زداهايی که با فلز جوش واکنششيميايی می دهند را نيز تامين کند علاوه براينکه يک لايه محافظ ايجاد میکند. فلاکس های جوش زير پودری فولادهای آلياژی همچنين می توانند حاویعناصر آلياژی برای بهبود ترکيب شيميايی فلز جوش باشند. . جريان الکتريکیاز يک ژنراتور (ترانسفورماتور يا رکتی فاير) تامين شده، از اتصالات عبورمی کند تا قوسی را بين الکترود و فلز پايه بر قرار کند را ذوب می کند کهحوضچه مذاب را برای پرکردن اتصال تشکيل دهند. . . درکليه انواع تجهيزات, غلطک های هدايـت با نيروی مکانيکی بطور پيوسته سيم الکترود مصرفی فلزی رااز ميان لوله تماس (نازل) و توده فلاکس به اتصالی که بايد جوش شود میراند. سيم الکترود عموما" يک فولاد کم کربن با ترکيب شيميايی دقيق که دريک قرقره يا بشکه پيچيده شده می باشد. سيم الکترود در منطقه جوش ذوب شده ودر طول اتصال رسوب می کند. فلاکس دانه ای در جلوی قوس ريخته شده و پس ازانجماد فلز جوش، فلاکس ذوب نشده تــوسط سيستم مکش جمع کننده برای استفادهمجدد جمع آوری می شود. در جوش خودکار بازيابی فلاکس مجموعه ای از تجهيزاتو يک لوله بازيابی فلاکس که درست پس از لوله تماس قرار گرفته است مي باشد. ..جوش زير پودری به هر دو روش نيمه خودکار و خودکار قابل انجام بوده و روشخودکار بخاطر مزايا بيشتر، استفاده گسترده تر دارد. در روش نيمه خودکارجوشکار بصورت دستی يک تفنگ جوشکاری (به انضمام مخزن فلاکس) که فلاکس والکترود را به محل اتصال تغذيه مي کند را هدايـت کرده و خودش سرعت حرکت راکنترل مي کند. در روش جوش کاملا"خودکار دستگاه بصورت خودکار الکترود وفلاکس را در طول مسير جوش تغذيه و هدايـت کرده و نرخ رسوب را کنترل میکند.در کاربردهای خاصی جوش خودکار زير پودری دو يا چند الکترود بصورتمتوالی در يک اتصال تغذيه می شوند. الکترودها ممکن است کنار يکديگر بوده وبه يک حوضچه تغذيه شوند يا اينکه به اندازه کافی فاصله داشته تا پس ازانجماد يکی حوضچه ديگری تشکيل شود و مستقلا" منجمد شوند. روش جديدتر جوشقوس های پشت سرهم است که جوش چند پاس را دريک شيار اتصال برای افزايش سرعتحرکت و نرخ رسوب جوشکاری تامين می کند.*****//////مزايا و محدوديت ها ::روش های خودکار و نيمه خودکار جوش زير پودری در مقايسه با ساير روش هایجوشکاری مزايا و معايب زير را دارند:**اتصالات را مـــی توان با شيار کمعمق آمـاده نموده که باعث مصرف کمترفلز پرکننده می شود. (در برخی کاربردهانيازی به شيار برای اتصالات بين ورق های با ضخامت کمتر از "4/1نيست).**پوشش برای حفاظت اپراتور از قوس نياز نيست, اگرچه حفاظت چشماناپراتور بخاطر احتمال پرتاب جرقه جوش توصيه می شود.**جوش را می توان باسرعت حرکت و نرخ رسوب بالا و برروی سطح صاف يا استوانه ای يا لوله و ازنظر تئوری با هر اندازه و ضخامتی انجام داد. اين روش برای سخت کردن سطحینيز مناسب است.**فـــلاکس به عنوان اکسيدزدا و آخال زدا برای خارج کردنترکيبات ناخواسته از حوضچه جوش عمل می کند تا جوش سالم و باخواص مکانيکیمناسب ايجاد کند.**سيم هـــای الکترود ارزان برای جوش فولادهای غيرآلياژیو کم کربن استفاده می شوند. (معمولا" سيم های فولادی کم کربن بدون پوشش يابا پوشش نازک مسی برای هدايت بهتر و جلوگيری از خوردگی می باشند).**جوشزير پودری را می توان در زير وزش بادهای نسبتا" شديد جوشکاری نمود. ذراتفلاکس حفاظت بهتری انجام می دهند تا پوشش الکترود در روش جوشکاری الکتروددستی.
محدوديتهای جوش زير پودری که برخی در روش های ديگر جوشکاری نيز وجود دارندبه شرح زير است:*پودرجوش : تجهيزات حمل فلاکس و سازه نگهدارنده مخزن پودر،اتصالات ديگر و همچنين صفحه نوار يا حلقه پشتبند نيز مورد نياز میباشد.*پودر جوش ممکن است به آلودگی هايی آغشته شود که باعث تخلخل جوششوند.*برای دستيابی به يک جوش خوب فلز پايه بايد، يکنواخت بدون پوستهاکسيدی, زنگ, غبار و روغن و ساير آلودگی ها باشد.*جداشدن سرباره از جوش دربرخی موارد به سختی صورت می گيرد. در جوش های چند پاس پس از هر عبور بايدسرباره جوش برداشته شود تا از باقی ماندنش درون فلز جوش جلوگيری شود.*اينروش معمولا" برای جوش فلزات با ضخامت کمتر از 3/16", بخاطر Burn Through مناسب نمی باشد.*مگر در کاربردهای خاص شديدا " به مسطح بودن وضعيت جوشکاریمحدود است، زيرا مسطح بودن و افقی بودن وضعيت برای جلوگيری از ريختن فلاکسلازم است.
فلزات مناسب جوش زير پودری::::جوش زير پودری برای همه فلزات و آلياژهامناسب نيست. برای سهولت فلزات و آلياژها را می توان با توجه به مناسب بودنآنها برای جوش زير پودری به سه دسته تقسيم کرد: فلزات بسيارمناسب، فلزاتاندکی مناسب و فلزات غيرمناسب .***فلزات بسيارمناسب: جوش زير پودریبيشترين استفاده را در جوش فولادهای غيرآلياژی (فولاد ساده ) کم کربن حاویکمتر از %30/0 کربن, کمتر از% 5 0/0 فسفر و کمتر از % 5 0/0 گوگرد دارد. اغلب مثال های اين مقاله به اين فولادهامربوط است, که محدوده تنش تسليمآنها حدود 000/45 تا Psi 000/85 است و معمولا با فلاکس و الکترود AWS 15.17 – 69 (مشخصات فنی فلاکس ها و الکترودهای فولادهای آرام ساده برایجوش قوس زير پودری) جوش می شوند. فولادهای کربن متوسط و کم آلياژ ساختمانیدر رده فولادهای مناسب جوش زير پودری هستند اگرچه اغلب به پيشگرم، پس گرمو استفاده از فلاکس و سيم الکترودهای ويژه نياز دارند. فولاد ضد زنگ, فولاد کربنی آلياژی قابل سخت شدن, و فولاد ساختمانی پراستحکام نيز با روشجوش زير پودری جوشکاری می شوند. روش جوشکاری اين فولادها مستقلا" درمقالات ديگر با عنوان جوشکاری فولادهای کربنی قابل سخت شدن, فولادهایآلياژی و فولادهای ضد زنگ توضيح داده شده است. جوش زير پودری همچنين برایايجاد پوشش های مقاوم به سايش برای موقعيـت هايی که تحت سايش هستند بکارمی رود. ***فلـــزات اندکی مناسب : بــرخی فلزات و آلياژهايی را که می شودبه روش جوش زير پودری جوش داد، بيشتر با روش هايی جوش می دهند که منطقهحرارت داده شده باريک تر باشد. برخی فولادهای ساختمانی پراستحکام کمکـــربن جزء اين گروه هستند زيرا استحکام ضربه و کشش مورد نياز در روش جوشزير پودری به سختی بدست می آيند. فولادهای پرکربن, فولادهای مار تنزيتی, ومس و آلياژهای مس نيز جزء اين گروه هستند. ***فلــزات نامناسب: چدن رامعمولا" نمی توان به روش جوش زير پودری جوش داد, زيرا نمی تواند تنش هایحرارتی ناشی از گرمای ورودی را تحمل کند. با اين حال مثال 241 در مقالهجوش قوس چدن, کاربردی را که در آن چدن ماليبل به فولاد کم کربن جوش شدهاست را تشريح می کند. مسائلی که در جوش فولاد آستنيته منگنزی و فولاد ابزار پرکربن رخ می دهندجوشکاری آنها را با هر روش معمولی دشوار می سازد. آلياژهای آلومينيوم وآلياژهای منيزيوم را نمی توان به روش زير پودری جوش داد زيرا فلاکس مناسببرای آن پيدا نمی شود. سرب و روی بخاطر نقطه ذوب پايين مناسب جوش زيرپودری نيستند. تيـتانيوم در کاربردهای آزمايشگاهی به روش زير پودریجوشکاری شده ولی فلاکس مناسب برای جوش آن تاکنون ارائه نشدهاست.*/*/*/*/*/*/جنبه های متالورژيک :سه ويژگی جوش زير پودری در جريان هایبالا نيازمند توجه ويژه است : الف) در صد بالای فلز پايه در جوش هنگامی کهقطب معکوس جريان مستقيم استفاده شود. ب) مقدار زياد سرباره توليد شده درعمليات . ج) گرمای ورودی زياد که ريز ساختار را تحت تاثير قرارمیدهد.*/*/هنگامی که درصد فلز پايه در رسوب فلز جوش بالا باشد, به حداقلرساندن ناخالصی های مضر مانند فسفر و گوگرد بسيار اهميت دارد.مقدار زيادسرباره عموما" منبعی از سيليسيم يا منگنز است که ممکن است مقداری از آن بهرسوب فلزجوش منتقل شود. لذا معمولا" هنگام استفاده از فلاکس هایپرسيليسيم، از سيم الکترود کم سيليسيم (حداکثر % 05/0 سيليسيم) استفاده میشود تا از جذب سيليسيم اضافی توسط فلز جوش جلوگيری شـود. همچنين از سيمالکترود کم منگنز حاوی کمتر از 0.50% منگنز معمولا" بـــا فلاکس های پـٌرمنگنز استفاده می شود. سيــــم الکترود پرمنگنز حاوی %2 منگنز عموما" بافلاکس های کم منگنز استفاده می شوند. گرمای ورودی زيادی که ازجوشکاری درجريان زياد ناشی می شود (تا حدود 1500 آمپر) در سرعت های حرکت پايين باعثتغيير ساختار در منطقه متاثر از حرارت شده و استحکام ضربه را کاهش واستحکام کششی و دمای تبديل تردی به نرمی را افزايش می دهد. تغييرات ريز ساختار : افزايش تغييرات ساختار فلز پايه به چهار عامل وابستهاست://حداکثر دمايی که فلز در آن قرارداده می شود //زمان آن دما//ترکيبشيميايی فلز پايه //سرعت سرد شدنساختار فلز جوش ستونی است زيرا از مرزجامدشروع شده و فقط در يک جهت امکان رشد دارد. در فولاد کربنی قابل سخت شدنامکان درشت شدن ساختار منطقه نزديک قسمت جوش از فلز پايه بخاطررسيدن بهدمای حدود 2800 تا 2200 فارنهايت وجود دارد.فلزی که در دمای 1700 تا 2200فارنهايت گرم شده نواری از دانه های نازک تر دارد. اگرچه اين منطقه دربيشتر از دمای دگرگونی فاز گرم شده, ولی زمان باقی ماندن در اين دما برایدرشت ساختار شدن کافی نبوده است. منطقه بعدی 1700 تا1400 فارنهايت، منطقهای است که فولاد باز پخت شده و به مقدار قابل توجهی نرم تر از منطقه مجاورجوش است. فلز پايه دورتر از اين منطقه نيز تغيير نکرده باقی می ماند. اندکی کاربيد کروی شده بخاطر باقی ماندن در حدود 1330 فارنهايت، ممکن استايجاد شود. پيش گرم و پس گرم کردن, اصول پيش گرم کردن و پس گرم کردن برایجوش زير پودری مشابه ساير روش های جوشکاری است. پيش گرم و پس گرم برایفولادهای سختی پذير, مخصوصا" فولادهايی که کربن آنها از حدود %3/0 و ضخامتآنها بيشتر از "4/3 باشد بکار می رود.کاهش سرعت سردشدن که در اثر پيش گرمرخ می دهد، زمان ماندگاری در دمای بالاتر از شروع تغيير حالت مارتنزيتی راافزايش می دهد و لذا تغيير حالت آستنيت به پرليت ظريف تر بجای مارتنزيتسخت را افزايش می دهد. در منطقه جوشی که پيش گرم شده نسبت به جوش پيش گرمنشده احتمال کمتری وجود دارد که فاز سخت تشکيل شود. همچنين بخاطر سرعت سردشدن کمتر در فولاد های پيش گرم شده, خطر ترکيدگی جوش و تنش های حرارتیکاهش پيدا می کند. پـــس گــرم کردن هنگام نياز به تنش زدايی حرارتی, بازپخت, نرمالايز کردن يا تمپرکردن بکارمی رود.
منابغ تغذيه:منابع تغذيه جوش زير پودری عبارتند از:الف) موتور ژنراتور وترانسفورماتور رکتی فاير, با خروجی جريان مستقيم (DC) . ب)ترانسفورماتوربا خروجی جريان متناوب (AC) هر دو جريان های مستقيم و متناوب درجوش زيرپودری نتايج قابل قبولی ارائه می دهند. اگرچه هر کدام در برخی کاربردهایخاص معايب ناخواسته ای دارند- بسته به شدت جريان، قطر سيم الکترود, و سرعتحرکت که در ليست زير ذکر شده اند:**جوش نيمه خودکار با الکترود "64 / 5يا "32/3 در جريان مستقيم 300 تا 350آمپر، استفاده از جريان مستقيم ارحجاست.**جوش خودکار با يک الکترود در جريان پايين (300تا 500 آمپر) و سرعتحرکت بالا (40 تا 200 اينچ در دقيقه)، استفاده از جريان مستقيم ارحج است. **جوش خودکار با يک الکترود و جريان متوسط (600 تا 900 آمپر) سرعت حرکت 10تا 30 اينچ در دقيقه، هم جريان مستقيم و هم متناوب استفاده می شوند.**جوشخودکار با يک الکترود و جريان بالا (1200 تا 21500 آمپر) سرعت حرکت 5 تا 10 اينچ در دقيقه, استفاده از جريان متناوب ارحج است.**جوش خودکار با بيشاز يک الکترود و در حالت پشت سرهم و جريان هر کدام از الکترودها 500 تا 1000 آمپر با هم الکترودها، جريان متناوب (يا جريان مستقيم در الکترودجلويی ) استفاده می شود.**جوش خودکار با دو الکترود در عرض هم, باهر دوجريان مستقيم و جريان متناوب استفاده می شود.
سيستم های تغذيه سيم جوش::تجهيز تغذيه سيم الکترود جوش زير پودری از دونوع سيستم کنترلی برای کنترل سرعت تغـــذيه سيم (سيستم های حساس به ولتاژو سيستم های سرعت ثابت) استفاده می کنند. سيستم های کنترلی حساس ولتاژ بامنبع تغذيه های جريان ثابت و سيستم های کنترل سرعت ثابت با منبع تغذيه هایولتاژ ثابت استفاده می شوند.*/*/*/سيم الکترود جوش زير پــودری:سيم هایالکترود جوش زير پودری فولاد در اندازه های مختلف توليد می شوند. پوششنازکی از مس برای بهبود هدايت الکتريکی و بالا بردن مقاومت در برابرخوردگیبر روی سيم ايجاد می شود.ترکيب شيميائی سيم الکترود به ترکيب شيميائی فلزجوش و خواص مکانيکی و انتخاب نوع خاص الکترود و ترکيب آن به جنس فلز قطعهو نوع فلاکس وابسته است. برای رسيدن به نرخ رسوب بالاتر می توان از دو ياچند الکترود نازک تر بجای يک الکترود ضخيم تر استفاده کرد. کاهش قطرالکترود باعث افزايش چگالی جريان و فشار پلاسما جت و افزيش عمق نفوذ وباريک شدن باند جوش می شود.الف) همـــه الکترودها علاوه برمقادير جدولحداکثر دارای % 35 0/0 گوگرد, % 030/0 فسفر, %15/0مس (غيراز پوشش) و % 50/0 ساير عناصر می باشند. ب) به علاوه حاوی 05/0 - 15/0 تيتانيوم, 2 0/0 - 12/0 زيرکونينوم, 5 0/0 تا 15/0 آلومينيوم و تا 50/0 درصد ساير عناصرنيز می باشد. ساده ترين روش برای جلوگيری از تشکيل پرليت و فريت گوشه داراستفاده از حدود %5/0 موليبدن و %200/0 بــُر در ترکيب فولاد است, که باکاهش آهنگ تشکيل محصولات دگرگونی در دمای بالا باعث ايجاد فاز بينيت میشود. لذا استحکام کششی و تسليم را افزايش می دهد.
پـودرهای جوش زير پودری :پودرهای جوش زير پودری به سه شکل وجوددارند.*پودرهای ترکيب شده *پودرهای چسبيده شده *پودرهای آگلومره */*پودرهای ترکيب شده: برای توليد پودرهای ترکيب شده ابتدا اجزاء بصورتخشک مخلوط سپس دريک کوره الکتريکی ذوب و با پاشش آب سرد يا ريختن روی صفحهسرد منجمد می شود. مزايای اين نوع پودر عبارت است از :**کاملا توزيع ترکيبشيميائی يکنواخت دارند.**می توان خاکه آن را بدون تغيير در ترکيب شيميايیجدا کرد.**محصول رطوبت گير نيست و مسائل ذخيره سازی و نگهداری ساده تردارد.**پودرهاي ذوب نشده را می توان چندين دور مورد استفاده قرار داد (بدون تغيير قابل توجه).**مناسب برای جوشکاری با بيشترينسرعت+*-+-*+-*+-*محدوديت : محدوديت مهم اين پودر ها عدم امکان افزودناکسيد زداها و فرو آلياژها بخاطر دمای حلاليت بالای آنها است.پودرهایچسبيده شده: برای توليد پودرهای چسبيده شده مواد خام تا اندازه D * 100 آسياب می شوند. بصورت خشک با هم مخلوط شده و با افزودن سيليکات پتاسيم ياسيليکات سديم به هم چسبيده می شوند. مخلوط حاصل به شکل گلوله درآمده و دردمای پايين خشک می شوند و بصورت مکانيکی خرد شده و دانه بندی می شوند. *-+-*+-مــزايــا :*-بخاطر دمای توليد پايين, اکسيد زداها و فرو آلياژهادراين روش قابل افزوده شدن هستند.*-چگالی پودر پايين تر است و امکاناستفاده از لايه ضخيم تر فلاکس برروی منطقه جوش وجود دارد. -سرباره ايجادشده بر روی جوش پس از سردشدن بهتر جدا می شود.*****محدوديت :محدوديت هایمهم اين روش عدم امکان جداکردن خاکه بدون تغيير در ترکيب شيميايی و حساسيتبالا به جذب رطوبت است.پودرهای آگلومره: روش توليد مشابه پودرهای چسبيدهشده است غير از اينکه از يک الک سراميکی استفاده می شود. در اين نوع پودرنيز برای استفاده از اکسيد زداها و فرو آلياژها بخاطر دمای Curing بالایالک (1400 oc) مانند پودرهای ترکيب شده محدوديت وجود دارد.دانه بندی: اندازه دانه های پودر جوش بخاطر تاثير برمصرف بهينه پودر جوش در جريان هایجوش مختلف حائض اهميت است. در جريان های بيشتر از 1500 آمپر بايد از درصدذرات ريز بيشتر و ذرات درشت کمتر استفاده کرد. پودرهای چسبيده شده که درجريان های کمتر استفاده می شوند بستگی کمتری به اندازه ذرات دارند وعمدتا" در يک سايز توليد می شوند. حداکثر جريان مناسب برای اين نوع پودر 800 تا 1000 آمپر است. در حالی که برخی انواع پودر ترکيب شده (انواعسيليکات کليسم اصلاح شده ) را تا 2000 آمپر نيز می توان بکاربرد.****ترکيب پودرهای جوش::درزمان پيشرفت فرايند جوش زير پودری در اواسطدهه 1930 پودرهای ترکيب شده حاوی ترکيبات سيليکاتی استفاده می شدند کهعمدتا" حاوی آلومينا سيليکات منيزيم، کلسيم و منگنز بودند. ترکيبات موردمصرف در سراسر دنيا ترکيبات سيليکات منگنز ارائه شده درجدول1 بودند. برایتنظيم محدوده ذوب و ساختار آن از دياگرام MnO – SiO2 استفاده می شد. نتيجهجوشکاری با پودرهای چسبيده شده تقويت شده، پس از ذوب و انجماد جوش در فلزجوش مشابه پودر ترکيب شده است. فروسيليم و اکسيد منگنز و سيلسيم فلاکسترکيب می شوند. لذا مقدار MnO نسبت به SiO2 که برای جوش زير پودری مناسباست در قسمت جوش باقی می ماند.انواع پودرهايي که در جدول1 توضيح داده شدهبرای دستيابی به خواص پيشرفته تر و هزينه اقتصادی تر و ظاهر مناسب تر گردهجوش در مقادير کمتر منگنز اصلاح شده اند. برخی ترکيبات پودرها با بازيسيتهبيشتر (که مقادير CaF2, CaO دارند) خواص مکانيکی بهتری در فلز جوش ارائهمی دهند و افزودن تيتانيوم پايداری قوس بيشتر و اکسيد فلزات خاص ظاهر جوشرا در فولادهای آلياژی بهبود می دهند. برای رسيدن به ظاهر جوش مناسب درجوشکاری پرسرعت ورق ها خواص دمايی گرانروی فلاکس را بايد تنظيم کرد. فلاکسهای کاربردهای خاص برای منظورهای خاص طراحی می شوند.///***** مقايسه پودرجوش زير پـــودری با پوشش الکترود:پودرهای جوش زير پودری در مقايسه بامواد بکار رفته در پوشش الکترودهای جوشکاری الکترود دستی چند تفاوت عمدهدارند. فلاکس های جوش الکترود دستی حاوی ترکيباتی مانند سلولز برای ايجادگاز محافظ است. همچنين ترکيباتی با تابع کاری پايين مانند اکسيد سديم واکسيد پتاسيم برای کمک به شروع قوس و پايداری آن و مواد ديگری برای تقويتنفوذ, نرخ ذوب و استفاده از قطب های مختلف جريان به پوشش الکترود اضافهشوند. که پودرهای جوش زير پودری غالبا" به اين ترکيبات نيازی ندارند, زيراوجود سرباره مذاب و دانه های کروی پودر از قوس حفاظت کرده و نيازی به گازمحافظ نيست. وجود ترکيبات سيليس و فلورايد عموما"پايداری مطلوب قوس راتضمين می کند و حداقل %10 فلورايد کلسيم برای بهبود سياليست فلاکس مذاب بهسيليکات های فلزی پودر اضافه می شوند.پوشش های الکترود های جوش قوسالکترود دستی بخاطر اينکه بايد قابل اکسترود باشد و ساير ملزومات توليددارای فــرمولپيچيده اند وبرعکس آن پودرهای جوش زير پودری ازترکيبات معدنی ساده و ازسيستم های دوتايی, سه تايی و يا چهار تايی انتخاب می شوند. رايج ترينفلاکس ها از سيستم MnO – SiO2 و يا CaO - SiO2 تشکيل شده انـــد که میتوانند با اکسيدهای آلومينيم, منيزيم, زيرکونيوم و تيتانيوم ترکيب شود وفلاکس های کاربردهای خاص را به وجود آورند.فلاکس های الکترودهای پوشش وفلاکس های جوش زير پودری به روش های متفاوتی دسته بندی می شوند. استانـــدارد AWS A5.1-6 الکترودهـــا را برحسب نوع مواد پوشش فلاکس دستهبندی می کند. و استاندارد A 5.1 7-69 برای دسته بندی پودر جوش زير پودریبه طبيعت شيميايی فلاکس ارتباطی ندارد فقط به خواص مکانيکی رسوب جوش که باالکترود مخصوص به وجود می آيد مربوط است. در عمل بيشتر الکترود و فلاکسجوش زير پودری از روی ظاهر جوش انتخاب می شوند تا در نظر گرفتن جنبه هایفنی./////نقطه ذوب و نرخ ذوب پودرهــای جوش:يک پودر جوش موثر بايد دردمایبالا به خوبی سيال باشد و لايه روان و محافظ برروی فلز جوش ايجاد نمايد وآنرا از اکسيد شدن حفاظت کرده ولی در دمای اتاق ترد باشد و به آسانی ازروی جوش جدا شود. نقطه ذوب و چگالی فلاکس نيز بايد کمتراز فلز جوش باشد کهگازهای توليد شده بين فلز و سرباره بتوانند وارد سرباره شوند و برای تکميلوظيفه سرباره سازی بايد فلاکس پس از تکميل انجماد فلز جوش منجمد شود. لذاحد بالايی دامنه ذوب پودر جوش زير پودری حدود 1300 oC می باشد. مقدارفلاکس ذوب شده در هر دقيقه به ولتاژ و جريان جوش بستگی دارد و در جريانثابت مقدار پودر ذوب شده در هر دقيقه با افزايش ولتاژ جوش افزايش می يابد. در عمل معمولا" وزن فلاکس ذوب شده و وزن الکترود ذوب شدهبرابرند.****تاثير فلاکس بر ترکيب فلز جوش:واکنش های بين فلز جوش مذاب وپودر جوش ذوب شده در ضمن جوشکاری زير پودری شبيه واکنش بين مذاب و سربارهدر فولاد سازی است. و لذا وظيفه سرباره مذاب کاهش ناخالصی های فلز جوش وتامين عناصری مانند منگنز و سيليکون برای فلز جوش است. چنانچه در قسمت الفشکل 4 مشاهده می شود با افزايش MnO درسرباره تا حدود 10 درصد مقدار منگنزفلز جوش افزايش سريع دارد که به تدريج مقدار اين افزايش کم می شود. لذابسياری از فلاکس ها حاوی حدود %10 اکسيد منگنز است. رابطه مقدار SiO2 موجود در فلاکس و مقدارSi فلز جـــوش متفاوت است و تا هنگامـــی که SiO2 موجود در سرباره حدود %40 باشد سيليسم اندکی جذب نمی شود لذا فلاکس هایتجاری و مخصوصا" فلاکس هايی که برای جوش های با چند پاس توليد می شوندمقدار زياد حدود %40, SiO2 دارند. برخی فلاکس ها می توانند فروآلياژها رابرای جوش تامين کنند. اکسيدهای فلزی موجود در پودر مانند NiO, MnO3, Cr2O3 باعث انتقال عناصر فلزی از سرباره به فلز جوش شوند. مقدار Cr2O3 فلاکس, ترکيب الکترود, ترکيب فلز پايه ای که بر روی آن فلز جوش رسوب می کند برمقدار سيليسم باقي مانده در فلز جوش تاثير می گذارند.همه عواملی که زمانواکنش فلز - سرباره يا متوسط دمای حوضچه جوش را تغيير دهد, برتوزيع عناصرآلياژی باقی مانده در فلز جوش تاثير خواهد گذاشت. در شرايط طبيعی جوشکاری, سرعت حرکت مهمترين عامل در رسوب عناصر آلياژی است و نيز افزايش ولتاژعموما" باعث افزايش عناصر فلزی منتقل شده به فلز جوش می شود.*****گرانرویو هدايت سرباره ها :برای اينکه فلاکس در برابر نفوذ گازهای اتمسفری مقاومباشد بايد گرانروی آن در منطقه جوش به اندازه کافی بالا باشد که در ضمنبتواند از سرريز شدن فلز مذاب و حرکت آن به سمت جلوی قوس که ممکن است باعثحبس سرباره در زير فلز جوش مذاب شود جلوگيری کند. از طرف ديگر به اندازهکافی سيال باشد که حل شدن سريع اجزاء غير فلزی مانند اکسيدها و خارج شدنگازها از فلز مذاب را ممکن سازد. ويسکوزيته فلاکس مذاب در دمای oC1400 درحدود 2 تا 7 poises می باشد.دانه های پودر جوش در دمای اتاق عايق الکتريکیهستند و مقاومت آنها با افزايش دما کاهش می يابد و سرباره های مذاب دردمای حوضچه جوش بسيار هادی هستند.////// روابط الکتريکـی :روابط الکتريکیمنطقه جوش توسط نوع فلاکس و روش جوشکاری تعيين می شود.. بررسی های نوساننگاری، اسپکتوگرافيک و راديو گرافيک, قوس طبيعی را در هنگام جوشکاری زيرپودری نشان مــی دهند. برای محاسبه روابط الکتريکی ثبت ولتاژ در بررسی هاینوسان نگاری مهمترين عامل است. */*/*/*شرايـط جوش:دانسيته جريان الکتريستهدر سيم الکترود جوش زير پودری در مقايسه با مقدار آن در جوش الکترود دستیچندين برابر بزرگتر و نرخ ذوب و سرعت جوشکاری نيز بيشتر است. ارتباط بينولتاژ معمول تجهيزات صنعتی و جريان نشان داده شده است. برای اين داده هافرض شده که هر يک از تنظيمات جريان جوشکاری دامنه ای حدود 10 ولت دارد، کهدر اين محدوده جوش سالم در ولتاژهای بالاتر گرده جوش پهن تر و در ولتاژهایپايين تر گرده جوش باريکتر می دهند. در ولتاژ جوشکاری و مجموع و پتانسيلکاتد و آند با افزايش جريان جوشکاری افزايش می يابند. و در هر جريانی باکاهش ولتاژ و يا مجموع پتانسيل کاتد و آند مقدار پودر ذوب شده کاهش میيابد و به صفر نزديک می شود. خطی نبودن کاهش پتانسل کاتد و آند نشان دهندهوجود هدايت الکتروليتی است.حداکثر سرعت جوشکاری قابل استفاده برای جوشکاریبدون عيب و رفتار پايدار, با جريان جوشکاری تغيير می کند. هنگامی Undercut رخ می دهد که جوشکاری در سمت راست خط مورب انجام شود.مثلا" جوش تک پاس رادر ورق های به ضخامت 1 اينچ را می توان با 1500 آمپر و با سرعت 10 اينچ دردقيقه جوش داد.*+*+*فاصله نازل : فاصله بين سطح فلز پايه و نوک لوله تماس (نازل) در گرمای وارده به جوش و لذا نرخ ذوب تاثير می گذارد. زيرا نرخ ذوبالکترود جوش مجموع ذوب شدن براثر گرمای قوس و ذوب شدن براثر گرمای مقاومتالکتريکی (I2R) در طول الکترودی که از نازل خارج شده است می باشد. بسته بهطرح اتصال و طول قوس, انتهای الکترود ممکن است بالاتر, هم سطح يا زير سطحبالايی فلز پايه باشد. نرخ ذوب ناشی از گرمای مقاومتی I2R در الکترود تابعنمايی از طول الکترود بين نازل و قطعه کار، جريان و قطر الکترود می باشد. افزايش مقدار ذوب بر اثر گرمای مقاومتی به شدت جريان و طول الکترود خارجاز نازل وابسته است, که هر دو تابعی از قطر الکترود میباشند.*/*/*/*/*نفـــوذ:نفوذ, عمق تشکيل رسوب جوش درشيار يا سطح فلز پايهاست که معمولا" فاصله زيرسطح اصلی است، که فلز آن ذوب شده است. ولتاژ کماهميت ترين و جريان جوشکاری مهمترين عامل در محاسبه نفوذ و سرعت جوشکاریاست. تاثير متقابل ولتاژ, جريان و سرعت حرکت جوش بر مقدار نفوذ که ازچندين آزمايش زير پودری بدست آمده اند. برای ساير فرايندهای جوش قوس، GMAW وSMAW نيز رابطه خطی مشابهی بدست آمده است. شيب اين خط مورب در فرايندهایمختلف متفاوت است و بيشترين مقدار آن مربوط به فرايندهايی است که ازگازهای محافظ هليم يا CO2 استفاده می کنند. ظرفيت حرارتی فلز جوش مذاببرای محاسبات گرمای ورودی و سرعت سردشدن دارای اهميت هستند و با مقطع عرضیگرده جوش که نشان دهنده مقدار فلزی است که برای ذوب شدن گرم می شود،متناسب است. بازده توليد برای هر روش جوشکاری به اندازه گيری اين ناحيهمربوط می شود. ارتفاع گرده جوش با افزايش جريان جوشکاری و کاهش سرعت حرکتجوشکاری افزايش می يابد و تاثير ولتاژ برگرده جوش ناچيز است.**++**رقــت ::نسبت فلز پايه به رسوب فلز جوش عامل مهم در کنترل خواص مکانيکی فلز جوشاست. رقت فلز جوش از فلز پايه را می توان از روی نسبت حجم گرده (سطح مقطععرضی درطول گرده) بر فلز پايه حساب کرد.رقت فلز جوش از فلز پايه با افزايشنسبت جريان به سرعت جوشکاری افزايش می يابد. با افزايش ولتاژ نرخ ذوبالکترود اندکی کمتر شده و لذا باعث افزايش رقت می شود.******بازيسيتهپــودر جــوش ::انديس بازی پودر جوش (BI) معيار ديگری برای طبقه بندیپودرهای جوش است که مقدار اسيدی بودن روش توليد فلاکس را و همچنين فعال ،خنثی يا آلياژی بودن فلاکس را مشخص می کند. انديس بازی نسبت مجموعاکسيدهای فلزی با پيوند سخت به مجموع اکسيدهای فلزی با پيوند سست است . انديس بازی برآوردی از مقدار اکسيژن فلز جوش است و لذا می تواند برای بيانخواص فلز جوش بکار رود. پودرهای جوش با بازيسيته بيشتر تمايل به داشتناکسيژن کمتر و استحکام بالاتر در فلز جوش دارند. در حالی که پودرهای جوشاسيدی, جوشی با اکسيژن بيشتر ، ريز ساختار درشت تر و با مقاومت کمتر درمقابل تورق توليد می کنند.پودرهای جوشی با انديس بازی بيشتر از 5/1 پودرجوش بازی و با انديس بازی کمتر از يک ، پودر جوش اسيدی شناخته می شوند. پودرهای جوش اسيدی معمولا برای جوش های تک پاس مناسبند و رفتار جوش مناسبو در گرده جوش خاصيت ترکنندگی خوب دارند.علاوه برآن پودرهای جوش اسيدی درمقايسه با پودرهای جوش بازی مقاومت بيشتری در برابر ايجاد تخلخل ناشی ازآلودگی های چون روغن ، زنگ و پوسته های نوردي در ورق دارند.پودرهای جوشبازی در مقايسه با پودرهای جوش اسيدی مقاومت به ضربه بهتری نشان می دهند. اين مزيت در جوش چند پاس به وضوح مشهود است. پودرهای جوش با بازيسيته زياددر جوش های بزرگ با چند پاس خواص ضربه خيلی خوب ودر جوش تک پاس خواصضعيفتری را در مقايسه با پودرهای جوش اسيدی نشان می دهند.لذا مصرف پودرهایجوش بازی بايد به جوش های بزرگ چند پاس که در آن استحکام ضربه خوب برایفلز جوش نياز باشد محدود شود.***********منابع عيوب در جوش زير پودری::جوشزيرپودری فرايندی با گرمای ورودی بالاست و در زير لايه محافظ فلاکس انجاممی شود ولذا امکان بروز عيوب جوش در اين روش بسيار کمتر از ساير روش هاست . عيوبی که بعضا" در جوش زيرپودری رخ می دهند عبارتند از: ذوب ناقص ،سرباره باقيمانده درون جوش ترک انقباضی ترک هيدروژنی و تخلخل. ذوب ناقص وسرباره باقيمانده درون جوش اغلب ناشی از قرار گرفتن صحيح گرده جوش بررویدرز جوش و يا از فرايند ناشی می شود. انحراف گرده جوش از محل خود باعثايجاد چرخش و تلاطم فلز مذاب و اکسيژن تکه هايی از سرباره به درون فلز جوششود. و اگر هم که گرده جوش دور از لب های اتصال باشند باعث عدم نفوذ کافیجوش به فلز پايه شود. گرده جوش تاجی شکل که براثر پايين بودن ولتاژ ايجادمی شود نيز احتمال بروز نفوذ ناقص و محبوس شدن سرباره را بخاطر مختل شدنحرکت يکنواخت مذاب تشديد می کند.///////////ترک انقباضی :ترک انقباضی دروسط طول گرده جوش زير پودری هنگامی رخ می دهد که شکل گرده جوش و يا طرحاتصال مناسب نباشد و يا مواد جوش غلط انتخاب شده باشند.متمايل به ترکانقباضی در جوش با گرده جوش محدب و به شکل گرده ماهی هنگامی که نسبت پهنابه ارتفاع آن بيشتر از يک باشد کمتر است. هنگامی که عمق نفوذ جوش زيادباشد تنش های انقباضی باعث ترک طولی در وسط جوش می شود و خطر اين ترک میتواند براثر طرح اتصال نامناسب تشديد شود. مواد مستحکم تر بدليل تنش بيشتردر جوش تمايل بيشتری به ايجاد ترک دارند. لذا هنگام استفاده از اين موادبايد در انتخاب مواد جوش, آماده سازی طرح اتصال, دمای پيش گرمايش و دمایبين پاس ها کاملا دقت شود.////////ترک هيدروژنی ::ترک هيدروژنی يک فرايندکند است و برخلاف ترک انقباضی که بلافاصله پس از جوش ظاهر می شود ايجاد آنتا روزها پس از جوش نيز می تواند ادامه يابد. برای کاهش خطر ترک هيدروژنیبايد همه منابع هيدروژن مانند آب ، روغن و آلودگی های موجود در فلاکسالکترود و سطوح اتصال حذف شوند و ورق فلاکس و الکترود کاملا" تميز و خشکباشند.فلاکس و الکترود را بايد در محل های خشک و مقاوم به رطوبت نگهداریکرد و چنانچه در معرض رطوبت قرار گرفت بايد طبق دستور سازنده مجددا" خشکشوند.انتخاب مواد جوش مناسب برای فولادهای پراستحکام مقاومت جوش را دربرابر ترک هيدروژنی افزايش می دهد. مواد جوش ويژه مقاوم در برابر ترکهيدروژنی ساخته می شوند که قابليت نفوذ هيدروژن در جوش را کاهش می دهند. پيش گـــرمايش قطعه کار خطر ترک هيدروژنی را باز هم کاهش می دهد. قطعاتضخيم گرمای پيش گرم را تا ساعت ها پس از جوشکاری در قطعه نگه می دارند. لذا خطر ترک هيدروژنی در اين قطعات کمتر است. دمای پيش گرم مناسب بيشتر از oC100 است زيرا در اين دما هيدروژن درون فولاد کاملا متحرک است و به خروجبيشترين مقدار هيدروژن از فولاد کمک می کند.*++++++++*تخلخل:::درجوش زيرپودری سرباره حفاظت خوبی از مذاب انجام می دهد و لذا تخلخل ناشی از ورودگاز به مذاب در جــوش. زير پودری معمول نيست. در جوش زيرپودری منشاء تخلخلممکن است از درون مــذاب و يا فشردگی هايی در سطح گرده جوش باشد. برایکاهش تخلخل در جوش زير پودری بايد پوشش فلاکس کافی باشد و ورق، الکترود وفـــلاکس از همه آلودگی ها از جمله رطوبت روغن و غيره پاک باشند. در سرعتهای بيش از حد جوش کاری نيز حباب های گاز فرصت خارج شدن از مذاب را پيدانمی کنند که در صورت وجود حباب ها درست در زير سرباره برای کنترل آن بايدسرعت پيشروی جوشکاری را اندکی کاهش داد.

 

 

اثر طراحی و اجرای اتصالات جوشی بر آسیب پذیری لرزه ای سازه های فولادی

 

باگذشت حدود 50 سال از کاربرد اتصالات جوشی در صنعت شاختمان در ایران هنوز نقایص زیادی در اجرای ساختمانهای فولادی جدید مشاهده  می شود. در یک بررسی اولیه عوامل زیر را می توان به عنوان  دلایل  اصلی نقایص ذکر کرد:

 

1-     عدم طرح دقیق اتصالات جوشی با  توجه به عملکرد مورد نظر آنها

2-     عدم انطباق اجرای معمول ساختمان با آیین نامه ها و   دستورالعملها

3-     کیفیت پایین جوش به علت  عدم وجود آموزش کلاسیک کافی در این زمینه برای مهندسان و جوشکاران

4-     نبود  نظارت اصولی و دقیق بر اجرای جوشکاری در ساختمانهای شهری در کشور.

 

در این مقاله بعد از مرور خرابیهای سازه های فولادی در زلزله های گذشته ایران و جهان سعی گردیده تا طراحی و اجرای معمول و سنتی سازه های فولادی جوش شده در کشور با  حالت قابل قبول آن مقایسه گردد. برای این منظور از آیین نامه های معمول طراحی سازه های فولادی ایران و آیین نامه های طراحی کشورهای صنعتی زلزله خیز استفاده شده تا مشخص شود که چه مواردی از اجرا یا آیین نامه ها و دستورالعملهای اجرایی همخوانی ندارد. علاوه بر آن مطالعه ای بر روی نقاط ضعیفی که ناشی از اجرای جوش می باشد انجام گرفته و در پایان پیشنهاداتی برای بهبود وضع موجود و کاهش خطرات ناشی از زلزله ها در این نوع  سازه  ها  ارایه گردیده است.

 

مقدمه

سازه فولادی از مجموعه ای از اعضای باربرساخته شده از نیمرخهای فولادی یا ورق می باشد که به کمک اتصالات به یکدیگر متصل می گردند.با توجه به روشهای تکامل یافته ای که برای تولید نیمرخ های فولادی به  کار گرفته می شود این مقاطع غالبا رفتار در حد قابل انتظاری از  خود نشان می دهند. مساله بسیار مهم رفتار اتصالاتی است که  الف)   برای ساخت اعضای مرکب از نیمرخ و ورق برای یکپارچه نمودن  اعضا(شامل تیر و ستون و مهاربندها)در محل گره ها مورد استفاده قرار می گیرد.وسایلی که برای ساخت اعضا  و اتصال آنها به  یکدیگر به کار می رود شامل پیچ و پرچ و جوش است.در این میان استفاده از جوش در ساختمان سازی متعارف در ایران بسیار رایج است.تا زمان وقوع زلزله نورث ریچ(1994)تصور بر این بود که در صورت رعایت اصول فنی در طرح و اجرای سازه های فولادی جوشی این سازه هادر زلزله عملکرد قابل قبولی از خود  نشان می دهند.اما وقوع این زلزله این فرض رازیر سوال برد.در این زلزله مشاهده شد که در بسیاری از اتصالات , در محل درز جوش اتصال , فلز مادر(Base metal) دچار ترک یا یعضا شکست شده است.اسن مساله باعث شد تا تحقیقات گسترده ای در مورد علت این پدیده صورت گیرد که این تحقیقات  تا به امروز ادامه دارد.از طرف دیگر مشاهده و تحقیق  درباره وضعیت ساخت و ساز ساختمانهای فولادی نشان می دهد که اتصالات جوشی متداول در ایران از کیفیت مناسبی برخوردار نیستند و با وجود سابقه نسبتا طولانی در استفاده از جوشکاری در صنعت ساختمان هنوز نقایص  زیادی در این زمینه مشاهده می شود.

 

عملکرد  لرزه ای ساختمانهای فولادی

براساس تجربه های حاصل از زلزله های گذشته و مطالعات انجام گرفته سازه هایی در برابر زلزله دارای عملکرد بهتری هستند که بتوانند ضمن حفظ پایداری و انسجام کلی خود انرژی ناشی از زلزله را تا حد امکان جذب و مستهلک نمایند.با توجهبه منحنی نیرو-تغییر مکان  سازه ها و توجه به  این مطلب که سطح بین منحنی نیرو-تغییرمکان و محور تغییرمکان نشان دهنده میزان انرژی جذب شده توسط سازه است.هر چه سازه شکل پذیرتر باشد انرژی بیشتری را  هنگام زلزله جذب کرده و رفتار مطلوبتری دارد.فولاد نرمه به علت طبیعت شکل پذیر از این نظر ماده مناسبی می باشد و می تواند میزان زیادی انرژی جذب کند.اما تجربه نشان داده است  که در سازه  های فولادی  در صورت عدم استفاده از اتصالات مناسب عملکرد مناسب لرزه ای آنها مناسب و قابل قبول نخواهد بود و در اثر زلزله دچار شکست سازه ای و یا انهدام خواهد شد.در زلزله منجیل (1369) مشاهده شد که تعدادی از ساختمانهای فولادی دچار تخریب کامل شدند. رفتار این سازه ها در این زلزله  ثابت کرد که در بسیاری از موارد سازه های موجود دارای سیستم مقاوم زلزله مناسبی نیستند.استفاده  از تیرهای خورجینی(تیرهای سرتاسری در دو طرف ستون با اتصال نبشی) و عدم شناخت سیستم حاصل و مدل صحیح برای این اتصالات باعث شده این سیستم از نظر مهندسی زلزله بسیار آسیب پذیر تلقی گردد.درس حاصل از این زلزله کیفیت پایین ساخت و ساز شهری بودکه در سالهای اخیر تلاشهایی برای اصلاح آن به عمل آمده است.در زلزله نورث ریچ آمریکا مشاهده شد که در بسیاری ازساختمانهای فولادی  اتصال تیرها و ستونها دچار ترک و یا بعضا شکست شد.بیشتر این ترکها و شکستها در بال ستون اتفاق افتاده است.

 

صنعت جوشکاری ساختمان در ایران

با گذشت 50 سال از استفاده از جوش در ساختمان دهه اخیر(80-1370)از نظر تعداد ساختمانهایی که  با سازه های فولادی طراحی و اجرا شده اند کاملا استثنایی به شمار می آید.در نیمه دوم این دهه دهها هزار سازه فولادی در تهران و شهرهای بزرگ ایرن به ناگهان سر از زمین برآورد.گسیل سرمایه ها به سوی ساخت و ساز شهری و تبدیل ساخت سرپناه به ماشین سرمایه گذاری جهت سودهای کلان باعث گردید تا رعایت اصول فنی و ایمن سازی ساختمانها در برابر زلزله در برابر منفعت طلبی صاحبکاران عملا مورد توجه قرار نگیرد.از طرف حجم عظیم ساخت و ساز نیروز انسانی زیادی اعم از مهندس و تکنسین و جوشکار احتیاج داشت که باعث ورود افراد غیرمتخصص به این جرگه گردید.تمامی این مسایل دست به دست هم داد تا طرح و اجرای ساختمانهای فولادی آنچنان که  باید از کیفیت  مطلوبی برخوردار نباشد.تخریب کلی ساختمانهای فولادی در زلزله منجیل موید پایین بودن کیفیت ساختمانهای فولادی کشور می باشد. از میان تمامی عوامل  دخیل  در طرح  و ساخت سازه های  فولادی اتصالهای جوشی از نارساییهای بیشتری برخوردارند. علل اصلی پایین بودن کیفیت جوش درساخت و سازهای شهری را می توان  به صورت زیر بیان نمود :

1-     عدم انطباق اجرای معمول سازه های فولادی با آیین نامه ها  و دستورالعملها

2-     کیفیت پایین جوش به علت عدم آموزش کلاسیک کافی در این زمینه برای جوشکاران و مهندسان

3-     نبود  نظارت اصولی و دقیق بر اجرای جوشکاری در ساختمانهای شهری در کشور

4-     عدم طرح دقیق اتصال جوشی با توجه به عملکرد مورد نظرآنها

 

1-    عدم انطباق اجرای معمول سازه های فولادی با آیین نامه ها  و دستورالعملها

 

در بسیاری از موارد طرز اجرای متداول جوش باجزییات ارایه شده در آیین نامه تطابق ندارد.این موارد ناشی از موارد متعددی است که از میان آنها به موارد زیر می توان اشاره کرد:

الف) آشنا نبودن مهندسین سازه به مسایل اجرایی و در نتیجه ارایه نقشه ها و

جزییات غیرقابل اجرا

ب) گران تر بودن هزینه اجرای جزییات آیین نامه نسبت به روش سنتی اجرا

پ)آگاه نبودن کارفرما و یا مهندس مجری طرح به جزییات آیین نامه و عدم

توانایی در تمیز دادن حالات مختلف از یکدیگر

بعد از اجباری شدن آیین نامه2800(1368) اهمیت وجود سیستم مقاوم در برابر زلزله از یک طرف و محدودیتهای معماری برای استفاده از سیستم مهاربندی از طرف دیگر باعث استفاده روزافزون از سیستم قاب خمشی در جهت عرضی ساختمانها شد.در این سیستم اتصال تیر به ستون از نوع  گیردار بوده یعنی باید توانایی انتقال برش و لنگراز تیر به ستون وجود داشته باشد.در این نوع اتصالات از ورقهای بالاسری و زیرسری که در محل اتصال به ستون برای ایجاد جوش نفوذی کامل خورده است استفاده می شود. اما از آنجاییکه متاسفانه عملیات جوشکاری در محل کارگاههای ساختمانی و نه در محل کارخانه صورت می گیرد کنترل  کیفیت جوش بخصوص در هنگام  مونتاژ درارتفاع زیاد از سطح زمین حتی به صورت عینی(Visual)  امکان پذیر  نمی  باشد. همچنین معمولا در محل  اتصال   ورق به ستون به جای  جوش نفوذی از  جوش گوشه استفاده می شود در نتیجه هنگام زلزله این نقاط  علاوه بر تحمل نیروی کمتر در   حالت تردشکن گیسخته خواهد شد. زمانی که در یک عضو فشاری ازدومقطع در کنار یکدیگر استفاده می شود باید هم پایداری کل عضوبه عنوان یک المان و هم پایداری تک تک مقاطع کنترل شود تاخیچکدان تحت تاثیر نیروی فشاری به طور جداگانه دچار کمانش نشوند.برای این منظور این مقاطع باید در فواصل مشخص به یکدیگر متصل شوند تاطول آزاد آنها کاهش یابد. بسیاری از اوقات بادبندهای دوبل در طول خود به یکدیگر وصل نمی شوند و در نتیجه دومقطع بایکدیگر عمل نمیکنند و بار بحرانی عضو کمتر از مقداری است که مهندس سازه در محاسبات خود منظور نموده است. مبحث دهم مقررات ملی ساختمان حداکثر فاصله بین جوش دومقطع در ستونهای ترکیبی را مقرر نموده است.اما در موارد زیادی مشاهده می شود که فاصله بین جوش ستونها بیشتراز این مقدار است.

 

 

2-    کیفیت پایین جوش به علت عدم آموزش کلاسیک کافی در این زمینه برای جوشکاران و مهندسان

یکی از مهمترین اشکالات موجوددر اجرای ساختمانهای فولادی در کشور کیفیت پایین جوشکاری ساختمان می باشد.عوامل مختلفی در این امر تاثیر می گذارند.استفاده ازجوشهای کارگاهی حتی در مورد جوشهای نفوذی و اجرای کل جوشکاری درکارگاه ساختمانی و استفاده از نیروی انسانی غیرمجرب از عولمل اصلی پایین آمدن کیفیت جوشکاری ساختمان می باشد.در نتیجه عوامل برشمرده شده مشکلات عدیده ای گریبانگیر اتصالات جوشی می باشد.

در بسیاری از  موارد سطح فلز در حال جوش آلوده به روغن یا مواد نامناسب دیگر است و یا اینکهروی فلززنگ زده یا رنگ خورده جوش داده می شود.گاه در فاصله بین پاسهای متوالی جوش حتی از جدا نموده گل جوش نیز خودداری می شود و یابدون برداشتنگل جوشکاری اقدام به زدن رنگ ضدزنگ می شود.از انواع جوشهایی که در کارهای ساختمانی بسیار از آن استفاده می شود جوش سربالا می باشد. به علت سختی اجرا در غالب موارد این نوع جوش از کیفیت پایینی برخوردار است. در بسیاری از موارد در اثر استفاده از تکنیکهای نامناسب جوشکاری نقایصی چون تابیدگی و پیچش در قطعات اتفاق می افتد.

عیوبی نظیر نفوذ ناقص  بریدگی کناره جوش  اختلاط سرباره  تخلخل و وجود ترک درفلز مادر  باعث کاهش ظرفیت باربری قطعات می شود. یکی از متداولترین اشکال مقاطع مورد استفاده در سازه های فولادی تیرهای لانه زنبوری می باشد.بسیاری از مجریان طرح این تیرها را در وضعیت نامطلوبی در کارگاه  ساختمانی مونتاژ می کنند. در بسیاری از موارد جوش میانی تیر از کیفیت پایینی برخورداراست و با توجه به اهمیت عملکرد مناسب این قسمت و تقویتهای لازم درمجل تکیه گاه تیر و وسط آن صورت نمی پذیرد. متاسفانه طراحی و اجرای پلکانهای فولادی در ساختمانها نیز از کیفیت پایینی برخوردار است و با توجه به اهمیت عملکرد مناسب این قسمت ساختمان پس از زلزله دقت لازم در ساخت آن مبذول  نمی شود .

 

 

 

3-    نبود  نظارت اصولی و دقیق بر اجرای جوشکاری در ساختمانهای شهری در کشور

 

با توجه به اهمیتی که شهرداری برای مسایلی از قبیل پارکینگ و نورگیرها و مسایلی از این دست قایل است مشاهده می شود که بیشتر توجه مهندسان نیز به این امور معطوف می باشد و توجه چندانی به مسایل سازه ای نمی شود.البته باید به این نکته نیز اشاره  شود که به علت عدم وجود آموزش جوشکاری در واحدهای درسی دانشجویان عمران مهندسینی که از دانشگاه فارغ التحصیل می شوند در این زمینه دارای اطلاعات کافی نیستند و به عنوان مهندس ناظر نمی توانند مسوولیت خود را به نحواحسن انجام دهند.البته باید به این موارد مساله سختی کار را نیز افزود.به علت جوشکاری در ارتفاع غالب مهندسین از انجام بازدید از این جوشها طفره می روند. در نهایت امر اینکه آنطور که از ظواهر امر مشخص است شهرداریها نیز در این زمینه کوچکترین نقشی ایفا نمی کنند و هیچگونه نظارتی بر اجرای ساختمانها ندارند.

 

4-    عدم طرح دقیق اتصال جوشی با توجه به عملکرد مورد نظرآنها

بسیاری از کارفرمایان عمل طراحی سازه و ایجاد تمهیدات مقابله با زلزله  را یک امر زاید می دانند و تلاش می کنند  تا کمترین هزینه ممکن را صرف این  کار نمایند.از طرف دیگر شهرداریها کمترین نظارتی بر طرح و اجرای سازه ها نداشته فقط به مسایل معماری دقت می کنند. این عوامل دست به دست هم می دهد تا فقط حق امضای مهندسین سازه اهمیت داشته باشد و طرح از حداقل اهمیت برخوردار باشد به خاطر همین موضوع  مهندسین سازه  اغلب کمترین وقت را صرف این عمل می نمایند و بالطبع دقت لازم را در طرح اتصالات جوشی نبذول نمی شود. بعضی اوقات از اتصالات طرح شده برای یک ساختمان در نقشه های دیگر ساختمانها استفاده می شود. در بسیاری از موارد جزییات اتصالات  موجود در نقشه ها نامفهوم بی دقت و ناقص است.

 

نتیجه گیری و پیشنهادات

از بررسی های انجام شده بر روی ساخت وساز ساختمانهای فلزی در سطح تهران مشخص است که هنوز مشکلات زیادی در طرح و اجرای این سازه ها وجود دارد. و عمده مشکلات و نقایص مربوط به اتصالات جوشی است.اجرای جوش کارگاهی و نبود آموزش کافی برای مهندسان عمران و عدم نظارت کافی بر حسن اجرای جوش و ... مشکلاتی است که این صنعت را رنج میدهد.و برای رفع این  موارد بهترین راه

1-     در صورت امکان استفاده  از جوش در کارخانه به جای جوش کارگاهی

2-     بالابردن سطح آگاهی عمومی جامعه درباره زلزله بر ساختمانها

3-     آموزش جوشکاری به جوشکاران و دادن گواهینامه به جوشکاران ماهر ساختمانی

4-     آموزش جوشکاری به عنوان  واحد درسی به مهندسین عمران و یا ایجاد شاخه جدیدی

تحت  عنوان  بازرسی جوش اسکات برای مهندسیت ناظر

5-     تقویت سیستم نظارتی موجود و ایجاد سیستم های نظارتی ناظربر کار مهندسین عمران


منابع:

1-    www.Maximum technic.com

2-    www.Daneshnameroshd.com

3-    www.physicslinks.com

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 11 اسفند 1393 ساعت: 11:15 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره طرح شبکه CPM مربوط به راهسازی در پروژه مهندسی سیستم‌ها

بازديد: 317

تحقیق درباره طرح شبکه CPM مربوط به راهسازی در پروژه مهندسی سیستم‌ها

مقدمه

توضیحات مربوط به پروژه

ابتدا به ذکر مشخصاتی کلی درباره پروژه موردنظر می‌پردازیم:

این پروژه در رابطه با یک راه دو بانده به طول 200 کیلومتر می‌باشد که در یک مسیر بدون موانع طبیعی قرار دارد و زمانهای حدس زده شده برای آن برای یک راه معمولی و بدون مشکل می‌باشد و این زمان با توجه به امکانات و شرایط ما تعریف شده است

هدف ما در این پروژه طراحی شبکه CPM مربوط به پروژه احداث راه می‌باشد.

در احداث یک راه به طور کلی دو مرحله وجود دارد:

الف- مرحله مطالعات راهسازی

ب- مرحله مربوط به کارهای اجرایی

الف- مرحله مطالعات راه سازی:

این مرحله خود دارای سه قسمت است:

1-    مطالعات مربوط به فاز صفر

2-    مطالعات مربوط به فاز (مرحله ) اول

3-    مطالعات مربوط به فاز (مرحله ) دوم

 

1- در مطالعات مقدماتی یا فاز صفر اهداف پروژه، لزوم احداث پروژه، نوع راه، طول تقریبی راه، و هزینه تقریبی پروژه مورد بررسی قرار می‌گیرد.

به طول کلی برای ایجاد شبکه راههای کشوری یک طرح و مطالعه کلی باید داشته باشیم تا بتوان بر اساس این شبکه مطالعه شده و بر اساس الویتهای مختلف و با توجه به شاخص‌های تعیین کننده به اجرا و ساخت راه پرداخت برای اینکار می‌توان از یک سیستم مقایسه ای کمک گرفت یعنی پروژه مورد نظر را با پروژه‌های شبیه به آن در سطوح مختلف مقایسه کرد، این سطوح می‌توانند سطوح جهانی، کشوری و یا منطقه ای باشد. در بررسی اولیه به بررسی اهمیت پروژه پرداخته می‌شود یعنی در مطالعه مقدماتی باید به تعیین اولویت، لزوم احداث، نوع راه، طول تقریبی وهزینه تقریبی راه پرداخت.

2- به طول کلی می‌توان برای مطالعات مرحله اول یا فاز اول به صورت زیر عمل کرد:

1- شناسایی مسیرهای ممکن (واریانت): برای اینکار ابتدا نقاط اجباری عبور را تعیین می‌کنیم. این نقاط می‌توانند به صورت مصنوعی مانند شهرها یا به صورت طبیعی مانند گردنه‌ها باشند و سپس از روی این نقاط مسیرهای مختلف شناسایی می‌شوند.

مقایسه مسیرهای مختلف: واریانت در اصطلاح هر مسیر ممکن قابل اجرا بین دو نقطه می‌باشد. که از نظر مهندسی بین دو نقطه بینهایت واریانت وجود دارد. اهمیت کار در این قسمت این است که از بین این واریانت‌ها مناسبترین آنها انتخاب شود. سپس از نظر فنی، مهندسی مورد بررسی و مقایسه قرار گیرد.

3- انتخاب مسیر: در این مرحله مناسب ترین واریانت با توجه به توجیهات بند قبل انتخاب می‌شود و به عبارتی برای مطالعات مرحله دوم صورت مسئله تعیین می‌شود.

3- مطالعات مربوط به فاز دوم: در این مرحله با توجه به مرحله قبل نقشه‌های مربوط به کار تهیه می‌شوند مانند نقشه‌های مسطحاتی، پروفیل طولی، پروفیل عرضی، حجم عملیات خاکی، تعیین محل قرضه و دپو و ... جزئیات تهیه طرح و نقشه‌ها به شرح و ترتیب زیر می‌باشد:

1)  تهیه نقشه‌های توپوگرافی با مقیاس معین

2) انجام عملیات نقشه برداری

3) انتقال اطلاعات جمع آوری شده از محل بر روی نقشه و تعیین مسیر و خط پروژه

4) میخ کوبی و پیاده کردن مسیر از روی نقشه

5) مشخصات هندسی محل و دهانه آبروها، پلها، کانالهای انحراف آب، محل تاسیسات عمومی و خصوصی باید بر روی نقشه مسطحه و مقطع (عرضی و طولی) به مقیاس تعیین شود.

6) کلیه نقشه‌های تفصیلی اجرایی برای اسناد ومدارک مناقصه باید بر اساس نقشه برداریها، مقاطع طولی و عرضی تهیه شود.

7) بررسی کامل و جامع درباره مصالح بنایی محل

8) انجام محاسبات فنی و تهیه نقشه‌های تفصیلی اجرایی

9) تهیه مشخصات فنی عمومی و خصوصی طبق آیین نامه مورد تایید

10) تهیه جداول مقادیر کارها

11) تهیه برآورد هزینه کلیه عملیات بر اساس مقادیر کارهای مختلف

12) تهیه گزارش نهایی شامل کلیه اطلاعات و مدت زمان برای انجام پروژه‌ها

13) تهیه و تنظیم اسناد و مدارک مناقصه

بعد از انجام مرحله مطالعات راهسازی، نوبت به اجرا می‌رسد که ابتدا در این جا شبکه مربوط به مرحله اول یعنی مطالعات را ترسیم می‌کنیم و بعد از آن، یعنی در ادامه این شبکه مرحله اجرا را ترسیم می‌کنیم.


ب مرحله مربوط به کارهای اجرایی

مرحله دوم شامل اجرای این پروژه است که قبل از توضیح در رابطه با آن به شکل مقطع عرضی از یک راه توجه می‌کنیم و سپس مراحل اجرا را به طول مختصر توضیح می‌دهیم:

 
  Trapezoid: توپکا
بیندر
اساس
زیر اساس
بستر راه

 

 

 

 

 

بر این اساس روسازی از قسمتهای مختلفی تشکیل شده است که هر قسمت وظیفه یا وظایف خاصی دارد معمولا روسازی از سه بخش رویه، اساس، زیر اساس تشکیل می‌شود. روسازی راه جسم متراکمی است که از نظر جنس مصالح سنگی و دانه بندی شده می‌باشد و دارای مقاومت کافی برای تحمل نیروها می‌باشد که این کار با طراحی مناسب انجام می‌شود.

زیرسازی نیز قسمتی است که باید دارای استحکام کافی برای تحمل روسازی باشد و برای تامین سطح صاف و مقاوم جهت حرکت وسایل نقلیه شرط لازم انجام صحیح عملیات زیر سازی است.

در اجرا ابتدا بستر راه را از مصالح مقاوم ریخته و آن را متراکم می‌کنیم. تراکم بهتر را میتوان با رسیدن به رطوبت اپتیمم بدست آورد به همین خاطر قبل از تراکم سطح بستر را آبپاشی می‌کنیم، سپس لایه زیر اساس را از مصالح نامرغوب و ارزان می‌ریزیم و مانند بستر متراکم می‌کنیم به این صورت که ابتدا آبپاشی کرده و سپس غلتک می‌زنیم. سپس نوبت به اساس راه می‌رسد که از مصالح مرغوب که عمدتا از جنس مصالح سنگی شکسته شده و مرغوب می‌باشد انجام می‌دهیم، سپس روی مصالح دانه ای اساس، لایه قیری به نام پرپمکت می‌ریزیم تا باعث چسبندگی لایه بندی و مصالح سنگی شود، سپس مصالح لایه بندی را به کمک ماشین آلات مخصوص آسفالت روی سطح پخش می‌کنیم و بعد از آن غلتک می‌زنیم تا به تراکم مورد نظر برسیم بعد از آن لایه قیری تک کت را برای ایجاد چسبندگی بین دو لایه بندی و توپکا می‌ریزیم و سپس مصالح توپکا را که مصالح آسفالتی مرغوبتری نسبت به بیندر است روی لایه تک کت می‌ریزیم و مثل روش قبل غلتک می‌زنیم تامتراکم شود.

پس از ایجاد راه نوبت به نصب علائم راهنمایی و رانندگی می‌رسد که ابتدا علائم نصب شده و سپس راه راخط کشی می‌کنیم.

در طی راهسازی عملیات دیگری نیز مانند تونلسازی، ایجد کالورت، خاکبرداری و خاکریزی، زدن ترانشه و ... انجام می‌شود که ما در اینجا مراحل ساده راهسازی را به طور مختصر بیان کردیم و این مراحل را به صورت شبکه CPM رسم می‌کنیم که در زیر بعد از رسم شبکه مسائلی که باید در شبکه مشخص شوند را توضیح و محاسبه لازم را انجام می‌دهیم.


طرح شبکه CPM مربوط به مطالعات راهسازی

مراحل مختلف به ترتیب اهمیت:

1-    مطالعات مربوط به فاز صفر

2-    مطالعات مربوط به مرحله (فاز ) اول

3-    مطالعات مربوط به مرحله (فاز ) دوم

1-   مطالعات مربوط به فاز صفر

1.      اهداف پروژه

2.      لزوم احداث پروژه

3.      نوع راه

4.      طول تقریبی راه

5.      هزینه تقریبی پروژه

2-   مطالعات مربوط به مرحله (فاز ) اول

1.      شناسایی مسیرهای ممکن (واریانتها)

2.      مقایسه مسیرهای مختلف

3.      انتخاب مسیر

3-   مطالعات مربوط به مرحله (فاز ) دوم

1.      تهیه نقشه‌های توپوگرافی

2.      انجام عملیات نقشه برداری

3.      انتقال اطلاعات جمع آوری شده از محل بر روی نقشه و تعیین مسیر و خط پروژه

4.      میخ کوبی و پیاده کردن مسیر از روی نقشه

5.   مشخصات هندسی محل و دهانه آبروها، پلها، کانالهای انحراف آب، محل تاسیسات عمومی و خصوصی باید بر روی نقشه مسطحه و مقطع (عرضی و طولی) به مقیاس تعیین شود.

6.   کلیه نقشه‌های تفصیلی اجرایی برای اسناد ومدارک مناقصه باید بر اساس نقشه برداریها، مقاطع طولی و عرضی تهیه شود.

7.      بررسی کامل وجامع درباره مصالح بنایی محل

8.      انجام محاسبات فنی و تهیه نقشه‌های تفصیلی اجرایی

9.      تهیه مشخصات فنی عمومی و خصوصی طبق آیین نامه مورد تایید

10.تهیه جداول مقادیر کارها

11.تهیه برآورد هزینه کلیه عملیات بر اساس مقادیر کارهای مختلف

12.تهیه گزارش نهایی شامل کلیه اطلاعات و مدت زمان برای انجام پروژه‌ها

13.تهیه و تنظیم اسناد و مدارک مناقصه

طبق مراحل طبقه بندی شده در صفحه قبل نام گذاری مراحل را برای آسان شدن کار در شبکه CPM به این ترتیب اتخاذ می‌کنیم که مثلا فعالیت 2-1 نشاندهنده فاز صفر قسمت 2 است و یا فعالیت 3-2 نشاندهنده فاز اول قسمت 3 است.

با مراجعه به مراحل طبقه بندی شده در صفحه قبل کاملا متوجه این قسمت بندی خواهید شد.

حال طبق مراحل یاد شده شبکه CPM مربوط به این مراحل به صورت زیر است.


زمانهای مربوط به این پروژه که با توجه به طول و وسعت و عوامل متعدد دیگر متفاوت است تعریف می‌شوند که ما در اینجا این زمانها را برای یک پروژه معمولی (بدون تونل، کالورت و ...) و به طول 200 کیلومتر فرض می‌کنیم. حال با توجه به توضیحات داده شده سه زمان تعریف می‌کنیم که عبارتند از:

زمان خوشبینانه، زمان بدبینانه، زمان محتمل.

در مورد مطالعه مربوط به فاز صفر زمانها بدین صورت تعریف می‌شوند و در ضمن زمانهای تعریف شده برحسب ماه می‌باشند.

زمان انتظار

زمان بدبینانه

زمان محتمل

زمان خوشبینانه

فعالیت

2

2

1

2

3

3

3

1

2

4

2

2

1

2

3

1

1

1

2

2

1-1

2-1

3-1

4-1

5-1

 

حال سه زمان مربوط به فاز اول را به صورت زیر تعریف می‌کنیم (ضمنا زمانهای مربوط به این فاز نیز برحسب ماه می‌باشد)

زمان انتظار

زمان بدبینانه

زمان محتمل

زمان خوشبینانه

فعالیت

3

2

2

4

2

3

3

2

2

2

2

1

1-2

2-2

3-2

 


زمانهای مربوط به فاز دوم نیز به صورت زیر است و این زمانها نیز برحسب ماه می‌باشند.

زمان انتظار

زمان بدبینانه

زمان محتمل

زمان خوشبینانه

فعالیت

3

5

6

5

4

6

5

6

4

3

1

2

1

4

6

7

6

5

8

7

7

5

4

1

3

1

3

5

6

5

4

6

5

6

4

3

1

2

1

2

4

5

4

3

4

3

5

3

2

1

1

1

1-1

2-1

3-1

4-1

5-1

6-1

7-1

8-1

9-1

10-1

11-1

12-1

13-1

 

حال شبکه CPM مربوط به مرحله مطالعات راهسازی با زمانهای مربوط رسم می‌شود که به صورت زیر است: (در ضمن زمانهای انتظار مربوط به هر فعالیت در داخل مربع روی شبکه نشان داده شده است)

زمانها در زیر هر شاخه قرار می‌گیرد.

 



بعد از انجام این عملیات نوبت به مشخص کردن مسیر بحرانی می‌رسد برای پیدا کردن مسیر بحرانی TL و TE مربوط به هر رویداد را روی آن مشخص می‌کنیم.

ابتدا TE را مشخص می‌کنیم و سپس با فرض مساوی قرار دادن TL با TE در انتهای مسیر TL‌ها را پیدا می‌کنیم و بعد از آن مسیر بحرانی برابر مسیری خواهد بود که TL و TE‌هایش با هم برابرند.

پس مسیر بحرانی مربوط به شکل صفحه قبل عبارتست از مسیر :

1-6-9-22

که در این مسیر با توجه به شکل قبل یکی از مسیرهای بحرانی می‌باشد که مسیرهای بحرانی دیگر هم وجود دارند که درهمه این مسیرهای بحرانی Ts که زمان زودترین تکمیل پروژه است برابراند. که همان 12 ماه می‌باشد. به عنوان مثال یکی دیگر از زمانهای بحرانی عبارتست از:

1-5-6-7-9-12-22

دو مسیر بحرانی دیگر نیز وجود دارند که عبارتنداز:

1-5-6-7-9-14-22

1-5-6-7-9-16-22


طرح شبکه CPM مربوط به عملیات اجرای راهسازی

مراحل مختلف اجرا به طور کلی به مراحل زیر تقسیم بندی می‌شود که به ترتیب اولویت به ذکر آنها می‌پردازیم:

1-    زیر سازی یا بستر راه

2-    روسازی

قسمت 1 که همان بستر راه است برای اجرا به مراحل زیر تقسیم بندی می‌شود:

1-    زیر سازی یا بستر راه

1.      بدست آوردن تتنش‌های وارده به زیر سازی برای تحمل آن

2.      انتخاب مصالح مناسب برای تحمل این تنشها

3.      بدست آوردن ضخامت مناسب برای زیر سازی با مصالح انتخاب شده

4.      بدست آوردن میزان تراکم مصالح برای عملیات غلتک زنی مصالح بستر راه

5.      ریختن مصالح مورد نیاز بستر در محل

6.      آبپاشی مصالح بستر راه

7.      غلتک زنی مصالح بستر راه وایجاد تراکم استاندارد

قسمت دوم که شامل روسازی راه می‌شود به مراحل زیر تقسیم بندی می‌شود.

2-    روسازی

1.      تعیین تنشهای وارده به زیر اساس

2.      انتخاب مصالح مناسب برای زیر اساس برای تحمل این تنشها

3.      بدست آوردن ضخامت مناسب برای زیر اساس با مصالح انتخاب شده

4.      بدست آوردن میزان تراکم برای عملیات غلتک زنی مصالح زیر اساس راه

5.      ریختن مصالح مورد نیاز زیر اساس در محل

6.      آبپاش مصالح زیر اساس

7.      غلتک زنی وایجاد تراکم استاندارد برای مصالح زیر اساس

8.      تعیین تنشهای وارده به اساس راه

9.      انتخاب مصالح مناسب برای اساس برای تحمل این تنشها

10.بدست آوردن ضخامت مناسب برای اساس با مصالح انتخاب شده

11.بدست آوردن میزان تراکم برای عملیات غلتک زنی مصالح اساس راه

12.ریختن مصالح مورد نیاز اساس راه در محل

13.آبپاشی مصالح اساس راه

14.غلتک زنی وایجاد تراکم استاندارد برای مصالح اساس راه

15.تعیین تنشهای وارده به رویه راه

16.انتخاب مصالح مناسب برای رویه در تهیه لایه آسفالتی بیندر و ترپکا برای تحمل این تنشها

17.بدست آوردن ضخامت مناسب برای لایه بیندر و توپکادر رویه راه

18.بدست آوردن میزان تراکم برای عملیات غلتک زنی مصالح لایه بیندر و توپکا

19.پاشیدن لایه قیری پریمکت روی مصالح اساس

20.ریختن لایه بیندر و سپس غلتک زنی آن برای ایجاد تراکم استاندارد

21.پاشیدن لایه قیری تک کت روی لایه بیندر

22.ریختن لایه توپکا و سپس غلتک زنی آن برای ایجاد تراکم استاندارد

23.خط کشی راه و نصب علائم راهنمایی و رانندگی

 

طبق مراحل طبقه بندی شده در صفحه قبل به رسم شبکه CPM مربوط به اجرای راه می‌پردازیم نامگذاری فعالیتها نیز به این صورت است که مثلا فعالیت 2-1 به معنی انتخاب مصالح مناسب برای بستر راه می‌باشد که با توجه به مراحل طبقه بندی شده در صفحه قبل کاملا مشخص است و مثلا فعالیت 3-2 نشاندهنده بدست آوردن ضخامت مناسب برای مصالح زیر اساس است.

حال با توجه به توضیحات داده شده در بالا به رسم شبکه CPM مربوط به اجرای راه می‌پردازیم که به صورت زیر است.


حال می‌پردازیم به تعریف سه زمان خوشبینانه و بدبینانه و محتمل و از روی آنها زمان انتظار را بدست می‌آوریم که با توجه به مطالب گفته شده در قبل می‌دانیم که این زمانها همگی به طول و وسعت عوامل متعدد دیگری بستگی دارند که چون نوع پروژه ما یک پروژه معمولی بدون بدون تونل و ... است و طول پروژه را 200 کیلومتر در نظر گرفتیم زمانها به صورت زیر تعریف می‌شوند. (در ضمن زمانها برحسب ماه می‌باشند) و فعالیتهای زیر مربوط به بستر راه می‌باشند).

زمان انتظار

زمان بدبینانه

زمان محتمل

زمان خوشبینانه

فعالیت

2

1

3

1

3

1

4

3

1

4

1

4

1

5

2

1

3

1

3

1

4

1

1

2

1

2

1

3

1-1

2-1

3-1

4-1

5-1

6-1

7-1

 

زمانهای مربوط به فعالیتهای مربوط به روسازی راه به صورت زیر می‌باشندکه برحسب ماه بیان شده‌اند.

زمان انتظار

زمان بدبینانه

زمان محتمل

زمان خوشبینانه

فعالیت

2

1

3

1

3

1

4

2

1

3

1

4

3

4

1

3

3

1

2

5

1

3

4

3

1

4

1

4

1

5

3

1

4

1

5

4

5

1

4

4

1

2

6

1

4

5

2

1

3

1

3

1

4

2

1

3

1

4

3

4

1

3

3

1

2

5

1

3

4

1

1

2

1

2

1

3

1

1

2

1

3

2

3

1

2

2

1

2

4

1

2

3

1-2

2-2

3-2

4-2

5-2

6-2

7-2

8-2

9-2

10-2

11-2

12-2

13-2

14-2

15-2

16-2

17-2

18-2

19-2

20-2

21-2

22-2

23-2

 

حال شبکه CPM مربوط به مرحله اجرای راهسازی با زمانهای مربوطه رسم می‌شود که به صورت زیر است در اینجا نیز زمانهای انتظار بدست آمده درداخل مربع زیر هر فعالیت نشان داده شده است.



بعد از انجام این عملیات نوبت به مشخص کردن مسیر بحرانی می‌رسد که با توجه به شکل کاملا واضح است که یک مسیر داریم و مسیر بحرانی ما همان مسیر است.

با توجه به اینکه مراحل عملیات اجرای راهسازی باید کاملا پشت سر هم اجرا شوند و ترتیب کاملا اهمیت دارد بنابر این شبکه CPM برای اجرا یک شبکه بدون انشعاب در می‌آید.

با توجه به دو شبکه رسم شده CPM مربوط به مطالعات و اجرا نتیجه می‌گیریم.

که برای این پروژه که راهی است معمولی و به طول 200 کیلومتر مطالعه ما حدود 12 ماه طول می‌کشد و اجرا حدود 71 ماه طول می‌کشد که این مقدار زمان با توجه به شرایط و امکانات ما در نظر گرفته شده است که زمان منطقی مورد قبول است.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 11 اسفند 1393 ساعت: 11:13 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 47

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس