تحقیق دانشجویی - 775

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

معرفی انواع سبزیجات ایران

بازديد: 565

 

معرفی انواع سبزیجات ایران

 فهرست سبزیجات ایران :

به گیاهان علفی یکساله که از همه قسمتهای آن بدون تغییر و تحول به صورت خام استفاده می شود

 

به گیاهان علفی یکساله که از همه قسمتهای آن بدون تغییر و تحول به صورت خام استفاده می شود.

به گیاهان علفی یکساله که از همه قسمتهای آن بدون تغییر و تحول به صورت خام استفاده می شود.

سبزیجات را می توان به صورت زیر دسته بندی کرد:

ـ سبزیجات میوه ای

ـ سبزیجات ساقه ای

ـ سبزیجات غده ای

ـ سبزیجات برگی

ـ سبزیجات پیازی

ـ کلمها

آرتیشو : cynara scoiymus قسمت خوراکی آن جوانه گل می باشد طرز تکثیر به وسیله پا جوش می باشدیک گیاه دائمی است و در هوای خنک خوب رشد می کند.

اسفناج : spinacia oleraceae اسفناج گیاهی دو پایه مقاوم به سرما و در آب و هوای سرد رشد می کند

بامیه : abelmoschus esculentus به آب و هوای گرم نیاز دارد

بادمجان : solanum melongena دارای ارقام پاکوتاه , پامتوسط , پامتوسط است و علت تلخی آن به خاطر شرایط بدمحیطی و نیز سولونام است

باقلا : faba vulgaris به خاک رسی نیازدارد براساس نوع مصرف زمان برداشت باقلا متفاوت است

باقلا مصری : lupinus albus

پونه : mentha arvensis

پیازچه : allium fistolosum پیاز انتهای گرد و متورم ولی پیازچه انتهای استوانه ای دارد و طرز ازدیاد آن فقط به وسیله سیرچه می باشد زمان برداشت موقعی که برگها زرد شوند

پیاز : allium cepa عواملی که باعث به گل رفتن پیاز . می شود ۱. درجه حرارتهای کم (۱۰ ۱۵ درجه ) ۲. طول روز کوتاه (۹ ۱۲ساعت ) پیاز یک گیاه نرعقیم است ونیز یک گیاه دوساله است و آبیاری هر هفت روز یک بار انجام می شود . شرایط رسیدن پیاز نیز هوای گرم وخشک و شدت نور زیاد است

ترخون : Artemisia dracunculus طرز ازدیاد ترخون قلمه زدن و تقسیم بوته است به خاک سبک نیاز دارد

تره ایرانی : allium almpeloparsum

تره فرنگی : allium porrum

تربچه : raphanus sativus var radicola علل پوک شدن غده :حرارت بالا وطول روز بلند , گذر از مرحله رویشی به زایشی, آبیاری نامرتب و خشکی هوا اما راههای پیشکیری از پوک شدن غده انتخاب ارقام مناسب , برداشت به موقع محصول , جلوگیری از هر گونه رشد ( کمبود آب و موادغذایی

ترب سیاه : nigra raphanus sativus var

جعفری : petroselinum horten یک گیاه سایه دوست است به سرما مقاومت زیادی دارد و نیز به آب زیادی احتیاج دارد

خردل : sinapis

ریحان : ocimum basilicum

ریواس : rheum ribes قسمت خوراکی دمبرگها می باشد پهنک برگ ارزش غذائی ندارد چون دارای ماده سمی Anthrachino می باشد طرز تکثیر به وسیله تقسیم بوته است

رازیانه : foeniculum officinalis

زرشک : berberis vulgaris

سیب زمینی ترشی : helianthus tuberosus

سیب زمینی : solanum tuberosum عواملی که باعث به گل رفتن سیب زمینی می شود ۱. طول روز بلند است ۲. دمای بالا اما عاملی که باعث تولید غده در سیب زمینی می شود ۱.طول روز کوتاه ۲. دمای پائین می باشد ونیز جوانه زدن سیب زمینی به علت بالا بودن هورمون جیبرلین نسبت به هورمون های بازدارنده است.در سیب زمینی حالت پروتوژنی وجود دارد(مادگی زودتز از گرده می رسد

سیر : allium sativum

شلغم : oleraceae brassica napus var

شاهی (ترتیزک) : lipidium sativum گیاهی سایه دوست است و اگر آن را در سایه بکاریم دیرتر به گل میرود و از آن بیشتر استفاده می کنیم

شبدر : trifolium

شنبلیله : trigonela

طالبی : var modarus melo cucumis به محض رسیدن میوه از غلا ف جدا می شود

کرفس : apium graveolens به آب و هوای معتدل و خنک آب زیادنیاز دارد و گیاهی سایه دوست است , خاک مناسب ph از ۵.۵ بیشتر باشد و گیاهی دوساله ونشائی است

کرفس دمبرگی : var dulce apium graveolens به آب و هوای معتدل و خنک آب زیادنیاز دارد و گیاهی سایه دوست است

▪ Cynara cardunculis کنگر فرنگی

کاهو : lactuca sativa دارای ماده لاکتوسین که به کاهو اثر خنک کننده می دهد نیاز آبی زیاد و نور زیاد باعث تلخی در آن می شود گیاهی یک ساله است

کاهو پیچ : var capitata lactuca sativa گیاهی یک ساله است

کنگر : gundella tournefortii قسمت خوراکی دمبرگهای ضخیم آن می با شد بوسیله بذر تکثیر میابد کنگر فرنگی یک گیاه دائمی است ولی در سبزسکاری یکساله است.

کدو : رقمهای کدو در زیر آمده است , خاک مناسب کشت رسی شنی است با ph کمی اسیدی

کدو مسمائی : cucurbita pepo خوراکی است

کدو حلوائی : moschata cucurbita خوراکی است

کدو برگ انجیری : ficifalia cucurbita خوراکی نیست مقاوم به بیماری قارچی که در پیوند گلخانه ای استفاده می شود

کدو تنبل : cucurbita maxima خوراکی است

کلم : brassica oleraceae ویژگیهای کلی کلمها : به سرما مقاوم هستند به آب زیاد ورطوبت بالا نیاز دارند برای جوانه . زنی به دمای بالای ۱۲ درجه احتیاج دارند اگر دردمای زیر ۱۲ درجه نگهداری شوند تبدیل به گیاهان دائمی می شوند .

کلم پیچ : brassica oleraceae var copitata عامل به گل رفتن کلم پیچ حرارت کم می باشد و علت باز شدن برگهای کلم پیچ دمای بالاست جهت برداشت به موقع آن میتوان از وسیله های refrectur (قندسنج )و نیز بلاریمتر استفاده کرد

کلم بروکسل : gemmifera brassica oleraceae var شبیه کلم گل است ولی رنگ آن سبز است

کلم گل : brassica oleraceae var botrytis فقط این کلم یکساله است بقیه دو ساله اند و قسمت خوراکی آن گل آذین گوشتی می با شد اثر درجه حرارت بالا باعث بدمزگی و نامرغوبی کلم گل می شود

کلم قمری : caulorapa brassica oleraceae var قسمت مورد استفاده کلم قمری ساقه متورم شده آن است علت. خشبی شدن غده در کلم قمری برداشت دیر هنگام آن است .

کلم تکمه : از مقدار زیادی برگچه به هم پیچیده تشکیل شده وکلمهای کلم های کوچکی هستند سرما باعث افزایش قند و بهتر شدن مزه آن می شود

کرفس : apium graveolens

کاسنی : cichorium intybus

کرفس دمبرگی : var dulce apium graveolens

گوجه فرنگی : lycopersicum osculentum ارقام مختلف وسترن رد پاکوتاه آلمانی , اوروباتا , ردکلور , روت جرز حالت پروتژنی دارد و رنگ قرمز آن بخاطر لیکپن است

گشنیز : coriandrum sativum

شوید : anethum graveolens قسمت قابل مصرف برگها و ساقه آن می باشد

چغندر : beta vulgaris سه نوع چغدر داریم ۱. چغنر قند۲. چغنر علوفه ای ۳. جغندر لبوئی غده چغندر هیپوکوتیل گیاه است

خیار : sativus cucurbita علت تلخی خیار به علت کوکور بیتاسین است که که در ریشه تولید وبه میوه انتقال می ابد و علت خم شدن میوه خیار به علت نوسانات رطوبتی است

خیار چنبر : cucumis melo var fle…

خربزه : melo cucurbita به آبو هوای کویری نیاز دارد و ph خاک مورد کشت بیش از ۷ است

قارچ : agaricus bisporus دارای قسمتهای :

Hymenium carpophor spawn volove hif

فلفل : capsicum annum دارای اندازه ورنگ مختلف وعلت تندی آن بخاطر ماده ای بنام کاپسایسین است که در جدار تخمدان بوجود می آید بهترین درجه برای سبز شدن ۲۵ درجه سانتیگراد است

فلفل دلمه ای : capsicum onnum فاقد ماده کاپسایسین است که این ماده علت تندی است

لوبیا سبز : phaseolus vulgaris دارای واریته های nanus پاکوتاه و communis پا بلند است

مارچوبه : asparagus officinallis قسمت مصرفی ساقه آن میباشد طرز تکثیر مارچوبه ریزوم وبذر می باشد ویک گیاه دوپایه است ودو نوع مارچوبه داریم سفید (ترد) وسبز (خشبی)

موسیر : allium ascalonicum

نعناع: menta sativa

نخود فرنگی : pisum sativum دارای ارقام آلدرمن و روندو میباشد

هندوانه : vulgaris cucumis به آب و هوای گرم وخشک و نیزبه آب هوای گرم مرطوب سازگار است و خاک مناسب آن شنی و رسی دارای مواد آلی با ph بیش از۵ نیاز دارد

هویج : daucus carota قسمت مصرفی ریشه اصلی آن است عامل کج شدن در هویج خاک سفت ونامطلوب است .

آبیاری هویج هفته ای یک بار است

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 02 خرداد 1393 ساعت: 12:28 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تحقیق درباره کارت گرافیک

بازديد: 1961

تحقیق درباره کارت گرافیک

كارت گرافيك چيست ؟

 كارت گرافیك در كامپیوتر شخصی دارای جایگاهی خاص است . كارت های فوق اطلاعات دیجیتال تولید شده توسط كامپیوتر را اخذ و آنها را بگونه ای تبدیل می نمایند كه برای انسان قابل مشاهده باشند. در اغلب كامپیوترها ، كارت های گرافیك اطلاعات دیجیتال را برای نمایش توسط نمایشگر ، به اطلاعات آنالوگ تبدیل می كنند. در كامپیوترهایLaptop اطلاعات، همچنان دیجیتال باقی خواهند ماند زیرا این  كامپیوترها اطلاعات را بصورت دیجیتال نمایش می دهند.

 

اگر از فاصله بسیار نزدیك به صفحه نمایشگر یك كامپیوتر شخصی نگاه كنید ، مشاهده خواهید كرد كه تمام چیزهائی كه بر روی نمایشگر نشان داده می شود از "نقاط" تشكیل شده اند . نقاط فوق " پیكسل " نامیده می شوند. هر پیكسل دارای یك رنگ است . در برخی نمایشگرها ( مثلا" صفحه نمایشگر استفاده شده در كامپیوترهای اولیه مكینتاش ) هر پكسل صرفا" دارای دو رنگ بود: سفید و سیاه . امروزه در برخی از صفحات نمایشگر ، هر پیكسل می تواند دارای 256 رنگ باشد. در اغلب صفحات نمایشگر ، پیكسل ها بصورت " تمام رنگ "(True Color) بوده و دارای 16/8 میلیون حالت متفاوت می باشند. با توجه به اینكه چشم انسان قادر به تشخیص  ده میلیون رنگ متفاوت است ، 16/8 میلیون رنگ بمراتب بیش از آن چیزی است كه چشم انسان قادر به تشخیص آنها بوده و به نظر همان ده میلیون رنگ كفایت می كند!

هدف یك كارت گرافیك ، ایجاد مجموعه ای از سیگنالها است كه نقاط فوق را بر روی صفحه نمایشگر ، نمایش دهند.

كارت گرافیك چیست ؟

یك كارت گرافیك پیشرفته، یك برد مدار چاپی بهمراه حافظه و یك پردازنده اختصاصی است . پردازنده با هدف انجام محاسبات مورد نیاز  گرافیكی ، طراحی شده است . اكثر پردازنده های فوق دارای دستورات اختصاصی بوده كه به كمك آنها می توان عملیات گرافیك را انجام داد. كارت گرافیك دارای اسامی متفاوتی نظیر : كارت ویدئو ، برد ویدئو ، برد نمایش ویدئوئی ، برد گرافیك ، آداپتور گرافیك و آداپتور ویدئو است .

مبانی كارت گرافیك

بمنظور شناخت اهمیت و جایگاه كارت های گرافیك ، یك كارت گرافیك با ساده ترین امكانات را در نظر می گیریم . كارت مورد نظر قادر به نمایش پیكسل های سیاه وسفید بوده و از یك صفحه نمایشگر با وضوح تصویر 480 * 640 پیكسل استفاده می نماید.  كارت گرافیك از سه بخش اساسی زیر تشكیل می شود :

-حافظه . اولین چیزی كه یك كارت گرافیك به آن نیاز دارد ، حافظه است . حافظه رنگ مربوط به هر پیكسل را در خود نگاهداری می نماید. در ساده ترین حالت ( هر پیكسل سیاه و سفید باشد ) به یك بیت برای ذخیره سازی رنگ هر پیكسل نیاز خواهد بود. با توجه به اینكه  هر بایت شامل هشت بیت است ، نیاز به هشتاد بایت(حاصل تقسیم 640 بر 8 ) برای ذخیره سازی رنگ مربوط به پیكسل های موجود در یك سطر بر روی صفحه نمایشگر  و 38400 بایت ( حاصلضرب 480 در 80 ) حافظه بمنظور نگهداری تمام پیكسل های قابل مشاهده بر روی صفحه ، خواهد بود .

-اینترفیس كامپیوتر . دومین چیزی كه یك كارت گرافیك به آن نیاز دارد ، روشی  بمنظور تغییر محتویات حافظه كارت گرافیك است . امكان فوق با اتصال كارت گرافیك به گذرگاه مربوطه بر روی برد اصلی تحقق پیدا خواهد كرد. كامپیوتر قادر به ارسال سیگنال از طریق گذرگاه مربوطه برای تغییر محتویات حافظه خواهد بود.

-اینترفیس ویدئو . سومین چیزی كه یك كارت گرافیك به آن نیاز دارد ، روشی بمنظور تولید سیگنال برای مانیتور است . كارت گرافیك می بایست سیگنال های رنگی را تولید تا باعث حركت اشعه  در CRT گردد. فرض كنید كه صفحه نمایشگر در هر ثانیه شصت فریم را بازخوانی / باز نویسی می نماید ، این بدان معنی است كه كارت گرافیك تمام حافظه مربوطه را بیت به بیت اسكن  و این عمل را شصت مرتبه در ثانیه انجام  دهد. سیگنال های مورد نظر برای هر پیكسل موجود بر هر خط ارسال و در ادامه یك پالس افقی sync ، نیز ارسال می گردد.عملیات فوق برای 480 خط تكرار  شده  و در نهایت یك پالس عمودی sync ارسال خواهد شد.

پردازنده های كمكی گرافیك

یك كارت گرافیك ساده نظیر آنچه در بخش قبل اشاره گردید ،Frame Buffer نامیده می شود. كارت،  یك فریم از اطلاعاتی را نگهداری می نماید كه برای نمایشگر ارسال شده است . ریزپردازنده كامپیوتر مسئول بهنگام سازی هر بایت در حافظه كارت گرافیك است .  در صورتیكه عملیات گرافیك  پیچیده ای را داشته باشیم ، ریزپردازنده كامپیوتر مدت زمان زیادی را صرف بهنگام سازی  حافظه كارت گرافیك كرده و برای سایر عملیات مربوطه زمانی باقی نخواهد ماند. مثلا" اگر یك تصویر سه بعدی دارای 10000 ضلع باشد ، ریزپردازنده می بایست هر ضلع را رسم و عملیات مربوطه در حافظه كارت گرافیك را نیز انجام دهد. عملیات فوق زمان بسیار زیادی را طلب می كند.

كارت های گرافیك جدید ، بطرز قابل توجه ای ، حجم عملیات مربوط به پردازنده اصلی كامپیوتر را كاهش می دهند. این نوع كارت ها دارای یك پردازنده اصلی پر قدرت بوده كه مختص عملیات گرافیكی طراحی شده است. با توجه به نوع كارت گرافیك ، پردازنده فوق می تواند یك " كمك پردازنده گرافیكی "  یا یك " شتاب دهنده گرافیكی " باشد. پردازنده كمكی و پردازنده اصلی بصورت همزمان فعالیت نموده و در مواردیكه از شتاب دهنده گرافیكی استفاده می گردد ، دستورات لازم از طریق پردازنده اصلی برای شتاب دهنده ارسال و شتاب دهنده مسئولیت انجام آنها را برعهده خواهد داشت .

 در سیستم های  " كمك پردازنده "  ، درایور كارت گرافیك عملیات مربوط به كارهای گرافیكی را مستقیما" برای پردازنده كمكی گرافیكی ارسال می كند. سیستم عامل هر چیز دیگر را برای پردازنده اصلی ارسال خواهد كرد.  در سیستم های " شتاب دهنده گرافیكی " ، درایور كارت گرافیك هر چیز را در ابتدا برای پردازنده اصلی كامپیوتر ارسال می كند. در ادامه پردازنده اصلی كامپیوتر ، شتاب دهنده گرافیك را به منظور انجام  عملیات خاصی هدایت می كند. مثلا" پردازنده ممكن است به شتاب دهنده اعلام نماید كه :" یك چند ضلعی رسم كن "  در ادامه شتاب دهنده  فعالیت تعریف شده فوق را انجام خواهد داد.

عناصر دیگر بر روی كارت گرافیك

یك كارت گرافیك دارای عناصر متفاوتی است :

-پردازنده گرافیك . پردازنده گرافیك بمنزله مغز یك كارت گرافیك است . پردازنده فوق می تواند یكی از سه حالت پیكربندی زیر را داشته باشد :

--Graphic Co-Processor . كارت هائی از این نوع قادر به انجام هر نوع عملیات گرافیكی بدون كمك گرفتن از پردازنده اصلی كامپیوتر می باشند.

--Graphics Accelerator. تراشه موجود بر روی این نوع كارت ها ، عملیات گرافیكی را بر اساس دستورات صادره شده توسط پردازنده اصلی كامپیوتر انجام خواهند داد.

--Frame Buffer . تراشه فوق ، حافظه موجود بر روی كارت را كنترل و اطلاعاتی را برای " مبدل دیجیتال به آنالوگ " (DAC) ارسال خواهد كرد . عملا" پردازشی توسط تراشه فوق انجام نخواهد شد.

-حافظه . نوع حافظه استفاده شده  بر روی كارت های گرافیك متغیر است . متداولترین نوع ، از پیكربندی dual-ported استفاده می نماید. در كارت های  فوق امكان نوشتن در یك بخش حافظه و امكان خواندن از بخش دیگر حافظه بصورت همزمان امكان پذیر خواهد بود. بدین ترتیب مدت زمان لازم برای بازخوانی / بازنویسی یك تصویر كاهش خواهد یافت .

-Graphic BIOS . كارت های گرافیك دارای یك تراشه كوچكBIOS می باشند. اطلاعات موجود در تراشه فوق به سایر عناصر كارت نحوه انجام عملیات (مرتبط به یكدیگر) را تبین خواهد كرد.BIOS همچنین مسئولیت تست كارت گرافیك ( حافظه مربوطه و عملیات ورودی و خروجی ) را برعهده خواهد داشت .

-Digital-to-Analog Converter ) DAC) . تبدیل كننده فوق راRAMDAC نیز می گویند. داده های تبدیل شده به دیجیتال مستقیما" از حافظه اخذ خواهند شد. سرعت تبدیل كننده فوق تاثیر مستقیمی را در ارتباط با مشاهده یك تصویر بر روی صفحه نمایشگر خواهد داشت .

-Display Connector . كارت های گرافیك از كانكتورهای استاندارد استفاده می نمایند.اغلب كارت ها از یك كانكتور پانزده پین استفاده می كنند. كانكتورهای فوق همزمان با عرضهVGA :Video Graphic Array  مطرح گردیدند.

-Computer(Bus) Connector . اغلب گذرگاه فوق از نوعAGP است ..پورت فوق امكان دستیابی مستقیم كارت گرافیك به حافظه را فراهم می آورد.ویژگی فوق  باعث می گردد كه سرعت پورت های فوق نسبت بهPCI چهار مرتبه سریعتر باشد. بدین ترتیب پردازنده اصلی سیستم قادر به انجام فعالیت های خود بوده و تراشه موجود بر روی كارت گرافیك امكان دستیابی مستقیم به حافظه را خواهد داشت .

استاندارد های كارت گرافیك

اولین كارت گرافیك در سال 1981 توسط شركتIBM عرضه گردید. كارت فوق بصورت تك رنگ  و با نامMonochrome Display Adapters)MDAs) ارائه گردید. صفحات نمایشگری كه از كارت فوق استفاده می كردند ، متنی بودند. رنگ نوشته سفید یا سبز و زمینه سیاه بود. در ادامه كارت های چهار رنگHercules Graphic Catd)HGC) ارائه گردیدند. سپس كارت های هشت رنگColor Graphic Adapter)CGA)  و كارت های شانزده رنگEnhanced Graphic Adapter)EGA) ارائه گردیدند.  تولیدكنندگانی دیگر، نظیر كمودور كامپیوترهائی را معرفی كردند كه دارای كارت های گرافیك از قبل تعبیه شده و ساخته شده در سیستم بودند. كارت های فوق قادر به نمایش تعداد زیادی رنگ بودند.

زمانیكه شركتIBM در سال 1987 كارتVideo Graphic Array)VGA) را معرفی كرد، استاندارد جدیدی در این راستا مطرح گردید. نمایشگرهایVGA قادر به ارائه 256 رنگ و وضوح تصویر 400 * 720 بودند. یك سال بعد استانداردSuper Video Graphic Array)SVGA) مطرح گردید.  استاندارد فوق قادر به ارائه 16/8 میلیون رنگ با وضوح تصویر 1024 * 1280 است .

 

كارت های گرافیك از استانداردهای متفاوتی پیروی می نمایند. تولیدكنندگان كارت گرافیك همواره سعی در افزایش تعداد رنگ و وضوح تصویر با توجه به راهكارهای اختصاصی خود دارند. كارت های گرافیك می بایست قادر به اتصال به سیستم باشند. كارت های گرافیك قدیمی اغلب از طریق  اسلات هایISA و یا PCI  به سیستم  متصل می شوند . اغلب كارت های گرافیك جدید از پورتAGP برای اتصال به كامپیوتر استفاده می نمایند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 01 خرداد 1393 ساعت: 10:21 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره روان شناسی کار

بازديد: 705

 

بسمه تعالی

 

 

موضوع :

روانشناسی کار

 

فهرست مطالب

پيش فرضهاي روانشناسي كار. 1

موارد استفاده از روانشناسي كار. 2

توسعه روانشناسي كار. 2

روانشناسي كار:4

مباني نظري و علمي روانشناسي كار. 4

كاربرد روان شناسي كار وتفاوتهاي فردي :5

تفاوتهاي فردي در عملكرد شغلي :5

آثار آموزشي شغل بر تفاوتهاي فردي :6

آزمونهاي رواني :7

انواع آزمون:7

استفاده از اين آزمون هاي رواني چه مشكلاتي را به بار مي آورد ؟. 9

اندازه گيري توانايي هاي انسان :11

ثبات زمان واكنش :12

انواع مختلف زمانهاي واكنش :13

تواناييهاي مكانيكي و آزمونهاي آنها :13

آزمون هاي توانايي ذهني :15

آزمون هاي شخصيتي :16

ضرورت پرداختن به نگرش :18

آيا تمايل به عملكردن هميشه به اجرا در مي آيد ؟چرا ؟. 20

آيا نگرش هاي افراد يكسان است ؟  نگرش هاي متفاوت از كجا ريشه مي گيرند؟. 21

تعریف پروژه :22

اندازه گیری نگرشها :25

تحلیل نتایج :26

 

 

پيش فرض‌هاي روانشناسي كار

اولين پيش فرض روانشناسي كار اين است كه اقتصاد و صنعت با نيروي فكري و يدي انسان هدايت مي شود . بنابراين سلامت فكري ونيروي دستي انسان نقش مهمي در بهبود عملكرد توليد دارد.

دوم با توجه به رشد روز افزون زمينه هاي اجتماعي ، اقتصادي و صنعتي بدون در نظر گرفتن جنبه هاي رواني مسائل انسان نمي توان به صورت عقلايي و منطقي مسائل نيروي انساني را در محيط كار حل كرد .

سومين پيش فرض اين است كه روانشناسي كار بر اين  اساس استوار است كه براي حل مسائل انساني در كار رابطه كارگر و كارفرما حل كرد . مبتني بر اصول و حقايق روانشناسي باشد مطمئنأ سير صعودي در توليد و سرمايه متجلي خواهد شد .

چهارم اين است كه روان و رفتار مدير و كاركنان تحت تأثير عوامل محيطي و وراثتي است.

پنجم (روانشناسي كار) بي توجهي به تفاوتهاي فردي در كار منجر به شكست مديريت مي شود .

ششم اين است كه هم مي توان رضايت كارگران را بهبود بخشيد و هم بازده كار آنها را افزايش داد .

موارد استفاده از روانشناسي كار

مي توان به دو قسمت 1 كارگزيني   2 سازگار كردن كار با شايستگي ها و توانائيهاي انسان تقسيم كرد .

1 كارگزيني شامل انتخاب و راهنمايي كارگران ، آموزش آنها ،ارزيابي هاي شغلي، برآورد درجه سختي كار و انگيزه ها .   2 درباره سازگار كردن كار با شايستگي و حدود و توانايي انسان مي باشد كه اين زمينه خاص تحت عنوان Human Energinr  مهندسي نيروي انساني يا سازگار كردن ماشين با انسان .

 

توسعه روانشناسي كار

با تأسيس آزمايشگاه روانشناسي توسط  ويلهلم ورنب در سال 1879 در شهر آلمان روانشناسي از سه ناحيه جدا شد و به صورت يك علم مستقل در آمد و همانند علوم تجربي به آزمايش و سنجش محركها و پاسخ ها ويا عوامل موثر در ايجاد رفتار پرداخت بتدريج با پيشرفت علم روانشناسي مكتب هاي متعدد بانظريه ها و برداشت هاي متفاوتي بوجود آمد كه مي توان مكتبهاي ساختارگرايي (كاركرد گرايي- فانشلائيسم) روانكاوي مكتب گشتالت و رفتارگرايي اشاره كرد . ساختار گرايان : عقيده دارند همانگونه كه تركيبات شيميايي از عناصر و اجزاي تشكيل يافته اند  تجربه هاي پيچيده رواني نيز از حالتهاي ساده  رواني ساخته شده اند و وظيفه روانشناس كشف و شناخت ساخت آگاهي و قانون تشكيل دهنده آن مي دانند .

كاركرد گرايان يا كشش گرايان:  بر خلاف روانشناسي ساختار گرا كه به بررسي عناصر تشكيل دهنده ذهن مي پردازد فعاليت هاي ذهني يا رواني را در سازگاري با محيط كار به كار مي رود مي كوشد كه بداند كه هوشياري يا وجدان آگاه براي چيست و چه نتيجه عملي را در بر دارد .

مكتب روانكاوي: بيشتر به فرايند رواني ناآگاه معطوف بوده و عقيده داشتند كه با روش درونگري و آزمايشگاهي نمي توان به درون وجدان ناخداآگاه  يا نا هوشيار كه منشأ اصلي تعارفهاي رواني راه يافت و فقط از راه تتجربه و تحليل افكار و خواب مي توان به علت ناكامي ها و اختلالهاي رواني پي برد و به درمان بيماري پرداخت .

گشتالت :  در روانشناسي به معناي فرايند كلي يا رفتار سازمان يافته به كار مي رود در گشتالت ارتباط اجزا و عامل زمان بسيار مهم است چنانكه با تنظيم زمان مي توان از يك رشته تصوير‌هاي بي حركت ادراك حركت و رفتار را به وجود آورد .

رفتارگرايان :  روانشناسي را جزء رابطه محرك و پاسخ نمي دانند و اين رابطه ها بايد مورد بررسي قرار گيرد و به كنه آنها پي برد و مسئله مهم  اين است كه پاسخ يا رفتار بر چه پايه  محركي استوار است .

آنچه به صورت مختصر بيان گرديد رويدادهاي تاريخي در روانشناسي است كه زير بناي فكري  روانشناسي امروز را تشكيل مي دهد .امروزه روانشناسان آميزه فعّاليت هاي بدني ،رواني و اجرائي نوع بشر را مورد توجّه قرار ميدهد .

 

روانشناسي كار:

رشته اي از روان شناسي است كه در آن رفتار آدمي در رابطه با كار مورد مطالعه قرار مي گيرد . هدف اصلي روانشناسي كار مطالعه و كاربرد آن دسته از تصول ويافته هاي روان شناسي است كه در رابطه بين انسان و كار او تثر مي گذارد و روان شناسي كار كوشش اصلي روان شناسان است كه هر سازمان توليدي يا خدماتي به آن دسته از كالاها و خدمات بپردازند :

اولّا : نيازهاي معقول آدمي را تا مين كنند  ثانيا رفاه جسمي و ارزشهاي شخصي و انساني مردم را نيز مورد توجه قرار دهد روانشناسي كار با اين هدف پيش مي رود كه رفتارهاي هيجاني و شناختي افراد و گروهها را در محيط كار تحليل كتد پيدايش ، نگهداري ، و از بين رفتن اين رفتارها را شرح دهد ماهيت و معناي رفتار سازمانها را در رقابت هر چه بيشتر به منظور بقاي خود در محيط پر از ناامني را درك كند .

مباني نظري و علمي روانشناسي كار

روانشناسي كار از دو جنبه نظري و علمي مورد توجه قرار مي گيرد: وقتي درباره تحقيقات و يافته هاي روانشناسي كارصحبت مي كنيم و با جنبه نظري روانشناسي سر و كار داريم و به عبارت ديگر آشنايي با مفاهيم روانشناسي كار و ازمون هاي آن بعد نظري و علمي براي ما روشن مي كند كلبه تحقيقات روان شناسي و نحوه استفاده از روشهاي علمي و نظري براي شناخحت رفتار ادمي در اين قلمرو قرار مي گيرد ،هنگامي كه درباره استفاده عملي و كاربرد يافته هاي روان شناسي كار صحبت مي كنيم جنبه عملي  روان شناسي كار مطمع نظر است  به عبارت ديگر زماني كه از تستهاي سنجش توانايي هاي نيروي انساني و تفاوتهاي فردي در شغل و ... وغيره عملاً استفاده مي كنيم بُعد عملي روان شناسي كار را مورد نظر قرار مي دهيم .

كاربرد روان شناسي كار وتفاوتهاي فردي :

تفاوتهاي فردي :

تفاوتهاي فردي در عملكرد شغلي :

تفاوتهاي فردي در عملكرد شغلي اهميت شاياني دارد زيرا نحوه كار افراد را مستقيماٌ تعريف مي كند .مثلاً مي بينيم كار مندي بر يك شغل معين اصرار مي ورزد ولي فرد ديگري به بهانه هاي مختلف از همان كار سر مي زند يا امتنا مي ورزد  امروزه نظام هاي اداري و صنعتي نسبت به راهنمايي هاي صحيح افراد حساسيت خاصي را نشان مي دهد هدف از اين راهنمايي اين است كه كارمندان و كارگران نه تنها توانايي انجام كاري را بايد بر عهده داشته باشند بلكه از نظر رواني نيز بايد با آن فرد سازگار باشد  راهنمايي كاركنان و كارمندان زماني   موفقيت آميز است كه بر اثر تفاوتهاي فردي انجام گيرد يعني هر كس با توجه به استعداد و ويژكي هاي خاص خود در جاي مناسب قرار بگيرد اگر كار مورد نظر نسبت به توانايي هاي كارمند يا  كارگر دشوار باشد نتايج زير را به بار خواهد آورد مانند بي نظمي ، بازده پايين ،خسارت هاي مادي و معنوي ،نارضايتي و...  اگر فعاليتي مورد نظر نسبت به توانايي هاي آن شغل خيلي بالا باشد يا به عبارت ديگر شغل خيلي ساده باشد انتظار كسالت ، هواس پرتي ، خيال بافي و نارضايتي هاي مختلف را بايد داشته باشيم .

 اگر كارگر يا كارمند نيرو و توانايي لازم براي انجان دادن كار را به خوبي در اختيار داشته باشد نه تنها با محيط سازگار خواهد شد بلكه در محيط خانوادگي خود نيز اظهار رضايت خواهد كرد و اين رضايت در ايجاد زندگي سالم براي او و اطرافيان مؤثر خواهد بود بلعكس اگر كارگر يا كارمند توانايي لازم براي اشتغال به كار را نداشته باشد به طور دائم احساس نا اميدي خواهد كرد و بارها طعم تلخ شكست را خواهد چشيد.

نكته : تفاوتهاي فردي  تنها در نتايج كار تجلي پيدا نمي كند بلكه در روابط افراد با همكاران ، دوستان ،رؤساي ادارات ،مديران كارخانه ها و زير دستان نيز آشكار مي شود و رضايت و نا رضايتي افراد را رفراهم مي آورد .

مطالعه تفاوتهاي فردي به عنوان عاملي كه توليد را تحت تأثير فرار مي دهد و ما را وادار مي كند كه زمينه هاي زيررا براي مطالعه دقيق آن بررسي كنيم .

1 - تفاوتهاي فردي بين داوطلبان كه به هنگام تقاضاي شغل مي توان اندازه گزفت .

2 - آثار آموزشي شغلي و تفاوتهاي فردي .   

3 - تفاوتهاي فردي و انجام دادن كار پس از پايان دوره آموزشي .

تفاوتهاي فردي بين  داوطلبان يك شغل

 آثار آموزشي شغل بر تفاوتهاي فردي :

آموزش شغلي مي تواند در افزايش ،كاهش و ثبات تفاوتها نقش داشته باشد هدف از دوره هاي آموزشي اين است كه اولاً تنجربه افراد دست كم در سطح اوليه خود باقي بماند و به مرور زمان افت نكند ثانياً افراد صلاحيت هاي تازه اي را بدست آورند و براي اشتغال در پست هاي بالاتر آماده شوند .دوره هاي آموزشي تفاوتهاي موجود در استعداد ها را موجب مي شود وقتي افراد در مقابل يك فعاليت تازه قرار مي گيرند  در شيوه شروع كار احتمالاً خيلي تفاوت نشان نمي دهند و اينگونه موارد دوره آموزشي موجبات افزايش تفاوتهاي فردي را فراهم مي كند .

 آزمونهاي رواني :

تعريف آزمون :آزمون رواني عبارت است از موقعيت معين و مشخص كه به عنوان يك محرك به منظور ايجاد رفتاري خاص در آزمودني به كار ميرود . آزمون يك وسيله عيني يا استاندارد و ميزان شده كه باري اندازه گيري رفتالرهاي معين فرد به كار مي رود .

انواع آزمون:

1 - آزمون نوشتاري كه طي آن شخص به مجموعه اي از سوالهاي مختلف كتباً پاسخ مي دهد.

2 - آزمون هاي ابزاري يا مهارت كه در آن شخص ابزار يا آلات مشخص را مرتب مي كند يا كار هاي دستي از آن خواسته شده را انجام مي دهد .

3 -  آزمون هاي انفرادي كه در هر زمان تنها يك نفر به آزمكون پاسخ مي دهد.

4 - آزمون هاي گروهي كه تعدادي از افراد همزمان به سوالات يكسان پاسخ دهند .

5 -  آزمون هاي هوشي ، استعداد

6 - آزمونهاي پيشرفت تحصيلي

آزمون هاي شخصيت: 1. آزمون فرانكن  2. آزمون مشاهده  3 . آزمون هاي عيني                                    

آزمونهايي كه هيچ گونه دخل و تصرفي را به شخص نمي توان اضافه كرد.

آزمونهاي كلامي و غير كلامي

آزمونهاي............. ساخته  در مقابل آزمون هاي استاندارد .

آزمونهاي استاندارد بايد داراي سه ويژگي : اعتبار، پايايي(ثبات)و هنجار باشد.

1- اعتبار: منظور از اعتبار استنباط هاي مناسب از نمرات آزمون  يا ديگر مسائل ارزيابي است وقتي روانشناسي از اعتبار يك آزمون صحبت مي كند مي خواهد راجع به ارزش آزمون سخن را بيان كند و به اين سوال پاسخ دهد كه آيا يك آزمون خاص توانسته است آنچه را كا بايد اندازه گيري كند اندازه گرفته است به عنوان مثال نمره هاي حاصل از اجراي يك آزمون همبستگبژي معني دار  با همش واقعي داوطلبان نشان مي دهد يا خير؟ و وقتي در آزمايش و انتخاب كاركنان يك سازمان از روشهاي علمي استفاده ميكنيم لازم است به اين سوال پاسخ دهيم كه داوطلبان يك شغل تا چه اندازه از توانايي هاي لازم براي انجام دادن وظايف آن شغل خاص برخوردار است فرض كنيد در تجزيه و تحليل شغل سرپرسني مشخص كرده ايم كه لازمه انجام دادن موفقيت آميز وظايف سر پرستي برخورداري از هوش بالاتر از ميانگين هوش افراد تحت نظارت سر پرستي است در اسن صورت براي اندازه گيري هوش افرادي كه داوطلب تصدي وظايف سرپرستي يك واحد سازمان را بر عهده دارد بايد از ابزاري استفاده كنيم كه دقيقاً هوش يكي داوطلب را اندازه گيري كند نه اسعداد تحصيلي ، بلوغ عاطفي يا اطلاعاغت  عمومي آن را .

2- پايايي (ثبات ): وقتي درباره پايايي يك آزمون صحبت كنيم مي خواهيم اين نكته را روشن كنيم كه اين آزمون قادر است  با چه ميزان از دقت آنچه را كه بايد بسنجد اندازه بگيرد براي مثال روان شناسي كار بايد اطمينان حاصل كند كه نمره اي را كه امروز از اجزاي آزمون استعداد فني در مورد يك فرد خاص بدست آورده است اگر در فاصله دو يا سه هفته بعد همين آزمون را با همان شخص انجام بدهد نمره مشابه نمره اوليه بدست آورد پايايي يك آزمون را مي توانيم به روش هاي زير بدست آوريم .

1.تقسيم يك آزمون به دو يا چند بخش يا قسمت مشابه .

 2. اجراي يك آزمون در دو زمان مختلف .

3. اجراي دو فرم يا دو شكل مشابه يا موازي يك آزمون خاص .

3- هنجار: سومين مشخصه يك آزمون مناسب آن است كه نمرات حاصل از چنين آزموني در مقايسه با معيار معيني محاسبه شده و وضعيت نمره هر فرد در مقايسه با همگنان او مشخص باشد .

هنجار مقياس يا ميزيني است كه از نتيسجه كار توانايي استعداد،معلومات يا نيروي گروه نمونه بدست آمده باشد و با استفاده از آن بتواننتيجه كار را با توانايي ديگران سنجيد فرض كنيد نمره مربوط به افسردگي يكي از مديران شركت كننده در كارگاه آموزشي بهداشت رواني در محيط كار 30 باشد حال اين سوال پيش مي آيد كه اين نمره چه معنايي دارد و در پاسخ بايد گفت كه نمره 30 به تنهايي نمي تواند معناي خاصي داشته باشد مگر اينكه نمرات با نمرات حاصل از اجراي همين آزمون درمورد  يك گروه بزرگ كقايسه شود و معلوم گردد كه نمره 30 نشان دهنده چه ميزين از افسردگي است .

استفاده از اين آزمون هاي رواني چه مشكلاتي را به بار مي آورد ؟

در ابتدا استفاده از آزمونهاي رواني مورد توجه بسيار قرار گرفت و نحقيق و زمينه آزمون ها توسعه فراواني پيدا كرد بسياري از روانشناان در اين زمينه به كار ترغيب شده اند پس از گذشت دوره اي كه استفاده از آزمون ها بدون مشكل ادامه داشت در كشور هاي صنعتي انتقاد هايي بر آزمون ها و نحوه استفاده از آن در انتخاب، استخدام و ترفيع كاركنان سازمانها وارد شد اين انتقادها بيشتر از طرف كساني عنوان گرديد كهنمره هاي حاصل از آزمونها به نحوي در زندگي شغلي و در نتيجه در ميزان درآمدو پيشرفت هاي بعدي آنان در محيط كار مؤثر بوده است .


دلايل بي اعتمادي يا مشكلات نسبت به گاربرد نادرست آزمون ها :

1- ايجاد شكافت بين روان شناسي آزمودن گر و روانشناسي معاصر آن دسته از روانشناساني كه در زمينه روان سنجي كار مي كردند و به اندازه گيري عواملي نظير هوش و استعداد هاي مختلف آدمي مي پرداختند و نت خود را بيشتر صرف اصلاح و دقيق تر كردن فنون مربوط به آزمون هاي رواني كرده اند و به همين دليل بينش خود را در مورد رفتار آدمي كه اندازه گيري آن هدف اصلي روان شناسان است را از دست دادند و بيشتر به ساختن آزمون هاي رواني و فنون مر بوط به آن تأكيد ورزيدند.

2 - نتايج نا مطلوب عدم توجه به اصول روان شناسي در هنگام ساختن و استفاده از آزمون ها چنان مورد قبولروان شناسان معاصرآنان واقع شد كهبه نتايج ديگري از تحقيقات بعدي روانشناسان بدست مي آيد توجهي نشان نمي دهد.

 اندازه گيري توانايي هاي انسان :

 توانايي هاي انساني زمينه هاي بسير متعدد و ممتنوعي را در برمي گيرد كه مي توان اين توانايي ها را به توانايي هاي جسمي و ذهني تقسيم كرد براي ارزيابي يا سنجش توانيي هاي انساني از انواع مختلف آزمون ها براي سازگاري فرد يا شغل آينده آن را پيش بيني كنيم .

يكي از اين ويژگي هاي فرد زمان واكنش است.

 1.اندازه گيري زمان هاي واكنش : يكي از آزمون هاي بسيار ساده اي كه مي توان اندازه گرفت ترمز كردن در هنگام رسيدن به چراغ قرمز است پاسخ به چراغ قرمز راهنمايي و رانندگي در واقع فشاردادن به پدال ترمز است .

وسيله اي كه با آن مي توانزمان هاي واكنش را اندازه گرفت كرونوسكوپ    يا واكنش سنج .زمان واكنش هرگز كمتر از 10% ده صدم ثانيه نيست زيرا دلايلي كاملاً نيزولوژيكي دارد پيام حسي بايد را هاي عصبي را طي كند و پيسش از آن كه واكنش حركتي پيش بيايد مراحلي را پشت سر بگذارد واكنش در مقابل يك محرك بينايي 19% ثانيه زمان مي برد افزايش زياد از حد زمان واكنش مي تواند نشانه بازداري ، عدم اعتماد به نفس و حتي نشانه برخي از اختلالات داخلي باشد .

ثبات زمان واكنش :

يعني پايين بودن پراكندگي‌هاي زمان معيار .

اهميت ثبات اندازه ها از زماني كه اندازه گيري هاي رواني رواج يافته به دفعات متعدد تعيين ده است و اندازه گيري زمان هاي واكنش معمولاًبين 30 تا 40 اندازه بدست مي آوردند و براي آنها ميانگين يا انحراف معيار تعيين كنيم .

دراندازه گيري زمانهاي واكنش طوري عمل مي كنند كه آزموندني نتواند قصد آزماينده را حدس بزند و در پاسخ گويي پيش دستي كنيد .


انواع مختلف زمانهاي واكنش :

1. ساده   2. تشخيصي   3. انتخابي

واكنش ساده :در زمان واكنش ساده تنها يك محرك وجود دارد و پاسخ آزمايش شونده نيز از يك حركت ساده تشكيل مي شود .

واكنش تشخيص : آزمايش شونده به برخي محرك ها پاسخ مي دهد و به برخي ديگر پاسخ نمي دهد مثلاً در مقابل نور سبز واكنش مي دهد و در مقابل نور قرمز واكنش نمي دهد .

در زمان واكنش انتخابي :به محرك هاي مختلف پاسخ هاي مختلف مي دهد مثلاً از آزمايش شونده خواسته مي شوددر مقابل نور سبز يا صداي زير با دست راست و در مقابل نور قرمز يا صداي بم با دست چپ پاسخ دهد.

تواناييهاي مكانيكي و آزمونهاي آنها :

بدون ترديد هر يك از ما درجاتي از استعدادهاي اوليه وجود دارد كه به كمك آنها مي نوانيم در مشاغل صنعتي موفق شويم مثل : نخ كردن سوزن يا بازسازي مجسمه خورد شده يا سوار كردن قطعات موتور يك پيكان (توانايي حركتي)

آزمون چرخ هاي پيور كووسكي و آزمون قطعات موج دار ويگلي آزمون قطعات ويگلي افراد براي كارهاي صنعتي مورد استفاده قرار مي گيرد .

و آزمون چرخ هاي پيور كووسكي آزمودني بايد 15 چرخ فلزي كه هفت سوراخ روي آن تهيه شده طول چهار ميله متفاوت است و وضعيت 7 سوراخ چرخ ها نيز كاملاًنا منظم است.سوار كردن چرخها روي ميله ها مستلزم مهارت و ظرافت خاصي است آزمودني معمولاً دو بار مورد آزمايش قرار مي گيرد و مقايسه نتاايج دو بار قدرت يادگيري و سازگاري سريع آزمودني با موقعيت را نشان مي دهد.

آزمونهاي مكانيكي همانطور كه مي توان انتظار داشت تعداد زيادي سوال درباره اهرمها ، چرخ دنده ها و قرقره هاست و برخي تصاوير تا اندازه اي پيچيده ترند. به اين صورت كه طرح يك ماشين يا حركت دست يك ساعت ساز را شامل مي شود موفقيت در هر يك از آزمونهاي مكانيكي  مي تواند موفقيت  شغل آينده را با اطمينان بيشتري تضمين كند. حال اين سوال پيش مي آيد آيا به تعداد مشاغل استعداد وجود دارد و هر بار كه شغلي به وجود ـيد لازم است آزمون خاصي براي او تهيه شود؟ پاسخ اين سوال منفي است . مثلاً از استعداد كوزه گري ، درودگري ،تراشكاري و...به تنهايي صحبت كردن معنا دار نيست پس بايد مشاغل را به يك گروه يا به يك طبقه تعلق دارند واستعدادهايي را به كار مي گيرند كه خيلي نزديك به هم هستند بايد به شيوه يكساني ارزيابي شوند. يعتي عملاً مي توان مجموعه استعدادهاي مكانيكي را به كمك تعدادكمي از آزمونهايي كه به دقت مورد آزمايش (آزمودن ) قرار داد.

در آزمون هايي كه آزمودني بايد به طور كامل مكانيسم كار ار بفهمد يك عامل رواني طرح مي شود كه به آن عامل رواني هوش مي گويند امّا ماهيت ريشه عملكرد اين عامل بخوبي شناخته شده نيست گاهي اتفاق مي افتد كه يك روشنفكر به كمك استدلال در آزمونهاي مداد كاغذي موفقيت خوبي بدست مي آورند حال آنكه يك مكانيك واقعي كه به شيوه عيني و ابتكاري عمل مي كند چندان موفق نمي شود.

آزمون هاي توانايي ذهني :

توانايي ذهني عبارتند از استدلال انتزاعي ،هوش كلامي /فتوانايي درك اشكال سنجش نظم و دقت،هوش غير كلامي ،توانايي سنجش فواصل،دقت در تصاوير صنعتي ،تجسم فضايي،استدلال عددي.

استدلال انتزاعي: اين آزمون قدرت استدلال افراد را در غير موارد عددي و كلامي و مواقعي كشف رابطه بين كلمات و اعداد منظور نظر نيست  مورد سنجش قرار مي دهد يعني در حقيقت توانايي آزمايش شوندگان را در تعيين بين اشياء ،علائم و طرح ها ،نمودارها و تصاوير اندازه گيري مي كند اين توانايي در اموري مثل:نقشه كشي ،آزمايشكاه رياضات ،كشف اشكالات الكتريكي يا مكانيكي مفيد است و كسانيكه با مشاغلي از قبيل وكالت،پزشكي ،نويسندگي و سياست سر و كار دارند بايد از قدرت استدلال انتزاعي تاسر حد امكان برخوردار باشند .

هوش كلامي: آزمون هوش كلامي براي سنجش استعداد و ابتكار در استفاده از كلام و فهم و درك مفاهيمي كه به صورت كلمه و جمله بيان مي شود به كار بگيرد  .

اين توانايي در مساغل محتاج به رابطه شفاهي و كتبي و نيز مشاغل موجود در سمت هاي پر مسئوليت توأم با اختيارات فراوان مورد نياز است .

توانايي درك اشكال :اين آزمون توانايي درك  و قدرت ذهن را در انطباق و انتقال اشكال دو بعدي مي سنجد.

سنجش نظم و دقت : اين آزمون براي تعيين قدرت افراد در كشف روابط و تشخيص مشابهات و موارد اختلافات واشكال مورد استفاده است.

هوش غير كلامي : آزمونهاي هوش غير كلامي با استفاده از تصاوير و شكل ها سرعت و تفكر ،تمركز،توجه  درك و قضاوت آزمايش شوندگان را اندازه مي گيرد اين آزمون توانايي بالقوه يا استعداد افراد را براي مشاغل بالاتر از سطح معمول مي سنجد.

 تجسم فضايي: آزون تجسم فضايي، تجسم يا تصور شيء ،اندازه و وضعيت اشياءو اجسام سه بعدي را به صورت تصاوير نشان مي دهد اندازه مي گيرد.اين قدرت در مشاغلي مانند نقشه كشي ،طراحي ، امور فني و كارگاهي ، مهندسي ، دندان پزشكي  ،معماري و نجاري لازم و مؤثر است .

آزمون هاي شخصيتي :

اين آزمون ها از تعدادي سوال كه رفتارها ،نگرش ها و باور ها را  مطرح مي كنند تشكيل مي شوند پاسخ گويي به آنان معمولاً به صورت انتخابي است به عنوان مثال مي توان سوال زير را در نظر گرفت  آيا وقتي با ديگران هستيد احساس آرامش مي كنيد ؟

الف) بلي       ب)نمي دانم      ج)خير

پاسخ ها بر اساس  هر يك از صفات مختلف شخصيتي نمره گذاري مي شود  در برخي از موسسات از آزمون هاي  فرانكن نيز استفاده مي شود . آزمون هاي فرانكن به صورت انفرادي اجرا مي شوند در اين آزمون ها لكه ها ي جوهر يا تصاويري به فرد نشان داده مي شود و او بايد بگويد

 درآنها چه مي بيند آيا آن لكه ها و تصاوير او را  به ياد چه چيزهايي مي اندازد در اين نوع آزمون ها اعتقاد بر اين است وقتي انسان در يك موقعيت مبهم قرار مي‌گيرد براي تفسير آنها از احساسات ،نياز ها ،تجربه ها و رفتارهاي شرطي شده پيشين كمك مي‌گيرد .

پرسش نامه شخصيتي برن رويتر :يكي از راسج ترين پرسشنامه هايي است كه در سازمانها مورد استفادهخ قرار مي گيرد و شامل 125 سوال است كه آزمودني به صورت بلي‌، خير يانمي دانم به آنها پاسخ مي دهد براساس همين پاسخ ها 6 ويژگي شخصيتي او آشكار مي شود بنابر اين پاسخ ها 6 بار تصحيح مي شود و هر بار يكي از جنبه هاي شخصيتي را آشكار مي كنند .اين 6 جنبه شخصيتي عبارتند از :

1-تمايل به عصبي بودن

2- صفت با خود بودن

3- درون گرايي و برون گرايي

4- سلطه جويي و سلطه پذيري

5- اعتماد به نفس

6- اجتماعي بودن

تمايل به عصبي بودن : كساني كه در اين آزمون نمره بالا دارند از نظر هيجاني  بي ثبات مي باشند و كساني كه نمره 98% به بالا مي گيرند بهتر است به روان پزشك و يا پزشك مراجعه كنند.

صفت با خود بودن: كساني كه در اين آزمون نمره بالايي مي گيرند ترجيح مي دهند تنها باشند و به ندرت به تشويق و همدلي هتي ديگران پاسخ مي دهند و توصيه هاي آنان را در نظر مي گيرند .

 درون گرايي و برون گرايي: كساني كه در اين آزمون نمره بالايي مي گيرند درون گرا هستند و آنهايي كه 98% نمره را اخذ مي كنند بهتر است به روانپزشك مراجعه كنند.

سلطه جويي و سلطه پذيري: در اين مقياس نمره پايين نشانه سلطه پذيري است .

اعتماد به نفس : كسانيكه در اين آزمون نمره پاييني كسب مي كنند اعتماد به نفس خوبي دارند و با محيط اطراف خود خيلي خوب سازگار مي شوند.

اجتماعي بودن :افرادي كه در اين آزمون نمره بالايي مي آورند آنها غير اجتماعي هستند.

ضرورت پرداختن به نگرش :

نگرش ها و اندازه گيري آنها :

امروزه اهميت نگرش يا طرز تلقي انسان ها از رويدادهاي محيط بيش از پيش اهميت دارد نوع نگرش معناي خاصي به زندگي مي دهد به اين معنا كه اگر نگرش مثبت باشد دشواريها به راحتي پذيرفته خوتهد شدو اگر منفي باشد دشواريها حاد تر خواهد رسيد .

تعريف نگرش و لزوم اندازه گيري آن :

نگرش يعني آمادگي قبلي براي ارائه واكنش مثبت يا منفي د رمقابل برخي جنبه ها ي دنياي اطراف خود مثلاً: وقتي نگرش يك فرد نسبت به ترك ها ، فارس ها ، كرد ها ،لرها و‌...مي شناسيم مي توانيم پيش بيني كنيم كه او در موقعيت هايي كه به اجبار بايد با اين افراد روبرو شود چگونه رفتار خواهد كرد.

وقتي نگرش يك كارگر را درمورد كارخانه ،ساعت كار ،دست مزد ها و نظام تشويق وتنبيه مي دانيم مي توانيم پيش بيني كنيم كهع او چگونه كار خواهد كرد و چه توليدي خواهد داشت و تا چه اندازه براي حفظ محيط كارخانه تلاش مي كند و يا اگر بدانيم كارفرما نسبت به تشكيلات كارگري نگرشي منفي دارد تا اندازه اي راحت تر مي توانستيم  حدس بزنيم كه رفتار او را هر يك مديريت هاي زير نگرشي خواهد بود ؟ مثل انتخابات اتحاديه كارگري در كارخانه همان فرد يا تصويب قانون جديد درباره تشكيل اتحاديه ها و... و به علت همين يكنواختي  پاسخ ها در مقابل محرك ها ي مختلف امّا مربوط به يك موضوع يا يك پديده است كه مي گوييم نگرش يعني آمادگي قبلي براي عملكردن.موضوع نگرش مي تواند هر نوع واقعيتي باشد به شرط آنكه از طرف فرد به عنوان يك واقعيت متمايز درك شود مثلاً موضوع نگرش مي تواند شخص، گروه ريا،سازمان ،حركت اجتماعي و مذهبي و... با اين همه نگرش درباره يك گروه در صورتي كه آن را نشناسيم عملاً غير ممكن خواهد بود .پس لازمه پي بردن به يك نگرش شناخت است .

مثلاً: اگر مردم تبريز را از اروميه تميز و تشخيص ندهيم نخواهيم توانست درباره آنها نگرشي خاص داشته باشيم  در محيط كار نيز وضع به همين صورت است اگر كادر مديريت را از كادر اداري تميز ندهيم درباره آن نگرش خاصي نخواهيم داشت.

عناصر تشكيل دهنده نگرش ها :

1.شناختي      2.عاطفي    3 . رفتاري

1- عنصر شناختي : عبارت از هر نوع نظر ،شناختو باور درباره موضوع نگرش اين باورها  مي توانند درست يا غلط و ساده يا پيچيده  و از نظر درجه اهميت مي تواند اهميت يك و دو داشته باشند.

ويژگي درست يا غلط بودن باورها نمي تواند نگرش هاي مارا خيلي تحت تأثير قرار دهد  زيرا آنچه اهميت دارد شيوه ديد ما از دنيا است نه آنچه واقعيت دارد. به عبارت ديگر آنچه اهميت دارد طرز برداشت كارگران و كاركنان از كارخانه است نه آنچه واقعاً وجود دارد مهم اين است كه كاركنان محل كار خود را دوست داشته باشند و احساس كنند كه سازمان به فكر كار آنها است پس متوجه شديد كه ما  به درست و غلط بودن اين مسائل نمي شود .

اگر ما هيچ يك از مردم B,Aرا نشناسيم امّا اگر بشنويم كه عملكرد كاركنان اين دو منطقه متفاوت است باورهاي مادر باره آنها ساده خواهد بود امّااگر درهريك از شهرهاي يادشده چند سال زندگي كرده باشيم يا با آنها كار كرده باشيم درآن صورت باورهاي مادرباره آنها بسيار پيچيده خواهدبود. نگرش هايي كه بر باور هاي  ساده استوار باشند به راحتي تغيير مي يابند،اساس آنها به راحتي به هم مي ريزند زيرا خيلي كمتر با واقعيت تطبيق مي كنند نگرش هايي كه براعتقادات عميق مانند مذهب،آزادي و عشق و... استوار باشند به دشواري قابل تغيير خواهند بود مثلاً اگر كاركنان عميقاً معتقد باشند استثمار مي شوند به دشواري خواهند توانست به صداقت كار كنند .

2-عنصر عاطفي: يعني هيجانها و احساسات كه به عنوان قرار گرفتن فرد در مقابل موضوعات يا  حتي فكر كردن  به آنها به وجود مي آيد. هيجانها معمولاً با واكنش فيزيولوژيك مثل : ضربان قاب و ... همراهند. عنصرهاي عاطفي مي توانند مثبت يا منفي و شديد يا ضعيف باشند.

 فرد رمورد برخي موضوع هاي دنيايي اطراف خود احساسي راحتي مي كند در حالي كه بعضي موضوع ها براي او ناراحتي فراهم مي آورد تغيير نگرش ها زماني كه با هيجانهاي تند و عميق همراه هستند بسيار دشوار است.

آيا تمايل به عملكردن هميشه به اجرا در مي آيد ؟چرا ؟

سوال:چطور مي توانيم نگرش هاي افراد را‌ در سازمان (بررسي كنيم) تغيير داد؟

1 - عنصر رفتاري: يعني تمايل به عملكردن نه خود عملكردن اگر شخصي نسبت به شيءها نگرشي مثبت داشته باشد سعي خواهد كرد به آن نزديك شود يا آن را بخرد‌،تعريف كند،ارزش آن را بشناسد و ...امّا اگر نگرش او به نسبت به آن شيء منفي باشد تمام تلاشش اين خواهد بود كه از آفاصله بگيرد ،آن را از بين ببرد و ...

پس تمايل به عملكردن هميشه به اجرا در نمي آيد زيرا هنجارها و فشارهاي اجتماعي مانع مي شود مثلاًكارمندي كه تمايل ندارد زير نظر كارفرما خود كاركند به آساني نمي تواند نا رضايتي خود را ابراز دارد در اين گونه موارد رفتارها،احساسات واقعي ما را منعكس نمي كند . گر موردي هنجارها ،رفتارها،احساسات ما را منعكس نمي كند ؟

آيا نگرش هاي افراد يكسان است ؟  نگرش هاي متفاوت از كجا ريشه مي گيرند‌؟

1.فرهنگها ،2. گروهها

2 - فرهنگ ها: خانواده و تجربه هاي شخصي ريشه اين تفاوتهاي نگرش ها در ابهام است  سنت ها ،ارزشها و شيوه زندگي و ساير اجتماعي كه به آن تعلق داريم فرهنگ را تشكيل مي دهد اثر فرهنگ بر نگرش ها خيلي مهم است و مي تواند تعيين كند كه مثلاً چرا شهروندان كشورهاي مختلف درباره انبوهي از موضوع ها نگرش هاي متفاوت دارند .

2- گروه ها : دو نوع گروه وجود دارد كه نگرش هاي ما را تحت تآثير قرار مي دهد.

1.گروهي كه عضو آن هستيم (به آن تعلق داريم )

2. گروهي كه مي خواهيم عضو آن باشيم (گروه مرجع)

به دلايل متفاوت مي توانيم به يكي از گروه ها ملحق شويم و احتمالاً نگرش هاي اعضاي آن را بپذيريم در اينجا تعلق به گروه نگرش هاي ما اثر مي گذارد در بسياري مواقع اين گروه ها اثر متقابل دارند .

تعریف پروژه :

تعاملهای فراوان سیستم خرید سبب شده است که نحوه عملکرد این سیستم به عنوان یک عامل مهم در صحت و سرعت انجام فرآیند های مختلف عمل کند ، شناخت فرآیند های مختلف و جریان داده ها در این سیستم مهم و حیاتی است ضمن اینکه باید تأثیر هر فرآیند بر روی فرآیندهای دیگر و تقدم و تأخر آنها به طور دقیق شناسایی گردد .

شرکت نسیم تابران خراسان دارای یک انبار می باشد که پس از اینکه سفارش مشتری توسط مدیر خرید مورد تأیید قرار گرفت برای مشتری حواله تحویل کالا ، صادر می گردد . این حالتی است که ما آن سفارش مورد نظر را داخل انبار داشته باشیم .

دریافت سفارش مشتری به وسیله مدیر فروش مربوطه و تکمیل فرم سفارش صورت         می گیرد .در صورتیکه مشتری فاقد اعتبار کافی ( که در قسمت مالی بررسی می شود ) باشد سفارش اورد می شود و اگر درخواست مشتری مورد قبول واقع شود ، قرار داد تنظیم می شود برای تنظیم قرار داد ابتدا فرم سفارش پر می شود و بعد از بررسی مالی ، وجه از مشتری دریافت می شود و در آخرین مراحل خروجی سیستم سفارش برای مشتری ارسال می شود .

بعد از تأیید اعتبار مشتری ،  در حالیکه سفارش مورد نظر مشتری را داخل انبار نداشته باشیم باید از کارخانه ها استعلام بگیریم سپس بررسی قیمت و کیفیت کنیم و کارخانه منتخب را انتخاب نماییم . و در ادامه قرار داد بسته می شود که خود مراحلی دارد سپس ما کالا را طی ذکر شده ، کارخانه به انبارها می فرستد و بعد وجه از مشتری دریافت می گردد و در آخرین مرحله خروجی سیستم تحویل مشتری می دهیم .

مشتری : به فرد یا افرادی گفته می شود که متقاضی محصولات میباشند . این افراد تقاضا خود را برای شرکت ارسال می کنند ، البته این ارتباط می تواند از طرف شرکت انجام پذیرد .

فروش : به منزله خروج کالا از انبار و صدور برگ خروج کالا و بدنبال آن صدور فاکتور برای مشتری است . فروش زمانی کامل انجام میشود که کالا از انبار خارج گردد .

انبار : به منزله محل نگهداری کالا می باشد .

موجودی کالا : تعداد کالایی که در انبار وجود دارد و این موجودی همه روزه در حال تغییر است .

سفارش کالا : تقاضا از سوی مشتری است که برای رئیس هر بخش فرستاده میشود . این درخواست ابتدا از جهت اعتبار مشتری و سپس از لحاظ مطابقت با موجودی کالا در انبار بررسی شده که شامل گذراندن تمام مراحل برای انجام درخواست کالا از سوی مشتری است و شامل پر کردن فرم دستی درخواست کالا ، اعتبار سنجی ، تأیید توسط سرپرست و مدیر فروش و کنترل موجودی های ذکر شده در درخواست می باشد .

دستور تحویل کالا : اجازه درخواست کالا از انبار را به مشتری می دهد مراحل تحویل کالا به مشتری پس از تأیید برگ درخواست مشتری می باشد دستور تحویل کالا توسط واحد کنترل صادر شده و سپس به مشتری تحویل می شود .

فاکتور : صورتحساب کالا است که برای مشتری ارسال می شود .

پیش فاکتور : برای برخی از مشتریان مطابق با درخواست کلا ، پیش فاکتور صادر می گردد این پیش فاکتور جهت اطلاع مشتریان از قیمت های مبلغی است که باید توسط آنها پرداخت شود.

تغییر نگرشها : برای تغییر دادن

 1- عنصر شناختی یک نگرش : می توان اطلاعات تازه و متفاوت در اختیار افراد گذاشت ، برا ی اینکار می توان از شیوه های مختلف کمک گرفت مثل بحث ، مطالعه کتاب ، تبلیغات تلویزیونی ، مثلاً در کشورما ، نگرش اکثر مردم بر این است که ارامنه در مجموع افراد فنی هستند در کار خود تقلب نمی کنند ، و جدان کاری دارند .

می دانیم این نگرش کاملاً افراطی است زیرا بین آنها نیز احتمالاً کسانی پیدا می شوند که نه تنها در کار تقلب می کنند بلکه حق دیگران را هم ضایع می کنند ، برای تغییر دادن این نگرش افراطی می توان نمونه هایی را نشان داد که برخلاف نگرش قبلی عمل می کند .

2- تغییر عنصر عاطفی : برای تغییر دادن عنصر عاطفی نگرش باید ترتیبی داد که فرد تجربه های تازه کسب کند و احساساتی را بدست آورد که او را در تغییر نگرش کمک می کند .

3- تغییر عنصر رفتاری : مؤثر ترین شیوه برای تغییر عنصر رفتاری نگرش اینست که افراد را وادار کنند تا خلاف آنچه را که به شدت مورد توجه آنهاست انجام دهند . برای تغییر دادن رفتار راه بردهای زیادی وجود دارد که به برخی از آنها اشاره می شود .

1- بازسازی محرک این کار به اصلاعات وضوح و نظم و ارائه محرک و مخصوصاً به اعتبار ارائه دهنده محرک وابسته است .

2-  پایین آوردن اعتماد به نفس فرد از طریق بم باران او با اطلاعات زیاد این کار باعث می شود اثر بخشی فرایند جذب اطلاعات دیگر کاهش یابد .

3- ایجاد رفتار ناهماهنگ که موجب تنش فرد می شود زیرا او مجبور می شود نگرش خود را تغییر دهد تا با رفتار جدید خود هماهنگی داشته باشد .

4- مثبت کردن اثر گروه  ، به این معنا که ارزشها و هنجارهای مشترک و مورد تأیید بر فرد اثر گذارد ، نقش و روابط فرد و بدنبال او نگرشهای فرد تغییر پیدا کند .

اندازه گیری نگرشها :

 نگرشها را به همان صورتی که قد و یا وزن را اندازه می گیرند  ، اندازه بگیرید ،نگرشها برخلاف ویژگی انتزاعی ( ذهنی ) و غیر ملموس که دارند قابل اندازه گیری هستند ادوارد ثورانداگ یک روانشناس آمریکایی سالها پیش بیانکرد هر چیزی که وجود دارد دارای نوعی تراکم است و هر چیزی که تراکم داشته باشد همیشه قابل اندازه گیری است ، تردیدی وجود ندارد که بین نگرشهای کارگران ، کارکنان و کارفرمایان تفاوتهایی وجود دارد ( نگرشها هم باهم تفاوت دارند ) و این تفاوتها به اندزه ایست که اثر بخشی افراد و چرخش کار سازمانی را تحت تأثیر قرار می دهند . روانشناسان سعی کردند برای اندازه گیری نگرشها ، روشهایی بیابند که دقیق و مستقیم باشد .در این میان می توان از پرسشنامه های بدون اسم نام برد بدین ترتیب که کارمندان ابتدا پرسشنامه پاسخ می دهند و آنرا با پست بر می گردانند یا در صندوقی که برای اینکار پیشنهاد شده می اندازند در اکثر موراد این نوع بررسی به مؤسساتی سپرده می شود که در خارج از سازمان قرار دارد .

مقیاسهای نگرش بدینصورت است که از کارمندان می خواهند نظر خود را درباره برخی جنبه های سازمانی که در آن کار می کنند بگویند این نوع مقیاسها معمولاً از نوع مدار کاغذی هستند یعنی شفاهی نیستند و شدت نگرش افراد را در یک یا چند جنبه منعکس می کنند .

مقیاسهای نگرش شامل مجموعه ای از اظهار نظرهای مثبت و منفی در مورد موضوع نگرش است . نخستین مقیاس نگرش در 1925 توسط بوگادوس تهیه شده .این فاصله اجتماعی را می سنجد . فاصله اجتماعی یعنی درجه ای که بر اساس آن یک فرد فرد دیگری از گروههای اجتماعی ، ملی مذهبی و قومی را می پردازد .

مقیاس گوراردوس یک جدول دو بعدی است که در ستون اول سمت راست اسامی 10 تا 20 ملیت بترتیب حروف الفبا می نویسد و در ردیف بالا نگرشهای مروبط به فاصله اجتماعی نسبتاً محدود بعنوان جهانگرد ، مهاجر ، همسایه ، دوست شخصی ، عضو سببی خانواده نوشته شده است .

تحلیل نتایج :

 اوراق همه افراد ( نظرات ) جمع آوری می شود ، پژوهشکده همه پاسخها روی یک پاسخنامه منتقل می کند . برای هر یک از پاسخهای مثبت مربوط به آن یک علامت ضربدر × ، مثلاً اگر از 60 کارمند 15 نفر بگویند که حاضرند اکمانی ها را بعنوان جهانگرد در کشور خود بپذیرند درصد آنها 25 خواهد بود یعنی  

مقیاس ترستون : در روش ترستون تعدادی اظهار نظر در اختیار افراد می گذارند و از آنها می خواهند که اظهار نظر های مورد قبول خود را علامت بزنند ، میانگین اضهار نظرهای هر فرد ، با میانگین کل مقایسه می شود .

مقیاس لیکرت : در مقیاس لیکرت تعدادی اظهار نظر 5 درجه ای در اختیار افراد می گذارند و از آنها می خواهند که در مقابل هر اظهار نظر یکی از درجات را انتخاب کنند اگر اظهار نظرهای+ باشد یعنی از کار خود راضی هستند به هر یک از نسبتها به ترتیب5 و4 و3 و2 و 1

1 کمتر و 5 بیشتر ، اما اگر اظهار نظرها منفی باشد مثل من کار خود را دوست ندارم نمرات دقیقاً 1 و2 و 3و 4 و 5 می شود 1 درجه نارضایتی کم 5 درجه نارضایتی زیاد . در مقیاس لیکرت نیز میانگین اظهار نظرهای هر فرد را بدست می آوریم و با میانگین کل مقایسه می کنند . در مقیاس لیکرت و ترستون اظهار نظرها را طوری می نویسند که تقریباً نصفی مثبت و نصفی منفی باشد.

شرایط محیط کار : 

کار انسان محصول متغییرهای متعدد و متنوعی است تا این متغییرهای انسانی مؤثر در کار را در نظر گرفتیم . در این فصل از متغییر هایی صحبت می کنیم که ماهیت فیزیکی دارند اما به اندازه متغیرهای انسانی می توانند بر عملکرد های افراد اثر گذارند این متغیرها تحت عنوان شرایط محیط کار شناخته می شوند ، بدیهی است شرایط بد کار نه تنها بازده بلکه رضایت نارضایتی و میزان استرس را تحت تأثیر قرار می دهند .

معیارهای شرایط کار :

سه معیار اثر شرایط کار عبارتند از :

1- معیار های فیزیولوژیک            2- معیارهای روانی                    3- معیارهای تولیدی

از کجا باید در یک شرایط مطلوب کاری قرار گیرید :

1- معیارهای فیزیولوژیک :

کار انسان با دخالت برخی فرایند های فیزیولوژیک انجام می گیرد وقتی انسان کار می کند مخصوصاً اگر کار بدنی باشد در حالت فیزیولوژیک او تغییرات بسیار متعدد و متنوعی بوجود می آید ، اگر کار به اندازه کافی طولانی و سخت باشد امکان دارد که توانایی جسمی فرد به پایین ترین میزان خود برسد . کاهش توانایی جسمی برای انجام دادن یک کار براحتی می توان نشان داد بدینصورت که انقباض یک ماهیچه یا گروهی از ماهیچه ها را اندازه گرفت برای نشان دادن تغییرات فیزیولوژیک اورگانیسم معیارهای زیادی وجود دارد که به برخی از اینها اشاره می کنیم مثل آهنگ ضربان قلب در هر 3 دقیقه اول .

2-معیارهای روانی :

علاوه بر تغییرات فیزیولوژیک مثل خستگی بعضی تغییرات روانی تغییر در جریان کار یا زمانیکه در شرایط خاص قرار می گیریم بوجود می آید .

ابعاد ویژگیهای این تغییرات روانی هنوز بطور دقیق روشن نیست با این که همه می توانیم به دو تغییر کسالت و خستگی ذهنی اشاره کنیم ، اگر بخواهیم بدانیم فرد چه موقعی احساس کسالت می کند و یا از نظرذهنی خسته می شود چاره نداریم جز اینکه از خود فرد سوال کنیم معمولاً کسالت بر اثر اشتغال به کارهایی به وجود می آید که مورد علاقه فرد نیست ،البته کسالت در اغلب موارد بر اثر کارهای تکراری یا خیلی ساده حاصل می شود و نباید فراموش کرد که کار در نفس خود کسالت آور نیست بلکه واکنش فرد در مقابل کار است که ویژگی کسالت آور بودن به آن نسبت می دهد در واقع کارگر یا کارمند است که کار را کسالت آور توصیف می کند نه اینکه خود کار اینچنین باشد .

ملک نلی برای سنجش معیارهای روانی از مقیاس ترستون استفاده کرد تا کلماتی را که اغلب برای تعیین برداشتهای ذهنی از خستگی بکار می رود طبقه بندی می کند .

او برای بیان درجات خستگی ذهنی یک مقیاس 9 کلمه ای فراهم آورد که از نظر رواکی نیز تأیید شده است هر کلمه با ارزشی همراه است که در واقع میانگین نمرات داورهای مخلتف را نشان می دهد و انحراف معیار تغییر پذیری قضاوت های داورها را منعکس می کند .

9 کلمه : بی میل به کار ، احساس دل زدگی ، احساس کوفتگی ، احساس تمایل به ترک کار ، رنج آور بودن کار ، نفرت داشتن کار ، زجر آور بودن ، احساس نفرت در کار ، به خط آخر رسیدن .

3-معیارهای تولید :

سومین معیاری که اجازه می دهد که اثر شرایط کار بر کارکنان تولید یا شاخص متعدد از نتایج کار است ، در برخی از مطالعات کاهش کار در نظر گرتفه شده ، کاهش کار شاخصی است که کاهش تولید بین دو زمان یا دو شرایط را برای ما بیان می کند که از شاخص کاهش تحت عنوان خستگی صنعتی یاد شده است و این خستگی صنعتی مجموعه عواملی است که در آن شرایط ظرفیت کار را کاهش می دهیم .

علاوه بر سه معیار اصلی یاد شده می توان از بازدهی نیز بعنوان یک معیار ارزیابی شرایط کار یاد کرد . اهمیت بازدهی در این است که همه، عناصر را در نظر می گیرد . بازدهی عبارت است از رابطه بین آنچه که برای انجام کار بعمل می آید یا ( درونداد) و آنچه که از کار حاصل می شود و برون رادیا نتیجه کار یا تولید . هر دو اصطلاح درونداد و برونداد معانی بسیار گسترده تری دارد ، برونداد نه تنها فراورده ها یا خدمات ارائه شده را در بر می گیرد بلکه هر نوع خوشی در رضایت ، و نارضایتی کارگران از انجام دادن کار را نیز شامل می شود .

درونداد : هر نوع ترکیب پیچیده عوامل را در بر می گیرد که این عوامل عبارتند از ، نیروی جسمی مصرف شده زمان صرف شده ، آثار کار وسلامت ، سازگاری شخص با اجتماع و امکانات استفاده از شرایط استراحت و تعطیلات .

بروندادر

 

بازدهی :  درونداد  

طبق این فرمول می توان گفت تولید بسیار بالا الزاماً معنای بازدهی بالا نیست زیرا احتما ل دارد قیمت تمام شده آنقدر باشد که بازدهی به صفر رسد .

تحلیل معیارهای شرایط کار :

استفاده از معیار به ماهیت و هدف مطالعه واسته است ، مثلاً مطالعه آثار گرما بر کارکنان خودبخود با استفاده از معیارهای تغییرات فیزیولوژیک را بعمل می آید یا تحقیق درباره آثارهای استراحت ایجاب می کند که کار انجام شده  اندازه گیری می شود ، اندازه گیری میزان تولید راحت ترین و ملموسترین معیار است و اندازه گیری تغییرات فیزیولوژیک به هنگام کار عملی نیست یا کمتر عملی است اما به دلایل اقتصادی بهتر است که فعالیتهای کارگران بر اساس معیار تولید تحلیل شود نه معیارهای دیگر ، هرچند که همبستگی بین معیارهای فیزیولوژیک روانی و تولید ضعیف است می توان گفت که شرایط تغییرات فیزیولوژیک و روانی را کاهش می دهد و احتمالاً تولید بهبود پیدا می کند .

میزان روشنایی و استانداردهای آن :

بنظر کارگزان و کارمندان روشنایی یکی از شرایط مؤثر بر کار است تحقیقات نشان داده که عملکرد کارکنان تحبت تأثیر تغیر بینی آنها قرار دارد تغیربینی یعنی توانایی تشخیص اجزاء کوچک اشیاء و تخصیص فاصله های آنها از یکدیگر از خود فرد . تغیر بینی به همان اندازه که بر مکانیزمهای بینایی فرد وابسته است به همان نسبت به روشنایی محیط کار وابسته است البته باید توجه داشت که میزان روشنایی در مشاغل مختلف متفاوت است . تغیر بینی و تمیز اشیاء از یکدیگر به عوامل دیگری مخصوصاً به شدت تضاد وابسته است . تضاد عبارت است از رابطه بین درخشندگی شی و درخشندگی ضمینهای که شی در روی آن قرار می گیرد ، مصلاً تضاد بین عیب پارچه و خود پارچه که کارگر چیت سازی باید تمیز دهد .

زمانیکه تضاد ضعیف است در مقایسه با زمانیکه تضاد شدید است روشنایی محیط کار باید زیاد باشد تا کارکنان از بینایی کافی برخوردار باشند .

درجه روشنایی مطلوب :

حد مطلوب روشنایی بر حسب نوع کار فرق می کند پژوهشگران برای هر یک از کارهای مختلف درجات مختلفی از روشنایی را اعلام کردند مثلاً حد مطلوب روشنایی برای سوزنکاری و نوشتن صد شمع و برای خواندن نوشته های روی دستگاه کنترل یا تصحیح اوراق 50 تا 100 ، برای کارهای دفتری بین 20 تا 50 شمع .

سروصدای محیط کار :

سروصدای محیط کار خطرناک است زیرا هر روز تعدادی از سلولهای شنوایی را از بین می برد ، خسارت ناشی از سروصدا تنها به گوش محدود نمی شود ، محیطی که آلودگی صوتی دارد واکنشهایی را ایجاد می کند که همه بیانگر بر خطر افتادن جسمی است . سرو صداهای مزمن ، خستگی مفرط و غیرعادی ، کاهش مقاومت بدن در محیط کار آلودگی صوتی می تواند امنیت کارگران و کارمندان را بطور جدی به خطر اندازد زیرا نمی گذارد آنها صدای مشکوک دستگاها فریاد کمک خواهی همکاران یا فریاد آن را بشنود . یا صدای آژیر خطر کارخانه را بشنود و به موقع اقدام لازم را بعمل آورد .

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 31 اردیبهشت 1393 ساعت: 19:33 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره وسواس و درمان آن

بازديد: 1181

 

موضوع: وسواس و طریقه درمان

 

وسواس چيست و چگونه آنرا درمان كنيم؟

وسواس يك ايده، فكر، تصور، احساس يا حركت مكرر يا مضر كه با نوعى احساس اجبار و ناچارى ذهنى و علاقه به مقاومت در برابر آن همراه است. بيمار متوجه بيگانه بودن حادثه نسبت‏به شخصيت‏خود بوده از غير عادى و نابهنجار بودن رفتار خودآگاه است.روانشناسان وسواس را نوعى بيمارى از سرى نوروزهاى شديد مى‏دانند كه تعادل روانى و رفتارى را از بيمار سلب و او را در سازگارى با محيط دچار اشكال مى‏سازد و اين عدم تعادل و اختلال داراى صورتى آشكار است.

روانكاوان نيز وسواس را نوعى غريزه واخورده و ناخودآگاه معرفى مى‏كنند و آن را حالتى مى‏دانند كه در آن، فكر، ميل، يا عقيده‏اى خاص، كه اغلب وهم‏آميز و اشتباه است آدمى را در بند خود مى‏گيرد، آنچنان كه حتى اختيار و اراده را از او سلب كرده و بيمار را وامى‏دارد كه حتى رفتارى را برخلاف ميل و خواسته‏اش انجام دهد و بيمار هرچند به بيهودگى كار يا افكار خودآگاه است اما نمى‏تواند از قيد آن رهايى يابد.

وسواس به صورتهاى مختلف بروز مى‏كند و در بيمار مبتلاى به آن اين موارد ملاحظه مى‏شود :

اجتناب؛ تكرار و مداومت؛ترديد؛شك در عبادت؛ترس؛دقت و نظم افراطى؛اجبار و الزام؛احساس بن بست؛عناد و لجاجت.

علائم ديگر:در مواردى وسواس بصورت، خود را در معرض تماشا گذاردن، دله دزدى، آتش زدن جايى، درآوردن جامه خود، بيقرارى، بهانه‏گيرى، بى‏خوابى، بدخوابى، بى‏اشتهايى،... متجلى مى‏شود آنچنانكه به اطرافيانش اين احساس دست مى‏دهد كه نكند ديوانه شده باشد.

انواع وسواس:وسواسهايى كه تمام فكر و انديشه افراد را تحت تاثير قرار داده و احاطه‏شان مى‏كند معمولا بصورتهاى زير است:

وسواس فكرى:

اين وسواس بصورتهاى مختلف خود را نشان مى‏دهد كه برخى از نمونه‏هاى آن بشرح زير است:

انديشه درباره بدن:

بدين گونه كه بخشى مهم از اشتغالات ذهنى و فكرى بيمار متوجه بدن اوست. او دائما به پزشك مراجعه مى‏كند و در صدد به‏دست آوردن دارويى جديد براى سلامت‏بدن است.

رفتار حال يا گذشته:

مثلا در اين رابطه مى‏انديشد كه چرا در گذشته چنين و چنان كرده؟ آيا حق داشته است فلان كار را انجام دهد يا نه؟ و يا آيا امروز كه مرتكب فلان عملى مى‏شود آيا درست مى‏انديشد يا نه؟ تصميمات او رواست‏يا ناروا ؟

در رابطه با اعتقادات: زمانى فكر وسواسى زمينه را براى تضادها و مغايرت‏هاى اعتقادى فراهم مى‏سازد. مسايلى در زمينه حيات و ممات، خير و شر، وجود خدا و پذيرش يا طرد مذهب ذهن او را بخود مشغول مى‏دارد.

انديشه افراطى:

زمانى وسواس در مورد امرى بصورت افراط در قبول يا رد آن است‏با اينكه بيمار خلاف آن را در نظر دارد ولى بصورتى است كه گويى انديشه مزاحمى بر او مسلط است كه او را ناگزير به دفاع از يك انديشه غلط مى‏سازد، از آن دفاع و يا آن را طرد مى‏كند بدون اينكه آن مساله كوچكترين ارتباطى با زندگى او داشته باشد; مثلا در رابطه با دارويى عقيده‏اى افراطى پيدا مى‏كند بگونه‏اى كه طول عمر، بقاى زندگى و رشد خود را در گرو مصرف آن دارو مى‏داند، اگرچه در اثر مصرف به چنان نتيجه‏اى دست نيابد.

2- وسواس عملى:

وسواس عملى به شكلهاى گوناگون خود را بروز مى‏دهد كه ما به نمونه‏ها و مواردى از آن اشاره مى‏كنيم :

شستشوى مكرر: مردم بر حسب عادت تنها همين امر را وسواس مى‏دانند و اين بيمارى در نزد زنان رايجتر است.

رفتار منحرفانه:

جلوه آن در مواردى بصورت دزدى است و اين امر حتى در افرادى ديده مى‏شود كه هيچ‏گونه نياز مادى ندارند.

دقت وسواسى:

نمونه‏اش را در منظم كردن دگمه لباس و... مى‏بينيم و وضعيت فرد بگونه‏اى است كه گويى از اين امر احساس آرامش مى‏كند.

شمردن:

شمردن و شمارش‏ها در مواردى مى‏تواند از همين قبيل بحساب آيد مثل شمردن نرده‏ها با اصرار بر اين كه اشتباهى در اين امر صورت نگيرد.

راه رفتن:

گاهى وسواس‏ها بصورت راه رفتن اجبارى است. شخص از اين سو به آن سو راه مى‏رود و اصرار دارد كه تعداد قدمها معين و طبق ضابطه باشد. مثلا فاصله بين دو نقطه از ده قدم تجاوز نكند و هم از آن كمتر نباشد.

3- وسواس ترس:

صورتهاى ترس وسواسى عبارت است از: ترس از آلودگى - ترس از مرگ - ترس از دفع - ترس از محيط محدود - ترس از امرى خلاف اخلاق - ترس از تحقق آرزو.

4- وسواس الزام:

در اين نوع وسواس نمى‏تواند خود را از انجام عمل و يا فكرى بيرون آورد و در صورت رهايى از آن فكر و خوددارى از آن عمل موجبات تنش در او پديد خواهد آمد.

وسواس در چه كساني بروز مي كند؟

الف) در رابطه با سن

تجارب حيات عادى افراد نشان مى‏دهد كه وسواس همگام با بلوغ و در غليان شهوت در افراد پايه گرفته و تدريجا رشد مى‏كند. اگر در آن ايام شرايط براى درمان مساعد باشد بهبودهاى نسبى و دوره‏اى پديد مى‏آيد وگرنه بيمارى سير مداوم و رو به رشد خود را خواهد داشت تا جايى كه خود بيمار به ستوه مى‏آيد.

ب) در رابطه باهوش:

بررسيهاى علمى نشان داده‏اند كه وضع هوشى آنها در سطحى متوسط و حتى بالاتر از حد متوسط است. وسواسى‏هايى كه داراى هوش اندك و يا با درجه ضعيف باشند بسيار كمند بر اين اساس رفتار آنها نبايد حمل بر كم‏هوشى شان شود.

ج) در رابطه با اعتقاد:

د) در رابطه با شخصيت و محيط:

تجارب نشان داده‏اند آنهايى كه در زندگى شخصى حساس‏ترند امكان ابتلايشان به بيمارى وسواس بيشتر است و غلبه وسواس بر آنها زيادتر است. در بين فرزندانى كه والدينشان معمولا محكومشان مى‏كنند اين بيمارى بيشتر ديده مى‏شود.

پاره‏اى از تحقيقات نشان داده‏اند كه شخصيت والدين و حتى صفات ژنتيكى، روابط همگن خويى و محيطى در اين امور مؤثرند بهمين نظر وسواس در بين دوقلوهاى يكسان بيشتر ديده مى‏شود تا در ديگران، اگر چه ريشه‏هاى اساسى و كلى اين امر كاملا مشهود نيست.

مساله شخصيت را اگر با دامنه‏اى وسيعتر مورد توجه قرار دهيم خواهيم ديد كه اين امر حتى در برگيرنده افراد و اشخاص از نظر جوامع هم خواهد بود. وسواس بر خلاف بيمارى هيسترى است كه اغلب در جوامع عقب نگهداشته شده ديده مى‏شود، در جوامع بظاهر متمدن و پيشرفته و حتى در بين افراد هوشمند هم بميزانى قابل توجه ديده مى‏شود.

ريشه‏هاى خانوادگى وسواس

در مورد ريشه و سبب اين بيمارى مطالب بسيارى ذكر شده كه اهم آنها عبارتند از وراثت، شخصيت زير ساز يا الحاقى، وضع هوشى، عوامل اجتماعى، عوامل خانوادگى، عوامل اتفاقى، رقابت‏ها، منع‏ها و... كه ما ذيلا به مواردى از آن اشاره مى‏كنيم.

الف) وراثت:

تحقيقات برخى از صاحبنظران نشان داده است كه حدود چهل درصد وسواسيها، اين بيمارى را از والدين خود به ارث برده‏اند، اگرچه گروهى ديگر از محققان جنبه ارثى بودن آن را محتمل دانسته و قايل شده‏اند، انتقال زمينه‏هاى عصبى مى‏تواند ريشه و عاملى در اين راه باشد.

ب) تربيت :

در اين مورد مباحثى قابل ذكرند كه اهم آنها عبارتند از:

1- دوران كودكى:اعتقاد گروهى از محققان اين است كه پنجاه درصد وسواس‏هاى افراد در سنين جوانى و پس از آن از دوران كودكى پايه‏گذارى شده و تاريخچه زندگى آنها حاكى از دوران كودكى ويژه‏اى است كه در آن كشمكش‏ها و مقاومت‏ها و سرسختى‏هاى فوق العاده وجود داشته و كودك در برابر خواسته‏هاى بزرگتران تاب مقاومت نداشته است.

2- شيوه تربيت:در پيدايش گسترش وسواس براى شيوه تربيت والدين نقش فوق العاده‏اى را بايد قايل شد. بررسيها نشان مى‏دهد مادران حساس و كمال جو بصورتى ناخودآگاه زمينه را براى وسواسى شدن فرزندان فراهم مى‏كنند و مخصوصا والدينى كه رفتار طفل را بر اساس ضابطه خود بصورت دقيق مى‏خواهند و انعطاف پذيرى كمترى دارند در اين رابطه مقصرند. تربيت‏خشك و مقرراتى در پيدايش و گسترش اين بيمارى زياد مؤثر است. نحوه از شير گرفتن كودك بصورت ناگهانى، گسترش آموزش مربوط به نظافت و طهارت و كنترل كودك در رفتار مربوط به نظم و تربيت و دقت او هم در اين امر مؤثر است.

3- تحقير كودك:عده‏اى از بيماران وسواسى كسانى هستند كه دائما اين عبارت به گوششان خورده است كه: آدم بى عرضه‏اى هستى، لياقت ندارى، در خور آدم نيستى، بدرد زندگى نمى‏خورى... و از بابت عدم لياقت‏خود توسط والدين، مربيان، خواهران، و برادران ارشد ركوفت‏شنيده و تنبيه شده‏اند. اين گونه برخوردها بعدا زمينه را براى ناراحتى عصبى و يا وسواس آنها فراهم كرده است.

4- ناامنى‏ها:پاره‏اى از تحقيقات نشان داده‏اند برخى از آنها كه دوران حيات كودكى آشفته‏اى داشته و با ترس و نا امنى همساز بوده‏اند بعدها به چنين بيمارى دچار شده‏اند. آنها در مرحله كودكى وحشت از آن داشته‏اند كه نكند كار و رفتارشان مورد تاييد والدين و مربيان قرار نگيرد. اينان در دوران كودكى براى راضى كردن مربيان خود مى‏كوشيدند و سعى داشته‏اند كه دقتى افراطى درباره كارهاى خود روا دارند و در همه مسائل، با باريك‏بينى و موشكافى وارد شوند.

5- منع‏ها:گاهى وسواس فردى بزرگسال نشات گرفته از منع‏هاى شديد دوران كودكى و حتى نوجوانى و جوانى است. مته بر خشخاش گذاردن والدين و مربيان، ايرادگيريهاى بسيار، توقعات فوق العاده از زير دستان، اگر چه ممكن است كار را برطبق مذاق خواستاران پديد آورد معلوم نيست عاقبت‏خوش و ميمونى داشته باشد.

6- خانواده افراد وسواسى: بررسيها نشان داده‏اند:

- اغلب وسواسى‏ها والدين لجوج داشته‏اند كه در وظيفه خواهى از فرزندان سماجت‏بسيار نشان مى‏داده‏اند.

- ايرادگير و عيبجو بوده‏اند اگر مختصر لغزشى از فرزندان خود مى‏ديدند، آن را به رخ فرزندان مى‏كشيدند.

- خسيس و ممسك بوده‏اند به طورى كه كودك براى دستيابى به هدفى ناگزير به شيوه‏اى اصرارآميز بوده است و بالاخره افرادى كم گذشت، طعنه زن، ملامتگر، بوده‏اند و كودك سعى مى‏كرده خود را در حضور آنها دائما جمع و جور كند تا سرزنش نشود. (6)

درمان :

براى درمان مى‏توان از راه و رسم‏ها و وسايل و ابزارى استفاده كرد كه يكى از آنها تغيير محيطى است كه بيمار در آن زندگى مى‏كند.

1- تغيير آب و هوا: دور ساختن بيمار از محيط خانواده و اقامت او در يك آسايشگاه و واداشتن او به زندگى در يك منطقه خوش آب و هوا براى تخفيف اضطراب و درمان بيمار اثرى آرامش بخش دارد و اين امرى است كه اولياى بيمار مى‏توانند به آن اقدام كنند.

2- تغيير شرايط زندگى:از شيوه‏هاى درمان اين است كه زندگى بيمار را در محيطى ديگر بكشانيم و وضع او را تغيير دهيم. او را بايد به محيطى كشاند كه در آن مساله حيات سالم و دور از اغتشاش و اضطراب مطرح باشد و بناى اصلى شخصيت او از دستبردها دور و در امان باشد بررسيهاى تجربى نشان مى‏دهند كه در مواردى با تغيير شرايط زندگى و حتى تغيير خانه و محل كار و زندگى بهبود كامل حاصل مى‏شود.

3- ايجاد اشتغال و سرگرمى:تطهيرهاى مكرر و دوباره‏كارى‏ها بدان خاطر است كه بيمار وقت و فرصتى كافى براى انجام آن در خود احساس مى‏كند و وقت و زمانى فراخ در اختيار دارد. بدين سبب ضرورى است در حدود امكان سرگرمى او زيادتر گردد تا وقت اضافى نداشته باشد. اشتغالات يكى پس از ديگرى او را وادار خواهد كرد كه نسبت‏به برخى از امور بى‏اعتماد گردد، از جمله وسواس.

4- زندگى در جمع:فرد وسواسى را بايد از گوشه‏گيرى و تنهايى بيرون كشاند. زندگى در ميان جمع خود مى‏تواند عاملى و سببى براى رفع اين الت‏باشد. ترتيب دادن مسافرتهاى دستجمعى كه در آن همه افراد ناگزير شوند شيوه واحدى را در زندگى پذيرا شوند، در تخفيف و حتى درمان اين بيمارى مخصوصا در افرا كمرو مؤثر است.

5- شيوه‏هاى اخلاقى:رودربايستى‏ها و ملاحظات فيمابين كه هر انسانى بنحوى با آن مواجه است تا حدود زيادى سبب تخفيف اين بيمارى مى‏شود. طرح سؤالات انتقادى توام با لطف و شيرينى، بويژه از سوى كسانى كه محبوب و مورد علاقه بيمارند در امر سازندگى بيمار بسيار مؤثر است و مى‏تواند موجب پيدايش تخفيف هايى در اين رابطه شوند و البته بايد سعى بر اين باشد كه انتقاد به ملامت منجر نشود روح بيمار را نيازارد. احياى غرور بيمار در مواردى بسيار سبب درمان و نجات او از عوامل آزار دهنده و خفت و خوارى ناشى از پذيرش رفتارهاى ناموزون وسواسى است و به بيمار قدرت مى‏دهد. بايد گاهى غرور فرد را با انتقادى ملايم زير سؤال برد و با كنايه به او تفهيم كرد كه عرضه اداره و نجات خويش را ندارد تا او بر سر غرور آيد و خود را بسازد. بايد به او القا كرد كه مى‏تواند خود را از اين وضع نجات دهد. همچنين بايد به بيمار اجازه داد كه درباره افكار خود اگر چه بى معنى است صحبت كند و از انتقاد ناراحت نباشد.

6- تنگ كردن وقت:بيش از اين هم گفته‏ايم كه گاهى تن دادن به ترديدها ناشى از اين است كه بيمار خود را در فراخى وقت و فرصت‏ببيند و براى درمان ضرورى است كه در مواردى وقت را بر فرد وسواسى تنگ كنند. در چنين مواردى لازم است‏با استفاده از متون و شيوه‏هايى او را به كارى مشغول داريد به امر و وظيفه‏اى او را وادار نماييد تا حدى كه وقتش تنگ گردد و ناگزير شود با سر هم كردن عمل و وظيفه كار و برنامه خود را اگرچه نادرست است‏سريعا انجام دهد. تكرار و مداومت در چنين برنامه‏اى در مواردى مى‏تواند بصورت جدى در درمان مؤثر باشد.

7- زيرپاگذاردن موضوع وسواس:در مواردى براى درمان بيمار چاره‏اى نداريم جز اينكه به او القا كنيم به قول معروف به سيم آخر بزند، حتى با پيراهنى كه آن را او نجس مى‏داند و يا با دست و بدنى كه او تطهير نكرده مى‏شمارد و به نماز بايستد و وظيفه‏اش را انجام دهد. به عبارت ديگر بيمار را وا داريم تا همان كارى را كه از آن مى‏ترسد انجام دهد. تنها در چنين صورت است كه در مى‏يابد هيچ واقعه‏اى اتفاق نمى‏افتد.

شيوه‏هاى اصولى در درمان وسواس:

الف) روانپزشكى:اگر رفتار و يا عمل وسواسى شديد شود نياز به متخصص روانى و درمانگرى است كه در اين زمينه اقدام كند. كسى كه تعليمات تخصصى و تحصيلى‏اش در روان پزشكى او به او اجازه مى‏دهد كه براى شناخت ريشه بيمارى و درمان بيمار اقدام نمايد. علاوه بر اينكه در زمينه ريشه‏يابى‏ها كار و تلاش كرده و دائما در رابطه با خود هم اقداماتى بعمل آورده و لااقل حدود 300-200 ساعتى هم در رابطه با شناخت‏خويش گام برداشته است. اينان اجازه دارند كه در موارد لازم نسخه بنويسند و يا داروهايى تجويز كنند و يا شيوه‏هاى ديگرى را براى درمان لازم مى‏بينند بكار گيرند.

بيماران را گاهى لازم است كه در مؤسسات روان‏پزشكى و گاهى هم در بيمارستان‏ها به طرق روانكاوى و روان‏درمانى درمان نمايند و در موارد ضرور بايد آنها را بسترى نمود. درمان بيمارى براى برخى از افراد بسيار ساده و آسان و براى برخى ديگر بسيار سخت است ; بويژه كه شرايط اقتصادى و اجتماعى بيمار هم در اين امر مؤثر است.

ب) روان درمانى:اين هم نوعى درمان است كه توسط روانكاو يا روانشناس صورت مى‏گيرد و آن يك همكارى آزاد بين بيمار و درمان كننده مبتنى بر اعمال متقابل است كه بر اساس روابطى نسبتا طولانى و طبق هدف و برنامه ريزى مشخصى به پيش مى‏رود. درمان اختلال به‏صورت مكالمه و صحبت و يا هر شيوه مفيدى كه قادر به اصلاح زندگى روانى فرد باشد انجام مى‏گيرد. در اين درمان گاهى هم ممكن است دارو مورد استفاده قرار گيرد. البته اصل بر اين است كه بر اساس شيوه مصاحبه و گفتگو زمينه براى يك تحول درونى فراهم شود.

اصولى در روان درمانى: در روان درمانى افراد، همواره سه اصل مورد نظر است و مادام كه به اين جنبه‏ها توجه نشود امكان اصلاح و درمان نخواهد بود:

الف - اصلاح محيط: و غرض محيط زندگى بيمار، توجه به امنيت آن، بررسى اصول حاكم بر جنبه‏هاى محبتى و انضباطى، نوع روابط و معاشرتها، فعاليتهاى تفريحى، گردشها، تلاشهاى جمعى، مشاركتها در امور،... است.

ب - ارتباط خوب و مناسب:در روان درمانى آنچه مهم است داشتن و يا ايجاد روابط خوب و مناسب همدردى و همراهى، كمك كردن، دادن اعتبار و رعايت احترام، وانمود كردن حق بجانبى براى بيمار، تقويت قدرت استدلال، بيان خوب، خوددارى از سرزنش و... .

ج - روانكاوى و روان درمانى:كه در آن تلاشى براى ريشه‏يابى، ايجاد زمينه براى دفاع خود بيمار از وضع و حالات خود گشودن عقده‏ها، توجه دادن بيمار به ريشه و منشا اختلال خود، انجام می شودبه طور طبيعي انسان در مورد مسائل مهم زندگي مقوله چك كردن را دارد و بايد هم داشته باشد. اينكه چه حدي از چك كردن، طبيعي است و چه حدي غيرطبيعي، باز مي‌گردد به احساس خود فرد و تناسبي كه او بسته به اهميت امور مختلف زندگي براي آن كارها در نظر مي‌گيرد. به طور مثال حد طبيعي براي چك كردن قفل در اتومبيل شايد يك بار باشد ولي حد طبيعي چك كردن حساب‌هاي يك شركت بزرگ شايد دو يا سه بار باشد. اگر اين چك كردن، از حالت طبيعي خود خارج شود، در واقع حالت وسواسي ايجاد شده است.

حالا‌ اشكال اين قضيه چيست؟ كار كه از محكم كاري كه عيب نمي‌كند!

دو مشكل اصلي با اين چك كردن بيش از حد ايجاد مي‌شود. اول اينكه زمان بيش از حدي را از فرد مي‌گيرد. مثلا فردي كه در اتومبيل خود را قفل كرده و يك بار هم چك كرده است، مسافت طولاني از اتومبيل خود دور مي‌شود و دوباره براي چك كردن قفل در اتومبيل خود باز مي‌گردد. مشكل دوم استرس و اضطرابي است كه فرد دچارش مي‌شود. وسواس در واقع همين است: عدم اطمينان از يك موضوع و به تبع آن تكرار كه باعث بروز دو مشكل اتلاف وقت و اضطراب مي‌شود.

معمولا‌ وسواس در مورد شستشو و رعايت پاكي و نجسي به كار مي‌رود. اين طور نيست؟

وسواس انواع مختلف دارد كه يكي از آنها وسواس شستشوهاست. ما وسواس‌هاي ديگري هم داريم كه نقطه مشترك همه آنها تكرار است. در وسواس شستشو، فرد نسبت به تميز بودن يا نبودن و در فرهنگ اسلامي، نسبت به پاكي و نجسي لباس يا مكان يا وسيله‌اي دچار اضطراب و وسواس مي‌شود و مكررا اقدام به شستشو يا آب كشيدن مي‌كند. پس از شستشو موقتا اين احساس بهتر مي شود ولي دوباره باز مي گردد و دوباره اقدام به شستشو مي كند.

اما تكراري كه در وسواس وجود دارد حتي مي‌تواند فقط در ذهن فرد و در حد فكر باشد، يعني بيمار يك فكر را چندين بار در ذهن خود تكرار مي كند و نمي‌تواند از شر آن خلاص شود. در وسواس فكري، فرد دچار افكار آزاردهنده تكرارشونده مي‌شود. مثلا در مورد مقدسات يا اعضاي خانواده دائما دچار افكار آزاردهنده مي‌شود.

يكي ديگر از انواع وسواس، وسواس چك كردن و كنترل كردن است . كه نمونه آن همان مكررا چك كردن در منزل و اتومبيل است. يك مورد چك كردن ديگركه اين روزها خيلي بين نوجوانان و جوانان شايع شده است، چك كردن بيش از حد برگه‌هاي امتحاني است، البته وسواس انواع ديگري هم دارد. افراد وسواسي معمولا عقايد خرافي هم دارند كه افكار جادويي ناميده مي‌شود مثلا اگر در شروع انجام كاري عطسه كنند، آن كار را نشدني يا بديمن مي‌دانند.

‌و اين اتفاقات اگر،چقدر تكرار شود نام وسواس روي آن مي‌گذاريم؟

طبق تعريف كتب روانپزشكي اگر فردي در طول شبانه روز بيشتر از يك ساعت وقت خود را بابت موارد تكرارشونده بي‌مورد تلف كند، دچار وسواس شده است. ولي اين مورد خيلي ملاك عملي براي تشخيص وسواس نيست و بيشتر در پژوهش‌ها از آن استفاده مي‌شود. مثلا فردي كه روزي نيم ساعت خود را صرف چك كردن قفل در منزل مي‌كند هم وسواس دارد.

در واقع وسواس دو جزء دارد: يكي فكر است كه با تكرار آن فرد دچار اضطراب مي‌شود. فرد براي رفع آن اضطراب، دست به يك عمل مي‌زند كه اين جزء دوم وسواس است. اين كار باز هم تكرار مي‌شود و قصد دارد از طريق آن كار، اضطراب ناشي از فكر وسواسي را كنترل كند.

‌اين فكر اوليه چيست وچرا ايجاد مي‌شود؟

اين فكر در انواع وسواس‌هاي مختلف فرق مي‌كند مثلا در وسواس شستشو اين است كه <نكند دستم نجس باشد.> يا در مورد وسواس چك كردن اين است كه <نكند در منزل را درست نبسته باشم.> علت آن هم مثل اكثر بيماري‌هاي رواني ماهيت نوروشيميايي دارد و در آن ميزان و تركيب انواع خاصي از مواد شيميايي داخل مغز به هم مي‌خورد. البته نوع اين افكار در اغلب موارد تحت تاثير فرهنگ و آداب وسنن جامعه‌اي كه فرد در آن بزرگ شده است و زندگي مي‌كند، نيز قرار مي‌گيرد. مثلا در ايران و ممالك اسلامي وسواس شستشو خود را به صورت شك به پاكي و نجسي نشان مي‌دهد.

با اين حساب فرد وسواسي‌نبايد هيچ كنترلي روي اعمال و حتي افكار خود داشته باشد. همين‌طور است؟

در بيماري وسواس فرد نمي‌تواند كه نخواهد كاري را انجام دهد و در واقع جبر و اختيار رواني وي دچار مشكل شده است. يعني نمي‌تواند از لحاظ رواني جلوي خود را بگيرد تا كاري را انجام ندهد. فرد نمي‌تواند جلوي خود را بگيرد و لباسش را نشويد. در برخي مواقع اطرافيان فرد بيمار وسواسي نسبت به رفتار بيمار واكنش نامناسب نشان داده و مي‌گويند: <تميزه ديگه، نشور>! نه اين‌طور نيست و فرد نمي‌تواند جلوي خود را بگيرد و در يك حالت اضطراب براي رفع شك و استرس خود مجبور است كه بشويد يا چك كند. ع‌ حالا‌ كه صحبت به اينجا رسيد آيا خانواده هم در ايجاد وسواس نقش دارد؟ اصولا‌ علت اين وسواس چيست؟

در بسياري از بيماري‌هاي روانپزشكي يك زمينه وراثتي براي بيماري وجود دارد. عامل ژنتيك در تمام بيماري‌هاي روانپزشكي بايد وجود داشته باشد تا فرد به بيماري مبتلا شود يعني هيچ فردي بدون استعداد ژنتيكي به بيماري روانپزشكي مبتلا نمي‌شود. ولي عوامل بيروني و مستعد ساز در مورد بيماري‌هاي مختلف متفاوت است. هرچه استعداد ژنتيكي فرد به يك بيماري رواني بيشتر باشد ، نيازش به عوامل مستعدساز بيروني براي بروز بيماري مربوطه كمتر است. وسواس هم همينطور است. بعضا گفته مي‌شود كه مادربزرگ بيمار هم وسواس داشت كه مي‌تواند حرف درستي هم باشد، اما آنها گمان مي‌كنند كه اين بيماري صرفا يك الگوگيري است درحالي كه اگرچه ا‌لگوگيري درآن دخالت دارد، همه علت بيماري نيست و ژنتيك در آن نقش مهمي ايفا مي‌كند. علاوه بر موضوع الگوبرداري، شرايط استرس‌زا هم در بروز بيماري وسواس در فردي كه از لحاظ ژنتيكي استعداد دارد، نقش دارد. شرايطي مثل يك امتحان سخت، مشكلات مالي، مشكلات شغلي يا خانوادگي. حتي ممكن است كه وسواس فردي در اثر يك عامل استرس‌زا مثل يك امتحان سخت ايجاد شود و پس از پشت سر گذاشتن آن امتحان برطرف شود و دوباره پس از سال‌ها در اثر يك امتحان سخت ديگر باز گردد.

با اين حساب در خانواده‌اي كه استعداد ابتلا به وسواس وجود دارد، مي‌توان از ابتلاي فرزندان به وسواس جلوگيري كرد؟

بله، ا‌ز عكس مطلب الگوبرداري هم مي توان براي جلوگيري از وسواس فرزندان استفاده كرد. يعني اين سوال پيش مي‌آيد كه چرا همه فرزندان يا نوه‌هاي آن مادر بزرگ دچار وسواس نشده اند؟ از اين مطلب مي‌توان اينگونه نتيجه گرفت كه مي‌توان با الگوسازي درست و كاهش عوامل مستعدساز بيروني حتي در فردي كه استعداد ژنتيكي دارد هم از بروز بيماري وسواس جلوگيري كرد. مثلا اگر نوجواني كه در وي زمينه‌هاي وسواسي وجود دارد، در كنار بزرگتري كه وسواس دارد زندگي كند قطعا دچار بيماري وسواس خواهد شد، چون الگو مي‌گيرد. در حالي كه اگر همين فرد در كنار بزرگترهاي بي‌خيال زندگي كند، احتمال ابتلا به وسواسش كم مي‌شود. ع ‌براي درمان وسواس چه كاري مي‌توان كرد؟

درمان بيمار وسواسي بايد توسط روانپزشكي كه در اين زمينه تبحر دارد در كنار يك روانشناس صورت بگيرد. درمان وسواس دو جزء دارد: دارودرماني و روان‌درماني دارو كه تكليفش معلوم است‌ اما‌ در روان‌درماني، روانپزشك با روش‌هاي خاصي كه دارد بيمار را در معرض شرايط استرس‌زا كه باعث ايجاد افكار وسواسي در او مي‌شوند قرار مي‌دهد و در طي جلسات متعدد سعي مي‌كند بيمار را با آن شرايط وفق دهد، به‌طوري كه ديگر در چنين شرايطي افكار وسواسي به بيمار هجوم نياورد.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 31 اردیبهشت 1393 ساعت: 19:20 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تاثیر طلاق بر فرزندان

بازديد: 685

 

چكيده:

 طلاق در لغت به معنی گشودن گره و رها کردن است و در زندگی زناشویی طلاق یعنی از هم پاشیده شدن زندگی یا از بین رفتن تعادل در زندگی و پدیدار شدن رنج و عذاب برای فرزندان.

تبعات طلاق منحصربه خانواده نیست بلکه باعث متزلزل شدن جامعه نیز می شود. امروز ما شاهد روند روبه رشد این معضل اجتماعی هستیم و خانواده که اصلی ترین نهاد اجتماعی است در معرض پیامدهای ناگوار پدیده طلاق قرار دارد.

در اين تحقيق سعي براين شده است نگاهی هرچند مختصر به این پدیده اجتماعی انداخته و در مورد برخی از تاثیرات ان روی فرزندان  به بحث و گفتگو بپردازیم  و با این امید که در آینده شاهد کاهش میزان طلاق و از هم پاشی کانون خانواده ها باشیم.

 مقدمه:

ضعف بنيه فرهنگي و عدم آگاهي و پايبندي به ايمان و تقيدات مذهبي خانواده‌ها، بخصوص در ميان والدين؛ به عنوان مهمترين عامل سستي روابط خانوادگي و در نتيجه افزايش طلاق در ايران اعلام شد.

معضلات اجتماعي مانند افزايش نرخ طلاق و گسترش اضطراب در ميان جوانان، اين روزها مورد بحث رسانه هاي همگاني و موضوع بسياري از همايش ها و سمينارها در سراسر کشور قرار گرفته و بسياري از آنها حاوي آمارهاي بسيار تکان دهنده اي است.

بي ترديد افزايش دامنه آفت هاي جامعه که بايد دست اندرکاران امور تعليم و تربيت و فرهنگ سازي کشور را به تامل و چاره انديشي اساسي وادارد، معلولي بيش نيست. براي تجهيز و مقابله با اين پديده هاي ناهنجار، ابتدا بايد علل و ريشه هاي بروز اين مساله مهم را شناسايي کنيم، در غير اين صورت هر راه حلي اگرچه با صرف هزينه هاي زياد، بي تاثير خواهد ماند. به اين ترتيب، درخواست طلاق هنگامي صادر مي شود که هرگونه اميد و تلاش براي دستيابي به کانون گرم زندگي مشترک بي پاسخ مي ماند و واقعيتهايي رخ مي دهد که دستيابي به آرزوها را ناممکن مي سازد و آنگاه تنها راه رهايي به جدايي ختم خواهد شد. اما روانشناسان معتقدند: زندگي مجموعه اي از افتادن ها و برخاستن ها، لذت ها و تلخکامي ها، خواب ها و بيداري هاي هدفدار است، اين که تصور کنيم همه امور بايد موافق ميل و خواسته ما تحقق پذيرد، تصويري اشتباه است.

اصولاً خانواده اي را نمي توان سراغ گرفت که در آن به هيچ وجه اختلاف فکر و سليقه وجود نداشته باشد، هر انساني ذوق و سليقه اي مخصوص به خود دارد. اما براي دستيابي به آرامش بايد اين ذوق و سليقه را به هم نزديک کرد، زيرا انسان ها تنها در سايه توافق ها مي توانند در کنار هم زندگي کنند نه اختلاف ها. از سوي ديگر، در زندگي مشترک بي اعتنايي به پيمان زندگي، خودخواهي ها و تنگ نظري ها، بي حوصلگي و بي توجهي به سرنوشت يکديگر، اختلاف در سليقه ها، فزون طلبي ها، تنوع جويي ها، عدم رعايت وظايف فرد است که "طلاق" را مي آفريند و اين پايان مشکلات نيست، بلکه سرآغاز ويراني است و معضلات جديد را به وجود مي آورد.

  طلاق چيست؟

طلاق؛ نامي ساده و مفهومي پيچيده؛ پديده‌اي منفور و نكوهش شده، اما رو به افزايش. فروپاشي نظام كوچكي كه تبعات زيادي دربر دارد و تاثيرهاي منفي‌اش بر جامعه بويژه زنان و بچه‌هاي طلاق غيرقابل انكار است؛ پديده‌اي كه كمابيش از كنترل و پيش‌بيني خارج شده و جامعه‌شناسان را نگران كرده است.

در حقيقت همانگونه که پيوند بين افراد طبق آيين و قراردادهاي رسمي و اجتماعي برقرار مي شود. چنانچه طرفين نتوانند به دلايل گوناگون شخصيتي، محيطي و اجتماعي و بايکديگر زندگي کنند به ناچار طبق مقررات و ضوابطي از هم جدا مي شوند .

از اين نظر خانواده همچون عمارتي است که زن و شوهر ستون هاي آن را تشکيل مي دهند و فروريختن هرستون استحکام و استواري عمارت را دچار تزلزل و گسستگي مي کند. طلاق با اين ديد، يکي از غامض ترين پديده هاي اجتماعي، ارکان خانواده را در هم ريخته و بيشتر اثرات مخرب خود را بر روي فرزندان برجاي مي گذارد. طلاق گسستن و فروپاشيدن و نابودي کانون گرم و آرامبخش زندگي است که اثرات جبران ناپذيري بر اعضاي خانواده مي گذارد.

در تحقيقي که توسط "جي هبر" (1990) صورت گرفت مشخص گرديد ازدواج هايي که به طلاق منجر شده اند، کاهش شديدي در اعتماد به نفس اعضاي خانواده به وجود مي آورد. چنين کمبودي مي تواند ماهيتي اجتماعي، رواني يا جسمي باشد. کاهش اعتماد به نفس درنتيجه طلاق منشا مهم اختلالات اعضاي خانواده در حين و بعد از طلاق مي باشد.

در اين تحقيق همچنين مشخص شد نه تنها طلاق سطح اعتماد اعضاي خانواده را کاهش مي دهد، بلکه باعث مي گردد يکي از طرفین يا هر دو به طور قابل ملاحظه اي احساس پوچي کنند. اين تحقيق مدلي را نشان مي دهد که در آن افراد از هم جدا شده به علت کاهش اعتماد محتاج همياري و کمک هستند. گذشته از اين طلاق پديده اي است که بر تمامي جوانب جمعيت يک جامعه اثر مي گذارد، زيرا از طرفي بر کميت جمعيت اثر مي نهد، يعني واحد مشروع و اساسي توليد مثل يعني خانواده را از هم مي پاشد، از طرف ديگر بر کيفيت جمعيت نيز اثر مي گذارد، زيرا موجب مي شود فرزنداني محروم از نعمت هاي خانواده تحويل جامعه گردند که احتمالاً فاقد سلامت کافي رواني در احراز مقام شهروندي يک جامعه اند. بنابراين آسيب اجتماعي ناشي از اين اقدام نه تنها متوجه اعضاي خانواده، بلکه متوجه کل جامعه و نسل آينده مي باشد .

تاثیر طلاق بر فرزندان

مسئله طلاق را میتوان بحرانی پنداشت که آمارش‌ نه‌ تنها در مملكت‌ ما، بلكه‌ در تمام‌ جهان‌ رو به‌ افزايش‌ است‌. مشكلاتي‌ از قبيل‌ فقر، عدم‌ درك‌ متقابل‌، دخالت‌ خانواده‌، اعتياد، ازدواج‌ مجدد و غيره‌ عواملي‌ هستند كه‌ اين‌ آمار را بالا مي ‌برند و كافي‌ است‌ كه‌ در اين‌ ميان‌ يك‌ راهنماي‌ درست‌ و منطقي‌ وجود نداشته‌ باشد. به‌ اميد روزي‌ كه‌ هيچ‌ گاه‌ شاهد چنين‌ اتفاقات‌ تلخي‌ نباشيم‌.

تأثيرات طلاق در فرزندان را مي توان به ترتيب زير طبقه بندي كرد:

?ـ ايجاد زمينه هاي وسواس در دختران و پسران:

( وسواس تكرار بدون اراده و افراطي اعمال و كارهاي روزمره است )

?ـ بروز افسردگي در كودكان و نوجوانان: در اين نوع بيماري اجتماعي، فرد فاقد احساس لذت يا درك كمتري از زندگي روزمره است، بي اشتهايي بر او چيره شده و خستگي به طور مداوم در ارگانيسم بدن وي مشاهده مي شود.

?ـ به وجود آوردن زمينه هاي اضطراب: در نوجوانان حالتي شبيه به احساس ترس، نگراني و تشويش به وجود مي آيد. در اين بيماري علائم بيم از آينده در رفتار نوجوانان مشهود است. نوجوان با توجه به سستي مباني خانواده از تفكر در مورد برنامه ريزي مدون براي حركت هاي دسته جمعي و گروهي وحشت دارد.

?ـ ايجاد روحيه پرخاشگري و عصيان در نوجوانان: نتيجه محروميت هاي مداوم از مهر و محبت پدري است. در اين نوع بيماري چون نوجوان امكان مذاكره حضوري و مستقيم و متقابل با پدر و مادر خود را نمي يابد و از طرفي سؤال هاي خود را بي جواب مي بيند، روحيه عصيان و پرخاشگري در او به وجود مي آيد. رفتارهاي پرخاشگرانه در اعمال و گفتار نوجواناني كه خانواده هاي آنان از همديگر جدا شده اند كاملاً مشهود است.

?ـ بي قراري: اين بيماري با شدت و ضعف در نوجوانان خانواده هايي كه شاهد جدايي پدر و مادر خود بوده اند مشاهده مي شود. حالتي كه فرد در مقابل هرگونه عاملي تحريك پذير است يعني حتي در مقابل محرك هاي ضعيف عكس العمل شديد نشان مي دهد.

?ـ حسادت سوءظن و سماجت، در نوجوانان خانواده هايي كه والدين آنها از هم جدا شده اند اين حساسيت ها ديده شده است. اين گروه از نوجوانان در مقابل همراهان و همسالان خود حساسيت بيشتر و زياده از حد نشان مي دهند.

طلاق در بسياري از موارد و مواقع ضروري است و زوجين ناگزير به قبول اين امر هستند. ولي در اغلب موارد جدايي ها در نتيجه توقعات بيجاي احساسي، اقتصادي و عاطفي زوجين از همديگر، سوءظن و بدبيني بي مورد، نداشتن صبر و گذشت در زندگي، حسادت بيش از حد زن و شوهر، پرخاشگري و تندخويي زن يا مرد و غرور و خودخواهي بي مورد صورت مي گيرد.

بديهي است درگيري هاي خانوادگي و مشاجره هاي پدر و مادر در حضور فرزندان، تأثيرات روحي شديدي بر كودكان و نوجوانان ناظر بر صحنه مي گذارند و در رفتارهاي پرخاشگرانه كودكان و نوجوانان اثر مزمن بر جاي خواهد گذاشت. به طور كلي كودكان و نوجوانان مرگ پدر و مادر خود را راحت تر از طلاق آنان پذيرا هستند، در فوت پدر و مادر پيوندهاي عاطفي، شخصيتي و احساسي و رشته هاي ارتباط رواني گسسته نمي شود يا كمتر سست مي شود و افسردگي و ملال، كوتاه مدت و زودگذر است. در حالي كه آثار طويل المدت طلاق در پسران و دختران بيشتر است و مشكلات ناسازگاري در تشكيل خانواده را به وجود مي آورد.

آنچه از پژوهش ها در امر طلاق برمي آيد اين است كه دختران خانواده هاي تك سرپرست يعني آنها كه فقط با پدر يا مادر به سر مي برند در معرض عوارض نامطلوبي چون انحرافات ازدواج زودرس، فرار از خانه و ترك تحصيل قراردارند. اين امر در مورد گروه هاي اجتماعي و طبقاتي نيز صدق مي كند.

البته وقتي پاي نامادري و ناپدري به ميان مي آيد تحول و پيچيدگي خاصي در زندگي كودكان و نوجوانان به وجود مي آيد.

آشنايي كودك و نوجوان با بستگان جديد، خواهرها، برادرها، دايي ها و عموهاي نانتي گرچه گستره اي از دنياي تازه و متفاوت به وجود مي آورد ولي اغلب فرزندان در جوار ناپدري و نامادري احساس خوشبختي و شادماني نمي كنند. گرچه ممكن است زن يا شوهر با همسر جديد خود كاملاً خوشبخت باشد.

در ايران بيشتر بچه هاي فراري و نوجوانان ساكن در كانون اصلاح و تربيت را قربانيان طلاق تشكيل مي دهند . بچه هايي كه فقط با پدر يا مادر خود زندگي مي كنند، اغلب دستخوش اختلالات عاطفي و رواني مي شوند. اكثر قربانيان طلاق كه همان كودكان و نوجوانان هستند به مادران خود بيشتر نزديك هستند تا پدر، زيرا پدر جدا شده از مادر با بچه هاي خود بيشتر مثل يك خويشاوند رفتار مي كند تا فرزند حال آنكه مادر هرگز از كودكش فاصله نمي گيرد و مهر و محبت و احساس مادري را زير پا نمي گذارد. به قول يك جامعه شناس «هر طلاق مرگ تمدن كوچك خانواده است» اجبار و الزام به طلاق را در موارد و شرايط خاصي از زندگي مشترك بايد پذيرا بود. براساس قوانين اجتماع احترام به آزادي هاي فردي ضرورتي اجتناب ناپذير است ولي قبل از هر جدايي به ميوه هاي نارس درخت زندگي بينديشيم، نگذاريم ناهنجاري هاي جامعه آنها را مسموم كند. تعجيل در داشتن فرزند در سال هاي خطر زندگي مشترك (سال هاي اول و دوم اصولاً سال هاي خطر براي زوج هاي جوان به شمار مي رود) كه ظاهراً براي تحكيم مباني خانواده انجام مي پذيرد كاري است كه بايد با تعمق صورت بگيرد زيرا در صورتي كه به علل مختلف ياد شده بين زوجين جدايي روي دهد نخستين قربانيان، فرزنداني خواهند بود كه از نفاق و تفرقه زوجين به جاي مانده اند. پس بياييم عاقلانه بينديشيم تا:

ـ ازدواج با بصيرت و بررسي صورت پذيرد.

ـ گروه هاي شغلي و طبقاتي مدنظر دختر، پسر و خانواده هاي آنان قرار گيرد.

ـ صداقت در گفتار ملاك باشد و از هرگونه دروغ مصلحتي براي ايجاد زمينه هاي وصلت جلوگيري شود.

ـ ملاك گزينش همسر، ايمان، تدين، صفا و همدلي باشد.

ـ شناخت كافي از خصوصيات اخلاقي، روحي و خانوادگي زوجين حاصل شود.

ـ سادگي، بي پيرايگي، قناعت، صبوري و محبت ستون هاي زندگي مشترك و زناشويي را تشكيل دهد.

ـ در اين صورت جغد طلاق بر بام زندگي ها نخواهد نشست و باد خزان در بوستان هاي زندگي وزيدن نخواهد گرفت.

بهتر است براي ساماندهي به وضعيت زندگي كودكان و نوجوانان تك سرپرست كه ناگزيرند زير نظر پدر يا مادر خود زندگي كنند «واحد مددكاران ويژه طلاق» تشكيل شود تا قبل از صدور حكم پدران و مادران را در اعمال و رفتاري كه بايد بعد از طلاق با فرزندان خود داشته باشند توجيه كنند. به پدران و مادران بايد آموزش داده شود كه از بدگويي و بازگويي عيوب و نقايص يكديگر پيش فرزندان خود (بعد از اجراي حكم طلاق) احتراز نموده و مظلوم نمايي نكنند، چون فرزند بايد واقعيت جدايي پدر و مادر را به عنوان يك الزام و ضرورت زندگي پذيرا باشد و جايگاه حرمت متقابل پدر و مادر را حفظ كند.

تداوم ارتباط و تماس مددكاران ويژه طلاق با خانواده فرزندان تك سرپرست براي بررسي و حل مشكلات رواني ـ اجتماعي در سال هاي بعد از طلاق ضرورت ديگري است كه از معضلات و نارسايي هاي احتمالي كودكان و نوجوانان جلوگيري مي كند. بديهي است گروه مددكاران ويژه طلاق بايد دوره هاي كوتاه مدت روان شناسي كودك، روان شناسي خانواده و روان شناسي اجتماعي را بگذرانند و با مسائل بزهكاري و ناهنجاري هاي كودكان و نوجوانان آشنا شوند.

 

 

نتیجه گیری

در کنار آنچه با عنوان راهکارها و پیشنهاداتی در جهت کاهش و پیشگیری از طلاق مطرح گردید، لازم است در بررسی این پدیده توسط محققین، مسئولان و برنامه ریزان نکات ذیل مورد توجه قرار گیرد:

1ـ هر چند گسترش نرخ طلاق به عنوان یکی از مصادیق آسیب های اجتماعی موجبات نگرانی مسئولین و برنامه ریزان نظام را در پی داشته است، لیکن توجه به این مسئله ضروری است که در بسیاری از موارد به رغم وجود اختلافات و ناسازگاری های مداوم و طویل المدت زوجین و به دنبال آن ظهور پیامدهای منفی و گسترده این ناسازگاری ها در سطح خانواده و جامعه (که حتی می تواند گسترده تر از پیامدهای طلاق باشد همچون همسرکشی) طلاق رخ نمی دهد و در این شرایط بر خلاف واقعیت های لازم التوجه به واسطه عدم وجود آمار و ارقام دقیق، ناسازگاری های زناشویی نمود واقعی نداشته لذا بررسی میزان شدت، علل و مکانیزم های کنترل ناسازگاری های خانوادگی پیش از بررسی راهکارهای کنترل طلاق یکی از ضروریات دارای اولویت است.

2ـ در بررسی علل طلاق توجه به حقوق موضوعه نیز حایز اهمیت است چرا که در بررسی مواردی که یا زن متقاضی طلاق باشد نشانگر تفاوت و اختلافات اساسی در علل طلاق ضروری است تا اختیارات گسترده و فراوان در حق طلاق کنترل شود و از سوی دیگر موضوع طلاق برای زن یک موضوع غیر ممکن و لا ینحل (که دارای پیامدهای منفی در صورت وقوع می باشد) نگردد.

 3ـ با عنایت به لزوم شناخت دقیق و همه جانبه میزان علل و عوامل بروز پدیده طلاق خاصه دلایل مورد پذیرش دادگاهها به عنوان پیش شرط ارائه مکانیزم های مؤثر و دقیق ویژگی های افراد مطلقه که نتایج آن نیز قابل تعمیم و استناد باشد ضروری است و بدون انجام چنین تحقیقی ارائه مکانیزم پیشگیرانه امکانپذیر نیست.

4ـ طلاق به عنوان یک پدیده اجتماعی منبعث از مجموعه علل و عوامل متعدد اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی خاصه مباحث فرهنگی می باشد و تعیین یک عامل اصلی و قطعی بروز طلاق امکانپذیر نیست. بنابراین همچنان که در بسیاری از مطالعات بیان گردیده است، عواملی همچون تعارضات فرهنگی، ناهماهنگی های طبقاتی، گسترش شهرنشینی، خشونت های خانگی، گسترش سطح آگاهی و ارتباطات اجتماعی افراد خاصه در زنان، دخالت های بی مورد دیگران، ازدواج های اجباری، تعدد زوجات، اعتیاد، فقر و بیکاری، محکومیت های درازمدت، بدآموزی وسایل ارتباط جمعی، نارسایی های جسمی ـ روانی هر یک می توانند به نوعی گسترش وقوع و یا احتمال طلاق را افزایش دهد. لیکن تعیین عامل اصلی بروز طلاق همان گونه که ذکر گردید امکانپذیر نیست. بنابراین می بایست علل واقعی طلاق را با استناد به موضوعات مطرح شده در طی شکایات خانوادگی مورد بررسی قرار داده و سپس به ارائه مکانیزم پرداخت.

5ـ به منظور بررسی دقیق پدیده طلاق، شدت و پیامدهای آن می بایست طلاق ها را از حیث طول مدت زندگی مشترک مورد بررسی قرار داد و طلاق ها را به طلاق در دوران عقد (که بیشتر در قالب فسخ نکاح قالب بررسی می باشد)، طلاق طی دو سال اول زندگی، طلاق در ده سال زندگی مشترک و طلاق پس از ده سال زندگی مشترک تفکیک نمود و به تفاوت علل و پیامدهای طلاق به لحاظ زمانی در بررسی ها و اقدامات اجرایی توجه نمود. همچنین ارائه مکانیزم برای پیشگیری از وقوع طلاق مستلزم لحاظ نمودن توزیع استانی و محل سکونت افراد می باشد.

منابع:

1ـ وزارت کشور دفتر امور اجتماعی، وضعیت طلاق در ایران.

 2ـ آمارهای برگرفته از اطلاعات مندرج در سایت های اینترنتی ذیل:

 3ـ محمدحسین فرجاد، مسائل اجتماعی ایران (فساد اداری، اعتیاد، طلاق)، تهران، 1377، انتشارات اساطیر

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 31 اردیبهشت 1393 ساعت: 19:03 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 792

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس