سایت اقدام پژوهی - گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان
1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819 - صارمی
2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2 و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .
3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل را بنویسید.
در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا پیام بدهید آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet
معرفی تحقیق : پاسخ سوال رئیس جمهوری در سال تحصیلی 1396-1395
خشونت از کجا نشات گرفته است؟ چگونه عده ای خشونت را می آموزند؟ در برابر خشونت چگونه باید ایستادگی کرد؟چگونه میتوانیم کشور و جامعه ای دارای رحمت اسلامی و نبوی داشته باشیم ؟چگونه میتوانیم جوامع، منطقه و جهان را از خشونت برهانیم؟
بصورت ورد و قابل ویرایش - تعداد صفحات 37 - قیمت 5 هزار تومان - در زیر ابتدا فهرست مطالب آن را ببینید :
فایل پی دی اف این تحقیق را فقط برای مشاهده و بصورت پی دی اف در زیر قرار داده ایم . ابتدا فایل پی دی اف را مشاهده نمائید و در صورت رضایت می توانید فایل ورد و قایل ویرایش این تحقیق را بصورت خرید انلاین و به قیمت فقط5000 تومان پنج هزار تومان ) از لینک خرید آن دریافت نمائید . ابتدا فایل پی دی اف :
در صورت رضایت فایل ورد و قابل ویرایش این تحقیق را از لینک خرید زیر و بصورت انلاین و با قیمت 5000تومان (پنج هزار تومان)بعد از پرداخت دریافت نمائید .
راهنمای خرید : برای خرید انلاین ابتدا بر روی لینک خرید زیر کلیک نمائید . تا وارد صفحه خرید آنلاین شوید .درصفحه خرید آنلاین نام و نام خانوادگی ، شماره موبایل و ایمیل خود را وارد کنید .و بر روی خرید کلیک نمائید. تا وارد صفحه در گاه بانک شوید .بعد از وارد کردن مشخصات کارت ، وارد صفحه دانلود فایل می شوید که بصورت مستقیم می توانید آن را دانلود کنید ، همچنین علاوه بر دانلود مستقیم ، لینک دانلود به ایمیل شما نیز فرستاده می شود - لینک خرید :
معرفی :
مقاله و تحقیق - مقاله و تحقیق شماره 2 سایت درباره چگونه از آبهای ایران بهتر نگهداری و استفاده کنیم - بصورت ورد - تعداد صفحات 45صفحه - خرید بصورت آنلاین و دریافت بلافاصله - قیمت فقط 3هزار تومان
ايران از نظر منابع آب نسبت به ميانگين جهاني از محدوديت بيشتري برخوردار بوده و متوسط بارندگي آن حدود يك سوم ميانگين جهاني است. به همین دلیل از نظر اقليمي نیز جزو مناطق خشك و نيمه خشك دنيا محسوب مي شود. از طرف ديگر بخش اعظم توليدات کشاورزی كشور با اعمال آبياري حاصل مي گردد.منابع آب شیرین در دنیا از نظر کمی با محدودیت هایی روبهروست ابعاد این محدودیتها با فعالیتهای بشری در زمینه های کشاورزی، صنعت و خدمات مورد تهید جدی قرار گرفته و روز به روز محدودتر می-گردد برای مقابله با این تهدیدها همه ساله بر تعداد رودخانهها و سدها و منابعی که آب مطمئن و قابل برنامهریزی شدهای را در اختیار قرار دهد افزوده می شود بدین منظور تا کنون بیش از 36 هزار سد بر روی رودخانههای مختلف ساخته شده است بخش قابل توجهی از این سدها برای مقاصد آب شرب احداث شده است سرمایه گذاری برروی 170 سد در سال در سراسر جهان نشان از عزم جزم مدیریت جهانی منابع آب برای کاستن از محدودیت های کم و کیفی و ایجاد فرصت مناسب برای مقابله با بحران است علاوه بر این تکنولوژی شیرین سازی آب شور دریاها راهکار دیگری برای مقابله با بحران است هر چند این تکنولوژی گران و پر هزینه است به طوری که هزینه هر متر مکعب آن تقریباً به دو دولار می رسد. آب مانند نفت از منابع ملی است و به نقطه خاصی تعلق ندارد این بدان معناست که پس از تامین نیازهای شرب و بهداشتی که بدون توجه به مسائل اقتصادی آن اجتناب ناپذیر است .
در این مقاله قصد داریم راه هایی حفظ و نگهداری از منابع اب کشورمان را مورد بررسی قرار دهیم .
کلمات کلیدی:
بحران کم آبی، راههای صرفه جویی، راههای مدیریت منابع آب، پیشنهادات
برای اطمینان شما :
فایل کامل این مقاله و تحقیق برای مشاهده و بصورت پی دی اف در زیر آمده است . ابتدا فایل پی دی اف را مشاهده نمائید و در صورت رضایت فایل ورد و قابل ویرایش آن را از لینک خرید و بصورت آنلاین با قیمت فقط 3 هزار تومان دریافت نمائید.ابتدا فایل پی دی اف :
در صورت رضایت فایل ورد این تحقیق و مقاله را با قیمت سه هزار تومان از لینک خرید زیر دریافت نمائید.
راهنمای خرید : برای خرید انلاین ابتدا بر روی لینک خرید زیر کلیک نمائید . تا وارد صفحه خرید آنلاین شوید .درصفحه خرید آنلاین نام و نام خانوادگی ، شماره موبایل و ایمیل خود را وارد کنید .و بر روی خرید کلیک نمائید. تا وارد صفحه در گاه بانک شوید .بعد از وارد کردن مشخصات کارت ، وارد صفحه دانلود فایل می شوید که بصورت مستقیم می توانید آن را دانلود کنید ، همچنین علاوه بر دانلود مستقیم ، لینک دانلود به ایمیل شما نیز فرستاده می شود - لینک خرید :
مقادير حد تماس شغلي (AOE) صدا و مدت مواجهه با آن (جدول شماره 1) به شرايطي اشاره دارد كه به نظر مي رسد چنانچه كليه شاغلين به طور مكرر در مواجهه با اين مقادير قرار گيرند آثار نامطلوب در توانايي شنيداري و درك محاوره طبيعي آنان ظاهر نشود. تا قبل از سال 1979 ميلادي از نظر پزشكي، اختلال شنوائي موقعي حادث شده است كه متوسط حد آستانه شنوائي از dB 25 در فركانس هاي 500 و 1000 و 2000 هرتز تجاوز نمايد (ANSI S3.6-1986). مقادير ارائه شده در اين كتاب براي پيشگيري از افت شنوائي به محدوده فركانس هاي بالاتر مانند 3000 و 4000 هرتز نيز گسترش يافته است. مقادير حد تماس شغلي به عنوان راهنما براي كنترل مواجهه با صدا مورد استفاده قرار مي گيرد و با توجه به حساسيت متفاوت افراد نبايد به عنوان مرز بين حد ايمني و حد خطر تلقي گردد. بايد تأكيد نمود كه مقادير حد تماس شغلي، همه شاغلين را در برابر اثرات نامطلوب تماس با صدا محافظت نمي نمايد. مقادير حد تماس شغلي مي بايست ميانه جامعه شاغلين را در مقابل افت شنوايي در حد 2 دسي بل در فركانس هاي 500 و 1000 و 2000 و 3000 هرتز پس از 40 سال مواجهه شغلي با صدا محافظت نمايد. اجراي برنامه حفاظت شنوايي با در نظر گرفتن كليه عوامل مؤثر و آزمايش شنوايي سنجي در مواقعي كه شاغلين در مواجهه با صداي بيش از مقادير حد تماس شغلي يا در حد آن هستند ضروري است.
مقادير حد تماس شغلي صدا
مدت مواجهه در روز
تراز فشار به صورت dBA
24ساعت
80
16ساعت
82
8ساعت
85
4ساعت
88
2ساعت
91
1ساعت
94
30دقيقه
97
15دقيقه
100
50/7دقيقه
103
75/3دقيقه
106
88/1دقيقه
109
94/0دقيقه
112
12/28ثانيه
115
06/14ثانيه
118
03/7ثانيه
121
52/3ثانيه
124
76/1ثانيه
127
88/0ثانيه
130
44/0ثانيه
133
22/0ثانيه
136
11/0ثانيه
139
مقادير حد تماس شغلي در فركانس هاي مركزي اكتاوباند (مبناي 0002/0 ميكروبار) به دسي بل
فركانس Hz
مدت تماس در روز
125
250
500
1000
2000
4000
8000
8 ساعت
96
92
88
86
85
85
86
4 ساعت
103
96
91
88
86
85
87
2 ساعت
110
101
94
91
88
87
90
1 ساعت
118
107
99
95
91
90
95
30 دقيقه
126
114
105
100
95
92
99
15 دقيقه
135
122
112
106
99
98
104
7 دقيقه
135
135
122
114
105
104
120
3 دقيقه
135
135
134
124
113
111
120
كمتر از 5/1 دقيقه
135
135
135
134
124
121
130
صداي پيوسته يا متناوب:
تراز فشار صوت بايد توسط صدا سنج يا دوزيمتري تعيين گردد كه حداقل با ويژگي هاي ANSI براي صداسنج SI.4-1983,type S2A يا ويژگي هاي ANSI SI.25-1991 براي دوزيمترهاي فردي صدا مطابقت داشته باشد. وسايل اندازه گيري بايد در شبكه وزن يافته A در وضعيت آهسته (SLOW) تنظيم شوند. مدت مواجهه نبايد از مقادير مندرج در جدول (1) تجاوز نمايد. اين مقادير بدون توجه به اينكه مواجهه به صورت مداوم يا به صورت مواجهه هاي كوتاه مدت است، براي كل مدت مواجهه كار روزانه به كار مي رود. وقتي مواجهه روزانه با صدا از دو يا چند دوره زماني با ترازهاي متفاوت تشكيل شده باشد اثر تركيبي آنها بايد بيشتر از اثر جداگانه هر يك از مواجهه ها مورد نظر قرار گيرد در چنين مواردي براي ارزيابي از رابطه زير استفاده مي شود:
در رابطه فوق بيانگر مدت مواجهه با تراز فشار صوت معين و بيانگر مدت مجاز مواجهه با همان تراز فشار صوتي معين مي باشد. در صورتي كه حاصل جمع رابطه فوق از عدد يك تجاوز كند ميزان تماس از مقدار حد تماس شغلي فراتر رفته است. تمام تماس هاي شغلي با تراز فشار صوتي 80 دسي بل A و بيشتر به طريق فوق محاسبه مي شود.
در صورت استفاده از صداسنج معمولي اين رابطه زماني قابل استفاده است كه صدا با تراز يكنواخت حداقل به مدت 3 ثانيه ادامه داشته باشد. در غير اين صورت بايد از دوزيمتر و يا صداسنج از نوع جمع شونده (integrating) استفاده شود. لذا در دستگاه دوزيمتري كه مطابق با اصل متغير 3 دسي بل نسبت به زمان و تراز صداي 85 دسي بل A براي 8 ساعت مواجهه تنظيم شده است، چنانچه دوزيمتر دوز صدا را بيش از 100 درصد نشان دهد، مواجهه با صدا بيش از حد مجاز است. لذا دوز بيش از صد در صد دليل بر مواجهه بيش از 85 دسي بل A به ازاي 8 ساعت كار است. مواجهه بيش از حد تماس شغلي بر روي دستگاه صداسنج از نوع جمع شونده هنگامي حادث مي گردد كه متوسط تراز صدا از مقادير مندرج در جدول 1 تجاوز نمايد.
صداي ضربه اي يا كوبه اي
در صورت استفاده از وسايل اندازه گيري توصيه شده توسط ANSI مدل SI.4 و SI.25 يا IEC804، صداي ضربه اي يا كوبه اي در هنگام سنجش صدا به طور خودكار اندازه گيري مي شود. تنها ضابط، آن است كه دامنه اندازه گيري مورد نياز بايد بين 140-80 دسي بل A و دامنه ضربه حداقل 63 دسي بل باشد. مواجهه بدون حفاظ گوش، با تراز فشار صوت بيش از 140 دسي بل در شبكه وزن يافته C مجاز نمي باشد. اگر وسيله اندازه گيري قادر به اندازه گيري تراز قله در شبكه وزن يافته C نباشد آنگاه بايد اندازه گيري تراز قله (peak) با ميزان كمتر از 140 دسي بل ملاك اندازه گيري قرار گيرد.
تذكر:
1- براي صداهاي ضربه اي بالاتر از 140 دسي بل C وسيله حفاظت از شنوايي بايد استفاده شود و براي چنين شرايطي از محافظ شنوايي (گوشي صداگير) با ويژگي هاي MIL-STD-1474 C در داخل گوش يا روگوشي به تنهايي يا توأم استفاده شود.
2- ممكن است تماس با برخي از مواد شيميايي منجر به افت شنوايي گردد. لذا انجام شنوائي سنجي دوره اي شاغلين در محيط هايي كه علاوه بر مواجهه با صدا، امكان تماس با برخي مواد شيميايي نظير تولوئن، سرب، منگنز، ان بوتيل الكل وجود دارد، توصيه مي گردد.
3- در نظافت و بهداشت وسايل حفاظت از شنوايي دقت و توجه لازم معمول گردد.
در نگاه نخستين به مفاهيم آزادى و عدالت، ارتباط و هماهنگى خاصى ميان اين دو مفهوم نمىيابيم و آنچه را از اين دو مفهوم دريافت مىكنيم دو گانگى و تا حدى بيگانگى است.
ليكن پس از بررسى اين دو حقيقت و دريافت واقعيت آنها، هيچ گونه بيگانگى را در اين دو مفهوم درك نمىكنيم و درمىيابيم كه وابستگى ميان آنها به اندازهاى است كه هر كدام با نبود ديگرى، تحقق نيافته و به وجود نمىآيد; آزادى از عدالتسرچشمه مىگيرد و عدالت در پناه آزادى اجرا مىگردد و در نتيجه، پيدايش يكى از آنها بدون ديگرى امكان ندارد. تلاش ما در اين مقاله، روشنگرى حقيقت اين دو مفهوم از ديدگاه امام خمينى قدس سره و بيان ارتباط و وابستگى ميان آنها در انديشه والاى بزرگترين مجرى عدالت و سخت كوشترين آزادى خواه و آزادى بخش معاصر بنيانگذار جمهورى اسلامى امام راحل قدس سره است كه در گفتار و كردار خود، اين دو مفهوم را روشن كرده و با تلاشى همه جانبه، خواهان اجرا و پياده ساختن آنها در جامعه اسلامى بود و روشن است كه سخن ما، در روشنگرى مفهوم سياسى آزادى و عدالت است، نه مفهوم كلامى و فلسفى و ديگر مفاهيم آنها.
مفهوم آزادى
آزادى از مفاهيم بسيار روشنى است كه هر كس آن را مىشناسد و نيازى به مراجعه به كتابهاى لغت و آوردن شواهد و نمونهها از نثر و شعر و محاورات مردم و اهل سخن ندارد.
اگر به كتاب لغت مراجعه كنى، همان را مىبينى كه از مردم كوچه و بازار مىشنوى و همگان در پرسش از اين مفهوم، پاسخ مىگويند: آزادى به معناى رهايى، در قيد و بند نبودن و با اراده و اختيار خود كارها را انجام دادن است و بر همين اساس، زمانى كه از امام خمينى درخواست مىشود معناى آزادى را بيان كنند، در پاسخ چنين مىگويند:
«آزادى يك مسالهاى نيست كه تعريف داشته باشد، مردم عقيده شان آزاد است. كسى الزامشان نمىكند كه شما بايد حتما اين عقيده را داشته باشيد. كسى الزام به شما نمىكند كه حتما بايد اين راه را برويد. كسى الزام به شما نمىكند كه بايد اين را انتخاب كنيد. كسى الزامتان نمىكند كه در كجا مسكن داشته باشيد يا در آنجا چه شغلى داشته باشيد. آزادى يك چيز واضحى است». (1)
در اين سخن، امام به جاى پرداختن به تعريف مفهوم آزادى، به برخى از مصاديق آن اشاره مىكند; زيرا مفهوم آن نياز به بيان ندارد و بر همگان روشن است و از بديهيات است. آنچه مهم است، پياده كردن اين مفهوم در عينيتخارجى و بيان پيش نيازها و شروط آن و چگونگى و همين طور شكلگيرى آن در زمانها و مكانها و ديگر نيازمندىهاى آزادى است كه بايد مطرح شود.
آزادى از مفاهيمى است كه براى شناخت آن، در آغاز، بايد مفهوم مقابل آن را درك كرد تا بتوان گستره اين مفهوم را دريافت نمود. زمانى كه مىگوييم آزادى، اگر هيچ كدام از مفاهيمى كه در برابر آن قرار گرفتهاند را درك نكنيم، نمىتوانيم حقيقت و گستره اين مفهوم را نيز دريافت كنيم. در آغاز بايد مقيد بودن به يك قيدى را در نظر بگيريم، سپس حدود و مرزهاى آن قيد را مشخص نماييم، آنگاه رهايى از آن قيد را تصور نماييم و نام آزادى را بر آن قرار بدهيم، مقيد بودن به سكونت در يك محل، خلاف آزادى است و رهايى از اين قيد، آزادى نسبى است كه در برابر آن قرار گرفته است. محدود بودن در گفتار و يا در كردار و يا در انديشه، خلاف آزادى است و رها بودن از محدوديتها، آزادى است.
و بر همين اساس است كه عنوان آزادى در هر جايى به كار برده شود، نمىتوان آن را به معناى رهايى از هر قيد و بندى تلقى كرد; بلكه بايد گفت كه اين كلمه در برابر چه قيد و بندى منظور شده است. اگر در كلام خدا و يا در سخن پيامبر خدا و يا يكى از امامان معصوم عليهم السلام و يا يكى از بزرگان و انديشمندان دينى و غير دينى، اين واژه آمده باشد، نمىتوان آن را به معناى رها بودن از هر قيد و بند و تكليف و عادت و رسم استفاده كرد و مفهوم مطلق آن را به كار گرفت. اين سخن نه تنها در مورد خداپرستان و اهل اديان صادق است; بلكه در مورد انديشمندانى كه عقيده به خدا و دين ندارند نيز چنين است و هيچ انديشمندى هر چند خداپرست نباشد و دينى را در زندگانى خود انتخاب نكرده باشد، آزادى را رهايى مطلق و بى بندوبارى بى حد و مرز ندانسته و گستره مفهوم آزادى را هر چند وسيع تلقى كند، در آخر براى آن حد و مرزى هر چند كم و كوتاه در برخوردها، رفتارها، پوشيدن لباس و ديگر نيازها قرارداده است و در هيچ زمانى و هيچ ملتى آزادى مطلق و بى بندوبارى از هر حد و مرزى اراده نشدهاست. هيچ آزاديخواهى از آغاز آفرينش تا امروز پيدا نشده است كه بگويد انسان از حيوانات ديگر پستتر است و به هيچ گونه عادت و رسمى براى زندگانى نياز ندارد و مىتواند در رهايى بى حد و مرزى زندگى كند.
پس در هر موردى كه واژه آزادى به كار گرفته شده است، بايد گفت كه اين واژه در برابر چه مفهوم مخالفى از آزادى به كار گرفته شده است و رهايى از كدام قيد مقصود بوده است.
آزادى سياسى در اسلام
از ديدگاه اسلام، انسان آزاد است، آزاد آفريده شده و آزاد زندگى مىكند و از بهترين و بالاترين نوع آزادى برخوردار است، ليكن آزادى به شكل درست و معقول آن و در حد و مرز قانون. قانون براى تامين آزادى تمام افراد جامعه آمده است نه براى محدود ساختن و در تنگنا قرار دادن و گرفتن آزادى.
اگر قانون نباشد، جامعه از آزادى محروم خواهد شد; زيرا اگر خواستها و خواهشها در افراد بدون مرز به كار گرفته شود، همه ناكام خواهند ماند و آرزوها در نزاع و كشمكش از ميان مىروند و يا زورمند، ضعيف را پامال كرده و حق زندگانى را از او مىگيرد و گاهى همه افراد نابود خواهند شد. رانندگى در جادههاى يك كشور براى رانندگان آزاد است و راننده حق رانندگى آزاد را در جادهها دارد; ليكن اين آزادى با قوانين راهنمايى و رانندگى مرز بندى مىشود.
قانون رانندگى سرعتها را كنترل مىكند، حركتها را منظم مىكند، حق تقدمها را روشن مىسازد و در نتيجه، رانندگى سالم و آزادى را در اختيار رانندگان قرار مىدهد. قوانين اسلام براى كنترل خواهشها و تنظيم خواستها آمده است تا هر انسانى در سايه قانون از حق آزادى بهرهمند گردد. آزاد انديشه كند; آزاد، زندگى كند; آزاد، نيازهاى خود را به كار گيرد و از هر قيد و بندى رها بوده و تنها در سايه قانون قرار گيرد.
امام خمينى در موضوع آزادى در اسلام چنين مىگويد:
«شما اگر چنانچه به احكام اسلام اعتقاد داريد، اين احكام اسلام است. اسلام، انسان را آزاد قرار داده است. انسان را مسلط بر خودش و بر مالش و بر جانش و بر نواميسش ساخته است و مىگويد; هر انسانى در مسكن آزاد است، در مشروب و ماكول، آنچه خلاف قوانين الهيه نباشد، آزاد است. در مشى آزاد است. [اين] حكم اسلام است [كه] اگر كسى به منزل كسى حمله برد، براى آن كسى كه مورد حمله واقع شده است، كشتن حمله كننده جايز است. [آيا] اسلام كه اين قدر با آزاديها موافق است، ارتجاع سياه است؟...
اگر اسلام را كه همه ما تابع او هستيم قبول داريد و اسلام سرمنشا همه آزاديها و همه آزادگيها، همه بزرگيها و همه استقلالهاست ; اگر اسلام را قبول داريد، اين احكام اسلام است. كجايش ارتجاع است؟.» (2)
و هم ايشان در موضوع محدود بودن آزادى در قانون چنين مىگويد:
«آقايانى كه اسم از آزادى مىآورند; چه آقايانى كه در داخل مطبوعات هستند و چه قشرهاى ديگرى [كه] فريادى از آزادى مىزنند، اينها آزادى را درستبيان نمىكنند ويا نمىدانند در هر مملكتى، آزادى در حدود قانون است. مردم آزاد نيستند كه قانون را بشكنند و معناى آزادى اين نيست كه هر كس بر خلاف قانون اساسى يك ملتبر خلاف قوانين ملت هر چه دلش مىخواهد بگويد.» (3)
پس آزادى در اسلام تنها به قانون خدا محدود شده است و جز قانون خدا براى آن، حد و مرزى نيست. زمانى كه مىگوييم آزادى اسلامى ; يعنى رهايى از تمام قيدها و بندها جز قانون خدا، رهايى از بردگى در برابر زورمندان، رهايى از وابستگيهاى مادى، رهايى از شهوت و خواست نفس، رهايى از ستم پذيرى و چاپلوسى، رهايى از انديشه، رهايى از عقيده، رهايى از انتخاب در سايه قانون خدا و حكم اسلام كه تنظيم كننده تمام اين رهاييها و آزاديها است.
اما رهايى از همه چيز حتى قانون خدا، آزادى سالم نيست ; بلكه حقيقت و واقعيت آن آزادى نيست ; خدا خواسته كه انسان از اين قيد و بندها رها باشد و سرورى و سيادت و عزت را افتخار و سربلندى و كرامت داشته باشد; چنانچه مىفرمايد: «و لقد كرمنا بنى آدم و حملناهم فى البر و البحر و رزقناهم من الطيبات.» (4) «به تحقيق فرزندان آدم را گرامى داشتيم و به آنها كرامتبخشيديم و در خشكى و دريا وسيله سوارى براى آنها قرار داديم و روزى آنها را از نعمتهاى پاكيزه و گوارا قرار داديم.»
انسان آزاده و با كرامت، آزادى را به معناى بىبند و بارى و رهايى از قانون خدا نمىداند و آن را به معناى پيروى از خواست و خواهش نفس قرار نمىدهد ; بلكه آزادى را در حد قانون خدا محدود مىداند.
امام خمينى قدس سره در معناى صحيح آزادى چنين مىگويد:
«حالا كه من آزادم كه هر كارى مىخواهم بكنم، آزادم كه هر كه را مىخواهم اذيتبكنم، آزادم كه هر چه مىخواهم بكنم ولو به ضد اسلام باشد، ولو به ضد منافع مملكتباشد; [آيا] اين آزادى است؟[آيا] اين را ما مىخواستيم؟ ما آزادى مىخواستيم در پناه اسلام، ما مىخواستيم... اسلام هم آزادى دارد; اما آزادى بىبندوبارى نه، آزادى غربى ما نمىخواهيم، بىبندوبارى است او.» (5) و در موضوع آزادى غلط در غرب، چنين مىگويد:
«بايد همه بدانيم كه آزادى به شكل غربى كه آن موجب تباهى جوانان و دختران و پسران مىشود، از نظر اسلام و عقل محكوم است و تبليغات و مقالات و سخنرانيها و كتب و مجلات برخلاف اسلام و عفت عمومى و مصالح كشور حرام است. و برهمه ما و مسلمانان، جلوگيرى از آنها واجب است و از آزادى مخرب بايد جلوگيرى شود.» (6)
مفهوم عدالت
راغب اصفهانى در مفردات، عدل و عدالت را به معناى مساوات قرار داده و گفته است:
«عدل، تقسيم كردن به طور مساوى است و بر اين اساس، روايتشده است كه آسمان و زمين بر پايه عدالتبرقرار شده است، براى آگاهى دادن به اينكه اگر يك ركن از چهار ركن جهان بر ديگرى بيشتر و يا كمتر باشد، بر مقتضاى حكمت جهان با نظم نخواهدبود.» (7)
ابن منظور در لسان العرب نيز عدل را به معناى تساوى ميان دو چيز معنا كرده است. (8)
شيخ طوسى در معناى آن چنين مىگويد: «العدالة فى اللغة ان يكون الانسان متعادل الاحوال متساويا.» (9)
عدالت در لغت، به معناى اين است كه انسان احوال متعادل و متساوى داشته باشد و علامه طباطبايى آن را چنين معنا كرده است: «هى اعطاء كل ذى حق من القوى حقه و وضعه فى موضعه الذى ينبغى له.» (10)
عدالت، اين است كه هر صاحب حقى از نيروها را به حقش برسانى و آن را در جايگاه مناسب خويش قرار دهى و اين معنا، با معناى لغوى عدالت كه تساوى است، منافات ندارد; زيرا مقصود از تساوى، تقسيم به طور متساوى نيست كه به هر يك مقدارى مخصوص برسد و همه به يك اندازه بهرهمند شوند; بلكه مقصود، رعايت تناسب و اعتدال است ; يعنى هر چيزى را مناسب با وضع خود رعايت كردن و به طور شايسته به كار گرفتن.
از ارسطو نيز براى عدالت همين معنا نقل شده است:
«عدالت، به معناى خاص كلمه، برابر داشتن اشخاص و اشياء است. هدف عدالت هميشه تامين تساوى رياضى نيست، مهم اين است كه ميان سود و زيان و تكاليف و حقوق اشخاص، تناسب و اعتدال رعايتشود. پس در تعريف عدالت مىتوان گفت ; فضيلتى است كه به موجب آن، بايد به هر كس آنچه را كه حق اوست، داد.» (11)
از پيشوايان راستين و امامان دين نيز عدالتبه همين معنا نقل شده است:
امام هفتم موسىابن جعفر عليه السلام فرمود:
«خداوند هيچ گونه مالى را رها نكرده ; بلكه آن را قسمت كرده و حق هر صاحب حقى را به او داده است. اگر عدالت در ميان مردم برقرار شود، خواص و عوام، فقرا و مساكين و همه قشرهاى مردم، بى نياز خواهند شد.» (12)
ارتباط آزادى با عدالت
آزادى فردى، اجتماعى، سياسى، اقتصادى، قضايى، جزايى و آزادى در تمام انواع و بخشها از عدالتسرچشمه مىگيرد. عدالت است كه فرد را آزاد ساخته و به افراد اجتماع در روابط و مناسباتى كه با هم دارند، آزادى داده و نيز عدالت است كه در سياست ،اقتصاد، قضا، انديشه و ديگر كارها به انسان آزادى بخشيده است. در طول تاريخ ، هرگاه انسانها از آزادى محروم شدهاند، از بى عدالتى بوده است. به زندان رفتن آزاديخواهان و آواره شدن آنها از وطن و كشته شدن مردان خدا از امامان معصوم عليهمالسلام تا افراد عادى، همه از بى عدالتى حاكمان و زمامداران خودسر بوده است.
خداوند عادل است و از عدالتخود، انسان را آزاد آفريده و به انسان آزادى داده و اراده و اختيار را در نهاد او قرار داده است.
از عدالتخدا است كه نظام آفرينش منظم شده و هر پديدهاى در آفرينش خدا در جاى مناسب خود قرار گرفته و بر اين اساس از هماهنگى و يگانگى و نظمى كه در پديدههاى جهان است، عدالتخدا به اثبات مىرسد و يگانه بودن او ثابت مىگردد.
عدالت در خدا، نظام تشريعى را در قالب يك قانون و قاعده در آورده است و آن، پيروى احكام شرع از مصالح و مفاسد واقعى در اشياء جهان است. مجاز بودن هر كارى بايد هماهنگ با وجود مصلحتى باشد كه در آن است و ممنوع بودن هر كار، بايد هماهنگ با وجود مفسدهاى باشد كه در آن كار است.
عدالتخداوند، براى هر فردى حقى را آفريده است و اين حق، گاهى مساوات و برابرى با ديگران را مىطلبد و گاهى تفاوت را ; تساوى همگان در برابر قانون و اجراى آن و تفاوت در برابر متفاوت بودن افراد در كوشش و تلاش براى نزديك شدن به كمال و رحمتخدا.
پياده كردن عدالت پيش از اجراى مسابقه و پس از پايان آن مثل هم نيست. عدالت مىگويد آغاز مسابقه تمام افراد شركت كننده در يك درجه هستند و همگان بايد از امكانات موجود به طور مساوى استفاده كنند و ليكن پس از پايان مسابقه و روشن شدن تفاوت ميان افراد در استعدادها و كوششها بايد با هر فردى مطابق با درجه استعداد و كوشش او رفتار كرد و در تشويق و جايزه بايد بين نفر اول با نفر دوم تفاوت قائل شد.
به كارگيرى آزادى در مسابقه نيز هماهنگ با پياده ساختن عدالت در آن است. زندگى براى انسانها نيز ميدان مسابقه است. انسانهايى كه به سر حد عقل و تميز مىرسند، به شركت در اين مسابقه دعوت شدهاند و همگان از حقوق اولى و همگانى به طور متساوى برخوردار هستند و خداوند ابزار كار را به طور متساوى در اختيار آنها قرار داده و آنها را به تلاش و كوشش دعوت نموده است. اين دعوت از طرف خدا به تعبيرهاى گوناگونى در قرآن آمده است:
«و سارعوا الى مغفرة من ربكم و جنة عرضها السموات والارض اعدت للمتقين.» (13)
«شتاب كنيد به سوى بخشش پروردگارتان و بهشتى كه پهناى آن آسمانها و زمين است كه براى پرهيزگاران آماده شده است.»
«واستبقوا الخيرات» (14) «و پيشى گيريد بر يكديگر در كارهاى نيك»و پس از پايان مسابقه، تفاوت مردم در تلاش كردن به سوى هدف مسابقه روشن مىشود و عدالت و آزادى در مسابقه مىگويد; با افراد جامعه نبايد با يك درجه نگاه كرد، و بر همين اساس گاهى از پيامبر صلىالله عليه و آله نقل شده كه فرمود: «الناس سواء كاسنان المشط» (15) «مردم با هم مساوى و برابرند مانند دندانههاى يك شانه»و يا فرمود: «لافضل لعربى على عجمى (16) » «عرب هيچ گونه برترى بر عجم ندارد»و اين، تساوى و برابرى افراد انسان است در دعوت الهى و به كارگيرى نعمتهاى او و فرمانبرى از دستورات او. ليكن قرآن مىفرمايد: «ام نجعل اللذين آمنوا و عملواالصالحات كالمفسدين فى الارض ام نجعل المتقين كالفجار» (17)
«آيا كسانى را كه ايمان آوردهاند و كار شايسته انجام دادهاند مانند كسانى قرار مىدهيم كه در زمين فساد مىكنند و آيا پرهيزگاران را مانند گنه كاران قرار مىدهيم.»
پس تساوى و برابرى كه در روايات آمده است، نسبتبه قانون الهى و ابزار كار و حقوق همگانى است كه خداوند آن را به طور متساوى به تمام افراد بشر عنايت فرموده است و به اصطلاح، تساوى و برابرى پيش از اجراى مسابقه در ايمان و انجام كارهاى شايسته است و تفاوتى كه در آيه بيان شده است، نسبتبه پايان مسابقه ايمان و عمل صالح است كه برندگان در اين مسابقه و تلاشگران در اين ميدان با كسانى كه از كاروان عقب مانده و يا نخواستهاند تلاش كنند و يا در مسير مخالف در حركتبودهاند بايد تفاوت داشته باشند.
اين عدالتخداوند است كه همه را از حقوق مساوى بهرهمند مىسازد و همه را به مسابقه در ايمان و عمل صالح دعوت مىكند و در پايان كه مردم در تلاش با هم تفاوت داشتند پاداشها نيز بايد تفاوت داشته باشد.
امام خمينى قدس سره در پيوندى كه عدالت و آزادى با يكديگر دارند، چنين مىگويد:
«بايد جوانان روحانى و دانشگاهى قسمتى از وقت را صرف كنند در شناخت اصول اسلام كه در راس آن توحيد و عدل و شناخت انبياى بزرگ [و] پايه گزاران عدالت و آزادى است ; از ابراهيم خليل تا رسول خاتم صلى الله عليه و آله» (18)
و نيز مىگويد:
«جمهورى اسلامى، عدل اسلامى را مستقر مىكند و با عدل اسلامى همه و همه در آزادى و استقلال و رفاه خواهند بود.» (19)
عدالت و آزادى در بزهكاران و تبهكاران
تبهكارانى كه بر خود ستم كرده و يا به حقوق ديگران تجاوز مىنمايند و حق حيات و آزادى را از ديگران سلب كرده و با قلم و قدم خود، مردم را به فساد و بد انديشى سوق مىدهند، نبايد با آنها چون مردم پاك انديش و پاك كردار برخورد شود و آزادى كه براى پاكان وجود دارد، نبايد براى ناپاكان هم باشد; زيرا پاكان با انديشه پاك و نيك و كردار شايسته، خود را به كمال و سعادت مىرسانند و ديگران را نيز با خود همراه ساخته و به هدف عالى، هدايت رهبرى مىكنند; ليكن بد انديشان در انديشه تباهى و فساد هستند و براى رسيدن به هدف زشتخود، از ارتكاب هر كار زشتى ابا ندارند. حقوق ديگران را پايمال كرده جان و مال و آبرو و ناموس ديگران را وسيله رسيدن به اهداف ناپاك خود قرار مىدهند.
اجراى عدالت در اينگونه افراد حكم مىكند كه از آزادى در عمل محروم شوند و دست آنها در خرابكارى و فساد و تعدى به ديگران قطع شود. آزادى دادن به اين گروه، خلاف عدالت است ; زيرا خلاف آزادى ديگران است. اينان با فساد و تباهى كه دارند و با سلب حق ديگران، مردم را از آزادى محروم ساخته و اجازه كار و فعاليتبه آنها نمىدهند.
پس رابطه ديگر عدالت و آزادى در اينجا روشن مىشود و آن اينكه، آزادى دادن به گروه بزهكار و تبهكار و مفسد، خلاف اجراى عدالت و خلاف اجراى آزادى در جامعه است ; چرا كه اگر اين گروه با آزادى حقوق ديگران را پايمال كرده و به آزادى ديگران تجاوز مىكنند و به اين ترتيب، ديگران در اعمال حقوق خود آزاد نخواهند بود، آزادى از پيكره اجتماع رختبرمىبندد و از ميان مىرود; چنانچه عدالت نيز پايمال شده و از ميان مىرود.
امام خمينى قدس سره چنين مىگويد:
«ما هر چه خواستيم اين قشرهاى فاسد را هدايت كنيم و هر چه مهلت داديم كه هدايتبشوند و به خود بيايند و به مصالح كشور نظر كنند، عكس آن را عمل كردند. هر چه به آنها آزادى داديم كه آزادى را براى ملت وسيله رشد قرار بدهند; آزادى قلم داديم، آزادى بيان داديم، اجتماعات و احزاب را آزاد گذاشتيم كه اگر راست مىگويند كه براى ملت كار مىكنند و دموكرات هستند و حكومت مردم بر مردم مىخواهند، چرا نمىگذارند مردم سرنوشتخودشان را تعيين كنند چرا، با خرابكاريها مىخواهند [كه مردم] حكومتخودشان را تعيين نكنند... آنها مىخواهند ما را غارت كنند و جوانهاى ما بىتفاوت باشند. جوانهايى كه در عشرتگاه هستند، بىتفاوتند. جوانهايى كه مبتلا به مخدرات هستند، در امور كشور بىتفاوت هستند، جوانهايى كه در مراكز فحشا بزرگ مىشوند، نسبتبه مصالح كشور بىتوجهند و به مصالح كشور كار ندارند... ما مىخواهيم مملكت را حفظ كنيم و حفظ مملكتبه آن آزادى كه شما مىگوييد، نيست. اين آزادى مملكت را بر باد مىدهد... شما مىخواهيد كه ما آزاد بگذاريم تا جوانان ما فاسد بشوند و در پايان شما بهره ببريد.» (20)
آزادى و عدالت
آزادى با عدالت پيوند شديد و ارتباط مستحكم دارد. تمام انواع گوناگون عدالتبا آزادى ارتباط دارند اين عدالت در چند شكل تجلى پيدا مىكند. بدين قرار:
1- عدالت ادارى
اداره كردن اجتماع به گونهاى كه اداره كننده بتواند صفات و ويژگيهاى افراد اجتماع را در نظر بگيرد و با هر فردى هماهنگ با استعداد و تلاش و كوششى كه در پيشرفت كار اجتماع دارد، برخورد نمايد. در امكانات موجود و در خدمات عمومى و حقوق همگانى در ميان افراد، به تساوى رفتار كند و در تفاوت كوششها و تلاشها در رفتارها تفاوت قايل شود; نظير ميدان مسابقهاى كه پيش از اجراى مسابقه با افراد به طور يكسان رفتار مىشود و پس از پايان آن، ميان افراد به تفاوت كوشش آنها، تفاوت رعايت مىگردد.
اداره جامعه بايد به كسى سپرده شود كه عدالت را بشناسد و بتواند آن را خوب اجرا كند، امام موسى بن جعفر عليهالسلام فرمود: «لايعدل الا من يحسن العدل» (21)
«عدالت را اجرا نتواند كرد، مگر كسى كه آن را نيك بشناسد و نيك اجرا كند.»
اداره كننده جامعه اگر از مخالفان عدالتبترسد و يا در اجراى آن، ضعف نشان بدهد و يا نتواند آن را نيك شناسايى كند و نتواند با هر فردى همان طور كه در خور و شايسته اوست، رفتار كند، نمىتواند عدالت را اجرا كند و كسى كه عدالت را درستشناسايى نكرده باشد و از آن تصور درست و كاملى نداشته باشد، نمىتواند آن را اجرا كند و بر اين اساس است كه اميرالمؤمنين (ع) فرمود: «ايهاالناس لا خير فى دين لا تفقه فيه» (22)
«اى مردم در دينى كه شناسايى و نيكشناسى نباشد، خيرى نيست».
در سايه عدالت ادارى كه حفظ حقوق افراد مىشود، آزادى انديشه، بيان، كردار و ديگر انواع آزادى نيز تامين مىشود.
2- عدالت جزايى
كيفرهاى جزايى كه در ملتها قانونى مىشود، از عدالتسرچشمه مىگيرد و انديشمندان هر ملتى براى برقرارى عدالت، قوانين كيفرى وضع مىكنند تا حقوق افراد جامعه پايمال نشده و تجاوزگران به كيفر كار زشتخود برسند و داد ستمديده از ستمگر گرفته شود.
در اسلام پيش از وضع قوانين كيفرى، رهنمودهايى در مورد ريشه يابى تباهى و جرم انجام شده و پيش از وقوع جرم، ريشههاى آن شناسايى گشته است و مردم را از خطر و زشتى آنها آگاهى داده و از ارتكاب برحذر داشته است. به عنوان نمونه براى جلوگيرى از سرقت، تصرف در مال ديگران را بدون رضايت آنان ممنوع ساخته و از نتايجسوئى كه اين كار دارد، از باطل بودن عبادات با مال حرام و مستجاب نشدن دعا با خوردن حرام و كيفرهايى كه در جهان آخرت براى تصرف كننده در مال حرام است، به مردم هشدار داده است. براى جلوگيرى از قتل و آدمكشى، خون مسلمان را محترم دانسته و كمترين آزار را نسبتبه ديگران حرام كرده تا راه آدمكشى را با اين وسيله مسدود نمايد.
پس از وقوع جرم، انسان را از كار زشتى كه كرده آگاه نموده و از مجرم مىخواهد توبه كند و از كار زشتخود پشيمان شود و خسارتى را كه بر خود و يا ديگران وارد كرده، جبران نمايد. و با اين فرمان، مجرم را هدايت كرده و از اجراى كيفر نسبتبه او جلوگيرى مىكند; زيرا هر مجرمى توبه كند و به خدا برگردد و جبران خسارت وارده نمايد، كيفرى نسبتبه او اجرا نمىگردد.
و اگر اين گونه اندرزها و هشدارها مؤثر واقع نشد و جرم اتفاق افتاد و مجرم توبه نكرد، آنگاه انواع كيفرهايى كه با جرمها هماهنگى و تناسب كامل دارد، به كار مىگيرد و در مورد مجرم اجرا مىكند. كيفرى كه مناسب جرمى است كه مجرم انجام داده ; مثلا در آدم كشى عمدى، قصاص را قانونى كرده و فرمان داده است هر كس مسلمانى را بكشد، بايد در برابر اين جنايت كشته شود و در قرآن مىفرمايد كه اين كيفر، باعثحيات و زندگانى جامعه مىگردد و براى ادامه حيات و زندگانى جامعه قاتل را بايد كشت و قصاص نمود و «لكم فى القصاص حيات يا اولوالالباب لعلكم تتقون.» (23)
و «در اجراى قصاص براى شما حيات و زندگانى هست اى صاحبان عقل شايد پرهيزگار شويد.»
قصاص هرچند ظاهرى خشن دارد ; ليكن اگر با انديشه به آن نگاه شود، روشن خواهد شد كه تنها عاملى كه مىتواند جلوى كشتار افراد جامعه را بگيرد و حيات و زندگى را براى انسانها تضمين نمايد، كشتن قاتل است.
مصلحت انديشى براى جامعه در اينگونه كيفرها، بر مصلحت انديشى فرد برترى پيدا كرده و صلاح جامعه نسبتبه صلاح فرد جنايتكار، اهميتبيشترى پيدا مىكند، البته اگر بگوييم كه فرد جنايتكار صلاح و مصلحت دارد و با انجام جنايت، آن را از دست نمىدهد.
بريدن دست دزد نيز از اين قبيل كيفرهاست كه براى حفظ اموال مردم از چپاول و غارت قانونى شده است و به همان نحو كه قصاص از قاتل، سبب ادامه و استمرار حيات افراد جامعه است، بريدن دست دزد نيز سبب حفظ اموال مردم و حفظ ارزش حقوقى زحمتهاى ديگران است. اگر اين گونه كيفرها اعمال نشود، جامعه به سوى نابودى خواهد رفت و جان و مال مردم از ميان مىرود، عدالت پياده نخواهد شد و آزادى براى افراد نيز از ميان مىرود; زيرا زمانى آزادى براى افراد تامين مىشود كه جان و مال آنان محفوظ باشد و با خاطرى آسوده و به دور از تشويش و نگرانى زندگانى كنند. كسى كه در انديشه از دست دادن جان و يا مال خود باشد، آزادى انديشه ندارد، آزادى بيان ندارد، آزادى كردار ندارد و در يك كلام، به كارگيرى آزادى تنها در محيطى امن و خاطرى آسوده قابل تحقق و پياده شدن است.
3- عدالت اقتصادى
در اسلام بر عدالت اقتصادى تاكيد بسيار شده و آن را مايه بىنيازى و غناى افراد اجتماع معرفى كرده است. امام صادق (ع) فرمود: «ان الناس يستغنون اذا اعدل بينهم.» (24) «اگر در ميان مردم به عدالت رفتار شود همه بى نياز مىشوند.»
و امام كاظم (ع) فرمود:
«خداوند هيچ گونه مالى را رها نكرده است ; بلكه آن را قسمت نموده و حق هر صاحب حقى را به او داده است. و اگر در ميان مردم به عدالت رفتار شود، خواص و عوام و فقيران و بينوايان و همه قشرهاى مردم بى نياز مىشوند.» (25)
آنچه بر خلاف عدالت اقتصادى باشد، در اسلام حرام شده است ; مانند ربا كه در قرآن ظلم و ستم به حساب آمده است. آنجا كه مىفرمايد:
«يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله و ذروا ما بقى من الربا ان كنتم مؤمنين فان لم تفعلوا فاذنوا بحرب من الله و رسوله و ان تبتم فلكم رؤس اموالكم لا تظلمون و لاتظلمون.» (26)
«اى اهل ايمان بترسيد از خدا و واگذاريد آنچه را كه از ربا باقى مانده است، اگر ايمان داريد. پس اگر ربا را ترك نكنيد، با خدا و پيامبرش اعلام جنگ كردهايد و اگر توبه كنيد، پس سرمايه مال براى خودتان است. نه ستم كنيد و نه زير بار ستم برويد.»
در هر حال، رباگيرى خلاف عدالت اقتصادى بوده و ظلم شمرده شده و در شرع نيز حرام و ممنوع است.
امام خمينى در تفسير آيه ربا چنين گويد:
«و ان قوله تعالى و ان تبتم فلكم رؤس اموالكم لا تظلمون و لا تظلمون ظاهر فى ان اخذ الزيادة عن راس المال ظلم فى نظر الشارع الاقدس و حكمة فى الجعل ان لم نقل بالعلية و ظاهر فى ان الظلم لا يرتفع بتبديل العنوان مع بقاء الاخذ عملى حاله و قد مرت ان الروايات الصحيحة و غيرها عللتحرمة الربا بانه موجب لانصراف الناس عن التجارات و اصطناع المعروف و ان العلة كونه فسادا و ظلما.» (27) «آيه شريفه كه مىگويد اگر توبه كنيد سرمايه مال از خودتان است، نه ستم كنيد و نه زير بار ستم برويد; دلالت دارد بر اينكه گرفتن زياده از سرمايه در نظر شارع اقدس ظلم است و همين ظلم و ستم حكمت جعل تحريم است، اگر نگوييم كه علت آن است. و روشن است كه ظلم با تغيير عنوان از ميان نمىرود; در حالى كه زياده از سرمايه را مىگيرد. و پيش از اين گذشت كه در روايات صحيحه، علتحرام بودن ربا، منصرف شدن مردم از تجارتها و كارهاى خير قرار داده شده است و در روايات آمده است كه علتحرام بودن ربا، فساد و ستمى است كه در آن قرار گرفته است.»
عدالت در اقتصاد، داد و ستد و معاملات را بر موازين برابرى و قواعد عادلانه برقرار كرده است كه اگر از آن موازين تجاوز شود، برخلاف عدالت است و آن داد و ستد لازمالاجرا نيست ; به گونهاى كه اگر يكى از دو طرف قرارداد خسارت ببيند، بايد خسارت او جبران شود و در موارد متعددى حق پشيمانى و به هم زدن معامله به كسى كه خسارت ديده، داده شده است كه از آنها در فقه به خيار تعبير شده است. برخى از اين خيارات عبارتند از: خيار عيب، خيار غبن، خيار شرط، خيار وصف و... كم فروشى و غش در معامله حرام شده و پولى كه در برابر جنس فروخته شده در اين معامله گرفته شود، در ملك فروشنده قرار نمىگيرد.
عدالت اقتصادى سلامت قراردادها را تضمين كرده و پايدارى به آنها را تامين مىنمايد. با اجراى اين بخش از عدالت در اقتصاد، اقتصادى سالم در جامعه حاكم مىشود و با اين اطمينان و آسودگى خاطر است كه انسانها مىتوانند هر نوع قراردادى را برقرار كنند و داد و ستد را رونق دهند و از آزادى اقتصادى كه از عدالت اقتصادى سرچشمه مىگيرد، بازارهاى داد و ستد خود را رونق دهند و با هر شخص و در هر زمان و يا مكان، قراردادهاى خود را امضا كنند. در هر صورت، اين توانايى را مىتوان آزادى اقتصادى ناميد. پس آزادى اقتصادى از عدالت اقتصادى سرچشمه مىگيرد و هر گاه در اقتصاد، عدالتباشد، آزادى نيز هست و اگر در اقتصاد عدالت نباشد و قراردادها بر پايه زور و ستم و پايمال كردن حق و مال ديگران به انجام برسد، آزادى انسانها در برقرارى قراردادهاى خود دچار ابهام مىشود و مردم به انجام چنين قراردادهايى مايل نمىباشند و اگر معاملهاى را انجام دهند، از روى اضطرار و ناچارى است نه از روى ميل و اختيار.
4- عدالت در قضاوت
قاضى بايد عادل باشد و در قضاوت نيز عدالت را اجرا كند. عدالت در قاضى با عدالت در قضاوت بايكديگر متفاوت است. عدالت در قاضى به معناى ترك گناه و نافرمانى خداست، از طريق انجام واجبات و ترك محرمات با نيروى نفسانى كه او را بر اين كار وادار مىكند.
و عدالت در قضاوت، تساوى و برابرى ميان دو طرف دعواست كه قاضى بايد به هر دو نفر با يك چشم نگاه كند و يكى را بر ديگرى برترى ندهد.
خداوند در قرآن كريم در خصوص قضاوت و حكم ميان مردم فرمان به عدالت داده است:
«ان الله يامركم ان تؤدوالامانات الى اهلها و اذا حكمتم بين الناس ان تحكموا بالعدل.» (28) «همانا خداوند به شما فرمان مىدهد كه امانتها را به صاحبانشان برگردانيد و هر گاه ميان مردم حكم و قضاوت كنيد، با عدالتحكم را اجرا نمائيد.»
«يا ايهاالذين آمنوا كونوا قوامين لله شهداء بالقسط و لا يجر منكم شنئان قوم على ان لا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوى» (29)
«اى كسانى كه ايمان آوردهايد، در راه خدا استوار و پايدار باشيد و براى ساير ملل عالم گواه عدالت و راستى و درستى باشيد و دشمنى با گروهى سبب نشود كه عدالت را اجرا نكنيد. عدالت را اجرا كنيد كه به پرهيزگارى و تقوا نزديكتر است. »
امامان معصوم نيز ما را به عدالت در قضاوت فرمان دادهاند:
امام صادق (ع) فرمود: «هر كس گرفتار قضاوت شد، بايد در اشاره و نگاه و محل نشستن [طرفين دعوا] تساوى را رعايت كند.» (30)
و فرمود: مردى بر اميرالمؤمنين (ع) وارد شد و چند روزى مهمان او بود. سپس براى دادخواهى به نزد آن حضرت آمد. حضرت به او فرمود: طرف دعوا هستى؟ گفت: آرى. فرمود: از خانه ما بيرون برو ; زيرا پيامبر (ص) نهى فرمود از اينكه طرف دعوا مهمان[قاضى]، شود، مگر اينكه طرف ديگر او نيز مهمان بشود.» (31)
عدالت در قضاوت به قاضى حق نمىدهد كه يكى از دادخواهان را بر ديگرى ترجيح دهد و يا راه پيروزى بر طرف ديگر را به او بياموزد; زيرا اين كار زيان رسانى به طرف ديگر محسوب شده و زيان رسانى در اسلام حرام است. قضاوت براى بستن راه دشمنى و كينه است ; در حالى كه ستم در قضاوت، دشمنى و كينه را بيشتر مىكند و با عدالت در قضاوت كه خداوند در قرآن و پيامبر و اهل بيت او در روايات به آن دستور دادهاند، سازگار نيست.
امام خمينى قدس سره در خصوص عدالت در قضاوت چنين مىگويد:
«وظايف قاضى چند امر است ; واجب است ميان دادخواهان تساوى برقرار كند، هر چند از نظر مقام تفاوت داشته باشند و اين تساوى بايد در سلام كردن به آنها، پاسخ گفتن به سلام آنها، نگاه كردن به آنها، سخن گفتن با آنها، ساكتشدن در برابر آنها، خوشرويى و ديگر آداب و احترامها رعايتبشود و اجراى عدالت در حكمرانى ميان آنها واجب است. اين تساوى در زمانى است كه دادخواهان مسلمان باشند و اگر يكى از آنها كافر باشد، تساوى در احترام واجب نيست ; اما اجراى عدالت در حكم بر هر حال واجب است. قاضى نمىتواند به يكى از دادخواهان چيزى را بياموزد كه بتواند بر ديگرى پيروز شود و نمىتواند كيفيت استدلال و دستيابى به راه پيروزى بر خصم را به يكى از آنان بياموزد. اگر دادخواهان يكى پس از ديگرى وارد بشوند، بايد در آغاز به دادخواهى اولين كسى كه وارد شده است گوش فرا دهد، مگر اينكه به مقدم شدن ديگرى رضايت دهد و تفاوتى نيست در اين حكم، ميان دادخواهان كه در يك رتبه باشند يا متفاوت ; مرد باشند يا زن و اگر با هم وارد بشوند و يا نداند كدام يك از آنها اول وارد شده است و راهى براى تشخيص آن نباشد، قرعه مىزند.» (32)
اين وظايف، نمونهاى از عدالت در قضاوت است كه در اسلام بر آن تاكيد شده است و اجراى اين وظايف، براى قاضى دو اصل اخلاقى فقهى را زنده مىكند و آنها را در جامعه اجرا مىنمايد; اصل عدالت و اصل آزادى.
اصل اول كه روشن است ; اما اصل دوم چگونه اجرا مىشود؟ پاسخ اين است، زمانى كه دادخواه بداند در محكمه قضاوت و حكم قاضى، عدالت اجرا مىگردد و اصل تساوى و برابرى حقوق تامين مىشود و حق او پايمال نمىگردد، با استفاده از آزادى كامل مىتواند دادخواهى كند، سخن خود را بگويد و حق خود را بخواهد; ليكن اگر بداند عدالت در قضاوت اجرا نمىگردد، كسى به حرف او گوش نمىدهد و به حق خود نمىرسد، از دادخواهى صرف نظر مىكند و يا دروغ مىگويد، به بيراهه مىرود و بالاخره اراده و اختيار و آزادى و حق انتخاب صحيح را از دست مىدهد و به اضطرار و ناچارى گرفتار مىشود. و از اين نكته، پيوند عدالت در قضاوت و آزادى براى ما روشن شده و ارتباط و همبستگى ميان آنها معلوم مىشود.
عدالت در كارگزاران اسلام
كارگزاران اسلام كه عهده دار خدمتبه مردم هستند، بايد عدالت را اجرا كرده و خدماتى را كه به مسلمانان ارايه مىدهند، بايد صادقانه و از روى عدالتباشد تا تمام افراد جامعه به حقوق اسلامى خود برسند و بر كسى ستم نشود. كارگزاران در اسلام عبارتند از رهبر يا مرجع تقليد، قاضى ، امام جماعت و جمعه، شاهد، كاتب، مترجم، عامل صدقات، مقوم، مقسم، نائب در انجام عبادات، امين حاكم بر مال ايتام و غائب و ديوانه و امين حاكم بر قبض حقوق مالى و ديگر كسانى كه بخشى از خدمات جامعه را تحت هر عنوانى به عهده دارند، بايد عادل باشند.
اجراى عدالت در گروه كارگزاران، آزادى جامعه را نيز تضمين مىكند; زيرا در جامعهاى كه عدالتباشد و حقوق مردم به طور شايسته به آنها برسد، حق آزادى كه يكى از حقوق اسلامى است نيز براى افراد به دست مىآيد.
اميرالمؤمنين (ع) مىفرمايد: «و ان افضل قرة عين الولاة استقامة العدل فى البلاد» (33)
«بالاترين چشم روشنى رهبران دينى و كارگزاران اسلامى، برپا داشتن عدالت در بلاد است.» و فرمود: «و ان افضل عبادالله عندالله امام عادل.» (34)
«بالاترين بندگان در نزد خداوند، رهبر عادل است.»
علاوه بر رهبر دينى كه بايد عادل باشد، دولتمردان او نيز بايد عادل باشند و ستمگر را كمك ندهند. اميرالمؤمنين (ع) به مالك اشتر مىفرمايد: «وليكن وزرائك ممن لم يعاون ظالما على ظلمه.» (35
«اى مالك بايد دولت مردان تو كسانى باشند كه ستمگرى را در ستم كردن كمك نداده باشند.»
و در اوصاف والى و حكمران مىفرمايد:
«و قد علمتم انه لا ينبغى ان يكون الوالى على الفروج و الدماء و المغانم والاحكام و امامة المسلمين البخيل فتكون فى اموالهم نهمة و لا الجاهل فيضلهم بجهله و لا الجافى فيقطعهم بجفائه و لا الحائف للدول فيتخذ قوما دون قوم.» (36)
«و به تحقيق مىدانيد كه حكمران بر فروج و دماء و اموال غنيمتى و احكام دين و رهبرى مسلمين نبايد بخيل باشد، تا چشم طمع به مال مسلمانان نداشته باشد و نبايد نادان باشد، تا مردم را با نادانى خود گمراه نكند و نبايد جفاگر باشد، تا با جفاى خود، فروپاشى كانون اجتماع آنها را نكند و نبايد ستمگر در تقسيم اموال باشد، تا برخى را بدون جهتبر برخى ديگر برترى ندهد.»
امام خمينى قدس سره در خصوص عدالت كارگزاران اسلام و آزادى چنين مىگويد:
«سياست دولت اسلامى، حفظ استقلال، آزادى ملت و دولت و كشور و احترام متقابل، بعد از استقلال تمام مىباشد و فرقى بين ابرقدرتها و غير آنها نيست.» (37)
«اسلام بيش از هر دين و هر مسلكى به اقليتهاى مذهبى آزادى داده است. آنان نيز بايد از حقوق طبيعى خودشان كه خداوند براى همه انسانها قرار داده است، بهرهمند شوند. ما به بهترين وجه از آنان نگهدارى مىكنيم. در جمهورى اسلامى كمونيستها نيز در بيان عقيده خود آزادند.» (38)
«در جمهورى اسلامى هر فردى از حق آزادى عقيده و بيان برخوردار خواهد شد وليكن هيچ فرد و يا گروه وابسته به قدرتهاى خارجى را اجازه خيانت نمىدهيم.» (39) «با جمهورى اسلامى، سعادت، خير، صلاح براى همه ملت است. اگر احكام اسلام پياده بشود، مستضعفين به حقوق خودشان مىرسند. تمام اقشار ملتبه حقوق حقه خودشان مىرسند. ظلم و جور و ستم ريشه كن مىشود. در جمهورى اسلامى زورگويى نيست، در جمهورى اسلامى ستم نيست، در جمهورى اسلامى آزادى است، استقلال است. همه اقشار ملت در جمهورى اسلامى بايد در رفاه باشند. در جمهورى اسلامى عدل اسلامى جريان پيدا مىكند.» (40)
امام در باره ستمگرى كارگزاران جامعه و از ميان رفتن آزادى افراد جامعه چنين مىگويد:
«ما همه بدبختى هايى كه داشتيم و داريم و بعد هم داريم، از اين سران كشورهايى است كه اين اعلاميه حقوق بشر را امضا كردهاند. اعلاميه حقوق بشر را پنهانى امضا كردند كه سلب آزادى بشر را در همه دوره هايى كه كفيل بودهاند و دستشان به يك چيز مىرسيدهاست، كردهاند. سرلوحه اعلاميه حقوق بشر، آزادى افراد است. هر فردى از افراد بشر آزاد است، بايد آزاد باشد، همه در مقابل قانون على السويه مىباشند، همه بايد آزاد باشند... اين اعلاميه حقوق بشر را آمريكا يكى از آنهاست كه تصويب كردهاند اين را و امضا كردند... اين آمريكايى كه اعلاميه حقوق بشر را به اصطلاح امضا كرده است، ببينيد چه جناياتى را بر اين بشر واقع كرده است.» (41)
«در محيطى گفته مىشود آزادى داريم كه بهترين فرزندان و عزيزان ايران در زير شكنجه و تبعيد به سر مىبرند. در محيطى دم از احترام به علماى اسلام مىزنند كه علماى اسلام در حبس غيرقانونى و در تبعيد گاهها بدون مجوز به سر مىبرند.» (42)
ارتباط عدالت اجتماعى با آزادى
اجتماع دينى، اجتماعى است كه در آن موجبات رشد و تكامل وجود داشته باشد. موانع ترقى و سعادت از ميان برداشته شود. اجتماعى كه در آن سلامت روانى وجود نداشته باشد، به رشد و تكامل نمىرسد زمانى سلامت روانى اجتماع تامين مىشود كه مردم در عقيده، بيان، انتخاب، راى و ديگر نيازها آزاد باشند. البته آزادى در حدود قانون اسلام كه تامين كننده بهترين و بالاترين نوع آزادى است. بهترين راه اجراى عدالت، اجراى آن در اجتماعى است كه سلامت روانى داشته باشد. اضطراب، ناكامى و تعارض و تضارب در نيازها وجود نداشته باشد. و از ميان رفتن اين گرفتاريها و ناراحتيها زمانى ميسر خواهد شد كه مردم از حق آزادى سالم برخوردار باشند. و از اينجا ارتباط عدالت اجتماعى با آزادى روشن مىگردد. اجراى عدالتبدون آزادى، امرى محال است و اجراى آزادى بدون عدالت اجتماعى، امرى ناممكن مىباشد.اسلام براى اجراى بهترين شكل عدالت و آزادى در اجتماع، اسباب وموجبات رشد آن را فراهم كرده و از موانع آن جلوگيرى كرده و افراد را هشدار داده است ; از بىدينى و بىاعتقادى گرفته تا بىعدالتى و هر آنچه مانع رشد و پيشرفت جامعه باشد. «اعبدوالله مالكم من اله غيره.» خدا را بپرستيد جز خدا معبودى نداريد.» (43)
«فاوفوا الكيل و الميزان» «به كيل و پيمانه و وزن وفادار مانده از كم فروشى و نقصان بپرهيزيد.» (44)
براى اجراى عدالت اجتماعى، شناخت درست انسانها و ارزش و كرامت افراد جامعه نقش بسيار مهمى دارد.امير مؤمنان (ع) در عهدنامه مالك اشتر، انسانها و افراد جامعه را بر دو گونه قرار داده است; 1- برادران دينى و مسلمانها كه در اسلام با هم مشتركند. 2- همنوعان كه در انسانيتبا هم مشترك هستند; هر چند در دين و اعتقاد با هم اختلاف دارند و هيچ كدام از آنها نبايد تحقير گردند يا ستم ببينند. (45) آزادى تنها از عدالتسرچشمه نمىگيرد; بلكه تمام حقوق انسانى از عدالتسرچشمه مىگيرند و بايد با آن هماهنگ باشند تا جايى كه گفته شده است ; حقوق و عدالت دو همزاد تاريخىاند. يونانيان اين اتحاد را بيش از ديگران دريافتند و روميان انديشه آنان را گرفتند.
حكومت كفرى كه عدالت را رعايت كند، باقى مىماند و ليكن حكومتى كه عدالت را رعايت نكند و حقوق افراد جامعه را به آنها ندهد، باقى نمىماند. حقوق و قوانين اداره كننده جامعه بايد از عدالت الهام گرفته و با آن هماهنگ باشد.
«دوم، قاعده و قانونى را كه با عدالت و انصاف هماهنگ نبينند، آن را با ميل و رغبت اجرا نمىكنند و براى فرار از آن به انواع سليقهها و ابزارها دست مىزنند. پس هر حكومتى كه بخواهد جامعه را اداره كند وباقى بماند، بايد قوانين اداره كننده خود را با عدالت هماهنگ سازد و براى حفظ نظام عمومى و ايجاد آرامش و امنيت عمومى ناگزير است كه تا سر حد امكان قواعد حقوقى را كه در جامعه اجرا مىكند، با عدالتسازگار كند. در اخلاق و حكمت نيز والاترين ارزشها در كرامت انسانى، آزادى برابرى و عدالت است و اين سه مفهوم چندان عزيز و گرانبها هستند و با روح آدمى سازگار، كه برترى دادن يكى از آنها بر ديگرى دشوار است و شايد علت آن، وحدت و يگانگى است كه بر روح و حقيقت آنها حكمفرماست ; ليكن هر كدام از ديگرى سرچشمه مىگيرد و از او جدا نيست. اين هماهنگى و يگانگى تا جايى رسيده است كه مركزيت را براى هر كدام مجهول ساخته است و هر كس با تصوراتى كه دارد، يكى از آنها را به عنوان مركز براى ديگرى معرفى كرده است. برخى گفتهاند مركز، عدالت است كه برابرى و آزادى از آن سرچشمه مىگيرند و برخى مركزيت را از آن آزادى مىدانند و مىگويند; آزادى مركز و قطب همه ارزشهاى انسانى است و هر چه هست وابستگى و همبستگى ميان اين سه قطب است كه تمام ارزشهاى اخلاقى و حقوقى انسان از آن سرچشمه مىگيرند.
امام خمينى در موضوع عدالت و برابرى در اسلام چنين مىگويد:
«ما عدالت اسلامى را مىخواهيم در اين مملكتبرقرار كنيم. اسلامى كه راضى نمىشود حتى به يك زن يهودى كه در پناه اسلام است، تعدى بشود. اسلامى كه حضرت امير سلامالله عليه مىفرمايد: براى ما اگر چنانچه بميريم ملامتى نيست و لشكر مخالف آمده است و با فلان زن يهوديهاى كه ملحد بوده استخلخال را از پايش درآورده است. يك همچو اسلامى كه عدالتباشد در آن، اسلامى كه در آن هيچ ظلمى نباشد، اسلامى كه در آن شخص اولش با آن فرد آخر، على السويه در مقابل قانون باشند. در اسلام چيزى كه حكومت مىكند، يك چيزى است و آن قانون الهى... قانون حكومت مىكند. شخص هيچ حكومتى ندارد آن شخص ولو رسول خدا باشد ولو خليفه رسول خدا باشد، شخص مطرح نيست، در اسلام قانون است، همه تابع قانونند و قانون هم قانون خداست. قانونى است كه از روى عدالت الهى پيدا شده است. قانونى است كه قرآن است. قرآن كريم است و سنت رسول اكرم است» (46) «جمهورى اسلامى عدل اسلامى را مستقر مىكند و با عدل اسلامى همه و همه در آزادى و استقلال و رفاه خواهند بود.» (47)
امام قدس سره در اين سخن به روشنى بيان كرده است كه آزادى از عدالتسرچشمه مىگيرد و اگر در جامعه عدالت اجرا شود، آزادى و استقلال و رفاه به دنبال آن خواهد آمد و پيوند عدالت و آزادى پيوند علت و معلول است واين پيوند نزديكترين و شديدترين پيوندهاست كه در سخن امام به آن اشاره شده است.
«ملت ايران مسلمان است و اسلام را مىخواهد ; آن اسلامى كه در پناه آن، آزادى و استقلال است، رفع ايادى اجانب است، عدم پايگاه ظلم و فساد است، قطع كردن دستهاى خيانتكار و جنايتكاران است.» (48)
«اگر احكام اسلام پياده شود، مستضعفين به حقوق خودشان مىرسند. تمام اقشار ملتبه حقوق حقه خودشان مىرسند، ظلم و جور و ستم ريشه كن مىشود... در جمهورى اسلامى، آزادى است، استقلال است. همه اقشار ملت در جمهورى اسلامى بايد در رفاه باشند.... در جمهورى اسلامى عدل اسلامى جريان پيدا مىكند.» (49)
زمانى كه نابرابريهاى اجتماعى در زمينه اقتصاد، آزادى و ديگر حقوق ثابت تمام افراد جامعه پيدا شده، نياز به برابرى و اجراى عدالتبيشتر مىگردد و ارزش والاى اين دو مفهوم بيشتر احساس مىشود. و روشن است كه مفهوم آزادى در اجتماع تا زمانى ارزش دارد و براى انسانها كرامتبه حساب مىآيد كه محكوم به عدالت و برابرى باشد و يا به عبارت ديگر از مفهوم عدالتبرابرى سرچشمه گرفته باشد و اگر به فرض آزادىاى در جامعه باشدكه با عدالت و برابرى سازگارى نداشته باشد، آن آزادى ارزش خود را از دست مىدهد و از كرامت انسانى خارج مىشود.
در فلسفه وجودى حقوق اجتماعى كه هدف حكومت و قانون تامين برابرى اقتصادى و اجتماعى است، آزادى تا جايى محترم است كه با اين هدف سازگار باشد و به آن لطمه نزند و تاثير همين فلسفهها سبب شده است كه در اجتماع آزاد بشرى نيز قانون از آزاديها بكاهد و انسان را در نيازهاى شخص خود رها و يله قرار ندهد تا بهرهگيرى برابر تمام افراد از حقوق خود، در جامعه حكمفرما باشد و در حقيقت مركزيتبا عدالت است. آزادى بايد در محدوده عدالتباشد و برابرى نيز از آن سرچشمه بگيرد. نياز واقعى انسانها به عدالت است ; چرا كه تساوى و تعادل در ذات و جوهر عدالت است; بلكه عدالت عين تساوى و تعادل است كه در كتابهاى لغتبه همين معنا آمده است و ما در بخش مفهوم عدالتبه آن اشاره كرديم. و روشن است كه مقصود از برابرى، تساوى تمام افراد جامعه در تمام ارزشها نيست ; بلكه تساوى در حقوق همگانى و عمومى و ارج نهادن به سعى و كوشش و تلاش هر كس به فراخور حال خود است كه پيش از اين ; به آن اشاره رفت.
پس، ارزشهاى انسانى و والاترين آنها كه آزادى و برابرى است، در عدالتخلاصه مىشود و عدالت را بايد به عنوان نخستين ارزش برگزيد و آن را معيار و ميزان تمام ارزشها و حقوقها قرار داد.
و بر همين اساس است كه خداى تبارك و تعالى، فرمان به عدالت مىدهد و آن را معيار ارزش و كرامت انسانى كه تقوا و پرهيزگارى است، قرار مىدهد: «اعدلوا هو اقرب للتقوى» (50) «عدالت را اجرا كنيد كه به تقوى و پرهيزگارى نزديكتر است» و در آيه ديگر، كرامت انسانى را تقوا دانسته و مىفرمايد: «ان اكرمكم عندالله اتقيكم» (51) «همانا گرامىترين شما در نزد خدا، باتقواترين شماست» و در آيه ديگر، ملاك و ميزان در حكمرانى ميان مردم را عدالت قرار داده است ; «و اذا حكمتم بين الناس ان تحكموا بالعدل» (52) «و هرگاه ميان مردم حكم مىكنيد از روى عدالتحكم كنيد» و بالاخره به عنوان يك فرمان و يك دستور ويژه، از فرمان به عدالتياد مىكند و مىگويد: «ان الله يامر بالعدل و الاحسان» (53) «همانا خداوند فرمان به اجراى عدالت و نيكى كردن مىدهد.»
امام خمينى در اين باره، چنين مىگويد:
«اسلام خدايش عادل است ; پيغمبرش هم عادل است و معصوم ; امامش هم عادل است و معصوم است ; قاضىاش هم معتبر است كه عادل باشد; فقيهش هم معتبر است كه عادل باشد; شاهد طلاقش هم معتبر است كه عادل باشد ; امام جماعتش هم معتبر است كه عادل باشد; امام جمعهاش هم بايد عادل باشد. از ذات مقدس كبريا گرفته تا آن آخر زمامدار بايد عادل باشد. ولات آن هم بايد عادل باشد.» (54)
خود امام، هدف پيامبران بزرگ خدا در رسالت و كوشش و تلاشى كه براى هدايت مردم داشتند، اجراى عدالت و پياده كردن قوانين عادلانه مىداند و در اين زمينه، چنين بيان كرده است:
«مقصود انبيا از كوششها و جنگهايى كه با مخالفين مىكردند، كشورگشايى و اينكه قدرت را از خصم بگيرند و در ستخودشان باشد، نبوده ; بلكه مقصد اين بوده كه يك نظام عادلانه به وجود آورند تا به وسيله آن، احكام خدا را اجرا نمايند.» (55)
«اين سيره مستمره انبيا بوده است و اگر تا ابد هم فرض كنيد انبيا بيايند، باز همين است. باز جهات معنوى بشر تا اندازهاى كه بشر لايق است، اقامه عدل در بين بشر و كوتاه كردن دستستمكاران [خواهد بود] و ما بايد اين دو امر را تقويت كنيم.» (56)
امام راحل در اين سخن اخير، پس از بيان اينكه اجراى عدالت هدف پيامبران بوده است، بر امر ديگرى تاكيد مىكنند و آن، وظيفه ما نسبتبه اين هدف مقدس است كه اين هدف، تنها براى پيامبران نبوده و ما نبايد به صرف حكايت و نقل آن اكتفا بكنيم و در مقام بيان فضايل پيامبران از آن يادآورى نماييم ; بلكه وظيفه ما تقويت آن دو امر است ; يعنى اقامه عدل و كوتاه كردن دستستمكاران.
بايد هدف از رسالت پيامبران را تقويت كرد و آن را اجرا نمود و بايد از كوشش و تلاشى كه مردان خدا در راه اقامه عدل از خود به يادگار گذاشتهاند عبرت گرفت و در استمرار و تداوم آن، سختكوش باشيم.
نتيجه بررسى
آزادى با عدالت پيوند ناگسستنى دارد و اين پيوند كه پيوند بين علت و معلول است، نزديكترين و شديدترين پيوندهاست. عدالت، علت است و آزادى معلول آن. آزادى از عدالتسرچشمه گرفته و مركزيت در ارزشها با عدالت است.
والاترين ارزش و بلندترين كرامت انسان، اجراى عدالت است كه با آن، ارزشهاى ديگر نيز تحقق مىيابند.
هدف رسالت رسولان خدا، اقامه عدل و اجراى عدالتبوده است و وظيفه مردم در برابر رسالت پيامبران، استمرار اين رسالت و تداوم پيام آنهاست و مردم بايد همانند پيامبران خدا، در اقامه عدل و اجراى عدالت، سختكوش و تلاشگر باشند.
ء پى نوشتها:
1. صحيفه نور، ج9، ص 88.
2. كتاب [امام] خمينى و جنبش سخنرانى مورخه 25/2/43، صص9 10.
امير هوشنگ ابتهاج، سايه، در ششم اسفندماه 1306 هجري شمسي در رشت به دنيا آمد، دورة تحصيلات ابتدايي و قسمتي از متوسطه را در مدارس رشت گذراند. وي كه از نوجواني شعرگويي را آغاز كرده بود، دورة دبيرستان را به پايان نرسانده به تهران ميآيد و در مدرسه « تمدن » نامنويسي ميكند و دو سال پياپي در كلاس پنجم متوسطه مردود ميشود و بعد هم به كلي درس و مدرسه را رها ميكند.
در تهران با مهدي حميدي شيرازي و فريدون توللي آشنا ميشود. سايه كه از نوجواني به شعرگويي روي آورده، به بيست سالگي نرسيده بود كه نخستين دفتر شعرش را به نام « نخستين نغمهها» با مقدمههايي از دكتر مهدي حميدي شيرازي و عبدالعلي طاعتي، در رشت، منتشر ميكند.
آشنايي و دوستي با شهريار و اندكي بعد با نيما ـ هر چند كه از قبل با اشعارشان آشنايي داشت ـ در شعر سايه تأثير ميگذارد و همين سالهاست كه با شاعران جوان هم سن و سالش در تهران آشنا ميشود.
گرايش او به حزب توده كه از سالهاي اقامت در رشت آغاز شده بود، در تهران بيشتر ميشود. فعاليتهاي او كمتر وجه سياسي پيدا ميكند و غالباً جنبة ادبي ـ اجتماعي دارد.
در سال 1330 دفتر شعر « سراب » را انتشار ميدهد. سراب نخستين مجموعة او به اسلوب جديد است. اما قالب همان چهارپاره است با شكلهايي كه توللي و خانلري ارائه دادند و مضمون، نوعي تغزل يا بيان احساسات و عواطف فردي است، ولي عواطفي واقعي و طبيعي. در مقدمة « سراب » سايه مينويسد كه ديگر آواي دل دردمند و ترانههاي عاشقانه فردي سر نخواهد داد و با مردم همگام خواهد شد و به آنچه ميگويد، در مجموعة « شبگير / 1332) جامة عمل ميپوشاند. در همين سال، يعني 1332 به فكر نشر برگزيدة آثار كلاسيكش با عنوان « سياه مشق» ميافتد. اين فكر را بعدها با مجلدات ديگري از سياه مشق دنبال ميكند. بر نخستين « سياه مشق » او شهريار و مرتضي كيوان مقدمه مينويسند. شاعر در اين مجموعه توانايي خويش را در غزل نشان ميدهد به گونهاي كه ميتوان گفت پارهاي از غزلهاي او از بهترين غزلهاي اين دوره به شمار ميرود.
شاعر، در مجموعة « شبگير» و « دفتر زمين/ 1334» ميكوشد تا خود را به مرزهاي شعر نيمايي نو نزديك كند، او هر چند نشان ميدهد كه شعر نو نيمايي را هم از لحاظ قالب و هم از جهت محتوا درك كرده است اما چون زبان شعري او تغزلي است، نميتواند خود را از آن دور نگه دارد و در سرودن اشعار اجتماعي توفيق چنداني به دست آورد.
از سال 1334 كه « دفتر زمين » را منتشر ميكند، تا ده سال بعد از سايه دفتر شعري انتشار نمييابد، البته شعرهاي پراكندة او گاهگاه در مجلات منتشر ميشود. در سال 1344 سفري به چند شهر شوروي برايش پيش ميآيد و قبل از اين سفر است كه « چند برگ از يلدا» را در نسخههاي اندكي به هزينة خود چاپ ميكند.
سايه در سال 1351 همكاري خود را با راديو ايران آغاز كرد و برنامة «گلهاي تازه» و « گلچين هفتة» راديو ايران را سرپرستي كرد. در سال 1353 با همكاري محمدرضا لطفي « گروه موسيقي شيدا» و درسال بعد با حسين عليزاده و پرويز مشكاتيان « گروه موسيقي عارف» را بنياد نهاد. پس از انقلاب اسلامي نيز سايه با همكاري همين موسيقيدانان « كانون چاووش » را تأسيس ميكند. همكاري سايه با راديو ايران تا سال 1357 بيشتر ادامه نيافت، در اين سال سايه و همكارانش در گروه عارف و شيدا، در اعتراض به واقعه 17 شهريور از كار در راديو استعفا دادند و بيرون آمدند.
در دهة پنجاه جز « سياه مشق دو / 1352 » دفتر ديگري از سايه انتشار نيافت. در سال 1360 دو دفتر« تا صبح يلدا» و « يادگار خون سرو» از او منتشر شد.
در سال 1366 امواج زندگي سايه را ناگزير از مسافرت به اروپا و اقامت در شهر كلن ميكند. براي سايه در اروپا و آمريكا شبهاي شعر و مجالس شعرخواني متعددي ترتيب داده ميشود. در سال 1364 دفتر « سياه مشق سه» و در سال 1371 « سياه مشق چهار » انتشار مييابد كه اشعار جديد شاعر را در برميگيرد.
سايه يك نوانديش كهنپرداز غزل سراي غزلباره است، در اين راه و روال در معاصران همتايي ندارد، والاترين نمونههاي غزل معاصر از آن اوست. سايه در ساية بهرهگيري بجا و بهنجار از نابترين و زلالترين شاخة جريان سبك عراقي، اين اقبال را يافته كه نيروي باليدن در كنار درختان برومند و تنومند اين راه و روند را به دست آورد. او مثل بندبازي ماهر، با مهارت تمام از ريسماني به سلامت عبور كرد كه بر بالاي مغاك هولناك سبك هندي تعبيه شده بود. سايه تعادل نگاه داشت و از دم پر مهابت اين سبك وارهيد. در شيوة نو كارهاي جمع و جور و مرتب و پاكيزهاي از او به چشم ميخورد كه البته به پاي اشعار مشابه همگنان نوپردازش و صدالبته به پاي غزلش نميرسد. سايه در شعرش مرد ميداني عاقل و معتدل جلوه ميكند. درد اهل زمانه را از دور، ولي عميقاً حس ميكند. زبان « حافظ » حلالش باد كه آن را هيچگاه حرام نكرد.
بيداد همايون
فتنة چشم تو چندان پي بيداد گرفت آنكه آيينة صبح و قدح لاله شكست آه از شوخي چشم تو، كه خونريز فلك منم و شمع دل سوخته، يا رب مددي شعرم از نالة عشاق، غمانگيزتر است سايه! ما كشتة عشقيم كه اين شيرينكار
كه شكيب دل من دامن فرياد گرفت خاك شب در دهن سوسن آزاد گرفت ديد اين شيوة مردمكشي و ياد گرفت كه دگرباره شب آشفته شد و باد گرفت داد از آن زخمه كه ديگر ره بيداد گرفت مصلحت را مدد از تيشة فرهاد گرفت
اختلالات یادگیری (بررسی اختلال دیکته یا نوشتن درکودکان)
مقدمه
بسیارند کودکانی که ظاهری طبیعی دارند، رشد جسمی و قد و وزنشان حاکی از بهنجار بودن آنان است. هوششان کمابیش عادی است، به خوبی صحبت میکنند، مانند سایر کودکان بازی میکنند و مثل همسالان خود با سایرین ارتباط برقرار میکنند، در خانه نیز خود یاریهای لازم را دارند و کارهایی را که والدین به آنان واگذار میکنند به خوبی انجام میدهند و از رفتار و اخلاق عادی برخوردارند. لیکن وقتی به مدرسه میروند و میخواهند خواندن و نوشتن و حساب یاد بگیرند دچار مشکلات جدی میشوند. بیش از یک قرن است که متخصان علوم تربیتی و روانشناسی و گفتار درمانی در پی تشخیص و درمان مشکلات این قبیل کودکان بودهاند.
بیش از شصت تعریف برای اختلالات یادگیری وجود دارد که معروفترین آنها عبارتست از:
اختلال در یک یا چند فرآیند روانی پایه به درک یا استفاده از زبان شفاهی یا کتبی مربوط میشود و میتواند به شکل عدم توانایی کامل در گوش کردن ، فکر کردن ، صحبت کردن ، خواندن ، نوشتن ، حجمی کردن یا انجام محاسبههای ریاضی ظاهر شود. این اصطلاح شرایطی چون معلولیتهای ادراکی ، آسیب دیدگیهای مغزی ، نقص جزئی در کار مغز ، ریس لکسی یا نارسا خوانی و آفازیای رشدی را در بر میگیرد. از سوی دیگر ، اصطلاح یاد شده آن عده را که اصولا بواسطه معلولیتهای دیداری ، شنیداری یا حرکتی همچنین عقب ماندگی ذهنی یا محرومیتهای محیطی ، فرهنگی یا اقتصادی به مشکلات یادگیری دچار شدهاند را شامل نمیشود.
علل بروز اختلالات یادگیری
ثابت شده است که علل بروز اختلالت یادگیری نسبتا مهم است. با این حال در پژوهشهای مختلف تاثیر عوامل زیر در بروز این اختلالات مورد تائید بودهاند. هر چند همواره تاثیر متقابل عوامل مورد نظر بوده است.
عوامل فیزیولوژیک موثر در بروز اختلالات یادگیری
بسیاری از متخصصان بر این باورند که علل اساسی و عمده اختلالات یادگیری آسیب دیدگی مغزی شدید یا جزئی و صدمه وارده به دستگاه عصبی مرکزی است.
عوامل موثر در بروز اختلالات یادگیری
شواهدی در دست است که نشان میدهد اختلالات یادگیری احتمالا در برخی خانوادهها بیش از دیگران دیده میشود. مطالعات انجام شده بر روی دوقلوها به گونهای حاکی از نشانههای عمل ژنتیکی است. واکر ، "کول" و "ولف" به الگوهای خانوادگی پی بردهاند که با اختلالات یادگیری پیوند دارند.
عوامل بیوشیمیایی موثر در بروز اختلالات یادگیری
گفته شده است که اختلالات گوناگون متابولیکی در حکم عواملی هستند که موجب اختلالت یادگیری میشوند. برخی از عوامل بیوشیمیایی که در ارتباط با اختلالات یادگیری از آنها نام برده شده است عبارتند از: هایپوگلیسمی ، عدم توازن استیل کولی نستروز و کم کاری تروئید.
عوامل پیش هنگام و قبل از تولد در بروز اختلالات یادگیری
اختلالات یادگیری برخی کودکان میتواند بواسطه مشکلاتی باشد که پیش از تولد ، هنگام تولد و بلافاصله بعد از تولد وجود داشته است.
از جمله عوامل پیش از تولد عبارتند از:
عدم تناسب نوع خون مادر با جنین
اختلالات در ترشحات داخلی مادر
قرار گرفتن در برابر اشعه
استفاده از دارو
از عوامل هنگام تولد میتواند به مواردی چون:
کم وزنی هنگام تولد
آسیب وارده بر سر
آمدن جفت پیش از نوزاد
تولد با پا ، اشاره کرد.
از عوامل بعد از تولد عبارتند از:
مسمومیت سرب
نارساییهای تغذیهای
محرومیتهای محیطی و ...
عوامل آموزشی موثر در بروز اختلالات یادگیری
به عقیده برخی متخصصان تدریس ناکافی و ناصحیح میتواند در بسیاری از اختلالات یادگیری عامل به حساب بیاید. به نظر میرسد که شماری از کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری مرکز تحت آموزش کافی و مناسب قرار نگرفتهاند.
انواع اختلالات یادگیری
کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری ممکن است در یکی یا چند مورد از زمینههای زیر دچار مشکل باشند: اختلال در زبان گفتاری ، اختلال در زبان نوشتاری ، اختلال خواندن و اختلال در حساب. به عبارتی ممکن است کودکی در همه زمینههای فوق به جز یک زمینه عملکرد خوب و مناسبی داشته باشد، ولی در یک زمینه دچار مشکل شود و به این ترتیب همپوشیهای مختلفی در زمینههای یاد شده ممکن است اتفاق بیافتد.
درمان اختلالات یادگیری
هر چند اختلالات یادگیری اصولا مسالهای آموزشی است، اما از چندین جنبه مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. بسیاری تلاشها در این زمینه آشکار از فرضیه نقص جزئی در مغز سود میجویند و بدین ترتیب میکوشند تا با ارزیابی مسائل فرض شده مربوط به این نقص زیستی مشکل را برطرف کنند. از جمله شیوههای درمانی رایج بر این اساس میتوان به درمان رایج بر نگرشهای "ادراکی" - "حرکتی" اشاره کرد.
در این شیوه تلاش میشود تا موقعیتهایی برای کودک فراهم شود تا بتواند اطلاعاتی را از محیط دریافت دارد، به یکدیگر ارتباط دهد و آنها را دریابد. استفاده از روروک ، بازیهایی برای آموزش حرکت ، تمرینات روی تخته سیاه برای رشد هماهنگی حرکت و ادراک دیداری ، حل معما در این شیوه کاربرد دارد.
از روشهای درمانی دیگر میتوان به روش "دیداری" - "حرکتی فراستیگ" و شیوههای رفتاری اشاره کرد. برخی از متخصصان حرفه پزشکی نیز معتقدند باید به این دسته کودکان دست کم به طور آزمایشی دارو تجویز کرد. با این حال درباره تاثیرات دارو درمانی روی دانش آموزان مبتلا به اختلالات یادگیری مطالعات انجام شده بسیار اندک است. "مگا ویتامین درمانی" اولین بار توسط کوت برای درمان این اختلالات پیشنهاد شد که به استفاده از ویتامینها تا حداکثر یک هزار برابر میزان مورد نیاز بدن گفته میشود.
از سوی دیگر در نظر گرفتن امکانات آموزشی ویژه برای کودکان مورد توجه قرار گفته است مثلا استفاده از اتاق مرجع یا کلاسهای ویژه. با این حال مساله جای دهی مبتلایان به اختلالات یادگیری در کلاسهای مختلف هنوز مورد بحث بسیاری از متخصصان آموزش و پرورش است.
بسیاری از دانش آموزان عادی مشغول به تحصیل در دوره ی ابتدایی وجود دارند که در یک یا چند درس (نوشتن ، ریاضی وخواندن ) مشکل یا ضعفی دارند که دچار اختلال یادگیری در یکی از این درسها می باشند، با تکنیک های لازم و تخصصی آن ها را شناسایی کرده واختلال آن ها را تشخیص و ارزیابی نموده و بعد درمان آن اختلال شروعمی شود .
یکی ازاختلال هایی که در کودکان بیشتر مشاهده شده است، اختلال دیکته می باشد که در مقاطع مختلف تحصیلی بخصو ص در ابتدایی قابل مشاهده و زیاد است .
معلمین محترم مقاطع ابتدایی برای دانش آموزانی که در دیکته نمره ی کمتر می گیرند، برخوردهای متفاوتی که معمولاً منجر به افت تحصیلی ، کاهش اعتماد به نفس و ترساندن کودک از درس املا می شود را انجام و تکرارمی کنند. مواردی از این برخوردها وعکس العمل ها که در کتاب درمان دیکته ی دکتر تبریزی هم به آن اشاره شده است عبارتند از :
1- سرزنش وتحقیر کودک در حضورهم کلاسی هایش .
2-نصیحت کردن بیش ازحدکودک.
3-تکالیف زیادی به دانش آموزان.
4-از روی غلط ها چند بار بنویس.
5-باغلط ها جمله بساز.
6-وبسیاری روش های نادرست دیگر.....
برخی معلمان محترم درپایان دیکته، نمره هایی به دانش آموزان می دهندکه کودک از شکل آن نمرات وحشت کرده وکابوسی بر کودک حاکم می شود. مثلاً نمره صفریا یک رابه دانش آموزمی دهند درحالی که ازدیکته ی 100کلمه ای اوفقط 20کلمه رااشتباه نوشته است و80کلمه راصحیح نوشته است پس نمره ی دانش آموزباتوجه به تحلیل فوق 16می شود.یادرپایان دیکته می نویسندغیرقابل تصحیح در حالی که کودک حداقل 20کلمه رادرست نوشته است. ومواردی ازاین قبیل ....
حال آیا شما فکرمی کنیدبااین عبارت هاوکارهای مختلف، مشکل دانش آموز حل می شود؟
آیا دانش آموزتلاش نمی کند ؟وبسیاری سوالات دیگر.
شاید مشکل این دانش آموز مربوط به ناحیه ای دیگرمی باشد ونمی تواند کاری انجام بدهد، تا نمره ی خوبی بگیرد .
مدیران واولیایی که ازوجودمراکزآموزشی وتوان بخشی اختلالات ویژه ی یادگیری درشهرستان خود اطلاع دارند می تواننداین گونه دانش آموزان را به مرکزمعرفی کرده تامربی متخصص دراین زمینه باآزمونها وتست هایی که انجام می دهد ، بتواند مشکل دانش آموزراتشخیص بدهد وبه درمان آن بپردازد.
درمراکز اختلالات یادگیری، مربی متخصص باگرفتن آزمون هوشی وکسلر ، مصاحبه های بالینی وآزمون های تشخیصی دیگر،تشخیص می دهدکه دانش آموزچه اختلالی دارد، راه حل ودرمان آن ارائه می دهد.
نمونه هایی از اشتباهات دانش آموزان مبتلابه اختلال دیکته :
ردیف
غلط
درست
نوع مشکل
ردیف
غلط
درست
نوع مشکل
1
منزور
منظور
حافظه دیداری
4
جانه
خانه
دقت
هیله
حیله
حافظه دیداری
گودک
کودک
دقت
مقازه
مغازه
حافظه دیداری
گردم
کردم
دقت
اسحاب
اصحاب
حافظه دیداری
رسبد
رسید
دقت
2
مسباک
مسواک
حساسیت شنیداری
5
مارد
مادر
حافظه توالی دیداری
نانبا
نانوا
حساسیت شنیداری
آدر
آرد
حافظه توالی دیداری
جاکت
ژاکت
حساسیت شنیداری
برارد
برادر
حافظه توالی دیداری
رفتن
رفتند
حساسیت شنیداری
زور
روز
حافظه توالی دیداری
۳
دیده گان
دیدگان
آموزشی
6
روز
زود
تمیزدیداری
شوده است
شده است
آموزشی
دوس
دوش
تمیزدیداری
خاهر
خواهر
آموزشی
بیبند
ببیند
تمیزدیداری
خیش
خویش
آموزشی
وزرش
ورزش
تمیزدیداری
اختلال در بیان کتبی (اختلال دیکته نویسی )
مشکلات ديکته نويسی
دانش آموزان زیادی وجود دارند که در درس دیکته دچار مشکل هستند و به نسبت تعداد غلطهایی که مرتکب می شوند٬ نمرات کمتری دریافت می کنند. معمولآ معلمان و والدین برای تقویت دیکته آنان به راههای زیر متوسل می شوند: ۱ـ به کودک پند و اندرز می دهند و از آنان کوشش بیشتری را طلب می کنند. ۲ـ کودک را تحقیر٬ سرزنش و مؤاخذه می کنند. ۳ـ به سرزنش و انتقاد از معلم می پردازند. ۴ـ هر کدام از والدین٬ والد یا عضو دیگری از خانواده را مقصر می شمارند. ۵ـ میزان تکالیف خانه و مدرسه را که به نوعی به درس دیکته مربوط می شود افزایش می دهند. ۶ـ از کودک می خواهند شکل صحیح کلماتی را که در نوشتن آن مرتکب اشتباه شده است٬ بارها بنویسد.
اگر شما با مشکل دیکته نویسی یک دانش آموز روبرو شوید٬ چه خواهید کرد؟ آیا فکر می کنید روشهای نام برده شده می تواند مشکل دیکته دانش آموز را حل کند؟ آیا مشکل به این جهت است که دانش آموز به اندازه کافی تمرین و تکرار نکرده است؟ آیا مشکل دانش آموز به این خاطر است که سرزنش٬ تحقیر و مؤاخذه نشده است؟ به این پرسشها باید با احتیاط پاسخ داد. نصیحت و سرزنش به نتیجه مثبتی نخواهد انجامید اما اگر دانش آموز درس مورد نظر را بارها و بارها بنویسد٬ البته که با توجه به استعداد خویش٬ نوشتن صحیح کلمه را خواهد آموخت و امکان اشتباه مجددش کاهش خواهد یافت. اما آیا تمرینهای مکرر باعث یادگیری کودک در واژه های ویژه ای که تمرین کرده است٬ می شود؟ آیا این یادگیری به سایر درسها و واژه ها نیز انتقال می یابد؟ واقعیت این است که انواع اشتباهاتی که کودک مرتکب می شود از یک نوع و یک سنخ نیستند تا بتوان با اتخاذ یک روش همه آن اشتباهات را از بین برد و به پیشرفت وی اطمینان یافت. برای دستیابی به یک راه حل ساده و امیدوار کننده٬ بهتر است ابتدا با اجرای آزمون هوشی٬ از طبیعی بودن هوش کودک اطمینان حاصل نماییم. اگر کودک در سایر درسها و فعالیت هایش مثل سایر کودکان معمولی باشد٬ به اجرای آزمون هوش نیاز نداریم. بعد از اطمینان از عادی بودن هوش دانش آموز باید اشتباهات دیکته های متعدد دانش آمود را از روی دفتر دیکته وی یادداشت کنیم و علت یا علل آن اشتباهات را بیابیم. برای بررسی عینی تر نوع اشتباهاتی که یکی از دانش آموزان مرتکب شده است را نشان می دهیم:
اولین کار مربی و درمانگر این است که غلطهای املایی دانش آموز را یادداشت کرده٬ تجزیه و تحلیل نماید و سپس نوع غلطها را دسته بندی کند و با توجه به اینکه فراوانی غلطهای املایی دانش آموز به کدام یک از انواع غلطها مربوط می شود٬ برای درمان آن یک برنامه طراحی نماید.
با توجه به مشكل دانش آموزان در مرحله آموزش نوشتن نیمه فعال (املا) است به آموزش املا می پردازیم. مهارت املا نویسی به معنی توانایی جانشین كردن صحیح صورت نوشتاری حروف , كلمات و جمله ها به جای صورت آوایی آنهاست . دانش آموزان بـایـد به این مهارت دست یابند تا بتوانند بخوبی بین صورت تلفظی كلمه ها و حروف سازنـده آن ها پیـونـد مناسبی بـرقـرار كنند بدین ترتیب زمینه لازم برای پیشرفت آنان در درس های جمله نویسی , انشا و به طور كلی مهارت نوشتن بهتر فراهم می شود , دانش آموزان هنگام نوشتن املا باید نكاتی را در باره صداهایی كه بوسیله معلم در قالب كلمات و جمله ها بر زبان جاری می شود رعایت نمایند :
الف) آنها را خوب بشنوند + تشخیص دقیق كلمه + ادراك كلمه
ب) آنها را خوب تشخیص دهند + یادآوری و مجسم ساختن تصویر + بازشناسی كلمه صحیح در ذهن.
ج) آنها را درست بنویسند + نوشتن صحیح حروف سازنده كلمه + بازنویسی كلمه و توالی مناسب آنها.
اشكالات املایی دانش آموزان كه از دیدگاه زبان شناختی بر اثر اشكالات رسم الخطی , تاثیر لهجه و گویش محلی دانش آموزان و فرایندهای آوایی حذف , تبدیل , افزایش و قلب به وجود می آیند از دیدگاه روان شناختی از موارد زیر سرچشمه می گیرند :
الف) ضعف در حساسیت شنوایی , مثال : ژاله - جاله
ب) ضعف در حافظه شنوایی , مثال جا انداختن كلمات
ج) ضعف در حافظه دیداری , مثال حیله – هیله
د) ضعف در حافظه توالی دیداری , مثال مادر – مارد
هـ) قرینه نویسی , مثال دید –
و) وارونه نویسی , مثال دید -
ز) عدم دقت , مثال : گندم – كندم
ح)نارسا نویسی , مثال رستم – رسم
روش تدریس املا
املا واژه ای است عربی و معنای آن نوشتن مطلبی است كه دیگری بگوید یـا بخـوانـد . درس املا در بـرنـامـه آمـوزشـی دوره ابتدایی اهداف زیر را در بر می گیرد.
1- آموزش صورت صحیح نوشتاری كلمه ها و جمله های زبان فارسی
2- تشخیص اشكالات املایی دانش آموزان و رفع آنها
3- تمرین آموخته های نوشتاری دانش آموزان در رونویسی.
بدیهی است با نوشتاری كه با غلط های املایی همراه باشد ارتباط زبانی بین افراد جامعه بخوبی برقرار نمی شود . بنابراین , لزوم توجه به این درس كاملاً روشـن اسـت عـلاوه بـر اهـداف فـوق , امـلا نـویسی , دانـش آمـوزان را یـاری می كند تا مهارت های خود را در زمینه های زیر تقویت نمایند.
1- گوش دادن با دقت
2- تمركز و توجه داشتن به گفتار گوینده ( معلم )
3- آمادگی لازم برای گذر از رونویسی ( نوشتن غیرفعال ) جمله نویسی و انشا (نوشتن فعال)
نكات برجسته روش آموزش املای فارسی :
1- توجه بیشتر به وجه آموزشی درس املا نسبت به وجه آزمونی آن
2- انعطاف پذیری در انتخاب تمرینات در هر جلسه املا
3- توجه به كلمات به عنوان عناصر سازنده جمله های زبانی
4- ارتباط زنجیر وار املاهای اخذ شده در جلسات گوناگون
معیارهای ارزشیابی
عناصر دیگر روش آموزش املا را به صورت زیر هم میتوان مرحله بندی كرد :
گام اول, انتخاب متن املا و نوشتن آن روی تخته سیاه و خواندن آن
گام دوم , قرائت املا توسط معلم و نوشتن آن توسط دانش آموزان
گام سوم , تصحیح گروهی املاها و تهیه فهرست خطاهای املایی
گام چهارم , تمرینات متنوع با توجه به اولویت بندی اشكالات املایی استخراج شده.
گام اول , انتخاب متن :
در انتخاب متن املا به موارد زیر توجه شود :
- متن مورد نظر حاوی جمله باشد و از انتخاب كلمه به تنهایی خودداری شود.
- كلمات سـازنـده جمـلات متـن از حـروفـی تشكیل شده باشند كه قبلاً تدریس شده اند.
- كلمات خارج از متن كتاب های درسی , از 20 درصد كل كلمات بیشتر نباشد.
- علاوه بر جملات موجود در كتاب های درسی , با استفاده از كلمات خوانده شده , جملات دیگری هم در نظر گرفته شوند .
- در هر جلسه از كلماتی كه در جلسات قبلی برای دانش آموزان مشكل بوده اند نیز استفاده شود تا بتوان درجه پیشرفت شاگردان را اندازه گیری كرد.
گام دوم
معلم متن املا را از روی تابلو پاك كرده , پس از آماده شدن دانش آموزان , آن را با صدایی بلند و لحنی شمرده و حداكثر تا دو بار قرائت می كند . البته هنگام قرائت متن املا از خواندن كلمه به كلمه خودداری كرده , متن را به صورت گروههای اسمی و فعلی یا جمله كامل قرائت می كند تا دانش آموزان با بافت جمله و معنای آن آشنا شوند . متن املا را با سرعت مناسب تكرار می كند تا كند نویسان هم , اشكالات خود را بر طرف نماند .
گام سوم
این گام با مشاركت كامل دانش آموزان انجام می شود و معلم بدون اشاره به نام آنان تك تك املا ها را بررسی و مشكلات را استخراج می كند . به این ترتیب كه معلم املای اولین دانش آموز را در دست می گیرد و به كمك دانش آموز كلمات یاد شده را رونویسی می كند. سپس املای دومین , سومین و .... در دستمی گیرد و به كمك همان دانش آموز یا دانش آموز دیگری , صورت صحیح غلط های املایی را روی تابلو ثبت می كند . البته هر جا كه غلط ها تكراری بودند جلوی اولین مورد آن یك علامت ( مثلاً * ) می زند . در پایان با شمردن غلط ها , اشكالات املایی دانش آموزان را اولویت بندی می كند .
گام چهارم
در ایـن گام معلـم با توجه به مهمترین و پر تعداد ترین اشكالات املایی دانش آموزان با بكار گیری انواع تمرینات حرف نویسی و كلمه نویسی و همچنین تمرینات كلمه سازی و جمله سازی به تقویت توان نوشتاری دانش آموزان می پردازد .
راههای پیشنهادی برای تقویت املایی دانش آموزان ضعیف
با مطالعه اطلاعات جمع آوری شده در جلسه شورای معلمان جهت تقویت املا با پیشنهادات متعدد همكاران مواجه شدیم كه در ذیل فهرست وار آورده ایم .
- دقت به مشق ( رونویسی ) و تصحیح غلط ها و رعایت خط زمینه
- توجه به دست ورزی در دوره آمادگی
- مطمئن شدن از شناخت حروف الفبای فارسی
- بررسی دقیق تكلیف شب در خانه
- توجه بیشتر به دانش آموزان كند نویس
- پرهیز از حركات اضافی موقع گفتن املا
- استفاده از دانش آموزان ممتاز برای روخوانی و تكرار و تمرین در كلاس
- توجه به نوع نشستن
- استفاده از كارت تند خوانی
- تركیب صامت و مصوت
- اطمینان از تلفظ صحیح حروفات توسط دانش آموزان
- تصحیح املا توسط خود دانش آموزان و . . . .
كه قرار شد تعدادی از پیشنهادهای همكاران در مورد دانش آموزانی كه در املا ضعیف هستند اجرا شود . از جمله آموزش حروفاتی كه دانش آموزان در آن اشكال دارند ( قبل از گفتن املا ) - یادداشت غلط هایی كه بیشتر دانش آموزان از آن دارند – دقت در مشق دانش آموزان .
چگونگی اجرای راه جدید
با دعوت از اولیای دانش آموزان مورد نظر قرار شد كه بصورت خصوصی در یك محل روزانه یك ساعت در ساعت مقرر در املا به آنان ( دانش آموزان ) تدریس شود . در مرحله اول حروف الفبای فارسی تدریس شد و در هر روز تعدادی از حروفاتی كه دانش آموزان در آن اشكال داشتند تدریس می شد و آنان به كلمه سازی با آن حروف می پرداختند . استفاده از جدول الفبا كتاب فارسی اول و كارت های تنـد خوانی , تركیب صامت با مصوت كمك موثری در یاد گیری دانش آموزان می كرد .
پس از یك هفته از كتاب فارسی دوم استفاده كردیم . در ابتدا قسمتی از درس ( یك پاراگراف ) قرائت می شد و دانش آموزان با دقت به كتاب خود نگاه می كردند , بعد آنها قسمت گفته شده را می خواندند و غلط های را كه می خواندند در یك دفتری یادداشت می گردید و دفعات بعدی ابتدا غلط ها تكرار و تمرین می شد ( خواندن و نوشتن ) . وقتی كه دانش آموزان در خواندن درس جدید مهارت كافی بدست می آوردند . مرحله نوشتن آغاز می گردید . سعی می شد هنگام نوشتن متنی , متن هاخوانده شده بعد نوشته شود . ین كار ادامه داشت و روز به روز پیشرفتی در وضعیت دانش آموزان مشاهده می گردید . طوری كه تا قبل از شروع كار با آنان , آنان در كلاس خویش زنگ املا بیش از سه چهار كلمه نمی توانستند بنویسند و به جرات می توان گفت نمی دانستند چگونه بنویسند و چی بنویسند و بخش و صدا كشی برای آنان نا مفهوم بود . اما بعد از تدریس خصوصی به مرور توانستند متن املای دوم را همانند سایر دانش آموزان بنویسند و نمرات بالاتری بگیرند .
در ادامه با مشكل غلط نویسی كلماتی كه حروف عربی دارند ( ثـ ث - حـ ح ط – ت – ذ- ضـ ض - ظ و .... ) مواجه شدیم كه جهت غلبه بر این مشكل سعی شد زیر كلمات فوق خ كشیده شود و در دفتر نوشته شود و این كلمات بیشتر قرائت و نوشته شود تا ملكهذهن گردد .
خوشبختانه بعد از بیست جلسه دانش آموزان مشكل دار , طوری پیشرفت كردند كه معلم پایه دوم باورشان نمی شد كه این دانش آموزان , همان دانش آموزان بیست روز پیش هستند . شركت در بحث های كلاس , پیشرفت در سایر نتیجه تقویت آنها در درس املا بود . جهت تشویق دانش آموزانی كه پیشرفت حاصل نموده اند مدیر مدرسه جوایزی را به آنان داد . اولیای دانش آموزان هم خیلی خوشحال بودند و حتی یكی از اولیا كه بیسواد بود تصمیم گرفت كه كلاس فشرده ای هم برای او جهت سواد آموزی بصورت خصوصی در نظر گرفته شود .
گرد آوری اطلاعات ( شواهد 2 )
از رفتار های دانش آموزان مورد نظر معلوم بود كه آنان پیشرفت قابل ملاحظه ای نموده اند . برای اینكه معلمان دیگر از روند كار و پیشرفت حاصله اطلاع پیدا كنند و در موقعیت های مناسب از این روشها استفاده كنند , مدیر مدرسه در جلسه شورای معلمان گزارش از روند كار از اول تا حال را ارائه داد و نظر بنده را راجع به روش بكار برده شده برای حل ضعف املای دانش آموزان مورد مطالعه جویا شد و بنده هم چندین مورد را ذكر كرده ام . از جمله :
1- توجه ویژه به دانش آموزان ضعیف و كند نویس
2- استفاده از معلمان فعال و پر انرژی برای پایه اول جهت تكرار و تمرین بیشتر و ارائه ابتكارات ویژه
3- رعایت مراحل گفتن املا از طرف همكاران كه مراحل قبلاً آورده شده است .
4- ارتباط با اولیای دانش آموزان بخصوص دانش آموزان ضعیف .
با توجه به مشكل دانش آموزان در مرحله آموزش نوشتن نيمه فعال (املا) است به آموزش املا مي پردازيم. مهارت املا نويسي به معني توانايي جانشين كردن صحيح صورت نوشتاري حروف , كلمات و جمله ها به جاي صورت آوايي آنهاست . دانش آموزان بـايـد به اين مهارت دست يابند تا بتوانند بخوبي بين صورت تلفظي كلمه ها و حروف سازنـده آن ها پيـونـد مناسبي بـرقـرار كنند بدين ترتيب زمينه لازم براي پيشرفت آنان در درس هاي جمله نويسي , انشا و به طور كلي مهارت نوشتن بهتر فراهم مي شود , دانش آموزان هنگام نوشتن املا بايد نكاتي را در باره صداهايي كه بوسيله معلم در قالب كلمات و جمله ها بر زبان جاري مي شود رعايت نمايند :
الف) آنها را خوب بشنوند + تشخيص دقيق كلمه + ادراك كلمه
ب) آنها را خوب تشخيص دهند + يادآوري و مجسم ساختن تصوير + بازشناسي كلمه صحيح در ذهن.
ج) آنها را درست بنويسند + نوشتن صحيح حروف سازنده كلمه + بازنويسي كلمه و توالي مناسب آنها.
اشكالات املايي دانش آموزان كه از ديدگاه زبان شناختي بر اثر اشكالات رسم الخطي , تاثير لهجه و گويش محلي دانش آموزان و فرايندهاي آوايي حذف , تبديل , افزايش و قلب به وجود مي آيند از ديدگاه روان شناختي از موارد زير سرچشمه مي گيرند :
الف) ضعف در حساسيت شنوايي , مثال : ژاله - جاله
ب) ضعف در حافظه شنوايي , مثال جا انداختن كلمات
ج) ضعف در حافظه ديداري , مثال حيله – هيله
د) ضعف در حافظه توالي ديداري , مثال مادر – مارد
هـ) قرينه نويسي , مثال ديد –
و) وارونه نويسي , مثال ديد -
ز) عدم دقت , مثال : گندم – كندم
ح)نارسا نويسي , مثال رستم – رسم
روش تدريس املا
املا واژه اي است عربي و معناي آن نوشتن مطلبي است كه ديگري بگويد يـا بخـوانـد . درس املا در بـرنـامـه آمـوزشـي دوره ابتدايي اهداف زير را در بر مي گيرد.
1- آموزش صورت صحيح نوشتاري كلمه ها و جمله هاي زبان فارسي
2- تشخيص اشكالات املايي دانش آموزان و رفع آنها
3- تمرين آموخته هاي نوشتاري دانش آموزان در رونويسي.
بديهي است با نوشتاري كه با غلط هاي املايي همراه باشد ارتباط زباني بين افراد جامعه بخوبي برقرار نمي شود . بنابراين , لزوم توجه به اين درس كاملاً روشـن اسـت عـلاوه بـر اهـداف فـوق , امـلا نـويسي , دانـش آمـوزان را يـاري مي كند تا مهارت هاي خود را در زمينه هاي زير تقويت نمايند.
1- گوش دادن با دقت
2- تمركز و توجه داشتن به گفتار گوينده ( معلم )
3- آمادگي لازم براي گذر از رونويسي ( نوشتن غيرفعال ) جمله نويسي و انشا (نوشتن فعال)
نكات برجسته روش آموزش املاي فارسي :
1- توجه بيشتر به وجه آموزشي درس املا نسبت به وجه آزموني آن
2- انعطاف پذيري در انتخاب تمرينات در هر جلسه املا
3- توجه به كلمات به عنوان عناصر سازنده جمله هاي زباني
4- ارتباط زنجير وار املاهاي اخذ شده در جلسات گوناگون
معيارهاي ارزشيابي
عناصر ديگر روش آموزش املا را به صورت زير هم ميتوان مرحله بندي كرد :
گام اول, انتخاب متن املا و نوشتن آن روي تخته سياه و خواندن آن
گام دوم , قرائت املا توسط معلم و نوشتن آن توسط دانش آموزان
گام سوم , تصحيح گروهي املاها و تهيه فهرست خطاهاي املايي
گام چهارم , تمرينات متنوع با توجه به اولويت بندي اشكالات املايي استخراج شده.
گام اول , انتخاب متن :
در انتخاب متن املا به موارد زير توجه شود :
- متن مورد نظر حاوي جمله باشد و از انتخاب كلمه به تنهايي خودداري شود.
- كلمات سـازنـده جمـلات متـن از حـروفـي تشكيل شده باشند كه قبلاً تدريس شده اند.
- كلمات خارج از متن كتاب هاي درسي , از 20 درصد كل كلمات بيشتر نباشد.
- علاوه بر جملات موجود در كتاب هاي درسي , با استفاده از كلمات خوانده شده , جملات ديگري هم در نظر گرفته شوند .
- در هر جلسه از كلماتي كه در جلسات قبلي براي دانش آموزان مشكل بوده اند نيز استفاده شود تا بتوان درجه پيشرفت شاگردان را اندازه گيري كرد.
گام دوم
معلم متن املا را از روي تابلو پاك كرده , پس از آماده شدن دانش آموزان , آن را با صدايي بلند و لحني شمرده و حداكثر تا دو بار قرائت مي كند . البته هنگام قرائت متن املا از خواندن كلمه به كلمه خودداري كرده , متن را به صورت گروههاي اسمي و فعلي يا جمله كامل قرائت مي كند تا دانش آموزان با بافت جمله و معناي آن آشنا شوند . متن املا را با سرعت مناسب تكرار مي كند تا كند نويسان هم , اشكالات خود را بر طرف نماند .
گام سوم
اين گام با مشاركت كامل دانش آموزان انجام مي شود و معلم بدون اشاره به نام آنان تك تك املا ها را بررسي و مشكلات را استخراج مي كند . به اين ترتيب كه معلم املاي اولين دانش آموز را در دست مي گيرد و به كمك دانش آموز كلمات ياد شده را رونويسي مي كند. سپس املاي دومين , سومين و .... در دستمي گيرد و به كمك همان دانش آموز يا دانش آموز ديگري , صورت صحيح غلط هاي املايي را روي تابلو ثبت مي كند . البته هر جا كه غلط ها تكراري بودند جلوي اولين مورد آن يك علامت ( مثلاً * ) مي زند . در پايان با شمردن غلط ها , اشكالات املايي دانش آموزان را اولويت بندي مي كند .
گام چهارم
در ايـن گام معلـم با توجه به مهمترين و پر تعداد ترين اشكالات املايي دانش آموزان با بكار گيري انواع تمرينات حرف نويسي و كلمه نويسي و همچنين تمرينات كلمه سازي و جمله سازي به تقويت توان نوشتاري دانش آموزان مي پردازد .
با مطالعه اطلاعات جمع آوري شده در جلسه شوراي معلمان جهت تقويت املا با پيشنهادات متعدد همكاران مواجه شديم كه در ذيل فهرست وار آورده ايم .
- دقت به مشق ( رونويسي ) و تصحيح غلط ها و رعايت خط زمينه
- توجه به دست ورزي در دوره آمادگي
- مطمئن شدن از شناخت حروف الفباي فارسي
- بررسي دقيق تكليف شب در خانه
- توجه بيشتر به دانش آموزان كند نويس
- پرهيز از حركات اضافي موقع گفتن املا
- استفاده از دانش آموزان ممتاز براي روخواني و تكرار و تمرين در كلاس
- توجه به نوع نشستن
- استفاده از كارت تند خواني
- تركيب صامت و مصوت
- اطمينان از تلفظ صحيح حروفات توسط دانش آموزان
استفاده از برگهي مچاله شده:
در اين روش كلمات كليدي را روي كاغذ نوشته و پس از مچاله كردن در اختيار آنان قرار ميدهيم كودكان پس از خواندن كلمهي مورد نظر خودشان به گروههاي ديگر سركشي ميكنند تا كلماتي كه شبيه نوشته خودشان هست پيدا كنند و با گروه جديد يك جمله بسازند.
املاي آبي:
با استفاده از بطريهاي خالي سس يا قطره چكان يا آفتابه و آب. در اين روش دانشآموزان به محيط حياط برده ميشوند و كلماتي را كه معلم ميگويد، آنها به وسيلهي آب و فشار قوطي روي زمين مينويسند.
روش توپي:
كلمات كليدي يا مشكل را روي كاغذ نوشته و روي توپ ميچسبانيم و هر بار توپ را به طرف يك دانشآموز پرتاب كرده، او پس از ديدن كلمه، جملهاي را به تمام كلاس ديكته ميگويد.
كلمهي گم شده:
چند كلمه را روي تابلو درست مينويسيم، يكي از دانشآموزان را از كلاس بيرون ميفرستيم و سپس يكي از كلمهها را پاك ميكنيم تا دانشآموز وقتي وارد كلاس شد حدس بزند كدام كلمه پاك شده است و آن را مجدداً بنويسد.
نوبت كيه؟:
در اين روش بخشهاي هر كلمه و يا تركيبها را در كارتهايي نوشته و به دانشآموز داده ميشود. آموزگار كلمهاي را نام ميبرد و هر دانشآموزي كه كارتي را در دست دارد كه ميتواند آن كلمه را بسازد بيرون ميآيد و يكي ديگر از دانشآموزان آن كلمه را روي تخته مينويسد.
اسم، فاميل:
اين همان بازي قديمي است با اين تفاوت كه ستونها كمتر و صداي اول كلمهي مورد نظر چاپ شده است.
روش مشاركتي:
هر گروه يك جمله را آماده كنند و به ترتيب براي كليه دانشآموزان كلاس ديكته كنند.
در گروه (سه يا چهار نفري) يكي از اعضا جمله را ميگويد و ديگر اعضا مينويسند. يكي از اعضا نيز ميتواند به عنوان ناظر درست نويسي جمله گروه را كنترل كند.
املاي پاي تخته:
به روش مسابقه:
بين چند نفر اجرا شود كه ابتدا تخته بين دو يا سه نفر تقسيم شود و كلمه يا جمله توسط معلم يا گروه به آنها گفته شود.
با خواندن واژهها توسط آموزگار:
كلمهي مورد نظر در هر گروه بر روي تخته وايت برد كه روي ميز هر گروه قرار دارد نوشته و بعد از آن هر گروه كلمهي خود را به ديگر افراد كلاس نشان ميدهند و در صورت اشتباه آن را تصحيح ميكنند.
سامانه خرید و امن این
سایت از همهلحاظ مطمئن می باشد . یکی از
مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می
توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت
بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم
اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه 09159886819 در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما فرستاده می شود .
آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی
سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس
مطالب پربازديد
متن شعار برای تبلیغات شورای دانش اموزی تحقیق درباره اهن زنگ نزن انشا در مورد 22 بهمن