تحقیق دانشجویی - 756

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق و مقاله درباره بازاریابی در بازرگانی پیشرفته

بازديد: 2813

تحقیق و مقاله درباره 

بازاریابی در بازرگانی پیشرفته

مقدمه

 

وضع اقتصادي و اجتماعي ايران تشابهي با كشور هاي متحده امريكا ندارد و اكثر مطالب مندرج در كتابهاي بازاريابي آنها در ايران بدون استفاده است.

اصول كلي بازاريابي امريكا در ايران قابل استفاده است ولي بايد جرح و تعديل گردد و با اوضاع و احوال ايران انطباق داده شود.

ترقيات , اكتشافات و اختراعات قرن بيستم به علت احتياجات نظامي , بيشتر در رشته هاي فيزيك و مكانيك متمركز شده و نصيب ديگر رشته ها از اين پيشرفت كمتر بوده است.تجارت تنها رشته اي است كه از اين قاعده مستثناست و ترقي و تكامل آن را ميتوان مديون قرن بيستم دانست. بازرگاني كه در مراحل اوليه زندگي بشر بوجود آمده بود, تا اوايل قرن بيستم كم و بيش به همان وضع ابتدايي باقي ماند و چيزي جز خريد و فروش كالا به قصد بردن سود نبود.

مشكل مهم بازرگانان فراهم آوردن سرمايه كافي و يافتن منبع خريد بود و چون توليد هميشه كمتر از احتياجات جوامع ميبود, رقابت در فروش نمي توانست اهميتي داشته باشد.

ايجاد كارخانه هاي بزرگ در اروپا و آمريكا, بتدريج بر سطح توليد افزود به حدي كه مهمترين مسئله براي بازرگانان يافتن خريدار جهت كالاي ساخته شده گرديد.

در دنياي امروز, توليد چشم انتظار فعاليتهاي فروش است زيرا مسئله توانايي ساخت كالا بكلي منتفي شده است.درنتيجه,هماهنگ با پيشرفت صنايع پيشرفتهاي شگرفي در بازرگاني پديد آمد و دانشگاه هاي انگليس و آمريكا براي ارضاي اين نياز جديد تجارت را جزو برنامه درسي خود قرار دادند و اكنون كمتر دانشگاهي در كشورهاي مزبور يافت ميشود كه در اين رشته فعاليتي نداشته باشد. تدريس تجارت كه در اوايل امر از چند درس حسابداري اقتصاد و ماليه تجاوز نمي كرد بتدريج گسترش يافت و اينك اكثر دانشگاههاي جهان مديريت بازرگاني دارند.

بازاريابي مجموعه فعاليتهايي است كه در نتيجه آن كالاها و خدمات مورد نياز مردم در دسترس آنها قرار مي گيرد.اين فعاليتها از نقطه توليد شروع و در نقطه مصرف ختم ميشود. به مفهوم علمي تر, در نتيجه فعاليتهاي بازاريابي كالاها و خدمات در زمان و مكان مورد نياز, به مقدار و به قيمت مناسب, در دسترس مردم قرارداده ميشود.

بدين ترتيب ميتوان فعاليتهاي بازار يابي را به ترتيب تقدم و تاخر انجام عمل به هشت دسته تقسيم كرد:

1-نامگذاري كالا اولين قدم در راه توليد و فروش كالاي جديد انتخاب نام مناسب براي آن كالا ميباشد.

2-جور كردن و بسته بندي جور كردن(استاندارد يا سورت كالا) بخصوص در توليدات كشاورزي اهميت بسيار زيادي دارد. كالاي جور شده ميبايست نخست بسته بندي شود و بعد به بازارهاي مختلف حمل شود.

3-حمل و نقل-بندرت اتفاق مي افتدكه تمام كالا در محل توليد به فروش برسد و ميبايست به بازارهاي مختلف حمل شود.

4-انبار داري توليد كالا بيش از مصرف فوري آن است, بخصوص محصولات كشاورزي ميبايست مدتها نگهداري شود.

5-پخش-كالاهاي مختلف به مقادير مورد لزوم به مراكز اجتماع بشر برده ميشود و در نقاطي كه در دسترس مردم باشد پخش ميگردد.

6-رقابت- در جوامع سرمايه داري كالاهاي مشابه معمولاً بيش از يك توليد كننده دارند و مواجهه هريك با ساير توليد كنندگان يكي از مهمترين مباحث بازاريابي است.

7-فروش-آخرين مرحله فعاليتهاي بازاريابي فروش كالاهاو خدمات و تبليغات و ترويج فروش آنهاست.

8-مطالعات بازاريابي- انجام مطالعات به منظور تسهيل, تكميل يا تسريع در كليه فعاليتهاي بازاريابي.

 

فصل اول

تاريخچه تجارت در جهان

 

تجارت بشر اوليه به صورت تهاتر يعني تعويض جنس با جنس صورت ميگرفت و به اين جهت احتياجي به واسطه در اموربازرگاني وجود نداشت.هركس محصول كار خود را با محصول ديگران معاوضه مي كرد و چون اجتماعات بشري بسيار كوچك و احتياجات و محصولات آنها نيز بسيار محدود مي بود , اين طريق كاملاً رفع احتياجات بازرگاني آنهارا مي كرد.

وقتي اجتماعات بشر بزرگتر و محصول كار آنها زيادتر و متنوعتر شد, احتياجات رو به فزوني نهاد و واسطه هاي تجاري پديد آمدند ومال التجاره را از شهري به شهر ديگر و از كشوري به كشور ديگر حمل كردند. ولي مدتها طول كشيد تا بازرگانان در بين مردم يك شهر به داد و ستد بپردازند.

در اين دوره, بزرگترين مسائل تجاري, خطر هاي راه و گذشتن از موانع طبيعي بود. بواسطه وجود اين خطر ها فقط اجناسي معامله مي شد كه وزن كم و قيمت زياد داشتند مانند ادويه, سنگهاي قيمتي, پوست حيوانات,فلزات گرانبها,ابريشم ,چوبهاي پر ارزش, پارچه و نظاير آنها.

اولين بازار داد و ست جهان در سال 3000قبل از ميلاد در چين بدست امپراتور شن نونگ گشوده شد. چينيها در قديم سرآمد تجار جهان بوده اند.

سومريها سالها قبل از ميلاد مسيح در سواحل دجله و فرات و بنادر غربي خليج فارس تجارت منظم و مرتبي داير كرده بودند و كشتيهاي تجاري آنها در كليه بنادر خاورميانه رفت وآمد داشتند.قوانين تجاري راجع به حمل و نقل, حسابداري و خيا نت درامانت نوشته بودند و براي كشتيها بارنامه صادر مي كردند.

در يونان تجارت به درجات عاليتري رسيد و بر خلاف ديگر كشورها تجارت داخلي رونق گرفت و تجار واردات و صادرات از بازرگانان داخلي جدا شدند. ارسال مسطوره جنس و توافق روي آن قبل از ارسال كالا از ابداعات يونانيان مي باشد.

در قرون 17و18 تجارت بين المللي وضع ديگري بخود گرفت و مراكز بزرگ تجارت در اروپاي غربي بخصوص آلمان فرانسه هلند و انگلستان بوجود آمد .

بورسها و بانكهاي عظيم و اعتبارات تجاري و راهنمايي حمل و نقل و ديگر تسهيلات تجاري مدرن در قرن نوزدهم و مخصوصاً در اواخر آن بوجود آمد.

 

 

 

 

 

 

فصل دوم

اقتصاد بازرگاني

 

توليد در نظر اكثر مردم بمعناي كشاورزي و صنعت ميباشد و ديگر كارها را امور توليدي نميدانند. البته اين نظريه مبناي علمي ندارد.

از نظر اقتصادي هرنوع تغييري كه در هر چيز داده شود بطوريكه آن را براي رفع احتياجات مردم آماده تر كند توليد نامبرده مي شود.

مثال 1-استخراج آهن از معدن بصورت قابل استفاده درآوردن آهن ساختن چيزي ازآن حمل آن به محلي كه مورد استفاده قرار گيرد خريد و فروش آن تامين اعتبار خريدار و فروشنده و خلاصه هر عملي كه ارزش آهن استخراج شده را بالابرد جنبه توليدي دارد.

مثال2- وقتي كسي را براي عمل جراحي به بيمارستان ميبرند پليس كه آمبولانس را خبر ميكند راننده آمبولانس جراح پرستار خدمه بيمارستان و تمام كسان ديگري كه به نحوي كمك به بهبودي بيمار كرده باشند به كار توليدي اشتغال دارند.

بنابراين از نظر اقتصادي كليه فعاليتها جنبه توليدي دارند مشروط بر آنكه نتيجه اي از آن فعاليتها حاصل گردد و مانند قدم زدن در خيابان يا كندن چاه به قصد پركردن نباشد.

توليد دو عنصر اصلي دارد:يكي مخارج و ديگري درآمد.

1- مخارج.مخارج يك واحد اقتصادي مجموع ارزش عناصري است كه درآن بكار برده ميشد. اين عناصر را ميتوان به سه گروه تقسيم نمود:

الف:كارگر و كارمند (خريد كار)

ب:ماشين آلات اثاثه ساختمان و مواد اوليه (سرمايه)

پ:مديريت(حقوق مديران)

 
 

وجود مخارج مستلزم پرداخت پول نيست. چنانچه مدير شركتي به علت آنكه مالكآن است حقوق دريافت ندارد بازهم بايد معادل حقوقي كه او ميتواند در محل ديگري بگيرد به حساب مخارج منظور گردد.

 

 

 

 

 

 

 

 

2- درآمد: درآمد از نظر اقتصادي جمع وصولي واحد اقتصادي است و مترادف با سود نميباشد. ممكن است يك شركت در سال در آمد هنگفتي داشته باشد, ولي در همان سال مقداري ضرر نمايد. درآمد رابطه نزديك با فروش دارد. هرچه مقدار فروش بيشتر باشد درآمد زيادتر است.

سود اختلاف بين درآمد و مخارج است.

رقابت و تعيين قيمتها

براي آنكه بتوانيم مساله رقابت اقتصادي را تجزيه و تحليل كنيم ميبايست در مورد رقابت يعني خواستها و قدرت خريد مردم  اطلاع كافي داشته باشيم . زيرا خواسته مردم در برابر قدرت توليد موسسات قرار دارد و اين دو غير قابل تفكيك ميباشد.در اينجا مختصري از هردو يعني عرضه و تقاضا بيان مي گردد.

عرضه هر كالا مجموع مقاديري است كه دارندگان آن در زمان واحد مايل به فروش به قيمت معين مي باشند. بنابراين موجودي كالا عرضه نيست, بلكه ميبايست دوشرط آمادگي فروش و قبول قيمت را دارا باشد.

تقاضاي هر كالا مجموع مقاديري است كه در زمان واحد, مردم مايل و قادر به خريد آن به قيمت معين مي باشد.

قانون عرضه و تقاضا

هرچه قيمت بيشتر شود عرضه زيادتر و تقاضا كمتر ميشود و بعكس در برابر تنزل قيمت, عرضه كم و تقاضا زياد ميگردد تا آنكه در يك قيمت مقدار عرضه و تقاضا مساوي ميشود و تعادل اقتصادي برقرار ميگردد.

تعيين قيمتها

وقتي توليد كننده اي تصميم گرفت كالاي جديدي روانه بازار نمايد. نميتواند آن را بدون ذكر قيمت بدست مشتري بدهد.

در تعيين قيمتها اصول زير مي بايست در نظر گرفت شود:

1-مقررات دولتي: در مواردي كه دولت يا شهرداري ها قيمت را معين ميكنند و يا حداكثر آن را تعيين مي نمايند البت  نمي توان خلاف آن رفتار كرد.

2-قيمت تمام شده: اگرچه در رقابت مخارج توليد تعيين كننده قيمت فروش نميتواند باشد و در برخي موارد بايد حتي كمتر از آن فروخت.در مورد تعيين قيمت تمام شده بايد با در نظر گرفتن سطح فرش احتمالي اقدام كرد.

3- درآمد مردم: درآمد مصرف كنندگان احتمالي و طرز خرج كردن آن و اينكه چه مقدار از درآمد خود را احتمالاً براي خريد اين كالا اختصاص خواهند داد.

4-قيمت مقبول عام: براي بعضي از اشيا مردم قيمت بخصوصي را منصفانه ميدانند و بيش از آنن را گران فرض ميكنند و كمتر از آن را بي مصرف و جنس بد تصور مي نمايند. اين نوع تصورات مردم در تعيين قيمت بايد مد نظر باشد.

5-سود معين: در رشته هايي كه رقابت شديد نيست ميتوان مقدار معيني سود را در نظر گرفت و تمام محصولات را طبق فرمول معين قيمت گذاري كرد(مثلاً با10%سود)

6-ارزانتر از رقبا: قيمت ارزانتر از همه رقبا در دو مورد بسيار خوب است: يكي وقتي كه خرج توليد كمتر از رقبا باشد و بتوان بطور دائم ارزانتر فروخت, دوم وقتي كه برنامه فروش بسيار وسيع باشد و براي مدت محدودي ارزانتر از همه فروخته شود و پس از تسلط بر بازار با قيمت رقبا تطبيق داده شود.

7-زيان بنفع ديگر كالاها: وقتي موسه توليدي چندين كالاي مختلف به بازار ميفرستد يكي از آنها را كه قيمت تعيين شده در بازار دارد و مصرف كنندگان در مورد قيمت آن حساسيت دارند ارزانتر از قيمت تمام شده ميتوان فروخت تا باعث جلب اعتماد مردم نسبت به ديگر كالاهاي موسسه گردد و چون قيمت بقيه كالاها حساسيت ندارد مردم تصور خواهند كرد آنها هم ارزانتر از اجناس مشابه به فروش ميرسد.

8-قيمت مختلف: وقتي خريداران احتمالي از لحاظ مالي از طبقات مختلف اجتماع باشند, اگر جنبه كم درآمد ها گرفته شود و قيمت در سطح پايين قرارگيرد از طبقات بالا كمتر پول وصول ميگردد و اگر جنبه پر درآمد ها را بگيريم و قيمتها را بالاتر بگذاريم, فروش به طبقات پايين از دست ميرود. برخي موسسات بازرگاني راه حل را در توليد جنس مشابه از لحاظ مرغوبيت, لي متفاوت از لحاظ ظاهر دانسته اند.

فصل سوم

پخش كالا

وقتي بر سر ميزصبحانه مينشينيدهرگزفكركردهايد كه اين ساده ترين  غذاي روزانه شما مستلزم چقدر فعاليتهاي مختلف اقتصادي بوده است؟ و تا چه اندازه ((ابروباد و مه و خورشيد و فلك))در كار بوده اند تا آن را مهيا نمايند؟

سال گذشته در كردستان كشارزان گندم كاشته اند و درو كرده اند و پس از طي مسافت و ازا ين انبار به آن انبار شدنها,اين گندم به صورت آرد به نانوايي نزديك منزل شما آورده شده تا بتوان نان ساخته شده از آن را همراه با پنير تهيه شده در ليقوان و كره ساخت فلان كارخانه لبنيات از طريق بقال سر كوچه به منزل شما ارسال دارند.

چاي مخصوص كلكته و لاهيجان يا قهوه برزيل را در استكان روسي يا فنجان ژاپني همراه با شكر كوبايي روي ميز چوب جنگلي آستارا كه با روميزي يزدي زينت يافته است, ميگذارند و شما با قاشق اتريشي آن را مخلوط ميكنيد و با مرباي پرتقال شهسوار كه در رشت تهيه شده ميل مي فرماييد.اگر قدري بيشتر دقيق شويم و بينديشيم كه خدمه اجير آنها را تهيه كرده اند,زير پايمان قالي ساخت كرمان است راديوي ساخت آلمان اخبار ايران را پخش ميكند بخاري ساخت تهران با آهن بلژيكي نفت آغاجاري را مي سوزاند, لامپ آمريكايي با برق مولد فرانسوي اطاق را روشن كرده است و غيره, خواهيم ديد كه پخش كالا در اين دنيا چقدر پيچيده و در عين حال منظم است.

هريك از مواردي كه روزانه مصرف ميكنيم سرگذشت مفصلي داشته و طي طريق پرپيچ و خمي كرده تا به دست ما رسيده است. يكي از ساده ترين آنها يعني نان را در نظر بگيريد و از روزي كه زمين را شخم زدند و بذر كاشتند و آن را آبياري كردند تا وقتي كه شاطر آن را از تنور در آورد. هرقدر جوامع بشري پيشتر بروند و درجات عاليتري را داشته باشند, اين طي طريق كالاها مفصلتر و پيچيده تر ميشود.

مادران ما پنجاه سال پيش, از كشاورزان و مالكان آرد مي خريدند و در منزل نان مي پختند, ولي امروز شركتهاي تعاوني يا دولت, گندم را خريداري و انبار ميكنند و پس از گذشت از چند دست به نانواييها مي دهند و كمتر خانواده اي يافت ميشود كه نان مصرفي را در منزل تهيه نمايد.

طرق پخش

پخش كالا ممكن است بدون واسطه باشد, يعني جنس مستقيماً از سازنده به مصرف كننده فروخته شود و يا از يك يا چند واسطه پخش استفاده شود.

فروش مستقيم ممكن است به دو نوع صورت گيرد:

1-فروش در محل توليد: كالا در محل توليد به معرض فروش گذاشته مي شود و خريداران به محل توليد كننده مراجعه و جنس مورد نياز خود را تهيه ميكنند مانند: كفاشيها و شيريني فروشهيا در فروش اكثر خدمات اين تنها راه پخش ميباشد: مثلاً براي سلماني و طبيب امكان ندارد از واسطه پخش استفاده كنند.

2- فروشنده سيار: فروشندگان سيار نمونه يا عكس كالا را به محل اقامت خريداران احتمالي برده به معرض فروش ميگذارند . اين نوع فروش بيشتر در كالاهاي صنعتي و نيز در برخي كالاهاي گران قيمت مصرفي نظير دايره المعارف و جاروي برقي ديده ميشود.

فروش با واسطه به وسيله يك يا چند واسطه پخش كالا صورت ميگيرد.

واسطه هاي پخش در ايران

1-دلالان شغل دلالان معرفي خريدار به فروشنده و سعي در حصول توافق بين آنان است و معمولاً محل كار مشخصي ندارند و بين محل خريدار و فروشنده انجام وظيفه مي نمايند. اين واسطه ها در بازارهاي كليه شهرهاي ايران به تعداد زياد وجود دارند.

2-بنگاه معاملات بنگاههاي معاملات جنس يا كاتالوگ آن را به مشتري نشان ميدهند و پس از قطع معامله كالا را از فروشنده ميگيرند و به خريدار تحويل ميدهند.تفاوت بزرگ اين دسته با دلالان داشتن محل كار مي باشد.به عنوان مثال ميتوان بنگاههاي معاملات اتومبيل و برخي از نمايندگان كالاهاي وارداتي را نام برد كه به نام خود هرگز اقدام به ورود كالايي  نمي كنند.

3-عمده فروشي كار عمده فروش خريد به مقدار زياد از توليدكننده و فروش به مقدار كم به خرده فروش و فروشندگان دوره گرد و دستفروشان مي باشد.

4-خرده فروش خرده فروش كالا را از عمده فروش يا توليد كننده ميخرد و در دسترس مصرف كننده قرار ميدهد وميتواند وسيله پخش هر نوع كالاي مصرفي باشد.

5-فروشنده دوره گرد فروشنده دوره گرد كالا را از عمد فروش يا توليد كننده مي خرد و در كوي و برزن راه ميافتد و در منازل آن را به معرض فروش ميگذارد. يك دسته از اين فروشندگان در دهات به كار اشتغال داشته و دارند و مايحتاج كشاورزان را از شهرها خريداري ميكنند و در دسترس ايشان ميگذارند.

6-دستفروش دستفروشان نظير خرد فروشانند با اين تفاوت كه محل كار معتبري ندارند و در گوشه و كنار خيابانها به كار مشغولند و غالباً موجودي كمتر از خرده فروشان دارند.

توليد كننده ميتواند يك يا چند طريق از اين طرق پخش را مورد استفاده قرار دهد, ولي استفاده از كليه ‌‌‌‌آنها هرگز مقرون به صرفه نيست .در اثر توسعه كار و عظمت دستگاه, گاهي توليد كنندگان خود عهده دار عمده فروشي و حتي خرده فروشي ميشوند.

در بعضي از كشورها عكس اين مورد هم ديده شده است, يعني خرده فروش در اثر توسعه كار, اقدام به تاسيس عمده فروشي و حتي كارخانه نموده است.

انتخاب راه پخش:

هيچيك از طرق پخش به خودي خود بهتر يا بدتر از ديگر راهها نيست و توليد كننده بايد با در نظر گرفتن عوامل زير بهترين راه فروش كالاي خود را معيين نمايد:

1-مقدار فروش: ظرفيت توليد و حداكثر مصرف, يكي از عوامل موثر تعيين طرقپخش مي باشد.مثلاً كفاشي كه در روز پنج جفت كفش ميدوزد, به طور قطع بايد در محل كار خود آن را بفروشد تا بتواند با سود حاصل زندگي كند و فروش آن به عمده فروش مطرح نيست, ولي شركت سازنده نوشابه, حتي تصور فروش در محل كارخانه را نميتواند بخود راه دهد زيرا فروش در محل كارخانه هرگز قادر نيست مخارج گردش دستگاه را تامين كند. علاوه برآنكه غالباً خريد اين كالا در موقع تشنگي است,مقدار فروش در محل كارخان نميتواند جوابگوي مخارج كارخانه باشد.

2-مصرف از نظر كلي, كالاها داراي دو نوع مصرف مي باشد: صنعتي و مصرفي .كالاي صنعتي آن است كه به مصرف توليد ديگر كالاها ميرسد و كالاي مصرفي آنكه مصرف كننده نهايي از آن استفاده مي كند. اين تقسيم بندي فقط از لحاظ فروش اهميت دارد وگرنه اكثر كالاها به هردو مصرف مي رسد.مانند نفت كه براي گرم كردن منازل و بكار انداختن كارخانه ها به مصرف مي رسد.

كالاهاي صنعتي بايد به صاحبان كارخانه ها و كارگاهها فروخته شود و بهترين راه فروش, استفاده از فروشندگان سيار است كه با داشتن اطلاعات و معلومات كافي به مديران موسسات رجوع نمايند.

3- سرويس كالاهاي گران قيمت فني را مردم وقتي خريداري ميكنند كه از كار آن اطمينان داشته باشند بنابراين فروش اين كالاها بايدبا سرويس مرتب همراه باشد. اگر بهترين اتومبيل را به قيمت ارزان بدهند, ولي وقتي عيبي پيدا كرد, وسيله رفع آن موجود نباشد, فروش موفقيت آميز نخواهد بود. در مورد كالاهايي كه به سرويس احتياج دارد, پخش فقط بايد از طرقي باشد كه بتواند با سرويس همراه باشد.

4-عادات خريد در هر جامعه اي با مرور زمان, آداب و رسومي خاص بوجود مي آيد كه كم كم جزو خصوصيات زندگي مردم ميگردد و عادت ناميده ميشود.

 

 

براي مثال دونمونه از عادات خريد در اينجا ذكر ميشود:

الف.اكثر خانمها عادت دارند لباس و لوازم توالت را در چندين مغازه قيمت كنند و بعد تصميم به خريد بگيرند. بنابراين لوازم مزبور ميبايست در كليه مغازه هاي نزديك به هم موجود باشد تا در هر مغازه كه تصميم به خريد گرفته شد جنس مقابل ديد باشد.

ب.مردم عادت دارند كه براي خريد هرنوع كالا به مغازه هاي خاص يا محلهاي خاص شهر بروند. مثلاً در ايران وسايل نظافت حتي صابون, از داروخانه خريداري ميشود و براي خريد لوازم يدكي اتومبيل مردم تهران روانه خيابان چراغ برق ميشوند.

5-روش خريد خريد اجناس به وسيله مصرف كنندگان به سه روش مختلف انجام مي گيرد : برخي از كالاها را مردم با تعقل و تصميم قبلي ميخرند,بعضي را فقط باديدن و  هوس كردن و بقيه كالاها را به روش مابين اين دو .

الف.تعقل. براي خريد كالاهاي گران قيمت, مردم مدتي وقت صرف كرده , جوانب امر را مطالعه مينمايند و حتي بارها براي خريد مراجعه ميكنند و پس از بازديد كالا و مطالعه خواص آن هم نميتوانند تصميم قطعي بگيرند. هرچه قيمت كالا بالاتر و دوام آن بيشتر باشد,محاسبه و تعقل قبلي زيادتر ميشود.مانند: خريد خانه, اتومبيل, يخچال و غيره.

ب.معمولي. خريد برخي كالاهاراي مردم عادي شده است و اگرچه گاهي راي نوع آن تعقل صورت ميگيرد, ولي تعقل مستلزم هر بار خريد نمي باشد : مثلاً وقتي خانم خانه داري براي خريد مواد غذايي يا دستمال و جوراب و نظاير آن از منزل بيرون ميرود, زياد بخود زحمت فكر كردن نداده است, بلكه به عادت هر ساله يا هر روزه دست به اين كار ميزند. در ايران معمولاً لغت خريد به اين نوع خريد ها اطلاق ميشود.مثل وقتي كه فلان خانم ميگويد:(فردا صبح بايد بروم خريد)يا به مستخدم خانه ميگويند: (امروز خريدت را بگذار براي بعد از ظهر) منظور خريد اين نوع كالاهاست.

پ.تفنن. نوع سوم كالاها غالباً با هوي و هوس خريداري ميشود . مثل: نوشابه هاي غير الكلي,آدامس, شكلات و بستني. كمتر كسي با تفكر قبلي آنها را مي خرد و به ندرت مردم به قصد خريد اين كالاها از منزل بيرون ميروند. بنابراين خريد اين كالاها اغلب با خريد ساير كالاها همراه است.

6-اعتبار فروشنده مردم اجناس گران قيمت را يا به اعتبار سازنده ميخرند يا با اعتبار فروشنده و يا هردو. اعتبار سازنده فقط در مواردي موثر است كه كالا مارك داشته و شناخته شده باشد . فروش اجناس گران قيمت بدون مارك مانند: جواهر قالي و عتيقه فقط از مغازه هايي ممكن است كه جلب اعتماد عموم را كرده باشند.

 

 

فصل چهارم

فروش

فروش به كليه اعمالي اطلاق ميشود كه منجر به داد و ستد ميگردد. بزرگترين ركن داد وستد, تمايل و تصميم مردم به خريد است. بنابراين مهمترين وظيفه دستگاه فروش ايجاد تصميم به خريد در جامعه مي باشد.

شرايط مدير فروش لايق به قرار زير است:

1-توانايي فروش اگرچه مدير فروش كمتر اقدام به فروش مي نمايد ولي بايد تسلط كامل بر كليه جزئيات فروش داشته باشد. زيرا اگر خود قادر به فروش نباشد نميتواند فروشندگان را درامرفروش راهنمايي ونظارت كند.

2-تجربه اطلاع از جزئيات كارها فقط با تجربه حاصل مي شود و هيچ كتابي نميتواند مدير فروش را به جزئيات و مسائل فروش واردكند.

3-ابتكار دنيا دائماً رو به جلو ميرود و حفظ وضع موجود يا تقليد از ديگران به شكست منتهي ميگردد.

4-مديريت آنچه را كه مدير يك سازمان اداري لازم دارد بايد چندين برابرش در يك مدير فروش جمع باشد.زيرا اداره فروشندگان مشكلترين نوع مديريت است.

5-خجالتي نبودن فروش مستلزم تماس دائم با مردم طبقات مختلف مي باشد و مدير فروش بايد علاوه بر آشنايي به وضع رواني مردم جامعه,خجالت و شرم نداشته و بتواند جوابگوي اعتراضات باشد.

6-اطلاع از جامعه چون قسمت اعظم فعاليت فروش صرف ايجاد علاقه و تصميم در مردم ميگردد, مدير فروش بايد تسلط كامل بر طرز فكر و سليقه و احتياجات مردم را داشته باشد.

7-اطلاع از حسابداري صنعتي براي تعيين قيمتها و ترتيب سازمان فروش, قدرت درك مسائل حسابداري هزينه براي مدير فروش از ضروريات است.

8-اطلاع از قوانين در اكثر نقاط جهان بخصوص در كشور ما, مقررات متعدد و پيچيده راجع به امور بازرگاني وجود دارد كه رعايت نكردن آنها موجب زيانهاي غير قابل جبران ميشود. مدير فروش بايد علاوه بر اطلاع از كليه قوانين مربوط, قادر به تجزيه و تحليل مسائل حقوقي باشد.

علاوه بر آنچه كه ميتوان به فروشنده آموخت,شرايط زير بايد در او موجود باشد:

1-ظاهر كسي كه قيافه اش نفرت يا دلسوزي مردم را جلب كند نميتواند مشتريان را در اخذ تصميم مجاب كند. بعكس وقتي كسي از فروشنده خوش آمد آمادگي بيشتري براي قبول گفته هاي او دارد.

2-شخصيت ايجاد علاقه در مردم كه منتهي به اخذ تصميم شود مستلزم تفوق فروشنده بر خريدار است . فروش در واقع نوعي تلقين است و كسي حرف كوچكتر از خود را قبول نمي كند.

3-معلومات تحصيلات فروشنده بايد مساوي يا بالاتر از خريداران احتمالي باشد تا بتواند به آساني زبان آنها را درك كرده مطابق سطح فكر ايشان استدلال نمايد. زيرا در صورتي كه مشتري مشكوك بماند اخذ تصميم را به بعد موكول مي كند.

 4-رفتار فروشنده بايد بتواند با لبخند و خوشرويي و ادب پاسخ كليه اعتراضها را بدهد. زيرا فروش در محيط شادي به مراتب سهلتر از مواقع عصبانيت و ناراحتي است.

5-حوصله فروش بايد در نهايت آرامش و با رعايت كليه انتظارات خريدار باشد و با عجله كاري از پيش نميرود . در اينجا منظور اتلاف وقت نيست و كوتاهترين راه بايد اتخاذ شود.

6-فعاليت كمتر شغلي به اندازه فروشندگي محتاج فعاليت است, و از شرايط اوليه هر فروشنده خوب علاقه و توانايي به كار زياد مي باشد.

 

 

فصل پنجم

تبليغات

جوامع امروزي بشر بدون ارتباطات نمي توانست تشكيل گردد. زيرا بدون تماس باهم و استفاده از تجربيات ديگران جامعه بشري مفهومي ندارد. تعليم و تربيت تجارت حكومت و خلاصه كليه اعمال بشر مستلزم ارتباط افراد با يكديگر است.

منظور از ارتباطات فقط تبادل لغات و ثبت آنها نيست, بلكه ابراز عقايد تصورات روشها  و خواستهاي  بشري است و اينها ممكن است بوسيله الفاظ و لغات, نقاشي و ترسيمات, موسيقي و يا هر روش ديگري اظهار شود.

وقتي ارتباط بصورت دسته جمعي صورت گيرد و يك يا چند نفر در يك زمان با عده زيادي تماس گيرند تبليغات ناميده ميشود و آنچه كه در اينجا مورد بحث ماست, تبليغاتي است كه مستلزم مخارجي باشد.

تبليغات بازرگاني وسيله تسريع حركت كالاها و خدمات از نقطه توليد به نقطه مصرف است و فروش جمعي نيز ناميده شده است. تبليغات بر خلاف تصور برخي مردم, فقط بمنظور شناسايي نيست, بلكه نقش بزرگ آن يادآوري و تشويق به مصرف است.

تبليغات داراي سه اثر بسيار مهم است: اول ايجاد احتياج دوم ازدياد فروش و سوم ايجاد واحدهاي عظيم صنعتي و بازرگاني .

ايجاد احتياج تبليغات مكرر باعث ايجاد ميل و احتياج در جامعه ميشود و افراد, علاقه مند به داشتن چيزهايي ميشوند كه در گذشته به آنها بي اعتنا بوده اند مثال: آبگرم كن , يخچال و اتومبيل در ايران . افراد براي ارضاي اين احتياجات فعاليت بيشتري ميكنند تا در آمد بيشتري داشته باشند و بالنتيجه سطح زندگي بالا ميرود(استحمام بيشتر, غذاي سالمتر , مسافرت بيشتر و زندگي مرفه تر).

ازدياد فروش نتيجه مسلم اثر تبليغات ازدياد فروش و توليد است كه باعث كم شدن مخارج توليد ميگردد.

اثر اقتصادي تبليغات

تبليغات باعث ايجاد ميل به داشتن اشيا يا خدمات ميشود و تشديد ميل, ايجاد احتياج ميكند ايجاد ميل و احتياج بصورت تغييراتي در سليقه, آداب و رسوم, اعتقادات و خلاصه طرز زندگي مردم بروز ميكند.

مردم ايران بجاي خريد فرش, زمين , طلا, نقره و جمع آوري پول در لاي تشك و نظاير آنها, اكنون اتومبيل ,يخچال, آبگرمكن, كولر, راديو و تلويزيون ميخرند, بجاي زندگي در خانه هاي گلي و قديمي در آپارتمان زندگي مي كنند و لوازم راحت و زيباي منزل را فقط براي ميهمان        نمي گذارند, غذاي بسيار بهتري ميخورند و بجاي مسافرت به مكه و مدينه وقم و مشهد  وشاه عبدالعظيم , به اروپا , آمريكا , مراكز تفريحي شمال,آبعلي و شمشك ميروند و بجاي حضور در مجالس وعظ وروضه خواني به سينما و كافه و كاباره علاقه مند شده اند و نميتوان منكر شد كه تبليغات نقش بسيار مهمي در اين تغييرا ت ايفا كرده است.

هدف از تبليغات بازرگاني

تبليغات ميتواند هدفهاي متفاوتي داشته باشد كه اهم آنها به قرار زير است:

1-ازدياد نوع مصرف سعي در اينكه نوع مصرف متنوع گردد. مانند نوشابه هاي غير الكلي كه بجز رفع عطش ميتواند وسيله تفريح باشد, با ناهار و شام صرف شود, با بستني مخلوط گردد, با نوشابه هاي الكلي مخلوط شود و غيره .گل بجز براي تزيين منزل كه سابق مرسوم بود, ميتواند به نامزد, معشوق, همسر يا والدين هديه شود, براي عروسي و جشن ارسال گردد و به مراسم ختم و تشييع فرستاده شود يا به مصارف ديگري برسد.

2-ازدياد مقدار خريد كالاهاي كوچك را ميتوان دربسته هاي بزرگ

چندين عددي فروخت كه رد مصرف كل موثر است چون ديرتر تمام ميشود . مثال: صابون, نوشابه غير الكلي, بيسكويت و دستمال كاغذي.

3-جلب نسل جديد تبليغات رقبا مانع از ارث رسيدن شهرت كالاهاست و به اين اميد نميتوان نشست كه وقتي كالايي معروف يك نسل شد نسل بعدي هم پس از بلوغ همان را بخرد.

4-نام موسسه يا نام كالا كالا يا موسساتي كه در اثر تبليغ معروفيت يافته اند, اگر تبليغ مداوم نكنند پس از مدتي فراموش ميشوند و نام رقبا جانشين آنها مي گردد.

5-مبارزه با جانشين در اثر اختراعات يا تبليغات, برخي كالاها جانشين ديگر كالاها ميشوند. مانند نايلون كه جانشين ابريشم شد ماشين ريش تراش و تيغ , آلومينيوم و آهن. برنامه هاي متناسب تبليغاتي ميتواند تا حدودي جلوي متروك شدن كالا را بگيرد يا لااقل به مدت زياد آن را به تاخير اندازد.

6-فعاليت خاص موسسات بازرگاني گاهي ناچارند در مدت كوتاه به هدف بزرگي برسند. مثلاً سازندگان كالاهاي تابع مد در آخر فصل بايد تمام موجودي را بفروشند. زيرا در سال بعد خريدار نخواهد داشت . اين كار با برنامه هاي فوق العاده تبليغاتي ممكن ميشود.

وقتي پيام تبليغاتي تنظيم شد,بايد وسيله رساندن آن به مشتريان احتمالي تعيين گردد . وسايل تبليغاتي به گروههاي زير تقسم ميشوند كه به شرح چندي از آنها مي پردازيم:

1-روزنامه 2-مجله 3-راديو 4-تلويزيون 5-سينما 6-نشريات7 -تابلوها و نقاشي روي ديوار 8-نقطه خريد 9-وسايل نقليه 10- تماس مستقيم        11-نمايشگاهها  12-برنامه هاي خاص 13-اماكن عمومي 14-اوراق چاپي .

 

 

روزنامه

 در اغلب كشورها روزنامه يكي از مهمترين وسايل تبليغ بشمار ميرود, ولي در ايران بعلت تيراژ كم, ارزش آگهي در روزنامه ها بمراتب كمتر از استاندارد بين المللي آن است.

مزاياي روزنامه فوريت درج آگهي, مهمترين حسن اين وسيله تبليغاتي است و معمولاً ميتوان در ظرف 24ساعت آگهي به هر اندازه را در روزنامه چاپ كرد.

حسن ديگر روزنامه, انتخاب روز انتشار است و اگر تبليغ كننده روز مخصوصي را در نظر داشته باشد هميشه در اين وسيله حق انتخاب دارد. انتخاب صفحه حسن ديگر آگهي  روزنامه است  و ميتوان آگهي را در صفحه اي كه مشتريان ااحتمالي بيشتر مي خواهند چاپ كرد.

معايب روزنامه : بزرگترين عيب آگهي در روزنامه زودگذر بودنآن است.

تلويزيون

تلويزيون كه جديدترين وسيله تبليغ در جهان بشمار ميرود, يكي از مهمترين وسايل در اغلب كشورها شده است و در كشور ما نيز با داشتن فقط 15 سال سابقه, سهم بزرگي از مخارج تبليغات را بخود اختصاص داده است.

خواص آگهي تلويزيوني. بزرگترين حسن آگهي تلويزيوني سمعي و بصري بودن آن است, يعني بيننده هم تصاوير و نوشته ها را ميبيند و هم صداي گويندگان را مي شنود. حسن ديگر تلويزيوناين است كه ميتواند از كليه وسايل اعم از تصوير, انسان, فيلم و كليه اشيا براي تشريح كالا يا جالب توجه كردن برنامه استفاده نمايد.

 

معايب آگهي تلويزيوني محدوديت شعاع ديد تلويزيون بزرگترين عيب آن است و هر فرستنده فقط در يك شهر و حومه آن قابل رويت است. زيرا موانع طبيعي مانع از انتقال امواج تلويزيوني است.اما بايد توجه داشت كه در تهران, تلويزيون موثرترين وسيله تبليغ است.

تلويزيون بهترين وسيله تبليغ براي لوازم گران قيمت منزل اتومبيل اشيا لوكس و خلاصه كالاهايي است كه در طبقات پردرآمد مصرف ميشود, حتي با در نظر گرفتن آنكه تبليغ در حوزه محدودي از كشور صورت ميگيرد.

نمايشگاهها

نمايشگاههاي عظيم بين المللي ,منطقه اي و داخلي همه ساله در نقاط مختلف جهان تشكيل ميگردد و اگرچه هدف عمده آن عمده فروشي است, ولي ميتواند وسيله موثري براي تبليغات روي بازديدكنندگان قرارگيرد. مزيت نمايشگاهها از نظر تبليغاتي آن است كه مردم فقط براي ديدن كالاها به آنجا ميروند و قصد تماشاي فيلم يا تفريح ديگر ندارند و به اين جهت آمادگي قبول تبليغ بيشتري دارند.

اماكن عمومي و باشگاهها

 

باشگاهها, كلوپها, رستورانها و ديگر اماكن عمومي ميتوانند مورد استفاده تبليغاتي قرارگيرند.اگر كالا در اين اماكن مصرف داشته باشد تبليغات جنبه نقطه فروش هم دارد مانند تبليغ نوشابه در رستورانها .

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 14 خرداد 1393 ساعت: 13:04 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق و مقاله استراتژي سه جانبه در مدیریت

بازديد: 399

استراتژي سه جانبه ؛يك روش جديد براي تدوين استراتژي

 

چكيده

مديران، مشاوران و كارشناسان برنامه ريز، همواره در جست وجوي روشهاي موثرتري براي تدوين استراتژي هستند. روشهايي كه در صورت به كارگيري، نتايج بهتر و ملموس تري را به همراه داشته باشد. اين جست وجو از سوي محققان، انديشمندان و مراكز آكادميك، باارائه مستمر الگوهاي تازه و تكامل يافته تري پشتيباني مــــي شود.

 

اين مقاله روش جديدي را براي تدوين استراتژي معرفي مي كند؛ استراتژي سه جانبه با گردآوري و تلفيق اطلاعات مربوط به بازار، رقيب و سازمان، ابتدا حوزه اثربخشي استراتژي را مشخص كرده و سپس بااستفاده از يك جدول تحليلي، زمينه خلق استراتژي هاي مناسب كسب و كار را فراهم مي سازد.

اين روش، به موازات متدولوژي و فرايندهاي گام به گام، بر اقدامات شناختي و فهم قواعد كسب و كار تاكيد داشته و در اين راستا از الگوهاي مفهومي و توصيه هاي تفكر استراتژيك بهره مي جويد.

استراتژي سه جانبه فلسفه خود را بر ماهيت فضاي رقابتي متشكل از سازمان، رقيب و مشتري استوار ساخته و شرايط اين سه بازيگر را براي تدوين استراتژي به كار مي گيرد. اين روش جديد با تاكيد بر مفاهيم شناختي و تكيه بر اركان كسب و كار، شيوه متفاوتي را براي تلفيق و تحليل اطلاعات و تدوين استراتژي پيشنهاد مي كند، هر چند در رابطه با اثربخشي استراتژي، علاوه بر روش، بايد بر نقش قدرت تحليل و خلاقيت ذهني استراتژيست نيز تاكيد شود.

 

مقدمه

استراتژي با طيفـي كه يك سوي آن برنامـه ريزي استراتژيك و در سوي ديگر تفكر استراتژيك قرار دارد شناخته مي شود. در واقع اين دو رويكرد، نماينده دو مكتب متفاوت هستند؛ برنامه ريزي استراتژيك به مكتب طرح ريزي (PLANNING SCHOOL) تعلق دارد كه در آن تدوين استراتژي يك فرايند رسمي و سيستماتيك به شمار مي آيد و رويكرد تفكر استراتژيك بر مكتب يادگيــري (LEARNING SCHOOL) - كه در آن شكل گيري استراتژي يك روند تكوين در حين اجرا دانسته مي شود - استوار است.1در برنامه ريزي استراتژيك بر توسعه متدولوژي ها و ابزار موثرتر برنامه ريزي تاكيد مي شود و در تفكر استراتژيك توسعه بصيرت استراتژيست محور اصلي كار است.

 

صاحب نظران و طرفـداران هريك از اين مكتب ها به نقـاط قوت و كارآيي آن در عمل اشاره دارند، در برنامه ريزي استراتژيك، كار ساختار يافته است و گام به گام برنامه ريز را در راستاي دستيابي به مناسب ترين استراتژي ممكن هدايت مي كند، در حالي كه كار در تفكر استراتژيك فرايند ساختار يافته اي ندارد و صرفاً با مجموعه اي از توصيه ها و الگوهـاي مفهومـي پشتيبـــاني مي شود. از سوي ديگر، نظريه پردازان مكتب يادگيري، از عدم كارآيي رويكرد برنامه ريزي استراتژيك در تحولات سريع محيطي - جايي كه عمر عوامل موثر در موفقيت محدود است - سخن مي گويند و بر ضرورت آگاهي مستمر از رفتار بازار و پاسخگويي خلاقـانه به آن تاكيد مي كنند.

 

اين مقاله به معرفي يك روش جديد براي تدوين استراتژي مي پردازد كه در آن توسعه بصيرت و ساختار يافتگي فرايند به گونه اي متوازن مورد توجه قرار گرفته است. در اين رويكرد، كار تدوين استراتژي، با يك فرايند سيستماتيك و گام به گام ساماندهي مي شود و در عين حال در هر گام، با تكيه بر الگوهاي تفكر استراتژيك، زمينه فهم عميق موضوعها و كسب بصيرت لازم در خلق يك استراتژي اثربخش فراهم مي گردد. نام اين روش استراتژي سه جانبه انتخاب شده است. اين انتخاب از اين جهت است كه همواره سه بازيگر اصلي فضاي كسب و كار را يادآوري كند؛ سازمان، رقيب و مشتري.

 

فضاي رقابت

استراتژي رويكردي براي خلق مزيت رقابتي است و الگوهاي آن براي فضاي رقابتي اثربخش است. فضاي رقابتي نه تنها در كسب و كار، بلكه در صحنه هاي نظامي، سياسي، ورزشي و هر فضايي كه در آن قواعد رقابت حاكم باشد موضوعيت دارد. فضاي رقابت چگونه است؟

 

تشريح فضاي رقابت موضوعي است كه خود نياز به بحث مستقلي دارد ولي از آنجا كه روش استراتژي سه جانبه مبتني بر ساختار مفهومي اين فضا شكل گرفته است، ارائه كليات اين موضوع مفيد به نظر مي رسد.

 

فضاي رقابتي از حداقل دو وجود مستقل(ENTITY) با هدف متعـارض، عرصه اي براي رويارويي و يك عامل رفع تنازع شكل مي گيرد. تعارض در هدف بدين مفهوم است كه دستيابي يك طرف به هدف، مستلزم چشم پوشي طرف (هاي) ديگر از اهداف خود باشد. اين شرايط ممكن است به صورت بالفعل (مانند بازار جهاني خودرو) و يا بالقوه محقق گردد. در رقابت بالقوه هرچند رقيب بالفعلي وجود ندارد ولي، امكان و انگيزه شكل گيري يك رقيب قدرتمند، شرايط رقابتي را حاكم مي سازد. (سيستم عامل ويندوز در طول ده سال گذشته بيش از 90 درصد بازار را در اختيار داشته است ولي كماكان فضاي آن رقابتي به شمار مي آيد و پيش بيني مي شود تا سال 2007 اين سهم به كمتر از 60 درصد سقوط كند2). سازمانها در دستيابي به اهداف متعارض، مقدورات خود را براي حضور و موفقيت در عرصه رويارويي بسيج مي كنند.

 

عرصـه رويارويي ركـن لازم ديگري در شــكل گيري فضاي رقابتــي است و آن عرصه اي است كه در آن رقبا براي دستيابي به اهداف خود به مبارزه مي پردازند. بازار (براي فضاي رقابت كسب و كار)، مسابقات ورزشي، انتخابات (براي فضاي رقابت سياست داخلي كشورها) و جنگها نمونه هايي از عرصه هاي رويارويي هستند. در فقدان عرصه رويارويي، قدرت رقابتي يك مفهوم انتزاعي بيش نيست.

عامل ضروري ديگر در فضاي رقابتي، عامل رفع تنازع است. اين عامل در چارچوب قواعد مربوطه، نتيجه رقابت را مشخص ساخته و پاداش دستيابي به هدف را متوجه طرف شايسته تر مي سازد. مشتري براي محيط كسب و كار، داور در رقابتهاي ورزشي و مردم در مبارزات انتخاباتي اين نقش را برعهده دارند.

 

بدين ترتيب سازمان، رقيب و مشتري سه كنشگر اصلي عرصه كسب و كار هستند. روش استراتژي سه جانبه بر اين اساس بنا شده تا با شناخت و تلفيق داده هاي مربوط به اين سه كنشگر، مناسب ترين حوزه براي اثربخشي استراتژي را مشخص كرده و سپس با استفاده از يك روش تحليلي، زمينه خلق استراتژي اثربخش را فراهم سازد.

 

استراتژي سه جانبه

استراتژي سه جانبه يك روش تحليلي است كه با يك چرخه سه مرحله اي، برنامه ريز را به سمت موفقيت آميزترين استراتژي ممكن به پيش مي برد (شكل 1). در هر دور از اين چرخه، فضاي فرصتهاي كسب و كار تحليل و ارزيابي مي شود تا در نهايت مناسب ترين حوزه براي شكل گيري استراتژي مشخص گردد. خلق راهكار استراتژيك در اين حوزه بالاترين احتمال موفقيت را به همراه دارد. هريك از اين مراحل باارزيابي شناخت آغاز مي شود و داده هاي مربوطه تنها پس از حصول اطمينان از آگاهي لازم مورد تحليل و ارزيابي قرار مي گيرد. براي معرفي اين روش ابتدا، گردآوري و تحليل داده هاي مربوطه به سه ركن اصلي كار يعني مشتري و بازار، رقيب اصلي و شايستگي هاي كليدي تشريح مي شود، سپس اقدامات مربوط به تلفيق داده ها و ايجاد بستر خلق استراتژي اثربخش توضيح داده خواهد شد.

 

 

 

كاركرد استراتژي خلق مزيت رقابتي براي سازمان است. مزيت رقابتي عاملي است كه سبـب ترجيح سازمان بر رقيب توسط مشتـري مي شود. (3) خلق مزيت رقابتي براي سازمان همزاد با خلق ارزش براي مشتري است واين واقعيت اهميت فوق العاده شناخت ارزش از ديدگاه مشتري را نمايان مي سازد.

 

ارزش چيست؟ ارزش از ديد مشتري عبارتست از مجموعه مطلوبيتهاييكه يك محصول (كالا و خدمات) براي او ايجاد مــــي كند، منهاي كليه هزينه هايي كه در اين رابطه متوجه او مي شود.4

نكته مهم اينكه استراتژي براي اثربخشي بايد براي مشتري ارزش بيشتري نسبت به رقيب بيافريند و مفهوم اين امر، خلق مطلوبيت برتر نسبت به رقيب (استراتژي هاي تمايز) و يا ارائه قيمت غيرقابل رقابت (استراتژي هاي رهبري هزينه) است. براي خلق ارزش براي مشتري بايد ابتدا مطلوبيت از ديدگاه مشتري را به درستي شناخت. مطلوبيت براي مشتري از پاسخگويي مناسب به نيازهاي او برمي خيزد. اين مفهوم نشان مي دهد كه براي دستيابي به مزيت رقابتي (براي سازمان) و ارزش (براي مشتري)، بايد نيازهاي اساسي مشتري را شناخت و (بهتر از رقيب) به آنها پاسخ داد.

 

مرحله اول اين الگو، شناخت نيازهاي اساسي مشتري (نسبت به محصولات سازمان) است. براي اين امر ابتدا بايد پرسيد آيا شناخت ما از نياز مشتري واقعي است؟ شناخت نياز واقعي مشتري يك عامل مهم در ايجاد ارزش براي اوست. در يك بيمارستان خصوصي كه علي رغم تلاش زياد براي ارتقاي كيفيت خدمات درماني باانتقاد مشتريان اصلي همراه بود، مشخص شد آنچه مراجعان مقدم بر خدمات درماني انتظار دارند توجه ويژه و احساس تشخص است. هدف مشتري از خريد يك ساعت گرانقيمت نيز صرفاً دانستن زمان نيست، بلكه آنان به احساس تمايزي كه استفاده از يك نام تجاري برجسته ايجاد مي شود نياز دارند و اگر شركت در ايجاد اين احساس كوتاهي كند، مشتريان خود را به نفع رقيبي كه مي تواند اين احساس را بهتر ايجاد كند، از دست خواهد داد.

 

شناخت نياز يك مشتري، بايد عيني و مبتني بر واقعيت باشد. در اينگونه موارد نمي توان بر برداشتهاي ذهني و فردي (حتي افراد با سابقه و با تجربه) تكيه داشت. لازمه اين كار ايجاد و فعال كردن ساز وكارهاي ضروري به منظور تعامل، گردآوري داده و تحليل آنها براي درك عميق و صحيح از نياز و انتظارات مشتري است. مطالعه بازار، تحليل شكايات مشتريان، تحليل اطلاعات مراكز فروش (POINT OF SALE) و شبكه توزيع و اقدام براي تجربه، هريك مي توانند در راستاي ايجاد اين شناخت موثر و مفيد باشند.

 

اين فعاليتها، نه به عنوان يك كار مقطعي، بلكه به عنوان يك فرايند مستمر مورد نياز است زيرا، رفتار بازار متاثر از ساير عوامل محيطي (فناوري، قوانين، ...) تغييـــر مي يابد و هرروز ابعاد جديدي از نياز مشتري را متجلي مي سازد.

 

درك نيازهاي جديد مشتري (زودتر از رقبا) و پاسخ موثر به آن، به منزله كشف و استفاده از يك فرصت استراتژيك در خلق مزيت رقابتي براي سازمان است. نيازهاي پنهان، گنج ارزشمند سازمانها به شمار مي آيد.

 

بسياري از كسب وكارهاي بزرگ، از چنين كشف هاي ساده و در عين حال ارزشمندي آغاز شده اند؛ پولارويد و عكسبرداري فوري، كلينكس و دستمالهاي كاغذي، سوني و تجهيزات واكمن، نمونه هايي از اين مفهوم هستند. چگونه مي توان به نيازهاي پنهان مشتري، يعني نيازهايي كه حتي خود او بر آنها آگاهي ندارد پي برد؟ راه اين كار برداشتن ديوار بين تفكر و خلاقيت است، بايد خلاقانه فكر و يا متفكرانه خيال پردازي كرد. بايد آينده را ابتدا در ذهن ساخت و سپس در دنياي واقعي براي ايجاد آن تلاش كرد.

 

براي دستيابي به يك استراتژي اثربخش ابتدا بايد از شناخت صحيح بازار و مشتري اطمينان حاصل كرد. براي اين كار به سه سوال زير صادقانه پاسخ گوييد:

 

1 - آيا در سازمان ما سازوكارهاي نظم يافته اي براي شناخت نياز مشتري وجود دارد (مطالعه بازار، تحليل شكايات مشتري و...)؟

 

2 - آيا شناخت ما از مشتري واقعي و به روز است (گزارشها حاصل از سازوكارهاي مذكور دوره اي و مستمر است)؟

3 - آيا شناخت ما از نياز مشتري عميق است و ابعاد مختلف آن را نشان مي دهد (نياز، انتظارات، عوامل ارزش ساز و...)؟

اگر پاسخ به اين پرسشها منفي يا ضعيف است، حركت استراتژيك خطرناك و در بهترين حالت بي فايده است. چنانچه پاسخ به اين پرسشها قوي و موثر باشد، مرحله اول استراتژي سه جانبـه قابل اجراست، اين كار در 3 گام اجرا مي شود:

 

در حوزه محصولات سازمان خود (كالا و خدمات) نيازهاي اساسي مشتري را فهرست كنيد. در اين كار نيازها بايد به صورت شفاف و قابل فهم (نه كلي و مبهم) بيان شود. براي اين امر مراجعه به گزارشهاي دوره اي مطالعات بازار و يا تحليل اطلاعات بخش رسيدگي به شكايات ضروري به شمار مي آيد. خوبست در كنار هر نياز، سطح انتظار مشتري نيز مشخص و ذكر گردد.

در گام بعدي به هريك از اين نيازها برحسب اهميت براي مشتري امتيازي بين 1 تا 9 تخصيص دهيد. امتياز 9 نمايانگر اساسي ترين نياز مشتري در استفاده از محصولات موردنظر و امتياز 1 نمايانگر پايين ترين سطح اهميت از ديدگاه مشتري است. در اين گام نيز لازم است به جـاي نظريات شخصي، به گزارشهـــا و داده هاي بازار توجه كنيد و يا با هدف رده بندي نيازهاي بازار، مطالعات مستقلي را برنامه ريزي و اجرا كنيد؛

 

نيازها، خصوصيات و سطح اهميت آنها را در يك جدول فهرست كند. اين جدول بايد حداقل 3 و حداكثر 10 نياز اساسي را به طور مشخص بيان كند. اين جدول، جدول بازار و مشتري ناميده مي شود و ماهيتاً از جنس فرصت است. در تعيين حوزه اثربخشي و خلق استراتژي از اين جدول استفاده خواهد شد.

 

رقيب اصلي

رقباي اصلي همانند مشتريان از مهم ترين مفاهيم در استراتژي است. رقيب كسي است كه در تلاش براي دستيابي به هدف، منافع سازمان با منافع او در تعارض قرار دارد. اصولاً استراتژي زاييده محيط رقابتي است.

محيط رقابتي به مفهوم امكان برابر رقبا در عرصه رقابت است. در برخي از كسب و كارها هر چند رقيب قابل توجه بالفعلي وجود ندارد وليكن محيط رقابتي است و سازمان براي جلوگيري از شكل گيري يك رقيب بالفعل، مستمراً در ارائه محصولات ارزش آفرين تر براي مشتري تلاش مي كند. كاركرد اصلي استراتژي خلق مزيت رقابتي است و اين مفهوم، اثربخشي استراتژي را در رابطه تنگاتنگ با خصوصيات رقيب قرار مي دهد. مشابه مرحله قبل، كار از شناخت آغاز مي شود. براي تحليل رقيب ابتــدا بايد از ميـزان و صحت داده هاي مرتبط با رقيب اطمينان حاصل كرد. بايد از خود پرسيد؛ تا چه اندازه از استراتژي رقيب آگاهي داريم، تا چه حد قابليتهاي او را مي شناسيم.

 

برنامه هاي او چيست؟ اين اطلاعات بايد واقعي و متكي به مدارك و مستنـدات باشد. هيچ چيز به اندازه حدسهاي بي پايه در مورد رقيب، براي يك حركت استراتژيك خطرآفرين نيست. دستيابي به اطلاعات رقيب كاري دشوار ولي پرفايده است و براي اين كار تحليل و تلفيق مستمر اطلاعات آشكار (مصاحبه ها، سايت اينترنتي، اطلاعيه ها و...) يك روش مفيد است. استفاده از سازمانهايي كه خدمات آنان اطلاع رساني در مورد شركتهاست نيز يك امر معمول است. اطلاع گيري از مشتري، شبكه توزيع و مراكز فروش هم يك روش موثر در اين راستا به شمار مي آيد. اقدامات پيچيده تري همچون جاسوسي صنعتي نيز در برخي شرايط امكان پذير است كه در جاي خود مي تواند مهم و تعيين كننده باشد. گردآوري و تحليل اطلاعات مربوط به رقباي اصلي (يعني سازمانهايي كه در اين مقطع قصد پيشي گرفتن بر آنها را داريد) نيازمند سازوكار سازمان يافته و مستمر است. بدون اين سازوكار، حركت استراتژيك همانند رهاكردن تيري در تاريكي خواهد بود.

 

براي اطمينان از حداقل سطح آگاهي در مورد رقباي اصلي بايد صادقانه به سه پرسش زير پاسخ داده شود:

1 - آيا رقباي اصلي خود را مشخص كرده ايد (از ميان ده ها و بلكه صدها رقيب، رقباي اصلي ما كدامند)؟

2 - آيا در سازمان، سازوكارهاي سيستماتيك براي گردآوري و تحليل اطلاعات از رقيب وجود دارد (گردآوري و تحليل اطلاعات در مورد حركتها و جهت گيريهاي رقيب و...)؟

3 - آيا از وضعيت خود نسبت به رقيب آگاهي داريد (آيا مقايسه دوره اي با رقيب در سازمان شما معمول است)؟

چنانچه پاسخ شما به اين پرسشها منفي يا ضعيف است، قبل از برنامه ريزي استراتژيك بايد به منظور ايجاد اين شناخت، سازوكارهاي لازم را ايجاد كنيد و پس از آن به تدوين استراتژي سازمان بپردازيد وليكن چنانچه اين سازوكارها از قبل سازماندهي و فعال شده اند و اطلاعات شما نسبت به رقيب، مرتبط، واقعي و به هنگام است مي توانيد مرحله دوم تحليل را آغاز كنيد. اين كار در3 گام اجرا مي شود.

1 - در حوزه نيازهاي مشتري (جدول بازار و مشتري) متناظر با هريك از نيازهاي اساسي، ميزان پاسخگويي رقيب و قابليتهاي مرتبط با آن را مشخص سازيد. اين ارزيابي بايد متكي بر اطلاعات واقعي باشد؛

2 - به قابليتها و شيوه هاي رقيب، متناسب با ميزان پاسخگويي به نياز، امتيازي بين 1 تا 9 اختصاص دهيد. امتياز 9 براي بالاترين سطح پاسخگويي (پاسخگويي كامل به انتظار مشتري) و 1 براي حداقل سطح پاسخگويي است. اين عوامل، قابليتهاي اساسي رقيب در خلق ارزش براي مشتري است و معيار حداقل توانمندي لازم براي خلق مزيت رقابتي به شمار مي آيد.

3 - جدولي متناظر با جدول بازار و مشتري تنظيم كنيد و متناظر با هر نياز، به اثربخشي رقيب در پاسخگويي به نياز مشتري امتيازي تخصيص دهيد (امتياز 1 تا 9) اين كار مي تواند براي چند رقيب اصلي انجام شود و امتيازات آن به صورت ميانگين محاسبه گردد.

اين جدول، جدول رقيب ناميده مي شود و از آن در تعيين حوزه اثربخشي استفاده خواهد شد. ماهيت اين جدول تهديد است.

شايستگي هاي متمايزكننده

هستند. شايستگي متمايزكننده عاملي است كه براي مشتري ارزش آفرين و دستيابي به آن براي رقيب با دشواري و پيچيدگي همراه است. هيچ سازماني نمي تواند بدون شايستگي متمايزكننده به استراتژي موفقيت ساز دست يابد و يكي از مهم ترين وظايـف مديـران ارشد خلـق و توسعه شايستگي هاي متمايزكننده در سازمان است.

شايستگي هاي متمايز كننده با قابليتها متفاوتند. هر قابليتي نمي تواند شايستگي متمايزكننده تلقي شود ولي در بسياري از موارد در يك فرايند تكويني مي تواند به آن تبديل شود. مادامي كه قابليتهاي سازمان به عاملي براي خلق ارزش براي مشتري تبديل نشود جزو شايستگي ها به شمار نمي آيد و نقشي در استراتژي و مزيت رقابتي سازمان نخواهند داشت4.

شناخت قابليت، شايستگي و شايستگي هاي متمايزكننده سازمان و قدرت تفكيك آنها از يكديگر امري مهم است. قبل از آغاز مرحله سوم بايد صادقانه به پرسشهاي زير پاسخ داد:

آيا سازمان داراي حداقل چند شايستگي متمايزكننده مي باشد و نسبت به آنها آگاهي دارد؟

 

آيا سازوكاري براي حفظ و توسعه شـايستگي هاي متمايزكننده سازمان وجود دارد (آيا برنامه هاي توسعه سازمان به اين منظور انجام مي شود)؟ آيا شايستگي هاي متمايزكننده سازمان در راستاي پاسخ به نياز بازار و مشتري توسعه يافته است؟

چنانچه پاسخ به پرسشهاي منفي يا ضعيف باشد، دستيابي به يك استراتژي موفقيت ساز امري بعيد و بلكه محال خواهد بود. در اين حالت ابتدا بايد منابع سازمان در راستاي توسعه شايستگي هاي متمايزكننده به كار گرفته شود (استراتژي هاي قابليت ساز) و سپس يك استراتژي كسب وكار اثربخش مي تواند شايستگي هاي متمايزكننده به مزيت رقابتي تبديل كند.

(استراتژي هاي منفعت ساز). چنانچه نسبت به شايستگي هاي متمايزكننده شناخت لازم وجود دارد، اجراي مرحله سوم تدوين استراتژي امكان پذير خواهد بود. براي اين منظور:

1 - در حوزه نياز مشتري (جدول بازار و مشتري) متناظر با هريك از نيازهاي اساسي، شايستگي هاي متمايزكننده سازمان را مشخص و فهرست كنيد؛

2 - به هريك از شايستگي هاي متمايزكننده، متناسب با ميزان پاسخگويي به نياز مرتبط، امتيازي بين 1 تا 9 اختصاص دهيد: امتياز 9 براي بالاترين سطح پاسخگويي (پاسخگويي كامل به انتظار مشتري) و 1 براي حداقل سطح پاسخگويي؛

3 - جـدولي متناظر با جـدول بازار و مشتري تنظيـم كنيد و براي هرنياز مشتري، شايستگـــي هاي متمايزكننده مرتبط و ميزان اثربخشي آن را فهرست كنيد. اين جدول، جدول «شايستگي هاي متمايـزكننده» ناميده مي شود و از آن در انتخاب حوزه اثربخشي و خلق استراتژي استفاده خواهد شد.

تلفيق داده ها و تعيين حوزه اثربخشي استراتژي

داده هاي گردآوري شده در مورد مشتري، رقيب و سازمان مي تواند در يك فرايند تلفيقي، حوزه محتمل براي شكل گيري يك استراتژي اثربخش را مشخص كند. لازمه اين امر تحقق دو شرط اساسي زير است:

1 - عوامل ذكرشده در مورد مشتري، رقيب و سازمان مبتني برشناخت و بصيرت نسبت به كسب و كار سازمان باشد.هيچ روشي در فقدان اين شناخت نمي تواند به يك استراتژي اثربخش منجر شود؛

2 - ارزيابيهاي انجام شده در مورد مشتري، رقيب و سازمان متكي به داده هاي واقعي (مدارك، مستندات، مطالعات و...) باشد و نه برداشتهاي ذهني.

چنانچه اطميناني از تحقق شرايط مذكور وجود ندارد توصيه اكيد، بازگشت به نقطه شروع و تامل لازم براي دستيابي به قضاوتهاي واقعي و مبتني بر شناخت است. يكي از دلايل اصلي شكلي شدن فرايند برنامه ريزي استراتژيك و كم اثري (يا بي اثري) استراتژي حاصل، عبور سطحي و كم عمق از واقعي بودن داده ها و شناخت قواعد كسب و كار است. براي جلوگيري از اين امر هيچ روش و فرايندي وجود ندارد ولي توجه به توصيه هاي مربوطه مي تواند كمك كننده و جهت بخش باشد. تلفيق داده ها و تعيين حوزه اثربخشي استراتژي در 3 گام انجام مي شود:

گام اول: سه جدول مشتري بازار، رقيب و شايستگي هاي متمايزكننده را در قالب يك جدول تلفيق كنيد. جدول شماره يك، يك جدول مثالي براي اين گام را نشان مي دهد.

 

 

گام دوم: از طريق رابطه مذكور در جدول شماره دو، مزيت نسبي سازمان به ازاي هريك از نيازهاي بازار را محاسبه كنيد.

گام سوم: مزيتهاي نسبي را تحليل كنيد. تحليل مزيت نسبي نشان مي دهد كه سازمان نسبت به رقيب (رقباي اصلي) در چه وضعيتي قرار دارد. براي اين كار، ابتدا ميانگين مزيتهاي نسبي محاسبه مي شود. حداكثر اين شاخص 72 و حداقل آن 72 - است. ميانگين مزيت نسبي مثبت با قدر مطلق بالا (بيشتر از 25+) نمايانگر وضعيت قوي سازمان نسبت به رقيب است و در اين حالت استراتژي هاي تهاجمي (رسوخ در بازار، توسعه بازار، يكپارچه سازي) مورد توصيه است. در ميانگين مزيت هاي نسبي نزديك به صفر، شرايط نزديك با رقيب و استراتژي هاي مناسب سازمان استراتژي هاي رقابتي (توسعه محصول، مشاركت) است. ميانگيـن مزيتهاي نسبي منفـي (كوچكتـــر از 25-)، مبين ضعف نسبت به رقيب و ضرورت اتخاذ استراتژي هاي تدافعي (مشاركت، واگذاري، كاهش و...) است (جدول 2). علاوه براين، هريك از مزيتهاي نسبي «برجسته» (مثبت يا منفـي قوي) در مقابل يك نياز نشان مي دهد كه استراتژي اثربخش در پاسخ به كدام يك از نيازهاي اساسي بازار قابل شكل گيري است و اين تشخيص، كانون توجه استراتژيست در خلق استراتژي اثربخش را مشخص مي سازد و نشان مي دهد استراتژي (تهاجمي، رقابتي يا تدافعي) سازمان در رابطه با چه ويژگيهايي از رقيب و مشتري بايد پاسخگو باشد.

 

تحليل مزيتهـاي نسبي تنها حوزه استراتـژي هاي اثربخش را مشخص نمي سازد (مشابه روش SPACE) بلكه مي تواند (مشابه روش SWOT) استراتژي هاي مشخصي را خلق و پيشنهاد كند. براي اين كار يك فرايند تحليلي ارائه مي شود.

 

 

 

تحليل داده ها و خلق استراتژي هاي اثربخش

تحليل داده ها و خلق استراتژي، يك فرايند تحليل ذهني بر مبناي داده هاي عيني (واقعي) است. فرايند از آن رو متكي بر تحليل ذهني است كه استراتژي هاي حاصل، نتيجه خلاقيت و زايش ذهني انسان است و نه متدولوژي و روش پيشنهادي. روش پيشنهادي صرفاً در ساختاردادن ذهن و متوجـه ساختن آن به زمينـه هاي اثربخشي كمك كننده است ولي چگونگي خلق استراتژي، يك فرايند ذهني بدون توضيح است. براي انجام اين كار پنج گام وجود دارد.

باتوجه به شكل شماره دو اين گامها را دنبال كنيد: گام اول: از جدول تلفيق، حوزه اثربخشي استراتژي را مشخص كرده و نيازهاي

«برجسته» متناظر را در خانه شماره 1 فهرست كنيد. اين نيازها منطقه اي از فضاي استراتژيك را مشخص مي سازد كه احتمال اثربخشي در آن حداكثر است (در اين مثال نيازهاي رديف 3و6).

 

گام دوم : شايستگي هاي متمايزكننده متناظر را در خانه 2 جدول تحليل وارد كنيد؛

 

گام سـوم : با ملاحظـه يك به يك محتواي خانـه هاي شماره 1 و 2 جدول تحليل، تلاش ذهني خود را برروي پاسخ به اين پرسش متمركز كنيد كه چگونه بااستفاده از يك شايستگي متمايزكننده مي توان به نيازهاي اساسي بازار پاسخ داد؟ اين پاسخها راهكارهاي استراتژيك هستند كه بايد در خانه شماره 3 نوشته شود. هرچند انجام اين تحليل فرمول و قاعده مشخصي ندارد. وليكن رعايت توصيه هاي زير مي تواند در انجام صحيح كار موثر باشد:

 

1 - جنس پاسخها بايد از نوع راهكار باشد. راهكاري كه شايستگي متمايزكننده را به كار گيرد و به بهترين نحو ممكن پاسخگوي نياز به بازار باشد؛

 

2 - ممكن است به ازاي يك شايستگي متمايزكننده و يك نياز، راهكارهاي متعددي به ذهن شما برسد. اين امر مفيد است زيرا هرچه تعداد راهكارها بيشتر باشد، احتمال دستيابي به يك راهكار موثرتر بيشتر خواهد بود؛

 

3 - تلاش كنيد كه از راهكارهاي ساده و ابتدايي پرهيز كنيد و راهكارهاي عميق تر و خلاقانه تر را در ذهن خود بيافرينيد؛

گام چهارم : هريك از راهكارهاي استراتژيك حاصل از گام سوم را با جدول بازار و مشتري مقابله كنيد و ملاحظه كنيد هرراهكار به كدام يك از نيازهاي اساسي به صورت نسبي پاسخ مي دهد. امتيازات نيازهاي پاسخگويي شده (بين 1 تا 9) را با هم جمع بزنيد و در مقابل هر راهكار در خانه شماره 4 ثبت كنيد؛

 

گام پنجم : مناسب ترين استراتژي براي سازمان راهكارهايي است كه جمع امتيازات پاسخگويي به نياز (گام چهارم) آنها بيشتر باشد. بدين ترتيب راهكار اصلي استراتژيك سازمان (از ميان راهكارهاي خلق شده) انتخاب مي شود و در خانه شماره 5 ثبت مي شود. اين استراتژي مناسب سازمان است. بايد توجه داشت كه كيفيت اثربخشي اين استراتژي تابعي از كيفيت تحليل و خلاقيت ذهن استراتژيست (گام دوم) و بصيرت و درك او از كسب و كار در انجام قضاوتهاي گام چهارم است و اينجاست كه تفاوت استراتژيست ها و استراتـژي ها با هم آشكار مي شود.

 

 

 

نتيجه گيري

استراتژي سه جانبه يك روش جديد براي تدوين استراتژي است كه با تلفيق فرايندهاي گام به گام (مشابه رويكردهاي تجويزي) و مفاهيم استراتژي (مشابه رويكردهاي توصيفـي)، استراتژيســت را در خلق مناســب ترين استراتژي ممكن كمك و هدايت مي كند. اين روش با تمركز بر مشتري و رقيب به عنوان مهم ترين عوامل محيطي و شايستگي هاي متمايزكننده به عنوان مهم ترين عامل داخلي، تطابق موثري را بين سازمان و محيط آن برقرار مي سازد.

 

استراتژي زاييده محيط رقابتي است. رقابت شرايطي است كه در آن دستيابي به (بخشي از يا تمامي) هدف مستلزم پذيرش از دست دادن آن توسط ساير بازيگران (رقبا) است. در محيط كسب و كار اين پذيرش توسط مشترياعمال مي شود. از اين منظر سازمان، رقيب و مشتري سه ركن اصلي براي شكل گيري استراتژي به شمار مي آيد و اين روش با تمركز براين سه ركن، به نحو موثري عوامل شناختي و روشهاي تحليلي را براي شكل گيري يك استراتژي اثربخش به كار گرفته است.

 

در اين روش پايبندي به مفاهيم استراتژي، همانند انجام فرايندهاي گام به گام اهميت داشته و به هيچ وجه نبايد فرعي و جانبي تلقي شوند. اين بخش از روش، وجه تمايز اصلي آن با ساير فرايندهاي برنامه ريزي استراتژيك (مانند تحليـلSWOT ، BCG ، SPACE و...) بـــه شمار مي آيد.

 

يك ويژگي قابل ذكر ديگر روش استراتژي سه جانبه، قابليت تعيين حوزه مناسب استراتـژي (مشابه روشهاي SPACEو IEM) و در عيـن حال قدرت تعييـن استراتــژي هاي مشخص (مشابه روش SWOT) است. اين ويژگـي، سازمان را از بـــــه كارگيري روشهاي متعـدد و مكمل بــي نياز مـي سازد.

 

 

روش استراتژي سه جانبه به عنوان يك روش مناسب براي تدوين استراتژي پيشنهاد مي شود، هرچند مجدداً بايد تاكيد كرد كه در تدوين استراتژي، اثربخشي مرهون قابليتهاي تحليلي و خلاقيت مديران و بصيرت آنان نسبت به كسب وكار است؛ قابليتهايي كه هنر مديران شايسته است.

 

 

 

منابع و ماخذ

1 - غفاريان وفا و غلامرضا كياني، پنج فرمان براي تفكر استراتژيك، نشر فرا، چاپ دوم، 1383.

2- IT FACTS, OS. HTTP://WWW.ITFACTS. BIZ/ INDEX.PHP?ID=P1059.2004

3 - غفاريان وفا و مرتضي عمادزاده، معاني نوظهور در مفهوم استراتژي، سازمان مديريت صنعتي، 1383.

4 - DEFINITION OF CUSTOMER VALRE, MCGRAW- HILL. Co UK/HE/WEB - SITES/BUSINESS/MARKETING/JOBBER/FILES/ GLOSSARY/C.HTML.

وفا غفاريان: دكتراي مهندسي صنايع - استاديار دانشگاه مالك اشتر

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 14 خرداد 1393 ساعت: 13:02 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره عوامل مستعد کننده اعتیاد

بازديد: 339

 

عوامل مستعد كننده اعتياد

اعتياد يك بيماري زيست شناختي، روانشناختي و اجتماعي است عوامل متعددي در اتيولوژي سوء مصرف و اعتياد موثر هستند كه در تعامل با يكديگر منجر به شروع مصرف و سپس اعتياد مي شوند. عوامل موثر بر فرد، محيط فرد و كليه علل و عوامل درهم بافته اي هستند كه بر يكديگر تاثير مي گذارند. درك كليه علل و عوامل زمينه اي موجب مي شود تا روند پيشگيري، شناسايي، درمان و پيگيري به طور هدفمند طرح ريزي شود.

بنابراين، آشنايي با عوامل زمينه ساز مستعد كننده در مقابل آن از دو جهت ضرورت دارد:

1- شناسايي افراد در معرض خطر اعتياد و اقدامهاي پيشگيرانه لازم براي آنان؛

2- انتخاب نوع درمان و اقدامهاي خدماتي، حمايتي و مشاوره اي لازم براي معتادان.

عوامل مخاطره آميز

عوامل مخاطره آميز مصرف مواد شامل عوامل فردي، عوامل بين فردي و محيطي و عوامل اجتماعي است.

 

عوامل مخاطره آميز فردي

دوره نوجواني        استعداد ارثي      

صفات شخصيتي:      

صفات ضد اجتماعي   پرخاشگري      اعتماد به نفس پايين    

اختلالهاي رواني:

افسردگي اساسي       فوبي

نگرش مثبت به مواد

موقعيتهاي مخاطره آميز:

ترك تحصيل      بي سرپرستي

تاثير مثبت مواد بر فرد

در اينجا به شرح هر يك از عوامل فوق مي پردازيم:

دوره نوجواني

مخاطره آميز ترين دوران زندگي از نظر شروع به مصرف مواد دوره نوجواني است. نوجواني دوره انتقال از كودكي به بزرگسالي و كسب هويت فردي و اجتماعي است. در اين دوره، ميل به استقلال و مخالفت با والدين به اوج مي رسد و نوجوان براي اثبات بلوغ و فرديت خود ارزشهاي خانواده را زير سوال مي برد و سعي در ايجاد و تحليل ارزشهاي جديد خود دارد. مجموعه اين عوامل، علاوه بر حس كنجكاوي و نياز به تحرك، تنوع و هيجان، فرد را مستعد مصرف مواد مي نمايد.

ژنتيك

شواهد مختلفي از استعداد ارثي اعتياد به الكل و مواد وجود دارد. تاثير مستقيم عوامل ژنتيكي عمدتاً از طريق اثرات فارماكوكينتيك و فاركوديناميك مواد در بدن مي باشد كه تعيين كننده تاثير ماده بر فرد است. برخي از عوامل مخاطره آميز ديگر نيز تحت نفوذ عوامل ژنتيكي هستند مانند برخي اختلالهاي شخصيتي و رواني و عملكرد نامناسب تحصيلي ناشي از اختلالهاي يادگيري.

 

صفات شخصيتي

عوامل مختلف شخصيتي با مصرف مواد ارتباط دارند. از اين ميان، برخي از صفات بيشتر پيش بيني كننده احتمال اعتياد هستند و به طور كلي فردي را تصوير مي كنند كه با ارزشها يا ساختارهاي اجتماعي مانند خانواده، مدرسه و مذهب پيوندي ندارد و يا از عهده انطباق، كنترل يا ابراز احساسهاي دردناكي مثل احساس گناه، خشم و اضطراب بر نمي آيد. اين صفات عبارتند از: عدم پذيرش ارزشهاي سنتي و رايج، مقاومت در مقابل منابع قدرت، نياز شديد، احساس فقدان كنترل بر زندگي خود، اعتماد به نفس پايين، فقدان مهارت در برابر پيشنهادهاي خلاف ديگران، فقدان مهارتهاي اجتماعي و انطباقي. از آنجا كه اولين مصرف مواد، معمولاً از محيطهاي اجتماعي شروع مي شود هر قدر فرد قدرت تصميم گيري و مهارت ارتباطي بيشتري داشته باشد، بهتر مي تواند در مقابل فشار همسالان مقاومت كند.

اختلالهاي رواني

در حدود 70 درصد موارد، همراه با اعتياد اختلالهاي ديگر روانپزشكي نيز وجود دارد. شايع ترين تشخيصها عبارتند از: افسردگي اساسي، اختلال شخصيت ضد اجتماعي، فوبي، ديس تايمي، اختلال وسواسي- جبري، اختلال پانيك، مانيا، اسكيزوفرني.

نگرش مثبت به مواد

افرادي كه نگرشها و باورهاي مثبت و يا خنثي به مواد مخدر دارند، احتمال مصرف و اعتيادشان بيش از كساني است كه نگرشهاي منفي دارند. اين نگرشهاي مثبت معمولاً عبارتند از: كسب بزرگي و تشخص، رفع دردهاي جسمي و خستگي، كسب آرامش رواني، توانايي مصرف مواد بدون ابتلا به اعتياد.

موقعيتهاي مخاطره آميز فردي

بعضي از نوجوانان و جوانان در موقعيتها يا شرايطي قرار دارند كه آنان را در معرض خطر مصرف مواد قرار مي دهد. مهمترين اين موقعيتها عبارتند از: در معرض خشونت قرار گرفتن در دوران كودكي و نوجواني، ترك تحصيل، بي سرپرستي يا بي خانماني، فرار از خانه، معلوليت جسمي، ابتلا به بيماريها يا دردهاي مزمن. حوادثي مانند از دست دادن نزديكان يا بلاياي طبيعي ناگهاني نيز ممكن است منجر به واكنشهاي حاد رواني شوند. در اين حالت فرد براي كاهش درد و رنج و انطباق با آن از مواد استفاده مي كند.

تاثير مواد بر فرد

اين متغير وقتي وارد عمل مي شود كه ماده حداقل يك بار مصرف شده باشد. چگونگي تاثير يك ماده بر فرد، تابع خواص ذاتي ماده مصرفي و تعامل آن با فرد و موقعيت فرد مصرف كننده است. تاثير مواد بر فرد مصرف كننده، به ميزان قابل توجهي، به مشخصات او بستگي دارد. اين مشخصات عبارتند از: شرايط جسمي فرد، انتظار فرد از مواد، تجربيات قبلي تاثير مواد و مواد ديگري كه هم زمان مصرف شده اند. مواد مختلف نيز تاثيرهاي متفاوتي بر وضعيت فيزيولوژيك و رواني فرد دارند، مثلاً: هروئين و كوكائين سرخوشي شديد، الكل آرامش و نيكوتين مختصري هشياري و آرامش ايجاد مي كند.

عوامل مخاطره آميز بين فردي و محيطي

عوامل مربوط به خانواده:

غفلت از فرزندان     وجود الگوي نامناسب در خانواده     خانواده آشفته    

عوامل مربوط به دوستان:

دوستان مصرف كننده مواد

عوامل مربوط به مدرسه:

فقدان محدوديت     فقدان حمايت    

عوامل مربوط به محل سكونت:

شيوع خشونت و اعمال خلاف

عوامل مربوط به خانواده

خانواده اولين مكان رشد شخصيت، باورها و الگوهاي رفتاري فرد است. خانواده علاوه بر اينكه، محل حفظ و رشد افراد و كمك به حل استرس و پاتولوژي است، منبعي براي تنش، شكل و اختلال نيز مي باشد. نا آگاهي والدين، ارتباط ضعيف والدين و كودك، فقدان انضباط در خانواده، خانواده متشنج يا آشفته و از هم گسيخته، احتمال ارتكاب به انواع بزهكاريها مانند سوء مصرف مواد را افزايش مي دهد. همچنين والديني كه مصرف كننده مواد هستند باعث مي شوند فرزندان با الگوبرداري از رفتار آنان مصرف مواد را يك رفتار بهنجار تلقي و رفتار مشابهي پيشه كنند.

تاثير دوستان

تقريباً در 60 درصد موارد، اولين مصرف مواد به دنبال تعارف دوستان رخ مي دهد. ارتباط و دوستي با همسالان مبتلا به سوء مصرف مواد، عامل مستعد كننده قوي براي ابتلاي نوجوانان به اعتياد است. مصرف كنندگان مواد، براي گرفتن تاييد رفتار خود از دوستان، سعي مي كنند آنان را وادار به همراهي با خود نمايند. گروه«همسالان» به خصوص، در شروع شروع مصرف سيگار و حشيش بسيار موثر هستند. بعضي از دوستيها، صرفاً حول محور مصرف مواد شكل مي گيرد. نوجوانان به تعلق به يك گروه نيازمندند و اغلب پيوستن به گروههايي كه مواد مصرف مي كنند، بسيار آسان است. هر چند پيوند فرد با خانواده، مدرسه و اجتماعات سالم كمتر باشد، احتمال پيوند او با اين قبيل گروهها بيشتر مي شود.

عوامل مربوط به مدرسه

از آنجا كه مدرسه بعد از خانواده، مهم ترين نهاد آموزشي و تربيتي است، مي تواند از راههايي زير زمينه ساز مصرف مواد در نوجوانان باشد:

بي توجهي به مصرف مواد و فقدان محدوديت يا مقررات جدي منع مصرف در مدرسه، استرسهاي شديد تحصيلي و محيطي، فقدان حمايت معلمان و مسئولان از نيازهاي عاطفي و رواني به خصوص به هنگام بروز مشكلات و طرد شدن از طرف آنان.

عوامل مربوط به محل سكونت

عوامل متعددي در محيط مسكوني مي تواند موجب گرايش افراد به مصرف مواد شود: فقدان ارزشهاي مذهبي و اخلاقي، شيوع خشونت و اعمال خلاف، وفور مشاغل كاذب، آشفتگي و ضعف همبستگي بين افراد محل و حاشيه نشيني از جمله اين عوامل هستند.

عوامل مخاطره آميز اجتماعي

فقدان قوانين و مقررات جدي ضد مواد مخدر

بازار مواد

مصرف مواد به عنوان هنجار اجتماعي

كمبود فعاليتهاي جايگزين

كمبود امكانات حمايتي، مشاوره اي و درماني

توسعه صنعتي، محروميت اجتماعي- اقتصادي

مشخصات فردي و عوامل محيطي بخشي از علل اعتياد هستند و بخش ديگر را بازارهاي بين المللي مواد و عوامل اجتماعي- اقتصادي حاكم بر جامعه تشكيل مي دهند. اين عوامل عبارتند از:

قوانين

فقدان قوانين جدي منع توليد، خريد و فروش، حمل و مصرف مواد، موجب وفور و ارزاني آن مي شود.

بازار مواد

ميزان مصرف مواد، با قيمت آن نسبت معكوس دارد. هر چه قيمت مواد كاهش يابد، تعداد افرادي كه بتوانند آن را تهيه كنند افزايش مي يابد. همچنين سهل الوصول بودن مواد به تعداد مصرف كنندگان آن مي افزايد.

مصرف مواد به عنوان هنجار اجتماعي

در جوامعي كه مصرف مواد نه تنها ضد ارزش تلقي نمي شود، بلكه جزيي از آداب و سنن جامعه و يا نشان تمدن و تشخيص و وسيله احترام و پذيرايي است، مقاومتي براي مصرف مواد وجود ندارد و سوء مصرف و اعتياد شيوع بيشتري دارد.

 

كمبود امكانات فرهنگي، ورزشي، تفريحي

كمبود امكانات لازم براي ارضاي نيازهاي طبيعي رواني و اجتماعي نوجوانان و جوانان از قبيل كنجكاوي، تنوع طلبي، هيجان، ماجراجويي، مورد تاييد و پذيرش قرار گرفتن و كسب موفقيت بين همسالان، موجب گرايش آنان به كسب لذت و تفنن از طريق مصرف مواد و عضويت در گروههاي غير سالم مي شود.

عدم دسترسي به سيستمهاي خدماتي، حمايتي، مشاوره اي و درماني

در زندگي افراد، موقعيتها و مشكلاتي پيش مي آيد كه آنان را از جهات مختلف در معرض خطر قرار مي دهد. فقدان امكانات لازم يا عدم دسترسي به خدماتي كه در چنين مواقعي بتواند فرد را از نظر رواني، مالي، شعلي، بهداشتي، اجتماعي حمايت نمايد، فرد را تنها و بي پناه، بدون وجود سطح مقاومت اجتماعي رها مي كند.

توسعه صنعتي جامعه، مهاجرت، كمبود فرصتهاي شغلي و محروميت اقتصادي- اجتماعي

توسعه صنعتي، جوامع را به سمت شهري شدن و مهاجرت از روستاها به شهرها سوق مي دهد. مهاجرت باعث مي شود تا فرد، براي اولين بار، با موانع جديدي برخورد نمايد. جدايي از خانواده، ارزشهاي سنتي و ساختار حمايتي قبلي به تنهايي، به انزوا و نااميدي فرد مي انجامد. كم سوادي، فقدان مهارتهاي شغلي، عدم دسترسي به مشاغل مناسب و به دنبال آن محدوديت در تامين نيازهاي حياتي و اساسي زندگي و تلاش براي بقا، فرد را به مشاغل كاذب يا خريد و فروش مواد مي كشاند و يا براي انطباق با زندگي سخت روزمره و شيوه جديد زندگي به استفاده از شيوه هاي مصنوعي مانند مصرف مواد سوق مي دهد( رحيمي موقر، آفرين؛ و همكاران، 1376).

انواع مواد مخدر

:اين مواد كند كننده فعاليتهاي سيستم اعصاب مركزي، جزو گروه مواد سستي زا، مسكن درد و شديدا اعتياد آور مي باشند. معمولا ايجاد حالت سرخوشي و نشاط مي كنند. برخي از اين مواد به صورت طبيعي وجود دارند، مانند ترياك كه از بوته خشخاش بدست مي آيد. بقيه به طور مصنوعي و شيميايي در آزمايشگاهها ساخته مي شود. برخي از مخدرها مانند كديين ارزش استفاده پزشكي و درماني دارند، ولي مصرف بي رويه و نابجاي آنها بدون تجويز پزشك، خطراتي را به دنبال دارد. به علت اينكه مصرف اين گونه مواد مشكلات جدي فردي و اجتماعي را موجب مي گردد، اين داروها تحت كنترل شديد قانوني مي باشند.

مواد مخدر افيوني و تركيبات آن عبارتند از:

الف- تريـــاك  ب- كديين  پ- مرفين  ت- هروئين   ث- متادون  ج- پتيدين (دمرول)   

چ- پيركدان  ح- ديلاوديد   خ- دارون   د- ديفن اكسيلات (لوموتيل)   ذ- هيدرو مرفين

ر- هيدرو كديين و كليه داروهايي كه هيدرو كديين دارند

هروئين

هروئين كه نام شيميايي آن "دي استيل ـ مورفين" است و در سال 1900 به عنوان وسيله‌اي براي درمان مؤثر اعتياد به مورفين ارائه شد. اما افسوس كه اين اميد واهي خيلي زود به يأس مبدل گشت. زيرا متوجه شدند، گرچه هروئين خواب‌آوري كمتري دارد، اما قدرت مسموم كنندگي آن پنج برابر مورفين است.

هروئين با عمل تقطير از مرفين استخراج مي‌شود. هروئين پودر كريستالي سفيد رنگي است كه در سال 1874 توسط دانشمند انگليسي در بيمارستان سنت مري كشف شد. دانشمند قوي اين ماده را تترااستيل مرفين خواند تا اينكه در حدود سال 1890 دانشمند آلماني بنام درسر و چند دانشمند ديگر مطالعات بيشتري روي آن انجام دادند و دريافتند كه اين مشتق دي استيله است و آن را براي معالجه اشخاص مبتلا به سل و ساير بيماريهاي جهاز تنفسي و همچنين براي ترك اعتياد به مرفين پيشنهاد و عمل كردند.

كارخانه باير آلمان دست به تهيه تجارتي آن زد و به آن نام هروئين داد شايد باير كلمه هروئين را از كلمه كه در زبان آلماني به معني‌ عامل بسيار قوي و بسيار موثر كه مقدار كم آن اثر زياد دارد، اقتباس كرده است. از طرفي شايد چون مصرف هروئين مي‌تواند اثر اعتياد مرفين را از بين ببرد (چون يك مخدر قوي‌تر مي‌تواند اثرارت فيزيولوژيكي داروي مخدر قبلي را از بين ببرد و خود جانشين آن بشود)در ضمن چون پس از مصرف هروئين البته فقط در شروع و اوايل مصرف آن اعمال رواني و جسماني به شدت تقويت مي‌شود و شخص مي‌تواند كار چند روزه را در يك روز تمام كند به اين ماده نام هروئين مشتق از كلمه به معني قهرمان دادند.

پودر هروئين در رنگ سفيد

Heroin-(whit-powder).jpgHeroin-(brown-powder).jpg

                                                                            پودر هروئين در رنگ قهوه اي

هروئين اعتياد شديد فيزيكي را در كمتر از 21 روز در 97 درصد اشخاصي كه آن را مورد مصرف قرار داده بودند، به وجود آورد. هروئين ماده مخدري قوي است، كه آخرين پله نردبان اعتياد را در مصرف مواد مخدر به خود اختصاص داده است و شخص را به سفري مي برد كه كمتر كسي از آن به سلامت بازگشته است!

فردي كه پس از سير در مصرف انواع مواد مخدر به هروئين روي مي‌آورد. ابتدا آن را استنشاق مي‌كند، اما كمي بعد جهت تأثير فوري و افزايش دادن اثر آن، به سرنگ روي مي‌آورد و در رگ تزريق مي‌كند.

هروئين تزريق شده احساس لذت عمومي و سريع و شديد را توليد مي‌كند. متخصصان اين حالت را شبيه اوج در جماع توصيف نموده ولي در اصطلاح، معتادان آنرا فلش (Flash) يعني چيزي شديد و آني همانند نور فلش دوربين عكاسي مي‌نامند.

فلش عكس‌العملي است ناگهاني، زنده و عميق كه ارگانيسم نسبت به ورود ماده نشان مي‌دهد. اين حالت كه حداكثر در حدود 10 ثانيه طول مي‌كشد براي معتاد هميشه عالي است. هروئين كه قدرت خواب‌آوري كمتري دارد، توليد برانگيختگي‌هاي شديد و خشني مي‌كند، ليكن سهولت تفكر و تصور ترياك را توليد نمي‌نمايد،شايد به همين علت است که مصرف اين ماده بيشتر در بين مردها متداول است. بررسي‌هاي آماري نشان مي‌دهد كه در برابر هر 5 مرد معتاد فقط يك زن معتاد وجود دارد.

هروئين از مورفين مستبدتر است و كمبود آن زودتر احساس مي شود. به طوريكه معتاد را مجبور مي‌سازد در فواصل زماني مشخص ( 3 تا 5 ساعت براي هروئين و 8 تا 12 ساعت براي ترياك) از اين ماده استفاده كند، تا اضطراب غيرقابل تحمل ناشي از كمبود را از بين ببرد.

مضافا اينكه پس از مدتي، مصرف هروئين به جز رفع احتياج، اثر ديگري ندارد و مكانيسم وابستگي، ريتم تزريق و مقدار مصرف را رفته رفته افزايش مي‌دهد و زوال و نابودي فرد را سرعت مي‌بخشد.
اعتياد به هروئين بندگي مطلق است و معتاد فقط براي هروئين و توسط آن زنده است. شخص معتاد به علت آگاهي از اعتياد خود رنج فراوان مي‌برد، اما ظاهرا كاري از دستش بر نمي‌آيد.

بايد دانست هروئين برخلاف الكل كه بعضي از رفتارهاي سركوب شده را آزاد مي‌سازد، تعدادي از رفتارهاي پايه، مانند رفتارهاي جنسي، خشونتي و تهاجمي و حتي رفتارهاي رفع گرسنگي را سركوب كرده و از قدرت اصلي آن مي‌كاهد. ايجاد حالت كرخي در معتاد باعث مي گردد كه فشار مختلف و دردهاي جسماني خصوصا دلواپسي و اضطراب وي بهبود يابد.

وابستگي فيزيكي بسيار شديد است، معتاد مي‌بايست حداقل هر 8 تا 12 ساعت يكبار از اين ماده مصرف كند تا از بروز علائم كمبود جلوگيري نمايد.

تجربيات حاصله نشان مي‌دهد كه مصرف روزانه 60 ميلي‌گرم هروئين مي‌تواند در مدت دو هفته فرد را كاملا معتاد سازد. زيرا در اين مدت ارگانيسم بدن خود را با ماده مخدر وفق داده و با آن سازگار مي‌گردد، و وقتي شخص از نظر فيزيكي كاملا معتاد شد، كمبود مصرف يا عدم دستيابي باعث بروز علائمي ‌مي‌شود. تقريبا 12 ساعت بعد از آخرين مصرف، معتاد خود را بدحال حس مي‌كند، احساس ضعفي به او دست داده و خميازه مي‌كشد، مي‌لرزد و عرق مي‌كند، از بيني و چشمهايش ترشحات زيادي خارج مي‌شود. اين علائم توام با حالت آشفتگي به مدت چند ساعت ادامه يافته و پس از آن معتاد به خوبي ناآرام فرو مي‌رود. در موقع بيداري يعني 18 تا 24 ساعت بعد از آخرين تزريق فرد معتاد وارد عمق جهنم زندگيش مي‌شود. خميازه ها آنچنان شديد مي گردد كه مي‌توانند فكهايش را از هم جدا سازند. ترشحات بيني همچنان ادامه مي‌يابد، موهاي بدن سيخ مي‌شود و انقباضات شديدي در معده و روده‌ها پديد مي‌آيد، كه باعث ايجاد اسهال و استفراغ شديد مي‌شود.
حدود 36 ساعت بعد از آخرين تزريق، معتاد خود را با پتوهاي متعدد مي‌پوشاند. زيرا بدنش به شدت مي‌لرزد و پاهايش بي‌اختياد دچار لرزشهاي شديدي مي گردد. به طوري كه قادر به خوابيدن نيست، بلند مي‌شود، راه مي‌رود، روي زمين دراز مي‌كشد و فرياد مي‌زند.

ريزش ترشحات از بيني همچنان ادامه مي‌يابد و سرعت و ميزان آن باور نكردني است، زيرا فقط تعريق او باعث خيس شدن دائم لباسها و رختخوابش مي‌شود.

در اين مرحله ضعف جسماني به حدي است كه فرد قادر به بلند كردن سر از روي بالش نمي‌باشد و گاهي متخصصان از بيم جان بيمار به هراس مي‌افتد و مقداري هروئين به وي تزريق مي‌كنند. تزريق مقدار كمي هروئين تقريبا تمام علائم را به سرعت از بين مي‌برد.

هاريس ايزبل در اين مورد مي‌نويسد "منظره شگفت انگيزي است، زيرا شخصي كه به شدت مريض است، نيم ساعت پس از تزريق به صورت آدمي سالم، خنده رو، خوشحال و مرتب در مي‌آيد."
البته اگر تزريق انجام نگيرد تمام علائم فوق پس از 6 تا 7 روز از بين مي‌رود، زيرا بدن پس از اين مدت دوباره قابليت عدم نياز به هروئين را باز مي‌يابد.

حشيش چيست؟

حشيش صمغ چسبناك از بوته كانابيس است كه معمولا به صورت تكه هاي جامد مكعبي شكل فروخته مي شود و در رنگهاي مختلف از قهوه اي كم رنگ تا سياه ديده شده، در ساختمان تركيبي اش به صورت انواع مختلف از خشك و سخت گرفته تا نرم و شكننده ديده مي شود. معمولا آن را خرد و ريز كرده و در پيپ و يا سيگارهايي كه با دست درست مي كنند، مي پيچند و با ماري جوانا يا توتون مصرف مي كنند. حشيش به صورت خشت پخته مي شود.

نامهاي خياباني آن (Pot, Smoke, grass, Hash) مي باشد. از نظر طبقه بندي فارماكولوژي، تضعيف كننده يا محرك سيستم اعصاب مركزي است.

مصرف پزشكي:

حشيش به عنوان مسكن و ماده رفع بي خوابي كه ايجاد آرامش مي كند و THC و ديگر مشتقات براي درمان برخي از بيماريها از جمله آسم و صرع مي تواند مورد استفاده قرار گيرد، ولي در حال حاضر فقط در درمان حالت تهوع و استفراغ ناشي از شيمي تراپي در درمان سرطان، استفاده مي شود.

اثرات كوتاه مدت:

بايد دانست كه اثرات حشيش با توجه به مقدار و نوع استفاده (كشيدن يا خوردن) متفاوت است. وضعيت جسمي و سلامت فرد از جمله وزن، اندازه، خلق و خوي فرد، درجه تحمل و ... فرق مي كند. اثرات كشيدن حشيش در عرض چند دقيقه پس از مصرف ظاهر مي شود و 2 تا 4 ساعت باقي مي ماند. در صورت خوردن هضم آن به طور بطي و كند صورت مي گيرد. لذا اثر آن به تدريج و طولاني تر مي گردد، معمولا فرد پس از مصرف حشيش احساس آرامش و راحتي مي كند، قوه درك و احساس او افزايش مي يابد، رنگها به نظرش شفاف تر و روشن تر مي آيند، صدها به نظر از فاصله دورتر به گوش مي رسد. به هر حال در ادراكات حسي به خصوص بينايي و شنوايي تحريف به وجود مي آيد، اشتها افزايش مي يابد، مخصوصا در مورد غذاهاي شيرين.

حشيش                                           روغن حشيش:


hashish.jpg       Hashish-Oil.jpg

از اثرات كوتاه مدت ديگر مصرف حشيش عبارتند از: خواب آلودگي ، قرمز شدن چشمها، افزايش ضربان قلب، خشكي دهان و گلو، گشادگي مردمك چشم، مختل شدن قوه حافظه و تمركز فكري به طور موقت، اختلال درك زمان و مكان، اضطراب، افسردگي، هيجان، تحرك زياد، تحريك پذيري، تند مزاجي، بي قراري، پر حرفي، خنده هاي بي دليل، احساس طرد شدگي، ترس و وحشت، دگرگوني و تغيير شكل فضا و زمان اختلال در هماهنگي و تعادل در راه رفتن، احتمالا اوهام كه اغلب توام با حالت پارانويايي به خصوص در مصرف مقدار زياد آن همراه است. دوز معمولي آن، مهارتهاي كاربردهاي ماشيني را لطمه مي زند، از اين رو به خصوص رانندگي در حين مصرف حشيش بسيار خطرناك است ، ماده T. H. C. كه تركيب فعال حشيش است در بدن افرادي كه تصادفات شديد رانندگي داشته اند و منجر به جراحات سختي گرديده، ديده شده است.

اثرات عمده بلند مدت:

تحقيقات نشان مي دهد كه اثرات سوء مصرف حشيش به خصوص در بين جوانان و بزرگسالان حتمي است از جمله: از دست دادن انگيزه و علايق، آسيب به حافظه و تمركز فكر، عدم قابليت رانندگي، كاهش قواي دفاعي بدن در برابر عفونتها و بيماريها، گيجي و سردرگمي، فقدان انرژي و ... در اثر استفاده مرتب و مداوم حشيش پيش مي آيد.

هم چنين خطر ابتلا به برونشيت مزمن، سرطان ريه و بيماريهاي دستگاه تنفسي در مصرف كنندگان منظم حشيش بيش از ديگر گروههاست. كشيدن سيگار ماري جوانا و حشيش آسيب شديدي به دستگاه تنفسي مي زند، زيرا تار موجود در آن، دو برابر قوي تر از تار موجود در سيگار معمولي است. هم جنين عوامل ايجاد كننده سرطان در تار موجود در حشيش خيلي بيش از سيگارهاي معمولي است.

مطالعات و تحقيقات نشان مي دهد كه رشد طبيعي بك نوزاد به وسيله مصرف مرتب حشيش يا ماري جوانا به وسيله مادر، در دوران بارداري مي تواند به طور جدي آسيب ببيند. آزمايشات بر روي حيوانات نشان داد كه نوزادان حيوانات آزمايشگاهي كه در دوران بارداري تحت مصرف اين ماده قرار گرفته بودند، داراي برخي از ناهنجاريها و رفتار غير عادي بودند، در اثر مصرف مداوم وابستگي رواني و تحمل ايجاد مي شود، نشانه هاي ترك شامل اضطراب، عصبانيت، از دست دادن اشتها و بي خواب و بد خوابي است.

روغــــن غليظ سبزه تيره يا قهوه اي مايـــــل به قرمز است كه از تصفيه حشيش با يك ماده محلل ارگانيك بدست مي آيد و معمولا آن را به توتون داخــــل سيگار ماليده و به صورت دود كردني مصرف مي شود.

تي. اچ. سي. (T. H. C.)

يك تركيب حلال در حشيش است و به طور خالص، يك تركيب شيميايي است. THC به ندرت در خيابان قابل دسترسي و خريد و فروش است و آنچه كه به نام THC فروخته مي شود، معمولا پي. سي. پي يا ال. اس. دي است.

THC مخفف (Tetra Hydro Cannabinol) يكي از عناصر فعال شاهدانه است. THC يك ماده قوي توهم زاست، و اثرات شيميايي آن شباهتهايي به L. S. D. دارد كه عبارتند از تغييرات در رفتار، اختلال در حس زمان و حواس بينايي و شنوايي، از خود بي خود شدن. با اين همه شواهدي وجود دارد كه نشان مي دهد احتمالا اين دو دارو از طريق مكانيسم هاي بيوشيميايي مختلفي عمل مي كنند و اثرات آنها روي عملكرد مغز متفاوت است.

 

 

آيا تا بحال نام اکستاسي را شنيده ايد؟ آيا تا به حال در ميهمانيهائي موسوم به اکس پارتي شرکت کرده ايد؟ احتمالاً در بين دوستان شما کساني هستند که اسم اين ماده را شنيده اند يا آنرا مصرف کرده اند ؟! اکستاسي در قالب قرص هاي شادي بخش به طاعون خفتۀ عصر ما تبديل مي شود.
ايدۀ ابتدائي نوشتار اين مطالب نگراني جمعي از دانشجويان پزشکي است که با توجه به شيوع مصرف اين ماده در بين جوانان بر آن شدند تا تحقيقي جامع در اين زمينه از بررسي عوارض مصرف تا بررسي ميزان مصرف انجام دهند. آنچه در اين نوشتار مشاهده مي کنيد نتيجۀ تحقيقات اين جمع است که به منظور اطلاع رساني عمومي خدمتتان عرضه مي شود.

● آيا مي دانيد در صورت دستگيري فرد مصرف کننده يا توزيع کننده قرصهاي اکس اين فرد به دادگاه انقلاب ارجاع مي شود و در اين موارد حکم تعزيري صادر مي شود ؟

قرص اكس

اکستاسي چيست ؟

تركيب MDMA يا 3 و 4 متيلن دي اكسي مت امفتامين كه به نامهاي اكستاسي، اكستازي، XTC ، E (اي) ،X (اکس) هم معروف است. در ايران به نام قرص شادي هم شناخته مي‌شود. اين ماده در 1914 در آلمان به عنوان كم كننده اشتها مورد استفاده قرار گرفت كه به علت اثرات آن از رده مصرف خارج شد. در دهه 70 ميلادي اين دارو كاربرد مجدد يافت و در روان درماني براي كمك به بيان احساسات بيماران استفاده شد كه در 1984 با اثبات اثرات آن روي مغز حيوانات آزمايشگاهي، از رده خارج شد. در 1985 در آمريكا، مصرف آن ممنوع اعلام شد. در سالهاي اخير مصرف آن در آمريكا، در پارتي‌هاي شبانه موسوم به Raves به شدت افزايش يافته است كه باعث نگراني دولت امريكا شده است. در دوره زماني خاصي در اروپا، مصرف اين مواد انرژي زا و شادي‌بخش براي كاهش مصرف ساير مواد مخدر مثل هروئين تشويق شده است بطوري كه مصرف آن در اروپا در 1995 از 500 هزار قرص در سال به 30 ميليون قرص در دو سال بعد رسيده است.

2 درصد مردم امريكا حداقل يكبار اين تركيب را مصرف كرده‌اند. حداقل يازده و هفت دهم درصد دانش‌اموزان كلاس آخر دبيرستان در آمريكا يكبار “اكس” مصرف كرده‌اند مصرف اين قرصها در ايران به خصوص در يكسال اخير در پارتي‌هاي شبانه به شدت افزايش يافته است. جوانان تحصيل كرده و مرفه مصرفكنندگان اصلي اين داروها هستند. لازم است عموم مردم و پزشكان با اثرات سوء مصرف اين دارو آشنا شوند ميزان مراجعه به اورژانس‌ها در امريكا در اثر سوء مصرف اين دارو به شدت افزايش يافته است. (از 1143 مورد در 1998 به 4511 مورد در سال 2000)
همچنانكه ذكر خواهد شد مشكل اصلي در مصرف اين مواد عوارض مزمن آن مي‌باشد. عوارض حاد مصرف بيشتر در مرتبه اول مصرف و در صورت تداخل با بعضي داروهاي ضدافسردگي پيش مي‌آيد.

ترکيب شيميائي

3 , 4 MethylendioxyMethAmphetamine يا N, Alpha, DiMethyl 1,3 Benzodiazoxide 5 Ethamine با فرمول C11H15N2O که بنامهاي MDMA يا اکستاسي معروف است.

اشکال رايج داروئي

دارو در امريكا بصورت قرصهاي خوراكي و جويدني، كپسول و مواد تدخيني و تزريقي موجود است. قيمت هر قرص بين 10 تا 30 دلار است در ايران قيمت قرص بين 4 تا 20 هزار تومان (متوسط 10 هزار تومان) است كه با ماركهاي مرسدس بنز و ميستوبيشي، $ ، KO ، صليب، موجود است و به علت قابليت ساخت آن كه براحتي انجام مي‌شود در لابراتورهاي داخلي هم ساخته مي‌شود كه خطر وجود مواد اضافي در آن و عوارض آن است. هر قرص خوراكي حاوي 80 تا 160 ميليگرم MDMA است. پس از بلعيدن اثرات قرص پس از 20 تا 90 دقيقه بعد ظاهر شده و حدود 2 تا 3 ساعت اثرات آن در يك حد حفظ شده و بعد افت مي کند و از 3 تا 24 ساعت اثرات آن باقيست.

اپيدميولوژي

ميزان مصرف اين قرص‌ها در آمريكا به شدت ميان جوانان و نوجوانان در حال افزايش است طبق آخرين آمار تعداد كساني كه براي حداقل يكبار از اين ماده استفاده كرده‌اند بين دانش‌آموزان كلاس آخر دبيرستان در آمريکا از نه درصد به دوازده درصد افزايش يافته است.
دو درصد از کل حمعيت ايالات متحده حداقل يکبار اکستاسي مصرف کرده اند.
نحوۀ اثر در مغز

آمين‌هاي مغز بويژه نوراپي نفرين و سرتونين نوروترانسيمترهاي مسيرهايي هستند كه كارشان بروز خلق است. با توجه به فرضيه آميني، كاهش عملكرد اين آمين‌ها باعث افسردگي خواهد شد و افزايش فعاليت‌ آنها باعث بالا رفتن خلق مي‌شود.

MDMA از طرقي كه ذكر خواهد شد باعث افزايش خلق و احساس نشاط مي‌شود.

فرضيه تاثير
MDMA (اکستاسي) بر مغز:

1 - افزايش آزادسازي سروتونين در سيناپس‌هاي مغزي       2 - بلوك بازجذب سروتونين
3 - افت ميزان سروتونين مغز         4 - اثرات غيرمستقيم بر ميزان دوپاين مغز

عوارض پس از مصرف اكستاسي:

●● اثرات مثبت:

● افزايش شديد احساس خوب بودن در فرد   ● افزايش انرژي در فرد
● احساس تمايل براي ارتباط با ديگران و احساس تعلق و نزديكي به ديگران
● احساس عشق و سرخوشي   ● دست و دلبازي   ● افزايش هوشياري و درك موسيقي
● افزايش حسهاي بويايي و چشايي   ● احساس تجربيات و حالات روحي جديد در زندگي
● احساس روشنايي   ● تمايل براي آغوش گرفتن و بوسيدن ديگران
● به علت افزايش انرژي در افراد مصرف كنندگان تمايل براي فعاليت شديد و رقصهاي طولاني دارند.
● يك تجربه: الكساندر شوگيلين بيوشيميت آمريكايي كه براي اولين بار روي عوارض اين دارو كار مي‌كرد پس از يكبار مصرف اكستاسي مينويسد كوهي كه نزديك منزلم بود و هر روز آنرا مي‌ديدم پس از مصرف اكستاسي طوري به نظرم مي‌آمد كه دوست داشتم ساعتها آنرا تماشا كنم؟!

●● اثرات منفي:

● كاهش اشتها     ● تغييرات بينايي

● گشاد شدن مردمكها (ميدرياز) افراد مصرف كننده در محل‌هاي مصرف مثل پارتي‌ها با وجود كم بودن نور مجبور به استفاده از عينكهاي آفتابي در شب هستند كه علت آن تحريك‌پذيري با نور است.
● حركات غيرطبيعي چشم (نيستاگموس)

● توهم بينايي (هالوسيناسيون)

● افزايش ضربان قلب و فشار خون (تاكي‌كاردي و هيپرتانسيون)

● تغيير در نظم حفظ دماي بدن

● فك زدنهاي طولاني (افراد مصرف كننده براي جلوگيري از حالت قفل شدن فك مجبور به مصرف آدامس هستند، تا ساعتها پس از مصرف اين حالت فك زدنهاي غير طبيعي موجود است).
● لرزيدن، عصبي شدن، عدم تمايل براي استراحت
● تمايل شديد براي مصرف مجدد اين ماده پس از افت تاثير اوليه
●● اثرات منفي شديد:

● اثرات شديد احساسي، اختلال خواب، كابوسهاي شبانه حملات ناگهاني اضطراب (Panic Attack)، ديوانگي (Psychosis)

● انقباض شديد فك و پارگي زبان در اثر فك زدنهاي طولاني (Trisma){در صورت بروز اين حالت بايد از آمپول ديازپام و يا قرصهاي خوراکي آن استفاده کرد.
● عدم تمركز، فراموشي، اختلال در يادگيري (Confusion)
● افزايش دماي بدن و كاهش آب بدن (در پارتي‌هايي كه اين دارو مصرف مي‌شود افراد مجبور به مصرف آب فراوان و مكرر هستند و اين مساله خطرات خاص خود را به دنبال دارد).
● اختلال در مكانيسم نعوظ و نرسيدن به اوج لذت جنسي (ارگاسم)

● تهوع و استفراغ      ● كاهش سديم خون در اثر مصرف زياد مايعات (هيپوناترمي)
● سردرد و سرگيجه و تشنج    ● آنمي آپلاستيک (سرکوب شديد خونسازي مغز استخوان)
● افت شديد خلق در روزهاي پس از مصرف   ● خستگي و افسردگي شديد تا يك هفته پس از مصرف

● احتمال اعتياد جسمي كم است ولي احتمال اعتياد رواني بسيار زياد است.

● احتمال سميت كبدي   ● صدمه به اعصاب مغزي

● بزرگ شدن پستان در آقايان (ژنيكوماستي)    ● احتباس ادراري (Retension)
● تخريب عضلات مخطط (رابدوميوليز) که در نتيجۀ افزايش دماي بدن رخ مي دهد و مي تواند بعلت رسوب مواد حاصل از اين تخريب در کليه باعث آسيب به اين ارگان شود.
● ميزان بروز مرگ در اثر مصرف اكستاسي 2 در 100000 مصرف كننده است.
●● دختران جوان بعلت اثرات هورمونهاي جنسي زنانه، در صورت مصرف اكستاسي در معرض خطر بيشتري براي ابتلا به افت سديم خون و بدنبال آن تشنج هستند. (ميزان بروز SIADH در ارتباط با استروژن خون افزايش مي‌يابد).

●● موارد منع مصرف:

با توجه به اثرات اكستاسي در افزايش فشار خون و تعداد نبض و با توجه به اينكه گروهي از مردم پاسخ و واكنش بيشتري نسبت به اين ماده نشان مي‌دهند افراد با سابقه فشار خون بالا، مشكلات قلبي (اختلالات ضربان قلب و) يا افراد با سابقه سكته قلبي نبايد از اين ماده استفاده كنند. افراد با سابقه مشكل كبدي و كليوي نيز منع مصرف قطعي دارند.

كساني كه از داروهاي ضد افسردگي مثل فنلزين، ترانيل سيپرومين و ضد افسردگي‌هايي مثل پروزاك و زولوفت (Zoloft) هم استفاده مي‌كنند به هيچ‌وجه نبايد از اكستاسي استفاده كننده موارد مرگ ناشي از مصرف همزمان اين داروها با اكستاسي گزارش شده است.
علائم مسموميت با اكستاسي (مربوط به بالا رفتن بيش از حد غلظت دارو در خون) به شكل افزايش شديد ضربان قلب، فشارخون، خستگي، گرفتگي عضلاني يا حملات حاد ترس (
Panic Attack) مي‌باشد. در صورت بروز علائم فوق شخص بايد فعاليت را كنار گذاشته، بنشيند و مايعات (آب و آب ميوه) به ميزان كافي مصرف كند. در صورت بروز علائم مثل تشنج، كاهش سطح هوشياري و هرچه سريعتر به مراكز درماني مراجعه شود. در صورت مصرف همزمان قرص‌هاي اكستاسي با الكل عوارض ناشي از دهيدراتاسيون و كاهش آب بدن تشديد مي‌‌شود و در عين حال عوارض اكستاسي بر خلق كاهش مي‌يابد

●● نتايج آخرين تحقيقات:

در يك بررسي انجام شده يا كمك اسكن(PET (Positron Emission Tomography كه روي 2 گروه 14 نفري از مصرف كنندگان اكستاسي (حداقل 3 هفته مصرف) كه هيچ داروي روان‌گردان ديگري مصرف نكرده‌اند و 15 نفر كه هيچ دارويي مصرف نمي‌كنند نشان داده شد كه ميزان سروتونين در مغز بشدت كاهش يافته است و سلولهاي عصبي حاوي سروتونين آسيب ديده‌اند. لازم به ذكر است كه افراد مورد مطالعه از لحاظ سن و تعداد زن و مرد مشابه بوده‌اند.

●●  در مقاله اي که در مجله نوروساينس در 15 ژوئن 1999 به چاپ رسيد، نتايج يك تحقيق بر روي ميمونها به چاپ رسيد. در بررسي اين ميمونها كه براي مدت 4 روز و روزي 2 بار قرص Ecstasy محلول در مايعي را مصرف كرده بودند و ميمونهاي كه فقط همين مايع را استفاده كرده بودند و پس از 7 سال كالبد شكافي شده بودند مشاهده شد كه تغييراتي در سلولهاي سروتونيني مغز ايجاد شده است كه در لوب فرونتال و نواحي مربوط به فكر كردن، ناحيه هيپوكامپ و نقاط عمقي مغز مربوط به حافظه بوده است. پس مشاهده مي‌شود كه مصرف اكستاسي در دراز مدت باعث ايجاد اختلال در قوه تفكر و حافظه و قابليت يادگيري در فرد مي‌شود. در تحقيقي ديگر مشاهده شد كه پس از مصرف دارو، ميزان سروتونين در مغز به ميزان بيست تا شصت درصد كاهش مي‌يابد و مشاهده شد كه اثرات مخرب مغزي غيرقابل بازگشت است و تغييراتي در نورونهاي دوپامينرژيك مشاهده شد.

درمان اعتياد:
شامل پرهيز از مصرف و حمايت رواني فرد مي‌باشد.از داروهاي ضد اضطراب و ضدافسردگي نيز استفاده مي‌شود.

کوکائين و کراک چيستند؟
كوكايين، آلكالوئيد اصلي برگ كوكا است كه از برگهاي بوته اي به نام (
Ergthroxglom Coca) بدست مي آيد، كه مركز اصلي رويش آن آمريكاي جنوبي است. كوكايين به عنوان ماده موثر در سالهاي 60- 1859 م. از برگ كوكا (تصوير 1) مجزا و استحصال شد. كراك را نيز از كوكايين تهيه و در اواخر تابستان و اوايل پاييز سال 1985 م. به بازار شهر نيويورك عرضه كردند. كراك خطرناكترين ماده اعتياد آوري است كه تا كنون به بازار آمده و به حدي وابستگي آور است كه يك بار مصرف آن، فرد را معتاد مي كند. از نظر طبقه بندي فارماكولوژي، محرك سيستم اعصاب مركزي است.

كوكايين پودر سفيد نرم شفاف كريستالي با طعمي تلخ است كه اغلب با پودر تالك، يا ملين ها يا شكر مخلوط مي شود و معمولا به صورت استنشاق، تزريقي، خوراكي يا دود كردن و گاهي هم به طريق پاشيدن روي دستگاه تناسلي مصرف مي كنند.

دود معمولي آن براي انفيه و استنشاق 30 تا 100 ميلي گرم است و 10 تا 25 ميلي گرم آن براي تزريق استفاده مي گردد. كوكايين بي حس كننده موضعي است و به ندرت براي برخي از اعمال جراحي استفاده مي شود.

نامهاي خياباني آن Coke مخفف كلمه كوكايين (Cocaine)، Candy (شيريني) ، Nose (بيني) ،Snow (برف) ، Happy (خوشحال، خوشبخت) و Dust (مواد گردي، گرد و خاك) مي باشد.
                                                        تصوير1- گياه کوکا

coca.jpg


استعمال كوكا قرنها است در كشورهاي هند، پرو و بوليوي معمول بوده، برگهاي رنگ كوكا را براي لذت و خوش بودن مي جوند، مردم اين كشورها براي قادر شدن به انجام كارهاي سخت و جدي و راه رفتن و تحمل گرسنگي و تشنگي از جويدن كوكا ياري مي گيرند.
تا آنجا كه به تاريخچه كوكا مربوط مي شود، اين عادت در ميان ساكنان كوه هاي آند رايج بوده است. در تابوت هاي (
Huacas) باستاني پرو، مجسمه هاي در حال استعمال كوكا كشف شده اند. روشن ترين علامتي كه بر چهره معتادان كوكا ديده مي شود فرو رفتگي گونه هاست كه در اثر مكيدن برگ كوكا به وجود مي آيد.

پودر کوکائين
 
Cocaine-Powder.jpgCrack-Cocaine.jpg

                                                                                      کراک
اثرات كوتاه مدت:

اثرات كوتاه مدت آن مشابه آمفتامين است ولي با مدت زمان كوتاهتر، احساس افزايش انرژي، چابكي و سرخوشي زياد مي كند، از جمله اثرات آن پس از مصرف عبارت است از: افزايش ضربان قلب، نبض، تنفس، درجه حرارت بدن، فشار خون، گشادگي مردمك چشم، پريدگي رنگ، كاهش اشتها، تعرق شديد، تحريك و هيجان، بي قراري، لرزش به خصوص در دستها، توهمات شديد حسي، عدم هماهنگي حركات، اغتشاش دماغي، گيجي، درد پا، فشار قفسه سينه، تهوع، تيرگي بينايي، تب، اسپاسم عضله، تشنج و مرگ.

در حالت قطع ماده نيز افسردگي شديد حادث مي شود. ناخالصي كوكايين خيابان اغلب موجب حساسيت و آلرژي شديد مي شود كه معمولا با آب ريزش بيني و بي خوابي شديد همراه است. در مسموميت حاد با كوكايين، فرد مصرف كننده دچار بي قراري و تشويش، هيجان، شوريدگي فكر و اختلال تنفسي مي گردد. ضربان، تنفس و فشار خون فرد افزايش مي يابد.

اثرات دراز مدت:

از جمله اثرات بلند مدت آن از دست دادن وزن بدن، يبوست، بي خواب، ضعف جنسي، دپرسيون تنفسي، اشكال در ادرار كردن، تهوع، كم خوني، رنگ پريدگي، تعرق شديد، دردهاي شكمي و اسهال، اختلالات در هضم و دستگاه گوارشي، سردرد، لرزش دست ها، لرزش و تشنج، پريدن عضلات و سفتي آنها، هپاتيت، آب ريزش دائمي بيني، ايجاد زخم، آماس و جوشهاي پوستي به خصوص اطراف مخاط گوش و بيني، زخم مخاط بيني (در مصرف به صورت انفيه)، اضطراب، بي قراري، تشنج پذيري شديد، سوء ظن، گيجي، اختلالات درك زمان و مكان، رفتار تهاجمي، تحريك پذيري شديد، افسردگي، پرخاشگري، تمايل به خود كشي، توهمات و اختلال در حواس (به خصوص بينايي، شنوايي، و لامسه)، افكار هذياني، و گاهي اشتهاي كاذب و سرانجام ناراحتي جدي دماغي و رواني به نام سايكوز و كوكايين.

تحمل و ايجاد وابستگي كوكايين مشابه آمفتامين است وابستگي شديد رواني ايجاد مي كند كه اين وابستگي در عصاره كوكايين يعني كراك شديدتر مي باشد.

در آزمايشاتي كه براي تحقيق پيرامون اثر كوكايين بر روي موش و ميمون انجام شده، پس از قطع مصرف آن، نشانه هاي ترك از جمله ضعف شديد، بد خوابي، افسردگي، تحريك پذيري، گرسنگي زياد ديده شده است.

مصرف كننده، كراك را چه به طريق استنشاق يا پاشيدن روي توتون و ماري جوانا و چه از راه كشيدن با پيپ استعمال كند، ديگر نمي تواند از مصرف آن خودداري كند و بايد پي در پي آن را استعمال نمايد. خيلي سريع جذب ريه گشته و به مغز مي رسد و حالت تهاجمي به مصرف كننده دست داده، باعث بزرگ شدن قلب، افزايش فشار خون مي شود، به گونه اي شديدتر از كراك پديدار مي گردد. اصولا فردي كه كراك مصرف مي كند، ديگر بر خود تسلط ندارد و گويا خودي خود را گم كرده است.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 14 خرداد 1393 ساعت: 12:53 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

تحقیق و مقاله درباره اسیب های اجتماعی

بازديد: 17975

مقدمه

اي خداي پاك و بي انباز ويار                          دست گير وجرم ما را در گذار

«مولوي»

انسانها در فراز و نشيبهاي تاريخ هميشه از دردها و آسيبهاي اجتماعي بسياري رنج برده اند و همواره در جستجوي يافتن علل و انگيزه هاي آنها بوده اند تا رهها و شيوه هايي را براي رهايي ازآنها بيابند. از مجموعه اين آگاهيها و تجربه ها و آموخته ها، توانسته اند زمينه هاي مطالعاتي و رشته هاي مختلفي را براي تبيين بي هنجاريها و نابسامانيهاي زندگي اجتماعي پي ريزي كنند. حاصل اين كار پيدايي دانش آسيب شناسي اجتماعي (جامعه شناسي انحراف) است. آسيب شناسي اجتماعي مطالعه بي نظميها و آسيبهاي اجتماعي همراه با علل و انگيزه هاي پيدايي آنها و نيز شيوه هاي پيشگيري و درمان اين پديده ها، به انضمام مطالعه شرايط بيمار گونه اجتماعي است؛ زيرا خاستگاه اصلي تبهكاري را بايد در كل حيات اجتماعي از قبيل: فقر، تورم، گراني، بيكاري، فقدان امنيت مالي و حقوقي و ديگر عواملي كه باعث محروميت مي شوند. زمينه مساعدي را براي انواع مختلف آسيبهاي اجتماعي چون: خودكشي، سرقت، اعتياد به مواد مخدر، الكليسم، طلاق، گدايي و فراهم مي آورند. از اين رو مفهوم آسيب شناسي گسترده وسيعي پيدا مي كند و از ابعد ارزشي و كاربردي فراواني برخوردار مي گردد.

 

تعريف آسيب شناسي اجتماعي

آسيب شناسي عبارت است از مطالعه و شناخت ريشه بي نظيمها در ارگانيسم در پزشكي به فرآيند به علت يابي بيماريها، آسيب شناسي گويند. در مشابهت كالبد انساني با كالبد جامعه مي توان اسيب شناسي اجتماعي را مطالعه و ريشه يابي بي نظمي هاي اجتماعي تعريف كرد.

در واقع، آسيب شناسي اجتماعي، مطالعه ناهنجاريها و آسيب هاي اجتماعي نظير بيكاري، اعتياد، فقر، خودكشي، روسپيگري، طلاق. ولگردي، گدايي و... همراه با علل و شيوه هاي پيشگيري و درمان آنها به انضمام مطالعه شرايط بيمارگونه و نابسامان اجتماعي است.

اعتياد چيست؟ معتاد كيست؟

اعتياد چيست؟ اعتياد را به عادت كردن خود گرفتن، خوگر شدن، و خود را وقف عادتي نكوهيده كردن معني كرده اند. به عبارت ديگر، ابتلاي اسارات آميز به ماده مخدر كه از نظر جسمي يا اجتماعي زيان آور شمرده شود اعتياد نام دارد.

اصطلاح اعتياد به سهولت قابل تعريف نيست، اما عواقب آن به صورتهاي مختلف نظير كم شدن تحمل و وابستگي بدني هويدا مي شود.

در طب جديد به جاي كلمه اعتياد، وابستگي به دارو به كار مي رود كه داراي همان مفهوم ولي دقيق تر و صحيح تر است. مفهوم اين كلمه آن است كه انسان بر اثر كار برد نوعي ماده شيميايي از نظر جسمي و رواني به آن وابستگي پيدا مي كند، به طوري كه بر اثر دستيابي و مصرف دارو، احساس آرامش و لذت به او دست مي دهد؛ در حالي كه نرسيدن دارو به خماري، دردهاي جسماني و احساس ناراحتي و عدم تامين دچار مي شود(فدائي و سجاديه، 1365: 19).

معتاد كيست؟

معتاد كسي است كه در اثر مصرف مكرر و مداوم، متكي به مواد مخدر يا دارو شده باشد، يا به عبارت ديگر قرباني هر نوع وابستگي دارويي يا رواني به مواد مخدر معتاد شناخته مس شود. (برژره،  1368:5) از نظر آسيب شناسي هر دارويي كه پس از مصرف چنان تغييراتي را در انسان به وجود آورد كه از نظر اجتماعي قابل قبول و پذيرش نباشد و اجتماع نسبت به آن حساسيت يا واكنش نشان دهد، آن دارو مخدر است و كسي كه چنين موادي را مصرف مي كند معتاد شناخته مي شود.

عوارض جسمي

1.   ترياك و مشتقات آن دندانها را كثيف و آسيب پذير كرده، مخاط دهان را ملتهب مي سازد و موجب نقصان ترشحات غدد بزاقي مي گردد.

2.   ورود مرفين يا هروئين به بدن، كار دستگاه عصبي را در سطوح مختلف تغيير مي دهد و در صورت تداوم، آن را به بدكاري مزمن و دايمي سوق مي دهد. (تقوي: 1370: 97).

3.   مواد فيوني موجب تنبل شدن كبد گرديده، راه ريختن صفرا به روده را منقبض و تنگ مي كند و چون ترشحات پانكراس به خوبي در روده ها نمي ريزد، يرقان ايجاد مي شود و اثرات ناگواري بر دستگاه گوارش دارد.

4.   كليه ها در اثر مصرف مواد مخدر دچار ورم يا نفريت مي گردد و اين اثرات منجر به تكرر ادرار از يك سو و اشكال در دفع ادار يا ادرار ادارار توام با درد از سوي ديگر مي شود.

5.    استعمال مواد مخدر سبب كم يا متوقف شدن ميل جنسي مي شود. زنان معتاد خيلي زود نازا مي شوند و در زمان بار داري با احتمال سقط جنين مواجه خواهند بود.

6.   مواد مخدر، تارهاي صوتي حنجره را تحريك كرده، به التهاب مزمن مي انجامد و در نتيجه آهنگ صوتي معتاد غير طبيعي مي شود به علاوه، گاه بيماري بر نشيت مزمن و آسم را در پي داشته، ريه ها به محيط سازگاري براي بروز سل تبديل مي شود.

7.    چنانچه دود ترياك ريه را پر كرده باعث شود كه اكسپژن لازم به خون نرسد، تپش قلب، تنگي نفس، و دوران سر ايجاد مي شود. (آذرخش، 1334: 422)

8.   از عوارض ديگر مي توان خشكي پوست، قرمز شدن، بالا رفتن حرارت پوست در نقاط مختلف بدن و شكننده شدن ناخنها و به طور كلي ضعف عمومي را نام برد.

مثال: زندگي نامه و مصاحبه باليني يك معتاد

عباس 26 سال داشت ـ در خانواده اي محروم در جنوب تهران به دنيا آمد ـ روابط او با ديگر اعضا خانواده نه تنها گرم و صميمي نبود؛ بلكه در خانواده اي طرد كننده زندگي مي كرد. ـ مرگ برادر بزرگ و عقب ماندگي ذهني خواهرش، او را سخت ناراحت كرده بودـ در تعدادي از دروس دوره راهنمايي ضعيف بود. اما علاقه بسياري به ورزش داشت؛ ولي خانواده او را از رفتن به باشگاه منع مي كرد ـ رابطه گرمي با شوهر خواهر خود داشت و گاهي از سيگارهاي حشيش دار او استفاده مي كرد. در سال سوم راهنمايي با 6 مورد تجديدي روبرو شد ـ همين امر موجب شد كه به هم سن و سالهاي خود روي آورد ـ اكثر دوستانش دچار انواع بزهكاري بودند و دزدي و اعتياد ميانشان رواج بسيار داشت. در 17 سالگي بعد از مردود شدن در سوم راهنمايي به سيگار وحشيش روي آورد و داماد خانه نيز به اين مساله دامن زد و عرصه را براي او باز تر كرد و او را براي به  اين امر تشويق نمود...

مصاحبه باليني:

در مصاحبه باليني كه از عباس به عمل آمد، وي مضطرب و افسرده بود و با تكيه كلامهاي خاص خود صحبت مي كرد و تا حدودي تيكهاي عصبي در نقاط مختلف صورتش قابل مشاهده بود. البته از اعتياد خود اظهار ناراحتي مي كرد؛ ولي خود را در چنگال آن اسير مي ديد و مي گفت كه به هيچ عنوان نمي تواند آن را ترك كند. شخصيت مايل به نوروتيك او با گرايشهاي شديد و افسردگي از طرز و محتواي كلامش مشخص بود. با نااميدي صحبت مي كرد و خود را بازنده اي مي پنداشت. بازنده اي كه به علل مبهم نتوانسته است از چيزهايي كه ميخواسته برخوردار باشد. نااميدي شديدي نسبت به آينده و سردرگمي در زندگي را مطرح مي كرد. عين گفته او چنين است. گاه گاهي گيج گيجم رو هوام. به علاوه بيزاري نسبت به فعاليتهاي روزمره را عنوان مي كرد و خود به يكي از علائم افسردگي اش كه اختلال در خواب و كم اشتهايي است اشاراتي داشت.

روابط نادرست خانوادگي سبب شده كه داراي روحيه اي خجول و آن طور كه خودش مي گويد همواره از پايين بودن اعتماد به نفس در رنج باشد.

علل و انگيزه هاي اعتياد را مي توان در موارد ياد شده برشمرد:

1ـ زندگي در گذر جواني به زمزمه اي پايان ناپذير مي ماند، رازها و جاذبه هاي اين برهه از عمر آدمي به گونه اي است كه بسياري را به ورطه تباهي مي كشاند. نتايج بررسي ها نشان داده است كه 16% از معتادان كمتر از 19 درصد سن دارند و 28 درصد آنان بين 20 تا 24 سال، حدود 4% از معتادان در سنين 46 تا 50 سالگي و 3% از معتادان را افراد بين 51 تا 59 سالگي تشكيل مي دهند.

2ـ افراد سست عنصر و بي اراده

3ـ عوامل رواني و فشار عصبي

4ـ نابساماني هاي زندگي، بيكاري، فرار از مشكلات و عدم توانايي فرد از رو به رو شدن با مسائل اجتماعي

5ـ ماده اي است عده اي از افراد تصوري نادرست براي پيدا كردن آرزوهاي گم شده خود مي پندارند.

6ـ اختلالات خانوادگي و تضاد و كشمكش بين والدين

7ـ فراواني مواد مخدر و تهيه آسان آن

8ـ در نزد فرد معتاد، ترس  و وحشت، بزدلي، جانشين شجاعت، شهامت و از خود گذشتگي مي شود.

اصلي ترين راه مبارزه با مواد مخدر و خشكاندن ريشه اعتياد، برچيدن زمينه و انگيزه اعتياد در نزد جوان است. آموزش عمومي و پيشگيري از اعتياد بايد به عنوان يك فرهنگ همگاني شود. و مقدم بر همه بايد با شناخت دقيق نيازهاي جوانان كه متاسفانه بيشتري شمار معتادان را تشكيل مي دهد به علل و ريشه هاي اعتياد پي برد. و خانواده به عنوان اساسي ترين واحد جامعه نقش به سزايي در دور نگه داشتن فرزندان از مواد مخدر را دارد.

تعريف طلاق

طلاق مهمترين عامل از هم گسيختگي ساختار بنيادي ترين بخش جامعه يعني خانواده است طلاق در لغت به معني رها شدن از عقد نكاح و فسخ كردن عقد نكاح بوده و پديده اي است قرار دادي كه به زن و مرد امكان ميدهد تا تحت شرايط پيوند زناشويي خود راگسيخته و از يكديگر جدا شوند.

طلاق بر انحلال يك ازدواج رسمي در زماني كه طرفين آن هنوز در قيد حياتند و بعد از آن آزادند تا دوباره ازدواج كنند دلالت مي كند. يا به عبارت ديگر طلاق شيوه نهادي شده اختياري پايان يك ازدواج است.

متفكران و جامعه شناسان طلاق را يكي از آسيبهاي اجتماعي به شمار آورده بالا رفتن ميزان آن را نشانه بارز اختلال در اصول اخلاقي و به هم خوردن آرامش خانوادگي در مجموع دگرگوني در هنجارهاي اجتماعي محسوب مي دارند.

انواع طلاق

1.     طلاق رجعي: آن است كه بعد از طلاق و قبل از سر آمدن مدت عده مرد مي تواند بدون عقد به زن خود رجوع كند.

2.     طلاق بائن: طلاقي است كه مرد بعد از طلاق حق رجوع به زن خود بدون عقد مجدد را ندارد.

3.   طلاق خلع: به طلاقي مي گويند كه زن به شوهرش مايل نيست و با گرفتن مال يا بخشيدن كابين خود از شوهر مي خواهد تا او را طلاق دهد.

4.   طلاق مبارات: آن است كه زن و شوهر كه از يكديگر بيزار شده اند در نتيجه، قرار مي گذارند كه زن قسمتي از مهر و كابين خود را به مرد ببخشد و طلاق بگيرد و مرد نيز از آنچه قبلاً به زن داده صرف نظر كند. بر خلاف طلاق خلع كه در آن زن براي تحقق طلاق مي تواند همه داراييش را ببخشد. در طلاق مبارات فقط مي تواند از مهريه خود صرفنظر كند.

 

طلاق در ايران

اگر در گذشته در باره طلاق و عواقب و پيامدهاي آن كمتر سخن رفته شايد يكي از دلايل اين باشد كه تعداد موارد طلاق به اندازه امروز نبوده است. زندگي اجتماعي امروزه طوري شكل گرفته كه بيش از پيش موجبات جدايي و تفرقه و از هم گستن پيوند هاي خانوادگي را فراهم آورده است. مجله نيوزويك مي نويسد: طلاق گرفتن در آمريكا به آساني تاكسي گرفتن است. تهديدهاي مختلف عليه خانواده در ايالات متحده آمريكا نيست به جاهاي ديگر شكل حادتري دارد.

افزايش طلاق منحصر به آمريكا نيست؛ بلكه اين پديده از بيماريها و آسيبهاي قرن معاصر است. شواهد نشان مي دهد هر جا فرهنگ غربي رسوخ بيشتر يافته، نرخ طلاق هم فزوني داشته است. در ايران نيز مانند ديگر جهان، طلاق سابقه اي طولاني دارد و مي توان گفت كه سابقه اين امر به نخستين روزهاي تشكيل خانواده و  ايجاد جوامع انساني باز مي گردد. همچنين، ناگفته پيدا است كه  در ادوار مختلف تاريخي براي طلاق در ايران مقررات و قوانين متعددي وجود داشته كه معرف نگرش جامعه نسبت به اين امر بوده است. از سوي ديگر، در بررسيهاي مختلف، طلاق به صورتهاي متعدد بررسي شده و ديدگاههاي متفاوتي نسبت به آن وجود داشته و دارد. به اين ترتيب دامنه اين موضوع بسيار گسترده است و طبعاً در فصل حاضر امكان بررسي و تجزيه و تحليل اين پديده وجود ندارد. بنابر اين فقط به بررسي چند آمار نمونه اكتفا مي شود.

مطالعه آماري طلاق در 6 سال مورد بررسي حاكي از آن است كه از سال 1365 تا سال 1370 بيشترين ميزان طلاق مربوط به سال 1370 (39336 مورد) و كمترين تعداد مربوط به سال 1367 (33114 مورد) بوده است.

ميزان وقوع طلاق را به شيوه ديگري نيز مي توان بررسي كرد و آن مقايسه نسبت طلاق به ازداوج در طي يك سال است. براساس جدول 1ـ12 نسبت طلاق به ازدواج در سالهاي 1365 تا 1370 به ترتيب 3/10،6/9،1/9،4/7،3/8 و 8/8 در صد بوده است. اين شاخص گوياي آن است كه نرخ طلاق  نسبت به از دواج در سال 1368 با 4/7 در صد كمترين است. اين روند در سالهاي بعد تغيير مي كند؛ چنانچه در سال 1369 برابر 3/8 در صد و در سال 1370 برابر 8/8 در صد مي شود. مقايسه ارقام فوق، افزايش نسبت طلاق به ازدواج را در سالهاي مذكور نشان مي دهد.

براساس جدول 2ـ12 در مناطق شهري، استان هرمزگان با 6/18 در صد بالاترين ميزان طلاق و استان چهار محال بختياري با 7/1 درصد كمترين ميزان طلاق را در بين سالهاي 70ـ65 دارا بوده اند. در نقاط روستايي استان لرستان 7/17 درصد، با لاترين ميزان طلاق و استان كهكيلويه و بوير احمد و استان بوشهر با صفر در صد كمترين ميزان طلاق را داشته اند. در بين مناطق شهري و روستايي، استان تهران با 9/15 درصد بالاترين و استان يزد با 3/2 در صد كمترين ميزان طلاق را دارا بوده اند.

عواملي كه به افزايش احتمال وقوع طلاق كمك مي كند.

1.     ازدواج در سنين پايين به ويژه در مناطق شهري؛

2.     كوتاه بودن طول مدت آشنايي قبل از ازداوج؛

3.     زندگي در خانواده هايي كه در آنها، والدين ازدواج موفقي نداشته اند؛

4.     عدم تاييد ازدواج توسط خانواده، خويشاوندان و دوستان؛

5.     عدم شباهت محلي و فرهنگي در سوابق زندگي زوجها:

6.     داشتن مذهب متفاوت؛

7.     داشتن عقايد و ديدگاههاي متفاوت مذهبي، اجتماعي و سياسي؛

8.     عدم تفاهم زن و شوهر نسبت به ايفاي نقشها و وظايف خود؛

9.     سابقه زندگي شهري؛

عواقب و پيامدهاي طلاق

عواقب و پيامدهاي احتمالي طلاق يا تاثير ضمني طلاق در پديده هاي رواني و اجتماعي را مي توان چنين برشمرد:

1ـ بزهكاري كودكان و نوجوانان، ناسازگاريها و رفتارهاي ضد اجتماعي آنان

2ـ فحشا به ويژه در نتيجه فقر و ناآگاهي

3ـ اعتياد زنان، مردان و كودكان و استفاده از كودكان در توزيع مواد مخدر و ديگر فعاليتهاي غير مجاز

4ـ پرخاشگري و ناسازگاري كودكان فراز از منزل و ولگردي آنان

5ـ افت تحصيلي، خودكشي زن يا شوهر و حتي كودكان

6ـ كاهش ميل به ازدواج در ديگر افراد خانواده به ويژه بچه هاي طلاق

7ـ اهمال و مسامحه والدين در تعليم و تربيت فرزندان، ايجاد آسيبهاي رواني و اجتماعي براي آنان

8 ـ فرزندان پسر طلاق در همانند سازي مردانه دچار اشكالات زيادي خواهند شد و در بسياري از موارد تمايلات هم جنس گرايانه از خود بروز مي دهند و اتكاي به نفس آنان نيز به شدت كم  مي گردد. اصولاً ميزان افسردگي و خودكشي در آنان شيوع بيشتري پيدا مي كند.

9ـ بچه هاي طلاق با گذشت پنج سال به هيچ وجه نمي توانند ثبات هيجاني و عاطفي خود را به دست بياورند. از آنجا كه هستة مركزي شخصيت افراد به نظر بسياري از پژوهشگران روان شناسي در دوران كودكي شكل مي گيرد، اين گونه كودكان در بسياري از موارد دچار اختلالات شخصيتي خواهند شد.

10ـ و بالاخره بچه هاي طلاق آينده اي خوبي را براي خود تصور نمي كنند و اطمينان خود را به اركان زندگي از دست مي دهند و از آنجا كه عدم توجه خانواده را به مسايل و نيازهاي خود لمس مي نمايند. در آينده نسبت به افراد پيرامون خود و در مقياس بالاتر، اجتماع، به نوعي بي اعتنايي و بي توجهي كشيده مي شوند.

عواملي كه به كاهش احتمال وقوع طلاق كمك مي كند

1ـ ازدواج در سن 25 و بالاتر براي مردان و 20 سال و بالاتر براي دختران

2ـ مدت زمان لازم براي شناخت طرفين قبل از ازدواج به ويژه در شهرها

3ـ زندگي در خانواده هايي كه در آنها، والدين ازدواج موفقي داشته اند

4ـ تأييد ازدواج توسط خانواده، خويشاوندان و دوستان

5ـ شبيه بودن سوابق زندگي زوجها

6ـ دارا بودن مذهب يكسان

7ـ شركت در مراسم و مناسك مذهبي

8 ـ توافق زن و شوهر نسبت به تعهدات و نقشهاي خود

9ـ سابقة زندگي در مناطق روستايي

تعريف خودكشي

دست يافتن به تعريفي جامع و مانع براي خودكشي كار ساده اي نيست. ملاك كار اكثر كساني كه از خودكشي تعريف كرده اند، براساس «تعريف» دوركيم بوده است. دوركيم در سال 1897 تعريف زير را ارائه داد: «خودكشي به هر حالتي از مرگ اطلاق مي شود كه نتيجة مستقيم يا غير مستقيم عملي باشد كه شخص قرباني آن را انجام داده و از نتيجة عملش آگاه بوده است».

علل و انگيزه هاي خودكشي

تا كنون مطالب بسياري دربارة انگيزه هاي خودكشي نوشته شده است. غالباً دلايلي كه قربانيان خودكشي ارايه مي دهند به قدر كافي قابل درك است، اما به طور معمول هيچگاه اين مشكلات آن قدر با اهميت نيست كه خودكشي تنها چارة آن به نظر برسد.

به دست آوردن اطلاعات دربارة انگيزه هاي خودكشي غالباً مشكل است، زيرا مهمترين عامل دستيابي به اطلاعات يعني شخص قرباني در اختيار نيست تا بتوان از او سئوال كرد و از اين طريق به انگيزه هاي اقدام او پي برد.

بدين ترتيب، بايد گفت عوامل بسياري دست اندر كارند كه به عنوان مثال عواملي چون جنس، ازدياد سن، بيوگي، مجرد يا مطلقه بودن، نداشتن فرزند، تمركز جمعيت، اقامت در شهرهاي بزرگ، بالا بودن هزينه هاي زندگي، بحرانهاي اقتصادي، اعتياد، سابقة اختلافات خانوادگي در دوران كودكي، اختلال رواني و بيماريهاي جسماني را مي توان نام برد.

شخصيت و تجربه هاي مراحل اولية كودكي

عوامل فرهنگي

يگانگي اجتماعي

شرايط اقتصادي

تجدد طلبي (نوگراي)

خودكشي در ميان ملل مختلف جهان

خودكشي در جهان صنعتي

خودكشي در ايران

تا كنون مطالعة دقيقي دربارة خودكشي در كشور ما انجام نگرفته. زيرا آمار پزشكي قانوني و ديگر مراجع گويا نيست و تنها مطالب منتشر شده در برخي از روزنامه ها و مجله ها تا حدي به بررسي پديده خودكشي كمك مي كند.

علاوه بر آن، تعداد زيادي از خانواده هاي ايراني خودكشي افراد خانواده را كتمان مي كنند و آن را ننگ مي شمرند. در سال 1342  تحقيقي به وسيله خسرو خسروي انجام شد كه مأخذ اصلي بررسي وي مطالب روزنامه ها بود.

بر اساس اين تحقيق، از سال 1335  تا 1340 مجموعاً 568 نفر اقدام به خودكشي كرده بودند كه از اين عدد 367 نفر مرد و 176 نفر زن بودند ضمن اينكه از جنس و سن 25 نفر اطلاع درستي نبود.

در مقايسه با كشورهاي صنعتي، ميزان خودكشي، در ايران كمتر بوده هر چند در دو دهة اخير روندي رو به افزايش داشته است. مهمترين عاملي كه قضاوت دقيق را در اين مورد غير عملي مي سازد، نبود آمارهايي از نقاط مختلف كشور است. به علاوه، اگر آماري هم از طرف پزشكي قانوني اعلام شده، مربوط به شهر تهران است. طبق آمار سازمان بهداشت جهاني (جدول 1ـ 13) ميزان خودكشي در مردان 16 و در زنان 4 در هر ميليون نفر در سال 1987 بوده است كه اين آمار فزوني تعداد خودكشي در مردان را نسبت به زنان نشان مي دهد. بر اساس مجموع تحقيقاتي كه تا كنون انجام شده است.

علل و انگيزه هاي خودكشي را در ايران

1ـ اختلافات زناشويي و نامناسب بودن شرايط زندگي خانوادگي

2ـ ناراحتيهاي رواني، شكست در عشق و اختلالات رواني و شخصيتي

3ـ فقر، بيكاري، اعتياد و شرايط نامساعد اقتصادي

4ـ شرايط خاص زندگي شهري به ويژه شهرهاي بزرگ و صنعتي

5ـ از هم پاشيدگي و جدايي گروههاي اجتماعي

بر اساس گزارش مركز آمار ايران تعداد خودكشيها و مرگهاي اتفاقي در حوزه استحفاظي شهرباني جمهوري اسلامي ايران در طي سالهاي 1365 تا 1369 به شرح (جدول 2ـ13) بوده است.


منابع: 

سایت اطلاع رسانی دانشنامه رشد :

www.daneshnameh.roshd.ir

سایت اطلاع رسانی آفتاب :

www.aftab.ir

سایت اطلاع رسانی تبیان :‌

www.tebyan.net

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 14 خرداد 1393 ساعت: 12:48 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(8)

تحقیق و مقاله درباره افسردگی

بازديد: 405

افسردگی

افسردگیمیتواندتنهایکباردرزندگیفرداتفاقبیفتد . بههرحالاغلببهصورتحملاتتکراریدرطولزندگیبادورههایبدونافسردگیدربینآنهااتفاقمیافتدیامیتواندوضعیتیمزمنباشدکهنیازمندیکدرمانپیوستهدرطیزندگیباشد.

افسردگیاختلالیاستکهبرتفکر،خلق،احساسات،رفتاروسلامتجسمیشماتأثیرمیگذارد.
پیشازاینعقیدهبراینبودکه « تمامآندرسرشماست » واگرواقعاًتلاشکنیدمیتوانیدخودراازآنرهاکنید. امروزهپزشکانمیدانندکهافسردگینوعیضعفنیستوشمابهتنهایینمیتوانیدآنرادرمانکنید. افسردگییکاختلالپزشکیبازمینهشیمیایییازیستشناسیاست .گاهیاوقاتیکزندگیپراسترسمحرکیبرایافسردگیمیشود. درسایرمواردبهنظرمیرسدکهافسردگیبدونیکعلتتعیینشدهمشخصوبطورخودبخودیرویمیدهد.

افسردگی،بدونتوجهبهعلتآنچیزیبیشازیکحالتمحزونویایکخمودگیدرآماتیکاست .

افسردگیمیتواندتنهایکباردرزندگیفرداتفاقبیفتد . بههرحالاغلببهصورتحملاتتکراریدرطولزندگیبادورههایبدونافسردگیدربینآنهااتفاقمیافتدیامیتواندوضعیتیمزمنباشدکهنیازمندیکدرمانپیوستهدرطیزندگیباشد.ایناختلالبیشاز۱۸میلیونآمریکاییرادرتمامسنینونژادهامبتلاکردهاست.
داروهاییکهدردسترسهستند،حتیدرموردافسردگیهایبسیارشدیدایمنومؤثرهستند. بادرمانمناسب،بسیاریازافرادیکهافسردگیشدیددارند،درعرضچندهفتهبهبودیمییابندومیتوانندبهفعالیتهایطبیعیروزانهخودبازگردند .
●●
علایمونشانهها

دونشانهشاخصافسردگیکهنشانههایکلیدیبرایتشخیصمحسوبمیشونددرزیرآوردهشدهاند .

ازدستدادنعلاقهبهامورروزمرهطبیعی

شماعلاقهوخوشحالیخودرادرفعالیتهاییکهقبلاًازآنهالذتمیبردیدازدستمیدهید. اینمورد « بیلذتی » نامیدهمیشود .

خلقافسرده

شمااحساسغمیاناامیدی،بیفریادرسیمیکنیدوامکانداردنوبتهایگریهداشتهباشیدازدیدپزشکانیاسایرمراقبینبهداشتیکهافسردگیراتشخیصمیدهند،علاوهبرمواردفوقبیشترعلائمونشانههاییکهدرزیرآوردهشدهاندنیزمیتوانددربیشترروزهاویاتقریباًهرروز،بهمدتحداقلدوهفتهدرفردوجودداشتهباشند .
ختلالاتخواب

خوابزیادیامشکلاتحینخوابمیتواندعلامتیباشدمبنیبراینکهشماافسردههستید. بیدارشدندرنیمهشبیاصبحزودوناتوانیدربهخوابرفتندوبارهمعمولهستند .
اختلالدرفکرکردنیامتمرکزشدن

ممکناستبرایتمرکزکردنیاتصمیمگرفتندچارزحمتشویدومشکلاتیباحافظهخودداشتهباشید .

کاهشوزنیاوزنگیریقابلتوجه

کاهشیاافزایشوزنووزنگیرییاکاهشوزنبدونتوجیهمیتواندنشاندهندهافسردگیباشد .
پرخاشگرییاکاهشحرکاتبدن
ممکناستبیقرار،پرخاشگر،تحریکپذیروزودرنجبهنظربرسید. یاممکناستاینطوربهنظربرسدکهکارهایتانراباسرعتآهستهانجاممیدهیدوبهسوالاتبهآهستگیوباصداییکنواختپاسخمیدهید .
خستگی
ممکناستاحساسکسالتوفقدانانرژیراتقریباًهرروزداشتهباشید . ممکناستصبحهنگامبهاندازهزمانیکهدرشبقبلبهرختخوابمیرفتیداحساسخستگیکنید .
اعتمادبهنفسپایین
ممکناستاحساسبیارزشیکنیدواحساسگناهشدیدداشتهباشید .
کاهشعلاقهبهفعالیتجنسی
اگرپیشازظهورافسردگیازنظرجنسیفعالباشید،ممکناستکاهشقابلتوجهیدرسطحعلاقهخودبهداشتنارتباطجنسیاحساسکنید .
افکارمرگ
ممکناستدیدگاهمنفینسبتبهخود،موقعیتخودوآیندهخودداشتهباشید . ممکناستافکارمرگ،مردنوخودکشیداشتهباشید .
افسردگیمیتواندشکایاتجسمیگستردهایرانیزمانندخارشعمومی،تاریدید،افزایشتعریق،دهانخشک،مشکلاتگوارشی) سوءهاضمه،یبوستواسهال( سردردوکمردردایجادنماید .
کودکان،نوجوانانوبالغینممکناستبهطورمتفاوتیبهافسردگیواکنشدهند. دراینگروههاممکناستنشانههااشکالمختلفداشتهباشدیابادیگروضعیتهاپوشاندهشود .
●●
انواعاصلیافسردگیشاملمواردزیراست :
افسردگیاساسی
ایننوعازاختلالخلقبیشازدوهفتهپایدارمیماند . نشانههامیتواند،شامل : احساسعظیمغموسوگ،ازدستدادنعلاقهوخوشحالیدرفعالیتهاییکهمعمولاًبرایتانلذتبخشاستواحساسگناهوبیارزشیباشد. ایننوعافسردگیمیتواندباعثکمخوابی،تغییراشتها،خستگیشدیدومشکلشدنتمرکزشود. فسردگیشدیدمیتواندخطرخودکشیراافزایشدهد.
دیستایمی Dysthymia
نوعخفیفترامامداومترافسردگیاست. ایننوعحداقلدوسالواغلببیشاز۵سالدواممیآورد. علایمونشانههامعمولاًناتوانکنندهنیستندودورههایدیستایمیمیتواندبادورههایکوتاهمدتاحساسطبیعیبودنجابهجاشود. ابتلابهدیستایمیشمارادرخطربیشتربرایافسردگیاساسیقرارمیدهد .
اختلالاتتطابقی
اگرفردیکهمحبوبشماستفوتکند،شغلتانراازدستبدهیدیاتشخیصسرطانبرایشماگذاشتهشودبسیارطبیعیاستکهاحساسفشار،غم،عصبانیتیالبریزشدنکنید . درنهایتبسیاریافرادباپایاناسترسهایزندگیبهحالتاولیهبازمیگردند. امابعضیخیر،اینچیزیاستکهبناماختلالتطابقیخواندهمیشود. زمانیکهپاسخشمابهیکحادثهیاواقعیتپراسترسباعثایجادعلائمافسرگیمیشود . بعضیافراددرپاسخبهیکحادثهمنفرددچاراختلالتطابقیمیشوند. بهنظرمیرسداینمشکلدردیگرانازترکیبیازعواملاسترسزاریشهدارد. اختلالتطابقیمیتواندحادباشد) کمتراز۶ماهدوامبیاورد( یامزمنباشد) بهمدتطولانیتریباقیبماند( .
پزشکاناختلالاتتطابقیرابراساساینکهعلایمونشانههایاولیهبهصورتافسردگییااضطرابباشندطبقهبندیمیکنند .
اختلالاتدوقطبی
داشتندورههایعودکنندهافسردگیوسرخوشی)مانیا = شیدایی( مشخصکنندهاختلالدوقطبیاست.ازآنجاکهاینوضعیتاحساساترادرهردوسرطیف)قطبها( درگیرمیکند،اختلالدوقطبییااختلال A افسردگیشیدایینامیدهمیشود . شیداییبرقضاوتاثرمیکندوباعثگرفتنتصمیماتغیرهوشمندانهمیشود . بعضیافرادمراحلیازافزایشخلاقیتونوآوریدرطیمرحلهشیداییدارند. تعدادحملاتهرحملهدرهریکازقطبهاممکناستمساوینباشد .
بعضیافرادممکناستچندینحملهافسردگیپیشازمرحلهشیداییداشتهباشندیابالعکس. ● اختلالاتخلقیفصلی
اختلالاتخلقیفصلیشکلیازافسردگیاستکهبهتغییراتفصلوفقدانتماسباآفتابمربوطاست . ممکناستباعثبروزسردرد،تحریکپذیریوسطحپایینانرژیشود .
بسیاریافرادباافسردگیعلایماضطرابراهمنشانمیدهند . اضطرابیکهبعدازسن۴۰سالگیایجادشوداغلببهافسردگیمربوطاستتایکمشکلمستقل .
علتها
هیچعلتمنفردیبرایافسردگیوجودندارد. اینبیماریغالباًشکلخانوادگیدارد . کارشناسانمعتقدندکهیکحساسیتژنتیکیدرترکیبباعواملمحیطیماننداسترسیابیماریجسمیمیتواندباعثایجادیکعدمتعادلدرموادشیمیاییمغزبانامنوروترانسمیترهاشودکهموجبافسردگیمیشود . بهنظرمیرسدعدمتعادلبینسهنوروترانسمیتر   سروتونین،نوراپینفرینودوپامین   باافسردگیمرتبطباشد.
دانشمندانکاملاًنمیدانندکهچگونهعدمتعادلدرنوروترانسمیترهامیتواندعلائمونشانههایافسردگیراایجادکند. بهطورقطعمشخصنیستکهآیاتغییراتنوروترانسمیترهاعلتافسردگیاستیانتیجهآن .

دانشگاه علوم پزشکی بوشهر

●● عواملیکهباافسردگیمربوطهستندشاملمواردزیراست :
ارث : محققینچندژنراکهممکناستبااختلالاتدوقطبیمربوطباشندرامشخصکردهاند،آنانبهدنبالژنهاییمیگردندکهباسایراشکالافسردگیمرتبطباشند . اماهمهافرادیکهسابقهفامیلیافسردگیرادارندبهایناختلالدچارنمیشوند .
استرس : وقایعپراسترسزندگی،بهویژهازدستدادنیاتهدیدبهازدستدادنیکفردمحبوبباشغلمیتواندمحرکافسردگیباشد .
داروها : استفادهطولانیمدتازبرخیداروهامانندداروهاییکهجهتکنترلفشارخوناستفادهمیشوند،قرصهایخوابیاقرصهایجلوگیریازبارداریمیتوانندعلائمافسردگیرادربعضیافرادایجادکنند .
بیماریها : ابتلابهیکبیماریمزمن،مثلبیماریقلبی،سکتهمغزی،دیابت،سرطانیاآلزایمرباعثمیشودکهشمادرخطربیشتریبرایافسردگیقراربگیرد. مطالعاتیکارتباطثابتنشدهبینافسردگیوبیماریقلبیرانشانمیدهد . افسردگیدربسیاریافرادیکهحملهقلبیداشتهانداتفاقمیافتد . افسردگیدرماننشدهمیتواندشمارادرخطربیشتریبرایمرگدرسالهایاولپسازسکتهقلبیقراردهد . ابتلابهکمکاریتیروئیدحتیاگرخفیفباشدهممیتواندباعثبروزافسردگیشود .
شخصیت : صفاتشخصیتیخاصیماننداعتمادبهنفسپایینووابستگیشدید،بدبینیوحساسیتدربرابراسترسهامیتواندشمارامستعدافسردگینماید .
افسردگیپساززایمان : احساسخفیفناراحتیکهمعمولاًچندروزتاچندهفتهپساززایماناتفاقمیافتددرمادرانمسئلهشایعیاست. دراینزمانممکناستاحساسناراحتی،عصبانیت،اضطراب،تحریکپذیریوکاهشظرفیتکنید. فرمشدیدتریاز baby blues افسردگیپساززایماننامیدهمیشودکهآنهمتازهمادرانراگرفتارمیکند .
الکل،نیکوتینوسوءاستفادهازمواد : کارشناسانتصورمیکردندافرادافسردهالکل،نیکوتینوداروهایتغییردهندهخلقرابهعنوانراهیبرایکاهشافسردگیاستفادهمیکنند . امادرواقعاستفادهازاینموادمیتواندباافسردگیواختلالاظطرابیمرتبطباشد .
رژیمغذایی: کمبودهایاسیدفولیکوویتامین B۱۲میتواندباعثایجادنشانههایافسردگیشود. سطوحپایینهردومادهمغزیباپاسخضعیفتریبهداروهایضدافسردگیهمراههستند .
عواملخطر
افسردگیتمامسنینوتمامنژادهارامبتلامیکند. میزانافسردگیدرمیانافرادمتأهل،بخصوصمردانمتأهلوافرادیکهارتباطاتطولانیمدتدارندکمتراست. اینمیزاندربینافرادمطلقهوکسانیکهتنهازندگیمیکنندبیشتراست . احتمالعدمتشخیصافسردگیدرافرادسنبسیاربیشتراست .
زناندوبرابربیشازمردانافسردگیراتجربهمیکنند. گرچهمرداناحتمالکمترینسبتبهزنانبرایافسردگیدارند،ایناختلالبین۳تا۴میلیونمردآمریکاییرامبتلاساختهاست. تفاوتهایجنسیتیتاحدیمیتواندناشیازعللبیولوژیکمثلهورمونهاوتغییراتمتفاوتسطحوروترانسمیترهاباشد .
چهوقتبایدبهدنبالتوصیهپزشکیرفت
اگرعلاقهکمیبهفعالیتهایلذتبخشدرخوداحساسمیکنید،اگراحساسغم،ناامیدی،خستگییابیارزشیمیکنیدواگرعاداتخوابوخوراکشمابهمیزانزیادیتغییرکرده،پزشکخودراببنیدتامشخصکنیدکهآیاافسردگیداریدیاخیر. اگرکسیرامیشناسیدکهشخصاتافسردگیرانشانمیدهد،اوراتشویقبهدریافتکمککارشناسانهکنید .
غربالگریوتشخیص
برایتشخیصافسردگی،پزشکمعاینهبالینیشامل: آزمایشاتیبرایردکردنوضعیتهاییکهمیتوانندعلایمتقلیدکنندهافسردگیراایجادکنندانجامدهد .
اگرپزشکشماعلایمافسردگیشدیدرامیبینیدیابهاحتمالخودکشیمشکوکاستمیتواندشمارابهمتخصصروانپزشکارجاعکندیاحتیبستریفوریراتوصیهکند .
پزشکیاروانپزشکتشخیصافسردگیرابراساسعلائمونشانههایمشخصبیماریبعلاوهحضورعلائمونشانههاییکهمعمولاًهمراهباافسردگیهستندمیگذارند.
عوارض
افسردگییکبیماریجدیاستکهمیتواندآثاروخیمیبرفردوخانوادهبهجاگذارد. افسردگیدرماننشدهمیتواندمنجربهمارپیچنزولیناتوانی،وابستگیوخودکشیشود. میزانخودکشیدرمردان۴برابربیشتراززناناست،گرچهزنانبیشتراقدامبهخودکشیمیکنند. میزانخودکشیپساز۷۰سالگیدرمردانافزایشمییابد،واینمیزانپساز۸۵سالگیبیشتراست .
علایمهشدارخاصیمیتواندنشاندهندهافسردگیشدیدواحتمالخودکشیباشند. باجدیتهردرمانیرابرایپیشگیریازخودکشیبهکارگیریدحتیاگرفردتحتدرمانافسردگیاست. اگرهریکازعلائمخطرزیررامشاهدهکردیدبایکپزشکیادرمانگاهروانیتماسبگیرید. ▪ (pacing ) آرامش،رفتارپرخاشگرانه،تغییراتخلقیزیادوبیخوابیبرایچندشبمتوالی.
تهدیدیاعملبهآسیبجسمییاخشونت .
تهدیدیاصحبتدرموردمرگیاخودکشیمانند: A دیگربرایماهمیتندارد@ یا A دیگرنیازینیستبیشازایننگرانمنباشی  .
افتفعالیتهاوارتباطات .
کارهاییمانندخداحافظیبادوستان،نوشتنوصیتنامهیا ... .
بهبودناگهانیخلقپسازیکدورهافسردگی .
رفتارخطرناکغیرطبیعیمانندخریدیاحملاسلحهیارانندگی ... .
درمان
ساختداروهایضدافسردگیوداروهایتثبیتکنندهخلقدرمانافسردگیرابهبودبخشیدهاست. داروهامیتوانندعلائمافسردگیرابرطرفکنندودربسیاریازانواعبیماریتبدیلبهخطاولدرمانشدهاند. رواندرمانیهممیتواندبخشیازدرمانباشدکهبهشماکمکمیکندبامشکلاتدائمیخودکهافسردگیراتحریکمیکندیابهآندامنمیزندکناربیایید. ترکیبیازداروهاویکدورهکوتاهرواندرمانیدرصورتیکهافسردگیخفیفیامتوسطداشتهباشید،معمولأبادارویادرمانالکتروشوکآغازمیشود. بهمحضاینکهبهترشویدرواندرمانیمیتواندمؤثرترواقعشود.
پزشکانعموماًافسردگیرادردومرحلهدرمانمیکنند. درمانحادداروییبهبرطرفکردنعلائمتاآنجاکهشمااحساسخوببودنپیداکنیدکمکمیکند. بهمحضاینکهعلائمتانبرطرفشود،رماننگهدارندهمشخصاًبامدت۶تا۱۲ماهبرابپیشگیریازعودادامهدادهمیشود.
حتیاگراحساسمیکنیدحالتانخوباستوبهفعالیتهایمعمولتانبازگشتهاید،بسیارمهماستکهداروهایتانرامصرفکنید. درافرادبسیاریکهیکحملهداشتهاند،حملهمجددافسردگیاتفاقمیافتد،اماادامهدرمانبهمدتحداقل۶ماهبهمیزانزیادیخطرعودفوریراکممیکند،اگردربیشازدوموردحملهقبلیافسردگیداشتهاید،امکانداردکهپزشکتاندرمانطولانیمدتباضدافسردگیهاراپیشنهادبدهد .
●●
مراقبتازخود
باآغازدرمانضدافسردگیشماهمچنانبایدبهطورروزانهکنترلشویددراینجاچندرهنمودآوردهشدهاست .
مرتبأپزشکخودراببینید: پزشکپیشرفتشماراارزیابیمیکند،شماراحمایتوتشویقمیکندوداروهایشمارادرصورتلزومتعدیلمیکند.
داروهایخودرادریافتکنید: پیداکردنداروییکهبرایشمابهترینباشد،ممکناستنیازبهچندینبارامتحانداشتهباشد. امکانداردچندهفتهطولبکشدتانتیجهراببینید. وقتیاحساسبهتربودنکردیدهمبهمصرفداروهایتانهمانگونهکهتوصیهشدهاستادامهدهید.
تنهانمانید: سعیکنیددرفعالیتهایطبیعیشرکتکنید .
ازخودمراقبتکنید: یکرژیمسالمداشتهباشیدومیزانمناسبیخوابوورزشداشتهباشید . ورزشمیتواندبهدرمانبعضیاشکالافسردگی،برطرفشدناسترسوآرامشدنشماکمککند.
ازالکلوداروهایتفریحیپرهیزکنید: سوءاستفادهازالکلوداروهاازبهبودشماجلوگیریمیکندیاسرعتآنراکندمینماید.

همانطورکهانسانسرتاپاشادمیشود،دچاراندوههمهجانبههممیگردد.

- چهوقتبهپزشکمراجعهکنیم؟
-
احساسغم،نگرانی،یابیهودگیمداومدارید.
-
بهخودکشیفکرمیکنید.
-
روابطوفعالیتهائیکهشادیبخشبودندلذتخودراازدستدادهاند.
-
نمیتوانیدبخوابید،زیادمیخوابید،یاصبحخیلیزودقدممیزنید.
-
احساسغممیکنیدودرتمرکز،یادآوری،وتصمیمگیریدچاراشکالشده‌‌اید.
-
دچارگریههایدورهایشدهاید.

-
افسردگینشانهٔچیست؟
همانطورکهانسانسرتاپاشادمیشود،دچاراندوههمهجانبههممیگردد. غصهوغمازدستدادنعزیزی،ونیزگرفتاریهایفردیمثلطلاقیابیکارشدنبخشیاززندگیانساناست. افسردگیناشیازاینشرایط)حتیبهمدتچندینماه( چیزیطبیعیاست.
اگراعتمادبهنفسخودراازدستدادهایدیاباهرتنشروانیازپادرمیآئید،ممکناستگرفتارافسردگیشوید. افسردگیممکناستعلتجسمانینیزداشتهباشد. محققاندریافتهاندکهبسیاریازافراددچارافسردگیشدید،اغلبدچارعدمتعادلدرموادشیمیائیمغزهستند.

- درمانافسردگی
علتهرچهباشد،راههائیبرایکاهشافسردگیوجوددارد.
احساسگناهنکنید. اگرافسردگیشماناشیازاحساساشتباهاست،سرزنشکردنخودکمکینمیکند. البتهبهعهدهگرفتناشتباهمهموناراحتیباآنهمراهاست،امااحساسگناهیاشرمندگیشدیدخودشخصراعاملاصلیقلمدادمیکند.
برنامهمنظمیداشتهباشید. چرخهٔخواب - بیداریخودراتنظیمکنید. درطولروزچرتنزنیدتاتنظیمبرنامهٔخوابوبیداریآسانترشود. بیشترکارکنید،چوناعتمادبهنفسشمارازیادترمیکند. امااگردرآنواحددرسهجاکارمیکنید،آنراکمکنید،چونتنشروانیراتشدیدمیکند.
صبحانهٔمناسببخورید. یکفنجانقهوهٔشیرینممکناستافسردگیرادوبرابرکند. شکروکافئینکمتربخورید. کسانیکهاینهاراکنارگذاشتهاندظرفچندروزتغییراثرآنرادرخوداحساسکردهاند.
الکلنخورید. برخلافاثرکوتاهمدتالکلدرایجادنشاط،دربلندمدتباعثافسردگیمیگردد.
ورزشکنید. ورزشاثرضدافسردگیخوبیدارد. بهطورمنظمبهورزشیکهبرایتانمناسباستبپردازید.
دانشتانرازیادکنید. کتابهایمناسبدربارهٔافسردگیوراههایمبارزهباآنبخوانید.
کمترتلویزیوننگاهکنید. تماشایتلویزیوناثررخوتزاداردوافسردگیراتشدیدمیکند. رخوتوکمبودتحرکیکیازعلائماولیهافسردگیاست. تماشایزیادتلویزیوندرمانافسردگیرامشکلمیکند.
سیگارنکشید. سیگارکشیدننیزباعثتشدیدافسردگیمیشود. بهتراستآنراترککنید. اگرنمیتوانید،ازپزشککمکبگیرید. ترکسیگاربهدرمانافسردگیکمکزیادیمیکند. تصمیمهایمشکلنگیرید. درهنگامیکهدچارافسردگیهستید،تصمیمهایسختنگیرید. تصمیمبهتغییرشغل،ازدواجوطلاقرابهبعدازدورانافسردگیموکولکنید. بهبودازافسردگیطولمیکشدونبایدتغییرسریعراانتظارداشت.
ازبوهاکمکبگیرید. تحقیقاتنشاندادهاستکهرابطهٔقویونزدیکیبینبویائیوهیجانوجوددارد. حتیمقادیرکمعطرمیتواندامواجمغزیراتغییردهد. مثلاًعطرگلیاسعملاًتحرکفردافسردهرابالامیبرد.
وقتیافسردگیازبیننمیرود. اگرباهمهٔاینهاهنوزافسردههستید،بازکارهایدیگریمیتوانیدبکنید. برایانجامهریکازمواردزیرازپزشکخودراهنمائیبخواهید.
داروهایتانراتغییردهید. برخیداروهایضدفشارخون،ضدحساسیت،واستروئیدکهبرایآسمتجویزمیشودممکناستافسردگیراتشدیدکنند. پرکارییاکمکاریغدددرونریز،مثلتیروئید،نیزمیتواندباعثافسردگیشود. ازپزشکخوددربارهءتغییراینداروهاکمکبخواهید.
مشاورهروانیکنید. یکدرمانگرمتخصصمیتواندمشکلاتشمارابررسیکندوروابطیراکهبهکاهشافسردگیکمکمیکندبرقرارکند. درمانگرهایرفتاریروشهایمنفیتفکرورفتارراکهباعثافسردگیمیشوندتغییرمیدهند.
داروبخورید. پزشکممکناستبرایشمادارویضدافسردگیتجویزکند. دونوعدارویمعروفضدافسردگیسهحلقهایهاومهارکنندههایمونوآمیناکسیداز (MAOI) هستند. داروهایدیگرینیزوجوددارندکهعوارضجانبیاینهاراندارند.
ویتامین B بخورید. تحقیقاتاخیرنشاندادهاستکهافزایشویتامینهای B۲,B۱و B۶اثرداروهایضدافسردگیسهحلقهایرادرسالمندانبیشترمیکند. ولیمثلهردارویدیگر،ویتامینهارانیزبایدبانظرپزشکمصرفکرد. خوردنمقادیرزیادویتامین B۶میتواندسمیشود.

انواعافسردگی

احساساتافسردگیشماكاملاًشخصیومنحصربهخودشمامیباشد،اماپزشك،مشاورویاسایرمتخصصینرشتهروانشناسییاروانپزشكیمیتوانندبینانواعبیماریهابراساسعلتایجادآنها،علایمشانومدتزمانطولكشیدنشانتمایزقابلشوند.

احساساتافسردگیشماكاملاًشخصیومنحصربهخودشمامیباشد،اماپزشك،مشاورویاسایرمتخصصینرشتهروانشناسییاروانپزشكیمیتوانندبینانواعبیماریهابراساسعلتایجادآنها،علایمشانومدتزمانطولكشیدنشانتمایزقابلشوند.
طبقهبندیافسردگی
خفیف،متوسط،شدید
افسردگیخفیف: درافسردگیخفیف،خلقپایینممكناستایجادشودوبعدازمدتیازبینبرود. اینبیماریاغلببعدازیكواقعهاسترسزابروزمیكند. شخصممكناستبهغیرازاحساسخلقپایین،احساساضطرابونگرانیهمداشتهباشد. تغییردرنحوهزندگی،اغلبتمامآنچیزیاستكهبرایدرمانایننوعافسردگیلازماست.
افسردگیمتوسط: درافسردگیمتوسط،خلقپایینطولكشیدهوباقیمیماندوشخصدچارعلایمجسمینیزمیگردد. گرچهاینعلایمازفردیبهفرددیگرفرقمیكند. درچنینمواردی،فقطتغییردرنحوهزندگیبهندرتباعثبهبودیمیشودونیازبهدرمانداروییهموجوددارد.
افسردگیشدید: افسردگیشدیدیكبیماریتهدیدكنندهزندگیمیباشدكهدارایعلایمشدیدیمیباشد. بیماردچارعلایمومشكلاتجسمی،هذیانهاوتوهماتشدهومراجعهبهپزشكدراولینفرصتازاهمیتزیادیبرخورداراست.
سایراصطلاحاتافسردگی
سایراصطلاحاتیكهبطوررایجدرپزشكیبرایتوصیفانواعافسردگیبكارمیروندعبارتنداز: افسردگیواكنشی،افسردگیدرونزاد،افسردگیعصبی،افسردگیروانی،افسردگیدوقطبی،افسردگییكقطبی،افسردگیتهییجی،افسردگیتاخیری،افسردهخویی،افسردگیپنهان،افسردگیعضوی،افسردگیراجعبهكوتاهمدتوافسردگیمفصلی.
افسردگیواكنشی: پزشكانازاصطلاحافسردگیواكنشی (Reactive Depression) دردومورداستفادهمیكنند. درمورداول،بهافسردگیهاییكهبهعلتیكحادثهاسترسزاایجادشدهاست،واكنشیاطلاقمیشودكهمدتاینافسردگیهاهممعمولاًزیادنیست. چنینافسردگیهاییرامیتوانبهصورتیكپاسخطبیعیتشدیدیافتهدرمقابلناملایماتزندگینیزدرنظرگرفت.
انجاممشاوره،حمایتخانواده،كنترلاسترسوبعضیازاقداماتعملی،ممكناستتمامآنچیزهاییباشندكهبرایدرماناینبیماریلازمهستند.
بااینحال،یكحادثهاسترسزامیتواندباعثشروعافسردگیشدیدیشودوافرادیكهمستعدبهاینبیماریهستندمیتوانندبعدازشروعبیماریشان،زندگیپراسترسیراداشتهباشند. درصورتوقوعچنینوضعیتی،بسیارمشكلاستكهدقیقاًبگوییمكهاینافسردگی،واقعاًواكنشیبهاسترسبودهاست.
اصطلاحواكنشافسردگیراهمچنینبرایمواردیكهیكشخصهنوزمیتواندبهموقعیتهایاجتماعیواكنشنشاندادهوازآنلذتببردنیزبكارمیبرند.
افسردگیدرونزاد: افسردگیدرونزاد: (Endogenous Depression) بدونهیچدلیلیایجادمیشود. اینافسردگیمعمولاًشدیدبودهوبیماراحتمالاًدچارعلایمجسمیافسردگیهمچونازدستدادناشتهاوكاهشوزن،صبحخیلیزودازخواببیدارشدن،بدترشدنخلقدرهنگامصبحوكاهشمیلجنسی،میباشد. ایننوعافسردگیمعمولاًفقطبادرمان،بهبودمییابد.
اشكالیكهاستفادهازایننوعروشهابرایتوصیفانواعافسردگیوجودداردایناستكههمینعلایمبیماریمیتوانددربعضیافرادبهعلتحوادثاسترسزاایجادشود. بعلاوه،فقطبخاطراینكهشماقادرنیستیدكهروییكحادثهاسترسزاانگشتبگذاریدوانرامشخصنماییدكهباعثبروزافسردگیشدهاستبهاینمعنینیستكهچنینحادثهاسترسزاییوجودنداشتهاست.
افسردگیعصبی: اصطلاحافسردگیعصبی (Neurotic Depression) برایتوصیفنوعخفیفیازافسردگیبكارمیرودكهدرآن،دربعضیروزهاحالبیمارخوباستودربعضیروزهاحالشبدمیشود. چنینبیمارانیمعمولاًعصرهابیشتراحساسافسردگیمیكنند. درچنیننوعیازافسردگی،بیمارممكناستشبهادربخوابرفتنمشكلداشتهباشدودرنیمههیشبهمازخواببیدارمیشود،امااینافرادصبحهایزودبیدار
نمیشوند. بعضیازاینبیمارانبیشازحدمیخوابندوبعضینیزاحساسمیكنندكهبیشترازمعمولتحریكپذیرشدهاند.
افسردگیروانی: افسردگیروانی (Psychotic Depression) یكافسردگیشدیدبودهوبیمارانیكهبهچنینافسردگیدچارمیشوندبهعلایمجسمیآننیزمبتلاشدهوممكناستارتباطشانراباواقعیتازدستبدهند. آنهاممكناستبههذیانهاویاتوهماتنیزدچارشوند. بیمارانمبتلابهافسردگیروانیهمیشهبهدرمانپزشكینیازدارند.
افسردگیدوقطبی: افسردگیدوقطبی (Bipolar Depression) نامدیگربیماریشیدایی- افسردگی)مانیك- دپرسیو( میباشد. افرادمبتلابهبیماریشیدانی- افسردگیدربعضیمواقعدچارخلقبالاهستندودردورههایینیزبهخلقپاییندچارمیشوندكهمیتواندافسردگیآنخفیفویاشدیدباشد. وقتیچنینبیمارانیدرحالتخلقبالا(شیدانی)قراردارندآنهااحتمالاًاحساسخوشحالیوسرخوشیدارند،بهخوابوخوراككمترازحدمعمولنیازدارندواحساسمیكنندكهحالعمومیشانخیلیخوباست. آنهادرچنینمواقعیدارایانرژیزیادیمیباشند،خیلیسریعوتندحرفمیزنندواحساسمیكنندكهانگارافكاردرمغزآنهادرحالمسابقهدادنهستند. قضاوتآنهامختلفوبدشدهوممكناستدچارهذیانهاویاتوهماتنیزبشوندامااینهذیانهاوتوهماتباآننوعیكهدرافسردگیروانیدیدهمیشودفرقداردومحتوایآنهابسیارمثبتتراست. درچنینمواقعیبعضیازبیمارانفكرمیكنندكهخیلیپولدارهستندوآدممعروفیشدهاندویااینكهازقدرتزیادیبرخوردارند. اینخلقبالانیزهمانندخلقپایینمیتواندبهبیمارآسیببرساند. گاهیاوقاتقضاوتهاینادرستوتوهماتآنهامنجربهایجادمسایلمالیمیشود. دربعضیموارد،اینبیمارانخرجهاوولخرجیهایزیادیانجاممیدهند.
افسردگییكقطبی: افسردگییكقطبی (Unipolar Depression) اصطلاحیاستكهبرایتوصیفافسردگیایكهدراكثریتافرادایجادمیشودبكارمیرودونشاندهندهایناستكهدرایننوعافسردگی،فقطخلقپاییندیدهمیشودوخلقبالادرآنرخنمیدهد.
افسردگیتهییجی: افسردگیتاخیری (Retarded Depression) نیزتوصیفعلایمنوعیافسردگیاستكهفرآیندهایجسمیوذهنیبیمار،كندوآهستهشدهواشكالدرتمركزحواسنیزاغلبوجوددارد. وقتیكهاینبیماریخیلیشدیدمیشود،بعضیازاینافرادحتینمیتوانندحركتكرده،حرفبزنندویاغذابخورند.
افسردهخویی: اصطلاحافسردهخویی (Dysthymia) بهافسردگیخفیفوطولكشیدهاطلاقمیگردد. پزشكاندرمواردیكهدریكدورهدوسالهبهمدتبیشازدوماه،افسردگیدرفردیایجادشود،چنینتشخیصیرامطرحمیسازند. علایماصلیاینبیماران،تردیدوبیتصمیمیوكمشدنباعثطبعمیباشد. درچنینبیمارانی،رواندرمانیممكناستبهترازدارودرمانیجواببدهد.
افسردگیپنهان: افرادمبتلابهافسردگیپنهان (Masked Depression) اظهارمیدارندكهاصلاًاحساسافسردهبودنندارند)حتیباوجودیكهسایرعلایمافسردگیرادارامیباشند(. درچنینافرادیممكناستقبلازاینكهتشخیصافسردگیدادهشود،آزمایشاتومعایناتمتعددیبرایپیداكردنمشكلشانانجامشود. علایمجسمیمثلدردسینهیامشكلاتخوابیدناینبیماریبامصرفداروهایضدافسردگیبهبودمییابد.
افسردگیعضوی: افسردگیعضوییاارگانیك (Organic Depression) نامیاستكهبهنوعیافسردگیدادهشدهاستكهبهعلتیكبیماریجسمیویامصرفبعضیازداروهاایجادشدهاست.
افسردگیراجعهكوتاهمدت: اصطلاحافسردگیراجعهكوتاهمدت (Brief Recurrent Depression) بهنوعیازافسردگیگفتهمیشودكهافسردگیشدیدفقطبهمدتچندروزایجادمیشودوسپسبرطرفمیگردد.
افسردگیفصلی: اصطلاحافسردگیفصلیبهنوعیافسردگیگفتهمیشودكهبهعلتكمتابیدننورخورشیددرروزهایكوتاهزمستانایجادمیگردد. اینبیمارانممكناستمیلزیادیبهخوردنچیزهایشیرینویاشكلاتداشتهباشندودرطیماههایزمستان،نیازآنهابهخوابیدنافزایشمییابد.

 

افسردگیواعتیاد: كاربردمقیاس‌ SCL۹۰درسنجشمیزانافسردگیمعتادانخودمعرفبهمراكزتركاعتیادوبازپروری

اعتیادبهموادمخدروالكلبیماریدورهاییامزمنیاستكهتوسطسایقینابهنجاروممتدبرایبرخینوروتروپهامشخصمیشود . اگرسوژهازمادهمخدركهبهآنمعتادشدهمحرومگردد،حالتنیازدراوروبهتزایدخواهدگذارد.

مقالهحاضربااستعانتازمباحثنظریواطلاعاتتجربیبهدستآمدهازبررسیتأثیراتاختلالاتهمراه(كوموربیدیتینظیرافسردگیوبرخیمتغیرهایزمینهایبررفتاراعتیادیوتمایلاتبهسوءمصرفمواددرمعتادانخودمعرفبهمراكزتركاعتیادوبازپروریتهران،میكوشدضمنآزمون(تست)تجربیمدلنظریارایهشدهازسویبرخیازصاحبنظرانمعاصر(گلانتز۱۹۹۶،هارتل۱۹۹۶،كسلر۱۹۹۳،سودنسن۱۹۹۶،نلسون۱۹۹۶،ساندرزوفیلیپس۱۹۹۴ودیگران)درخصوصنقشاختلالاتهمراه (‌ Comorbidity)،نظیراضطراب،افسردگی،اختلالدوقطبی،اختلالسلوكواختلالشخصیتضداجتماعیونظایرآندررفتاراعتیادیوآمادگیجهتسوءمصرف،بهطوراخصبهسنجشمیزانافسردگیازطریقكاربردآزمون‌ SCL۹۰درنمونهایازمعتادانخودمعرفبهمراكزتركاعتیادوبازپروریدرتهراندردومقطعزمانیقرنطینهومرحلهاصلیبازپروریبپردازدومیزانتمایلبهسوءمصرفرابراساسآزمون ‌ APSدرآناندردومقطعزمانیفوقبسنجد.
باكاربردروشپیمایشیوبااستفادهازتكنیكپرسشنامهومصاحبهاز۱۵۳معتادنگهداریشدهدرمراكزبازپروریوتركاعتیاددرتهران‌ - كهبهطریقنمونهگیریطبقهای (‌ (Stratified بادقتاحتمالیمطلوب(d=۰/۰۵)وضریباطمینان ‌%۹۵( t=۱/۹۶%)انتخابشدهبودند - اطلاعاتموردنیازجمعآوریشد.
براساسنتایجبهدستآمدهبهرغمكاهشنسبیدرمیزانافسردگیورفتاراعتیادیآزمودنیهادرمرحلهٔاصلیبازپرورینسبتبهمرحلهقرنطینه،میزانبیماریافسردگیوتمایلاتبهسوءمصرفمواد)آمادگیبهاعتیاد( همچناندرآنانبالابودهاست‌.
ازطرفی،براساسنتایجبهدستآمده،ازكاربردالگویتبیینیتحلیلیواستفادهازرگرسیونچندمتغیرهوتحلیلمسیر،میتواناستدلالكردكهمیلبهمصرفموادمخدردرمعتادانخودمعرفبهمراكزترك،متأثرازعواملمتعددیاستكهدرشبكهایازروابطعلیبایكدیگربهسرمیبرندوكلتغییراتآنرامجموعمتغیرهاییكهعلتدرنظرگرفتهشدهاندنشانمیدهند. دراینالگوسندرومافسردگی،سابقهاعتیاد،نوعمادهمخدرمصرفی، SES وسابقهتركاعتیادبرتمایلاتفردبهسوءمصرفورفتاراعتیادیتاثیرمیگذارد. اینیافتهضمنتائیدمدلهاییكهبرتاثیراتاختلالاتروانیدرگرایشبهسوءمصرفتاكیدمیكنند،ضرورتتوجهبهآزمونمدلهایآلترناتیوراتوصیهمیكند.
اعتیادبهموادمخدروالكل]۱[ بیماریدورهاییامزمنیاستكهتوسطسایقینابهنجاروممتدبرایبرخینوروتروپهامشخصمیشود . اگرسوژهازمادهمخدركهبهآنمعتادشدهمحرومگردد،حالتنیازدراوروبهتزایدخواهدگذارد. سندرمابستیننسیاپرهیز]۲[كهدراثرمحرومیتسوژهازمادهمخدرحادثمیشودغالبابااختلالاتجسمیوروحیهمراهاست(كوركینا [۳]،تسیومیكو [۴]،كوسودا [۵]،۱۱۵:۱۹۸۹) مثلاالكلیسممزمن‌ (اتیلیزم)بانیازغیرقابلمقاومتدربرابرالكلوباظهوروابستگیروانیوجسمانینسبتبهالكلوبراساسسیندرومپرهیزنمایانمیگردد.
برخیازموادمخدرها،اعتیادهایخاصیایجادمیكنندكهباتوسعهوگسترشداروسازی(فارماكولوژیبرمقداراینموادافزودهمیشود؛امادراینمیان،بیشازهمهمیتوانبهموادافیونینظیرتریاك،مرفین،دیامرفینیاهروئین،پانتوپونیاانوپون،كدئینیامتیلمرفینوهمچنینبهمشتقاتمرفیننظیرتریمهپریدینیاپرومدولاشارهكرد. داروهایخوابآورنیزمیتوانندایجاداعتیادكنندمثلاباربیتوریكهاوبرخیموادتحریككنندهنظیركافئین،آمفتامینیافنامین،متامفتامینیاپروتئینخصلتوابستهكنندهواعتیادآوردرمصرفكنندهدارند. (ال‌. اس‌. دی‌ L.S.D ۲۵)،كهسابقابهصورتدارویمحركاستعمالمیشد،اینكبهعنوانمادهمخدرموردمصرفپیداكردهاست‌. اینمادهكهتأثیرینشاطآوردارد،اعتیادآوراستومصرفآن،چونسایرموادتوهمزا،بهایجادحالتروانپریشی،حالاتاوهامی،خطایبصریوایدههایهذیانیمنجرمیشودایناختلالاتاغلبممكناستخصلتیقطعیوبرگشتناپذیرپیداكنند.
درصورتیكهفردمعتادازمادهمخدریكهمصرفمیكنددورشوددچارعوارضروحیوجسمیگوناگونهمراهباسردرد،ضعفوعلایمعصبیـنباتیمیشودودرنقاطمختلفبدناحساسدردمیكند،یادلشمیخواهدبدونعلتبهزیرگریهبزند. درمواردینیزحالتتهوع،اسهال،افسردگیوتحریكپذیریدرفردظاهرمیگردددراینحالتاستكهفردمعتادزمینوزمانرابههممیزندتاموادیامادهموردنیازرابهدستآورداو،درایناحوال،قادربهانجامهركاریمیشودوحتیممكناستدستبهجنایتهمبزندواكنشهایافسردگیاغلببابیقراریودلهرههمراهاستو،درمواردینیز،تمایلبهخودكشیوآرزویمرگدرمعتادفزونیمیگیرد. خطاهاواشتباهاتبصریـحسیهمراهباتوهموتیرگیشعوردرفردآشكارمیشودكه،بهزعمبرخیازروانپزشكان،اینمواردرادردرمانمعتادانبهموادمخدرحتمابایدمدنظرداشت(كوركینا،تیومیكو،كوسووا،۱۹۸۹ :۱۲۰ـ۱۲۱)
طرحوبیانمسأله‌:
كوموربیدیتی]‌۶[ یااختلالهایهمراهدرمطالعاتهمهگیرشناختی]‌۷[ وسببشناختی]۸[‌ اعتیادوسوءمصرفموادبیشازپیشموردتوجهمحققانوصاحبنظرانمسایلاعتیادقرارگرفتهاست‌.
اینتحقیقاتنشاندادهاندكهاختلالهایمصرفموادمخدردراغلبمواردبراساسمشاهداتبالینی]‌۹[ بابرخیازاختلالاتروانی،نابهنجاریهاونابسامانیهایروحی،عاطفی،خلقیورفتاری،نظیراختلالسلوكواختلالشخصیتضداجتماعی [‌۱۰]،اختلالدوقطبی [‌۱۱] ،اختلالاتافسردگی [‌۱۲]،اختلالاتاضطراب [‌۱۳]،ضربهواختلالفشارروانیپسازآسیبی [‌۱۴]،احساسازخودبیگانگی [‌۱۵]،احساسبیقدرتی [‌۱۶] ونظایرآنهمبستگیوهمخوانیدارند ( بروین [‌۱۷] ۱۹۹۲،ویناستاین [‌۱۸] ۱۹۹۳،برونر [۱۹] ۱۹۹۶،كیدروف [‌۲۰] ۱۹۹۶،كوهن [‌۲۱] ۱۹۹۱،كسلر [۲۲] ۱۹۹۶،نلسون [‌۲۳] ۱۹۹۶،گلاسنیوكامینر[۲۴] ۱۹۹۲،سوندسن [‌۲۵] ۱۹۹۸،كلاركوهجندوس [‌۲۶] ۱۹۹۷).
یكیازاختلالهایهمراهكهدراعتیادواختلالهایمربوطبهسوءمصرفموادمخدر،روانگردانهاوالكلدیدهمیشود،اختلالاتمربوطبهافسردگیاست. گرچهدراغلبتحقیقات،افسردگیبهعنوانشایعتریناختلالهمراهدراعتیادمطرحاست،برخیازمحققانوصاحبنظران‌ (هیل [‌۲۷] ۱۹۹۱،ساندرز [۲۸] ۱۹۹۴وفیلیپس [‌۲۹] ۱۹۹۶وافسردگیراهمیكیازعلتهای [‌۳۰] گرایشبهسوءمصرفوهممعلولویكیازپیامدهاوآثار [۳۱] سوءمصرفعنواننمودهاند.
مطالعاتوتحقیقاتهمهگیرشناسیاینملاحظاتبالینیرابهاثباترساندهاندكهاختلالهایمصرفموادمخدرمعمولابااختلالافسردگیهمدرنوجوانیوهمدربزرگسالیهمراهاست ) گرینبام [‌۳۲] ۱۹۹۶،كسلر۱۹۹۴،اندروز [۳۳] ۱۹۹۳ودیگران).
ازطرفی،كیدروف ( ‌ ۱۹۹۶) ونلسون ( ‌ ۱۹۹۶) عنوانكردهاندكهوجودیكنوعاختلال،نظیرافسردگی،درمعتادانبهالكلوموادمخدرملاكتشخیصیمهمیبرایانواعاختلالاتدیگرخواهدبود. ازاینرو،شیوعگستردهاینهمبودیتلویحاتضمنیبسیاریداردوافرادمعتاددرعمل،علاوهبراعتیاد،بابیماریهایهمراهمواجههبودهاند،ولذانیازمنددرمانهایبیشترومراقبتهایبالینیوپزشكیدقیقتروطولانیتریهستندكهنهتنهاسیربالینیآنانراوخیم،حادوبدجلوهمیدهد،بلكهدورهدرمانراطولانیترمیسازد (اشمیت [‌۳۴] وبیگلو [۳۵] ۱۹۹۶).
گرچهپیوندوهمراهیاختلالاتهمراه‌ (كوموربیدیتی‌) ،نظیرافسردگیبااعتیاد [۳۶]،ازلحاظتجربیوبالینیبهاثباترسیدهاست،امادلیلآنهمانطوركهبرخیمحققان‌ (كسلر۱۹۹۵،خانتزیان [‌۳۷] ۱۹۹۷و …) متذكرگردیدهاندروشننیست‌.
درمتونجدید،مربوطبهسوءمصرفواختلالاتروانی ( ‌ Meyer, Glantz, Hartel, ۲۰۰۲)امروزهسهالگودرخصوصپیوستگیمیاناعتیادواختلالهایهمراهمطرحاست‌:
الفـاختلالهایروانیكهبهسوءمصرفموادمنجرمیگردند؛
بـسوءمصرفمواد (اعتیاد ) كهبهپیدایشاختلالهایروانیمیانجامد؛
جـعواملخطرسازمشتركیكهمنجربههردومیگردند.
مطالعاتوتحقیقاتانجامشدهنشاندهندهنوعیحمایتازهریكازالگوهایفوقالذكراست‌. بههرحال،اغلبمحققانبرایناصلتاكیدمیكنندكهارتباطمیاناختلالمصرفموادمخدرواختلالهایروانی،نظیرافسردگی،نسبتبهآنچهكهدرهریكازاینالگوهامطرحشدهاستپیچیدهتر،تبادلیتروچندعاملیتراست‌.
اخیراگلانتز [۳۸]،واینبرگ [‌۳۹] ومینر [۴۰] (۲۰۰۲) ازالگویچهارمیسخنراندهاندكهسهالگویپیشینرابهیكدیگرپیوندمیدهدوبرایهریكازمواردبروزبیماریهایهمراهتوضیحیوتفسیریدارد.بنابراینالگو،دربرخیازافراد،سوءمصرفموادوآسیبروانیخاصهمراهیكدیگررشدمیكنند. ازطرفی،هریكگامهایسببشناختیدیگریراازطریقتعاملهایچندگانهتشدیدمیكند،احتمالتداومهردوراافزایشمیدهدوپیامدوعواقبهردوراوخیمترمیسازند (Glantz, Weinberg Miner, ۲۰۰۲: ۱۴-۱۶). باوجودآنكههمبستگیهایمیانمصرفموادمخدرودیگراختلالهایروانی،نظیرافسردگیبسیارقویهستند،معهذابایددراستنباطاتعلیخوددراینخصوصمحتاطبود. یكدلیلآنایناستكهمتغیرهایمشخص،بویژهعواملژنتیكی،وسایرعواملزیستشناختیدربسیاریازمطالعاتوتحقیقاتتجربیموردسنجشواندازهگیریقرارنگرفتهاند. بسیاریازتحقیقاتومطالعاتبرگزارشهای ‌“ گذشتهنگر“ دربابشروعزمانیاختلالهاتكیهمیكنندكهمیتواندسوگیرانهوغیردقیقباشدمضافاآنكهنشانگانوپیشنشانههاییكهبرایتشخیصاختلالاتبالینیلازمهستندبروزمیكنندازطرفی،همگرایشبهسوءمصرفموادمخدروهمحالتهایمخصوصبهتركموادتوأماًاختلالهایروانیخاصیرابروزمیدهندكهبهپیچیدگیامرخصوصادرفرایندهایدرمانومداخلاتبالینیمیافزاید.
مقالهحاضردرپرتونتایجیكتحقیقپیمایشی [۴۱] بررویمعتادانخودمعرفودستگیرشدهدرمراكزتركاعتیادوبازپروریتهرانوباهدفسنجشمیزانافسردگیدرآنانبهعنوانیكاختلالهمراهتحریروتنظیمگردیدهاست‌ (محسنیتبریزی،وثوقی،بررسیوضعیتمعتادیندرمراكزبازپروریتهران،۱۳۷۶)

دراینتحقیق،وضعیتبیماریافسردگیدرآزمودنیهایدارایسابقهسوءمصرفدردومرحلهبازپرورییعنیمرحلهقرنطینهومرحلهاصلیبازپروریبررسیومیزانآنسنجیدهشدهاست‌.همچنینحالاتافسردگیدرآزمودنیهایمعتادبرحسبمتغیرهایینظیرطولمدتاعتیاد،نوعمادهمصرفی،سن،( SES( Socio - Economic Status ،منشاءجغرافیاییوسابقهتركاعتیادبررسیوسنجیدهشدهاست‌.
مبانینظریوتجربیتحقیق‌:
باعنایتبهارتباطمعنیدارمیاناختلالاتهمراه،نظیرافسردگی،اضطراب،اختلالدوقطبیواختلالشخصیتضداجتماعیونظایرآنبااعتیاد،دربخشمربوطبهمباحثنظریوتجربینخستمختصرابهتشریحوتوصیفسندرومافسردگیپرداختهمیشودوسپسمبانیتجربیموضوعمرورمیشود.
الف‌:سندرومافسردگی‌:
سندرومافسردگیازانواعسندرومهایپسیكوپاتولوژیكاستكهدرآنحالاتوتظاهراتكلینیكینشانگریكحالتغمگینی،دلتنگی،بیتحركیوآشفتگیادراكاستدراختلالافسردگی،فردغالبادرگوشهایبیحركتمینشیندوحالتونگاهیمغموموبیروحدارد. دراینبیماری،بیماربهنقطهایخیرهمیشود،بهپرسشهاغالبانامفهومپاسخمیدهداغلب،گرفتهوغمزدهاستونالهوفغانسرمیدهد. حالتافسردگیاغلبباایدههایهذیانیخصوصابااحساسبیاعتمادیبهخود،عدماعتمادبهنفس،ناتوانیوفتور،خودرابیمقدارشمردن،وآسیبوگزندونفیوانكارهمراهاست‌.
هنگامیكهافسردگیعمیقمیشودمیتوانسیمپتومموسومبه‌ “بیهوشیروانیدردناك‌“ راملاحظهكردوآنزمانیاستكهبیمارانبهعاطفهدوستداشتنواحساسبیاعتنامیشوندودرموردمحیطاطرافخودعكسالعملنشانمیدهنددرمرحلهافسردگیمالیخولیایی،كهدرآنبیماردچارخلقوخویگرفتهوكندیفرایندهایهمخوانیووقفهحركتیاست،بااحساساندوهعمیقودلهرههمراهاست‌. بیماران،دراینمرحله،همهچیزرابهرنگتیرهمیبینندواحساسحقارتپیدامیكنندوقیافهایمشخصدارند:حالیدردمندانه،صورتیبیحالومنجمدباچشمانیاندوهگینوپسنشستهوگوشههایلبهاآویزان‌.
درافسردگیخفیف،بیماراغلبمیگریددرمواردحادبیماری،اینروشتسكیندردازبینمیروددرچنینحالاتی،بیماراناظهارمیدارندهمهچیزدرباطنآنهافلجشدهاست‌. دراینبیهوشیروانیدردناك،بیماراناحساسگذشتهخودرابهاطرافیانازدستمیدهندوازاینحیثرنجمیكشنددراینحالت،آنانخودرابدوبیهودهوبیطرفمیپندارندوزندگیدرنظرشانپوچوبیمقدارجلوهمیكندوافكارخودكشیبهذهنشانراهمییابدبههمینعلت،بایدآنهارادربخشهایمراقبتویژهبستریكرد.
فكردرعارضهافسردگیدچاروقفهوركودمیشودوبااشكالتداعیهمراهاستبیمارانباصدایآهستهگفتگومیكنندوكمحرفمیشوندبهسؤالاتجوابنمیدهندو،درصورتاضطرار،بهگفتنآرییانهقناعتمیكنندبندرتقادرندجملهایراتمامكنندوبینكلماتوعباراتمكثهایطولانیدارند. ازاینكهنمیتوانندافكارشانرامتمركزسازندنالهسرمیدهنددراوجافسردگیممكناستدچاراختلالاتتفكربهشكلهذیانی‌ (اتهامبستنبهخود،خودرامجرمانگاشتن،هیپوكندری،سندرومكوتار) شوند (محسنیتبریزی،۱۳۷۲ : ۱۷۰).
وقفههایحركتیباكمتحركیخودرانشانمیدهد؛بیمارانازرختخوابدلنمیكنندوبسختیازخواببیدارمیشوند؛حوصلههیچكاریراندارندومدتهادرهمانحالافسردگیمیمانندودرهیجاناتخودغرقمیشوند.
سندرومافسردگیاغلببااضطراب [‌۴۲] همراهاستبیماردرآنحالتنگرانوبیقرارمیشودودستهاایشرابههممیپیچدوباصدایبلندآهمیكشد (افسردگیهمراهبابیقراری‌ ) زمانیكهاضطرابدرحالتافسردگینمایانمیشودممكناستبهبیقراریروانیوحركتیمنجرگردد. درآنحال،بیمارعادتبهپرسهزدنمییابدوباالتماسوزاریتقاضایكمكمیكندواظهارمیداردكهدیگرقادرنیستدردورنجشراتحملكند. حتیممكناستبهخودزخمهمبزندیاسرخودرابهدیواربكوبدوبرایخودكشیتلاشهایمأیوسانهایبهعملآورد [۴۳] (همان،ص۱۷۱).
دیكسترا [۴۴] حالاتافسردگیمفرطراباخصوصیاتزیرمشخصمیكند:
ـماندندریكوضعیتروحی،فكریورفتاریثابتبهطوردائموپایدار (مدتهافرددروضعیتروحیورفتاریثابتیقراردارد)؛
ـبدبینیمفرطبههمهچیز؛
ـگوشهگیریوانزوا؛
ـبیاشتهایی؛
ـعدمتحركوفعالیت؛
ـعدمتمایلبهشركتدرجمع؛
ـگذراندناوقاتفراغتبهبطالتوبدونهدفدرخلوتخود؛
ـدرفكرفرورفتنوبهنقطهایخیرهشدن؛
ـعدمرسیدگیبهظاهرخود (لباس،آرایش،استحمام،نظافتو ...)؛
ـبیتفاوتیبههرآنچهدرپیراموناست؛
ـدرجمعنبودنبهطورفكری،دركی،شناختیواحساسی؛
ـفرارازخانهیامدرسه‌ (درنوجوانان‌)؛
ـناخشنودیازروابطجنسی‌ (درمتأهلان‌)؛
ـاحساسناتوانیوفتور؛
ـرفتارجنسیغیرعادی؛
ـبشدتكسیرارنجاندنیاازكسیرنجیدن؛
ـناتوانیدرایجادارتباطبادیگران؛
ـغمگینیوغمزدگیمفرطهمراهباآهونالهوگریه؛
ـبینظمیمفرطدربرنامهخواب (خوابكمیاخوابزیاد)
ـبینظمیمفرطدربرنامهغذایی‌ ( پرخورییاكمخوری‌)؛
ـكمحرفی؛
ـشكوتردیدوعدمباورنسبتبههرچیزی؛
ـاحساسخستگیودرماندگی؛
ـبروزرفتارهایتند،سریع،غیرارادیوبدوندلیل؛
ـنافرمانی،سركشیوعدماطاعت؛
ـعدموقتشناسی؛
ـدروغگویی؛
ـتمایلبهدزدی؛
ـپنهانكاری؛
ـاحساسبییاوریوناامیدیمفرط (دیكسترا،۱۹۸۵ :۱۷۶ - ۱۷۸).
ب‌ : مبانیتجربی
تحقیقاتمتعددینشاندادهاندكهچگونهاعتیادبهموادمخدروالكل‌ - مخصوصادرشكلالكلیسممزمن‌ - بهفسادتدریجیشخصیت،نابسامانیهایروانیواختلالاترفتاریمنجرمیشود. دگرگونیمحسوسخلقوخویمعتادرفتهرفتهنمایانمیشودوبااختلالاتحافظهوافتظرفیتكاروازبینرفتنروحیهمشخصمیشود. دراینحالت،بیماربهخشونتودروغمیگرایدورفتارغیراجتماعیپیدامیكند (كوركینا،تسیومیكو،كوسودا،۱۹۸۸: ۱۱۶).
تحقیقپیمایشملیدرباببیماریهایهمراه [‌۴۵] (NCS) درایالاتمتحدهامریكانشاندادهاستكهبالغبر۴۰درصدكسانیكهنشانههایافسردگیرادردورانزندگیخودداشتهاندواجدنشانههایاختلالمصرفموادمخدردردورانزندگیخودنیزبودهاند. ازطرفی،بیشاز۲۶درصدازكسانیكهپیشینهاختلالمصرفموادمخدرداشتهاند،ازملاكهایتشخیصیسندرومافسردگیدرگذشتهخودبرخورداربودهاند. درمطالعاتمتعددانجامشدهدربرخیجوامعدرخصوصنوجوانان،رابطهمیانافسردگیواعتیاد (اختلالمصرفمواد) مشاهدهشدهاست‌ (بوكستاین [‌۴۶]،گلسنیوكالینر،۱۹۹۲). بااینحال،تشخیصزمانشروعایناختلالدشواراست‌. ازسویدیگر،بهعلتتأثیراتافسردهسازبرخیازموادمخدرومحرك،تعیینیكتوالیخاصبسیاردشواراست (كلاركونیبرز [۴۷]،۱۹۹۶).
ازطرفی،هرچندافسردگیمیتواندمستقلازمصرفموادمخدرظاهرشودوشایدبتوانثابتكردكهعاملیخطرسازبرایاعتیادواختلالمصرفموادمخدراست،امابایددانستكهافسردگیبهمثابهاختلالیثانوینیزمیتواندمطرحگردد،بهطوریكهدربارهبرخیبیماراندرابتلابهافسردگیمزمن،نشانههایتمایلبهسوءمصرفمواددیدهنمیشود. اینحالتدربارهمعتادانغیرافسردهنیزصادقاست (كسلر،نلسون،مكگانیگل [‌۴۸] ولیو [۴۹] ،۱۹۹۶).
معالوصف،مطالعاتمتعددیدرجوامعمختلفشواهدوقرائنمتقنیدالبروجودرابطهمعنیدارمیانافسردگی،فشارروانیووقایعفشارزایزندگیومصرفسیگار،الكلوموادمخدرارایهنمودهاند (گاتلیب [‌۵۰] وگرین [‌۵۱] ۱۹۸۴،فرگوسن [‌۵۲]،لنوكس [‌۵۳] وكلام [‌۵۴]،۱۹۸۲). كوهن (‌ (۱۹۹۱ولكس [‌۵۵] (۱۹۹۳)،سابقهاختلالاتوتعارضهایزناشویی،بیماریافسردگی،ومصرفزیادسیگار،الكلوموادمخدررادرتحقیقخودگزارشكردهاند.
طبقگزارشكوهنوهمكاران (‌ (۱۹۹۱،احتمالمصرفسیگار،ماریجوانا،والكلدربینزنانمبتلابهافسردگیبهترتیب۹۰درصد،۱۰۰درصدو۱۲۰درصدبیشتراززنانیاستكهسابقهابتلابهبیماریافسردگینداشتهاند.
لكس (‌۱۹۹۱) نشاندادهاستكهرابطهبینفشارهایروانی،افسردگی،اضطرابوگرایشبهمصرفالكلوموادمخدردرافرادمتعلقبهگروههایكمدرآمدوفقیرمعنیدارتراست‌. تایلور [۵۶]،هندرسون [‌۵۷] وجكسون [‌۵۸] طیمطالعهایكهدرسال۱۹۹۱درامریكاانجامدادنددریافتندكهرویدادهایفشارزایزندگی‌ - همچونمواجههبافقراقتصادی،تبعیضنژادی،خشونت،اجبار،احساساجحاف،احساساختلافطبقاتیوبیعدالتی‌ - ازعواملموثردربروزافسردگیازیكسووگرایشبهمصرفموادمخدروالكلازسویدیگراست‌. آنهااحساساجحاف،سرخوردگیوناكامی [‌۵۹] وتبعیضنژادینهادینهشده [‌۶۰] راباافسردگیومصرفالكلزیاددرگروههایقومیونژادیواقلیتهاهمبستهومرتبطمیدانند (Glantz & Hartel, ۲۰۰۲:۱۹۸) .یافتههایبراون [‌۶۱]،گری [‌۶۲]،گرینومیلبرن [‌۶۳] (۱۹۹۳) درایالاتمتحدهامریكانشانمیدهندكهبیننژادپرستینهادینهشدهومصرفالكلدرزنانسیاهپوستهمبستگیمثبتیوجوددارد. آناننشاندادهاند (۱۹۹۲) كهباافزایشمشاركتهایاجتماعیزنانسیاهپوستخصوصاشركتدرفعالیتهایمذهبی،عضویتدرانجمنهایداوطلبانه،شركتدركلیساونظایرآن،احساسنژادپرستینهادینهشدهاست؛احساستبعیضنژادیواجحافونارضایتیدرآنهاتقویتمیشودوزمینهراجهتبروزافسردگیوگرایشبهمصرفبیرویهالكلفراهممیسازد.
الگوینظریتحقیق‌:
باعنایتبهمبانینظریاختلالاتهمراهواعتیاد،ودرپرتونتایجتحقیقاتانجامشدهونیزبراساساعتبارمتغیرهاییكهدرجریانتحلیلدومتغیرهمحققانپیشین‌ (كسلر۱۹۹۶،كوهن۱۹۹۱،لكس۱۹۹۱،ساندرز۱۹۹۴،كیدورف۱۹۹۶نلسون۱۹۹۳ودیگران‌ ) معنیدارشناختهشدهبودند،میتوانباارایهالگویینظری،رفتاراعتیادی [‌۶۴] وتمایلبهمصرفموادراتحتتاثیرافسردگیبهعنوانیكاختلالهمراهوچندمتغیرزمینهای[‌۶۵] فرضكرد:
درالگوینظریارایهشده،متغیرهایافسردگی، SES ،نوعمادهمخدر،طولمدتاعتیاد،سابقهتركومنشاءجغرافیاییبررفتاراعتیادییاتمایلاتفردبهمصرفموادتاثیرگذاراست‌. متغیرافسردگی،همبهطورمستقیموهمازطریق‌ SES ،نوعمادهمخدروطولمدتاعتیادبرمتغیروابسته (رفتاراعتیادی‌) تأثیرمیگذارد.
درمدلارایهشده،همچنینمتغیرهای‌ SES ،نوعمادهمخدر،سابقهاعتیاد،سابقهترك،سنومنشاءجغرافیایینیزبررفتاراعتیادیمؤثرهستند. چنانكهمشاهدهمیشود، SES همازطریقمتغیرهایافسردگی،طولمدتاعتیاد،ونوعمادهمخدربرگرایشبهمصرفموادتأثیرگذاراست‌ (ساندرزوفیلیپس۱۹۹۴،لكس۱۹۹۳،هندرسون۱۹۸۱)وهمبهطورمستقیمبررفتاریاعتیادیاثرمیگذارد. نوعمادهمخدرمصرفینیزهمبهطورمستقیمبامتغیروابستهوهمازطریقمتغیرهایافسردگی، SES ،سابقهاعتیادوسنبارفتاراعتیادیمرتبطاست(هیل۱۹۹۱،كوهن۱۹۹۱،كسلرونلسون۱۹۹۶).
متغیرسابقهاعتیادوطولانیمدتاعتیادنیزهمبهطورباواسطهازطریقمتغیرهایافسردگی،نوعمادهمصرفی‌ SES وهمبهصورتبیواسطهومستقیمبرمتغیررفتاراعتیادیاثرمیگذارد (براون۱۹۹۳،گری۱۹۹۲،گرین۱۹۹۲،ویناشتاین۱۹۹۳،راكوفسكی۱۹۸۷) متغیرسابقهتركنیزهمازطریقمتغیرنوعمادهمخدروهمبهطورمستقیمبررفتاراعتیادیتاثیرمیگذارد (هندرسون۱۹۹۱،ساندرزوفیلیپ۱۹۹۴) متغیرسننیزهممستقیماوهمازطریقمتغیرهاینوعمادهمخدربررفتاراعتیادیموثراست‌ )ساندرزوفیلیپس۱۹۹۴،بكس۱۹۹۱(.

متدلوژی
۱ـروشمطالعه
باتوجهبهماهیتموضوعموردمطالعهواهدافتحقیقوطبیعتمتغیرهایمورداندازهگیریوتنوعآنها،ازروشپیمایشی [‌۶۶] ومشاهده [‌۶۷] استفادهشدهاست‌. علاوهبراین،ازاسنادومداركموجودازقبیلپروندههایمددجویان،بیمارانوتاریخچهزندگیمتعاداننگهداریشدهدرمراكزبازپروریبهرهگرفتهشدهاست‌.
۲ـجامعهآماریوروشنمونهیابی
جامعهآماریاینپژوهشرامعتادانخودمعرفومعتاداننگهداریشدهدرمراكزبازپروریتهران‌ (درطیدورهجمعآوریاطلاعات،تابستانوپاییز۱۳۷۶) تشكیلمیدهند. اینجمعیتمشتملبودبر۱۵۰نفرمعتادنگهداریشدهدرمرحلهقرنطینهو۱۵۶معتادنگهداریشدهدربخشاصلیبازپروریكه‌ - درمجموع‌ - ۳۰۶مددجوراشاملمیشد.
درنمونهیابیباكاربردروشهایمتداولتعیینحجمنمونه [‌۶۸] (شارپ،۱۹۹۲) ازجامعهآماری،۱۵۳نفربهعنوانجامعهنمونهبادقتاحتمالیمطلوب ‌ d=%۵وضریباطمینان۹۰% (t=۱/۹۶) بهدستآمد. نتایجبهدستآمدهازایننمونهباكمتراز۵درصدخطابهجمعیتكلتعمیمپذیربود. بادرنظرگرفتندوصفتطولمدتاعتیادونوعمادهمصرفی،بهانتخابجامعهنمونهازجامعهكلاقدامشد. دراینروش،بامنظوركردننسبتتوزیعصفاتوخصوصیاتموردنظردرجامعهكل،بهتعیینهماننسبتدرجامعهنمونهپرداختهمیشود)شارپ،همان،۱۲۱(.
۳ـتكنیكجمعآوریاطلاعاتوابزارسنجش
پرسشنامهكتبیـحضوری،مصاحبهومشاهدهمستقیمازعمدهترینابزارگردآوریاطلاعاتدراینپیمایشبودند.ازپرسشنامهنظرسنجیبرایشناختوضعرفتار،انگیزشها،تمایلاتوخصوصیاتشخصیتی،وازتكنیكمصاحبهومشاهدهجهتجمعآوریپارهایازاطلاعاتمربوطبهتاریخچهزندگی،تمایلات،وضعیتظاهری،صفاتونشانههایبارزونظایرآناستفادهشد.
باتوجهبهضرورتكاربردشاخصومقیاسهای [‌۶۹] سنجشبرایمتغیرهاوحالاتوكیفیاتینظیرافسردگی،تمایلاتوگرایشهایسوءمصرفورفتاراعتیادیازآزمون ‌ SCL۹۰برایتعیینمیزانافسردگیدرپاسخگویان،وازمقیاس APS [۷۰] جهتوقوفبهتمایلاتوآمادگیهایمددجویانبهسوءمصرفدرمرحلهبازپروریوشناساییافرادمستعداستفادهشد.
مقیاسیاطیفافسردگییكیازمقیاسهایاندازهگیریابعاددهگانهبیماریهایروانیدرآزمون ‌"اسسیال۹۰" است‌. اینمقیاسمتشكلاز۱۳گویه (‌ ITEM) استكهدرفرملیكرت (‌ LICKERT) بهصورتمدرجتنظیمگردیدهاست‌. هرگویهدارای۵موردپاسخ‌ ( هیچ،كمی،تاحدی،زیاد،بشدت) استوآزمودنییكیازمواردراكهباوضعیتویتناسبداردانتخابوعلامتمیزند.
متنگویههاپسازبرگردانبهفارسیوتعدیلوتطبیقباوضعیتجامعهموردمطالعهدردومرحلهقرنطینهومرحلهاصلیبازپروریدرخصوصمددجویاناعمالگردید. گویههایاینمقیاسعبارتنداز:
۱.آیانسبتبهروابطومناسباتاجتماعیبیمیلشدهاید؟
هیچ‌ □ كمی □ ‌ تاحدی‌ □ زیادبشدت
۲. آیااغلباحساسضعفوكندیمیكنید؟
هیچ‌ □ كمی □ ‌ تاحدی‌ □ زیادبشدت
۳. آیاگاهیفكرخودكشیبهسرتانمیزند؟
هیچ‌ □ كمی □ ‌ تاحدی‌ □ زیادبشدت
۴.آیازودبهگریهمیافتید؟
هیچ‌ □ كمی □ ‌ تاحدی‌ □ زیادبشدت
۵.آیااحساسمیكنیدطوریگیرافتادهایدكهنهراهپیشداریدنهراهپس؟
هیچ‌ □ كمی □ ‌ تاحدی‌ □ زیادبشدت
۶.آیاخودرابرایهركاریسرزنشمیكنید؟
هیچ‌ □ كمی □ ‌ تاحدی‌ □ زیادبشدت
۷.آیااحساستنهائیمیكنید؟
هیچ‌ □ كمی □ ‌ تاحدی‌ □ زیادبشدت
۸. آیااحساسغمگینیمیكنید؟
هیچ‌ □ كمی □ ‌ تاحدی‌ □ زیادبشدت
۹. آیاهراتفاقكوچكشمارانگرانومضطربمیسازد؟
هیچ‌ □ كمی □ ‌ تاحدی‌ □ زیادبشدت
۱۰. آیانسبتبههمهچیزبیعلاقهشدهاید؟
هیچ‌ □ كمی □ ‌ تاحدی‌ □ زیادبشدت
۱۱.آیانسبتبهآیندهناامیدهستید؟
هیچ‌ □ كمی □ ‌ تاحدی‌ □ زیادبشدت
۱۲.آیاانجامهركاریرامشكلوپرزحمتمیبینید؟
هیچ‌ □ كمی □ ‌ تاحدی‌ □ زیادبشدت
۱۳.آیااحساسپوچیوبیارزشیمیكنید؟
هیچ‌ □ كمی □ ‌ تاحدی‌ □ زیادبشدت
ازمجموعنمراتبهدستآمدهازهرگویهبراساسارزشهایدادهشدهبهمواردپاسخمیتوانبهمیزانافسردگیآزمودنی (‌ Subject) واقفشد. برایطبقهبندینمراتبهدستآمدهازآزمودنیهاوتعیینشدتوضعفبیماریافسردگی،نرمجامعهباتوجهبهوضعیتافسردگینفوسعمومیتعیینشدندوپسازنرمگیریآزمودنیهابراساسنمراتكسبشدهدرپنجطبقهكاملاسالم (VH) ،سالم‌(H) ،درآستانهبیماری (‌ (BL ،بیمار (S) وكاملابیمار (SS) قرارگرفتند.
مقیاس ‌ ASP نیزكهجهتسنجشمیزانتمایلاتوگرایشهایمددجویانبهرفتاراعتیادیمورداستفادهقرارگرفتمشتملبودبر۳۸سوالبستهبهصورتبلیوخیركهپسازهنجاریابیآزموندرخصوصپاسخگویانمددجوبهكاررفت‌. برایاحتسابروائیمقیاسهایسنجشازآلفایكرونباخبادامنهصفرتایكاستفادهشد. باتوجهبهمقادیرآلفایكرونباخ،مقدار &#۹۴۵; برایهمهشاخصهامحاسبهشد.
بهدلیلمدخلیتعواملمتعدددرالگوینظریكهبررفتاراعتیادیموثرندونیزبهمنظورسنجشتاثیراتجمعیوهمزمانمتغیرهایمستقل (‌ (X برمتغیروابسته (‌ (Y،ازتحلیلچندمتغیره [۷۱] استفادهشد. رگرسیونچندمتغیرهامكانمیدهدكه،علاوهبرتعیینمیزانتاثیرهریكازمتغیرهایمستقل،میزانكلیتغییراتمتغیروابسته‌ (تمایلبهسوءمصرف‌ ) همكهمجموعمتغیرهانشانمیدهند،بررسیشود.
ازتحلیلمسیر [۷۲] نیزبرایبررسیآلفایمستقیموغیرمستقیمهریكازمتغیرهای (‌ X) بررویمتغیروابسته (‌Y) استفادهشد.
یافتههاونتایج
۱ـخصوصیاتمعتادان
نتایجحاصلازبررسیخصوصیاتفردی،خانوادگی،اعتقادی،شخصیتیورفتاریمعتادانتحتمطالعهدرمراكزبازپروریدرتهران،كموبیشمشابهتآنهارابامعتادانمطالعهشدهدرجوامعدیگرنشانمیدهند. بهاینترتیب،نتایجبهدستآمدهازاینپیمایشدربارهویژگیهایمعتادانمطالعهشده،ضمنحمایتازیافتههایپیشین‌ (ساندرز۱۹۹۴،فیلیپس۱۹۹۶،كسلر۱۹۹۶،لكس۱۹۹۱،فرگوسن۱۹۸۲،هیل۱۹۹۱،كیدورف۱۹۹۶،نلسون۱۹۹۳،ویناشتاین۱۹۹۳،گلنتز۲۰۰۲وهارتل۲۰۰۲ودیگران‌)،نشاندهندهومؤیدآناستكهمعتادانیكتیپیاگروهواجدویژگیهایفردی،شخصیتی،خانوادگی،احساسی،اعتقادیورفتاریمختصبهخودهستندكهآنانراازافرادغیرمعتادممتازومتمایزمیسازد.
براساسنتایجبهدستآمده،ازحیثتوزیعسنی،اكثریتقریببهاتفاقآنها (۸۶درصد) درگروهسنیجوانومیانه (‌ ۱۸ـ۲۹ ) سالو (۳۰ـ۴۹ )سالقرارداشتند. بیشازنیمیازآنانمهاجر(۵۲/۵درصد ) وبالغبر۶۳درصددارایمنشاءشهری‌ (متولدشهر) هستند. ازلحاظسطحتحصیلات،قریببه۸۰درصددارایتحصیلاتكمترازدیپلمبودهاندوحدود۵۲درصدقبلازورودبهدورهراهنماییتركتحصیلكردهاند. ازاینرو،آنانازنظرموفقیتتحصیلی۸۵جزوافرادناموفقوسرخوردهجامعهبهحسابمیآیند. بالغبر۷۰درصدمددجویانتحتمطالعهدارایوالدینیبیسوادیاكمسوادبامشاغلیدرسطوحپایینوبامیزاندرآمدودستمزداندكوقلیلهستند،بهطوریكهبااحتساب (‌ SESپایگاهاجتماعیـاقتصادی‌) خانوادهوخودافرادبالغبر۶۴درصدآناندر SES پایینقرارمیگیرند.
نتایجتحقیقهمچنیننشانگرآناستكهحدود۳درصدآنانمجردوبالغبر۶۷درصدفرزندانوالدینناموفقدرزندگیزناشوییومتعلقبهخانوادههاییازهمپاشیدهاند. حدود۳۹درصدازاینافراددورانكودكیونوجوانیخودرادرمحیطهایبدونسرپرستیوحمایتروحی،عاطفیومادیوالدیناصلیخودودرخانههایناپدری،نامادریمراكزتربیت،زندانهاوپرورشگاههاونظایرآنگذراندهاند. محیطزندگیآنانمملوازتجاربنامطلوبوزمینههاوشرایطمساعدبرایتربیتوپرورششخصیتهایكجروونژنداست‌. ۳۶درصدازآناندارایوالدینیمعتاد،۴۱درصددارایوالدینیباسابقهمجرمیتو۷۴درصددارایدوستانیباسابقهاعتیادوبزهكاریبودهو۴۸درصدآناندردارودستههاوگروههایبزهكاروتبهكارعضویتداشتهاند. بالغبر۴۱درصدمعتادانتحتمطالعهدرزندگیزناشوییناموفقبودهوهمسرانخودرارهاكردهیاطلاقدادهاند.
نتایجحاصلازاعمالآزمون ‌ SCL۹۰درآزمودنیهایموردمطالعهودردومقطعزمانیقرنطینهومرحلهاصلیبازپرورینشانمیدهندكه،بهرغمتفاوتنسبیدرمیزانافسردگیمددجویاندردومرحلهقرنطینهواصلی ‌(بهبودنسبیدروضعیتبیماریافسردگیآناندرمرحلهاصلیبازپروریمشهوداست‌)،درصدزیادیازآناندروضعیتبیماروكاملابیمارقراردارند.
نتایجحاصلازاعمالآزمون( APS مقیاسآمادگیاعتیاد) درمددجویاندردومرحلهقرنطینهومرحلهاصلیبازپروری‌ (زمانترخیص‌) نشانمیدهندكه،بهرغمكاهشنسبیدرمیزانتمایلاتمعتادانبهمصرفموادمخدر(رفتاراعتیادی‌)،درصدزیادیازآنانبالقوه (‌ (Potentially مستعدبهسوءمصرفهستند،وآمادگیاستفادهازمادهمخدررادارند.
۲- برازشالگویتحلیلی
رگرسیونچندمتغیرهوتحلیلمسیر
باعنایتبهمبانینظریاختلالاتهمراهوسوءمصرفموادمخدرودرپرتودیدگاههایمطروحشده‌ (گلاتتز۲۰۰۲،هارتل۲۰۰۲،كسلر۱۹۹۶،نلسون۱۹۹۶،برداین۱۹۹۲،ویناشتاین۱۹۹۳،برونرز۱۹۹۶،كیدرف۱۹۹۶،كوهن۱۹۹۱،گلسنیوكامینر۱۹۹۲،ساندرز۱۹۹۴ودیگران‌ ...) ونیزاعتبارمتغیرهاییكهدرجریانتحلیلدومتغیرهمعنیدارشناختهشدند،متغیروابسته‌ (رفتاراعتیادییاگرایشبهسوءمصرف‌) تحتتأثیرعواملزیردرنظرگرفتهشد:
افسردگی،طولمدتاعتیاد (سابقهاعتیاد)،نوعمادهمصرفی،سن، SES ،سابقهتركاعتیادومنشاءجغرافیایی‌.
درجریانتحلیلرگرسیونچندمتغیره،۵متغیردرسطح a=۵% درمعادلهباقیماندندومعنیدارتشخیصدادهشدندودومتغیرسنومنشاءجغرافیاییازمعادلهحذفگردیدند.
نتایجاجمالیمعادلهرگرسیونیمتغیروابستهباتوجهبهضرایب‌ Beta (ضریبتاثیرمتغیرمستقل) R ( ضریبهمبستگیرگرسیونچندمتغیره‌)، R۲ (ضریبتعیین‌) وآزمونمعنیداریحضورهرمتغیرمستقلدرمعادله (‌ (T وسطحمعنیداری (‌ Sig T) بهشرحزیرند:
متغیرافسردگیتعیینكنندهترینعاملتاثیرگذاربررفتاراعتیادیدرجامعهموردمطالعهاست‌.اینعاملبهمیزان۴۶درصد (Beta = ۰.۴۶) برمتغیروابستهتأثیرداشتهودرسطحمعنیداری (‌Sig. = ۰.۰۰۰) باصددرصداطمینانازنظرآماریتأییدگردیدهاست‌.

طولمدتاعتیاددومینعاملتعیینكنندهبررفتاراعتیادیوتمایلفردبهسوءمصرفاست‌.تأثیراینعاملرابهمیزان۳۷درصد (Beta = ۰.۳۷) باصددرصداطمینانازنظرآماریمیتوانتأییدكرد.
SES
یاوضعیتاجتماعیـاقتصادیفردسومینمتغیرتأثیرگذاربررفتاراعتیادیویاآمادگیفردجهتاستفادهازمادهمخدراست‌. اینمتغیربهمیزان۳۳درصد (Beta= ۰.۳۳) باصددرصداطمینانازنظرآماریتأییدگردیدهاست‌. سپسبهترتیبنوعمادهمخدربهمیزان۲۹درصدوسابقهتركاعتیادبهمیزان۲۷درصدتعیینكنندهترینعواملاثرگذاربررفتاراعتیادیوتمایلاتبهسوءمصرفدرجامعهموردمطالعهمطرحشدهاند.
علاوهبربررسیمیزانتأثیرهریكازعواملومتغیرهایمستقلبرمتغیروابستهوتعیینمیزانكلتغییراتپرفتاریاعتیادییاتمایلبهسوءمصرف (متغیرY ) كهمجموعمتغیرهایمستقلنشانمیدهند،بارسمنمودارتحلیلمسیر،آثارمستقیموغیرمستقیمهریكازمتغیرهایعلت (‌X) رابررویمتغیرمعلول (‌Y) بررسیوازاینطریقمیزانمتناسببودنالگوراارزیابیكردهایم‌.
نمودارتحلیلمسیرارایهشدهمبینآناستكهمتغیرهایافسردگی،سابقهاعتیاد، SES ،نوعمادهمخدرمصرفیوسابقهتركاعتیادبهطورمستقیموبیواسطهبرمتغیروابسته‌ (رفتاراعتیادی‌) تأثیرمیگذارد.
متغیرافسردگی،درعینحالكهبامتغیرهایسابقهاعتیاد، SES ونوعمادهمخدرهمبستگیداردوبهطورغیرمستقیمبرمتغیروابستهاثرمیگذارد،بهطوربیواسطهبررفتاراعتیادینیزتأثیرگذاراست‌.
ازطرفی،متغیرهای‌ SES ،نوعمادهمخدرمصرفی،سابقهاعتیادوسابقهتركنیزكهبایكدیگروبامتغیرافسردگیهمبستگیمعنیداریدارند،مستقیمابرمتغیررفتاراعتیادی‌ (متغیروابسته) اثرمیگذارند.
●● نتیجهگیری‌:
براساسنتایجبهدستآمدهازكاربردالگویتبیینیـتحلیلیواستفادهازرگرسیونچندمتغیرهوتحلیلمسیر،میتواناستدلالكردكهمیلبهمصرفمادهمخدردرآزمودنیهایاینتحقیقمتاثرازعواملمتعددیاستكهدرشبكهایازروابطعلیبایكدیگربهسرمیبرندوكلیهتغییراتآنرامجموعمتغیرهایی،كهعلتدرنظرگرفتهشدهاند،نشانمیدهند. دراینالگو،سندرومافسردگی،سابقهاعتیاد،نوعمادهمصرفی، SES وسابقهتركاعتیاد،تمایلاتفردبهسوءمصرفورفتاراعتیادیتأثیرمیگذاردوگرایشاورابهاستفادهازمادهمخدرتقویتمیكند. دراینالگو،رفتاراعتیادیبازتابیازتأثیراتمتقابلافسردگیبهعنواناختلالیهمراهونیزمجموعهایازعواملومتغیرهایزمینهایاست‌. اینیافتهضمنتأییددیدگاههاومدلهاییكهمعتقدنداختلالهایروانیبهسوءمصرفموادمنجرمیگردند (گلانتروهارتل۲۰۰۲،نلسون۱۹۹۲،ركسلر۱۹۹۶،كیدرف۱۹۹۲،ساندرز۱۹۹۴،هیل۱۹۹۱و …) ضرورتتوجهبهآزمونمدلهاییراكهبرنقشاعتیاددربروزاختلالاتروانیونیزمدلهاییكهبرنقشعواملخطرسازمشتركدربروزاعتیادواختلالاتروانیونیزمدلهایتركیبیتأكیددارند،توصیهمیكنند.

دكترعلیرضامحسنیتبریزی
دانشیارگروهجامعهشناسیدانشكدهعلوماجتماعیدانشگاهتهران
منابع :
-
كوركینا،تسیویلكو،كوسووا؛روانكاوی،رواندرمانی؛ترجمهرزمآزما،تهران،نشرنی،۱۳۶۸.
ـمحسنیتبریزی،علیرضا؛خودكشیدراستانایلام؛موسسهمطالعاتوتحقیقاتاجتماعیدانشگاهتهران،۱۳۷۲.
ـمحسنیتبریزی،علیرضا،وثوقی،منصور؛بررسیوارزیابیوضعیتمعتاداندرمراكزبازپروری،موردمركزبازپروریقرچك؛تهران،۱۳۷۶.
- Clark, D. B., Leshick, L., Hegedus, A.M, )
۱۹۹۷(; "Traumas and other adverse life eventsin adolescents with alcohol abuse and dependence"; Journal of the American Acdademyof Child and Adolescent Psychiatry, ۳۶)۱۲(, ۱۷۴۴-۱۷۵۱.
- Cohen, P.)
۱۹۹۳(; "An Epidemiological Study of Disorders in Late Childhood andAdolesence"; journal of Child Psyohology and Psychiatry, ۳۴(G), ۸۵۱-۸۶۷.
.- Diskstra, Rene;)
۱۹۸۵(. Suicide in Adolescence; MA, Hingham
- Glantz, M, Hartel, C.,)
۲۰۰۲( Drug Abuse, Origins and Interventions; AmericanPsychological Association, W.D.
- Green, R.W. )
۱۹۹۷(; "Comorbidity of Eating Disorders and Substance Abuse ReviewLiterature"; International journal of Eating Disorders, ۱۶(۱), ۱-۳۴.
.- Kessler, R., )
۱۹۹۵(; Epidemiology of Psychiatric Comorbidity; New York: Wiley-Liss
- Kessler, R., Nelson, C.B., McGonagle, K.A. )
۱۹۹۶(; the Epide Miolog of CoocuringAddictive and Mental Disorders; American journal of Orthopsychiatry, ۶۶)۱(, ۱۷-۳۱.
- Swendsen, J.D. )
۱۹۹۸(; "The Comorbidity of Alcoholism with Anxity and DepressiveDisorders in four Geographic Communities"; Comprehensive Psychiary, ۳۹)۴(, ۱۷۶-۱۸۴.
۱-Toxicomanie
۲- Abstinence
۳- Kourkina
۴- Tessiomikoo
۵- Koussoda
۶- Comorbidity
۷- Epidemioligical
۸- Etiological
۹- Clinical
۱۰- Conduct Disorder and Antisocial Personality Disorder
۱۱-Bipolar Disorder
۱۲- Depreesive Disorders
۱۳- Anxity Disorders
۱۴- Trauma and PTSD
۱۵- Self-Alienation
۱۶- Powerlessness
۱۷- Burdine
۱۸- Weinstein
۱۹- Brooner
۲۰-Kidorf
۲۱-Cohen
۲۲- Kessler
۲۳- Nelson
۲۴- Glancy and Kaminer
۲۵ - Swendsen
۲۶- Clark and Hegendus
۲۷- Hill
۲۸- Sanders
۲۹- Phillips
۳۰- Causes
۳۱- Effects
۳۲- Greenbaum
۳۳-Anderews
۳۴- Schmit
۳۵- Bigelow
۳۶- Addiction
۳۷- Khantzian
۳۸- Glantz
۳۹- Weinberg
۴۰- Miner
۴۱- Survey
۴۲- Anxity
۴۳-افسردگیبیقراری
۴۴- Diekstra
۴۵- National Comorbidity Survey
۴۶- Bukstein
۴۷-Neighbors
۴۸- McGonagle
۴۹- Liu
۵۰- Gottlieb
۵۱- Green
۵۲-Ferguson
۵۳- Lennox
۵۴- Kellam
۵۵- Lex
۵۶-Taylor
۵۷- Henerson
۵۸- Jackson
۵۹- Frustration
۶۰- Internalized Kacisim
۶۱ - Brown
۶۲- Gary
۶۳- Milburn
۶۴- Addictive Behavior
۶۵- Contextual Studies
۶۶- Survey
۶۷- Observation
۶۸- L. n = p.q.t۲N / Nd۲ + p.q.t۲
۶۹-Scales
۷۰- Addicition Potential Scale
۷۱-Multiple Regression
۷۲- Path Analysis

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 14 خرداد 1393 ساعت: 12:45 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 792

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس