تحقیق دانشجویی - 754

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق در مورد بسم الله الرحمن الرحيم

بازديد: 1783

تحقیق  در مورد بسم الله الرحمن الرحيم

مقدمه:

قرآن كتاب مقدس و پر ارزشى است كه محصول مغز بشر نيست، مجموعه اى از سخن الهى است كه در مدت 23 سال بوسيله امين وحى خدا بر قلب نازنين پيشواى گرامى اسلام نازل گرديد. كلمات نغز آن سايه روشنهائى حيرت انگيز است كه بلنداى معانى و فصاحت آن از اوج تصور هر خردمند بالاتر است، به حدى كه با آن كه پانزده قرن است فرياد تحدى و مبارزه طلبى آن در جهان طنين انداز است، جهانيان در برابر اين دعوت آن سر در گريبان حيرت فرو برده اند و در مقابل جلال و عظمت بيكران آن مات و مبهوت مانده اند. معانى ظريف آن چون پرتو آينه لرزان و از دسترس ‍ انديشه گريزان است ولى وقتى در دلى افتاد تا ناپديدترين زواياى روان او نفوذ كرده و آن را دربست مجذوب خود مى سازد. تعاليم و رهنمودهاى آن شعله هاى فروزانى از نور الهى است كه در طى سالهاى زياد بر جهان دانش ‍ گرمى و نور پاشيده و بشر هر اندازه در جاده علم به پيش مى رود و از اسرار پيچيده جهان خلقت پرده بر مى دارد چهره پر فروغش درخشان تر و حقيقتش نمودارتر مى شود. با اين همه از همان روز نخست كه اين كلمات از حنجره پاك محمد (صلى الله عليه وآله وسلّم ) در زير سقف نيلگون آسمان جزيرة العرب طنين انداخت و گوش دلها را به خود متوجه ساخت، اهريمنانى انسان نما كه نشر و گسترش آن را مخالف منافع شيطانى خود مى پنداشتند بيكار ننشستند و به تلاشهاى مذبوحانه اى دست زدند، نغمه هاى ناموزونى ساز كردند سحر آشكارش خواندند،اساطير الاولينش گفتند، خيالات پريشانش پنداشتند،افتراء به خدا دانستند و چون از اين راه به مقصود خود نرسيدند به معارضه با آن برخاستند ولى جز رسوائى محصولى به بار نياوردند. پيغمبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلّم ) تا زنده بود كمال مراقبت در حفظ و پاسدارى از دستاوردهاى آن را داشت و به مسلمين توصيه مى فرمود: به اين ريسمان محكم الهى چنگ بزنيد و خود را از چاه ضلالت برهانيد. و در حديثى كه مسلم بين الفريقين است پيغمبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلّم ) فرمود: من دو چيز بزرگ و گرانبها در در ميان شما مى گذارم اگر به اين دو چنگ زده و متمسك شويد هرگز گمراه نخواهيد شد و قطعا نجات مى يابيد، و اين دو يكى قرآن و ديگرى اهل بيت من است .

اين تحقيق سعي دارد كه به بررسي يكي از مهمترين آيات قران بپردازد، آيه اي كه هر سوره( به جز سوره توبه) با آن آغاز مي شود: بسم الله الرحمن الرحيم

گرچه هر چه گفته اند و بگوييم و بگويند، قطره اي بيش نيست از درياي معرفت ازلي چرا كه معروف است على (عليه السلام) از سر شب تا به صبح براى ابن عباس از تفسير بسم الله سخن مى گفت ، صبح شد در حالى كه از تفسير با بسم الله فراتر نرفته بود.

 

دليل شروع سوره هاي قران با " بسم الله الرحمن الرحيم":

 

هر كار مهمى كه بدون نام خدا شروع شود بى فرجام است.(رسول اكرم)

ميان همه مردم جهان رسم است كه هر كار مهم و پر ارزشى را به نام بزرگى از بزرگان آغاز مى كنند ، و نخستين كلنگ هر مؤسسه ارزنده اى را به نام كسى كه مورد علاقه آنها است بر زمين مى زنند ، يعنى آن كار را با آن شخصيت مورد نظر از آغاز ارتباط مى دهند .

اين معنا در كلام خداى تعالى نيز جريان يافته ، خداوند متعال كلام خود را به نام خود كه عزيزترين نام است آغاز كرده ، تا آنچه كه در كلامش هست نشانه او را داشته باشد، و مرتبط با نام او باشد، و نيز ادبى باشد تا بندگان خود را به آن ادب ، مودب كند، و بياموزد تا در اعمال و افعال و گفتارهايش اين ادب را رعايت نموده ، آن را با نام وى آغاز نموده ، نشانه وى را به آن بزند، تا عملش خدائى شده ، صفات اعمال خدا را داشته باشد، و مقصود اصلى از آن اعمال ، خدا و رضاى او باشد، و در نتيجه باطل و هالك و ناقص و ناتمام نماند، چون به نام خدائى آغاز شده كه هلاك و بطلان در او راه ندارد. خلاصه اينكه پايدارى و بقاء عمل بسته به ارتباطى است كه با خدا دارد . در تاييد اين سخن حديثي از امام باقر (عليه السلام) نقل مي كنم : سزاوار است هنگامى كه كارى را شروع مى كنيم ، چه بزرگ باشد چه كوچك ، بسم الله بگوئيم تا پر بركت و ميمون باشد .

 گفتن بسم الله در آغاز هر كار هم به معنى استعانت جستن به نام خدا است ، و هم شروع كردن به نام او و اين دو يعنى استعانت و شروع كه مفسران بزرگ ما گاهى آن را از هم تفكيك كرده اند و هر كدام يكى از آن دو را در تقدير گرفته اند به يك ريشه باز مى گردد ، خلاصه اين دو لازم و ملزوم يكديگرند يعنى هم با نام او شروع مى كنم و هم از ذات پاكش استمداد مى طلبم . به هر حال هنگامى كه كارها را با تكيه بر قدرت خداوند آغاز مى كنيم خداوندى كه قدرتش مافوق همه قدرتها است ، سبب مى شود كه از نظر روانى نيرو و توان بيشترى در خود احساس كنيم ، مطمئنتر باشيم ، بيشتر كوشش كنيم ، از عظمت مشكلات نهراسيم و مايوس نشويم ، و ضمنا نيت و عملمان را پاكتر و خالصتر كنيم . و باز روى همين اصل ، تمام سوره هاى قرآن - با بسم الله آغاز مى شود تا هدف اصلى كه همان هدايت و سوق بشر به سعادت است از آغاز تا انجام با موفقيت و پيروزى و بدون شكست انجام شود .تنها سوره توبه است كه بسم الله در آغاز آن نمى بينيم چرا كه سوره توبه با اعلان جنگ به جنايتكاران مكه و پيمان شكنان آغاز شده ، و اعلام جنگ با توصيف خداوند به رحمان و رحيم سازگار نيست .

نقل است كه حضرت نوح (عليه السلام) در آن طوفان سخت و عجيب هنگام سوار شدن بر كشتى و حركت روى امواج كوه پيكر آب كه هر لحظه با خطرات فراوانى روبرو بود براى رسيدن به سر منزل مقصود و پيروزى بر مشكلات به ياران خود دستور مى دهد كه در هنگام حركت و در موقع توقف كشتى بسم الله بگويند ( و قال اركبوا فيها بسم الله مجراها و مرسيها ) ( سوره هود آيه 41 ) . و آنها اين سفر پر مخاطره را سرانجام با موفقيت و پيروزى پشت سر گذاشتند و با سلامت و بركت از كشتى پياده شدند چنانكه قرآن مى گويد : (قيل يا نوح اهبط بسلام منا و بركات عليك و على امم ممن معك) ( سوره هود آيه 48 ) . و نيز سليمان در نامه اى كه به ملكه سبا مى نويسد سر آغاز آن را بسم الله قرار مى دهد ( انه من سليمان و انه بسم الله الرحمن الرحيم ... ) (سوره نحل آيه30 ).

 

لفظ جلاله " الله":

در لغت، لفظ جلاله الله در اصل ال اله بوده ، كه همزه دومى در اثر كثرت استعمال حذف شده ، و بصورت الله در آمده است ، و كلمه اله از ماده اله است، كه به معناى پرستش مي باشد ، وقتى مى گويند اله الرجل و ياله معنايش اين است كه فلانى عبادت و پرستش كرد.

اما در معني، كلمه الله جامعترين نامهاى خدا است . زيرا بررسى نامهاى خدا كه در قرآن مجيد و يا ساير منابع اسلامى آمده نشان مى دهد كه هر كدام از آن يك بخش خاص از صفات خدا را منعكس مى سازد ، تنها نامى كه اشاره به تمام صفات و كمالات الهى ، يا به تعبير ديگر جامع صفات جلال و جمال است همان الله مى باشد .به همين دليل اسماء ديگر خداوند غالبا به عنوان صفت براى كلمه الله گفته مى شود. مثلا ميگوئيم الله رحمان است، رحيم است، ولى بعكس آن را نميگوئيم، يعنى هرگز گفته نميشود: كه رحمان اين صفت را دارد كه الله است. به نمونه هاي بيشتري در قران توجه كنيد:

غفور و رحيم كه به جنبه آمرزش خداوند اشاره مى كند ( فان الله غفور رحيم - بقره - 226 ) .

سميع اشاره به آگاهى او از مسموعات ، و عليم اشاره به آگاهى او از همه چيز است ( فان الله سميع عليم - بقره - 227 ) .

بصير ، علم او را به همه ديدنيها بازگو مى كند ( و الله بصير بما تعملون - حجرات - 18 ) .

رزاق ، به جنبه روزى دادن او به همه موجودات اشاره مى كند و ذو القوه به قدرت او ، و مبين به استوارى افعال و برنامه هاى او ( ان الله هو الرزاق ذو القوة المتين - زاريات - 58 ) .

و بالاخره خالق و بارء اشاره به آفرينش او و مصور حاكى از صورتگريش مى باشد ( هو الله الخالق البارى المصور له الاسماء الحسنى - حشر - 24 ) .

آرى تنها الله است كه جامعترين نام خدا مى باشد ، لذا ملاحظه مى كنيم در يك آيه بسيارى از اين اسماء ، وصف الله قرار مى گيرند: هو الله الذى لا اله الا هو الملك القدوس السلام المؤمن المهيمن العزيز الجبار المتكبر : او است الله كه معبودى جز وى نيست ، او است حاكم مطلق ، منزه از ناپاكيها ، از هر گونه ظلم و بيدادگرى ، ايمنى بخش ، نگاهبان همه چيز ، توانا و شكست ناپذير ، قاهر بر همه موجودات و با عظمت .

يكى از شواهد روش جامعيت اين نام آنست كه ابراز ايمان و توحيد تنها با جمله لا اله الا الله مى توان كرد ، و جمله لا اله الا العليم ، الا الخالق ، الا الرازق و مانند آن به تنهائى دليل بر توحيد و اسلام نيست ، و نيز به همين جهت است كه در مذاهب ديگر هنگامى كه مى خواهند به معبود مسلمين اشاره كنند الله را ذكر مى كنند ، زيرا توصيف خداوند به الله مخصوص مسلمانان است .

 

معنی رحمن و رحیم و فرق آن دو:

 

مشهور در ميان گروهى از مفسران اين است كه صفت رحمان ، اشاره به رحمت عام خدا است كه شامل دوست و دشمن ، مؤمن و كافر و نيكوكار و بدكار مى باشد. زيرا مى دانيم باران رحمت بى حسابش همه را رسيده ، و خوان نعمت بى دريغش همه جا كشيده همه بندگان از مواهب گوناگون حيات بهره مندند ، و روزى خويش را از سفره گسترده نعمتهاى بى پايانش بر مى گيرند، اين همان رحمت عام او است كه پهنه هستى را در بر گرفته و همگان در درياى آن غوطه ورند .

ولى رحيم اشاره به رحمت خاص پروردگار است كه ويژه بندگان مطيع و صالح و فرمانبردار است ، زيرا آنها به حكم ايمان و عمل صالح ، شايستگى اين را يافته اند كه از رحمت و بخشش و احسان خاصى كه آلودگان و تبهكاران از آن سهمى ندارند، بهره مند گردند .

تنها چيزى كه ممكن است اشاره به اين مطلب باشد آنست كه رحمان در همه جا در قرآن به صورت مطلق آمده است كه نشانه عموميت آنست ، در حالى كه رحيم گاهى به صورت مقيد ذكر شده كه دليل بر خصوصيت آن است مانند و كان بالمؤمنين رحيما : خداوند نسبت به مؤمنان رحيم است ( احزاب - 43 ) و گاه به صورت مطلق مانند سوره حمد .

در روايتى نيز از امام صادق (عليه السلام) مى خوانيم كه فرمود : و الله اله كل شيىء ، الرحمان بجميع خلقه ، الرحيم بالمؤمنين خاصة : خداوند معبود همه چيز است ، نسبت به تمام مخلوقاتش رحمان ، و نسبت به خصوص مؤمنان رحيم است از سویى ديگر رحمان را صيغه مبالغه دانسته اند كه خود دليل ديگرى بر عموميت رحمت او است، و رحيم را صفت مشبهه كه نشانه ثبات و دوام است و اين ويژه مؤمنان مى باشد .

شاهد ديگر اينكه رحمان از اسماء مختص خداوند است و در مورد غير او به كار نمى رود ، در حالى كه رحيم صفتى است كه هم در مورد خدا و هم در مورد بندگان استعمال مى شود ، چنانكه درباره پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلّم) در قرآن مى خوانيم عزيز عليه ما عنتم حريص عليكم بالمؤمنين رؤف رحيم : ناراحتيهاى شما بر پيامبر گران است، و نسبت به هدايت شما سخت علاقمند است، و نسبت به مؤمنان مهربان و رحيم مى باشد ( توبه - 128 ) .

لذا در حديث ديگرى از امام صادق (عليه السلام) نقل شده : الرحمان اسم خاص ، بصفة عامة ، و الرحيم اسم عام بصفة خاصة : رحمان اسم خاص است اما صفت عام دارد ( نامى است مخصوص خدا ولى مفهوم رحمتش همگان را در بر مى گيرد ) ولى رحيم اسم عام است به صفت خاص ( نامى است كه بر خدا و خلق هر دو گفته مى شود اما اشاره به رحمت ويژه مؤمنان دارد ) .

با اين همه گاه مى بينيم كه رحيم نيز به صورت يك وصف عام استعمال مى شود البته هيچ مانعى ندارد كه تفاوتى كه گفته شد در ريشه اين دو لغت باشد ، اما استثناهائى نيز در آن راه يابد . در دعاى بسيار ارزنده و معروف امام حسين (عليه السلام) بنام دعاى عرفه مى خوانيم : يا رحمان الدنيا و الاخرة و رحيمهما : اى خدائى كه رحمان دنيا و آخرت توئى و رحيم دنيا و آخرت نيز توئى !  سخن خود را در اين بحث با حديث پر معنى و گويائى از پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلّم) پايان مى دهيم آنجا كه فرمود : ان الله عز و جل ماة رحمة ، و انه انزل منها واحدة الى الارض فقسمها بين خلقه بها يتعاطفون و يتراحمون ، و اخر تسع و تسعين لنفسه يرحم بها عباده يوم القيامة ! : خداوند بزرگ صد باب رحمت دارد كه يكى از آن را به زمين نازل كرده است ، و در ميان مخلوقاتش تقسيم نموده و تمام عاطفه و محبتى كه در ميان مردم است از پرتو همان است ، ولى نود و نه قسمت را براى خود نگاه داشته و در قيامت بندگانش را مشمول آن مي سازد .

اين درس را نيز از بسم الله به خوبى مى توان آموخت كه اساس كار خداوند بر رحمت است و مجازات جنبه استثنائى دارد كه تا عوامل قاطعى براى آن پيدا نشود تحقق نخواهد يافت، چنانكه در دعا مى خوانيم يا من سبقت رحمته غضبه : اى خدائى كه رحمتت بر غضبت پيشى گرفته است . انسانها نيز بايد در برنامه زندگى چنين باشند ، اساس و پايه كار را بر رحمت و محبت قرار دهند و توسل به خشونت را براى مواقع ضرورت بگذارند ، قرآن 114 سوره دارد ، 113 سوره با رحمت آغاز مى شود ، تنها سوره توبه كه با اعلان جنگ و خشونت آغاز مى شود و بدون بسم الله است !

 

تفسیر ادبی و عرفانی "بسم الله الرحمن الرحیم"

 

نزد اهل عرفان: ب بهار خدا و سین سنای خدا و میم مُلک خدا.

نزد اهل معرفت: ب بهای احدیت، سین سنای صمدیت، میم مُلک الوهیت.

نزد اهل ذوق: ب بّر با اولیاء، سین سّر با اصفیاء، میم منت بر اهل ولاء، ب بّر او با بندگان، سین سّر او با دوستان، میم منت او بر مشتاقان.

آغاز کتاب خدا بر نام الله و رحمن و رحیم از آن جهت است که همه معانی در آن سه نام جمع است و آن معانی سه قسم است: قسمی جلال و هیبت و آن در نام الله است، قسمی نعمت و تربیت و آن در نام رحمن است، قسمی رحمت و مغفرت و آن در نام رحیم است!

معنی دیگر آنست که در آن زمان که خداوند پیغمبر را به خلق فرستاد مردم سه گروه بودند: بت پرستان، جهودان، ترسایان.

گروه نخست نام آفریننده را الله می دانستند و این نام در میان آنان مشهور بود، گروه دوم نام او را رحمن می دانستند و در تورات مذکور، گروه سوم نام او را رحیم می دانستند و نزد آنان در انجیل معروف است.

اینکه آغاز به نام الله و بعد رحمن و سپس رحیم شده. جهت آنست که سرآغاز همه، آفرینش است و بعد قدرت و پرورش و سپس رحمت و آمرزش. یعنی که به قدرت بیافریدم و به نعمت بپروریدم و به رحمت بیامرزیدم!

 

منابع:

1-تفسیر نمونه اثر آيت الله ناصر مكارم شيرازي

2- تفسیر المیزان اثر علامه سيد محمد حسين طباطبايي

3- قرآن هرگز تحريف نشده اثر استاد علامه حسن حسن زاده آملى

4- تفسير ادبي و عرفاني قران اثر خواجه عبدالله انصاري( از وبلاگ كلئوپاترا دختر فيليپ)

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 15 خرداد 1393 ساعت: 9:29 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تحقیق و مقاله درباره معماری روستایی ایران

بازديد: 1309

مقدمه:

 

رابطه شهرو روستا موضوعي است جغرافيايي كه در شكل دهي نظام اسكان جمعيت و سلسله مراتب سكونتگاهي و در نهايت توسعه جغرافيايي متوازن از طريق انتشار امواج توسعه از كانون هاي توسعه (شهر) به نقاط پيراموني (روستا) نقش به سزايي دارند اما هنگامي كه اين توسعه روند يك طرفه پيدا كند منجر به مهاجرت روستائيان و تخليه روستاها مي گردد . خالي شدن روستا مترادف با از بين رفتن سرمايه هاي انساني و مالي كشور است در صورت ادامه اين فرآيند روستائيان روز به روز فقيرتر مي شوند براي برقراري عدالت اجتماعي و فقرزدائي رشد و توسعه يكپارچه نواحي كشور روستا و روستائيان در الويت هستند در اين راستا برنامه ريزان و كارشناسان توسعه در سال هاي اخير اقدام به طرح هاي مختلف توسعه در مناطق روستايي نموده‌اند كه از آن جمله مي توان به طرح هاي بهسازي ،طرح تجميع ،طرح هادي روستايي اشاره نمود اين مسئوليت خطير به عهده نهاد ها و سازمان هاي عمراني كشور است كه در راس آنها بنياد مسكن انقلاب اسلامي قرار دارد . طرح هادي روستايي كه از مهمترين پروژه هاي روستايي است در سال هاي اخير در روستاهاي زيادي به اجرا درآمده است بر اساس تعريف ارائه شده . طرح هادي عبارتند ازفراهم آوردن بستر تجديد حيات و هدايت روستا به لحاظ ابعاد اجتماعي ،اقتصادي و فيزيكي حيات روستا به ويژگي هاي محيطي (كوهستاني ،دره اي،دشتي بودن روستا)،اجتماعي(ميزان و خصوصيات جمعيتي ،سواد ،بهداشتي ودرمان)و اقتصادي(درآمد، چگونگي اشتغال و فعاليت هاي اقتصادي) بستگي دارد . طرح هادي روستا با در نظر گرفتن پتانسيل‌هاي موجود كه در بالا به ذكر آن پرداختيم سعيدر هدايت اقتصادي و اجتماعي آينده روستا دارد حال با توجه به زيرساختهاي موجود ارائه خدمات و امكانات تسهيلي و رفاهي به روستا ضروري به نظر مي رسد مهمترين اهداف طرح هادي عبارتند از :

1 - ايجاد زمينه توسعه و عمران روستاها با توجه به شرايط فرهنگي ،اقتصادي، اجتماعي و فيزيكي .

2 - تامين عادلانه امكانات از طريق ابعاد تسهيلات اجتماعي ،توليدي و رفاهي هدايت و توسعه كالبدي .

3- ايجاد تسهيلات لازم جهت بهبود مسكن روستائيان وخدمت زيست محيطي عمومي .

4 - ايجاد و استقرار ساخت و سازمان فضايي مناسب در پيكره روستاها براي تقويت كار كرد هاي توليدي روستا .

5 - ايجاد زمينه هاي فعاليت و اشتغال با در نظر گرفتن قابليت ها و امكانات بالقوه موجود و سعي در فعاليت بخشيدن به آنها .

6 - فراهم آوردن محيطي سالم جهت سكونت جمعيت روستا به نحوي كه علاوه به تثبيت جمعيت از جمعيت گريزي روستاها كاسته شود .

7 - ايجاد بستر لازم براي گسترش صنايع روستايي و فعاليت هاي كشاورزي .

 


1)معرفي اجمالي شهرستان:

 

1 1 موقعيت جغرافيايي:

 

شهرستان مشهد در موقعيت رياضي بين 35 درجه و 43 دقيقه تا 37 درجه و8 دقيقه عرض شمالي و59 درجه و 4 دقيقه تا 60 دقيقه طول شرقي قرار گرفته است . اين شهرستان در بين ارتفاعات هزار مسجد بينالود و چهل تن و يك تن در شمال شرقي استان خراسان واقع شده است. اين ناحيه از شرق به شهرستان سرخس از جنوب شرقي به شهرستان تربت جام از جنوب و جنوب غربي به ارتفاعات چهل تن و يك تن در شمال تربت حيدريه از غرب به شهرستان قوچان و از شمال و شمال شرقي به شهرستان درگز و كشور تركمنستان محدود مي شود وسهت اين شهرستان 13500كيلو متر مربع مي باشد.

 

1 2 1 تقسيمات سياسي :

 

شهرستان مشهد بر اساس قانون اداري و تقسيمات كشوري سال 1385 يكي از ولايات هجده گانه خراسان بوده و مركز آن شهر مشهد بوده است در سال 1316 با اجراي قانون تقسيمات كشوري جزءهفت شهرستان استان خراسان گرديد كه شامل بخش هاي حومه، ارداك، طرقبه، فريمان ،تربت جام، جنت آباد، سرخس و تايباد بوده است در سال 1339 بخش هاي تايباد ،تربت جام و جنت آباد در سال 1369 بخش هاي چناران و سرخس در سال 1372 بخش فريمان و در سال 1382 بخش كلات نادر از اين بخش متزع شدند. بر اساس آخرين تقسيمات كشوري انجام شده اين شهرستان داراي 4 بخش ( مركزي، احمد آباد، رضويه و طرقبه) 13 دهستان (تبادكان، طوس، كارده).

 

 

شهرستان

بخش

دهستان

تعداد آبادي

وسعت دهستان

مركز دهستان

 

مسكوني

غيرمسكوني

 

 

 

 

 

 

 

 

مشهد

 

 

 

مركزي

تبادكان

88

33

886

فاز

 

طوس

89

38

500

كاظم آباد

 

كارده

17

48

873

كارده نو

 

كنويست

45

32

785

كنويست

 

ميان ولايت

81

46

220

عسگريه

 

درزآباد

50

20

801

گوارشك

 

احمد آباد

پيوه ژن

41

190

936

امام تقي

 

سرجام

42

79

661

ملك آباد

 

 

رضويه

ابروان

27

17

973

ابروان

 

پايين ولايت

24

29

1693

كلاته منار

 

ميامي

35

38

1210

رضويه

 

طرقبه

شانديز

27

40

315

ارچنگ

 

طرقبه

50

122

686

حصار گلستان

جمع

616

732

10538

 

 

                         

 

جدول تقسيمات اداري و سياسي شهرستان مشهد

 

 

1-3ويژگي هاي طبيعي:

 

1-3-1 توپوگرافي:

 

بلند ترين ارتفاعات مشهد در ارتفاعات بينالود با 3211 متر و پست ترين نقطه در امتداد كشف رود در جنوب شهر مشهد با ارتفاع 500 متر از سطح دريا واقع شده است ارتفاع شهر مشهد به طور متوسط 970 متر مي باشد . اين شهرستان بر روي جلگه ارتفاعات بينالود و هزار مسجد واقع شده است . دشت مشهد سرزميني است هموار كه در ميان كوه هاي هزار مسجد در شمال كوه هاي بينالود در جنوب قرار دارد و با جهت شمال غرب ،جنوب شرق امتداد مي يابد عرض اين دره قسمتي كه در شهر مشهد قرار دارد به 28 تا 30كيلومتري مي رسد.

رودخانه كشف رود و در آبراهه هاي متعدد آن و همچنين اراضي هموار پايكوهي و حاصلخيزي خاك ، سبب وجود سكونتگاه هاي روستايي و شهري متعدد و در دشت مشهد گرديده است . اراضي منطقه با هم متفاوت هستند داراي خصوصيات زير مي باشد:

1- دشت هاي مسطح در طول كشف رود و فرورفتگي هاي مركزي و جنوبي منطقه كه داراي خاك هاي شور بوده و زهكشي نا مناسب دارند

2- مخروطه افكنه ها در غرب و در جنوب شهر مشهد قرار دارند كه در قسمت مرتفع تقريبا با نوك تيز در قسمت تحتاني تقريبا مسطح مي باشد و داراي خاك سنگريزه اي و كم عمق است و قسمت پايين آن منحصرا از قلوه سنگ هاي آذرين و دگرگوني تشكيل شده است .

3- تپه ها و دشت هاي كوهپايه در امتداد كوه ها و فلات هاي كوهپايه قرار دارند در قسمت هاي پايين دست كه شيب زياد تر است داراي خاك هاي عميق تري مي باشد .

4- تپه هاي كوهپايه اي، دشت هاي كوهپايه كه در مركز منطقه قرار گرفته اند كمي شيب دار مي باشند و قابل آبياري بدون محدوديت ظاهري است اما در قسمت هاي مرتفع تر با شيب بيشتر و خاك كم عمق تر آبياري با محدوديت همراه است.

5- فلات ها كه در امتداد رشته كوه ها قرار دارند و به علت شيب زياد و عمق كم خاك براي كشت هاي آبي مناسب نمي باشد.

 

1-3-2 ناهمواري ها :

 

دشت مشهد بيشتر لايه هاي آن در دوران چهارم زمين شناسي شكل گرفته است و شامل كنگلومراهاي پليمو ، پليمستوسن، مخروطه افكنه ها ، پادگا نه هاي آبرفتي قديمي و جديد ، رسوبات آبرفتي بستر رودخانه ،رسوبات دشت ها و بالاخره پهنه هاي پوشيده از مس مي گردد.

1-ارتفاعات سمت راست كشف رود كه جزءرشته كوههاي بينالود و اكثرا از سنگ هاي زير تشكيل شده است سنك هاي رسوبي  كه بيشتر شامل آهك هاي ژوراسيك و كرتاسه با مسيل هاي زيادي از دو كنه ها مي باشد و همچنين ماسه سنگ و مارن و كنگلومراي بختياري نيز ديده مي شود . سنگ هاي دگرگوني بيشتر شامل شيست هاي لياس (ژوراسيك)و مرمر است كه ضخامت زيادي را داراست و منشا بسيارياز خاك هاي سمت راست كشف رود مي باشد . سنگ هاي آذرين بيشتر شامل سنگ هاي دروني و گرانيت و پريدوتيت مي باشد.

2- ارتفاعات سمت چپ رودخانه كشف رود كه جزء كوه هاي هزار مسجد و بيشتر شامل ماسه سنگ هاي سرخ و طبقات مارن و گچ و منشا اصلي خاك هاي منطقه مورد مطالعه و آهك هاي ژوراسيك است كه بر روي آنها تشكيلات آهكي مزدوران قرار دارد.

 

1-3-3 اقليم شهرستان:

 

الف) رطوبت:

رطوبت متوسط مشهد 4/56 درصد و متوسط حداقل و حداكثر سالانه 5/36 درصد در تير ماه و 19/7 درصد در دي ماه است.

ب)درجه حرارت:

درجه حرارت در طي دوره آماري 1330-1380 4/14 درجه سانتي گراد و اختلاف ميانگين درجه حرارت در سرد ترين ماه و گرم ترين ماه 35 درجه است ميانگين حداكثر دماي سالانه 4/26 درجه مربوط به ماه تير و ميانگين حداقل دماي سالانه 4 درجه مربوط به ماه دي است.

ج)بارندگي:

متوسط بارندگي در طي دوره آماري 1380-1330 در شهرستان مشهد 64/259 ميليمتر است حداكثر ميانگين ماهانه بارش در شهرستان مشهد 8/55 ميليمتر در اسفند ماه و حداقل ميانگين ماهانه بارش 7/0 ميليمتر در مرداد ماه مي باشد . به طور كلي ميزان نزولات در اين شهرستان كم است.

 

 

 

 

 

رديف

ماه هاي سال

ميانگين درجه حرارت ماهيانه

ميانگين بارش ماهيانه

1

فروردين

7/14

2/50

2

ارديبهشت

4/19

8/28

3

خرداد

9/24

5/6

4

تير

2/27

1/0

5

مرداد

3/25

1

6

شهريور

4/20

5/3

7

مهر

2/14

4/6

8

آبان

9/9

4/10

9

آذر

2/4

3/27

10

دي

3/2

3/33

11

بهمن

5/3

8/40

12

اسفند

8/7

6/57

 

ميانگين سالانه

5/14

1/266

 

جدول وضعيت اقليمي شهرستان مشهد در سال هاي 1361-1375

 

 

د)باد:

 

جريان هوا در مشهد تحت تاثير توده هاي هواي متفاوتي است كم سهم تريت آنها عبارتند از توده هواي پر فشار سيبري- جريان هاي مديترانه اي جريان هاي شمالي و غربي

 

ر)تابش خورشيد:

 

ميانگين مجموع سالانه ساعات آفتابي مشهد 2500 ساعت است كه از اين ميزان كم ترين ساعات آفتابي در بهمن ماه بيشترين آنها در تيرماه است . زاويه تابش خورشيد در عرض جغرافيايي 37 درجه در ظهر محلي ، اول تير ماه برابر 90 درجه و در ظهر محلي دي ماه 45 درجه است . عوامل تاثير گذار بر اقليم مشهد عبارتند از عرض جغرافيايي، هواي گرم وخشك كوير قره قوم.

 

1-3-4 آب و هواي شهرستان:

 

اگر چه بخش هاي جنوبي و شمالي شهرستان مشهد كوهستاني مي باشد و اين باعث شده تا اين نواحي از آب و هواي معتدلي برخوردار گردند ليكن ارتفاع كم دشت مشهد و همچنين نفوذ توده هاي گرم و خشك دشت هاي مركزي ايران در فصل گرم سال و نفوذ توده هاي سردو خشك در فصل سرد سال باعث شده است تا بخش هاي عمده اي از اين شهرستان از اقليم گرم و نيمه خشك برخوردار شوند.

نتايج بدست آمده از ايستگاه هواشناسي مشهد در سال هاي 1361تا 1375 نشان مي دهد شهرستان مشهد داراي ميانگين درجه حرارت سالانه 5/14 درجه سانتي گراد مي باشد كه تير ماه با ميانگين 2/27 درجه سانتي گراد گرمترين ماه سال و ماه بهمن با 3/2 درجه سانتي گراد سردترين ماه سال مي با شند همچنين ميانگين ساليانه بارش در اين شهرستان حدود 266 ميلي متر در سال است.

 

1-3-5 منابع آب:

 

شهرستان مشهد عمدتا در حوزه آبريز رودخانه كشف رود قرار دارد مهمترين رودخانه اين شهرستان رودخانه كشف رود است كه متوسط دبي ساليانه آن حدود 87 ميليون متر مكعب مي با شد ساير منابع آب هاي سطحي اين شهرستان رودخانه هاي كارده با حدود 24 ميليون متر مكعب رودخانه شانديز با حدود 22 ميليون متر مكعب رودخانه طرق با حدود 26 ميليون متر مكعب رودخانه جاغرق با حدود 15 ميليون متر مكعب رودخانه ميامي با حدود 11 ميليون متر مكعب و سدهاي كارده با گنجايش 36 ميليون متر مكعب طرق با گنجايش 31 ميليون متر مكعب چالي دره با گنجايش11 ميليون متر مكعب و بند گلستان با گنجايش5 ميليون متر مكعب مي باشد ضمن آنكه طبق برنامه ريزي ها و اقدامات انجام شده در سال هاي آتي بخش عمده آب شرب مورد نياز شهر مشهد از طريق سد در دست احداث واقع در مرز ايران و تركمنستان تامين خواهد شد .

علاوه بر آب هاي سطحي منابع آب هاي زيرزميني اين شهرستان از طريق 766 رشته قنات ، تعداد 246 دهنه چشمه ،تعداد 2510 حلقه چاه عميق و تعداد 1109 حلقه چاه نيمه عميق مورد بهره برداري قرار مي گيرد .

 

منابع آب سطحي شهرستان مشهد : مهمترين رود هاي شهرستان مشهد عبارتند از كشف رود ،كارده، ماه نساء، ميامي ،شانديز، طرقبه، طرق، سنگ بست ،جاغرق، مراغه، مايان،برگ ،زشك، چشمه گيلاس، قره تيكان، چهچهه ، كلات، ارچنگان . علاوه بر رئدهاي فوق ميلي هايي مانند كال شريف آباد و كال سرغايه كه حالت فصلي دارند و نيز در بخشي از سال داراي آب مي باشد.

 

منابع آب هاي زيرزميني شهرستان مشهد: آب هاي زيرزميني كه به صورت قنوات و چاه هاي عميق و نيمه عميق چشمه ها مورد استفاده قرار مي گيرند به دليل حفر چاه هاي عميق اكثر قنات ها خشك شده و آب رودهايي چون كشف رود ،جام، رود اترك به حداقل رسيده است .آب خوان هاي دشت مشهد به مصرف گياهان زراعي و محصولات باغي مي رسد زيرا به طور متوسط در فصل زمستان و مهار بارندگي صورت مي گيرد . هر ساله 1071 ميليون متر مكعب آب از اين دشت تخليه مي شود . ييلاق آب منفي (كسري مخزن) اين دشت 136 ميليون متر مكعب است.

 

1-3-6 خاك ها :

 

از نظر اقتصادي خاك وسيله و عامل اصلي توليد محصول زراعي به شمار مي آيد به كارگيري ساير عوامل توليد مانند سرمايه ، كار ،مديريت به طور نسبي به حاصلخيزي و قابليت بهره دهي آن افزوده مي شود . انواع خاك هاي شهر مشهد به شرايط توپوگرافي نوع و جنس رسوبات و ليتولوژي زمين و نيز فرآيند اقليمي و فرسايش متفاوت است مهمترين مشكل خاك درشهرستان  مشهد به ويژه در نواحي كوهستاني فرسايش شديد خاك هاي سطحي مي باشد كه اين مسئله اثرات زيست محيطي زيادي مانند : آلودگي خاك ،شستشوي خاك ،تخريب پوشش گياهي و حتي خطرات جانبي را به همراه داشته و دارد .

جهت دقت مطالعه و شناسايي نسبتا كامل خاك هاي مشهد از نظر توزيع جغرافيايي خاك ها كه در 4 ناحيه و شهرستان مورد بررسي قرار دارد كه هر يك معرف مشخصه هاي خاك از نظر تيپ و استعداد در قسمت هاي شرقي و شمالي است.

الف)خاك هاي دشت مشهد كه عمدتا شامل قسمتهاي جلگه اي و دشت آبرفتي است .

ب)خاك هاي نقاط شهري طرقبه و شانديز كه نمونه هاي كوهستاني در جنوب شهرستان است.

ج)خاك هاي شهر كلات نادري نمونه خاك هاي كوهستاني در شمال شهرستان مشهد.

د) خاك هاي بخش شرقي و شمال شرقي كنويس كه محدوده استقرار كوره هاي آهك پزي و گچ پزي است همانطور كه گفته شد شهرستان مشهد بر روي آبرفت كوه هاي هزارمسجد واقع شده است جنس خاك دره سطحي بسيار نرم و قابل نفوذ مي باشد . ضخامت عمق خاك در ناحيه مشهد بين 150 تا 200 متر مي باشد كه دشت مشهد را به همين خاطر از مرغوب ترين و مستعدترين زمين هاي كشاورزي استان كرده است.

 

1-3-7 پوشش گياهي:

 

پوشش گياهي هر منطقه به ميزان بارش و اقليم آن مي باشد با وجودي كه قسمت وسيعي از مناطق خشك كشت و زرع شده اند ولي نبايد چنين تصور كرد كه پوشش گياهي آنها ثابت بوده و دستخوش اثرات حاصله از انسان واقع نشده اند اين موضوع در مورد بيابان ها كه در آنها تعادل بين پوشش گياهي و محيط بسيار متزلزل است بيشتر صدق مي كند . گياهان اين منطقه شامل بوته اي از نوع گون ،زنبق وحشي ،اسپند،درمنه، چرفه يا مشكمبه گاو ميباشد . درخچه اي از نوع زرشك وحشي ،بادام وحشي ،گز، كلپوره،قياق  مي باشد اما وسعت جنگل هاي شهرستان مشهد براساس آمار اداره منابع طبيعي شهرستان مشهد 29750 هكتار برآورد شده است .كه شامل جنگل هاي پسته ،ارس، ارغوان مي گردد و مراتع آن وسعتي معادل1886000 هكتار را به خود اختصاص مي دهد كه 3/1 آنها مراتع درجه 2 و مابقي مراتع درجه 3 هستند.

 

 

 

1- 4ويژگي هاي انساني:

 

جمعيت شهرستان مشهد در سال 1375 معادل 1887405 نفر برآورده شده است كه اين رقم در سال 1365 معادل 1463508 نفر بوده است با توجه به جمعيت اين شهرستان در دو دهه اخير رشد آن برابر 5/2 درصد در سال محاسبه شده است وسعت شهرستان مشهور بالغ 13500كيلو متر مربع مي باشد و تراكم نسبي آن در سال 1375 معادل 8/139 نفر كيلومتر مربع بوده است .

 

1-4-1 توزيع فضايي جمعيت :

بر اساس آمار 1375 از مجموع 1887405 نفر جمعيت شهرستان مشهد 51/85 درصد در نقاط شهري برابر 16139200 نفر و 49/14 درصد معادل 2738484 نفر در نقاط روستايي سكونت داشتند

 

مكان

تعداد خانوار

تعداد جمعيت

مرد

زن

شهرستان مشهد

482746

2247996

1137632

1110364

مناطق شهري

412781

1908083

967837

940246

 

 

 

 

 

 

مناطق

روستايي

 

 

بخش

مركزي

تبادكان

10959

52749

26725

26024

ميان ولايت

3249

15734

7858

7876

طوس

15712

75879

38378

37501

كارده

1674

8310

4018

4292

كنويست

4733

23562

11758

11804

درزآباد

2902

15028

7481

7547

بخش طرقبه

شانديز

2951

13253

6722

6531

طرقبه

3583

15446

7675

7771

بخش

احمدآباد

پيوه ژن

4081

18821

9225

9596

سرجام

5758

27254

13456

13798

بخش

رضويه

پايين ولايت

1158

6316

3128

3188

آبروان

2341

12186

6027

6159

ميامي

8286

42878

21392

21416

 

جدول توزيع جمعيت در شهرستان مشهد در سال 1375

 

 

 

1-4-2سواد و اشتغال :

 

از مجموع جمعيت شهرستان مشهد در سال 1375 معادل 1965903 نفر را افراد واقع در گروه سني بالاي 6 سال تشكيل مي داده است كه از اين تعداد 993884 نفر مرد و 972519 نفر زن بوده اند كه از اين تعداد 1732369 نفر باسواد بوده اند كه در مقايسه با جمعيت بالاي 6 سال 1/88 درصد را شامل مي شود از كل جمعيت بالاي 10 سال كه معادل 573487 نفر مي شوند و 79/33 در صد جمعيت را در برمي گيرد كه 18 /33 درصد در نقاط شهري 49/37 درصد در نقاط روستايي بوده از كل جمعيت شهرستان 538212 نفر شاغل و 35275 نفر بيكاران و افراد جوياي كار تشكيل مي دهد.

 

1-5ويژگي هاي اقتصادي :

فعاليت هاي اقتصادي شهرستان مشهد را مي توان به سه بخش : كشاورزي ،صنعت ، خدمات تقيسم بندي كرد.

1-5-1زراعت :

بر اساس آمار سال 1379 ادره كشاورزي شهرستان مشهد سطح زير كشت محصولات زراعتي شهرستان مشهد 143794هكتار بوده است از اين ميزان غلات (گندم و جو) 91328 هكتار(5/63) درصد سطح زير كشت را به خود اختصاص داده اند از سطح زير كشت محصولات اين شهرستان 65941 هكتار (9/45) درصد مربوط به كشت آبي و 77813 (1/54) درصد را كشت هاي ديم به خود اختصاص داده اند . محصولات عمده شهرستان شامل :گندم،جو، چغندرقند، محصولات جاليزي و نباتات علوفه اي مي باشد كه به صورت آبي و ديم كشت مي شود .

 

نوع محصول

سطح زير كشت

مقدار توليد (تن)

گندم و جو

55000

98418

هندوانه و خربزه

8123

41028

چغندر قند

3300

90750

پنبه

450

1035

علوفه

3620

53380

صيفي جات

7969

242886

ساير

1087

1500

حبوبات

1965

1203

زيره سبز

48

61

جمع

88990

530261

 

جدول سطح زير كشت و ميزان توليد محصولات زراعي شهرستان مشهد در سال1380

 

 

باغداري: باغات شهرستان مشهد شامل سيب ،گيلاس ،آلبالو و گردو مي باشد كه در بخش هاي مختلف شهرستان واقع شده اند سطح زير كشت محصولات باغي شهرستان 12955 هكتار مي باشد كه 12532 هكتار (7/96) درصد آن را اراضي آبي و 423 هكتار (3/3) درصد آن اراضي ديم باغي تشكيل مي شود .

 

دامداري: شيوه دامداري در اين شهرستان به دو صورت سنتي و صنعتي بود كه شيوه غالب به صورت صنعتي مي باشد بر اساس اطلاعات شبكه پست دامپزشكي شهرستان در سال 1379 مجموعا 2396093 واحد دامي معادل 67/11 درصد از كل واحد دامي استان است.

 

1-5-2صنايع:

 

صنايع اين شهرستان را در دو بخش صنايع دستي و صنايع سنگين مورد بررسي قرار مي دهيم .

الف) صنايع دستي : اين صنايع كه با استفاده از مواد اوليه محلي و اتكاء به نيروي دست در نواحي روستايي شكل مي گيرند در سطح شهرستان مشهد از اهميت زيادي برخوردار است . مهمترين صنايع دستي شهرستان قاليبافي و صنايع چوبياست كه در بخش هاي مختلف شهرستان توليد مي شوند كه صنعت فرش بافي به تنهايي 1077 نفر را مشغول به كار كرده است .

 

ب) صنايع بزرگ: معم.لا مواد اوليه آن از خارج منطقه تامين شده و در توليد آنها انرژي جايگزين كارگر مي شود . شهرستان مشهد در پايان سال 1378 داراي 1997 واحد صنعتي فعال بوده است كه پروانه بهره برداري تحت پوشش اداره كل صنايع سازمان جهاد سازندگي و اداره كل معادن و فلزات استان را اخذ كرده هند و در واحدهاي فوق الذكر تعداد 59140 نفر مشغول به كار بوده اند كه اين رقم 66 درصد از شاغلين واحدها صنعتي استان را دربر مي گيرد . مهمترين صنايع شهرستان مشهد شامل : صنايع غذايي ،صنايع نساجي و چرم، صنايع چوبي و سلولزي ،صنايع شيميايي ، صنايع فلزي ،صنايع برق و الكترونيك و صنايع ماشين سازي و ساخت تجهيزات مي باشد.

 

ج)معادن :در شهرستان مشهد 27 معدن با توليد سالانه 27540تن در حال بهره برداري مي باشد اين معادن در سطح شهرستان عبارتند از: معدن آهك،معدن مارن، معدن گچ خاكي و سنگ گچ ، سنگ لاشه ، معدن سنگ تزييني ، معدن سنگ نمك ،معدن فلدسپات و معدن سنگ آهن.

 

1-5-3 خدمات:

 

خدمات مهمترين سهم را در بين فعاليت هاي مزبور بخش خدمات به خود اختصاص داده خدمات اين شهرستان شامل : عمده فروشي ،تعمير وسايل نقليه موتوري ، موتور سيكلت و كالاهاي شخصي و خانگي و هتل و رستوران ،حمل و نقل، انبارداري و ارتباطات ، واسطه گرهاي مالي ،مستغلات و اجاره و فعاليت هاي كار و كسب ، اداره امور عمومي و دفاع و تامين اجتماعي و شخصي ،خانوار هاي معمولي و داراي مستخدم سازمان ها و هيئت هاي برون مرزي و دفاتر و ادارات مركزي . اين بخش در نقاط شهري تمركزبيشتري دارد تا نقاط روستايي به طوري كه فعاليت هاي خدماتي در نقاط شهري 3/61 درصد و در نقاط روستايي برابر 55/21 درصد مي باشد در مجموع شاغلين بخش خدمات شهرستان مشهد 92/54 درصد از كل شاغلين را به خود اختصاص داده است.

 

2)شناخت حوزه نفوذ:

 

مطالعه و بررسي وضعيت سكونتگاهي روستايي نشان مي دهد بعضي از روستاها به دليل برخورداري از موقعيت اداري ،ارتباطي ،خدماتي،اقتصادي و... مناسب در چنان شرايطي قرار مي گيرند كه ساير روستاهاي پيرامون آنها بخشي از خدمات مورد نياز خود را از اين روستاها تامين مي نمايد در چنين وضعيتي روستاهاي پيرامون اثرات خاص خود را در روستا ي نافذ به جاي مي گذارند كه مهمترين آنها تقويت هر چه بيشتر موقعيت روستاي مركزي در نظام سلسله مراتب خدماتي روستاها و جذب خدمات بيشتر تقويت موقعيت اقتصادي روستا و ... مي باشد بدين جهت مي توان گفت شناخت حوزه نفوذ و نافذ روستاها در مطالعات و برنامه ريزهاي توسعه روستايي از جهت والايي برخوردار است براي حوزه نفوذ تعاريف مختلفي تا كنون ارائه شده است مهمترين آنها عبارتند از حوزه نفوذ يك روستا فضايي است كه ساكنين سكونتگاه هاي پيرامون براي انجام امور روزمره و با تامين خدمات مورد نياز به آن روستا مراجعه مي نمايند.

در مطالعات حاضر به منظور شناخت تاثيرات روستاهاي حوزه نفوذ ر روستاي خادم آباد وضعيت حوزه نفوذ اين روستا به شرح ذيل مورد بررسي و مطالعه قرار گرفته است تا با درك هر چه بيشتر شرايط حاكم بر اين روستا نسبت به تهيه طرح هادي روستا اقدام گردد.

 

2-1 تعيين حوزه نفوذ :

 

براي تعيين حوزه نفوذ روستاي خادم آباد از روش ضريب برخورداري از خدمات عمومي مورد نياز جوامع روستايي و همچنين ميزان وابستگي روستاهاي پيرامون خادم آباد به يكديگر و موقعيت اين روستا در سلسله مراتب خدماتي تعيين شده در طرح هاي بالا دست (طرح هاي سطح بندي خدماتي و طرح جامع شهرستان مشهد) استفاده شده است .

الف) خدمات موجود در روستاي خادم آباد :

اين روستا در حال حاضر با برخورداري از 860 نفر جمعيت داراي :

1-          دبستان ابتدايي پسرانه و دخترانه . 2- مدرسه راهنمايي پسرانه و دخترانه .3- دبيرستان و پيش دانشگاهي پسرانه .4- حمام عمومي.5- خانه بهداشت.6- غسلخانه .7- دفتر پست و مركز تلفن .8- برق سراسري .9- لوله كشي آب .10- پايگاه مقاومت بسيج و شوراي اسلامي

ب)در حال حاضر ساكنين هيچ يك از روستاهاي پيرامون جهت بهره برداري از خدمات موجود در روستاي خادم آباد به اي روستا مراجعه نمي نمايند به جز دبيرستان و پيش دانشگاهي كه تعداد زيادي از اطراف روستا به اين دبيرستان مشغول به تحصيل هستند.

ج)روستاي خادم آباد فاقد حوزه نفوذ مي باشد و خدمات موجود در اين روستا صرفا مورد استفاده مردم خود روستا مي باشد ضمن آنكه اين روستا وضعيت در آينده كماكان ادامه خواهد داشت در طرح هادي روستاي خادم آباد خدمات در نظر گرفته شده صرفا براي جمعيت ساكن در اين روستا خواهد بود .

 

3)آشنايي روستا

 

3-1 موقعيت جغرافيايي روستا:

 

روستاي خادم آباد واقع در دهستان ميامي از بخش رضويه شهرستان مشهد مي باشد اين روستا در طول جغرافيايي 59 درجه 48 دقيقه و در عرض جغرافيايي 36 درجه 13 دقيقه قرار گرفته است و فاصله اش به مركز شهرستان كيلومتر مي باشد اين روستا در 13 كيلومتري جاده مشهد واقع شده است و از نظر توپوگرافي اين روستا جلگه اي است.روستاي خادم آباد از سمت شمال به ارتفاعات و از سمت جنوب به باغات و از سمت شرق به بخش رضويه محدود مي گردد .

 

3-2 تعيين محدوده اراضي كشاورزي و منابع طبيعي:

 

وسعت روستا ها تا حد زيادي بيانگر ويژگي هاي محيط طبيعي و شرايط اجتماعي و اقتصادي  آنهاست در نواحي كه مسطح بوده و خاك حاصل خيز و آب كافي در دسترس است . روستاها معمولا بزرگ و برعكس در نواحي تپه ماهوري و كوهستاني كه قشر خاك ناچيز مي باشد و در نتيجه حاصلخيزي خاك و بهره دهي پايين است روستا ها كوچك مي باشند . اكنون روستاي خادم آباد داراي وسعت كمي است و محدوده اراضي كشاورزي اين روستا  است كه از نظر حاصل خيزي خاك و آب كافي در سطح خيلي پاييني است .

 

3-3 بررسي منابع آب :

 

اصولا در كشور ايران هر جايي كه روستايي شكل گرفته قطعا منبع آبي داشته و تعيينتوسعه روستا تا حد زيادي با ميزان كيفيت آ ب و در مراحل بعدي با زمبن و پيشرفت هاي فني جوامع انساني مرتبط است .

 تنها يك قنات در روستا وجود دارد كه تقريبا 10 سال پيش مردم روستا از همين قنات براي آشاميدن و براي كشاورزي استفاده مي كردند اكنون آب آشاميدني اين روستا از طرف دولت لوله كشي شده و آب مورد نياز مردم از طريق لوله كشي تامين مي گردد كه تنها از آب قنات براي كشاورزي استفاده مي كنند كه طبق مقررات افراد روستا هر 6 ساعت به 6 ساعت حق استفاده از آب را دارند و گاهي كه مردم با كمبود آب يا قحطي آب مواجه مي شوند افرادي كه وسيله نقليه دارند از شهرك رضويه آب تهيه مي كنند و افراد ديگر هم مجبور هستند از آب قنات كه كمي شور است استفاده كنند.

 

3-3-1اقليم روستا :

 

الف) رطوبت:

رطوبت متوسط مشهد 4/56 درصد و متوسط حداقل و حداكثر سالانه 5/36 درصد در تير ماه و 19/7 درصد در دي ماه است.

ب)درجه حرارت:

درجه حرارت در طي دوره آماري 1330-1380 4/14 درجه سانتي گراد و اختلاف ميانگين درجه حرارت در سرد ترين ماه و گرم ترين ماه 35 درجه است ميانگين حداكثر دماي سالانه 4/26 درجه مربوط به ماه تير و ميانگين حداقل دماي سالانه 4 درجه مربوط به ماه دي است.

 

ج)بارندگي:

متوسط بارندگي در طي دوره آماري 1380-1330 در شهرستان مشهد 64/259 ميليمتر است حداكثر ميانگين ماهانه بارش در شهرستان مشهد 8/55 ميليمتر در اسفند ماه و حداقل ميانگين ماهانه بارش 7/0 ميليمتر در مرداد ماه مي باشد . به طور كلي ميزان نزولات در اين شهرستان كم است.

 

د)تابش خورشيد:

 

ميانگين مجموع سالانه ساعات آفتابي مشهد 2500 ساعت است كه از اين ميزان كم ترين ساعات آفتابي در بهمن ماه بيشترين آنها در تيرماه است . زاويه تابش خورشيد در عرض جغرافيايي 37 درجه در ظهر محلي ، اول تير ماه برابر 90 درجه و در ظهر محلي دي ماه 45 درجه است . عوامل تاثير گذار بر اقليم مشهد عبارتند از عرض جغرافيايي، هواي گرم وخشك كوير قره قوم.

 

آمارهاي به دست آمده نشان مي دهد كه روستاي خادم آباد داراي آب و هواي معتدل و مرطوب مي باشد و وضع طبيعي ان به صورت جلگه اي است . باد روستا از سمت  شمال به جنوب است به همين دليل خانه ها تقريبا به صورت شرقي غربي ساخته شده اند ولي بايد براي طرح پيشنهادي با  دقت بيشتري طراحي را ارائه داد. و همچنين به دليل رطوبتي بودن روستا باد مزاحمي ندارد.

 

3-4 بررسي ويژگي هاي جمعيتي :

 

جمعيت مهمترين عامل انساني در شكل گيري  روستا و همچنين توزيع و تراكم و معيشت و توسعه آنهاست بنابراين آگاهي از كميت و كيفيت جمعيت ساكن در منطقه از ضروريات برنامه ريزي مي باشد . چنانچه هدف از مطالعه اجراي يك پروژه عمراني باشد اين امر مضاعف مي شود چرا كه با مطالعه دقيق عناصر مختلف جمعيت مي توان نسبت به توانايي مشاركت فكري و دستي و قدرت ريسك و عواملي از اين دست آگاهي لازم را به دست آورد .

 

3-4-1 تعداد جمعيت و بعد خانوار:

 

واضح ترين نوع سنجش در جمعيت شناسي شمارش ساده تعداد افراد جمعيت است ولي دانستن رقم كل جمعيت به تنهايي كافي نيست و بايد رابطه اي ميان اين رقم و بعضي عوامل ديگر مثلا تعداد خانوار برقرار كرد كه به اين ترتيب بعد خانوار بدست مي آيد.  

تعداد خانوار

 

تعداد جمعيت

 

 

= بعد خانوار

 

         

 

 

 

 

 

 

 

سال سرشماري

 

1345

1355

1365

1375

1384

جمعيت

385

469

938

752

853

تعداد خانوار

90

125

160

114

138

بعد خانوار

27/4

75/3

8/5

6/6

18/6

 

 

 تعداد جمعيت و بعد خانوار بر اساس آمارهاي 45 تا 75 جمعيت اين روستا به ترتيب 385،469،938،752 نفر بوده است كه بعد خانوار همين سال ها به ترتيب عبارتند از 27/4 ،75/3،8/5 ، 6/6 بوده است . براي شناخت وضعيت جمعيت و خانوار روستا از نتايج سرشماري هاي عمومي ومسكن نشان مي دهد روستاي خادم آباد در سال 45 در قالب 90 خانوار با بعد خانوار 27/4 اين روستا در سال 55 داراي 469 نفر در قلب 125 خانوار با بعد خانوار 75/3 و در سال 65 داراي 938 نفر در قالب 160 خانوار با بعد خانوار 8/5 و در نهايت در سال 75 با 752 نفر جمعيت در قالب 6/6 بوده است.

 

3-4-2 بررسي تحولات جمعيتي و روند مهاجرت :

 

در بررسي روند افزايش و كاهش جمعيت اين روستا تنها مواليد و مرگ و مير تاثير ندارد بلكه درون كوچي و برون كوچي نيز جمعيت در اين امر نقش مهمي ايفا مي كند از اين افزايش جمعيت يك منطقه با محاسبه نرخ رشد مطلق و نرخ رشد طبيعي و نرخ مهاجرت مواجه است .

 

نرخ رشد مطلق:

 

در مطالعه نرخ رشد مطلق جمعيت يك روستا از آمارهاي سرشماري فرهنگ آبادي در دوره هاي مختلف و همچنين از آمار خانه بهداشت استفاده شده است تحولات جمعيت روستا را طي دوره هاي مختلف زماني در يك جدول نشان داده شده است.

 

Pt = po (1+r) *100

 

 

 

سال

 

1345

1355

رشد 5545

1365

رشد65        -55

1375

رشد 75-65

رشد 75-45

جمعيت

 

385

469

9/1

938

1/7

752

1/2-

02/2

 

 

 

دليل عدم تعلدل:

به طور كلي با بررسي هاي انجام شده در اين روستا روند كلي جمعيت در سال 45-55

جمعيت رو به كاهش است به دليل اين كه قبل از انقلاب بوده و مردم روستا به اطراف

مهاجرت كرده بودند و همچنين در سال 55-65 جمعيت افزايش يافته كه روال طبيعي خود

را دارد ولي جمعيت در سال 65-75 روند جمعيت بايد كاهش داشته باشد به دليل سواد كم و زاد و ولد بيش از حد و همچنين به دليل ورشكستگي افراد از شهر به روستا مهاجرت كرده بودند و به همين دليل از روال طبيعي خود خارج شده ولي در سال 75-84 به دليل آگاهي دادن به افراد روستا از طريق خانه بهداشت و به وجود آمدن فرهنگ در روستا جمعيت روستا رئ به كاهش بوده و روند جمعيت را به طور طبيعي به وجود آورده است.

 

 

 

نرخ رشد طبيعي:

نرخ رشد طبيعي بر اساس آمار تولد و مرگ و مير جمعيت روستا محاسبه شده است با توجه به نرخ رشد طبيعي و نرخ رشد مطلق مي توان نرخ هماجرت را مشخص كرد.

 

 
 

 

 

 

 

 

 

 

سال

جمعيت

جمعيت ميانه

تعداد متولدين

تعداد فوت شدگان

نرخ رشد طبيعي

نرخ رشد مطلق

نرخ مهاجرت

1379

842

865

12

4

9/0

3/3

38/2

1380

870

5/860

18

2

8/1

1/2-

9/3-

1381

851

5/868

9

3

7/0

03/2

33/1

1383

886

873

13

0

4/1

72/3-

12/5-

1384

853

5/869

14

4

2/1

 

 

ميانگين

8/861

75/866

2/13

25/3

2/1

08/0

3/1-

 

 

 

 

3-4-3ساخت جمعيت:

 

3-4-3-1تركيب سني :

در برنامه ريزي هاي اقتصادي ، آموزشي ،بهداشتي آگاهي از ويژگي هاي طبقاتي سني جمعيت الزامي است اين آگاهي ها سبب مي شود تا نياز به تعداد مشاغل در آينده را فراهم نمود و از قبل به تعداد مورد نياز براي جوانان وارد بازار كار مي شوند وبه  افزايش جمعيت پي برد در مطالعات جمعيتي روستاي خادم آباد از اطلاعات و آمار خانه بهداشت در سال 84 استفاده شده است بر اساس اين آمار جمعيت روستاي خادم آباد 860 نفر مي باشد از مجموع اين افراد 47/29 درصد از گروه سني كودكان و نوجوانان ، 15/43 درصد از گروه سني جوانان ،46/22 درصد در گروه سني بزرگسالان و 92/4 درصد از گروه سني سال خوردگان واقع شده اند .

 

 

سال

گروههاي سني

14-0

34-15

64-35

65+

جمع

1375

تعداد

263

464

25

752

درصد

97/34

7/61

33/3

100

1384

تعداد

252

369

192

42

855

درصد

47/29

15/43

46/22

92/4

100

 

3-4-3-2تركيب جنسي:

 

آمارهاي ارائه شده از سوي خانه بهداشت روستاي خادم اباد نشان مي دهد كه نسبت جنسي اين روستا در سال 1385 26/649 محاسبه شد كه نشان دهنده عدم تعادل بين زنان و مردان روستا است البته اين وضعيت در طبقات مختلف سني متفاوت از هم مي باشد به طوري كه در جدول نشان مي دهد نوعي عدم تعادل در نسبت جنسي طبقات مختلف مشاهده مي شود بررسي هاي انجام شده نشان مي دهد اين اصل بنا به دلايلي از قبيل عدم تعادل در زمان تولد و مهاجرت در سالهاي بعد ايجاد شده است.

 
 

 

 

 

 

 

 

 

گروه سني

مرد

زن

نسبت چنسي

درصد از جمعيت

4-0

34

35

14/97

08/8

9-5

38

41

68/92

26/9

14-10

66

38

68/173

19/12

19-15

73

57

07/128

24/15

24-20

49

56

5/87

3/12

29-25

39

26

150

6/7

34-30

40

29

93/137

08/8

39-35

20

21

23/95

8/4

44-40

25

18

88/138

04/5

49-45

21

16

25/131

3/4

54-50

13

17

47/76

5/3

59-55

10

11

9/90

4/2

64-60

8

10

80

1/2

69-65

13

6

6/216

2/2

74-70

7

6

6/116

5/1

79-75

4

2

200

7/0

84-80

1

3

3/33

46/0

جمع

461

392

38/2046

100

 

 

 

 

در مي يابيم كه در سنين 9-0 سال گروه دختران بر پسران برتري دارد ولي نسبت جنسي در گروه 14-10 افزايش زيادي يافته است اختلاف زيدي ارقام اين دو گروه سني و افزايش پسران نسبت به گروه سني قبلي ناشي از اختلاف ميزان مرگ ومير بين دو جنس مي باشد . از علاقه بيشتر خانواده هاي روستايي به جنس پسر مراقبت بيشتري از آنها به عمل آمده در نتيجه مرگ ومير پسرها مقابل دخترها با كاهش مواجه مي باشد .نسبت جنسي در گروه24-15 افزايش يافته در اين بين نسبت جنسي مربوط به گروه سني 24-20 كاهش يافته به دليل اينكه اين گروه سني شامل نيروي جوان مي باشد براي دستيابي به امكانات و خدمات بيشتر از قبيل فرصت هاي شغلي و برخورداري از خدمات رفاهي بيشتر اقدام به مهاجرت نموده اند در گروه سني 49-25 نسبت جنسي افزايش يافته است و به دليل نداشتن در آمد كافي وورشكستگي  مردان به روستاي خود بازگشته اند و همچنين در سنين  84-50 نسبت جنسي به دليل عدم تعادل درآمد دچاد اختلال شده است.

 

3-4-4سواد و تحصيلات:

 

عمده ترين دلايل عقب ماندگي سرزمين ها ريشه در ككم سوادي و ضعف آموزشي آنها دارد و جمعيت ها در سايه دانش و تخصص بالا تر آنها عملي مي شود فعاليت هاي اجتماعي و اقتصادي يك جمعيت متاثر از سطح سواد و ميزان تحصيلات جمعيت است . جمعيتي كه از نظر تحصيلات در ستون پايين قرار دارد ناگزير به مشاغل ساده و بي اهميت مي باشد چنين جمعيتي داراي خلاقيت و نوع آوري كمتري مي باشد پس بايد براي سطح سواد  كوشيد زيرا هرگونه  تحول و رشد وتوسعه در جامعه متزمل دارا بودن يك جمعيت با سواد مي باشد بنابراين آگاهي از ميزان كميت و كيفيت سواد هر جامعه نقش مؤثري در ميزان پذيرش يافته هاي جديد و افزايش قدرت ريسك و مسائل اجتماعي دارد هر جه ميزان باسوادي در يك جامعه بيشتر باشد علاوه بر اين كه آگاهي افراد نسبت به طرح هاي عمراني بيشتر مي شود ميزان مشاركت فكري آنها در به ثمر رسيدن طرح ها نيز بيشتر خواهد شد .

عوامل سواد پايين:

1-                    پايين بودن سطح در آمد

2-                    موقعيت جغرافيايي روستا

3-                    عدم وجود مراكز آموزشي در روستا در زمان گذشته

 

نام مكان

با سوادي نقاط روستايي

مردان

زنان

ايران

74/76

41/62

روستاي خادم آباد

25/54

27/23

 

 

همان طور كه در جدول مشاهده مي كنيد وضعيت باسوادي مردان بيشتر از زنان است به خاطر اين كه دبيرستان اين روستا فقط پسرانه است و همچنين اين دبيرستان به عنوان قمر حساب مي آيد .

 

 

3-4-4-1اشتغال به تحصيل:

 

 

مقطع تحصيلي

پسران

دختران

جمع

درصد

دبستان

41

33

74

34/64

راهنمايي

16

15

31

27

متوسطه

10

0

10

69/8

جمع

67

48

115

100

 

نرخ اشتغال به تحصيل عمومي برابر است با:             

 

       
 
   

 100 ×

 
 

 

 

 

 

 

 

3-4-5 وضعيت فعاليت و اشتغال:

 

رشد و توسعه اقتصادي هر سرزمين متكي به قدرت توليدي آن سرزمين است قدرت توليدي خود عامل عمده در تفاوت هاي فضايي است جمعيتي كه از قدرت توليدي بالايي برخردار است علاوه بر تامين نيازهاي مصرفي جمعيت خود مازاد توليد را صادر مي نمايدو از طريق آن پول كافي را براي تامين وارددات بدست مي آورد مسلما براي رسيدن به سطح بالايي از توليد به يك نيروي فعال كاري و داراي مهارت و تخصص كافي نياز است كل جمعيت بالاي 10 سال را مي توان به دو گروه فعال اقتصادي و غير فعال اقتصادي تقسيم نمود جمعيت فعال شامل افراد شاغل و بيكاران جوياي كار است جمعيت غير فعال اقتصادي شامل دانش آموزان ،دانشجويان ،زنان خانه دار ،افراد داراي درآمدهاي بدون كار و بازنشسته ها مي باشد.

 

جمعيت بيكار+جمعيت شاغل =جمعيت فعال

 

139=5 +134 =جمعيت فعال روستاي خادم آباد(سال 75)

       
   

جمعيت شاغل

 
 
 

 

 

 

 

 

 

40/96=100  134 =نرخ اشتغال روستاي خادم آباد(سال75)

 

Text Box: جمعيت بيكار

 

 

Text Box: جمعيت فعال

 

 

59/3=100  5 =نرخ بيكاري روستاي خادم آباد(سال75)

 

 

100   جمعيت فعال = ميزان فعاليت اقتصادي

 

 

41/22 = 100   139 = ميزان فعاليت اقتصادي روستاي خادم آباد(سال75)

 

همچنين بار تكفل خالص در روستا نيز محاسبه گرديده است بار تكفل نشا ن دهنده بار حقيقي و اقتصادي است كه از نظر تامين معاش زندگي افراد غير شاغل بر دوش افراد شاغل جامعه قرار دارد.

 

جمعيت شاغل جمعيت كل = بار تكفل خالص

 

751= 134-752 = بار تكفل خالص روستاي خادم آباد (سال75)

 

3-5 ويژگي هاي اقتصادي:

 

توان اقتصاد روستايي به عنوان عامل موثر در جذب و دفع جمعيت مي تواند نقش موثري در چگونگي پيش بيني جمعيت و در نهايت طراحي روستاداشته باشد . به طور كلي فعاليت هاي روستا در سه محور اصلي كشاورزي ،صنعت و خدمات قرار دارند.

 

3-5-1 كشاورزي:

كشاورزي به طور كلي  به سه بخش باغداري ،زراعت و دامداري تقسيم ميشود ولي در اين روستا به دليل كمبود آب بخش باغداري در اين روستا وجود ندارد.

 

الف)زراعت:

در هر منطقه با توجه به نوع اقليم ،خاك،وضعيت ناهمواري ها و ساير عوامل طبيعي يك يا چند محصول زراعي داشته و ساير محصولات را تحت تاثير خود قرار مي دهد .

 

 

 

 

 

 

 

نام محصول

سطح زير كشت

راندومان

(kg)

كل توليد

(kg)

قيمت هر كيلو(ريال)

هزينه در هكتار(ريال)

هزينه كل(ريال)

درآمد ناخالص

درآمد خالص

گندم آبي

5/169

2790

472905

1500

1100000

18900000

709357500

523457500

گندم ديم

12

290

3480

1500

300000

3600000

5220000

1620000

جو ديم

33

280

9240

1350

300000

9900000

12474000

2574000

جو آبي

5/14

2100

30450

1350

1300000

18850000

41107500

22257500

يونجه

2

68000

136000

1000

100000

200000

136000000

135800000

اسپرس آبي

2

68000

136000

1000

100000

200000

136000000

135800000

نباتات جاليزي

5

800

4000

4500

800000

4000000

18000000

14000000

گوجه فرنگي

2

2200

44000

2500

2000000

4000000

11000000

7000000

جمع

240

 

 

 

 

226650000

29000000

84259000

 

 

 

ب)دامداري:

در هر روستايي با توجه به اقليم ، آب و هوا و ساير عوامل طبيعي داراي تعداي دام است.كه در جدول زير موقعيت دامي روستاي خادم آباد را مورد بررسي قرار داده شده است.

 

نوع دام

تعداد دام

درآمد نا خالص هر راس(ريال)

درآمد خالص هر راس(ريال)

كل درآمد خالص

(ريال)

گاو

67

4000000

2500000

167500000

گوسفند

610

500000

350000

213500000

بز

101

400000

300000

30300000

جمع

778

4900000

3150000

411300000

 

 

 

3-5-2 صنعت:

در اين روستا متاسفانه صنعتي كه قابل محاسبه باشد و همچنين در اقتصاد آنها تاثير بگذارد ندارند.

 

3-5-3 خدمات:

در هر روستايي با توجه به  نيازهاي افراد روستا امكاناتي وجود دارد كه در اين روستا خدمات آن را مورد بررسي قرار داده ايم.

 

 

نوع اشتغال

 

تعداد شاغلين

درآمد ماهانه

(ريال)

درآمد سالانه

(ريال)

خانه بهداشت

1

1200000

14400000

مخابرات

1

1000000

12000000

نانوايي

1

900000

19200000

فروش نفت

1

1000000

12000000

مواد غذايي

2

1000000

12000000

جمع

6

5100000

69600000

 

 

 

 

 

 

 

3-5-4 درآمد حاصل از بخش هاي اقتصادي:

 

بخش هاي اقتصادي

ميزان درآمد

درصد از كل درآمد

روستا

درآمد سرانه

جمعيت

درآمد سرانه

خانوار

زراعت

842509000

66 /63

713/1120357

825/7390429

دامداري

411300000

07/31

4894/546941

737/3607894

خدمات

69600000

25/5

19149/92553

3158/610526

جمع

132340900

100

3939/259282

88/11608850

 

 

 

 

 

 

 

 

 

3-5-5 سرانه درآمد جمعيت و خانوار از كل درآمد روستا :

 

 

درآمد سرانه

سالانه

درآمد سرانه

ماهانه

جمعيت (سال75)

752

3939/259282

86616/21606

خانوار

114

88/11608850

24/967404

 

 

3-6 شناخت عوامل موثر در پيدايش روستا :

 

شكل و نحوه استقرار و در مجموع علت وجودي سكونتگاه هاي وستايي نازمند يك بررسي همه جانبه و دقيق است چرا كه ب پايه سكونتگاه هاي انساني عوامل و نيروهاي گوناگون اعم از محيطي،اجتماعي ،اقتصادي،فرهنگي و سياسي در محل استقرار و وسعت سكونتگاه ها تاثير گذارند كه تاثير اين عوامل در گذر زمان تفاوت مي نمايد نه تنها عوامل و نيروهاي دروني بلكه نيروهاي بيروني نيز در گستره دخل و تصرف گروه هاي انساني در محيط و نهايتا شكل بخشي به فضاهاي زيستي معيشتي تاثير به سزايي داشته است بر اين اساس گروه هاي انساني به نوعي آرامش مكاني ،فضايي و طبيعي دست مي بابند كه عمدتا كل محور منابع طبيعي به ويژه آب و خاك مي گرد.

 

الف)عوامل طبيعي:

 

ب)عوامل فرهنگي ،اجتماعي و اقتصادي:

 

روستاي خادم آباد از نظر جمعيتي ،اقتصادي از روستاهاي تقريبا كم جمعيت شهرستان مشهد به شمار مي آيد همچنين بنا به مطالعات انجام شده اين روستا از قدمت زيادي برخوردار مي باشد علي پيدايش اوليه اين روستا در محل فعلي آن وجود آب و فضل و بخشش ارباب روستا به نام آقاي هاشم زاده بوده است كه سند بيشتر زمين ها و خانه ها به نام ارباب بوده . مطالعات انجام شده نشان مي دهد روستاي خادم آباد در سال حدود 300 ه.ق وجود داشته است سنگ قبر هايي در گورستان عمومي اين روستا تاريخ آن را در سال هاي 389 ه.ق نشان مي دهد.

 

3-7 شناخت وتعيين نحوه كاربري وضع موجود:

 

شناخت و تعيين فضاهاي وضع موجود و آگاهي از ميزان هر يك از آنها كمك شاياني به بررسي و ارائه پيشنهاد جهت رفع مشكلات فضاهاي مورد نياز روستا مي نمايد لذا بررسي نوع و مساحت و سرانه كاربري هاي مختلف در روستا ضروري است.

 

 

 

 

كاربري موجود

مساحت m2

سرانهm2

درصد از وسعت

مسكوني

32/33664

46/39

46/67

تجاري

52/46

05/0

08/0

آموزشي

8/861

01/1

72/1

بهداشتي درماني

74/261

3/0

51/0

مذهبي فرهنگي

66/308

36/0

61/0

تاسيسات و تجهيزات

86/290

34/0

58/0

ارضي باير

22/12519

67/14

09/25

معابر

6/1941

27/2

88/3

جمع

72/49894

46/58

95/99

 

 

 

3-8 بررسي چگونگي مالكيت اراضي:

 

با بررسي هاي انجام شده مي توان مالكيت اراضي را به چهار گروه مالكيت خصوصي ،مالكيت دولتي، مالكيت وقفي و مالكيت عمومي تقسيم بندي كردكه خانه هاي خصوصي در اصل به نام ارباب بوده كه اكنون به عنوان خصوصي استفاده مي كنند . مالكيت دولتي اين روستا مدرسه ،خانه بهداشت و اداره پست است .مالكيت وقفي آن دو فضاي مذهبي است كه وقف شده است و در نهايت مالكيت عمومي اين روستا را ميتوان حمام و گورستان نام برد.

 

 

3-9 شناخت كيفيت ابنيه روستا و بررسي مصالح ساختماني:

 

در بررسي كيفيت ابنيه عوامل مختلفي همچون شرايط اقليمي ،اقتصادي،فرهنگي ،نوع مصالح ساختماني موجود در روستا و امكان دسترسي به مصالح خارج روستا نقش دارد مجموعه اين عوامل ابنيه موجود درروستا را به چهار گروه با دوام ،نيمه با دوام، كم دوام و بي دوام (مخروبه)تقسيم بندي مي كنيم.

 

3-10 بررسي شبكه هاي ارتباطي:

 

شبكه ها امكان مبادله را درون يك اجتماع و اجتماعات مختلف فراهم مي آورد روستاها واسطه شبكه در هم تنيده اي كه تار و پود آن را يكي از عناصر اساسي ادغام فضاها در ميان فضاي مسكوني تشكيل مي دهد سازمان مي يابد.

جابه جايي انسان ،حيوان از نقطه اي به نقطه ديگر از مسائل مهم هر جامعه استاگر سيستم حمل .نقل كافي در اختيار نباشد مسلما امكان اتصال نواحي توليد و مصرف امكان نداشته بنابراين سيستم حمل ونقل مناسب نتايج مثبت و پراهميتي را براي بهره دهي بهينه ايجاد مي نمايد.

بسياري از نواحي منزوي و دور افتاده هنگامي كه از امكانات ارتباطي مناسب برخوردار مي گردند از انزواي جغرافيايي خارج شده و ارزش اقتصادي مناسبي را كسب مي نمايند در جوامع روستاي شبكه هاي ارتباطي به حيث تنوع محدود مي باشد عمدتا داراي شبكه هاي ارتباطي داخل روستا ،شبكه هايي كه روستا را به مزارع سوق مي دهد و شبكه هايي كه روستاهاي مجاور را به يكديگر مرتبط مي نمايد و به اصطللاح راه بين روستايي ناميده مي شود.

 

 

 

3-11 تعيين مراكز اوليه روستا و مراحل توسعه:

 

مطالعات و بررسي هاي انجام شده در اين زمينه نشان مي دهد اولين مساكن روستا در قسمت شمال غربي و حاشيه باغات و اطراف مسجد به وجود آمده و پس از آن در جهات مختلف گسترش يافته شكل فعلي خود را پيدا مي كند.

همچنان كه اشاره گرديد هسته اوليه روستاي خادم آباد در حاشيه باغات و اطراف مسجد روستا به وجود آمده و در طي زمان ،توسعه پيدا نموده است . مراحل مختلف توسعه روستاي خادم آباد در سه دوره زماني :

 

1- توسعه روستا قبل از سال 42 كه در بالا اشاره گرديد.

2-توسعه روستا در سال هاي 42 تا75 كه روستاي خادم آباد در بين اين سال ها شمال شرق آن شكل گرفت.

3- توسعه روستا پس از پيروزي انقلاب اسلامي سال 57 و بعد از آن كه روستاي خادم آباد به تدريج با شكل گرفتن قسمت مركزي شكل فعلي خود را به وجود آورده است.

 

3-12 وضعيت شيب روستا:

 

مي دانيم كه شيب هر منطقه با توجه به وضعيت توپوگرافي بايد با دقت كامل در نظر گرفته شود شيب روستاي خادم آباد از سمت جنوب به شمال شكل گرفته است كه در زمان بارندگي آب باران به سمت باغات سرازير مي شود و خانه هايي كه در اين مسير قرار داشته باشند باعث مزاحمت افراد خانه مي شود .به طوركلي با در نظر گرفتن شيب روستا مي توان طرح هاي پيشنهادي خود را ارائه داد كه در مسير شيب روستا قرار نگيرد.

 

3-13 بررسي معماري و تركيب فضاهاي مسكوني و واحدهاي همسايگي:

 

اگر چه نياز انسان تامين مواد غذايي است اما نياز به محافظت از خود ،يافتن سر پناه نيازي بنيادي و همه گير است اگر چه تامين سر پناه و چهار ديواري بسيا ر مهم است و اگر همه ساختمانهاي مسكوني نيز با توجه دقيق به استاندارد هاي فني و ضوابط معماري بنا شوند بسياري از معضلات امروزي از قبيل ناپايداري ساختمانها در طول زمان ،هزينه هاي غير منطقي تعمير مداوم و عدم مقاومت در مقابل زلزله بر طرف خواهند شد وظيفه معماري فقط تامين اين نيازهاي عملي نيست به طور كلي تقليل معماري به چنين سطحي نه فقط با رسالت معماري در تضاد است بلكه عملا به ناچيز شمردن همان حداقل هاي فني و كاربردي منجر مي شود.

به طور كلي انتخاب جهت استقرار ساختمان به عواملي چون وضع طبيعي زمين ،ميزان نياز به فضاهاي خصوصي ،كنترل و كاهش صدا و دو عامل باد و تابش آفتاب بستگي دارد مهمترين وظيفه آ ن است كه با توجه به شرايط حرارتي ،بهداشتي و رواني مورد نياز ساختمان را در جهتي قرار دهد كه بيشترين استفاده از نور خورشيد حاصل شود همان طور كه فصل هاي مختلف سال به دليل تغيير محور زمين نسبت به خورشيد از يكديگر متمايزاند جهت يك ساختمان نيز تحت تاثير مقدار انرژي خورشيدي تابيده به ديوارهاي  آن در ساعات مختلف قرار دارد.

شكل ساختمان نيز مي تواند تاثير زيادي در هماهنگ ساختن ساختمان با شرايط اقليمي همچنين در تعديل انتقال شرايط بحراني هواي خارج به داخل ساختمان  داشته باشد بهترين فرم ساختمان فرمي است كه كمترين مقدار حرارت را در زمستان از دست بدهد و در تابستان نيز كمترين مقدار حرارت را از آفتاب و محيط اطراف دريافت كند بنابراين پلان مربع بهترين فرم ساختمان محسوب مي شود زيرا با وجود بيشترين حجم كمترين سطح خارجي را دارد . البته اين مسئله در مورد ساختمان هاي قديمي كه معمولا پنجره هاي كوچكي دارند و به همين دليل مي توان نفوذ بسار كم آفتاب به داخل آنها را ناديده انگاشت صدق مي كند ولي در مورد ساختمان هاي امروزي كه داراي قسمت هاي شيشه خور بزرگي است اين مسئله صادق نييست تعيين بهترين فرم براي ساختمان ها با توجه به تاثير دماي هوا و تابش آفتاب در شرايط حرارتي هواي داخلي ساختمان صورت گيرد.

در تمامي نظريه هايي كه در مورد ارتباط جهت ساختمان با تابش آفتاب ارائه شده جهت جنوبي بهترين جهت براي ساختمان ها اعلام شده است البته بي ترديد اين جهت باعث  دريافت بيشترين مقدار انرژي خورشيدي در زمستان و كمترين آندر تابستان مي شود . عمده ترين و قابل توجه ترين ويژگي مصالح ساختماني ظرفيت و مقاومت حرارتي آن است مهمترين ويژگي مصالح ساختمان به شرايط اقليمي محيط آن بستگي دارد از اين رو ويژگي لازم براي مصالح ساختماني در مناطق اقليمي گوناگون متفاوت است . در فصل گرم به دليل اختلاف زياد دماي هواي شب و روز مصالح ساختماني بايد با دقت بيشتري انتخاب شود بنابراين بهترين نتيجه زماني حاصل مي شود كه قسمت هايي از ساختمان كه هنگام روز مورد استفاده قرار مي گيرد با مصالح ساختماني سنگين مورد استفاده هنگام عصر و شب با مصالح سبك و با ظرفيت حرارتي كم ساخته شوند .

در طراحي خانه ها ي روستايي بايد مصالح فضاي مسكوني با فضاي دامي تفاوت داشته باشد و همچنين بايد ورودي فضاي مسكوني با فضاي دامي جدا باشد . در طراحي خانه هاي روستايي بايد دقت كرد كه در مسير وزش باد و همچنين در مسير شيب قرار نگيرد و بايد با توجه به فرهنگ و معيشتي كه دارند خانه ها طراحي شود.

 

3-14 تجزيه و تحليل و پيش بيني جمعيت آينده:

 

اسامي هر گونه برنامه ريزي اقتصادي ،فرهنگي ،اجتماعي .... تحولات جمعيتي است به دليل تغييرات اجتماعي ،فرهنگي و معيشتي در روستا و مراكزي كه با آن روستا مرتبط هستند افزايش جمعيت متغير است بنابراين نمي توان به طور قطع نسبت به تعيين تعداد جمعيت در سال هاي آينده اقدام كرداما به جمعيت اينكه به طور تقريبي شرايط آتي جمعيت مشخص شده است .

 

پيش بيني جمعيت 10سال آينده :

 

الف)توجه به نرخ رشد 30 ساله روستا =02/2

ب)توجه به نرخ رشد طبيعي 5 دوره اخير=44/2

ج)توجه به عامل مهاجرت كه نرخ رشد واقعي در آن محاسبه شده است=08/0

 

80224/1039 = (02/0 +1) 853 =94p

 

افراد افزايش يافته    8022403/186 =853 -80224/1039

 

خانوار افزايش يافته                 36/37=8022403/186

 

نرخ رشد پيشنهادي                                        2

 

بعد خانوار پيشنهادي                                      5

 

 

 

 

 

كاربري موجود

مساحت m2

سرانهm2

درصد از وسعت

مسكوني

6/5435

37/6

67/41

حمل و نقل

48/1012

18/1

7/7

صنعتي

1240

45/1

48/9

تاسيسات

1580

85/1

1/12

بهداشتي- درماني

720

84/0

49/5

تجاري

30

035/0

22/0

ورزشي

1040

21/1

9/7

اداري

880

03/1

7/6

دامداري

260

3/0

9/1

فرهنگي -آموزشي

1040

21/1

9/7

فضاي سبز

708

83/0

43/5

جمع

08/13946

285/15

100

 

 

جدول وضع موجود پيشنهادي

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نقد پلان:

 

اين بنا يك ساختمان نيمه با دوام است كه به صورت شرقي غربي در داخل روستا واقع شده است از آنجا كه مي دانيم تابش خورشيد هميشه براي روشنايي طبيعي در ساختمان لازم است ولي از آنجا كه اين نور در نهايت به حرارت تبديل مي شود ميزان تابش مورد نياز براي ساختمان بايد با توجه به نوع آن و شرايط اقليمي محل آن تعيين شود و اين بنا از لحاظ تابش خورشيد ضعيف است .

ديوار هاي شرقي غربي در زمستان پرتوي آفتاب كمتر از تابستان به اين ديوارهامي تابد.اين ساختمان داراي فضاهاي داخلي :دو اتاق خواب ،آشپزخانه كهفضاي مناسبي براي آشپزخانه وجود ندارد و همچنين داراي يك سرويس است كه در خارج از ساختمان قرار دارد و داراي يك فضايي براي نگهداري مرغ و همچنين فضايي براي نگهداري دام وجود دارد و قسمتي از اين ساختمان به صورت مخروبه است كه استفاده اي جز انباري نشده است از معايبي كه در اين ساختمان وجود دارد اينكه ورودي حيوانات و افراد خانه يكي است كه بايد ورودي را جدا كرد . اين ساختمان تقريبا در جهت مخالف وزش باد قرار گرفته است به طور كلي ايجاد تهويه طبيعي در ساختمان به اختلاف فشاري كه وزش باد در جداره هاي خارجي آن به وجود مي آورد بستگي دارد و جريان هواي ايجاد شده در اثر اختلاف دماي سطوح مختلف ساختمان در فضاي داخلي آن ناچيز و قابل اغماض است و فقط وزش باد در چگونگي تهويه طبيعي و دماي هواي داخل يك ساختمان و در نتيجه آسايش آن تاثير مي گذارد . بنابراين نياز به تهويه در ساختمان لازم است كه به نوع اقليم بستگي دارد و بر اساس فصل هاي مختلف سال در منطقه مورد نظر تغيير مي كند در اين بنا بسته به نوع اقليم و كمبود امكانات تهويه مناسبي وجود ندارد و همچنين اندازه پنجره هاي اتاق در شرايط تهويه داخل آن تا حد زيادي به وجود يا عدم وجود كوران در اتاق بستگي دارد در اتاق هايي كه پنجره هاي آن در يك طرف ديوار قرار دارد و اندازه پنجره ها تا حد بسيار كمي در سذعت جريان هوا در آن اتاق تاثير دارد كه در اين  ساختمان متاسفانه از پنجره چنداني استفاده نشده است .

مصالح اين ساختمان قسمتي آجر و قسمتي كه محل نگهداري دام است از كاه گل استفاده شده است عمده ترين و قاب توجه ترين ويژگي مصالح ساختماني ظرفيت و مقاومت حرارتي آن است مهمترين ويژگي مصالح ساختماني به شرايط اقليمي محيط آن بستگي دارد از اين رو ويژگي لازم براي مصالح ساختماني در مناطق اقليمي گوناگون متفاوت است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نقد پلان نوساز

 

با توجه به اينكه مسير باد در روستا شمالي جنوبي است جهت بازشوها در سمت شرقي غربي قرار مي گيرد . فضائي كه مربوط به نگهداري دام است در حياطي كه پشت نماي اصلي لست قرار گرفته كه باعث شده تا اين قسمت از فضاي مسكوني ساختمان جدا شود و داراي ورودي مجزا مي باشد . حياط ديگر براي رفت و آمد افراد مورد استفاده قرار مي گيرد . اين بنا در دو طبقه طراحي شده است كه طبقه پايين فضاهاي آشپزخانه ،اتاق نشيمن و اتاق قرار دارد و در طبقه بالا حال پذيرايي ،حمام و آشپزخانه و اتاق قرار دارد حال پذيرايي نسبتا وسيع است كه البته وسيع بودن فضاها در ابنيه قديمي كمتر ديده مي شود كه دليل آن اين بوده تا فضاها به آساني گرم شوند و تبادل حرارتي كمتري داشته باشد كه در پلان هاي نوساز اين امر كمتر ديده مي شود

 

 

 

 

 

 

نقد پلان با دوام

 

 

 

اين خانه به صورت شمالي مي باشد تقريبا خانه به دو بخش مساوي دامي و مسكوني تقسيم شده كه يكي از معايب آن نيز همين است بنا براين حداقل حدود 60 درصد مسكوني و بقيه دامي است يكي ديگر از معايب آن محل سرويس مي باشد كه خارج از خانه در حياط مي باشد حمام نيز ندارد يكي از اتاق هاي داخل خانه تهويه ندارد آشپزخانه نيز همين طور يكي از محاسن آن فيلتر ، تقسيم فضاست كه داراي نورگير مي باشد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 15 خرداد 1393 ساعت: 9:14 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق و مقاله درباره شهر سازی

بازديد: 917

شهرسازي

انديشه هاي خام شهرسازي

مقدمه:

ماهيت امروز شهرهاي ايران

از سرش پيچيدة شهر سرچشمه مي گيرد. اين سرشت داراي دو وجه است: يكي فرآيند شهرنشيني مانند مسائل اجتماعي، اقتصادي، زيست محيطي ارتباطات و مانند آن، و ديگري فرآيند خرد و انديشة شهرسازي، كه براي ماسئل شهري بنيان هر دو جنبه را به چهار عامل اساي زير نسبت مي دهند:

1 پويشهاي اجتماعي اقتصادي

2 رشد شتابان شهرنشيني

3 تحول فرهنگ مادي (تكنولوژي) و فرهنگ عقلي (انديشه)

4 مديريت اجتماعي (سياسي)

عوامل ذكر شدة همة نيروهاي موثر در ايجاد مسائل شهري هستند اما در يك تحليل منطقي، عوامل ياد شده آنچنان درسلسلة علت و معلول به همديگر مرتبط اند، كه هر يك به شمار آيد. چنين تحليلي سرانجام دور و تسلسل به وجود مي آورد. براي خروج از چنين دور باطلي كساني مانند: «انگلس»، «اشپنگلر» و «هانري لافور» مسائل شهري را تجلي اقتصاد سياسي دانسته اند. و برخي مانند مشيل فوكو از ان تعبير قدرت گرفته اند و مانوئل كاسل آن را تعبير به سياست كرده است.

برخي نويسندگان، بر اساس نظرات نتچه و هاديگر جامعه صنعتي عصر ما و به تبغ آن مدرنيسم نسبت مي دهند و حجابي از مفاهيم خردباوري و فرهنگي را بر چهرة ماهيت شهر مي كشند. رواج مباحث مدرنيته در چند سال اخير چنان هزار تويي پديد آورده كه خروج از آن آسان نيست برخي مانند كولاكوفسكي مي گويند: ابهام و گوناگون كاربرد مفهوم مدرنيسم آن را به برچسبي بدل كرده كه فاقد كاركرد و دقت تبيني است.

اما بنا به گفتة بنه ولو شهرسازي نه از طريق اين استنتاجها و بكار بردن تئوري آرمانگرايي بلكه از راه استقرار و از تجارت مكرر مشكلات و تصادمهايي صورت گرفت كه برخي از افراد متعهد تر مانند موريس و سپس گدس را وادار مي سازد تا سلسله علت ها و معلول ها را بپيمايند و تعهد خود را را گسترش دهند و رابطة گمشگتة ميان سياست و فن را بازيابند.

آنچه مسلم است شهرسازي نوين همزاد توسعة تمدن صنعتي است. تحولات ناشي از صعت جديد ساختارهاي اجتماي اقتصادي و فرهنگي جوامع را دگرگون كرد و باعث توسعة شهرنشسي شد و نيز همراه با رشد نظام سرمايه داري ثروتهاي كلان و همزمان با آن فقر و بيچارگي عظيم پديد آمد. از آن پس پديده هايي مانند محلات فقيرنشين چشمگير شدند و بالاخره اتومبيل پيكر شهر را دگرگون ساخت.

افكار و ايده هاي شهرسازي براي مسائل شهري با تاخير يك قرن پس از وقوع اين تحولات به تدريح شكل گرفت. در طول ايبن يك قرن اتوبيسم اروپايي باري شهرها طرحهاي آرماني ارائه مي داد و دولتها به اقدامات موضعي دست مي زدند. هوسمن در پاريبس و آنسپاش در بروكسل خيابانكشي مي كردند. دولتها نيز مانند صاحبان انديشه همواره از توسعه و تحول عقب بودند و كارهاي آنها حالت علاج واقعه بعد از وقوع را داشت.

بررسي شهرسازي در ايران نيز گوياي همين عقب ماندگي انديشه و عمل به علت دوري از واقعيتها بوده است. التبه جريان توسعه شهر نشيني در ايران با تاخير يك قرن نسبت به جوامع صنعتي رخ داد و هر چند فرآيند و حتي خصوصيات شهرنشيني در كشورهاي توسعه نايافته بكلي با كشورهاي صنعتي متفاوت است و در واقع يك جريان برونزا است اما حاصل كار در اصل داراي تفاوت ماهوي نيست.

حاصل توسعه شكل گرفتن تجمعات عظيم است. تحولات شهرسازي در مجموعه هاي بي نظام شهري است. تحولات شهرسازي دويست سال گذشتة جهان صنعتي و صد سال گذشتة ايران تفاوتي جز تفاوت زماني و مكاني ندارند. مشكل اصلي در هر دو تاخير در ادارك ضرورت واقعيت و خامي در تدبير و انديشه هاي شهرهاي اروپايي به شهادت مفاد منشور آتن با آن روربه رو بودند ما هم اكنون با آن مواجه هستيم.

درا ين مقاله قصد آن را نداري كه منشا اين مسائل و تحولات را بيابيم بلكه منظور اين است كه در وهلة اول به جريان تاخير در تدابير شهرسازي ايران اشاره بشود و در وهلة دوم مسائل ناشي از چنين تدابيري را به اجمال بررسي كنيم:

1 درست در زماني كه اصول منشور آتن در چهارمين كنگرة معماران مدرن زيرنظر لوكوربوزيه به تصويب مي رسيد و بر ارزشهاي انساني و معماري در شهرها تاكيد مي شد (در سال 1933 ميلادي برابر 1313 هجري شمسي) سرتيپ كريم آقا بوذرجمهري كفيل شهرداري تهران به (1853-1869) كه تحت حمايت ناپلئون سوم به نوسازي پاريس پرداخت با قدرت رضاشاهي خيابانهاي جديد تهران را در بافت قديم شهر مي گشود. هر روز پرچم سرخي بر فراز محله اي به اهتزاز در مي آمد و گروه گروه ساكنين آن به محله هاي جديد پيرامون شهر رانده مي شدند و بدون ارج گذاري به تاريخ، ساختمانهاي جديد دولتي و ويرانه هاي ميراث تاريخي دورة قاجاريه بنا مي شد.

در آن موقع دو دهه از انتشار كتاب پاتريك گدس به نام شهرها در تحول در 1915 مي گذشت. او در كتاب خود از فراز برج ادينبور خاطر نشان مي كرد كه ارگانيسم شهري را مي بايست به مثابة تجمعي بشري دانست كه در مسير تحول خود همواره متاثر از محطيهاي دور و نزديك خويش است. گدس خواهان اين بود كه همة يافته هاي علمي در راه اين هدف به كار گرفته شوند. از ديدگاه او شهر يك سيستم پيچيده متشكل از ساختارهاي مختلف و مقوله هاي مختلف و طبعاً موضوعي ميان رشته اي است. بنابراين متدولوژي سنتي شهرسازي كه از يك رشته عمليات حرفه اي و فيزيكي و بر اساس برداشتهاي تجربي و ادراكات شخصي شهر ساز استوار بود بايد بر پايه الگوي عملي (بررسي تحليل طرح و با درك همة جوانب و وجوه به طور جامع انجام پذيرد. نظريات گدس مدت 60 سال بر تفكر شهرسازي علمي سايه انداخته بود و بر پاية همين انديشه مدل يا الگوي طرحهاي جامع به عنوان متدولوژي شهرسازي شكل گرفت. اين طرز تفكر در 1932 و 1949 در انگليس و در 1928 و 1949 در ايالات متحده امريكا جنبة قانوني يافت.

25 سال تجربه شهرسازي بعد از جنگ جهاني در اروپا مشكلات اين رويكرد يا طرز تفكر را نيز به تدريج آشكار ساخت. از يك سو اعتراض معماران جوان گروه ده (Ten Team) به تقسيمات عملكردي (مسكن، كار، فراغت، و حمل و نقل) منشور آتن و از سوي ديگر تئوري سيستم كه در سال 1954 توسط برتالنفي تدوين شد بر تفكر شهرسازي موثر واقع شدند. تحت تاثير اين جريانات فكري ساختگرايان كوشيدند در مخالفت با مقولات عملكرد گرايي با شهر به عنوان يك كليت واحد (گشتالت Gestalt) برخورد كنند. هر چند تئوري سيستم ثابت كرد كه سرشت سيستمها جامع و ميان رشته اي است اما اقرار داشت كه براي شناخت كليت سيستمهاي باز هيچ معياري در دست نداريم تا بگوييم كه درشناسايي سيستم تمام خصيصه هاي خاص آن را در نظر گرفته ايم. برتالنفي به صراحت بيان كرد كه شناخت شناسي سيستمها با شناخت شناسي پوزيتيويسم يا امپريسيسم (اصالت تجربه) عميقاً فرق دارد.

تحت تاثير اين جريانها در سال 1964 در انگليس گروه مشورتي برنامه ريزي (PAG) لايحة تغيير قانون شهرسازي جديد (1969-1971) انگليس قرار گرفت. بر اساس آن طرحهاي جامع كه تحت عنوان طرح توسعه و عمران خوانده مي شدند. منسوخ و مدل طرحهاي ساختاري جايگزين آن گرديد. مك لوين يك از اعضاي اين گروه در سال 1969 كتاب برنامه ريزي شهري و منطقه اي رويكردي سيستمي را منتشر كرد و در سال 1971 جرح چيدويك در تكميل مباحث آن كتاب مشهور خود نگرش سيستم برنامه ريزي را انتشار داد. حاوي نظرياتي كه در مفاهيم و انديشة شهرسازي متدها و مدلهاي آن تحولي اساسي پديد آورد.

در همان حال كه مدل طرحهاي جامع مورد انتقاد كوبندةاين شهرسازان قرار داشت يعني در سال 1345 شوراي عالي شهرسازي ايران تشكيل و در سال 1347 نخستين قرارداد طرح جامع براي شهر تهران منعقد شد و درست در زمان انتشار كتاب چدويك در سال 1971 ميلادي يعني در سال 1351 (ه ش) مدل طرح جامع به مفهوم كاربري زمين در قانون تغيير نام وزارت مسكن و شهرسازي به تصويب رسيد.

2 تغييرات بنيادي

اواخر دهة هفتاد و اوايل دهة هشتاد را مي توان سالهاي درخشان تحقيقات شهري دانست. طرحهاي جامع در بيشتر كشورهاي دستخوش دگرگوني شد و خصلت استراتژيك (راهبري) يافت. برنامه ريزي شهري از يك سو به برنامه ريزي عمل گرايش يافت. اين تحولات بر پاية متدهاي تحليل سيستمي به جاي صرف نيرو بريا شناخت جامع موضوعي تلاش خود را متوجه تحليل جامع مساله كرد. زيرا هم در عمل و هم در تئوري مشخص شده بود كه حل مساله ا هر چيز مستلزم صورت بندي درست از صورت مساله است.

مدل پوزيتويستي (شناخت، تحليل، طرح،) كه مدتها الگو و روش تهية طرحهاي شهري بود جاي خود را به مدل سيستميك (تحليل، طرح، سياست) داد. اين مدل به مفهوم رسيدن به اهداف و سرانجام ارزيابي و ساستگذاري براي اجرا بود.

بدين ترتيب انتظار معجزه از مطالعات برنامه ريزي كنار گذاشته شد و شهرسازي عملاً به شهرسازي واقعي روي آورد.

در آوريل 1982 دادگاه شهرستان كالاوراس در ايالات متحده آمريكا بر اساس لايحه اي كه از طرف وكلاي مردم بر ضد مصوبات طرح جامع شهر تهيه شده بود به دلايل گوناگون بي كفايتي طرح جامع را در تامين منافع مردم اعلام داشت و قانون ايالتي را نقض نمود.

رويدادهاي مهمي كه از 1975 شروع شده بود در دهة 1980 اساس طرح جامع در ايالات متحدة آمريكا را دگرگون ساخت و از اواسط 1980 تعدادي از شهرداريهاي و حكومتهاي محلي كار جديدي را تحت عنوان طرحهاي استراتژيك آغاز كردند.

اساس طرحهاي استراتژيك از طرحهاي ساختاري اقتباس شده است. در طرحهاي ساختاري و استراتژيك موضوعتات حياتي روشن مي شوند و مناطقي تعيين مي گردند كه رشد و تغيير آنهابايد در چهارچوب كلي و انعطاف پذير خط مشي ها و رهنمودها صورت گيرد. اين روش به زمان و كوشش فوق العاده اي براي جمع آوري اطلاعات نياز ندارند و ايستا نيست. در اين رورش به جاي آنكه تكليف تمام بخشهاي شهر به طور يكسان براي دراز مدت تعيين گردد به اولويتها و خط مشي ها و رويكردهاي مالي براي جوابگويي به اين خط مشي هاي مي پردازند.

طي 15 سال گذشته بر پاية تلاشهاي دهة 70.

 

چهارچوب نظري تحقيق:

قبل از بررسي موضوع ابتدا لازم است كه با فلسفة اجراي طرح هاي بلند مرتبه سازي آشنا شده و سپس موضوع تحقيق بپردازيم.

مكتب شيكاگو:

اواخر قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم همراه با رشد و رونق اقتصاد در آمريكا و رقابت آن با كشورهاي اروپايي بود. كه اين مساله سبب افزايش تراكم زمين در مراكز شهري گرديد و 2 عامل اصلي پديد آورندة آسمانخراش يعني 1 كمبود زمين و 2 امكانات فني و تكنيكي با يكديگر جمع شدند و اولين آسمانخراش ها را به وجود آورند. اين امر سبب شد تا بعد از آتش سوزي بزرگ شهر شيكاگو در سال 1871 كه در آن تمام. ساختمان ها كه از چوب بودند سوختند، اين بار ساختمان هايي بلند با اسكلت فلزي جايگزين ساختمان هاي سوخته شده شوند.

بنابراين مكتب شيكاگو در راستاي جنبش نوگرايي قرون نوزده و بيست حركت مي كرد و از خصايص مهم اين جنبش رد سنت هاي ديرين در تزيين و آراستن بنا و رو كردن به اشكال ساده و خالص () و همچنين نمايان ساختن اسكلت ساختمان مي باشد.

لويي سوليوان از اعضاء مشهور مكتب مي گويد: خاصيت اصلي و صنعت بارز يك بناي چندين طبقه چيست. فورا جواب مي دهيم عظمت اين عظمت عاملي است كه بيش از همه به يك بناي چندين طبقه فريبندگي برخودار است به خود جلب مي كند و آن چيزي است كه بيش از همه به يك بناي چندين طبقه فريبندگي مي بخشد و بنابراين بايد بيش از همه چيز مورد نظر هنرمند قرار گيرد و محرك اصلي تصورات او باشد.

همان طور كه از مطلب فوق هم بر مي آيد نظريه پردازان اين مكتب بيشتر ديدي تحسين آميز و شگفت زده از امكانات حاصل از ساختارهاي بلند ارائه مي گردند و متوجه تاثيرات خطير اين پديده در بافت و سيماي زندگي شهري كه كاربرد قوانين و ضوابط محكمي را طلب مي كند، نبودند.

 

مكتب نوگرايي (عملكردگرايي) (Modernism)

اين مكتب در قرن نوزدهم شروع شد و در قرن بيستم به اوج شكوفائي خود رسيد و مي توان گفت كه بيشترين تاثير را بر بافت شهري عمودي قرن بيستم داشته است. از مهمترين نظريه پردازان اين مكتب از والتر گروپيوس لوكوربوزيه و ميس وندرروهه مي توان نام برد. اصول كلي عقايد اين مكتب از طريق منشور آلن در سال 1931 در كنگرة جهاني معماران مدرن در آتن ارائه شد.

(لوكوربوزيه: منشور آتن)

و مانند اكثر انديشه اي شهر سازي شهرسازي قرن نوزده و بيست كه متاثر از اوضاع با سامان شهرها بعد از بعد از انقلاب صنعتي بودند افكار عملگرايان نيز به دشت از شرايط زندگي غير انساني خصوصاً طبقات پايين جامعه در شهرهاي صنعتي آزرده بود اين منشور بعد از ذكر نابسماني هاي زندگي شهري، راه حل مسئله را قوانين شهري محكمي مي داند كه تامين كنندة رفاه و عدالت شهري باشد و از طرف ديگر حكومتي مقتدر پشتيباني گردد.

امكان آزاد شدن سطح زمين از قيد ساخت و ساز و استفاده از آن جهت فضاي باز و بسته، امكان قرار دادن خدمات عمومي مورد نياز مسكوني امكان صرفه جويي اقتصادي در توليد ساختمان امكان بهره گيري از فوايد عملي ناشي از بالا رفتن قيمت زمين امكان استفاده از ساختمان هاي بلند براي كاربري هاي متفاوت تجاري اداري مسكوني صنعتي و ...

كنستركيتوسيم: اين مكتب از شاخه هاي مكتب نوگرايي (عملكرد گرايي) در روسيه شوروي بعد از انقلاب اكتبر همزمان با پايان جنگ جهاني اول مي باشد. كه در بسياريي از موارد اصول مكتب نوگرايي Modernism را به طريقي افراطي تر در نظريه ها و طرح هاي خود ارائه دادند. متوقف شدن عمليات ساختماني در اثناي جنگ و صدمات كه طي جنگ بر بسياري از شهرهها و ارد آمده بود سبب شد تا به عمليات ساختماني در مقياسي وسيع و حجيم اقدام گردد.

انقلاب 1917 انفجاري از خلاقيت و نوآوري را در كليه امور مطرح گردانيد  موجب فروپاشي كامل اقتصاد و نظام اجتماعي سابق كشور گرديد و نياز به بازسازي و طرح هاي نوين را در كليه امور مطرح گردانيد. ميليوتين رئيس كميسيون ملي ساختن شهرهاي جديد شوروي در سال 1930 همان اصول عملكردگرايان در اروپاي غربي را صورت بندي كرد و در كتاب خود به رشتة تحرير درآورد (استروفسكي 1381).

بلند مرتبه سازي بنا بر اصل بنيادي حداكثر راندمان و بازدهي بلند مرتبه سازي مسكن با ارائه حداقل فضاي خصوصي و شخصي و حداكثر فشاي مشترك و عمومي ساختمانهاي بلند مسكوني در جوار و نزديكي به محل كار سادگي افراط در داخل و خارج بناهاي بلند مسكوني و غير مسكوني از محورهاي عقايد افراد اين مكتب بود.

مگااستراكچراليسم (فن گرايان): از نيمة دهة 1950 و براي تقريباً 20 سال ايدة منطقه شهري (شهر) به شكل يك ساختمان بزرگ بهم پيوسته بر تفكر معمارانه دربارة شهرها حاكم بود. خيابان به شكل يك راهرو مايل حفاظت شده ميدان به صورت حياط سرپوشيدة داخلي و ... از جمله اين نظريات بودند. مگااتراكچراليست ها براي تبيين و توجيه عقايد خود بر اصولا و طرحهايي تاكيد مي كردند: شرايط نگران كنندة محيط زيست و كرة زمين، و تاكيد بر استفادة وسيع و بسيار پيچيده از آخرين توانايي هاي تكنولوژي از مهمترين اين موارد بودند. اولين پروژة مگااستراكچر توسط معمار ژاپني كتروتانگه با همكاري دانشجويان ام آي تي براي بندر بوستن در 1959 طراحي شد. ايده مگااستراكچر يعني ‌«شهر به عنوان يك ساختار غول آسا» اگر چه همواره به صورت طرح هاي علمي تخيلي روي كاغذ باقي ماند اما اثرات آشكاري بر ساختمان هاي واقعي نيز داشت.

از ميان نظريه هاي ذكر شده، نظرية كنستركتيوست ها كه مبتني بر تقسيمات داخلي فضاهاي بلند مرتبه مشتمل بر فضاهاي خصوص كوچك خوابگاهي و اشتراك در فضاهاي خدماتي مسكن مي باشد در شرايط فعلي ايران عملي به نظر نم رسد و همين طور نظرية اوليه يعني مكتب نيسكاگو و مكتب نوگرايان كه اولي مبتني بر بلند مرتبه سازي به صورت متراكم در كناره معابد و خيابان و دومي بر بلند مرتبه اسزي به صورت پراكنده در دل فضاهاي باز و ورود از خيابان مي باشد با شرايط فعلي ايران سازگارترند.

 

مباحث نظري:

در اين بخش به بررسي آثار اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي، كالبدي و آثار زيست محيطي ساختمان هاي بلند مرتبه مي پردازيم.

 

بلند مرتبه سازي و عوامل اقتصادي آن

الف: تاثير ساختمان هاي بلند بر تراكم ساختماني و مصرف زمين: بدين معني كه با مصرف زمين يكسان تعداد طبقات را افزايش داده مثلاً اگر در مساحتي معين 5 ساختمان يك طبقه موجود باشد آنها را با همان مساحت زير بنا به 5 ساختمان 10 طبقه تبديل كرد و يا اينكه با مساحت زير بنايي بسيار كمتر از مجموع مساحات اوليه تبديل كرد و بقيه فضاهاي آزاده شده را به امكاناتي از قبيل فضاي سبز اختصاص داد. اما نكتة قابل توجه آن است كه بلند مرتبه سازي تا ارتفاع مشخصي باعث صرفه جويي قابل ملاحظه اي در مصرف زمين مي گردد و از آن ارتفاع به بالا اين ميزان چندان زياد نخواهد بود.

 

ب: هزينه احداث ساختمانهاي بلند: آنچه كه مشخص است اين است كه هزينة احداث ساختمان در ارتفاع بالاتر بيش از هزينة احداث ساختمانهاي كوتاهتر است. اين هزينه ها شامل به كارگيري مصالح و افزودن امكانات بيشتر گرمايشي و سرمايشي و پله فرار و .... و نيروي كار متخصص تر و ... مي شود. از طرفي اين پديده همان طور كه در بخش مصرف زمين نيز بدان اشاره شد سب صرفه جويي در مصرف زمين مي شود حال بايد ديد كه اين ميزان افزايش هزينه ها تا چه حد به صرف است را در عمل بلند مرتبه سازي زماني اتفاق مي افتد كه كاهش قيمت ناشي از صرفه جويي در مصرف زمين از اضافه قيمت ناشي از ساختمان سازي در ارتفاع، بيشتر باشد (مهندس هاشمي (معاون وزير مسكن) در مصاحبه با بولتن سمينار سياست هاي توسعه مسكن در ايران، مهر ماه 73) از اين روست كه مراكز شهري كه به دليل دسترسي تمكز خدمات و ساير نقاطي كه داراي قيمت زمين بالاتري هستند مرتفع تر مي گردند.

 

ج: تاثير ساختمان هاي بلند بر كاربري زمين: «ميزان جمعيت پذيري و به عبارتي ديگر تراكم ناخالص جمعيت در يك سطح شهري به ميزان اراضي تخصيص داده شده به سه كاربرد مسكن، معابر و خدمات بستگي دارد» (مجيد غمامي: ملاحظاتي در باب سياست افزايش تراكم در شهرها، مجله آبادي، شماره 5)

هنگامي كه از بلند مرتبه سازي افزايش تراكم ساختماني جهت افزايش تراكم جمعيتي استفاده مي گردد، نمي توان بدون برنامه ريزيق كاربري زمين براي تامين سرانه هاي استاندارد جهت جمعيت جديد اضافه شوند. هيچ گونه اقدامي جهت بلند مرتبه سازي نمود بايد توجه داشت كه بلند مرتبه سازي يا افزايش تراكم ساختماني در يك شهر موجود در معناي افزودن بر جمعيت شهر در همان اراضي محدود شهري است. در اين حالت بايد اين مساله را بررسي كرد كه آيا مي توان براي جمعيت جديد، سرانه هاي استاندارد ار در زمينه خدمات، تسهيلات شهري تامين مود يا نه؟ ميزان تراكم ساختماني در اكثر مناطق تهران در حال حاضر افزايش يافته و علاوه بر آن قانون امكان خريد تراكم 2000 درصد، جمعيت ساكن در تهران به زودي از دو برابر متجاوز خواهد شد در حالي كه در تامين بسياري از تاسيسات و خدمات شهري دچار كمبود هستيم و آلودگي محيط زيست تهران (هوا، آب، خاك) در نهايت خود به سر مي برد. در واقع هر روز شاهد برافراشته شدن ساختمان هاي بلند به جاي ساختمان هاي كوتاه در همان قطعات ثابت زمين و با همان درصد اشتغال زمين هستيم و تامين فضاي باز مورد نياز و افزايش ظرفيت كشش معابر و خيابان هاي و تامين و افزايش ظرفيت لوله كشي ها و كانال هاي تاسيساتي آب برق گاز تلفن فاضلاب و تامين خدمات آموزشي بهداشتي و درماني براي جمعيتي كه به مرور زمان برابر مي شوند محتاج برنامه ريزي دقيقتري است.

 

بلند مرتبه سازي و عوامل اجتماعي، فرهنگي و رواني آن:

يكي از مسائلي كه همواره در پديدة آپارتمان نشيني و بلند مرتبه سازي مورد توجه بوده است مناسب بودن اين نوع زندگي با گروهها و طبقات مختلف اجتماعي بوده است . تحقيقات مختلف در اين زمينه نشان داده است كه طرز سكونت نحوة رفتار و كنش هاي اجتماعي مختلف بين ساكنين بلند مرتبه ها  بيشترين تاثير را در اين امر مي گذارد كه زندگي در اين مكان ها از سوي ساكنين مناسب و مطلوب يا نامناسب و نامطلوب تلقي شوند.

نتايج بررسي ها مختلف در ايران نشان داده است كه اكثرا اقشار مرفه از روي تمايل و آگاهي اين نوع زندگي را انتخاب مي كنند دلايلي مثل: 1- امنيت مالي و 2 نگهداري آسان. اما در نزد اقشار متوسط اجتماعي آگاهي كاملي نسبت به اين پديده وجود ندارد عواملي مانند:

1 فراهم آمدن امكانات مناسب جهت خريد آپارتمان مانند وام بانكي و ... 2 تمايل شديد به مالكيت با توجه به ويژگي هاي فرهنگي فرهنگي و ارزان بودن اين نوع زندگي عامل جذب اين گوره به بلند مرتبه ها بوده است. گروه سوم اقشار پايين با ريشة روستايي و تهيدست هستند كه به هيچ وجه آگاهي نسبت به اين پديده ندارند. عوامل زير از جمله عوامل موثر در انتخاب اين نوع زندگي براي اين طبقه بوده است:

1 كمبود مسكن استيصال، اجاره ارزانتر (در مورد اجاره نشينان) 2 رهايي از دست صاحبخانه در مورد ساكنين مالك آپارتمان 3 سرمايه گذاري مناسب از نظر مالكين جهت اجاره آن . (هايده نصيري: آپارتمان سازي و آپارتمان نشيني در تهران رساله نهايي به طور كلي مي توان گفت كه 1- زندگي آپارتماني مناسب كليه گروهها و طبقات اجتماعي نمي باشد و 2 براي اقشار متوسط به بالا مناسبتر از اقشار تهيدست شهري كه غالباً داراي فرهنگ روستايي مي باشند است و همچنين 3 اگر افراد ساكن داراي فرهنگ مشابه هم باشند، روابط بهتري نتيجه مي گردد و رضايت بيشتر ساكنين را به همراه خواهد داشت.

ب: ايجاد تراكم جمعيتي: هنگامي كه تعداد استفاده كنندگان از يك فضاي مشخص افزايش يابد، به همان نسبت هم فضا بزرگتر مي شود. در نتيجه خصوصيت و شخصيت فضا خدشه دار مي شود زيرا حدي از بزرگي فضاداران مطلوبيت مي باشد. ديگر آنكه جمعيت زياد در يك فضا سطح روابط انساني را تنزل مي دهد و باعث جدايي انفراد دوري و بيگانگي در محيط انساني مي شود. اما چنانچه فضاهاي داخلي و مشترك بلند مرتبه ها با تراكمي مناسب و اندازه اي مطلوب و طراحي جاذبي ايجاد گردد ميت وان امكان برقاري تماس و روابط نزديك را ميان افراد پديد آورد و از اين جهت حتي به عنوان نكته اي مثبت براي بلند مرتبه ها عمل كند.

 

ج: يكنواختي در بلند مرتبه ها: يكنواختي شديد در واحدهاي يك ساختمان بلند مرتبه در نتيجه استفاده از سازه مشترك مي باشد و تا حد زيادي اجتناب ناپذير است.

عملكرد گرايان قرن بيستم با تاكيد بر جنبه هاي اقتصادي اين پديده ها كه نتيجه استانداردي كردن فضاها و استفاده از سازة مشترك عمودي مي باشد، آن را معقول و موجه مي دانستند و براي جنبه هاي رواني موضوع اهميتي قائل نبودند.

يكساني و يكنواختي به همراه تراكم جمعيت در بلند مرتبه ها موجب پديده عدم شناسايي و هويت (بيگانگي) مي گردد. همچنين فضا را ملال آور و خسته كننده مي سازد. بنابراين بايد دقت نمود تا در در طراحي ساختمان هاي بلند با ايجاد تنوع و نماها از يكنواختي و خسته كنندگي فضا جلوگيري شود.

 

بررسي آثار كالبدي ساختمان هاي بلند مرتبه:

الف: ديد و منظر:

1 ديد و چشم انداز: يكي از آثار بلند مرتبه سازي كه طرفداران آن همواره از آن به عنوان مزيتي قابل توجه ياد مي كنند، فراهم آمدن چشم انداز مطلوب از داخل بلند مرتبه ها به مناظر گوناگون شهري را طبيعت اطراف مي باشند. اما از طرف ديگر اين ساختمان ها ديد و چشم انداز ساختمان هاي ديگر را مسدود مي كنند. در تحقيقي كه توسط شهرداري تهران راجع به بلند مرتبه سازي در تهران انجام يافته است از 26 مجموعه ساختماني بلند مرتبه برداشت شده100% آنها موجب مسدود نمودن مناظر شهري براي ساختمان هاي اطراف بوده اند. (فرشته كازروني حقيقت، شعله نوذري «نگاهي به ساختمان بلند تهران» سازمان مشاور فني مهندسي تهران، واحد تحقيقات، 1372، ص 124و125)

لذا براي ايجاد ديد مطلوب تر و انساني تر به ساختمان بلند مناسب تر است فضايي باز در اطراف ان در نظر گرفته شود. براي جلوگيري از تغيير مقياس و ايجاد ناهماهنگي در نماي شهري در تركيب بلند مرتبه ها با كوتاه مرتبه ها يا بايد از مراحل و مقياس هاي مياني استفاده كرد و يا بايد فضاي حائل بين دو اندازه بلند و كوتاه به صورت فضاي باز و بسته در نظر گرفت.

شكل: شكل كلي و ساده شدة ساختمان هاي بلند عموماً به صورت مكعب مستطيل است كه بر قاعده كوچكتر خود بر روي زمين قرار گرفته است. مكعب مستطيل بلندي كه بعد ارتفاع در آنها نسبت به ابعاد ديگر بسيار چشمگير است.

2 انواع حجيم Masire: ساختمان هايي كه بعد ارتفاع در آنها نسبت به ساير ابعاد تفاوت چشمگيري ندارند.

بعضي از صاحبنظران بر سطح سايه بزرگي كه ساختمان هاي حجيم ايجاد مي كنند تاكيد مي كنند و آن را بسيار نامطلوب مي انگارند.

برج مسطح كه از يك طرف ديگر بسيار عريض است يك فرم ساختماني بسيار ناهنجار در داخل شهر مي باشد. هر چن سمت باريك ساختمان ممكن است به طرز زيبايي باريك و بلند باشد سمت پهنش چنان وسيع و صاف است كه هيچ ساختماني با آن ارتباط مطلوب را پيدا نمي كند. اين ساختمان ها به تنهايي مخرب و شكننده بوده و در كنار يكديگر به صورت تودة بدتركيب  نخراشيده اي در سيماي شهري ديده مي شود. (ريچارد هرمن، آندرو يازوسكي، مباني طراحي شهري، ص 160 و 161).

 

ج:فضاي شهري:

فضاي شهري به عنوان زندگي اجتماعي و گروهي مردم شهر تاثيرات بسيار حائز اهميتي از وجود ساختمان هاي بلند مرتبه مي پذيرد. متاسفانه اين تاثيرات در اكثر موارد ارزيابي شده است. شناخت كامل و تجزيه و تحليل تاثيرات بلند مرتبه ها در فضاي شهري جهت كنترل و ممانعت از جنبه هاي منفي آن بسيار ضروري به نظر مي رسد.

1 تعريف و مشخصات فضاي شهري: فضاي شهري به عنوان يك جزء بسيار مهم از ساخت شهر فضايي است جمعي كه در برگيرندة بخشي از روابط اجتماعي و فرهنگي جامعه باشد. (فضاي شهري چيست؟ روكر اعتقاد دارد كه ساختاري است سازمان يافته، آراسته و واجد نظم به صورت كالبدي براي فعاليت هاي انساني و بر قواعد معين و روشن استوار است. ... ) (طراحي فضاي شهري محمود توسلي)

هر گونه فضايي را در شهر نمي توان فضاي شهري دانست بلكه ارتباطات ويژه بصري و حركتي موجود فضاي شهري است و در غير اين صورت حفره اي بيش ميان ساختمان ها نخواهيم داشت. (محمود توسلي. طراحي فضاي شهري (1)، ص 18).

صاحبنظران مختلف بر سه مشخصه اصلي شهري تاكيد داشته اند: 1 محصور بودن 2 تركيب و هماهنگي متناسب اجزاء 3 عملكرد و فعاليت جمعي.

1 -1 محصور بودن از محصور بودن فضا به عنوان نخستين اصل حاكم ر طراحي مكان هاي شهري نام برده مي شود بطوري كه اگر فضا به شكل مطلوبي محصور نشود نمي توان به يك مكان شهري جذاب دست يافت (محمود توسلي، و روشهاي طراحي ص 36).

3/3/84:

چگونگي محصور شدن فضا در انسان احساسات مختلفي بر مي انگيزد و براي اينكه مطلوب ترين احساسات در انسان برانگيخته شود محصور بودن فضا بايد داراي مقياس انساني باشد.

بطور كلي مي توان گفت كه نسبت هاي بهينه عرض فضا به ارتفاع براي محصور كردن فضاي شهري از نسبت 2/1 تا 4/1 متغير مي باشد. خارج از اين نسبت ها وقتي فضا تنگ تر يا عريض تر (گشادتر) گردد ايجاد فضاي مطلوب با مقياس انساني با مشكلات طراحي روبرو خواهد بود.

1-2 تركيب و هماهنگي متناسبا اجزاء: هر فضايي را در شهر نمي توان فضاي شهري دانست مگر آن كه بر اساس قواعد زيبايي شناسي شكل گرفته باشد.

1-3 فعاليت اجتماعي در فضاي شهري مي باشد كه صاحبنظران مختلفي بر آن صحه گذاشته اند. در ادامه به بررسي اين 3 مشخصه اصلي فضاي شهري در رابطه با بلندمرتبه سازي پرداخته مي شود:

1 محصور بودن: همان گونه كه ذكر شد، ميزان محصوريت فضائي بايد متناسب با مقياس انساني باشد اگر اين محصوريت زياد باشد هر نوع چشم اندازي را از داخل به فضاي خارج مسدود مي كند و هر چه ساختمان ها بلندتر باشند تنگي و نامطلوبي فضا بيشتر مي شود.

(بنابراين بايد ساختمان هاي بلند را تا حد امكان از فضاي شهري ميدان و خيابان دور و به جاي آنها در جداره اصلي، ساختمان هاي كوتاهتري كه با مقياس انساني سازگارترند ايجاد نمود. از راه حل هاي ديگر ايجاد حفره ها يا درزهايي به وسيلة فضاي باز نيز در طول خيابان و در هم آميختن ساختمان هاي بلند و كوتاه را مي توان نام برد. اما از سوي ديگر اگر اين محصوريت از حد معيني كاهش يابد مشكلات ديگري بروز مي كند در اين حالت تك ساختمان هاي بلند در ميان فضاي باز و گسترده قرار مي گيرند و محصوريت كالبدي تشكيل نمي شود در واقع فضا بوجود نمي آيد و پديدة بي فضايي رخ مي دهد.

2 تركيب و هماهنگي ميان اجراء: در اين مورد نيز مي بايد ساختمان هاي بلند مرتبه به عنوان عناصري منفرد بلكه به صورت عناصري متحد و تنيده به بافت شهر نگريسته شود. طراحي بلند مرتبه ها به صورت متنوع از نظر ارتفاع و حجم و طرح در حالي كه يكپارچگي بصري حفظ شود و طراي حفره ها و محوطه هاي بين بلند مرتبه ها به صروت سه بعدي به تحقق اين امر كمك مي كنند.

3 عملكرد و فعاليت هاي اجتماعي پيش بيني شده است نقش دارند. از آن ميان دو عامل ديد پذيري و جذابيت محيطي ارتباط قوي تري با مبحث ساختمان هاي بلند دارند. نتايج پژوهش نشان مي دهد كه تعداد استفاده كنندگان از ميدان پارك با نوانايي ايشان براي ديدن آن از خانه يا محل كارشان ارتباط دارد. و پاركهاي ميادين مناطق كوتاه مرتبه نسبت به ميادين مناطق بلند مرتبه توسط تعداد بيشتري از مردم و در دفعات بيشتر مورد استفاده قرار مي گيرند. و علاوه بر اين جذابيت محيطي يك ميدان محصور در ميان بلند مرتبه ها نيز به لحاظ جنبه هاي زيباشناسي و همچنين عوامل اقليمي (تابش نور و آفتاب و جريان باد) پايين مي باشد و بدين لحاظ نيز دچار ركود فعاليت و عدم جذب مردم به خود مي شود.

 

ساختمان هاي بلند و عوامل اقليمي و زيست محيطيگ

الف: تابش آفتاب: ساختمان هاي بلند اگر در جهت گيري مناسب قرار گيرد به خصوص براي طبقات بالايي، امكان استفاده از نور و انرژي آفتات و خوبي مهياست اما اين مسئله براي ساختمان هاي مجاور سبب بروز مشكل سايه اندازي مي شود و هنگامي كه چند بلند مرتبه در مجاورت يكديگر باشند حالت شديدتري بروز مي كند. براي حل اين مشكل وجود مقررات و ضوابط كنترل كننده با توجه به تاثيرات اقليمي، ارتفاع و حجم و فرم ساختمان ها ضروري است.

ب: جريان باد: بررسي جريان باد در بافت هاي شهري خصوصا بافت هاي بلند مرتبه به دو لحاظ حائز اهميت فراوان مي باشد:

ساختمان هاي بلند يا بافت هاي بلند مرتبه از سوي مي توانند باعث تشديد نامطلوب جريان باد در خيابان هاي شهري (يا ميدانها) گردند و از سوي ديگر نيز اين قابليت را دارند كه باعث ركود و جلوگيري از جريان يافتن باد در فضاهاي شهري شوندو در هر دو حالت بسته به شرايط مختلف ركود يا شدت جريان باد مي تواند مطلوب يا نامطلوب ارزشيابي گردد، چنانكه در محيط هاي آلوده شهري تشديد جريان هوا براي جلوگيري از سكون آن و تجمع آلودگي بسيار مفيد و سودمند است در حالي كه در فضاي ديگر ممكن است شدت نامطلوب باد براي عابر پياده و استفاده كننده از فضا نامطلوب و ناراحت كننده باشد.

به طور كلي جريان باد در سطح خيابان، بستگي به مكان و تداوم فضاهاي باز اندازه و شكل آنها و توپوگرافي ساختمان ها دارد. (آن ويستون اسپرن: استراتژي هايي براي طراحي شهري كيفيت بهتر هوا در سطح خيابان سطح ترجمه راضيه رضازاده مجله آبادي شماره 3) هر ساختماني به تنهايي در مقابل جريان باد، داراي مناطق آيروديناميكي خاص در اطراف خود مي باشد. قوي ترين اين مناطق منطقة سايه باد در ساختمان هاست. كه اين منطقه مجاور به سمتي از ساختمان تشكيل مي شود كه وجه مقابل مورد اصابت باد غالب است. كه اين منطقه به علت ركود هوا در آن داراي بيشترين ميزان آلودگي است. وقتي بلند مرتبه هاي با هم تركيب شده و بافتي از بلند مرتبه ها تشكيل شود. محاسبات مربوط به مناطق مختلف پيچيده تر شد و نيازمند محاسبات دقيق تري مي گردد.

 

سابقه تاريخي محور نواب:

در مسير گردش شهر تهران در اوايل سلطنت پهلوي دوم زمينهاي بخش غربي تهران به كارمندان دولت با قيمت مناسب واگذار شد كه به تدريج علاوه بر گسترش محله بريانك محلات سلسبيل باغ شاه و امامزاده حسن گسترش مي يابند و از دو طرف محدودة مشخص تري را براي خيابان نواب به وجود مي آورند. در اين دوره خيابان نواب به شكل ديگري با عرض متوسط با عملكرد تجاري در منطقه ايفاي نقش مي كرد در سال هاي 1345 تا 1353 و با شكل گيري كامل بزرگراه چمران (پارك وي) اين محور (چمران) به ميدان جمهوري و توحيد ختم شد و محلة نواب را به شكل بن بستي محدود به پادگان قلعه مرغي درآورد.

در گذر اين دوره خيابان نواب به شكل مشخصي از شمال به ميدان جمهوري و از جنوب به قسمت شمالي فرودگاه قلعه مرغي ختم مي شد. ساختار عمومي خيابان در اين دوره عبارت بود از بدنه هاي سه تا چهار طبقه كه در طبقات همكف تعميرگاههاي ماشين و كارگاه هاي نجاري و آهنگري احداث شده بود و طبقات فوقاني داري كاربري مسكوني بودند. با گذر از سال هاي 50 و 60 شمسي خيابان نواب با افول تدريجي روبرو گرديد و در جوار خيابان هاي سلسبيل و كارگر به شكل محوري واسطه اي تغيير ماهيت داد.

در آغاز دهة 70 شمسي در امتداد بزرگراه چمران تصميم به تعريض و تعريف مجموعه اي مسكوني در دو طرف خيابان گرفته شد تا علاوه بر برقراري ارتباط بين ميدان توحيد و فرودگاه قلعه مرغي (و در نهايت خروجي شهر) اهداف اقتصادي نيز تامين گردد.

 

طرح نواب در طرح هاي جامع:

در طرح جامع مصوب آذر 1347 محورنواب به عنوان يكي از بزرگراه هاي شبكة بزرگراهي پيشنهاد مي شود. طرح جامع ساماندهي تهران مصوب خرداد 1371 نيز آن را با همين موقعيت تثبيت نمود و به عنوان يكي از چهار بزرگراه تهران در حوزة مركزي قرار داد (مشاور باوند، 1379، صحفه 5).

 

طرح نواب در طرح هاي تفصيلي:

طرح تفصيلي مناطق 10 و 11 تهران به تبع پيشنهاد طرح جامع در خصوص توسعه و تعريض محور عرض 45 متر را براي اين محور پيش بيني نمودند كه در مرحلة اجرا در برخي نقاط تا 60 متر نيز افزايش يافت.

 

موقعيت محدودة مورد مطالعه:

بخشي كه در حال حاضر به عنوان نمونه موردي براي ارزيابي اثرات انتخاب شده در حد فاصل مناطق 10 و 11 از مناطق 22 گانه شهرداري تهران در شرق و غرب واقع شده و از شمال به خيابان آذربايجان و از جنوب به پل خيابان امام خميني (ره) منتهي مي شود. در نقشة زير مي توان محدودة مورد مطالاه را مشاهده نمود.

؟؟؟

1 پيشينه طرح: طرح تعريض خيابان نواب و تبديل آن به يكي از بزرگراه هاي اصلي شهر از حدود 30 سال پيش يعني زماني كه نخستين طرح جامع شهر تهران در سال 1347 تصويب و ابلاغ شد، مد نظر وده است (تا اينكه سرانجام شهرداري تهران در سال 1369 با اخذ مجوزهاي لازم و انتخاب مشاور عملا دست به كار اين طرح شد (نشرية آبادي ش 20، ص 96).

در مطالعات قسمت يك مرحله اول كل انجام مسير طرح به پنج مرحله تقسيم گرديد مرحله اول از تقاطع خيابان آذربايجان تا تقاطع خيابان امام خميني مرحله دوم از تقاطع خيابان امام خميني تا خيابان سينا مرحله سوم از خيابان سينا تا خيابان هلال احمر مرحلة چهارم از خيابان هلال احمر تا انتهاي مسير طرح (شمال  فرودگاه قلعه مرغي) مرحله پنجم از تقاطع خيابان آذربايجان تا ميدان توحيد و سپس عمليات اجرايي در سال 1373 آغاز گرديد.

اهداف: از آنجا كه اجراي طرح تعدادي واحدهاي مسكوني و تجاري و غيره كه در محدودة طرح قرار داشتند نيز مي بابد تخريب مي شد لذا احداث واحدهاي جديد به جاي واحدهاي مشمول تخريب و به منظور اسكان مجدد ساكنان آنها از جمله اهداف طرح به مار مي رفتند كه البته هدف و انگيزة اصلي از اين ساخت و سازها سود حاصل از فروش آنها بود كه مي بايد هزينه هاي اجرايي طرح را تامين مي كرد.

ساختمان هاي مسكوني كه مهم ترين عنصر تشكيل دهندة اين طرح و سازندة اصلي بدنه بزرگراه تلقي مي گردند به صورت نواريي باريك از ساختمان هاي به طور ميانگين بين 6 تا 9 طبقه در دو طرف بزرگراه در نظر گرفته شده اند. (استخوان بندي شهر تهران جلد 1، ص 311).

برنامه زمان بندي: مدت انجام مطالعات و اجراي طرح 4 سال پيش بيني شده بود كه نيمه سال 1370 آغاز و در نيمه سال 1374 پايان مي پذيرفت.

ملاحظات اقتصادي طرح: اعتبار لازم براي انجام طرح كه هزينه هاي تملك تخريب تسطيح احداث معابر بناهاي مسكوني و جز آن حق الزحمه خدمات مهندسي ثبتي و متفرقه  8 درصد موارد پيش بيني نشده را در بر مي گرفت از 2 راه زير تامين مي شد:

الف:سود ناشي از سرمايه گذاري در ساخت و از ارضاي مشمول طرح در حاشيه بزرگراه و نقاط مشخصي كه در محدودة طرح به دلايل فني يا نيازهاي شهري تملك و با كاربري هاي مناسب از جمله مسكوني اداري و تجاري مي بايست بازسازي مي شد.

ب: بودجة عمراني شهرداري تهران (در پي مطالعات به عمل آمده اين گونه اعلام شد كه سود ناشي از بند الفف تامين اعتبار پاسخگويي انجام طرح است و در شرايط عادي به استفاده از بودجة عمراني شهرداري نيازي نيست.

 

ويژگي هاي طرح:

از جمله ويژگي هاي طرح مي توان به موارد زير اشاره كرد:

1 مهار آلودگي هاي صوتي و گرد غبار در دو سطح طراحي شهري و طراحي در سطح طراحي شهري افزايش فاصلة ساخت و سازها تا بزرگراه چرخش بازشوها و نماهاي اصلي نسبت به جهت بزرگراه ممتد در نظر گرفتن ساخت و سازهاي مجاور بزرگراه عقب نشيني پلكاني بناها ارتفاع و استفاده از پوشش گياهي مناسب .

2 مهار باد در انتقال سر و صدا و گرد و غبار مقابله با باد مزاحم و تبعات آن پرتر بودن ساخت و ساز جبهة غربي بزرگراه نسبت به جبهة شرقي آن.

3 كاركرد بناها: از آنجا كه براي نظم بخشيدن به محلات و مناطق مجاور بزرگراه ترجيحا كاركرد هاي خدماتي ادراي تجاري درماني در مراكز آنها متمركز خواهد شد لذ ساخت و سازهاي مجاور بزرگراه به كاركرد مسكوني اختصاص داده مي شود و تنها در ساختمان هاي واقع در تقاطع ها مي توان طراحي محدود فضاهاي ادراي خدماتي را در نظر گرفت.

4 نقاط عطف و با اهميت: از آنجا كه تقاطع ها در طول بزرگراه ها به عنوان نقاط مكث تصميم گيري و كاهش سرعت در نظر گرفته شده اند لذا طراحي بناها در اين تقاطع ها مي تواند روحية متفاوتي نسبت به طراحي ديگر بناها داشته باشد.

5 استفاده از مدول جهت ايجاد و توازن و يكپارچگي در طرح و پرهيز از تناقضات احتمالي هر بخش كار به قطعات 100 تا 150 متري تقسيم كرد و هر قطعه به طور مستقل طراحي شود.

علاوه بر نكات مذكور موارد و مسائل ديگري نيز مورد توجه طراحان بوده است كه از آنها با عنوان ايده هاي طراحي نام برده شده است از جمله:

نماي بلوك هاي سمت بزرگراه درست دانه و با جزئيات كم و نماي مجاور بافت مسكوني موجود ظريف تر و با جزئيات بيشتر طراحي مي شود.

در داخل بناها فضاهاي خدماتي و ارتباطي در سمت بزرگراه و فضاهاي زندگي رو به بافت مسكوني موجود تعبيه شوند.

حريم هاي سبز بزرگراه به عنوان جاذب و عايق صوتي نيز عمل مي كنند.

با تعبيه كوچه هايي ب عرض 6 تا 8 متر از به هم پيوستن ساخت و سازهاي جديد و بافت موجود پرهيز شود.

براي تامين نور كافي و پرهيز از اشراف داشتن بناها به بافت موجود ترجيح داده مي شود كه ساخت و ساز در ارتفاع به صورت پلكاني در آيد.

ملاحظات ساختاري با توجه به شرايط اقليمي و منطقه اي و همچنين فنون ساختماني موجود مصالح فولاد بتن و آجر نسبت به ساير مواد در اولويت تشخيص داده شده اند كه دو مورد اول براي عناصر باربر و آجر براي عناصر غاير باربر پيشنهاد شده است. اما به هر حال انتخاب نهايي و نوع استفاده بر عهدة مشاوران منتخب واگذار شده. با توجه به ميانگيني انتخاب نهايي و نوع استفاده از بر عهدة مشاوران منتخب واگذا شده. با توجه به ميانگين طبقات بين 6 تا9 طبقه انتخاب هر دو سيستم اسكلت فلزي يا بتن مسلح ساختار طرح مناسب تشخيص داده شده است.

 

بررسي اثرات و تحليل اطلاعات بدست آمده از آن:

پس از بررسي پاسخ سوالات پرسشنامه، استحصال اطلاعات كمي نظرات اهالي و به كارگيري مشاهدات موارد زير را مي توان در مورد تاييد و تاثر هر دو بافت (قديم و جديد) از همديگر بيان كرد.

حدود 60% جمعيت محدود را قشر جوان تشكيل مي دهند كه با توجه به عدم برنامه ريزي مناسب براي اين قشر و در نظر نگرفتن محلي براي اوقات فراغت آنها فضاهاي خالي رها شده در قسمت پشتي بافت جديد تبديل به محلي براي تجمع اين قشر شده است. اين پديده موجبات بر هم زدن آسايش ساكنان را فراهم مي آورد و نشان مي دهد اجراي طرح نه تنها اثري براي رفع اين مشكل نداشته ناامني را افزايش داده و فضايي براي ارتكاب جرايم به وجود آورده است.

چون در كل طرح به پارك بوستان محلي براي گذراندن بافت قديم و جديد بيش از 70% آنها جايي بيرون محدوده را براي انتخاب و مابقي محور رودكي يا پارك مذكور و خيل كمتر از فضاهاي طرح يا بافت جديد را طرح مي دهند كه اين سبب ازدحام جمعيت مكانهاي ياده شده در ساعات پاياني روز و اوايل شب شده باعث بروز آلودگي صوتي مزاحمت هاي خياباني و سلب آسايس ساكنان همجوار اين مكانها مي شود.

با ايجاد بزرگراه يك گسست جدي بين دو طرف بزرگراه ايجاد شد و همچنين تعداد زيادي از خانه هاي تخريب گرديد كه منجر به انزواي بسيار از اهالي باقيمانده يا كم رنگ شدن روابط اجتماعي گرديد.

همچنين به دليل كمبود خدماتي مناسب و ارزان قيمت در بافت جديد ساكنان اين بافت مجبور به مراجعه به بافت قديم هستند كه اين مورد در بعضي مواقع باعث طولاني شدن صفوف و كمبود اراية خدمات در بافت قديم مي شود. نمونة موردي اين پديده صفوف طولاني فروشگاههاي سپه (در قسمت غربي) و ارتش (در قسمت شرقي) است.

اين كه طرح از لحاظ كالبدي مشكلاتي در دسترسيها ايجاد كرده را نيز بايد در نظر داشت و اثر غير مستقيم اين مورد را در درآمد مغازه داران خيابانهاي كه بن بست شده اند مي توان مشاهده نمود ولي از طرفي مغازه داراني كه محل مغازه هايشان در خيابانهاي عبور واقع شده است احساس رضايت مي كنند و دليل آن هم افزايش فروش و تعداد مشتري بود.

قيمت برخي از خانه ها هم به دلايل متفاوت مانند: مجاورت با بافت جديد و فضاهاي دنج و بسته كاهش نورگيري در روز آلودگيهاي زيست محيطي فضاهاي رها شدة پشت بافت جديد و آلودگي صوتي ناشي از بزرگراه كاهش يافته است

اگر معيار پيوستگي و انسجام كالبدي را تناسبات ابعاد و اجزا با يكديگر، توالي ها فرمها و هماهنگي آنها و ارتباط مناسب ميان توده فضا در نظر بگيريم. ايجاد شبكة جديد باعث انقطاع عمودي كلية دسترسي هاي قبلي به صورت ناهماهنگي شده است و ساختمانهاي طرح نيز با جهت گيري كاملاً متفاوت (شرقي، غربي) هيچ گونه پايبندي به ايجاد ارتباط با بافت پشتي ندارند كه اين امر در ايجاد اختلاف ارتفاع و نيز مسدود ساختن وبرش بافت پشتي به خوبي قابل مشاهده است. علي رغم بازسازي ابنيه پشت مجموعة نواب به شكل چهار طبقه همچنان اختلاف زيادي در مقياس و عرض قطعات ساختماني بافت جديد و قديم موجود مي باشد. به ويژه كه هم چرخش ساختماني طرح نواب و هم خط آسمان ناهماهنگ كه به دليل دامنه تعداد طبقات از 2 تا 14 طبقه به وجود آمده است، عدم انسجام را چند برابر نموده است. اين عدم تناسب مقياس و نيز چرخش ابنيه حتي با ساير قطعات درشت دانه شهري در اين منطقه (كه عموماً اداري هستند) نيز قابل مقايسه نيست.

همانطور كه قبلاً نيز اشاره شد اغلب دسترسيهاي ورودي و خروجي از طريق باند كندور صورت مي گيرد. به جز خيابان دامپزشكي و آذربايجان كه به طور مستقيم به بزرگراه متصل شده اند با همة اين اوصاف چه خيابانهايي كه از طريق باند كندور و چه خيابانهايي كه به طور مستقيم به بزرگراه متصل هستند، در ساعات پر رفت و آمد صف طولاني ماشنيها در آنها مشاهده مي شود كه اين موضوع باعث سلب آسايش ساكنان بافت مجاور است و شايد دليل عمدة آن همين عدم تناسب يا سازگاري ماهيت شبكة بزرگراهي يا شبكه هاي اطراف باشد.

 

بيان ديدگاه ها و نقد نظريات حاكم بر طرح

الف: بيان ديدگاه اقتصادي:

از اين لحاظ نگرش طراحان به دو بخش معطوف بود. اقتصاد خرد و كلان

از ديد اقتصاد كلان شهري:

كاهش هزينه هاي حمل و نقل و زمان سفر

تاثير بر بازار مسكن تهران شكستن انحصار بخش خصوصي و كاهش قيمت مسكن در نتيجه احداث حدود 10 هزار واحد مسكوني

و از ديد اقتصاد خرد:

تامين هزينه هاي تملك و احداث از سود فروش واحدهاي مسكوني و تجاري و اداري احداث شده.

 

ب: بيان ديدگاه اجتماعي:

از اين ديد يكي از تاثيرات اجراي اين طرح كاهش آسيب زايي اجتماعي در بافت هاي فرسوده و ايجاد شرايط مناسب براي كنترل هاي اجتماعي قلمداد شده است. همچنين مي توان به نفوذ جريان پر قدرت تجدد گرايي در اقشار سنتي ماندگاري جوانان در بافت هاي فرسوده و جلوگيري از جابجايي جمعيت ناشي از فرسودگي بافت ها اشاره كرد.

 

ج: باين ديدگاه كالبدي:

بزرگراه نواب بايد جايگزين خيابان نوابي مي شد كه عرض آن 12 متر بود و دو سوي آن بافت كاملا فرسوده اي داشت. از طرف ديگر اين بزرگراه يكي از ورودي هاي شهر تهران محسوب مي شد. از اين رو طرح نواب فرصتي بود تا بافت هاي فرسوده بازسازي شوند و ساختمان هايي مستحكم با نمايي زيبا ايجاد شوند و نيز اين اميدواري وجود است تا با اجراي اين طرح الگوي ساخت و سازهاي مجاور بزرگراه به بافت هاي فرسوده مجاور هم نفوذ كند.

 

د: بيان ديدگاه زيست محيطي

از ديدگاه زيست محيطي هم همان طور كه در ويژگي هاي طرح هم بدان اشاره شد اعمال بعضي روشها جهت كاهش تاثيرات منفي احداث بزرگراه از جمله استفاده از حريم هاي سبز حاشيه بزرگراه به عنوان جاذب و عايق ديگر موارد ديگر مي توان نام برد.

 

نقد روشها و نظريات طرح:

الف: ديدگاه اقتصادي: نخست آنكه كاهش هزينه ها و زمان حمل و نقل ناشي از اجراي بزرگراه كوتاه مدت توجيه پذير است اما از آنجا كه هزينه هاي حمل و نقل خصوصي در آستانه هاي رقابت پذير با حمل و نقل عمومي قرار دارد، در دراز مدت و ميان مدت باز هم ترافيك به شرايط پيشين باز مي گردد دوم، به فرض آنكه از 10 هزار واحد مسكوني پيش بيني نشده شده در طرح در هر سال دو هزار واحد آن به بهره برداري برسد باز هم اين رقم در مقابل 30-15 هزار واحد مسكوني توليدي سالانه تهران ناچيز است و عملا تاثير نامحسوسي بر بازار مسكن خواهد داشت. و سوم از سوي ديگر مداخله بخش عمومي در چنين عرصه اي كه به توليد كالاي خصوصي و نه كالاهاي عمومي مي پردازد چندان موفقيت آميز نخواهد بود چرا كه در هزينه گذاري ناچار از تبعيت از قيمت هاي بازار در سكب درآمد ناچار از پذيرش و به كارگيري قيمت هاي بازار در كسب درآمد ناچار از پذيرش و به كارگيري قيمت هاي تثبيت شدة دولتي است. ناگفته پيداست كه اين بنگاه حتي قادر به تراز هزينه منفعت براي توليد همين ساختمانها هم نيست. علاوه بر اينها بلند مرتبه سازي همان گونه كه ذكر شد بايد در زمين هاي گرانتر شهري انجام شود كه اين مورد هم با توجه به وضعيت منطقه صادق نبوده است.

از ديد كاربري اراضي از آنجا كه تامين هزينه هاي طرح در اولويت بوده است كمبود كاربري فضاي سبز مناسب در ميان ساختمانها احساس مي شود. ساير كاربري ها نيز بدون در نظر گرفتن نيازهاي مردم منطقه صورت گرفته است. مانند پراكندگي استقرار واحدهاي تجاري و خدماتي در بر خيابان و در داخل بلوك هاي ساختماني و همين طور احداث انبارها و كارگاههاي صنعتي كه مكان هاي خاصي را در شهر طلب مي كنند.

 

ب: ديدگاه اجتماعي: به لحاظ فرهنگي محله هاي جنوبي شهر تهران كه محل اسكان اقشار ميان درآمد و كم درآمد و تهيدست است براي ايجاد بلند مرتبه ها مناسب نيست. ساختمانهاي لبه بزرگراه نواب نه تنها شرايط را براي كاهش آسيب هاي اجتماعي بر طرف نكرده اند بلكه به دليل طراحي خطي و عدم پيوند با ساير محلات مجاور و ايجاد فضاهاي بسته پر پيچ و خم و دور از كنترل و ديد جامعه به افزايش آسيب هاي اجتماعي و يكساني شده و عدم شناسايي و هويت (بيگانگي) را باعث مي شود.

همچنين فضا را ملال آور و خسته كننده مي سازد و همان طور كه در فصل سوم هم بدان اشاره شد يكي از بنيادهايي كه مي تواند به كنترل اجتماعي در فضاهاي آپارتماني بپردازد مديريت مردمي مجتمع هاي ساختماني است كه آن هم نيازمند فضاهاي عمومي و  مشاع تعريف شده است كه در اين طرح چنين فضاهايي تعريف نشده باقي مانده اند و مالك و متولي و استفاده كنندگان از آنها نامشخص اند.

 

ج: ديدگاه كالبدي: يكي از ديدگاههاي حاكم بر طرح به لحاظ كالبدي امكان الگوبرداري بافت هاي مجاور از طرح بود. در صورتي كه هنگامي كه هيچ گونه امكاني براي مشاركت پيشين وجود نداشه باشد هر گونه فعاليت عمراني بازسازي ساختمان ها و نه محتواي انساني آنها منجر مي شود. در اين صورت نمي توان بر الگوبرداري بافت هاي مجاور اميدوار بود.

ساختمان ها درست در لبة بزرگراه سر به آسمان كشيده اند كه اين بر خلاف معيارهاي طراحي براي ايجاد ديد مطلوب تر و انساني است كه در آن از راهكارهايي مانند مقياس هاي مياني و عقب رفتن ساختمان هاي بلند و ايجاد فضاي سبز مايل ميان ساختمان ها استفاده مي شود كه همگي در اين طرح بسيار ضعيف عمل مي كنند.

از طرفي فاصله ميان بافت قديمي و ساختمان هاي بلند احداث شده كوچه هاي 6 و 8 متري است كه مسلماً محرميت فضايي ساكنان بافت هاي قديمي را در طول بزرگراه و پشت بلند مرتبه ها خدشه دار مي كند. عدم وجود فضاهاي شهري مناسب و فضاهاي باز و محصوري كه به وسيله فعاليت هاي عمومي احاطه شده باشند نيز احساس مي شود.

از جمله اين فضاها ميدان جمهوري است كه اگر چه توانسته افرادي را براي استراحت به خود جلب كند اما در محوطه اي قرار گرفته است كه با اتومبيل محاصره گشته و دود و سر و صدا در آن وجود داشته و با مشكل عدم امنيت براي كودكان و سالمندان مواجه است.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 15 خرداد 1393 ساعت: 9:10 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,
نظرات(0)

تحقیق و مقاله درباره نقش اندیشه در فرآیند طراحی معماری

بازديد: 781

نقش اندیشه در فرآیند طراحی:

مقدمه

روند طراحی یک معیار شامل تعداد زیادی تقسیم‌ها وفرآیند تکامل آنهاست که منجر به تولد مفهومی خیالی با پتانسیل واقعیت در ذهن می‌شود که در آینده تحقق می‌پذیرد . این مفهوم خیالی به واسطه الزاماتی خاص مانند توجه به فرم، عملکرد، فن‌آوری ،‌  مقررات دولتی با کمک ترسیمات، گام به گام به طرح نهایی نزدیک می‌شود.

در سالهای اخیر معماران درگیر بحث‌هیا نظری طراحی و نحوه اعمال نظر طراح در فرآیند طراحی هستند. ا ین روند نشان می‌دد که اهداف و اصول حاصله از بحث‌های نظری به سادگی قابل اجرا در یک طرح واقعی نیستند اما کشف این اصول جزء الزامات جهت ارتقاء طراحی معماری می‌باشند. یکی از این موارد، آشنایی با نوع اندیشه طراح و در پی آن، مهارت به کارگیری اندیشه در طراحی می‌باشد، در پی این هدف لازم است که انواع اندیشه شناخته شود و نسبت هر یک در روند طراحی مورد کنکاش قرار گیرد.

واژه کلیدی:

اندیشه اندیشه شهودی اندیشه فلسفی- اندیشه علمی دورة تعادل فوت‌نامه


چکیده :

مقاله حاضر، ضمن معرفی انواع اندیشه و نگاهی به جایگاه آن در معماری به ردیابی دوره تعادل سه اندیشه علمی،‌ فلسفی و شهودی در تاریخ که همان دوران طلائی اسلام می‌باشد می‌پردازد. در راستای این کنکاش تاریخی تنها اسلامی به جا مانده از قرن 10 و 11 هـ.ق به عنوان ماحصل معاصری می‌شود.

اندیشه و انواع آن:

اندیشه ناب لازمة پیشرفت است چرا که مصرف زدگی در تولید اندیشه، از مصرف زدگی در تولیدات صنعتی خطرناکتر است.

اولین قدم در استقلال فکری،‌ و جایگزین کردن اندیشه مفهومی با اندیشه تولیدی، فراگیری مهارت اندیشیدن است. اندیشیدن از کجا شروع می‌شود. سلامتش کدام است و چه شرایطی پیدا می‌کند که تبدیل به اندیشه زمان می‌شود؟

اندیشه‌‌ای ماندگار و در انتقال از نسلی به نسل دیگر چه خصوصیاتی باید داشته‌ باشد.

1- اندیشه‌ای علمی اندیشه‌ای است که ذهن در شرایط عادی به سمت آن گرایش دارد . علم به آن بخش از معرفت بشری گفته می‌شود که از طریق یک نوع تجزیه قابل اندازه‌گیری، کسب می‌شود. اکتشاف آن اندازه‌گیری، در فضای علمی صورت می‌گیرد.

نوع اندیشه با 2 آیتم شناخته می‌شود. اول موضوع و دوم روش آن اندیشه است. موضوع اندیشه علمی یافتن قوانین طبیعت و کشف قوانین عالم مادی با روش تجربی می‌باشد در این بین نظریه‌ها خلق می‌شوند که هدف آنها نزدیک کردن انسان به دید برتر و پیشبرد علم بشر امید اثبات در آینده می‌باشد. (اوج اندیشه علمی قرن 18 میلادی می‌باشد. ) گاهی موضوع اندیشه علمی طبیعت و گاهی روانشناسی و کارکرد انسان است. علوم انسانی هم جزئی از اندیشه علمی به شمار می‌آیند و در نتیجه بخش عمده‌ای از معماری نیز متکی بر اندیشه علمی است.  اما سوال اینجاست این اندیشه تا چه حد در تفکر طراح و خقل یک جانمایه طراحی اجازه نفوذ دارد اندیشه علمی در کدام قسمت از طراحی به کار می‌آید. این سوالی است که در جمع‌بندی به آن پرداخته می‌شود.

یکی از مهمترین گرایش‌های معماری قرن بیستم که معماری نیمه دوم این قرن را تحت تأثیر قرار داده است استفاده از داده‌ها و سیستم‌های جدید علمی برای تدوین فضای معماری است که از آن با  ؟؟ معماری علمی یا تولید علمی معماری یا تولید علمی معماری یاد می‌شود هدف آن خارج ساختن روند طراحی معماری از شهودی و مبتنی بر احساسات و تجربیات طراح و به نظم درآوردن آن در قالب یک نظام و دستورالعمل طراحی می‌باشد این نوع معماری در تلاش برای کشف رابطه بین عناصر یا بخش‌های سازنده نظام طرح می‌باشد معمارانی چون الکساندر با توسل به علوم ریاضی در کتاب عرصه‌های زندگی خصوصی و زندگی جمله‌ وینچ در کتاب سیمای شهر به این مقوله پرداخته‌اند. آن امری که باعث حرکت معماران علم گرامی می‌شود عقش و باور به علم و شیوه‌های علمی برای ادراک و آفرینش معماری به عنوان روشی تدوینی می‌باشد که بهتر می‌تواند گذر از جهان ذهنیات (مرحله در دستة بندی علم روانشناسی) به جهان عینیات (مرحله )  و بالعکس را ممکن سازد.

اندیشیدن به معماری به عنوان یک علم در سال 1931 توسط هانس مدیر از بنیانگذاران با و هانس اینگونه توجیه می‌شود:

1- معماری اصیل کلاسیک دیگر معماری نیست، ساخته علم است و ساختن مساله احساس نیست بلکه مساله شناخت است.

2- ساختن عملیاتی ترکیبی نیست که از احساس الهام بگیرد و انسان قرن 2 دیگر نمی‌تواند به فرآورده‌ای بیاندیشید که در آن آفرینش، به دست اتفاق رخ دهد این نوع تفکری تک بندی خواهد بود که مرحلة خالق جانمایه طراحی مرتبط با شهود درونی معماری را نفی می‌کند. تفکر شرقی معتقد به وجود مرحله و خلق از درون جعبه سیاه ذهن یا همان اتفاق می‌باشد که می‌تواند ناشی از شهود قبلی معمار باشد.

اندیشه فلسفی مبتنی بر تعقل تجریدی است که موضوع آن رسوخ به تدوین عقلی هستی می‌باشد که توسط آن تنها بخشی از حقایق عالم به دست اندیشه درز می‌آید زیر که در این نوع اندیشه محک عقل است و در تلاش جهت پیدا نمودن تصویری عقلانی از عالم تنها به قدر طاقت کسی که می‌اندیشد می‌باشد فیلسوف تمرکزی بر جزئیات و ماهیت بیرونی اشیاء ندارد بلکه به کل هر اشیاء می‌پردازد . در طول تاریخ اندیشة فلسفی در جستجوی پاسخ به دو سوال عام بود.

1- هستی چیست؟ 2- معرفت چیست ؟ آنچه مسلم است آن است که سوالات فیلسوفان در طی قرون، همان سوالات درونی همه ما می‌باشد که در فلسفه بزرگ شده است روشی که اندیشه فلسفی به کار می‌برد تعقل در فضای عقل و صحت و سقم کلام با محک منطق است.

پس از آنکه انسان محور همه چیز شد و تفکر وی نشان بودن او نه صفاتی که پیش از این مظهر انسانیت بود ارزش هر تفکری تخیل سنجیده می‌شد و آنچه بواسطه ادراک شهودی و حضوری درک می‌شد همه رنگ اوهام و خیالات به خود می‌گرفت و رفته رفته این تحلیل مکانیکی تفکر جایگزین ادراکات درونی شد و بدین ترتیب انسان به یک ماشین که همه چیز را تجزیه و تحلیل می‌کرد تبدیل شد در نتیجه تفکر از آسمان به زمین آمد. انسانی که زمانی همه چیز را در آسمان می‌جست حتی تفکر خویش را شهود می‌دانست اینک همه چیز را در زمین می‌جست زمینی بی‌پناه که او می‌بایست از نو می‌ساخت. تفکر فلسفی اساساً رسالتش مشخص کردن چرایی امور است نه چگونگی آنها و بنابراین از تفکر سنتی نیز خارج است زیرا در تفکر سنتی پاسخ از پیش در منابعی چون وحی مشخص است اما در گردونه تقدیر تاریخی ،‌ ما با پرسشی بدون پاسخ رو به روئیم و به ناچار به تفکر فلسفی رو می‌آوریم.

اندیشه شهودی قدمتی به اندازة بشر دارد لذا همة‌ انسانها  آنرا تجربه نموده‌اند این اندیشه از طریق شهود و درک درونی حاصل می‌شود. و در خیلی از زمینه‌ها قادر به حل مشکلات است به طوریکه این عقیده وجود دارد که خیلی از اکتشافات حاصل منطق یا علم نبوده است بلکه از طریق رسیدن راه جدیدی به ذهن از جائیکه گمان برده نمی‌شود به صورت جرقه‌ای ظهور می‌یابد علم روانشناسی محل ظهور آنرا از طریق جعبه سیاه ذهن می‌داند که قانونی ندارد و مرکز ظهور خلاقیت فردی به شمار می اید عارفان از آن به معرفت شهودی یا معرفت عرفانی یاد می‌کنند که روند حرکت آن در جهت وقوف به حقیقت هستی می‌باشد در حالیکه حقیقت هستی شاید هرگز توجه علم فلسفه نباش و هستی خود به تنهایی برای ظرف وجود فلسفه کافی بنماید اما آنچه مسلم است این است که تبیین عقلانی هستی، معرفت شهودی را سیراب نمی‌نماید.

تفکر ذن از این دست است . ذن گرایان اعتقاد دارند که انسان باید همه چیز را بدون آنکه چیزی به آن بیفزاید یا از آن کم کند بنگرد یعنی اینکه همه چیز را بایستی بدون اینکه از خود ارزش بیشتری بدان افزوده شود یا چیزی از آن کم شود دیدن عین واقعیت و حقیقت و دور ریختن الحاقات آن بینی علوم به کارگیری ذهن در تحلیل و تجزیه وقایع از این تفکر ذن از شهود پیروی می‌کند زیرا زیرا که شاگرد ذن گرا باید همیشه منتظر تحول ناگهانی خویش بماند  زیرا که ذن همکف تحول ناگهانی است یعنی تحول انساندر این مکتب دفعتا حادث می‌شود ژرچه برای رخ دادن این تحول طی مراحی لازم می‌نماید این تحول چیزی جز ظهور شهود بر قلب ذن گرانیست که از آن به تفکر شهودی یاد می‌شود. در حقیقت انسان در عالم شهود گونه‌ای از آزادی را تجربه می‌کند که در قلمرو فلسفه امری محال است از این جاست که بسیار از متفکران مانند کانت و هایدگرا، مقام هند را مقام آزادی بشر تلقی کرده‌اند. در قلمرو علم چنین خیالات و آمال‌هایی نامعقول است. بسیاری ازاختراعات و صنایع مستطرفه در عالم خیال تکوین پیدا می‌کنند . بسیاری از فرضیه‌های تخیلی علمی نیز در عالم خیال حسی (شهود) شکل می‌گیرند، زمانی که شهود کارتصویرسازی جهان را در قلمرو علم شکل می‌دهد. .

در اینجا بد نیست که از حوزة علم روانشناسی تفکر شهودی را بازبینی نمائیم.

به طور کلی ذهن واگرا در جمع‌آوری Data‌های خویش از معیارها می‌گذرد چون ذهن به بستن آنها علاقه‌ای ندارد اما ذهن همگرا مساله را در ابتدا باز می‌کند و با معیارها دوباره می‌بندد ذهنی خلاق است که از صفت همگرا بودن و واگرا بودن به موازات یکدیگر بهره‌برد به عنوان مثال مولوی ابتدا با ذهنی واگرا و استفاده از مثالهای قیاسی با ذهنی در عالم محسوسات و خاکی محشور می‌شود، سپس به ملکوت می‌رود و ذهن را به سوی وحدانیت همگرا می‌نماید لذا در عالم بالا (شهود) تفکر همگرا می‌شود معمارها شاید همینگونه باشند . تفکیک هرچه به سمت شهودی پیش رود همگراتر است پروژه‌هایی که اثری از ردپای شخصی و درونی معمار درونی خود دارند. از تفکر همگرا شکل می‌گیرد اما اندیشة علمی حاصل تفکری واگراست . به نظر می‌رسد که اندیشة واگرای علمی ریشه در چند بستری و چند فرهنگی بودن ملل حاصل تفکری واگراست. که به نظر می‌رسد که اندیشه واگرای علمی ریشه در چند بستری و چند فرهنگی بودن ملل تازه متولد شده دارد به دلیل وجود فرهنگهای متنوع جهت پذیرفته شدن یک پدیده در جامعه نیاز به علم و اثبات به روش علمی که زبان مشترک همه فرهنگهاست می‌باشد در واقع تفکر واگرا در یک جامعه حاصل عدم یگانگی و تنوع عقاید و نظرات دارد.

نتیجه‌گیری:

به ندرت می‌توان نمونه‌ای یافت که در آن فقط یک نوع اندیشه به تنهایی به کار رفته باشد همه نوع اندیشه ملازم یکدیگرند و شیوة اندیشیدن بسیار وابسته به طبیعت موقعیت است اما گاهی در دوره‌های تاریخی یکی بر دیگری غلبه می‌کرده است. تنها زمانی می‌توان به صحت اندیشه اطمینان حاصل کرد که هر سه نوع تفکر در توازن و توازن یکدیگر باشند. (خیر الامور اوسطها)

در معماری نیز تک روی در هر شاخه به گونه‌ای تک بعدی پیش رفتن است زمانی می‌شود در هر سه نوع اندیشه غوطه‌ور شد که داده‌ها به صورت اسلیمکاهای ذهنی درآمده باشند تا بتوان بدون طی مرحلة آمادگی و تمرین (Prepration به مرحلة خلق (incubation) رسید. و این مستلزم تمرین بر روی قسمت شهوری (خلق طرحمایه) می‌باشد و شهود چیزی نیست جز همگرا کردن فکر به سوی ماوراء و آرامش درون در نتیجه جانمایة‌اثر از دل جعبة سیاه ذهن خلق خواهد شد. همان جرقه بدون تمرینات بیش از حد یا کشنده.

«ای کم ایمانان چرا هراسانید» آیه 13 باب 24 صفحه یوشع در اینجا ایمان یعنی همان اعتقاد به شهود «اذا دعوت فظن ان حاجتک باالباب» وقتیکه خواسته‌ای داری پس خیال و تصور و شهود بپندار که نیاز ت پشت در است . (امام جعفر صادق)‌ در اینجا خیال و تصور و اعتقاد به شهود

همان طی کردن مرحله Pnepration از طریق تخلیه درون و ممارت در تزکیه نفس یا همان تقویت ایمان به غیب است.

همانطور که دیده می‌شود تفکر شهودی نه تنها در معمار بلکه در دستورالعمل‌های اصلی زندگی مشکل گشا خواهد بود. کنترل و آمیختن اندیشة ‌منطقی و خیال پردازانه (شهود پردازانه) یکی از مهمترین قابلیت‌های طراح است.

در فرایند طراحی معماری هر اندیشه جایگاهی ویژه دارد در عین حال اینکه نمی‌توان ادعا کرد هر مرحله از مرحلة دیگر مجزاست و فردی برای آنان قابل تعیین نیست . معمار در فضای شهودی است که جانمایه اصلی طرح را خلق می‌نماید او خمیر مایه‌ای از معرفت می‌سازد مرحله Pnepration – Incubation| هنگامیکه به عماری به عنوان یک اکتشاف و یا نقد نگاه می‌کنیم وارد عرصه فلسفه شده‌ایم و در نهایت در بخش انتقال از ذهن به عمل بر علم نیازمندیم.

طبق نظر کن پنیگ «من به احساس درونی اعتماد می‌کنم» به دست شهود به حس شهودی درباره پروژه ... مسائل کارکردی را از نظر فنی می‌توان حل کرد مسائل چشم انداز و غیره را نیز .... اما این که کدام مسئله را ابتدا باید حل کرد احساس درونی است... آن را نمی‌توان توصیف کرد اما می‌توان احساس کرد که درست است و از هر ده بار نه بار آن واقعا درست در می‌آید.[1]

الهی است؟

و اکنون دستورالعمل آینه شدن در بیانیه‌ای معمار تحت عنوان قنون نامه بنایان چگونگی پرورش فکری و رشد استادان معمار را از مرحلة خرمد تا استاد بنا نشان می‌دهد (برگردید به عقب)

با حمد خدا و ثنای خدای یگانه شروع می‌شود قنوت را معنی می‌کند و 8 خسیسه جوانمردان را در 2 دستة خاص و عام نام می‌برد نخستین تواضع است و آنرا اولین مرتبة شجاعت می‌داند و شجاعت را مغلوب عقل کردن نفس معنا می‌کند و راه رسیدن به آنرا توجه به خویش می‌داند. توجه به نفس به عبارتی همان تلاش برای آینه شدن در راه تفکر شهودی است دومین را امن نام ترس را از خواص تاریکی یم‌داند. سومین صدق است که آنرا اولین درجه حکمت می‌بیند و هیچ چیز را در طریق جوانمردی بدتر از دروغ نمی‌داند . چهارم و از اشرف خصایص وفا و صدق عهد و و عهده نام می‌برد شرایط عام قنوت را ذکور بودن و بلوغ بلاغت ،‌ داشتن عقل که آنرا وسیله بندگی حق و واسطه کسب کمال می‌داند. در ا ینجا این دیدگاه قابل مقایسه با فطریه ذکاوت است . ذکاوت عقل را خود کمال می‌دانست من می‌اندیشم پس هستم در حالیکه هنرمند معمار خود را به مثابه ظرفی می‌داند که تنها می‌خواهد کمال مطلق را در غالب هنر به مردمان انتقال دهد. تفاوت بین این دیدگاه در طی تاریخ و تا معماری اسلامی و در مقابل معماری غربی قابل ردیابی است. شروط بعدی دین داری که قنوت کمال دین داشتن است : و کمال این داشتن نیز توکل به خدا یا همان شهود درونی است،‌ دیگر اصل ، صحت و سلامت جسم ؛‌ششم مروت داشتن و هفتم حیا و دلیل نجابت جوهر نفس است.

در بخش بعدی در تقدم ابزار اصلی کاربنایان از لوازمی یاد می‌نماید که همگی لازمة بهداشت جسم است و چه نیکو استفاده از آنان را جزء ادب می‌داند که سلامت جسم کمکی است به سلامت روح و قدمتی در راه زلالی درون کار دو ناخن چینی و سرتراش و شانه و مسواک  میل و منقاش . و این نکته بسیار قابل توجه می‌باشد که دلیل لزوم هر یک را تک به تک ذکر می‌نماید. به عنوان مثال مسواک را سنت پیامبر و دیانت اسلام و سنت جوانمردان می‌شمرد اساب خاص بنایان را در مرحلة بعد ذکر می‌کند شیشه، ماله ، قالب ، ناوه ، ریسمان ،‌ شاغول . اما در آخر ذکر نمی‌نماید که «بنای نیک آنست که اینهمه در راه رضای خداوند و خلق خداوند به کار رود و از طریق صلاح منحرف نگردد.» این دیدگاه با تفکر بساز بفروشی جامعة ما قابل مقایسه است . در همین نکات و اصول است که می‌توان نتیجه گرفت چقدر از مسیر اصلی منحرف شده‌ایم تغییر در نوع نگرش معماران و انسانهاست که معماری چنین بر هم ریخته و آشفته را به مردمان هدیه می‌دهد.

رساله جوانمردان (قنوت نامه)

دستورالعمل‌های عقیدتی و اجرائی متعلق به اهل هر حرفه را قنوت نامه می‌نامیدند که تعیین کننده روابط بین خود و بین خود و جامعه آن دوران بود. ریشه‌های قنوت نامه‌ها به جنش‌های رهایی بخش ایرانیان در مقابل خلفای ظالم اموی و عباسی بر می‌گردد. به طور خاص بعد از حمله مغول به ایران ، هدف عمده آن حمایت از توده‌های رنج دیده جامعه بود و با نیت ترمیم خرابی‌ها شکلی جدی به خویش گرفت.

قنوت نامه بنایان تنها متن شناخته شده در یکی از کتابخانه‌های ترکیه موجود است که تاریخ آن به قرن 10 یا 11 هجری قمری باز می‌گردد و محل نگارش آن را به یکی از ناحیه‌های مسلمان نشین فارسی زبان عثمانی نسبت می‌دهند.

این قنوت نامه در 2 بخش اول عمومی که خود شامل 12 مورد است و شامل تاکید بر کسب فضایلی چون ایثار، تواضع، امن ،‌ صدق و وفا می‌باشد و بخش دوم تخصصی که بصورت سوال و جواب امور ارشادی و سخنانی از پیرامون و مرشدان را مطرح می‌کند.

رسیدن به اندیشه‌ای که متعادل باشد و 3 نوع آن به طور هماهنگ و نه الزاما یکسان در کنار یکدیگر به کارآیند بسیار مشکل می‌نماید. اما در دوره‌ای از تاریخ که همان دوران طلائی اسلام می‌باشد این امر تحقق پذیرفته و اکنون قابل بررسی می‌باشد. دوره‌ای که تفکر شهودی در قالب اعتقاد به خداوند یکتا در قلب مردمان نفوذ کرد و خود را در تمامی هنرهای آن زمان اعم از معماری نشان داد . در اینجا غرض مرور صفات مثبت معماری آن دوره نیست. بلکه از این نظر این معماری قابل بازبینی است که پاسخی برای سهوال از این دست باشد معمار آن دوره چطور بارون وقوف به علوم آکادمیک امروزه و یا بدون وجود تکنولوژی چه در طراحی چه در ساخت بناها به خلق تابلوی عظیم هنری در فضای سه بعدی نائل آمده است. اگر نظریه به میراث رسیدن همه این هنرها را از پدران آنان محفوظ بدانیم باز هم این پرسش وجود خواهد داشت که با چه انگیزه و دیدگاهی ، این میراث ماندگار مانده و تبدیل به اندیشة زمان وقت خویش گشته است که به خلق آثاری بدیع چون مقبره سلطانیه یا مدرسه نمائید و بسیاری از بناهای دیگر منجر شده است؟ آیا این چیزی جز همان آینه شدن درون معمار برای انعکاس عشق در مرحله بعد مراتب بنایان را می‌شمرد پائین‌ترین مرتبه را ؟‌ که بر سر گیرندة ناوه است و کنندة کارگل می‌داند در رده‌بندی کنونی به گونه‌ای از نظر مبتدی بودن می‌توان آنرا با دانشجوی کاردانی معماری مقایسه نمود. گرچه حضور در کنار استاد بر سر کار و آشنایی  حضوری با افت و خیزهای کار قطعا مبتدی آن دوره را بسی قدرتر از کاردان امروزه می‌ساخته است . بعد از آ‌ن صاحب است که حدواسط میان استاد و مزبور بوده است و اندک مایه‌ای از بنایی کسب کرده است و آخرین مرحله استاد بناست که واند هر وسیله چگونه به کار برد و خشت را چگونه بر سر خشت نهد و چگونه از عهده قوس و ستون برآید.

بخش بعدی بخش سوال و جواب است نکتة قابل توجه در این بخش انتخاب ادبیات پرسش و پاسخ است. به گونه‌ای ساختار پرسش و پاسخی ساختار قوی‌تری در ذهن می‌سازد و اهمیت تک تک مطالب ملموس‌تر می‌شود.

اگر پرسند اول بنا که بود بگو ابراهیم خلیل که خانه کعبه بنا نمود یا نوح که چون طوفان ؟ شهرها و روستاها دیگر بار بساخت » و ... مجالی برای بیان کل قنوت نامه نمی‌باشد فقط همین بس که به گونه‌ای تمام اصول و فروع دین در این پرسشها مرور می‌گردد. و معمار باید همه آنها را در دل و جان می‌سپرده و درونی می‌نموده است. همان چیزی که در روانشناسی از آن به Prepration (آمادگی) و طی مرحلة و رسیدن به مرحله ظهور یاد می‌کنند.

احکامی که از بنایی یاد می‌کند بر خلاف انتظار عام احکامی است که شامل هر فردی که مقصد عارف یا صوفی یا فردی که در جست تزکیه نفس خویش قدم برداشته است، می‌شود «هر صبح که برخیزد از علم شریعت و طریقت با خبر باشد.»

هر کس را در خود حوصله و توانایی کار فرماید.... » و مهمترین خصلت بنایان و احیاء ذکر می‌کند در حایلکه امروز کسی معمار خوبی است که خوب خط بکشد یا نهایتا خوب و خلاقانه تفکر نماید. اما این قنوت از معمار خویش اصول انسانیت می‌طلبد و در ادامه ذکرهایی در همان زبان پرسش و پاسخ خوش آموزش می‌دهد که هر حرکت بنا را متبرک گرداند. چون بر سر کار روی کدام آیه از کتاب خدا را قرائت می‌کنی؟  بگو:‌ لیس الانسان اما با سقطی . چون ناوه بر دست دیگری بگو ما من ثقلت موازینه فهوفی عیشه و اخیرا سوره القارغه آیه 6 و 7 اما هر که اعمال وزن شده‌اش گرانست در عیشی پسندیده است. چون رسیمان بدست گیری .... چون طرح گنبداندازی... و الی آخر

در تحلیل بیانیه حاضر و آشنایی با فضای فکری و رشدی معماران آن دوره می‌توان اطلاعات زیر را افزود:

مصادیق هنر در معنای اخص در آن دوره به 2 دسته تقسیم می‌شد ادبیات و فنون و معماری فنی بود که وابسته به فنون دیگر مانند کاشی‌کاری گروه چینی نجاری ، حجازی ،‌فلزکاری از سوئی و فنون وابسته به کتابت شامل خوش نویسی، تذهیب، تشعیر و نگارگری به حساب می آمد. بسیار این نکته حائز اهمیت است که ارتباط با ادبیات در کنار ارتباط با کاشی کاری یا نجاری و .... پر اهمیت می‌نمود و اشرف هنرها در میان مسلمانان ادبیات بود که تأثیر  عمیق غیرمستقیمی بر معماری می‌گذاشت زیرا که زبان فرهنگ پیش از مدرن درممالک اسلامی و بارزترین جلوه آن فرهنگ به شمار می‌آمد. معمار از جریان فرهنگی تصوف ارتزاق می‌کرد و چون زبان تصوف ادبیات بود بدون آشنایی با ادب نمی‌توانست آنرا وسعت و عمق بخشد

ارتباط معماری با علوم بدین صورت بود که علم الحیل (مکانیک) ترفند در مسائل آبرسانی و جراثقال و مهندسی نظامی به کار معماری می‌آمد علمی که پیوند ناگسستنی با معماری داشت هندسه خاصه هندسه علمی (کاربردی) بود چرا که معماری در جزء و با کل با هندسه سامان می یافت از طرح استقرار بنا در زمین و ترکیب فضاهای باز و بسته گرفته تا شکل سطوح و حجم‌ها، جزئیات و نقوش گاه استاد معماری چنان در هندسه عملی جسارت می‌یافت که او را هم نظر از «مهندس» (یعنی عالم هندسه)  می‌شمردند. به عنوان مثال کتیبه سر در مسجد امام مسجد استاد علی اکبر اصفهانی را جزء مهندسان شمرده‌اند. کسی به منصب معمار باشی می‌رسید که علاوه بر مهارت خویش در هندسه و یا علم الحیل علم مدیریت را نیز در آستین خویش داشته باشد. انسانی آگاه و اجتماعی

نگاه به هستی در آموزش معماری : معمار عقیده داشت که با ساختن بنا عالمی صغیر بر صورت کائنات بنا می‌کند از این رو معماری او مانند نظام کائنات بر نظم و ریاضیات استوار است. این مشابهت بین انسان و آفرینش خدا در تفکر یونان نیز ریشه داشته است که هنرمندان آفریند   ؟؟؟ و این نخستین رویکرد کلامی (مانیفست) به شمار می‌آید.

افلاطون عقیده داشت که هنرمند مانند آفریننده‌ای است که با آینه‌ای که در دست دارد،‌ تصویر خورشید و زمین و آسمان را منعکس می‌کند و اثرات این تفکر را چه در بناهای یونانی و چه بناهای دورة اسلامی و نقوش ستاره و خورشید بر بنا می‌توان دید. (معماران خداوند را معمار می‌دانستند که گنبد کبود و عظیم جهان را برافراشته و همة جهان را چنان زیبا و کارآمد آفریده که هیچ سستی در آن نیست پس در معماری نیز باید بنای خلق خدا را با خلقی خدایی ساخت و در نظم و کارآیی و زیبایی و خلل ناپذیری از عمارت الهی تقلید کرد) این تنها تفکری است که در قید زمان نیست که پس از قرنها از تاریخ ظهور آن به درمان درد جامعة معماری امروز ما نیاید) این عبادت با تفکر پس خودش در بند مکان یا زمان نیست و لازمة بازسازی تفکر معمار امروز می‌باشد.

اثر معماری در عالم پیش از مدرن ، اثری مصنوع و منفک از خلقت مانند امروزه نبود : بلکه جزئی از خلقت الهی شمرده می‌شد از این رو معمار در پی آن نبود که اثری متباین با طبیعت بسازد، بلکه نهایت هنر خود را در آن می‌دانست که اثر او در عمل آسیبی به طبیعت نرساد و متباین نباشد و یکی از معانی شهود و سیالیست هنری همین است هماهنگی با جریان طبیعت برای معماری منشأ قدسی قائل بودند بطوریکه شاگرد معماری در بدو آ‌موزش خود راهکار و پیرو انبیاء می‌دانست و جایگاه خود را در سلسله‌ای قدسی می‌یافت که از طریق آن به معمار جهان متصل می‌شد او در نظام هستی معلق نبود بلکه با همه خلقت و ناموس الهی پیوند داشت از این رو چه در زندگی شخصی و چه حرفه‌ای خود را مجاز به هر کاری نمی‌دید. بر خلاف دانشجوی امروز معماری که ساعات کار و تحصیلیش کاملا منفک از زندگی جاری او به حساب می‌یاد بطوریکه صبح در محل‌های آکادمیک به فراگیری تئوری معماری می‌پردازد و بعد از آن در محل کار خود مغازه یا اداره‌ای به کاری کاملا بی‌ارتباط با معماری اشتغال دارد.

نظام صنفی فقط برای حفاظت معمار نبود بلکه معمار را در عمل و کار دنیا با نظام هستی از منظر دینی پیوند می‌داد و به زندگی او مقنی می‌بخشید. آموزش نظری به مشتاقان فن معماری در حاشیه وجود داشت خواندن و نوشتن و اطلاعات مهم فرهنگی (آشنایی با فروع دین و ادبیات) در سطوح پائین و تکمیل آموزش هندسه در سطوح پائین و تکمیل آموزش هندسه در سطوح بالا آموزش داده می‌شد . آغاز کار با شاگردی و غلامی بود که اصول اولیه بنایی، ضوابط کار ، روابط فرهنگی و اصول اخلاقی را می‌فهمید رابطه استاد و شاگرد بالاتر از رابطة پدر و فرزند بود جوراستاد به زمهر پدر و استاد پدر معنوی شاگرد بود. که تربیت معنوی وی را بر عهده می‌گرفت. استاد هم نگاهش برده مانند یا مثال دانشجویی که برای معامله علم نزد او می‌آید نبود بر همه امور زندگی شاگر و ناظر و مسئول بود زیرا در آن دوره زندگی به ساحت‌های مختلف کار ، درس ، حرفه ، استراحت و ... تقطیع نشده بود تربیت اخلاقی در حین تربیت حرفه‌ای بود مردم معمار خویش سیرت را خوش نفس و خوش دست و مبارک می‌شمردند. اخلاق امری عرفی نبود ، امری دینی و لازمه تقرب به خدا به حساب می‌آمد. با توجه به اندیشة پیوستگی همه ساحات نظام هستی به اعمال آدمی، در امور دنیوی و اخروی این اعتقاد وجود داشت که محصول کار همه فنون متأثر از دل پدید آوردندة آنهاست (یعنی همان شهود) نویسندگان هنگام ذکر کسان ،‌ از صفات خدایی بهره‌ می‌بردند به عنوان مثال ،‌نصرآبادی، ادیب صفویه ، راجع به استاد علی اکبر اصفهانی می‌گوید. «استاد علی اکبر معمار باشی اصفهانی، مردکدخدایی در نهایت آرامی و صلاح و درویشی است مسجد جمعه کبیر واقع در میدان نقش جهان به عمایر او به اتمام رسید.»

و نکته آخر اینکه فنون خویشاوند با معماری به جای نقاشی و مجسمه‌سازی امروز، نجاری ، حجازی ، کاشی‌کاری ، طراحی هندسی و خوش نویسی بود. همه این فنون زمینة ارتباط بهتر وی را با درک شهودی و عرفانی فراهم می‌کرد.

معماری معاصر و نقش اندیشه:

در این بخش به بررسی آثار چند معمار که در دسته‌بندی انواع اندیشه، به زعم نگارنده در یکی از رشتهپ‌های معمارگرا و معمار فلسفی یا معمار شهودی قرار می‌گیرند پرداخته می‌شود. لازم به ذکر است که در اینجا هدف بیان بیوگرافی معمار نیست بلکه تلاش می‌شود نحوه تفکر وی مورد بازیابی قرار گیرد.

کریستوفر الکساندر:

الکساندر تحمیل کرده رشته ریاضی دانشکده کمبیریج بوده و به دلیل علاقه‌ای که به معماری پیدا کرد در این رشته در ابتدا در دانشکده کمبیریج لیسانس و هاروارد مدرک دکترای خویش را اخذ نمود. این دلیل اعتقاد پیدا کرد که معمار با دیاگرامهای ریاضی قابل طراحی است.

لذا کتاب یادداشتهای بر ترکیب فرم را نوشت و در آن یک روستا را بر اساس الگوهای ریاضی طراحی نمود.

اگر عبارتست از یک سلسله اپینرورهای رفتاری که از یک گذشته بسیار دور در جامعه‌ای وجود داشته و برای جامعه اکنون هم به محضر روبه رو شدن با آنها قابل شناسایی است. مانند مفهوم پذیرائی کردن از میهمان برای که هم برای فقیر معنی داراست و هم برای غنی و معنی آن حفظ شدن شأن میزبان و میهمان است. طبق نظر الکساندر الگوها باید در یک جامعه حفظ شوند و تشکیل اکوسیستم بدهند مانند الگوی نشستن در کوچه.

الکساندر در Case Study خویش در طراحی روستا با شیوه‌ای عمل کرد که طرح وی با روشهای علمی دیاگرامی قابل اندازه‌گیری شد.استفاده از این روش و به عرصه ظهور رساندن آنها در طراحی گرچه او را به یک طرح رساند ولی چون تفکر وی تک بعدی و با گرایش شدید به محاسبات ریاضی بود (بدون کمک از شهود خویش و یا تفکر فلسفی) حتی از نظر خود وی کاری تمام و کمال نبود. حاصل کار شکلی بود فقط عملکرد واگرا، فضایی که فاقد هرگونه خلاقیت به معنای رخق عادت و اصول زیبایی شناسانه یا ترکیب بندیی مفهوم دار بود. تنها قسمتی که حضور کمرنگ شخص معمار در طراحی روستا دیده می‌شد همان چیدمان ریز دیاگرامها در کنار یکدیگر و ظهور یک درشت دانه به نام روستا بود که در آنهم مجددا توجه به عملکردها بر خلاقیت معمار غلبه داشت همانطور که شخص الکساندر به نتیجه رسید و آنرا کتاب بعدی خویش A City is not a tree بیان نمود، اصول علمی و محاسباتی و توجه صرف به عملکرد برای طراحی یک اثر معماری کافی نیست و تفکری دیگر لازم است.

با صحت و سقم آن طراحی را حک بزند گرچه الکساندر در جمع‌آوری  کدها به فاکتورهای موثر در طراحی حتی اجتماعی و عاطفی و نیازهای گذشته و حال و آینده بدون هیچ تعصبی برخورد نمود و روابط انسانی نظیر ایجاد فضایی جهت غیبت زنان به حساب آورده بود اما طرحی جامع و مانع نشد.

لوئی کان:

لوئی کان زمانیکه دردانشگاه پنسیلوانیا تحصیل می‌کرد آن دانشگاه از دانشگاههای برتر آن دوره بود که برنامه‌ریزان و روانشناسان نیز همزمان با آنان همراهی می‌کردند. مبنای تدریس در آن دانشگاه تئوری و تاریخ و ساز بود. این نوع آموزش آکادمیک به همراه حس تعلق خاطری که به ایران و تفکر شرقی و به خصوص مولانا داشت از وی معماری فلسفی ساخت. از نظر وی، هم تفکر مدرن و هم تفکر پست مدرن را معلول مدحی می‌دانست و طبق شیوه‌ باوهاس به هنر برای مردم وخلوص در فرم و شعر اعتقاد داشت بر خلاف بوزار که به سازه معتقد بود لوئی کان به هندسه علاقه نشان می‌داد و توجه به مسائل تاریخی در سر لوحة کارش بود. از این نظر در گروه بوزاری‌ها به شمار می‌آمد علاوه بر این کان به روح تاریخ و نه به مد تاریخی می‌پرداخت لوئی کان ابتدا تحصیلاتش را در مدرسه هنر و سپس در دانشکده معماری دنبال می‌کرد. اما هنری که به آنان تدریس می‌شد همراه منطق و فلسفه بود. ادبیات بسیار خوب می‌دانست تفکر وی تفکری واگرا و شیوة عمل وی قیاسی بود. در ابتدا از قیاس و مسائل عام شروع می‌نمود و با استعاره به معماری می‌رسید. طراحی آزمایشگاه بیولوژی کان در فیلادلفیا مصداق این نگرش است. وی قبل از ساخت این پروژه ، تصوری تیره از قطعات پیش ساخته و ابزار و تشکیلاتی که بزرگ  مقیاس باشد داشت اما با تغییری که در نگرشش نسبت به جرثقیل وثیقه دانستن آن به پنجه‌های دست انسان پیش آمد با تفکر واگرا و قیاسی خویش توانست با ماشین‌الات و قطعات پیش ساخته و درشت مقیاس ارتباط برقرار نماید.

برخلاف فرانک لویدرایت  انسان را بالاتر از طبیعت می‌دانست اعتقاد داشت نورفرم دهنده فضاست . به نحوة پنجره گذاشتن و تابش نور پلان خیلی توجه می‌کرد و می‌گفت نور باید مکمل هندسه فضای معمار باشد. معتقد بود انسان تا زمانی زنده است که خودش را بیان کند و برای بیان خودش زبانی منطقی پیدا کرده بود پیشنهاد می‌داد به جای نگاه کردن به شرایط به کارگیری ماده، ابتدا به ماده بودنش و خصیصه اصلی آن نگاه کنیم. در واقع اول به جوهر بعد به عارض ماده نگاه نمائیم . به همین خاطر می‌گفت «آنچه آجر می‌خواهد باشد....» در طراحی آزمایشگاه پژوهشی ان،‌ریچاردر وی (61-57) اینگونه بیان می‌کند که گاز سمی می‌خواهد که در اسرع وقت خارج شود. پس پیچ و خم در مسیر حرکت این گاز بر خلاف طبیعتش است. بنابراین دودکش و بادگیرها مستقیم با هوا ارتباط دارند.

تفکر وی برای نمای ساختمان بدین گونه بود که 1- جلوه بیرونی دیگر حوزه خصوصی معمار نیست ،‌ متعلق به فرهنگ جامعه است. 2- ساختمان و شأن آن می‌گوید که چه می‌خواهد باشد. 3- گاهی با وجود داشتن جوهر قضیه، تعدادی از فاکتورهای در عرض آنقدر مهم هستند که فاکتورهای جوهری ساختمان را تحت پوشش خویش قرار می‌دهد. مانند تأثیر مکانیت سایت (مازندران در کنار یزد) با این سه فاکتور،‌ در همان لحظه‌های اول بازدید زمین به تصوری از پروژه دست می‌یافت. در مرحله Preprateai  افراد مبتدی زمانیکه به یک برنامه کلی رسیدند و به اجبار مقاطعی از ورودی ورنت و برگشت زدند، به آن سناریوی مطلوب دست می‌یابند،‌اما کان با همین اندیشة فلسفی خویش از همان ابتدا شأنی برای ورودی تعریف می‌کرد.


چارلز کورآ:

معمار کورآ به دلیل اصلیت شرقی که داشت به گونه‌ای تفکر شهودی در آثارش مشهود می‌باشد. و همة تلاش وی در طرحهایش توجه به فرهنگ غیرغربی علیرغم مدرن بودن آنها بود.در فرهنگ بومی توجه به اقلیم یکی از نکات برجسته به شعار می‌آید. وی  ا ز روشهای طبیعی در جهت تنظیم شرایط داخلی استفاده می‌نمود تفکر وی از این نظر شهودی به حساب می‌آمد که اعتقاد به سقف باز و نگاه به آسمان دارد در واقع فضا را با صورت برانگیختن احساسات تاب می‌گیرد. و وجوه عاطفی بیننده را تحریک می‌نماید. از این نظر حساسیت شرقی دارد. شهود در این دستگاه تفکر درک کامل بستر خویش می‌باشد درست همانگونه که تب چشیده می‌شود. درست همان شهودی که سهراب می‌فهمد در آسمان مال من است.»

نتیجه‌گیری

این انتظار می‌رود که با شناخت انواع اندیشه و آشنایی با هر یک از آنها در چه تاریخ و چه در دورة معاصر نحوة به کارگیری آن در طراحی شناخته شده باشد. زیرا ذکر بیانیه قنوت نامه بنایان به منظور استفادة مستقیم از دستورالعمل‌های آن نیست گرچه استفادة صرف از آن نیز باگذشت قرن‌ها هنوز هم پاسخگوست. آنچه مهم است اینست که این حقیقت درک گردد در دستگاه فکری رو به رشد، بین خالق اثر و اثر، اتحاد وجود داشته است. و هنر به گونه‌ای توسط دین به باور قلبی مردم متصل می‌شد و آیه‌ای خوانده می‌شد که حکمت آیه فضای ذهنی معمار را پرنماید و دستمایة فکری او باشد مصداق این تفکر در زندگی امروز می‌تواند این باشد که طراحی امروز باید با ارزشها و زندگی معماران هماهنگ باشد.

منابع و مأخذ

لاوسون برایان (1384) . «طراحان چگونه می‌اندیشند ؟ ترجمه حمید ؟

بوطبقای معماری . جلد اول . توجیه : احمدرضا آی

مجموعه مقالات اولین هم اندیشی معنویت و آموزش هنر

جزوه درس سیر اندیشه‌های معماری. دکتر محمود رازجویان

معماری اسلامی . خرم فضا

معماری اسلامی . پاپادوپلو

مجله صفه شماره 5 بهار 71 . قنوت نامه بنایان.

 

 

 

 

 

 

 



[1]- کتاب طراحان چگونه می‌اندشند ص 247

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 15 خرداد 1393 ساعت: 9:07 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

تحقیق در باره ساختمان و اجزای آن

بازديد: 2627

تعريف ساختمان :

        ساختمان : عبارت است از بنائي كه بوسيله ديوار از ديگر بناهاي همجوار خود ، يك بناي مستقل و مجزا و استواري را تشكيل مي دهد و شامل يك يا چند اطاق و يا هر نوع فضاي مسقف ديگر مي باشد كه بمنظور سكونت ، كسب و يا استفاده توأم و يا ديگر مقاصد ساخته شده باشد . منظور از مستقل بودن داشتن درب ورودي و خروجي مستقل به گذرگاه عمومي و منظور از جدا بودن و داشتن ديوارهاي خارجي مشترك يا مستقل است.

          هزينه ساختمان : عبارت است از مجموع عمليات اساسي تكميل بنا تا هنگامي كه ساختمان آماده اشتغال و سكونت مي گردد اين ارقام شامل هزينه نقشه ، تهيه پروانه ساختمان ، و مصالح ساختمان ، وسائل و ابزار كار و كارگر ، حق الزحمه معمار ، هزينه تأسيسات حرارت مركزي ، روشنائي ، آب و فاضلاب مي گردد .

           انواع ساختمان :

           الف ـ واحد مسكوني : عبارت است از يك ساختمان و يا قسمت مستقلي از يك ساختمان كه در آن يك يا چند خانوار سكونت دارند .

           ب ـ واحد مسكوني و بازرگاني : ساختمانهائي كه قسمتي از ساختمان به كارهاي بازرگاني اختصاص يافته و قسمت ديگري از بنا جهت سكونت استفاده مي گردد .

          پ ـ واحد بازرگاني : ساختمانهائي هستند كه مورد استفاده موسسات تجاري قرار دارند ، مانند : تجارتخانه ، بيمه و غيره . 

         ت ـ واحد صنعتي : ساختمان يا قسمتي از ساختمان مي باشد كه براي انجام فعاليتهاي صنعتي اختصاص يافته  است .

         ث ـ واحد آموزشي و بهداشتي : ساختمانهائي كه جهت انجام فعاليتهاي آموزشي و بهداشتي به منظور ارائه يك يا چند خدمت براي عموم بكار گرفته مي شود مانند :  ساختمان دانشگاهها ، مدارس و بيمارستانها

         مصالح عمده ساختمان : منظور نوع مصالح عمده است كه در ساختن ديوارها ، سقف و پي ساختمان واحد ساختماني   بكار رفته است مصالحي كه در رو كار ساختمان به كار رفته جزء مصالح عمده به حساب مي آيد .

 

  ساختمانهاي اسكلت فلزي:

     احداث ساختمان بمنظور رفع احتیاج انسانها صورت گرفته و مهندسین ، معماران مسئولیت تهیه اشکال و اجراء مناسب بنا را برعهده دارند ، محور اصلی مسئولیت عبارت است از الف ) ایمنی ب ) زیبائی ج) اقتصاد.   
با توجه به اینکه ساختمان های احداثی در کشور ما اکثرا" بصورت فلزی یا بتنی بوده و ساختمانهای بنایی غیر مسلح با محدودیت خاص طبق آئین نامه 2800 زلزله ایران ساخته میشود . آشنایی با مزایا و معایب ساختمانها می تواند درتصمیم گیری مالکین ، مهندسین نقش اساسی داشته باشد .

كه در اين تحقيق ما به بررسي مزايا و معايب ساختمانهاي اسكلت فلزي مي پردازيم:

 

مزایا و معایب ساختمانهای فلزی

 

مزایا ی ساختمان فلزی :

1- مقاومت زیاد :

 مقاومت قطعات فلزی زیاد بوده و نسبت مقاومت به وزن از مصالح بتن بزرگتر است ، به این علت در دهانه های بزرگ سوله ها و ساختمان های مرتفع ، ساختمانهائی که برزمینهای سست قرارمیگیرند ، حائز اهمیت فراوان میباشد .

2- خواص یکنواخت :

 فلز در کارخانجات بزرگ تحت نظارت دقیق تهیه میشود ، یکنواخت بودن خواص آن میتوان اطمینان کرد و خواص ان بر خلاف بتن با عوامل خارجی تحت تاثیر قرار نمی گیرد ، اطمینان در یکنواختی خواص مصالح در انتخاب ضریب اطمینان کوچک مؤثر است که خود صرفه جو یی در مصرف مصالح را باعث میشود .

 

 

3- دوام :

دوام فولاد بسیار خوب است ، ساختمانهای فلزی که در نگهداری آنها دقت گردد . برای مدت طولانی قابل بهره برداری خواهند بود .


4-
خواص ارتجاعی :

 خواص مفروض ارتجاعی فولاد با تقریبی بسیار خوبی مصداق عملی دارد . فولاد تا تنشهای بزرگی از قانون هوک بخوبی پیروی مینماید . مثلآ ممان اینرسی یک مقطع فولادی را میتوان با اطمینان در محاسبه وارد نمود . حال اینکه در مورد مقطع بتنی ارقام مربوطه چندان معین و قابل اطمینان نمی باشد .

5- شکل پذیری :

 از خاصیت مثبت مصالح فلزی شکل پذیری ان است که قادرند تمرکز تنش را که در واقع علت شروع خرابی است ونیروی دینامیکی و ضربه ای را تحمل نماید ،در حالیکه مصالح بتن ترد و شکننده در مقابل این نیروها فوق العاده ضعیف اند. یکی از عواملی که در هنگام خرابی ،عضو خود خبر داده و ازخرابی ناگهانی وخطرات ان جلوگیری میکند.

6- پیوستگی مصالح :

قطعات فلزی با توجه به مواد متشکه آن پیوسته و همگن می باشد و ولی در قطعات بتنی صدمات وارده در هر زلزله به پوشش بتنی روی سلاح میلگرد وارد میگردد ، ترکهائی که در پوشش بتن پدید می آید ، قابل کنترل نبوده و احتمالا" ساختمان در پس لرزه یا زلزله بعدی ضعف بیشتر داشته و تخریب شود .

 

 
7-
مقاومت متعادل مصالح :

 مصالح فلزی در کشش و فشار یکسان ودر برش نیز خوب و نزدیک به کشش وفشار است .در تغییر وضع بارها، نیروی وارده فشاری ، کششی قابل تعویض بوده و همچنین مقاطعی که در بار گذاری عادی تنش برشی در انها کوچک است ، در بارهای پیش بینی شده ،تحت اثر پیچش و در نتیجه برش ناشی از ان قرار میگیرند . در ساختمانهای بتنی مسلح مقاومت بتن در فشار خوب ، ولی در کشش و یا برش کم است. پس در صورتی که مناطقی احتمالآتحت نیروی کششی قرار گرفته و مسلح نشده باشد تولید ترک و خرابی مینماید.

8- انفجار :

 در ساختمانهای بارهای وارده توسط اسکلت ساختمان تحمل شده ، از قطعات پرکننده مانند تیغه ها و دیواره ها استفاده نمی شود . نیروی تخریبی انفجار سطوح حائل را از اسکلت جدا می کند و انرژی مخرب آشکار میشود ، ولی ساختمان کلا" ویران نخواهد گردید . در ساختمانهایی بتن مسلح خرابی دیوارها باعث ویرانی ساختمان خواهد شد .

 

9- تقویت پذیری و امکان مقاوم سازی :

 اعضاء ضعیف ساختمان فلزی را در اثر محاسبات اشتباه ، تغییر مقررات و ضوابط ، اجراء و .... میتوان با جوش یا پرچ یا پیچ کردن قطعات جدید ، تقویت نمود و یا قسمت یا دهانه هائی اضافه کرد .


10-
شرائط آسان ساخت و نصب :

 تهیه قطعات فلزی در کارخانجات و نصب    آن در موقعیت ، شرایط جوی متفاوت با تهمیدات لازم قابل اجراء است .


11-
سرعت نصب :

 سرعت نصب قطعات فلزی نسبت به اجراء قطعات بتنی مدت زمان کمتری می طلبد .


12-
پرت مصالح :

 با توجه به تهیه قطعات از کارخانجات ، پرت مصالح نسبت به تهیه و بکارگیری بتن کمتر است .

 

 


13-
وزن کم :

 ‌میانگین وزن ساختمان فولادی را می توان بین 245 تا 390 کیلوگرم بر مترمربع و یا بین 80 تا 128 کیلوگرم بر مترمکعب تخکین زد ، درحالی که در ساختمانهای بتن مسلح این ارقام به ترتیب بین 480 تا 780 کیلوگرم برمترمربع یا 160 تا 250 کیلوگرم برمترمکعب می باشد .


14-
اشغال فضا :‌

در دو ساختمان مساوی از نظر ارتفاع و ابعاد ، ستون و تیرهای ساختمانهای فلزی از نظر ابعاد کوچکتر از ساختمانهای بتنی میباشد ، سطح اشغال یا فضا مرده در ساختمانهای بتنی بیشتر ایجاد میشود .


15-
ضریب نیروی لرزه ای :

 حرکت زمین در اثر زلزله موجب اعمال نیروهای درونی در اجزاء ساختمان میشود ، بعبارت دیگر ساختمان برروی زمینی که بصورت تصادفی و غیر همگن در حال ارتعاش است ، بایستی ایستایی داشته و ارتعاش زمین را تحمل کند . در قابهای بتن مسلح که وزن بیشتر دارد ، ضریب نیروی لرزه ای بیشتر از قابهای فلزی است .
تجربه نشان میدهد که خسارت وارده برساختمانهای کوتاه و صلب که در زمینهای محکم ساخته شده اند ، زیاد است . درحالیکه در ساختمانهای بلند و انعطاف پذیر ، آنهائی که در زمینهائی نرم ساخته شده اند ، صدمات بیشتری از زلزله دیده اند . بعبارت دیگر در زمینهای نرم که پریود ارتعاش زمین نسبتا" بزرگ است ، ساختمان های کوتاه نتایج بهتری داده اند و برعکس در زمینهای سفت با پریود کوچک ، ساختمان بلند احتمال خرابی کمتر دارند . عکس العمل ساختمانها در مقابل حرکت زلزله بستگی به مشخصات خود ساختمان از نظر صلبیت و یا انعطاف پذیری آن دارد و مهمترین مشخصه ساختمان در رفتار آن در مقابل زلزله ، پریود طبیعی ارتعاش ساختمان است .

 
معایب ساختمانهای فلزی :


1-
ضعف در دمای زیاد :

 مقاومت ساختمان فلزی با افزایش دما نقصان می یابد . اگر دکای اسکلت فلزی از 500 تا 600 درجه سانتی گراد برسد ، تعادل ساختمان به خطر می افتد .


2-
خوردگی و فساد فلز در مقابل عوامل خارجی :

 قطعات مصرفی در ساختمان فلزی در مقابل عوامل جوی خورده شده و از ابعاد آن کاسته میشود و مخارج نگهداری و محافظت زیاد است .


3-
تمایل قطعات فشاری به کمانش :

 

 با توجه به اینکه قطعات فلزی زیاد و ابعاد مصرفی معمولا" کوچک است ، تمایل به کمانش در این قطعات یک نقطه ضعف بحساب می رسد .


4-
جوش نامناسب :

 

 در ساختمانهای فلری اتصال قطعات به همدیگر با جوش ، پرچ ، پیچ صورت میگیرد . استفاده از پیچ و مهره وتهیه ، ساخت قطعات در کارخانجات اقتصادی ترین ، فنی ترین کار می باشد که در کشور ما برای ساختمانهای متداول چنین امکاناتی مهیا نیست . اتصال با جوش بعلت عدم مهارت جوشکاران ، استفاده از ماشین آلات قدیمی ، عدم کنترل دقیق توسط مهندسین ناظر ، گران بودن هزینه آزمایش جوش و ...... برزگترین ضعف میباشد . تجربه ثابت کرده است که سوله های ساخته شده در کارخانجات درصورت رعایت مشخصات فنی و استاندارد ، این عیب را نداشته و دارای مقاومت سازه ایی بهتر در برابر بارهای وارده و نیروی زلزله است .

شبكه وسيع سازه اي از فضاهاي ازاد بدون ستون تامين گرديد سازه نمايان و اشكار اين ساختمان كاملا" با نظريات كارفرما براي يك حضور بصري قوي ، گرايش به فن اوري جديد را مورد تاكيد قرار مي دهد 0 طراح با ايجاد سازه اي كه با تاكيد بسيار بيان كننده عملكرد سازه اي طرح در بخش خارجي ساختمان مي باشد، در تضاد با فضاي خشك و بي روح اطراف ، وجود چنين مركز تحقيقاتي را در اطراف پرينستون به خوبي مشخص مي كند ، بدين ترتيب به نياز كارفرما پاسخ داده است0 ( بروكز و گرچ،1990) ( تصاوير 2-3تا5-3) 0 ايده اي اصلي طرح استفاده از يك ستون فقرات مركزي به عرض 5/29 فوت (9متر) و ايجاد مجموعه اي از سازه هاي 000   شكل با نماي شيشه اي مي باشد0

سيستم هاي تاسيساتي ساختمان به طور مستقيم مركزي ساختمان و قابهاي معلقي كه از سازه اصلي ساختمان اويزان هستند، قرار گرفته اند0

دو طرف اين ستون فقرات ارتباط مركزي ساختمان را تامين مي كند دو فضاي بزرگ يك طبقه به ابعاد 74*236 فوت (5/22*72متر) قرار گرفته اند كه براي انجام تحقيقات مورد نظر به كار مي روند براي ايجاد انعطاف پذيري لازم در بخشهاي  تحقيقاتي از يك سازه كابلي خاص ( با اعضاي كششي فولادي باريك ويژه ) با زيبايي هاي بصري كه دهانه هاي سقف را مي پوشاند و فضاهاي وسيع و عريضي را در بين ستونها فراهم مي كند ، استفاده شده است در سازه اصلي يك قاب فولادي مستطيل شكل به عرض 6/24 فوت ( 5/7متر ) كه به عنوان پايه اي براي تير 000 شكل لوله اي بلند به طول 49 فوت (15متر) عمل مي كند، استفاده شدده است 0 اين سيستم تكيه گاه عمودي اصلي براي كل ساختمان مي باشد0

اصلي سطح پل يك تير فولادي جعبه اي با مقطع شش ضلعي است كه به كابل هاي مهاري متصل شده است0 سطح پل كه داراي سه خط ماشين رو در هر طرف مي باشد در طرفين اين تير اصلي مي باشد به صورت طره اي اجرا شده است( فرامپتون و ديگران ،1993)

در حقيقت مجموعه طراحي شده به وسيله بهنيش براي المپيك شامل استاديوم ، يك سالن ورزشي ( با ظرفيت 1400 نفر براي ژيمناستيك ، هندبال ، بسكتبال و ديگر فعاليتهاي داخلي سالن) و يك سالن شنا ( با ظرفيت 8000نفر براي شنا و شيرجه ) است 0 تمامي اين فعاليتها در زيرزمين قرار داده شده است0 فعاليتهاي خدماتي و پشتيباني در زير زمين و در زير جايگاهها قرار گرفته اند0 سقف هاي كابلي يك بخش مركزي براي مسابقات و يك فضاي وسيع براي سايبان در محوطه را فراهم مي سازد 0 با مساحت 800 800فوت مربع ( 74000متر مربع ) ، يكي از بزرگترين سازه هاي كشتي در جهان در زمان ساخت خود به شمار مي ايد 0 طراحي و اجراي اين سقف ، پيشرفت مهم و قابل توجهي در توسعه و گسترش سازه هاي كششي كه براي اولين بار در كتاب فراي اوتو مطرح گرديده بود ، محسوب مي شد(اوتو ، 1954)0

اين ساختمان داراي سازه اي با كابل پيش تنيده است كه خصوصيات كابلهاي مضاعف براي مقاومت در برابر نيروي باد را نيز دارد و متشكل از كابلهاي فولادي با سه قطر مختلف مي باشد 0 شبكه عريض بام ، تركيبي از كابلهايي با قطر يك اينچ ( 25ميليمتر ) است كه به صورت جفت هاي 2 اينچي (50 ميليمتر ) با فاصله 30 اينچ ( 76 سانتيمتر) از يكديگر در هر جهت بايك اتصال گيره ا ي در نقاط تقاطع به يكديگر مهار شده اند0

اين اتصال براي نصب پانل هاي اكريليك نيز استفاده شده است، كه در مجموع 137عدد از انها مورد نياز بوده است0 قطر كابلهاي مورب كناري برابر 1/3 اينچ ( 80 ميليمتر ) مي باشد، قطر بزرگترين كابلها 7/4 اينچ 120 ميليمتراست و به عنوان طنابها ( براي اتصال كابل كناري به پي ) ، مهارها ( اتصال خط الراسها  به بالاي دكل ها) و كابل زنجير واره اصلي با طول1440فوت (439 متر)كه لبه جلويي را نگاه مي دارد به كار رفته است0 كابل اصلي براي تحمل بار كششي بيشتر از 5000 تن ( 4530 تن متريك) طراحي شده است و متشكل از يك دسته 10تايي از كابلهاي بزرگ مي باشد 0

تكيه گاه اصلي عمودي به وسيله 12ستون با لوله فولادي به ارتفاع متغير از 165 تا 262فوت (50تا80متر) و با قطري بيش از 5/11(5/3متر) باضخامت ديوار بيش از 3 اينچ (75 ميليمتر) تامين گرديده است 0 اين ستون هاي عظيم در پشت جايگاه تماشاچيان به منظور ايجاد ديد مناسب قرار گرفته اند0 كابل هاي مهار به صورت قطري از بالاي هر ستون به خط الراسهاي شبكه كابلب كشيده شده اند0 شبكه كابلي از اين خط الراسها براي جايگاه از طريق مجموعه كابل زنجيرواره كه به جهت مخالف استاديوم در هر انتها متصل شده اند، كشيده شده اند 0 در نتيجه سايباني روي جايگاه ايجاد مي شود كه به نظر مي رسد بدون هيچ گونه تكيه گاه نماياني شناور مي باشد0 سخت در جهت مخالف بر روي جايگاه قرار دارد كه فاصله انها در پشت جايگاه كمتر مي شود ، در نتيجه رانش قابل ملاحظه كابل اصلي را در جلو متعادل مي كند 0 دو مسئله مهم در حين اجراي ساختمان به وجود امد كه قبلا" در طراحي ديده نشده بود 0 طرح پيشنهادي اوليه يك پوشش پلي وينيل كلرايد بود كه سقف معلق پلي استر در زير شبكه كابل را مي پوشاند ( مشابه غرفه المان در نمايشگاه بين المللي مونترال )0 گر چه به منظور تامين نور مورد نياز و رضايت بخش براي تلويزيون هاي رنگي ، پانل هاي توپر اكريليك در قابهايي كه در بالاي شبكه كابل قرار دارند ، نصب گرديد

 

انرژي تابشي

همه ما احساس مطبوع  گرما ي خورشيد درليك روز سرد  زمستاني را تجربه  كرده ايم .

وقتي كه در معرض نورخورشيد قرار مي گيريم  دماي محيط  تغيير نمي كند  بلكه  اين انرژي تابشي است  كه باعث احساس گرما مي شود .

تقريباً 60% از گرماي حاصله در سيستم گرمايش كمي به صورت تابشي  است كه به طور مستقيم  و به سرعت احساس مي شود .

انتخاب صحصح يك سيستم گرمايشي نقش موثري در تامين آيسايش ساكنين ساختمان دارد .

سيستم گرمايش كف يك سيستم مدرن و امروزي است كه مزاياي غير قابل انكاري نسبت به رادياتور و ساير روش هاي  گرمايش دارد.

( محيط هاي مسكوني )

 

نحوه كار :

سيستم گرمايش كمي سوپر پايپ //// در نحوه گرم كردن  ساختمان  ها است . در اين سيستم گردش آب گرم از درون شبكه اي  از لوله هاي سوپر پايپ  كه در زير كف نصب شده اند . حرارت  رابه ارامي توزيع  مي كند .

از انجا  كه شبكه اي  لوله تمام  كف را پوشش مي دهد توزيع حرارت  كاملاً يكنواخت است .

حداكثر دماي كف در اين سيستم 29 درجه سانتيگراد است آب گرم  رورودي با دماي حدود 50 درجه ي سانتيگراد از طريق موتورخانه  //// يا پانل هاي خورشيدي  تامين  و از طريق كلكترهاي ويژه  توزيع  مي شود .

سيستم گرمايش كفي براي كف هاي مختلف با پوشش هاي متفاوت از جمله  سنگ ،سراميك ، پاركت ، و موكت مناسب است .

به غير از محيط هاي مسكوني ،گرمايش كفي از جمله در مكانهاي زير قابل استفاده است .

-         گرمايش دور استخر

-         سالن هاي ورزشي

-         كتابخانه ها

-         بيمارستانها

-         مساجد

-         رستوران ها

-         سالن هاي اجتماعات

-          هتل ها

-         دفاتر اداري

-         فروشگاهها

-         موزه ها

-         زمين  هاي فوتبال

-         گل خانه ها و محيطهاي صنعتي  مانند انبارها سالن هاي توليد

 

سيستم هاي حرارتي كف

گرمايش كفي يك سيستم  ساده  با پيچيدگي هاي بسياري است بنابراين  از ابتدا بايد طراحي آن بدرستي و با دقت  انجام شود . محاسبات و طراحي يك خورده مهم از سيستم  طراحي كفي است  كه بر مبناي نقشه هاي معماري اماده مي شود .

سيستم گرمايشي كفي با چرخش آب گرم  از ميان شبكه اي  از لوله اي //// پنج لايه  سوپر پايپ كه در كف نصب مي شود  كاري كند با توجه به اينكه  سيستم گرمايش كفي از  كف توزيع كننده حرارتي و همچنين انبار حرارتي استفاده مي كند  وبه منظور  موثر تر كردن  اين سيستم  بايد انتقال حرارت  به سمت پايين به حداقل برسد .

نگاهي  به برخي از مزاياي سيستم گرمايشي كف :

برخي از مزايا

گرماي يكنواخت به منظور  تامين  بالاترين  شرايط آزمايش و راحتي

طراحي راحت فضا  و معماري داخلي

انعطاف پذيري در چيدمان اثاثيه

سياه نشدن ديوارها و پردها

ايمني بالا به دليل  عدم  وججود لبه هاي تيز و داغ برخلاف رادياتور

كاهش مصرف سوخت از 30% تا 50%

مزاياي جانبي

عدم نياز به تعمير و نگهداري

قابليت  كاربا انرژي خورشيدي

سلامتي و بهداشت  بخاطر حفظ رطوبت و هوا

حفاظت  از محيط زيست  به دليل كاهش و رود آلاينده هاي سوخت به هوا

مزايا ي استفاده  از سيستم  هاي حرارتي كف

       ·گرماي مطبوع و يكنواخت

       ·معماري راحت تر

       ·ديوارهاي تميز

       ·فضاهاي مفيد بيشتر

       ·ايمني و بهداشت

       ·صرفه جويي در مصرف انرژي

احساس مطبوعي راكوسيستم گرمايشي كف فراهم مي كند كه تنها با تجربه قابل  لمس است .

تغييرات  دمادر گرمايش با رادياتور بخاطر توزيع نامناسب حرارت  بسيار زياد است  اما در سيستم گرمايش كفي با موازنه چهار عامل اصلي  راحتي معني هاي محيط، گرماي تابشي ، جريان هوا و رطوبت نسبي براي انسان  احساس مطبوعي  فراهم  مي شود .

جانمايي رادياتور ها به صورتي ككه ضمن استفاده از  حداكثر فضا ،به زيبايي طرح لطمه نخورد

از دغدغه  هاي معماران  در طراحي خانمه هاي مدرن است . درسيستم گرمايش كفي مسطح حرارتي زير كف قرار دارد .

بدين ترتيب  ضمن استفاده  اقتصادي  از فضا ، امكان طراحي با جلوه ها و ايده هاي نو فراهم  مي شود.

سياه شدن ديوارها و پرده ها  از اثرات  نامطلوبي است كه همه با آن  آشنا هستند در سيستم گرمايش كفي لزومي به رنگ  كردن يا تميز  كردن ديوار و خود رادياتور نيست پرده ها تميز تر مي مانند و به دليل  حفظ رطوبت  هوا و گرد و غبار  كمتر //// و ساير  اثاثيه منزل نيز ديرتر كثيف مي شوند نتيجه دردسر كمتر آسايش بيشتر است .

ارزش  فضاي مفيد  در يك خانه امروزي  بيشتر  از هر زمان  ديگري است ودرست  نيست  كه اين فضا با وسايلي مثل رادياتورها اشغال شود  در سيستم گرمايش كفي امكان بهره برداري حداكثر از فضاي موجود فراهم شده  و محدوديت  رايج در تعيين  محل اثاثيه  منزل هم ديگر وجود ندارد .

در سيستم گرمايش كفي هيچ سطح داغ و يا لبه تيزي وجود ندارد  وايمني بيشتري براي كودكان وجود دارد  . كف گرم و خشك مانع رشد ئوو تكثير قارچ ها  و موجودات  ريز ميكروسكوپي كه باعث بروز انواع بيماري هاي پوستي و تنفسي هستند مي شود.

اما رطوبت هوا  به طور  مطلوب  حفظ شده  باعث شادابي  و طراوت پوست  مي شود .

ميزان  ذارات غبار نيز كاهش مي يابد  بنابراين  مشكلات بيماريهاي مانند آسم ،///// آلرژيك وبيماريهاي مفصلي مانند رماتيسم به حداقل مي رسد .

سيستم گرمايش كفي به جاي گرم كردن هوا ، اجسام و ساكنين  ساختمان را گرم  مي كند .

بدليل  انرژي تابشي ،دماي آب پاينتر ،كاهش اتلاف حرارت و دلايل ديگر مصرف انرژي در سيستم گرمايش كفي بين 30تا50درصد كمتر از ساير روش هاي گرمايش است .

ساختار اين لوله ها در گرمايش كف

ويژگي برجسته  و منحصر به فرد اين لوله ها ، چگونگي تلفيق پنج لايه آن است .

لايه هاي دروني و بيروني اين لوله ها  از پايمري با عمر بسيار طولاني و مقاوم در برابر حرارت است كه باعث مي شوند لوله ها دربرابر خوردگي زنگ زدگي و رسوب مقاوم  باشد .

لايه ي مياني يك لوله آلومينيومي با جوش طولي لولتراسونيك است كه  مقاومت در برابر فشار حرارت و نفوذ اكسيژن را تامين  مي كند .

لايه هاي فلز و پليمر طي يك فرايند دقيق توسط دو لايه  چسب مخصوص مي شوند برايند ويژگي هاي پنج لايه ي لوله ها  همراه با به كارگيري تكنيك هاي خاص ،آن رابه لوله هاب يكپارچه با خصوصيات استثنايي و متمايز تبديل  مي كند.

لوله اي بابالاترين ضريب  كه درعين مقاومت مكانيكي بالا  شكل پذير  و سبك است و به سرعت و سهولت  نصب  مي شود.

ضريب انبساط طولي اين لوله ها  كم و تقريباً معادل لوله هاي فلزي است .

سيستم گرمايش كف  براي محوطه هاي استخر    مزيتها در يك نگاه

       ·تامين شرايط بسيار مطبوع

       ·تامين گرماي يكنواخت دركل محوطه استخر

       ·سرد نبودن كف محوطه استخر

       ·مقاوم بودن در برابر خوردگي  وپوسيدگي  به علت  استفاده از لوله هاي سوپر پايپ

       ·صرفه جويي در مصرف انرژي از 30% تا 50%

       ·هزينه بهره برداري بسيار كم

       ·عدم نياز به تعمير و نگهداري

       ·ايمني

       ·عدم اشغال فضاي مفيد

       ·كاملاً بي صدا

سيستم گرمايشي :

با بار حرارتي مورد نياز برابر با 5 كيلو وات براي هر واحد بيش از صد واحد مسكوني را مي توان  با يك ////110 ميلي متري تغذيه كرد.

سيستم گرمايش كفي براي محوطه هاي استخر

انتخاب يك سيستم گرمايش  مناسب براي محوطه ي استخر كار بسيار مشكل است  چرا كه روش هاي متاول و نسبي براي اين منظور  نقاط ضعف زيادي دارند .

محوطه استخر به طور يكنواخت گرم نمي شود .

گرماي حاصله  بيشتر زير سقف جمع مي شود

كف محوطه استخر سرد است

رطوبت بالاي محوطه استخر باعث خوردگي در اجزاي آنها مي شود

مصرف انرژي انها زياد است

برخي از آنها آلودگي صوتي دارند  و برخي فضاي مفيدرااشغال مي كنند دريك كلام شرايط راحتي انسان را فراهم نمي كنند.

نحوه اجرا :

برخلاف روش هاي سنتي ذر گرمايش كفي گرما از كف يعني جايي كه  به ان نياز است تامين  مي شود .دراين سيستم  گردش آب گرم  ازدرون شبكه اي  از لوله ها  كه درزير كف نصب شده اند  حرارت  رابه طور يكنواخت توزيع مي كند  بدين ترتيب  كف محوطه استخر شرايط بسيار مطلوبي رابراي راه  رفتن با پاي برهنه و يا دراز كشيدن روي آن  فراهم مي اورد  . تقريباً 60% از گرماي خروجي به صورت  تابشي است كه  به طور مستقيم و به سرعت احساس مي شود .

ومصرف انرژي حتي وقتي كه ارتفاع  سقف زياد است  بسيار كم است .

-         كف استخر سريع تر خشك  مي شود كه احتمال ليز خوردن را كم مي كند  ودر ضمن هيچ سطح داغ يا سردي تيزي هم وجود ندارد

-         سيستم  گرمايش كفي همين مزايا رابراي گرمايش در محوطه سونا  ،قسمت رختكن ، و دوش ها نيز به ارمغان مي آورد .

-         به غير از سيستم گرمايش كفي براي محوطه هاي استخر ،امكان خدمات  كلي براي گرمايش محيط هاي مسكوني لوله كشي آب سرد و گرم . لوله كشي سيستم هاي گرمايشي و سرمايشي و همچنين كاربدهاي گوناگون صنعتي ارايه مي كند .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

درب ساختمان :

 

در: به طور كلي از ساختمان  گفته مي شود  كه با بازو و بسته  شدن فضاهاي داخلي و خارجي  رابه هم مربوط مي ناميد .ودر بعضي از مولرد نيز عبور نور و تبادل هوا را ممكن يا نا ممكن مي نمايد. وظيفه اوليه در ايجاد امكان دسترسي است و از جمله مقاومت و پايداري حفظ حريم خصوصي و ايمني عايق حرارتي و صوتي حفظ محيط از باد و باران .

قسمتهاي مختلف در عبارتند از :

لنكه در: قسمتي كه درون چهار چوب قرار مي گيرد .

قاب : همان چهار چوب در .

آستانه : قسمت پتييني قاب در.

كتيبه :  قسمتي از در يا پنجره كه  در قسمت بالايي در مانند شكل مقابل قرار  مي گيرد و ممكن است  بازشو ثابت  باشد .

وادار : تقسيم كننده  لنگه در  به دو يا چند قسمت .

بائو : واردار عمودي طرفين در يا پنجره كه قفل و لولا نيز به آن متصل و يا درون آن قرار مي گيرد را بائو مي گويند.

قيدهاي فوقاني و تحتاني : وادارهاي بالا وپايين .

تنكه : قسمت صفحه مانندي از در كه مابين دو وادار قرار گيرد را تنكه گويند.

پاخور : يال پاييني لنگه در كه معمولاً پهنتر از يالهاي  جانبي بوده و به منظور جلوگيري از صدمه ديدن در از ضربه پيش بيني مي شود .

شيشه خور : قسمتي از يالهاي  دركه شيشه را بر روي آن تكيه  مي دهند .

دماغه : قسمتي از لنگه در كه روي نماي قاب قرار مي گيرد .

زهوار : قسمتي از در كه  به منظور زينت يا درز گيري  و يا سهولت نصب شيشه بر روي در يا پنجره نصب مي گردد.

يراق : قسمتي از لوازم در است كه  به منظور باز وبسته شدن و قفل كردن در مانند لولا ،دستگيره ،.. به كار مي رود؟

انواع در :

برحسب شرايط زير داراي انواع مختلفي هستند.

محل قرارگيري : درها از نظر محل قرار گيري به دو دسته كلي درهاي خارجي و درهاي داخلي تقسيم مي گردند.

تعداد لنگه : يك لنگه،دو لنگه       3- جهت بازشو : مانند درهاي يك لنگه از نظر محل قرار گيري لولا به درهاي راست كه با دست راست به سمت خارج باز مي شود  ودرهاي چپ كه با دست چپ به سمت خارج  باز مي شوند . معمولاً بازشوها به طرف داخل است و جزء محل هاي كه از 20 نفر بيشتر جمعيت داشته باشد .كه در اين صورت  به سمت خارج باز مي شود .

مصالح مورد استفاده در درها :

درهاي چوبي : معمولاً براي فضاهاي داخلي

درهاي فولادي : به عنوان درهاي خارجي

درهاي آلومينيومي : با توجه به مقاومتي كه  در برابر رطوبت  دارند براي فضاهاي مرطوب استفاده مي شوند .

درهاي شيشه اي : اين نوع درها كه از شيشه هاي ضخيم و آبديده ساخته شده اند معمولاً در فضاهاي تجاري و اداري  و در مكانهايي كه حفظ محرميت داخلي مورد نظر نباشد پيش بيني مي شوند .

درهاي پلاستيكي : اين  نوع مصالح كه به تازگي وارد صنعت ساختمان شود است به سرعت جاي مصالح  مختلف  را پر مي كند درهاي ساخته شده از مقاطع pvc مخصوصاً در مكانهاي مرطوب پيشنهاد مي شود .

انواع ديگر درها عبارتند از :

درهاي با لولاي كنار : درها با لولا هاي محوري ـدرها با لولاي دورانه .

درهاي كشويي : اغلب به منظور جلوگيري از به هدر رفتن فضاها از اين نوع درها و بيشتر در كارخانه ها و كارگاههاي صنعتي استفاده مي گردد.

در هاي آكاردئوني : اين درها نيز به منظور جلوگيري از به هدر رفتن فضاها مورد استفاده قرار گرفته و اغلب در مكانهاي صنعتي و گاراژ ها استفاده مي گردد.

موقعيت  قرارگيري درها

درهاي داخلي : درهاي  داخلي بايد در جايي قرار بگيرند كه فضاي قابل استفاده اتاق بيشتر شود . اما درباره اين كه در ،به داخل يابه بيرون ساختمان باز شود ، بايد  تصميم گيري درستي اتخاذ گردد كه معمولاً درها به داخل باز  مي شوند  درها بر اساس نوع ساختار ، مكان گيري و اهدافي كه لذاي آنان طراحي مي شود نامگذاري شده است . در متعادلا يا بالانس شده براي باز شدن به نيروي كمي نياز دارد و براي كريدورها بسيار مناسب است .

پهناي در، براساس نوع كاربردي آن براساس اتاق آن تعيين مي شود و كمترين مقدار  بازشوي يك دراز داخل 55 است . در ساختمانهاي مسكوني اندازه هاي استاندارد عرض درها در زير آورده شده است :

درهاي يك لنگه : اتاق هاي اصلي تقريباً 170 سانتي متر . درهاي ورودي 140 تا 325 سانتي متر  ارتفاع بازشوي در حداقل 185 سانتي متر  اما به صورت معمولي 195 تا 200 سانتي متر .درهاي كشويي و بادبزني معمولاً براي خروج و فرار مناسب نيستند ،زيرا در شرايط اضطراري ،ننكم است راه را ببندد.

اشخاص معمول احتياجات خاصي دارند كمترين پهناي مورد نياز  در، براي اين اشخاص 80 سانتي متر است . كه البته  براي استفاده  كنندگان از صندلي چرخدار بسيار كم است و90 سانتي متر معمولاً كافي مي باشد . ناگفته نماند كه براي  عبور صندلي چرخدار بايد  يك فضاي اضافي  در دو طرف در نظر گرفته  شود . كريدور ها نبايد  كمتر از 120 پهنا داشته  باشند . پس استفاده كنندگان از صندلي  چرخدار مي توانند  در ديوار انتهايي كريدور و يا در  ديوارهاي كناري ،براي خود دررا باز كنند . در انتهايي بايد جلوتر قرار بگيرد تا فضاي كافي در ،براي دستگيره را فراهم كند. در ضمن هنگامي كه يك  در گوشه اي از يك اتاق قرار مي گيرد ، لولاي آن بايد در گوشه نزديك به ديوار بسته شود .

اندازه  ها و چهار چوب : اندازه فاصله ها و حفره هاي ديوارها براي درها .

1)    اندازه هاي اسمي استاندارد  ساختمان مي باشند  اگر در موارد استثنايي ،اندازه هاي ديگري لازم است . اندازه استاندارد  ساختمان  براي آنها بايد  مضربي از 125 ميلي متر (براسا  استاندارد انگليس ) باشد  چهار چوب هاي سمت راست و سمت چپ به كار برده  شوند .

2)    درهاي چرخان و كشويي : درهاي چرخان در طرح ها متنوعي ساخته مي شوند و بعضي از آن ها قابل تنظيم هستند هنگامي كه تعداد  مصرف كنندگان زيادباشد (بخصوص در تابستان ) پانل ها مي توانند در وسط قرار گيرند تا به هنگام رفت و آمد زياد ،به طور همزمان عده اي بتوانند از يك دو وارد و عده اي از در ديگر خارج شوند. در برخي از طرح ها پانل هايي وجود دارند كه مي توانند هنگامي كه عبور  و مرور فقط در  يك جهت  است ،به گوشه اي جمع شوند (به عنوان مثال ) هنگامي كه در پايان  يك روز تجاري پر رفت و آمد موسسه تعطيل مي گردد وسايل دقيق كنترل كننده مي توانند براي كنترل درهاي اتو ماتيك  به كار برده  شوند  اين وسايل  شامل  /////و صفحات الكتريكي و يا ارتباط دهندگان پنوماتيك كف مي باشند . صفحات  تك جهتي و صفحات انعكاس  دهنده نور براي كنترل درهاي  كشويي اتوماتيك  كه داراي پانل هاي 6تا8 متر پهنا هستند  براي نصب راهها  فرار در بلوك هاب اداري ساختمان هاي عمومي و سوپر ماركت هاي ايده ال مي باشند .

در،در مكانهاي مختلف :

سينماها : خروجي هاي به بيرون  تقريباً بيش از 2 متر از پهناي كل و محاسبه آن شبيه  محاسبه  كريدور است . درهاي 5/1 متري اجازه  داده        مي شود در صورتيكه يك لنگه اصلي آن يك متر پهنا داشته باشد و اگر لنگه ثابت را بتوان  به داخل توسط لولا باز نمود ارتفاع در 20/1 كافي است و كف گير خودكار براي باز كردن در بايد  تعبيه  باشد  درهاي بدون آستانه بايد به بيرون باز شده ،بتوان  به داخل كريدور تقريباً 150 ميلي متر بريد اما پهنا محدود  نيست.

 

 

بيمارستانها :تمام درها  بايد جزم و كاملاً بسته  شوند ( لب كنگره دار توصيه  مي شود )

پهناي در براي تخت هاي متحرك  مساوي يا بزرگتر از 10/1 متر و بهتر آن 20/1 متر مي باشد  براي  سرسرا (حال ) درهاي دو لنگه  پروانه اي  خود بسته شد به پهناي 80/1 متر لازم است . براي محوطه آماده سازي برحسب استفاده معمولاً يك متر است درهاي تخته چند لاي قاب آهني دار لب كنگره اي  لاستيكي ضد صدا بسيار مناسب است .

دربهاي  گاراژ و انباري :

از دربهاي فوقاني و يكطرفه  مي توان  درگاراژ ها و مكانهاي مشابه  استفادهع  كرد اين  درها  مي توانند به صورت  درهاي  تاشو  يا درهاي  با وزنه تعادل  فنري و يا سنگيني  تعادل  باشند و اينكه به صورت  درهاي  تك جداره  و دو جداره  مقاوم و نيمه شيشه اي يا تمام شيشه اي  استفاده شوند .  صفحات  اين نوع  درها ،پلاستيكي ،آلومينيومي  يا ورقه  فولاد گالوانيزه مي باشند . بيشترين ابعاد اين درها 96/1 *82/4 و حداكثر محيط صفحه در m2 10 مي باشد . ازدرهاي طاق ماند هم مي توان در اين نوع استفاده كرد عملكرد  درهاي فوقاني  و يكطرفه  ساده است  . زيرا  اين نوع درها تا سقف بالا رفته  و توسط  دستگاههاي بي سيم كنترل شود .

1-   همچنين درها  بالا رونده تاشو.

2-   درهاي قسمت ////////

3-   درهاي تلسكوپي تاشو.

4-   درهاي كركره اي غلتكي و الومينيومي از انواع ديگر  درها هستند  كه هنگام باز بودن  شكل غير معمولي دارند . درهاي تك جداره  يا چند جداره  در ساختمانهاي صنعتي شركتهاي حمل و نقل و كارگاههاي استفاده مي شوند . حداكثر اندازه  اين درها  از لحاظ پهنا 18 متر و از لحاظ ارتفاع 6 متر مي باشند . اين درها  با يك سوئيچ كشنده صنعتي مانع سبك يك چرخ زنجيردار يا كنترل از راه دور به صورت الكتريك  يا با استفاده  از هواي ف فشرده با بالشتك تماس حركت مي كنند . درهاي متحرك  بايد از جريان برق براي افزايش سرعت  باز و بسته  شدن استفاده نمايند .درهاي قاب دار پلاستيكي و درهاي  يك لايه  و شفاف pvc در برابر ضربه و سايش مقاوم  بوده و بدين ترتيب پرده هاي شبكه اي pvc نيز مناسب مي باشند .

درهاي پلاستيكي مثل درهاي /////// درز پلاستيكي  و بالشتك پلاستيكي براي باز زدن ويا تخليه  بار اندازها وورود و خورج از انبارهاي داروي سيستم حرارتي مناسب هستند اين درها طي عمليات بارزدن و تخليه بار اجناس واز اثرات بادو باران نگه مي دارند .

درهاي ضد حريق T90-T30 وجود دارد  هريك از درهاي مقاوم در برابر حريق مثل درهاي كشويي ، بالا رونده و يا تابدار بايد از تجهيزات برقي به صورت مستقيم و جداگانه استفاده كنند تا دريك حادثه آتش سوزي به صورت خود ار بسته شوند

 

 

توضيح كلي درباره درهاي مقاوم در برابر آتش :

مونتاژ درهاي مقاوم در برابر آتش ، به منظور جلوگيري از پخش دود و آتش ساخته شده اند كه از در مقاوم ،چهار چوب ، يراق آلات ، قفلو گچ بريهاي فلزي تشكيل شده است . هر جزء آن به عنوان عايق آتش عمل مي كند . اين نوع در طبق استاندارد NFPA80 است كه تامين كننده حداقل  معياد پخش دود و آتش دردريچه ها وروزنه هاي ديوار، سقف و كف است . درجه حفاظت برحسب ساعت بيان مي شود .

انواع درتنكه اي : 1)4ساعته و3 ساعته : دريچه هاي ديوار آتش ، ساختمان را به  نواحي مختلف آتش تقسيم مي كند . 2) 1و5/1 ساعته : دريچه هاي ارتباطات عمومي و //////// قسمتهاي مجزا ي افقي را فراهم مي كند .3) سه چهارم  ساعت و 20 دقيقه اي : دريچه هاي بين اتاقها  و كريدور ها نكته حفاظت ساعتي براي دريچه ها ، بستگي به استفاده  از عايق دارد كه در دريچه هاي عمودي ، ديوارهاي تقسيم كننده ،ديوار كريدور ، عايق دود و مكانهاي خطرناك  استفاده شده است .

انواع در :

1)درهاي مركب : شامل صفحات پلاستيكي ، فولادي و چوبي است كه توسط يك قسمت توپر به همديگر متصل مي شوند. 2) درهاي فلزي مجوف : پانل هايي كه از ريل ، با هو ، قسمت اصلي چوبي با پوشش فلزي فولاد شماره 20 يا سبكتر .3) در فلزي روكش دار : پانل با روكش چوبي و پوشش فولاد شماره 24 .4) درب صفحه فلزي : فولاد با شماره 22 با سبكتر .

5) درفلي با روكش قلع با قسمت اصلي چوب ، پلميت «ترن » فولاد گالوانيزه .

6) درب قسمت اصل يا چوبي : با صفحه روكش پلاستيك ، چوب سخت و يك قسمت خرده چوب

انواع چهار چوب :

چارچوب ها به صورت كارخانه اي يا ساخت در محل كار ، ساخته مي شوند  چار چوب بايد  در لغاز و كف كاملاً مهار شود .  از چار چوب سبك : اعضاي لغاز و سريا كلاهك چارچوب از آلومينيوم (حداكثر45دقيقه ) و يا از فولاد با شماره  سبك (5/1 ساعت)

چارچوب فولاد پرسي مجوف : اعضاي لغاز و سر يا كلاهك چارچوب از فولاد شماره 18 و يا سنگين (3ساعته)

يراق الات : يراق الات نيز به صورت  فابريك يابعداً در محل كار ، بروري در نصب مي شوند  سازنده در بايد  يراق الات را اماده  كند طوري كه آنها براقي در جاي خود قرار گيرند . در برروي لولاي فولادي بلبرينگي نصب مي شود . بسته شدن و قفل شدن در اتوماتيك صورت  مي گيرد .

اين درها  دارده ي سيستم اعلان حريق اتوماتيك نيز مي باشند .

 

محل نصب چهارچوب در

محل نصب چهار چوب  در بروي ريوارها ي داخلي و خارجي نبايد در گوشه اطاق پيش بيني شود.

حداقل 10 سانتيمتر ودر شرايط خاص مانند قرار گرفتن رادياتور و يا كابينت و كمد در پشت در تا70 سانتيمتر فاصله براي بهتر باز شدن در قرار گرفتن دستگيره در فاصله مناسبي از رايوار الزامي است.

وچون محل گچ نازك كاري يا اندود ذلخلي با چارچوب فلزي يا چوبي ترك برمي دارد. براي رفع اين مساله  در چهارچوب فلزي (چفت) ودرچارچوب چوبي از روكوب يا فيتيله  استفاده مي گردد.  چارچوب درهاي ورودي بايد به طريقي نصب شوند كه از عبور جريان هواو رطوبت به داخل جلوگيري نمايند. براي منظور درمحل اتصال ديوار به چارچوب لز ماستيك استفاده مي نمايند. ويا نماسازي راتاحداقل 2CM برروي چارچوب در ادامه مي دهند.

پنجره : قسمتي از يك ديوار است  كه امكان ورود نور ازطريق شيشه هاي شفاف يا نيمه شفاف فراهم مي آورد. اين وظيفه  اوليه پنجره با نصب جام شيشه در قالب پنجره به انجام مي رسد . اين نوع  پنجره را پنجره ثابت  يا نورگير مي نامند زيرا هيچ يك ازقسمت هاي ان باز است .

پنجره ها بخش  مهمي از پوشش ساختمان  به شمار مي روند . وبايد چندين عملكرد را انجام دهند علاوه برعملكرد هاي اوليه پنجره  كه عبارتند از تامين نور طبيعي در داخل ساختمان و ارتباط بصري با خارج پنجره ها  حافظي هستند دربرابر باران باد گرما وسرما وهمچنين عايقي در برابر صداهاي ناهنجار خارج از ساختمان .

وظايف اوليه پنجره  عبارتند از :

1-   فراهم  ساختن امكان ورود  نور طبيعي

وظايف ثانويه پنجره  عبارتند از :

1-   امكان روئيت منظره خارجي

2-   ايجاد تهويه

ديگر وظايف پنجره عبارتند از :

1-   مقاومت و استحقام .

2-   حفاظت در برابر باد وباران .

3-   عايق بندي حرارتي .

4-   عايق بندي صوتي .

استفاده از نور طبيعي روز :

وظيفه  اوليه پنجره   فراهم ساختن  امكان ورود  نور كافي براي اجراي موثر فعاليتهاي روزانه است  عقل سليم حكم مي كند كه با توجه به هزينه تامين  نور الكتريكي و هدررفتن مقدار زيادي از منابع سوخت طبيعي از اين منبع رايگان روشنايي حداكثر استفاده به عمل آيد.

حداقل ميزان نور طبيعي روز براي اجراي فعاليتهاي  مختلف برحسب عملكرد  فضاي معماري متفاوت است و بر حسب نياز به نور تعيين مي شود . 

ديد مناسب براي دست يابي به ديد مناسب عرض و ارتفاع پنجره  اهميت زيادي دارد . فاصله  كف پنجره  از كف اتاق ها بسيار مهم است .در مكانهايي كه مبل و صندلي استفاده مي شود  ارتفاع  مناسب كف پنجره  با فضاهايي كه افراد برروي زمين  مي نشينند.

حفاظت دربرابر باد وباران :

باد به سرعت به نماي ساختمان مي كوبد و از منافذ پنجره  وارد اتاقها مي شود . به غير از نفوذ هواي سرد و گرم باد به همراه خود گرد و غبار والودگي هاي مختلف را  وارد فضاهاي داخل ساختمان  مي نمايد . قطرات آب  باران  به علت اختلاف فشار مابين خارج و داخل از كوچكترين روزنه اي وارد مي شود  و باعث خرابيهاي فراواني مي گردد. ناچيزي وجود نداشته  باشد .

درزمان بسته بودن پنجره   جابه جايي هوا از ميان  چارچوب پنجره  محيطي ،شكافهاي ميان شيشه و قاب بندي  واز همه بيشتر از شكاف باز ميان لنگه هاي بازشو و چار چوب پنجره  صورت مي گيرد .

از نشت هوادر اطراف چارچوب پنجره  و اطراف شيشه  مي توان  با دقت در طراحي جلوگيري كرد . شكاف باز///// اطراف لنگه هاي پنجره بازشورا مي توان با دقت  در طراحي و استفاده از نوارهاي هوا بند تا اندازه  معقولي  هوا بندي كرد .

به كمك تعبيه آبچكان  و شيارهاي مناسب جهت خروج آب ناشي از تعريف مشكل را مي توان بر طرف نمود .

عايق بندي حرارتي :

-         از طريق ضريب هدايت گرمايي شيشه كه حرارت  وبرودت رابه راحتي از خود عبور مي دهد .

-         از راه  نفوذ گرماي تابشي خورشيد كه موجب افزايش دماي داخل مي گردد.

با توجه به اينكه ضريب هدايت حرارتي شيشه هاي دو جدار- تقريباً نصف يك جداره مي باشد . بنابراين استفاده از اينگونه شيشه ها به منظور جلوگيري از نفوذ حرارت  حائز اهميت فراواني مي باشد. عايق بندي صوتي : انتقال سرعت از طريق مواد به وزن آنها بستگي دارد ، به طوري  كه هر چه مواد متراكم تر و سنگين تر باشند به همان  نسبت در كاهش انتقال صوت نقش موثرتري خواهند داشت .

البته بافت و توانايي جذب امواج صوتي نيز بر كاهش انتقال صوت موثر است كه در مورد شيشه صدق نمي نمايد. به علت  نازكي شيشه پنجره ها  و شكافهاي باز اطراف لنگه هاي باز شو پنجره  ها عايق بندي ضعيفي در  برابر سرو صداي خارجي ايجاد مي كنند. درضمن پنجره  هاي باز مسير بدون مانعي براي صداهاي مزاحم فراهم مي سازند و گاهي موجب انعكاس صداهاي خارجي در داخل اتاقهاي مي شوند.

براي كاهش قابل توجه صوت بايد از پنجره  مضاعف استفاده نمود  كه فاصله دو جام شيشه در اين حالت 10 تا 30 سانتيمتر مي باشد .

پنجره  ها بر حسب نكات زير داراي انواع مختلفي مي باشند .:

1-   محل قرار گيري

2-   تعداد لنگه و طريقه باز و بسته شدن

3-   مصالح

4-   نحوه ساخت و مشخصات ظاهري

5-   ابعاد و اندازه

6-   مشخصات ويژه

براي انتخاب نوع پنجره  با توجه  به اينكه در نماي خارجي ساختمان  به كار مي رود. رعايت نكات معمارانه  از اهميت زيادي برخودار است .

علاوه برآن به دليل  تاثير نيروهاي محيطي(مانند: تابش آفتاب ،اقليم ، صوت، مناظر خارجي ،) انتخاب پنجره  مناسب را دشوارتر مي نمايد.

مهمترين عامل انتخاب نوع پنجره  محل قرارگيري پنجره  است .

در نگاه كلي پنجره  ها به دو گروه زير تقسيم مي شوند .

پنجره  هاي خارجي :

براي  استفاده از نور طبيعي و مناظر و همچنين  تهويه پنجره  را در نماي ساختمان قرار مي دهند . براساس شرايط خاص اقليمي و همچنين قرار گيري پنجره  و ساختمان (شمال ،جنوب ، شرق و غرب ) مشخصات آن مي تواند تغيير كند.

پنجره  داخلي :

بعضي اوقات به منظور استفاده  از نور درجه دوم از ساير فضاهاي ساختمان  از پنجره  هاي داخلي سود مي بريم  اين گونه  پنجره  ها از طريق نورگيرها (پاسيو ) نور را به اتاق مي رسانند.

بعضي از ساختمان ها نورگيري از طريق كتيبه بالاي درها انجام مي شود .

تعداد لنگه  و نحوه بازو بسته شدن :

براسا ويژگيهاي  نما و همچنين به منظور ورود هوا پنجره  را به لنگه هاي متعدد  تقسيم مي نماييم . لنگه هاي پنجره  ممكن است  ثابت يا باز شو باشند .

پنجره ها از نظر بازو بسته شدن به چنددسته تقسيم مي شوند كه عبارتند از :

-         پنجره هاي لولايي

-         پنجره  هاي محوري

-         پنجره هاي كشويي

-         پنجره  هاي مركب

مصالح مورد استفاده در پنجره 

پنجره  هاي چوبي گرانتر و حجيمتر از انواع ديگر هستند و انتخاب آنها بستگي به ساير مصالح  به كار رفته در نما دارد .

پنجره  هاي فولادي :

پنجره  هاي فولادي به علت استحكام و ///// و همچنين سرعت اجراي كار از محبوبيت زيادي برخودار ند به منظور جلوگيري از زنگ زدن فولاد از رنگ آميزي استفاده مي نماييم  لكن در اقليم مرطوب و نقاطي كه رطوبت در كنار پروفيلها جمع مي شود و پوسيدگي تقريباً غير قابل جلوگيري است

پنجره  آلومينيومي :

توسعه آلومينيوم در صنعت ساختمان به علت  دو ويژگي منحصر به فردآن است .

اول عدم نياز به رنگ آميزي به علت آنكه هرگز آلومينيوم زنگ مخرب نمي شود بنابراين ازآن مي توان در مناطق فوق العاده مرطوب بدون نياز به نگهداري زياد استفاده كرد . دوم به علت توانايي ايجاد پروفيلهاي با اشكال بسيار پيچيده  از اين مصالح  مي توان  پنجره  هايي با هوابندي بسيار مطلوب ساخت . به منظور افزايش توان مكانيكي اين مصالح معمولاً از ميلگردهاي فولادي استفاده مي نماييم .

پنجره  آلومينيومي به كمك تسمه هاي فولادي به ديوار اطراف محكم مي شوند .

پنجره  پلاستيكي استفاده از پلاستيك در جهان پس از جنگ جهاني دوم  رايج شد . اين مصالح  مزاياي آلومينيوم را با عمر طولاني و فرم پذيري و همچنين رنگ آميزي متنوع خود تكميل مي نمايد .از پي وي سي (p .v.c) خشك پروفيلهاي //// با هوابندي بسيار عالي براي پنجره  ها مي سازند. كه به وسيله پروفيلهاي فولادي گالوانيزه تقويت مي شوند . اين پنجره  ها نيز به كمك تسمه هاي فولادي به ديوار متصل مي شوند .

ابعاد اندازه پنجره 

موقعيت جغرافيايي ساختمان و جهت نورگيري آن در تعيين سطح پنجره  موثر است

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 15 خرداد 1393 ساعت: 9:03 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,
نظرات(1)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 792

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس