تحقیق دانشجویی - 691

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

پروزه مالی حسابداري هتل

بازديد: 539

حسابداري هتل

از آن جا كه توضيح كامل درباره هر نوع سيستم حسابداري رايج در هتلها از جمله حسابداري دوبل ، با ماشين NCR ويا حسابداري باكامپيوتر احتياج به زمان بيشتر و گنجايش وسيع تر دارد از شرح و بسط اين روشها خودداري مي نماييم، چرا كه هر يك از اين سيستم ها به تنهايي احتياج به يك كتاب جداگانه و فرصت مجزا دارد. با توجه به اهميت حسابداري در هتل و تكيه بر اين واقعيت كه يك مدير متبحردر صورتي به موفقيت دست خواهد يافت كه با رموز حسابداري نيز آشنايي داشته باشد. بر آن هستيم كه مختصري درباره حسابداري و بيان سرفصلهاي حسابهايي كه در سيستم گردش داخلي هتل مورد نياز است بسنده كنيم. ياد آور مي شويم كه در سر فصلهاي زير آنچه با حروف فارسي مشخص شده مربوط به دفتر كل است و آنهايي كه باعدد معين گرديده بيان كننده ريز سر فصلهاي دفتر هاي معين است.

(ا لف ) در آمد:

01    فروش اتاق؛

02    رستوران؛

03    تريا؛

04    ضيافتها جشنها؛

05    لباسشويي؛

06    تلفن.

(ب) بدهكاران موقت

1.      مسافران؛

2.      انواع تورها، آژانسهاي مسافرتي؛

 

(پ) انبار

(ت)هزينه مصرف مواد غذايي

(ث) خسارات

(ج) كسر و اضافات صندوق

(چ)در آمدهاي متفرقه

1.كرايه سالنها؛

2.ساير درآمدها

(ح) حقوق و ساير هزينه كارگران:

1.حقوق و دستمزد؛

2.حق مسكن؛

3.حق خواربار؛

4.حق اولاد؛

5.اضافه كاري؛

6.باز خريد ايام مرخصي؛

7.لباس؛

8.غذاي روزانه؛

9.عيدي و پاداش؛

10.  حق بيمه سهم كارفرما؛

11.  ساير هزينه ها.

(خ) هزينه هاي اداري:

1.اجاره؛

2.هزينه هاي سوخت (گازوايل ، گاز)؛

3.پست،تلفن، تلكس،فكس؛

4.آب،برق؛

5.اياب و ذهاب و مسافرت؛

6.تعمير و نگهداري ماشين آلات؛

7.تعمير و نگهداري تأسيسات؛

8.تعمير و نگهداري ساختمان؛

9.تعمير و نگهداري وسايل نقليه؛

10.  تعمير و نگهداري تزئينات،تشريفات؛

11.  مصارف و ملزومات اداري؛

12.  مطبوعات و تبليغات؛

13.  كمكهاي بلاعوض و امور خيريه؛

14.  ساير هزينه ها.

(د)هزينه هاي مالي:

1.سود تضمين شده؛

2.هزينه هاي حسابرسي؛

3.مشاوره حقوقي و ؛

4.خريد اوراق بها دار؛

5.حق الزحمه بازرسان؛

6.ساير هزينه ها.

(ذ) دارايي هاي جاري:

1.موجوديهاي نقدي ( بانك و صندوق)؛

2.پيش پرداختها و سپرده هاي كوتاه مدت؛

3.اسناد دريافتي؛

4.حساب جاري شركاء؛

5.بدهكاران؛

6.موجودي هاي جنسي؛

7.كالاهاي در راه ( سفارشات)؛

8.ساير داراييها.

(ر)دارايي هاي ثابت:

1.زمين؛

2.ساختمان؛

3.تأسيسات؛

4.ماشين آلات؛

5.وسائط نقليه؛

6.اثاثيه؛

7.ابزار آلات؛

8.ساير داراييهاي ثابت.

(ز) سرمايه گذاريها:

1.مشاركت در ساير مؤسسات؛

2.وامهاي پرداختي؛

3.ساير سرمايه گذاريها؛

(ژ) بدهيهاي جاري:

1.اسناد پرداختي؛

2.اضافه برداشتهاي بانكي؛

3.حساب جاري شركاء؛

4.پيش دريافتها؛

5.بستانكاران متفرقه و ذخيره هزينه هاي تأخيري؛

6.وامهاي كوتاه مدت.

(س) بدهيهاي دراز مدت:

1.اسناد پرداختي دراز مدت

2.وامهاي دريافتي

 

(ش) ارزش ويژه:

1.سرمايه؛

2.اندوخته قانوني؛

3.سود و زيان سالهاي قبل؛

4.سود و زيان عملكرد.

مأمور كنترل

   امور مالي و اداري و  تجاري هر موسسه اي كه با عدد و رقم و خريد و فروش سروكار دارد، هرچند داراي نظام صحيح گردش كار هم باشد ، باز بي نياز از كنترل و رسيدگي نمي تواند باشد.

   از صحت هر محاسبه اي ، موقعي مي توان اطمينان حاصل كرد كه مورد تأیيد حسابرس واقع شود . بخصوص در امر هتلداري كه به طور دائم و مستمر، با خريد و مصرف انواع مواد غذایي و ارائه خدمات مختلف و حساب درآمد و هزينه هاي گوناگون ارتباط دارد. به كنترل ارقام و آمار شديداً نيازمند است.

حساب هيچ قسمتي را نمي توان معتبر دانست ، مگر با رسيدگي دقيق و حصول اعتماد كامل از درستي آن.

خريد و تهيه مواد مصرفي و وسايل و لوازم هتل، وصول درآمدهاي حاصله از فروش غذا در رستوران و تريا و سالنهاي مجالس وميهماني ها و لباسشویي و فروش اتاقها و ساير امور مربوط به قسمتها و بخشهاي مختلف هتل را نمي توان بدون بررسي دقيق به حال خود رها ساخت.

هر هتلي به تناسب ظرفيت و تعداد اتاقهاو آمار مسافران و مشتريان، مواد غذايي و وسايل پذيرايي مورد نیاز را خريداري، و در سرد خانه و انبارها نگهداري مي كند و به تدريج به مصرف مي رساند و بابت اقلام خريداري شده وجوهي      مي پردازد و در مقابل اين هزينه ها، درآمدي دارد و ارقام كليه عمليات مربوط به خريد و مصرف و درآمد در دفاتري ثبت مي شود و اين دفاتر، نشاندهنده وضعيت مالي هتل مي باشد، چنانچه شيوه عمل و ارقام ثبت شده مورد بررسي قرار نگيرد، مديريت هتل قادر نخواهد بود تشخيص دهد كه جريان كار بر مبناي صحيح مي گردد ، يا در آن فعل و انفعالاتي به ضرر هتل اعمال مي شود.

 اگر در قسمتي از امور مالي اشتباهي رخ دهد يا خطا و سوء استفاده اي در بين باشد، مديريت هتل از چه كسي و كدام قسمت بايد بازخواست كنند ؟ يا اصولا به چه وسيله اي به كشف اشتباه يا شناختن مقصر موفق شود ؟

 به طور كلي براي آن كه امور مالي هتل به نحو مطلوب و منظمي انجام گيرد و كادر مديريت هتل به درستي كار و اعمال پرسنل مربوط و ارقام و گزارشها و صورتحسابها و دفاتر حسابداري و انبار و ساير قسمتها ايمان داشته باشد و آينده هتل را، روشن و بي خدشه و اميد بخش مجسم كند ، بايد سيستم كنترل مداوم را در سرلوحه برنامه كار هتل قرار دهد و متوجه باشد كه غفلت در اين امر ، شالوده مالي هتل را دگرگون خواهد ساخت و زياني پيش خواهد آورد كه جبرانش بسيار مشكل ، بلكه غير ممكن خواهد بود .

موارد عديده اي در امور مالي بايد مورد رسيدگي مامور كنترل واقع شود . تمام دفاتر و مدارك بايد مورد بررسي قرار گيرد تا اطمينان حاصل شود كه آنچه بابت غذا  و نوشابه و خدمات به حساب گذاشته شده، با قيمتهاي واقعي تطبيق مي كند يا خير؟

مخارج مربوط به يك مسافر به حساب او منظور شده است، يا اشتباهاً به حساب اتاق ديگري وارد كرده اند؟

آيا تعداد اتاقهاي تخليه شده هر روز كه رسپشن دردفتر مربوط ثبت نموده يا آنچه كه وسيله خانه داري اعلام شده و صندوق (كشير مادر) در گزارش خود ثبت كرده و برگهاي خروج كه نگهباني از مسافران دريافت داشته و تعدادي كه در دفتر (چك اوت ) يادداشت شده، تماماً با هم مطابقت دارد يا خير؟

شماره صورت حسابهايي كه باز شده از نظر توالي رديف ، مرتب است يا از وسط رديفها، تعدادي كم شده است ؟

كليه اوراق بهادار كه در قسمتهاي مختلف هتل در جريان است به طور روزانه بايد با دقت كنترل شود . مسؤول كنترل، موظف است در آغاز هر شيفت، حساب صندوقهاي هتل را صفر كند. گزارش آخر شيفت را نيز بگيرد و با شيت دستي مقايسه و مطابقت نمايد و از توازن و تساوي ارقام هر دو گزارش مطمئن شود. نوار ژورنال ماشين هاي حساب را مرتبا بررسي نمايد.

كنترل مواد دريافتي قسمتها، با تعداد يا مقدار مصرفي نيز از  وظايف مسؤول كنترل مي باشد . مثلاً اگر 50 عدد نوشابه گرفته شده ، بايد در بن ها منعكس باشد و اگر 40 عدد آن به فروش رسيده ، 10 عدد موجودي نشان دهد.

اگر كنترل به درستي انجام گرفته باشد، شيتها معتبر خواهد بود و مي توان با اطمينان در دفاتر حسابداري ثبت كرد.

با اين ترتيب در دفاتر حسابداري نيز شبهه اي باقي نمي ماند، زيرا در صورتي كه ارقام صحيح به حسابداري برسد، دفاتر حسابداري نيز ترتيب صحيح و منظمي خواهد داشت. والا اگر مدارك و اسناد مورد عمل ، مخدوش و ناقص باشد، مسلماً ارقام دفاتر حسابداري نيز غير قابل اعتماد خواهد بود.

مأمور كنترل بايد كاملا مجاز و مختار باشد تا به كليه قسمتها سركشي كند. هر چند گاه يك بار به موجودي انبارها برسد و با كارتهاي اجناس تطبيق كند. وزنهاي تعيين شده غذا را با آنچه كه سرو مي شود مقايسه نمايد . به وضع حضور و غياب پرسنل  با توجه به كارت ساعت زني مخصوص تعيين زمان ورود و خروج كاركنان رسيدگي نمايد. به ليست حقوق پرسنل و مدت مرخصي ها و تعطيلات و آنچه كه بايد از رقم حقوق كسر شود توجه كند.

نسخه دوم تمام بن ها را با نسخه اول ، چك كند و دقت نمايد كه در صورت حسابها چگونه عمل شده است ، آيا از لحاظ تعداد و قيمت ، اختلافي وجود دارد يا خير ؟ و در صورت داشتن اشتباه ، تذكر لازم را بدهد كه نسبت به حل اختلاف و رفع نقايص هر كار، اقدام نمايند.

در اجراي سيستم كنترل نبايد وقفه اي ايجاد شود، زيرا كار هتل از نظر مراجعه با خروج مسافر، لحظه اي است. ممكن است همزمان، عده اي در هتل اتاق بگيرند و عده ديگر اتاق هايي را تخليه نمايند .حساب رستوران و تريا و لباسشويي و غيره به موقع و بطور دائم نياز به كنترل و بررسي دارد.

با توجه به جهات ياد شده و جنبه هاي مختلف ديگر، وجود مسؤول كنترل در هر هتلي يك ضرورت است و به اين ضرورت نبايد با بي اعتنايي توجه كرد.

با درك اهميت و اعتقاد به اجراي امر كنترل و رسيدگي به كليه امور مالي هتل بايد كسي را براي قبول مسؤوليت كنترل انتخاب كرد كه شايسته احراز اين پست باشد. چنين مسؤولي چنانچه در تمام جزئيات كار هتل وارد و بصير نباشد قادر نخواهد بود وظيفه خود را به خوبي انجام دهد.

درستي و امانت و بي غرضي وي از شرايط اوليه انتخاب است . مأمور كنترل بايد در وظايف خود بسيار جدي و فعال باشد و درگزارش كارهاي خلاف و اشتباهاتي كه مشاهده مي كند اهمال ننمايد و چشم پوشي نكند تا بي نظري و ارزش صداقتش در نزد مديريت هتل محفوظ بماند. از جانب كادر مديريت اختيارات لازم به او داده شود تا بتواند در هر زمان و هر  قسمت كه مقتضي بداند، امور جاري را مورد بررسي قرار دهد و نتايج كار خود را بدون حب و بغض و اغراض شخصي به مدير هتل گزارش دهد.

نايت اديتور Night Auditor

نايت اديتور براي كار شب در هتل استخدام شده است .كار او عبارت است از اين كه رسيدگي كند تا گزارشهاي قسمتهاي مختلف هتل كه به حسابداري داده شده، دقيق و صحيح و بدون اشتباه باشد و اطمينان حاصل شود كه در هيچ كدام از  گزارشها و در مجموع آنها خلاف و خدشه اي وجود ندارد.

نايت اديتور در هتلهايي كه از سيستم ماشينهاي NCR استفاده مي شود Report ماشينهاي حساب را مي گيرد و با قيد مسؤوليّت، حساب ماشينها را صفر مي كند.

نايت اديتور (نوار ژورنال) يعني نوار اصلي ماشينهاي حساب را كه تمام ارقام عمليات صندوقدارها در آن ثبت شده، پس از صفر كردن حساب ماشين، برداشته و نوار نو داخل ماشين قرار مي دهد.

نوارهايي را كه از ماشين خارج كرده است، دقيقاً كنترل مي كند و كليه سندها و فرمهاي متصدي صندوق فرانت آفيس را در صورت صحت تأیيد و تصديق مي نمايد.

فوليوهاي مسافرين را بررسي مي كند تا از اين كه هزينه هاي تلفن، لباسشويي، نوشابه، حساب رستوران و غيره جزء به جزء به فوليوهاي ميهمانان وارد شده است يا خير اطمينان حاصل كند. شيت گزارش رسپشن مربوط به فروش اتاقها را گواهي نمايد و نوار ماشينهاي حساب را با گزارش دستي كنترل كند كه از موازنه و مطابقت آن مطمئن باشد.

متصديان ماشينهاي حساب صندوقهاي رستوران، تريا و غيره نيز بايد گزارشهاي دستي ممر درآمد را با ارقام ماشينها كنترل و تطبيق نمايند تا اشتباهي باقي نماند.

اگر شماره اي از صورت حسابها مفقود شده باشد و در رديف خود مشاهده نشود ، بايد موضوع را تعقيب نمايند تا اختلاف پيدا شود و توازن صورت حسابها با ماشين حساب برقرار گردد.

نايت اديتور بايد به تمام پرداختهاي صندوق فرانت آفيس رسيدگي كند و اسناد مربوط به آن را تأیيد نمايد و به تمام پيش دريافتهاي (Retention) ميهمانان رسيدگي نمايد كه آيا در فوليوهاي ميهمانان ثبت شده است يا خير؟

فوليوهاي جديد را كه پس از پر شدن فوليوهاي اوليه ميهمانان باز مي شود و داراي شماره رديف است بررسي مي نمايد.

درهتلهای که ازکامپیوتراستفاده می کنند تمام عملیات توسط کامپیوتر بطور اتومات انجام میشود ولی لازم است توسط مدیریت سیستم کنترل های لازم کاربران بطور دقیق انجام شود و گزارشات کنترلی بررسی شود

حسابداري  Accounttancy

علم حسابداري دامنه اي بسيار وسيع دارد، و هر مؤسسه و واحد بازرگاني بر مبناي معاملات و مبادلات نقدي و جنسي خود، داراي دفاتر مخصوص حسابداري است.

به عبارت ديگر خريد و فروش يك كالا يا فروش يك خدمت ، اساس و پايه حسابداري را تشكيل مي دهد ، ولي معمولاً اشخاصي كه طرفين يك معامله يا خريد و فروش خدمات هستند،مسؤوليت نگاهداري حساب را خود به عهده نمي گيرند. از طرفي، ناچار مشخصات معامله بايستي  درجايي ثبت شود تا بعدا بتوان آنها را به دفاتر حسابداري انتقال داد تا اطلاعات لازم جمع آوري شود و هنگام لزوم مورد بررسي قرار گيرد.

اين ضرورت ايجاب مي كند كه در هر مؤسسه اي سازمان يا بخشي بنام حسابداري بوجود آيد و نتايج عمليات خريد و فروش كالا يا خدمات را در دفتر خود منعكس سازد.

بنابراين حسابداري مسؤول جمع آوري، ثبت و نگهداري صورت حسابهاي هر موسسه است و حسابداري هتل نيز موظف به انجام چنين امري است كه صورت حسابها و مدارك لازم از قسمتهاي مختلف هتل در حسابداري تمركزيابد و مورد رسيدگي و كنترل قرار گيرد و در دفاتر مربوط عملي شود.

از اينجا مي توان پي برد كه كار حسابداري داراي اهميت خاصي است و درخور آن است كه مورد توجه و دقت بيشتري قرار گيرد. به خصوص در هتلهايي كه با سيستم دستي كار مي كنند و صورت حسابها با دست تنظيم مي شوند، كار حسابداري حساستر است و به كنترل دقيقتري نياز دارد.

از آنجا كه قسمت حسابداري مستقيماً يا منحصراً با امور مالي، درآمد و هزينه هتل مرتبط مي باشد ، به تعبير ديگر حسابداري نقطه ثقل و گذرگاه شاهرگ هاي حياتي يك هتل است ، به همين سبب به طريقي كه قبلاً در قسمت سيستم گردش كار گفته شده اگر در قسمتهاي ديگر اعمال مربوط به امور مالي صريح و درست و قابل اعتماد نباشد ، نتيجه حاصله از بي نظميها و بي دقتيها و اشتباهات قسمتها، به حسابداري نيز سرايت خواهد كرد و از اعتبار دفاتر مالي خواهد كاست.

يعني هر گاه اجزاي هر يك از ارقام واصله به حسابداري نادرست و نامعتبر باشد، صحت جريان امور حسابداري و دفاتر مربوط به آن نمي تواند معتبر و مورد تأیيد باشد، زيرا حسابداري ارقام و اعدادي را در دفاتر خود ثبت مي كند كه در صورت حسابها (شيت ها) قيد گرديده و ملاك عمل قرار گرفته است. اگر در اين ارقام ترديدي وجود داشته باشد ، دفاتر حسابداري نيز خالي از ترديد نخواهد بود. 

روي اين اصل گزارشها و برگه هاي كليه قسمتهاي هتل كه به طريقي با حسابداري ارتباط دارند بايد كاملا عاري از عيب و اشتباه باشد تا بتوان به نتايج كار حسابداري اطمينان داشت .

فرمها و گزارشها بايد در بردارنده حسابي روشن و گويا باشد تا حسابداري با اطمينان از صحت آنها، دفاتر خود را تنظيم و مرتب كند. زيرا اين مدارك نشاندهنده عملكرد مالي و سرنوشت سرمايه و وضع اقتصاد آتي هتل است.

اين اعداد و ارقام، يا نويد اميد بخشي است به صاحب سرمايه، يا او را با بيم و هراس يأس آور،  روبه رو مي سازد و پايه اقتصاد هتل را متزلزل نشان مي دهد.

نكته ديگر اين كه، خود تشكيلات حسابداري، بايد به قدري منظم و مرتب باشد كه بتواند هر نوع آماري را در هر زماني به مديريت هتل ارائه دهد.

اين آمارها، در تصميم گيري و تعيين خطوط و شيوه هاي كار آينده كادر مديريت كمك مؤثري محسوب مي شود و با توجه به مقايسه درآمدها و هزينه ها مي توانند از چگونگي و كنه جريان كار آگاه شوند و تصميماتي اتخاذ نمايند.

مثلاً اگر قسمت رستوران، ضرر بدهد، در صدد چاره انديشي برآيند و به طريقي جلوی ضرر را بگيرند و اگر سودآور بوده است، به نتيجه فعاليت خود پي ببرند و به كوشش خود بيافزايند. و اگر مخارجي زايد تشخيص داده شود، بايد جلوگيري كرد و تا حد امكان به صرفه جويي پرداخت.

البته بعضي از اقلام هزينه ها، از قبيل مبل و صندلي و دستگاههاي سرد كننده و وسايل لباسشويي و نظاير اينها از مخارجي است كه جزو دارايي و سرمايه هتل محسوب مي شود و با  هزينه هاي مصرفي روزمره، امثال سبزي و گوشت ونان و مواد خوراكي يا تنظيف و غيره تفاوت دارد.

هزينه هايي كه براي خريد مواد به مصرف مي رسد و پس از فروش، درآمدي عايد هتل مي گردد بايد ادامه يابد، ولي مخارج ساختماني در صورتي كه اتاقها فروش و درآمدي ندارد باعث ركود سرمايه يا استهلاك تدريجي خواهد شد.

منظور اين است كه در امور مالي بايد با احتياط و دور انديشي و محاسبه دقيق قدم برداشت. مقايسه درآمدها و هزينه هاي هرماه با ماه مشابه سال قبل، يا هر سال با سال ديگر، يك امر ضروري است و آمارهاي دقيق راهنماي اقدامات آينده هر هتلي به حساب مي آيد. گرچه ارقام و اعداد كه در خلال دفاتر حسابداري مندرج است ذاتاً صامت و خاموش و بي روح به نظر مي آيند. ولي گوياي مفاهيم وسيع و تعيين كننده و بحث انگيز مي باشند و ايده هايي براي برنامه ريزي و اتخاذ شيوه ها و رويه ها به صاحبان هتل مي دهند و پايه محاسبات ارزشمندي قرار مي گيرند.

به همين جهت بايد حسابداري هميشه براي دادن آمارهاي مختلف با ارقام مورد اعتماد ، آمادگي كامل داشته باشد تا كادر مديريت بتواند خط مشي آينده هتل را با اطمينان خاطر تعيين نمايد.

خوشبختانه، چون در زمينه امور و اصول حسابداري كتابهاي مفصلي به طبع رسيده، مسؤولان حسابداري با توجه به مجموعه هاي مدون مي توانند روش معمول كار خود را بر مبناي اصول حسابداري پايه ريزي نمايند. ازطرفي تأليف تمام مطالب مربوط به اين بحث، به تنهايي به كتاب مستقلي نياز دارد، لذا موارد مقدماتي مربوط به حسابداري را ذيلاً به طور خلاصه شرح مي دهيم:

حسابداري هتل با حسابداري شركتها و مؤسسات، فرق زيادي دارد. آغاز كار حسابداري در هتل از همان لحظه اي است كه مسافر وارد هتل مي شود و رسپشنيست نام او را ثبت مي كند و يك نسخه از آن را به حسابداري مي دهد.

به محض وصول اين كارت به حسابداري ، صورت حسابي براي مسافر باز مي شود  و كليه اقلام مصرفي مسافر ابتدا در صورت حساب خودش و بعد در صورت حساب كلي هتل ثبت مي شود.

مسافر به هر يك از قسمتهاي هتل اعم از رستوران يا تريا كه مراجعه مي كند ، اگر پول مواد مصرفي خود را نقداً بپردازد ، در فيشي كه در دو نسخه صادر مي شود منعكس مي گردد و حسابدار در آخر وقت آن را با دفتر صندوق تطبيق مي نمايد و چنانچه مسافر چيزي مصرف كند ولي پول آن را نپردازد در صورت حسابش ثبت مي شود . حسابداري هتل به دفاتر مختلفي نياز دارد كه عبارت اند از:

1- دفاتر معين  2- دفتر صندوق  3- دفتر روزنامه  4- دفتر كل   5- دفتر پانسيون   6- دفتر انبار

1.دفاتر معين: شامل كليه سر فصلهاي ريز دفتر كل مي شود.

2.دفتر صندوق: كليه درآمدهاي نقدي حاصل از هر قبيل، مثل كرايه اتاق، درآمد رستوران، درآمد تريا و هر پولي كه بدست آيد، ثبت مي شود، بدين ترتيب صندوق هميشه به صاحب مؤسسه يا هتل بدهكار است. كليه دريافتي صندوق، روزانه در ستون بدهكار آن منعكس   مي شود و كليه مبالغي كه صندوق روزانه پرداخت نمايد در ستون بستانكار دفتر صندوق منعكس     مي گردد و در پايان هر روز، پس از كسر ارقام ستون بستانكار از ارقام ستون بدهكار، موجودي صندوق معلوم مي شود و صندوقدار موظف است اين مبلغ را در ستون بدهكار روز بعد ثبت نمايد و در مقابل آن بنويسد موجودي روز قبل.

3.دفتر روزنامه: كليه درآمد و مخارج نقدي و عمليات انتقالي و نسيه در دفتر روزنامه ثبت مي شود، مثلاً چنانچه يك مسافر حسابش با آژانس باشد و آژانس بابت بدهي خود به هتل چكي صادر كند و يا اين كه هتل در قبال بدهي خود بابت خريد اجناس مورد نياز چكي به نام صاحب كالا صادر نمايد، يا سفته بدهد، اين عمليات كه نقدي نيست بايد در دفاتر روزنامه ثبت شود.

4. دفتر كل: دفتري است كه كليه معاملات هتل از قبيل نقدي و انتقالي بدهي دارایي، سرمايه، موجودي صندوق، موجودي در بانك و موجودي اثاثيه در آن ثبت مي شود و بدين ترتيب تمام  اتكاي يك موسسه از نظر بررسي وضع مالي و دارای به دفتر كل است، دفتر كل به ترتيب سر فصل باز مي شود:

الف ) صندوق؛

ب  ) بانك؛

ج  ) موجودي اثاثيه و غيره.

رئيس حسابداري هتل به مجرّد باز كردن دفتر كل مي تواند بفهمد كه مثلاً در ششماهه اول سال هتل ، چقدر خرج و چه مبلغ هزينه داشته و درحال حاضر به كدام مؤسسه بدهكار و از چه كسي طلبكار است.

05 دفتر پانسيون: دفتري است كه براي باز كردن حساب به نام مسافر مورد استفاده قرار مي گيرد و به ترتيب اتاق نوشته مي شود، مثلاً چنانچه مسافري اتاق 122 را گرفت، پس از آن كه رسپشنيست كارت ورود را به حسابداري داد، حسابي به نام آن مسافر در دفتر پانسيون باز مي شود و كليه مخارج او در آن حساب ثبت مي شود، ضمناً در صورت حساب وي هم جداگانه منعكس مي گردد، پانسيون موظف است يك صورتحساب هم براي خود پانسيون داشته باشد، بنابراين عمليات مربوط به مخارج مسافر در سه قسمت ثبت مي شود:

الف ) صورت حساب خود مسافركه دردو نسخه است و يك نسخه آن در هتل نگهداري مي شود؛

ب )  صورتحساب بزرگ هتل؛

ج ) دفتر پانسيون.

روزي كه مسافر قصد خروج را داشته باشد ، هنگامي كه ورقه خروج از رسپشن به حسابداري رسيد، متصدي حسابداري صورت حساب مسافر را جمع مي زند و به قسمت رسپشن مي فرستد تا وجه را دريافت نمايد و پس از دريافت وجه، آن را تحويل صندوق دار مي دهد تا در ستون درآمد روزانه صندوق ثبت نمايد.

06 دفتر انبار: مهمترين قسمت در يك هتل انبار است، مدير هتل بايد در تعيين و انتخاب انباردار نهايت دقت را به كار برده و شخص مطلعي را براي احراز اين سمت برگزيند. براي گردش كار انبار، سه نفر با يكديگر همكاري دارند:

1-صندوقدار؛    2-مأمور خريد؛    3-انباردار.

 

صندوقدار: شخصي است كه كليه درآمد و هزينه روزانه هتل را در دفتر صندوق ثبت مي كنند و قبلا شرح آن داده شده.

مأمور خريد: شخصي است كه احتياجات روزانه هتل را از خارج تهيه مي كند براي اين كه كار مأمور خريد آسان شود، صندوقدار مبلغي وجه در اختيار او مي گذارد تا پس از ارائه فاكتورهاي خريد، تصفيه حساب كند.

براي انجام اين كار، يك حساب در دفتر كل باز مي شود به نام (تنخواه گردان پرداختي هتل) اين حساب از اين جهت باز مي شود كه مأمور خريد مجبور نباشد هر روز چند بار براي دريافت پول به صندوق مراجعه كند و در نتيجه از اتلاف وقت جلوگيري    مي شود.

بدين ترتيب مثلاً صندوقدارصبح روز 4/9/83 مبلغ 000/000/1 ريال به عنوان تنخواه گردان در اختيار مأمور خريد  مي گذارد و فوراً سندي صادر مي كند، طبق اين صورت حساب، تنخواه گردان 000/000/1 ريال بدهكار مي شود و صندوق 000/000/1 ريال براي وجه پرداختي بستانكار مي گردد سند براي حسابداري فرستاده مي شود. اين صورت را در دفتر كل تحت سر فصل مخصوص ثبت مي كند . البته صندوقدار در قبال وجه پرداختي به مأمور خريد رسيدي هم به همان مبلغ از مأمور خريد مي گيرد.

مأمور خريد لوازم مورد نياز هتل را خريداري كرده و  تحويل انبار مي دهد و قبض رسيد انبار را ضميمه فاكتور لوازم مورد خريداري مي كند، پس از تأیيد مديريت و دستور پرداخت، تحويل حسابداري مي دهد.

حسابداري نسبت به مبلغ خرج شده، سند صادر مي كند و حساب تنخواه گردان را بستانكار و حساب انبار را بدهكار مي نمايد تا وجه پرداختي صندوق به عنوان تنخواه گردان مستهلك شود، سپس مجدداً تنخواه گردان ديگري در اختيار مأمور خريد قرارداده مي شود.

همانطور كه قبلا گفته شد، قسمت مهم و اساسي هتل، انبار و انبارداري است، لذا انباردار هتل بايد بصير و مجرب و در كار خود متخصص باشد.

انباردار در وهله اول كه شروع به كار مي كند، بايد يك دفتر اساسي به نام دفتر انبار تهيه كند و براي ثبت تمام اجناس موجود در هتل، مثل حساب گوشت، روغن، برنج و غيره، يك صفحه اختصاص دهد. موقعي كه مأمور خريد، جنسي مي خرد و آن را تحويل انبار مي دهد، انباردار موظف است بعد از نوزين جنس، قبضي به نام قبض انبار جهت او صادر كند و كليه اقلامي كه خريداري  شده به تفكيك در دفتر انبار ثبت نمايد. مثلاً چنانچه 400 كيلو برنج ،300 كيلو روغن و غيره خريداري شده، در دفتر انبار بايد در صفحه برنج و روغن، فاكتور ارائه شده ثبت شود و ميزان موجودي جديد را تعيين كند.

اجناسي را كه ممكن است فاسد شود (مثل گوشت، و كره و مرغ) فوراً تحويل آشپزخانه يا سردخانه دهد.

حتي چنانچه در يك روز بیست نوع جنس خريداري شود، انباردار موّظف است هر يك از آن اجناس را در ستون مخصوص به خود آنها ثبت كند تا در آخر هر روز موجودي هر يك از اجناس مشخص باشد. هر جنسي كه از انبار خارج       مي شود پس از صدور قبض حواله انبار، انباردار بايد به تفكيك، هر يك از آنها را از ميزان موجودي كسر كند تا موجودي معلوم باشد.

البته در اغلب هتلها، مثلاً در قسمت تريا نيز دفتري مانند دفتر انبار دارند و اجناسي را كه از انبار تحويل مي گيرند در آن ثبت   مي كنند و هر روز بعد از فروش، فاكتورهاي موجود را در آخر شب در دفتر مزبور عمل مي كنند و اجناس مصرف شده را از ميزان موجودي كسر مي كنند.

چنانچه معامله نقد يا نسيه باشد، از نظر دفتر موجودي تريا تفاوت نمي كند و در هر حال، اجناس مصرف  شده را از دفتر كم مي كنند، منتهي صورت حساب مسافريني را كه جنسي را نسيه مصرف كرده اند، براي حسابداري ارسال مي دارند تا در ستون مخصوص صورت حساب مسافر نمایند

 

 

كنترل سودها در هتل

صنعت هتلداريازدوبخش  تشكيل شدهاست

 1-  بخش آشكار( قسمت جلوئي )                                                    Front  of The  Hotel

2-  بخش پنهان ( قسمت پشتي  ) Back  of  The  Hotel   

بخش آشكار يا جلويي قسمتياست كهمسافرآن را ميبيند وبخش پشتييا پنهان ، قسمتي  است كه  مسافر نميبيند ، وليخدمات آن را  ميبيند ولمس   ميكند. 

اغلب هتل ها درايران بهبخش جلوتوجهدارنددرصورتيكهرابطهاين دوبخش هتل ارتباطیتنگاتنگ است، زيرا هرآنچهدربخش پنهان اتفاق بيافتد دربخش آشكار هتل اثر ميگذارد واگر بهبخش پنهان هتل مثلاً آشپزخانهبيتوجهيشودآثار ونتايج آن تمام مسافرين را آزردهخاطرميكندوقتيكهمسافريوارداتاق هتل ميشودحمام تميز، ملافهتميز،حولهتميز،راميبينددرواقع  قسمت پنهان هتل (بخش خانهداري،لباسشویي)رضايت اين ميهمان راجلب نمودهكههتل را با خاطرهخوش تركمينمايدياچنانچهبه رستوران برايصرفغذا مراجعهكندبا نظافت خوب وبرخوردخوب پيشخدمت  روبروشود، وليوقتيكهغذاياوآمادهشود وغذايمناسبيدر اختيار اوگذاشته نشود قسمت پنهان باعث نارضايتيقسمت آشكارشدهاست . مسافرشايدهرگزقسمت پنهان هتل را نبيند ولياثرات وكيفيت خدمات را لمس ميكند وشايدهيچگاهباخودنيانديشدكهدرقسمت پشتيچگونهمي گذرد كهباعث اينچنين  سرويس وخدماتيدرهتل ميشود. بسيارياز مديران به  قسمتهايپشتيبه علت داشتن هزينههايزياد(هزينههايسربار) بيتوجههستند،درصورتيكهتا قسمتهايپشتيبهدر ستيعمل نكند، قسمت جلويينميتواند درآمدوكيفيت مطلوب داشتهباشد، بنابراين برايسود بيشترمديران هتلها بايددرجهت بهبودوضعيت قسمت پنهان هتل سعيوكوشش كنندوهمان اندازهكهبهقسمت جلویيوآشكارهتل توجهميكنندبهقسمت پشتيهم توجهلازم را بهنمايندكهسرويس وخدمات ازهرنظرمطلوب وبدون عيب ونقص ارائهشودتا رضايت ميهمانان كاملاً جلب شدهوبر تعداد ميهمانان ومشتريان افزودهشود( هرچهرفت آمدايجاد نمایيم سود بيشتر عايد ميشود). نكتهديگر اين كهاغلب مديران هتل يا مالكان فكرميكنند كهسودهتل بايدهرسال بيش از سال قبل باشديعنيچون سال قبل ... ريال سودكردهاند امسال بايد بيش از سال قبل سود داشتهباشند، در واقع اگر مدير هتلياين چنين تفكريداشتهباشدوضعيت هتل ومسافران مشخص است. چراكهاگرهتلييا رستوراني  بخواهد سود دهيساليانهاش را از سال قبل بيشتركند، بايد از ميزان خدمات ارائهشدهبكاهد. يعنياگر قبلاً دررستوران هتل از روميزيودستمال سفرهپارچهاياستفادهميشده، برايسود دهيبيشتربايد روميزيپارچهای را بردارد وبهجايآن از روميزيپلاستيكاستفادهكندكهنيازيبهشستن نداشتهباشد يا دستمال سفرهپارچهايرا بردارد وبه جايآن  دستمال كاغذيرا جايگزين كند، ظروفچينيرا با ملا مين يا استيل تعويض نمايد( چون نميشكند) ملافه اتاقها بعدازرفتن ميهمان ، عوض نشود وپردهسالنها واتاقهارا نشويندچراكهپودر،آب ،  برق ، مصرفميشود يا از تعداد پرسنل هتل هرسال كم كنيم ، در اين صورت طبيعياست كهميزان خدمات كمتر خواهد شد با اين ترتيب مسافرين را كه از دست ميدهيم سود كمتري نيز عايد هتل خواهد شد اما اكثر ما لكين وقتيازميزان سود دهيهتل ناراضيهستند ،بهاشتباهمديران خودراتعويض ميكنند، و دنبال علت اصلي نيستند .و توجه به كيفيت خدمات هتل نمي كنند

براي كنترل سود بايد يكفرمول سادهرا مدنظر دا شت،ابتدا مديران بايد تعيين كنند كهباچهدرصد سوديراضيهستند، فرض كنيد مديريميگويد من با 40 % سود راضيهستم . موقع كنترل ماهيانهاگرميزان سود 60 % يا 70 % بشود نبايد راضيباشد زيرا در ازايآن حتما از خدمات كم شدهوهمينطور اگر مخارج  به جاي60 %، مبلغ 80%  بود، هم نبايد راضيباشد چون حتما سهل انگارييا حيفوميليصورت گرفتهاست( هميشهحدود 5% تا 10%كم يا زياد قابل قبول است ) وهمچنين يكمديرآگاهبرايمحاسبهدرصد درآمدومخارج بايداصول  حسابداريهتل را بدانند مديران بهجاياين كهاز خدمات كم كنند، بايد سعينمايندكهجلب مشتريكنند وبهدنبال آن فروش بيشتريداشتهباشد،درصد اشغالياتاقهارا بالا ببرد ورضايت ميهمانان را جلب نمايندكهباعث شود بيشتر مراجعهنمايند.وازآنجاييكههميشهتوجهصاحبان ومهندسين طرّاح هتل بهقسمت آشكار ميباشد، موقع طراحيساختمان توجهيبهقسمت پنهان هتل ندارند ،و نمي دانند چه نكاتي باعث زيان هتل ميشود زيرا چنانچه اين قسمت درست طراحيوتجهيزنشدهباشد، نصب وسايل ثابت غلط انجام گرفتهباشد وبرنامهريزيدر سيستم وگردش كارصورت نگرفتهباشد، هيچ گاهدر قسمت آشكارخدمات وكيفيت مطلوبيبه دست نخواهيم آورد. البتهدر موقع ساخت بنايهتل بايد نكات تكنيكيومهم با پيش بينيهايلازم وضروريكهدر ارتباطات معماريساختمان ، نور پردازي، تجهيزات، سيستم برق، وتأسيسات می باشد رعايت گردد را نبايد فراموش كرد؛ زيرا فضاها وامكانات  بيشماريكهدر هتل وجود دارد بايد شامل امكانات، وتجهيزات خاص خود باشد همچنين معيارها وضوابط خاصيدرآنها رعايت شود زيرا،ارتباطاتمعماري، فضاهايضروريساختمان هتل ،تجهيزات وبزرگ وكوچكيهتل تعين كنندهتعداد پرسنل وچارت سازمانياست وبرايسود بيشتر به ناچاربايد چارت سازمانيوليست حقوق بگيران واضافهكاريها كنترل گردد و درامراستخدام افراد مورد نياز وشيفت بنديدرست وتعداد مورد نياز پرسنل هربخش مراقبت شود.زيرا اگر شيفت بنديغلط انجام شود بهتعداد پرسنل بيشترينياز است كهاين مستلزم پرداخت اضافهكاريو دستمزد بيشتر خواهد بود.مثال: درهتلها ديدهميشودكهشيفت خانمهايخانهدارازساعت7 تا 15 تعيين ميگردد، در صورتيكهمسافرين هتل اغلب تاساعت 9 در اتاق اقامت دارند وخانم هايخانهدار بايدتا آن ساعات  بيكار بمانند وبعد از آن نظافت راشروع كنند، بنابراين حدود دوساعت بيكار بودهاند وليحقوق آن را دريافت كردهاند. پس يهتر است از ساعت 9 تا 17 شيفت بنديكنيم  يا كارمندان  رستوران هاي هتل  دليليندارد از 7 صبح مشغول بكار شود .ونكتهمهمتر آن كهانتخاب وخريد سايل وتجهيزات مخصوص هتل كهويژگيهايخاص همان بخش را دارا باشد، اين ويژگيها تأثیر بسيار زيادياز نظر اداره هتل وراندمان كاري، سرعت ،كيفيت ، دوام ،صرفهجوييدر زمان براينظافت ،( زمان كمتريلازم باشد كهآن وسيلهبخصوص رانظافت نمايند) تعدادپرسنل ، رضايت ميهمان ، كنترلها و... دارد. به طور مثال چنانچهمبلمان هتل با ويژگيخاصيكهزمان كمتريبراينظافت بگيرد، هماهنگ نباشد سودازدست دادهايم.ديدهشدهنوعيمبلمان مشبكبا چين وبالش ودگمهانتخاب مي شودكهبراينظافت وگرد گيريآنها بايد زمان بيشتريبراينظافت در نظرگرفت در صورتيكهنوع سادهآن وقت كمتريبراينظافت صرفميشودواين مسؤل ميتواند دربقيهوقت خود بهنظافت بخشهايديگر بپردازديا لازم نيست كارگريرا برايپوست كردن سيب زمينياستخدام كردوبهجايآن مي توان يكدستگاهسيب زمينيپوست كن خريداريكردهوكارگردر نظر گرفتهشدهبراياين امر، كار مهمتريرا انجام دهد به همين دليل انتخاب نوع وسايل نيز رويتعداد پرسنل تأثيرميگذارد، امروزهتكنولوژيبهكمكمديران آمده،بهطوريكهنيازينيست يكمدير حسابداريهتل را كامل بداند، بلكهكافياست اپراتوريكامپيوترونحوهكنترل گزارشها كهاز قبل دربرنامهنرم افزاريحسابداريهتل  پيش بينيشدهرا  بداند به عبارتيديگرمديريت بايد از گزارشهايبخشهايمختلفسر در بياورد تا بتواند از ارقام و اعداد بدست آمده تصميم درستي بگيرد و جلوي ضرر ها را بگيرد اگربنا باشدامور مالي  يكهتل بزرگ را باسيستم دستيانجام دهند،ميبايد چندين حسابداربا تجربهاستخدام نمود، در حاليكهبا خريد نرم افزارهايآمادهمختلفسيستم حسابداريهتل را باكمترين تعداد پرسنل وصحيح تر، مي توان انجام داد.(البتهاگر نرم افزار صحيح انتخاب كردهباشنددرغيراين صورت با مشكلات بيشتريروبروخواهند بود)آموزش بهكاركنان هتل درخصوص روش برخورد با مسافرين ،ونحوهكاربا وسايل هتل ،نگهدارياز ساختمان، تأسيسات، تجهيزات، بيمهآتش سوزيهتل، جلوگيرياز اشتباهات انساني،انتخاب وسايل ولوازم مرغوب ازنكات سودآور ميباشدكهنبايد فراموش شود وهمين طورپيش بينيوخريدموادغذاييبهموقع وارزان وماركخوب وشناختهشدهازدست اول بيتاثيرنيست.(ازيكقوطيكمپوت گيلاس خريداريشده، مي توان سهعدددسرعرضهكرد. درحاليكهازكمپوت ديگريبا ماركديگر مي توان دوعدددسر فروخت زيرا از ماركمشابهآب بيشترداشتهيا خيارشوردرداخل قوطيوزن كمتريازخيارشور ماركمشابهدارد.)سوددرغذايخوب ، سرويس خوب ، تجهيزات خوب ، پذيراييخوب ، رفتار مؤدبانه، امنيت وپاكنظري، نظافت وپاكيزگي، آشناييومهارت در وظايف، محيط ساكت وآرام ، بهخصوص مديريت وسيستم گردش كار صحيح ونظايرآنها نهفتهاست.  اين عوامل دراذهان وروحيهمسافران اثر داشتهدر رضايت يا عدم رضايت آنان نقشيبهسزا دارد.مديريت هتل نبايدبا تصميمات غلط برايادارهكردن هتل باعث زيان بيشترشو. حرفههتلداريبايدبادقت،صبر،حوصلهوتصميم گيريصحيح توأم شود تا نتيجهمطلوب حاصل گردد.وهمچنين گردش كارهتل ،بايدباخواست وتقاضای مسافران هماهنگ باشد وعدم رضايت مسافربرابراست با ركود،ورشكستگيودرنهايت بستهشدن هتل با اين توصيفمشخص ميشود كهپايههاييكچنين ركن عظيميميبايست هرچهاستوارترپيريزيشودتا بناييمحكم ودرخورتوجهايجاد گردد. امر هتلداريوگردش صحيح آن  برپايه  8اصل مهم ومعتبر استوار است.

 

1.       سرمايه؛

2.       محل هتل وشرايط آن؛

3.       ساختمان؛

4.       انتخاب مدير؛

5.       نيرويانساني؛

6.       تجهيزات؛

7.       سيستم وگردش كار؛

8.       خدمات.

وسودهتل درهريكازاصول هشتگانهنهفتهاست توجهداشتهباشيددرحرفههتلداريبراي كوچكتر ين  وسيله،اعّم ازخوراكييا غير خوراكيكهخريداريميشود، موارديبايدرعايت شودكهچنانچهاين مهم رعايت نشوداطمينان داشتهباشيدكهنهتنها سوديعايدنميشودبلكهباعث ضرر هم خواهد شد موضوع بحث هتلداريآن قدروسيع وپردامنهاست كهآنچهگفتهميشود وگفتهشدهگوشهاياست از حديث مفصل. وذكراين نكتهضرورياست برايهر هتلياز انواع هتلها، تجهيزات ويژهايلازم است .

سود ها و كنترل آنها

 كنترل هزينه هاي هتل به دانش و بصيرت كافي نيازمند است. مديريت هتل بايد هر يك از بخشهاي هتل را با دقت وتوجه موردبررسي وبازنگري قراردهدتا معلوم شودچگونه مي توان برميزان سودهي هريك ازقسمتها افزود.پرسش اول كه در اينجا مطرح مي شود اين است كه آيا ادامه فعاليّت در همان ساعتها وبه صورت گذشته لزومي دارديا بهتراست كه به نحو ديگري به كارادامه داده شود؟ به عنوان مثال فرض كنيم بخش تريا بطور نيمه وقت فعاليت مي كند بايد ديد كه با توجه به ميزان سود دهي آن آيا بهتر نخواهد بود كه بطور شبانه روزي به كارادامه دهد و چنانچه اين تصميم به مورد اجرا گذاشته شود چه تعدادپرسنل بايداضافه گرددوميزان فروش آن قسمت به چه مقدار افزوده خواهد شد و هزينه پرسنل چقدر خواهد بود؟ همچنين بايد دريافت كه تعداد مشتريان با اجراي اين تصميم چگونه بالا خواهد رفت.

 در اينجا تذكر يك نكته را لازم مي دانيم كه : بخشهايي در هتل به كار مشغول اند كه ممكن است به طورقطع سودآور نباشند ولي تنها به همين دليل نبايدازفعاليت آنها كاست و يا آنها را تعطيل نمود چه اين امكان هست كه با اين روش متحمل ضرروزيان بيشتري شويم. باغباني هتل از مثال هاي روشنی است كه دراين باره مصداق دارد.درنظربگيريم كه در يك هتل تعداد يكصد نفر پرسنل به كار مشغول اند. اگر بخواهيم بيست نفرازاين تعداد را كم كنيم بايد نخست بررسي نمود كه آيا مي توان كاهشي را به عمل آورد ودرچنين صورتي آيا به ديگربخشهاي هتل آسيبي واردنخواهدگرديد و چنانچه بخواهيم به جاي اين افراد و به منظور بي تغيير ماندن حجم فعاليت هتل به تعدادكاركنان باقي مانده اضافه كار بپردازيم ، مبلغ اين اضافه پردازي چه مقدار خواهد بود؟ آيا ممكن نيست كه مبلغ پرداختي به عنوان اضافه كاربيش ازميزان حقوقي شود كه به آن بيست نفر پرداخت مي شده است ؟ توجه به اين مهم نيزبجا خواهد بود كه بدانيم آيا افرادي كه اضافه كاري را مي پذيرند فرسوده و خسته نخواهند شد و خواهند توانست همان حجم كار را با همان درستي و دقت انجام بدهند و اگر به هر علت تعدادي از كاركنان نتوانند در روز معين كار حاضر شوند چه مي توان كرد؟

 يكي از ويژگيهاي مديريت آن است كه با اعداد وارقام مالي و حساب وكتاب تجارتي سروكار دارد و لازم است تا براي اتخاذ هر نوع تصميم از اين گونه بر بيلان  حسابها و دخل و خرج خود اطلاع يابد و خود بداند كداميك از تصميم هايش خواهد توانست به صرفه نزديك تر باشد.( كم كردن بيست نفر از پرسنل يا صرف نظر ازآن اقدام ؟) در اينجا بار ديگر به اهميت وجودي يك مديركاردان و هوشمند اشاره  مي كنيم و مي افزاييم كه يك مديربه خوبي مي تواندبرميزان فروش هتل تأثير شگفت انگيزي بگذارد، ضمن آن كه چنين مدير نبايد تمام وقت خود را صرف انجام كار فروش نمايد و لازم است كه بخش هايي از وقت خود را به فعاليّتهاي ديگر نيز اختصاص دهد.

 گاه ممكن است يك رستوران در يك سال معيّن به ميزان پانزده درصد كاهش را در فروش خود نشان دهد، ولي با ايجاد يك تغيير ناگهاني در شيوه تفكر مديريت يا تغيير مديريت و دست يابي بر روش هاي نوين داد و ستد و ايجاد خلاقيّت ها بتوان اين نقيصه را جبران نمود. اكنون بايد ديد كه آيا كاسته شدن از حجم رفت و آمدها به هتل در اين امر، تأثيري داشته و يا رفتار نامناسب بعضي از كاركنان درآن دخيل بوده است ؟ چرا كه به خوبي مي دانيم رفت و آمد مردم به هتل، به هر دليل كه باشد مي تواند به نحوي بر محيط هتل و از جمله بر مقدار فروش آن به طور مفيد موثر باشد. تأسيس يك نمايشگاه از لباس كودكان يا ايجاد وسايل سرگرمي براي آنها يا برگزاري يك نشست بشر دوستانه مي تواند برتراكم بازديد كنندگان وواردين هتل بيافزايد و در نتيجه حجم فروش را افزايش دهد.در اينجا بي مورد نيست كه بعضي نكات جانبي را در اين زمينه ياد آوري نماييم:

 در بسياري از هتلها شنيده مي شود كه سرويس غذا سود بخش نيست بلكه زيان آور است. يكي از دلايل اين است كه قيمت تمام شده غذا براي هتل را درست محاسبه نمي كنند وبا دقت نمي سنجند و مثلاً چنانچه يك بيفتك را به مبلغ 40000 ريال مي فروشند بدين نكته دقت نكرده اند كه تهيه و ارائه همين غذا براي هتل چه مقدارخرج داشته است ؟گاهي نيزديده مي شود غذايي كه طرفداران و مشتريان زيادي هم دارد در بعضي هتلها تهيه و سرو نمي كنند و آن را به فروش نمي رسانند. اكنون بدين واقعيّت مي رسيم كه نخست بايد تعيين نمود كه چه غذاهايي را بايد و مي توان در هتل تهيه كرد و كدام غذاها را بهتر است سرو نكنيم و كدام بخشها از مواد اوليه غذاي تهيه شده را كه سلامت مانده مي توان به شيوه ديگري به كار گرفت و از اتلاف آن جلوگيري نمود. مثلاً چنانچه در يك روز معين شيريني سرو شده با زرده تخم مرغ بوده مقدار زيادي سفيده تخم مرغهاي به جاي مانده و براي استفاده بهترازآن عاقلانه خواهد بود كه درآن روز نوعي شيريني يا دسرازسفيده تخم مرغ تهيه شود و بدين ترتيب سود بيشتري عايد گردد.

دربعضي هتلها ممكن است غذاي تهيه شده روزانه “ بيفتك ”‌وچلوكباب باشد براي تهيه بيفتك ازگوشت راسته استفاده مي شود و مقداري از قطعات گوشت راسته باقي مي ماند. در چنين صورتي بايد نوعي غذا را هم كه با گوشت چرخ كرده مصرف  مي شود، تهيه نمايند.آن غذا مي تواند يك همبرگر يا نظير آن باشد كه بدين ترتيب از اتلاف گوشت سالم باقي مانده جلوگيري و با فروش آن دركافي شاپ  بر ميزان سوددهي بخش رستوران افزوده  مي شود.

براي تمام غذاها و خوراكيهايي كه در هتل تهيه و عرضه مي گردد، مي بايست يك قيمت گذاري صحيح و دقيق انجام شود تا بدانيم كه بهاي تمام شده چقدر بوده است. تعيين وزن و مقدار مواد اوليه اي كه براي تهيه هر پرس غذا به كار مي رود از نكاتي است كه بايد به خوبي كنترل و رعايت گردد. آن گاه بايدقيمت تمام شده كليه غذاهاي توليدي هتل را بررسي و آن را با بهاي فروش آن سنجيد و درصد مناسبي را به عنوان سودآن منظور نموددرچنين صورتي مي توان انتظار داشت كه يك سود معقول و متعادل به دست آيد وازوقوع خسارت جلوگيري شود. نكته ديگري كه به نظر كارشناسان در امور هتلداري اهميت ويژه اي داردآن كه بايدشيوه هايي به كارگرفته شود تا موجب برقراري مداوم روابط ميهمانان ، مسافرين وبازديدكنندگان ازهتل را فراهم آورد هميشه بايددرپي آن بود كه به هر روش صحيح و ممكن بتوان بر تعداد واردين هتل افزود از مواردي كه در بسياري از هتلها به فراواني قابل مشاهده است و شيوع تمام دارد، ‌يكسان بودن نوع غذا و روشهاي پذيرايي از ميهمانان است. نوع غذا را تغييري   نمي دهند و مواد دور غذا هم بي تغيير مي ماند و به يك نوع عرضه مي گردد. صورت غذاهاي آنها درناهاروشام نيزثابت است واين يكنواختي ها خود دليل بارزي براي سست شدن علاقه ها و بي ميل شدن مشتريان هتل به غذاي آن است. مسافراني كه به طورمرتب در سفر هستند و خواه آنها كه به طور دائم در هتل زندگي مي كنند، اين يكنواخت شدن را نمي پسندند و از آن رنج  مي برند. تعداد هتلهايي هم كه غذاهاي متنوع سرو مي كنند چندان نيست كه پاسخگوي نيازهاي خيل مسافران باشد.بايدگفت كه متأسفانه اينها همگي به يك نتيجه مي رسدوآن هم ازدست رفتن تدريجي مشتريان است. براي جلوگيري از چنين رويدادي كافي است كه ظرفهاي غذاي بازگشته ازرستوران به آشپزخانه را بااندكي دقت بررسي نماييم تا به خوبي پي ببريم آيا مشتريان از غذاي سرو شده يا مواد اطراف آن رضايت داشته اندياهتل نتوانسته دراين مورد توفيقي بدست آورد. اگر مواد دور بشقابهاي غذا به تمامي برجاي مانده باشد به آساني مي توان دانست كه مشتريان را به خود جلب نكرده است و از آن رضايت نداشته اند و لازم خواهد بود كه مواد دور غذا را بي درنگ تغيير دهيم. چنانچه مواد دور غذا به آشپزخانه بازگردانده نشود، دليل برلذيذ بودن آن خواهد بود و از آنجا مي توان دانست كه طرفداران زيادي براي خود فراهم كرده است كه اين مواد را باز هم بايد به مشتريان عرضه كرد و در جلب واردين بيشتري كوشش نمود.

 بايد توجه داشت كه بهاي تمام شده اين موادازنظراقتصادي اهميت داردوچنانچه گران تمام شده باشدبهترآن كه موادديگري با قيمت ارزانترسروگردد،ولي پيش ازآن مي بايست كه مطالعه و بررسي كافي پيرامون آن انجام شود. ازآنجا كه مواردي در هتلها مشاهده گرديده كه با كاهش سود دهي و گاه با بروز خسارت همراه بوده بجا مي دانيم كه براي سوددهي بيشتر و پيشگيري از خسارت به نكاتي اشاره كنيم كه بهتر است از سوي مديريت ها در هتل به كار گرفته شوند:

لازم است كه مديريت هتل براي هريك ازبخشهاي آن به تجزيه وتحليلهاي صحيح بپردازد و ضرورتها ونكات مهم اجرايي آن را تعيين نمايد. به عنوان مثال اين نكته را به رستوران يادآوري نمايد كه چه نوع دسر يا سالادي را بايد عرضه كند.

كارهايي را كه لازم است به طور ماهانه انجام شود با جزئيات هريك معين نمايد. به عنوان مثال ممكن است مواد در انبار و به مقدار زياد باشند و يا داراي تاريخ مصرف كه ماندن بيش از اندازه آنها باعث خسارت مي گردد دراين صورت به تصميم مديريت هتل مي بايد كه اين مواد روزانه و با صورت غذا همراه باشند.

بايدازاشتباهات پرخرج انساني همچون نادرست بودن صورت حسابها جلوگيري به عمل آيد.

گوشتي كه خريداري مي شود بايد دائما كنترل شود مثلا اگر 300 كيلوگوشت به خصوصي خريداري شده چه مقدار ضايعات داشته و بارديگركه عيناً از همين گوشت خريداري شده ضايعات چقدر بوده مقايسه اين دو نشاندهنده مرغوب با نا مرغوب بودن گوشت را نشان مي دهد.

كنترل مخارج ، ميزان فروش غذا و نوشابه، خريدها، دريافت ها، صادرات، آماده سازي و غيره است كه بايد درصد مخارج هر يك را سنجيد و حساب كرد.

ليست حقوق بگيران هتل بايد كنترل شود و اين كار به صلاح ديد مديريت هراز گاهي بايد انجام گيرد. استانداردهاي مربوط به كاركنان وازجمله ميزان اضافه كاريهاي آنان بايدكنترل شودخريدهاي مربوط به توليد و ميزان آنچه كه عرضه مي شود نيزبايد زيركنترل قرار داشته باشد و مثلاً بايد معلوم شود كه وزن و مقدار غذاها چقدر است.

براي هريك ازقسمتها بايدميزان هزينه ودرآمدي معين و مشخص باشد.براي ميهمانيها نيز بايد جدا گانه مقدار هزينه و در آمد را تعيين كنيم تا چنانچه از تعداد ميهمانيها كاسته گردد به زودي بتوان علت اين كاهش را تشخيص داد و در رفع آن اقدام كرد.

بايدكه هزينه هايي ازقبيل خرج براي توسعه وتعميرات،استفاده ازتجهيزاتي كه مناسب آن هتل نيستند، هزينه هاي بدون برنامه ومطالعه ويا تصميم گيريهاي لحظه اي كه ممكن است به صلاح مؤسسه نباشد و يا دوباره مجهزكردن بخشي كه هنوز مناسب نيست از اين جمله است.

كنترل ضايعات و شكست وريخت هاي ظروف چيني و شيشه اي و كارد و چنگال غذاخوري ، فرسوده شدن ملافه ها كه رقمهاي بالايي را تشكيل مي دهند، ضرورت دارد.هرچندگاه يك بارمي بايدكه اموال و لوازم تحويل شده به هر قسمت كنترل و شمارش گردد و مقدار هر يك در دفتراموال ثبت و ضبط گردد وكمبودها معين شود. گفتني است كه قاشق و چنگال ها بيشتر همراه با   مانده هاي غذا دور مي افتند وازاين روي لازم است  تا سطل هاي زباله در هتل به خوبي كنترل شوند.

بايداطمينان يافت كه طرف هاي قراردادبا هتل در زمان معيّن به پرداخت صورت حسابهاي خود اقدام مي نمايند تا از اين بابت نيز تأخير و زياني روي ندهد.

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 06 تیر 1393 ساعت: 17:52 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره حسابداري منابع انساني

بازديد: 4901

حسابداري منابع انساني

 

 

چكيده مقاله:

حسابداري در صدد گزارش وضعيت مالي و عملكرد اقتصادي اشخاص اعم از حقيقي و حقوقي است، زماني كه پارامتر انسان در گزارش وضعيت مالي و نتيجه عمليات مد نظر قرار نگيرد، ارزش‌هاي انساني نيز جايي در حسابداري ندارد. به نظر مي‌رسد به منظور حصول اهداف ذيل بايد حسابداري منابع انساني جنبه‌هاي كمي و عملي پيدا كند:

 

1- ثبت ارزش اقتصادي انسان در گزارش‌هاي مالي

2- احتساب سرمايه‌گذاري يك سازمان در منابع انساني خود

3- افزايش كارآيي مديريت منابع انساني و ايجاد امكاناتي براي ارزش‌يابي خط‌مشي‌هاي پرسنلي نظير برنامه‌هاي آموزشي و توجيهي

4- ارزيابي منابع انساني يك سازمان از نظر حفظ شدن، تحليل رفتن و يا توسعه يافتن .

 

 

5- شناسايي سود غير عملياتي و بهره‌وري ايجاد شده ناشي از سرمايه‌گذاري در منابع انساني.

6- محاسبه ميزان ارزشي كه منابع انساني در ساير منابع مالي و فيزيكي يك سازمان ايجاد مي‌كند.

با توجه به نياز مديريت به اطـــلاعات براي تصميم‌گيري، حسابداري منابع انساني (HUMAN   RESOURCE  ACCOUNTING) اطــــلاعاتي فــــراهم مي‌آورد كه مديران هر چه بهتر و مفيدتر بتوانند از منابع انساني تحت اختيارشان استفاده كنند.

يكي از هدف‌هاي عمده‌ي حسابداري منابع انساني، گسترش كاربرد روش‌هاي معتبر و درخور اطمينان براي اندازه‌گيري ارزش منابع انساني (كاركنان) در سازمان است. براي تعميم روش‌هاي اندازه‌گيري ارزش منابع انساني بايد ارزش خدمات كاركنان و عواملي را كه روي اين ارزش اثر مي گذارند، مشخص كنيم.

ارزش در علم اقتصاد داراي دو معني متفاوت به شرح زير است:

الف) قابل استفاده بودن يك منبع

ب) قدرت خريد آن منبع

تمام نظريه‌هاي ارزش در اقتصاد مبتني بر اين فرضيه است كه منبع بتواند در آينده مطلوب باشد  و خدمات ايجاد كند. لادويك وان اقتصاددان معروف در اين مورد گفته است «كسي كه مي‌خواهد يك نظريه مقدماتي ارزش و قيمت را بنا كند بايد در درجه اول به مطلوب بودن آن  فكر كند. » به‌طور مشابه ايروينگ فيشر چنين مي‌گويد:

 

«ثروت فعلي، ارزش تنزيل شده‌ي ارزش سرمايه‌اي درآمدهاي آينده است، اگر چيزي در آينده بازدهي مورد انتظار را نداشته باشد، ارزشي نخواهد داشت.»

بنابراين ارزش يك دارايي، ارزش بازدهي مورد انتظار آن در آينده است.

 

 

تاريخچه حسا‌بداري منابع انساني:

 

حسابداري منابع انساني مولود نيازهاي عصر خود، رشد و گسترش دانش بشري و نيز نيازهاي اطلاعاتي استفاده‌كنندگان اطلاعات حسابداري است. تحقيقات در اين زمينه از سال 1960 آغاز شده و همگام با مكتب «مديريت انساني» گسترش يافته است، اين مكتب انسان را به‌ عنوان يكي از منابع با ارزش هر سازمان مورد توجه خاص قرار مي‌دهد و معتقد به رفتاري شايسته و در خور اين ارزش‌هاست.

تعيين نقطه شروع حسابداري منابع انساني به‌ عنوان يك موضوع تحقيقي يا مطالعاتي مشكل است. در سال 1976 مجله حسابداري، فهرست سازمان‌ها و جوامع مربوط به اين مبحث را كه يازده مورد از آنها مربوط به پايان نامه‌هاي منتشر نشده  دوره دكتري بود و نيز اولين مرجع را كه اساس كار دابلين[1] و لاتكا[2] در سال 1930 بود، منتشر كرد.

       سال‌هاي 1971 تا 1976 را مي‌توان دوره‌ي توجه هر چه بيشتر به حسابداري منابع انساني دانست. اما از 1976 تا 1980  توجه به حسابداري منابع انساني از طرف محافل علمي و تجاري كاهش يافت. در سال 1970 بسياري از نويسندگان علاقه‌مند بودند تا به عنوان پيش‌كسوتان حسابداري منابع انساني و ارايه‌كنندگان انديشه‌هاي جديد مطرح شوند. اين انديشه‌ها به طور متداول به حسابداري دارايي هاي انساني اشاره مي‌كرد اما بيانيه‌هاي كوتاه آن درباره‌ي كاركنان در بلندمدت موجب تعميم اهميت منابع انساني شد.

واژه‌ي حسابداري دارايي‌هاي انساني را مي‌توان در ادبيات دهه‌ي 1960 تحت عنوان مديريت كاركنان در پوشش جديد خود يا مديريت منابع انساني بازيافت كه براي تحكيم ادعاي اهميت محوري در مديريت كوشش مي‌كند. شايد يك علاقه‌مندي واقعي در برخي از مديران اجرايي براي سنجش ارزش منابع انساني برحسب واحد پول، موجب پديداري دوباره‌ي حسابداري منابع انساني در عصر حاضر شده باشد، تا مديران ارشد را آماده نمايند كه كاركنان را به عنوان ارزش‌مندترين دارايي‌ها، مورد توجه قرار دهند.

 

فلم هولتز[3] پنج مرحله را در توسعه‌ي حسابداري منابع انساني ذكر مي‌كند:

   ¨      مرحله اول سال‌هاي 1966-1960: در اين دوره  مفهوم حسابداري منابع انساني  استنتاجي از نظريه‌ي اقتصادي «سرمايه انساني» و متأثر از مكتب «منابع انساني نوين » و روان‌‌شناسي سازمان‌هاي متمركز و تاثير نقش رهبري در سازمان بود.

   ¨     مرحله‌ي دوم  سال‌هاي 1971-1966:  تحقيقات فني و عملي در اين دوره به الگوهايي براي اندازه‌گيري دقيق و تعيين هويت استفاده‌كنندگان بالقوه اين روش و استفاده تجربي حسابداري منابع انساني در سازمانهاي واقعي معطوف گشت.

   ¨     مرحله‌ي سوم  سال‌هاي 1976-1971: اين دوره را مي‌توان دوره‌ي توجه پژوهش‌گران و سازمان‌ها به حسابداري منابع انساني دانست. سازمان‌هاي كوچك تلاش بيشتري براي به كار بردن حسابداري منابع انساني داشتند. برآوردها و نتيجه‌گيري‌هاي به‌ عمل آمده بر اساس تاثيرات بالقوه اطلاعات حسابداري منابع انساني بر مديريت اجرايي و تصميمات سرمايه‌گذاران بود.

   ¨     مرحله چهارم سال‌هاي 1980 1976:  اين دوره، دوره‌ي توجه نكردن محققان حسابداري و موسسه‌‌هاي بازرگاني به حسابداري منابع انساني بوده است.

 

   ¨     مرحله پنجم از سال 1980 تا كنون:  كه دوره توجه دوباره به حسابداري منابع انساني است. اين مساله به كمك مطالعات جديد، به‌ صورت كوشش بعضي از سازمان‌هاي بزرگ براي استفاده از حسابداري منابع انساني نشان داده شده است.

در سال 1980 تفكر نويني در زمينه منابع انساني در علم مديريت بوجود آمد و پس از شناور شدن نرخ ارز و از ميان رفتن ارتباط سنتي طلا و دلار، موضوع نيروي انساني به‌ عنوان پشتوانه توليد و پول كشورها مانند يك اصل بديهي مطرح شد.

در مباحث جديد مديريتي در موضوع منابع انساني و راهكارهاي ارزيابي اين منابع در دهه اخيـــر جايگاه و اهميت ويژه‌اي يافته است كه از يك طرف جزو منابع نامحدود تلقي مي‌شوند و از طرف ديگر كم توجهي به آن‌، كليه منابع ديگر را تحت تاثير قرار خواهد داد و در حسابداري نوين نيز مباحث خاصي را مطرح كرده است، امروز ترديدي نيست كه  منابع نيروي انساني نيز بايد قيمت‌‌گذاري و به‌عنوان بخشي از دارايي‌هاي شركت‌ها در ترازنامه منعكس شوند و استهلاك اين منابع نيز به شيوه‌ي خاص محاسبه و منظور ‌شود. همچنان كه در بسياري از كشورها استهلاك منابع انساني نيز در مجموعه هزينه‌هاي قابل قبول مالياتي قرار داده مي‌شود كه اين موضوع به نوبه‌ي خود سود را افزايش مي‌دهد.

 

حسابداري منابع انساني عبارت است از معيارها و استانداردهاي اندازه‌گيري نيروي انساني در يك سازمان صنعتي، بازرگاني يا خدماتي با توجه به تجزيه و تحليل كمي و كيفي اين‌گونه سرمايه‌گذاري‌ها. به عبارت ساده‌تر يك موسسه صنعتي يا بازرگاني بايد از ارزش سرمايه‌گذاري در نيروي خود آگاه باشد. همچنين بتواند نرخ بازگشت اين سرمايه را نيز محاسبه كند و بداند كه آيا بازده سرمايه گذاري رضايت بخش است يا خير؟

 

حسابداري منابع انساني چيست ؟

 

حسابداري منابع انساني در واقع كاربرد مفاهيم و روش‌هاي حسابداري در محدوده‌ي مديريت نيروي انساني است. اين حسابداري معيارسنجي و گزينش هزينه و ارزش‌گذاري نيروي انساني به عنوان منابع اصلي هر موسسه است، اين هزينه‌‌ها، نظير ساير هزينه‌ها، از بخش‌هاي جاري و سرمايه‌اي _ يا به تعبير ديگر هزينه‌هاي مستقيم و غير مستقيم _  تشكيل مي‌شود.

       هزينه‌هاي منـــــابع انســــاني از دو بخش هـــزينه‌ي  اوليه وهزينه‌ي جاي‌گزيني تشكيل مي‌شود:

1)     هزينه‌هاي اوليه: هزينه‌هاي اوليه منابع انساني كليه وجوهي هستند كه براي تامين و پرورش نيروي انساني مصرف مي‌شود و شامل هزينه‌هاي گزينش نيرو، استخدام،

 

استقرار، جهت‌دهي و آموزش حين خدمت، بازآموزي و آموزش‌هاي كاربردي و تخصصي براي كسب مهارت‌هاي لازم مي‌شود. اين تعريف در مورد ساير منابع نيز ً كاربرد مشابهي دارد، چرا كه هزينه‌هاي اوليه كارخانجات و تجهيزات همان مبالغي هستند كه براي تحصيل اين منافع صرف مي شود.

2) هزينه‌هاي جاي‌گزيني: هزينه‌هايي هستند كه بايد براي جاي‌گزيني كاركناني كه در حال حاضر در موسسه يا واحد مشغول به كار هستند، متحمل شد. اين هزينه‌ها به دو بخش تقسيم مي‌شود:

الف هزينه‌هاي جاي‌گزيني پستي يا شغلي

ب هزينه‌هاي پرسنلي

الف هزينه‌هاي جاي‌گزيني پستي: هزينه‌هايي هستند كه بايد براي جاي‌گزين كردن فردي در يك پست سازماني با شخصي كه بتواند خدمات مشابهي را در اين پست سازماني ارايه دهد، پرداخت شود و اين گونه هزينه‌ها خود از سه بخش (تأمين، پرورشي يا آموزشي و كناره‌گيري)  تشكيل مي‌شوند.

 

 هزينه‌هاي كناره گيري: مبالغي هستند كه براي كناره‌گيري هر يك يا تعدادي از شاغلان پست‌هاي سازماني صرف مي‌‌شوند. اين هزينه‌ها عبارت‌اند از هزينه‌ي پاداش يا اجرت كناره‌گيري، هزينه‌ي‌ مابه‌‌التفاوت پيش از كناره‌گيري، هزينه‌ي خالي ماندن پست سازماني. نبايد فراموش كرد كه هزينه پاداش يا اجرت كناره‌گيري در واقع همان هزينه‌ي بازخريد سنوات خدمت (مزاياي پايان خدمت) است و هزينه‌هاي مابه‌التفاوت پيش از كناره‌گيري ناشي از كاهش بهره‌وري فرد قبل از كناره‌گيري است. هزينه‌هاي خالي ماندن پست سازماني، هزينه‌اي است غير مستقيم كه از كاهش كارآيي پست‌هايي كه از خالي ماندن پست مورد نظر تاثير مي پذيرند.

 ارزش اقتصادي منابع انساني: ارزش اقتصادي منابع انساني مانند ارزش اقتصادي همه منابع به ظرفيت كارفرما براي استفاده از توان نهفته‌ي اين نيروها بستگي دارد. به ‌طور مشخص ارزش اقتصادي نيروي انساني همان ارزش فعلي خدماتي است كه در آينده از آنها انتظار مي رود.

 

اندازه‌گيري‌هاي غير پولي منابع انساني:

برخي از صاحب‌نظران حسابداري منابع انساني به اهميت بالقوه معيارهاي غيرپولي در امر تصميم گيري تاكيد داشتند. يكي از اين معيارها مي‌تواند تهيه ليستي از افراد مهم سازمان و مهارت‌هاي آنها به عنوان دارايي باشد. ميزان دانش، مهارت، سلامت، قابليت بهره‌برداري از آنها و عمل‌كرد شغلي كاركنان مي‌‌تواند به عنوان ساير دارايي‌‌هاي انساني تلقي شوند.

مهم‌ترين گروه معيارهاي رفتاري غير پولي توسط زيسني ليكرت به وجود آمده است. مدل او شامل:

1- متغيرهاي سببي (متغيرهاي مستقلي كه توسط مديريت قابل تغيير است)

2- متغيرهاي واسطه‌اي (داراي بازتاب بر سلامت داخل سازمان مانند وفاداري، رفتار، حركات، عمل‌كرد و هدف‌ها و درك اعضاي سازمان است)

3- متغيرهاي نهايي (مانند قدرت توليد، هزينه‌ها، رشد، سهم بازار و درآمد)

 برخي روش‌هاي اندازه‌گيري ارزش منابع انساني به‌شرح زير است كه تعدادي از آنها را بررسي مي‌كنيم:

1- ارزش اقتصادي ( فعلي)

2- ارزش جاي‌گزيني

3- ضريب ارزشي

4- الگو ارزش‌گذاري پاداش‌هاي تصادفي

5- الگوهاي كل سازمان

6- نظريه مزايده

7- بهاي تمام شده تاريخي

 

 نظريه ارزش اقتصادي ( ارزش فعلي)[4]: اين نظريه مبتني بر تيوري ارزش سرمايه است طبق نظر ايرونيگ فيشر «سرمايه به مفهوم ارزش سرمايه‌اي، ارزش تنزيل شده درآمدهاي آينده است». برخي از محققان بر اساس اين نظريه معتقدند كه قيمت‌هاي بازار دارايي‌ها عبارت است از ارزش تنزيل شده منافعي كه در آينده از اين دارايي‌ها حاصل مي شود، اما بايد توجه داشت كه تحليل‌هاي مسايل اقتصاد كلان به طور كامل در سطح اقتصاد خرد تعميم نمي‌يابد. قيمت بازار دارايي‌ها، قيمت پرداختي براي تمام منافع و خدمات بالقوه اين دارايي‌هاست. اين مساله در مورد حقوق و دستمزد كاركنان مصداق ندارد. زيرا حقوق و دست‌مزد پرداختي بهاي استفاده از خدمات كاركنان براي يك زمان مشخص و يا براي مقدار كارمعيني است. بنابراين قيمت بازار كار به مفهوم دقيق قابل مقايسه با قيمت دارايي‌ها نيست.

 به‌ علاوه، مي‌توان استدلال كرد كه بازار كار به ‌شدت تحت تاثير قانون كار، مقررات منفي و قراردادهاي دسته‌جمعي كار است. در نتيجه مقايسه بازار كار با ساير بازارها چندان عملي نيست. به هر حال بر اساس اين نظريه، برخي معتقدند كه درآمدهاي آينده حاصل از خدمات منابع انساني را مي‌توان تنزيل كرد و به عنــــــوان ارزش منابع انساني به ‌حساب  آورد.

 

 

نارسايي‌هاي روش ارزش اقتصادي:

 

1)         در اين مدل احتمال ترك خدمت فرد از سازمان به دلايل غير بازنشستگي يا فوت در نظر گرفته نشده است.

2)         احتمال تغيير موقعيت و پست فرد درزماني كه در سازماني مشغول خدمت است نيز در اين مدل در نظر گرفته نشده است.

3)        برآورد درآمد كاركنان مشكل است.

4)         به‌ كارگيري اين روش در حسابداري منابع انساني با اصول پذيرفته شده حسابداري سازگاري ندارد.

 

 نظريه ارزش جاي‌گزيني[5]: ارزش جاي‌گزيني منابع انساني، همان مخارج جاي‌گزين كردن منابع انساني موجود در يك سازمان است. ارزش جاي‌گزيني در اين روش شامل اقلامي به شرح زير است:

الف هزينه‌هاي استخدام افراد جديد براي مشاغل موجود

 ب هزينه‌هاي آموزش افراد جديد

 ج هزينه‌ي انتقال يا اخراج فرد شاغل

 

الف هزينه‌هاي استخدام: اين هزينه شامل هزينه‌ي مستقيم و غير مستقيم است.

هزينه‌ي مستقيم شامل:

 1 هزينه كارمند يابي، شامل هزينه‌ي جست و جوي اوليه براي منابع انساني مورد نياز در داخل و خارج سازمان.

 2- هزينه‌ي انتخاب، شامل هزينه‌هاي انتخاب كاركنان از بين افراد واجد شرايط.

3- هزينه‌ي استخدام، شامل هزينه‌ي ورود افراد جديد به داخل سازمان و قرار گرفتن در شغل مناسب.

 هزينه‌هاي غير مستقيم شامل هزينه‌ي ارتقاي خود و قرار گرفتن در مشاغل جديد در داخل سازمان است.

ب هزينه‌ي آموزشي: اين هزينه شامل دو بخش مستقيم و غيرمستقيم است.

هزينه‌هاي مستقيم عبارت‌اند از:

 1) آموزش حين خدمت: شامل هزينه‌ي آموزشي كاركنان در حين خدمت.

2) آموزش رسمي: شامل هزينه‌ي برنامه‌هاي آموزشي و آشنايي فرد با سازمان.

هزينه‌هاي غير مستقيم عبارت‌اند از: 

1) زمان آموزش دهنده، شامل هزينه‌ي سرپرستان در طول دوره‌ي آموزش.

 2) از دست رفتن بهره‌وري در هنگام آموزش، شامل هزينه‌ي ساعاتي كه كاركنان  ( به‌ جز كارآموزان) در طول دوره آموزشي، مشغول انجام خدمات محول شده نيستند.

ج هزينه‌ي انتقال يا اخراج: شامل هزينه‌ي تحميل شده به سازمان هنگام ترك خدمت فرد از سازمان. اين هزينه شامل دو بخش مستقيم و غير مستقيم است.

هزينه‌ي مستقيم آن شامل هزينه‌ي اخراج يا ترك خدمت فرد از سازمان است و هزينه‌ي غير مستقيم آن شامل كاهش كارآيي فرد قبل از انتقال يا اخراج و هزينه‌ي ناشي از خالي بودن شغل مورد بحث تا زمان استخدام كارمند جديد است.

نظريه‌ي ارزش جاي‌گزيني نه فقط موقعيت فرد را در داخل سازمان، بلكه هزينه‌هاي انتقال يا اخـــراج فـــرد و همچنين هزينه‌ي كاهش كارآيي را نيز در نظر دارد.

 

 نارسايي‌هاي روش ارزش جاي‌گزيني:

 1) منافع آينده‌ي دارايي‌هاي انساني در نظر گرفته نمي‌شود.

2) روش ارزش جاي‌گزيني، يك روش ذهني است.

3) تعيين ارزش منابع انساني بر اساس ارزش جاي‌گزيني دشوار است.

 

نظريه‌ي ضريب ارزش: بر اساس نظريه ضريب ارزش، ارزش منابع انساني برابر است با تفاضل ارزش كل شركت و ارزش ثبت شده در دفاتر شركت. در اين محاسبه، دارايي‌هاي نامشهود همچون سرقفلي، حق امتياز، ميزان وابستگي مشتريان و ارزش قراردادهاي بلندمدت تعديل مي‌شوند. در اين روش، ضرايب ارزش كه اساس محاسبه هستند، با توجه به هر يك از عوامل زير تعيين مي‌شود:

      q            تحصيلات و تجارب فني

      q            تجربه‌ي مورد نياز براي شغل مورد نظر

      q            خصوصيات فردي

      q            قابليت ترفيع

      q            عرضه و تقاضا

      q            ميزان وابستگي افراد به شركت و انتظار بهره‌وري شركت از خدمات آنان.

 در اين روش يك ضريب اختياري از صفر تا 5/2 تعيين شده است، به‌علاوه كاركنان به چهار طبقه‌ي عمده‌ي  مديريت سطح عالي،  مديريت،  سرپرستان و  كارمندان تقسيم مي‌شوند.

با توجه به تقسيم بالا، بهاي تمام شــده‌ي تاريخي سـالانه كاركنان بين چهار طبقه تقسيم مي‌شود و سهم هر يك در ضرايب تعيين شده ضرب مي‌شود. بدين ترتيب، ارزش كل تقريبي منابع انساني به ‌دست مي‌آيد، در صورتي كه ارزش منابع انساني بيش از دارايي‌هاي نامشهود باشد ( تفاوت ارزش بازار شركت و خالص ارزش دفتري) ضرايب به‌گونه‌اي تعديل مي‌شود تا اين تفاضل معادل اقلام دارايي‌هاي نامشهود شود. هزينه‌ي ايجاد شده براي كاركنان به منظور استخدام، آموزش و پرورش منابع انساني در يك دوره در ضرايب محسوب مي‌شوند و نتيجه‌ي تغييرات ايجاد شده در ارزش منابع انساني در طول دوره نشــــان داده مي‌شود. بدين طريق، مي‌توان صورت سود و زيان و ترازنامه منابع انساني را تهيه و ارايه كرد.

 

نارسايي‌هاي نظريه‌ي ضريب ارزشي:

1)     ارزش منابع انساني به‌طور مستقيم انداره‌گيري نمي‌شود بلكه از طريق مقايسه با عوامل ديگر به‌دست مي‌آيد. با توجه به آن كه دارايي‌هاي نامشهود به طور معمول بر حسب حدس و گمان ارزش‌يابي مي‌شوند، در نتيجه رقم به ‌دست آمده از دقت كافي برخوردار نيست.

2)         نحوه‌ي تعيين ضرايب پايه‌ي علمي ندارد.

3)         تعيين خالص ارزش‌هاي جاري شركت به طور دقيق ميسر نيست.

نظريه‌ي مزايده[1]: بر اساس اين نظريه شركت به مراكز سرمايه‌گذاري تقسيم مي‌شود و خدمات نيروي انساني متخصص، بر اساس اشتغال در اين مراكز سرمايه‌گذاري به مزايده گذارده مي‌شود. بدين ترتيب مديري كه بالاترين قيمت را براي خدمات نيروي انساني مورد مزايده پيش‌نهاد كند،  نيروي انساني را دراختيار خواهد گرفت. قيمت توافق شده به عنوان سرمايه‌ي مركز سرمايه‌گذاري محســــوب مي‌شود. از نظر مفهومي اين روش بر ارزيابي عملكرد مديران بخش‌هاي مختلف واحد اقتصادي مبتني است كه مراكز سرمايه‌گذاري مذكور را در برمي‌گيرد. هر يك از اين الگوها نه تنها يك نگرش متفاوت ارايه مي‌كند بلكه، مكانيزم متفاوتي را نيز براي محاسبه ارزش كاركنان در سازمان ايجاد مي‌كند و هر يك از الگوهاي گوناگون با توجه به نظام‌ها و زمينه‌هاي مختلف و همچنين ساختارهاي متفاوت نظري توسط محققان پيش‌نهاد مي‌شود.

الگوي مزايده متفاوت‌تر از ساير الگوهاست. بر اساس اين الگو، ارزش‌گذاري كاركنان توسط مديران سازمان براي رقابت در مورد منابع انساني محدود كه در سازمان موجود هستند، صورت مي‌‌گيرد. مديران براي دستيابي به منابع انساني كم‌ياب با بالاترين قيمت در مزايده در برابر يكديگر شركت مي‌كنند.

 

نارسايي هاي نظريه‌ي مزايده:

1)      نرخ بازده سرمايه نسبت قابل پذيرشي براي ارزيابي عملكرد مديران نيست.

2)      براي تعيين كم‌يابي يا فراواني افراد متخصص ضابطه‌اي تعيين نشده است.

3)     كاربرد نظريه‌ي مزايده در سازمان‌هاي غيرانتفاعي و توليد مرحله‌اي كه قابل تقسيم به مراكز سرمايه‌گذاري نيستند با اشكال روبروست.

4)     اين نظريه ممكن است بر روحيه‌ي كاركناني كه خدمات آنها به بهاي ناچيز محك زده شده است و يا مطلقاً در مزايده شركت نداشته‌اند، تاثير منفي داشته باشد.

 

نظريه‌ي بهاي تمام شده‌ي تاريخي[2]: اين نظريه مبتني بر اصول متداول حسابداري است، طبق اين نظريه، هزينه‌هاي صرف شده براي كاركنان، به ‌طور مستقيم موجب افزايش ارزش خدمات آنها مي‌شود. لذا موجب افزايش ارزش منابع انساني از طريق محاسبه‌ي بهاي تمام شده‌ي تاريخي آن شده و محاسبه مي‌شود.

    بهاي تمام شده‌ي منابع انساني شامل هزينه‌هاي استخدام و آموزش كاركنان است.

    كه در يك فرد شامل دو بخش مستقيم و غير مستقيم است.

 

 

مزاياي اين نظريه:

1-         اين روش با نحوه‌ي عمل جاري حسابداري مبتني بر اصول پذيرفته شده به عنوان مقياس اندازه‌گيري دارايي‌ها هماهنگي دارد.

2-         روش بهاي تمام شده‌ي تاريخي، يك روش عيني است.

3-         اين روش به دليل مستند بودن، احتمالاً بيشتر از ساير روش‌ها از سوي اداره‌ي ماليات‌ها پذيرفته مي‌شود.

 

نارسايي‌هاي اين نظريه:

1-     تعيين وجه تمايز بين اقلام منابع انساني و ساير منابع و همچنين تفكيك هزينه‌هاي منابع انساني به هزينه‌هاي جاري و سرمايه‌اي بسيار دشوار است.

2-     منابع حاصل از روش بهاي تمام شده‌ي تاريخي نمي‌تواند جواب‌گوي تمامي نيازهاي مديريت براي تصميم‌گيري اقتصادي باشد، زيرا آنچه از نظر مديريت در تصميم‌گيري‌هاي اقتصادي يك سازمان اهميت دارد، نتايج آينده‌ي تصميمات است به آنچه در گذشته اتفاق افتاده است.

3-     تعيين ارتباط بين بازده منابع انساني و هزينه‌هاي انجام شده براي اين منابع بر اساس نرخ‌هاي استهلاك از پيش تعيين شده، ناممكن است.

 

 

پاداش‌ها:  پاداش‌ها نمايان‌گر خدمات ارايه شده به سازمان، در نتيجه‌ي ايفاي نقش‌هاي سازماني از جانب افراد مختلف است. بنابراين سنجش ارزش هر فرد براي هر سازمان شامل مراحلي از جمله:

1-         تعريف يك دسته از حالت‌هاي به طور كامل انحصاري كه هر فرد در هر سازمان اشغال مي‌كند.

2-         تعيين ارزش هر حالت خدمتي براي سازمان.

3-         برآورد دوره‌ي خدمت هر فرد در سازمان.

4-         تعيين احتمال آنكه شخص در زمان مشخص در آينده هر حالت خدمتي ممكن را اشغال مي‌كند.

 

 سه دليل اساسي براي ارزيابي دارايي‌هاي منـــابع انساني و گـــزارش‌گري سرمايه‌گذاري در دارايي‌هاي انساني وجود دارد:

1-         تهيه‌ي اطلاعات مربوط به وضعيت مالي شــــامل صورت‌هاي مالي به منظور آگاهي سرمايه‌گذاران، كاركنان و وام‌دهندگان

2-         تعيين مشاركت سرمايه و كار در عملكرد كلي سازمان

3-         ارايه مبنايي بر اساس انگيره‌هاي اقتصادي بيشتر براي اداره‌ي سازمان و تهيه اطلاعات گسترده براي انجام وظايف كارمندي.

طرف‌داران حسابداري منابع انساني عقيده دارند كه كارآيي مديريت منابع انساني با  تسهيل برآورد خط‌مشي‌هاي اداري از قبيل مراحل استنتاجي برنامه‌هاي آموزشي و غيره، روندي رو به رشد دارد. نارسايي در ارايه‌ي اطلاعات كافي و به موقع به مديران، منجر به گرفتن تصميمات نامناسب مي‌شود و در نتيجه هزينه‌هاي مربوط به كار و برنامه‌ريزي مورد نياز منابع انساني مـــورد توجه قرار نمي‌گيـــــرد. تحليل‌گران اقتصادي عقيده دارند سرمايه‌گذاري در منابع انساني منجـــر به كارآيي مي‌شود؛ بنـابراين در اختيــار داشتن اطلاعات مربوط به سرمايه‌گذاري در دارايي‌هاي انساني در راستاي حفظ كارآيي از نظر سرمايه‌گذاران ضــــروري تلقي مي‌شود. اين امر از راه‌هاي مختلف مي‌تواند براي سرمايه‌گذاران مفيد واقع شود. سرمايه‌گذاران مي‌توانند تعيين كنند كه آيا از منابع انساني به نحوه‌ي مطلوب محافظت مي‌شود و يا اين كه آيا منابع در حال توسعه و يا كاهش هستند؟

       كاهش سرمايه‌گذاري در منابع انساني ممكن است باعث افزايش سود كوتاه مدت شود، اما تهديدي براي سودآوري سازمان در بلند مدت است. حداقل مزيت استفاده از حسابداري منابع انساني در دست‌رس قرار دادن چنين اطلاعاتي براي سرمايه‌گذاران است.

       در آمريكا برخي معتقدند كه حسابداري منابع انساني مي‌‌تواند در مورد چگونگي وضع و پرداخت ماليات آثار با اهميتي داشته باشد. اين گروه عقيده دارند كه افزايش حركت تدريجي اقتصاد غرب از بخش صنعتي ( توليدي) به سوي صنايع خدماتي، موجب افزايش سرمايه گذاري در زمينه دانش، مهارت‌ها و تجربه‌هاي كاركنان در اين نوع سازمان‌ها مي‌شود. گسترش نياز به كاركنان واجد شرايط در اين صنايع و نياز به توسعه‌ي منابع انساني موجب كاهش در پرداخت‌هاي مالياتي مي‌شود و ميزان آن بيش از حد نصاب متداولي است كه به وسيله قوانين مالياتي مجاز شده است. به همين ترتيب تشخيص مخارج منابع انساني در موسسه‌هايي مانند موسسه‌هاي حساب‌رسي و خدمات مديريت برخورداري از مزاياي مالياتي، از طريق استهلاك قابل قبول مخارج منابع انساني مربوط در اين زمينه را سبب مي‌شود.

 

روش‌هاي گزارش‌گري: چهار روش براي انعكاس سرمايه‌‌گذاري‌ها در منابع انساني در گزارش‌هاي مالي سالانه شركت‌ها وجود دارد، اطلاعات مربوط به سرمايه گذاري‌ها در منابع انساني را مي‌توان در گزارش هيأت مديره به مجمع عمومي صاحبان سهام، گزارش دارايي‌هاي نامشهود، صورت‌هاي مالي حساب‌رسي نشده،  يا به شكل پيوست صورت‌هاي مالي اساسي ارايه كرد. گزارش هيات مديره به مجمع عمومي صاحبان سهام اغلب شامل اطلاعاتي درباره مخارج مربوط به منابع انساني است كه ممكن است چشم‌گير يا حتي به نسبت مهم‌تر از مخارجي باشد كه براي دارايي‌هاي عيني ( مشهود) انجام شده است. به عنوان يك اقدام اوليه در مورد نحوه‌ي عمل حسابداري دارايي‌هاي انساني، گزارش هيأت مديره ممكن است مخارجي را به عنوان سرمايه‌گذاري در دارايي‌هاي انساني گزارش دهد. براي نمونه يك شركت ممكن است مخارج انجام شده براي آموزش كاركنان خود را جداگانه گزارش دهد.

اين گونه اطلاعات به سرمايه‌گذاران و تحليل‌گران مالي كمك مي‌كند تا ميزان توجه مديريت به توسعه‌ي منابع انساني را به عنوان عامل حياتي براي تضمين سوددهي شركت در بلند مدت ارزيابي كنند. به علاه گزارش هيات مديره بايد شامل اطلاعاتي در مورد ترك خدمت كاركنان از لحاظ روند و هزينه‌ي آن نيز باشد. شركت بايد در مورد ترك خدمت مديران كليدي و متخصصان فني خود نيز كه ممكن است به رقباي تجاري شركت ملحق شوند يا رقيب جديدي را به وجود آورند، گزارش دهد. اين موضوع در صنايعي كه با تكنولوژي پيش مي‌روند و تحقيق و توسعه‌ي دانش فني در آنها نقش بسيار مهمي دارد، غير عادي نيست.

دومين روش آن است كه اطلاعات در مورد سرمايه‌گذاري‌ها در دارايي‌هاي انساني در گزارش دارايي‌‌هاي نامشهود ارايه شود.

       اين روش توسط موسسه حساب‌رسي آرتور اندرسن پيش‌نهاد شده است. اين موسسه پيش‌نهاد مي‌كند كه مبالغ عمده‌اي كه صرف دارايي‌هاي نامشهـــود از جمله منابع انساني، مي‌شود در صورت‌هاي مالي به طور جداگانه گزارش شود. به علاوه شركت‌هايي كه مخارج هنگفتي را در رابطه با دارايي‌هاي نامشهود متحمل مي‌شوند. به ويژه شركت‌هايي با وابستگي شديد به تكنولوژي،  شركت‌هاي خـــدماتي كه براي كاركنان خود سرمايه‌گذاري‌هاي كلان مي‌كنند و همچنين شركت‌هايي كه از طريق ادغام و خريد سهام و پرداخت مبلغ هنگفت براي سرقفلي فعاليت‌هاي تجاري موجود، رشد مي‌كنند، بايد صورتي از دارايي‌هاي نامشهود خود را ارايه كنند. اين گزارش بايد بيان‌گر مخارج انجام شده براي انواع دارايي‌هاي نامشهود در دوره‌ي جاري و همچنين در دوره‌هاي گذشته باشد.

       يادداشت‌هاي لازم به منظور افشاي اطلاعاتي در مورد ماهيت مخارج انجام شده و ساير اطلاعات مربوط بايد پيوست گزارش دارايي‌هاي نامشهود ارايه شود. محدوديت مهم اين روش آن است كه ترازنامه گمراه كننده است. زيرا ارزش دارايي‌هاي شركت، كمتر از واقعيت ارايه مي‌شوند. اندازه‌گيري سود يا زيان نيز تعريف شده است، زيرا كليه مخارج مربوط به دارايي‌هاي انساني در دوره‌اي كه واقع شده‌اند، هزينه‌ي جاري تلقي مي‌شوند به همين ترتيب اندازه‌گيري بازده سرمايه‌گذاري نيز تعريف شده خواهد بود.

سومين روش ارايه‌ي اطلاعات در مورد سرمايه‌گذاري‌ها در منابع انساني، انعكاس آنها در صورت‌هاي مالي حساب‌رسي نشده است و شركت‌ها مي‌توانند مجموعه‌اي از صـــورت‌هاي مالي را كه در برگيرنده ســــرمايه‌گذاري‌ها در دارايي‌هاي انسـاني طبق روش‌هاي پيش‌نهادي حسابداري منابع انساني است، به عنوان اطلاعات تكميل به همراه صورت‌هاي مالي سالانه ارايه كنند.

 در گزارش‌ها تصريح خواهد شد كه صورت‌هاي مالي مزبور بايد جدا از صورت‌هاي مالي اساسي كه طبق اصول پذيرفته شده‌ي حسابداري تهيه و ارايه شده‌اند مورد بررسي قرار گيرند.

  آخرين روش گزارش سرمايه‌گذاري‌ها در دارايي‌هاي انساني،  منظور كردن آن در صورت‌هاي مالي اساسي است، در اين روش سرمايه‌گذاري در دارايي‌هاي انساني به عنوان دارايي بلند مدت مطرح و در زمان عمر مفيد مورد انتظار آن مستهلك مي‌شود. اگر چه اين نحوه‌ي عمل در مورد سرمايه‌گذاري‌ها در منابع انساني معمول و متداول نيست اما برخي شركت‌ها از آن پيروي كرده‌اند. برخي از موسسه‌ها و شركت‌ها نظير خطوط هواپيمايي، صنايع الكترونيك و باشگاه‌هاي ورزشي حرفه‌اي كه بخش عمده سرمايه آنها را نيروي انساني تشكيل مي‌دهد اين روش را اعمال مي‌كنند.

 

 

نحوه‌ي گزارش دارايي‌هاي انساني: چنانچه تصميم گرفته شود دارايي‌هاي انساني در صورت‌هاي مالي گزارش شود، به چند پرسش اساسي بايد پاسخ داده شود.

1-         چه مخارجي بايد مخارج سرمايه‌اي تلقي شود؟

2-         اين مخارج چگونه بايد مستهلك شوند ؟

3-         اين دارايي‌ها تحت چه شرايطي بايد از حساب‌ها حذف شوند ؟

4-         سرمايه‌گذاري در منابع انساني چگونه بايد در صورت‌هاي مالي گزارش شوند؟

 

پرسش نخست، اساسي‌تــــرين پرسش از اين موضوع است. اين موضوع در واقع طبقه‌بندي كردن مخارج منابع انساني به عنوان هزينه‌هاي جاري و مخارج سرمايه‌اي است. ضابطه‌ي اصلي براي تعيين آن كه چه مخارجي بايد جاري به حساب آيد يا دارايي، كه به امكان بالقوه خدمات آينده‌ي آن مخارج مربوط مي‌شود. براي مثال مخارج آموزشي كاركنان مشخص.

 اگر چه دارايي‌هاي نامشهود، عمر مفيد نامحدود دارند، اما  از لحاظ حسابداري بايد طي عمر مفيد برآوردي مستهلك شـــوند. دارايي‌هاي انساني نيز به عنوان هزينه‌‌اي تخصيص مي‌يابند كه استهلاك ناميده مي‌شوند. هدف اصلي از استهلاك دارايي‌هاي انساني تطابق استفاده از دارايي با منافع حاصل از آن است. به طور معمول اين امر در حسابداري تطابق هزينه‌ها با درآمدها ناميده مي‌شود. عمر سرويس‌دهي (خدمت) برخي از دارايي‌هاي انساني ممكن است معادل دوره‌ي انتقال مورد انتظار فرد در سازمان باشد، عمر سرويس‌دهي برخي ديگر ممكن است معادل دوره‌اي تلقي شود كه انتظار مي‌رود فرد پست معيني را در يك سازمان اشغال كند. عمر سرويس‌دهي برخي ديگر ممكن است تابعي از وضعيت مورد انتظار تكنولوژي باشد. براي مثال مخارج جذب و استخدام افراد در سازمان به تناسب دوره‌اي كه انتظار مي‌رود فرد در استخدام سازمان باشد، ممكن است براي سازمان به صرفه باشد. 

اگر چه استهلاك روش اصلي براي تخصيص تدريجي دارايي انساني به هزينه‌هاست، در برخي شرايط و وضعيت‌ها لازم است كه حساب دارايي‌هاي انساني تعديل شوند، براي مثال دارايي انساني ممكن است به دليل ترك خدمت كاركنان يا تغيير در بر آوردهاي دوره‌هاي خدمت، تعديل و يا از حسابها حذف شود. مانده‌ي مستهلك نشده‌ي حساب دارايي انساني بايد به عنوان زيان دوره‌اي تلقي شود كه تغيير رخ داده است.

يك جنبه دارايي‌هاي انساني كه مشكلات گزارش‌گري خارجي را به وجود مي آورد احتمال ترك خدمت كاركنان است. برخي از سازمان‌ها با كاركنان خود قراردادهاي استخدامي دارند كه جا به جايي آنها را محدود مي‌كند اما بديهي است كه انسان‌ها در مالكيت سازمان‌ها قرارندارند. پرسش اصلي حسابداري اين است كه چگونه مي‌‌توان اين مساله را با درنظرگرفتن ذخيره‌اي براي هزينه هاي مورد انتظار ترك خدمت حل كرد.

 

 

مشكلات و انتظارات: انتقادها و مشكلات در مورد حسابداري منابع انساني بر سه محور اساسي متمركز است. اولين موضوع رفتارهاي مديريت سازمان است. تغييرهاي نظريه‌پردازانه و اهميت دادن بيش از حد به فعاليت‌هاي اجرايي، مديران را محتاط و مجبور به مقاومت در مقابل حسابداري منابع انساني مي‌كند.

دومين موضوع، پيچيدگي الگوهاي اندازه‌گيري است، انتظار مديران، واقعي بودن، ممكن بودن و مؤثر بودن هزينه‌هاست.

 سومين نكته، نگراني مديران در مورد واكنش كاركنان نسبت به موضوع است. يك سيستم حسابداري منابع انساني ممكن است موجب مقاومت‌هايي در كاركنان سازمان شود زيرا آنان اين مساله را به عنوان عرصه‌اي براي اندازه‌گيري فعاليت‌هاي خود تلقي مي‌كنند.

 

 

نتيجه گيري:

عمل سنجش و گزارش اطلاعات حسابداري منابع انساني بايد مديران را به گونه‌اي تحت تاثير قرار دهد كه افشاي روش حسابداري منابع انساني، انسانها را همچون سرمايه‌اي بلند مدت تلقي كند، نه به صورت مخارجي كوتاه مدت كه بايستي به حداقل بـــــرسند. با استفاده از حســــــابداري منابع انساني مي‌توان سرمايه‌گذاري‌هاي پيش‌نهادي روي منابع انساني را بر اساس ارزش هزينه ارزيابي كرد اين فن اطلاعات لازم براي تصميم‌گيري‌هايي از قبيل تخصيص بهينه، پرورش و موازنه نيروي انساني را فراهم مي‌كند.

در خاتمه نبايد فراموش كرد كه امروز يكي از مهم‌تـــرين ابزارهاي  توسعه، مديريت است و اگـــر موفقيتي در توسعه حاصل شود، مرهون توجه به نيروي انساني و محيط اجتماعي است. بي ترديد توجه به نيروي انساني و افزايش سطح بهره‌وري را بايد جدي گرفت و در اين ميان نقش حسابداري منابع انساني حساس‌تر خواهد بود%

 

منابع:

1-        گري سيگل، هلن ماركوني، حسابداري رفتاري ترجمه علي رحماني 1373.

2-        نشريه حسابدار, شماره 140 , حسابداري منابع انساني, تجويزي يا توصيفي؟, دكتر زهرا حسن قربان

 

3-Flamholt  , E;   Human Resource Accounting , Jossey- bass , sanfrrancisco , ca , 1985

4- Dawson , c; "Human Resource Accounting: From Presciption to Description " , Managerial Decision , Vol.32  No.6 ,1994 , PP.35-40

[1]A bidding model

[2]Historic cost models

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 06 تیر 1393 ساعت: 17:49 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,
نظرات(0)

تاریخچه حسابداری

بازديد: 479

حسابداری در گذر زمان

مقدمه

 

"حسابداری با تمدن بشر همزاد است و به اندازه آن قدمت دارد. تاریخ نخستین مدارک کشف شده حسابداری به ۳۶۰۰ سال قبل از میلاد بر می گردد و همواره همراه با سایر دانشها ودر پاسخ به نیازهای فزاینده بشری رشد و تکامل یافته وبه صورت ابزاری کارآمد درخدمت پیشرفت وتوسعه اقتصادی اجتماعی جوامع مختلف قرارگرفته و به زبان تجارت تبدیل گردیده است.

در فرایند پیشرفت و توسعه تمدن ها در سطح جهان, تحولاتی بنیادی رخ داد که سبب پیشرفت دانش حسابداری شد از جمله می توان به تحولات دوران باستان, رنسانس, انقلاب صنعتی و تشکیل بازار سرمایه و شرکت های سهامی و تحولات دیگر اشاره کرد. در این مقاله سعی گردیده با نگاهی گذرا، مراحل تحول تاریخی حسابداری در دوره های فوق الاشاره بررسی گردد.

تمدن از یک سو به رواج دادوستد واز سوی دیگر به جریان درآمد و هزینه حکومت انجامید که نیاز به ثبت وضبط اطلاعات را در پی داشت. در تمدنهای باستانی بین النهرین که بخش زیادی از ثروتهای جامعه در اختیار حکام بود, از جمله در تمدن باستانی سومر, نظام مالی جامعی برقرار بود و درآمدهای حکومتی به نوعی محاسبه می گردید.

 

مدارک و شواهد بدست آمده از تمدن باستانی مصر حکایت از آن دارد که در اجرای طرحهای ساختمانی در این تمدن نوعی کنترل حسابداری رواج داشت که بهره گیری از نیروی کار هزاران هزار نفر را در امر ایجاد بنا و حمل و نقل مصالح ساختمای در تشکیلاتی منظم میسر می کرده است، همچنین در سواحل رود نیل کشاورزان مصری بهای آب را با الیاف و غله می پرداختند و سپس تصویر مقدار غله و الیاف به عنوان رسید تسویه حساب آب بر دیوار منازل کشاورزان حک می گردید.

 

شواهد و مدارک بدست آمده از یونان باستان نیز حکایت از استقرار کنترلهای حسابداری دارد.از جمله حساب معبد پارنتون در لوحه های مرمرین حک و بخشی از آن هنوز هم باقی است.

 

در رم باستان حسابداری پیشرفته ای وجود داشته و نوعی جمع وخرج تنظیم می شده است .یک جمعدار، یک مامور دولت ویا شخصی که محافظت پول یا دارایی دیگری به او محول می شد، در مقاطعی از زمان حساب خود را گزارش می نموده است.

 

 

 

پیشینه حسابداری در ایران نیز به نخستین تمدنهای شکل گرفته در این سرزمین بر میگردد, مدارک حسابداری بدست آمده با ۲۵ قرن قدمت گواه بر پیشرفت این دانش در ایران باستان دارد.در طول تاریخ روشهای حسابداری متنوع و متعددی برای اداره امور حکومتی و انجام دادن فعالیتهای اقتصادی ابداع شد. به طور مثال در یکی از لوح های بدست آمده از کاخ تخت جمشید, رسید پرداخت دستمزد به کارگرانی که تخت جمشید را می ساختند بدست آمده که در آن نام کارگران, مدت کار آنان, تاریخ و مبلغ پرداختی به آنان ثبت گردیده است.

 

در ایران عصر هخامنشی، نظام پولی و مالی جامع و منسجمی بر پایه طلا و نقره با رابطه مبادله ثابت پایه گذاری شد .ممیزی املاک در تمدنهای ساسانی در جریان اصلاحات خسرو انوشیروان به منظور تشخیص مالیات کلیه زمینهای مزروعی کشور ممیزی و مشخصات آن از جمله مساحت، نوع زمین ونوع محصول در دفتری ثبت می گردید.

 

 در مسیر تکامل حسابداری برای نگهداری حساب درآمد و مخارج حکومتی و نگهداری حساب فعالیتهای بازرگانی, نگارش اعداد به صورت علا ئمی کوتاه از اعداد عربی استفاده گردید که به سیاق معروف شد.حسابداری سیاق که احتمالا در دوران سلجوقیان تکامل یافته, روشی است که بر اساس آن جمع و خرج هرولایت در دفتر آن ولایت ثبت و در عین حال یک دفتر اصلی در مرکز نگهداری می شده که خلاصه جمع و خرج هر ولایت به خط سیاق نوشته می شده است .این روش در دوران قاجاریه تکمیل شد,سپس نگهداری دفتری به نام "دستک" که در آن دادوستد تاجر به ترتیب وقوع ودفتری که حساب اشخاص و اجناس به طور جداگانه به خط سیاق در آن نوشته می شد مرسوم گشت.

 

 

 

در ایران نظامهای حسابداری جدید که در حال حاضر مورد استفاده است حدود ۳۵ سال پیش مورد پذیرش قرار گرفت. سیستم های حسابداری جدید توسط شرکت های خارجی که دارای دفتر یا نمایندگی بودند استفاده شد و برخی از بانکها و شرکت های ایرانی مثل شرکت نفت نیز سیستم جدید را مورد استفاده قرار دادند. زمان اولین مشارکت فعال ایرانیان در حرفه حسابداری به سال ۱۹۳۶ میلادی بر می گردد که طی آن ۱۲نفر از حسابداران با بورسیه بانک ملی جهت آموزش حسابداری خبره به انگلستان اعزام شدند.

 

بطوریکه ملا حظه شد حسابداری در گذشته دور تنها جنبه های محدودی از فعالیتهای مالی را در برداشت و با سیستم جامعی که کلیه عملیات مالی حکومت را ثبت کند و یا به نگهداری حساب معاملات تجاری بپردازد فاصله زیادی داشت.

 

 

تاثیر مسلمانان

 

مسلمانان در طول یک قرن پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) بیشتر نواحی شمال آفریقاوخاورمیانه را به تسخیر خود در آوردند و به داخل اروپا نفوذ کردند سپس نفوذ اسلام به هندوستان نیز گسترش یافت و به علت گستردگی جهان اسلام نیاز به داشتن سازمانی که بتواند بیت المال را سر و سامان دهد به شدت احساس شد به همین علت از خدمات خزانه داران به طور وسیعی استفاده گردید .

 

 

 

در سال ۷۵۶ میلادی، خلفای عباسی پایتخت خود را به شهر جدید بغداد انتقال دادند، بر اثر این رویداد بزرگترین مرکز علمی در هزاره اول میلادی در بغداد تاسیس شد. پس از تاسیس مدرسه نجوم در آن شهر، موسی خوارزمی کتاب الجبر والمقابله را نگاشت، اساس مطالعات خوارزمی را بررسی مفهوم صفر و ارزش مکانی اعداد تشکیل میداد. دریافت این مفهوم توسط دانشمندان هندی منجر به کشف سیستم عدد شماری امروزی گردید. نقش دانشمندان اسلامی در جهت رشد و اعتلای دانشهایی همانند جبر، مثلثات و ریاضیات و سایر علوم بسیار اساسی بود. از این رو تاثیر مسلمانان در پیشرفت حسابداری نیز انکارناپذیر بوده است. پرفسور هندریکسن می گوید : حسابداری به راستی مخلوقی جهانی است و محصول هم فکری باور نکردنی یهودیان، مسیحیان و مسلمانان با یکدیگر است بعبارت دیگر در حقیقت حسابداری محصول تلاش چند فرهنگی است.

 

رنسانس ، تجارت و حسابداری

 

از دوران باستان تا اواخرقرون وسطی تغییری اساسی درجهت تبدیل حسابداری به یک سیستم جامع صورت نگرفت, از اوایل قرن ۱۳، جمهوریهای کوچکی خارج از سلطه پادشاهان وخوانین فئودال در ایتالیای کنونی شکل گرفت که فضای سیاسی- اقتصادی مناسبی را برای رشد تجارت فراهم آورد وبا رونق دادوستد،پول در مبادلات تجاری رواج یافت.

 

 

از اواخر قرن ۱۱ تا اواخر قرن ۱۳ میلادی مبادلات بازرگانی بین تجار اروپا و کشورهای شرقی گسترش یافت, همزمان با توسعه تجارت و انباشت ثروت، فعالیت بنگاههاو شیوه های مشارکتی انجام کار رفته رفته جای تجارت انفرادی را گرفت واین امکان فراهم آمد تا شرکتها به عنوان شخصیتی مستقل از مالکان آنها به رسمیت شناخته شوند. رابطه ای که در میان اعضای یک بنگاه پدید آمد نیز به نوبه خود تاثیری مهم در توسعه حسابداری بر جای گذاشت و به علت ایجاد رابطه مباشرت و مالکیت نیاز به حسابرسی و بحث استفاده از آن طرح شد.

 

استفاده از سیستم های دفترداری دوطرفه بتدریج ازقرون ۱۳ و ۱۴ میلادی در چندین مرکز بازرگانی در شمال ایتالیا آغازشد و با رشد بازرگانی, صنعت و بانکداری پیشرفت زیادی درتکنیک نگهداری حساب بوجودآمد. در نیمه قرن سیزدهم حسابداران ایتالیائی متوجه این نکته شدندکه دریافت پول از یک نفر بدهکار, دو ثبت را ضروری می کند. در اوایل قرن چهاردهم دو اصطلاح بدهکار و بستانکار کاملا متداول گردید. پیشرفت تازه در قرن چهاردهم ابداع شکل دو طرفه حساب بود.

 

درپی ابداعات پیاپی در فاصله سالهای ۱۳۵۰- ۱۲۵۰ میلادی در چند جمهوری کوچک ایتالیا سیستم دفترداری زاده شد و شهرهای فلورانس، ونیز و جنوا پیشرو این تحول بودند .

 

 

گسترش فن دفترداری دوطرفه به سراسر اروپا مرهون انتشار کتاب ریاضیات توسط "لوکاپاچیولی"به سال ۱۴۹۴ میلادی است. وی که یک کشیش بود نخستین کسی است که به تدوین حسابداری پرداخت.کشیش پاچیولی در دانشگاههای پروجا, ناپل, پیزا و فلورانس تدریس میکرد و با اندیشمندان بزرگ هم عصر خود ازجمله "پیرودلافرانسیسکا","لئون آلبرتی" و "لئوناردوداوینچی "دوستی نزدیک داشت. مطالب کتاب ریاضیات مزبور را پاچیولی نوشت و شکلهای آن را داوینچی ترسیم کرد. بخشی ازاین کتاب شامل چند فصل به حسابداری اختصاص داشت که نخستین توصیف مدون از سیستم حسابداری دوطرفه بود.در این کتاب، پاچیولی با استفاده از منابع و روشهای موجود به دفتر باطله، دفتر روزنامه و دفترکل همت گماشت و سپس حسابداری به عنوان رشته ای از دانش مطرح شد. ابداع سیستم ثبت دو طرفه توسط پاچیولی در واقع نقطه عطفی در تاریخ دانش حسابداری است. اندیشمندانی همانند "نیچه"(فیلسوف) ماکس وبر"(جامه شناس ) سومبارت "(مورخ ) شومپیتر" (اقتصاددان ) سیستم دفترداری دوطرفه را به لحاظ تاثیر قابل ملاحظه و تسهیل پیشرفت های بعدی و تحول جامعه بشری ستوده اند.

 

از قرن ۱۶تا اوایل قرن ۱۹ میلادی تحولی بنیادی در حسابداری بوجود نیامد، تنها تغییر اساسی تئوری جدیدی بودکه توسط "استوین" هلندی در اواخر قرن ۱۶ عنوان شد، براساس این تئوری در هر معامله در مقابل هر بدهکار باید یک بستانکار وجود داشته باشد، همچنین ضرورت تفکیک اموال موسسه از اموال شخصی صاحب سرمایه مطرح و لزوم نگهداری حسابی جداگانه برای سرمایه نیز عنوان گردید. در قرن ۱۸ به علت معاملات قمارگونه برخی از شرکتهای سهامی در انگلستان، تشکیل این شرکتها ممنوع گشت.

 

سده نوزدهم جایگاه مهمی در تاریخ حسابداری دارد زیرا در بریتانیا وآمریکا شرکتهای سهامی با رشد چشمگیری ایجاد گردیدند و سرمایه گذاریهای عامه مردم بصورت خرید اوراق بهادار این شرکتها زیاد شد, نیاز به استفاده از فعالیتهای مدیریتی رفته رفته حسابداری صنعتی را پدید آورد و نیاز به محافظت سرمایه سرمایه گذاران موجب پیدایش حسابرسان مستقل گردید. در این بین ملتهای دیگر متوجه شدند که حسابداران منشاء ارایه خدمات شایانی هستند، بنابراین رشد و توسعه حسابداری بصورت یک جنبش جهانی درآمد وحسابداری و تکنیکهای آن به ابزار پیشرفته ای جهت کمک به مدیریت باهدف دست یافتن به کارایی و سودآوری تبدیل گشت وحرفه حسابرسی در جهت تامین خاطر وام دهندگان و تامین کنندگان سرمایه نقشی اساسی یافت.

 

 

انقلاب صنعتی

 

حسابداری قبل از انقلاب صنعتی اساساً وظیفه ثبت مبادلات خارجی یک واحد اقتصادی را با سایر واحدها به عهده داشت و متون دفترداری این دوره عمدتاً فاقدثبت مبادلات داخلی است، با وقوع انقلاب صنعتی که بارزترین شاخصه آن قرار گرفتن ماشین در خدمت تولید بود که شیوه تولید را از دستی به کارخانه ای متحول کرد. با وقوع این انقلاب دومین نقطه عطف در حیات حسابداری فرا رسید و بدین ترتیب دوران رکود حسابداری نیز خاتمه یافت. استفاده از سرمایه بیشتر، ضرورتی اقتصادی شد و بانکها برای تامین چنین نیازهایی بوجود آمدند. تا سال ۱۸۰۰ میلادی بیش از ۴۰۰ بانک در کشور انگلستان بوجود آمد که ۸۰ بانک فقط در شهر لندن به فعالیت مشغول بود.

 

پیدایش و رشد کارخانه های کوچک و بزرگ به جهت ساختن کالاهای همسان به مقدار زیاد, از یک سو به زوال صنایع دستی, روستایی و خانگی در مدت کوتاهی انجامید و از سوی دیگر رقابت بین کارخانه دارن را ایجاد کرد. وجود رقابت, نیاز به آگاهی از بهای تمام شده محصول را ایجاب نمود و در پاسخ به این ضرورت نوعی دفترداری صنعتی با هزینه یابی که بعداً حسابداری صنعتی نامیده شد ابداع و اولین سیستم جامع حسابهای صنعتی بوسیله "پاین "در سال ۱۸۱۸ میلادی معرفی گردید و چون دارایی های ثابت بخش چشمگیری از بهای تمام شده کالا را تشکیل میداد مفهوم استهلاک و اهمیت آن نمایان گشت, همچنین با توجه به سرمایه عظیم و مشارکت افراد در جهت تامین آن و تشکیل شرکتهای سهامی, لزوم تفکیک مالکیت از مدیریت مطرح شد, سپس اطلاعات مالی که ابتدا با هدف ارایه به مدیران تهیه می شد بطور فزاینده ای از جانب سهامداران, سرمایه گذاران, بستانکاران و دولت درخواست گردید که این امر به نوبه خود لزوم تکامل اطلاعات مندرج در صورتهای مالی را جهت رفع نیازهای استفاده کنندگان افزایش داد.

 

حسابداری صنعتی به دلایل متعدد از جمله عدم تقاضای مدیران برای اطلاعات هزینه با وجود رشد سریع تولیدات صنعتی تا سال ۱۸۸۵ میلادی شاهد تحول چشمگیری نشد. بین سالهای ۱۹۲۰-۱۸۸۵ حسابداری صنعتی مراحل تکامل خود را از سطح ابتدائی قرون وسطی به سطحی تقریباً معادل دانش امروزین آن رساند .

 تحولات بعدی

 

پس از جنگ جهانی دوم , اجرای برنامه های بازسازی ناشی از ویرانه های جنگ در کشورهای اروپایی و ژاپن و اجرای برنامه های رشد و توسعه اقتصادی در کشورهای آسیایی, آفریقایی و آمریکای لاتین, زمینه مداخله دولت را در امور اجتماعی بالا برد و استفاده از سیاستهای مالیاتی در جهت تشویق و یا جلوگیری از انواع فعالیتهای اقتصادی برای جهت دادن به سرمایه گذاریها بیشتر شد, همچنین قوانین مربوط به شرکتها و بورسهای اوراق بهادار تحت کنترل دولت در آمد. این گونه قوانین حسابداری را در جهت رعایت الزامات قانونی انعطاف پذیر کرد و سبب ایجاد روشها و راه حلهای جدید گردید. در این خصوص مراجع دولتی بر کار حسابداری نظارت داشته و مراجع حرفه ای حسابداری نیز خود به تدوین دستورالعملهایی پرداختند تا روشهای حسابداری متناسب با رعایت الزامات قانونی را ارایه و نیازهای دولت به اطلاعات مالی را برطرف نمایند برای مثال پس از رسوائی شرکت "انرون " که شوکی عظیم برای جهان تجارت بوجود آورد , حسابداری در کانون توجه اخبار و رسانه ها قرار گرفت .دولتها و مراجع حرفه ای و مسول وضع مقررات حسابداری نه تنها درایالات متحده بلکه درسراسر اروپا ناگریز به بازنگری در سیستم های خود شدند .چون اعتماد عمومی نسبت به بازار اوراق بهادار, مدیران شرکت ها,استقلال حسابرسان و روشهای گزارشگری به شدت کاهش یافتFASB پیشنهاد کرد تا نظام مقررات گذاری به طور اساسی باز بینی گردد.

 

 

 

دولتها و حسابداری

 

 

 

در گذشته وضع مالیات و خراج توسط دولتها یکی از مهمترین عوامل پیدایش و گسترش حسابداری بود. در عصر حاضر اندیشه کنترل عمومی بر هزینه های دولت و الزام مجریان به پاسخگوئی در خصوص بودجه سبب گسترش حسابداری دولتی شد.

 

 

 

انقلاب روسیه(۱۹۱۷ م) و بحران بزرگ اقتصادی (۱۹۳۳-۱۹۲۹ م) از یکسو به پیدایش اقتصاد متمرکز دولتی و از سوی دیگر به مداخله دولت در اقتصاد منجر شد و برنامه ریزی اقتصادی در کشورها جهت فراهم آوردن اطلاعات مالی همانند تولید, مصرف, سرمایه گذاری و... سبب گسترش حسابداری ملی شد.

 

 

 

حسابداری، تحولات تکنولوژی و آینده آن :

 

 

 

تغییرات تکنولوژی در عین حال که سبب ابداع و کاربرد تکنیکهای جدیدشد, زمینه رشد دانش بشری را فراهم کرد و حسابداری نیز ازاین قاعده مثتثنی نبود. تحول در ابزار کار حسابداری با عرضه ماشینهای مکانیکی حساب وسایر ماشینهای مکانیکی و الکترومکانیکی اداری در اوایل قرن بیستم رخ داد و وسایل مزبور به سرعت در انجام عملیات روزمره حسابداری به خدمت گرفته شد.

 

 

 

تغییرات وسیع در تکنولوژی و استفاده تجاری از کامپیوترهای نسل اول در کارهای تولیدی واداری ازاوایل دهه ۱۹۵۰تحول بنیادی در ابزارکار حسابداری پدید آورد وبسیاری از عملیات تکراری حسابداری را مطابق برنامه با سرعت و دقت بسیار انجام و اطلاعات جامعی برای برنامه ریزی وکنترل فراهم آورد.

 

 

 

ابداع و رواج زبانهای ساده رایانه ای , تکامل نرم افزار و پیدایش رایانه های کوچک در دردهه اخیر که از لحاظ اندازه کوچک و از لحاظ قیمت ارزان وکار با آن نسبتا آسان است و درعین حال توانایی بالایی از لحاظ پذیزش برنامه وپردازش اطلاعات دارد, آن را به مهمترین ابزار کار حسابداری تبدیل نموده است و انتظار میرود عملیات تکراری و خسته کننده دستی در آینده نزدیک کاملا حذف شود.

 

 

 

بهرحال رایانه چیزی جز ابزار کار نیست و در صورتی می تواند در کار حسابداری مفید واقع شود که بکارگیری آن با اطلاع وآگاهی کامل ازاصول وروشهای حسابداری توام باشد. با توجه به اینکه حسابداری به زبان تجارت تبدیل شده, رایانه و توانمندیهای آن هنگامی میتواند به صورت موثر در کارهای حسابداری به خدمت گرفته شود که استفاده کنندگان از آن آگاهی کاملی از اصول، روشها و استانداردهای حسابداری داشته باشند، در غیراینصورت نه تنها فایده ای نخواهد داشت بلکه این خطر را افزایش خواهد داد که اطلاعاتی ناقص دراختیار افراد ذینفع وذی علاقه قرار گرفته و لطمات جبران ناپذیری را به آنان وارد کند.

 

 

 

نخستین تلاشهایی که جهت همگونی عملیات حسابداری صورت گرفت به سال ۱۹۰۴ میلادی که اولین کنگره بین المللی حسابداری در ایالت میسیوری برگزار شد بر میگردد.

 

 

 

گرایش فزاینده استانداردکردن اصول و روشهای حسابداری در کشورهای صنعتی از اوایل دهه ۷۰ شروع شد، تدوین استانداردهای بین المللی حسابداری از اواخر دهه مزبور در نتیجه کاربرد تکنولوژی نوین در حسابداری است. از طرف دیگر علیرغم وجود عوامل ایجاد کننده تفاوت ها در حسابداری بین المللی همانند میزان توسعه اقتصادی کشورها، وضع پیچیدگی تجارت، اثر گرایش های سیاسی وتکیه بر قوانین خاص، شواهد نشاندهنده آن است که حسابداری به سمت برقراری یک نظم نوین جهانی پیش خواهد رفت .

 

 

 

منابع:

 

 

 

۱- ملک آرانی نظام الدین و مصطفی علی مدد، اصول حسابداری، جلد اول، سازمان حسابرسی، چاپ دوم، تهران سال ۱۳۷۰.

 

 

۲- پوریانسب امین و عبدالرضا تالانه، تاریخ چهار هزار ساله حسلبداری، ماهنامه حسابداری، شماره ۱۰۹ و ۱۱۰.

 

 

 

۳- لیتلتن ای. سی.، ساختار تئوری حسابداری، ترجمه حبیب الله تیموری، سازمان حسابرسی، دیماه ۱۳۸۰.

 

 

 

۴- ریاحی بلکوئی احمد، تئوریهای حسابداری، ترجمه: علی پارسائیان، تهران، ۱۳۸۱

 

 

 

۵- مکرمی یداله، تحولات جهانی حسابداری، فصلنامه حسابرس، شماره ۲۰- تابستان ۱۳۸۲.

 

 

۶- بزرگ اصل موسی، پشت صحنه انرون و پیامدهای آن برای حرفه حسابداری، تهران، فصلنامه حسابرس، شماره ۲۰- تابستان ۱۳۸۲.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 06 تیر 1393 ساعت: 17:44 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره جهاني شدن بازار

بازديد: 253

تحقیق درباره جهاني شدن بازار

سير تكاملي بشر و بويژه پيشرفتهاي فن آوري قرن حاضر در زمينه هاي مختلف از جمله ارتباطات و حمل و نقل، دنياي بزرگ ما را جهان كوچك و بهم وابسته اي تبديل كرده است. بارزترين ويژگي جهان امروز كه آن را از زمانهاي گذشته متمايز ساخته، ضرورت ارتباطات و همزيستي در سايه همياري و داشتن روابط با ساير ملل مي باشد. بر اين اساس انتخاب بين حضور در صحنة بين المللي و عدم حضور،جاي نداري  بحث ندارد چرا كه وجود يك كشور با يك سرزمين معين و جمعيتي مشخص كافي است كه به عنوان عضوي از اعضاي جامعه بين المللي شناخته شود.

يكي از جنبه هاي مهم اربتاطات بين كشورها، روابط اقتصادي ملل مي باشد. اقتصاد بيم الملل از يك سو به عنوان بخشي از روابط خارجي و بين المللي يك كشور از سوي ديگربه صورت ابزري جهت رشد و توسعة اقتصاد داخلي و كوشش در جهت ارتقاي سطح زندگي و رفاه مردم به شمار مي رود. امروزه اقتصاد بين الملل و اقتصاد داخلي آنچنان به هم گره خورده است كه در واقع مكمل و ملزوم يكديگر هستند.

امروزه پديدة جهاني شدن به صورت يك امر غالب جهاني شدن در آمده است. اين پديدة كشور هاي در حال توسعه را نيز صرف نظر از تمايل يا عدم تمايل آنها در بر گرفته است. لذا مهم و درك صحيح اين مقوله و اينكه چه تحولاتي براي مشاركت و حضور در اي فرآيند ضروري است، ما را در انتخاب خلاق و گزينش بهتر ياري مي نمايد.

ورود به بازار جهاني شدن

يكي از خصوصيات جهان كنوني نزديكي انسانها به يكديگر است. جهاني شدن يعني بي معني شدن مرزها به معني تولد شكل جديدي از تجارت و بازرگاني، در اين مرحلة نوين اقتصادي در دنيا، ديگر خريدار نيست كه به دنبال جنس خود از فروشگاهي به فروشگاه ديگر و از خياباني به خيابان ديگر مي رود، بلكه اين فروشنده است كه به دنبال خريدار شهر به شهر و كشور به كشور جست و جو مي كند. تجارت الكترونيك چنان تحولي ايجاد نموده كه فرصتها و تهديدات بالقوه عظيمي را سبب مي شود. هر كس از تحولات و فن آوريهاي جديد در امر فروش و بازار يابي بي بهره باشد از چرخة رقابتها كنار خواهد رفت و هر كه از اين نوآوريها استفاده نمايد مي تواند اميدي به بقاي خود داشته باشد. امروزه ورود به بازار ساير كشورها نيازمند تعيين يك برنامه ريزي اساسي است. هر شركت بايد برنامة خود را براي گشودن هر بازار معين نمايد.

بازار يابي بين المللي

بازار يابي بين المللي با همة تفاوتهاي ظاهري، در اصل همان بازار يابي و در تعريف بازار يابي است. به نظر كاهلر منظور از بازار يابي بين المللي يا بازار يابي چند مليتي، بازار يابي كالا و خدمات در بيش از يك كشور است و مي تواند شامل جهاني صدور كالا از كشوري به كشور ديگر باشد. بازار يابي جهاني عبارت است از فرآيند تمركز بر منابع (نيروي انساني، پول و سرمايه هاي فيزيكي) و اهداف يك سيستم در بازار جهاني. بدين ترتيب مديريت بازار يابي بين المللي عبارت است از0هماهنگي و ادغام چندين برنامة بازار بين المملي به صورت يك برنامة مؤثر بين بين المللي و تعريف بازار بين المللي فقط از آن جهت با تعريف عاو بازار يابي متفاوت اسن كه در آن كالاها و خدمات داراي مرزهاي سياسي بازار يابي مي شوند.

راهبردهاي ورود به بازار هاي جهاني

به طور كلي راهبردهاي ورود به بازار هاي جهاني را مي توان به شرح زير طبقه بندي كرد.

1-صادرات 2- اعطاي امتياز 3- مشاركت 4- توليد خارجي

صادرات: صادرات به معناي انتقال كالا يا ارسال و فرستادن كالا از جايي به جاي ديگر است. جابجايي در داخل كشور و يا از داخل به خارج هر دو مشمول اين تعريف است. در اصطلاح بازرگاني صادرات يكي از راههاي ورود به بازارهاي ساير كشورهاست. صادرات عبارت است از توليد كالا در يك كشور و مصرف آن در كشور ديگر. اين روش مرسوم بدين شكل ورود به بازارهاي جهاني و شيوه اي كم خرج تلقي مي شود و راهي است كه اغلب براحتي انجام پذير است. علاوه بر اين بدان سبب كه فروش صادراتي به حداقلي از تعهد منابع نياز داشته و كمتر برنامه ريزي خانگي را متاثر مي سازد، كم خطرترين راه رفع نياز به شمار مي رود.

اعطاي امتياز: روش ديگر براي ورود به بازار خارجي، اعطاي امتياز به سك شركت تجاري محلي براي انجام توليد يا توزيع محصولات شركت و يا هر دو مي باشد. اين شيوه معمولا قدم بعدي عمليات صادرات است. البته در صورتي كه شواهد حاكي از آ ن باشد كه بازار مورد نظر براي محصولات شركت بازار سود آوري است. اعطاي امتياز شركت را قادر مي سازد ككه ئامنة فعاليتهايش را بدون هيچ سرمايه گذاري مستقيمي در نيروي انساني يا تجهيزات گسترش دهد.

اعطاي امتياز به دو شكل امكان پذير است. روش اول، قرارداد توليد و روش دوم، قرارداد همكاري در مديريت مي باشد. در حالت اول عرضه كنندة امتياز با توليد كنندة محلي در مورد توليد يك كالا قرارداد مي بندد و در حالت دوم شركت، دانش مديريت خود را در اختيار يك سرمايه گذار خارجي قرار مي دهد ككه در اين حالت، شركت به جاي كالا، خدمات مديريت را عرضه مي دارد.

مشاركت: در اين استراتژي، سرمايه گذار خارجي و سرمايه گذار داخلي يك فعاليت توليدي يا بازرگاني را با هم انجام مي دهند. در اين حالت ممكن است سرمايه گذار خارجي بخشي از سهام يك شركت محلي را بخرد يا شركت محلي بخشي از سهام شركت خارجي را در كشور خودش خريداري نمايد و يا هر دو فعاليت جديدي را با هم شروع كنند.

توليد در كشور خارجي: آخرين راه ورود به بازارهاي جهاني، سرمايه گذاري مستقيم در توليد يا مونتاژ كالا در بازار خارجي است. تفاوت اين دو روش با روشهايي كه مثلا گفته شد اين است كه در اين روش مالكيت كل تسهيلات توليدي شركت در آن بازار متعلق به شركت                   نامبرده است.

يكي از نكات ضعف اين استراتژي، انواع خطرهايي است كه ممكن است شركت با آن رو به رو شود، عمده ترين اين خطرها عبارت است از بلوكه شدن يا كم ارزش شدن پولهاي سرمايه گذاري شده، وخيم شدن بازار و يا از مصرف خارج شدن مالكيتها و است.

تعريف تجارت الكترونيك: تجارت الكترونيكي يك انقلاب صنعتي جديد در قرن بيست و يكم تلقي مي شود و با جهاني شدن بازار سرعت رو به پيشرفت و توسعه است. در حقيقت انجام هرگونه امور تجاري و بازرگاني به صورت on line و از طريق شبكه جهاني اينترنتالكترونيكي اطلاق مي گردد. اين فناوري در سالهاي اخير در بستر internet رشد فزاينده اي داشته است. ارتباط فناوري و تجارت به سالهاي بسيار دور باز مي گردد. فناوري همواره باعث پيشرفت و گسترش تجارت بوده است. حدود 2000 سال قبل از ميلاد فينيقيان فن ساخت كشتي را به كار بردند و نخستين گروهي بودند ككه از درياي مديترانه گذشتند و به سرزمينهاي دور، دست يافتند. با اين پيشرفت براي اولين بار در تاريخ جهان، مرزهاي جغرافيايي براي انجام تجارت با اقوام ديگر آغاز گشت.

اكنون شبكه جهاني اينترنت به مثابه همان كشتي است كه نه تنها فواصل جغرافيايي بلكه اختلافات زماني را از بين برده و صفحه تاريخ را براي نمايش ديگري آماده كرده است، وقت آن است كه بر اين كشتي سوار شويم. در دوراني كه فناوري اينترنت رو به پيشرفت است و هر لحظه بر تعداد استفاده كنندگان از آن اضافه مي شود، جاي افسوس است كه كشور ايران با وجود امكانات بي شمار تكنيكي و فني، از آن بهره نگيرد. همان طور كه گفته شد تجارت الكترونيكي را مي توان انجام هر گونه امور تجاري و بازرگاني به صورت in line و از طريق شبكه جهاني اينترنت است. اين امور مي تواند شامل خريد و فروش عمده و يا خرده كالاي فيزيكي و غير فيزيكي ارائه خدمات مختلف به مشتريان و ديگر موارد تجاري باشند.

امتيازات تجارت الكترونيك:

1-هزينة راه اندازي فروشگاه الكترونيكي بسيار كمتر از فروشگاه فيزيكي است.

2- تبليغ محصولات به راحتي و به ارزاني در سطح جهاني ميسر است.

3- مشتريان منحصر به يك منطقه و يا كشور خاص نبوده و محيط فروشگاه به مرزهاي جغرافيايي محدود نخواهد بود.

4- رقابت براي جذب مشتري سبب ارتقاي كيفيت محصولات و خدمات خواهد شد.

5- مديريت فروشگاه و تعيين راهكارهاي آتي كاملا ساخت يافت مي شود.

6- ارتباط با مشتريان، توليد كنندگان و ديكر افراد مي تواند با استفده از صفحات وب و            نامه هاي الكترونيكي EBI تسهيل شود.

7- سفارشات مي تواند به صورت الكترونيكي ارسال و دريافت شوند.

8- تعداد مشتريان و خريداران به سرعت قابل افزايش است.

9- هزينه ها كاهش يافته و منابع بيشتري حاصل خواهد شد.

10-         با حذف واسطه ها ارتباط با توليد كنندگان كالاها، بهينه مي شود.

مدلهاي اصلي در تجارت الكترونيكي

حالا كه افكار شما استفاده از فناوري on line، ارائه خدمات و بها دادن هر چه بيشتر به مشتريان و بازارهاي جهاني را جولانگاه خو قرار داده است بايد به فكر مدل مناسبي از تجارتجهت اقناع خواسته ها و تفكرات خود باشيد.البته مدلهاي تجارت دائما در حال تغيير هستند شركتها انواع مدلها را طراحي و مرتبا آنها را دستخوش تغيير و تحول مي نمايند- اماعلي رغم همه اين تغييرات، مدلهاي موجود همگي از سه مدل اصلي نشات مي گيرند.

1-مصرف كننده-مصرف كننده (consumer to consumer)

2- تجارت- مصرف كننده (business to consumer)

3- تجارت-تجارت (business to business)

مدل مصرف كننده-مصرف كننده

اين مدل كار تجارت را بين مصرف كننده ها به صورتي ساده و روان تسهيل مي نمايد. منبع درآمد، پولي است كه براي ير قراري ارتباط بين خريدار و فروشنده از آنها دريافت مي گردد. نحوه اخذ پول مي تواند به صورت يك قرار مشخص و يا به صورت حق كميسيون باشد.

از معروفترين كمپاني هاي c2c، eBay است كه بزرگترين مركز تجاري on line محسوب     مي گردد.


اين شركت حتي با دريافت كمترين حق الزحمه، اين امكان را به مصرف كنندگان مي دهد كه كالاي خود را مستقيما به سايرمدل تجارت-مصرف كنندگان و در قالب حراجيهاي مختلف و متنوع عرضه نمايند. مراجعين eBay از اين سايت عظيم براي فروش و خريد اقلام بسيار مختلف و متنوع كه در 4320 طبقه بندي قرار دارند، استفاده مي كنند. اين طبقه بندي ها اقلامي نظير اتومبيل، كلكسيونها، موسيقي، چيني، شيشه، عكاسي، الكترونيك، جواهرات و مواردي ديگر را در بر مي گيرد.

 

 

 

 

مدل تجارت-مصرف كننده

مدل تجارت-مصرف كننده، شيوه جديد و سريع فروش كالا به مصرف كنندگان است. به طور سنتي شركتها و تجار خرئه پا  با به خدمت گرفتن كاتالوگ، مراجعه به درب منزل، چاپ و انتشار آگهي، دريافت سفارشات تلفني و پستي و نمايش كالا در ويترين فروشگاههاي خود اقدام به فروش محصولات خود مي نمايند. تجارت الكترونيكي ابزاري متفاوت است، شيوه اي براي فروش كالا با استفاده از فناوريهاي مبتني بر وب. يك فناوري بسيار پر قدرت كه مرزهاي تجارت سنتي را كاملا در هم شكسته و فضاهاي جديدي را در صحنه تجارت بروي همگان گشوده است. فناوري اي كه اين امكان را به مشتريان مي دهد تا از هر گوشه اي از جهان و در هر زماني از روز و شب كار خريد و فروش كالاي مورد نياز خود را انجام دهند.


متاسفانه همين قدرت شگرف فناوري و تجارت الكترونيكي باعث گرديده است تا هر كسي هم كه در فكر و خيال تجارت نيست به اين قافله بپيوندد.

 

 

مدل تجارت-تجارت

اگر واقعا 75 درصد از كل مجموعه تجارت جهاني on line مربوط به شيوه هاي تجارت-تجارت گردد. بنابراين اين نحوه داد و ستد بهترين و بيشترين فرصت را براي سرمايه گذاران جديد در تجارت الكترونيكي نويد مي دهد. شيوه داد و ستد B2B گستره اي از درآمدهاي كم تا بسيار زياد را در بر مي گيرد و سرمايه گذاران سريع تر از مسافران قطار زير زميني به اين نوع داد و ستد مبادرت و يا از آن دست مي كشند.

اما بايد اذعان نمود كه داد و ستد تجارت-تجارت ستون فقرات اقتصا نوين را تشكيل مي دهد و همانند انقلاب صنعتي پا بر جا و استوار باقي مانده و به روند رو به رشد خود ادامه خواهد داد. علي رغم شكست و افول اين شيوه داد و ستد در بعضي موارد، هنوز اول كار است و نفوذ و كشف بخش عظيمي از بازار جهاني باقيمانده است.

با توجه به زمينه بسيار گسترده و مناسب براي تخصصي نمودن داد و ستد و سرمايه گذاري، مدلهاي B2B را مي توان به دو بخش تقسيم بندي نمود. يك بخش بازار عمودي و بخش ديگر بازار افقي را در بر مي گيرد.

بازار عمودي (vertical Market): مختص صنعت مي باشد. راه حلهاي تجارت الكترونيكي در اين طبقه بندي، در بيشتر مواقع مسائلي چون نارسايي هاي موجود در يك صنعت خاص و نيز صنايعي چون فولاد، مواد شيميايي، پلاستيك و كاغذ كه پراكنده و كاكنان زيادي دارند را مورد توجه قرار مي دهند.

بازار افقي (Horizental Market): بخش گسترده اي از ديگر صنايع متنوع و مختلف را در بر مي گيرد در بازار افقي ارائه اطلاعات، كالا و خدمات مورد توجه مي باشند. اين بازارها ميعادگاهي براي حمل و نقل كالا و ارائه خدمات علمي از قبيل جمع آوري اطلاعات و تجزيه و تحليل آنها مسائل مربوط به منابع انساني و پشتيباني هاي فني در امور دفتري و بسياري موارد ديگر هستند. ساير انواع تجارت B2B يعني كانالوگ هايon line، حراجها بازار هاي محلي و تبادلات ارزي مي توانند زير مجموعه بازارهاي عمودي و يا افقي قرار گيرند.

كاتالوگ هاي on line(on line catalogs)

شايد بنيادي ترين و قابل فهم ترين حالت داد وستد B2B كاتالوگ هاي on line هستند كه كاربرد اصلي آنها انباشتن فهرستهاي مخ تلف از توليد كنندگان و دريافت تقاضاهاي براي آنها از خريدارنا است. درجه كارايي و موفقيت چنين شيوه اي از داد و ستد بستگي به اين دارد كه چه تعداد از توليد كننده ها با چه تعداد خريداري مرتبط مي گردند.

از جمله شركت هاي فعال با شيوه فوق عبارتند از: Chemdex، Sciquest، Commerc One، Aniba.

حراجيها (Auctions): حراجها فرام كننده بستر تجاري بسيار مناسبي براي خريد و فروش كالاي ويژه نظير مازاد بر مصرف سازمانها، تجهيزات دسته دوم، كالاي تكميل نگرديده و نيز كالاي فاسد شدني و نظاير آن مي باشد. از نمونه هاي بارز اين حراجها free markets مي باشد كه محل حراج اجناس برگشتي توليد كنندگان در سايت محلي مازاد بر مصرف سازمانهاي مختلف است.

Free Markets حاجهاي on line مدل B2B را براي خريداران قطعات صنعتي، مواد خام و خدمات تدارك مي بينند. از سال 1995 آنها اقدام به حراجهاي متعدي براي كالا و خدمات در بيش از هفتاد طبقه بندي نموده ناد كه از آن جمله مي توان به قطعات پلاستيكي تزريق قالب، ماشينهاي تجاري، قطعات ساخته شدة فلزي، مواد شيميايي، مدارهاي شده، ذغال سنگ و غيره اشاره نمود.

Trade Out يكي از سرمايه داران تجارت on line در زمينه حراج براي خريد و فروش مازاد بر نياز كالاها و دارايي هاي بلا استفاده مي باشد. اين شركت كه در اكتبر سال 1998 شكل گرفته است. محل تلاقي هزاران شركت براي داد و ستد اضافه كالاي مصرفي خود كه در بيش از 100 طبقه عرضه مي گردند، مي باشد. شرك Trade Out تخمين مي زند كه منابع مازاد مورد معامله به 350 دلار برسد.

مجمع تجار (Community Market Markers): مجمع تجار، متخصصين رشته هاي  مختلف را دور هم جمع كرده و يك منبع اطلاعاتي قوي on line ايجاد كرده است. هدف از اين مجمع جذب و جلب كساني است كه مي توانند به طور بالقوه خريداران اطلاعات مختلف باشند. سايت Vertical Net شايد يكي از بهترين مكانها براي مجامع مختلف تخصصي در وب باشد.

Vertical Net به صورت يك مجمع تجارتي on line با نام Water on line در سال 1995 شروع به كار نمود از آن زمان تا كنون اين شركت بسيار گسترده گرديده و مجموعا ده مجع اينترنيتي تخصصي را بوجود آورده است. اين مجامع در جهت غنا بخشيدن به دانش مراجعين، جديدترين و تازه ترين اطلاعات و ايده هاي تجاري نوين و نيز كالا را در اختيار آنها مي گذارد. اين مجامع خريد و جزو شركاي پيشگامان صنعت اينترنت نظير Microsoft، IBM، British Telecom، Internet capital Group در آمده اند. منبع اصلي در آمد Vertical Met از راه تبليغات است.

بازارهاي ديجيتالي: شايد جديدترين مدل تجارت B2B، بازارهاي ديجستالي يا exchangeها باشند. Exchangeها براي كالاهايي بازر فراهم مي كنند ككه از قسمت بالايي برخوردارند. گاز طبيعي ارتباطات راه دور و يا الكتريسيته از جمله مقوله هاي قابل فروش دراين بازار هستند. اين بازارها قيمت اجناس و كالا را در هر لحظه اي كه مشتري پر و جو كند، در اختيار وي مي گذارند. Exchang ها درآمد خود را به صورت حق اشتراك و حق كميسيون معاملات به دست مي آورند.

آزمون خريد الكترونيكي: آزمون خريد الكترونيكي روشي است با سه مرحله اين آزمون براي تمامي انواع محصولات و خدمات در صنايع مختلف كاربرد دارد. آزمون خريد الكترونيكي براي خرده فروشان، توليد كنندگان، عرضه كنندگان يا هر شركت ديگري كه در بخشي از فرآيند توزيع محصول از توليد تا مصرف مشاركت مي كنند قابل استفاده است. در اين آزمون كلمة محصول همه جا به معناي محصولات توليدي و خدماتي به كار مي رود.

سه مرحله مربوط به آزمون خريد الكترونيكي عبارتند از:

1-ويژگيهاي محصول

2- آشنائي و خرسندي مشتري از محصول

3- ويژگيهاي مشتري

ويژگيهاي محصول: مربوط به ميزان وابستگي محصول به حواس پنجگانه است.

آشنائي و خرسندي: منظور درجه اي است كه مشتري، مممحصول را شناخته و به آن اعتماد دارد، قبلا آن را تجربه كرده و از خريد مجدد‌ آن خرسند خواهد شد.

ويژگيهاي مشتري: عمده ترين عامل انگيزش مشتري و نگرش وي به خريد را مد نظر                       قرار مي دهد.

شناخت مشتري: شركتهاي on line بايد همواره در جستجو و بررسي و يافتن مشترياني باشند كه طالب خريد از سايت آنها هستند. براي شروع چنين فرآيندي بايد از ميزان نفوس و شرايط جغرافيايي كاربران اينترنت آگاهي لازم را پيدا كنند.

زماني كه از پايگاه اجتماعي و اقتصادي كساني كه مشتريان شما خواهند بود آگاه باشيد، مي توانيد شرايط تجاري خود را مطابق خواسته ها و نيازهاي آنان تنظيم كنيد. در اين راستا بايد فرا بگيريد كه چگونه اين مراجعين بالقوه به سايت شما دسترسي  پيدا مي كنند، شيوه خريد آنها قيمت و قابل بر طرف كردن چه نيازهايي به صورت on line هستند. بين چنين آگاهي و شناختي است كه مي توان استراتژيهاي گسترش بازار و طبقه بندي ها را انتخاب نموده شروع به ساختن سايتي مناسب نماييد.

كار ساختن يك سايت خوب و مشتري پسند و موفق، كاري وقت گير و خسته كننده است، لذا تلاش و كوشش زيادي را مي طلبد. براي انجام موفقيت آميز اين كار، دوازده مرحله ذيل را مطرح مي كنيم:

1-شناخت اكثريت كساني كه از وب استفاده مي كنند.

2- كسب آگاهي از گسترش و ديد كودكان به آينده وب.

3- پيگيري و آگاهي از نحوه صرف پول تو جيبي توسط جوانان در اينترنت.

4- شناخت كساني كه دست به خريدهاي سنگين مي زنند.

5- شناخت اينكه بخش اعظم درآمد وب از كدام طريق صورت مي پذيرد.

6- شناخت و آگاهي از اينكه چه كساني با چه مليتهايي و با چه نسبتي از وب استفاده                  مي كنند.

7- توجه به مسئله جنسيت مرد يا زن- در استفاده از وب و شكل دهي الگوي جديد.

8- شناخت اينكه طبقات مختلف اجتماعي مايل به صرف چه مقدار از درآمد خود به صورت online هستند.

9- آگاهي از فناوري كامپيوتر مورد استفاده مشتريان و چگونگي دسترسي آنها به وب.

10-         آگاهي از اينكه جه كشورهايي و يا چه مليتهايي دست اندر كار تجارت الكترونيكي مي باشند.

11-         شناخت از طبقات خريداراني كه به سايت شما دسترسي خواهند داشت و چگونگي جلب و جذب آنها.

12-         آگاهي از اينكه خريداران در جستجوي چه مواردي به صورت on line هستند و ارائه آنها به خريداران.

شاخص شدن سايت: پس از آنكه شركتهاي الكترونيكي اهداف خود را به وضوح ترسيم نمودند و مشتريان را شناختند، نوبت به آن مي رسو كه تصميمهاي لازم را در مورد چگونگي مطرح كردن خود در بازار جهاني اتخاذ نمايند. هر شركتي تصميم بگيرد كه انجام و رعايت چه موارد و نكاتي از آنها يك شركت الكترونيكي منحصر به فرد ساخته و از اين ويژگي خود براي جلب و جذب مشتريا استفاده كند. به اين فرآيند شاخص شدن مي گويند.

در شاخص شدن سايت اهداف عبارتند از شناساندن، كيفيت برتر كالا، وفاداري مشتري و تبليغاتي مي باشند.

برپايي و بر قراري يك سايت شاخص و مرغوب مستلزم رعايت سه نكته ذيل است:

1-شناخت مشتريان: توجه به اين نكته در بسياري از صحنه هاي تجارت مهمترين نكته محسوب مي گردد. اين درست است كه شما محصول را توليد كرده، سايت را بر پا ساخته ايد و طرحهاي بازار يابي و سيستم ارائه خدمات را پياده مي كنيد اما اين مشتريان هستند كه سايت شما را شاخص دانسته و مرغوبيت كالاي آن را تاييد مي نمايند. همچنين به ذهن بسپاريد كه بهترين مشتريان سنتي شما بهترين مشتريان on line شما نخواهند بود بنابراين شيوه هايي كه براي مرغوبيت سايت در تجارت سنتي كارساز بوده است، ممكن است در تجارت الكترونيكي چنين نباشد.

2- كار با سايت راخيلي راحت نماييد: از تنبلي و سستي مرورگران اينترنت به نفع خود استفاده كنيد و با ارائه سايتي كه ساده بوده و مرور در آن به تفكر نياز نداشته باشد و به آساني بتوان در آن چرخيد، نظر آنها را به خود معطوف نماييد. مشتري اي كه تمايل به مرور سايت ندارد، بلافاصله پس از دريافتن Item مورد نظر خود، فورا آن را خريداري نموده و سايت را ترك مي كند بنابراين بايد چنين سايتي داشته باشيد.

3- از فناوري براي كارايي سايت استفاده كنيد: از رابطهاي جديد براي بخشيدن ارزش و اعتبار بيشتر به سايت خود بهره گيريد. سايت خود را اب ابنكهاي اطلاعاتي ادغام كنيد و ارائه خدمات، مشخص كردن سايت هاي وب، كاتالوگ هاي خريد و صفحات جديد مي باشد، به طوري كه كاربر مجبور به بخاطر سپردن كلمات عبور براي جستجوي اطلاعات يا محصولات مورد نظر خود نباشد.

حفظ مشتريان: تجارت الكترونيكي موفق گرو در روابط دو جانبه اي مي باشد كه بر اساس اعتماد و منافع مشترك استوار باشد و هميشه هم همين طور بوده است. تنها فرقي كه امروز ميتوان مشاهده نمود گسترده شدن دامنه و عمق رقابت است كه به واسطه شبكه جهاني وب ايجاد گرديده و چالش بيشتري را از سوي صاحبان سايت هاي تجاري مي طلبد. مطمئنا سايت هاي متعددي كالا و صفحات يكساني را به مشتريان عرضه مي نمايند كه مي تواند مسئله رقابت را شديد نمايد. البته برقراري روابط مستحكم با مشتريو ارائه خدمات مناسب به وي نبايد بيش از حد پيچيده باشد، درست است كه فنائري پشتيباني كننده از روابط بين بازرگان و مشتري پيچيده است، اما اصول اين كار ساده مي باشد. هدف بايد ايجاد يك تجربه موفق و دلچسب در مشتري با در اختيار قرار دادن آنچه كه وي به ذنبالش است باشد يعني سادگي ارائه خدمات و انجام خواسته ها بدون تحميل زحمت و مشقت به آنها.

انتخاب سيستم پرداخت: وقتي خريداران و فروشندگان با هم به داد و ستد مي پردازند يعني اين كه هر دو در مورد كالاي مورد معامله و پرداخت قيمت آن به توافق رسيده ناد، نتيجه منطقي چنين توافقي، شيوه پرداخت قيمنت كالا در مقابل تحويل جنس توسط فروشنده را مي طلبد. در دنياي تجارت مجازي، صفحه مانيتور تصاوير كالاها را به نمايش گذاشته و كليك ماوس روي دكمة

Buy Now يعني موافقت خريدار براي خريد جنس تلقي مي گردد.

فرآيند داد و ستد on line را مي توان به بخش هاي جداگانه تقسيم نمود. پيشنهاد خريد جنس صحت و تاييد مشخصات خريدار جنس، پرداخت پول و تحويل كالا. يك سايت تجارت الكترونيكي و سيستم هاي مربوط به آن بايد منافع هر دو طرف داد و ستد يعني خريدار و فروشنده را از شيوه هاي پرداخت غير قانوني از طرف خريدارنا محافظت و خريداران راهم ار دريافت جنس تقلبي و يا اشتباه محفوظ مي دارد. رعايت اصول قانوني موجب حفاظت فروشنده از انجام داد و ستد غير مجاز و يا بحث و جدل در مورد زمان تحويل جنس و يا شرايط انجام معامله مي گردد.

پرداخت قيمت اجناس و يا خدمات به صورت الكترونيكي معرف و جايگزين تبادلات واقعي مي باشد پروتكلهاي پرداخت قيمت اجناس و يا خدمات،تيم طراز شيوه هاي تبادلات به صورت حسابهاي نوشته شده و كاغذي هستند. در حقيقت اگر چنين شيوه اي به درستي انجام پذيرد، خريد و تبادلات الكترونيكي كارسازتر از شيوه هاي سنتي كه اغلب شماره كارت اعتباري خريد را به وضوح و بدون هيچ رمز گذاري به نمايش ميگذارد، محسوب مي گردد.

طبقه بندي سيستم پرداخت: سيستم هاي پرداخت الكترونيكي بر اساس كاربردشان به طبقات مختلفي تقسيم مي گردند. سيستم هاي پرداخت مايكرو (Micropayments) اگر چه از جزئي ترين واحد پولي استفاده مي كنند ولي وجوه مختلف الكترونيكي را در زماني كه مدت زمان- مد نظر است، كارآمدتر مي سازند. كارتهاي هوشمند، چه مدت دار و چه قابل تمديد منبع اعتباري را روي خود ذخيره دارند و در هنگام خريد مي توان از آن براي پرداخت پول جنس و يا خدمات استفاده نمود. صورت حسابهاي الكترونيكي پرداخت و ارسال صورت حسابها را در اينترنت امكان پذير ساخته اند.

طبقه بندي مذكور معرف كار سيستمهاي پرداخت به حالت كلي هستند. اما به صورت خاص و ملموس تر. مشتريان پول اجناس مورد نظر خود را به يكي از طريق زير پرداخت مي نمايند. پرداخت مايكرو، كارت هوشمند، صورت حساب الكترونيكي و يا كارت اعتباري.

 

 

پرداختهاي مايكرو:

پرداخت به شيوه مايكرو از چهار مرحله تشكيل گرديده است:

1-مشتري درخواستي مبتني بر بارگذاري (load) اعتبار (واگذاري اعتبار) با استفاده از نرم افزار wallet را مي نمايد.

2-2- شبكه بانكي، موجودي مشتري را به صورت حساب بانكي يا كارت اعتباري تاييد مي كند. حسابهاي بانكي و كارتهاي اعتباري به عنوان دو منبع مالي و اقتصادي به طور متفاوت عمل مي نمايند.

3- پس از تاييديه، مبلغ كارت اعتباري فورا قابل دسترس مي گردد، اما حساب بانكي نياز به پنج روز زمان براي فعال شدن دارد.

4- بعد از آنكه مبلغ اعتباري به wallet منتقل گرديد، مشتري مي تواند بهاي جنس اجناس خريداري خود را در وب به صورت پرداختهاي مايكرويي اعمال نمايد. Wallet به طور خودكار مبالغ پرداختي را از كل مبلغ كسر مي كند. يكي ديگر از ويژگيهاي مهم پرداخت مايكرو عدم اجبار به انتقال مبلغ از يك كارت اعتباري يا حساب بانكي براي هر بار            خريد است.

بعضي از سيستمهاي پرداخت مايكرو به صورت on line مورد استفاده هستند. دو مدل از اين سيستمها پرداخت بعدي (debit) و پرداخت اعتباري (credit) مي باشند. سيستم پرداخت debit نظير compuq’s Milicent Microcommerce network نمونه بارزي از يك سيستم پرداخت نقدي محسوب مي گردد. در شروع هر ماه، خريداران مقدار پول شخصي را به حساب پرداخت مايكرو خود واريز مي نمايند وmilicent هر كدام از پرداختها را از wallet الكترونيكي آنها كسر مي كند. نقطه ضعف Milicent در اين است كه سايت هاي on line آن را قبول ندارند، چرا كه فشار به مشتريان براي واريز كزدن پول در حساب نتيجه ايدر پي ندارد و مشتريان اين كار را انجام نمي دهند. برنامه Microsoft wallet كه ما به آن شيوه پرداخت كيف الكترونيكي نهاده ايم. يك سيستم پرداخت اعتباري مي باشد كه در internet Explorer و نسخه هاي بالاتر آن قرار داده شده است.

Microsoft wallet  همه مبالغي را كه شما مي پردازيد، جمع كرده و آنها را پرداخت مينمايد و سپس ي ك صورت حساب ماهيانه براي شما ارسال مي كند. نقطه ضعف اين شيوه در پيگيري خريدها مي باشد كه شبيه به كارت اعتباري است. نقطه قوت آن در اين است كه مايكرو سافت مي تواند از قدرت و نفوذ خود براي متقاعد كردن فروشندگان به پشتيباني از اين سيستم پرداخت، استفاده نمايد. اين روش پرداخت علاقه مندان زيادي در كشور استراليا دارد.

كارتهاي هوشمند: كارت هوشمند يك  تراشه از مدارهاي مجتمع است كه در يك تكه پلاستيك قرار دارد. بعضي از تراشه هاي كارت هوشمند مي توانند تا پ00 برابر اطلاعات موجود روي كارتهاي مغناطيسي استاندارد را در خود جاي دهند. تراشه ها  ويژگي هوشمند را به كارت مي افزايند و به كارت اين امكان را مي دهد كه اطلاعات را ذخيره و پردازش نمايد. كارتهاي هوشمند به صورت يك بار مصرف (memory) و قابل تمديد قابل بارگذاري مجدد (reloadable)- عرضه مي گردند. كارتهاي يك بار مصرف منبع مشخصي دارند كه خريداران مي توانند از آن استفده كنند. كارتهاي قابل تمديد از حافظه و اطلاعات بيشتر و نيز درجه بالاتري از امنيت برخوردارند. اين كارتها حاوي نرم افزار متعددي روي يك تراشه هستند كه مي توانند كلمات عبور متعدد را مديريت نموده و قابليت آن را دارند كه اطلاعات را به صورت رمز در آورند. مجموع اين ويژگيها كربردهاي بيشتري به كارتبخشيده و در عينحال  درجه امنيت آن را بالا مي برد.

صورت حساب الكترونيكي (Electronic Billing)

صورت حساب الكترونيكي در مدلهاي مصرف كننده-تجارت و تجارت-تجارت، جواب خوبي داده است اگر در حال حاضر اقدام به صدور صورت حسابهاي كاغذي مي نمايند و يا اين كه هنوز سيستم پرداخت خود را توليد نموده ايد، بهتر است به نقشي كه صورت حساب الكترونيكي مي تواند در سازمان شما و راه حل تجارت الكترونيكي آن ايفا نمايد، فكر كنيد.

صورت حساب الكترونيكي ارائه، پرداخت و ارسال صورت حسابها را در اينترنت امكان پذير مي سازد. فرآيند ارسال صورت حساب با گرفتن داده هاي استاتيك ككه معمولا براي چاپگرها ارسال مي گردند. ميزباني اين اطلاعات در يك سرور به صورت حساب با امكان ارتباط متقابل، صورت مي گيرد. در وب، بازرگانان مي توانند رابط كاربر را براي تكتك مشتريان سفارشي نمايند. صورت حساب الكترونيكي با پردازش اطلاعات مربوط به پرداختهاي on line در هزينه ها صرفه جويي نموده و منافع مديريت پرداخت نقدي را مستقيما به سايت بازرگان بر مي گرداند. بازرگان بايد پس از ارائه صورت حساب و دريافت مبلغ آن را به حساب خود ارسال و اطلاعات حساب را به روز رساند.

تراكنش صورت حساب الكترونيكي معمولا شامل شش مرحله مي گردد:

1-پس از تاييد نام كاربر و كلمه عبور، صورت حساب مشتري ارائه مي گردد.

2- مشتري صورت حساب را مشاهده، مطالعه و پرداخت مي كند. نتيجه اين تراكنش معمولا واريز پول به حساب بازرگان از طريق حساب بانكي و كارت اعتباري مشتري صورت مي گيرد.

3- تراكنش و يا عدم تاييديه اطلاعات مربوط به تراكنش به بازرگانان برگردانده مي شود.

4- تراكنش به فايل تاييديه ارسال مي گردد.

5- رسيد الكترونيكي مشتري، كه نشان دهنده موفقيت يا عدم موفقيت تراكنش است، صادر مي گردد.

6- فايل تاييد تراكتش (ACH) مجددا فرمت شده و آماده حسابرسي بعدي مي گردد. چنين فرآيند نظر بسياري از شركتها را به خود جلب نموده است كه هر كدام از اين شركتها منبع خوبي براي كسب اطلاعات بيشتر هستند. از جمله اين شركتها مي توان، مايكرو سافت و Check free اشره نمود كه دومي متخصص در فرآيند پرداخت است و ساير فروشندگان صورت حسابهاي الكترونيكي:

Blue Gill Technologyics، @work، Navazen، Edocs مي باشند. دفاتر خدماتي و توليد كنندگان سرويسهاي پرداخت حساب پردازي از جمله Pitney Bowes، IBS.Bell & Howell فرآيند داد و ستد را با بكار گيري صورت حساب الكترونيكي ساده و آسان             نموده اند.

كارتهاي اعتباري:

با وجود آنكه پردادختهاي مايكرو كارتهاي هوشمند و صورت حساب on line، هر كدام نقش مهم و جالبي را تجارت الكترونيكي ايفا مي نمايند. سه شركت بزرگ كارت اعتباري بيش از 98 درصد از داد و ستدهاي وب را به عهده دارند. مقايسه اين رقم يعني 96 درصد با داد و ستدهاي خارج از اينترنت كه فقط حدود 20 درصد از خريدها را با استفاده از كارتهاي اعتباري به خود اختصاص داده است، بيانگر اين نكته مي باشد كه كارتهاي اعتباري از مدت زيادي در داد و ستد مشتري-تجارت on line برخوردار هستند. اكثر مؤسسات مالي سيستمهاي تاييد كارت اعتباري، برنامه هاي نرم افزاري تجارت الكترونيكي، سيستمهاي كارت اعتباري شركتهاي بزرگي چون

Carte Blanche Diners Club، American Express، Novus/Discoves، Master Card، JCB، visa را در برنامه هاي خود ادغام نموده اند.

پرداختهاي الكترونيكي: براي انجام پرداختهاي الكترونيكي در اينترنت براي خريدهايي كه در فروشگاه on line شما انجام مي گيرد، لازم است در ابتدا يك حساب در يكي از مؤسسات مالي و يك شركت پرداخت اينترنت افتتاح كنيد و همچنين نرم افزار شركت را جهت قبول كردن پرداختها نصب نماييد. شروع پرداختها با استفاده از wallet الكترونيكي يا كامل كردن فرم جديد در سايت مربوطه نماييد. پاراگرافهاي زيرين، بخشها و عناصري را كه بايد در تجارت الكترونيكي صورت پذيرد، توضيح مي دهد.

كيف الكترونيكي (Electronic wallet): نرم افزاري است كه مشتري جهت خريدهاي الكترونيكي خود بكار مي برد به كيف الكترونيكي موسوم است اين كيف يا wallet مشتري را قادر مي سازد اطلاعات مورد نظر را در كامپيوتر خود ذخيره نموده و محتاج به روز رساني مدام اطلاعات نظير نام مشتري، آدرس حمل بار و يا صورت حساب و اطلاعات مربوط به پرداخت نباشد. Walletهاي الكترونيكي انواع كارتهاي اعتبتري، پرداخت نقدي ديجيتالي، چكهاي كاغذي و ديجيتالي و سفارشات خريد را پشتيباني مي نمايند. نسخه هاي مختلف نرم افزار wallet شامل

V wallet(veri fone)، commerpoint wallet (IBM) و Microsoft wallet هستند. خيلي از سايت ها از walletها استفاده نمي كنند زيرا كاربران مجبور به download نمودن نرم افزار و پيكربندي نسبتا پيچيده اي هستند. جايگزين پر طرفدار walletهاي الكترونيكي به كارگيري يك فرم توسط بازرگانان در سايت مربوطه است. اين فرم كه توسط مشتريان پر مي شود شامل اطلاعاتي نظير آدرس تماس، شماره تماس، نحوه پرداخت و ليست اجناس انتخابي مي باشد. اكثر نرم افزارهاي تجاري پر طرفدار معمولا از طريق فثئحمشفثها اين امكان را به وجود مي آورند كه فرمها، طراحي، توليد و به راحتي توسط بازرگانان به كار گرفته شود. اگر چه نتايج حاصل از تجارت الكترونيكي بر اساس فرم و نه بر اساس wallet استوار است. اما ساير اجزا عملكرد يكساني دارند.

 برقراري سيستم تاييد كارت اعتباري mplementing credit card verification

آخرين مرحله در انجام معملات الكترونيكي برقراري سيستم تاييد كارت اعتباري است. هر كدام از فروشندگان نرم افزار تجاري دستور العملهاي مختص خود را باي پيوند خدمات تاييد كارت اعتباري به نرم افزار تجاري دارا هستند. براي مثال بياييد با هم فرآيندب را كه cyber cash جهت پياده سازي سيستم كارت اعتباري طي مي كند، مورد بررسي قرار دهيم cyber cash اخيرا نسخه جديد خدماتي به نام cash registers را منتشر نموده است. اين نسخه از ساختار جديدي از نظر پرداخت پول اجناس برخوردار بوده و عمليات مربوطه در به راحتي امكان ادغام غرفه ها را به خدمات پرداخت، فراهم نمايد. همچنين مي تواند موارد ارتقا به خدمات جديدتر، استانداردها و ساير موارد ممكن را عرضه نمايد.

پياده سازي فناوري cyber cash به سه صورت امكان پذير است. راه اول اينكه شما مي توانيد از خدمات يك Merchant Devalopment Partner براي ادغام و يا ميزباني سايت تجاري cyber cash بهره بريد. راه دوم اينكه، نرم افزار cyber cash را download نموده و با غرفه خود ادغام نماييد. راه سوم اينكه، به جاي ساختن سايت تجاري يك نرم افزار تجارت الكترونيك يا راه حل غرفه را كه پيشاپيش با خدمات cyber cash ادغام شده است،              انتخاب نماييد.

اطمينان از افت داد وستد on line: يكي از طرق داد و ستد مطمئن، به كار گيري پروتكل پرداخت Secure Electronic Transation (SET) مي باشد. اين پروتكل استاندارد كه براي اينترنت طراحي گرديده، امنيت سطح بالايي را در مقابل كلاهبرداران و متقلبين در داد و ستدهاي مبتني بر كارت اعتباري ايجاد مي نمايد. مؤسسات visa، Master card به كمك فن آوري شركاي خود نظير Veri fone پروتكل SET را براي فراهم آوردن همان درجه امنيتي كه در انجام معاملات سنتي در فروشگاهها براي همه طرفهاي ذينفع وجود دارد، طراحي نموده اند. فرآيند مجاز شناختن خريدار ئ اعتبار كارت مشتمل بر كنترلهاي امنيتي يابا استفاده از مجوزهاي ديجيتالي صادر شده براي مشتريان ژ، بازرگانان، بانكها و انواع پرداختها مي باشد. عناصر چهارگانه SET عبارتند از يك wallet پيغامهاي پروتكل SET را ايجاد مي نمايد كه اين پيغامها توسط سه عنصر ديگر مورد پذيرش قرار مي گيرند. سرور تجاري داد و ستدهاي مبتني بر كارت اعتباري و محورها را پردازش مي نمايد. برنامه gate way مجوز بازرگانان و پيغامهاي پرداخت را پردازش نموده و طرف معامله با شبكه هاي مالي خصوصي است. مؤسسه صدور مجوز، مجوزهاي ديجيتالي را كه توسط ساير عناصر در خواست مي گردند، صادر و مورد تاييد قرار مي دهد.

داد و ستدي كه امنيت آن توسط مرورگر مبتني بر SET انجام مي گيرد، شامل مراحل زير مي گردد. مشتري يك حساب بانكي از طريق مؤسسات خدماتي Master card يا Visa باز مي كند. مشتري يك فايل الكترونيكي كه به عنوان كارت اعتباري براي خريدهاي on line است، دريافت مي نمايد. سپس مشتري سفارش خود را در وب از طريق email يا بوسيله تلفن انجام مي دهد. آنگاه مرورگر جزئيات به رمز در آمده مربوط به سفارش مشتري را به بانك ارسال مي كند كه حاوي كليد عمومي بانك (bank’s public key) اطلاعات مربوط به نحوه پرداخت و مجوز مشتري است. در اين زمان بانك مجوز بازرگانان و اطلاعاتمربوط به سفارش را تاييد مي نمايد. بانك مجوز لازم را به صورت ديجيتالي امضا و براي بازرگان ارسال مي كند. در خاتمه سفارش انجام مي پذيرد.

پروتكل SET، محرمانه بودن اطلاعات، ادغام داده ها، تاييد صحت و شناسايي و درستي موارد مالي در داد و ستد را فاهم مي نمايد. پروتكل SET از الگوريتم هاي رمزگذاري كليد عمومي پيشرفته براي ايمن و محرمانه اطلاعات استفاده مي كند. ايمن از ديد اشخاصي كه در داد و ستد نقش ندارند. الگوريتم هاي رمزگذاري، موجب به رمز در آمدن و از رمز خارج شدن اطلاعات مي گردند. فرآيند رمزگذاري كليد عمومي اين امكان را به هر كس مي دهد كه با استفاده از كليد عمومي، پيغامهاي رمز قرار را به گيرنده مورد نظر ارسال نمايد. پس از دريافت پيغام با به كارگيري كليد رمز گشايي خاص قادر به خواندن پيغام خواهد بود.

همچنين پروتكل SET مي تواند اطلاعات كارت اعتباري را مستقيما از مصرف كننده به مؤسسه مالي بازرگان، بدون اجازه به وي براي دستيابي به اطلاعات حساب صحب كارت ارسال نمايد. بدين ترتيب مصرف كننده آسوده خاطر است كه هيچ كس امكان دسترسي به اطلاعات كارت اعتباري وي را پس از انتقال شماره حساب نخواهد داشت بازرگاني كه داد و ستدهاي خود را بر اين شيوه استوار نموده است نيز از لو رفتن شماره حساب مشتريان و خطراتي كه ممكن است از اين رهگذر به وجود آيد در امان است، زيرا اطلاعات كارت اعتباري به سرور سايت آنها وارد نمي گردد.

زماني كه يك پيغام از طريق پروتكل SET به رمز در آيد، يك ارزش عددي منحصر به فرد براي اين پيغام ايجاد مي گردد.

پروتكل SET از مجوزهاي ديجيتالي براي شناسايي همه طرحهاي ذينفع در يك معامله استفاده مي كند. وقتي يك مصرف كننده با استفاده از پروتكل SET اقدام به خريد مي كند. يك محور مجوز ديجيتالي از مصرف كننده براي بازرگانان ارسال مي گردد و هم زمان با آن پيغامي نيز از بازرگان براي مصرف كننده فرستاده مي شود.

مجوز ديجيتالي مصرف كننده به عنوان يك كارت اعتباري امضا شده براي بازرگان است. مجوز ديجيتالي به مثابه صحت اسم و آدرس و ساير اطلاعات مربوط به مشتري بوده و بازرگان اين اطمينان را پيدا مي كند كه كارت اعتباري از طرف يك متقلب و كلاهبردار مورد سؤ استفاده قرار نگرفته است. مجوز ديجيتالي به مشتري اين اطمينان را مي دهد كه اطلاعات مربوط به بازرگان از مجوزهاي قانوني در امر داد و ستد برخوردار بوده و اقلام خريداري شده براي وي ارسال خواهند گرديد.

 

تبادل مجوزهاي ديجيتالي در داد و ستدهاي SET مسئوليت اطلاعات مربوط به معامله را بر دوش مشتري و بازرگان مي گذارد، بنابراين اگر يك كصرف كننده، چيني را سفارش بدهد و جنس را دريافت كند، نمي تواند سفارش خود را انكار نمايد همين طور بازرگان نيز نمي تواند بعدا ادعا كند كه سفارش را دريافت ننموده است.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 06 تیر 1393 ساعت: 17:40 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره جامعه شناسي و علم سياست

بازديد: 533

جامعه شناسي و علم سياست

جامعه شناسي مطالعه رفتار انسان در زمينه اجتماعي است. بنابراين جامعه واحد اساسي تحليل است و ازاين جهت جامعه شناسي با روانشناسي که واحد اساسي تحليل آن فرد انساني است تفاوت دارد. جامعه را مي توان گروهبندي متمايز و به هم پيوسته اي از افراد انساني تعريف کرد که در مجاورت يکديگر زندگي مي کنند و رفتارشان با عادات، هنجارها و اعتقادات مشترک فراواني مشخص مي شود که آن را از گروه بنديهاي انساني ديگر که عادات، هنجارها و اعتقادات آشکارا متفاوتي دارند متمايز مي کند.

اصطلاح جامعه شناسي را اگوست کنت که يکي از بنيادگذاران اين رشته است وضع کرد. هم کنت و هم هربرت اسپنسر يکي ديگر از نبيادگذاران جامعه شناسي، تاکيد کرده اند که جامعه واحد اصلي تحليل جامعه شناختي  است. تعيين بنيادگذاران يکي از رشته هاي تقريبا جديد دانشگاهي ممکن است کار نسبتا ساده اي به نظر برسد، اما هميشه مساله اي ذهني است و برخي از صاحبنظران ممکن است بخواهند نامهاي ديگري را از قبيل کارل مارکس ، اميل دورکيم  يا ماکس وبر ، بر آن اسامي بيفزايند يا حتي جايگزين آنها کنند. در هر صورت آنها خواه بنيادگذار جامعه شناسي بوده باشند يا نباشند، هر سه ، سهم عمده اي هم از جهت نظري و هم تجربي در پيدايش و توسعه جامعه شناسي داشته اند. مارکس دانشمندي صاحبنظر در چند رشته، از قبيل تاريخ، فلسفه سياسي و اقتصاد بود و البته فعالانه در سياست شرکت داشت. کاوشها و نظرهاي وي درباره رابطه بين سياست، اقتصاد و جامعه که او ناخواسته نام خود را به آنها داده دليلي گويا بر سهمي است که او در پيشرفت جامعه شناسي داشته است. انديشه هاي دورکيم در مورد تقسيم کار يا تخصصي شدن نقشها در جامعه نيز از اهميت بسيار برخوردار بود و مطالعات وي درباره مذهب و خودکشي نمونه هاي برجسته پژوهش جامعه شناختي، بويژه از نظر استفاده از آمار بود. وبر، هم منتقد مارکس و هم به وجودآورنده مفاهيم متعددي درباره دولت، قدرت، اقتدار، و مشروعيت و نقش انديشه ها يا نظامهاي ارزشي در تکامل و دگرگونيهاي جامعه بود. هر چند انديشه هاي مارکس و وبر در توسعه جامعه شناسي مهم بوده است، دليل بهتري وجود دارد که آنها را بنيادگذار جامعه شناسي سياسي بناميم. اما اين موضوعي است که بايد در مباحث بعدي مطرح شود.

بنا به تعريف، مي توان گفت که جامعه شناسي شامل علم سياست است. در هر حال، سياست در زمينه اي اجتماعي رخ مي دهد، اما به منزله يک رشته دانشگاهي، سياست تقريبا به طور کامل جدا از جامعه شناسي توسعه يافته است. در اروپا، مطالعه سياست از مطالعات حقوقي و بويژه و به طور منطقي از مطالعه قانوني اساسي نشات گرفت. در بريتانيا و تا اندازه اي کمتر در ايالات متحده، مطالعه سياست اساسا از مطالعه تاريخ سرچشمه گرفت. بديهي است اين هر دو تحول کاملا منطقي بودند ، اما به وضعيتي انجاميدند که در آن مطالعه سياست چندان وجه اشتراکي با جامعه شناسي نداشت. گذشته از هر اختلاف نظري در مورد ادعاي علومي مانند جامعه شناسي، روانشناسي و اقتصاد مبني بر « علم » اجتماعي بودن، اختلاف نظري درباره موضوع مورد مطالعه آنها وجود نداشته است. نه تنها علم سياست بيشتر به شبه علم بودن متهم گرديده ، بلکه همواره اختلاف نظر زيادتري درباره موضوع آن نيز وجود داشته است.

تعاريف سياست فراوانند و تعريفي وجود ندارد که به طور عام پذيرفت شده باشد. براي حل اين مشکل اغلب سعي شده است با مشخص کردن ماهيت يا مفهوم اصلي مطالعه سياسي، به گونه اي از بحث درباره تعريف سياست اجتناب شود. گفته مي شود که سياست حل تقاضدهاي انسانهاست؛ فرايندي است که جامعه از طريق آن منابع و ارزشها را مقتدرانه توزيع، تصميمات را اتخاذ يا سياستها را تعيين مي کند؛ سياست، اعمال قدرت و نفوذ در جامعه است. در عمل اين امر تنها مشکل تعريف را تغيير مي دهد، اما آن را حل نمي کند. با وجود اين، هر يک از اين مفاهيم معطوف به سوال معيني است : يعني اينکه چگونه در يک جامعه انسانها مسائل خود را با همنوعان خود و با محيطشان حل مي کنند ؟ در اين شيوه نگرش، موضوع علم سياست مطالعه خود مسائل، وسايلي که مي توان براي حل آنها به وجود آورد، عوامل، انديشه ها و ارزشهايي خواهد بود که افراد و گروهها را در تلاش براي حل اين مسائل تحت تاثير قرار مي دهند. برنارد کريک استدلال مي کند که « علم سياست يک موضوع مطالعه است و نه يک رشته مستقل... اين موضوع به وسيله يک مسأله تعريف مي شود» و آن مسأله نقش حکومت است که او آن را «فعاليت حفظ نظم» تعريف مي کند . اشاره نظم به معناي تنظيم روابط بين افراد و گروههاست و نه صرفاً به مفهوم محدود عبارت «نظم و قانون» . بنابراين اگر علم سياست مطالعه کارکرد حکومت در جامعه است.

اگر چه دانشمندان سياسي اي مانند کريک و جامعه شناساني مانند گري رانسيمن[1] (1965) وحدتي اساسي ميان علوم اجتماعي مشاهده مي کنند, از لحاظ آکادميک اين رشته ها تا اندازه زيادي به طور جداگانه توسعه يافته اند.

مطالعه سياست به طور خاص و دقيق گرايش زيادي به تمرکز بر مطالعه نهادهاي سياسي نظير دستگاههاي اجرايي و قانونگذاري , احزاب سياسي و بوروکراسيها و دستگاههاي اداري مرکزي محلي نشان داد و تنها بعدها به مطالعه حوزه هايي مانند فرآيندهاي انتخابي , قانونگذاري , سياستگذاري و فرايندهاي سازماني و اداري پرداخت. دانشمندان سياسي نيز به تدريج به حوزه هاي ديگري که اکنون براي درک سياست , اساسي در نظر گرفته مي شوند علاقه مند گرديدند.

براي مثال اگر چه اِي.اِف.بنتلي[2] نخستين کتاب درباره گروههاي فشار يا گروههاي ذينفع را در سال 1908 منتشر کرد , تا دهه 1950 دانشمندان سياسي چندان توجهي به سياست فشار[3] نشان ندادند. به هر حال , دو تحول به هم وابسته ديگر بود که موجب رشد جامعه شناسي سياسي مدرن گرديد.

نخستين تحول , پيدايش رويکرد رفتاري در علوم اجتماعي براي مطالعه پديده هاي اجتماعي بود. رفتارگرايي[4] نخستين بار و نيرومندتر از همه در ايالات متحده ظهور کرد و از آنچه به مطالعات رفتاري در روانشناسي معروف گرديده بود نشات گرفت. همانگونه که اصطلاح « رفتارگرا » نشان مي دهد، اين مطالعات بر مشاهده و تحليل رفتار فردي و گروهي متمرکز گرديده بود و اغلب در تجربيات آزمايشگاهي از حيوانات استفاده مي شد. تاکيد زيادي بر سنجش دقيق و منظم و بر تلاش براي اثبات وجود الگوهاي رفتاري وجود داشت که مي توانست اساس ايجاد فر ضيه هاي مربوط به قوانين رفتار را تشکيل دهد. دانشمندان اجتماعي ديگر نيز بويژه در جامعه شناسي و بعدها در علوم سياسي شروع به استفاده از روشهاي مشابهي کردند و بر اهميت نيروي تفکر، سنجش دقيق و به وجود آوردن تعميمهاي مبتني بر تجربه و عينيت تاکيد ورزيدند ( ر.ک.يولا، 1963 ، 1969 ).

تحول بعدي، توجه خاص دانشمندان سياسي امريکا به مطالعه سياست کشورهاي جهان سوم يا کشورهاي در حال توسعه بود، يعني آن بخشهايي از جهان در افريقا، آسيا و امريکاي لاتين که در اکثر موارد تابع حکومت استعماري، يا مانند چين تحت نفوذ گسترده غرب بودند. در مطالعات تطبيقي اوليه، گرايش بر اين بود که از الگوي سنتي تحليل نهادي پيروي کنند و به محيط اجتماعي و فرهنگي اي که اين نهادها در آن عمل مي کردند و تفاوتهايي که اين موضوع ممکن بود پديد آورد توجه نسبتا اندکي نشان مي دادند. انتقاد از رويکرد سنتي گاهي مبالغه آميز بود، اما به هيچ وجه بي اساس نبود.

اين دو تحول، بسياري از دانشمندان سياسي را به همکارانشان در علوم اجتماعي ديگر و بويژه جامعه شناسي خيلي نزديکتر کرد. به طور قابل ملاحظه اي و گرچه نه منحصراً ، انديشه هاي تالکوت پارسونز توجه تعدادي از دانشمندان سياسي را مخصوصاً به توسعه نظريه سيستمها جلب کرد. کتاب وي تحت عنوان نظام اجتماعي ( 1951 ) تاثير قابل ملاحظه اي فراتر از قلمرو و جامعه شناسي داشت. پارسونز استدلال مي کرد که همه جوامع يک نظام اجتماعي را تشکيل مي دهند که در درون آن تعدادي از خرده نظامها فعاليت مي کنند. بعلاوه، او استدلال مي کرد که نظام اجتماعي خود تنظيم شونده و خودسازگار شونده است و خود را با تغيير شرايط انطباق مي دهد. حالت طبيعي نظام اجتماعي حالت تعادل است و در پاسخ به تقاضاهاي مورد انتظار خود را با تغييرات سازگار مي کند تا دوباره حالتي از تعادل به وجود آورد. اين حالت تعادل معمولا با اجراي درست و ضروري تعدادي از کارکردها که هر يک توسط بخش متفاوتي از نظام انجام مي گيرد به دست مي آيد و حفظ مي شود. بدينسان کارکرد حفظ الگو ( يعني کنترل تنش در درون نظام ) توسط خرده نظام فرهنگي، کارکرد سازگاري، يا توزيعي توسط خرده نظام اقتصادي، کارکرد يکپارچگي ( يعني هماهنگي روابط دروني ميان اعضاي نظام ) توسط خرده نظام حقوقي و تنظيم کننده و کارکرد دستيابي به هدف ( يعني بسيج افراد و منابع براي دستيابي به هدفهاي جمعي )، به وسيله خرده نظام سياسي اجرا مي شود. نظريه نظام اجتماعي پارسونز به نظريه کارکردگرايي ساختاري نيز معروف است، چون کارکردهاي ضروري براي بقاي نظام به وسيله ساختارها يا الگوهاي رفتاري اي اجرا مي گردد که هر خرده نظام را تشکيل مي دهد.

 

 

 

پيدايش و گسترش جامعه شناسي سياسي

همه رشته ها و موضوعات، رشته هاي فرعي يا حوزه هاي تخصصي تر مطالعه و تحقيق خود را ايجاد مي کنند، اما جامعه شناسي سياسي در حالي که از اين جهت منحصر به فرد نيست، مي کوشد دو علم اجتماعي مهم را زير سيطره خود درآورد. اساساً جامعه شناسي سياسي مي کوشد پيوندهاي ميان سياست و جامعه را مطالعه کند و با تحليل رابطه بين ساختارهاي اجتماعي و ساختارهاي سياسي و بين رفتار اجتماعي و رفتار سياسي، سياست را در زمينه اجتماعي آن قرار دهد. بدينسان جامعه شناسي سياسي آن چيزي است که جيوواني سارتوري ( 1969 ، ص 19 ) آن را يک « دورگه ميان رشته اي » ناميده است. بدين گونه جامعه شناسي سياسي از هر دو رشته اي که مي کوشد آنها را زير سيطره خود درآورد بسيار سود مي جويد، اما با در نظر گرفتن تاريخ پيدايش و توسعه هر يک از آنها بجاست بگوييم که دو فردي که بيش از همه حق دارند بنيادگذار جامعه شناسي سياسي باشند ارتباط نزديکتري با جامعه شناسي داشتند تا با علم سياست. بدون ترديد آنها کارل مارکس و ماکس وبر هستند که هر دو معتقد بودند سياست به گونه اي گزيرناپذير ريشه در جامعه دارد.

مارکس به توسعه جامعه شناسي سياسي کمک بسياري کرده است و سهم وي در سه حوزه مختلف نظريه عام، نظريه خاص و روش شناسي قرار مي گيرد. مارکس به پيروي از هگل نظريه اي درباره اجتناب ناپذيري تاريخي عرضه کرد، اما بر خلاف هگل او نظريه خود را بر تضاد مادي نيروهاي اقتصادي مادي نيروهاي اقتصادي هم ستيزي قرار داد که ناشي از وسايل توليد است و به سرنگوني نهايي سرمايه داري و ايجاد يک جامعه بي طبقه مي انجامد. اساساً مارکس استدلال مي کرد که طبيعت هر جامعه به شيوه توليد مسلط در آن جامعه بستگي دارد که رابطه بين افراد و گروهها و انديشه ها و ارزشهاي مسلط در آن جامعه را تعيين مي کند. بنابراين دگرگوني بنيادي در جامعه به دنبال تغييرات عمده در شيوه توليد به وجود مي آيد. تفسير مارکس از تاريخ بر ستونهاي دوگانه نظريه اقتصادي و اجتماعي نهاده شده بود. او نظريه ارزش کار ديويد هيوم را توسعه داد و نظريه هاي ارزش اضافي و بهره کشي از نيروي کار را پديد آورد و اين نظريه ها اساس نظريه جامعه شناختي اصلي او، يعني مبارزه طبقاتي را تشکيل دادند. او همچنين يک نظريه بيگانگي به وجودآورد که استدلال مي کرد طبقه يا طبقات فرودست در جامعه سرانجام انديشه ها و ارزشهاي طبقه حاکم را رد مي کنند و انديشه ها و ارزشهاي جايگزين و در نهايت انقلابي اي پديد مي آورند که اساس مبارزه طبقاتي را تشکيل مي دهند. اما پيش از اين مرحله بايد آگاهي طبقاتي که يکي ديگر از مفاهيم مهم مارکس، يعني ادراک طبقات فرودست از موقعيت حقيقي شان در رابطه با وسايل توليد و بنابراين در جامعه است توسعه يابد.

 

جامعه شناسي سياسي ايران
دکترعلي رضا ازغندي

 

تاريخچه جامعه شناسي وعلم سياست درايران

 

مطالعه جامعه شناسي سياسي ايران به لحاظ ماخذ شناسي، از سه نوع منبع استفاده مي­کند؛ اولين نوع اين منابع مآخذ سنتي، شامل کتيبه­ها، زمين شناسي­ها، باستان شناسي­ها مي­باشد. شريعت نامه­ها( که به بررسي خلقيات و هويت ايرانيان مي­پردازند) و سياست نامه­ها( شامل تذکره نامه­ها و پندنانه­ها) ، نوع دوم منابع مطالعه جامعه شناسي هستند. نوع سوم منابع مطالعه جامعه شناسي سياسي ايران، خود به دو کونه فرعي تقسيم مي­شوند: الف) منابع اوليه و ب) منابع ثانويه. منابع اوليه خود به دو دسته منابع سنتي ( پروتکل­هاي دولتي، مصوبات مجلس، قراردادهاو...) و منابع جديد ( ميداني، مصاحبه، سفرنامه، خاطرات و...) تقسيم مي­گردد. منابع ثانويه از لحاظي به منابع ثانوي سنتي( پروتکل­ها) و منابع ثانوي جديد( رساله­هاي دکترا) ؛ و از لحاظ ديگر به منابع ثانويه­اي که به منابع اوليه استناد کند( مانند کتاب علي اصغر شميم) و رساله­هاي دکترا تقسيم مي­گردد.

 

مطالعه جامعه شناسي سياسي ايران به لحاظ قالب­هاي نظري به نگرش­هاي : تاريخي، اثبات گرايانه، فرهنگي، گفتماني، وتاويلي قابل تقسيم است.

اين موضوع به لحاظ مقاطع تاريخي مورد مطالعه به ملاک­هاي مختلفي دوره بندي مي­شود: براساس يک دوره بندي ، جامعه شناسي سياسي ايران را مي­توان به سه دوره:  قرون ميانه، عصر علم ، و عصر تضاد و اضطراب تقسيم کرد( اين دوره بندي معادل تقسيم بندي جامعه شناسي است). بشيريه در تقسيم بندي ديگري به لحاظ گفتماني، مقاطع مطالعاتي را چهار دوره تقسيم مي­کند: قرن هفده و هجده؛ جنگ اول جهاني؛ سال­هاي مابين جنگ جهاني دوم تا 1980؛ و از 1980به بعد. در دوره بندي ديگري، مطالعات جامعه شناسي سياسي و جامعه شناسي سياسي ايران به لحاظ انديشگي، به چهار دوره: ليبراليسم/ مارکسيستي؛ مردم سالاري/ رفاهي؛ فاشيسم؛ نئوليبرالي/ جهاني شدن تقسيم مي­گردد.

منظور از جامعه شناسي سياسي در درک کلاسيک که ريشه درفلسفه قديم داشت ، تلاشي فکري  بود تا پديده­ها و کنش­هاي ساختارهاي سياسي را تبيين کند. ريشه اين نوع جامعه شناسي به يونان باستان برمي­گردد که در آن فيلسوفان درپي تحقق جامعه آرماني بودند؛ اما دردرک جديد، ريشه جامعه شناسي به تحولات عصر جديد قرون هجده تا بيست مربوط مي­شود که درقالب اثبات گرايي بيان شد.

 جامعه شناسي سياسي درايران

جامعه شناسي سياسي ايران به دو دوره جامعه شناسي سياسي سنتي/ غير دانشگاهي؛ و جامعه شناسي سياسي دانشگاهي تقسيم مي­گردد. جامعه شناسي سياسي دانشگاهي ايران، خود داراي  رويکردهاي توصيفي و نظري است ( که رويکرد نظري خود به رويکرد نظري اثبات گرايي و رويکرد نظري مارکسيسني تقسيم ميشود).

 مرحله اول جامعه شناسي ايران( جامعه شناسي سنتي)

شکوفايي تحقيقات اجتماعي غير حکومتي/ غير رسمي، به سالهاي پيش ازشکل گيري مشروطه بازمي­گردد و مقارن دوران پيدايش انديشه آزادي خواهي و مشروطه طلبي است­. اين دوره از نظر نگارش، کوشش و کار فلسفه سياسي و حکومت پربار است. به خلاف اين که فلسفه و کار درجهت جامعه شناسي در معني امروزي آن نيست؛ اما توفيق کوشش­هاي متفکران اجتماعي در تسهيل مطالعات اجتماعي بعدي و توسعه دانش و بينش اجتماعي مردم و تاثير دگرگون ساز اين کوشش­ها در جريانات اجتماعي ( به خصوص نهضت تنباکو و مشروطه ) بديهي است. در مطالعه افکار نمايندگان برجسته اجتماعي و سياسي اين دوره ابتدا بايد از ساختار طبقاتي، شيوه و ابزار توليد، روابط طبقاتي، و ساختار طبقاتي آن­ها سخن گفت. همچنين دراين زمينه علاوه بر عوامل داخلي ، به تاثيرات تحولات ( اجتماعي و دگرگوني سياسي ) بين المللي اواخر قرن نوزده توجه داشت. به عقيده برخي، بيان مفاهيم و انديشه­هاي آزادي خواهي جديد ايران متاثر از جريانات قرن قبل فرانسه است که زمينه ساز انقلاب 1879 فرانسه شد. 

سالهاي اواخر قرن نوزده( بيست سال آخر سلطنت ناصرالدين شاه و ده سال سلطنت مظفرالدين شاه)، سالهاي مبارزه روشنفکران آزادي خواه، با الهام از آراي متفکران آزادي خواه است. روشنفکراني مانند زين الدين مراغه­اي ، آقا خان کرماني ، طالب اف، آخوندزاده و... چه از طريق رمان، نوشته­هاي علمي، انتشار ادبيات سياسي زيرزميني، و مشارکت مستقيم ؛ و چه با حضور علني د رصحنه، نشانه بينش اجتماعي و نظرات نسلي از متفکران اجتماعي شدند که از آثار و افکار مادي و معنوي شان ، زندگي مردم را تفسير مي­کرده و راه مشروطيت و برپايي قانون را هموار کردند. از اين روست که فرمان­هاي اول تا سوم مشروطه، قانون اساسي و متمم آن ، ونظام نامه صنفي دوره مشروطيت تجلي و نمود افکار ناظم الاسلام کرماني و قزويني است تا تلاش­هاي علما ( در اين زمينه تنها ماده دوم متمم قانون اساسي حاصل تلاش شيخ فضل الله نوري است). از لحاظ تاثير گذاري بر افکار اجتماعي ايران ، بايد نقش کساني که به فرانسه رفته و با انقلاب مشروطه فرانسه از نزديک آشنا شده بودند مانند آقا خان کرماني ، آخوند زاده و طالب اف ، از ياد نبرد. اما در اين ميان دو نفر بسيار تاثير گذار هستند: آقاخان کرماني که درتاريخ نگاري اجتماعي ايران انقلابي به راه انداخت و تاريخ نگاري رسمي درباري را به تاريخ نگاري اجتماعي مردمي تبديل کرد. ناظم الاسلام کرماني نيز، با نگارش کتاب " تاريخ بيداري ايرانيان"،  سهم بزرگي درتغيير نگرش جامعه شناسي توصيفي به جامعه شناسي نظري در ايران دارد. مطالعات و کوشش­هاي اين افراد و ديگران در امور سياسي پيش ا زمشروطه، عمدتا به اعتبار افکاراجتماعي و سياسي و بيشتر به مقتضاي ترقي خواهي و مبتني بر فلسفه سياست و حکومت است. در تحليل نهايي مي­توان گفت اين گونه علم الاجتماع به فلسفه سياسي نزديکتر است تا به جامعه شناسي  در مفهوم خاص آن. تمامي اين شخصيت­ها از مهمترين روشنفکراني هستند که با آثار انتقادي خود در دوران سلطنت ناصرالدين شاه ( با هر انگيزه ) مي­خواستند يک مبارزه فکري را ازدرون و بيرون آغاز کنند تا که ايرانيان هموطن خود را که از بي­ثباتي سياسي و عقب ماندگي اقتصادي خسته و ناخشنود بودندرهايي بخشند. 

 مرحله دوم جامعه شناسي ايران ( جامعه شناسي رسمي)

اين مرحله با تاسيس دانشگاه تهران آغاز مي­شود. دانشگاه تهران با شش دانشکده به وجود آمد که حاصل ادغام موسسات پيشين است. دانشکده حقوق وعلوم سياسي با ادغام مدرسه علوم سياسي، مدرسه حقوق و مدرسه اقتصاد ايجاد شد. دانشکده علوم تربيتي و دانشکده کشاورزي باتاسيس دانشگاه تاسيس شدند. رشته جامعه شناسي در سال 1325در دوره پهلوي دوم ايجاد شد. دراين زمان، با گسترش رشته­ها ، شاهد افزايش دانشجويان د رکل علوم اجتماعي هستيم. جامعه شناسي در ميان علوم اجتماعي گسترش يابنده متولد شد. در ديگر دانشگاه­ها به اقتضاي تاسيس دپارتمان ادبيات و علوم  انساني، جامعه شناسي به وجود آمد و شعبه­هاي داخلي ديگر يافت که مصادف  با تغيير نظام آموزشي فرانسه به امريکايي از اواسط دهه 1940 بود. از اوايل دهه 1340با رونق کمي و کيفي علوم انساني مواجه هستيم . در سال 1351 علوم اجتماعي گسترش بيشتري مي­يابد و گروه علوم اجتماعي دانشگاه تهران به دانشکده علوم اجتماعي و تعاون تبديل مي­شود. گروه­هاي اين دانشکده عبارت بودند از: جامعه شناسي، انسان شناسي، جمعيت شناسي و تعاون. در اين زمان موسسه علوم وتحقيقات اجتماعي نيز بوجودآمد و جامعه شناسي عمومي در ايران شکل دانشگاهي به خود گرفت و درديگر دانشگاه­ها ي کشور رواج يافت. اما به موازات جامعه شناسي رسمي، تحليل مسايل سياسي به صورت غير رسمي ادامه يافت . براساس تحقيقات انجام شده پيش از انقلاب  بررسي ابعاد اجتماعي مختلف در بيرون دانشگاه بيشتر از داخل آن بود . دلايل اکراه استادان دانشگاه به مسايلي مانند:

ü      رسمي بودن تحصيلات درايران و نه خصوصي بودن آن

ü      غير سياسي بودن استادان

ü      مشکلات مالي آن­ها 

مربوط است. تنها مورد بر اساس حجم و اطلاعات زياد معطوف به جامعه شناسي روستايي ، يا تکيه برمنابع خارجي د رجامعه شناسي سياسي است. علاقه به جامعه شناسي سياسي تحت تاثير خارج رفتگان و تجددگرايي به عنوان يک روش زندگي است.  نسل بعد به مسايل ايلاتي علاقه مند شدند( مهدي اماني و نادر افشار) ، احمد اشرف و محمود معتمدي  نيز به مسايل فرهنگي علاقه يافتند. مهم ترين جامعه شناسان داخل دانشگاه در پيش از انقلاب عنايت، بزرگمهر، زرياب خويي، احسان نراقي، شاپور راسخ، احمد اشرف، و در خارج از دانشگاه صادق هدايت، جلال آل احمد، صادق چوبک، علي شريعتي، حسين آريان پور، علي محمد کاردان بودند.

درجمع بندي بايد گفت مطلوبيت جامعه شناسي از زمان مشروطه تا انقلاب اسلامي به دليل تنوع آن است. در ميان گرايشات جامعه شناسي ، در ايران پيش از انقلاب ( 72سال مشروطه) مظلومترين گرايش جامعه شتاسي ، جامعه شناسي سياسي است . اگر از کتاب نخبگان سياسي ايران زهرا شجيعي و چند کتاب ترجمه ديگر صرفه نظر کنيم اين گرايش در بدترين شرايط قرار داشت. در پيش از انقلاب علاوه بر جامعه شناسي مارکسيستي ما شاهد گسترش و رواج جامعه شناسي اثباتي، وجامعه شناسي تلفيقي هستيم. آن چه که مطالعات جامعه شناسي را اثباتي کرد عواملي ازقبيل موارد ذيل ­hند :

 ورود جامعه ايران به دوره زماني با شيوه توليد جديد( پيدايي بورژوازي ايراني / کمپرادور) در اين زمان سرمايه از زمين و آب به نفت تبديل شد( هر چند از لحاظ انباشت سرمايه تحولي ايجاد نشد)   و موجب پيدايش قانون و دانشگاه گرديد

از جنگ جهاني اول نفوذ کمونيسم روسي د رجامعه روشنفکري  بالا گرفت و در جنگ جهاني دوم حزب توده آنها را جذب کرد . به اين ترتيب دو موج نوگرايي غربي و مارکسيستي را در جامعه روشنفکري شاهد هستيم.

ü      ايجاد موسسات تمدني در ايران موجب گسترش مراکز علمي شد

ü      حضور نيروهاي تحصيل کرده د رديوانسالاري و برنامه ريزي آنها

ü      حمايت سياسي- اقتصادي دولت

اما پرسش مهم اين است که تحول و پويايي نظري بالا متکي به چيست؟ و در چه بخشهايي از جامعه شناسي مي­باشد؟ 

باانقلاب اسلامي همه سبک­هاي بالا فرو پاشيد. با انقلاب فرهنگي ، جامعه دانشگاهي وفرهنگي وارد مرحله جديدي شد که پيش از اين نبود. ماهيت انقلاب ( اسلامي و فرهنگي) و انقلاب فرهنگي با سه سال تعطيلي دانشگاه ، سرآغاز جديدي از مطالعه فرهنگ ايران است ( از جمله جامعه شناسي و علوم انساني ، به ويژه قدرت روحانيون در بازنگري دروس علوم انساني که بسيار مهم است) . آيه الله مصباح درآن زمان هدف اصلي انقلاب فرهنگي را بيش از هر چيز ، تحول عميق در علوم انساني دانست و ازوابسته ترين علوم انساني به غرب را جامعه شناسي و علم سياست اعلام کرد. از اين رو بر تغيير محتوايي اين دو دانش تاکيد بيشتري شد واز اين رو تا اواخر سال 1361 که تمام رشته­ها بازگشايي شد، ستاد انقلاب فرهنگي از بازگشايي دوباره رشته­هاي علوم انساني و جامعه شناسي و سياست تعلل کرد. در جامعه شناسي کل سازمان اين رشته تغيير يافت و علوم اجتماعي با شش گرايش ايجاد شد: ارتباطات اجتماعي، خدمات اجتماعي، دبيري علوم اجتماعي، تعاون و رفاه اجتماعي، پژوهش گري اجتماعي. اين گرايش­ها به منظور تربيت کادرهاي فني و تخصصي ادارات دولتي بوجود آمد. از سوي  ديگر نظريات هم تغيير کرد و گرايشات مارکسيستي و اثباتي به تعارض  تفکرات اسلامي  با تفکرات مارکسيستي –اثباتي روي آورد. در اين راستا کرسي هاي استادي هيات علمي آمريکايي و فرانسوي جاي خو درا به استادان ايراني داد. به اين ترتيب جامعه شناسي استقلال خود را ازدست داد . دلايل اين امر عبارتنداز:

ü      دولت بسيار قدرتمند که استقلال علم را کاهش داد

ü      رانت خواري دولتي که باعث کاهش استقلال علم شد

نبود اجماع فکري و سياسي و تداوم وارداتي بودن جامعه شناسي و عدم توان دانشمندان ايراني براي هماهنگ کردن قواعد عام جامعه شناسي با شرايط ايران

ارتباط دين و سياست ونقشي که در چند هويتي کردن ايران بازي مي­کند

فرهنگ ايراني غير مستقيم که فاقد استقلال لازم بوده که تداوم شرايط پيش از انقلاب  را تداعي مي­کند.

پس از جنگ ، اساتيد علوم اجتماعي دانشگاهي و بيرون آن عمدتا تحقيقات معطوف به حفظ امنيت داخلي و دستاوردهاي انقلاب را انجام  دادند. د رهشت سال جنگ  تحقيقات تحت الشعاع مسايل نظامي بود اما پس از آن با انتشار مقالات علمي دانشگاهي و غير دانشگاهي شاهد موضوعات اجتماعي  هستيم . دستگاه حکومتي به صورت فعال و متنوع  بيش ا زفعاليت همکاران دانشگاهي د رمسايل آسيب شناسي اجتماعي سرمايه گذاري و تحقيق مي­کند. در سالهاي اخير افراد زيادي با تحصيلات دانشگاهي يا غير آن بيرون از دانشگاه به بررسي مسايل جمعيتي ، تحرک اجتماعي، نخبگان، اخلاق و فرهنگ پرداخته­اند که براي نسل­هاي آتي اين رشته بسيار آموزنده خواهد بود. 

 

نيروهاي اجتماعي

برخي از نويسندگان ، جامعه شناسي سي سياسي ايران  را از دولت آغاز مي­کنند- همان گونه که دراين کتاب چنين است – در مقابل، عده­اي ديگر آن را با مطالعه طبقات اجتماعي شروع مي­کنند. با توجه به تنوع قوميت­ها و تکثر اجتماعي در جامعه ايران نمي­توان مانند دولت، درايران از طبقات اجتماعي صحبت کرد؛ اما درسنجش و ارزيابي قشربندي اجتماعي مي­توان به چند معيار وديدگاه توجه کرد: معيار اقتصادي يعني توجه به شيوه و ابزار توليد، مالکيت ابزار توليد، درآمد و روابط اجتماعي. بيشترمنابع غربي از معيار اقتصادي براي بررسي ساختار طبقاتي و قشربندي اجتماعي استفاده مي­کنند. در منابع درسي وزارت آموزش و پرورش در مقطع دبيرستان بر مالکيت آب و زمين تاکيد مي­شود. معيار بهتر وبلکه بهترين معيار دراين زمينه، معيار و ديدگاه ماکس وبر است که بر عوامل سياست، سازمان و منزلت تاکيد مي­کند.  سومين معيار و ديدگاه، ديدگاهي است که بر عوامل سياسي ، يعني ميزان تاثير گذاري نيروها بر فرايند سياست گذاري دستگاه حکومت  توجه مي­کند.

هواداران به ديدگاه ماکس وبر،. معتقد هستند که در بررسي جوامع در حال تغييري مانند ايران مي­توان ديدگاه ماکس وبر را مورد استفاده قرار داد. آن­ها با اتخاذ رويکرد جامعه شناسي تاريخي و سازماني ، بر طبقاتي بودن جامعه ايران تاکيد مي­کنند. اين عده جامعه ايران را به لحاظ سازماني و تاريخي داراي سه طبقه مي­دانند، درحالي که ديدگاه­هاي  سياسي واقتصادي براي جامعه ايران بيش از سه طبقه درنظر مي­گيرند.

 اما قشربندي اجتماعي را چگونه مي­توان پذيرفت؟ و کدام ديدگاه ازآن مناسب جامعه کنوني ايران  است؟ بدون ترديد ادعاي علوم اجتماعي و جامعه شناسي را نمي توان با تکيه بر يک علت و در چارچوب يک نظريه خاص تدوين کرد، از اين رو تاريخي تر، علمي­تر و عقلاني تر آن است که براي پاسخ گويي به مسايل اجتماعي مانند قشربندي اجتماعي عناصرو عوامل خاص را با عنايت به عناصر زمان و مکان به کمک گرفت. بنابه تعريف هاي ارايه شده که جنبه تک ساحتي دارند نقد هم برآن­ها وارد مي­شود.

از مهم ترين و عمومي­ترين ديدگاه­ها، رويکرد اقتصادي است که با تاکيد بر نظرات مارکس  مطرح شده است و تمام تحولات اجتماعي را برخاسته از عوامل اقتصادي مي­داند. مارکس و هوادارن ابزار توليد را معيار تعارضات طبقاتي و تشخيص طبقات اجتماعي مي­دانند. مارکس در بيانيه مانيفست که خلاصه مقلات او در روزنامه شهر کلن بود به اين ديدگاه اشاره مي­کند. او تاريخ جوامع امروز را  تاريخ مبارزه طبقاتي مي­داند و مي­گويد با پيدايش سرمايه داري ستم گري طبقه جديد بر ستمگري طبقات ديگر افزوده شد. مارکس تاريخ را به پنج مرحله تقسيم مي­کند اما دگرگوني درساختارهاي اجتماعي را مورد توجه قرار نمي­دهد و همه اين مراحل را طبقاتي مي­داند،تنها استثناي مارکس جوامع آسيايي است مي­داند،در حالي که ديگر انديشمندان تنها استقرار بورژوازي را در جوامع طبقاتي مي­دانند. برخلاف نظريات مارکس مارکسيست­هاي روسي ميان جوامع آسيايي و اروپايي تفاوتي قايل نيستند اما مارکسيست­هاي مستقل شيوه توليد آسيايي را مي­پذيرند. درعين حال پيدايش جوامع پنج مرحله­اي يا آسيايي را زاييده تعارضات نهفته و آشکار ميان طبقات مي­دانند. در صورت بندي فئوداليته، ارباب دربرابر رعيت و در صورت بندي سرمايه داري بورژوا در برابر کارگر قرار مي­گيرد. براين اسا س در هر جامعه و شرايط اجتماعي و اقتصادي مي­توان نيروهايي را شناسايي کرد که بر اثر نقش شان در توليد، ميزان درآمد، روابط با فرايند توليد و دستگاه حکومتي متفاوتند. مفهوم طبقه از نظرمارکس اولا گردهمايي و تجمع افرادي است که درسازمان توليد وظيفه يکساني دارند، ثانيا داراي منافع مادي مشترکي هستند و ثالثا از همبستگي طبقاتي برخوردار مي­باشند، و رابعا داراي آگاهي طبقاتي ­اند که بربنياد ستيز  وايدئولوژي طبقاتي شکل مي­گيرد. هر چند در يک سده اخير رخدادهاي بنياديني در جوامع رخ داده است ومتاثر از اين تحولات، تغييراتي در ساختار طبقاتي و قشربندي اجتماعي صورت گرفته است، اما عقايد مارکس هنوز درباب مفهوم طبقه جايگاه خاص خود را حفظ کرده است. گرچه استدلال­ها ونظرات فلسفي مارکس و هواداران اوليه و بعدي او دردفاع از خصلت زيربنايي اقتصادي درتبيين و بررسي ساختار اجتماعي جوامع مختلف، نه تازگي دارد و نه به آن­ها اختصاص، سال­هاست که دانشمندان غير مارکسيست وجامعه شناسان واقع گرا و نظريه پردازاني مانند گيدنز، دراندروف، بوريک ضمن پذيرش واقعيت تاثيرنابرابري ­هاي اجتماعي ، به بررسي مسايل اجتماعي ناشي از چگونگي تقسيم درآمدها، شيوه ابزار توليد، واقعيت معيشتي مردم و حرفه­هاي مختلف به عنوان عوامل ايجاد کننده تاريخ و پيدايش طبقات توجه مي­کنند. ذکر اين نکته نيز ضروري است که از ياد نبريم که ديدگاه اقتصادي مزبور صرفا مارکسيستي نيست، بلکه علاوه بر عامل اقتصاد به عوامل ديگر نيز نظر دارد.

دومين ديدگاه که دراين جا مورد بررسي قرار مي­گيرد، ديدگاه ليبرالي وبري است. ماکس وبر به عنوان اقتصاددان و جامعه شناس( دين، حقوق، طبقات، نخبگان و...) نظريه پردازي کرده است. وبر شخصيتي است که توجه جامعه دانشگاهي به ويژه پس از انقلاب ايران را به خود جلب کرده است. از ميان دلايل اين امر مي­توان به مطالعه تاريخ اديان به وسيله وبر و شاني که به پيامبر اسلام ابراز مي­دارد، مواضع انتقادي اواز مارکسيسم، و توان نظريه او براي تحليل ساختار بندي و قشربندي اجتماعي جوامع جهان سوم و ايران ( به دليل چند عاملي بودن نظريه او) نام برد.

موارد تفاوت ديدگاه­هاي وبر و مارکس را مي­توان درموارد ذيل خلاصه کرد:

1. مارکس  و مارکسيست­ها  طبقات را براساس مناسبات توليد و درآمد ارزيابي مي­کنند در حالي که وبر و هواداران او عمدتا درنگاه به طبقه براساس مناسبات بازار به اين مقوله توجه مي­کنند و موقعيت هر فرد را براساس شناسايي اواز انواع سازو کارهايي که موجب نابرابري­ها از نظر قدرت مي­گردد مورد توجه قرار مي­دهند.

2.  محدود کردن طبقه به مناسبات بازار از ديدگاه وبري به معناي آن است که طبقات در دوره سرمايه داري به وجود مي­آيند در حالي که  مارکسيست­هامعتقد هستند که طبقات پيش از نظام سرمايه داري وجود داشته­اند. يعني د رچارچوب مناسبات سرمايه داري و وجود دو طبقه مالک ابزارتوليد و کارگران.

3.  وبر دررد ديدگاه مارکس حاضر به پذيرش بهره کشي طبقات به ويژه در تاريخ معاصر نمي­باشد و به جاي تعارض ميان اين دو گروه از وفاق سخن مي­گويد.

4. وبر ايده­هاي مارکسيستي را براي تاريخ معاصر اروپا و امريکا از بعد طبقاتي وسياسي ( حاکميت حزب سوسياليست) رويايي بيش نمي­داند و از اين رو معتقد است ايده زوال دولت اعتبار خود را از دست داده است. او مي­گويد برپا کردن جامعه بدون طبقه مارکس براساس ايدئولوژي پرولتاريا مانند ديگر ايدئولوژي­ها تنها امري به منظور سرپوش نهادن بر منافع سياست مداران و حاکمان و صاحبان قدرت است.

5. مارکس به نقش تعيين کننده طبقه متوسط جديد درتعيين سرنوشت جوامع جديد بها نمي­دهد و پيش بيني مي­کند بورژوازي در روند تاريخي در درون طبقه کارگر حل خواهد شد در حالي که وبر چنين چيزي را محتمل نمي­داند و مي­گويد اين امر اتفاق نيفتاده و درآينده نيز پيش نخواهد آمد.

6. وبر مطالعه تاريخي- اجتماعي جوامع را مورد توجه قرار مي­دهد و عقلايي تر شدن اين جوامع و تاثير آن بر روندهاي سياسي- اجتماعي را مورد بررسي قرار مي­دهد. عقلايي شدن يعني سازمان دادن به زندگي به وسيله تقسيم و سهم سازي فعاليت­هاي گوناگون برپايه شناخت دقيق روابط ميان انسان­ها با ابزارها و محيط شان با هدف دستيابي به کارآيي و بازده بيشتر. به اعتقاد او هر اندازه جامعه سازمان يافته تر، با نظم تر و عقلايي ترشود شرايط بروز جنگ و ستيز کاهش مي­يابد و با اصلاح ديوانسالاري و شيوه­هاي اجرايي برعمر کارآمدي دولت به مثابه کارگزار ملت افزوده مي­شود.

 

خلاصه آن که از نظر وبر طبقه اجتماعي از مجموعه­اي از افراد تشکيل شده است که از نظر فرصت يابي و نفوذ اقتصادي و جنبه قدرت سياسي و حزبي و منزلت اجتماعي – شان – مشترک هستند. عضويت طبقاتي به ميزان قدرت شخص درنظام اقتصادي دلالت دارد اما يک طبقه اقتصادي الزاما نبايد از منابع اقتصادي گروه آگاهي داشته باشد بلکه همبستگي آن­ها از ويژگي­هاي ابزاري مشابه است. طبقات اقتصادي زماني به طبقات اجتماعي تبديل مي­شوند که از بيگانگي گروهي به آگاهي از موقعيت­هاي طبقاتي دست يابند. به نظر وبر گروه­هاي منزلتي نيز بر حسب قدرت ترسيم مي­شوند اين گروه­ها از آبروي اجتماعي يا حيثيت توزيع شده در نظام منزلتي سرچشمه مي­گيرند ضمن اين که اين گروه­ها از سبک و سياق زندگي و شيوه رفتاري خاص خود برخوردار هستند که آن­ها را از ديگران جدا مي­کند. اعتبار اجتماع هر شخص و گروه ، بازتابي از زندگي گروهي اوست وبراين اساس روابط گروهي و طبقاتي شکل مي­گيرد و قدرت سياسي به معناي تشکل­هايي است که داوطلبانه به طور منظم و به صورت عقلايي براي پيگيري منافع جمعي سازمان دهي مي­شوند و به ميزان قدرت و نفوذ خود ديگران را واردار به پيروي از خود مي­کنند. سازمان­ يافتگي و احساس همبستگي جمعي يا نبود آگاهي نيروها به سازمان يافتگي عامل سومي است که قشرها و طبقات اجتماعي جامعه را از هم جدا مي­کند.

 ديدگاه­هاي تلفيقي، نوع سومي از ديدگاه­ها درباره قشربندي اجتماعي ايران هستند. نويسندگان اين دسته متاثراز زمينه­هاي فن آوري نسليحاتي و ابزارهاي اطلاعاتي هستند و تحت تاثير عواملي که در سده بيستم رخ داده  مانند ايجاد امکانات هر چه بيشترو سازمان يافته، احزاب، سنديکاها، معتقد اند که بسياري از نظريات طبقاتي گذشته مانند نظريات  مارکس و وبر به چالش کشيده شده اند. افرادي مانند داراندروف کوشيده­اند با تلفيق نظريات اين دو متفکر به صورت متمايز نظريه­هاي جديدي ارايه دهند. پدران نظريات تلفيقي افرادي مانند گرهارد لنسکي، ريمون آرون، و پروفسرآنتوني گيدنزمعتقد هستند که واقعيات اجتماعي را نمي­توان به دليل چندگانگي در پيدايش و پيچيدگي در کارکردشان با نگرشي يک سويه تحليل کرد. به نظراين افراد شايد بتوان برخي از مشکلات اجتماعي را بتوان در چارچوب ديدگاه­هاي مارکسيستي( مکتب تضاد گرا)  ويا وبري ( مکتب وفاق گرا) ويا ديدگاه­هاي ديگر تحليل کرد اما مسايلي وجود دارند که در تحليل آن­ها به کارگيري ديدگاه­هاي بالا راه به جايي نمي­برد. براين اساس ديدگاه­هاي تلفيق گرا سعي مي­کنند با تلفيق هر دو دسته از مکاتب تعارض گرا و وفاق گرا، براي تفسير مسايل کنوني بهره ببرند و با تلفيق وجوه اصلي وعمده دو دسته نظريه بالا، نظريه واقع گرايانه­تري از شرايط سرمايه داري ارايه  دهند. داراندروف شارح اصلي نظريه تلفيقي طبقات اجتماعي، نظريات مارکس را به دليل ضعف مفهومي نگرش او درباب طبقه و تضاد طبقاتي براي توضيح شرايط جديد اجتماعي جوامع اروپايي مناسب نمي­داند. او معتقد است نظريه طبقاتي مارکس عامل اصلي کشمکش اجتماعي را تضادهاي اقتصادي مي­داند در حالي که به نظر او علت اصلي تضادهاي اجتماعي را بايد در شکل سياسي مساله وچگونگي سلطه و اعمال حاکميت جست و جو کرد. با اين استدلال او معتقد به وجود دو طبقه سلطه گر و سلطه پذير است. داراندروف تاکيد مي­کند که وجود تضاد در جامعه صرفا به دليل الزامات اقتصادي نيست بلکه بايد ريشه آن را در توضيح نابرابرو ناعادلانه اقتدار يافت. او با بررسي تحولات اجتماعي جوامع سرمايه داري در يک سده اخير نتيجه مي­گيرد که با نهادي شدن اختلافات و تضادهاي طبقاتي رشد و قدرت مندي طبقات جديد، جهان شمول شدن سرمايه، تحرک نيروهاي اجتماعي و دستيابي هر چه بيشتر شهروندان به حقوق سياسي و مدني، ديگر نمي­توان به تعريف تک ساحتي مارکس در مطالعه ساختار طبقات و قشربندي اجتماعي توجه کرد چرا که مالکيت ابزار توليد امکان تشخيص و تفکيک طبقات جديد را نمي­دهد بلکه توزيع متفاوت اقتدار موجب جدايي طبقات است. به نظر او به اين عامل مي­بايد ميزان درآمد، شان و حيثيت آدمي را نيز به مثابه عوامل تعيين کننده ونقش دهنده اضافه کرد. درنهايت اين که دو مساله عمده داراندروف و ديگر هواداران مکتب تلفيقي آن است که : 1) طبقه کارگر در جوامع صنعتي بر خلاف ديدگاه مارکس به گورکن طبقه سرمايه دار تبديل نشده است بلکه اين دو طبقه در عمل به توافق رسيده­اند. 2) با رشد طبقه متوسط جديد طبقه کارگر به طرز قابل توجهي به اين طبقه جذب شده است و در شرايط کنوني اصولا در کشورهاي سرمايه­داري وغيرآن طبقه کارگر قابليت اداره کشور را به عهده نگرفته است بلکه اين طبقه متوسط جديد است که بر خلاف نظريه مارکس همه اهرم­هاي قدرت را در اختيار دارد.

 طبقات اجتماعي در جمهوري اسلامي

در جمع بندي بررسي طبقات اجتماعي جمهوري اسلامي بايد گفت که هر جامعه­اي براي خود از لحاظ تاريخي، اجتماعي، سياسي، وفرهنگي ويژگي­هاي خاص خود را، با فرايندهاي خود دارد از اين رو بررسي جوامع بايد به صورت خاص و مجزا از ديگر جوامع مورد مطالعه قرار گيرد. ضمن اين که شناخت نظريات و ساختارهاي جوامع ديگر از ضرويات مي­باشد. با توجه به تجارب 26ساله جمهوري اسلامي دربررسي وضعيت جامعه شناسانه طبقات و تيپ دولت بايد بسياراحتياط کرد. به اين صورت مي­توان از مطالعه ايران به نتايج مطلوب تري رسيد. براي اين کار اولابايد تجربه کرد و  تجربه اکتسابي است، انساني که شاهد رخدادها مي­باشد، از منابع اوليه از جمله مشاهده استفاده مي­کند. همچنين مي­توان از طريق انعکاس مشاهده که به صورت خاطرات و سفرنامه­ها و يا مجلات تخصصي است بهره برد. اما درکنار استفاده از منابع دولتي مانند قراردادها و مصوبات مجلس و مذاکرات آن، از مذاکرات شفاهي براي دستيابي نسبي جهت ارزيابي واقع بينانه تري  استفاده کرد. طبقه بندي کردن اين منابع و سپس مقطع بندي هريک از طبقه بندي هاي انجام شده ادامه اين نوع مطالعه را تشکيل خواهد داد. اما توجه به اين  نکته داراي اهميت است که هر چه مطقع­هاي  ما کوتاه تر باشد براي مطالعه ما نتيجه بخش تر خواهد بود. در مراحل مزبور ، آن جا که با کمبود منابع اوليه روبرو هستيم با اکراه مي­توان از منابع دست دوم  نيز استفاده کرد. به طور کلي اين يک واقعيت انکار ناپذيراست که در جوامع صنعتي و در حال توسعه مناسبات اقتصادي و نيروهاي اجتماعي و ابزار توليد با روند تکامل خود و به ويژه در دو دهه اخير از پديده جهاني شدن متاثر شده است و در اثر اين امر عناصر سنتي تاريخ در ابعاد مختلف فرهنگي و اجتماعي از دست رفته و ما شاهد افزايش عناصر جديد به بخش­هاي فرهنگي مختلف هستيم به خصوص که شعور و آگاهي مردم بالا رفته است و تقسيم  کار، شکل توليد، نياز فرهنگي کاملا متحول شده و جامعه بشري ازنظر سرمايه و فرهنگ د رحال ادغام شدن است. بر اساس اين دگرگوني­هاي بنيادين که درتمام ابعاد سياسي، اجتماعي، و اقتصادي جوامع بشري صورت گرفته است- به خصوص در مورد جامعه ايران معاصر و به طور موکد در جمهوري اسلامي- عنصر غالب تشخيص طبقات و نيروهاي اجتماعي را ديگر نمي­توان صرفا براساس منابع و امکانات مادي مورد بررسي قرار داد بلکه بايد مجموعه­اي از عناصر فرهنگي و اقتصادي و قدرت سياسي و منزلت وشان اجتماعي را که بهتر امکان شناخت و تفکيک قشرها و طبقات اجتماعي را به ما مي­دهد مورد مطالعه و بررسي قرار داد. يعني براي تحليل واقع بينانه تر از سنخ دولت و طبقات اجتماعي ايران مي­توان با تمسک به ديدگاه­هاي اقتصادي و جامعه شناختي و روان شناختي و تلفيق عناصر محوري ادبيات اصلاح طلبانه بلانيتزه و ليبرالي وبرو داراندروف به آن دست يافت.

با بروز انقلاب اسلامي و با تاکيد بر استقرار جمهوري اسلامي ديوانيان عالي رتبه همراه با بورژوازي کمپرداور وابسته از عرصه قدرت سياسي رانده شدند و طبقه متوسط سنتي با مديريت و رهبري هژمونيک روحاني در اتحاد با طبقه متوسط جديد جايگزين آنان گرديد. امااين اتحاد دومي نيافت و با دراختيار گرفتن  روحانيون  درعرصه­هاي رسمي قدرت و حمايت بورژوازي تجاري- دلال و بهره مندي انحصاري درآمدهاي نفتي طبقه متوسط جديد ، روشنفکران به کنترل دستگاه دولتي درآمدند و موقعيت پيشقراولي و کارکرد انتقادي و کارآمدي خودرا از دست دادند. دولت جمهوري اسلامي مانند دولت عصر مشروطه به تدريج درآمدهاي انحصاري منابع زير زميني را دردست گرفت و به بزرگترين نهاد اشتغال زايي تبديل شد و قسمت عمده کالاي مورد نياز مردم را به طور مستقيم يا از طريق نهادهاي وابسته به خود وارد کرده و د رچگونگي مصرف کالاي مردم اعمال قدرت کرد و خط دهنده مصرف اصلي مردم شد. حتي مي­توان گفت که با دارا بودن يک وزير درکابينه بخش تعاوني را دراختيار گرفت و با واگزاري رانت به گروه­ها و شخصيت­هاي خاص از بخش خصوصي آن را به خود وابسته کرد. در سال­هاي جنگ ظاهرا به دليل ايجاد وحدت ملي طبقات درخدمت دولت قرار گرفتنداما انتظار مي­رفت بعد از جنگ اين وضعيت به نفع بخش خصوصي تغيير يابد اما عدم موفقيت در خصوصي سازي دردولت رفسنجاني به تشديد وابستگي آن بخش به دولت و وابستگي دولت به منابع زير زميني منجر شد. در هر حال طبقه متوسط سنتي همان طور که در 26 سال اخير قدرت سياسي را در اختيار گرفته نظام اجتماعي، سازمان­هاي نظامي و اطلاعاتي، موسسات مطبوعاتي و تبليغاتي را کنترل کرده از برتري صنعتي- اقتصادي نسبت به بخش خصوصي برخورداراست. با سقوط بورژوازي وابسته و بي اعتباري بورژوازي صنعتي- مالي از طريق مصادره سرمايه داري و دولتي شدن بانک­ها و قبضه قدرت به وسيله بورژوازي دلال مي­توان گفت ساختار طبقاتي و قشربندي اجتماعي ايران دست کم نسبت به ديگر جوامع در چه وضعيت استثنايي قرار دارد.

درده سال اول جمهوري اسلامي به دليل بسيج سياسي طبقات، طبقات متوسط و پايين جامعه ، دولت ناچار بود دست کم سطحي از رفاه و درآمد را براي آن­ها تامين کند. اين کار از طريق گسترش شغل دردستگاه­هاي دولتي و يا پرداخت يارانه­هاي گوناگون صورت مي­گرفت و دولت آگاهانه يا نا آگاهانه به پيدايش و شکل گيري نيروهاي اجتماعي جديد کمک مي­کرد ضمن اين که بسياري از مديران ارشد و نخبگان سياسي نورسيده به تدريج موقعيت طبقه برتر را به دست آوردند. اين شکل روابط اقتصادي ميان دولت و طبقات درجنگ به خصوص با سياست تعديل برنامه­هاي اول تا سوم اقتصادي ، سياسي، و فرهنگي با هدف رفع فقر مطرح شده بود و به علل مختلف بر شکاف طبقاتي و شکاف درآمدهاي ميان طبقات مختلف افزود. نظام رانت خواري درايران يک عنصر جديدي است که از شکل بندي طبيعي طبقات د رجامعه جلوگيري مي­کند و موجب پيدايش نيروهاي اجتماعي و قشرهاي مختلفي شده است که در کمتر جامعه­اي مي­توان سراغ داشت، ضمن اين که شکل گيري طبقاتي هيچ منبع قانون اساسي ندارد. به رغم آن که در قانون اساسي به لحاظ شيوه توليد و ساخت اقتصادي و هم مشروعيت حکومت اختلافاتي وجود دارد. به اين ترتيب شايد اين عوامل به نابساماني طبقاتي کمک کرده است:

2.           حاکميت کاريزماتيک که منشا الهي دارد در واقع جنبه شخصي بودن حکومت و ارادت نيروها به شخصيت، اساس حکومت را تشکيل مي­دهد.

3.           حاکميت و اقتدار طبقاتي و حق انحصاري روحاني براي حکومت

4.           اقتدار مردمي ودموکراتيک که قدرت را ناشي از اراده­ ملي مي­داند.

با توجه به اين که روحانيت به لحاظ سياسي، قضايي و قانون گذاري و اجرايي با استفاده از سازو کارهاي قانوني کل جامعه را در اختيار دارد مي­توان بي اعتباري نوع سوم حاکميت را درعمل و نظريه پيش بيني کرد. ويژگي جالب توجه اين که از جنبه اقتصادي و سياسي که د رواقع در تعارض با ديدگاه مارکس قراردارد ايدئولوژيک بودن دستگاه حکومتي و تحت تاثير قرارداشتن اقتصاد ازسياست و عدم سازمان يافتگي و آگاهي لازم نيروها و طبقات اجتماعي است که به هيچ وجه حاضر به مقابله با دستگاه حکومتي نيستند. حتي درطبقه متوسط جديد که ظاهرا از انتخابات سال 1376 به بعد در دو قوه مقننه و مجريه فعال شده است علاقه به سازش با حکومت دارد تا نبرد سياسي و طبقاتي با آن . نکته جالب توجه آن که جهت گيري­هاي فکري طبقات درايران قابليت انطباق مانند طبقات غربي را ندارند چرا که بسياري از معيارهاي علم گرايي، اعتماد به نفس و مدارا جويي سياسي در طبقات سنتي و طبقات جديد اجتماعي به صورت جدي ملاحظه نمي­شود. پس از انتخابات رياست جمهوري سال 1376 درکنار قشرهاي سنتي نيروهاي اجتماعي تازه­اي پا به عرصه سياست گذاشتند. طبقات متوسط جديد که با قدرت يابي نيروهاي اجتماعي سنتي دچار ضعف شده بودند از اين تاريخ دردو عرصه مقننه و مجريه جايگاه ونقش مناسبي بدست آوردند. انتخابات رياست جمهوري سال 1376 و انتخابات مجلس ششم که زمينه ساز موفقيت و قدرت نيروهاي جديد بود به نحوي تلاشي بود در تقويت مباني دموکراسي و قانون مند کردن نظام سياسي و استحکام جامعه مدني. اما به دلايل مختلف مانند وجود اختلافات عديده در خود آن­ها نتوانست آن گونه که انتظار مي­رفت با وجود حضور در دو قوه موجب دگرگوني بنيادي درطبقات  شود و قدرت سياسي نتوانست به تقاضاهاي نيروهاي اجتماعي جديد بخصوص جوانان پاسخ در خور توجه دهد. عدم مشارکت مردم در انتخابات دوره دوم شواري شهرها و انتخابات مجلس هفتم حاصل اين شرايط است. با دو انتخابات اخير شاهد به قدرت رسيدن کساني هستيم که هم از لحاظ ارتباطالت خانوادگي و تمايلات سياسي به جناح­هاي نظامي و هم ارتباط نظري و فکري به طبقات سنتي نزديک تر هستند.

سرانجام بايد در جواب اين که چرا به رغم  مشروعيت يافتن آراي عمومي در تصميم گيري­ها و امکان نسبي رقابت منافع بازهم پيدايش شکل گيري حوزه عمومي فراهم نشده است ؟ بايد گفت که:

1. فردي بودن حوزه قدرت و سياست آن هم در جهت تامين نيروهاي اجتماعي خاص چنان حوزه­هاي ديگر را تنگ کرده است که امکان عمل ارتباطي آن­ها را از بين برده است و در چارچوب جامعه شناسي طبقات مبناي تشکيل حوزه عمومي استقرار حوزه اقتصاد و شکل گيري طبقات مستقل به ويژه بخش خصوصي از حوزه نفوذ سياست است و چون در ايران سلطه حکومت مانع شکل گيري حوزه اقتصاد مستقل شده نبايد درآينده نزديک منتظر شکل گيري طبيعي قشربندي اجتماعي و ايجاد جامعه­اي عمومي با حوزه مدني باشيم.

2.انقلاب اسلامي سال 1357 هم حاصل تحول درساختار طبقاتي مشروطيت بود و هم با استقرار جمهوري اسلامي با اقدامات بنيادين درزمينه حاکميت واقتصاد ساختار طبقاتي متحول تر گرديد. درعين حال واقعيت انکارناپذير که انقلاب ايران روند شکل گيري تاريخي طبقات درتاريخ ايران را متوقف کرد هم سرشت قانون اساسي و هم ماهيت تحصيل داري  وايدئولوژيکي دولت جامعه کنوني ايران را نه درشرايط ماقبل سرمايه داري و نه در وضعيت سرمايه داري صنعتي قرار مي­دهد. بلکه جامعه ايران هنوز جامعه گذار با خصوصيات خود است هم در زمينه شکل و کارکرد طبقه حاکم و هم درارتباط باماهيت ايدئولوژيک دولت و هم به خاطر نقش پوپوليستي جامعه و مردم. جامعه وساختار طبقاتي آن اکنون نه مي­توان درقالب دو طبقه­اي مارکسيستي و نه در چارچوب نظريه چند عاملي ليبرالي تبيين کرد.  

3. در ايران درگذشته و حال همواره قدرت سياسي براقتصادي غالب بوده و به جاي آن که ثروت مالکيت و امتياز طبقاتي قدرت ساز باشد و خمير مايه حوزه سياست را بپروراند، حوزه سياست و امتيازات قدرت سياسي است که ثروت، مالکيت و امتيازات اقتصادي را مي­آفريند.  غير منتظره نيست در 26 سال اخير مانند گذشته نيروهاي اجتماعي فعال به جاي اين که هم و غم خود را در شرايط تحقق جامعه مدني و نهادينه کردن فرهنگ دموکراتيک قرار دهند تلاش خود را صرف کسب قدرت سياسي کرده و به سرمايه اندوزي و بهبود وضع منافع خودي دست يافته اند.

4.جواني جمعيت و افزايش بي سابقه تحرک طبقاتي از ويژگي­هاي ديگر جامعه ايران است واين وضعيت که ناشي از اتخاذ سياست­هاي اقتصادي ضد و نقيض دولت بوده قشربندي اجتماعي جامعه را دچار تحول کرده است.

5. در مطالعه تاريخ سياسي- اجتماعي ايران تعامل خاصي ميان دين و دولت وجود دارد. اين واقعيت موجب شده است ساختار طبقاتي و قشر بندي اجتماعي شکل خاصي بگيرد ، شکلي که کاملا متفاوت از ساختار جوامع اروپايي بعد از انقلاب صنعتي است . از انقلاب صنعتي به بعد به تدريج در جوامع اروپايي قدرت ناشي  از مذهب تا حد قابل توجهي کاهش يافت و در شرايطي دين از سياست کاملا جدا شد. در حالي که درايران نه تنها طبقه متوسط سنتي – حاملان اصلي دين – در طبقه جديد ادغام نشد و قدرت روحانيون به رغم اصلاحات دم سازگرايانه پهلوي­ها تضعيف نشد بلکه بعد از انقلاب بر خلاف جوامع اروپايي قدرت را انحصارا دراختيار گرفت .

6. اگر در جوامع غربي پيشرفته مردم عامل اصلي برپايي جامعه مدني هستند و دستگاه حکومتي کارگزار ملت به شمار مي­آيد در ايران دولت تحصيل دار است که نيروهاي اجتماعي را از بالا و آمرانه سازماندهي مي­کند و به رغم تحولات سال­هاي اخير ظاهرا در راستاي تقويت جامعه دربرابر دولت بوده اما دولت هنوز نقش تعيين کننده­اي در تحولات اجتماعي دارد. شکل گيري نيروهاي اجتماعي از بالا در تدوين عدم شهروندي و هويت ملي کمک زيادي مي­کند و نقش دولت در تدوين ساختار طبقاتي وتاثير گذاري شديد آن بررفتار نيروهاي اجتماعي گوياي آن است که دولت از همان مراحل نخستين شکل گيري خود به نحوي نيز تحت تاثير کانون قدرت­هاي بيروني بوده همان گونه که عمدتا از درآمدهاي مالي و دلخواه انباشته سرمايه متاثر است.

 

جامعه مدني

همان گونه که پيش از اين بيان شد جامعه شناسي در محدوده تکوين عوامل بحران­هاي سياسي ايران امري حياتي است و در تعريف و توصيف و تبيين مشروعيت نظام و اقتدار آن، نهادهاي مشارکت قانوني به عناصري برخورد مي­کنيم که در توسعه نيافتگي سياسي و فرهنگ سياسي ناسالم معاصرايران کم وبيش باعنايت به شرايط زمان و مکان نقش داشته­اند. دراين قسمت درپي بررسي عوامل بازدارنده تحقق جامعه مدني مي­باشيم.

جامعه مدني چيست؟ و عوامل فرهنگ ناسالم سياسي و عدم تحقق جامعه مدني کدام است؟ عناصربازدارنده و مانع تحقق جامعه مدني بسيار متنوع است و ازديدگاه­هاي مختلف پاسخ داده شده است. عناصر فرهنگي يا عناصر اجتماعي، اقتصادي و تاريخي به عنوان عوامل عدم تحقق آن بيان شده است. بهترين پاسخ چند سببي بودن علت آن است. و تاريخ نگار مي­تواند از ميان اين عوامل به يکي اولويت دهد.

براساس تحقيقات غربي انجام شده و باتوجه به جوامع غربي و نه با عنايت به جوامع غير غربي مي­توان مباني اين جوامع را مشخص کرد.اکثر قريت به اتفاق دانشمندان اجتماعي به يک سري اصول تاکيد مي­کنند ازجمله به:

ü      مباني فلسفي جامعه مدني که دردروه يونان شکل گرفته است

ü      مباني حقوقي جامعه مدني که دردوره روم شکل گرفته است

ü      و سنتز اين دو، يعني جامعه مدني غرب به وجود آمده است

نتيجه اين بحث آن است که پبش از تشکيل دولت مدرن در غرب جامعه مدني وجود داشته است و از اين رو دقيق­تر آن است که گفته شود حکومت­هاي مدرن غرب منبع مشروعيت خود را در جامعه مدني يافته­اند که تجربه روم بنيادهاي حقوقي و تجربه يونان باستان بنيادهاي فلسفي-اخلاقي و تجربه سده­هاي مياني بنيادهاي ديني و تجربه سده بيستم بنيادهاي سازماني آن را تشکيل مي­ دهند در حالي که جامعه مدني درايران با اکراه و اجبارمي­توان گفت که بعداز انقلاب مشروطيت از بالا به پايين صورت تحقق يافت. به علاوه اين که جامعه مدني درايران داراي ساختار طبقاتي سنتي بازدارنده آن، برخلاف ساختار جامعه مدني طبقاتي اروپايي است. هم چنين جامعه مدني درچارچوب جامعه شناسي و تجددگرايي نوعي شيوه زندگي ونمادي از پيشرفت بشري است براين اساس جامعه مدني در مقابل دولت به حوزه­اي اطلاق مي­شود که خالي از دخالت قدرت سياسي است و مجموعه­اي از تشکلات خصوصي و نهادهاي حقوقي و مجموعه­اي از موسسات تمدني را دربرمي­گيرد. تنها با تحقق اين شاخص­ها واصول است که جامعه مدني خود را نمودار مي­کند. از زاويه­اي کلي درارتباط با تعريف جامعه مدني مي­توان مهمترين شاخص­هاي اين جامعه را آزادي، کثرت گرايي، مشخص بودن حوزه خصوصي و عمومي، تساهل و مدارا و قانون مندي تصور کرد. نظام حاکم دراين جامعه کثرت گراست و اتحاديه­ها، طبقات، احزاب، رسانه­هاي جمعي، گروه­هاي سياسي و ... به طور آشکارو برخوردار از حمايت قانون براي کسب قدرت با هم رقابت مي­کنند. هر مرکز قدرت نسبت به مراکز ديگر قدرت و قدرت مرکزي از استقلال برخوردار است و قدرت سيا سي  دردست گروه وطبقه خاصي نيست. رابطه ميان مردم و صاحبان قدرت انتخابي حاکي از وجود اجماع سياسي آنان است. در جوامع مدني از شهروندان انتظار نمي­رود که از يک حزب و رهبر تبعيت کنند وبيعت نمايند بلکه مردم آزادند که از منابع متعدد در جهت اعلام وفاداري مراجعه نمايند. تنها در مقابل به تضمين ايجاد نسبتي تن مي­دهند که مواجهه با نيروهاي بالقوه خود باشند يعني نيرويي که قدرت چراگويي نسبت به برنامه­هاي حکومت را دارد و از به چالش کشيدن حکومت نمي­ترسد. به نظر مي­رسد تنها جامعه مدني است که بدون هراس به مواجهه با اين نيروها تن داده و از اجبار رهبران با آن­ها استفاده نمي­کند. مدني بودن وضعيت خاص در يک جامعه فرد به عنوان اقدام اجتماعي اختلافات و درگيرهاي بين خود و افراد ديگر را به شيوه رسميت يافته،غير خشونت آميز واز طريق مراجع رسمي ذي صلاح حل و فصل مي­کند.   خلاصه آن که جامعه مدني ناظربرسازمان­ها، نيروها و اجتماعات متکثر است که ضمن استقلال از دولت رابطه سياسي حاکمان و مردم را تنظيم، تعديل کرده و مشروعيت مي­دهد اين تشکل­ها بحران ورود شهروندان به عرصه سياست بوده يا مي­توانندباشند. انسان شهروند مشارکت دوست که بنياد جامعه مدني را تشکيل مي­دهد، با دارا بودن فرهنگ شهروندي انسان جديدي است که تنها تابع تکليف صاحب حق و حقوق است .

جامعه مدني در ايران

با طرح پرسش­هايي مي­توان پي برد که آيا جامعه ايران مدني است؟ و فرآيندي که دراثرآن شهروندي محقق مي­شود وانسان شهروند به وجود مي­آيد، طي شده است؟ آيا در جامعه­اي که قانون اساسي آن برگفتمان سنت گرايي ايدئولوژيک تاکيد دارد و طبقه روحاني را نسبت به ديگر نيروهاي اجتماعي برترمي­شمارد و بقاي جامعه را در گروي اطاعت مطلق توده­ها از رهبر مي­داند انتظار جامعه مدني رواست؟ واقعيت آن است که جامعه ايراني در دوره اخير سرشار از جنبش­هاي اصلاح گرايانه و انقلابي بوده کهدرتمامي آن­ها تلاش شده توزيع قدرت سياسي به نفع جامعه مدني تغيير يابد. نخستين تغييرات در جامعه مدني در حوزه سياسي با اصناف و اتحاديه­هاي پيش از انقلاب مشروطه پديد آمد و سپس در سال­هاي پس از انقلاب مشروطه تا به قدرت رسيدن رضاشاه کج دار و مريض فعاليت مي­کردند در 37سال سلطنت محمد رضا شاه اصناف و اتحاديه­هاي کارگري، تشکل­هاي دانشجويي و احزاب سياسي هر چند دربرخي حرکات سياسي مشارکت داشتند و گرچه حتي يک بار به خصوص دستگاه حکومتي اقتدارگرايانه را به چالش کشيدنداما درعصر مشروطيت و جمهوري اسلامي موانع متعددي سرراه آن­ها به سوي جامعه مدني وجود داشت. محافظه کار بودن اصناف بازاري،متاثر بودن اتحاديه­هاي کارگري از افکار و انديشه­هاي چپ و وجود فرهنگ ناسالم سياسي ازجمله عوامل تاثيرگذار محدود اين تشکلات بر روند قانون مند شدن ايران است. در جمهوري اسلامي تاسيس فعاليت احزاب فقط درون حاکميت امکان پذير است. خانه کارگر که در ظاهر سعي مي­کند نقش سنديکاي کارگري را بازي کند به دولت وابسته است و جنبش دانشجويي نيز که به رغم پويش و چالش گري استثنايي که دارد همواره پس از انقلاب جذب انقلاب يا شديدا متاثر از آن بوده است. خلاصه آن که مراد از جامعه مدني همان طور که گفته شد تشکلات، گروه­ها، طبقات واصنافي هستند که به صورت مستقل از قدرت حاکم و حد وسط مردم و قدرت قرار دارد بااين تعريف جامعه مدني در جامعه معاصر ايران در مواقع کوتاهي که قدرت مرکزي کاهش يافته به صورت نيم بندي تحقق يافته است اما عمر دولت آن بسيار کوتاه بوده است. در کوتاهي حيات دولت ناقص جامعه مدني و عدم نهادينه گي آن مولفه­ها و متغيرهاي زيادي از جمله موارد پوپوليستي جامعه، ايدئولوژيک و تحصيل دار بودن دولت، ساخت اقتدارگرايي سياسي نقش داشته است اما به نظر نويسنده ازهمه عوامل بالا فرهنگ جامعه وعناصر تشکيل دهنده آن جايگاه برجسته­اي دارد. اين فرهنگ و انسان از جامعه بريده برخاسته از آن براي جامعه مدني که نياز به انسان اجتماعي دارد سازگار نيست و تا زماني که اين شرايط حاکم برجامعه باشد تحقق و نهادينگي جامعه مدني نيز سرابي بيش نيست. از جمله اين عناصر از آمريت قانون گريزي،ترس از قدرت و دولت، انقياد طلبي، تقليد و خرد ناورزي، ذهنيت توطئه گر، عدم اعتماد به نفس را درکنار عناصر بسيارديگر مطرح ساخت.

 

 

 

 



[1]Gary Runciman

[2]A.F.Bentley

[3] Pressure politics

[4]Behaviourism

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 06 تیر 1393 ساعت: 17:38 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 792

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس