تحقیق دانشجویی - 530

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره جشن های ایران باستان

بازديد: 3011

 

 

تحقیق درباره جشن های ایران باستان

فهرست مطالب

مقدمه :2

نکات کلیدی :2

جشن‌های ایران باستان.. 3

جشن‌های مربوط به روزها، ماهها، گاهنبارها3

روزهای همنام با دوازده ماه و جشن‌های ماهانه. 3

جشن‌های شش گانهی گاهنبار. 5

جشن روزهای گات‌ها6

جشن سوری.. 7

جشن سده. 7

جشن سوری پایان سال.. 8

نوروز. 8

جشن آبریزگان.. 8

نوروز کوچک... 9

نوروز بزرگ... 9

جشن مهرگان.. 10

یلدا10

جشن‌های دیگر سال.. 10

جشن آبانگاه. 11

سروش روز. 11

جشن خزان.. 11

سیرسور. 11

جشن دیبگان.. 11

جشن گاوگیل.. 12

جشن بادبره. 12

نتیجه گیری.. 12

منابع.. 13

 

 

مقدمه :

در ایران قدیم هر روز ماه نام به خصوصی داشت ویک روزاز ماه همنام خود ماه بود.

جشنهای باشکوهی ترتیب داده می شد وبدین ترتیب علاوه بر جشنهای بخصوص در سال 12 روزعید محسوب می شد .

این 12 روز عبارت بودند از:

19 فروردین,13اردیبهشت,6خرداد,13 تیرماه

,17مرداد,4 شهریور,16مهر,10 ابان9, اذر2, بهمن

و5 اسفند ,در دیماه هم 3 روز 8و15و23 را جشن میگرفتند.

 

نکات کلیدی :

ایران باستان جشن های سالیانه جشن های روزانه و ماهانه

 

 

 

 

 

 

 

 

جشن‌های ایران باستان

جشن‌های مربوط به روزها، ماهها، گاهنبارها

سال اوستایی شمسی است و از ۳۶۵ روز تشکیل می‌شود. هر سال دوازده ماه دارد و هر ماه درست سی روز. این سی روز دارای سی نام مشخص و ویژه می‌باشد که هر روز به نامی خوانده می‌شود. نامها از آن امشاسپندان و ایزدان است اما پنج روز باقی می‌ماند. این پنج روز پس از آخرین روز از ماه اسفند یعنی روز سیصد و شصتم قرار دارد که پنجه، پنجهٔ دزدیده، خمسهٔ مسترقه یا اندرگاه خوانده می‌شود و هر روزی را نامی ویژه است. این پنج نام از پنج بخش گاتها یا سرودهای زرتشت برگزیده شده است. همچنین دوازده ماه اوستایی نیز دارای دوازده نام است، منتخب از نامهای امشاسپندان و ایزدان که با دوازده نام از سی اسم روزها مشترک است.[۳]

روزهای همنام با دوازده ماه و جشن‌های ماهانه

نام‌های دوازده‌گانه ماه‌ها با دوازده نام از اسامی روزها مشترک هستند. در مثل فروردین نخستین ماه سال و آغاز بهار است در حالی که روز نوزدهم هر ماه نیر فروردین نامیده می‌شود یا اردیبهشت دومین ماه و سومین روز ماه نیز به شمار می‌رفته‌است. بدین شیوه هرگاه نام روز و ماهی موافق می افتاد، آن روز را جشن می‌گرفتند و از این رهگذر دوازده جشن در سال که بهتر است آنها را جشن‌های ماهانه بنامیم، پدید می‌آمد. این جشن‌ها در جدول زیر نمایان است:

 

 

 

 

 

نام ماه

تاریخ روز و نام روز

نام جشن

۱

فروردین

روز نوزدهم، روز فروردین

جشنفروردگان

۲

اردیبهشت

روز سوم، روزاردیبهشت‌

جشناردیبهشتگان

۳

خرداد

روز ششم، روز خرداد

جشنخردادگان

۴

تیر

روز سیزدهم، روز تیر

جشنتیرگان

۵

امرداد

روز هفتم، روز امرداد

جشنامردادگان

۶

شهریور

روز چهارم، روز شهریور

جشنشهریورگان

۷

مهر

روز شانزدهم، روز مهر

جشنمهرگان

۸

آبان

روز دهم، روز آبان

جشنآبانگان

۹

آذر

روز نهم، روز آذر

جشنآذرگان

۱۰

دی

روز یکم، روز هرمزد

خرم روز

۱۱

بهمن

روز دوم، روز بهمن

جشنبهمنگان

۱۲

سپندارمذ

روز پنجم، روز سپندارمذ

جشناسفندگان

 

اینها جشن‌های دوازده‌گانه ی سال می‌باشد که در روزگار ساسانیان پیش از آن با آداب و تشریفاتی فراوان برگزار می‌شد.[۴]

جشن‌های شش گانهی گاهنبار

گاهنبار یا گاهبار این دو لغت یک معنی دارد و آن شش روزی است که خدای تعالی عالم را آفرید و مجوس در کتاب زند از زرتشت نقل می‌کنند که حق سبحانه و تعالی عالم را در شش گاه آفرید و اول هر گاهی نامی دارد و در اول هر گاهی جشنی سازند.

گاهنبار میدیوزرم نخستین گاهنبار روز پانزدهم اردیبهشت ماه، چهل و پنجمین روز از اول سال که در آن آسمان آفریده شد.

گاهنبار میدیوشـم روز پانزدهم تیر ماه صد و پنجمین روز سال که در این روز آب آفریده شد.

گاهنبار پـتیه‌شـهیم روز سی ام شهریور ماه صد و هشتادمین روز سال که در این روز زمین آفریده شد.

گاهنبار ایاسرم سی‌ام مهر ماه دویست و دهمین روز سال که در آن گیاه آفریده شد.

گاهنبار میدیارم بیستم دیماه دویست و نودمین روز سال که جانوران آفریده شدند.

گاهنبار همسپثمیدیه و جشن همسپثمیدیه در آخرین روز کبیسهٔ سال یعنی سیصد و شصت و پنجمین روز سال که مردمان آفریده شدند. این جشن را جشن فروردگان نیز می‌نامند.

هر یک از جشنهای ششگانهٔ گاهنبارها پنج روز بطول می‌انجامیده و آخرین روز هر گاهنبار مهمترین روز جشن بوده است. مؤرخین آورده اند که خسرو انوشیروان در مدت ده روز جشن فروردگان سفیر امپراتور روم ژوستین را نپذیرفت چون مشغول بجای آوردن اعمال عید بود.[۵]

در این روزها همگان ملزم بودند تا مطابق و برابر توانایی‌شان انفاق کنند. در دعایی که از زمان ساسانیان باقی مانده ملاحظه می‌شود که استغفارکننده جایی می‌گوید «از اینکه در مراسم گهنبارها شرکت نکرده و انفاق نکردم، بخشایش می‌طلبم.» [۶]

جشن روزهای گات‌ها

دوازده ماه سی روزه درست ۳۶۰ روز می‌شد، پنج روز باقی مانده را در شمار ماه محسوب نمی‌داشتند این پنج روز خمسهٔ مسترقه یا به فارسی پنجه، و پنجهٔ دزدیده، اندرگاه، روزهای گاتها و نامهای دیگر نامیده می‌شد. این پنج روز را ایرانیان جشن می گرفتند و شادی می کردند و این را ایام نزول فروهرها یا ارواح درگذشتگان به خانه می‌دانستند.[۷]

جشن سوری

یک رشته از جشن‌های آریایی از اقوام هند و ایرانی و هند و اروپایی جشن‌های آتش است. منظور از جشن‌های آتش جشن‌هایی است که با افروختن آتش جهت سور و سرور و شادمانی آغاز و اعلام می‌شد. میان رومیان و یونانیان و بعضی از ملل دیگر اروپایی نظایرش با جشن‌های آتش ایرانی هنوز باقی است. از جمله جشن‌های آتش که هنوز در ایران باقی مانده جشن چهارشنبه سوری و جشن سده است. از جشن‌های آتش که فراموش شده، باید از جشن آذرگان در نهم ماه آذر و جشن شهریورگان در روز چهارم ماه شهریور نام برد.

لازم به یادآوری است که زرتشتیان عقیده دارند، روشنی و آتش و آفتاب تجلی اهورامزدا است. اهورامزدا به وسیلهٔ نور تجلی می‌کند.[۸]

جشن سده

گویند چون صد روز از زمستان بزرگ سپری می‌شد ایرانیان جشن سده را برپا می‌کردند چون بر آن بودند که اوج و شدت سرما سپری شده و این پدیدهٔ نابسامانی و سکون که از کردار اهریمن است، توان و نیرویش رو به زوال و کاستی است. این جشن را دهمین روز از بهمن ماه برگزار می‌کردند به شب هنگام و در این وقت درست سد روز از زمستان بزرگ می‌گذشت. در جشنی بزرگ آتش را که جلوگاه و رمز و کنایت از اهورامزدا است، می‌افروزند تا نیروهای اهریمنی ضعیف و نابود شوند.

یکی از مشخصات و ویژگی‌های جشن سده تعاون و همکاری مردم است. این جشنی است، همگانی در گذشته مرسوم بوده که گردآوری هیزم و خار و خاشاک برای جشن فریضه‌ای دینی است و کرداری است که ثواب دارد. مردم در این جشن بعضی حیوانات را از ددان و زهرداران در آتش می‌سوزاندند.[۹]

جشن سوری پایان سال

در تقویم و روزشماری ایرانیان شنبه و چهارشنبه و یا آدینه وجود نداشته است. اساس تقسیم آنان در روز شماری بر آن پایه نبود که ماه را به چهار هفته با نامهای کنونی روزها بخش کنند، لاجرم در شب چهارشنبه آخر سال تحقیقاً چنین جشنی برگزار نمی‌شده است. روز شماری کنونی بر اثر ورود اعراب به ایران باب شد.

جشن سوری یک عادت و رسم قدیمی بوده که در پایان سال اجرا می‌شده است و آنچه مسلم است، چهارشنبه نبوده‌است. علت جشن و آتش افروزی در ایام آخر سال مربوط می‌شود به جشن فروردگان که فروهرها یا ارواح مردگان به مدت ده شبانه روز از جایگاه اصلی خود در آسمان به شهر و دیار و خان و مان فرود آمده و میان بازماندگان زندگی می‌کنند. یکی از واجبات و سنت‌های معمول آتش افروختن بر سربام‌ها و در کوی و برزن بوده‌است. علتی که برای آن ذکر می‌کنند، اینست که ارواح را راهنما باشد تا در روشنی و فروغ آن به خانه‌های خود درآیند.[۱۰]

نوروز

نوروز بزرگترین جشن ایرانیان از روزگار کهن تا به امروز است و هم چنین نمایان‌ترین جشن‌های بهاری جهان به شمار می‌رود. تقدس و احترام و بزرگی نوروز بیش از حد توجه و انتظار است چون با ماه فروردین که ویژهٔ فروشی‌ها (فروهر جوهر حیات) و ارواح طیبه است، شروع می‌شود و روز اول آن با نام خداوند آغاز می‌گردد و اول بهار و اعتدال ربیعی و رستاخیز طبیعت و زندگی مجدد در جهان است.

جشن آبریزگان

جشن آبریزگان از جمله مراسم معتبر و مشهوری است که به نوروز منسوب است و اغلب مورخان و نویسندگان بدان اشاره کرده‌اند. از جمله مراسم این جشن رسم شست و شوی و غسل کردن و آب پاشیدن به یکدیگر می‌باشد. در مناطق جنوب غرب کشور در مناطقی از استان کهگیلویه و بویراحمد این جشن در پائیز و به منظور درخواست باران برگزار می شود. این هنگامی است که کشاورزان در پاییز غلات خود را می کارند و در اواخر بهار برداشت می کنند. این جشن به نام محلی خشک گلال نام دارد. این جشن بدین گونه برگزار می شود که در یک شب مردان و زنان و کودکان در روستا گرد هم آمده و با برداشتن دوتا سنگ و کوبیدن آنها به هم و خواندن عبارت" گلال گلال اوو برد خشک گلال اوو برد" خانه های روستا را یک به یک می گردند. رسم است که اهالی هر خانه به جمعیت آب بپاشد و بعد مقداری آرد به آنها بدهد. بعد از جمع آوری آردها زنهای شرکت کننده در جشن آنها را خمیر کرده و به تعداد افراد شرکت کننده در جشن گلوله خمیری درست می کنند. به طور محرمانه ای در یکی از گلوله های خمیر یه ریگ یا شن قرار می دهند و گلوله های خمیر را به افراد حاضر تعارف می کنند. با برداشت گلوله های خمیر و مشخص شدن فردی گه دارای خمیر ریگی بوده است جشن به پایان می رسد ولی در صورتی که تا دو شبانه روز باران نبارد فردی که دارای ریگ بوده است را کتک می زنند یا در برکه ای آب سرد می اندازند تا خدا دلش بسوزند و باران بزند.

نوروز کوچک

روز نخست فروردین ماه نوروز عامه یا نوروز کوچک یا نوروز صغیر خوانده می‌شد. پنج روز اول فروردین جشن نوروز گونه‌ای همگانی داشته و عموم مردمان به اجرای مراسم و سرور و شادمانی می گذرانیده‌اند از اینرو آنرا نوروز عامه نامیده‌اند.[۱۱]

نوروز بزرگ

نوروز بزرگ یا خرداد روز یا نوروز خاصه یا به اصطلاح پارسیان هند خرداد سال ، نام ششمین روز فروردین ماه در ایران باستان بوده‌است. این روز در میان جشن‌ها و اعیاد فراوان ایران باستان به ویژه دوران ساسانیان از اهمیت و ارزش و تقدس خاصی بهره داشته‌است. از جمله زرتشتیان بدان باور دارند که تولد زرتشت نیز در چنین روزی است.[۱۲]

جشن مهرگان

سال ایرانیان باستان، به صورتی که آن را در سنگ نوشته‌های داریوش بزرگ در بیستون می‌یابیم، در پاییز آغاز می‌شد و جشن بسیار معروف مهرگان (بگیاد) ایرانیان باستان، در اصل جشن اول سال ایرانیان بوده‌است.[۱۳] در اواخر فرمانروایی داریوش بزرگ، سال اوستایی نو، سال دینی زرتشتی گشت و روز اول سال به اول فروردین، عید نوروز منتقل شد.[۱۴] به همین جهت بسیاری از مراسم ملی مذهبی نوروز و مهرگان همانندی و یکسانی دارند. یکی از بارزترین مراسم نوروز و مهرگان بار عام شاهان بود.[۱۵]

یلدا

یلدا و مراسمی که در نخستین شب زمستان و بلندترین شب سال برپا می‌کنند سابقه‌ای چند هزار ساله دارد و این رسوم ویژه آریایی‌هاست. اقوام قدیم هند و ایرانی و هند و اروپایی جشن تولد آفتاب را آغاز زمستان می‌گرفتند به ویژه ژرمنی‌ها عید تولد آفتاب را در آغاز زمستان گرفته و آن را به خدای آفتاب نسبت می‌دادند و این بی تناسب هم نیست، چه واقعاً آغاز زمستان مثل تولد جدید خورشید است. روز اول ماه دی، خور یا خره روز همچنین خرم روز نیز نامیده شده‌است.[۱۶]

جشن‌های دیگر سال

همچنین در ایران باستان جشن‌های دیگر در هر ماهی وجود داشتند که یا صرفاٌ جنبهٔ مذهبی دارا بوده‌اند و یا ملی و یا ترکیبی از هر دو عنصر بوده‌اند با آمیزه‌ها و نگارینه‌هایی جهت تعلیل و تفسیر از اساطیر و مواد تاریخ داستانی و رویدادهای تاریخی.

جشن آبانگاه

در روز دهم ماه فروردین جشنی برگزار می‌شده‌است، موسوم به آبانگاه که آنهم با آب و باران و مراسمی در تقدیس آن مربوط است.[۱۷]

سروش روز

روز هفدهم از هر ماه سروش نام دارد. در برهان قاطع آمده است که نیک است در این روز دعا کردن و به آتشکده رفتن.[۱۸]

 

جشن خزان

گویا دو جشن تحت عنوان خزان برگزار می شد. جشن خزان نخستین و جشن خزان دوم. اولی در روز هشتم شهریور ماه و دومی روز اول مهر.[۱۹]

سیرسور

در روز چهاردهم دی ماه رسم بود که خوراک‌هایی با سیر طبخ کرده و بخورند.[۲۰]

جشن دیبگان

روز پانزدهم از ماه دی از خمیر یا گل تندیسی از آدمی ساخته و آنرا در مدخل در یا راهرو خانه‌ها می‌نهادند، بعداً این مجسمه را می‌سوزاندند.[۲۱]

جشن گاوگیل

سبب این جشن را گفته‌اند مملکت ایران در این روز از ترکستان جدا شده و گاوهایی که ترکستانیان از ایرانیان به یغما برده بودند، پس گرفته شد.[۲۲]

جشن بادبره

روز بیست و دوم هر ماه باد نام دارد. این واژه در اوستا وات و یکی از ایزدان در دین زرتشتی است. ابوریحان بیرونی می‌گوید در قم و حوالی آن باد روز با مراسم بسیار مفصلی که با شادی و پایکوبی همراه است برگزار می‌شود و بازاری تدارک می‌بینند که در آن بازار وسایل شادی و رفت و آمد و گونه‌ای کارناوال برپا می‌گردد.[۲۳]

 

 

نتیجه گیری

دوستان عزیز هدف از ذکر این جشنهای باستانی تعصب داشتن از گذشته نیست.به تمدن بزرگ ایران زمین فکر کنیم وغرور مان براین باشد که اجدادمان آریایها نمادهای صلح ودوستی وهنر شاد کردن دیگران که برای این جشنها ودیگر سنتها وآئین هاو... فلسفه های عشق الهی داشتند.

وما می توانیم همزمان تمدن خود را با دیگر تمدن ها مقایسه کنیم.

 

منابع

هاشم، رضی. گاه‌شماری و جشن‌های ایران باستان. تهران: انتشارات فروهر، ۱۳۵۸

کریستن سن، آرتور. نخستین انسان و نخستین شهریار. ترجمهٔ احمد تفضلی و ژاله آموزگار، جلد دوم . تهران: نشر نو، سال۱۳۶۸

اذکایی، پرویز. نوروز تاریخچه و مرجع شناسی. تهران: انتشارات وزارت فرهنگ و هنر مرکز مردم‌شناسی ایران، ۱۳۵۳

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 20 بهمن 1393 ساعت: 19:11 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(1)

تحقیق درباره حق و مسئولیت پذیری

بازديد: 14739

 شامل دو تحقیق کامل و مناسب می باشد :

تحقیق شماره یک :

حق و مسئولیت پذیری

فهرست

چکیده2

نکات کلیدی :2

مقدّمه. 3

آشنایی با مفاهیم واژه های کلیدی و ارتباط آنها با یکدیگر. 3

زیر بنای مسئولیّت پذیری.. 4

حقوق و مسئولیتهای ما5

اهمّیّت مسئولیّت پذیری در آیات و روایات.. 7

مسئولیّت حقیقی در مقابل خداست.. 11

نتیجه گیری.. 12

پی نوشتها:14

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

چکیده

ما انسان ها از زمانی که به دنیا می‌آییم با مجموعه‌ای از حقوق و مسئولیت‌ها روبرور هستیم که این حقوق و مسئولیت‌ها می تواند مربوط به رابطه‌ی انسان ها با خداوند، انسان‌ها، محیط زیست و تمامی پدیده‌های پیرامون ما باشند. در جوامعی همانند ایران، فضای جامعه به گونه ای است که بیشتر از مسئولیت‌های انسان‌ها سخن گفته می شود و در مقابل، در جوامع غربی بیشتر در مورد حقوق انسان‌ها صحبت می شود و کمتر از مسئولیت‌ها سخن رانده می‌شود. برای مثال، در جامعه ما چیزی که تجربه‌ی شخصی من بوده و من دیده ام (احتمالا بر خلاف صدا و سیما!) این است که غالب مردم از حقوق شهروندی خود بی اطلاع هستند؛ به گونه‌ای که حتی ممکن است به شخصی ظلم روا داشته شود اما وی این ظلم را رفتاری عادی تلقی کند. در جوامع غربی نیز به دلیل افراط و تاکید بیشتر از حد بر روی حقوق، گاهی مسئولیت ها به فراموشی سپرده می‌شوند.

می‌خواهم این موضوع را مطرح کنم که چرا در جامعه‌ی ما غالب سخن‌رانان فقط مسئولیت‌ها را یادآوری می‌کنند و سخنی از حقوق ما انسان‌ها به عنوان یک انسان و مخلوق خداوند به میان نمی آورند؟ صدا‌ و سیما و سایر نهاد های دولتی چقدر در آگاه سازی عموم مردم نسبت به حقوق شهروندی‌شان سهم دارند؟

این‌ها سوالاتی است که بی‌پاسخ رها شده‌اند و چنین به نظر می‌رسد که برخی همواره سعی داشته‌اند باب چنین مباحثی باز نشود و مسکوت بماند.

نکات کلیدی :

مسئولیّت ، وظیفه، تکلیف، تعهّد ، حقّ، وزر و مشارکت جویی.

 

 

مقدّمه

انسان اشرف مخلوقات و خلیفه خدا ، بر روی زمین می باشد امّا دستیابی به این مقام، به سادگی میسّر نمیباشد بلکه تلاش و ممارست بسیاری را می طلبد .

انسان مختار، در این دنیا که به سان گذرگا هی است؛ درمیان دوراه قرار دارد که یکی به اسفل السّافلبن و دیگری به اعلی علیّین ختم می شود . یکی او را به شقاوت و بدبختی و دیگری به سعادت و کمال می رساند

هدف از آفرینش انسان اینست که با انتخاب راه صحیح و طی کردن صراط مستقیم به مقام قرب الهی نائل شود و این میسّر نیست مگر اینکه به دعوت حقّ، لبّیک گوید و با بهره گیری از تعالیم روشنگر وحی، نیک و بد را باز شناخته و پس از آشنایی با وظایف و مسئولیّتهای خویش در عمل به آن کمر همّت بند .

در این مجموعه قصد داریم پس از آشنایی با مفاهیم واژه ها ی کلیدی و شرایط مسئولیّت پذیری به اهمیّت و ضرورت و جایگاه مسئولیّت پذیری و وظیفه شناسی در آیات و روایات بپردازیم و پس از آشنایی با مختصری از وظایف انسانی, در مقابل خود، خانواده و اجتماع ، به ارائه راهکارهایی جهت ایجاد انگیزه برای پرورش حسّ مسئولیّت پذیری بپردازیم و برخی از موانعی را که موجب می شود این حسّ ارزشمند در وجود انسان کمرنگ شود بر شمریم.

واژه های کلیدی این بحث عبارتند از: مسئولیّت ، وظیفه، تکلیف، تعهّد ، حقّ، وزر و مشارکت جویی.

آشنایی با مفاهیم واژه های کلیدی و ارتباط آنها با یکدیگر

«مسئولیّت»؛ در لغت به معنای موظّف بودن و یا متعهّد بودن به انجام امری می باشد.

«وظیفه»؛ به آن چیزی اطلاق می شود که شرعاً یا عرفاً بر عهده کسی باشد.

«تکلیف»؛ به معنای بار کردن کاری سخت توأم با رنج، بر کسی می باشد.

«تعهّد»؛ به معنای گردن گرفتن کاریو همچنین عهد و پیمان بستن نیز آمده است .

«حقّ»؛ در این مبحث به معنای سهم و نصیب می باشد.

هر یک از این واژه ها به نوعی با یکدیگر ملازم می باشند. به عنوان نمونه ؛ تا وظیفه ای بر دوش کسی نباشد، مسئولیّتی در قبال انجام دادن یا ندادن آن نخواهد داشت و در مورد آن ، بازخواست نخواهد شد .

واژۀ «تکلیف» نیز با «مسئولیّت» و «وظیفه»،ملازم است ؛ چرا که در هر سه مورد چیزی بر عهدۀ شخص می باشد که اجرای آن ، لازم و واجب است.

واژۀ «تعهّد» نیز با سه واژۀ اخیر در ارتباط است ؛ چرا که درهر حال فرد متعهّد ، موظّف و مکلّف است آنچه را که به آن تعهّد داده است به انجام برساند و در این مورد مسئول می باشد .

کلمه «حقّ» نیز با واژه های اخیر تناسب دارد زیرا هرگاه سخن از حقّ به میان می آید ، تکلیف و مسئولیّتی هم در پی آن خواهد بود و با اثبات حقّ برای یک طرف تکلیف و مسئولیّتی هم برای طرف دیگر بوجود می آید . لذا در بحثهای آینده هر کجا از این الفاظ استفاده شود این ارتباط و ملازمه مدّ نظر می باشد.

زیر بنای مسئولیّت پذیری

پس از آشنایی مختصر با مفاهیم واژه های کلیدی و ارتباط آنها با یکدیگر ، لازم است بدانیم که مسئولیّت پذیری، مقدّمات و شرایطی دارد و زمانی می توان مسئولیّتی را به فردی سپرد که او این شرایط را احراز کرده باشد. لذا در ادامه مختصراً به این شرایط و مقدّمات اشاره ای خواهیم کرد:

1- مسئولیّت پذیری زمانی تحقّق می پذیرد که رسالت و تکلیفی در کار باشد؛ یعنی انسان، قبلاً کارهایی را با اراده و اختیار خویش پذیرفته باشد و سپس مسئولیّت انجام آن را به عهده گیرد نه کارهایی که تحت تأثیر جاذبه میل ها و دافعه خوف ها انجام می دهد .

2- مسئولیّت در جایی اعتبار می شود که فرد، دارای قدرت تمیز و ادراک باشد ؛ لذا انسان ناآگاهی که دارای قدرت درک و فهم نمی باشد را نمی توان ملزم به انجام کاری کرد و به او مسئولیّتی را سپرد .

3- زمانی می توان فرد را در مقابل وظیفه ای که داشته است مورد بازخواست قرار داد که آن فرد، قبلاً مسئولیّت خود را شناخته باشد و این مستلزم رسایی پیام و دریافت آن توسّط فرد مکلّف می باشد .

4- تکلیف کردن متوقّف بر قدرت انجام وظیفه از سوی فرد مکلّف است لذا فرد ناتوان هر چند که آگاه باشد به دلیل اینکه کار از حوزه عمل و قدرت او خارح است مسئول نخواهد بود.

5- زمانی می توان فرد را مسئول دانست که او با اختیار و اراده خود ، انجام یا ترک کاری را به عهده گرفته باشد نه اینکه مجبور به این کار شده باشد.

بدون شروط بالا مسئولیّت دادن به کسی و بازخواست کردن از او معنایی ندارد و این مقدّمات ، از شرایط اساسی مسئولیّت پذیری می باشد.

حقوق و مسئولیت­های ما

حقوق ما

 

مسئوليت ها (وظائف) ما

حق داریم برای خودمان تصمیم گیری کنیم.

به دیگران اجازه بدهیم در مورد زندگی خود

تصمیم بگیرند.

 

حق داریم به شیوه محترمانه با ما برخورد

شود.

 

با دیگران رفتار محترمانه ای داشته باشیم.

 

حق داریم درخواست نامعقول دیگران را بدون

احساس گناه رد کنیم.

به دیگران اجازه بدهیم تا به طور مودبانه

درخواست نامعقول ما را رد کنند.

 

حق داریم اشتباه کنیم.

مطمئن شویم که اشتباه ما به دیگران صدمه 

نمی­رساند و مسئولیت اشتباه خود را بپذیریم.

 

حق داریم برای بررسی درخواست دیگران

زمان صرف کنیم.

به دیگران اجاه بدهیم تا تقاضای ما را بررسی

کنند.

 

حق داریم تقاضای منطقی از دیگران داشته

باشیم.

 

به تقاضای منطقی دیگران توجه کنیم.

 

حق داریم دیدگاه شخصی خودمان را داشته

باشیم.

 

به نظرات دیگران احترام بگذاریم.

 

حق داریم احساسات خود را بیان کنیم.

به احساسات دیگران توجه نشان دهیم.

 

ما حق داريم با سواد شويم و تحصیل کنيم و

استعدادهای خود را شکوفا کنيم.

ما بايد از فرصتي كه براي تحصسل در اختيار

 داريم و همچنين از تمام امكاناتي كه براي ما

فراهم شده نهايت استفاده را ببريم.

 

اهمّیّت مسئولیّت پذیری در آیات و روایات

  نظام حقوقی اسلام نظامی تکلیف گراست؛ به عنوان مثال در متون دینی وقتی صحبت از حقّ انسـانها می شود بحث از حقوقی است که انسانهای دیگر بر ما دارند و به عبارت دیگر مسئولیّتی که ما در قبال دیگران داریم . البته چون این حقوق طرفینی است ما نیز این حقوق را بر عهده دیگران داریم امّا بدلیل همان بعد سازندگی و تربیت و هدایت که دین اسلام برای خود، قائل است در بیان به جنبه تکلیف و وظیفه و مسئولیّت ، توجّه بیشتری می کند ؛ لذا امام سجّاد- علیه السّلام- می فرماید:

اِعلَم رَحَمَکَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَیکَ حُقوقاً مُحیطَةٌ بِکَ فِی کُلِّ حَرَکَةٍ تَحَرَّکتَها وَ سَکَنَةٍ سَکَنتَها اَو حالٍ حَلَّتها اَو مَنزِلَةٍ نَزَلتَها اَو جارِحَةٍ قَلَبتَها اَو ءَالَةٍ تَصَرَّفتَ فِیها فَاَکبَرِ حُقُوقُ اللهِ تَبارَکَ وَ تَعالی عَلَیکَ ما اَوجَبَ عَلَیکَ لِنَفسِهِ مِن حَقِّهِ الّذی هُوَ اصلُ الحُقوقِ

بدان که خدای عزّوجلّ را بر تو حقوقی است که در هر جنبشی که از تو سر می زند و هر آرامشی که داشته باشی و یا در هر حالی که باشی یا در هر منزلی که فرود آیی یا در هر عضوی که بگردانی یا در هر ابزاری که در آن تصرّف کنی، آن حقوق اطراف تو را فرا گرفته است . بزرگترین حقّ خدای تبارک و تعالی همان است که برای خویش بر تو واجب کرده؛ همان حقّی که ریشه همه حقوق است.

امام سجّاد-علیه السّلام- نمی فرماید تو بر گردن دیگران حقّی داری که آنها باید در مورد تو رعایت کنند بلکه می فرماید؛ حقوقی تو را احاطه کرده ؛ یعنی حقوقی که دیگران بر گردن تو دارند و تو باید از عهدۀ آنها برآیی. همانطور که دیدیم اسلام دینی تکلیف گراست و اصولاً دینداری بدون مسئولیّت پذیری و تعهّد معنایی ندارد. در ادامه به اهمیّت مسئولیّت پذیری و جایگاه آن در قرآن و سنّت می پردازیم.

در قرآن مجید آیات فراوانی وجود دارد که اهمیّت مسئولیّت پذیری و وظیفه شناسی را برای انسان بیان کرده است؛ به عنوان مثال قبول مسئولیّت در قرآن ، به بار سنگین تشبیه شده است.

خداوند در قرآن می فرماید:

وَلا تَزِروا وازِرَةً وِِِِزرَ اُخری...

هیچ گناهکاری بار گناه دیگری را بر دوش نمی کشد

در این آیه «وزر» به معنی سنگین است و در برخی از تفاسیر به معنای «گناه» و «مسئولیّت» نیز آمده است. خداوند در این آیه ما را به این معنا رهنمون می شود که بار سنگین مسئولیّت را احدی خود انسان بر دوش نمی کشد و در روز رستاخیز هر کس مسئول پاسخگویی به اعمال خویش است. و ابعاد این پاسخگویی به قدری وسیع است که حتّی اعضاء و جوارح انسان را نیز در بر می گیرد خداوند در قرآن می فرماید:

وَلا تَقفُ ما لَیسَ لَکَ بِهِ عِلمٌ اِنَّ السَّمعَ وَ البَصَرَ وَالفُؤادَ کُلُّ اولئکَ کانَ عَنهُ مَسئولاً

از آنچه نمی دانی پیروی نکن ؛ چرا که گوش و چشم و دلها همه مسئولند

خداوند در وصف مؤمنان می فرماید :

اِنَّما المُؤمِنونَ الّذینَ اِذا ذُکِرَ اللهُ وَجِلَت قُلوبُهُم

مؤمنان کسانی هستند که هر وقت نام خدا برده شود دلهایشان ترسان گردد

«وجل»؛ همان حالت خوف و ترسی است که سرچشمه آن گاهی بخاطر درک مسئولیّتها و احتمال عدم قیام به وظایف لازم در برابر خدا می باشد که این حالت به عنوان یکی از صفات مؤمنان ذکر شده است.

مسئولیّت پذیری از چنان اهمیّتی برخوردار است که در بسیاری از تفاسیر از امانت الهی، به همان تعهّد و قبول مسئولیّت یاد شده است و علّت اینکه این امانت عظیم ، به انسان سپرده شد این بود که او این قابلیّت را داشت و می توانست ولایت الهی را پذیرا گردد ؛ یعنی در جادّه عبودیّت و کمال بسوی معبود لایزال سیر کند؛ چنانکه خداوند در قرآن می فرماید:

اِنّا عَرَضنا الاَمانَةَ عَلَی السَّماوَاتِ وَالاَرضِ وَ الجِبالِ فَاَبَینَ اَن یَحمِلنَها وَ اَشفَقنَ مِنهَا وحَمَلَهَا الاِنسَانُ اِنَّهُ کانَ ظَلُوماً جَهُولاً

ما امانت را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه داشتیم آنها از حمل آن ابا کردند و از آن هراس داشتند امّا انسان، آن را بر دوش کشید، او بسیار ظالم و جاهل بود.

مسئولیّت پذیری درلسان روایات نیز همواره از اهمیّت بالایی برخوردار بوده است. امام علی-علیه السّلام- آنچنان خود را در پیشگاه خدا مسئول می داند که حتّی دریاره آنچه می گوید وجود خویش را ضامن قرار داده و می فرماید:

ذِمَّتی بِما اَقُولُ رَهِینَةٌ وَ اَنا بِهِ زَعِیمٌ

عهده ام در گرو درستی سخنم قرار دارد و نسبت به آن ضامن و پایبندم

و همین احساس مسئولیّت بود که ایشان را به قبول خلافت وادار کرد چنانکه می فرمایند:

هان به خدایی که دانه را شکافت و انسان را بوجود آورد . اگر حضور حاضر و تمام بودن حجّت بر من بخاطر وجود یاور نبود واگر نبود عهدی که خداوند از دانشمندان گرفته که در برابر شکمبارگی هیچ ستمگر و گرسنگی هیچ مظلومی سکوت ننمایند دهنه شتر خلافت را بر کوهانش می انداختم و پایان خلافت را با پیمانه خالی اوّلش سیراب می کردم آنوقت می دیدید که ارزش دنیای شما نزد من از اخلاط دماغ بز کمتر است.15

امام علی علیه السّلام- بارها پیروان خودرا به تقوی درقبال مسئولیّتهایی که بر دوش گرفته اند سفارش کرده و حتّی آنان را در مقابل زمین و حیوانات نیز مسئول دانسته و می فرمایند:

اِتَّقُوااللهَ فِی عِِبادِهِ وَ بِلادِهِ فَاِنَّکُم مَسئُولُونَ حَتّی عَنِ البِقاعِ وَ البَهائِمِ وَ اَطِیعوا اللهَ وَ لا تَعصُوهُ

از خدا نسبت به بندگان و شهرهایش پروا کنید زیرا دارای مسئولیّت هستید حتّی نسبت به زمینها و حیوانات و خداوند را اطاعت کنید و از نافرمانی او بپرهیزید.

البته روایات بسیـاری در این زمیـنه وجود دارد که به دلیل محدودیّت دامـنه بحـث از ذکر آن خودداری می کنیم و در ادامه به ضرورت مسئولیّت پذیری و وظیفه شناسی می پردازیم .

ضرورت مسئولیّت پذیری و وظیفه شناسی

با نظر به مطالبی که گفته شد ، این سئوال پیش می آید که پاسخگو بودن در برابر یک مرجع برتر چه ضرورتی دارد؟ و اگر انسان مسئولیّتی را نمی پذیرفت چه اتّفاقی می افتاد؟

همانطور که می دانیم آفرینش انسان و جهان ، هدفدار بوده است و هدف از آفرینش انسان عبادت و بندگی خداوند می باشد . خداوند در قرآن می فرماید :

وَما خَلَقتُ الجِنَّ وَ الاِنسَ اِلّا لِیَعبُدُونَ

جن و انس را نیافریدم جز اینکه مرا عبادت کنند.

خداوند متعال راه رسیدن به قرب الهی و طریقه عبادت و بندگی خود را به صورت برنامه هایی به رسول خویش ابلاغ کرده است و پس از پیامبر - صلّی الله علیه و اله اوصیاء او وظیفه آموزش معارف دین را بر عهده دارند . در این میان ما مسلمانان که به این دعوت لبّیک گفته ایم وظایف و مسئولیّتهایی پیدا می کنیم که عمل به آنها ما را به کمال انسانی خویش نزدیک می سازد .

بزرگترین مسئولیّت انسان، در برابر نعمت هدایت و ولایت می باشد ؛ چرا که بدون تشریع دین و هدایت انسان،تمامی راهها به سوی کمال و سعادت او مسدود می شد . امام رضا علیه السّلام- می فرمایند:

اِنَّ اَوَّلَ ما یُسئَلُ عَنهُ العَبدَ یَومَ القیامَةِ الشَّهادَةُ وَ النُّبُوَّةُ وَ مُوالاتِ عَلیِّ بنِ اَبیطالِبِ عَلَیه السّلامِ 18

همانا اولین چیزی که در روز قیامت از بنده سئوال می شود ؛ شهادت به یگانگی خدا و رسالت پیامبر و دوستی علی بن ابیطالب علیه السّلام است

لذا اگر ما در مقابل این نعمتهای ارزشمند که خداوند برای هدایت بشر به او ارزانی داشته است احساس مسئولیّت نکنیم حیاتی پوچ و بی هدف داشته هرگز به مقام والای انسانیّت نائل نمی شویم و اینجاست که ضرورت مسئولیّت پذیری در برابر خداوند متعال مشخّص می شود .

مسئولیّت حقیقی در مقابل خداست

همانطور که در بحثهای قبلی اشاره کردیم؛ دو واژه حقّ و مسئولیّت با یکدیگر ملازم هستند؛ لذا هر کجا سخن از حقّ می شود متقابلاً و غیر مستقیم ، به مسئولیّت و تکلیف در قبال آن حقّ نیز اشاره شده است .

بر اساس بینش دینی ، ما می توانیم برهان اقامه کنیم که چون همه هستی از آن خدای متعال است و او مالک همه چیز است، هرکجا حقّـی باشد، اصالتاً از آن خداست و هیچ حقّـی برای کسـی به خودی خود ثـابت نمی شود ؛ مگر اینکه خداوند، آن حقّ را به آن موجود اعطا کرده باشد . لذا خداوند حقّ تصرّف در هر موجودی را خواهد داشت و از آن طرف هیچ موجودی ، حقّی بر خداوند و سایر موجودات ندارد ؛ چون هیچگونه مالکیّت و خالقیّتی نسبت به آن ندارد . پس نتیجه می گیریم که مسئولیّت واقعی ما در مقابل خداوند است.

در اثبات اینکه مسئولیّت حقیقی در مقابل خداوند است دلایل نقلی بسیلری وجود دارد که ما در اینجا تنها به روایتی از امیرالمؤمنین علی علیه السّلام - اشاره می کنیم که می فرمایند:

و لَو کانَ لِاَحَدٍ اَن یَجرِیَ لَهُ وَ لا یَجرِیَ عَلَیهِ لَکانَ ذلِکَ خالِصاً لِلّهِ سُبحانَهُ دُونَ خَلقِهِ لِقُدرَتِهِ علی عِبادِهِ وَ لعَدلِهِ فی کُلِّ ما جَرَت عَلَیهِ صُرُوفُ قَضائِهِ وَلکِنَّهُ جَعَلَ حَقَّهُ عَلَی العِبادِ اَن یُطِیعُوهُ وَ جَعَلَ جَزاءَهُم عَلَیهِ مُضاعَفَةِ الثَّوابِ تَفَضُّلاً مِنهُ وَ تَوَسُّعاً بِما هُوَ مِنَ المَزِیدِ اَهلُهُ

و اگر کسی را بر دیگری حقّی ثابت است و آن کس را بر وی حقّی نباشد این حقّ فقط برای خدای سبحان است نه غیر او ؛ بخاطر احاطه قدرتش بر بندگان و عدالتش در تمام آنچه که فرمانش در آن جاری است ولی حقّش را بر بندگان چنین مقرّر فرمود که او را بندگی کنند و مزد عبادت را بر عهده خود، برای بندگان ، چند برابر قرار داد به علّت تفضّل و کرمی که دارد و افزون دهی که شایسته و اهل آن است.

حضرت در این روایت تنها خداوند را صاحب حقّ میداند که این حقّ همان اطاعت و بندگی خداست.

نتیجه گیری

مسئوليت از پاسخگويي سرچشمه مي گيرد و در متون اسلامي، مي توان گفت که تمام وظايف ما از آن پاسخ ابتدايي به خدا ناشي مي شود که بر اساس قرآن، خداوند قبل از آفرينش جهان تمامي فرزندان آدم را فرا مي خواند و از آنان مي پرسد «آيا من پروردگارتان نيستم؟ گفتند: چرا» (اعراف، 172) تمامي مسئوليت هاي انسان از اين تصديق نتيجه مي گيرد؛ زيرا با «آري» گفتن، ما امانت الهي را پذيرفته ايم، و بايد در اين جهان آن را به دوش بکشيم. در دل اين امانت، تصديق وحدانيت الهي و پرستش و بندگي نيز نهفته است. کلمه ي «عبد» خدا به واژه ي پرستش و عبادت مربوط است؛ و پذيرش بندگي خدا و جانشيني او در اين جهان بيش از هر چيز به معناي پرستش و عبادت اوست.

تمامي حقوق ما از انجام مسئوليت هايمان منشأ مي گيرد و در ديدگاه اسلامي، مسئوليت ها هميشه قبل از حقوق قرار مي گيرند. گرچه امروزه همه از حقوق انسان دم مي زنند و توجه کمي به مسئوليت هاي انسان معطوف است، اما در عمل، حتي در خود غرب مدرن، در بسياري از موارد مسئوليت ها بر حقوق مقدمند. به طور مثال، قبل از اين که حق رانندگي در جاده هاي عمومي به ما داده شود، بايد بتوانيم راننده اي مسئول باشيم؛ و قبل از اين که اجازه ي اجراي قوانين به ما داده شود، بايد مسئوليت اطلاع از قوانين کشور را پذيرفته باشيم. در اسلام اين ارتباط از بابت مصلحت انديشي نيست، بلکه از اصول محسوب مي شود و پذيرفتن آن بر زمينه هاي فرهنگي و فکري احاطه دارد.

اکنون نه تنها در برابر خداوند مسئوليم، بلکه در برابر آفرينش نيز مسئوليم. متون قديمي مذهبي در واقع سلسله مراتب مسئوليت هاي انسان را تعيين کرده اند. در رأس، مسئوليت ها و وظايف ما در برابر خداوند قرار دارد که به شکل عبادت و پرستش و فرمانبرداري از شريعت او تجلي مي يابد. بعد از آن، مسئوليت در برابر خود انسان قرار دارد. از آن جا که زندگي انسان مقدس است و توسط ما خلق نشده است، ما مسئوليم که روحمان را هم مثل تنمان سالم نگه داريم و به خود صدمه ي روحاني يا جسماني وارد نکنيم (مگر در مورد جنگ و يا ديگر مواردي همچون حمايت از ديگران يا دفاع از خود). به همين دليل، خودکشي در اسلام گناهي بزرگ محسوب مي شود. اين باور مدرن مي گويد «اين بدن من است و هرچه بخواهم با آن انجام مي دهم» در ديدگاه اسلامي ديده نمي شود؛ اسلام مي گويد: «بدن من متعلق به من نيست؛ زيرا من آن را نيافريده ام و به خداوند تعلق دارد. مسئوليت ما در برابر خودمان شامل روح و ذهنمان هم مي شود. بزرگ ترين مسئوليت ما در قبال خودمان در واقع اين است که روحمان را نجات دهيم و خوب باشيم. و اين عملي خودخواهانه نيست؛ زيرا تا خوب نباشي نمي تواني خوب رفتار کني، و نجات روح انسان نيز معرفي تقوا و خير به محيطي است که در آن زندگي مي کنيم. همچنين در برابر ذهنمان مسئوليم که تا آن جا که ممکن است، جوياي آگاهي و حقيقت باشيم.

 

 

 

 

 

 

پی نوشتها:

علی اکبر،دهخدا, لغتنامه دهخدا، تهران ، انتشارات دانشگاه تهران، بی تا، ج34، ص447

علی اکبر ، دهخدا، همان، ج15، ص23211

ر.ک ، علی اکبر، دهخدا، همان، ج5،ص6913

محمّد،معین، فرهنگ فارسی، تهران، انتشارات فردوس، چاپ اوّل، سال 1381ه.ق،ص307

علی اکبر،دهخدا،همان،ج5، ص6823

لویس، معلوف، المنجد، ترجمه محمّد بندر ریگی ، تهران، انتشارات ایران، چاپ چهارّم، ج1,ص308

محمّد بن بابویه،شیخ صدوق،خصال،ترجمه سیّد احمد فهری زنجانی ، شیراز ،انتشارات علمیّه اسلامیّه ،بی تا ، ص 674

تحقیق شماره دوم

 

انسان، مسئولیت پذیر است

خداوند، موجودات بی شماری را در جهان آفریده است که بیهوده و بی هدف آفریده و رها نشده اند، بلکه همه آنها به سوی مقصد و کمالی که خدا برایشان معین فرموده است، در حرکت و تکاپو هستند. در قرآن کریم به این موضوع این گونه اشاره شده است: «ما آسمان و زمین و آنچه را در میان آنهاست، بیهوده نیافریدیم». (ص: 27)

 

و به قول حکیم نظامی گنجوی:

 

کار من و تو بدین درازی          کوتاه کنم که نیست بازی

در این میان انسان به حقیقت کارهایی که انجام می دهد، آگاه است. در آثار و عواقب کردارش می اندیشد و با اراده و اختیار راهی را برمی گزیند گاهی گرفتار غرایزش می شود و در گرداب حیوانیت دست و پا می زند. گاهی نیز روح ملکوتی و عقل انسانی به یاری اش می شتابد و امیال و غرایز نفسانی را به بند می کشد.

 

به گفته مولانا:

 

جان گشوده سوی بالا بال ها    تن زده اندر زمین چنگال ها

میل جان اندر ترقی و شرف     میل تن در کسب اسباب و علف

به برکت تکلیف و حس مسئولیت است که انسان می تواند از چنگال زمین رها شود و به سوی عوالم بالا به پرواز درآید. انسان امانت دار بزرگ خداست. مسئولیت او در پیشگاه خدا، خود و جامعه، بار سنگینی است که در آغاز آفرینش، آن گاه که به آسمان و زمین و کوه ها عرضه شد، آنان به ضعف و ناتوانی خود اقرار کردند و انسان آن را پذیرفت:

 

ما امانت خود را بر آسمان ها و زمین عرضه داشتیم، پس آنها [بر اثر بی لیاقتی] از پذیرش آن امتناع ورزیدند و ترسیدند، لیکن انسان امانت ما را پذیرفت. (احزاب: 72)

 

آسمان بار امانت نتوانست کشید         قرعه فال به نام من دیوانه زدند

حافظ

 

برخی مفسران، امانت را در این آیه، معادل تکلیف دانسته اند و این گونه بود که انسان، موجودی مسئول و مکلف شناخته شد. تکلیف و مسئولیت آدمی گسترده است، یعنی هر انسانی افزون بر آنکه در قبال خود مسئولیت دارد، در برابر دیگران و خدای خود نیز مسئول است. پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در این زمینه می فرماید:

 

همه شما نسبت به زیردستان خود مسئول هستید. پس والی و امیر، نسبت به رعیت خودمسئولیت دارد. مرد، سرپرست خانواده است و نسبت به آنها وظیفه دارد. زن، نگهبان خانه شوهر و فرزندان اوست و نسبت به آنها مسئولیت دارد. بنده هم نگهبان اموال مولای خود می باشد و در این باره مسئول است. آگاه باشید که همه شما بندگان هستید و نسبت به رعیت خود مسئولیت دارید.

 

پیام متن:

1. انسان موجودی آزاد و مختار است و مسیر زندگی خویش را خود برمی گزیند؛

 

2. انسان آزاد و مختار، در قبال خود و جامعه اش مسئول است.

 

مسئولیت انسان در برابر خویش

همه موجودات جهان به سوی کمالی که برایشان در نظر گرفته شده است، در حرکتند و همه شرایط و امکانات لازم برای رسیدن به کمال، از سوی خالق دانا برایشان پیش بینی شده و در اختیارشان قرار گرفته است. اما همه آنها جز انسان، نه علم به هدف دارند و نه راه را خود انتخاب کرده اند، بلکه این خداوند حکیم است که جهان هستی را این گونه تنظیم کرده است که هر موجودی به سوی غایت نهایی خود رهسپار باشد و چاره ای جز این ندارد. چنان که قرآن کریم می فرماید:

 

... رَبُّنَا الَّذی أَعْطی کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدی. (طه: 50)

 

پروردگار ما کسی است که هر چیزی را خلقتی که شایسته اوست داده، سپس آن را هدایت فرموده است.

 

و اما در مورد انسان، خداوند در کلام نورانی خویش قرآن، فرموده است:

 

«أَ فَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناکُمْ عَبَثًا؛ آیا پنداشتید شما را بیهوده آفریدیم؟». (مؤمنون: 115)

 

و در جای دیگر بیان می کند:

 

«أَ یَحْسَبُ اْلإِنْسانُ أَنْ یُتْرَکَ سُدًی؛ آیا انسان پندارد که آزاد و رها و بی مسئولیت است؟» (قیامت: 36)

 

از این آیه ها استفاده می شود که خداوند برای انسان، کمال قرب و منزلت را قائل شده؛ زیرا از او خواسته است که مانند موجودی رها و بی تکلیف، در پی کارهای بیهوده نباشد. در خود احساس مسئولیت را پرورش دهد و همواره خود را مسئول بداند. در نتیجه، هرگز خود را به بهایی کمتر از لقای پروردگار و یا بهشت ابدی نفروشد که در غیر این صورت، به یقین از زیان کاران خواهد بود و به تعبیر حافظ شیرین سخن:

 

یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد  آن که یوسف به زر ناسره بفروخته بود

و یا به قول مولانا:

 

خویشتن نشناخت مسکین آدمی        از فزونی آمد و شد در کمی

خویشتن را آدمی ارزان فروخت          بود اطلس، خویش بر دلقی بدوخت

امام سجاد علیه السلام درباره مسئولیت انسان در قبال خویشتن می فرماید:

 

نیروهای [و استعدادهای] خود را تنها در پیروی از روش خدایی به کارگیر و تا آخرین حد توانایی خود، وجودت را به کمال برسان تا اطاعت گر خدا باشی و نسبت به هر یک ازاعضای خودت که خدا آنها را وسیله کمال و پیشرفت تو قرار داده است، حق آنها را ادا کنی و از خدا در این راه یاری طلبی.

 

پیام متن:

هر موجودی مسیر کمال و تکامل خاص خودش را می پیماید و انسان در این باره آزاد و مختار است.

 

مسئولیت انسان در برابر جامعه

انسان موجودی اجتماعی است. او به تنهایی توانایی برطرف کردن نیازهای خود را ندارد. او هم در تأمین نیازهای مادی، مانند: خوراک، پوشاک، مسکن و غیره نیازمند همکاری با دیگران است و هم در تأمین نیازهای معنوی،مانند: دوستی و مهرورزی و مانند آنها به فردی احتیاج دارد که او را دوست بدارد و او نیز آن را دوست داشته باشد. بنابراین، انسان ناگزیر از حیات اجتماعی است و بسیاری از موهبت های زندگی خویش را مدیون جامعه می داند و او همواره از دیگران خیر و برکت دریافت می دارد. در سایه تعامل با اجتماع از غم و نگرانی آزاردهنده تنهایی رها می شود، بر لبانش گل لبخند می شکفد و بر علم و تجربه و آگاهی های او افزوده می شود. و این گونه است که دست لطف و مهر خداوند را احساس می کند، چنان که رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله می فرماید: «دست خداوند به همراه جماعت است».

 

آثار سودمندی که به برکت ارتباط با جامعه و اجتماع نصیب انسان می شود، بی شک سبب ایجاد حس مسئولیت آدمی در برابر آنان خواهد شد و در این رهگذر، کمترین وظیفه او، بازداشتن خویش از آزار رساندن به دیگران است که به تعبیر حافظ:

 

مباش در پی آزار و هر چه خواهی کن  که در طریقت ما، غیر این گناهی نیست

بر این اساس، تنها در سایه احساس مسئولیت در برابر جامعه است که رعایت حقوق دیگران معنا پیدامی کند و شومی ظلم و ستم آشکار می شود. باز هم، تنها به همین سبب است که با دیدن رنج گرسنگی و فقر و اندوه در چهره دیگران، روح آدمی آزار می بیند و بی تفاوتی برای او واژه نامأنوسی می شود. به راستی:

 

تو کز محنت دیگران بی غمی  نشاید که نامت نهند آدمی

سعدی

 

پیام متن:

1. انسان موجودی اجتماعی است و نیازمند به جامعه؛

 

2. رابطه انسان و اجتماع، رابطه هدفمند و متقابل است و فرد در برابر دیگران نیز مسئول است.

 

مسئولیت انسان در برابر خانواده

خانواده، کوچک ترین واحد اجتماع است. با بستن پیمان ازدواج میان زن و مرد، زندگی مشترک آنها آغاز می شود و این نقطه شروع شکل گیری خانواده است که با تولد فرزند، نظم و قوام می یابد. ازدواج و سپس تشکیل خانواده، زن و مرد را از پریشانی و بی هدفی نجات می دهد و اطمینان و آرامش را به آنان هدیه می کند. در فرهنگ دینی اسلام، خانواده کانونی مقدس است. بدین جهت، بنای زندگی خانوادگی را بر حقوقی که نکته های ظریف و دقیق در آن هست، استوار می کند. بر همین اساس، همسران در قبال یکدیگر مسئولند و حقوقی بر گردن هم دارند. از امام سجاد علیه السلام روایت است:

 

بدان که خداوند، همسرت را مایه آرامش و الفت تو قرار داد و به سبب آن، تو را از خطاها ولغزش ها بازداشت. بنابراین، از او سپاس گزار باش و او را احترام کن و از اشتباه ها و لغزش های او درگذر.

 

پدر و مادر نیز در امر تربیت فرزندان خود مسئول هستند. امام سجاد علیه السلام در این باره می فرماید:

 

فرزند، قسمتی از وجود توست، خوبی و بدی او با تو ارتباط پیدا می کند. پس، در تربیت و راهنمایی او به پروردگارش و کمک به او در اطاعت از آموزه های الهی، باید کوشا باشی. بنابراین، با او چنان رفتار کن که در دنیا آثار نیک تربیت تو، زیورو مایه سرافرازی تو باشد و در آخرت نیز بر اثر انجام وظیفه، در پیشگاه خدا شرمنده نباشی.

 

پیام متن:

هر انسانی در برابر خانوده و فرزندانش مسئول است.

 

مسئولیت انسان در برابر خویشاوندان

خویشاوندی میان افراد، نوعی هم بستگی روانی و عاطفی ایجاد می کند و در نتیجه، افراد فامیل، خود را به یکدیگر نزدیک تر احساس می کنند. از رفت و آمد بین بستگان، در متون دین به «صله رحم» یاد شده است. مرحوم نراقی رحمه الله در تعریف و توضیح صله رحم می نویسد:

 

... مراد از صله رحم که صله آن واجب و قطع آن حرام است، هر خویشاوند نسبی است که به خویشی معروف باشد. اگرچه نسبت بسیار دوری [با انسان] داشته باشد و محرَمیتی در میان نباشد.

 

خویشاوندان باید در سختی ها به کمک هم بشتابند و کمبودهای مالی و معنوی یکدیگر را برطرف کنند و به تدریج زمینه مناسبی برای رشد و تعالی همدیگر فراهم آورند. حضرت علی علیه السلام ، این مطلب را با سخنی زیبا و تشبیه جالبی بیان فرموده است:

 

خویشاوندان خود را اکرام کن، زیرا آنان برای تو به منزله بال هایی هستند که به کمک آنان قادر به پرواز می شوی. مأوایی هستند که به سوی آنان بازمی گردی و آنها دستان تواند که به وسیله آنها به هدف و مطلوب [خود [می رسی.

 

دست هایی که انسان را به هدف می رساند و آرزوهایش را به بار می نشاند، همان خویشاوندان و آشنایان او هستند. بنابراین، آدمی باید این ارتباط خویشی را هر چه بیشتر حفظ کند و قوت بخشد و هیچ عاقلانه نیست که انسان این دست های ارزشمند و پرتوان خود را با بریدن از خویشاوندان قطع کند. رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در کلامی فرموده است: «اگر [آدمی[ برای ایجاد ارتباط با یک خویشاوند، نیازمند پیمودن یک سال راه باشد، زیبنده است».

 

صله رحم و دید و بازدید از اقوام، از حقوق ویژه و متقابل انسان هاست. حتی اگر یکی از خویشاوندان به وظیفه خود عمل نکرد و پیوند خویشاوندی را قطع کرد، باز هم طرف مقابل، مجاز به مقابله به مثل نیست و تکلیف از دوش او برداشته نمی شود، بلکه تأکید بیشتری برای پیوند خویشاوندی با این گونه افراد شده است. امام سجاد علیه السلام ، این عمل را هم سنگ جهاد می شمارد و می فرماید:

 

هیچ گامی نزد خدای متعال محبوب تر از دو گام نیست: یکی گامی که مؤمن با آن در راه خدا صف [جنگ [می بندد ودیگری گامی که برای پیوند با خویشاوندی که قطع رحم کرده است، برداشته می شود.

 

پیام متن:

1. صله رحم از حقوق متقابل انسان هاست.

 

2. پیوند با خویشاوندی که قطع ارتباط کرده است، همانند جهاد در راه خداست.

 

مسئولیت انسان در برابر همسایگان

یکی از مسئولیت های اجتماعی انسان مسلمان، چگونگی رفتار او با همسایه است. در تعریف همسایه آمده است: «هم دیوار، دو تن که در کنار هم خانه دارند.» پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله ، حد همسایگی را چهل خانه از چهار طرف خانه انسان تعیین کرده است. در حدیث دیگری پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله همسایگان را به سه گروه تقسیم می کند: 1. همسایه ای که صاحب سه حق است: حق همسایگی، حق خویشاوندی و حق مسلمانی. 2. همسایه ای که صاحب دو حق است: حق همسایگی و حق مسلمانی. 3. همسایه ای که یک حق بیشتر ندارد و آن همسایه، فرد مشرک و غیرمسلمان است، ولی در همسایگی مسلمانان زندگی می کند. دقت به کاررفته در این تقسیم بندی، بیان کننده گستردگی و اهمیت تعهد ما در قبال همسایگان است. به اندازه ای که حتی اگر مُشرکی در همسایگی خانه ما سکونت داشته باشد، حسن معاشرت با او نیز تأکید شده است.

 

امام محمد غزالی در کیمیای سعادت می نویسد:

 

یکی از بزرگان از موشِ بسیار [در خانه اش] رنج می کشید. [به او] گفتند: چرا گربه ای [به خانه ات] نمی آوری؟ گفت: می ترسم موش صدای گربه را بشنود و به خانه همسایه رود. آن گاه چیزی را که برای خود نپسندیده بودم، برای همسایه پسندیده باشم.

 

امام سجاد علیه السلام درباره لزوم رعایت حقوق همسایه می فرماید:

 

حق همسایه آن است که اگر از تو کمک طلبد، به یاری اش بشتابی. اگر از تو وام خواهد، به او وام دهی. چون تهی دست گردد، دستگیری اش کنی. چون بیمار شود، به عیادتش روی. هنگامی که خیری به او روی آورد، او را تهنیت و مبارکباد گویی. چون گرفتاری به او روی آورد، دلداری اش دهی و چون بمیرد، جنازه اش را مشایعت کنی. ساختمان خانه ات را بلندتر از ساختمان خانه اش نبری، مگر با اجازه او. بوی غذایت موجب آزار و اذیت او نشود، مگر اینکه او را از آن غذا سهمی دهی. چون میوه ای خریدی، بخشی از آن را به او هدیه کن و اگر این کار را نمی کنی، آن میوه را پنهانی به خانه ات ببر. فرزندت میوه را به دست نگیرد و به کوچه نرود، مبادا کودکان همسایه از حسرت آن رنج برند.

 

پیام متن:

1. در اسلام به حسن معاشرت با همسایه سفارش شده است، اگرچه مشرک باشد؛

 

2. طمع نداشتن به دارایی همسایه و دوری از آزار و اذیت او، از نشانه های خوش همسایگی است.

 

مسئولیت انسان در برابر مسلمانان

مسلمان بودن، حقوق و تکلیف های ویژه ای را برای فرد موجب می شود که یکی از اینها، تکلیف مسئولیت در برابر هم کیشان است. مسلمان، هویتی ملی و حقوقی دارد که با آن هویت، حق حیات اجتماعی می یابد و جان و مال و ناموس و آبرویش در محدوده حکومت اسلامی محترم است. برای کسب این هویت، کافی است که اصول عقاید دین اسلام را بپذیرد و تسلیم آموزه های دین باشد. چنین فردی، در جامعه اسلامی مسلمان خوانده می شود و حقوق و تکالیف فردی و اجتماعی به او تعلق می گیرد. رسیدگی به امور مسلمانان و کوشش برای رفع مشکلات و نیازمندی های آنان، وظیفه هر فرد مسلمان است، تا آنجا که ترک این وظیفه را مساوی با مسلمان نبودن دانسته اند.

 

چنان که از امام صادق علیه السلام ، در این زمینه نقل است: «هر کس به امور مسلمانان اهتمام نداشته باشد، مسلمان نیست».

 

هدف عمده دقت و رسیدگی در کارهای مسلمانان، یاری رساندن به آنان و رفع محرومیت ها و ستم ها از زندگی پررنج آنهاست. تا حدی که به سطح مطلوب زندگی امت اسلامی برسند و گفته پروردگار حیکم در موردشان مصداق یابد: « ... خداوند هرگز بر [زیان [مؤمنان، برای کافران راه [تسلطی [قرار نداده است». (نساء: 141)

 

پیام متن:

به فرموده امام صادق علیه السلام ، اهتمام نداشتن به امور مسلمانان، موجب خروج از دایره اسلام است.

 

مسئولیت انسان در برابر هم نوعان

دگردوستی، یکی از ویژگی های پسندیده اخلاقی است که روابط جوامع بشری را محکم می کند و زندگی را برای عموم انسان ها دل نشین و رضایت بخش می سازد. امامان گرامی اسلام نیز آن را یکی از عوامل خوشبختی و بهزیستی همه انسان ها معرفی و عموم مردم روی زمین را به آن سفارش کرده اند. امام موسی کاظم علیه السلام در این زمینه می فرماید:

 

زندگی مردم روی زمین همواره آمیخته با رحمت و عطوفت خواهد بود، مادامی که یکدیگر را دوست بدارند، ادای امانت کنند و بروفق عدالت عمل کنند.

 

از فرازهای درخشان عهدنامه مالک اشتر که از زبان مولا علی علیه السلام بیان شده، این عبارت است:

 

[النّاسُ] صنفان: اِمّا أخٌ لَکَ فی الدّین اَوْ نَظیرٌ لَک فی الخلق.

 

مردم دو دسته اند: دسته ای برادر دینی تو و دسته دیگر همانند تو در آفرینش هستند.

 

در واقع، حضرت علی علیه السلام در این کلام حس مسئولیت مالک اشتر و همه انسان ها را از دایره مسلمانان فراتر برده و بر همگان تعمیم داده است. مسلمان هر کجای این دنیا که باشد، نمی تواند درد و رنج دیگران را ببیند، ولی آرام و بی توجه از کنارشان بگذرد، بلکه می کوشد تا غبار اندوه و ناامیدی را از چهره هم نوعانش پاک کند و کارها و رفتارش، مرهمی برای سختی ها و دردهای آنان باشد.

 

حضرت علی علیه السلام در سخنی زیبا، در نهج البلاغه فرموده است:

 

... به من خبر رسیده که مردی از لشکر شام به خانه زنی غیرمسلمان که در پناه حکومت اسلام بوده اند، وارد شده و خلخال و دستبند و گردن بند و گوشواره های آنها را به غارت برده است، در حالی که هیچ وسیله ای برای دفاع، غیر از گریه و التماس کردن نداشته اند. لشکرشام با غنیمت های فراوان رفتند، بدون اینکه حتی یک نفر آنان زخمی بردارد و یا قطره خونی از او ریخته شود. اگر برای این حادثه تلخ، مسلمانی از روی تأسف بمیرد، ملامت نخواهد شد و از نظر من سزاوار است!

 

بدین گونه، حضرت علی علیه السلام سکوت در برابر ستم های رفته بر مردم را جایز نمی داند و در این میان، تفاوتی در مسلمان و غیرمسلمان بودن انسان ها نمی گذارد و این، نشان دهنده اوج مسئولیت انسان مسلمان، در برابر هم نوعانش است.

 

پیام متن:

دگر دوستی، یکی از عوامل آرامش و صلح پایدار در جهان است.

 

مسئولیت انسان در برابر طبیعت

منابع طبیعی، ثروتی است که طبیعت برای استفاده انسان ها فراهم ساخته است و عامل انسانی، در پدید آمدن آن نقشی ندارد. ازبین بردن منابع طبیعی و آلوده ساختن محیط زیست، یکی از بزرگ ترین مشکلات عصر حاضر است که زندگی بشر را به خطر می اندازد. به عقیده دانشمندان، بیشتر نابسامانی های طبیعی، مانند: سیل ها، پیشروی آب دریاها، کاهش سفره های زیرزمینی و آسیب پذیری لایه اوزن، به علت نابودی و آلوده سازی محیط زیست است. از نگاه آموزه های دینی، محافظت از منابع طبیعی و محیط زیست، از مهم ترین مسائل اخلاقی ـ اقتصادی به شمارمی رود.

 

قرآن کریم در بیان پاره ای از مسائل اقتصادی، با نگاهی جامع و فراگیر، انسان را از هر گونه فساد در زمین باز می دارد و می فرماید:

 

«وَ لا تُفْسِدُوا فِی اْلأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها؛ در زمین، پس از اصلاح آن فساد مکنید». (اعراف: 85)

 

بدیهی است که نابودی منابع و آلودن محیط زندگی، از مصداق های فساد در زمین هستند. در روایت های اسلامی، زمین، منبع خیر و برکت و همچون مادری مهربان دانسته شده که نگهداری سالم آن بر همگان لازم است. رسول خدا صلی الله علیه و آله در این باره می فرماید: «از زمین محافظت کنید، چرا که زمین اصل و منشأ شماست».

 

در جای دیگر نیز فرمود: «جز به هنگام ضرورت، درخت را قطع مکنید.» و در حدیثی از ایشان: «آبیاری درخت همانند سیراب کردن مؤمن تشنه دانسته شده است».

 

بنابراین، از مجموع آموزه های دینی که بر حفظ و مواظبت از طبیعت و منابع طبیعی تأکید شده است، استفاده می شود که همه انسان ها در برابر طبیعت خداداد مسئول هستند و باید در حفظ آن کوشا باشند. گفتنی است، جاذبه های زیبای طبیعت، اعم از جنگل ها، دشت ها، صحراها، گل ها و گیاهان، از عوامل مهم ایجاد آرامش و نشاط در آدمی هستند. از این رو، نابودی غیرمنطقی و غیراصولی این نعمت های دلربای خداوندی، به معنای از بین بردن نشاط و امنیت خاطر مردم و گرفتارساختن آنها به اندوه و ناامیدی و افسردگی خواهد بود.

 

پیام متن:

همه انسان ها در برابر طبیعت و محیط زیست، مسئول هستند.




منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 20 بهمن 1393 ساعت: 19:08 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,
نظرات(7)

گردشگری و حفاظت از محیط زیست

بازديد: 1315

 

گردشگری و حفاظت از محیط زیست

چکیده

دنیای صنعتی امروز سبب شده تا انسانها، برای رهایی از هر نوع تنش و فشارهای روحی و روانی و برای دستیابی به آرامش درونی، به دامان طبیعت پناه ببرند و به این وسیله انرژی از دست رفته خود را دوباره بدست آورند. زیرا انسانها به طور ذاتی دوست دارند به اصل و منشا خود، یعنی طبیعت بازگردند. اما استفاده انسانها از طبیعت چه اثراتی می­تواند داشته باشد؟ آیا این اثرات مثبت است یا منفی؟ در بررسی هایی که در این زمینه انجام شد معلوم گردید استفاده مردم از جنگلها و یا پارکهای جنگلی، سبب شده است که به پوشش گیاهی آسیبهای فراوانی وارد گردد. مثلا در تحقیقاتی که بر روی پارک جنگلی نور در استان مازندران به عمل آمده، مشخص شد که استفاده تفرجی مردم از این پارک، در پوشش گیاهی و تنوع زیستی تغییراتی را به وجود آورده ولی این تغییرات در همه جای این پارک یکسان نیست. در بعضی از قسمت­های این پارک، بسته به وضعیت خاک آن صدمات، بیشتر بوده است. در جاهایی که خاک سطحی تر وکم عمق تر است اثرات منفی بر روی پوشش گیاهی بیشتر است. در این مقاله سعی شده است، اثرات مثبت و منفی گردشگری بر محیط زیست و پوشش گیاهی مورد بررسی قرار گیرد.

کلید واژه ها:

طبیعت گردی، صنعت جهانگردی و محیط زیست، عوامل تخریب محیط زیست ، اثرات مثبت و منفی

 

 

 

 

 

گردشگری

مقدمه

به طور کلی انسانها با اعمال و رفتار خود هم می­توانند موجب تخریب طبیعت و محیط زیست خود شوند و هم می­توانند با به کار بردن اصول فنی و علم و دانش خود باعث تنوع زیستی و پوشش گیاهی و وسعت جنگلها شوند. انسان توانسته است با به کار گیری علم و دانش، از گونه های مختلف گیاهی و جانوری، مراقبت بیشتری به عمل آورد. به ویژه گونه هایی که در معرض انقراض هستند، بیشتر مورد توجه قرار گرفته اند. همچنین انسان با به کارگیری اصول فنی و علم ژنتیک، توانسته است انواع و اقسام گیاهان را در شرایط نامناسب تکثیر نماید. اما به نظر می­رسد، پیشرفت صنعت در عناصر مختلف و در نقاط مختلف، عدم تعادل ایجاد کرده و باعث تغییر زندگی جانوران وگیاهان شده است. به ویژه در صنعت گردشگری این امر واضح تر خود را نشان داده و تاثیرات منفی بیشتری بر محیط زیست گذاشته است. اما در این میان اثرات مثبت آن را نیز نباید نادیده گرفت. در این زمینه هرچه آگاهی مردم، چه مردم بومی و چه گردشگران در رابطه با حفظ محیط زیست و پوشش گیاهی بیشتر باشد، مسلما اثرات مثبت گردشگری بیشتر خواهد بود و این امر همکاری دولت و بخش خصوصی را می­طلبد.

 


 

بیان مسئله

در مناطق مختلف جهان، توسعه گردشگری و توریسم با حفاظت محیط زیست همراه است و دولتها در این زمینه تاکید فراوانی دارند. در کشورهای توسعه یافته و یا در حال توسعه، این تاکیدات تاثیر بیشتری داشته است. زیرا در این کشورها به ویژه کشورهای در حال توسعه، اشکال دیگر توسعه اقتصادی، مثل تولید و استخراج و یا منابع طبیعی مثل نفت و گاز وجود ندارد و توریسم منبع بسیار خوبی برای کسب درآمد برای این کشورها شده است. ولی در بعضی از کشورهای جهان سوم، به خصوص در کشور ما حفاظت از محیط زیست و پوشش گیاهی به صورت یک فرهنگ در نیامده و تاکیدات دولت هم روی افراد منطقه و هم روی گردشگران هنوز تاثیر به سزایی نداشته است. اکثر مردم نسبت به محل زندگی و خانه خود بسیار حساس هستند و هیچگونه آلودگی و زباله را تحمل نمی­کنند. ولی به محض اینکه از خانه خارج می­شوند، دیگر آن احساس مسئولیت را ندارند و ریختن زباله برای شان یک امر عادی می­شود. با این حال معلوم شده است که توریسم در بلند مدت می­تواند باعث شکوفایی اقتصاد محلی، ملی و حتی جهانی شود. این شکوفایی به این بستگی داردکه محیط زیست طبیعی از سطح بالایی برخوردار باشد و باعث رضایتمندی گردشگران گردد.    

طبیعت گردی

طبیعت گردی یا گردشگری بر مبنای طبیعت از شاخه های بسیار گسترده و همچنین به سرعت در حال گسترش گردشگری به شمار می­رود. چنانکه پیش بینی می­شود، رشد این گونه از گردشگری سالیانه تا 6 در صد (5/1 برابرمتوسط پیش بینی رشد صنعت گردشگری و 3 برابر متوسط رشد اقتصاد جهانی طی دهه آتی) خواهد بود. زیرشاخه های طبیعت گردی بر اساس تنوع محیط های طبیعی و انگیزه های بهره مندی از آن بسیار گسترده و پراکنده اند. گردشگری مبتنی بر طبیعت، در محیط های بسته ساخته دست بشر همچون باغ وحش ها، باغهای گیاه شناسی، باغهای پرندگان و آکواریوم ها و در محیط باز طبیعی قابل انجام است. در این گونه از گردشگری، هدف گردشگر می­تواند شامل: لذت از طبیعت بکر، ماجراجویی، آموزش، گذران اوقات فراغت، تفرج و یا حتی درمان باشد. گونه های گردشگری بر مبنای طبیعت شامل:

1- دریا و محیط آبی: جستجوی صدف و اشیا دریایی در سواحل، قایق سواری، دریانوردی، حمام آفتاب، اسکی روی آب، شنا کردن در سواحل و موج سواری.

2- ماجراجویانه: غار نوردی، سورتمه سواری، پرش از صخره های کنار ساحل، پایین آمدن از کوه با اسکی، صحرانوردی با خودروهای مخصوص، کایت سواری، دریانوردی در دریاهای یخ زده، دوچرخه سواری در کوهستان، کوهنوردی و غیره.

3- گردشگری بر مبنای گردآوری چیزی از محیط: تمشک چینی، ماهیگیری، شکار و قارچ چینی.

4- سلامتی: لجن درمانی، استفاده از چشمه های آب گرم و معدنی.

5- محیط های بسته: آکواریوم، باغ وحش، باغ گیاه شناسی و باغ پرندگان.

6- مشاهده طبیعت: عکاسی از طبیعت، آموزش و تحقیق در محیط طبیعی، مشاهده ستارگان و تماشای والها. ( رنجبریان و زاهدی. 1390: صص 77 و78).

صنعت جهانگردی و محیط زیست

در سال 2010  بیش از یک میلیارد نفر از جمعیت کره زمین به جهانگردی و سیر و سیاحت در اقصا نقاط جهان پرداختند. این جمعیت انبوه سبب شد که ساحل دریاها، استراحتگاههای کوهستانی، مراکز آثار تاریخی و ییلاق های خوش آب و هوا دچار مشکل شوند و انبوه جمعیت، حیات این منطقه را دستخوش تهدید کند. یکی از راههایی که می­توان با این پدیده مبارزه کرد و از بهره برداری بیش از حد منابع طبیعی و آثار فرهنگی، جلوگیری نمود این است که ورود افراد گردشگر به این مناطق محدود گردد و بیش از ظرفیت این نقاط از آنها بهره برداری نشود. مسائل محیطی مانند تغییر آب و هوای کره زمین، لایه ازون، ذوب شدن یخها، تخریب جنگلها و پس مانده های اتمی از جمله مسائلی هستند که مورد توجه آژانس های بین المللی قرار می­گیرند. صنعت گردشگری نیاز به توسعه سالم اقتصادی و حفظ منابع طبیعی دارد. در این راستا، لازم است از یک سو یکپارچگی فرهنگ ملی و مزایای اشتغال زایی و از سوی دیگر اثرات تغییرات سریع آب و هوا بر مناطق پذیرای جهانگردان مثل سواحل دریاها مورد بررسی قرار گیرند (وای-گی و سولا. 1390: ص 56).

حتی جهانگردی مبتنی بر سیستم اقتصادی هم زیان های خاص خود را دارد. مقصود از جهانگردی اقتصادی که یکی از شاخه های جهانگردی است، این است که طبقه میانی جامعه که دارای آموزش و درآمدکافی هستند به مسافرت و جهانگردی بروند، بدون اینکه محیط زیست را تخریب کنند. ولی با این وجود هنوز تهدیدی بر مناطق قطب جنوب، جنگل های پر باران مناطق حاره یا جزیره های دور افتاده وجود دارد. سازمان هایی چون «سازمان جهانی جهانگردی»، «شورای جهانگردی و مسافرت های جهانی» و «سازمان جهانگردی آسیا و حوزه اقیانوس آرام» از جمله نهادها و سازمان های منطقه ای و بین المللی هستند که برای حفظ محیط زیست و منابع طبیعی، سیاست ها، قوانین، راهنما ها و دستور العمل هایی را صادر می کنند. در هر بخش از این صنعت اقداماتی برای حفظ محیط زیست صورت می گیرد. به تازگی صنعت هتلداری در تلاش چشم گیر، سعی کرده است مانع مصرف بیش از حد انرژی شود و می­کوشد تا فاضلاب های حاصل از مواد ضد عفونی کننده و پاک کننده را کاهش دهد و بسیاری از اقلام مانند صابون، محصولات کاغذی و پلاستیکی را بازیافت نماید. (همان: ص 57)

عوامل تخریب محیط زیست

   انجمن جهانی سفر و جهانگردی، با بررسی پیامدهای اثرات جهانگردی، قطعنامه ای را در حمایت از جهانگردی منتشر کرده است. مفاد این قطعنامه بیانگر آن است که انجمن توجه ویژه ای به اصلاح اثرات مخرب بر محیط زیست دارد. در گزارش  این انجمن آمده است که: «درباره علل مشکلات زیست محیطی بحثهای بسیاری شده است، اما هنوز نمی توان این علل را با اطمینان تحلیل و بررسی کرد. حتی در این میان کسانی هستند که به برخی از مشکلات به دیده تردید می نگرند. با این حال مسلم است که محیط زیست به علت فعالیت های انسان در حال دگرگون شدن است و در صوتی که اقدامی موثر و کارساز انجام نشود، ممکن است با پیامد های فاجعه باری مواجه شویم». انجمن جهانی سفر و جهانگردی، در پنج بخش به بررسی پیامدهای مهم زیست محیطی اقدام کرده است:

1-گرمایش زمین.

2-آسیب دیدگی لایه ازون.

3-باران های اسیدی.

4-کم و آلوده شدن منابع آب.

5-کاهش و آلودگی منابع خشکی مورد نظر پروژه های جهانگردی.

در این بررسی ها انجمن جهانی سفر و جهانگردی توجه خاصی به آلودگی منابع خشکی و کاهش آن مبذول داشته است. واضح است که مشکلات ناشی از کاهش منابع خشکی مورد توجه پروژه های جهانگردی در دراز مدت بسیار جدی است. (­گلدنر و ریچی، 1390: ص 85).

اثرات مثبت گردشگری بر محیط زیست

صنایع توریستی در صورتی که همراه با حفاظت از پوشش های طبیعی، خاک وآب و هوا باشد از جمله سودمند ترین صنایع خواهد بود و باعث اشتغال زایی در سطح وسیع می گردد. اشتغال زایی می­تواند در شغلها و حرفه های مختلف از جمله: صنایع حمل و نقل، صنایع غذایی، صنایع دستی، هتلداری و غیره صورت پذیرد. همچنین مورد استفاده قرار دادن زمین ها و مناطق توسعه یافته به فعالیتهای تفریحی باعث اشتغال زایی و تولید درآمد می­شود. مهمتر از همه اینکه، صنعت توریسم به عنوان یک صنعت پاکیزه مورد توجه قرار گرفته است. زیرا این صنعت هیچگونه آلودگی برای محیط زیست به وجود نمی­آورد و به جای کارخانه های آلوده کننده، بر پایه رستورانها و هتلها بنا شده است. از آن گذشته پیش بینی می­شود که گردشگری در طبیعت، بخش اعظم بازار گردشگری سالهای آینده را به خود اختصاص دهند. در واقع این نوع گردشگری، جهت ارتقای پیشرفت اقتصادی هر کشور، مردم بومی منطقه و حفظ ارزشهای طبیعی، زیست محیطی و فرهنگی مناطق گردشگری، مناسب تشخیص داده شده است. به همین لحاظ توسعه این بخش جزء اهداف اصلی صنعت گردشگری در نظر گرفته می­شود (حسینی و هوشیارخواه. 1384: 104). همچنین صنعت جهانگردی قادر است کانون توجه را به مسائل مهم زیست محیطی معطوف کند و پایه گذار طرح هایی باشد که موجب حفظ و حراست از محیط زیست می شود. به عنوان مثال: جهانگردی می­تواند توجه عموم را به مسئله تنوع گونه های حیوانات و گیاهان بسیاری که در خطر انقراض هستند جلب کند (رهبری. 1384:  175)

اثرات منفی گردشگری بر محیط زیست

  جهانگردی می­تواند محیط زیست طبیعی را به خطر اندازد، باعث تغییر آن شود و اثرات منفی بسیار زیادی بر روی آن بگذارد. بازدیدکنندگان طبیعت، ضایعات وآلودگی تولید می کنند. آلودگی هایی مثل: آلودگی آب، آلودگی هوا، ضایعات جامد و آلودگی صوتی و بصری. جاذبه های طبیعی با استفاده نادرست یا بیش از حد، می­تواند در معرض خطر قرار گیرد. احداث خدمات برای جهانگردان می تواند موجب تغییر و دگرگونی چشم اندازهای طبیعی شود. برای مثال: آلودگی بصری می تواند از طریق نصب زیاد بیلبوردها روی دهد. همزمان با توسعه جهانگردی، تقاضا برای زمین افزایش می یابد. به خصوص برای نواحی عمده و درجه اول، مانند زمین های ساحلی، چشم اندازهای ویژه وکوه ها. بدون دوراندیشی، چشم اندازهای طبیعی و فضاهای باز ممکن است از بین بروند. تخریب یا زیان رساندن به گونه های گیاهی یا جانوری می تواند با جمع آوری گیاهان و جانواران مورد پسند، برای فروش یا نگهداری، و یا لگدکوب کردن زمین روی دهد. جهانگردان یا مشاغلی که خدماتی بر آنها ارائه می دهند اغلب، گیاهان، جانوران، صخره ها، فسیل ها، مرجان ها و آثار فرهنگی و هنری را در یک منطقه از بین می­برند. بازدیدهای کنترل نشده یا بیش از اندازه، توسط بازدیدکنندگان می تواند کیفیت چشم اندازهای طبیعی، مکان ها و بناهای تاریخی را تنزل دهد. در جایی که آب نایاب است، جهانگردان می توانند موجودی ذخیره در دسترس را هدر دهند. مسافران همچنین می توانند به طور غیر عمدی گونه های غیر بومی را معرفی کنند که این مسئله می تواند موجب افزایش تجارت حیوانات وگیاهان شود. جریان پیوسته و دائمی بازدید کنندگان با تأثیر بر زندگی حیوانات اهلی و مختل کردن چرخه تولید مثل و تغییر در رفتار های طبیعی آنان، ممکن است موجب از هم گسیخته شدن حیات وحش شود (­گلن .1390: صص33 و 34).

برخی از دیگر اثرات منفی زیست محیطی توریسم عبارت است از: تخریب محیط زیست طبیعی به دلیل ایجاد ساختمان هتل ها و فرودگاه ها در مناطق پوشش های طبیعی، آلوده سازی محیط طبیعی و احیاناً ورود بیماری های واگیردار به کشور. (جلیلوند. 1384: ص 89)

نتیجه گیری

 همانطورکه گفته شد توریسم می تواند اثرات مثبت و منفی زیادی بر روی محیط زیست بگذارد. اما مطالعات در این زمینه نشان داده است که اثرات منفی توریسم خیلی بیشتر از اثرات مثبت آن است. ولی دولتها برای افزایش اثرات مثبت توریسم می توانند نقش به سزایی ایفا کنند. دولتها می توانند با اعمال تدابیر مختلف، اثرات منفی گردشگری را کاهش دهند. از جمله کارهایی که دولتها می توانند انجام دهند بالا بردن سطح فرهنگ و آگاهی مردم، چه مردم بومی وچه گردشگران در زمینه حفظ محیط زیست است. زیرا هرچه آگاهی مردم در این زمینه بیشتر شود مسلماً تلاش آنها در نگهداری و مواظبت از پوشش  گیاهی و جانوری بیشتر خواهد شد. همچنین نحوه رفتار و استفاده  مردم بومی از طبیعت و محیط زیست می­تواند بسیار موثر باشد؛ زیرا به طور غیر مستقیم موجب می­شود تا گردشگران مجبور شوند از محیط زیست نگهداری نمایند. از دیگر کارهایی که دولت می تواند انجام دهد اعمال سیاستهای مناسب برای بهره برداری از جاذبه ها است. به عنوان مثال در جزیره برمودا، گردشگران مجاز به استفاده از اتومبیل نیستند. در مائوری هیچ بنایی نمی تواند ارتفاعی بلندتر از درختان نخل داشته باشد. در اصفهان در محدوده پارک طبیعی ناژوان، اجازه احداث ساختمان هایی با ارتفاع بیش از دو طبقه داده نمی شود (رنجبریان و زاهدی، 1389: ص 146). در این زمینه پیشنهاد می­شود، جهت توسعه توریسم در کشور، به خصوص در استان مازندران که استعدادهای طبیعی بیشتری در زمینه گردشگری وجود دارد، به نکات قوت و ضعف جهانگردی و اثرات متقابل آن با محیط زیست و پوشش های طبیعی و اکوسیستم ها، توجه ویژه ای از طرف مراکز دولتی و بخش های خصوصی صورت پذیرد.

 

 

منابع

رهبری، مهدی (1384)، «گردشگری وتوسعه پایدار»، در مجموعه مقاله های اولین همایش سراسری نقش صنعت گردشگری در توسعه مازندران، تهران: نشر رسانش.

حسینی، عطاالله و هوشیارخواه، بهنیا (1384)، «طرح بهینه شبکه جاده جنگلی مبتنی بر فعالیت گردشگری»، در مجموعه مقاله های اولین همایش سراسری نقش صنعت گردشگری در توسعه مازندران، تهران: نشر رسانش.

 جلیلوند، حمید (1384)، «نقش مثبت و منفی تفرج و سایر عوامل انسانی بر محیط زیست و پایداری زیستی پوشش گیاهی جنگل»، در مجموعه مقاله های اولین همایش سراسری نقش صنعت گردشگری در توسعه مازندران، تهران: نشر رسانش.

 رنجبریان، بهرام و زاهدی، محمد (1389)، شناخت صنعت جهانگردی، اصفهان: چهار باغ.  

وای-گی، چاک و سولا، ادواردوفایو (1390)، جهانگردی در چشم اندازی جامع، ترجمه: علی پارسائیان، سید محمد اعرابی، تهران: دفتر پژوهش های فرهنگی.

گلدنر، چارلز و ریچی، برنت (1390)، «جهانگردی و محیط زیست» در اثرات جهانگردی، گردآوری و ترجمه محمدرضا گوهری، تهران: دریچه نو. موسسه آموزش عالی مازیار.

 

گلن، کرک (1390)، «اثرات جهانگردی» در اثرات جهانگردی، گردآوری و ترجمه محمدرضا گوهری، تهران: دریچه نو. موسسه آموزش عالی مازیار.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 20 بهمن 1393 ساعت: 19:06 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تحقیق رایگان درباره حقوق مالکیت معنوی درس کار تحقیقی 2

بازديد: 2093

 

 

به نام خدا

 

کار تحقيقي (2)

 

موضوع:

حقوق مالکيت معنوي

 

 

استاد:

 

گردآورنده:

 

 

 

بخش اول- فصل اول

کلياتي در خصوص حقوق مالکيت معنوي

 

مفهوم مالکيت معنوي و اقسام آن

مقدمه:

با توجه به اينکه امروزه دانش بشري پيشرفت زيادي کرده است و در تجارت بين مللي، فناوري انديشه و خلاقيت بيشتر به منصه ظهور مي رسد. ارزش توليدات محصولات دارويي ، کامپيوتري و خيلي از توليدات ديگري که امروزه وجود دارند بيشتر از اينکه در جنس و ماده فيزيکي محصول باشند بيشتر به خلاقيت و ابتکاري است کا پشت اين محصولات خوابيده است. حتي بسياري از محصولاتي  که در نگاه اول به نظر نياز کمتري به فناوري و تکنولوژي دارندبراي اينکه در بازار جاي پايي باز کنند روز به روزخلاقيت بيشتري را طلب مي کنند. اينجاست که حمايت از مفهوم انديشه و و خلاقيت مفهوم مالکيت معنوي را جلوه گر مي کند.

مالکيت معنوي از يک منظر عام عبارتست از آن دسته از حقوق و علايق مالکانه که ناشي از فعاليت ذهني در حوزه هاي هنري ، ادبي ، علمي و صنعتي مي باشد. پس دولتها با تصويب قوانيني به حمايت از اين دسته حقوق مي پردازندتا به دو هدف عمده دست يابند. يکي اعطاي وجهه قانوني حقوق اخلاقي و اقتصادي خالقان اين نوع اثر نسبت به انتفاع مادي از آنها و چگونگي دسترسي عامه به اين نوع آثار و دوم ارتقاء و اشاعه خلاقيت و ابتکار و استفاده از نتايج آن و تشويق ((تجارت جوانمردانه)) که به توسعه اقتصادي اجتماعي کمک شاياني مي کند.

در کل ((حقوق مالکيت معنوي)) را اعطاء حقوق مشخص و محدود به زمان معيني براي کنترل نحوه استفاده از کار و خدمات فکري به توليد کنندگان اين آثار ، از اين اشخاص حمايت به عمل مي آورد. اين حقوق به اشياء فيزيکي که احتمالا ((اثر)) يا ((آفرينه[1])) ممکن است در آنها قالب گيري يا تجسم يافته باشد مربوط نمي شود بلکه مربوط به نفس آن اثر ذهني و معنوي مي گردند. اين قبيل بطور سنتي به دو شاخه عمده تقسيم مي گردد:

((اموال صنعتي يا مالکيت صنعتي)) و ((کپي رايت[2] يا حق نسخه برداري))

 

اقسام مالکيت معنوي :

کنوانسيون موسس سازمان جهاني مالکيت معنوي ((وايپر))که در 14 ژوئيه 1967 در استکلهم منعقد شد در ماده 2 خود چنين مي گويد: ((مالکيت معنوي مشتمل است بر حقوق مربوط به :

1-    ادبيات و کارهاي هنري و علمي

2-    اجراي هنرمندان و حقوق مربوط به ضبط و پخش آن

3-    طراحي هاي صنعتي[3]

4-    اکتشافات علمي [4]

5-    اخترعات در تمام زمينه ها

6-     مارکهاي تجاري ، مارکهاي خدماتي ، نامها و علايم معرفه بازرگاني

7-    حفاظت در برابر رقابت ناجوانمردانه

و تمام حقوقي که از فعاليت هاي ذهني ،علمي ، ادبي و هنري نشات مي گيرد.

قلمرو و بند 1 اشاره به طيف ((کپي رايت)) دارد وآنچه در بند 2 آمده معمولا در ادبيات حقوق مربوطه

))حقوق مشابه)) خوانده مي شوديعني حقوق مشابه کپي رايت و نزديک به آن.

موارد مورد اشاره در بندهاي 3،5و 6 عناصر متشکله بخش ((مالکيت صنعتي)) در حقوق مالکيت معنوي هستند و آنچه در بند 7 آمده را مي توان در همان شاخه دسته بندي کرد چنانچه ماده 1 بند 2 کنوانسيون پاريس براي حمايت از داراييهاي صنعتي ((مبارزه با رقابت ناجوانمردانه)) را جزيي از قلمرو حفاظت از مالکيت صنعتي به معناي رقابت ناجوانمردانه آورده  است.

اصطلاح مالکيت صنعتي شامل طراحي هاي صنعتي و اختراعات هم مي شود اگر بگوييم که ((اختراعات)) يعني ارائه راه حلهاي جديد براي مسائل فني و ((طراحي هاي صنعتي)) يعني طراحي هايي که هدف آنها زيبايي بخشي تشخص بخشيدن به ظاهر يک اثر ست مثلا طرح يک کامپيوتر، ضبط صوت و يا ...که مشخصه آن فرم کار است.

بعلاوه بحث مالکيت معنوي شامل مارکهاي تجاري ، نامها و علايم مشخصه بازرگاني نيز مي باشد. از جمله نشانگرهاي مبدا و اسم محل توليد و نيز بحث حمايت در مقابل رقابت ناجوانمردانه. ممکن است اين بحث در مقايسه با مثلا مالکيت معنوي ((حق اختراع)) کمتر معلوم و قابل تميز باشدولي آنچه در اين بين مهم است اينکه طراحي هاي صنعتي اطلاعات و مفاهيمي را به خريدار منتقل مي کنند- بطور اخص در مورد کالاها و خدماتي که در بازار براي عموم عرضه مي شوند- و اينکه با استفاده هاي غير مجازي که از اين علايم باعث سردرگمي خريداران مي شود بايد برخورد قانوني شود.

معاهده ژنو 1978 در خصوص ثبت بين المللي اکتشافات علمي ، يک(( اکتشاف علمي)) را چنين تعريف مي کند: ((شناخت پديده ها ، قوانين يا خصوصيات عالم ماده که قبل از اين شناخته نشده و قابل ارزيابي نبوده باشد)). حال آنکه قبلا يادآور شديم که اختراعات يعني ارائه راه حلهاي نوين براي مسائل ، خصوصا مسائل فني ، اين راه حلها طبعا بايد متکي بر خصوصيات و قوانين عالم ماده باشند و گرنه نمي توانند به لحاظ فني يا ماديا مادي بکار آيند اما نيازي نيست به اينکه اين قوانين و خصوصيات قبل از اختراع نامکشوف و ناشناخته بوده باشند. چه قوانين طبيعي مربوط به آن همزمان با اختراع و توسط خود مخترع کشف شونديا اينکه قبلا توسط ديگران کشف شده باشندفرق نمي کند به هر حال يک اختراع است . از اينجاست که ما به تفاوت بين اختراع و اکتشاف علمي پي مي بريم.

 

الف) ورقه اختراع (حق الاختراع)

هنگامي که فرد به يک اختراع دست مي يابد براي اينکه به وضعيت خود وجهه قانوني بخشد با توصيف و شرح اختراع خود به دولت تقاضاي صدور سندي را مي کند که ورقه اختراع ناميده مي شودکه بموجب آن اختراع مورد نظر تنها با اجازه صاحب امتياز قابل بهره برداري از قبيل توليد، فروش ، استفاده و غيره است.

اختراع ممکن است مربوط به يک محصول و يا يک ((روند)) باشد. معمولا امتياز اختراع محدود به مدت زمان معيني عموما بين 15 تا 20 سال است.

حق الامتياز اختراع فقط بدين معناست که ديگران بدون اجازه وي حق استفاده و بهره برداري از اين امتياز را ندارند و بدين معنا نيست که صاحب امتياز مي تواند دست به تاسيس يک کارخانه توليد انبوه بزند. پس چنانچه مخترع هم بخواهد دست به کاري يا توليدي بزند ناگزير از    مراحل قانوني و انجام تشريفات است که در هر کشور تفاوت دارد. از سوي ديگر گر چه اين امتياز به ثبت مي رسد ولي دولت مکلف نيست که به کشف مواردي بپردازد که بدون اجازه صاحب امتياز از حق اختراع استفاده کرده اندبلکه دولتها فقط با شکايت شخص صاحب امتياز و تعقيب قضيه از سوي او وارد مراحل قانوني مي شوند.

به هر حال چون امتياز اختراع يک امتياز انحصاري است که از سوي دولت به شخص مخترع داده مي شود ، لذا دولت هم در مقابل اينکه شخص راز مکتوم خود را نگه داشته و براي پيشرفت و ارتقاء علمي جامعه جزئيات آنرا در اختيار دولت نهاده است از حقوق مادي و معنوي وي پاسداري مي کندو مانع سوءاستفاده ديگران مي شود.

چه شرايطي بايد وجود داشته باشد تا ورقه اختراع داده شود؟

اولا اينکه موضوع اختراع در قانون دولت مزبور قابليت اعطا ورقه اختراع را داشته باشد.ثانيا يک اختراع براي اينکه مورد قبول واقع شود بايد کاربرد داشته باشد، جديد باشد يعني بديهي نباشد. نهايتا مطابق استانداردهاي دولت مورد نظرجزئيات وطرح آن در اختيار دولت قرار گيرد.

موارد استثناء از دريافت ورقه اختراع در قوانين بسياري از کشورها :

1-    کشف مواد و عناصري که در حالت طبيعي موجودند.

2-    تئوريهاي علمي و فرمولهاي رياضي

3-    گونه هاي حيواني و گياهي

4-  طرحها و روشهايي که صرفا ذهني هستند مثلا يک روش خاص براي بازي شطرنج را نمي توان ثبت کرد و مانع استفاده ديگران شد.

 

ب- کپي رايت و حقوق مشابه آن

کپي رايت شاخه اي از حقوق است که به مسائل مربوط به آفرينندگان آثارغير مادي و ذهني مي پردازند. کپي رايت حافظ ((شکل بيان يک ايده )) است خود ايده خلاق است که مورد حمايت قانون کپي رايت است خلاقيت در ترتيب دادن و تعلم و انتخاب کلمات ، نتهاي موسيقي ، اشکال ، رنگها و مانند اينهاست. کپي رايت با گونه هاي بخصوصي از خلاقيت سرو کار دارد که عمدتا ناظر به ارتباطات جمعي است . تمام اشکال و روشهاي ارتباطات عمومي نه تنها انتشارات چاپي ، بلکه موضوعاتي چون پخش صوت و برنامه هاي تلويزيوني و حتي سيستم هاي رايانه اي نگهداري و بازيافت اطلاعات به بحث کپي رايت مربوط مي شوند.

قانون کپي رايت در برابر کساني که آن کار(( کپي)) مي کنند يعني آن(( شکلي )) را که مولف اصلي برگزيده بوده است را گرفته و مورد استفاده قرار مي دهند از دارنده حق حمايت مي کند. قانون کپي رايت هيچ ارتباطي با درستي يا نادرستي يا ارزش گذاري آن ايده و عقيده به لحاظ ماهوي ندارد و مولف اثر ، پاسخگو يا مدافع اين موارد نيست.

 

موضوعات داخل در محدوده کپي رايت

اين بخش در برگيرنده تمام انواع توليدات در زمينه هاي ادبي ، علوم و هنر است. با هر شکل و فرمي که رائه شده باشد ، خوب باشد يا بد باشد (به لحاظ سلايق مختلف ) چه ارزشي داشته باشدو چه هدفي مهم نيست. مهم اينست که کار ارئه شده اصالتا از خود فرد باشد چه اين کار قديمي باشد يا جديد.

در عمر تمام قوانين کپي رايت در کشورها از گونه هاي زير حمايت مي کنند:

- کارهاي ادبي مانند نوولها ، داستانهاي کوتاه ، اشعار و ... جدا از هدف ، محتوا ، شکل و     آن چاپ شده يا نشده ، در بعضي کشورها کارهاي شفاهي را نيز تحت حمايت کپي رايت مي دانند.

- موسيقي به هر نوع و روش

- کارهاي هنري

- نقشه ها و طرحهاي فني

- کارهاي عکاسي

- تصاوير متحرک

- برنامه هاي رايانه اي

حتي در برخي کشورها هنر هاي کاربردي مثل جواهر سازي ، لامپ و لوستر سازي ، کاغذديواري ، اثاث منزل و... را مورد حمايت قانوني کپي رايت قرار مي دهند.

 

حقوق متشکله کپي رايت

دارنده امتياز کپي رايت مي تواند هر گونه مايل بود از حقوق خود استفاده کند و مانع استفاده ديگران شود البته با در نظر گرفتن حقوق ديگران و نظم عمومي.

معمولا حقوقي که از سوي قانون به صاحب امتياز يک اثر تعلق مي گيرد ((حقوق انحصاري )) صاحب امتياز در اعطاء جوايز به ديگران براي استفاده از آن آفرينه ياد مي شود . علاوه بر اين صاحب امتياز از برخي ((حقوق اخلاقي )) نيز برخوردار است. چنانچه در کنوانسيون برن آمده است که دول عضو بايد به اين اشخاص حق ((ادعاي خلق آفرينه )) و حق ((جلوگيري از هر نوع وارونه جلوه دادن و قلب واقعيت ، ناقص سازي ، دستکاري و يا ساير اعمال مخرب در ارتباط با اثر وي که با پيش داوري سوء در مورد وي و هتک حيثيت و شرافت او بينجامد )) اعطا کنند.

س. معناي بهره برداري از يک اثر که تحت حمايت کپي رايت است چييست؟

بيشتر قوانين کپي رايت ، اعمالي را که سايرين نمي توانند بدون کسب اجازه از صاحب امتياز انجام دهند تعريف کرده اند که عموما به شرح زير است:

کپي کردن يا باز توليد کردن آن اثر، اجراي آن اثر در معرض عموم ، ساخت يک اثر صوتي از آن ، تهيه يک فيلم از آن کار ، پخش راديو تلويزيون ، ترجمه و اقتباس از آن اثر.

در اين رابطه در ماده 3 قانون حمايت از مولفان ومصنفان کشورمان مي گويد : حقوق پديد آورنده شامل حق انحصاري پخش ، نشر و عرضه و اجراي اثر وحق بهره برداري مادي و معنوي از نام و اثر اوست.

 

حقوق مشابه کپي رايت

بطور عمده سه نوع ازاين حقوق وجود دارند :

1-    حقوق هنر پيشگان در اجراهايشان و حقوق توليد کنندگان آثار

2-    تهيه کننده ها و موسسات تکثير و چاپ

3-  حقوق سازمانهاي پخش کننده برنامه هاي راديو و تلويزيون و در يک کلمه ، حمايت از تمام کساني که به خالقان آثار در رساندن پيغام و عرضه آثارشان در عرصه عمومي کمک مي کنند در محدوده ((حقوق مشابه )) قرار مي گيرند.

هر چند که با توجه به توسعه دانش بشري روز به روز به حوزه قلمرو اين بخش افزوده مي شود.

مهمترين مقوله ها در اين ميان عبارتند از : حق هنر پيشگان (اجراکنندگان ) نسبت به ضبط و پخش و انتشار عمومي اجراهايشان بدون رضايت آنها ، حق توليدکنندگان محصولات صوتي (فونوگرام ) براي صدور اجازه و يا جلوگيري از توزيع ، باز توليد يا تقليد توليدشان بدون کسب اجازه ، حق سازمانهاي تلويزوني راديويي نسبت به صدور اجازه و يا منع باز پخش يا کپي کردن آثارشان توسط ديگر سازمانها، که اينها را کشورهاي زيادي بطور جزئي در قوانين مورد حمايت کپي رايت قرار داده اند.

س. مفهوم اصطلاح حمايت از اجراگران يا هنرپيشگان چيست؟

منظور از محافظت از منافع و حقوق بازيگران ، خوانندگان و ساير افرادي است که که با ايفاي نقش خواندن ، نواختن و نظاير آنها کارهاي هنري و ادبي در برابر استفاده هاي خلاف قانون از آثار و اجراهاي آن .

توليد کننده فونوگرام به کسي گفته مي شود که براي اولين بار يک اجرا را ضبط مي کند و فونوگرام به اصوات منحصر به فرد ضبط شده از يک اجرا اطلاق مي گردد. تکثير يا تقليد از يک فونوگرام بدين معني است که بطور مستقيم يا غير مستقيم تمام يا بخش عمده اي از اصوات ضبط شده در يک فونوگرام را داشته باشد واين خود مي تواند يک صفحه گرامافون نوار کاست، ديسکت فشرده باشد.

س. آيا موارد قابل تعميم به آثار تصويري هست؟

بلي به طريق اولي شامل آثار تصويري هم مي شود منظور از باز پخش هم اينست که سازمان راديو و تلويزيون ، آثاري را که يک سازمان يا منبع ديگر پخش کرده دريافت و دوباره پخش کند.

در نهايت بايد خاطر نشان سازيم از آنجا که حيات فرهنگي در کشورهاي در حال توسعه ، ميراث فرهنگي و هنري اهميت والايي دارد بايد دولتها حمايت از حقوق کساني که در اشاعه و استمرار اين آثار نقش دارند در دستور برنامه هاي خود داشته باشند و اين امر در کشورهايي از جمله ايران که اين آثار معمولا به صورت شفاهي و غير مکتوب هستند اهميتي دوچندان مي يابند.

ذکر اين نکته خالي از اهميت نيست که در کشورهاي مختلف ممکن است حق کپي رايت قابل انتقال باشد يا نباشد و نيز ممکن است استثنائاتي مانند محدوديتهاي زمان و مکان وضع شود و يا برخي استفاده ها مجاز شناخته شود مثل تکثير براي استفاده شخصي و نه فروش و استفاده اقتصادي و يا نقل قول با ذکر منبع و ...

ج) علايم تجاري و خدماتي

علايم تجاري :

به هر علامتي اعم از مهر، نقش ، تصوير ، رقم ، عبارت ، حرف ، و غيره که نشان دهنده نوع بخصوصي از محصول صنعتي ، فلاحتي ، تجاري مي باشد . و سبب تمايز آن کالا از کالا هاي شرکت رقيب مي شود.

علايم خدماتي:

در بازرگاني نوين مشتري نه تنها با تعداد زيادي از انتخاب ها براي خريد کالا روبروست بلکه به تعدا روبه تزايدي از خدمات در عرصه ملي و بين المللي روبرو مي شود پس علايم بايد باشد تا خدماتي نظير بيمه هواپيمايي ، بانکداري ، اجاره اتومبيل و غيره ، موسسات و شرکتهاي مختلف از يکديگر تميز داده شود. اين علايم را علايم خدماتي مي نامند. بايد بگوييم که اسم تجاري بر حسب مورد توليد جزء هر يک از اين مقوله ها قرار مي گيرد .

مقررات مربوط به علايم تجاري در مورد علايم خدماتي نيز حاکم است و همان قانون حاکم بر علايم تجاري بر علايم خدماتي نيز حاکم است.

 

علايم جمعي[5] و علايم تضميني [6]

علايم جمعي : اين نوع علايم به يک شرکت خاص محدود نيستند و تعلق ندارند و معمولا به مارکهاي انجمن هايي اطلاق مي شود که موسسات توليدي يا خدماتي که در زمينه مورد نظر فعال هستند ، اگر استانداردهاي آن انجمن ها را رعايت کنند حق دارند علاوه بر مارک تجاري و خدماتي خود ، از علامت آن انجمن نيز به نشانه عضويت در آن استفاده کنند .

علايم تضميني : علايمي هستند که تنها به استانداردهاي تعريف شده براي کالا بر مي گردند مثلا علامت استاندارد ايران يا ايزو 9002 تنها با شرط رعايت استانداردها اعطا مي شوند و در حالت کلي به روي همه افراد باز هستند.

 

شرايط لازم براي اعطا حمايت از علايم

عمدتا در سرتاسر جهان بصورت استاندارد است ولي در کل دو نوع شرط بايد وجود داشته باشد :

1-    يک علامت تجاري يا خدماتي بايد قابل تميز و مشخص باشد.

2-    ماهيتي گمراه کننده نداشته باشد و يا مخالف نظم عمومي و اخلاق حسنه نباشد .

اين دو شرط در قانون ثبت[7] علايم تجاري ايران و همچنين کنوانسيون پاريس ذکر شده است پس کسي نمي تواند يک اصطلاح ژنريک و کلي را براي کالاي خود که مصداقي از آن کل است را مصادره نمايد چون در غير اين صورت قابل تميز نخواهد بود و يا اگر تاجري هندي براي اينکه فرشهايش به فروش برسد تصوير سي و سه پل اصفهان و يا نام اصفهان را براي قالي هاي خود برگزيند اين عمل موجب گمراهي مشتري مي شود.

در مورد علايم خلاف نظم عمومي هم مي توان به استفاده شرکتها از علايم و نمادهاي موسسات عمومي مثل ادارات وزارتخانه ها يا احزاب غير قانوني و يا تصاوير خلاف قوانين و اخلاق و عرف نام برد.

 

د) طراحي هاي صنعتي و مدارهاي همگرا

1- طراحي هاي صنعتي : اصطلاح طراحي صنعتي ناظربه حقي است که در بسياري از کشورها به رسميت شناخته شده است که بر مبناي آن از جلوه هاي ظاهري يک محصول و نه خصوصيات مربوط به کارايي و توان محصول که نتيجه خلاقيت در طراحي است حفاظت شود و اين براي زيبا جلوه نمودن کالا و جلب مشتري است پس حمايت از طراحي هاي صنعتي در واقع حمايت از حقوق يک موسسه در تلاش براي موفقيت در بازار فروش است. اين حمايت به آن بخش از طراحي هاي صنعتي که صرفا براي يک هدف فني ايجاد شده اند تسري داده نمي شود مثلا جانواري در ضبط صوت چون ضبط صوت بدون جانواري متصور نيست.

2- ارتباط با کپي رايت: به دليل شباهتي که طراحي هاي صنعتي با کپي رايت دارند گاهي ممکن است از موارد شمول کپي رايت قرار گيرند و اين خود از مزايايي است که مي توان براي آن تصور کرد چون دو جنبه بودن  موجب حمايت دو جانبه از طراحي هاي صنعتي توسط قانون کپي رايت و حمايت از طراحي هاي صنعتي خواهد شد.

ولي در عين حال تفاوتهايي با هم دارند از جمله اينکه تحت قانون طراحي هاي صنعتي حمايت در صورتي به عمل خواهد آمد که اثر تشريفات قانوني را رعايت کرده باشد و به ثبت برسد ولي کپي رايت در اکثر کشورها بدون تشريفات و ثبت قابل اعمال است. حمايت قانون طراحي هاي صنعتي معمولا متعلق به دوره اي کوتاه از 3 تا 15 سال ولي کپي رايت در اکثر کشورها تا زمان مرگ مولف و حتي 50 سال بعد وي ادامه دارد.

حقي که تحت قانون حمايت طراحي هاي صنعتي با ثبت يک طرح بدست مي آيد کامل و جامع است. يعني اگر کپي بدون قصد و غير عمدي هم باشد بعنوان يک نقض بشمار مي آيد حتي اگر مرتکب جاهل به ثبت باشد باز هم حمايت قانون طراحي هاي صنعتي را در بر دارد ولي در قانون کپي رايت عمل تنها در صورتي تخلف شناخته مي شود که باز همان اثر اصل باشد و نه صرفا تبادر ذهن.

3-  مدارهاي همگرا[8] : يک زمينه ذيگر در بحث حمايت از داراييهاي معنوي ، نقشه هاي مدارهاي ريز الکترونيکي يا آي. سي . هاست. اين آي سي ها نتيجه زحمات زياد متخصصان ماهر است. هر چه مدارها کوچکترباشند ماده اوليه کمتري براي توليد و فضاي کمتري براي جايگزيني نياز دارند با توجه به اهميت موضوع و نقش آن در صنعت ساعت سازي ، راديو ، تلويزيون ، رايانه ، اتومبيل و... اهميت زيادي دارد که مدارها با حجم کمتر و کارايي بيشتر توليد مي شوند. در عين حال که کپي از روي يک مدار هزينه ناچيزي مي برد و اين عادلانه نيست که يک عده زحمت زيادي مي کشند عده ديگر بدون هيچ زحمتي همان نتيجه را بدست آورند و اين حمايت قانوني را مي طلبد.

 

هـ) علايم جغرافيايي

برخي اسامي جغرافيايي نظيرشهرها ، کشورها يا مناطق وجود دارند که در سراسر جهان نامشان تداعي کننده يک محصول خاص است و هر وقت نام آن منطقه آورده مي شود زودتر از هر چيزي محصول آن منطقه با خصوصيات و ويژگي هاي خاص خودش به ذهن مي آيدو اين باعث ارزش تجاري بالايي مي شود . در اينجاست که تقلب نسبت به اين نوع علايم و اسامي بروز مي کند و يک حمايت جهاني را مي طلبد.

مثلا با توجه به شهرت فرشهاي دست بافت منطقه فراهان اگر کارخانه اي نام محصولات خود را فرش فراهان بگذارد ولي فرشهاي ماشيني ارائه دهد ، گر چه اين فرشها در همان منطقه فراهان توليد شده باشد چون نام فرش فراهان تداعي کننده کيفيات و خصوصيات خاصي است اين نام مي تواند موجب بروز اشتباه در خريدار گردد. علايم جغرافيايي محدود به اسامي نيست بلکه شامل نشانه ها هم مي شود اگر چه بطور غير مستقيم ، ولي بطور موثر اشاره به چنان مناطقي دارد مثلا برج ايفل براي پاريس ، تاج محل براي هندوستان و...

س. علايم جغرافيايي چه تفاوتي با علايم تجارتي دارند؟

ج. علامت جغرافيايي هيچ مالکي ندارد يعني شخص خاصي حق منع ديگران را ندارد و تمام اشخاصي در آن ناحيه و با کيفيات مورد نظر آن کالا را توليد مي کنند مي توانند از آن علامت استفاده مي کنند.ولي علايم تجاري معرف موسسه اي هستند که کالا يا خدمات خاصي را در بازار عرضه مي کند.

 

دو جنبه مختلف از علايم جغرافيايي :

نخست ضرورت مقابله با سوء استفاده از اين علايم ، براي حفظ حقوق کساني که به حق از اين علايم استفاده مي کنند در مقابل کساني که نسبت به آن حقي ندارند.

حالت دوم حالتي است که فرد مدعي مي شود که اين علامت تبديل به يک واژه ژنريک و کلي شده است پس هر کسي در هر کجا مي تواند از آن علامت استفاده کند و بايد اين راهم متذکر شويم که مفهوم  واژه ژنريک از محدوده فعاليت حقوق مالکيت معنوي خارج هستند.مثال بارز در اين وضعيت واژه فرانسوي شامپاني است که گرچه در خود فرانسه فقط به  آن دسته از مشروبات الکلي گفته مي شود که در ناحيه شامپاني و با رعايت کيفيات مورد نظر توليد مي شوند حق استفاده از اين نام را دارند ولي ايالات متحده تمامي کمپاني هايي را که مشروب بدان روش توليد مي کنند به اين عنوان که اين نام تبديل يک نام ژنريک شده از اين نام براي معرفي محصولات خود بهره مي برد گرچه يقينا در منطقه شامپاني قرار ندارند.

حمايتهاي مورد نظر درماده 3 موافقنامه ليسبون بسيار گسترده است. هر نوع تقليد و کاربرد نابجاي علائم مورد نظر ممنوع است. حتي اگر نام مبدا اصلي محصول نيز ذکر شده باشد و حتي اگر علامت مزبور به شکل ترجمه شده و غيره استفاده شود.

 

و) حفاظت در مقابل رقابت ناجوانمردانه

در خصوص اين مقاله بايد اشاره کرد که در واقع با درنظر گرفتن چند نمونه، روشن مي شود که بحث حفاظت عليه رقابت ناجوانمردانه، پوشش دهنده ابعادي از مالکيت صنعتي است. مثلا با استفاده از اين مباحث، چنانچه مخترعي اختراع خود را به قصد استفاده هاي بعدي بصورت يک راز مکتوم دارد و لذا براي کسب امتياز آن بصورت ورقه اختراع اقدام نکند. تلاش رقبا براي دستيابي به ان و استفاده از آن گرچه چون هنوز اختراع ثبت نشده است توسط «حقوق مربوطه به ورقه اختراع» محکوم نيست ولي بعنوان يک نوع تجارت و رقابت ناجوانمردانه محکوم بوده و ممکن است تحت تعقيب واقع شود و يا استفاده غير مجاز از يک مارک تجاري ثبت نشده را با استناد به اين بخش از حقوق که شايد بتوان آنرا جز «اصول کلي حقوق» طبقه بندي کرد مي شود منع نموده و تعقيب نمود.

 

 


بخش دوم

فصل اول

اجراي حقوق مالکيت معنوي

کليات

در دنياي امروز با توجه به پيشرفتي که در صنعت رخ داده و دنيا به صورت دنياي خلاقيتها و ابتکارات در آمده است  در هر سيستمي که مالکيت معنوي در آن به رسميت شناخته شده بايد در صدد ارائه راه حلهايي براي جلوگيري از سوء استفاده از حقوق مالکيت معنوي باشند و بدون اين راه کارها حق صاحب حق حفظ نخواهد شد. تمام سيستم هاي مالکيت معنوي نياز به حمايت يک دستگاه قدرتمند قضايي متشکل ازتعداد مناسبي قاضي داراي سابقه و تجربه کافي در امور مربوط به حوزه مورد نظر دارند تا به نحو مناسب با موارد مدني و جزايي مربوطه برخورد شود.

بحث مالکيت معنوي يکي ازمهمترين مسائلي است که در حقوق هر کشور معلوم مي شود و دستگاهاي قضايي بايد تمام تلاش خود را بنمايند که اين موارد را نه تنها بطور قاطع و مناسب بلکه در اسرع وقت و بدون فوت وقت رفع و رجوع نمايند. سيستم مالکيت معنوي با وجود نظامي براي جلوگيري از اعطا حقوقي که قبلا به يک شخص داده شده معنا خواهد داشت.

س. اگر کسي با کمي دست کاري در علامت و نشانه تجاري کالايي توليد کند تکليف چيست؟

ج. قبلا گفتيم که اين خود شخص صاحب حق است که حافظ منافع خويش بايد باشد پس در اينجا صاحب حق اگر فکر مي کند اين استفاده ناقض حق وي است مي تواند با طرف تماس بگيرد و با هم مذاکره کننده و به يک توافق برسند و از مراجعه به مراجع قضايي پرهيز کنند. دراينجا اگر کسي متقلبانه از حق معنوي کسي استفاده کند شخص صاحب امتياز به طريق اولي مي تواند به استفاده کننده و مراجع قضايي مراجعه  کند.

س. در صورتي که طرفين در حل اختلاف به توافق نرسيدند تکليف چيست؟ در اينجا راهکارهايي براي اجراي حقوق مالکيت صنعتي و کپي رايت وجود دارد که آنها را بررسي مي کنيم.

 

1- عمل از طريق ادارات مربوطه

در کشور هاي مختلف اداراتي هستند که عهده دار انجام وظايف مربوط به مالکيت صنعتي مثل اعطا حق اختراع و يا ثبت مارکهاي تجاري و غيره هستند. اين ادارات عمل شبه قضايي انجام مي دهند و براي صاحب حق هم خيلي به صرفه است که به اين ادارات مراجعه کند تا مراجع قضايي. چون رجوع به مراجع قضايي پيچ و خم زيادتري دارد وپر هزينه است.

2- مراحل و روند کار در محاکم مدني

مواردي پيش مي آيد که صاحب حق بايد اقدامي فراتر از رجوع به ادارات مربوطه انجام دهد تا خسارت وارده بر وي جبران شود . مسائلي مثل اينکه آيا قلمرو يک حق اختراع که تعلق به يک شخص دارد شامل موارد معيني که مورد نظر طرف ديگر است نيز مي شود يا خير و آيا عمل خاصي از سوي يک طرف به منزله يک «نقض»[9] حقوق صاحب امتياز بشمار مي رود. در اکثر کشورها در محاکم مدني مورد رسيدگي واقع مي شوند. در اينجا صاحب حق بايد تقاضاي خود را تسليم محاکم صالحه نمايد و علاوه بر ذکر حق مورد نظر و نوع تخلفي که در قبال آن صورت گرفته است ونيز درخواست جبران[10] و تاوان صاحب حق د رمقام خواهان خواستار صدور قرار اقدامات تاميني مقدماتي[11] و توقف در اعمال خوانده ( مدعي عليه ) مي گردد. دادگاه در حکم خود احتمالا علاوه بر دستور توقف ادامه کارنقض کننده (متخلف ) دستور جبران خسارت وارده در نتيجه تخلف را صادر نموده و بعلاوه ممکن است از متخلف بخواهد که عدم النفع خواهان را نيز بپردازد. حتي دادگاه ممکن است حکم نابودي کالاهاي توليد شده توسط متخلفرا نيز صادر کند .

 

3- اقدامات کيفري

با اينکه اکثر تخلفات مربوط به سوء استفاده از حق در محاکم مدني مطرح مي شود ولي مواردي هستند که طرف عامدا عالما از علامات و مارکهاي تجاري که قبلا ثبت شده استفاده مي کند اين عمل از موارد استفاده متقلبانه است و بايد در مراجع کيفري مطرح شود. در بعضي کشورها خود صاحب حق با اطلاع از سوء استفاده جريان را به پليس اطلاع مي دهد ولي در بسياري از کشورها پليس چنين مواردي را تحت نظر گرفته و اقدامات لازم را صورت مي دهد . در صورت اثبات مجرميت علاوه بر ضبط کليه اموالي که در جرم دخيل بودند ممکن است مرتکب با مجازات سختي روبرو شود. يکي ديگر از راههاي برخورد با کالاهاي تقلبي اقدام در بنادر و کلا ورودي کشورهاست. اگر شخص صاحب حق مطلع شود که کالاي تقلبي با مارک ثبت شده وي وارد شده مي تواند شکايت کند و عليه واردکننده اقدام کيفري انجام دهد.

ج) اجراي کپي رايت و حقوق همسايه آن

1- تدابير ملي

يکي از پايه هاي غير قابل چشم پوشي در هر مکانيزم موثر براي الزام حقوق مربوط به کپي رايت در دسترس بودن در اقدامات موقتي تاميني است. مهمترين اهداف چنان اقداماتي جلوگيري از اقدامات خلاف و توقيف کپي ها و لوازم و تجهيزات تکثير و ساير ابزاري است که مي تواند در آينده مورد استفاده تخلف آميز قرار گيرد و از سوي ديگر مي تواند بعنوان مدرک و دليل مثبته مورد استفاده قرار گيرد و اگر توقيف نشوند ممکن است بسهولت قبل از اينکه بنظر دادگاه برسند محو و نابود گردند اين اقدامات بايد بر مبناي درخواست يک جانبه مدعي صورت گيرد چرا که آگاهي قبل «خوانده» نقض غرض بوده و بيشتر مخرب است تا مفيد. پس دادگاهها بايد قادر باشند دستور تحقيق توقيف موقت و جمع آوري تمام اموال و مدارکي که به هر روشي براي نسخه برداري غير مجاز از آثار تحت حمايت قانون و يا براي بسته بندي يا قالب بندي آنها بکار مي رفته يا مي رود و نيز حسابها و دفاتر مربوط به اين تخلفات را صادر نمايند. اما هدف روشهاي مدني عبارتند از:

1-    جبران صدمات وارده و در اثر تخلفات

2-    روشن کردن تکليف کپي هاي غير مجاز

3-    روشن کردن تکليف ابزارها و وسائلي که براي انجام تخلف مزبور مورد استفاده قرار گرفتند.

4- صدور قرارلازم براي پيشگيري از تخلفات احتمالي آينده

روشهاي مدني و اقدامات کيفري به تنهايي کارساز نيستند و حفظ حقوق صاحب حق ايجاب مي کند علاوه بر اين روشها براي جلوگيري از کپي کردن ، استفاده از(( روشهاي حفاظت از نسخه برداري )) و يا ((سيستم هاي مديريت کپي)) از ابزار عملي استفاده شود يعني سيستمهاي   مشتمل بر نوعي تدابير فني که سبب مي شوند اصولا کپي برداري ازاثرغيرممکن باشد و يا کيفيت کپي به حدي نازل شود که آنرا غير قابل استفاده گرداند. همچنين روشهاي فني وجود دارد که دريافت برنامه هاي تلويزيوني کدگذاري شده را بدون استفاده از (( رمز گشا)) که متقاضي بايد آنرا بخرد يا اجاره کند غيرممکن مي سازد. با اين حال ، روشهاي فني هرچقدر هم دقيق و پيشرفته باشند بازممکن است بتوان از آنها عبور کرد يا آنها را دور زد . پس بايد با ساخت ، توليد ، توزيع و ورود غير قانوني اين نوع ابزار ها نيز همانند ساير موارد نقض حقوق مالکيت معنوي برخورد نمود.

 

2- تدابير مرزي

سرقت معنوي پديده اي نيست که فقط درون مرزي باشد بلکه اين عمل در مقياس وسيعي ، در سطح بين الملل نيز صورت مي گيرد يعني کپي هاي غيرمجاز در يک کشور به مقدار زياد توليد مي شوند و به کشورهاي ديگر حمل مي گردندو اين ضروري و حياتي است که قدرتي وجود داشته باشد که بتواند از ورود اين کپي هاي غير مجاز به بازارهاي مورد نظر جلوگيري کند و اين مساله دراسناد مختلف بين الملل مورد توجه فراواني قرارگرفته است . تدابير مرزي کار را براي مبارزه با تخلفات کپي رايت را بسيار ساده تر مي کند چرا که واضح است که جلوگيري از ورود اين کالاها در مرز بسيار آسانتر از جلوگيري از توزيع آنها پس از ورود به کشور است .

3- سرقت معنوي در آثار صوتي تصويري و برنامه هاي رايانه اي

کلمه سرقت معنوي سه تعبيررا شامل مي شود

1- تقلب[12]     2- بوتلگ[13]       3- کپي هاي غيرمجاز[14]

تقلب : کپي هايي که دقيقا از روي نمونه اصلي درست شده و جلد و بسته بندي آن همانند نسخه اصلي بوده وحتي مارک تجاري نسخه اصلي نيز بروي آن حک شده .

بولتگ : منظور کپي هايي از ضبط يک اجراي زنده يا يک برنامه پخش شده زنده است که اين ضبط بدون اجازه صاحبان امتياز مربوط صورت گرفته است .

کپي هاي غير مجاز : به کپي هاي بدون اجازه ازآثار صوتي يا تصويري ، نه تنها تقليد عيني اصل نيستند بلکه عمدتا با کيفيت پايين و با برچسب دست نويس عرضه مي گردند.

کلا پنج دسته از آثار ، اجرا هاو توليدات ، قربانيان اصلي عمل سرقت معنوي هستند

1-    آثار ضبط شده صوتي

2-    آثار ضبط شده تصويري

3-    برنامه هاي رايانه اي

4-    برنامه هاي پخش شده از ايستگاههاي راديو تلويزيوني

5-    کتب

 

با توجه به نگارش يک برنامه يارانه اي در مي يابيم که چه خسارت بالايي که عمدتا اقتصادي هستند به منافع صاحبان حقوق اين نوع برنامه ها وارد مي آيد. لذا دولتها بايد تدابير مقابله با سرقت معنوي اتخاذ کنند.

 

تدابير ضد سرقت معنوي

تا حدودي در اين راه مي توان از انوع گوناگون سيستم هاي حفاظتي در برابر کپي رايت استفاده کرد مثلا در برنامه هاي رايانه اي از قفلها و رمز گذاري ها و يا در آثار صوتي يا ويدئويي استفاده از آنچه «امواج مخرب» شهرت دارند.

سيستم کپي رايت و حقوق همسايه آن شاخه اي از حقوق خصوصي هر کشور است. چون خود انحصاري به اشخاص مي دهد. چنانچه قبلا گفتيم که زياد ديده خود بايد به اقدامات قانوني و حقوقي و مدني متوسل شود ولي اخيرا کشورها فعاليتهاي مربوط به سرقت معنوي را در حوزه حقوق کيفري آورده اند و مجازاتهايي براي مرتکبان در نظر گرفته اند. مهمترين جنبه اين قبيل مجازاتها خاصيت بازدارندگي آنها در مقابل جرائم آينده است. اين مساله هم از نظر منافع کلي جامعه در رابطه با حفظ حرمت قانون اهميت دارد و هم از نظر منافع پديد آورندگان و صاحبان حقوق.

قانون بايد خسارات وارد بر صاحب حق را تامين کند نه تنها خسارات مستقيم بلکه خساراتي نظير از دست دادن بازار و نيز پايمال شدن حقوق اخلاق دارنده حق.

 


بخش سوم- فصل اول

الف- حقوق مالکيت معنوي در ايران

در ايران نخستين حرکت جدي در مقوله حمايت از حقوق مالکيت معنوي در فروردين 1304 بعمل آمد. در اين تاريخ قانوني بنام قانون راجع به علائم تجارتي وصنعتي به تصويب مجلس رسيد که البته جامع نبود. لذا در تير ماه 1310 قانون ثبت علائم و اختراعات به تصويب رسيد. به موجب اين قانون کسانيکه در ايران داراي موسسات تجارتي، صناعتي ، فلاحتي هستند اعم از اتباع داخله يا خارجه در صورتيکه که علائم تجارتي آنان موافق مواد اين قانون به ثبت مي رسيد از مزاياي آن برخوردار مي شوند.

از سوي ديگر نخستين رويکرد قانوني، با مقوله حق مولف در ايران را بايد در مواد فصل يازدهم مبحث دسيسه و تقلب در کسب و تجارت از قانون جزاي عمومي مصوب 15 مرداد 1310 جستجوي نموده اين مواد براي ارتکاب جرم هاي چاپ تاليف يا تصنيف ديگري بدون اجازه وي استفاده از آثار مولف بدون ذکر ماخذ فروش يا وارد کشور کردن اثر ديگري و چاپ تاليف يا تصنيف ديگري با نامي غير از نام صاحب اثر پرداخت غرامت پيش بيني نموده است. بدليل ضرورتي که در بحث حمايت از حقوق مالکيت معنوي پيش آمد در سالهاي 1334 و 1338 طرحهايي از سوي نمايندگان مجلس و نيز لوايحي از سوي دولت وقت ارائه شد که نارسا بودند و عقيم ماندند.

در زمينه کپي رايت بلاخره در سال 1342 وزارت اطلاعات لايحه اي با عنوان مالکيت ادبي و هنري در 79 ماده تهيه کرد که گرچه تصويب نشد مقدمه اي شد براي لايحه وزرات فرهنگ وو هنر در سال 1347 که مجلس در 11 دي ماه 1348 آنرا با عنوان قانون حمايت از حقوق مولفان و محققان و هنرمندان تصويب کرد اين نخستين قانون مستقل راجع به حقوق پديدآورندگان آثار هنري، تاليفي و علمي در ايران بشمارمي آيد به موجب اين ق مواد 245 تا 248 ق ج ع نسخ شد.

آئين نامه اجرايي آنهم در تاريخ 4 درد ي ماه 1350 به تصويب هيات وزيران رسيد.

به دليل برخي مشکلاتي که اين قانون بوجود آورد در تاريخ 6 دي ماه 1352 قانون ديگري با عنوان قانون ترجمه و تکثير کتب و نشريات و آثار حقوق به تصويب رسيد اين ق ضمن پايبندي به تمامي مواد قانون حمايت از حقوق مولفان و محققان و هنرمندان در مورد تکثير کتب و نشريات و آثار حقوق بيگانگان حمايت خود را منوط به شرط وجود معاهده يا معامله متقابل مي داند[15].

ب- ايران و سازمان جهاني مالکيت معنوي

از آنجا که دولت ايران تا همين اواخر در سازمان جهاني مالکيت معنوي عضويت نداشته است حجم همکاري هاي انجام شده تقريبا صفر مي باشد. تنها مورد قابل ذکر که در اين زمينه به چشم مي خورد يک طرح همکاري براي توسعه سيستم مالکيت صنعتي در ايران از طريق مدرنيزه کردن اداره کل ثبت شرکتها و مالکيت صنعتي سازمان ثبت اسناد و املاک کشور است که پروژه مورد بحث قرار بود که در سال 1997 با تامين هزينه از سوي سازمان جهاني مالکيت معنوي و با مديريت دفتر طرحهاي ملي «برنامه توسعه ملل متحد» در ايران شروع و در سال 1999 به پايان برسد.

که اين طرح با تاخيري يک ساله شروع شد و تا پايان سال 2001 تمديد شد.

در اين طرح برگزاري دوره ها و سمينارهاي آموزشي براي کارکنان اداره کل ثبت شرکتها در زمينه هايي از جمله حقوق مالکيت معنوي و بررسي قوانين و مقررات موجود در ارتباط ثبت اختراعات علائم و طراحيهاي صنعتي و ... آموزش زبان انگليسي و استخراج و استفاده از اطلاعات و نيز کمک هايي در زمينه نرم افزارها و تجهيزات سخت افزاري لازم پيش بيني شده است که بخشي از اين اهداف تا کنون محقق شده اند و اميدواريم که در آينده به اين مقررات جامعه عمل پوشانده شود.


منابع

1-    مير عباسي، محمد باقر. جزوه کلاسي درس «روشهاي مسالمت آميز حل و فصل اختلافات بين المللي»

2-    قانون حمايت از پديد آورندگان نرم افزار

3-    سازمان جهاني مالکيت معنوي گردآورنده و تنظيم بهزاد صابري انصاري

4-  آيتي، حميد حقوق آفرينشهاي فکري با تاکيد برآفرينشهاي ادبي و هنري چاپ اول تهران، نشر حقوقدان 1375.

5-  امامي، نور الدين، حقوق مالکيتهاي فکري، فصل نامه رهنمون مدرسه عان شهيد مطهري شماره 2 و 3و 1371.

6-     جعفري لنگرودي. محمد جعفر حقوق اموال، گنج دانش 1368.

7-    جعفري لنگرودي. محمد جعفر ترمينولوژي حقوق چاپ ششم، گنج دانش، تهران، 1372.

8-  زماني سيد قاسم، پخش مستقيم ماهواره اي و اقدامات متقابل مجله حقوقي دفتر خدمات حقوق شماره24 سال 1378

9-    صفايي، سيد حسين، حقوق مدني و حقوق تطبيقي نشر ميزان، تهران 1375.



[1]. جعفری لنگرودی ، محمد جعفر ، حقوق اموال گنج دانش 1368

[2]-Copy Right

[3] -Industrial Designs

[4] -Scientific Discoveries

[5] . collective marks

[6] . certification marks

[7] . مدارهای 4 و 5 قانون ثبت

[8] . integrated circuits . or I . cs

 

[9] . infringcment

[10] compensation

[11]  provisional measures

[12] .counterfeit

[13] Bootleg

[14] pirate copies

[15].ماده ششم

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 20 بهمن 1393 ساعت: 18:08 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,
نظرات(0)

تحقیق در مورد باغبانی

بازديد: 1657

 

تحقیق در مورد باغبانی

از باغباتی می توان تعاریف متعدد وبی شماری کرد.در زیر به متداولترین وپرمعنا ترین آنها اشاره می شود:

باغبانی علم،فن وهنر پرورش وتولید میوه ها ،سبزیها ،گلها وگیاهان زینتی را                                            می گویند.همانگونه که از این تعریف بر می آید ،باغبانی علاوه بر اینکه  مبتنی بر یک سری اصول علمی است،به ممارست وتمرین فراوان نیاز دارد.(پیوند،هرس)وبا سلیقه های  گوناگون قابل اجرا است.(گلکاری)عملی است که با علم وفن آمیخته به هنر وسلیقه نیاز دارد.علم باغبانی در گذشته گسترش چندانی نداشت ولی امروزه با توجه به پیشرفت های فراوان وبا به کار گیری علوم دیگر از قبیل علوم طبیعی ،فیزیک،شیمی،آمار،ریاضیات واقتصاد،خود به صورت دانشی گسترده  ودارای شعب و رشته های متعددی در آمنده است.

کثرت وتنوع گیاهان باغی ،ما را براآن می دارد که این گیاهان را در گروه های مناسب  دسته بندی کنیم تا بتوانیم  از نقطه نظر های مختلف آنها را شناسایی ،مطالعه وبررسی کرده و  با توجه به خواص  وویژگی های  مشترک هر کدام ،نسبت به رفع نیازهای آن اقدام کنیم.درنتیجه در پرورش وتولید این محصولات ،موفق شویم.

البته گیاهان باغی را می توان  مانند سایر گیاهان از نقطه نظر های مختلف منجمله شکل ظاهری(مرفولوژی)،عادت رشد،چرخه زندگی وشرایط اقلیمی تقسیم بندی کرد که در زیر فقط تقسیم بندی متداول در علم باغبانی را ذکر می کنیم.

تقسیمات علم باغبانی

با توجه به تعریف باغبانی ،با استفاده از انواع طبقه بندی گیاهان وبا در نظر گرفتن نحوه مصرف وهدف تولید ،می توان ،گیاهان باغی  را حداقل به سه دسته کلی میوه،سبزی وزینتی تقسیم کرد.بر اساس همین تقسیم کرد.بر اساس همین تقسیم بندی ،باغبانی به چهار رشته یا شعبه بزرگ میوه کاری ،سبزیکاری،گلکاری،پارک ویا فضای سبز تقسیم بندی کرد.

میوه کاری:نحوه کشت وپرورش گیاهان چند ساله ای را که بخشی یا تمام میوه انها بیشتر به صورت خام مورد تغذیه انسان قرار می گیرد ،میوه کاری نامیده می شود.

سبزیکاری:نحوه کشت وپرورش گیاهانی را که تمام یا  قسمتی از آنها اعم از گل ،میوه،برگ،ساقه یا ریشه به صورت های مختلف مورد تغذیه انسان قرار می گیرند ،سبزیکاری  می گویند.

گلکاری:نحوه کشت وپرورش گیاهانی  را که از نظر شاخ وبرگ،گل ،میوه ویا شکل ظاهری برای تزیین وزیبایی مکانهای مختلف(منزل،باغچه،فضای سبز،و) مورد استفاده قرار می گیرند،گلکاری می گویند.

فضای سبز:ترکیب طبیعی یا مصنوعی عوامل گیاهی وغیر گیاهی موجود در طبیعت با بهره گیری از علم وهنر وبا دخالت احساس وعواطف بشری به نحوی که مطبوع طبع واقع شود ،فضای سبز نامیده می شود.

حال با توجه به تعاریف فوق به این نتیجه می رسیم که گیاهان باغی حداقل با توجه به هدف تولید شامل میوه،سبزی وزینتی قابل تقسیم هستند که در زیر به شرح هر دسته می پردازیم.

چند نکته مهم در مورد باغبانی

 

1)مهم  ترین عامل در باغبانی خاک است و یکی از رایج ترین سوالات این است که خاک مناسب چه نوع خاکی است؟  خاک مناسب خاکی است که بتواند اب و هوا را از خود عبور دهد.

  2)کود مناسب دومین عامل مهم در پرورش گیاه محسوب میشود که باید به خاک خوب اضافه شود.کود حکم غذا را برای گیاهان دارد.

 3)مشکل بسیاری از ما این است که اب دادن زیاد را به اب دادن کم  ترجیح میدهیم،این در حالی است که اب مناسب برای گیاهان بین10 تا 15 سانتی متر است تا به ریشه کمک کند که ارام ارام رشد کند

 4)بهترین زمان برای ابیاری صبح های خیلی زود و یا در طول شب است چون اینطوری اب سریع در معرض نور قرار نگرفته و تبخیر نمیشود

 5)اگر در خانه شما ناودان وجود داره بسیار محتاط باشید زیرا در صورت باران شدید ممکن است اب جمع شده و به گیاه رسیده و به ریشه ضرر برساند

 6)چمن عامل مهمی در زیبایی است.اب دادن به چمن هر سه روز یکبار کافی است در ضمن اب را طوری به چمن دهید که اب روی سطح خاک انباشته نشود

 7)سعی کنید هر چند وقت یکبار به باغچه خود سر زده و گل و گیاهان پژمرده،شاخه های خشکیده و هر چیزی که زیبایی باغ کوچک شما را کم میکند جمع اوری کنید.

 8)درخت را هرگز فراموش نکنید.کاشتن یک درخت میوه در بین رنگهای درخشان گل به شما حس ارامش بخشی را میدهد که برای روح و ذهن شما نیز مناسب است

 9)شیشه های رنگی،مجسمه های بر جسته،استفاده از گلدان گل در اطراف حیاط و حباب های روشنایی برای روشن کردن باغچه زیبای شما در شب میتواند وسایل خوبی برای تزیین ان   باشد

 10)گلهای بنفشه رنگی و رز میتواند انتخاب مناسبی برای حیاط شما باشد(در ضمن گل مورد علاقه ی ایرانی ها رز است در همه رنگها)

 11)اگر حیاط شما بزرگ است هرگز خود را از داشتن یک دست میز و صندلی برای هنگامی که نیاز به ارامش دارید محروم نکنید.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 20 بهمن 1393 ساعت: 17:30 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 792

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس