سایت اقدام پژوهی - گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان
1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819 - صارمی
2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2 و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .
3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل را بنویسید.
در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا پیام بدهید آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet
جوزف کارل روبرت لیک لیدر درسال 1915 به دنیاآمد و درسال 1990 درسن 75 سالگی وفات یافت .او یکی از موثرترین مردان در تاریخ علوم رایانه بود .
لیک در سال 1957 درBBN بعنوان یک طراح مشهور بکار بود اما درسال 1962 جک رونا (jack ruina)مدیر پروژه ای درارتش بود ، لیک لیدر رابعنوان رهبر گروه تحقیقاتی arpa برگزید . او به لحاظ موقعیتی که بدست آورده بود توانست پیشرفت بسیاری در تصوراتی که داشت بدست آورد . و تاثیر بسیاری درآینده این پروژه بگذارد .
از آنجایی که اوتمایل به شهرت داشت ، برای حفظ این موقعیت درجامعه انفورماتیک دهه 60ـ 70 ایده ی خود رادر خصوص اشتراک زمانی وقابلیتهای شبکه ارائه کرد وارائه این ایده او رادرصف مقدم تحقیقات وفناوری روز رایانه قرار داد . لیک هیچگاه نتوانست ایده های خود را د ر arpa پیاده سازی کند و یکسال بعد arpa را ترک کرد . پس ازمدت کوتاهی ایده های او با ایجاد arpa net به تحقق پیوست .
لاری لا رابرتز که طراحی arpa net را بعهده داشت ایده های لیک را مهمترین نکات درباره آن میدانست .
به عقیده لیک میبایست شبکه مجتمعی بوجود آید که افراد بتوانند رایانه ها رادرهر کجا مورد استفاده قرار دهند و اطلاعات را در هر کجای دنیا بدست آورند.
اواز تعداد رایانه های مورد استفاده آگاهی نداشت ولی به ارتباط آنها که می بایست وجود داشته باشد اعتقاد داشت . بسیاری از رقبای او معتقد بودند که هیچ امکاناتی جهت توسعه وجود ندارد .که او بتواندایده های خود رابه واقعیت نزدیک کند.تصورلیک این بود که رایانه ها فقط برای محاسبه نیستند . و شاید روزی در منزل وبرای کار از آنهااستفاده شوداو سی سال یپش بینی کرده بو.د که مردم میتوانند روزی مستقیما و در یک آن باهم در تماس باشند و به همیندلیل از تمامی رقیبان وهمترازانش در آن زمان جلوتر بود .
لیک زمینه تحقیقات arpa را از بخش خصوصی به دانشگاه کشاند وتلاش خود را برای اینکه 4 داشنگاه بتوانند در این زمینه فعالیت کنند آغاز کرد. و هم اکنون این 4 دانشگاه ( برکلی ، MIT, CMU استانفورد ) در این زمینه سرآمد هستند .
با تمامی این خدمات لیک همچنان به تحقیقات ادامه میداد وایده های او ، او را برای مدت ها درسمت مدیر تحقیقات نگاه داشت و همواره درزمینه آموزش فیلد های جدید بوجودآمده سعی میکرد .
لیک در زندگی شخصی فردی شوخ طبع بود اما درزندگی اجتماعی بسیار ملایم ، جدی ،معاشرتی و بزرگوار بود . شاید کوچکترین دستاوردهای او کافی باشد که تمامی افراد و شرکتهایی که در زمینه ی کامپیوتر فعالند خود را مرهون خدمات او بدانند .
گاهی لازم است به محیط بیرون یک جعبه نیز فکر کنید.این کاری بود که در سال گذشته SRINIDHI VARADARAJAN استاد یار علم کامپیوتر در دانشگاه مهندسی Virginia tech انجام داد.
Varadarajanمدیر (tcf)tera scale computing facilityجدید Virginia tech است که قویترین ابر کامپیوتر خانگی دنیا می باشد.او سومین ابر کامپیوتر در لیست 500topsuoercomputer site است.
در حالی که بسیاری از گروه های کامپیوتری علمی به سرورهای با پردازنده های اینتل تکیه می کنند ولی TCF پردازنده G5 شرکت ای بی ام و اپل را اساس کار خود قرار میدهد.TCF شامل گروهی از 1100کامپیوترG5اپل است که هر گره آن دارای پردازنده های دو گیگا هرتزی 64بیتی دو طرفه POWERPC و چهار گیگا بایت حافظه و 160گیگا بایت حافظه کمی هستند. قیمت کلی TCFحدود 2،5میلیون دلار تخمین زده شده است Virginia techمی گوید او سازنده این ابرکامپیوتر نه چندان گران در جهان است .
این مجموعه ،system xلقب گرفته است چون هدف طراحان آن ایجاد سیستمی است که دارای بیش از 10flops teraباشد(10تریلیون محاسبه عدد شناور در ثانیه ).
سیستم Virginia techتنها سیستم ثالثی بوده که در مقایسه با سیستم های دیگر دارای حداگثر کارآیی با بیش از ده tera flopsبوده است.
Virginia techاز این مجموعه برای پشتیبانی از تحقیقات علمی ار جمله فعل و انفعالات کامپیوتری ،آمارهای مولکولی و شبیه سازی مولکولی پرو تئینها استفاده خواهد کرد.
Cal ribbens عضو هیئت علمی کامپیوتر که روی این سیستم کار می کند می گوید ،ما برنامه های کاربردی علم کامپیوتر را در حد وسیعی اجرا خواهیم کرد و در زمینه برنامه های علوم طبیعی افرادی داریم که شبیه سازی مولکولی از جمله عملیات محاسبات و ساختار پروتئینها را همچون اجرای amberTЕ ،انجام می دهند.همچنین کسانی هستند که کار شبیه سازی cell_cycle(چرخه سلولی )را با استفاده از کدهای ode sowerنوشته شده در آن انجام می یدهند یا افرادی که برای برنامه های بیو انفورماتیک مثل blastرا اجرا می کنند.
او معتقد است که یک سوم چرخه کامپیوتر مربوط به علم طبیعی می شود و این مقدار نیز رو به افزایش است .
یکی از اجزای مهم system x نرم افزار خانگی این دانشکده به نام deja vuاست که می تواند در محیطهای کامپیوتری بزرگ یک fault tolerance را ایجاد نماید. 5robbensمی گوید،اگر یک گره دچار اشکال شود شما می توانید پس از اطلاع از وضع کار و محاسبه خود ،برنامه را از نوع راه اندازی کنید.
بسیاری از ابزارهای انتقال پیام قادر به انجام اینکار هستند ولی به خاطر اهمیت این مجموعه ای که Virginia techآنرا deja vuنام نهادند و باید فاقد بار اضافی نیز باشد ،تضمین این سیستم در کنترل بر نامه های مدیریتی به بن بست نرسیده است.
Virginia techاکنون در حال تعویض دستگاههای G5مستقل و مستقر در مته های فلزی با G5های XSERVERمدار بند و ظرفیت مناسب دیگر است.
BacK Bang For
سال گذشته بیمارستان تحقیقاتی jude Children STیک سیستم کامپیوتر تحقیقاتی جدید را به مناقصه گذاشت .Clayton NAEVE مسئول تحقیق اطلاعات و مدیر بیو انفورماتیک و بیو تکنولوژی مرکز STjude Hartwellمی گوید، هدف ما کسب موفقیت ؛علی رغم محدودیت فضا بود.
ای بی ام موفقذ به بستن قرارداد برای یک سیستم blade center eServer شد که شامل 280سرور در تنها دو rack مخصوص است.
Naeve می گویدST.Judeعلاقه چندانی به سرورهای bladeندارد و بیمارستان فقط سیستمی را می خواست که بتواند نیازهای آن را تامین کند و سیستم مبتنی بر blade نیز برای تامین خواسته بیمارستان در راستای ایجاد فضای بیشتر بوجود آمده است.
Naeve می گوید، این سیستم همچنین بزرگترین معیار bang for the buck را ایجادنمود.5فروشنده این شسیستم در این مناقصه شرکت کردند ولی ای بی ام قیمتی را پیشنهاد کرد که ما نتوانستیم ا زآن چشم بپوشیم.این دستگاه دارای 600گیگا FLOPs بود .(600بیلیون عملیات شناور در ثانیه)که در بین500ابر کامپیوتر برتر در رده 251 قرار گرفت،قبلا،مرکزHartwell از یکALLphaServerهیولت پاکارد 10پردازنده ای و یک SGI Onyx2شانزده پردازنده ای برای تحقیقات خود استفاده می کرد .St.judeاکنون از یک نیروی پردازش سیستم جدید برای سرعت بخشیدن به تحقیقخود در استراتژیهای پیشگیری از بیماری و گزینه های در مانی جدید یرای بیماریهایسخت و فاجعه آمیز دوران کودکی مثل سرطان ،اختلالات ژنیتیکی و شیمی ایمنی استفاده خواهد کرد.
برای مثال ،St judeقصد دارد از سیستم جدیدی برای مطالعه حرکت مولکولهای آنزیم استفاده کند و بوسیله آن به نحوه کار پروتئینها و تغییر جهشها پی ببرد.
Naeve می گوید،آنزیمهاغ سرعت واکنشهای بیو شیمی را در بدن کنترل می کنند و علت بسیاری از بیماری ها نقص در کار آنزیمها است .
پروژه دیگری که از این سیستم جدید بهره مند می شود ،مطالعه پروتئین P27نابود کننده تومور است.کامپیوتر های حرفه ای در این زمینه ،به 200ساعت زمان نیاز دارند در حالی که این سیستم جدید همین کار را در 20ساعت انجام می دهد .سومین پروژه مهم دیگر بربنامه نمایش داروی مجازی است که در آن محققان St judeدر حال ارزیابی 6 میلیون مولکول برای یافتن مولکولهای مناسبی هستند که می توانند جلوی تقسیم سلول و همینطور انواع سرطان را در بین سایر بیماریها بگیرند.
Naeve می گوید این سیستم حد وسیعی از الگوریتمهای بیو انفورماتیک از جمله HMMer BLAT BLASTaMBERرا اجرا می کند.او می گوید این سیستم برای تحقیقات نوین نیز کار آیی دارد .وی می گوید ،این سیستم امکان مطالعاتی را فراهم می سازد که تا کنون میسر نبوده است .ما می توانیم دستاورد هایی را ایجاد کنیم که پیش از این وجود نداشته است .
Navartis در جستجوی خود برای نیروی پردازش اضافی از یک شبکه داخلی استفاده کرد که چرخه های اضافی cpu را در کامپیوتر های دسک تاپ مهار می کند .سال گذشته در نرم افزار Grid MP Enterprise شرکتDevices Unitedاز یک برنامه آزمایشی و مقدماتی برای اتصال 2700 کامپیوتر به یکدیگر استفاده می شد.این شبکه کامپیوتر دارای یک نیروی پردازشی معادل پنجteraFLOPs f,n بود که بعد از یک هفته عملکرد ،وجود یک مانع ناشناخته در این چرخه سلولی را در کتابخانه فارما نشان داد .موفقیت این برنامه مقدماتی ،Novartisرا بر آن داشت تا ا زتکنولوژی شبکه ای ئر همه کامپیوتر های اداری سراسر جهان استفاده کند و ققبل از انجام این کار ،شرکت روی یک پروژه استاندارد سازی دسک تاپ به منظور ساده کردن بر نامه ها مدیریت و عملیات سیستم کار کند .به همین منظور شرکت 65000 کامپیوتر دسک تاپ خود را به کامپیوتر های مبتنی بر پنتیوم 4 هیولت پاکارد که برنامه ویندوز xp را اجرا می کنند، ارتقا می دهد .استاندارد سازی یک عامل مهم در استفاده بهینه و موفق از شبکه است.
Manuel PERTSCH رئیس علم مدیریت و انفرماتیک در بخش تحقیقاتNovartis واقع در کمبریج ماساچوست می گوید،اگر این روش روی 10دسک تاپ جواب دهد ،روی 100 یا حتی 1000 دسک تاپ نیز کار خواهد کرد.
شبکه هم اکنون در حال اجرا یبرنامه های انفورماتیک مثل donKing,BLAST با ظرفیت پذیرش بالا و نمایش بر نامه های شبیه سازی است .Novartisهمچنین روی کاربرد شبکه برای استخراج متن و علم استخراج برنامه های کاربردی مطالعه کنید .
-NSF TGRAGRIFاینتل ،آی بی ام ،اوراکل ،Quest,Myricon سان مایکرو سیستمز و هیولت موسسه علوم ملی اکنون روی یک سیستم کامپیوتری توزیعی به نام Extensible Terascale Facility سرمایه گذاری می کند که نام کوتاهتر آن TeraGrid می باشد .rob Pennington مدیر موقتی در موسسه علوم ملی مخصوص supercomputing applications (برنامه های کامپیوتری )می گویند ،teragrid مفهوم جدیدی است و تا کنون هیچ سیستم کامپیوتری توزیعی به اندازه و وسعت آن وجود نداشته است .
اعضای tera grid شامل چندین آزمایشگاه ملی و مراکز اصلی ابر کامپیوترهای در ایالت متحده است که با لینکهای 30و40 گیگا بایت در ثانیه به محور شبکه متصل شده اند .
شرکای اصلی تکنولوژی پروژه teragrid را اینتل ،آی بی ام ،اوراکل ،Myricon,qwest و سان میکرو سیستمز تشکیل می دهند.
پیش بینی می شود که teragridحدود بیست teraflops نیروی کامپیوتری داشته باشد و شامل مجموعه ای با بیش از 800پردازنده ایتانیوم 64 بیتی می باشد که بر نامه لینوکس و AlohaServer SC سه هزار پردازنده ای هیولت پاکارد را اجرا می کنند.وقتی این سیستم کامل شود و به راه افتد ،الگوریتمهای جمع کننده پروتئین نیز برای اجرا روی این مجموعه لینوکس 64 بیتی آماده می شوند.
و یک پروژه teragrid بنام TeraGyroidنیز در کنفرانس ابر کامپیوترهای sc2003 عنوان بهترین و جدیدترین برنامه حاوی داده فشرده و کامل را در HPC challenge بدست آورد .این پروژه از چند قابلیت و ویژگی در شش مرکز ابر کامپیوتر چهان جهت شبیه سازی ظاهر مواردی به نام Gyroid ها استفاده می کند که دارای برنامه های کنترل شده ای برای عرضه دارو و بیو سنسور ها هستند.
اتاقی کوچک همراه با اعضای کوچک
دو سال پیش موسسه Wellcome Trust Sanger در نزدیکی کمبریج انگلستان به سرعت به نقاط عطفی دست یافت که توسط سازمانهای تحقیقات بیو مدیکال تجربه شده بود .نیازهای کامپیوتری برای توضیح و تحلیل رشته ژنها با وجود یک رشته اطلاعات کامل یا ناقص درباره ژنوم (کروموزومها)انسان ،به سرعت در حال تغییر بود.
در همین زمان ،Bitcher Phil رئیس سیستم های Sanger گفت،هر چه تاکیدها به آگاهی از نحوه کار کروموزومها و اینکه چطور ژنها بیماری را می شناسند بیشتر میشود ،ما به عرصه کامپیوتری پیچیده تری وارد می شویم.
علاوه بر این چالش ،Sanger از محدودیتهای فضایی در مرکز داده خود و همچنین اعضای IT کوچکی برخوردار بود.
James Cuff رهبرب گروهinformatics Systems Groupدر Sangerمی گویند ،ما به دنبال یک محصول با چگالی بالا هستیم که مناسب مقدار فضای کوچک ما بوده و ظرفیت محاسبه بالایی داشته باشد و علاوه بر آن بدون استفاده از اعضای IT کمکی قابل کنترل باشد.
SANGER مجموعه سیستمهای 168i800Irlx ServerBlack شرکت RLX Technologicalرا انتخاب کرد که روی شاسیهای ex300 I RLX32نصب شده اند و در مورد فضا نیز دو rack سیستم rlx می توانند کار در توالی قرار دادن را انجام دهند که در گذشته برای انجام این کار نه rack سرور نیاز بوده است .
مسئله تعیین اعضا نیز همچنان مطرح بود .با وجود برنامه های مدیریتی RLX(مثل نرم افزار Control Towerشرکت RLX)به حدود 1.5 کارمند تمام وقت برای کنترل یک سیستم دارای 1000 گره نیاز بود.
انجمن دیابت آمریکا با مشکلی مواجه شده که در اکثر سازمانهای علوم طبیعی رایج است .اینه کانون معمولا از پروژه های جدیدی استفاده می کند که به رشدسریعی نیاز دارد .در حالی که بعضی از پروژه ها به ظرفیت HPC بیشتری نیاز دارند و بعضی دیگر باید به اندازه قبلی و کوچک خود بر گردند .
یک راه حل با وجود هزینه بالای آن ،استفاده از ظرفیت بالای HPC است که مناسب این پروژه های جدید می باشد.Richard Kahn مقام مسئول ADA می گوید اجاره زمانی این ابر کامپیوتر صدها هزار دلار هزینه دارد .
ADAبه یک سرویس on_demand رو آورد که محصول مشترک United Devices,Gateway بود و منابع HPC موجود را ضمیمه می کرد .
بهای اولیه آن 1000دلار است و سپس ADA برای هر گیگا هرتز در ساعت بابت اجرای برنامه های کاربردی ،30سنت در نظر می گیرد .بنا بر این بهای عمل شبیه سازی روی 1000 کامپیوتر یک گیگا هرتزی به مدت 6 ساعت 1800دلار است .
این سرویس on_demand برای اجرای نرم افزار Archimedes نیز بکار می رود که ADA کمک می کند تا برنامه ها و معالجات بالینی را بررسی و تحلیل نموده و رهنمودهای مراقبت بالینی را توسعه دهد.نرم افزار Archimedes عواملی مثل تاثیر تغییرات کوچک در زندگی روی دیسک عوارض بیماری دیابت و با اینکه چطور با کاهش میزان قند خون میزان حمله قلبی نیزی کاهش می یابد را الگو قرار می دهد .
وقتی این مسئله در علوم طبیعی HPC مطرح می شود همه تمرکزروی اسب بخار جدید و مقدماتی قرار می گیرد ولی این فقط قسمتی از قضیه است.
در MWQ Biotech آلمان،محققان به دنبال سیستمهایی با ظرفیت پذیرش وقابلیت اطمینان بالا می گردند. این شرکت یک دستگاه بازرگانی را به اجرا در می آورد که OLIGO های اختصاصی را برای برنامه های کاربردی کوچک و تخصصی طراحی می کند و دستگاه دیگر یک سرویس تجارت الکترونیکی را ارائه می نماید که کار تحلیل ارنومها و سلسله مراتب ان را انجام می دهد. هر دو دستگاه به یک نیروی پردازش و زمان انجام کار سریع نیاز دارند.
MWQ به سیستم های تطابق ژن و Blast Machine محصول Paracelتکیه می کند. به منظور اطلاع از سرویس های بیو انفورماتیک آن که شامل توضیح کروموزمها و طرح مقدماتی می باشد .
این سیستمها پردازنده های با کار آیی بالا را با سخت افزار تهیه شده ای همراه می کند که اجرای برنامه های کاربردی مثل BLAST و Genewise را سرعت می بخشد.
MWG در بسیاری از موارد،برنامه های Smith_Waterman و BLASTرا اجرا می کند که این کار روی بسیاری از مجموعه ها چندین هفته طول می گکشد ولی مشتریانی که نمونه هایی را برای تحلیل عرضه می کنند به دنبال نتایجی در فاصله زمانی کوتاهتر هستند.
David Brett رهبر گروه بیو انفورماتیک MWG می گوید ،ما باید این برنامه ها را ظرف 2تا 3 ساعت اجرا کنیم نه طی چند هفته.
علاوه بر زمان انجام کار سریع ،Brett از مکان دسترسی به این سیستم نگران است .او می گوید ،این سیستم باید به طور 24ساعته در دسترس باشد و ما سیستم ارزانی را نمی خواهیم که امکان Crash داشته باشد.مشتریان از آن رو بر گردان می شوند.
علاوه بر برنامه های BLASTوSMITH-waterman در جستجوی دامین های پروتئینی است که به سیستمی نیاز دارد که الگوریتمهای یابنده الگو ،HMM,Profiler را اجرا کند.برای مثال در مطالعه توضیحات ژنوم باکتریال ،بسیاری از ژنها نمی توتنند یک رقابت یکسان قوی را ایجاد کنند بنابراینBLAST چندان هم مناسب نمی باشد.
سیستم های Paracel نیازهای کامپیوتری را در حد وسیعی برای کار طراحی MWQ,Oligo پشتیبانب می نماید .این شرکت از نرم افزاری به نام Array oligos4و یک پایگاه داده اختصاصی و مناسب به نام Seg Code استفاده می کند.برای تمامی ژنهای مورد نظر ،چندین مرحله آزمایشی mer50 در نظر گرفته شده که از معیاری مثل محتوای تعریف شده بر مبنای GC پیروی می کند. به منظور جلوگیری از هر نوع Cross-HybridizationتینOligoها در مقابل پایگاه داده BLASTed,Codeseq شده اند. در حین کنترل با استفاده از برنامه smith _ waterman و برای حذف طرحهای دلخواه فرعی صورت می گیرد.
نتیجه این محاسبات در طراحی ارایه های کوچک اختصای ودر زمان سریع به کار می رود وبا وجود اینکه مجموعه کاملا وکافی می باشد ولی تقاضای مشتری تنها نتوانستعه ضرورت وجودMWQ را در استفاده از یک سیستم بهینه ویکپارچه ای تقویت کتدکه برای اجرای الگوریتمهای بیو انفورماتیک طراحی شده است.
Jack collinx مدیر شرکت علمی کامپیتر در NCI می گوید ، یکی از مهمترین مشکلاتی مهئ ما با ۀآن مواجه هستیم مقدار داده دریافتنپی است که باید آن را پردازش و ذخیره نموده وسپس آن را توضیح داده و درک کنیم . برای کنترل اعمالی مثل شبیه سازی مولکولی وفعل وهنفعالات کامپیوتری ،مرکز کامیوتری پیشرفته بیو مدیکالNCI یکSGI Orgin وهشت سرور SGI Orgin36ویک سرور 5700Sun Enterprise ویک سرور 7880Sun Sunfire و8 سیستم Sun Netra و یک مجموعه مبتی بر Xeone اینتل و AMD Athlon گسترده را ضمیمه می کند.
شرکت بیو مار مای diaDexus سال از یک سیستم اختصاصی مولتی پروسسور(چند پردازندهای)مبتنی بر RISC به یک سیستم 11Linux NetworX Evocity(32پردازندهای)با 16 گره رو آورد. این سیستمک برای اجرای برنامه های انفور ماتیک استفاده می شد، بنابراین diaDexus می تواند DNA در غیر پروتئین را تحلیل و نشانه هاسی بیماری را بیابد.
Tim Burcham مدیر اصلی قسمت بیو انفورماتیک در شرکت diaDexus می گوید ،آنچه تا کنون ظرف دو هفته انجام می شود اکنون در یک روز انجام میشود.ما می توانیم جمعه شب را در خانه سپری کرده و کار تحلیل صبح روز دوشنبه تکمیل می شود.
یک دلیل مهم برای انتخاب روش گروهی ،حالت پیمانه ای آن بود.Burshamمی گوید می تواند 16گره دیگر را نیز طی یکسال به سیستم اضافه کند و از اصلاحات موجود در نیروی پردازش بهره مند گردد .
دانشگاه Buffaloقسمتی از دانشگاه ایالتی شهر نیو یورک از یک مجموعه دارای 2000گره استفاده می کند که از سرورهای Dell Power Edge تشکیل شده است .این مجموعه برای تشکیل یک زنجیر و توسعه مدلهای مولکولی پروتئین ها در برنامه های بیو لوژیکی استفاده می شود.این مجموعه در حال حاضر با عملکرد مشخص بیش از دو teraflops در رده سنی و هشتمین ابر کامپیوتر دنیا قرار گرفته است .
تحقیق برای کشف داروی تحت مکانیسم در BioNumerik pharmaceuticalsکمتر به تکنیکهای شبیه سازی سنتی (مثل شبیه سازی های Monte Carlo)و بیشتر به محاسبات واکنشها و روابط اتمی تکیه می کند. این شرکت دو ابر کامپیوتر SV1 Croyرا مثل سرورهای شرکت SGIو سان میکرو سیستمز بر می گزیند.
متالوگرافي در مفهوم كلي عبارت است از مطالعه ساختار دروني فلزات و آلياژها و رابطه اين ساختار با تركيب نحوه توليد و شرايط انجماد و خواص شيميايي و مكانيكي آنها ميباشد يكي از آزمايشهاي مهم واحد كنترل كميو كيفي خط توليد ريختهگري متالوگرافي است كه امروزه هم جنبة تحقيقاتي به خود گرفته است.
اگر بخواهيم به اهميت اين آزمايشگاه بيشتر واقف گرديم لازم است اهداف مهم اين آزمايشگاه را به صورت خلاصه بيان و توجه كنيم.
1 – بررسي عيوب ميكروسكوپي و بعضي از عيوب ماكروسكوپي فلزات و آلياژهاي توليد شده از تبديل درشت دانگي و رشد و ناهمگن فازهاي ناخواسته و عدم توزيع يكنواخت دانهها و فازها و…
2 ـ تشخيص تقريبي تركيب شيميايي آلياژ از طريق بررسي ساختار دروني و استفاده از دياگرام فازي آن آلياژ كه اين هدف بيشتر زماني لازم ميشود.
3 ـ بيشتر از روش ماكروسكوپي استفاده ميشود و كمكيهاي آزمايشگاه انجماد است و عبارت است از كنترل نحوه و نوع انجماد رشد ماكروسكوپي دانهها و رابطه با شرايط ريختهگر آن آلياژ كه كنترل آن ميتواند در بهبود خواص مكانيكي و سلامتي قطعه ريختهگر مؤثر باشد.
لازم به ذكر است كه بين اهداف گفته شده هدف اول بسيار مهمتر است.
موضوع آزمايش: بررسي زيرساختار آلومينيوم و نحوه دانهبندي آن حين انجماد در قالبهاي مختلف
هدف : مشخص نمودن فازها و دانه هاي مختلف موجود در ساختار ماكروسكوپي AL ونمونه اي از جنس AL در قالب ماسه اي سرد شده كه داراي درجه خلوص بالايي ميباشد
را تهيه ميكنيم قطعه را كه با اره برش زدهايم مراحل سوهان كاري انجام داده سپس بعداز گونيازدن قطعه را توسط سمبادههاي نرم دقيق صيقل ميدهيم آلومينوم به دليل وجود خشهاي ايجاد شده توسط سمباده در متالوگرافي و بعد از اين نتيجه مطلوبي ميدهد نيازي به پوليش كاري ندارد نمونه را در محلول اچ قرار ميدهيم و پس از ظاهر كردن دانههاي آن يعني آلومينيوم خالص در سطح نمونه با چشم غيرمسطح ديده ميشوند پس از برداشتن نمونه از داخل محلول اچ شكل ماكروسكوپي نمونه به شرح مقابل ميباشد اين ساختار ستوني درشت ناميده ميشود.
همانند تهيه آلومينيوم خالص كه درقالب ماسهاي سرد شده نمونه را در قالب فلزي كه سرعت سرد شدن آن زياد است تهيه و پس از سوهان كاري و گونياكردن و نيز سمباده و قرار دادن در محلول اچ آن مشاهده و به شكل زير ميباشد. اين زيرساختار عمودي درشت ناميده ميشود.
اگر آلومينيوم خالص را در قالب فلزي با استفاده از مواد جوانهاي سرد كنيم شكل آن به صورت مقابل بوده و دانهبندي آن به نام محوري ريز ميباشد.
با تحقيق و جستجو بر ساختار متالوگرافي آلومينيوم 9/99 خالص و در حالتهاي مختلف فوق كه در سرعت و نيز استفاده از موارد جوانه زا صورت گرفته است. به اين نتيجه پي ميبريم كه هرگاه آلومينيوم در قالب ماسهاي سرد شود دانههاي ماكروسكوپي آن ستوني درشت بوده و هرگاه سرعت سرد شدن آلومينيوم كه در قالبهاي فلزي باشد دانههاي ماكروسكوپي آن محوري ريز ميشوند و اگر به همين آلومينيوم در قالب فلزي سرد شده مواردجوانه زا بيفزاييم دانههاي محوري ساختمان ماكروسكوپي آن خيلي ريزتر ميشوند پس ميتوان به اين نكته دست يافت كه موارد جوانه زا در استحكام و مقاومت فلزات تأثير بسزايي داشته و اين به علت ريز كردن دانههاي آن فلز (خالص 99/99 AL) ميباشد.
چدنها آلياژهاي آهن و كربن هستند كه حاوي تعداد ديگري عناصر آلياژي مانند سلييم، منگنز، گوگرد و فسفر هستند.
تركيب يوتكتيك چدنها شامل گرافيت يا كاربيد آهن و آستين است كه در ادامه سرد شدن فاز استيت به فازهاي ديگر تبديل ميشود و به همين ترتيب عوامل مهم ديگري كه خواص چدن هاي ريختهگري به توسط آنها تعيين ميگردد.
مقدار، اندازه شكل و توزيع گرافينها است يا به عبارت ديگر كنترل عوامل نام برده مهمترين اصل در توليد چدن ها است.
تغيير عواملي از قبيل تركيب شيميايي، نحوة جوانهزني، سرعت انجماد در چدنها و نيز تأثير برخي عناصر آلياژي در مقادير بحراني باعث تغيير زيادي در نوع شكل اندازه و توزيع گرافين ها ميگردد.
در صورتي كه ميزان كربن معادل برابر403% باشد ساختار يوتكتيكي تمام سطح مقطع را اشغال ميكند و اگر مقدار آن كمتر از 403% باشد چون مزبور ساختاري قبل از يوتكتيكي داشته و حاوي ساختار يوتكتيكي ، گرانيت و آهن ميگردد و به همين ترتيب در چدنهاي بعد از يوتكتيكي گرانيتهاي ورقهاي بزرگ باعث نرم و ضعيف تر شدن چدن ميگردد.
چدن خاكستري از آلياژ آهن و كربن كه حدود 2% بيشتر باشد و يا سرعت سرد كردن پايين و يا سلسيم كه باعث ناپايداري سمنتيت ميشود چدن خاكستري توليد خواهد شد حال اگر مقدار كربن آن كمتر از 4 /3 باشد چدن خاكستري كم كربن بدست ميآيد كه ريخته گري را نسبت به فولاد ها دارد كه ممكن است داراي زمينه فريت و پرليتي باشد.
در اولين مرحله بريدن نمونه از قطعه ميباشد و بعد از آن به وضوح و نرميو خوشتراشي آن پي ميبريم بعد از بريدن سوهان كاري آن نيز به راحتي انجام ميشود. بعد از سوهان كاري و پوليش كاري (قبل از اچ كردن) بزرگ نمايي به صورت رگههاي نامنظم سمباده سفيد كه همان پرليت است مشاهده ميگردد.
نمونة زير ميكروسكوپ ميگذاريم در اولين نگاه خطوط جدايش از حد سمباده و دستگاه پوليش مانع از ديدن گرافيت هاي آن ميشد. پس از حدود پنج الي هفت ثانيه در محلول نايتال براي اچ كردن كردن فرو ميبريم بعد از درآوردن از محلول و شستن قطعه آن را زير ميكروسكوپ گذاشته و زمينه را مشاهده ميكنيم.
و پس از اتمام مرحله اچ كردن مشاهده ميگردد كه حاوي گرافيتهاي ورقهاي با زمينهاي كاملاً پرليتي و فسفيديوتكتيكي است و ساختار دندريتي مربوط به آستينيت هاي اوليه به طور كاملاً ضعيفي در آن ديده ميشود.
وقتي با بزرگ نمايي 40 آن را مورد بررسي قرار دهيم شكل (2) در روي سطح قطعه قطعه هاي پراكنده سفيدو براق مشاهده ميشوند كه همان فريت است اين نقاط در زمينه سياه پراكنده قسمتهايي از اين نقاط سياه و پررنگ تر از ساير قسمتها ديده ميشود كه اين همان گرافيت كيش است سپس نمونه را با بزرگ نمايي 1000 مورد بررسي قرار ميدهيم.
شكل 3 در اينجا فاز سفيد همچنان باقي است و گرافيت كيش به صورت فاز سياه است اما زمينه سياه در
با انجام عمليات پوليش اچ و آزمايشهاي ميكروسكوپي به ماكروسكوپي عادي نميتوان شكل دندريت اوليه در چدنهاي خاكستري قبل از يوتكتيك را مشاهده كرد اما در صورتي كه نمونهاي از چدن با دقت و ظرافت زيادي سمباده و پوليش گردد. با استفاده از يك منبع نوري و كاهش نورهاي ااضافي و نيز قرار دادن نمونه به طور مناسب ساختار مزبور بر روشني قابل رؤيت ميگردد.
مقدار گرافيتهاي ورقهاي مهمترين عامل است كه بر روي استحكام و خواص ديگر چدن خاكستري تأثير ميگذارد و تغيير در آنها علت اصلي تغيير استحكام چدنها است. ساختار زمينه در صورتي پرليتي كامل است كه مقدرا سيليسيم كمتر يا منگنز زيادتر باشد و به همين ترتيب بر اثر وجود مقادير بسيار كم و جزئي از عناصر پايداركننده پرليت از قبيل: آرسنيك، كرم ، مس، نيكل، و قلع در مواد اوليه يا قراضههاي برگشتي ميتوان زمينه كاملاً پرليتي بدست آورد.
در مورد چدنهايي كه داراي استحكام كمتري هستند ساختار زمينه داراي اهميت كمتري نسبت به نوع گرافيتها در چدن است در صورتي كه در چدن ها با استحكام و مقاومت زياد نوع ساختار زمينه اهميت زيادي دارد. به طوري كه در چنين مواردي سعي ميشود تا ساختارهايي كاملاً پرليتي ويا بينايتي توليد گردد.
و از جمله موارد ديگر كه ميتوان در مورد آن بحث كرد اين است كه خواص مكانيكي و كششي از جمله مدول كش ساني آن كم است و سطح ماشين كاري آن پرمنفظ است (صاف و براق نيست) در اين چدنها نسبت وجود گرافيتهاي بزرگ كيش قابليت انتقال خوبي دارند كه در قطعاتي كه در آنها نياز به انتقال دارد بالا ميباشد مانند قالب، شمشها و .. استفاده ميشود.
در اين روش پس از انتخاب قطعه موردنظر و بريدن نمونه و سوهان كاري آن ابتدا با سوهان درشت و سپس سوهان نرم و گونيا كردن قطعه نمونه خود را با سمباده كاري به ترتيب با شمارههاي 1500 – 1200 – 1000 – 800 – 600 – 400 – 240 سمباده كاري مينماييم كه البته به علت وجود نداشتن سمباده 1500 و كم بودن سمباده 1200 ما مجبور شديم كه نمونههاي خود را با سمباده 1000 سمباده كاري كنيم بعد از سمباده كاري با دستگاه پوليش آن را پوليش ميكنيم كه لازم به ذكر است كه بايد از تميز بودن دستگاه پوليش اطمينان حاصل كنيم. كه در صورت كثيف بودن بايد نمره آن را شسته و يا آنر ا عوض كرده و سپس نمونه را در زير ميكروسكوپ قرار دهيم در اينجا نيز خطوط ناشي از سمباده كاري و پوليش كاري غلط ايجاد مزاحمت ميكرده اما ميتوانستيم گرافيتهاي بزرگ آن را مشاهده كنيم.
شكل 1 بعد از مشاهده نمونه آن را در داخل محلول نايتال به مدت 5 الي 7 ثانيه قرار ميدهيم و پس از اچ آن آنرا شيشه و پس آن را زير ميكروسكوپ قرار داديم. كه در اين زمينه فريت و پرليت مشاهده گشت رگههاي تيره رنگ هم در زمينه مشاهده ميشود كه همان گرافيت كرميشكل است.
اين چدنها بعلت و جود گرافيت داراي توضيح يكنواخت گرافيت ميباشد كه از قابليت ماشين كاري خوبي و ريختهگري انها به خاطر وجود ناخالصيها بهتر است هر چه كربن كمتر باشد زمينه فريتي و چدن نرمتر است.
از اين آزمايش به اين نتيجه رسيديم كه چدن خاكستري با ميزان كربن كمتر داراي ماشين كاري مطلوب ميباشد و نسبت به بقيه چدنها نرمتر است.
ابتدا قطعه استوانهاي شكل كه از جنس چدن خاكستري ميباشد توسط نمونهاي اجرا ميكنيم نمونه را به گيره بسته و سطح آن را كاملاً گونيا ميكنيم كه اين عمل از سوهان كاري دقيق حاصل ميگردد و نمونه را آماده تميز كرده و يك ميان آن را سمباده از كاري حل كنيم عمليات سمباده كاري از شماره 220 كه درشت ترين سمباده است آغاز ميشود بعد از بردن خشها و برآمدگيهاي حاصل از سوهان كاري توسط اين سيمان از سمباده شماره 40 و به همين صورت ريزترين سيمان يعني شماره 1000 اين عمل صورت ميگيرد را ديگر خش و يا زدني كه با چشم مشاهده شود روي نمونه باقي نمانده بايد توجه داشت هنگام سمباده كاري براي نتيجه بهتر و سرعتهاي بالاتر بايد هنگام سمباده كاري و همواره آب بر روي سطح سيمان ريخته شود تا برادههايي را داشته شده را بشويي تا همان از ايجاد خشهاي ثانويه بر روي نمونه گردد. نمونه آماده شده توسط سمباده كاري را تميز كرده و در اين مرحله از دستگاه پوليش كاري بايد همواره براكسيد آلومينيوم مخلوط با آب را بر سطح پارچه پوليش بريزيم تا عمليات براق كاري صيقل دادن نمونه با دقت بالايي صورت گيرد پيش از گزاردن عمليات فوق نمونه را با پارچه كاملاً خشك ميكنيم و آنر ا از زير ميكروسكوپ قرار ميدهيم و مشاهده ميكنيم كه اين مرحله فقط موفق به مشاهده گرافيتهاي چدن خاكستري ميشويم كه نتيجه اين مشاهده به صورت زير ميباشد بعدا زمشاهده نوع گرافيتهاي اين چدن در ادامه آزمايش براي ظاهر كردن ريز ساختار ميكروسموپي نمونه چدن خاكستري را در محلول اچ فايتال قرار ميدهيم و بعد از گذشت مدتي معين، آن وقت كه سطح نمونه كاملاً اچ شده آن را بيرون آورده و با آب شستشو ميدهيم نمونه را دوباره با پارچه با دستمال كاغذ كاملاً خشك ميكنيم و آن را براي بار دوم ريز ميكروسكوپ قرار ميدهيم در اچ مربوطه براي ظاهر شدن كامل و دقيق فازدانه هاي داخل چدن با پر از گونيا بودن نمونه در سطح و صفحه زيرين ميكروسكوپ كاملا مطمئن باشيم براي اطمينان كامل از اين موضوع نمونه را طوري داخل ضمير مخصوص قرار ميدهيم كه سطح آن روبر بالا باشد بعد با گذشتن روي صفحه زيرين ميكروسكوپ و قرار دادن يك مقدار بر روي آن و اعمال فشار توسط بالين آوردن از ميكروسكوپ از گونيا شدن سطح نمونه كاملا و مطمئن ميشويم سپس ميتوانيم سطح نمونه را مشاهده كنيم در اين مرحله ميتوانيم به راحتي فازهاي موجود در چدن را مشاهده كنيم.
از مشاهده سطح نمونه بعد و قبل از اچ ميتوان نتيجه گرفت كه در ساختار چدن هاي خاكستري خطوط سياه رنگ نشانگر گرافيتهاي ورقهاي ميباشد كه اين گرافيتها در چدنها باعث ايجاد و قابليت هاي مختلف از قبل جذب صدا و ارتعاش ماشين كاري مناسب و از طرفي باعث انبساط قطعه در حين انجماد و پايين آوردن استحكام كششي قطعات ميگردند بر در اين مورد ميتوان نتيجه گرفت كه بايد اين گرافيتها زياد درشت نباشد تا استحكام كششي قادر بر وجود آوردن فازهاي ديگر بصورت سفيد و سياه سفيد مشخص ميشوند هر يك به ترتيب نشانگر وجود فريت و بريت در اين چدن ميباشند.
پرليت با نرميخواص همواره با بريت كه سخت و شكننده ميباشد فازي با مقاومت به سايش مطلوب همواره با ماشين كاري خواص را ايجاد كرده اند
از يك قطعه چدن داكتيل ساخته شده را توسط يك نمونه ميبريم سطوح آن را توسط سوهان كاملاً گونيا ميكنيم و يكي از اين سطوح را سمباده كاري كرده تا آن را براي مرحله پوليش كاري آماده كنيم سطح سمباده كاري شده را بر روي پارچه پوليش قرار داده و دستگاه پوليش را روشن ميكنيم عمل پوليش كاري مطلوب گشته به ميزان فشاري وارد كه ما درطول معين به نمونه وارد ميآوريم اين فشار بايد از مقادير بالايي رفع خشهاي بزرگتر تا مقادير پائين براي ظرفيت كاري در فرضشهاي كوچكتر صورت ميگيرد. نمونه آماده شده را با پارچه كاملاً خشك ميكنيم و آنرا در زير ميكروسكوپ مشاهده ميكنيم كه در صفحه بعد ديده ميشود كه گرافيت در اين چدن نمونه را در زير ميكروسكوپ برداشته و داخل محلول اچ نايتال بايكرال قرار ميدهيم پس از گذشت مدتي معين و زماني كه از اچ شدن آن تعيين مقدار كرديم آنرا برداشته و با آب شستشو ميدهيم. سپس نمونه آماده شده را با پارچه كاملا خشك كرده و نتيجه مشاهده سطح نمونه در اين مرحله به شكل صفحه بعد ميباشد.
چون داكتيل كه در ايران به نام هاي چدن نشكن، گرافيت كروي، چدن چكشخوار يا گرافيت چشم گاوي و سد نام لاتين، داكتيل، SP و نودولار ناميده ميشود كه در آن گرافيت توسط عناصر اضافه شده از قبيل منيزيم، استرانسيم، كه باعث تغيير شكل گرافيت از حالت ورقهاي به كروي ميشوند بدست ميآيد.
ابتدا يك قطعه چدن داكتيل را توسط سوهان به صورت گونيا درآورده و سپس توسط سمباده هاي موردنياز سطح آن را صيقل داده و بعد از اتمام مراحل سمباده كاري بعد از اره كاري و سوهان كاري از مقاومت به سايش بهتر اين چدن ها نسبت به چدنهاي خاكستري پي ميبريم اما نسبت به چدن هاي سفيد نرمتر ميباشند لذا پس از سمباده كاري گونيا كردن و پوليش كاري و قبل از اچ كردن آن را زير ميكروسكوپ قرار ميدهيم.
شكل 1 كه در زيرميكروسكوپ گرافيتهاي آن به صورت كروي در اندازههاي مختلف غالباً كوچك و بزرگ و به طور پراكنده ديده ميشود و بعد از مشاهده گرافيتها نمونه را مدت 5 الي 7 ثانيه (تا سطح قطعه تيره شود) در محلول نايتال اچ كردن قرار ميدهيم و سپس بعد از شستن قطعه و خشك كردن سطح آن مجددا براي مشاهده زمينه نمونه را در زير ميكروسكوپ قرار ميدهيم. با بزرگ نمايي هاي مختلف آن را مورد بررسي قرار ميدهيم ابتدا با بزرگنمايي 100 (شكل 2) كه زمينههاي سفيد شبيه ستاره هاي دريايي را مشاهده كرديم كه اطراف آن سياه رنگ بوده و البته در اين زمينه نيز نقاطي تيره تر از ساير نقاط هستند كه زمينه سفيد رنگ همان فريت است كه در اينگونه چدن ها بيشتر از چدن هاي خاكستري پر كربن مشاهده ميشد و نقاط تيره گرافيت هاي كروي هستند كه با بالا بردن بزرگ نمايي ميكروسكوپ حدود 500 مشاهده كرديم كه فاز فريت همچون سفيد رنگ ولي زمينه سياه رنگ ورگه هاي نامنظم سفيدرنگي مشاهده ميشد كه همان پرليت بود كه با تمركز بر روي نقاط تيره تر به سختي ميتوان مشاهده نمود كه دو گرافيت با هالهاي از نوبت احاطه شده است به همين دليل به اين نوع چدن چشم گاوي گويند. اين چدن بعد از چدن خاكستري بيشترين ميزان مصرف را دارا ميباشد قابليت ماشين كاري هاي دارند زمينه اين نوع چدنها فريتي ـ پرليتي را مخلوطي از هر دو ميباشد.
اره كاري يو سوهان كاري اين چدن ها نسبت به چدن هاي سفيد راحتر است اما استحكام آن ها در برابر ضربه وكشش بيشتر است
چدن داكسيل داراي دو نوع چدن با زمينه فريت و چدن با زمينه پرليت كه چدن با زمينه فريت از استحكام كمتر ولي انعطاف پذيري بيشتر دارا است.
تچزيه و تجليل: عدم دقت در سرعت سرد كردن و عناصر آلياژي كروي كننده ميتواند باعث عدم كروي شدن كامل گرافيت هاي آن شود.
اينگونه چدنها از قابليت انعطاف پذيري خوبي برخوردار هستند مقاومت به كشش آنها بسيار مطلوب است از اين چدنها در ساختار لولهها اتصالات لوله ها و برخي از چرخها استفاده ميشود.
اندازه گرافيت كروي كه بر روي خواص مكانيكي تأثير ميگذارند تحت تأثير روتين زير است.
الف ـ سرعت سرد شدن
قطعات ريخته گري شده كه داراي مقاطع نازكي هستند با سرعت زيادي تري سرد ميگردند و در نتيجه اندازه گرفيتهاي كروي كوچكتر شده و تعدا د آنها در سطح مقطع افزايش پيدا ميكند.
ب ـ تلقيح SI با تلقيح تعداد گرافيتهاي كروي افزايش پيدا كرده و تمايل به ايجاد كاربي در مقاطع نازك تر قطعه كاهش مييابد. به همين ترتيب با افزايش مقدار عامل جوانه زا تعداد گرافيت هاي كروي نيز افزايش پيدا ميكند.
اصولاً چدنهاي ماليبل چدنهاي قبل از يوتكين كه آلياژي يا غيرآلياژي هستند كه به منظور ايجاد گرافيتهاي كروي فشرده در آن و نيز دسترسي به مجموعه اي ازاستحكام و نرميتحت عمليات و تابكاري قرار ميگيرند.
قطعات چدنهاي ماليبل ابتدا به صورت چدن سفيد ريخته گري ميشوند بدين علت كه تمام كربن در اين چدن در شرايط سياه تاب كاري به شكل تركيب بوده پس در مرحله عمليات حرارتي با حرارت دادن تا منطقه آستينيت و نگهداري قطعه به مدت كافي در اين درجه حرارت آهن در آن تجرزيه گرديده چون مالبل بدست ميآيد. حرارت دادن قطعات تامنطقه فريت باعث تجمع كربن در مناطق مختلف گرديده و پس از مدت زمان معين كربن به شكل نرمكي در زمينهاي آبتني تشكيل ميشود بالاخره ادامه قابكاري و استفاده از يك عمليات حرارت مناسب و همچنين سرعت سرد كردن ميتوان ساختار زمينه چدن را از فوليت كامل تا يك ساختار پرليت تغيير داد.
ابتدا يك تكه چدن ماليبل را توسط سوهان به صورت گونيا درآمده و پس توسط سمبادههاي موردنياز سطح آن را سيقلي داده و بعد از اتمام مراحل سمباده كاري آن را پوليش كرده و سپس در محلول اچ قرار داده و بعد ا زحدود ده دقيقه آن را برداشته و توسط آن بيشتر و در زير ميكروسكوپ قرار داده كه فازهايي زير آن مشاهده گرديد.
تجزيه و تحليل چدن ماليبل
چدن ماليبل همان چدن سفيد است كه در حالت سفيد منجمد ميشود و بعدا عمليات حرارتي به دو نوع چدن ماليبل بازمينه فريتي و چدن با زمينه پرليتي يا مغز سياه يا چدن آمريكايي كه تعميم ميشود در اين چدنها كربن 5/2 درصد و Si حدود 1% ميباشد مقدار سليسيم كه از تشكيل گرافيت لايه در حينت ريخته گري جلوگيري ميكند اما براي مانع شدن قطعات تابكاري سيليسيم را در محدوده مورد نظر ميگيرند.
حرارت دادن مجدد چدنهاي ماليبل سفيد آنيل شده تا درجه حرارت 870 – 820 درجه سانتيگراد كوينچ كردن انها در هوا با دريك مالين و بالاخره بازپخت كردن آنها باعث بهبود خواص مكانيكي زيادتر شدن چگونگي و قابليت چكش خواري و چدنهاي ماليبل موردنظر ميگردد. عمليات حرارتي است كه در مورد چدنهاي ماليبل نقره سياه تعريف ميشود در يك اتمسفر خنثي مورد استفاده قرار ميگيرند و در اين حال اختلاف غلظت كربن در ضخامت قطعه كاهش پيدا كرده در قسمت هاي مركزي فاز فريت از بين ميرود.
چدن سفيد آلياژي از آهن – كربن به ميزان بيش 7/1% كربن در سيستم نيمه پايدار ميباشد كه يا به حالت وجود عناصر آلياژي كرم ـ واترايم ـ گوگرد ـ موليبدن ـ و يا سرعت سرد كردن بالا به چدن سفيد تبديل ميشود و نام چدن از سطح قطع آن كه بصورت سفيد و بلورين است گرفته شده است. رنگ سطح سفيد شكست به علت عدم وجود گرافيت از زمينه است. تفاوت چدن سفيد با چدنهاي خاكستري در اين است كه در چدنهاي سفيد گرافيت آزاد بندرت وجوددارد و كربن بصورت فاز سمنتيت وجود دارد كه بدليل وجود همين فاز چدن فوقالعاده سخت است و چدن نسبت به دو گروه را برتكنيك هيپويوتكتيك و تقسيم بندي ميشوند.
ابتدا يك تكه چدن سفيد را توسط سوهان به صورت گونيا درآورده و سپس توسط سمباده لازم سطح آن را سيقل داده و پس از اتمام مراحل سمباده كاري آن را پوليش كرده و سپس در محلول اچ قرار داده و بعد از حدود ده دقيقه آنرا برداشته و توسط آب تميز شسته و در زير ميكروسكوپ قرار ميدهيم كه فازهاي زير ظاهر ميشود: اين چدن كربن داراي ساختار يوتكتيك در لدبوريت شامل كاربين آهن در زمينهاي از پرليت است
ابتدا قطعه موردنظر را از قطعه اصلي جدا ميكنيم و بوسيله سوهان شروع به سوهان كاري ميكنيم در اولين لحظات سوهان تنش به سختي فوق االعاده بالاي چدن سفيد ميبريم كه گوئي از چنين فولاد سوهاني نيز سخت تر است. پس از ساعتي سوهان كربن بالاخره سطح قطعه صاف ميگردد و آنرا توسط سمباده به حالت صيقل درآورده بعد آنرا به صورت 3 دقيقه درون ناتيال قرار ميدهيم.
كربن در چدن سفيد بصورت Fe3L وجود دارد كه بسته به ميزان آن بصورتهاي مختلف رسوب ميكند قطعه مورد آزمايش به علت وجود تغييرهاي نسبت چدن نيوهيپريوتكنيك ميباشد كه كربن آن بيش3/4 درصد كربن است كه به حالت وجود كربن بيش از3 / 4 ابتدا نيست بصورت متغيرهاي جداشده بعد از رسيدن كربن مذاب به 3 / 4 نيز تبديل به پرليت ميشود.
چدن نيز داراي سه نوع ساختار ميباشد.
1 ـ چدن سفيد هيپريوتكتيك ميباشد كه ميزان كربن كمتراز 3 / 4 % كربن است اين نوع چدني داراي نقطه ذوب بيش از چدن سفيديوتكتيك ميباشد كه چدن زمان زيادي باري باريزي دارد كراتيها بزرگ ميشوند و دردماي محيط فاز آستنيت به پرليت تبديل ميشود وبقيه سطح آستنيت ميباشد چدن سفيد يوتكنيك كه داراي كربن معادل 3 / 4% است كه داراي نقطه ذوب كمتر از ساير انواع چدنهاي سفيد است در مذاب اينگونه چدنها ابتدا نسبت در زمينه فريت ميزند بعد از انجام جوانه هاي بر برليت تبديل شده سطح بدست آمده پلنگي است.
بر مبناي يك تعريف قديميفولادها، آلياژهايي از آهن و كربن ميباشند كه مقدار كربن در آنها تا حدود 7/1% متغير بوده و در آنها عناصر را نظير، منگنز، سيليسيم در مقادير كمتر از 1% و فسفر و گوگرد در مقادير جزئي و همچنين عناصري نظير كرم، نيكل و موليبدن به عنوان عناصر آلياژي وجود دارند.
داشتن استحكام بالا و قابليت انعطاف پذيري خوب فولادها را از ديگر آلياژها و مواد غيرفلزي متمايز ميسازد و فولادها در مقابل اعمال كنش هاي متغير و نيز ضربهايي بسيار مقاوم است. استحكام كششي آنها از 400 تا 2000 تغيير ميكند.
فولادهاي ساده كربني به فولادهايي گفته ميشود كه درصد آلياژي آنها بسيار جزئي ميباشد.
اين گونه فولادها بيشترين ميزان مصرف را در انواع فولادها دارا ميباشند. اين دسته از فولادها به سه دسته تقسيم ميشوند كه در برگه بعدي توضيح داده شده است.
باتوجه به كاربرد وسيع آلياژهاي آهني (چدن و فولاد) در صنعت ميتوان به اهميت اين هدف در زندگي بشر پي برد. آهن كه بصورتخلص عنصري بسيار نرم و انعطاف پذير است در طبيعت بصورت سنگ آهن يافت ميشود كه سخت و شكننده ميباشد. ميل تركيبي آهن با ديگر عناصر بخصوص كربن كه تأثير بسيار در سختي و ترد و شكننده بودن آن دارد.
ميزان كربن در اين آلياژها بين 8/0-25/0 درصد ميباشد. در اين آلياژ با رسيدن درجه حرارت به درجه تحول ابتدا فريت اوليه از آستنيت جدا ميگردد كه باتوجه به حلاليت كمتر فريت براي عنصر كربن كاهش بيشتر درجه حرارت ضمن افزايش مقدار جامد فريت موجب آن ميشود كه آستنيت باقيمانده در آن از كربن غني گردد. اين مهم تا بدينجا ادامه مييابد كه با رسيدن به درجه حرارت يوتكتوئيد آستنيت متحول خواهد شد.
بدليل ترتيب ساختار چندين آلياژي درجه حرارت پايين تر از درجه حرارت يوتكتوئيد از فريتها اوليه همراه با مخلوطي از فريت و سمانتيت يوتكتوئيد كه پرليت ناميده ميشود خواهد بود.
بطور خلاصه اگر فولاد هيپويوتكتوئيد را سرد كنيم فريت در مرز دانههاي اشينت رسوب كرده و در همه جاي آن يكسان ميباشد.
وسايل موردنياز: ميلگرد آجدار ـ اره آهن بر ـ سوهان ـ گيره ـ سمباده در اندازه هاي مختلف محلول اچ و ميكروسكوپ هدف آزمايش: مشخص كردن درصد كربن در فولادهاي هيپو و تأثير آن بر شكل فرضيه آنها
ابتدا يك نمونه از فولاد موردنظر را با اره از قطعه جدا مينمائيم. در اره كاري به اين نكته پي ميبريم كه فولاد آجدار از نمره بيشتري نسبت به فولاد ساده برخوردار باشد. دو سر هر دو نمونه را كاملا گونيا كرده كه اين عمليات توسط سوهان كاري صورت ميگيرد. سپس يك سطح نمونه را توسط سمباده درشت سمباده كاري ميكنيم تا اثر سوهان از بين برده سپس از سمبادههاي نرمتر استفاده ميكنيم تا تمام خش ها بين برود سطحي صاف بوجود آيد.
بايد به اين نكته توجه داشت كه در حين سمباده كاري در هر مرحله همواره آب بايد به سطحي سمباده ريخته شود تا براده هاي برداشته شده باعث خش مجدد در غرفه نشود.
بعد از اتمام سمباده كاري براي از بين بردن، ناهمواري هاي بسيار ريز از دستگاه پوليش استفاده ميكنيم و سطح نمونه را كاملا صيقل ميدهيم به طوري كه كاملا فرد را منعكس كند. پس از اتمام عمليات فوق نمونه را كاملا خشك كرده و سطح پوليش شده را داخل محلول اچ نگه داشته تا مدتي اندكي تا دانه هاي آن ظاهر شود. سپس به سرعت سطح نمونه را توسط آب ميشوئيم و پاك ميكنيم. نمونه را زير ميكروسكوپ ميبريم و مشاهده مينمائيم كه حاصل بصورت زير است:
باتوجه به شكل زمينههاي فولادي با درصدهاي مختلف از كربن در دياگرام آهن كربن ميتوان دريافت كه اين زمينه ها مربوط به فولادهاي هيپويوتكتوئيد داراي 4/0% و 6/0% و 37% درصد كربن ميباشد.
هدف آزمايش: مشخص كردن درصد كربن در فولادهاي يوتكتوئيد و دانستن دليل سختي و شكنندگي و مقاومت بر سايش آنها
تئوري آزمايش: نمونه سگ دستي را كه بعد از جدا كردن از قطعه تهيه كه دم آن را سمباده كاري ميكنيم.
همانگونه كه قبلا هم گفته شده با شستشوي سطح سمباده ها از ايجاد خش ثانويه جلوگيري ميكنيم و آنرا براي پوليش كردن آماده ميسازيم. سپس هر يك را جدا از سكوهاي قبلي بعد از سمباده كاري پوليش كرده و كاملاً صيقل ميدهيم و سطح آينه ايي را در آن ايجاد ميكنيم. سپس نمونه را در محلول اچ قرار داده و پس از گذشت مدتها به سرعت با آب شستشو ميدهيم تا كاملاً عاري از محلول شوند. نمونه را با پارچه پاك كرده و آنرا زير ميكروسكوپ مشاهده ميكنيم كه نتايج ا ين مشاهدات در زير ميكروسكوپ نشان داده شده است. چون زمينه داراي 100% پرليت ميباشد ميتوان گفت كه اين فولادها داراي 8/0% كربن حاصل پرتكتوئيدي ميباشند و به آنها فولادهاي يوتكتوئيدي گفته ميشود . فقط ميزان ناچيزي از دانههاي فريتي در آن وجود دارد كه در نقاط مختلف پراكنده اند.
در اين فولادها همانگونه كه در زمينه مشاهده ميشود و لايه هاي Fe3l و فريت موجود باشد كه در مجموع زمينه ايي 100% پرليت را تشكيل ميدهند اما اين لايهها در بعضي نقاط فشرده و در بعضي نقاط فاصله دار هستند كه اين ناهماهنگي در فولادهاي ابزار در زمينه قطعات مختلف به صورت هاي مختلف ميباشند.
پرليت كه فاز را سخت و شكننده است در اين فولادها اجازه انجام عمليات و كارپذيري را نميدهد و توليد قطعات به 8/0% كربن فقط از طريق ريخته گري صورت گرفته ميشود كه كاربرد آنها در ساخت قطعات نظير ابزار برش تراوش فلزات، حمل و نقل، راه آهن، دستگاه هاي نورد ميباشد.
نام گزارش:, بررسي ساختار فولادهاي هيپريوتكتوئيدي
وسايل لازم: يك قطعه فولاد پركربن ـ دستگاه پوليش ـ سمباده در انواع مختلف ـ سوهان ـ گيره ـ محلول اچ ـ ميكروسكوپ
مقدمه: اين فولادها بين 9/0 تا 4/1 % كربن دارند كه خود اين فولادها نيز به 5 دسته تقسيم بندي ميشوند.
1 ـ فولادهايي كه بين 9/0 تا 1/0%كربن دارند.
2 ـ فولادهايي كه بين 1/0 تا 1/1% كربن دارند.
3 ـ فولادهايي كه بين 1/1 تا 2/1 % كربن دارند.
4 ـ فولادهايي كه بين 2/1 تا 3/1 درصد كربن دارند.
5 ـ فولادهايي كه بين 3/1 تا 4/1% كربن دارند.
در اين فولادها هر چه ميزان كربن بيشتر باشد، سختي وشكنندگي بيشتر ميشود.
شرح آزمايش: ابتدا نمونه را كه يك نمونه از تيغ اره هستند آماده ميكنيم.
سطح اين تيغ اره كاملاً پرليتي است و سمنتيت بصورت گرايي در مرز دانهها نشسته است. در اين تيغ اره فريت ديده نميشود و از عدم وجود فريت و وجود فريت و سمنتيت ميتوان به سختي و استحكام بالاي اين نوع از تيغ اره پي برد.
بر روي سطح اين تيغ اره بدليل عمليات حرارتي كه روي آن انجام شده فريت در مرز دانهها نشسته البته فريت در روي سطح اين تيغ اره به مقدار زيادي نيست، اما همين مقدار فريت ميتواند باعث كاهش استحكام اين نوع تيغ اره كمك كند.
بر روي سطح اين تيغ اره فريت بصورت لكه ايي در زمينه پرليت ديده ميشود البته مقدار فريت در اين نوع تيغ اره بيشتر از نوع بر زمين ميباشد و اين دليل بر نرميو استحكام پايين اين نوع از تيغ اره ميباشد.
اين آزمايش نيز مانند آزمايش قبلي ميباشد بغير از سوهان كاري چون يك تيغ اره نازك نيازي به سوهان كاري و گونيا كردن ندارد. پس اولين مرحله براي تيغ اره سمباده كاري است.
از مرحله سمباده شروع ميكنيم تا سطح تيغ اره را سفيد كنيم بعد از سمباده زدن هاي نرم و خشن را درداخل خمير بازي فرو ميبريم تا براي مرحله بعد دستگاه پوليش و پوليش كاري آماده شود. بعد از اينكه آن در دستگاه پوليش قرار داديم و سطح آن كاملاً صاف و بدون هيچگونه خنثي بودن را در محلول اچ قرار دهيم و بعد از چند ثانيه قطعه را زير آب برده و كاملاً ميشوريم. كه زمينه هاي بدست آمده قعطه در صفحه قبل نشان داده شده است و تصوير متالوگرافي اين قطعه هم نشان داده شده است.
با افزايش كربن روند سختي و مقاومت به سايش آلياژ نيز افزاده پيدا كرده و تأثير آن در زمينه فولادها به گونهايي ميباشد كه هر چه ميزان كربن بيشتر شود لايه هاي بيشتر شده تا زماني كه تمام زمينه را فراگيرد و نيز با افزايش كربن ميزان سمنتيت بيشتر شده و همان خواهان سفيدرنگ كه در فولاد 2/1% ميباشد. همانطوري كه از فولاد 3/1% كربن مشاهده شده است.
اين بيماري با بيماري تورم دانه دار مهبل وفرج و يا بيماري آميزشي دانه دارمتفاوت بوده و بايد ازآنها تفريق شود
بيماري هميشه از طريق مقاربت جنسي منتقل نمي شودتماس نزديک از طريق ليسيدن ناحيه مبان دو راه ونيز استفاده از مني آلوده در تلقيح مصنوعي ميتواندموجب عفونت دستگاه تناسلي شود . انتقال ويروس عامل بيماري در بدن به وسيله گلوبولهاي سفيد صورت ميگيرد .
نشانيها:
بعضي از بيماران هيچگونه ناراحتي آشکاري را نشان نمي دهندو برخي اشکارا داراي درد هستند در برخي از حيوانات که پوست فرج داراي رنگ روشن است فرجداراي قرمزي کمي مي باشد متورم بوده و مقدار کمي ترشحات د روي آن مشاهده ميشود .تاولهاي چرکين به قطر حدود 2 ميليمتر مشاهده ميشودکه داراي مرکز زرد رنگ ميباشد.و اطراف ان به رنگ زرد ميباشدوحلقه قرمزي اطراف ان را احاطه کرده است.
اشتها و توليد شير در اين حيوانات تغييرينميکند .
دوره کمون بيماري در دامهاي آزمايشگاهي 12 ساعت مي باشد و ترشحات مهبل پس از 24 ساعت قابل مشاهده ميباشد که در دام اين دوره پس از 48 ساعت ميباشد.که ترشحات به رنگ سفيد متمايل به زرد ميباشد
که چسبنده ومخاطي ميباشد .دو روز بعد از عفونت درجه حرارت بدن بالا ميرود و براي 3-7 روز اين روند ادامه دارد .که ترشحات سرمي بيني به مقدار کمتورم پلک وسقط مشاهده گردد.
وقوع سقط به سن جنين بستگي دارد گاوهايي که تا5.5ماه آبستن هستند سقط نمي کنند.گاوهايي که تا 5.5ماه ا بستن هستندپس ازبيمار شدن سقط نميکنند در حالي که حدود نيمي از گاوهايي که از ماه ششم آبستني به بعد بيمار مي گرددند23-52 روز پساز ابتلا جنين را سقط ميکند .
نوع سقطي که به طور طبيعي در نتيجه بيماري ايجاد ميشود با سقط جنين هايي که به طور آزمايشي ويا در نتيجه واکسناسيون با ويروس شده اند در خلال ابستني ايجاد مي شود مشابه است.
تشخيص :
اولين وسيله براي تشخيص بيماري :علائم ونشانيهاي آن است عوارض ويژه اي راکه بيماري در مهبل ايجاد ميکند ودر مورد اخير درجه حرارت بدن نيز ميتواند مورد بررسي قرارگيرد .
در گسترش سلولهاي پوششي مهبل پساز آنکه نمونه با مايع بويين تثبيت شدهو با هماتوکسيلسن و ائوزين رنگ آميزي شد گنجيده گيهاي داخل هسته اي مخصوص عفونتهاي ويروس هرپس را مي توان مشاهده کرد .
تغييرات بافت شناسي :
شامل کانونهاي نکروزه به قطر حد اکثر نيم ميليمتر است که غالبا در سطح وسيعي ازکبد ديده ميشود اين گونه از کانونها مي توانند در ششها طحال تيموس غدد لمفاوي و کليه ديده شوددر مواردي تورم نکروزان جفت نيز وجود دارد که مي توان ا نرا در تشخيص بيماري به کار گرفت .
برخلافسلولهاي مهبل در سلولهاي جنين سقط شده نمي توان گنجيدگي را مشاهده نمودفقدان انها ممکن است به دليل شدت تجزيه شدن بافت بدن جنين باشد
تشخيص سرو لوزيکي بيماري مشکل است زيرا فاصله بين عفونت و سقط غالبا طولا ني است ودر نتيجه نمونه خوني را که پس از بروز سقط تهيه ميکنندتا ميزان افزايش پاد تن سرم را اندازه گيري کنند ممکن است جواب درستي را ارائه ندهد.تنها راه شناسايي بيماري جدا کردن ويروس ان از بافت بدن جنين سقط شده است .اين کا ر نيز تنها در تعداد محدود يا از جنينها عملي است زيرا بدن انها در موقع سقط فاقد ويروس است .
در مواردي که شکل حاد بيماري شيوع دارد با تهيه دو نمونه سرم خون با اصله 15 روزبيماري را مي توان تشخيص دادافزايش پاد زهر خنثي کننده عفونت در نمونه هاي تهيه شده بيانگر وجود عفونت فعال مي باشددر اينگونه ازمايشها اگر غلظت ويروي ثابت وغلظت سرم متغير باشدخنثي شدنويروس برابرلگاريتم دو را ملاک تشخيص بيماري قرار ميدهند .همچنينجدا کردن ويروس از محيط کشتي که از بافت بدن حيوانات مبتلا تهيه شده باشد ميتواند موئد نتايج فوق باشد .
انترو ويروس:
اين بيماري ميتواند موجب نا منظم شدن سيکل تناسليو کاهش نسبت باروري و مشکلات نازاييشود .
مسئله سقط جنين نيز ممکن است در سطح گله مشاهده شود در دامهايي که سقط کرده اند سروتيپ اف.266آ را توانسته اند جدا نمايند ولي ويوسدر دامهايي که به طور تجربي مبتلا گرديده اند قادر به ايجاد سقط جنين نيست .
انتقال بيماري به دام سالم از راه آميزش گاو نر آلوده که داراي علائم باليني بيماري است يا از راه آلوده شدن مهبل به مدفوع در خلال جفت گيري صورت ميگيرد .در حيوانات تجربي انتقال بيماري از طريق تماس مستقيم نيز اتفاق افتاده است .
نشانيها:
متعاقب جفتگيري ترشحات از مهبل خارج شده ومخاط مهبل وعنق پر خون ميشود همراه با اين علائم در داخل مهبل در داخل مهبل ترشحات زرد رنگ ژله مانند تشکيل مي شود که مقدار ان بين چند ميلي ليترتا چند صد ميلي ليتر متغير است .خروج متناوب اين ترشحات موجب آلوده شدن دم وکفل دام مبتلا مي شود .
در اين بيماري تب وجود ندارد. از علائم ديگر اين بيماري تولد نوزاد زود رس و سقط در 5ماهگي ميباشد .
البته سقط جنين ميتوانددر اواخر آبستني نيز روي دهد .
عامل بيماري ظاهرا در بدن دامي که سقط مي کند باقي نمانده ودر ابستني بعدي تاثيري روي جنين ندارد .
تشخيص:
بيماري را تنها به روش هاي آزمايشگاهي ميتوان شناسايي کرد تعيين ميزان افزايش پادتن خنثي کننده در دو نمونه سرمي که با فاصله 15روز تهيه شده است دقيق ترين روش در تشخيص بيماري خواهد بود. در صورت امکان اندازه گيري مقدار پاد تندر آزمايش مانع انعقاد خون نيز ميتواند در تشخيص بيمايري کمک بکار رود اولين نمونه سرم را بايد بلا فاصله پس از مشاهده بيماري تهييه نمود .
جدا کردنويروس از ترشحات مخاطي مهبل پس از کشت دادن نمونه در محيط بافت زنده ويا در تخم مرغ جنين دار مي تواند مکمل تشخيص سرولوژيکي بيماري باشد البته اگر تنها يک سرو تيپ ويروسدر بيماري غالب باشد جدا کردن آن مشکل خواهد بود .
در گله اي که داراي ترشحات مخاطي ازمهبل بوده است وبه نازايي باليني مبتلا بوده اند ويروس را توانسته اند از دو درصد نمونه ترشحات مهبلي جدا نمايند و در گاوهايي که وجود عفونت در انها قبلا تاييد شده بود ويروس از5 درصدنونه هاي مهبل جدا گرديد . در اينگونه موارد شناسايي نوع ويروس الزامي است .
2-(BVD-MD) اسهال ويروسي گاوان :
اين ويروس را از گاوي که چند شکم زاييده است از ترشحات مخاطي عنق جدا نموده اند.
ويروس ميتواند از جفت عبور کند و جنين را مبتلا سازد عوارض حاصله در جنينميتواند مواردي نظيرسقط جنين –زايمان زود رس موميايي شدن جنين –نارسايي ژنتيکي در جنين يا مرگ آن را باعث شود.
ويروس BVD _MDدر اکثر گاوداريها شيوع دارد ولي نسبت سقط جنين گاو به دليل ابتلا لين ويروس خيلي کم است اگر بدن جنين سقط شده داراي پادتن ضد ويروس باشد دراين صورت مني توان بين ويروس وسقط رابطهاي قائل شد.
ويروس در صورت مبتلا نمودن گاوهاي آبستن ايجاد عفونت ويروسي کرده وظاهرا در تمام مراحل ابستني ميتوامد از جفت عبور کند .سقط ممکن است چندين ماه پس از وقوع عفونت مشاهده شود بيماري در گاو ممکناست به شکل خفيف يا بدون علائم بالينمي نيز ظاهر کردد .
علائم ويژه عفونت در جنين شامل تورم غير چرکين و نکروز شدن عمومي بدن همراه با بزرگ شدن دستگاه رتيکلو اندوتليال در جنينهاي مسن تر است .
تشخيص:
بيماري بر اساس تاريخچه ان عيار پادتن وجود پادتن ضد ويروس در بدن جنين و علائم ويژه بيماري در جنين تشخيص داده ميشود علائم بيماري اگر چه چندان خاصنيستند ولي براي تشخيص بيماري بيشتر از شيوه جدا کردن ويروس کاربرد دارد
سقط جنين ويروسي درگوسفند
بيماري بردر :
عامل بيماري نوعي ويروس است که شباهت بسيار زيادي با ويروس BVD_MDدارد .ولي از نظر آنتي ژنيسيته و خصوصيات فيزکي- شيميايي از ان قابل تفکيک است ميشهايي که به طور طبيعي يا تجربي به اين بيماري مبتلا ميشوند پاد تن ضد ويروس BVD –MD را ميتوان از انها جدا نمود عامل بيماري در جنين هاي گاو بز و خوک نيز بيماري زا است .
از علائم عصبي بيماري لرز ميباشد که ممکن است در کار شير خوردن بره اختلال ايجاد کند نسبت مرگ ومير در هفته اول بالاست و رشد برها خيلي کند است ودر صورت زنده ماندن بره ها لرز به تدريج از بين مي رود ولي قدرت باروري آنها پايين خواهد بود بره هايي را که در آنها علائم عصبي و رشد ووضعيت ناقص پشم دوام ميابد اصطلا حا مو لرزان مي نامند.
در مراحلاوليه آبستني ويروس ممکن است به جفت حمله ور شود ودر نتيجه نقاط نکروز در جفت ايجاد شود در جنين عارضه خاصي ککه قابل روئت باشد ايجاد نمي شود بجز اين که بدن ان فاقد چربي است .
بيماري معمولا ميشها را در شکم اول آبستني مبنلا مي سازد ودر سن بالا به ندرت اتفاق ميافتد .
مگر اينکه در گله سابقه قبلي بيماري وجود نداشته باشد . ميشها بعد از بيماري تا پايان عمر مصونيت ميابد مهمترين راه سرايت عفونت به دامهاي ديگر از طريق مجاورت آنها با يکديگر ميباشد که البته اين عمل به طور تجربي امکان پذير نبوده است انتشار بيماري به طريق آميزشي تا کنون مشاهده نشده است .
تشخيص بيماري بر اساس علائم باليني و آزمايشات آسيب شناسي دستگاه عصبي صورت ميگيرد روش درماني يا پيشگيري خاصي براي بيماري وجود نداارد و بره هاي مبتلا بايد کشتار گردند.
سقط جنين ويروسي در اسب
ويروس تورم بيني و شش اسب:
ويروس تورم بيني و شش اسب به عنوان سقط جنين ابتدا در ايلات متحده معرفي و پس از ان در اکثر دنيا گزارش گرديد اين ويروس هم چنين ميتواند موجب اگزانتم آميزشي گردد .
تورم عفوني سرخرگ اسب نيز ابتدا در ايلات متحده شناسايي شداين .ويروس در مقايسه با ويروس تورم بيني وشش اسب شيوع کمتري در دنيا دارد ودر بعضي از کشورها به صورت سقط جنين پراکنده مشاهدنه ميشو.د عفونت مزيور تا کنون در انگلستان و ايرلند مشاهده نشده است عامل بيماري احتمالا توگا ويروس است هر دو بليناري فوق احتمالا از طريق تنفسي انتقال ميابد .
ضايعات جنيني:
ويروس تورم سرخرگ اسب :در عفونتهاي تورم سرخرگ ويروسي اسب بسياري از جنين ها تلف شده وقبل از سقط شدن ممکن است جنين وارد مرحله اتوليز گردد عارضه اصلي بيماري تحليل و نکروز شدن ماهيچه هاي سرخرگهاي کوچک است ومتعاقب آن گلوبولهاي سفيد از مجاري عروقي تراوش نموده وبدن دچار خيز ميشود اين عوارض در سراسر بدن مشاهده ميشود در ابتداي امر سلولهاي ماهيچه صاف نکروز ميشود
تشخيص:
در تورم ويروس سرخرگ علائم تنفسي و سقط باهم اتفاق مي افتد در حالي که در تنفس بيني و شش بين ايين دو عارضه فاصله وجود دارد بيماري ميتوان با معاينات بافت شناسي اعضاي بدن جنين تشخيص داد.
ويروس بيماري را ميتوان از دستگاه تنفس دام وجنين سقط شده جدا نمود نمودار افزايش پاد تن نيز ميتواند در جهت تاييد بيماري به کاتر رود آزمايش دو نونه سرم براي تشخيص تورم بيني وشش داراي ارزش چنداني نيست چون ميزان افزايش پادتن سرم را در خلال 2 تا3 هفته از عفونت مي توان مشخص کرد در حالي که سقط مي تواند تا 4 ماه پس از شروع عفونت اتفاق افتد ودر اين موقع مقدار پائ تن سرم پايين خواهد بود اين آزمايش را ميتوان در تورم ويروسي سرخرگ به کار گرفت .
تب دره ريف
مقدمه:طبق گزارشاتي كه در ماه سپتامبر سال 2000 ( شهريور ماه سال 1379 ) منتشر شده است بيماري ويروسي تب دره ريفت ، كه از مهمترين بيماريهاي مشترك بين انسان و دام مي باشد در ميان دامها و جمعيت انساني ساكن در ناحيه جنوب شرقي شبه جزيره عربستان ، درنواحي مرزي بين يمن و عربستان سعودي، شايع و باعث بيماري و تلفات قابل توجهي در بين افراد و دامها شده است . بيماري تب دره ريفت ، بيشتر يك بيماري منتقله توسط پشه ها ، بخصوص پشه هاي آئدس ( Aedes Spp ) و كولكس پايپينز ( Culex Pipiens ) محسوب مي گرددو چون اين پشه ها درهمه نقاط جهان از جمله ايران يافت مي شوند و توسط باد دهها كيلومتر مي توانند جابجا شوند احتمال شيوع آن ، درساير نقاط جهان نيز وجود دارد . با وجود اين اكنون در حدوديك قرن اززمان مشاهده و شناسايي بيماري تب دره ريفت در دامها و ساكنين قارهآفريقا مي گذرد اما اين اولين بار است كه اين بيماري در خارج از قاره آفريقا ، باعث همه گيري و تلفات انساني و دامي مي گردد . تاريخچه و اپيدميولوژي بيماري :
اين بيماري نام خود را از دره ريفت آفريقا گرفته است . دره ريفت در قلب آفريقا ، در شمال از كشور سودان شروع شده و بعد از گذر از كشورهاي اوگاندا و كنيا وارد كشور تانزانيا شده و در آن كشور خاتمه مي يابد . همه گيريهاي تب دره ريفت از سال 1910 م . ، بصورت دوره اي ، در دامها و ساكنين اين دره اتفاق افتاده است . با اينهمه همه گيريهايي نيز در خارج دره ريفت از جمله نواحي مرتعي شرق و جنوب آفريقا اتفاق افتاده است كه همگي با بارندگيهاي شديد و مداوم يا تغيير در اكولوژي منطقه و در نتيجه تكثير و افزايش پشه هاي ناقل ربط داده شده اند . همه گيريهاي بيماري در دوره هاي 5 الي 20 ساله و گاهي سي ساله اتفاق مي افتد بنابراين گاهي خاموشي طولاني مدت بيماري ، باعث ظن ريشه كني بيماري در منطقه مي گردد .
د ركشور كنيا همه گيريهاي انساني ، هميشه با همه گيريهاي دامي مرتبط بوده است . همه گيري اين بيماري در دامها ، خسارات اقتصادي سنگيني به صنعت دامداري وارد مي كند . همه گيري بيماري در سال 1950 و 1951 م . باعث تلفات حدود /000/100 راس گوسفند در كشور كنيا گرديد . در سال 1977 اين بيماري حدود /000/200 نفر از مردم ساكن دلتاي رودخانه نيل در مصر را مبتلا نمود كه از اين تعداد حداقل 598 نفر فوت كردند . علت شيوع بيماري در مصر ، ايجاد سد بزرگ آسوان در سالهاي 1970 الي 1977 و تغييرات اكولوژيكي حاصل از آن و تكثير شديد ناقلين بيماري ، مشخص گرديد . منبع دقيق آلودگي در اين كشور ،هنوز مشخص نشده است اما ورود افراد مبتلا ، حمل دامهاي آلوده از طريق رودخانه نيل ، ورود پشه هاي آلوده توسط هواپيما و انتقال پشه هاي آلوده توسط باد از كشور سودان ، مواردي است كه مورد سوء ظن قرار گرفته است . همه گيري بيماري در موريتاني در سال 1987 نيز ، به ايجاد سد روي رودخانه سنگال ارتباط داده شد .
اگر چه گزارشات مربوط به همه گيري در جنوب شرقي شبه جزيره عربستان يعني منطقه جيزان ( فرمانداري الهديده ( Al Hudaydah ) هنوز كامل نشده است اما گزارشات اوليه حاكي است كه در اين مناطق ، صدها نفر به اين بيماري مبتلا شده و دهها نفر در اثر ابتلا در گذشته اند و اگر چه تلفات دامي در منطقه مشاهده شده است اما از ميزان آن ، گزارشي موجود نيست . لازم به ذكر است منطقه اي كه بيماري در يمن از آن گزارش شده است اخيراً زير بارش شديد باران قرار داشته است .
آلودگي ممتد در افريقا در مناطق محدودي ديده ميشود كه در اين مناطق همه ساله آلودگي در نشخواركنندگان مشاهده مي گردد و اين موضوع مي تواند نحوه بقاي ويروس در محيط را مشخص نمايد . نقطه ديگري كه درباره بقاي ويروس در محيط تذكر آن لازم است بيولوژي خاص بعضي از پشه هاي آئدس است . تخم اين پشه ها مي تواند حتي براي چندين سال در محيط و خاك خشك زنده باقي بماند . در واقع دوره اي از خشكي براي تفريخ اين تخمها ضروري است . اين پشه ها تخمهاي خود را در مناطق مرطوب مي گذارند و هنگامي كه سيلابها راه مي افتند و بارندگيهاي مداوم صورت مي گيرد اين تخمها به پشه تبديل شده و به شدت تكثير مي يابند . ويروس تب دره ريفت از طريق تخم از پشه هاي بالغ بعضي از آئدس ها به نسل بعدي منتقل مي گردد و آلودگي در اين پشه ها تا آخر عمر باقي مي ماند . افزايش پشه هاي آئدس آلوده ، باعث افزايش انتقال ويروس بخصوص به گاوها مي گردد زيرا اين پشه ها ، گزش گاو را نسبت به ساير حيوانات ترجيح مي دهند . در مراحل بعدي ، افزايش آلودگي گاوها ، باعث آلودگي ساير ناقلين مي گردد و اين ناقلين باعث همه گيري در ساير حيوانات و انسان ميگردند . بنابراين بنظر مي رسد كه همه گيريها در اثر افزايش ناقلين در مناطقي اتفاق مي افتد كه آلودگي در آن وجود دارد . در همه گيري مصر بيشترين نقش را پشه هاي كولكس پايپينز بر عهده داشته اند . لازم به ذكر است اين پشه در ايران نيز به وفور وجود دارد و حتي اغلب پشه هايي كه در داخل شهر تهران باعث گزش انسان مي شوند همين پشه ها مي باشند . اين پشه ها هنگام روز معمولا در چاههاي خانه ها پناه مي گيرند . ميزان مرگ و مير در دامهاي جوان بالا مي باشد وميزان سقط در نشخواركنندگان بسيار بالا مي باشد
مشخصات ويروس عامل بيماري :
ويروسي از خانواده Bunyaviridae و جنس Phlebovirus مي باشد .
مقاومت نسبي به عوامل فيزيكي و شيميائي :
دما : ويروس چندين ماه در دماي OC 4 زنده مي ماند . در سرم با حرارت OC 56 بمدت 120 دقيقه ويروس غير فعال مي شود .
PH : نسبت به PH قليائي مقاوم است ولي با PHكمتر از 6.8 غير فعال مي شود .
مواد شيميائي : توسط اتر و كلروفورم غير فعال مي شود
ضد عفوني كننده هاي محيط ( Disiuffectants ) : با محلولهاي قوي سديم يا كلسيم هيپوكلريت غير فعال مي شود و بقاياي كلرين بايستي بيشتر از ( 5000 PPM باشد ) .
بقاياي ويروس: ويروس در ترشحات خشك شده زنده مي ماند و در بدن بعضي از ناقلين بند پا تكثير پيدا مي كند . ويروس ميتواند درتماس با فنل 0.5 % در دماي OC 4 بمدت 6 ماه زنده مي ماند .
•انسان به اين بيماري خيلي حساس است از جمله هاي بيماري مشترك فوق العاده مهم مي باشد .
انتقال عامل بيماري :
•حشرات خون خوار خيلي از گونه ها ( Mansonia , Eretmapo dite , culex , Anopheles , Aedes و … ) بعنوان ناقلين فيزيولوژيك عامل را انتقال ميدهند . حشرات Aedes بعنوان reservoir مي باشند .
پشه كولكس در حالت مكيدن خون انسان
•انتقال مستقيم ( آلودگي مستقيم ): در هنگام كار با دامهاي آلوده و گوشت و شير آلوده به عامل بيماري در انسان اتفاق مي افتد .
منابع ويروس :
•براي دامها : جمعيت دامي وحشي و ناقلين
•براي انسان : ترشحات بيني ، خون ، ترشحات واژن بعد از سقط در دامها ، حشرات، گوشت آلوده ، احتمالاً از طريق aerosols و مصرف شير خام .
وقوع بيماري :
تب دره ريفت بطور گسترده اي در كشورهاي افريقايي متعاقب با بارندگي شديد و تراكم بالاي حشرات ناقل گزارش شده است . اولين بروز اپيدمي بيماري خارج از افريقاي تحت صحرائي در سالهاي( Sub – Saharan Africa ) در سالهاي 78-1977 در دامها و انسان در كشور مصر ثبت گرديد در سال 1987 در موريتاني و مجدداً در سال 1993 در مصر بيماري گزارش گرديد . آلودگيهاي ( Infections ) آزمايشگاهي در ساير نقاط دنيا گزارش گرديده است .
تشخيص بيماري :
دور كمون بيماري 6 – 1 روزمي باشد .
تشخيص باليني :
•گوساله : تب (40-41) درجه سانتيگرادخمودگي ، ( depression ) ميزان مرگ و مير 10 تا 70 درصد
•بالعين ( گاو) : تب (40-41) درجه سانتيگراد، ترشح بزاق بيش از حد معمول ، anorexia ، ضعف، اسهال بدبو ، كاهش راندمان توليد شير ، سقط جنين ممكن است تا 85% جمعيت گله اتفاق بيفتد .
گوسفند - بز و خوك
• برهها :تب(40-41) درجه سانتيگرادAnorexi، ضعف ، مرگ در طي 36 ساعتبعد از تلقيح ويروس . ميزان مرگ و مير دامهاي با سن زير يك هفته تا 90% مي باشد براي دامهاي با سن بيشتر از يك هفته تا 20% مي باشد.
•بالغين : تب (40-41) درجه سانتيگرادترشحات موكوپرولنت از بيني ، استفراغ ، در ميشهاي حامله سقط ممكن است به 100 % برسد و ميزان مرگ و مير به 20-30 % برسد .
انسان
سندرم شبيه آنفلوانزا با تب (8/37-41) درجه سانتيگراد، سر درد ، درد عضلاني ، ضعف epigastric dis comforty nausea ، ترس از نور و بهبود از بيماري 4-7 روز طول مي كشد
اختلالات حاصل از ابتلاء عبارتند : اختلال در شبكيه چشم retinopathy ، كوري Meningo – encephalitis ، سندرم خونريزي دهنده با زردي ، خون ريزي Petechige و مرگ مي باشد .
ضايعات :
•نكروز كبدي بصورت گسترده و نقطه اي نقاط نكروتيك با قطري حدود 1mm
•پر خوني ، بزرگي و تغيير رنگ كبد با خونريزي هاي زير كپسولي .
•تلقيح به كشت سلولي ( BHK –21 , CER , VERO ) خطوط سلولي اوليه حشره به كليه بره ، بزغاله و سلولهاي بيضه ) همراه با IF
•تشخيص AG ويروسي با استفاده از IF در بخشهاي CRYOSTAL يا در گسترشهاي Impressionكبد طحال و مغز ، همچنين ID , CFI از سوسپانسيونهاي بافت .
•تشخيص AG در خون : ايمينوديفوژن ، ارزيابي ايمني آنزيم
تستهاي سرولوژيكي :
•اليزا ، IGM , IGg
•خنثي سازي ويروس VN
•تست فلورسنت آنتي بادي
•خنثي سازي كاهش پلاك
•تست مكمل ثبوت
•ايمنوديفيوژن
نمونه هاي مورد نياز :
•خون هپارينه يا خون منعقد شده
•پلاسما يا سرم
•نمونه هاي بافتي كبد ، طحال ، كليه ، عدد لنفاوي ، خون قلب ، مغز حاصل از جنينهاي سقط شده. نمونه ها بايستي در فرمالين بافر 10% و در داخل glycerol / saline و در دماي OC 4 نگهداري و ارسال گردند .
پيشگيري و كنترل
درمان ويژه ايي وجود ندارد ، درمان علامتي در موارد انساني با علائم شديد .
پيشگيري بهداشتي :
رعايت بهداشت و كنترل ناقلين اثر محدودي دارد .
پيشگيري طبي :
•واكسن تخفيف حدت بافته ويروس ( سويه Smithburn )، يك تلقيح تا سه سال ايمنيت مي دهد .
•قابليت آسيب رساني براي ميشهاي آبستن ( سقط )
•آسيب رساني براي انسان
•واكسن ويروس تخفيف حدت يافته:
به دو تلقيح نياز دارد و بايستي واكسيناسيون مجدد هر ساله تكرار گردد .
تب دره ريفت و كد بهداشتي بين المللي دفتر بين المللي بيماريهاي واگير دامي
ماده 2.1.8.1
بمنظور استفاده از اين كد دوره كمون تب دره ريفت 30 روز خواهد بود تستهاي تشخيصي استاندارد و واكسنها در راهنماي O.I.E توصيف شده اند .
ماده 2.1.8.2
كشورهاي عاري از تب دره ريفت
يك كشور در صورتي عاري از بيماري تب دره ريفت اطلاق مي شود كه داراي شرايط زير باشد :
-تب دره ريفت در آن كشور يك بيماري قابل گزارش باشد ( Notifiable )
-در طي 3 سال گذشته هيچ موردي از بيماري چه بصورت باليني و چه بصورت سرولوژيكي در آن كشور گزارش نشده باشد .
-هيچ نوع دام حساسي را از كشورهايي كه در طي سه سال گذشته آلوده بودند وارد نكرده باشد .
و ياچنانچه يك كشور عاري از تب دره ريفت دامهاي حساس از يك كشور آلوده وارد بكند ، كشور وارد كننده در صورتي كه معيارهاي ماده 2.1.8.3 را اعمال كرده باشد آن كشور آلوده محسوب نمي شود .
ماده 2.1.8.3
كشورهاي آلوده به تب دره ريفت
چنانچه كشوري در طي سه سال گذشته بيماري تب دره ريفت در آن گزارش شده باشد و يا چنانچه واكسيناسيون در طي سه سال گذشته با استفاده از واكسن زنده را انجام داده باشد كشور آلوده به تب دره ريفت تلقي مي گردد .
ماده 2.1.8.4
دامپزشكي اجرائي كشورهاي عاري از بيماري تب دره ريفت ، واردات و يا ترانزيت نشخواركنندگان اهلي و وحشي را از مسير سرزمين خود از مبداء كشورهاي آلوده به تب دره ريفت مي تواند ممنوع كند .
ماده 2.1.8.5
در صورت واردات از مبداء كشورهاي عاري از بيماري تب دره ريفت دامپزشكي اجرائي بايستي موارد زير را مطالبه نمايد .
براي نشخواركنندگان اهلي
ارائه يك گواهي بهداشت دامپزشكي كه تأئيد كننده موارد زير باشد :
1-در روز حمل علائم باليني بيماري RVF را نشان نداده باشند .
2-از زمان مدت تولد و يا حداقل در طي 30 روز گذشته در كشور عاري از بيماري تب دره ريفت نگهداري شده باشند .
ماده 2.1.8.6
در صورت واردات از كشورهاي عاري از تب دره ريفت ، دامپزشكي اجرائي بايستي موارد زير را مطالبه نمايد :
براي نشخواركنندگان وحشي
ارائه گواهي بهداشت دامپزشكي بين المللي كه موارد زير را تأئيد بكند :
-در زمان حمل علائم باليني بيماري RVF را نشان نداده باشند .
-از يك كشور عاري از بيماري منشاء مي گيرند .
چنانچه كشور مبداء مرز مشترك با كشوري كه آلوده به تب دره ريفت باشد داشته باشد بايستي :
3-قبل از حمل بمدت 30 روز در يك ايستگاه قرنطينه اي نگهداري شده باشد .
4-نتايج تستهاي تشخيصي براي RVF منفي بوده باشد .
5-از مبداء تا محل حمل و در مدت زمان قرنطينه و در زمان حمل از گزند حشرات محافظت شده باشند
ماده 2.1.8.7
.در صورت واردات از مبداء كشورهاي آلوده به تب دره ريفت ، دامپزشكي اجرائي بايستي مواد زير را مطالبه نمايد
براي نشخوار كنندگان اهلي و وحشي
ارائه گواهي بهداشت دامپزشكي بين المللي كه موارد زير را تائيد بكند :
1-براي دامهايي كه واكسينه شده اند بايستي :
در روز حمل علائم باليني بيماري تب دره ريفت نشان نداده باشند .
دامها با واكسني واكسينه شده باشند كه آن واكسن مطابق با استانداردهاي راهنماي O.I.E بوده باشند و قبل از حمل حداكثر 90 روز و حداقل 21 روز از آخرين تاريخ واكسيناسيون گذشته باشد .
2-دامهايي كه واكسينه نشده اند بايستي :
در روز حمل علائم باليني بيماري نشان نداده باشند .1
2دامهايي باشند كه نتايج حاصل از تستهاي تشخيصي آنها در مدت زمان 30 روز قبل از ورود به قرنطينه منفي بوده باشد .
3 ) مدت 30 روز قبل از حمل در كشور مبداء در يك ايستگاه قرنطينه اي نگهداري شده و در اين مدت علائم باليني بيماري را نشان نداده باشند .
) حداقل 14 روز بعد از ورود به قرنطينه نتايج تستهاي تشخيصي براي RVF4) منفي بوده باشد ( بعد از 14 روز نتايج منفي باشد )
5 ) در مدت زمان قرنطينه و جابجائي تا استقرار در محل قرنطينه از حشرات محافظت شده باشد .
Iranian veterinary organization (IVO)
General Direction of Quarantine and the affairs international
Dr Ali.Safar –Maken.Ali (March 2001)
بيماريهاي ميكروبي مولد سقط در دام
بيماري بروسلوز
گردآوري و تاليف: دكتر مهدي شمس
مقدمه :
بروسلوز يا تب مالت يا سقط جنين واگير از جمله بيمارهاي مشترك انسان و دام است كه توسط باكتريهاي خانواده بروسلا ايجاد ميشود. اين باكتري براي اولينبار توسط يك دامپزشك دانماركي به نام برنارد بانگ كشف گرديد.
ميكروبهاي خانواده بروسلا قادرند كه اكثر موجودات زنده مثل انسان، گاو، گوسفند، بز، اسب، سگ و… را مبتلا كنند. از جمله سويههاي مهم اين با كمتري ميتوان به بروسلا آبورتوس كه گاو را بيمار ميكند،بروسلا ميلتنسيس كه باعث بيماري در گوسفند و بز ماده ميشود، بروسلا اوويس كه قوچها را بيمار ميكند و بروسلاكنيس كه باعث بيماري در سگ ميشود اشاره كرد.
اين بيماري انتشار جهاني دارد و بدون شك بعلت انتشار تقريباً جهاني گاو بروسلا ابورتوس منتشرترين عضو از خانواده بروسلاها و باعث خسارات اقتصادي زياد به دامداران و تهديد سلامتي جوامع انساني ميباشد (1).
راههاي دچار شدن گاو به بيماري :
ميكروب بروسلا ابورتوس اكثراً از طريق دماي يعني در اثر تغذيه مواد غذايي و آب آلوده به ميكروب (1) و يا ليسيدن جنين سقط شده و يا جفت آلوده و تشريحات تناسلي آلوده گاوهاي بيماري كه در عمل وجود دارند به گاوهاي سالم منتقل ميشود (2).
البته بدليل اينكه اين ميكروب قدرت تهاجمي بالايي دارد قادر است از طريق نفوذ به پردههاي مخاطي بيني و گلو، چشم، دستگاه تناسلي و ادراري، مجراي سر پستان، بافت پستاني، پوست خراشيده و يا زخم شده و حتي پوست سالم باعث بيماري دام شود (1).
علائم بيماري در گاو :
مهمترين علامت بيماري بروسلوز در گاو ماده سقط جنين در ماههاي پنجم آبستني به بعد است كه اكثراً سقطجنين همراه جفت ماندگي خواهد بود جنين سقط شده و ترشحات رحمي حاوي تعداد زيادي ميكروب ميباشد كه از اين طريق ساير دامهاي دامداري را آلوده ميكند (2). ممكن است چند گوساله نيز زنده متولد شوند ولي اين گوسالهها خيلي ضعيف هستند و ممكن است بعداً به اسهال سفيد مبتلا شوند (2).
به هر حال دام ماده بيمار بندرت بيش از يكبار سقط ميكند و در آبستني بعدي معمولاً گوسالة ظاهراً سالمي را متولد خواهد كرد؛ ولي بايد توجه داشت كه دامهاي مبتلا به بروسلوز حتماً به بيماري «ورمپستان» ناشي از بروسلا مبتلا خواهند شد و در سرتاسر دوره شيردهي بطور متناوب يا دائم تعداد زيادي ميكروب را از راه شير دفع مينمايند و شير آنها نيز سالم به نظر ميرسد و اگر اين شير بهصورت خام توسط انسان مصرف شود يا براي تغذيه گوسالهها استفاده شود باعث بيماري خواهد شد/(7).
پردههاي جنيني (جفت) دام مادهاي كه سقط كرده داراي علائمي ميباشد كه ميتواند ما را در شناخت سريع بيماري ياري كند؛ جفت دام سقط كرده معمولاً براحتي دفع نميشود و نياز به استفاده از دارو (اكسيتوسين به ميزان 50 واحد و يا كلوپروستنول سديم به ميزان 2 ميليليتر هر 8 ساعت يك تزريق به مدت 24 ساعت) دارد/(//). جفت معمولاً متورم بوده و از حالت طبيعي كمي تيرهتر به نظر ميرسد و ظاهري شبيه چرم پيدا ميكند/(11).
بيماري بروسلوز در گاو نر باعث تورم قسمتهايي از دستگاه تناسلي مانند اپيديديم (مخزن جمعآوري مني در بيضه) ميشود كه ميتواند بهوسيله جفتگيري دام ماده را نيز آلوده كند/(9).
بيماري بروسلوز در اسب :
اكثراً بيماري بروسلوز در اسب به وسيلة همان ميكروبي كه عامل بيماري گاو ميباشد (بروسلا آبورتوس) ايجاد ميشود وليكن ساير بروسلاها نيز قادرند در اسب بيماري ايجاد كنند، اكثراً اسبها بدليل تماس با گاوهاي آلوده به بيماري مبتلا ميشوند و علائم بيماري را از خود بروز ميدهند. علائم بيماري بروسلوز در اسب شامل تورم كيسههاي مفصلي مثل تورم و بزرگي مفاصل زانو و بخلق، عضلات است، در اسب مفاصل بيشتر از سيستم تناسلي- ادراري يا بافتهاي بدن جنين از بيماري آسيب ميبيند وليكن سقطجنين نيز به علت بروسلوز در اسب ايجاد ميشود. باكتري بروسلوز قادر است به تنهايي يا همراه ساير باكتريها باعث زخم در قسمت بالاي شانهها (جدوگاه) شود.
بيماري بروسلوز در سگ :
باكتري بروسلا آبورتوس كه در گاو بيماري ايجاد ميكند ميتواند باعث بيماري در سگها نيز بشود. بيماري در سگ از طريق مصرف شير، پردههاي جفت يا جنين دامهاي آلوده به ميكروب بروسلوز ايجاد ميشود و سگ مبتلا به بروسلوز ميتواند بيماري را به ساير دامها منتقل كند خيلي بندرت علائم بيماري بروسلوز در سگ تظاهر ميابد وليكن در برخي از سگها ممكن است سقطجنين اتفاق بيفتد معمولاً سگهاي مادة آبستن حساستر از سگهاي نر ميباشند و ميتوانند ميكروب را از طريق ادرار، مدفوع و ترشحات رحمي منتشر كنند و باعث آلودگي ساير دامها بشود/(9).
بيماري بروسلوز در گوسفند و بز :
باكتري بروسلا مليتنسيس باعث بيماري در گوسفند و بز ماده ميشود و بروسلا اوويس قوچها را بيمار ميكند كه اگر اين ميكروبها به انسانها منتقل شود باعث بيماري شديد (شديدترين حالت تب مالت) شد كه ميتواند ماهها و سالها ادامه داشته باشد، اين باكتري براي اولينبار در طحال سه باز جواني كه در اثر عفونت در جزيره مالت انگلستان تلف شده بود در سال 1887 كشف شد/(6).
در هر منطقهاي از جهان كه پرورش گوسفند و بز رايج است بيماري ناشي از بروسلا مليتنسيس در انسان و حيوان متداول است و بويژه در كشورهاي در حال توسعه اين بيماري شيوع بيشتري دارد و بيماري حاصل از بروسلا مليتنسيس بسيار خطرناكتر و كشندهتر از بروسلا آبورتوس است اكثر عفونتها از طريق مصرف شيرخام يا پنير تهيه شده از شير غيرپاستوريزه گوسفند و بز ايجاد ميگردد ولي در بسياري از نواحي كه گوسفند و بز در كنار گاو پرورش داده ميشوند يا از مراتع و چراگاههاي مشترك استفاده ميكنند انتقال اين ميكروب توسط گاو نيز ممكن است صورت بگيرد (5).
بروسلا مليتنسيس (و ديگر گونههاي بروسلا) نسبت به نور مستقيم خورشيد بسيار حساسند وليكن در بافتهاي بدن حيوان و در شرايط طبيعي بخوبي زنده ميمانند در بافتهاي جفت و جنين براي مدت 6 ماه زنده ميماند و در خاك خشك و دور از نور خورشيد 2-3 ماه زنده ميماند اين ميكروب در آب، شير، ادرار و ديگر ترشحاتي كه بطور يخ زده نگهداري شوند قادر است تا دو سال و يا بيشتر زنده بماند.
اساساً بروسلوز بيماري حيوانات بوده وليكن اغلب به انسان انتقال ميابد هركدام از گونههاي بروسلا ميزبانهاي مخصوص خود را دارند مثلاً بروسلا آبورتوس مخصوص گاو است و بروسلاكنيس مخصوص سگ و بروسلا مليتنسيس مخصوص گوسفند و بز است ولي اين گونهها قادرند در ديگر حيوانات نيز بيماري را ايجاد كنند.
معمولاً بروسلا از طريق دهاني بز و گوسفند را آلوده ميسازد و حيوانات بيمار نيز ميكروب را از طريق شير، ادرار و ترشحات رحمي خود دفع ميكنند. قطرات معلق ميكروب در هوا متغير به ايجاد بيماري از طريق تنفسي يا چشمي ميشود. انتقال بيماري از گوسفند به بز از طريق دستهاي آلوده شخص شيردوش ممكن است اتفاق بيفتد. بزهاي ماده قادرند ميكروب را از طريق داخل رحم يا مصرف شير پس از تولد به بزغاله منتقل نمايند (7).
معمولاً عفونت در دستگاه تناسلي حيوانات نر جاي گرفته و ميتواند از طريق جفتگيري به ساير دامها منتقل شود.
معمولاً تعيين لحظه دقيق شروع بيماري پس از ورود ميكروب به بدن مشكل بوده و طول دوره كمون (زماني كه ميكروب وارد بدن شد تا زماني كه علائم بيماري ظاهر ميشود) در مورد گوسفند و بز كاملاً مشخص نيست و بين 30 روز تا چند ماه متغير است. اين بيماري قادر است در موارد نادري حيوان را از پاي درآورد ولي اگر حيوان از بيماري جان سالم به در ببرد ميكروب در طحال، كبد، رحم و غدد لنفاوي براي مدت چندين سال جاي گرفته و به بروسلوز مزمن تبديل خواهد شد، در طي عفونت مزمن ممكن است ميكروب به مدت چندين سال از طريق ادرار، شير و ترشحات رحمي دفع گردد و باعث گسترش آلودگي شود.
بعد از شيوع و گسترش عفونت بروسلا در گلة بز يا گوسفند، سقطجنينهاي متعدد و كاهش ميزان باروري ايجاد ميشود. سقطجنين شايد فقط يكبار براي گوسفند يا بز اتفاق بيفتد وليكن ممكن است بيماري مزمن شده و به مدت چندين سال با يا بدون علامت دوام داشته باشد و از اين طريق ساير دامهاي گله را نيز آلوده كند (8).
سقطجنينها و تورم پستان با علائمي ديگر كه در همة حيوانات متفاوت است همراهي ميشود التهاب مفاصل، كاهش وزن، ضعف و سستي، التهاب زير همراه سرفههاي خشك و كوتاه متداولترين نشانيهاي بيماري به حساب ميآيند.
اكثر سقطجنينها در چهارمين ماه آبستني اتفاق ميافتد ولي اين موضوع عموميت نداشته و ممكن است سقطجنين در هر زماني در طول دوره آبستني اتفاق بيفتد، برخي از حيوانات آلوده چندينبار سقط ميكنند درحاليكه برخي ديگر هرگز سقط نميكنند. معمولاً بزغالهها يا برههايي كه در رحم مادر يا بعد از تولد به ميكروب آلوده شدهاند قبل از بلوغ بطور خودبخودي بهبود ميابند/(1) ولي گاهي اوقات نيز براي مدتي طولاني مبتلا به بيماري باقي ميمانند عموماً اينگونه به نظر ميرسد كه برهها و بزغالهها نسبت به ميكروب از گوسفندها و بزها نسبت به بيماري مقاومترند/(11).
بروسلوز گوسفند و بز كاملاً شبيه به هم است هر چند كه بهبودي در گوسفند سريعتر از بز اتفاق ميافتد و ميزان سقطجنين نيز در گوسفند كمتر از بز است. گوسفندان آلوده از طريق شير، ادرار و ترشحات رحمي ميكروب را دفع نموده و در تمامي سنين به ميكروب حساس ميباشند/(9).
انتقال ميكروب بروسلا مليتنسيس به انسان اكثراً از طريق مصرف شيرخام، پنير يا گوشت حيوانات آلوده صورت ميگيرد ولي گاهي اوقات ممكن است انتقال بيماري از طريق سبزيجات يا آب آلوده به ترشحات حيوانات، ايجاد گردد. تماس مستقيم با حيوانات آلوده يا مواد دفعي آنها منجر به انتقال بيماري از طريق چشمي و يا تنفسي (بويژه زماني كه تماس با مواد بشدت آلودهاي مثل ترشحات رحمي، جنين، جفت و لاشة حيوانات آلوده وجود داشته باشد) خواهد شد/(10).
براي كنترل بروسلوز در بز و گوسفند نياز به آزمايشات مرتب و دورهاي ميباشد كه توسط مسئولين دامپزشكي صورت ميگيرد، در اكثر نواحي ايران گوسفند بعنوان حيوان اصلي براي توليد گوشت پرورش ميابد و به دليل انتقال گوسفندان در فصول مختلف سال از منطقهاي به منطقة ديگر در كشور كار كنترل بروسلوز با مشكل مواجه ميشود. عموماً سيستمهاي مديريتي پرورش گوسفند و بز در كشور قديمي بوده و نقايص زيادي در شرايط بهداشتي نگهداري گوسفند و بز وجود دارد. استفاده از چراگاههاي مشترك و ورود حيوانات آلوده به گله، گسترش بيماري را بيشتر ميكند و در چنين شرايطي كاربرد اقدامات كافي پيشگيري مثل جداسازي حيوانات سقط كرده و جنينهاي سقط شده و تميز و ضدعفوني كردن محل لازم ميباشد. مشخص است كه واكسيناسيون مهمترين وسيله كنترل بروسلوز در بز و گوسفند در چنين نواحي خواهد بود.
پيشگيري و كنترل بيماري :
با توجه به اينكه بيماري بروسلوز يك بيماري خطرناك مشترك بين انسان و دام است اكثر كشورهاي جهان سعي در ريشهكني كامل اين بيماري دارند و براي رسيدن به اين هدف از روش «تست و كشتار» براي دامهاي آلوده به بيماري و استفاده از واكسن براي پيشگيري از بيماري استفاده ميكنند. ولي برنامههاي فوق به تنهايي براي مبارزه با بيماري كافي نيستند و براي پيشگيري و كنترل بهتر اين بيماري بايد روشهاي مديريتي قويتري از سوي دامدار اتخاذ شود و ما در اين نشريه سعي داريم تا شما را با اين روشها آشنا كنيم.
1- از تلقيح مصنوعي استفاده كنيد :
بدليل اينكه ميكروب بروسلوز بيشتر در اعضاي تناسلي (مثل بيضه در گاو نر و رحم و تخمدانها در گاو ماده) جاي ميگيرد اگر در برنامههاي باروري گله خود از گاو نر استفاده كنيد گاو نر قادر است به دو طريق گاوهاي ماده را به بيماري مبتلا كند؛ اوّل اينكه اگر خود گاو نر مبتلا به بروسلوز باشد با توجه به اينكه گاو نر ميتواند ميكروب را از طريق مني دفع نمايد، تمام گاوهاي مادهاي را كه با آنها جفتگيري ميكند را آلوده خواهد كرد. دوّم اينكه اگر در بين گاوهاي ماده گاوي حضور داشته باشد كه به بيماري مبتلا باشد و گاو نر با آن جفتگيري كند، گاو نر در اثر اين جفتگيري به بيماري مبتلا خواهد شد و به اين ترتيب ساير گاوهاي ماده را نيز مبتلا خواهد كرد.
ولي اگر در برنامهاي باروري گله خود از تلقيح مصنوعي استفاده كنيد با توجه به اينكه در مراكز تهيه اسپرم (مني) از گاو نر، گاو نر هميشه از لحاظ آلودگي به بروسلوز و ديگر بيماريها آزمايش ميشود امكان آلودگي دامهاي ماده از طريق مني آلوده به ميكروب بروسلوز از بين خواهد رفت.
2- واكسيناسيون (مايهكوبي) :
امروزه در تمام جهان براي پيشگيري از بيماري بروسلوز از واكسن (S19) استفاده ميشود، در ايران نيز اين واكسن توسط مسئولين دامپزشكي كشور بصورت رايگان براي تمام گوسالههاي ماده تزريق ميشود (12).
بهترين سن براي انجام واكسيناسيون بين سنين سه تا شش ماهگي است وليكن تا يكسالگي نيز ميتوان واكسن را تزريق كرد. اين واكسن فقط براي گوسالههاي ماده تزريق ميشود و براي گوسالههاي نر واكسيناسيون توصيه نميشود چون واكسن در گاوهاي نر قادر به جلوگيري از بيماري نخواهد بود و نيز گاهي ممكن است باعث تورم بيضه شود (2 و 3).
اگر چه فقط يكبار واكسيناسيون براي گوسالههاي ماده سه تا شش ماهه براي تمام عمر گاو كافي به نظر ميرسد ولي اگر شما در منطقهاي هستيد كه ميزان آلودگي به بروسلوز زياد است ميتوانيد با مشورت با دامپزشكي مربوطه گاوهاي پير را نيز يكبار ديگر واكسينه كنيد ولي بايد يادآور شد كه واكسيناسيون هرگز قادر نيست كه عفونت گله را به طور كامل از بين ببرد/(1 و2). اگرچه حيوانات واكسينه شده نيز ممكن است آلوده شوند وليكن معمولاً علائم درمانگاهي بروسلوز (مانند سقطجنين و ورم پستان بروسلايي) تخفيف ميابد (1).
در گلههاي واكسينه شده سقطجنين كمتر متداول است و اغلب تعداد ميكروبهاي دفع شده از راه شير و ترشحات رحمي كاهش ميابد و به اين ترتيب انتشار عفونت در گله كند ميشود. همچنين مقاومت بيشتر نسبت به استقرار ميكروب در بين گاوهاي واكسينه شده به افزايش دوره كمون بيماري (فاصلهاي كه ميكروب وارد بدن شده تا زماني كه دام علائم درمانگاهي را بروز ميدهد) منجر ميشود.
به دليل اينكه گاهي اين واكسن سبب عفونت خون، بيماري باليني و گاهي مرگ ميشود بايد از واكسيناسيون گوسالههايي كه دچار استرس هستند (مانند استرس دوره از شيرگيري و يا استرس حملونقل) اجتناب شود (2).
همچنين بايد از تجويز اين واكسن همزمان با ساير واكسنها مثل شاربن پرهيز كرد (4).
3- همكاري كامل با مسئولين دامپزشكي :
عزيزان دامدار بايد به اين نكته توجه داشته باشند كه تنها زماني يك گاو از طرف مسئولين دامپزشكي به عنوان بيمار مبتلا به بروسلوز (راكتور) معرفي ميشود كه آزمايشات كامل در مورد آن صورت گرفته باشد و اگر يك يا چند گاو شما از طرف مسئولين دامپزشكي به عنوان بيمار معرفي شد هرگز با نظر ايشان مخالفت نكنيد و هرچه سريعتر دام بيمار را به كشتارگاه ارسال كنيد و به ياد داشته باشيد كه هرچه دام بيمار مدت زمان بيشتري در كنار دامهاي سالم حضور داشته باشد احتمال آلوده شدن دامهاي سالم بيشتر خواهد بود و ضررهاي اقتصادي اين بيماري (مثل سقطجنين و مبتلا شدن خودتان و ديگر كاركنان دامداري به تب مالت) به شخص شما باز خواهد گشت.
4- زمان زايمان دامها را پيشبيني كنيد :
طول دوره آبستني در گاوها از 276 تا 295 روز متغير است (4). اگر زمان تلقيح (آبستن شدن) دامها را هميشه ثبت كنيد زمان زايمان را نيز ميتوانيد پيشبيني كنيد؛ بدينترتيب اگر گوسالهاي قبل از روز 271 آبستني متولد شد بايد سقطجنين به حساب بياوريد (2) هرچند كه ممكن است گوساله ظاهراً سالم باشد ولي حتماً در هنگام مشاهده چنين حالتي (زايمان قبل از روز 271 آبستني) گاو زايمان كرده را به همراه گوسالهاش از بقيه گاوها جدا كنيد و ترشحات زايماني و خون حاصل از زايمان را حتماً از محل دامداري دور كنيد و اقدامات بهداشتي لازم را در مورد آن انجام دهيد؛ بهترين اقدام در مورد جفت گاو زايمان كرد و ترشحات زايماني و حتي گوسالهاي كه سقط شده (در صورتي كه برده به دنيا بيايد) سوزاندن ميباشد و محلي را كه دام زايمان كرده حتماً بايستي با مواد ضدعفونيكننده مناسب و به اندازه كافي كاملاً تميز كرد (از جمله ضدعفونيكنندههاي قابل توصيه ميتوان به الكلها، آلدئيدها، كلر، كلر هگزيدين، يدوفورها، جانشينهاي فنلها و تركيبات آمونيوم چهارتايي اشاره كرد) يا اينكه بهوسيله شعلهافكن محل آلوده را به مدت ده دقيقه سوزاند تا هيچگونه ميكروبي در محل زنده نماند كه باعث آلودگي ساير گاوها شود.
مسئله مهم ديگري كه بايد به آن توجه نمود اين است كه پس از جدا كردن گاوي كه سقط كرده يا قبل از روز 271 آبستني زايمان كرده، از مسئولين دامپزشكي منطقه خود درخواست كنيد كه دام شما را مورد آزمايش قرار دهند و مسئولين دامپزشكي نيز پس از خونگيري از دام مشكوك به بيماري و ارسال آن به آزمايشگاه پاسخ خود را مبني بر بيمار يا سالم بودن دام از لحاظ بيماري بروسلوز در مدت حداكثر يك هفته اعلام ميكنند و بهتر است در اين مدت شير گاو مشكوك به بروسلوز دور ريخته شود ولي اگر دام شما شير زيادي توليد ميكند و شما نيز تمايل داريد از شيرگاو مشكوك به بروسلوز استفاده كنيد توصيه ما اين است كه اين شير را با شير بقيه دامها مخلوط نكنيد و يا به مصرف گوسالهها نرسانيد و يا آنرا به بازار عرضه نكنيد چون ممكن است بدينترتيب باعث انتشار آلودگي شويد يكي از راههاي عملي در مورد مصرف شير گاو مشكوك به بروسلوز اين است كه شير را به مدت dBSPL دقيقه بجوشانيد و در حين جوشيدن شير دائماً آنرا هم بزنيد و در اين صورت خطر ابتلا به بروسلوز كاهش مييابد ولي هرگز از بين نميرود پس بهترين توصيه آن است كه شير دام مشكوك به بروسلوز را دور بريزيد. منظور از دور ريختن شير اين نيست كه شير را در هر جايي مثل آبهاي جاري رودخانهها و جويبارها ريخت چون دامنة آلودگي ميكروب بروسلوز خيلي زياد است و متواند حتي دوزيستاني مثل قورباغه را نيز آلوده كند (1). بنابراين وقتي حيوانات و يا انسان از آبهاي آلوده شده مصرف كنند ممكن است به بيماري بروسلوز مبتلا شوند پس بهتر است كه شيردام مشكوك به بروسلوز را در چاه فاضلاب بريزيد.
از خوراندن جنين سقط شده و جفت گاو مشكوك به بروسلوز به سگهاي نگهبان و و سگهاي گله خودداري كنيد (1). چون خوردن اين مواد توسط سگ باعث بيمار شدن حيوان شده و سگهاي بيمار نيز ميكروب را از طريق ادارر، مدفوع و ساير ترشحات بدن خود دفع ميكنند و به اين ترتيب آلودگي محيط افزايش ميابد.
در مورد جنين سقط شده و جفت گاو و ترشحات زايماني بهترين راه همان سوزاندن كامل آنهاست.
علايم بيماري در انسان :
دوره كمون (زماني كه ميكروب وارد بدن انسان شد. تا زمانيكه علائم بيماري آشكار ميشود) بيماري بروسلوز بسيار متغير است و گاهي تا 7 ماه نيز طول ميكنند ولي در اكثر تحقيقات انجام شده دوره كمون بيماري را 3-21 روز ذكر كردهاند. علائم بيماري در انسان بسيار متنوع و متغير است و به همين دليل به آن بيماري هزار چهره نيز گفته ميشود و حدود 50 تا 90 درصد از افراد مبتلا به بروسلوز تشخيص داده نميشوند (1).
بعلت تنوع زياد علائم بيماري تشخيص بيماري بروسلوز براي پزشكان مشكل است و در بسياري از موارد آنرا با بيماريهاي ديگر مثل آنفولانزا اشتباه ميگيرند (1).
بيماري تب مالت در انسان به 3 مشكل حاد، موضعي و مزمن بروز ميكند.
بروسلوز حاد :
شكل حاد بيماري معمولاً با علائم : تب، لرز، ضعف، بيقراري عمومي، ريزش عرق، سردرد، كمردرد، دردهاي عضلاني و مفصلي،ب ياشتقايي و كاهش وزن شروع ميشود و گاهي علائم ديگري مثل تهوع، استفراغ، اسهال، سرفه، سرگيجه، دلپيچيه، درد و جراحت گلو، خون دماغ و جوشهاي جلدي وجود دارد كه ممكن است با انواع مسموميتي اشتباه شوند.
معمولاً نيمي از موارد مبتلا به تب مالت با علائم حاد و شديد به پزشك مراجعه ميكنند.
بروسلوز موضعي :
بيماري بروسلوز موضعي ميتواند در هر محلي از بدن كه ميكروب در انجام قرار گيرد روي دهد ولي ضايعات استخواني، آبسه طحال، عفونت سيستم تناسلي- ادراري، بيماري ريوي و ناراحتيهاي قلبي شايعتر است، ضايعات استخواني معمولاً در مهرههاي كمر اتفاق ميافتد ميكروب در فضاي ديسكهاي بين مهرهاي جاي گرفته و هر دو مهره مجاور خود را درگير ميكند و باعث كمردرد شديد ميشود.
ضايعات قلبي شايعترين علت مرگ و مير بيماران مبتلا به بروسلوز است كه اغلب در مردان رخ ميدهد و بيشتر دريچههاي قلبي را درگير ميكند، شروع آن بيسروصدا بوده و باعث نارسايي قلب و تشكيل لخته در رگهاي قلب ميگردد. اين بيماري معمولاً به تعويض دريچههاي قلب و درمان آنتيبيوتيكي براي بهبودي نيازمند است.
بيماري تب مالت تأثيرات ويژهاي بر سيستم اعصاب مركزي دارد (1)، سردردهاي شديد افسردگي ذهني، عرق شبانه، اختلالات رگهاي خوني دستها و پاها مثل سياه شدن دست و پا، سردي و مرطوب بودن دستها و پاها به عنوان علائم تب مالت در سيستم اعصاب ذكر شدهاند (9).
بروسلوز مزمن :
بروسلوز مزمن را ميتوان به صورت بروسلوزي كه بيش از يك سال بطول ميانجامد تعريف نمود، شكل مزمن بروسلوز داراي تظاهرات مختلفي بوده و بيماراني را كه ناخوشي عود كنند. با يا بدون عفونت موضعي دارند و همچنين افرادي كه هيچگونه علامت واقعي (تب ندارند) و هيچ دليلي مبني بر بروسلوز حاد ندارند ذكر شود و شكايات بيمار يعني ضعف و كوفتگي بيشتر متناوب و دورهاي است.
پيشگيري در انسان :
كليد ريشهكني بروسلوز در انسان ريشهكني بروسلوز حيواني است كه اينكار را ميتوان به كمك واكسيناسيون دامها، كشتار دامهاي آلوده به بيماري پاستوريزه كردن شير و ساير محصولات دامي و پرهيز از تماس با بافتهاي بدن حيوان آلوده و محافظت در مقابل راههاي احتمالي ورود ميكروب در افراد در معرض خطر (مثل دامداران، دامپزشكان، كارگران كشتارگاهها و…) بهوسيله استفاده از دستكش و ديگر وسايل ايمني كاهش داد.
درمان تب مالت در انسان :
هميشه به ياد داشته باشيد كه پيشگيري بهتر از درمان است، به هر حال درمان تب مالت در انسان پس از آزمايشات ميكروبشناسي و سرمشناسي و تشخيص بيماري، با تجويز آنتيبيوتيك آغاز ميشود؛ روش درماني 2 گرم تتراسايكلين در روز بطريق خوراكي و به مدت سه هفته ميباشد/(1). در افرادي با موارد شديد بيماري تزريق داخل عضلاني يك گرم استرپتومايسين براي مدت دو هفته ضروري است.
در موراد شديد برخي از پزشكان درمانهاي وسيعتري را توصيه ميكنند، مثلاً وقتي فرد بيمار دردهاي عضلاني شديد دارد داروهاي مسكن درد براي او تجويز ميشود. در آخر به ياد داشته باشيد كه معالجة ناكافي و استفاده ناصحيح از داروهاي تجويز شده توسط پزشك باعث عود تب، برگشت بيماري يا پيشرفت بروسلوز مزمن خواهد شد (1).
منابع فارسي :
1- ذوقي، اسماعيل- بيماريهاي قابل انتقال بين انسان و حيوان، ناشر، شركت سهامي انتشار، صفحات 153-325.
3- علوي شوشتري، مرتضي- توليد مثل و مامايي دامپزشكي جلد دوم، صفحات 899-910.
4- محمودزاده، عليرضا- توليد مثل در حيوانات مزرعهاي، جلد اول، صفحات 221-240.
منابع انگليسي :
5-Alton. G. G, Jones, L. M., and Pietz, D. E., Laboratory Techniques in Brucellosis, 2nd ed, World Health Organization, Genera, 1975.
6-Berman, D. T., The natural course of bovin brucellosis, in 3rd inter-Am congr. on Bracellosis, World Health Organizationa, Pan American Sanitary Bureau, Washington, D. C., 1995, 104.
7-Doley, T. M., Distribution of Brucella abortus in the body of carrier animals, J. Comp. Pathol. 48, 192, 1985.
8-MC Ewen, A. D., Driestly, F. W., and Faterson, J. D., Anestimate a suitable infective dose of B. abortus for immunization test on cattle, J. Comp. pathol., 52, 116, 1993.
9- Neiland, K. A., Further observation on rangifering bracellosis in Alashan carnivores, J. Wild. Dis., 11, 45, 1975.
10- Roberts, J. P. MC Diarmid, A. and Gleed, P., the present of ergtrol in the fetal fluids of fallow deer (Dama dama), Ros. Vet. 8ci., 20. 254, 1976.
11- Swenson, R. M., Carmichael, L. E., and Candy, K. R., Haman infection with Brucella canis Ann. inter-Med., 16, 435, 1972.
12- Thomsen, A., Experimental studies on the incubation period of infectious abortion in cattle, Br. Vet. J., 106, 41, 1995.
باكتري شناسي بروسلا
طبقه بندي:
3 گونه كلاسيك بروسلارا بر اساس معيارهايي طبقه بندي كرده اند كه از مطالعات چنين به دست آمده است كه:
1.احتياج به co2 براي رشد
2.توليد سولفيد هيدروژن
3.توانايي رشد محيطهايي كه داراي آنيليني خاصي هستند
4.انعقاد در آنتي سرمهايي كه اختصاصي از طريق جذب شدن به وسيله ي محلول هاي معلق هترولوگ
و ناهمگون
خصوصيا ت سه گونه ي كلاسيك بروسلادر جدول توصيف شده است
1.استفاده از کشت خون، مغز استخوان و ساير ترشحات بدن براي بدست آوردن و اثبات وجود باکتري .
2. سنجش پادتن مخصوص بروسلا که بدن براي مقابله با آن از خود توليد مي کند و توليد آن نشانه ورود ميکروب بروسلا به بدن مي باشد. البته در صورت استفاده از اين روش نياز به 2 نمونه خون مي باشد که بفاصله دو هفته از هم تهيه شده باشند
كشت نمونه ها:
در صورتي كه مشكوك به بروسلوز هستيم بايد آزمايشگاه ميكروبيولوژي را آگاه نمائيم تا جهت اثبات آن از محيطكشت مناسب، استفاده نمايند و احتياطهاي لازم به هنگام تماس با نمونه هائي كه احتمالا حاوي بروسلا هستند را بعمل آورند.
تشخيص قطعي بروسلوز، با يافتن ارگانيسم ها در نمونه خون، مايعات بدن و نمونه هاي بافت، حاصل ميشود. بطوري كه در مبتلايان به بروسلوز حاد ناشي از گونه مليتنسيس كشت خون در 70% موارد و كشت مغز استخوان در 90% موارد، مثبت ميگردد. البته كشت خون در مبتلايان به بروسلوز تحت حاد ناشي از گونه مليتنسيس، با شيوع چنداني مثبت نميشود ولي انجام آن قابل توصيه است. ضمنا در عفونت ناشي از بروسلا آبورتوس، كشت خون حتي در بهترين شرايط، در اغلب موارد منفي ميشود. در صورت امكان بايد از محيطكشتCastanedaeكه نوعي محيطBiphasicاست استفاده، نمائيم . شايان ذكر است كه كشت مغز استخوان، حتي در صورت منفي بودن كشت خون، ممكن است مثبت باشد و تا مدتي پس از دريافت آنتي ميكروبيال نيز مثبت باقي بماند و در مجموع، با پيشرفت بيماري از شيوع باكتريمي كاسته ميشود و لذا ممكن است ارگانيسم ها را تنها بتوان از عقده هاي لنفاوي آلوده يا گرانولوم هاي موجود در كبد و طحال و استخوان يافت نمود و در مجموع، فقط20 -15% موارد بروسلوز را ميتوان بوسيله كشت نمونه ها به اثبات رساند و اغلب موارد بيماري بوسيله تست هاي سرولوژيك، تشخيص داده ميشود. در صورتي كه محيطكشت كاستانيدا در دسترس نباشد ميتوان از محيطكشت معمولي حاوي بروس سرم دكستروز ، استفاده نمود و از آزمايشگاه، خواست هفته اي دو مرتبه از اين محيط، به محيطآگارSDكشت دهند و از آنجا كه بروسلا به كندي در محيطكشت، رشد مي كند بايد نمونه را به مدت حداقل 8ـ6 هفته انكوبه كنيــم، هر چند با بهره گيـــري از سيستـم راديومتريك ، (نظيرBACTECو ايزولاتور Dupont)مي توان ارگانيسم هاي كشت داده شده را در عرض كمتر از 10 روز، جدا نمود. تشخيص فرضي گونه هاي مختلف بروسلا براساس ويژگيهاي مرفولوژيك و سرولوژيك، ممكن ميباشد ولي تشخيص قطعي آنها نيازمند شيوه هائي نظير متابوليسم اكسيداتيو ، فاژتايپينگ و ژنوتايپينگ، ميباشد. ضمنا بايد توجه داشته باشيم كه گاهي بروسلاها در آزمايشگاه با ارگانيسم هائي نظيرMoraxella phenylpyruvicaممكن است اشتباه شوند.
حدود 10-7 روز پس از شروع عفونت تجربي در حيوانات آزمايشگاهي، سيتوكين هاي توليد شده بوسيله سلول هاي حساس شده، ماكروفاژ ها را فعال مينمايند و بدين ترتيب ماكروفاژ ها كفايت بيشتري رابه منظور كشتن ارگانيسم هاي داخل سلولي، كسب مينمايند و در همين موقع گرانولوم هائي در كبد و طحال حيوان آلوده، تشكيل ميشود و واكنش حساسيت تاخيري عليه آنتي ژن هاي بروسلا تكامل مي يابد.
به طوركلي عوامل هومورال، ممكن است در دفاع ميزبان در مقابل بروسلا ها اهميت داشته باشد، بطوري كه حتي در غياب آنتي بادي هاي آگلوتينه كننده اختصاصي، سرم طبيعي انسان براي ارگانيسم هاي بروسلائي، داراي خاصيت باكتريسيدال است. البته بروسلا آبورتوس، در مقايسه با گونه مليتنسيس، در مقابل ليز سرمي، حساستر مي باشد و ضمنا ممكن است ارگانيسم هاي داخل سلولي، از اثرات كشنده سرم، در امان بمانند و همچنين آنتي بادي هاي آگلوتينه كننده اختصاصي موجود در سرم، داراي خاصيت اپسونيزه كننده هستند ولي در ارتباطبا بروزايمني محافظت كننده نمي باشند.
فاگوسيت هاي مونونوكلئر و ايمني سلولر در مبتلايان به بروسلوز، داراي نقش حياتي ميباشند وحتي ابتلاء به عفونت ناشي از ليستريا مونوسيتوژنز و مايكوباكتريوم توبركولوزيس، در حيوانات، با تحريك ايمني سلولر، باعث مقاومت در مقابل بروسلوز، ميگردد و از طرفي حساسيت مبتلايان به هوجكين و ساير لنفوم ها نسبت به بروسلوز، بيشتر است و ميزان بروز بروسلوز در اين بيماران، افزونتر ميباشد.
گرچه گاهي بروسلوز، عود مينمايد و يا باعث ايجاد ضايعات چركي مزمن ميگردد، ولي ابتلاء به اين بيماري، معمولا باعث ايجاد مصونيت در مقابل عفونت مجدد، ميشود.
بطور خلاصه ابتلاء به بروسلوز حاد و تلقيح واكسن زنده ضعيف شده بروسلا باعث بروز، پاسخ ايمني هومورال و سلولي ميشود و در حيوانات آزمايشگاهي، پاسخ آنتي كري اختصاصي، موجبات برداشت سريع بروسلا ها بوسيله سلول هاي فاگوسيتيك را فراهم مي نمايد و منجر به كاهش تعداد ارگانيسم هاي، زنده در كبد و طحال ميگردد ولي جهت ريشه كني ارگانيسم هاي داخل سلولي، نياز به ايمني سلولر، ميباشد و پاسخ ايمني، تحت تاثير عواملي نظير ويرولانس سويه هاي عفونتزا، تعداد باكتري هائي كه وارد بدن ميشوند، سن، جنس، حاملگي، مصرف آنتي ميكروبيال ها و وضيعت ايمني ميزبان، واقع مي شود.
جدول5 مقايسه بيماريزائي گونه هاي مهم بروسلا
گونه
بيماريزائي
آبورتوس
عوارض چركي و ناتوان كننده ناشي از آن غير معمول است
سوئيس
بنحو شايعي باعث ايجاد ضايعات چركي و انهدامي ميشود و گرانولومهاي كازئيفيه غيرقابل افتراق از گرانولوم هاي سلي هم توليد ميكند
مليتنيسيس
بصورت خيلي حادي بروزنموده در مقايسه با بروسلا سوئيس، عوارض ناتوانكننده بيشتري به بار مي آورد
كنيس
شباهت زيادي به بروسلا آبورتوس، دارد. البته تشابهي بين آنتي ژنهاي آنها موجود نبوده، واكنش متقاطعي با هم نشان نميدهند
بطور كلي در بسياري ازموارد، تعداد ارگانيسم هاي مهاجم بروسلائي، زياد نبوده، دفاع بدن، قوي است گرانولوم هم تشكيل نميشود و بهبودي، حاصل ميگردد. ضمنا حتي زماني كه تعداد ارگانيسم ها زياد باشد با درمان سريعي كه طي 4 -3 هفته پس از شروع عفونت، آغاز گرديده و به مدت 8 -4 هفته ادامه يابد گرانولوم هاي كوچك، سريعا از بين ميروند و بهبودي كاملي حاصل ميشود ولي در صورتي كه تعداد ارگانيسم ها زياد باشد و تحت درمان، قرارنگيرد گرانولوم هاي كوچك، به يكديگر پيوسته گرانولوم هاي بزرگتري را تشكيل مي دهند كه سرانجام، چركي شده بصورت منبعي براي باكتريمي هاي مكرر بعدي درمي آيند.
منابع فارسي : 1- ذوقي، اسماعيل- بيماريهاي قابل انتقال بين انسان و حيوان، ناشر، شركت سهامي انتشار، صفحات 153-325. 2- فاطمي، سيد احمد- طب داخلي دامهاي بزرگ، ناشر: نوربخش، صفحات 32-96. 3- علوي شوشتري، مرتضي- توليد مثل و مامايي دامپزشكي جلد دوم، صفحات 899-910. 4- محمودزاده، عليرضا- توليد مثل در حيوانات مزرعهاي، جلد اول، صفحات 221-240.
منابع انگليسي: 5- Alton. G. G, Jones, L. M., and Pietz, D. E., Laboratory Techniques in Bracellosis, 2nd ed, World Health Organization, Genera, 1975. 6- Berman, D. T., The natural course of bovin brocellosis, in 3rdinter-Am congr. on Bracellosis, World Health Organizationa, Pan AmericanSanitary Bureau, Washington, D. C., 1995, 104. 7- Doley, T. M., Distributionof Bracella abortas in the body of carrier animals, J. Comp. Pathol. 48, 192, 1985. 8- MC Ewen, A. D., Driestly, F. W., and Faterson, J. D., Anestimate asaitable infective dose of Br. abartus for immunization test on cottle, J. Comp. pathol., 52, 116, 1993. 9- Neiland, K. A., Further observation on rangiferingbracellosis in Alashan carnivores, J. Wild. Dis., 11, 45, 1975. 10- Roberts, J. P. MC Diarmid, A. and Gleed, P., the present of ergtrol in the fetal fluidsof fallow deer (Dama dama), Ros. Vet. 8ci., 20. 254, 1976. 11- Swenson, R. M., Carmichael, L. E., and Candy, K. R., Haman infection with Brucella canisAnn. inter-Med., 16, 435, 1972. 12- Thomsen, A., Experimental studies on theincubation period of infectious abortion in cattle, Br. Vet. J., 106, 41, 1995
اسپيروكت ، لپتوسپيرا .لپتوسپيراي بيماريزا متعلق به گونه هاي لپتوسپيرا اينتروگانس است كه به بيش از 200 سروار تقسيم مي شود . حاملين طبيعي و اصلي براي عفونت انساني متفاوتند با سرووارهاي : لپتوسپيرا كانيكولا در سگها ، لپتوسپيراهارجو در گاوها ، لپتوسپيراپومونا در خوك ودر گاو، لپتوسپيرا ايكترهموراژيا در موشها (رت) .
حاملين و منتشر كننده ها :
رت ها ، موشها ، موش كور ، موش صحرائي ، موش خرما ، خرگوشها ، هامستر ، خزندگان ، پريماتها حيوانات اهلي و سگها حاملين بيماري هستند . 40% از سگهاي ولگرد از نظر آزمايشات سرولوژيكي مثبت بودند . رت ها و موشها عموما" ميزبانگونه لپتوسپيرا . بالوم هستند . عفونت در موشها مي تواند تا آخر عمر مخفي باقي بماند . جوندگان تنها گونه حيواني هستند كه مي توانند بيماري لپتوسپيرا را منتشر سازند بدون بروز علائم كلينيكي . انتقال از حيوانات آزمايشگاهي هنگامي كه حيوانات آلوده دستكاري شوند فقط بروز مي كند .
شيوع لپتوسپيروز تا حدود زيادي مربوط به عوامل محطي بوده كه معمولا در سطح وسيعي از منطقه منتشر ميشود در اكثر كشورها ناقل اصلي باكتري حيواننات وحشي از قبيل جونده گان كوچك جوجه تيغي و ساير پستان داران هستند بقاياي لپتوسپيرا درطبيعتتا حدود زيادي بستگي به شرايط متعادل رطوبت گرما و اسيديته آب و خاك دارد شرايط مناسب براي رشد آن در مناطق استوايي تمام فصول سال بوده ودر مناطق معتدل اواخر تابستان و پاييز ميباشد اين باكتري مقاومت در برابر خشكي نور افتايب محيط قليايي و يا تغييرات زياد در اسيديته خنثي ندارد
اگر چه واكنشهاي سرولوژي نسبت به لپتوسپيرا پومونا ولپتوسپيرا گريپوتيفوزا در گاوهاي اكثر كشورهاي اروپايي به جز انگلستان يافت ميشود
اما ابتلاي كلينيكي اين دامها تا كنون گزارش نشده است .اخيرا در اكثر نشريات اهميت و شدت شيوع بيماري توسط باكتري هاي هبدو مادي در انگليس ايرلند و استراليا گزارش شده است .اعزاي اين گروه معمولا ايجاد سقط جنين وورم پستان ميكنند به طور ا زمايشي نيز در تليسه آبستن نيز سقط جنين ايجاد شده است .
انتقال :
دستكاري حيوانات آلوده ، دستهاي آلوده ، تماس ادرار با خراش بدن ، گرد و غبار در هنگام تمييز نمودن قفسانتقال صورت مي گردد . انتقال به انسان از طريق ادرار صورت مي گيرد . ارگانيسم از طريق آسيب هاي پوستي و بافت ملتحمه چشم ممكنست به بدن وارد شود .بعضي مواقع انتقال عفونت از طريق حمام كردن و شنا كردن در آب آلوده گزارش گرديده است .
بيماري در حيوانات :
در گاو ، تب و كم اشتهائي با كم شدن شير و افزايش التهاب پستان اتفاق مي افتد .گاوهاي آبستن سقط و جفت ماندگي را نشان مي دهند .همچنين زردي خفيف و كم خوني شديد همراه با بزرگ شدن و ترد شدن كبد و آماس كليه رخ مي دهد . در خوكها عفونت تحت كلينيكي عموميت دارداگر چه آن مي تواند باعث سقط و تولد بچه خوكهاي ضعيف شود .در سگها وگربه ها ، تورم روده و معده ، زردي و نفريت ممكنست اتفاق بيفتد .
به دليل لانه گزيني اين باكتري در كليه حيوانات مبتلا مقادير زيادي باكتري توسط ادرار اين گونه حيوانات ناقل دفع ميشود .اسيديته ادرار نشخوار كننده گان محيط مناسبي براي زندگي اين باكتري ميباشد
عفونت معمولابه دليل تماس با محيط آلوده شيوع پيدا كرده و مخصوصا آب آلوده نقش مهمي در چرخه بيمايري دارد .اين باكتري از طريق پوست به خصوص زخمهاي سطحي مخلط دهان و پرده ملتحمه چشم به داخل بدن راه يابد به وسيله نيش حشرات جفت گيري و بالاخره خوردن گوشت آلوده توسط حيوانات شكار چي نيز بيماري انتقال ميابد.
بيماري زايي در دام
پس از طي دوره كمون بيماري لپتوسپيرمي ايجاد شده وعلائم تب يرقان و تغيير رنگج ادرار در حيوانات مشاهده ميشود .باكتري در جفت حيوان آبستن ويا لوله هاي ادراري كليه دام لانه گزيني مينمايد
بيماري در انسان :
روندي از حالت خفيف تا شديد دارد .بيماري دو فازي 1.ضعف ، سردرد ، ميالژي(درد عضله ) ، بيقراري ، تب و لرز در انسان مي باشد . 2. لكوسيتوز ، اركيددرد ناك ( بيضه ها معمولا" بزرگ نمي شوند ) زردي شديد .
لپتوسپيروز يرقاني شديد ترين شكل بيماري است كه با تخريب كليه ها ، اختلال در عمل كبد و اختلال در سيستم روحي بدن ، افت فشار خون و سرعت مرگ 5-10% بروز مي كند .
تشخيص :
در هر كدام از بيماريها ، ارگانيسم ممكنست توسط آزمايشات دارفيلد از خون بيماران يا توسط كشت مشخص مي شود .يك تشخيص سريع با تست الايزا انجام مي گيرد .لپتوسپيرا فقط از مدفوع موشهاي بالغ مي توان جدا نمود .
درمان :
پني سيلين يا تتراسايكلين .
جلوگيري و كنترل :
واكسيناسيون در گاوها ، خوكها ، و سگها . در آبهاي راكد شنا نكنيد و از آبهاي راكد ننوشيد .كارگران لباسها و چكمه هاي مناسب بپوشند .جوندگان را كنترل كنيد . زمين ها را زهكشي كنيد .
نويسنده : دكتر ميشل اس رند
مترجم : عزيز دولتخواه
ليستريوز
گونه هاي ليستريا به صورت گسترده اي در محيط پخش شده اند و به مدت طولاني در محيط زنده باقي مي مانند.ليستريا ها گونه هاي متعددي دارند و به نظر مي رسد كه تنها ليستريا مونو سيتوژنز است كه ايجاد عفونت مي كند.
آلودگي هايليستريايي در مقايسه با ساير آلودگي ها با منشا غذايي از جمله سالمونلا ها و كامپيلوباكتر ها كمتر روي مي دهد اما از لحاظ باليني ممكن است شديدتر باشد.
ليستريا مونوسيتوژنز .باسيل كوچك گرم مثبتي است كه در محيط هاي كشت متنوع رشد مي كند اين ارگانيسم مي تواند در محدوده دمايي گسترده اي رشدكند0 تا 45 درجه. همچنين اين ارگانيسم مي تواند دردماي يخچال به آهستگي تكثير يابد و مانع رشد ساير عوامل بيماريزا با منشا غذايي گردد.اين توانايي زنده ماندن و رشد در دماهاي پايين باعث مي شود تحمل دمايي بيشتري داشته باشد اما با پخته شدن و پاستوريزاسيون از بين مي رود.
حاملين و انتشار :
از ماهي ، پرندگان ، خوكها ، اسبها ، نشخواركنندگان ، موش خرما ، موش صحرائي ، خرگوش و چينچيلا جدا گرديده است.منبع عفونت حاملين علوفه ، آب و علوفه تازه مي باشد . استفاده از علوفه به عنوان غذا اغلب باعث انتشار بيماري ليستريوز در حيوانات مي شود
بيماري در حيوانات :
به دو شكل وجود دارد ، مننگوانسفاليتي و احشائي . اول علائم عصبي با كندي و خواب آلودگي اتفاق مي افتد . رها شدن آب از دهان و عدم اشتها بروز مي كند .در مرحله بعد انحراف سر و تمايل به چرخاندن سر وجود دارد . فلجي و بعد مرگ اتفاق مي افتد . شكل احشائي شامل سقط و جفت ماندگي مي شود .در مغز آبسه هاي كوچكي بوجود مي آيد . آسيب هاي فرم احشائي شامل : نكروز در كبد ، طحال و قلب مي شود .تشكيل آبسه در چشم باعث كوري مي شود . وقوع مرگ بسيار بالاست و ميزان شيوع 30-3% مي باشد.
تشخيص :
كشت و جداسازي نياز است . تست هاي سرولوژيكي جوابگو نيست زيرا با ديگر گونه هاي باكتريها واكنش تقاطعي مي دهد .
درمان :
آمپي سيلين بعلاوه آمينوگليكوزيد يا تري متوپريم – سولفامتاكسازول
سالمونلا
سالمونلادر گاو:
سالمونلا دابلين يكي از مهمترين سروتيپهايي است كه در ارتباط با سقط جنين دام در انگلستان شيوع دارد.
گاوها در تمام ينين از طريق خوراكي ويا تنفسي مبتلا شده و ممكن است به صورت تحت حاد زماني كه با مرگ و مير زياد و سقط جنين همراه باشد به صورت حاد ميتواند بروز نمايد .باكتري در كيسه صفرا و يا غدد لنفاوي گاو مبتلا لانه گزيني كرده و به طور مداوم يا متناوب توسط مدفوع دام دفع ميشود اما در صورت ي كه بدون بروز اسهال سقط جنين انجام شود ترشح باكتري در مدفوع موقتي خواهدبود.
ميزان حدت:
بيماري به عوامل مختلفي بستگي دارد: سن دام استرس ناشي از زايمان ووجود بيماري ثانويه مثل فاسيلوز نام برد .اكثر سقط جنينهاي سالمونلايي بين ماههاي تير و آبان اتفاق مي افتد اگر چه سالمونلا تيفي موريوم و ساير سالمونلا ها ممكن است در گله باقي بماند اما دفع مداوم آنها معمولا صورت نمي گيرد استرس ناشي از زايمان مهمترين عامل بروز علائم ميباشد سالمونلا تيفي موريوم ار طريق گوساله ها و عوامل محيطي به خصوص آب الوده به گله را پيدا كرده وبالاخره ساير سالمونلا ها از طريق مواد غذايي با آ بهاي سطحي آ لوده باعث شيوع سالمونلوز در گله هاي سالم ميشود
بيماري زايي:
مكانيزم سقط جنين در گاو هاي ناقلي كه علائم كلينيكي نشان نميدهند مشخص نشده است. در مطالعاتي كه بر روي موش صحرايي انجام گرديد مشخص شد تغييراتي كه در جفت متعاقب تزريق سالمونلا ايجاد مي شود مشابه تغييراتي است كه به واسطه اندو توكسين باكتري گرم منفي ايجاد ميگردد مهم ترين عارضه كاهش و قطع جريان خون در جفت مي باشد.
تعداد ده به توان هشت باكتري باعث سقط جنين در تمام تليسه ها شده و متعاقب آْن يك دوره تب 8تا11 روزه پس از سقط ايجاد ميشود لذا ثابت ميشود سقط جنين سالمونلايي نمي تواند باعث ان استروس يا عقيمي شود .
در يك بررسي مشخص شده كه خوراندن 1000متاسركر فاسيولا هپاتيكا به گاو حساسيت حيوان را نسبت به ابتلاي به سالمونلا دابلين كه 12 هفته بعد داخل وريد حيوان تزريق ميشود بالا ميبرد .
تشخيص:
سقط بدذون علائمبيماري ويا اسهال انجام گيرد حيواناتي كه به صورت ناقل ميكرب را از خود دفع ميكنند در صورت عفونت رحم ميتواند باكتري را از ترشحات اندام تناسليآنانجدا نمود .بيماري بر اساس جدا سازي باكتري و يا ج فت تشخيص داده ميشود .
آزمايشات سرو لوژي نيز همراه با آزمايشات باكتريو لوژيكي با استفاده از آنتي سرمهاي oوhانجام ميگردد معمولا ترشح باكتري توسط مخاط مهبل شير و مدفوع پس از سقط جنين هاي ناشي از سالمونلا دابلين موقتي ميباشد وعيار آگلو تينين سرماغلب در هفته پنجم پس از سقط نزول ميكند.
سالمونلادر گوسفند:
سروتيپ گوسفندي سالمونلا آبورتوس نوع گوسفندي مهمترين عضو از گروه سالمونلا است كه در اكثر كشورها ايجاد سقط جنين در اين حيوانات ميكند.اگرچه در سالهاي اخير ميزان وقوع بيماري در انگلستان كاهش يافته است اما در سال 1976سالمونلا دابلين 1/9درصد سالمونلا تيفي موريوم 3/33درصدد وساير سروتيپها5/54درصد باعث ايجاد سالمونلوز در گوسفند شدند .
متداولترين عامل سقط جنين در گوسفند سالمونلا آبورتوس نوع گوسفندي ميباشد سالمونلا آبورتوس نوع گوسفندي خهواتزي و گرم منفي ميباشد شكل آن ميله اي به طول 2تا3 ميكرون وعرض آن5/0ميكرون است.
بر روي محيط كشت خوني رشد ميكند اما بهتر است براي جدا سازي ابتدا نومنه را درمحيط مايع كشت داد وسپس در محيط اختصاصي جامد خون را جدا نمود بهترين محيط كشت آگار بارتمن –برليان گرين –فنل رد –كافمن ميباشد .
رشد باكتري خيلي سريع نبودهومعمولا48ساعت بعدازكشت پرگنه هاي آن مشاهده ميشود تخمير قند ها به كندي صورت ميگيرد واز نظر گروه بنديسالمونلا آبورتوس نوع گوسفندي متعلق به گروه ب سالبمونلا با آنتي ژنهاي O،4،12 ميباشد .
در خصوص نحوه انتقال بيماري اختلاف عقيده وجود دارد دانشمندان ايتاليايي با يافتن پاد تن هاي اختصاصي در خون قوچ چنين نتيجه گرفتند كه بيماري از طريق جفت گيري منتقل ميشود چنين به نظر ميرسد كه معرفي باكتري در يك گله پاك و عاري از بيماري بوسيله ميشهاي آبستن مبتلا انجام ميشود اما كار بر روي شناسايي گوسفندان ناقل نتايج ضد ونقيض داده است دربلعضي موارد چند ماه پس از مبتلا نمودن ميش با سالمونلا آبورتوس نوع گوسفندي توانسته اند باكتري را در كشتارگاه از كيسه صفراوي حيوان جدا نمايند همچنين موفق شده اند باكتري را از مهبل و مدفوع ميش در مدتا زمانهاي مختلف پس از ابتلا به صورت طبيعي و يا آزمايشي جدا نمايند بنابراين نقش حيوانات ناقل در رابطه با همه گيري شناسي بيماري هنوز مشخص نيست احتمال انتقال از طريق مرتع آلوده نيز مد نظر بوده است اما دانشمندان موفق نشده اند باكتري از مرتعيب كه به طور مصنوعي آلوده شده بود 6هفته بعد جدا نمايند .
شرايط نا مساعد جوي كمبود ويتامين آو فقر غذايي عوامل مستعد كننده سقط جنين هاي سالمونلايي در گوسفند ميباشد.
بيماري زايي در گوسفند:
معمولا فاصله زماني كمي بين مرگ جنين وسقط آن وجود دارد و جراحات مخصوص ابتلا به سالمونلوز نيز مشاهده نميشود اغلب زخمي شدن پرده كوريون مشابه سقط جنين ناشي از كلاميديا ديده ميشود در بره هاي بزرگ كه با فرم سپتيسمي بيماري تلف ميشئند علائم بزرگي و خيز غدد لنفاوي پرده روده بند و خون ريزي بر روي كليه ها و برون شامه قلب قابل روئت است
ميكروب سالمونلا:
چنانچه آب يا غذا به اين باكتري آلوده شود به افراد سالم يا حيوانات ديگر منتقل مي شود. سالمونلا انواع مختلفي دارد. يك دانشمند آمريكايي بنام سالمون اين باكتري را كشف كرد لذا به سالمونلا معروف شد. بعضي آنتي بيوتيكها مي توانند اين باكتري را در بدن از بين ببرند. مواد ضدعفوني كننده هم اين باكتري را نابود مي كنند. چنانچه اين باكتري در شير وجود داشته باشد، با پاستوريزه كردن از بين مي رود.واكسن موثري براي ابتلا به باكتري سالمونلا وجود ندارد.
عفونت با ميكروب سالمونلا را چگونه تشخيص مي دهند؟
عوامل زيادي مي توانند ايجاد تب و اسهال نمايند لذا براي تشخيص اينكه كدام ميكروب يا ويروس اين علائم را ايجاد نموده لازم است آزمايش مدفوع و كشت آن انجام گيرد و از طريق شناخت علائم باليني امكان تشخيص قطعي عفونت با ميكروب سالمونلا مقدور نيست.
عفونت روده اي با ميكروب سالمونلا در عرض پنج تا هفت روز، خود به خود بهبود يافته و معمولا نياز به درمان خاصي ندارد مگر اينكه بيماري شديد باشد. عفونت روده اي با سالمونلا نياز به تجويز آنتي بيوتيك ندارد. چنانچه اين باكتري ايجاد بيماري حصبه يا عفونت خون (سپتي سمي) نموده باشد و يا اگر بيمار شيرخوار باشد يا اينكه ايمني بدن او مختل باشد، نياز به تجويز آنتي بيوتيك مناسب خواهد داشت. در مواردي كه اسهال ناشي از عفونت روده اي شديد باشد نياز به جايگزيني آب و املاح بصورت ORS (سرم خوراکي) و يا مايع درماني تزريقي خواهد داشت.
تعداد دقيق افرادي كه هر سال توسط اين باكتري بيمار مي شوند مشخص نيست ولي سالانه ميليونها نفر در سرتاسر جهان بوسيله اين باكتري بيمار مي شوند. عفونت با سالمونلا در تابستان شايعتر است و بچه ها بيشتر در معرض ابتلا مي باشند.
تشخيص:
مرگ ومير بره ها يكي از عوامل شيوع بيماري ميباشد بعضي از بره ها كه زنده به دنيا مي آيندممدت كوتاهي پس از زايش ميميرند و بعضي ديگر كه كاملا سالم هستتند در كمتر از 24 ساعت به طور ناگهاني تلف ميشوددرساير برهها علايم اسهال و از دست دادن ناگهاني وزن بدن مشاهده مي شود. ميش ها به دليل ابتلا به تورم رحم ممكن است تلف شوند. ضمنا ميش هايي كه يك بار سقط مي كنند نسبت به بيماري مصون مي گردند. در گسترش هاي رنگ آميزي شده از محتويات معده جنين سقط شده يا جفت تعداد زياد باكتري مشاهده مي شود. ضمنا با استفاده از سرم اختصاصي گوسفند مصون مي توان آزمايش ايمنوفلوروسنت با موفقيت انجام داد.با ازمايش انعقاد سرم ميتوان به راحتي صعود عيار آنتي ژن اختصاصي Hرا مدت كوتاهي پس از ابتلاي دام تشخيص داد عيار مربوطه معمولا 3ماه پس از سقط سريعا كم ميشود دقت زياد در تعبير نتايج آزمايشات سرولوژي لازم ميباشد زيرا در سرم تعدادزيادي از ميشهاي يك گله در مناطقي كه بيماري معمولا اتفاق نمي افتد آگلو تينين اختصاصي وجود دارد .
باکتري شناسي سالمونلا:
اين باکتري باسيل گرم منفي - بدون اسپور - فاقد کپسول - متحرک وداراي فلازل پري تريش است . در اين جنس فقط سالمونلا گاليناروم وپولوروم بدون حرکت مي باشند . سالمونلا ها هوازي و بي هوازي اختياري هستند
تشخيص آزمايشگاهي
بررسي ميکروسکوپي مستقيم
در عفونت گاستروآنتريت سالمونلايي درصورتيکه اسمير مستقيم مدفوع بررسي شود گلبولهاي سفيد درمدفوع اسهالي ديده مي شود
کشت
براي تشخيص تب تيفوئيدي قبل از تجويز آنتي بيوتيک از بيمار نمونه جهت انجام کشت بايد گرفته شود
انواع محيط کشت
محيطهاي مغذي: مانند آگار خوندار کلنيهاي سالمونلا اغلب بزرگ به قطر2 تا 3 ميليمتر به رنگ خاکستري باسطح محدب ومرطوب پس از 24ساعت در دماي37درجه سانتيگراد ديده مي شود .
محيطهاي انتخابي وافتراقي : مانند محيطهاي مک کانکي, محيطEMB وDCA(دزوکسي کولات سيترات) کلنيهايي که روي اين محيطها نمايان مي شوند به علت عدم تخمير لاکتوز بي رنگند
محيطهاي غني کننده : مانند محيط سلنيتF , محيط مايعGN اين محيطها از رشد باکتريهاي گرم مثبت جلوگيري به عمل آورده و سرعت تکثير سالمونلا و شيگلا دراين محيطها افزايش پيدا مي کند
الف) کشت مدفوع :
روش کار :نمونه مشکوک رابروي محيط مک کانکي يا EMB وSS وهمچنين بروي محيطهاي غني کننده مانند سلنيتFياGN بريليانت گرين - بيسموت سولفيت آگار کشت داده و دردماي 37درجه سانتيگراد به مدت 24ساعت نگهداري کنيد .در روزبعد ازمحيطهاي سلنيتFياGN
نيز بر روي محيطهاي کشت مناسب رپيليکاز داده مي شود .از کلنيهاي مشکوک (بي رنگ)وSH2دار مي توان جهت تستهاي بيوشيميايي استفاده کرد .
براي تشخيص بايد از کلنيهاي سالمونلا بر روي محيطهاي کليگر کشت داد که پس از 24ساعت به صورت آلکالن-اسيد(تخمير لاکتوز منفي وتخمير گلوکز مثبت)ظاهر مي شود
تمام سالمونلاها بجز پاراتيفي Aدرمحيط کليگر ايجاد SH2 وتست اوره درسالمونلا منفي است وتست IMVIC درمورد سالمونلا تيفي و پاراتيفي Aبه صورت از چب به راست --+- ودر سالمونلا پاراتيفي B وC وتافي موريوم به صورت +-+- است .
نکته: سالمونلاتيفي در صورت مزمن شدن معمولا درکيسه صفرا کولونيزه شده وتکثير پيدا مي کند واز طريق مدفوع دفع ميشود لذا در موارد مزمن مي توان سالمونلا راازکشت مدفوع جدا کرد
براي حصول نتيجه بهتر بايد هنگام آزمايش از مسهل نمکي استفاده کرد تا کيسه صفرا تخليه گردد
نکته : درموارد مشکوک به تب تيفوئيدي ازخون بيمارجهت انجام کشت نمونه گرفته مي شود ودرعفونتهاي گاستروآنتريت نمونه مدفوع جهت کشت استفاده مي شود
روش انجام تست : براي انجام تست سرولوزيک بايد ازباکتري موردآزمايش شيرابه يکنواختي در سرم فيزيولوزي تهيه کرد وسپس يک قطره از آنرا با يک قطره آنتي سرم o(آنتي زن سوماتيک) روي لام شيشهاي مخلوط نمود بروز آگلوتيناسيون قابل مشاهده با چشم غير مسلح پس از يک تا دودقيقه تست مثبت رانشان مي دهد .
نکته : اگر باکتري با هيچ يک از آنتي سرمهاي oآگلوتيناسيون ندهد دليل بروجود آنتي زن کپسولي يا آنتي زنVi ذرسالمونلا تيفي -سالمونلا آنتريديس وپاراتيفي cاست که روي آنتي زن سوماتيک را پو شانده است
ب) کشت خون :
براي کشت خون در حدود10ميلي ليتر ازخون بيمار رادرهنگام تب گرفته ودر محيطtrypticasesoy Brothتلقيح کرده براي مدت 24 ساعت در دماي 37 درجه سانتيگراد نگهداري نماييد وسپس به محيط کشت جامد منتقل کنيد و توسط تستهاي بيوشيميايي کلني مشکوک را بررسي کنيد . در موارد تب تيفوئيدي در90 درصد ازموارد کشت خون درهفته اول بيماري مثبت است
ج)کشت ادرار :
براي کشت ادرار بايد ادرار رادر دور 2500تا3000 به مدت 20 تا 30 دقيقه سانتريفوز کنيد و سپس مايع روي را دور ريخته و به وسيله آنس از رسوب ته لوله نمونه برداري کنيد . در سطح پليتهاي حاوي محيط کشت جامد ودرمحيط سلنيتfکشت داده و همچنين تستهاي بيوشيميايي را نيز انجام داد
نکته : توليدsh2در سالمونلا تيفي به شکل حلقه يالکه سياهرنگ درحدفاصل قسمت شيبدار وبخش استوانه محيط کليگرآيرون آگار ديده مي شود .
نکته : سالمونلا تيفي برروي محيط بيسموت سولفيت آگار (ويلسون-بلر) کلنيهاي سياه با جلاي فلزي ايجاد مي کند .
نکته : براي افتراق سالمونلا از سيتروباکتر از تست ليزين استفاده مي شود (سالمونلا LDC+وLDA - مي باشد)
جداسازي سالمونلا براي كشت نمونه ها جهتغني سازي باكتري از محيطهاي غني كننده همچون بافر آب پپتونه استفاده مي شود . سهمحيط مغزي انتخابي كه معمولاً مورد استفاده قرار مي گيرند شامل آبگوشهاي سلنيت ـسيترات ، تترا تيونات و راپاپورت ـ واسيلياديس (RV ) مي باشند (6) با افزونآنتي بيوتيكهايي مانندنووبيوسين يا رنگهايي مانندبريليانت گرين مي توان محيط ها راانتخابي تركرد . براي كشت از نمونه هاي آلوده مانند مدفوع ، سواب كلواك ، نمونه هايمحيطي يا كشت مجدد از محيط پيش مغذي ، از محيطهاي مايع مغذي مثل RV استفاده مي شود . در اين حالت ، نمونه به نسبت به محيط RV منتقل مي شود (1). براي جدا سازيسالمونلا ، استفاده از حداقل دو محيط جامد توصيه مي شود . محيط هاي جامد رايجعبارتند از : آگار مك كانكي ،دئوكسي كلات سيترات آگار (DCA ) كه پرگنه هاي سالمونلابر روي آن بي رنگ به نظر مي رسند و در آگار بريليانت گرين پرگنه ها قرمز رنگ ميشوند . ساير محيطها عبارتند از : گزيلوز ليزين دئودكسي كلات آگار (XLD ) ومحيطهاي تغيير يافته آن و آگار رامباچ (1) .
عوامل انگلي مولد سقط در دام وانسان:
ساركوسيست:
مقدمه :
به تمامي اعضاء يا هر كيست تشكيل شده توسط گونه هاي جنس سارکوسيستيس را ساركوسيست( Sarcocyst ) گويند .
ساركوسيستيس :
به يك جنس از تك ياخته هاي انگلي در خانواده Sarcocystidae اطلاق ميشود .
ساركوسيستوز :
به بيماري و اثرات حاصل از ساركوسيست، ساركوسيستوز گويند.
ساركوسيستين :
به سم حاصل از ساركوسيست گفته مي شود .
ساركوسيستوز يك بيماري تك ياخته ايي اغلب پستانداران (بخصوص علفخواران) ، پرندگان ، سگ ، انسان ، گوشتخواران وحشي ، جوندگان و خزندگان مي باشد كه توأم با يك تهاجم كيستي به اغلب بافتهاي بدن بخصوص تهاجم به عضلات مخطط و بافتهاي عصبي مي باشد و در حالاتي نيز باعث علائم باليني شديد و مرگ مي شود .
تاريخچه :
در گذشته فکر مي کردند که سارکوسيستوز از اهميت چنداني برخوردار نمي باشد ولي با گذشت و مرور زمان به اين نتيجه رسيده اند که مي تواند منجر به انسفاليت ،بيماري عمومي و حتي سقط بشود. در سال 1843 ميلادي اولين بار شخصي بنام Miescher سارکوسيست را در موش شناسايي کرد وبه همين خاطر آنها را کيسه،توبول و يا اجسامMiescher ناميدند .تا سال 1972 ميلادي راز منشا ئ آلودگي و اهميت سارکوسيست باقي ماند و در اين سال Heydorn و Rommel و در سال 1974 نيز Fayer و Johnson و در سال 1976 ميلادي Ruzi و Frenkel کيستهاي انگلي در عضلات ميزبانهاي واسط و همچنين مراحل آنها را در داخل بدن ميزبان نهايي نشان دادند و اعلام کردند که چرخه زندگي آنها شبيه چرخه زندگي توکسوپلاسما مي باشد و از نظر طبقه بندي آنها را در کلاس sporozoasida و خانواده Sarcosystidae قرار داده اند و امروزه از نظر بازرسي گوشت جزو تک ياخته هاي آسيب رسان(پاتوژن) مي باشد .
وقوع بيماري :
اين بيماري داراي گسترش جهاني مي باشد . بيشتر گزارشات از كانادا ، ايالات متحده آمريكا ، انگلستان ، ايسلند ، نروژ و استراليا گزارش مي شود . در يك زمان بيماري ساركوسيستوز در خوكهايي كه بطور آزاد تغذيه ميشوند با ميزان بروز 75 درصد گزارش شده و در همان زمان در خوكهايي كه با غله تغذيه شده بودند 5 درصد گزاش شده است و با كنترل غذا آلودگي به اين انگل بطور معني داري كاهش پيدا كرد بنحويكه با اين روش در كشوري مانند دانمارك بندرت اين بيماري گزارش مي شود و بحد صفر رسيده بود .در يک بررسي
0.01% ( يكصدم درصد ) گاوهاي كشتاري و 0.04% خوكهاي كشتاري در آفريقاي جنوبي بعلت آلودگي ساكوسيست معدوم شده بود .
جمعيت گاوي آفريقاي جنوبي 5/13 ميليون راس و جمعيت خوك 5/1 ميليون راس مي باشد . ركورهاي حاصل از اداره بهداشت دام كشور استراليا در سال 1973 نشان ميدهد كه از 4/17 ميليون رأس گوسفند كشتاري 27 صدم درصد(46980 راس ) آنها آلوده به انگل ساركوسيست بودند که تا 100 درصد آنها به علت آلودگي حذف شده بودند .عده اي از کارشناسان اعزامي از طرف سازمان دامپزشکي ايران به کشور هندوستان اعلام نمودند که از تعداد يک هزار راس گاو ميش که قبل از بازرسي انتخاب شده بودند در نهايت 960 راس آنها در بازرسي حين کشتار تا مرحله بسته بندي ماکروسکوپي آلوده به اين انگل تشخيص داده شده بودند و از چرخه توليد براي ايران حذف شده بودند.
عامل بيماري :
انگلهاي تك ياخته اي ساركوسيست در بيش از 50 گونه از پستانداران گوشتخواران و پرندگان و .. ثبت شده است و همگي آنها ميزبان خاص دارند . گونه هاي ساركوسيست در يك چرخه دو ميزبانه تکامل پيدا مي كنند ، ميزبان هاي نهائي كه شامل انسان ، سگ ، گوشتخواران وحشي ، روباه و … و ميزبان واسطه كه شامل گاو ، انسان و ساير دامهاي مزرعه اي مي توانند باشند .
بعضي از گونه هاي ساركوسيستيس كه در دامهاي مزرعه اي و انسان وجود دارند عبارتند از
1) S. cruzi ( گاو ميزبان واسط ، سگ و روباه ميزبان نهائي )
2) S. hominis ( گاو ميزبان واسط ، انسان ميزبان نهائي )
ميزبان نهائي يك هفته پس از خوردن بافتهاي آلوده به سارکوسيست ااسيتهاي اسپوروسيت شده يا اسپوروسيست را دفع مي كند . ميزبان واسط با خوردن ااوسيتهاي اسپوروسيت شده يا اسپوروسيت دفع شده از ميزبان نهائي همراه با غذا و يا آب آلوده آنها را وارد دستگاه گوارش خود مي كند در داخل روده باريك ميزبان واسط تحت تأثير ترشحات دستگاه گوارش ( آنزيمهاي گوارشي و صفرا ) اسپوروزوئيت ها ( Sporozoites ) آزاد مي شوند اين ها مخاط روده ايي را پاره و وارد آرتريولها ( شريانهاي باريك ) و غدد لنفاوي ديواره روده باريك مي شوند ، هر كدام از اين اسپوروزوئيت ها با تقسيم چندتائي
( Multiple fission ) اولين شيزونت ( Shizonts ) را بوجود مي آورند پس از اينكه شيزونت اوليه بوجود آمد نهايتاً اين شيزونتها پاره و تعداد زيادي مروزوئيت ( Merozoites ) از هر كدام از شيزونت آزاد مي شوند و وارد گردش خون مي شوند و در سرتاسر بافت پوششي ( اندوتليوم ) مويرگها دومين سري شيزونت ( شيزونت ثانويه ) را بوجود مي آورند . مروزوئيت هاي آزاد شده از دومين شيزونت ها در داخل سلولهاي تك يافته اي در خون گردش مي كنند .
مروزوئيت هاي حاصل از دومين و سومين شيزونت ها بداخل سلولهاي عضلاني ، سلولهاي مغزي و سلولهاي glial در مغز نفوذ مي كنند و در آنجا تشكيل كيست ميدهند .
اين كيستهاي بافتي شامل يك يا دو فرم انگل مي باشند كه به آنها متروسيت ( Metrocyte ) گفته مي شود و هركدام از اين متروسيتها براي توليد كيست عفوني شروع به تقسيم شدن مي كنند و تعداد زيادي بردي زويت(bradyzoite) را بوجود مي آورد و در اين حالت سارکوسيست بوجود مي اين كيستهاي عفوني 2 تا 3 ماه بعد از خوردن اووسيتها اسپورولوت شده يا اسپوروسيت ها توسط ميزبان واسط بوجود مي آيند مرحله جنسي انگل در داخل بدن ميزبان نهائي است كه در آن گامت نر و گامت ماده بوجود مي آيند و باعث تخريب سلولهاي پوششي دستگاه گوارش مي شوند كه هضم و جذب سلولي را در بدن ميزبان مختل ميكنند و در اين مرحله سم ساركوسيستين را نيز توليد مي كنند در اين مرحله بسته به شدت بيماري و حساسيت فردي علائم فرق مي كند.
روش انتقال :
ميزبانهاي واسط از طريق خوردن خوراك آلوده و يا در مرتع آلوده به اسپوروسيتهاي دفع شده از ميزبانهاي نهائي آلوده مي شوند و ميزبانهاي نهائي با خوردن بافتهاي آلوده به كيست ميزبانهاي واسط آلوده مي شوند .
يافته هاي باليني :
هر چند در گذشته ساركوسيست را بيماريزا اطلاق نمي كردند اما دانش امروز نشان داده است ساركوسيست ايجاد بيماري ميكند و اهميت بيماريزائي آن روز بروز در حال افزايش مي باشد بعنوان مثال شرايط مزمن ، بيماري توأم با حالاتي ميشود كه منجر به لاغري مفرط مي شود ، ادم و آماس زيرفكي و بيرون زدگي چشم حاصل از آن در گاواعتقاد بر اين است كه در اثر بيماري ساركوسيستوز بوجود مي آيند . گاوهايي كه داراي آلودگي شديد به ساركوسيستوزمي باشند دچار تب ، كاهش اشتها ، ضعف عمومي ، كاهش توليد شير ، اسپاسم عضلاني ، اسهال ، تحريك بيش از حد معمول ( حساسيت ) ، ضعف ، كم خوني و بعضي اوقات نيز منجر به مرگ مي شود . سقط و مرده زائي در اثر ساركوسيستوز بوجود مي آيد. ساير ميزبانهاي آلوده علائمي مشابه نشان ميدهند . ساركوسيستوز در گوسفند غالباً توأم با انسفالوميليت ( آماس مغز و طناب نخاعي ) ضعف ، عدم تعادل ، حساسيت بيش از حد معمول ، سقط و فلجي مي باشد .
اسب :
در اسب گونه اي از ساركوسيستيس تمايلي به سيستم عصبي دارد و وارد مغز و طناب نخاعي مي شود كه ايجاد كيست در مغز و طناب نخاعي مي كند .
انسان :
انسان هم ميتواند ميزبان واسط واقع شود وهم ميتواند ميزبان نهائي واقع بشود گونه هاي زير در انسان ايجاد بيماري مي كند
S. hominis ( انسان ميزبان نهائي ، گاو ميزبان واسط )
S.porcihominis ( suihomoni S. ( انسان ميزبان نهائي خوك ميزبان واسط )
S. Lindemanni ( انسان ميزبان واسط – ميزبان نهائي مشخص نيست ) .
با دژنره شدن کيست در بدن انسان ، آسم برونشيتي بوجود مي آيد. با توجه به چرخه زندگي انگلي بسته به شدت و وضعيت بيماري از علائم خفيفي چون سرگيجه ، عدم اشتهاء ، درد شكمي ، اختلالات گوارشي و درد شكم و اسهال كه ممكن است تا 48 بطول بيانجامد گرفته تا تورم عضلاني آلرژيك و دردهاي عضلاني گسترده ممکن است بوجود بياوردکه بسته به شدت بيماري علائم متفاوت است بنابراين توجه به چرخه زندگي انگلي عوارض و تظاهرات بيماري متفاوت مي تواند باشد. و اين عوارض بستگي به پاتولوژي و پاتوژنز انگل در بدن ميزبانهاي واسط و نهايي دارد
گونه هاي سارکوسيستيس در گاو:
گونه
توزيع
ميزبان نهائي
اندازه کيست
بيماريزائي
S.cruzi
جهاني
سگ کويوت روباه قرمز گرگ راکون
کمتر از 0.5mm طول
تب کم خوني سقط علائم باليني و مرگ
S.hirsuta
احتمالا جهاني
گربه
تا8mmطول و 1mm عرض
بطور متوسط
S.hominis
اروپا
انسان و پريماتها
ميکروسکوپي
بطور متوسط
گونه hominis ميزبان نهائي اش انسان است بنابراين جزو بيماريهاي مشترک بين انسان ودام محسوب مي شود . S.hirsuta در دامهاي ديگر هم ممکن است ديده شود
گونه هاي سارکوسيستيس دربوفالو:
گونه
توزيع
ميزبان نهائي
اندازه کيست
بيماريزائي
S.levinei
اغلب گاوميشهاي دنيا
سگ
ميکروسکوپي
تب کم خوني سقط علائم باليني و مرگ
S.fusiformis
اغلب گاوميشهاي دنيا
گربه
ماروسکوپي 8mmتا 3.2cm
تب کم خوني سقط علائم باليني و مرگ
پاتولوژي ( آسيب شناسي ):
در ميزبانهاي آلوده شيزونتها در سلولهاي بافت پوششي عروق در كل بدن پخش مي شوند بخصوص در قسمتهائي همانند عضلات مخطط ، قلب ، مغز ، كبد ، ريه و كليه ها قرار ميگيرند . در عضلات ، كيستها در داخل يا بين فيبرهاي عضلاني قرار ميگيرند وشكل آنها بصورت سيگارمي باشد كه در اين حالت به آنها كيسه ها ، توبولها و يا اجسام Miescher گفته مي شود .
كيستهاي بزرگتر ممكن است در بافتهاي پيوندي اطراف بافت عضله قرار بگيرند و بشكل كروي ، تخم مرغي يا لوبيايي در بيايند هر چند اندازه كيست بستگي به سن كيست و ميزبان آن دارد ولي شكل پايه آن ثابت باقي مي ماند و اين كيست شامل ساركولما ( غشاء ) ، يك محفظه كه ممكن است با ديواره ايي تقسيم بندي شده باشد و شامل مايع غليظ ، ژلاتيني ، سفيد شيري رنگ يا زرد رنگ مي باشد . كيست شامل اسپوروبلاستها ( Sporoblasts ) كه داراي تعدادي اسپوروزوئيت هسته دار داسي شكل ( Sickle – shape ) كه به آنها Rainey’s Corpuscles گفته مي شود مي باشد . در گاو ساركوسيستها بيشتر در عضلات فعال مثل زبان عضلات جوشي ، قلب و ديافراگم ديده مي شوند . در بعضي از حالات ضايعات عضلاني ممكن است در كانونهايي كه از 3 تا 4 لكه گرفته تا نواحي بزرگ كه حدود 10 سانتي متر قطر دارند متمركز شوند .
در بيماري ساركوسيستوز يافته هاي پاتولوژيكي متفاوتي ممكن است وجود داشته باشد بنحويكه ممكن است خونريزيهاي گسترده بصورت اكي موتيك و پتشي ، هپاتيت ( آماس بافت كبد ) آماس گلومرولهاي كليويي ، آماس پرده شبكه چشم ، ضايعات عضلاني ، ضايعات و زخمهاي دهان ومري بوجود بيايد اين موارد در گاو گزارش شده است . در خوك عضلات ديواره شكم ، ديافراگم و عضلات جوشي و عضلات اسكلتي بطور معمول درگير مي شوند .در بازرسي کشتارگاهي کيستهايي که در عضلات جوشي ديده مي شوند بعد از يک شبانه روز در Chilling room ناپديد مي شوند و اين نشان مي دهد که نسبت به برودت داراي مقاومت مي باشند
در بز ساركوسيستوز باعث سقط مي شود . آلودگي جنين توأم با سقط و مرگ و مير نوزادي در گاوها و گوسفندان حاصله كه بصورت طبيعي يا تجربي آلوده شده اند تأئيد شده است . چنانچه آلودگي شديد باشد تکثير مروزويتها و پخش آنها در سلولهاي پارانشيمي (فيبرهاي عضلات قلب و سلولهاي عصبي ) منجر به تب،کم خوني، ترومبوز، خونريزي و حتي مرگ ميزبان مي شود
يافته هاي آزمايشگاهي:
كم خوني از نوع Responsive ، افزايش زمان پروترومبين ، افزايش تيتر آنتي بادي به ساركوسيست ، كراتين فسفوكيناز خون ، لاكتيك دي هيدورژناز و آسپارتات آمينوترانسفراز بطور معني داري افزايش مي يابند .
تشخيص ساركوسيستوز :
تشخيص وابسته به ارزيابي دقيق گله و ارتباط آن با سگ و ساير ميزبانهاي نهائي توأم با علائم باليني مي باشد كه در قسمتهاي فوق قيد گرديده اند و تشخيص پادتن هاي هومورال و معاينات هيستوپاتولوژيكي كه دامنه وسيعي از ارگانها از جمله كليه ، كبد ، طحال ،عضله ، غدد لنفاوي و طناب نخاعي را در بر مي گيرد مي باشد. (تشخيص آزمايشگاهي و کشتارگاهي )
چدنها آلياژ آهن ـ كربن ـ سيليسيم ميباشند كه مقدار كربن آن بيشتر از ميزاني است كه ميتواند در محلول جامد اوستنيت دردرجه حرارتي يو تكتيك باقي بماند. بنابراين چدنها معمولا محتوي برخي از محصولات تجزيه نظير گرافيت يا سمنتيت آزاد هستند.
معمولاً مقدار كربن در چدنها بيش از 7/1 و كمتر از 5/4 درصد ميباشند. درصد زياد كربن چدن را شكننده ميكند و در اينصورت چدن ارزش كاركرد ديگري جز در ريختهگري ندارد و بدين جهت به آن آهن ريختهگري يا چدن ميگويند. سيلسيم كه بعنوان يك عامل گرافيت زا عمل ميكند. معمولا مقدار آن در حدود 5/0 تا 2% است. گاهي اوقات در آهنهاي سيليس دار مخصوص، مقدار سيليس از اين حد هم تجاوز ميكند.
به سبب روشهاي تصفيه بكار رفته در چدن، هميشه مقدار معيني از منگنز، فسفر و گوگرد در چدن موجود است. به منظور تعيين خواص شيميايي و فيزيكي چدن، عناصر آلياژ كنندهاي نظير مس، موليبدن، نيكل و كروم به آن ميافزايند. ساختمان و خواص چدنها بسيار مختلف است ولي با اين وجود آنها را ميتوان بصورت زير تقسيم بندي كرد.
خواص چدنها عمدتا تابع ساختار ميكروسكوپي ميباشد و ساختار ميكروسكپي خود تابعي از تركيب شيميايي و شرايط سردكردن است. 0خود شرايط سردكردن تابع ضخامت قطعه، شرايط قالب است) همچنين ساختار ميكروسكوپي با نحوه عمليات حرارتي نيز تغيير مييابد.
بنابراين ساختمان ميكروسكوپي نيز مانند آناليز شيميايي در تعيين خواص نهايي يك قطعه ريختگي تأثير بسزايي دارد. خواصي نظير قابليت ماشينكاري و مقاومت فرسايشي تقريبا بطور كامل به ساختمان ميكروسكوپي وابسته هستند. ساختمان ميكروسكوپي از دو قسمت اصلي تشكيل شده است پولكهاي گرافيتي و زمينه فلزي كه پولكها را احاطه ميكند. ساختمان زمينه چدن خاكستري را به سهولت ميتوان تغيير داد ولي وقتي گرافيت تشكيل شد، عمليات حرارتي بر روي ساختمان گرافيت تقريبا بيتأثير است.
2)اثر زمان خارج ساختن قطعه بر روي خواص آن :
در مورد شرايط قالب ميتوان گفت: زمان خارج ساختن قطعه بر روي خواص آن تأثير دارد:
خواص ويژه هر قطعه ريختگي چدن خاكستري كه ناشي از ريزساختار آن است، اساسا به سرعت سرد شدن آن قطعه بستگي دارد. سرعت سرد شدن هر قطعه تحت تأثير مدت زماني است كه آن قطعه پس از اتمام ذوب ريزي درون قالب باقي ميمانند يا بعبارت ديگر تحت تأثير مدت زمان مابين ريختن مذاب و خارج ساختن قطعه از درون محفظه قالب است.
هر چقدر استحكام در حالت ريختگي بالاتر باشد و يا ضخامت قطعه افزايش يابد، يا هر دو عمل با هم صورت گيرد، بايد زمان خارج ساختن قطعه دقيق تر كنترل شود.
3) تركيب شيميايي و سرعت سرد شدن:
چدنهاي خاكستري غيرآلياژي را ميتوان آلياژ آهن ـ كربن ـ سيليسيم و فسفر در نظر گرفت اين عناصر بيشترين تأثير را در تعيين ساختار ميكروسكپي ـ سختي و استحكام ريختههاي چدني با ابعاد مختلف دارا هستند. با افزايش مقدار كربن تعداد و درشتي گرافيتهاي ورقهاي بيشتر شده و در نتيجه استحكام و سختي قطعه تنزل مينمايد. در چدن، نسبت ساختار ميكروسكوپي كه بصورت يوتكتيك گرافيتي منجمد مي شود بوسيله مقدار كربن ـ سيليسيم و فسفر تعيين ميگردد.
4) اثر اندازه مقطع ريختگي:
در اثر تغيير اندازه، قطعه، استحكام كششي نيز تغيير ميكند در نتيجه ميتوان گفت كه سرعت سردكردن به اندازه تغيير در تركيب شيميايي داراي اهميت است. در حالكيه تغييرات استحكام چدن ناشي از تغيير در تركيب شيميايي آن معمولا بصورت كم و زياد شدن نسبي فاز آستنيت اوليه و ساختار يوتكتيك توضيح داده ميشود، تغييراتي كه در اثر تغيير در ضخامت قطعه در استحكام ايجاد شود بطور عمده به اختلاف در اندازه سلهاي يوتكتيك و اندازه گرافيتهاي رشتهاي مربوط ميگردد. با كم شدن مقطع قطعه، سرعت سرد شدن افزايش پيدا كرده و مقاومت چدن نيز افزايش پيدا ميكند.
افزايش سرعت انجماد يوتكتيكي باعث ريزشدن گرافيتهاي ورقهاي ميگردد. ازدياد سرعت سردكردن در قالب بعد از انجماد، باعث افزايش ريزي پرليت و كم شدن مقدار فريت در چدن ميگردد.
با افزايش سرعت سردكردن و كم شدن اندازه مقطع قطعه، تمايل چدن به تبريد بالا رفته و احتمال بوجود آمدن چدن سفيد در مقاطع نازك حاصل ميگردد. مركز قطعه نسبت به كنارههاي آن خيلي آهستهتر سرد شده و كنارهها و سطوح آزادي كه تبريد شدهاند باعث كاهش قابليت ماشينكاري ميگردند.
5) نقش جوانه زني روي ساختار گرافيت و استحكام :
جوانه زني ميتواند روي ساختار گرافيت و زمينه تأثير بگذارد و جوانه زني مناسب ميتواند چدني كه در آن كاربيد بوجود ميآيد از بين ببرد و زمينه را تحت تأثير قرار دهد. افزودن جوانه زا باعث بالا رفتن تعداد محلهاي مناسب براي شروع انجماد يوتكتيكي شده و بدين ترتيب اندازه سلهاي يوتكتيك كوچك ميشود.
با انجام تلقيح صحيح چدن يوتكتيك سلها ريزتر شده و لذا عمل جوانه زني باعث مقاوم تر نمودن چدن ميگردد. از سوي ديگر چون افزايش استحكام از طريق كاهش كربن معادل، احتمال سفيد و يا خالدار شدن چدن را بالا ميبرد حتما بايد از مواد جوانه زا استفاده شود . ريزتر شدن گرافيتهاي ورقهاي موجود در چدن در صورت ثابت بودن سلهاي يوتكتيكي بشرطي كه در مقدار فريت تغييري ايجاد نشود نيز باعث افزايش استحكام چدن ميگردد.
درجه جوانهزايي چدن بر روي خواص قطعه ريخته شده تأثير دارد. درجه جوانهزايي كلا با آزمايش Chill Test در كارگاه معلوم ميشود و چنانچه آناليز فلز يكسان باشد، از عمليات ذوب تأثيرپذير ميباشد. درجه جوانه زايي كم موجب تمايل چدن به سفيد شدن ميباشد به خصوص در گوشههاي آزاد چدن سفيد شده و ساختمان ريز گرافيت ميگردد كه اغلب همراه با فريت بوده و نتيجتا سختي و مقاومت كششي كاهش مييابد. از طرفي سطح جوانه زايي زياد موجب تشكيل گرافيت ورقهاي با جهت اتفاقي و مقاومت زياد و كاهش تمايل به سفيدي ميشودكه هاي تلقيح شده به مقدار زياد داراي مزاياي فوق هستند از طرفي مستعد بوجود آمدن تنشهاي انقباضي داخلي و خارجي ميباشند.
انواع مختلف چدنها از نظر آناليز چنانچه سريع سردگردند، تمايل به سفيد شدن به درجات مختلف نشان داده اند كه اين تغييرات عمق سفيدي با كربن و سيليسيم رابطه نزديك دارد تمايل به سفيد شدن با شرايط ذوب آناليز شيميايي و ضخامت قطعه تغيير مينمايد. با آزمايش تعيين عمق سفيدي چدن ميتوان نوع چدن ريختگي را تعيين كرده و بعلاوه اثرات مواد تلقيح شونده نيز به منظور كاهش عمق سفيدي با اين روش مشخص ميكند.
به منظور افزايش سرعت و كاهش قيمت آزمايش سعي بر اين شده كه قطعات نمونه كوچك انتخاب شوند لذا 6 استاندارد و از A تا H تعيين شده است.
روش آزمايش :
نمونه فلز بايد در قالب مناسب ريختهگردد و درجه حرارت ريختن بايد استاندارد گردد و ترجيحا باپيرومتر اندازه گيري شود وقتي درجه حرارت فلز در قالب به حدي رسيد كه رنگ آن سرخ تيره شد آن را از قالب بيرون آورده و داخل آب مي نماين0(ابتدا از طرف قاعده وارد آب ميكنند) به منظور جلوگيري از تجمع بخار دراطراف نمونه را بايد در داخل آب به سرعت حركت دادو بعد از خروج از آب نمونه را شكسته و طول سفيدي را اندازه ميگيرند.
اين آزمايش داراي ارزش زيادي براي تعيين كيفيت چدن دارد و با تغيير عمق سفيدي نمونه تغيير در آناليز مشاهده خواهد شد.
نمونه ها «گرهها»
عمق منطقه سمانته
ساختار ميكروسكوپي
نمونه 1
چدن خاكستري گوهF
قسمت راس گوه سفيد شده و بخش ديگر خاكستري بوده و گرافيتها به صورت پولكهاي نوع A ميباشد.
ساختار پس از Hفرپرليت فريت بوده كه حدود 10% فريت دارد
نمونه 2
چدن خاكستري
گوه B
در راس گوه منطقه سفيد شده مشاهده ميشود.
نمونه 3
چدن خاكستري
گوه A
تمام قسمتهاي نمونه سفيد ميباشد.
نمونههاي 4
چدن خاكستري + سيليسيم
گوه C
تنها نمونه بدون سيليس نفوذ سمانته داشته و در نمونههاي سيليس دار كه به ترتيب 25، 50 و 100 گرم فروسيليس داشتهاند ساختار تماما خاكستري ميباشد.
اصولا به منظور توليد چدنهاي نشكن و دستيابي به گرافيتهاي كاملا كروي با تزريقي يكنواخت، علاوه بر استفاده از مواد شارژ مناسب، ذوب به روش صحيح و گرم نمودن مذاب تادرجه حرارت هاي فوق گداز لازم، اصلاح تركيب ذوب خصوصا كنترل ميزان عناصر مضر در كروي شدن گرافيتها و در مورد لزوم انجام عملياتي نظير گوگردزدائي مذاب، جوانهزني مذاب و نيز باقي گذاشتن ميزان كم ولي مشخصي از عنصر كروي كننده منيزيم در آن از طريق انجام كروي كردن كه با استفاده از آلياژ كروي كننده مناسب و در درجه حرارت مشخص انجام ميگيرد. همگي جزء عواملي محسوب ميشوند كه لازم الاجرا بوده و حتما ميبايست مدنظر قرار گيرند.
امروزه از روشهاي مختلفي براي افزودن منيزيم به مذاب چدن استفاده ميشود كه در اثر آنها، نوع آلياژ كروي كننده تأثير بسزائي در مؤثر بودن روش اعمال شده دارد.
ضمن آنكه روش ذوب نيز عامل ديگري است كه بر انتخاب طريق افزودن منيزيم اثر ميگذارد روش ساندويچي، روش فروپري، روش تزريقي، روش توپي متخلخل، روش كنورتورگردان و بالاخره روش اقزودن منيزيم در راه گاه بهترين و عموميترين روشهائي هستند كه به منظور توليد چدنهاي نشكن مورد استفاده قرار مي گيرند.
عناصر اضافي عبارتند از: S ، O ، Ti ، Bi ، Pb ، Sn ، AS ، Sb ، Cu ،Mn.Te ، Cr ، B،V كه اثر آنها را بطور خلاصه ميتوان در گروههاي زير بررسي كرد.
1) عناصري كه بر شش سطحي مذاب تأثير ميگذارند و آنها را كلا بعنوان عناصر مضر محسوب مي دارند S ، O و از 003/0% Bi و از 009/0%Pb ، Te ، Sb ، ASو….
2) گروه كاربيدزا كه از بوجود آمدن گرافيت جلوگيري مينمايد مانند: CR ، V ، B ، و….
3) گروه پرليت ساز كه مقطع پرليتي را بوجود ميآورند مانند Sn ، Cu ، Mnو…
درصد عمومي عناصر آلياژي در چدن نشكن به شرح زير است:
كربن 6/3 – 9/3 درصد
منگنز 5/0- تا 7/0 درصد
گوگرد 03/0-تا 06/0 درصد
سيليسيم 4/2 تا 6/2 درصد
فسفر كمتر از 1/0 درصد
كربن: اصولا مقدار كربن در چدن هاي نشكن بسته به مشخصات قطعات توليدي و روشهاي مورد استفاده و خواص مطلوب نظر ميتواند در محدوده 4-3 درصد متغير باشد. ولي عمدتا ميزان اين عنصر را بين 6/3- 8/3 درصد درنظر ميگيرند. در چدنهاي نشكن قسمت اعظم كربن بصورت گرافيتهاي كروي در ساختار ميكروسكوپي ظاهر گشته و تاحدود 9 درصد حجم را اشغال مينمايد چگونگي تأثير كربن بستگي بسيار زيادي بوجود و ميزان عناصر ديگر خصوصا فسفر، سيليسيم دارد.
تأثير كربن بر روي خواص مكانيكي چدنهاي نشكن نسبتا ناچيز ميباشد بگونهاي كه بازاء هر 1/0 درصد افزايش كربن حدود 350 PSI از استحكام كششي و كمي بيش از اين ميزان از تنش تسليم كاسته ميشود. افت ميزان سختي نيز حدود 5 عدد بر ينل بازاء هر 15/0 درصد افزايش كربن بوده و در حاليكه ازدياد طول نسبي خصوصا در حالت ريختهگري با زياد شدن ميزان كربن، افزايش يافته و در همين حال بهبودي در ميزان مقاومت بضربه نيز مشاهده ميگردد.
سيليسيم : سيليسيم عنصري است كه تأثير بسزايي در خصوصيات ساختاري و مكانيكي چدنهاي نشكن داشته و كنترل آن به منظور دستيابي به ساختارها و خواص مطلوب نظر چه در حالت ريختگي و چه بصورت عمليات حرارتي شده، الزامي است بطور معمول ميزان سيليسيم در چدنهاي نشكن 8/1-8/2 درصد بوده و با افزايش آن اولا احتمال تشكيل كاربيدهاي يوتكتيكي كاهش يافته و در ثاني ساختار زمينه چه در حالت ريختگي و چه در حالت عمليات حرارتي شده از پرليتي به سمت فريتي متمايل ميگردد.
افزايش يك درصد سيليسيم در چدنهاي نشكن فريتي استحكام كشش اين چدنها را به ميزان حدودا 16000 افزايش داده در حاليكه كاهش ازدياد طول نسبي و سختي به ترتيب حدود 3 درصد و 30 عدد بر نيل خواهد بود.
منگنز: منگتزيكي از عناصر اصلي چدنهاي نشكن است كه حداكثر ميزان آن در چدن هاي نشكن فريتي 2/0 درصد و در چدنهاي نشكن پرليتي 7/0-5/0 درصد ميباشد.
منگنز در غياب عنصر گوگرد ترغيب كننده تشكيل پرليت و پايدار كننده آن عمل نموده، بنابراين سبب كاهش فريت در ساختارهاي ريختهگري ميگردد. علاوه بر آن اين عنصر تشكيل كاربيد را نيز ترغيب مينمايد.
افزايش ميزان منگنز تأثير قابل ملاحظهاي در افزايش استحكام كششي و تنش تسليم چدنهاي نشكن دارد ضمن آنكه در حالت آنيل شده نيز افزايش منگنز موجب افزايش استحكام كششي و تنش خواهد شد.
گوگرد: گوگرد عنصري است كه مقدار آن در چدنهاي نشكن بسيار كم ميباشد ولي همين مقدار كم و تغييرات جزئي آن تأثير بسيار زياد و قابل توجهي در ساختار ميكروسكوپي اين چدنها دارد. معمولا در چدنهاي نشكن مقدار گوگرد نهائي بين 005/0 تا 015/0 درصد در نظر گرفته ميشود ولي در هر صورت ميزان اين عنصر نبايد از 02/0 درصد بيشتر باشد. بالا بودن ميزان گوگرد با توجه به ميل زياد تركيب ان با منيزيم اولا ميزان ناخالصها و آخالهاMGS را افزايش داده و در ثاني موجب تشكيل گرافيتهاي فشرده ميشود.
فسفر: فسفر نيز عنصري است كه همواره در تركيب چدنهاي نشكن يافت شده ولي بدليل اثرات مضري كه بر روي خواص مكانيكي، خصوصا ميزان ازدياد طول نسبي، چقرمگي و مقاومت به ضربه دارد، بايد مقدارش را حداقل مقدار ممكن نگه داشته شود.
جوانه زني و تلقيح فيزيكي از مراحل ويژه و مهم در تهيه چدنهاي نشكن ميباشد كه طي آن، موارد ويژهاي در مقادير كم و در آخرين مراحل بار ريزي به منظور كاهش تمايل به تشكيل كاربيد يوتكتيكي و ترغيب تشكيل گرافيت به مذاب چدن افزوده ميشود.
از نقطه نظر متالورژيكي در نتيجه جوانه زني هستههائي در داخل مذاب ايجاد ميگردند كه با ايفاي نقش جوانه در هنگام انجماد ميزان تأخير در انجماد را به حداقل رسانده و بدين ترتيب ضمن ممانعت از تشكيل كاربيدهاي فوق تبريدي، سبب افزايش تعداد گرافيتها در واحد سطح، ريزتر شدن آنها و توزيع يكنواختشان خواهند گشت. گرافيت، اكسيدها، سولفيدها، سيليكون كاربيدها، سيليكاتها، حبابهاي گاز و نيتريدها از جمله هستههائي هستند كه به هنگام انجماد ميتوانند نقش جوانهزا را براي گرافيتهاي كروي ايفا نمايند.
در چدنهاي نشكن عموما از آلياژهاي فروسيليسيم به عنوان مواد جوانهزا استفاده مي شود كه وجود مقادير كمي از عناصري نظير كلسيم، آلومينيوم، استرانسيوم، زيركونيوم، باريم، منگنز، سريم و ديگر عناصر نادر خاكي بهبود چشمگيري در كيفيت آن ايجاد نموده و بر اثر بخشي آن ميافزايد.
بهترين خواص مكانيكي در اين نوع چدن ها هنگامي حاصل ميگردد كه گرافيتها به شكل كروي كامل باشند چنانچه فرآيند توليد بدرستي انجام نگيرد شكل گرافيتهاي بوجود آمده به گونه ديگري خواهد بود. در شكلهاي (7) و (8) شكلهاي مختلف گرافيت بوجود آمده در اين نوع چدن نشان داده شده است.
گرافيت نوع I شكل دلخواه گرافيت در چدن بوده و حضور مقدار كمي گرافيت نوع II تأثير كمي بر خواص مكانيكي قطعه دارد . چنانچه حدود تا 10% گرافيت نوع III به همراه گرافتهاي نوع I و II باشد. تأثير جزئي و خواص مكانيكي چدن خواهد داشت. افزايش مقدار گرافيت نوع III از حد 10% ناخواسته و مضر است. گرافيتهاي نوع IV و V شكل هاي غير مطلوب گرافيت بوده و خواص مكانيكي قطعات را به مقدار زيادي تقليل ميدهند همچنين براي اندازه گرافيت نوع V دانه بندي مطابق شكل 8 پيشنهاد شده است. شكل گرافيتهاي بوجود آمده در اين نوع چدنها بستگي به درجه حرارت، ضخامت قطعه ريختگي، مقدار منيزيم باقيمانده در مذاب، تلقيح مذاب توسط فروسيليسيم و تركيب چدن پايه دارد. شكلهاي نامطلوب گرافيت هنگامي بوجود ميآيند كه درجه حرارت ريختن مذاب پايين بوده و قطعات داراي ضخامت زياد بوده، مقدار منيزيم باقيمانده در چدن كم بوده، تلقيح و جوانه زايي انجام شده و كربن معادل چدن پايين باشد.
كروي نمودن با روش ساندويچي استفاده وسيعي دارد. در حال حاضر تقريبا 70% از توليد چدن نشكن به روش ساندويچي ميباشد. اگر عمليات با دقت انجام گيرد، راندمان منيزيم باقيمانده زياد ميشود. اكثر ريختهگران هنوز به مزاياي اين روش كاملا پي نبردهاند. اگر به موارد زير توجه بيشتري بشود، صرفهجويي در استفاده از آلياژ فروسيليس منيزيم و نيز افزايش راندمان آن امكانپذير خواهد بود.
1 ـ طراحي پاتيل، مخصوصا ارتفاع پاتيل براي جلوگيري از پاشيدن مذاب، (مقدار زيادي از منيزيم از طريق پاشيدن مذاب به بيرون تلف ميشود).
2 ـ ساختن حفره مناسب براي نگه داشتن آلياژ فروسيليس منيزيم و تميز نگه داشتن اين حفره، به اضافه پوشش نسبتا سنگين روي آلياژ فروسيليس منيزيم.
براي روش ساندويچي از پاتيل بلند و نسبتا باريك استفاده ميشود. در كف پاتيل حفرهايي براي ريختن آلياژ فروسيليس منيزيم و ماده پوشش تعبيه شده است. ماده پوشش ميتواند ورق آهن نازك يا براده آهن، پودر كاربيد كلسيم C2Ca يا ماسه رزيني باشد. مواد پوشش، واكنش منيزيم را به تأخير مياندازد به طور يكه ابتدا مقداري ذوب وارد پاتيل شده و آنگاه واكنش شروع ميشود. بلافاصله در قسمت بالاي پوشش قسمتي از مذاب منجمد شده و ساختمان آن بصورت دانههاي سريع سرد شده (Chilled Metal) ميگردد و در اثر جوشيدن اين لايه سردتر چدن، راندمان بازيابي منيزيم افزايش مييابد.
براي بازيابي بهتر مواد كروي كننده، بايد به ارتفاع پاتيل دقت نموده و سرعت ريختن را بيشتر نمود. اكثر ريختهگريها گزارش ميدهند كه بازيابي منيزيم با روش ساندويچي 50% - 40% ميباشد. يكي از مضرات اين روش كم شدن دما بعلت ذوب شدن آلياژ فروسيليس منيزيم و مواد پوشش ميباشد.
نتيجه آزمايش: پس از آماده شدن ذوب ابتدا 2% فروسيليكو منيزيم و 5/0% فروسيليس براي جوانهزايي به مذاب اضافه ميكنيم پس ازريختن مذاب درون قالب و سردشدن قطعه آزمايشهاي زير را انجام ميدهيم.
آزمايشها:
1 ـ آزمايشگاهي : متالوگرافي
2 ـ كارگاهي : تست صدا - تست بو ـ تست خمش
1 ـ آزمايشگاهي: نمونهاي از قطعه براي متالوگرافي آماده كرده و پس از مراحل آمادهسازي با محلول نايتال اچ ميكنيم نتايج زير حاصل ميشود.
ساختار زمينه
ندولار mm2
درصد كروي شدن
95% فريت
5% پرليت
75
95%
2 ـ كارگاهي:
الف) تست صدا: نمونهي چدن داكتيل را با نمونه خاكستري آن از نظر صداي زنگ مقايسه ميكنيم. طنين صدايي شبيه صداي فولاد شنيده ميشود.(اين تست به وسيله ميله فولادي توپر انجام ميشود)
ب) تست بو: نمونه را از قسمت راهگاه شكسته و مقداري آنرا مرطوب ميكينم بوي تندي شبيه بوي كارپيت مشاهده ميشود.
ج) تست خمش: دو نمونه يكسان كه يكي نشكن و ديگري خاكستري است را زير پرس قرار ميدهيم. مشاهده مي شود شكست نمونه خاكستري به صورت ترد انجام ميشود در حالي كه نمونه نشكن ابتدا خم شده و سپس ميشكند(ناحيه تغيير شكل پلاستيك)
چدنهاي آلياژي مقاوم بخوردگي زيادي در مقابل اسيدها و قليائي هاي سوزآور دارند. اين چدنها براساس مصرف سيليسيم، نيكل، كروم، و مس براي افزايش مقاومت بخوردگي به سه دسته تقسيم ميشوند:
1 ـ چدنهاي پرسيليس
2 ـ چدنهاي پركروم
3 ـ چدنهاي پرنيكل
در اين رابطه در اين گزارش به چدنهاي پرسيليس اشاره شده و نحوه آماده كردن شارژ و ريختهگري آن ارائه ميشود.
چدنهاي پرسيليسيم كه به نام Duriron يا Durichlor مشهورند براي نگهداري و يا حمل اسيدهاي خورنده كاربرد وسيعي پيدا كرده اند. چدنهاي پرسيليس تا 17% تحت شرايط اكسيد كننده نظير اسيدهاي نيتريك و سولفوريك جوشان، به تشكيل پوشش محافظ كمك ميكنند. اگر مقدار 5/3 درصد موليبدن به چدن اضافه كنيم، مقاومت آن به اسيدكلريدريك زياد ميشود. چدنهاي پرسيليسيم در مقاومت به قليائيها نسبت به چدنهاي خاكستري معمولي نامرغوبتر هستند . چدنهاي پرسيليسيم خواص مكانيكي فقيري دارند، مخصوصا مقاومت ضربه اي آنها خيلي پائين است، عليرغم اين اشكال، از اين چدن بعنوان يك ماده استاندارد در لولههاي فاضلاب ـ كارخانجات و آزمايشگاههاي شيميايي استفاده ميكنند.
چدنهاي پرسيليسم را به دو دسته با ميزان سيليسيم متفاوت بصورت زير دسته بندي ميكنيم.
2)6-4% سيلسيم دارند كه به آنها سيرال گفته ميشود كه هم گرافيت مي تواند در آنها كروي باشد و هم ورقهاي
1)نوع پرسيليس كه هم مقاوم به خوردگي ميباشد وهم مقاوم به حرارت اين نوع چدن خود به سه دسته تقسيم مي شود. نوع A بدون كروم، نوع B: حدود 4% كروم نوع C: آناليز آن مثل نوع B ميباشد و در كورههاي خلا ذوب ميشود.
براي ذوب مواد شارژ از كوره بوته اي استفاده مينمائيم و ميزان كربن در اين گونه كورهها تقليل نمييابد بنابراين ممكن است در زمينه كاربيد وجود داشته باشد و يا مثلا بجاي زمينه فريتي، زمينه پرليتي حاصل گردد.
نمونهمورد نظر داراي تركيب
%C
%Si
%Mn
%S
%P
1-85/0
15
6/0
05/0
1/0
ميباشد.
پس از ذوب شدن شارژ و افزودن فروسيليسيم اقدام به ريختن نمونههاي آزمايش كرديم.
1) نمونههاي مقاوم بخوردگي را با نمونه خاكستري جهت مقايسه در محلولهاي خورنده انداختهايم تا پس از مدت زماني نسبتا طولاني كاهش وزن و ميزان خوردگي را تخمين بزنيم.
زمينه سوزني شكل كه در بعضي مناطق لايههاي پرليت ديده ميشود.
نتايج :
چدنهاي مقاوم بخوردگي همانگونه كه قبلا هم گفته شده است چدنهايي با سيليسيم بالا، در حدود 5/14% ميباشند. مقاومت به خوردگي اين چدنها در برابر اسيدها زياد ميباشد.
مقاومت به ضربه اين چدنها بسيار پائين است.
جدول زير نشانگر اندازه گيري هاي وزني دو نمونه خاكستري highsi در محيطهاي خورنده است اين جدول تغييرات وزني را بعد از اينكه نمونه ها در اسيد قرار گرفته و در حدود 3 روز در آن بوده اند نشان ميدهند.
نخستين خانواده چدنهاي پرآلياژ كه بيشترين اهميت را كسب كردند. چدنهاي نايهارد بودند با زمينه مارتنزيتي كاربيدي، كربن در آنها از 5/2% تا 6/3% متغير ميباشد. در اين چدنها نيكل عنصر اساسي است كه به منظور تعويق انداختن تشكيل پرليت و كاهش سرعت بحراني سردشدن در رنج 3/3% تا 5% بكار ميرود كه نتيجتا مارتنزيت به همراه مقداري آستنيت باقيمانده درزمينه ساختار سياه تاب بوجود ميآيد.
كروم در رنج 5/3% تا 4% اضافه ميشود. براي حصول اطمينان از اينكه مازاد كربن آلياژ بفرم كرابيدهاي پايدار در آمده و همچنين از خاصيت گرافيت زايي نيكل نيز جلوگيري بعمل آيد. تركيب كاربيد بعلاوه مارتنزيت زمينه اي با مقاومت فرسايشي خوب فراهم ميكند.
تعيين درصد عناصر آلياژي در چدنهاي نايهارد بستگي دارد. به ابعاد قطعه و خواصي كه از آن انتظار ميرود زمانيكه مقاومت فرسايشي خوب و ضربهخواري پائين موردنظر باشد كاربيدهاي درشتتر انتخاب شده و نتيجتا درصد كربن بين 6/3% -3/3 انتخاب ميشود و زمانيكه قطعه در معرض بارهاي ضربه اي قرار ميگيرد كربن بين 2/3-7/2% متغير خواهد بود. درصد نيكل بستگي به سرعت سردشدن و ضخامت قطعه دارد براي قطعات با ضخامت 1 تا 2 اينچ نيكل بين 2/7% -4/3 براي تعويق انداختن در تبديل پرليتي واطمينان از تبديل كامل مارتنزيتي ضروريست. چنانچه ضخامت قطعه بالاتر باشد نيكل از 5/5-4% مورد استفاده قرار ميگيرد تا پرليت تشكيل نشود.
به طور كلي اين آلياژها را ميتوان به دو صورت موردمصرف قرار دارد.
1 ـ حالت سياه تاب: كه در اين حالت مقاومت به ضربه قطعه پائين ميباشد و قطعه ماترد است.
2 ـ حالتي كه عمليات حرارتي روي نمونه انجام شده است: روي قطعاتي كه از آلياژ نايهارد ساخته شدهاند ميتوان انواع عمليات حرارتي مانند تمپر، كوئنچ، بازپخت را انجام داد كه طي عملياتهاي فوق مقاومت به ضربه و سختي بطور قابل ملاحظهاي افزايش پيدا ميكند.
بطور كلي چدنهاي مقاوم به سايش به سه دسته تقسيم ميگردند.
1 ـ چدنهاي كروم دار (High Cr) كه حدود 35% كروم دارد.
2 ـ چدنهاي Ni-Cr (نايهارد) كه معمولا نيكل اين چدنها بيشتر از درصد كروم ميباشد.
3 ـ چدنهاي سفيد تبريدي
تركيب شيميايي :
%Cr
%NI
%P
%S
%Mn
%Si
%C
70/9.0
5.5/6.5
0.25Max
0.15Max
0.4/0.7
1.5/2
2.8/3.6
Range
شرح حال آزمايش و نتيجه گيري
ابتدا محاسبات آلياژ سازي را انجام ميدهيم
(5% Ni) برابر 500 gr
(8% Cr) برابر 800 gr
و عمل ذوب ريزي را به صورت زير انجام ميدهيم. ابتدا 10 كيلوگرم چدن را به همراه 500 گرم نيكل در كوره ذوب كرده و پس از آماده شدن ذوب كرم را اضافه كرده و به مدت 30 دقيقه به آن فوق ذوب ميدهيم. پس قالبها را ذوب ريزي كرده و نمونهها را از قالب خارج ميكنيم و به آزمايشگاه منتقل ميكنيم.
ابتدا نمونهها را سنگ زده و آماده سازي كرده و پس تحت متالوگرافي و سختي سنجي قرار ميدهيم.
سختي نمونه برابر است با: 71.9 HRA
ساختار نمونه شامل: زمينه مارتنزيتي، پرليتي همراه با آستينت باقي مانده و كاربيدهاي آلياژي نوع اول (M3C , M7C3 , M23C6) ميباشد.
بعضي از خواص مهم فيزيكي و مكانيكي چدنهاي Ni – Hard
با گسترش روز افزون صنایع قطعه سازی و ایجاد رقابت در تولید قطعات با کیفیت برتر، اندازه گیری و کنترل کیفیت از جایگاه مهم و ویژه ای برخوردار است.چرا که اندازه گیری و به کارگیری روش های مناسب برای کنترل خط تولید برای تولید قطعات همسان (در محدود تولرانس) وظیفه واحد کنترل کیفیت بوده که با تهیه کردن سخت افزار ها و نرم افزارهای موردنیاز وبا ایجاد و به کارگیری روشهای مناسب برای کنترل قطعات تولید، بهترین راهنمای واحد تولید برای تولید قطعات با کیفیت با کیفیت مناسب و تیراژ ممکن است که در نتیجه از تولید قطعات معیوب جلوگیری می کند.
جهت کنترل اجباری بعضی از قطعات به مواردی برمی خوریم که نمی توان از وسائل اندازه گیری عمومی مانند کولیس، میکرومتر، ساعتها اندیکاتور و.... استفاده نمود در چنین مواردی می توان از دستگاه اندازه گری سه بعدی CMM استفاده نمود.این دستگاه از یک میز دقیق به همراه 3 خط کش دیجیتالی و الکترونیکی که برروی آن یک بازوی متحرک تعبیه شده است تشکیل شده است. و با حرکت این بازو در فضا می توان مختصات نقاط مورد اندازه گیری را از روی خط کش ها اندازه گیری نمود. با استفاده از نرم افزار آن می توان گزارش های اندازه گیری شده را مورد بررسی قرار داد. به طور کلی ساختار CMM روی یاتاقانها هوا شناور است به همین جهت نیرها قابل اغماض و ناچیز بوده و با مراقبت مناسب می توان تا ده ها سال از آن استفاده نمود. به گفته براین سامپسون (Brian Sampson) مدیر خدمات
پشتیبانی درLKINE تولید کننده CMM طول عمر این دستگاه را به طور بالقوه بینهایت می داند ولی به هر جهت برای افزایش طول عمر CMM قطعات
مکانبکی ماشین همچون سیستمهای هدایتی، سیستمهای اهرمی، ترازهای شمارنده و قرقره ها و همچنین کنترل کنده CMM و نرم افزار آن نیاز به تعویض خواهد داشت. نرم افزارها دست کم هر 2 سال به روز می گردد و با کمترین هزینه ارتقاء سطح می یابند.
این دستگاه ها که به عنوان یک مرکز اندازه گیری محسوب می شوند دارای 3 محور حرکتی x، y،z می باشند و در بعضی از آنها از محور چرخشی c نیز استفاده می شود. اساس کار این دستگاه ها ر تجزیه تحلیل نقاطی که توسط پرابهای اندازه گیری روی قطعه لمس شده است می باشد این تجزیه تحلیل توسط یک رایانه که مجهز به نرم افزارهای ویژه ای می باشد انجام می شد.
یک دستگاه CMM را می توان از دو جهت نرم افزاری و سخت افزاری مورد مطالعه قرار داد.
سخت افزار: قسمت ها ی مختلف یک دستگاه CMM عبارتند از :
1- راهنمای محورX :این قطعه همجنس میز دستگاه و از گرانیت می باشد که توسط چند پچ به میز ماشین ثابت می شود. و شش تا هشت بالشتک هوایی این قطعه را از سه یا چهر طرف احاطه کرده اند. میز این دستگاه ها در ابعاد متنوعی ساخته می شوند.CMM هایی که جهت کنترل قطعات بسیار دقیق ساخته می شوند ابعاد کوچکتری دارند. به عنوان مثال 500 ´ 500 mm و حتی کوچکترو CMM هایی که جهت کنترل قطعات بزرگ ساخته می شودند دارای ابعادی در حدود6000´4000mm و حتی بزرگتر می باشند. این میز توسط سه پایه بر روی بستر خود تنظیم م شود.
2- قوای محرکه سیستم : یک دستگاه سه بعدی دارای سه یا چهار موتور الکتریکی می باشد. سه موتور برای جابه جایی محورهای x،y،z ویک موتور جهت دوران محور c.این موتورها بر روی مورها نصب شده اند و توسطیک چرخ تسمه و یک کلاج الکتریکی و یک پولی دوران خود را به میله کشش منتقل می کنند و محورها را جابه جا می نماند.
موتورها از بین برق دستگاه تغزیه می شوند و قادرند با سه سرعت متفاوت عمل کنند و از کامپیوتر و joystick فرمان می گیرند.
3- روکش بالشتکهای هر سه محور :این روکشها از جنس فلز یا نوعی پلاستیک و یا الیاف فشرده چوب ساخته می شوند و از بالشتکها و سیم ها و لوله های عبور هوا و تجهیزات موتوهای الکتریکی محافظت به عمل می آورند.
بالشتکها و مسیر آنها بسیار حساس می باشند زیرا بالشتکها ویفه دارندبدون ایجاد تماس و سایش محورها را بر روی یکدیگ به حالت تعلیق نگهدارند بدون ایجاد تماس و سایش محورها بر روی یکدگر به حالت تعلیق نگهدارند تا محورها به راحتی جابه جا شوند. ین بالشتکها از چهار طر محور x ،y،z را احاطه کرده اند و هنگامی که جریان هوا در زیر بالشتکها برقرار م شود فاصله ای بین 0.005mm الی 0.010mm بین بالشتکها و مسیر بالستکها ایجاد می شوند. کنترل جریان هوای بالشتکها توسط شیرهای الکتریکیاجام می شود. و این شیرها جهت قطع و وصل کردن جریان هوا از joystick فرمان می گیرد.
4- خط کش: هر محور دستگاه دارای یک خط کش می باشد. این خط کش از جنس شیشه و ترکیی از نوعی فلز می باشد که آن را تقسیم بندی کرده است. این خط کشهابر روی محورها نصب شده ان و ضمن حرکت کحور تقسیمات آن توسط یک چشم الکترونیکی خوانده و تجزیه و تحلیل می شود.
معروفترین سازنده این خط کش ها که محصولات خود را در ابعاد وسیعی ارائه می دهد شرکت HEIDEN HAIN می باشد و این خط کشها در ماشنهای ابزار CNC نیز کاربرد فراوان دارند.
5 و 6- پل فلزی و ستون راهنمای محور Y:این ستون از دو طرف بر روی دو ستون دیگر قرار گرفته است.ای ستون که راهنمای محور Y دستگاه
محسوب می شودبا دقت 0.001 / 500 mm بر حسب محور X دستگاه عمود است. بر روی این ستون خط کش محور Y بسته شده است و مانند محور X دارای الکتروموتور است.این ستون که مقطع آنبه شکل مستطیل یا ذوزنقه می باشد دارای بعاد بسیار دقیق و کیفیت سطح عالی می باشد. زیرا از چهار طرف توسط هشت عدد بالشتک احاطه شده است. تجهیزات الکترونیکی و ستون محور Z و نگهدارنده بالشتکهای محورYوZ و همچنین تجهیزات تعادلی محور Z که درون ی جعبه قرر دارند درطول این محور حرکت می کند.
7- ستون محور:Zاین محوربه سطح میز ماشین عمود است و به بالا و پائین حرکت می کند.و ازچهار طرف توسط هشت عدد بلشتک احاطه شده است.این ستون در بالا توسط یک دکمه به موتورالکتریکی ارتباط دارد و توسط یک کابل فلزیه تجهیزات تعادلی ارتباط دارد.این ارتباط جهت ایجاد یک حرکت کنترل شده و بدون ارتعاش وجود دارد و همچنین هنگامی که دستگاه خاموش است محور در اثر وزن خود به طرف پائین حرکت نکند به میز برخورد ننماید. در قسمت پائین این محور تجهیزات پراپ گیر بسته می شودکه در بعضی از ماشینها این پراپ گیر می تواند به صورت اتوماتیک°±180 دوران کند.
8- قطعه تعادل ستون محور Z: این تجهیزات شامل وزنه ای تقریبا" هم وزن محور Z سته شده است و توسط یک کابل فلزی که از بالای یک قرقره عبور کرده است و به انتهای محور Z بسته شده است و سبب می شود که الکتروموتور محور Z با یک سرعت کنترل شده و با نیروی بسیار کمی محور Z را بالا کشیده و پائین ببرد. این تجهیزات می تواند به صورت یک سیلندر و پیستون باشدکه توسط هوای فشرده تغذیه می شود.
9- کابین برق :در این جعبه جریان پس از عبور از کلید اصلی وارد مدار هاو بردهایی می شود و سپس به قسمتهای مختلف دستگاه فرستاه می شود. در ضمن بردهایی درون کابین وجود دارد که پیام های دستگاه پراپ را دریافت کرده، و به ورت مختصات محاسبه کرده و به کامپیوتر دستگاه می فرستد.
همچنین بردهایی که دستورات اپراتور را از طریق کامپیوتر به سیستم پراپ می دهد و یا پیام هایی مبتنی بر حرکت محورها که توسط joystick ارسال می شود را به موتورهای الکتریکی دستگاه می فرستد و به صورت همزمان همه قسمت ها را با یکدیگر در تماس نگه می دارد، در این کایبن جاسازی شده است.
10- کامپیوتر: به همراه هر دستگاه یک کامپیوتر مانیتور و چاپگر و سایر تجهیزات جانبی وجود دارد. ظرفیت حافظه کامپیوتر متناسب با نرم افزار دستگاه و سیستم عاملی است که بر روی آن قرار دارد.
11- سیستم حساس(پراپ)Probe system: حساسه ها وسایلی هستند که از جنس یاقوت مصنوعی و به شکل کروی- دیسکی –استوانه ای کاسه ای و در قطرها و طول های مختلف ساخته می شود. این حساسه ها توسط وسائل الکترونیکی به واحد کنترل دستگاه CMM متصل می باشند.بابرخورد این حساسه ها به سطح قطعه کار و با وارد کردن حداقل 10 گرم نیرو کافی است مختصات نقطه مورد نظر در واحد کنترل دستگاه ثبت
گردد. یکی از نکات مهم در حساسه ها تعداد و ترتیب قرار گرفتن آنها می باشند.دستگاه CMM معمولا" می تواند از 1تا5 پراپ را کنترل کند .معمولا" با
توجه به پیچیدگی سطوح ودقت اندازه گیری و نحوه قید و بند به تعداد پراب
ها و طول و نوع آن تعیین می گردند، حساسه ها در دو نوع مکانیکی الکترونیکی و لیزری ساخته می شوند.
الف- حساسه های مکانیکی- الکترونیکی: این حساسه هابا لمس سطوح سیگنالهایی به واحد کنترل مرکزی ارسال می کنند .
ب- حساسه لیزری: بعضی از دستگاه های CMMمجهز بهسیستمی می باشند که می توان به کمک آن بدون لمسقطعه توسط پراب قطعات را اندازه گیری کرد.از این سیستم برای اندازه گیری قطعات اسفنجی یا جدار نازک پلاستیکی می توان استفاده کرد.زیرا در این نوع قطعات با برخورد پراب به قطعه دفرمگی در قطعه ایجاد شده و اندازه واقعی دچار خطا می شود.در ضمن در مورد قطعاتی که محلی برای برخورد پراب ندارند نیز می توان ازاین سیستم استفاده کرد.نرم افزار ین دستگاه ها قادر است چنین پرابی را درحافظه خود نگه دارد.البته مشخصاتی که نرم افزار جهت شناسایی یک پراب به آن نیاز دارد عبارت است از :1-قطر پراب 2- مختصات مرکر کره پراب.
12 - سنسورهای توقف اضطرری:محور X و Y این گونه دستگاه ها دارای میله کشش است . میله کشش از بین بلبرینگ و یک فولی عبور کرده و گردش الکتروموتور سبب می شود که فولی گردش کرده و چون فولی تحت نیروی منابس با میله کشش در تماس است ایجاد یک حرکت خطی نموده و محورها را بر روی راهنماهایشان جا به جا می نماید. اما حرکت محور X وY و همچنین محور z محدود است یعنی بستگی به طول محور دارد . بنابراین پیشبینی شده ست که اگر اپراتور هنگام جابه جایی محورها متوجه نشود که محور به انتهای کورس خود رسیده وسیله باید موتور الکتریکی را از کار
پیشبینی شده است که اگر این سنسورها عمل نکند stop هایی از جنس لاستیک در ابتدا و انتهای کورس بعد از stop های سنسور الکتریکی روی محور و راهنما بسته می شود تا سیستم را با قدرتی مطمئن نگه دارد.
همان طور که اشاره شد این دستگاه ها بسیار حساس بوده و نیاز به مراقبت شدید دارد سیستم تعلیق دستگاه که توسط قشار هوا انجام وظیفه می کند مجهز به یک واحد مراقبت است این واحد مراقبت دارای فیلترهایی است که رطوبت و چربی هوای فشرده را تا حد ممکن جدا می کند و درون مخازنی می ریزد.این مخزن ها باید به موقع تخلیه شده و فیلترهای درون آن به موقع تعویض شود تا رطوبت و چربی به زیر بالشتک ها را پیدا نکد زیرا سبب خرابی آنها می شود.
در شروع هر سیکل کاری اپراتور باید قبل از حرکت دادن دستگاه مسیر حرکت بالشتک ها را تمیز نماید تا وجود ذرات خارجی و گردوغبار ،این سطوح بسیار دقیق را دارای خش و زدگی ننماید.
همچنین سازنده تست هایی را جهت اطمینان از صحت کار دستگاه پیشنهاد می کند و دوره ای را برای انجام ای تست ها در نظر می گیرد .به عنوان مثال تست عمود بودن محور z بر میز دستگاه باید هر دو ماه یکبار انجام گیرد و تست تراز بودن میز ماشین باید هر 6 ماه یکبار انجام گیرد.
13- کره مبنا: وسیله ای برای کالیبره کردن و معرفی پراب ها و قطر و موقعیت آنها به کار می رود که لازم است قبل از شروع اندازه گیری و هر بار خاموش و روشن کردن دستگاه ابتدا پراب ها با کره مبنا کالیبره و سپس اقدام به اندازه گیری نمائیم، اندازه کره مبنا روی ستون آن به سه رقم اعشار نوشته شده است که توسط اپراتور در هنگام کالیبره کردن پراب ها به کامپیوتر داده می شود.
14 -سنگ گرانیتی: با توجه به دقت عمل این دستگاهها و دقت اندازه گیری و اصول اندازه گیری باید ابتدا سطح اف و مبنایی داشته باشیم تا بتوان قطعه را نسبت به آن سطح محکم کرده و سپس نسبت به سطح مبنا(رفرنس) اندازه گیری را آغاز کرد. این سنگهای گرانیتی توسط ابزارهای دقیق سنگ سمباده و شابر و نیروی انسانی با دقت زیاد ساخته می شود و مورد استفاده قرار می گیرد. این سنگها در ابعاد گوناگون ساخته و پایه و ستون دستگاه را شامل می شود. و وسائل اندازه گیری ستونها، محورها و بلکه متعلقات دستگاه CMM روی آن قرار دارند. و این سنگ توسط 3 الی 5 پایه بر روی زمین قرار می گیرد و نیز سنگ باید توسط تراز نسبت به زمین در حد صدم تراز شود.
15- مجموعه ریدرهنگ (digtalreidrout) :این مجموعه روی ستون در مقابل خط کش نصب می گردد و با عبور خط کش از جلوی آن اندازه ها را می خواند و سیگنالهایی به واحد کنترل سیستم داده تا اپراتوربتواند اندازه ها را روی صفحه نمایش بخواند.
نرم افزار وظیفه دارد که بین اپراتور و اجزاء متحرک سخت افزار ارتباط بر قرار کند همچنین داده ها را پردازش نماید. یک دستگاه CMM علاوه برکنترل مواردی که قبلا" ذکر شد قابلیت پردازش اطلاعات به صورت آماری و گرافیکی را دارا می باشد.
بعضی از این دستگاه ها را هنگام اندازه گری فقط به صورت دستی و با joystick می توان هدایت کرد ولی گونه هایی نیز ساخته شده اند که برای اندازه گیری برنامه نویسی می شوند یعنی می توان برای یک قطعه یک مرتبه برنامه نویس کرد و این برنامه را در حافظه کامپیوتر نگهداری نمود و برای دفعات بعدی همان برنامه را load نمود تا دستگاه قطعه را به صورت CNC و بدون دخالت تپراتور اندازه گیری نماید و نتایج اندازه گیری را هم به صورت گرافیکی و عددی نمایش داده و هم توسط چاپگر نتیجه را چاپ نماید.
این نرم افزار که توسط شرکت AXEL ارائه شده است به منظور دریافت اطلاعات از وسائل اندازه گیری سه بعدی نظیر CMM کاربرد دارد. نرم افزار در محبط گرافیکی خودکه تحت سیستم عامل Windows است به کاربر این امکان را م دهد تا به سادگی هر جزء از قطعه را اندازه گیری می کند روی صفحه نمایش مشاهده نماید.
این نرم افزار پس از اندازه گیری هر جزء از قطعه نظیر سوراخها، استوانه، فواصل و ... به تفکیک در پنجره های متفاوت اطلاعاتی نظیر شکل، اندازه ها، رواداریها(Tolerance) و ... را به صورت هم زمان نمایش می دهد.
AXEL ضمن آنکه یک نرم افزار ساده برای کار با CMM است و امکانات اولیه اندازه گیری را به کاربر می دهد از قسمتهای پیچیده نظیر بخش لوله(Pioe)، بخش آمار (Spe)، بخش مقطع(profile) و بخش سطح(Surface) نیز برخوردار است.
بخش لوله امکان بازرسی لوله ها را به کاربر می دهد و در عین حال بخش سطح این قتبلیت را در اختیار می گذارد تا با خواند پرونده های اطلاعاتی نظیر IGS و DXF در محیط برنامه کار اندازه گیری روی قطعه انجام شود و مقادیر خوانده شده با نقشه های کشیده شده مقایسه شوند.
اکسل می تواند به سادگی با انواع دستگاه های CMM کار کند و اطلاعات آنها را بخواند.ضمن این که این نرم افزار قدرتمند می تواند در CMM هایی که قدیمی هستند و قرار است به تازگی بازسازی شوند(Upgrade) نیز استفاده می شود.اگر چه برخی از شرکتها برای خواندن اطلاعات و استفاده از امکانات کامپیوتری CMM های خود را به نرم افزار های دیگر شرکتها متصل می کنند ولی در صورتی که این قبیل CMM ها کالیبره نباشند و اطلاعات پرونده های Error map در نرم افزارها داخل نشده باشد و به کار گرفته نشود اندازه محاسبه شده در نرم افزار ارزشی ندارد و نمی توان به آنها اعتماد کرد.
AXEL ضمن آنکه کلیه قابلیتهای یک نرم افزار خوب CMM را دارد می تواند فایلهای Error map را نیز خوانده و در حین کار به طور خودکار خطاهای اندازه گیری شده حین کالیبراسیون دستگاه را نیز اعمال و اصلاح نماید.
راهنمای جامع و کامل نرم افزار در هر لحظه به کابر این امکان را می دهد تا در هر نقطه ازنرم افزار بتواند روش اندازه گیری را فرا بگیرد.
نمایش اجزای اندازه گیری شده به چهار طری XZ ، YZ، XZ و ISO و همچنین تغییر زاویه دید دیگر امکانا خوب نرم افزار است.
AXEL امکان ارسال اطلاعات به اشکال مختلف نظیر پرونده(File) یا درگاه RS232 را داراست و همچنین می تواند روی قطعه کار چندین محور مختصات تعریف نماید و در هر لحظه تا تغییر محور مختصات و مبداء اندازه گیری کار را برای کاربر بسیار ساده نماید.
این برنامه می تواند با تمام CMM های دستی (Manual) و خودکار(CNC) کار کند و برنامه های از پیش آموزش داده شده را اجرا کند.
از این نرم افزار جهت محاسبات آماری برروی قطعاتی که با تیراژ بالا تولید می شوند استفاده می شود. به عنوان مثال خلاصه ارزیابی قطعات به صورت آماری و لگاریتمی و منحنی های توزیع فراوانی، توزیع نرمال و توزیع واقعی را برای تمامی قطعات رسم و اطلاعات مربوط به آنها را دسته بندی نمود.
از این نرم افزار جهت برنامه نویسی با کامپیوتر دستگاه هنگامی که دستگاه مشغول اندازه گیری قطعات می باشد استفاده می شود یا به عبارت دیگر به کمک این نرم افزار ما می توانیم هنگامی که ماشین در حال کار است برنامه قطعات دیگر را توسط کامپیوتر بنویسیم.
از این نرم افزار برای اندازه گیری کلیه منحنی های مشخص هندسی و منحن های نامشخص استفاده می گردد و به کمک آن می توان تصاویر دو بعدی و سه بعدی از منحنی های قطعات را توسط پلاتر رسم نمود.
الف_ از نظر شکل ظاهری:دستگاه CMMدر دو نوع مختلف ساخته می شود.
1- شکل دروازه ای 2- شکل بازوی
که هرکدام از این دستگاهها دارای قابلیت خاصی می باشند با توجه به موارد کاری مورد نظر آنها را انتخاب نمود. قدرت مانور در سیستم بازوی بسیار زیادی ولی دقت حرکت در شکل دروازه ای بسیار زیاد می باشد. و ما می توانیم ب توجه به این مطالب و مشخصات دیگر دستگاه را انخاب نمود.
ب _ از نظر شکل نوع حرکت: دستگاه با توجه به دقت و نوع حرکت در دو نوع گوناگون ساخته می شوند:
1-air bring : در این سیستم نیروی محرکه در حقیقت فشار هوا و نیروی دست اپراتور می باشند با استفاده از فشار هوا نیروی اصطکاک بین محورها
و بدنه دستگاه کم گشته و در حقیقت محورها در روی بلشتکی از هوا قرار می گیرند و با نیروی دست می توان محورها را حرکت داد، با قطع شدن فشار هوا بالشتک هوا نیاز از بین رفتنه و اصطکاک بین محورها و بدنه زیاد شده و محور دیگر حرکتی نمی کند، و استفاده از این نوع CMM ها که معمولا" با دقت میکرون کار می کند.محیط باید کاملا" تمیز و با تهویه (air cond ion) باشد
2- roiler bring : در این سیستم محورها که توسط بلبرینگ روی بدنه دستگاه نصب شده است توسط دنده شانه ای و چرخ دنده های مربوطه آن به حرکت درمیآید دنده شانه ای ها محور و چرخ دنده مربوط آن روی بدنه اصلی دستگاه می باشد که چرخ دنده ها را می تواند به شکل دستی یا موتوری به حرکت درآید دقت اندازه گیری در این نوع CMM ها در حد صدم می باشد و معمولا" CMM های کارگاهی معروفا" و محیط مربوطه باید تمیز و پاکیزه و همراه با تهویه باشند.
ابتدا باید قطعات دستگاه از نظر زنگ زدگی، آسیب دیدگی ناشی از حمل دستگاه مورد بررسی قرار داد. و سپس کلیه قطعات را با پروفرف مربوطه چک و از بورن کلیه قطعات مطمئن شد سپس به ترتیب اولویت اقدام به نصب دستگاه نمود.ابتدا پایه های سنگ را در روی سطح مناسب قرار داد بهد سنگ اصلی (میز دستگاه) را روی پایه هاقرا داده و اقدام به تراز(اولیه) سنگ
کرد.پس از تراز پروفیل P شکل مربوط به ریل محور YوZ را روی سنگ متصل نموده خط کش محور X را روی آن نصب می کنیم.محور Y و z را که روی هم منتاژ شده اند و قسمت پائین آن دارای بلبرینگ می باشد داخل ریل جا زد.
سپس دو انتهای ریل را مهار کرده که دیگر محور از ریل خارج نشود بعد میز دستگاه را تراز نموده و دستگاه آماده کار می باشد.
سامانه خرید و امن این
سایت از همهلحاظ مطمئن می باشد . یکی از
مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می
توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت
بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم
اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه 09159886819 در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما فرستاده می شود .
آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی
سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس
مطالب پربازديد
متن شعار برای تبلیغات شورای دانش اموزی تحقیق درباره اهن زنگ نزن انشا در مورد 22 بهمن