تحقیق دانشجویی - 171

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

زندگی نامه ارسطو

بازديد: 187

زندگی نامه ارسطو

 

ارسطو یکی از بزرگترین متفکران جهان است. در سراسر تاریخ فلسفه، گذشته از افلاطون و کانت، شاید هیچ کس ژرفا و پهنای اندیشه او را نداشته باشد، از بیست و چهار قرن تاکنون تاثیر او در فیلسوفان و دانشمندان گیتی بیرون از حد و حساب و بسا بیمانند بوده است. دانشمندان ایرانی حتی پیش از اسلام و قبل از رواج زبان عربی از او متاثر بوده‌اند استاد ذبيح الله صفا می‌نویسد:

"در پاره‌ای از کتاب پهلوی اصطلاحات فراوان علمی موجود است و این اصطلاحات که غالبا قابل تطبیق بر اصطلاحات فلسفی یونانی خاصه حکمت ارسطوست، می‌رساند که تنها به وسیله عیسویان ایرانی، علم یونانی پذیرفته و به زبان سریانی ادا نشده است بلکه زرتشتیان نیز به این کار مبادرت کرده و زبان پهلوی را معادل آوردن بسیاری کلمات در برابر اصطلاحات فلسفی یونانی ثروتمند ساخته بودند...یکی از مشاهیر عیسویان [در عهد ساسانی] پولس ایرانی (paulus persa) رئیس حوزه ایرانی نصیبین است که کتابی مشتمل بر بحث درباره منطق ارسطو به سریانی برای خسرو انوشيروان نوشـــت و در آن نسـبت به اثبات وجود واجــب و توحید و سایر نظر‌های فلاسفه، برتری روش حکما بر اهل ادیان اشاره کرد ....معلمین کلیساهای نسطوری در ایران .... چون به آثار ارسطو توجه داشتند در کلیساهای خود در ایران .... با قوت بسیار به تحقیق در روش این استاد یا شراح اسکندرانی او توجه کردند... مجاهداتی که پیش از خسرو انوشيروان (531 ـ 579م ) شده بود در برابر توجه او به علوم فاقد اهمیت است. این پادشاه که هم فرمانروایی مدبّر و هم سرداری شجاع بود به حکمیت نیز علاقه داشت و از فلسفه افلاطون و ارسطو آگاه بود و ترجمه پهلوی این دو استاد را می‌خواند.

ارسطو در 384 ق.م در شهر یونانی زبان استاگیرا ((stagira واقع در شبه جزیره خالکیدیکس (Chalcidice) چشم به جهان گشود. پدرش نیکو ماخوس (Nicomachus) پزشک بود و عضو صنف آسکله‌پیادای ( asclepiadae ) و طبیب در بار آمونتاس دوم (پادشاه مقدونیه Amyntas). ممکن است ارسطو از کودکی، و در نتیجه شغل پدر، به زیست شناسی دلبسته شده باشد، اما هیچ دلیلی در دست نیست که ار آن هنگام آغاز به تحقیق کرده باشد. پزشکان صنف اسکله‌پیاد فرزندان خویش کالبد شکافی یاد می‌دادند؛ اما ارسطو هنوز بسیار کوچک بود که پدرو مادرش هر دو در گذشتند و بنابراین، بعید است که او از این آموزش بهره‌مند شده باشد.

ارسطو در هفده سالگی به آتن رفت و وارد آکادمیاي افلاطون (plato) شد و تا هنگام  مرگ وی در 348 ق.م همچنان شاگرد و همکار او بود و آنجا ماند. اهمیت تاثیر فلسفی افلاطون در همه آثار  ارسطو هویداست. حتی وقتی که او از استاد انتقاد می‌کند یعنی بیشتر اوقات به شهادت نوشته‌های موجود ـ به نبوغ افلاطون احترام عمیق می‌گذارد.

پس از مرگ افلاطون‌، ارسطو از آتن رفت. ممکن است بستگيهايش با دربار مقدونيه سبب رویگردانی مردم از او شده باشد. شاید هم نسبت به انتخاب اسپئوسیپوس (Speusippus) به جانشینی افلاطون نظر خوش نداشته، زیرا با رگه‌ای از آرای مکتب افلاطونی که در آثار اسپئوسیپوس پرورش داده می‌شده موافق نبوده است. به هر تقدیر، ارسطو به دهرت هرمیاس (hermias)، که از همشاگردیهای گذشته‌اش در آکادمیا و در آن زمان جبار آلوس در تروآد (Troad) بود به آن سان رفت. سه سال آنجا عضو محفل کوچکی از متفکران بود و باپوتیاس (Pythias)، دختری که هرمیاس او را به فرزندی پذیرفته بود، ازدواج کرد. در ایام اقامت در آسوس و سپس در میتوانه (Mitylene) در جزیره لیسبوس (lesbos)  ، دست به پژوهشهای در زیست شناسی زد که بعدها شالوده نوشته‌هایی علمی‌اش شد.

در 349 ق.م ارسطو به دعوت فیلیپ مقدونی (Philip of Macedon پادشاه مقدونیه) به پلا(pella ) پایتخت آن سرزمین رفت و مربی فرزند او، اسکندر کبیر (Alexander the great ) شد که پسری سیزده ساله بود.

پس از پایان دوره تربیت اسکندر، ارسطو به استاگیرا بازگشت و چند سال آنجا بود و سپس باز به آتن رفت و به تعلیم فلسفه پرداخت.

ارسطو در آتن از بیگانگان مقیم بود، بنابراین، نمی توانست مالک ملکی در آن شهر باشد. پس بیرون شهر چند ساختمان اجاره کرد و در اینجا که لوکیون (lykeion) نام گرفت. مدرسه‌ای از خود بنیان نهاد. (متصل به ساختمان اصلی ایوانی ستون‌دار "پری پاتوس Peripatos" بود و همین سبب شد که بعدها پیروان ارسطو را "پری پاتیک" بنامند(.

او بعضی سخنرانیها برای عامه می‌کرد، اما بشتر اوقاتش به نوشتن یا به درس گفتن برای گروهی کوچکتر از شاگردان جدی می‌گذشت. اغلب آثار موجود او متن درسهایی است که به این گروه داده شده و به نگارش در آمده است. در این گروه چند متفکر نیز مانند تئوفراستوس (Theophrastus) و ائودموس (eudemus) عضویت داشتند که بعدها خود از دانشمندان معتبر شدند. پوتیاس، همسر ارسطو هنوز دیری از این دوره زندگی نگذشته فوت کرد، و او بقیه عمر را با زنی برده به نام هرپولیس (herpyllis) به سربرد و از او پسری موسوم به نام نیکو ماخوس پیدا کرد که کتاب اخلاق نيكوماخوس را به اسم وی کرده است. ارسطو در وصیّت نامه خویش از هرپولیس به علت وفاداری و مهربانی‌اش به نیکی یاد می‌کند، هرچند تا پیش از مرگ خودش او را قانوناً از بند بردگی آزاد نکرد. بر خلاف افلاطون و بسیاریی از افراد تحصیل کرده یونانی در آن روزگار، به نظر می‌رسد که ارسطو منحصرا به جنس مخالف گرایش داشته است. چنین می‌نماید که بر زنان آنچنان احترامی نمي‌گذاشته و حتی توجه دقیقی نمی‌کرده است.

وقتی که در 323 ق.م مرد و احساسات ضد مقدونی در آتن دوباره سر برداشت، ارسطو ناگزیر از ترک آن شهر شد. واضح است که معتقد بوده که جانش در خطر است، زیرا با اشاره به اعدام سقراط (Socrates) می‌گوید اجازه نمی‌دهد آتنیان "دوباره نسبت به فلسفه مرتکب گناه شوند". پس به خالکیس (chalcis) موطن خویشاوندان مادری‌اش، رفت و سال بعد به علت بیماری در‌گذشت.

دانته هنگام وصف دکارت نخستین دوزخ درباره ارسطو چنین می‌گوید:

دیــــدم آن پیــــر و استــــاد همه                  او چو چوپان و دیگران چو رمه

همه ارباب فضل و دانش و هـوش                 حلقه طاعتش نهاده به گوش

بــر فلاطــون و پیـــر او سقــــراط                   پیشتر از همه به قرب بساط

از این بیانات مقدار احترامی را که در ارسطو طی هزار سال از آن بر خوردار بوده است می‌توان حدس زد. دوران اقتدار ارسطو هنگامی به پایان رسید که اسباب و آلات نو پیدا شد و مشاهدات روز افزون گردید و تجربیات از روی تانی و دقت علم را از نو نبا نهاد و " آلکم "  و "راموس" و " راجر " و فرانسیس بیکن با اسلحه مقاومت‌ناپذیری مسلح شدند. تاکنون هیچ مغزی نتوانسته است تسلط خود را بر فکر بشر این اندازه ادامه می‌دهد.

به گرداگرد خود چون نیک می‌دید                 بلا انگشتری و او نگین بود

 

سال شمار زندگی ارسطو

سال ( ق م )" قبل از میلاد مسیح "

384تولد ارسطو در استاگیرا

367  ارسطو به آتن مهاجرت می‌کند و به آکادمی افلاطون می‌پیوندد

356  تولد اسکندر کبیر

347مرگ افلاطون. ارسطو آتن را ترک می‌گوید و عازم دربار هرمیاس در آثار نئوس می‌شود و در آسوس اقامت می‌گزیند

345 ارسطو به موتی‌لنه در جزیره لسبوس می‌رود ( و پس از چندی به استاگیرا باز می‌گردد(

343فیلیپ مقدونی ارسطو را به می‌یزا دعوت می‌کند و به ترتیب اسکندر می‌گمارد.

341  مرگ هر میساس .

336  فیلیپ کشته می شود و اسکندر تاجگذاری می‌کند .

335  ارسطو به آتن باز می‌گردد و در لوکیون آغاز به تدریس می‌کند.

323  مرگ اسکندر

322 ارسطو از آتن به خالکیس می‌رود و در آنجا می‌میرد.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 11 فروردین 1394 ساعت: 0:01 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

آمارچيست؟

بازديد: 133

آمارچيست؟ 
 

موضوع آمار در چند فصل اخير به قدري در ايران مد شده است كه از اين جهت مي توان آن را در رديف قمر مصنوعي قرار داد. با اين تفاوت بزرگ كه همه كس معني قمر مصنوعي را مي داند, ولي كمتر كسي است كه حقيقتاً بداند كه آما ر, مخصوصاً علمي كه به اين نام خوانده مي شود, چه اصول و معنايي دارد.

زنده ياد دكتر عباسعلي خواجه نوري, پدر آمار ايران

بيشتر مردم با كلمه آمار, به مفهومي كه براي ثبت و نمايش اطلاعات عددي به كار مي رود, آشنا هستند: تعداد بيكاران, قيمت روزانه سهام در بازار بورس, كارمزد حمل كالا در 15 سال گذشته, جمعيت نواحي جنوب تهران, مثالهايي از اين مفاهيم هستند. ولي اين مفهوم منطبق با موضوع اصلي آمار نيست. آمار, عمدتاً با وضعيت هايي سر و كار دارد كه در آنها وقوع يك پيشامد به طور حتمي قابل پيش بيني نيست.

استنتاجهاي آماري غالباً غير حتمي اند. تخمين نرخ جديد بيكاري بر مبناي مطالعه چند هزار نفر از مردان يا بررسي طرح جديد ترافيك تهران بر اساس نظر سنجي مثالهايي از اين موضوع اند.

آمار مجموعه اي از مفاهيم و روش هاست كه در هر زمينه پژوهش, براي گردآوري و تعبير اطلاعات مربوط به آن و انجام نتيجه گيري ها, در شرايطي كه عدم حتميت د ر آن وجود دارد, به كار مي رود.

نظريه و روش هاي جديد آماري, از حد ساختن جداول اعداد و نمودارها بسيار فراتر رفته است. آمار به عنوان يك موضوع علمي, امروزه شامل مفاهيم و روش هايي است كه در تمام پژوهش هاي كه مستلزم جمع آوري داده به وسيله يك فرايند آزمايش و مشاهده و انجام استنباط ونتيجه گيري بوسيله تجزيه و تحليل داده ها هستند, اهميت بسيار دارند. نمايش هاي عددي به صورت جنبه اي فرعي از آمار در آمده اند.

پرورش گياهان, تشخيص بيماري ها, برنامه هاي تربيتي و آموزشي, تعليمات اجتماعي- اقتصادي مثال هايي هستند كه علم آمار مي تواند مفيد باشد.

 

هدف ها اصلي آمار عبارتند از:

الف) انجام استنباط درباره جامعه از طريق تجزيه و تحليل اطلاعات موجود در داده هاي نمونه اي.

 ب) سنجش ميزان عدم حتميتي كه در اين استنباط ها وجود دارد. علمي كه براي رسيدن به هدف هاي فوق اهميت دارد, عبارتست از طرح ريزي فرايند و دامنه نمونه گيري به طور يكه مشاهدات مبنايي براي استخراج استنباط هاي معتبر تشكيل دهند.

 روز ملی آمار

اول آبان هر سال روز ملی آمار و برنامه ریزی است.

نظرسنجی در ایران هیچگاه به طور ریشه ای به عنوان پدیده ای موثر در تحولات سیاسی- اجتماعی مورد بررسی قرار نگرفته و نگرش های غیر علمی و غیر کارشناسانه به این موضوع دامن زده است. همچنین بهره مندی از نظرسنجی توسط بسیاری از موسسات غالبا محدود به زمان های خاصی مانند انتخابات بوده که بیشتر آنها نیز جنبه تبلیغاتی داشته است تا آگاهی و اطلاع رسانی. از سوی دیگر نامشخص بودن متولی نظارت بر فعالیت های موسسات افکار سنجی و عدم تدوین قوانین به منظور ساماندهی به این موضوع، این سوالات را در اذهان مردم بویژه نخبگان جامعه، سیاستمداران، پژوهشگران و... مطرح کرده است که اصولا نظرسنجی ها تا چه حد معتبر هستند؟ و کدام نظرسنجی با اعمال شیوه های علمی و بدور از غرض و تعصب ورزی یا اهداف تبلیغاتی انجام شده است؟ و بالاخره هدف نظرسنجی ها چیست: بازاریابی یا آگاه سازی؟ ...

شاهد این مدعا مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره «سیاست های سنجش افکار عمومی» در تاریخ 24 خرداد ماه 84 است که تدوین آیین نامه اجرایی آن- اگر مشمول مرور زمان نشود- حداقل تا چندین ماه دیگر به طول خواهد انجامید که در این مصوبه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مسئول اجرای این سیاست ها تعیین شده است. در این خصوص آیا موسسات نظرسنجی در تدوین قوانینی که شامل آنها می شود، نقش موثری خواهند داشت؟

نوشتار حاضر با دیدگاهی نقادانه، تلاش مي كند به اختصار اهميت پديده نظرسنجي و کارکردهای آن را در جامعه امروز ايران با اشاره به نظريات مرتون درباره كاركرد  پديده هاي اجتماعي و نيز نظريات مكتب فرانكفورت درباره صنعت فرهنگ تشريح نمايد.

 

افکار عمومی و افکارسنجی:

زماني كه پل لازارسفلد در اوايل دهه 1940 يكي از نخستين نمونه هاي نظرسنجي را راجع به انتخابات رياست جمهوري آمريكا در بحبوحه جنگ جهاني دوم در قالب بررسي پيمايشي انجام داد، شايد كمتر كسي گسترش فزاينده موسسات نظرسنجي و افكار سنجي را در عصر حاضر پيش بيني مي كرد. اين در حالي است كه امروزه نظرسنجي به عنوان عنصري مهم و تاثيرگذار در تحولات سياسي- اجتماعي محسوب مي شود و اقشار مختلف بويژه سياستمداران و اقتصاد دانان بيش از هر كسي بر تاثيرات آن وقوف و آگاهي دارند. آنچه در اين خصوص بيش از هر چيز خودنمايي مي كند، پيوند تنگاتنگ نظرسنجي با واژه هايي همچون بازار، صنعت و مانند آن است.

موسسات نظرسنجي در عصر حاضر، شباهت بسياري با حجره هاي قديمي پيدا كرده اند؛ اگر چه ظاهر آنها تفاوت هاي ملموسي با حجره ها دارد اما وقتي از كالايي به نام نظرسنجي سخن به ميان مي آيد؛ باطن اين موسسات افكار سنجي با فضاي دكان ها و بازارهاي دهه ها و حتي قرون گذشته با كمي تسامح يكي است.

گره خوردن فضاي نظرسنجي با اقتصاد، پول و بازار براي نيل به قدرت، خواسته يا ناخواسته، آگاهانه يا ناآگاهانه، نظريات مكتب فرانكفورت و انديشه هاي نقادانه آنها را راجع به صنعت فرهنگ يادآوري مي كند. در اين رابطه سوال اساسي و ابتدايي اين است :

آيا نظرسنجي مهم است؟ و چرا؟

براي پاسخ به اين سوال بايد از افكار عمومي آغاز كنيم زيرا افكار سنجي يكي از شيوه هاي اثرگذاري بر افكار عمومي است؛ به عبارت ديگر تا از افكار و نظرات مردم آگاهي حاصل نشود توجه به افكار عمومي و موثر بودن آن معنايي نخواهد داشت. افكار سنجي، لازمه شناخت افكار عمومي و بررسي آن است. بر اين اساس:

افكار سنجي مهم است زيرا افكار عمومي مهم است. به نظر هام، از آنجا که قدرت همواره در دست حکومت است، تنها حامی دولتمردان افکار عمومی است.(1) افكار عمومي يا صداي مردم به قول روسو، تنها اراده عمومي است كه مي تواند دولت را هدايت كند و به گفته پاسكال ملكه جهان است. ماكياولي نيز قدرت افكار عمومي و ملت را قويتر و نيرومندتر از هر قدرتي مي داند و به قول ناپلئون بناپارت افكار عمومي مايه حفظ حكومت است. در جمع بندي اين نظريات مي توان افكار عمومي را برآيند گرايش ها و قضاوت هاي ذهن افراد يك واحد اجتماعي اعم از گروه، جمعيت، اجتماع يا جامعه نسبت به يك جريان، فرد، سازمان، رويداد، پديده، حكومت يا... دانست. (2)

 

افکارسنجی عبارت است از اجرای اقدامات و تلاش های سازمان یافته برای نشان دادن عقاید مردم نسبت به یک موضوع، در یک محل خاص و در یک مقطع زمانی معین.(3) برای آگاهی از افکار و عقاید مردم به دو شیوه عمل می شود:

1-رجوع مستقیم به افکار عمومی که عمدتا از طریق پرسشنامه و مصاحبه انجام می شود.

2- رجوع غیر مستقیم که از طریق تحلیل محتوای پیام های مندرج در مطبوعات، پیام های رسیده به روابط عمومی سازمان و تحلیل برنامه های رادیو، تلویزیون، سخنرانی ها و... انجام می گیرد. 

بنابراین اگر نظرسنجي را بازتاب نظرات و افكار مردم راجع به يك موضوع يا رويداد سياسي- اجتماعي از طريق بررسي هاي پيمايشي، تحلیل محتوا و مانند آن و انتشار نتايج اين بررسي ها براي بهبود و اصلاح امور تلقي كنيم، اين امر اقدامي بسيار پسنديده، مفيد و البته ضروري است؛ ضرورتي كه بنا به اعتقاد بسياري از صاحبنظران با مشخصه هاي عصر مدرن مانند حق انتخاب و آزادي بيان و عقايد، عقلانيت و احترام به شهروندان جامعه پيوند مي يابد. در اين حالت نظرسنجي ها به حكومت كمك مي كند تا تدابير لازم را براي شهروندان جامعه با استفاده از نظرات و مشاركت آگاهانه آنها اتخاذ نمايد.

در واقع با تکیه بر شناخت افکار عمومی است که می توان حوادث و یا رخدادها را در آینده پیش بینی کرد و نگرش های منفی را به حداقل آن کاهش داد. شناخت افکار عمومی از طریق سنجش نگرش، معمولا از این فکر سرچشمه گرفته که حکومت ها باید احساسات و عقاید مردم را به حساب آورند.

بنابراين از اين زاويه، نظرسنجي عاملي براي مشاركت و مشاركت ابزاري در جهت توسعه است. با اين ديدگاه، كاركرد نظرسنجي يك كاركرد مثبت و موثر در فرايند مشاركت است كه هم تعميق باورهاي افراد جامعه را مدنظر دارد  و هم در ارتقاي وجهه حكومت و مشروعيت مردمي آن به ايفاي نقش مي پردازد.

نكته ديگر، مشخصه نقادانه بودن و اصلاح سازي امور از طريق نظرسنجي  قبل از  هر گونه تصميم گيري عجولانه با بهره مندي از تجربيات گذشته است.  

اما اگر از دريچه نظريات مرتون، جامعه شناس معروف آمريكايي در خصوص كاركرد پديده هاي اجتماعي به پديده نظرسنجي بنگريم، ديدگاه مذكور، كاركرد آشكار نظرسنجي است در حالي كه پديده هاي اجتماعي داراي كاركردهاي پنهان نيز هستند كه البته مي تواند به سمت دژ كاركرد نيز سوق يابد؛ يعني كاركرد نامطلوب پيدا كند. مثلا كاركرد آشكار مدرسه، ارتقاي سطح سواد و آگاهي افراد است اما كاركرد پنهان آن عدم پراكندگي دانش آموزان در محيط بيروني يا ايجاد جمع هاي دوستانه در محيط مدرسه است.

اكنون سوال اساسي اين است:

كاركرد پنهان نظرسنجي بويژه در جامعه امروز و در خصوص مسايل مهم سياسي- اجتماعي مانند انتخابات چيست؟ و رابطه آن با صنعت افكار سنجي و بازار نظرسنجي و مانند آن چگونه است؟

 

کارکردهای نظرسنجی:

در اين رابطه ابتدا دو نوع نظرسنجي با توجه به هدف آنها و مشخصه هاي هر يك به صورت مقايسه اي پیشنهاد شده، سپس كاركرد پنهان آن از منظر انديشمندان نقاد فرانكفورت مورد بررسي قرار می گیرد. براين اساس دو نوع نظرسنجي عبارتند از:

الف- نظرسنجي هاي مقطعي: خاستگاه اين نظرسنجي ها غالبا زمان ظهور تحولات مهم سياسي- اجتماعي مانند انتخابات است. در اين شرايط دكان سين جيم به روي اقشار مختلف جامعه گشوده مي شود و نظرسنجي به عنوان كالاي ناب بازار داغ مشاركت جلوه گر مي گردد. انتشار اين نظرسنجي ها جنجال، رقابت ستيزي و شايعه پراكني را شدت مي بخشد. هدف آن نيز جهت دادن افكار مردم به سمت نتايج حاصل از آن نظرسنجي و انحراف افكار عمومي است.

ب-  نظرسنجي هاي دراز مدت يا دائمي: اين نظرسنجي ها اگر چه مانند نظرسنجي مقطعي، متناسب با مقتضيات زمان و شرايط اجتماعي موجود انجام مي شود اما صرفا محدود به زمان و مكان نيست بلكه علاوه بر آن، بر مسايل اجتماعي و روزمره مردم نيز تاكيد دارند. انتشار اين نظرسنجي ها در سطح جامعه مي تواند به اصلاح عملكرد نهادها و گروه هاي مختلف منجر شود يا حداقل زمينه ساز اصلاحاتي هدفمند باشد.

با اين توصيف مي توان براي نظرسنجي هاي نوع اول، تعبير ‹‹موسسات تبليغاتي يا آوازه گري›› و براي نظرسنجي هاي نوع دوم، تعبير ‹‹موسسات افكار سنجي يا نظرسنجي›› را به كار برد.

فهرست برخي از مشخصه هاي نظرسنجي در قالب تقسيم بندي يادشده در جدول زير آمده است:

 

 

 

 

 

جدول پیشنهادی مشخصه هاي انواع نظرسنجي

رديف

نظرسنجي مقطعي

نظرسنجي درازمدت

1

هدفش انحراف افكار عمومي است

هدفش آگاهي مردم و اصلاح امور است

2

تبليغاتي و فريبنده است

هشدار دهنده است

3

سطحي است

عميق است

4

مغرضانه و جانبدارانه است

صادقانه و بي طرف است

5

جهت دار و القايي است

خنثي و بدون جهت است

6

كاركرد سياسي آن غالب است

كاركرد اجتماعي آن غالب است

7

وابسته به نهادهاي قدرت است

نشات گرفته از پژوهشگران و نخبگان علمي است

8

زبان چاپلوسانه و غير صريح دارد

زبان گزنده و صريح دارد

9

كادر غيرحرفه اي دارد

كادر تخصص گرا و لياقت گرا دارد

10

در جستجوي منفعت شخصي است

در جستجوي منفعت جامعه است

11

نتيجه گرا و نتيجه محور است

ماهيت گراست/ نفس نظرسنجي مهم است

12

يكسويه و غير علمي است

علمي و نقاد است(تلفيق نقاط مثبت و منفي)

13

بعد از وقوع رويداد، بي اعتبار است

بعد از وقوع رويداد، اعتبارش معلوم   مي شود

14

تعداد آن زياد و دامنه موضوع، محدود است

تعداد آن كم و دامنه موضوع، گسترده است

بر اساس مشخصه هاي مذكور كه روشنگر ابهامات بسيار در خصوص تفكيك نظرسنجي هاي معتبر از نظرسنجي هاي نامعتبر (و به تعبير برخي نظرسازي) است، سخن گفتن از مشخصه هاي چنين موسساتي تبليغاتي كه به نام موسسات نظرسنجي، نتايج حاصل از آراي مردم را با دستكاري آگاهانه در آن به جامعه عرضه مي كنند،  بي ارتباط نخواهد بود. اينجاست كه كاركرد پنهان پديده هاي اجتماعي به قول مرتون و صنعت فرهنگ به قول نظريه پردازان مكتب فرانكفورت آشكار مي گردد.

مشتريان نظرسنجي ها سرگردان در چهارراه هاي افكار سنجي به دنبال مقصدي حقيقي مي گردند. به راستي ‹‹كالاي نظرسنجي›› به ‹‹صنعت فرهنگي›› بدل شده كه منافع آن به جيب صاحبان سرمايه مي ريزد و در اين آشفته بازار كه نظارتي بر نحوه و كيفيت توزيع اين كالا وجود ندارد، ‹‹ انتخاب آگاهانه››  تمسخر آميزترين سخن جدي و طنزآميزترين لطيفه بازار است. بازار نظرسنجي، ناخودآگاه آدم را به ياد روزهاي برفي زمستان مي اندازد! آناني كه در اين فصل سرما فرصت جانانه اي يافته اند؛ پارو بر دوش  نهاده اند و در كوچه و خيابان فرياد ‹‹برف پارو مي كنيم›› سر مي دهند. اگر از نشانه شناسي مدد بگيريم و رویدادها را به مثابه پارو و بازتاب گسترده نتایج حاصل از  نظرسنجی های منتشره را نماد افزایش بارش برف بر پشت بام منازل فرض كنيم، اين تشابه دور از ذهن نخواهد بود. 

پولي كه به جيب مي رود و وداع تا زمستاني ديگر! 

همانگونه كه بيان شد، سخن بر سر هدف افكار سنجي است. مسئله زماني ايجاد مي شود كه موسسات نظرسنجي (بخوانيد تبليغاتي) با بهره مندي از نظرات و انديشه هاي  پاسخگويان- كه برخي مواقع شهروند ناميده مي شوند!- نتايج حاصل شده را از دريچه عينك خودشان و در جهت منفعت شخصي شان تفسير مي كنند؛ يعني استفاده ابزاري از عقايد و نظرات مردم و ساخته و پرداخته كردن آن در جهت منفعت صاحبان قدرت. اينجاست كه انديشه انديشناك صاحبنظران مكتب فرانكفورت با وجود بدبينانه بودنش، واقعيت نظرسنجي در دنياي امروز يا حداقل بخش بزرگي از واقعيت است.

اگر چه به گفته گابريل تارد جرم شناس و جامعه شناس مشهور، افكار عمومي مجموعه داوري هاي متداول در بين مردم درباره مسايل روز است اما منتقدان فرانكفورت همچون آدورنو، ماركوزه و هوركهايمر معتقدند اين افكار به آساني توسط دستگاه هاي ايدئولوژيك و فرهنگ ساز دولت سرمايه داري ساخته و پرداخته مي شود. به اعتقاد آنها، افكار عمومي ( و در پي آن نظرسنجي) مبتني بر انديشه و تفكر تك تك افراد نيست بلكه ساخته دستگاه ها و صنايع فرهنگي و افكارساز است.(6) هربرت مارکوزه منتقد سرشناس مکتب فرانکفورت می گوید: «جامعه مصرفی و رفاهی معاصر، با برآوردن نیازها و خواست های کاذب و تحمیل شده بر افراد، مانع نقد و انتقاد می شود و از لحاظ فکری و ارزشی محیط توتالیتر ایجاد می کنند. افکار عمومی و رسانه های گروهی ابزارهای ایجاد چنین محیطی هستند.»(7)

بي دليل نيست كه امروزه از صنعت نظرسنجي و يا نظرسازي نام برده مي شود. صنعتي كه كالايش، افكار و نظرات مردم و مشتريانش هم آنانند كه گاه و غالب اوقات بدون كيفيت به آنها عرضه شده و به عبارتي تزريق مي شود و البته موجبات مشاركت آنها را نيز فراهم مي آورد. با اين توصيف، افكار سنجي اگر چه ظاهري شيك، مدرن، مخاطب محور و كثرت گرا (برخوردار از انديشه هاي مختلف) را داراست اما در ذات پنهان خود به خاطر درهم آميختن با قدرت، بنيان برافكن هم خواهد بود.

بدين لحاظ بايسته و شايسته است كه جمع پژوهشگران و فرهيختگان آشنا به مسايل اجتماعي- سياسي كه دغدغه جامعه شناسي دارند و نيز دولتمرداني كه خود را خدمتگزار مردم مي دانند و در عصر معاصر از حقوق شهروندي سخن مي گويند، براي اتخاذ سازوكار هاي مناسب، سري به آشفته بازار داغ و پر رونق نظرسنجي بزنند و الحق و والانصاف ‹‹كالايي مرغوب›› و در خور شان مصرف كننده و مشتري عرضه نمايند. اين مهم، زماني ميسر خواهد بود كه موسسات نظرسنجي و پژوهشی كشور اعم از دولتی و غیر دولتی مانند مرکز تحقیقات سازمان صدا و سیما، موسسات پژوهشی وابسته به وزارت ارشاد، مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران(ایسپا) وابسته به جهاد دانشگاهی و سایر موسسات نظرسنجی كه داعيه بي طرفي و نظرسنجي علمي دارند در جهت رسالت عظيم خود يعني ارتقاي سطح آگاهي مردم و نقش پذيري فعال به منظور بهبود و اصلاح امور جامعه از طريق نقادي منصفانه به معناي حقيقي كوشا باشند.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 11 فروردین 1394 ساعت: 0:01 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره زندگى نامه حسين بن على (شهيد كربلا)2

بازديد: 131

تحقیق درباره زندگى نامه حسين بن على (شهيد كربلا)2

امام سوم شيعيان،شهيد كربلا و خون خدا،كه نهضت عاشورا بر محور فداكارى و جانفشانى آن حضرت شكل گرفت و تاريخ بشرى را سرشار از حماسه و ايثار كرد و درس آزادگى و عزت به انسان داد و با خون خويش كه در كربلا ريخت،درخت اسلام آبيارى شد و امت مسلمان بيدار گشت.

در معرفى آن امام،بايد كتابى قطور نوشت،ليكن در اينجا فشرده‏اى از زندگى آن حضرت را مى‏خوانيد:امام حسين«ع»در سوم شعبان سال چهارم هجرى در مدينه به دنيا آمد.رسول خدا«ع»نام اين فرزند زهرا«ع»را«حسين»نهاد.وى مورد علاقه شديد پيامبر خدا«ع»بود و آن حضرت در باره او فرمود:«حسين منى و انا من حسين...»و در آغوش پيامبر بزرگ شد.هنگام رحلت رسول خدا،شش ساله بود.در دوران پدرش على بن ابى طالب«ع»نيز از موقعيت والايى برخوردار بود،علم،بخشش،بزرگوارى،فصاحت، شجاعت،تواضع،دستگيرى از بينوايان،عفو و حلم و...از صفات برجسته اين حجت الهى بود.در دوران خلافت پدرش،در كنار آن حضرت بود و در سه جنگ«جمل»، «صفين»و«نهروان»شركت داشت.

پس از شهادت پدرش كه امامت به حسن بن على«ع»رسيد،همچون سربازى مطيع رهبر و مولاى خويش و همراه برادر بود.پس از انعقاد پيمان صلح،با برادرش و بقيه اهل بيت«ع»به مدينه آمدند .با شهادت امام مجتبى«ع»در سال 49 يا 50 هجرى،بار امامت به دوش سيد الشهدا قرار گرفت .در آن دوران دهساله كه معاويه بر حكومت مسلط بود، امام حسين«ع»همواره يكى از معترضين سرسخت نسبت به سياستهاى معاويه و دستگيريها و قتلهاى او بود و نامه‏هاى متعددى در انتقاد از رويه معاويه در كشتن حجر بن عدى و يارانش و عمرو بن حمق خزاعى كه از وفاداران به على«ع»بودند و اعمال ناپسند ديگر او نوشت.در عين حال،حسين بن على«ع»يكى از محورهاى وحدت شيعه و از چهره‏هاى برجسته و شاخصى بود كه مورد توجه قرار داشت و همواره سلطه اموى از نفوذ شخصيت او بيم داشت.با مرگ معاويه در سال 60 هجرى،يزيد به والى مدينه نوشت كه از امام حسين«ع»به نفع او بيعت بگيرد.اما سيد الشهدا كه فساد يزيد و بى‏لياقتى او را مى‏دانست،از بيعت امتناع كرد و براى نجات اسلام از بليه سلطه يزيد كه به زوال و محو دين مى‏انجاميد،راه مبارزه را پيش گرفت.از مدينه به مكه هجرت كرد و در پى نامه نگاريهاى كوفيان و شيعيان عراق با آن حضرت و دعوت براى آمدن به كوفه،آن امام ابتدا مسلم بن عقيل را فرستاد و نامه‏هايى براى شيعيان كوفه و بصره نوشت و با دريافت پاسخ كوفيان در بيعتشان با مسلم بن عقيل،در روز هشتم ذيحجه سال 60 هجرى از مكه به سوى عراق،حركت كرد.

پيمان شكنى كوفيان و شهادت مسلم بن عقيل،اوضاع عراق را نامطلوب ساخت و سيد الشهدا كه همراه خانواده،فرزندان و ياران به سوى كوفه مى‏رفت،پيش از رسيدن به كوفه در سرزمين«كربلا»در محاصره سپاه كوفه قرار گرفت.تسليم نيروهاى يزيدى نشد و سرانجام در روز عاشورا در آن سرزمين،مظلومانه و تشنه كام،همراه اصحابش به شهادت رسيد،از آن پس،كربلا كانون الهام و عاشورا سرچشمه قيام و آزادگى شد و كشته شدن وى،سبب زنده شدن اسلام و بيدار شدن وجدانهاى خفته گرديد.فضايل اين امام شهيد،بيش از آن است كه در اين مختصر بگنجد،چرا كه او آويزه عرش الهى و پرورده دامن رسول خداست.پيامبر خدا«ص»در باره‏اش فرمود:قسم به آنكه مرا بحق به پيامبرى فرستاد،حسين بن على در آسمان بزرگتر از زمين است و بر سمت راست عرش الهى نوشته است«مصباح هدى و سفينة نجاة».

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 11 فروردین 1394 ساعت: 0:00 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

زندگى نامه حسين بن على (شهيد كربلا)

بازديد: 139

زندگى نامه حسين بن على (شهيد كربلا)

امام سوم شيعيان،شهيد كربلا و خون خدا،كه نهضت عاشورا بر محور فداكارى و جانفشانى آن حضرت شكل گرفت و تاريخ بشرى را سرشار از حماسه و ايثار كرد و درس آزادگى و عزت به انسان داد و با خون خويش كه در كربلا ريخت،درخت اسلام آبيارى شد و امت مسلمان بيدار گشت.

در معرفى آن امام،بايد كتابى قطور نوشت،ليكن در اينجا فشرده‏اى از زندگى آن حضرت را مى‏خوانيد:امام حسين«ع»در سوم شعبان سال چهارم هجرى در مدينه به دنيا آمد.رسول خدا«ع»نام اين فرزند زهرا«ع»را«حسين»نهاد.وى مورد علاقه شديد پيامبر خدا«ع»بود و آن حضرت در باره او فرمود:«حسين منى و انا من حسين...»و در آغوش پيامبر بزرگ شد.هنگام رحلت رسول خدا،شش ساله بود.در دوران پدرش على بن ابى طالب«ع»نيز از موقعيت والايى برخوردار بود،علم،بخشش،بزرگوارى،فصاحت، شجاعت،تواضع،دستگيرى از بينوايان،عفو و حلم و...از صفات برجسته اين حجت الهى بود.در دوران خلافت پدرش،در كنار آن حضرت بود و در سه جنگ«جمل»، «صفين»و«نهروان»شركت داشت.

پس از شهادت پدرش كه امامت به حسن بن على«ع»رسيد،همچون سربازى مطيع رهبر و مولاى خويش و همراه برادر بود.پس از انعقاد پيمان صلح،با برادرش و بقيه اهل بيت«ع»به مدينه آمدند .با شهادت امام مجتبى«ع»در سال 49 يا 50 هجرى،بار امامت به دوش سيد الشهدا قرار گرفت .در آن دوران دهساله كه معاويه بر حكومت مسلط بود، امام حسين«ع»همواره يكى از معترضين سرسخت نسبت به سياستهاى معاويه و دستگيريها و قتلهاى او بود و نامه‏هاى متعددى در انتقاد از رويه معاويه در كشتن حجر بن عدى و يارانش و عمرو بن حمق خزاعى كه از وفاداران به على«ع»بودند و اعمال ناپسند ديگر او نوشت.در عين حال،حسين بن على«ع»يكى از محورهاى وحدت شيعه و از چهره‏هاى برجسته و شاخصى بود كه مورد توجه قرار داشت و همواره سلطه اموى از نفوذ شخصيت او بيم داشت.با مرگ معاويه در سال 60 هجرى،يزيد به والى مدينه نوشت كه از امام حسين«ع»به نفع او بيعت بگيرد.اما سيد الشهدا كه فساد يزيد و بى‏لياقتى او را مى‏دانست،از بيعت امتناع كرد و براى نجات اسلام از بليه سلطه يزيد كه به زوال و محو دين مى‏انجاميد،راه مبارزه را پيش گرفت.از مدينه به مكه هجرت كرد و در پى نامه نگاريهاى كوفيان و شيعيان عراق با آن حضرت و دعوت براى آمدن به كوفه،آن امام ابتدا مسلم بن عقيل را فرستاد و نامه‏هايى براى شيعيان كوفه و بصره نوشت و با دريافت پاسخ كوفيان در بيعتشان با مسلم بن عقيل،در روز هشتم ذيحجه سال 60 هجرى از مكه به سوى عراق،حركت كرد.

پيمان شكنى كوفيان و شهادت مسلم بن عقيل،اوضاع عراق را نامطلوب ساخت و سيد الشهدا كه همراه خانواده،فرزندان و ياران به سوى كوفه مى‏رفت،پيش از رسيدن به كوفه در سرزمين«كربلا»در محاصره سپاه كوفه قرار گرفت.تسليم نيروهاى يزيدى نشد و سرانجام در روز عاشورا در آن سرزمين،مظلومانه و تشنه كام،همراه اصحابش به شهادت رسيد،از آن پس،كربلا كانون الهام و عاشورا سرچشمه قيام و آزادگى شد و كشته شدن وى،سبب زنده شدن اسلام و بيدار شدن وجدانهاى خفته گرديد.فضايل اين امام شهيد،بيش از آن است كه در اين مختصر بگنجد،چرا كه او آويزه عرش الهى و پرورده دامن رسول خداست.پيامبر خدا«ص»در باره‏اش فرمود:قسم به آنكه مرا بحق به پيامبرى فرستاد،حسين بن على در آسمان بزرگتر از زمين است و بر سمت راست عرش الهى نوشته است«مصباح هدى و سفينة نجاة».

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 10 فروردین 1394 ساعت: 23:59 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

دايناسور چيست؟

بازديد: 157

دايناسور چيست؟
ميليونها سال قبل، مدتها پيش از آن كه بشري روي زمين باشد، دايناسورها وجود داشتند. دايناسورها، يكي از انواع خزندگان ماقبل تاريخ هستند كه در دوران مزوزوييك، عصر خزندگان، مي زيستند

بزرگترين دايناسورها، بيش از 100فوت(30متر) طول و بيش از‌50 فوت(15 متر) ارتفاع داشته اند(مانند آرژنتينوزاروس، سيزموزاروس، الترازاروس، براكيوزاروس و سوپرزاروس). كوچكترين دايناسور، كومپوزوگناتوس،‌ به اندازه يك جوجه بوده است. اندازه اكثردايناسورها، .بين اين دو حد بوده است.

ساروپودهاي گياه خوار، بزرگترين موجوداتي هستند كه تاكنون روي زمين مي زيسته اند اما نهنگهاي آبي،‌ از همه انواع دايناسورها، سنگينتر هستند!

تصور اينكه دايناسورها چه صدايي داشته اند، رفتار و حركات آنها چگونه بوده است، چگونه جفتگيري مي كرده اند، چه رنگي بوده ان، و يا حتي تعيين اينكه فسيل آنها نر است يا ماده، بسيار مشكل مي باشد.

در زمانهاي مختلف، انواع مختلفي ازدايناسورها زندگي مي كرده اند:

بعضي از آنها روي دو پا راه مي رفته اند(اين دايناسورها، دوپا بودند)، بعضي روي چهار پا راه مي رفتند(اين دايناسورها، چهارپا بودند). بعضي از آنها هم مي توانستند روي دو پا راه بروند و هم روي چهار پا.

بعضي از دايناسورها بسيار سريع حركت مي كردند(مانند ولوسيراپاتور)، بعضي از آنها بسيار كند و سنگين حركت مي كردند(مانندآنكيلوساروس).


بعضي از دايناسورها،‌ زره داشتند،‌ بعضي شاخدار بودند بعضي هم يال، ميخ يا زوائد ديگري داشتند.

پوست بعضي از دايناسورها، بسيار ضخيم و ناهموار بود در حاليكه بعضي ديگر از دايناسورها، پرهاي اوليه اي داشتند.

بعضي از دايناسورها، گوشتخوار بودند(كه گوشتخوار ناميده مي شوند).مثلا تي ركس، دايناسوري گوشتخوار بود.

دايناسورها، در طي دوران مزوزوييك، حدود 165 ميليون سال بر زمين حكمفرمايي كردند، اما 65 ميليون سال قبل، به طور مرموزي منقرض شدند. ديرينه شناسان، با مطالعه بقاياي فسيلي آنها، درباره دنياي ماقبل تاريخ به يافته هاي حيرت انگيزي رسيده اند.

هنگامي كه دايناسورها مي زيستند، قاره هاي زمين همه دركنارهم به صورت يك ابرقاره بزرگ بودند كه پانگه آ ، ناميده مي شود. به علاوه هواي زمين هم بسيار گرمتر از حال حاضر بود.

دايناسورها، حدود 65 ميليون سال قبل، در انتهاي دوره كرتاسه، كه فعاليتهاي آتشفشاني و زمين ساختي متعددي رخ داد، منقرض شدند. در مورد انقراض دايناسورها، نظريات مختلفي وجود دارد. اكثر دانشمندان اين نظريه را قبول دارند كه برخورد يك شهابسنگ آسماني، باعث تغييرات شديد آب و هوايي شده است و دايناسورها نتوانسته اند خود را با شرايط جديد وفق دهند .

دايناسورها، 65 ميليون سال قبل، به علت تغييرات شديد زيست محيطي، كه ناشي از برخورد يك شهابسنگ به زمين بود، ‌منقرض شدند.

احتمالاپرندگان امروزي، باقيمانده دايناسورها هستند. تمام چيزي كه از دايناسورها باقي مانده فسيلهاي آنهاست و احتمالا پرندگان. فسيلهاي دايناسورها، در همه جاي دنيا وجود دارند، حتي ممكن است يكي از فسيلهاي آنها در نزديكي جايي باشد كه شما زندگي مي كنيد!

بعضي از دايناسورها، بسيار شبيه پرندگان امروزي بودند و ممكن است دايناسورها اجداد پرندگان امروزي باشند.

اگرچه فسيلهاي دايناسورها،‌حداقل از سال 1818 كشف و مورد بررسي قرار گرفته اند، اما نام دايناسور(دينوس به معني وحشتناك و ساروس به معني سوسمار است)، در سال 1842، توسط كالبدشناس انگليسي سر ريچارد اوون،‌ به اين موجودات داده شد. در آن زمان تنها سه نوع دايناسور مگالوزاروس، ايگوانودون و هيلائوزاروس شناسايي شده بود كه دايناسورهاي بسيار بزرگي بودند.

قديميترين دايناسور شناسايي شده، اوراپتور است كه دايناسوري گوشتخوار بوده و 228 ميليون سال قبل مي زيسته است.

تا كنون، حدود 500 جنس و تعداد خيلي بيشتري گونه از دايناسور شناسايي شده است. تقريبا چند ماه يكبار(گاهي اوقات چند هفته يك بار) فسيل جديدي از زير خاك بيرون مي آيد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 10 فروردین 1394 ساعت: 23:58 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 792

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس