سایت اقدام پژوهی - گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان
1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819 - صارمی
2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2 و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .
3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل را بنویسید.
در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا پیام بدهید آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet
باید دانست که یخچالهای خانگی ،فریزر، یخچالهای ویترینی و سایر وسایل سردکننده تراکمی ، ساختمان مشابه دارند، و سیستم کار آنها یکسان است. یک یخچال نسبت به بعضی ازلوازم برقی خانگی، چونسـماور برقیوبخاری برقی، از جزئیات بیشتری برخوردار است. از اینرو اجزای تشکیل دهنده یخچال را به دو دسته مکانیکی و الکتریکی تقسیم میکنند.
اجزای مکانیکی یخچال
کمپرسور
کار کمپرسور ، ایجاد فشار و مکش جهت به حرکت در آوردن گاز در سیستم است. در داخلکمپرسوریک موتور الکتریکی تک فاز و یک مجموعه مکانیکی شاملسیستم سوپاپوپیستونومیللنگقرار دارد. با رسیدن برق به موتور کمپرسور و به چرخش درآمدن روتور آنتوسط میللنگ ، پیستون به حرکت در آمده و سوپاپهای مختلف باز و بسته میشوند. در نتیجه گاز به گردش در میآید. کمپرسور تنها از طریق سرلوله بهبیرون ارتباط دارد.
صرفنظر از لوله کور که جز در موارد تخلیه یاشارژ گازمورد استفاده قرار نمیگیرد، دو لوله دیگر از اهمیت بسزایی برخور دارند. حرکت پیستون داخل سیلندر کمپرسور مرتبا گاز را از لوله برگشت مکیده و بافشار وارد لوله رفت میکند. به این ترتیب گاز سرما ساز مدام در حال حرکتاست وعمل سرماسازیرا انجام میدهد.
رادیاتور خنک کننده (کندانسور
گاز سرد کننده وقتی در داخل کمپرسور تحت فشار قرار گیرد، حرارت آنافزایش مییابد. حال اگر به طریقی این گرما سلب نشود و یا تعدیل نگردد،عمل سرماسازی مختل میشود. از این رو در یخچال ، گاز تحت فشار و گرم شدهاز کمپرسور وارد لولههای مارپیچ مانند که در تماس مستقیم هوا است (جایاین لوله ها در یخچال های خانگی پشت کابینت اصلی یخچال است) میشوند. دمایگاز در اثر ارتباط هوا کاهش یافته و عمل سرماسازی در سیستم به سهولت انجاممیشود. به منظور حفاظت لولههای فلزی کندانسور در برخورد با اشیا و اجسامخارجی ، مفتولی در اطراف کندانسور تعبیه میکنند.
فیلتر (درایر)
گاز پس از آنکه در داخل کمپرسور تحتفشارقرار گرفت، به منظور کاستن از حرارتش راهی کندانسور میشود. از آنجا کهممکن است در عبور از این مسیر جرم هایی را نیز حمل کند و یا دارای رطوبتباشد، لازم است قبل از سرماسازی کاملا پاک و خشک شود. بنابراین پس ازرادیاتور، از فیلتر عبور میکند. فیلتر دارای دو لوله ارتباطی است.
یکی از لولهها سطح مقطع بزرگتری دارد که در واقع ورودی فیلتر است و بهخروجی کندانسور وصل میشود. در ورودی فیلتر شبکههای توری ریزی برای گرفتنجرمهای زائد قرار گرفته است. خروجی فیلتر که سطح مقطع کمتری دارد به لولهمویین متصل میشود، تا گاز سرد کننده تحت فشار زیاد قرار گیرد. در اینخروجی نیز شبکههای توری با سوراخهای بسیار ریز قرار گرفته است. در فضایمیانی فیلتر مواد شیمیایی به نامسیلیکاتیاسیلیکاژلقرار دارد، که خاصیت و کار آن جذب رطوبت گاز عبوری است.
لوله مویین (کاپیلاری تیوب)
لوله مویین، لولهای با قطر بسیار کم است که به علت باریک بودن به این نام خوانندهمیشود و نقش مهمی در تولید سرما دارد. محل نصب لوله مویین بین خروجیفیلتر وورودی بااواپراتور (یخ ساز) است. گاز سرد کننده که توسط کمپرسور تحت فشار قرار گرفته با عبوراز مسیر کندانسور و فیلتر وارد لوله مویین میشود. در لوله مویین فشارمحیط درون آن به حد قابل توجهی افزایش مییابد. لذا گاز سرد کننده که تحتفشار زیاد بهمایعتبدیلشده است، با عبور از لوله مویین وقتی که وارد اپراتور میشود، چونناگهان با حجم زیادی مواجه میگردد، تبدیل به گاز شده و ایجاد سرمامینماید.
اواپراتور (محفظه یخ ساز)
اواپراتور به قسمتی گفته میشود که بوسیلهتبخیریک ماده خنککننده سبب تولید سرما شده و در صورت قرار گرفتن در یک ناحیه باعث سرد شدن آن ناحیه یا محفظه میشود. دروسایل سردکنندههمان محفظه سردکننده را به نام اواپراتور میشناسند. برای انتقال مطلوب و سریع سرما جنس اواپراتور را ازآلومینیمانتخاب میکنند. لوله ورودی اپراتور بسیار باریک است که در واقع همان نقطهاتصال آن به لوله مویین است، و لوله خروجی آن سطح مقطع بیشتری دارد و بهلوله برگشت کمپرسور میرسد.
موتور الکتریکی
همان گونه که قبلا در مبحث کمپرسور خواندید موتور الکتریکی با یکمجموعه مکانیکی کمپرسور یخچال را تشکیل می دهند.موتور الکتریکی از نوعآسنکدون بوده و دارای دو قطب و قسمتهای عمده آن عبارتند از :
·سیم پیچ اصلی
·سیم پیچ فرعی
·هسته استاتور
·رتور
برای آنکه در موتور یخچال مقاومت اهمی سیم پیچ راه انداز ازراکتاس القاییآن زیادتر شود و گشتاور راه اندازی موتور افزایش یابد قسمتی از سیم پیچاستارت را بصورت بیفیلار اجرا می کنند لذا با اهم گیری بین سرهای مشترک وهر کدام از دو سر دیگر میتوان استارت یا اصلی بودنسیم پیچرا تشخیص داد. سرهایالکتروموتورروی کمپرسور درون ترمینال بسته می شود که اصولا بصورت مثلثی است.
طرزکار موتور الکتریکی
وقتی از طریقترموستاتفرمان به موتور می رسد.جریان الکتریکی از رله استارت و سیم پیچ اصلی عبورمی کند و چون سیم پیچی راه انداز در مدار نیست جریانی حدود 2 برابر جریاننامی از سیم پیچ اصل عبور نموده ونیروی الکتریکیرله استارت که با مجذور جریان عبوری از آن متناسب است افزایش می یابد وهسته رله را به سمت بالا هدایت میکند و سیم پیچی راه انداز توسط تیغهمربوطه که به هسته متحرک رله استارت متصل است، جریان دار شده و موتور شروعبه حرکت نماید.
با حرکت الکتروموتور جریان الکتریکی در سیم پیچیاصل نرمال شده و نیروی رله استارت کاهش یافته و هسته آن در اثر نیروی وزنهسته پایین میآید و تیغه مربوط به سیم پیچی راه انداز را قطع میکند وموتور با سیم پیچی اصلی بکار خود ادامه میدهد.حرکت رتور موتور سبب تحتفشار قرار دادن گاز از یک سمت و مکش از سمت دیگر میشود تا زمانی کهاواپراتور (یخ ساز) خنک شده و ترموستات جریان الکتروموتور را قطع مینماید.
ترموستات
ترموستاتیک کلید اتوماتیک تنظیم دما است که داخلیخچالقرار دارد. اجزای اصل ترموسات عبارتند از:
·بدنه فلزی
·فانوسک
·کنتاکت های اتصال
·لوله بلو که محتوای گاز حساس است.
·لوله مویین
·فنر و اهرم ها
·پیچ تنظیم
·ولوم
·صفحه مدرج :که درجات مختلف روی آن نوشته شده است.
معمولا لوله بلویی ترموستات را به قسمت تحتانی و یا سقفاواپراتورمتصل می سازد. با گرم شدن هوای داخل یخچال و یا افزایش درجه حرارتاواپراتور گاز داخل لوله بلو منبسط میشود. گاز منبسط شده به فانوسکترموستات فشار آورده واهرممربوط به وصل کنتاکتهای اتصال را جابجا کرده باعث اتصال کنتاکت به یکدیگرمیشود و لذا ولتاژ شبکه به موتور اعمال میشود و موتور به کار میافتد. با به کار افتادن موتور اواپراتور خنک شده گاز داخل بالن یا مخزن لوله بلوو لوله مویین منقبض شده و فشار از روی فانوسک ترموستات برداشته میشود باجمع شدن فانوسک اهرم کنتاکتها به عقب بر میگردد و اتصال آنها بصورت بازدرمیآید که باعث توقف کار موتور خواهد شد.
رله راه انداز (رله استارت)
رله استارت بر سه نوع جریانی ولتاژی و حرارتی می باشد که بیشتر رلهنوع جریانی و یا حرارتی دو منظوره (استارت و بار منفی) به کار بردهمیشود.
رله بار زیاد (بی متال یا اورلود)
هرگاه در کار موتور مشکل بوجود میآید مانند آسیب دیدن سیم پیچهایاصلی با کمکی و یا مسدود شدن مسیر گردش گاز و یا وضعیت بودن ولتاژ و ... جریان دریافتی موتور افزایش یافته و موتور داغ می کند که ممکن است بسوزد. از اینرو استفاده از رله بار زیاد ضروری است. رله بار زیاد یکفیوز حرارتیاست که بر روی کمپرسور نصب میشود. کار آن به این شرح است که در اثر گرمای جدار خارجی کمپرسور و یا در اثر عبورجریان الکتریکیموتور از سیمهیترداخل رله گرم شده و با تحریک صفحه حساس طول آن را افزایش می دهد و سبب جدا شدن کنتاکتهای رله می گردد.
جعبه تقسیم و سیم رابط
جعبه تقسیم یا ترمینال محل ورود کابل اصلی یخچال و تقسیم سیمهای خروجی است. سیم رابطیخچالباید ازنوع کابلی باشد و جهت ارت کردن حتما نوع سه سیمه آن انتخابشود.همچنین کابل باید قابلیت انعطاف باشد تا هنگام جابجایی مشکل برای آنایجاد نشود. سطح مقطع سیمهای کابلی بایدباشد.
لامپ یخچال
روشن شدن لامپ داخل یخچال به هنگام باز کردن در آن است. توان لامپ یخچال بین 14 تا 40 وات است. این لامپ دارای سرپیچ محکمی است.
شستی معکوس لامپ
شستی لامپ یخچال مانند شستیزنگ اخباراست. با این تفاوت که معکوس عمل میکند یعنی وقتی که در یخچال باز میشود،کلید آزاد است و لامپ روشن می شود. لامپ خاموش میشود. بدین جهت به آنشستی معکوس نیز گفته میشود.
طرزکاريخچالهای نفتی
یخچال نفتی:
یخچالنفتی بر خلاف یخچال برقی و کولر های گازی که بر اساس فرئون فشرده وکمپرسور کار می کنند دارا ی هیچ قسمت متحرکی نیست و نیروی محرکه خود رامستقیما از شعله آتش نفت می گیرد اساس کار یخچال نفتی بر پایه جذب و دفعآمونیاک در آب می باشد. سازوکار یخچال نفتی به صورت مرحله به مرحله به اینشکل می باشد.
1- در دمای معمولی آمونیاک در آب حل می شود ولی اگر به مخلوط آمونیاک و آبگرما بدهیم چون آمونیاک بسیار جوشنده تر از آب می باشد آمونیاک آغاز بهجوشیدن نموده و از مخلوط آب و آمونیاک به صورت گاز بخار آمونیاک گرممتصاعد شده و مقذاری بخار اب نیز با خود همراه کرده تبخیر می کند.
2-در سرراه این بخار گرم یک جدا کننده قرار دارد که قطره های آب را از بخارآمونیاک جدا کرده و درون مخزن مخلوط آب و آمونیاک بر می گرداند.( این قسمترا داشته باشید تا بعد زیرا در راه بازگشت این آب جدا شده به مخزن یکاتفاق دیگر هم می افتد.
3- سپس بخار آمونیاک درون یک سری لوله های پره دار به نام چگالنده شده وگرمای خود را از دست می دهد و به صورت آمونیاک مایع در می آید.( توجه اینقسمت همانند یخچال های برق در پشت یخچال قرار دارد(
4-سپس این آمونیاک مایع سرد تر شده ( دارای دمایی بالاتر از دمای محیط) وارد محفظه و لوله های پره دار دیگری می شود که درون یخچال جای دارد و درمعرض گاز هیدروژنی که درون این محفظه قرار دارد واقع می شود و به سرعتبخار شده و جهت تبخیر گرمای محیط درون یخچال را جذب می کند.( در نتیجهدرون یخچال سرد می شود.
5-سپس مخلوط آمونیاک و هیدروژنی که به صورت مخلوط گازی سردی است وارد جذبکننده می گردد درون جذب کننده مخلوط آمونیاک و هیدروژن با آبی که در مرحلهدوم از گاز داغ آمونیاک جدا شده بود تماس داده می شوند.در این جا آمونیاککه درون آب بسیار حلشونده تر از هیدروژناست درون اب حل می شود و هیدروژن جدا شده دوباره به درون محفظه بخارنده ( اواپراتور - که همان محفظه درون یخچال باشد ) باز می گردد.
6- مخلوط آب و آمونیاک دوباره به درون مخزن مخلوط آب و آمونیاک بازگشته وتوسط گرمای شعله نفت دوباره بخار شده و مراحل 1 تا 6 به صورت چرخه دوبارهتکرار می شود. دلیل تبخیر آمونیاک در هیدروژن چیست؟
برای پاسخ به این پرسش باید به ترمودینامیک محلول ها نگاهی بیندازیم. میکوشم با یک مثال ساده پاسخ پرسشتان را بدهم.ببینید . آب خالص در 100 درجهمی جوشد و در صفر درجه یخ می زند ولی اگر به آب مقداری نمک بیفزاییم دیگردر 100 درجه نمی جوشد بلکه در دمایی بالاتر از 100 درجه می جوشد.اگر به آبمایعی مانند الکل بیفزاییم در صفر درجه یخ نمی زند بلکه در دمایی پایینتریخ می زند و در دمایی پایین تر از 100 درجه نیز تبخیر می شود . همین جریاندر باره آمونیاک و گاز هیدروژن اتفاق می افتد.
آمونیاک خالص در دما و فشار اتاق به صورت گاز است ولی آمونیاکی که ازکندانسور بیرون می آید دارای دمای بالاتر از اتاق و فشاری به مراتب بیشتراز اتاق می باشد.( این فشار از طریق بخارهای متصاعد شده از روی چراغ نفتیتامین می شود) پس دقیقا در درلحظه پیش از واردشدن امونیاک به اواپراتورآمونیاک خالص به صورت مایع می باشد.این آمونیاک وقتی درون اواپراتور باهیدروژن در هم حل بشوند نقطه جوش محلول آمونیاک هیدروژن بسیار بسیار پایینتر از نقطه جوش آمونیک خالص می باشد بنابراین آمونیاک با هر دمایی هم کهوارد اواپراتور شده باشد محلول آمونیاک و هیدروژن فورا تبخیر می شو د حتیاگر دمای اواپراتور –دمای درون یخچال -خیلیپایین تر از صفردرجه باشد.
روشن است این محلول برای تبخیر شدن دمای محیط اطرافش را جذب می کند. آیا می دانستید چرخه یخچال نفتی را چه کسی اختراع کرده است؟.
" آلبرت انشتین " به همرا یک دانشمند دیگر بنام Leo Szilard
__________________
طرزكاريخچالهاي بدون برفك چگونه است؟
يخچالهاي بدون برفك ، يخچالهايي هستند كه از سيستم ديفراست جهت برفك زدايي در آن استفاده مي گردد.
بدين ترتيب كه بصورت اتوماتيك هر 6 ساعت الي 7ساعت كمپرسور دستگاه خاموش شده و عمل يخ زدايي يا آب شدن يخ ها توسط يكهيتر يا المنت تعبيه شده در دستگاه انجام مي شود.
با اين روش قدرت سرما دهي و بازدهي دستگاه افزايش مي يابد.
مزيت کولر اسپليتدو تکه اي ديواري چيست ؟
اسپليتدو تکه ديواري:
ايندستگاه در فضايی کوچک به سادگی نصب شده و ظرفيت سرمايش و گرمایش استثنائیدارد . صدای بسيار کمی داشته و هوای بسيار مطبوعی را ايجاد می کند. همچنين اين سيستم دارای قابليت سرمايش وگرمایش سريع برای ايجاد سرمای زياد وتامين هوای پاک از طريق سيستم تصفيه هوای پلاسما می باشد.
مزيت کولر اسپليت چند تکه اي ديواري چيست ؟
اسپليت چند تکه ديواري:
·داراي چندين پنل جداگانه مي باشد که قابليت نصب هر پنل در يک اتاق را دارا مي باشد .
·تميزکنندگي خودکار
·سيستم تصفيه هواي پلاسماي دو تايي
·ويژگيهاي کولر پنجره اي چيست ؟
مدل پنجره اي:
oدر کولرهاي پنجره اي کل مجموعه سيستم تهويه در يک دستگاه خلاصه شده که اين دستگاه مي تواند روي يک پنجره و يا فضاي کوچکي روي ديوار خارجي نصب شود.
oپره طلايي ضد فرسايش : استفاده از پوشش طلا بر روي آلومينيوم پوشيده در پره هاي مبدل حرارتي باعث شده تا دستگاه دچار فرسايش نشود.
oکنترل از راه دور
oفيلتر هواي ضد باکتري
نحوه عملکرد يخچالهاي side by side چگونه است ؟
نحوه عملکرد:
جريان هواي خنک کننده ديجيتالي:
کانالهاي متعدد دريخچالبه همراه قفسه هاي پايه دار جريان هوارابه تمام قسمتهاييخچالرسانيده و بدين ترتيب سريعتر و به طور يکسان خنک مي شود.
سيستم خنک کننده ديجيتالی :
داراي گيرنده هاي اتوماتيک ديجيتالي براي مشخص کردن دماي محيط داراي صفحه ديجيتال براي تنظيم دماييخچالو فريزر سيستم عالي گردش هواي خنک براي نگهداري هرچه بهتر و مطلوبتر غذا دريخچال.
سيستم ديجيتالي کم مصرف:
داراي سيستم ديجيتالي نشان دهنده ظرفيت نگهداري موادغذايي دريخچال.
"جهتاطلاعات بيشتربه دفترچه داخل جعبه دستگاه و یا به نصاب مراجعه شود ."
مزيت يخچالهاي side by side چيست؟
مزيت دستگاه:
·فاقد گاز CFC
·Bioshield
·موتور کم صدا نحوه تنظيم درجه در يخچالهاي side by side چگونه است ؟
چگونگی تنظيم درجه:
صفحه نمايشگر ديجيتالي: FRZ TEMP : تنظيم درجه فريزر بيشترين سرما روي -23 و کمترين سرما روي درجه -15 حالت مطلوب روي-19 مي باشد
REF TEMP : تنظيم درجه يخچال بيشترين سرما روي 0 و کمترين سرما روي 6 حالت مطلوب بين 3 الي 4 مي باشد .
DISPENSER : حالتهاي مختلف يخساز و آبسرد کن Water : آب سرد Crushed : يخ خرد شده Subbed : يخ قالبي LOCK : دکمه قفل و بازکردن براي قفل کردن پنل استفاده مي شود و ازبهم خوردن تنظيمات دستگاه توسط کودکان جلوگيري مي کند. SUPER FRZ : دکمه سوپر فريزر براي انجماد سريع ON/OFF: زمانی که يخهای داخل فريزر بهم می چسبند با فشار اين کليد هيتر فعال شده و يخها جدا می گردند و با فشار مجدد کار پايان می يابد.
دانشگاه گنديشاپور نخستين دانشگاه جهان بود كه در سال 271 پيش از ميلاد در شهرگنديشاپور در خوزستان،به فرمان شاپور دوم بنيانگذاري شد. در آندانشگاه،كهعربها آن را جنديشاپور خواندهاند، رشتههاي پزشكي، فلسفه، الاهيات و علوم،بهويژه اخترشناسي، آموزش داده ميشد. گنديشاپور يك بيمارستان آموزشي، رصدخانه وكتابخانهي بزرگي نيز داشت كه نوشتههايي به زبانهاي پهلوي، يوناني، هندي وسرياني در آن نگهداري ميشد. آن دانشگاه الگويي براي بنيانگذاري بيتالحكمهدربغداد شد.
بنيانگذاري گنديشاپور
گنديشاپور يكي از هفت شهر اصلي امپراتوري ايرانيان در ايالت خوزستان بود. برخي نويسندگانبنيانگذاري اين شهر را به اشكانيان نسبت ميدهند، اما برخي ديگر براين باورند كه اين شهر را شاپور اول، دومين پادشاه ساساني،پس از شكست ارتش والريانوس، امپراتور روم، به سال 260 ميلادي،ساخت و از آن به عنوان پايگاه نظامي وجاي نگهداري 70 هزاراسير رومي بهره ميگرفت. واژهي وندويشاپور، كه به مفهوم"تسخير شده به دستشاپور" است، از اين نظر پشتباني ميكند. فردوسي نيز در چگونگي پديد آمدن اين شهر آورده است:
نگه كرد جايي كه بد خارسان از او كرد خرم يكي شارسان
كجا گندشاپور خواني ورا جز اين نام نامي نراني ورا
در خوزيان دارد اين بوم و بر كه دارند هر كس بر او برگذر
از او تازه شد كشور خوزيان پر از مردم و آب و سود و زيان
يكي شارسان بود آباد بوم كه پر دخت بهر اسران روم
برخي ديگر ازتاريخنگاران نوشتهاند كه بنيانگذاري گنديشاپور را اردشير اول آغاز كرد و پسرش شاپور آن را به پايان رساند. براي نمونه، ابن نديممينويسد: " اردشير براي گردآوري كتاب از هند و روم و بقاياي آثاري كه در عراق مانده بود، كساني را بدان ناحيهها فرستاد و از آنها هرچه را متفرق بود گردآورد و آنچه را متباين بود تاليف كرد." به نظر او، اردشيرميخواست مدرسهاي بسازد كه به بزرگي و شكوه آن مانندي وجود نداشته باشد. امازمان اين كار را پيدا نكرد و پسرش شاپور اول راه او را ادامه داد.
گنديشاپور كه در آغاز روستاي كوچكي به نام نيلاوه بود در زمان شاپور دوم،ذوالاكتاف، شهري گسترده و آباد شد.هنگامي كه ژولين، امپراتور روم،در سال 363 ميلادي به ايران يورش آورد، شاپوردوم لشكرخود را در آن شهر گرد آورد. از اين رو،وندويشاپور يا شاپور گردبه گنده شاپور، به معناي لشكرگاه شاپور، شناخته شد و آرامآرام به صورت گنديشاپور در آمد و زمان زيادي پايتخت ساسانيان بود.آن شهر تا زمان يورش عربهاي مسلمان همچنان از شهرهاي مهم خوزستان و ايران بود و در زبان آنان به جنديشاپور شناخته ميشد كه در زبان فارسي نيز به همين نام شهرت يافت.اما پس از بنيانگذاري بيتالحكمه در بغداد و رفتن بسياري از دانشمندان وبزرگان آن شهر به آن مركز علمي اسلامي، آرامآرام اهميت خود را از دست داد و پس از 900 سال شكوفايي رو به ويراني نهاد و اكنون ويرانههاي آن در نزديكي شوشتر در جايي به نام شاه آباد، بر جاي مانده است.
از پادگان نظامي تا پايگاه دانش
گنديشاپور كه در آغاز به يك شهر نظامي ميماند، آرامآرام چهرهي شهر دانش را خود گرفت. گردآمدن برخي از ماهرترين پزشكان روزگار و به وجود آمدن مركزهاي آموزش پزشكي در آن شهر، سرآغاز آن دگرگوني بزرگ بود. قفطي، نويسندهي كتاب اخبار الحكما، آغاز آموزش پزشكي در شهر گنديشاپور را از زمان اردشير ميداند و نوشته است كه دانشمندانو پزشكان سرياني به آن شهر آمدند و آموزش پزشكي را آغاز كردند. هم او نوشته است كه شكوفايي علمي گنديشاپور در زمان شاپور دوم بوده است و از زبان شاپور نوشته است كه گفت:"شمشيرهاي ما مرزها را ميگشايد و دانش و فرهنگ ما، قلبها و مغزها را تسخير ميكند."
گنديشاپور در زمان خسرو انوشيروان(531- 579 ميلادي) به شهرت تاريخي خود رسيد، چرا كهبه خواست او نهضت علمي توانمندي در ايران پيدا شد. وي بنا بر نوشتههاي اكاثياس، فلسفه را از اورانوس طبيب و فيلسوف آموخته بود و به عالمان و حكيمان و مترجمان و اديبان توجهي ويژه داشت و هر يك را به كاري ميگماشت. چنانكه بولس ايراني را مأمور تأليف كتابي در منطق ارسطو كرد و با كمك جبراييل درستبد(Dorostbad)، يعني وزير يا رئيس بهداري، در سال بيستم از سلطنت خود پزشكان گنديشاپور را گرد آورد تا به روش پرسش و پاسخ كتابي در علوم طب بنويسند. بهرهگيري او از برزويهي پزشك در ترجمهي كتابهاي هندي وهمنشيني حكيمانه او با بزرگمهر، كه به نظر ميرسد همان برزويه باشد، مشهور است.
انوشيروان بزرگمهر را، كه رياست دانشكدهي پزشكي را داشت،به هندوستان فرستاد تا كتابهاي خوب هندي را به ايران بياورد. از جمله كارهاي ماندگار برزويه، ترجمهي كتابي از سانسكريت به نامPanchatantra به زبان پهلوي بود كه با نام كليله و دمنه مشهور شد.او علاوه بر این اثر ارزشمند چند تن از پزشكان هندی را همراه خود به ایران آورد. كتابی هم به نامحكمت هندی، كه در 462 هجری/1070 میلادی با تلاش شمعون انطاكی از عربی به یونانی ترجمه شد، نیز به او منسوب است.
از رويدادهاي علمي مهمدورهي انوشيروان، پناه جستن هفت تن از دانشمندان و فيلسوفان مدرسههاي روم شرقي به سال529 ميلادي است كه از بيم تعصب ژوستينيانوس، امپراطور روم شرقي، به ايران آمدند و به فرمان خسرو به مهرباني پذيرفته شدند.آن حكيمان پيروان شيوهي نوافلاطوني بودند و انوشيروان با برخي از آنان بهويژه پريسكيانوس، گفتوگوهاي علمي داشت و از پرسشها و پاسخهاي آن دو ،كتابي فراهم شده بود كه اكنون ترجمهي ناقصي از آن به لاتين در كتابخانهي سنژرمن پاريس با عنوان "حل مسائلي دربارهي مشكلات خسرو پادشاه ايران" موجود است. اين كتاب شاملگفتوگوهاي كوتاهيدر موضوعهايگوناگون روانشناسي، كارهاي اندامها، حكمت طبيعي،اخترشناسي و تاريخ طبيعي است.
از آنجا كه در دانشگاه گنديشاپور، بهويژه در دورهي انوشيروان، نسبت به دانشمندان از هر آيين و ملتي به گرمي رفتار ميشد، آن نهاد آموزشي و پژوهشي بزرگترين مركز علمي جهان آن روزگار شد و دانشمندان و پزشكاني از جايجاي جهان، از چين و هند، از مصر و يونان، از مسيحي و زدشتي و با هر نگرش فلسفي گردهم آمدند. از اين رو، جرج سارتون، پژوهشگر تاريخ علم، بر خلاف بسياري ديگر از پژوهشگران و نويسندگان، از آن مركز علمي و پژوهشي، نه با عنوان مدرسهي كه با عنوان دانشگاه گنديشاپور ياد كرده است. گنديشاپور به بيان او:" بزرگترين مركز فكري عصر بود و افكار يوناني، يهودي، مسيحي، سرياني، هندي و ايراني ميتوانستند در آنجا با هم مقايسه شوند و به همدرآميزند."
سازمان آموزشي
در دانشگاه گنديشاپور آموزش پزشكي اهميت زيادي داشت و آموزش اخترشناسي و فلسفه پس از آن مورد توجه بود. آموزش پزشكي آميزهاي از پزشكي هندي، يوناني و ايراني بود و شيوهي آموزشي آن به اندازهي پيشرفت كرد كه برخي از تاريخنگاران آن را شهر بقراط نام دادهاند و قفطي، نويسندهي كتاباخبارالحكما آن را از پزشكي يونان كاملتر ميداند. اين نظر چندان مبالغهآميز نمينمايد، چرا كه پزشكاني از هند، چين، اسكندريه، فينيقيه، ميانرودان و ايران در گنديشاپور گردآمده بودندو باعث آميزش و پيوند رويكردهاي پزشكي گوناگون و نقد آنها شده بودند و چنين پيوند و آميزش علمي و فرهنگي تا آن زمان در جهان به وجود نيامده بود. جهان دانش از اين رو بهگنديشاپوروامدار است كه در دوراني كه براي ارتباط دانشمندان ملتهاي گوناگون و گسترش و پراكنش دانستههاي علمي ابزارهاي كارآمدي وجود نداشته، چنين فرصت ارزشمندي را فراهم كرده است.
شهر گنديشاپور كهنترين بيمارستان آموزشي جهان را نيز در خود داشت. پزشكان آن بيمارستان، همزمانبه كار درمان بيماران وآموزش دانشجويان ميپرداختند. به نظر ميرسد داراي گونهاي از سازمان پزشكي نيز بودهاند. بهترين پزشك، كه به رياست همهي پزشكان ميرسيد، با لقب درستبد شناخته ميشد كه علاوه بر رياست بيمارستان گنديشاپور، پزشك ويژهي پادشاه ساساني نيز بود. جبراييل درستبد از شناختهشدهترين آنان بود كه اجازهنامهي پزشكي را نيز او صادر ميكرد. بيادق، كه كتاب الماكول و المشروب، به نام او شناخته شده است، استفان ادسي، تريبونوس و برزويه، از جملهي ديگر پزشكاني بودند كه به چنان جايگاهي دست پيدا كردند و بسيار مورد توجه شاهان ساساني بودند.
در گنديشاپور رصدخانهاي نيز برپا شده بود كه دانشجويان دانشكدهي اخترشناسي از آن بهره ميگرفتند. پژوهشهاي اخترشناسي شامل گاهشماري و نگهداري دقيق زمان، تعيين سال كبيسه، رصد كردن ستارگان، برسي گرفتگي خورشيد و ماه،تعيين طول و عرض جغرافيايي شهرها و برخي پژوهشها جغرافياييبود كه پس از آمدن اسلام به ايران به عربي ترجمه شد و دانشمندان مسلمان از آنها بهره گرفتند. از آنجا كه براي برسيهاي اخترشناسي به دانش رياضي نياز هست،پژوهشهاي رياضي نيز مورد توجه آنان بود. پژوهشهاي رياضي نيز در كار تعيين مساحت زمين، اندازهي ماليات و چگونگي كندن كاريز و مديريت آب، به كار گرفته ميشد.
در دانشگاه گنديشاپور انجمنهاي علمي ويژهاي برپا ميشد كه به كنگرههاي پزشكي امروزي شباهت زيادي داشت. براي مثال، در دوران انوشيروان، به سال 550 ميلادي،جلسههاي مناظره و گفت و گوي طولاني تشكيل شد. در اين جلسهها پزشكان مشهور از جايجاي جهان آن روز در گنديشاپور گردهم آمده بودند و نظرها و تجربههاي خود را به يكديگر در ميان ميگذاشتند. گاهي خسرو انوشيروان نيز در آن نشستها شركت ميكرد و خود نيز در گفت و گوها وارد ميشد.البته،به نظر ميرسد مناظرههاي علمي پيش از دوران انوشيروان نيز وجود داشته است، چرا كه قفطي، از قول تاريخنگاران ميگويد:"شاپور هر دانشمند جديدي را كه براي درس دادن در دانشگاه برگزيده ميشد، پيش از درس در مجلس دانشمندان احضار مينمود و سپس به مناظره امر ميكرد. اگر دانشمند نو رسيده از اين آزمون پيروز بيرون ميآمد، لباس ويژهي استادي را بر تن ميكرد كه بسيار آراسته بود. "
آمدن دانشمنداني از روم شرقي به ايران باعث توجه بيشتر به فلسفه و گفت و گوهاي علمي شد. آن دانشمندان عبارت بودند از: دمسكيوس سورياني(از دمشق)، سيمپليكوس كيليايي(از كيليكيه)، پولاميوس فروگي(از فريگيه)، پريسكيانوس لودي(از ليديه)، هرمياس فنيقي(از فينيقيه)، ديوجاني فينيقي(از فينيقيه) و ايسيدوروس غزي(از غزه). اين استادان، كه انوشيروان آنان را گرامي داشت، باعث ورود فلسفهي نوافلاطوني به ايران شدند و گنديشاپور زمينهاي براي پيشرفت اين گونه از فلسفه شد. ترجمهي آثار فلسفي يونان به پهلوي نيز در همين دوران اوج گرفت و به شهادت بسياري از تاريخنگاران، از جمله ابننديم و ابنخلدون، همين كتابها بودند كه از پهلوي به عربي برگردانده شدند.
بزرگترين كتابخانه ي جهان آن روز نيز در گنديشاپور پديد آمد. در آنجا كتابهاي گوناگوني در زمينهي پزشكي، دامپزشكي، گياهشناسي و داروسازي، فلسفه و رياضي به زبانهاي پهلوي، سرياني، يوناني و سانسكريت نگهداري مي شد. آن كتابها با كوشش دانشمندان و پژوهشگران و نيز همراهي شاهان ساساني از گوشه و كنار جهان گردآوري شده بود. چنان كه گفتيم، انوشيروان برزويه را به هندوستان فرستاد و او كتابهاي ارزشمندي از آنجا به گنديشاپور آورد. آن كتابها، كه شمار آنها را بيش از 400 هزار نوشتهاند، ترجمههايي از كتابهاي پيشينيان و تاليفهايي از پژوهشهاي استادان گنديشاپور بود كه بسياري از آنها در دورهي اسلامي به عربي ترجمه شد و پارهاي از آنها به زبان عربي در دست است. براي نمونه، حنين بن اسحاق، پزشك عرب، اثري رااز جورجسبنجبريلبنبختيشوع، از دانشمندان گنديشاپور، به نام كناشبه عربي ترجمه كرده است.
استادان گنديشاپور
گنديشاپور جايگاه برخورد نظريههاي ايراني، هندي و يوناني بود كه يكديگر را بارور ميساختند. اين برخورد نظريهها نتيجهي اهميت دادن برخي از پادشاهان ساساني، بهويژه خسرو انوشيروان، به گردآوري كتاب از جايجاي جهان و نيز فراهم كردن فضايي بود كه انديشمندان سراسر جهان را به سوي گنديشاپور فراميخواند.
برزويه: دانشمند و پزشك نامدار دورهي ساساني كه برخي گمان ميكنند همان بزرگمهر، وزير دانشمند خسرو انوشيروان است. وي در قرن ششم ميلادي ميزيسته به فرمان انوشيروان به هندوستان سفر كرده است. رهاورد سفرش نيز كتاب هندي پنچاتانترا (Panchatantara) بود كه آن را از زبان سانسكريت به زبان پارسي ميانه يا پهلوي ترجمه كرد و نام كليله و دمنه را براي آن برگزيد. اين كتاب مجموعهاي از داستانهاي پندآموز است كه جانوران بازيگران اصلي آن هستند. اما برزويه در مقدمهي اين كتاب دربارهي پزشكي سخن گفته است كه آن را كهنترين مقاله دربارهي اخلاق پزشكي ميدانند. اين مقدمه شرح حال يك پزشك به قلم خودش نيز هست. او ميگويد كه چرا و كي به پزشكي روي آورده است و هدف نهايي پزشك چه بايد باشد:
" چون نوشتن آموختم پدر و مادر را سپاس گفتم و به علم روي آوردم. نخستين دانشي كه بدان گرايش پيدا كردم، پزشكي بود كه با علاقهي بسيار به فراگرفتن آن پرداختم. چندان كه اندك بهرهاي از آن بردم، برتريهاي آن بشناختم و علاقهي من بدان فزوني يافت و با گرايش بيشتر روي به آموختن آن نهادم. چون در اين دانش به آنجا رسيدم كه به درمان بيماران پرداختم، نفس خويش را ميان 4 چيز، كه تكاپوي اهل دنيا از آن نتواند گذشت، مخير گردانيدم و با خود گفتم: براي شخصي مانند من و در چنين دانشي سزاوار چنان است كه از ميان اين 4 چيز يعني فراواني مال، لذات حال، ذكر ساير و ثواب باقي، شايستهترين را برگزينم و در اين اختيار چنين استدلال كردم كه علم پزشكي نزد همهي خردمندان و در همهي دينها ستوده است و در نظر هيچيك از اهل دين ناپسند نيست ...
و در كتابهاي پزشكي آوردهاند كه برترين پزشكان آن است كه بر درمان از جهت ثواب آخرت توجه داشته باشد. پس بر آن شدم كه من نيز در اين كار پاداش آخرت بخواهم و در پي مزد نكوشم و گرنه مانند آن بزرگان باشم كه ياقوت خويش را كه ميتوانست با بهاي آن ثروت روزگار را به چنگ آورد، در برابر خرمهرهاي بيارزش ميفروخت ... پس به اميد پاداش جهان باقي به درمان بيماران روي آوردم. هرجا بيماري يافتم كه در وي اميد تندرستي بود به ياريش شتافتم و آن كسان را نيز كه در ايشان اميد سلامت نبود، اما كاستن از درد و رنج ايشان ممكن مينمود، باري از دست ننهادم و در مداواي آنان كوشش فراوان كردم. هر كسي را توانستم خود به پرستاريش پرداختم و آن كه را توان پرستاري نداشتم، به راهنماييش پرداختم و داروهاي لازم را در اختيارش نهادم و از هيچفردي در برابر اين كارها مزد و پاداش نخواستم و بر هيچيك از مانندان خويش، كه در دانش مانند من و در مال و جاه برتر از من بودند، رشك نبردم" .
بختيشوع اول: نيادي بزرگ و پزشك شناخته شدهي گنديشاپور كه فرزندان او پايههاي پزشكي اسلامي را پي افكندند. بخت از واژهي بختن مشتق شده است و در زبان پارسي باستانبه معناي رهاييو نجاتاست. واژهي يشوع نيز در عبري و سرياني به معناي مسيح است. بنابراين، بختيشوع به معناي نجات يافتهي عيسي است.
ماسرجويه: پزشكي ايراني سريانيزبان يهودي كه در دربار امويان به پزشكي پرداخت و نخستين فردي است كه در دورهي اسلاي كتابي را با نام كناش اهرن القس(در داروشناسي) به زبان عربي ترجمه كرد. برخي به نادرست او را با ماسرجويهي مسيحي گنديشاپوري، يكي گرفتهاند.
جورجس بن جبريل بن بختيشوع: در آغاز حكومت عباسيان پزشك ارشد بيمارستان گنديشاپور بود. در 148 هجري/765 ميلادي، در كهنسالي از سوي منصور، خليفهي عباسي، به بغداد فراخوانده شد تا در معدهاش را درمان كند. او مدتي در بغداد بماند و كتابهايي را از يوناني به عربي ترجمه كرد. وي پس از 4 سال كار در بغداد در 152 هجري/ 769 ميلادي به وطن خود بازگشت و شاگردش، عيسي بن شهلافا، به عنوان جانشين وي به بغداد فراخوانده شد.
جورجس در گنديشاپور كتابهايي به سرياني تاليف كرده بود كه اثري از او به نام كناش را حنين بن اسحاق به عربي ترجمه كرده است. كتاب الاخلاط و ديابطا( دربارهي بيماري قند) دو اثر از وي است كه در كتاب الحاوي رازي از آنها مطالب زيادي نقل شده است. رازي در الحاوي بر اهميت درمان يك بيماري حاد به دست جورجس نيز تاكيد كرده است.
عيسي بن شهلافا: شاگرد جورجس
ابراهيم: شاگرد جورجس
سرجس: شاگرد جورجس
بختيشوع بن جورجس: در گنديشاپور به عنوان جانشين پدر خدمت كرد و در 171 هجري/787 ميلادي به بغداد فراخوانده شد. وي را بهترين پزشك زمان خود ميدانستند. كتاب الكناش و كتاب التذكره را به وي نسبت ميدهند كه نقل قولهايي از آنها در الحاوي رازي آمده است.
جبريل بن بختيشوع جورجس: در 175 هجري/791 ميلادي از سوي پدر به يحيبنخالد برمكي معرفي شد و پس از درمان موفقيتآميز بيماري يكي از كنيزان هارون در 190 هجري/805 ميلادي به عنوان پزشك ويژهي دربار منسوب شد. ولي هنگامي كه در آخرين ابتلاي هارون به بيماري در توس( در خراسان بزرگ) به وظيفهي خود به عنوان مشاور پزشكي بيپروا عمل كرد، مورد بيتوجهي قرار گرفت. اسقفي كه خليفه به جاي بختيشوع با وي مشورت كرد، خليفه را عليه او برانگيخت و سرانجام هارون فرمان به مرگ او داد. با وجود اين، فضل برمكي اجراي فرمان را به تاخير انداخت و امين، پسر هارون، او به بار ديگر به سمت پزشك ويژه برگزيد.
هنگامي كه مامون بر امين پيروز شد، جبريل به زندان افتاد و در 202 هجري/817 ميلادي، آزادي خود را بازيافت. اما بار ديگر مورد بيمهري قرار گرفت و دامادش، ميخاييل، را به جاي وي قرار دادند. با وجود اين، در 212 هجري/827 ميلادي، مامون به ناچار او را فراخواند، زيرا بيماري وي را پزشكان ديگر نتوانسته بودند درمان كنند. درمان خليفه باعث بازگرداندن جايگاه و داراييها وي شد، اما ديري نپاييد كه جبرييل سال پس از آن زندگي را بدرود گفت. وي را در صومعهي سرگيوس در تيسفون(مداين) به خاك سپردند.
فهرست آثار
1. صفات نافعه كتبها للمامون
2. رساله اليمامون في المطعم و المشرب
3. كتاب في الباء
4. مقاله في العين
5. رساله الي المامون يامره بما اجتمعت عليه فلاسفه الروم و الفرس
6. ورم الخصي (در الحاوي رازي از آن ياد شده است)
بختيشوع بن جبريل: پس از مرگ پدر به جايگاه پزشك ويژهي مامون رسيد و خليفه را در لشكركشيهايش به آسياي صغير همراهي كرد و تا زمان مرگش در 256 هجري/870 ميلادي به عنوان پزشك دربار خليفه فعاليت كرد. با وجود اين، يكبار به گنديشاپور فرستاده شد و در دورهي متوكل به بحرين تبعيد شد.
فهرست آثار
1. رساله التي عملها الي المامون في تدبير البدن جوابا عن كتابه يسال ذلك
2. نصائح الرهبان في الدويه المركبه
3. مختصر بحسب الامكان في علم الازمان و الابدان
4. رساله فيها نكت من مخفيات الرموز في الطب
5. نبذه في الطب
ابن ابياصيبعه از كتاب الحجامه عي طريق المساله و الجواب نيز نام برده است.
ابويوحنا ماسويه: ابو زكريا يوحنابنماسويهيخوزي(خوزستاني) پدر ماسويهي معروف است كه 30 سال در گنديشاپور به كار مشغول بود تا جبريل، پزشك ويژهي هارون الرشيد، كه رييس بيمارستان بود به دلايل شخصي او را از كار بركنار كرد. ماسويه به بغداد رفت و فضل بن ربيع او را گرامي داشت. وي با پشتيباني فضل به عنوان پزشك ويژهي خليفه و مدير بيمارستان بغداد برگزيده شد و بر شهرت جبراييل سايه افكند. ماسويه در چشمپزشكي مهارت چشمگيري داشت و نخستين پزشكي است كه در دربار خليفههاي عباسي به يك شاخهي تخصصي پزشكي(چشم پزشكي) پرداخت ماسويه در يكچهارم آغازين سدهي 3 هجري/9 ميلادي، ديده از جهان فروبست. دربارهي آثار وي چيزي نميدانيم، اما پسرش ابويوحنابنماسويه، مولف توانايي بوده است.
ماسويه: يوحنابنماسويه مشهور به ابن ماسويه، در سال 160 هجري/776 ميلادي در گنديشاپور به عنوان پسر يك داروشناس و پزشك گنديشاپور، به دنيا آمد. وي سالها در گنديشاپور به كار پزشكي پرداخت تا اين كه همراه پدر به بغداد رفت و پس از او به عنوان پزشك ويژهي خليفه و مدير بيمارستان بغداد برگزيده شد. وي مدتي نيز در بيمارستان سامرا كار كرد(247 هجري/861 ميلادي).
ماسويه استاد حنين بن اسحاق بود و برخي از آثار پزشكي يونانيها را به سرياني ترجمه كرده است. به فرمان خليفهي بزرگ، مامون عباسي، ميمونهاي انسانريخت براي ماسويه فراهم ميشد تا پژوهشهاي كالبدشناسي خود را انجام دهد. همچنين به فرمان مامون به بيزانس فرستاده شد تا كتابهاي يوناني تهيه كند. آثار و در كنار آثار جالينوس و ديوسكوريدس از مهمترين منابع رازي براي نگارش الحاوي بوده است. رازي در اين كتاب بيش از هزار بار از ماسويه ياد كرده است و اعتماد اين پزشك نامدار ايراني به آثار ماسويه، ما را از چيرهدستي و دانايي او در پزشكي آگاه ميسازد.
هر چند ماسويه پيرو آيين مسيح بود، بيشتر به زبانهاي سرياني و عربي نوشته است. او رسالههايي در موضوعهايي ماند چشمپزشكي، تبها، سردرد، ماليخوليا، صرع ، آزمون پزشكان و فوريتهاي پزشكي نوشته است. نوشتههاي پزشكي و كالبدشناسي با ارزشي به او نسبت داده شده است. ابن ابياصيبعه 24 اثر پزشكي از وي گزارش كرده است به ويژه، دغلالعين (نارسايي چشم) كه نخستين رسالهي منظم در چشمپزشكي است و ترجمهي لاتين آن در قرون وسطي شهرت فراواني پيدا كرد. كتاب الحميات او كهنترين تكنگاري دورهي اسلامي دربارهي تبهاست و پتروس اسپانيايي آن را به لاتين تفسير كرده است. او كتابي نيز پيرامون آموزش پزشكان نوشته بود كه در دست ما نيست، اما در كتابها پزشكان و تاريخنگاران از آن بسيار سخن گفته شده است.
فهرست آثار
1. نوادر الطب يا الفصول الحكميه و النوادر الطبيه التي كتبها يحي بن ماسويه الي تلميذه
2. كتاب الحميات
3. دغل العين
4. معرفه محنه الكحالين (دربارهي چشم پزشكي)
5. الكناش المشجر
6. كتاب في جواهر الطب المفرده باسمائها و صفاتها و معادنها
7. كتاب اصلاح الادويه المسهله
8. كتاب خواص الاغذيه و البقول و الفواكه و اللحوم و الالبان و اعضاء الحيوان و الابازير و الافاويه
9. كتاب ماءالشعير
10. كتاب الازمنه
11. كتاب الجواهر و صفتها و صفه الغواصين و التجار
12. ذكر خواص مختبره علي ترتيب العلل
13. المره السوداء
14. المنجح في التداوي من صنوف المراض و الشكاوي
15. نبذه لطيفه عن ابن ماسويه
16. البستان و قاعده الحكمه و شمس الاداب
17. مختصر في معرفه اجناس الطب و ذكر معادنه
18. كتاب تركيب العين و عللها و ادويتها
19. رساله في العين
20. كتاب في الاغذيه
21. كتاب في الاشربه
22. كتاب في الفصد و الحجامه
23. كتاب في الجذام
24. كتاب في البلغم
25. كتاب علاج النساء اللواتي لايحبلن
26. كتاب الماليخوليا و اسبابها و علاماتها و علاجها
27. كتاب في صداع و علله و اوجاعه و ادويته
28. كتاب السموم و علاجها
29. كتاب التشريح
30. كتاب الصوت و البحه
31. كتاب دفع مضار الادويه
32. الجامع يا جامع الطب مما اجتمع عليه اطباء فارس و الروم
33. كتاب الكمال و التمام
34. الكامل في (الادويه) المنقيه
35. كتاب الاسهال
36. كتاب السدر و الدوار
37. كتاب في ضرر الاغذيه
38. كتاب شراب الفاكهه
39. كتاب الرحم(الارحام)
40. كتاب في وجع المفاصل
41. كتاب محنه الاطباء(الطبيب)
42. المسائل
43. كتاب الابدال
44. مقاله في الجنين و كونه في الرحم( دربارهي جنين و رشد آن در زهدان)
ابن ابياصيبعه كتابهاي ديگري را نيز به او نسبت ميدهد: البرهان در 30 فصل، كتاب البصيره، كتاب الجوهر، كتاب الرجحان، كتاب السر الكامل، كتاب الديباج، كتاب الطبيخ، كتاب لما امتنع الاطباء من علاج الحوامل في بعض شهور حملهن، كتاب مجسه العروق، كتاب المعده، كتاب القولنج، كتاب في ترتيب سقي الادويه المسهله بحسب الازمنه و بحسب الامجزه، كتاب في دخول الحمام، كتاب في السواك و السنونات.
ميخائيلبنماسويه: فرزند ابويوحنا ماسويه و برادر ماسويهي نامدار كه به خاطر احتياط بيش از اندازه در پزشكي شناخته ميشود. او هيچ دارويي را به كار نميبرد مگر آن كه پيش از آن دستكم 200 سال به كهر رفته باشد. هر چند او به شهرت برادر خود نرسيد، همواره از پزشكان مورد اعتماد مامون بود.
كوسج: سهلبنشاپور كوسج اهوازي، پزشك مشهور قرن 2 هجري/8 ميلادي كه پسرش شاپور به شهرتي افزونتر رسيد. اثري به نام اقراباذين نوشت كه از آن فراوان به نيكي ياد شده و بخشهايي از آن را بايد در بين آثار داروشناسي عربي جست وجو كرد. وي در آغاز قرن 3 هجري/9 ميلادي درگذشت.
شاپوربنسهل: پزشك پارسي قرن نهم ميلادي كه پيرو آيين مسيح بود. او نخستين پزشكي است كه دربارهي پادزهرها كتاب نوشته است. وي در سال 247 هجري/861 ميلادي از سوي متوكل عباسي به بغداد فراخوانده شد و در 255 هجري/869 ميلادي درگذشت.
فهرست آثار
1. كتاب القرباذين الكبير(كتاب پدزهرها)
2. كتاب قوي الاطعمه و مضارها و منفعها
3. كتاب الاشربه و منافعها و مضارها
4. ترجمه كتاب صنعه الدويه المركبه از سرياني
ابن ماسرجويه: اين ماسرجويهي مسيحي گنديشاپوري، اغلب با ماسرجويهي بصري يهودي كه در زمان مروان ميزيسته است، اشتباه گرفته ميشود. وي پدر صحاربخت پزشك بوده و عيسيبنماسرجويه، كه وي نيز پزشك شناخته شدهاي بوده ، نوي وي و به نوشتهي برخي ديگر، فرزند دوم او بوده است.
فهرست آثار
1. رساله في ابدال الادويه و ما يقوم مقام غيرها
2. كتاب في الغذا
3. كتاب في الشراب
4. كتاب في العين
چهاربخت: يا صهاربخت، فرزند ماسرجويهي مسيحي كه كناش جورجس را از متن سرياني به عربي ترجمه و تفسير كرده است. ابوريحان در كتاب الصيدنهي خود از نوشتهي او بهرهي فراوان برده است. بيروني نامهاي ايراني گياهان دارويي را از كتاب او برگرفته است. عيسي پسر چهاربخت نيز در كار پزشكي بود.
عيسيبنماسرجويه: فرزند يا نوهي ماسرجويهي مسيحي كه در ترجمهيآثار سرياني به عربي دست داشته است. اودو كتاب الالوان و الروائح و كتاب الطعوم را نيزنوشته بود كه هر دو از بين رفته است.
حارث بن كلده: از معاصران پيامبر اسلام(ص) و از پيشگامان پزشكي در ميان عربها بود. بر اساس روايتها وي در گنديشاپور آموزش ديد و پيوسته با آنجا ارتباط داشت. به علاوه، در برخي منبعها از گفت و گوي او با خسرو انوشيروان پيرامون پزشكي نوشته شده است. وي پس از پيامبر نيز زنده بوده و به احتمال زياد به اسلام نگرويده است. بخشهايي از كتاب وي با نام المحاورات في الطب بينه و بين نوشيروان، در دست است.
فرزند خواندهي او، نظر، نيز پزشكي ميدانست و ابناسحاق تاريخنگار دربارهي او گفته است كه كتابهاي ايراني ميخوانده است و اگر حب "ابنحارث" كهابنسينا تركيب آن را در القانون آورده است، بهراستي از او باشد، بايد گفت كه با داروهاي ايراني آشنا بوده است.
حنینبناسحاق: با لاتینی ، یكی از دانشمندان مسیحی كه به عنوان مترجم سهم بزرگی درپیدایش علوم اسلامی داشته است. وی در حیره به دنیا آمد و پدرش در آن جا داروفروشی داشت. حنین در گندیشاپور و در بغداد زیر دست پزشك مشهوری چون ابنماسویه، پزشكی آموخت.او با پشتيباني خاندان بختيشوع و سلمويه توانست آثار بسياري را از يوناني به سرياني ترجمه كند. سپس، شاگردانش همين ترجمهها را با پشتيباني بنوموسي، دانشمندان ايراني، بار ديگربه عربي ترجمه كردند.
سلمويهبنبنان: از سريانيزبانان گنديشاپور و از منتقدان برجستهي ابنماسويه كه در زبان معتصم در 218 قمري از پزشكان دربار و پزشك شخصي خليفه شد. اسحاقبنحنين به بيان پدر خود او را داناترين مردم روزگار خود در كار پزشكي ميداند. رازي2 بار در بخش درماني و 13 بار در بخش داروشناسي از او ياد كرده است.
يوحنابنسرابيون: يا يحييبن سرافيون مشهور به ابنسرابيون، از شناختهشدهترين پزشكان سريانيزبان دورهي اسلامي بود. گرچه خاستگاه او را بهدرستي نميدانيم، او بررسي آثار او نشان ميدهد كه از دانشآموختههاي گنديشاپور است. دو كناش به سرياني نوشت: كناش بزرگ(الكناش الكبير)در 12 فصل و كناش كوچك(الكناش الصغير)در 7 فصل. كناش كوچك او را در زماني اندك سه بار به عربي برگداندند وشناخته شده ترين كتاب داروشناسي در ميان پزشكان مسلمان بود. ابنسينا نزديك يك سوم كتاب پنجم القانون خود را از روي مقالهي هفتم كناش كوچك رونويسي كرده است. رازي، سيد اسماعيل گرگاني، ابنبيطار اندلسي(اسپانيايي) و بسياري ديگر، بارها از او در نوشتههاي خودياد كردهاند. از كتاب او چند ترجمهي لاتين نيز در دست است كه ما را از اثرگذاري او بر پزشكان اروپايي در ونيز و جاهاي ديگر آگاه ميسازد.
احمد نهاوندي
احمد بن محمد نهاوندي(وفات در 220 تا 230 قمري) اخترشناس و رياضيدان ايراني كه در گنديشاپور به رصدهاي اخترشناختي پرداخت و مورد توجه يحيي ين خالد برمكي بود. او بر پايهي رصدهايي كه انجام داد، كتابي با نام الزيج المشتمل را به نگارش درآورد. هر چند از اين كتاب چيزي بر جاي نمانده، اما از آن در نوشتههاي دانشمندان مسلمان بارها ياد شده است. سه كتاب ديگر نيز به او منسوب است: الجمع و التفريق، المدخل الي علم النجوم و كتاب الي محمد بن موسي في النيل.
سرانجام گنديشاپور
در سال 148 هجري قمري، منصور به بيماري سختي مبتلا شد كه پزشكان نتوانستند او را درمان كنند. از اين رو، جرجيس پسر بختيشوع، مدير بيمارستان گنديشاپور، براي درمان او به بغداد دعوت شد. اين پزشك ايراني پس از درمان منصور، چهار سال در بغداد ماند و پزشكي ايراني را در بغداد آموزش داد. او پس از بازگشت به ايران، عيسبن شهلافا را جانشين خود كرد و به اين ترتيب، پزشكي ايراني به دنياي اسلام راه يافت. آرامآرام در دورانهارون و مامون عباسيپزشكان مشهور دانشگاه گنديشاپور نيز به پايتخت جهان اسلام، بغداد، فراخوانده شدند و جايگاه شايستهاي در آن شهر پيدا كردند.با اين همه، از پويايي دانشگاه گنديشاپور و بيمارستان مشهور آن كاسته نشد و دست كم تا يك سدهي ديگر همچنان پيشرفتهترين مركز علمي جهان بود.
با روي آوردن دانشمندان گنديشاپور به مركز جهان اسلام، دستاوردهاي علمي گنديشاپور نيز از راه آنان به بغداد و ديگر سرزمينهاي اسلامي رسيد و باعث شكوفايي دانش در آنجا شد. بنابراين،هر چند ساختمان گنديشاپور در سدههاي پس از سوم و چهارم هجري آرامآرام به ويراني روي نهاد، اما نفوذ معنوي آن ادامه پيدا كرد و اگر پيشرفت دانش را كاري پيوسته به درازاي تاريخ بدانيم، هنوز هم از دستاورردهاي آن بهرهمنديم. چنانكه بيشتر بيمارستانهاي جهان اسلام با الگوبرداري از بيمارستان گنديشاپور ساخته شدند و خود پيشگام بيمارستانهاي اروپا گرديدند.
چه بسيار داروهايي كه با نام فارسي خود در كتابهاي پزشكي عربي نوشته شدهاند و هنوز هم در زبان عرب با همان نامها خوانده ميشوند. چه بسيار كانيهايي كه با نام فارسي خود در زبان عرب وارد شدند. چه بسيارفيلسوفاني كه به عربي نوشتند، اما ايراني بودند و چه بسيار رياضيدان و اخترشناس مسلمان كه كتابهاييمانند زيجالشاه، زيجالشهريار را از پهلوي به عربي بازگرداندند. بنابراين، مسلمانان از راه ايرانيان و بنياد علمي گنديشاپوربا دانش پيشينيان، هنديها، يونانيها، ايرانيها، چينيها و بسياري ديگر، آشنا شدند. دانشمندان مسلمان نيز، كه بيشترشان ايراني بودند،آن دانشهارا گسترش دادند و سپسبه اروپاييها هديه كردند.
منبع:
1. صفا، ذبيح الله. علم در ايران، از مجموعه مقالههاي كتاب ايرانشهر، جلد اول، صفحهي 695، چاپخانهي دانشگاه(كميسيون ملي يونسكو در ايران) 1342
2. سزگين، فواد. تاريخ نگارشهاي عربي، ترجمهي كيكاووس جهانداري و به سرويراستاري احمد رضا رحيمي ريسه، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، چاپ اول 1380
3. تكميلهمايون، ناصر. دانشگاه گنديشاپور. دفتر پژوهشهاي فرهنگي، 1384
4. صفا، ذبيح الله.مدرسه، از مجموعه مقالههاي كتاب ايرانشهر،جلد اول، صفحهي 714، چاپخانهي دانشگاه(كميسيون ملي يونسكو در ايران)1342
5. نيرنوري، حميد. سهم ايرانيان در تمدن جهاني، انتشارات فردوس،چاپ اول 1372
6. نصر، سيد حسين. علم و تمدن در اسلام، انتشارات خوارزمي، چاپ دوم ترجمهي فارسي 1359
7.دهخدا، علياكبر. لغتنامه(واژهي گنديشاپور)، انتشارات دانشگاه تهران، 1377
8.كرامتي، يونس. پزشكي(از مقالههاي دايرهالمعارف بزرگ اسلامي، به كوشش سيدكاظم بجنوردي)، انتشارات دايرهالمعارف بزرگ اسلامي، 1383
9. مولوي، محمدعلي.احمد نهاوندي(از مقالههاي دايرهالمعارف بزرگ اسلامي، به كوشش سيدكاظم بجنوردي)، انتشارات دايرهالمعارف بزرگ اسلامي، 1377
10. سارتن. جرج. مقدمهاي بر تاريخ علم. ترجمهي غلامحسين صدري افشار. انتشارات علمي و فرهنگي، چاپ دوم، 1383
كورتيبا مركز استان پاراناىبرزيل كه در چهارصد كيلومترى جنوب شرق سائوپائولو قرار دارد. در طول ۳۰ سال گذشتهسيستم حملونقل عمومى را با مالكيت خصوصى و بدون كمكهاى مالى يارانهاى ايجاد كردهاست كه امروز به عنوان نمونه شناخته شده جهانى به حساب مىآيد. برنامهريزىبلندمدت هوشمندانه با راهحلهاى متعدد ابتكارى براى شهروندان، سيستم كارآمدى كه بهجاى حملونقل شخصى اولويت را به حملونقل عمومى مىدهد به وجود آورده است. اينسيستم با جذب ۷۵ درصد مسافران هر روزه بيشترين ميزان استفادهكننده را در ميانتمامى مراكز استانهاى برزيل دارا است و تمام اينها در طول يك رشد بىسابقه صورتگرفته است.
در طول پنجاه سال گذشته برزيل مانند بيشتر كشورها در جنوب، شاهد رشدسريع شهرنشينى بوده است. مردم به اميد زندگى بهتر، مناطق روستايى و بخشهاى كوچككشاورزى را به طرف چراغهاى اغواگر شهر ترك مىكنند، ولى برخلاف روند شهرنشينىاروپا در آغاز قرن اخير ديگر هيچ كارخانهاى ظرفيت براى نيروى رو به رشد كار ندارد. سيل جمعيت روستايى به علاوه رشد جمعيت، باعث افزايش پنج درصدى رشد جمعيت شهرى درسال شده است. شرايط مالى طاقتفرساى اقتصاد برزيل در طول سالهاى گذشته و تاثيراتكمرشكن رشوهخوارىهاى گسترده، ادارات را در هر درجهاى از دولت تحت فشار مضاعفبراى استقرار خدمات اوليه مورد انتظار مردم از جمله يك سيستم حملونقل عمومى كارآمدقرار داد. كورتيبا نيز از اين قاعده مستثنى نيست: از مه ۱۹۴۰ كه جمعيت در حدود ۱۴۰هزار نفر بود، جمعيت ده برابر اضافه شده است و شهر در حال حاضر جمعيتى بالغ بر ۶/۱ميليون شهروند دارد كه با جمعيت حومه، بسته به خدمات مركز استان به ۳/۲ ميليونمىرسد.
بخشهاى كليدى سيستم حملونقل كورتيبا در پنج ساله دوم دهه ۱۹۶۰ شروع بهشكلگيرى كرد. طراحان شهرى تصميم گرفتند با مورد توجه قرار دادن رشد در حال افزايششهر طرحى كلان ارائه كنند. طرح كلان به وسيله شركتهاى معمارى برزيلى متعددى باهمكارى طراحان شهرى طراحى شد كه شامل پنج اصل كليدى بود:
*تغيير روند شعاعى رشدشهرى به خطى با توسعه كاربرى يكپارچه زمين، شبكه جادهاى و راهبردحملونقل
*ازدحامزدايى از مركز شهر و حفاظت از بناها و محلههاى تاريخى با وضعقوانين و محركهاى اقتصادى
*كنترل و مديريت جمعيت
*حمايت اقتصادى براى توسعهشهر و
*بهبود زيرساختها
اين اصول در طرح جامع، رشد شهر را براى بيش از سىسال هدايت كرده است و با اينكه طرح تا به حال چندين بار مورد تجديد نظر قرار گرفتهاست ولى هنوز اين اصول را در بطن خود دارد. طراحان تشخيص دادند كه سيستمحملونقل در آينده مىتواند به عنوان استخوانبندى توسعه و رشد شهر مطرح باشد. برخلاف بسيارى ديگر از شهرهاى آمريكاى لاتين در اين زمان، طراحان شهرى كورتيبا دستبه بازسازىهاى بنيادى مناطق مركز شهر يا ساخت بزرگراههايى با مقياس بزرگ همانطوركه در ايالات متحده نيز قابل مشاهده است و چارهاى براى خلاصى موقت از مشكلات تراكمجمعيت هستند، نزدند.
حتى با اينكه شهر امروزه رتبه دوم بالاترين سرانه اتومبيلدر برزيل را دارد حقتقدم را به جاى وسايل حملونقل شخصى به وسايل حملونقل عمومىداده است. كورتيبا تصميم گرفت تا از اتوبوسها به عنوان وسيله اصلى براى حملونقلعمومى استفاده كند. نه فقط براى آنكه اين انتخاب حملونقل در گذشته بود بلكه به اينجهت كه آن همچنين به صرفهترين وسيله حملونقل بوده است. براساس محاسبات انجام شدهتوسط (Instituto de Pesquisa e Planejamento Urbano de Curitiba) IPPUC موسسهاى كهمسئوليت برنامهريزى اجراى طرح جامع كورتيبا را بر عهده دارد ايجاد سيستم اتوبوس دومفصلى در هر كيلومتر سه ميليون دلار هزينه ساخت در بردارد در حالى كه هشت تا دوازدهميليون براى سيستم تراموا و در حدود پنجاه تا صد ميليون دلار در هر كيلومتر براىمترو بايد هزينه كرد. استخوانبندى اصلى در پيوستن كاربرى زمين، جاده و سيستمحملونقل، محورهاى ساختارى و سلسله مراتب راه است. در سال ۱۹۷۴ مهمترين تغييرات درسيستم حملونقل با ساخته شدن سلسله مراتب جادهاى و سيستم كنترل زمين اتفاق افتاد. در هماهنگى با طرح جامع دپارتمان برنامهريزى شروع به ساخت دو تاى اول از پنجشاهراه ساختارى اصلى كرد كه سرانجام دهليز رشد زيرساختى را شكل داد و روند رشد قالبدر شهر را ديكته كرد. اين دهليزهاى ساختارى از سيستم جادهاى سهگانهاى با جادهمركزى هستند كه دو خط آن به اتوبوسهاى سريعالسير اختصاص داده شده تشكيل شدهاند. به موازات خطوط اتوبوسهاى سريعالسير دو جاده محلى وجود دارد كه رفت و آمد در آنهابه صورت عكس هم انجام مىشود.
اين مسيرها به رفت و آمد محلى اجازه مىدهند تااز خلال شهر عبور كنند. در سال ۱۹۸۲ تمام پنج دهليز ساختارى با مسير ويژه و خطوطتغذيهكننده كامل شدند. در ارتباط با اين راههاى ساختارى قوانين منطقهاى در محلاعمال مىشدند تا رشد شهر را ساختاربندى كنند. ساختمانهاى بزرگ كه ظرفيت بسياربالايى از مردم را در خود نگه مىدارند اجازه يافتند تا در طول اين دهليزها ساختهشوند ولى به محض آنكه يكى از آنها به جايى دورتر از دهليزهاى مركزى انتقال يافتجمعيت به شكل قابل توجهى از ساختمانهاى آپارتمانى شهرى به محلههاى مسكونى كاهشيافتند.
60 كيلومتر از مسير اتوبوس درطول اين محورها با ۳۰۰ كيلومتر از راههاى تغذيهكننده كه متمركزكننده نياز مسافربر روى پايانههايى كه در نقاط استراتژيك قرار دارند هستند، تغذيه مىشوند. در اينپايانهها و تنها در آنها مسافر مىتواند از خطوط مختلف استفاده كند و به ۹۰ درصدمناطق شهر با همان كرايه دسترسى داشته باشد. اين پايانهها به وسيله مسيرهاى رفت وبرگشتى در راههاى شهرى به يكديگر متصل مىشوند. اين شبكه با ۲۵۰ كيلومتر ازمسيرهاى اتوبوس مستقيم كه تنها در ايستگاههاى تيوبشكل به خصوصى مىايستند تغذيهمىشود.
سرعت متوسط اتوبوسها (در مسير) به اين شكل است: اتوبوسهاى دو مفصلى: ۲۰كيلومتر در ساعت، اتوبوسهاى مستقيم (يك در): ۳۰ كيلومتر در ساعت، اتوبوسهاىمعمولى (سه در): ۱۸ كيلومتر در ساعت.
در حالى كه سرعت متوسط سيستم متروى MTA درنيويورك ۳۲ كيلومتر بر ساعت است و در ديگر شهرهاى برزيل با اتوبوسهاى معمولى سرعتواقعى مىتواند كمتر از ۱۰ كيلومتر، بسته به شرايط عبور و مرور در ساعات اوج شلوغىباشد ايستگاههاى تيوب مانند ساخته شدهاند تا سرعت سيستم را بالا ببرند.مسافرانحالا از ايستگاه تيوبى وارد اتوبوس مىشوند و كرايههاىشان را با ژتون يا به صورتنقد زمانى كه وارد ايستگاه تيوبى مىشوند به متصدى نردهگردان مىدهند.به اين ترتيبزمانهاى سوار شدن كاهش مىيابد و به زمان انتظار مسافران مترو نزديك مىشود و درعين حال زمان انتظار كوتاه در مكانى سرپوشيده و محيطى امن سپرىمىشود.
ايستگاههاى تيوبى ساختارى ساخته شده از استيل و شيشه است كه ۱۰ متر طولو ۳ متر قطر دارد و مجهز به بالابرهاى بغل است تا امكان دسترسى را براى معلولينجسمى و سالخوردگان فراهم سازد.
آخرين پيشرفت سيستم، اتوبوسهاى مفصلى است كه باهماهنگى Volvo do Brazil براى كورتيبا طراحى شدهاند. اين اتوبوسهاى عظيمالجثه درخطوط ويژهاى حركت مىكنند و ظرفيتى برابر با ۲۷۰ مسافر دارند.
با توجه به طراحىسيستم با خطوط ويژه، دريافت كرايه مسافر قبل از سوار شدن و اولويت اتوبوسها دررسيدن به سلسله جاده اين سيستم اتوبوس مىتواند با ظرفيتى بسيار بيشتر از سيستمهاىاتوبوس سنتى كار كنند.
شبكه حملونقل گسترده كورتيبا بهوسيله URBS مديريت مىشود، Urbanizao de Curitiba يك كمپانى با مالكيت دولت است كهدر سال ۱۹۶۳ ساخته شده است. آنها سيستم را نظارت و هماهنگ مىكنند. كمپانىهاىخصوصى مالك اتوبوسها، مسئول راهاندازى خطوط اتوبوس و مسئول نگهدارى ساختار سيستمهستند.
اتوبوسها متعلق به ۱۶ كمپانى خصوصى هستند كه جواز خطوط را دريافتكردهاند و توسط همينها به حركت درمىآيند و با توجه به تعداد مسافران به آنهاپرداخت نمىشود بلكه براساس كيلومتر طى شده به آنها پرداخت مىشود. URBS بر هر دوىمسافت پيموده شده و تعداد مسافران نظارت مىكند و تنظيم تعداد خطوط اتوبوس و دفعاتحركت در آنها را بر عهده دارد. بسته به تقاضاى هزينههاى سيستم به طور كامل از طريقكرايهها و بدون دريافت هيچ يارانهاى تامين مىشود. كرايه براساس محاسباتى كهتوسط URBS انجام گرفته و درصد سود كمپانىها و هزينههاى شخصى، هزينههاى نگهدارى وكاهش ارزش ناوگان اتوبوسرانى در آن لحاظ شده، تعيين شده است.
براى جلوگيرى از بهوجود آمدن بهاى كاذب كرايه، براساس قانونى كه در سال ۱۹۹۰ به تصويب رسيده درآمدحاصل از سيستم حملونقل در ايالتها تنها مىتواند براى خود سيستم هزينه شود. براساس قانون شهرى ديگرى اتوبوسها نبايد عمرى بيشتر از ده سال داشته باشند كه اينمسئله موجب وجود ناوگان سالم اتوبوسرانى با عمر متوسط پنج سال شده است. براساس اينواقعيت و تركيب آن با نگهدارىهاى معمول دورهاى، اتوبوسها در وضعيت مناسبى كه بهپايين نگه داشتن درجه آلايندگى دود اگزوز كمك مىكند قرار دارند. آزمايشهايى در URBS با افزودنىهاى مختلف ديزل مانند روغن سويا و اتانول با اين هدف كه در آيندهدرجات آلودگى را پايين مىآورد انجام شده است.
سيستم حملونقل عمومى كورتيبا با۷۵درصد استفاده رفت و آمدكنندگان در روزهاى هفته، داراى بيشترين ميزان استفاده درمراكز ايالتها است. در نتيجه مصرف سوخت ۳۰ درصد پايينتر از هشت شهر قابل مقايسهبرزيل است.
براى اسكان جمعيت در حال رشد در طول ۳۰سال گذشته سيستم حملونقل براى استفاده به اشكال مختلف و ارائه خدمات استفاده ازاتوبوس كه برآورنده نيازهاى مسافران در مناطق كلان شهرى و اطراف شهرها باشد به وجودآمد.
شبكه يكپارچه حملونقل كه بين كورتيبا و مناطق اطراف آن وجود دارد در حالحاضر با ۱۹۰۲ اتوبوس طراحى شده است تا به مسافران امكان رزرو جا براى مقصد مشخصى رابدون پرداخت بيش از يك بهاى بليت داشته باشند، بدهد.
شبكه سيستم حملونقليكپارچه كورتيبا امروزه در حدود ۹۰۰ كيلومتر مسير در هشت محله شهر را پوشش مىدهد. براساس بررسىاى كه توسط URBS انجام شده است، به طور متوسط در يك روز ۹/۱ ميليونمسافر با ۸۹ درصد نرخ رضايت، از سيستم استفاده مىكنند.
حتى اگرامروزه سيستم آثارى از خستگى با اتوبوسهاى پرازدحام در طول ساعات اوج شلوغى رانشان مىدهد هنوز هم نمونهاى خوب و قابل توجه براى بسيارى ديگر از شهرها به شمارمىرود. راهبرد طولانىمدت شهرى و سياسى خواستار تحقق و اثبات نتايج مثبت آن نهتنها در زمينه حملونقل عمومى بلكه در سراسر راهبرد يكپارچه شهر است.
به عنوانمثال زمانى كه كورتيبا شبكه پيادهرو را در سال ۱۹۷۱ در مركز شهر به وجود آوردپيشتاز بود. همچنين تعداد زيادى طرح براى بازيافت و جداسازى زبالهها، مسيرهاى عبوردوچرخه و تعداد زيادى مناطق سبز و پاركها نه تنها به شهر و نواحى تفريحىچشماندازهاى زيبا مىبخشد بلكه همچنين موجب كنترل سيلاب و حفاظت از منابع آب سالممىشود. شهر همچنين روشها و راهبردهايى را براى حفاظت از محلههاى تاريخى، حفظبخشهاى با اهميت به لحاظ فرهنگى در مقابل بورسبازى زمين به وجود آورد. همچنينمكانيسمى مشوق براى توسعهدهندگان براى استفاده از بخشى از قطعه زمينشان براىمناطق سبز وجود دارد كه به آنها امكان ساختن بيشتر از كاربرى قانونى را مىدهد. مثالى از يكپارچگى حمل و نقل با بقيه مديريت شهرى چيزى است كه از آن به عنوان «خيابانهاى شهروند» نام مىبرند. در برخى از پايانههاى اتوبوس در حومه شهر،شهردارى دفاتر اقمارى را براى شعبههاى گوناگون دولتى ساخته است تا ارتباط با مردمرا تسهيل كند.
توسعه در بيشتر اوقات توسط كاركنان مختلف نهادهاى شهرى بدونمشاركت قوى عمومى در مراحل برنامهريزى انجام مىشود. فقدان مشاركت عمومى همانندفرايند آغاز شده در دهههاى ۶۰ و ۷۰ زمانى كه برزيل هنوز سلطه قانونى كه معتقد بهمنفعت تكنوكراتها را داشت، نبايد قوى باشد بلكه به عكس با ادامه روند تكامل سيستممداخله بيشتر عموم ممكن است براى تداوم حمايت بيشتر ضرورى باشد. بدينترتيب علتاصلى استفاده گسترده و محبوبيت اين سيستم چيست؟
مطالعات نشان مىدهد كه ۲۸ درصدجمعيت مالك اتومبيل به طور منظم از اين سيستم استفاده مىكنند.
به نظر مىرسد كهتوضيح اين موضوع با دلايل عملى مرتبط است. اتوبوسها سريع هستند. شبكه خطوط آنهاشهر را به خوبى پوشش مىدهد و بسيار ارزانتر از سفر با خودروى شخصى هستند.
درمقايسه با شهرهاى ديگر برزيل اين شهر اعجازى از كارآمدى و سرعت است.هنوز اينواقعيت وجود دارد كه نزديك به هفتصد هزار خودروى شخصى روزانه در شهر تردد مىكنند. اين روند با رشد اقتصادى شهر در حال افزايش است و خودروها هنوز نماد قوى معرف رفاههستند.
در صورت بىقاعدگى (عدم تنظيم) خودروهاى كورتيبا يك بار ديگر موجبازدحام ترافيكى و از بين رفتن كيفيت هوا در شهر مىشوند.
با راهحلهاى ابتكارىساده با تركيبى بين شركتهاى خصوصى تحت كنترل دولت، برنامهريزان شهرى قادر بهايجاد سيستمى شدهاند كه به لحاظ اقتصادى خودكفا است و به هزاران شهروند كورتيبا وحومه آن به شكلى كارآمد خدماترسانى مىكند. اين نوع حمل و نقل به شكل قابل قبولىدر زندگى روزانه آنها ارزان است.
واژه شلتوك از كلمه هندي چلتو (chalto) گرفته شده و در زبان انگليسي به شلتوك (دانه برنج همراه با پوست آن) Rice Paddyگفته مي شود. نام برنج از زبان هندي گرفته شده كه به آن Ariaiمي گويند.
در زبان انگليسي به برنج Riceگفته مي شود كه همان نام عمومي برنج است. در زبان فرانسهRiz، در زبان ايتاليايي Rizo، روسي Risو در زبان الماني Riesمي گويند. نام علمي آن OryzaSativalمي باشد. در استان گيلان به برنج « بج» ( Bej) به خوشه ان « ورزه » ( Vorze) و به شلتوك آن « جو» گفته مي شود.
خصوصيات گياهشناسي:
برنج با نام علميOryzaSativaاز تيرةGramineaeگياهي است يكساله و علفي به طول1 متر با برگهاي كشيده و غلافي و نوك تيز و گل آذين به شكل سنبله بوده و دانهها داراي يك پوشش قهوهاي رنگي به نام سبوس ميباشد.
زيستگاه: اين گياه بومي جنوب شرقي آسيا بوده ولي در كشورهايي مثل چين،ژاپن،هيماليا و كانادا گسترش يافته است وهمچنين در مناطق تروپيكال رشد ميكند.
تاريخچه:
برنج به عنوان يك محصول غذايي مهم در سراسر جهان محسوب ميشود تا آنجايي كه بيش ازغذاي جمعيت جهان را تشكيل ميدهد. در كشورهاي آسيايي بيش از 9.% از مردمان از برنح به عنوان يك غذاي اصلي استفاده ميكنند. از آب برنج براي شستشوي زخم، اسهال خوني، ورم معده و روده استفاده ميكردند و همچنين از دمكردة ريشه و ساقه زيرزميني برنج در افزايش ترشحادرار و دفع سموم از بدن استفاده ميشود و خوردن سبوس برنج در كشورهاي چيني به عنوان ماده ضد پيري است.
مشخصات گياه شناسي
برنج نباتي است از تيره غلات از جنس Oriza كه گونه آن Sativa است. گياهي است يكساله داراي ريشه هاي افشان و قوي كه عميق نبوده و معمولا در لايه فوقاني خاك تا عمق 20 الي 25 سانتي متر قرار مي گيرند. سازگاري ريشه برنج در زمين هايي است كه اكسيژن آن كم است زيرا ريشه نيازي به اكسيژن هوا ندارد و از اكسيژن محلول استفاده مي نمايد. ريشه تا زمان تشكيل پانيكول ( خوشه رفتن ) حداكثر رشد را مي نمايد.
همچنين برگ ها داراي پهنك باريك و بلند در بعضي انواع مانند O.Sativa كرك دار و در O.glaberrimaبي كرك هستند. زبانك (ليگول ) در برنج نسبتا بلند هستند. تعداد برگ روي ساقه در انواع مختلف برنج، متفاوت و به شرح زير است:
در انواع زود رس در روي هر ساقه 14 الي 15 برگ ( چمپا و غريب ).
در انواع متوسط زود رس حدود 16 الي 17 برگ ( سرد چمپا )
شرايط اقليمي مناسب براي شاليزار
برنج را اصولاً محصول گرمسيري و نيمه گرمسيري بحساب مي آورند كه ويژه نواحي مرطوب استوايي در مناطق نسبتاً گرم و باتلاقي و يا معتدل است.(1)
اين گياه در طول دوره رشد آب فراوان نياز دارد كه در حدود 30000 متر مكعب در هكتار است. بنابراين بايد در مناطقي كه بارندگي در آن به اندازه كافي وجود داشته باشد كشت شود. در مناطقي كه بارندگي آنها در حدود 1000 ميلي متر باشد كشت برنج امكان پذير بوده و محصول خوبي بدست مي آيد. وجود سرما نيز باعثتوقف رشد برنج خواهد شد و توليد محصول را پايين مي آورد و متوسط دماي مورد نياز برنج حدود 33 درجه سانتي گراد است كه اين رقم در مورد ارقام زودرس كمتر و در مورد ارقام ديررس بيشتر است و ممكن است به 40 درجه سانتي گراد و يا حتي بيشتر نيز برسد.
بهترين درجه حرارت براي جوانه زدن بذر برنج 30 درجه سانتي گراد مي باشد. بذر در درجه حرارت پايين تر از 10 درجه و بالاتر از 40 درجه سانتي گراد جوانه نمي زند، لذا براي جوانه زدن هيچكاه نبايد در جاي خنك و يا خيلي گرم گذاشته است. با توجه به مطالب گفته شده مي بايست بذور برنج را در آبي با درجه حرارت مناسب خيساند ( 22- 30 درجه سانتي گراد موجب تسريع در جذب آب و جوانه مي گردد )، تا بدين وسيله رشد جنين افزايش يافته و جوانه زدن يكنواخت صورت گيرد.
ميانگين دماي محيط كشت برنج بايد بين 22-30 درجه سانتي گراد باشد هرگاه دماي محيط از 13 درجه سانتي كراد پايين تر آيد برنج با سرما روبرو مي شود. همچنين هرگاه دماي محيط از 40 درجه سانتي گراد بيشتر شود باعث اختلال در رشد ريشه خواهد شد و گياه را از بين مي برد. دماي محيط كشت در طول دوره رشد همواره بايد متناسب با مراحل رشد گياه باشد. دماي مذكور بويژه در زمان گل دادن بايد مناسب و كافي باشد، زيرا در اين دوره گياه به حداكثر درجه حرارت نياز دارد. بهترين دما در اين زمان 23 درجه سانتي گراد است. چنانچه در اين مرحله از رشد برنج دماي محيط پيرامون بعللي پايين باشد و رطوبت هوا نيز بيش از اندازه طبيعي بالاتر از 80 درصد باشد تلقيح بخوبي انجام شده و دانه تشكيل نخواهد شد، بعبارت ديگر برنج پوك شده و در نتيجه ميزان توليد محصول به اندازه قابل ملاحظه اي پايين خواهد بود. بطور كلي رطوبت در محيط كشت برنج نبايد كمتر از 40 درصد و بيشتر از 90 درصد باشد .
برنج گياهي است ويژه كاشت در مناطق باتلاقي و بنابراين محيط كشت برنج هميشه بايد به صورت غرقاب باشد. با وجود اين در عمل تنفس اين گياه اختلالي بوجود نمي آيدزيرا برنج مي تواند از اكسيژن محلول در آب استفاده نموده و نياز تنفسي خود را برطرف نمايد. همچنين مي توان مقداري از اين اكسيژن را از طريق ساقه تامين نمايد.
بطور كلي دماي آب در روز بايد دو برابر شب يعني حدود 31 درجهسانتي گراد باشد، معذالك آب داخل كرنها را بايد در شب خارج نمود تا دماي خاك در شب كاهش يابد و مجدداً با وارد كردن آب خنك دما را كاهش داد. اين عمل مزيت مهمي دارد و آن اين است كه در نتيجه اين عمل تنفس گياه در شب كاهش يافته و از تجزيه مواد آلي توليد شده در روز جلوگيري بعمل مي آيد.
شدت نور نيز در رشد گياه برنج تاثير مهمي دارد. بطوري كه اين گياه براي انجام عمل تلقيح به شدت نور بالايي نياز دارد. ار تفاع از سطح دريا در رشد برنج تاثير زيادي نداشته و اين گياه را مي توان تا ارتفاع 1400 متري از سطح دريا نيز كشت نمود. شرايط اقليمي استانهاي گيلان و مازندران به دلايل زير براي كشت برنج مناسب مي باشند.
جدا شدن جلگه هاي پست خزر از فلات مركزي ايران توسط رشته كوههاي البرز سب ايجاد آب و هواي معتدل مديترانه اي با درصد رطوبت بالا در استان گيلان شده است. مجاورت استانهاي گيلان و مازندران با درياي خزر وجود توده هاي كوهستاني اورال باعث بوجود آمدن منطقه اي باران خيز شده است. مجموع شرايط حاصله باعث شده كه كشت برنجدر اين مناطق موفقيت آميز باشد.( ميانگين دماي مناسب براي كشت برنج حدود 24 درجه سانتي گراد است كه اين رقم در تابستان به36 درجه سانتي گراد نيز مي رسد. )
ميزان بارندگي در استان گيلان اغلب بالاتر از 800 ميلي متر است و اغلب ممكن است اين رقم به 2000 ميليمتر برسد كه اين مقدار مناسب براي كشت برنج است. اين استان از نظر رطوبت نيز براي كشت برنج مناسب مي باشد. رطوبت مناسب براي كاشت برنج 70 تا 80 درصد است. شرايط مذكور باعث شد تا كاشت برنج در شمال كشور رونق يافته و با موفقيت همراه باشد. البته گاهي اوقات نيز بارندگي مصادف با زمان تلقيح برنج بوده كه در اين صورت شديداً تاثير منفي روي توليد محصول خواهد داشت. همچنين گاهي اوقات نيز بارندگي هاي شديد و مداومي در زمان كشت برنج انجام مي گيرد كه سبب ورس محصول شده و برداشت آن را با مشكل روبرو مي سازد.
كودهاي مناسب براي شاليزار
كودهايي كه در مزارع شالي كاري بكار مي روند عبارتنداز:
كودهاي سبز- كودهاي دامي- كودهاي شيمايي
كودهاي سبز
كودهاي سبز باقيمانده گياهان است كه پس از برداشت محصولات قسمتي از آن در خاك باقي مي ماند و داراي اهميت زيادي براي حاصلخيزي خاك است. مثل كلش و سبوس، برگ، ساقه و باقيمانده ريشه ها.
اضافه شدن مواد آلي به خاك توسط گياه بستگي به نوع كشت و آب و هوا دارد. كلش به برگ و ساقه گياهن تيره غلات گفته مي شود كه عمده ترين مواداوليه توليد كننده و قسمت آلي و هوموس خاك را تشكيل مي دهد و از نظر پتاس و كلسيم غني است. افزودن اين ماده در خزانه باعث افزايش مواد غذايي سطح خاك مي گردد. كلش داراي مواد شيميايي زيادي است ولي عموماً فاقد اسيد هوميك است.كلش را مي توان مستقيماً به خاك افزود و يا اينكه ابتداء آن را در محل مخصوصي تبديل به كود نمود و سپس به خاك اضافه كرد. شخم كود سبز بايد سطحي باشد، زيرا اگر شخم عميق صورت گيرد كلش در زير خاك بدون تخمير و پوسيده مانده و موجب اختلالاتي در خاك مي گردد. كودهاي سبزي كه در شاليزارها استفاده مي گردد عموماً شبدر يا يونجه است.
با توجه به اينكه هر هكتار زراعت برنج در طول هر دوره رشد به 80 تا 150 واحد ازت نياز دارد و خاك برنج كاري بايد هميشه از عناصر مصرفي غني باشد مقدار ازت خاك نبايد از 2/1 در هزار هكتار كمتر باشد . استفاده از كودهاي شيميايي ازت دار براي تامين اين مقدار ازت به خاك برنج كاري هزينه هاي گزافي را مي طلبد. بر اين اساس محققين پژوهشگران در كشورهايي نظير ژاپن، چين و ويتنام بعد از تحقيقات زياد متوجه شدند كه نوعي سرخس بنام آزولا (Azolla ) كه از تيره Salriniaceae مي باشد، وجود داردكه بين اين گياه و نوعي جلبگ همزيستي وجود داشته و جلبك به علت جذب ازت موجود در جو يا ازتي كه به صورت محلول در آب وجود دارد هر ساله مقدار زيادي ازت در حدود 200 كيلوگرم به خاك مي افزايد.
آزولا را چند ماه قبل از شروع كشت برنج در مزرعه يا شاليزار كشت مي كنند و پس از حدود 3 تا 4 ماه از آن را با خاك كاملاًشخم مي زنند و سپس نشاء هاي برنج را روي آن مي كارند. گياه آزولا علاوه بر اينكه باعث افزايش ازت خاك مي گردد در كنترل علفهاي هرز نيز موثر و مفيد است، چون مانند لايه اي سطح آب را مي پوشاند. همچنين آزولا باعث بهبود خصوصيات فيزيكي خاك نيز مي گردد ولي بايد توجه نمود كه در تعارض با برنج قرارنگيرد. دوره رشد آزولا در هر مرحله حدود يك ماه است كه در اين مدت 10 تا 15 تن محصول تر توليد مي نمايد كه در نتيجه 20 تا 40 گرم ازت حاصل مي گردد.
كود دامي
استفاده از كود دامي براي خاكهاي شاليزار امري مهم و ضروري است. كشاورزان بايد هر ساله كود دامي به خاك اضافه نمايد، زيرا كود دامي مهمترين منبع توليد هوموس خاك است كه در نتيجه موجب افزايش ازت خاك خواهد شد . كودهاي دامي از قبيل: كود اسب، كود گاو، كود گوسفند، كودهاي مخلوط قديمي و كود طيور مي توانند مورد استفاده قرار گيرند.
در آب و هواي مرطوب مانند گيلان كه رطوبت زياد است نبايد مقدار كود مورد استفاده از 10 تا 12 تن در هر هكتار تجاوز نمايد. بهترين مقدار مصرف كود دامي در زمين هاي هوموس رسي يا ليموني 8 تا 10 در هر هكتار است. در زمينهاي شني، مانند شاليزارهاي اطراف سواحل دريا اين مقدار افزايش يافته و ممكن است بسته به درصد شن و فقير بودن خاك تا 20 تن در هكتار برسد.
كودهاي دامي داراي مواد آلي و معدني عناصر پر مصرف از قبيل فسفر، پتاس، كلسيم، منيزيم، گوگرد، منكنز. بور، مس و كبالت مي باشد كه در غني سازي خاك شاليزار بسيار مهم بوده و در نتيجه باعث افزايش محصول برنج خواهد شد و هر ساله از پرداخت هزينه گزاف جهت تامين كودهاي شيمايي پرهيز مي شود. كودهاي دامي را بايد در پاييز و قبل از از رسيدن فصل سرما به خاك افزود. اين نوع كودها بايد كاملاً پوسيده باشند، در غير اين صورت باعث رشد بي رويه علفهاي هرز شاليزار شده و همچنين جذب آن نيز توسط گياه مشكل خواهد شد و سبب عوارض و بيماري نيز روي برنج مي گردد.
كودهاي شيميايي
برنج درطي دوره رشدخود به سه نوع كود ازت، فسفرو پتاس نيار بيشتري نسبت به ساير عناصر دارد كه بايد دراين مدت بطريق صحيح و مناسبي در اختيار گياه قرار داده شود.
ازت
ازت از جمله بهترين كودهاي شيميايي در خاك است و اين عنصر موجب سرعت رشد، سهولت تنفس، شادابي رنگ بوته هاافزايش رشد ريشه ها، بالا رفتن مقدار پروتئين گرديده و همچنين اضافه كردن ازت به خاك باعث افزايش سطح برگ مي گردد و بيشترين تاثير آن زماني است كه قبل از تشكيل خوشه به گياه داده شود. در خاكهاي رسي مقدار مصرف كمتر و در خاكهاي شني بشتر است. كود ازته را بيشتر به صورت آمونياكي به خاكمي افزايند ولي در آخرين مرحله مي توان آن را به صورت نيتراتي نيز به خاك افزود. استفاده از كود اوره ( شكري ) كه داراي 46 درصد ماده ازته قابل جذب است بيشتز از كودهاي ديگر در برنجكاري مورد استفاده قرار مي گيرد. كود اوره بهترين و مناسبترين ماده ازته براي مزارع برنج محسوب مي شود.
مقدار مصرف كود ازته با توجه به نوع خام و واريته ها يا رقم، شرايط اقليمي و اكولوژيكي مطابق ارقام گفته شئده متغير است. مواد ازته را بايد همواره به موقع و به اندازه مناسب به خاك شاليزار افزود زيرا در غير اين صورت براي محصول مضر خواهد بود. طول عمر ازت در خاك كم است و بايد آن را در دو مرحله به خاك افزود. نصف كود ازته را قبل از كاشت يا در موقع نشاء و نصف ديگر را 20 تا 30 روز قبل از ظهور پانيكول ( خوشه سنبل) بخاك مي دهند.
فسفر
فسفر يكي ديگر ازعناصر تشكيل دهنده برنج بوده و از عناصر مهم و ضروري در رشد برنج است. درد غلات ثابت شده است كه 80 درصد فسفر در اوايل جواني گياه مصرف مي شود و زيادي فسفر به ندرت مضر است. فسفر باعث توليد ريشه هاي قوي و گسترده ساقه هاي محكم و ضخيم تشكيل و پر شدن دانه ها، افزايش كميت محصول و زود رسي محصول برنج مي شود. كودهاي فسفر را بايد خيلي زودتر قبل از كاشت بخاك افزود و آنرا عمق 10 تا 15 سانتي متر با خاك مخلوط نمود.
پتاس
پتاسيم يكي از عناصر تقريباً مهم تشكيل دهنده بافت لغات بوده و مقدار آن در گياهان مختلف 5/2 تا 5 درصد وزن ماده خشك است. پتاسيم برعكس فسفر و ازت در تركيبات سلولي شركت نمي كند و تنها نقش آن بيشتر در فعل و انفعالات گياهي مهم است. برنج قسمت اعظم پتاسيم را بين مرحله پنجه زني و توليد پانيكول جذب مي نمايد. بطور كلي گياهان تيره غلات در حدود 100 كيلوگرم پتاسيم (K2O ) را از خاك جذب مي نمايند.
پتاسيم در برنج موجب ثبات گياه، بهتر انجام شدن عمل تلقيح، افزايش مقاومت گياه در برابر بيماريها، رشد و نمو گياه و تسهيل انتقال نشاسته ار برگها به دانه مي گردد. همچنين پتاس با ازت اثر رقابتي داشته و باعث مي شود ازت بيشتري جذب گياه گردد و سنتز ازت را نيز در گياه مساعد مي سازد. مصرف بيش از حد ازت مي توان مضر باشد، بطوري كه مانع جذب آهن خواهد شد. چون برنج در خاكهاي اسيدي رشد مي نمايد و همچنين املاح پتاس در آبهاي مشروب برنج گيلان موجود است در نتيجه مقدار مصرف پتاس خيلي كم است. كمبود پتاس سبب زرد شدن برگ گياه شده كه اين عمل از برگهاي مسن آزاد مي گردد و سپس به قهوه اي تبديل شده و سرانجام برگها خشك شده و مي ريزد. كود پتاس را معمولاً2 تا 3 ماه قبل از كاشت و در هنگام شخم پاييز به خاك مي دهند و آن را تا عمق 15 سانتي متري با خاك مخلوط مي نمايند. بطور كلي پتاس خاك برنج كاري هرگز نبايد كمتر از 30% باشد. بطور خلاصه كود دامي و كودهاي پتاسيك و فسفر را در پاييز و در هنگام شخم به زمين مي دهند و كود ازته را در دو مرحله به خاك مي افزايند
آفات برنج
برنج از مهم ترين غذاي اصلي مردم كشور ماست و از نظر اهميت پس از گندم در مرحله دوم قرار دارد.
بر اساس آمار وزارت كشاورزي سطح زير كشت اين محصول حدود ششصد هزار هكتار است كه نزديك به 75% آن در استانهاي مازندران، گيلان وگلستان قرار دارد. محصول ساليانه برنج سفيد در كشور به حدود 650/1 هزار تن برآورد شده است كه در حال حاضر نزديك به 75 درصد نياز داخلي را تامين مي نمايد. با توجه به رشد سالانه 5/1 درصدي افزايش جمعيت ميزان جمعيت در بيست سال آينده به يكصد ميليون و نياز داخلي به برنج سفيد نيز به حدود 500/3 هزار تن در سال خواهد رسيد. و در آن صورت بايد با توجه به توليد 650/1 هزار تن سالانه برنج در داخل كشور، نزديك به 55 درصد نياز داخلي از طريق برنج وارداتي از خارج تامين گردد.
در كشور ما به دليل كمبود آب، امكان افزايش سطح زير كشت بسيار محدود است لذا براي جلوگيري از خطر افزايش واردات برنج از خارج، ضمن توجه بيشتر به كشت ارقام پرمحصول لازم است در زمينه كاهش ضايعات، به ويژه ضايعات ناشي از حمله آفات، بيماري و علفهاي هرز برنج اقدامات عملي و موثر انجام گيرد.
در اين راستا ضروري است كه كارشناسان و مروجين كشاورزي مستقر در مناطق با شناخت كافي از عوامل كاهش دهنده محصول به ويژه آفات، بيماريها و علفهاي هرز، با بهره گيري از نتايج تحقيقات انجام يافته و دستورالعملهاي اجرايي، به آموزش و راهنمايي كشاورزان پرداخته و همراه با آنها با عوامل ياد شده مبارزه نمايند.
عوامل مهم كاهش دهنده محصول
در ميان عوامل كاهش دهنده محصول، آفات، بيماريها و علفهاي هرز نقش اساسي دارند.
آفات
آفات برنج با توجه به اينكه در مزرعه يا انبار موجب خسارت مي گردند به دو گروه آفات مزرعه و انبار تقسيم مي شوند.
آفات در مزارع
با وجود اينكه تعدادي از امراض و آفات به مزارع برنج درايران حمله مي كنند، با اين همه مزارع برنج ايران از پاكترين مزارع برنج در دنيا به شمار مي روند. زيرا در حال حاضر بسياري از امراض و آفاتيكه در تمام دنيا به شاليها حمله مي كنند، درايران يا وجود ندارند و يا اينكه بدلايل آب و هوايي آسيب زياد وارد نمي كنند. بهرحال مهمترين آفات شناخته شده درمزارع برنج بالاخص در ايران به ترتيب جدول زير مي باشد.
اگر چه تعداد اين آفات در سراسر جهان نسبتاًٌ زياد و به بيش از بيست مورد مي رسد ولي در مزارع برنج ايران در حال حاضر از ده گونه كمتر است كه بعضاًٌ به غير از برنج به محصولات ديگر مانند ذرت و گندم نيز خسارت وارد مي نمايد. اين آفات شامل:
كرم برگ خوار سبز برنج Naranga diffiusa= N aenescens
شب پره تك نقطه اي برنج Mytimna unipuncta
سرخرطومي ريشه برنج Hydronomus sinuaticollis
زنجره برنج cicadella viridis
روشهاي مختلف كشت برنج
برنج معمولاً در نقاط مختلف دنيا به دو روش مستقيم و غير مستقيم كشت مي شود كه در ادامه اجمالاً به بررسي هر دو روش مي پردازيم:
الف: روش مستقيم: در روش مستقيم نيز به دو طريق عمل مي شود:
روش كاشت قبل از غرقاب كه در اين روش بذر برنج را با يك بذرپاش رديفكار به عمق 2-5 سانتي متري خاك خشك مي كارند و آنگاه به منظور تامين و تخمين جوانه زدن بذر و ريشه اوليه گياه يك آب سبك به زمين مي دهند و بعداً هنگامي كه ارتفاع بوته ها به 15 تا 20 سانتيمتري رسيد خاك را غرقاب مي نمايند. اين روش كاشت گر چه سريع و مطلوب است ولي موجب حمله و افزايش علفهاي هرز چون گونه هاي جنس سوروف مي شود.
روش كاشت حين غرقاب: در اين روش زمين را بلافاصله بعد از كاشت غرقاب مينمايند. از مزاياي اين روش مي توان به مصون ماندن بذر از گزند پرندگان اشاره نمود و همچنين در اين روش علفهاي هرز تك لپه اي نيز نمي توانند ريشه گذاري كنند، ولي عيب عمده آن اين است كه چنانچه بذر در روي گل قرار نگيرد و روي آن پوشيده گردد جوانه زدن به تاخير مي افتد و در نتيجه بذر فاسد مي گرددو يا اينكه ريشه توليديش قادر به رشد نخواهد بود.
ب: روش غير مستقيم: در اين روش بذر را در خزانه كشت كرده و پس از رسيدن به رشد معيني بوته هاي جوان را كه نشاء مي نامند به مزرعه انتقال مي دهند. در اين روش بيرون آوردن بوتهها از خزانه و انتقال آن به زمين با دست انجام مي شود.
در هنگام نشاء كردن، زمين اصلي را غرقاب نموده و 3 الي 5 بوته را به فواصل 30-25 سانتي متري در داخل زمين فرو مي كنند. بعد از عمليات نشاء كاري آب را از روي زمين خارج مي كنند و تا ارتفاع خاصي سطح آن را كاهش مي دهند تا بوته ها بتوانند بهتر رشد كنند. در حدود 20 الي 25 روز قبل از برداشت آب را از مزرعه خالي كرده و تا آن هنگام، آبياري را نيز قطع مي نمايند.
خزانه و شرايط آن
خزانه غالباً قطعه زمين كوچكي است كه مساحت آن تقريباً 6/1 تا 25/1 و يا 50/1 مزرعه اصلي است. بعد از برداشت برنج زمين خزانه را در پاييز به عمق 15 الي 20 سانتيمتر شخم زده و رها مي كنند و دراوايل بهار با اضافه كردن كود دامي آن را غرقاب نموده بوسيله تيلر يا گاوآهن مجدداً شخم سطحي مي زنند تا بصورت گل كامل درآيد. با اين عمل بافت فيزيكي خاك را به هم زده و نفوذپذيري آن را مي كاهند. پس از خشك شدن مجدد غرقاب نموده و با از بين بردن كلوخها كودهاي ازته و فسفره به آن اضافه مي نمايند و تسطيح مي كنند. سپس سطح آن را كرت بندي نموده و تا ارتفاع 3 سانتي متري داخل آن آب وارد كرده و با دست بذرها را مي كارند. معمولاً بذرپاشي بسيار پرپشت صورت مي گيرد.
بعد از دو الي سه روز آب داخل خزانه را خارج كرده روي بذرها كلش سوخته ريخته و با يك قطعه چوب به سطح خاك فشار وارد مي كنند تا بذر به سطح خاك بچسبد. معمولاً روزها مقداري آب به خزانه مي دهند. اگر هوا سرد باشد كف خزانه را پوشش نايلوني مي دهند تا جوانههاي سبز شده سرمازده نشوند. پس از اينكه ارتفاع گياه به 20 – 25 سانتي متر رسيد، اقدام به انتقال آن به مزرعه اي اصلي مي نمايند. اگر چنانچه دو روز قبل از انتقال كف خزانه را غرقاب كنند ريشه گياه براحتي بيرون مي آيد. در غير اين صورت يا بوته هاي جوان از بين مي روند و يا ريشههاي توليد شده به سختي با خاك مزرعه سازگار خواهند شد.
نشاء كاري برنج
با توجه به اينكه نشاء كنده شده از خزانه را در جاي خنك و سايه يا داخل آن ميتوان يك يا دو روز نگهداري نمود ولي روش معقول اين است كه همزمان با خروج از خزانه در مزرعه نشاءكاري گردد. در شرايط معمولي نشاءهايي كه صبح كنده شده و همان صبح كاشته شده اند محصول خوبي مي دهند. هنگام كندن نشاءها بايد دقت شود ريشه ها كنده نگردد. معمولاً هر دسته نشاء شامل 200 الي 300 نهال متوسط است. غالباً براي كاشت نهالها به اندازه هاي مساوي از طناب و خط كش استفاده مي نمايند. از وسيله مخصوص اين كار هم كه طول ضلع آن در حدود 25 سانتي متر و ضلع جانبي آن دو متر است استفاده مي شود.
ممكن است براي نشاءكاري از يك ماركور هشت ضلعي استفاده گردد. پس از نشاءكاري با رها كردن آب در مزرعه ارتفاع آن را چند روزي در سطح بالا نگه ميدارند، زيرا اولاً اين كار از كم شدن درجه حرارت در شب و دوم اينكه مانع رشد علفهاي هرز مي شود و سوم اينكه آب بعنوان يك قيم عمل كرده و از ورس يا خوابيدن نشاء جلوگيري مي نمايد.
چون زراعت برنج بطور كوپه اي صورت مي گيرد در هر كوپه بطور عادي 4-6 نشاء در هر سوراخ كاشته مي شود. ثابت شده است اگر نشاءكاري به موقع انجام گيرد پنجه زني مي تواند جبران كمي تعداد نشاء درهر كوپه را بنمايد و همچنين مي توان تا 4 برابر در هر هكتار بوته ها را افزايش داد، اگر چنانچه نشاءكاري دير انجام گيرد، گياه وقت كافي براي پنجه زني نخواهد داشت.
نشاءها را بايد در اراضي كم قوت و نواحي سرد نزديك به هم كاشت، ولي در نواحي گرم و يا اراضي پرقوت و ارقام خوب پنجه زن مي توان فواصل را زياد نمود. بهترين زمان نشاءكاري در شمال ايران از پانزدهم ارديبهشت ماه تا پانزدهم خرداد است و درخوزستان بعد از 15 خرداد خواهد بود. نشاءكاري تا حد لازم بايد كم عمق باشد در غير اين صورت عمق زياد باعث تاخير در ريشه دادن مي شود.
عمليات داشت
آبياري:
آبياري شاليزار از مهمترين عملياتي است كه بايد در زراعت برنج بدقت انجام گيرد، چون برنج گياهي است باتلاقي و بايد ريشه آن هميشه در داخل آب قرار گيرد در غير اين صورت محصول به عمل آمده خوب نخواهد بود. از حدود اواسط فروردين كه كاشت بذر در خزانه شروع مي شود تا اوخر مردادماه كه زمان برداشت برنج است آبياري بايد بطور مداوم انجام گيرد. آب مورد نياز توسط كانالهاي آبرساني به مزارع برنج وارد مي شود. مقدار آب مورد نياز براي برنج بستگي به روش كاشت، ابعاد كرتها، تراكم بوته ها، مقدار مصرف مواد تقويت كننده، نوع و بافت خاك، شرايط اقليمي، شرايط اكولوژيكي و رقم يا واريته هاي مورد كاشت داشته و به طور كلي درارقام زودرس نياز آبي كمتر ودر ارقام ديررسنياز آبي بيشتر است.
برنج در طول دوره رشد خود به طور متوسط به 30000 تا 35000 متر مكعب آب نياز دارد. اين مقدار آب بايد در هنگام پنجه زني، تشكيل پانيكول و هنگام گل دادن به اندازه كافي در اختيار گياه قرار گيرد. اگر در مرحله تشكيل پانيكول و گل دادن، آب و رطوبت كافي در اختيار گياه قرار نگيرد، تلقيح به خوبي انجام نشده و برنج به دست امده داراي عملكرد پاييني خواهد بود. زيرا در رطوبت كم دانه هاي گرده نمي تواند به تخمدان نفوذ نمايد و در نتيجه تلقيح انجام نمي گيرد.
به طور كلي زمين هاي رسي و سنگين داراي نياز آبي كمتر ولي شاليزارهاي با خاكهاي شني احتياج به آب بيشتر دارند. همچنين هر چه ميزان تراكم علفهاي هرز در شاليزار بيشتر باشد به همان نسبت ميزان مصرف آب توسط اين علفهاي هرز زيادتر شده و نياز آبي را افزايش مي دهند. يكي ديگر از عوامل مهم در رسيدن برنج دماي هوا و آبياري است. وقتي كه درجه حرارت متوسط زياد باشد برنج ممكن است زودتر برسد. در اين حال به كار بردن آب سرد براي آبياري برنج ممكن است رسيدن برنج را به تاخير بياندازد.
بطور كلي برنج- را تا زماني كه كليه شلتوكها بقدر كافي خشك نشوند نمي توان برداشت كرد و همينطور براي اينكه خطري آنها را در انبار تهديد نكند ( مقدار رطوبت 14-24% ). بنابراين بهترين زمان برداشت هنگامي است كه رنگ خوشه ها به زردي گراييده و دانه ها در بخشهاي پايين خوشه ها سخت شده باشد و در اين مرحله رطوبت داخل دانه 20 تا 27 درصد مي باشد. اگر چنانچه برداشت برنج هنگامي كه رطوبت دانه به كمتر از 20% برسد، خطر ريزش دانه ها هنگام درو، محصول را تهديد مي كند. براي تسريع در خشكانيدن محصول مي توان مواد شيميايي مثلاً كلرات منيزيم و كلرات سديم را با استفاده از هواپيما بر روي محصول پاشيد. البته به شرط داشتن 21 تا 31 درصد رطوبت در دانه. زمان برداشت هم، بستگي به شرايط آب و هوايي و رقم برنج دارد. معمولاً در شمال ايران برداشت برنج از اواخر مردادماه تا اوايل مهرماه است. بر اساس زمان كاشت تا برداشت سه رقم برنج وجود دارد.
رقم برنج
زمان كاشت تا برداشت
گروه ارقام زودرس
گروه ارقام نيمه رودرس
گروه ارقام ديررس
120 تا 139 روز
140 تا 159 روز
بيش از 160 روز
درحالت كلي مدت زمان كاشت تا برداشت برنج بين 80 تا 270 روز مي باشد. وقت در هنگام درو بسيار مهم است، زيرا پانيكولها بايد به طرف بالا گذاشته شود تا بر اثر تكانها و ضربه ها خوشه ها فرونريزدو شلتوكها نيز از خوشه ها جدا نگردد. دسته هاي درو نشده بايد يك شبانه روز جلوي آفتاب پهن شوند تا خشك شوند.
عمليات برداشت
دروگرها و كمباين غلات ويژه مناطق معتدله براي برداشت برنج نيز مناسب هستند. به طور كلي برداشت برنج را نمي توان تا هنگامي كه كليه شلتوكها به قدر كافي خشك شوند ( مقدار رطوبت 14 – 12 درصد ) و در انبار خطري تهديدشان نكند به تاخير انداخت، لذا برداشت را معمولاً زماني بايد شروع كرد كه رنگ خوشه ها به زردي گراييده و دانه هاي پايين خوشه در مرحله خميري سفت باشند. در اين مرحله رطوبت محتوي دانه از 20 تا 27 درصد متغير است.
چنانچه برداشت محصول تا مرحله كاهش رطوبت دانه به كمتر از 20% به تاخير افتد تلفات ناشي از ريزش ممكن استتا حدود زيادي افايش يابد. به طور كلي برداشت زماني صورت مي گيرد كه رنگ بوته ها به زردي رفته و گياه به رسيدن فيزيولوژيكي رسيده باشد، يعني رشد و نمو بوته خاتمه يافته باشد. در اين هنگام دانه ها سفت و با فشار بين دو انگشت دست شكسته و له نمي شود. در شمال ايران برنج را از اواخر مرداد تا اوايل مهر برداشت مي كنند. حدوداً بيست روز قبل از برداشت محصول، بايد كلي آب را از مزرعه خارج نمود تا عمل برداشت آسانتر و سريعتر انجام گيرد. عمل برداشت معمولاً با دست و يا بوسيله ماشين انجام مي گيرد. در طريقه برداشت دستي، شخص دروگر دسته چوبي داس را در دست گرفته و با دست ديگر ساقه ها را مي گيرد و ساه گياه را مي برد. سپس محصول را دسته دسته در روي باقيمانه ساقه ها كه ارتفاعاي در حدود 25 تا 35 سانتي متر دارند قرار مي دهند تا نسبتاً خشك شود. دسته هاي برنج را طوري در روي زمين قرار مي دهند كه پانيكولها بطرف بالا و ساقه ها پايين باشند. ماشين هاي دروگر ساقه هاي برنج را بريده و در روي زمين قرار مي دهند كه پانيكولها بطرف بالا و ساقه ها پايين باشند. ماشين هاي دروگر ساقه هاي برنج را بريده و در روي نواري به طول مزرعه در روي زمين گذاشته مي شود.
دقت در انجام درو بسيار مهم است، زيرا در در اثر تكانها و ضربه ها، ساقه ها شديداً برزمين مي خورند و بيم آن مي رود كه خوشه ها خورد و شلتوك از خوشه جدا گردد. بنابراين بايد نهايت دقت را انجام داد تا ساقه هاي برنج پس از بريده شدن به آهستگي جمع آوري و در روي نواري قرار گيرند. بعد از برداشت دسته هاي برنج برداشت شده را به مدت يك شبانه روز در مقابل تابش آفتاب و جريان هوا قرار مي دهند تا نسبتاً خشك شود. پس از آن خوشه ها را به انبار حمل كرده تا كاملاً خشك شوند، سپس خوشه ها را كوبيده و دانه ها را جدا مي كنند و به كارخانه هاي برنج پاك كن حمل كرده تا دانه ها را از پوسته جدا كنند.
منشاء گندمبه درستي روشن نيست. هرودوت مورخمعروف يوناني كه يادداشتهايي از يك پيشواي مذهبي (......) را جمعآوري كرده، از مطالعه آنها به اين نتيجه رسيده كه گندم در زمان حكومت كلده و آشور و پيش از آن در بينالنهرين به طور وحشي ميروييده است،اون در پنج قرن پيش از ميلاد در نوشتههاي خود روش خرد كردن گندم و تهيه نان در مصر را شرح داده است.
كاوشهاي باستاني شناسي اخير نشان داده است كه گونههاي گندم وحشي از حدود 1500 سال پيش از ويلائ در مصر و بينالنهرين ميروييده است.
دانههاي گندم همراه با مومياييهاي فراعنه مصر از اهرام اين كشور به دست آمده است. استرابون مورخ معروف معتقد است كه نوعي گندم وحشي از سواحل رود سند به دست آمده، لينه گندم را منتعلق به كوههاي اورال ميداند و اديسه آن را از سيسيل ميداند، به هز حال بيشتز پژوهشگران منشاء گندم را جنوب غربي آسيا دانستهنا دو تا آنجا كه به كشورعزيزمان مربوط ميشود نمونههاي گندم در كاوشهاي باستانشناسي دامغان كشف شده كه نشانه قدمت اين گياه در آن منطقه است.
همچنين در غارهاي نزديك درياچه خزر و همدان دانههاي گندم به دست آمده است و باستانشناسان عقيده دارند كه گندم از حدود پنج تا شش هزار سال پيش از ميلائ در اين منطقه كشت ميشده است، در حال حاضر هم در بيشتر كوههاي كشورماننمونههای گندم وحشی دیده میشود. و یکی از گونههای گندم با پسوند اسم باستانی کشورمان Persia نامگذاري شده است.
گياهشناسي گندم
گندم ممکن است Agropyron یا Aegilops باشد. چزء گیاهان گلدار زیر شاخه نهان دانهگان، در روده گیاهان تک لپهای، در راسته گلومی فلورا در تیره یا فامیل Grammineae یا Poaceae و جنس Triticum است.
تعداد گونههاي شناخته شده گندممتجاوز از 3000 است اما از بين اين تعداد حدود 10 گونه به طور كامل شناساسس شده و از بين اين تعداد سه گونه در تجارت بينالمللي داراي اهميت بيشتري ميباشند كههر سه از جنس تريتيكوم هستند . هبارتند از:
Triticum Vulgar (common wheat) _ T.Durum و T_Compactum ( club_wheat)
تريتيكوم و لگار مهمترين گندم مورد استفاده آسيابداران براي توليد آرد مناسب جهت توليد نان است، به علاوه بيشتر آرد مصرفي براي توليد بيسكويت و كيك هم از همين گونه توليد ميشود، تريتيكوم و ولگاردر محدودهاي از شرايط اقليمي قادر به رشد است و بنابراين عموميت كمتري دارد.
تريتيكوم ديوروم مناسبترين گوهنه گندم براي توليد ماكاروني است.
تريتيكوم كمپكتوم داراي مقدار پروتئين كمتري است و براي توليد فرآوردههاي قنادي و بيسكويت مناسب است.
مشخصات فيزيكي دانه گندم
متوسط طول دانه گندم 6 ميليمتر، عرض 8/2 ميليمتر، ضخامت 3/2 ميليمتر و بيضوي شكل است كه يك طرف آن صاف و داراي برآمدگي است و طرف ديگر ان داراي شكافي در تمام طول دانه است، دانه گندم به طور مشخص از سه قسمت اندوسپرم، پوسته و جوانه تشكيل شده است.
آندوسپرم
آندوسپرم از سلولهايي به اندازه و اشكال مختلف تشكيل شده كه ديواره آنها از مواد پروتئيني تشكيل شده و داخل آن گرانولهاي نشاسته قرار دارد.
83% وزن دانه را تشكيل ميدهد و قسمت عمده تركيب آن نشاستهاست، به علاوه حدود 75% از پروتئين دانه هم در همين قسمت قرار گرفته، مقدار مواد معدني آن كم و حدود 3/0 تا 4/0% است.
آندوسپرم داراي ساختمان يكنواختي نيست و هرچه به مركز دانهن نزديك ميشويم ميزان پروتئين كمتر ميشود و در قسمت مركزي دانه مقدار پروتئين حدود 5/7% است در حالي كه مقدار پروتئين در قسمتهاي نزديك پوسته خارجي به حدود 5/15% ميرسد، اين امر موجب ميشود كه به سادگي بتوان اجزاي دانه را تفكيك نمود و آردهاي با درصدهاي مختلف پروتئين و نشايته و املاح از گندم واحدي توليد نمود. لازم به يادآوري است كه گرچه قسمتهاي مركزي دانه گندم داراي مقدار پروتئين كمتري است، اما كيفيت پروتئين و گلوتن آرد حاصل از اين قسمت بيشتر است و در مواردي كه آزرد قسمتهاي مركزي دانه تحت عنوان آرد قنادي يا نول جدا شود، كيفيت آرد باقيمانده كم ميشود.
پوسته خارجي
پوشته خارجي گندم جمعاً حدود 5/14% از وزن دانه را تشكيل داده و از چند لايه نازك و متمايز به شرح زير تشكيل شده است.
سه لايه جدا به اساسمي: پريكارپ، مندوكارپ، آندوكارپ كه جمعاً 3% وزنت دانه را تشكيل داده و محتواي مواد معدني زياد است و پورتئين ان بدون گلوتن است.
Tasta
پوسته ثانويه و نازكي كه رنگدانهها در ان قرار دارد و 2-1% وزن دانه گندم را تشكيل ميدهد. لايه روي آنروسپرم كه نسبتاً غير قابل نفوذ رطوبت است و اندوسپرم كه در برابر رطوبت حفظ مينمايد، مقدار اين لايه نيز حدود 2-1 وزن دانه است.
لايه آلرون كه سطح خارجي آندوسپرمكه مانندغلافي در بر ميكيرد و از سلولهايي با ديواره ضخيم و داراي پروتئين اما بدون گلوتن، چربي ، موا ازته تشكيل شده، وجود اين لايه در آرد از كيفيت نانوايي و ارزش غذايي محصول حاصل از آرد ميكاهد و بنابراين لازم است هنگام آردسازي انرا حذف نمود، مقدار تقريبي ان 7-6% وزن دانه است. لايه آلرون داراي مقداري اسيد فيتيك است كه با ريز مغذيهايي مانند كلسيم، آهن، روي پويندهاي ناپايدار تشكيل داده و منابع جذب آنها در بدن ميشود، و كمپلكس تشكيل شده با اسيد فيتيك و ريز مغذيها بدون تغير از بدن دفع ميَود.
جوانه
جوانه حدود 5/2% از وزن دانه را به خود اختصاص ميدهد و داراري اسيدهاي چرب غيراشباع و فعاليت انزيمي شدي است، بنابراين وجود آن در آرد موجب فساد و واكنشهاي پيشبيني نشده حين توليد فرآوردههاي گوناگون است، به علاوه پروتئين موجود در آن از لحاظ كيفي نامطلوب است، و در كيفيت نانوايي آرد اثرات نامطلوب دارد . از طرف ديگر وجود دانه در آرد به علت ناپايداري اسيدهاي چرب موجود در ان در برابر اكسايش موجب سرعت فساد فرآورده نهايي وكاهش زمان قابليت نگهداريميشود. بنابراين لازم است هنگام آردسازي آنرا از آرد حذف نمود.
عوامل مؤثر در كيفيت گندم
لز نظر صنايع فراوردههاي گندم، اين ماده بر اساس تناسب ان براي توليد محصول نهايي مورد قضاوت و ارزيابي قرار ميگيذرد.
و بدين ترتيب آرد مناسب براي توليد فراوردههاي مختلف مانند بيسكويت، ماكاروني، نان و غيره با يكديگر متفاوت ميـبشند، از طرفي در بازارهاي فروش، گونههاي مختلف گندم عرضه ميشوند كه هرز يك به تنهايي يا به صورت مخلوط با ساير گونهها براي توليد فراوردههاي مورد نظر مناسب ميباشند و اينجاست كه كار انتخاب ماده اوليه براي توليد محصول نهايي خوب، كارمشكلي ميود. اصولاً خاصيت گندم در درجه اول تحت تأثير شديدعواملي مانند شرايط جوي محل كاشت، اصلاح نبات، عوامل ژنتيكي مربوط به هر گونه و عوامل فرعي ديگري مانند انواع كود، نوع برداشت، نحوه جابهجايي، شرايط انبار يا محل نگهداري، آفات كشاورزي و انباري قرار ميگيرد .
هر يك از اين عوامل وتغييرات ميتوانند به نحوي كيفيت محصول را تحت تأثير قرار دهند. بديهي است عوامل نوع اول يعني فاكتورهاي مربوط به گونه وجنس و شرايط اقليمي محل كاشت تا حدي غير قابل كنترل هستند. اما عوامل ديگر قابل تغيير وكنترل ميباشند و با تغييرو تعديل آنها ميتواند كيفيت گندم را به مدار زيادي بالا برد.
گلوتن
گلوتن از دو قسمت، يكي غير محلول در الكل يا گلوتنين و ديگري قابل هضم يا محلول در الكل اتيليك 70% يا گليادين تشكيل شده است كه هر يك داراي ويژگيهاي متفاوت با ديگري هستند، در گندم گلوتنين را گلوتلين وگليادين را پرولامين نيز ميگويند. گلوتنين و گليادين حدود 80% پروتئين گندم را تشكيل ميدهند و مقدار ساير پروتئينها مانند آلبومين و گلوبولين كم و حدود 20% است. مقدار گلوتنين و گليادين كم و بش برابر است، اما هر چجه مقدار گلوتنين بيشتر باشد كيفيت گلوتن بالاتر است و براي نوليد نانهاي حجيم و ماكاروني نسبت بيش از يك گلوتنين به گليادين مطلوب است.
گلوتن مهمترين عامل در يكنواختي حجم .و بافت، بازدهي و جذب آب و قابليت نكهداري گاز، زمان قابليت نگهداري، طعمدهنده، بالا بردنميزان مواد افزودني براي بهبود كيفيت فرآوردههاي آرد گندم است. گلوتنين بخش الاستيك و چسبنده شبكه گلوتندر خمير است و قوي بوده و داراي وزن مولكولي بالايي است، به همين جهت به خمير حالت سفتي و قوام ميبخشد. در حالي كه گليادين در مقايسه با گلوتنين داراري وزن مولكولي كمتري بوده و نرم است و الاستي سيته كمتري دارد.
با اضافه كردن مقداري حدود 60 تا 65 درصد آب به آرد و مخلوط كردن انع گلوتينين و گليادين به هم پيوسته و نوعي كمپلكس صمغ مانند و الاستيك با حدود دو سوم آب و يك سوم پروتئين تشكيل ميدهند.
اين كمپلكس داراي مقدار كمي چربي، نشاسته و مواد معدني است. براي نمونه از تجزيه نوعي گلوتن نتيجه زير به دست امده است. گليادين 40%، گلوتنين 38%، ساير پروتئينها 42/4%، چربي 2/4%، نشاسته 4%، خاكستر 5/6%، قند 1/2%، چربي موجود در گلوتن با پيوندهاي محكمي به كمپلكس پيسوته است و در استحكام شبكه گلوتن مؤثر است.
گلوتنين داراي بارهاي الكتريكي داخلي و اخرجي است و قدرت تشكيل پيوند بيشتري دارد.
به طور كلي از گندمهاي سخت گلوتن با كشش و مقاومت خوب و از گندماي نرمگلوتن ضعيف حاصل ميشود. در گذشته فكر ميكردند كه مقدار درصد پروتئين در مقاومت گلوتن مؤثر است در حالي كه اين نظر صحت ندارد و بهتجزبه ثابت شده كه دو نوع آرد كه داراي مقدار مساوي پروتئين هستند، ممكن است داراي گلوتن با مقاومت متفاوت باشند. مقدار گلوتن آرد با مقدار پروتئين و مقدار جذبآب رابطه مستقيم دارد . بدين معني كه مقدارگلوتن آردهايي كه داراي مقدار بيشترس پروتئين هستند بيشتر است و هر قدر مقدار گلوتن بيشتر باشد مقدار جذب آب آرد و در نتيجه بازدهي محصول ان زيادتر است. دانسيته گلوتن حدود 650 گرم به ازاي هر ليتر است.
شكل 4-1- وضعيت پيوندها و بارهاي الكتريكي گلوتنين و گليادين.
مواد اوليه نان
مواد اصلي براي تهيه نان عبارتند از آرد، نمك، مخمر و آب كه بدون وجود انها توليد نان مطلوب غيرممكن است ليكن در عمل علاوه بر مواد بالا از مواد فرعي ديگري هم استفاده ميشود كه به طور كلي عبارتند از آرد يا عصاره مالت و فراوردههاي انزيمي مشابه و پارهاي از ماود افزودني كه براي بهبود كيفيت نانوايي و خوراكي نان اضافه ميشوند وموادي مانند آرد سويا، شير خشك به صورت پودر يا بله صورت مايع، چربي و قند.
آرد گندم
براي توليد از آرد گندم استفاده ميود، زيرا آرد ساير غلات يا بدون گلوتن هستند و يا مقدار گلوتن موجود در آنها بسيار ناچيز است و چون گلوتن از عوامل اصلي براي توليد نان ميباشد از آرد ساير غلات غير از گندم نميتوان به خوبي استفاده نمود.
آرد گندم مناسب براي توليد نان بايد قوي و داراي مقدار پروتئين زياد باشد، گلوتن موجود در آن بايد از كيفيت خوبي برخوردار باشد تا بتواند گازهاي توليد شده در مرماحل مختلف كه درخود حفظ نمايد، به علاوه لازم است ثبات خمير حاصل از ان زياد باشد تا آنزيمهاي پروتئوليتيك موجود نتوانند گلوتن را زيادتر از حد مطلوب نرم كنند. همچنين مقدار انزيمهاي اميلوليتيك آرد مناسب براي توليد نان نبايد از حد معيني كمتر يا بيشتر باشد. در عمل مقدار اين آنزيمها به وسيله دستگاه Falling Number محاسبه ميشود. رقم مطلوب حداقل 200 و حداكثر 400 ميباشد، در مواردي كه مقدار آنزيم زيادباشد يعني عدد فالينگ نامبر كم باشد، آرد براي توليد نان مناسبنيست و بايستي مقدار آنزيمهاي ان را به طور مصنوعي با اضافه كردن آردهايداراي مقدار كم فعاليت انزيمي جبران نمود، گاهي اين عمل با مخلوط كردن آردهاي داراي مقدار كم انزثيم و آردهاي داراي ومقدار زياد آنزيم صورت ميگيرد و گاهي نيز براي جبران كمبود آنزيم از آرد حاصل از گندمهاي جوانه زده به مقدار لازم استفاده ميشود. البته در موارد پايين بودن فعاليت آنزيمي آرد امكان استفاده از فراوردههاي انزيمي مانند آرد و عصاره مالت هم وجود دارد. همچنين ميتوان از فرآوردههاي آنزيمي حاصل از ميكروارگانيسمها براي اين منظور استفاده نمود. انتخاب آرد بسته به نوع نان مورد نظر متفاوت است. آرد حاصل از گندمهاي سخت مثل گندم سهت بهاره، سخت زمستانه، و سفيد سخت كه مقدار پروتئين انها بيش از 11% و خاكستر آنها حدود 5/1% هستند براي توليد نان با روش تخمير و آرد گونههاي گندم نرم مثل گندم نرم قرمز زمستاني، نرم سفيد براي توليد نان با روشهاي شيميايي عملاوري خمير Chemical Dough Development مناسب ميباشد.
گاهي ممكن است ويژگيهاي مورد نظر را نتوان با آرد حاصل از يك گونه گندم به دست آورد در چنين مواردي لازم است گونههاي مختلف گندم كه هر يك از يك نظر مناسبتر هستند به ميزان معيني مخلوط شوند، اين كار در كارخانههاي آردسازي با مخلوط كردن انواع آرد هم عملي است .
به هر حال پيش از به كار بردن آرد براي توليد نان لازم است آزمونهاي لازم براي ارزيابي قابلتي مصرف آن براي اين منظور انجام گيرد كه از پيش به طور خلاصه در قسمت عوامل مؤثر در كيفيت آرد درباره برخي از آنها بحصث شده است و به طور كلي عبارتند از: آزمونهاي رنگ، قوت و ضعف، تحمل تخمير، جذب آب، يكنواختي ذرات، رطوبت، خاكستر، پروتئين، عدد مالتوز، قدرت توليد گاز، قدرت نگهداري گاز گلوتن كشش و مقاومت گلوتن، آميلوگرافي، فارينوگرافي، آكستنسو گرافي، ويسكوزيته، آزمون پخت و آزمون حواسسنجي، بديهي است پيش از ورود آرد به مخلوطكن بايستي آن را به خوبي الك كرد تا ناخالصي احتمالي موجود در آنمانند آفات انباري و بقاياي آنها و ذراتي مانند نخ، پارچه، كاغذ و مانند اينها حذف شوند و چنانچه اين كار كمي پيش از مخلوط كزردن انجام گيرد بر روي ويژگيهاي خمير اثر مطلوب دارد.
ماكاروني
اصولاً روش تهيه ماكاروني دو نوع ميباشد:
در روش اول خمير حاصل از آرد، نمك و آب را از زير يكسري غلطك رد ميكنند كه اين غلطكها خمير را مالش داده و آنها را به صورت ورقههاي مداوم يكنواخت درميآورند. اين ورقهها سپس در اندازههاي مورد نظر بريده ميشوند. در روش دوم تركيبات فوق پس از توزين، در دماي 60-40 درجه سانتيگراد مخلوط شده و تحت فشار از يكسري قالب عبور ميكنند كه بستگي به شكل قالب، شكل ميگيرند. رشتهها پس از بيرون آمدناز قالب توسط يك چاقوي دوار بريده شده و به وسيله تسمه نقاله، قفسهيا ساير ديگر به خشككن اوليه منتقل گرديده و سپس به خشككن نهايي انتقال مييابند.
در اين خشككنها، هواي گرم بر روي محصولات جريان يافته و رطوبت آنها را از 23-25 درصد به 13 درصد يا كمتر كاهش ميدهد. مدت زمان خشكانيدن محصول از 24-4 ساعت متفاوت بوده و بستگي به نوع محصول و چند فاكتور ديگر دارد. ماكارونيهاي خشك شده يا به درون مخازن مخصوص جهت ذخيرهسازي انتقال يافته و يا مستقيماً بستهبندي ميگردند.
تعاريف و اصطلاحات
در اين استاندارد واژهها و اصطلاحات با تعاريف زير به كار ميرود.
1) ماكاروني
به گروهي از محصولات خميري آماده پخت كه از سمولينا، آرد گندم و يا مخلوطي از آنها و آب بدوناستراحت اوليه خمير حاصل ميگردد گفته ميشود.
2)ئ اسپاگتي
به نوعي ماكاروني كه به صورت رشتههاي بلند، باريك و توپر ميباشد گفته ميشود.
3) ورميشل
به نوعي ماكاروني كه به صورت رشتههاي باريك و توپر ( باريكتر از اسپاگتي ) و پيچخورده ميباشد گفته ميشود.
4) لازانيا
به نوعي ماكاروني كه به صورت ورقههاي نازك و پهن ميباشد گفته ميشود.
5) سمولينا
به ذرات نسبتاً درشت اندوسپرم كه حداقل ابعاد آن 125 ميكرومتر باشد گفته ميشود.
6) تركخوردگي
به شكافهاي طولي و عرضي كه در سطح ماكاروني مشاهده ميگردد گفته ميشود.
7) قطعات خرد شده
بهع قطعات شكسته ماكاروني به شرح زير گفته ميشود.
7-1) در ماكارونيهاي بلند به رشتههاي شكسته كوتاهتر از 20 سانتيمتر در اشكال ورقهاي به شكستگيهاي طولي . عرضي بيشتر از يك چهارم سطح.
7-2) در ماكارونيهاي كوتاه به حالتي كه ماكاروني شكل اوليه خود را از دست داده باشد.
8) لك
به ذرات نسبتاً درشت قهوهاي، نقاط سفيد، نقاط سياه و برجستگيهاي تيره در سطح ماكاروني گفته ميشود.
9) صافي و يكنواختي
در مورد انواع ماكاروني به همگون بودن، قطر و صافي سطح و در مورد محصولات بلند علاوه بر شرايط فوق به عذم پيچخوردگي، انحنا و حالت عصائي گفته ميشود.
طبقهبندي
1) ماكاروني بلند
به آن دسته از منحصولاتي گفته ميشود كه طول انها حداقل 20 سانتيمتر باشد مانند اسپاگتي، لازانيا وماكاروني توخالي.
2) ماكاروني كوتاه
به آن دسته از محصولاتي گفته مي شود كه طول آنها كمتر از 8 سانتيمتر ميباشد مانند اشكال مارپيچ، صدفي، حلزوني و غيره.
مواد اوليه
1) مواد اصلي
عبارت است از سمولينا يا آرد و آب.
2) ساير موارد
علاوه بر مواد اوليه اصلي ميتوان از مواد زير در تهيه ماكاروني استفاده نمود. نمك، تخممرغ، شيرخشك، سبزيها، گوچهفرنگي، آرد سويا، ريبوفلاوين، بتاكاروتن، اسيد آسكوربيك، لسيتين، سيستين، سيستئين و استرهاي منوو ديگليسيريد دي استيل تارتاريك اسيد.
يادآوري 1)استفاده از ويتامينها و املاح به منظور غنيسازي، منوط به كسب مجوز از مراجع ذيصلاح بهداشتي ميباشد.
يادآوري 2) علاوه بر مواد فوق استفاده از ساير افزودنيهاي مجاز، منوط به كسب مجوز از وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي خواهد بود.
ويژگيها
1) رطوبتحداكثر 12 درصد
2) خاكستر بر مبناي ماده خشكحداكثر 1/1 درصد
3) خاكستر غير محلول در اسيد حداكثر 05/0 درصد بر مبناي ماده خشك
4) پروتئين بر مبناي ماده خشكحداقل 10 درصد
5) كل مواد جامد در آب پختحداكثر 11 درصد
6) PH2/6 – 2/5
7) امتياز نهايي وضعيت ظارهري ماكاروني قبل از پختحداقل 5/3 بر اساس ويژگيهاي مندرج در جدول شماره 1
8) امتياز نهايي وضعيت ظاهري ماكاروني پس از پختحداقل 75/2 بر اساس ويژگيهاي مندرج در جدول شماره 2
9) ويژگيهاي ميكروبيمطابق استاندارد شماره 2393 ( حد مجاز آلودگيهاي ميكروبي در انواع آرد، رشته و ماكاروني) ميباشد.
جدول شماره 1 _ وضعيت ظاهري ماكاروني قبل از پخت و ضرايب مربوط به ارزيابي آنها
رديف
ويژگيها
ضرايب
1
2
3
4
5
6
7
8
9
تركخوردگي
قطعات خرد شده
حبابهاي هوا
صافي و يكنواختي
لكههاي سياه ووبرجستگيهاي تيره
لكههاي قهوهاي
لكههاي سفيد
رنگ
بو
3
3
2
2
4
2
2
1
1
جدول شماره 2_ وضعيت ظاهري ماكاروني پس از پخت و ضرايب مربوط به ارزيابي آنها
رديف
ويژگيها
ضرايب
1
2
3
4
5
6
حفظ شكل ظاهري
چسبندگي
صافي ويكنواختي سطح
قابليت جويدن
رنگ
مزه و بو
5
5
2
4
2
2
يادآوري 1) ماكاروني بايد عاري از هر نوع رنگ افزودني مصنوعي باشد.
يادآوري 2) جدول شماره 2 در مورد ورميشل كاربرد ندارد.
ناپذيرفتنيها
ماكاروني بايد عاري از هر نوع مواد خارجي نظير شن، خاك، قطعات فلزي و غيره باشد. ضمناً عرضه ماكارونيهاي بلند به شكل عصايي مجاز نميباشد.
بستهبندي
1) مواد بستهبندي
مواد بستهبندي ماكاروني بايد به نحوي باشد كه آن را از تبادل رطوبت، نفوذ آلودگي و شكستگي حفظ نمايد. براي اين منظور ميتوان از موادي نظير پلياتيلن، انواع پليپروپيلن، آلومينيوم فويل و مقوا با رعايت ضوابط مندرج در استاندارد شماره 3816 ( ويژگيها . روشهاي آزمون بستهبندي ماكاروني ) استفاده نمود. مواد مذكور بايد داراي ويژگيهاي استانداردهاي مربوطه باشد.
2) وزن بستهها
براي مصارف خانگي حداكثر وزن بستهها 2 كيلوگرم با نوسان 2 درصد ميباشد. بستهبندي در بستههاي بزرگتر از 2 كيلوگرم براي مصارف عمومي مانند رستورانها و نظائر آن منوط به اخذ مجوز از وزارت بهداشت، درنمان و آموزش پزشكي بوده وعرضه ماكاروني به صورت فله غيرمجاز ميباشد.
نشانهگذاري
1) نشانهگذاري بستههاي ماكاروني
موارد زير بايد به طور روشن و خوانا و به زبان فارسي در برچسب نوشته شود و در صورت صادرات علاوه بر درج مشخصات به زبان فارسي به يكي از زبانهاي خارجي نيز قيد گردد. نوشتهها نبايد به سادگي پاك گردد.
1-1) نوع و نام فرآورده
1-2) نشاني كامل محل توليد
1-3) وزن خالص1-4) نام مواد متشكله
1-5) تاريخ توليد و انقضاي مصرف به ماه و سال
1-6) شماره سري ساخت
1-7) شماره پروانه ساخت وزارت بهداشت، درمان و آوزش پزشكي
1-8) شرايط نگهداري
1-9) عبارت ساخت ايران
2) نشانهگذاري بر روي كارتن محتوي بستههاي ماكاروني _ موارد زير بايد به طور روشن و خوانا روئي كارتن درج گردد.
2-1) نوع و نام فرآورده
2-2) نشاني كامل محل توليد
2-3) تعداد بستهها
2-4) وزن كل
2-5) شرايط نگهداري
نمونهبرداري
نمونهبرداري ماكاروني طبق استاندارد شماره 2836 ( نمونهبرداري از فرآوردههعاي كشاورزي بستهبندي شده كه مصرف غذائي دارند) ميباشد.
روشهاي آزمون
1) اندازهگيري رطوبت
مطابق استاندارد شماره 2705 (اندازهگيري رطوبت غلات و فراوردههاي آن به روش معمولي) ميباشد.
2) اندازهگيريخاكستر
مطابق استاندارد شماره 2706 (اندازهگيري غلات و فرآوردههاي آن ) ميباشد.
3) اندازهگيري خاكستر غير محلول در اسيد
مطابق استاندارد شماره 37 (ويژگيها . روشهاي آزمون بيسكويت) ميباشد.
4) اندازهگيري پروتئين
مطابق استاندارد شماره 2863 ( اندازهگيري پروتئين خام غلات و فراوردههاي آن) ميباشد.
5) اندازهگيري PH
مطابق استاندارد شماره 37 (ويژگيها و روشهاي آزمون بيسكويت) ميباشد.
6) اندازهگيري كل مواد جامد در آب پخت
6-1) وسايل مورد نياز
- اتو
- اجاق برقي
- حمام بخار آب
- بشر 1000 و 500 ميليليتري
- آبكش سيمي يا پلاستيكي
6-2) روش كار
در يك بشر 1000 ميليليتري 500 ميليليتر آب مقطر ريخته و روي اجاق برقي بگذاريد تا بجوشد سپس 25 گرم ماكاروني كه به طولهاي حداكثر 8 سانتيمتر شكسته شده است را وارد آب داخل بشر نمائيد و با ميله شيشهاي كاملاً بهم بزنيد در ضمن پخت نيز گاهگاهي آنرا بهم بزنيد . ماكارونيهاي بلند و كوتاه را به ترتيب پس از مدت 20 و 15 دقيقه در بشر 500 ميليليتري كه قبلاً به وزن ثابت رسيده و توزين شده است آكش نمائيد. ماكاروني آبكش شده را با آب شستشو دهيد و پس از 1 دقيقه براي ارزيابي به ظرف مناسبي منتقل كنيد. محتوي بشر را روي حمام بخار آب تبخير نمائيد و براي مدت 1 ساعت سپس در اتو 130 درجه سلسيوس قرار دهيد تا كاملاً خشك و به وزن ثابت برسد. سپس وزن مواد جامد باقمانده را تعيين نموده و با توجه به وزن نمونه ميزان درصد كل مواد جامد در آب پخت را محاسبه نمائيد.
7) مباني محاسبه ميزان امتياز هر يك از ويژگيهاي مندرج در جدول شماره 1
7-1) تركخوردگي
يك بسته ماكاروني را مورد ارزيابي قرار دهيد ، وزن ماكارونيهاي نقصدار را تعيين نموده و به شرح زير امتيازبندي نمائيد:
بدون نقص5 امتياز
كمتر از 2 درصد نقص4"
3-2""3"
5-4""2"
7-6""1"
بيش از 7 ""0"
7-2) قطعات خرد شده
مانند بند 7-1 ( ترك خوردگي) امتيازبندي شود.
7-3) حبابهاي هوا
مانند بند 7-1 (تركخوردگي) امتيازبندي شود.
7-4) صافي و يكنواختي
مانند بند 7-1 ( تركخوردگي) امتيازبندي شود.
7-5) لكههاي سياه و برجستگيهاي تيره
يك بسته ماكاروني را مورد ارزيابي قرار دهيد و تعداد ماكارونيهاي نقصدار را شمارش نموده و سپس با توجه به وزن بسته به شرح جدول شماره 3 امتيازبندي نمائيد.
جدول شماره 3 _ نحوه تعيين و امتيازبندي لكهها در ماكاروني با وزنهاي مختلف
تا 500 گرم
1000 – 501 گرم
1500 – 1001 گرم
2000-1501 گرم
امتياز
بدون نقص
بدون نقص
بدون نقص
بدون نقص
5
2و 1 درصد نواقص
4 -1 درصد نواقص
6-1 درصد نواقص
8-1 درصد نواقص
4
4 و 3 ""
5-8 ""
12-7""
16-9 ""
3
6 و 5 ""
9-12""
18-13""
24-17""
2
8 و 7 ""
12-16""
24-19""
32-25""
1
بيش از 8""
بيش از 16""
بيش از 24""
بيش از 32""
0
7-6) لكههاي قهوهاي
مانند بند 7-5 (لكههاي سياه و برجستگيهاي تيره) امتيازبندي شود.
7-7) لكههاي سفيد
مانند بند 7-5 ( لكههاي سياه و برجستگيهاي تيره) امتيازبندي شود.
7-8) رنگ
يك بسته ماكاروني را مورد ارزيابي قرار داده و رنگ آن را به شرح زير امتيازبندي نمائيد:
زرد كهربائي5 امتياز
زرد روشن4"
كرم2"
قهوهاي روشن0"
7-9) بو
يك بسته ماكاروني را مورد ارزيابي قرار دهيد و بوي آن را به شرح زير امتيازبندي نمائيد:
بوي طبيعي مخصوص به خود5 امتياز
بوهاي ماندگي و غيرطبيعي مخصوص به خود0"
يادآوري: چنانچه امتياز يكي از ويژگيهاي جدول شماره 1 برابر صفر شود، در اين صورت امتياز نهائي وضعيت ظاهري ماكاروني قبل از پخت بدون امتيازبندي ساير ويژگيها صفر منظور ميگردد.
8) مباني محاسبه ميزان امتياز هر يك از ويژگيهاي مندرج در جدول شماره 2.
8-1) حفظ شكل ظاهري
ماكاروني پخته شده مطابق بند 6-2 را در يك ظرف مناسب بريزيد. سپس ماكارونيهاي نقصدار را جدا نموده و درصد وزنسي آن را به شرح زير امتيازبندي نمائيد:
بدون نقص5 امتياز
5-1 درصد نقصدار4"
10-6 ""3"
15-11""2"
20-16""1"
بيش از 20""0"
8-2) چسبندگي
مانند بند 8-1 ( حفظ شكل ظاهري) امتيازبندي شود.
8-3) صافي و يكنواختي سطح
مانند بند 8-1 ( حفظ شكل ظاهري ) امتيازبندي شود.
8-4) قابليت جويدن
مقداري ماكاروني پخته شده مطابق بند 6-2 را بجويد و قابليت جويدن آن را به شرح زير امتيازبندي نمائيد:
به دنداد نچسبد با مقاومت كم زير دندان5 امتياز
به دندان نچسبد بدون مقاومت زير دندان3 امتياز
به دندان نچسبد با مقاومت زياد زير دندان1 امتياز
به دندان نچسبد0 امتياز
8-5) رنگ
رنگ ماكاروني پخته شده را به شرح زير امتيازبندي نمائيد:
زرد روشن5 امتياز
كرم3"
قهوهاي روشن0"
8-6) مزه و بو
مقداري از ماكاروني پخته شده را بخوريد و مزه و بوي آن را به شرح زير امتيازبندي نمائيد:
مزه و بوي طبيعي مخصوص به خود5 امتياز
مزه وبوي غيرطبيعي مخصوص به خود0"
يادآوري: چنانچه امتياز يكي از ويژگيهاي جدول شماره 2 برابر صفر شود، در اين صورت امتياز نهائي وضعيت ظاهري ماكاروني پس از پخت، بدون امتيازبندي ساير ويژگيها صفر منظور ميگردد.
9) تعيين امتياز نهائي ماكاروني قبل از پخت
امتياز تعيين شده هر يك از ويژگيهاي ماكاروني قبل از پخت را در ضريب امتياز مربوطه در جدول شماره 1 ضرب نموده و مجموع حاصلضربها را بر عدد 20 ( مجموع ضرايب) تقسيم نمائيد. عدد حاصل امتياز نهائي ماكاروني قبل از پخت ميباشد.
10) تعيين امتياز نهائي ماكاروني پس از پخت
امتياز تعيين شده هر يك از ويژيگيهاي ماكاروني پس از پخت را در ضريب اميتاز مربوطه در جدول شماره 2 ضرب نموده و مجموع حاصلضزبها را بر عدد 20 ( مجموع ضرايب) تقسيم نمائيد. عدد حاصل از امتياز نهائي ماكاروني پس از پخت ميباشد.
محاسبات ماكاروني
گرمخانه
رطوبت
پخت
PH
3
4
5
821/7
821/7
68/7
821/32
924/31
828/31
9/5
8/5
9/5
رطوبت
پخت
PH
3
4
5
48/6
82/7
96/6
287/31
681/32
928/32
9/5
9/5
9/5
اصطلاحات و تعاريف
در اين استاندارد اصطلاحات و تعاريف و يا واژهها با تعاريف زير به كار ميرود:
1) آرد گندم
ذرات ريز حاصل از آسياب كردن گندم بوجاري شده ميباشد كه داراي ويژگيهاي مذكور در اين استاندارد باشد.
2) پوسته گندم
از لايههايي تشكيل شده است كه سطح دانه گندم را احاطه نموده و بيشترين تركيب آن مواد سلولزي ميباشد.
3) جوانه گندم
جزء كوچكي از دانه گندم است كه در قسمت زيرين آن قرارگرفتهو مولد گياه جديد ميباشد.
4) اندوسپرم
سمت داخلي دانه گندم است كه بيشتر از منواد نشاستهاي و پروتئيني تشكيل شده است.
5) مغزدانه
منظور آن قسمت از اندوسرم است كه لايه آلورون را شامل نميشود.
6) آفات و عوامل بيماريزا
به انواع حشرات، كنهها، قارچها، باكتريها، ويروسها و نماتدها گفته ميشود كه موجب آلودگي، كاهش كمي و يا كيفي فرآورده گردد.
7) مواد خارجي آرد
به هر مادهاي جز آرد گندم گفته ميشود.
8) آرد قنادي
آردي است كه بيشتر از مغزدانه تهيه ميشود و داراي ويژگيهاي مذكور دز اين استاندارد باشد.
9) آرد ستاره درجه 1
آردياست كه قسمت اعظم آن از اندوسپرم تهيه شده است و خاكستر آن 700/0 – 581/0 درصد بوده و داراي ويژگيهاي مذكور در اين استاندارد باشد.
10) آرد ستاره درجه 2
آردي است كه قسمت اعظم آن از اندوسپرم تهيه شده است و خاكستر آن 860/0 – 701/0 درصد بوده و داراي ويژگيهاي مذكور در اين استاندارد باشد.
11) آرد معمولي
آردي است كه عملاً از تمامي اندوسپرم تهيه شده و داراي ويژگيهاي مذكور در اين استاندارد باشد.
12) آرد تيره
آردي است كه از تمامي اندوسپرم و بخشي از پوسته تهيه شده و داراي ويژگيهاي مذكور در اين استاندارد باشد.
13) آرد كامل
آردي است كه از تمامي اجزاء دانه تهيه شده و داراي ويژگيهاي مذكور در اين استاندارد باشد.
14) سمولينا
از ذرات نسبتاً درشت اندوسپرم گندم دوروم و يا گندم سخت تهيه شده وداراي ئيژگيهاي مذكور در اين استاندارد باشد.
15) آرد ماكار.وني
آردي است كه معمولاً از قسمت داخلي اندوسپرم تهيه شده و داراي ويژگيهاي مذكور در اين استاندارد باشد.
ويژگيها
1) ويژگيهاي عمومي
كليه آردها بايد داراي ويژگيهاي عمومي زير باشند:
1-1) رطوبت: حداكثر 2/14 درصد
1-2) بو و مزه: آرد بايد عاري از هر نوع بو و مزه غيرطبيعي باشد.
1-3) رنگ: آرد بايد داراي رنگ طبيعي مخصوص به خود باشد.
1-4) آفت: آرد بايد عملاً عاري از نوع آفت زنده باشد.
1-5) مواد خارجي
آرد بايد عملاً عاري از مواد خارجي باشد.
1-6) باقيمانده سموم: ميزان باقيمانده سموم در آرد نبايد از ميزان تعيين شده توسط سازمانهاي ذيربط تجاوز نمايد.
1-7) ميزان فلزات سنگين و مواد راديواكتيو: نبايد از حد تعيين شده توسط سازمانهاي ذيربط تجاوز نمايد.
1-8) خاكستر غيرمحلول در اسيد: حداكثر 05/0 درصد بر مبناي ماده خشك
1-9) PH: 5/6-6/5
2) ويژگيهاي ميكروبي
مطابق استاندارد شماره 2393 ( حد مجاز آلودگيهاي ميكروبي در انواع آرد، نشاسته و ماكاروني ) ميباشد.
3) ساير ويژگيها
مطابق جدول شماره 1 ميباشد.
جدول 1 – ساير ويژگيهاي آرد گندم
رديف
ويژگيها
انواع
خاكستر درصد وزني بر مبناي ماده خشك
پروتئين درصد وزني بر مبناي ماده خشك
اسيديته حداكثر
اندازه ذرات به درصد
بزرگتر از 475 ميكرون
180-125 ميكرون
كوچكتر از 106 ميكرون
1
آرد قنادي
580/0-380/0
حداكثر 9
4/2
حداكثر 5/1
حداكثر 5/8
حداقل 75 ميكرون
2
آرد ستاره درجه 1
700/0-581/0
حداقل 5/8
4/2
حداكثر 2
حداكثر 30
حداكثر 57
3
آرد ستاره درجه 2
860/0-701/0
حداقل 5/8
4/2
حداكثر 2
حداكثر 30
حداقل 57
4
آرد معمولي
400/1-861/0
حداقل 5/8
5/3
حداكثر 5/2
حداكثر 45
حداقل 45
5
آرد تيره
600/1-401/1
حداقل 5/8
1/4
حداكثر 5/2
حداكثر 45
حداقل 45
6
آرد كامل
200/2-601/1
حداقل 5/8
1/4
حداكثر 5
حداكثر 45
حداقل 45
7
آرد ماكاروني
حداكثر 700/0
حداقل 10
4/2
حداكثر 2
حداكثر 30
حداكثر 57
8
سمولينا
100/1-700/0
حداقل 5/10
5/3
حداقل 90 درصد 350 -125 ميكرون
روشهاي آزمون
1) اندازهگيري رطوبت
مطابق استاندارد شماره 2705 ( روش اندازهگيري رطوبت غلات و فراوردههاي آن به روش معمولي) ميباشد.
2) اندازهگيري خاكستر غير محلول در اسيد
مطابق استاندارد شماره 37 ويژگيهاي و روشهاي آزمون بيسكويت) ميباشد.
3) اندازهگيري PH
مطابق استاندارد شماره 37( ويژگيها و روشهاي آزمون بيسكويت) ميباشد.
4) اندازهگيري پروتئين
مطابق استاندارد شماره 2836 ( روش اندازهگيري پروتئين خام غلات و فراوردههاي آن ) ميباشد.
5) اندازهگيري خاكستر
5-1) وسايل مورد نياز:
- بوته چيني
- كوره الكتريكي
- ترازو با حساسيت 1/0 ميليگرم
5-2) روش كار
مقدار 2 گرم نمونه را داخل يك بوته چيني كه قبلاً به وطن ثابت رسيده، سرد شده و وزن آن محاسبه گرديده است وزن نمائيدذ. سپس آن را بسوزانيد و در داخل كوره قرار دهيد و در دماي 600 درجه سلسيوس نگهداري نمائيد تا به رنگ سفيد و خاكستري درآيد بعد آن را در دسيكاتور سرد نموده و وزن نمائيد.
5-3) محاسبه
وزن بوته خالي _ وزن بوته با خاكستر _______________________
وزن نمونه
100 ×= درصد خاكستر
6) اندازهگيري اسيديته
6-1) مواد مورد نياز
- هيدروكسيد سديم 1/0 نرمال
- الكل اتيليك 67 درصد خنثي شده
- محلول فنلفتالئين ( 3 گرم در 100 ميليليتر الكل)
6-2) روش كار
10 گرم از نمونه را در ارلن ماير 125 ميليليتري بريزيد. 50 ميليليتر الكل اتيليك 67% به آن افزوده و در آنرا گذاشته و با بهمزن برقي به مدت 5 دقيقه و يا با دست به مدت 15 دقيقه بهم بزنيد. محلول را مدتي ساكن گذاشته تا مواد داخل آن تهنشين گردد. سپس محلول بالايي را از كاغذ صافي عبور دهيد. در طول عمل صاف كردن شيشه ساعت را روي قيف قرار داده تا از تبخير الكل جلوگيري شود. سپس 25 ميليليتر از محلول صاف شده را در يك ارلن ماير ريخته و 3 قطره محلول فنلفتالئين به آن افوده و با محلول 1/0 نرمال هيدرووكسيد سديم تيتر نمائيد. به محض ظاهر شدن رنگ صورتسي عمل تيتراسيون را متوقف نموده و مقدار سود مصرفي را يادداشت نمائيد.
6-3) محاسبه
2 × ميليليتر هيدروكسيد سديم 1/0 نرمال = اسيديته
7) تعيين اندازه ذرات
7-1) وسايل مورد نياز
- دستگاه لرزاننده الك
- الكهاي با چشمه 106، 125، 180 و 475 ميكرون
- ترازو با حساسيت 01/0 گرم
7-2) روش كار
ابتدا الكها را به ترتيب اندازه از 106 تا 475 ميكرون از پائين به بالا روي دستگاه لرزاننده قرار دهيد. مقدار 100 گرم نمونه آرد را توزين نموده و روي الك 475 ميكرون بريزيد و دستگاه را روشن كرده تا مدت 5 دقيقه كار نمايد. سپس دستگاه را خاموش نموده و باقيمانده آرد هر يك از الكها را توزين و اندازه ذرات آرد را بر مبناي درصد محاسبه نمائيد.
نشانهگذاري
موارد زير بايد به طور روشن، خوانا و به زبان فارسي و در صورت صادرات علاوه بر زبان فارسي به زبان مورد تقاضاي خريدار بر روي بستههاي آرد نوشته شود.
1) نام و نوع فرآورده
2) نشاني كامل محل توليد
3) وزن خالص
4) شماره پروانه ساخت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي
5) تاريخ توليد و انقضاي مصرف به ماه وسال
6) شرايط نگهداري
خاکستر آرد
نول
٪5/29
ستاره
٪22
آزمایشات آرد
نوع آرد
رطوبت
گلوتن
PH
نول
ستاره
209/14
012/14
824/32
728/33
9/5
0/6
خاکستر آرد
نول
5/27٪
ستاره
21٪
نوع آرد
رطوبت
گلوتن
PH
ستاره
نول
109/12
734/12
241/32
928/32
9/5
9/5
تعاریف و اصطلاحات
در این استاندارد واژهها و اصطلاحات با تعاریف زیر به کار برده میشود:
1)نان حجیم و نیمهحجیم
به نانی گفته میشود که از آردآبنمکمخمر (خمیر ترش) و در صورت نیاز مواد افزودنی مجاز طیس فرایند پخت تهیه میگردد. چنانچه ضخامت بافت آن بین 5/2 – 5 سانتیمتر باشد در گروه نانهای نیمه حجیم و بیش از آن در گروه نانهای حجیم قرار میگیرد.
2) خمیر ورآمده
عبارت است از خمیری که در طی فرایند تخمیر متخلخلاسفنجی و حجیم شده باشد.
3) خمیر ترش
خمیری است که طی فرایند تخمیر ترش شده باشد.
4) نان مخصوص
به نانی گفته میشود که در تهیه آن از آرد، انواع آردهای مختلف، آردهای فرایند شده، مواد افزودنی و روش پخت خاصی استفاده شده باشد.
این نان میتواند دارای ارزش تغذیهای متفاوت با نانهای معمولی باشد و شامل نانهای رژیمی نمیگردد.
5) نان روشن
به نانی گفته میّود که در تهیه آن از آردهای روشن با درجه استخراج حداکثر 75 درصد استفاده شود.
6) نان تیره
به نانی گفته میشود که در تهیه آن از آردهای تیره بتادرجه استخراج حداقل 85 درصد استفاده شود.
7) آرد فرایند شده
به آردی گفته میشود که عملیات فیزیکی و یا شیمیایی خاص به منظور تغیر خواص، روی آن انجام شده باشد.
روشهای آزمون
1) اندازهگیری رطوبت
مطابق استاندارد شماره 2705 ( روش اندازهگیری رطوبت غلات و فرآوردههای آن به روش معمولی) میباشد.
2) اندازهگیری PH
مطابق استاندارد شماره 37( ویژگیهای بیسکویت) میباشد.
3) اندازهگیری خاکستر غیرمحلول در اسید
مطابق استاندارد شماره 37 ( ویژگیهای بیسکو.یت) میباشد.
4) اندازهگیری خاکستر
4-1) .سایل مورد نیاز
- بوته چینی
- کوره الکتریکی
4-2) روش کار
مقدار 2 گرم از نمونه را داخل یک بوته چینی که قبلاً به وزن ثابت رسیده، سرد شده و وزن آن محاسبه گردیده است وزن نمائید. سپس آن را بسوزانید و در داخل کوره قراتر دهید و در 600 درجه سلسیوس نگهداری نمائید تا به رنگ سفید یا خاکستری درآید. بعد آنرا در دسیکاتور سرد نموده و وزن نمائید.
- محلول اشباع شده سولفات مضاعف آمونیم فریک FeNH4(SO4)2
-محلول اشباع شده پرمنگنات پتاسیم
- اسید نیتریک غلیظ با وزن مخصوص 42/1
5-2) روش کار
1 گرم از نمونه خشک و آسیاب شده را دقیقاً وزن کرده و در یک ارلن 250 میلیلیتری قرار دهید و به آن از محلول نیترات نقره 1/0 نرمال و سپس 10 میلیلیتر اسید نیتریک غلیظ اضافه کرده و مخلوط را حرارت داده تا بجوشد. در هنگام ج.شیدن 5 میلیلیتر پرمنگنات اشباع شده به آن اضافه کنید تا محلول بیرنگ شود. سپس آن را خنک کرده و 100 میلیلیتر آب و 5 قطره معرف سولفات آمونیم فریک به آن افزوده و آن را با محلول تیوسیانات آموینم 1/0 نرمال تا پیدایش رنگ قرمز قهوهای تیتر نمائید. به طوری کهرنگ قرمز ایجاد شده تا 15 ثانیه پایدار بماند.
5-3) محاسبه
یک میلیلیتر محلول نیترات نقره 1/0 نرمال معادل است با 00585/0 گرم کلروسدیم.
10 گرم آرد را توزسین نموده و داخل بشر 150 سانتیمتر مکعب ریخته و به آن 5 سانتیمتر مکعب آب معمولی و یا آب حاوی 2 درصد نمک طعام اضافه نموده و به وسیله کاردک آرد و آب را بصورت گلولهع خمیر درآورده به مدت 15 دقیقه استراحت و سپس آنرا پس از چندبار پرس بین د.و شیشیه ساعت، در کف دست قرار داده و به وسیله آب و به کمک انگشت سبابه شستشو میدهیم.( شیر آب باید به اندازه ریزش قطره باز شود) شستشو آنقدر ادامه می دهیم تا نشاسته کاملاً شسته شده و خارج شود. سپس آب سطحی را به وسیله شیشه ساعت و با پارچه خشک تمیز و یا به وسیله سانتریفوژ گرفته و گلوتن را توزین و عدد را بر مبنای گلوتن گزارش میکنیم.
100× گلوتن وزن شده ـــــــــــــــــــــــــــ وزن نمونه آرد
= درصد گلوتن مرطوب
برای اینکه اطمینان حاصل شود نشاسته به طور کامل شسته شده و خارج گردیده ، میتوان گلوتن حاصل را روی لیوان پر از آب فشار دهید تا قطرهای از آب داخل لیوان بچکد اگر رنگ قطره کدر بود و یا با محلول ید به رنگ آبی درآمد باید ادامه دهید و در غیر این صورت شستن گلوتن کافی میباشد.
روش اندازهگیری PH در استاندارد شماره 37
وسایل مورد نیاز
دستگاه PH متر
روش کار
10 گرم نمونه را با 100 میلیلیتر آب مقطر تازیه جوشیده شده کاملاً مخلوط نموده بگذارید تهنشین شود. سپس بدون صاف کردن PH محلول فوقانی را به وسیله PH متر الکتریکی که قبلاً با توجه به PH محلول با محلول بافر تنظیم شده است تعیین نمائید.
روش تعیین رطوبت
الف) وسایل مورد نیاز
1) ظرف شیشهای آلومینیومی
2) انبرک آزمایشگاهی
3) دسیکاتور
4) اون مجهز به تهویه
5) ترازو با حساسیت 01/0 گرم
6) هاون چینی یا آسیاب کوچک
ب) روش کار
1. ظرف نمونه را با درب بسته به مدت 30 دقیقه در 130 درجه سانتیگراد حرارت داده سپس به وسیله انبرک در دسشیکاتور قرار داده تا خشک گردد.
2. مقدار 30 تا 40 گرم نمونه را در آسیاب خرد نمائید به طوری که ابعاد ذرات آن بین 8/0 تا 1 میلیمتر باشد.
3. ظرف نمونه را با درب به کمک انبرک در ترازو قرار داده توئزین نموده و مقدار 3 تا 5 گرم از نمونه خرد شده را در آن وزن کنید.
4. ظرف حاوی نمونه را با درب جداگانه در اون در حرارت 130 درجه سانتیگراد به مدت یک ساعت حرارت دهید.
5. درب ظرف را با انبرک آزمایشگاهی گذاشته و آن را در دسیکاتور قرار دهید تا خنک شود.
6. ظرف حاوی نمونه را با انبرک بر روی ترازو گذاشته و توزین نمائید . اختلاف وزن حاصل مقدار رطوبتی است که نمونه از دست داده است.
این آزمایش حداقل باید دو بار تکرار انجام گردد و اختلاف رطوبت آنها نباید از 2/0 درصد تجاوز نماید. در غیر این صورت آزمایش غلط بوده باید تکرار گردد.
محاسبات
درصد رطوبت نمونه توسط فرمول زیر محاسبه میگردد:
گرم رطوبتاز دست داده شده ــــــــــــــــــــــــــــــ W
100 ×= درصد رطوبت
روش تعیین خاکستر
وسائل مورد نیاز
- کوره الکتریکی
- ظرف مخصوص خاکستر ( کروزه)
- دسیکاتور
- اجاق گاز یا وسیله تولید شعله
- انبرک آزمایشگاهعی
روش کار
1. ظرف خاکستر را در کوره حرارت داده و در دسیکاتور خنک کنید.
2. مقدار 2 تا 3 گرم نمونه خرد شده و خشک شده را در ظرف مخصوص خاکستر وزن نمائید.
3. کروزه یا ظرف مخصوص خاکستر را روی شعله با یک انبرک آزمایشگاهی زیر هود بسوزانید تا دود آن محو شود.
4. ظرف حاوی نمونه را در کوره الکتریکی در550 تا 600 درجه سانتیگراد حرارت دهید تا زمانی که خاکستر روشنی تشکیل شود.
5. ظرف را در دسیکاتور قرار دادده تا خنک گردد و سپس وزن نمائید.
سامانه خرید و امن این
سایت از همهلحاظ مطمئن می باشد . یکی از
مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می
توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت
بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم
اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه 09159886819 در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما فرستاده می شود .
آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی
سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس
مطالب پربازديد
متن شعار برای تبلیغات شورای دانش اموزی تحقیق درباره اهن زنگ نزن انشا در مورد 22 بهمن