سایت اقدام پژوهی - گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان
1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819 - صارمی
2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2 و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .
3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل را بنویسید.
در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا پیام بدهید آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet
معنای لغوی تاریخ را میتوان در اعلام وقت یا بازشناساندن زمان کاری نسبت به مبدای که گویایی حادثهای بزرگ است و یا دورهای معلوم میان حدوث دو واقعه خلاصه کرد.
معنای فنی تاریخ
درباره واژه تاریخ ، تعریف و توضیح آن و این که از چه زمانی بکار رفته است روایات متعددی در دست است. در تمدن اسلامی و تاریخ نگاری اسلامی ایرانی درباره منشا واژه تاریخ ، معنای لغوی و اصطلاحی آن بحثهای صورت گرفته است که در این مقاله بررسی میگردد. در معنای فنی تاریخ گفتهاند تاریخ یعنی معلوم کردن احوال انبیا و امامان و فرمانروایان و وزرا و خلفا و حوادث بزرگ مانند جنگها و فتحها برحسب زمان به همین سبب کتابهایی که مشتمل بر این موضوعات همراه با تعیین زمان آنها بود تاریخ نام گرفت.
از آغاز اطلاق تاریخ بر کتابهای مشتمل بر حوادث و احوال آگاهی دقیقی نداریم اما ظاهرا کهنترین کتابی که نام تاریخ بر آن اطلاق شده است، کتاب التاریخ اثر عوانه ابنالحکم میباشد. بعضی از مورخان معنای تاریخ را بسیار گسترده دانستهاند و حتی آن را شامل شناخت احوال عالم از جمله زلزله ، سیل ، کسوف و سایر پدیدههایی که انسان دخلی در آن نداشته هم دانستهاند. در برابر این گروه کسانی نیز چهار چوب تنگی برای تاریخ دانستهاند و آن را فقط مشتمل بر وقایع مشهور و حوادث سلاطین و دولتها دانستهاند. از همین در بحث از تاریخ نگاری اسلامی در چنین حوزه وسیعی باید کاملا مراقب بود که تفاوت میان معنی و موضوع تاریخ محو نگردد.
منشا واژه تاریخ
درباره منشا واژه تاریخ روایتهایی در دست است که آن را با تعیین مبدا تاریخ اسلام مرتبط دانستهاند. روایت رایجتر بطور کلی گفتهاند که روزگارخلافت عمر ابن خطاب به سال17 هجری تاریخ نهاده شد و هجرت پیامبر اسلام مبدا تاریخ گردید. مطابق روایتی از حمزه اصفهانی نخستین بار «یعلی بن امیه» به امیر یمن نامهای تاریخدار به مدینه فرستاد و از آن زمان این کار مرسوم شد. بعضی از لغویان مانند جوالیقی واژه تاریخ را غیر عربی دانستهاند.
اما به هر صورت تاریخ به معنای تعیین زمان ترد عرب پیش از اسلام شناخته شده و مرسوم بوده است و واژههای «ورخ و توریخ» در عربی بکار میرفته است. مسئله دیگری که باید به آن توجه داشت اینکه در قوم اعراب حوادث بزرگ مبدا تاریخ قرار می گرفتند مثل مرگ ولید بن مغیره , بازسازی خانه کعبه و عام الفیل. بنابرین بیشتر محققان هجرت پیامبر به مدینه راکه حادثه ای بزرگ را مبدا تاریخ قرار گرفتهاند.
تفاوت موضوع و مفهوم تاریخ
موضوع هر عام چیزی است که در آن از عوارض ذاتی آن علم بحث میشود و مفهوم صورتی از شی است که در ذهن حاضر میشود. با این نگرش بررسی تحولات گوناگونی که در حیات و اندیشه آدمی رخ میدهد موضوع علم تاریخ است و مفهوم تاریخ صورت کلی از مجموع خصایص و صفات أن تحولات است. اگر انسان محور اصلی تاریخ باشد بیگمان شناخت قوا ، حواس و ادراکات انسانی و جلوههای بیرونی آن یعنی زندگی ، سیاست علوم ، آداب ، فنون و تحولات آن ، همه موضوع تاریخ برای همین انسان میتواند باشد.
پس تاریخ یکی از شیوههای احاطه یافتن بر کل انسانیت است و هرچه متعلق به زمان است از احوال ، اعمال و اندیشهها نیز موضوع تاریخ است. از طرفی تاریخ مکتوب ، توصیف همین تحولات و احوال از طریق ثبت و نگارش آنها است. اما تاریخ مکتوب ، کل تاریخ نیست بلکه آن بخشی از احوال و اندیشههایی است که به ضبط آمده است. از أنجا که احوال و اندیشههایی که موضوع تاریخ است همه در اطراف انسان میگردد، چنین مینماید که آنچه در دنیا رخ میدهد و تاریخ میگردد بیشباهت به یکدیگر نباشد و این نشانگر قانونمندی در تاریخ است و از نظریه قانونمندی فایده تاریخ بیرون کشیده میشود که یکی از بنیادهای فلسفه تاریخ از دیدگاه مورخان اسلامی است.
تاریخ پژوهش در رخدادها و کارهای آدمی در گذشتهاست. هرچند غالباً این رشتهٔ مطالعاتی را در زیرگروهی از علوم انسانی یا علوم اجتماعی قرار دادهاند، با اینحال میتوان آن را به عنوان پلی بین این دو شاخه تلقی کرد؛ زیرا روشهای مطالعاتی مختلف آن از هر دو شاخه وام گرفته شدهاند. تاریخ به عنوان یک رشتهٔ مطالعاتی دارای شاخهها و گرایشهای جانبی زیادی است که از آن میان میتوان به تاریخشماری، تاریخنگاری، تبارشناسی، خط نگاری تاریخی(کتابت شناسی)وcliometrics اشاره کرد.
موّرخین از گذشته کوشیدهاند تا پرسشهای تاریخی را با پژوهش در اسناد نوشتاری پاسخ گویند. با اینحال پژوهشهای تاریخی تنها به این منبعها محدود نمیشوند. به طور کلی منبعِهای دانش تاریخی را میتوان به سه دسته تقسیم کرد: نوشتهها، گفتهها، بقایای مادی. تاریخنگاران برای کار خود از هر سه استفاده میکنند.
موّرخان غالباً به اهمیت نوشتههای تاریخی اشاره میکنند. این تأکید باعث ایجاد اصطلاح پیش از تاریخ شده که به دورانی که هنوز خط ساخته نشده بود اشاره میکند. تقسیم تاریخ به شکل پیش از تاریخ و پس از تاریخ بستگی زیادی به موضوع مورد مطالعه دارد زیرا خط در هر جای دنیا در زمان خاصی پدید آمدهاست.
توجه به گذشتهٔ انسان به طور طبیعی باعث تقیسم زمان به تکههای قابل اداره شدهاست. راههای زیادی برای تقسیم گذشته وجود دارد که از این میان میتوان به تقسیمهای تاریخشماری، فرهنگی و موضوعی اشاره کرد. این سه گونهٔ تقسیمبندی انحصاری نیستند و غالباً میتوان موارد تداخل را بین آنها مشاهده کرد. تمرکز روی مکان، زمان یا موضوعی خاص بین موّرخان امری عادی است و باعث تخصصگرایی در تاریخنگاری میشود. تاریخ برای دیگران، به شکل اصطلاحی کلی به معنای مطالعهٔ هر چیز دربارهٔ انسانهای پیشین در آمدهاست اما به تازگی حتی این محدوده هم توسط رشتههایی چون تاریخ بزرگ به چالش کشیده میشود. از روزگاران گذشته تاریخ را با هدفهای عملی یا نظری میخواندند اما امروزه آن را جهت کنجکاوی فکری هم مطالعه میکنند.
واژهٔ تاریخ
واژهٔ تاریخ از واژهٔ فارسی ماهروز آمده که این واژه (ماهروز) پس از وامگیری از سوی عربی به شکل مورخ درآمده و پس از صرف شدن در دستگاه بابهای عربی ریشهٔ أرخ و سپس واژهٔ تاریخ از آن مشتق شدهاست.
فلسفهٔ تاریخ
اصطلاح فلسفه تاریخ، در قرن هیجدهم میلادی، توسط ولتر وضع شد. منظور وی از این اصطلاح، چیزی بیش از تاریخ انتقادی و علمی نبود؛ یعنی نوعی از تفکر تاریخی که در آن، مورخ به جای تکرار داستانهایی که در کتب کهن مییابد، خود به بازسازی آنچه واقع شده میپردازد. این نام توسط هگل و نویسندگانی دیگر، در پایان قرن هیجدهم به کار رفت، ولی آنها معنای کاملاً متفاوتی از این اصطلاح اراده کردند و آن را به معنای تاریخ کلی یا جهانی به کار بردند. سوّمین کاربرد این اصطلاح را در نوشتههای برخی از پوزیتویستهای قرن نوزدهم مییابیم. از نظر آنها وظیفه فلسفه تاریخ، کشف قوانین عامی بود که بر روند رویدادهایی که مورخ به شرح و نقل آنها میپردازد، حاکم است. وظایفی که ولتر و هگل بر عهده فلسفه تاریخ مینهادند، به وسیله تاریخ نیز قابل انجام بود ولی پوزیتویستها تلاش کردند تا از این طریق، تاریخ را نه فلسفه بلکه علمی تجربی قلمداد کنند. در هر یک از ین موارد کاربرد فلسفه تاریخ مفهوم خاصی از فلسفه مد نظر بود.
هگل
هگل در سن 31 سالگی در دانشگاه Jena (آلمان) با سمت استادیاری و با حقوق بسیار کم مشغول به تدریس فلسفه می شود و 4 سال بعد در سال 1804 با عنوان پروفسور به کار خود ادامه می دهد ، اما شرائط مالی هگل تغییری نکرد و هم چنان فقیر ماند. دست مزد دانشگاه Jenaکفاف زندگی هگل را نمی داد و اين پروفسور مجبور بود مابقی درآمد خود را از فروش کتاب های فلسفی تامين کند.
هگل بخشی از اثر معروف خود " Phenomenology of mind " ( پديده شناسی ذهن ) را نتوانسته بود به موقع به ناشر خود ارائه کند و ناشر نیز از پرداخت حق الزحمه به هگل خوداری نمود. اوضاع سیاسی شهر Jenaناآرام بود و شهروندان منتظر حمله ناپلئون بودند و هگل نیز در این شرائط به پست اطمینان نداشت و نمی خواست بخش آخری کتاب خود را بوسيله پست برای ناشر بفرستد. ناشر از هگل درخواست نموده بود که تا تاریخ 13 اکتبر 1806 باید این کتاب تمام و به چاپ برسد و تقاضای ارسال بخش ناتمام را از هگل کرده بود ، اما در همین روز 13 اکتبر ناپلئون شهر Jenaتصرف نمود. هگل ناپلئون را سوار بر اسب در شهر Jenaمشاهده کرد و شدیدا مجذوب شخصیت رهبر کشور فرانسه می شود، هگل در نامه ای اشاره به این روز تاریخی میکند و می نویسد "امپراتور ، این روح دنیا (منظور ناپلئون است)، را سوار بر اسب دیدم و با دیدن یک چنین فردی که بر دنیا حکومت میکند احساس عجیبی به من دست داد" .
هگل مابین سال های 1822 تا 1831 پنج بار مبحث "فلسفه تاریخ" را تدریس نمود و واژه " روح, نفس دنیا " که هگل در مورد ناپلئون مورد استفاده قرار داده بود در " فلسفه تاریح " و کتاب Phenomenology of mindبه اساسی ترین مقوله فلسفه هگل يعنیmind
به واژه " ذهن- فکر دنیا " تبدیل میگردد. (ذهن- فکر = mindو در زبان آلمانی = Geist ).
مفهوم ديگر " ذهن- فکر دنيا " برای هگل "فرد تاريخی" است ( ناپلئون) و به معنی ديگر فکر و خرد اين فرد تاريخی باعث می گردد که دنيا تغيير کند و هگل ادامه می دهد که " تنها فقط ذهن- فکر واقعيت است " و به همين علت وآژه ذهن- فکر تبديل می گردد به " ذهن- فکر عينی " ( objective mind), بنابراين ذهن- فکر فقط يک مقوله ذهنی ( آگاهی ) نيست بلکه بصورت حقيقی و عينی نيز ظاهر می گردد: به معنی ديگر فرم و قالب ذهن- فکر چيزی نيست بجز جامعه , دولت و يا قانون.
تقريبا نزديک به دو قرن است که هگل مبحث " فلسفه تاريخ " را در دانشگاه برلين مورد بررسی قرار داده و درس نظری در اين مورد داشته است, اما شرائط تاريخی امروز درمقايسه با زمان هگل دستخوش تغييرات زيادی شده است. هگل بر اين عقيده بود که مبداء و شروع تاريخ در شرق است و در غرب تاريخ به مقصد و به اتمام خود ميرسد , هگل معتقد بود که تاريخ بشريت با امپراتوری هخامنشيان شروع شده است و دولتی که مد نظر هگل بود در دولت هخامنشيان خود را نشان داده است: ذهن در اين دولت بيدار و تکامل داشته, هگل اضافه می کند که ذهن- فکر در دولت چين و هندوستان در خواب بوده و پيشرفت و يا توسعه ای نداشته است. با وجود اينکه ذهن در آریانا-خراسان یا فارس بيدار بود و تکامل داشت اما اين اولين امپراتوری جهان در فرهنگ اعراب اسلامی حل شد و خراسانیان به نقل از هگل نه تنها مذهب بلکه مليت خود را نيز از دست دادند ، اما برغم اينکه ذهن- فکر در هند و چين خفته و در خواب بود اين دو کشور فرهنگ، مذهب ، زبان و مليت خود را حفظ کردند. هگل در يک جمله شاعرانه اين پديده را چنين بيان می کند : " يک کوه ثابت هيچ برتری و مزيتی بر يک گل عطر دار که برگ های خود از دست می دهد و پژمرده می شود ندارد " با کمی فانتزی در اين نقل قول هگل هند و چين کوه هستند و خراسان باستان گل با عطری که پژمرده شده است. اما امروز تاريخ نه از شرق بلکه از غرب به شرق در حال حرکت است و اين ايده (خرد) مدرن غرب می باشد که شرق را تحت تاثير خود قرار داده است و باعث دگرگونی در اين منطقه ( شرق ) از دنيا شده است و با اينکه در " فلسفه تاريخ " اسمی از آمريکا ياد نشده است و هگل آمریکا را يک کشور بدون تاريخ می دانست اما امروزه قدرت اقتصادی اين قاره را نمی توان بعلت نداشتن تاريخ و تاريخی نبودن آمريکا ناديده گرفت. هگل تاريخ بشر را به چهار مرحله تقسيم کرد : مرحله شرق - يونان - روم و ژرمن (و آریانا و خراسان بعنوان سکوی حرکت تاريخ به مرحله تاريخ يونان ). اما با اين تقسيم بندی تاريخ نه ميشود تاريخ اعراب را فهميد و نه تاريخ آمريکا را, آيا " فلسفه تاريخ " هگل ديگر موضوع روز نيست. فيلسوف آلمانی هابرماس اشاره می کند که هگل اولين فيلسوفی بود که بدرستی مسئله مدرن را مورد بررسی قرار داده است: دوران چهارم تاريخ هگل يعنی دوران ژرمن ( مسيحی ) دوران مدرن است.
به عقيده هگل عقل و شعور در بستر تاريخ نهفته است و اصولا عقل حرکت تاريخ را همراهی ميکند و با تاريخ است . در سال ۱۸۲۱ناپلئون ( روح دنيا ) در گذشت اما رفرم های او بيشتر کشور های اروپائی را تحت تاثير خود قرار داد و حکومت ها سنتی از بين رفتند و علم و صنعت گسترش يافت. بدين ترتيب نظريه هگل درست بود که عقل تاريخ را همرائی می کند , چرا که سقوط سيستم های سنتی و پيدايش رژيم های مدرن خرد مندانه بود. اما آيا امکان دارد که امروزه روند globalizationرا منطقی و عقلی دانست, يک نگاه کوتاه به حوادث قرن گذشته و اوائل اين قرن نظريه هگل مبنی بر وجود شعور در حرکت تاريخ را مورد سوال قرار می دهد : دو جنگ جهانی , سوزاندن يهوديان , انفجار بمب اتم در ژاپن , جنگ های مذهبی (هند و پاکستان) و منطقه ای و بالاخره حادثه ۱۱سپتامبر۲۰۰۱. تمام اين حواث را نمی شود با خرد و منطق تاريخی که هگل از آن نام می برد هماهنگ دانست. اما هگل فاجعه های تاريخ را بخوبی می شناخت و در کتاب فلسفه تاريخ اشاره می کند به : "بدبختی ها , خبيثی , نابودی اصيل ترين شخصيت های تاريخی و از بين رفتن دولت ها و ملت ها " که در تاريخ بشری به وقوع پيوسته است و او تاريخ را به يک ميز سلاخی تشبيه می کند که در روی آن "خوشبختی ها, خرد ملت ها و فضايل فردی قربانی شده اند" , برای هگل اين قربانی های تاريخ هدف و مقصودی را دنبال می کنند.
هگل بر اين عقيده است که هدف تاريخ خدا می باشد و نه تنها هدف خدا است بلکه حرکت تاريخ را خدا تعيين می کند ( تاريخ دست پرورده خدا است ) و به همين علت نیز شعور و عقل در بطن تاريخ نهفته است. مرحله آخر تاريخ ( The End of History ) ژرمنی شدن دنيا می باشد که اساس و اصول آن را دين مسيحيت معين می کند , هگل ادامه می دهد که دنيای اسلام و ديگر مذاهب های آسيائی نقش مهمی در روند و ساخت تاريخ ندارند , چرا که مسيحيت به گردش دور دنيا پرداخته و حاکميت خود را بر دنيا تثبيت کرده است. اگر هگل امروز زندگی می کرد بطور قطع عقيده ديگری داشت بخصوص در باره اسلام .اما بعيد بنظر می رسد که نظريه خود مبنی بر ژرمنی - مسيحی شدن آخر تاريخ را تغيير می داد ( دنيا ژرمن هگل در فلسفه مارکس تبديل به دنيا پرولتاريا می شود ). در مرحله اول بنظر می رسد که هگل دين مسيحيت را مرکز ثقل دنيا قرار داده است و بدين ترتيب می شود اين تز هگل را با روشتجربی (Empirie ) مورد بررسی قرار داد که آيا مسيحيت بر دنيا تسلط داد و يا نه , اما هگل در " فلسفه تاريخ " به دنيا نه از ديد تجربی بلکه بطورنظری ( spekulativ ) نگريسته است و درست به همين علت هگل اشاره می کند که:
هدف و مقصد تاريخ " آگاهی ذهن- فکر از آزادی " می باشد و اين آگاهی ذهن از آزادی خودش فقط در يک جامعه مدرن می تواند پا برجا و نهادينه بشود که يک انسان بداند که اساسا آزاد است. آخر و هدف تاريخ آزادی می باشد.
مرحله چهارم از تقسيم بندی تاريخ هگل مرحله (فرهنگ) ژرمن _ مسيحيت می باشد و ايده مدرن آزادی نيز از اين فرهنگ برخاسته است.
Fukuyamaنويسنده کتاب " آخر تاريخ " ( The End of History ) و شاگرد هگل نيز معتقد است که اقتصاد بآزار آزاد و مدرنيتت غرب در بيشتر کشور های دنيا نهادينه می شود ، اما Huntingtonنويسنده کتاب برخورد تمدن ها ( The Clash of civilizations ) زياد خوش بين به این پيشرفت ايده مدرن غرب در دنيا نيست و بر اين نظر است که پس به پايان رسيدن جنگ سرد مابین غرب و کشور های سابق تحت سلطه شوروی دنيا به هفت و يا هشت بلوک با فرهنگ های مختلف تقسيم می شود که نزاع مابين آنها اجتناب نا پذير است.
نگرش هگل به تاريخ نگرشی تئوری و نه تجربی است، هگل برای اثبات نظرات
تاريخی خود سندی ارائه نداد و به همين علت تاريخ دانان با ترديد به " فلسفه تاريخ " هگل می نگرند.
پروتئین ها مواد آلی بزرگ و یکی از انواع درشتملکولهای زیستی هستند که از زیرواحدهایی بنام اسید آمینه ساخته شدهاند. پروتئینها مانند زنجیری از یک کلاف سهبعدی بسپارهایی هستند که از ترکیب اسیدهای آمینه حاصل میشوند. اسیدهای آمینه مثل یک زنجیر خطی توسط پپتاید باند میان گروه های کرباکسیل و آمینو مجاور به یکدیگر متصل میشوند تا یک پالی پپتاید را بوجود بیاورند. ترتیب اسیدهای آمینه در یک بروتئین توسط ژن مشخط میشود. اگرچه کد ژنتیک 20 تا اسید آمینه استاندارد را معرفی میکند، گاهی در پروتئین ها دگرگونی بوجود میاید: یا قبل از انکه پروتئین بتواند به وظایفش در سلول عمل کند و یا به عنوان قسمتی از مکانیسم بازرسی. پروتئین ها معمولا با یکدیگر میپیوندند تا یک وظیفه ای را با یکدیگر انجام دهند که این خود باعث استوار شدن پروتئن میشود. چون ترتیبهای نامحدودی در توالی و طول زنجیره اسید آمینهها در تولید پروتئینها وجود دارد، از این رو انواع بیشماری از پروتئینها نیز میتوانند وجود داشته باشند.
پروتئینهای درونیاختهای در بخشی از یاخته به نام ریبوزوم توسط آرانای(RNA) ساخته میشوند.
کارکردهای پروتئینها
رفتار سلولی و تمام فعالیتهایی که در سلول انجام میشود بر عهده پروتئینها است. همه پروتئینها با هم برهمکنش دارند و تقریباً میتوان گفت که همه پروتئینها اثر خود را با همکاری پروتئینهای دیگر در سلول اعمال میکنند و هیچ پروتئینی نیست که در یاخته به تنهایی عمل کند. برای ساخت پروتئن در سلول مراحل ذیل باید انجام شود:
۱- دیانای باید رونویسی شود. در این مرحله آنزیم آرانا پلیمراز دو رشته دیانای از هم جدا میشود و بعد رونویسی آغاز میشود. نکته: اطلاعات در دیانای بصورت رمز ۳ تایی وجود دارد یعنی هر ۳ نوکئوتید معرف ۱ رمز و هر رمز معرف ۱ اسید آمینه است.
۲- آرانای پلیمراز مانند قطاری بر روی دیانای حرکت میکند. و رونویسی ادامه دارد.
۳- بعد در آخر رونویسی آرانای پلیمرآز به رمز پایان میرسد و رونویسی به پایان میرسد. محصول این رونویسی امآرانای (mRNA) نام دارد. mRNA از هسته خارج میشود و در سیتوپلاسم به کمک نوع دیگر آرانای به نام تیآرانای(tRNA) اسید آمینه را به هم متصل میکند. tRNA روی mRNA متصل میشود و طبق رمزهای tRNA, mRNA اسید آمینهها را کنار هم میگذارد. و در آخر زنجیرهی بسپپتیدی به وجود میآید.
پروتئین و بیماریها
در سطح مولکولی، کلیه مکانیسمهای زیستی سلولها توسط پروتئینها انجام میشود. پروتئینها با ارتباط با یکدیگر بطور دقیق و بسیار کنترل شدهای وظایف خود را انجام میدهند. اساس مولکولی اغلب بیماریها، بروز نقص یا تداخل در این کارکرد عادی پروتئینها، که از طریق آن مکانیسمهای زیستی سلولی را انجام می دهند، میباشد. اگر کار پروتئینها از حالت طبیعی خارج شود میتوانند باعث بروز بیماریهای مختلف شوند. از جمله این بیماریها سرطان است.
مصرف چه ميزان پروتئين در رژيم غذايي روزانه ما کافي است؟
پروتئين يک ماده محافظتي اصلي براي بدن محسوب مي شود. پروتئين ترکيب ماده اصلي و تشکيل دهنده ماهيچه ها مي باشد و وجود آن درشکل گيري و ساخت سلول ها ضروري است. وجود پروتئين همچنين در عملکرد سيستم امنيتي بدن حياتي مي باشد و در صورت محروميت از پروتئين ، بدن بيشتر در معرض بيماري ها و عفونت ها قرار مي گيرد. اگر فردي جراحي، زخم و يا سوختگي داشته باشد به پروتئين بيشتري نياز دارد تا زخمها زودتر بهبود يابند.
پروتئين هاي استفاده شده دربدن از چند آمينو اسيد مختلف ساخته شده اند. بدن خود قادر به ساختن بعضي از آمينو اسيدهاي مي باشد. آمينواسيدهايي را که بدن قادر به ساختن آنها نيست آمينو اسيدهاي ضروري ناميده مي شوند چون وجود آنها در غذا ضروري است.
براي بدست آوردن پروتئين هاي کافي از رژيم غذايي بايد هر روز از غذاهاي متنوع استفاده کنيم. رايج ترين منبع پروتئين گوشت مي باشد. شير و ديگر انواع لبنيات نيز از پروتئين غني هستند. سفيده تخم مرغ بنابر بعضي ادعاها کاملترين نوع پروتئين را دارد. بسياري از اين منابع حيواني پروتئين، حاوي چربي بالايي هم هستند.
براي پرهيز از مصرف چربي زياد، از گوشت هاي کم چربي (گوشت مرغ- ماهي- گاو و گوساله) استفاه کنيد. آنها را به شکل پخته شده ، کباب شده ، آب پز شده استفاده نماييد. البته بدون اضافه کردن چربي و روغن هنگام پخت غذا آنها را طبخ نماييد.
گياهخواران نيز مي توانند پروتئين کافي در رژيم غذايي خود داشته باشند. گياهخوران مي توانند از طريق مصرف لوبياها، عدس ، سبزيجات و غلات پروتئين را به بدن خود برسانند.
حال بايد بدانيم که بدن ما روزانه به چه ميزان پروتئين نياز دارد؟
افراد بالغ متوسط به ازاي هر کيلو از وزن خود به 0.8 گرم پروتئين نياز دارند. اين مقدار برابر است با مصرف 45 الي 70 گرم پروتئين بطور روزانه براي اکثر بالغين به ترتيب براي خانم ها و آقايان.
خانم هاي باردار يا شيرده به بيش از 20 گرم پروتئين اضافي در روز نياز دارند تا احتياجات غذايي جنين و يا نوزاد خود را برآورده نمايند.
بهترين و مناسب ترين ميزان مصرف پروتئين گوشتي بين 90 تا 60 گرم در هر وعده غذايي (ناهار و شام) و 60-90 گرم مصرف پروتئين لبني مي باشد (تقريبا 1 فنجان شير يا 60 گرم پنير) . محصولات پروتئيني کم چربي و بدون چربي بهترين انتخابها بين مواد غذايي هستند.
ساختار پروتئین
(cached)
پروتئینها از تعداد زیادی اسید آمینه ساخته شدهاند. این اسیدهای آمینه توسط پیوندهای پپتیدی به یکدیگر اتصال یافته و زنجیر طویلی را ایجاد میکنند. با توجه به اینکه در جانداران انواع و اقسام پروتئینهای مختلف وجود دارد تعجب آور نیست که در سنتز زنجیرههای پلی پپتیدی تنها 20 نوع اسید آمینه مختلف شرکت میکند. ولی باید توجه داشت اگر یک زنجیره پلی پپتیدی را که دارای 50 اسید آمینه است در نظر بگیریم تنها با تغییر ترتیب قرار گرفتن این اسیدهای آمینه میتوان سنتز 2050 زنجیر پلی پپتیدی را پیش بینی نمود.
شیمیدان آلمانی گ.ت.مولدر ، در سال 1835 ، برای نخستین بار متذکر شد که رابطه نزدیکی میان پروتئینها و موجودات زنده وجود دارد. او نام پروتئینها را از واژه یونانی Proteios به معنی نخستین گرفت. زیرا چنین میاندیشید که پروتئینها نقطه شروعی برای فهم شیمی حیات هستند. پیوند پپتیدی در ساختار پروتیئنها از ترکیب عامل کربوکسیل یک اسید آمینه و عامل آمین اسید آمینه دیگر با از دست دادن یک مولکول آب بوجود میآید.
ساختار آمینو اسید
همانطور که از نام اسیدهای آمینه استنباط میشود این گونه مواد شامل یک گروه آمین () و یک گروه اسید گروه کربوکسیل () هستند. غالبا اسیدهای آمینه یک گروه آمین و یک گروه اسید دارند که به همان اتم کربن پیوند یافتهاند. فرمول عمومی اسیدهای آمینه () میباشد که در این فرمول R گروه مشخصه هر اسید آمینه و علامت ستاره روی کربن نشان دهنده یک اتم کربن بیتقارن است. سادهترین اسید آمینه گلیسین است. که در آن R یک اتم هیدروژن است. گلیسین ، اسیدهای آمینه دیگر اتم کربن بیتقارن (کربن کایرال) و ایزومرهای نوری دارند. طبیعت ، ایزومرهای نوری چپ بر (L) اسیدهای آمینه را ترجیح میدهد.
نقش پروتئینها
پروتئینها مهمترین ترکیبات در بدن هستند. و در بسیاری از اعمال بدن موجود زنده ، از جمله حرکت اندامها ، مکانیسمهای دفاع در برابر مواد خارجی ، ایجاد آنزیمها و ایجاد مهمترین دیواره سلولی این موجودات ، نقش مهمی دارند. هر نوع پروتئین خاصی مرکب از چند اسید آمینه مشخص است که در ساختار مولکولی معینی آرایش یافته است. بخش عمده معدودی از پروتئینها فقط یک نوع اسید آمینه است مثلا 44 درصد پروتئین موجود در ابریشم ، گلیسین است.
اسیدهای آمینه اصلی موجود در بدن باید از گوارش مواد غذایی حاصل شود. بطور کلی از تعداد بیست عدد اسیدهای آمینه ، هشت تای آنها در خود بدن سنتز میشوند و از راه تغذیه وارد بدن موجود زنده نمیشوند ولی بقیه آنها ضمن اینکه در بدن بیوسنتز میشوند از راه تغذیه نیز وارد بدن موجود زنده میشوند. مونومرهای اسید آمینه با پیوندهای پپتیدی بهم پیوند یافتهاند. این واکنش شیمیایی یک واکنش اسید – باز است که در آن دو مونومر با از دست دادن یک مولکول آب بهم میپیوندند.
تعداد ساختار پروتئینی در انسان
بخشی از خصوصیات بینظیر هر انسان در میان انسانهای دیگر ناشی از بینظیر بودن مقداری از ساختهای پروتئینی شخصی است. این امر در مورد بیلیونها انسان ، دلالت بر آن دارد که تعداد بسیار عظیمی ساختار پروتئینی امکانپذیر است. وقتی دو اسید آمینه به هم میپیوندند، دو ترکیب متفاوت امکان پذیر میشود و این امر بستگی به آن دارد که کدام گروه آمینی با کدام گروه اسیدی ترکیب شود. مثلا وقتی گلیسین با آلانین ترکیب میشود ممکن است گلیسین آلانین تشکیل شود و هم آلانین گلیسین.
هرگاه چهار اسید آمینه با تمام حالات ممکن بهم بپیوندند، 24 مولکول متفاوت تشکیل میشود. و اگر 17اسید آمینه متفاوت به همین طریق پیوند یابند، فقط عده مولکولهای مرکب از 17- مونومر متفاوت که در نوع خود بینظیرند به 356 تریلیون میرسد. بدیهی است که اگر از هر اسید آمینه بیشتر از یک مولکول به کار رفته باشد، عده حالات ممکن بسیار بیشتر خواهد شد. اما سلول زنده ، از پروتئینهای بسیار متفاوتی که از یک مجموعه اسید آمینه ممکن است ساخته شود فقط تعداد نسبتا کم و گزینش یافتهای را که نیاز دارد، میسازد.
انواع ساختار پروتئینها
در ساختار پروتئینها چند ویژگی مشخص وجود دارد. ردیف اسیدهای آمینهای که به صورت یک زنجیر به یکدیگر پیوند یافتهاند، ساختار نوع اول دارند. زنجیر اسیدهای آمینهای که براثر چرخشی به شکل مارپیچ در میآیند ، ساختار نوع دوم است. این مارپیچها با پیوندهای هیدروژنی در جای خود میمانند، پیوندهای هیدروژنی یک اتم هیدروژن را به اتم اکسیژنی که در سومین آمین زیرین زنجیر است متصل میکند. ساختار نوع دوم دیگری از پروتئینها شبیه یک ورقه است که در آن چند زنجیر اسید آمینه در کنار یکدیگر با پیوندهای هیدروژنی بهم متصل شدهاند.
غالب خواص ابریشم را با این ساختار شبه ورقهای میتوان توضیح داد. شکل تابدار یا تا شده مارپیج ، ساختار نوع سوم است. یک نوع از ساختار سوم در کلاژن که یک بافت لیفی است ، یافت می شود. سه زنجیر اسید آمینهای که به صورت مارپیچهای چپ – دست تابیده شدهاند و سپس باهم به صورت یک ابر مارپیچ راست – دست تابیده شده است، یک لیف فوقالعاده محکم ایجاد میکند. دستههایی از این الیاف ، کلاژن بوجود میآورد. نوع دومی از ساختار سوم پروتئین کروی است که در آن زنجیر مارپیچ بصورت یک الگوی هندسی معینی تا شده و بهم تابیده شده است. بسیاری از آنزیمها پروتئینهای کروی هستند. ساختارهای نوع سوم با انواع متفاوتی از پیوندهای شیمیایی بهم متصل میشوند که یکی از آنها پیوند دی سولفید است. این نوع پیوند غالبا وقتی که سیستئین یا سیستین جزئی از سلسله اسید آمینهای است، دیده میشود.
ساختار نوع چهارم پروتئینها درجه تجمع واحدهای پروتئینی است. هموگلوبین انسان که یک پروتئین کروی با وزن مولکولی 68000 است باید چهار زنجیر اسید آمینه بطور مناسبی تجمع یافته باشد تا هموگلوبین فعالی تشکیل شود. انسولین نیز ترکیبی است که در آن زیر واحدهایی از پروتئین بطوری مناسب ، در یک ساختار نوع چهارم آرایش یافته اند. برای آنکه بدانیم مسئله ساختار در مورد پروتئینها تا چه حد اهمیت دارد هموگلوبین را در نظر بگیرید. اگر هموگلوبین به علت قرار گرفتن یک اسید آمینه نادرست در موضع معین ، ساختار نوع اول ، دوم ، سوم یا چهارم غیر عادی داشته باشد، ممکن است نتواند اکسیژن را در گردش خون منتقل کند. فقط تغییر یک اسید آمینه خاص از 146 اسید آمینه موجود در یک تک زنجیر هموگلوبین سبب بیماری کم خونی می شود.
سنتز طبیعی پروتئین
پروتئینهای بدن پی در پی تجدید میشوند و این عمل با سنتز مجدد اسیدهای آمینه موجود در بدن صورت میگیرد. بررسی عمر متوسط اسیدهای آمینهای که اجزای ساختمانی پروتئینها هستند یا به گفته دیگر ، زمانی که طول میکشد تا بدن پروتئینی را در یک بافت تعویض کند، با استفاده از اسیدهای آمینهای که ایزوتوپ رادیواکتیو دارند امکان پذیر شده است. برای فرآیندی که باید بسیار پیچیده باشد، تعویض بسیار سریع است. فقط چند دقیقه پس از آنکه اسیدهای آمینه رادیواکتیو در بدن حیوانات تزریق شود، پروتئین رادیواکتیو را میتوان یافت.
اگرچه تمام پروتئینها مدام تعویض میشوند ولی سرعت تعویض تغییر میکند. بعضی از پروتئینهای کبد و پلاسما طی 6 روز تعویض میشود. زمان لازم برای تعویض پروتئینهای ماهیچه در حدود 180 روز و برای دیگر بافتها از قبیل کلاژن استخوان طولانیتر از این است. میدانیم که هر موجود زنده انواع پروتئینهای خاص خود را دارد. عده آرایشهای ممکن از 20 واحد اسید آمینه به میرسد ، با وجود این ، پروتئینهای خاص یک موجود زنده معین در حدود چند دقیقه سنتز میشود. DNA موجود در سلول ، حامل کد سنتز پروتئین است. یعنی ترتیبی که بازها در مولکول DNA دارند اطلاعات مورد استفاده برای سنتز پروتئینها را فراهم میسازد. در این فرآیندها دو نوع RNA مورد استفاده قرار میگیرد که عبارتند از: RNA پیک و RNA ناقل.
کیش زرتشت مبتنی از سه اصل است:هَُومَت(اندیشه نیک)،هََُوخت(گفتار نیک)،هُوَرِشت(کردار نیک)است.که در برابر آن سه اصل اندیشه بد،گفتار بد،کردار بد قرار دارد.
برای گروندگان به اصول نیک یا بد مکان و مقام هایی برای پاداش و عقاب مهیاست.سه اصل اندیشه نیک ،گفتار نیک،و کردار نیک از هر حیث تازه و بکر بود،زیرا تا آن روز کسی نظیر آن را در جهان نگفته و تعلیم نداده بود.این سه دستور برجسته و مفید در کتاب اوستا به اندازه ای مورد توجه است که بطور مکرر از آنها نام برده شده و به خوبی ستوده شده است.علت عظمت و اهمیت تعالیم سه گانه بسیار واضح و روشن است،زیرا اساس و پایه تمام نیکی ها و روشنی هاست.
اندیشه نیک،گفتار نیک به بار می آورد و در دل انسان تخم نیکی می پروراند و نتیجه آن به صورت اعمال و کردار پسندیده در می آید و به عالم بشریت سود می رساند و باعث آسایش و رفاه خلق خدا می گردد.این سه آموزه ایرانی هیچگاه شامل حال زمان نمی شود و هیچ زمانی نیازمند به بروزرسانی ندارد . زیرا تا دنیا دنیا باشد بشریت به این سه آموزه نیک نیازمند است .
آن کس که اندیشه نیک داشته باشد مورد فضل و رحمت اهورامزدای دانا و توانا واقع میشود و مستحق دخول در بهشت برین می گردد . برعکس،هرگاه نیت و اندیشه انسانی خوب نباشد و به وسوسه اهریمن نفس و هوی گرفتار شود به طور یقین گفتار او سراسر دروغ و اعمالش گناه و معصیت خواهد بود.بدین سبب است که پیامبر ایرانی در هشتاد و پنج قرن پیش ( بین 3700 تا 8500 سال پیش ) این سه اصل اخلاقی و دینی را به ابناء بشر ارزانی داشته و تعلیم داده و آنها را سرچشمه سایر تعالیم اخلاقی قرار داده است.
مطابق کتاب اوستا،در بهشت،برای به کار بستن هر یک از تعالیم مزبور مقام و مرتبه ویژه ای معین شده که در کتاب مینو خرد(یکی از کتابهای پهلوی)فصل پنجاه و هفت فقره سیزده با نامهای هومتگاه(جای اندیشه نیک)هوختگاه(جای گفتار نیک)و هورشت گاه(جای کردار نیک)ذکر شده است. راجع به سه طبقه از بهشت در فصل هفت و هشت و نه کتاب ارداویرافنامه شرحی آمده است که مطابق آن طبقه اول که مکان اندیشه نیک است در کره ستارگان،طبقه دوم در فلک ماه و طبقه سوم در فضای بلندترین روشنایی است.
روان نیکوکار پس از طی مرحله و داخل شدن در سه طبقه بهشت به فضای فروغ بی پایان و روشنایی مطلق میرسد که در اوستا به انَغره رَئوچه معروف است و معنی آن روشنایی بی پایان است.
کلمه بهشت در اصل وَهیشتَ بوده که اشاره به بهترین های جهان و زندگانی خوب دارد.در اوستا برای بهشت و فردوس بهترین واژه،یعنی انگهووهیشت استعمال شده که به معنی بهترین زندگی یا بهترین جهان است(وَهیشتَ به معنی بهترین وانگهوهم به معنی جهان و مکان و هستی و زندگی است(.
بارگاه جلال اهورامزدا یا عرش اعظم که آن را در اوستاگرونمان و در ادبیات فارسی گَرِزمان گویند که خان و مان ستایش معنی می دهد. وانگهووهیشت نیز که به معنی بهترین جهان و بهشت برین است در این مکان قرار دارد.
گناهکار پس از رسیدن به سر پل چینوت که همان پل صراط است اول به محل اندیشه بد،گفتار بد،کردار بد داخل می شود و پس از طی این مراحل در مرحله چهارم به فضای تیرگی بی پایان که انغرتمنگه نام دارد در می آید.آنجا مقر اهریمن است و خان و مان دروغ نامیده می شود. در تورات از بهشت و دوزخ و عالم برزخ نامی برده نشده و در انجیل هم به طور اختصار به آن اشاره شده و در سایر ادیان نیز خیلی کم،نامی از بهشت و دوزخ به اختصار به آن اشاره شده و در سایر ادیان نیز خیلی کم،نامی از بهشت و دوزخ به میان آمده است،ولی در قرآن و احادیث و اخبار اسلامی مفصلاً از آنها گفتگو شده است.
در مندرجات اوستا پس از مردن در صبح روز چهارم ،روح از تن انسان جدا می شود.اگر مرده نیکوکار بوده باشد،نتیجه احساسات یا وجدان او به صورت دختر زیبایی در پیش روی او نمودار گشته او را به طرف فردوس و روشنایی مطلق راهنمایی می کند.روان نیکوکار از روئ پل چینوت(پل صراط) به سرعت گذشته بعد از طی مراحل سه گانه که برای اندیشه نیک،گفتار نیک و کردار نیک تعیین شده به بهشت برین و بارگاه قدس اهورامزدا می رود.
در افسانه های موبدان زرتشتی چنین آمده است : در بهشت برای اوکره فصل بهار و انواع نعمتها را فراهم می سازند و در نهایت خوشی و خرمی به سر خواهد برد. اما نتیجه احساسات شخص بدکار به هیئت پیرزن بد قیافه و اهریمنی در مقابل او مجسم می شود و او را به طرف دوزخ تاریکی ها رهنمون می گردد. پل چینوت که برای نیکوکاران پهن و وسیع می شود،برای این قبیل ارواح باریک و تیز میشود.روان بدکار از پل چینوت به میان نهری که از فلز گداخته است می افتد و از آنجا پس از طی مراحل سه گانه اندیشه بد،گفتار بد و کردار بد معین شده به چهارمین جایگاه که جای تاریک و محل دروغگویان و بدکاران است میرسد.در آنجا برای او خوراک زهرآلود و متعفن آورده و با دیوان و گناهکاران به سر می برد.ولی اگر عمل خوب و بد انسان مساوی باشد وی را به جایی که همیستگان نام دارد که همان برزخ است می برند.آنجا نه دارای لذات بهشتی و نه دارای عذاب دوزخ است.
در سپنتمدگات ،یسنا و هات پنجاه،بند دو در مورد نیکوکارانی که داخل بهشت می شوند چنین آمده است:
"درمیان گروه انبوه آنانی که برابر آئین مقدس به سر میبرند و خورشید به آنان پرتو افکن است،در روزی که پای حساب واپسین ایستند؛آنان را به سرای هوشمندان جای دهم."
در بند یک همین هات،زرتشت چنین میگوید:"آیا روانم پس از مرگ میتوانداز کسی امید پناه داشته باشد؟یقیناً می دانم که آن کس جز راستی و منش پاک تو ای مزدا که در همین جهان استغاثه ام را اجابت کرده،به من و ستورانم یاری میکنی،کسی دیگر نخواهد بود."
در اهنودگات،یسنا،هات سی و سه،بند سه چنین آمده است:"کسی که دوستدار راستی را خرم خواهد،چه از پیشوایان و چه از اشراف و برزگران،و کسی که از ستوران پرستاری کند،چنین کسی روزی دز بوستان اشا و وهومن(کنایه از فردوس برین)به سر خواهد برد."
برای بهشتی ها کره فصل و عسل و همه گونه میوه ها فراهم است و آب جای خوشگوار از نهرهای بهشت جاری است که برای لذت بردن نیکوکاران است.
در اشتودگات،یسنا،هات چهل و شش،بند یازده چنین آمده است:
"کرپانها(اجرا کنندگان عمل قربانی که مخالف آئین مزدیستی است.)و کاویها(از مخالفان دین زرتشتی و گروه دیو پرستان.)به واسطه تسلط خویش،مردم را به سوی اعمال زشت راهنمایی می کنند تا آنکه زندگی جاودانی آخرت آنها را تباه کنند.روان و وجدان آنان هنگامیکه نزدیک پل چینوت برسند در بیم و هراس افتد و به طور جاویدان در خانه دروغ (دوزخ)بمانند."
پل چینوت در اوستا چینونت پِِرِتو آمده که معنی آن پل تشخیص و تصمیم و داوری است.بنا به کتب پهلوی چینونت برای نیکوکاران به بلندی نه نیزه یا بیست وهفت تیر،فراخ می گردد،اما برای گناهکاران مانند لبه تیغ،باریک و تیز می شود.
در فصل بیست و هشت فقره هیجده کتاب بند هشن آمده:
روزها و شبهایی که هنوز روح میت در روی زمین به سر میبرد،از هیبت دیو ویزارش (2) در بیم و هراس و معذب است(این دیو بر در دوزخ آرام دارد.)روزها و شبهای مزبور همان سه روز و سه شب است که روح پس از مرگ بالای سر مرده می ماند و روز چهارم از جسد دور میشود.
(1اوستاشناسان به پیروی از نظرات گزارشگران پهلوی ،چهار مکان مزبور را چنین تقسیم بندی کرده اند:1-خورشید پایه 2-ماه پایه 3-ستاره پایه4-انغزه رئوچه یا فروغ بی پایان.
برای دوزخ هم سه طبقه معین شده که جایگاه دارندگان اندیشه بد،گفتار بد و کردار بد است و آنها را دژمت و دوژخت و دژخت-نام نهاده اند.
(2این دیو یکی از دیوان و عناصر شر است.کار این دیو فریب دادن مردمان و به دوزخ افکندن آنان است به همین جهت وی را هنگامی مشاهده میکنیم که روان پلیدان را در زمان پس از مرگ به سوی دوزخ روانه می سازد.
واژه نوجوان و بلوغ به گروه سني 19-10 سال اطلاق مي گردد و در واقع نوجواني مرحله بلوغ جسماني، رواني، اجتماعي و گذراز مرحله كودكي به بزرگسالي است كه بلوغ جسماني زودتر از بلوغ رواني و اجتماعي رخ مي دهد و همزمان با شروع زندگي باروري، تواناييهاي ذهني و قابليت هاي شناختي و عاطفي آنها شكل مي گيرد.
رشد جسماني: رشد جسماني در مراحل اوليه بلوغ به ميزان بالايي مي رسد و شامل مرحله اي است كه از آن به عنوان جهش بلوغ نام برده مي شود.
بحران دوران بلوغ چیست و چگونه بر آن پیروز شویم ؟
براي نوجوان دوره نوجواني بعنوان مرحله اي از زندگي ، پديده اي نوظهور است .
هميشه نوجواني بعنوان دوره اي مستقل در مراحل زندگي انسان مطرح بوده است . گرچه آغاز نوجواني بطور كامل مشخص نيست ولي عموماً شروع نوجواني با پديده بلوغ همزمان و خاتمه آن شروع دوره جواني است .
دوره اي كه شخصي مسئوليت اعمال خود را مي پذيرد .
همان گونه كه نوروز ، روز نو است و خبر از روزهاي دل انگيز و اتفاقات جديد دارد و شكوفه هاي نوروزي با شكوه و زيبايي ظاهر مي شوند و به تدريج رشد كرده ، تبديل به ميوه شده ، رسيده و كامل مي گردند .
نوجواني و بلوغ نيز بهار زندگي است .
بهاري كه آغاز تغيير وتحولات جسمي – روحي در افراد است . هر فرد فقط يك بار بهار بلوغ را تجربه مي كند .
تعريف بلوغ:
فرآيند بلوغ يكي از پيچيده ترين دوره هاي زندگي و در عين حال لذت بخش ترين و دل انگيز ترين دوره زندگي هر فرد است . نوجوان در اين دوره تمايلات و خواهش هاي متضادي دارد . مثلا با اين كه مي خواهد با دوستانش باشد . به تنها بودن نيز علاقمند است . در اين دوره نوجوان نه كودك به حساب مي آيد و نه هنوز به درستي بالغ گرديده است ولي در مرز بين اين دو مرحله ( كودكي و بزرگسالي ) قرار مي گيرد .
ويژگيها و خصوصيات رواني در سالهالي اوليه نوجواني:
۱- مرحله احساس هويت :
در اين دوران فرد هويت فردي ، اجتماعي خود را به دست مي آورد .
بحران هويت يكي از بحرانهاي خطرناك نوجوان است .
۲- تغييرات شديد وملموس جسمي ، روحي و جنسي :
تغييرات ناگهاني ناشي از وضعيت جسماني ، تضادهاي روحي و … موجب نگراني در فرد مي شود .
۳- رشد هيجاني و عاطفي :
در دختران نوجوان احساسات و عواطف متعدد و غير قابل پيش بيني وجود دارد كه گاه در تضاد با يكديگرند و سبب نوسانات واضح خلقي مي گردد .
صفات عاطفي و هيجاني دختران نوجوان را مي توان در موارد زير خلاصه كرد :
۱- زود رنجي
۲- نگراني ، ترس و وحشت
۳- حجب و حيا و شرم
۴- افكار رويايي ، گوشه گيري ، درون گرايي
۵- خود شيفتگي ، خود آرايي ، خود نمايي
۶- دوستي ومحبت
۷- خشم ، ناسازگاري و پرخاشگري
۸- استقلال طلبي
۴- رشد اجتماعي :
دوره نوجواني ، دوره نوسانها ، فعاليت ها و رفتارهاي هيجان انگيز در بعد اجتماعي است گرچه نوجوان به نظر بزرگسالان اهميت مي دهد . اما انديشه هاي همسالان خود را به بزرگسالان ترجيح مي دهد و سعي مي كند در ميان انها پذيرفته شده و نقش داشته باشد.
۱- رشد اخلاقي :
رشد اخلاقي با رشد اجتماعي ارتباط نزديكي دارد و براي ادامه زندگي سالم و سازنده ضروري است ، بطور معمول صفات اخلاقي مطلوب اكتسابي هستند .
انواع اختلالات رواني و رفتاري در نوجوانان
۱- رفتارهاي ناهنجار اجتماعي :
خود سري و مخالفت با والدين ، معلم و پزشك – عدم شركت در رويدادهاي خانوادگي و جدال با خواهران و برادران ، ايجاد موانع در راه تحصيل ، زندگي خانوادگي .
۲- افسردگي :
گوشه گيري و در خود فرو رفتن در سنين نوجواني تا حدودي طبيعي است اما اگر از حد طبيعي تجاوز كند بعنوان اختلال افسردگي بايد مورد توجه قرار گيرد.
افسردگي عبارت از بروز علائم افسردگي بيش از هفته اي ۳ بار و هر بار بيش از۳ ساعت در نوجوانان بصورت غم واندوه ،بيحوصلگي ،بيقراري و اشكال درتمركز مي باشد. احساس بي علاقه گي نسبت به همه چيز ، گريه كردن هاي مكرر ، لذت نبردن از زيباييهاي زندگي و …
با مشاوره روانپزشكي و درمانهاي مختلف غير داروئي و داروئي مي توان به آنها خاتمه داد.
۳- رفتارهاي خشونت آميز:
رفتارهاي خطر آفرين در اثر مصرف مواد مخدر تشديد مي شوند و منجر به حوادث مختلف مثل فقر و خودكشي ، به خصوص در ميان نوجوانان پسر مي گردد .
۴- مشكلات تحصيلي :
دشواري هاي رواني يا محيطي زمينه ساز اين مشكلات هستند .
مدرسه هراسي ، مدرسه گريزي و عدم پيشرفت تحصيلي نمونه هايي از مشكلات تحصيلي هستند .
۵- هراس از مدرسه و منزل :
گريز از خانه نشانه فشار محيط – بد رفتاريها ، مشكلات رواني خود نوجوان است . رفتار صحيح با نوجوان و حل به موقع و درست مشكلات از بروز اين رفتارها پيشگيري مي كند.
۶- بيماريهاي وخيم رواني :
پيكوز ، اسكيزوفرني ، در جريان فشارهاي هيجاني ديده مي شود . معمولاً سايكوز بزرگسالان با پشت سر گذاشتن يك دوره سايكوز در نوجواني همراه است .
الف- مهارتهاي شاد زيستن
زندگي تغيير پذير است اگر خودمان را تغيير دهيم
با خودتان رقابت كنيد نه با ديگران
شما در هر مرحله و رتبه اي از ثروت ، دانايي و قدرت و منزلت اجتماعي كه باشيد مسلماً افرادي بالاتر از شما وجود دارند . به جاي انكه سعي كنيد به ديگران برسيد سعي داشته باشيد كه توانايي هاي خود را روز به روز افزايش دهيد .
اگر هدف شما حد بالاي هر چيز باشد اگر به آن نرسيد مسلماً شكست خورده ايد اما اگر مقصد شما رسيدن از يك نقطه به نقطه بالاتر و نه بالاترين نقطه باشد احتمال كاميابي شما قطعاً بيشتر است و مسلماً آدمهايي كه احساس پيروزي و موفقيت مي كنند از نظر رواني سالمترند .
هدفمند زندگي كنيم و براي رسيدن به هدف نقاط قوت و ضعف خود را بشناسيم .
ب- براي شاد زيستن تلاش كنيد.
براي داشتن يك زندگي شاد ، به تلاش نيازمنديم و نگرش ها در اين مورد بسيار با اهميت است . تلاش امتياز و شوق انسان براي يادگيري ، خود آزمايي آزمايش و تجربه است .
اشتباه عده اي از مردم اين است كه تنها براي رسيدن به يك هدف كه همان هدف نهائي است تلاش مي كنند و نه براي لذت بردن از كار كردن .
و به همين علت است كه وقتي به اهداف مورد نظر نمي رسند مايوس وافسرده مي شوند .
اگر ما به خاطر دوست داشتن و لذت از كار ، آن را به انجام برسانيم ديگر شكي وجود نخواهد داشت ، نتايج خود به خود عايد مي شود .
ج: محدوديت هاي خود را قبول كنيد :
انتظارات نامعقول از خود نداشته باشيد و قبول كنيد كه خداوند در وجود شما استعدادها و محدوديت هايي قرار داده است كه با آگاهي از آنها مي توانيد انتظارات از خود را عقلاني و منطقي كنيد .
اگر هوش شما در حد متوسط است از خود انتظار نداشته باشيد كه به مراتب علمي كه نوابغ و سرامدان دست يافته اند نايل شويد .
اگر از نظر رواني قدرت تحمل تنش و فشار را نداريد مسئوليت هاي سنگين وپر استرس را نپذيريد ، و سلامت رواني خود را به خطر نيندازيد ، زيرا در اين موقعيت ها احتمال شكست و ناكامي به مراتب بيشتر است .
آيا براي شاد زيستن دانش و مهارتي كسب نموده ايد ؟
براي شاد زيستن مهارتهايي وجود دارد كه با بهره گيري از انها مي توانيد نقش موثري در شاد زيستن خود داشته باشيد .
الف- در زمان حال زندگي كنيد :
آرامش ذهني و كارآئي فردي ما به ميزان توانايي براي زيستن در لحظه حال بستگي دارد ، گذشته از ديروز و اتفاقاتي كه افتاده و آنچه فردا ممكن است پيش بيايد ، حال جايي است كه ما در آن هستيم .
از اين ديدگاه كليد شادي و خوشحالي ما در متمركز كردن ذهن در لحظه حال است . يكي از نكات خوب و مهم در مورد بچه ها اين است كه آنها خود را بطور كامل در لحظه حال غرق مي كنند. كاملاً درگير فعاليت هاي كنوني خود مي شوند كه اين فعاليت ها حتي ممكن است تماشاي يك پروان ، نقاشي كردن و هر چيز ديگر باشد كه كودك انرژي خود را صرف آن مي كند .
اما وقتي بزرگ مي شويم همزمان هنر فكر كردن و نگران بودن را ياد مي گيريم ، به مشكلات گذشته و آينده اجازه مي دهيم كه در زمان حال ما جمع شوند ، همچنين ياد مي گيريم كه لذت ها و شادي هاي خود را به عقب بياندازيم و به اين اميد باشيم كه شايد آينده بهتر از حال باشد .
ب: لبخند بزنيد :
خوشرو بودن نه تنها از شدت تنشها و استرسهاي فردي مي كاهد بلكه باعث مي شود اطرافيان شخصي و كساني كه بنحوي با او ارتباط دارند ، با حضور او احساس راحتي ، شادماني و تجديد روحيه كنند و با برخورد مناسب خود موجب افزايش اعتماد بنفس و شادماني وي را فراهم آورند .
ج : گاهي كودك شويد :
گاهي لازم است مانند بچه ها و دنياي شاد و آزاد و بي غل و غش آنها كمي خود را رها كنيد ، بخنديد ، شوخي كنيد ، شوخ طبعي را در خود پرورش داده و گاهي از بازي كردن لذت ببريد ، نقاب بزرگسالي را براي تفريح و خوشي برداشته و هميشه سنگين ، منظم و جدي نبوده و نسبت به جهان با شكوهي كه در آن زندگي مي كنيم احساس حرمت و شگفتي داشته باشيد .
د: قاطع باشيد :
قاطعيت به معناي ابراز خشم و پرخاشگري نيست بلكه به آن معناست كه خواسته ها و احساسات خود را صريح و بي پرده و بدون اضطراب يا خشونت و تندي بيان كنيد و در مقابل خواسته ها و توقعات نامعقول ديگران مقاومت نماييد .
چنين برخوردي هم باعث افزايش عزت نفس و حس احترام به خود مي شود و هم مانع از آن مي شود كه با فرو خوردن و عدم بيان احساس خود نسبت به اطرافيان و خواسته هاي نامعقول آنها ، قلب خود را پر از بغض و كينه نسبت به آنها نماييم .
هـ - اوقاتي را براي خود اختصاص دهيد :
به ياد داشته باشيد كه جسم و روان شما حقوقي دارند كه هيچ كس بيش از شما شايسته برآوردن آن حقوق نيست . لازم است انسان در زمانهاي خاصي فقط براي خود زندگي كند و آنچه را دوست دارد انجام دهد و به آنچه علاقمند است بپردازد و در غير اينصورت نقش حاصل از كارها و مسئوليت هاي اجباري و گاه نامطلوب ، او را از پاي در خواهد آورد . مطمئناً كساني مي توانند به ديگران احترام بگذارند و به جامعه خود خدمتي كنند كه در درجه اول به خود بعنوان يك انساني كه جانشين خداوند در طبيعت است احترام بگذارند و جاي حود را با پرداختن بيش از حد به تكاليف و غفلت از حقوق خود فرسوده نسازند .
تغذيه در دوران بلوغ
تغذیه در دوران نوجوانی و بلوغ اهمیت زیادی دارد . زیرا نوجوانان و جوانان به دلیل سوخت و ساز بالای بدن و فعالیت زیاد به انرژی بیشتری نیاز دارند . البته لازم به ذکر است که پرخوری زیاد در این دوران سبب چاقی بیش از حد نوجوان خواهد شد . تا جایی که ، گاهی نوجوان برای حفظ تناسب اندام ناچار به رژیم گرفتن می شود .تغذیه در دوران نوجوانی و بلوغ اهمیت زیادی دارد . زیرا نوجوانان و جوانان به دلیل سوخت و ساز بالای بدن و فعالیت زیاد به انرژی بیشتری نیاز دارند . البته لازم به ذکر است که پرخوری زیاد در این دوران سبب چاقی بیش از حد نوجوان خواهد شد . تا جایی که ، گاهی نوجوان برای حفظ تناسب اندام ناچار به رژیم گرفتن می شود .بنابراین در صورتی که تغذیه مناسب باشد و تمام مواد لازم به بدن برسد ، هم انرژی مورد نیاز نوجوان به حد کافی تأمین خواهد شد و هم نیازی به رژیم خاص غذایی وجود نخواهد داشت .صبحانه وعده غذایی مهمی برای نوجوانان است . زیرا صبحانه ناکافی یا کم کالری گاهی می تواند زمینه ساز کمبودهای تغذیه ای شود . توصیه می شود که در برنامه غذایی نوجوانان سه گروه اصلی مواد غذایی شامل : چربی ها ، مواد قندی و نشاسته ای و پروتئین ها حتماً وجود داشته باشد . البته مصرف زیاد قندهای ساده مثل نوشابه های گازدار ، شکلات ، آب نبات و سایر موادی که فقط انرژی زا هستند و ارزش غذایی ندارند باید محدود شوند و به جای آنها از مواد نشاسته ای مانند برنج ، نان و سیب زمینی استفاده شود .همانگونه که اشاره شد یکی از مواد مورد نیاز بدن ، پروتئین ( حیوانی و گیاهی ) است . نیاز به این ماده در دوران بلوغ به دلیل سریعتر شدن رشد و افزایش حجم عضلات بیشتر می شود . پروتئین های حیوانی در تخم مرغ ،گوشت ، پنیر و شیر و پروتئین های گیاهی در غلات و حبوبات وجود دارد . مصرف روزانه۴۵ تا ۷۲ گرم پروتئین توصیه می شود .
مشكلات تغذيه اي : نوجواني دوران رشد سريع جسماني و افزايش نيازهاي تغذيه اي به منظور افزايش توده عضلاني بدن و ذخيره سازي مواد غذايي در بدن مي باشد. ميزان نياز دختران نوجوان به آهن در اين سنين بلوغ 10 درصد بيش تر از پسران است كه علت آن خونريزي دوران قاعدگي است و دختران بايستي به ازاي روزهاي قاعدگي (يعني 7 روز) يا هفته اي يكبار قرص آهن مصرف نمايند.
كمبودهاي تغذيه اي كه از مصرف ناكافي موادغذايي (كمتر از نياز غذايي روزانه) كه در دراز مدت ناشي مي شود.
• كمبودهاي خاص مانند كم خوني فقر آهن و كمبود ويتامين آ و يد.
• پرخوري (سوء تغذيه ناشي از پرخوري) مصرف نامتعادل و مقدار بيش از حد مواد غذايي مانند نشاسته، شكر و چربي در دراز مدت ناشي مي شود و از تظاهرات شايع آن چاقي مي باشد.
• پوسيدگي دندان، مشكل بهداشتي در ارتباط با مصرف بيش از حد مواد شيرين مانند آب نبات، شكلات، بستني ، كيك و نوشابه هاي شيرين به همراه غذا يا ميان وعده هاي غذايي مي باشد. بنابراين بايد نيازهاي تغذيه اي افزايش يافته در نوجوان، شناسايي و عادات غذايي ذكر شده رعايت شود
• داشتن رژيم غذايي كامل و غني (شامل حبوبات، غلات، شير، گوشت و سبزيجات)
• كنترل پرخوري
• كاهش دريافت شيريني جات و ميان وعده هاي غذايي
• انجام ورزش منظم
• كنترل بيماريهاي انگلي
• كنترل كمبود مواد موجود در محيط مانند فلورايد ويد.
سامانه خرید و امن این
سایت از همهلحاظ مطمئن می باشد . یکی از
مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می
توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت
بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم
اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه 09159886819 در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما فرستاده می شود .
آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی
سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس
مطالب پربازديد
متن شعار برای تبلیغات شورای دانش اموزی تحقیق درباره اهن زنگ نزن انشا در مورد 22 بهمن