تحقیق درباره ماشينهاي سنگزني
تحقیق رایگان
سایت فروشگاه علمی اسمان
تحقیق درباره ماشينهاي سنگزني
يك شكل تشخيص ماشينهاي چرخش ابزار ساينده آن است. اين گروه از ماشينهاعمدتا براي انجام عمليات ماشينكاري نهايي به وسيله برداشتن لايههايي از فلز از روي سطح قطعهكار با يك دقتي كه ممكن است به يك دهم ميكرون هم برسد و توليد يك كلاس بسيار بالا از پرداخت سطح به كار ميروند. ماشينهاي سنگزني روي قطعهكارهايي كه قبلا ماشينكاري شدهاند، كار انجام ميدهند. در بيشتر موارد، در انواع ديگر ماشينهاي ابزار، يك حد كوچكي را براي سنگزني باقي ميگذارند كه بزرگي آن به كلاس و درجه دقت مورد نياز، اندازه قطعهكار و عمليات ماشينكاري قبلي كه تحت كنترل قرار گرفتهاند بستگي دارد.
اصطلاحات ساخت در سالهاي اخير در مورد كيفيت ديسكهاي (چرخهاي) سنگزني و خود ماشينهاي سنگزني و پيشرفتهاي اخير در به روز كردن ساخت و توليد مواد خام (نوردكاري، آهنگري حديدهاي، قالبگيري و ديگر فرآيندهاي ريختهگري دقيق و ...) توليد بالا توسط سنگزنها را فراهم كرده است كه در موارد زيادي براي خشنتراشي و سنگزني پرداختي به جاي استفاده از ماشينهاي تراش، ماشينهاي فرزكاري و ديگر ماشينهاي اجراي عمليات نيمه پرداخت كاري استعمال ميشوند.
عملياتي كه به طور مؤثر و كارآمد به وسيله ماشينهاي سنگزني (سنگ سمباده) انجام ميشوند عبارتند از:
الف- خشنكاري و برش مواد خام
ب- ماشينكاري دقيق سطوح تخت، سطوح در حال دوران، پروفيل چرخدندهها، رزوه و ديگر سطوح مارپيچ، سطوح طرحدار و ...
ج- تيزكاري انواع ابزار برش
ماشينهاي سنگ سمباده در همه شاخههاي مهندسي در صنعت كاربرد پيدا ميكنند. ميزان انواع ماشينهاي سنگزني با اندازههاي مختلف يك يا چندين منظوره در عمل در روسيه بالغ بر 30% تمامي ماشينهاي ابزار برش فلز در نوعها و اندازههاي مختلف ميباشد و يك قسمت بزرگي از اين ماشينها، سنگزنهاي تك منظوره هستند.
بر حسب شكل سطح سنگزده شده و سنگزني كه انجام ميدهند ماشينهاي سنگ سمباده چندين منظوره را ميتوان به مدلهاي اصلي زير دستهبندي كرد:
استوانهاي، داخلي، تخت و سنگ سمبادههاي خارج از مركز.
دفت سطوح ماشينكاري شده در سنگزنها به نوع عملياتي كه روي آنها انجام ميشود، بستگي دارد (سنگزني استوانهاي، سنگزني داخلي و ...). همچنين به سرعت و ميزان بار سنگزني. اطلاعات در مورد دقت سنگزني عمومي در جدول شماره 30 فهرست شده است. همچنين دقت سطح نهايي قابل حصول براي هر نوع سنگ سمبباده در جدول آمده است.
11-1 ماشينهاي سنگزني استوانهاي
ماشينهاي سنگزني استوانهاي براي سنگزني سطوح خارجي قطعات استوانهاي و مخروطي استفاده ميشوند و بيشتر به دو نوع ساده و يونيورسال تقسيم ميشوند. علاوه بر ميز كوچك گردان (به اندازه )، سنگ سمبادههاي استوانهاي يونيورسال هم چنين دوران قطعهكار چرخسنگزني را با چرخش (حول محور) كلهگي دستگاه (3) و كلهگي سنگ (4)، حول محور عموديشان و بين يك زاويهي بزرگ فراهم ميآورند. اين قادر ميسازد تا در اين ماشينها مخروطهاي شيبدار و انتهاي سطوح سنگ زده شوند. معمولاً سنگزنيهاي يونيورسال براي سنگزدن سوراخها به يك سر اضافي يا متعلقات اضافي ديگر مجهز ميشود.
در يك سنگزن استوانهاي نيز كار فقط بين يك زاويه ميتواند بچرخد و براي سنگ زدن مخروطهاي داراي يك زاويهي كوچك استفاده ميشود.
ظرفيت يك ماشين سنگزني استوانهاي به وسيلهي ماگزيمم قطر و طول قطعهكاري كه ميتواند در ماشين قرار بگيرد، تعيين ميشود. در سنگزنهاي چندين منظورهي ساخته شده در روسيه حداكثر قطر قطعهكار بين100 تا 800 ميليمتر و حداكثر طولش بين 150 تا 6000 ميليمتر تغيير ميكند (جدول31)
ماشينهاي سنگزني استوانهاي امروزي در يك چرخهي اتوماتيك يا نيمه اتوماتيك كار ميكنند و ميتوان به طور مؤثري از آنها در توليد انبوه، زنجيرهاي و توليد قطعهاي استفاده كرد. بسياري از مدلها مقيد ميشوند به نصب يك ابزار كنترل اندازه در يك فرآيند اتوماتيك. ميزان زبري سطوح سنگزده شده در سنگزنهاي استوانهاي بايد در حدود ميزان تصريح شده براي كلاسهاي چهارم و پنجم براي سنگزني خشن كلاسهاي هفتن و هشتم براي سنگزني پرداختي و كلاسهاي هشتم تا يازدهم براي سنگزني دقيق باشد. (طبق استاندارد روسيه).
دياگرام تركيبي چرخدندهاي و مدار هيدروليكي براي مدلهاي 3A151 و 3A161 از سنگزنهاي استوانهاي در شكل 219 نشان داده شده است.
اين ماشينها استفاده ميشوند براي:
الف- سنگزني با حركت عرضي و سنگزني با حركت عمقي (برش عمقي) با كنترلهاي دستي.
ب- سنگزني عرضي همراه با يك نگهدارنده با infeed (پيشروي به سمت قطعهكار) اتوماتيك در طول برگشت ميز
ج- سنگزني عمقي (plange- cut) با يك نگهدارنده قابل اطمينان در يك سيكل كاري نيمهاتوماتيك.
شكل 218- ماشين سنگزني استوانهاي مدل 3A151
1- پايه، 2- ميزكار، 3- كلهگي دستگاه، 4- كلهگي سنگ، 5- دستگاه مرغك
شكل220- دياگرامهاي سنگزني استوانهاي
(a سنگزني عرضي
(b سنگزني عمقي (plunge- Cut)
- سرعت دوران قطعهكار
- سرعت دوراني ديسك
- ميزان حركت عرضي
- infeed (پيشروي به سمت قطعهكار)
ديسك (چرخ) سنگزني به واسطهي يك تسمه محرك V شكل با تغيير قرقره (پولي)ها از موتور (با توان 7 كيلووات و سرعت دوراني rpm930) نيرو ميگيرد.
براي به دست آوردن يك پرداخت بهتر در سطوح سنگزده شده به روش سنگزني عمقي، ميتوان يك حركت نوساني محوري را به وسيلهي حلزون (4) (شكل219) و چرخدندهي مارپيچي (3)اي كه شفت آن روي يك بادامك خارج از مركز (نوعي بادامك كه در آن عامل اصلي، دايرهاي است كه حول نقطهاي غير از مركز خود دوران ميكند م.) نصب شده است، منتقل كرد.
حركت نوساني به وسيلهي هرم (5) از بادامك به اسپيذل (ميل محور) ديسك با يك بسامد 40 كورس كامل (عقب و جلو) در هر دقيقه و يك ميلان نوسان با دامنهاي از 0 تا 4/3 ميليمتر، منتقل ميشود.
اين حركت نوساني اسپيدل يا به وسيلهي اهرم (2) خلاص (آزاد) ميشود يا به وسيلهي سيلندر هيدروليك1.
موتور (با توان 76/0 كيلووات) قطعهكار را ميچرخاند با يك دامنهي سرعت از 63 تا 400 دور بر دقيقه و به وسيلهي دو تسمهي V شكل هم راستا و با يك صفحه مرغك.
ميز دستگاه از دو طرف ميتواند حركت كند يا به وسيله مكانيزم حركت عرضي دستي (گردونهي دستي (13)، چرخدندهي سادهي يا
و پنتيون شانهاي 10 دندانهاي درگير با ميز شانهاي يا به وسيلهي محرك هيدروليكي و شاتونهاي سيلندر7.
حركت عرضي ميز هيدروليك با به كار انداختن تلمبهخانه و انتقال شير (دريچه) به موقعيت TABEL TRAVERS برقرار ميشود. روغن از تلمبهخانه، به واسطهي شير
شير حركت عرضي ميز 12 به سيلندر هيدروليك (10) مكانيزم براي اتصال دستي حركت عرضي ميز وارد ميشود. اين سيلندر با كلاچ اصطكاكي
خلاص ميشود.
از انتهاي سمت راست سيلندر7 روغن مجبور ميشود تا از شيرهاي و
و
، شير كنترل جريان
و شير فشارشكن (15) به مخزن برگردد. سرعت عرضي ميز با تنظيم شير
تعيين ميشود.
ميز به وسيلهي شير راهنماي اي كه به وسيلهي زبانههاي قابل تنظيم عمل ميكند، به طور اتوماتيك برگشت ميكند. موقعي كه شير
معكوس ميشود، شير
، اجازه ورود به انتهاي سمت راست سيلندر هيدروليك7 را پيدا ميكند.
شير خفهكننده (ساسات) براي تنظيم تأخير با dwell (فاصله زماني توقف در عملكرد) ميز در طول برگشت ميز، به خدمت گرفته ميشود. و موقعي كه شير خفهكننده
به خوبي تنظيم مي شود، برگشتهاي بعدي ميز شتاب ميگيرد. براي راحتي در شروع به كار مجدد تا ميز بتواند حركت عرضي به سمت راست و چپ داشته باشد، بايد كلهگي ديسك عقبنشيني كرده و حركت عرضي هيدروليكي ميز قطع شود. در اين حالت شير
در موقعيت STOP و شير
در موقعيت WITHDRAEWAL قرار ميگيرد.
بعد از عقبنشيني كلهگي ديسك روغن از سيلندر 8 به واسطه شير به شيرهاي
و
انتقال مييابد كه اين دو هم وقتي كه فنرهايشان به وسيله روغن تحت فشار فشرده ميشود، به موقعيت بعديشان، منتقل ميشوند. اين كار مدار (جريان) را براي اتصال دهانه فشار شير
به پمپ
و دهانه تخليهاش به مخزن آماده ميكند. اين ارتباطها موقعي كه دستگيره شير (12) در جهت مورد نظر حركت عرضي ميز اريب ميشود، برقرار ميشود و همزمان با آزاد مكانيزم حركت عرضي دستي ميز، روغن به داخل سيلندر 10 اجازه ورود مييابد. سرعت حركت عرضي ميز به وسيله مقدار انحراف (كج شدن) زاويهاي دسته (12) مشخص ميشود و اگر دسته خلاص شود شير (12) به موقعيت خنثياش برميگردد. در هر دو حالتي كه دهانه فشار و دهانه تخليه شير
بسته شدهاند، به واسطه شير
دو انتهاي سيلندر هيدروليك 7 و سيلندر هيدروليك 10 كه به مخزن وصل است، به هم متصل شدهاند. براي صاف كردن يا تيز كردن سنگ، شير
به موقعيت TRUINFG منتقل ميشود. در اين هنگام سيلندر هيدروليك (1) حركت نوساني اسپيندل ديسك را آزاد ميكند و دهانه تخليه شير
به وسيله شير كنترل جريان
به مخزن متصل ميشود.
Infeed (پيشروي به سمت قطعهكار) متناوب اتوماتيك در يك ماشين يا از يك مكانيزم جغجغهاي بعد از جابجايي شير به موقعيت PICKER INFEED انجام ميشود و يا به وسيله مكانيزم infeed عمقي (plunge- cut) بعد از تغيير همان شير
به موقعيت STRAIGHT INFEED با فراهم شدن infeed متناوب، شير
در يكي از موقعيتهاي زير قرار ميگيرد:
وقتي كه picker infeed درگير (قفل) ميشود (تغذيه با مكانيزم جغجغهاي) روي برگشت ميز، روغن به واسطه شيرهاي ،
و
از شير
عبور كرده و به داخل سيلندر هيدروليك (11) ميريزد. پيستون اين سيلندر به راست جابجا ميشود و ضامن آن وضعيت چرخ جغجغهاي 2001 را به تعداد معيني دنده تغيير ميدهد. و چرخدندههاي مخروطي
چرخش دوباره و مجدد را به مهره پيچ تغذيه انتقال ميدهند. پس از آن كه حركت infeed انجام شد، شير
معكوس ميشود و سيلندر هيدروليك 11 را به دهانه تخليه شير
متصل ميكند، موقعي كه فنر سيلندر (11) پيستون را با ضامن به وضعيت اوليه برميگرداند.
برگشت شير به وسيله ضربهگير شيرهاي
و
كنترل ميشود. اگر infeed مستقيم با مكانيزم infeed عمقي درگير شود، هنگام برگشت ميز، روغن از شير
عبور كرده و به واسطه شيرهاي
،
و
به شير
ميرسد و با تغيير به موقعيت ;(a) كه اين ژيلگور سيلندر را به انتهاي تخليه سيلندر هيدروليك (9) از مكانيزم infeed عمقي متصل ميكند. در اين زمان در سنگزن، كلهگي ديسك به سمت قطعهكار پيشروي ميكند و روغن از سيلندر هيدروليك 8 ميتواند وارد انتهاي فوقاني سيلندر هيدروليك (9) بشود.
در حين حركت، چرخدنده شانهاي مركب و پيستون سيلندر (9)، چرخدنده 36 دندانهاي را ميچرخاند، كه روي انتهاي سطح آن يك بادامك محدودكننده حركت پيستون سيلندر 8 وجود دارد. موقعي كه چرخدنده 36 دندانهاي ميچرخد، بادامك به پيستون سيلندر (8) اجازه ميدهد تا به سمت قطعهكار حركت كند. زاويه چرخش چرخدنده با بادامك به وسيله حجم روغني كه مجبور است از سيلندر (9) به داخل سيلندر كنترل كه حجم آن به وسيله يك گيره پر و خالي ميشود، وارد شود، تعيين ميگردد.
موقعي كه سيلندر كنترل پر است، شير عمل ميكند و اجزاء كنترلي شير
را به مخزن متصل ميكند. تحت عمل يك فنر، شير
به عقب به وضعيت b منتقل ميشود و سيلندر كنترل به مخزن متصل ميشود و براي دريافت مقدار تازهاي روغن آماده ميشود. سنگزني برش عمقي (plunge- cut) به وسيله تنظيم شير
به وضعيت CONTINUOUS INFEED انجام (اجرا) مي شود. اين كار حركت طولي را متوقف ميكند و انتهاي تحتاني سيلندر هيدروليك (9) به واسطه شير
به شيرهاي كنترل جريان متصل ميشود، براي تنظيم سرعت infeed برش عمقي. اگر ديسك به قطعهكار نرسيده باشد، بوش شير كنترل جريان
براي افزايش سرعت unfeed كاري ميچرخد. اين كار زمان مصرف شده در آهنگ سنگزني را كاهش مي دهد.
به محض اين كه اهرم بوش شير كنترل جريان آزاد ميشود، بوش به وضعيت اوليهاش برميگردد و سرعت infeed را دوباره ميتوان تنظيم كرد، با تنظيم شير كنترل جريان .
11-2- ماشينهاي سنگزني داخلي:
ماشينهاي سنگزني داخلي براي سنگ زدن سوارخهاي استوانهاي و مخروطي استفاده ميشود. انتهاي سطوح قطعهكار معمولاً به خوبي در اين ماشينهاي سنگ زده ميشوند. سطح نهايي قابل حصول در يك سنگزن داخلي متناسب با ميزان زبري تصريح ميشود در كلاسهاي ششم و هفتم براي سنگزني خشنو كلاسهاي هفتم و هشتم براي سنگزني پرداختي. مشخصكننده اندازه اصلي ظرفيت يك سنگزن داخلي، ماكزيمم قطر سوراخ سنگ زده شده است (جدول 32).
بر اساس ترتيب اسپيندلهايشان سنگزنهاي داخلي به صورت افقي و عمودي طبقهبندي ميشوند. بسته به اين كه آيا قطعهكار ميچرخد يا ثابت باقي ميماند، سنگزنهاي داخلي طبقهبندي ميشوند به صورت معمولي، مرغكي و ماشينهاي متحرك.
علاوه بر حركت برش اصلي، چرخش ديسك سنگزني، سنگزني داخلي نوع مرغكي حركتهاي كاري زير را هم داراست (شكل 221):
(a چرخش كار
(b حركت عرضي و حركت رفت و برگشتي قطعهكار يا ديسك سنگزني
(cinfeed (پيشروي به سمت قطعهكار) و حركت منظم كلهگي ديسك در جهت خلاف حركت قطعهكار.
در سنگزنهاي داخلي نوع متحرك (سيارهاي) كه براي پرداخت كاري سوراخها در قطعهكارهاي با شكل نامنظم يا قطعهكارهاي خيلي سنگين طراحي شده است، چرخش قطعهكار تعويض ميشود به وسيله چرخش محور ديسك سنگزني 1 در يك مدار نزديك به محور سوراخي كه سنگ شده ميشود ( در شكل 221).
حركت عرضي به وسيله رفت و برگشت هر يك از دو عامل ديسك سنگزني يا ميز كاري كه قطعه به آن بسته شده است، فراهم ميشود. Infeed
هم به وسيله يك حركت شعاعي منظم محور ديسك سنگزني به دست ميآيد. به اين صورت كه پس از هر كورس كامل (جلو و عقب) شعاع حلقه به وسيله حركت اسپيندل ديسك حول محور سوراخي كه سنگ زده ميشود، افزايش مييابد. مكانيزمهاي زير در هر دو ماشين مرغكي و سيارهاي وجود دارد: محرك ديسك، چرخش قطعهكار يا محرك حركت سيارهاي، مكانيزم حركت عرضي و مكانيزم infeed.
محرك ديسك سنگزني. محورهاي سنگزنهاي داخلي در سرعتهاي بالا و فوقالعادهاي كار ميكنند كه حتي ممكن است به 150000 rpm هم برسد. در واقع ديسك با قطر كوچكتر، سرعت بالاتري خواهد داشت. در سنگزنهاي داخلي، ديسك سنگزني به وسيله يكي از روشهاي زير خواهد چرخيد.
1- ديسك سنگزني ممكن است از يك موتور a-c به واسطه يك تسمه تخت محرك و در بعضي موارد در ماشينهاي متوسط و بزرگ به وسيله يك تسمه محرك شكل، تغذيه ميشود. تسمههاي كرباسي (كتاني) براي سرعت اسپيندل سنگزني بيش 18000 يا 22000 rpm مناسب است; افزايش بيشتر در سرعت با دوام تسمه وارتعاشهاي در حال اضافه شدنش، محدود ميگردد. اين تسمههاي كرباسي به خوبي در سرعتهاي يكنواخت زير 30 متر بر ثانيه كار ميكنند. گاهي اوقات در سرعتهاي بالاي 45 يا
50 از تسمههاي ابريشمي استفاده ميشود. تسمههاي محكم و انعطافپذير از جنس نايلون براي سرعتهاي بيش از
50 مناسب هستند كه اخيراً هم مورد استفاده قرار ميگيرند. تسمه هاي مركب از جنس پلاستيك (پليآميدها) و كرم- چرم دباغي شده اجازه بهرهبرداري از سرعتهاي بيش از 65 متر بر ثانيه را به ما ميدهد. تسمههاي مركب از جنس پرلون و كرم نرم- چرم دباغي شده ميتواند حتي در سرعتهاي بالاتر هم به صورت مؤثر و كارآمد، كار كند. پرلون به تسمه خواص مكانيكي بالايي ميكند و كروم- چرم دباغي شده هم ضريب اصطكاك تسمه را روي قرقرهها (پوليها) افزايش ميدهد.
اين قيبل تسمهها با موفقيت و به خوبي در سرعتهاي بيش از 100 كار ميكنند.
2-ديسك سنگزني ممكن است از يك محرك نپوماتيكي (موتور بادي دوار) نيرو بگيرد كه توانايي سرعتهاي بيش از 80000 rpm را براي ديسك فراهم ميكند. اما به هر صورت يك عيب محرك نپوماتيكي، فقدان يك سرعت يكنواخت و كافي مشخص و معين است.
در بسياري موارد، اين امر اجازه نميدهد تا يك سطح با كلاس بالايي از پرداخت به دست بيايد. به علاوه، كار يك محرم پنوماتيكي با نوعي صداي نامطبوع همراه است.
به واسطه اين معايب محركهاي پنوماتيكي كاربرد محدودي در سنگزن هاي داخلي دارد و با وجود اين كه آنها تغيير سرعت كمتر و سهولت و رواني كار بسيار خوب كلهگي ديسك را ميتوانند فراهم كنند.
3- محورهاي سنگزني الكتريكي داراي موتور با فركانس بالا و توكار كه با محور ديسك هممحور ميشود و در سال هاي اخير در خيلي جاها به كار برده ميشود (شكل 222).
موتورها ممكن است طراحي شوند براي دورهي 12000 و بيش از 144000 rpm كار نرم و يكنواخت اين اسپيندلها و سرعتهاي بالاي آن، سطوح سنگ زده شده را با يك كلاس بالايي از پرداخت و با دقت بالا ايجاد ميكند. البته نوسان و تغيير سرعت اسپيندل سنگزني اشكالاتي را در كار به وجود ميآورد.
4- محركهاي هيدروليكي همچنين ميتوانند براي دادن قدرت به ديسك در سنگزنهاي داخلي، استفاده شوند. يك موتور هيدروليك از نوع پيچي (1) (شكل223) ميتواند براي اين منظور استفاده شود. كه در يك واحد يكپارچه با اسپيندل سنگزني (2) اسمبل ميشود. ترتيب قرارگيري در هر دو مسير شعاعي و محوري بسيار فشرده است و داراي يك سرعت يكنواخت معيني است كه ميتواند در سرعتهاي بالا (بيش از 30000 يا 35000 rpm) كار كند و در كار بي سر و صدا است و شرايطي به وجود ميآورد تا سرعتهاي اسپيندل به سادگي تعويض شود. بالبرينگهاي با اتصال زاويهاي و با روغنكاري پاششي در سه نوع اول محركها به كار ميرود. ياتاقانها آيروديناميكي و هيدروديناميكي در محورهاي (اسپيندلهاي) سنگزني داخلي در سالهاي اخير كاربرد پيدا كردهاند.
ياتاقانهاي محوري با فيلم روغنكاري هوا، اجازه ميدهد تا سرعت محيطي در شفتهاي ياتاقانگرد (journal) به بيش از 100 با يك بار بيش از
5 روي ناحيه مورد نظر ياتاقان برسد. عدم اصطكاك مكانيكي بين شفت ياتاقانگرد و آستر ياتاقان (كه به وسيله لايهاي از هوا از هم مجزا شدهاند) عملاً از هر نوع ساييدگي و فرسودگي جلوگيري ميكند. هواي تميز به واسطه گذرگاههاي 2، 3، 4 و 5 به ياتاقانهاي (1) تحويل داده ميشود. فشار هواي اضافه شده در لقي محل روغنكاري از ياتاقانها در برابر ورود گرد و خاك ساينده، گرد و خاك فلزي و ماده خنككننده، محافظت ميكند. هوا براي خنككاري موتور الكتريكي از ميان سوراخ 6 وارد ميشود.
مكانيزم چرخش قطعهكار يا حركت سيارهاي. همانطور كه در بالا ذكر شد، يكي از حركتهاي كاري در سنگزنهاي داخلي معمولي، چرخش قطعهكار است كه سرعت آن ميتواند يا به شكل پلهاي و يا به صورت پيوسته و يكسره تغيير كند. نوسان سرعت به صورت پلهاي يا به واسطه يك تسمه محرك با پوليها (قرقرهها)ي پلهاي از يك ماشين يا موتور تك سرعته انجام ميشود يا از يك محرك چند سرعته به همراه يك قرقره پلهاي و تسمه شكل مركب يا به واسطه يك گيربكس و يك تسمه محرك به صورت آخرين حلقه از زنجيره سينماتيك. در تغيير سرعت پيوسته يا يك محرك سرعت متغير استفاده شده است، يا يك محرك الكتريكي d- c با سرعتهاي بينهايت متغير موتور و يا يك محرك گردان هيدروليك با تغيير سرعت پيوسته.
بيشتر سنگزنهاي داخلي ابزاري دارند براي توقف اسپيندل قطعه. در سنگزنهاي نوع سيارهاي چرخش قطعهكار به وسيله يك حركت سيارهاي ديسك سنگزني، جايگزين شده است (شكل a 224).
در چرخش اسپيندل بيروني (1)، محور اسپيندل ديسك (2) نسبت به محور اسپيندل بيروني به صورت خارج از مركز قرار گرفته است كه اين يك لنگ به وجود ميآورد. محور اسپيندل بيروني (1) منطبق ميشود با سوراخي كه قرار است سنگ زده شود و شعاع مورد نياز حركت سيارهاي را به وسيله چرخش يك بوش خارج از مركز داخلي 3، تنظيم ميكند.
مكانيزم عرضي، حركت عرض در يك سنگزن داخلي به وسيله حركت رفت و برگشتي كلهگي ديسك يا كلهگي دستگاه انجام ميشود. در بيشتر موارد يك محرك هيدروليك از نوع به كار برده شده در سنگزن هاي تخت، براي اين منظور استفاده شده است. همچنين يك مكانيزم لنگ از نوع به كار برده شده در صفحه تراش هم استفاده شده است. هر چند غالباً خيلي كم.
مكانيزم infeed: همه ماشينهاي سنگزني داخلي مكانيزم infeed اتوماتيكي دارند كه يا يك infeed پريوديك يا يك infeed مداوم به وجود ميآورد. با يك سرعت (نسبت) ثابت يا متغير از infeed در يك سيكل ساده (تنها).
در اكثر سنگزنها، infeed متناوب به وسيله يك مكانيزم گيره و چرخ جغجغهاي به وجود ميآيد كه با حركت زبانههاي قابل تنظيم كار ميكند. مكانيزمهاي تغذيه مداوم يا محركهاي الكترومكانيكي دارند و يا محركهاي هيدرومكانيكي. در سنگزنهاي داخلي نوع مرغكي مكانيزم infeed يا حركت را به كلهگي دستگاه انتقال ميدهد و يا به كلهگي سنگ.
و البته هر دو نسخه طراحي كاربرد كاملاً يكساني دارد.
در سنگزنهاي داخلي نوع سيارهاي (متحرك) infeed به وسيله چرخش يك بوش خارج از مركز 3 نسبت به اسپيندل بيروني خارج از مركز (1) به وجود ميآيد. اين افزايش شعاع سطح استوانهاي به وسيله محور اسپيندل ديسك (2) ايجاد ميشود. بوش به وسيله مكانيزم چرخ جغجغهاي (4)، به وسيله چرخ حلزوني (5)، ديفرانسيل (6)، چرخدندههاي 7، 8، 9، 12 و 11 و چرخدنده حلزوني 10 داخلي كه چرخ حلزون روي بوش خارج از مركز بسته شده است، ميچرخد.
قطعهكار در سنگزن داخلي در يك مرغك سه فكه و خود مركز به صورت دستي يا به صورت power، clamp ميشود.
در سنگزنهاي داخلي اتوماتيك و نيمه اتوماتيك قطعه clamp ميشود در ديافراگم يا كلت (گيره فشنگي) مرغكها يا ديگر وسايل بستن استفاده شده پنوماتيكي يا هيدروليكي. نوع و تركيب ابزار clampكننده به شكل قطعهكار بستگي دارد. نگهدارندهها (گيرهها) و روبندهاي قفلكننده معمولا براي نگهداشتن قطعه روي ميز سنگزنهاي نوع سيارهاي (متحرك) استفاده ميشوند.
11-3- ماشينهاي سنگزني تخت:
انواع ماشينهاي سنگزني تخت كه در حال حاضر زياد استفاده ميشوند در زير آمدهاند:
1- سنگزنهاي با ميز رفت و برگشتيو محور افقي (شكل 225):
رفت و برگشت ميز مستطيلي در اين ماشينها حركت عرض ميز كار ميباشد () كه در شكل (a 226) آمده است. كلهگي سنگ يك پيشروي عرض متناوب (
) دارد مساوي و برابر با پهناي (عرض) سنگزني، بعد از هر كورس ميز. ديسك سنگزني، بعد از اين كه همه سطح كامل سنگ زده شد، با ايجاد يك حركت infeed (
) براي سنگ زدن مجدد تغذيه ميشود.
2- سنگزنهاي ما ميز دوسويه و محور عمودي:
در اين ماشينها يك ديسك استوانهاي حلقهاي يا چند تكه، قطعهكار را با تمام عرض پهنايش ميسابد (شكل 227). اين كار با استفاده از كفه ديسك در يك يا چند كورس ميز و تغذيه متناوب به وسيله حركت infeed ()، انجام ميدهد (شكل
b 226).
3- سنگزنهاي با ميز دوار (چرخان) و محور افقي:
حركت بار عرض رفت و برگشتي () در اين ماشينها به ديسك سنگزني يا واحد ميز منتقل ميشود (شكل c 226) همچنين ميز كار با سرعت (
) ميچرخد. در شروع به كار مجدد سنگزن از حركت عمودي (
) ميز كلهگي ديسك استفاده ميشود.
4- سنگزنهاي با ميز دوار و اسپيندل عمودي (شكل 229):
تفاوت اين ماشينها با ماشينهاي ميز رفت و برگشتي و اسپيندل عمودي اين است كه در اين ماشينهاي ميز كار مدور است و با سرعت ميچرخد. پرداخت سطح قابل حصول در سنگزنهاي تخت با درجه و ارزش زبري تصريح شده است در كلاسهاي پنجم تا هفتم براي سنگزني به صورت خشن، كلاسهاي هفتم و هشتم براي سنگزني به صورت پرداخت كاري و كلاسهاي هشتم و نهم براي سنگزني دقيق.
ابعاد اصلي ماشين هاي سنگزني تخت و اندازه ميز كار آن در جدول 33 براي مدلهاي روسي كه در حال حاضر ساخته ميشود، فهرست شده است.
مكانيزمهاي اصلي اين نوع ماشينها عبارتند از: محرك ديسكزني، مكانيزم حركت عرض، مكانيزم پيشروي عرض، مكانيزم تغذيه عمودي (infeed پيشروي به سمت قطعهكار) محرك ميز (براي مدلهاي با ميز دوار).
ديسك سنگزني در سنگ سمبادههاي تخت ممكن است تحريك شود:
(a به وسيله يك موتور الكتريكي قرار داده شده است در داخل محفظه كلهگي و مطابق (هم راستاي) با ديسك. (معمولاً اين نوع محرك بيشتر استفاده ميشود).
(b به وسيله يك موتور به واسطه يك تسمه منتقلكننده (فقط در سه نوع از سنگزنهاي روسي استفاده شده است مطابق شكل 228).
(c به وسيله يك موتور الكتريكي به واسطه چرخدنده انتقال حركت (در مدلهاي روسي استفاده نشده است).
مكانيزمهاي حركت عرضي:
در ماشينهاي با ميز رفت و برگشتي, ميز مستطيلي در امتداد مسيرهاي اصلي و به وسيله يك محرك هيدروليك، رفت و برگشت ميكند. مكانيزمهاي با ميز داراي حركت عرض دستي فقط در مدلهاي با اندازه كوچك و متوسط تدارك ديده شدهاند. جريان هيدروليك شبيه به همان مكانيزمهايي است كه در سنگزنهاي استوانهاي استفاده شده است و انتظار ما اين است كه تنها يك سرعت حركت عرضي ميز قابل استفاده باشد. يك حركت عرضي به وسيله حركت كلهگي سنگ، كه تنها در بعضي از مدلهاي سنگزنهاي تك منظوره به كار رفته، به وجود ميآيد. سرعتهاي حركت عرض ميز با محرك هيدروليكي داراي رنجي (محدودهاي) از 20 تا 40 متر بر دقيقه ميباشد. سنگزنهاي تخت با ميز دوار مكانيزم حرمت عرضي ندارند. مكانيزم بار عرض (پيشروي عرض) فقط در مدلهاي با اسپيندل افقي وجود دارند. حركت پيشروي عرضي ممكن است منتقل شود از:
(a يك كلهگي سنگ قابل حركت مانند همه سنگزنهاي روسي داراي ميز رفت و برگشتي و سابقاً در بعضي مدلهاي با ميز دوار (در حال حاضر توليد نميشود).
(b يك مجموعه ميز قابل حركت همانند همه سنگزنهاي با ميز دوار و در بعضي سنگزنهاي تخت با ميز دو سويه (مدل 3670).
(c يك بدنه قابل حركت كه در آن كلهگي سنگ سوار شده است. همانطور كه در بعضي سنگزنهاي تخت مخصوص استفاده اشده است. توان پيشروي عرضي به صورت هيدروليكي تأمين ميشود و پيشروي عرضي دستي به وسيله يك مكانيزم پيچي صورت ميگيرد. معمولاً ماشينهاي با ميز رفت و برگشتي هر دو شكل دستي و هيدروليكي پيشروي عرضي را دارند كه اين دومي يا به صورت متناوب و يا به صورت پيوسته انجام ميشود. پيشروي عرضي متناوب براي تغذيه ديسك در كل پهناي قطعه در پروسه سنگزني به كار ميرود و اين كار در انتهاي هر كورس يا يك بار در كل كورسها (عقب و جلو) انجام ميشود، به همان روشي كه در سنگزنهاي استوانهاي انجام ميشود (نگاه كنيد به شكل 219).
سرعت تغذيه عرضي ميتواند از 1.5 يا mm 3 به 0.8 پهناي ديسك در هر كورس تغيير كند. تغذيه مداوم و يكسره در محدوده از 0.3 تا 1.5 ميليمتر در دقيقه، استفاده ميشود در گونيا كردن (صاف كردن) ديسك و در موقعيتدهي كلهگي ديسك.
مكانيزم تغذيه عمودي (infeed):
در همه سنگزنهاي تخت روسي و در بيشتر مدلهاي خارجي تغذيه عمودي به وسيله حركت كلهگي سنگ انجام ميشود. در بعضي ماشينهاي سنگ سمباده با اندازه كوچك، پيشروي عمودي به وسيله حركت مجموعه ميز از نوع زانويي فراهم ميشود. مدلهاي با ميز رفت و برگشتي و اسپيندل افقي معمولاً توان تغذيه عمودي را ندارند. همچنين اين تركيب در انواع ديگر ماشينهاي سنگ سمباده كه مكانيزمهايي براي تغذيه عمودي متناوب دارند هم معمول است.
در بيشتر مدلها infeed به وسيله دستگاه گيره و جغجغهاي كه تحريك ميشوند به واسطه يك سيستم دستي و زبانههاي لغزان قابل تنظيم روي ميز كار، به وجود ميآيند. همچنين مكانيزمهاي هيدروليك هم براي اين منظور استفاده شده است. سرعت infeed متناوب در بيشتر مدلها محدود ميشود از 0.002 يا 0.005 تا 0.1 يا 0.3 ميليمتر در هر كورس ميز. در ضمن بيشتر مدلهاي امروزي مكانيزمهايي براي حركت عمودي سريع كلهگي سنگ دارند.
مكانيزم چرخش ميز:
ميزهاي مدور سنگزنهاي تخت قدرت خود را به وسيله محركهاي چند مرحلهاي يا بينهايت متغير انواع زير دريافت ميكنند.
(a از يك موتور الكتريكي به واسطه يك گيربكس مكانيكي (چرخش ميز سه يا چهار سرعته)
(b از يك موتور الكتريكي به واسطه يك مدار هيدروليك با جابجايي متغير
(c از يك موتور d- c با تغيير سرعت پي در پي و يكسره.
آخرين رابط زنجيره سينماتيكي در همه حالتها يك تسمه محرك V شكل يا يك چرخدنده حلزوني است. در مدلهاي با ميز دوار و اسپيندل افقي، اسپيندل ميز كار در يك كلاف 5 سوار شده است (شكل 228) و ميتواند تا 10 درجه از حالت عمودي به هر طرف منحرف (كج) شود. اين كار قادر ميسازد كه علاوه بر سطوح صاف، سطوح شيبدار برجسته (محدب) يا تو رفته (مقعر) هم سنگ زده شوند (نگاه كنيد به شكل d 226).
11-4- ماشينهاي سنگزني خارج از مركز
ماشينهاي سنگزني خارج از مركز، نسبت به نوع سطحي كه ميتوانند سنگ بزنند، به صورت سنگزنهاي خارج از مركز داخلي و خارجي تقسيمبندي ميشوند. اندازه اصلي آنها ماكزيمم قطر سطحي است كه ميتواند سنگ شده شود (جدول34). پرداخت سطح قابل حصول در سنگزن خارج از مركز، داراي ارزش زبري برقرار ميشود براي كلاسهاي پنجم تا هفتم مطابق با سنگزني خشن، كلاسهاي هفتم و هشتم مطابق با سنگزني پرداختي و كلاسهاي هشتم و نهم مطابق با سنگزني دقيق.
قطعهكار (3) (شكل 230) در يك سنگزن خارج از مركز خارجي روي تيغه تكيهگاه كار (4) و بين ديسك سنگزني (1) و ديسك تنظيمكننده (2) نگهداري ميشود. ديسك سنگزني در يك سرعت محيطي از 30 تا 40 ميچرخد و سنگزن از سطح قطعهكار تا يك حد مجازي برادهبرداري ميكند. ديسك تنظيمكننده در يك سرعت محيطي از 10 تا 50 متر در دقيقه ميچرخد. اين كار اجازه چرخش را به هر دو ديسك و حركت عرضي محوري را به قطعهكار ميدهد. در يك سنگزن خارج از مركز داخلي، قطعهكار،(3) (شكل 231) بين غلتك نگهدارنده (9) غلتك فشار (2) غلتك تنظيمكننده (5)، ميچرخد و سنگزني به وسيله ديسك (4) انجام ميشود. قطعهكار بين ديسك و غلتكها قرار ميگيرد و به وسيله تيغه تكيهگاه كار يا غلتكها نگه داشته ميشود و تقريباً در همان سرعت محيطي كه ديسك تنظيمكننده يا غلتك ميچرخد، قطعهكار هم ميچرخد. حال آن كه اصطكاك بين ديسك تنظيمكننده و قطعهكار اساساً از اصطكاك بين قطعهكار و ديسك سنگزني كه سرعت محيطي ديسك سنگزني 75 تا 80 برابر ديسك تنظيمكننده است، بزرگتر است.
سه روش براي سنگزني استوانهاي خارج از مركز وجود دارد و عملاً در خيلي جاها استفاده ميشود، سنگزني با پيشروي (داراي تغذيه) (شكل a 232) و سنگزني داراي infeed (شكل c 232) و سنگزني داراي تغذيه نهايي.
حركت عرضي محوري به وسيله ديسك تنظيمكننده به قطعهكار منتقل ميشود زيرا ديسك تنظيم با يك زاويه معين a نسبت به محور ديسك سنگزني منحرف ميشود.
(شكل a 232) يا اين كه چون تيغه نگهدارنده كار با يك زاويه a متمايل ميشود
(b 232) در هر دو حالت سرعت حركت عرضي همانطوري كه در دياگرامها نشان داده شده است به سرعت محيطي ديسك تنظيمكننده و سينوس زاويه (زاويه انحراف ديسك يا تيغه) بستگي دارد. بنابراين:
سرعت حركت عرضي
وقتي كه سرعت محيطي قطعهكار (سرعت كار) برابر است با:
(بر حسب متر بر دقيقه)
در جايي كه:
: سرعت محيطي ديسك تنظيم بر حسب متر بر دقيق
: زاويه انحراف ديسك يا تيغه
مقادير مناسب براي زاويه انحراف عبارتند از:
براي خشنكاري
براي سنگزني پرداخت
قطعهكار استوانهاي ساده (يا ماده اوليه) و قسمتهاي استوانهاي با بزرگترين قطر در قطعهكارهاي پلهاي و طرحدار ميتواند به روش (متد) داراي پيشروي سنگ زده شود. بيشتر اوقات در سنگزني طول يك قطعه بزرگتر از پهناي ديسك است. در قطر بزرگ قطعهكارهاي سنگين و حلقههاي باريك با يك بلندي بسيار كمتر از قطرشان، مكانيزم پيشروي نوع غلتكي با پيشروي مداوم قطعه در منطقه سنگزني به كار ميرود. در سنگزني داراي پيشروي برخورد بين قطعهكار و ديسك سنگزني و ديسكهاي تنظيمكننده ميبايد به صورت خطي باشد. براي اين منظور پيشاني (سطح) ديسك تنظيمكننده در حالت اول و يا سطوح هر دو ديسك تنظيمكننده و سنگزني در حالت دوم (همراه با تيغه نگهدارنده كار مايل) به وسيله الماسهاي به شكل يك ورق هيبربوليد در حال دوران صاف ميشوند.
براي به دست آوردن يك سطح استوانهاي صاف سنگ زده شده، بايد قطعه در حين كار بالاتر از مراكز ديسكهاي تنظيمكننده و سنگزني با يك ميزان برابري 0.15، 0.25 قطر قطعهكار، قرار گيرد اما اين ميزان نبايد از 10 يا 12 ميليمتر بيشتر شود (براي جلوگيري از نوسان و ارتعاش).
Infeed (پيشروي به سمت قطعه كار) سنگزني در يك ماشين سنگ خارج از مركز فقط مستلزم چرخش قطعه كار (3)اي است كه روي تيغه نگهدارنده كار (4) نگه داشته شده است.
پيشروي عرضي به وسيله روشي شبيه سنگزني عمقي (plunge- cut) فراهم ميشود كه در آن ديسك سنگزني يا ديسك تنظيم در امتداد عمود بر محور قطعهكار به وسيله يك پيچ تغذيه دقيق باردهي شده است. در بعضي موارد حركت infeed به وسيله استفاده از يك ديسك تنظيمكننده با يك شكل مخصوص به دست ميآيد كه سطح بيروني آن تركيبي از قطاعهاي I و II و III (شكل 233).
قطاعهاي I و III كمانهاي مدوري با شعاعهاي متفاوت هستند. قطاع II هم با يك فنر ارشميدس تركيب ميشود كه اين باعث ميشود تا infeed بدون حركت كلهگي ديسك به وجود بيايد. كل سيكل سنگزني در طول يك چرخش ديسك تنظيم انجام ميشود. براي سنگزني سطوح مخروطي يا طرحدار در يك سنگزن خارج از مركز پيشاني ديسك سنگزني يا پيشاني هر دو ديسك با پروفيل مورد نياز عمود و گونيا ميشود.
قطعهكار در بين ديسكها از بالا باردهي ميشود و محور ديسك تنظيم يا تيغه نگهدارنده كار براي ايجاد يك موقعيت محوري ثابت قطعهكار در بين ديسكها به وسيله نگهداشتن آن در برابر گيره نگهدارنده (موقعيتدهنده) اندكي () متمايل ميشود. حركت infeed در سرعتهاي مختلف infeed و عمق برش در دستگاه سنگزني انجام ميشود. در شروع فرآيند يك بخش اعظم از مقدار مجاز برادهبرداري با يك سرعت بالاي infeed برداشته ميشود. سپس سرعت كاهش مييابد و در انتهاي عمليات، قطعهكار به واسطه چند چرخش بدون پيشروي (و بدون جرقه پرتاب براده) سنگ زده ميشود. پيشروي نهايي سنگزني خارج از مركز (شكل d 232) در اصل يك فرآيند واسطه بين پيشروي سرتاسري و حركت infeed در سنگزني است كه در سنگ زدن قطعهكارهاي داراي سطوح مخروطي، پله پلهاي و ...) استفاده ميشود. اين كار اجازه نميدهد تا قطعه ببين ديسكها جابجا شود.
وقتي كه قطعه به انتهاي نگهدارنده (5) نزديك ميشود، تكيهگاه كشويي كار و ديسك تنظيم (2) از ديسك سنگزني (1) دور ميشوند و قطعهكار (3) از منطقه سنگزني برداشته ميشود. بعضي مواقع هم ممكن است قطعهكار به وسيله ديسك تنظيمكننده برداشته (جابجا) شود. در اين حالت ديسك تنظيم يك شيار طولي دارد (شكل 233) كه قطعه پرداخت شده به داخل شيار ميافتد و پس از غلتش تيغه نگهدارنده كار به خارج از ناحيه سنگزني منتقل ميشود.
سنگزنهاي خارج از مركز ميتوانند براي سنگ زدن يك اندازه مشخصي تنظيم شوند و حركت infeed ميتواند با روشهاي زير انجام شود.
(a حركت infeed به وسيله حركت تكيهگاه كشويي كار و ديسك تنظيم نسبت به كلهگي ثابت سنگ، به وجود ميآيد. كلهگي سنگ در اين ماشينها داراي سختي بالايي ميباشد. اگرچه ميزان كردن تعادل ديسك ساينده يا تغيير زياد براي سنگ زدن يك قطر متفاوت بدون جابجايي متقابل (نظير به نظير) و تنظيم باردهي و ميزان كردن ابزارها، هميشه ممكن است (شكل 234) كه اين استفاده از چنين ماشينهايي را در خطوط توليد اتومات شده محدود ميكند.
(b حركت infeed به وسيله حركت نگهدارنده كشويي كار و ديسك سنگزني نسبت به كلهگي سنگ ثابت به وجود ميآيد.كليه مشكلات لاينفك در روش قبلي و مرتبط با كورس نگهدارنده كشويي كار در اين روش هم وجود دارد. در ضمن كلهگي سنگزني در اين حالت فاقد استحكام كافي است.
(c حركت كلهگي سنگ (1) (شكل 235) حركت infeed را ايجاد ميكند و سايش ديسك را متعادل ميكند. كلهگي سنگ قابل تنظيم (2) براي يك قطر جديد قطعهكار نسبت به كشويي ثابت (3) و تيغه نگهدارنده كار تنظيم ميشود. اين كشو محكم روي بستر دستگاه نگه داشته ميشود. يك چنين ترتيبي اتوماسيون سنگ سمباده را آسان ميكند. در بعضي مدلها infeed سنگ سمباده نسبت به قطعهكار به وسيله كج شدن محفظه جلويي كلهگي سنگ (با استفاده از يك پيچ تغذيه) نسبت به محور قرار داده است در كشويي زير اسپيندل ديسك سنگ سمباده، به وجودميآيد.
اين روش infeed خيلي حساس است و قابليت حركتهاي به كوچكي 2 ميكرون را به وجود ميآورد.
يك سيلندر هيدروليكي براي پيشروي سريع و عقبنشيني كلهگي سنگ به كار ميرود و ابزار اندازهگيري خودكار به وسيلهي سيلندر ديگري به جلو يا عقب حركت ميكند.
به اين ترتيب سنگ سمباده با يك اندازهي جديد از قطعه كار به وسيله كلهگيهاي تنظيم1 و 2 و پيچهاي مورد استفاده، شروع به كار ميكند.
سرعت محرك ديسك تنظيم و سرعت محرك براي حركت عرضي ابزارهاي صاف كردن بينهايت متغيير هستند.دستگاه ردياب كنترلي در داخل مكانيزم صاف (گونيا) كردن قرار گرفته است براي گونيا كردن سطوح ديسكها در يك پروفيل معين در حركت infeed سنگ سمباده.
ماشين ديگر در اين رده ماشين سنگزني پيچ است. كه در آن ديسك سنگزني1 (شكل236) داراي شيار يا دندهاي حلقوي با يك گام برابر با پيچي است كه سنگ زده ميشود. به واسطهي تغذيه (پيشروي) با يك سرعت (نرخ) برابر با گام پيچ و با كج شدن تيغهي نگهدارندهي كار3 با يك درجهي ؟؟؟ برابر با زاويهي مارپيچ پيچي كه قرار است سنگ زده شود، روي قطعه عمل سنگزني انجام ميشود. البته محور ديسك تنظيم4 هم با زاويه 2a (حول محور) ميچرخد.
پيشروي ؟؟؟ سنگزني خارج از مركز براي پيچي كه طول آن از عرض سطح ديسك سنگزني بزرگتر است، استفاده ميشود. پيچهاي كوتاه به روش infeed سنگ زده ميشوند. در ضمن پيچ ها را ميتوان با ديسكهاي چنددندانهاي داراي يك گام برابر با يك مضربي از گام پيچ ميباشد (دو يا سه برابر گام پيچ) سنگ زد كه در شكل 237 نشان داده شده است. در اين حالت اگر از روش infeed استفاده شود، پيچ سنگ زده ميشود، اما نه در يك دور گردش قطعه بلكه در دو يا سه دور گردش اين كار انجام ميشود.
دو روش سنگزني خارج از مركز داخلي معمولاً به كار ميروند. سنگزني با حركت عرضي كه براي سطوح ؟؟؟ مستقيم (مخروطي يا استوانهاي) استفاده ميشوند و يك حركت رفت و برگشتي نسبت به سطحي كه سنگ زده ميشود به ديسك وارد ميشود (نگاه كنيد به شكل 231) موقعي كه روش دوم يعني سنگزني عمقي (plunge- cut) به كار برده ميشود، فقط يك حركت infeed به ديسك منتقل ميشود. اين روش براي سطوح داخلي طرحدار مناسب است و ابتدا ديسك به وسيلهي الماس به شكل پروفيل مورد نياز سنگ زده (صاف) ميشود. در بين ماشينهاي سنگزني داخلي معمولي، سنگزنيهاي خارج از مركز داخلي بيشتر عموميت دارند. تفاوت عمدهي آنها اين است كه در سنگزدنهاي خارج از مركز قطعكار در يك مرغك يا سه ؟؟؟ محكم نگه داشته نميشود. اين تركيب (طرح) اتلاف وقت در هم محور كردن ؟؟؟ قطعه با محور دوران اسپيندل كار و نيز زمان clamp كردن قطعه در سه نظام را كاهش ميدهد.
بنابراين ميتوان گفت كه سنگ سمباده خارج از مركز داخلي يك فرآيند با سودآوري خيلي بالا است كه در حال پيدا كردن وسعت كاربرد بيشتر و بيشتري در ماشينهاي انتقال اتوماتيك- خطوط توليد اتومات شده ميباشد. هم چنين ماشينهايي از اين دست ممكن است در يك سيكل اتوماتيكي كار كنند كه عبارت است از المانهاي زير: باردهي به قطعه، clomp كردن قطعه بين سه غلتك و پيشروي سريع كلهگي سنگ به طرف قطعه و بعد كاستن از سرعت درست ؟؟؟ از رسيدن به قطعه، قرار دادن نوك دستگاه اندازهگيري اتوماتيك در داخل سوراخي كه قرار است سنگ زده شود و جلوبردن سريع قطعه به صورت عرضي با آوردن آن به سمت محل تماس (Contact) با ديسك و خشنتراشي و بعد بهرهبرداري و سپس عقبنشيني ديسك از قطعه و آهارزني (صافكردن) ديسك و حركت infeed قطعه با توجه به ميزان مجاز دقت پرداخت كاري با در نظر گرفتن كاهش و قطر ديسك به واسطهي آهارزني (صاف كردن) آن و عقبنشيني كلهگي سنگ و ديسك به موقعيت اوليهاش و عقب بردن نوك دستگاه اندازهگيري از سوراخ سنگ زده شده و در نهايت باز كردن و برداشتن قطعه.
اخيراً در يك سنگزن خارج از مركز پيشرفته، پروفيل سطح خارجي يك قطعه روي سطح خارجي يك قطعه توخالي ميتواند به دقت روي سطح داخلي و يا سطح داخلي يك قطعه روي سطح خارجي آن كپي شود به همان دقت كپي سطح خارجي روي سطح خارجي ديگر و يا كپي يك سطح داخلي روي سطح داخلي ديگر. در همهي موارد قطعه كار1 (شكل238) روي سطح يك مرغك (يا صفحه نظام) در حال دوران2 محم نگه داشته ميشود. البته همراه با غلتكهاي فشار3 و نيز كفشكهاي نگهدارنده (support)4 و در نتيجه انحراف با يك اندازهي معين (1/0 تا 5/0 ميليمتر) از مركز دوران قطعه كار نسبت به مركز مرغك (صفحه نظام) در جهت نشان داده شده در شكل 238.
دقت كپي كاري چنين ماشينهايي بسيار بالاست و مقدار خطا در حدود يك ميكرون است. در مقايسه با سنگزنهاي استوانهاي، ماشينهاي سنگزني خارج از مركز داراي مزاياي زير هستند.
1- به واسطهي كاهش در زمان مورد نياز براي سوار كردن قطعه در سنگزن و برداشتن قطعه سنگزده شده، بازده آنها بالاتر است.
2- وقت مجاز (allowance) سنگزني كمتري مورد نياز است زيرا قطعه كار در طول عمليات هم مركز (centre) ميشود.
3- سرعتها و بارهاي بالاتري در ماشين ميتواند استفاده شود و قسمت اعظم فلز ميتواند در هر دور دوران قطعه كار سنگ زده شود و مانند سنگزنهاي استوانهاي خطر خمش قطعه كار وجود ندارد.
4- بيشتر اندازههاي ثابت و پايدار (slable) ميتواند در هر قسمت از قطعه كار حفظ شود.
5- قطر خيلي كوچك قطعه كار هم ميتواند سنگ زده شود (سنگزني خارجي)
6- سطوح مقدار مركز (هممركز) ميتواند با دقت بالايي سنگ زده شود (به روش كپي كاري)
7- مهارت كمتري براي انجام عمليات سنگزني خارج از مركز لازم است.
در يك سنگزن خارج از مركز، سطوح با شكافهاي طولي يا شيارها (groores) را نميتوان سنگ زد مگر اين كه شكافها با زبانه (خارهاي) موقت و كاذب (faste) پر شده باشند.
11- 5- سوله كردن و بالانس كردن ديسكهاي سنگزني
بستن صحيح و مطمئن ديسك سنگزني روي اسپيندل سنگ سمباده مهمترين و نخستين شرط لازم است كه هر دوي آن براي ايمني اپراتور و به دست آوردن سطوح سنگ سمباده زده شده با دقت معين و پرداخت سطح ضروري است. متدهاي مختلفي براي سوار كردن ديسك وجود دارد (شكل 239) كه به نوع و نحوه ساخت دستگاه و نيز شكل و تركيب و اندازه ديسك بستگي دارد. ديسكهايي با قطر كوچك استفاده شده در سنگ زني داخلي بزه وسيله پيچي، نشيمنگاهش (كفهاش) به سطح (پيشاني) اسپيندل پيچ ميشود (a239) يا ديسك روي دماغه اسپيندل قرار گرفته و پيچ ميشود (شكل b239 و يا به يك ميله آجدار چسبانده ميشود).
ديسكهاي سنگزني با يك سوراخ كوچك به وسيله فلانجهايي مستقيما به اسپيندل بسته ميشوند (شكلهاي d,e,f239) بلوترها (blotters) و واشرهايي از يك ماده الاستيك (مقوا- پلاستيك- چرم و ...) با 5/0 تا 3 ميليمتر ضخامت ميبايست بين فلانچها و ديسك قرار داده شود. بلوترها بايد كل ناحيه Clamping فلانچها را بپوشاند و 3 تا 5 ميليمتر بيشتر از قطر خارجي بيرون باشد. ديسكهاي با يك سوراخ اتصال بزرگ روي يك ماسوره (adapter) سوار ميشوند كه بوش ديسك خوانده ميشود و آن هم به نوبه خود روي اسپيندل نصب ميشود (شكل g239).
ديسكهاي استوانهاي روي يك مرغك مخصوص محكم نگه داشته ميشود يا با چسباندن شيشه قابل حل يا روغن باكليت (bakelite) يا به وسيله ريختن گوگرد، بابيت يا سرب گداخته (مذاب) در داخل درز بين ديسك و فلانچ مرغك (شكل 239h) سطوح ديسك و مرغكي كه بدين طريق با هم درگير شدهاند بايد زبر و تميز بودن هر گونه چرك و لكه باشند.
ديسكهاي چندتكهاي يا با چسباندن به هم يا با بستن مكانيكي در مرغكهايشان نگه داشته ميشوند. البته با استفاده از زبانههاي مخروطي1 و پيچهاي 2 و 3 (شكل239i) اين تكهها بايد در يك پهنا (ارتفاع) كمتر از ضخامتشان بسته شوند.
قبل از سوار كردن روي اسپيندل دستگاه، هر ديسك با بوش خودش بايد روي يك ميل محوري كه روي لبههاي صاف يا ديسكهاي در حال دوران يك پايه (سكوي) لنگرگيري، بالانس شود. (شكل 240). اين كار به وسيلهي تغيير دادن سه وزنهي بالانس1 در يك شيار حلقوي بوش ديسك (يا نصب فلانچ) انجام ميشود.
بعضي از انواع سنگزني و بدون توقف چرخش اسپيندل ديسك بالانس ديسك مربوط سنگزن استوانهاي را نشان ميدهد كه در مجتمع ماشين ابزار kharkot روسيه ساخته شده است.
بالانس كردن به وسيله چرخش هدهاي (Heads) 3 و 4 با دوران وزنههاي 1 و 2 در همان جهت (مسير) و با سرعتهاي مختلف، انجام ميشود. يك دور دوران هد (4) برابر است. اين مكانيزم در يك محفظهاي كه به فلانچ ديسك بسته شده، سوار شده است (نگاه كنيد به شكل g239).
نحوه بالانس كردن صرفا عبارت است از نگه داشتن هد (4) تا اين كه ديسك كاملا صحيح بالانس شود. اگر هد 4 به موقع آزاد نشود، در اين صورت موقعيت حداقل ناميزاني ميگذرد، بعد هد 3 با بازگشت وزنهها به اين موقعيت نگه داشته ميشود.
موقعيت حداقل ناميزاني به وسيله نوسانسنج و يا به وسيله موجهاي روي سطح قدري رنگي شده با ريختن آب در داخل يك شيار روي پوسته كلهگي سنگ، مشخص ميشود. نوسان كلهگي موقعي كه ديسك به خوبي بالانس شده يا بايد به كلي از بين رود و يا در يك حداقل مقداري نگه داشته شود.
11-6- انوع مختلف ماشينهاي سنگزني
علاوه بر سنگزنهاي با اهداف كلي، تعداد زيادي از ماشينهاي مختلف وجود دارند براي انجام عمليت ماشينكاري معين روي قطعهكارهايي از نوع ساده يا روي يك قطعهكار ساده مشخص. سنگزنهاي تك منظوره ممكن است از نوع يك اسپيندلي و يا چند اسپيندلي باشند. چند اسپيندلي ممكن است چند ديسك سنكزني داشته باشد به طوري كه هم زمان عمل ميكنند و براي سنگزني سطوح در حال دوران داخلي يا خارجي يا براي سطوح صاف و يا براي سطوح طرحدار، به كار ميروند. طبقهبندي زير از بيشتر انواع مهم و عمده سنگزنهاي تك منظوره بر اساس شكل سطوحي كه سنگزده ميشوند و هدف و مبناي ماشينهاي انجام شده است: سنگزنهاي مارپيچ (رزوه)، سنگزنهاي چرخدنده (براي جزئيات بيشتر به قسمت 7-13 نگاه كنيد)، سنگزنهاي هزارخار، سنگزنهاي فرم و پروفيل، سنگزنهاي جيگ (راهنما يا وسيله مخصوص براي هدايت ابزار برند به داخل كار .م.) سنگزنهاي سطوح تخت، سنگ زنهاي اشكال كروي سنگزنهاي غلتك roll (براي سنگزنهاي غلطتكهاي فرز)، سنگ سمبادههاي لبه، سنگزنهاي پيشآمدگي اپتيكي (optical- projection)، سنگ زنهاي ابزار، ماشينهاي مختلف سنگزني براي صنايع مربوط به اتومبيل (براي سنگزني ميللنگ، ميل بادامك، دينگ بيستون و ...) و بالاخره ماشينهاي سنگزني اجزاء ياتاقانهاي ضداصطكاكي.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنیداين مطلب در تاريخ: یکشنبه 20 مهر 1393 ساعت: 18:22 منتشر شده است
برچسب ها : تحقیق درباره ماشينهاي سنگزني,ماشينهاي سنگزني استوانهاي,انوع مختلف ماشينهاي سنگزني,