سایت اقدام پژوهی - گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان
1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819 - صارمی
2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2 و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .
3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل را بنویسید.
در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا پیام بدهید آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet
موضوع : منظور از پوکی استخوان چیست ؟ و در چه افرادی دیده می شود ؟
تهیه و تنظیم : الهه خاکشور
منظور از پوکی استخوان چیست ؟ و در چه افرادی دیده می شود ؟
پوکی استخوان چیست؟ عوامل پوکی استخوان و پیشگیری از آن
by سایت پزشکی و مجله سلامتی راستینه
پوکی استخوان (Osteoporosis) بیماری شایعی است که باعث ضعیف شدن استخوان ها شده و خطر شکستگی استخوان ها را افزایش می دهد. زمانیکه شما دچار پوکی استخوان هستید، با افتادن های عادی و یا ضربه های معمولی و یا در مراحل شدید حتی با یک سرفه ممکن است استخوان های شما بشکند. شکستگی های مربوط به پوکی استخوان معمولا در لگن، مچ دست و ستون فقرات رخ می دهد.
osteoporosis 598x600 پوکی استخوان چیست؟ عوامل پوکی استخوان و پیشگیری از آناستخوان بافتی زنده در بدن بوده که دائما جذب و جایگزین می شود. پوکی استخوان زمانی رخ می دهد که تولید استخوان های جدید با مرگ استخوان های قدیمی برابر نمی باشد.
پوکی استخوان در زنان و مردان و همه نژادهای مختلف انسان ها را رخ میدهد با اینحال افراد سفید پوست و زنان آسیایی (بخصوص زنان بعد از سن یائسگی) در خطر بیشتری برای ابتلا به این بیماری می باشند.
داروها، رژیم غذایی سالم و ورزش می توانند در پیشگیری و درمان این بیماری کمک نمایند.
علایم پوکی استخوان
پوکی استخوان معمولا در مراحل اولیه علامت خاصی ندارد و علایم آن کم کم یعد از اینکه بیماری پیشرفت کرد خود را نشان می دهند، بعضی از علایم شایع شامل:
درد مفاصل
مشکل در ایستادن
مشکل در راست نشستن
کوتاه شدن قد در گذر زمان
آسان شکستگن استخوان با ضربات کم شدت
هرچند پوکی استخوان بخودی خود دردناک نبوده، اما شکستن استخوان در اثر پوکی استخوان دردناک می باشد، معمول ترین شکستگی استخوان در این بیماری شکستن استخوان های ستون فقرات می باشد.
دلایل ابتلا به پوکی استخوان و افراد در خطر پوکی استخوان
همانطور که گفتیم پوکی استخوان زمانی رخ می دهد که تولید استخوان های جدید با مرگ استخوان های قدیمی برابر نمی باشد، در این حالت تراکم استخوان شما کاهش یافته و شما دچار پوکی استخوان می شوید.عواملی که در ابتلا به این بیماری نقش ایفا می کنند، شامل پنج دسته خطرات و عوامل تغییر ناپذیر، سطح هورمونی، عوامل تغذیه ای، مصرف داروهای استروئیدی و سایر دارو ها و سبک زندگی می شوند.
خطرات و عوامل تغییر ناپذیر و پوکی استخوان
جنسیت شما، زنان بیشتر از مردان در خطر ابتلا به این بیماری هستند.
سن، افراد مسن بیشتر از دیگران در خطر این بیماری می باشند.
نژاد، افراد سفیدپوست و همچنین آسیایی ها در خطر بیشتری قرار دارند.
سابقه خانوادگی، ابتلا پدر و مادر و خواهر و بردار به پوکی استخوان خطر ابتلای شما را نیز افازیش می دهد.
جثه شما، افرادیکه جثه کوچکی دارند در خطر بیشتری برای ابتلا به بیماری قرار دارند، چراکه ممکن است ساخت استخوان در این افراد کم تر باشد.
مصرف داروهای استروئیدی و سایر دارو ها و پوکی استخوان
مصرف طولانی مدت داروهای کورتیکواستروئید از جمله پردنیزون و کورتیزون، با ساخت استخوان تداخل دارد. همچنین پوکی استخوان با سایر داروه از جمله:
داروهای پیشگیری و درمان تشنج
داروهای پیشگیری و درمان افسردگی
داروهای پیشگیری و درمان رفلاکس معده
داروهای پیشگیری و درمان سرطان
داروهای پیشگیری و درمان رد پیوند اعضا
سبک زندگی و پوکی استخوان
کم تحرکی، افرادیکه تمام مدت نشسته بوده و کم تحرک هستند، در خطر بیشتری برای ابتلا به بیماری پوکی استخوان می باشند.
افراد الکلی، مصرف منظم الکل می تواند خطر ابتلای شما به بیماری پوکی استخوان را افزایش دهد.
سیگار کشید، هرچند دلیل اصلی تاثیر سیگار بر پوکی استخوان معلوم نیست، اما تحقیقات نشان می دهند که پوکی استخوان و مصرف سیگار با هم مرتبط می باشند.
تشخیص پوکی استخوان
تراکم استخوان شما یا تست های مربوط به این بیماری از جمله تست با اشعه ایکس مشخص می شود. افراد بالای 65 سال، افراد یائسه، مبتلایان به بیماری های تیروئید، کبد، کلیه، دیابت نوع 1 و افرادیکه سابقه این بیماری را در خانواده شان دارند باید تست تراکم استخوان انجام دهند.
درمان پوکی استخوان
اکثر درمان هایی که برای پوکی استخوان انجام می شوند در جلوگیری از کاهش تراکم استخوان و پیشگیری از شکستگی استخوان مفید می باشند. بعضی از انواع پوکی استخوان با رژیم غذایی و تغییرات سبک زندگی قابل مدیریت می باشند. سایر روش های درمانی استفاده از دارو بوده که باید توسط پزشک تجویز شود. این درمان ها می توانند شامل:
ورزش هایی که باعث تقویت ماهیچه ها می شوند
ترک سیگار
داروهای درمان پوکی استخوان همچون و همچنین بعضی از انواع هورمون ها
تزریق داروهایی برای خانم ها که خطر شکستگی را کاهش می دهند
برتری قرآن بر سایر سخنان، همانند برتری خداوند است بر بندگانش .
جامع الاخبار / 47
دانستنیهای قرآن
آیا می دانید .... قرآن دارای 114 سوره است.
آیا می دانید ....قرآن دارای6236آیه است.
آیا می دانید ....قرآن 114 بسم الله الرحمن الرحیم دارد.
آیا می دانید ....قرآن دارای 120 حزب می باشد.
آیا می دانید ....قرآن 30 جزدارد.
آیا می دانید ....بزرگترین سوره قرآن بقره است.
آیا می دانید ....كوچكترین سوره قرآن كوثر می باشد.
آیا می دانید ....بهترین آیه،آیه الكرسی است.
آیا می دانید ....آیه282 سوره بقره بزرگترین آیه قرآن است.
آیا می دانید ....عظیم ترین آیاتبسم الله الرحمن الرحیم می باشد.
آیا می دانید ....كوچكترین آیه قرآنمدها متاندر سوره الرحمناست.
آیا می دانید ....بهترین شب در قرآنشب قدر است.
آیا می دانید ....بهترین ماهدر قرآن ماه رمضاناست.
آیا می دانید ....بهترین سوره قرآنیس است.
آیا می دانید ....سوره حمدبه مادر قرآن معروف است.
آیا می دانید ....سوره فجر به سوره امام حسین (ع)معروف است.
آیا می دانید ....بهترین خوردنی كه در قرآن ذكر شده عسل میباشد.
آیا می دانید ....بهترین نوشیدنی كه در قرآن به آن اشاره شده است شیر می باشد.
آیا می دانید ....در قرآن مجید پانزده آیه سجده دار وجود دارد که بعد از شنیدن یا خواندن چهار آیه آن سجده واجب می شود وباید سجده کرد، یازده آیه دیگر سجده مستحبی است،یعنی اگر سجده نکنی هم اشکالی ندارد.
به نظر شما چه چیزهایی سبب می شود که بعضی از بانوان در جامعه به مسئله حجاب بی توجه باشند ؟
1) پیروی از هوی و هوس های نفسانی
بی شک در وجود انسان، غرائض و امیال گوناگونی است که همه ی آنها برای ادامه ی حیات او ضرورت دارد. هواپرستی سرچشمه غفلت و بی خبری است برخی زنان به خاطر هوی و هوس خویش به فکر تنوع لباس، آرایش و خودنمایی در جامعه می پردازند، تا اینکه خود را به هر مردی ارائه کنند. آنها بجز شیک پوشی، خودنمایی، لذت جویی، خوشگذرانی، به چیز دیگری نمی اندیشند و بهترین اوقات زندگی خود را به قدم زدن در کوچه و خیابان ها و پارک ها و میهمانی های مفسده انگیز می گذرانند، خلاصه آنجا که هواپرستی و بی حجابی است نه پای دین در میان است و نه پای عقل، در آنجا چیزی جز بدبختی و بلا نیست، در آنجا چیزی جز بیچارگی و شقاوت و فساد نخواهد بود.
2) جلب توجه و کسب جایگاه
انسان موقعیت طلب است و همواره می خواهد در میان مردم از جایگاهی خاص و در خور توجه برخوردار باشد. بعضی از افراد با تحصیل علم و دانش و کسب فصائل اخلاقی و معنوی و یا اجتماعی، جایگاهی بدست می آورند و برخی از افراد فاقد این ارزش ها هستند با نمایش زیبایی ها و جاذبه های طبیعی و ساختگی زنانه خود و بی حجابی سعی در جلب توجه دیگران می کنند تا به کمبودهای عاطفی و یا اجتماعی خود پاسخ دهند، اما این خودنمایی ها دلیل بر شخصیت و ارزش آنها نمی باشد.
3) خودنمایی
با توجه به آفرینش زن توأم با زیبایی و لطف ظاهری و با احساسات و عواطف باطنی و تمایل به خودنمایی که در وجود زن به طور محسوس و قوی به چشم می خورد زمینه تحریک پذیری و ایجاد هیجان و تحریک در دیگران توسط او امری طبیعی است و اگر ویژگی های یاد شده را با آرایش و لباس های دلپذیر و حرکات مهیج بیامیزد و در معرض دید نامحرمان قرار دهد چه مفاسد و انحرافاتی را بوجود می آورد که زمینه ساز اضطراب و نگرانی و پریشانی در روح و روان افراد می شود. برخی زنان با بی حجابی به بیماری صیادی دلها گرفتارند. علاقه همسرانش برای ارضای روحیه آنها کافی نیست. محبوبیت عمومی می طلبند. حضرت امام صادق(ع) در مورد آثار گناه می فرماید: شمار کسانیکه که در اثر گناهان و انحرافات جان خود را از دست می دهند بیش از تعداد افرادی است که در اثر مرگ طبیعی می میرند.
4) بی حیایی
یکی از خلقیات پسندیده و صفات عالیه انسانی عفت است. ملکه عفت آدمی را در اعمال و تمایلات جنسی تعدیل می کند و انسان را از پلیدی های شهوت مصون نگاه می دارد. بی عفتی و بی حجابی بعضی از دختران و زنان جوان غالبا از دوستان ناباب سرچشمه می گیرد. در نتیجه خانواده ها و دختران باید در انتخاب دوست دقت کنند.
5) تهاجم فرهنگی
تهاجم فرهنگی عبارت است از تلاش مستمر و حیله گرانه استکبار برای سلب کردن فرهنگهای اصیل و الهی از ملت ها و جایگزین کردن فرهنگ مبتذل و مبتنی بر فساد و عیاشی و بیبهره ساختن ملت ها از هویت مستقل ملی و دینی خودشان و سلب اتکا به اراده خود. یکی از مهمترین عوامل درونی که باعث انحطاط فرهنگ یک جامعه می شود رواج فساد اخلاقی و بی حجابی است. وقتی فساد بر روی جامعه تاثیر گذاشت، غالبا آن جامعه قادر به ادامه حیات نیست.
6) زیبا جلوه دادن خود نزد دیگران
موضوع زیبایی و جمال طبیعی انسان نیز یکی از مسائلی است که در روایات مذهبی مورد کمال توجه قرار گرفته است. جمال در مورد خداوند بزرگ به معنی زیبایی طبیعی یا تجمل مصنوعی نیست، بلکه مراد ا ز جمال الهی صفات جمالیه و کمالات معنوی است. اما عده ای از زنان و دختران که معنی و مفهوم اصل زیبایی را درک نکرده اند تمام هم و غم خود را بر این می گذارند که شکل ظاهری خود را آراسته و آرایش نمایند و به صورتی زیباتر در نزد دیگران حضور یابند و از زیبایی خدادادی خود در جهت خلاف دستورات الهی استفاده کنند. امام علی(ع) در حدیثی می فرماید: پوشیدگی برای زن سودمندترین و زیبایی او را پایدارتر می سازد.
7) بی غیرتی مرد در اشاعه ی فحشاء
تاثیر متقابل زن و مرد در روابط خانوادگی و سرنوشت فرزندانشان، از اصول غیرقابل انکار در تربیت اجتماعی اسلام است. مرد باید همچون حصاری زن را در حمایت و مراقبت قرار دهد این حالت باید هم در مراقبت نسبت به عفاف و پاکدامنی زن باشد و هم در توجه به نیازهای عاطفی و جنسی او. توجه مرد به عفاف همسر خویش شرط اولیه حفظ حریم خانواده و حفظ سلامت اخلاقی آن است و در افزایش عشق و محبت وی به شوهر موثر است.
8) عملکرد دستگاه های ذیربط
وظیفه ی مهم مسئولین، نظارت لازم بر موسسات تولیدی است که بسیاری از آنها به مراکز مدسازی و دوخت لباس های بی حجاب تبدیل شده اند. آنها به دوخت لباس های غیرشرعی مبادرت می ورزند. اگر کسی بخواهد مانتو و یا شلوار ساده و یا لباس مناسب و در شأنی خریداری کند موفق نخواهد شد. برخی از بی حجابی های زنان و دختران، ناشی از لباس های تحمیلی مانتوسراهای سودجویی است که به فرهنگ بد لباسی و شهوترانی دامن می زنند.
9) بی توجهی خانواده ها
یکی از مهمترین نهادهای موثر در رشد، تربیت و رفتار آدمی نهاد خانواده است. اگر پدران و مادران بی توجه باشند نسبت به مسائل و معیارهای دینی و اخلاقی، از شر مفاسد، فرزندان شان در امان نمی باشند. از این رو خانواده مهمترین قسمت می باشد که باید در امر حجاب به دختران خود آموزش لازم را بدهد.
10) دوستی های نامطمئن
در حقیقت یکی از ریشه های بی حجابی، دوستی های نامطمئن معاشرت های آلوده و مشکوک، گرایش به فرهنگ غرب، شخصیت زدگی، انتخاب الگوهای نامطلوب، احساس پوچی، از درون تهی شدن، بی اعتمادی به فرهنگ خودی و فقر معنویت و نظایر آنها. دختران چون از نظر روحی، عاطفی و احساسی تر هستند از دریچه ی احساسات به دنیا و مسائل آن می نگرند به همین دلیل بیشتر در معرض خطر آسیب های اخلاقی و اجتماعی قرار دارند.
توجه. برای حمایت از سایت ما و ایجاد انگیزه برای سایت ما برای گذاشتن بیشتر تحقیقات و جواب سوالات کتاب ها بصورت رایگان برای شما ، بر روی لینک های زیر هر چند بار خواستید (بعد خواندن مطلب یا قبل از آن ) کلیک کنید :
فرمول های ریاضی ششم فرمولها و راهنمای ریاضی ششم ابتدایی
1-هرگاه چند نقطهی متمایز(جدا از هم)،بر روی یک خط راست باشند تعداد پاره خط ها از فرمول زیر به دست می آید.
2 ÷ (تعداد فاصله ها × تعداد نقطه ها ) = تعداد پاره خط هاA
توجه : تعداد فاصلهها همیشه یکی کمتر از تعداد نقطهها است.
2-هرگاه چند نقطهی متمایز،بر روی خط راست باشند،
تعداد نیم خطها از فرمول زیر،به دست می آید.
2 × تعداد نقطهها = تعداد نیم خطها
3-هرگاه چند نقطهی متمایز، برروی یک نیم خط باشند،تعداد نیم خطها مانند مثال زیر به دست میآید.
مثال: برروی یک نیم خط،هفت نقطهی متمایز وجود دارد چند نیم خط،در شکل وجود دارد؟ پس (8 = 1 + 7 ) نقطه داریم یعنی 8 نیم خط خواهیم داشت.
4- هرگاه چند نقطهی متمایز، برروی یک پاره خط باشند نیم خطی، درشکل وجود ندارد.
برش و قسمت: وقتی می خواهیم یک قطعه یا جسمی رشته مانند را به قسمت های مساوی ویا نامساوی تقسیم کنیم همیشه تعداد قسمتها یکی بیشتر از تعداد برشها است.
مثال: یک آهنگر , میله ای به طول 12 متر را به چهار قسمت تقسیم کرد او برای این کار چند برش زده است؟ برش 3 = 1 – 4 (قسمت)
مجموع و اختلاف:
هرگاه مجموع دو عدد و اختلاف آن دو عدد را به ما بدهند و آن دو عدد را از ما بخواهند، از دو راه زیر به دست میآید.
1-اگر مجموع واختلاف را از هم کم کرده،بر2 تقسیم کنیم عدد کوچکتر به دست میآید.
2- اگر مجموع واختلاف را با هم جمع کرده،بر2 تقسیم کنیم عدد بزرگتربه دست میآید.
تعداد یک رقم در یک مجموعهی اعداد متوالی
1-از عدد1 تا 99 از همهی رقمها 20 تا داریم به جز رقم(صفر)،که از آن 9 تا داریم.
2-از عدد 100تا 199 از همهی رقمها 20تا داریم به جز رقم(یک)،که از آن 120 تا داریم.
3- از عدد 200تا 299 از همهی رقمها 20تا داریم به جز رقم(دو)،که از آن 120 تا داریم و ...
تعداد اعداد در مجموعه اعداد طبیعی (از یک شروع میشود)
تعداد اعداد یک رقمی9 تا،اعداد دو رقمی 90تا،اعداد سه رقمی 900تا،اعداد چهاررقمی 9000 تاو... می باشد.
تعیین تعداد عددهای صحیح یک مجموعهی اعداد متوالی
1-اگر تعداداعداد،از عدد اولی تا عدد آخری مورد نظر باشد از فرمول زیر،استفاده میشود.
1 + (عدد اولی – عدد آخری) = تعداد اعداد
مثال: از عدد27 تا عدد 1027 چند عدد صحیح (عددی که کسری و اعشاری نباشد) وجود دارد؟ تعداد اعداد 1001 = 1+(27 – 1027 )
2-اگر تعداد اعداد،بین دو عدد اولی و آخری مورد نظر باشد از فرمول زیر،استفاده میشود. 1 – ( عدد اولی – عدد آخری) = تعداد اعداد
3- اگر تعداد اعداد زوج و یا فرد یک مجموعهی اعداد متوالی مورد نظر باشد از فرمولهای زیر استفاده میشود.
1+ 2÷(کوچکترین عدد زوج – بزرگترین عدد زوج) = تعداد اعداد زوج
1 + 2÷(کوچکترین عدد فرد – بزرگترین عدد فرد) = تعداد اعداد فرد
مثال: از عدد 45تا 158چند عدد زوج وچند عدد فرد وجود دارد؟ 57= 1 + 2 ÷ (46 – 158 ) = تعداد اعداد زوج
57 = 1 + 2 ÷ ( 45 – 157 )= تعداد اعداد فرد
مجموع اعداد صحیح متوالی
1-برای محاسبهی مجموع اعداد صحیح متوالی،از فرمول زیر استفاده میشود.
2 ÷ (تعداد اعداد × مجموع عدد اولی وعدد آخری ) = مجموع اعداد صحیح متوالی
مثال: محموع اعداد صحیح از 1 تا 100 را به دست آورید؟
5050 = 2 ÷ 100( × (100 + 1 )) مجموع اعداد
2- برای محاسبه مجموع اعداد صحیح فرد متوالی که از عدد(یک) شروع میشوندویا مجموع اعداد صحیح زوج متوالیکهازعدد(دو)شروع میشوند علاوه بر فرمول قبلی،میتوانیم از فرمول های زیر استفاده کنیم .
تعداد اعداد × تعداد اعداد = مجموع اعداد صحیح فرد متوالی
(1 + تعداد اعداد) × تعداد اعداد = مجموع اعداد صحیح زوج متوالی
مثال: مجموع اعداد صحیح زوج و مجموع اعداد صحیح فرد متوالی از 1 تا100 را به دست آورید؟
از 1 تا 100 ، 50تا فرد و 50 تا زوج هستند. 2500 = 50 × 50 = تعداد اعداد صحیح فرد متوالی
2550 = 51 × 50 = تعداد اعداد صحیح زوج متوالی
عدد وسطی :
هرگاه مجموع چند عدد صحیح متوالی (با فاصله های یکسان) را بدهند و آن اعداد را بخواهند ،مجموع آن اعداد را بر تعدادشان تقسیم کرده،عدد وسطی به دست میآید.
1- اگر تعداد اعدادفرد باشد مانندمثال زیر عمل،می کنیم.
مثال: مجموع 5 عدد صحیح متوالی 75 میباشدکوچکترین عدد را به دست آورید؟ عدد وسطی 15 = 5 ÷ 75 75 = 17 + 16 + 15 + 14 + ۱۳
۲ اگر تعداد اعداد زوج باشد مانند مثال زیر عمل می کنیم.
مثال: مجموع 6 عدد صحیح فرد متوالی 96 می باشد یزرگ ترین عدد را به دست آورید؟
عدد وسطی 16 = 6 ÷ 96
رقم یکان :
1- هرگاه چند عدد زوج را با هم جمع کنیم رقم یکان حاصل جمع،حتماً زوج خواهد شد.
2- هرگاه چند عدد فرد را با هم جمع کنیم رقم یکان حاصل جمع،ممکن است زوج باشد یا فرد.
اگر تعداد اعداد،فرد باشد رقم یکان حاصل جمع،فرد میشود و بلعکس 3-هرگاه عدد زوجی را هرچند بار در خودش ضرب کنیم رقم یکان حاصل ضرب،حتماً زوج خواهد بود.
کسر بین دو کسر :
برای نوشتن کسر بین دو کسر،کافی است صورتها را با هم و مخرجها را نیز را باهم جمع کرد
تقسیم کسرها:
تقسیم کسرها را به سه روش زیر، می توانیم انجام دهیم.
1- اگر مخرجها مساوی باشند از مخرجها صرف نظر کرده صورت کسر اول را بر صورت کسر دوم تقسیم میکنیم. اما اگر مخرجها مساوی نباشند مخرج مشترک گرفته و مخرجها را مساوی میکنیم سپس صورت کسر اول را بر صورت کسر دوم تقسیم میکنیم.
2- کسر اول را نوشته، علامت تقسیم را به ضرب تبدیل کرده و سپس کسر دوم را معکوس می کنیم و عمل ضرب را انجام می دهیم.
3- دور در دور و نزدیک در نزدیک: از این روش، فقط در مواقعی که لازم باشد استفاده می کنیم. نسبت و تناسب :
1- تناسب زمانی : در این نوع تناسب، زمان تغییری نمی کند. مثال : اگر 4 پیراهن روی طناب در مدت زمان یک ساعت خشک شوند 8 پیراهن در همان شرایط در همان یک ساعت خشک می شود.
2- تناسب مستقیم : اگر قیمت یک تخم مرغ 100 تومان باشد 5 تخم مرغ 500 تومان می شود یعنی با افزایش تعداد تخم مرغ ها، قیمت خرید تخم مرغ ها نیز به همان نسبت افزایش می یابد.
3 - تناسب معکوس : گاهی اوقات کمیت ها با هم نسبت عکس دارند یعنی هرچه یکی را زیاد کنیم به همان نسبت ، دیگری هم کم می شود. در این حالت می گوییم تناسب معکوس است.
مثلاً اگر2 کارگر، کاری را در مدّت 6 روز انجام می دهند ،4 کارگر، همان کار را در مدت 3 روز انجام می دهند.
زاویهی بین دو عقربهی ساعت شمار و دقیقه شمار:
برای محاسیه زاویهی بین دو عقربهی ساعت شمار و دقیقه شمار ، مقدار ساعت را در عدد 30 ضرب کرده، مقدار دقیقه را در عدد5/5 ضرب کرده، عدد کوچک تر را از عدد بزرگ تر کم می کنیم. در صورتی که جواب به دست آمده از 180 درجه بیشتر باشد آن را از 360 کم می کنیم.
مثال: زاویه ای که دو عقربه ی ساعت شمار و دقیقه شمار در ساعت 1:50 می سازند چند درجه است؟
مجموع زوایای داخلی چند ضلعی ها:
برای این که مجموع زاویه های داخلی هر چند ضلعی رامحاسبه کنیم ، تعداد ضلع ها را منهای 2 نموده ، در 180 ضرب می کنیم
. 180 × (2 – تعداد ضلع ها ) = مجموع زاویه های داخلی
مثال : مجموع زاویه های داخلی یک 5 ضلعی را به دست آورید؟
درجه 540 = 180× (2 – 5 )
تعداد قطرهای چندضلعی ها:
از تعداد ضلع ها، 3 تا کم کرده، جواب را در تعداد ضلع ها ضرب کرده و سپس جواب را بر 2 تقسیم می کنیم.
2÷ تعداد ضلع ها × ( 3 - تعداد ضلع ها ) = تعداد قطرها
از هر راس چند ضلعی به اندازهی (3- تعدا ضلع ها ) قطر می گذرد.
مثلا از یک راس چهار ضلعی ( 1= 3 – 4) یک قطر می گذرد.
مثال : یک شش ضلعی چند قطر دارد؟
تعداد قطرها 9= 2 ÷ 6 × ( 3 – 6 )
تعداد زاویه ها:
هرگاه در چند زاویه ی مجاور که دارای راس مشترک هستند ، بخواهیم تعداد زاویه ها را تعیین کنیم ، از فرمول زیر استفاده می کنیم.
2 ÷ (تعداد فاصله ها× تعداد نیم خط ها ) = تعداد زاویه ها
توجه : تعداد فاصله ها،از تعداد نیم خط ها یکی کم تر است.
ارتفاع وارد بر وتر:
برای محاسبه ارتفاع وارد بر وتر ، می توانیم از فرمول زیر استفاده کنیم.
وتر ÷ حاصل ضرب دو ضلع زاویهی قائمه= ارتفاع واردبر وتر
مثال : اگر دو ضلع زاویهی قائمه مثلث قائم الزاویهای 5 و 12 س باشدووتر آن 15 س باشد.طول ارتفاع وارد بر وتر آن چقدر است؟
فرمول محیط ومساحت اشکال هندسی ویژه ی ابتدائی
مساحت مـــربع = یـــک ضلع × خـــودش
محیــط مـــربــــع = یک ضلع × 4
مساحت مسـتطیـــــــل = طـول × عـرض
محیط مستطیل = ( طول + عرض) × 2
مساحت مثلث = ( قاعده × ارتــــــفاع ) ÷ 2
محیط مثلث = مجموع سه ضلع
محیط مثلث متساوی الاضلاع = یک ضلع × 3
مساحت ذوزنقه = نصف( قاعده بزرگ + قاعده کوچک ) × ارتفاع
محیط ذوزنقه = مجموع چهار ضلع
مساحت لوزی = ( قطر بزرگ × قطر کوچک ) ÷ 2
محیط لوزی = یک ضلع × 4
مساحت متوازی الاضلاع = قاعده × ارتفاع
محیط متوازی الاضلاع = مجموع دو ضلع متوالی × 2
مساحت دایره = عدد پی ( 3/14 ) × شعاع × شعاع
محیط دایره = عدد پی ( 3/14 ) × قطر
مساحت بیضی = (نصف قطر بزرگ × نصف قطر کوچک ) × 3/14
مساحت کره = 4 × 3/14 × شعاع
حجم کره = چهار سوم ×3/14 × شعاع به توان سه
حجم مکعب مستطیل = طـول × عـرض × ارتفاع
حجم مکعب مربع = قاعده × ارتفاع
حجم مکعب مربع=اندازه یک بعد بتوان3
حجم استوانه = مساحت قاعده × ارتفاع
حجم هرم = مساحت قاعده ی هرم × ارتفاع هرم× یک سوم
حجم مخروط = مساحت قاعده × یک سوم × ارتفاع
مساحت جانبی استوانه = محیط قاعده × ارتفاع
مساحت کل استوانه = سطح دو قاعده + مساحت جانبی
مساحت کل استوانه = مجموع دو قاعده + (ارتفاع × محیط قاعده)
مساحت جانبی منشور = مجموع مساحت سطوح جانبی
مساحت کل منشور = مجموع مساحت دو قاعده + مجموع مساحت سطوح جانبی
محیط چند ضلعی منتظم = یک ضلع × تعداد اضلاعش
1 – پاره خط فقط یک نقطه ی وسط دارد .
2 – برای کشیدن یک خط راست کافی است 2 نقطه از آن را داشته باشیم .
3 – نیم خط قسمتی از خط راست است که ابتدای آن مشخص و لی انتهای آن مشخص نباشد . فقط از یک طرف ادامه پیدا کند .
4 – پاره خط قسمتی از خط راست است که ابتدا و انتهای آن مشخص باشد و ما نتوانیم آن را ادامه دهیم .
5 – هر زاویه از دو نیم خط تشکیل شده است .
6 – به نقطه ی مشترک دو نیم خط در زاویه راس زاویه می گویند .
7 – برای خواندن و نوشتن زاویه حرف راس زاویه را در وسط می نویسند .
8 – زاویه به زاویه ی راست یا قائمه ، تند و باز تقسیم می شود .
9 – برای اندازه گیری زاویه ی راست یا قائمه از وسیله ای به نام نقاله استفاده می شود .
10 – زاویه ی تند از زاویه ی راست کوچکتر است .
11 – زاویه ی باز از زاویه ی راست بزرگتر است .
12 – نیم ساز نیم خطی است که از راس زاویه می گذرد و زاویه را به دو قسمت مساوی تقسیم می کند .
13 – دو خط که زاویه ی بین آن ها راست باشد ، دو خط عمود برهم نامیده می شود .
14 – هر مثلثی که یکی از زاویه های آن قائمه باشد مثلث قائم الزاویه نامیده می شود .
15 – به بزرگترین ضلع مثلث قائم الزاویه وتر گویند .
16 – هر چهار ضلعی که فقط دو ضلع موازی داشته باشد ذوزنقه نامیده می شود .
17 – فاصله ی دو خط موازی برابر است با فاصله ی یک نقطه از یک خط تا خط دیگر .
18 – عبارت هایی که درستی تقسیم را نشان می دهد عبارت های تقسیم نامیده می شوند . ( امتحان تقسیم )
19 – در تقسیم همیشه باقی مانده کوچکتر از مقسوم علیه است . این عبارت دوم تقسیم است .
20 – عبارت اول تقسیم ( خارج قسمت ضربدر مقسوم علیه به اضافه ی باقی مانده مساوی است با مقسوم .
21 – واحد اندازه گیری مایعات لیتر است مثل بنزین – نفت .
22 – به مستطیلی که ضلع های آن هم اندازه باشند مربع می گوییم .
23 – به هر لوزی که زاویه های آن قائمه باشند مربع می گوییم .
24 – اندازه ی دور هر شکل محیط آن شکل نامیده می شود .
25 – محیط مربع مساوی است با : اندازه ی یک ضلع ضربدر 4
26 – محیط لوزی برابر است با اندازه ی یک ضلع ضربدر 4
27 – محیط مثلث متساوی الاضلاع برابر است با : اندازه ی یک ضلع ضربدر 3
28 – برای اندازه گیری محیط مستطیل یا متوازی الاضلاع : اندازه ی دو ضلع متوالی را جمع می کنیم و بعد حاصل را دو برابر می کنیم .
28 – اعدادی بر 2 بخش پذیرند که رقم یکان آن ها زوج باشد یعنی 0 – 2 – 4 – 6 – یا 8 باشد .
29 – اعدادی بر 5 بخش پذیرند که رقم یکان آن ها 0 یا 5 باشد .
30 – اعدادی هم بر 2 هم بر5 بخش پذیرند که رقم یکان آن ها 0 باشد .
31 – اعدادی هم بر 2 هم بر5 و هم بر 10بخش پذیرند که رقم یکان آن ها 0 باشد .
32 – برای نوشتن کسرهای مساوی صورت و مخرج را در یک عدد واحد مثل 2 ضرب می کنیم .
33 – در ساده کردن کسرها باید صورت و مخرج را به یک عدد مساوی تقسیم کنیم .
34 – از دو کسر که دارای مخرج های مساوی است آن کسری بزرگتر است که صورتش بیشتر باشد .
35 – از دوکسر که دارای صورت های مساوی هستند آن کسری بزرگتر است که مخرش کمتر باشد .
36 – کسرهایی که صورت و مخرج مساوی دارند مساوی هستند با 1 .
37 – مساحت هر مستطیل برابر است با حاصل ضرب طول در عرض
38 – مساحت مربع برابر است با حاصل ضرب اندازه ی یک ضلع در خودش .
39 – مساحت هر متوازی الاضلاع برابر است با حاصل ضرب قاعده در ارتفاع آن .
40 – مساحت هر مثلث برابر است با قاعده ضربدر ارتفاع تقسیم بر 2 .
روشهاي ديگر نيزبراي ايجاد خلاقيت وجود دارند كه آنها فهرست وار اشاره ميشود:
استفاده از روش اكتشافي-استفاده از روش سيال سازي ذهن و ارائه نظرات بدون كنترل و باز خواست-استفاده از روش گردش علمي-استفاده از روش ارزشيابي گروهي-استفاده از فعاليتهاي مكمل و فوق برنامه كه باعث خلاقيت ميشود-گفتن و ارائه زندگي نامه و نحوه اكتشاف مخترعان بزرگ-توجه به تفاوتهاي فردي و آموزش و ارزشيابي بر اساس آن-توجه به سوالهاي غيرمعمول دانش آموزان-توجه به همه سطوح شناختي بلوم-استفاده از روش مباحثهاي-شويق رفتار خلاق باعث خلاقيت بيشتر است-اتكا نكردن به محتوي درسي كتب-توجه به هنرهاي تجسمي و ساير هنرهاي مدارس-ترويج تفكر نقادانه و نگاه انتقادي به مسائل
هر كدام از اين روشها به نوبه خود مهم و قابل تعمق هستند ولي به دليل محدوديت تعداد صفحات مقاله از توضيح آنها معذوريم.
راهكارهايي كه براي توسعه خلّاقيّت در مقطع ابتدايي توصيه ميشود.
1-روش فهرست مطابقه
فهرست مطابق شامل سؤالات متنوعي است كه براي برانگيختن قدرت تصور به كار ميروند و از ابتكارات شخصي به نام اوسبورن است.
سؤالات به گونهاي طراحي شدهاند كه فكر برانگيزند. اين تكنيك درموقعيتهاي متفاوت كلاس قابل استفاده است به ويژه زماني كه معلّمان احسّاس ميكند در كلاس حرفي براي گفتن ندارند ميتوان استفاده بسيار مفيدي كند و خلاقيت كودكان را نيز شكوفا كند سؤالات پيشنهادي اوسبورن به اين شرح هستند:
- استفادههاي ديگري از وسايل: مثال فرض كنيد 5 توپ داريم جز بازي چه استفادههاي ميتوانيم بكنيم.
- مشابهت: چه چيزي ديگر را ميشناسيم كه شبيه وان حمّام باشد
- تغيير: اگر خورشيد به زمين نزديك تر بودچه اتفاقي ميافتاد
- بزرگ نمايي: اگر صبح پس از بيدارشدن، قدتان دو متر افزايش يافته باشد چه اتفاقي ميافتاد.
- كوچك نمايي: اگر همه مردم 10 سانتيمتر قد داشتند چه اتفاقي ميافتاد.
- جانشين سازي: اگر دوچرخه ميتوانست در فضا حركت كند چه اتفاقي ميافتاد.
- تركيب دوباره: اگر به جاي روز، شب به مدرسه برويد چه تغييراتي اتفاق ميافتاد.
- وارونهكردن: از تركيب وسايل مثل يخچال، راديو وپنجره چه چيزهاي ميتوان اختراع كرد.
وقتي دانش آموز با چند تمرين اين فهرست آشنا شدند خود ميتوانند ماننند آنها را ابداع كنند و فهرست مطابقه به كودكان كمك ميكند كه موضوعي را كه روي آن كار ميكنند كاملاً تجزيه و تحليل كنند علاوه بر آن چنين تمريناتي، نيروي همبستگي انديشه را كه خود عامل مهمي در پرورش رفتار خلاق به حساب ميآيد. تقويت كنند. مارتين راسمن معتقد است تواناييهاي زيادي در دانش آموزان وجود دارند كه معلم فقط با انگيزههاي مثبتي در آنها بوجود بياورد و تا به جاي اينكه بگويند ما نميتوانيم بگويند چرا نتوانيم و معلم نيز بايد در هرفعاليتي به دانش آموزان بگويد كه بياييد شانس خود را امتحان كنيد. هيچگاه عقب نشيني نكنيد. زيرا عبور از اين مرزها يعني واردشدن به دنياي پر از رمز و راز«خلاقيت»
2-استفاده از روش حل مسأله در تدريس
حل مسأله فرايندي است براي كشف توالي و ترتيب صحيح راههايي كه به يك هدف يا يك را ه حل منتهي ميشود. در موقعيتي كه انسان با يك مسئله روبرو ميشود بايد بر موانع آن غلبه كند. عامل اصلي حل مسأله كاربرد تجربه قبلي فرد در رسيدن به راه حلي است كه پيش از آن براي انسان ناشناخته بوده است. دانشها ومهارتهاي گذشته پيش نياز حل مسألهاند.
راه حلهاي خلاقانه حل مسأله توسط دانش آموز:
- حل مسأله از طريق آموزش و خطا: ساده ترين وكم ارزش ترين راه حل مسأله اين طريق است. كه دانش آموز را بايد با يك مسأله مواجه كرد كه تا خود با امتحانكردن راه حلهاي مختلف راه حل درست را بيابد كه اين خلاقيت كمي دارد.
- حل مسأله از طريق بينش و شناخت: ميتوان عناصر و روابط يك مسأله را به دانش آموز شناساند تا خود راه حل آن را بيابد اين روش سطح بالاتري است.
- حل مسأله از طريق روش تحليلي: اين روش مخلوطي از دو روش بالاست. و احتمالاً اين همان روشي است كه دانشمندان در برخورد با مسأله در پيش ميگيرند.
- حل مسأله با روش ديويي: كه داراي پنج مرحله است: الف) مشخصكردن مسأله ب) حدس زدن علل مسأله پ) در نظر گرفتن راه حلهاي ممكن ت) انتخاب بهترين راه حل ج) نتيجه گيري. كه شاگرد بايد مستقلاً همه مراحل را با كمترين راهنمايي معلم طي كند.
3-پرورش تفكر واگرا راهي به سوي خلاقيت
تفكرواگرا نوعي تفكر كه مستلزم ابتكار و سيالي است كه الگوهاي موجود را در هم ميريزد و الگوهاي جديدي عرضه ميكند. اصطلاح تفكرواگرا از دهه 1960 و پس از تحقيقات اوليه ج – پ گيلفورد متداول شد كه اين اصطلاح رابطه بسيار نزديكي با عمل خلاق دارد.
گيلفورد تفكرواگرا را اينگونه تعريف ميكند: عبارتست از توانايي خلق رشتهاي از راه حلهاي ممكن براي مسأله است بويژه آن مسأئلي كه تنها يك جواب مستقيم ندارد.
در مقابل آن، گيلفورد نوع ديگري از تفكر را ارائه ميكند كه هم گرا ناميده ميشود در اين تفكر، نتيجه آن از قبل معلوم است يعني از هميشه يك جواب درست وجود دارد به نظر وي هر دو تفكر باعث ساخت ذهن ميشوند والي در تفكرواگرا خلاقيت بسيار زياد هست.
تشويق تفكرواگرا، با سوالات وگرا از جانب معلّمان
با توجه به توضيح بالا، نخست نكتهاي كه ملعمان بايد در نظر داشته باشند آن است كه موضوع تدريس آنها هر چه باشد، بايد فرصتهاي مناسب جهت تفكرواگرا در دانش آموزان ايجاد كنند و به آن حساس باشند برونذ يكي از رواشناسان استدلال ميكند كه گرايش ما در محدودة آموزش وپرورش آن است كه تنها پاسخهاي درست را پاداش دهيم و در مقابل پاسخهاي نادرست از شيوههاي تنبيهي استفاده كنيم اين روش خلاقيت را از بين ميبرد زيرا دانش آموز به خاطر ترس از تنبيه خطر نميكند و جوابهاي مبتكرانه نميدهد. پس معلم بايد آماده باشد كه در حال و هوايي عمل كند كه از اين كوشش حمايت شود..
گيلفورد مشخصات نفكرواگرا را سه مورد انعطاف پذيري يا نرمش، اصالت وسيالي مشخص كرده يعني معلمان اين سه اصل را بايد در كلاس پرورش دهند تا منجربه تفكرواگرا و در نتيجه خلاقيت شود.
گاداگر ميگويد نوع سؤالهايي كه معلّم از دانش آموزان ميپرسد بر نحوه تفكرآنها موثر است. بايد سؤال را طوري پرسيد كه دانش آموزان ديگر نتواند آن جوابهاي كليشهاي را بدهد بلكه به تفكروادار شود و راه حلهاي جديد و جوابهاي تازه را بيابد.
به اعتقاد گترلز تفكرواگرا فارغ از محرك است در حالي كه تفكر همگراه وابسته به محرك است يعني تفكرواگرا ممكن است كه با صورت سؤال يا جوابهاي عادي تناسب و وابستگي نداشته باشد.
به هر حال، حرفهاي ما به معني نفي تفكر همگرانيست ولي به اعتقاد همه دانشمندان، سوالات واگرا و به تبع آن تفكرواگرا موجب تقويت و رشد خلاقيت ميشود. پس بر ما معلمان لازم است كه نحوه سؤال پرسيدن از دانش آموزان را در مواقعي كه مناسب ميدانيم تغيير دهيم.
4-استفاده از روش بارش مغزي
معروفترين روش يادگيري تفكر خلاق، روش بارش مغري است. در اين روش معلم مسألهاي را به دانش آموزان كلاس ميدهد و از آنها ميخواهد كه هر راه حلي راجع به اين مسأله به ذهنشان ميرسد را بگويند. پيش از انكه همه دانش آموزان راه حلهاي يشان را بگويند معلم و دانش آموزان ديگر هيچ نظري نميدهند و پس از ارائه همه راه حلهاي نظر داده ميشود.
دي چكو وكرافورد(1974) درباره اثر بخشي روش بارش مغزي ميگويند ممكن است روش بارش مغزي راهي براي سنجش رفتارهاي ورودي باشد. همچنين روش بارش مغزي بيشتر ازساير روشها به راه حل ميانجامد و به ايجاد عقايد و انديشههاي خلاق منجر م شود
5-استفاده از بازي نمايشي
تعريف جامع و مانعي از بازي وجود ندارد ولي آنچه در اين ميان براي همه اهميت دارد اين است كه بازي يكي از مهمترين موضوعات تربيتي است كه متأسفانه در مدارس ما به آن توجه نشده است.
آلفرد آدلر روان شناس معروف ميگويد: هرگز نبايد به بازيها به عنوان روشي براي وقت كشي نگاه كرد. بازي احتمالاً نتيجهاي انگيزهاي است كه كودك را تشويق ميكند تا ظرفيتهاي خود را به كار گرفته و تمرين كند. البته طبق نظر پياژه بازي بايد داراي هدف باشد – اختياري باشد – دلپذير باشد-فاقد سازمان باشد – از قيد كشاكش و پرخاش آزاد باشد كودكان علاقه زيادي دارند كه با بزرگسالان بازي كنند، به خصوص هنگامي كه اين بزرگسالان در ميحطهاي پيش دبستاني مربي و در محيط مدرسه، معلم او باشد.
نقطه اوج اين تحول در بازيهاي نمايشي است كه خلاقيتهاي كودك نيز در حركات، نوشتهها و ژستها ساخته ميشود.
تحقيقات نشان داده كه بازي نمايشي فايدههاي زيادي دارند و فرصتهاي بسياري براي يادگيري ايجاد ميكند ومهمترين آن رشد خلاقيت، قدرت تخيل، انجام اعمال و ساختن چيزهايي براي گسترش بازي است.
بازي نمايشي شناخت پيچيدهاي است از سازماندهي و تركيب و توالي ارتباطات كودك از طريق بازيهاي، افقهاي وجود خود گسترش ميدهند و محدوديت خشك و سختي را كه خانواده و محيطهاي مختلف بر آنان تحميل ميكند را شكسته، خلاقيتهاي خود را ظاهر ميكنند. بازي نمايشي اغلب يك فعاليت خلق الساعه، غير سازمان يافته و آزاد است.
پس معلمان ميتوانند كودكان را به سمت بازيهاي نمايشي بكشند و خود فقط نقش راهنما را داشته باشند تا در طي اين بازيها، آنچه را كه ميخواهند در طي فعاليتهاي سخت و خشك كه خانواده و محيطهاي ديگر بر آنان تحميل ميكنند شكسته و خلاقيتها و تواناييهاي خود را ظاهر سازنداز مزاياي نمايش خلاقيت تحليل ادبي است، زيرا نمايش خلاق فرصتي را فراهم ميآورد تا دانش آموز با آمادهشدن به اجرا در آوردن و ارزيابيكردن خود نوعي خلاقيت را تجربه كرده و در خود ايجاد كنند.
6-شعر وموسيقي
سخن خيال انگيز كه موزون و مقفي باشد را شعر ميگويند. هر معلم و مربي خلاق ميتواند با خواندن اشعار مناسب و مربوط به جنبههاي مختلف زندگي، دامنه تجربيات كودكان را وسعت بخشد. از طريق شعر ميتوان حس كنجكاوي كودكان را تحريك كرد و آنها را شيفته و علاقمند به طبيعت و پديدههاي آنان كرد.
علاقه بچهها به موسيقي پيوندي با شعر دارد. كودكان نياز به فرصتي جهت ابراز اين علاقه دارند كه بتوانند خلاقيت خود را بروز دهند يكي از راههاي پاسخ به اين نياز ايجاد زمينه موسيقي همراه با خواندن شعر است و يا اين كه ايجاد فرصت جهت آواز خواندن است البته بايد بجهها را تشويق كنيم كه آهنگ و معني شعر را احساس كنند و خلاقانه با حركات بدن و صداها را انتخابي خود آنها را به نمايش بگذارند.
ايجاد چنين حالتهايي موجب بروز خلاقيتها ميشود و عزت نفس آنان كه زمينه خلاقيت است افزايش مييابد. البته در شعر بايد به تفاوتهاي فردي توجه كرد. راه آن اين است كه با گفتن يك موضوع يانشان دادن يك نقاشي زيبا و پخش يك آهنگ شاد احساس خود را با شعر بگويند. از طريق شعر حساسيت كودكان نسبت به مردم، مكانها و اشياء افزايش مييابد و با افزايش حساسيت كنجكاوي نيز بيشتر ميشود و با كنجكاوي بيشتر خلاقيت سرشار در جان دانش آموزان رخنه ميكند.
7-قصه گويي
بديهي است كه قديمي ترين شكل ادبيات است. هنوز هم معلمان زيادي هستند كه دركلاسها عل رغم انواع وسايل آموزشي بيشرفته از قصه گويي استفاده ميكنند. معلمي كه قصه گويي را خوب ميداند و با هنر و حركات چهره و اندامها و نغييرات صدا آن را بيان ميكند. گويي هديهاي است كه بين اوو شاگردانش تقسيم ميشود. و زمينه رشد و به وجود آمدن تصورات ذهني و پرورش قدرت تخيل كودكان را فراهم ميسازد. قصه گويي به عنوان يك هنر ارزشمند در امر زيبا شناسي و تعليم و تربيت مطرح است.
آموزگار كه قصه ميگويد ميداند كه اين هنر در بيشتر برنامه آموزشي دورة ابتدايي كاربرد واقعي و عملي دارد او با شيوة قصه گويي به مثابه روشي براي پيشبرد و غنايي آموزش و زيباشناسي به كودك آشنا است و از اهميتي كه اين هنر براي پيشرفت و گسترش خلاقيت در كودكان دارد آگاه است.
معلم قصه گوي خوب قادر است در كلاس خود غني ترين تجربههايي كه كودكان ميتوانند در زمينه آموزش زبان به دست ميآورند ارائه كنند اين كه كلمههاي زنده ميتوانند آفريننده جهاني باشند، مسائلي رامطرح و حل كنند و تصوراتي را خلق كنند. براي قصه گويي به عنوان يك بخش ضروري از برنامههاي آمورزشي زبان در مدرسه ابتدايي امتياز به حساب آيد.موفق باشید. ذکر منبع و نام نویسنده توصیه میشود.
امیر تیمور گورکانی یا تیمور لنگ (۸۰۷ -۷۷۱ ق / ۱۴۰۵- ۱۳۶۹ م./۷۴۸ - ۷۸۳هـ.ش) نخستین پادشاه گورکانی و موسس این سلسله که از ۷۷۱ تا ۸۰۷ هـ. ق.(۷۴۸ - ۷۸۳هـ.ش) در بیشتر ممالک آسیا با کمال قدرت و عظمت پادشاهی کرد. تیمور در زبان ازبکی به معنای «آهن» است و از او با القاب «امیر تیمور»، «تیمور لنگ»، «تیمور گورکان» و «صاحبقران» یاد شدهاست و اروپائیان به او «تامرلان» (Tamerlane) میگویند.
امیر تیمور پسر امیر تراغای، فرمانروای کش ترکستان بود. وی در۲۵ شعبان ۷۳۶ ه.ق (۷۱۴هـ.ش) در همان شهر کش بهدنیا آمد. طایفهاش از شا خه«تاتار» ترکستان بود ولی در آن زمان وابستگی به قوم مغول که چنگیزخان نام آورترین آن بود نوعی افتخار به حساب میآمد از این روی «امیر تیمور» تبارش را به «چنگیزخان» و قوم مغول میرساند.
به گفته ابن عربشاه تاریخنگار آنزمان، تیمور در زمان کودکی زخم برداشت و لنگ شد. بنابر روایات دیگر وی در سال ۷۶۴ ه.ق (۷۴۱هـ.ش) بنا به استمداد امیر سیستان به کمک او شتافت و در جنگ با مخالفینش زخمی شد ولی پایش بعد از بهبودی این زخم هم برای همیشه لنگید.
شهرت امیرتیمور از فتح خوارزم در سال ۷۸۱ هـ.ق (۷۵۸هـ.ش) آغاز شد. سال ۷۸۱ (۷۵۸هـ.ش) امیرتیمور خراسان را تسخیر نمود و سال ۷۸۴ (۷۶۱هـ.ش) گرگان، مازندران، سیستان و هرات را گشود و آل کرت رابه تصرف در آورد.
در سال ۸۰۰ تیمور سرزمین فارس، بخشی از عراق، لرستان و آذربایجان را گرفت و سلسلهٔ جلایریان را نیز منقرض کرد، بعد رو به خزر نهاد و اهالی برخی از شهرهای آن را به قتل رساند. در سال ۷۹۵ بعد از انقراض مظفریان متوجه آسیای کوچک شد، در سال ۸۰۰ (۷۷۶هـ.ش) هند را فتح و دهلی را به تصرف در آورد. با عثمانیان نیز جنگها کرد و در سال ۸۰۴ (۷۸۰هـ.ش) بایزید عثمانی را به اسارت در آورد. تیمور در سال ۸۰۷ (۷۸۳هـ.ش) به سمرقند پایتخت خویش برگشت، عزم تسخیر چین را نمود ولی اجل مهلتش نداد و در سال ۸۰۷ (۷۸۳هـ.ش) در سن ۷۱ سالگی در گدشت.
یکی از شگفتانگیزترین ویژگیهای تیمور، فتوحات او در سنین بالاست. تیمور از ابتدای جوانی، هیچ نقش جدی و مهمی در تاریخ تحولات منطقه خود نداشت. گویی تنها نظارهگر حوادث بودهاست و منتظر. بسیاری رخدادها در منطقه بوجود آمد اما او هیچ واکنشی نشان نداد. بهویژه شواهد بسیار زیادی وجود دارد که به دقت به تحولات داخلی ایران مینگریست و مواظب اختلافات موجود میان شاهان و سردستگان ایرانی و مغول بود. او منتظر فرصت مناسب بود و به دقت برنامههایش را تنظیم کرده بود. تنها در سنین حدود پنجاه سالگی است که ناگاه این چشمه خروشان به جوشش در میآید و بخش بزرگی از دنیای آن زمان را فتح میکند و به خاک و خون میکشد.
تیمور در خانوادهای از قبایل ترک در فرارود (ماوراءالنهر) و در شهر « کش » - از توابع سمرقند در ترکستان (آسیای مرکزی و ازبکستان فعلی)- در ۷۳۶ ق / ۱۳۳۵ م دیده به جهان گشود و خیلی زود در سوارکاری و تیر اندازی مهارت یافت. پدرش تراغای، از جنگجویان ایل برلاس بود که طایفهاش در این نواحی از قدرت و نفوذ محلی برخوردار بودند. در ۷۶۱ ق / ۱۳۶۰ م، فردی به نام تغلق تیمور، از نوادگان جغتای، از ترکستان به ماوراءالنهر لشکر کشید. حاجی برلاس که دفاع از شهر کش - بعدها شهر سبز خوانده شد - را در مقابل این مهاجم دشوار یافت، دفاع از ولایت را به پسر تراغای - تیمور گورکان - سپرد. تیمور که در چنین آشوبی قدم به صحنه حوادث گذاشت در آن هنگام ۲۵ سال داشت. تیمور توانست با زیرکی و سیاست، از همان آغاز کار، و با اظهار طاعت نسبت به مهاجمان، شهر کش را از قتل و غارت نجات دهد. سپس با امیر حسین - نواده قزغن در کابل - بنای دوستی گذاشت و بالاخره خواهر او - اولجای ترکان - را به عقد ازدواج خود درآورد.
تیمور به سبب همین خویشاوندی، در خانواده امیر حسین به «گورکان» - داماد - مشهور شد. با این حال، دوستی تیمور با امیر حسین دیری نپایید و با مرگ اولجای ترکان، جنگ بین این دو امیر اجتناب ناپذیر شد. در آخرین نبرد، قلعه هندوان نزدیک بلخ، به محاصره سپاه تیمور درآمد و امیر حسین مغلوب و مقتول شد. با این پیروزی تیمور در بلخ به فرمانروایی مستقل رسید(رمضان ۷۷۱ ق/آوریل ۱۳۷۰ م) و خود را صاحبقران خواند. چهار تن از زنان امیر حسین را نیز به ازدواج خود درآورد و باقی را به سرداران بخشید. پس از آن به ماوراءالنهر رفت و سمرقند را پایتخت خویش ساخت.
تیمور در جنگ با والی سیستان نیز چند زخم برداشت، دو انگشت دست راستش قطع شد و پای راستش چنان صدمه دید که تا پایان عمر میلنگید و به این دلیل به «تیمور لنگ» شهرت یافت. بعد از قدرت یافتنش و یا شاید در زمان جانشینانش، نسب او را به سردار و خویشاوند نزدیک - و شاید افسانهای- چنگیز خان مغول میرساندند. این بدان جهت بود که میخواستند خود را جانشینان چنگیز قلمداد کنند.
تیمور که در عین سلحشوری و بیباکی، فردی هوشیار و فرصت طلب بود، توانست به زودی با شکست امیر حسین از نوادگان قزغن در کابل که مدعی منصب اجدادی خود بود، بلخ را تسخیر به این ترتیب و حکومت مستقلی را تشکیل دهد «رمضان ۷۷۱ ق/ آوریل ۱۳۷۰ م» او سپس خود را «صاحبقران» خواند. پس از آن تیمور طی پنج سال از ۷۷۲ تا ۷۷۷ ق/ ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۵ م، سه بار به خوارزم و پنج بار به قلمرو خانان جَثَه در آن سوی سیحون لشکر کشید. با این وجود فتح خوارزم ده سال پس از آغاز سلطنتش ممکن شد و عاقبت آنجا را ویران کرد.
تیمور دشت قفچاق و مغولستان را فتح نمود و در سال ۷۸۳ هجری فرزند ده ساله خود، میرانشاه، را با سپاهی، مامور تسخیر خراسان کرد و خود نیز به آنها پیوست. تیمور نیشابور و هرات را تصرف کرد و در هرات از سرهای مردم منارهها ساخت. سپس مازندران را که تا سال ۷۵۰ هجری در تصرف ملوک باوند بود، تسخیر کرد.
حمله پنج ساله وی بین سالهای ۷۹۴ تا ۷۹۸ صورت گرفت و پس از آن حکومت هر شهر را به یکی از فرزندان یا خویشاوندان خود سپرد. سپس مسکو را فتح کرد و عازم هندوستان شد. در سال ۸۰۱ آنجا را تصرف کرد و صد هزار نفر را به قتل رساند. پس از تقسیم شهرها و نواحی تصرف شده، به سمرقند بازگشت.
لشگرکشی وی به ایروان از سال ۸۰۲ تا ۸۰۷ هجری طول کشید که آن را یورش هفت ساله مینامند. در سال ۸۰۳ با عثمانیان جنگید و چندین شهر را گرفت. در همین هنگام سفیرهایی به مصر فرستاد، ولی چون نتیجه نگرفت، مصمم شد به مصر حمله کند، و در طول این لشکرکشی، حلب، دمشق و بغداد را نیز تصرف نمود. در سال ۸۰۴ بایزید سلطان عثمانی را مغلوب و اسیر کرد. بعد از آن قصد فتح چین کرد و عازم آنجا شد. او با سپاهیانش تا کنار رود سیحون نیز رفت ولی در اُترار شهری در ساحل شرقی این رود بیمار شد و در رمضان سال ۸۰۷ / فوریه ۱۴۰۵ میلادی، در ۷۱ سالگی درگذشت.
تیمور در مقبرهای به سال ۱۴۰۵ میلادی دفن شد که خودش قبلا دستور داده بود به صورت یک ساختمان مجلل بسازند و مادر او بی بی خانم در آن دفن شده بود و بعداً عده دیگری از خاندان تیموری نیز در آن دفن شدند. وقتی تیمور در آن مدفون شد، این مکان به گور امیر معروف شد. که اکنون در سمرقند است.
تیمور پس از ۳۶ سال سلطنت و بر جا گذاشتن قلمروی گسترده از وی ۳۱ پسر، نوه، نبیره و نبیره زاده باقی ماند تیمور از ۷۷۸ ق / ۱۳۷۷م تا هنگام مرگش در ۸۰۷ ق / ۱۴۰۵ م، به مدت ۲۹ سال، جهانی را با تهاجمات و یورشهای مکرر خود و با خشونتی وصف ناپذیر، در هم کوبید و بنیان تیموریان ایران و به واسطه ظهیرالدین محمد بابر، از نوادگانش، سلسله گورکانیان هند یا امپراتوری مغولی هند را گذاشت که بالافاصله پس از مرگش، انحطاط و زوال و تجزیه آن آغاز شد. بدین ترتیب فتوحات تیمور که به قیمت خونریزیهای دهشتبار و ویرانیهای بسیار به دست آمد، دیری نپایید. قلمرو تیمور با ظهور دو طایفه ترکمان - قراقویونلو و آق قویونلو - تجزیه و بعدها توسط دولت صفوی یکپارچه و متمرکز شد. هر چند سرنوشت گورکانیان در هند بسیار متفاوت بود.
تیمور بسیار خشن بود و موارد بسیار زیادی از قتلعام و خشونتهایش آورده شدهاست. اما تیمور علاوه بر آن، بسیاری از هنرمندان و دانشمندان شهرهای فتح شده را به پایتخت خود یعنی سمرقند میآورد. افراد زیادی از نقاشان برجسته و استادان معماری، فقها و نظائر آن وجود دارد که توسط تیمور به سمرقند آورده شد. این موارد نقش فراوانی در تحولات بزرگ هنری و فرهنگی در عصر پس از تیمور داشت.
تیمور با اینکه مردی خونریز و بیرحم بود، ولی دوستدار دانش و هنر بود و به عالمان و هنرمندان احترام بسیار میگذاشت و حتی هنگام قتلعام یک شهر دستور میداد که از کشتن دانشمندان و فقیهان و هنرمندان خودداری کنند. وی با حافظ و خواجه علی سیاهپوش صفوی ملاقات دوستانهای داشتهاست و به درخواست خواجه علی، قبایل ترک بسیاری را که از آسیای کوچک اسیر کرده بود، آزاد کرد که این قبایل بعداً قزلباشان را تشکیل دادند.
او طی سه حمله همه ایران را تسخیر کرد. ادوارد براون در تاریخ ادبیات خود وقتی از دوره تیموریان صحبت میکند از اعمال سبعانه او چند فقره را ذکر کرد که از آن جملهاست: «قتل عام مردم سیستان در ۷۸۵ ه ۱۳۸۳ م که در آن واقعه دو هزار نفر را زنده زنده درون جرز دیوار گذاشتند؛ در دهلی صد هزار اسیر هندی را سربرید ۸۰۱ ه دسامبر ۱۳۹۸؛ او چهار هزار نفر ارمنی را نیز زنده به گور کرد در ۸۰۳ ه ۱۴۰۰ م؛ همچنین بر پا کردن بیست کله مناره در همان سال نزدیک حلب و دمشق؛ و همینطور قتل عام مردم اصفهان در ۷۸۹ ه اوت ۱۳۸۷و مانند اینها که اندکی از بسیار حوادث خونینی است که در آن بیاعتنایی تیمور به جان ادمیان را میتوان دید.»
تمام مورخین و سفرنامهنویسان، هارولد لمب و کلاویخو و سایرین در این نکته هم نظر هستند که تیمور همه جا را غارت میکرد تا بتواند سمرقند را چون یک شهر رویایی بسازد. گفته میشود ثروت امیرتیمور از طلا و نقره و سنگهای قیمتی و جواهرات، آن قدر زیاد بود که میتوانستند سطح زمین را با سکه طلا فرش کنند و هر روز هزار مثقال طلا خرج آشپزخانه و شربت خانه خصوصی او بود. بیرحمتر از این مرد در جهان یافت نمیشد و اگر مقابل چشم او صد هزار مرد و زن و کودک را سر میبریدند کوچکترین تاثیری در او نمیکرد. او چون میخواست در یک جامعه اسلامی مورد توجه مردم و علما و دراویش قرار گیرد، خیلی به دینداری تظاهر میکرد. اما در خفا شراب میخورد.
تیمور بهرسم ایلیاتی درون چادر و یا اگر هم در قصر سلطنتی بود روی زمین غذا میخورد. چون از نسل صحراگردان آسیای مرکزی بود غذای او اغلب کباب گوشت کره اسب بود. او برای ساختن سمرقند و قصرها و مساجد آن از تمام شهرهای ایران هنرمندان و صنعتگران را به آنجا برد. وقتی میخواست شهر زادگاه خویش کش را تجدید بنا کند، دو تن از معماران به او قول داده بودند که در موقع معینی ساختمانی را تمام خواهند کرد اما موفق نشدند، تیمور آن دو را گردن زد. در اداره کشور و انتصاب فرماندهان ویژگیهایی داشت که خوی وحشیگری او را نمایان میساخت. کسی را به فرماندهی سپاه انتخاب میکرد که از نظر منش و شخصیت سنگدلتر، بدخوتر و بیرحمتر و فرومایه تر باشد.
در سخن گفتن از لغات فارسی، ترکی و مغولی استفاده میکرد. به مجرد اینکه درباره کسی قضاوت میکرد که اگر بمیرد بهتر است، ملازمان او در کشتن آن فرد بیچاره اقدام میکردند. در ۱۹۴۱ همزمان با حمله هیتلر به شوروی که نزد روسها به جنگ میهنی مشهور شد، خاورشناسان شوروی قبر تیمور را شکافتند تا بتوانند از روی شکل جمجمهاش مجسمه او را بسازند. بعد از ۵۷۵ سال اسکلت او سالم بود و پای چپش کوتاه تر از پای راستش بود و روی جمجمهاش هنوز مقداری از ریش او که حنایی رنگ بود وجود داشت.
از مورخین دوره تیموری شرف الدین علی یزدی صاحب ظفرنامه در نوشتن تاریخ تیمور چاپلوسی را به حداکثر رسانید با تمام چاپلوسیهایی که از تیمور کرده نتوانستهاست که قتلعامها و کلهمنارههای امیرتیمور را ناگفته بگذارد و آن قدر حیا و ملاحظه نداشته که او را از طرف خداوند موید و منصور هم میشمارد. ولی حقایق را سرجان ملکم در کتاب تاریخ ایران این گونه میگوید: با هفتصد هزار نفر لشکر که او را میپرستیدند، اعتنایی به خیالات سایر طبقات مردم نداشت. مقصود او بلندی نام و فتح بلاد بود و به جهت تحصیل اسباب این دو مطلب پروا نداشت که ملکی با خاک یکسان شود یا خلقی با تیغ بی جان شود. او جبار و متکبر و ظالم بود. حیات و عافیت جمیع افراد بشر را در مقابل ترقی و استیفای خواهش خود به پر کاهی نمیسنجید. وقتی که لرستان را در ۱۳۸۵ م ۷۸۷ ه ق فتح کرد مبارزینی را که در خرم آباد و بروجرد در برابر او مقاومت کرده بودند زنده از پرتگاههای بلند به درون درهها پرتاب کرد.
در اين بين اما مهمترين حمله تيمور را مى توان حمله به ايران دانست. اگرچه ايران در اين زمان هويت متحد گذشته خود را نداشت. تيمور ابتدا با غلبه بر رقباى خود، ماوراءالنهر و خوارزم را گرفت. تيمور حمله بزرگ خود را در ۱۳۸۰ ابتدا عليه خراسان بزرگ صورت داد. او شهر هرات را به طور كاملاً ناگهانى تسخير كرد و قندهار و كابل پس از آن مجبور به اطاعت شدند. اما در فتح كلات نادرى ناموفق ماند، به طورى كه پس از ۱۴ بار حمله اين منطقه فتح ناشده ماند. دليل اين امر نيز ارتفاعات بلند قلاع و محصور بودن آن در بين كوه هاى سر به فلك كشيده بود.
تيمور پس از اين قصد سيستان كرد و در ۱۳۸۳ ميلادى على رغم مقاومت سرسختانه مردم آن نواحى، كليه قلاع آن نواحى را فتح كرد و به تلافى مقاومت مردم، دستور قتل عام داد.
حمله به شمال و مركز ايران
در ۱۳۸۴ پس از فتح مازندران بهطرف رى و سلطانيه جلو رفت و در ۱۳۸۶ آذربايجان را اشغال كرده و از ارس گذشت. (۱۳۸۷)
پس از آن حملات اصلى خود را معطوف اصفهان و شيراز كرد. اصفهان به دليل مقاومت شديد با فرمان قتل عام روبرو شد و گفته مى شود ۷۰ هزار نفر از دم تيغ گذشتند اما شيراز به دليل باز كردن دروازه شهر سالم ماند. تيمور پس از اين غرب ايران را نيز تسخير كرده و به تكريت لشكر كشيد.
تيمور اگرچه ادعا مى كرد كه از حملات خود هدف مذهبى دارد و خود را مسلمان مى دانست اما بيشتر حملات خود را متوجه مسلمانان از جمله ايران كرد. حمله تيمور به ايران چند اثر مهم داشت:
۱-اتحاد ايران را صد سال به عقب انداخت و خرابى هاى ناشى از حملات اين مرد نيز آبادانى را دوباره از كشور ما دور كرد.
۲-پيروزى سريع تيمور بر سراسر ايران به او كمك كرد كه خود را سريع به غرب آسيا و شرق اروپا و جنوب روسيه برساند و بر مسائل نظامى و جغرافياى سياسى اين كشور ها تأثير گذارد و هند را نيز به راحتى فتح كند.
۳-اثر مهم تيمور به تاريخ دنيا را مى توان در مجموع تضعيف دولتهاى شرقى دانست در حقيقت تيمور با انهدام دولتهاى ايران، عثمانى، هند، مماليك و خوارزم زمينه را براى قدرت گرفتن قدرتهاى غربى آماده كرد بى ترديد ۲۵۰ سال يكه تازى مغولان بر ايران و شرق مهمترين دليل عقب افتادگى شرق از تحولات «جهانى بود كه از قرن ۱۷ سرعت قابل توجهى يافته بود.»
نبرد ۳۵: نبرد انقوره
در تاريخ كمتر پيش مى آيد كه ۲ قدرت نظامى هر دو در اوج، به هم برسند. معمولاً يك قدرت در حال اوج گيرى دولتهاى كهنسال بر سر راه را درهم مى كوبد و به پيش مى رود اما نبرد تيمور و بايزيد اول استثناى تاريخ است دو قدرت بزرگ كه هر دو در حال اوجگيرى بودند به هم مى رسند و لاجرم يكى از آنها بايد با دنياى فاتحان خداحافظى كند.
عثمانى ها از نيمه قرن ۱۴ ميلادى در آسياى صغير قدرت گرفته بودند اما از زمان بايزيد اول بود كه آنها ناگهان تبديل به قدرت مطلقه جنوب اروپا شدند. اين مرد قدرتمند عثمانى، در ۱۳۷۱ در نبردى سرنوشت ساز بلغارها را شكست داد و نيروهاى سر سخت صرب را نيز در كوزوو در هم كوبيد. وى سپس در طى چند لشكر كشى موفق ۷ امير نشين آناتولى را شكست داد و بوسنى و والاكى را از آن خود كرد. در اين زمان وى در بين اروپاييها به ايلدرم يا صاعقه معروف شد چرا كه بر دشمن صاعقه وار مى تاخت و سرعت سيرش خيره كننده بود.
بايزيد اكنون براى فتح پايتخت افسانه اى بيزانس (قسطنطنيه) مانعى را در پيش روى نداشت.
تيمور در ادامه فتوحات افسانه اى اش اكنون ناگزير از تصادم با عثمانى ها بود. وى در ۱۴۰۱ سيواس را تسخير كرد و سپس بايزيد را به قتل رساند آنگونه كه در تاريخ مذكور است بين دو سلطان نامه هاى تندى رد و بدل مى شود و تيمور مصمم مى شود كه بايزيد را شكست دهد.
در ۱۴۰۲ سپاه ۶۰ هزار نفرى بايزيد به انتظار نيروهاى تيمور مى نشيند اما گويا نفرات تيمور بيشتر بوده اند. نبردى مرگبار بين طرفين در مى گيرد تيمور كه تاكنون اكثراً با نيروها و ارتشهاى سست روبرو شده بود براى اولين بار به زحمت مى افتد پس از آنكه نيروهاى تازه نفس ينى چرى متعلق به ارتش عثمانى وارد عرصه نبرد مى شود قلب لشكر تيمور از جا كنده مى شود اما سلطان بى رحم مغول به ازاى هر واحدى كه بايزيد وارد كارزار مى كند ۲ واحد ذخيره را به ميدان مىآورد و در نهايت على رغم پايدارى سپاه ينى چرى، تلف شدن دو سوم ارتش عثمانى سبب فروپاشى آنها مى شود.
تقدير چنين بود كه تيمور در هيچ جبهه اى بازنده نباشد اما اين سلطان بى رحم دستور مى دهد كه بايزيد را در قفس كنند.
پيروزى بر عثمانى ها سبب فتح كل آسياى صغير به دست تيمور مى شود.
نبرد انقوره از جمله نبردهاى ممتاز جهان بوده كه على رغم ارزش نظامى داراى اهميت سياسى نيز بوده است.
اول آنكه قدرت عثمانى و فتح قسطنطنيه را ۵۰سال به عقب مى اندازد و اين امر مهم به عهده سلطان محمد فاتح در ۱۴۵۳ مى افتد.
دوم آنكه به اروپا كه در آن زمان كاملاً در برابر عثمانى ها آسيب پذير بود فرصت تنفس مى دهد گفته مى شود ناظران اسپانيايى با حساسيت زياد ارتش تيمور را همراهى مى كردند تا نابودى دشمن اروپا (بايزيد) را به چشم خود ببيند. و يا آنكه هنرى پادشاه انگليس براى تيمور پيام تبريك مى فرستد.
تنها عثمانيان يك شانس بزرگ دارند و آن اينكه جانشينان تيمور «بى لياقت» بودند و در نتيجه به سرعت آناتولى از دست آنها مى رود.
تیمور فاتح بسیار خوبی بود. یعنی تقریبا هیچگاه در دوره فتوحاتش شکست نمیخورد. همه جهان پیرامونش را فتح کرد. چنانچه شهر مسکو، با وجود فاصله بسیار طولانی با منطقه ایران و ماوراءالنهر، بازهم از هجوم او در امان نماند. هند و بخشهایی از سوریه و مناطق شرقی ترکیه فعلی، فاصلههایی بسیار طولانی هستند. تدارکات برای یک لشگرکشی اهمیتی بسیار زیاد دارد و حتی چنانچه بدرستی برنامه ریزی نشود، بعد از هجوم اولیه، در اثر محاصره شدن، لشگر حمله کننده نابود خواهد شد. اما هیچ یک از این موارد از حملهها و تصرفات تیمور گزارش نشده و این قدرت برنامهریزی نظامی بسیار زیاد و درخشانی را میطلبد. اما تقریبا هیچ یک از مناطق فتح شده، در اختیار و تصرف جانشینانش باقی نمیماند. امپراتوری او، بهسرعت و پس از مرگ او فرو میپاشد و تنها بهمنطقه خراسان محدود میگردد. البته خراسان بزرگ یعنی تمامی ماوراءالنهر و حتی بخش بزرگی از افغانستان فعلی و تمامی خراسان امروزی و بخشی از سیستان.
شیوه تیمور در سرکوبی حاکمان مناطق بر تسلیم و ابقا استوار بود. حاکمی که تسلیم میشد، به عنوان حاکم دست نشانده در منصب خویش ابقا میگردید و اگر سرکشی میکرد، بشدت سرکوب و تنبیه میشد؛ مثلاً، امیرولی، که بر حکومت گرگان و استرآباد ابقا شده بود، هنگامی که سرکشی کرد تیمور به آن نواحی لشکر کشید و او را سرکوب کرد.
این جهانگیری و نه جهانداری، بسیار ما را به تأمل فرا میخواند که چه عواملی سبب میشود تا یک سلسله براستی شکل بگیرد و باقی بماند و کدامین عوامل در عملکرد تیمور نبودهاست و چنین شدهاست. توانایی بسیار در فتح کردن و عدم توانایی بازماندگان در ادامه آن، به همین شکل در نادرشاه نیز مشاهده میشود و جای بررسی بیشتر و کاملتر دارد.
از پسران وی، عمرشیخ و جهانگیر در زمان حیات تیمور درگذشتند و میرانشاه و شاهرخ نیز چون مورد توجه پدر نبودند، برای جانشینی انتخاب نشدند و تیمور، پیرمحمد جهانگیر را که در آن زمان والی کابل بود، به جانشینی خود برگزید. سیاست تیمور در اداره شهرهای تسخیر شده، واگذاری حکومت هر ولایت به یکی از اعضای خاندانش یا حکامِ محلیِ مورد اعتماد و قرار گرفتن خودش در رأسهمه امور بود. با اعلام خبر مرگ تیمور، این امیرزادگان و مدعیانِ سلطنت، بر سر جانشینی او به کشمکش پرداختند و به این ترتیب اندکی بعد از مرگش، منازعات طولانی خانوادگی و درونی بین بازماندگانش آغاز شد.
بر خلاف چنگیز که پسرانش بلافاصله بعد از او، با ولیعهدی که او برگزیده بود کنار آمدند و با حفظ اتحاد، از فروپاشی امپراتوری جلوگیری کردند، بازماندگان تیمور به درگیری با هم پرداختند. بازماندگان تیمور که بیشتر از نوادگانش بودند، پس از مرگش به مخالفت با یکدیگر پرداختند و قلمرو وسیعی را که او با وجود آن همه جنگ و شقاوت به هم پیوند داده بود، تجزیه نمودند.
در آغاز، همراهان تیمور مرگ «صاحبقران» (لقبی که تیمور به خود داده بود(را پنهان داشتند و به علاوه طرح حمله به چین را بی آن که لغو نمایند، متوقف کردند. همچنین چون نوه تیمور که بنا به وصیتش جانشین او میشد یعنی پیرمحمد فرزند میرزا جهانگیردر آن هنگام دور از پایتخت و در حدود غزنین بود، موقتا، شخص دیگری را به نیابت از او جانشین تیمور نمودند. این شخص خلیل سلطان، پسر میرانشاه ( پسر دیگر تیمور ) بود و در آن هنگام با لشگر تیمور همراه و حاضر شده بود. البته این اقدام هم فایدهای نبخشید و به زودی با مخالفت بازماندگان مواجه شد. به تدریج این اختلافات طولانی شد و دامنه پیدا کرد. چنان که در اندک مدتی، این توطئهها و تحریکات، میراث عظیم تیمور را به حکومتهای مستقل و متخاصم تبدیل کرد.
سامانه خرید و امن این
سایت از همهلحاظ مطمئن می باشد . یکی از
مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می
توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت
بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم
اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه 09159886819 در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما فرستاده می شود .
آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی
سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس
مطالب پربازديد
متن شعار برای تبلیغات شورای دانش اموزی تحقیق درباره اهن زنگ نزن انشا در مورد 22 بهمن