تحقیق دانشجویی - 447

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره نقش تشويق و تنبيه در زندگی انسانها

بازديد: 733

تحقیق درباره نقش تشويق و تنبيه در زندگی انسانها

 

تشويق

هرچند از مقوله‏هايى چون «تشويق‏» و «تنبيه‏»، در مباحث تربيتى‏گفتگو مى‏شود، ولى از آنجا كه «رفتار تشويق‏آميز»، يكى از شيوه‏هاى نيك‏در معاشرت و برخورد با ديگران است، مورد بحث قرار مى‏گيرد.

انسان و نياز به «تشويق‏»

اغلب يا همه افراد، به لحاظ برخوردارى از غريزه «حب نفس‏»،دوست دارند كه مورد توجه و عنايت قرار بگيرند. توجه به اين نياز، درحدى كه به افراط كشيده نشود و آثار سوء نداشته باشد، عاملى درجهت تغيير رفتار يا ايجاد «انگيزه عمل‏» در انسانهاست.

وقتى كسى را مورد تشويق قرار مى‏دهيم و به خاطر داشتن صفتى‏يا انجام كارى مى‏ستاييم، در واقع حس «خود دوستى‏» او را ارضاءكرده‏ايم. اين هم، جاذبه و محبت مى‏آفريند، هم، نيت و انگيزه پديدمى‏آورد يا تقويت مى‏كند.

همچنان كه از لفظ تشويق نيز برمى‏آيد، به معناى «بر سر شوق‏آوردن‏»و «راغب‏ساختن‏» در ماهيت تشويق نهفته است. اين كار، نيازمند شناخت‏ما از روحيات و خصلتهاى روانى اشخاص به معناى عام، و ازويژگيهاى روحى فرد مورد تشويق به طور خاص است. در تشويق،بايد از لفظ، شيوه و برخوردى استفاده كرد كه در درون شخص، شوق ونيت و علاقه ايجاد كند و اين محرك درونى، او را به تلاش بيرونى واداركند، نه اينكه صرفا يك «تحريك بيرونى‏» باشد.

بعضى خصلت «تشويق ديگران‏» را ندارند و به دليل خودخواهى،غرور، حسد يا هر عامل ديگر، هرگز زبان به ستايش و تمجيد ازخوبيهاى ديگران نمى‏گشايند و گفتن يك كلمه تشويق‏آميز، برايشان‏بسيار سنگين است، هرچند خودشان پيوسته دوستدار آنند كه موردتشويق ديگران قرار بگيرند.

برخى هم به گونه‏اى تربيت‏شده‏اند كه براحتى زبان به تعريف ازديگران و خوبيهايشان مى‏گشايند و نه تنها تشويق خوبان برايشان‏سنگين نيست، بلكه از اين كار، لذت هم مى‏برند. و ... چقدر تفاوت‏ميان اين دو گونه افراد است!

داشتن زبان و لحن تشويق‏آميز، موهبتى خدايى است. نشان كمال‏روحى و همت‏بلند و علاقه به بالندگى و رشد انسانهاست. تشويق، درنيكان و نيكوكاران، زمينه بيشتر براى «عمل صالح‏» پديد مى‏آورد ونسبت‏به بدان و بديها، اثر غير مستقيم بازدارندگى دارد. اگر درجامعه‏اى ميان نيك و بد فرقى گذاشته نشود و به شايستگان فرزانه وفداكار و فرومايگان تبهكار به يك چشم نگاه كنند، اين عامل سقوط‏اخلاقى و ارزشى جامعه است; صالحان مايوس و دلسرد مى‏شوند وفاسدان جرات و گستاخى مى‏يابند. اين مضمون كلام حضرت على(ع)است كه در عهدنامه‏اى كه به مالك‏اشتر نخعى نوشت، او را به اين‏ارزشگذارى و بهادادن به نيكان صالح فرمان داد:

«لا يكونن المحسن و المسيئ عندك بمنزلة سواء، فان فى ذلك تزهيدا لاهل‏الاحسان فى الاحسان و تدريب لاهل الاسائة‏»;.

اى مالك ... هرگز «نيكوكار» و «بدكار» نزد تو يكسان و در يك‏جايگاه نباشند، چرا كه در اين كار، بى‏رغبتى نيكوكاران در امرنيكوكارى است، و ورزيدگى و شوق بدكاران براى بدى است.

تفاوت‏گذاشتن ميان نيك و بد در نوع برخورد و احترام و توجه، نه‏تنها با «عدالت‏» منافاتى ندارد، بلكه سوق‏دادن جامعه به سوى‏صلاحيتهاست و ارج‏نهادن به نيكها و نيكان است. اين تفاوت رفتاربه‏خاطر تفاوت عمل ديگران، هم در محيط خانه و ميان فرزندان قابل‏عمل است، هم در محيط درسى و ميان دانش‏آموزان و دانشجويان. هم‏نسبت‏به كارمندان، سربازان، خدمتگزاران و اقشار مختلف ديگر.

تناسب تشويق و عمل

هم در بحث تنبيه و توبيخ، هم در مقوله ستايش و تشويق، بايدتناسب ميان «عمل‏» و «ميزان تشويق‏» مراعات شود، تا اثر مطلوب راببخشد. بدون اين تناسب، يا افراط مى‏شود يا تفريط، و هر دو زيانباراست. البته هر يك از اين زياده‏روى يا كوتاهى در تشويق و ستايش هم‏ريشه‏ها و عللى دارد.

على(ع) مى‏فرمايد:

«الثناء باكثر من الاستحقاق ملق و التقصير عن الاستحقاق عى او حسد»..

ستايش بيش از حد استحقاق و شايستگى، تملق و چاپلوسى‏است. و كم گذاشتن و كوتاهى از حد استحقاق، ناتوانى يا حسادت‏است.

اين سخن، ضمن تاكيد بر همان «تناسب‏»، دو جنبه افراط و تفريطرا در اين مساله يادآور مى‏شود و به ريشه آن هم اشاره دارد. زياده‏روى‏در مدح، يا از جهالت و نشناختن قدر و ارزش كارها و اشياء سرچشمه‏مى‏گيرد، يا نشانه روحيه چاپلوسى و نوكرصفتى و حقارت نفس و روح‏است. حضرت امير(ع) در سخنى ديگر مى‏فرمايد:

«اكبر الحمق الاغراق فى المدح و الذم‏»;.

بزرگترين نادانى، زياده‏روى در ستايش يا بدگويى است.

هرچند سخن از تشويق است، ولى مدح و ستايش نيز، يكى ازجلوه‏هاى تشويق و روشهاى رغبت‏آفرينى در افراد به شمار مى‏آيد.

از آنجا كه تشويق، براى انگيزش به كار نيك است، اگر كمتر از«ارزش كار» و «فضيلت صفات‏» باشد، موجب كم‏اهميت جلوه يافتن آن‏كار و صفت مى‏گردد. مثلا اگر يك دانش‏آموز، پس از يك سال تلاش‏پيگير در امر تحصيل و داشتن معدل «بيست‏»، فقط با يك «بارك‏الله‏» و«احسنت‏» تشويق شود، روحيه خود را از دست مى‏دهد، يا اگر در برابرفداكارى عظيم و ايثار چشمگير يك انسان وارسته، تنها به ستايش‏مختصرى اكتفا شود، حق او ادا نشده است. برعكس، اگر در برابر كارنيك كوچكى عظيمترين تشويقها به عمل آيد، مثلا در يك جلسه و دريك مسابقه حضورى براى كسى كه يك پرسش عادى را فى‏المجلس‏جواب داده، يك «سفر حج‏» جايزه بدهند، اين نيز بدآموزى دارد، هم‏ارزش آن جايزه لوث مى‏شود، هم براى آنان كه با تلاش بيشتر،شايستگيهاى والاترى را از نظر علمى و عملى دارند ولى مورد تشويق‏قرار نمى‏گيرند، دلسرد و مايوس مى‏كند.

روشهاى تشويق

اينكه هر كس را چگونه مى‏توان بر سر شوق آورد و از كار شايسته‏او تجليل و تقدير كرد، در شرايط مختلف و نسبت‏به افراد مختلف‏متفاوت است. يكى را با لفظ محبت‏آميز و كلمات تحسين‏كننده‏مى‏توان تشويق كرد، يكى را با تحويل‏گرفتن و برخورد احترام‏آميز،يكى را با پول و جايزه، يكى را با مطرح ساختن و نام‏آوردن. يكى باكتاب و هديه‏هاى فرهنگى تشويق مى‏شود، يكى با لوازم مصرفى وخانگى، يكى هم با خوراك و اطعام. در همين زمينه هم مراعات تناسب‏ميان «نوع تشويق‏» با «فرد مورد تشويق‏»، مهم است. به اين خاطر، آنان كه به‏مناسبتهاى مختلف به افراد، هديه و جايزه مى‏دهند، يا مى‏خواهند افرادشايسته را مورد تشويق و تقدير قرار دهند، به اين ريزه‏كاريها بايدتوجه كنند.

گاهى يك «لوح تقدير» و متن زيبا و آراسته و قاب‏شده، كه قيمت‏مادى چندانى هم ندارد، براى كسى بسيار نفيس و ارزشمند وشوق‏انگيزتر از آن است كه مثلا صدهزار تومان پول نقد به او داده شود.البته گاهى هم برعكس است، چون لوح تقدير براى كسى نان و آب‏نمى‏شود ولى «وجه نقد» را مى‏تواند در پرداخت قرض و قسط يا تامين‏نيازهاى زندگى به كار بندد.

حتى اگر تشويقهاى مادى و لوازم مصرفى باشد، باز اين نكته كه به‏چه كسى، چه چيزى هديه شود، مهم است. طرف به تناسب شغل، سن،شرايط زندگى و ويژگيهاى شخصى، گاهى از يك پتو، يا ضبطصوت،دوره ترتيل قرآن، آلبوم عكس، لباس و كفش ورزشى، سفر عمره وسوريه، اردوى تفريحى، كتاب، مدال و ... خوشش مى‏آيد و برايش‏ارزش دارد.

در مورد كتاب هم، حتى نوع كتاب به تناسب مخاطب موردتشويق بايد گزينش شود. به بعضى بايد قرآن و صحيفه سجاديه داد، به‏بعضى رساله احكام، به بعضى اخلاق و تربيت، به بعضى كتاب طباخى‏و آشپزى، به بعضى كتابهاى علمى و فنى، به بعضى فرهنگ لغت، به‏بعضى دوره‏اى تفسير، به بعضى كتاب قصه و رمان، به بعضى ديوان‏شعر، به بعضى مجموعه‏اى نفيس از نقاشى يا خط و ... مى‏بينيم كه هركس از نوعى كتاب كه مورد علاقه يا نياز او است، بيشتر لذت مى‏برد وآن هديه، بيشتر براى او نقش تشويقى دارد.

حضرت على(ع) در نهج‏البلاغه نسبت‏به نوع رفتار با فرماندهان‏نظامى و سران سپاه و ارتش، به مالك‏اشتر توصيه مى‏كند كه آنان را براساس ميزان مواسات و خدمت و تلاش، مورد احترام و تقدير قرار بده‏و براى آنكه در امر مبارزه با دشمن و جهاد، «يكدل‏» باشند، زندگى آنان‏را تامين كن و خواسته‏هايشان را برآور. آنگاه مى‏فرمايد:

«و واصل فى حسن الثناء عليهم و تعديد ما ابلى ذوو البلاء منهم، فان كثرة‏الذكر لحسن افعالهم تهز الشجاع و تحرض الناكل‏»;.

پيوسته ستايش نيك نسبت‏به آنان داشته باش و رنجها و بلاها وآزمونهاى آنان را برشمار، چرا كه ياد كردن بسيار از كارهاى نيك آنان،شجاع را به شور و جنبش وا مى‏دارد و سست و بى‏حال را هم به حركت‏مى‏كشاند.

امام امت(ره) از اين شيوه تشويقى چه در آغاز پيروزى انقلاب وچه در طول سالهاى دفاع مقدس استفاده مى‏كرد. در آغاز انقلاب كه‏عده‏اى طرح «انحلال ارتش‏» را مطرح مى‏كردند، امام از فداكاريها وهمدليهاى آنان با ملت‏ستايش كرد و آنان را به صحنه انقلاب كشيد، ودر سالهاى حماسه نيز، زبان و بيان و قلم تشويق‏آميز حضرت‏امام(قدس سره) نسبت‏به رزمندگان و ارتش و سپاه، نقش عمده درحماسه‏آفرينى و خطشكنى و شهادت‏طلبى و پيروزيهاى ماندگار وپرافتخار داشت.

پس نوع تشويق و تقدير از نظاميان، كارمندان، محصلان، كارگران،كوچكها، بزرگها، خانمهاى خانه‏دار، پزشكان و پرستاران و ... بايد فرق‏كند و متناسب با خود آنان باشد و نشان‏دهنده ارج‏گذارى به كار خاص‏آنان باشد. «تشويق به نحوى بايد باشد كه تشويق‏شونده، احساس كند ديگران به‏ارزش كار او پى برده‏اند و از كارى كه او كرده، خوشحال و سپاسگزارند.».

البته نبايد تشويق، ايجاد «غرور» كند. ظرفيت افراد را هم نسبت‏به‏تشويق بايد سنجيد. گاهى بچه‏ها به خاطر تشويق، لوس و بى‏ادب وپرتوقع مى‏شوند. گاهى بزرگترها به خاطر نداشتن ظرفيت لازم براى‏تقدير، خود را مى‏بازند و متكبر و بى‏اعتنا مى‏شوند يا از رشد و پويايى‏مى‏مانند. به اين عوارض منفى هم، بايد توجه داشت. به فرموده‏حضرت امير(ع): «كم من مغرور بحسن القول فيه‏»;چه بسا كسانى كه‏با سخن نيك ديگران در باره آنان، مغرور مى‏شوند.

 

 

 

شرايط تشويق

در يك كار تشويقى، بايد نكاتى مورد توجه قرار گيرد كه به‏«اثربخشى‏» تشويق، كمك مى‏كند و بدون آنها، يا از اثر مى‏افتد، يا اثرمنفى به بار مى‏آورد. برخى از اين نكات، از اين قرار است:

1- تشويق، همراه با درك و تشخيص و كشف استعدادهاى رشدطرف مقابل باشد.

2- ارزش عمل نيك و خصلت‏شايسته، شناخته شود و به فردمورد تشويق هم شناسانده شود.

3- تشويق، «رشوه‏» به حساب نيايد و «حق و حساب‏»، تلقى نشود.

4- به اندازه و بجا باشد و از حد معمول و متناسب و متعارف،تجاوز نكند، تا خاصيت‏خود را از دست ندهد.

5- همراه و توام با عمل فرد باشد، چون فاصله زياد بين تشويق وكار نيك، آن را از ارزش و اثر مى‏اندازد و نقش شوق‏آورى آن از بين‏مى‏رود. در حديث است كه: مزد كارگر را، پيش از آنكه عرقش خشك‏شود بپردازيد.

6- تشويق، همراه با توجيه و تبيين باشد و فرد بداند كه چرا و به‏خاطر چه كارى مورد تشويق قرار گرفته است. اين مساله در توبيخ وتنبيه هم هست. همچنان كه مجازات، بدون آنكه طرف بداند چرا تنبيه‏مى‏شود، عامل بازدارنده نيست، تشويق بدون توجيه و تبيين هم اثرانگيزه‏آفرينى و تحريكى به كار خير ندارد.

7- تشويق، با عمل خوب، تناسب داشته باشد، نه مبالغه‏آميز، نه‏كمتر از حد مطلوب. تشويق، مثل مصرف دارو براى بهبود يك بيمارى‏است. مصرف بيش از حد يا كمتر از مقدار توصيه‏شده، اثر درمانى‏ندارد، بلكه گاهى هم زيانبار است.

گاهى مى‏توان با تشويق انسانهاى شايسته، راهى براى جلوگيرى‏از فساد فاسدان يافت. اين تاثير غير مستقيم تشويق است. پيامبران‏الهى، هم «مبشر» بودند، هم «منذر». ولى گاهى كار بشارت و تشويق،كارسازتر از تهديد و تنبيه و توبيخ است.

حضرت على(ع) مى‏فرمايد: با پاداش‏دادن و تشويق نيكوكار،شخص بدكار و فاسد را از بدى و فساد باز داريد: «ازجر المسيئ بثواب‏المحسن.».

«تشويق نسل جوان، در زرورق پيچيدن و باد زدن و هندوانه زير بغل آن دادن‏نيست. تشويق واقعى عبارت است از درك و كشف استعدادهاى فرزندان و ايجادفرصت و محيط مساعد براى تجلى و شكوفايى آن ... محيط تشويق‏آميز، عبارت‏است از پيوند دادن آموزش و پرورش به زندگى اجتماعى، آگاه ساختن نسل جوان‏از مسؤوليتهاى خويش و دادن فرصت مناسب براى ايفاى اين مسؤوليتها.».

به اميد آنكه با بهره‏گيرى از تشويق (بيش از توبيخ و سرزنش)،زمينه‏هاى مناسبترى براى رشد فضايل اخلاقى در جامعه و خانواده ودر رفتار و اخلاق افراد پديد آوريم.

چگونه مى‏توانكودكى را كه بر اثر فقر دزدى مى‏كند هدايت كرد؟كودك دورغ‏گو را چگونه؟

مهم‏ترين روش‏ها در تربيت كودك تشويق وتنبيه و آگاهى بخشى به اوست البته هر كدامبايد در جاى خود و به اندازه لازم مورد استفاده قرار گيرد علاوه بر اين مراقبت‏هاىمحيطى و كنترل اطرافيان نيز مى‏تواند موءثر باشد.

 

تنبيه

وقتى سخن از«تنبيه‏» به ميان مى‏آيد، در اكثر ذهن‏ها، «انضباط‏» متبلور مى‏شود و در نتيجه‏برخى تنبيه را با انضباط و اطاعت كوركورانه مترادف مى‏دانند. بعضى افراد معتقدندكه انضباط در سايه اطاعت كوركورانه به دست مى‏آيد و منضبط كسى است كه بدون اظهارنظرى، دستور مافوق خود را اجرا نمايد. كسانى كه اين گونه فكر مى‏كنند، چند فرض‏را قبول كرده‏اند كه:

1- مافوق هيچ وقت اشتباه نمى‏كند و دستورهاى او هميشه با صلاح و صواب همراه است.

بنابراين، زيردستان بدون چون و چرا بايد از وى اطاعت كنند;

2- افرادى كه تحت‏سرپرستى يك نفر قرار دارند، معمولا از لحاظ فهم و درك ضعيفند، روى اين اصل، صلاح‏و صرفه ايشان در اين است كه دستورهاى سرپرست را بدون اين كه درباره آنها بحث‏كنند، به اجرا درآورند;

3- اطاعت كوركورانه، پيشرفت و نتيجه كار را بهتر مى‏سازدو امور را تحت نظم و قاعده معين درمى‏آورد.

متاسفانه اين فرض‏ها را بسيارى از والدين و مربيان پذيرفته‏اند و فكر مى‏كنندكه اگر كودك از آنها اطاعت محض كند، خوشبخت‏خواهد شد و بنابراين، زمانى كه كودك‏از دستور آنان سرپيچى مى‏كند، او را تنبيه مى‏كنند تا طبق نظر آنها رفتار كند.

اين گروه معتقدند: ترس از تنبيه، كودك را به اجراى وظايف معين وامى‏دارد ومانع از اين مى‏شود كه او به انجام كارى كه مخالف مقررات است، مبادرت ورزد.

تنبيه اثر فورى دارد و كودك را از ادامه تخلف باز مى‏دارد.

چنين والدين و مربيانى غافلند كه اطاعت و انضباطى كه از راه تنبيه حاصل شود،موجب اضمحلال و نابودى حس ابتكار كودك مى‏گردد. نيروى كنجكاوى ديگر رشد نمى‏يابد.

اين گونه كودكان چون به سن بلوغ و رشد رسند يا از هيچ مقامى اطاعت نمى‏كنند وراه عصيان در پيش مى‏گيرند، و يا آن كه مطيع همه مى‏شوند و براى فرمانبردارى و توسرى خوردن آمادگى پيدا مى‏كنند. كودكى كه از ترس والدين و مربيان خود دست از كارناصواب مى‏كشد، در بزرگسالى نيز بدون اين كه خود متوجه باشد، فقط موقعى دست ازكار ناصواب برخواهد داشت كه از تنبيه بالاترى بترسد و يا او را واقعا تنبيه كنند.

در صورتى كه اصل واقعى تربيت اقتضا مى‏كند كه آدمى عمل خلاف را نه از ترس تنبيه،بلكه به صرف خلاف بودن آن مرتكب نشود و تنها براى اين كه وجدانش از ارتكاب به‏گناه مبرا باشد، از انجام آن سر باز زند. 

بسيارى از والدين و مربيانى كه تنبيه را تجويز مى‏كنند، معمولا افراد خودخواهى‏هستند و به سبب عدم اجراى فرمان آنها و برخوردن به حيثيتشان به تنبيه كودكان‏خود اقدام مى‏كنند و به اين ترتيب خشم خود را فرو مى‏نشانند.

يكى ديگر از اثرهاى منفى تنبيه اين است كه كودكان از روش تنبيهى والدين خودتقليد مى‏كنند. كودكى كه سيلى خورده يا به پشت او زده‏اند، به هنگامى كه مى‏كوشدتا در مورد ديگران اعمال قدرت كند، مى‏آموزد كه پرخاشگرى خود را به همين نحوابراز كند. در يك بررسى از تضادهاى بين كودك و بزرگسال به كودكان پيش دبستانى‏نوار ويديويى نشان دادند و از آنان سوال شد كه اگر به جاى والدين مى‏بودند، چه‏احساسى مى‏داشتند؟

روش‏هايى كه پيشنهاد كردند، شبيه به همان روش‏هايى بود كه والدين خودشان درهمان موقعيت‏به كار مى‏بردند. 

وقتى كه والدين فرزندان خود را تنبيه مى‏كنند در واقع به آنان مى‏آموزند كه درآينده چگونه والدينى باشند. بعضى محققان معتقدند كه به همين طريق بدرفتارى باكودك از نسلى به نسل ديگر منتقل مى‏شود. بسيارى از والدين كه فرزندان خود را كتك‏مى‏زنند. خودشان در كودكى اذيت و آزار ديده‏اند. هم چنين تنبيه باعث مى‏شود كه‏كودك از كسى كه تنبيه مى‏كند، بپرهيزد. و بسيار مشاهده مى‏شود كه كودك هيچ علاقه‏اى‏به والدين و محيط خانه ندارد و هميشه از محيط خانه گريزان است. اين گريز ازخانه باعث مى‏شود با افرادى كه تربيت درستى ندارند، بيشتر نشست و برخاست كند وبه بزهكارى و انحراف سوق پيدا نمايد.

تنبيه موقعيت اجتماعى فرد را متزلزل مى‏كند; روى همين، كودك براى حفظ موقعيت‏اجتماعى خويشتن، از اقدام به كارى كه سبب اجراى تنبيه درباره وى شود، خوددارى‏مى‏نمايد. با اين كه تنبيه اثر فورى دارد و ممكن است كودك را از ادامه تخلف بازدارد، با اين حال، اثر تنبيه كم است و ارزش تربيتى ندارد. تنبيه خود به خود فردرا متوجه زشتى و عيب كار خويشتن نمى‏سازد. شخصيت او را مضمحل مى‏كند و غالبازيان‏هاى فراوانى در بر دارد; مثلا تنبيه بدنى ممكن است‏سبب نقص اعضاى بدن شود وتنبيه روانى نيز آثار سويى در شخصيت فرد باقى مى‏گذارد. اثر تنبيه موقتى است;يعنى در وقت معين، شخص را از انجام كارى باز مى‏دارد، ولى همان طور كه گفته شد،فرد را متوجه نتايج وخيم كار نمى‏كند و به محض اين كه ترس از تنبيه از ميان رفت،دوباره به انجام آن مبادرت مى‏ورزد.

اسكينر، روان‏شناس معروف بعد از تحقيقات فراوانى كه در زمينه تشويق و تنبيه‏انجام داد، چنين نتيجه گيرى كرد كه:

تنبيه در دراز مدت بى‏تاثير است. چنين به نظر مى‏رسد كه تنبيه صرفا رفتار اورا پس مى‏زند و زمانى كه ديگر تهديد تنبيه وجود نداشته باشد، نرخ پاسخ به ميزان‏اولش باز مى‏گردد. بنابراين، گرچه تنبيه اغلب خيلى موثر به نظر مى‏رسد، در واقع‏تنها اثرى ناپايدار بر جاى مى‏گذارد. دلايل ديگر اسكينر عليه تنبيه به قرار زيرند:

1- تنبيه آثار جانبى هيجانى نامطلوب به بار مى‏آورد. ارگانيسمى كه تنبيه‏مى‏شود، مى‏ترسد و اين ترس به محرك‏هاى مختلفى كه هنگام تنبيه شدن او حضور دارند،تعميم مى‏يابد.

2- تنبيه به ارگانيسم نشان مى‏دهد كه چه كار نكند، نه اين كه چه كار بكند. درقياس با تقويت، تنبيه عملا هيچ گونه اطلاعاتى در اختيار ارگانيسم نمى‏گذارد.

تقويت نشان مى‏دهد كه رفتارى كه در موقعيت انجام گرفته، موثر بوده است.

بنابراين، به يادگيرى بيش‏ترى نياز نيست.

تنبيه غالبا اين آگاهى را به ارگانيسم مى‏دهد كه پاسخ تنبيه شده در ايجادتقويت موثر نيست و او به يادگيرى بيش‏ترى نياز دارد تا به پاسخى كه كارساز است،منجر شود.

3- تنبيه صدمه زدن به ديگران را توجيه مى‏كند. اين البته در پرورش كودكان‏بيشتر صادق است. وقتى كه كودكان تنبيه مى‏شوند، تنها چيزى كه مى‏آموزند، اين است‏كه در بعضى موقعيت‏ها صدمه زدن به ديگران جايز است.

4- كودك با قرار گرفتن در موقعيتى كه بتواند در آن رفتار قبلا تنبيه شده خودرا انجام دهد، بدون اين كه براى آن تنبيه شود، ممكن است وادار به انجام آن‏رفتار شود. بنابراين، در غياب عوامل تنبيه كننده، ممكن است كودكان فحش بدهند، شيشه بشكنند، با بزرگ‏ترها بى‏ادبانه رفتار كنند، به بچه‏هاى كوچك‏تر آزار برسانندو... . اين كودكان آموخته‏اند كه در حضور عوامل تنبيه‏كننده اين رفتارها را واپس‏بزنند، اما دلايلى نمى‏بينند كه در غياب عوامل تنبيه كننده اين رفتارها را انجام‏ندهند.

5- تنبيه، در شخص تنبيه شده نسبت‏به عامل تنبيه كننده و ديگران پرخاشگرى‏ايجاد مى‏كند، و اين پرخاشگرى ممكن است موجب مشكلات ديگرى بشود; براى نمونه،موسسات كيفرى جامعه كه تنبيه را وسيله اصلى كنترل به كار مى‏برند، مملو از افرادبسيار پرخاشگر هستند و مادام كه تنبيه يا تهديد تنبيه براى كنترل رفتار آنان به‏كار مى‏رود، هم چنان پرخاشگر باقى خواهند ماند.

6- تنبيه، اغلب يك پاسخ نامطلوب را جانشين پاسخ نامطلوب ديگرى مى‏سازد.

براى نمونه كودكى كه به سبب ريخت و پاش چيزها تنبيه مى‏شود، يك بچه گريه كن ازآب در مى‏آيد. بى‏ترديد، تنبيه شديد، بلافاصله ميل به انجام عمل تنبيه شده را كاهش‏مى‏دهد. شكى نيست كه اين نتيجه مسبب استفاده فراوان از تنبيه است. ما به طورغريزى به كسى كه رفتارش ما را مى‏آزارد، حمله مى‏كنيم، شايد نه به صورت فيزيكى،بلكه با انتقاد، عدم تاييد، سرزنش يا تمسخر، صرف نظر از اين كه تمايل به انجام‏چنين عملى جنبه ارثى دارد يا نه، مسلما نتيجه كار تقويت كننده است و همين امررايج‏بودن آن را تبيين مى‏كند.

اما در دراز مدت تنبيه، عملا رفتار تنبيه شده را از خزانه رفتار حذف نمى‏كند وتوفيق موقتى آن در ازاى بهاى گزاف كاهش دادن كارآمدى كلى و خوشوقتى گروه تمام‏مى‏شود. 

اين روان شناس محقق، تقويت كننده‏ها را جانشين تنبيه مى‏كند. تقويت كننده‏ها به‏وجود يا عدم هر محركى كه موجب افزايش وقوع پاسخ گردد، گفته مى‏شود. تقويت‏كننده‏ها دو نوع هستند.

مثبت و منفى. در تقويت مثبت وجود محرك موجب افزايش تكرار پاسخ مى‏شود.

اما در تقويت منفى عدم حضور يا فقدان محرك موجب تقويت مى‏گردد. وقتى كه والدين‏فرزندشان را به دليل اين كه به كودكى كوچك‏تر از خودش كمك كرده، تشويق مى‏كنند،يا به دليل هر نمره 20 كه در مدرسه گرفته به او مقدارى پول مى‏دهند و يا وقتى كه‏اجازه مى‏دهند به دليل اين كه كارى را به انجام رسانيده شب كمى ديرتر از معمول‏بخوابد، در واقع تقويت مثبت‏به كار برده‏اند. تقويت كننده‏ها ممكن است اجتماعى(تشويق محبت) يا غير اجتماعى(چيزهاى ملموس، امتيازات خاص) باشند. تاثيرات‏تقويت‏هاى اجتماعى; مانند تشويق تا حدودى بستگى به رابطه كودك با بزرگسال دارد.

معمولا تشويق از طرف والدينى كه رابطه گرم و پذيرايى با كودك دارند، موثرتر ازتشويق از طرف والدينى است كه سرد و بى‏اعتنا هستند. البته گاهى تشويق از طرف‏والدينى كه سرد و بى‏اعتنا هستند، ممكن است‏براى كودك اهميت‏خاصى داشته باشد،چون به ندرت پيش مى‏آيد. تاثير تقويت‏كننده‏ها در عين حال بستگى دارد به اين كه‏كودك در مورد آن تقويت كننده‏ها چه نگرشى دارد و آنها را چگونه تعبير و تفسيرمى‏كند. 

معمولا والدين به طور غير عمدى رفتار كودك خود را تقويت مى‏كنند. يك مورد معمول‏تقويت غير عمدى اين است كه به كودكان به هنگامى كه رفتار نادرستى از آنان‏سرمى‏زند، بى‏توجه باشد. با اين بى‏توجهى، پاداشى را كه كودك شما مى‏توانست‏به‏احتمال زياد از آن برخوردار شود، از او دريغ مى‏شود. به طور حتم كودكان در كانون‏توجه والدين نشو و نما مى‏كنند و محروم ساختن آنها حتى براى زمانى كوتاه مى‏توانداثر فورى بر جاى گذارد. شيوه ناديده انگارى، به ويژه وقتى موثر است كه كودك شماقصد داشته باشد شما را تحريك كرده يا به كلى غافلگير كند.

اگر ماهرانه بكوشيد به سر و صدا يا حرف‏هاى زيادى و بى‏سابقه او ترتيب اثرندهيد، حتما جلو حركات او را مى‏گيريد.

وقتى كه از عمل خود برگشت، حتما از وى به پاس اين تغيير رفتار تعريف كنيد.

وقتى به كودك خود بى‏محلى مى‏كنيد، ثابت راى باشيد. اگر دانه‏اى شكلات خواست واحساس كرديد در اين وقت نبايد بخورد، تنها يك بار به او بگوييد «حالا وقت‏شيرينى نيست‏» بعد چشم از او برداريد، به طورى كه اصلا نگاهتان به نگاه اوبرخورد نكند و برخلاف تقاضاى او ساكت‏بمانيد.

منظور از اين عمل آن است كه حتى حاضر نيستيد به هيچ وجه به او رو نشان دهيد.

اگر به رويش لبخند بزنيد، به طور ضمنى به اين معنى است كه علنا وادارش خواهيدكرد تا پافشارى كند و اين پافشارى مطمئنا حاكى از آن است كه دل شما را به دست‏خواهد آورد.

كودك شما ممكن است اكنون همه تلاش خود را براى جلب توجه شما به كار گيرد، ازجمله در اتاق بدود، روى تخت‏بيفتد، يا روى فرش غلت‏بزند. برخى از كودكان وقتى‏مورد بى‏توجهى قرار مى‏گيرند، سرسختانه در پى آنند تا با پدر خود تماس جسمانى‏پيدا كنند. كودك شما ممكن است از سر و شانه‏يتان بالا رود، به لباستان بياويزد،يا به پايتان بپيچد. اين جاست كه شايد دلتان نرم شود، به ويژه وقتى كه او را باچهره‏اى ناراحت‏ببينيد. اما، اعمال او را به كل ناديده بگيريد. وقتى از حقه‏بازى‏دست‏برداشت، آن وقت‏به او توجه نشان دهيد. اگر به فعاليت مورد قبولى مشغول شد واز درخواست‏خود براى شكلات دست‏برداشت، او را تشويق كنيد. 

والدينى كه تسليم گريه‏ها يا خواسته‏هاى غير منطقى كودك خود شوند، نه تنهارفتار خلاف كودك را از بين نخواهند برد، بلكه همان رفتارى كه قصد از ميان‏بردنشان را داشتند، تقويت مى‏كنند.

بنابراين، ما مى‏توانيم به جاى تنبيه از تقويت‏كننده‏هاى مثبت و منفى استفاده‏كنيم و كودكمان را به رفتار درست وادار نماييم، هرچند اين روش در آغاز وقت‏گيربه نظر مى‏رسد، ولى زمانى كه شما چندين بار در مقابل رفتار ناخوشايند آنهامقاومت كنيد، آنان ياد خواهند گرفت كه رفتارهايى كه شما به آن بى‏توجه هستيد،سريع ترك كنند. حتى نتيجه آزمايش‏هاى گوناگون نيز نشان داده‏اند كه از راه تنبيه‏هميشه گرايش به پاسخ دادن كاهش نمى‏يابد. از آزمايش‏هاى نورندايك، ديگر روان‏شناس‏معروف و يكى از بنيان گذاران روان‏شناسى تجربى، يادگيرى، تربيتى و هوشى، در موردانسان چنين نتيجه گرفته‏اند كه پاداش، رفتار قبلى را تقويت مى‏كند (اگر رفتارمثبت‏بوده باشد)، اما تنبيه آن را تضعيف نمى‏كند (اگر رفتار منفى باشد). از طريق‏پاداش ممكن است رفتار به صورت ثابت و پايدار باقى بماند، اما خلاف آن همواره صدق‏نمى‏كند; يعنى به وسيله تنبيه نمى‏توان موجود را وادار به ترك رفتار كرد.

تقويت در ايجاد رفتار مطلوب موثر است، اما تنبيه سرانجام ممكن است. هم براى‏تنبيه شونده و هم براى تنبيه كننده، عواقب شوم و زيان آورى به بار آورد. نتايج‏تنبيه قابل پيش‏بينى و اعتبار نيستند. در خاموشى (زمانى كه كودك كار مثبتى انجام‏نمى‏دهد و والدين كاملا بى‏توجه مى‏شوند) رفتار از راه تقويت نشدن محرك، از بين‏مى‏رود، اما تنبيه، به جز موارد خاص وسيله‏اى مناسب براى تحرك عادت نيست. 

البته بعضى روان‏شناسان با تشويق و تقويت، تنبيه را نيز در مواردى محدود جايزمى‏دانند، اينها عقيده دارند كه آدمى به علت تمايل غرائزش در هر سن و سال ازارتكاب به گناه نمى‏تواند مبرا باشد و كودكان كه بايد چون نهالى تازه براى زندگى‏آينده تربيت‏شوند، احتياج به دقت فراوان دارند. اين دقت نه تنها به راهنمايى‏هاى‏لازم و كمك‏هاى فكرى و عملى مفيد اطلاق مى‏شود، بلكه جلوگيرى از انجام اعمال زشت وخلاف نيز بايد در سرلوحه برنامه‏هاى تربيتى آنان قرار گيرد و براى اين منظورراهنمايى‏ها و مراقبت‏هاى لازم از اصول اوليه تربيت كودكان به شمار مى‏رود و پس ازآن توبيخ و سرزنش و احيانا تنبيه نيز براى آنان لازم است و به خصوص بايد در نظرگرفت كه مربى براى هدايت كامل فرزندانش به راه‏هاى حقيقى زندگى، بايد هميشه‏چهره‏اى راضى و متبسم و مهربان نسبت‏به آنان داشته باشد، ولى چماق نيز در دست وبالاى سرش به نظر كودك برسد. يعنى در حقيقت‏براى تربيت صحيح فرزند، و وادارداشتن او به راه زندگى. علاوه بر كليه روابط اوليه پدر و مادر و فرزند و خانواده‏و تشويق و هدايت و راهنمايى‏هاى لازم، چماق تنبيه هميشه بايد در دست مربى بوده‏باشد، ولى هيچ وقت آن را پايين نياورد، چه در حقيقت‏با پايين آوردن آن، نه تنهاقبح عمل از بين مى‏رود و كودك ديگر از آن ترسى نخواهد داشت، بلكه شخصيت كودك نيزلكه‏دار خواهد شد، و پس از آن ارتكاب به گناه جديد و احيانا تنبيه و كتك خوردن‏مجدد ابا و ترس نخواهد داشت. در هر حال تنبيه لازم است درست‏به ميزان گناه اعمال‏شود و كمتر يا زيادتر آن از هر نوع و به هر شكل باشد، نه تنها زيان دارد، بلكه‏كودك را به تدريج انتقامجو و آزار رسان يا مهمل و سهل‏انگار بار مى‏آورد. اندازه‏تنبيه قدرى است كه كودك را وادار به موافقت كند. در موقعيت‏هاى طبيعى، كودكان‏وقتى با تنبيه شديدى رو به رو مى‏شوند، بيشتر احتمال دارد كه اطاعت كنند، ولى‏تنبيه شديد در عين حال رفتار مطلوب ديگر را سركوب مى‏كند و هم چنين تنبيه بسيارشديد كودكان را مى‏ترساند و خشم آنان را بر مى‏انگيزد، از اين رو، كودكان كم‏تراحتمال دارد كه قاعده‏اى را كه به آنان تحميل شده بپذيرند و درونى كنند.  اما عدم‏تنبيه و اغماض كلى گناهان كودك، او را مهمل و لاابالى بار مى‏آورد و به اومى‏فهماند كه در زندگى اصولا تنبيهى در كار نيست و بهتر است‏بر خر مراد سوار شودو تا آن جا كه مى‏تواند بتازد. و اين خود يك نوع خودخواهى و بى‏بند و بارى بى‏معنى‏است كه بعدها به زيان زندگى شخصى او و اجتماع تمام مى‏شود.  البته منظور ازتنبيه، تنبيه بدنى نيست، بلكه ساير روش‏هاى تنبيهى مانند: محروم كردن از چيزى،قهر، عدم توجه حس و مانند اينها، زيرا تنبيه بدنى هيچ وقت نتيجه مثبت نداشته وبرعكس عوارض جانبى شديدى نيز بر جاى گذاشته است. حضرت امام على(ع) مى‏فرمايند:

پند پذيرى انسان عاقل به وسيله ادب و تربيت است، اين چهارپايان و حيوانات هستندكه با زدن تربيت مى‏شوند. 

اما امام على(ع) نيز تنبيه غير بدنى را در مواقعى لازم دانسته و جواب مردى كه‏از فرزند خود به حضرت شكايت مى‏كرد، فرمود: فرزندت را نزن و براى ادب كردنش ازاو قهر كن، ولى مواظب باش قهرت طول نكشد و هر چه زودتر آشتى كن. 

ابن خلدون، دانشمند اسلامى نيز خشونت‏بى‏مورد را مردود دانسته و مى‏گويد: اگرآموزگار با شاگرد خود خشونت ورزد، دانش‏آموز نيز به خشونت‏خو مى‏گيرد، نشاط وشادى روح او از بين مى‏رود، به كسالت و انزوا روى مى‏آورد و به دروغ و باطل پناه‏مى‏برد، چرا كه بيم آن دارد كه اگر جز اين رفتار كند، ديگران بر او غلبه كنند واو را مقهور خود سازند. اين چنين است كه دانش‏آموز با فريب و نيرنگ آشنا مى‏شود وكارهاى خود را بر اين روش نادرست پى‏ريزى مى‏كند.

بنابراين سزاوار است كه آموزگاران در تعليم و تربيت‏شاگردان خود و پدران ومادران در تربيت فرزندان خود خشونت و سخت‏گيرى نا به جا نداشته باشند، بلكه باآن به نرمى رفتار نمايند.

 

 

تشويق و تنبيه از نظر پيامبر اكرم (ص ) :

پيامبر (ص) از تشويق وتنبيه يارانشان غافل نبودند و تشويق هاي رسول گرامي در طول نبرد خود انگيزه مقاومت را در افراد بوجود مي آورد در هنگامي كه قهرماني مشركي را به قتل مي رساند پيامبر اورا به شيوه هاي مختلف تشويق مي كرد  در هنگامي كه طلحه بن ابي طلحه  به دست علي (ع) كشته شد  پيامبر (ص) باصداي بلند تكبير فرستاد.و براي تشويق يارانش به آنها كنيه هائي مي داد تا آنانرا خوشحال كند .هنگامي كه رشيد فارسي ابن عويم را كشت  پيامبر به او فرمودند آفرين يا اباعبدالله . در صورتي كه رشيد فرزندي نداشت

 تنبيه را  نيز زماني كه لازم بود انجام مي داد . هنگامي كه از كشته شدن مجذور بن زياد بدست حارث بن سويد اطلاع يافت  بدون توجه به خدمات حارث ’ دستور قصاص اوراداد چرا كه اين قتل رنگ وبوي جاهليت داشت .

مهمترين تشويقي كه براي يارانش در نظر گرفت شركت در غزوه حمراء الاسد بود . چرا پيامبر (ص ) باوجود اين كه تمام نيروهايش زخمي بودند از آنها خواست  فقط كساني كه با او دراحد جنگيدند اورا براي حمراء الاسد ياري كنند . هدف او از اين بسيح نيروهاي زخمي چه بود . اگر مقصود جنگ بود كه بايد نيروهاي تازه نفس  را جايگزين زخميها كند و اگر فقط ترساندن قريش بود بازهم بايد نيروهاي بيشتر ي را مي برد كمااينكه با روشن كردن 500آتش در پانصد نقطه همين كاررا نيز كرد علامه جعفر سبحاني در تحليل اين مسئله نوشته است كه بردن ياران وزخميها به غزوه حمراء الاسد براي تنبيه افرادش از نافرماني درجنگ بود اما  گمان بيشتري مي رود كه تشويق كساني باشد  كه به جنگ آمده بودند وتنبيه افرادي  كه از جنگ سرباز زده اند چرا كه توجه پيامبر (ص) به يارانش برايشان بهترين تشويق بود  . ودليل اين مدعا جابر بن عبدالله انصاري  است كه در جنگ احد شركت نكرده بود و دليل محكمي نيز براي اين كار داشت و پيامبر عذر اورا موجه دانست واجازه شركت در غزوه حمراء الاسد را به اوداد

منابع :

 

 

http://www.irib.ir/amouzesh/j/p_r_t/ravanshenasi3/page31.htm

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 10 اسفند 1393 ساعت: 9:25 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,
نظرات(1)

تحقیق درباره تربیت کودک و شخصیت

بازديد: 421

تحقیق درباره تربیت کودک و شخصیت

 

 

مقدمه                                                                              1

رشد و شخصيت كودك                                                    2

الگوهاي رفتار والدين                                                       2

جنبه هاي مختلف رفتارهاي والدين                                   3

اجتماعي شدن فرزندان از طريق والدين                    4

عوامل موثر در استقلال جوانان                                        5

حالات و ويژگيها همراه با استقلال                                    6

عوامل موثر در مستقل شدن                                             6

افسردگي نوجوانان يا جوانان                                           7

تنبيه و نقش آن در تعليم و تربيت                                  8

نتيجه گيري                                                                    11

 

 

 

 

 

بلوغ اجتماعي

مقدمه

انسان موجودي است اجتماعي. هر يك از ما در دنياي از انسانهاي بسيار كه كم و بيش به هم پيوسته اند زندگي مي كنيم همة ما ناگزيريم در مكانهاي مختلف با ديگران رابطه داشته باشيم بلوغ با رسيدن به سن قانوني (18 سال) رشد كامل قد و وزن و قدرت حاصل نمي شود بلكه بلوغ واقعي وقتي حاصل مي شود كه انسان بتواند زندگي عاطفي اش را كنترل نموده و به رفاه و آسايش ديگران نيز علاقمند باشد. بنابراين فرد مي تواند در هر مقطع سني چه كودكستان، راهنمايي، و دانشگاه براي سن خود بالغ شناخته مي شود. بلوغ كمال مطلوبي است كه همگي ما به سوي آن در تلاش هستيم ولي هرگز به طور كامل به آن نمي رسيم. قسمت اعظمي از يادگيريها و زندگي ما به مردم وابسته است. بسياري از نوجوانان و جوانا از تنهايي و نداشتن دوست و رفيق صميمي رنج مي برند. بعضي كمرو و خجالتي بوده و از صحبت كردن و تماس با ديگران احساس ناراحتي مي كنند. عده اي به سبب كمبودهاي واقعي يا تخيلي خود را حقير مي شمارند و به هر حال در اجتماع هميشه افرادي اعم از پير و جوان هستند كه از رشد عاطفي اجتماعي كم نصيب اند و بعضي مواقع عملاً ديگران را مي آزارند. اين اذيتها گاهي اوقات به صورت بي اعتنايي، به ديگران، تمسخر آنان و يا شوخيهاي مخرب ايجاد مي شود يك شخصيت سالم كه از رشد اجتماعي بهره مند شده باعث اذيت ديگران نمي شود بلكه راههاي مقابله با اذيت ديگران را مي شناسند و با آنها مقابله مي كند.

رشد و شخصيت كودك

اعمال قدرت يا توسله به زور، روشهاي استنفتاجي مانند توضيح، دور كردن كودك از محبت تاثيرات اين روشهاي منظبط كردن زماني بيشتر تاثير را دارد كه كودك و والدين رابطة گرمي داشته باشند. دوم اينكه غالب والدين تركبي از روشهاي مختلف به كار مي برند. سوم اينكه نوع روشي كه به كار مي برند تا اندازه اي بستگي دارد به پاسخ كودك به تلاشهاي اوليه اي كه در مورد تربيت او شده است و به طور كلي ابتدا والدين به سرزنشهاي ملايم و توضيحات اندك مي پردازند.

الگوهاي رفتار والدين

در رابطه با كودكان توانا مي توان به بعضي از خصوصيات آنها اشاره كرد، داراي استقلال اند، متكي به خود، رشد يافته، فعال، ميل به كار و تلاش، دوستي و ... از رفتارهاي والدين با كودكان خود مي توان به چهار جنبه ي آن اشاره كرد: كنترل يعني تلاشهايي در جهت تاثير در فعاليت هدف دار كودك، تغيير در ابراز وابستگي، پرخاشگري و رفتار بازيگرانه آنها، تشويق و دروني كردن معيارهاي والدين، توقعاتي كه از كودك براي عاقلانه رفتار كردن، فشار به كودك از لحاظ ذهني، اجتماعي، عاطفي در سطح خوبي عمل كنند. روشن بودن ارتباط بين والدين و كودك و مراقبت از سوي والدين پس والدين مهمترين عامل، اجتماعي كردن كودكان هستند البته جامعه را نبايد ناديده گرفت كودك از طريق فرآيند همانند سازي و تقليد  به همان اندازه مي آموزد كه از آموزش مستقيم همانند سازي فرآيند طريق است كه كودك از آن طريق الگوها، ارزشها و رفتارها را دورني مي كند همچنين خواهران و برادران عوامل مهمي هستند كه در كودك تاثير مي گذارند خواهران و براردران بزرگتر كساني هستند كه بيشتر به آنها مسلط اند و براي آنها سرمشق به شمار مي آيند.

جنبه هاي مختلف رفتارهاي والدين

والدين براي سوق دادن كودك خود به سوي اين اهداف راهبردهاي بسياري را مي آزمايند براي مثال كودك را تنبيه يا تقويت مي نمايد يا خودشان را سرمشق كودكان قرار مي دهند در اجتماعي كردن كه افراد يا فرزندان رو جنبة مهم فرزند پذيري اهميت دارد:

پذيرش در برابر طرد كردن، سختگيري در برابر آسانگيري

كنترل والدين سختيگر قواعد بسياري را به كودكان تحميل مي كنند مايلند از نزديك كودكان خود را نظاره كنند و معيارهاي قاطعي براي رفتار دارند كه از فرزندان انتظار عملي كردن آن معيارها را دارند ولي آنها را تنبيه نمي كنند. در وضعيت افراطي ديگر والدين سهل گير هستند. اينگونه والدين به طور كلي قواعدد كمي دارند و از فرزندان خود توقعي ندارند تاثير در كودكان هر چند كه بسياري از مطالعات اوليه شامل تلاشهايي براي آموختن دربارة تاثيرات پذيرش يا كنترل كودكان است بين اين جنبه هاي كلي تربيت و رفتار كودكان ارتباط كمي وجود دارد با توجه به روشهاي مختلفي كه والدين در سختگيري به كار مي برند تاثيراتي كه اين سختيگريها و كنترل كردنها در كودكان مي گذارد متفاوت است كه همة آنها را مي توان به سه قسمت كرد

اجتماعي شدن فرزندان از طريق والدين    

معمولاً وقتي كه كودكان باهوش، مؤدب، با صداقت يا از لحاظ اجتماعي سازگارند، به حساب والدين گذاشته مي شوند و وقتي بذهكار، عصبي، و از لحاظ درسي ضعيف باشند باز هم والدين مسئول شناخته مي شوند هر چند كه در بسياري از جوامع خانواده در زندگي كودكان اهميت بسياري دارد. كنش متقابل كودكان با والدين و خواهران و برادران در زمينه گسترده تري واقع مي شود روشهايي كه والدين اجتماعي كردن به كار مي روند به شدت تحت تاثير محله، مدرسه حوزه فرهنگ و فرهنگ گسترده تري است كه خانواده در آن زندگي مي كند اين تاثيرات از خصوصيات كودك و روشهايي اوست.

انگيزه استقلال طلبي (عوامل موثر در استقلال نوجوانان)

مهمترين انگيزه در دورة نوجواني كوشش براي بدست آوردن استقلال است انسان در طول زندگي خود در سه مرحله به استقلال مي رسد و آن را تجربه مي كند يكي در هنگام تولد است كه با به دنيا آمدن و جدا شدن از مادر در دورة نوزادي در حالي كه با مادرش وابسته بوده پايان مي دهد دوم هنگام از شير گرفتن كودك از مادر پس از دو سالگي كه در اين حال باز هم كودك نوعي استقلال را تجربه مي كند. در مرحله سوم در هنگام بلوغ و نوجواني است كه با رسيدن به استقلال از دورة كودكي جدا مي شود كه در اين صورت انسان به ويژة از نظر رواني و ذهني از ديگران مستقل مي شود و در اين هنگام نوجوان پا به عرصه صحنة اجتماعي مي نهد يكي از دلايل بحران گونه بودن دوره ي نوجواني همين است كه نوجوان از يك طرف  دوست دارد از والدين خود مستقل باشداما از نظر ديگر از طريق شرايط اقتصادي به آنها وابسته است و همين باعث بوجود آمدن تعارض مي شود در خانوده هاي روستايي شايد مشكل يافتن شغل كمتر باشد زيرا كشاورزي و كارهاي دستي براي نوجوانان وجود دارد بنابراين راحتر و زودتر به استقلال اقتصادي مي رسند نكته اي بايد متذكر شد اين است كه منظور از مستقل شدن به هيچ وجه جدا شدن از والدين و يا ديگران و پشت پا زدن، به نگرشها و باورهاي آنها نيست به هر حال او موجودي اجتماعي است ولي بي نياز از ديگران نخواهد بود.

حالات و ويژگيهاي همراه با استقلال

در مرحلة نوجواني با توجه به تلاش براي رهايي از وابستگي و رسيدن به استقلال ويژگيهاي زير در آنها دين مي شود: الف: نوجوان انتظار دارد كه او را به ديد كودك نگاه كند و به شخصيت او بها دهند. ب: پند ناپذير بودن نوجوان يكي از مسائلي كه به دنبال ظهور انگيز كسب استقلال در نوجوان به وجود مي آيد او مي خواهد كه والدينش او را در سطح بزرگترها بشناسند. ج: بالاخره احساس قدرت و عزت نفس. خودباوري، احساس، هويت، ثبات، مسئوليت و تعهد از ديگران از ديگر ويژگيهاي همراه با مستقل شدن است.

عوامل موثر در مستقل شدن

استقلال طلبي از والدين كار چندان دشواري نيست انگيزه ها و مشوقهاي وابستگي و استقلال طلبي هر دو قوي هستند و باعث مي شوند كه نوجوانان دچار تضاد شود البته اينكه نوجوان تا چه حدي در مواجه با مستقل شدن دچار مشكل مي شوند به طور كلي به عواملي بستگي دارد كه آنها را نام بريم: روابط بين والدين و فرزندان و شيوه ي فرزند پذيري آنها، گروههاي همسال ، مدرسه، شغل توصيه هاي ما عبارتند از:

احترام گذاشتن به آزادي نوجوانان، تغيير رابطه از حالت عمودي به افقي و مشورت كردن با آنها پرورش احساس اعتماد به نفس، والدين غير مستقل نمي توانند مسئوليت پذيري و استقلال را به فرزندان بياموزند، گفتن جملات مثبت، تجربه اندوزي نوجوان را در مورد فعاليتها بپذيرند.

مسئوليت دادن به كودكان بالاخره اگر مي خواهيم فرزنداني مستقل و مسئول داشته باشيم بايد تلاش كنيم تا قدر تجسم عيني اين ويژگيها براي آنها داشته باشيم در غير اين صورت به نظر مي رسد كار مشكل خواهد بود انسان بيشتر تحت تاثير آنچه را كه مي بيند (عمل) قرار مي گيرد تا آنچه كه مي شنود (گفتار)

افسردگي نوجوانها يا جوانان

افسردگي چيست؟ افسردگي بيش از غمگيني يا احساس غم و اندوه ساده متعاقب يك فقدان يا خلأ رواني است افسردگي حالت شادي است كه تحمل آن براي هر فردي دشوار و با اضطراب توأم است كه ممكن است، كمبود با انرژي روبرو شود بنابراين رخساره هاي متنوع اين بيماريها در ويژگيهاي زير تجلي مي نمايد: عصبي يعني در كار فرد دچار اختلا كند، در روابط خانوادگي وي اختلال ايجاد كند، باعث گله منديهاي مختلف مي شود. از بودن خود رنج مي كشد، در كارهاي تحصيلي وي اختلال بوجود مي آيد در چنين وضعيتي نوجوان در كلاس درس بي تفاوت نسبت به آن است و از هيچ چيز هيجان انگيزي لذت نمي برد. افسردگي ممكن است با كم و زياد شدن وزن خستگي پذيري به بيخوابي اختلال تمركز و توجه، كاهش اعتماد به نفس بدبيني نسبت به آينده كه همة اينها از تربيت سرچشمه مي گيرد.

تنبيه و نقش آندر تعليم و تربيت

يكي از مهمترين و اساسي ترين مسايل تعليم و تربيت مساله تشويق و تنبيه است و اثرات آن به روي كودكان تنبيه چيست؟ تنبيه به معني آگاهي دادن و بيدار كردن است هدف از اين تنبيه اين است كه شخص را به خطاي خويش آگاه كنيم اساس تنبيه بر اين اصل است كه براي سروسامان يافتن كار و رفتار فرد و جلوگيري از انحراف بايد راهي را پيش پاي او بگذاريم و او را كنترل كنيم. برخي از افراد تنبيه را عبارت از هر گونه مجازاتي مي دانند كه براي كودك نتيجه تربيتي و تنبيه داشته باشد كه اين مجازات ها ممكن است جنبه روحي و رواني داشته باشد. عوارض آنها رنج خشم سركشي، حس انتقام گيري و ترس، محبت ترحم و نيكي به كودك و مدارا با آنها به عنوان سازنده ترين و موثرترين عامل تربيتي معرفي شده است پيامبر (ص) فرمودند: كودكان را دوست بداريد و با آنها رحيم و مهربان باشيد. در تنبيه بايد به كودك فهمانده شود كه به دليل كار خطايي كه انجام داده است تنبيه مي شود و گرنه ما او را بدون هيچ قيد و شرطي دوست مي داريم و براي اثبات اين كار بايد كودك را پس از مهر يا تنبيه با محبت باز پذيرفت بنابراين جداً بايد از تنبيه به عنوان انتقام جويي و تسويه حساب با كودك خودداري كرد. تنبيه و تصيحت: پس از هر تنبيه بايد كودك را با محبت و آغوش باز پذيرفت اين بهترين زمان براي ارشاد او است زيرا كودك در مي يابد كه او همچنان دوست داشتني و مورد توجه است بهتر است كه نصيحت بوسيله اشاره و كنايه و غير مستقيم باشد و به كودك فرصت تفكر و عمل خلاقش را داد. اگر كودك در ساية هوش خود، لغزش پي ببرد و از آن دست بردارد به هدف تربيتي خود دست يافته است نكته مهم ديگر اين است كه نصيحت و يا سرزنش كودك در برابر همسالانش به شخصيت او لطمه جبران ناپذيري خواهند زد. اگر به كودك احترام گذاشته شود او در مقام جبران خطايش بر خواهد آمد و اگر بي احترامي شود مقاومت او در برابر تغيير زياد مي شود ارزشهاي حاكم بر جامعه روابط اجتماعي، عادات، قوانين، رفتار اجتماعي به طور كلي روح كلي حاكم بر جامعه در تربيت انسان نقش مهمي دارند. فرهنگ جامعي، اعتقادات باطل حاكم بر جوامع ارزشهاي منفي مانع رسيدن انسان به تربيت و كمال مي شوند.


نتيجه گيري

 

از مواردي كه ذكر شد مي توان نتيجه گرفت كه ما بايد براي فرزندانمان محيط مناسبي را انتخاب كنيم يعني جمع خانوادة ما بايد سالم باشد تا تربيت فرزندانمان بخوبي صورت بگيرد فرزندان را تنبيه نكنيم زيرا جسم و روح آنها لطمه وارد مي كند و نه تنها آنها را تربيت نمي كند بلكه اثرات نامطلوبي بر روي آنها دارد. به فرزندان خود مسئوليت دهيم چرا كه باعث مي شود كودكان را همان اوايل زندگي مسووليت پذير باشند و در دورانهاي بعدي زندگي دچار مشكل نشوند و بتوانند حداقل بخشي از فعاليتها را به عهدة خود بگيرند. والدين با فرزندان رابطة دوستانه داشته باشند زيرا اگر روابط آنها با فرزندان گرم و دوستانه باشد باعث مي شود فرزندان تمام مسائل خود را با آنها در ميان گذاشته. والدين بايد از فرزندان خود بخواهند در بعضي از امور به آنها كمك كنند يا به آنها حق مشورت بدهند. فرزندان را گوشه گير بار نياورند افرادي كه به دام اعتياد گرفتار شده، داراي مشكلات خانوادگي هستند و به تربيت فرزندان خود نمي انديشند باعث مي شود كه نيازهاي عاطفي فرزندان آنها تامين نشود و با كساني پيمان دوستي را ببندند كه او را به راههاي خلاف بكشاند و در همة اينها متعهد والدين هستند خانوادة سالم. تربيت سالم. 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 10 اسفند 1393 ساعت: 9:22 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره اطاعت از والدين

بازديد: 133

تحقیق درباره اطاعت از والدين

ديدگاه قرآن اين است که بقا و جاويدان ماندن ملتها بستگي خاص به نيکي بر پدر و مادردر مرحله اول و بعد به خويشاوندان و بعد از آنها نسبت به تمام افراد جامعه دارد.

جاي تعجب است که با اين همه تأکيدات و سفارشات قرآن که حتماً به آيات موردنظر عنايت نموديد باز مي‌بينيم که بعضي از فرزندان رعايتحقوق پدر و مادررا نمي‌کنند و وظايف سنگينو خطير خود را در برابر آنها فراموش مي‌کنند و از ان عجيب‌تر آنکه با دوستان ورفيقان خود صميمي و خوش اخلاق و نرم و ملايم هستند و گاهي بذل جان و مال مي‌کنندولي نوبت که به پدر و مادر و يا اقوام مي‌رسد به جاي محبت و احسان روشي بسيار زشت ورفتاري خشن و تند از خود نشان مي‌دهند مثل آنکه با دشمنان جاني خود برخوردنموده‌اند .


در قرآن نيکي به پدر و مادر بدون فاصله بعد از مسئله يکتاپرستيو مسئله توحيد مطرح شده است.


وقضي ربک الاتعبدوا الا اياه و بالوالدين احسانا

پروردگارت فرمان داده جز او را نپرستيد وبه پدر و مادر نيکي کنيد.

بنابراين بايد با ايشان برخورد مؤدبانهداشته باشيم خصوصاً در مواقعي که پدر و مادر سالخورده و پير شده‌ باشند که نيازبيشتري به حمايت و محبت دارند.

در آيه‌ي ديگري آمده است: به انسان درباره‌يپدر و مادرش سفارش کرديم. مادرش او را به زحمت حمل کرد و به هنگام بارداري هر روزرنج و ناراحتي تازه‌اي را متحمل مي‌شد و دوران شيرخوارگي او در دو سال پايانمي‌يابد و آري به او توصيه کرديم) که شکر براي من و براي پدر و مادرت بجا‌آور کهبازگشت همه‌ي شما به سوي من است.

امامرضا
عليه‌السلام مي‌فرمود که پدرم از جدشامامصادقعليه‌السلام حديث کرده که فرموده است:

«کوعلم‌الله لفظه او جز في ترک عقوق الوالدين عن افالاتي به»
اگر خداوند براي جلوگيري از رنجش و آزار پدر و مادر کلمه‌اي را کوتاهتر از افمي‌دانست آن را در قرآن شريف مي‌آورد.

امامباقرعليه‌السلام فرمود, پدرمامام سجادعليه‌السلام در رهگذر مردي را ديد که با پسر جوانش راه مي‌رود، وليفرزند در حين حرکت به دست پدر تکيه داده است. امام سجاد از مشاهده‌ي اين رفتار برخلاف ادب و بي احترامي فرزند به پدر آنقدر ناراحت و آزرده خاطر گرديد که تا آخر عمربا آن پسر وظيفه ناشناس سخن نگفت.

آري نيکي به پدر و مادر و احترام بهشخصيت آنان يک وظيفه‌ شرعي و قطعي است و تا پايان عمر حتي موقعي که انسان صاحب نوهو نتيجه هم مي‌شود به آنها احترام بگذارد و بزرگي و بزرگواري آنها را مد نظر داشتهباشد و لحظه از خدمت و محبت به آنها غافل نگردد.


پيامبراکرم
صلي ‌الله‌عليه‌و‌آله مي‌فرمود:

«رضي اللهفي رضي الوالدين و سخطه في سخطهما

خشنودي پدر و مادر رضاي خداوند است و خشمالهي در غضب پدر و مادر است

نظر الولدالي والديه حبا لهما عباده.

نگاه محبت آميز فرزند به روي پدر و مادر عبادت استو در پيشگاه الهي استحقاق پاداش دارد.

 

خانواده نهاد خانواده، جامعه نسبتا کوچکي را تشکيل مي‌‌دهد که هر يک از اعضاي آن به نحوي بر ديگري تأثير مي‌‌گذارد. در چنين تأثير متقابلي، مجموعه‌اي از اعتقادات، آداب، رسوم و ارزشهاي اخلاقي، عاطفي و اجتماعي شکل مي‌گيرد.

حضرت امام زين العابدين عليه السلام، ضمن بيان گوشه‌اي از زحمات طاقت فرساي مادر در مسير در مسير رشد و تربيت فرزند، مي‌‌فرمايند: هرگز کسي را به تنهايي ياراي سپاس و تقدير از مادر نيست، مگر اينکه از خداوند مدد جويد و از او توفيق انجام دادن اين وظيفه را بطلبد. در باره اين سوال که آيا اشتغال مادران در خارج از خانه سازنده است يا زيان آور، جواب قطعي و روشني نمي‌توان داد. ميزان تأثير اشتغال مادران شاغل بر فرزندان رابطه نزديکي با ويژگي ها، نگرشهاي اجتماعي، شرايط موجود در خانه و اجتماع، جنس و سن کودک، و نيز علت اشتغال مادر دارد. در مجموع مي‌توان گفت اشتغال تمام وقت مادران، به طور قطع تأثيرات نا مطلوبي در رشد کودک به ويژه رشد عاطفي او برجاي مي‌‌گذارد. خانه داري مادران نيز هنگامي مي‌تواند روش تضمين شده‌اي براي تربيت سالم و شايسته کودک به حساب آيد که مادران در محيط خانه رابطه خويش را با کودک حفظ کنند و نسبت به امور تربيتي آنها اهتمام ورزند. اينکه برخي از روايات بافندگي را به عنوان بهترين شغل و سرگرمي براي زنان معرفي کرده اند، شايد به اين دليل باشد که بافندگي شغل آرام و کم دردسر و متناسب با روحيه زندگي است و معمولا انجام دادن آن در محيط خانه و در کنار فرزندان ميسر است. خواهر و برادر بعد از والدين در شخصيت و رفتارهاي اجتماعي يکديگر بيشترين تأثير را دارند، بخصوص اگر در سنين ۲ تا ۱۰ سالگي باشند. در روابط خواهر و برادر احتمال يادگيري کودک از الگوهاي رفتاري چون وفاداري، حمايت، اختلاف، تسلط جويي و رقابت زياد است. در روايات اسلامي در مواردي خواهران و برادران عامل زداينده غم و اندوه يکديگر دانسته شده و در مواردي، هنگام اندوه و بلا، ياور و پشتيبان هم و به هنگام خوشي و آسايش، زينت يکديگر معرفي شده اند. قابل ذکر است که در بيشتر موارد برادر نسبت به برادر و خواهر نسبت به خواهر روابط دوستانه تري دارد تا برادر نسبت به خواهر و يا بعکس. ترتيب تولد: فرزند نيز از عواملي است که در روند رشد اجتماعي کودک تأثير مي‌‌گذارد. به عنوان مثال، کودک اول خانواده، مزايا و نيز کمبودهايي دارد که در کودکان بعدي مشاهده نمي‌شود. در مجموع، فرزندان بعدي از مهارتهاي اجتماعي و رفتارهاي دوستانه بيشتري برخوردارند و بنابراين محبوبيت زيادتري را در ميان همسالان خود کسب مي‌کنند و علاوه بر ارتباط با والدين، با برادران و خواهران خود نيز ارتباط مثبت دارند و بهتر مي‌توانند آنها را معلم و راهنماي خويش قرار داده، از آنها تقليد کنند. فاصله سني فرزندان نيز از نکات حايز اهميت است. بر اساس مطالعاتي که توسط زاژونک و مارکوس انجام پذيرفت، وقتي فاصله سني کودکان بين يک تا دو سال باشد، بهره هوشي آنها کمتر از مواردي خواهد بود که فاصله سني آنها چهار يا پنج سال است.ييش

غالباً از فرزند ارشد انتظار مي‌رود مسئوليت خواهر و برادر کوچکتر را که جانشين او شده است بپذيرد و خويشتن دار باشد. قدرتمندي و زور گويي فرزند ارشد براي فرزندان کوچکتر قابل قبول است و آنها اين قدرتمندي را مي‌‌پذيرند؛ زيرا در بيشتر اوقات به حال آنان مفيد است. رفتارهاي متقابل معمولاً از جانب خواهر و برادر بزرگتر نسبت به کوچکترها يا مشاهده نمي‌شود و يا بسيار کم است. به علاوه آنان نسبت به فعاليت‌هاي کوچکترها علاقه چنداني نشان نمي‌دهند، مگر اينکه به کار خودشان مربوط شود. با افزايش تعداد اعضاي خانواده فرصت ارتباط والدين با کودک به ميزان زيادي تقليل مي‌‌يابد و نگرش والدين در مورد پرورش کودک و شرايطي که کودک در آن پرورش مي‌‌يابد، تغيير مي‌کند. همچنين مشکلات اقتصادي ناشي از زيادي جمعيت براي برخي از خانواده‌ها باعث مي‌شود که فشار رواني در درون خانواده بروز کند و آثار سويي بر فرزندان بگذارد. فرزند يگانه به سبب ارتباط مستقيم و نزديک با والدين رشد ذهني خوبي دارد و چه بسا همچون فرزند اول به پيشرفتهاي شايان توجهي نائل شود. اگر والدين فرصت لازم را براي معاشرت با همسالان و ديگران به فرزند يگانه خود ندهند و نيز توجه و اضطراب بيش از حد به فرزندشان داشته باشند، باعث خواهند شد که زمينه ناهنجاريهايي در رشد اجتماعي و شخصيتي فرزند يگانه به وجود آيد. نقش الگوهاي تربيتي در رشد کودکان: بامريند خانواده را به سه نوع کلي دسته بندي کرده است: ۱) والدين (خانواده) سهل گير: از ويژگي‌هاي خانواده سهل گير بي توجهي به آموزش رفتارهاي اجتماعي است. گرچه کودکان خانواده‌هاي سهل گير داراي استقلال فکري و عملي هستند، به سبب هرج و مرج، نوعي تزلزل روحي در اينگونه خانواده‌ها به چشم مي‌‌خورد؛ زيرا هر کس به منافع خود توجه دارد نه به منافع عمومي خانواده، و همين تزلزل باعث بي بند و باري کودکان شده، باعث مي‌شود آنان نسبت به زندگي احساس مسئوليت نکنند. يکي از اساسي‌ترين مباني رفتار انساني از نظر دين مقدس اسلام، برقراري اعتدال در برنامه‌هاي زندگي است. امام باقر (ع) فرموده اند: «بدترين پدران کساني هستند که در نيکي کردن به فرزند زياده روي کنند». بنابراين اگر سهل گيري نوعي انحراف تربيتي است و در آينده کودک آثار رواني منفي خواهد داشت. ۲) والدين (خانواده) سختگير: در خانواده‌هاي مستبد بر قدرت والدين بيش از اندازه تأکيد مي‌شود. فرد مستبد که غالباً پدر است، تصميم گيرنده و تعيين کننده وظايف ديگر اعضاي خانواده است. فرزندان اينگونه خانواده‌ها کمتر به خود متکي بوده، خلاقيت کمي دارند و از اينکه بخواهند در چنين محيطي ادعاي حق کنند هراس دارند. تربيت والدين مستبد و سختگير، در پسران نتايج منفي دراز مدت بيشتري برجاي مي‌‌گذارد تا در دختران. حضرت علي (ع) فرموده اند: «آداب و رسوم خود را بر فرزندان به زور تحميل نکنيد؛ چرا که آنها براي زماني غير زمان شما خلق شده اند». ۳) والدين (خانواده) مقتدر: اينگونه خانواده‌ها کودک را به شيوه‌اي که در نظر او اطمينان بخش و قاطع است آزاد مي‌‌گذارند و فرزند به استقلال و آزادي فکري تشويق مي‌شود، در حالي که نوعي محدوديت و کنترل از طرف والدين بر او اعمال مي‌شود. از ويژگي‌هاي اين خانواده، انضباط توأم با رفتار خود مختارانه است. خلاصه‌اي از اساس کار اين خانواده چنين است: ۱- همه افراد خانواده قابل احترامند؛ ۲- اعضاي خانواده صلاحيت اظهار نظر درباره مسائل و مشکلات مربوط به خود را دارند؛ ۳- همه افراد خانواده در تصميماتي که در باره آنها اتخاذ مي‌شود و يا کاري که به آنها مربوط است حق دخالت دارند و در تصميم گيريها عاقلانه انجام وظيفه مي‌کنند؛ ۴- نوعي روش عقلايي در کليه شئون زندگي اين خانواده ديده مي‌شود؛ ۵- اساس اين نوع زندگي بر همکاري و همياري است. اين الگو نزديکترين الگو و روش تربيتي به دستورات تربيتي اسلام است.

نفقه پدر و مادر تنگدست برعهده فرزندان است

در زمان حاضر با توجه به بزرگ شدن شهر ها، عصر رايانه و اينترنت، ماشينى شدن اعمال و ساير دگرگونى ها همگان مبانى دگرانديشى انسان ها را ايجاد نموده است. اين تغييرات باعث شده ما انسان ها دوستى ها و ارتباط ها و خانواده و النهايه مهم تر از همه پدر و مادر خود را به فراموشى بسپاريم. در اين مقاله به بررسى دلايل پرداخت نفقه به پدر و مادر واجب النفقه مى پردازيم. مطابق ماده ۱۲۰۴ قانون مدنى: «نفقه اقارب عبارت است از مسكن و البسه و غذا و اثاث البيت به قدر رفع حاجت با در نظر گرفتن درجه استطاعت منفق» ماده ۱۱۰۷ از قانون مدنى نيز نفقه را بدين شكل تعريف كرده است: «نفقه عبارت است از مسكن و البسه و غذا و اثاث البيت كه به طور متعارف با وضعيت زن متناسب باشد و خادم در صورت عادت زن به داشتن خادم يا احتياج او به واسطه مرض يا نقصان اعضا.» از نص اين دو ماه قانونى معلوم مى گردد كه نفقه تعريف نشده، بلكه مصاديق آن قيد شده است و ماده ۱۲۰۴ مشمول تمامى اقارب به صورت كلى مى شود اعم از فرزند، همسر، پدر و مادر اما ماده ۱۱۰۷ با توجه به اشاره كلمه زن در آن ماده فقط شامل همسر (زوجه) مى گردد و شمول ديگرى ندارد. حال چرا و به چه دليل اولاد متمكن و دارا مى بايست به پدر و مادر واجب النفقه خود نفقه پرداخت نمايد؟ شايد خيلى از مردم عامه ما فكر كنند نفقه فقط متعلق به همسر و فرزندان است و به پدر و مادر معسر نبايست نفقه پرداخت كرد؟! مطابق ماده ۱۱۹۶ قانون مدنى: «در روابط بين اقارب نسبى در خط عمودى اعم از صعودى يا نزولى ملزم به انفاق يكديگرند.» يعنى اينكه در صورت اعسار پدر و اجداد و مادر و اجداد مادرى و تمكن فرزند انفاق بر آنها واجب است هرچه قدر بالا رود و همچنين بر پدر متمكن انفاق بر اولاد و اولاد هرچه قدر پائين برود واجب است اعم از اينكه كبير باشد يا صغير، مسلمان باشد يا كافر ولى انفاق بر غير عمودين از اقارب مانند برادر ها و خواهر ها و اعمام و عمات و اخوال و خالات و غير آنها واجب نيست. وجوب انفاق مشروط به تمكن و قدرت انفاق كننده و فقر و اعسار و عدم توانايى او بر تحصيل معاش ولو وسيله كسبى كه مطابق شئون او است مى باشد. ماده ۱۲۰۰ از قانون فوق الاشعار صراحتاً اعلام مى دارد: «نفقه ابوين با رعايت الاقرب فالاقرب به عهده اولاد و اولاد اولاد است.» بدين شرح كه نفقه پدر و مادر در صورت اعسار جزء وظايف فرزند است و درجه اهميت آن به اندازه اى است كه اگر اولاد توانايى و تمكن نداشت جزء وظايف اولاد اولاد است و او در حال تمكن وظيفه دارد نفقه پدر بزرگ و مادر بزرگ خود را پرداخت نمايد. اين امر جزء مواد صورى و بدون ضمانت اجرا نيز نيست بلكه وظيفه اولاد و اولاد اولاد آن است كه نفقه پدر و مادر و پدر بزرگ و مادر بزرگ را پرداخت نمايد و اين امر خود داراى ضمانت اجرا نيز مى باشد. حال پرداخت نفقه ابوين توسط فرزند يا فرزندان و درجه پائين تر چگونه است؟ اگر پدر و مادر فقط يك فرزند داشته باشند و وى متمكن باشد وى به تنهايى مى بايست نفقه ابوين را پرداخت نمايد. اگر پدر و مادر دو فرزند داشته باشند هيچ فرقى نمى كند كه هر دو پسر باشند يا هر دو دختر باشند يا يكى دختر و ديگرى پسر باشد در هر حال نفقه مى بايست به صورت مساوى توسط آن دو پرداخت شود. اگر فرزندان بيشتر نيز باشند به شكل بالا به صورت مساوى نفقه پدر و مادر را پرداخت مى نمايند. توضيح اينكه اگر فرزندى خود تمكن مالى نداشته باشد، ساير فرزندان به صورت مساوى نفقه را پرداخت مى نمايند. همچنين اگر تك فرزندى تمكن مالى خوبى نداشته باشد كه پدر و مادر معسر خود را نفقه دهد ولى خود فرزندى دارد متمكن، كه قادر به پرداخت نفقه هست، وى مى بايست نفقه پدر بزرگ و مادر بزرگ را پرداخت نمايد. با كوچك ترين نگاهى به نص صريح مواد قانونى محرز و مشخص مى گردد كه پرداخت نفقه به پدر و مادر براى قانونگذار اهميت ويژه اى داشته و در شرع مقدس اسلام نيز بدان اشاره و سفارش شده و اين امر از ديد قانونگذار مخفى نمانده است. همانگونه كه قبلاً گفته شد بسيارى از خانواده ها احساس مى كنند وظيفه مرد فقط پرداخت نفقه زن و فرزندان وى است و هيچ وظيفه اى در قبال پدر و مادر ندارند و اين دو موجود محترم را به دست فراموشى مى سپارند. يا اگر خيلى غيرتمند با اين امر برخورد كنند سعى بر آن دارند كه به پدر و مادر كمك كنند و با ديد و نگرش كمك به والدين گاهاً دستى بر سر و روى آنها مى كشند. كه اين گونه برخورد نيز با قوانين موضوعه ما منافات دارد. چرا كه نه تنها نفقه پرداخت كردن بر والدين، منت نيست بلكه وظيفه و واجب است و قانونگذار در ماده ۶۴۲ قانون مجازات اسلامى ضمانت اجراى آن را بدين شكل تصريح مى دارد: «هر كس با داشتن استطاعت مالى نفقه زن خود را در صورت تمكين ندهد: [يا از تاديه نفقه ساير اشخاص واجب النفقه امتناع نمايد] دادگاه او را از سه ماه و يك روز تا پنج ماه حبس محكوم مى نمايد.» همچنين مطابق قانون مدنى مواد اشاره شده در اين مقال والدين واجب النفقه مى توانند با تقديم دادخواست به دادگاه از فرزندان متمكن خود مطالبه نفقه حال نمايند. نتيجه اينكه: مطابق قانون و شرع فرزندان متمكن، موظف به پرداخت نفقه والدين واجب النفقه خود مى باشند. اگر شاهد آن نيستيم كه والدين فرزندان خود را جهت دريافت نفقه و مجازات آنها به دليل ترك انفاق به محكمه اعزام نمى دارند عشق، محبت، لطف و عنايت بيش از اندازه آنها است. پدر و مادر موهبت الهى از سوى خداوند هستند و مى بايست به آنها احترام گذاشته و در كنار احترام به وضعيت مالى آنها نيز توجه خاص نمائيم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منابع  :

 

 ۱- قانون مدنى مصوب ۱۳۰۷ تهيه و تنظيم: فرج الله قربانى

۲- قانون مجازات اسلامى مصوب ۱۳۷۰ و ۱۳۷۵ تهيه و تنظيم: سيد عباس حسينى نيك

 ۳ - مجموعه قانون مدنى تدوين: معاونت پژوهش، تدوين و تنقيح قوانين و مقررات

 ۴- شرح قانون مدنى تاليف: مرحوم سيد على حائرى (شاهباغ)

 

http://daneshnameh.roshd.ir

http://fa.wikipedia.org

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 10 اسفند 1393 ساعت: 9:19 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تحقیق درباره وظایف شهرداری

بازديد: 307

 

تحقیق درباره وظایف شهرداری

مجموعه كامل قوانين و مقررات شهرداري و شوراهاي اسلامي

مجموعه حاضر از جمله مجموعه هائي است كه با احراز تخصص و داشتن دانش فني كامل تدوين شده است. اين مجموعه شامل كليه قوانين و مقررات شهرداري، شوراهاي اسلامي ، شهرسازي ، ساختمان ، زمين شهري ، خدمات شهري ، ترابري و ترافيك ، بنياد مسكن انقلاب اسلامي ، امور صنفي ، تعاون ، ايمني ، محيط زيست ، آب ، برق ، تقسيمات كشوري ، انتخابات ، خبرگان ، شوراي نگهبان ، سازمانها ، احزاب ، رئيس جمهوري ، همه پرسي ، شوراهاي عالي اداري و ساير قوانين و مقررات مربوطه مي باشد.

 

 

مجموعه كامل قوانين و مقررات شهرداري و خدمات عمومي

در مقررات و قوانين گردآوري شده در اين مجموعه ، چه آنها كه مربوط به شهرداري و اموري از اين مورد است ، چه مقررات مربوط به اموري كه جنبه خدمات براي شهروندان دارد و به نحوي از انحاء مرتبط با يكديگر است، سعي فراوان شده تا از قوانين و مقرراتي استفاده شود كه بيشتر مبتلا به اكثريت مردم و بخصوص مراجع و ادارت مي باشد.

 

مجموعه قوانين و مقرارت اختصاصي و مورد عمل وزارت مسكن و شهرسازي و سازمان هاي وابسته

اين مجموعه دربرگيرنده كليه مقررات و قوانين، اساسنامه ها ، آئين نامه ها، نصويب نامه ها و ... تا پايان سال 1375 است كه از لحاظ موضوعي به شرح زير تقسيم شده است:

  • قوانين و مقررات اختصاصي وزارت مسكن و شهرسازي.
  • قوانين و مقرراتي كه در ضمن آن ، وظايف يا تكاليفي به وزارت مسكن و شهرسازي محول شده است.
  • اساسنامه هاي سازمانهاي وابسته و پاره اي مقررات مربوط به آنها
  • قوانين و مقرراتي كه در اجراي وظايف محوله به وزارت مسكن و شهرسازي بايد مورد عمل قرار گرفته و رعايت شود.

 

مصوبات كميسيون ماده پنج ازسال 66 لغايت 73 (دو جلد)

نزديك به دو دهه است كه از چاپ كتاب ‹‹ منتخبي از قوانين و آئين نامه ها و مقررات شهرداري تهران ›› مي گذرد. در خلال اين مدت تغييرات مهم و تعيين كننده اي در مصوبات مرتبط با طرحهاي تفصيلي، معماري و شهرسازي به وقوع پيوسته است. بر طبق اصلاحيه قانون توسط مجلس شوراي اسلامي تبصره ذيل ماده پنج قانون شوراي عالي شهرسازي و معماري تصويب و تغييرات در طرحهاي تفصيلي به كميسيوني تحت عنوان كميسيون ماده پنج واگذار گرديد. مصوبات كميسيون مذكور از سال 66 تا 73 را در اين كتاب مي خوانيد.

 

مصوبات شوراي نظارت بر گسترش شهر تهران (52 لغايت 67)

بر اساس ماده يك قانون نظارت بر گسترش شهر تهران مصوبه 17/5/52 و به منظور تعيين خط مشي و ايجاد هماهنگي و نظارت بر توسعه شهر تهران و جلوگيري از رشد نامحدود تهران ،‌ شوراي نظارت تشكيل گرديد. بنا بر ضرورت جمع آوري مجموعه مصوبات اين شورا و كميته هاهنگي شورا و استفاده هرچه كامل تر از تصميمات متخذه ، فصل اول اين كتاب به مصوبات شوراي نظارت و فصل دوم به مصوبات كميته هماهنگي شوراي نظارت اختصاص يافته است.

 

مصوبات قائم مقامي انجمن شهر تهران

شهرداري تهران پس از چاپ و انتشار مجموعه مصوبات شوراي هماهنگي ، شوراي طرح و بررسي ،‌كميسيون ماده پنج ، شورايعالي شهرسازي و معماري و شوراي نظارت بر گسترش شهر تهران بر آن شد تا بمنظور تكميل هر چه بيشتر مصوبات مرتبط با مقولات شهر ، شهرداري ، شهرسازي و شهروندان ، نسبت به تدوين تصويب نامه ها و صورتجلسات شوراي شهر تهران اقدام نمايد. به همين منظور مصوبات قائم مقامي شهر تهران تدوين شد.

 

مصوبات شوراي هماهنگي

با عنايت به تنوع موضوعات و تصويب نامه هاي صادره از سوي شوراي نظارت بر گسترش شهر تهران ، شوراي شهر بر آن شد تا ضمن هماهنگي با دبيرخانه كميسيون ماده پنج نسبت به تدوين مصوبات شوراي هماهنگي اقدام ورزد.

 

ملاك عمل (مجموعه ضوابط و مقررات و بخشنامه ها تا ديماه 76)

نظر به اينكه انتشار متن كامل بخشنامه ها و مقررات باعث مطول شدن آن مي گرديد، به منظور سهولت استفاده از مقررات مذكور در قالب موضوعات مختلف بر حسب وظائفي كه واحدهاي شهرسازي و معماري مناطق عهده دار انجام آن هستند، شامل ضوابط صدور پروانه ساختمان ، گواهي عدم خلاف و پايان ساختمان ، نحوه اخذ عوارض، تفكيك اراضي و املاك ، كسب و پيشه و امور مهندسين ناظر ، دسته بندي و فهرست بندي شده است.

 

مجموعه مصوبات انجمن شهر تهران

در آستانه شروع مجدد به كار شوراي شهر ، مصوبات انجمن شهر سابق كه بين سالهاي 47 تا 55 در چهار جلد بصورت محدود موجود بود‌،‌ براي استفاده همگان چاپ شد. اين كتاب در چهار فصل به شرح زير تنظيم شده است:

  • مصوبات انجمن شهر در سالهاي 47 تا 50
  • مصوبات انجمن شهر در سال 51
  • مصوبات انجمن شهر در سالهاي 52 تا 53
  • مصوبات انجمن شهر در سالهاي 54 تا 55

 

مصوبات شوراي طرح و بررسي ازسال 56 تا 65 (دو جلد)

با عنايت به تنوع موضوعات و تصويب نامه هاي صادره از سوي شوراي نظارت بر گسترش شهر تهران، شهرداري تهران برآن شد تا ضمن هماهنگي با دبيرخانه كميسيون ماده پنج نسبت به تدوين مصوبات شوراي طرح و بررسي اقدام كنند.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 10 اسفند 1393 ساعت: 9:17 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره شغل کارگر

بازديد: 226

تحقیق درباره شغل کارگر

2-1 كارگر چه كسي است؟

كارگر از نظر قانون كار كسي است كه در مقابل دريافت حق السعي اعم از مزد ، حقوق ، سود، كمك عائله مندي ، هزينه مسكن ، خواربار، اياب و ذهاب يا ساير مزايا به درخواست كارفرما كار مي كند.

3-1 - كار فرما شخصي حقيقي يا حقوقي كه كارگر به درخواست و بحسات او در مقابل دريافت حق السعي كار مي كند. كليه كساني كه عهده دار اداره كارگاه هستند نماينده كارفرما محسوب مي شوند و كارفرما مسئول كليه تعهداتي است كه نمايندگان مذكور در قبال كارگر به عهده مي گيرند.

4-1- كارگاه چه محلي است ؟

كارگاه محلي است كه كارگر به درخواست  كارفرما يا نماينده او در آنجا كار مي كند از قبيل موسسات صنعتي ، كشاورزي ، معدني ، ساختماني ، خدماتي ، تجارتي ، و توليدي و

5- 1- قرار داد كار چيست ؟

قرداد كار عبارت است از قرارداد يا شفاهي كه موجب آن كارگر در قبال دريافت حق السعي كاري را براي مدت موقت يا مدت غير موقت براي كارفرما انجام مي دهد.

كارهاي كه طبيعت آنها جنبه مستمر دارد ، در صورتي كه مدتي در قرار داد ذكر نشود قرار داد دائمي تلقي مي شود ، هر گاه قرارداد براي مدت موقت و يا براي انجام كار معين منعقد شده باشد هيچ يك از طرفين به تنهايي حق فسخ آن را ندارد.

براي اينكه قرارداد بين كارگر و كارفرما صحيح باشد رعايت شرايط زير الزامي است .

1-  مشروعيت مورد قرارداد

2-  معين بودن موضوع قرارداد

3-  محل انجام كار

4-  تاريخ انعقاد قرارداد

5-  مدت قرارداد چنانچه براي مدت معين باشد.

6-   موارد ديگري كه عرف و عادات شغل يا محل ايجاب مي كند.

6-1- تعليق قرارداد كار چيست ؟

چنانچه تعهدات يكي از طرفين ( كارگر ، كارفرما ) موقتا متوقف شود كار به حالت تعليق در مي آيد و پس از رفع آن قرار داد كار با احتساب سابقه خدمت ( از لحاظ بازنشستگي  و افزايش مزد ) به حالت اول بر مي گردد.

8-1- خاتمه قرارداد كار

قرارداد كار به يكي از طرق زير خاتمه مي يابد .

1-  فوت كارگر

2-  بازنشستگي كارگر

3-  از كارافتادگي كلي كارگر

4-  انقضاء مدت قرارداد كار يا مدت موقت و عدم تجديد صريح يا ضمني

5-  پايان كار قراردادهايي كه مربوط به كار معين است

6-  استعفاي كارگر

كارگري كه استعفاء مي دهد موظف است كه يك ماه به كار خود ادامه دهد و در ابتدا استعفاي خود را كتبا به كارفرما اطلاع دهد.

10-1- مستمري بازنشستگان و تعيين سن بازنشستگي

مشستمري بازنشتگان تامين اجتماعي در واقع مجموع پس انداز ماهيانه انهاست كه به عنوان حق بيمه سهم كارفرما 20% و بيمه بيكاري 3% و سهم كارگر 7% و سهم دولت 3% بحساب سازمان تامين اجتماعي واريز مي شود.

در شركتها و كارگاههاكارگران زير نظر كارفرما يا نمايندگان آن به فعاليت مي پردازند و با توجه به فعاليتي كه طي ماه داشته اند حقوق و دستمزد دريافت مي كنند . كارگاههاي كوچك چون تعداد كارگران زياد نيست پرداخت حقوق و دستمزد نياز به يك سيستم حسابداري پيچيده نيست ولي در كارگاههاي بزرگ وجود يك سيستم حسابداري قوي و پيچيده ضروري است كه تمامي حسابها و فعاليتهاي شركت را ثبت و ضبط نمايد ، در كارگاههاي بزرگ هر ماهه با توجه به اطلاعاتي كه از قسمتهاي كار گزيني و قسمتهاي مربوط به حقوق و دستمزد به دايره حسابداري ارسال مي گردد ليست حقوق كارگران تهيه و حقوق انها پرداخت مي شود.

1-2- حقوق و مزاياي مستمر و غير مستمر

كارگران شركتها و موسسات علاوه بر حقوق مبنا ( حقوق اصلي ) مزاياي ديگري هم دريافت مي كنند مانند حق اولاد ، حق مسكن ، خواربار ، جذب ، سختي شرايط كار ، ماموريت ، اضافه كار و به مزايايي كه هر ماهه كارگر از كارفرما دريافت مي كند مزاياي مستمر مي گويند و مواردي كه هميشگي نيست و بستگي به موقعيت وشرايط خاص دارد، مزاياي غير مستمري مي گويند.

2-2- مزد يا حقوق چيست ؟

مزد ثابت عبارت  است از مجموع مزد شغل و مزاياي ثابت پرداختي به تبع شغل ، در كارگاههايي كه داراي طرح طبقهيندي و ارزيابي مشاغل نيستند . منور از مزاياي ثابت پرداختي به تبع شغل مزاايي است كه بر حسب ماهيت شغل يا محيط كار و براي ترميم مزد در ساعات عادي كار پرداخت مي گردد از قبيل  مزاياي سختي كار ، مزاياي سرپرستي ، فوق العاد شغل ، و ولي مزاياي رفاهي و انگيزه هاي از قبيل كمك هزينه مسكن ، خواربار ، حق اولاد ، پاداش افزايش توليد و سود سالانه جزء مزد ثابت و مزد مبنا محسوب نمي شود.

مزد ممكن است بر اساس قرارداد روزانه يا هفتگي يا 15 روز يكبار پرداخت شود ، اگر پرداخت مزد ب صورت ماهيانه باشد حقوق مي گويند. در ماههاي سي و يك روزه حقوق و مزايا بر اساس سي و يك روز پرداخت مي شود . حقو.ق و دستمزد مشمول بمه تامين اجتماعي و ماليات مي باشند و ماليات آن بر اساس جدول مالياتي حقوق كه هر ساله با پريب سال جاري اعلام مي شود محاسبه مي شود.

3-2- مدت كار و مدت اضافه كاري چيست ؟

ساعات كار عادي كارگر 8 ساعت در شبانه روز يا 44 ساعت يا 176 ساعت در ماه مي باشد . طبق ماده 59 قانون كار و تامين اجتماعي ارجاع كار اضافي به كارگر زماني مجاز است كه شرايط زير را داشته باشد.

الف: موافقت كارگر

ب: پرداخت 40% اضافه بر مزد هر ساعت كار عادي

ضمنا ساعات اضافه كاري كارگر از 4 ساعت نبايد ، بيشتر مگر در مواردي استثنايي با توافق كارگر اگر كارگري بيش از 44 ساعت در هفته يا 176 ساعت در ماه كار كند ان ساعات اضافي به عنوان اضافه كاري محسوب مي شود.

مثال :

اگر كارگري در يك هفته 64 ساعت كار كرده باشد و نرخ دستمزد ساعتي او بر اساس حقوق مبنا 900 ريال باشد . فوق العاده  اضافه كاري و دستمزد استحقاقي آن را محاسبه كنيد.

روش سوم:

اگر كارگري در طي يكماه 189 ساعت كار كرده باشد و حقوق ماهيانه او 92000 ريال باشد.

فوق العاده اضافه كاري  و دستمزد استحقاقي آن را محاسبه كنيد.

ساعات كاري عادي در ماه 176 ساعت يا 24 روز مي باشد.

اگر 176 ساعت را بر تعداد روز هاي كاركرد در ماه يعني (24) تقسيم كنيم ساعات كار يك روز كارگر بدست مي آيد.

 

 

 ساعات كاركرد روزانه كارگر             

يعني يك كارگر در هفته 6 روز و هر روز 33/7 ساعت كار مي كند كه حاصلضرب آن مي شود 44 ساعت در هفته

ساعات كاركرد يك هفته كارگر   

ساعات اضافه كاري

حال اگر حقوق كارگر را بر 30 روز كه همان يكماه حقوق مي باشد تقسيم كنيم حقوق يك روز كارگر بدست مي آيدو اگر يك روز حقوق را بر عدد 33/7 تقسيم كنيم يك ساعت بدست مي آيد و اگر حقوق يك ساعت را در عدد 40/1 ضرب كنيم كل ساعات اضافه كاري  بدست مي آيد و اگر يك ساعت اضافه كاري را در تعداد ساعات اضافه كاري ضرب كنيم كل ساعات اضافه كاري بدست مي آيد و در آخر اگر مبلغ حقوق فرد را با مبلغ كل اضافه كاري جمع كنيم دستمزد استحقاقي بدست مي آيد.

مبلغ يك روز حقوق

مبلغ يك ساعت حقوق

مبلغ يك ساعت اضافه كاري

كل مبلغ اضافه كاري

دستمزد استحقاقي

4-2- نوبت كاري

طبق ماده 55 كار و تامين اجتماعي كار نوبتي عبارت است از كاري كه در طول ماه گردش دارد به نحوي  كه نوبتهاي آن در صبح يا شب واقع مي شود. طبق ماده 56 اگر كارگري نوبت كاري او در صبح و عصر واقع شود 10% و اگر نوبت كاري صبح و عصر و شب قرار گيرد 15% و اگر نوبت كاري صبح و شب يا عصر و شب باشد 5/22% علاوه بر مزد بعنوان فوق العاده نوبت كاري درسافت خواهد كرد.

5-2 - شب كاري

طبق ماده 53 كارهايي كه زمان انجام آن از ساعت 6 بامداد تا 22 باشد كار روز مي گويند و كارهايي كه زمان انجام بين 22 تا 6 بامداد قرار گيرد كار شب گويند. اگر قسمتي از ساعات كار در شب و قسمتي  از ساعات كار در روز باشد كار مختلط گويند. اگر كارگري نوبت كاري نباشد و ساعات كار او بين 22 تا 6 بامداد باشد شب كاري محسوب  مي شود و به ساعات شب كاري او 35% شب كاري علاوه بر ساعات كار عادي او تعلق مي گيرد.

6-2- حق اولاد

حق اولاد سه برابر حداقل مزد روزانه كارگر ساده در مناطق مختلف براي هر فرزند در ماه پرداخت مي شود حق اولاد حداكثر تا دو فرزند بيمه شده پرداخت مي شود مشروط بر آنكه :

1-6-2- بيمه شده حداقل سابقه پرداخت 720 روز كار را داشته باشد.

7-2 - حق خواربار و مسكن

حق خواربار و مسكن مبلغي است كه هر سال توسط هيات دولت تعيين مي شود . حق خواربار و مسكن براي افراد مجرد و متاهل متفاوت است . حق خواربار براي افراد مجرد و متاهل به ترتيب (400 ،800) ريال و حق مسكن به ترتيب (8000،12000) ريال مي باشد. حق خواربار و مسكن مشمول بيمه و ماليات مي شوند.

9-2- اياب و ذهاب و كمكهاي غير نقدي

كارفرما در صورت دوري كارگاه و عدم تكافوي وسيله نقليه عمومي بايستي براي رفت و بر گشت كاركنان خود وسيله نقليه مناسب در اختيار آنها قرار دهد يا هزينه رفت و برگشت آنها را پرداخت كند.  ارزش مزاياي غير نقدي مستمر مانند غذا و پوشاك و نظاير آنها طبق آيين نامه اي كه به پيشنهاد هيات مديره به تصويب شوراي عالي خواهد رسيد بطور مقطوع تعيين مي گردد.

10-2- تعطيلات و مرخصي ها

كارگران 6 روز هفته را كار مي كنند و روز جمعه تعطيلي هفتگي انها با استفاده از مزد مي باشد . در صورتي كه روز هاي هفته كمتر از شش روز باشد مزد روز تعطيل هفتگي يك ششم مجموع مزد دريافتي كارگر در روزهاي كاركرد خواهد بود علاوه بر تعطيلات رسمي روز كارگر جزء تعطيلات رسمي محسوب مي شود. كارگري كه روز جمعه كار كند در مقابل عدم ستفاده از تعطيلي روز جمعه 40% اضافه بر مزد دريافت خواهد كرد.

مرخصي استحقاقي كارگران با احتساب 4 روز جمعه جمعا يك ماه مي باشد و ساير روزهاي تعطيل جزء ايام مرخصي محسوب نمي شود . براي كار كمتر از يك سال مرخصي استحقاقي به نسبت كاركرد محاسبه مي شود. طبق ماده 65 قانون كار و تامين اجتماعي مرخصي سالانه كارگراني كه به كارهاي سخت و زيان آور اشتغال دارند 5 هفته مي باشد كه در دو نوبت و در پايان هر شش ماه صورت مي گيرد . كارگران بيش از 9 روز از مرخصي را نمي توانند ذخيره كنند.

كارگران در موارد زير حق برخورداري از سه روز مرخصي با استفاده از مزد را دارند.

الف: ازدواج دائم

ب: فوت همسر ، پدر ، مادر و فرزندان

مدت مرخصي استعلاجي كه به تاييد سازمان تامين اجتماعي رسيده باشد جزء سوابق كار و بازنشستگي كارگر محسوب مي شوند.

11-2-عيدي و پاداش پايان سال

عيدي عبارت است از مبلغي كه هر ساله توسط هيات دولت بر اساس حقوق و دستمزد كارگران تعيين مي گردد و براي پرداخت عيدي سقفي را قرار مي دهد كه از مبلغ عيدي تعيين شده ميلغ 100000ريال از ماليات معاف و مابقي آن مشمول ماليات مي باشد.

12-2- كسور قانوني چيست ؟

كسور قانوني وجوهي هستند كه كارفرما ها موظفند هر ماهه از حقوق كارگران كسر كنند سازمانهاي مربوطه ارسال نمايند . كسور قانوني شامل:

الف- ماليات حقوق و مزاياي كارگران

ب- حق بيمه هاي اجتماعي

بدهي كارگر به صندوق اجرا( اجرائيات)

1-12-2- ماليات

ماليات يكي از كسور قانوني مي باشد كه توسط كارفرما از حقوق - اضافه كاري - حق اولاد- خواربار و مسكن و مزاياي ديگري كه مشمول ماليات مي شود هر ماهه كسر مس گردد و به حوزه مالياتي محل پرداخت مي گردد.

2-12-2 - حق بيمه هاي اجتماعي

يكي ديگر از كسور قانوني حق بيمه هاي تامين اجتماعي مي باشند كه هر ماهه توسط كارفرما  از حقوق و مزاياي مشمول بيمه كارگر كسر مي كند، حق بيمه تامين اجتماعي سهم كارگر كه از حقوق ناخالص او كسر مي شود 7% مي باشد و علاوه بر اين كارفرما بايستي 20% از حقوق ناخالص كارگر را به عنوان سهم كارفرما و 3% به عنوان بيمه بيكاري از طرف خودش هزينه كند بدين معني كه فقط 7% ماهيانه از حقوق ناخالص كارگر كسر مي شود و 20% و 3% را كارفرما خودش پرداخت مي كند.

مجموع درصد هاي فوق الذكر كه 30 درصد مي باشد هر ماهه در فرم بيمه درج مي شود و به همراه چك مربوطه به سازمان تامين اجتماعي  ارسال مي گردد . فرم بيمه در صفحات بعد توضيح داده مي شود.

علاوه بر سهم كارگر (7%) و سهم كارفرما (20%) و سهم بيمه بيكاري (3%) ، دولت هم (3%)تحت عنوان سهم مشاركت دولت به سازمان تامين اجتماعي پرداخت مي كند و سازمان تامين اجتماعي در قبال  اين پرداخت ها كارگران را تحت پوشش خود دارد و به آنها خدمات ارائه مي دهد كه به شرح زير مي باشد.

1-2-12-2- دفترچه بيمه

هر كارگر و افرادي كه تحت تكفل او باشند يك دفتر چه اختصاصي تامين اجتماعي دارزند كه در زمان مراجعه ه پزشك و بستري شدن در بيمارستان از آن استفاه مي كنند و زمان پرداخت حق ويزيت و دريافت دارو از داروخانه درصدي ز ان مبلغ تعيين شده را پرداخت مي كنند.

13-2- صورت دستمزد ( حقوق و مزايا ) چيست ؟

صورت دستمزد همان فرم بيمه است كه هر ماهه پس از پرداخت حقوق توسط حسابدار حقوق و دستمزد بر اساس ليست حقوق ماه تنظيم مي شود و پس از مهر و امضاء كارفرما به انضمام چك هاي (20% و3% و7%) به شعبه تامين اجتماعي محل ارسال مي گردد.

14-2- نحوه تنظيم فرم بيمه

ابتدا مشخصات هويتي و كارفرما درج مي شود و بعد از آن مشخصات هويتي كارگر درج مي شود . در قسمتت روزهاي كاركرد ماه تعداد روزهايي كه كارگران كار كرده اند درج مي شود و تاريخ شروع و خاتمه آنها مشخص مي شود ، در قسمت دستمزد و مزاياي حقوق روزانه كارگران و حقوق ماهيانه آنها درج مي شود ، در قسمت حقوق ومزاياي مشمول ، حقوق و مزايايي كه مشمول بيمه مي شود چه مشمول بيمه شود و چه مشمول بيمه نشود در اين قسمت درج مي شود و در ستون حق بيمه بايستي ستوني كه حقوق و مزاياي مشمول بيمه در آن درج شده را در 7% ضرب كنيم و در اين ستون بنويسيم. در ستون ساير كسور مربوط به كسر ماليات حقوق است و ستون مانده قابل پرداخت، مابه التفاوت ستون حقوق و مزاياي مشمول و غير مشمول از ستون حق بيمه و ساير كسور است. بعد از اينكه موارد فوق را براي همه كارگران محاسبه كرديم درقسمت پايين ليست جمع 7% را مي آوريم و در قسمت حق بيمه كارفرما همان مبلغ 20% و در قسمت 3% بيمه بيكاري مبلغ بيمه بيكاري آورده مي شود . تا با چك مربوطه به شعبه بيمه تامين اجتماعي ارسال گردد.

30%=3%+20%+7%

16-2- نحوه محاسبه ماليات حقوق بر اساس جدول مالياتي

كارگران علاوه بر حقوق مبنا مزاياي ديگري هم ماهيانه دريافت مي كنند كه بعضي از آنها مشمول بيمه و ماليات نمي شود و برخي ديگر مشمول مي شود و اين وظيفه كارفرماست كه حقوق و مزاياي مشمول ماليات كارگر را مشخص و ماليات آن را كسر كند . در قسمت معافيت هاي مالياتي مواردي كه مشمول ماليات نمي شوند و يا مزاياي مشمول ماليات را كه بر اساس جدول مالياتي محاسبه مي شوند با ذكر يك مثال توضيح داده مي شود.

هر ساله مبلغ معافيت مالياتي توسط هيات دولت اعلام مي شود و حقوق و مزايايي كه بالاتر از معافيت مي باشند با نرخ هايي كه اعلام شده است ماليات حقوق ومزايا كسر مي گردد.

1-3- قسمت هاي مختلف يك كارگاه يا شركت

كارگاهها و موسسات داراي قسمتهاي گوناگوني مي باشند از جمله قسمت توليد، قسمت توزيع و فروش، قسمت اداري، قسمت كارگزيني قسمت زمانسنجي، قسمت برنامه ريزي، قسمت ثبت اوقات كار، قسمت مالي و حسابداري و غيره. اكنون آنچه مورد نظر مي باشد قسمت حسابداري حقوق و دستمزد و قسمتهاي وابسته به آن است. بنابراين پرداخت حقوق و دستمزد به كارگران يا آخر هر هفته يا هر 15 روز يكبار يا ماهيانه مي باشد كه در طي هر پرداخت اتفاقاتي ممكن است صورت بگيرد مثلا كارگر جديد استخدام شود كارگري بازنشسته شود يا كارگري بر اثر بي احتياطي فوت كند، برنامه نوبت كاري يا شب كاري كارگران تغيير كند، ممكن است تعدادي از كارگران غيبت يا تاخير داشته باشند بنابراين همه مواردي كه ذكر شد مربوط به قسمتهايي مي باشند كه بايستي اطلاعات آنها براي پرداخت حقوق كاركنان به قسمت حقوق و دستمزد ارسال گردد تا پرداخت حقوق بدور از هر اشتباهي صورت گيرد.

اكنون هر يك از قسمتهايي كه با قسمت حقوق و دستمزد در ارتباطند بيان مي شود.

1-1-3- قسمت كارگزيني:

قسمت كارگزيني در زمينه تهيه و تدوين يا اصلاح دستوراتلعملها و يا آئين نامه هاي  استخدامي و فرمهاي پرسنلي  كه با فژقانون كار و تامين اجتماعي منطبق است فعاليت مي كند و وظيفه دارد هر گونه تغيير و تحولي در ايين نامه ها و دستورالعمل ها  صورت گرفت به قسمت حسابداري حقوق و دستمزد ارسال نمايد و قسمت حسابداري حقوق و دستمزد را كنترل كند.

3-1-3- قسمت ثبت اوقات كار

در قسمت ثبت اوقات كار هر يك از كارگران داراي كارت حضور و غياب هساتند كه زمان ورود  و خروج آنها با ان مشخص مي شود و يا اگر كارگري بيشتر از ساعات كاري عادي كار كند  ساعات اضافه كاري او بوسيله اين كارت مشخص مي شود . وظيفه اين قسمت است كه اطلاعات مربوط به ورود و خروج و غيبت و مرخصي و تاخير را به قسمت حقوق و دستمزد ارسال نمايد تا در ليست حقوق و دستمزد درج شود تا به كارگران به نسبت كاركرد حقوق پرداخت شود تا در اين بين حق كارگر يا كارفرما ضايع نشود.

3-3 - ليست حقوق چگونه تنظيم مي شود؟

وقتي كه اطلاعات مربوط به حقوق و دستمزد از قسمتهاي وابسته به دايره حسابداري حقوق و دستمزد  ازرسال شد وظيفه حسابدار  حقوق و دستمزد  است كه همه موارد را به تفكيك محاسبه كند و در ليست حقوق در محل مخصوص درج كند كه اين كار بسيار مشكل و طاقت فرسا مي باشد  كه حقوق ، اضافه كار ، ماموريت و نوبت كاري همه كارگران را محاسبه كند و در ليست حقوق درج كند ولي خوشبختانه امروزه رايانه كارها را راحت تر كرده است بدين صورت كه كاربر فقط اطلاعات را وارد سيستم مي كند و رايانه تمامي محاسبات را دقيق انجام مي دهد و در ليست حقوق جايگزين مي كند . اكنون به توضيحات تكميلي ليست حقوق مي پردازيم.

ليست حقوق فرمي است كه داراي مشخصات هويتي كارگران و مشخصات حقوقي انهاست كه مي بايست توسط حسابدار حقوق و دستمزد حقوق مبنا و مبلغ اضافه كاري پس از محاسبات ساعات اضافه كاري و مزاياي مستمر و غير مستمر در ان درج شود و در ستون حقوق و مزاياي مشمول بيمه  حقوق و مزايايي كه بيمه به آن تعلق مي گيرد جمع مي شود و در ستون حقوق و مزاياي مشمول ماليات مواردي كه مشمول ماليات مي شود جمع مي شود و ستوني كه مربوط به بيمه سهم كارگر مي شود از حقوق و مزاياي مشمول ماليات ، ماليات گرفته مي شود و در ان ستون درج مي شود و در نهايت كسور قانوني و توافقي و مزاياي ناخالص كسر مي شود و مبلغ بدست آمده خالص پرداختي مي باشد  كه به كارگران پرداخت مي شود.

در كارگاههاي توليدي براي ساخت يك محصول  غير از قسمت توليد و ساخت قسمتهاي ديگري هم وجود دارد كه با هماهنگي همه انها يك محصول آماده ارائه به بازار مي شود . بنابراين در يك كارگاه كارگراني هستند كه مستقيما در زمينه ساخت محصول فعاليت مي كنند ولي بعضي از كارگران مستقيما در ساخت يك محول دخالت ندارد. بلكه فعاليت انها به صورت جانبي مي باشد . مثل كارگران قسمت اداري ، توزيع و فروش ، نگهباني و قسمت سرپرستي و كه به طور غير مستقيم در ساخت محصول فعاليت مي كنند . كارگراني كه مستقيما در زمينه ساخت محصول فعاليت مي كنند . دستمزدي كه به انها پرداخت مي شود دستمزد مستقيم مي گويند. مثل دستمزد جوشكار در كارخانه ماشين سازي ، و كارگراني كه مستقيما در ساخت محصول فعاليت نداشته اند دستمزدي كه به آها پرداخت مي شود دستمزد غير مستقيم مي گويند.

مثل دستمزد نگهبان كارخانه ماشين سازي و يا دستمزد سرپرست در كارخانه و دستمزد توليدي عبارت است از وجوهي  كه براي كار انجام شده توليدي در يك مدت معين پرداخت شود ، بنابر اين دستمزد اگر به صورت مستقيم پرداخت شود روي بهاي تمام شده محصول اثر مي گذارد و كاهش و ثابت نگه داشتن بهاي تمام شده به دو طريق امكان پذير است.

1-4- روش هاي پرداخت حقوق در واحدهاي توليدي

1-  روز مزد

2-  كارمزد

3-  سهيم كردن كارگران در سود

4-  روش طرح هاي تشويقي

1-1-4- روز مزد و كارمزد

روزمزد بدين صورت است كه كارگر روزي كه سر كار حاضر باشد دستمزد خود را دريافت كند و در مقابل 8 ساعت كار عادي دستمزدي كه تعيين شده است دريافت مي كند و چنانچه مزد بر اساس ميزان انجام كار يا محصول توليد شده باشد كارمزد گويند.

3-4-مرخصي استعلاجي چيست ؟

طبق ماده 64 قانون كار مرخصي ساليانه كارگران با استفاده از مزد و احتساب چهار جمعه جمعا يك ماه مي باشد و مرخصي سالانه كارگراني كه به كارهاي سخت و زيان اور مشغول هستند طبق ماده 65 قانون كار 5 هفته مي باشد در دو نوبت و پايان هر شش ماه . بنابر اين كارگران طبق قاانون مي توانند يك ماه مرخصبي بروند و حقوق و دستمزد دريافت كنند بدين معني كه در قبال كار انجام نداده حقوق و دستمزد خود را دريافت مي كنند و اين هزينه اي مضاعف بر دوش كارفرمايان مي باشد . بنابر اين  انها در ابتداي سال مبلغ كل مرخصي كارگران را محاسبه مي كنند و در پايان هر ماه كه ليست حقوق تهيه شد هزيتنه حقوق و دستمزد ايام مرخصي سهم آن ماه بحساب كنترل هزينه حقوق و دستمزد بدهكار مي شود و حسا ذخيره دستمزد ايام مرخصي بستانكار مي شود.

7-4- تهيه ليست حقوق در كارگاههاي توليدي

در كارگاههاي توليدي پس از اينكه اطلاعات مربوط ه حقوق و دستمزد كارگران از قسمتهاي كارگزيني و ثبت اوقات كار و زمان سنجي به دايره حسابداري حقوق و دستمزد ارسال گرديد . حسابدار حقوق و دستمزد به محاسبات حقوق و اضافه كاري و نوبت كاري و شيفت كاري و مي پردازند و محاسبات انجام شده را در ليست حقوق درج مي كند و كسورات قانوني و توافقي را محاسبه  و در محل مخصوص انها در ليست درج مي كند و پس از كسر كسور از حقوق و مزاياي دريافتي كارگران مبلغ خالص حقوق پرداختني بدست مي آيدو پس از تنظيم ليست حقوق آنها را در دفاتر ثبت مي نمايد.

1-6- معرفي نرم افزار حقوق و دستمزد

در سالهاي اخير با توجه به توسعه و رشد سيستم هاي سخت افزاري و نرم افزاري كامپيوتر ، استفاده و بكارگيري آن در محاسبه و پرداخت حقوق و دستمزد امري اجتناب ناپذير شده است  خصوصا اينكه بعلت مزاياي متعدد كامپيوتر از قبيل سرعت و دقت محاسبه بالا ، كيفيت مناسب گزارشات و بهبود اندمان كار ، دستگاههاي ذيربط از قبيل سازمان تامين اجتماعي كليه شركتها و كارگاههايي را كه داراي كاركنان قابل توجهي هستند ملزم به بكارگيري سيستم هاي نرم افزاري كامپيوتري نموده است.

2-6- ويژگي هاي نرم افزار حقوق و دستمزد

برخي از ويژگي هاي نرم افزار حقوق و دستمزد آزمايشي ضميمه اين كتاب را مي توان به شرح زير بر شمرد:

1-  ثبت اطللاعات پرسنلي و حقوقي ثابت كاركنان

2-امكان تعريف مزاياي ماهانه پرسنل از قبيل : اضافه كار ، ماموريت ، پاداش ، سنوات ، عيدي ، پرداخت موقت و غيره.

3-  تعريف و تعيين كسورات بدهي ، وام جريمه و غيبت و امثالهم.

4-تعريف و تعيين پارامتر هاي متغير حقوقي براي هر سال مطابق قانون كار مثل حداقل دستمزد روزانه و ماهانه ، حق مسكن ، حق خواربار ، بن و غيره.

5-  تعريف جدول كسورات ماليات حقوق ، مطابق ضوابط وزارت امور اقتصادي و دارائي

6-  تعريف و تعيين فيلدهاي فيش هاي حقوقي و تعريف ضرائب مالياتي و شمول كسورات بيمه آنها

7-  محاسبه  و تعيين حقوق و مزاياي كاركنان مطابق ضوابط  و مقررات قانون كار.

8-  تهيه و استخراج ديسكت و ليست حقوق و مزايا مطابق با سيستم سازمان تامين اجتماعي.

9-تهيه و استخراج ديسكت و ليست حقوق و مزاياي پرسنل جهت ارائه به حساب هاي بانكي آنان در بانك رفاه كارگران.

10-         تهيه فيش حقوقي كاركنان.

11-         تهيه و استخراج گزارشات و ليست هاي متنوع مورد نياز.

12-         ساير امكانات جانبي مثل تعريف و تغيير رمز عبور ، ماشين حساب و غيره.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 10 اسفند 1393 ساعت: 9:12 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 792

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس