سایت اقدام پژوهی - گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان
1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819 - صارمی
2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2 و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .
3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل را بنویسید.
در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا پیام بدهید آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet
ايران وانقلاب ديجيتال اين نوشتار سعي دارد به اجمال با معرفي ويژگيهاي انقلابديجيتال اهميت آن رابراي ايران مورد بحث قرار دهد. نخست، نگاهي خواهيمداشت به اوضاع جهان و ويژگيهايانقلاب ديجيتال. سپس با بررسي شكافديجيتال زمينه را براي ورود به بحث ايران بازخواهيم كرد. سرانجام با شرحيكوتاه درباره اوضاع ايران و معرفي چالشها و فرصتهاي انقلاب ديجيتال برايايران توصيههايي براي اجراي طرحهاي ملي ديجيتال كردن ارائهميشود. جهان وارد عصر تازهاي شده است. از نيمههاي دوم قرن بيستم، پايان عمرعصرصنعتي آغاز شد. تحولات پر شتاب علمي فن شناختي موتور محرك اين تحولبوده است.نخست با ورود رايانه به سپهر فني، زندگي انسان دگرگون شد. سپس،با هم گرايي امواج تحولحوزه اطلاعات و ارتباطات رايانهها به كمك فنآوريهاي ارتباطي از جمله تلفن به هم وصل شدند و چندي بعد قابليتهاي ايندو فن آوري پرتوان با توانمنديهاي فن آوريتلويزيون تركيب شد و باعثپيدايش عظيمترين ماشين مصنوع دست انسان گرديد، يعني شبكه جهاني ارتباطاتو اطلاعات به هم پيوستهاي كه نماد آشكار و آشناي آن اينترنت است و بهسرعت و پرتوان دارد همه ابعاد زندگي بشر را دگرگون ميسازد. اين جريانتحولپرشتاب حول محور فنآوري ديجيتال باز هم شتاب گرفته و راه را برايورود به عصرديجيتال هموار ساخته كه با فرصتها ، چالشها، اميدها و بيم هاييبي سابقه همراه است. وقتي تحولات شتاب ميگيرند، بر پديدهها پيچيدگي وابهام حاكم ميشود و سيستمها از حالت تعادل خارج ميشوند و وضعيت بحرانيميگردد و ديگر قانون مندي مرسوم بر پديده حاكم نيست. عصر ديجيتال، عصرياست بحران خيز و پر آشوب. دستاوردهايبشردرعرصه مادي سريعتر از تواناييانسان و نظامهاي اجتماعي مخلوق انسان، براي انطباقخلاق با اين دستاوردهاحركت ميكنند. انسان از آفريدههاي خودش عقب ميماند و آشفته و سردرگمنه حال را درك ميكند و نه ميتواند به گذشته پناه برد و نه قادر استآينده راپيش بيني كند. حالت آشفتگي وسردرگمي تعادل ذهني را به همميريزد. اما، ذهن انسان ذاتا گرايش دارد به تعادل جويي و گريزان بودن ازآشفتگي و آشوب. انسان ميخواهد در دنياي بي نظمي، نظمي بجويد. درفضاي پرابهام به درك روشني دست يابد و در شرايطي كه پيش بيني آينده دشوار است،آيندهمطلوب خود را رقم زند. فضيلتهاي وجودي انسان كه عبارتاند ازخردورزي، خودآگاهي، تامل و بازپس نگري، تفكر انتزاعي، تجسم و تخيل، خلاقيتو نوآوري، يادگيري، وانطباق خلاق با شرايط پر تحول، همگي فعال ميشوند وانسان فرزانه به سرعت در مييابد كهراه حل مسئله، نه در پناه جستن بهگذشتهاي است كه از دست رفته و نه توقف در حال بهشيوهاي سرگردان ودرمانده، بلكه ادامه راه است با نگاهي راهبردي و آينده ساز همراه باعزميراسخ براي انتخاب خردمندانه مسير حركت و غايت مطلوبي كه به كيفيتزندگياشآسيب نرساند. اين گونه است كه در عصر ديجيتال انگارهها ورهيافتهاي اميدبخش شكل ميگيرند كه هر يك به گونهاي بازتابي هستند ازفضائل انساني كه تجهيز شدهاند تا اشتباهات گذشتگان را جبران كنند. اشتباهاتي كه هزينههاي سنگيني را بر جامعه بشري تحميل كردهاند و كيفيتزندگي انسان معاصر را تنزل دادهاند. با نگاهي به پيآمدهاي آشكار ايناشتباهات كه به شكل بحرانهاي زير بروز كردهاند، متوجه خواهيم شد كه درعصر ديجيتال چه چالش هاييفراروي نسل حاضر قرار دارد. بحرانها از اينقرارند: ـ بحران زيست بومي و زيست محيطي به معناي ناديده گرفتن اينواقعيت كه انسانجزيي است از طبيعت كه معرف كل هستي است و نظامي استبه هم پيوسته با اجزايي كهرابطهاي سيستميك با هم دارند و اگر تعادل ايننظام مختل شود، به كل سيستم و اجزاي آن آسيبهاي جدي وارد خواهد شد. اشتباه بشر در ناديده گرفتن اين اصل در فعاليتهاي اقتصادي باعث شده كهآسيبهاي زير بروز كنند: برهم خوردن تعادل جو و بروز تغييرات ناگهاني آبو هوايي ناشي از آثار گرمخانهاي، نازك شدن و از بين رفتن لايه اوزونو امثال آن ؛ از بين رفتن بسياري از گونههاي جانوري وگياهي؛ نابودي جنگلها؛ آلودگي هوا و آب وخاك و طبيعت به طور كلي؛وبه تحليل رفتن منابع طبيعي احيا ناپذير (سوختهاي فسيلي و مواد معدني). بحران بازارهاي مالي: ميگويند در جهان پيشرفته، بازارهاي مالي بهكازينويي تبديلشدهاند جهاني كه روزانه 1/5 تريليون دلار در آن معاملهصورت ميگيرد. خدمات مالي در اقتصادهاي پيشرفته 9 برابر رشد داشتهاند و ازراه دادوستد پول، سريعتر از فعاليتهاي ديگرميتوان پول دار شد. اين كازينو،نقدينگي و پس اندازهاي كوچك و بزرگ مردم عادي و حتي بازنشستگان راميبلعد. آسيب پذيري آن در نوسانهاي بحرانزاي بازارهاي بورس بهويژهبازار بورس نيويورك پس از حادثه 11 سپتامبر به خوبي آشكار شد و نيز آثارگستردهآن بر اقتصاد جهاني همه را نگران كرده است. جهان كنوني تحت سلطهشبكهاي از دولتهاي بزرگ، شركتهاي جهاني و نهادهاي سرمايه گذار و البتهكازينويي جهاني قرار دارد كه با منطقي كار ميكنند كه جهان را به وضعيتكنوني كشانده است. انفجار بمب در باشگاههايتفريحي جزيره بالي در اندونزيكه بيش از دويست نفر كشته بر جاي گذاشت و گروگانگيريدر آمفي تاتر مسكوتوسط شورشيان چچن و البته حادثه 11 سپتامبر وحوادث ديگري كه شايد در پيشباشد،واكنشها و هشدارهايي هستند درباره خطرناك شدن اوضاع جهان و بهبيخردي منطق حاكم بر اداره امور جهان اشاره ميكنند. جهان به نگاه كاملاپمتفاوتي نياز دارد. بحرانهاي سياسي كه ماهيت فرهنگي دارند. حادثه 11سپتامبر نقطه عطفي در تاريخ بينالملل به شمار ميآيد و هشداري است بهكشورهاي پر قدرت از جمله آمريكا و بيانگراين واقعيت است كه هر گاه بنيانتصميمگيري به ويژه در تصميمهايي باآثار جهاني، نگاه سيستميك و كل نگرنباشد و جوامع كره زمين را عناصر يك نظام جهاني تلقي نكند، هزينههايسنگيني خواهدپرداخت. در هيچ نظامي يك عنصر و يا معدودي از عناصر نميتوانندبه قيمت عقب ماندگي عناصر ديگر رشد كنند و آن نظام در كل متعادل بماند. نابرابري، تعادل نظام را به هم ميزند و بقاي آن را به خطر مياندازد. حلبحران سياسيمعاصر در گروي وجود رهبراني است جهاني كه خردورز باشند و با كلنگري سيستميك ـ اكولوژيك و از روي تدبير براي خروج از بن بستهاي كنونيراه حل دراز مدت بيابند.رهبران كنوني جهان پيشرفته، سيستم جهاني را درجهتمعكوس هدايت ميكنند و نمونهايارائه ميدهند متضاد با اين الگوي آرماني. درجهان امروز كه رهبران كشورهاي بزرگ،مشروعيت جهاني خود را به سرعت از دستميدهند، خلاء رهبري سياه چال هايي را پديدآورده است كه بيش از هر چيزنيروي حياتي خود جوامع پيشرفته را به درون خود ميبلعد. بحرانهايفرهنگي ـ اجتماعي كه در سطوح مختلف بازتاب دارند. ازجمله اينبحرانها درسطح بينالمللي تقابل اسلام ـ مسيحيت است كه بيشتر از جانب منافع مستقريهدايت ميشود كه در پي منافع كوتاه مدت هستند و به نجات جامعه بشري ازبن بستهايكنوني نميانديشند. در سطح فردي اين بحران به بهترين وجه خودرا در روان آشفته واحساس بي قراري و احساس عدم امنيت دروني و ناامنيمحيطي انسان معاصر متجلي ساختهاست. در بيرون، گروههاي انساني به جان همافتادهاند ودر درون، انسان با خود منازعهاي تلخ را به پيشميبرد. مردمان مرفه و پيشرفته براي نخستين بار با انسانهاي نادار و عقبمانده به درك مشتركي رسيدهاند و هر دو دردمند ونگران از خود ميپرسند اينهمه هياهو براي چيست؟چرا كار به اين جا كشيده است؟ غايت زندگي چيست؟نيويوركي مرفه و موفقي كه تا قبل از11 سپتامبر آهنگ پر شتاب زندگي روزانهبه او فرصتي براي ايستادن و از دور به خود نگريستن را نميداده است، بامشاهده فروريختن دو برج تجارت جهاني در برابر چشمانش كه همواره نماد قدرتپايدار تجاري و رهبري اقتصادي جهان بودهاند و ناپديد شدن چند هزارفرد موفق وپرتحرك مانند خودش، ناگهان مجبور شده با نگاهي تازه و با فاصله و متفاوتبهخودش بنگرد و از خود سؤال كند، معناي اين زندگي چيست، اين همه تلاش وكوشش كهحاصل آن در يك آن بهباد ميرود، چه فايدهاي دارد؟ سرنوشت مندست كيست؟ و سرنوشت من در كجا هدايت ميشود؟ و ناگهان حس ميكند دشمنانيدارد ،قويتر ازرهبرانش، دشمناني نامريي و ناشناخته كه مجبور است آنها رابشناسد و انگيزههاي آنها رادرك كند. ناگهان زندگي رنگي دگر مييابد. ماجراهاي پس از 11 سپتامبر، در سرزمينهايپررونق اروپا نيز واكنش مشابهيايجاد كرده است. حال و هواي ديگري بر زندگي مردمان پرنخوت و آسوده و بيخيال بخشهاي پيشرفته جهان حاكم شده است. ولي رهبران، ترجيحميدهند بهراه خود ادامه دهند. افزون بر آن دستاوردهاي انقلاب ديجيتال همراه باپيشرفتهاي ساير حوزههاي علومو فنآوري، شكافهاي تازهاي را پديد آوردهاندو برنابرابريهاي گذشته عمق بخشيدهاند. شكاف ديجيتال، شكاف فن آوري، شكافدانايي و شكاف ژنتيك باعث شدهاند كه يك بخش از جهان به سرعت پيش برود وبخش ديگر عقب بماند. شايد ريشه اصلي بحرانهايسياسي و فرهنگي ـ اجتماعي دربروز همين شكافهاي روز افزون باشد. بخشي از جهان بهدلايل بسيار توانستهاست با ايجاد زير ساختها، بنيانها و ظرفيتهاي لازم در زمينه علم و فنآوريبه طور مستمر پيشرفت كند، به گونهاي كه سهم عمده را در بازارهاي توليد ومصرف فنآوري پيشرفته به خود اختصاص داده و در ضمن از توانايي بالاييبراي جذب اين پيشرفتها در حل مسائل و توسعه قابليتها و ظرفيت سازيبرخوردار شده است. در نتيجه، سريعتر و بهتر ثروت توليد ميكند و داناييهايپيشرفته را در خدمت توليد ثروت و دستيابي به رفاه به كار گرفته است. بهعكس، باقيمانده جهان نه از بازارهاي خلق علم و فن آوري سهمي دارد ونهتوانايي آن را دارد كه داناييهاي موجود پيشرفته ديگران را جذب كند و ازآن براي حل مسائل و توسعه قابليتهاي خود بهره بگيرد. بد نيست در اين جانگاه كوتاهي داشته باشيم بهانقلاب ديجيتال كه موضوع بحث مقاله است.
ويژگيهاي انقلاب ديجيتال امروزه در ادبيات، به دواصطلاح فنآوري اطلاعات و فن آوري اطلاعات و ارتباطات برميخوريم كه باديجيتالي شدن ابزار و فن آوريهاي اطلاعات و ارتباطات، در اين مقاله، هر دورا معادل فن آوريهاي ديجيتال تلقي خواهيم كرد. انقلاب در فرهنگ معينتبديل ازحالي به حال ديگر و از صورتي به صورت ديگر و دگرگون شدن تعريفشده است. انقلاب ديجيتال، در همين معنا، يعني دگرگوني و تغيير از حالي بهحال ديگر كه عامل آنفنآوريهاي ديجيتال است. بدين ترتيب، ميتوان گفتانقلاب ديجيتال باعث پديد آمدنعصر ديجيتال شده كه عصري است كه در آن فنآوريهاي ديجيتال (ارتباطات و اطلاعاتديجيتالي شده)، به سرعت به همهعرصههاي زندگي انسان نفوذ كرده و قاعده بازي را در همهعرصههااز جملهفعاليتهاي مربوط به اقتصاد، تجارت، آموزش و يادگيري، سرگرمي، معاشرت،ارتباطات، كار،فراغت، جنگ و هنر تغيير دادهاند. به هر حال، در اينعرصهها، فن آوري ديجيتال قاعده خود را حاكم كرده است وميكند؛ آن همقاعدهاي متفاوت با قواعد مرسوم انقلاب ديجيتال محصول تعامل پيچيده تركيبياز علوم و فن آوريها است، از جمله: الكترونيك ،رايانه، روباتيك، مخابرات،مخابرات، ارتباطات، سايبرنتيك، هوشمصنوعي، واقعيت مجازي. نظريهاطلاعات، علوم شناختي، زبانشناسي، عصبشناسي، روانشناسي اعصاب،ژنتيك وبسياري ديگر، تركيب و تعامل اين حوزه هاست كه عصر ديجيتال را رقم زدهوباعث پيداش عظيمترين اختراع بشر شده است، يعني شبكه جهاني اطلاعات وارتباطات بههم پيوسته، كه در درون آن فعاليتهاي اصلي در سطوح مختلففردي، جمعي، گروهي،سازماني، ملي و بين المللي و جهاني جريان دارد. ازسوي ديگر، فن آوري ديجيتال به عنصر مهم ابزاري تبديل ميشود،كه در زندگيروزمره از آن استفاده ميكنيم، محيط زندگي ما،خارج از حيطه اختيار ما،اندك اندك ديجيتال ميشود. به زودي، در خانه، محيط كار، خودرو و محل هاييكه رفت و آمد داريم، بدون ابزار ديجيتالي، قادر به ادامه حيات نخواهيمبود. در واقع، جبر حاكم بر فنآوري، بيشاز هر زمان ديگري احساس ميشود. بدون آن كه بخواهيم، نيرويي قويتر از ارادهمان، ما رابه خريد آخرينمدلهاي تلفن، دوربين ،ويديو، يخچال و ماشين لباس شويي برمي انگيزد كههمگي ديجيتال شدهاند. با استفاده دم افزون از اينترنت نيرويمقاومتناپذير آن چنان خزنده و آرام دارد بر ما حاكم ميشود كه خيلي زودفراموش خواهيم كرد كه پيش از آن زندگي مانبه گونهاي ديگر و به شيوهايديگر يعني ـ غير ديجيتالي ـ جريان داشته است. انقلاب ديجيتال پر توان ونيرومند فرايند دگرگون سازي زندگي فردي و اجتماعي را پيشميبرد و امواجتحول بسيار مهمي چون جهاني شدن و مجازي شدن را به راه انداخته وتقويتميكند. به اين ترتيب، فعاليتها در همه سطوح به عرصههاي جهاني و مجازيانتقالمييابند. در عرصههاي جهاني فرد و سازمان و كشور مجبورند در كنار و درارتباط با ديگرانمسائل خود را پيش ببرند، آن هم طبق قاعده بازي جهاني وبين المللي و در فضايي كه اغلب برآن رقابت حاكم است، عرصههاي مجازي نيزقاعده بازي خود را دارند و شامل عرصههايي هستند كه ماهيت فيزيكي ندارند والكترونياند و در واقع حضوري هستند در شبكه جهانياينترنت براي كار، زندگي،فراغت، مبادله، پژوهش، يادگيريو يا هر منظوري كه فرد ياسازمان را به حضوردر فضاي اينترنت بر ميانگيزد. انقلاب ديجيتال، در اقتصاد باعث پيدايشمفاهيم نوين شده، از جمله اقتصاد فرا ـ ماده و اقتصاد بي وزن و اقتصادنرمافزاري كه همه اين مفاهيم به نوعي حكايت از آن دارندكه عامل محركاقتصاد ديگر ماده نيست، بلكه چيزي است بي وزن و غير مادي ماننداطلاعات ودانايي. در مورد آثار انقلاب ديجيتال بر اقتصاد ميتوان به موارد زير نيزاشارهكرد: ـ قاعده بازي توليد ثروت و رقابت، به ويژه رقابت جهاني راتغيير داده است. ـ به عقيده برخي از اقتصاد دانان، باعث شده مجبورشويم مفاهيم اقتصادي را از نوتعريف كنيم. ـ عوامل نرمافزاري و غيرملموسي چون سرمايه انساني،سرمايه فكري، سرمايهاجتماعي، دانايي، خلاقيت ونوآوري و ارتباطات، مهمترين دارايي و مؤثرترين عوامل بهرهوري شدهاند. ـ راه اندازي و ايجاد شبكه عصبي ديجيتال را به عامل توسعه تبديل كردهاست. ـ باعث شده، اينترنت و فضاي رايانهاي جديدترين و مهمتريندارايي عموميجهاني تلقي شود كه تحت نظارت هيچ كشوري قرار ندارد. ـ درعرصه مالي، باعث شكلگيري و رشد كازينوي جهاني ـ بازارهاي بورس وسرمايهمالي جهاني ـ شده كه در آن بدون انتقال فيزيكي پول يا سرمايه، ميلياردهادلار مبادلهميشود. ـ ساختار اشتغال را دگرگون ساخته و باعث از بين رفتنبسياري مشاغل و پيدايشگروه تازهاي از مشاغل شده و نظام آموزشي را كهمتولي اصلي تشكيل سرمايه انساني است، دچار بحران كرده است. ـ در حالحذف نيروي كار يدي و ساده و بدون مهارت و جايگزيني آن با نيروي كارمتخصصو داراي مهارتها ICT است. در عرصههاي اجتماعي، الگوهاي كار، فراغت،معاشرت و سرگرمي را تغيير دادهاست و در سطح سازمان باعث پيدايش الگوها وساختارهاي جديد سازماني شده است. در عرصه فرهنگي، با يادگيري الكترونيقاعده بازي آموزش رسمي را دگرگون ساخته و نيز كالاهاي فرهنگي را بهمهمترين كالاي قابل مبادله در بازارهاي جهاني تبديل كرده وباعث شدهتجارت كالاهاي فرهنگي به مبحث مهمي در تجارت جهاني تبديل شود و دربسيارياز كشورها در سياستهاي تجاري و اقتصادي جايگاهي مهمتر از مبادلهكالايفيزيكي پيدا كند. در عرصه زندگي فردي، ضمن فراهم آوردن فرصتهاييشگفتانگيز براي بهبودكيفيت زندگي، يادگيري، توانمند سازي، توسعه قابليتهايفردي از نظر فيزيكي، ذهني، مهارتي و اجتماعي الگوي زندگي را دگرگون ساختهاست. در عرصه سياسي، به ابزار مهمي جهت راه اندازي و تسريع فرايندمردمي(دموكراتيزه) شدن ساختار سياسي تبديل شده است و اصولا الگوهايحاكميت، اعمالاقتدار، انتخابات، مشاركت، رابطه مردم، حاكميت، پاسخگويينظام حكومت در برابر مردم،مرزهاي نظارت و كنترل و بسياري ديگر و مهمتر ازآن تركيب حقوق فردي و مدني وشهروندي و حقوق بشري را متحول ساخته است. به سخني كوتاه، انقلاب ديجيتال، جهان را يكپارچه و به هم مرتبط ساختهو باعث شده، اخبار، انديشهها، الگوها، ارزشها و دغدغهها به سرعت از مرزهاعبور كنند و در همه جهان پخش شوند و بازخورد آنها به سرعت به كانون مولدآن باز گردد. اما، عصر ديجيتال دغدغههاي بسيار دارد، كه مهمترين آننابرابري است. نابرابري همواره وجود داشته است.در طول تاريخ، مردم ازنابرابري ثروت و قدرت و امكانات همواره در رنج بودهاند و براي دستيابي بهبرابري هزينههاي سنگيني پرداختهاند. ولي هنو زاين نابرابريها از بيننرفته، نابرابريهاي جديدي پديد آمدهاند كه مهمترين آنها نابرابري دردانايي و اطلاعات است كه به نابرابريهاي موجود عمق و ابعاد تازهايبخشيده و باعث بروزحوادثي شده كه مهمترين آن حادثه 11 سپتامبر است. در گزارش توسعه انساني، سال 2002 ميخوانيم كه در جهان نابرابر كنوني،هنوز فقط47 كشور به دموكراسي كامل دست يافتهاند و فقط 14 درصد از نمايندگانپارلمانهاي جهان زن هستند و 23 درصد از مردم جهان در فقر شديد به سر ميبرندو درآمد 5 درصد ثروتمندترين مردم جهان، 114 برابر 5 درصد فقيرترين مردم است واز هر شش كودك، فقط یک كودك به مدرسه ميرود و 60 درصد كودكاني كه به مدرسهنميروند، دختر هستند و هر روزبيش از 3 هزار كودك در اثر بيماريهاي قابلپيشگيري ميميرند. در چنين اوضاعي است كهنابرابري تازه كه آن را شكافديجيتال ميناميم، اهميت بيشتري مييابد.
شكاف ديجيتال شكاف ديجيتال فاصله روزافزون كشورهاي توسعه نيافته از كشورهايتوسعه يافتهاست كه بيشتر به اين موارد مربوط ميشود: ـ دسترسي به فنآوريهاي ديجيتال ؛ ـ استفاده از اين فنآوري براي بهبود بهرهوري وكارآيي فرايندهاو فعاليتها ونظامهاو كارها در همه بخشهاي زندگي فردي واجتماعي و در سطح خرد و كلان ؛ و ـ توانايي به كارگيري اين فنآوري درايجاد زير ساخت مناسب براي مشاركت فعالدر توليد دانش و فن آوري ديجيتال ومصرف ابزار و كالاها و خدمات ديجيتال. اين شكاف با شاخصهاي متفاوتيسنجيده ميشود، از جمله دسترسي به فنآوريهاي اطلاعات و ارتباطات مانندتلفن، تلفن سيار و اينترنت و پخش ماهوارهايبرنامههاي راديويي وتلويزيوني، حجم تجارت الكتروني و امثال آن. جامعترين شاخصي كه برايمقايسه كشورها و شناخت اين شكاف ارائه شده، شاخصي است كه بانك جهاني بهنامشاخص جامعه اطلاعاتي10 ارائه داده است كه شامل 23 متغير است (گزارش،2001). اينمتغيرها در چهار زير ساخت به شرح زير طبقه بندي شدهاند كهتوانايي شهروندان هر كشوريرا براي مبادله اطلاعات در داخل و خارج از كشورميسنجند: 1. زير ساخت رايانه: سرانه رايانه شخصي11 نصب شده ؛ تعدادرايانه شخصي حمل شده برحسب خانوار ؛ رايانههاي شخصي حمل شده ت جاري ودولتي/ بر حسب نيروي كارحرفهاي ؛ رايانههاي حمل شده آموزشي/ بر حسبدانشجو و استاد ؛ درصد رايانههايشبكهاي شده ؛ و مخارج نرمافزار/ سختافزار. 2. زير ساخت اينترنت؛ حجم تجارت الكتروني ؛ تعداد كاربران خانگياينترنت؛ تعدادكاربران اينترنت در كسب و كار ؛ و تعداد كاربران اينترنت درسازمانهاي آموزشي. 3. زير ساخت ارتباطات: تعداد خطوط تلفن/ خانوار ؛هزينه تلفنهاي داخلي ؛ سرانه مالكيت گيرنده تلويزيون ؛ سرانه مالكيتگيرنده راديو ؛ سرانه مالكيت دستگاه نمابر ؛ سرانه مالكيت تلفن سيار ؛مشتركان تلويزيون سيمي ؛ 4. زير ساخت اجتماعي: تعداد دانشآموزان متوسطه؛ تعداد دانشآموزان دبيرستان ؛ نرخ خواندن روزنامه ؛ آزادي مطبوعات ؛ وآزاديهاي مدني. بر اساس اين متغيرها، در سال 2001، كشورهاي جهان به 5گروه به شرح زير رتبهبندي شدهاند:
گروه اول:این گزارش آنانرا Skaters نامیده است. به معنای کشورهایی که اسکیت به پا بسته و تند و پرشتاب درمسیر عصر دیجیتال به راه افتادهاند. این کشورها در موقعیتی عالی برای بهرهگیری ازمواهب انقلاب دیجیتال قرار دارند، زیرا زیرساخت پیشرفتهای د رهر چهار حوزهاطلاعات، اینترنت، ارتباطات و اجتماع برپا داشتهاند. در این گروه 15 کشور به شرحزیر قرار دارند:
در اينكشورها، بخش فنآوريهاي ارتباطات و اطلاعات خصوصي شده است ورقابت موجودباعث كاهش قيمت و امكان بهتر دسترسي به اينترنت و خدمات شده است.
گروه دوم:اين گروه بلندگامان (Striders) نام دارند. بهمعناي كساني كه با گامهاي بلند و مؤثر درراه ديجيتالي شدن حركت ميكنند. كشورهاي اين گروه هدفمند و با برنامه وارد عصراطلاعات شدهاند و بخش مهمي اززير ساخت لازم را ايجاد كردهاند و عبارت اند از:
اينكشورها در جهت رفع موانع اين حركت گام برداشتهاند و ازجمله، در دهه گذشتهبخش مهمي از صنعت اطلاعات و ارتباطات خود را خصوصي كردهاند.
گروهسوم:دوندگان پرسرعت (Sprinters) در اين گروه قرار دارند كه با توجه بهفشارهاي اقتصادي و اجتماعي و سياسي كه تجربه ميكنند، اولويتهاي خود راتغيير دادهاند و با تمام نيرو سعي دارند راه را براي ديجيتالي شدن هموارسازند. اعضاي اين گروه عبارتند از:
در مجموعاين سه گروه، يك سوم كشورهاي جهان را تشكيل ميدهند.
البته،كشورهاي چين و اندونزي و هند در سالهاي اخير براي ايجاد جامعهاطلاعاتيسرمايه گذاري سنگيني انجام دادهاند، ولي به دليل خصوصي نشدنبخش مهمي از ICT ، دراين كشورها رقابت هنوز ضعيف است. گروه پنجم: دركل 55 كشور جهان وارد عصر ديجيتال شدهاند، ولي 150 كشورديگر ـ از جمله ايرانـ تازه واردان (Starters) اين جريان هستند. در اين كشورها، هنوز زيرساختلازم براي بهره برداري از عصر ديجيتال ايجاد نشده است. اين گروه 40درصد از جمعيت جهان و 4درصد از توليد ناخالص جهاني را تشكيل ميدهند و سهمآنان از مخارج جهاني كمتر از 1 درصد است. فاصله اين گروه با چهار گروهديگر است كه شكاف ديجيتال را پديدآورده است. 55 كشور چهار گروه اول، 97درصد توليد ناخالص جهاني و 99 درصد مخارجICT را دارند. نكته جالب آن كه،امارات متحده در سالهاي اخير با نرخ رشد 20 درصد درزمينه ICT از همه كشورهااز نظر رشد جلو افتاده است. سطح ديگري از شكاف ديجيتال نيز در درونكشورها وجود دارد. در همه كشورها،بخش هايي از مردم سريعتر و بهتر از ديگراناز دستاوردهاي فن آوري ديجيتال استفادهميكنند و به سرعت در حال پيشرفتاند. بيشترين كاربران اينترنت مردان تحصيل كرده وداراي درآمد بالاتر ازمتوسط اند. شكاف جنسيتي ديجيتال نيز وجود دارد كه جدول زير آنرا به خوبينشان ميدهد.
در آخرينگزارش توسعه انساني (گزارش 2002) نيز شكاف ديجيتال آشكاراست. در نروژ كه درسال 2002 مقام اول جهان را در شاخص HDI كسب كرده است، بهازاي هر هزار نفرجمعيت 532 تلفن و 751 تلفن سيار و 101 ميزبان اينترنت وجود داشتهاست. اينرقم براي ايران كه در ميان 173 كشور رتبه نود و هشتم را دارد؛ به ازاي هرهزارنفر جمعيت 149 تلفن و 15 مشترك تلفن سيار است. براي ايران ،آمار رسميمربوط بهاينترنت موجود نيست، ولي گفته ميشود كه در ايران 2 ميليون نفركاربر اينترنت وجود داردكه حدود 3/5 درصد جمعيت را در بر ميگيرد. اين رقمبراي آمريكا، طبق گزارش اينترنت كه توسط دانشگاه يو سي ال اي كه دسامبر 2002 منتشر شده، 75 درصد جمعيت و طبقگزارش فوريه 2002 وزارت بازرگاني اينكشور براي سال 2000 حدود، 47 درصد بودهاست. هستند كشورهايي كه كاربراناينترنت آنان سهمي كمتر از 0/03 درصد جمعيت را دارندو بخشهاي مهمي از مردمجهان نه تنها به تلفن سيار، بلكه به تلفن معمولي نيز دسترسي ندارند. باتوجه به نقش روزافزون ICT در توليد ثروت و توسعه اقتصادي، طبيعي است كهكشورهاي داراي پايينترين رتبه در شاخص ISI و يا در هر شاخص ديگري مربوطبه عملكرد ديجيتال، در عملكرد اقتصادي نيز در جهان رتبههاي پاييني را داشتهباشند. معناي واقعي انقلاب ديجيتال با نگاهي به تاريخ بهتر درك ميشود. در اقتصاد كهن درقرن 19 منبع ثروت زمين بود و ثروتمندترين كشورهاي قرن 19،كشورهايي بودند كه يا خود غنيترين منابع طبيعي و زمينهاي حاصل خيز را دراختيار داشتند و يا از طريق استعمار و شيوههاي ديگر به منابع سرشار كشورهايديگر چنگ ميانداختند. در سطح خرد نيز، طبقگزارش مجله فورچون، اول ژانويه 1900، ده شركت بزرگ در ايالات متحده، شركتهايي بودند كه در زمينه نفت وفولاد و شكر و تنباكو و سرب و گاز و زغال سنگ و چرم و لاستيك فعاليت داشتند وتنها GE( جنرال الكتريك) بود كه در زمينه منابع طبيعي فعاليت نداشت. بهگفته لستر تارو، امروزه منبع جديد ثروت نيروي فكري است و به همين دليلشركتمايكروسافت در آغاز سال 2000 با ارزشترين شركت قلمداد شد و بازار بورس،ارزشدارايي آن را نيم تريليون دلار يعني 500 ميليارد دلار برآورد كرد. وايندر حالي است كهارزش داراييهاي فيزيكي اين شركت يعني ساختمان و تجهيزاتو مبلمان و امثال آن بهسختي به 10 ميليارد دلار ميرسد. داراييهاي سرنوشتساز مايكروسافت كه ارزشي معادل490 ميليارد دلار خلق كردهاند عبارتند ازسرمايههاي دانايي و سرمايههاي فكري، تواناييرهبري، مالكيت معنوي، ظرفيتسازماني، دانايي جمعي كاركنان، رابطه با تامين كنندگان، شهرت نزد مشتريانو كنترل سيستمهاي عملياتي رايانه شخصي و امثال آن. اينان داراييهايهستندناملموس كه در عصر حاضر ثروت آفريناند. هر ساله ماكروسافت براي حفظپيشگاميخود، 3 ميليارد دلار صرف تحقيق و توسعه ميكند و سخت ميكوشد بهترينمغزها راجذب كند. انقلاب ديجيتال اين گونه قاعده بازي را تغيير داده است.
ايران و انقلاب عصر ديجيتال ايران جامعهاي است پيچيده وبا سابقه تاريخي ديرينه و فرهنگي كه بيش از هر چيز پرتنوع و متكثر است. درسه دهه آخر قرن بيستم اين كشور رفت و برگشتهاي متعددي را درفرايند گذر ازسنت به مدرنيسم تجربه كرده است و به ويژه طي دو دهه بعد از انقلابباحاكميت حكومت ديني، هر چند تكليف خود را در بسياري از مباحث بنيادين معاصراز جملهدموكراسي، آزادي، رابطه تجاري و سياسي با جهان، توسعه اقتصادي بهعنوان ارزش و امثالآن تا حدي روشن ساخته، ولي هنوز در زمينه مباحث كليديچون دين ـ سياست و معناي حكومت ديني و مباني ارزشي برنامه ريزي توسعهدچار سردرگمي است. البته، هنوز نميداند با ماهواره و با اينترنت چه كند. از بعد رتبه بندي جهاني، متاسفانه ايران به دليل درگير بودن در مباحثمباني و مفاهيمو كشمكشهاي سياسي حاصل از آن و درگير بودن بيشتر حاكمان ومسئولان و مديران عاليدر بازيهاي قدرت و تجارت و نداشتن دغدغه توسعه وپيشرفت جامعه، به رغم وجودامكانات پيشرفت (منابع سرشار انرژي و مواد خام،نيروي انساني توسعه خواه و تحول جو) وضعيت درخشاني ندارد. از نظر فنآوري جفري سكس، در دانشگاه هاروارد مطالعهاي انجام داده است و براساس دومعيار تعداد حق امتياز اختراعات به ازاي هر يك ميليون نفر جمعيت وسهمصادرات فنآوري پيشرفته از توليد ناخالص ملي از جهان را به سه منطقهفن شناختي زيرتقسيم كرده است: نوآوران فن آوري: كشورهايي هستند داراي 10 حق امتياز (اختراع ثبت شده) يابيشتر كه به ازاي هر يك ميليون نفرجمعيت صادرات فن آوري پيشرفته در اين كشورها،حداقل 2درصد توليد ناخالص مليآنان را تشكيل ميدهد. كاربران فن آوري: اين كشورها توانايي بالايي درجذب داناييها و فن آوريهايپيشرفته دارند و زير ساخت لازم رابراي اين كارفراهم آوردهاند. حذف شدگان: اين كشورها در توليد و در جذب و مصرف فنآوري پيشرفته سهمي ندارند و يا سهم آنان ناچيز است. ايران در گروه سومقرار دارد. شايد گفته شود چون مدل و ارقام اين طبقه بندي در دست نيست،نميتوان اعتبار اين طبقه بندي راتائيد كرد. ولي شكي نيست كه سهم ايراناز صادرات فن آوري پيشرفته و حق امتياز كه معرف توليد فن آوري نوينهستند، بسيار ناچيز است. ايران در سال 2001، تنها یک حق امتياز داشتهاست. اين درحالي است كه در سال 1997، اين رقم براي امريكا 111906 بوده است. در ارتباط با ISI نيز ايران در گروه پنجم كشورها قرار دارد. شايدمعتبرترين اطلاعات موجود در مورد سنجش وضعيت ايران در مقايسه باكشورهايجهان پروژه توسعه انساني باشد كه بر حسب HDI كشورها را رتبه بندي مي كند. البته اين شاخص به طور مستقيم وضعيت ديجيتال را نميسنجد. ولي مؤلفههايآن معرف زيرساختهاي مهمي هستند كه براي استفاده از دستآوردهاي انقلابديجيتال در فرايند توسعه ضرورت حياتي دارند. بد نيست به نتايج گزارش 2002در مورد ايران نگاهي بيفكنيم: در اين گزارش، ايران در ميان 173 كشور، بارتبه 98 در گروه ميانه قرار دارد و ارزش شاخص براي آن 0/721 محاسبه شدهاست. از سال 1975 وضع ايران در اين شاخص به شرح زير بوده است:
اگربپذيريم كه آمار مربوط به مؤلفهها واقعي است، يعني آمار واقعي انتقاليافته است،شكي نيست كه طبق اين آمار وضعيت توسعه انساني در ايران بهطور مستمر رو به بهبود بودهاست كه جاي اميدواري است. اما، در موردمولفههاي HDI در ايران وضعيت اين گونه است:
براي دركبهتر وضعيت ايران در زمينه توسعه انساني، اگر بپذيريم كه نروژ در تمامشاخصهاي مربوط به كيفيت زندگي وضع مطلوبي دارد از جمله در HDI دو سال پيدر پي(2001و2002) رتبه اول را داشته ودر سال 2001 رتبه سوم را و طبق نظرخواهي سي.ان.ان در سال 2002 به عنوان بهترين مكان براي زندگي معرفيشده است، بد نيست در چند مولفهHDI، وضعيت ايران را با نروژ مقايسه كنيم.
اين جدولبسيار گوياست و نيازي به شرح ندارد. در مورد عملكرد ايران درعرصههايديجيتال، تا كنون دولت برنامه و سياست مشخصي براي ديجيتالي شدننداشتهاست، تا آن كه در تاريخ28/3/1381 در قانون بودجه 1381 كل كشور اجرايطرح ملي توسعه و كاربري فن آوري ارتباطات و اطلاعات (تكفا) تصويب وچارچوب اجرائي آن براي تمامسازمانها ابلاغ شد. دبيرخانه شوراي عالياطلاع رساني مكلف شده با همكاري و هماهنگيكليه دستگاهها در راه تكميل وتصويب برنامه جامع آن اقدام نمايد. در اين طرح بخشهاياصلي به شرح زيرتعريف شدهاند: ـ توسعه منابع انساني و آموزش الكتروني ـ فرهنگ درمحيط رايانهاي ـ دولت الكتروني ـ خدمات الكتروني ـ تجارتالكتروني ـ اقتصاد الكتروني ـ شبكه زير ساخت اطلاع رساني ملي ايران (IR-NII ) و امنيت ـ بستر قوانين ـ شركتهاي كوچك و متوسط ـ بخشصنعت نقد اين برنامه در چارچوب حاضر نميگنجد، ولي بايد اذعان داشت كهاين طرح به هرحال حركتي است كه هر چند دير شروع شده، ولي گامي استمثبت در جهت همگام سازي باتحولات ديجيتال در جهان، در اين طرح الزامها واهميت ديجيتال شدن در حوزههاي مختلف براي ايران تشريح شده است، اما،تجربه نشان داده است كه برنامهها و طرحهاي ملي به دليل بي توجهي بهالزامهاي اجرايي در عمل با شكست مواجه شدهاند. در مورد اين طرح نيز ايننگراني وجود دارد. از جمله اين الزامها ايجاد زير ساختها و ظرفيتهايمناسباست. شكي نيست كه ايران بدون داشتن زيرساخت پيشرفته ديجيتال،حتي اگر منابع طبيعي از جمله نفت ارزش خود را حفظ كند، نميتواند جمعيت 70ميليوني خود را كه بيشتر آنجوان هستند،تامين كند. آن هم در شرايطي كه بهدلايل زياد بهرهوري و كارايي منابع و سيستمها بسيار پايين بوده است. مطالعات انكتاد نشان داده است كه ICT ميتواند به بهبود بهره وري كمككند و نيزطبق برآوردها با هر 1 درصد رشد بهره وري در بخش خدمات در آسيا،ميتوان مزاياي رفاهي در حد 12 ميليارد دلار امريكا و رشد GDP در حد 0/4 درصد ورشد صادرات درخدمات در حد 2تا3درصد پديد آورد. در همين مطالعات، تاثير فنآوري هاي ديجيتال بركاهش هزينه، افزايش كارايي و بهره وري، افزايش سرعتو بهبود رقابت پذيري جهاني درتجارت و حمل ونقل و خدمات مالي انكارناپذيرذكر شده است.
از سوي ديگر، تجربه كشورهايي چون ايرلند حاكي از آناست كه برنامه ريزي سنجيده و خردمندانه و دورانديشانه در زمينه ICT ميتواند نتايج اقتصادي ـ فرهنگي چشمگيري به بارآورد. حتي در شرايطيكه در جامعه ثبات و آرامش سياسي كامل حكم فرما نباشد. ايران، ميتواند بادرس گرفتن از اين مطالعات و تجربهها جهتگيري راهبردي خود را در زمينه ICT طراحي كند. تجربه جهاني توجه مارا به نكات زير جلب ميكند: 1. فنآوريهاي ديجيتال بايد ارزان و آسان در اختيار مردم قرار گيرند. بدونايندسترسي، فرصتها از دست ميرود ؛ 2. فن آوريهاي ديجيتال و به بيانيديگر ايجاد زير ساخت ديجيتال و يا شبكه عصبيديجيتال كه بعد سختافزاري قضيهاست، به تنهايي كافي نيست و نبايد هدف قرار گيرد. زيرابه خودي خودنميتواند به بهبود اوضاع كمك كند. البته، دسترسي مردم به ابزار ديجيتال،فرصتهاي با ارزشي براي رشد و شكوفايي قابليتها در اختيار ميگذارد، ولي كاربه اينجاختم نميشود ؛ 3. فن آوريهاي ديجيتال در سازمانها و كشورهاييبه عامل توسعه و بهبود وري وكارايي و كيفيت و رقابت پذيري تبديل شدهاندكه زير ساختهاي مناسب وجود داشته ياايجاد شدهاند، ازجمله زير ساختهايسياسي و اجتماعي و سازماني ؛ 4. اين زير ساختها در سطح كلان شاملنهادها و ساختارهاي دموكراتيكي ميشوند كه بايد پديد آيند و يا راه براي ايجادآنها هموار شود. انقلاب ديجيتال با ساختارهاي استبدادي و خودكامه حكومتي ومديريتي ناسازگار است و در رويارويي اين دو، ساختارهاي استبدادي و اقتدارطلب محكوم به نابودي اند. فن آوريهاي ديجيتال، اقتدارفردي ميآفرينند وفرد را در جايگاهي قرار ميدهند به دور از نظارت، كنترل و سلطه آمرانه نظامحكومت. در واقع، ابزار دموكراتيزه كردن ساختارها و روابط سياسي ـ اجتماعيـمديريتياند ؛ 5.در سطح خرد، فن آوريهاي ديجيتال در صورتيمي توانندتحول توسعهاي بيافرينند كه زمينههاي زير فراهم آيند: ـ ساختار سازمانيسازمانها در جهت ساختارهاي منعطف، ارگانيك، مسطح و تيمي و مشاركت جو ودموكراتيك متحول شود. به ويژه ساختارهايي كه ديوان سالار،اقتدار طلب،بسته، سلسله مراتبي و بدون انعطاف اند؛ ـ فرايندها از نو مهندسي شوند ونظامهاي مديريت فرايند محور و IT محور شوند ؛ ـ سرمايه انساني مناسبيتشكيل شود و نيروي انساني از دانش و مهارت و تخصص مورد نياز ICT برخوردار شودوبراي ايجاد اين سرمايه، وقت و هزينه لازم صرف شود ؛ ـ فرهنگ سازماني،تحول جو، دانايي محور و نوآور شود. بدون تحول فرهنگي،ديجيتال شدن بهسرانجام نميرسد و يا اثر بخش نخواهد بود ؛ ـ نظامهاي عملياتي، اطلاعاتيو پرسنلي ديجيتال و از نو طراحي شوند و نوسازي آنها همگام با تحولاتIT پيشرود ؛ و 6. ديجيتال شدن فرايندها و نظامها با هدف بهبود بهره وري، كيفيتو رقابت پذيري طراحي و اجرا و هدايت شود. ديجيتال شدن بدون هدف، پر هزينهو بي ثمر خواهد بود. نمودار زير، مدلي ارائه ميدهد كه ميتواند راهنمايتدوين برنامههاي اجرايي طرحهاي مليتكفا باشد. با توجه به اين نكات ونيز وضع موجود سازمانها و ساختارها در ايران است كه به نظرميرسد طرحهايملي چون تكفا در ايران به مديريت و رهبري پيچيده و ويژهاي نياز داشتهباشند. اين طرح بايد خود را به عنوان طرح تحول، راهبردي تلقي كند وتيمهاي مركب ازصاحب نظران مجرب داراي دانش و تجربه نوين مديريت تحولراهبردي اجراي آن رارهبري كنند. اين تيمها بايد بتوانند هم زمان با ايجادزير ساخت سختافزاري و راه اندازي شبكه عصبي ديجيتال، ظرفيت و توانمنديلازم را در ساختار سازماني، فرايندها، سيستمها،نيروي انساني و فرهنگ سازمانيپديد آورند و نهادها و سازمانها را براي مواجهه با اين تحول آماده سازند. بدون اين ظرفيت سازي و توانمند سازي، طرح با صرف هزينه بسيار ازنظر مالي ووقت، و اثر بخشي نه چندان مطلوب، اجرا خواهد شد و به سرنوشت سايرطرحهايملي دچار خواهد شد. به هر حال، بايد توجه داشت كه ديجيتال شدن جوامعتحت فشار دو دسته نيرو جرياندارد: ـ جبر زمانه و آهنگ طبيعي تحولات واجبار طبيعي افراد، سازمانها و جوامع بههمگامي با نيروهاي پر فشار فنشناختي كه از درون بستهترين مرزها راه خود را به درون كشورها باز ميكنند واقبال طبيعي مردم به ويژه جوانان، راه را براي استفاده و جذب نوآوريهايزمانه به ويژه اين فن آوريها در زندگي هموار ميسازد. ـ برنامه ريزيدر سطوح كلان و خرد براي جذب اين فن آوريها و استفاده سنجيدهاز فرصتهايبا ارزشي كه ارائه ميدهند و كاهش آثار تهديدآميز آنها. در ايران، بيشترنيروي اول فعال بوده است و تنها چند ماهي است كه دولت تحتفشار واقعيتها،آن هم پس از، از دست رفتن فرصتهاي بسيار، برنامهاي براي همگاميباتحولات جهان در عرصه ICT تدوين كرده است. به هر حال، انقلابديجيتال فرصتهاي بسياري براي توسعه ايران دارد. در حوزهاقتصاد، سه بخشصنعت، كشاورزي و خدمات به خوبي ميتوانند از مزاياي اين تحولبهرهمند شوند،صنعت ايران به تدريج وارد فضاهاي پر رقابت جهاني ميشود و بدونديجيتالشدن فرايندها و سيستمها و نوسازي ساختار و جذب الگوهاي سازماني جديد،صنايعايران نميتوانند رقابتپذير شوند. كاهش قيمت تمام شده و بهبود كيفيت جزاز اين طريق ممكن نيست.در بخش خدمات، فعاليتهايي چون آموزش، پژوهش،تجارت، بانك داري، بيمه، خدمات مالي، توريسم، خدمات بيمارستاني و سايرفعاليتها بدون ديجيتال شدن حتي در شرايط موجود نيز قادر به ادامه حياتنيستند. تجارت الكتروني براي ايران يك الزام است ، و بحث مفصلي دارد كهدراين نوشتار نميگنجد. در بخش كشاورزي نيز فن آوري ديجيتال به بهبودبهرهوري درفرايندهاي كاشت، داشت، برداشت، نگهداري، بسته بندي و صادراتمحصول كشاورزيايران كمك و آنها را رقابتپذير خواهد كرد. به طور كلي،مهمترين فرصت انقلاب ديجيتالبراي ايران، مواجهه با الزام مهندسي مجددساختارها و فرايندها و الگوهاي سازمان دهياست. در واقع، ايران مانند بسيارياز كشورهاي ديگر، تحت چنين فشاري خود را از زير بار سنگين ديوان سالاري لختو بي خاصيت و نظامهاي ناكار آمد و روشهاي عقب مانده وفرايندهاي غير ضروريرها خواهد ساخت. در حوزه فرهنگ، ايران فرصتي درخشان پيدا خواهد كرد برايمبادله كالاهايفرهنگي خود و داشتن سهمي در خور در بازار كالاهاي فرهنگي وايفاي نقش در عرصه فرهنگي و ادبي جامعه جهاني. انقلاب ديجيتال اين فرصترا از طريق اينترنت و پخشماهوارهاي و ساير ابزارهاي ديجيتال فراهم آوردهاست. در عين حال، با چنين حضور فعالياست كه فرهنگ ايران در معرض آميزشبا فرهنگهاي ديگر خود را باز ميشناسد و عناصر نامناسب و بازدارنده پيشرفت وتوسعه خود را پالايش ميكند و در مسير تكامل توسعه گام برميدارد. افزونبر آن، با اشاعه امكانات يادگيري و آموزش الكتروني جمعيت جوان، با هوش ونوجوي ايران خود را در معرض فرصتهاي بي شمار انواع يادگيريها وآموزشهايرسمي و غير رسمي جهان قرار ميدهد و از اين طريق راه براي تشكيلسرمايه انساني مجهز به دانش و مهارتهاي نوين هموار ميشود و احساس زهرآگينعقب ماندن ايرانيان از جهانپيشرفته و عقده حقارت ناشي از آن به تدريج ازبين ميرود. در عرصه سياسي، انقلاب ديجيتال براي تمرين دموكراسي ومشاركت آگاهانه در عرصههاي اجتماعي و سياسي و فرهنگي فرصتهاي بيشماريدارد. مردم ايران به دليل سابقه طولاني زندگي تحت حكومتهاي غيردموكراتيك، آداب و اصول رفتار دموكراتيك را نياموختهاند. با وجود هوش سرشار وآگاهي زيركانه، در مواردي نميدانند چگونه درباره مسائل صاحب نظر شوند و نظرخود را با توجه به منافع جمع ابراز دارند و قوانين را به خاط رحفظ منافععمومي رعايت كنند. در تيم ، گروه ، حزب و تشكل گردهم آيند و با تحمل آراوزندگي در كنار افراد متفاوت با خود، حيات جمعي خود را اداره كنند. عرصههايمجازي و ديجيتال فرصت خوبي براي يادگيري و تمرين اين رفتارها و الگوهايفكري فراهم ميآورد. و اما، انقلاب ديجيتال چالش هايي نيز در بر دارد. مهمترين چالش، همان گونه كه گفتيم، شكاف ديجيتال است. مردم ايران ديگرنميتوانند عقب ماندن از جهان پيشرفته رابيش از اين تحمل كنند. انتشار آمارو ارقام اين عقب ماندگي چه بسا باعث بر انگيختن خشممردم نسبت بهمسئولان جامعه شود، زيرا آن را نتيجه طبيعي سوء مديريت كلان جامعه خواهنددانست. چالش ديگر آن است كه ايران، مانند هر جامعه ديگري ريشه در سنتدارد و هنوز سنتها بخش مهمي از نيروهاي اجتماعي ـ فرهنگي ـ سياسي آن راتشكيل ميدهند؛ با بازشدن مرزهايش به روي فن آوريهاي ديجيتال، بسياري ازاين عناصر سنتي در معرض خطر نابودي قرار خواهند گرفت. الگوهاي فكري ورفتاري مردم از منشا ديگري به جز سنت تغذيه خواهد كرد. نسل جوان، آگاهانهدست به انتخاب خواهد زد و مرجعيت و مشروعيت دروازهبانان سنت ضعيف خواهدشد. براي نظام سياسي حاكم كه خود را حافظ سنتهاي دينيميداند، رويارويي بااين چالش سخت دشوار به نظر ميرسد. به ويژه آن كه كارگزاران ايننظام دردرون خانههاي خود شاهد فروپاشي اقتدار ديرينه خود در برابر فرزنداني هستندكه بهرغم ميل باطني شان، از طريق اينترنت با دنياي ديگري آشنا شدهاند. انقلاب ديجيتال براي دولت ايران نيز چالشهايي دارد. از جمله مسئلهناامن شدن نظامهاي امن اطلاعات دولتي و حكومتي و پخش اطلاعاتي كه تاكنون اسرار تلقيميشدهاند، با پيشرفت نرم افزارهاي سرقت و دسترسي جوانانرايانه باز به راه و رسم اينكار، حفظ امنيت نظامهاي اطلاعات دولتي ازاهميت بالايي برخوردار ميشود، و معلوم نيست دولت بخواهد در اين زمينهسرمايه گذاري كند. در يك سوي قضيه نظام حكومت وجود دارد كه با ناامن شدنسيستمهاي اطلاعاتي اش مورد تهديد قرار ميگيرد و در سوي ديگر مردمي كه باازدست رفتن حريم خصوصي شان و دسترسي افراد غير مسئول به اطلاعات شخصي آنانكه در پروندههاي اطلاعاتي دولتي موجود است، چه بسا از اين مسئله آسيبببينند. درباره اين خطر (چالش) بحث بسيار است. به هر حال، بر انقلابديجيتال همان گونه كه گفته شد، نوعي جبر حاكم است، در برابرامواج آن هيچكشوري نميتواند مقاومت كند. چه بهتر كه با برنامه ريزي سنجيده فرصتهايازدست رفته براي بهرهگيري از مواهب آن جبران شود و با مديريت و رهبريخردمندانه، باخطر (چالش) روبه رو شويم و اين تحول را به اهرم توسعه همهجانبه و پايدار تبديل سازيم.
ــ ميكروفن خازني و الكترتخازني ميكروفون نواري - از ميان ميكروفن هاي فوق انواعالكتروديناميك با سيم پيچ متحرك و خازني دراستوديوها وكارهاي صدابرداري مورد استفاده قرار ميگيرند
عواملي كه مرغوبيتو كيفيت ميكروفنها را تعيين مي كنند عبارتنداز
Polar pattern الگوي گيراييميكروفن ها الگوهاياصلي گيرايي صدا توسط ميكروفن ها عبارتند از Cardioid قلبي يا يكسويه- Figure of eight دو سويه- Omni directional همه سويه- Hyper cardioid - Gun -
ميكروفنهايذغالي تشكيل مي شودDC اين ميكروفن از ديافراگم مخزن ذغال و منبعتغذيه ميكروفون مقاومت الكتريكي مخزن زغال را تغييرارتعاشات ديافراگميا Membrance مي دهد به دنبال آن جريان عبوري از مدار تغيير ميكند
اين تغييرات بعنوان هماهنگ با صدا مورد استفاده قرار مي گيرند اينميكروفن منحصرا در گوشي تلفن مورد استفاده داشته است زيرا پاسخ فركانسي محدود وديستورشن زيادي دارد
ميكروفن هاي كريستالي ياپيزوالكتريك
ارتعاشات ديافراگم ميكروفن به پيزوالكتريك منتقلمي شود و بنابر خاصيت پيزوالكتريك ولتاژ متناسب با ارتعاشات توليد مي شود كه پس ازتقويت بعنوان سيگنال الكتريكي هماهنگ با صدا مورد استفاده قرار مي گيرد به علت پاسخفركانس محدود و ديستورشن زياد اين ميكروفن مورد استفاده حرفه ايندارد
microphoneميكروفن خازني و الكترت دراين نوع ميكروفن ديافراگم يكي از صفحات خازن است كه با ارتعاشات صوتي مرتعش شدهو باعث تغيير فاصله دو صفحه خازن و به دنبال آن تغيير ظرفيت خازن مي شود تغييرظرفيت تغييرات ولتاژ را بوجود مي آورد از اين تغيرات ولتاژ پس از تقويت بعنوانسيگنال هماهنگ با صدا استفاده مي شود
=8.85*ثابت دي الكتريك =ثابت دي الكتريك ماده بين دو صفحه A=سطح صفحه d=فاصله دوصفحه
معمولا48 ولتاستفاده DCدر ميكروفونهاي خازني براي پلاريزاسيون صفحات از ولتاژ مي شود درميكروفن هاي الكترت پلاريزاسيون صفحات توسط ماده الكترت انجام ميشود ميكروفونهاي خازني مي توانند يك پاسخ خطي 20-20000 هرتز را تامين نمايندديستورشن و نويز زمينه ناچيز اين ميكروفونها را در رديف نخست ميكروفونهاي حرفه ايو Broadcasting قرار دارند
ميكروفونديناميك e = B . L . V اين ميكروفنبراساس شدت ميدان مغناطيسي B طول سيم L سرعت نوسان V
اين ميكروفونها مي توانند پاسخ فركانسي وسيعتر 100-18000هرتز راتامين نمايند و نيز ديستورشن كمي دارند لذا موارد استفاده حرفه ايوBroadcasting دارند
در نخستين سالهاي اختراع رايانه متخصصان توجه چنداني به نيازهاي اطلاعاتي مديران نداشته و از رايانه ها فقط جهت پــردازش داده ها در امور حسابداري استفاده مي شد. در طول اين دوره كه تا اواسط دهه 60 به طول انجاميد بيشترين تاكيد بر قدرت محاسباتي و پردازش رايانه بود. درحال حاضر به اين نوع كاربرد رايانه پردازش داده ها، گفته مي شود و بايد توجه داشت كه سيستم هاي پردازش داده مقـــــداري اطلاعات نيز توليد مي كنند.
در اوائل دهه 1960 و پس از اختراع انواع رايانه هاي جديد كه با هزينه كمتر اطلاعات بيشتري را پردازش مي كردند روشهاي جديدتري براي معرفي تجهيزات جديد ترويج داده شده؛ يعني سيستم هاي اطلاعاتي مديريت. پس از گذشت يك دهه و به دليل به وجود آمدن نيازهاي اطلاعاتي جديد، سيستم اطلاعاتي جديد به نام سيستم پشتيباني تصميم گيري يا (DECISION SUPPORTSYSTEM)DSS به وجود آمد. پس از تكميل سيستم پشتيباني تصميم گيري باتوجه به پيشرفتهاي حاصله در تجهيزات رايانه اي، موضوع افزايش بهره وري و كارايي دفاتر مديران و تسهيل ارتباطات بين مدير و كاركنان ازطريق به كارگيري تجهيزات رايانه اي و الكترونيك مطرح گرديد و در سال 1980 سيستم هاي اتوماسيون اداري طراحي گرديدند.
اما درواقع اتوماسيون اداري در سال 1964 وقتي كه IBM محصول جديد خود، يعني نوار مغناطيسي/ ماشين تايپ سلك توري (MT/ST) را معرفـــي كرد شروع شد، ماشين تايپي كه مي توانست به صورت اتوماتيك از روي حروف ضبط شده بر روي نوار مغناطيسي تايپ كند. اين عمليات تايپ اتوماتيك خيلي زود به سيستم هاي كوچك در ريزپردازنده ها تبديل شد. و تكاملهاي بعدي در اين زمينه ايجاد شد. و نياز واقعي به تكامل اين بود كه طي دهه 1970 كارايي كارخانه ها 90 - 85 درصد افزايش يافت، درحالي كه كارايي دفتري تنها 4 درصد افزايش داشت، پس بايستي سيستم هايي به وجـــــود مي آمدند كه موجب افزايش بهره وري و كارايي دفاتر هم مي شدند.
سير تكامل فناوري اداري
سير تكامل فناوري اداري شامل دوره هاي فناوري اداري، فناوري رايانه اي و فناوري ارتباطات است. در دوره اول كارفرمايان در تلاش بودند تا محيطي را به وجود آورند كه جدا از مسائل كارخانه اي و درمعناي عام محيط توليد، كليه امور اداري، پرسنلي و تجارتي در آن صورت گيرد، از مهمترين شاخصهاي اين دوره انجام مطالعاتي درمورد جايابي و فضاسازي براي محيطهاي اداري بود. (دهه 20 به بعد) درحقيقت در اين دوره سعي در جداساختن فعاليتهاي اداري از فعاليتهاي توليدي بود و درنهايت واحدهاي ستادي از لحاظ مكاني از واحدهاي اجرايي جدا گرديدند. تفكر اين دوره اين چنين بود كه محيطي با شرايط بهتر براي انجام امور اداري كه در آن زمان، بيشتر امور محاسباتي نظير حسابداري، حقوق و دستمزد و مالي بود، فراهم گردد.
در دوره دوم؛ يعني فناوري رايانه، با ورود رايانه هاي كوچك كه از سرعت و دقت بالايي بهره مند بودند، مديران تصميم گرفتند كه با استفـــاده از اين وسايل و سرمايه گذاري در رايانه اي كردن سازمان خود از سرعت و دقت رايانه در كاهش زمان كار و حذف اشتباهات انساني استفاده كــــــرده و پيامد اين حركت به وجود آمده اين بود كه كاربران را براي انجام امور روزمره شان به خوبي ياري كرد.
در دوره سوم؛ يعني فناوري ارتباطات، با گسترش روزافزون و همه جانبه علوم و فناوري رايانه و استفاده از وسايل جانبي آن و يكپارچه شدن و ادغام هريك از اين سيستم ها در يكديگر. درحقيقت امروزه سيستم هاي اداري سيستم هاي جهاني هستند كه وظيفه اصلي شان ايجاد ارتباط و بهبود ارتباطات هستند. نوعاً ارتباطات از لحاظ اطلاعات تجاري از اهميت بسزايي برخوردار است. از مشخصات ديگر اين دوره كه الان در آن به سر مي بريم، اين است كه سازمانها و شركتها به ارزش واقعي اطلاعات به هنگام و يا كيفيت پي برده اند و در بازارهاي پيچيده امروزي نبود ارتباط با منابع اطلاعات به معناي از دور خارج شدن سازمان است. به دست آوردن ارتباطات درست و با كيفيت و مربوط به معني هماهنگي و سازگار بودن سازمان با محيط و جوابگو بودن نسبت به تغييرات است.
تعريف اتوماسيون اداري: بسياري عقيده دارند كه سيستم و چارچوبي به نام اتوماسيون اداري وجود ندارد، بلكه
تركيبي از وسايل و تجهيزات گوناگون براي تسهيل درامور مرتبط با فعاليتهاي اداري را اتوماسيون اداري مي نامند. اما از دهه 1960 كه جنبه هاي بيشتري از كاربردها و فعاليتهاي اداري و بازرگاني گسترش يافت، وجود يك سيستم يكپارچه اداري، مناسب كه حجم عظيم اطلاعات، مكاتبات، مراسلات را دربرگيرد به وضوح احساس شد كه با نامهاي مختلفي همچون سيستم هاي اداري، سيستم هاي اطلاعات اداري، سيستم هاي كاربر نهايي و سيستم هاي محاسباتي كاربر نهايي ناميده شده است. ولي عمومي ترين و بالاترين درجه از اتوماسيون سيستم هاي اداري به نام اتوماسيون اداري ناميده مي شود. سيستم هاي فوق تعريف مشخصي ندارند بلكه منحصر به تعيين ديدگاههاي كاربر است و اين خود بدين معني است كه سيستم هاي اتوماسيون اداري داراي تعاريف بي شماري است. در اينجا به برخي از آنها اشاره مي كنيم.
اتوماسيــــون اداري، مشتمل بر تمام سيستم هاي الكترونيك رسمي و غيررسمي بوده كه به برقراري ارتباط اطلاعات بين اشخاص در داخل و خارج موسسه و بالعكس مربوط مي شود. كلمه اصلي كه اتوماسيون اداري را از داده پردازي، سيستم اطلاعات مديــــريت و سيستم پشتيباني تصميم متمايز مي سازد ارتباطات است. اتوماسيون اداري به منظور تسهيل انواع ارتباطات به هر دو صورت شفاهي و كتبي است. (RAYMOND,1998) سيستم هاي اطلاعات اداري (OFFICEINFORMATION SYSTEM=OIS) از امور اداري ازطــــريق فناوري اطلاعاتي حمايت مي كند. سيستم هاي اطلاعات مدرن ازجمله اجزا سيستم اطلاعاتي مديريت (MIS) است كه ابزارهايي را براي ارتباطات و هماهنگي مابين كارگران دانشي به وسيله ايجاد مديريت اثربخش اسناد و پيامها و جلسات الكترونيك فراهم مي كند. (ZWASS, 1992) اتوماسيون اداري عبارت است از كاربرد وسايل الكترونيك در فعاليتهاي دفتري به منظور افزايش كارايي؛ كارايي افزايش يافته ناشي از تكامل تبادل اطلاعات، در داخل دفتر و بين دفاتر و محيط آنها بوده و درنتيجه با ارائه اطلاعات بهتر براي تصميم گيري مي تواند به مدير سود برساند. (بهشتيان،1378)
مقايسه انواع سيستم هاي اطلاعاتي
اتوماسيون اداري براي جريان اطلاعات در داخل سازمان مناسبت تر است تا بين سازمان و محيط؛ زيرا خيلي از كاربردهاي اتوماسيون اداري به فرستنده و دريافت كننده براي استفاده از وسايل سازگار و يا پروتكل هاي ارتباطات نياز دارد. البته بايد مدنظر داشت كه اتوماسيون اداري تمام ارتباطات را فراهم نمي سازد. مديران هنوز از تلفن، جلسات حضوري و خواندن گزارشهاي اداري استفاده مي كنند. اتوماسيون اداري راهي براي تكميل و ايجاد ارتباطات خاص است، ولي هنوز مديران به استفاده از گزارشهاي غيررسمي ادامه مي دهند.
اتوماسيون اداري عمدتاً يك سيستم رسمي با رويه تعريف شده است كه بايستي در ارتباط با ديگر سيستم هاي رسمي مانند سيستم پشتيباني تصميم گيري مورداستفاده قرار گيرد. كاربرد اتوماسيون اداري بسيار ساده است. بنابراين، احتمال استفاده مدير از آن بيشتر است. يك مدير بايستي هم رايانه و هم دانش MIS را به منظور استفاده از بعضي از ابزارهاي پيچيده سيستم پشتيباني تصميم گيري دارا باشد. ولي استفاده از اتوماسيون اداري احتياج به چنين ابزار پيچيده توسط مدير را ندارد به همين دليل اتوماسيون اداري از جذابيت خاصي برخوردار است.
از لحاظ حل مسئله و فضاي حل مسئله نيز مي توان كاربردهاي انواع سيستم هاي اطلاعاتي را با هم موردمقايسه قرار داد، شكل شماره 2 نشان دهنده اين تفاوت است. كاربردهاي اتوماسيون اداري با شخص مديران انطباق يافته و بهترين شكل براي مسائل كمتر ساختاريافته كه ارتباطات غيررسمي فراوان است وفق مي يابد. با وجود آنكه سيستم اتوماسيون اداري اطلاعات حل مسئله را دراختيار قرار مي دهد، تصميم درمورد نحوه به كارگيري آن به مديران محول مي شود.
انسان ها از كامپيوترها باهوش ترند. چرا چنين گفته ميشود؟
كامپيوترها هرگز قادر به اين كار به طور مطلوب نيستند. شايد بهتر است بگوييم آنهاموجودات منطقي اي هستند و تنها اعمال منطقي را به خوبي انجام مي دهند.
هدف هوش مصنوعي را مي توان در اين جمله خلاصه كرد كه مي خواهد در نهايت به كامپيوترهايي دست يابد كه اغلب در فيلم هاي سينمايي مشاهده مي شود، ماشينهاي بسيار توانمند تر از انسان – هدفي كه بسيار از دنياي واقعي به دور است . دنيايي كه اغلب به خاطراشتباهات فاحش كامپيوترها هزينههاي بسيار زيادي را متحمل مي شود .
اگر به درون مغز نگاه كنيم ، به هيچ صورت چنين ساختاري را مشاهده نخواهيم كرد. بررسي اوليه ما چيزي جزمجموعه اي گره خورده از مادهاي خاكستري رنگ نشان نمي دهد. بررسي بيشتر و روشن مي كند كه مغز از اجزايي ريز تشكيل شده است . ليكن اين اجزاء به شيوهاي بي نهايت پيچيده، مرتب شدهاند و هز جزء به هزاران جزء ديگر متصل است. شايد اين تفاوت در شيوه ساختار ، علت اصلي اختلاف بين مغز و كامپيوتر است. كامپيوترها طوري طراحي شده اند كه يك عمل را بعد از عمل ديگر باسرعت بسيار زياد انجام دهند . ليكن مغز ما با تعداد اجزاي بيشتر اما با سرعتي بسيار كمتر كار ميكند . در حالي كه سرعت عمليات در كامپيوترها به ميليونها محاسبه در ثانيه بالغ مي شود، سرعت عمليات در مغز تقريباً بيشتر از ده بار در ثانيه نميباشد. ليكن مغز در يك لحظه با تعداد زيادي اجزاء به طور هم زمان كار مي كند، كاري كه از عهده كامپيوتر بر نميآيد . كامپيوتر ماشيني سريع اما پياپي كار است در حالي كه مغز شديداً ساختاري موازي دارد. كامپيوترها مي توانند عملياتي را كه با ساختار آنها سازگاري دارند به خوبي انجام دهند. براي مثال شمارش و جمعكردن اعمالي پياپياست كه يكي بعد از ديگري انجام مي شود . ليكن ديدن و شنيدن، اعمالي شديداً موازياند كه در آنها دادههاي متضاد و متفاوت هر كدام باعث اثرات و ظهور خاطرات متفاوتي در مغز مي شوند وتنها از طريق تركيب مجموعه اين عوامل متعدد است كه مغز ميتواند چنين اعمال شگفتي را انجام دهد .
نتيجهاي كه مي توان گرفت اين است كه مسائل مورد نظر ما شديداً خاصيت موازي دارند. اين مسائل نيازمند پردازش حجم زيادي از اطلاعات متفاوت هستند كه بايد در تقابل با يكديگر به حل مسأله بيانجامد.
سرعت عامل مهمي نيست . آنچه مهم است موازي بودن است و مغز به خوبي براي اين كار مهيا شده است . شيوه برخورد روش محاسباتي شبكههاي عصبي، تسخير اصول راهبردي است كه زير بناي فرآيند مغز براي پاسخگويي به اين سؤالات و به كارگيري آنها در سيستمهاي كامپيوتري است .
در مدلسازي سيستمهاي اصلي مغز، بايد راه كاري را بيابيم كه بيشتر با ساختار موازي مغز سازگاري داشته باشد نه با ساختار پيدرپي
به هر صورت ساختار طبيعتاً موازي سيستم هاي شبكه هاي عصبي آن ها را مناسب به كارگيري در ماشين هاي موازي مي كند. كه مي تواند مزاياي بيش تري از نظر سرعتو قابليت اطمينان داشته باشد.
شايد يكي از بارزترين ويژگيهاي مغز توان فراگيري آن باشد. مغز ميتواند به خود آموزش دهد . يادگيري از طريق مثال همان شيوهاي است كه توسط آن اطفال زبان را فرا ميگيرند . نوشتن، خوردن و آشاميدن را مي آموزند و مجموعه معيارها و نكات اخلاقي را كسب مي كنند . چنين تحولي درسيستمهاي كامپيوتري متعارف مشاهده نمي شود . كامپيوترها معمولاً از برنامههاي از پيش نوشته شدهاي پيروي مي كنند ك قدم به قدم دستورات مشخصي را در كليه مراحل عملياتي به آن ها مي دهند هر مرحله از كار بايدبه وضوح شرح داده شود.
ساختار مغز
ميدانيم كه مغز تقريباً داراي 1010 وحد پايه به نام نرون است و هر نرون تقريباً به 104 نرون ديگر اتصال دارد.
نرون عنصر اصلي مغز است و به تنهايي مانند يك واحد پردازش منطقي عمل مي كند . نرونها دو نوع هستند . نرونهاي داخلي مغز كه در فاصلههاي حدود 100 ميكرون به يكديگر متصل اند و نرونهاي خارجي كه قسمتهاي مختلف مغز را به يكديگر و مغز را به ماهيچهها و اعضاي حسي را به مغز متصل ميكنند . نحوه عمليات نرون بسيار پيچيده است و هنوز در سطح ميكروسكوپي چندان شناخته شده نيست، هر نرون بسيار پيچيده است و هنوز در سطح ميكروسكوپي چندان شناخته شده نيست ، هر چند قوانين پايه آن نسبتاً روشن است .هر نرون وروديهاي متعددي را پذيراست كه با يكديگر به طريقي جمع ميشوند . اگر در يك لحظه وروديهاي فعال نرون به حد كفايت برسد نرون نيز فعال شده و آتش ميكند . در غير اين صورت نرون به صورت غير فعال وآرام باقي مي ماند. نمايشي از ويژگي هاي عمده نرون بدنه نرون سوما ناميده مي شود . به سوما رشتههاي نامنظم طولاني متصل است كه به آنها دندريت ميگويند. قطر اين رشتهها اغلب از يك ميكرون نازكتر است و اشكال شاخهاي پيچيدهاي دارند.
دندريتها نقش اتصالاتي را دارند كه ورودي ها را به نرون ها مي رساند . اين سلول ها مي توانند عملياتي پيچيدهتر از عمليات جمع ساده را بر ورودي هاي خود انجام دهند، ليكن عمل جمع ساده را ميتوان به عنوان تقريب قابل قبولي از عمليات واقعي نرون به حساب آورد.
يكي از عناصر عصبي متصل به هسته نرون آكسون ناميده مي شود. اين عنصر بر خلاف دندريت از نظر الكتريكي فعال است و به عنوان خروجي نرون عمل ميكند.اكسونها هميشه در روي خروجي سلولها مشاهده مي شوند . ليكن اغلب در ارتباطهاي بين نروني غايباند. اكسون وسيلهاي غيرخطي است كه در هنگام تجاوز پتانسيل ساكن داخل هسته از حد معيني پالس ولتاژي را به ميزان يك هزارم ثانيه، به نام پتانسيل فعاليت، توليد مي كند . اين پتانسيل فعاليت در واقع يك سري از پرش هاي سريع ولتاژ است.
رشته اكسون در نقطه تماس معيني به نام سينا پس قطع مي شود و در اين مكان به دندريت سلول ديگر وصل مي گردد. در واقع اين تماس به صورت اتصال مستقيم نيست بلكه از طريق ماده شيميايي موقتي صورت ميگيرد . سيناپس پس از آن كه پتانسيل آن از طريق پتانسيل هاي فعاليت دريافتي از طريق آكسون به اندازه كافي افزايش يافته از خود ماده شيميايي به نام منتقل كننده عصبي ترشح ميكنند.
منتقل كننده عصبي ترشح شده درشكاف بين اكسون و دندريت پخش مي شود و باعث مي گردد كه دروازههاي موجود در دندريتها فعال شده و باز شود و بدين صورت شارژ شده وارد دندريت شوند . اين جريان يون است كه باعث ميشود پتانسيل دندريت افزايش يافته و باعث يك پالس ولتاژ در دندريت شود كه پس از آن منتقل شده و وارد بدن نرون ديگر مي شود .
وروديهاي نرون بايد از آستانه معيني تجاوز كند تا نرون بتوند كنش كند.
يك نرون خود به تنهايي ميتواند داراي ورودي هاي سيناپسي متعددي در روي دندريتهاي خود باشد و ممكن است باخروجي هاي سيناپسي متعددي به دندريتهاي نرونهاي ديگر وصل شود.
يادگيري در سيستمهاي بيولوژيك
تصور مي شود يادگيري هنگامي صورت ميگيرد كه شدت اتصال يك سلول و سلول ديگر در محل سيناپسها اصلاح مي گردد. به نظر ميرسد كه اين مقصود از طريق ايجاد سهولت بيشتر در ميزان آزاد شدن ناقل شيميايي حاصل مي گردد. اين حالت باعث مي شود كه دروازههاي بيشتري روي دندريتهاي سمت مقابل باز شود و به اين صورت باعث افزايش ميزان اتصال دو سلول شود .
تغيير ميزان اتصال نرونها به صورتي كه باعث تقويت تماسهاي مطلوب شود از مشخصههاي مهم در مدلهاي شبكههاي عصبي است .
آخرين لايه خارجي آن قشر مغز ناميده مي شود، همچنين ديدم كه ساختار مغز به گونهاي استانجام اين فعاليتها را به آساني امكانپذير مي سازد و در عوض در زمينههاي ديگر كارآيي مغز را محدود مي كند. روند تكامل مغز متأثر از فعاليت هايي بوده كه اهميت بيش تري داشته است، از آنجايي كه توانايي دين و شنيدن صدا در انسان از توانايي جمع كردن دقيق اعداد اهميت بيشتري داشته و اين امر باعث تكامل اين جنبه مغز شده است. مغز داراي ساختاري شديداً موازي كه در آن تعداد زيادي واحدهاي محاسباتي ساده به صورت مشترك انجام فعاليت را به عهده دارند، به جاي اين كه تمام بار فعاليت را بر دوش يك واحد سريع قرار دهند، اين تقسيم كار پيامدهاي مثبت ديگري نيز دارد، چون تعداد زيادي نرون در يك زمان درگير فعاليت هستند سهم هر يك از نرونها چندان حائز اهميت نيست . بنابراين اگر يكي راه خطا رود نتيجه آن تأثير چنداني بر ديگران نخواهد داشت . اين نحوه توزيعكار كه اصطلاحاً پردازش توزيع شده ناميده مي شود، داراي اين خاصيت است كه لغزش هاي احتمالي در جاي جاي سيستم پردازي تا اندازهاي قابل چشمپوشي مي باشد. در واقع مغز با توجه به توانايي يادگيري مي تواند نقصان هميشگي يكي از نرونهاي خود را با وارد كردن نرونهاي ديگر جبران كند. توان انجام فعاليت درحالي كه فقط تعدادي از نرونها به درستي كار مي كنند را در محافل محاسباتي تحمل خطا ميگويند، زيرا كه سيستم، مثلاً مغز ، ميتواند بدون ايجاد خروجي هاي بي معني خطاها را تحمل كند . اين يكي از ويژگيهاي بارز مغز است ، كامپيوترها در ساختار بسيار متفاوت اند .
كامپيوترها در ساختار بسيار متفاوتاند. به جاي استفاده از ميليونها واحد پردازش اطلاعات نسبتاً كند و بسيار متصل به يكديگر مانند مغز، از يك يا چند واحد پردازش بسيار سريع استفاده ميكنند كه مي توانند ميليونها محاسبه را در هر ثاينه انجام دهند.اين توانايي و سرعت كامپيوترها را در انجام عمليات ساده و تكراري مانند جمع اعداد بسيار كارآمد ميكند ولي آنها را درانجام عملياتي چون بينايي كهنياز به پردازش انواع مختلف داده به صورت موازي دارد ناتوان ميسازد . آن ها همچنين به علت عدم توانايي در توزيع فعاليت نسبت به خطا توانايي چشمپوشي و اغماض ندارند. چنانچه واحد پردازش كامپيوتر از كار بيفتد داستان خاتمه يافته است .
اين مسائل نهايتاً موجب تمايلات جاري به ايجاد كامپيوترهاي متفاوت شده است . اين كامپيوترها از اصولي پيروي مي كنند كه پديده تكامل درطول ميليونها سال شكل داده است، و آن چنين است ، استفاده از عناصر ساده و اتصال تنگاتنگ عناصر و انجام كار مشترك توسط انبوهي از عناصر
چشم انداز طرح شناسي
براي درك بيش تر مسأله طرح شناسي فعاليتي كه براي اكثر مردم مشترك است يعني بينايي را در نظر بگيريد. بخش عمده اطلاعات كه ما جذب مي كنيم ( به عبارت ديگر به سيستم بيولوژيكي شبكههاي عصبي ما وارد مي شود ) به صورت طرح به ما عرضه مي گردد . متني كه اكنون مطالعه مي كنيد طرح هاي متنوع و پيچيدهاي را به صورت رشتههاي حروف به شما نشان مي دهد . قبل از اين كه درگير فهم جملات شويم ، سيستم بينايي بايد مسأله شناسايي طرحها را حل كند، به عبارت ديگر لكههاي كج و معوج مركب منقوش بر اين صفحه را به عنوان حروف شناسايي كند.
با وجود اين شناخت حروف يكي از مسائل نسبتاً ساده «طبقهبندي» محسوب مي گردد. اين مسئله را ميتوان با استفاده از روش تطبيق الگوها حل كرد .
حال فرض كنيد خط متن ما تغيير كند . اگر براي خط جديد الگوهاي مناسب نداشته باشيم روش طبقهبندي ما به احتمال زياد به سختي شكست خواهد خورد .
شناسايي متون تنهاا يكي از نمونه مسئلههاي طرح شناسي است . دامنه اين شكل هنگامي كه ما توجه خود رابه ساير زمينههاي طرح شناسايي چون شناسايي صداها و حتي شناسايي روند سهام بازار بورس معطوف مي كنيم بسيار گستردهتر مي شود .
تعريف بازشناسي الگوها
هدف اصلي بازشناسي الگوها طبقهبندي است.
بازشناسي الگوها را مي توان به دو مرحله تقسيم كرد. اول مرحله استخراج مشخصهها و دوم مرحله طبقهبندي .
مشخصه به معني كميتي است كه براي طبقهبندي طرح اندازهگيري مي شود. مثلاً اگر مسأله شناسايي متون را دوباره در نظر بگيريم، برا ي تشخيص حرف «f» از حرف « E » لازم است كه تعداد خطوط عمودي واقعي و افقي را مقايسه كنيم.
مشخصهها در اختيار دستگاه هاي طبقهبندي كننده قرار مي گيرند . وظيفه دستگاه طبقه بندي كننده انعكاس اين مشخصهها در فضاي طبقهبندي است به عبارت ديگر با داشتن مشخصههاي ورودي، اين دستگاه بايد تصميم بگيرد كه طرحهايداده شده به كدام طبقه بيشترين تطابق را نشان مي دهند .
بردارهاي مشخصات و فضاي مشخصات
طبقهبندي به ندرت بر پايه يك مشخصه يا اندازهگيري منفرد از الگوهاي ورودي صورت ميگيرد. معمولاً اندازهگيريهاي متعدد لازم است تا بتوان الگوهاي متعلق به گروههاي مختلف را به حد كافي از يكديگر تميز داد. اگر nاندازهگيري از الگوي ورودي به عمل آوريم و هر اندازهگيري نمايانگر يك مشخصه معين از طرح ورودي باشد، مي توانيم از علائم جبري استفاده كنيم و مجموعه مشخصهها را به صورت يك بردار نشان دهيم. در اين صورت بردار مذكور را بردار مشخصاتمي ناميم. تعداد ابعاد بردار (تعداد عناصر بردار) فضايي n بعدي ايجاد مي كند كه فضاي مشخصاتمي ناميم.
يك مثال بديهي مي تواند مسأله تميز دادن هنرمندان باله از بازيكنهاي رگبي باشد و دو مشخصه را برا ي اندازه گيري انتخاب كنيم، يكي و ديگري وزن .
توابع تشخيص دهنده يا مميز
با بررسي توزيع نمونههاي اندازه گيري شده به خوبي مشاهده مي شود كه نمونهها در دو خوشه مجزا تقسيم شدهاند.
با مشاهده طرز قرار گرفتن خوشه ها مي توانيم حدس بزنيم كه با كشيدن يك خط مستقيم بين دو خوشه مي توانيم آنها را به طور دلخواه از يكديگر جدا كنيم. اگر بتوانيم محدوده تقسيم بندي داده ها را تعريف كنيم ، عمل طبقه بندي به يك فرآيند تصميم گيري تبديل مي شود كه تشخيص مي دهيم هر داده ورودي جديد در كدام طرف خط مستقيم قرار ميگيرد . صورت رياضي چنين محدوه تصميم « تابع مميز» ناميده مي شود .
درعمل توصيه مي ود كه تابع مميز تا حد امكان ساده باشد.
درمثال فوق كاملاً روشن است كه سادهترين تابع خط راست است . اين يك نمونه از گروه گسترده دستگاه هاي طبقهبندي است كه اصطلاحاً طبقهبندي خطي ناميده ميشوند.
فتوشاپ 5/5 جديدترين نگارش برنامه ايست كه از سال 1987 به بعد بعنوان ابزار استاندارد كار بر روي تصاوير شناخته شده است. اين نگارش جديد امكانات بسياري جديدي را عرضه كرده است كه شامل: ابزارهاي جديد و برگرداندن تصاوير به قبل از اجراي دستورات ميشود (در اين نگارش فتوشاپ حتي اگر يك تصوير ذخيره يا save شده باشد باز هم ميتوان تغييرات بوجود آمده در آن را غيراجرايي يا undo كرد علاوه بر اين مديريت رنگها پشتيباني از كانالهاي 16 بيتي و امكانات تايپي اين نگارش بهبود قابل ملاحظهاي پيدا كرده است. اگر شما با نگارشهاي قبلي اين نرمافزار كار كردهايد از امكانات قدرتمند جديد نگارش 5/5 آن شگفتزده خواهيد شد. اما اگر اين اولين مرتبه آشنايي شما با اين نرمافزار است متوجه خواهيد شد كه اين نرمافزار همه انتظارات شما را برآورده خواهد كرد. اولين و بزرگترين شگفتي براي افرادي كه براي اولين مرتبه با فتوشاپ 5/5 كار ميكنند آن است كه متوجه ميشوند كه محيط تصويري اين برنامه به آن پيچيدگي و دشتواري كه در ابتدا ممكن است به نظر برسد نيست. اگر قبلاً با هر يك از نرمافزارهاي شركت Adobe(كه فتوشاپ را طراحي كرده است) كار كرده باشيد بلافاصله متوجه ميشويد كه محيط تصويري فتوشاپ براي شما آشناست. اما اگر اين اولين برنامهاي است كه در زمينه كارهاي گرافيكي با آن كار ميكنيد بهتر آن است كه فصلهاي اين كتاب را فصل به فصل به ترتيب مطالعه كنيد.
اگر بخواهيم صدافت داشته باشيم بايد بگوييم كه شما نميتوانيد ظرف يك روز مطالعه به يك متخصص فتوشاپ تبديل شويد اما اين كتاب ( كه نام اصلي آن ((خودآموز 24 ساعته فتوشاپ)) است) باعث ميشود كه ظرف 24 ساعت يا بيشتر سرگرم باشيد. اين كتاب به 24 فصل تقسيم شده كه براي مطالعه هر كدام از آنها يك ساعت وقت در نظر گرفته شده است. البته مطالعه بعضي از فصول بيش از يك ساعت و مطالعه بعضي ديگر كمتر از يك ساعت وقت لازم دارد. اما در هر صورت اگر اراده كنيد حداكثر ظرف دو روز ميتوانيد اين كتاب را مطالعه كنيد.
اما بهترين روش آن است كه بين هر دو درس يك تا دو ساعت فاصله در نظر گرفته و در اين فاصله آنچه را كه در آن درس فرا گرفتهايد تمرين كنيد و دقيقاً آنچه را كه با كليك كردن يك دستور اجرا ميشود بررسي كنيد.
تعيير دادن ابعاد تصوير
در فتوشاپ بسادگي ميتوان ابعاد يك تصوير يا هر يك از اجسام داخل آن را تغيير داد براي انجام اين كار دو روش وجود دارد: تغيير دادن Image(تصوير) و تغيير دادن اندازه Canvas(بوم). اگر ابعاد تصوير را تغيير دهيد خود تصوير بزرگتر يا كوچكتر ميشود اما اگر اندازه بوم را تغيير دهيد كاغذي كه تصوير روي آن قرار دارد بزرگتر يا كوچكتر ميشود و خود تصوير بدون تغيير باقي ميماند. شما در صورتي بايد ابعاد بوم زير تصوير را بزرگتر كنيد كه بخواهيد در اطراف تصوير فضاي عمل بيشتري داشته باشيد و در ضمن نخواهيد خود تصوير را كوچكتر كنيد.
تغير دادن ابعاد تصوير
براي تغيير دادن ابعاد يك تصوير Image بايد از منوي Image دستور Image size (اندازه تصوير) را اجرا كنيد پنجرهsizeImage ظاهر ميشود. در بالاي پنجره در ناحيه Pixel Dimensions (ابعاد بر حسب پيكسل) پهنا (Width) و ارتفاع (Height) تصوير بر حسب پيكسل يا درصد نشان داده ميشود. علاوه بر اين در ناحيه Print size (اندازه چاپي) شما ميتوانيد پهنا، ارتفاع و دقت (Resolution) تصوير را بر حسب پيكسل، اينچ، سانتيمتر، نقطه يا تعداد ستون تعيين كنيد. علاوه بر اين ميتوان اين ابعاد را بصورت درصدي هم تعيين كرد.
هنگامي كه براي اولين مرتبه پنجره sizeImage را باز ميكنيد اگر در ناحيه Pixel Dimensionپهنا و ارتفاع را بر حسب درصد ((Percent تعين كرده باشيد اين دو برابر 100 درصد خواهند بود. براي بزرگ يا كوچك كردن تصوير سادهترين روش آن است كه ابتدا مطمئن شويد كه در پايين اين پنجره گزينه Constrain proportions (تناسب حفظ شود) فعال است و سپس به سادگي درصد جديد پهنا يا ارتفاع را در مستطيل مقابل آن تايپ كرده و دكمه ok را كليك كنيد. اگر قبل از كليك كردن دكمه ok دقت كنيد متوجه ميشويد كه به محض تغيير دادن يكي از اندازههاي پهنا يا ارتفاع اعداد ديگر اين پنجره نيز تغيير ميكنند تا درصدهاي جديد بزرگ يا كوچك شدن تصوير را منعكس كنند.
براي مشاهده اينكه چگونه تغيير يافتن ابعاد يك تصوير روي حجم فايل و ابعاد تصوير چاپ شده در پرينتر تأثير ميگذارد مجدداً پنجرهsizeImage را باز كنيد. در بالاي اين پنجره حجم فايل جديد نشان داده ميشود.
تغيير دادن ابعاد بوم
اگر ابعاد بوم را بزرگتر كنيد فضاي كاري بيشتري به دور تصوير بوجود ميآيد و كار بر روي تصوير سادهتر ميشود اما اندازه خود تصوير تغييري نميكند از طرف ديگر اگر ابعاد بوم را كوچكتر كنيد مانند آن است كه ابزار Crop(قاب برش) را بكار گرفته و از دور تا دور تصوير قسمتهايي را قيچش كرده باشيد. البته ما كوچكتر كردن ابعاد بوم از اندازه تصوير را به هيچوجه توصيه نميكنيم زيرا ممكن است بطور ناخواسته نه بخشي از تصوير نيز طي اين كار حذف شود و ديگر نتوانيد آن را بازگردانيد براي تغيير دادن ابعاد بوم از منوي Image دستور Canvas size را انتخاب كنيد. پنجره Canvas sizeباز ميشود در اين پنجره براي پهنا (Width) و ارتفاع (Height) مقادير جديدي را وارد كنيد. شما ميتوانيد هر واحد اندازهگيري دلخواهي را براي تعيين اين مقادير انتخاب كنيد. فتوشاپ با وارد شدن اندازههاي جديد حجم جديد فايل را نيز محاسبه كرده و در بالاي ناحيه New size نمايش ميدهد. از طرف ديگر چنانچه ابعاد بوم را بزرگتر كنيد قسمت اضافه شده به بوم با رنگ Bacjground (زمينه) ظاهر ميشود.
در پايين پنجره Canvas size يك پارامتر Anchor (لنگر) وجود دارد كه نشان ميدهد كه تصوير بايد در كدام قسمت از بوم جديد قرار گيرد. شما ميتوانيد در هر يك از خانههاي خالي اين نماد كليك كنيد تا تصوير به آنجا منتقل شود. فلشهاي دور تا دور تصوير نشان دهنده آن هستند كه قسمتهاي خالي بوم چگونه دور تا دور تصوير را فرا ميگيرند. در شكل نتيجه قرار دادن تصوير در گوشه بالايي سمت چپ بوم ديده ميشود. همانطور كه مشاهده ميكنيد اندازه تصوير تغيير نكرده بلكه فقط بوم بزرگتر شده و در ضمن تصوير به گوشه بالايي- سمت چپ بوم منتقل شده است.
تغيير دادن ابعاد يك جسم انتخاب شده
شما ميتوانيد يك جسم انتخاب شده را نيز بزرگتر يا كوچكتر كنيد. براي انجام اين كار ابتدا يك جسم يا يك قسمت از يك تصوير كه بايد ابعاد آن تعيير كند را انتخاب كنيد ( ميتوانيد براي انجام اين كار از هر يك از ابزارهاي انتخاب كه مايلند استفاده كنيد). پس از آنكه كادر انتخاب فعال شد از منوي Editدستور Transform (تبديل) و از منوي فرعي آن دستور Scale را انتخاب كنيد. به اين ترتيب يك كادر ديگر به دور جسم انتخاب شده شما كشيده ميشود كه شبيه به كادر ابزار Cropاست شما ميتوانيد هر يك از گيرههاي چهار گوشه اين كادر را با ماوس گرفته و به جهت دلخواه بكشانيد. در حين كشاندن هر يك از اين گيرهها به اطراف بايد كليد shift را پايين نگهداريد تا تناسب تصوير حفظ شود و جسم بصورت نامتقارن بزرگ يا كوچك نشود. اگر روي گيرههاي وسط اضلاع كادر كليك كرده و دكمه ماوس را پايين نگهداشته و آن را جابجا كنيد جسم متناسب با حركت ماوس فقط در آن جهت كش آمده يا منقبض ميشود.
دوران
دلايل زيادي براي دوران دادن كل يك تصوير وجود دارند: اگر يك عكس را از طريق اسكنر اسكن كرده يا از طريق يك دوربين ديجيتال گرفته باشيد ممكن است اين عكس بصورت افقي اسكن شده يا در فايل ذخيره شده باشد. در اين حالت يك دوران 90 درجه باعث ميشود كه عكس به وضعيت درست درآيد. اين يك مورد متداول در كار با اسكنرها است زيرا اغلب اگر تصوير را بصورت افقي در آنها قرار دهيد سريعتر اسكن ميشوند.
Save و Lodeكردن تغييرات
دو دكمه ديگري كه در گوشه بالا سمت راست پنجره Variationsقرار دارند دكمههاي Save و Loadهستند. دكمه Save ميتواند تغييراتي كه شما بوجود آوردهايد را ذخيره كرده و سپس آن را برروي هر تصوير ديگري كه ميخواهيد اجرا كند. اين شيوه براي مواردي خوب است كه تعدادي تصوير داشته باشيد و بخواهيد همه آنها را به يك ميزان مثلاً روشنتر كنيد مثلاً در حالتي كه با دوربين خود چندين عكس گرفتهايد و در همه آنها وضعيت هوا طوري بوده كه عكسها همگي تيرهتر از حالت معمول ظاهر شدهاند و يا در حالتي كه اسكنر شما همه عكسها را اندكي زردتر از حد معمول اسكن ميكند شما ميتوانيد ابتدا يك عكس را با دستور Variationsبه آن حالتي كه ميخواهيد درآورده و سپس اين شيوه را Saveكرده و در نهايت هر تصوير ديگري كه باز ميكنيد را با Lode كردن شيوه قبلي به همان ترتيب اصلاح كنيد.
اگر روي دكمه Saveكليك كنيد يك پنجره Save As (ذخيره شود با نام...) معمولي باز شده و در آن از شما خواسته ميشود كه براي اين شيوه تغيير يك نام انتخاب كنيد. مثلاً شما ميتوانيد نام شيوهاي كه بايد روي عكسهاي گرفته شده در يك روز مهآلود بايد اجرا شود را foggy day fix(تصيح اسكنر) بگذاريد. سپس تصاوير ديگر را باز كرده و در مورد هر يك از آنها ابتدا دستور Variations را اجرا كرده و سپس روي دكمه Lode كليك كنيد و در پنجره باز شده كه نام آن open است روي نام شيوهاي كه ميخواهيد احضار شود كليك كرده و در نهايت دكمه open اين پنجره را كليك كنيد.
دستورات ديگر شاخه Adjust
همانطور كه مشاهده كرديد دستور Variations يك را سريع براي تنظيم رنگهاي يك تصوير است اما گاهي اوقات اين دستور نميتواند به اندازه كافي روي رنگهاي تصوير كنترل داشته باشد مثلا گاهي اوقات يك تصوير ممكن است كيفيت متوسطي داشته باشد و شما پس از تغيير دادن رنگهاي آن با Variations متوجه شديد كه كنتراست تصوير از بين رفته است (يعني مرز بين رنگهاي مختلف آن محو شده يا به عبارت ديگر كنارههاي اجسام واضح نيست) در اين موارد شما بايد از ابزارهاي كنترلي دقيقتري كه روي رنگهاي تصوير بصورت دقيقتر كار ميكنند استفاده كنيد. اجازه دهيد كار خود را با دو دستور Levels(ترازها) و Curves (منحنيها) آغاز كنيم.
هيوستوكرامها
در پايين منوي Imageيك دستور به نام Histogramوجود دارد. اين دستور حقيقتاً هيچ كاري انجام نميدهد اما اگر نحوه كار با آن را بياموزيد ميتواند در وقت شما صرفهجويي زيادي كند.
اگر قبلاً درس استاتيك را خوانده باشيد ميدانيد كه يك هيوستوگرام يك نوع نمودار ميلهاي است. در فتوشاپ منظور از هيستوگرام نموداري است كه وضعيت رنگ تصوير را در حالت سياه و سفيد نشان ميدهد و در آن خطوطي عمودي وجود دارد كه تعداد پيكسلهاي موجود در هر گام از مود Grayscaleرا نشان ميدهد. اين خطوط مقاديري بين صفر و 255 را نشان ميدهند. اين نمودار شبيه به نمودار نشان داده شده در پنجره Levels است.
شايد در ابتدا شما تعجب كنيد كه چه چيز اين نمودار مفيد است اما با نگاه كردن به اين نمودار شما ميتوانيد تعيين كنيد كه آيا در تصوير آنقدر جزئيات وجود دارد كه بتوانيد تصحيحات رنگ موردنظر خود را با موفقيت در آن اعمال كنيد يا خير. اگر يك عكس بد يا بداسكن شده داشته باشيد با مطالعه اين هيستوگرام متوجه ميشويد كه آيا كار روي اين عكس ارزش آن را دارد يا اينكه بايد اين عكس را دور بياندازيد و يك عكس ديگر بگيريد. اگر همه خطوط هيستوگرام به يك سمت تمايل داشته باشند بطوريكه به نظر برسد كه اين خطوط در يك ظرف نمودار جمع شدهاند احتمالاً كار روي اين تصوير در كيفيت آن تأثيري نخواهد داشت اما اگر از خطوط هيستوگرام بطور نسبتاً يكنواختي در طول آن پخش شده باشند به آن معناست كه رنگها در اين تصوير بطور يكنواخت پخش شدهاند و انجام دستورات Adjustروي آن نتيجه مطلوبي ايجاد خواهد كرد.
هيستوگرام يك كاربرد ديگر هم دارد و آن اين است كه شما از دامنه رنگ تصويري كه روي آن كار ميكنيد يك معيار بدست خواهيد آورد. گاهي اوقات به اين معيار كليد گفته ميشود يك تصوير يا كليد پايين يا كليد وسط و يا كليد بالا است كه اين بستگي به آن دارد كه در آن رنگهاي روشن بيشتر باشند يا رنگهاي متوسط يا رنگهاي تيره.
بعنوان مثال درمورد تصويري كه در آن همه رنگها نزديك به خاكستري متوسط باشند هيستوگرام آن فقط يك خط خواهد داشت كه آن هم تقريباً در وسط هيستوگرام خواهند بود.
همه آنچه که شما حقيقتاً بايد بدانيد آن است كه با نگاه كردن به يك هيستوگرام اگر خطوط عمودي نمودار بطور يكنواخت در طو ل نمودار توزيع شده باشند معناي آن اين است كه اين تصوير يك تصوير كليد وسط است اما اگر اكثر خطوط نمودار در سمت راست آن جمع شده و تعداد اندكي از آنها در سمت چپ نمودار باشند معني آن اين است كه اين تصوير يك تصوير كليد بالا است و نهايتاً اگر اكثر خطوط در سمت چپ جمع شده و تعداد كمي از آنها در سمت راست تصوير باشند اين يك تصوير كليد پايين است.
واژه جديد يك هيستوگرام يك نمودار است كه نشان ميدهد كه مقادير رنگ هر پيكسل از تصوير به چه نحوي در طول افقي تصوير توزيع شدهاند. همچنين با نگاه كردن به اين نمودار شما متوجه ميشويد كه آيا اطلاعات رنگهاي تيره تصوير كه در سمت چپ آن نشان داده ميشود رنگهاي متوسط تصوير كه در وسط آن نشان داده ميشود و رنگهاي روشن تصوير كه در سمت راست نمودار نشان داده ميشوند آنقدر زياد هستند كه بتوانيد روي اين تصوير كار كنيد و كيفيت آن را بهتر كنيد يا خير.
اگر در يك تصوير خطوط عمودي هيستوگرام ارتفاع كمي داشته و در ضمن تعداد آنها بسيار كم باشد پس اين تصوير اصولاً قابل اصلاح نيست.
اگر در يك تصوير هيستوگرام خطوط عمودي زيادي داشته باشد اما اين خطوط بصورت يك تپه در وسط نمودار جمع شده باشند و در ضمن در دو طرف يا يك طرف نمودار نيز خطوط عمودي اندكي وجود داشته باشد معني آن اين است كه رنگهاي متوسط تصوير زياد است اما رنگهاي تيره و روشن (چپ و راست نمودار) وضعيت خوبي ندارند و براي بيشتر كردن كنتراست (وضوح) تصوير بايد با فلشهاي چپ و راست زير نمودار هيستوگرام پنجره دستور Levelsكار كرده و آنها را به سمت وسط نمودار بكشيد تا رنگها يكنواختر در طول تصوير (نمودار) پخش شوند.
اگر در يك تصوير ارتفاع هيستوگرام در يكي از دو طرف راست يا چپ زياد بوده (بصورت تپه) و در وسط و طرف ديگر ارتفاع آن كم باشد بايد با استفاده از فلشهاي زير آن از ارتفاع تپه مذكور كم كرده و ارتفاع هيستوگرام در وسط و طرف ديگر را تا ميتوانيد افزايش دهيد تا رنگها روشن و متوسط و تيره به يك اندازه درتصوير وجود داشته باشند و كنتراست تصوير زيادتر شود.
كاربرد اصلي هيستوگرامها درتصاوير اسكن شده است زيرا معمولاً اپراتوري كه عمل اسكن را انجام ميدهد درك درستي از مقوله رنگ ندارد و در نتيجه بدون تنظيم اسكنر براي يك عكس خاص آن عكس را با همان پارامترهاي تعريف شده قبلي اسكن ميكند كه در نتيجه اين كار رنگهاي تصوير اسكن شده معمولاً به يك ميزان خاص كم يا زياد يا تيره يا روشن ميشوند. هيستوگرامها براي تصيح چنين اشتباهاتي بسيار مفيدند و شما ميتوانيد با يك نگاه اين موضوع را تشخيص دهيد فراموش نكنيد كه در هر صورت ارتفاع هيستوگرام بايد تا حد ممكن يكنواخت تغيير كند و متقارن به نظر برسد.
دستورات Levels و Gurves
اين دو دستور روشهايي براي تغيير دادن روشني (Brightness) يك تصوير هستند. هر دو اين دستوارت تقريباً يك عمل انجام ميدهند و تفاوت آن دو در آن است كه دستور Gurvesاين عمل را زيركانه انجام ميدهد. اجازه دهيد كه كار خود را با دستور Levels كه پنجره آن را در شكل مشاهده ميكنيد آغاز كنيم. همانطور كه مشاهده ميكنيد اين دستور نيز يك هيستوگرام و نيز تعدادي ابزرا كنترلي براي تنظيم مقادير رنگ يك تصوير دارد.
دستور Levels
پنجره دستور Levels يك ابزار مفيد براي تنظيم مقدار روشني يك تصوير براساس اطلاعات موجود در هيستوگرام آن است در زير هيستوگرام يك نمودار ميلهاي وجود دارد كه بصورت يك خط با چند فلش در زير آن است. اگر فلش وسط را با ماوس گرفته و به منتهااليه سمت چپ كه يك مثلث سمت راست كه يك مثلث خالي است منقل كنيد تصوير كاملاً تيره ميشود. بنابراين با حركت فلش وسط (خاكستري) از سمت چپ به سمت راست به تدريج رنگهاي تصوير تيرهتر خواهند شد. شما ميتوانيد هر يك از رنگهاي اصلي (مثلاً قرمز، آبي يا سبز) را در مستطيل Channelبالاي اين پنجره انتخاب كرده و سپس مقدار اين رنگ را در تصوير خود با استفاده از نمودار ميلهاي زير هيستوگرام كمتر يا بيشتر كنيد و يا اينكه ميتوانيد با انتخاب RGBيا CMYK در مستطيل Channel هر سه يا چهار رنگ اصلي تصوير را همزمان كم يا زياد كنيد.
1- براي تنظيم روشني يك تصوير با استفاده از دستور Levels را انتخاب كنيد (ميتوانيد كليدهاي L+ ENTER را بزنيد.)
2- روي مربع كنار گزينه پيشنمايش كه در گوشه پاييني سمت راست پنجره Levels قرار دارد كليك كنيد تا فعال شود. با اين كار هر تغييري كه در پنجره Levels روي تصوير بوجود آوريد در همان لحظه روي تصوير نشان داده خواهد شد. اگر اين گزينه غيرفعال باشد با تغيير مقادير هيستوگرام تصوير هيچ تغييري نخواهد كرد تا اينكه روي دكم ok پنجره Levels كليك كنيد.(يعني تغيير فقط پس از اعمال شدن ديده خواهد شد).
3- در يك تصوير رنگي شما هم ميتوانيد كل مقادير RGB يا CMYK را همزمان تغيير دهيد و هم ميتوانيد روي تك- تك رنگهاي اصلي هر يك از دو مود كار كنيد. براي انتخاب هر رنگ اصلي بايد در مستطيل كانال بالاي پنجره Levels روي فلش به سمت پايين كليك كرده و از ليست ظاهر شده كانال موردنظر خود را انتخاب كنيد. در حال حاضر فعلاً كانال مركب RGB يا CMYK است را انتخاب كنيد در ادامه همين فصل در مورد كانالهاي رنگ توضيحات بيشتري ارائه خواهيم كرد.
4- براي آنكه حد سياه يك تصوير را تعيين كنيد بايد مثلث سمت چپ نمودار زير هيستوگرام را با ماوس گرفته و آن را روي جايي كه خطوط عمودي هيستوگرام از آنجا آغاز ميشوند قرار دهيد منظور از حد سياه آن است كه تصوير از اين حد بيشتر نميتواند فاقد يك كانال باشد
5- براي تعيين حد سفيد يك تصوير بايد در نمودار ميلهاي زير هيستوگرام فلش سفيد سمت راست را با ماوس گرفته و آن را روي نقطه كه از آن به بعد خطوط عمودي هيستوگرام تمام ميشوند قرار دهيد منظور از حد سفيد آن است كه تصوير بيشتر از اين حد نميتواند داراي يك كانال باشد
بعبارت ديگر دو حد سياه و سفيد زير هيستوگرام بيانگر حداقل و حداكثر مقدار رنگي هستند كه يك كانال مثلا قرمز يا RGB ميتواند داشته باشد و شما با گرفتن فلش وسط نمودار و كشيدن آن به چپ يا راست در داخل اين محدوده ميتوانيد مقدار رنگ يك كانال را كمتر يا بيشتر كنيد.
6- با گرفتن فلش وسط و كشيدن آن به چپ يا راست مقدار رنگ را در كانالي كه انتخاب كردهايد تعيين كنيد.
در شكل نتيجه اعمال چنين تغييري ديده ميشود.
7- براي آنكه كنتراست را تعيين كنيد بايد از نمودار ميلهاي پايين پنجره Levels كه نمودار Output Levels است استفاده كنيد. در اين نمودار ميلهاي دو فلش سياه و سفيد وجود دارد فلش سياه كنترلكننده وضوح سايههاي تصوير است هر چه اين فلش را بيشتر به سمت راست بكشيد تصوير كمرنگ تر شده و در نتيجه رنگهاي تيره آن كاهش مييابد. اما اگر فلش سفيد سمت راست نمودار را به سمت چپ بكشيد تصوير تيرهتر مي شود مكان اوليه فلش سفيد يا توخالي حداكثر ميزان رنگهاي روشن تصوير را نشان ميدهد بنابراين هر چه آن را بيشتر به سمت چپ بكشيد رنگهاي روشن تصوير در تيرگي محو ميشود در اين حالت نيز سايههاي تصوير محو ميشود اما اين مرتبه سايه روشن تصوير در تيرگي محو ميشود شما بايد با تغيير دادن مكان اين دو فلش آن حالتي كه تصوير بيشترين كنتراست را پيدا كند بدست آوريد يعني مرز بين سايه و روشن تصوير بايد داراي حداكثر وضوح باشد به چنين تصويري تصوير با كنتراست زياد اصطلاحاً شارپ يا تيز گفته ميشود. عكس اين حالت تصوير يا كنتراست پايين يا فلو ناميده ميشود.
8- پس از خاتمه كار روي دكمه OK اين پنجره كليك كنيد.
علاوه بر اينها شما ميتوانيد از ابزار قطرهچكان استفاده كره و ترازهاي پنجره Levels را تغيير دهيد به اين منظور در پنجره Levels روي قطرهچكان سفيد كليك كرده و سپس روي روشنترين نقطه تصوير كليك كنيد. بعد روي قطره چكان سمت چپ كليك كرده و سپس روي تيرهترين نقطه تصوير كليك كنيد. اگر در تصوير ناحيهاي داريد كه به نظرتان رنگ آن متوسط است با قطرهچكان وسطي روي آن كليك كنيد با انجام اين كارها سه رنگ حداقل حداكثر و متوسط تصوير انتخاب ميشوند و هيستوگرام متناسب با آنها تغيير ميكند.
اگر قطرهچكان خالي سمت راست را انتخاب كرده و سپس روي يك نقطه از تصوير كليك كنيد هر مقدار درصد از كانالي كه انتخاب كردهايد در آن نقطه وجود داشته باشد از كل نقاط تصوير آن مقدار درصد از آن رنگ كسر ميشود. مثلاً اگر كانال آبي لاجوردي را انتخاب كرده و قطرهچكان خالي را روي يك نقطه از تصوير كه مقدار لاجوردي آن 10% است كليك كنيد از رنگ كل نقاط تصوير 10% رنگ لاجوردي كم ميشود. عكس اين حالت با انتخاب قطرهچكان پر اتفاق ميافتد يعني با انتخاب اين قطرهچكان و كليك كردن روي يك نقطه از تصوير هر مقدار درصد از كانالي كه انتخاب كردهايد و آن نقطه وجود داشته باشد به كل پيكسلهاي تصوير همان درصد از آن كانال اضافه ميشود. مثلاً اگر كانال Cyan را انتخاب كرده و سپس با قطرهچكان پر روي نقطهاي از تصوير كه درصد آبي لاجوردي آن 20% است كليك كنيد به رنگ كل پيكسلهاي تصوير اين مقدار آبي لاجوردي اضافه ميشود قطرهچكان خاكستري كاري بين اين دو كار را انجام ميدهد يعني گاهي اوقات به يك كانال از رنگ تصوير يك درصد را اضافه و گاهي از آن كم ميكند كه اين به نقطهاي كه روي آن كليك ميكنيد بستگي دارد.
دستور Curves
تنظيم رنگ يك تصوير از طريق دستور Curves بسيار شبيه به انجام كار با دستور Levelsاست. شما ميتوانيد با هر دو اين دستورا مقدار روشني تصوير را تنظيم كنيد. تفاوت عمده اين دو دستور در آن است كه به جاي تنظيم رنگ يك كانال توسط سه فلش زير هيستوگرام پنجره Levels شما در دستور Curves ميتوانيد مقدار هر كانال را توسط يك نمودار جداگانه به هر اندازه دلخواه تعين كنيد.
هنگامي كه پنجره Curves را باز ميكنيد در ابتدا شما دركادر مربعي داخل آن به جاي يك منحني يك خط قطري را مشاهده ميكنيد. همچنين ديگر از هيستوگرام خبري نيست در عوض شما يك نوع نمودار خطي داريد كه در واقع قطر مربع است. در اين مربع ضلع افقي پايين بيانگر مقادير اصلي يا همان مقادير Input Levelsيا ترازوهاي ورودي دستور و ضلع عمودي سمت چپ بيانگر مقادير جديد يا همان Output Levels يا ترازوهاي خروجي دستور است. هنگامي كه در ابتدا اين پنجره را باز ميكنيد خط اين نمودار بصورت يك خط قطري است زيرا هيچ مقدار جديدي به رنگها وارد نشده است. همه پيكسلها داراي مقادير ورودي و خروجي يكساني هستند. همانند قبل در اين پنجره نيز مطمئن شويد كه گزينه preview فعال است تا بتوانيد تأثير تغيير خط منحني برروي تصوير را در همان لحظه مشاهده كنيد.
همانند پنجره Levelsشما ميتوانيد روي دكمه Autoاين پنجره كليك كرده يا از قطرهچكانهاي آن استفاده كنيد اما از آنجاييكه دستور Curve نسبت به دستور Levels كنترل بيشتري براي تنظيم رنگ در اختيار شما قرار ميدهد بهتر است به جاي استفاده از اين دو از منحني تراز اين دستور استفاده كنيد تا بيشترين كنترل را در تنظيم رنگ در اختيار داشته باشيد.
روي يك نقطه از تصوير دكمه سمت چپ ماوس را كليك كرده و پايين نگه داريد. در اين حال ماوس را به اطراف حركت دهيد مشاهده ميكنيد كه روي خط قطري كه از اين به بعد به آن منحني تنظيم رنگ خواهيم گفت يك نشانه مربعي ظاهر ميشود كه با جابجا شدن ماوس روي منحني تنظيم رنگ بالا و پايين ميرود. روي هر نقطهاي كه نميخواهيد رنگ آن تغيير كند كليك كنيد مثلاً اگر ميخواهيد فقط رنگها متوسط تصوير را تغيير دهيد و ميخواهيد رنگها روشن و تيره آن بدون تغيير باقي بمانند روي رنگهاي روشن و تيره كليك كنيد. سپس روي وسط منحني تنظيم رنگ گليك كرده و آن را با ماوس به اطراف بكشانيد تا آنكه رنگهاي تصوير مطابق ميل شما شوند. اگر منحني را به سمت بالا بكشيد رنگها روشنتر و اگر به سمت پايين بكشيد رنگها تيرهتر ميشود. در شكل 7-6 شكل منحني پس از چند مرتبه تغيير ديده ميشود. براي آنكه روي منحني تنظيم رنگ يك نقطه را حذف كنيد كافيست آن را با ماوس گرفته و به خارج از نمودار بكشيد.
براي كسب تجربه با اين منحني ابتدا يك كانال را انتخاب كرده و سپس رأس بالايي آن را با ماوس گرفته و آن را بطور عمودي در امتداد ضلع سمت راست نمودار پايين آوريد مشاهده ميكنيد كه مقدار كانال انتخاب شده در تصوير هر چه بيشتر به سمت پايين بياييد كمتر ميشود حال مجدداً اين رأس را به گوشه بالايي سمت راست نمودار بكشيد. اين مرتبه اين رأس در امتداد ضلع بالايي نمودار از سمت راست به چپ بكشيد. مشاهده ميكنيد مقدار آبي لاجوردي تصوير دائماً بيشتر ميشود توجه كنيد كه در اين دو حالت ضلع راست و بالاي نمودار اگر مثلاً در يك پيكسل رنگ آبي وجود داشته باشد آبي آن اضافه ميشود و در غير اينصورت مثلاً اگر پيكسلي فقط رنگ زرد داشته باشد به اين رنگ هيچ مقدار آبي اضافه يا از آن كم نخواهد شد.
اكنون مربع واقع در گوشه پاييني منحني تنظيم رنگ را با ماوس گرفته و در امتداد ضلع عمودي سمت چپ نمودار به سمت بالا بكشيد. مشاهده كنيد كه اگر مثلاً كانال آبي را انتخاب كرده باشيد به مقدار آبي تصوير افزوده ميشود اما اين شيوه چه تفاوتي با شيوه قبلي كه گوشه بالايي منحني را به پايين يا چپ ميكشيديد دارد؟ در اينحالت به زير كل تصوير رنگ آبي اضافه ميشود يعني حتي اگر پيكسلي هيچ رنگ آبي نداشته باشد باز هم به آن رنگ آبي اضافه خواهد شد تا 100 درصد. همين حالت هنگامي كه گوشه پاييني منحني تراز را با ماوس گرفته و به سمت راست بكشيد رخ ميدهد يعني از زير كل تصوير رنگ انتخاب شده كم ميشود در حين كار با دستور Curve همواره دستور show info را از منوي wivdows اجرا كنيد تا پالت info يا اطلاعات باز شود. به اين ترتيب هر زمان كه مكاننماي ماوس را روي تصوير قرار دهيد بصورت يك قطرهچكان در ميآيد و مقدار رنگهاي اصلي تصوير در آن نقطهاي كه مكاننما قرار دارد در داخل پالت info يا اطلاعات باز شود. به اين ترتيب هر زمان كه مكاننماي ماوس را روي تصوير قرار دهيد بصورت يك قطرهچكان در ميآيد و مقدار رنگهاي اصلي تصوير در آن نقطهاي كه مكاننما قرار دارد در داخل پالت infoنشان داده ميشود. به اين ترتيب متوجه ميشويد كه مثلاً چقدر آبي به يك نقطه اضافه شده است.
دستور Color Balance
براي آنكه با مفهوم واقعي موازنه رنگها آشنا شويد بايد به چرخ رنگ كه در شكل نشان داده شده است نگاه كنيد اگر بعداً مكان رنگها در اين شكل را فراموش كرديد ميتوانيد به اين شكل رجوع كنيد.
در چرخ رنگ هر رنگ داراي يك رنگ متضاد است اگر از يك رنگ به مركز اين چرخ يك خط رسم كرده و آن را ادامه دهيد به رنگ متضاد آن ميرسيد رنگ لاجوردي ضد رنگ قرمز، رنگ سبز ضد رنگ سرخابي و رنگ زرد ضد رنگ آبي است. اگر از منوي فرعي دستور Adjustدستور Color Balanceموازنه رنگ را انتخاب كنيد پنجره باز ميشود. اگر بخواهيد يك رنگ را در تصوير خود كم كنيد كافيست رنگ متضاد آن را اضافه كنيد مثلاً زياد كردن رنگ آبي باعث كم شدن رنگ زرد كل تصوير ميگردد افزايش قرمز باعث كاهش لاجوردي ميشود و ...
در شكل پنجره BalanceColor نشان داده شده است. از اين پنجره براي تصحيح كلي رنگهاي تصوير استفاده ميشود اين دستور بويژه در مواردي مفيد است كه يك تصوير را اسكن كرده و سپس متوجه شويد رنگهاي تصوير اسكن شده با رنگهاي تصوير اصلي متفاوت است البته قبل از آن حتماً بايد مونيتور خود را كاليبره كنيد. همچنين آنچه كه قبلاً در همين فصل در مورد هيستوگرامها گفتيم را نير در نظر داشته باشيد مثلاً در يك عكس كهنه زرد شده رنگها ممكن است بسيار تغيير كرده باشند. در اين حالت بسادگي ميتوان با افزودن رنگ آبي به كل تصوير رنگ زرد آن را كاهش داد.
در پايين اين پنجره يك ناحيه جديد در فتوشاپ 5/5 اضافه شده است كه ناحيه Tone Balanceميباشد به ميزان روشني يا تيرهگي يك رنگ اصطلاحاً تن يا تناليته يا تناژ رنگ گفته ميشود شما ميتوانيد با انتخاب يكي از سه گزينه shadow رنگهاي تيره، Midtonesرنگهاي متوسط و Highlightsكاري كنيد كه تنظيم رنگ فقط روي آن نوع از رنگي كه انتخاب ميكنيد اعمال ميشود همانطور كه در مورد دستور Variationsتوضيح داديم شما ميتوانيد همه تغييرات خود را فقط برروي يك تن رنگ خاص انجام دهيد در نگارشهاي قبلي فتوشاپ هم اين دكمهها وجود داشتند اما كاربرد آنها به شما گفته نميشد.
براي آنكه در يك تصوير دستور Color Balanceرا اجرا كنيد مراحل زير را انجام دهيد:
1-قسمتي از يك تصوير را انتخاب كنيد. (اگر چنين نكنيد دستور روي كل تصوير اجرا خواهد شد) از منوي Image دستور Adjustو از منوي فرعي آن دستور Color Balance را اجرا كنيد.
2-يكي از سه گزينه shadows، Midtones يا Highlightsرا انتخاب كنيد. عاقلانهتر آن است كه اگر ميخواهيد روي كل تصوير كار كنيد ابتدا دكمه رنگهاي متوسط را فعال كنيد زيرا معمولاً 90% يك تصوير از چنين رنگهايي تشكيل ميشود
3-گزينه Preserve Luminosityرا فعال كنيد تا به اين ترتيب با تغيير كردن رنگهاي تصوير روشني آن تغيير نكند. اگر از نظر شما حفظ روشني تصوير اهميتي نداشته باشد نبايد اين گزينه را فعال كنيد حتماً گزينه پيشنمايش Previewرا فعال كنيد تا با هر تغييري كه بوجود ميآوريد تأثير آن را روي تصوير مشاهده كنيد
4-اكنون نمودارهاي ميلهاي ناحيه Color Balance را در وضعيتهاي دلخواه خود قرار دهيد. با هر تغييري كه در اين نمودارها ميدهيد اعداد ذكر شده در مستطيلهاي Color Levels تغيير ميكنند تا ميزان تغيير بوجود آمده را بصورت عددي هم مشاهده كنيد. دامنه اين اعداد از صفر تا 100+ و از صفر تا 100- است.
5-اكنون همين كارها را در صورت لزوم روي رنگها تيره و رنگهاي روشن تصوير نيز انجام دهيد تا در نهايت تصوير مناسب به نظر برسد.
6-روي دكمه OK كليك كنيد تا اين تغييرات در تصوير اعمال شوند
اگر پس از تغيير دادن يك تصوير با دستور Color Balance نتيجه كار آنطور كه انتظار داريد نبود ميتوانيد از منوي Edit دستور Undoرا اجرا كنيد.
دستور Saturation/ Hue
دستور Saturation/ Hue يك ابزار بسيار پرقدرت است كه نام آن اندكي گمراه كننده است البته اين دستور شما را قادر ميسازد مقادير Hueو نيز مقدار Saturationيا همان شدت يا سيري رنگها يا خاكستري مخلوط شده در فام رنگ را تغيير دهيد. اما با اين دستور ميتوان مقدار روشني تصوير را نيز كنترل كرد. پنجره اين دستور در فتوشاپ 5/5 تغيير بسياري كرده است. در شكل اين پنجره مشاهده ميشود در بالاي اين پنجره يك گزينه Edit را مشاهده ميكنيد كه با كليك كردن روي فلش به سمت پايين آن يك ليست ظاهر ميشود در اين ليست هم گزينههايي مربوط به رنگهاي منفرد و هم يك گزينه master وجود دارد گزينه master باعث ميشود كه تغييراتي كه انجام ميدهيد به جاي آنكه روي يك رنگ اعمال شود روي همه رنگهاي يك تصوير يا ناحيه انتخاب شده اعمال شود. در حال حاضر ابتدا اجازه دهيد كه گزينه master را انتخاب كنيم همچنين به خاطر داشته باشيد كه گزينه preview حتماً فعال باشد تا تغييري كه ميدهيد بلافاصله نتيجه آن را روي تصوير مشاهده كنيد.
در اين كل سه نمودار ميلهاي مشاهده ميكنيد كه عبارتند از: Hue، saturation، Lightnessبا تغيير دادن مقدار Hue شما ميتوانيد يك رنگ را از چرخ رنگ انتخاب كنيد اگر در مستطيل Edit گزينه masterرا انتخاب كرده باشيد شما ميتوانيد از رنگ قرمز به سمت چپ حركت كرده و به ترتيب به رنگهاي: ارغواني، آبي و در نهايت آبي- سبز برسيد و اگر به سمت راست حركت كنيد به رنگهاي نارنجي، زرد و در نهايت سبز خواهيد رسيد.
نمودار saturation در وسط داراي مقدار صفر درصد خاكستري و در سمت راست داراي مقدار 100 درصد و در سمت چپ درايا مقدار 100- است.
نمودار Lightnessنيز ميتواند مقدار روشني يك تصوير را از 100- به 100+ تغيير دهد.
هنگامي كه اين نمودارها را حركت ميدهيد به دو نوار طيف بالايي وضعيت فعلي طيف رنگهاي تصوير و در نوار طيف پاييني وضعيت طيف رنگ تصوير با توجه به تغييراتي كه شما در اين دستور بوجود آوردهايد ديده ميشود. بعنوان مثال اگر فلش نمودار Hue را به مقدار 60+ بكشيد متوجه خواهيد شد كه هر چه رنگ قرمز در تصوير وجود دارد كاملاً به زرد تبديل شده و رنگهاي آبي تصوير هم ارغواني شدهاند. در واقع آنچه كه با تغيير دادن اين نمودار انجام دادهايد جابجا شدن در طيف رنگ به يك ميزان مشخص است. از طرف ديگر اگر فلش نمودار ميلهاي را به سمت چپ بكشيد متوجه ميشويد كه رنگهاي نوار طيف رنگ دائماً كمتر ميشوند ورنگ اين نوار به خاكستري مايل ميشود. اگر فلش نمودار ميلهاي Lightnessرا به چپ بكشيد روشني تصوير كمتر و اگر به راست بكشيد روشني تصوير بيشتر مي شود به عبارت ديگر تصوير تيرهتر يا روشنتر ميشود بديهي است كه در حالت اول طيف رنگ به سياه و در حالت دوم به سفيد نزديكتر ميشود.
حال اگر در پنجره شكل در مستطيل Editبه جاي گزينه Masterيك رنگ را انتخاب كنيد پنجره اين دستور اندكي تغيير خواهد كرد در شكل اين تفاوت نشان داده شده است. در اين حالت قطرهچكانها فعال ميشوند و شما توسط آنها ميتوانيد در داخل تصوير روي يك نقطه دلخواه كليك كرده و رنگ آن را برداريد. در اين حالت در نمودارهاي ميلهاي مقادير Hue، saturation، Lightness رنگي كه انتخاب كردهايد در وسط نمودارها قرار ميگيرد. به اين ترتيب شما ميتوانيد روي رنگ انتخاب شده بيشترين كنترل را بدست آوريد. شايد اين امكان چندان مهم نباشد اما بسيار قوي است و كنترل بسيار زيادي را براي تغيير دادن يك رنگ از تصوير در اختيار شما قرار ميدهد.
مثلا فرض كنيد كه ميخواهيد رنگ آسمان يك تصوير را از خاكستري به آبي تبديل كند بدون آنكه تناليته پوست آدمهاي داخل اين تصوير تغيير كند. در اين حالت بايد قطرهچكان را انتخاب كرده سپس روي رنگ خاكستري آسمان خود كليك كرده و سپس با استفاده از سه نمودار ميلهاي اين رنگ خاكستري را به آبي آسماني موردنظر خود تبديل كنيد با انجام اين كار پوست آدمهاي داخل عكس ديگر تيرهتر يا روشنتر نميشود.
تنظيم Heuو saturation
براي تغيير دادن رنگهاي يك تصوير با استفاده از دستور Saturation/ Hue مراحل زير را انجام دهيد:
1-از منوي Imageدستور Adjustو از داخل منوي فرعي آن دستور Saturation/ Hue را انتخاب كنيد.
2-در مستطيل Editبالاي پنجره باز شده گزينه Masterرا انتخاب كرده و يا در صورت تمايل يك رنگ را از ليست اين مستطيل انتخاب كنيد. حتماً گزينه Previewرا فعال كنيد.
3-فلش نمودار ميلهاي Hueرا با ماوس گرفته و به چپ و راست بكشانيد تا رنگهاي تصوير مطابق ميل شما شوند. اعدادي كه در مستطيل كنار اين نمودارها ظاهر ميشوند درجه حول چرخ رنگ را نسبت به مكاني كه رنگ انتخاب شده در مستطيل Edit در اين چرخ دارد نشان ميدهند
4-براي آنكه مقدار بيشتري خاكستري به رنگ تصوير اضافه شود نمودار Saturationرا به چپ و براي آنكه مقدار خاكستري رنگها كمتر شود فلش مذكور را به سمت راست بكشانيد.
5-اگر ميخواهيد روشني تصوير بيشتر شود فلش نمودار Lightnessرا به راست و اگر ميخواهيد روشني تصوير كمتر شود آن را به چپ بكشيد
6-پس از آنكه تصوير بصورت مورد نظرتان درآمد روي دكمه ok اين پنجره كليك كنيد.
دستور contrast/ Brightness
اگر ميخواهيد در يك تصوير بر روي تناليته رنگها تصحيحات سادهاي انجام دهيد بايد از اين دستور استفاده كنيد مثلا ممكن است يك عكس هنگام اسكن شدن بسيار تيره اسكن شده باشد اين يك دستور ساده براي انجام سريع اين كار است در اين پنجره به جاي آنكه هر يك از رنگهاي تيره متوسط و روشن تصوير جداگانه تنظيم شوند يك تغيير روي كليه رنگهاي تصوير اعمال ميشود.
اگر چه اين دستور به اندازه دستورات levelsيا curvesيا حتي vatiations امكان كنترل رنگهاي يك تصوير را در اختيار شما قرار نميدهد با اين وجود يك دستور سريع و ساده است گاهي اوقات شما دقيقاً به همين دستور نياز داريد. در بسياري از تصاوير فقط با اندكي افزايش روشني و كنتراست ميتوان به كيفيت مطلوب دست يافت. در هنگام كار با اين پنجره نيز حتماً ابتدا مطمئن شويد كه گزينه preview فعال است.
اگر در اين پنجره فلشهاي دو نمودار را به سمت راست بكشيد و كنتراست تصوير زيادتر و اگر آنها را به سمت چپ بكشيد كمتر ميشود اگر تغييراتي كه با اين دستور بوجود آوردهايد مطابق ميلتان نيست آنها را undo كرده و از دستورات levels، curves يا vatiation براي تنظيم روشني و كنتراست استفاده كنيد.
لايههاي تنظيم رنگ
يك نكته مهم كه بايد در كار با دستورات شاخه Adjustبه خاطر داشته باشيد آن است كه ميتوانيد اين دستورات را بر كل يك تصوير بر يك كادر انتخاب شده در تصوير و يا بر همه تصوير به غير از كادر انتخاب شده در آن اعمال كنيد. هنگامي يك دستور تنظيم رنگ را بر كل يك تصوير اعمال ميكنيد ممكن است رنگ بعضي از قسمتهاي تصوير بهتر و رنگ قسمتهاي ديگر آن بدتر شوند. بنابراين شما بايد در نتيجه نهايي بدست آمده دقت كنيد و ببينيد فوايد اين دستور بيشتر بوده و يا مضرات آن.
خوشبختانه يك روش ساده براي مواقعي كه نظرتان در مورد تغييري كه بوجود آوردهايد عوض شده است و ديگر آن را نميخواهيد وجود دارد. يكي از بهترين امكانات فتوشاپ امكان كار در لايهها است لايهها همانند پلاستيكهاي شفافي هستند كه شما روي يك تصوير قرار داده و سپس روي آن نقاشي كرده يا يك تكه از يك تصوير ديگر را ميچسبانيد. اگر پس از پايان كار از نتيجه راضي بوديد اين لايه جديد را در تصوير زمينه ادغام كرده و آنها را يكپارچه ميكنيد و اگر راضي نبوديد كافيست اين لايه را حذف كنيد علاوه بر لايههايي كه روي آنها ميتوانيد نقاشي كنيد فتوشاپ يك امكان ديگر به نام لايههاي تنظيم نيز دارد كه همانند لايههاي معمولي هستند با اين تفاوت كه در اين لايهها به جاي نقاشي يا يك تكه از يك تصوير رنگهاي جديداً تنظيم شده قرار ميگيرند.
براي ايجاد يك لايه تنظيم جديد مرحل زير را انجام دهيد:
1-از منوي Layer دستور Newو از منوي فرعي آن دستور Adjustment Layerرا انتخاب كنيد.
2-ابتدا از ليست مستطيل Typeآن دستوري كه ميخواهيد رنگ تصوير خود را با آن تنظيم كنيد انتخاب كرده و سپس روي دكمه ok اين پنجره كليك كنيد تا پنجره مورد نظرتان باز شود در واقع به جاي اجراي مستقيم يك دستور تنظيم رنگ از منوي فرعي Adjust بهتر است با اين روش اين دستور را انتخاب كنيد. تا همه تغييرات بوجود آمده در رنگها به جاي خود تصوير روي يك لايه تنظيم رنگ اعمال شوند و تصوير اصلي دست نخورده باقي بماند قبل از اجراي اين دستور ابتدا از منوي windows دستور layers show را اجرا كنيد تا پالت layers نيز روي صفحه تصوير ظاهر شود سپس دستور Adjustment Layer را اجرا كرده و تغيير موردنظر خود را بوجود آوريد مشاهده ميكنيد كه يك لايه جديد در پالت Layer بوجود آمده كه نام آن نام آن دستوري است كه رنگ تصوير را با آن تغيير دادهايد اين نشان ميدهد كه تغييرات بوجود آمده با آن دستور مثلاً Curves در اين لايه بوجود آمدهاند. بنابراين براي بازگرداندن تصوير به حالت قبل از اجراي اين دستور كافيست كه اين لايه جديد را در سطل آشغال پالت Layerبياندازيد.
لايهها
تا به اينجا تقريباً به نيمه راه رسيدهايد تا اين لحظه تا حد زيادي با فتوشاپ آشنا شديد اما هميشه چيز ديگري هم براي ياد گرفتن وجود دارد. از اين لحظه به بعد جذابيت فتوشاپ نيز بيشتر ديده ميشود و شما بيشتر با آن سرگرم ميشويد. اكنون ما به بررسي يكي از مهمترين امكانات فتوشاپ يعني لايهها ميپردازيم.
در ابتدا ممكن است در كار با لايهها سردرگم شويد و يا حتي از آنها بترسيد. اما نگران نباشيد اوضاع به اين بديها هم نيست در واقع لايه همان چيزيست كه از نام آن بر ميآيد يك لايه جديد يك لايه روي تصوير است كه شما ميتوانيد آن را بطور جداگانه تغيير دهيد بدون آنكه بقيه تصوير تغيير كند به همين دليل است كه اين امكان اينقدر مفيد است.
اين مثال را در نظر بگيريد كارتن باگزباني را به خاطر آوريد. فرض كنيد كه قرار است در يك صحنه باگز از ميان چوبها عبور كند هنرمندان استوديوي برادران وارنر ابتدا صحنه را نقاشي كرده وسپس خود خرگوش را روي يك پلاستيك سلوفان شفاف، جداگانه نقاشي ميكنند اين پلاستيك بعدا روي صحنه قرار ميگيرد در اغلب موارد براي آنكه از دوباره كاري جلوگيري شود هنرمندان تنه خرگوش را روي يك لايه و بازوها و رانهاي خرگوش را روي يك لايه ديگر قرار ميدهند تا در حين حركت كردن خرگوش در صحنه بتوانند براحتي دست و پاي آن را حركت دهند و اينطور به نظر برسد كه خرگوش واقعاًً از ميان چوبها در حال حركت است. هر شخصيت ديگري كه در اين صحنه باشد در يك يا دو سلفون جداگانه نقاشي ميشود. با اين وجود محدوديتي هم وجود داشت و آن اين بود كه اگر تعداد لايهها بيش از حد زياد ميشد رنگ صحنه به تدريج كدرتر ميشد و يا اينكه نقاشي واقع در سلوفان بالايي روي تصاوير زير آن سايه ميانداخت.
فتوشاپ امكاني دارد كه عملكرد آن شبيه به همين شيوه است و شما ميتوانيد حداكثر تا 100 لايه در آن ايجاد كنيد شما ميتوانيد در حين كار كردن روي يك لايه بقيه لايهها را مخفي كنيد شما ميتوانيد لايهها را با هم يكپارچه كرده و به يك لايه تبديل كنيد شما قبلاً دانستيد كه چگونه از لايهها براي تصيح كردن رنگها يا تناژ رنگهاي يك تصوير استفاده كنيد. در اين فصل ما بقيه داستان لايهها را بازگو خواهيم كرد.
كار با پالت Layers
اولين گام در كار با لايهها آن است كه ابتدا يك ورق خالي جديد ايجاد کنيد دستور new را باز كنيد براي باز كردن اين پالت بايد از منوي window دستور show layers را اجرا كنيد اين پالت كه آن در شكل مشاهده ميكنيد محل كنترل لايهها است. در اين پالت شما ميتوانيد لايههاي جديدي را ايجاد كرده لايههاي از قبل موجود را حذف كرده لايههاي موردنظر خود را مخفي كرده و در نهايت لايههاي خود را آشكار كنيد در واقع پالت اتاق كنترل با لايهها است. در سمت چپ اين پالت پيش نمايش تصوير موجود در هر لايه ديده ميشود. هر يك از اين تصاوير كوچك بيانگر يك لايه است در اين لحظه به دليل آنكه ما هنوز هيچ تصوير يا لايهاي بوجود نياوردهايم و بوم ما جديد و خالي است شما بايد فقط يك كادر سفيد رنگ در پالت layer مشاهده كنيد.
اگر به نظرتان اندازه تصاوير پيش نمايش بيش از حد كوچك است ميتوانيد در گوشه بالايي سمت راست اين پالت روي فلش كليك كرده و از منوي آن دستور palette options را انتخاب كنيد. شما ميتوانيد در ناحيه Thumbnail size يكي از سه اندازه موجود را انتخاب كنيد يا اينكه ميتوانيد با فعال كردن گزينه none كاري كنيد كه تصوير پيشنمايش حذف شود. توجه داشته باشيد كه روي صفحه تصوير مونيتور شما هر تصوير مقداري از RAM اختصاص يافته به فتوشاپ را اشغال ميكند بنابراين اگر شما بتوانيد با تصاوير پيشنمايش كوچكتري كار كنيد در مقدار RAM صرفهجويي كردهايد هر چه اندازه تصاوير پيشنمايش كوچكتر باشد پالت Layer روي صفحه تصوير جاي كمتري اشغال خواهد كرد. اين موضوع هنگامي كه روي سه، چهار يا پنج لايه يا بيشتر كار ميكنيد مزيتي محسوب ميشود زيرا هر چه اين پالت بزرگتر باشد مقدار بيشتري از تصويري كه روي آن كار ميكنيد را خواهيد پوشاند.
ايجاد يك لايه جديد
اكنون اجازه دهيد كه تعدادي لايه جديد ايجاد كنيم اول از همه بايد روي لايه زمينه چيزي رسم كنيم تا بدانيم كه اين لايه در كجا قرار ميگيرد و بعد مراحل زير را انجام دهيد:
1-با استفاده از ابزار اسپري و بزرگترين اندازه نوك قلم و نيز با انتخاب يك رنگ روشن مايل به متوسط روي يك ناحيه بزرگ از بوم با اسپري رنگ بپاشيد.
2-اكنون به تصوير پيشنمايش Backgroundدر پالت Layerتوجه كنيد.
3-روي نماد ورق كوچكي كه در پايين پالت Layer قرار دارد كليك كنيد. يك لايه جديد به نقاشي شما اضافه ميشود
اجازه دهيد كه در اينجا مكثي كرده و نگاهي دقيقتر به تصوير پيشنمايش لايه جديد كه نام آن layer 1 است بياندازيم. اين پيشنمايش را با پيشنمايش لايه Background مقايسه كنيد به نظر ميرسد كه كادر دور آن ضخيمتر است اين كادر ضخيم بيانگر آن است كه اين لايه هم اكنون فعال است در كنار اين پيشنمايش يك قلممو مشاهده ميكنيد
براي آنكه روي يك لايه ديگر كار كنيد يا بعبارت ديگر براي انتخاب لايه فعال بايد روي ناحيه سفيد كنار تصوير پيشنمايش لايه مورد نظرتان كليك كنيد اكنون اگر در مربع خالي كه يك لايه غيرفعال قرار دارد كليك كنيد يك نماد زنجير در آن ظاهر ميشود كه نشان دهنده آن است كه اين لايه به لايه فعال زنجير يا به اصطلاح لينك شده است. در اين مورد در آخر اين فصل توضيح داده شده است و اكنون كاري به آن نداريم براي آنكه نماد زنجير حذف شود روي آن يك بار ديگر كليك كنيد.
اكنون ميخواهيم لايه Backgroundرا فعال كنيم مراحل زير را انجام دهيد:
1-در مستطيل سفيد كنار تصوير پيشنمايش لايه Background كه در آن كلمه Background نوشته شده است كليك كنيد توجه كنيد كه با اين كار نماد قلممو در كنار تصوير پيشزمينه لايه Background ظاهر ميشود كه نشان ميدهد اكنون اين لايه فعال است.
2-حال با كليك كردن روي مستطيل سفيد كنار لايه 1 را فعال كنيد اكنون ميخواهيمم در اين لايه چيزي رسم كنيم
3-يك نوك متوسط و يك رنگ متمايز از زمينه را انتخاب كنيد در سمت چپ بوم با قلممو يك حرف A بكشيد
4-از منوي LAYER دستور New و از منوي فرعي آن دستور Layer را اجرا كنيد تا يك لايه جديد به نام Layer 2به تصوير اضافه شود در پنجرهاي كه با اجراي اين دستور باز ميشود چيزي را تغيير ندهيد فقط روي دكمه ok آن را كليك كنيد تا لايه جديد ايجاد شود
5-در گوشه بالاي سمت راست پنجره پالت layer روي فلش كليك كنيد تا يك منو باز شود. دستور New Layerرا كليك كنيد تا يك لايه جديد به نام Layer 3به تصوير اضافه شود
6-در لايه Layer 3 شما بايد بصورت نشان داده شده شايد لازم باشد براي ديدن هر چهار لايه در پالت Layer گوشه پايين- سمت راست آن را با ماوس گرفته و به سمت پايين بكشيد تا ارتفاع اي پالت زيادتر شود
شما ميتوانيد در لايه فعال هر چيز جديدي را رسم كرده يك چيز را از آن حذف كرده و يا هر چيز دلخواهي را در آن جابجا كنيد انجام اين كارها هيچ اثري روي لايههاي زير يا روي اين لايه نخواهد داشت بعنوان مثال اگر لايه Layer 2 را فعال كرده و يا ابزار move حرف B را جابجا كنيد اين كار هيچ تأثيري روي حرف A نخواهد داشت و آنها از جاي خود حركت نخواهند كرد.
جابجا كردن ترتيب لايهها
شما ميتوانيد ترتيب قرار گرفتن لايهها روي تصوير را به دلخواه خود تغيير دهيد اگر بخواهيد ميتوانيد لايهاي را كه از نظر ترتيبي زير يك لايه ديگر قرار دارد به روي آن منقل كنيد. براي انجام اين كار مراحل زير را انجام دهيد:
1-در ناحيه خالي سمت راست تصوير پيشنمايش لايه فعال دكمه ماوس را كليك كرده و آن را همچنان پايين نگه داريد اكنون به دور لايه فعال يك خط ضخيم كشيده ميشود
2-در حين پايين نگه داشتن دكمه ماوس اين لايه را به بالاترين نقطه پالت منقل كنيد اكنون دكمه ماوس را رها كنيد اين لايه به بالاي ليست نام لايهها منتقل ميشود
مخفي/ آشكار كردن لايهها
يك امكان مهم ديگر لايهها آن است كه هنگامي كه ميخواهيد روي تصوير واقع در يك لايه كار كنيد ميتوانيد همه لايههاي ديگر را مخفي كنيد تا از شلوغي تصوير كاسته شود در سمت چپ تصوير پيشنمايش هر لايه شما يك نماد چشم مشاهده ميكنيد اين نماد نشاندهنده آن است كه اين لايه آشكار يا قابل ديدن است اگر اين نماد وجود داشته باشد پس شما ميتوانيد تصوير واقع در اين لايه را ببينيد اگر روي نماد چشم كليك كنيد اين نماد ناپديد ميشود و لايه مخفي ميشود در اين حالت هر آنچه كه در اين لايه باشد ديگر قابل مشاهده نخواهد بود
حذف لايهها
روش ساده حذف يك لايه آن است كه ابتدا روي مستطيل آن كليك كنيد تا فعال شود و سپس روي سطل آشغال پايين پالت كليك كنيد. اين لايه حذف ميشود روش ديگر آن است كه از منوي Layer بالاي پنجره فتوشاپ و يا از منوي فلش سمت راست بالاي پالت دستور Delete Layerرا اجرا كنيد. با انجام هر يك از سه روش فوق يك پنجره اخطار ظاهر شده و از شما سؤال ميكند كه آيا واقعاً ميخواهيد اين لايه حذف شود يا خير. اگر بر روي دكمه ok كليك كنيد اين لايه حذف ميشود. براي بازگرداندن لايه حذف شده دستور Undoرا اجرا كنيد. اگر بعد از حذف لايه كاري انجام داديد و در ضمن ميخواهيد لايه حذف شده را بازگردانيد بايد از پالت history كه با دستور show history موجود در منوي window ظاهر ميشود استفاده كرده در ليست پالت history روي گزينه delet layer كليك كرده و آن را فعال نموده و سپس از منوي فلش گوشه بالا سمت راست اين پالت دستور STEP BACKWARD (يك گام به عقب) را اجرا كنيد تا لايه مجدداً ظاهر شود و اين لايه را بازگردانيد.
كار با چندين لايه
از لايهها در شرايط متفاوتي استفاده ميشود. هر زمان كه بخواهيد دو يا چند تصوير را با هم تركيب كنيد آن تصاويري كه روي تصوير زمينه تصويري كه باز كردهايد قرار ميگيرند هر كدام در يك لايه جداگانه جا داده ميشوند. شما ميتوانيد از پالت نحوه تركيب اين تصاوير را به دقت كنترل كنيد شما ميتوانيد مقدار كدري و شفافيت تصاوير هر يك از اين لايهها را با استفاده از پارامتر Opasity تعيين كنيد
همچنين شما ميتوانيد مواد تركيب تصاوير لايهها را با يكديگر تعيين كنيد در حالت عادي اين مود normal است. به اين ترتيب نحوه نمايش تصوير نهايي دو لايهاي كه روي هم قرار گرفتهاند مشخص ميشود
پارامترهاي opacity
اگر روي فلش سمت راست مستطيل پارامتر opacity كدري كليك كنيد نمودار ميلهاي اين پارامتر ظاهر ميشود اين پارامتر ميزان كدري لايه فعال را تعيين ميكند مقدار opacity از صفر تا 100 درصد ميتواند باشد. اگر بخواهيد خودتان مقدار اين پارامتر با تايپ كنيد بايد توجه داشته باشيد در 10 ضرب خواهد شد.
شما ميتوانيد با ايجاد يك بوم جديد با دستور new و انتخاب گزينه Transparent از پايين پنجره دستور new يك زمينه شفاف ايجاد كنيد به اين ترتيب با باز شدن اين بوم شما به جاي يك رنگ يكدست كه معمولاً بعنوان زمينه يا همان بوم مشاهده ميكرديد يك الگوي چارخانه مشاهده ميكنيد كه به معني آن است كه بوم شما در واقع يك شيشه بيرنگ است. حال با توجه به آنكه بدون رنگ مانند شيشه خواهد بود و هر چيزي كه دراين لايه جديد قرار گيرد روي اين زمينه شفاف قرار خواهد گرفت
مودهاي تركيب كردن لايهها
در فصل قبل شما با مودهاي تركيب آشنا شديد و نحوه اثر آنها بر روي نمايش نهايي ناحيهاي كه يك رنگ با يك ابزار نقاشي روي زمينه قرار ميگيرد را مشاهده كرديد همين مودها براي تركيب كردن لايهها نيز در دسترس هستند و عموماً همان تأثيرات قبلي را بوجود ميآورند. اما در اين حالت به جاي رنگ زمينه لايههايي كه در زير لايه فعال قرار دارند نتيجه نهايي را به وجود ميآورند دراين حالت رنگ رو همان رنگ لايه فعال و رنگ زير رنگ تصوير زير آن است براي مشاهده ليست نام مودهاي تركيب روي فلش سمت راست مستطيل بالا سمت چپ پالت كه در آن حالت عادي كلمه normal نوشته شده است كليك كنيد.
لينك كردن لايهها
اگر روي مربع كنار مربع نماد چشم در پالت layer كليك كنيد در صورتيكه اين مربع خالي باشد و در آن قلممو وجود نداشته باشد در داخل اين مربع يك تكه از يك زنجير ظاهر ميشود اين نماد بيانگر آن است كه اين لايه به لايه فعال زنجير يا به اصطلاح لينك شده است. در اين حالت چيزي را كه در لايه فعال جابجا كنيد لايه لينك شده نيز با آن حركت ميكند
ادغام كردن لايهها
هر چه تعداد لايههاي اضافه شده به يك تصوير بيشتر شود و هر چه به هر يك از لايهها جلوههاي بيشتري اضافه شود فايل محتوي تصوير شما بزرگتر خواهد شد اگر روي ديسك سخت خود فضاي آزاد زيادي داريد و در ضمن ميتوانيد از كار خود در يك دستگاه ديگر كپي پشتيبان ايجاد كنيد آنگاه بزرگ شدن فايلهاي گرافيكي برايتان مشكل ايجاد نخواهد كرد اما از طرف ديگر اگر بخواهيد يك فايل را براي چاپ به ليتوگرافي بفرستيد يا در وب منتشر كنيد آنگاه موضوع فرق خوهد كرد تنها فرمتي كه ميتوان يك تصيور چند لايه را به همان صورت چند لايه save كرد فرمت ذاتي فتوشاپ است اين فرمت براي كار در فتوشاپ خيلي خوب است اما برنامههاي ديگر نميتوانند براحتي با فايلهاي ذخيره شده با اين فرمت كار كنند براي انتشار يك تصوير در وب شما بايد آن را با فرمت GIF يا JPEG ذخيره كنيد براي چاپ يك تصوير در چاپخانه نيز شما احتمالاً بايد تصوير خود را با فرمت TIFF ذخيره كرده و به ليتوگرافي بفرستيد در اين فرمتها نميتوان تصاوير چند لايه را ضبط كرد
تفاوت دو شيوه ادغام و يكدست كردن در زير ارائه شده است:
·اگر بدون آنكه كل تصوير را ابتدا يكدست كنيد لايههاي آن را در هم ادغام كنيد در مصرف حافظه RAM صرفهجويي ميشود اما مهم آن است كه اگر پس از انجام اين كار بخواهيد ميتوانيد روي لايهها كار كنيد و تصاوير ناتمام آنها را تمام كنيد دستور Mergo down فقط لايه فعال را با لايه زير آن ادغام ميكند و از طرفي ديگر ميتوان فقط لايههايي كه آشكار هستند را در هم ادغام كنيد و همچنين ميتوانيد فقط لايههايي كه به لايه فعال لينك شدهاند را در آن ادغام كرده و يا اينكه بصورت يك گروه دستهبندي شدهاند را در هم ادغام كنيد
·از طرفي ديگر با يكدست Flat كردن لايهها همه لايههاي آشكار در يك لايه فشرده ميشوند با انجام اين كار اگر يك يا چند لايه پنهان وجود داشته باشد آن لايه يا لايهها حذف خواهند شد براي يكدست كردن يك تصوير كافيست بسادگي از منوي layer دستور Flatten Image را اجرا كنيد اما قبل از آن بايد بدانيد كه چه كار ميكنيد با انجام اين كار همه لايهها به يك لايه تبديل ميشوند.
سايهدار كردن حروف
به محض آنكه شروع به جستجوي سايهها كنيد آنها را در همه جا مشاهده خواهيد كرد درمحلهها در آگهيهاي تلوزيون در سايتهاي وب هر كسي اين موضوع را ميفهمد كه به محض آنكه در پشت يك متن يا تصوير يا جسم سايه قرار دهيد يك بعد اضافي به آن اضافه ميشود كه باعث ميشود آن چيز بصورت برجسته از سطحي كه در آن قرار دارد بيرون بزند اين يك جلوه جالب است كه ايجاد آن هم ساده است و ميتواند به موضوع سنگيني خاصي بدهد و توجه بيننده را جلب كند
در زير نكاتي براي بكارگيري مفيد سايهها بايد رعايت شود:
·از سايهها از همه استفاده نكنيد اگر در يك تصوير يا آگهي از سايهها زياد استفاده كنيد همه چيز بصورت برجسته و يكسان ميشود و ديگر توجه بيننده بطور اتوماتيك به آن موضوعي كه مورد نظر شماست جلب نميشود.
·دقت كنيد همه سايههايي كه در يك تصوير يا آگهي ايجاد ميكنيد به يك شيوه ايجاد شده باشند اگر در يك تصوير يا آگهي براي چندين جسم سايه ايجاد كنيد بايد دقت كنيد كه شيوه نمايش همه آنها يكسان باشد و در ضمن دقت كنيد كه عمق سايهها مناسب باشد
·سايهها را زياد تيره نكنيد بسادگي ممكن است سايهها را آنقدر تيره كنيد كه هدف كلي از وجود سايهها را نقض كنيد
هدف از وجود سايه آن است كه اجسام روي زمينه عكس برجسته شوند. در فتوشاپ 5/5 يك ابزار بسيار ساده و قدرتمند براي توليد سايه وجود دارد. اين ابزار Drop shado است كه همراه ابزارهاي Glow، Bevel، Ebbossميتواند بر روي نوشتهها و تصاوير كارهاي خارقالعادهاي انجام دهد اين ابزارها در منوي Layerدر منوفي فرعي دستور Effectsقرار گرفتهاند. مراحل زير را انجام دهيد تا يكم سايه بسيار جالب داشته باشيد:
1-يك ورق جديد در فتوشاپ باز كرده و زمينه آن را سفيد تعيين كنيد
2-ابزار تايپ را انتخاب كرده و چند كلمه بنويسيد در حال حاضر لازم نيست رنگ بخصوصي براي اين كلمات انتخاب كرده يا مشخصات ديگر حروف را مقادير خاصي در نظر بگيريد
3-از منوي Layer دستور Effectsو از منوي فرعي آن دستور Drop shado را انتخاب كنيد
4-در مستطيل mode اين پنجره يك از سه حالت normal (عادي) Multiply (تشديد) يا Darken (تيرهتر) را انتخاب كنيد در غير اينصورت سايه ايجاد شده را نخواهيد ديد در مربع رنگ كنار مستطيل گزينه Modeكليك كرده و در پنجره color pickerكه باز ميشود رنگ سايه موردنظر خود را انتخاب كنيد
5-مقادير پارامترهاي Opacityو Angel(زاويه) را مطابق ميل خود تنظيم كنيد براي انجام اين كار هم ميتوانيد در مستطيلهاي آنها يك عدد را تايپ كرده و هم ميتوانيد روي فلش سمت راست مستطيل آنها كليك كرده و در نمودار ظاهر شده فلش نمودار را با ماوس گرفته و به چپ و راست بكشانيد.
6-مقدار پارامتر Distance(فاصله) رابا توجه به مقدار سايهاي كه ميخواهيد ديده شود تعيين كنيد مقدار پارامتر Blur(محوي) تعيين ميكند كه كنارههاي سايه تا چه حد بايد واضح باششند پس از آنكه اين پارامترها را تعيين كرديد روي دكمه ok كليك كنيد تا سايه ايجاد شود
7-البته شما هنوز هم ميتوانيد سايهاي كه ايجاد كردهايد را تغيير دهيد تا هنگامي كه لايهها را در هم ادغام نكرده يا نوشته رانكردهايد
ايجاد سايهها ميتواند مشكلآفرين هم باشد اگر سايهها صحيح نباشند چشم بيننده بلافاصله اين موضوع را تشخيص ميدهد براي ايجاد صحيح سايهها بايد به چشم خود اعتماد كنيد
سايهروي عكس زمينه
البته هيچ لزومي ندارد كه سايه فقط روي يك زمينه سفيد يا تك رنگ بوجود آيد شما ميتوانيد روي يك بافت يك تصوير يا هر چيز ديگري كه ميخواهيد سايه يك جسم را بوجود آوريد در اينجا مثالي در اين مورد ارائه كردهايم.
1-ابتدا يك تصوير فتوشاپي ايجاد كنيد من يك عكس از گل زغال اخته را باز كرده در آن كلماتي نوشته و با دستورات copy و paste يك گل از همين عكس را در جاي ديگري از آن كپي كردهام تا تركيببندي تصوير بهتر شود نكته مهمي كه بايد به خاطر داشته باشيد آن است كه براي هر چيزي كه ميخواهيد سايه داشته باشد بايد يك لايه جديد تعريف كنيد
2-ابتدا با توجه به مراحلي كه در قسمت قبل ارائه كرديم براي نوشته اين عكس يك سايه اجاد كنيد توجه كنيد كه چگونه از زير سايه ميتوان زمينه را مشاهده كرد اين يك جلوه جداب و واقعي است شما ميتوانيد با كم كردن مقدار پارامتر opacityلايه محتوي سايه در پالت Layer ميزان شفافيت سايه را بيشتر كنيد اين كار را امتحان كنيد
3-اكنون به خود زمينه يعني عكس گلها مقداري عمق اضافه ميكنيم براي انجام اين كار ابتدا به آن گلي كه آن را copy و paste كرده بوديد سايه اضافه كنيد اين سايه بايد بسيار محو باشد اما در ضمن بايد وجود داشته باشد از آنجاييكه اين سايه اين گل را برجستهتر ميكند پس چرا همين كار را براي همه گلهاي موجود در عكس انجام ندهيم؟ براي انجام اين كار ابتدا بايد گلها را با عصاي سحرآميز انتخاب كرده و سپس آنها را با دستورات copy و paste در يك لايه جديد قرار دهيم مجدداً دستور Drop shadow را روي گلهاي واقع در اين لايه جديد اجرا كنيد گلها بلافاصله از زمينه عكس بيرون ميزنند.
سامانه خرید و امن این
سایت از همهلحاظ مطمئن می باشد . یکی از
مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می
توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت
بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم
اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه 09159886819 در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما فرستاده می شود .
آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی
سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس
مطالب پربازديد
متن شعار برای تبلیغات شورای دانش اموزی تحقیق درباره اهن زنگ نزن انشا در مورد 22 بهمن