دانش آموزی - 98

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره ميكرو ويو (Micro waves) و اثرات آن بر ارگانيسم بدن

بازديد: 671

تحقیق درباره ميكرو ويو  (Micro waves)و اثرات آن بر ارگانيسم بدن

امواج الكترومغناطيسي:

امواج الكترومغناطيسي اساساً نوسانهاي متوالي الكترومغناطيسي هستند كه از تغييرات ميدان الكتريكي يا ميدان مغناطيسي بوجود مي آيند. اين امواج براي انتشار به محيط مادي نياز ندارند و در خلاء نيز منتشر ميشوند.

اين امواج بر اساس طول موج و فركانس طبقه بندي ميشوند.

ميكرو ويو قسمتي از طيف امواج الكترومغناطيسي كه داراي فركانس 0/03-300GHz و طول موج بين 1 الي 1000 ميلي متر ميباشد.

اشعه ميكروويو در برخورد با جسم به 3 حالت تأثير مي گذارد:

1- جذب ميشوند.                2- عبور مي‌كنند.                   3- انعكاس مي يابند.

موادي كه قطبي هستند در نتيجه تابش ميكروويو دو قطبي هاي الكتريكي تشكيل شده، قادر به جذب امواج ميكروويو ميشود (در آب انرژي جذب شده به حرارت تبديل ميشود)

مواد غيرمغناطيسي كه مقاومت الكتريكي كم دارند انرژي تابش را منعكس مي‌كنند و اجازه نمي دهند كه امواج عبور كنند (اكثر فلزات و يا آلياژهاي فلز)

موادي كه مقاومت الكتريكي بالا دارند نسبت به ميكروويو شفاف هستند (مواد سراميكي و بعضي پلاستيك ها)


-         كاربردهاي ميكروويو

مهمترين كاربرد ميكروويو، كه طول موج از چند ميلي متر تا حدود يك متر دارد ارسال امواج راديويي هدايت شده ميباشد. از اين امواج در ارتباطات دور راداري و تلويزيون و ارتباطات خارج از جو استفاده ميشود. اين امواج در لوله هاي الكترونيكي مخصوص با استفاده از اندركش بين يك باند الكتريكي و يك موج الكترومغناطيسي ساطع شده از مولد توليد ميشود.

يكي ديگر از كاربردها، در عمليات حرارتي و ذوب فلزات و آلياژها از سيستم القاء حرارت توسط امواج ميكروويو استفاده ميشود. اين دستگاه شامل يك يا چند سيم پيچ به اندازه مناسب است كه در آن جريان متناوب با فركانس معين جريان مي يابد و فلزي كه بايد حرارت ببيند در داخل اين سيم پيچ ها قرار مي گيرد، گرمايي كه در اين حالت ايجاد ميشود ناشي از اثر ژول است كه در نتيجه وجود جريان هاي گردابي شديد (كه جريان فوكو خوانده ميشود) به ميدان مغناطيسي القاء ميشود.

تأثيرات امواج ميكروويو بر روي ارگانيسم بدن موجود زنده:

تأثير اين امواج بر بدن در كل منفي است و در كارخانجاتي كه با اين امواج سروكار دارند، كارگران بايد تحت مراقبت هاي خاص باشند. مسئوليت كنترل خطرات ناشي از امواج الكترومغناطيسي به عهده اداره بهداشت USL(Unita Sanitarie Lacali) ميباشد. امواج ميكروويو داراي اثرات منفي تر از مادون قرمز مي باشند.

در هر ارگانيسم زنده مكانيزم طوري است كه در مقابل انرژي حرارتي ورودي سيستم تنظيم كننده وارد عمل مي شود، حال اگر اين حرارت بيش از حد توان باشد سبب ايجاد ضايعات و يا زخم و حتي مرگ ارگانيسم را دارد كه اشعه ميكروويو داراي چنين گرمايي است.

عدسي چشم و بيضه ها بيش از هر عضوي در مقابل گرماي شديد آسيب پذير هستند.

علاوه بر اثرات حرارتي، اثرات غيرحرارتي نيز ممكن است به وجود بيايد كه به پديده پيچيده فيزيكي شيميايي بستگي دارد كه اثرات و مشخصات آن هنوز به صورت تجربي مورد بررسي قرار نگرفته است.

براساس اطلاعاتي كه تاكنون به دست آمده است تعداد ضايعاتي كه بر اثر تابش زياده از حد ميكروويو به وجود ميآيد عبارتند از:

-         آسيب ديدن عدسي چشم

-         آسيب ديدن غده تناسلي در مرد (ايجاد اختلال در اسپرماتوزئيدها و نامتعادل شدن هورمون ها)

-         ازدياد لنفوسيت ها در خون

-         ظهور اختلالات نوروتيك

حال براي كاهش اين اثرات مخرب بايد به طريق زير عمل كرد:

اگر يك موج الكترومغناطيسي به فصل مشترك بين دو محيط مادي كه مشخصات الكترومغناطيسي متفاوتي دارند برخورد نمايد، بخشي از انرژي اين موج منعكس شده و قسمت ديگر آن وارد جسم دوم ميشود. حال اگر جسم دوم قابليت جذب انرژي را داشته باشد، موج قسمتي از انرژي خود را به آن داده و به تدريج تحليل مي رود. انرژي انتقالي بصورت مقابل كاهش مي يابد.  

كه S0 عبارت است از شدت انرژي موج تابش (z=0).  عمق نفوذ ميباشد و برابر است با فصل مشترك تا محلي كه ميدان الكترومغناطيسي به حدود 37 درصد و مقدار انرژي به حد كمتر از 14 درصد، كه در مقايسه با مقادير آن‌ها در هنگام برخورد كاهش يافته است.

عمق نفوذ اشعه طبق رابطه پيچيده با فركانس موج نسبت عكس دارد و در بافت بيولوژيكي كه آب و الكتروليت‌ها و مولكول‌هاي گوناگون هستند. عمق نفوذ اشعه با توجه به مقدار آبي كه در خود بافت وجود دارد اندكي متفاوت است به طور كلي، براي انرژي يكسان براي موج تابش، هر چه فركانس كمتر باشد، يعني طول موج آن بزرگتر است و عمق نفوذ بيشتر خواهد بود.

در كل ميكرويوهاي كه مصارف خانگي براي پخت دارند مقدار ميانگين چگالي توانشان در فاصله 5 سانتي‌متري سطح خارجي دستگاه نبايستي از 50 بيشتر باشد. البته در رستوران‌ها و ديگر اماكن غذاخوري عمومي، با توجه به مقدار تابش زياد، كارگران آن‌ها را مي‌توان در گروه كارگران اشعه ديده دسته‌بندي كرد.


اجاق‌ها با امواج ميكرويو                                          Micro Wave Oven

بيش از 90 درصد مردم در ايالت متحده براي پخت و پز از ماكرويو استفاده مي‌كنند زيرا بي‌زحمت‌تر و پرانرژي‌تر از اجاق‌هاي متداول مي‌باشد و داراي سرعت بالايي نيز مي‌باشد.

پرتوهاي سازنده اجاق ميكرويو را پرتوهاي اُون گويند.

در ميكرويوهاي تنوري، ماكرويو ايجاد بمباران مغناطيسي بر روي غذا مي‌نمايد كه باعث چرخش قطبين مولكول‌ها با همان فركانس به تعداد ميليونها بار در ثانيه مي‌شوند. در اين اجاق‌ها، اشعه ميكرويو با طول موج‌هاي كوتاهي ايجاد مي‌گردد كه در حدود 2.45 GHz يا (MHz) 2450 مي‌باشد. اين پرتوها فعل و انفعالاتي بر روي مولكول ايجاد مي‌كنند.

امواج ميكرويوي كه از خورشيد مي‌آيند براساس جريان مستقيم هستند. اين امواج ايجاد گرماي اصطكاك نمي‌كنند. در حالي كه فرهاي ميكروويو براساس جريان متناوب هستند و باعث ايجاد گرما بر اثر اصطكاك مي‌شوند.

بطوري كه اتم، مولكول‌ها و سلول‌هايي كه با پرتو شديد آن برخورد نمايند بصورت پشت‌سر هم (100-1 ميليارد بار در ثانيه) تغيير قطبيت مي‌دهند.

حدوداً 5 ميلي‌وات اشعه از هر سانتي‌متر مربع سطح ماكروويو تنوري تا 2 اينچ آن ساطع مي‌شود. براي مثال شخصي كه در 50 سانتي‌متري يك ماكروويو ايستاده       اشعه را نسبت به شخصي كه در 5 سانتي‌متري ايستاده دريافت مي‌كند.


مايكرو چگونه غذا را گرم مي‌كند

ميكرويو بوسيله يك ماگنترون توليد مي‌شود كه در زمان جنگ جهاني دوم و همزمان با توسعه فن‌آوري رادار اختراع شد. ماگنترون استوانه‌اي توخالي است كه ميدان مغناطيسي نعلي شكل قرار دارد. در مركز استوانه‌ ميله‌اي كاتدي قرار دارد و ديواره استوانه هم به عنوان آند عمل مي‌كند. وقتي استوانه گرم مي‌شود، كاتد الكترون گسيل مي‌كند كه آنها هم به سوي ديواره استوانه حركت مي‌كنند. نيروي حاصل از ميدان مغناطيسي نيز سبب مي‌شود تا الكترونها در مسيري دايره‌اي بچرخند. اين حركت ذرات باردار با بسامد 45/2 گيگاهرتز (9 10*45/2 هرتز) ميكروموجي مناسب پخت توليد مي‌كنند. يك هدايت كننده موج ميكروموج‌ها را به سوي محفظه پخت هدايت مي‌كند و پره‌هاي يك بادبزن هم سبب پخش ميكروموج‌ها به تمام قسمت‌هاي اجاق مي‌شود.

عمل پخت در اجاق ميكرو موج ناشي از برهم كنش مولفه ميدان الكتريكي تابش با مولكول‌هاي قطبي- عمدتاً آب- موجود در غذاست. تمام مولكولهاي در دماي اتاق مي‌چرخند اگر بسامد تابش و بسامد حاصل از چرخش مولكولي مساوي باشد. انرژي مي‌تواند از ميكروموج به مولكول قطبي منتقل شود و در نتيجه، مولكول مي‌تواند سريعتر بچرخد. بسامد 45/2 گيگاهرتز براي افزايش انرژي چرخشي مولكول‌هاي آب بسيار مناسب است. اصطكاك ناشي از چرخش سريع مولكول‌هاي آب سرانجام سبب گرم شدن مولكولهاي غذايي احاطه كننده مولكول‌هاي آب مي‌شود.

دليل گرم شدن غذاها: تابش به وسيله مولكول‌هاي غيرقطبي جذب نمي‌شود، بنابراين مي‌تواند همزمان به قسمت‌هاي مختلف غذا برسد (ميكروموجها، بسته به مقدار آب موجود در غذا مي‌توانند تا عمق چند سانتي‌متر در غذا نفوذ كنند).

برهم كنش ميان مؤلفه ميدان الكتريكي ميكروموج و يك مولكول دوقطبي

 

 

 

الف) انتهاي منحني در پي جهت انتشار موج (ناحيه مثبت) مي‌آيد و ساعتگرد مي‌چرخد.

ب) اگر پس از چرخش مولكول به وضعيت جديد، تابش نيز به دوره بعد حركت كرد، انتهاي مثبت دوقطبي به سمت ناحيه منفي موج، حركت خواهد كرد در حالي كه انتهاي منفي به سوي بالا فشار داده خواهد شد. بنابراين مولكول سريعتر خواهد چرخيد. چنين برهم‌كنشي با مولكول‌هاي غيرقطبي نمي‌تواند رخ دهد.

 

 


تأثير اجاق‌هاي ميكرو و بر روي انسان و غذاي پخته شده

آنچه مسلم است. ماكرويو مي‌تواند بافت‌هاي بدن را همانطور كه بر روي غذا اثر مي‌گذارد- بسوزاند.

از اين رو توصيه شده است كه در مدت زماني كه ماكرويو در حال پختن غذا مي‌باشد فاصله طبق آنچه گفته شد از آن رعايت گردد.

اما تأثير ماكرويو بر روي غذاهايي كه درون آن پخته مي‌شود طبق تحقيقات مختلف هنوز به طور كامل شناخته شده نيست.

در زير به بررسي چند مورد از اين تحقيقات و نتايج آن‌ها مي‌پردازيم.

1- تحقيقات هيستولوژي بر روي نوعي گل‌كلم و هويج نشان داد كه ساختار مولكولي و خواص غذايي آنها تغيير يافته و فاسد مي‌شود و واژگوني قطبي صورت مي‌گيرد. در اين دو ديواره سلول تخريب شده كه در مقايسه با پخت معمولي كه ديواره دست نخورده باقي مي‌ماند يك اثر كاملاً مخرب است. تحريك واژگوني قطبي سبب مي‌شود كه سلول ماده مغذي تخريب شود. مسئله ديگر ايجاد راديكال‌هاي آزاد مي‌باشد. اين راديكال‌ها گرايش قوي دارند و سبب واكنش مي‌شوند آنها مي‌توانند با آنزيم‌ها واكنش دهند و بدين سبب مي‌توانند مراحل بيولوژي را تخريب كنند.

در سال 1973، 2 دانشمند آمريكائي به نام‌هاي P. Czerski و w.m. Leach ثابت نمودند كه ماكرويو باعث ايجاد سرطان در حيوانات مي‌شود. (2)

يك گروه از دانشمندان در دانشگاه stanford و پزشكان كاليفرنيا، كشف كردند كه شير در دماي بالا (980c تا 720c) فعاليت عوامل ضد باكتري گندزدا كاهش مي‌يابد و در دماي بالا E. Coli, (980c) شروع به رشد كردن مي‌نمايد. به اين پرتوهاي ماكرويو با افزايش به شدت زياد دما ضررهاي مهمي به سيستم انيولوژي پروتئين‌هاي شير وارد مي‌كند و گرماي آن بطور يقين براي شير مناسب نيست (3)

- در مطالعاتي ديگر در يك درمانگاه سوئيس Dr. Hans Ulrich Hetter,. از دانشمنداني بوده كه بر روي غذاهاي پخته شده در ميكروويو كار كرده است. Dr. Hetter كه متخصص در كارخانجات غذايي سوئيس مي‌باشد و دريافت كننده اسكال جهاني نيز هست، در سال‌هاي اخير استاد و پروفسور Lausanne university است. مقاله تبليغاتي در مورد مواد غذايي ميكروويو در سال 1991 چاپ كرد‌ه‌اند. در يك فصل از اين نشريه در مورد اثرات سرطاني اين غذاها در خون بحث شده است.

دكتر Hetter اولين دانشمندي بود كه در مورد تأثير پرتوميكرويو بر روي مواد مغذي غذا و تغييرات فيزيولوژي خون بدن انسان مطالعه كرده است. مطالعات او نشان داد كه نيروهاي فاسد‌كننده‌اي بر روي غذا توليد مي‌شود و اين تغييرات ايجاد اختلال‌هايي در سيستم بدن مي‌كنند.

در سال 1991 در طي يك دعوي كه به دادگاه ارائه شده بود مبني بر اينكه تزريق خون در يك بيمارستاني سبب گرفتگي قسمت عضله پا و ايجاد اختلالات فيزيولوژي در خون بيمار شده بود. تحقيقات مشخص كرد كه پرستار براي گرم كردن خون قبل از تزريق، از ميكروويو اسفتاده كرده است. اين اتفاق آشكار ساخت كه گرم كردن خون با اين روش سبب اثرات جبران ناپذيري بر روي آن مي‌شود.

از آنجائيكه بدن داراي يك شرايط طبيعي و نرمال شيميايي است. هر نيرويي كه اين حالت طبيعي را بر هم بريزد بر روي فيزيولوژي اثرات مخربي خواهد داشت.

- تحقيقات در مؤسسه تكنولوژي و مؤسسه دانشگاهي Biochemstry

در يك تحقيق، اثر غذاهاي ذيل را بروي چندين داوطلب بررسي نمودند (در حالتي كه معده آنها خالي بود)

1)     شيري كه به روش معمولي گرم مي‌شود.

2)     شيري كه پاستوريزه است

3)     شيري كه در مايكروويو داغ مي‌شود.

4)     سبزي كه به روش معمولي پخته مي‌شود.

5)     سبزي كه منجمد است و از ميكروويو براي يخ‌زدايي آن استفاده مي‌شود.

6)     سبزي كه در ميكروويو پخته مي‌شود.

خون اين داوطلبان در 3 مرحله: قبل از خوردن اين موارد، بلافاصله بعد از خوردن، با مدتي فاصله از خوردن غذاها، بطور جداگانه، مورد نمونه‌برداري قرار گرفت. آنهايي كه غذاهاي پخته شده در ماكرويو را خورده بودند بعد از مدتي تغييراتي مهم در نمونه خونشان يافته شد.

اين تغييرات شامل كاهش ميزان هموگلوبين و كلسترول به خصوص LDL, HDL و كاهش لنفوسيت‌ها بود. كه خود نشانه‌اي بر خطر بوده است.

به علاوه، باكتري‌هاي شب‌تاب (ساطع كننده نور) نيز در خون آنها فعال شده بود.

در كل مشخص گرديد كه در نمونه خون اين افراد مواد ناشناخته‌اي وجود دارد كه سيستم بدني بعضي انسانها به اين موارد حساسيت نشان مي‌دهند اما حضور اين مواد ناشناخته و در كل آنچه در خون افراد دستخوش تغيير قرار گرفته است در اكثريت موارد داراي اثرات مخرب قابل چشم‌پوشي مي‌باشد.

- نقش غذاهاي پخته شده در ميكروويو در ايجاد سرطان

دكتر Dr. lita، در مقاله‌اي در مورد تأثيرات مايكرويو برروي غذا مطالبي بيان نمود. در نشريه‌اي كه در مارس و سپتامبر 1991 به نام نشريه Ear thletter، او توضيح داد كه پرتوهاي الكترومغناطيسي ساطع شده از دستگاه بر روي غذا مواد غذايي را به مواد سمي خطرناك و سرطان‌زا‌ تبديل مي‌نمايد.

در طي يك تحقيقاتي نيز روسي‌ها ماده مولد سرطان، ناشي از اين غذاها را آزمايش كردند اين سبب بوجود آمدن ماده به نام Nitrosodien thanol amines در معده مي‌شود كه گفته مي‌شود سرطان‌زا مي‌باشد.

در صورتي كه ريشه گياهان (آنهايي كه ريشه‌خوراكي دارند) تحت تأثير اين امواج قرار گيرند، ايجاد راديكال‌هاي آزاد سرطاني مي‌نمايد.

2- ترجيحاً بايد براي پخت موادي كه داراي آب زياد هستند از ماكرويو استفاده نكرد (مثل چاي يا جوشاندن آب).

3- در حين پختن غذا، غذا با قطعات كوچكتر در فر پخته شود.

4- از اين روش براي پختن غذاهاي كودكان و گرم كردن شير استفاده نكرد.

6- در هنگام روشن بودن دستگاه فاصله مناسب را از آن رعايت نمود.

- مواد قابل استفاده در ميكروويو

همانطور كه گفته شد موادي كه قدرت عبور دادن اين امواج را دارند براي براي استفاده در آن مناسب هستند از جمله مواد پلاستيكي و مواد پيركس.

البته قابل ذكر است كه مواد پلاستيكي كه در برابر گرما زياد مقاوم نيستند نبايد استفاده نمود.

استفاده كردن از ظروف فلزي يا فويل‌هاي آلومينيومي در داخل ميكرويو بسيار خطرناك مي‌باشد زيرا اين مواد اشعه را منعكس كرده و باعث ايجاد جرقه و آتش‌سوزي مي‌شوند.

محدوديت‌هاي ميكرويو:

1-    ضعيف بودن تكنولوژي اندازه‌گيري درجه حرارت

2-    نامشخص بودن نقطه پايان پخت به علت عدم امكان نمونه‌گيري در حين فرآيند

3-    عدم امكان سرخ كردن غذا (به علت نفوذ امواج در عمق ماده غذايي)

4-    امكان غيرفعال نشدن ميكروارگانيسم‌هاي بيماري‌زا در بعضي فرآورده‌ها

5-  عدم انجام واكنش‌هاي شيميايي كند و مطلوب در كاربرد ميكرويو چون زمان پخت كوتاه است. تغييرات شيميايي كه در برخي غذاها اهميت دارد رخ نمي‌دهد.

نظر FDA در مورد ميكرويو اُون:

سازمان غذا و دارو (FDA) كه وظيفه نظارت بر روي غذاها و داروهاي ارائه شده به جامعه را از نظر حفظ سلامتي دارد، معتقد است كه ماكرويوهايي كه بعد از اكتبر 1971 وارد بازار شدند داراي اشعه‌هايي با استاندارد بالاتر مي‌باشد و از نظر FDA متناقض با اجاق سنتي نيستند و داراي حرارت كافي براي كشتن ميكروب‌ها مي‌باشند و اگر از روي راهنماي پخت آنها غذا پخته شود. هيچگونه مشكلي ايجاد نمي‌نمايد FDA همچنين با استناد به تحقيقات مختلف مزاياي زير را براي غذاهاي پخته شده در ميكروويو بيان مي‌كند.

1-    حفظ ويتامين C بيشتر از روش‌هاي ديگر

2-  حفظ پروتئين بيشتر از روش سنتي، بخصوص پروتئين‌هاي گياهي مثل سويا، به دليل اكسيداسيون كم (طبق تحقيقات Borcher).

3-    كاهش چربي خام و كلسترول كه از نظر تغذيه‌اي حائز اهميت است.

4-    در خشك كردن با ميكروويو كربوهيدرات‌ها بيشتر حفظ مي‌شوند.

طبق تحقيقات مشخص شده است كه پختن بعضي مواد غذايي به هر روشي، مقداري از مواد مغذي آنها به خصوص ويتامين‌هاي گروه B را مي‌كاهد. حال در پخت به روش ميكرويو كاهش ويتامين‌هاي B مقداري بيشتر از روش سنتي است. اما اين مقدار در اكثر موارد قابل چشم‌پوشي است. آنچه طي تحقيقات مهم تلقي شده اين است كه در استفاده از ماكرويو اون دقت لازم به عمل آيد. 1- بطوريكه زمان پخت از روي بروشورها كاملاً‌ درست تنظيم گردد.

5- غيرقابل استفاده براي اشخاصي كه داراي pace makers (دستگاه تنظيم كننده ضربان قلب) هستند. (بيماراني كه تحت هر شرايطي در ارتباط با ميكروويوها يا امواج راديويي مي‌باشند بايد با پزشك خود مشورت كنند. زيرا براي آنها استفاده از اجاق‌‌هاي ميكروويو بسيار خطرناك است. براي اينكه شيوه كار دستگاه تنظيم كننده الكتريكي است و برخورد با هر اشعه‌اي كه منشأ الكتريكي دارد مي‌تواند ايجاد اختلال در كار دستگاه تنظيم كننده شود و اطلاعات اشتباه به مولكول‌هاي قلب بفرستند).

سخن آخر

تحقيقات نشان داده است كه هنوز به طور قطعي نمي‌توان در مورد  كاملاً بي‌ضرر بودن يا مضر بودن اين دستگاه و غذاهاي طبخ شده درون آن نظر قطعي داد و بيان اين مطلب نيازمند تحقيقات بيشتر است و از آنجائيكه نتايج بر روي حيوانات را نمي‌توان به يقين بر روي انسان‌ها شبيه‌سازي كرد، نيازمند تحقيقات بيشتر براي نتيجه‌گيري صحيح‌تر هستيم.

آنچه مسلم است اين است كه استفاده صحيح از دستگاه طبق راهنمايي‌هاي كارخانه سازنده كمك بسيار زيادي در بي‌خطر شدن آن براي انسان را دارد.


References

1-    SCHRUMPF, E/CHARLEY,H, (1975): TEXTURE of BROCCOLI And CARROTS CookEe BY MICROWAVE SCIENCE, 40: 1025-29.

2-    CZERSKI, P. ETAL. (1974): INFLUENCE of MICROWAVE RADIATION ON THE HAEMATOPOETIC SYSTEMATIC EFFECTS AND HEALTHAZARDS of MICROWAVE RADIATION- POLISH MEDICAL PuBLISHERS, WARSCHAU.

3-    QUAN, R. ETAL. (1992): EFFECTS of MICROWAVE RADIATION ON ANTI-IN EFFECTIVE FACTORS IN HUMAN MILK- PEDIARICS.89 (4): 667-69.

1- A:\ shold you be concerned about cooking your food using a microwave oven. htm          2005

2- A:\ Microwave oven Radiation Hazards & Standards. htm          2005

3- A:\ ARE Microwave Ovens A Source of Danger. htm        2005

4- A:\ WWW Mikrowellenterror- Tageting the Human with Directed Energy Weapons. htm          2005

5- A:\ 14374- Microwave oven interior Refelective Materials [california] HTML Document

6- A:\ Radiation ovens the proven Dangers of Microwaves

7- A:\ Hidden Hazard of microwave Cooking. htm

8- A:\ How Dangerous Are the Microwaves used In microwave ovens. htm

9- A:\ Microwave Ovens- safe. htm

10- A:\ Microwave ovens. htm

 

11- A:\ OSH Answers Microwave Ovens ond their Hazards. htm

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 13 اردیبهشت 1394 ساعت: 1:31 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره اشتغال و بيكاري

بازديد: 209

 

تحقیق درباره اشتغال و بيكاري

 

بيكاري و تورم دو مقوله مهم در اقتصاد كلان هستند كه در مباحث اقتصادي از آنها به عنوان دو بيماري ياد مي كنيم.

از آنجائيكه طبق آمار اين دو مقوله باعث افزايش پاره اي جرائم مثل فسادها، جنايت، ارتشاء، فساد مالي، بهم خوردن تعادل روحي افراد و افزايش نرخ طلاق، آشوب و بلواهاي سياسي و فرار مغزها، خودكشي، اعتياد، فعاليتهاي اقتصادي زيرزميني امثالهم مي شود به همين دليل اين دو پديده در صدر فهرست مشكلات اقتصادي كشورها جاي دارد و بعنوان اخبار بد تلقي مي شود.

تحقيقات روانشناختي نشان مي دهد عامل اصلي 70% ناهنجاريهاي جامعه بيكاري است. بنابراين كارفرمايان با ايجاد اشتغال از بروز بسياري از ناهنجاريهاي اجتماعي جلوگيري مي كنند.

كارگران سرمايه هاي اجتماعي ارزشمندي هستند كه نيروهاي خلاق، نوآور و مولد به شمار مي روند و فرآيند كمي و كيفي توليد و بهره وري بهينه از سرمايه گذاري كار آفرينان را بر عهده دارند.

اما بيكاري از نظر علم جامعه شناسي و اقتصاد به صورت زير تعريف مي شود. به بخشي از نيروي كار جامعه كه در جستجوي يافتن شغل هستند اما موفق به داشتن آن نمي شوند بيكار گفته مي شود.

در تعريف بيكاري از اصطلاح نيروي كار جامعه صحبت شد كه در اينجا بد نيست مفهوم نيروي كار را نيز بدانيم.

منظور از نيروي كار جامعه آن بخش از افرادي هستند كه يا شغل دارند و يا در جستجوي آن هستند اگرچه در مباحث علمي محدوديت سني بين 15 الي 65 سال براي اين قشر ديده شده است اما در بعضي جوامع اين محدوديت كمتر يا بيشتر است.

خود بيكاري به چهار گروه تقسيم بندي مي شود:

1- بيكاري اصطكاكي                       ( Frictional Unemployment )

بيكاري اصطكاكي در اثر تحريك اقتصادي پيش مي آيد يعني افرادي ممكن است با مهاجرت از يك شهر به شهر ديگر و به منظور يافتن كار جديد بهتر و مناسبتر كار خود را رها مي كنند و يا در محل خاصي، صرفاً براي تغيير شغل،‌كار خود را ترك مي كنند.

2- بيكاري دوره اي                         ( Cyclical Unemployment )

بيكاري دوره اي به دليل ركود اقتصادي و تورم پيش مي آيد. به اين ترتيب كه در دورة ركود اقتصادي كه سطح فعاليتهاي اقتصادي كاهش مي يابد. بخشي از نيروي كار بيكار مي‌شوند. اما با خروج اقتصاد از حالت ركود اين نوع بيكاري از بين مي رود.

3- بيكاري ساختاري                        ( Structural Unemployment )

بيكاري ساختاري بيكاري است كه به دلايلي نظير اتوماسيون بيشتر در پاره اي از فعاليتهاي اقتصادي بخصوص در صنايع، با پيدايش ساير پديده هاي تكنيكي در بعضي از مشاغل پيش مي آيد. در چنين حالتي عده اي به دليل اينكه تقاضايي براي مهارتشان وجود ندارد كارشان را از دست مي دهند.

براي از بين بردن يا كاهش اين نوع بيكاري مي توان با ايجاد دوره هايي و دادن آموزش هاي جديد به نيروي كار آنها را با تكنيكهاي جديد آشنا كرد.

4- بيكاري فصلي                    ( Seasonal Unemployment )

اين نوع بيكاري معمولا در مناطق كشاورزي و معدني ايجاد مي شود. يعني كشاورزان يا معدنچيان حداقل يك فصل از سال را ممكن است امكان فعاليت توليدي نداشته باشند. براي تعديل بيكاري فصلي كشاورزان با ايجاد فعاليتهاي جانبي در فصل بيكاري مي توان تعديلاتي در اين مورد به وجود آورد. اما درخصوص معدنچيان امروزه با توجه به سختي كارشناسان بيكاري فصلي آنها موجه است و پذيرفته شده است.

با توجه به توضيحات بالا براي كار كارشناسي و بحثهاي آماري نرخ بيكاري را مي توان از رابطه زير به دست مي آيد:

تعداد شاغلين تعداد نيروي كار فعال

تعداد نيروي كار فعال

 

نرخ بيكاري = ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

M-N

M

 

و از همين جا مي توان درصد نيروي بيكار جامعه را حساب كرد. درصد نرخ بيكاري = 100 * ـــــــــــــ

يك ضرب المثل ايتاليايي مي گويد آخرين چيزي كه از دست مي رود اميد است فقر ناشي از بيكاري موجب بروز ديگر معضلات اجتماعي از جمله خودكشي، طلاق، اعتياد، فعاليتهاي اقتصادي زيرزميني، جنايت، رشوه خواري و فساد مالي مي شود.

اگرچه صددرصد اين معضلات از بيكاري نشأت نمي گيرند و تعدادي به بهانه بيكاري به معضلات مذكور دامن مي زنند اما فقدان فرصت شغلي مناسب براي قشر تحصيل كرده و نخبگان جامعه موجب بروز معضل فرار مغزها شده است و برآورد مي شود كه عمده تحصيل كرده ها و متخصصان ما كشور خود را به دليل معضل بيكاري ترك كرده اند.

ناامني و بي ثباتي سياسي يكي ديگر از نتايج بيكاري در كشور است. جواني كه يك فرصت شغلي مناسب در اختيار داشته باشد انگيزة كمتري براي حضور در اغتشاشهاي خياباني و تظاهراتها عليه حاكميتها مي شود.

براي مبارزه با بيكاري بايد اقداماتي همچون:

1- آموزش حرفه اي

2- تاسيس پايگاه داده هاي اطلاعات

3- اعتبارات يارانه اي و تخصيص مستقيم بودجه به برخي بخشهاي اقتصادي كه از بيكاري بيشتري رنج مي برند

4- اعزام نيروي كار به خارج از كشور

5- اتخاذ سياستهاي مشوق استفاده از فن آوري كاربر

6- ايجاد امنيت بيشتر در سرمايه گذاري داخلي و خارجي

7- شفاف نمودن حقوق مالكيت

8- ثبات در سياستهاي پولي و ارزي

9- فراهم آوردن زمينه هاي مناسب براي جذب سرمايه هاي خارجي

10- گسترش پوشش نظام تأمين اجتماعي و بيكاران

را در پيش گرفت.

علاوه بر افزايش شمار بيكاران، معضل دامنگير تازه كه قبلا نيز اشاره كرديم، معضل بيكاران تحصيل كرده است كه آرام آرام به يك پديده جدي و ناخوشايند بدل خواهد شد.

بيكاري مهمترين چالش اقتصادي كشورهاي خاورميانه است.

شريف نيوز (پايگاه خبري- تحصيلي دانشجويان ايران): بانك جهاني در تازه ترين گزارش خود از نرخ بيكاري كشورهاي خاورميانه، نرخ بيكاري نيروي كار (64-15) ساله ايران كه 9% اعلام كرده است.

به گزارش مهر به نقل از بانك جهاني، ايران با نرخ بيكاري 9 درصدي هشتمين نرخ بالاي بيكاري را در سطح خاورميانه دارد.

بانك جهاني پيش بيني كرده است كه ايران در 5 سال آينده، با شديدترين فشار اشتغالزايي مواجه مي شود و اين فشار مجدداً به نقطه آزار خانواده هاي كم درآمد تبديل خواهد شد و فقر در جامعه تشديد خواهد شد.

ميزان اشتغال در هر جامعه اي به طور معمول تابع سه عامل اصلي است:

1-  درجه تحرك اقتصادي به معناي سطح و ميزان توليد و سرمايه گذاري و نرخ رشد اين دو متغير.

2-نوع فن آوري توليد و در نتيجه نسبت به كار و سرمايه اي كه تركيب شده و در توليد مورد استفاده قرار مي گيرد.

3- قوانين و مقررات ناظر بر بازار كار كه درجه انعطاف پذيري اين بازار را مشخص مي‌كند.

سياستهايي چون گسترش برنامه تنظيم خانواده و تداوم سياستهاي مهار رشد جمعيت، كاهش حضور سالمندان و كودكان در بازار كار، محدود كردن استفاده از نيروي كار خارجي و گسترش پوشش تحصيلي و افزايش ميزان تقاضا براي نيروي كار. عواملي هستند كه مي تواند در جهت اشتغال زايي مؤثر باشند.

براي افزايش مناسب در تقاضا براي نيروي كار ابتدا بايد توليد ناخالص داخلي افزايش داشته باشد و در كنار آن سرمايه گذاري بخش خصوصي و دولتي افزايش يابد. براي مقابله با بيكاري بايد پيش نيازهايي در كشور تحقق يابد. برخي از مهمترين اين پيش نيازها عبارتند از: امنيت سرمايه گذاري داخلي و خارجي و شفاف نمودن حقوق مالكيت فردي، ثبات در سياستهاي پولي و ارزي و مالي و فراهم آوردن زمينه هاي مناسب براي جذب سرمايه هاي خارجي اتخاذ سياستهاي مشوق استفاده از فن آوري كاربر و در نهايت گسترش پوشش نظام تأمين اجتماعي و بيكاران

گرچه 70% جوانان زندگي در ايران را دوست دارند اما درصورتي كه جوانان حركت موثري از سوي دولتمردان براي حل معضلات و مشكلات خود شاهد نباشند، به طور حتم اميد، نگرش و اعتمادشان نسبت به آنان از بين خواهد رفت.

بيكاري يكي از مهمترين چالشهاي اقتصادي جهان است.

اشتغال كامل به حالتي گفته مي‌شود كه فرد از تمام منابع موجود در اجتماع به نحو احسن و در ظرفيت بالا استفاده مي‌كند.

يعني زماني كه دولت بتواند از منابع توليدي خود در حد ظرفيت كامل استفاده كند. در خصوص نيروي كار اگر 96% به بالا از نيروي كار جامعه در جايگاههاي تخصصي به كار مشغول باشند اشتغال كامل گفته مي‌شود به عبارت ديگر اگر نرخ بيكاري در جامعه 4% يا كمتر باشد در آن جامعه اشتغال كامل اتفاق افتاده است.

در مصاحبه ناتان جرالدز با آنتوني گيدنز

گيدنز معتقد است زمينة شورشهاي اخير فرانسه نرخ بالا و ديرپاي بيكاري به ويژه در ميان جوانان بوده است. در مناطقي كه شورش در گرفته نرخ بيكاري 40% است. چنين وضعي به هيچ وجه در جاهاي ديگر اروپا به چشم نمي خورد. نرخ بيكاري در انگلستان فقط 4/3 درصد است پس مي بينيم كه در كشورهاي مختلف اروپا مدل اجتماعي گوناگوني وجود دارد بنابراين چالش ها هم متفاوت است.

توني بلر در سخنراني اي در ماه ژوئن گفته بود بايد در مدل اجتماعي اروپا بازنگريهايي انجام داد تا امكان جذب 20 ميليون نفر بيكار وجود داشته باشد.

به نظر گيدنز ، درست همان كشورهايي كانون بيكاري اند كه در بازار كارشان اصلاحات انجام نشده است يعني فرانسه، آلمان، ايتاليا.

طي 10 الي 15 سال گذشته كشورهايي در اروپا موفق بوده اند كه بازار كار انعطاف پذيرتري داشته اند. نيازي به بازار كار به سبك آمريكايي نيست، بازار كار مبتني بر اصل استخدام و اخراج.

در اروپا فقط 33% مردان بالاي 58 سال كار مي كنند اين رقم در ايالات متحده تا 60 درصد و در ژاپن 66% است بازنشستگي در اروپا زودهنگام است و بايد در آن بازنگري كرد.

به نظر گيدنز علت اصلي شورشها در فرانسه نابرابري اجتماعي اقتصادي است نه فرهنگ و مذهب اسلامي جوانان مهاجر.

گيدنز مي گويد در كشوري كه بخش زيادي از جوانان هيچ گاه كاري نداشته اند و اكثراً هم تحصيلات خوبي دارند چنين چيزهايي رخ مي دهد.

علل اصلي فرار مغزها از ايران:

1-  كمبود يا عدم مديريت موفق وصحيح

2-  كمبود و يا عدم ايجاد بازار كار متناسب با نيازها

3-  فشارهاي فزاينده مالي و مذهبي

اميدواريم با برنامه ريزي دقيق از طرف مسئولين و دست اندركاران شرايطي فراهم شود تا هموطنان از ابتدايي ترين حق خود كه همان اشتغال است برخوردار شوند و نرخ بيكاري در سطح كشور به حداقل ميزان خود برسد.

امام خميني (ره) در بيانات خود در طي سالهاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي همواره به اين مسئله توجه داشتند كه تذكر به مسئولين اجرايي در جهت بهبود عملكردشان مي تواند كارساز و كارگشا باشد. در اين راستا در هر موقعيتي كه مناسب مي دانستند با مشخص كردن محورهاي ضروري و خطوط حركتي همواره گامهاي مسئولين را در جهت رسيدن به اهداف والاي انقلاب تسريع مي بخشيدند.

در اين راستا سعي گرديده در كار حاضر محورها و خطوط اساسي موردنظر حضرت امام (در مجموعة ارشاداتي كه به مسئولين سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران داشته اند) را به گونه اي مطرح نمائيم كه براي همه دانشجويان و محققان بعنوان مرجعي موثق قابل استفاده شود.

1- اهداف آموزشي

امام خميني (ره) در بيانات خود همواره به بعد آموزش اين رسانه تاكيد داشتند و در صحبتهاي خود از ارزش والايي كه از اين ناحيه حاصل مي گردد به كرات ياد كرده اند يكي از مهمترين اشاراتي كه حضرت امام در اين رابطه داشتند اين بود:

«صدا و سيما يك دانشگاه عمومي است يعني دانشگاهي كه در سطح كشور گسترده است و بايد به اندازه اي كه مي شود از آن استفاده كرد». (در تاريخ 29/12/57 در جمع مسئولين سازمان) همچنين در جاي ديگر مي فرمايند: «من هميشه از راديو و تلويزيون نگراني داشته ام براي اينكه راديو تلويزيون بنگاهي است كه از تمام رسانه هاي گروهي مهمتر است و تقريبا در تمام دهات شهرستانها تقريبا عمومي شده است. راديو و تلويزيون بايد اصلاح شود و متحول شود و يك بنگاه تعليمي است آن هم تعليمات اسلامي» (در تاريخ 31/2/59 در ديدار با مدير واحد اطلاعات و اخبار صدا و سيماي جمهوري اسلامي) ايشان در سخنراني ديگري مي فرمايند راديو و تلويزيون يك دستگاه آموزشي است و بايد دستگاهها را به طور مسالمت بطور صحيح، بطور سليم اداره كرد ( ) همچنين مي‌فرمايند كه اين دستگاه بايد به گونه اي باشد كه بعد از چند سال تمام ملت را روشن كند و تمام را مبارز آورد و همه را متفكر كرد و اين دستگاه وظيفه دارد كه با مردم حكم معلم و شاگرد داشته باشد. حضرت امام به جهت گستردگي مخاطبان صدا و سيما خصوصاً صداي جمهوري اسلامي همواره مسئوليت عظميي را براي مديران اين رسانه رقم مي زدند. در اين راستا ايشان در يكي از فرمايشات خود اينگونه فرموده اند: «اين دستگاه صدا و سيما امروز وضعي دارد كه مسئوليت شما آقايان را خيلي زياد مي‌كند. سابق تبليغات عبارت از اين بود كه اهل منبر يا علما در همان محل محدودي كه داشتند در مسجدي مي رفتند و براي عده اي صحبت مي كردند.

امروز اين دستگاه در همة كشور پهن شده است و از راديو گمان ندارم كه قشري باشند كه محروم باشند. همه گوش مي كنند و بنابراين اين دستگاه با اندك انحرافي مي تواند ميليونها نفر را هدايت كند و ما نبايد آنرا كم بشمريم. دستگاهي است كه با صحبت او بسياري از مردم در داخل و خارج صحيح مي شوند و با فساد او فاسد مي شوند (.)

و همچنين مي فرمايند: آن چيزي كه در همه كشور يعني آن دهاتي كه توي خانه اش نشسته و هيچ سواد هم ندارد. لكن چشم و گوش دارند. اين از راديو و تلويزيون استفاده مي‌كند هم استفاده سمعي و هم بصري يعني راديو استفاده سمعي دارد و در تلويزيون استفاده بصري. هم نقشه ها را مي بيند و هم مي شنود و بنابراين راديو و تلويزيون از تمام رسانه ها حساس تر است راديو و تلويزيون مي تواند يك مملكت را اصلاح كند و همچنين مي تواند مملكت را به فساد بكشد (8/4/1358)

حضرت امام معرفي صحيح اسلام را يكي ديگر از وظايف صدا و سيما مي دانند و مي‌فرمايند: «اما آنكه ما مي توانيم اين است كه مي توانيم به وسيله دستگاههايي كه داريم، به وسيله همين صدا و سيما، به وسيلة مطبوعات، به وسيله گروههايي كه خارج مي‌روند اسلام را آنطوري كه هست معرفي كنيم. اگر آنطوري كه هست، آنطوريكه خداي تبارك و تعالي فرموده است آنطوري كه در روايات و در قرآن ما هست، آنطور به مردم ارائه دهيم، همين خودش از هزارها توپ و تانك بيشتر مي تواند مؤثر باشد (8/4/58)

اهداف اطلاع رساني

حضرت امام در بيانات خود، ارائه پيام و اطلاعات به دو صورت خبري و عمومي را مورد توجه قرار داده و با توجه به مخاطبان زياد اين رسانه، بخش اطلاع رساني را از وظايف مهم اين رسانه دانسته اند و مي فرمايند: «هر كدام كه برنامة خارجي داريد مسائل ايران را آنطوري كه هست بگويد. مطلبي كه آنها در روزنامه هايشان مي نويسند، مطابق با راديوهايشان مي گويند به مردم خارج بفهمانيد كه اينها دروغ مي گويند.» (صحيفة نور ج 3 ص 251 ج 2 ص 251).

ايشان مصلحت و امنيت ملي كشور را مورد توجه قرار داده مي فرمايند: پخش اخبار و اطلاعات نبايد منافاتي با امنيت ملي ايران داشته باشد و نبايد امري بر خلاف مصالح كشور پخش گردد. (صحيفه نور ج 12 ص 104 و ج 8 ص 201 و ج 16 ص 5 و 4 و 3 و 8 و ج 9 ص 262) همچنين ايشان به صحت و درستي اخبار تاكيد مي كنند و مي فرمايند: «راديو و تلويزيون موظفند اخباري را نقل كنند كه صد در صد صحت آن ثابت مي باشد» (صحيفه نور ج 12 ص 94) در جاي ديگر ايشان به ويژگي كاهش تشويش و اضطراب مردم اطلاع رساني صدا و سيما اشاره مي كنند و مي فرمايند: «اخبار و اطلاعات را از منابع موثق بدهيد تا اينكه مردم دچار اضطراب و تشويش نشوند» (صحيفه نور ج 13 ص 94)

ايشان در مورد استقلال و آزادي صدا و سيما با حفظ موازين ملي و اسلامي مي فرمايند: «صدا و سيما بايد مستقل و آزاد باشد و بايد استقلالش محفوظ باشد و هيچكس در آن دخالت نكند» (صحيفة نور ج 12 ص 23 و 85 و 86) و در جاي ديگر مي فرمايند: «اخباري كه در آنجا گفته مي شود بايد برخلاف موازين اسلام نباشد كه هر گروهي بخواهد توطئه كند، بيايند در راديو و تلويزيون حرفهايي بزنند كه توطئه آميز باشد. البته نه اينكه ما مي‌گوئيم بايد سانسور باشد، ما مي‌گوئيم بايد بر طريق اسلام و ملت باشد (صحيفه نور ج 16 ص 5-84)

اهداف تربيتي- ارشادي

حضرت امام در جهت اهميت اين بعد در يكي از بيانات خود اينگونه به مطالب اشاره مي فرمايند: «راديو يك دستگاهي براي آموزندگي، براي پرورش يك ملت است. با راديو و تلويزيون از همه چيز بهتر مي شود مكتب را پرورش داد. براي اينكه از راديو و تلويزيون هم ملا و آدمي كه سواد دارد از آن استفاده مي‌كند و هم آنكس كه سواد ندارد اما از دستگاههاي ديگر مثل روزنامه و مجله يك دسته مي توانند استفاده كنند. در يك جاهاي معدودي راديو و تلويزيون الان جوري شده است كه در همه جا همة قشرها مي شنوند و از راه سمع و بصر مي توانيد خدمت كنيد به اين مملكت، چنانچه به اين مملكت خيانت كردند بهتر مي شود به آن آموزندگي و تربيت داد و ترقي كرد. و جوانها را تربيت نمود» (صحيفه نور ج 8 ص 201 و ج 9 ص 75 و ج 12 ص 104 و ج 9 ص 263)

و با توجه به ابعاد گسترده مخاطبين مي فرمايد: «صدا و سيما هردوشان الان در هر جا كه هست گوش و چشم مردم به اين آلات است و شما مسئوليد آن را از اخلاق فاضله و مسائل مورد احتياج جمهوري اسلامي ايران اشباع كنيد، كه هم شغل شريفي است و هم مسئوليت دار». (صحيفه نور ج 15 ص 95 و ج 9 ص 3- 262 و ج 8 ص 201) حضرت امام (ره) صدا و سيما را مركز پرورش عمومي مي دانستند كه مي توانند خدمتهاي گرانمايه اي را به فرهنگ اسلام و دين بنمايد (صحيفه نور ج 19 ص 110- 109)

در يك اين راستا در يكي از بيانات خود اينگونه به مسئله اشاره فرموده اند كه: «يك راديو و تلويزيون اسلامي و مربي جامعه در طول مدتي كه محمدرضا شاه مخلوع، اين تلويزيون را در تحت سيطره خودشان دانستند كوشش مي كردند كه جوانهاي ما را منحرف كنند، يعني نگذارند اين قوه اي كه بايد براي كشور خدمت كند و ) اينها راهشان را كج مي كردند كه در خدمت ديگران باشند. نه اينكه مطالبي در آن گفته شود كه مخالف وضعيت كشور است مخالف با مصلحت كشور است و جوانهاي ما را جوري بار مي‌آورند كه براي خودشان نباشند، براي ديگران باشند (صحيفة نور ج 12 ص 102)

يكي ديگر از وظايف مهم اين رسانه ارائه برنامه هايي در جهت ساختن جامعه اي متفكر و مستقل است. حضرت امام در يكي از فرمايشات خود به وظيفه اشاره كرده اند:

«اين دستگاه، دستگاهي بايد باشد كه بعد از چند سال تمام قشر ملت را روشن كند و تمام را مبارز بار آورده، تمام را متفكر بار آورده، تمام اينها را مستقل بار بياورد، آزاد منش بار بياورد، از غربزدگي بيرون كند و استقلال به مردم بدهد. (صحيفه نور ج 5 ص 202 و ج 19 ص 110-109)


4-1- اهداف تفريحي و سرگرمي

براساس تفريحي كه براي اين بعد از برنامه ها عنوان گرديد هدف اين نوع برنامه ها (انبساط خاطر،‌ آرامش فكر، ايجاد روحية بدور از هر گونه لغو و بيهودگي مي باشد) حضرت امام نيز تذكرات قابل توجهي را بيان فرمودند كه اساس آن بر اين اصل قرار گرفته كه در امور تفريحي و سرگرمي نيز طرح مسائل جدي و ضروري است و نبايد فراموش شود. در راستاي طرح مسائل جدي حضرت امام مي فرمايند: «اسلام مي خواهد كه همه مسائل جدي باشد، مسائل مكتبي جدي باشد. مسائل روحي مسائل جدي باشد. جد است در آن. حتي در امور تفريحي، هم در اسلام يك جوري است كه باز در آن حد پيدا مي شود» (سخنراني 18/6/58 و صحيفه نور ج 9 ص 75)

و نيز در جهت حذف موسيقي مخرب فرمودند: «موسيقي غربي كه موجب تخدير و فساد جوانها مي شود و نيرومندي آنها را بگيرد بايد از برنامه هايتان حذف شود و مسئولين ترسي از اينكه متهم به كهنه پرستي مي شوند نداشته باشند (صحيفه نور ج 8 ص 200 و ج 12 ص 104)

و نيز در جاي فرموده اند اگر بخواهيد مملكتتان يك مملكت صحيح باشد، يك مملكت آزاد باشد، يك مملكت مستقل باشد مسائل را از اين به بعد جدي بگيريد. راديو تلويزيون را تبديل كنيد به يك راديو تلويزيون آموزنده. موسيقي را حذف كنيد و از اينكه بگويند كهنه پرست هراس نداشته باشيد همين كلمات نقشه است براي اينكه شماها را از كار جدي عقب بزنند. اينكه مي گويند اگر چنانچه موسيقي در راديو نباشد، آنها مي روند و از جاي ديگر مي گيرند، بگذاريد بگيرند. شما خيانت است به جوانهاي ما، اين موسيقي را حذف كنيد و بطور كلي،‌ عوض او يك چيزي بدهيد و (20/4/1385 و ج 8 ص 200 و ج 12 ص 104)

حضرت امام همواره تاثيرات منفي را كه برنامه هاي صدا و سيما مي تواند بر روي مخاطبان خود داشته باشد يادآوري مي كردند. و در يكي از بيانات خود اينگونه فرموده‌اند ملت عزيز ايران در طول 50 سال سياه اخير گرفتار مجلات و روزهاي تخريب كننده و فاسد كنندة نسل جوان و از آنها بدتر سينماها و تلويزيون و راديو بود كه برنامه‌هاي خود ملت را به حد وافر در آغوش غرب و غربزده ها غلطانيد و ضررهاي رسانه هاي گروهي از خرابيهاي توپ و تانكهاي دشمن و سلاحهاي غرب بالاتر و بدتر است. چه كه ضررهاي سلاحهاي گذر است و ضررهاي فرهنگي باقي و به نسلهاي بعد انتقال مي يابد چنانچه ديديد و مي بينيد و اگر نبود لطف خداي منان و تحول برق آساي ملت در سراسر كشور نمي دانيم سرانجام اسلام و كشور به كجا كشانيده مي شود. (صحيفه نور ج 19 ص 10- 109 و ج 9 ص 3-262)

در مورد موسيقي ايشان مي فرمايند: «موسيقي مخرب كه موجب تخدير و فساد جوانها مي شود در برنامه ها حذف گردد دستگاه تلويزيون يا دستگاه راديو بايد آموزنده باشد، قدرت بدهد به جوانهاي ما و جوانها را نيرومند كند موسيقي با ترياك فرقي ندارد ترياك يك جور خلسه مي آورد و اين يك جور ديگر خلسه مي آورد اينها بايد تبديل شود. اگر بخواهيد مملكت صحيح باشد، آزاد باشيد، مستقل باشد مسائل را از اين به بعد جدي بگيريد. راديو و تلويزيون را تبديل كنيد به يك راديو و تلويزيون آموزنده. موسيقي را حذف كنيد نترسيد از اينكه به شما بگويند كهنه پرست شديد» (صحيفة نور ج 8 ص 200) و در جاي ديگر مي فرمايد اين موسيقي ها هم مخدر هستند، يعني جوانهاي ما را، جواني كه عادت به موسيقي كرد ديگر نمي تواند كار انجام دهد، ديگر نمي تواند قاطع باشد. (صحيفة نور  12 ص 104) فيلمها و سريالهاي خارج از چهارچوب اصول اسلامي جايز نمي دانستند و همواره به اين نكته اشاره مي كردند كه مسئولين بايد مراقب پخش اينگونه برنامه ها باشند. ايشان در يكي از بيانات خود اينگونه ارشاد نموده اند: «فيلمهايي كه جوانها نگاه مي كنند و منحرف مي شوند بايد از آنها احتراز كرد اين دستگاه همه به آن توجه دارند و شما به تمام معنا در آن توجه داشته باشيد كه يك وقت يك فردي نباشد، يكي وقتي يك فيلمي نباشد، يك وقت فيلمي به صورت خيلي خوب است داده بشود و بعد وضع را دگرگون سازد مي توانند با يك فيلمي يك وضعي را برگردانند مي توانند با يك قولي يك مصيبت را ايجاد كنند (29/7/58 در جمع شوراي پنج نفري صدا و سيما و صحيفه نور ج 16 ص 6-84)

و در خصوص تبليغ اصول و خطوط انقلاب اسلامي مي فرمايند: «اصلاح اين دستگاه اصلاح جامعه است و فساد اگر در اين دستگاه واقع شود فساد جامعه است مسئوليت بسيار بزرگ است ما با سينما مخالف نيستيم ما با مركز فحشا مخالفيم، ما با راديو مخالف نيستيم ما با فحشا مخالفيم، ما با تلويزيون مخالف نيستيم ما با آن چيزي كه در خدمت اجانب براي عقب نگه داشتن جواناهي ما و از دست دادن نيروي انساني ماست، ما با آن مخالف هستيم.» (صحيفة نور ج 4 ص 284 و ج 8 ص 6-175 و ج 16 ص 3-82)

تربيتي- ارشادي- هدايتي

يكي از مسائلي كه در مباحث صدا و سيما به كرات مورد توجه و تذكر حضرت امام قرار گرفت ضربه اي است كه از حضور افراد نالايق و منحرف به اسلام و برنامه هاي صدا و سيما وارد مي آيد ايشان در اين باره چنين مي گويند: «كساني كه مضرند و او متخصص هم كه باشند، ضررش بيشتر از غيرمتخصص مضر است. اينها بايد كنار بروند و انشاء‌ا راديو و تلويزيون تصفيه شود و در جاي ديگر مي فرمايند: «شما بايد با قاطعيت در آنجا اشخاصي كه مي بينند فاسد هستند اشخاصي كه در آنجا توطئه گر هستند، بايد با شركت همة نهادهاي اسلامي آناه را كنار بگذاريد و نگذاريد فعاليت كنند (صحيفة نور ج 12 ص 103 و ج 12 ص 85 و ج 5 ص 3- 202)

«در مركزي كه مركز تبليغات اسلامي است و مهمترين مركز تبليغات است نبايد اشخاصي باشند كه برخلاف مسير اسلام و از ريشه هاي سابق آن رژيم باشند» (صحيفة نور ج 12 ص 179)

ايشان فرمودند: «بايد كاملا توجه داشت كه به هيچ وجه نبايد مقلد شرق و غرب باشيد زيرا تقليد از شرق و غرب با راديو و تلويزيون اسلامي نمي سازد بايد كاملا مراقبت كنيد و خوف از گفته ها و نوشته هاي اين روشنفكران غربزده ابداً نداشته باشيد » (29/7/58 در جمع شوراي 5 نفره صدا و سيما)

ايشان در 23/2/59 خطاب به مديرعامل و سرپرست صدا و سيما مي فرمايند: «اين دو دستگاه صدا و سيما است كه بايد اسلامي باشد. استقلالش را حفظ كنيد كسي اگر آمد و خواست چيزي را تحميل كند، ابداً به آن اعتنا نكنيد و با استقلال و با قدرت اين دستگاه را راه بياندازيد». (صحيفة نور ج 12 ص 5-84)

و در جاي ديگر مي فرمايند: «اين سازمان صددرصد به صورتي باشد كه با نهضت و انقلاب اسلامي بسازد. نه اينكه ما بگوئيم راديو و تلويزيون اسلامي هست ولي ببينيم يك حرفهايي در آن مي زنند كه به اسلام و انقلاب اسلامي لطمه وارد مي آيد» (صحيفه نور ج 12 ص 5-84 و ج 10 ص 12 و ج 17 ص 157 و ج 16 ص 239)

حضرت امام همواره توجه به حق و حقوق مستضعفان عالم را تذكر مي دادند و در اين رابطه در ديدار با آقاي هاشمي مديرعامل سازمان و معاونان صدا و سيما در تاريخ 27/5/1364 فرمودند: «من نظري به ديگران ندارم راجع به خودم مي گويم از اين وضع راديو و تلويزيون خوشم نمي آيد. واقع آن است آنقدر كه پابرهنه ها به راديو و تلويزيون حق دارند ما نداريم. اين يك واقعيت است و تعارف نيست واقع آن است كه اين پابرهنه ها نظام را درست كرده اند و اين نهضت را به وجود آورده اند »

در انتها لازم است با اين بيان حضرت امام اهداف مطرح شده را از ديدگاه ايشان جمع بندي نماييم. حضرت امام اينگونه فرموده اند كه: (صدا و سيما مسئوليت عظيم دارد و در اين راستا توسعة برنامه ها امري است قابل توجه: شما كه مسئوليت بسيار سنگيين بر عهده تان است مطمئن به كار خود ادامه دهيد و هر روز برنامه هايتان بيشتر و بهتر توسعه بدهيد) (صحيفة نور ج 17، ص 157)

اميد است با بكارگيري نظرات حضرت امام بتوان اين توسعه را به صورت (كيفي و كمي) در سطح برنامه هاي صدا و سيما داشته و بتوانيم به اهداف والاي جمهوري اسلامي دست بيابيم.


«امروزه نظام ما، با انقلاب و مكتبي مترقي و پيشرفته و با حالت بسيار ممتاز سياسي در دنيا اداره مي‌شود. سخني گفتني دارد كه مي‌خواهد به مخاطبان خودش در داخل و خارج بگويد اين سخن بايد از رسانه ها گفته شود و نه وسيله ديگر.» (مقام معظم رهبري در ديدار با مسئولين صدا وسيما 7/5/69)

با توجه به اهداف چهارگانه سازمان كه چهارچوب حركتي مسئولين را تعيين كرده است مقام معظم رهبري نيز مجموعه از اهداف را براي اين سازمان برشمرده‌اند كه پس از بيان اين اهداف آنها را در چارچوب اهداف كلي سازمان قرار مي دهيم. ايشان عمده‌ترين اهداف تشكيل اين دستگاه در نظام جمهوري اسلامي را چنين بر شمرده‌اند:

-         نشر اسلام

-         تحكيم انقلاب

-         اعتلاي فرهنگ عمومي

-         زمينه سازي اخلاق و معنويت

-         رشد آگاهيها و اطلاعات سياسي مردم

-         زبان گوياي مديريت جامعه و دستگاه اداره كننده واجرا كننده

-         ايجاد جاذبه در برنامه به منظور جايگزين سازي اهداف بالا

-         رساندن پيام انقلاب اسلامي

-         ارائه گرايشهاي اصولي نظام

-   ارائه فرهنگ و انديشه و هنر خودي اصيل در جهت ترويج و تحكيم استقلال فكري و علمي ملت ايران، نظام جمهوري اسلامي و اصل نه شرقي و نه غربي

-         ايجاد رشد فكري، فرهنگي و سياسي

-         تبيين اسلام

-         مقابله لا توطئه‌هاي تبليغاتي

1- اهداف تفريحي و سرگرمي

كه هدف پركردن اوقات فراغت افراد با استفاده از برنامه‌هاي تفريحي سالم و منطق بر ضوابط اسلامي، جنبه‌هاي سازنده و بالنده هنرهاي سنتي و بومي به منظور ترويج روحيه اميد، اعتماد، شادابي و پويايي اجتماعي.

يك نكته بسيار مهم اين است كه ما ببينيم اصلاً مقصودمان از كار تفريحي چيست؟ شكا كه ننشستيد آنجا فقط مردم را بخندانيد بلكه مقصود اينست كه اين خنده يك آرامشي به روح بدهد و يك آسايش ببخشد. (مقام معظم رهبري در ديدار با گروه ورزش و سرگرمي صدا 1/10/71) و در همان ديدار ايشان نقشي را كه در مورد اهداف تفريحي در نظر دارند كمك به حركات كلي جامعه و اميد بخش است. «و ارائه برنامه‌هاي سرگرمك كننده بدون هيچ محتوا و بدون وجود اطلاعاتي از حقايق جامعه را لهو و منفور دانسته‌اند». (بيانات در نماز جمعه 9/9/64)

برنامه‌هاي سرگرمي مي‌تواند داراي جهت‌گيري اسلامي باشد و مي‌توان تمام برنامه‌ها را در جهت و خط پيام انقلاب اسلامي قرار داد. (6/10/64 ديدار با گروهي از كاركنان راديو).

به اين معنا كه در لابلاي آن آيه‌ي از قرآن و يا داستاني مذهبي گنجاند و يا پيام انقلاب را كه ساختن دنيايي امن توام با صفا براي انسانها و ايجاد زمينه‌اي براي بهره‌مندي انسان از طيبات زندگي است در آن جاي دارد (6/10/64 ديدار با گروهي از كاركنان راديو)

در واقع هدف از ارائه برنامه‌هاي سرگرمي اينكه برنامه‌هاي ضروري و لازم به گونه‌اي در قالب برنامه‌ها ارائه شوند كه نه تنها خسته‌كننده نباشند بلكه باعث پذيرش قلبي پيام نيز گردند. (بيانات در نماز جمعه خطبه اول 9/9/64)

بويژه اصل مهم مقابله با تهاجم تبليغاتي و فرهنگي و خبري استكبار كه نه تنها در خبر كه در برنامه‌هاي هنري و سرگرم كننده مانند نمايش و داستانها نيز بايد ارئه شود (24/11/72 حكم انتصاب لاريجاني به رياست سازمان صدا و سيما)

بطوريكه مقام معظم رهبري صداو سيما را دستگاهي آموزنده مي‌دانند و نه سرگرم كننده (ديدار با پزشكان و پرستاران 15/9/68) ناگفته نماند كه سرگرمي زماني كه با محتوي صحيح فرهنگي (بيانات نماز جمعه 29/9/64) ارائه شود نه تنها مذموم نيست كه مقام رهبري از اين كالر بعنوان عبادت ياد نموده اند.

مقام معظم رهبري بر ورزش بعنوان يكي از رموز سلامت جسماني تاكيد داشته اند اما از سوي ديگر ورزش را بوجود آورنده فضاي جديد در زندگي دانسته‌اند كه توانايي و تندرستي و اراده قوي مي‌بخشد. (ديدار با گروه ورزش و سرگرمي صدا 1/10/71)

در واقع مقام رهبري نه تنها تاكيد بر جنبه جسماني ورزش كه تاكيد بر جنبه روحي آن نيز داشته‌اند و در گوشه‌اي از بيانات خود خواستار تكيه بر جنبه‌هاي مثبت و سازنده آن بوده‌اند در جاي ديگر بر تبين انگيزه و هدف ورزش تاكيد نموده و اينگونه مي‌فرمايند كه ورزش را نشان بدهيد كه براي چه لازم است وبراي چه منظوري مردم بايد ورزش كنند و اينها كارهاي رسانه‌هاي گروهي است. ايشان بر وجود برنامه‌هاي ورزشي در صدا و سيما تاكيد نموده‌اند لكن اين امر را جزئي از وظيفه‌ رسانه‌ها برشمرده اند و جزء مهم‌تر را تشويق مردم نسبت به ورزش دانسته‌اند. (مصاحبه با گروه ورزش و مردم سيما 3/11/67 و 6/12/60)

نكته‌اي كه ذكر آن ضروري است و مقام معظم رهبري نيز بر آن تاكيد داشته اند اينكه در جمهوري اسلامي اهدافي وجود دارد و نيز ارزشهايي مطرح است كه تشكيل نظام و ادامه حيات آن بواسطه همين اهداف و ارزشهاست لذا حتي در ارائه برنامه‌هاي سرگرمي و ورزش نيز نبايد از جهت‌گيري و سمت‌گيري اهدافمان تخطي نمائيم. (ديدار با مسئولين مراكز استانهاي صداوسيما 7/12/70)

2- اهداف آموزشي

هدف اين نوع برنامه تبليغ و نشده فرهنگ اسلامي و كمك به رشد و توسعه نظام آموزش و پرورش و گسترش هنرها و علوم و فنون در راستاي ارتقاي فرهنگ عمومي مي‌باشد. اين دستگاه حساس و پراهميت كه امام كبيرمان آن را دانشگاهي فراتر از پهناي تمامي كشور و ملت مي‌دانستند، وظيفه ايجاد رشد فكري و فرهنگي و سياسي و تبيين اسلام و مقابله با توطئه‌هاي تبليغاتي را به عهده دارد (حكم انتصاب آقاي محمدهاشمي به سمت رياست سازمان صدا و سيما 2/6/68) و مردم در داخل بايد در واقع استفاده يك دانشگاه عمومي را از اين رسانه ببرند. (بيانات در مسجد بلال 9/5/79)

بطور كلي صداو سيما چنانكه امام بزرگوار راحل تعبير فرمودند دانشگاهي همگاني باشد كه در آن دين و اخلاق و ارزشهاي اسلامي و راه روش زندگي و تازه‌هاي جهان علم و سياست و انديشه‌هاي نوين و راه‌گشا به زبانهاي رسا و باب فهم هم قشرها آموخته شود (حكم انتصاب آقاي لاريجاني به سمت رياست صدا و سيما 24/11/72)

مقام معظم رهبري علاوه بر نقش آموزشي كه در اين رسانه در زمينه‌ مفاهيم اسلامي بر عهده دارد نقش اين رسانه را در باب آموزش جنبه‌هاي مختلف علمي و سياسي يادآور شده‌اند و در واقع اين رسانه را وسيله براي اعتلا مي‌شمرند و ايفاي نقش تبليغ را كاري همپايه وظيفه پيامبران مي‌دانند (ديدار با مديران و مسئولان بخش راديو) و اين وظيفه امري جز ايجاد زمينه مساعد رشد معنوي واخلاقي نيست (نماز جمعه خطبه اول 9/9/64)

مقام معظم رهبري در زمينه ارائه اين مفاهيم نيز بيانان روشنگري داشته‌اند و چنين فرموده‌‌اند كه در صداوسيما نامه‌هاي هنري، فيلمها، نمايشها، انواع و اقسام روشهاي هنري بايد براي تفهيم مفاهيم اسلامي و روشن كردن ارزشهاي اسلامي به كار بسته شود (ديدار با پزشكان و پرستاران 15/9/68). به اين معني كه كيفيت دهنده و پرورش‌دهنده روح و فكر مخاطب و جهت‌دهنده به تلاش و زندگي او گردد. (ديدار با اعضاي شوراي سياستگذاري و مسئولان اجراي صداو سميا 14/12/69)

در صورت بكار بستن اين نكات است كه مي‌توان انتظار گسترش فرهنگ معنوي و اخلاقي و اسلامي را داشت. (نماز جمعه خطبه اول 15/6/64)

مقام رهبري در جاي ديگري از سخنانشان مي فرمايند عالي‌ترين و زيباترين مفاهيم انقلاب بايد به شكل مؤثر و مناسب ارائه گردد. (ديدار با مسئولان صدا و سيما 15/6/64)

چرا كه دستگاهي كه تأثيرگذار بر رفتار و انديشه‌هاي سياسي و عقايد مذهبي و فرهنگ عمومي مردم مي باشد و لذا بايد هدايتگر جامعه در جهت خير و صلاح باشد. و نيز تبين كننده شعارها و مباني انقلاب براي ذهنهاي مردم (نماز جمعه خطبه اول 10/11/59 و 9/9/64)

اهداف مترتب بر اين رسانه (هدايتگري و تعليم قالبهاي مختلف و متنوعي مي‌تواند داشته باشد ليكن اين نكته نبايد فراموش شود كه بايد هدف تعالي و تكامل مردم در آن گنجانده شود. (ديدار با مديران توليد صداو سيماي كشور 29/10/61)

3- اطلاع رساني (خبر)

مقام معظم رهبري در ديدار با مديران خبر صداو سيما در تاريخ 21/12/69 فرمودند: «باز كردن ذهن مردم يكي از اهداف ماست و تمايل داريم كه آنها بصورت گسترده فكر كنند. زيرا به اعتقاد ما با آگاه شدن مردم از حوادث عالم، آنان در برابر بسياري از توطئه‌ها و خيانتهاي ذهني و فكري دشمنان مصونيت پيدا خواهند كرد.

قطبهاي سياسي جهان امروز كار خبر را بعنوان يكي از مهمترين اقدامات سياسي در نظر مي‌گيرند و بخش عمده‌اي از نفوذ و اقتدار سياسي آنان به تواناييها و سلطه خبري آنان وابسته است.

همت شما بايد متوجه اين امر باشد كه مردم قدرت تحليل و بينش سياسي داشته باشند زيرا در اين صورت است كه بسياري از مسائل بدست خود مردم حل خواهد شد. (ديدار با مديران خبر صدا و سيما 21/12/69)

در اين راستا راديو بايستي به موضوع آموزشهاي سياسي، تحليلي و تفسير آن بيشتر بپردازد اينكه نيازي به كسي داشته باشند بتوانند حوادث را تحليل كنند (ديدار با رئيس و معاون سياسي و بخشهاي مختلف معاونت سياسي صدا و سيما 13/6/74)

مقام معظم رهبري علاوه بر نكات فوق، بر اين نكته تأكيد داشته اند كه بهترين خبرها و دقيق‌ترين گزارشات از مسائل جاري جهان و مسائل جاري جامعه هميشه به هنگام و در وقت لازم در اختيار مردم قرار گيرد. (نماز جمعه خطبه اول 9/9/64)

چرا كه آنها (دشمن) منتظر بهانه كوچكي هستند تا يك دروغ بزرگ از آن بسازند و در مقابل اينها بايد دستگاه تبليغاتي كشور فعال، حساس، پركار و با كيفيت باشد (ديدار با هيات دولت 11/6/73)

ايشان در ديدار با مسئولان خبرگزاري جمهوري اسلامي (10/7/74) فرمودند: مباني اصلي كار در تهيه و تنظيم خبر، مفيد بودن، بهنگام بودن و هدفمند بودن آن است و خبر بايد آنچنان گفت كه اطلاع از آن براي مردم مفيد و لازم و كشور از آن بهره‌مند شود.

ايشان ويژگي خبر را از دو زمينه مورد توجه قرار داده اند: اول محتوي خبر و دوم نحوه بيان آن.

ايشان فرمودند آن دستهايي كه سعي مي‌كند با بي‌اعتبار كردن خبر راديو و تلويزيون، مردم را به شنيدن راديوهاي بيگانه سوق بدهد، بايد اعتراف كند كه براي بيگانه ها دارد كار مي كند. (بيانات در نماز جمعه 16/8/59) در جهت ايجاد جاذبه در اخبار، صداقت در بيان را مؤثر دانسته‌اند اما اين صداقت را تنها در بيان هر آنچه كه رخ مي‌دهد ندانسته و مراد را چگونگي برخورد صداو سيما با مقوله خبر مي‌دانند و به اين نكته اشاره دارند كه خبر بايد به گونه‌اي باشد كه مردم احساس كنند آنچه گفته شود واقع مطلب است. (ديدار با رئيس سازمان، معاونان و بخشهاي مختلف معاونت سياسي صدا و سيما 13/6/74)

ايشان در ديدار با مديران خبر صدا وسيما (21/12/69) فرمودند: متون خبري بايد از زيبايي‌هاي ادبي و نگارش برخوردار باشد و با هنرمندي و در نهايت زيبايي و گستردگي ارائه شود تا همه مردم آن را بفهمند و اين كاري هنري است كه بايد به آن هميت داده شود. «به منظور ارائه اين كار هنري بايد از غلط گويي، بدگويي و سست‌گويي اجتناب شود در واقع ايشان تاكيد بر كاربر صحيح زبان فارسي داشته ‌اند چرا كه زباني را كه در رسانه‌ها به كار گرفته مي‌شود. معيار بسياري در حرف زدن و نوشتن و گفتن مي دانند و لذا به كار بستن زيباترين و بهترين تغييرات را لازم مي‌شمرند.

4- اهداف تربيتي- ارشادي- هدايتي

هدف در اين نوع برنامه انتقال و انتشار پيام نظام آموزشي جامعه، ترغيب و تشويق گيرندگان پيان به شركت در روند توسعه فرهنگي و ملي و شكل‌دهي رفتار پيام‌گيران بر مبناي باورهاي نشأت گرفته از مكتب اسلام است.

مقام معظم رهبري در حكم انتصاب آقاي علي لاريجاني به سمت رياست سازمان صداوسيما در 24/11/72 فرمودند: به طور كلي صداوسيما مدرسي گسترده براي طرح حقايق اسلام ناب محمدي (ص) و معارف اهل بيت (ع) به گونه اصيل و صحيح گردد.

ايشان همچنين در ديدار با مسئولان صداوسيما (7/5/69) توصيه كردند آنچه در اين دانشگاه (صداوسيما) تدريس مي‌شود عبارت از پيامها و پايه‌ها و مفاهيم و درسهاي ناب و اسلام انقلابي و اسلام واقعي باشد و علاوه بر آن در ديدار با شوراي سياستگذاري و مسئولات اجرايي صداوسيما (14/12/69) نيز تاكيد بر رسوخ دادن و نفوذ دادن انديشه اسلام ناب و هم ملحقاتش از اخلاق و عمل در زندگي مخاطبيت داشته‌اند تا جائيكه آنها را به حد كمال برساند. ايشان در بخش ديگري از حكم انتصابي علي لاريجاني به سمت رياست صداوسيما (24/11/72)، توجه مسئولان سازمان از به اين امر معطوف داشته‌اند كه در طرح مباحث اسلامي بايد به كيفيت و عمق و والايي مطالب توجه گردد و از طرح مطالب ضعيف و آميخته به اوهام و علائق شخصي پرهيز شود.

ضمناً مقام رهبري ارائه مطالبي با كيفيت بالا را تنها در قالب ارائه سخنراني‌ها و مباحث ندانسته و اين توصيه را داشته‌اند كه براي تفهيم مفاهيم اسلامي و روشن كردن ارزشهاي اسلامي مي توان برنامه‌هاي هنري، فيلمها، نمايشها و انواع و اقسام روشهاي هنري را به كار بست (ديدار با پزشكان و پرستاران 15/9/68).

ايشان بر جنبه ارشادي صداوسيما در زمينه دين تاكيد بسيار داشته‌اند و بر اين امر صحنه نهاده‌اند كه براي تفهيم اين مسائل مي‌توان از اقسام روشهاي هنري استفاده نمود و با انتخاب بهترين شيوه ها و بليغ‌ترين زبانها، غبار غربت و انزوا را از چهره عميق اسلام و حقايق درخشان قرآن سترد. (حكم انتصاب محمدهاشمي به سمت رياست سازمان صداوسيما 3/6/68)

همچنين ايشان ايجاد ارتباط مستحكم بين مردم با نظام را از اهداف سازمان صداوسيما مي دانند.

ايشان در ديدار با مسئولان مراكز صداوسيما (7/12/60) فرمودند ما بايد آثار جنگ را تا آنجا كه مي‌توانيم كشف نموده و حفظ كنيم.


رهنمودهاي مقام معظم رهبري به مسئولان صداوسيما

1- نشر اسلام

شما بايد به اين نكته توجه كنيد كه آنچه را كه ارائه مي‌دهيد مردم را به انديشه اسلام و انقلاب نزديك كرده باشيد (ديدار با مديران توليد صداوسيماي كشور 29/10/61)

2- ترويج انديشه‌ها و ارزشهاي انقلاب و ممانعت از نشر نظريات مخالف

«صداوسيما در رابطه با انقلاب هم بزرگترين وظيفه را دارد كه آن وظيفه عبارتست از تحقق بخشيدن به تفكر انقلابي در مردم، يادآوري كردن اصول انقلاب براي مردم، تبين شعارها و مباني انقلاب براي ذهنهاي مردم، جهت دادن به حركتهاي عملي در صحنه‌هاي گوناگون در فعاليتهاي مختلف در صحنه اجتماع در جهت انقلاب حفظ و دميدن روحيه و انگيزه تحرك انقلاب در مردم و جلوگيري از سرد و بي تفاوت شدن مردم از فعاليتها و تحريكات انقلابي.» (ديدار با مسئولان صداوسيما 7/5/69)

3- استقرار روح علمي همسو با دين گرايي

«يك چيز ديگر هم هست كه مي تواند در يك چنين برنامه اي منظور و هدف قرار گيرد و آن يافتن روح علم است البته بعضي به غلط خيال مي كنند علم گرايي با دين گرايي نمي سازد (ديدار با گروه دانش صدا 15/11/70)

4- نقش و موقعيت زن در صدا و سيما

تاكيد بسيار بر ارائه چهره صحيح زن از برنامه هاي صدا و سيما و تاكيد بر برطرف ساختن دو نقطه ضعف در زمينه حضور زنان در صدا و سيما داشته اند. در مسئله زن دو عيب اساسي در گذشته وجود داشته، يكي اينكه حجاب از بين مي رفته و از اين بزرگتر اين بوده كه نقشهايي در برنامه هاي صدا و سيما به زن داده مي شده كه نقشهاي پست كننده بود (ديدار با اعضاء شوراي سياستگذاري و مسئولان اجرايي صدا و سيما 14/12/69)

5- صدا و سيما و تبليغ

 در جمهوري اسلامي ايران دو عامل (يكي اينكه يك ملت چقدر حرف براي گفتن دارد و دوم اينكه يك ملت چقدر مورد نقد و ايراد و تبليغات خصمانه است) هر دو مقتضي و مستوجب اهتمام افزونتر به صدا و سياست. زيرا اول جمهوري اسلامي يك انديشه است يك پيشنهاد جديد به بشريت است دوم جمهوري اسلامي به مقتضاي همين كه يك پيشنهاد نوين را در مقابل سردمداران مجموعه هاي استكباري ارائه كرده است. دشمنان زيادي دارد، تبليغات زيادي عليه جمهوري اسلامي انجام مي گيرد.

شما ببينيد كمتر هفته اي مي گذرد كه سردمداران استكبار جهاني اين ملت را، اين كشور را، اين نظام را، با تيرهاي زهرآگين حق كشيهاي خودشان و خلاف گوييهاي خودشان آزرده نكنند. خوب اينها پاسخگويي لازم دارد اگر پاسخي به اين ياوه ها گفته نشود چه كسي بايد اين پاسخ را بدهد. مي بينيد كه مسئوليت صدا و سيما از جمله سنگين ترين مسئوليتها در اين زمينه است. (بيانات در مسجد بلال 9/5/79)

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 10 اردیبهشت 1394 ساعت: 2:03 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره گزارش مربوط به زمين شناسي منطقه كهك

بازديد: 189

تحقیق درباره گزارش مربوط به زمين شناسي منطقه كهك

جغرافيا و ريخت شناسي

كهك در جنوب شهرستان قم، بين طولهاي شرق َ30 :ْ50 و َ00 :ْ51 و عرضهاي شمالي َ00 :ْ34 و َ30 :ْ34 قرار دارد.

مرتفع‌ترين نقطه آن قله كوه وليجا با بلنداي 3330 متر است و پست‌ترين نقطه در بستر رودخانه قمرود (جنوب روستاي خلج آباد) با ارتفاع 1110 متر (از سطح دريا) قرار دارد.

آب و هوا در بخشهاي هموار و پست شمالي نيمه بياباني است.

جاده اصلي قم- اصفهان از غرب منطقه‌ مي‌گذرد كه از آن مي‌توان براي دسترسي به بخشهاي غربي و جنوبي منطقه استفاده نمود، هم چنين راههاي اصلي قم- نيزار، قم- كهك (از جاده كاشان منشعب مي‌شود) و كهك- وشنوه دستيابي به بخشهاي مركزي و شرقي منطقه را امكان‌پذير مي‌سازد.

چينه شناسي

كهك بهش كوچكي از پهنه ايران مركزي است و در زير پهنه آتشفشاني اروميه- دختر قرار دارد، واحدهاي سنگي منطقه شامل رديفي از سنگهاي پرمين تاترشيري است. واحدهاي سنگي منطقه از قديم به جديد به شرح زير است:


1-   پرمين

كهن‌ترين سنگهاي منطقه متعلق به پرمين است كه تنها در گوشه جنوب غربي گسترش محدود دارد و همبري آن با سنگهاي جوانتر به صورت گسله است. اين واحد شامل سنگ آهك دو لوميتي و سنگ‌هاي بلورين ضخيم لايه تا توده‌اي به رنگ خاكستري است و بسيار كم فسيل است. اين واحد را مي‌توان معادل سازند جمال دانست.

2-    ترياس

در جنوب روستاي نينه بر روي سنگهاي كربناته پرمين، برونزدي از دولوميتهاي بلورين ديده مي‌شود كه به صورت ضخيم لايه و با رنگ خاكستري روشن مشخص مي‌باشد. همبري اين واحد با سنگهاي جوانتر اساساً گسله است. اين واحد بسيار كم فسيل است و فقط بر اساس موقعيت چيزايي و رخساره سنگي مي‌توان آنرا همانند بخشي از سازند شتري مربوط به زمان ترياس دانست.

3-   ژوراسيك

اين واحد شامل شيلهاي ماسه‌اي و يا سيلتي همراه با ميان لايه هاي ماسه سنگي به رنگ سبز تيره يا خاكستري تيره است در جنوب روستاي نينه مرز پاييني واحد شيلي با دولوميتهاي ترياس گسله است تا آنجا كه در اين محل حتي رسوبات قاعده‌ايي ژوراسيك برونزد ندارد. مرز بالايي آن با يك نا پيوستگي زاويه‌دار در زير ته نشستهاي كرتاسه قرار دارد، بطور تقريبي اين واحد 1500 تا 2000 متر ضخامت دارد از نظر موقعيت چينه‌اي و رخساره سنگي اين واحد را مي‌توان هم ارز سازند شمشك دانست.

4-   كرتاسه

واحد KC

اين واحد با رنگ قرمز شامل تناوبي از كنگلومرا، ماسه سنگهاي درشت دانه و ماسه سنگهاي كوارتزيتي است، كه در جنوب غربي منطقه (شمال روستاي نينه) برونزد دارد. ناپيوستگي زاويه‌دار بر روي ته نشستهاي ژوراسيك مياني قرار مي‌گيرد.

واحد K1

واحد كربناته كرتاسه در جنوب غربي منطقه بصورت هم شيب بر روي كنگلومراي قاعده‌ايي كرتاسه قرار مي‌گيرد، در شرق روستاي روانج بصورت گسله و يا همراه با كنگلومراي قاعده‌ايي بر روي واحد شيلي ژوراسيك ديده مي‌شود اين واحد ابتدا با لايه‌هايي از سنگ آهك مارني اوربيتولين‌دار، به رنگ كرم با لايه‌بندي نازك تا ميانه آغاز و به طرف بالا بتدريج به لايه‌هايي از سنگ آهك و سنگ آهك دولوميتي اوربيتولين دار با رنگ خاكستري تيره بصورت ضخيم لايه تا توده‌ايي تبديل مي‌شود.

5-   ائوسن

در اواخر كرتاسه و آغاز ترشيري جنبشهاي زمين ساختي جديد سبب چين‌خوردگي، بالاآمدگي و تشكيل برجستگيهاي تازه ميگردد، فرسايش شديد پيامد اين حركات منجر به تشكيل ته نشستهاي آواري قاعده ترشيري شده كه بصورت دگرشيب بر روي برونزدهاي كهن‌تر قرار دارند. كهن‌ترين رسوبهاي ترشيري در منطقه متعلق به ائوسن آغازي است وهيچگونه اثري از ته نشستهاي پالئوسن وجود ندارد طي زمان ائوسن رديفي از ته نشستها با خاستگاه رسوبي و آتشفشاني بجا گذاشته ميشود كه ضخامت آنها به بيش از 4000 متر ميرسد بطور كلي توالي واحدهاي سنگي ائوسن شامل سه مجموعه با ويژگيهاي قاره‌اي- كرانه اي است كه توسط دو مجموعه سبز رنگ متعلق به رخساره كاملاً دريايي از يكديگر جدا شده‌اند.

6-   اوليگوسن

در اواخر ائوسن و اوايل اوليگوسن جنبشهاي زمين ساختي سبب چين ‌خوردگي و خروج از آب و پديدار شدن يك محيط قاره‌ايي (وبطور محلي كولايي) ميگردد، سپس فرسايش شديد ارتفاعات سبب تشكيل ته نشستهاي آواري سازند قرمز زيرين شده است.

7-    اوليگوسن- ميوسن

در زمان اوليگوسن پاياني دريا براي آخرين بار پيشروي كرده و بخش وسيعي از منطقه را مي‌پوشاند. اين دريا كم عمق بوده و ته نشستهاي آن را آهك و مارن تشكيل ميداده است كه تحت نام سازند قم مورد مطالعه قرار گرفته است.


8-   ميوسن

واحد MV1

اين واحد از سنگهاي آتشفشاني با تركيب ميانه تا بازيك تشكيل شده است كه بصورت عدسي در بخشهاي مياني- بالايي سازند قم برونزد دارد در شمال شرقي روستاي صرم با يك برش آتشفشاني قرمز رنگ آغاز شده و سپس بر روي آن گدازه‌هاي آندزيت- بازالتي با رنگ‌ خاكستري تيره قرار مي‌گيرد، بر اساس مطالعه فسيلهاي موجود در لايه‌هاي آهكي بالاي افق آتشفشاني زمان اوايل آغازي به اين فعاليت ماگمايي نسبت داده شده است. واحد MV1  در منطقه ياد شده نزديك به 300 متر ضخامت دارد.

واحد M tv

شامل تناوبي از سنگهاي آذر آواري با ميان لايه‌هايي از گدازه‌هاي حدواسط تا بازيك است كه بصورت هم شيب بر روي لايه‌هاي آهكي سازند قم قرار دارد (فعاليت آتشفشاني پس از ميوسن آغازي). در شمال روستاي راونج واحد Mtv بصورت هم شيب توسط رسوبهاي آواري سازند قرمز بالايي پوشيده مي‌شود. ضخامت واحد Mtv حدود 1000 متر است.


واحد MS

رخنمونهاي سازند قرمز بالايي است ك شامل تناوبي از ماسه سنگ و مارن‌هاي گچ دار با ميان لايه‌هايي از كنگلومرا مي‌باشد. اين واحد در شمال شرقي منطقه در جنوب كهك و در اطراف روستاي روانج برونزد ضخامت اين واحد 400 تا 500 متر است.

9-   پليوسن- كواترنري

واحد PIV

اين واحد در باختر روستاي روانج در هسته يك ناوديس برونزد دارد و اساساً از سنگهاي آذر آواري تيره رنگ با تركيب حد واسط تشكيل شده است. سنگهاي آذر آواري عموماً از نوع توف برش با قطعات سانتيمتري تا چند ده سانتيمتري با تركيب داسيت تا آندزيتي مي‌باشد. ضخامت اين واحد حدود 650 متر است.

واحد PQm

مارن و بطور محلي مارنهاي ماسه‌اي به رنگ كرمي كه در جنوب روستاي صرم سازند قرمز بالايي را مي‌‌پوشاند كه در حاشيه رودخانه قمرود بيشتر تركيب‌رسي داشته و رسوبگذاري در حوضه‌هاي كم عمق و بسته (Playa)  را نشان مي‌دهد.

واحد PQC

در گوشه‌ شمال شرقي منطقه ته نشستهاي سازند قرمز بالايي با ناپيوستگي هم شيب در زير رسوبهاي كنگلومرا پليوسن قرار مي‌گيرد، اين واحد از لايه‌هاي كنگلومرا يا ميان لايه‌هاي ماسه سنگي و رسي تشكيل شده است. قطعات كنگلومرا بيشتر از سنگهاي آتشفشاني ائوسن، ته نشستهاي اوليگو- ميوسن و سنگهاي آتشفشاني ميوسن و پليوسن مي‌باشد. واحد PQC نزديك به 1000 متر ضخامت دارد و با توجه به موقعيت چينه‌ايي و رخساره سنگي مي‌توان اين واحد را معادل سازند هزار دره دانست.

10-           كواترنري

واحد Qt2

پادگانه‌هاي آبرفتي و مخروط افكنه‌هاي كهن (در پاي كوهها) است. اين ته نشستها از كنگلومراي نيمه سخت شده با ميانلايه‌هاي رسي- ماسه‌اي تشكيل شده است. لايه‌هاي كنگلومرا اغلب افقي بوده و بطور محلي شيب كمي كه مربوط به توپوگرافي اوليه است، نشان ميدهند، اين واحد در شمال غربي منطقه ضخامت قابل ملاحظه‌ايي دارند.

واحد Qt2

پادگانه‌هاي آبرفتي و مخروط افكنه‌هاي جوان دشت است. اين ته نشستها شامل مواد آواري سخت نشده يا كمي سخت شده مي‌باشد كه از فرسايش واحدهاي سنگي قديمي‌تر بويژه آبرفتهاي قديمي بوجود آمده‌اند.

واحد Qtr

ته نشستهاي آهكي (تراورتن) حاصل فعاليت چشمه‌هاي آهك زاست كه بيشتر در كنار گسله‌هاي اصلي و زون‌هاي خرد شده برونزد دارند و برخي از آنها (چشمه‌هاي اطراف روستاهاي آبگرم و قلعه چم) در زمان حاضر نيز فعال هستند تراورتنها بصورت توده‌اي يا لايه وار، بصورت افقي يا نيمه‌افقي برنگ كرمي تا سفيد برونزد دارند.

واحد Qal

رسوبهاي آبرفتي جوان را كه در بستر رودخانه قرار دارند شامل مي‌گردد.

توده‌هاي نفوذي

واحد gb

در گوشه جنوب شرقي منطقه در بين لايه‌هاي توفي ائوسن زيرين- مياني، توده‌هاي نفوذي بشكل عدسي و يا سيل جايگير شده‌اند،

واحد gr

اين واحد از توده‌هاي نيمه ژرف با تركيب اسيدي تشكيل مي‌‌شود كه در دو محل: يكي جنوب روستاي دودهك وديگري در غرب مزرعه وسف، برونزد دارد.

برونزد سطحي توده نيمه ژرف دودهك بيش از 30 كيلومتر مربع است و جايگيري آن در بين واحدهاي سنگي به شكل استوك مي باشد.

توده نيمه ژرف (subvlcanic intrusion) دودهك بوضوح واحد غربي رسوبي- آتشفشاني ائوسن مياني را قطع و دگرگون نموده است و بخش جنوبي آن توسط رسوبات كربناته ميوسن آغازي بصورت ناپيوسته پوشيده مي‌شود درمحل سد پانزده خرداد ته نشستهاي سازند قم با يك افق تخريبي چند متري داراي قطعات گرانيتي (شامل بلور و قطعه سنگ) بصورت پيشرونده بر روي توده قرار دارند. هم چنين در جنوب شرقي كوه هندا در هسته يك تاقديس بخشي از كنگلومرا سازند قرمز زيرين برونزد دارد، اين كنلگومراي داراي قطعات كاملاً گرد شده از گرانيت مي باشد با توجه به شواهد ياد شده زمان نفوذ اين توده بعد از ائوسن مياني و قبل از اوليگوسن مياني، احتمالاً در زماني معادل ائوسن پاياني اوليگوسن آغازي مي‌باشد.

در غرب منطقه وسف توده ژرف ديگري برونزد دارد، نام سنگهاي توده در حد گرانوديوريت تا كوارتز مونزونيت تعيين شده است.

واحد md

اين سنگهاي نفوذي در بخشهاي جنوبي و مركزسي منطقه بويژه در اطراف گسل بيدهند به شكل استوكهاي كوچك، سيل و دايك برونزد دارند، سنگهاي نفوذي اين واحد بوضوح ته نشستهاي اوليگو- ميوسن (سازند قم) را قطع كرده‌اند لذا زمان نفوذ آنها بعد از ميوسن آغازي و به احتمال زياد در فاصله زماني ميوسن مياني- پاياني بوده است.

واحد ‏t

اين دسته سنگهاي نفوذي در بخشهاي مركزي منطقه بويژه حوالي گسل بيدهند بصورت متوسط تا بزرگ برونزد دارند كه از جمله مي‌توان كوه مارمو و رخنمونهاي شرق روستاي راونج اشاره نمود. اين سنگها جزء سري كالكوآلكالن هستند اين سنگهاي نفوذي ته نشستهاي سازند قم (ميوسن آغازي) را قطع كرده‌اند.

واحد gb

در جنوب روستاي كرجگان (غرب گسل بيدهند) توده توناليتي- كوارتز ديوريتي كوه مامو توسط اسيديتر در دو محل قطع گرديده است. نام سنگهاي آنها گرانوديوريت توناليت تعيين شده است اين سنگها جزء سري تولئيتي هستند.

واحد Sy

توده نفوذي باريك و طويلي با روند تقريباً شرقي- غربي كه درجنوب غربي روستاي ونارچ برونزد دارد، اين توده در محل چرخش گسله بيدهند به طرف غرب، در فضايي كه در نتيجه حركت راست گرد گسله باز شده، جايگير شده است. سنگهاي توده سينيت سديك تا مونزوديوريت و كوارتز سينيت سديك تا كوارتز مونزوديوريت تعيين گرديده است.

توده نفوذي ونارچ ته نشستها سازند قم را قطع كرده است لذا زمان نفوذ آن بعد از ميوسن آغازي و به احتمال زياد ميوسن مياني- پاياني بوده است.

واحد ap

رخساره‌هاي رگه‌ايي وابسته به توده‌هاي نفوذي ياد شده كه بصورت زبانه‌هاي (Apophyses) كوچك نفوذي با تركيب اسيدي برونزد دارند.

واحد pld

سنگهاي نيمه آتشفشاني (Subvocamic) با تركيب در وسط كه بشكل گنبدهاي نفوذي در كوه آله و شمال ونارچ برونزد دارد، اين سنگهاي نفوذي ته نشستهاي رسوبي ميوسن مياني- بالايي را قطع و دگرگون نموده‌اند و چون قطعات آنها در آبرفتهاي Qt1 وجود دارد لذا زمان نفوذ آنها تعيين گرديده است. نام اين سنگها در حد كوارتز ديوريت تعيين شده است و از نظر ژئوشيميايي جزء سري كالكوآلكالن هستند.

واحدplr

گنبدهاي نيمه آتشفشاني- آتشفشاني (Subvolcanic- volcanic dom) با تركيب اسيدي كه در اطراف روستاي راونج ( دوگنبد) و در محل كوه هندا برونزد دارند. اين گنبدها نيز ته نشستهاي سازند سرخ بالايي را قطع كرده و از لحاظ زمان نفوذ مشابه واحد pld هستند جزء سري كالكوآلكالن و تولئيتي مي‌باشند.

واحد d

توده‌هاي كوچك نفوذي كه بشكل دايك و سيل در بين سنگهاي منطقه جايگير شده‌اند. بيشتر دايكهايي كه در بين واحدهاي رسوبي- آتشفشاني ائوسن ديده مي‌شود از نوع دايكهاي تغذيه كننده (Feeder dyke) بوده و داراي تركيب آندزيت تا آندزيت- بازالتي هستند، دايكها و سيلهايي كه ته نشستهاي اوليگوسن- ميوسن (قديمي‌تر) را قطع كرده‌اند وابسته به فعاليت ماگمايي بعد از ميوسن آغازي هستند (مناطق چال گنبد و جاسب). نام اين سنگها ميكروديوريت تا ميكروكوارتز ديوريت است.

دگرگوني مجاورتي در حاشيه توده‌هاي نفوذي

توده‌هاي نفوذي واحدهاي رسوبي و آتشفشاني ترشيري را قطع نموده و در آنها هاله دگرگوني مجاورتي را پديد آورده‌اند. در پيرامون توده گرانيتي دودهك سنگهاي آتشفشاني ائوسن دگرگون شده‌اند. بنظر مي‌رسد كه سنگهاي حاشيه توده گرانيتي دودهك در فشار حدود 2 كيلوبار و درجه حرارت‌هاي حدود 350 تا 500 درجه سانتيگراد در حد رخساره آلبيت- اپيدوت هورنفلس دگرگون شده‌اند.

ته نشستهاي آهكي سازند قم در همبري با توده‌هاي كوچك و نيمه عميق ميكروكواتزديوريتي (واحد md) بلورين شده‌اند. هم چنين در شرق روستاي علي‌آباد سنگهاي آ‎تشفشاني ائوسن و آهكهاي سازند قم در همبري توده توناليتي- كوارتز كوه مامو دگرگون شده‌اند سنگهاي آتشفشاني با رنگ سبز تيره و نمايي سخت‌تر مشخص مي‌باشند.

سنگهاي حاشيه توده‌هاي توناليتي كوارتز ديوريتي (واحد t) و توناليتي- گرانوديوريتي (واحد gb) در فشارهاي حدود 2 كيلوبار و دماي 500 تا 560 درجه سانتيگراد در حد رخساره هورنيلند- هورنفلس دگرگون شده اند.

سنگهاي حاشيه گنبدهاي نيمه آتشفشاني پليوسن نيز در حد رخساره اپيدوت هورنفلس دگرگون شده‌اند.

زمين شناسي ساختماني و تكتونيك

گستره مورد بررسي بخشي از زير پهنه (Subzkone) آتشفشاني اورميه- دختر (منطقه كوچكي از گوشه جنوب غربي محدوده در پهنه (Zoom) ساختاري سنندج- سيرجان قرار دارد) قديمي‌ترين برونزدها مجموعه ايي از سنگهاي آهكي- دولوميتي متبلور متعلق به پرمين (سازند جمال) و ترياس (سازند شتري است كه بصورت گسليده در كنار يكديگر و در كنار برونزدهاي مربوط به ژوراسيك تحتاني (لياس) قرار دارند.

بنظر مي‌رسد قديمي‌ترين حركات زمين ساختي و دگر شكلي (Deformation) مؤثر در ناحيه وابسته به جنبشهاي زمان ترياس پاياني باشد بطوري كه در اثر اين حركات سنگهاي قديمي‌تر دچار دگر شكلي و دگرگوني شده اند.

حضور گسلهاي راندگي قديمي‌تر از ائوسن (در بخش مركزي و جنوب غربي منطقه) ناپيوستگي زاويه‌دار در قاعده ته نشستهاي ائوسن بر روي آهكهاي كرتاسه و ماگماتيسم شديد ائوسن آثاري از جنبش‌هاي كوهزايي اواخر كرتاسه در منطقه است. در اواخر ائوسن و اوايل اوليگوسن رخداد جنبشهاي كوهزايي باعث تغيير رژيم رسوبگذاري گرديد، همچنين بواسطه اين حركات واحدهاي قديمي‌تر دچار گسلش و چين‌خوردگي شده‌اند بطوري كه نشسته‌هاي تخريبي سازند قرمز پاييني با يك ديگر شيبي مشخص بر روي واحدهاي ائوسن قرار گرفته‌اند. بعلاوه تحت تأثير اين فاز توده هاي نفوذي و نيمه عميقي در منطقه جايگير شده‌اند بدنبال يك دوره رسوبگذاري قاره‌ايي، در زمان اوليگو- ميوسن پيشروي دريا موجب ته نشست لايه‌هاي آهكي- مارني سازند قم گرديده است. جنبشهاي مؤثر در اين زمان بيشتر بصورت حركات قائم و خشكي‌‌زا بوده كه سبب ناپايداري كف حوضه و تغييرات عمق (درياي كم عمق تا محيط كولايي- قاره‌ايي) دريا شده است. جنبشهاي ياد شده در زمان ميوسن آغازي سبب فعاليت آتشفشاني (بصورت محدود و كم حجم) و در زمان ميوسن مياني- پاياني ماگماتيسم مهمي (بويژه نفوذ توده‌هاي گرانيتوئيدي) را بهمراه داشته است. سرانجام در اواخر ميوسن آغازي بار ديگر حوضه كم عمق و كولابي شده تهشته‌هاي سازند قرمز بالايي تشكيل گرديده است جنبش‌هاي زمين ساختي آلپ پاياني در زمان پليوسن موجب تغيير رژيم رسوبگذاري، گسلش، دگر شكلي، فعاليت آتشفشانيهآآآ ت   plvو نفوذ گنبدهاي نيمه آتشفشاني (pld ,      plr) در منطقه گرديده است.

در كوارتزي جنبش زمين ساختگي ديگري موجب چين خوردگي واحدهاي قديمي‌تر و دگر شيبي قاعده نهشته‌هاي كوارتزي گرديد. بطور كلي ساخت‌هاي موجود در ناحيه داراي روند شمال غربي- جنوب شرقي هستند. مهمترين عناصر ساختماني در ناحيه شامل شكستگيهاي اصلي و چين‌خوردگيها مي‌باشد. در بخش مياني منطقه گسل امتداد لغز بيدهند با طول گسلش بيش از 35 كيلومتر ناحيه را به دو بخش تقسيم مي‌نمايد، اين گسله متشكل از چند قطعه با آرايش نردباني بوده و بنظر مي‌رسد روند حركتي بر روي آنها از نوع برشي راست گرد باشد، كه بسياري از ساختمانهاي موجود در منطقه وابسته به آن هستند در دو انتهاي اين منطقه گسله مي‌‌توان دو بخش مجزا از نظر مكانيسم گسلش را ملاحظه كرد، جايگيري توده سينيتي ونارچ در بخش لولا بخوبي بيانگر بازشدگي و روند حركتي دو بخش ياد شده نسبت به يكديگر مي‌باشد بورنزد تعداد زيادي دايك به موازات گسله بيدهند و گسله‌هاي ديگر بخوبي نشانگر وابستگي آنها به سيستم‌هاي شكستگي اصلي است بطوريكه با نزديك شدن به منطقه گسله بر تعداد و تراكم آنها افزوده مي‌شود.

انواع ديگري از گسله‌هاي امتداد لغز نيز در ناحيه وجود دارند كه داراي روند شمال غربي- جنوب شرقي بوده و ظاهراً مؤلفه حركت گسله‌هاي راندگي در ناحيه احتمالاً از دو نسل متفاوت هستند: نسل قديمي‌تر، گسله‌هاي راندگي كه در بخش مياني ناحيه (شمال راونج) و در جنوب غربي مشاهده مي‌شوند، سن احتمالي اين گسله‌ها به قبل از ائوسن و پس از كرتاسه باز مي‌گردد. بطوري كه موجب راندگي واحدهاي ژوراسيك بر روي نهشته‌هاي كرتاسه شده‌اند. نسل جوانتر آن دسته از گسله‌هاي راندگي را شامل مي‌شود. كه داراي روند شرقي- غربي بوده و به موازات دو بخش انتهاي منطقه گسله بيدهند هستند. در بخش شمالي جهت شيب به سمت شمال و در بخش جنوب شيب آنها به سمت جنوب است. بنظر مي‌رسد فعاليت گسله‌هاي ياد شده پس از ميوسن بوده است.

مكانيسم چين‌خوردگي منطقه در اكثر موارد از نوع خمش- لغزش است، بطوريكه ضخامت واحدهاي چين خورده ثابت مانده است بطور كلي چين خوردگي وابسته به گسلش بوده و شايد بتوان آنها را از اين نظر به سه گروه مجزا به شرح زير تقسيم نمود:

1-  چين‌‌هاي وابسته به گسلهاي امتداد لغز كه از طول موج بزرگتري برخوردار بوده و زاويه تقريبي آنها نسبت به گسله مربوطه در حدود 17 تا 35 درجه متغير است. روند محور چين ‌ها اكثراً شمال غربي- جنوب شرقي مي‌باشد.

2-  چين‌هاي وابسته به گسلهاي راندگي، كه تراكم بيشتر و طول موج كوتاه‌تري برخوردار بوده و در اكثر موارد روند محور آنها شرقي- غربي است.

3-   چين‌هاي وابسته به خمش گسلي كه در نواحي جاسب و جنوب ناحيه ديده مي‌شوند، بطوريكه گسلش مربوطه در سطح رخنمون نبوده ولي آثار وجود آنها از طريق چين‌خوردگي آشكار است.

بطور كلي دگر شكلي (deformation) مربوط به جنبشهاي آلپ پاياني در ناحيه مورد بررسي از نوع شكننده- پلاستيك بوده است.

زمين‌شناسي اقتصادي

در محدوده كهك آثار مواد معدني فلزي بشرح زير بورنزد دارد:

1-    مواد معدني فلزي: بترتيب اهميت منطقه‌ايي به شرح زير مي‌باشند:

-         منگنز

كاني سازي منگنز با منشاء آتشفشاني- رسوبي در بخش شمالي محدوده در داخل سنگهاي آتشفشاني ائوسن گسترش دارد از دو كانسار منگنز در اين ناحيه بهره‌برداري مي‌شود.

1- كانسار منگنز ونارچ در فاصله 30 كيلومتري جنوب غربي شهرستان قم و 4 كيلومتري جنوب روستاي ونارچ واقع است اين كانسار با ذخيره 6484000 تن كانسنگ منگنز با عيار ميانگين 84/24 درصد منگنز تأمين كننده اصلي منگنز مورد نياز كارخانه ذوب آهن اصفهان است.

كانسار منگنز ونارچ بصورت لايه اي، در نواري به طول تقريبي 12 كيلومتر با امتداد شمال غربي- جنوب شرقي (N60W) و شيب 70 تا 85 درجه بطرف شمال شرقي يا جنوب غربي در داخل يك افق شيلي- توفي (به ضخامت 10 تا15 متر) قرارداد سنگهاي آتشفشاني در برگيرنده افق شيلي- توفي منگنزدار گدازه‌هاي مگاپورفير آندزيتي Evp6 بوده كه بطور جانبي به گدازه‌هاي آندزيتي زيردريايي با بافت حفره‌دار تبديل مي‌شوند منگنز بصورت چند افق 5/0 تا 5/1 متري در بين افق شيلي- توفي قرار داشته كه گسترش آن بصورت جانبي ممتد نبوده و حالت عدسي مانند را نشان ميدهد. كانسنگ منگنز داراي بافت نواري متشكل از تناوب نوارهاي نازك منگنز و هماتيت است. كانيهاي اصلي منگنز شامل پيرولوزيت، پسيلوملان، هموسمانيت و ندرتاً رود كروزيت است.

بدليل تغييرات عيار و ضخامت زون كاني‌سازي در طول افق شيلي منگنزدار بهره‌برداري از آن پيوسته نبوده و فقط از بخشهاي پرعيار آن به ترتيب از شمال غربي به جنوب شرقي در معادن آزادگان، جلال، دربند، دكتر ، مظفري، اطهري و قره‌نا استخراج صورت گرفته است بيشترين عيار و ذخيره كانسار در معدن دربند است كه هم اكنون برداشت زيرزميني از آن در حال انجام است.

2-  در شمال افق منگنز دار اصلي ونارچ يك افق ديگر منگنز در حد فاصل واحد Et5 و گدازه‌هاي آندزيتي Ev6 رخنمون دارد كه بنام معدن شاكي مورد بهره‌برداري قرار گرفته است در اين معدن ضخامت افق شيلي- توفي منگنز دار در حدود 5 متر و ضخامت عدسيهاي منگنز در حدود 5/0 تا 5/1 متر است و طول افق منگنزدار در حدود 100 متر مي‌باشد كه بطرف جنوب شرقي با يك گسل تقريباً شرقي- غربي راست گرد جابجا و قطع مي‌شود.

-         سرب و روي

در اين منطقه كاني سازي و روي عموماً بصورت رگه‌ايي بورنزد دارد اين كانه‌ها از نوع سولفيد بوده و همراه يكديگر ديده مي‌‌شوند كاني سازي از نوع اپي ژنتيك و احتمالاً درارتباط با محلولهاي گرم پي‌آمد توده‌هاي نفوذي حد واسط ميوسن است.

-         آهن

كانه زائي اين عنصر بصورت اكسيد شامل هماتيت، ليمونيت و ندرتاً مگنتيت است كه بصورت رگه‌ايي در واحدهاي آتشفشاني ائوسن مياني بالايي ديده مي‌شود.

سنگ درونگير رگه‌هاي آهن واحد توفي- شيلي ائوسن مياني- بالايي Et5 است و بنظر مي‌رسد كه رگه‌هاي ياد شده در مرز لايه‌هاي آهكي قم و واحد توفي ياد شده تجمع بيشتري دارند. در اين معادن كاني سازي آهن با سولفيد سرب (گالن) ديده مي‌شود علاوه بر موارد ياد شده آثار كاني سازي آهن همراه با منگنز نيز در سنگهاي آتشفشاني ائوسن مياني- بالايي ديده مي‌شود هم چنين آثار كاني سازي آهن بصورت رگچه‌هاي اوليژيست بويژه در نزديكي نفوذي ميوسن بوفور ديده مي‌شود.


-         مس

كاني سازي مس بصورت آثار پراكنده مالاكيت و كالكوپيريت در سنگهاي آتشفشاني ائوسن و ميوسن ملاحظه مي‌گردد، كاني سازي عموماً بصورت رگه‌هاي كوچك و كم ضخامت بوده و براساس رخنمون سطحي ارزش اقتصادي قابل توجهي ندارند.

مواد معدني غيرفلزي

اين گروه از مواد معدني در منطقه از اهميت خاصي برخوردار بوده و مهمترين آنها بشرح زير مي‌باشد:

-         باريت:

-    اين كاني با شكل بلوري تخت بصورت مجتمع و توده‌ايي رگه‌ها و رگچه هايي را تشكيل ميدهد كه اغلب واحدهاي رسوبي آتشفشاني منطقه را قطع كرده‌اند. وابستگي خاستگاهي كاني‌سازي باريت با توده‌هاي نفوذي ميوسن موجب تجمع رگه‌هاي اين كاني در اطراف توده‌هاي نفوذي گرديده است.

 

-         گچ

 

عدسيها و لايه‌هاي گچ موجود در واحدهاي رسوبي ائوسن مياني- بالايي ذخاير شايان توجهي از اين ماده معدني را بوجود آورده است.

-         سنگهاي تزئيني و نما

انتهاي مرمري شده پرمين و ترياس در جنوب غربي منطقه پتانسيل قابل توجهي را بعنوان سنگ چيني دارا هستند. سنگ آهكهاي سازند قم با رنگ ظاهري كرم و صورتي براي سنگ نما (نوع گوهر) مناسب است، توده‌هاي نفوذي گرانيتي و گرانوديوريتي و ديوريت- گابرويي موجود در منطقه نيز در مناطقي كه تكتونيك كمتري را تحمل نموده وبرش دهي مناسب داشته باشند، بعنوان سنگ تزئيني قابل استفاده‌اند. هم چنين برونزد گسترده سنگهاي تراورتني در بخشهاي مختلف منطقه بعنوان سنگ تزئيني قابل بررسي است.

گارنت:

در جنوب شرقي روستاي شهر سدونه در محل تماس توده توناليتي- كوارتز ديوريتي ميوسن با سنگ آهكهاي سازند قم يك زون اسكارن تشكيل شده كه بيشتر از مجموعه بلورهاي گارنت قهوه‌اي رنگ (گروسولاريت) و ميزان كمتري اپيدوت تشكيل شده است. 80 درصد آنرا گارنت تشكيل ميدهد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 10 اردیبهشت 1394 ساعت: 2:02 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره گزارش مربوط به منطقة سمنان – گرمسار- ايوانكي – سرخه

بازديد: 241

تحقیق درباره گزارش مربوط به منطقة سمنان گرمسار- ايوانكي سرخه

الف) جغرافيا و ريخت شناسي منطقة گرمسار:‌ ورقة گرمسار با مختصات جغرافيايي   طول شرقي و  عرض شمالي در استان سمنان و تهران قراردارد. مرتفع ترين نقطه در گوشة شمال شرقي منطقه و در كوه عمارت واقع شده كه مشتمل بر سازند كند است و بلنداي آن 2551 متر از سطح دريا و پست ترين نقطه 761 متر از سطح دريا در بخش جنوبي در دشت كويري جنوب گرمسار قراردارد. بخش شمالي كوهستاني است. از كوه هاي مهم مي توان كوه سفيد ،‌كوه اسب پال،‌كوه سري قلعه،‌كوه عمارت را نام برد. در جنوب گرمسار و پهنه هاي رسي و نمكي وجود دارد. ميله رود در بخش شمال شرقي از شمال به جنوب به سوي دشت گرمسار و رودخانة كرك و ايوانكي نيز در بخش شمال غربي گرمسار از شمال به جنوب به سوي ايوانكي درجريان است. راه آسفالته تهران گرمسار- سمنان مهمترين محور ارتباطي منطقه است و در مسير خود از ايوانكي ، گرمسار عبور مي كند. راه آسفالتة ايوانكي  آب سرد در كنار رودخانة ايوانكي و كرك در نهايت به شهرستان دماوند و يا فيروزكوه متصل مي شود. منطقة گرمسار را مي تواني به دو بخش مناطق مرتفع كوهستاني و دشت كم ارتفاع تقسيم كرد :‌

1-    مناطق كوهستاني : درمـناطق كوهسـتاني واحـدهاي ژئـومورفولوژيكي به شرح زير است:

سازندكرج :‌ شامل توفهاي سبز رنگ در بخش شمالي ناحيه رخنمون محدودي دارد و اغلب در هستة تاقديس صخره هاي پرشين را بوجود آورده اند.

-    سازندكند:‌ شامل رسوبات تخريبي مايل به قرمز، شيل ، سنگ گچ بوده كه در محيط كولابي بوجود آمده و به طور ناپيوسته در زير كنگلومراي سازندقم قراردارد. در اثر فشارهاي تكتونيكي و وجود سنگ گچ فراوان در اين سازند در مواردي نهشته هاي مجاور خود را قطع كرده است. سنگ گچ در اين واحد به صورت برجسته و روشن رنگ نمايان است و اغلب مورد بهره برداري قرار مي گيرد.

-    سازند قرمز زيرين(گنبدهاي نمكي و گچي): اين واحد مورفولوژيكي به صورت گنبد سازندهاي قرمز بالايي را قطع كرده اند و در درون گسله در محل خمش گسل هاي امتداد لغز تمركز دارد گنبدهاي نمكي و گچي بيشتر شامل سنگ گچ،‌ سنگ نمك،‌مارن، سيلت و ماسه سنگ همراه با سنگهاي آتشفشان بازيك است. گنبدها در اثر فشارهاي تكنونيكي و ليتوستاتيكي بالا آمده و واحدهاي مجاور خود را شيب دار نموده اند.

-    سازند قم :‌ بيشتر شامل آهك،‌مارن و در مواردي سنگ گچ است كه با قاعدة كنگلومرايي به طور ناپيوسته رودي واحدهاي قديمي تر قرار گرفته است . اين واحد اغلب در هستة تاقديس رخنمون دارد و بدليل آهك فراوان در مواردي فرسايش كار سستي از خود نشان مي دهند. سنگ هاي كربناته به صورت صخره هاي پرشيب و روشني نسبت به سازنده هاي اطراف جلوه دارند.

-    سازندقرمز بالايي : در گرمسار ضخامت زياد و گسترش و وسيعي دارند و تپه‌هاي ماهورو قرمز تا مايل به سبز را تشكيل داده اند. اين واحد شامل ماسه سنگ، كنگلومرا، سيلتستون ، شيل ومارن و گاهي سنگ گچ است. گنبدهاي نمكي و گچي اين واحد را قطع كرده و آن را شيب دار نموده اند.

-         كنگلومراي هزاردره: همراه با ماسه سنگ خاكستري تپه هاي مرتفعي را در حواشي ارتفاعات البرز بوجود آورده اند.

-         رسوبات آبرفتي دامنة ارتفاعات و پادگانه هاي آبرفتي اطراف رودخانه ها.

2- دشت كم ارتفاع :  بخش جنوبي منطقه شامل پهنه هاي رسي،‌سيلتي،‌گچي است. شبكه آبراهه هاي منطقه عمدتاً موازي است. دو مخروط افكنة بزرگ حاصل از فرسايش سازندهاي قرمز بالائي وجود دارد كه شهرهاي گرمساروايوانكي روي آنها ساخته شده اند. 

ب) جغرافيا و ريخت شناسي منطقه سمنان : ناحيه سمنان دربرگيرندة قسمتي از كوه هاي البرز در شمال ايران است و بخش كوچكي از شمال آن در استان مازندران و بيشتر آن در استان سمنان است . شهرهاي مهم اين ناحيه شامل مهدي شهر(سنگسر) شهميرزاد،‌افتر،‌سپيدارگله مي باشد. در اين ناحيه كوهستاني و ناهموار چكادهاي با فرازي بيش از 2500- 3000 متر بسيارند . بلندترين آنها كوه تيزوا(3800 متر) و پس از آن كوه قدمگاه (3700متر ) است. بخش همواري كه در جنوب شرقي سمنان جاي دارد. پست ترين بخش ناحيه است (900متر) . آبريز درياي خزر و ايران مركزي در اين ناحيه است و از شرق به غرب از بام كوههاي سفيد كوه ،‌اوار،‌تيزوا،‌ادرك، شهميرزادكوه،‌مرگسر، سااو و ارو مي گذرد وناحيه را به دو حوضه آبريز شمالي و جنوبي تقسيم مي كند. بيشتر آبهاي آبريز شمالي به سوي رود تالار و آبهاي قسمت شمال شرقي به رود تجن مي رسند. پرآبترين رود در آبريز جنوبي ،‌ رود سمنان( آبدهي 27 متر مكعب در دقيقه ) است . رود اروانه نيز هميشگي بوده و در سرخه (20 كيلومتري غرب سمنان)‌ قراردارد. راه آهن و جاده آسفالتي تهران فيروزكوه گرگان نيز در شمال غربي كشيده شده است.

پديده هاي ريزش خاك وسنگ در هر دو آبريز شمالي و جنوبي وجود دارد. پائين ترين مرز فرسايش منطقه اي در آبريز جنوبي،‌ كوير نمك است و جلگه و دشت سمنان در پيرامون شمال آن جاي دارد.

    ·چينه شناسي  : در زون سمنان رخساره هاي پالئوزوئيك ديده شده در كوه چناران همانند بزكوه در ناحيه بام و ايران مركزي شرقي است مانند سازنده هاي شيرگشت،‌ پادها و بهرام. نزديكترين برونزدهاي چنين رخساره هايي به تهران در كوه چندران ديده مي شود. نبودهاي چينه شناسي كه در زون سمنان ديده مي شود از نگاه زماني، باسيچيك از زون هاي يادشده در كوههاي يادشده در كوههاي البرز هم رده نيست . براي نمونه هيچ جا در زون البرز سنگهاي ائوسن ديده نمي شود كه روي سنگهاي پالئوزوئيك قرار گرفته باشند . در حاليكه در پشتة نارگان چندران ديده مي شود. برونزدي از سنگهاي سيلورين در زون سمنان ديده نمي شود كه علت آن گسلش است كه سنگهاي اردوويسين و دونين را پهلوي هم جاي داده است. محيط رسوبي قاره اي و بويژه آبرفتي نيز زياد بوده و رسوبات ماسه سنگي و كنگلومرايي درآنها تشكيل مي شده است.گاهي حوضه هاي تبخيري كرانه اي و كم ژرفا نيز ديده شده است. پربارترين چرخه هاي  رسوب گذاري در ترياس،‌ژوراسيك، پالئوسن،‌ ائوسن مياني و ميوسن بوده است.

در چرخه ترياسي پيشين مياني نيز نهشته هاي اليكا از شمال به جنوب كم ضخامت تراند و بيشترين بار رسوبي در زون شهميرزاد است(50 متردر ميليون سال) و كمترين آن در زون درجزين (20متر). واحدهاي سيستم كواترنر بيشتر آبرفتي بوده كه به صورت ريخت پادگانها و دشتهاي آبرفتي در آمده اند نشانه هاي يخرفتي را در بلندترين قسمتهاي دشت كنديان و بالاي درة لاودار مي توان ديد. كهن ترين واحد سنگي گرمسار توفهاي سبز رنگ ائوسن است كه در بخش شمالي منطقة گرمسار رخنمون دارد.  

 · دايك ها:‌ دايكهاي بازيك توف هاي ائوسن و رسوبات شيلي سازند كندرا در بخش شمالي گرمسارقطع كرده اند . نمونه هاي سنگي از نوع آلكالي بازالت كاريتي شده با بافت اينترسرتال اينترگرانولار هستند. كاني هاي سنگ به شرح زير است: پلاژيوكلاز، ‌پيروكسن،‌ قالبهايي از يك كاني مافيك(احتمالاً اليوين)كه توسط كانيهاي ثانوي از جمله كاريت و اكسيدآهن و نيز كربنات كلسيم به طور كامل جايگزين گشته است.

 ·دياپيرهاي نمكي(   Solt Diapire) : دياپيرهاي نمكي در منطقه گرمسار گسترش وسيعي  داشته و خواستگاه سنگ نمك واحد   ol وol است كه سن احتمالي آن ائوسن  پاياني اليگوسن پيشين را داراست. سنگ نمك در نواحي گسله بر اثر اعمال نيروهاي تكتونيكي، داشتن خاصيت پلاستيكي و وزن مخصوص كمتر از رسوبات اطراف به سمت باد حركت كرده و رسوبات جوانتر را از جمله رسوبات سازند قرمزبالائي قطع كرده است. آتشفشاني بازيك حد واسط به صورت عدسي مانند تشكيل يافته است . در برخي موارد ميان لايه هاي آهك مارني در اين واحد وجود دارد كه حاوي فسيل هاي خارپوست است. دياپيرهاي نمكي طي دو مرحله تشكيا يافته اند:‌ در مرحلة اول دياپيرهاي نمكي همزمان با فعاليت گسل ائي با امتداد شرقي غربي كه بيشتر از نوع معكوس و ياتراستي هستند تشكيل يافته اند . اينگونه دياپيرها گسترش فراوان و ارتفاع كمي دارند وبخش هايي از آن توسط پادگانه هاي آبرفتي پوشيده شده است.

در مرحله دوم دياپيرها در امتدادگسل هايي با امتداد شمالي جنوبي و يا شمال شرقي جنوب غربي شكيل يافته و گسترش كمتر دارند. ارتفاع آنها نسبت به دياپيرهاي مرحله اول بيشتر است و نهشته هاي قرمز رنگ سازند قرمز بالائي را بريده اند.

 ·گسل هاي (تكتونيك زمين شناسي ساختماني منطقه) : بخش شمالي گرمسار در پهنة البرز و بخش جنوبي آن به صورت فروافتادگي است در پهنة ايران مركزي جاي دارد و گسل گرمسار اين دوپهنه را از هم جدا كرده است . نهشته هاي ائوسن (سازندكرج وكند) كهن ترين رخنمون هاي منطقة گرمسارند. در بخش هاي جنوبي پهنة البرز سازندهاي قرمز زيرين و قرمز با همبري و تا حدودي سـازند. قـم به نـسبت گسترش وسيعي دارد. گسل هاي چندي در ناحية سمنان ديده مي شود كه برخي از آنها گسترش منطقه اي دارند:  1- گسل سمنان (Sf ) : از شمال كوه هاي كوله چندران مي گذرد و جداكنندة زون ساختاري البرز مي باشد. در بيشتر جاها در حالت راندگي است(ايران مركزي برالبرز) .دنبالة غربي آن از مرز جنوبي كوه هاي البرز مي گذرد. سنگهاي پالئوزئيك در دو سوي گسل سمنان هم رخساره نيستند. حداگثر جابه جائي قائم آن 1500 متر در كوه چندران است كه در آنجا مارن هاي ائوسن در كنار سنگهاي سازند بهرام جاي دارند. كمترين جابه جايي قائم در، مس دره و نزديك به 500 متر است.

2- گسل عطاري (ATF) : چون از زير آبرفتهاي دشت سمنان مي گذرد بنابراين نمي توان تشخيص داد كه در ناحيه سرخه با گسل سمنان پيوند خورده است يانه؟ در ناحيه جام كه رد آن آشكار است هيچ جا با برونزدهاي كهن تر از ائوسن همبري ندارد و بنابراين جابجايي قائم آن زياد نيست . سنگهاي مزوزوئيك كه در جنوب آن برونز دارند با سنگهاي همزمان دركوه هاي البرز و زون ميان دو گسل سمنان   عطاري  همرخساره نيستند.

3- گسل ديكتاشن(DF ) : گاهي در حالت راندگي ( به سوي جنوب) مي باشد سنگهاي ژوراسيك كنار (سنگهاي ژوراسيك كنار سنگهاي ميوسن) . گسلهاي سنگسر ودرجزين آنرا جابه جا كرده اند.   

4- گسل انزاب (AF ) : دنبالة غربي آن در شمال آبگرم،‌در كوه چناران از بين رفته وبه سمت شرق پس از گذر از جنوب رضا آباد( ناحية جام) وجنوب كوه آب شرف به گسل سمنان مي رسد. گسلي كم وبيش قائم بوده و حداكثر جابه جائي آن در شمال لاج آنجا كه سنگهاي كرتاسة بالا در كنار دولوميت هاي سلطانيه پهلو گرفته اند نزديك به 400 متر برآورد پذيراست. گسل چپگرد و سنگسر آن را نزديك به 1 كيلومتر جابه جا كرده است.

5- گسل بشم (BF ) : سراسر سمنان را درنورديده و به حالت گسل راندگي است. به سمت غرب در دشت كنديان از ميان مي رود. دنبالة شرقي آن در ناحية شورستان رسم رودبار ، به گسل بزرگ آبيك شاهرود مي پيوندد . حداكثر جابه جايي آن در ناحية كبود دره بود. كه با پهلو گرفتن سازندباروت با سنگهاي مارني ائوسن بازشناسي شده است.

6- گسل راندگي آبيك شاهرود (ASF) : يكي از گسل هاي سراسري در كوه هاي البرز است . در برخي از جاها ، به ويژه آنجا كه سنگهاي دو سوي آن نرم باشند (مارن و شيل) شيب آن خيلي كم شده و به حالت روراندگي در آمده است.

7- گسل اوريم( :  ( OFبه سـوي غـرب در نـاحية فيروزكـوه ، به گسل آبيك شاهرود مي رسد ، دنبالة شمال شرقي آن پس از گذر از هيكوه،‌به سوي بادله كوه مي رود . در بخش هاي قابل بررسي آن چپگرد داشته و حداكثر جابه جائي قائم آن در ناحية كوه اتابك به 1000 متر نيز برآورده شده است. 

8- گسل سي يرد(SF):ميان دو گسل اوريم و آبيك شاهرود جاي دارد. و از آنها قديمي تر است و حداكثر جابه جائي آن نزديك 1700 متر برآورده شده است.

9- گسل هاي كوچكتري چند در ناحيه شناخته شده اند كه يا با گسل هاي يادشده در پيوند مي باشند و يا آن را مي برند. در اينجا آشكارترين آنها را نام مي بريم : گسل اورار و گسل چپ گرد و موازي آن به نام سياه خاني كه با هم يك زون از گسلهاي موازي را بوجود آورده اند. گسل راستگرد شن چاله كه در راستاي شمال،‌شمال شرقي جنوب ،‌جنوب غربي است . گسل راستگرد باركوه كه گسلهاي اسپي لت و سي يرد را مي برد . گسل اسپي لت كه در سوي شمال شرقي به گسل اوريم مي پيوندد. گسل سااو كه موجب بالا آمدن سنگهاي سازند شمشك شده و آنها را در كنار مارن هاي ائوسن جاي داده است. گسل چپگرد و سنگسر و درجزين و چند گسل ديگر،‌گسل هاي منطقه گرمسار به دو دسته كلي تقسيم مي شوند كه عبارتند از :‌الف) گسلهاي راندگي و معكوس ( گسلهاي حاصل از فشردگي) : شامل گسلهاي چون 1- گسل گرمسار :‌  اين گسل از بيست كيلومتري شمال خاوري ده نمك تا شمال گرمسار داراي راستاي شرقي- غربي است. اين گسل از شمال گرمسار به سمت غرب با خمهاي زيادي از دامنه كوههاي تخته رستم و كوه سرخ در جنوب شرقي ورامين مي گذرد و سرانجام به گسل پيشوا مي پيوندد . درازاي اين گسل بيش از صد كيلومتر برآورد شده است . اين گسل در بخش شرقي مرز بين سازند آبرفتي هزاردره و آبرفتهاي دشت را مي سازند و در زير مخروط افكنه هاي حاصل از فرسايش هزاردره پنهان است و در بخش غربي در جنوب كوه سرخ يال جنوب غربي كوه سرخ را دريده و موجب رانده شدن سازندقرمز بالايي بر روي دشت شده است (بربريان و همكاران 1375)

راستاي اصلي گسل گرمسار شرقي غربي است ولي بر اثر جابه جا شدن اين گسل با گسل هاي چپ لغز با امتداد شمال شرقي جنوب غربي پيچ و خمهاي زيادي پيدا كرده و به صورت پله درآمده است. راستاي اصلي شرقي غربي قديمي است و ساز و كار در اين امتداد راندگي است و به سوي شمال شيب دارد ولي ميزان شيب آن نامشخص است. در مسير اين گسل دياپيرهاي نمكي با پوشش گچي و مارني رخنمون يافته است.

ديگر گسل هاي منطقه گرمسار شامل:‌2گسل كل كوه ،‌ 3 گسل سرخ كلوت،‌ 4گسل قربيلك،‌5گسل كوه كلرز،‌6 گسل ايوانكي  : اين گسل با ساز و كار راندگي راستاي غرب و شمال غرب شرق و جنوب شرق دارد و از شهر ايوانكي مي گذرد. شيب آن به سوي شمال و شمال شرق است . با توجه به پوشيده شدن گسل سازنده هاي سمت جنوب غربي آن مشخص نيست ،‌ليكن در كمر بالاي گسل كنگلومرا مي سازند هزار دره قراردارد. 7 گسل ويرانه ،‌8  گسل شمال ويرانه ،‌ 9 گسل كوه لاله زار، 10 گسل جنوب كوه لاله زار،‌ 11 گسل باختر گرمابسر،‌12 گسل جنوب كوه كلرز.

ب ) گسلهاي امتداد لغز: شامل  1   گسل كوه حسين خاني ، 2  گسل پايين قلعه ،‌ 3 گسل كوه شريفه ،‌ 4گسل كوه تخته رستم ،‌5گسل غرب كوه كلرز،‌6 گسل كبوتر دره مي باشند . 

بخش 5 چين خوردگيها: در منطقه گرمسار در بخش غربي و جنوبي و جنوب غربي روستاي گرمابسر تاقديس بزرگي وجود دارد. محور تاقديس در بخش غربي و جنوبي روستاي گرمابسر در امتداد شمال غرب به جنوب شرق است و ميل (Plunge ) آن به سوي جنوب شرق است در هسته تاقديس سازندهاي ائوسن تبخيري سازند كند به صورت گنبد مانند  در هستة تاقديس نفوذ كرده است . يال جنوب غربي اين تاقديس در بخش مركزي شيب كمتري نسبت به يال شمال شرقي دارد و جهت انتقال تكتونيكي به سوي شمال خاور  را نشان مي دهد . اين تاقديس در نتيجة رشد گسل گرمابسر بوجود آمده است تاقديس ويرانه كه حاصل چين خوردگي سازندقم مي باشد در واقع چين حاصل از گسترش با ميل ب سوي غرب شمال غرب است كه در اثر حركت فرا ديوارة گسل ويرانه بر روي فرو ديواره ايجاد شده است .

بخش 6 زون هاي تكتونيكي رسوبي و ساختار آنها:‌ از نگاه تكتونيك ايران زمين، قسمتي از در زون اصلي يكي ايران مركزي و ديگري البرز در منطقة سمنان ديده مي‌شود: ايران مركزي: در جنوب گسل شماره گسترده است و از آنجا كه تنها گسترة كوچكي از آن ميان دوگسل سمنان و عطاري در اين ناحيه برونزد دارد،‌آن را زون سمنان ناميده ايم.ويژگي هاي چينه شناسي آن به ساني است كه مي توان آن را زون تدريجي ميان ايران مركزي و البرز دانست برونزدهاي پالئوزوئيك كه در كوه چندران و ناحية ناركان وجود دارد با سنگهاي ايراني مركزي هم رخساره است. برونزدهاي مزوزوئيك به ويژه ترياس و ژوراسيك كه در شمال ناحية جام ديده مي شود با سنگهاي همزمان در كوه هاي البرز هم رخساره است. در اين زون برونزد كوچكي از سنگهاي آهكي اوربيتولين دار وجود دارد كه هم با سازند تيزكوه (كوه البرز) و هم با واحدهاي نفت ياپرپا(ايران مركزي ) همانند است و در نقشة سمنان آن را هم رخساره با البرز نشان مي دهند. در كوه چندران ،‌ماسه سنگ وشيل روي دولوميت هاي سازند بهرام جاي گرفته كه امكان دارد هم از سازندهاي شيشتو يا سردر باشد ولي چون دليل روشي بدست نيامد آنرا سازد شمشك ناميده اند. سنگهاي شيلي و دولوميتي نارگان امكان دارد همسن سنگهاي شيرگشت (اردويسين ) باشد كه بادگرشيبي روي آنها آندزيت هاي ائوسن جاي گرفته اند. سنگهاي آوراي  و قرمز رنگ كرتاسه بالايي و گدازه هاي آندزيتي و ريوليتي داسيتي ائوسن را تنها در اين زون مي توان ديد. ريخت اصلي اين زون و ساختار آن ناوديس هاي نوكه و چندان است . تاقديسهاي ناركان و چندران جنوبي ،‌هر دو گسليده اند و احتمالاً روي كهن پشته جاي گرفته اند. در جنوب گسل عطاري هيج جا برونزد ديده نمي شود . ساده اينكه زون سمنان سوي شمال و روي زون البرز رانده شده و گسل در جزين آن را جابه جا كرده است.

 ب) زون البرز:‌بيش از 85 درصد منطقة سمنان را دربرگرفته است.در اين زون با كمك گسله اي سراسري شبم وآبيك شاهرودمي توان 3 زون اصلي تر به نام (I) تيزوااوريم ، ( (Пقدمگاه ادرك ،(Ш) شهميرزاد افتر را جدا كرد. دو تا از آنها را به چند زون كوچكتر تقسيم مي شوند و به اين ترتيب روي هم 8 زون را به دو واحد بزرگ البرز جدا كرده ايم .اين زونها بدين نامند:‌(In) اوريم : در شمال گسل اوريم گسترش دارد . ناوديس امافت نرو ساختار اصلي آن است. در پهلوي جنوبي آن كه گسليده است، شيب لايه ها تا 70 درجه به شمال ديده مي شود. پهلوي شمالي آن كمي موجداراسـت و به تاقديس تنگ و درازادكمر مي پيوندد. گسترش سنگهاي آتشفشاني در سازند شمشك از ويژگي هاي اين زون است كه در زون هاي ديگر ديده نمي شود. چنين برمي آيد كه آهك چرت دار بخش زيرين لار در اين زون به سوي شمال مايه نگرفته است . قسمتي از بازالت هايي كه در دو سوي گسل اوريم ديده مي‌شود قسمتي از سازند جيرود است ميانگين ضخامت رديف چينه شناسي از سازنده لالون تا مارن هاي ائوسن نزديك به 4600 متر است . اشكوب اصلي تكتونيكي اين زون را رخداد لارامي بنياد نهاده است.

(Ib) نيزوا:‌گسترة آن در ميان گسلهاي آبيك شاهرود ، اوريم و سي يرد مي باشد و به سوي شمال شرقي و شرق دنباله دارد. از ويژگي هاي آن وجود روند شمال  شمال شرقي جنوب جنوب غربي است كه در گستردة كوچكي از زون،‌ از كوه گرچين باد تا كشتزارتابستاني سي يرد شناسايي شده است. در اينجا كهن پشته‌هايي از سنگهاي كامبرين زيرين و يا پائين تر وجود داشته كه به علت رخدادكالدوني بنيادگرفته باشد.

بخش 7 : ويژگي هاي سنگهاي آذرين و دگرگوني در ناحية سمنان :

    ·سنگها و فعاليت ماگمايي : سنگهاي آذرين دروني ناحيه بيشتر به شكل توده هاي كوچك و يا دايكهايي مي باشند كه درون سنگهاي ديگر نفوذ كرده اند روي هم 5 واحد از اين سنگها عبارتند از :

1) ديابازهاي به رنگ سبزتيره كه بيشتر آنها در زون شهميرزاد برونزد دارند. پراكندگي آنها درون واحدهاي باروت ، زاگون لالون و مبارك مي باشد ولي در سنگهاي ترياس ديده نشده اند و در ميان ماسه سنگهاي قرمز رنگ پرمين هم مي‌توان آنها را ديد .

2) سنگ نفوذي با تركيب حد واسط تا بازيك كه در زون خطركوه درون سازندهاي باروت و زاگون نفوذ كرده است در وال دره غرب جاشم اين توده را در سازند شمشك نيز يافته ايم.

2)  ديوريت وديابازهايي كه درزون سمنان ديده مي شود بيشتر به شكل دايكها يا توده هاي كوچكي اند كه بيشترشان در سنگهاي كوه چندران نفوذ كرده‌اند (ونارگان).  بدين علت آنها را وابسته به ماگمازيي پس از ائوسن .

3)  آداماليت كه بزرگترين توده نفوذي ناحيه در زون سمنان است (ناحيه نوكه) اين توده با گستره اي نزديك به 12 كيلومتر مربع درون سنگهاي آتشفشاني ائوسن و ماسه سنگها و آهك كرتاسه نفوذ كرده و داراي هالة دگرگوني آشكار است، سنگ به رنگ روشن است و گاهي مي توان آن را گرانو ديوريت ناميد .

4)  سيل و دايكهاي بازيك كه در سازندهاي كرج و تجن ، به ويژه در ناحيه پشم گور سفيد، ديده مي شود، در اين گروه جاي دارد. از نگاه تركيب كاني ها، همانند دايك‌هاي درون سازند تجن مي باشد سن آنها نيز پس از ائوسن و شايد اليگوسن باشد.

  به كمك سنگهاي آذرين دروني و بيروني كه در ناحيه سمنان برونزد دارند، چند فاز ماگمازايي را مي توان باز شناخت كه بيشترشان از جنبش هاي تكتونيكي منشأ گرفته اند اين گازها بدين رديفند : الف) ماگمازايي كالدوني: بازالتهاي اليوين داري كه در سازند جيرود شناسايي شده، يكي از پيامدهاي رخداد ياد شده است .

در ناحيه سمنان تنها در گسترة گسل اوريم ، اين بازادها ديده مي شود دنباله آن در شمشك قابل پيگيري است.

ب) ماگمازاي هرسينين ديابازهايي كه در شهميرزاد كوه ديده مي شود از ويزئن جوانتر و از ترياس پيشين كهنسالترند و بدين علت آنها را مي توان به رخداد هرسينين نسبت داد كه پيامد ناز انبساطي بنياد گرفته اند.

پ) ماگمازايي كيمري پيشين : اين فاز درناحيه سمنان و ديگر جاهاي البرز اهميت بسزايي دارد و گاهي بيش از هزار متر بازالت بيرون آمده است در برخي از جاها در حالت ديابازي است اين فاز در برخي از جاها درازناي بيشتري وجود داشته است. مانند زون اوريم كه در آن، سنگهاي آتشفشاني،‌ با تركيب حد واسط بازيك را درون سازد شمشك نيز مي بينيم .

ت) ماگمازايي رخداد لارامي: كه اين فاز از مهم ترين فازهاي آتشفشاني ايران بوده است . سنگهاي آندريتي، ريوليتي و داسيتي در زون سمنان گسترش دارند ولي توف هاي سازند كرج در بخش بزرگي از ناحيه سمنان پراكنده اند.

ث) فاز ماگمايي اليگوسن و ميوسن : سنگهاي به وجود آمده از اين فاز، در زون سمنان خيلي بيشتر اززون هاي ديگر گسترش دارند. همه آنها درون سنگهاي ائوسن نفوذ كرده اند كه بزرگترين آنها توده آداماليت ،‌گرانوليت،‌نوكه است .

دايك ها و سيلاي ديابازي در زون اختر هم مي توان ديد كه درون سازندهاي فجن و كرج جاي گرفته اند. همبري آنها بسيار آشكار است در سازند قم ،‌در زون فجن در جزين چند لايه توفي ديده مي شود كه بازگوي فعاليت آتشفشاني هر چند  كم گستره در زمان ميوسن است اين توف ها داسيتي مي باشند.

        n سنگهاي دگرگوني :

درناحـيه سـمنان سـنگهاي دگــرگوني خيلي كم ولي هر دو نوع منطقه اي و همبري ديده مي شود .

1)  دگرگوني منطقه اي : درازاي گسل پشم،‌ در جنوب كبود دره سنگهاي بخش زيرين سازند باروت روي سنگهاي ائوسن رانده شده اند،‌اين سنگ بدون ترديد از باروت كهنسال تر است ونشان مي دهد كه پي سنگ ناحيه را سنگهاي دروني تشكيل داده اند .

    سنگهاي سازند كه دگرگوني خيلي خفـيفي دارنـد، ونشانه هايـي از فرايند دگرگوني منطقه اي در اين ناحيه اند.

2) دگرگوني همبري: سنگهاي دگرگوني همبري پيرامون توده نفوذي نوكه در هالة آشكاري گسترش دارد اين سنگها بيشتر از نوع هورنفلس كه اصل آنها گدازه هاي آتشفشاني و توف هاي ائوسن بوده است در برخي ديگر در كال شاهوران برونزد دارند. چنين برمي آيد كه شايد تنها رخدادي كه توانسته دگرگوني منطقه اي به بارآورد همان رخداد كاتانگايي (بايكالي) بوده است. 

بخش 8: زمين شناسي اقتصادي ( Ecmomic geology ) :

الف) ناحية گرمسار:‌آثار معدني فلزي شناخته شده در اين منطقه بسيارناچيز و منحصر به كاني هاي مسي مانند مالاكيت و آزوريت است كه گاه در برخي از رگه هاي موجود در نهشته هاي ميوسن ديده مي شود . آثار معدني غيرفلزي شامل كاني‌هاي نمك طعام ،‌زيپس،‌گوگرد،‌سنگ آهك ، سولفات سديم و پتاسيم و پتاس به شرح زير است:

1-نمك طعام (salt ) : در دياپيرهاي نمكي سنگ نمك رخنمون دارد و به صورت واحد     O1   مشخص گرديده اس. زيپس و مارن به صورت سنگ پوشش بر روي سنگ  نمك

قرار گرفته است و با توجه به وسعت رخنمون هاي دياپيرنمكي و سنگ نمك ذخيرة بسيار زيادي از اين ماده معدني در گرمسار وجود دارد. سنگ نمك در مسير حركت و دياپيري به تدريج ناخالصي هاي خود را به جا گذاشته و درجة خلوص آن بالا مي رود. در مواردي كه ميزان حركت نمك از خاستگاه اوليه ناچيز است لايه هاي نمك آغشته به ناخالصي هايي چون مارن،‌رس،‌موادآلي و غيره است. سنگ نمك اغلب به رنگ سفيد تا خاكستري روشن است، ليكن در مواردي به رنگ زرد، نارنجي،‌صورتي،‌آبي و طوسي در آمده است. انواعي كه به رنگ آبي هستند به راديواكتيو آغشته اند.

2- سنگ گچ (Gypsum) : اين مادة معدني ذخيرة قابل ملاحظه اي در منطقة گرمسار دارد. دربرخي موارد درجة خلوص آن بالاست و بسترهاي لايه هاي سنگ گچ در خور توجه است. سنگ گچ درواحدهاي سازند قرمز زيرين( ) O1g و O1gm) وسازند كند (Eogm,Eogl, Eog) ديده مي شود . در سازد قرمز زيرين سنگ گچ همراه با مارن به صورت سنگ پوششي دياپيرهاي نمكي را تشكيل داده است. يكي از معادن مهم سنگ گچ در بخش شمال منطقه به نام معدن سنگ گچ چشمه پرور است كه در سازند كند قرار دارد. وجود سنگ گچ فراوان در سازندكند موجب شده كه اين واحد اغلب به صورت گنبد مانند بالا    آمده و سازندهاي جوان تر از خود ماند سنگهاي كربناته قم را قطع كرده است.

3-سنگ آهك :‌در سازند قم به برخي موارد سنگ آهك به درجة خلوص بالايي ديده مي شود كه مي تواند كاربرد ساختماني داشته باشد.

4- گوگرد ( sulfur ) : در جنوب شرقي كوه كلرز در ميان دياپرگچي و نمكي معدن متروكه گوگرد قرار دارد. گوگرد به صورت رگچه هاي متعدد در سنگ آهكي ديده مي شود . بر روي آن زيپس و مارن قراردارد و زيپس آن نيز آغشته به گوگرد مي باشد . در اطراف معدن آثاري از كوره هاي ذوب ديده مي شود.

5- سولفات سديم  ( solium sulfate) : در اطراف كوير جنوب شهرستان گرمسار بعد از بارندگي بر اثر خاصيت موئينگي سولفات سديم NaSO4 به همراه نمك بالا آمده و براثر خشك شدن سطح زمين بر روي رسوبات رسي و ماسه اي شوره با ستبراي حدود 30-10 سانتي متر تشكيل مي شود. منطقه شوره زده يا پهناي حدود 4 كيلومتر و طول 8 كيلومتر در حاشية فرو افتاده و مرطوب كوير به صورت مناطق شوره زده ديده مي شود مناطق پرعيار در لابه لاي سنگ نمك به رنگ سفيد مايل به زرد قراردارد.

6- پتاس: وجود پتاسي همراه با سنگ نمك به طور دقيق ثابت نشده است ولي از آنجاييكه پتاس قابليت انحلال بيشتري از سنگ نمك دارد. در اعماق زمين مي توان آنرا جستجو كرد . با توجه به وجود ذخيرة زيادي از سنگ نمك جا دارد مورد اكتشاف قرار گيرد.

ب) ناحيه سمنان

در ناحيه سمنان چند مادة معدني (بيشتر نافلزي ) ديده مي شود كانسارهايي كه اين ماده معدني را در خود دارند همزمان با رسوبگذاري مي باشد.

1) ماده معدني نافلزي در ناحيه:

-    (لاتريت پرهين): تها در زون سنگسر ديده مي شود افق قرمز رنگ بالايي سازند روتر در كوه لاتريتي است كه پرآهن است و به احتمال زياد، به عل به وجود آمدن آن فعاليت آتشفشاني در پري پسي بوده كه هوازدگي و فرسايش پيامد آن ، افق لاتريتي را موجب شده است ولي گسترش چنداني ندارد.

-    (فلورين): از خاك كوه لا كمر به سوي شمال شرقي درچند جا از كوه هاي البرز فلورين يافت شده كه در بالاترين لايه هاي آهكي سازند اليكا ( بخش ورسك) جاي دارد مانند ناحيه ي ميانه ،‌شش رودبار، بالادوآب،‌آبگرم و

    همراه فلوري سرب و بارتيين ديده مي شود كه در فاز ديگري به وجود آمده است.

- (لاترين خاك نسوز ترياس پسين ): از پيامدهاي رخداد تكتونيكي كيمري پيشين درست شدن آن است كه در بخش قائده مي سازند شمشك ديده مي شود هوا زدگي و فرسايش پس از آن موجب درست شدن لاتريت بوكسيت شده است كه در ناحيه سمنان تنها در زون سنگسر آن را به عنوان خاك نسوز استفاده مي كنند.

-    (زغال سنگ): در بخش طرزه از سازند شمشك عدسي هاي خيلي نازك و لايه هاي نازك از زغال سنگ درست شده است. در زون نيزوا- اوريم- بيشترين نشانه هاي اين لايه ها در زون شهميرزاد نيز چنين بوده است.

-         (ماسه سنگ كواترنري ): در قسمت بالاي سازند شمشك به ويژه در بخش شهميرزاد و عدسي هايي از ماسه سنگ درست شده است كه براي هر دو صنعت شيشه سازي و ريخته گري مورد بهره برداري قرار گرفته است.

-         (دولوميت): هر جا در ناحيه كه سازند لاردولوميتي باشد براي شيشه سازي مناسب است.

-         (كائولن):  در سنگهاي توفي ائوسن در ناحيه كلياب و كاني دره به علت دگرساني مقداري كائولن نامرغوب درست شده است.

-    (گچ) : در زون خطير كوه: درون سازند باروت عدسي گچ درست شده كه در زون هاي ديگر نيز برونزد دارد نشانه اي از گچ ديده نشد در زون اختر گچ هاي ائوسن    اليگوسن گسترش بسيار زيادي دارند و ذخيره آن خيلي است .

-    (گل سرشور) : درمانهاي روي گچ در يكي دو جا گل سر مي شود (بنتونيت ) درست شده كه از آن مصرف سرشوري بهره برداري محلي مي كنند.

-    (نمك خوراكي ) : درمانها و ماسه سنگهاي قرمز رنگ ائوسن در كوه نمكدان عدسي هاي كوچكي از نمك به همراه گچ درست شده است .

2) مادة معدني فلزي :‌ در ناحيه سمنان مادة معدني گالن و مانيتيت به وجود آمده است كه به ويژه مانيتيت خيلي ناياب است.

-    (گالن): رگه هايي از گالن درون سنگ آهك كرتاسه بالا ديده مي شود در بخش جنوبي زون شهميرزاد نيز در آهك هاي كرتاسه رگه هاي گالن و باريت ديده مي شود.

-    (مانيتيت ): در زون سمنان پيرامون توده نفوذي نوكه ،‌در چند جا رگه هايي از مانيتيت وجود دارد. وابستگي كانار يا توده نفوذي خيلي روشن است . كانه درون سنگهاي آتشفشاني  ائوسن جاي دارد. اين مانيتيت ،‌ناب (بيش از 80 درصد آهن) مي باشد .

3) ماده ساختماني و راه سازي:‌ در دشت سمنان هر جا كال بزرگي وجود داشته است در آنجا بهره برداري از ماسه پرداخته اند.

4) آبهاي معدني : در ناحيه به صورت چشمه هاي گرم و سرد ديده مي شود كه بيشتر آنها آب گرم است ( در بافته زون  سنگسر ) . در شمال ده ارونه ،‌چشمه هاي گوگردي آب سرد وجود دارد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 10 اردیبهشت 1394 ساعت: 2:01 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره گزارش مربوط به زمين شناسي منطقه قم (كوه هاي دو برادر-گنبدهاي نمكي)

بازديد: 469

تحقیق درباره گزارش مربوط به زمين شناسي منطقه قم (كوه هاي دو برادر-گنبدهاي نمكي)

موقعيت جغرافيايي

ناحية مورد بررسي در مختصات جغرافيايي   تا  طول شرقي و   تا  عرض شمالي واقع شده است . آب و هواي قم به نسبت گرم وخشك است بيشترين درجه حرارت در تابستان بالاي صفر و كمترين آن در زمستان  زير صفر است ميزان بارش ساليانه قم نزديك به MM122 است راه آسفالته وراه آهن قم- تهران، قم كاشان ، قم اراك و راه آسفالته قم كازرون  ونيز جاده هاي درجه 2 و3 از راههاي  ارتباطي محدودة مورد مطالعه هستند از ديدگاه ريخت شناسي قسمت شمال شرقي ناحيه را بخشي از درياچه حوض سلطان پديد آورده اين درياچه به طور كلي    KM  120 گستره دارد و پست ترين محل ان نزديك به  750 m  از سطح دريا بلندي دارد.

از رشته كوههاي جنوب غربي ناحيه مي توان به كوه يزدان با بلنداي m   1630 از سطح دريا اشاره كرد . شهر قم   920 m از سطح دريا ارتفاع دارد و در جنوب شرقي ورقه جاي گرفته است در غرب اتوبان قم راستاي ارتفاعات دو چاه ، كمر كوه و تپه‌هاي زبرون در جنوب غربي ناحيه شرقي غربي است . ولي بلنديهاي جنوب شرقي ناحيه از جمله كوه سفيد،‌نرداقي ،‌خضر و كلاه قاضي و نيز بلنديها و تپه هاي ماهورهاي شمال ناحيه راستايي نزديك به شمال غربي جنوب شرقي دارند . اين ناهمواريها توسط دشتي گسترده كه مسير رودخانه هاي قم رود و قره چاي است از هم جدا شده اند.

        ·زمين ريخت شناسي:

سنگهاي آتشفشاني و سنگ آهك هاي اليگو- سيوسن و كنگومراي پليوسن،‌تپه ماهورها و كوههاي نيمه شمالي ناحيه را با راستاي شمال غربي جنوب شرقي پديدآورده است. نيمه جنوبي ناحيه قم از يك سري ناوديس ها و تاقديس هاي با دامنه هايي با شيب ملايم تا تند پديد آمده است مناطق برجسته را سازند قرمز بالايي در كوه يزدان پديد آورده است و سنگ آهك هاي ستيغ ساز، سازندقم از نظر بلندي پس از آن به شمار مي رود رديف هاي و لكانيك موجود در ينمة شمالي ناحيه در مجموع بلنديهاي متوسطي را پديد آورده اند . سنگهاي رسوبي و آذرآواري ائوسن بلنديهاي كم و شيب توپوگرافي ملايمي دارند و بخش هاي b,e,d  از سازندقم و نيز بخش هاي ماري سازند قرمز بالايي و زيرين دره ساز و زود فرساي هستند كوه نمك قم يكي از گنبدهاي نمكي است كه بيش از 1200 متر از سطح دريا بلندي دارد. اين گنبد بر روي محور تاقديس واقع شده است و بر روي كناره هاي جنوبي آن گدازه آندزيشي جاي دارد. و احتمالاً در اثر وزن خود، انحلال نمك و حركت گنبد نمكي به صورت چندين بلوك جدا از هم (در ابعاد متغيير) شكسته شده است.


 ·موقعيت ناحيه قم در زمين شناسي ايران:

منطقه مورد نظر از ديدگاه زمين شناختي درزون ايران مركزي و بخشي از مواد آتشفشاني اروميه دختر جاي گرفته است. در اين محدوده سنگهاي رسوبي،‌آذرين و آذرآواري سنوزوييك برون زد دارند و كهنترين سنگهاي پديد آمده در اين منطقه مربوط به فعاليتهاي آتشفشاني دورة ائوسن پسين است.

رديف هاي لكانيك و آذرآواري ائوسن پسين به طور عمده در نيمة شمالي منطقه و با راستاي شمال غربي جنوب شرقي جاي دارند و از شمال غربي تا كوههاي آرارات در تركيه ادامه دادند و از جنوب شرقي قسمتهايي از زون ايران مركزي را در بر مي گيرد.

        ·چينه شناسي :

- ائوسن پسين (( Eu :  

در بر گيرندة سنگ هاي آتشفشاني بازيك تا اميد همراه با سنگهاي آذرآواري ،‌مارن ، ماسه سنگ و شيل است. حجم و وسعت بخش آتشفشاني به مراتب بيشتر از بخشهاي رسوبي است ريفهاي آتشفشاني رسوبي ائوسن پسين نزديك به 282 كيلومتر مربع از بخشهاي شمالي در برمي گيرد.

ارتباط حد زيرين آن با واحدهاي قديمي تر پوشيده و بر روي مرز بالايي آن (كوه گلستان) با نا پيوستگي فرسايشي سازندقرمز زرين جاي دارد. از آنجاييكه در شمال منطقه براي تعيين جايگاه سني اين واحد كوشش فراوان به عمل آمده ولي فسيل شاخصي شناسايي نشد. در مطالعه مقاطع نازك نمونه هاي سنگي واحد  Eu اغلب آندزيت ها به شدت اكسيدشده و اسيد آهن 20 تا 25 درصد آنرا فرا گرفته است.

دگرساي بسيار پيشرفته اي دارد ( سريسيت، كاني هاي رسي، كربنات و كمي كلريت) و گاهي در برخي نمونه ها بافت به سوي ميكروگراندلار گرايش مي يابد ولي بافت پورفيرتيك در آن پيشرفته است بر پايه دياگرامهاي ارائه شده توسط آرديس و باراگار 1971 متوسط تا بازيك به ترتيب درمحدودة كالكوآلكالن وتعداد كمتري درمنطقه توله ايتي(دياگرام      AFM) و گروهي از آنها در محدودة ساب آلكالن و بخشي در محدوده آلكالن جاي گرفته اند.

-    در جنوب باختري محدوده ورقه در منطقه كوه گلستان ، واحد  Eu رخنمون دارد و در اصل سنگهاي آتشفشاني با تركيب آندزيتي بصورت جريان گدازه اي، دايكهاي تغذيه كننده و سيل با بافت كم و بيش پورفيري و سنگهاي آذرآواري هستند داراي ساخت لايه اي قابل تشخيص و رنگ عمومي آنها خاكستري تا خاكستري متمايل به سبز و در برخي نقاط كرم رنگ است حد زيري اين سنگها مشخص نيست ولي بر روي حد بالايي آن با ناپيوستگي فرسايشي سازند قرمز زيرين جاي گرفته است.

-         زير واحد  :

در كوه گلستان و بسوي بخشهاي بالائي رديف آتشفشاني (Eu)،لايه هاي آذرآواري با دانه بندي تا درشت به رنگهاي سبز،‌خاكستري و قرمز با ميانلايه هاي آهكي نوموليت دار جاي دارند. اين سنگ ها آهك ها ضـخيم لايه، فسيل دار. برنگ قهوه ه اي روشن همراه با ميانلايه هايي از مارن هستند كه به شكل عدسي در داخل سنگهاي آتشفشاني ائوسن جاي دارند . از نمونه آهكي اين واحد ميكروفسيلهاي زير توسط (ع.كيهاني) مطالعه شده است. كه نشانگر سن ائوسن پسين است .

-         زير واحد :

در باختروجنوب باختري روستاي چشمه پلنگي ونيز جنوب درياچه حوض سلطان رخنمون دارد و بطور كلي از گدازه هاي بازالتي تا آندزيتي به رنگ خاكستري تيره پديد آمده است .

-         زير واحد :

در نيمه شمالي قم و در امتداد رديف هاي آتشفشاني ائوسن پسين گسترده شده اند و از گسترش شايان توجه برخوردارند.

اين واحد سنگي، بطور كلي، از توف ايگنمبريتي و كريسال توف شيشه اي، با تركيب ريوليتي تا داسيتي، و توف برش جوش خورده جرياني و در برخي نقاط برش هاي آتشفشاني پديد آمده است اين مجموعه داراي ساخت لايه اي و رنگ همگاني قرمز آجري تا خاكستري روشن متمايل به سفيد است.  

-         زير واحد :

اين زير واحد بطور عمده از توف ايگنمبريتي با تركيب داسيتي تا آندزيتي و توف ولكانيك با تركيب آندزيتي پديد امده است.

اين رديف هاي آشفشاني نسبت به واحد  بازيك تر است و از ارتفاع بيشتري برخوردار است، در مطالعه مقطع نازك يك نمونه از توف ايگنمريتي،‌بافت سنگ كريستالوكلاستيك و شيشه اي جرياني است . كريستالهاي سنگ بطور كلي پلاژيوكلاز است و تركيب آن آندزين مي باشد. سنگ فاقد كواتز است و كاني هاي مافيك به شدت به اكسيد آهن و كربنات تجزيه شده اند. زمينه سنگ شديداً شيشه اي است و تا انـدازه اي حالت روانه اي را نشان مي دهد. در زمينه سنگ، اكسيد آهن درصدبالائي را نشان مي دهد. اكسيدآهن، كربنات و كانيهاي رسي از كانيهاي ثانويه سنگ هستند و كاني كدر از كانيهاي فرعي آن بشمار مي رود.

-         زير واحد  :

-    در خاور روستاي امين آباد و پادگان منظريه برونزد دارد و پستي و بلنديهاي بسيار ملايمي دارد. اين زير واحد شامل كريستال توف شيشه اي به رنگ سبز روشن، مارن توفي و مارن گچ دار است، مرز زيرين آن بطور پيوسته و هم شيب بر روي زير واحد  جاي دارد و مرز بالايي آن توسط انباشته هاي كواترنري پوشيده است، به نظر مي رسد اين سنگها بطور جانبي به زير واحد  تبديل مي شوند.

-         زير واحد  :

درجنوب درياچه حوض سلطان ودر امتداد گسل كوشك نصرت رخنمون دارد و در برگيرنده مارن گچ دار سبز تا كرم رنگ و مارن ماسه اي قرمز رنگ است. زير واحد EE  نزديك به 50 مترستبرا داردوبصورت عدسي كشيده اي در واحد    Eu  رخنمون يافته است. 

-           زير واحد E :

در جنوب درياچه حوض سلطان و در راستاي گسل كوشك نصرت رخنمون دارد و از گسترشي به نسبت زياد برخوردار است. اين سنـگها داراي ساخت لايه اي هستند و از روانه هاي گدازه اي با تركيب آندزيتي تا بازالتي به رنگ قهوه اي ارغواني و سبز خاكستري پديد آمده اند،‌اغلب دگرسان شده، حفره دارو حفرات توسط آناليسم و كربنات پرشده است. ارتباط حد زيرين اين سنگها با زير واحد      E پيوسته و هم شيب بوده و روي هم رفته معادل بخش هاي بالايي واحد Eu  هستند.

 ·اليگوسن‌

-         واحد كار ( سازند قرمز زيرين ) :

اين واحد در حوالي روستاي خورآباد، كوه دو برادر،‌كمر كوه و قشلاق دو چاه رخنمون دارد و بـا نگرش به ليتـولوژي هـر برونزد خاص،‌زير واحدهاي كوچكتري در آن تفكيك شده اند،‌ آن چنان كه در كمر كوه، سازند قرمز زيرين در آغاز از مارنهايي با رنگهاي قرمز، سبز،‌سبز متمايل به كرم با دانه هاي با ابعاد سيلت تا ماسه و رگه ها با افق فراواني از گچ و نمك پديدارشده است ودرادامه شامل تناوبي از شيل هاي قرمز و آبي رنگ حاوي رگه هاي از ژيپس،‌مارن هاي كرم متمايل به سفيد با ميانلايه هاي از شيل هاي سيلتي خاكستري رنگ به همراه مارن ماسه اي قرمز رنگ و افق هايي از ماسه سنگ هاي خيلي ضخيم است. بر طبق گزارش زمين شناسان شركت ملي نفت، چاه شماره 7 تاقديس البرز نزديك به 517 متر از سازند قرمز زيرين را قطع كرده است،‌بدون آنكه به قاعده اين سازند برسد.

اليگوميوسن‌

واحد OM( سازند قم ) :

اين واحد در نيمه جنوبي ورقه قم از گسترشي زياد برخوردار است و دربرگيرنده سنگ آهك، مارن،‌ ماسه سنگ، شيل و گچ و در برخي نقاط سنگهاي آتشفشاني است. سازند قم دربردارنده پوسته هاي دوكفه اي، مرجان ها، خارپوست و شكم پايان است و بيشترين ستبراي آن،‌ در نزديـكي هاي روسـتاي خـورآباد و قشلاق دو چـاه،‌1300  متر بـرآورده مي شود. مرز زيرين سازند قم با ناپيوستگي بر روي انباشته هاي سازند قرمز زيرين جاي دارد و خود بگونه پيوسته و هم شيب توسط سازند قرمز بالايي پوشيده شده است.

بخش  a:

نزديك به 30 تا 80 متر، و در برگيرنده سنگ آهك ماسه اي زيست آواري توده اي تا ضخيم لايه با سطح فرسايشي قهوه اي رنگ،‌با افق هايي از ماسه سنگي ضخيم لايه، است.


بخشb   :

در برگيرنده مارن ماسه اي با ميان لايه هايي از ماسه سنگ هاي نازك تا ضخيم لايه است. مرز حد زيرين آن با بخش ( a ) پيوسته و تدريجي است و ستبراي آن 150 تا 300 متر برآورد مي شود. در مطالعه ميكروسكوپي يك نمونه مارني،‌ميكروفسيلهاي زير به سن آكيتانين (Aquitanian ) يافت مي شود.

بخش  c  :

دربرگيرنده تناوب سنگ آهك تخريبي ارگانيك ضخيم لايه تا توده اي،‌ به رنگ كرم متمايل به زرد و مارن، است. اين سنگ آهكها در برخي مناطق به گونه ميان انگشتي، تبديل به مارن شده و منظره ديوارهاي آهكي ناپيوسته اي را در طول راستاي خود پديد مي آورند. گاهي اين ديوارهاي آهكـي بهـم مي پيـوندنـد و يـك تـوده واحد و ضخيم (كـوه دو برادر) پـديد مي آورند،‌بيشترين ستبراي بخش(c  ) حدود 300 متراست و مرز زيرين آن با بخش (  b) بگونه پيوسته و هم شيب است.

وجود فسيلهاي آبهاي لب شور مانند  Elphidium sp  و  Ammonia beccarir در بالاترين قسمت c  نشان دهنده آغاز پسروي دريا است.

بخش  c  :

دربرگيرنده شيل هاي رسي كرم متمايل به سفيد، شيلهاي سيلتي سرخ و خاكستري رنگ با ميانلايه هايي از ماسه سنگ هاي نازك تا متوسط لايه و مارن ماسه اي گچ دار و در برخي مناطق ( حوالي روستاي خورآباد) و در قسمت هاي بالايي،‌ميانلايه هايي از سنگ آهكهاي ضخيم تا خيلي ضخيم لايه و عدسي هاي كشيده اي از گچ و طبقات پيروكلاستيك و گدازه آندزيتي تا داسيتي (OM ) است.

مرز زيرين اين نهشته ها به گونه پيوسته و هم شيب بر روي بخش   (  ) جاي دارد و بيشترين ستبراي آن 150 متر است كه در برخي نقاط تا 300 متر نيز مي رسد.

در بخش (c ) انواع فسيل آب لب شور تا شيرين،‌نظير اسراكودها در شيلها،‌ديده مي شود افزون برآنها، رخساره به تقريب قاره اي تا كولابي نشان دهنده پسروي دريا است. بنابراين پسروي دريا كه در پاياني ترين بخش (c  ) آغاز شده، در بخش (c ) به پيشينه خود مي رسد و نخستين  چرخه رسوبي در اين بخش پايان مي يابد. 

بخش   c :

در برگيرنده سنگ آهك بريوزوادار با سطح فرسايش زرد رنگ است كه در قاعده االيتي است. سنگ آهك ها در قاعده خيلي ضخيم لايه اند و در برخي مناطق (حوالي روستاي خورآباد) در قاعده كنگلومراتيك با قلوه هايي از جنس سنگهاي ولكانيم و آذرآواري است كه به طرف بالا،‌متوسط تا ضخيم لايه و سرانجام ستيغ ساز است. مرز زيرين بخش (c ) بگونه پيوسته و هم شيب بر روي بخش (c ) جاي دارد و چرخه رسوبي جديدي رانشان مي دهد.

بخش هاي  c :

در بر گيرنده سنگ آهن و مارن همراه با ميانلايه هايي از گچ و مارن گچ دار است .

بخش  d :

يك افق نشانه و راهنما در سازند قم است كه دربيشتر نقاط نيمه جنوبي محدوده ورقه رخنمون دارد. اين افق از 20 تا 40 متر گچ به همراه مقدار كمي مازن گچ دار خاكستري متمايل به سبز پديد آمده است. بخش(d  ) نشان دهندة پايان دومين چرخه رسوبي در محدوده ورقه است.

بخش  e :

از مارن هاي سبز رنگ با عدسي هايي از گچ در مناطق كوه خضر،‌شاه جمال،‌كوه سفيد و نبيل همراه با ميانلايه هايي از سنگ آهكهاي رسي نازك تا متوسط لايه پديد آمده است. بخش (e ) با گذر پيوسته و هم شيب بر روي بخش ( ) جاي دارد و ستبراي تهشته هاي اين بخش 300 تا 450 متر است،‌اين بخش نمايانگر پيشروي دريا و آغاز سومين چرخه رسوبي در سازند قم است.

بخش  f :

سنگ آهكهاي بالايي سازند قم است و در حقيقت تغيير جانبي قسمتهاي بالايي مارن‌هاي بخش ( e ) است. بطور معمول اين سنگ آهكها در آغاز دانه ريز به رنگ سفيد تا سفيد خاكستري بوده و در رخدادهاي زمين به شكل ديواره هايي نمايان مي شود. در برخي نقاط (كوه نرداقي) بر روي اين سنگ آهكها، يك سنگ آهك ضخيم تا خيلي ضخيم لايه باسطح فرسايش زرد رنگ جاي مي گيرد. ستبراي اين بخش 100 تا 300 متر است و مرز برخورد قسمت بالايي آن با سازند قرمز بالايي پيوسته و تدريجي است.

ميوسن (سازند قرمز بالايي) :

اين سازند در نيمه جنوبي محدوده ورقه قم رخنمون يافته و از گسترش زيادي برخوردار است،‌ ستبراي آن در شمال كوه يزدان نزديك به 2800 متر،‌حوالي قشلاق دو چاه در حدود 2700 متر و نيز در تاقديس البرز و سراجه توسط زمين شناسان شركت ملي نفت 3500 تا 3200 متر تعيين شده است با گرش به موقعيت چينه نگاري اين سازند كه به گونة پيوسته و هم شيب بر روي لايه هاي رسوبي دريايي سازند قم جاي گرفته و خود توسط نهشته هاي پليوسن پوشيده شده اند، سن پس از بورديگالين براي اين سازند پيشنهاد مي شود،‌همچنين در تاقديس خاوري البرز ازقسمتهاي بالايي اين سازند ميكروفسيلهاي به سن ميوسن بالايي مطالعه شده است.

واحد M:

اين واحد پيرامون قشلاق دو چـاه بـا تـناوب گچ و مـارن هاي سيلتي،‌ماسه اي قرمز رنگ گچ دار آغاز مي شود كه در قاعده با يك افقي از گچ به ستبراي 4 تا 10 متر ،بگونه پيوسته و هم شيب بر روي بخش( e ) سازند قم جاي مي گيرد.

پس از آن تناوبي از مارن قرمز رنگ و ماسه سنگ خاكستري تا قهوه اي رنگ و گاه شيل وجود دارد،‌و بدنبال آن مارن سيلتي تا ماسه اي با ميانلايه هايي از ماسه سنگ با چندين افق گچ دار جاي گرفته است. اين واحد به رنگ قرمز آجري و حدود 86 متر ستبرا دارد.

واحد M:

اين واحد در كوه يزدان در برگيرنده متناوب ماسه سنگهاي به ستبراي 10 تا 50 متر به همراه ماسه سنگهاي متوسط تا ضخيم لايه و شيل به ستبراي 6 تا5 متر است.

در ماسه سنگهاي چهره ساز افق هايي از كنگلومرا با ضخامتهاي 20 سانتي متر تا 2 متر ديده مي شود . ستبراي     M نزديك به 1400 متر و رنگ عمومي آن قرمز تيره تا قهوه اي است.در نزديكي هاي قشلاق دو چاه وروستاي البرز همبستگي دانه هاي ماسه سنگي اين واحد كمتـر شـده و ماسـه سنـگها در امتداد سطوح لامينه ورقه ورقه و خرد شده اند. افزون بر آن بطور جانبي بر ميزان شيل،‌مارن و گچ افزوده مي شود. مرز زيرين اين واحد گونه پيوسته و هم شيب بر روي واحد     M جاي مي گيرد و ستبراي آن در نزديكي هاي قشلاق دوچاه،‌بيش از 1200 متر و در تاقديس البرز 2200 متر است.


واحد M:

در كوه يزدان ،‌اين واحد از مارن به رنگ زرد متمايل به سفيد،‌مارن ماسه اي و شيل همراه با ميانلايه هايي از ماسه سنگ آهكي كاوكدار خاكستري تا سبز رنگ با رگه هاي از گچ به ستبراي نزديك به 550 متر پديد آمده است. اين واحد بگونه پيوسته و هم شيب بر روي واحد M جاي دارد.

واحد M:

در شمال كوه يزدان رخنمون دارد واز مارن با لايه هاي بسيار نازكي از گچ به رگ قرمز متمايل به خاكستري و ميانلايه هايي از ماسه سنگ توفي دانه ريز پديد آمده است. ستبراي اين واحد نزديك به 500 متر است مرز زيرين آن گونه پيوسته و هم شيب بر روي واحد M جاي دارد.

4-5- پليوسن :

واحد  ‍ Pl :

اين واحد دربرگيرنده كنگومرا با ميا لايه هايي از ماسه سنگ و رس است كه هم ارز سازند هزار دره است. ستبراي اين واحد متغير است و در جنوب،‌مركز،‌خاور و باختر محدوده ورقه قم رخنمون يافته است. بطور كلي،‌از نوع پلي ژنيك با زمينه ماسه اي و رسي است و درجه سخت شدگي آن متوسط تا ضعيف است واحد P l   با ناپيوستگي هم شيب و با دگر شيبي زاويه دار سازنده هاي قديمي تر را مي پوشاند و در نقشه با نشانه واحدهاي فرعي   Pl ،  Pl ،  Pl جدا شده است.

 Pl :

در كوه زرد كمر، جنوب كوه نرداقي و شمال روستاي انجيلاوند بالا از گسترش زيادي برخوردار است. و در برگيرنده كنگلومراي خاكستري تيره تا گراينده به قرمز، بگونه اساسي از قلوه هاي آتشفشاني بويژه سنگهاي ائوسن در يك زمينه رسي،‌ماسه اي و توفي پديد آمده است، اين كنگلومرا هم ارز قسمت هاي زيرين واحد P  l است و با ناپيوستگي زاويه دار سازند قرمز بالايي و سازندهاي قديمي تر را مي پوشاند.

4-6-واحد كواترنري

شامل انباشته هاي آبرفتي است كه بصورت لايه هاي چين نخورده بگونه دگر شيب بر روي سازندهاي قديمي تر رخنمون يافته است و مي توان آنرا بصورت واحدهاي زير درنقشه نمايش داد.

واحد Q :

آبرفت هاي پادگانه اي جوان كه نسبت به آبرفتهاي پادگانه اي كهن تر دشت هاي پست تري از محدوده ورقه را مي پوشاند.


واحد Q :

مخروط افكنه هاي پست كه از كنگلومراي بي سيمان تشكيل يافته اند و هم ارز رسوبات آبرفتي جوان هستند.

واحد  Q:

در برگيرنده فه هاي رسي(عمدتاً رس و سيلت ) به رنگ كرم متمايل به سفيد است كه مناطق مرزي از فرورفتگي محدوده ورقه را با گسترش شمال باختري به جنوب خاوري فرا گرفته است . مي توان آن را تا اندازه اي معادل و هم ارز انباشته هاي آبرفتي جوان دانست.

واحد Q :

انباشته هاي رودخانه اي عهد حاضر.

واحد Q :

واريزه هاي دامنه اي بلنديها است.

واحد Q :

تپه هاي شني است كه در جنوب روستاي حسين آباد پل رخنمون دارد.

-    ته نشستهاي حوضه هاي تبخيري جوان در بخشهاي پست و فرورفتگي هاي كواترنري را مي توان بصورت واحدهاي زير در نقشه نمايش داد.


واحد  Q:

شامل كفه نمكي (نمك و آب شور)است كه آب شور درياچه حوض سلطان را فراگرفته و در شمال خاوري محدوده ورقه واقع است.

واحد  Q:

در برگيرنده كفه گل نمكي (نمك و رس سيلتي)است كه در پيرامون درياچه حوض سلطان و كوه نمك قم رخنمون يافته است.

        ·گنبد نمكي كوه نمك قم :

در شمال غربي قشلاق دو چاه و در ري محور تاقديس البرز جاي دارد. منشاء نمك بطور عمده از ائوسن بالايي اليگوسن و حتي اليگو ميوسن (در مسير صعود مواد تبخيري) است. از آنجائيكه گنبد نمكي فم سازند قرمزبالايي را قطع نموده است و هم اكنون نيز فعال است پس سن جايگيري آن جوانتر از دوره ميوسن است. همچنين در جنوب قشلاق دو چاه( معدن نمك يزدان ) گنبد نمكي كوچكي نيزديده مي شود كه مي توان سن جايگيري و مكانيسم بالا آمدن آن را با گنبد نمكي كوه نمك قم قابل مقايسه دانست.


        ·توده هاي نفوذي :

- واحد  (نئوژن)

 در شمال كوه گنداب چند توده بسيار كوچك آندزيتي بصورت دايك يا گنبد بخش   e  سازند قم را قطع كرده است،‌كه به احتمال مربوط به فعاليت ماگمايي اواخر نئوژن است.

        ·زمين شناسي ساختماني و تكتونيك :

-         تاريخ زمين ساختي ورقه قم:‌

كهن ترين سنگ هاي رخنمون يافته در ناحيه قم، وابسته به دوره ائوسن است. از اين رو تاريخ زمين ساختي آن نيز وابسته به پس از اين زمان و فازهاي زمين ساختي پس از ائوسن خواهد بود.

گمان مي رود فعاليت هاي خشكي زائي هم ارز فاز پيرنه ئن منجر به پيدايش سيستم هاي هورست وگرابني و گسترش و جايگيري سنگهاي آتشفشاني ائوسن پسين، در شكستگي ها و گسل هايي كه گاه سن گسلش آنها مربوط به فازهاي زمين ساختي كهن تر است،‌ انجاميده باشد. در حقيقت فعاليت اي سيستم ها است كه سبب كنترل شرايط رسوبگذاري در منطقه شده است بنظر هـ. امامي (1370 ) در ائوسن فعاليت آتشفشاني سرشت اساساً آلكالن دارد. حركات خشكي زائي ( هم ارز فاز پيرنه ئن) با پسروي دريا همراه بوده و در نتيجه آن در اوايل اوليگوسن رخساره كولابي قاره اي سازند قرمز زيرين،‌بدون هيچگونه دگر شيبي چشمگيري، بر روي سنگهاي آتشفشاني ائوسن پسين جاي مي گيرد (منطقه كوه گلستان).در انباشته هاي سازند قرمز زيرين افزون بر تظاهر سنگهاي آتشفشاني كه بر اثر جنبش هاي كششي رخنمون يافته اند، نهشته هاي تبخيري از گسترش شايان توجهي برخوردارند . در اوليگوميوسن حركات خشكي زائي (هم ارز فازهاي ساوين و استبرين ) باعث پيشروي دريا در ايران مركزي شده و در محدوده ورقه قم، رخساره دريايي سازند قم را با بيشترين گسترش (مخصوصاً در جنوب ورقه) بر جاي گذاشته است. در ضمن وجود لايه هاي ژيپس به ضخامتهاي متناوب نمايانگر عدم ناپايداري كف حوضه رسوبي بوده و بطور كلي، سه سيكل رسوبي را در اين سازند مشخص كرده است. در ميوسن مياني (اوار بورديگالين) بر روي سازد قم لايه هاي قرمز رنگ سازند قرمز بالايي بطور پيوسته و هم شيب جاي دارند. و همان طور كه از نوع رخساره پيداست. فعاليت هاي خشكي زائي باعث پسروي دريا و نوسانات حوضه رسوبي شده است آن چنان كه در جنوب كوه نرداقي سازند قرمز بالايي را با قاعده كنگلومرايي، در شمال كوه يزدان با قاعده اين از سيلتسون ، مارن و ماسه سنگ و در پيرامون قشلاق دو چاه با قاعده اي از تناوب گچ و مارن پديد آورده است. در اواخر ميوسن سازگاري ناهمسان داشته و طي آن انباشته هاي اساساً آوراي قاره اي پليوسن بگونه نا پيوسته هم شيب و يا زاويه دار بر روي رخساره هاي قاره اي كولابي سازند قرمز بالايي و يا واحدهاي قديمي تر جاي مي گيرد. سرانجام رخنمون هاي يادشده بواسطه سازوكار فازهاي والاچين يا پاسادانين بشدت چين خورده  وموجب دگر شيبي كلي در پي انباشته هاي كواترنري در سراسر منطقه شده است. 

        ·موقعيت ورقه قم در زمين شناسي ايران :

در تقسيم بندي ايران به زونهاي ساختاي گوناگون ، ورقه قم در زون ايران مركزي و نوار آتشفشاني اروميه دختر گرفته است كه توسط گسل كوشك نصرت از هم جدا شده اند.    

-ناحيه ساختماني اروميه دختر:

اين ناحيه پاياني ترين منطقه شمالي محدوده را در برمي گيرد و با راستاي شمال غربي جنوب شرقي، از جنوب به گسل كوشك نصرت پايان مي پذيرد. شكستگيها و گسل هاي اين ناحيه (zone ) در پيدايش سيستم هاي هورست و گرابني، جايگيري سنگهاي آتشفشاني ائوسن پسين، كنترل پارينه جغرافيا و رسوبگذاري نقش اساسي داشته و فعاليت دوبارة اين گسلها و يا گسله هاي مربوط به جنبش هاي آلپين پاياني باعث پديدآمد گسله هاي نرمال و معكوس بزرگ زاويه شده است .

-         ناحيه ساختماني ايران مركزي:

 اين ناحيه از جنوب تا گسل كوشك نصرت گسترش دارد. راستاي عناصر ساختماني آن شمال غربي جنوب شرقي و شرقي- غربي است كه به گمان، بواسطه عملكرد جنبش هاي فشارشي بر شي فاز آلبين پاياني است. به نظر امامي (1370)جنبش بر شي راستگرد در جهت همگاني شمال غربي جنوب شرقي گسترش مي يابد. در فاز ميوپليوسن مي تواند در پيوند با گشوده شد درياي سرخ (ميوسن) و چرخش پهنه عربستان به سمت شمال خاوري در نظر گرفته شود و نيز مطابق پيشنهاد نوگل(1364) شكل گيري ساختاري كنوني نهشته هاي حوضه قم نتيجه سازواره حركت برشي راستگرد همراه با فشردگي بوده است. امتداد شمال غربي جنوب شرقي محدوده حوضه،‌همان جهت جابجايي برشي يا مماسي است بواسطه تمايل امتداد جابجايي بلوكهاي دو طرف، نسبت به محدوده گسسته حوضه،‌فشردگي بيشتري را نسبت به يك تغيير شكل برشي ساده تحمل كرده و ساختار كنوني را بخود گرفته اند. از مهم ترين عناصر ساختاري اين ناحيه چين ها و گسله ها هستند كه در زير به آنها اشاره مي شود.

        ·چين ها:

-         تاقديس البرز:‌

اين تاقديس در شمال شهر قم و در شرق كوه نمك گسترش دارد و از دو تاقديس شرقي و غربي پديد آمده است تاقديس خاوري داراي پلانچ دوگانه است وشيب يال شمالي آن از 45 تا 90 تغيير مي كند ولي شيب يال جنوبي بين 10 تا 35 درجه تغيير مي كند،‌ بنظر مي رسند يال شمالي گسل معكوس با شيب جنوبي بريده شده باشد.                           

تاقديس باختري داراي پلاچ به سوي خاور است و نفوذ گنبد نمكي در هسته تاقديس و حركت آن به طرف بالا باعث شده است تا لايه هاي آن در محل تماس با گنبد،‌ قطع و در برخي موارد برگشته ديده مي شود بنظر مي رسد يال جنوبي تاقديس باختري توسط نيروهاي فشارشي و برشي (ترانسپرسيونال) بريده شده باشد. به گمان قوي،‌تاقديس شرقي و غربي توسط گسل امتداد لغز چپ گرد جابجا شده است.

تاقديس دو چاه: اين تاقديس در شرق قم و جنوب كوه نمك رخنمون دارد. محور آن شرقي  - غربي است و به مت شمال تحدب دارد. يال شمالي آن قائم تا برگشته و شيب آن به سوي جنوب است. اين تاقديس داراي پلانچ دوگانه است كه دماغه باختري آن در كوه ميل بگونه يك پلي كلينال (قارچي) است كه يال دو طرف آن برگشته است . دماغه خاوري آن گسله است. يال جنوبي تاقديس توسط گسل طولي دو چاه قطع شده است، آن چنان كه بقاياي خرد شده آن در طول گسل رخنمون يافته اند.

تاقديس خضر: اين تاقديس در جنوب قم گسترش دارد. تاقديسي است برگشته با شيب سطح محوري به سمت جنوب و به نظر دوگل(1364) امتداد آن    N125-130   است. يال برگشته شمالي آن در امتداد گسل طولي خضر خرد شد است و بقاياي آن بصورت فلسهاي تكتونيكي در درازاي چند كيلومتر رخنمون دارد. يال جنوبي آن شيب    70  تا 90  درجه به سمت جنوب دارد كه بتدريج به سوي كوه نرداقي به لايه هاي برگشته با شيب بسيار تند تبديل مي شود.

تاقديس كمركوه :‌اين تاقديس با جهت محوري شرقي غربي و پلانچ دوگانه است كه دماغه خاوري آن گسليده و شيب يال جنوبي آن قائم و يا كمي برگشته به سمت شمال است، شواهد و وضع طبقات نشان مي دهد كه در هسته ساختمان يادشده گسلي از نوع معكوسي عمل كرده باشد، هر چند كه در روي زمين اثري از آن مشاهده نمي شود. به نظر نوگل (1364) چين از نوع استوانه اي (سيلندري) است و تها در خاور كوه كلنگي كه چين بسيار فشرده است. بطور محلي، تمايل به چين مخروطي با محور k  افقي پيدا مي كند،‌در تخت سنم بر (در شرق تاقديس) يك چين كوچك فرعي بصورت ناوديس ديده مي شود كه بر روي يك سطح لغزش سريده و محور چين را مي پوشاند.

تاقديس اوقون:‌ تاقديسي نامتقارن با محور محدب به سمت شمال، شيب يال شمالي آن از 20 تا 46 تغيير مي كند و يال جنوبي آن شيب بيشتر از 60 توسط گسل طولي به موازات محور تاقديس بريده شده است.

تاقديس لنگرود:‌ اين تاقديس در جنوب اوديس قيز قلعه گسترش دارد و بخش بزرگتر يال شمالي آن توسط گسل امتداد لغز راست گرد بريده شده است. به گمان نوگل(1364). اين چين استوانه اي محور آن كمي خميدگي دارد و زاويه ميل دماغه غربي آن 27 به سمت غرب است.  

ناوديس يزدان : اين ناوديس در شمال تاقديس كمر كوه جاي دارد. محور آن پيچشي است و به سمت شمال و جنوب تحدب دارد،‌ داراي راستاي شرقي- غربي است و در جنوب دو چاه و خاور كوه ميل توسط گسل قطع مي شود. يال جنوبي ناوديس دو چاه حدود 55 شيب به سمت شمال دارد و يال شمالي آن به سوي گسل دو چاه با شيب تند تا برگشته تغيير مي كند.

ناوديس قيز قلعه:‌ ناوديس قيز قلعه با راستاي شرقي غربي در جنوب تاقديس خضر و بموازات آن گسترش دارد، يال شمالي آن توسط چين جناغي دو برادر فشرده شده و تغيير شكل حال نموده است و يال جنوبي آن توسط گسل امتداد لغز راست گرد بريده شده است .

        ·گسل ها:‌

-    گسل دوچاه :‌ اين گسل طولي راستاي خاوري باختري دارد و تحدب آن به سمت شمال است ،‌شيب گسل در نقاط اندازه گيري شده 55 تا 80 به سمت شمال است و طول آن km 17 است كه توسط آن سازند قم بر روي سازند قرمز بالايي رانده شده است.

-    گسل يزدان :‌ اين گسل از نوع امتداد لغز راست گرد است و توسط آن سطح محوري ناوديس يزدان در جنوب قشلاق دوچاه جابجا شده است. گمان مي رود، توان جابجايي اين گسل به سمت غرب بتدريج كاهش يابد و به صفر برسد.

-    گسل كمركوه :‌ اين گسل طولي از نوع معكوس است و راستاي آن شرقي غربي است،‌شيب گسل 50 تا 60 به سمت شمال مي باشد و توسط آن آهك پاياني سازند قم بر روي سازند قرمز بالايي رانده شده است.

-    گسل گنداب: يك گسل رانده كه نزديك به 5/4 طول دارد، راستاي آن به تقريب شرقي غربي است و بخش خاوري آن به گسل شادگلي و بخش باختري آن به گسل ايداقچي محدود مي شود. توسط اين گسل تاقديس كمركوه بر روي ناوديس ايداقچي رانده شده است .

-    گسل اوقون :  اين گسل طولي از نوعي معكوس است و  45شيب به سوي شمال دارد. راستاي آن به تقريب شرقي غربي است و طول آن Km  3 است پي آمد سازوكار اين گسل،‌ يال شمالي تاقديس اوقون بر روي يال جنوبي خود رانده شده و بخش خاوري و باختري آن به ترتيب توسط گسل شادگلي و گسل ايداقچي مرزبندي شده است.

-         گسل ايداقچي: اين گسل امتداد لغز راست گرد است . ميانگين شيب و جهت شيب آن  60/ 214 است .

برروي آينه گسلي سه اثرجابجايي با شيب و جهت شيب  10/ 111 ، 50/ 145 و
 78/ 192  قابل تشخيص است. بواسطه حركت اين گسل بخش خاوري تاقديس كمركوه به سمت جنوب خاوري جابجا شده است.

-    گسل شادگلي:‌  اين گسل بموازات گسل ايداقچي و از نوع ترانسپرسيوال با حركت برشي راستگرد است و در حقيقت دنباله گسل خضر و در باختر شهر قم است.

-    گسل خضر:‌ گسلي است معكوس با حركت برشي راستگرد( ترانسپرسيونال) با امتداد مياگين N126  و با شيب به سمت جنوب كه در طول تاقديس خضر ادامه داشته و موجب خردشدن يال شمالي بصورت فلسهاي تكتونيكي شده است.

-    گسل قيزقلعه: اين گسل امتداد لغز راستگرد با راستاي تقريبي خاوري باختري است. شيب آن 67 به سمت جنوب بوده و چنين مي نمايد كه مانند گسل خضر از نوع معكوس با حركت مايل نيز باشد . جابجايي امتداد اين گسل حدود Km  1 است.

-    گسل البرز: اين گسل ازنوع معكوس (شايد همراه با مولفة بر شي راست گرد) با راستاي شمال باختري جنوب خاوري است كه يال شمالي تاقديس خاوري البرز را قطع كرده است. گسل يادشده در جنوب روستاي البرز گسترش داشته و با نوجه به اهميت آن در شكل گيري ساختاري منطقه توسط زمين شاسان شركت ملي نفت راندگي البرز نام گرفته است.

-    گسل زرد كمر: اين گسل از نوع معكوس با راستاي شمال غربي- جنوب شرقي است، شيب گسل حدود 55 به سمت جنوب باختري است كه بواسطه سازوكار آن سازند قم بر روي سازند قرمز بالايي رانده شده است ادامه اين گسل در شمال باختري وارد ورقه تفرش شده و بطرف جنوب خاوري توسط نهشته هاي پليوسن پوشيده شده است.

-    گسلهاي فرعي: اين گسلها، در بيشتر جاها، از نوع امتداد لغز راست گرد و يا چپ گردند و بطور معمول عمود تا نزديك به عمود نسبت به محور چين خوردگي اصلي ديده مي شوند، به نظر نوگل(1364) گسلهاي عرضي در نزديكي هاي قشلاق دو چاه نتيجه تكامل و جابجايي ثانوي درزه هاي عرضي است كه داراي حركت چرخشي عمود بر سطح گسلها است و گسترش و عمقي ندارد. در تاقديس غربي البرز يك سري گسل هاي امتداد لغز چپ گرد و بندرت راست گرد وجود دارند كه ممكن است باعث چرخش گنبد نمكي كوه نمك در هنگام بالا آمدن آن باشد.

        ·جغرافيايي گذشته :

فعاليت آتشفشاني ائوسن پسين گاهي زير دريايي و در برخي موارد قاره اي ( مانند ايگنمبريت ها) تا كولابي است. همچنين در پيوند با آن آميزش ماگمايي (دو ماگماي اسيدي و بازيك) ديده مي شود كه در پايان سبب پيدايش برخي سنگها با تركيب ميانه شده است. در اوايل اليگوسن دريا پسروي كرده و در محدوده قم با ناپيوستگي فرسايشي سبب ايجاد حوضه هاي قاره اي- كولابي و تكاپوي آتشفشاني شده است. با پسروي دريا زمينهاي ائوسن پسين از آب خارج شده و پس از فرسايش و ويراني، بخش عمده اي از اباشته هاي آواري بستر رودخانه قره چاي ، انباشته هاي دوره پليوسن( نواحي كوه گلستان و شمال روستاي انجيلاوند بالا) و مخروط افكنه هاي پست را پديد آورده است. تغييرات رخساره كه بطور كلي محلي و جانبي در ائوسن پسين، اليگوسن و حتي ميوسن و پليوسن رؤيت مي شود تا اندازه اي مربوط به تغييرات توپوگرافي كهن محدوده قم است.

در زمانهاي اليگوسن فوقاني ميوسن مياني، دريا پيشروي كرده و لايه هاي رسوبي دريايي سازندقم را با ناپيوستگي فرسايشي بر روي سرزمين هايي كه پيش از اين فرسايش يافته بودند. جاي داده است. اين سازند معرف سه چرخه رسوبي است و شرايط آب و هوايي گرم آن زمان محيطي شايسته و بايسته را براي زندگي مرجانها و آلگها پديد اورده است. در نواحي كم ژرفاتر دريا، سنگ آهك زيست آواري بخش زيرين سازندقم،‌نهشته شده اند. در حاليكه بر بخش هاي مياني بدليل تبخير شديد و ناپايداري كفه حوضه رسوبي ميانلايه هايي از رخسارهاي كولابي قاره اي در ميان ته نشستهاي دريايي سازند قم نهشته شده اند.

در ميوسن مياني،‌ پس از بورديگالين، شرايط قاره اي- كولابي بگونه اي گسترده در محدوده ورقه قم گسترش يافته و سبب گرديد، نهشته هاي سازند قرمز بالايي بگونه پيوسته و هم شيب بر روي نهشته هاي دريائي سازند قم جاي گيرند، در اين زمان تكاپوهاي آتشفشاني نسبت به ائوسن پسين بسيار كمتر شده ولي همچنان ادامه داشته است.

نهشته هاي سازند قرمز بالايي در پيوند با ناپايداري كف حوضه رسوبي، تا اين زمان دنباله داشته و در انباشته هاي كولابي تا قاره اي در نوسان بوده است. نهشته هاي اساساً آواري قاره اي پليوسن با ناپيوستگي بر روي حوضه هاي كولابي قاره اي سازند قرمز بالايي و يا نهشته هاي كهن تر جاي گرفته اند. به تقريب، شرايط رسوبگذاري انباشته هاي پليوسن همسان نهشته گذاري سازند قرمز بالايي بوده و افزون بر آن فرسايش شده گرفته است.

اين انباشته ها بطور عمده از كنگلومرا،ماسه سنگ ورس تشكيل شده اند داراي قطعاتي با ليتولوژي گوناگون هستند كه نشانگر تنوع مناطق فرسايش يافته و نيز خاستگاه آنها است. سرانجام نهشته هاي پليوسن به شدت چين خورده و موجب پيدايش يك دگر شيبي كلي در پي ته نشستهاي كواترنري گرديده است،‌در محدوده قم رسوبات كواترنري با چهره هاي گوناگون آبرفتي نظير مخروط افكنه،‌رودخانه اي، واريزه اي، رسوبهاي بادي، ترانسهاي آبرفتي،‌كفه هاي رسي، گل نمكي و در بخشهاي پست تر فرورفتگي هاي ( درياچه حوض سلطان) كواترنر مواد رسوبي- تبخيري (بويژه نمك) ديده مي شود.

        ·زمين شناسي اقتصادي( Economic geology) :

ورقه قم از نظر پتانـسيل مواد مـعدني به دو بخش فلزي و غير فلزي به شرح زير تقسيم مي گردد.

-         بخش فلزي :‌

كانه هاي مس: اين كاني سازي به 35 كيلومتري باختر قم در رديف سنگهاي آندزيتي پورفيري و سنگهاي آذرآنراواري و توفي ائوسن بالا است.


-         بخش غير فلزي:

باريت: در امتداد گسل كوشك نصرت رگه هاي خردشده پرشماري از باريت بصورت ترانشه هاي متروكه رخنمون يافته است.

گچ‌: نهشته هاي گچ دار بصورت ژيپس يا شايد انيدريت در سازند قم و نيز بخش زيرين سازند قرمز بالايي در غرب محدوده ورقه و بصورت گنبد گونه اي در جنوب قشلاق دو چاه در بخش زيرين سازند قرمز زيرين رخنمون يافته اند كه در بيشتر جاها قابل استخراج هستند.

نمك: در پيكرگنبد گونه اي در جنوب قشلاق دو چاه( معدن نمك يزدان) و كوه نمك قم رخنمون يافته اند.

زئوليت :‌زئوليت ها كه از سيليكاتهاي آبدار نوع داربستي شمرده مي شوند.

آهك: در جنوب كمركوه و باختر كوه نرداقي از سنگ آهكهاي بخش   f  سازند قم به منظور تهيه آهك زنده، پودر سنگ و سنگ لاشه استفاده مي شود.

شن و ماسه :‌ته نشستهاي دوره پليوسن در جنوب نرداقي و يال جنوبي تاقديس غربي البرز از لحاظ ذخيره شن و ماسه در خور توجه است.

رس : درشمال شهر قم(امتداد رودخانه قم رود) ونيز حوالي جمكران بشي از كفه‌هاي رسي بصورت نهشته هاي ريزدانه رس دار است. كه از آنها براي آجرپزي بهره‌برداري مي شود.

كانيهاي زينتي : در جنوب درياچه حوض سلطان، در آندزيتهاي شيشه اي،‌كوارتز بصورت بلوري و بي شكل رشد كرده و از انواع آن بعنوان كاني هاي زينتي بهره برداري مي شود.

نفت و گاز طبيعي : در حوالي محور تاقديس شرقي البرز،‌در حفاريهايي كه در سال 1335 توسط شركت ملي نفت بعمل آمد و فوران نفت و پي آمد آن استخراج گاز در منطقه سراچه گرديد.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 10 اردیبهشت 1394 ساعت: 2:00 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(1)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 824

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس