دانش آموزی - 131

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

دعا چیست و شرایط استجابت آن کدام است

بازديد: 177

 

دعا و شرایط استجابت دعا

دعا در نفس خود اگرچه گفتگو با خداست ولی در ذات خود مبین نیاز و احتیاج بشر به بی نیاز مطلق است و در واقع التجا و پناه بردن به وی در موقعیتی که دست وی از همه جا کوتاه است و فریادرسی جز خدا را نمیشناسد.

البته بشر در انتهای کار معمولا به این حقیقت میرسد و چه بسا در فاصله احتیاج و نیاز خود به افراد و موقعیتهای نوینی هم رویکرد مثبت نشان می دهد اما وقتی ناامید می شود متوجه قادر مطلق می شود . کسی که علی کل شیء قدیر هست و دعوت به خواندن نموده:

ادعونی

و شرط جواب و اجابت را هم مقرر کرده است:

استجب لکم

دعا را می توان بر دو نوع دانست :

یکی راز و نیاز با خداوند به جهت احساس نوعی دلتنگی و یا خلاصی از یک گرفتاری که تعبیر به درخواست از خدا برای توجه به بنده است و جستجو از احوال وی که اثرات تلقینی و حتی عبادی و تاثیرات روحی و قلبی و فکری آن بسیار محدود و گذراست.

چون مومن به این حقیقت معترف است خدا همیشه به بندگانش آگاهست و صفت علیم و خبیر بودن او را پیوسته در یاد خویش دارد و لذا ضرورتی ندارد با چنین دعایی توجه وی را به خودش جلب کند.

نوع دوم اذعان قلبی و ذکری به ربوبیت ( صاحب اختیاری مطلق) خداست در همه امور .

چنین گرایش قبلی و فکری در درخواستها با ایمان به اینکه باقی ابزارها نقشی جز واسطه اتصال ندارند و مجری اوامر و خواست و تحت تاثیر اراده او میباشند موقعبت دعا را در وجود داعی ( دعا کننده) چنان قوی و عظمت خداوند را در خشوع قلبی و رفتاری در پیشگاه او آنچنان بزرگ می نماید که در شکل متعالی داعی ( دعا کننده)و مدعو( خدا) یکی شده و به درجه من اراده فاراد الله میرسد.

رسیدن به این مقام آگاهی به شدت فقر و نیاز بشری به خداست که نصیب هر انسانی نمی شود ولی به معنای عدم درک این لذت مقام معنوی در موقعیتهای مختلف نیست ( تعبیر به حالاتی از دعا کننده در موقعیتهای خاص)

گاهي اوقات هر قدر دعا کرده‏ايم، دعايمان مستجاب نشده است. امام صادق عليه‏السلام در اشاره به اين مسئله مي‏فرمايند: اين دعاها از بين نرفته و باقي مي‏ماند و در روزي که احتياج شما بيشتر است، مستجاب مي‏شوند، آن روز، جز قيامت نيست. خداوند دعاي مستجاب نشده‏ي مؤمنان را نگه مي‏دارد و بيشتر از آنچه فکر مي‏کردند و توقع داشتند در بهشت به آنها خواهد داد. فرض کنيد روزي شخصي از سر احتياج و اضطرار از شما پولي بخواهد اما شما متوجه شويد احتياج او به اين پول حياتي نيست و ضرورتي ندارد اين پول را به او بدهيد، اما همان لحظه مبلغ مورد نظر او را به حسابي که به نام اوست واريز مي‏کنيد تا روزي که آن شخص نياز شديدي به پول پيدا کرد آن را به او بدهيد و بگوييد من اين پول را براي چنين روزي نگه داشته بودم که به شما بدهم. ماجراي دعا و استجابت آن نيز چنين است. ممکن است بنده‏اي از خداوند بخواهد اسباب مسافرت يک ماهه‏اي برايش فراهم گردد تا در آن يک ماه خوش باشد. شايد اين دعا مستجاب نشود، اما در عوض به جاي يک ماه، خداوند يک هزار سال خوشگذراني در بهشت به او عطا خواهد کرد. در روايت آمده است که آرزوها و دعاهايي که در اين دنيا مستجاب نشده است روز قيامت به گونه‏اي مستجاب مي‏شوند که انسان آرزو مي‏کند که‏ اي کاش هيچ کدام از دعاهايم در دنيا مستجاب نمي‏شد. شيعيان کم و بيش به اين مسايل عقيده دارند، اما فهميدن آن بسيار مهم است.

روايتي از ابن فهد حلي [1] در عدة الداعي نقل شده است که در بحارالانوار و مستدرک سفينة البحار نيز آمده است:

«فيما أوحي الله الي داوود: من انقطع الي کفيته و من سئلني أعطتيه، و من دعاني أجبته و انما اؤخر دعوته و هي معلقه، و قد استجبتها له حتي يتم قضائي، فاذا تم قضائي أنفذت ما سأل. قل للمظلوم انما اؤخر دعوتک و قد استجبتها لک علي من ظلمک لضروب کثيرة غابت عنک، و انا أحکم الحاکمين. اما أن تکون قد ظلمت رجلا فدعا عليک فتکون هذه بهذه لا لک و لا عليک [2] ؛ از جمله چيزهايي که خدا به حضرت داوود عليه‏السلام وحي فرمود اين بود: هر کس از غير من قطع اميد کند، او را بي‏نياز کنم و هر کس از من بخواهد به او عطا مي‏کنم و هر کس مرا بخواند اجابت مي‏کنم، هر چند اجابت دعاي او را تا آن زمان که مقدر کرده‏ام به تأخير اندازم و چون زمان مقدر به سرآيد خواسته‏اش را جامه‏ي تحقق پوشم. به مظلوم بگو اجابت دعا و نفرين تو را عليه ظالم به تأخير مي‏اندازم و به اشکال گوناگوني که خبر نداري، عليه او کارگر مي‏گردانم و من نيکوترين داوران و دادگسترانم. چه بسا به شخصي ستم کرده‏اي و تو را نفرين کرده باشد. در آن صورت دعاي تو در برابر دعاي او خنثي مي‏شود و نه به سودت چيزي مستجاب مي‏شود و نه به زيانت».

گاهي اوقات ممکن است شخص در عين حالي که مظلوم است، زير دستانش در جاي ديگري به کسي ظلم کرده باشند و او نيز از سويداي دل دعايي کرده باشد. نقل شده است که عده‏اي از مؤمنان براي رفع ظلمي که به آنها وارد شده بود دعا مي‏کردند و از خداوند استمداد مي‏طلبيدند، اما دعايشان مستجاب نمي‏شد. يکي از زهاد و بندگان خاص خدا در عالم مکاشفه يکي از معصومين عليهم‏السلام را ديده بود که فرموده بودند: «سبقتکم دعوة مستجابة» يعني شما قبلا ظلمي مرتکب شده بوديد که عليه شما دعا کرده بودند. از اين رو دعاهاي شما مستجاب نمي‏شود.

انسان بايد توجه داشته باشد که در زندگي ظلمي مرتکب نشود. استاد نبايد نسبت به شاگرد ظلم کند، پدر و مادر نبايد به فرزند ظلم کنند. در تمام روابط بايد به اين موضوع توجه داشت همان طور که در معامله و خرج کردن پول دقت لازم است، در معاشرت با ديگران نيز بايد با دقت تمام، مواظب کردار خود باشيم تا مبادا ظلمي از ما سر زند.

در ادامه روايت پيشين آمده است: «و اما أن تکون لک درجة في الجنة لا تبلغها عندي الا بظلمه لک [3] ؛ و چه بسا درجه‏اي برايت در بهشت مقرر شده باشد که در نزد من به آن دست نيابي مگر اين که مظلوم واقع شوي».

تنها قسمت کوچکي از درجات بهشت مربوط به نماز و روزه و عبادت است و قسمت اعظم آن در مقابل فشارها و سختيهايي است که انسان در دنيا متحمل مي‏گردد. اگر منزلت کسي در بهشت داراي 1800 درجه باشد، ممکن است پنجاه درجه به سبب عبادت، صد درجه به سبب خيرات، و دويست درجه آن به پاس حسن خلق باشد، اما هزار درجه به دليل فشار و مظلوميت در دنيا است.

در دنباله همين روايت مي‏فرمايد: «لأني أختبر عبادي في أموالهم و أنفسهم؛ زيرا من بندگانم را در مال و جانشان آزمون مي‏کنم».

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 01 اردیبهشت 1394 ساعت: 19:05 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

معرفی سه سلسله سلجوقیان ، خوارزمشاهیان و غزنویان

بازديد: 9027

 

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع :

معرفی سه سلسله سلجوقیان ، خوارزمشاهیان و غزنویان

 

درس : تاریخ

 

نام دبیر :

 

 

تهیه و تنظیم :

 

تاریخ تهیه :

31/01/1394

 

 

 

سلجوقیان

« 590- 429 ق / 1194 -1038 م» 

دولت سلجوقی که توسط دو برادر، چغری بیگ و طغرل بیگ ترکمان به دنبال غلبه نهایی ایشان بر مسعود غزنوی به وجود آمد، هر چند از لحاظ نظامی بر عناصر ترک و ترکمان متکی بود، اما از نظر اداری و سیاسی به همان اندازه دولت غزنوی، صبغه ایرانی داشت که بر بستری و آل سلاجقه نیز همچون غزنویان خود را وارث آیین و رسوم سامانیان می‏دانستند

نیم قرن پس از آن که حکومت طغرل در خراسان پا گرفت، قلمرو جانشینان او از جیحون تا فرات و از فارس تا شام و آناطولی را در بر گرفت و بدین گونه یک خاندان غیر ایرانی پس از گذشت چهار سده که از سقوط ساسانیان می‏گذشت، حدود ایران را که به دست وی افتاده بود به وسعه عهد ساسانیان رساند و حتی فرهنگ ایرانی و میراث ساسانی را در سراسر آن نشر کرد. گرچه شیوه فرمانروایی آنها، با نظام ملوک الطوایفی، مرکز گریز و جنگهای بی وقفه و بیابانگردی، بیشتر یادآور دوران اشکانیان بود
قدرت گیری سلجوقیان

آغاز کار سلجوق

پس از مرگ دُقاق، فرزند وی، سلجوق مورد توجه بیغو قرار گرفت و با لقب سباشی «= جلو دار لشکر» مفتخر شد. سلجوق چون خود را به بیغو بسیار نزدیک می‏دید، به خود اجازه داد، روزی در حرمخانه پادشاه رفته، بالاتر از زنان و فرزندان وی بنشیند. زنان بیغو این رفتار «ناپسند» را به پادشاه بردند و از وی تنبیه او خواستار شدند. چون سلجوق از عزم پادشاه در سیاست کردن خود، مطلع شد، با صد تن از خویشان و دلاوران و جنگجویان خود به همراه بار و بنه، ترکستان را ترک گفت و رهسپار ماوراءالنهر شد و راه سمرقند در پیش گرفت. چندی در جند اقامت کرد و در همانجا بود که اسلام آورد

اعتبار نظامی سلجوق

در همین ایام و اقامت وی در جُند بود که برخی از طوایف ترک، از امیر جُند، درخواست باج و خراج کردند. سلجوق وی را از پرداخت باج بر حذر داشت و با دلاوران خود، با سپاهیان ایلک خان به جنگ پرداخت و آن‏ها را متفرق کرد. از آن پس، سلجوق اعتبار و قدرت زیادی کسب کرد و اغلب امیران و پادشاهان در دفع «کفار» از وی استفاده می‏کردند، چنان که، ابراهیم سامانی نز در نبرد با ایلک خان از سلجوق یاری طلبید

پسران سلجوق

سلجوق چهار پسر داشت به نامهای؛ اسرافیل، میکائیل، موسی بیغو و یونس. میکائیل و موسی بیغو در روزگار جوانی در یکی از جنگها، زخم سختی برداشته و کشته شدند. میکائیل خود دارای دو پسر به نامهای؛ طغرل بیگ و چغری بیگ بود. همین دو برادر بودند که توانستند در عهد مسعود غزنوی، پایه‏های دولت سلجوقیان را مستحکم سازند

رابطه سلاطین سلجوقی با خلفای بغداد

رابطه سلجوقیان با رهبر اسمی عالم اسلام؛ یعنی خلیفه بغداد نیز مبتنی بر یک سیاست روشن و پیروی از یک سلسله اصول دیپلماسی نبود. از همان عهد طغرل تا پایان فرمانروایی قوم، پادشاهان سلجوق، وقتی محتاج به تأیید خلیفه بودند، نسبت به وی اظهار فروتنی و خاکساری می‏کردند و هنگامی که از حمایت او بی نیاز، با وی دعوی رقابت و همسری داشتند و احیاناً برخوردهایی خشونت آمیز نشان می‏دادند
خلیفه عباسی در دوران اقتدار این قوم، اگر چه مثل دوران آل بویه در شرایط ضعف نبود، اما با تعظیم و تکریم ظاهری هم که از سوی سامانیان و غزنویان در حق وی اظهار می‏شد، مواجه نبود

در اغلب مواقع در این دوران، خلیفه بغداد قدرتش محدود به قلمرو کوچک خویش و نظارت بر امور شرعی بود، و حتی اتابکان و خوارزمشاهیان نیز، خلیفه را تنها در همین محدوده مورد تأیید قرار می‏دادند

انتظام ملوک الطوایفی از طریق قدرت سلطان

ملوک الطوایفی رایج در این عصر هم از طریق قدرت فائقه سلطان تحت نظارت بود. چیزی که این نظارت را تا پایان عهد سلجوقیان تأمین کرد، ترتیبات دیوانی و نظام اداری بود که هر چند شاهزادگان و حکام - ملوک الطوایف - به آسانی به آن گردن نمی‏نهادند، اما به هر صورت نوعی انتظام قابل قبول را در سراسر قلمرو آل سلجوق برقرار می‏داشت

از سوی دیگر، خوی بیابانی امیران ترک آل سلجوق و قدرت مطلقه و عشق به غارت و استبداد این امیران، نظام دیوانی و صاحبان دیوان را که به هر تقدیر نظم و نسق و حساب و کتاب از لوازم و ضرورتهای شغل آنان بود، این وزیران و دیوانیان را در مقابل سلطان قرار می‏داد زیرا استبداد و اِعمال قدرت بدون حسابرسی و حساب دهی پادشاهان، نظام دیوانی را بر نمی‏تافت

به همین جهت بارها سلاطین سلجوقی، وزیران خود را کشتند و یا به کشتن دادند و یا به دست دشمنان سپردند و اموالشان را مصادره کردند
زمینداری سلجوقی اقطاع و سستی بنیان های حکومت

با توسعه و رایج شدن نظام اقطاع، بزرگان و امیران خود را در مجرای قانونی انداخته و به نام قانون و حکومت، اقدامات مستبدانه را مشروع و مقبول ساختند. در عین حالی که، بنیانهای حکومت را نیز سست و بی دوام نمودند
به هر حال این شبانان بیابانگرد، بعد از غلبه بر مسعود، در مرو و همچنین نیشابور، خطبه سلطنت به نام خود خواندند و آغاز فرمانروایی آل سلجوق را اعلام داشتند
این جابجایی سلطنت از غزنویان به سلجوقیان دست کم برای مردم ایران با وجود استمرار برخی از معایب و مصیبتهای گذشته که ناشی از طبیعت این قوم و استبداد مطلقه حاکم بر ایران بود محاسن و منفعتهایی نیز به همراه داشت
چه امیران اولیه قوم که تربیت شدگان وزیرانی با کفایت و مدبر و توانا همچون خواجه عمید الملک کندری، و خواجه نظام الملک طوسی بودند، این میزان درک و آگاهی منافع دراز مدت دولت خود را داشتند که بخشی از اموال ستانده شده را صرف رعایا، تعمیر جاده‏ها، امنیت راهها، ساختن پلها و رباطها کنند

بدون نظارت آنها بر احوال رعایایی که می‏باید بر وفق آیین حکومت، منافع مادی و نیروی نظامی آن را تأمین کنند، ممکن نبود

وزارت وزیران با کفایت

به هر حال این نکته نیز از شگفتیهای تاریخ این مرز و بوم است که پر بارترین، پر آوازه‏ترین و طلایی‏ترین ادوار آن در پایان سده‏های نخستنی اسلامی، مقارن فرمانروایی قومی بیگانه، بیابانگرد بود که در عهد سامانیان و غزنویان بیشتر به حال بیابانگردی و راهزنی در اطراف بخارا و مرزهای شمالی خراسان سر می‏کردند و هیچ گونه پیوند قابل ملاحظه‏ای با تمدن و فرهنگ شهر نشینی نداشتند

عامل عمده توفیق آنها در نیل به این موفقیت غیر منتظره، اتکاء آنها بر ایمان مذهبی و اعتمادشان بر دستگاه وزارت بود که هر چند در اواخر چندان استوار نماند، در همان آغاز کار به استقرار دولت و قدرت و شوکت آنها کمک بسیار کرد

این که خواجه نظام الملک وزیر در اواخر عمر که از جانب سلطان تهدید به عزل شد، گفته بود 
«
دولت آن تاج به این دوات وابسته است» 
نقش وزارت را درتوسعه و تنظیم دولت آنها خاطر نشان می‏کرد و حوادث بعدی نیز نشان داد که خواجه گزاف نمی‏گفت
در مدتی که سلطنت سلاجقه به حمایت دستگاه وزارت و سازمان دیوان، مجال توسعه یافت، دوران فرمانروایی سلجوقیان دوران شکل گیری سنتهای اداری، و عصر ترقی و توسعه صنایع و معارف شد، که مساعی خواجه نظام الملک طوسی در این توفیق، نقش غیر قابل انکار داشت
نتیجه آن شد که حکومت سلجوقیان در مقایسه با غزنویان که تنها متکی بر یک ماشین جنگی و مخرب و تهاجمی بود و علاقه‏ای به سازندگی و اهمیتی به حضور طولانی مدت خود، در مناطق تحت نفوذ نمی‏داد، بسیار موفقتر عمل کرد
حکومت این فرمانروایان غیر ایرانی نمونه‏ای شد که در رعایت آداب عدالت و در حمایت از ارکان شریعت، خیلی بیش از آن چه حکومت غزنویان، در آغاز فرمانروایی خویش، داعیه آن را داشتند توفیق حاصل کرد و نتایجی نیکو و سنتهایی تمدن ساز در همین دوره برای آیندگان به یادگار گذاشتند

خوارزمشاهیان

«616 - 491 ق / 1219 - 1098 م» 

آغاز کار خوارزمشاهیان

نوشکتین نیای بزرگ خوارزمشاهیان، غلامی بود از اهالی غرجستان که توسط سپهسالار کل سپاه خراسان در زمان سامانیان خریداری شد
این غلام در دوران فرمانروایی سلجوقیان به سبب استعداد سرشار و کفایتی که از خود نشان داد به زودی مدارج ترقی را طی کرد و به مقامات عالی رسید تا این که سرانجام به امارت خوارزم برگزیده شد
نوشتکین صاحب 9 پسر بود که بزرگترین آنها، قطب الدین محمد نام داشت
پس از نوشتکین، فرزندش محمد از جانب برکیارق به ولایت خوارزم رسید «491 ق / 1098 م» و سلطان سنجر نیز بعدها او را در آن سمت ابقاء کرد
بدین ترتیب دولت جدیدی بنیانگذاری شد که بیش از هر چیز برآورده و دست پرورده سلجوقیان بودقطب الدین محمد به مدت سی سال تحت قیومیت و اطاعتسلجوقیان امارت کرد

پسرش اتسز هم که بعد از او در 522 ق / 1128 م به فرمان سنجر امارت خوارزم یافت، از نزدیکان درگاه سلطان سلجوقی بود. هر چند بعدها کدورتی بین وی و سلطان سنجر پدید آمد که به درگیریهای متعددی هم منجر شد، اما تا زمان حیات سلطان سنجر، اتسز نتوانست به توسعه قلمرو خوارزمشاهیان کمک چندانی بکند
چون اتسز پیش از سنجر وفات یافت، پسرش ایل ارسلان «551 ق / 1156 م» امیر خوارزم شد. اما در زمان او که سلطان سنجر نیز وفات یافته بود، نزاع داخلیسلجوقیان، امکانی را فراهم آورد تا ایل ارسلان به قسمتی از خراسان «558 ق / 1163 م» و ماوراءالنهر «553 ق / 1158 م» که هر دو در آن ایام دچار فترت بودند، دست یابد و به این ترتیب نزدیک به پانزده سال به عنوان خوارزمشاه حکومت کند
میراث سلجوقی در اختیار خوارزمشاهان

بعد از ایل ارسلان، منازعاتی که بین پسرانش سلطانشاه و علاءالدین تکش برای دستیابی به فرمانروایی ولایات بروز کرد، بارها موجب رویارویی نیروهای این دو برادر شد، تا این که عاقبت با استیلای تکش این درگیریها به پایان رسید

در زمان تکش تمامی خراسان، ری و عراق عجم، یعنی آخرین میراث سلجوقی به دست خوارزمشاهیان افتاد

غلبه تکش بر تمام میراث سلجوقی، نارضایتی خلیفه بغداد را به دنبال خود داشت که اثر این ناخرسندی و عواقب آن، بعدها دامنگیر محمد بن تکش شد. با درگذشت علاءالدین تکش «رمضان 596 ق / ژوئن 1200 م»، پسرش محمد خود را علاءالدین محمد خواند و به این ترتیب سلطان محمد خوارزمشاه شد

رویارویی علاء الدین محمد با خلیفه عباسی

بیست سال «596 - 616 ق / 1200 - 1219 م» فرمانروایی علاءالدین تکش به طول انجامید

علاءالدین محمد که میراث دشمنی با خلیفه را از پدر داشت، از همان آغاز امارت، خود را از تأیید و حمایت فقیهان و ائمه ولایت محروم دید به همین دلیل ناچار شد تا بر امیران قبچاق خویش، یعنی ترکان قنقلی که خویشان مادریش بودند، تکیه کند 

و با میدان دادن به این دسته از سپاهیان متجاوز، بی رحم و عاری از انضباط که در نزد اهل خوارزم بیگانه هم تلقی می‏شدند، به تدریج حکومت خوارزمشاه را در همه جا مورد نفرت عام ساخت


رویارویی با مغولان

در طی همان ایامی که محمد خوارزمشاه قدرت خود را در نواحی شرقی مرزهای ماوراءالنهر گسترش می‏داد و خلیفه بغداد - الناصر الدین بالله - برای مقابله با توسعه قدرت او در جبال و عراق سرگرم توطئه بود؛ 

در آن سوی مرزهای شرقی قلمرو خوارزمشاهیان، قدرت نو خاسته‏ای در حال طلوع بود
مغولان که در آن ایام با ایجاد اتحادیه‏ای از طوایف بدوی یا بدوی گونه، خود را برای حرکت به سوی ماوراءالنهر آماده می‏ساختند، اهمیت و قدرتشان در معادلات و مجادلات سیاسی سلطان خوارزمشاه و خلیفه بغداد، نه تنها جایگاهی پیدا نکرد بلکه به حساب هم آورده نشد

در نتیجه فاجعه عظیمی که تدارک دیده می‏شد، از دید دو قدرت و نیروی مهم آن پوشیده ماند به طوری که هنگامی که دهان باز کرد، نه از سلطنت پر آوازه خوارزم چیزی باقی گذاشت و نه از دستگاه خلافت

آنچه باقی ماند، ویرانی، تباهی، کشتارهای دسته جمعی، روحیه تباه شد. و در یک کلام، ویرانی یک تمدن بود. هنگامی که چنگیز خان به تختگاه خویش باز می‏گشت، بخش عمده ایران به کلی ویران شده و بسیاری از آثار تمدنی آن نابود شده بود

دستاوردهای دولت خوارزمشاهی که با سعی و کوشش بنیانگذاران آن که می‏توانست آینده بهتری را برای ایران زمین و تمدن اسلامی رقم زند، در نکبت استبداد مطلقه، ماجراجوییهای شاهانه و تنگ نظریهای مذهبی و سیاسی، رنگ باخت و تباهی را نصیب مجریان، کارگزاران، کار گردانان و از همه مهمتر مردم محروم نمود

 

 

غزنویان

«583 - 351 ق / 1187 - 962 م» 

مختصری درباره ی غزنویان

محمود بن سبکتکین قلمرو بالنسبه کوچک غزنه «غزنی، غزنین» به خراسان مقارن عهد انحطاط و انحلال سامانیان، ناگهان آن را به صورت امارتی وسیع و بزرگی درآورد که با جلب نظر و رضایت خلیفه عباسی، بدان استقلالی بخشید

غزنه ولایتی کوهستانی بود که در زابلستان، در دامنه کوههای سلیمان یا نواحی شرقی افغانستان کنونی، قرار داشت. در زمان مرگ سبکتکین بر اثر فتوحات او در نواحی مجاور، حکومت غزنه شامل ولایات، قصدار، بُسْتْ، زابل، رُخج، زمین داور، پیشاور، و نواحی طَخارستان و بدخشان بوده است

در آن زمان هر یک از این نواحی پیش از هر چیز یک ثَعْنر «سر حد مرزی» در حاشیه دنیای هند به شمار می‏آمد. از عهد امارت سبکتکین، غزو جهاد دایم در نواحی غربی هند این منطقه را به صورت یک کانون اسلامی و رهبری کننده غزوات درآورده بود که چون میراثی سیاسی به محمد منتقل شد و به این ترتیب به عنوان مهمترین و عمده‏ترین مشغله فکری و عملی این سلطان ستیزه جو درآمد

بعدها با الحاق خراسان به آن، دولت غزنه وارث تمام قلمرو سامانیان در خراسان شد، به طوری که در مرزهای غربی خویش با دولتهای آل بویه و آل زیار همسایه شد که هیچکدام به اندازه حکومت غزنوی مورد تأیید خلیفه بغداد نبودند. از سویی دیگر سیف الدوله محمود نیز با دریافت لقب؛ یمین الدوله، بنیان قدرت و استقلال این قلمرو بالنسبه وسیع را در همان آغاز انحطاط سامانیان استوار ساخت



نظام اداری و نظام لشکری غزنویان

محمود درخشانترین سیمای سلسله غزنویان که از او به عنوان «سلطان غازی» و امیر «کثیر الغزوات» یاد کرده‏اند، بر این باور بود که همه ساله می‏بایست جهاد و غزو علیه «کفار» «که فرض کردن گروهی از مردمان دیگر نواحی و اطلاق کفار بدانها در آن زمان کار چندان دشواری نبود» تکرار شود
این عملیات تهاجمی و نظامی با نظارت دقیقی که محمود در همسو نگه داشتن دستگاه دیوانی با دستگاه لشکری اعمال می‏کرد، توسط بهره جویی از حداکثر دقت و سرعت عمل ماشین جنگی مهیب و مخرب غزنویان، حاصل می‏شد که آن را به صورت کاملترین و پر قدرت‏ترین حکومت اسلامی که تا آن زمان در ایران به وجود آمده بود، در می‏آورد
ارتشی از اقوام مختلف

اتکاء این ماشین جنگی غزنویان که از یک «ارتش چند ملیتی» متشکل از ترک، تاجیک، گیل، دیلم، غز، هندو و عناصر دیگر بود، بر قدرت فرماندهی فوق العاده، نظم پیچیده دیوانی و ارتباطش با نظم لشکری استوار بود
بعد از مرگ محمود که توانست به مدت سی و یک سال این مجموعه را به طور موفقیت آمیزی هدایت کند، پسرش مسعود، پس از یک کشمکش خانگی وارث آن شد. شاید تزلزل شخصیت و اختلاف بد فرجامی که با روی کار آمدن او، دیوان و درگاه را به دو اردوی متخاصم و نامتجانس تقسیم کرد، دلیلی بود که قدرت متعرضی و تهاجمی ماشین جنگی را از آن گرفت و از کار انداخت که همین امر آغاز انحطاط و تزلزل غزنویان را موجب شد
تقابل دستگاه اداری و دستگاه نظامی

اما، اسباب عقب نشینی این دولت را از فضای سیاسی ایران و همچنین دگرگونی احوال اجتماعی حاکم بر قلمرو غزنویان را می‏توان از بررسی تحول رو به انحطاط دستگاه اداری و نظامی آن دریافت
در واقع در این ایام و از مدتها پیش بود که ایران در سده‏های نخستین اسلامی، به تدریج توانست هویت متزلزل شده و تا حدی از یاد رفته خود را باز یابد
جامعه ایرانی که عناصر تشکیل دهنده‏اش، فرهنگ ایرانی و زبان فارسی، و آداب و رسومش، مرده ریک آداب و رسوم ایران باستان بود، به داستانها و سرگذشت پهلوانان و فرمانروایان ایران باستان دلبستگی خاصی داشت به طوری که مراسم، جشنها و حتی خرافات باز مانده آن ایام را تا حدی که با آیین جدید سازگاری داشته باشد، همچون میراث نیاکان، عزیز و بی بدیل می‏انگاشت
از جمله شاهنامه فردوسی که این هویت را از ظلمت ابهام بیرون آورد و به عرصه شعور و شهود حسی کشاند، در طی همین ایام به وجود آمد. جستجوی این هویت در عهد سامانیان، تاریخ بلعمی را در بخارا، و شاهنامه ابو منصوری را در طوس به وجود آورد به طوری که مسعودی مروزی را به نظم کردن «مزدوجه» خویش رهنمون شد. در این اثنا بود که دقیقی اقدام به نظم گشتاسب نامه و داستان ظهور زرتشت را وسیله‏ای برای بیدار کردن شعور به این هویت در بین فارسی زبانان عصر یافت
سرانجام مرحله نهایی این جست و جو، با اتمام حماسه عظیم فردوسی انجام پذیرفت. به طوری که حس مشترک در قالب یک هویت قوی تقریباً تمامی طبقات جامعه را از دهقانان «بازماندگان نجبای فئودال عهد ساسانیان» تا عیاران شهر - که مصداقشان در شاهنامه در تعدادی از پهلوانان، عیاران و دلیران تصویر شده بود - به نوعی مرموز به هم پیوند می‏داد
ولی از سوی دیگر، روح سازش ناپذیری و عدم تسامح و خشونت افراطی در برخورد با صاحبان دیگر عقاید و مسلکها نیز اجازه همدلی، همدردی و هم سرنوشتی را با این حکومت جباران و نظامیان نمی داد و آن را به طوری که فاقد هر گونه پایگاه مردمی و پشتیبانی باشد می‏ساخت. نتیجه آن که به محض پیدا شدن خلل و فرج در ماشین نظامی و از کار افتادن آن، مردم ترکان سلجوقی را، علی رغم سنی بودن، بر ترکان غز ترجیح دادند و به این ترتیب طومار آنان را از ایران برچیدند

حکومت دویست و چهل ساله غزنویان

از فتح غزنین به دست البتکین حاجب در 334 ق / 955 م که با آغاز پیدایش دولت غزنه همراه بود تا خاتمه سلطنت خسرو ملک غزنوی در لاهور «583 ق / 1187 م» که انقراض نهایی دولت غزنویان بود ، مدت فرمانروایی امرای غزنه در ایران و خارج از ایران، روی هم رفته، قریب دویست و چهل سال به طول انجامید که از این مدت تنها نیم قرنی بیش در ایران مجال قدرت نمایی به آنها داده نشد و مابقی آن در قلمرویی که قسمت عمده‏اش به گذشته ایران تعلق داشت، ادامه پیدا کرد

منبع : دانشنامه رشد

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 31 فروردین 1394 ساعت: 17:35 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(2)

تفسیر آیه شریفه الم یعلم بان الله یری

بازديد: 2578

 

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تفسیر آیه شریفه الم یعلم بان الله یری           تهیه و تنظیم :

 

انسان باید همواره به این نکته توجه داشته باشد که خداوند در هر حالی شاهد و ناظر اعمال و کارهای او است. اگر انسان متوجه باشد که خداوند همه‌جا وجود دارد و در هر حالی اورا میبیند، گناه نمی­کند و دائماً مراقب کارهای خودش است. حضرت امام خمینی میفرمودند: عالم محضر خداست، در محضر خدا معصیت نکنید.

انسان عارف، عالم را محضر خدا  و او را شاهد، حاضر و ناظر بر جمیع امور میداند. چنین اعتقادی، نه تنها مانع از انجام گناه و خلاف از انسان میشود؛ بلکه سبب آسان شدن تحمّل سختیها و مصیبتها نیز می‌گردد. روایت شده که مردی خدمت امام حسین (ع) آمد و گفت: می­خواهم گناه نکنم ولی نمیتوانم، مرا موعظه‌ای کن (تا مانع صدور گناه از من شود). امام فرمود: پنج کار انجام بده و بعد از آن، هرچه خواستی گناه کن وگرنه دست از گناه بکش.

1.  روزی خدا را نخور و بعد هرچه خواستی گناه کن. «فاوّلُ ذلک: لا تَأکُل رزقَ اللهِ واذنِب ما شِئتَ

2.    از ولایت خدا خارج شو و سپس هرچه خواستی گناه کن. «والثانی: اُخرُج مِن ولایهِ اللهِ واذنِب ما شِئتَ

3.  جایی پیدا کن که خدا تو را نبیند و بعد هرچه خواستی گناه کن. «والثالث: اُطلُب موضِعاً لایَراکَ واذنِب ما شِئتَ

4.    آنگاه که ملک‌الموت برای قبض روح تو آمد، اگر میتوانی او را از خود دور کن و از دستش نجات پیدا کن، برو و هرچه می­خواهی گناه کن. «والرّابع: اذا جاءَ مَلکُ الموتِ لِیَقبِضَ روحَکَ فَادفَعهُ عن نفسِکَ واذنِب ما شِئتَ

5. وقتی مأمور جهنّم خواست تو را وارد جهنّم کند اگر میتوانی داخل نشو و هر چه می­خواهی گناه کن. «والخَامس: إذا أدخلکَ مالک فی النّارِ فلا تَدخل فی النّارِ واذنِب ما شِئتَ.»

انسانی که خود را در محضر الهی می­بیند، نه تنها مرتکب گناه نمی‌شود، بلکه چنین انسانی، اندیشه و فکر گناه را نیز در ذهن خود نمی­پروراند؛ چراکه در روایات وارد شده، کسی که اندیشه گناه بکند، کم‌کم به گناه کشیده می­شود. فکر گناه، دل را تیره کرده و پاکی و صفای آن را از بین می­برد. اسلام در صدد این است که منشأ گناه را از بین ببرد و آن اندیشه و فکر گناه است.

تو بد سِگالی و نیکی طلب کنی، هیهات!   زخیر، خیر تراوش نماید از شر، شر

بنابراین اگر انسان خود را در محضر الهی ببیند نه تنها مرتکب گناه نمی­شود؛ بلکه اندیشه و فکر گناه را هم به‌خود راه نمیدهد.

در ادامه تفسیر این آیه نورانی را در چند کتاب که توسط مجتهدین بزرگوار استنباط شده است  مشاهده میکنیم

تفسیر نمونه

آیا او نمى‏داند که خداوند همه اعمال او را مى‏بیند و همه را براى حساب و جزا ثبت و ضبط مى‏کند ؟ ! ( ا لم یعلم بان الله یرى)

تعبیر به قضیه شرطیه در آیات فوق اشاره به این است که این طغیانگر مغرور لا اقل این احتمال را باید بدهد که پیامبر اسلام (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) بر طریق هدایت است ، و دعوتش دعوت به سوى تقوى است ، همین احتمال براى اینکه جلو طغیان او را بگیرد کافى است.

بنابر این مفهوم این آیات تردید در هدایت و دعوت پیامبر (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) به سوى تقوى نمى‏باشد ، بلکه اشاره به نکته ظریف بالاست.

بعضى از مفسران ضمیر در کان و أمر را به همان شخص نهى کننده مانندابو جهل باز گردانده‏اند ، بنابر این مفهوم آیات چنین مى‏شود : اگر او هدایت را بپذیرد و به جاى منع از نماز دعوت به تقوى کند چقدر به حال او مفید است ؟ ولى تفسیر اول مناسبتر به نظر مى‏رسد.

تفسیر المیزان

ا لم یعلم بان الله یری - مراد از این علم ، آگهی بر طریق استلزام است ، چون لازمه اعتقاد به اینکه خدا خالق هر چیزی است این اعتقاد است که خدا به هر چیزی عالم است ، هر چند صاحب اعتقاد اولی از این اعتقاد دیگرش غافل باشد ، و آن کسی که از نماز نهی می‏کرد از وثنی مذهبان و مشرک بوده ، و وثنی مذهبان اعتراف دارند به اینکه خالق هر چیزی خدا است ، و همچنین خدا را از هر نقصی منزه می‏دارند ، پس باید معتقد باشند که خدا جاهل نیست ، و از هیچ عملی عاجز نیست ، و همچنین هیچ صفت نقص ندارد ، هر چند که خود از این اعتقادشان غافل باشند .

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 30 فروردین 1394 ساعت: 20:45 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ساختار نظام سیاسی در کشور سوئد

بازديد: 279

 

ساختار نظام سیاسی در کشور سوئد

سیاست

در زمان سلطنت گوستاو واسا در قرن ۱۶ اولین مجلس ملی سوئد متشکل از نمایندگانی از ۴ طبقه اشراف، روحانیون، طبقه متوسط و دهقانان گشایش یافت. طی قرون آتی، قوانین پیچیده تری برای ریکسدگ وضع گردیده و به تدریج تعداد دستگاه‌های اجرائی افزایشی یافت.

قدرت مجلس ملی به طور عمده‌ای تغییر یافته و از زمانی به زمان دیگر نسبت به سلطنت از جایگاه بی‌نهایت سستی برخوردار بوده‌است.

 این درحالیست که در دورة آزادی طی قرن ۱۸، مجلس ملی جایگاه خود را بهبود بخشیده و نظام منسجمی پایه ریزی گردید. تا پیش از ۱۸۰۹ قدرت سلطنت و مجلس در یکدیگر ادغام بود، تا اینکه پس از سال ۱۸۰۹ دربار و سایر مراجع قدرت، استقلال یافتند.

در سال ۱۸۶۵ مجلس دو گانه‌ای جایگزین مجلس قبلی گردید. تا سال ۱۹۱۷ نظام دو گانه‌ای برقرار بود، تا این که سازمانی با ۳۵۰ نماینده و کمیته‌های مختلفی در زمینه‌های گوناگون تأسیس گردید. در سال ۱۹۷۴ دولت سوئد به طراحی قانون اساسی جدیدی مبادرت نمود.

پس از گذشت مدت زمان ۲۰ سال دوره نمایندگی به دورة چهار ساله تغییر یافت. کشور سوئد از نظام دموکراتیک انتخابی برخوردارمی‌باشد به این معنا که کلیه احزاب سیاسی با بیش از ۴در صد آراء انتخابات عمومی از کرسی در مجلس برخوردارمی‌گردند.

شهروندان سوئدی اجازه حضور در انتخابات مجلس را دارند. درحال حاضر تعدادی حزب سیاسی در مجلس ملی سوئد فعالیت دارند.

سال ۱۹۲۱ آغاز قطعی دموکراسی در سوئد محسوب می‌شود. سال ۱۹۱۹ پارلمان سوئد در مورد حق شرکت همگانی در انتخابات و آراء یکسان زنان و مردان تصمیم گیری کرد، دو سال بعد از این تصمیم اولین انتخابات پارلمان برگزار شد، در پی انتخابات سال ۱۹۲۱ پنج زن به پارلمان سوئد راه یافتند.

انتخابات پارلمان سوئد چهارسال یکباربرگزار می‌شذ که آخرین انتخابات پارلمان در سال ۲۰۱۰ برگزار شد. گشایش مجلس در هر پائیز وظیفه پادشاه سوئد است.

در این هنگام سال پارلمانی آغاز می‌گردد. پادشاه شخص اول کشور سوئد است ولی این مقام در درجه نخست جنبه نمایندگی مملکت و تشریفاتی دارد.

احزاب سیاسی

در سوئد احزاب سیاسی کوچک و بزرگ بسیاری فعال هستند. شاخص‌ترین آنها هفت حزب سیاسی زیر است:

حزب سوسیال دموکرات Socialdemokraterna

حزب میانه رو یا مدرات Moderaterna

حزب مرکزی یا سنترال پارتی Centralpartiet

حزب ملی یا فولک پارتی Folkpartiet

حزب دموکرات مسیحی Kristdemokraterna

 حزب چپ Vänsterpartiet

حزب محیط زیست Miljöpartiet

مجلس"Riksdagen"

 مجلس قوانین کشور سوئد را وضع می کند.

سیصد و چهل و نه نفر سیاستمدار از احزاب مختلفه نمایندگان مجلس را تشکیل می دهند.

برای عضو مجلس شدن باید هر حزب سیاسی حد اقل چهار در صد از کلیه آرا را دارا باشد.

تصمیمات مجلس از طریقه رای گیری اتخاذ می شود.تصویب هر تصمیمی باید با موافقت بیش از نیمی از نمایندگان باشد. هیئت دولت تحت نظر مجلس انجام وظیفه می کند.

 هیئت دولت"Regeringe"

 حزب یا احزابی که بیشترین آراء را در انتخابات مجلس به دست آورده اند هیئت دولت را تشکیل می دهند.

هیئت دولت اداره کننده کشور می باشد. مجلس؛ رئیس هیئت دولت را انتخاب می کند که نخست وزیر خواهد شد.

نخست وزیر سپس به نوبه خود وزرای خود را انتخاب می کند.

وزرا هر کدام رئیس وزارتخانه مربوط به خود می باشند. برای مثال وزیر امور خارجه رئیس وزارت خارجه و وزیر دارائی رئیس وزارت دارائی می باشد.

هیئت دولت است که لایحه هائی برای وضع قوانین جدید به مجلس ارائه می کند.

مجلس یا آنها را قبول و یا رد خواهد کرد.

اگر لایحه ای با اکثریت آراء اعضای مجلس تصویب شود در این صورت وزارتخانه ها و همه مقامات دولتی کوشش خواهند کرد تا همه از این قوانین پیروی کنند.

 استانداری و شورای لندستینگ در سطح منطقه ای تصمیم گیرنده میباشند

 سوئد دارای بیست و یک استان می باشد که هر کدام از آنها دارای استانداری خود می باشد و برای دولت کار می کند.

هیئت دولت استاندارانتخاب می کند که محدوده استانداری خود را اداره نماید.

هر استانی دارای یک لندستینگ می باشد. وظیفه لندستینگ ترتیب دادن امور درمانی در استان می باشد. اتباع سوئدی اعضای شورای لندستینگ را انتخاب می کنند. شورای لندستینگ هیئتی را انتخاب می کند که تعیین کننده نحوه کار لندستینگ خواهد بود.

 در سطح محلی شورای کمون تصمیم گیرنده می باشد"På lokal nivå styr kommunfullmäktige"

در سوئد دویست و نود کمون وجود دارد. کسانی که سکنه آن کمون می باشند اعضای شورای کمون را انتخاب می کنند. شورای کمون امور مربوط به کمون را اداره کرده و هیئت مدیره کمون را انتخاب می کند.

آن حزبی که نفراتش درشورای کمون بیشترباشد نماینده های بیشتری نیز در هیئت مدیره کمون خواهد داشت. این کمون است که مسئولیت ترتیب دادن مدارس  و امورنگاه داری از سالمندان و خدمات رفاه اجتماعی و رسیدگی به امور پناهندگان را به عهده دارد. شما اگر حد اقل سه سال است که اجازه اقامت دائم یا را دارید می توانید که به سیاستمداران شورای کمون رای بدهید. PUT

قوانین اساسی سوئد "Sveriges grundlagar"

 

سوئد برای اداره کشور و حفظ حق و حقوق شهروندان خود دارای چهار قانون اساسی می باشد. آن چهار قانون اساسی یکی در مورد نوع حکومت است؛ دیگری راجع به تسلسل سلطنت.

آزادی مطبوعات وآزادی بیان دو قانون اساسی دیگرسوئد را تشکیل میدهند.

سوئد چگونه باید اداره شود"Hur Sverige ska styras)"

درقانون اساسی نوع حکومت نوشته شده و توضیح داده می شود که سوئد  چگونه باید اداره شود. در آن نوشته شده که تمام قدرت از مردم می آید و اینکه در سوئد انتخابات عمومی و حق رأی مساوی است، این قانون آزادی ها و حق و حقوق شهروندان را نیز تعیین می کند:

. اتباع سوئد دارای آزادی بیان می باشند به این معنی که نظرشان هرچه باشد میتوانند آن را بیان کنند.

. آنها آزادی کسب اطلاعات را دارند یعنی حق دارند از مقامات بخواهند که اطلاعاتی را که می خواهند در اختیارشان گزارند.

. آنها آزادی انعقاد جلسات یعنی حق تشکیل جلسه دارندکه در آنجا عقاید خود را هر چه باشد ابراز دارند.

. شهروندان سوئد آزادی تظاهرات نیز دارند. یعنی شرکت کردن در تظاهرات و یا سازمان بندی آن.

. آنها در رابطه با انجمن نیز داری آزادی می باشند یعنی آزاد هستند که انجمن تشکیل دادهو یا عضو هر انجمنی بشوند.

. درسوئد آزادی دین نیزوجود دارد یعنی هر کس آزاد است که دین خود را داشته باشد و یا بی دین باشد.

چه کسی میتواند پادشاه یا ملکه شود"Vem som får bli kung eller drottning"

قانون وراثت سلطنت؛ قانونی است که تعیین می کند چه کسی میتواند پادشاه یا ملکه شود.

 آزادی مطبوعات"Tryckfrihet"

 شهروندان بدون سانسور اجازه چاپ و انتشار نوشته جات را دارند. این در قانون آزادی مطبوعات قید شده است. سانسور مقرراتی است در مورد اینکه چه چیزهائی  نباید نوشته و یا گقته شود. مردم حتی اجازه دارند که مدارک عمومی مقامات را نیز مطالعه کنند.

 آزادی بیان"Yttrandefrihet"

 

قانون اساسی آزادی بیان را به تلویزیون و فیلم و روزنامه ها می دهد که بدون مانع و سانسور اخباررا پخش کنند.

اتحادیه مشترک اروپا "EU "

سوئد عضو اتحادیه اروپا می باشد.بیست و هفت کشورعضو اتحادیه اروپا می باشند که در مورد اجناس و خدمات و محیط زیست و کشاورزی و پذیرش پناهجویان همکاری دارند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 29 فروردین 1394 ساعت: 19:04 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره نظام سیاسی کشور چین

بازديد: 411

 

            نظام سیاسی کشور چین

چين جمهوري خلق چين يک کشور سوسياليستي با نظام ديکتاتوري دموکراتيک خلق است که به رهبري طبقه کاگر و بر پايه اتحاد کارگر و کشاورز مبتني است. نظام سوسياليسم نظام اصلي جمهوري خلق چين مي باشد.

   قانون اساسي:

قانون اساسي قانون اصلي چين است. در قانون اساسي معمولا مضامين مهمي مانند اصول اساسي نظام اجتماعي و نظام کشور ، اصول اساسي سازماندهي اداره دولتي و فعاليت هاي آن ، حقوق و وظايف اساسي اتباع قيد شده است. علاوه بر اين ، در اين قانون مضاميني مانند پرچم ملي ، سرود ملي ، نشان ملي و پايتخت و نظامهاي ديگر مورد توجه طبقه حاکم قيد شده است که مربوط به تمام زمينه ها در کشور است. قانون اساسي عالي ترين مرجع حقوقي بوده و ماخذ تنظيم قوانين ديگر است. هيچ قانون و مقرراتي نبايد با قانون اساسي مغايرت داشته باشد.

برنامه مشترک کنفرانس مشورت سياسي خلق چين که در آستانه تاسيس جمهوري خلق چين صادر شده، نه تنها اساسنامه جبهه واحد دموکراتيک خلق چين بوده ، بلکه نقش قانون اساسي موقت را اجرا کرده است. اين برنامه مشترک نخستين اجلاس عمومي کنفرانس مشورت سياسي خلق چين به تصويب رسيد و در 29 سپتامبر سال 1949ميلادي صادر شد و قبل از صدور قانون اساسي جمهوري خلق چين نقش قانون اساسي موقت را ايفا کرد.

پس از تاسيس جمهوري خلق چين در اول اکتبر سال 1949 ، جداگانه در سالهاي 1954 ، 1975 ، 1978 و 1982 چهار قانون اساسي جمهوري خلق چين تنظيم و صادر شد.

چهارمين قانوني اساسي جمهوري خلق چين يعني قانون اساسي فعلي در چهارم دسامبر سال 1982 در 5مين اجلاس 5مين مجلس ملي نمايندگان خلق چين به تصويب رسيده و صادر شد. اين قانون ضمن ادامه وتوسعه اصول اساسي قانون اساسي سال 1954 ، با توجه به جمع بندي تجربيات توسعه سوسياليستي چين و جلب تجربيات بين المللي در اين زمينه ، يک قانون اصلي داراي ويژگيهاي چين و منطبق با نيازساختار مدرنيزاسيون سوسياليستي چين محسوب مي شود. در اين قانون به طور مشخص نظامهاي سياسي و اقتصادي جمهوري خلق چين ، حقوق و وظايف اتباع تاسيس ارگانهاي دولتي و چهارچوب ماموريت و وظايف اصلي کشور در اينده قيد شده است. ويژگي هاي اساسي اين قانون قيد نظام و وظايف اصلي چين ، تشخيص چهاراصل اساسي و رهنمود اساسي اصلاحات ودرهاي باز است. در اين قانون قيد شده است که مردم تمام ملتهاي و سازمان هاي سراسر کشور بايد طبق قانون اساسي فعالت کرده وهيچ سازمان يا شخصي حق تخطي و نقض قانون اساسي و قوانين ديگر را ندارد.

اين قانون به پنج بخش مقدمه ، برنامه اساسي ، حقوق و وظايف اساسي اتباع ، ارگان هاي دولتي ، پرچم ملي ، نشانه ملي و پايتخت تقسيم شده و شامل 4 فصل و 138 ماده است. چين پس ازصدور اين قانون براي چهار بار در آن تجديد نظر کرده است.

 

 

   نظام مجلس ملي نمايندگان خلق:

نظام مجلس ملي نمايندگان خلق نظام اصلي سياسي چين بوده و شکل سازماني قدرت سياسي ديکتاتوري دموکراتيک چين و نظام دولتي چين به شمار مي رود. مجلس ملي نمايندگان خلق چين متفاوت با پارلمان نظام تفکيک و توازن سه قو است. مجلس ملي نمايندگان خلق چين براساس قانون اساسي به عنوان عالي ترين مرجع قدرت کشور تعيين شده است. هر تبعه چيني از 18 سالگي حق انتخاب و منتخب شدن به عنوان نماينده مجلس ملي را دارد. در چين ، در مجالس سطوح مختلف مردم درميان نمايندگان ، نمايندگان مجلس در سطوح شهرستانها و روستاها با انتخابات مستقيم برگيزده مي شوند و نمايندگان سطوح بالاتر از طريق انتخابات غير مستقم انتخاب مي گردد. مجلس ملي نمايندگان خلق سراسري مرکب از نمايندگان منتخب استانها ، مناطق خودمختار ، شهرهاي تابع مرکز و ارتش است. دوره ماموريت مجلس ملي سطوح مختلف 5 سال است و سالانه يک اجلاس عمومي برگزار مي شود.

در اجلاس سالانه مجلس ملي نمايندگاه خلق چين ، نمايندگان ضمن استماع گزارش کار دولتي و گزارشهاي مهم ديگر، به بررسي و رسيدگي آنها پرداخته و قطعنامه هاي مربوط را به تصويب مي رسانند. در زماني که کنفرانس تشکيل جلسه نمي دهد کميسيون دائمي مجلس ملي نمايندگان خلق ، ارگان دائمي مجلس ملي نمايندگان سطوح مختلف اختيارات محوله از سوي مجلس ملي را اجرا مي کند. براي نمونه قدرت کميسيون دائمي مجلس ملي عبارت است از تشريح قانون اساسي ، نظارت بر اجراي قانون اساسي ، تنظيم و اصلاح قوانين به غير از قوانين تنظيم شده توسط اجلاس عمومي مجلس ملي و مسئوليت پذيري در برابر مجلس ملي و تسليم گزارش کار به مجلس ملي و غيره. قدرت اساسي مجلس ملي شامل حق قانونگذاري ، حق نظارت ، حق تصميم گيري در باره امور بزرگ و نصب و غزل پرسنل است. در چين تنظيم برنامه هاي توسعه اقتصاد ملي و اجتماعي راهبرد مهمي براي مساعدت به پيشرفت اجتماعي چين محسوب مي شود. ولي اين برنامه ها تنها در صورت تصويب در مجلس ملي نمايندگان خلق سراسري اعتبار حقوقي مي گيرد. در قانون چين قيد شده است که رهبران عمده چين از جمله رييس جمهورو رييس کميته دائمي مجلس ملي بايد به مجلس ملي نمايندگان خلق معرفي و از طريق انتخاب برگزيده شوند. نخست وزير شوراي دولتي و وزيران وزارتهاي مخلتف نيز بايد به مجلس ملي نمايندگان خلق معرفي و سپس منصوب شوند. مجلس ملي نمايندگاه خلق سراسري نيز مي تواند از طريق تشريفات طرح پيشنهادي عزل رهبران منتخب وتعيين شده از جمله رييس کميته دائمي مجلس ملي نمايندگان سراسري ، رييس جمهور و نخست وزير را عنوان کرد.

   نظام همکاري چند حزبي و مشورت سياسي:

نظام همکاري چند حزبي و مشورت سياسي به رهبري حزب کمونيست چين نظام سياسي اصلي چين محسوب مي شود. چين کشوري داراي چند حزبي است. بغير از حزب کمونيست يعني 8 حزب دموکراتيک در اين کشور وجود دارد که قبل از ايجاد جمهوري خلق چين به وجود آمده و در زمينه سياسي طرفدار رهبري حزب کمونيست است و اين انتخاب تاريخي را آنان در جريان همکاري طولاني و مبارزات مشترک به اتفاق حزب کمونيست چين انجام کرده اند. حزب کمونيست چين و ديگر احزاب دموکراتيک بايد طبق قانون اساسي فعاليت کنند. احزاب دموکراتيک از لحاظ سازماندهي مستقل بوده واز آزادي سياسي ، استقلال تشکيلاتي برابري حقوقي در چهارچوب مقررات در قانون اساسي بهرمند هستند. رهنمود اساسي همکاري حزب کمونيست چين با احزاب دموکراتيک ديگر " همزيستي دراز مدت ، نظارت متقابل ، نشان صداقت و شفافيت متقابل و مشارکت در افتخارات و مشکلات يکديگر است.

احزاب و گروههاي دموکراتيک چين ا حزاب اپوزاسيون ويا حزب مخالف نيست ، بلکه احزابي هستند که در امور سياسي و دولتي مشارکت دارد. مضامين اساسي مشارکت احزاب و گروه هاي دموکراتيک درامور سياسي و دولتي عبارت است از مشارکت در مشورتهاي مرتبط با راهنمود هاي مهم کشور و نامزدهاي رهبري کشور ، شرکت در مديريت امور کشور و اجراي رهنمودهاي ،سياستها ، قوانين و مقرارت کشور.

حزب کمونيست چين پيش از اتخاذ تدابير بزرگ و تصميم گيري در باره امور مهم و بزرگ مربوط به امور ملي و زندگي مردم ضمن مشورت گسترده با اجزاب دموکراتيک و شخصيتهاي بي طرف نظريات وپيشنهادهاي آنان را استماع مي کند و بعد تصميم مي گيرد. احزاب دموکراتيک و شخصيت هاي غير حزبي درمجلس ملي نمايندگان خلق و کميته دائمي اين مجلس ، کميسيون ويژه دائمي مجلس و در مجالس محلس نمايندگاني درصد تناسب دارند تا به اين شگل بتوانند بهتر در رايزني هاي سياسي مشارکت کرده و نقش نظارتي خود را به خوبي ايفا کنند. اين احزاب در کنفرانس مشورت سياسي خلق چين نيز ايفاي نقش مي کنند و اعضاي خود را براي کادر رهبري و ارگانهاي دادگستري سطوح مختلف نامزد مي کنند.

اشکال عمده همکاري چند حزبي و مشورت سياسي به شرح زير است : اول کنفرانس مشورت سياسي خلق ، کنفرانس مشورت سياسي خلق محل مهم مشارکت احزاب دموکراتيک ، گروه هاي مردمي و نمايندگان محافل مختلف در امور سياسي و دولتي و مشورت و بررسي آن محسوب مي شود. دوم نشست هاي کميته مرکزي حزب کمونيست و کميته حزبي مناطق مختلف. در اين نشست ها ضمن اطلاع رساني درباره مهمترين مسائل درباره رهنمودها و سياستهاي مهم ، نامزدهاي رهبري دولت کشور و دولتهاي محلي ، نمايندگان مجلس ملي و اعضاي کنفرانس مشورت سياسي خلق با احزاب دموکراتيک مشورت مي شود تا نظرات و پيشنهادهاي آنان را استماع گردد. سوم مشارکت نمايندگان احزاب دموکراتيک به عنوان نمايندگان مردم در مجالس سطوح مختلف نمايندگان خلق در امور سياسي و دولتي و ايفاي نقش نظارتي. چهارم اينکه اعضاي احزاب دموکراتيک به پستهاي رهبري شوراي دولتي و وزارتها و دولتهاي بالاتر از شهرستانها و ادارات مربوطه معرفي مي شوند. پنجم اينکه اعضاي احزاب دموکراتيک واجد شرايط به عنوان رهبران ادارات دادستاني و دادرسي معرفي مي گردد.

    شوراي دولتي و وزارتخانه هاي آن:

شوراي دولتي چين که همان دولت مرکزي خلق مي باشد ، عالي ترين ارگان اداري کشور است که ضمن اجراي قوانين تنظيم شده و قطعنامه هاي مصوبه توسط مجلس ملي نمايندگان خلق چين و کميته دائمي ، در قبال مجلس ملي نمايندگان خلق و کميته دائمي پاسخگو بوده و فعاليتهاي خود را براي انان گزارش مي کند. شوراي دولتي حق دارد در چهارچوب اختيارات خود تدابير و مقررات اداري را تنظيم و تصميمات و دستورهايي را صادر مي کند. شوراي دولتي مرکب از نخست وزير ، معاونين نخست وزير ، اعضاي شوراي دولتي ، وزيران ، رييسان کميسيونها ، رييس اداره آمار و دبير کل است. نخست وزير فعلي شوراي دولتي چين " ون جيا بائو " است. اکنون شواري دولتي چين داراي 28 اداره مي باشد ازجمله وزارت خارجه ، وزارت دفاع، کميسيون ملي توسعه اصلاحات ، وزارت آموزش و پرورش ، وزارت علوم وفنون ، کميسيون علوم و فنون و صنايع دفاعي ، کميسيون ملي امور مليتها ، وزارت امنيت عمومي ، وزارت امنيت ملي ، وزارت نظارت ، وزارت امور مدني ، وزارت قضايي ، وزارت امور پرسنل ، وزرات کار و تامين اجتماعي ، وزارت راه آهن ، وزارت راه و ترابري ، وزارت منابع زميني ، وزارت سازندگي ،وزارت اطلاع رساني ، وزارت آبياري ، وزارت فرهنگ ، وزارت بهداشت ، وزارت کشاورزي ، وزارت بازرگاني ، کميسيون ملي جمعيت و تنظيم خانواده ، بانک خلق و اداره رسيدگي و مميزي

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 29 فروردین 1394 ساعت: 19:03 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 824

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس