سایت اقدام پژوهی - گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان
1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819 - صارمی
2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2 و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .
3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل را بنویسید.
در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا پیام بدهید آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet
علم بيناييسنجي با دو شاخه اصلي چشم پزشكي و بينايي سنجي (اپتومتري) وظيفه حفظ و نگهداري سلامت و بهداشت اين حس ظريف و مهم را بر عهده دارد. ما در اينجا شاخه ناشناختهتر اين علم يعني علم بينايي سنجي را كه در رشته دانشگاهي بيناييسنجي تدريس ميشود، معرفي ميكنيم.
بينايي سنجي ، علم مراقبتهاي بينايي است و كارشناسان اين رشته به عنوان مراقبين اوليه بهداشت چشم ، مسؤوليت حفظ و سلامت بينايي را بر عهده دارند.
آقاي دوستدار مدير گروه و عضو هيات علمي بينايي سنجي دانشگاه علوم پزشكي ايران در معرفي اين رشته ميگويد:
«سازمان بهداشت جهاني علم بيناييسنجي را مراقبت اوليه از بينايي ميداند . به اين معنا كه يك بيمار چشم در آغاز بايد توسط يك بيناييسنج (اپتومتريست) معاينه شود تا اگر دچار عيوب انكساري، اختلالات ديد و دو چشمي، انحرافات عضلاني آشكار و غير آشكار ، تنبلي چشم، فيكساسيونهاي غير مركزي و مواردي از اين قبيل بود توسط متخصص بيناييسنجي معاينه گردد و در غير اين صورت به پزشك متخصص ارجاع داده شود.»
وي در توضيح هر يك از وظايف بيناييسنج ميگويد:
«تشخيص و تصحيح عيوب انكساري (نزديكبيني، دوربيني و آستيگماتيسم) با تجويز عدسيهاي مناسب مانند عدسيهاي عينك يا لنزهاي تماسي، تشخيص و تصحيح اختلالات ديد دو چشمي و تنبلي چشم، تعيين بهداشت عمومي چشم و بهداشت بينايي در محيطهاي كار و تحصيل و دادن آموزش لازم در اين زمينه بر عهده بيناييسنج است، يعني يك بينايي سنج بايد بر روي محيطهاي كار از نظر مقدار روشنايي و حفاظت بينايي، كار كارشناسي كند. همچنين تهيه و تجويز وسايل كمك بينايي مانند اكولرهاي ساده، مركب، سيستمهاي تلسكوپيك و تلويزيونهاي مداربسته براي نيمهبينايان و اندازهگيري ميدان بينايي در تخصص فارغالتحصيلان اين رشته ميباشد.
از سوي ديگر وقتي يك بيمار به بيناييسنج مراجعه ميكند متخصص اين رشته پس از گرفتن تاريخچه سلامت چشم و معاينه دقيق براي تعيين اشكالهاي اصلي، در صورت نياز بيمار را به متخصص مربوط اعم از چشمپزشك ، متخصص گوش و حلق و بيني ، متخصص داخلي يا متخصص مغز و اعصاب ارجاع ميدهد.
براي مثال اگر بيماري پس از مطالعه در ناحيه پيشاني احساس خستگي ميكند و دچار سردرد ميشود اما از نظر بينايي سلامت كامل دارد، بيناييسنج در مرحله اول او را نزد متخصص گوش و حلق و بيني ميفرستد و در صورتي كه در اين زمينه مشكل نداشته باشد نزد متخصص داخلي و سپس متخصص مغز و اعصاب خواهد فرستاد . يا اگر بيماري از تاري ديد شكايت داشت و پس از معاينه مشخص شد كه در ته چشم مشكل دارد، اين بيمار به متخصص چشم در زمينه شبكيه ارجاع داده شده و اگر دچار افتادگي پلك بود نزد متخصص چشم در زمينه پلك فرستاده ميشود.»
آقاي دوستدار همچنين در مورد تفاوت كار بيناييسنج با چشمپزشك ميگويد:
«علم بينايي درختي تنومند و بزرگ است كه داراي دو شاخه اصلي چشمپزشكي و بيناييسنجي ميباشد و البته هر يك از اين دو شاخه به شاخههاي فرعيتري تقسيم ميشوند. مثلا رشته چشم پزشكي در دوره فوقتخصص داراي شاخههاي تخصصيتر از قبيل تخصص در زمينه جراحي پلك، فشار چشم و شبكيه ميباشد. بيناييسنجي نيز در دوره فوق ليسانس و دكترا داراي گرايشهاي تخصصي مانند ناهنجاريهاي ديد دو چشمي و تمرينات اپتومتريك، وسايل كمكبينايي (كمك به بيماران كمبينا) و تجويز لنزهاي نامرئي است. يعني يك متخصص بيناييسنج در اين زمينهها، اطلاعات تخصصيتر و بيشتري نسبت به يك چشمپزشك دارد.
براي مثال مهمترين تخصص يك بيناييسنج در مقطع كارشناسي، تشخيص عيوب انكساري و تصحيح آن با عينك يا لنزهاي نامرئي است. چون حدود 100 واحد از دروس دانشگاهي يك دانشجوي كارشناسي بيناييسنجي در اين زمينه است و طي اين 100واحد تجربه و دانش لازم را به دست ميآورد.»
يكي ديگر از اعضاي هيات علمي بيناييسنجي دانشگاه علوم پزشكي ايران نيز در مورد حيطه كاري چشمپزشك و بيناييسنج ميگويد: «دو رشته چشمپزشكي و بيناييسنجي در كنار هم قرار دارند. اين دو رشته در بعضي از مواقع با يكديگر مرتبط و در بعضي از مواقع از هم مجزا هستند. مثلا تعيين نمره عينك يا تصحيح اختلالات ديد در تخصص اپتومتريست است و چشمپزشكان در زمينه درمان بيمارهاي چشم بخصوص جراحي متبحر هستند.
آيندهشغلي ، بازار كار ، درآمد :
آيا ميدانيد كه در انگليس تعداد بيناييسنجها 5 برابر چشمپزشكان است؟
چرا؟ آيا انگليس نميتواند چشم پزشك تربيت كند يا اينكه جامعه به بيناييسنج بيش از چشمپزشك نياز دارد؟
داريوش آزاد فارغالتحصيل بيناييسنجي در پاسخ به اين سوال ميگويد:
«مردم اگر قابليتهاي يك بيناييسنج را بدانند، متوجه ميشوند كه در بسياري از مواقع به جاي مراجعه به چشمپزشك بايد به بيناييسنج مراجعه كنند. چون بيشتر مردم براي عيوب انكساري، تنبلي يا انحرافات چشم به چشمپزشك مراجعه ميكنند و تمامي اين موارد در حيطه كار يك بيناييسنج است مثلا براي درمان انحرافات چشم 5 روش وجود دارد كه 4 روش در حيطه كار اپتومتريست و يك روش در حيطه كار چشمپزشك است و يا چشمپزشكان تنها 2 يا 3 واحد درسي در زمينه تعيين نمره عينك ميخوانند در حالي كه يك اپتومتريست حدود 100 واحد در اين زمينه مطالعه ميكند.»
آقاي دوستدار نيز در مورد فرصتهاي شغلي فارغالتحصيل اين رشته مي گويد:
«در حال حاضر يك بيناييسنج موقعيت كاري خوبي دارد و حدود 80% فارغالتحصيلان جذب بازار كار ميشوند، چون علاوه بر اين كه ميتوانند به طور مستقل مطب باز كنند و در زمينه ارائه عينكهاي مربوط به عيوب انكساري به طور علمي و دانشگاهي تخصص ديدهاند. در ضمن يك بيناييسنج ميتواند به عنوان مشاور در مورد بهداشت چشم و مشكلات بينايي در محيطهاي آموزشي، خدماتي و صنايع با سازمانهاي دولتي و صنايع همكاري كند يا مسؤول سنجش بينايي جهت امور استخدامي و نظامي و اخذ گواهينامه رانندگي و خلباني باشد يا در اورژانس براي انجام كمكهاي اوليه چشمي تا رسيدن بيمار به مراكز ذيربط فعاليت كند.
از سوي ديگر يك بيناييسنج علاوه بر درمان ميتواند در زمينه پيشگيري نيز فعاليت نمايد مثل طراحي طرح پيشگيري از تنبلي چشم كه هر ساله با همكاري سازمان آموزش و پرورش استثنايي و سازمان بهزيستي برگزار ميشود. در اين طرح فارغالتحصيلان اين رشته حضوري فعال دارند و با شناسايي سريع و به موقع بيماران و انجام توانبخشي مورد نياز و با استفاده از تكنيكهاي مناسب از اين نابههنجاري جلوگيري ميكنند. »
تواناييهاي مورد نياز و قابل توصيه :
دستگاه بينايي بدون وجود نور، كارايي ندارد . به همين دليل يك بيناييسنج بايد از نور و ويژگيهاي آن اطلاع داشته باشد. اطلاعاتي كه به ياري علم فيزيك ميتوان به آن دست يافت.
آقاي دوستدار در همين زمينه ميگويد:
«يك بيناييسنج بايد به درس فيزيك مسلط بوده و بخصوص به فيزيك نور علاقهمند باشد همچنين در طول دبيرستان درسهاي رياضي و زيستشناسي را بخوبي فرا گرفته باشد. از نظر جسماني نيز لازم است كه از چشمها و دستهايي سالم برخوردار باشد. در ضمن اين رشته صبر و حوصله زياد ميخواهد چرا كه تعيين نمره عينك يكي از سختترين كارها در علوم بينايي است و نياز به صبر و حوصله زياد دارد و نحوه كار نيز براي سنين مختلف متفاوت ميباشد. يعني تعيين نمره عينك براي كودك با يك فرد مسن فرق ميكند . براي همين بسياري از چشمپزشكان ترجيح ميدهند كه در اين زمينه فعاليت نكنند.»
زهرا بايرامنژاد فارغالتحصيل اين رشته نيز معتقد است كه دانشجوي اين رشته بايد در طي تحصيل اطلاعات عمومي خوبي در زمينه پزشكي كسب كند چون وقتي بيمار به بيناييسنج مراجعه ميكند از مشكل خود اطلاع دقيقي ندارد، براي مثال فقط از سردرد يا تاري ديد شكايت ميكند و اين وظيفه بيناييسنج است كه تشخيص دهد آيا اين مشكل به چشم بيمار باز ميگردد يا اين بيمار مشكلات ديگري دارد كه در اين صورت بايد او را به پزشك متخصص مربوط ارجاع دهد.
نيما دقيقي دانشجوي اين رشته نيز در مورد تواناييهاي دانشجوي اين رشته ميگويد:
«دانشجوي اين رشته اگر بخواهد متخصص خوبي بشود و كار خوبي ارائه بدهد بايد روابط عمومي خوبي داشته باشد تا بتواند اعتماد بيمار را جلب كند و به ياري بيمار در جهت مداوا قدم بردارد.»
وضعيت ادامه تحصيل در مقاطع بالاتر :
ادامه تحصيل در دوره كارشناسي ارشد و دكتراي تخصصي بيناييسنجي ، در حال حاضر فقط در خارج از كشور امكان دارد. كشورهايي مثل : انگلستان، امريكا ، كانادا و استراليا.
وضعيت نياز كشور به اين رشته در حال حاضر:
در حال حاضر در كشور ما افراد زيادي از مشكلات بيناييرنج ميبرند. اين نكته ضرورت و اهميت بينائيسنجي را بيش از پيش نمايان ميسازد. اگرچه در سالهاي اخير گامهاي مهمي در جهت پيشگيري از مشكلات ناشي از ضعف ديد در سنين كودكي انجام گرفته است. اما اين اقدامات بطور كامل بسنده نيست و راهكارهاي اساسيتري مورد نياز است . نظر به لزوم گسترش خدمات بيناييسنجي در سطح كشور و موارد مورد نياز زير، ضرورت و اهميت اين دوره در جامعه مشخص ميگردد:
-نياز به خدمات درماني و تحقيقاتي به منظور شناسائي و حل مسائل مربوط به بيناييسنجي و ارائه و اجراي طرحهاي عملي در اين زمينه.
-نياز به بيناييسنج در مراكز بهداشتي و درماني و آموزشي
-تكميل گروه پزشكي در ارائه خدمات گسترده بيناييسنجي .
-تامين نيروهاي خدماتي بيناييسنجي با توجه به نياز خدمات بينايي در مراكز آموزشي ، صنعتي .
وضعيت ادامه تحصيل در خارج از كشور :
در حال حاضر دورههاي كارشناسي ارشد و دكتراي تخصصي بيناييسنجي در كشورهايي همچون انگلستان ، آمريكا ، كانادا و استراليا ارائه ميشود و فارغالتحصيلان آنها بيشتر به جنبههاي نظري و تحقيقاتي در زمينههاي مختلف علوم بينايي ميپردازند. در مقطع دكتراي تخصصي ، دانشجو ضمن بالا بردن مراتب علمي خود ، در يك زمينه تخصصيتر قدرت و توان خود را براي انجام كارهاي تحقيقاتي ، توسعه مرزهاي دانش و رفع معضلات علمي از طريق پژوهش ارتقا ميبخشد.
دوقلوهای همسان دارای DNA یا ژنهای همانند هستند وبنابراین خصوصیات جسمی یکسان دارند. آنها با وجود این شباهت جسمی میتوانددوستان و اعضای خانواده را به اشتباه بیندازند. اما هنگامی که نوبت به ابزارهایپیچیدهتر تعیین هویت مانند آزمایش اثر انگشت میرسد، دیگر کارها به این سادگینیست و حتی دوقلوهای همسان را هم میشود تشخیص داد. علت این است که تنها ژنهانیستند که تعیینکننده خطوط ظریف سرانگشتان شما هستند.، در عوص جزئیات ظریق اینخطوط مانند قلهها،فرورفتگیها و حلقههای آنها که مشخصکننده اثر انگشت شما هستند،تحت تاثیر استرسهای اتفاقی هستند که جنین درون رحم متحمل میشود. حتی کمی تفاوتدر درازای بند ناف باعث تغییر خطوط سرانگشت میشود. بنابراین حتی در مورد دوقلوهایهمسان که ژنهایی کاملا مشابه دارند، تفاوتهای گریزناپذیر شرایط زندگی درون رحم،باعث تفاوت در اثر انگشتها میشود. و به این ترتیب تا به حال متخصصان پزشکیقانونی به هیچ دو فرد با اثر انگشت مشابه بر نخوردهاند.
DNA دوقلوهای همسان کاملا یکسان نیست گروهی از دانشمندان بین المللی دریافتند که حتی DNA دوقلوهای همسان که از تقسیم یک سلول تخم متولد شده اند، نیز کاملا یکسان نیست و تفاوتهایی در ژنوم این افراد دیده می شود. به گزارش سلامت نیوز به نقل ازمهر، تیم تحقیقاتی متشکل از دانشمندان بین المللی که نتایج تحقیقات خود را در مجله American Journal of Human Genetics منتشر کرده اند، با بررسی DNA نوزده دوقلوی همسان کشف کردند که حتی اگر توالی پایه ای، یعنی پایه هایی که ژنوم را می سازند در این افراد یکسان باشد، باز در برخی از جزئیات باهم تفاوت دارند.
به ویژه این دانشمندان کشف کردند که بعضی از اجزای DNA یکی از این دوقلوهای همسان در دیگری وجود ندارد.
در این خصوص "یان دومانسکی" از دانشگاه "اوپسالا" در سوئد که از اعضای شرکت کننده در این تحقیق بین المللی است، اظهار داشت: "کشف ما توضیح می دهد که چرا بین زوجهای دوقلو برخی از بیماریهای ارثی مثل پارکینسون تنها در یکی از این افراد توسعه می یابد. تاکنون تصور می شد که موارد محیطی علت بروز این بیماریها در یکی از زوجهای دوقلو است، اما اکنون به نظر می رسد که این گونه نیست."
پيرترين دوقلوهاي همسان افريقاي جنوبي كه دو جنگ جهاني و ظهور و سقوط آپارتايد راپشت سر گذاشتهاند، صدساله شدند.
به گزارش خبرگزاري فرانسه از ژوهانسبورگ، "دورا اويس" و "اتل نمبولا" كه يك قرنقبل در يكي از استانهاي شرقي افريقاي جنوبي به دنيا آمدهاند، همسرانشان را سالهاقبل از دست دادهاند و شمار نوهها، نتيجهها، نبيرهها و نديدههايشان از دستشانرفته است.
اتل ميگويد "تعداد آنها به اندازه علفها زياد است." اين دو خواهر سياهپوستكه دو جنگ جهاني را پشت سر گذاشته و شاهد ظهور و سقوط "آپارتايد" (جدايي نژادي) بودهاند، آرزو دارند تيم كشورشان بتواند هنگام ميزباني جام جهاني فوتبال، تيمهايبقيه كشورهاي جهان را شكست دهد.
در سال ۲۰۱۰كه براي نخستين بار مسابقات جام جهاني فوتبال در افريقا برگزارخواهد شد، افريقاي جنوبي ميزبان اين رقابتها خواهد بود.
شهرداري ژوهانسبورگ دو ساعت ديواري كه روي آنها اسامي و تاريخ تولد اين دوقلوهاحك شده بود، به مناسبت صدسالگي آنان به آنها هديه داد.
كشف نوع جديدی از دوقلوها
پزشكان اعلام كردهاند كه پس از مطلعات ژنتيكي بسيار موفق بهكشف نوع ديگري از دو قلو ها شده اند كه چيزي ما بين دو قلو هاي همسان و ناهمسان استو به آنها نام دو قلوهاي نيمه همسان يا (semi-identical twins) را دادهاند.
نحوه به وجود آمدن اين دوقلوهابدين گونه است كه دو سلول اسپرم مختلف يك تخمك واحد را بارور مي كنند (روشي كه پيشاز اين نا شناخته بود).
روش به وجود آمدن دوقلوهاي ناهمسان-معمولترين نوع دو قلوهاي موجود- بدين گونه است كه دو سلول تخمك در رحم مادر جداگانه توسط دو اسپرم بارور مي شوند. اين دوقلوها از لحاظ تفاوت ژنتيكي همانند خواهر و برادر معمولی هستند.
دوقلوهاي همسان بدين گونه به وجود مي آيند كه يك سلول تخمك توسط يك اسپرم بارور شده و سپس در مراحل اوليه روياني، جنين تقسيم شده و دو جنين مجزا را به وجود مي آورد كه از لحاظ ژنتيكي عیناً شبيه به هم هستند.
نوع جديد دوقلوها وقتي شناسايي شد كه يكي از دوقلوهاي داراي ناهنجاري در اندام جنسي خود بود و همافروديت به نظر مي رسيد (هم داراي بافتهاي بيضه و هم داراي بافتهاي تخمدان بود) و نوزاد ديگر (يكي ديگر از دوقلوها) پسر بود.
محققان در مجله ژنتيك انساني عنوان كردند كه اين دوقلوها از لحاظ ژنتيكي نسبت به دوقلوهاي ناهمسان، به هم شبيهترند اما نسبت به دوقلوهاي همسان كمتر مشابهند. در اين مقاله عنوان شده است كه ممكن است انواع ديگري از دوقلوها نيز وجود داشته باشد كه كشف نشده و يا حتي هرگز كشف نشوند.
دكتر ويويين ساتر، مجري اين تحقيق گفت: به نظر من مهمترين چيزي كه اين تحقيق نشان داده اين است كه درك ما از چگونگي به وجود آمدن دوقلوها بسيار سادهانگارانه است و ممكن است راهها و روشهاي ديگري وجود داشته باشد كه از طريق آنها دوقلوها به وجود ميآيند.
دوقلوهاي نيمه همسان (semi-identical) چند سال قبل در يكي از بيماستانهاي آمريكا مورد ارزيابي قرار گرفتند.
دكتر مليسا پاريسي متخصص بيماريهاي كودكان، استاد دانشگاه واشنگتن و يكي از محققان اين تحقيق اعلام كرد كه در تماسي كه با خانواده دوقلوها داشته است حال هر دو آنها خوب است و در سلامت كامل به سر ميبرند.
دكتر ساتر ميگويد كه اين دوقلوها كاملا طبيعي به وجود آمده و در به وجود آمدن آنها نه لقاح مصنوعی دخيل بوده است و نه روشهايي كه در درمان ناباروری مورد استفاده قرار ميگيرند.
برخي از كارشناسان ميگويند كه اين گونه از دوقلوها قبلا نيز وجود داشته و اين نمونه دليل بر اثبات آن است. اين مطالعه براي اولين بار Nature گزارش شده است .
مفهوم صحيح همانندسازي اصطلاح همانندسازي يا كلونينگ (cloning) به سه روند كاملاً مجزا از يكديگر اطلاق ميشود. متأسفانه تصور مردم از اين عمل برگرفته از فيلمهاي غيرواقعي است كه در آنها انسانهايي با قدرت خارقالعاده براي شركت در يك جنگ جهاني توليد ميشوند. اما در واقع، در همانندسازي، برخلاف روند طبيعي توليدمثل دو والدي، دانشمندان از نقشة ژنتيكي يعني DNA يك جاندار براي توليد موجود ديگري استفاده ميكنند.
جاندار توليدشده از لحاظ ژنتيكي كاملاً مشابه والد خود است. همانندسازي پديدة جديدي نيست. دوقلوهاي همسان نوعي موجودات همانندسازيشده بهشمار ميروند. از يك سلول، دو سلول مشابه ايجاد ميشود كه ذخيرة ژنتيكي كاملاً يكساني دارند. بنابراين، دوقلوهاي همسان ميتوانند از تمام اعضاي بدن يكديگر براي پيوند موفق اعضا استفاده كنند. دكتر مسعود هوشمند، عضو هيئت علمي مركز ملي تحقيقات مهندسي ژنتيك و تكنولوژي زيستي، متداولترين نوع همانندسازي را شكل جنيني آن ذكر ميكند. وي ميگويد: «يك سلول تخم به دو سلول تقسيم ميشود. هر كدام از دو سلول جديد، در صورت قرار گرفتن در رحم مادر و طي دوران جنيني، انساني مشابه ديگري ايجاد خواهد كرد. ميتوان يكي از اين دو سلول را در حالت انجماد حفظ كرد و سالها بعد، در صورت تمايل والدين، در رحم مادر گذاشت. به اين ترتيب، فرزندان خانواده كاملاً به هم شبيه ميشوند و تنها از لحاظ سني با يكديگر اختلاف مييابند. در نوع ديگر همانندسازي، از سلول بالغ استفاده ميشود. هستة يك سلول لقاحيافته را خارج ميكنيم و هستة سلول بالغي را به جاي آن قرار ميدهيم. هريك از سلولهاي بدن انسان اطلاعات لازم را براي ساخت انسان ديگر در خود دارد، اما سلولهاي هر بافت فقط از اطلاعات مربوط به فعاليت همان بافت استفاده ميكنند. براي مثال، سلول پوست، با وجود برخورداري از تمام اطلاعات ژنتيكي يك انسان كامل، تنها از دادههاي مربوط به بافت پوست استفاده ميكند و ژنهاي مرتبط با ساير بافتها خاموش هستند. هرگاه هستة اين سلول بالغ در داخل تخم لقاحيافته قرار داده شود، ژنهاي خاموش فعال ميشوند و انساني با مشخصات ژنتيكي فرد بالغ توليد خواهند كرد. پس از تعويض هسته و تثبيت آن با كمك مواد شيميايي و جريان الكتريسيته، سلول تخم در داخل رحم مادر قرار داده ميشود. جنين حاصل، ديوارة سلولي و مواد داخل آن ـ بهجز DNA ـ را از مادر دريافت كرده است و پس از طي دورة نهماهة بارداري، به روش زايمان طبيعي يا سزارين به دنيا خواهد آمد. نوع سوم شبيهسازي شيوة درماني آن است. كاربردهاي پزشكي اين روش بسيار است. برخي از سلولها، مانند سلولهاي عصبي، خاصيت تكثير خود را پس از بلوغ از دست ميدهند. با استفاده از روش سوم همانندسازي ميتوان سلول پوست فردي را كه نياز به سلول عصبي دارد چنان برنامهريزي كرد كه سلول عصبي بسازد. بدن اين فرد هيچگاه چنين سلولي را در پيوند پس نخواهد زد زيرا از لحاظ خصوصيات ژنتيكي دقيقاً يكسان هستند.» بسياري از دانشمندان هدف از همانندسازي را به نتيجه رساندن نوع سوم آن، يعني شبيهسازي درماني، ميدانند. روشي كه در آن ميتوان سلولهايي براي مبتلايان به بيماريهاي مرگبار ساخت، سلولهايي كه ديگر با تهاجم بدن بيمار مواجه نميشوند چراكه از نظر ژنتيكي كاملاً مشابه سلولهاي خود فرد هستند. چند سلول از بدن فرد مبتلا به ديابت گرفته ميشود و هستة سلول بيمار به جاي هستة يك سلول تخم قرار ميگيرد. سلول تخم حاصل در رحم زني كاشته ميشود و فردي با خصوصيات ژنتيكي شخص مبتلا به ديابت بهوجود ميآيد. اگر به جاي اين كار، سلول تخم حاصل را در آزمايشگاه رشد دهيم، در ميان سلولهاي بهوجود آمده، انواعي از سلول به نام سلولهاي بنيادي يافت خواهند شد. سلولهاي بنيادي از قابليت تبديل به بافتهاي مختلف بدن برخوردار هستند. در فرد مبتلا به بيماري قند، دانشمندان سلولهاي بنيادي را به سلولهاي سازندة انسولين تبديل ميكنند. جايگزين كردن سلولهاي مذكور در بدن بيمار سبب بهبود وي خواهد شد. دكتر فروزنده محجوبي، متخصص سيتوژنتيك مولكولي پزشكي، مفهوم همانندسازي را بسيار فراتر از شبيهسازي انساني ميداند. وي دربارة ساير كاربردهاي مفيد همانندسازي ميگويد: «ژن مورد نظرمان را از سلول يك موجود زنده خارج ميكنيم و در داخل سلول ديگري جاي ميدهيم. براي مثال، ژن توليد شير در گاو را جدا ميكنيم و آن را درون سلول يك مخمر تكسلولي فعال ميكنيم. در نتيجه، براي توليد شير، نيازي به نگهداري از حيوان بزرگي با جثة گاو نيست. يك تكسلولي كوچك كار ترشح شير را انجام خواهد داد. اين روند در صنايع غذايي انقلاب بزرگي ايجاد ميكند.»
اسکلت بخشی از گلخانه است که پوشش پلاستیکی یا شیشه ای را نگه میدارد. اسکلت گلخانهباید محکم و سبک بود و در عین حال ارزان و با دوام باشد و تا حد امکان سایه کمتریداشته باشد. در حال حاضر اسکلت گلاخنه را بیشتر با آهن گالوانیزه و یا آلومینیم میسازند و در بعضی موارد از چوب هم استفاده میشود که هم ارزانتر است و هم ساخت آنآسانتر است، ولی این اسکلتها زود می پوسند و در ضمن برای استحکام بیشتر باید ازقطعات چوبی ضخیمتری استفاده کرد که این امر سبب کاهش نفوذ نور آفتاب بداخل گلخانهمی گردد.
در حال حاضر دو نوع گلخانه رواج دارد:
1- گلخانه دو طرفه 2- گلخانه کوآنست
در گلخانه های دو طرفه دیوارهای جانبی عمودی هستند و سقف آنها حالت مثلثی دارد. در گلخانه کوآنست از کمانهای لوله ای یا چوبی (بیشتر لوله های فولادی) استفاده می شود در این روش کمانها را که دارای قوسی حدود 180° هستند بموازات هم و بفواصل مشخص (1.5-3.5 m) در زمین فرو می کنند و کمانها بوسیله تیرهای افقی که در امتداد طولی گلخانه قرار دارند بهم اتصال می یابند و مستحکم می شوند. فاصله تیرهای افقی که بطور موازی در روی کمانها قرار گرفته و اولین کمان را به آخرین کمان وصل می کنند، 100-150 cm است. به این ترتیب یک فضای درونی بزرگ و واحد بوجود می آید. برای پوشاندن گلخانه کوآنست معمولاً از پلاستیک استفاده می کنند. بدین منظور در فواصل بین لوله های افقی و بفاصله 25-30cm سیمهای گالوانیزه به موازات لوله های افقی نصب می کنند که برای پوشش پلاستیکی سطح مناسبی بوجود می آورند و پس از پوشاندن گلخانه با پلاستیک تعدادی از همین سیمها روی پوشش پلاستیکی نصب می شوند تا پوشش گلخانه مستحکم تر شود.
در هنگام ساخت گلخانه باید نکات زیر را در نظر گرفت:
1. اگر سطح گلخانه خیلی وسیع باشد کنترل درجه حرارت و تهویه آن مشکل می باشد. لذا بهتر است سطح کشت در واحدهای کوچک و جداگانه 300-500 m2 تفسیم شود.
2. ارتفاع داربستی که بوته های خیار به آن بسته می شود حدودm2 است. بنابراین ارتفاع دیواره های جانبی گلخانه باید حداقل 2 m باشد
3. شیب سقف باید به اندازه ای باشد که استحکام کافی داشته باشد و آب باران و برف را روی خود نگه ندارد. از طرفی اگر ارتفاع خیلی باشد فضای اضافه گلخانه بیشتر شده و هزینه گرم کردن آن افزایش می یابد. لذا شیب را باید حدود 25-30% گرفت. البته در گلخانه کوآنست بدلیل انحنای سقف این مشکل تا حدود زیادی رفع می شود.
4. در بعضی مواقع لازم است که هوای گلخانه را خارج کنیم و چون هوای گرم سبک است و معمولاً زیر سقف می ایستد بهتر است در سقف گلخانه دریچه هایی تعبیه شود که در مواقع لازم این دریچه ها باز شده و هوای گرم خارج شود. در گلخانه های کوآنست باز و بسته کردن این دریچه ها مشکل است. لذا در دیواره های جانبی گلخانه و به فاصله 1-1.5 m از سطح زمین دریچه هایی را جاسازی می کنند و در مواقع لزوم آنها را باز می کنند. در ضمن در دو انتهای گلخانه و در نزدیکی سقف دو پنکه (فن) قرار می دهند که هوای گرم زیر سقف را خارج کنند.
5. برای اینکه در هنگام ورود به گلخانه با باز کردن در ورودی هوای گلخانه بطور ناگهانی عوض نشود بعد از در ورودی یک اتاقک کوچک تعبیه می شود که ابتدا وارد این اتاقک می شویم و سپس به در اصلی گلخانه می رسیم و با باز کردن آن وارد فضای گلخانه می شویم.
6. در محاسبات گلخانه ها معمولاً وزن برف را در نظر نمی گیرند. چون برف در اثر گرمای گلخانه آب می شود. ولی در مناطقی که خطر ریزش برف سنگین وجود دارد باید پس از بارش گلخانه را گرم کنیم این برف سریعاً آب شود. در غیر اینصورت و بخصوص در گلخانه های دوطرفه خطر خوابیدن سقف وجود دارد.
7. معمولاً گلخانه های دو طرفه که دارای دیواره های جانبی عمودی هستند در برابر باد به شکل مانع عمل می کنند و لذا بادهای شدید به آن خسارت میزنند. ولی گلخانه های کوآنست به دلیل قوسی شکل بودن جریان باد را ملایم می کنند. به علاوه گلخانه های کوآنست به دلیل انحنایی که دارند برف و باران را روی خود نگه نمی دارند و آب را به راحتی جاری می کنند. لذا در بیشتر نقاط جهان استفاده از گلخانه های کوآنست عمومیت بیشتری یافته است.
خاک مناسب برای خیار درختی:
خاک مورد استفاده در گلخانه های کشت خیار بایستی دارای بافت سبک (Sandyloam) بوده و از نفوذپذیری خوبی برخوردار باشد. این نوع خاک هر چه از نظر داشتن هوموس تقویت گردد کاشت خیار در آن دارای عملکرد بهتری خواهد بود. تقویت خاکهای سبک را می توان با کودهای حیوانی تامین نمود.
اگر خاک قابل استفاده کمی سنگین باشد می توان با اضافه کردن مقداری شن شسته عاری از آهک و گچ به همراه کمپوست بطوریکه از نظر مصرف میزان مورد نیاز جنبه اقتصادی جنبه اقتصادی داشته باشد آنرا اصلاح نمود. همچنین در صورت نفوذپذیری کم آب یا زه دار بودن خاک می توان از لوله های مشبک پلی اتیلن و نصب در زیر پشته های خاک نیز استفاده نمود. این روش میتواند زهکشی لازم را برای خاک تامین نماید. خاکهای نسبتاً سنگین و یا خاکهایی که دارای نمک زیاد باشند اصلاً مناسب نمی باشند زیرا تهویه، آبشویی و ضدعفونی اینگونه خاکها بسیار مشکل می باشد و مطمئناً به رشد ریشه نیز صدمه می زند.
تجربه خیارکاری در خاکهای سبک بیابانی (سرخه) که املاح آهکی و گچی در حداقل باشد و درصد شن آن بیش از 50% باشد نشان داده است که اینگونه خاکها بهترین بسترها بوده و در آن محصول خوبی تولید شده است. در انتخاب بسترهای خاکی چنانچه بستر زیرین (بیش از عمق 25 cm) آنها سخت و غیرقابل نفوذ باشد بایشتی با استفاده از زیرشکنهای مناسب این لایه شکسته شود و یا از کاشت خیار صرفنظر نمود.
PH مناسب بستر خاکی6.5-7.5 و EC کمتر از 3000µmos/cm (3 دسی زیمنز بر متر) می باشد. قابلیت جذب عناصر به وسیله PH بستر محیط ریشه تعیین و مشخص می شود. در PH پائین نسبت عناصر قابل جذب و محلول آهن، منگنز و آلومنیوم بیشتر بوده و در نتیجه همه آنها باعث تثبیت و غیر قابل استفاده شدن فسفر می شود.همچنین میزان کلسیم، منیزیم، گوگرد و ملیبدن قابل استفاده نیز در PH پائین کاهش می یابد. از طرفی مقدار فسفر، آهن، منگنز، روی، مس و بر در PH بالا محدود می شود.
سایر بسترها:
بسترهای خاکی همراه با مواد دیگر: اینگونه بسترها توده هایی از کاه و کلش و پیت، کمپوست و از این قبیل می باشند که روی پشته ها قرار می گیرند و یا با خاک پشته ها مخلوط می گردند. در این بسترها ریشه ها به خوبی توسعهپیدا می کنند و گرمای محیط ریشه و Co2 لازم نیز به میزان کافی تولید میگردد. ازجمله این بسترها کاه پوسیده روی پشته ها است.
در اینگونه بسترها هر ردیف آن بوسیله بسته های کاه پرس شده پوشیده میشود. بدین طریق که پهنای بسته ها روی زمین و عرض آنها در امتداد یکدیگر قرار گرفته باشند. در هر 1000 m2 حدود 10 Ton کاه و به تعداد 560 بسته کاه 18 Kg مصرف می گردد. برای آماده سازی اینگونه بسترها برای هر بسته حدود 30 Lit آب مورد نیاز است. کودهای شیمیایی مورد نیاز برای هر کیلو کاه مجموعه ای از کودهای زیر است که بطور یکنواخت روی توده کاهها پخش میشوند.
7gr نیترات آمونیوم 26% + 7gr آهک
7gr سوپر فسفات تریبل
7gr نیترات پتاسیم
4.5gr سولفات منیزیم
آنگاه در چند نوبت و به میزان 2-3 Lit برای هر بسته روی آنها به آهستگی آبیاری شود. در این زمان دمای گلخانه نبایستی از 15°c پائینتر رود. با این وصف بعد از مدتی دمای توده کاه به 38°c می رسد. در این روش استفاده از کاه گندم برای واریته های خیار طولانی رشد و کاه جو بای خیارهای با طول رشد کوتاه استفاده می شود.
بسترهای آبکشت: بسترهایی که صرفاً از محلول مواد غذایی کامل استفاده میشود و نیازی به خاک نمیباشد و فقط از نگهدارندهای واسطه ای مثل بسته های حاوی پشم سنگ و یا پیت خالص و یا ماسه و شن شسته که روی بتنتعبیه شده اند می توان استفاده نمود. در این سیستم ها هزینه های ضدعفونی قابل توجه نمی باشد ولی تأمین انواع مواد غذایی مورد نیاز بطور مداوم نیاز به اصلاح و کنترل دارد، ضمن اینکه نگهداری بوته در این گونه بسترهای سست باعث افزایش هزینه ها می گردد. در این روش ریشه ها به خوبی توسعه پیدا نمی کنند و گرمای لازم و Co2 مورد نیاز در محیط ریشه نیز بوجود نمی آید.
مشخصات بوتانیکی خیار:
خیار گیاهی است از گیاهان گلدار، از رده دولپه ای ها، از گیاهان یکساله جالیزی، از خانواده کدوئیان(Cucurbithacae) و از جنس Cucurbita با نام علمی(Cucumissativus). ریشه ان نسبتاً سطحی است و برای کاشت آن باید خاک سطح الارض کاملاً آماده و غنی از مواد غذایی باشد. ریشه آن یکساله و گاهی هم دائمی است. ساقه آن علفی و به رنگ سبز روشن، آبدار و دارای پوست نازک و کرکهای ریزی است که از ساقه منشعب می شوند. طول بوته خیار با توجه به هرسی که انجام می شود مکن است به بیش از 6 m برسد که نگهداری بوته ها در گلخانه بوسیله پیچاندن آن به دور نخهای ضخیم و همچنین پیچیده شدن پیچکها به دور نخها که نگهداری بوته ها را محکم می نماید امکانپذیر است. در واریته های معمولی برگها نسبتاً کوچک در واریته های بکرزا یا پارتنوکارپیک برگها بزرگتر، پنجه ای شکل و به رنگ سبز روشن بوده و بریدگی های کم عمق، برگ را به پنج قسمت یا Lobe که غالباً به شکل مثلث هستند، تقسیم می کند. دمبرگ آن بلند، آبدار، قطور، و رگبرگها مشخص و روشنتر از خود برگ هستند. میوه خیار از لحاظ گیاهشناسی شفت بشمار میرود یعنی میوه ای است گوشتی که برون بر آن نازک، میانبر آن گوشتی و خوراکی و درون بر آن غشائی و سخت است.
رشد رویشی ریشه این گیاه در مقایسه با اندامهای هوایی آن بسیار ضعیفتر میباشد ولی در محل یقه و حتی قسمتهایی از ساقه که با خاک تماس حاصل مینمایند ریشه های نابجا تولید می کند، همچنین ریشه ها بیشتر در قسمتهای قابل تهویه سطح خاک رشد کرده و انتشار می یابند که در این رابطه ضرورت تهیه یک بستر تقریباً سبک از نظر بافت خاک و قابل تهویه معلوم می گردد.
محل پیدایش میوه روی ساقه دو حالت دارد:
1. خیارهایی که روی ساقه اصلی و در زاویه برگها تولید می شوند.
خیارهایی که روی ساقه فرعی تولید می شوند که دراینصورت ساقه های جانبی به هرس منظم احتیاج دارند.
مشخصات بذر خیار گلخانه ای[1]:
برای پرورش خیار در گلخانه صرفاً باید از بذور پارتنوکارپیک استفاده کرد و از کاشت بذور معمولی در گلخانه اجتناب کرد. لازم به ذکر می باشد که پارتنوکارپیکی عبارت است از تشکیل و رشد میوه بدون تلقیح تخمکها. این پدیده به نحوی گسترده در سبزیجات خانواده کدوئیان بخصوص خیار بروز میکند. در واریته های معمولی گلهای نر و ماده جدا از هم بوده و گلهای نر زودتر از گلهای ماده ظاهر می گردند. ولی در عوض واریته های پارتنوکارپیک گل نر وجود نداشته و گلهای ماده بدون عمل گرده افشانی و لقاح تولید میوه میکند.
در این نوع خیار نیازی به گرده افشانی نیست و میوه بصورت پارتنوکارپیک تشکیل می شود، لذا چنانچه حشراتی از بیرون گلخانه گرده گل بوته دیگر خیارهای هوایی را به روی گل ماده بوته خیار داخل گلخانه بنشانند خیار تولیدی از کیفیت ظاهری پائین تر برخوردار خواهد بود.
در بعضی از واریته های خیار داربستی طول میوه ممکن تا 50 cm برسد که با توجه به ذائقه و بازارپسندی مصرف کنندگان ایرانی هم اکنون واریته هایی کشت می گردد که طول میوه آنها حداکثر به 30 cm برسد.
میوه این نوع خیار دارای پوستی خوراکی، بدون تخم و بدون ایجاد نفخ میباشد. بذر خیار گلخانه ای معمولاً با روشهای علمی و بسیار پرهزینه ژنتیکی تولید می شود و به همین دلیل قیمت آن بسیار گران بوده و بصورت عددی بفروش می رسد. این بذرها در هوای آزاد بخوبی نمی تواند بخوبی گلخانه میوه تولید کند زیرا در اثر تلقیح با گرده سایر ارقام، تولیدی یکنواخت نداشته و میوه آن از شکل اصلی خود خارج شده و بدفرم و بدشکل می شود.
خیار پارتنوکارپیک دارای ارقام متعددی است که بسیاری از آنها فاقد شکل و رنگ و اندازه مورد پسند بازار ایران است. بنابراین از بین واریته های متعددی که به بازار عرضه می شوند باید انواعی را که برای کاشت در ایران مناسبند انتخاب نمود. واریته هایی از قبیل دومینوس جی.آر.اس[2]، دومینوس جی.آر.اچ[3]، هیلارس [4]9811، سینا، بیلانکو، خیار دولاب و خیار اصفهان در ایران نتایج چشمگیر و مرغوبیت بی سابقه ای نشان داده اند. چند واریته از خیارهای بلند اروپایی مانند سندرا[5] نیز در ایران آزمایش شده که طول آنها به 35-40 cm میرسد. اگرچه بذر پارتنوکارپیک بسیار گران بوده و هزینه کاشت و نگهداری نسبتاً بالایی دارد ولی با توجه به عملکرد بالا و قیمت گران خیار گلخانه ای، نه تنها این هزینه ها جبران می شوند بلکه سود سرشاری هم نصیب تولید کنندگان می گردد.
برای انتخاب بذر خیار درختی بهتر است از بذرهایی استفاده گردد که بیش از 6 ماه از تولید آنها گذشته باشد زیرا بذر خیار دوره خواب کوتاهی دارد که در آن ایام ممکن است جوانه نزند، ضمن اینکه گذشت بیش از دو سال نیز از نظر قوه نامیه مناسب نمی باشد.
تلخی موجود در میوه های خیار در اثر ماده ای بنام کوکوربیتاسین که در ته آنها وجود دارد و در ریشه ساخته می شود اما در خیارهای هیبرید گلخانه ای دیده نشده و یا خیلی به ندرت اتفاق افتاده است.
دانیتو بذری تک گل و رویال بذری چند گل است که قابل کاشت در اکثر فصول سال است.
نسیم فقط برای کاشت در تابستان و مناطق گرم کشور مثل یزد قابل استفاده است این بذر بذری پر گل و کم برگ است.
مراحل مختلف کشت خیار درختی:
تهیه زمین:
تهیه زمین به نجو مطلوب برای کشت بذر اهمیت دارد. زمین خیار باید با شخم عمیق برگردانده شود و همانطوریکه در مبحث کوددهی قبل از کاشت توضیح داده شد با کودهای لازم تقویت شود.
بوته های خیار را می توان یک ردیفه و یا دو ردیفه کاشت ولی کشت دو ردیفه متداول تر است. فواصل بین ردیفها و بوته ها به عوامل زیادی از قبیل عرض گلخانه، محل تیرکها و ستونها و... بستگی دارد. ولی در نهایت باید فواصل را طوری تنظیم کرد که تراکم در واحد سطح از حد معینی تجاوز نکند در غیراینصورت بروز انواع بیماریها و کمبودها در اثر انبوه بودن شاخ و برگ اجتناب ناپذیر است. چراکه با افزایش شاخ و برگ، دریافت نور برای تمام بوته ها یکسان نخواهد بود. معمولاً فواصل را طوری تعیین می کنند که تراکم متوسط بوته ها 2.5-3 بوته در متر مربع باشد. البته خیارهای بلند اروپایی حدود 1.5-2 بوته در متر مربع هم کافی است.
فواصل کاشت:
فواصل کاشت در سیستم آبیاری جوی و پشته: عرض جوی 40-50cm و عرض پشته حدود 100cm است. بوته ها در دو طرف جوی و 5cm دورتر از لبه جوی کشت می شوند.
با توجه به فواصل گفته شده، فاصله ردیفها در دو طرف جوی 50-60cm و در دو طرف پشته 90cm خواهد بود. فاصله بوته ها در روی هر ردیف 40cm میباشد.
باید دقت کرد که فاصله ردیفها در دو طرف پشته ها از 90 cm کمتر نشود. زیرا در غیر اینصورت نور کافی به بوته ها نمی رسد و رفت و آمد مشکل میشود.
فواصل کاشت در سیستم آبیاری قطره ای: در آبیاری قطره ای جوی وجود ندارد و بجای آن یک لوله پلاستیکی که در فواصل معینی دارای سوراخ می باشد برای آبیاری استفاده می شود. ردیفهای خیار در دو طرف لوله آبیاری قطره ای بفاصله 50-60 cm کاشته میشوند و از این دو ردیف تا دو ردیف بعدی90cm فاصله منظور می شود. در آبیاری قطره ای بجای جوی از یک نوار برجسته خاک که سطح آن حدود 6-10 cm از سطح پشته بالاتر است ایجد می شود و لوله آبیاری در وسط این نوار خاک قرار می گیرد. عرض نوار خاک برجسته حدود 70 cm است و بوته ها از هر طرف 10 cm داخل نوار گذاشته میشوند.
البته فواصل گفته شده همیشه ثابت نیستند و در نقاط مختلف بنابر نظر کارشناسان و تولید کنندگان ممکن است تغییراتی داشته باشند. اکثراً تصور میشود که هر چه تعداد بوته خیار در واحد سطح بیشتر باشد میزان محصول نیز به همان نسبت افزایش می یابد. البته این رابطه تا حد معینی درست است ولی همانطوریکه قبلاً هم گفته شد چنانچه تعداد بوته ها از حد مطلوب بیشتر شود انبوهی شاخ و برگ مانع رسیدن نور شده و موجب کاهش کیفیت میوه و توسعه بیماریها می گردد و در ضمن در مقدار برداشت نیز تأثیر می گذارد.
در کشت پائیزه که به علت در پیش بودن سرما رشد بوته نسبتاً محدود است توصیه می شود که تراکم بوته را 10% بیشتر می گیرند و در کشت بهاره که هوا رو به گرمی می رود و بوته ها رشد بهتری دارند تراکم مناسب 10% کمتر از حد متوسط می باشد.
پوشش خاک:
در آبیاری قطره ای روی خاک را با یک لایه پلاستیک (پلی اتیلن) می پوشانند و دو طرف نوار پلاستیک را حدود 10 cm زیر خاک می کنند. سپس در محل کاشت بذر روی پلاستیک یک بریدگی مثلثی شکل ایجاد کرده بذر را زیر بریدگی می کارند. بوته خیار بعد از سبز شدن از محل بریدگی پلاستیک خارج می شود و بقیه قسمتهای خاک زیر پوشش پلاستیک محفوظ می ماند.
پوشش پلاستیک شفاف معمولی باعث حفظ رطوبت و حرارت خاک می شود. در شرایط عادی درجه حرارت خاک زیر پوشش بطور متوسط 4-5°c از خاک بدون پوشش بیشتر است. در نتیجه ریشه ها بهتر رشد کرده و نمو خیار تسریع می کنند.درصورتیکه از نوار پلاستیک مشکی یا قهوه ای رنگ برای پوششپشته ها استفاده شود از رشد علفهای هرز نیز جلوگیری شده و هزینه وجین بطور قابل ملاحظه ای کاهش می یابد.
بهترین موقع برای پرورش قارچ در خانه بین ماههای مهر تا آذر است ولی چنانچه امکانات تهویه هوا و متعادل نمودن درجه حرارت محیط محل پرورش وجود داشته باشد می توان قارچ را در ماههای دیگر سال تعمیم داد.
بطور کلی طرز پرورش قارچ مخصوص به خود آنست و می توان آنرا در محیط تاریک پرورش داد و بجز نور مستقیم آفتاب، هر مقدار نور را تحمل می کند. در هر صورت در محل پرورش قارچ علاوه بر آنکه، بایستی تهویه هوا به خوبی انجام گیرد، درجه هوای محیط پرورش نیز باید بین 15 - 10 درجه نگهداری شود. علاوه بر این محل پرورش بایستی کاملا تمیز، قابل شستشو و فاقد درز یا محلی برای پرورش باکتریها، حشرات و قارچهای مضر باشد.
اطاق پرورش قارچ:
عرض اطاق پرورش بایستی بحدی باشد که بتوان از راهروهایی که برای آن تعبیه می گردد، براحتی عبور نمود( حدود 70 سانتی متر) عرض طبقات پرورش قارچ را نیز حداکثر 180 سانتی متر در نظر می گیرند تا بتوان از دو طرف به وسط بستر قارچ دسترسی پیدا نمود و چنانچه طبقات پرورش قارچ در کنار دیوار باشد عرض آنرا حداکثر 90 سانتی متر قرار می دهند. همچنین می توان قارچ را در جعبه های چوبی در اندازه 60 در 90 سانتی متر و عمق 20 تا 25 سانتی متر پرورش داد. به منظور صرفه جویی در هزینه اولیه می توان، هر طبقه را با تخته های سه سانتی متری به عرض 90 تا 180 سانتی متر پوشانده و کود را مستقیما کف هر طبقه ریخته و قارچ را در آن کاشت و به این طرتیب احتیاجی به جعبه های چوبی نخواهد بود. طبقه بندی ها معمولا در طول اطاق پرورش انجام می گردد. روی سطح زمین نبایستی طبقه ای مستقر نمود، حداقل فاصله بین طبقه اول تا کف زمین 15 سانتی متر و فاصله هر طبقه از هم 60 سانتی متر می باشد.
بطور معمول برای پرورش قارچ در خانه فقط سه طبقه در نظر می گیرند و چنانچه اطاق به حد کافی وسیع باشد یک ردیف در طول اطاق در مجاور دیوار و یک طبقه (دو طرفه) در وسط و یک طبقه در طرف دیگر اطاق قرار می دهند بطوریکه دو راهرو به عرض 70 سانتی متر در دو طرف طبقه وسط، 180 سانتی متر باشد.
در یک اطاق بزرگ به طول 9 و عرض 5/6 متر می توان مساحتی در حدود یکصد متر مربع برای پرورش قارچ آماده نمود که از این سالن در هر فصل برداشت می توان استفاده نمود. و به 8 تا 850 کیلو قارچ دست یافت و چنانچه کاشت قارچ در جعبه های چوبی انجام گیرد تولید محصول از این میزان تا حدی بیشتر خواهد شد و در سالنی به ابعاد 5/9 و عرض 5/6 متر تعداد 180 جعبه جایگزین می گردد که محصول آن در یک فصل برداشت به حدود یک تن می رسد.
چنانچه محل پرورش قارچ محدود و کوچک باشد میزان احتیاج به کود و محلیکه باید آنرا تخمیر نمود، متناسب می باشد. لذا ترجیح داده می شود یک محوطه بتونی به ابعاد 5/1 متر ساخته و در مجاور آن محلی برای خروج آب مازاد کود در نظر بگیرند که فاضل آب را بتوان داخل سطل یا یک مخزن بتونی کوچک به ابعاد 40 سانتی متر وارد نمود. کف مخزن اصلی را به ضخامت 15 سانتی متر کاه ریخته و روی سطح کاه یک جعبه ای به ابعاد یک متر از جنس تور سیمی ضخیم که شبکه سوراخهای آن 5/0 سانتی متر باشد بطوری قرار می دهند که از هر طرف با دیواره مخزن بتونی 25 سانتی متر فاصله داشته باشد و اطراف این توری را از کاه پر نموده و داخل توری را از پهن اسبی مخلوط با کاه پر نموده و پهن را خوب متراکم نموده و سطح کود را نیز بطور کنبد مانند توده نموده تا آب باران به داخل توده کود نفوذ ننماید.
پس از 3 تا 4 روز به علت فعالیت باکتریهای تخمیر، درجه حرارت محیط توده به 70 درجه می رسد و مقداری از حجم توده کم می شود و در این موقع تمام توده کودی را که در مخزن قرار دارد برای هوادهی به محوطه مجاور توده برمی گردانند و در موقع برگرداندن کود بایستی سعی کرد حتی الامکان به تمام ذرات کود، هوا برسد تا اکسیژن مورد نیاز باکتریهای مخمر تامین گردد و پس از چند ساعت این توده را مجددا به داخل مخزن بذری ریخته و سطح آنرا با کاه بحد کافی انباشته تا سطح کود گنبدی شکل بشود. چنانچه در مخزن کوچک مجاور محل تخمیر فاضل آب جمع شده بوسیله سطل آنرا روی سطح کود می پاشند تا رطوبت توده تامین گردد مدت عملیات بین 15 - 10 روز به طول می انجامد و در این مدت 3 - 4 مرتبه بایستی کود برگردان بشود. و در خاتمه دوره سوم یا چهارم کود به رنگ قهوه ای تیره در آمده و ذرات آن ترد و شکننده شده و بوی مطبوعی از آن به مشام می رسد و چنانچه این شرایط در کود مشاهده نشود دلیل بر آن است که عملیات تخمیر به خوبی انجام نگرفته و در نحوه کار اشکالی وجود داشته است.
نحوه اسکلت بندی:
اسکلت بندی طبقات از نبشی 10 -12 که با ضد زنگ رنگ شده باشد و یا از الوار چهار چوب 10 سانتی متری ساخته می شود و بین ستونها چهار چوبی 5 سانتی متری پیش بینی می گردد. فاصله ستونهای عمودی از یکدیگر 5/1 متر و این فاصله در دو طرف بستر، بایستی حفظ گردد.
تهیه بستر برای پرورش قارچ:
بهترین ماده برای پرورش قارچ، پهن اسبی و کاه می باشد. برای تهیه کود جهت پرورش قارچ مقداری پهن اسبی و کاه را مخلوط نموده و در ابعاد مناسبی در حدود 3 متری آنرا انبار نموده و آنها را روی هم بخوبی بکوبید.(لگد کنید) تا متراکم شود بطوریکه از نفوذ باران به داخل آن جلوگیری گردد. پس از مدتی کوتاه عملیات تخمیر داخل توده کود شروع می شود و درجه حرارت محیط کود بالا می رود. همچنین می توان قبل از توده کردن کود مقداری آهک در حدود یک پنجم حجم پهن به آن اضافه و کاملا مخلوط کنید. سپس آنرا توده نمود این عمل باعث می گردد که عمل تخمیر به تعویق بیافتد و در عین حال آمونیاک تولید شده را جذب و علاوه بر آن مقداری از رطوبت اضافی کود را جذب نماید. بعد از سه روز مجددا این توده را برگ و هوا داده و آنرا مانند دفعه اول، انباشته و روی آنرا بکوبید. سطح آنرا شیب دهید تا آب باران به داخل آن نفوذ نکند و این عمل به فاصله 4 - 2 روز، چهار تا شش مرتبه باید تکرار گردد. لازم به یادآوریست که چنانچه در مرحله اول به کود، آهک داده شده فاصله برگردان کود چهار روزه و در صورتیکه آهک داده نشده باشد فاصله برگردان کود دو روز می باشد.
باید توجه داشت که بایستی دقت و مراقبت در نگهداری میزان رطوبت و حرارت داخل توده به عمل آید. زیرا هر اندازه مقدار رطوبت پهن زیاد باشد، محیط داخل کود، اسیدی شده و کود غیر قابل استفاده می گردد. بخصوص در موقع برگردان کردن کود، چنانچه مشاهده شود که کود بسیار خشک است، بایستی مقدار کمی غبار آب روی آن پاشید، از علائم مشخصه میزان رطوبت کود، آزمایش آنست، چنانچه مقداری کود را در دست بفشارید، نبایستی قطرات آب، از لای انگشتان(در هنگام فشار دادن) بچکد و فقط کافی است در اثر فشار به کود، کف دست، تر بشود. پس از آماده شدن بایستی اطاق پرورش را مجهز نمود.
طرز کاشت قارچ در اطاق پرورش:
پس از آماده شدن کود آنرا به داخل سالن انتقال داده و روی سطح هر ردیف به ضخامت 15 سانتی متر کود را گسترده و سطح آنرا کاملا مسطح می نمایند و این عمل را بایستی خیلی به سرعت و بدون آنکه کود حرارت خود را از دست بدهد انجام داد. پس از تکمیل و انجام کار کلیه درها و منافذ را بسته و مدت چهار روز کود را بحالت خود واگذار کنید تا درجه حرارت کود و محیط اطاق بالا برود و حدود 54 تا 60 درجه برسد و این حرارت به مدت 30 -48 ساعت ثابت باقی بماند، بعد از آن درجه حرارت کود پائین آمده و به 54 درجه می رسد. این عمل را عرق کردن محیط کشت می نامند در حقیقت در این حرارت قسمت اعظم از محیط در اثر حرارت زیاد ضد عفونی شده و لارو حشرات و غیره از بین می روند.
از این تاریخ به بعد تا مدت 5 روز درجه حرارت محیط بستر 10 - 12 درجه پائین می آید تا آنکه درجه حرارت به 23 الی 24 درجه می رسد. این درجه حرارت برای کاشت قارچ مناسب خواهد بود.
اسپر آماده کاشت:
اسپر قارچ را نمی توان مستقیما کاشت زیرا امکان دارد همراه با اسپر قارچ تعداد زیادی قارچهای سمی و غیر مفید وجود داشته باشد. بنابراین بایستی از اسپر آماده کاشت بنام اسپون که در محیط کاملا استریل، محفوظ و سلکته شده رشد کرده و به حالت خواب در آورده اند استفاده نمود.
طرز عمل و تهیه آن بدین ترتیب است که اسپر قارچ خالص شده را در محیط کاملا استریل آزمایشگاه قبلا پرورش داده، بطوریکه میسلیوم قارچ رشد خود را شروع نماید. سپس آنرا در حالت عقیم برده و مانع رشد بیشتر آن می شوند و در محیط کاملا استریل و محفوظ بنام اسپون قارچ به فروش می رسانند.
طرز کاشت اسپون:
یک قطعه اسپون را که در محیط بسته و کاملا استریل محفوظ است باز کرده و به دوازده قطعه کوچک تقسیم نموده و قبلا سطح خاک بستر را به فاصله 25 سانتی متر، قطعه چوبهای در خاک بستر فرو برده و علامت گذاری کنید. در محل هر سوراخ قسمتی از خاک را تا عمق 5 سانتی متر با وسیله ای خارج کرده و با دست چپ یک قطعه اسپون بجای آن گذاشته و روی آنرا بپوشانید بطوریکه عمق کاشت 3-5 سانتی متر از سطح خاک باشد و به همین ترتیب پیش بروید تا کلیه بستر کاشت شود.
پوشاندن سطح بستر:
ده تا چهارده روز بعد از تاریخ کاشت اسپون، بایستی سطح کشت را به وسیله یک لایه دو سانتی متری خاک استریل شده پوک و منفذدار پوشانده و کاملا آنرا مسطح و یکنواخت نمود. در این موقع درجه حرارت بستر بایستی 5/15 درجه باشد. باید توجه داشت که در موقع روکش کردن بستر، اسپون ها باید رشد خود را شروع کرده باشند و میسلیوم قارچ در اطراف محلی که اسپون کاشته شده رشد نموده و گسترش پیدا نموده باشند. در این موقع بوی مطبوع قارچ در محوطه و در محل بستر به مشام می رسد و در این موقع باید کاملا دقت شود تا به هیچ وجه، بستر کشت تکان نخورد و جابجا نشود و مخصوصا اگر تخته کف و طبقات شکم داده و یا قدرت نگهداری بستر خاک را نداشته باشد میسلیوم قارچ ها پاره شده و تمام محصول از بین می رود.
پس از پوشش نمودن سطح بستر، میسلیوم رشد سریع خود را شروع کرد و برای تسریع در رشد میسلیوم، درجه حرارت محیط بایستی بین 5/16 - 14 درجه باشد. در صورتیکه درجه حرارت محیط کشت خیلی بالا باشد، بکار بردن آهک در مخلوط خاک پوشش بستر صلاح نمی باشد.
شرایط برای پرورش و رشد قارچ:
تهویه:
تهویه در محیط اتاق کشت باید بطور یکنواخت انجام شود و نبایستی روی سطح کشت را بیش از حد نیاز هوا داد و تهویه در کلیه نقاط اطاق بطور یکنواخت باشد.
درجه حرارت:
چنانچه درجه حرارت بستر کشت به کمتر از 14 درجه برسد و درجه حرارت محیط اطاق به حدود 5/7 درجه برسد بایستی اطراف بستر را با پارچه ضخیم پوشاند تا مانع تبادل حرارت به محیط شود. برای سرعت رشد قارچ می توان درجه حرارت محیط را به 5/14 درجه رساند و میزان تهویه را بالا برد ولی باید دقت شود که جهت حرکت هوا به طرف سطح قارچ نباشد.
رطوبت هوا و آبیاری:
در موقع تشکیل قارچ، محیط اطاق احتیاج به رطوبت دارد. بطور متوسط بهترین درجه رطوبت برای کشت بین 70 - 80 درصد می باشد. چنانچه درجه رطوبت هوا از این مقدار کمتر شود سطح کلاهک ها ترک برداشته یا سطح کلاهک قارچ لک دار می شود علاوه بر این سطح بستر خشک شده و احتیاج به آبیاری بیشتری دارد. برای تقلیل میزان رطوبت هوا لازم است در نقاط مختلف اطاق، رطوبت سنج های کار گذاشته شود و بطور مرتب مورد بازدید قرار گیرد. در صورتی به علت خشک شدن خاک سطح بستر، احتیاج به آبیاری است. بایستی به وسیله غبار پاش روی سطح خاک آنهم بحدی که آب در سطح بستر جریان پیدا نکند و یا در یک جا جمع نشود آبپاشی کنید. آبیاری را با آب خالص و با درجه حرارت 32 درجه و بسیار با احتیاط انجام دهید.
درجه حرارت محیط:
چند هفته پس از روکش کردن سطح بستر، میسیلیوم های قارچ تمام سطح بستر را پر نموده و بطور متوسط 7-8 هفته پس از کاشت اسپون، قارچ های کوچک سر سنجاقی در تمام سطح کشت ظاهر می شوند. در این موقع درجه حرارت بستر بایستی بین 10 -14 درجه باشد ولی هر اندازه قارچها رشد بیشتری پیدا نمایند می توان درجه حرارت را از 14 به 5/16 رساند و میزان تهویه را نیز بالا برد ولی باید دقت کرد که جهت حرکت هوا، به طرف سطح قارچ نباشد.
تقویت خاک بستر:
پس از آنکه قارچها بزرگ شده و نزدیک به برداشت شوند می توان روی سطح بستر کود مایع پاشید ولی باید دقت نمود که روی کلاهک قارچ پاشیده نشود این عمل در بالا بردن میزان محصول بسیار موثر است.
برداشت محصول:
به محض آنکه رشد قارچ بحد کافی رسید و تاج آن شکل کامل خود را پیدا نمود بایستی قارچهای رسیده را جمع آوری نمود و بطور مرتب در طول بستر کشت، بررسی کرد و قارچهای رسیده را جمع آوری کرد. قارچهایی که ترک برداشته و چتر آن باز شده باشد ارزش بازاریابی ندارند. علاوه بر این وزن آن کم می شود و همچنین قارچهایی که زودتر از موقع چیده شوند وزن آنها سبک بوده و از قارچهای درجه دو محسوب شده و ارزش غذایی کمتری دارد.
در موقع جمع آوری نباید از سبدهای بزرگ برای این منظور استفاده نمود. زیرا فشار قارچهای روی سبد موجب می گردد که قارچهای زیرین خراش برداشته و سیاه شوند برای جمع آوری قارچ، کافی است کلاهک را در دست گرفته و یک پیچ به آن داده تا پایه آن از زمین جدا شود و بلافاصله ساقه کثیف و آلوده را با چاقوی تیز قطع کرد. و قارچ تمیز را داخل سبد گذاشته و حتی المقدور جمع آوری با دستکش انجام گیرد. بهره برداری هر 15 روز یکبار انجام می گیرد و این برنامه مدت دو تا سه ماه به طول می انجامد.
بسته بندی:
قارچهای چیده شده را به اطاق سرد و خنک انتقال داده و در اسرع وقت نسبت به درجه بندی آن اقدام نموده و قارچهای لک دار و ناقص و کج و ناجور را جدا کرده و برای مصارف تهیه پودر در قارچ و کچ آپ فرستاده و قارچ های سالم را در بسته های درجه یک و درجه دو به بازار عرضه کنید.
کودهای شیمیایی، ازمواد اصلی مانندفسفر،ازت،پتاسیمو عناصر فرعی از قبیلکلسیم،منیزیموسولفوروو مواد جزئی نظیرآهن،بور،مس،منگنز،روی،مولیبدنوکلرتشکیل شدهاند. عیار کودهای شیمیایی به صورت سه عدد گزارش میشود. عدد نخست نشانگردرصد نیتروژن ، عدد دوم نماینده درصدP2O5و عدد سومنشان دهنده درصدK2Oاست و به صورت (N , P2O5 , K2O) یا (N , P , K) نمایش داده میشود.
کودهای ازتدار
پیش از این ، بخش اعظم ازت مورد نیاز گیاهان از کودهایحیوانی فراهم شده میشد و اکنون ازت ، بزرگترین بخش از کودهای شیمیایی را تشکیلمیدهد. از این ماده به صورتهایآلیومعدنیاستفاده میشود. مهمترین منابع ازت تجارتی شامل نیترات آمونیوم ، سولفات آمونیوم ،نیترات کلسیم ، نیترات پتاسیم واورهاست. بیش از 75 درصد ازت تولیدی به مصرف تهیه کودهای شیمیایی میرسد.
مواداولیهای که در تهیه آمونیاک بکار میروند، شاملچوب،زغالسنگ،کک،گازونفتخاماست. استفاده از اوره در سالهای 1970 متداول گردید. میزان ازت اوره از سایرترکیبات ازتدار بیشتر است. مقدار کودهای ازتدار مصرف شده در سطح جهانی در سال 1955 به میزان 6.51 میلیون تن بود که در سال 1980 به 57.28 میلیون تن افزایش یافتهاست.
کودهای فسفاتدار
فسفراز عناصر اصلی در تغذیه گیاهان محسوب میشود. بیش از 90 درصد مواد معدنی فسفاته بهمصرف تهیه کودهای شیمیایی میرسد. فسفات در طبیعت در سنگهای رسوبی و آذرین یافتمیشود. آپاتیتوفرانکولیتمهمترینکانیهای فسفاتهبه شمار میروند. بیش از 80درصد فسفات جهان از کانسارهای رسوبی و کمتر از 20 درصد آن از کانسارهای آذرین بدستمیآید. کربناتیتها و کمپلکسهای آذرین آلکالی مهمترین خاستگاه کانسارهای آذرینمحسوب میشوند.
کانسارهای فسفات رسوبی به دو صورت فسفرین و گوانو یافتمیشوند. گوانو عبارت از تجمع فضولات پرندگان دریایی است.میزانP2O5سنگهای آذرین غالبا کمتر از 0.2 درصد است. حدود 200 کانی حاوی بیش از 1 درصدP2O5میباشند. فلوئورآپاتیت مهمترین کانی سنگهای آذرین است که میزانP2O5آن در حدود 42 درصد است.کربنات آپاتیت و فرانکولیت مهمترین کانیهای کاسنارهایفسفات دار رسوبی هستند. عناصر مزاحم کانسنگ فسفات به شرح زیرند.
آهن و آلومینیوم
مجموع آهن و آلومینیوم کانسنگ تغلیظ شده ، باید بین 2.5تا 4.5 درصد باشد.
اکسید کلسیم
نسبتP2O5 : CaOبایدکمتر از 1 : 1.6 باشد و بالا بودن میزانCaOموجب افزایشاسیدسولفوریکمصرفی و در نتیجه غیر اقتصادی بودن محصول میگردد.
اکسید منیزیم
میزانMgOباید کمتر از 0.25 در کانسنگ تغلیظ شدهباشد.
میزان فلوئور
نسبتF2 : P2O5باید در محدوده 1 : 8 تا 1 : 11 باشد و در صورتی که این نسبت از 1 : 8 کمتر شود،فلوئورایجاد شکاف خواهد کرد.
کلرورها
میزان کلرور ، باید کمتر از 0.13 درصد باشد. افزون بودن کلروهاموجب فرسودگی کارخانه میشود.
پیریت
در روش مرطوب ، وجود پیریت با آپاتیت موجب خطر میگردد.
مواد آلی
میزان ترکیبات آلی باید در کانسنگ حداقل باشد.
کودهای پتاسیمدار
پتاسیم از عناصر اصلی تغذیه گیاهان به شمار میرود. مهمترین کانیهای پتاسیمدار قابل جذب (که به سرعت توسط گیاهان جذب میشود) کلرورپتاسیم است. کلرور پتاسیم در رسوبات تبخیری یافت میشود. از کانیهای دیگر ،سیلیکاتهای پتاسیمدار و سولفات پتاسیم - منیزیم را میتوان نام برد. میزان کودهایپتاسیم تولیدی جهان در سال 1955 در حدود 5.33 میلیون تن بود، که در سال 1970 به 12.59 میلیون تن و در سال 1980 به 19.89 میلیون تن افزایش یافته است.
منیزیم
منیزیمبه مقدار کم و به صورت یونی توسط گیاهان جذب میشود و به مصرف میرسد. کانیهایمنیزیمدار که توانایی حل و جذب سریع توسط گیاهان را دارند، شامل سولفات پتاسیم ومنیزیم (K2SO4.2MgSO4) ، سولفات منیزیمآبدار (MgSO4.H2O) و سولفات منیزیم آبدار دیگر بهفرمول (MgSO4.7H2O) است. کانیهای منیزیمدار که دارایقدرتحلالیتکم و قابلیت جذب طولانی بوسیله گیاهان هستند، شامل دولومیت ، بروسیت ،منیزیم و پریکلاز است. از سیلیکاتهای منیزیمدار بهندرت استفاده میشود.
کلسیم
کلسیمنظیر منیزیم در مقایسه با پتاسیم ، فسفر و نیتروژن در تغذیه گیاهان از اهمیت کمتریبرخوردار است. کلسیم به حالت یونی قابل جذب توسط گیاه است. مهمترین منبع کلسیم ،کربنات کلسیم است که به صورت ماده پُرکننده به کودهای شیمیایی افزوده میشود.
گوگرد
یکی دیگر از موادی که در تغذیه گیاهان اهمیت دارد،گوگرداست. همراه با سوپر فسفات ، مقداری ژیپس وجود دارد که به عنوان ماده اولیه گوگردمحسوب میشود. در صورتی که ترکیبات فسفاته فاقد ترکیبات گوگرد دار باشند، به منظورتامین گوگرد آنها میتوان از سولفات پتاسیم - منیزیم و یا از ژیپس استفاده نمود.
آهن
این عنصر همراه با ترکیبات فسفاته و سولفاته به خاک افزوده میشود. خاکهای اسیدی به مقدار بیشتری آهن نیاز دارند.
بور
در رژیم غذایی بعضی از گیاهان نظیر ذرت ، پنبه و یونجه ، وجود عنصربورضرورت دارد. مهمترین کانیهای بور دار شامل بوراکسی (Na2B4O7.10H2O) دکولمانیت (Ca2B,sub>6O11.5H2O) است.
سایر عناصر
مسبه مقدار کم و به صورت کالکوپیریت ، کالکوزین و یا اکسیدهای مس به کود افزودهمیگردد. منگنزبه مقدار کم در رژیم غذایی بعضی از گیاهان مورد نیاز است که به صورت اکسید به خاکاضافه میشود. روی و مولیبدن به میزان کم به صورت سولفید به خاک افزوده میشود.
کانسارهای رسوبی فسفات دار
مهمترین منابع فسفات دنیا را کانسارهای رسوبیتشکیل میدهند. حدود 85 درصد فسفات دنیا از کانسارهای رسوبی و 15 درصد آن ازکانسارهای آذرین بدست میآید. آپاتیت همراه با کمپلکسهای آذرین آلکالی و کربناتیتدر ریفتهای داخل قاره تشکیل شده است. فلورو آپاتیت ، مهمترین کانی فسفاته سنگهایآذرین است که مقدار قابل توجهی عناصر کمیاب نیز دارد. سنگهای رسوبی حاوی کانیهایفسفاته را به دو گروه فسفریت و فسفاتی تقسیم مینمایند.
فسفریتها به آن دستهاز سنگهای رسوبی اطلاق میشود که حاوی بیش از ده درصد کانی فسفاته باشند و سنگهایفسفاتی کمتر از ده درصد کانی فسفاته دارند. مهمترین کانیهای فسفاته سنگهای رسوبیشاملکربناتوفلور آپاتیت ، کلرورآپاتیت ، هیدروکسی آپاتیت و فلورآپاتیت است. منشاءفسفات از سنگهای آذرین غنی از آپاتیت ، بویژه سنگهای آذرین آلکالن و کربناتیت است.
این سنگها در ریفتهای داخل قارهای تشکیل میشوند. فسفریتها در عمق کم و یادر عمق زیاد تشکیل میشوند. فسفریتها از نوع کربنات ، دولومیت ، مارن و یا چرتهستند. بافت فسفریتهای کمعمق از نوع نودولی و الیتی است. در صورتی که بافتفسفریتهای عمق زیاد از نوع تودهای و لایهای است. عیارP2O5کانسارهای فسفریت 15 تا 30 درصد و میزانذخیرهای 5 تا 4000 میلیون تن است.
سامانه خرید و امن این
سایت از همهلحاظ مطمئن می باشد . یکی از
مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می
توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت
بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم
اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه 09159886819 در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما فرستاده می شود .
آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی
سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس
مطالب پربازديد
متن شعار برای تبلیغات شورای دانش اموزی تحقیق درباره اهن زنگ نزن انشا در مورد 22 بهمن