پروژه و تحقیق رایگان - 627

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق در مورد سيستم مالي شركت تعاوني اعتبار

بازديد: 145

 

 

 

 

 

 

عنوانپروژه :

 

 

 

سيستم مالي

شركت تعاوني اعتبار


 

مقدمه :

شركت تعاوني شركتي است كه به وسيله اشخاص حقيقي يا حقوقي به منظور رفع نيازمندي هاي مشترك و بهبود وضع اقتصادي از طريق خود ياري و كمك متقابل تشكيل مي شود . بر اساس اين تعريف شركت تعاوني شركتي است از اشخاص نه سرمايه ها كه منظور آن رفع نيازمندي هاي مشترك اعضا و نه كسب سود و منفعت است .

اصول تعاون :

در بيست و سومين كنگرة اتحاديه بين المللي تعاون ( سال 1966 ) كه در وين برگزار شد اصول زير به عنوان اصول تعاون معرفي گرديد :

1)   عضويت ارادي : عضويت در تعاوني ها با قبول شرايط اساسنامه براي همة افراد آزاد است و خروج از تعاوني نيز آزاد مي باشد .

2)     ادارة دموكراتيك : هر عضو شركت ( بدون توجه به تعداد سهام ) داراي فقط يك راي است .

3)     سود محدود به سهام : نرخ سود سهام را قانون معين مي كند .

4)   تقسيم درآمد مازاد بين اعضا ( مازاد برگشتي ) : در صورت وجود سود علاوه بر سود سهام ، آن سود به نسبت مشاركت اعضا بين آ‌نها تقسيم مي شود .

5)     آموزش : همة تعاوني ها موظف به آموزش مسائل تعاوني به مديران ، كاركنان و اعضا هستند .

6)     همكاري با ساير تعاوني ها : همكاري با ساير تعاوني هاي محلي ، ملي و بين المللي توسعه مي شود .


 

هدف هاي بخش تعاون در جمهوري اسلامي ايران :

به موجب قانون بخش تعاون اقتصاد نظام جمهوري اسلامي ايران مصوب سال 1370 هدف هاي بخش تعاون به شرح زير تعيين شده است :

1)     ايجاد و تامين شرايط و امكانات كار براي همه به منظور رسيدن به اشتغال كامل

2)     قرار دادن وسائل كار در اختيار كساني كه قادر به كارند ، ولي وسائل كار را ندارند

3)     پيشگيري از تمركز تداول ثروت در دست افراد و گروه هاي خاص ، براي تحقق عدالت اجتماعي

4)     جلوگيري از كارفرماي مطلق شدن دولت

5)     قرار دادن مديريت و سرمايه و منافع حاصله در اختيار نيروي كار و تشويق بهره برداري مستقيم از حاصل كار خود

6)     پيشگيري از انحصار ، احتكار ، تورم و غيره

7)     توسعه و تحكيم مشاركت و تعاون عمومي بين همه مردم

وزارت خانه ها ، سازمان ها ، شركت هاي دولتي و وابسطه يا تحت پوشش دولت ، بانك ها ، موسسات عمومي و نهاد هاي انقلاب اسلامي و تعاوني مي توانند مطابق ماده 17 قانون بخش تعاون اقدام به سرمايه گذاري در شركت هاي فوق نمايند . ( در صورتي كه حداقل 51 درصد سرمايه به وسيله اعضا تامين گردد.)


 

وجوه تمايز شركت هاي تعاوني با ساير شركت هاي تجارتي:

گرچه بر اساس قانون تجارت شركت هاي تعاوني يكي از انواع شركت هاي تجارتي است ولي اختلاف بين اين گونه شركت ها با ساير شركت هاي تجارتي بيش از وجوه تشابه آنها است . جدول زير پاره اي از وجوه تمايز شركت هاي تعاوني را با ساير شركت هاي تجارتي به صورت مقايسه اي نشان مي دهد :

خصوصيات شركت هاي تعاوني

خصوصيات ساير شركت هاي تجارتي

1- افراد تشكيل دهنده شركت را عضو نامند .

1- افراد تشكيل دهنده شركت را سهامدار گويند

2- اهميت شركت به تعداد اعضا و ميزان همكاري آنان با شركت است .

2- اهميت شركت ها بستگي به ميزان سرمايه دارد

3- انگيزه ورود به شركت رفع نياز مشترك از طريق همكاري است

3- انگيزه ورود به شركت سود جويي است

4- هر عضو با هر مقدار از سهم فقط حق يك راي دارد .

4- هر سهامدار به تعداد سهامي كه مالك است حق راي دارد .

5- دادن راي با وكالت محدود است ( هر عضو حداكثر 3 راي با وكالت دارد ) به شرطي كه وكيل هم عضو باشد .

5- براي دادن راي با وكالت محدوديتي وجود ندارد

6- بعد از انحلال شركت اندوخته قانوني قابل تقسيم بين اعضا نيست و در اختيار دولت قرار مي گيرد .

6- بعد از انحلال شركت اندوخته شركت به نسبت سهام بين سهامداران تقسيم مي شود .

7- سهام شركت هاي تعاوني منحصرا با نام است .

7- سهام شركت هاي تجارتي به صورت بانام و بي نام است .

 

فصل اول : اهداف و چارت سازماني

بخش اول

معرفي شركت تعاوني :

شركت تعاوني جزء شركت هاي به ثبت رسيده در اداره ثبت شركت ها به شماره ثبت 296 به تاريخ 28/11/62 مي باشد كه وابسطه به اداره تعاون بوده و با هدف ارائه خدمات مالی به اعضا سهامدار تاسيس گرديده است ، كه به استناد اساسنامه اداره تعاون داراي شرايط و ضوابط خاص خود با انتخاب اعضاي مجامع عمومي ، اعضاي هيات مديره ، مدير عامل و بازرسان اعم فعاليت هاي خود را بر اساس سر فصل هاي حسابداري دوبل انجام مي دهد .

حوزه عمليات شركت استان خراسان مي باشد و مدت شركت از تاريخ تاسيس نامحدود است . مركز اصلي و نشاني شركت تربت جام بلوار امام خمینی جنب خيابان نظامی سازمان جهاد كشاورزي ( حوزه ستاد سازمان ) ميباشد كه لوازم اداري ( آب ، برق ، گاز ، تلفن ، ملزومات ، تعميرات و ) و ساير خدمات اداري آن تحت پوشش سازمان مي باشد .

سرمايه اوليه شركت مبلغ 5000000 ريال است كه به 2500 سهم 2000 ريالي منقسم گرديده است و مبلغ 5000000 ريال آن نقدا توسط اعضا پرداخت و مبلغ  ـــــــ ريال آن توسط دستگاه هاي موضوع ماده 1 اساسنامه تامين و معادل ـــــــ  ريال نيز به صورت آورده غير نقدي توسط ـــــــ تقويم و به شركت تسليم و مابقي در تعهد اعضا سهامدار مي باشد .

اعضا مكلفند حداكثر ظرف مدت يك سال و به ترتيبي كه مجمع عمومي عادي شركت تعيين مي كند مبلغ پرداخت نشده سهام تعهدي خود را تاديه كنند .

سهام شركت با نام و غير قابل تقسيم است و انتقال آن به اعضا يا متقاضيان عضويت واجد شرايط جديد با موافقت هيات مديره مجاز مي باشد . در اين صورت مراتب نقل و انتقال و مشخصات منتقل اليه بايد در دفتر سهام شركت ثبت و به امضا انتقال دهنده و انتقال گيرنده برسد .

شركت ظرف مدت يك سال از تاريخ ثبت يا افزايش سرمايه ، حسب مورد براي هر يك از اعضا به ميزان سهامي كه خريداري يا تعهد نموده اند ورقه سهام صادر و تحويل خواهد نمود .

ابتداي سال مالي شركت اول فروردين ماه و انتهاي آن آخر اسفند ماه همان سال خواهد بود ، به استثناي سال اول تاسيس كه از تاريخ تشكيل تا پايان اسفند ماه است .

شعار هاي شركت تعاوني :

يكي براي همه و همه براي يكي يعني اعضا سهامدار با پس انداز هاي اندك دست به دست هم داده تا مشكلات خود را از طريق انباشت سرمايه حل نمايند .

بياييد با پيوند دست هايمان زنجيري بسازيم بر گرداگرد بناي « نتوانستن ها » و آن گاه با همت هم بر ويرانه هاي آن شالوده محكم بناي عظيم « توانستن ها » را بر پا داريم .

با اين نيت همه با هم در راهي گام بر مي داريم و براي ستيز با مشكلات بكوشيم . هدف تازه ما در جهت رفاه و رفع گرفتاري ها و مشكلات مالي جامعه كوچكمان مي با شد . در اين راه خير آرزومندانه گام بر مي داريم تا با همت هم به سر منزل مقصود برسيم .

اهداف تشكيل شركت :

1)     باز كردن حساب سپرده هاي مختلف منحصرا براي اعضا

2)   پرداخت وام با دريافت كارمزد به اعضا با رعايت مقررات موضوعه و آيين نامه مصوب مجمع عمومي عادي به دو صورت تحت عنوان وام كوتاه مدت ضروري و وام بلند مدت عادي

3)     انجام ساير خدمات اعتباري براي اعضا در حدود امكانات

4)     تحصيل وام و يا اعتبار و قبول هدايا اعم از نقدي و جنسي از اشخاص حقيقي و حقوقي

همچنين هر گونه فعاليتي در شركت تعاوني از طريق واريز وجه به شماره حساب بانكي نزد بانك كشاورزي توسط اعضا و يا صدور چك بانكي امكان پذير مي باشد .

شرايط و مقررات پذيرش عضو در شركت :

عضويت شركت با تصويب هيات مديره براي كساني كه واجد شرايط زير باشند آزاد است :

1)     تابعيت دولت جمهوري اسلامي ايران

2)     عدم ممنوعيت قانوني و حجر و ورشكستگي به تقصير

3)     عدم سابقه ارتشا ، اختلاس و كلاهبرداري

4)     عدم عضويت همزمان در تعاوني ديگر با موضوع و فعاليت مشابه

5)     در خواست كتبي عضويت و تعهد رعايت مقررات اساسنامه

6)     ارائه مدارك مورد نياز

موارد خروج از عضويت هر يك از اعضا :

1)     از دست دادن هر يك از شرايط عضويت مقرر در اساسنامه

2)   رعايت نكردن مقررات اساسنامه و ساير تعهدات قانوني پس از دو اخطار كتبي توسط هيات مديره به فاصله 15 روز و گذشتن 15 روز از تاريخ اخطار دوم

3)   ارتكاب اعمالي كه موجب زيان مادي شركت شود و وي نتواند ظرف يكسال آن را جبران نمايد يا با اعمالي كه به حيثيت و اعتبار شركت لطمه وارد كند و يا با شركت رقابتي نا سالم نمايد .

 

بخش دوم :

چارت سازماني شركت تعاوني

اركان شركت تعاوني :

1) مجامع عمومي :

مجامع عمومي شركت با تصميم اكثريت اعضا هيات مديره يا بر اساس در خواست مقامات يا اشخاص زير به وسيله هيات مديره دعوت به تشكيل مي شوند :

الف ) بازرس يا بازرسان شركت

ب ) در خواست حداقل 5/1 اعضا شركت براي مجمع عمومي عادي و 3/1 اعضا براي مجمع عمومي فوق العاده

ج ) وزارت تعاون

دعوت مجمع عمومي با قيد دستور و روز و ساعت و محل تشكيل آن بايد حداقل 15 روز و حداكثر 45 روز قبل از تشكيل جلسه به وسيله انتشار آگهي در يكي از جرايد كثير الانتشار و يا ارسال دعوت كتبي با پست سفارشي به آخرين اقامت گاه قانوني اعلام شده عضو به شركت انجام شود .

جلسات مجامع عمومي را در صورت رسميت يافتن رئيس هيات مديره و در غياب او يكي از اعضاي هيات مديره افتتاح مي كند .

در جلسه مجامع ابتدا يك رئيس و يك نائب رئيس و يك منشي و سه نفر ناظر از ميان اعضا انتخاب خواهد شد .

كليه اعضا شركت مي توانند در مجامع عمومي حضور يابند و هر عضو صرف نظر از تعداد سهامي كه دارد در مجمع عمومي فقط حق يك راي خواهد داشت . در صورتي كه حضور عضوي در مجمع ميسر نباشد مي تواند حق راي خود را به موجب وكالتنامه به عضو ديگر يا نماينده تام الاختيار خود واگذار نمايد . وكالتنامه هاي موضوع اين بند بايد از اعضا اخذ و ضميمه صورت جلسه مجمع گرديده و در شرگت نگه داري شود .

مجامع عمومي شركت به دو صورت تشكيل خواهد شد :

الف ) مجمع عمومي عادي :

مجمع عمومي عادي حداقل سالي يك بار ظرف 4 ماه پس از پايان سال مالي شركت تشكيل مي شود و در موارد مقتضي مي توان در هر موقع از سال مجمع عمومي عادي را به صورت فوق العاده تشكيل داد .

وظايف و اختيارات مجمع عمومي عادي به شرح زير است :

1)     انتخاب هيات مديره و بازرسان براي مدت دو سال

2)   رسيدگي و اتخاذ تصميم درباره تراز نامه و حساب سود و زيان و ساير گزارش هاي مالي و هيات مديره و گزارش بازرس

3)     اخذ تصميم درباره گزارش ها و پيشنهاد هاي حسابرسان بر اساس نتايج حسابرسي شركت

4)   تعيين خط مشي و برنامه شركت و تصويب بودجه جاري و سرمايه گذاري و اعتبارات و وام هاي در خواستي و ساير عمليات مالي به پيشنهاد هيات مديره

5)     اتخاذ تصميم نسبت به ذخاير و پرداخت سود و مازاد درآمد و تقسيم آن طبق اساسنامه

6)     تصويب مقررات و دستور العمل هاي داخلي تعاون

7)     تصويب نحوه تقويم آورده هاي غير نقدي اعضا و ديگر ضوابط راجع به آن

8)     ساير وظايفي كه اساسنامه و قوانين و مقررات به عهده مجمع عمومي عادي قرار مي دهد

مجمع عمومي عادي با حضور حداقل نصف به علاوه يك اعضا يا وكلا و نمايندگان تام الاختيار آنها رسميت پيدا مي كند و در صورت عدم حصول نصاب مذكور آگهي دعوت مجمع بايد حداكثر ظرف پانزده روز با رعايت ماده 24 اساسنامه شركت با همان دستور جلسه قبلي منتشر شود . جلسه با حضور عده حاضر رسميت خواهد يافت .

تصميمات مجمع عمومي عادي با اكثريت نصف به علاوه يك آرا حاضر در مجمع اتخاذ مي شود مگر در مورد انتخاب اعضا هيات مديره كه در دوره اول راي گيري ، نصاب ، اكثريت مطلق آرا حاضر در مجمع عمومي است و در صورتي كه در دوره اول تمام يا بعضي از داوطلبان حائز اكثريت مطلق نگردند بلافاصله از بين دارندگان بيشترين آرا به تعداد دو برابر مورد نياز براي تكميل اعضا اصلي و علل البدل هيات مديره با اكثريت نسبي راي گيري به عمل مي آيد .

 

ب ) مجمع عمومي فوق العاده :

مجمع عمومي فوق العاده براي رسيدگي و اتخاذ تصميم نسبت به موارد زير تشكيل مي شود :

1)     تغيير موارد اساسنامه ( در حدود قانون بخش تعاون اقتصاد جمهوري اسلامي ايران ) با تاييد وزارت تعاون

2)     تصميم گيري نسبت به عزل يا قبول استعفاء هيات مديره

3)     اتخاذ تصميم راجع به انحلال يا ادغام شركت

مجمع عمومي فوق العاده بنا به تقاضاي كتبي حداقل يك سوم اعضا شركت و يا اكثريت مطلق اعضاي هيات مديره و يا بازرسان با حضور حداقل دو سوم كل اعضا تشكيل مي شود . در صورتي كه شركت داراي بيش از پانصد نفر عضو باشد و مجمع عمومي فوق العاده در نوبت اول به حد نصاب مقرر نرسد ، مجمع براي نوبت دوم دعوت به تشكيل شده و با حضور نصف به علاوه يك اعضا رسميت خواهد داشت و در صورت عدم حصول حد نصاب ، مجمع براي بار سوم با همان ترتيب دعوت مي شود ، جلسه سوم با حضور اعضا حاضر كه نبايد از هفت نفر كمتر باشد رسميت پيدا مي كند .

تصميمات مجمع عمومي فوق العاده با اكثريت سه چهارم آراء اعضاء حاضر در جلسه مجمع اتخاذ مي گردد .

1) هيات مديره :

اداره امور شركت طبق اساسنامه بر عهده هيات مديره مركب از 3/5/7 نفر عضو اصلي و تا يك سوم اعضاي اصلي ، اعضاي علي البدل مي باشد ، كه براي مدت دو سال با راي مخفي انتخاب مي شوند . اخذ راي براي انتخاب اعضا اصلي و علي البدل در يك نوبت به عمل مي آيد . حائزين اكثريت بعد از اعضا اصلي به ترتيب علي البدل شناخته مي شوند و انتخاب مجدد هر يك از اعضاء اصلي و علي البدل بلا مانع است .

هيات مديره جز در مواردي كه به موجب اساسنامه اتخاذ تصميم در مورد آنها در صلاحيت مجامع عمومي قرار داشته ، در ساير موارد و براي تحقق هدف ، موضوع و عمليات شركت با رعايت قوانين و مقررات جاري و اساسنامه داراي اختيارات لازم جهت اداره امور شركت بوده و منجمله عهده دار انجام وظايف ذيل است :

1)     دعوت مجامع عمومي ( عادي و فوق العاده )

2)     اجراي اساسنامه و تصميمات مجامع عمومي و ساير مقررات مربوط

3)   استخدام و يا اخراج كاركنان شركت بر اساس مقررات قانوني و مصوبات مجمع عمومي و نظارت و مراقبت در كار آنان

4)     نصب و عزل و قبول استعفاي مدير عامل و نظارت بر عمليات وي و پيشنهاد ميزان حقوق مدير عامل به مجمع عمومي

5)   قبول در خواست عضويت و اخذ تصميم نسبت به انتقال سهام اعضا به يكديگر و اخراج عضو طبق مقررات اساسنامه و دريافت استعفاء هر يك از اعضاي هيات مديره

6)   نظارت بر مخارج جاري شركت و رسيدگي به حساب ها و ارائه به بازرس و تسليم به موقع گزارش مالي و تراز نامه به مجمع عمومي

7)     تهيه و تنظيم طرح ها و برنامه ها و بودجه ها و ساير پيشنهادات و ارائه به مجمع عمومي جهت اتخاذ تصميم

8)     تهيه و تنظيم دستررالعمل هاي  داخلي شركت و تقديم آن به مجمع عمومي براي اتخاذ تصميم

9)     تعيين نماينده يا وكيل در دادگاه ها و مراجع قانوني و ساير سازمان ها با حق توكيل غير

10)تعيين نماينده از بين اعضا ي شركت براي حضور در جلسات مجامع عمومي شركت ها و اتحاديه هاي تعاوني كه شركت در آنها مشاركت دارد

11)تعيين نماينده جهت ايفاي وظايف عضويت شركت در هيات مديره و يا بازرسي شركت ها و اتحاديه هاي تعاوني و موسسات ديگر

12)تعيين و معرفي صاحبان امضا هاي مجاز ( يك يا دو نفر از اعضاي هيات مديره به اتفاق مدير عامل)

13)انجام ساير وظايف و تكاليفي كه به موجب اساسنامه مستقيما و يا به اعتبار تصدي اداره امور شركت در عهده هيات مديره گزارده شده است

كليه قرار داد ها و اسناد تعهد آور شركت به امضاء مجاز يك يا دو نفر از اعضاي هيات مديره به اتفاق مدير عامل معتبر است .

مسئوليت هيات مديره در مقابل شركت مسئوليت وكيل است در مقابل موكل

 

الف ) اعضاي هيات مديره :

هيات مديره مكلف است بلا فاصله بعد از انتخاب و اعلام قبولي در اولين جلسه از بين خود يك نفر رئيس ، يك نائب رئيس ، يك منشي و ناظر انتخاب نمايند .

1)   رئيس و نائب رئيس : جلسات هيات مديره حداقل هر ماه يك بار بنا به دعوت رئيس يا نائب رئيس هيات مديره و يا مدير عامل با حضور نصف اعضاء اصلي هيات مديره تشكيل و رسميت مي يابد .

2)   ناظر : ناظر در واقع نظارت كننده بر تصميم گيري ها و شاهد برگزاري جلسات مي باشد . از بين اعضا يك نفر تحت عنوان ناظر انتخاب گرديده كه ممكن است در هر جلسه اعضا شخص ديگري را انتخاب كنند . ناظر در واقع بر صحت جلسات نظارت دارد .

3)   منشي : صورت جلسات مجامع عمومي و تصميمات متخذه در آن توسط منشي مجمع يا هيات در دفتر مخصوص ثبت شده و به امضاء رئيس ، نظار و منشي مجمع ميرسد و رو نوشت آن به وسيله رئيس مجمع به هيات مديره ابلاغ و نسخه اي از آن به وزارت تعاون ارسال مي شود .

براي اتخاذ تصميم راي اكثريت اعضاء حاضر در جلسه ضروري است .

تصميمات هيات مديره در دفتري به نام دفتر صورتحساب هيات مديره ثبت مي گردد و به امضاء اعضاي حاضر در جلسه مي رسد .

خدمات اعضاي هيات مديره در اعضاء عضويت در هيات مديره شركت بلا عوض است ولي هزينه اجراي ماموريت هايي كه از طرف شركت در حدود بودجه مصوب مجمع عمومي عادي به آنان ارجاء مي شود قابل پرداخت است و مجمع مي تواند مبلغي از سود خالص را به عنوان پاداش به آنان بپردازد .

ب ) مدير عامل :

جهت مديريت شركت و اجراي تصميمات مجامع عمومي و هيات مديره فرد واجد شرايطي را از بين اعضاي شركت و يا از خارج براي مدت دو سال به عنوان مدير عامل شركت انتخاب مي كنند كه زير نظر هيات مديره انجام وظيفه نمايد . وظايف و اختيارات و حقوق و مزاياي مدير عامل طبق آيين نامه اي خواهد بود كه بنا به پيشنهاد هيات مديره به تصويب مجمع عمومي خواهد رسيد .

1)     مسئول اعتبارات :

مسئول اعتبارات وظيفه خود را زير نظر مدير عامل انجام داده و موظف است بر اساس دو برابر سرمايه موجود هر يك از اعضا نسبت به تامين مالي وام هاي بلند مدت و كوتاه مدت بر حسب نوبت تقاضا كنندگان وام اقدام كند .

 

2)     امور مالي :

خود به دو بخش دريافت و پرداخت و رسيدگي تقسيم شده كه زير نظر مدير عامل وظيفه خود را انجام ميدهند در زير به شرح وظيفه هر يك از آنها مي پردازيم :

الف ) مسئول دريافت و پرداخت : موظف به پيگيري و ثبت رويدادهاي مالي طبق فيش هاي واريزي ، كنترل حساب بانك ، نحوة صدور چك ، دستور پرداخت ، تهيه و تنظيم صورت مغايرت بانكي ، كنترل دقيق موجودي حساب هاي بانكي و گزارش آن به مدير عامل جهت تصميمات مقتضي مي باشد .

ب ) مسئول رسيدگي : نحوة رسيدگي و نظارت و كنترل به كايه اسناد و مدارك در خصوص دريافت و پرداخت وام ها ، كارمزد ، درآمد ، هزينه ها بر اساس قوانين و مقررات مالي و اجرايي شركت بر عهده مسئول رسيدگي مي باشد.

هيچ يك از اعضا هيات مديره يا بازرسان و يا مدير عامل شركت نمي توانند سمت بازرسي ويا مديريت عامل و يا عضويت هيات مديره شركت تعاوني ديگري را با موضوع فعاليت مشابه قبول كنند .

 

 

شرايط عضويت در هر يك از اركان شركت :

داوطلبان عضويت در هيات مديره و يا بازرسي و يا مديريت عامل شركت علاوه بر داشتن شرايط عضو بايد واجد شرايط زير نيز باشند :

1)     اطلاعات يا تجربه لازم براي انجام وظايف متناسب با فعاليت شركت

2)   ايمان و تعهد و التزام عملي به اسلام ( در صورت وجود اقليت هاي ديني شناخته شده در قانون اساسي تعهد عملي به دين خود )

3)     نداشتن سوء سابقه مالي و يا محكوميت در دادگا هاي اجراي اصل 49 قانون اساسي

4)     اشتهار نداشتن به فساد اخلاقي و مالي

5)     عدم عضويت در گروه هاي محارب و عدم ارتكاب جرائم بر ضد امنيت و جعل اسناد

3) بازرس :

مجمع عمومي عادي دو نفر از اعضا را براي مدت دو سال مالي به عنوان بازرس انتخاب كرده و انتخاب مجدد آنها بلا مانع است .

حق الزحمه و پاداش بازرسان با تصويب مجمع عمومي تعيين مي گردد .

وظايف بازرسان شركت به شرح زير مي باشد :

1)   نظارت مستمر بر انطباق نحوه اداره امور شركت و عمليات و معاملات انجام شده با اساسنامه و قوانين و مقررات و دستورالعمل هاي مربوطه .

2)   رسيدگي به حسابها ، دفاتر ، اسناد و صورتهاي مالي شخصا يا در صورت لزوم با استفاده از كارشناس كه در اين صورت پرداخت هزينه كارشناس با تصويب مجمع عمومي به عهده شركت خواهد بود .

3)      رسيدگي به شكايت اعضاء و ارائه گزارش به مجمع عمومي و مراجع ذيربط .

4)     تذكر كتبي تخلفات موجود در نحوه اداره امور شركت به هيات مديره و مدير عامل و تقاضاي رفع نقص .

بازرس حق دخالت مستقيم در اداره امور شركت را نداشته ولي مي تواند بدون حق راي در جلسات هيات مديره شركت كند و نظرات خود را نسبت به مسائل جاري تعاوني اظهار دارد .

در صورتي كه بازرس تشخيص دهد كه هيات مديره يا مدير عامل در انجام وظايف محوله مرتكب تخلفاتي گرديده است و به تذكرات به عمل آمده ترتيب اثر نمي دهند بايد موضوع را به مجمع عمومي براي رسيدگي و اتخاذ تصميم لازم گزارش دهد .

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 11 تیر 1394 ساعت: 11:21 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق در مورد معرفی شرکت پست جمهوری اسلامی ایران

بازديد: 3861

 

بسمه تعالی

 

مقدمه

پست به عنوان یکی از ارکان حیات سیاسی، اداری، اقتصادی ،اجتماعی و فرهنگی و همچنین عامل همبستگی ملی و جهانی شناخته شده و در برقراری ارتباطات و فعالیت‌های جوامع نقش زیربنایی دارد. ايران يكي از پيشگامان صنعت پست در جهان به شمار می‌رود  و سابقه‌اي ممتاز در پيشينه پستي خود دارد. حكومت‌هاي ايراني پیش و بعد از اسلام به اهميت پست از لحاظ ارتباطي پي برده و از اين وسيله  به‌ عنوان يكي از تأسيسات زيربنايي براي ارسال و ابلاغ اوامر حكومتي استفاده مي‌كردند و در رونق و گسترش آن کوشیدند. در دوره قاجار، هم زمان با صدارت اميركبير، پست عمومي در ايران مورد استفاده قرار گرفت و پست به "وزارت" تبديل شد.

با پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، پست ایران دستخوش تحولی عظیم شد. شیوه‌های نوین پستی روز به روز گسترش و کمیت و کیفیت خدمات ارتقا یافت. از آن زمان  تا کنون با وجود وسایل گوناگون ارتباطی نظیر اینترنت و پیامک، پست به عنوان يگانه رسانه ارتباطي ساده، ايمن، سريع، مقرون به صرفه و مطمئن هم چنان جایگاه خود را نزد عموم حفظ نموده است.

 

 

 

 

 

 

معرفی شرکت پست جمهوری اسلامی ایران 

 

شرکت پست جمهوری اسلامی ایران با هدف دستیابی عموم مردم به خدمات پستی درعرصه ارتباطات، تنظیم و اعمال سیاست‌ها و راهبردهای کلان در زمینه برنامه‌ریزی، تأسیس، تجهیز و توسعه واحدهای پستی و گسترش خدمات پستی به سراسر کشور، در راستای انطباق با روزآمدترین پیشرفت‌های فناوری ارتباطات، تحت نظارت  و وابسته به وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات،  در سال 1366 تأسیس و فعالیت آن رسماً  در سال 1367 آغاز شد. با نظر به تحقق سیاست‌های کلی اصل 44 قانون اساسی، گسترش خصوصی‌سازی، توسعه رقابت‌پذیری وآزادسازی فعالیت‌های پستی، درسال 1387 فرایند واگذاری این شرکت به تصویب هیأت محترم وزیران رسید.

شرکت پست جمهوری اسلامی ایران با برخورداری از بیش از 16 هزار نیروی انسانی، 29 هزار نقطه تماس، 5000 مسیرمبادله پستی و جابجایی روزانه بیش از سه میلیون مرسوله، به عنوان سازمانی پویا و کارآمد  با تجربه‌ای طولانی و شناخت دقیق از نیازهای روز افزون و رو به تحول مشتریان، با اجرای برنامه جامع و زیربنایی، موفق شده است همپاي جامعه جهانی پستی ، خدمات  گوناگون پستی  را با استفاده از آخرين تحولات عرصه فن‌آوري ارتباطات و اطلاعات به مشتریان  ارائه دهد.

نگاهی گذرا به توفیقات ودستاوردهای شرکت پست در سطح ملی و بین‌المللی از جمله رشد شاخص‌های پستی، اصلاح ساختار شبکه، عرضه خدمات مناسب، توسعه ارتباطات الکترونیکی پستی و حضور موثر در مجامع جهانی پستی، گواهی روشن بر توانمندی و کارایی شبکه عظیم  پستی کشور است.  

 

 

 

 

راهبردهای کلان بخش پست  (برنامه چهارم توسعه)

 

 

·        همگامی با تحولات پستی جهانی

 

·        افزایش سهم بخش غیردولتی در پست

 

·        بهره‌برداری از فناوری اطلاعات و خدمات الکترونیکی

 

·        توسعه رقابت‌پذیری و ایجاد تسهیلات لازم برای حضور فعال بخش غیر دولتی

 

·        توسعه سرمایه‌های انسانی

 

·        توسعه همکاری‌های منطقه‌ای و بین‌المللی

 

·        افزایش بهره‌وری

 

 

اهداف کمی (برنامه چهارم توسعه)

 

·        دستیابی به سرانه مرسولات پستی از میزان 8 مرسوله به میزان 7/20مرسوله

 

·        افزایش تعداد مرسوله پستی از میزان 540 میلیون مرسوله به میزان 1500میلیون مرسوله

 

 

·        بهبود پوشش مساحتی هر واحد پستی از میزان 173  کیلومتر مربع به میزان 100 کیلومتر مربع

 

·      افزایش تعداد دفاتر خدمات ارتباطی و فناوری اطلاعات شهری (ICT) به میزان حداقل2500 واحد  و دفاترخدمات ارتباطات و فناوری اطلاعات روستایی به میزان حداقل10000 نقطه

 

 

 

عملکرد پست در دولت نهم

الف)رشد شاخص های پستی

·  دستیابی به سرانه مرسوله پستی از میزان 8مرسوله (در سال پایه1383) به 14 مرسوله (در سال 1387).

·  افزایش تعداد مرسوله پستی از میزان 540 میلیون مرسوله (در سال پایه1383) به 1004میلیون مرسوله (در سال1387).

·بهبود پوشش مساحتی هر واحد پستی از میزان 173 کیلومتر مربع (در سال پایه1383) به 102کیلومتر مربع (در سال 1387).

·  ارایه خدمات پستی در دفاتر خدمات ارتباطی بهمیزان 1393 واحد شهری و 2536واحد روستایی (در سال 1387).

 

ب) توسعه فناوری‌های پستی

·  راه‌اندازی 707 واحد آنلاین در واحدهای  پستی سراسر کشور در ارتباط با عرضه خدمات الکترونیکی

·  ایجاد 708  ایستگاه توسعه شبکه رهگیری مرسولات پستی در راستای اجرای توسعه فناوری در عملیات پستی

·  ارتقای نرم‌افزار سیستم رهگیری وردیابی‌مرسولات پیشتاز  ((Track & Trace

·  ایجاد سیستم رهگیری مرسولات پیشتاز از طریق SMS

·  ایجاد و راه‌اندازی پایگاه‌داده‌های‌مرکزی(( DATA CENTERسیستم‌قیمت‌تمام‌شده‌

·   ایجاد و راه‌اندازی پایگاه ‌داده‌های‌ مرکزی(( DATA CENTER کد پستی ده‌رقمی

·  اجرا و تکمیل سیستم اتوماسیون اداری

·  راه‌اندازی سلف سرویس پستی(SSPI)

·  ایجاد سرویس تحویل هوشمند مرسولات به گیرندگان (PDA)

·  نصب سیستم کنترل و رهگیری هوشمند ناوگان پستی ایران (GPS)

·  راه‌اندازی سرویس پست ویژه

·  راه‌اندازی سرویس رسیدگی اینترنتی به مطالبه نامه‌های امانات خارجه (Cricket)

·  راه‌اندازی سرویس رسیدگی به مطالبه نامه‌های مرسولات پیشتاز خارجه به صورت اینترنتی و مخابراتی(Rugby)

·  ارتقای سیستم رهگیری مرسولات پیشتاز بین‌المللی IPS)) به آخرین نسخه موجود  بین‌المللی

·کسب رتبه نخست بخش خدمات جشنواره ارزیابی وب‌گاه‌های دستگاههای دولتی،سال 1387برگزارشده از سوی شورای     اطلاع‌رسانی دولت و ستاد تبصره 13 در بین 186 سازمان کشور

 

ج‌)   ارایه وگسترش خدمات پستی

·    ایجاد سیستم گویای دوسویه با امکانات واگذاری صندوق صوتی به افراد و سازمان‌ها، مشاهده پیغام‌های تلفنی از روی اینترنت، ارتباط صوتی و متنی مردم و مسئولین از نقاط مختلف کشور(تکریم مردم) از طریق آدرس اینترنتی http://tehranvoice.post.ir

·    عرضه کالا بر روی اینترنت توسط فروشگاه‌ها و شرکت‌های صاحب مجموعه‌های فروشگاهی و ایجاد امکان دریافت هزینه کالا از طریق کارت‌های بانکی و به صورت تحویل درب منزل در کل کشور از طریق آدرس اینترنتی http://ebazaar.post.ir

·    راه‌اندازی سرويس پیک ویژه و تحویل امانات مشتریان به دست گیرنده  ظرف 2 ساعت از طریق تماس با شماره 193 با مشارکت و همکاری بخش خصوصی  

·    راه‌اندازی سرويس پست ویژه بین شهری و تحویل امانات مشتریان به دست گیرنده در مراکز استان‌ها  در فردای روز قبول

·    ارایه خدمات پست پیشتاز، پست مستقیم، پست تصویری، پست جواب قبول، پست یافته، صندوق شخصی،  پست اکسپرس، پست رستانت و غیره

 

 

 

 

 

 

 

 

د)مشارکت در طرح‌های کلان ملی(حاکمیتی نظام)

 

توزیع کارت سوخت، توزیع کالابرگ‌های شهری، روستایی و عشایری،  ثبت‌نام و توزیع کارت ملی، توزیع  فرم‌های اطلاعات اقتصادی، سرشماری عمومی نفوس و مسکن، ثبت‌نام تلفن همراه

 

 

ه )انجام طرح‌های نیابتی وزارتخانه‌ها ، سازمان‌ها و شرکت‌های مختلف

 

 ثبت‌نام آزمون‌های سراسری دانشگاهها (تحصیلات تکمیلی، دانشگاه پیام نور، آزمون جامع علمی و کاربردی)،  ثبت‌نام آزمون سراسری دانشگاه آزاد اسلامی، ثبت نام و توزیع دفترچه مشمولین آماده به خدمت نظام وظیفه، ارایه خدمات گذرنامه، سرویس توزیع گواهی عدم سوء پیشینه، خدمات خودرویی، ثبت نام جویندگان کار، طرح پرداخت حقوق بازنشستگان تأمین اجتماعی، قبول شکایات مشمولین قانون کار، تأییدیه تحصیلی پایان دوره‌ها ی تحصیلی، تأیید اسناد وزارت امورخارجه، ابلاغ احکام قضایی و اوراق مالیاتی، ثبت نام وام ازدواج صندوق مهر امام رضا(ع)

 

و) گسترش و ترویج فرهنگ تمبر

·  برگزاری بیش از 30 مراسم نمادین روز انتشار تمبرهای یادبود با حضور ریاست محترم جمهور و مقامات ارشد کشوری

·  برپایی نمایشگاه‌های تمبر پستی  با موضوعات گوناگون 

·  چاپ و انتشار تمبرهای یادبود و جاری به مناسبت‌های مختلف قریب به 150 میلیون سری

·ایجاد سیستم سفارش تمبر شخصی با امکان اخذ سفارش چاپ تمبرهای مجاز در کنار تصاویر شخصی و مورد علاقه مشتری از طریق آدرس اینترنتی http://stamp.post.ir

· چاپ تمبر مشترک با کشورهای ترکیه، سوریه ،مراکش، تاجیکستان و پرتغال در راستای توسعه و تقویت همکاری‌های منطقه‌ای و             بین‌المللی

·  کسب جایزه برتر بخش "طراحی " و "موضوع"  جشنواره بین‌المللی تمبرهای خارجی چین به تمبر "پیامبر اعظم"  

 

ز) فعالیت‌های علمی و آموزشی

·        آموزش کارکنان شبکه  به میزان  2408378  نفر ساعت

·     افتتاح دانشگاه جامع علمی- کاربردی پست و پذیرش دانشجو در رشته‌های تخصصی پست در مقاطع کاردانی و کارشناسی در استان‌‌های تهران، خراسان، مازندران، همدان، اصفهان و آذربایجان شرقی

 

·        فراهم كردن تجهيزات و امكانات آموزشي براي كشورهاي افغانستان و عراق

 

 

ز) حضور و مشارکت فعال در مجامع پستی بین‌المللی و منطقه‌ای

 

·        میزبانی دومین اجلاس مقامات پستی کشورهای عضو سازمان همکاری‌های اقتصادی (اکو)

 

·     شرکت در بیست و چهارمین کنگره پستی جهانی 2008 ژنو و  تصویب شش پیشنهاد از نه پیشنهاد  ارایه شده توسط پست ج. ا. ایران  نظیر "تأثیر نوآوری در آینده شبکه پستی"

 

 

·    عضویت درشوراهای اداری و بهره‌برداری پستی اتحادیه پستی جهانی و کمیته‌های مربوطه  نظیر  تعاونی تلماتیک،  هیأت مشاوره‌ای پست مستقیم، تعاونی پست پیشتاز(EMS)،سیستم شماره‌گذاری تمبرهای پستی

جدول ارزیابی عملکرد تجمعی

اهداف کمی و شاخص های برنامه کل کشور در طی چهار سال برنامه چهارم توسعه

 

ردیف

عنوان

واحد اندازه‌گیری

عملکرد سال 84

عملکرد سال 85

عملکرد سال 86

عملکرد سال 87

عملکرد

6ماهه88

1

سرانه مرسوله پستی

مرسوله

11.6

13.7

14.8

14

2/5

2

تعداد مرسولات پستی

میلیون مرسوله

795

952.6

1047

1004

379

3

پوشش مساحتی هر واحد پستی

کیلومتر مربع

176

156

124

102

97

4

پوشش جمعیتی به ازای هر واحد پستی

نفر

7405

6661

5362

4495

4301

5

تعداد مرسوله به ازای هر واحد پستی

مرسوله

85788

91254

79638

63151

22512

6

تعداد مرسوله به ازای هر کارمند

مرسوله

48824

58417

60475

63012

23715

7

عرضه خدمات پستی در دفاتر خدمات فناوری اطلاعات و ارتباطات شهری(ICT)

دفتر

371

119

778

1393

687

8

عرضه خدمات پستی در دفاتر خدمات فناوری اطلاعات و ارتباطات روستایی (ICT)

دفتر

358

1704

3310

2536

940

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پیام ادوار دایان دبیر کل اتحادیه جهانی پست (UPU) :

شبكه پستي متعهد به رشد سبز

 

حفاظت از محيط زيست و تغييرات آب و هوايي چالش‌هاي اصلي كنوني هستند، اما با وجود اينكه طي سالها، تمامي توجهات به اين دو موضوع منعطف گرديده، سياره زمين و ساكنين آن هنوز هم در شرف دستيابي به هواي سالم براي تنفس نيستند. اكنون تفكر مجدد دربارة روش كسب‏وكارهايمان و تغيير الگوهاي مصرف انرژي بسيار حياتي است.

در اين راستا، بخش پست جهاني نيز نمي‏تواند نسبت به اين موضوع بي‏اعتنا بوده و هيچ اقدامي صورت ندهد: جابجائي سالانه 430 ميليارد نامه و 6 ميليارد امانت در سرتاسر جهان و نيز فعاليت بيش از 600‌هزار دفتر پستي و همچنين تعداد بسياري وسايل نقليه، اين بخش را تبديل به يكي از مهم‏ترين توليدكنندگان گازهاي گلخانه‏اي نموده است.

اتحاديه پستي جهاني بعنوان يك آژانس تخصصي سازمان ملل و مسئول بخش پست با پشتيباني گروه پروژه توسعه پايدار، مبادرت به انجام وظيفه مهم اندازه‏گيري اثر كربن در بخش پست جهاني نموده است. اميدوارم بتوانيم نتايج اين تحقيق را در كنفرانس سازمان‏ملل در مورد تغيير آب و هوا كه در ماه دسامبر سال‌جاري در كپنهاگ دانمارك برگزار مي‏شود، ارائه نمائيم. سپس با كمك برنامه محيط زيست سازمان ملل، حسب موافقتنامه منعقده سال گذشته و ديگر طرف‏ها، اقداماتي را به مجريان منتخب پيشنهاد خواهيم نمود تا آنها را در كاهش انتشار دي‏اكسيدكربن ياري دهيم.

كليه ادارات پست، كارگزاران تغيير هستند. در روز جهاني پست سال 2009، از تمامي اعضاي خانواده پست مي‏خواهم دربارة اثر زيست محيطي بر فعاليت‏هايمان به دقت بينديشند و در صورتيكه قبلاً چنين كاري انجام نداده‏اند، در مباحث هدفمند پيرامون روشهاي بهتر براي حفظ سياره زمين مشاركت نمايند.

در اين زمان كه با بحران مالي و اقتصادي روبرو هستيم، به نظر مي‏رسد مديريت موضوعات زيست محيطي مي‏تواند نيروي محرك قابل ملاحظه‏اي براي رشد باشد. كسب و كارها براي رويارويي با چالش رشد سبز مي‏توانند در فرآيندهاي زنجيرة لجستيك خود، بهبود كارايي، طرح‏ريزي اقدامات بلندمدت صرفه‌جويي در انرژي، توسعه محصولات و سرويس‏هاي جديد با حداقل آسيب به محيط زيست و در عين حال جذاب‏تر براي مشتريان و سرانجام ترسيم يك كسب‏وكار پاسخگو، بازنگري كنند.  

هرچند اقدامات شما در اتحاديه پستي جهاني، در قالب ادارات پست يا كسب و كارتان فوق‏العاده مهم است، اما از شما مي‏خواهيم به‏طور جدي به برنامه "پويش جمعي" سازمان‏ملل بپيونديد. هدف از اين ابتكار، بسيج حمايت ميليون‏ها فرد، كسب‏وكار، گروه‏هاي اجتماعي و ساير سازمان‏ها براي امضاي يك معاهده جديد بين‏المللي در كنفرانس تغيير آب و هوا در كپنهاگ به منظور كاهش انتشار گازهاي گلخانه‏اي است.

اتحاديه پستي جهاني، صداي بخش پست را در اين كنفرانس منعكس خواهد كرد. با ترغيب كاركنان و مشتريان خود به ثبت‌نام در سايت مربوطه (www.sealthedeal2009.org/petition)، صداي خود را به گوش همگان برسانيد.

 

 

با آرزوي موفقيت روزافزون شما در روز جهاني پست سال‌2009

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 11 تیر 1394 ساعت: 11:01 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق در مورد سنگ‌های رسوبى

بازديد: 479

 

سنگ‌های رسوبى

سنگ رسوبی به سنگی گفته می‌شود که بر اثر ته ‌نشین شدن مواد داخل آب به وجود می‌آید. رودها مقدار زیادی مواد را با خود به دریاها و دریاچه‌ها می‌برند. این مواد به دلیل سنگینی به ته دریا می‌روند. روی هم قرار می‌گیرند و پس از سفت شدن سنگ‌هایی را به وجود می‌آورند که به آن‌ها سنگ‌های رسوبی گفته می‌شود.

 

سنگ‌های رسوبی لایه‌لایه‌اند که رنگ یا جنس هر لایه با لایه دیگر متفاوت است. ریگ، شن و سنگ‌های آهکی نمونه‌هایی از سنگ‌های رسوبی هستند. سنگ‌های رسوبی تقریباً تمام سطح قاره‌ها را پوشش می‌دهند ولی به طور کلی 8% از کل سنگ‌های پوسته را در بر می‌گیرند. سنگ‌های رسوبی فقط لایه نازکی روی پوسته هستند.

 

سنگ‌های رسوبی در ادوار گذشته زمین‌شناسی در محیط‌ های طبیعی متفاوتی که امروزه وجود دارد، رسوب کرده‌اند. مطالعه این محیط های عهد حاضر و رسوبات و فرآیندهای آن‌ها به درک بیشتر معادل قدیمی آن‌ها کمک می‌کند. دلایل زیادی برای مطالعه سنگ‌های رسوبی وجود دارد زیرا ارزش اقتصادی کانی‌ها و مواد موجود در آن ها کم نمی‌باشد. سوخت‌های نفت و گاز از پختگی مواد آلی در رسوبات مشتق شده و سپس این مواد به یک سنگ مخزن مناسب، که عمدتاً یک سنگ رسوبی متخلخل است، مهاجرت می‌کند.

 

ذغال، سوخت فسیلی دیگری است که البته در توالی‌های رسوبی نیز وجود دارد. روشهای رسوب‌شناسی و سنگ‌شناسی به طور گسترده در پی‌جویی ذخایر جدید این منابع سوختی و سایر منابع طبیعی مورد استفاده قرار می‌گیرد. سنگ‌های رسوبی بیشتر آهن، پتاس، نمک و مصالح ساختمانی و بسیاری دیگر از مواد خام ضروری را تأمین می‌کنند. محیط‌ ها و فرآیندهای رسوبی و جغرافیای قدیمی و آب و هوای قدیمی، همگی را می‌توان از مطالعه سنگ‌های رسوبی استنباط کرد. این‌گونه مطالعات به شناسایی و در تاریخ زمین شناسی زمین کمک فراوانی می‌کند. سنگ‌های رسوبی حاوی زندگی گذشته زمین، به فرم فسیل‌ها هستند که این‌ها مفاهیم اصلی انطباق چینه شناسی درفازوزوئیک می‌باشند.

 

تاریخچه و سیر تحولی

مطالعه سنگ‌های رسوبى از نظر مشخصات ساختى، بافتى و ترکیب شیمیایى آن‌ها، اولین بار در سال 1879 توسط سوربى انگلیسى انجام گرفت. وی مطالعه سنگ‌های رسوبى در مقاطع نازک را براى اولین بار ابداع نمود. بعدها در 1899، کایوى فرانسوى پاره‌اى از مشخصات میکروسکوپى و مشخصات ماکروسکوپى بعضى از سنگ‌های رسوبى در کشور فرانسه را، به صورت مصور تشریح و تفسیر کرد. از آن تاریخ به بعد، به پیروى از کایو، بررسی سنگ‌هاى رسوبى و کوشش اکثر سنگ‌شناسان، عمدتاً بر کانی‌شناسى و تشخیص کانى‌هاى تشکیل دهنده این سنگ‌ها متمرکز گردید، که در این میان ماسه‌سنگ‌ها و رسوبات ماسه‌اى و از میان کانى‌ها هم، کانی‌هاى سنگین (داراى وزن مخصوص بیش از 85/2) بیشتر مورد توجه قرار گرفتند.

 

در سال 1919، ونت ورث آمریکایى براى سنجش اندازه ذرات و دانه‌هاى تشکیل دهنده رسوبات تخریبى مقیاسى ارائه داد و به کمک مقیاس ونت ورث، مطالعه دانه سنجى و تجزیه‌هاى کمى و مکانیکى رسوبات بر مبناى اندازه دانـه‌ها و فراوانى آن‌ها میســـر گردید. ســـرانجام در ســـال 1933، آدن و کرمبـــــاین، مقیاس‌هاى جدیدترى براى اندازه‌گیرى دانه‌هاى رسوبى ارائه دادند و در مکانیسم تجزیه‌هاى مکانیکى رسوبات تخریبى، تسهیلات زیادترى ایجاد کردند. امروزه هم، مقیاس‌هاى اندازه‌گیرى متداول براى مطالعات رسوب‌شناسى و سنگ‌هاى رسوبى، به نام همین افراد معروف بوده و مورد استفاده سنگ‌شناسان و رسوب‌شناسان قرار دارد.

 

گروه‌هاى اصلى سنگ‌های رسوبی

سنگ‌های رسوبی بر اساس منشأ و نحوه تشکیل به 4 دسته رسوبات سیلیس آواری، رسوبات بیو‌شیمیایی و عالی، رسوبات شیمیایی و رسوبات آذر آواری تقسیم می شود.

 

1- رسوبات سیلیس آوارى

رسوبات سیلیس آوارى آن‌هایى هستند که از خرده سنگ‌هاى قبلى، که توسط فرآیند فیزیکى حمل و رسوب کرده‌اند، تشکیل شده‌اند. این گروه شامل سنگ‌های کنگلومرا، ماسه‌سنگ، گلسنگ‌ها و ... مى‌باشد.

 

 

 

2- رسوبات بیو‌شیمیایی و آلی

این رسوبات بیشتر منشأ بیوژنیکى، بیو‌شیمیایی و آلى دارند و شامل سنگ‌های آهک، چرت، زغال و شیل نفتی است.

 

 

3- رسوبات شیمیایى

   این رسوبات منشأ شیمیایى دارند و شامل تبخیری‌ها، سنگ های آهن دار مى‌باشند.

 

 

 

4- رسوبات آذر آوارى

   رسوبات آذر آوارى رسوباتى هستند که عمدتاً از دانه‌هایى با منشأ آتشفشانی تشکیل شده‌اند.

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 11 تیر 1394 ساعت: 10:56 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق در مورد ساختگرايي و نظرية «حق معتَقَد» ابن‌عربي

بازديد: 183

 

 

 

ساختگرايي و نظرية «حق معتَقَد» ابن‌عربي

 

چکيده

ساختگرايان شکل گيري تمام تجارب عرفاني را تحت تأثير زمينه‌هاي پيشين ذهني عارف، از جمله زمينه‌هاي اعتقادي مي دانند. بررسي نظرية «حق معتقد» ابن‌عربي نشان مي دهد که از نظر وي شهود حق در مراتب ابتدايي و متوسط تجارب عرفاني مي‌تواند متأثر از زمينه‌هاي اعتقادي بوده و در قالب آنها شکل گيرد. در چنين مواردي الگوي معرفت‌شناختي ساختگرايي براي تبيين اين تجارب مفيد و کارساز خواهد افتاد. اما بنا بر همين نظريه، تجارب نهايي عرفاني، فناء و بقاء بعد الفناء، از دايرة شمول اين قاعده خارجند و عارف کامل مي‌تواند حق را فارغ از قالبهاي ذهني- اعتقاديِ جزيي شهود کند؛ علاوه بر اين در نظرية «حق معتقد»، امکان شهود حق در هر مرحله‌اي برخلاف توقعات اعتقادي وجود دارد. در حالي که در نظرية، ساختگرايي هيچ گونه تجربة عرفاني نمي‌تواند از قالبهاي اعتقادي پيشين فاصله گرفته و از آنها فراتر رود.  بنابراين الگوي معرفتي ساختگرايي از نظر ابن‌عربي عاجز از تبيين تجارب نهايي عرفاني است.

کليد واژه ها

ساختگرايي، زمينه مندي تجارب عرفاني، ابن عربي، حق معتقد، انسان کامل.

 

 

 

 

طرح مسأله

طي سه دهة گذشته، گفتمان غالب در محافل دانشگاهي پيشتاز در حوزة مطالعات تطبيقي و فلسفيِ تجارب عرفاني، با عنوان مکتب «زمينه‌مندي»[1] يا «ساختگرايي»[2] معروف شده است. ادعاي اصلي اين مکتب تأکيد بر تأثيرِ پيشينة زمينه‌هاي اجتماعي، تاريخي و فرهنگي عارف در شکل‌گيري تجربة عرفاني است. ساختگرايان به ‌وضوح وجود رابطة «علّي» را ميان زمينه‌هاي پيشين و انتظارات و توقعات عارف و تجارب او ادعا مي کنند. آثار عرفان نظري نشانگر آن است که عارفان فيلسوفي همچون ابن‌عربي، قونوي و... توجه ويژه‌اي به نقش زمينه‌هاي پيشين در تجربة عرفاني داشته‌اند. نظرية «حق معتقد» ابن‌عربي که در اين مقاله مورد بررسي قرار خواهد گرفت، شاهدي بر اين مدعاست.

شيخ اکبر، همصدا با عارفان ديگر سنتها، شهود يا کشف[3] عرفاني را واجد خصوصيت «معرفت زايي» مي‌داند. ويليام جيمز[4]، تجربة عرفاني را به طور قطعي داراي «کيفيتي معرفتي»[5] مي‌داند (انواع تجربة ديني[6]، ص238 ). از نظر وي تجربة عرفاني صرفاً از مقولة احساس نيست، بلکه احساس، در مقابل معرفتِ حاصل از تجربة عرفاني امري عارضي و فرعي تلقي مي‌شود و بدون چنين فرضي، سخن گفتن از حدود و شرايط معرفت عرفاني، يعني معرفت به دست آمده از شهود عوالم غيبي، بي‌معناست. به بيان ديگر، «معرفت شناسي تجربة عرفاني» مبتني بر وجود کيفيت معرفتي است.

بر خلاف ديدگاه استيس (عرفان و فلسفه[7]، ص263-265 )، اتو (عرفان شرق و غرب[8]، ص 45)، سوزوکي (عرفان مسيحي و بودايي[9]، ص51 ) و کاکايي (وحدت وجود، ص439 )، بيان ناپذيري[10] مورد ادعاي عارفان، نشانگر يا حاصلِ خلاف ‌عقل بودن[11] تجربة آنان نيست. به‌عبارت ديگر، عارفان توانسته‌اند از طريق زبان، حجم قابل توجهي‏‎ از محتواي معرفتي شهود خويش را در قالبي کاملاً عقلاني و منطقي ريخته، و منتقل سازند. البته، رابطة عرفان و منطق از يکسو و رابطة عرفان و زبان از سوي ديگر مقوله‌اي بسيار دشوارياب و داراي اضلاع گوناگون است و اين ادعا به معناي انکار  مشکلات و تنگناهاي عارف در مواجهه با زبان و مفهوم، يا کم اهميت شمردن آنها نيست؛ اما ‌‌در غياب چنين فرضي اصولاً هيچ تحقيق عقلاني- منطقي در باب عرفان و تجربة عرفاني امکان‌پذير نخواهد بود.

تحقيق حاضر در عين تکيه بر کتب متعدد عرفاني از ابن‌عربي و تابعان وي، عمدتاً بر بيانات شيخ اکبر در فصوص مبتني است. محققان اتفاق نظر دارند که اين کتاب حاوي عصاره و لب لباب نظريات اساسي ابن عربي در عرفان، به‌خصوص در باب وحدت وجود است؛ نظريه‌اي که افتخار تبيين و ارائة منسجم آن براي اولين بار وي را شايستة عنوان شيخ اکبر نمود. کتاب در طول قرون همواره  مورد توجه بسيارِ حلقه‌هاي مختلف صوفيان بوده است و  شروح بسياري که بر آن نگاشته شده است، بنابر گزارش برخي منابع از 100 شرح فراتر مي‌رود(عثمان يحيي، مقدمه بر نص النصوص سيد حيدر، ص16-33).

حق معتقد

حديثي که پايه و مبناي تأويل عرفاني ابن‌عربي قرار مي‌گيرد، در فصوص اينگونه مي آيد: «ثم لتعلم ان الحق تعالي ثبت في الصحيح يتحول في الصور عند التجلي» (ص119). قيصري اين حديث را با ‌‌اندکي تفاوت اما به نحو واضح‌تر چنين نقل مي‌کند «ان الحق يتجلي يوم القيامه للخلق في صوره منکره فيقول انا ربکم، فيقولون نعوذ بالله منک فيتجلي في صوره عقائدهم فيسجدون له» (شرح فصوص، ص741). اين حديث که از روايات مورد علاقة صوفيه است معروف به «حديث تحول» است (نک: ترمذي، ح 2480؛ بخاری، ح4215، 6088، 6885؛ مسلم، ح267، 269، احمد، ح 7392، 7586، 8461، 10485، 10703، نقل بخشي از حديث ميان شيعه را نک: ابن بابويه، ص72؛ سيد مرتضي، ص128؛ ابن ابي جمهور، 1/47؛ مجلسي، 91/251).

ابن‌عربي از روايت ديگري نيز براي مستند ساختن نظرية حق ‌‌معتَقَد سود مي‌جويد. حديث معروفي از پيامبر اسلام كه طبق آن خداوند فرموده است: «انا عند ظن عبدي بي». تفسير عمومي اين است که خداوند هماره چنان با بندة خويش تعامل دارد که بنده او را چنان مي‌پنداشته است. اين حديث در تفسير عمومي به‌خصوص در رابطه با افرادي فهم مي‌شود كه اميدي به نجات از ناحية اعمال خويش ندارند، اما آنجا كه تمام راههاي اميد بر آنها بسته مي‌شود، صرفاً به دليل حسن ظني که به خداوند و رحمت وي داشته‌‌اند  مورد عفو و بخشش قرار مي‌گيرند. در اينجا ابن‌عربي همانند هميشه به برداشت عمومي از اين حديث اکتفا نکرده و دايرة مصاديق آن را گسترده‌تر مي‌کند تا آنجا که مسألة شهود حق و تجلي وي بر عارف را نيز شامل مي‌شود. حق بر بنده آنگونه تجلي مي‌کند که بنده بدو چنان ظني دارد: « ولذلک قال «انا عند ظن عبدي بي»؛ لا اظهر له الا في صوره ‌‌معتَقَده: فان شاء اطلق و ان شاء‌ قيد فإله المعتَقَدات تأخذه الحدود و هو الاله الذي وسعه قلب عبده...» ( فصوص الحكم،ص226).

همانند تمام بحثهاي اهل معرفت که به استناد تأويل عرفاني متون مقدس صورت مي‌گيرد، حديث تحول دست‌ماية ابن‌عربي براي پرداختن نظريه‌اي بسيار جالب با نام «حق معتقَد» مي‌شود. متن حديث دلالت دارد که در روز قيامت خداوند بر مردمان به صورتي ناشناخته (خلاف معتقدشان) ظاهر مي‌شود و مردم آن صورت را انکار مي‌کنند، سپس خداوند بر صورتي که مطابق عقايدشان است تجلي مي‌کند و آنگاه است که مردم به ربوبيت وي اذعان کرده و سجود مي‌کنند. ابن‌عربي، بر اين مبنا بيان مي‌دارد که هر انساني نسبت به خداوند باور خاصي دارد و اين حديث مي گويد که در روز قيامت خداوند بر هر کسي بر صورت ‌‌معتَقَدش ظاهر خواهد شد. انسان، انتظار دارد با حق در قالب اعتقادات خويش مواجه شود و در روز قيامت که همه او را خواهند ديد، اين انتظار جامة تحقق خواهد پوشيد.[12]اين حقيقتي غيرقابل انکار است که هر انساني عقيده‌اي دربارة خداوند دارد، عقيده‌اي قراردادي که در قلبش نقش بسته است و به‌ شدت بدان وابسته است و به همين دليل عقايد ديگران دربارة خدا را باطل شمرده و رد مي‌کند. بنابراين هر انسان تنها بدانچه در ذهن و روحش نقش بسته اعتقاد دارد و آنچه در روز قيامت خواهد ديد، نيست مگر آنچه در ذهن خود خلق کرده و بدان تعلق حاصل کرده است. از اين رو، انکار صور ديگر تجلي حق در نظر او عين ادب است، اما از نگاه عارف کاملي همچون ابن‌عربي عين اسائة ادب،  زيرا همان حق است که در صور گوناگون متجلي مي‌شود.[13]

آيا آنچه در اين حديث بر آن تأکيد شده، واقعه‌اي منحصر به‌فرد است که صرفاً اختصاص به رؤيت حق در روز قيامت دارد، يا اشاره به روز قيامت تنها بيان يک مصداق از فرايندي معرفت‌شناختي است که طي مکاشفات عرفاني اهل الله در دنيا نيز جريان دارد و شهودات آنها نسبت به حق تعالي را تحت تأثير قرار مي‌دهد. در پاسخ به اين سؤال، به‌دنبال  فهم و قرائت ابن‌عربي و اتباع وي از متن حديثايم.

پاسخي که برخي به اين سؤال داده‌اند، محل ترديد، بلکه مخالف مباني تفکر صوفيه است. ايزوتسو، در تفسير خود  از اين بند، پس از اشاره به تقسيم سه بخشي ابن‌عربي از انسانها با عنوان «عارف»، «غير عارف» و «جاهل»، رؤيت حق به صورت معتقد را منحصر به «جـاهـلان» مي‌داند. از نظر وي عبارتهايي که بعد از کلمة «بالجمله» آمده‌اند همه ناظر به قسم سوم تقسيم اند(صوفيسم و تائويسم، ص253-254). اين تفسير به ‌وضوح مخدوش، و ناسازگار با تصريحات ابن‌عربي در ساير مواضع و نيز متن حاضر است. تفسير صحيح چند جملة ابتداي اين قطعه در ميان شارحان ابن‌عربي نيز باعث اختلاف نظر شده است. اين اختلاف نظر عمدتاً به مرجع ضماير سوم شخص بسياري بر مي‌گردد که ابن‌عربي، همانند روية معمول خويش در فصوص الحکم، به کار مي‌گيرد. جندي، کاشاني و جامي ضماير موجود در دو کلمة «فيه» و «منه» را به «حق» بازمي‌گردانند. به اين ترتيب عارف کسي است که حق را از طريق خود او، در او و با چشم حق بنگرد؛ اما غيرعارف، حق را از طريق خود او، در او ولي با چشم خويش مي‌نگرد زيرا نمي‌داند که ديدن حق به غير چشم حق ممکن نيست. جاهل هم کسي است که حق را نمي‌بيند و منتظر است که در روز قيامت او را شهود کند. با اينکه ايزوتسو در تفسير خويش عمدتاً بر کاشاني تکيه دارد، اما بازهم در ارتباط دادن اين جملات با جملة بعدي که با کلمة‌ «بالجمله» آغاز مي‌شود بدون دليل و بدون پشتوانهای از شارحان مذکور تعابير بعدي را صرفاً ناظر به قسم سوم مي‌گيرد. هيچ يک از شارحان، به‌غير از جامي، به اين انحصار رأي نداده اند. اما قيصري مرجع ضماير ياد شده را به نحوة ديگري هم مشخص کرده است. او پس از نقل نظر جندي در مرجع ضماير، پيشنهاد مي‌کند که اين ضمايرسوم شخص را نه به حق بلکه به خودِ رائي بازگردانيم. اين نظريه مي‌تواند به بهترين وجه ارتباط جملات بعدي عبارت با اين جملات را تبيين کند. بنا بر نظر قيصري، عارف کسي است که حق را از طريق خود، در خود اما با چشم حق مي‌نگرد. اين به وضوح به تجلي ذاتي خداوند بر عارف بر حسب استعداد عين ثابته اشاره دارد. عارف کسي است که مي‌داند شهود حق، جز ديدن عين ثابت (يعني حقيقت خود عارف) نيست اما اين ديدن با چشم حق حاصل مي‌شود. زيرا بايد دانست که اين حق است که در محل عين ثابته ظهور کرده و خودِ اوست که مي‌خواهد خود را در آينة ظهوراتش مشاهده کند، زيرا جز او نيست. غيرعارف کسي است که گمان کند اين شهود حق در مجلاي عين ثابته به چشم خودش واقع شده است. او غافل از اين معناست که حتي در آن حال، جز حق نيست که خود را در آينه‌اي ديگر شهود مي‌کند. در واقع عارف، اثنیت را بر نمي‌تابد و خودي به‌عنوان بيننده نمي‌بيند، اما غيرعارف هنوز گرفتار دويي ميان خود و حق است. جاهل آن است که بدون ديدن حق در اين دنيا انتظار رؤيت حق در آخرت را دارد. به اين ترتيب، مشخص مي‌شود که تعابير بعدي که هر شخص را واجد عقيده‌اي دربارة‌ حق مي‌داند، توضيحي براي همة اقسام پيشين است و از اين رو ابن‌عربي در ادامه هشدار مي‌دهد که سالک بايد از انکار معتقد ديگران خودداري کند.

شواهد متعددي نشان مي‌دهد که تفسيري که اهل معرفت از مضمون حديث ارائه مي‌دهند ناظر به يک فرايند فراگير معرفت‌شناختي است که در اکثر شهودات عرفاني در ميان است. اين شواهد بر دو دسته‌اند؛ مراجعه به دستگاه فکري ابن‌عربي،که اين تفسير با اصول و مباني آن سازگارتر است؛ و نيز تصريحاتي در مکتوبات عرفان نظري در رابطه با پاسخ به همين سؤال وجود دارد که مؤيد، بلکه مثبت اين تفسيراند.

عنصر مهمي از دستگاه فکري متصوفه که مؤيد نظرية ماست، تفسيري است که آنها از فرايند شهود حق در روز قيامت ارائه مي‌دهند. اين تفسير به استناد آية کريمة لقد کنت في غفله عن هذا فکشفنا عنک غطائک فبصرک اليوم حديد مي گويد حقايقي كه در روز قيامت توسط همة انسانها مشاهده مي‌شوند از جمله شهود حق به اعتقاد عرفا صرفاً به‌دليل غفلت و محجوب بودن چشم انسان به حجابهاي ظلماني در دنيا ديده نمي‌شوند. آنچه در قيامت مشهود انسان واقع مي‌شود همواره هست و شهود در اثر رفع حجاب از قلب انسانها رخ مي‌دهد؛ اين همان است که عارف با سير و سلوک و مجاهدت در زندگي دنيوي بدان دست يافته و با کنار زدن حجابهاي گناه، نفسانيت و انانيت به شهود تجلي ذاتي يا اسمائي حق نائل مي‌آيد. تفاوت در اين است که عارف با تبعيت از دستورات سير و سلوکي سنت عرفاني، به تدريج از حجابهاي مانع شهود حق مي‌کاهد تا در نهايت به وصال حق مي‌رسد، اما در قيامت همة انسانها، چه نيکوکاران و چه بدکاران، به حکم تجلي ذاتي حق از خود فاني شده و حق را مشاهده مي‌کنند. از نظر وي، قيامت عارف در همين دنيا متحقق مي‌شود. عارف واصل در همين دنيا به مصداق حديث نبوي «موتوا قبل ان تموتوا» و «من مات فقد قامت قيامته» داراي مقام موت اختياري است و قبل از آنکه قيامت صغراي مرگ به سراغ او بيايد، مقام قيامت کبراي انفسي را  براي خود متحقق داشته است. او با مشاهدة تجلي ذاتي غيبي از جهت اسم واحد قهار، قيامت کبراي انفسي را در خود تحقق مي‌بخشد. [14]

ابن‌عربي تناسب  علم به حق در دنيا با مرتبة شهود او در آخرت را چنين توصيف مي‌کند: «فانظر مراتب الناس في العلم بالله تعالي هو عين مراتبهم في الرؤيه يوم القيامه»(همان، ص 113). شرايط عارف قبل از وقوع قيامت کبراي انفسي، تجربة فناء في الله و تجلي ذاتي، از جهت معرفتي مشابه با شرايط عامي محجوب قبل از رخ دادن قيامت کبراي شرعي است (نک: قيصري، مقدمه بر فصوص، ص130).

حق معتقد از جهت مصـداقـي از حديثـي سر بر مي آوردکه رؤيت حق توسط محجوبان را توضيح مي‌دهد.اما از نظر تبيين عرفاني، در ساختاري معرفتي و کلي قرار مي‌گيرد که نه تنها محجوبان و غيرعارفان را در بر مي‌گيرد بلکه بخش اعظم عارفان را نيز تحت حکم خود دارد. اين روش همواره مورد استفادة متصوفه در ارائة تأويلات بديع از آيات قرآني بوده است، گذر از خصوصيات مصداق ظاهري و کشف اصول کلي حاکم بر باطن متن.

علاوه بر اين، تصريحاتي در متون ابن‌عربي و اتباع وي وجود دارد که ما را نسبت به صحت اين تفسير مطمئن مي‌سازد. ابن‌عربي در موضعي از فتوحات به بيان مقامات عرفاني گروهي از عرفا با نام «اهل عظمت» مي‌پردازد که  ويژگي مهمي به آنان اختصاص دارد: آنان  بر خلاف ساير اهل معرفت که مشاهداتشان بر حسب اعتقادشان دربارة حق رخ مي‌دهد، از بند رؤيت حقيقت در قيدي خاص رهايي يافته‌اند. «اين صنف از اهل عظمت خارج از حکمِ امورِ اعتقادي اند که قلوب عارفان بدانها تعلق يافته است، پس حق را بدون تقييد مي‌بينند و حقيقت (واقعي) مشاهده شده همين است، پس عظمت هيچ بزرگي به پاي عظمت آنان نمي‌رسد»[15]. اين صنف در واقع همان «عارفان کامل مکملاند.

ابن‌عربي در موضعي ديگر، عارف اکمل (بالاتر از عارف کامل=کامل مکمل) را چنين توصيف مي‌کند: توان آن را دارد که حتي در الحاد نيز اعتقادي دربارة حق ببيند. زيرا در واقع الحاد نيز اعتقاد معيني است در رابطه با حق و نسبت خاصي با حق پيدا مي‌کند، هرچند اين نسبت، نسبت نفي و انکار باشد. اين در واقع از لوازم بيّن جهان بيني وحدت وجودي ابن‌عربي است که هيچ موجودي از موجودات، چه ذهني و چه خارجي، را نمي‌توان مگر جلوه‌اي از تجليات حق تعالي ديد:«و الاكمل من الكامل من اعتقد فيه كل اعتقاد و عرفه في الايمان و الدلائل و في الالحاد فان الالحاد ميل الي اعتقاد معين من اعتقاد فاشهدوه بكل عين ان اردتم اصابه العين فانه عام التجلي له في كل صوره وجه و في كل عالم حال...« (فتوحات، 2/212).

 بنابراين، جز عارفان کامل مکمل که به مقام بقاء بعد الفناء رسيده‌اند، ديگران  از مشاهدة حق در تمام صور و مقيد نساختن وي در صورت معتقدشان محرومند. قونوي در  بيان مهمي از «تجلي ذاتي»، همان نهايي‌ترين مرتبة مکاشفات عرفاني سخن مي گويد و در شرايطي که براي حصول تجلي ذاتي ضرورت دارد، تأکيد مي‌ورزد که چنين تجليات و مکاشفاتي تنها براي عارفان کاملي رخ مي‌دهد که علاوه بر طهارت قلب از کلية علائق به مرتبة بالاتري نيز دست يافته و حتي از قيد اعتقادات خاص دربارة حق و توجه بدو با اعتقادي خاص يا با اسمي مخصوص رهيده باشند. اين نهايت سير عرفاني و بالاترين مرتبة اطلاق است که عارف در مراتب سيروسلوک مي‌تواند بدان دست يابد. اطلاقي که به تعبير قونوي همانند اطلاق حق است و لحظه‌اي بيش نمي‌پايد.[16]

تفسير مطلوب از نظرية «حق معتقَد» تثبيت شد،  به جنبه‌هاي ديگر اين نظريه نظر مي کنيم. ابن‌عربي حتي در جزئيات نظرية حق معتقد پيشتر رفته و رؤيت حق به صورت معتقَد را با استفاده از مثال محبوب خود، مثال مرآت و صورت مرآتيه، با جزئيات بيشتري توضيح مي‌دهد. او در اين مثال وجود مطلق حق را همچون آينه‌اي مي‌انگارد که هرکس با نگاه در آن آينه، صورت معتقَد خويش را مي‌بيند و همان را تأييد مي‌کند. همانگونه که ممکن است شخص گاه در آينه صورت ديگري را ببيند، اگر در آينه نيز صورت معتقَد ديگري، برخلاف صورت معتقَد خود، ببيند آن را انکار مي‌کند. بنابراين صورتهاي گوناگوني بر آينه ديده مي‌شوند در حاليکه هيچ يک از خود آينه نيستند. به علاوه، همانطور که شکل آينه، بزرگي و کوچکي و تحدب و تقعر آن، بر صورت نقش بسته بر آينه مؤثر بوده و آن را تا اندازه‌اي شکل مي‌دهد، رؤيت صورت معتقَد در آينة حق نيز بي‌تأثير از حق تعالي نخواهد بود. در واقع، صورت رؤيت شده، حاصل تعامل آينه و شخصي است که در مقابل آن ايستاده است.[17]

ابن‌عربي از مثال ديگري، به نقل از جنيد بغدادي، براي تبيين واضح‌تر مقصود خويش در اين باب سود جسته است. جنيد عارف را به ظرفـي رنگي تشبيه مي‌کند که مايـعِ درون آن همواره به رنگ ظرف ديده مي‌شود. در اينجا عـارف و زمينه هاي فکري فرهنگي وي نقش ظرفي رنگين، و معرفت حق نقش آب يا مايع درون آن را بازي مي‌کند.[18] از اين ‌رو هر کس که داراي اعتقادي خاص است، ديگري را تکذيب مي‌کند، اما از نظر ابن‌عربي کسي که معناي سخن جنيد را درک کرده باشد با هر صاحب اعتقادي از در تسالم در آمده و خداوند را در هر صورت و هر اعتقادي درمي‌يابد.[19]

عارف کامل مکمل

تا اينجا، با يک الگوي ساختگرايانة کامل روبرو ايم. سخن از تأثير زمينه‌ها و پيشينه‌ها در شکل دادن تجارب و ناممکن بودن تجربه‌اي فارغ از آن مي‌رود و به ‌خصوص در اين مثال آخر، زبان ابن‌عربي با زبان معرفت‌شناسان کانتي شباهت مي‌يابد.  اما اين الگوي ساختگرايانه نقطة نهايي و توقف فکر ابن‌عربي نيست. نکتة مهم‌تر اين ست که وي  در مورد «حق ‌‌معتَقَد» بر اين باور است که هر شخص به تناسب اعتقادي که نسبت به حق تعالي دارد از مشاهدة تجلي حق در ساير صور محروم است و آنها را انکار مي‌کند، و از اين رو مضمون حديث تحول به وقوع مي‌پيوندد، اما او عارف را از محروم کردن خود از ساير تجليات حق و انکار عقايد ديگر در اين باره به شدت نهي مي‌کند و ‌‌معتقد است که عارف بايد اين سعة صدر و گنجايش را داشته باشد که حق را در تمام اعتقادات ببيند. زيرا حق تعالي خود بزرگتر و عظيم‌‌تر از آن است که مقيد به قيدي خاص شده و منحصر در اعتقادي ويژه‌ گردد. وي حالت مطلوب را چنين مي‌بيند که انسان عارف، همچون ماده‌اي بيصورت شود که متناسب با هر اعتقادي صورت آن اعتقاد را گرفته و از تجلي حق در آن صورت بهره مند شود. در غير اين صورت نه تنها از خيري کثير محروم مي‌شود بلکه واقعيت را آنگونه که هست درک نمي‌نمايد.[20] از اين رو خود  چنين حالتي نسبت به اعتقادات گوناگون نسبت به حق دارد:

عقد الخلائق في الاله عقـــائدا                    و انا اعتقدت جميع ما عــقدوه

(ابن‌عربي، فصوص،2/93)

لقد صار قلبي قابلاً کل صوره

 

فمرعي لغزلان و ديـــر لرهبان

و بيت لاوثان و کعبه طـــائف

 

رکائبه فالدين ديني و ايمــاني

ادين بدين الحب اني توجهت

 

رکائبه فالدين ديني و ايمــاني

(ابن‌عربي، ترجمان الاشواق،  ص 39-40 ؛ نک: عفيفي، فصوص، 2/289)

عنوان مشهور ديگري که ابن‌عربي براي اشاره به اين صنف خاص و برجسته از عارفان به کار مي‌برد «انسان کامل» است. مفهومي بسيار مهم و محوري در چارچوب تفکر محيي الديني. انسان کامل به‌واسطة مقام جمعيت برزخيش که امکان جمع تمام اسماء الهي را در وي فراهم مي‌سازد، آينه‌اي تمام عيار مي‌شود براي رؤيت حق، بدون قيود جزئي، با تمام اسماء و صفات کمالي وي. ابن‌عربي تأکيد مي‌کند که انسان کامل تنها موجودي از مخلوقات حق تعالي است که «عالم به کل» است و از تمام مذاهب و ملل و آراء و نظريات اطلاع دارد و هر فرقه و نحله‌اي که ظاهر شود، هرچند اقوال و آراء مخالف و متناقضي داشته باشند، نسبت به ريشه و مبدأ آن فرق آگاهي دارد و آرائشان را به آن مبادي و ريشه‌ها نسبت داده و قائل به آنها را در اعتقاد به آن آراء معذور دانسته و تخطئه ‌نميکند و قولشان را بيهوده نمي‌پندارد. «خداوند آسمانها و زمين و هر آنچه بين آنهاست را بيهوده نيافريده است» و انسان و تفکرات وي نيز از اين حکم مستثني نيست بنابراين  هيچ قول و رأيي نيز بيهوده و عبث نخواهد بود. اين معنا را جز انسان کامل که «عالم به کل» است و از سوي حق به او تمام اسماء تعليم داده شده و «جوامع کلم» به او اعطا شده است درک نمي‌کند، زيرا تنها اوست که به مقام برزخيت بين عالم و حق رسيده است و صورت حق و عالم را در خود جمع کرده است. او آينه‌اي است که هم حق صورت خويش را در آن مي‌بيند و هم خلق، و مقامي وراي اين مقام و کمالي بالاتر از اين کمال قابل تصور و دسترسي نيست.[21]

     بنابراين، به ‌رغم وجود تشابهاتي بين الگوي معرفتي مکتب عرفاني ابن‌عربي و الگوي ساختگرايي، اين دو نظرية معرفت‌شناختي در سطح تجارب نهايي عرفاني کاملاً از هم جدا شده و مواضع متعارضي دارند. در حاليکه ابن‌عربي شهودات نهايي انسان کامل را عاري از هرگونه تأثير اعتقادات پيشين تصوير مي‌کند، يک ساختگرا همچنان معتقد است که باورهاي پيشين عارف در اين شهودات نيز، حداقل تا اندازه‌اي، مؤثرند.

در همين رابطه، نفس دعوت ابن‌عربي به عدم حصر حق در صورت ‌‌معتَقَد، نشانگر آن است که در چارچوب تفکر وي، کاستن تأثير زمينه‌ها بر شهود حق و به حداقل رسانيدن تأثير آنها اولاً امري است ممکن و ثانياً امري مطلوب و ثالثاً امري ضروري طي طريق سلوک است. هنگامي که شيخ اکبر عارف اکمل را کسي تعريف مي‌کند که به تمام عقايد دربارة حق قائل است، مسير کمال را ترسيم مي‌کند. در اين مسير سالک بايد بکوشد خود را از قيد محصور نمودن حق در برخي از عقايد و تجليات خاص برهاند تا از نظر رواني و معرفتي آمادة پذيرش تجلي حق در صور ديگر شود. ساختگراياني چون کتز[22] برحقند که چارچوب‌هاي خاص ذهني و پيشينه‌هاي متعين فرهنگي اجتماعي، به عارف اجازة داشتن هر نوع تجربه‌اي را نمي‌دهند و او را تنها براي نوع خاصي از تجارب آماده مي‌سازند(کتز، عرفان و تحليلهاي فلسفي[23]، ص 4-5). اما در تشخيص اين نکته درمانده‌اند که عارف مي‌تواند، و از نظر ابن‌عربي بايد، تلاش کند تا  با فراهم آوردن تمهيداتي تأثير اين زمينه‌ها را کاهش دهد. به اين ترتيب، در واقع عارف در حال فراهم کردن زمينه‌هايي است که قابليت و پذيرش هر نوع  دريافت صوري از حق را در او فراهم مي‌سازند که اصلاً انتظار آنها را ندارد. در همين راستا ابن‌عربي اين ايده را تأييد مي‌کند که کل جريان رياضت‌ها، مراقبات، اذکار و تمارين عرفاني، همانند تعاليم آن، در جهت کاستن اثر زمينه‌هاي ذهني عارف و آماده ساختن وي براي رويارويي با حقيقت مطلق بدون قيود و شرايط محدود کننده است. در واقع اين تعاليم و تمارين براي شکستن ساختارهاي معهود ذهني و دست‌يابي به حالت ذهني نامقيدند (ديکمن، ناخودکارسازي و تجربة عرفاني، نک: وودز[24]، فهم عرفان[25]، 1980). اين همان نکته‌اي است که ساختگرايان آن را شديداً نفي کرده و ناممکن مي‌پندارند. از نظر آنان، تنها در ظاهر به نظر مي‌رسد عارف در حال نزديک شدن به حالت ذهني نامقيد است. آنچه در واقع اتفاق مي‌افتد، تبديل يک حالت ذهني مقيد، به حالت مقيد ديگري است که البته، عجيب‌تر و نادرتر است (کتز، همان، ص 57).

همچنين، دعوت ابن‌عربي به عدم حصر حق در صورتي معين، و هشدار او نسبت به از دست دادن شهود «نفس الامر کما هي عليه» مي‌تواند پاسخ قابل توجهي باشد به اين مدعاي ساختگرايان که نفس مجادلات و رد و انکارهايي که ميان عارفان در سنتهاي گوناگون و حتي در فرقه‌هاي مختلف سنتي واحد ديده مي‌شود دليلي بر اين مدعاست که تجارب عرفاني، ريشه در گوهري واحد ندارند (کتز، عرفان و سنتهاي ديني[26]، ص45). اين مجادلات هرچند واقعيتي انکار ناپذيرند، اما بر حسب شواهد غالباً در ميان شاگردان عرفاي بزرگ و شارحان مکاتب بزرگ عرفاني رخ مي‌دهد و نه ميان خود آنها. قونوي بر اين نکته با تحليلي بسيار جالب تأکيد مي‌ورزد. او وجود تخالف و تعارض ميان بزرگان از اولياء الهي در اصول و امهات مسائل علم الهي را غيرقابل تصور مي‌داند، هرچند وقوع آن را در مسائل جزئي رد نمي‌کند. از نظر وي وقوع تعارضات شديد در زمينة اصول تنها ميان عرفاي متوسط و تازه کار  و نيز عارفان اهل مکاشفات ظاهري، قابل تصور است.[27] او صريحاً وقوع اختلافات را، در اغلب موارد، ناشي از تجلي حق در قالب مثالي و مکاشفات صوري مي‌داند، در حاليکه کشف معنوي، که فارغ از صور مثالي است، مستثني از اين حکم است.

عرفا، شهودات و کشفيات خويش را به دو دستة کشفهاي صوري و معنوي تقسيم بندي مي‌کنند. در کشف صوري، برخلاف کشف معنوي، عارف با صورتي خاص که داراي شکل، رنگ،‌ بو يا ساير اعراض مادي است روبرو مي‌شود. قيصري آن را چنين تعريف مي‌کند : «[کشف صوري] در عالم مثال از طريق حواس خمس حاصل مي‌شود» (شرح فصوص، ص 107). استنشاق بوهاي خوش، ديدن صورت ارواح متجسده، شنيدن اصوات خاص (يا وحي)، ملامسه با ارواح يا چشيدن انواع طعام از اين جمله‌‌اند. قيصري تصريح مي‌کند که همة انواع کشف صوري از تجليات اسمائي حاصل مي‌شوند (همان، ص 108). اما کشف معنوي فاقد صورتي خاص، و اصولاً از نظر مراتب کشف مربوط به عوالم بالاتري از سلسله مراتب طولي وجود است. قيصري مي‌گويد: «اما کشف معنوي مجرد از صور حقايق است که از تجليات اسم عليم و حکيمند، و آن ظهور معاني غيبي و حقايق عيني است و داراي مراتبي است». دو مرتبة نهايي کشف معنوي «مرتبة سر» و «مرتبة خفي» ناميده مي‌شوند که اولي مربوط به فناء‌صفاتي عارف و دومي به فناء ذاتي او در حق مربوط است. بنابراين درجة نهايي کشف معنوي به تجلي ذاتي حق مربوط است (همان، ص 110). کشف صوري با عالم مثال مقيد و مطلق گره مي‌خورد در حاليکه کشف معنوي با عالم ارواح و عقول و يا فوق آن، عالم اله مرتبط مي‌شود.

از ديدگاه عرفاي مسلمان، شهود صوري، به‌علّت ويژگيهاي خاص قوّة خيال در امر صورتگري، مي‌تواند تحت تأثير زمينه‌ها و آموزه‌هاي پيشين و نيز ساير شرايط تجربه‌گر شکل يابد و از صورت اصلي خويش خارج شود. به تعبير ديگر اين نوع شهودات مي‌توانند به حسب رائي، به حسب مرئي يا به حسب رائي و مرئي باشند (نک: قيصري، همان، ص 99-101، 110-111؛ قونوي، نفحات الهيه، 76-77).

بنابراين، بيان قونوي کاملاً روشنگر است: اختلافات موجود ميان عرفا در واقع ناشي از تأثير زمينه‌هاي پيشين در مکاشفات و خارج کردن آنها از حالت خالص و نابي است که در آن حال آينة تمام نماي واقعيت عيني اند. در ساحت مکاشفات معنوي، به‌خصوص در مراتب اعلاي اين مکاشفات يعني مقام فناء و بقاء بعد الفناء، نقش زمينه‌ها کاهش يافته و به صفر مي‌رسد و حاق واقع فراچنگ عارف مي‌افتد و در اين مرحله خلافي بين عرفاي کامل متصور نيست.

در واقع عارفان بزرگ (و به تعبير سنتي‌تر عارف کامل مکمل) همواره نسبت به اين نکته توجه خاص دارند که تجلي حق را در همة‌ صور آن بپذيرند و خود را محروم از تجليات بي‌نهايت حق تعالي نکنند. اما شاگردان آنها، بيش از آنکه به توصية‌ استاد گوش فرادهند، در اثر حب و بغضهاي ناشي از هم مسلکي و يا تفاوتهاي سلوکي، خود را از اين تجليات محروم کرده و نفس الامر را آنچنان که هست فراچنگ نمي‌آورند و درگير رد و انکار يکديگر مي‌شوند. اين حکم شامل همة آنها نمي‌شود، اما در مواردي که بي ترديد چنين نزاعهايي را شاهديم، هشدار ابن‌عربي کارگشاست.

جنبة جالب توجه ديگري از نظرية «حق معتقد»آنگاه در آن است ظاهر مي‌شود که ابن‌عربي امکان ظهور حق براي بندگان بر خلاف معتقدشان را تأييد و بر آن تأکيد مي‌ورزد. نگارنده درجاي ديگر استدلال کرده است که جنبة بديع و غيرقابل انتظار تجارب عرفاني طبق الگوي ساختگرايي قابل تبيين نيست (انزلي، ص 283-276؛ فورمن، عرفان ذهن آگاهي، ص86،278). تأکيد بيش از حد بر نقش «علّي» زمينه‌ها در ايجاد تجربة عرفاني باعث مي‌شود مکتب ساختگرایی براي رخداد مکاشفاتي که به کلي برخلاف انتظارات و زمينه‌هاي پيشين عارفاند، هيچ تبييني نداشته باشد.  در حالي که ابن‌عربي بر خلاف ساختگرايان مي‌پذيرد که در شهود حق، ممکن است حق گاهي بر خلاف ‌‌معتَقَد شخص بر وي تجلي نمايد. هر چند ممکن است شخص اين تجلي را با اسائة ادب نپذيرد اما نفس پذيرش چنين امکاني، تجلي حق بر خلاف ‌‌معتَقَدات و انتظارات انسان، پيام مهمي با خود دارد. نمي‌توان به راحتي صرفاً زمينه‌هاي پيشين عارف را داراي نقش ساختار دهنده تلقي کرد و وقوع هرگونه تجربة عرفاني بر خلاف اين پيش زمينه ها را منکر شد. ساختگرايان استدلال مي‌کنند که به عنوان مثال يک عارف مسيحي با زمينة مسيحي خويش چنان آماده شده است که فقط مي‌تواند خداوند را در قالب موجودي انسان وار، و با صفات کمالي مانند قدرت مطلق، علم مطلق و... شهود کند و نه در قالب امري غيرانسان وار همچون برهمن. اما ابن‌عربي امکان چنين تجلياتي را نفي نمي‌کند، هرچند قبول مي‌کند که شخص غيرعارف در روز قيامت چنين تجلياتي را به عنوان تجليات کاذب و شيطاني رد خواهد کرد. در اينجا شاهد نقش قويتر متعلق تجربه در شکل دادن تجربه ايم. نقشي که حتي تا آنجا پیش مي‌رود که مي‌تواند تأثير تمام زمينه ها و انتظارات پيشين انسان را در هم شکسته و به صورتي بديع، وي را با يک تجلي غيرمنتظره روبرو سازد. عفيفي طي يکي از تعليقات خويش بر فص هودي (تعليقه 13، ص 129) ادعا مي کند  فهم ابن‌عربي از حديث تحول جز اين نيست که بندگان همواره خداوند را به صورت ‌‌معتَقَد خويش مي‌پرستند و ساير صور اعتقادي را رد و انکار مي‌کنند و چنين رد و انکاري ناشي از محجوب بودن از حقيقت است اما اين بدان معنا نيست که مطابق ظاهر حديث واقعاً حق در صورتي غير از صورت اعتقادي بر عبد ظاهر مي‌شود و اين تنها تعبير به طريق تمثيل است. مشخص نيست دليل اين ادعا چيست؟ او پس از اتخاذ اين مبناي غريب در تأويل سخن ابن‌عربي بلافاصله دچار اين مشکل مي‌شود که اگر حق تعالي هيچ گاه بر عبد تجلي نمي‌کند مگر در صورت اعتقادي، و اين از آن روست که عقل انسان صرفاً ‌توان ادراک صور محدد حق را دارد، پس ابن‌عربي چگونه از اين واقعيت روانشناختي بر اين مدعاي متافيزيکي انتقال مي‌يابد که خود حق است که در تمام اين صور محدود متجلي شده است؟ وقتي انسان را حتي راهي به دريافت و شناخت حق در ساير صورش نيست،‌چگونه مي‌تواند حکم کند که در تمام اين صور گوناگون، يک وجود است که سريان داشته و تجلي دارد؟ اين مشکل صرفاً‌ به دليل اتخاذ آن مبناي نادرست در تفسير کلام شيخ اکبر بروز کرده است. نفس دعوت ابن‌عربي به عدم حصر حق در صورتي معين نشانگر آن است که عارف مي‌تواند با اين عدم حصر، آن وجود مطلق را در صور گوناگون متجلي ببيند و اجمالاً دريابد که ذاتي يگانه و مطلق در وراي تمام اين تجليات نهفته است.

ابن‌عربي نظرية خويش را همانند معمول به آيه اي قرآني مستند مي‌سازد. وي در تفسير آية و بدا لهم من الله ما لم يکونوا يحتسبون چنين مي‌نگارد: « و قد ينكشف بخلاف ‌‌معتَقَده في الحكم و هو قوله وبدا لهم من الله ما لم يكونوا يحتسبون. فاكثرها في الحكم كالمعتزل يعتقد في الله نفوذ الوعيد في العاصي اذا مات علي غير توبه فاذا مات و كان مرحوما عند الله قد سبقت له عنايه بانه لايعاقب وجد الله غفورا رحيما، فبدا له من الله ما لم يكن يحتسبه. و اما في الهويه فان بعض العباد يجزم في اعتقاده ان الله كذا و كذا فاذا انكشف الغطا راي صوره ‌‌معتَقَده و هي حق فاعتقدها و انحلت العقده فزال الاعتقاد و عاد علما بالمشاهده...فيبدو لبعض العبيد باختلاف التجلي في الصور عند الرؤيه خلاف ‌‌معتَقَده لانه لايتكرر فيصدق عليه في الهويه و بدا لهم من الله في هويته ما لم يكونوا يحتسبون فيها قبل كشف الغطاء» (فصوص الحكم، ص123).

ابن‌عربي همزمان از تأويل دو آية قرآني سود مي‌برد. يکي آية ياد شده و ديگري آيه‌اي که مربوط به بصيرت يافتن انسان در روز قيامت است. از نظر متصوفه، بصيرت يافتن انسانها در قيامت در واقع فرايندي کاملاً هم سنخ با فرايند بصيرت يافتن عارف واصل در اين دنيا دارد و از اين رو احکام اين دو را نمي‌توان متفاوت دانست. در قطعة مذکور شيخ اکبر دو گونه تجلي حق بر خلاف اعتقاد را تصوير مي‌کند، تجلي بر خلاف حکمي که شخص بر حق مي‌رانده است، مثل حکم معتزله بر حق مبني بر نفوذ وعيد بر عاصي؛ ديگري تجلي بر خلاف اعتقاد شخص دربارة ذات خداوند. البته ابن‌عربي در مورد دوم مثال يک اعتقاد نادرست را نمي آورد اما صرف قبول اينکه حتي دربارة اعتقاد در ذات خداوند هم تجلي خلاف اعتقاد امکان دارد حائز اهميت است، به خصوص که رخ دادن اين تجلي خلاف اعتقاد «قبل کشف غطاء» يعني در دنيا، تأييد ديگري است بر اينکه بحث از حق معتقد به آخرت و کشف حجاب از محجوبان اختصاص ندارد. در واقع شيخ اکبر مي‌پذيرد که زمينه‌هاي پيشين اعتقادي که به صورت جزمي باور بدانها استوار شده است مي‌توانند نقش مهمي در محروم کردن شخص در دريافت و شناخت حق در ساير تجلياتش داشته باشند، اما در عين حال جايي براي تجلياتي غيرمنتظره مي گذارد که ناظر در آنها تنها نقش انفعالي دارد و اين ذات حق است که تمام محتواي تجربه را شکل مي‌دهد.

نتيجه

به‌رغم پذيرش الگوي ساختگرايي توسط ابن‌عربي در مورد برخي تجارب عرفاني، از نظر وي اين الگوي معرفتي قابليت تبيين تمام تجارب عرفاني، به‌ويژه تجارب نهايي عرفاني را ندارد. عمق و دقت نظر ابن‌عربي به‌عنوان يکي از بزرگترين عرفاي سنت اسلامي، محققان را به بازنگري در اين الگوي معرفت‌شناختي فرا مي‌خواند.

کتابشناسي

آملي، سيد حيدر، نص النصوص، تصحيح هانري کربن و عثمان يحيي، تهران، توس،1378ش.

انزلي، سيد عطا، ساختگرايي، سنت و عرفان، قم، انجمن معارف اسلامي ايران،

    1383 ش.

ايزوتسو، توشيهيکو، صوفيسم و تائويسم، ترجمة محمد جواد گوهري، تهران،

    روزنه، 1379 ش.

ابن‌عربي، محيي‌الدين، الفتوحات المکيه، بيروت، دار احياء التراث العربي،

    1996م.

ابن‌عربي، محيي‌الدين، فصوص الحکم، تهران، الزهراء، 1370ش.

جندي، مؤيد الدين، شرح فصوص الحکم، قم، بوستان کتاب، 1423ق/1381ش.

فناري، محمد بن حمزه، مصباح الانس، تهران، مولي، 1416ق/1374ش.

فورمن، رابرت، عرفان ذهن آگاهي، ترجمة سيد عطا انزلي، قم، دانشگاه

    مفيد،1384ش.

قيصري، داوود، شرح فصوص الحکم، تهران، علمي فرهنگي، 1375ش.

قونوي، صدرالدين، نفحات الهيه، تهران، مولي.

قونوي، صدرالدين، اعجاز البيان في تفسير ام القرآن، قم، بوستان

    کتاب،1423ق/1381ش.

کاکايي، قاسم،  وحدت وجود به روايت ابن‌عربي و مايستر اکهارت، تهران، نشر

    سهروردي، 1381ش.

Forman, Robert K.C., Mysticism, Mind, Consciousness,

    SUNY Press, 1999.

James, William, Varieties of Religious Experience,

    Elec. ed.,The Anonymous Press (http://anonpress.org).

Katz, Steven T. (ed.), Mysticism and Philosophical

    Analysis, O.U.P, 1978.

Katz, Steven T. (ed.), Mysticism and Religious

    Traditions, O.U.P, 1983.

Otto, Rudolf, Mysticism East and West, MacMillan,

    1976.

 Suzuki, D. T., Mysticism Christian and Buddhist,

    Routledge, 2002.

Woods, Richard, Understanding Mysticism, Image

    Books, 1980.



[1].  contextualism

[2].constructivism

90.دو اصطلاح کشف و شهود را هم‌معنا با اصطلاح عام «تجربة عرفاني» تلقي کرده و از تفاوتهاي ذکر شده در برخي منابع عرفاني صرفنظر خواهيم کرد.

[4].William James

92.  noetic quality

[6].Varieties of Religious Experience

[7].Mysticism and Philosophy

[8].Mysticism East and West

[9].  Mysticism Christian and Buddhist

[10]  ineffability.

[11].  paradoxicality

99.«و قد علمت قطعا ان کنت مؤمنا ان الحق عينه يتجلي يوم القيامه في صوره فيعرف، ثم يتحول في صوره فينکر، ثم يتحول عنها في صوره فيعرف، و هو هو المتجلي ليس غيره في کل صوره»(فصوص،ص184).

100. «و بالجمله فلا بد لكل شخص من عقيده في ربه يرجع بها اليه و يطلبه فيها؛ فاذا تجلي له الحق فيها عرفه و اقر به، و ان تجلي له في غيرها انكره و تعوذ منه و اساء الادب عليه في نفس الامر و هو عند نفسه انه قد تأدب معه.  فلا يعتقد ‌‌معتقد الها الا بما جعل في نفسه، فالاله في الاعتقادات بالجعل، فما رأوا الا نفوسهم و ما جعلوا فيها»(فصوص،ص113).

101. «فما من عارف بالله من حيث التجلي الالهي الا و هو علي النشأه الآخره. قد حشر في دنياه و نشر في قبره، فهو يري ما لا ترون و يشهد ما لا تشهدون عنايه من الله ببعض عباده في ذلک» (ابن‌عربي،فصوص،1/186).

102.«فان بصر کل انسان و کل مشاهد بحسب عقده و ما اعطاه دليله في الله و هذا الصنف من اهل العظمه خارج عما ارتبطت عليه افئده العارفين من العقائد فيرونه من غيرتقييد  فذلک هو الحق المشهود فلا يلحق عظمتهم عظمه معظم اصلا...»(فتوحات،4/241).

103.«ثم التجلي الذاتي بطهارة القلب المتجلي له عن العلائق بالکليه، حتي عن التوجه الي الحق بإعتقاد خاص او باسم مخصوص، و ادناه قرب الفرائض، ثم الجمع بين القربين، ثم الفناء عنهما و عن الجمع بينهما و عن الفناء... و ليس بعد هذه المرتبه مرميً لرام»(فناري، مصباح الانس،ص 52-53،به نقل از تفسير فاتحة قونوي).قيد «حتي» در عبارت فوق نشانگر آن است که از توجه به حق صرفنظر از يک اعتقاد خاص از مراتب و مقاماتي است که عارف در نهايي‌ترين مراتب سلوک عرفاني خويش بدان دست مي‌يابد و بحث «حق معتقَد» اختصاص به جاهلان از غيراهل سلوک يا مبتديان سالک ندارد.

104.«فکان العين الواحده قامت مقام المرآه، فاذا نظر الناظر فيها الي صوره ‌‌معتَقَده في الله عرفه فاقر به. و اذا اتفق ‌ان يري فيها ‌‌معتَقَد غيره انکره، کما يري في المرآه صورته و صوره غيره. فالمرآه عين واحده و الصور کثيره في عين الرائي و ليس في المرآه صوره منها جمله واحده،‌مع کون المرآه لها اثر في الصور بوجه و ما لها اثر بوجه: فالاثر الذي لها کونها ترد الصوره متغيره الشکل من الصغر و الکبر و الطول و العرض، فلها اثر في المقادير و ذلک راجع اليها و انما کانت هذه التغييرات منها لاختلاف مقادير المرائي»(فصوص الحكم، 1/184).

105. «کما قال الجنيد حين سئل عن المعرفه بالله و العارف فقال لون الماء لون انائه. و هو جواب ساد اخبر عن الامر بما هو عليه»(ابن‌عربي، فصوص،1/225).

106.«الا ان صاحب هذا المعبود الخاص جاهل بلا شک في ذلک لاعتراضه علي غيره فيما اعتقده في الله، اذ لو عرف ما قال الجنيد  لون الماء لون انائه لسلم لکل ذي اعتقاد ما اعتقده،‌و عرف الله في کل صوره و کل ‌‌معتَقَد»(ابن‌عربي، فصوص الحكم،ص226).

107. «فاياك ان تتقيد بعقد مخصوص و تكفر بما سواه فيفوتك خير كثير بل يفوتك العلم بالامر علي ما هو عليه. فكن في نفسك هيولي لصور المعتَقَدات كلها فان الله تعالي اوسع و اعظم من ان يحصره عقد دون عقد فانه يقول ‹فاينما تولوا فثم وجه الله› و ما ذكر اينا من اين. و ذكر ان ثم وجه الله و وجه الشيء حقيقته»(ابن‌عربي، فصوص،1/113).

108.«أهل الكشف لهم الاطلاع على جميع المذاهب كلها و النحل و الملل و المقالات في الله اطلاعا عاما لا يجهلون منه شيئا فما تظهر نحلة من منتحل و لا ملة بناموس خاص تكون عليه و لا مقالة في الله أو في كون من الأكوان ما تناقض منها و ما اختلف و ما تماثل إلا و يعلم صاحب الكشف من أين أخذت هذه المقالة أو الملة أو النحلة فينسبها إلى موضعها و يقيم عذر القائل بها و لا يخطئه و لا يجعل قوله عبثا فإن الله ما خلق سماء و لا أرضا و ما بينهما باطلا و لا خلق الإنسان عبثا بل خلقه ليكون وحده على صورته فكل من في العالم جاهل بالكل عالم بالبعض إلا الإنسان الكامل وحده فإن الله علمه الأسماء كلها و آتاه جوامع الكلم فكملت صورته فجمع بين صورة الحق و صورة العالم فكان برزخا بين الحق و العالم مرآة منصوبة يرى الحق صورته في مرآة الإنسان و يرى الخلق أيضا صورته فيه فمن حصل في هذه المرتبة حصل رتبة الكمال الذي لا أكمل منه في الإمكان و معنى رؤية صورة الحق فيه إطلاق جميع الأسماء الإلهية عليه»(ابن‌عربي، فتوحات،3/398).

 [22] S. T. Katz .

[23].Mysticism and philosophical Analysis

[24]. R. Woods

[25].Understanding Mysticism

[26].  Mysticism and Religious Traditions

114. «و هکذا اکابر الاولياء لا يتصور بينهم خلاف في اصل الهي اصلاً و انما يقع ذلک کما قلنا في امور جزئيه، او بين المتوسطين و اهل البدايه من اهل الاحوال و اصحاب المکاشفات الظاهره الذين يبرز لهم المحقائق و الحضرات و غيرهما مما لا يدرک الا کشفا في ملابس مثاليه»(اعجاز البيان، ص 47).

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 11 تیر 1394 ساعت: 10:53 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

زندگينامه مرتضي سلطاني كارآفرين برتر سال 91

بازديد: 147

 

زندگينامه مرتضي سلطاني كارآفرين برتر سال 91

 

مرتضي سلطانی، بنیانگذار گروه صنعتی و پژوهشی زر و خالق برندهای معتبری چون زر ماکارون است.

خلاقیت: مرتضی سلطانی یکی از نمونه های مثالی مردان خودساخته این سرزمین است و البته، خطه مرکزی ایران زمین در طول تاریخ، فرزندان بزرگ و خودساخته معروفی را معرفی کرده که از آن جمله می توان به بزرگانی چون امبیرکبیر، پرفسور حسابی و دکتر قریب و دیگر بزرگان این سرزمین اشاره کرد.

او سختی های فراوانی کشید اما در دامن پاک مادری پرورش یافت که در دل آن رنج طاقت سوز، انسانی مستقل و متکی به نفس را پرورد که پله های ترقی را یکی یکی طی کرد و به موفقیت رسید.

حالا او از آن سال های رنج و صد البته فروغ نگاه مهربان و نجیب مادر یاد می کند و بعد به جایی در بیست سال بعد می رسد که او صاحب یک برند بزرگ معروفی شده است و به پاس آن رنج ها، به نام مادرش در زادگاهش بیمارستانی می سازد.

این گفت و گو مروری است بر زندگی نامه و دیدگاه های مرتضی سلطانی، که به «سیمرغ صنعت ایران» مشهور است. مردی با اندیشه ای که انسان را به انسانیت می شناسد، به فضیلت ارج می نهد، آدمیت را در انسانیت می داند و رو به سوی افق های جهانی دارد.

سلطانی، بنیانگذار گروه صنعتی و پژوهشی زر و خالق برندهای معتبری چون زر ماکارون... است اما معتقد است که هرچه هست، هنوز کمترین است. از کودکی شان شروع کردیم تا وقتی تلاش آن جوان کم سن، بعد از سال ها زحمت، تحصیل و کار بی وقفه به ثمر نشست و مرتضی سلطانی توانست اولین گام خود را در مسیر آنچه که می خواست با موفقیت بردارد. راهی که با تاسیس کارخانه های ماشین سازی، قالب سازی، نورد لوله سرد، آرد و ماکارونی کماکان ادامه دارد.

مرتضی سلطانی، امروز، یک کارآفرین مطرح، یک صنعتگر موفق، یک صادرکننده نمونه و یک مدیر برتر است. او متواضعانه خود را سرباز صنعت سرزمینش می داند.

مرتضی سلطانی چشمانی الماس گونه، بشاش و نافذ دارد که از عمق نگاهش، صلابت و ایستادگی را می توان نظاره کرد. به دیدارش رفتیم تا بدانیم داستان فرهیختگی این الماس چگونه بوده و او از کجا آمده و چگونه به اینجا رسیده است؟

*جناب آقای سلطانی. می خواهیم داستان زندگی و موفقیت شما را بررسی کنیم و چه بهتر که از همان ابتدا شروع کنیم. شما متولد چه سالی هستید و زمان کودکی تان چگونه است؟

من در سال 1340 به دنیا آمدم. مادرم، همسر دوم پدر بود. پدر از همسری دیگر 8 فرزند اشت و مادرم که بعد از فوت همسر اول به ناچار با پدر ازدواج کرده بود، باید بار زندگی و تربیت 3 فرزند یتیم دیگرش را هم به دوش می کشید. آغاز کودکی من، در محرومیت از حداقل های زندگی سپری شد. اما این تنها مشکل نبود، تقدیر، محبت واقعی پدر را نیز از من سلب کرد و حتی مرا مجبور ساخت در همان دوره کودکی، زمانی را از مهر مادری دور باشم. سرما، تنهایی، گرسنگی و بی محبتی، تمام چیزهایی بودند که در آن دوران، همراه من بودند...»

*خیلی از مردان بزرگی که بعدا پله های ترقی را طی کردند، در شرایط سخت بودند. شما هم با این شرایط سخت که در کودکی داشتید، توانستید به موفقیت امروزتان دست پیدا کنید.

من هم با افتخار تمام از روزهای سیاهی که پشت سر گذاشته ام یاد می کنم چون معتقدم اگر بتوان در چنین شرایط سختی، شرافت و عزت نفس را حفظ کرده و با تازیانه های بی رحم زندگی، خود را برای آینده ای درخشان آماده کرد، پس می توان آن دوران را با احساس افتخار یاد کرد.

 

 

من کودک دل شکسته و تنهایی بودم که برای زنده ماندن تلاش می کردم. تلاشی سخت و طاقت فرسا... روزهای پنجشنبه و جمعه به گورستان می رفتم تا شاید با شستن قبرها، اندک درآمدی به دست آورم و کمک خرجی برای مادر باشم با پای برهنه در خاک و گل می دویدم و با سطلی پر از آب در دستم، سنگ قبرها را می شستم...

آب از روی سنگ تا روی خاک های جلوی پایم سر ریز شد. گل لای انگشتان پایم لغزید و چشم به دستان پیرمردی داشتم که آرام آرام، سنگ قبر عزیز از دست رفته اش را نوازش می کرد. منتظر بودم پولم را بدهد تا بروم و قبر دیگری را بشویم.

چشمان آن پیرمرد به پاهایم دوخته شد... و من پاهایم را محکم تر در خاک فرو کردم... و او با تاسفی عمیق، زمزمه کرد: وای بر من، وای بر ما... آن مرد مهربان مرا با خود برد و کفشی پلاستیکی برایم خرید. هدیه ای ارزشمند برای کودکی تنها، ... این کفش ها هنوز از بهترین خاطرات و ارزشمندترین دارایی های من هستند.

*بسیار تاثیرگذار بود. گویا کودکی شما سرشار از تمامی ملالت هایی است که شاید بتوان آنها را فقط در داستان ها و کتاب ها جست و جو کرد. درست مثل داستان ها. پر از تلخی و رنج.

بله. البته در آن سن و سال من هم دنیایی از آرزوهای قشنگ داشتم، مثل آرزوی همه بچه های هم سن و سال خودم، هرچند متفاوت از آنها زندگی می گذراندم. البته آسمان زندگی من بی فروغ نبود چشمان مادری مهربان، چون ستارگان تابنده، شب های تاریک مرا روشن می کرد و بارقه های امید را در دلم زنده نگه می داشت. در دنیای واقعی چیزی جز فقر و سرما در کنارم نبود و هیچ کجا، آغوش گرمی به استقبالم نمی آمد، اما همیشه در کنارم مادری بود که به من درس «آدم بودن» را عاشقانه می آموخت...

*مادرتان هم که رنج مضاعف می کشید. با سه فرزند همسر مردی شده بود که هشت فرزند دیگر داشت و شرایط زندگی تان هم که سخت بود.

بله. شرایط زندگی سخت بود و مادر من، نمونه یک زن مظلوم و نجیب ایرانی بود. او زنی روستایی بود که با مناعت طبع و پاکیزگی فکر و روان خود، من را برای درست زندگی کردن و آدم بودن راهنمایی می کرد. مادر هرچند سواد نداشت، اما به دانش آموختن بچه هایش توجه زیادی داشت و برای موفقیت فرزندانش با تمام توان خود در برابر سختی های زندگی ایستادگی کرد و بالاخره موفق شد مرا در سن 7 سالگی به مدرسه بفرستد. هرچند این کارش باعث تشدید تمامی مشکلات روزافزون زندگی مان شد اما این زن فداکار و نجیب برای بهروزی من، این ایثار را به جان پذیرا شد. مادر همیشه در حال کار بود تا بتواند بچه هایش را با عزت نفس و سالم بزرگ کند.

*خیلی از مادران برای موفقیت فرزندان خود فداکاری می کنند ولی مادر شما روایتگر و نمونه زیباترین بخش های مهر مادری بود.

همین طور است. با همه این سختی ها زندگی با مناعت و مهر مادرم گذشت و البته همه سختی اش در نبود نان و سرپناه نبود. یاد گرفته بودم آنها را تحمل کنم. یاد گرفته بودم با کار مداوم تکه نا نی داشته باشم، لباسی که بشود فقط سرما را با آن تاب آورد و اتاقکی تا خستگی هایم را فرو نشانم. اما با نگاه ها، حرف ها، کنایه ها و بی محبتی ها چه باید می کردم؟ ولی باز این مادر بود که مرهمی برای دل شکسته کودکش بود.

*آیا این مادر مهربان و فداکار سال های بعد شاهد موفقیت های شما بود؟

مادر در سال 1384 با مرگ خود مرا تنها گذاشت. او پشت گرمی روزها و شب هایم در جاده پر فراز و نشیب زندگی ام بود. اما امروز خوشحالم که خداوند این توفیق را به من داد که توانستم بعد از آن سال های سخت و جانکاه، چند صباحی را برای آن مادر نمونه، آسایشی فراهم کنم.

هرچند که دیدن موفقیت های من او را بیش از هر خبری دیگر، خوشحال می کرد. اگر موفقیتی دارم، حاصل فداکاری های آن زن شایسته است که برای تحصیل من از جان مایه گذاشت. به یمن تمام ایثارهای او و به حول و قوه الهی، بیمارستانی در زادگاه آن بانوی بزرگوار احداث کرده ام که در راه خدمت به محرومان باشد. آن بیمارستان به یادبود مادرم، «مرحومه ام لیلا امینی» نام گذاری شده است. تمام افتخار و ارزش هایم در آن 7 سال اول زندگی ام است و این واقعیتی است که همیشه به آن مفتخر خواهم ماند.»

اولین کار صنعتی

*آنها که شما را از نزدیک می شناسند می دانند پشتکار تمام زندگی شما را تشکیل می داد، خستگی برایتان معنایی نداشت، هدفی بزرگ و انگیزه ای قوی داشتید و تنها معنی زندگی شما در تلاش و سخت کوشی خلاصه می شد و در گفت و گویی گفته اید در دوران نوجوانی هم ابایی نداشتید که با واکس زدن کفش مردم، درآمدی حلال به دست آورید.

«... کالسکه ای داشتم با واکس های رنگارنگ و مشتری هایی که براقی کفش شان را به دستان من می سپردند. همیشه از خواندن سرگذشت آدم هایی که با ایجاد اشتغال به نوعی در چرخیدن چرخ صنعت و تولید این کشور سهم داشتند، لذت می بردم. داستان زندگی کسانی را خوانده بودم که توانسته بودند با همت عالی خویش، منشاء تحولات بزرگی در کشور باشند. من با الهام از آنان، می خواستم روزی هم چون آنها، در صنعت سرزمینم تاثیرگذار باشم و در خود توان آن را می دیدم...

درسی که از آن پیرمرد گرفتم

*از کی کسب و کار جدی تر را شروع کردید؟

در ابتدای جوانی، اولین تجربه خود را در کسب و کار جدی به دست آوردم و مشغول فرش فروشی شدم اما فرش فروشی آنی نبود که بتواند روح پرخروش مرا راضی کند. می خواستم وارد فضای تولید و صنعت بشوم. به اتفاق چند دوست، واحد تراشکاری ای را راه اندازی کردیم و این اولین تجربه به من می آموزاند که برای موفقیتی بیشتر باید به کار گروهی اعتماد کرد. در آن روزها با گروهی آشنا شدم که پیمانکاری پوشش سوله را انجام می دادند. در این کار وارد شدم اما سوالی مهم، ذهن کنجکاو مرا به خود درگیر ساخته بود.. سوال من این بود: «ما چه چیزی را پوشش می دهیم؟»... پیدا کردن پاسخ به این سوال زندگی مرا تغییر داد... در جست و جوی پاسخ، به سوله رسیدم و تلاش کردم فن آوری آن را بیاموزم و در نهایت به خود گفتم: «پوشش را ول کن، به سراغ سوله سازی برو...»

*آیا این امکان را داشتید که این کار را انجام دهید و وارد این کار شوید؟

راحت نبود چون من یک جوان کم سن و بی تجربه بودم و بنابراین دنبال این بودم که ببینم چگونه می توانم این کار را آغاز کنم. به همین خاطر، به همراه چند دوست، تمام توان خود را جمع کردیم و برای دریافت موافقت اصولی به اداره صنایع اراک رفتیم...

سال 59 بود، هنوز قم بخشی از استان تهران به شمار می رفت. به تصور اینکه نمی توان در حریم 120 کیلومتری تهران، کارگاهی احداث کرد، زمینی را در مامونیه زرند ساوه مهیا کردیم، بعد به سراغ گرفتن موافقت اصولی رفتم...

*مسوولان وقت به شما که یک جوان کم تجربه بودید، اجازه می دادند؟

مدیرکل صنایع استان مرکزی به جدیت با درخواست سوله سازی من مخالفت کرد... هرچه تلاش کردم راه به جایی نبردم. شش ماه گذشت و مایوس رو به تهران گذاشتم. عنایات الهی بار دیگر مرا مورد لطف خود قرار داد. در بین راه تصمیم گرفتم به دوستانم، آن خبر ناگوار را بدهم. پس به اولین دفتر مخابراتی که رسیدم، توقف کردم... آنجا روستایی بود به نام ابراهیم آباد در نزدیکی سه راه سلفچگان. تلفن خراب بود و می باید معطل می ماندم... پیرمرد مسوول آن، زمانی که تب و تاب مرا دید، پرسید: چه شده است که اینگونه بی تابی؟ و من ماجرای شش ماه دوندگی بی حاصل را تعریف کردم و آن مرد هم داستان ابراهیم آباد و تلاش 30 ساله ابراهیم نامی برای احداث قنات را تعریف کرد و گفت که چگونه آن مرد موفق شده است... و من درسی دیگر آموختم... هیچگاه برای رسیدن به هدفی که به آن ایمان دارم، مایوس نشوم. حتی اگر مجبور باشم 30 سال تلاش کنم.

قطعا ملاقات من با آن پیرمرد، موهبتی الهی بود... بلافاصله برگشتم و با انگیزه ای مضاعف چنان کارم را پیگیری کردم تا بالاخره موافقت اصولی تاسیس کارخانه سوله سازی را دریافت کردم...

صنعت فضیلت مدار و انسان محور

*شما یک کارآفرین و صنعت گر با سابقه هستید. از نظر شما، کشور ما چه ظرفیت هایی برای پیشرفت دارد و چگونه می توان به اعتلای این کشور کمک کرد؟

ایران دارای مزیت های فراوان و منحصر به فردی است که در صورت توجه دقیق، مدیریت صحیح و اعتماد به توان و دانش ایرانی، این قابلیت وجود دارد که توان بالقوه به بالفعل تبدیل شده و تا جایی پیش رود که این سرزمین به عنوان یکی از بزرگترین کشورهای تولیدکننده به ویژه در صنعت غذا به شمار آید.

کشور ما، از زمین های مستعد فراوان همراه با آب و هوای مساعد برای تولید انواع محصولات پایه در کشاورزی و صنایع غذایی برخوردار است. در عین حال نیروهای انسانی جوان، متعهد، با انگیزه و دانش محوری دارد که دسترسی کاملی به دانش روز و فن آوری های نوین در حوزه دارند. از سوی دیگر به دلیل موقعیت استراتژیک ایران در مسیر ترانزیت جهانی، در اختیار داشتن خطوط ساحلی زیاد به آب های آزاد در خلیج فارس و دریای عمان، داشتن خطوط ریلی سراسری که قادر به پیوند کشورهای شمالی و CIS به شاهراه های تجارت جهانی است، این سرزمین را در وضعیتی آرمانی قرار داده است.

این در شرایطی است که در صورت توجه بیش از پیش به این مزیت ها و هدایت سرمایه های کشور به ویژه در بخش خصوصی می توان ضمن افزایش تولید داخل غذا و تامین نیازهای بازار داخلی گسترده، پا به عرصه های جهانی گذاشت و هم در جهت تحقق توسعه پایدار عمل کرد و هم باعث افزایش رفاه داخلی شد.

*براساس این توانایی ها و امکانات، اصول فعالیت های مجموعه صنعتی و تولیدی شما چیست؟

ما محورهای اساسی فعالیت مجموعه صنعتی و تولیدی خود را بر اصول «مزیت شناسی»، «کار تیمی»، «تولید صادرات محور»، «جوان گرایی»، «دانش محوری» و «خرد جمعی» استوار کرده ایم و با اعتماد به نفس نیروی انسانی در کسب و کار فضیلت مدار انسان محور، تاکیدی دوچندان داریم، از این رو با اعتماد به مدیران و کارشناسان ایرانی، مدیریت را از مالکیت جدا کرده ایم و خوشبختانه و به حول و قوه الهی، نتیجه مبارک این اعتماد، ظهور برندهای معتبری چون زر ماکارون است.

از دیدگاه اینجانب، یک کسب و کار موفق و یک صنعت پویا و تحول خواه، همواره رو به توسعه است بدین جهت با بهره گیری از مزیت های این سرزمین و با تاکید بر محورهای اساسی مدیریت گروه گام بلندی را در تحقق برنامه هایمان برداشته ایم و آن احداث بزرگترین مجتمع فرآوری عمیق غلات در کشور با ظرفیت 4 میلیون تن در سال همراه با تولید ده ها محصول مختلف و متنوع بر پایه غلات است. مهمترین نقطه قوت این مجموعه جدید، تماس مستقیم با شبکه ریلی سراسری است که قادر است ضمن کاهش قیمت تمام شده، سرعت انتقال و ورود به بازارهای صادراتی را برای محصولات آن فراهم شد.

بینش انسان محورانه گروه باعث شده تا که به منظور تربیت نیروهای انسانی مجرب و دانش بنیان، مرکز آموزش عالی علمی و کاربردی نیز در جوار واحدهای صنعتی آن تاسیس شود که با جذب 200 نفر دانشجو کار خود را در سال تحصیلی 90-89 آغاز کرده است که بی شک با اتمام مراحل آموزش ایشان، نیروهای تازه نفس، آموزش دیده و کارای بیشتری به جامعه صنعت غذای کشور تزریق خواهند شد.

سرمایه یک نهاد تولیدی، پول نیست

*آنچه از صحبت های شما متوجه شدم این است که خیلی به کار گروهی در صنعت عشق می ورزید و تولید را تجلی کار گروهی می پندارید. درست است؟

بله در طول سی سال خدمت در صنعت این سرزمین، همواره بر این باور بدم که تولید خوب، عبادت ا ست. یک تولیدکننده خوب باید در کنار تولید محصولات کامل و باکیفیت که اساسا ماموریت فطری و ذاتی وی تلقی شده و استمرار حیاتش به این مولفه بستگی دارد، برنامه تولید خود را چنان تنظیم کند که امکان دسترسی دائمی تمامی لایه های اجتماعی نیازمند به آن محصول مهیا باشد. نگاه صرفا سودنگرانه به فرآیند تولید در صنعت؛ نگاهی یک سونگرانه است. در این عرصه، تولید و فروش محصولات غذایی تنها یک داد و ستد ساده به شمار نمی روند. بلکه نتیجه فعالیت توام صنعتی و تجاری تولیدکنندگان، در گستره ای فراگیر به خانه یکایک شهروندان نفوذ می کند و در عمق وجود آنها رخنه می نماید. پس در صنعت، توجه به اخلاقیات و پای بندی به اصول اخلاقی و انسانی، در خور توجه زیادی است.

معتقدم یک صنعتگر باید در گام نخست یک مدیر باتدبیر باشد. مدیری که بتواند فضای کاری را بشناسد، نیازهای جامعه را درک کند، توانایی راهبری و هدایت داشته باشد و از همه مهم تر بتواند خصوصیات و شرایط کار گروهی را درک کرده و به آن پایبند باشند. کار در صنعت به هیچ وجه حرفه ای انفرادی و فردمحورانه نیست.

مدیر تولیدی، با تکیه بر اصول حاکم بر تحقیق و توسعه، روندی دائمی در افزایش کارایی و بهره وری را با استفاده از منابع مالی، انسانی و مواد اولیه به کار می بندد و محصول خود را ارایه می کند.

یک صنعتگر موفق باید یک مدیر یک رهبر و یک هماهنگ کننده قوی باشد. به نظر من نیروی کار متخصص در سرزمین ما کم نیست. ولی این صنعتگر است که باید بتواند به آنها اعتماد کند.

جوانان بسیاری داریم که تحصیلات دانشگاهی دارند. از دیدگاه تئوری آموزش دیده اند، اما نتوانسته اند دانش خود را با تجربه عملی درآمیخته و مجرب شوند. من از بدو ورودم به صنعت تلاش کردم این فرصت را برای جوانان علاقه مند و آماده برای فعالیت همه جانبه، فراهم کنم. زیرا خود من هم روزی جوان بودم و اگر اعتمادی به من نمی شد، قطعا امکان بروز توانایی را هم به دست نمی آوردم.

من معتقدم، کارخانه نباید فقط بارانداز جرم باشد، باید فضایی باشد که فکر و اندیشه هم در آن وارد شده، به روی کار بیاید و زنده تر شود. جرم و کلا، به خودی خود ارزش ندارند. اما در صورت عجین شدن آن باویایی ذهن و علم، تجلی می یابند و ارزش آنها دوصد افزون می گردد. برخلاف تصور، سرمایه یک نهاد تولیدی، پول نیست. ماشین آلات هم حداکثر 10 درصد سهم دارند. اما مهم ترین سرمایه، وجود گروهی از جوانان مشتاق است که با مدیریتی خوب، تعهد و همت والا، کارآفرینی را آغاز می کنند.

*امروزه در اغلب صنایع داخلی به خصوص در صنایع غذایی ایران، رقابت سختی وجود دارد. نظر شما درباره این رقابت و تاثیر آن بر تولید داخلی چیست؟

بنده به وجود این رقابت اعتقاد دارم و آن را سرچشمه تمام پیروزی ها می دانم. اساسا وجود یک یا چند رقیب باعث خواهد شد نهاد صنعتی و تولیدی کار خود را بهتر انجام دهد. رقیب توانمند، معلم واقعی است، او راهنمای قوی است که انگیزه های زیادی را برای تولیدکننده به وجود می آورد.

با وجود رقیب است که ارکان تحقیق و توسعه تقویت می شود، کیفیت بالاتر می رود و در نهایت حقوق مصرف کننده رعایت می شود. در هر نوع فعالیت تولیدی و خدماتی، وجود رقابت یک عامل مهم کلیدی در پیشبرد و ارتقای سطح کیفی و کمی خدمات تلقی می شود. از این نظر، رقیب دیگر عنصر اخلال گر در بقاء سازمانی نیست. بلکه به عنوان یک نیروی محرک بسیار قدرتمند و راهنمای صادق، سبب می شود، ضمن خودیابی و بازیابی سایر رقبا، نحوه و کیفیت ارایه محصول و خدمات به صورت دائمی مورد بازبینی و مهندسی مجدد قرار گیرد.»

*یکی دیگر از موارد مهم در تولید و باز هم به خصوص در منابع غذایی که با سلامتی مصرف کنندگان نسبت مستقیم دارد، بحث حقوق مصرف کننده است. نظر شما در این باره چیست؟

اگر قرار باشد تولیدی انجام گیرد و اگر قرار باشد عبادتی صورت پذیرد، پس چگونه می توان به رضایت مصرف کننده، تمایلی نداشت؟ اساس مفهوم تولید، مقدس است. از این رو که تولیدکننده به جای ورود به چرخه اقتصادی غیرمولد، با ایجاد گردش اقتصادی مولد و پویا، ضمن تامین بخشی از نیازهای جامعه، ارزش افزوده ای را برای کشور فراهم می آورد. ارمغانی که تمامی آحاد جامعه را دربر می گیرد.

پس به طور فطری، جامعه در برابر تولید، حقوقی دارد که صرفا این حقوق منوط به گروه مشتری نخواهد بود. هریک از صاحبان صنعت، در برابر جامعه مکلفند هم به مشتری مستقیم احترام بگذارند و او را در انتخابی آگاهانه و هوشمندانه یاری داده و هم اعتبار و ارزش جامعه را افزایش دهند. بدین لحاظ رعایت حقوق مصرف کننده ایمان می خواهد؛ ایمانی واقعی و نهادینه شده»

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 11 تیر 1394 ساعت: 10:52 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 1554

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس