تحقیق و پروژه رایگان - 77

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق در مورد پنی سیلین و انواع آن

بازديد: 61
تحقیق در مورد پنی سیلین و انواع آن

تحقیق رایگان سایت علمی و پژوهشی آسمان , تحقیقات دانش آموزی ، فرهنگیان و دانشجویان اقدام پژوهی گزارش تخصصی

پنی سیلین

 

 

پنی‌سیلین در سال 1928 توسط الکساندر فلیمینگ اختراع شد. الای لیلی از اولین شرکت های داروسازی بود که وارد عرصه تولید پنی سیلین شد.

پنی‌سیلین‌ها گروهی از داروهای آنتی‌بیوتیک هستند که در برابر ارگانیسم‌های آسیب‌پذیر به خصوص باکتری‌های گرم مثبت به کار می‌روند. پنی‌سیلین‌ها اولین گروه از دسته آنتی‌بیوتیکهای بتالاکتام هستند.

مکانیزم اثر

عملکرد بتالاکتامها به طور خلاصه به این صورت است:

1.      اتصال به پروتئین‌هایی در دیواره سلولی باکتری به نام پروتئین متصل شونده به پنی‌سیلین (PBP).

2.      مهار ترانس پپتیداز‌ها می‌شوند در نتیجه ترانس‌پپتیداسیون که به معنی ایجاد اتصال متقاطع در ساخت پپتیدو گلیکانهای دیواره سلولی باکتری است مختل می‌شود.

3.      در نهایت آنزیم‌های اتولیتیک که هیدرولازهای مورین نام دارند، (مورین مترداف پپتیدو گلیکان می‌باشد) و در باکتری‌هایی که در معرض پنی سیلین قرار گرفته‌اند فعّال شده و موجب تخریب پپتیدو گلیکان می‌شوند.

نتیجه این فرآیند تخریب دیواره باکتری و از بین رفتن سلول باکتری است.

مقاومت به پنی‌سیلین

1.      بتالاکتاماز: بعضی از باکتریها توانایی تولید این آنزیم که باعث تخریب حلقه بتالاکتام است را دارند یا به دست آورده‌اند. شامل گونه‌های استافیلوکوک اورئوس، گونوکوک، هموفیلوسها و کولیفرمها

2.      فقدان پروتئین متصل شونده به پنی‌سیلین یا نفوذناپذیری دیواره سلولی، که در انواع مقاوم پنوموکوک، استافهای مقاوم به متی‌سیلین و انتروکک دیده می‌شود.

3.      نقص در عملکرد آنزیمهای اتولیتیک که عامل مقاومت در گونه‌هایی از استافیلوکوک و استرپتوکوک گروه B است.

انواع پنی سیلین G

فرم اصلی و اولیه پنی‌سیلین، بنزیل پنی سیلین (پنی سیلین G) است که شامل هستهٔ ۶- آمینو پنی سیلانیک اسید که در تمام پنی سیلین‌ها مشترک است به اضافهٔ یک زنجیرهٔ فرعی بنزیل.

  • پنی سیلین G محلول در آب که بسرعت متابولیزه می‌شود.
  • پنی سیلین G پروکائین که در آن پنی سیلین G به پروکائین متّصل شده‌است. این شکل دارو آهسته تر متابولیزه شده، هنگامی که به صورت داخل عضلانی تزریق می‌شود، درد کمتری ایجاد می‌کند زیرا پروکائین بصورت یک عامل بیحس کننده عمل می‌نماید.
  • پنی سیلین G بنزاتین که در آن پنی سیلین G به بنزاتین متّصل شده‌است. این شکل دارو بسیار آهسته متابولیزه می‌شود و غالباً به عنوان یک فراوردهٔ ذخیره‌ای شناخته می‌شود ( به عنوان نمونه آمپول ۱۲۰۰۰۰۰).

طیف اثر و کاربردهای بالینی

طیف اثر پنی‌سیلین محدود بوده و هنوز در کاربرد بالین به کار می‌رود. شامل عفونتهای ایجاد شده توسط:

1.      استرپتوکوک، شامل پنوموککهای حساس (۳۰-۳۵٪)

2.      مننگوکوک

3.      باسیلهای گرم مثبت حساس (کلوستریدیا، اکتینومایسس)

4.      اسپیروکت شامل عامل ایجاد سیفلیس

5.      انواع استافیلوککی که بتالاکتاماز تولید نمی‌کنند.

6.       بی‌هوازیها به جز انواع تولیدکننده بتالاکتاماز همچون باکترویید فراژیلیس

توسعه پنی‌سیلین

طیف اثر باریک پنی‌سیلین و همچنین عدم جذب خوراکی آن منجر به تغییراتی در ساختار شیمیایی پنی‌سیلین گردید و داروهای موثرتر دیگری تولید شدند. موثر بودن پنی سیلین‌ها در برابر باسیل‌های گرم منفی را می‌توان با یک رشته دگرگونی‌های شیمیایی در زنجیره پهلویی پنی سیلین‌ها افزایش داد. آمینوپنی‌سیلین‌ها شامل آمپی سیلین و آموکسی سیلین در برابر باسیل‌های گرم منفی فعال هستند که پنی سیلین‌ها در برابر آنها غیر فعال بوده‌اند. با این حال داروهای مزبور در برابر برخی ارگانیسمها به خصوصپسودوموناس آئروژینوزا و کلبسیلا پنومونیه موثر نمی‌باشد. یکی از اشکالات مهم پنی سیلین آبکافت شدن آن توسط اسید معده‌است که با تغییر زنجیره پهلویی برطرف می‌شود. محلی که اسید معده مایه آبکافت دارو می‌شود در پیوند آمیدی میان زنجیره پهلویی و هسته پنی سیلانیک اسید می‌باشد. اصلاح جزئی در این محل در زنجیره پهلویی، همانند افزودن اکسیژن که به سنتز پنی سیلین V می‌انجامد یا افزودن گروه آمین (که به سنتز آمپی سیلین می‌انجامد) از آبکافت دارو جلوگیری کرده و در این روی توانا خواهیم بود که دارو را به گونه خوراکی مصرف نماییم. در برابر عملکرد بتالاکتاماز باکتریها تغییرات دیگری به وجود آمد، دست یابی آنزیم به حلقهٔ بتا لاکتام را می‌توان با اصلاح زنجیرهٔ پهلویی سد نمود. این عمل با افزودن حلقه‌های بزرگ آروماتیک صورت می‌پذیرد که در بر گیرنده گروه‌های اتیل و متیل فراوان هستند (متی سیلین، اکساسیلین، نفی سیلین و دیگر). دفاع دیگری که در برابر بتا- لاکتامازها هست مهار کننده‌هایی مانند اسید کلاوونیک و سالباکتام می‌باشند. این مواد آنالوگ‌های ساختمانی پنی سیلین بوده که فعالیت ضد میکروبی کمی دارند ولی با قدرت بسیار به بتا- لاکتامازها اتصال یافته و مایه محافظت از پنی سیلین می‌شوند. ترکیباتی همانند آموکسی سیلین - اسید کلاوولانیک (آگمنتین یا کوآموکسی کلاو) از این خاصیت بهره گرفته‌اند.

عوارض دارو

عموماً گفته می‌شود، پنی سیلین‌ها در سطحی که اثر بالینی شان خودنمایی می‌یابد غیر سمی هستند. اشکال اصلی این ترکیبات افزایش حساسیتی (Hypersensivity) است که به گونه تقریبی در ۱ تا ۱۰ درصد بیماران روی می‌دهد. واکنش‌های افزایش حساسیت دربرگیرنده شوک آنافیلاکسی، بثورات پوستی، کم خونی همولیتیک، نفریت و تب دارویی می‌باشد.آنافیلاکسی جدی‌ترین عارضهٔ دارو است که در ۰٫۵ درصد بیماران روی می‌دهد. مرگ برآمده از آنافیلاکسی در ۰٫۰۰۲ درصد بیماران (یک در پنجاه هزار) به چشم می‌خورد.

منابع

مرور فارماکولوژی کاتزونگ و ترور ۲۰۰۸.

  • لوینسون، وارون. ترجمه مالک نژاد، پرویز. «خلاصه و آزمونهای میکروب‌شناسی پزشکی». ویرایش نهم

·         Jawetz`s Medical Microbiology

·         Encyclopedia of Microbiology and Immunology

·         Microbilogy for health sciences

·         Current medical diagnosis and treatmenr ۲۰۰۴

 

برای حمایت از سایت ما بر روی صفحات زیر کلیک نمائید تا ما نیز با رغبت زیاد برای شما تحقیق بگذاریم :

 

 

لیست و فهرست کلیه اقدام پژوهی ها

 

 لیست گزارش تخصصی ها

 

لیست پروژه های آماری دبیرستان

 

به کانال ما در تلگرام بپوندید :

 

 

به کانال تلگرام سایت ما بپیوندید
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 13 اردیبهشت 1397 ساعت: 12:02 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق کامل درمورد ورزش کوهنوردی

بازديد: 311
تحقیق کامل درمورد ورزش کوهنوردی

فهرست مطالب

 

کوه نوردی و خطرات کوهستان                                                               

خطر گرما وسرما در کوهستان                                                                

خطرات صاعقه در کوهستان                                                                    

بهمن                                                                                       

بلاهای ممکن دیگر در کوهنوردی                                                 

  کوه گرفتگی يا ارتفاع زدگی                                                           

بيماری کوه گرفتگی                                                                    

پيشگيری  از ارتفاع زدگی                                                            

سقوط در کوهستان                                                                     

راههای جلوگيری از سقوط                                                           

خطر مه در کوهستان                                                                            

کولاک در کوهستان                                                                     

تغذيه در کوهستان 

تجهيزات کوهنوردی                                                                     

لايه بندی لباسها                                                                                 

مسئوليت حوادث کوهنوردی                                                         

منابع                                                                                       

 

كوهنوردى و خطرات کوهستان

ورزش كوهنوردى، با خطر همراه است، معمولاً بخشى از هر كتاب آموزش كوهنوردى، اختصاص به شناخت خطرهاى كوهستان و راه هاى مقابله با آن دارد. همچنين، در بيشتر شماره هاى هر مجله كوهنوردى، اخبارى از حادثه هاى مرگبار يا دردناك به چشم مى خورد. و در صفحه شناسنامه بسيارى از نشريات كوهنوردى، (و برگه هاى درخواست عضويت باشگاه هاى كوهنوردى و بروشورهاى همراه وسايل كوهنوردى) به «خطرهاى ذاتى» اين فعاليت به صراحت اشاره شده و از خواننده خواسته شده كه مسئوليت عواقب ناشى از حادثه هاى كوهستان را شخصاً بپذيرد.

 

سازمانهاى جهانى كه فعاليتشان مرتبط با كوهپيمايى است، به اين ويژگى اشاره دارند، براى مثال در مجموعه رهنمودهايى كه اتحاديه جهانى حفاظت (IUCN) در زمينه نگهدارى و استفاده از مناطق كوهستانى ارائه داده است، در چند مورد به خطرهاى محيط هاى كوهستانى اشاره شده است: «رهنمود ۱۴۲- مخاطرات به طور سرشتى بخشى از تجربه كوهستان به شمار مى روند، بايد آن را پذيرفت و به رسميت شناخت. نبايد هراس داشت، اما به وسيله احتياط مستمر و درونى شده مى توان هراس را دست آموز و مهار كرد، مخاطرات را پشت سر گذاشت يا با آن روبه رو نشد و از كوهستان لذت برد. كوهستان هيچگونه بى احتياطى را بر نمى تابد. » لازم به يادآورى است كه آن درجه از «احتياط مستمر» كه بتوان با آن به كلى از خطر كوهستان دور شد، عملاً دست نيافتنى است و با كوهنوردى هاى نوآورانه و دشوار، قابل جمع نيست. بيان واقع بينانه خطرهاى كوهنوردى را مى توان در يكى از بندهاى «بيانيه تيرول» ديد كه توسط كريس بانينگتون، كوهنورد پرسابقه در كنگره آينده ورزش هاى كوهستانى در اينسبروگ اتريش (۸ سپتامبر ۲۰۰۲) خطاب به كوهنوردان خوانده شد، و مورد قبول بيش از يك صد كارشناس و كوهنورد و سنگ نورد برجسته جهان قرار گرفت: «مسئوليت خطر كردن ها (risks) را بپذيريد.»

 

بررسى هاى آمارى بسيارى در زمينه خطرهاى كوهنوردى انجام شده است. فقط براى ارائه يك نمونه، مى توان يادآور شد كه از ميان ۲۱۲ نفر كوهنورد كه از ايران در قالب تيم هاى اعزامى فدراسيون از۱۳۵۲ تا ۱۳۸۲ به كوه هاى بلند جهان (هيمالايا، قراقوروم، تيان شان، پامير) رفته اند، پنج نفر در كوه كشته شده اند (مرحومان عبدالله عزيزى، حسين حراستى، جلال فروزان در برنامه هايى به جز برنامه هاى فدراسيون، محمد داودى در يك برنامه فدراسيون در داخل كشور، محمد اوراز در يك برنامه برون مرزى فدراسيون). اين ميزان خطر (نزديك به ۵/۲ درصد)، نشان دهنده ميزان ريسكى است كه كوهنوردان جدى و پركار، كم و بيش با آن مواجه اند. البته كوهنوردى عمومى، نسبت به كوهنوردى در كوه هاى بلند جهان، خطر بسيار كمترى دارد، به طورى كه شايد بتوان گفت خطر آن از خطر رانندگى حرفه اى و حتى غيرحرفه اى در ايران كمتر است.

 

در کوهنوردي خطرات به دو دسته تقسيم مي شوند:

 

خطرات پيراموني (OBJECTIVE HAZARDS)

و خطرات شخصي (SUBJECTIVE HAZARDS).

 

 اصولا براي بررسي و تحليل يک حادثه کوهنوردي ابتدا سعي مي کنند در سطح کلان مشخص شود ين حادثه جزو کدام دسته است بعد به بررسي هاي فاکتور هاي آن مي پردازند . اجازه بدهيد مثالي بزنم : فرضا مرگ يک کوهنورد در بهمن. درست است که بهمن جزو خطرات پيراموني است ولي اگر آن کوهنورد مي دانسته که آن شيب بهمن خيز است بارش برف هم انجام شده اما باز قصد عبور از بهمن را داشته باشد. علت اصلي اتفاق جزو خطرات شخصي طبقه بندي و بعد بنا به معيار هي مربوطه تحليل مي شود. بعنوان نمونه گزارشات آلپاين کلوب آمريکا ACC و يا اتحاديه کوهنوران انگليس The BMC نمونه هاي مشخصي از اين شيوه بشمار مي يند. اگر از هياهوي خبري و رسانه اي در ين باره بگذريم و واقع بين تر به اين فاجعه نگاه کنيم يا اين فاجعه بخاطر اشتباهات فردي يا گروهي فني رخ داده؟

 

تمام آموزش ها، تمام کلاسها و  تمام تجارب براي ايجاد يک حاشيه ايمني بين ما و اين خطرات است. اما هيچ آموزشي و هيچ پيشگيريي نمي تواند محافظ صد در صدي در برابر اين خطرات باشد. بنظر من درگذشتگان اين فاجعه بسيار بد شانس بودند. در بدترين زمان در بدترين مکان حضور داشتند.

 

همه ما بهمني را به اميد نريختن آن بريده يم و به گيره ي سست آويزان شده يم . اين همان بخش جذاب و غير قابل پيش بيني کوهنوردي است که بايد براي عموم براي جامعه شکافته شود.اگر سال ديگر نه اصلا ماه ديگر يک تيم قصد پيمايش اين دره را بنمايد . اگر سابقه عبور از اين دره را دشته باشد اگر سابقه چند بار عبور در باران را هم در کارنامه خود داشته باشد اگر بهترين ابزار و لوازم را با خود ببرد و به سلامت از دره بيرون بيايد . مي توانيم بگوييم:ببينيد کار اين تيم درست بود.

 

خطر سرما و گرما در كوهستان

حقايقي  درباره  سرما از فيزيک:: سرما ما را سرد و گرما ما را گرم مي کند، درست، اگر قرار بود ما تمام عمرمان  را در يک محيط گرم و نرم باشيم همين سطح از اطلاعات برايمان کافي بود. اما براي کوهنوردي اطلاعات بيشتري نياز است. براي عموم مردم اين موضوع جا افتاده است که اگر در هواي آزاد باشند و احساس سرما کنند و در همان حين باد بوزد آنها احساس سرماي بيشتري را خواهند کرد اما دليل اين موضوع چيزي است که برايشان اهميت ندارد. اما پاسخ آن براي ما اهميت زيادي دارد. دلايل علمي که در پشت اين مطلب قرار دارد براي ما بسيار راهگشا خواهد بود. ما بدنبال يافتن دلايل علمي لرزييدن، احساس گرما و سرما هستيم. براي ما جزييات اهميت دارد. هر چقدر که اين جزييات را بدانيم احتمال صعود موفق خود را افزايش داده ايم. پس بيا ييد با جزييات  شروع کنيم. با اتمها.

 

حرکت اتمها  :: هر اتمي محتوي انرژي است. اتمها حرکت مي کنند و هر چقدر پرانرژي تر باشند با سرعت بيشتري حرکت مي کنند. اين حرکت با گرما اندازه گيري مي شود. پس حرکت سريعتر نشانه گرماي بيشتر است. قانوني هست که مي گويد: انرژي همواره بدنبال تعادل يافتن است. اما اين تعادل با انتقال انرژي از سطح بالاتر به سطح پايينتر شکل مي گيرد.و به عبارت ديگر از گرما به سرما. اتفاقي که مي افتد آن است که در هنگام برخورد اتمها به يکديگر انرژي از اتمهاي پر انرژي به اتمهاي کم انرژي  منتقل مي شود. در اين راه بخشي از گرما به اتم هاي کم انرژي منتقل مي شود و به اين شکل تعادل برقرار مي شود. حالا مي توان گفت که گرما وجود انرژي و سرما نبود انرژي است. حرکت اتمها در دماي °C 273.15 يا در 0° درجه کلوين متوقف مي شود. دماي بخشهاي دروني (Core) بدن ما 37°C و دماي لايه بيروني آن 34°C است. به علت اين اختلاف دما (گراديان حراراتي)، حرارت هسته بدن به سمت لايه بيروني منتقل مي شود و حرارت (انرژي) از سطح پوست بدن به محيط منتقل مي گردد. بسته به نوع پوشش، بخشي اين حرارت از لباسها عبور کرده و به اتمسفر وارد مي شود. اين فرآيند، انتقال حرارت به طريقه هدايت (conduction) ناميده مي شود

تعادل حرارتي::

 اين انتقال انرژي (هدايت) ادامه داردتا زمانيکه سطح انرژي در هر دو ماده برابر شود. اين فرآيند تعادل حرارتي، ناميده ميشود. درک مفهوم آن براي شما بسيار ضروري است، چرا که در کوهستان ادامه حيات شما بهآن بستگي دارد. اگر قدري يخ را درکف دستتان قرار دهيد فرايند انتقال انرژي آغاز ميشود و تا برقراري تعادل حرارتي ادامه خواهد داشت. شما احساس سرما مي کنيد نه به اينخاطر که سرما توسط اتمهاي پوستتان جذب شده، بلکه به اين دليل که انرژي اتمهاي دستشما به اتمهاي يخ منتقل شده است. انتقالانرژي تا زماني که دماي مولکولهاي يخبه34°Cبرسد و با دماي پوست شما برابر شودادامه دارد. به اين دليل که ميزان انرژي بدن شما بسيار بيشتر از تقاضاي  يخ براي رسيدن به34°Cاست بدن شما اين جنگ را مي برد و يخذوب مي شود. برعکس اگر شما برهنه در يک يخچال طبيعي قرار بگيريد اين بدن شماست کهبازنده اين جنگ خواهد بود. پس ادامه حيات بدن ما بسته به اين جنگ ايجاد تعادلحرارتي بين بدن و محيط اطراف است. ما در اين جنگ همواره بازنده خواهيم بود اماخوشبختانه اين امکان را داريم  تا خودمانرا با غذا (انرژي)  و تجهيزات مجهز کنيم وجنگ را ادامه دهيم. زماني که فرآيند تجهيز به هر دليل متوقف شود ما قرباني اينتعادل حراراتي خواهيم بود.

 

 حقايقي در مورد سرما و بيولوژي بدن ::

 همانطور که اکثر کوهنوردان مي دانند، دماي مناسب براي متابوليسم (سوخت و ساز) بدن 37°C است. اين درجه حرارات بايد براي انجام منظم فعاليتهاي حياتي در هسته (Core) بدن مانند قلب، شش ها، مغز ثابت باشد. لايه بيروني اين هسته از پوست با ضخامت 1.65 ميليمتر تشکيل شده است. پوست بدن مساحتي حدود 1.8 متر مربع را پوشش مي دهد و وظيفه مهم آن که درجه حراراتي حدود 34°C دارد، کاهش انتقال حرارات بخش دروني بدن به اتمسفر است. اولين علائم تغيير درجه حرارت بخش دروني بدن لرزيدن و جمع شدن (پوست مرغي شدن) پوست بدن است.  لرزيدن تلاش بدن براي ايجاد گرما با منبسط و منقبظ کردن عضلات و ايجاد اصطکاک بين آنها  است. و جمع شدن پوست تلاش بدن براي راست شدن موهاي سطح پوست و ايجاد يک فضاي خالي براي گرم شدن بيشتر است. اگر اين کاهش دماي بخشهاي دروني بدن ادامه يابد، بدن گردش خون را محدود مي سازد تا اتلاف حرارات را از طريق سيستم خون رساني کاهش دهد. مثل عقب نشيني هاي  نظامي بدن نيز براي حفظ مغز و مرکز فرماندهي، انگشتان دست و پا و حتي خود دست و پا را قرباني مي کند و با کاهش خون رساني به آنها سعي در حفظ سطح فعاليتهاي حياتي بدن دارد. سرما زدگي عموما در اين مرحله اتفاق مي افتد.  

 در اين شرايط بدن شما هورمونهاي شيميايي نيز ترشح مي کند. تروکسين که باعث افزايش ميزان متابوليسم بدن شده و آدرنالين که فشار خون را افزيش مي دهد و سرعت تبديل کليکوژن به گلوکز و چربيها به اسيد هاي چرب را افزايش مي دهد. اگر تمام اين کارها فايده اي نداشت و دماي دورن بدنتان 2°C کاهش يافت در اين شرايط شما اثرات سرمازدگي را احساس خواهيد کرد. سطح هوشياري شما کاهش يافته، گيج و بيحال خواهيد شد. در اين شرايط اگر در موقعيت مناسبي قرار نداشته باشيد و کمکهاي اوليهه مناسب دريافت نکنيد احتمال اينکه آسيب بيشتري ببنيد وجود دارد. با توجه به کاهش سطح هوشياري، نقش همنوردان شما در درک علائم اوليه سرمازدگي و نجات شما   بسيار مهم است. اگر کاهش دما همچنان ادامه يابد، عضلات، دست از فعاليت  خواهند کشيد و کنترل کننده هاي حرارت داخلي بدن مثل هيپوتالاموس نيز متوقف مي شوند. در اين شرايط شانس زنده ماندن شما به حداقل مي رسد. با کاهش دماي بخشهاي داخلي بدن به ميزان 5°C بدن دچار سرمازدگي شديد خواهد شد و بلافاصله مرگ در پي آن به سراغ  فرد مي آيد. اگر تجهيزات لازم و داروهاي مناسب محيا باشد مي توان افراد سرمازده اي را که درجه حرارات بدن آنها به کمتر از 15°C  نيز رسيده است نجات داد اما در کوهستان امکان امداد و نجات در اين موارد و حتي کمتر از آن عملا غير ممکن است.

 

 به خدمت گرفتن علم  ::

 اما اين مطالب چه کمکي به ما در کوهنوردي مي کند؟  دانستن طريقه انتقال انرژي (گرما به سرما) در سطح مولکولها به ما اين امکان را مي دهد تا اين انتقال حرارت را کاهش داده و سطح دماي بخشهاي داخلي بدنمان را حفظ نماييم و بتوانيم زنده بمانيم. براي اين منظور بايد ديواري بسازيم تا اين انتقال انرژي بين بخشهاي گرم و محيط سرد اطراف آن کاهش يابد. اين امر احتياج به درک مفهوم عايق بندي کردن بدن با پوشاک(Insulation) و ماکزيمم کردن اثر بخشي دارد.   

 

کمشدن دماي بدن ( سرما زدگي )

شرح بيماري

کم‌ شدن‌ دماي‌ بدن‌ عبارت‌ است‌ از پايين‌ افتادن‌درجه‌ حرارت‌ بدن‌ به‌ کمتر از 35 درجه‌ سانتيگراد. اين‌ حالت‌ مي‌تواند بسياري‌ ازدستگاه‌هاي‌ بدن‌ را تحت‌تأثير قرار دهد، از جمله‌ اين‌ که‌ جريان‌ خون‌ به‌کليه ومغزکاهش‌ مي‌يابد. اين‌ حالت‌ در تمام‌سنين‌ مي‌تواند اتفاق‌ بيافتد اما اکثر بيماران‌، سالمنداني‌ هستند که‌ نمي‌توانندخود را در زمستان‌ گرم‌ نگاه‌ دارند.

 

علايم‌ شايع‌

·         علايم‌ اوليه‌:

o        هماهنگي‌ نامطلوب‌ عضلات‌

o        گيجي‌ و سردرگمي‌ ذهني‌

o        لرزيدن‌ و پايين‌ بودن‌ درجه‌ حرارت‌ بدن‌ (کمتر از 35 درجه‌ سانتيگراد)

o        کم‌بودن‌ تعدادنبض

·                 ضعف‌، خواب‌آلودگي‌

 

·         علايم‌ بعدي‌:

o        سفت‌ شدن‌ عضلات‌

o        درجه‌ حرارت‌ بدن‌ به‌ محدوده‌ 9/28-25 درجه‌ سانتيگراد سقوط‌ مي‌کند.

o        بنفش‌ شدن‌ انگشتان‌ دست‌ و پا و نيز بستر ناخن‌ها

o        از دست‌ دادن‌ هوشياري‌

 

علل‌

قرار گرفتن‌ طولاني‌مدت‌ در معرض‌ سرما، خصوصاً محيط‌ بازهمراه‌ با بالا بودن‌ شاخص‌ باد ـ سرما؛ و نيز غرق‌ شدن‌ در آب‌ سرد و نجات‌ فردقبل‌ از خفگي‌ کامل‌. البته‌ در افرادي‌ که‌ بيمار يا ضعيف‌ هستند، اين‌ حالت‌مي‌تواند در درجه‌ حرارت‌هاي‌ نزديک‌ به‌ طبيعي‌ نيز رخ‌ دهد.

 

عوامل تشديد کننده بيماري

·         بزرگسالان‌ بالاي‌ 60 سال‌ يا شيرخواران‌

·         لباس‌ نازک‌ يا مرطوب‌

·         لاغر بودن‌. افراد لاغر زودتر از افراد چاق‌ حرارت‌ بدن‌ خود را از دست‌مي‌دهند.

·         مصرف‌ دخانيات‌، که‌ خونرساني‌ به‌ اندام‌ها را کاهش‌ مي‌دهد.

·         مصرف‌الکل

·         اختلال‌ رواني‌ بيماري‌ مزمن‌ (نارسايي‌قلب، بيماري‌ ريوي‌،بيماري‌هايي‌ که‌ فرد را زمين‌گير مي‌کنند).

 

پيشگيري‌.

·         در هواي‌ سرد، از لباس‌ ضد باد در چند لايه‌ استفاده‌ کنيد، از جمله‌ شال‌گردن‌، کلاه‌ و دستکش‌

·         در هواي‌ باراني‌ اگر خيس‌ شديد، لباس‌هاي‌ خود را هرچه‌ زودتر عوض‌ کنيد.

·         براي‌ توليد گرما سعي‌ کنيد حرکت‌ داشته‌ باشيد.

·         در رودخانه‌ يا درياچه‌اي‌ که‌ يخ‌ بسته‌ است‌، اسکيت‌ يا ماهيگيري‌ نکنيد مگراين‌ که‌ مطمئن‌ باشيد يخ‌ آن‌ ضخيم‌ و بي‌خطر است‌.

·         به‌ هنگام‌ پيک‌نيک‌ يا راهپيمايي‌ و کوهنوردی در هواي‌ سرد، تمهيدات‌ لازم‌ براي‌ موارداورژانس‌ به‌ هنگام‌ کم‌ شدن‌ يا صدمه‌ ديدن‌ را به‌ همراه‌ داشته‌ باشيد.

 

عواقب‌ مورد انتظار

برحسب‌ مدت‌ زمان‌ قرار گرفتن‌ در معرض‌ سرماو ميزان‌ حرارت‌ از دست‌ رفته‌ مي‌تواند مرگبار هم‌ باشد. احتمال‌ زنده‌ماندن‌ فرددر صورتي‌ که‌ به‌ هنگام‌ رسيدن‌ به‌ اورژانس‌ هوشيار باشد بسيار زياد است‌. جالب‌اين‌ که‌ بعضي‌ از کودکان‌ پس‌ از يک‌ ساعت‌ يا بيشتر غوطه‌ور بودن‌ در آب‌ يخ‌زنده‌ مانده‌اند.

 

عوارض‌ احتمالي‌

·         شوک

·         ذات الريه

·         نارسايي کليه

·         سرمازدگي‌؛قانقاريا

·         مرگ‌

 

درمان‌

اصول‌ کلي‌

·         بستري‌ شدن‌. فرد بايد به‌ نزديکترين‌ مرکز اورژانس‌ انتقال‌ يابد. گرم‌ کردن‌بيمار برحسب‌ شدت‌ پايين‌ افتادن‌ درجه‌ حرارت‌ بدن‌ تنظيم‌ مي‌شود.

·         موارد زير به‌ هنگام‌ انتظار براي‌ رسيدن‌ کمک‌ اورژانس‌ ممکن‌ است‌ کمک‌کننده‌باشند:

o        توجه‌ داشته‌ باشيد که‌ فرد ممکن‌ است‌ گيج‌ باشد و در برابر اقدامات‌کمک‌کننده‌ مقاومت‌ کند.

o        فرد را روي‌ سطح صاف ‌ قرار داده‌ و وي‌ را با پتو ‌ با درجه‌ حرارت‌ طبيعي‌بدن‌ بپوشانيد.

o       حمام‌ گرم‌ (نه‌ داغ‌) ممکن‌ است‌ کمک‌کننده‌ باشد، اما براي‌ راهنمايي‌ گرفتن‌در اين‌ مورد با نزديکترين‌ مرکز اورژانس‌ در تماس‌ باشيد.

o        اگر فرد در محيط‌ بيرون‌ است‌، وي‌ را با پتو بپوشانيد يا از باد محافظت‌ کنيد.

o        در صورت‌ امکان‌، فرد را با گرماي‌ بدن‌ خودتان‌ گرم‌ کنيد.

 

داروها                                                                                                                                                                                                    

داروهايي‌ براي‌ حفظ‌ فشار خون‌ در صورتي‌ که‌ وضعيت‌ فردبحراني‌ باشد

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

پس‌ از درمان‌، فعاليت درزمان ابتلا به اين بيماري هاي‌ طبيعي‌ بايد تدريجاً از سر گرفته‌ شوند.

 

رژيم‌ غذايي‌

اگر فرد قادر به‌ نوشيدن‌ باشد، مايعات‌ گرم‌ به‌ اوبدهيد.

درچه شرايطي بايد به پزشک مراجعه نمود؟

اگر علايم‌ پايين‌ افتادن‌درجه‌ حرارت‌ بدن‌ را در يک‌ نفر مشاهده‌ کرده‌ايد. اين‌ ممکن‌ است‌ يک‌ اورژانس‌باشد

 

گرمازدگي

شرح بيماري

گرمازدگي‌ عبارت‌ است‌ از بيماري‌ ناشي‌ از قرارگرفتن‌ طولاني‌مدت‌ در معرض‌ حرارت‌ زياد، نخوردن‌ مايعات‌ به‌ حد کافي‌، يا خوب‌کار نکردن‌ مکانيسم‌هاي‌ تنظيم‌ حرارت‌ درمغز. اين‌ حالت‌ مي‌تواند در هر سني‌ رخ‌دهد، اما در سالمندان‌ شايع‌تر است‌.

علايم‌ شايع‌

·         خستگي‌ گرمايي‌:

o        منگي‌، خستگي‌، غش‌، سردرد

o        رنگ‌ پريدگي‌ و مرطوب‌ بودن‌ پوست‌

o        تند و ضعيف‌ بودن‌نبض

o        تند و سطحي‌ بودن‌ تنفس‌

o        گرفتگي‌ عضلاني‌

·         تشنگي‌ زياد گرمازدگي‌:

o        غالباً قبل‌ از اين‌ مرحله‌، خستگي‌ گرمايي‌ و علايم‌ آن‌ وجود دارد.

o        داغ‌، خشک‌ و بر افروخته‌ بودن‌ پوست‌

o        تعريق‌ وجود ندارد.

o        بالا بودن‌ درجه‌ حرارت‌ بدن‌

o        تند بودن‌ ضربان‌قلب‌

o        گيجي‌

o        از دست‌ دادن‌ هوشياري‌

 

علل‌

·         خستگي‌ گرمايي‌ به‌ علت‌ نوشيدن‌ آب‌ به‌ مقدار ناکافي‌، خوردن‌نمک‌ به‌ مقدار ناکافي‌، وکمبود توليد عرق‌ به‌ وجود مي‌آيد. (بدن‌ به‌ کمک‌ عرق‌ کردن‌ و بخار شدن‌ عرق‌خنک‌ مي‌شود.

·         گرمازدگي‌ در اثر قرار گرفتن‌ بيش‌ اندازه‌ در حرارت‌ شديد و کار نکردن‌مکانيسم‌هاي‌ تنظيم‌ حرارت‌ بدن‌ ايجاد مي‌شود. در اين‌ حالت‌ دماي‌ بدن‌ تا حدخطرناکي‌ بالا مي‌رود (حتي‌ تا حدود 5/41 درجه‌).

 

عوامل‌ افزايش‌ دهنده‌ خطر

·         اثرات‌ عمومي‌ بالا رفتن‌ سن‌

·         نوشيدن‌الکل يا سوءمصرف‌ سايرمواد

·         بيماري‌ مزمن‌ مثل‌ ديابت‌ يا بيماري‌ عروق‌

·         بيماري‌ اخير که‌ باعث‌ از دست‌ رفتن‌ مايع‌ در اثر استفراغ‌ يا اسهال‌ شده‌باشد.

·         هواي‌ داغ‌ و پر رطوبت‌ (شرجي‌)

·         بودن ‌ در محيط‌ بسيار گرم‌

·         از دست‌دادن‌ مايعات‌ بدن‌ در اثرورزش وتعريق‌ و ننوشيدن‌ مايعات‌ کافي‌ براي‌جايگزيني‌ آب‌ از دست‌ رفته‌

·         پوشيدن‌ لباس‌ زياد، خصوصاً لباس‌ تنگ‌

·         تب‌ بالا

·         فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري بدني‌ يا ورزش‌ شديد در هواي‌ داغ‌ و پررطوبت‌

 

پيشگيري‌

·         در هواي‌ داغ‌، لباس‌ سبک‌ و گشاد بپوشيد.

·         مرتب‌ آب‌ بنوشيد و صبر نکنيد تا تشنه‌ شويد و سپس‌آب بنوشيد.

·         اگر تعريق‌ زياد داريد، آب‌ بيشتر بنوشيد. اگر مقدار ادرار کم‌ شود، ميزان‌ آب‌دريافتي‌ را زيادتر کنيد.

·         سعي‌ کنيد به‌ هواي‌ داغ‌ عادت‌ کنيد.

 

عواقب‌ مورد انتظار

 

معمولاً با درمان‌ سريع‌ بهبودي‌ کامل‌ درعرض‌ 2-1 روز حاصل‌ مي‌شود.

عوارض‌ احتمالي‌

ممکن‌ است‌ هر کدام‌ از اعضاي‌ مهم‌ بدن‌ دچارمشکل‌ شوند) قلب،ريه ها،کليه ها،مغز)

با مدت‌ زمان‌ قرار گرفتن‌ درمعرض‌ گرما و شدت‌ آن‌، و نيز سرعت‌ و اثربخشي‌ درمان‌ ارتباط‌ دارد.

 

 

 

درمان‌

اصول‌ کلي‌

 

·         اگر فردي‌ علايم‌ گرمازدگي‌ را دارد و عرق‌نمي‌کند:

وي‌ را سريعاً خنک‌ کنيد. لباس‌هاي‌ وي‌ را در آوريد واو را در آب‌ سرد قرار دهيد، يا دور او ملحفه‌ مرطوب‌ بپيچيد. ترتيب‌ انتقال‌ او رابه‌ نزديکترين‌ بيمارستان‌ بدهيد. اين‌ يک‌ اورژانس‌ است‌!

 

·         اگر فردي‌ ضعيف‌ و خسته‌ است‌ اما عرق‌مي‌کند:

وي‌ را در يک‌ جاي‌ خنک‌ بخوابانيد، مايعات‌ خنک‌ به‌ اوبدهيد (آب‌، آب‌ ميوه‌، يا ساير نوشيدني‌هاي‌ خنک‌). ترتيب‌ انتقال‌ او را به‌نزديکترين‌ بيمارستان‌ بدهيد، مگر در موارد خفيف‌. توصيه‌هاي‌ پزشکي‌ براي‌ مراقبت‌مناسب‌ از فرد را به‌ وي‌ يا همراهان‌ وي‌ ارايه‌ دهيد.

 

داروها

براي‌ اين‌ اختلالات‌ معمولاً دارويي‌ مورد نياز نيست‌.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

·         وقتي‌ که‌ علايم‌ وجود دارند، در حالتي‌ که‌ پاهايتان‌ بالا باشد استراحت‌کنيد.

·         با روبه‌ بهبود گذاشتن‌ علايم‌ مي‌توان‌ کارهاي‌ روزمره‌ را تدريجاً از سرگرفت‌.

 

رژيم‌ غذايي‌

رژيم‌ خاصي‌ توصيه‌ نمي‌شود.

 

درچه شرايطي بايد به پزشک مراجعه نمود؟

اگر شما يا يکي‌ از اعضاي‌خانواده‌تان‌ علايم‌ گرمازدگي‌ يا خستگي‌ گرمايي‌ را داريد، يا اين‌ که‌ علايم‌ رادر فردي‌ ديگر مشاهده‌ نموده‌ايد. بلافاصله‌ اورژانس‌ را خبر کنيد! اين‌ اختلالات‌ممکن‌ است‌ جدي‌ يا مرگبار باشند.

 

خطرات بعدي

خطرات صاعقه در كوهستان به دو گونه است :

۱ـ برخورد مستقيم آذرخش

 ۲ـ برق زميني كه در نتيجه تخليه بار الكتريكي ابرها  ، تا شعاع معيني سطح زمين و مولكول هاي هوا داراي بار الكتريكي مي شود )

 

هر ساله تعداد زيادي از کوهنوردان دچار صاعقه زدگي مي شوند و براثر صاعقه زدگي يا جان خود را از دست مي دهند و يا دچار آسيب هاي شديد مي شوند.بسياري از اين حوادث با رعايت نکات ايمني قابل پيشگري هستند وبه همين جهت در اين قسمت به بررسي اين موارد مي پردازيم.

 

اصول پيشگشري:

 

رعايت چند نکته در پيشگيري از صاعقه زدگي در بين کوهنوردان بسيار مهم است:

1) در صورت امکان با شروع صاعقه در مکان هاي سر پوشيده مانند جان پناه ها يا کلبه هاي کوهستاني پناه بگيريد.

2) همواره برنامه ي کوهنوردي را طوري تنظيم کنيد که بعد از ساعت11 صبح در مکان هاي مرتفع نباشيد.

3) هيچگاه چادر خود را به بلندترين درختان اطراف وصل نکنيد.

4) در صورت شنيدن صداي رعد حتي با وجود آسماني صاف ، احتمال وقوع صاعقه بسيار زياد است.سريعاً خود را به مکان امن برسانيد.

5) وجود ابرهاي تيره و افزايش باد خبر از قريب الوقع بودن صاعقه است.

6) مي توان از جليقه هاي ضد صاعقه استفاده نمود.

7) در مکان هاي سر پوشيده به در، پنجره و اجسام فلزي نزديک نشويد.

8) دستگاه هاي الکتريکي خود را خاموش کنيد.

9)طناب هايي را که به همراه داريد بخصوص اگر خيس و مرظوب شدند،از خود دور کنيد.

10) تنها در موارد اورژانس از تلفن استفاده کنيد .امواج صاعقه به راحتي از خطوط تلفن عبور مي کنندو آسيب ناشي از آنها يکي از شايع ترين علت صاعقه زدگي در مکان هاي سر پوشيده است.

11) داخل خودرو معمولاً در برابر صاعقه زدگي امن است.

12) هيچ گاه به يک خودرو تکيه نکنيد.

13) از دوچرخه يا موتور فاصله بگيريد.

 

 

بهمن

با گرم شدن هوا ،وبا توجه به برفهاي  سنگيني كه درگذشته در ارتفاعات مي نشيند  احتمال بروز بهمن هاي خطرناك هم شدت پيدا ميكند. پس لازم است  كه اگر در روزهاي پاياني زمستان پا به ارتفاعات و حتي دره هاي كم ارتفاع هم مي گذاريم، تمام جوانب احتياط را رعايت كنيم.مهمترين موضوع اينست كه تنها به كوه نرويم و با افراد با تجربه همراه شويم. بايد بدانيم كه ميزان زياد برف، تغيرات درجه حرارت كه باعث ذوب شدن برفها شود و وجود لايه هاي ضعيف و شيب بالاي 45 درجه باعث بروز بهمن ميشود. از مسير شيب هاي بهمني نبايد عبور كرد و اگر مجبور به عبور از زير اين شيبها شديم بايد بدون به هم زدن آرامش كوهستان ، هر چه سريعتر و با چشمان باز عبور كنيم. اگر شواهد حاكي از بروز بهمن بود هر چه سريعتر بايد به كناري فرار كرد و با فرياد همه را آگاه كرد. و اما اگر در بهمن گير كرديم، بايد از ورود برف به دهان و بيني جلوگيري كرده و فاصله اي را با يكي از دستها در جلوي دهان براي تنفس در نظر بگيريم و با دست ديگر سعي كنيم خود را به سطح بكشانيم.  مثل فرمان اتومبيل كه در زمان توقف به سختي حركت ميكند، اگر بهمن نيز متوقف شود ديگر حركت كردن به دليل تراكم برف، بسيار سخت ميشود. پس تا توقف بهمن كه زمان زيادي هم بطول نمي انجامد  براي دست و پا زدن فرصت داريم. بايد بدانيم كه تقلاي معقول نجات بخش است. پس از توقف حركت بهمن با حفظ خونسردي با تلاش رو به بالا حركت مي كنيم و اگر جهت را گم كرديم با خارج كردن آب دهان جهت جاذبه زمين و جهت سطح برف را ميتوان تشخيص داد.

 

زمان و مكان سقوط

بهمن چگونه در كوهستان شكل مي‌گيرد؟ در چه مناطقي از كوه‌ها، بهمن سقوط مي‌كند؟ وزن بهمن و سرعت حركت آن به چه ميزان است و بالاخره چگونه مي‌توان خود را از مسير حركت بهمن رهانيد و از مهلكه نجات يافت؟

 

در چه جاهايي خطر بهمن وجود دارد؟

1- شيب، يكي از عوامل بسيار مهم در سقوط بهمن است. روي شيب‌هاي خيلي تند (بيشتر از 50 درجه) چون برف قبل از انباشته شدن به طور طبيعي به پايين سرازير مي‌شود، خطر سقوط بهمن معمولاً زياد نيست. روي شيب‌هاي خيلي ملايم (كمتر از 25 درجه) نيز خطر بهمن معمولاً زياد نيست. تحقيقات بهمن‌شناسان فرانسوي نشان مي‌دهد كه بهمن‌هاي تخته‌اي، عمدتاً روي شيب‌هاي 30 تا 45 درجه است و بيشترين بهمن‌ها از روي شيب‌هاي 35 تا 40 درجه سقوط كرده است. كوهنوردان و اسكي‌بازان امريكايي اهميت فوق‌العاده‌اي براي عامل شيب قائل هستند. هر كوهنورد يا اسكي‌باز كوه، هميشه يك شيب‌سنج كوچك در جيب دارد تا با آن ميزان خطر ريزش بهمن را برآورد كند.

 

2- با تند شدن شيب، ثبات لايهفوقاني برف كاهش يافته و خطر بهمن افزايش مي‌يابد.

 

3- پوشش زمين. پوشش طبيعي خاك كه ارتباط بين مانتو برفي (توده برف) و خاك را برقرار مي‌كند نيز البته نه به اندازه شيب، مهم است. زمين‌هاي صاف و صيقلي و يا بدون پستي و بلندي و شيب‌هايي كه داراي بوته‌هاي كوچك يا چمنزار و علف هستند، بهمن‌خيز است. به عكس، شيب‌هاي پر سنگلاخ و به ويژه با تخته‌سنگ‌هاي بزرگ و يا درخت و درختچه و يا بوته‌هاي بزرگ- مثل گون- معمولاً برف را به خوبي نگه مي‌دارند. يكنواختي شيب بسيار خطرناك است. به همين خاطر معمولاً با خاكبرداري، بين شيب‌ها را پله‌پله مي‌كنند.

 

چه موقع خطر بهمن زياد مي‌شود؟

باد عامل بسيار مهمي در افزايش خطر سقوط بهمن است به ويژه اگر در چند روز گذشته به شدت وزيده باشد. باد موجب تلمبار شدن برف در برخي نقاط مي‌شود، ضخامت برف را افزايش مي‌دهد و باعث به وجود آمدن نقاب‌هاي برفي در خط‌اراس‌ها و گردنه‌ها مي‌شود. فراموش نكنيم كه عبوراز شيب‌هايي كه در بالايشان نقاب‌هاي برفي درست شده، فوق‌العاده خطرناك است.

بارش برف چون وزن اضافي بر مانتو برفي مي‌گذارد، ثبات آن را كاهش مي‌دهد. البته سقوط بهمن پس از بارش برف، بستگي به مقدار بارش، وزن مخصوص برف و شيب كوه دارد. با اين حال، به طور كلي مي‌توان گفت كه با ريزش 30 سانتيمتر برف جديد روي شيب‌هاي تند (بيش از 35 درجه) خطر جدي مي‌شود و با 80 سانتيمتر برف جديد، حتي شيب‌هاي متوسط هم خطرناك مي‌شوند.

هواي گرم و ملايم به سرعت لايه‌ها را به هم پيوند مي‌دهد و در نتيجه، خطر سقوط بهمن را كاهش مي‌دهد. به عكس، اگر اين گرما نسبتاً زياد باشد، خطر را افزايش مي‌دهد، زيرا برف را به قطرات آب تبديل مي‌كند و لايه‌هاي فوقاني برف روي اين قطرات مي‌غلتند و به پايين سرازير مي‌شوند. بارش كمي باران نيز چسبندگي برف را افزايش مي‌دهد، ولي اگر بارش از حدي بگذرد، مانتو برفي ثبات خود را از دست خواهد داد.

از اواسط فروردين به بعد، در ارتفاعات 3000 متر به بالا، تابش خورشيد مانتو برفي را- به ويژه جبهه‌هاي جنوبي- بي‌ثبات مي‌كند و در بعد از ظهرها، بهمن‌هاي آبكي سرازير مي‌شود.

 

سرعت بهمن

سرعت بهمن برف آبكي 55 تا 70 كيلومتر در ساعت، سرعت بهمن برف خشك 110 تا 140 كيلومتر در ساعت و سرعت بهمن‌پودر 220 تا 290 كيلومتر در ساعت مي‌باشد. همچنين، نيروي فشار حاصل از بهمن مي‌تواند به 20 تن برسد.

 

شكل‌هاي مختلف برف

شكل برف بستگي تام به دماي محيط دارد:

از 10 تا 5 درجه زير صفر، سوزني شكل، از 5 تا 10 درجه زير صفر، استوانه‌اي، بادامي شكل.

از 10 تا 13 درجه زير صفر، پهن، بادامي شكل، از 13 تا 17 درجه زير صفر، شش گوش، از 18 تا 25 درجه زير صفر، استوانه‌اي پهن. شكل برف از اين لحاظ مهم است كه ميزان چسبندگي و قدرت اتصال مانتو برف (توده برف) را تعيين مي‌كند و در نتيجه احتمال ريزش بهمن را كاهش يا افزايش مي‌دهد.

 

وزن برف

شخص مدفون زير بهمن تحت فشاري است كه وزن و ارتفاع بهمن بر او وارد مي‌كند. وزن يك متر مكعب برف بستگي به مقدار آب موجود در آن دارد.

 

برف تازه

برف‌پودر، 30 تا 60 كيلوگرم

برف فشرده سبك، 100 تا 200 كيلوگرم

 

برف كهنه

برف شناور، 200 تا 300 كيلوگرم

برف خشك نشست كرده، 300 تا 400 كيلوگرم

برف آبدار نشست كرده، 400 تا 450 كيلوگرم

برف زيرين خشك، 400 تا 700 كيلوگرم

برف زيرين آبدار، 600 تا 800 كيلوگرم

 

با استفاده از آمار، كساني كه دچار بهمن شده‌اند، تعيين كرده‌اند كه با گذشت زمان احتمال زنده ماندن بهمن‌زده چقدر است. شخص مدفون در زير يك متر برف با گذشت زمان شانس زنده ماندنش به سرعت كاهش مي‌يابد.

 

به طور كلي مي‌توان گفت كه با گذشتن هر يك ساعت، شانس زنده ماندن نصف مي‌شود.

 

در ساعت اول، شانس زنده ماندن بهمن‌زده حدود 45 درجه است. در ساعت دوم شانس او به 28 درصد، در ساعت سوم به 18 درصد و در ساعت چهارم به 10 درصد كاهش مي‌يابد. به عبارت ديگر، از ساعت چهارم به بعد، تنها يك نفر از 10 نفر را مي‌توان از زير بهمن زنده خارج كرد. در ضمن اين نكته نيز قابل ذكر است كه از همان لحظات اول در اثر ضربه و فشار بهمن و اصابت به صخره و سقوط از بلندي و از اين قبيل صدمات، جان خود را از دست مي‌دهند.

 

بهمن‌زده هر قدر در عمق كمتري مدفون شده باشد، شانس بيشتري براي زنده ماندن دادر. به همين خاطر است كه توصيه مي‌كنند با شنا يا پرش كردن، سعي كنيم روي سطح بهمن باقي بمانيم. همان طور كه نمودار نشان مي‌دهد، در عمق كمتر از 50 سانتيمتر، شانس زنده ماندن به كمتر از 10 درصد مي‌رسد

 

 

براي عبور از مناطق بهمن گير چه بايد كرد؟

 

1-حد الامكان از  مناطقي كه احتمال ريزش بهمن را دارد عبور نكنيم.

2-زيپ ها وسر آستين هاي البسه خود را كاملاً ببنديم.

3-توسط كلاه كولاك ويا دستمال گردن جلوي دهان خود را ببنديم.

4-به همراه داشتن نخ بهمن (نخي به متراژ 50 متر با رنگي معمولا تيره كه به كوهنورد متصل است)

5-آماده نگهداشتن وسايل اضافي مثل كوله پشتي و كلنگ براي رها كردن

6-عبور يك به يك افراد با قدم هايي بلند و با فاصله.

7-خودداري از ايجاد سر و صداي اضافه.

8-استقرار افراد با تجربه بر روي يالهاي كناري براي تعقيب با چشم.

9-همراه داشتن وسايل ضروري مثل كمكهاي اوليه و مقداري تنقلات .

 

در حين بهمن بايد چه كنيم

1-رها كردن وسايل اضاف و سنگين

2-در مقابل بهمن حالت گلوله اي بايد گرفت.

3-فرياد كشيدن در هنگام غلطيدن بر روي برف.

4-ايجاد محافظ صورت به وسيله دستان.

5-بزرگ كردن فضا براي تنفس در زير برف.

6-تشخيص جهت كشش زمين .

7-سعي در كنار زدن برف ها و به سمت بالا آمدن.

 

بلا هاي ممكن  ديگر در كوهنوردي

وقتي قرار است بيرون چادر بخوابي، خيلي پروانه اي فكر نكن، چون اين بالا از نيش پشه گرفته تا نيش هر جك و جانور ديگري ممكن است برايت درد و مرض درست كند. پس بي خيال آسمان شو و توي كيسه خوابت فرو برو و قدر اين كيسه متفاوت را بدان.

 

وقتي كفش عيد پارسالت را مي پوشي و يك كوه نوردي نيمه سنگين انجام مي دهي، عواقبش را هم قبول كن. كفش نامناسب و فشار، دو عامل مهمي هستند كه يك دوست قديمي را با پاهايت همراه مي كنند؛ ميخچه. بهتر است بداني ميخچه يك بيماري پوستي است، پس بعداز حمام با ناخن گير به جان اين توده فشرده از پوست نيفت. ميخچه معمولا با داروهاي موضعي و در مواقع شديدتر با جراحي درمان مي شود.

 

اگر موقع استراحت هاي چند دقيقه اي، كرم ضد آفتابت را بيرون بياوري و روي پوست دست و صورتت بزني، هيچ كس به شما  نمي گويد چه آدم شيكي هستي. چون در غير اين صورت، وقتي بعدازظهر با گونه هاي گلي از كوه پايين مي آيي همه به شما  مي گويند چه آدم بي فكري. آفتاب سوختگي باعث سرطان پوست و پيري زودرس آن مي شود. پس چه حرفه اي باشي چه نباشي، آفتاب سوختگي را جدي بگير!

 

 

به نفعت شماست كه خيلي شاد كوه نوردي نكنيد و همه ي سنگ هاي زير پايتان  را جدي بگيريد. چون در رفتن يك سنگ كوچك از زير پايتان  همان و زمين خوردن و در شرايط بدتر، سقوط همان. پس اگر موقع بالا رفتن و پايين آمدن سرود مي خواني، لطفا با چشم هاي باز اين كار را بكنيد!

 

کوه گرفتگي يا ارتفاع زدگي

تعريف کوه گرفتگي:

حالتي که در اثر افزايش ارتفاع و فعاليت شديد بدني در شخص بوجود مياد.

مهمترين علائم کوه گرفتگي عبارتند از:

1- از دست دادن اشتها           2- افزايش غير طبيعي ضربان قلب و دم و بازدم

3- تنگي نفس                 4- اختلال در سيستم گوارشي          5- سردرد شديد

6- قرمز شدن چشم ها             7- عدم تمرکز حواس         8-کاهش بينايي و شنوايي

 9- تنفش شين ستوکي (chyne-stoke) که علامت ارتفاع زدگي حاد است؛ تنفس به يکباره شديد شده و بعد از چند ثانيه به حالت اول برميگردد.

 

 

بيماري کوه گرفتگي ( ادم مغزي و ريوي در ارتفاع )

 

ايسکانيوز- کمي فرصت براي تطابق شخص باتغييرات اختلاف ارتفاع ، ميزان ارتفاع ، فعاليت بدني وميزان سلامتي جسمي و آمادگي قبلي در بروز و شدت اختلالات حاد يا مزمن ناشي ازهيپوکسي ( کمبود اکسيژن خون ) مربوط به ارتفاعات بيش از 3000 متر تاثيردارد. درافراد مختلف ميزان تحمل به هيپوکسي فوق العاده متفاوت است.

 

بيماري کوه گرفتگي در اثر کمبود اکسيژن در ارتفاع بالا بوجود مي آيد.

edema = ادم ، خيز ، تجمع غيرطبيعي مايع درفضاي بين ياخته اي بافتهاي بدن .

علايم ادم مغزي :

گيجي ، سردرد ، سستي فوق العاده ، خواب آلودگي ، احساس سرما ، تهوع ، استفراغ ، برافروختگي صورت ،

تحريک پذيري ، اشکال درتمرکزحواس ، سرگيجه ، طنين گوش ، اختلالات بينائي (گاه خونريزي شبکيه ) ، اختلالات شنوائي ، بي اشتهائي ، بي خوابي ، شدت سردرد ، اختلال تعادل ، کاهش سطح هوشياري ، کوما و مرگ .

 

علايم ادم ريه :

سرفه هاي خشک ، تنگي نفس هنگام استراحت ، تنگي نفس که براي رهايي ازآن بايد ايستاد يا نشست ، سنگيني وفشاربرقفسه صدري ، خس خس سينه ، خروج خون ياخلط خوني ازريه همراه با سرفه ، افزايش ريتم قلب و تنفس ، تنفس نامنظم و مرگ .

درمان :

انجام تنفس عميق درفواصل معين مي تواندعلائم را بهبود بخشد. دراکثرافراد اين علائم ظرف 48-24 ساعت ازبين

 

مي رود.اما دربعضي موارد ممکن است علائم بصورت شديد ومقاوم باقي بماند تا آن حدکه شخص مجبورشود به منطقه کم ارتفاع مراجعت نمايد وحتي درمان داروئي و بستري شدن در مراکز درماني ضرورت پيدا نمايد

شناخت علايم اوليه ، هرچه زودتر بيماررا قادرمي سازد که قبل ازادم شديد وناتوان کننده به تنهائي يا با کمک ديگران به ارتفاع پائين تربرگردد. برگشت سريع به ارتفاعي حتي 1000-500 متر پائين ترممکن است علائم را بهبود بخشد.

مصرف اکسيژن غالبا علائم حادکوه گرفتگي را مرتفع مي کند. بايد توجه داشت درصورتي که بيمارسيگارمصرف مي نمايد ، ميزان اکسيژن داده شده کمترازافراد عادي باشد و بيمارازنظر وقفه تنفسي کنترل شود .چون اکسيژن باميزان زياد ممکن است باعث آپنه (وقفه تنفسي ) درافراد سيگاري بشود . کاربرد قرص دگزامتازون در پيشگيري از بيماري کوه گرفتگي ( ادم مغزي و ريوي در ارتفاع )

 

تدابيرپيشگيري عبارتنداز :

آموزشهاي لازم به افراد جديد وآگاه کردن آنها از امکان بروزادم مغزي وريوي ، شرايط مساعد فيزيکي قبل ازآغازسفر، صعود ملايم براي تطابق وهماهنگي با ارتفاع ، شب ماندن درپناهگاه براي هم هوائي ، انجام صعودهاي تمريني به ارتفاعات پائين ترازقله مورد نظردرهفته هاي قبل ، 2-1 روزاستراحت بعدازرسيدن به نقطه مرتفع ، کاربردسريع تدابيرطبي درصورت بروزآثارتنفسي وبستري کردن افرادي که سابقه ادم ريه درجريان کوهنوردي هاي قبلي داشته اند.

 

تحقيق :

درگذشته براي پيشگيري ويادرمان ادم مغزي وريوي ازقرص استازولاميداستفاده مي شدکه يک داروي ديورتيک (ادرارآور) است. اين دارواولاتاثيرمطلوبي درعمل ندارد وثانيا به علت افزايش حجم ادراردرزمان صعود باعث کم آبي بدن ، از دست دادن الکتروليتها ومشکلات ناشي از دفع ادرار زياد در ارتفاعات مي شود.

درطول برنامه هاي صعود به ارتفاعات بالا، به افرادي که دچارکوه گرفتگي شديدمي شوند ،آمپول دگزامتازون به صورت داخل وريدي وآهسته تزريق مي شودکه خيلي موثرواقع مي شود.طي سالهايي که من به کوه ميرفتم ، اين مشکل گريبانگيرمن وبسياري ازکوهنوردان بود. ازآنجايي که پيشگيري هميشه مقدم بردرمان است ، اين فکردرمن بوجودآمدکه درمورد کساني که سابقه کوه گرفتگي دارند ، پيشگيري موثرتري انجام دهيم.

 

ازقرص دگزامتازون به عنوان پيشگيري ، ابتدا خودم و بعد دوستاني که داوطلب بودند ، طي سه سال بارها استفاده نموديم که نتيجه کاملا رضايت بخش بود وعلايم حاد کوه گرفتگي در اکثر موارد مشاهده نشد ويا بروز علايم بسيار خفيف بود.يکي ازدوستان من که هميشه دچارکوه گرفتگي مي شد ، سال گذشته درصعود به قله سبلان همراه ما بود وازاين قرص استفاده کرد ودرخاتمه برنامه اظهارداشت : مثل اين بودکه به پلنگ چال رفته باشم وبه هيچ عنوان ازارتفاع اذيت نشدم.

 

دريک کارتحقيقي ديگر درشهريورماه گذشته من بدون انجام تمرينات لازم براي آمادگي ارتفاع ، بامصرف اين قرص به قله دماوند صعود کردم ومشکل کوه گرفتگي برايم پيش نيامد. در حالي که در صعودهاي قبلي دچار سردرد شديد ، تهوع و استفراغ مي شدم .

 

نتيجه تحقيق : با مصرف قرص دگزامتازون ميتوان از بروز علائم حاد کوه گرفتگي پيشگيري نمود.

 

Tab. Dexametasone 5mg

اين داروبادوز mg/day 9- 5/0 (ميلي گرم درروز) بصورت مقدارواحد يا درمقاديرمنقسم قابل مصرف است (حداکثرمعادل 18 عدد قرص در روز) .

دوزپيشنهادي درهروعده مصرف : 3-2 قرص ( حد اکثر 6 قرص ) و سه بار در روز مي باشد.

 

مصرف اين دارو بايد يک روز قبل از صعود شروع شود .

 

يک روز قبل از صعود :

- ظهر : 3-2 قرص ( حد اکثر 6 قرص )

- شب : 3 قرص

 

روز صعود :

- صبح : 3-2 قرص

- ظهر : 2-1 قرص

- شب : 2-1 قرص

 

بسته به ميزان ارتفاع و علائم فرد ، دوز اين دارورا ميتوان کاهش يا افزايش داد.

ازآنجايي که داروهاي کورتني باعث افزايش ترشح اسيد معده مي شود ، توصيه مي شود که حتما همراه غذا وقرص آنتي اسيد (آلومينيوم ام جي اس ) مصرف شود. آنتي اسيد مذکور باعث کاهش نفخ کردن نيز مي گردد.

 

درمورد مجوزمصرف اين دارو ؛ درصورتي که بيمارهستيد (مخصوصا بيماريهاي دستگاه گوارش و سيستم ايمني ) با پزشک معالج خودمشورت نمائيد.

 

سردرد :

سردرد درارتفاعات زير 3000 متر درافرادي که کوهنوردي را تازه شروع کرده اند يا تنفس خود را صحيح انجام نمي دهند ، ديده مي شود. دراين افراد بدليل هيپرونتيلاسيون (تنفس سريع )ميزان O2 خون افزايش ودرنتيجه ميزان CO2 کاهش مي يابد.اين کارباعث مي شودکه PH خون که درحالت نرمال بين 45/7 35/7 مي باشد ، قليائي تر شود. اين حالت معمولا با بروزسردرد همراه است.درمان آن کاهش PH خون مي باشد.که باچندروش انجام مي شود :

 

- تنفس به مدت چند دقيقه دريک کيسه نايلوني به منظورافزايش CO2 خون.

- خوردن مواد با PH اسيدي مثل آب ليموترش وقرص ويتامين C .

 

 

 

نکته :

براي کاهش نفخ شکم ؛ مصرف عرق نعناع ، عرق کاکوتي و يا قرص نعناع پيشنهاد مي شود.

ضمنا دربرنامه هاي کوهنوردي بدليل به هم خوردن رژيم غذايي ، بي اشتهايي وتهوع ناشي ازارتفاع ، موارد زيادي مشاهده مي شود که فرد دچارکمبود انرژي مي گردد. دراين موارد توصيه مي شود ازمصرف نوشابه هاي گازداراکيدا خودداري نموده وبجاي آن از نوشابه کوهستان استفاده نمائيد .

نوشابه کوهستان : آب + پودر گلوکز + آبليموي تازه ياعرق نعناع .

گلوکزقندي است که بلافاصله پس ازجذب دردستگاه گوارش ، براي بدن قابل مصرف مي باشد.

در جيره غذايي کوه مي توان براي تهيه کردن مربا ، بجاي شکر از گلوکز استفاده نمود.

اميدآن مي رود که باراهنمايي ها ورهنمودهاي اساتيد گرامي پزشکي وپيشکسوتان کوهنوردي وسايراهل نظربتوانم مقاله جامعتري دراين زمينه تهيه ودراختيارهمنوردان عزيزقراردهم.

 

 

پيشگيري از ارتفاع زدگي:

مهم ترين راه پيشگيري از ارتفاع زدگي، انجام تمرينات ورزشي مستمر و کسب آمادگي لازم براي صعود هاي دشوار است. تمرينات ورزشي(به خصوص تمرينات هوازي که به صورت مداوم انجام شود) باعث خو گرفتن بدن به تغييرات ذکر شده، افزايش ميزان گلبول هاي قرمز در خون، هماهنگي ماهيچه ها با دستگاه گردش خون و نيز افزايش سطح کربوهيدرات در ماهيچه ها ميشود که مجموع اين عوامل باعث پيشگيري از ارتفاع زدگي خواهد شد.

 

 

 

اما در طول برنامه هاي کوهنوردي نيز ميتوان با رعايت نکاتي از ارتفاع زدگي جلوگيري کرد:

1-     راه پيمايي گام به گام بهترين کار براي تطبيق تدريجي با ارتفاع است. از انجام حرکات تند و انفجاري در کوهستان خودداري کنيد. نفس نفس زدن نشانه اين است که بيشتر از توانتان داريد فعاليت ميکنيد.. در اين صورت حرکت خود را آهسته تر کنيد. عميق تر نفس بکشيد. براي نفس کشيدن به جاي جلو دادن شکم، ديافراگم را به پايين بکشيد تا حجم بيشتري از ريه ها بوسيله هواي تازه اشغال شوند. قدم هاي خود را کوتاه برداريد.

 

2-     اهميت برنامه غذايي پيش از برنامه کوهنوردي به مراتب بيشتر از غذايي است که در طول برنامه مصرف ميکنيد. در روز هاي قبل از برنامه غذاهاي پر کربوهيدرات و پرچربي بخوريد. در عوض در طول برنامه غذاهاي زود هضم و  سبک تري را انتخاب کنيد.

 

3-     اهميت آب را فراموش نکنيد. کم آبي بدن باعث غلظت خون و کم کاري کليه ها خواهد شد. آب را کم کم و در فواصل زماني معين بنوشيد. به آب خود مواد قندي (به ميزان کم) اضافه کنيد.

 

4-     روز قبل از برنامه به ميزان کافي بخوابيد.

 

5-     مصرف توتون و الکل اکيداً ممنوع...

 

در صورت ارتفاع زده شدن در درجه اول به استراحت بپردازيد. در صورت عدم بهبود از ادامه صعود جداً پرهيز کنيد. آب همراه با مواد قندي مصرف کرده و ارتفاعتان را کم کنيد.

براي مصرف دارو هاي ضد ارتفاع(مانند استازولاميد) و يا دارو هاي ديگر با پزشک يا شخص آشنا يه اين امر مشورت کنيد.

در صورت بروز ناراحتي خيلي سريع ارتفاع نگيريم و در صورت تشديد ناراحتي ارتفاع راکم کنيم. - در برنامه هاي بلند به بالاتر صعودکنيم و در پائين تر شب ماني هم هواييکنيم (هم هوايي انطباق بدن با کاهش فشار هوا و کاهش مقدار اکسيژن است ). - به هنگامسردردهاي جزئي از مسکن هاي مناسب استفاده کنيم

در صورت ادامه و يا بيشتر شدن عوارض، حتما به پزشک مراجعه کنيد

 

 

سقوط در کوهستان

سقوط يكي از خطرات مهمي است كه هميشه در كمين كوهنوردان است .بيشترين ميزان سقوط در فصولي كه برف و يخ در منطقه وجود دارد و كوهنوردان با آن ها در گيرند به وقوع مي پيوندد.

 

علل سقوط:

1-نامناسب بودن كفشها

2-نبود وسايل كافي براي حركت در شيب هاي تند

3-نداشتن تجربه كافي براي حركت بر روي يخ و برف

4-پر شيب بودن سطح فرود

 

راههاي جلوگيري از سقوط:

1-اگر بر روي برف و يخ حركت ميكنيد حتما از كرامپون و كلنگ استفاده نماييد

2-استفاده از طناب هاي ثابت الذامي مي باشد.

3-تمامي سطح كفش يا كرامپون خود را بر سطح زمين هموار كنيد .

4-زاويه قفسه سينه با  پاي جلوي خود را هماهنگ نگاه داريد .

5- به وسيله طناب خود را به ديگر هم نوردان متصل كنيد .

 

در هنگام سقوط چه بايد كرد؟

1-سعي كنيد با استفاده از كلنگ تعادل خود را حفظ كنيد.

2-دستها و قسمت بالا تنه خود را به سمت بال قرار دهيد و حدالامكان به شكم دراز بكشيد.

3-اگر سطح مورد نظر از برف هاي نرم و به اصطلاح پودري تشكيل شده بود با قسمت پهن كلنگ ترمز كنيد و اگر سطح برف به حالت يخ زدگي در آمده بود با نوك تيز كلنگ اين كار را انجام دهيد.

4- اگر دستكش نداشتيد با آرنج خود سرعت را كم كنيد .

 

خطر مه در کوهستان :

بخار آب منطقه در هواي سرد تبديل به مه مي شود .وجود مه به دو صورت است :

1-     يا صبح بوجود مي ايد .

2-     غروب بوجود مي آيد .

مه باعث مي شود حرکت کند شود , ديد محدود شود , گوش و تنفس دچار اشکال مي شود .

 

راههاي مقابله :

1-     فاصله بين گروه را بايد کم کرد بطوريکه کوله نفر جلويي ديده شود .

2-     ارتفاع سنج و قطبنما بهمراه داشته باشيم .

3-     افراد به هيچ عنوان نبايد متفرق شوند .

4-     پرچم راهنما بايد حتما در طول مسير راه داشته باشيم .

5-     در مه غليظ از معابر خطر ناک نبايد حرکت کنيم ودر جاي خود ثابت بايستيم تا مه بر طرف شود .

در ماههاي آذر , فروردين , ارديبهشت مه بيشتر تشکيل مي شود .

 

کولاک در کوهستان :

باد شديدي که روي برفها مي وزد کولاک را بوجود مي آورد که باعث سختي تنفس , کاهش ديد ,سرمازدگي و خطر ريزش بهمن را افزايش مي دهد.

بادهايي که منجر به کولاک مي شوند در روز از دره بطرف کوه و در شب باد از کوه به دره مي وزد.

 

راه مقابله با آن :

 بهترين راه اين است که از خط الراسها پايين آمده و دوم اينکه وسيله ها بايد به بدن حمايت شوند . محافظت از نقاط حساس مانند بيني , لب و صورت هم از نکات مهم ديگر مي باشد .

 

 

تغذيه در کوهستان

بعداز هفت هشت ساعت بالا رفتن توي سرما و به دوش كشيدن يك كوله ي چهل پنجاه كيلويي هيچ چيزي بيش تر از يك ديزي سنگي چرپ و چيلي با ترشي ليته حالت را سرجايش نمي آورد. اگر هم خيلي شيك باشي دلت پيتزا و لازانيا مي خواهد. ولي توي ارتفاع هفت هزار متري نه خبري از ديزي سنگي است نه پيتزا. البته وقتي داري سوپ آماده ات را توي آب جوش هم مي زني مي تواني تصور كني آب گوشتت را داري آماده مي كني. ولي شرمنده، براي پيتزاخورها كاري نمي شود كرد.

 

براي كوه نورد، سوپ مي تواند يك شام اعياني محسوب شود. چون دو شرط يك غذاي درست و حسابي كوهستاني را دارد؛ سبك و پركالري. به خاطر فعاليت شديد و تعرق مدام، بدن آب و نمك و پتاسيم زيادي از دست داده. پس موقع شام مي توانيد با سوپ، آب و املاح از دست رفته بدن را جبران كنيد.اگه مثل كپل مدرسه موش ها عاشق فندق و بادام و كشمش هستي، بدان و آگاه باش كه درست آمدي. مي تواني همه ي جيب هاي كوله و لباست را پر از اين تنقلات كني و در طول مسير صعود وقت و بي وقت بهشان نكاله بزني، اما وقت استراحت هاي چند دقيقه اي بهتر است از ميوه هايي مثل پرتقال و نارنگي و سيب استفاده كني، البته هيچ وقت شكلات را فراموش نكنيد، هم به خاطر قند و كالري فراوانش هم به خاطر خوش مزگيش.بعضي چيزها هست كه عمرا بهشان لب بزني؛ مثل همين سير دوست داشتني. ولي چون سير مقاومت بدن را زياد مي كند، در روزهاي اول يك برنامه چند ماهه حتما به شما مي گويند كه از آن ميل كنيد؛ البته اين توصيه فقط مال روزهاي اول است؛ چون در ارتفاعات باعث تپش قلب مي شود. پس اگر جلوي چشم هات توي شام اعيانيت سير خرد كردند، سعي كن لبخند بزني؛ چون تو يك حرفه اي هستي.

 

 

 

تجهيزات كوهنوردي

 

تجهيزات كوه نوردي به دو دسته تقسيم مي شود: وسايل فردي و وسايل گروهي. وسايل فردي كه به كنار، ولي از زير بار وسايل گروهي نمي تواني در بروي. پس بي خودي كوله ات را زيادي پرنكن؛ چون اين كار نه عاقلانه است و نه حرفه اي.

 

اگر جزو آن دسته از آدم ها هستي كه پوست شكلات شان را هم يادگاري نگه مي دارند، بايد بداني اين جا اصلا جايش نيست. چون به اندازه كافي كوله ات سنگين هست كه دلت بخواهد وسط راه بگذاريش به امان خدا. البته وزن كوله ي كوه نورد هيچ وقت نبايد از وزنش  بيشتر باشد، چون به ستون مهره ها و زانو آسيب مي رساند.

 

 

مهمترين وسيله  فردي كفش است و بنا به اين كه برنامه در چه منطقه اي و در چه فصلي انجام مي شود، نوع  آن فرق مي كند. البته اين براي توست كه حرفه اي هستي وگرنه براي من همان كفش عيد پارسال هم كفايت مي كند.

بيشتر كوه نوردها از كيسه خواب هيچ دل خوشي ندارند. چون هرچقدر هم جنسش پر باشد و سبك ولي هنوز نصف كوله شان را پر مي كند. پس بهتر است براي اين نصفه باقي مانده حساب شده عمل كنيد.

باتوم، شكل و اسم حرفه اي همان چوب دستي خودمان است. و چون وسيله اي است كه مدام در دست كوه نورد است بهتر است جنس آن ضد صاعقه باشد. موقع بالا رفتن و پايين آمدن اين قدر به خاطر وجود چنين اختراعي خدا را شكر مي كنيد كه لازم نيست بيشتر از اين من درباره اش حرف بزنم.

 

لايه بندي لباسها (Insulation) ::

مهمترين ياور و کمکي که ما در اين نبرد داريم، عايق بندي بدن خود با پوشاک مناسب است. نقش پوشاک در اينجا کمک به کاهش انتقال حرارت است که به علت شکل اسفنجي و وجود فضاهاي خالي بين بافت آنها انجام مي شود. در واقع هوا بهترين عايق براي محافظت بدن در برابر سرماست. فضاي خالي بين بافت هاي لباس باعث کاهش شدت انتقال انرژي از سطح پوست به لايه هاي بالاتر مي شود. در مقابل آب و رطوبت عايق ضعيف تري نسبت به هواست. به همطن دليل است که پوشاک ضد باد (windproof) از پارچه هاي بدون منفذ تهيه مي شوند.

 

 چگونه بدنمان را عايق بندي نماييم :: 

اگر شما يک خانه بوديد در اين صورت عايق بندي شما با کمي پشم شيشه و ورق هاي فايبرگلاس، کار سختي نبود اما اينطور نيست. متاسفانه موجود زنده اي هستيد که بدنش دائما در حال تنفس است و تنها از گردش در محيط هاي معمولي راضي نمي شود بلکه نياز دارد تا در سردترين محيط ها هم به فعاليت بپردازد. عايق بندي مناسب به معني پوشش بيشتر نيست. عامل راحتي را نيز بايد در نظر بگيريد. در واقع در اکثر مواقع فقط چند ميلي متر ريز اقليم (Microclimate) مناسب در کنار پوسستان به شما راحتي مورد نظر را مي دهد. دقيقا همان کاري که حيوانات در طبيعت در سرماي شديد به کار مي برند. بر اين اساس بايد به اين موضوع توجه اساسي داشته باشيد که هواي محبوس شده در بافت هاي پوشاکتان در واقع بهترين عايق حفظ حرارات بدنتان است. همان عاملي که کمپاني هاي توليد کننده پارچه نيز در توليد پارچه هاي مناسب از ان استفاده مي کنند. اين ريز اقليم پيرامون بدن به علت جريان هوا (باد) دائما در حال خنک شدن است و به همين دليل است که پوشاک توليد شده از پارچه هاي ضد باد مثل Pertex يا Ventile جز ضروري پوشاک کوهنوردان هستند. ميزان حراراتي که يک کوهنورد در حين فعاليت توليد مي کند براي سنجش ميزان ضخامت عايق هاي وي بسيار مهم است و بايد کنترل گردد. يک فرد که فعاليت مي کند 1600 درصد از شخصي بدون تحرک انرژي (گرما) توليد مي کند. به اين دليل است که مي بينيم در اورست کوهنودان مي توانند در دماي-15°C   هم به کوهنوردي بپردازند. زمانيکه مفهوم عايق بندي را دريافتيد نکته مهم ديگريباقي مانند و آن اينست که.......

 

گرم شدن بدن دشمن گرم ماندن آن است ('Getting hot is the worst way to stay warm'):: زمانيکه فعاليت مي کنيد و يا دماي محيط اطرافتان بيشتر از 37°C يا هردو، دماي بدنتان افزايش مي يابد. زماني دماي پوست بدن به 37°C مي رسد بدن شروع به عرق کردن مي نمايد. عرق کردن تلاش بدن براي از دست انرژي (گرما) و رسيدن به تعادل حراراتي است. همانطور که همه ما مي دانيم، زمانيکه بدن عرق ميکند و پوست مرطوب مي شود، آب شروع تبخير شدن از سطح پوست مي کند و سبب مي شود تا پوست شما سرد تر شود.  علت اين امر اين است که زماني ک عرق از سطح پوست شما به علت باد جدا مي شود امکان تشکيل يک لايه نمدار از هوا در اطراف پوست بدنتان وجود نخواهد داشت وهرچه تعداد مولکول هاي جدا شده از پوست شما بيشتر مولکول هاي آب توليد شده توسط پوست باشد شما بيشتر (سريعتر) سردتان مي شود. باد بيشتر (تند تر) تنيجه اي جز احساس سرماي بيشتر بر پوست شما براي شما نخواهد داشت. براي جدا شدن يک مولکول آب از سطح آزاد آب مقدار مشخصي انرژي لازم است و اين مقدار انرژي با شدت باد رابطه عکس دارد. اين همان پديده معروف اثر باد سرما زايي (WindChill Effect) است. اين فرآيند به شدت در کنترل دماي داخلي بدنتان موثر است و شما را سرد مي کند (احساس سرماي بيشتري مي کنيد).

 

اما ...

 

 مشکل اينجاست که وقتي يک کوهنورد فعاليت مي کند و در نتيجه عرق مي کند، حفره هاي خالي موجود در بافت لباس هاي وي پر ازآب مي شود و به اين علت هوا خاصيت عايق بودن خود را از دست مي دهد. در اين شرايط انرژي مي تواند از طريق آبي که در اين حفره ها وجود دارد سريعتر انتقال پيدا کند. ....

 

براي خنک کردن بدن در اين شرايط بايد دماي هواي محيط کم شود . براي اين کار يا بايد کاهش سطح توليد انرژي (گرما) توسط عضلات اتفاق بيافتد يا به وسيله تعويض (remove) پوشش هاي مان اجازه دهيم تبخير عرق از سطح پوستمان به راحتي اتفاق بيافتد. با آبي که در داخل بافت پارچه ها وجود دارد احساس سرما بسيار شديد تر حاصل مي شود. بخصوص اگر پوشش هاي ضد باد هم وجود نداشته باشند. در واقع مشکل اصلي اينجا خودش را نمايان مي کند يعني اگر شما لخت بوديد عرق مي کرديد و عرق از سطح پوست شما تبخير ميشد اما حالا شما در داخل لباسهايي خيس قرار داريد که شما را سردتر هم مي کنند.

 

در اين شرايط فرض کنيد که بدن شما فعاليت مناسبي هم نداشته باشد و انرزي مناسبي براي جايگزيني انرژِي ازهدر رفته توليد نکرده باشد (مثلا شما براي گرفتن عکس يادگاري در قله وقت تلف بکنيد) در اين شرايط بدنتان در معرض يک موقيت بحراني قرار گرفته است. اين پديده خنک شدن (Chilling) است و يکي از مهمترين دلايل افت دماي بدن (hypothermia) است. اينکه درونتان طوفاني از سرما احساس کنيد نه بيرونتان مي تواند کشنده باشد( being the 'storm within' not the 'stormwithout' thatcan kill ).

 

دقيقا به همين دليل است که يک لايه خشک و نازک در روي پوست لازم است تا يک ريز اقليم (Micro Climate) فعال براي خشک نگه داشتن سطح پوست ايجاد کند. اگر اين مفاهيم را درک کرده باشيد و تجهيزات مناسبي نيز داشته باشيد، مي توانيد تحت شرايط سخت و سرماي شديد نيز از بروز سرما زدگي جلو گيري نماييد.

 

 عرق کردن ممنوع!::

شرکتها و کمپانيهاي سازنده محصولات کوهنوردي در شعارهاي تبليغاتي خود ادعا مي کنند که با محصولات قابل تنفس و خارق العاده خود، شما را گرم و سطح پوست بدن شما را خشک نگه مي دارنند و اين کار را تحت هر شرايط آب و هوايي و با هر سطح از فعاليت  بدني شما مي توانند انجام دهند. اما مشکل، محصولات توليدي و کيفيت آنها نيست بلکه مشکل خود شما هستيد. حتي بهترين محصولاتي هم که به عنوان لايه اول توليد شده اند زماني که عرق کنيد، خيس مي شوند و کارايي شان کاهش مي يابد و زماني که بيش از حد فعاليت کنيد دماي بدنتان بالاي 37°C مي رود، پس انتظار معجزه از اين پارچه هاي پلي استري و پلي آميدي نداشته باشد. اولين دفاع در برابر سرمازدگي و کاهش دماي بدن اين است که بدانيم چطور از اين محصولات بدرستي استفاده کنيم. وظيفه اول شما اين است که با کنترل ميزان تعرق و انتخاب ضخامت مناسب براي پوشاک لايه اول خود سطح دماي بدن خود را در 37°C تنظيم کنيد. اگر رفتار کوهنوردان حرفه اي را بررسي کنيد، خواهيد ديد که آنها از پوشاک نازک استفاده مي کنند و زماني که به دليل سرماي شديد محيط مجبورند از پوشاک ضخيم تر و لايه هاي بيشتري استفاده کنند، آنقدر آهسته حرکت مي کنند تا توليد انرژي در بدنشان را، در حد مشخصي محدود سازند. به اين وسيله آنها ميزان تعرق بدن خود را تنظيم مي کنند. در ضمن در اين مواقع ميزان آمادگي جسماني نيز بسيارمهم است. يک کوهنورد ورزيده کمتر از يک کوهنورد معمولي تقلا مي کند و به همين دليل کمتر هم عرق مي کند.  شما حتما کوهنوردان مبتدي  را ديده ايد که تمام لباسهاي خود در حين حرکت پوشيده اند. دقيقا به همين دليل است که آنها زودتر خسته شده و زود تر سرمازده مي شوند.  آنها نمي دانند که به محض شروع کوهنوردي چه مقدار انرژي توسط عضلاتشان توليد مي شود.

 

از مزيت هاي پارچه ها بهره ببريد . ::

دومين چيزي که بايد به آن وجه داشته باشيد استفاده از پوشاک با کيفيت و مناسب است. از پوشاکي استفاده کنيد که دو مزيت را همزمان داشته باشند: به قدر کافي شما را گرم نگه دارند و احتمال سرمازدگي  شما را کاهش دهند وبخاطر ساختار مناسبشان اگر شما موفق نشديد عرق کردن خود را کنترل کنيد و لباستان خيس شد قالبيت خود را تا حدود زيادي حفظ کند. به ايت ترتيب شما هب حد بالايي از کارايي در پوشاکتان مي سرسيد که به شما اين توانايي صعود به ارتفاعات بالا در شرايط سخت و حفظ جانتان را مي دهد. پارچه کتان بدترين منسوجي است که مي توانيد در پوشاک خود در برنامه زمستاني استفاده کنيد. چرا که به طور کامل از عرق شما اشباع شده و اصلا توانايي انتقال عرق را به لايه هاي بعدي ندارد. به اين ترتيب شما به راحتي سرما زده خواهيد شد.

 

سه خاصيت مهم که پارچه هاي مورد استفاده در فعاليتهاي زمستاني براي مقابل ه با سرما زدگي بايد داشته باشند به اين قرار است:

 

        خاصيت فتيله اي داشتن (Wicking):

عرق بايد از سطح پوست شما براحتي به لايه هاي بعدي منتقل شود تا به اين ترتيب ميزان انتقال حرارت ازبدنتان به کمترين مقدار خود مي رسد. اين اتفاق به مي تواند به اشکال مختلفي صورت بگيرد و بطور معمول بوسيله پارچه هاي آب دوست (hydrophilic) در پوشاک لايه اول بدست مي آيد. لباسهاي لايه اول به سرعت عرق را جذب کرده و بوسله حرارت دفع شدن بدن آن را به لايه هاي بالايي منتقل مي کنند.

 

     تراکم (Density):

             يک پارچه کلفت داراي بافت بيشتر و فضاي خالي کمتري نسبت به پارچه هاي نازک است و از آنجا که هوا بهترين عايق است، پارچه هاي نازک بهترين انتخاب ممکن هستند. بعلاوه اينکه زمان خشک شدن و گرم شدن وقتي خيس مي شوند، در اين پارچه کمتر از پارچه هاي ضخيم است.  پارچه هاي  تهيه شده از پر و پشم هاي خاص و پلي استرو پلي آميدتحت عنوان تجاري پلاراز بهترين اين پارچه هستند.

 

  

 خاصيت ارتجاعي (Stretch):

       هر چقدر پارچه به پوست نزديک تر باشد، انتقال عرق از آن بسيار بهتر صورت مي گيرد. هر چقدر که با پوشاک لايه اول خود، سريعتر به تعادل حرارتي برسيد، انتقال حرارت کمتري هم خواهيد داشت و مي توانيد ريز اقليم (Micro Climate) کامل تري را در سطح پوست خود بوجود آوريد. اين لايه نزديک به پوست مي تواند نقش بسيار موثري در تثبيت کردن يا بهم زدن تعادل حرارتي در مواقي که بدن سرد يا گرم مي شود، داشته باشد. لباسهاي لايه اول با خاصيت ارتجاعي بهترين پوشاک لايه اول هستند اما به مرور زمان خاصيت ارتجاعي خود را از دست مي دهند و براحتي آسيب ديده و پاره مي شوند.

 

 لباسهاي ضد سرما (Anti chill)::

لايه بندي پوشاک بهترين راه براي رسيدن به راحتي و آسايش در شرايط سخت زمستاني است. با استفاده از پوشاک لايه اول جذب (Stretch)، با تراکم  و ضخامت کم، شما مي توانيد يک ريز اقليم مناسب در اطراف پوست بدنتان داشته باشيد که عرق را از سطح پوستتان جذب کرده و  آنرا به لايه هاي  بعدي منتقل مي کند. با اين لايه اول حتي در باد هاي شديد هم مي توانيد با اضافه کردن يک لايه ضد باد () بخوبي از خودتان در مقابل سرما محافظت کنيد. به همين دليل است که کوهنورداني را در هيماليا مي بينيد که تنها لباسهاي لايه اول خود را به تن دارند و يا در زير لايه محافظ (Shell) خود تنها پوشش لايه اول را بر تن دارند.

 

قابليت تنفس پوشاک خاصيت بسيار مهمي است و بهمين دليل شما امروزه با پوشاکي روبرو هستنيد که هر سه کار را در آن واحد مي توانند براي کوهنوردان انجام دهند. اين پوشاک نازک زماني که با دستکش و کلاه (6 درصد از گرماي بدن از طريق سر به دفع مي شود) مورد استفاده قرار بگيرند و قابليت هاي بالايي از خود بروز مي دهند. ضمن اينکه شما مي توانيد با افزايش و يا کاهش ميزان تحرک خود ميزان حرارت توليدي توسط بدنتان را کنترل کنيد. نکته مهم اين است که شما به ميزان کمتري عرق مي کنيد و خطر کاهش آب بدنتان (dehydration) شمار را کمتر تهديد مي کند که خود عامل ديگر در احساس سرماست. در اين شرايط حتي اگر احساس سرما کنيد مي توانيد با افزايش يک لايه به پوشش خود از خود به خوبي محافظت کنيد. نکته آخر اين است که مطمئن شويد تمام لباسهاي انتخاب شده براي لايه هاي مختلف به خوبي در بدنتان قرار (Fit) مي گيرند و به تن کردن و خارج کردنشان براحتي برايتان امکان پذير است. تنها بر روي شلوارتان متمرکز نشويد که بآيا براحتي متوانيد آنرا بپوشيد و استفاده کنيد در مورد ساير پوشاکتان هم وسواس به خرج دهيد.

آزمون آخر::

تمام شد. حالا شما مجموعه از اطلاعات را در اختيار داريد که من بعد از آن همايش جمع آوري کرده ام. مي دانم که اطلاعات وجود داشتند که مکن است باعث سردرگمي شما شوند اما اميدوارم حداقل اين حسن را داشته باشند که مانند من باعث شوند تا شما بيشتر از دماي قسمتهاي داخلي بدنتان در برنامه هاي زمستاني خود محافظت نماييد. و به عنوان آزمون آخر اميدوارم، شما با کنارهم قرار دادن اطلاعات مورد نياز از اين مقاله "هنر تحمل کردن" را بدست آورده باشيد

 

با استفاده از لايه هاي متعدد پوشاک که بافت هاي متفاوتي دارن و وظايف مختلفي رو انجام مي دهند کنترل و بهينه کنيم. آنچه که در حال حاضر مرسوم  هست اين است  که از سه لايه پوشاک استفاده کنيم.

 

1- لايه اول براي جذب عرق از سطح پوست و انتقال آن به لايه هاي بعدي و کنترل رطوبت بهينه و همچنين حفظ دماي بدن در محدوده مطلوب 32 هست. در واقع مهمترين بخش براي کنترل شرايط ريز اقليم لايه اول پوشاک ماست. به طور سنتي ما هم از بدترين نوع آن يعني از تي شرتهاي توليد شده از کتان براي لايه اول استفاده مي کنيم. بهترين پارچه هاي توليد شده براي اين لايه با کارک هاي تجاري زير عرضه شدند.اين که اين پارچه ها چه تفاوتي دارند براي من سئوال بود درسته کارايي آنها با هم تفاوت مي کند اما مهم اين است  که از لايه اول استفاده بشود. لايه اولي که 100 درصد پلي استر باشد. از کتان به هيچ وجه نبايد در پوشاک کوهنوردي استفاده کنيم!!!!! :)))

 

 

 

Thermal Underwear          Insulation Layering         Shell Layer

 

                           لايه اول                      لايه دوم                           لايه سوم

 

لايه دوم::

 لايه عايق ناميده مي شود. و ظيفه آن حفظ حراراتي که از لايه اول خارج شود. پارچه هايي که براي لايه دوم استفاده مي شوند بر اين مبنا تهيه شده اند که بيشترين هواي ممکن را بتوانند بين بافتهايشان محبوس کنند. بنابراين اين لايه در شرايط آب و هواي سرد به پوشش ما اضافه مي شود. همان شرکتهايي که در بالا معرفي شدند هم محصولات بسيار خوبي براي اين لايه توليد کردند.

 

لايه سوم::

 لايه محافظ هم ناميده مي شود. ويژگيهاي اين لايه احتياج به توضيحات مفصلي دارد. براي محافظت در برابر خراشيدگي، بارندگي ها و باد از اين لايه استفاده مي شود. بهترين بافت هاي اين لايه با مارک هاي زير توليد مي شوند: Gore-Tex , Hyvent , Aqua-Dry and Dri-Lite.

 

لايه چهارم::

لايه فوق عايق هم ناميده مي شود. پرها بهترين پوشش براي اين لايه هستند.

 

 

مسئوليت حوادث كوهنوردى

طبق بند ۳ ماده ۵۹ قانون مجازات اسلامى «حوادث ناشى از عمليات ورزشى مشروط بر اين كه سبب آن حوادث، نقض مقررات مربوط به آن ورزش نباشد و اين مقررات هم با موازين شرعى مخالفتى نداشته باشد» جرم به شمار نمى رود. در مورد كوهنوردى به جاى «مقررات»، مى توان عرف جامعه كوهنوردى را مدنظر قرار داد، و گفت به شرط آنكه اين عرف در مكان ورزش (كوهستان) و در زمان اجراى برنامه رعايت شده باشد، مسئوليت حوادث كوهنوردى و عواقب آن (تا حد مرگ) بر عهده كسى نيست. چنانچه اين مصونيت براى دست اندركاران ورزش نبود، انجام تمرين ها و اجراى برنامه هاى ورزشى جدى چنان پرمسئوليت مى شد كه ممكن بود كسى به سرپرستى يا مديريت يك فعاليت ورزشى تن ندهد. از سوى ديگر رعايت نكردن مقررات و عرف ورزشى موجب مسئوليت است كه به ويژه در مورد سرپرستان و مربيان و افراد كارآزموده همراه ورزشكاران، بسيار بيشتر است. سرپرست وظيفه دارد تناسب فعاليت ورزشى را كه بر عهده ورزشكار گذاشته مى شود، با صلاحيت و آمادگى او در نظر بگيرد؛ بر مناسب بودن وسايل و پوشاك او نظارت كند و به شرايط جوى كه فعاليت هاى ورزشى در آن صورت مى گيرد توجه كند»۶، در موقع بروز حادثه به سرعت و به شيوه اى مناسب به كمك آسيب ديده بشتابد و قصور در اين موارد، موجب مسئوليت براى وى خواهد بود.

 

حادثه و آسيب ديدگى جزيى از هر فعاليت ورزشى است، و در ورزشى مانند كوهنوردى جدى، مى توان گفت كه خطرپذيرى يكى از اركان فعاليت است. اما در برنامه هاى«ملى» بايد اين خطرپذيرى كمتر از برنامه هايى باشد كه چند كوهنورد با سطح تجربه كم و بيش يكسان و به شكل دوستانه اجرا مى كنند. چرا كه در شكل دوم، همگى با مسئوليت يكسان به استقبال خطر مى روند و على القاعده پاسخگوى مقام يا جماعتى از مردم نيستند. برعكس، در تيم هاى ملى، ورزشكار جزء سرمايه هاى عمومى به شمار مى رود و از سوى يك سازمان اعزام مى شود، و چون اين اعزام با هزينه مردم انجام مى شود، مسئوليت سرپرست سنگين تر است و بايد به عموم مردم (اعم از متخصص و كارشناس، يا فرد عادى) پاسخگو باشد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 13 اردیبهشت 1397 ساعت: 10:15 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق در مورد روش هاي تکنيکي و دستگاه‌هاي مورد استفاده در بخش پاتولوژي

بازديد: 29
تحقیق در مورد روش هاي تکنيکي و دستگاه‌هاي مورد استفاده در بخش پاتولوژي

تحقیق رایگان سایت علمی و پژوهشی آسمان , تحقیقات دانش آموزی ، فرهنگیان و دانشجویان اقدام پژوهی گزارش تخصصی

 

پاتولوژي

روش هاي تکنيکي و دستگاه‌هاي مورد استفاده در بخشپاتولوژي
پاتولوژيدر اصل به معناي آسيب شناسي است و به  مطالعه و شناسايي اختلالات عملي و تغييرات ساختاري بافت ها مي‌پردازد .به‌طور کليآسيب شناسي عبارت از مطالعه بيماري‌هاست و به عنوان شاخه اي از علم پزشکي به‏بررسي علل پيدايش بيماري‌ها و عوارض ناشي از آنها مي‌پردازد.  بديهي است در هنگامبروز يک بيماري، تغييراتي در بافت‌هاي مختلف بدن ايجاد مي‌شود که در واقع مطالعههمين تغييرات مبنا و اساس پاتولوژي را تشکيل مي‌دهد. لذا پاتولوژي علمي است که راجعبه تغييرات مختلف بدن در هنگام بيماري  بحث و گفتگو مي‌نمايد.‏ به چگونگي اينتغييرات پاتوژنزيز  ‏(‏pathogenesis‏) مي‌گويند که به دو گروه تشريحي و بالينيتقسيم مي‌شود.‏ 


پاتولوژي 4 جنبه مهم از يک بيماري رابررسي مي‌کند که عبارت است از:‏
‏1)اتيولوژي (علت شناسي)‏،
‏2)پاتوژنز(مکانيسم ايجاد)،
‏3)مرفولوژي (ريخت شناسي)
4)اهميت باليني


رشته‌هاي پاتولوژي ‏
1)پاتولوژيتشريحي(Anatomical)‏ : عبارت است از مطالعه تغييرات ساختماني اعم از ميکروسکوپي وماکروسکوپي و ضايعات وارده به سلول هاي بدن که شامل: ‏
الف) اتوپسي (نمونهبرداري از بافت مرده) ، ‏
‏ ب) بيوپسي (نمونه برداري از بافت زنده
ج)سيتوپاتولوژي (سلول شناسي).‏
‏2) پاتولوژي باليني(‏ (clinical‏ که علايم بيماريرا در خون، ادرار، مايع نخاعي، خلط، ترشحات واژن در بخش هاي مختلف  ميکروب شناسي،بيوشيمي،سرم شناسي و...  بررسي مي‌نمايد.
روش تکنيکي آسيب شناسي (هيستوتکنيک (
تمام مراحل کاري از ابتداي پذيرش نمونه درآزمايشگاه پاتولوژي تا آماده سازيلام و بررسي آن در زير ميکروسکوپ به عنوان روش هاي تکنيکي آسيب شناسي در نظر گرفتهمي‌شود که شامل هفت مرحله جداگانه است:‏
‏1) فيکساسيون،
2)
نمونه برداري ياپاس دادن،
 4)
آبگيري و آغشتگي،
4)
قالب‌گيري،
‏5) برش با ميکروتوم،
6)
رنگ‌آميزي  و ‏
‏7) مونتاژ لام و لامل . ‏
بديهي است دقت در هر يک از اينمراحل همراه با سرعت در کار لازمه تهيه يک برش ميکروسکوپي مناسب و لام خوب برايتشخيص دقيق است به طوري که اشکال درهر يک از روش هاي مختلف به کار گرفته شدهمي‌تواند سبب کاهش دقت تشخيص بيماري و به دنبال آن ايجاد اشکال در روند درمان  بيمار شود.
در ادامه توضيح مختصري درباره هريک از اين مراحل پرداخته مي‌شود:


1)فيکساسيون(fixation)

اين مرحله صرفا"جهت حفظ ساختمان فيزيکي بافت و براي جلوگيري ازاتوليز ‏(Autolysis)‏ آن انجام مي‌شود. نمونه جراحي شده بايد بلافاصله درون مادهفيکساتيو قرار بگيرد. براي اين کار بايد نوع بافت، درجه حرارت دوران پروسه، زمانفيکساسيون و ‏PH‏ محلول هاي به‌کار برده شده را در نظر داشت. براي مثال مايعپايدارکننده يا فيکساتيو، بايد سلول زنده را هر چه سريعتر کشته و به سرعت در بافتنفوذ نمايد و در صورت امکان  ساختمان طبيعي سلول و بافت را تغيير ندهد و همچنين  بعضي از مواد نيمه مايع و کلوئيدي را با عمل فيکساسيون تبديل به مواد نيمه جامد(‏gel‏) کند‏.‏ در مجموع ماده فيکساتيو را بايد طوري انتخاب کرد که در بافت وهمچنين در رنگ‌آميزي آن خللي ايجاد نکند. براي انجام اين کار فيکساتيوهاي مختلفيوجود دارد ولي فرمالين 10% معمول ترين فيکساتيو به کار گرفته شده است. زمان ماندننمونه در فرمالين (فرم آلدئيد) بستگي به حجم و نوع نمونه دارد به‌طوري‌که هر 4 ساعت 7/2 ميلي متر فرمالين داخل بافت نفوذ مي‌کند ولي معمولا" نمونه‌ها را 24 ساعت درفرمالين قرار مي‌دهند. البته لازم به ذکر است نمونه‌هايي مانند استخوان، دندان و بهطور کلي بافت هايي که داراي رسوبات آهکي باشد بايدپيش از فيکساسيون، دکلسيفيه شودتا بتوان آن را براي مراحل بعدي آماده کرد.‏
1)دکلسيفيکاسيون به معني آزادکردنمواد معدني (کلسيم) از بافت استخواني و شامل مراحل زير است: ‏
الف) تهيه نسوج ،ب) فيکساسيون، ج) دکلسيفيکاسيون، د) خنثي کردن و ه) شستشو با آب.
محلولدکلسيفيکاسيون بايد داراي خصوصيات زير باشد:‏
الف)کلسيم را به طور کلي از بافتآزاد کند،
ب) به بافت اصلي آسيبي وارد نکند و‏
ج)در رنگ‌آميزي اختلال ايجادنکند.


2)نمونه برداري يا پاس دادن:

 براي اجراي اين مرحله، نمونه بايد از لحاظاندازه کاملا" مناسب باشد. چنانچه نمونه بزرگتر از حد معمول باشد مواد آبگير مانندگزيلول، الکل و ... نمي‌تواند در آن نفوذ کند و چنانچه خيلي کوچک باشد تهيه نمونه وبه دنبال آن برش و تهيه لام و... مشکل خواهد شد. براي هر کدام از نمونه‌ها بايدمشخصات بافت را به‌طور کامل گزارش کرد. اين مشخصات شامل: حالت، ابعاد، ضخامت، رنگ،ترشحات و...  است. همين‌طور براي جداکردن نمونه‌ها از يکديگر و شناسايي آنها بايدشماره نمونه همراه با سال نمونه‌برداري را به‌وسيله مداد روي کاغذ نوشته و همراه بابافت داخل ظروف مخصوص گذاشته و نمونه را براي مراحل بعدي آماده کرد.در شکل (1) ميزپاس همراه با وسايل مربوطه مشاهده مي‌شود.

   
3)آبگيري و آغشتگي:

 اين کار توسط دستگاهي به نام تيشو پروسسور (Tissue Processor‏) انجام مي‌شود که شامل  دوازده ظرف حاوي محلول هاي مختلف است. اين محلول‌ها 3 وظيفه بر عهده دارد: ‏
الف) آبگيري، ب) شفاف کردن و ج) آغشتگي باپارافين
حجم کلي هر ظرف  1000ميلي ليتر است و ترتيب آنها بدين صورت است:
ظروفشماره 1و2 حاوي فرمالين 10% است. نمونه برش داده شده حدود 3 ساعت در فرمالين قرارمي‌گيرد. (چنانچه اين زمان بيشتر باشد اشکالي ايجاد نمي‌کند ). در بعضي موارد، درظرف شماره 2 به جاي فرمالين از آب مقطر استفاده مي‌شود. مدت زمان قرار گرفتن نمونهدر آب مقطر يک ساعت است. ‏
ظرف‌هاي سوم تا ششم شامل الکل (متانول) است، ظرفشماره  3 الکل 70%و ظرف شماره 4 الکل 80%، ظرف شماره 5 الکل 90% و ظرف شماره 6 الکل 96% است. علت صعودي انتخاب کردن اين الکل‌ها اين است که آب‌گيري به آرامي انجامشود. زمان قرار گرفتن نمونه در هر کدام از اين الکل‌ها يک ساعت است. به طور کلياتانول بهتر از متانول آبگيري مي‌کند ولي به علت هزينه بالاتر، از متانول استفادهمي‌شود. در عين حال متانول خاصيت رنگبري هم دارد. اين مرحله بسيار مهم است و چنانچهآبگيري با الکل به خوبي انجام نشود مراحل بعدي نيز  دچار اشکال شده وسبب چروکيدگيبافت‌ها خواهد گرديد. ‏
ظروف شماره‌هاي 7و8 حاوي الکل متانول مطلق 100% استکه درمجموع 4ساعت آب‌گيري آنها به طول مي‌انجامد.  ظروف 9 و10 گزيلول است که وظيفهشفاف‌سازي بافت و خارج کردن الکل از آن را به عهده دارد.‏
ظروف شماره 11و12 حاويپارافين است. پارافين در دماي آزمايشگاه جامد است و بايد به دماي ذوب ( 60 درجهسانتي گراد)، برسد براي همين منظور دو ظرف آخر داراي  المنتي است که باعث توليدحرارت در ظرف و ذوب شدن پارافين مي‌شود. بعد از اينکه نمونه داخل  پارافين مذابقرار گرفت. اين ماده داخل بافت نفوذ کرده و بافت به حالت آغشتگي مي‌رسد. پارافين درشکاف و درز بافت نفوذ مي‌کند و در دماي آزمايشگاه بافت سفت و سخت شده و قابل برش باميکروتوم خواهد شد. لازم به ذکر است که ماده آغشتگي با ماده قالب‌گيري بايد يکيباشد.‏
دستگاه تيشو پروسسور مجهز به دکمه‌هاي خودكار تنظيم زمان (‏Timer‏)،دکمه‌هاي روشن و خاموش و بالا و پائين و چرخشي و چراغ‌هايي براي اطمينان از روشنبودن دستگاه و همچينين دکمه‌هاي تنظيم برنامه و تعيين سيکل دستگاه است تا معمولا" حدود 18 ساعت طول مي‌کشد که يک سيکل کامل شود. در شکل شماره (2) دستگاه تيشوپروسسورمشاهده مي‌شود.‏


‏4) قالب‌گيري :

 براي قالب‌گيري بايد ماده آغشتگي (پارافين) را در دماي 60 درجهسانتي گراد داخل فور ذوب کرده و مقداري موم به نسبت 1 به 10 به آن اضافه کرد. ازموم براي قالب‌گيري محکم استفاده مي‌شود. در صورتيکه فقط از پارافين استفاده شودقالب‌ها بسيار شکننده خواهند شد. پس از اين مرحله کار روي نمونه‌ها وارد مسير جديديمي‌شود که شامل قالب‌گيري، برش و رنگ‌آميزي و در نهايت مونتاژ لام و لامل است. برايقالب‌گيري بايد نمونه‌هاي آبگيري شده را به وسيله پنست داخل ظرف مخصوص قالب‌گيريقرار داده، روي آن محلول موم و پارافين ريخت و بعد از گذشت چند دقيقه شمارهنمونه‌ها را روي آن‌ها قرار داد. اين عمل در اصطلاح کوله کردن نمونه‌ها  ناميدهمي‌شود و نياز به دقت کافي دارد. براي کامل‌تر شدن اين مرحله قالب‌ها تا شروع زمانبرش داخل يخچال قرار مي‌گيرد. ‏


‏5) برش با ميکروتوم :

 براي شروع اين مرحله به چند دستگاه جداگانه نياز است که ايندستگاه‌ها و وسايل شامل: ميکروتوم، تيشوفلوت، چراغ مطالعه و قلم الماس است.‏
1)
ميکروتوم: دستگاهي است که از آن براي تهيه برش هاي نازک از  بافتي که به صورت بلوکدر آمده، استفاده مي‌کنند. اين دستگاه داراي توانايي برش بافت در ضخامت‌هاي گوناگوناست و آن را به دو بخش بيروني و دروني تقسيم مي‌کنند. در بخش دروني دستگاه، چرخدنده‌هاي مختلفي تعبيه شده است که به وسيله دسته ميکروتوم به چرخش در مي‌آيد و ميلهتنظيم ميکرومتر، درجه تنظيمي را به داخل منتقل مي‌کند. با چرخش دسته مي‌توان برشهايي به ضخامت 1 تا 30 ميکرون و حتي بالاتر تهيه کرد. قسمت بيروني دستگاه شاملدسته، گيره بلوک، پيچ تنظيم زاويه بلوک، جاي نگهدارنده چاقوي ميکروتوم، پيچ تنظيمکننده زاويه تيغ ميکروتوم،  درجه ميکرومتر و پيچ يا دسته جلوبرنده چاقو به وسيلهدست است. بر روي دسته، ميله‌اي تعبيه شده که به‌وسيله آن مي‌توان دسته را قفل نمودهتا کاملا ثابت شود و بدين‌وسيله احتمال آسيب به دست يا خراب شدن بلوک کم مي‌شود. درشکل (3) دستگاه ميکروتوم مشاهده مي‌شود

 
تيشوفلوت
‏ اين دستگاه در واقع ظرفياست که در آن آب ريخته مي‌شود و قسمتي در زير يا اطراف آن تعبيه شده که محلقرارگيري گرمکن دستگاه است و به‌وسيله کليد کنترل کننده، دماي آب به دلخواه تنظيممي‌شود که اين دما به پارافين اطراف نمونه بستگي دارد. لازم به توضيح است که داخلظرف بايد تيره باشد.  بدين منظور معمولا" به وسيله تفلون يا رنگ کوره اي سياهپوشانده مي‌شود. در واقع اين دستگاه براي برطرف کردن چين وچروک  بافت هاي برش خوردهاست.‏
‏3) چراغ مطالعه: اين وسيله بر روي ميکروتوم و آب و الکل و تيشوفلوت احاطهداشته و نور مناسب و کافي آن از خستگي مفرط چشم جلوگيري مي‌کند. در شکل (4) دستگاهتيشوفلوت به همراه چراغ مطالعه مشاهده مي‌شود. 
قلم الماس: همان‌طور که ازنامش پيداست، براي نوشتن به کار مي‌رود.  نوک قلم بايد از الماس باشد تا بتواندشماره نمونه‌ها را به‌طور خوانا روي لام که جنس شيشه دارد حک کند.‏
همانطور کهگفته شد مرحله پنجم از هستيوتکنيک برش  با ميکروتوم است. در اين مرحله نمونه‌هايقالب‌گيري شده را به وسيله ميکروتوم به ضخامت 5 ميکرون برش مي‌دهند. ميکروتوم موجوددر آزمايشگاه‌ها معمولا" از نوع دواري است که براي برش بهتر لازم است نمونه‌ها راحدود يک دقيقه روي يخ قرار داد؛ البته بعضي از ميکروتوم‌ها ازنوع  انجمادي است. طوريکه گاز ‏CO2‏ از داخل محفظه اي آزادشده و اين گاز ايجاد سرما مي‌کند و برشبافتها  به طورخود به‌خود در انجماد صورت مي‌گيرد.‏
‏6) رنگ‌آميزيبافت‌ها

اين مرحله  شامل دو نوع روتين و اختصاصي است:
رنگ‌آميزي روتين: روش رنگ‌آميزي که در آزمايشگاه‌هاي پاتولوژي به طور معمول و روتين استفاده مي‌شود،روش هماتوکسيلين- ائوزين است. با اين روش هسته سلول رنگ بنفش و سيتوپلاسم رنگ صورتيبه خود مي‌گيرد.
دراين رنگ‌آميزي، ابتدا 3 حمام گزيلول موجود است که براي شفافسازي و از بين بردن پارافين باقي مانده در اطراف بافت‌ها استفاده مي‌شود. نمونه‌هادر هر ظرف گزيلول  به مدت 5 دقيقه قرار داده مي‌شود. بعد از گزيلول 4 ظرف الکل درجهبندي شده قرار دارد. نمونه‌ها را در هر کدام به مدت 2-1 دقيقه گذاشته و بعد با آبشستشو داده مي‌شود و بعد  بلافاصله  در ظرف حاوي هماتوکسيلين قرار مي‌گيرد. زمانقرار گرفتن در هماتوکسيلين 15-10 دقيقه است كه اين زمان بستگي به تازه يا کهنه بودنرنگ دارد. لازم است بعد از اين مرحله نمونه‌ها با آب شستشو داده شده و بافت هاياضافي اطراف آنها پاک شود. بعد از تميز کردن لام‌ها، آن‌ها را داخل اسيد الکل شناورکرده تا رنگ هاي اضافي داخل بافت از بين برود. بعد از اسيد الکل نوبت به کربناتکلسيم مي‌رسد. وظيفه اين محلول، رنگ‌آميزي زمينه بافت است و باعث مي‌شود هسته آبيبه نظر برسد. ظرف بعدي ائوزين است که باعث قرمز شدن سيتوپلاسم مي‌گردد. بعد از چندثانيه که نمونه ‌ها داخل ائوزين قرار گرفت آن‌ها را با آب شستشو داده، بعد به ترتيبداخل 4 ظرف الکل قرار مي‌گيرد. اين الکل‌ها هم درجه بندي شده و به ترتيب 70-80-90 و 96درجه است و بافت‌ها در هر کدام،   حدود 5-3 ثانيه قرار مي‌گيرد. 2 ظرف آخر شاملگزيلول است که براي شفاف تر شدن بافت‌ها استفاده مي‌شود. زمان قرارگيري نمونه‌هادرگزيلول در حدود 5-3دقيقه است.‏
رنگ‌آميزي اختصاصي: در اين رنگ‌آميزي هر جزء ازسلول رنگ خاصي به خود مي‌گيرد.
رنگ‌آميزي اختصاصي شامل:‏
‏1- رنگ‌آميزي برشهاي انجمادي،
‏2- رنگ‌آميزي بافت همبندي،
‏3- رنگ‌آميزي نمونه‌هاي دستگاهعصبي،
‏4- رنگ‌آميزي براي برخي مواد سيتوپلاسميک،
‏5- رنگ‌آميزي برايآنزيم‌ها،
‏6- رنگ‌آميزي براي ميکروارگانيسم‌ها و ‏
‏7- رنگ‌آميزيسيتولوژيک.‏
رنگ‌آميزي‌هاي اختصاصي داراي روش‌هاي مختلفي است که هر کدام توسطپزشک معالج درخواست و در آزمايشگاه پاتولوژي بسته به شرايط موجود انجام مي‌شود. درشکل شماره (5) ظروف رنگ‌آميزي مشاهده مي‌شود.

 
‏7) مونتاژ لام و لامل :‏
براي اينکارابتدا لازم است پشت لام‌ها را خشک کرده و بعد لاملي را که قبلا" روي آن يک تا دو قطره چسب مخصوص ريخته شده، با پنس روي لام قرار داد. بعد اطراف لام را کاملا" تميز کرده و اجازه داد تا در دماي آزمايشگاه خشک شود. در آخر شماره نمونه‌ها رويبرچسب نوشته شده و با دقت روي لام‌ها چسبانده مي‌شود. سپس  لام‌ها همراهبابرگه در خواست آنها در اختيار پاتولوژيست براي تشخيص نهايي قرار گيرد.


بررسي پاتولوژيک بافت به روش ‏Frozen Section
روشي است که جراح در حين عمل جراحي براي اطلاع از تشخيص سريع ودقيق نوع  تومور (بد خيم يا خوش خيم بودن) و تعيين نوع عمل جراحي درخواست مي‌کند . بنابراين در اين مسير سرعت عمل نقش بسيارمهمي ايفا مي‌کند. ‏Section‏ ‏Frozen ‏ درزمينه‌هاي مختلف مورد استفاده است به عنوان مثال وقتي قسمتي از روده جهت بررسي نوعتومور توسط جراح خارج مي‌شود جهت اطمينان از آناستوموز دو انتهاي آزاد روده، جراحدرخواست آزمايش ‏Frozen‏ مي‌دهد. لذا براي جلوگيري از عمل مجدد و صرفه جويي در وقتو هزينه و... از اين روش تشخيصي استفاده مي‌شود. به طور کلي ‏Frozen Section‏ بهمجموعه عملياتي گفته مي‌شود که روند آمادگي بافت جهت تشخيص پاتولوژيک را کوتاه وزمان تشخيص را براي آگاهي جراح سريعتر مي‌کند. به علاوه اجزاي سلولي مانند چربي‌هامي‌تواند با روش هاي رنگ‌آميزي خاص، زير ميکروسکوپ ديده شود. براي انجام اين کار ازدستگاهي به نام کرايو استيت (‏Cryostat‏) استفاده مي‌شود. در اين دستگاه ميکروتوم،بافت و چاقو همگي در يک اتاقک با کنترل دما که سطح آن با پلي‌اورتان عايق‌بندي شده،قرار دارد. اصول کار بدين صورت است که نمونه‌اي از بافت مورد نظر  بيمار جدا شده وبلافاصله از اتاق عمل به آزمايشگاه پاتولوژي فرستاده مي‌شود. قطعه مورد نظر توسطپاتولوژيست از بافت جدا وبراي شروع عمليات آماده مي‌شود. سپس نمونه در دستگاه قرارداده شده، پس از منجمد شدن براي برش آماده مي‌گردد. ميکروتوم‌هاي ‏Cryostatمي‌تواند جهت بريدن  نمونه‌هاي بافتي با مقاطعي به ضخامت 50-1 ميکرومتر تنظيم شود. بعد از برش، نمونه براي رنگ‌آميزي آماده است. براي اين کار بايد ابتدا نمونه را باالکل 95 درجه فيکس کرد، بعد از گذشت چند ثانيه نمونه در محلول هماتوکسيلين قرارداده مي‌شود، زمان براي اين محلول 3-2دقيقه است .کربنات و ائوزين محلول‌هاي بعدياست که زمان براي هر کدام از اين محلول‌ها حدود 3-2 ثانيه است. بعد نوبت به 4 الکلدرجه‌بندي شده (70-80-90-95) مي‌رسد. نمونه در هر کدام از اين محلول‌ها حدود 1 تا 2ثانيه شناور مي‌شود و در نهايت براي شفاف تر شدن، نمونه در دو ظرف گزيلول قراردادهشده و براي مونتاژ و تشخيص آماده مي‌شود و در انتها جواب آزمايش توسط پاتولوژيستتلفني به جراح اطلاع داده مي‌شود تا روند صحيح ادامه عمل پيگيري شود.
  تفاوت روش روتين با روشFrozen Section   در بررسي نمونه‌هاي  بافتي به‌شرح ذيل است:‏
‏1)‏اختلافنماي مرفولوژيک از نظر طرح بافتي و نوع سلولي، بين نمونه فروزن و پرمننت وجود داردکه در ارگانهاي مختلف شدت اين موضوع متفاوت است،
‏2)‏به دليل افزايش اندازههسته‌ها و سلول‌ها امکان خطاي تشخيص و عدم امکان رسيدن به تشخيص نهايي در روشFrozen‏ بيشتر است و‏
‏ 3)‏در اين روش ممکن است نوع سلول کاملا شبيه انواعديگري از سلول‌ها شده و امکان تشخيص دقيق فراهم نباشد، به عنوان مثال ممکن استماکروفاژ به شکل اپيتليال ديده شود.‏

 

برای حمایت از سایت ما بر روی صفحات زیر کلیک نمائید تا ما نیز با رغبت زیاد برای شما تحقیق بگذاریم :

 

 

لیست و فهرست کلیه اقدام پژوهی ها

 

 لیست گزارش تخصصی ها

 

لیست پروژه های آماری دبیرستان

 

به کانال ما در تلگرام بپوندید :

 

 

به کانال تلگرام سایت ما بپیوندید
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 13 اردیبهشت 1397 ساعت: 9:36 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق در مورد ایجاد خانوادۀ شاد و موفق

بازديد: 21
تحقیق در مورد ایجاد خانوادۀ شاد و موفق

تحقیق رایگان سایت علمی و پژوهشی آسمان , تحقیقات دانش آموزی ، فرهنگیان و دانشجویان اقدام پژوهی گزارش تخصصی

 

ایجاد خانوداۀ شاد وموفق

مقدمه:

خانوادهاي خوب و حتي خانوادهاي عالي در نود درصد موارد از مسير اصلي خود خارج مي شوند.چاره كار انها اين است كه مقصد خود را بيابند بدانندكه هدفشان چيست و مسير اصلي كدام است ودر هر فرصتي مسيرشان راتصحيح كنند.مسير خانواده شبيه پرواز يك هواپيماست.

قبل از پرواز خلبان يك برنامه پرواز دارد مي داند مقصد كجاست وطبق برنامه پرواز را شروع كند.ولي در طول مسير پروازباد باران ترافيك هوايي خطاهاي بشري و عوامل ديگر هواپيما را كمي از مسير منحرف مي سازند.بنابراين هوپيما طبق نقشه پيش نمي رود.در اغاز انحراف پرواز جزيئ است ولي اگراين انحرافات جزيئ اصلاح نشوند هواپيمااز مسيراصلي بيشترمنحرف مي شودوبه مقصد نمي رسد.اين كار چگونه صورت مي گيرد؟

هنگام پرواز خلبان به طورمرتب بازخورد دريافت ميكند و براساس اين بازخوردهاخودرا به گونه اي انطباق مي دهند كه هرچه زودتر به مسيرپرواز بازگردند.مثال هواپيما براي زندگي خانوادگي تشبيه خوبي است.

كتاب حاضر به شما كمك مي كند تا براي حفظ خانواده در مسير اصلي خود از سه حربه ي مفيد زير استفاده كنيد:

1-    تصويري روشن ازمقصد:هريك از شما با موقعيت خانوادگي منحصر به فردو نيازهاي متفاوتي هستيد. بعضي از مردم گمان مي كنند كه خانوادهاي ديگر بي عيب ونقص هستن و فقط خانواده ي انهاست كه ر ان عيب ونقص وجود دارد در حالي كه هر خانواده اي گرفتاريه ومشكلاتخاص خود رادارد.با ايجاد يك رسالتنامه ي خانوادگي به ارزش وتصورات مشتركي دست مي يابند.بدون داشتن يك تصور مشترك مردم تصميم هاي متففاوتي مي گيرندونتايج كاملا متفاوت ومتعارض خواهد بود.

2-     برنامه پرواز:داشتن يك برنامه پرواز شما را قادر مي سازد تا به مقصد برسيد و بسيار حياتي است.با كاربرد مداوم هفت عادت شما مي توانيد در ارتباطات يا موقعيت ها تغييرات مثبتي ايجاد كنيد وعامل تغيير باشيد. ارنولد توين بي مي گويد:هيچ چيز مانند موفقيت افول نمي كند. به عبارت ديگرمتناسب بودن پاسخ با مشكل در حكم موفقيت است ولي هرگاه مشكل تغيير كند پاسخ قديم ديگرسازگار نيست.

مشكل تغيير كرده پس بايد پاسخي يافت كه با مشكل متناسب باشد.اصول هفت عادت براي خارج نشدن از مسير يا تحقق اهداف خانواده استفاده ميشود.يكي از خانواده مي گفت:اگرچه زندگي كردن با رعايت مشكل به نظر مي رسد ولي رعايت نكردن وزندگي نكردن باانها بسيار خت تراست.

3-يك قطب نما:چهارچوب هفت عادت تاكيد ميكند شما نيروي خلاق زندگي خود هستيد و از طريق سرمشق دادن به ديگران و هدايت انان مي توانيد در زندگي خانوادگيتان يك نيروي خلاق وعامل تغيير باشيد.سومين هدف اين كتاب شما را قادر مي كند تا در خانوادتان عامل تغيير باشيد.در شرق دور ضرب المثلي است كه مي گويد:اگر به مردي يك ماهي بدهي يك روز شكم او را سير مي كني ولي اگر ماهيگيري را به او ياد بدهي تمام عمر اورا سير مي كني.

عاقبت انديشي:كامروايي در خانواده به چه معناست؟در چهار كلمه يك فرهنگ خانوادگي غني است.فرهنگي كه از "من" به سوي "ما" حركت كرده است.خانواده به خودي خود يك تجربه "ما" است.يك "حس ما" و مسلما حركت از من به سوي ما يعني از استقلال به سوي وابستگي به هم.يك فرهنگ خانوادگي غني يك فرهنگ ما است كه منعكس كننده حركت است عبارت از ان نوع حركت است كه شماراقادر مي سازدتا با يكديگركار كنيدكار كنيد انتخاب كنيدوبه طرف مقصدهمديگرحركت كنيدونيزشماراقادرميكندتابانيروي قدرتمندي كه شمارااز مسير خارج مي كند مقابله كنيد

عادت اول:عامل باشيد

ميان محركهاوپاسخهافاصله اي وجوددارد.درآن فاصله آزادي وقدرت انتخاب پاسخ براي ما وجودداردورشدوبلوغ شخصيت وخوشبختي ما درگروهمين گزينش پاسخ است.

عادت اول-عامل بودن كه عبارت از توانايي عمل براساس اصول وارزشها به جاي واكنش نشان دادن براساس احساس يا شرايط محيطي است.توانايي انجام دادن اين كار مستلزم تحول واستفاده از چهار قريحه انساسن بي نظيراست كه حيوانات فاقدآن هستند.

قريحه اول-خودآگاهي:انسان ميتوانددر وراي زندگي خويش بايستدو آنرا نظاره كندماحتي ميتوانيم افكارخودرا مشاهده كنيم وسپس براي ايجادتحول پيش بياييم.حيوانات از انجام دادن اين كار ناتوانندولي انسان ميتواند.

قريحه دوم-وجدان:يعني حس اخلاقي يا معنوي فرديانداي درونيش كه به او اجازه ميدهد از عمق وجودش آگاه شود.

قريحه سوم-قوه تصور:توانايي فرددرمجسم ساختن چيزهايي كه ازتجربه هاي گذشته اش كاملا متفاوت باشد.

قريحه چهارم-اراده ي مستقل:يا قدرت اتخاذ عمل.

اين چهارقريحه درفاصله بين وقوع يك رويدادوپاسخ انسان به آن قرار دارند به دليل وجودچنين فاصله اي درانسان زندگي داراي هدفهاي بي نهايت بيشتري است.اين"بيشتر"عبارت است ازنيروي زندگي و ميل طبيعي كه ما رامتحول ميسازد.درحقيقت"رشدكردن يامرگ"ضرورت معنوي كل وجود است.اين حقيقت كه ماداراي اين چهارقريحه بي نظيرهستيم بدين معني است كه هيچكس مجبورنيست قرباني شود.حتي اگرشماازيك خانواده غيرعادي وناسالم باشيد بازهم ميراث محبت وعشق راانتخاب كنيدوارزوهايتان را شكوفا كنيد.

قريحه پنجم-شوخ طبعي است.يك قريحه ثانوي كه ازتركيب چهارقريحه ديگرحاصل ميشود.شوخ طبعي درواقع واكنشي نبودن وغرق نشدن در موضوع است اين امركمك ميكند تشخيص دهيم كه همه مسائلكوچك هستندو ماراازترش روبودن دايمي وبي جنبه بودن بازميدارد.

قريحه خوداگاهي كم ديده ميشود.يونانيان مي گويند"خودت را بشناس"چراكه خودشناسي زيربناي تمام دانش هاست.ترقي4قريحه براي عامل بودن ضروريست.نميتوان يكي راناديده گرفت.مثلا هيتلرخودآگاهي،قوه تصور وقدرت اراده داشت ولي وجدان نداشت اين گمراهي مسير دنيارابه طرزغم انگيزي دگرگون ساخت.

حلقه نفوذوحلقه نگراني:حلقه نگراني حلقه بزرگي است كه شامل هرچيزي است كه درزندگي ممكن است نگران آن باشيدوحلقه نفوذحلقه كوچكتري  در درون حلقه نگراني است وشامل اموري ميشودكه مي توانيددرموردشان اقدامي انجام دهيد.افراد عامل برحلقه نفوذيعني حلقه داخلي متمركزنددر نتيجه ان حلقه رشد مي يابدموجب كم شدن فاصله بين اندازهاي حلقه نفوذ و نگراني ميشود.تمركزبرحلقه نفوذموجب تغييرات موثبتي ميشود.مثلاپدرو مادري را مي شناسم كه ادامه زندگي دخترشان درخانواده برايشان دشوار ورفتارش غيرقابل تحمل شده بود.يك شب پدرروي پنج كارت قوانيني نوشت كه اگردختران هاراانجام ندهد ديگرجايي درخانه نداردبعدازنوشتن كارتهارابرگرداندوپشت كارتها قوانيني كه خود بايد رعايت ميكرد نوشت در پايان متوجه شدكارهايي كه خودبايدانجام دهد بيشتراز فهرست اصلاح دخترش است.وقتي دخترش به خانه امد صحبتي طولاني كردند.انتخاب او براي شروع كردن از فهرست پشت كارت همه چيزرا دگرگون ساخت. اولويت دادن به تغييردرون دربرابرتغييربرون ازخود.

اگردرحلقه نگراني باشيدزبان شما ملامتگر،شكوه آميزوواكنشي خواهدبودواگردرحلقه نفوذباشيد زبانتان عامل خواهدبودومتاثراز تمركزبرروي چيزهاييست كه درتوانتان است.يك حساب بانكي براي افراد خانواده باز كنيد.

به جاي برداشت سرمايه ازطريق: » اقدام به سرمايه گذاري كنيدازطريق:

صحبت غيرمودبانه،تحقير          »  - مهربان بودن 

عدم تاسف يا تاسف دروغين        »  - معذرت خواهي كردن

انتقاد،شكايت،غيبت افراد             »  - وفاداري به افرادهنگام نبودآنها

قول ندادن ياعمل نكردن به قول     »  - قول دادن وپايبند بودن به آن

لجاجت،كينه توزي،زودعصباني شدن    »- بخشش

ژوزف زينكر:يك شخص مي توانددريابدكه مهم نيست اكنون كجاست او هنوز خالق مقصد خويش است.

عادت دوم:با عاقبت انديشي آغاز كن.

ديدي روشن و صريح ازآنچه شما وخاناده تان باآن سروكارداريدايجادمي كند. براي عميق ترشروع كردن باعاقبت انديشي درخانواده يك رسالتنامه خانوادگي ايجادكنيد.رسالتنامه خانوادگي يك بيان متحدومتفق ازهمه اعضاي خانواده در مورد تمام امورخانوادگي است وبراين عقيده استوار استكه هر چيزي دو بار خلق مي شود.ابتدابه صورت ايده يا خلق ذهني وسپس به صورت واقعي يا فيزيكي. سه مرحله براي خلق يك رسالتنامه خانوادگي:

مرحله اول:مسايل مربوط به خانواده خودرا بكاويد دراينجا هدف آشكاركردن احساسات وعقايدهر شخص درخانواده است.اگرخانوادتان شامل شماوهمسرتان است يك رسالتنامه دونفره ايجادكنيد.ضرب المثلي ميگويد:تو پشتيبان من باش و من پشتيبان تووماباهم صعودخواهيم كرد.دليل اهميت رسالتنامه در يك ازدواج اين است كه هيچ زوجي را نميتوان يافت كه كاملا شبيه به هم باشند.هميشه تفاوتهايي وجودداردووقتي كه دونفردراين ارتبط گسترده حساس كه ازدواج نام دارد قرارميگيرند اگربراي كشف اين تفاوت ها ارزش قايل نباشند وبه ديدگاه مشترك نرسنداين تفاوت ها ممكن است درآينده منجربه جدايي آنها شود.

اهميت رسالتنامه باوجودكودكان بارزتر ميشود.اكنون شما افرادي داريد كه نياز به احساس تعلق ، تعليم وتربيت دارندكه بدون احساس هويت يا داشتن هدف خانوادگي فقط درچهارديواري دورهم جمع شده اند.پس ميتوان يك رسالتنامه سه طرفه يا بيشترايجاد كرد.وقتي درباره عقايدي كه ميل داريددررسالتنامه آورده شودگفتكوميكنيدسوالهايي كنيدكه به اعضاخانواده كمك كند.نظيراينها: هدف خانواده ماچيست؟دوست داريم باهم چه روابطي داشته باشيم؟چه كارهايي براي ماهم است؟چه خانواده هايي به ماالهام ميدهندوچراماآنهاراتحسين مكنيم؟ دراين بحث ها:1-بااحترام گوش كنيد.2-عقايدابرازشده رادقيقاروشن سازيد تا نشان دهيدآنهارادرك كرده ايد.3-عقايدابرازشده رابنويسيد.

مرحله دوم: رسالتنامه خانوادگي خود رابنويسيد و به خاطرداشته باشيد كه رسالتنامه يك قراردادبزرگ رسمي نيست.ميتوانديك جمله،تصويريانمادباشد مهم اين است شمارا به هم نزديك كرده وبه شماالهام ببخشد.

مرحله سوم:ازآن براي ماندن در مسيرصحيح استفاده كنيد.دونيروي قدرتمند كه برذهن انسان اثرميگذارند،عبارتندارنوشتن وتجسم ياخيال پردازي كه هردودر رسالتنامه جاي دارند.هردوباعث شكوفاسازي افكارشده واگرهمه حس ها در فرايندهاي فوق بكارروندمانندليزرعمل ميكنند.

قدرت رسالتنامه خانوادگي:يك رسالتنامه خانوادگي ميان والدين وفرزندان وبين زن وشوهرهايي كه ازارزشها وتصوراتشان هيچ احساس مشتركي ندارندروابط دونفره تفاهم آميزي برقرارميكند.اين مقوله مثل تفاوت يك تكه الماس ويك تكه                                گرافيت است.هردوازمواد يكساني ساخته شده اند ولي الماس به شدت سخت تر ازگرافيت است.تفاوت آنهادرعمق رابطه ميان اتم هاي آنهاست.رسالتنامه ها به خانواده هاباهرشكل وتركيبي نيرووجهت ميدهد.وقتي شما ازمقصد،نقش و فرصتهاي خودديدروشني داشته باشيد،پاياني براي كارهاي خوبتان وجود ندارد.

 مراقب سه چيزباشيد:1-اعلاميه صادرنكيد: بايد همه اعضاخانواده درتهيه رسالتنامه شركت كنند.هيچگاه به تنهايي رسالتنامه صادر نكنيداگرخانواده تان حس كنندرسالتنامه منعكس كننده نظرهاي انه نيست ازآن حميت نمكنند.2-درآن شتاب نكنيد.3-آن رامخفي نكنيد:شمابايدرسالتنامه خانوادگي راچاپ كرده به هرنفريك نسخه دهيد،به پلاك يازنگ درآويزان كنيد.

عادت سوم:به امورنخست الويت دهيد:

عادت دوم به مايادميدهدكه امورنخست چه هستندوعادت سوم مارابراي زندگي كردن بااين اموربه تعهدونظم دعوت ميكند.بعضي ازافراددرامج فشارها-بخصوص فشارهاي كاروزندگي-ازتقدم خانواده برامورديگرغافل ميشوند،ولي شمادرموردآن فكركنيد.نقش حرفه اي شماموقت وزودگذراست.وقتي كه شمااز فروشندگي،بانكداري ياطراحي بازنشسته ميشويد،فردديگري جاي شمارا مي گيردوشماعوض ميشويددرحالي كه سازمان شمابه راه خودادامه مي دهدو وقتي كارتان راازدست مي دهيد،زندگيتان عمدتاتغييرخواهدكرد.ولي نقش شما درخانواده هرگزتمام نميشود.حتي پس ازرفتن شما،بچه هاي كوچك وبزرگتان هنوز شماراوالدين خودمي دانند.خانواده تنهانقش حقيقتا پايدارزندگي است. رابيندرانات تاگور:آوازي كه قصدخواندنش راداشتم خاموش ماند.روزهاي زيادي راباكوك كردن وبازكردن كوك سازم سپري كردم.ماناباورانه گرفتاريم وبي وقفه درجنبش وحركت هستيم،ولي هرگزصداي موسيقي ازماشنيده نميشود اگرفرض رابراين بگذاريم كه كاررانميتوان باهيچ چيزديگري عوض كرد،از جاي اشتباهي آغازكرده ايم.درصورتي كه فرض براين باشدكه خانواده رانمي توان باهيچ چيزديگري عوض كرد،اين تدبيرعقلاني به تنهايي دروازه انواع امكانات خلاق ديگررابه روي ما مي گشايد.

نقش والدين يك نقش بي همتاست.برينر:شمانيتوانيدبه كسي پول بدهيد تابراي كودكانتان آنچه رايك پدريا مادردرحالت عادي برايش انجام ميدهد،انجام دهد. وقتي شالوده تغييركند همه چيزتغييرميكند.تغييرات فرهنگ رايج،تغييرات عميقي رانيزدرسليقه سياسي ودرنتيجه درقانون پديدآورده است.ازدواج كه درتمام اعصارزيربناي يك جامعه مستحكم به حساب مي آمد،امروزه اغلب يك تعهد ياپيمان نيست،قراردادي است بين دوفردبالغ كه باهم به توافق رسيده اندو گاهي غيرضروري به نظرميرسد.

هنگامي كه شاخصهاي اجتماعي جرم،استفاده ازمواد،دايماروبه بالاصعودميكند،نبايدفراموش كنيم مهم ترين شاخصهادرهرجامعه اي، تعهدبه دوست داشتن،راهنمايي وهدايت مهمترين افراددرزندگيمان يعني بچه ها يمان است.بچه هادرسهاي زندگي راازفلان شخصيت كارتوني ياسينمايي يادنميگيرند،بلكه ازخانواده اي دلسوزكه برايشان كتاب ميخواند،باآنهاصحبت ميكند،حرفشان راگوش ميدهدواوقات خوشي راباآنهاميگذراند،يادميگيرندوپيشرفت ميكنند.اين اتفاقات به قدري تدريجي صورت گرفته كه بسياري ازافرادحتي ازآن خبرهم ندارند.اين جريان مانندداستاني است از موگريج درباره قورباغه هاييست كه بدون مقاومت درديگ آب جوش زنده زنده كشته ميشوند.درحالت عادي اگرقورباغه اي درون آب جوش بيافتد،بلافاصله براي حفظ جان خويش بيرون مي پرد.ولي قورباغه هادراين داستان،بيرون نمي پريدندوحتي مقاومت هم نمي كردند.چرا؟چون وقتي آنهادرون ديگ مي پريدند،آب ولرم بود.سپس كم كم درجه حرارت بالا ميرفت وآب گرم وگرمترميشدتااينكه داغ ميشدوبالاخره به جوش مي آمد.تييرات به قدري تدريجي صورت مي گرفت كه قورباغه هاخودرابا محيط جديدشان انطباق ميدادندتااينكه ديگرخيلي ديرميشد.اين همان اتفاقي است كه درجهان روي داده تاست.مابه آنهاعادت كرده وآنهابرايمان محل امني شده اند،حتي زماني كه ماوخانواده مان رابه كشتن ميدهند.الكساندرپوپ:گناه هيولاييست باهيبتي بسيارترسناك وباوجوداينكه محكوم به نفرت است،همواره ديده مشودوبارهاوبارهاچهره آشنايش رانمايان ميسازد.ماابتداآنراتحمل ميكنيم،سپس به آن رحم ميكنيم وسرانجام آنرادرآغوش مي كشيم. اين يك فرايندحساسيت ردايي تدريجي است. ديويد توريور:به ازاي هرهزاربرگي كه ازدرخت گناه قطع ميشود،يك باربرريشه آن ضربه واردميشود.خانه وخانواده ريشه هستند.خانه جاييست كه تجهيزات روحي رادرافرادبراي مواجه شدن باتاثيرات زيان آوري كه فناوري دردسترس قرارداده است وبراي برگرداندن فناوري،به سمتي كه سبب رشد ارزشهاوفضيلتهاواستانداردهاي عالي شودودرسراسراجتماع پايداربماند،پديدمي آورد. دراين محيط آشفته چطورميتوان فكركردكه ميتوانيم اصول وقوانين بازاري رادر خانواده هايمان رواج دهيم؟اگرماخانه هاي محكمتروبهتري نسازيم،مجبورخواهيم شد زندان هاي بيشري بسازيم،چون شيوه سرپرستي نادرست سبب پرورش افرادناباب و جنايتكارميشود،اجتماع ازموادمخدر،جرم وجنايت پرودستگيركردن وآزادكردن امري عادي ميشودوبچه هايي كه ازنظرعاطفي تشنه اند،به بزرگسالاني خشمگين تبديل ميشوند كه درجستوي بيهوده اي براي زندگي توام باعشق،احترام و...هستند.چهل سال پيش شما مي توانستيدباموفقيت يك خانواده رابارويكرد«بيروني دروني»يا«ازبيرون به درون» اداره كنيد،ولي امروزه ديگرموثرنيست.وضعيت سنتي خانواده تغييركرده ونقش والدين بيش ازهرزمان ديگري حياتي وغيرقابل تعويض است.فرزندانمان بيش ازپيش به يك منبع راهنمايي كننده خانوادگي نيازدارند.ديويس:وقتي شالوده تغييرميكندهمه چيزدگرگون ميشود.وقتي زندگي آشفته است بايددرپي سازماندهي باشيم،بايدكارهارابه نظم درآوريم.در يك خانواده نظم يعني اينكه اولويتهاي خانواده مشخص شده است وساختاري درخانواده وجودداردكه الويت بندي خانواده راامكان پذيرميكند.ويليام دورتي:نيروهايي كه برخانواده فشارواردمياورنددردنياي مدرن بسيارقوي هستنددرنهايت مابايدتصميم بگيريم كه يافرمان رابدست بگيريم يابجايي برويم كه جريان رودماراميبرد.اختصاص دادن يك وقت ويژه در طول هفته به خانواده درالويت بخشيدن به خانواده موثراستوفرصت خوبي دربرآورده كردن چهارنيازدايمي:معنوي(برا برنامه ريزي)،عقلي(براي تعليم)،جسمي(براي حل مشكلات)واجتماعي(براي تفريح)ايجادميكند.جلسات خانوادگي ميتواندشامل:يك جلسه براي برنامه ريزي،يك جلسه براي آموزش،يكي براي حل مشكلات،براي تفريح،پيمان بستن،جلسات ارتباط تك به تك:يك روزرابه همسرتان اختصاص دهيد،بعدازظهري رابه فرزندتان،اگر خودتان راكاملاوقف يك نفركنيدباشكوه تراست تااينكه بي وقفه براي نجات توده ها تلاش كنيد.ارتباط تك به تك باهمسرتان موثراست.بزرگترين كاري كه ميتوانيد براي بچه هايتان انجام دهيددوست داشتن همسرتان است.مستحكم كردن اين روابط خصوصي باعث امنيت كل خانواده ميشود.داشتن روابط تك به تك باكودكان نيزضروري است.

عادت چهارم:برنده-برنده فكركنيد.

اين عادت همچون ريشه است.يك چهارچوب بنيادي براي جستجوي منفعت دوطرفه يا«قانون طلايي» است.يك انگيزه زيربنايي كه سبب رويش درك وهم افزايي ميشودوبايدديدگاه«من برنده ام توبازنده اي»به ديدگاه«هي ماميتوانيم هردوبرنده شويم»تبديل شود.هيچكس باخت رادوست نداردبخصوص در روابط نزديك خانوادگي ولي ما نوعا بايك پيش زمينه ذهني برنده-بازنده به موقعيت هاي مختلف زندگي پا مي نهيم واغلب اوقات متوجه نميشويم.بسياري ازمادرخانواده هايي زندگي كرده ايم كه اغلب بابرادرياخواهرمان مقايسه شده ايم يادرمدرسه براساس نمراتمان.جامعه مابابرنده بازنده محاصره شده است.

 پيامدتفكر برنده بازنده:مردي درحرفه اي كارميكردكه موردعلاقه همسرش نبود.روزي همكاران مرد جشني ترتيب دادند.مرداميدوارانه ازهمسرش خواست بااوبرودامازن گفت:ازدوستان تو خوشم نم آيدونرفت.زن بردومردباخت.دوماه بعدگروه اجتماعي زن برگزاري يك سخنراني رابه عهده گرفت،زن گمان ميكردشوهرش بااومي آيداماهمسرش امتناع كردوگفت:من نيزازدوستان توخوشم نمي آيد.اينباراوبرنده وزن بازنده شد.زن بي خداحافظي رفت.مردنيزفوتبال تماشاكرد.وقتي كه ازدواجي دچارجنگ هاي خودخواهانه مي شود،چه تاثيري برروابط وبرروي خانواده ميگذارد؟ووقتي كه طرفين بيشترمتوجه ادامه دادن به روش خودهستندتاساختن روابط،آيادراين شرايط واقعا كسي«برنده»مي شود؟

پيامد تفكربازنده-برنده:براي بيشترمردم تفكربازنده-برنده اين طرزفكررابه دنبال داردكه«من يك فدايي هستم بياجلوروي من پابگذار.مقاصدت رابامن عملي كن.همه اين كاررامي كنند.»تنهارويكردكارآمد وبادوام رويكردبرنده-برنده است.هم رويكردبرنده-بازنده وهم رويكردبازنده-برنده درنهايت به بازنده-بازنده ختم ميشود.

ساندراتصويربزرگي درست كرده.عكسهايمان بابچه ها،نوه هاواقوام رابرروي يك ديوارچسبانده كه به همه انرژي وحس پايداري ووابستگي ميدهد.توانايي ديدن عكس بزرگ درتعامل هرخانواده اي تحول عظيمي ايجادميكند.شايدوقتي كه هركدام ازما به اعضا خانواده مان نگاه كنيم ازجمله به خودمان بايد تصوركنيم كه هر شخصي پيراهني به تن كرده است كه برروي آن نوشته شده:«صبركن،من هنوزتمام نشده ام»ومابايدهميشه نيت هاي خوب رادرنظربگيريم.باعمل كردن براساس اين فرض كه ديگران حداكثرتلاش خودرادرجهت مثبت انجام ميدهند،ما ميتوانيم تاثيرقوي برآنها بگذاريم تاهرچه بيشترنيروي مثبت آنها را آزاد سازيم.

عادت پنجم:نخست ديگران را درك كنيد،سپس بخواهيد شمارا درك كنند:

هركدام ماازپشت عينك خودبه جهان مي نگريم.عينكي كه ازگذشته وتجارب منحصربه فردما مي آيد، عينكي كه نظام ارزشي،انتظارات وفرضيه هاي مطلق ماراازجهان واينكه جهان چگونه است وچگونه بايد باشد،مي سازد.يكي ازدلايلي كه درپس مختل شدن روابط وجوددارداين است كه دوطرف مربوط يك اتفاق رابه طورمتفاوتي تفسيرميكنند.ذات وتجربه هاي گذشته آنها،آنان راواداربه اين كارميكند.اگربعدا بدون اينكه دليل متفاوت ديدن چيزهارادرنظربگيرندوباهم ارتباط برقراركنند،يكديگررامحكوم خواهندكرد.مثلاموردكوچكي ماننددرجه حرارتاتاق رادرنظربگيريد،دماسنج درجه 24رانشان ميدهد.يكنفرشكايت ميكندخيلي گرمه وپنجره رابازميكند.ديگري شكايت ميكندخيلي سرده وپنجره را مي بندد.حق باكدام است؟هواخيلي گرمه ياخيلي سرده؟حقيقت اين است كه هردوراست مي گويند. منطق حكم ميكند چنانچه دونفرباهم مخالفند و يكي درست مي گويد،پس ديگري اشتباه ميكند.اما اين مسئله به منطق مربوط نمي شود؛اين مسئله روحي منطقي است.حق باهردواست.وهركدام ازديدگاه خودمحق هستند.بادرك تفاوتهاي افراد ميتوانيم اين تفاوتها رابه حساب بياوريم وانتظارات خودرا براساس آنها تنظيم كنيم.البته تمام جوانب زندگي سرشار از شادكامي نيست.گاه گاهي بيماري سر مي رسد،تصادف رخ ميدهد،مرگ عزيزي را مي ربايد.كمتركسي يافت مي شود كه بعضي ازاين اتفاقات را تجربه نكرده باشد.درك اين واقعيت وتنظيم انتظاراتمان براساس آن تاحدزيادي به معني كنترل خوشنوديمان است.وقتي درك مي كنيد قضاوت نمي كنيد.سليمان دانا دعا مي كرد:درهرچيزي كه مي دهي،فهميدن را عطا كن.تا ديگري را درك نكني نخواهي دانست چه چيزي به حسلب او مي گذاري.زني مي گويد:يكبار براي شوهرم جشن تولد غيرمنتظره اي ترتيب دادم.امااواصلا خوشحال نشد.آنچه واقا دوست داشت شام آرامي بودبامن وبعد سينما.غالبا مردم تمايل دارند احساسات وانگيزه هاي خودرا به رفتار افراد تعميم دهند.هرگز نمي توانيددر حساب افراد سرمايه گذاري كنيد. مگراينكه بدانيد چه چيزي براي آنها اهميت دارد.مردم در دنياي خصوصي خود زندگي ميكنند.ممكن است اهداف اصلي شمابراي آنها فرعي باشد يا ممكن است اصلا هيچ اهميتي براي آنها نداشته باشد.هرانساني بي همتاست ازاين رو هر شخص نياز دارد به روش خاص خود دوست داشته شود.بنابراين كليد سپرده گذاري،فهميدن وصحبت كردن با زبان عشق آن شخص است.مردم دردرون خودبسيارحساس وآسيب پذيرهستند.شايدآنچه خانواده هارا از مسيرهمكاري دورميكند.بيش ازهرعامل ديگري احساسات منفي شامل عصبانيت وآزاررساني باشد.عصبانيت آدم را در تله مي اندازد وغرور،اورادر آنجا حبس مي كند.سي اس لويس:غرورذاتا رقابت جوست غرور ازداشتن لذت نمي برد،مگربيش ازديگران داشتن...اين مققايسه است كه باعث غرورميشود، لذت سر بودن از ديگران.

      5-گوش كردن همدلانه(درون چارچوب مرجع افرادديگر)

      4-گوش كردن دقيق

     3-گوش كردن انتخابي

     2-تظاهر به گوش كردن  

 1-گوش نكردن(درون چارچوب مرجع خودفرد)

 كردن

گوش كردن واقعي براي ورود به ذهن وقلب شخص ديگر،گوش كردن همدلانه نام دارد.يعني گوش كردن با همدلي،يعني بكوشيم باچشم هاي ديگري دنيا را ببينيم.ازاين پنج نوع گوش كردن،اين تنها نوعي است كه واقعا به درون چار چوب مرجع فردديگر نفوذ مي كند.جان پاول:گوش كردن درگفتگو بيشتر توجه به معناست تا كلمات...در گوش كردن حقيقي،به وراي كلمات مي رسيم وبه آن سوي آنهاخيره مي شويم تاانساني را كه داردآشكار ميشود،پيدا كنيم.گوش كردن يعني دست يافتن به گنج انسان حقيقي كه با گفتاروحركات آشكارمي شود.البته اين به معناشناسي نيز مربوط مي شود.كلمات براي من وشما تعبيرهاي متفاوتي دارند.در نتيجه هرگز نمي توانم به شما بگويم چه گفتيد بلكه آنچه را شنيده ام مي گويم.بايد آنچه راگفته اي دوباره بگويم وآنرا باتوبررسي كنم تا مطمئن شوم كه آنچه ازذهن و قلب توواردذهن وقلب من مي شود دست نخورده و بدون تحريف است.

هركس نقاط كوري دارد( درزندگي خود مسلئلي دارند كه حتي نمي خواهند آن را به ياد آورند،چه رسدبه اينكه آنرا عوض كنند يا بهبود بخشند)بنابراين وقتي كسي را واقعا دوست داريد،بايد مواظب رفتار خود باشيد(سرشاراز انر‍‍ژي مثبت واحترام بااو برخورد كنيد).لازم است بتوانيدبه طريقي بازخورد بدهيد كه به جاي اينكه باعث پس زدن شود،حساب بانكي بسازد.به ياد داشته باشيد كه كليد عادت پنجم درنتيجه عمل است.فقط آنچه انجام مي دهيم نيست،بلكه چرا و چه وقت نيزمهم است.عادت پنجم به ما كمك مي كندتا از عمق دلمان گوش كنيم وصحبت كنيم.

عادت ششم:هم افزايي(برترين عادت).

هم افزايي برترين ومتعالي ترين ثمره تمام عادت به شمار مي آيد.شگفت انگيز است كه يك به علاوه يك برابر سه،چهار،پنج(يا حتي بيشتر)مي شود،چون ارتباط بين اجزا،خود يك مقوله معني دار است واين ارتباط چنان قدرت تسريع كننده ومحركي دارد كه بررفتار متقابل همه اجزا با هم تاثير مي گذارد اين ارتباط از روح احترام متقابل برنده-برنده و درك دوجانبه درساختن چيزي تازه ناشي مي شود،نه از مصالحه يا ارضاي نصفه نيمه.در اين فرايند هيچ كس از موضع خود عقب نشيني نمي كند،هيچ كس گذشت بي جا و يا ازروي بي ميلي نميكند.هردوطرف به خواسته خود مي رسند وحتي نتيجه اي فراترازخواسته هاي اوليه خود بدست مي آورند.راه شگرف درك هم افزايي مطالعه بدن انسان است.بدن فقط مجموعه اي از دست،بازو،پا،انگشت،مغز،معده وقلب نيست.تماميتي معجزه آسا وهم افزاست كه مي تواند كارهاي شگفت آوري زيادي انجام دهدواين به دليل نحوه عمل بخش هاي انفرادي با يكديگراست.مثلا دو دست وقتي با هم كار ميكنند،ازدودست كه جداگانه كار ميكنند،ثمربخش ترند دو چشم دركنار هم واضح تر وباقدرت بيش تري ميبينند تادوچشم جدا ازهم.كاري كه بدن ميتواند انجام دهدبسيار بيشترازكاري است كه تمام اجزا دركنارهمولي بي ارتباط با هم مي توانند انجام دهند.پس هم افزايي برهمه اعضاخانواده اثردارد.ارتباط وهماهنگي درخانواده تنظيم كننده رابطه بين افراد است.وقتي زن وشوهر ياوالدين و بچه هاباهم زندگي مي كنند،هم افزايي در رابطه آنها نهفته است واين همان محلي است كه ذهن خلاق درآن قراردارد. ذهن جديدي كه راه حل جديد وگزينه سومي را پيشنهاد ميكند.هم افزايي مخاطره آميزاست.گاه ممكن است روندهم افزايي به هرج ومرج كشيده شود. كليدهم افزايي اين است كه بياموزيم به تفاوتها ارزش دهيم.حتي آنهاراجشن بگيريم.به مثال بدن انسان برمي گرديم اگربدن فقط مجموعه اي از دست وپا و  قلب بود،هرگز اينطوركار نمي كرد.همين تفاوتهاست كه بدن رابراي انجام دادن اين همه كارتواناميكند.

گاه ارزش گذاشتن به تفاوتهاوتقديرازخصوصيات منحصربه فردافرادديگر، دشواراست.معمولا تمايل داريم كه مردم رابه شكل تصورات خودمان درآوريم. وقتي ازعقايدخودمان امنيت خاطرلازم را به دست مي آوريم،شنيدن نظرهاي متفاوت ديگران(مخصوصا نظر كسي كه مثل همسريافرزندبه ما نزديك است) اين امنيت را تهديد ميكند.مي خواهيم ديگران نيز باما مواففق باشند وهمان طوركه ما فكرميكنيم فكركنند،بانظرهاي ماكناربيايند.امابه قول دوستي :وقتي همه مثل هم فكرميكنندهيچ كس زيادفكرنميكند.شخص ديگري گفته:وقتي دونفر باهم موافقند،نظريكي زيادي است.بدون تفاوت،نه اساسي براي هم افزايي،ونه انتخابي براي راه حل هاوفرصت هاي تازه وجوددارد.بهترين راه اين است كه ياد بگيريم،بهترين هاراطوري باهم درآميزيم كه چيزي كاملا نوبه وجودآوريم. آبگوشت وقتي خوشمزه ميشودكه چيزهاي مختلفي درآن بريزند.ايتنوع است كه علاقه وطعم رابوجودمي آورد،تركيب جديدي كه ازهمه چيزهاي متفاوت بهترين رادركنارهم مي گذارد.هم افزايي فقط كارگروهي وهمكاري نيست.هم افزايي يعني كارگروهي خلاق و همكاري خلاق.

سيستم ايمني خانواده:بيماري ايدزبه اين دليل اين قدروحشت آوراست كه سيستم ايمني بدن رامختل ميكند،مردم ازايدزنمي ميرندبلكه ازبيماري هاي ديگري مي ميرند كه درافرادعادي به علت داشتن سيستم ايمني سالم،كنترل ميشوند.خانواده هانيز به علت يك شكست خاص،ازهم نمي پاشندبلكه به علت نداشتن يك سيستم ايمني ومصالحه جو،ازهم ميپاشند.حساب بانكي عاطفي آنهاخالي است وهيچ نوع روندسازماندهي واصول ياقوانين طبيعي كه خانواده براساس آن پايه ريزي شود ندارند.تااينجا،اساسابرهم افزايي كه افراد دربرخوردبا همديگر،نيازها،مقاصدوهدفهاي مشترك يكديگررادرك كنندوسپس بينش ها و انتخاب هايي راميسازندكه واقعابهترازآنهايي است كه درابتداپيشنهادشدند(1+1بيشتراز2) تمركزكرديم.ميتوانيم بگوييم كه اختلافي درروند تفكراتفاق افتاده است.ميتوان اين راهبردرا«دگرسازي»ناميد.اما نوع ديگري ازهم افزايي نيزوجوددارد.اين هم افزايي چيزي است كه ازطريق راهبردي مكمل بدست مي آيد.راهبردي كه درآن قدرت يك نفر استفاده وضعف هايش باقدرت ديگري خنثي ميشود.مثالا اگرقدرت شوهري درشهامت او نهفته باشداماآن موقعيت خاص به همدلي نيازداشته باشد،قدرت مردميتواندبه ضعف تبديل ميشود.اگرقدرت زني درحساسيت وشكيبايي اوباشدوآن موقعيت به تصميمات واعمال قدرتمندانه نيازداشته باشد.قدرت اوميتواندبه ضعف تبديل شود.امااگرزن ومردهردواز قدرتهاوضعفهاي خودآگاه باشندوفروتني كافي براي كارگروهي داشته باشند ميتوانند از قدرت هايشانبخوبي استفاده كنندوضعفهايشان خنثي ميشود(هم افزايي روي ميدهد).البته همه تصميم ها درخانواده وهمه موقعيت هابه هم افزايي نيازندارند.

وقتي شروع مي كنيدالگوي همكاري خلاق رادرخانواده بنا نهيد،ظرفيت شماافزايش ميابد سيستم ايمني شما قوي ميشود.پيوندهاي بين شما قوي ترمي شود.تجربه هاي مثبت تان شمارادرجايگاهي كاملا تازه قرار ميدهدتابادرگيري ها وفرصت هاي خود برخورد كنيد. ثمره هم افزايي حقيقي قيمت ندارد.

عادت هفتم:تيغ خودرا تيز كنيد

آنتروپي يا فسادپذيري بدين معني است كه هرچيزي كه به حال خودگذاشته شود سرانجام ازهم مي پاشد(فاسدميشود)تااينكه به اصلي ترين شكل خودبرسد.فرهنگ لغت انتروپي را «تنزل تدريجي يك نظام ياجامعه»تعريف ميكند.اين مسئله درهمه جنبه هاي زندگي اتفاق مي افتد.مدتي به بدن خود بي اعتنايي كنيد،حتما روبه زوال خواهدرفت.اگرآگاهانه به چيزي توجه وآن رابازسازي نكنيم،ازكارمي افتد.استفاده كردن بي نهايت ازچيزي ياكنارگذاشتن آن،افراط وتفريط است.فرض كنيدمي خواهيددرختي رابياندازيد.تنه عظيم آنرااره ميكنيد.تمام روزردرحال اره كشيدن بوده وحتي يك دقيقه هم كاررارها نكرده ايد وحالادرنيمه راه هستيد.دور و برخود را نگاه ميكنيد وكس ديگري راميبينيد كه چند قدم آنطرف درختي رااره ميكند.اوتقريبا تمام درخت رااره كرده است.باشماشروع كرده ودرختش هم اندازه شماست.باناباوري مي پرسيد:چطورتوانستي بيشترازمن كاركني درحالي كه هرساعت هم استراحت ميكردي؟مردجواب ميدهد بله ديدي كه هريك ساعت چنددقيقه اي استراحت ميكردم ولي چيزي كه نديدي اين بودكه اره ام راهم تيز ميكردم.تيزكردن تيغ يعني حضورمداوم وپيوسته تازه شدن،درتمام ابعاد چهارگانه زندگي.نوسازي خانوادگي:

1-جسمي:ورزش كنيد،غذاي سالم بخوريد،فشارهاراكنترل كنيد.

2-روحي:تمركزكنيد،نمازبخوانيد،ادبيات مذهبي مطالعه كنيد،به اصول تعهدداشته باشيد.

3-ذهني:كتاب بخوانيد،فيلم ببينيد،برنامه ريزي كنيد،بنويسيد،استعدادهاراشكوفاكنيد.

4-عاطفي/اجتماعي:دوست يابي،خدمت رساني،گوش كردن،باهمدلي هم افزايي كردن.

اين الگوهاي تكراري نوسازي خانواده،سنت ناميده ميشود.باسنتها پيوندهاي خانوادگي را تقويت مي كنيد.نوسازي شخصي:

1-جسمي:باهم ورزش كنيد،فعاليت هاي جسمي راانجام دهيد،اهداف را پيرامون سرمايه هاي مالي وجسمي روشن كنيد.

2-روحي:تعهدات راتازه،جهت هاواهداف راروشن كنيدباهم دعاكنيدونمازوقرآن بخوانيد.

3-ذهني:باهم چيزهاي جديديادبگيريدنظرهاراباهم درميان بگذاريدوبحث كنيد.

4-عاطفي/اجتماعي:دوست داشتن وتاييد يكديگرخنديدن به شوخي هاي دروني وباهم راحت بودن،ساختن رابطه اعتمادوعشق بي قيدوشرط.

سنت هايي كه تصميم داريد بنا نهيد هرچه باشندبه شيوه هاي مختلف،روح يااحساس تازه اي به رفتارهاي هرروزتان ميدهد.

ازتلاش براي بقا تااستواري...موفقيت...اهميت...

درتلاش براي بقا تنها هدف افراد فقط زنده ماندن است ونيازاوليه به غذاست.درمرحله دوم افرادزنده انداما نمي دانند چكاركنند نوعي احساس پوچي وبه دام افتادگي دارند.در موقعيت بي ساماني زندگي ميكنند وهرچه بيشتردانش كسب ميكنند،اميدوارترميشوند. شروع به سازماندهي برنامه هاوساختارهايي براي رابطه وحل مسئله ميكنندوپايدار ميشوند.درمرحله استواري تاحدودي سازماندهي ميشوند اما هنوزموفق نيستند.مرحله سوم،يعني موفقيت،ازدستيابي به اهداف ارزشمند تشكيل ميشود.درخانواده هاي موفق، افرادبراي خوداهداف باارزشي درنظر ميگيرندوبه آنها دست ميابند:خانواده براي آنها مهم است.سعادت واقعي را درباهم بودن ميبينند.حس هيجان واعتمادبه نفس وجوددارد. خانواده هاي موفق داراي برنامه هستند وفعاليت هاي خانوادگي انجام ميدهند وبراي انجام دادن وظايف مختلف سازماندهي ميكنند.مرحله چهارم يعني اهميت نقطه اي است كه خانواده بيرون ازدايره خوددركارباارزشي شركت دارد.اعضاخانواده به جاي آنكه براي موفق بودن ازخودراضي باشندداراي حس تعاون يامسئوليت نسبت به خانواده بزرگتر بشري ونيزداراي حس جوابگويي به آن تعاون ميشوند.دردنيا حتي اجتماعاتي وجوددارد كه تمام مردم دريك تلاش وابستگي متقابل مهم وبزرگ سهيم هستند.نمونه آن كشور موريتاني درآفريقاست.قانون اين ملت3/1ميليون نفري،كاركردن بايكديگربراي بقاي اقتصادي،مراقبت ازبچه هاوتقويت فرهنگ وابستگي ووابستگي متقابل است.به افراد مهارتهاي لازم راميدهندتا بيكاري يا بي خانماني، مستمندي يابزهكاري وجودنداشته باشد. جالب اينجاست كه اين مردم از5منطقه وفرهنگهاي بسيارمتفاوتي تشكيل مي شوند.تفاوت هايشان بسيارزياد است اماآنقدربه اين تفاوتها ارزش ميدهند كه حتي تعطيلات مذهبي يكديگررا جشن ميگيرند.وابستگي متقابل بسيار كامل آنها ارزشهاي نظم،هماهنگي،تعاون وهم افزايي ونيز علاقه آنهابه همه مردم(مخصوصابه بچه ها)رامنعكس ميكند.هنس سلي،پدرمطالعات اضطراب مدرن مي آموزدكه بهترين راه قوي،سالم وزنده بودن،پيروي ازاين عقيده است كه عشق همسايه ات رابجوي به عبارت ديگريعني دربرنامه هاو كارهاي معنوي وخدمتگذارانه شركت كن.نويسنده اي ناشناس:خدايم راجستم،نيافتم.روحم راجستم،ازمن گريزان بود.كمك به برادر نيازمندم راجستم واين هرسه رايافتم:خدايم،روحم وترا.

ازحل مسئله تاساختن:همانطوركه به عنوان يك خانواده به سوي مقصدخوددرحركت هستيد،ممكن است اين چهارمرحله مجزارابه عنوان مقصدي موقتي درمسيرتان سودمند بيابيد.به جاي ازبين بردن چيزهايي منفي درخانواده روي تلاش براي ساختن چيزهاي مثبت كه قبلا وجودنداشته است مثل اهداف جديد،آزادي هاي جديد،انتخاب هاي تازه اي كه موقعيت هارابهترميكند،متمركزند.آنهاداراي ذهني فرصت دار ميشوند نه ذهني مشكل دار.نيروهاي پيش برنده:دانش واميد.نيروهاي بازدارنده:حس قرباني بودن وترس،كمبود آگاهي واحساس پوچي،شماراازپايدارشدن باز مي دارد.نيروهاي بازدارنده به طوركلي احساسي،بدون ساختاروغيرمنطقي هستند؛امانيروهاي پيش برنده منطقي،ساختاري وعامل هستند.شكي نيست كه الگو همان اساس نفوذاست.از شوارتز پرسيدند چگونه بايد بچه را تربيت كرد گفت:برسه اصل:اول الگو،دوم الگو،سوم الگو.مابهترين واولين الگوهاي بچه هايمان هستيم.انچه درما ميبينندرساتر ازانچه به انهامي گوييم سخن مي گوييم.ارشادكردن ،سازماندهي واموختن چهارنقش رهبري خانواده اصل-محور است.

جدول كاري خانوادگي عادات هفتگانه:

عادت اول:عامل باشيد.سوالهايي كه بايداز خودتان بپرسيد:آيا مسوليت كارهايم را به عهده مي گيرم؟چگونه ازدكمه توقف خودبراي عمل كردن براساس اصول،نه فقط واكنش نشان دادن،استفاده كنم.

عادت دوم:باعاقبت انديشي شروع كند.هدف من درذهنم چيست؟رسالتنامه شخصي يا خانوادگي(يايكي ازآنها)چه كمكي ميكند؟

عادت سوم:آيا مهم ترين كارراانجام ميدهم؟براي تمركز بهترچه ميتوانم بكنم؟جلسات هفتگي خانوادگي تك به تك چه كمكي ميكنند؟

عادت چهارم:برنده-برنده بينديشيد.آيا واقعا مي خواهم همه برنده شوند؟آيا ازراه حل انتخاب سوم كه براي همه مفيد است استقبال ميكنم؟

عادت پنجم:نخست در پي درك كردن ديگران باشيد سپس بخواهيد شمارادرك كنند.چگونه ميتوانم باصداقت به دنبال درك ديگران باشم؟چگونه ميتوانم شهامت وملاحضه را براي بيان نظرخودم به كارگيرم؟

عادت ششم:هم افزايي كنيد.چگونه وباچه كسي براي رسيدن به پاسخ اين مسئله ميتوانم واكنش خلاق داشته باشم؟

عادت هفتم:تيغ راتيز كنيد.براي اينكه همه مابتوانيم به بهترين نحو ازانرژيمان براي برخورد با مسئله استفاده كنيم،چگونه ميتوانم درتازگي شخصي و خانوادگي شركت كنيم؟

ان گري:انسان موفق عادت دارد كارهايي انجام دهد كه آدمهاي ناموفق دوست ندارد به آنها دست بزنند.

 

برای حمایت از سایت ما بر روی صفحات زیر کلیک نمائید تا ما نیز با رغبت زیاد برای شما تحقیق بگذاریم :

 

 

لیست و فهرست کلیه اقدام پژوهی ها

 

 لیست گزارش تخصصی ها

 

لیست پروژه های آماری دبیرستان

 

به کانال ما در تلگرام بپوندید :

 

 

به کانال تلگرام سایت ما بپیوندید
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 13 اردیبهشت 1397 ساعت: 9:18 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درمورد ورزش فوتبال

بازديد: 3031
تحقیق درمورد ورزش فوتبال

تحقیق رایگان سایت علمی و پژوهشی آسمان , تحقیقات دانش آموزی ، فرهنگیان و دانشجویان اقدام پژوهی گزارش تخصصی

 

فوتبال

تاریخچه فوتبال

       مؤلفين و مورخين برخي كشورها سعي كرده اند ثابت كنند كه ورزش فوتبال به اشكال مقدماتي و باستاني از كشور آن ها آغاز شده و سپس به ساير نقاط جهان رواج پيدا كرده است .
يك كشيش آلماني به نام (( ژ- اشبانوت )) ضمن تحقيقاتي كه درباره قاره مفقود شده آتالانتيد كرده با استناد به گفته)) هومر(( حدس زده كه در اين قاره افسانه اي ورزشگاه بزرگي وجود داشته كه در آن هزاران تماشاگر براي تشويق بازيكنان فوتبال جمع مي شده اند. هر چند در چين ودر دوران امپراتوري (( هوانگ تي )) نوع خاصي از فوتبال به نام (( تسوچو )) معروف بود بوسيله توپ چرمي و با استفاده از پا انجام مي شده است . اين بازي اغلب در ميان سربازان و افراد ارتش چين رواج داشته و بقدري جالب بوده كه شعرا و مورخين آن عصر در اشعار و حماسه هاي خود از فوتباليست هاي بزرگ به عنوان قهرمانان ملي ياد ميكرده اند.نزديك به يك هزار سال بعد در نيمه اول قرن دهم ميلادي دو امپراتور ژاپني به نام هاي (( اِنجي )) و (( تنره )) نيز به تعميم و رونق همين بازي پرداخته اند . تابلو فنا ناپذير((شون چو )) نقاش معروف ژاپني كه درآن عصر مي زيسته اولين نشانه اي است كه از بازي فوتبال به يادگار مانده است . در آسيا ، هندوستان اولين كشوري بود كه فوتبال را پذيرفت و يك نسخه از مقررات آن در سال 1883 به آنجا رسيد و در سال 1892 اولين مسابقه كاپ را برگزار كرد . در سال 1904
FIFA , فدراسيون بين المللي توسط گروهي از سرشناسان فوتبال از كشورهاي بلژيك ، دانمارك ، فرانسه ، هلند ، اسپانيا ، سوئد و سوئيس در پاريس تشكيل شد . و در سال 1914 به ثبت رسيد . اولين بار فوتبال در سال 1914 در المپيك (( سنت لوئي )) انجام شد وكانادا برنده اين دوره از مسابقات گرديد و در سال 1918 با شكوه و جلال بيشتر و تعداد شركت كنندگان زيادتر در شهر لندن برگزار شد و كشور لهستان برنده نهايي مدال طلا در اين رشته گرديد .
در سال 1299 هجري شمسي عده اي از علاقه مندان به فوتبال در ايران براي تشويق بازيكنان و تعميم آن بين جوانان دور هم گرد آمدند و با نام مجمع فوتبال شروع به فعاليت نمودند كه رياست آن را آقاي (( ماگمري )) عهده دار شد و آقاي دكتر ((نليگان )) و عده اي از ايرانيان در سال 1300 از مرحوم صدري براي منشي گري مجمع دعوت به عمل آوردند وبه اتفاق مرحوم عظيمي و طائر كه اعضا مجمع بودند تصميم به تغيير نام مجمع گرفته و آن را به مجمع ترويج و ترقي فوتبال تغيير دادند . تا سال 1313 هر ساله مسابقه فوتبال بين تيمهاي تهران برگزار مي گرديد . ودر سال 1327 فدراسيون فوتبال در ايران تشكيل وهمان سال به عضويت فيفا درآمد و به صورت آماتوري فعاليت خود را شروع نمود .

فواید اختصاصی فوتبال :

 

1- رشد فرايندهاي ذهني و عاطفي افراد به خصوص كودكان و نوجوانان را افزايش مي دهد .

2- براي رفع تأثرات و تعديل عواطف و نيز تنظيم فعل و انفعالات داخلي بدن مؤثر است .

3- فرد با موفقيت در انجام يك حركت ساده يا پيچيده و از اينكه توانسته توپي را به ثمر برساند احساس غرور و رضامندي او را ارضا مي كند و اعتماد به نفس را در وي افزايش مي دهد .

4- فوتبال فعاليتي پويا است كه در تمايل گروه به پيوستگي و اتحاد با هم براي دنبال كردن اهداف و مقاصد خويش متجلي مي شود .

5- شركت در فعاليتهاي ورزشي مانند فوتبال در ايجاد آمادگي براي زندگي اجتماعي نقش عمده اي دارد .

6- باعث ايجاد زمينه هاي مناسب براي آشنايي با مسئوليتهاي فرد در قبال جامعه مي شود .

 

 

 

قوانین کلی فوتبال :

 

1- بازي فوتبال توسط دو تيم انجام مي گيرد و هر تيم شامل يازده بازيكن با دروازه بان است .

2- زمين بازي به شكل مستطيل و به ابعاد حداكثر90×120 و حداقل 45×90 متر مي باشد .

3- هدف از اين بازي عبور دادن توپ به وسيله پا از خط دروازه حريف و ممانعت از گل زدن تيم مقابل مي باشد .

4- توپ را مي توان با رعايت قوانين در هر مسير از زمين بازي به صورت پاس ، دريبل ، شوت و ... در زمين حركت داد و گل را به ثمر رسانيد . هر گل تأييد شده توسط داور در بازي يك امتياز به حساب مي آيد .

5- بازي در دو وقت 45 دقيقه اي بدون وقت اضافه انجام مي شود كه در بين دو نيمه 15 دقيقه استراحت وجود دارد

 

 

.قوانین فوتبال، قانون 4 - وسایل بازیکنان

 

قانون چهارم فوتبال وضعیت وسایل بازیکنان داخل زمین بازی را مشخص می کند.

 

این قانون تعریف می کند که چه وسایلی را یک بازیکن می تواند داشته باشد و شرایط استفاده آن چگونه است:

 

خطرناك نبودن وسايل

بازيكن نبايد از وسايلى استفاده كند يا چيزى بپوشد كه براى خودش و ساير بازيكنان خطرناك باشد. (به انضمام هرگونه زيور آلات)

 

وسايل اساسى

وسايل اساسى و اجبارى بازيكنان عبارت است از:

- پيراهن

- شورت - اگر زير شورتى استفاده می شود، رنگ آن بايد به رنگ اصلى شورت باشد.

- جوراب ساق بلند

- محافظ ساق

- كفش

 

محافظ ساق

- كلا" بوسيله جوراب پوشيده شود

- از جنسهاى مناسب مانند: لاستيك، پلاستيك يا نظير آنها ساخته شود

- محافظت معقولانه اى را فراهم كند

 

دروازه بانها

هر دروازه بان بايد از رنگهايى استفاده كند كه با رنگ لباس ساير بازيكنان، داور و كمك داوران مغاير باشد.

 

تخلفات و تنبيهات

براى هر گونه نقض اين قانون:

- احتياج نيست بازی متوقف شود.

- داور به بازيكنى كه وسايلش نقض دارد دستور می دهد كه جهت درست كردن وسايل خود، زمين را ترك كند.

- بازيكن پس از اينكه نوپ در بازى متوقف شد، زمين را ترك می نمايد، مگر اينكه بلافاصله وسايل خود را اصلاح كند.

- بازيكنى كه براى اصلاح وسايل خود زمين را ترك كرده نمی تواند بدون اجازه داور دوباره وارد شود.

- قبل از ورود مجدد بازيكن به زمين بازى، داور وسايلش را كنترل كند كه درست و منطبق با قانون باشد.

- بازيكن تنها موقعى ميتواند مجددا به زمين بازى برگردد كه توپ خارج از بازى باشد.

بازيكنى كه زمين بازى را به دليل نقض اين قانون ترك می كند و سپس بدون اجازه داور دوباره وارد زمين می شود، با نشان دادن كارت زرد به او اخطار داده می شود.

 

آغاز مجدد بازى

اگر بازى توسط داور براى دادن اخطار متوقف شد:

- بازى مجددا" با يك ضربه آزاد غير مستقيم، بوسيله يكى از بازيكنان دسته مقابل، از محل توقف آغاز می شود.

 

 

 

برترین های فوتبال در جهان :

 

·        مقدمه ای در رابطه با فوتبال

·        فوتبال ، مدرسه بزرگ زندگی

·        اهمیت دوندگی و قدرت بدنی در فوتبال

 

مقدمه ای در رابطه با فوتبال

 

فوتبال بدون شک جذاب ترین و پر طرفدارترین ورزش دنیا است . بیشتر مردم جهان در اندک مدت شیفته فوتبال می شوند . حتی کودک خردسال همین که توپ را می بیند ، به طرفش می دود و آن را با پا می زند . اکثر جوانان و بزرگسالان علاقه مند به فوتبال برای گذرانیدن اوقات فراغت خود ، به این بازی روی می آورند و یا چون دیگران پای تلویزیون و در میدان ها تماشاگر بازی فوتبال می شوند.بازی فوتبال پر هیجان و زیبا است و انسان را خیلی زود سرگرم می کند ، تا آن جا که در سال های اخیر شیوه های فوتبال نوین ، مردم جهان را بیش از بیش به خود مجذوب کرده است.

گفته می شود که کشور ما بیشترین طرفدار را در سطح قاره آسیا داشته و دارد و از این جهت با کشورهای اروپا و دیگر کشورهای صاحب نام در فوتبال رقابت می کند اگر بخواهیم این رقابت به برتری بینجامد و فوتبال ما بیش از پیش رشد کند ، ناگزیر باید اشکالات کمی و کیفی آن را از راه آموزش بهتر و آموزش زود رس بر طرف کنیم .

در کشور ما ، مربیان تازه کار سخت شیفته دانش فوتبال نوین می باشند که می باید در راه افزایش دانش آنان هنوز هم بیشتر تلا ش کنیم و نیز به آموزش زود رس فوتبال اهمیت بیشتری بدهیم.

برای دستیابی به این هدف و رواج فوتبال در مدارس ابتدایی ، آموزش فوتبال نوین و تربیت مربیان زبده نیاز به برنامه ریزی های اصول و سرمایه گذاری های جدی دارد.

آموزش این ورزش که می باید از مدارس ابتدایی آغاز شود و در مراحل بعدی به تکامل برسد ، عملا در مدارس ابتدایی و حتی راهنمائی به چشم نمی خورد. متاسفانه بازیکنان خردسال و نوجوان ، اصول ابتدایی این بازی را خیلی دیر و غالبا در سن جوانی در باشگاه یاد می گیرند که همزمان با رشد بدنی آنان نیست ، در حالی که اصول و تکنیک های بازی فوتبال می باید در دوران رشد کودک آموخته شود تا بعد ها این بازیکنان در نوجوانی با آگاهی و مهارت بیشتر بتوانند آن اصول و آموخته ها را زمین های بازی پیاده کنند .

آموزش فوتبال نوین حاضر برای رفع همین نیاز به دوست داران فوتبال و برنامه ریزان آموزشی کشور تقدیم می شود تا شاید کمکی باشد در راه آموزش اصول اساسی و فنون و میدان داری های پیشرفته فوتبال جدید و گنجانیدن آن در برنامه های آموزشی ... امید است مربیان جوان با آموزش اصول فوتبال بتوانند پا به پای رشد بدنی فوتبالیست های خرد سال ، با به کار گیری شیوه های علمی ، مهارت های بدنی بچه های فوتبال دوست را پرورش دهند و در افزایش مهارت های بازی توفیق کامل به دست آورند.

این آموزش ارزشمند بدون شک کلیه مربیان و علاقمند به فوتبال را قانع خواهد کرد، زیرا اصول اساسی و نیز اصول پیشرفته این ورزش به گونه ای مفید ارائه شده است که خواننده ی کنجکاو را در این آموزش با انواع تکنیک ها و تاکتیک های ابتدائی و جدید آشنا می کند

از سوی دیگر مطالعه این آموزش هم برای داوران و هم برای بازیکنان مفید خواهد بود ، زیرا بعضی از قوانین جدید داوری در این آموزش آمده است که بازیکنان باید از کم و کیف آن آگاه شوند ، چون بسیاری از درگیری ها و خشونت ها در فوتبال به علت همین عدم آگاهی بازیکن از قوانین فوتبال است .

مخاطبان این آموزش بدون توجه سن و سال کلیه کسانی هستند که فوتبال بازی می کنند . آن ها با مطالعه این آموزش به اصول و فنون لازم فوتبالی خوب دست خواهند یافت. همه می دانیم که بهترین راه برای فراگیری فوتبال و پیشرفت ، بازی به صورت محکم و خود جوش است. اما قبول داریم که این کار حد و مرزی دارد . بنابراین برای پشرفت در فوتبال آگاهی عمیق تری ضروری می نماید.

این آموزش برای مربی مرجعی پر ارزش است و برای جلسات تمرین توصیه ها و مطالب دقیق در اختیار او قرار می دهد .

در این آموزش به کلیه جنبه های فوتبال پرداخته شده است . ما یاد می گیریم که چگونه حرکات مختلف تکنیکی را بهبود بخشیده و چگونه آن ها را بعدا در صحنه بازی بکار ببریم ( امکانات تکنیکی را در خدمت خلاقیت تاکتیکی قرار دهیم).

این موقعیت بازی در زمین است که همه چیز را دیکته می کند ( انتخاب حرکت ، جا گیری ، جابه جایی ) ، پس باید آن را درک نمود . بدیهی است که انتخاب های مختلف همواره به عهده بازیکن است . خلاقیت بازیکن ، سبک فردی او و در یک کلمه شخصیت او است که در این آموزش مورد توجه قرار خواهد گرفت .

 

img/daneshnameh_up/c/c7/soccer011.jpg

 

فوتبال ، مدرسه بزرگ زندگی

 

بگذار کسی که تا کنون فوتبال بازی نکرده است اولین توپی را که به دستش می رسد به سوی ما پرتاب کند.

در سواحل برزیل ، در کوچه های تنگ مراکش ، زیر آفتاب سوزان مکزیک ، پای آتشفشان وزووی (Vesuve) ناپل در فرانسه و در همه جای دنیا افسون توپی گرد یا یک توپ ساده ، بی رنگ و رو به صورت های مختلف ما را شیفته خود می کند . فوتبال برای همیشه مردمی خواهد ماند. میلیون ها جوان و بزرگسال همواره این احساس را دارند که خود را با بازیکنان برجسته ای چون پله ، پلاتینی یا مارادونا مقایسه کنند، چرا که فوتبال ورزش مورد علاقه همگان است . هر اندازه که شما در انجام حرکات مهارتی با توپ مستعد باشید ، هر اندازه که خوب توپ را با سر بزنید ، یا در بازی با پا مهارت داشته باشید یا فقط ( فوتبالیست آماتور ) باشید ، از همه این ها به یک اندازه لذت خواهید برد . جذابیت فوتبال در این پدیده نهفته است.

میان ستارگان توپ گرد و دیگران نیز همین سخن مطرح است . با گذشت زمان سبک های مختلف بازی سعی داشته اند که روشی مطلوب را به خود اختصاص داده تا بتوانند بر هر حرکتی در بازی غلبه پیدا کنند . این عمل بیهوده است . بازی فوتبال بیشتر تحت تاثیر حوادث است ، بیشتر در اختیار مجموعه افراد تیم است تا در اختیار یک بازیکن ، هر چند که این بازیکن بسیار هم مستعد باشد.

یک کودک یا یک نوجوان با ورود به یک تیم زندگی در یک جمع ورزشی را یاد می گیرد،جایی که خودخواهی و فرد گرایی هیچ جایی ندارد. فوتبال قبل از هر چیز مدرسه ی بزرگ زندگی است. اگر به آن بها ندهیم چیزی هم از آن به دست نخواهیم آورد. دویدن به منظور کمک به یار خودی، فداکاری و در خدمت تیم بودن از ارزش های لازم برای همکاری در بازی فوتبال می باشد.

این آموزش سعی دارد که راهنمای جوانان و نیز کسانی باشد که مایل هستند تکنیک خود را کامل کنند و به اصول و فنون این ورزش دست یابند . مطالب این آموزش شما را وارد مقوله های بسیار تکنیکی نمی کند .

هدف این بخش آموزشی گشودن درهای جهان فوتبال بر روی تمام مردم است. ما ادعا نداریم که از شما پلاتینی یا پله خواهیم ساخت، ما تنها امیدمان این است که شما را در درک زبان و رموز توپ یاری دهیم.

به تدریج که شما در زندگی فوتبالیستی خود پیشرفت کنید، به این واقعیت پی خواهید برد که شیفتگی شما به این ورزش بی پایان است، زیرا شناخت و کشف رموز این ورزش نامحدود است، حتی آن زمان که تصور کنید که به همه ی رموز آن دست یافته اید.

درک اصول و فنون این بازی برای تمرین خوب این ورزش اهمیت دارد. مدافعی که در موقعیت حمله به صورت مهاجم در آمده است در حقیقت خود را از، درگیری های دفاعی خلاص می کند تا بتواند به نفوذ بیشتر تیم کمک کند. برعکس، رفتار مهاجمی که بر حسب موقعیت به مدافع تبدیل شده است تنها پایداری و مقاومت تیم را افزایش می دهد. هر نقطه از بازی برای خود معنای خاصی دارد.

 

 

 

اهمیت دوندگی و قدرت بدنی در فوتبال

 

پیشرفت های چشمگیر علم بدنسازی ، تکنیک ها و تاکتیک های فوتبال امروز را دگرگون کرده است. امروزه تیمی در میدان موفق است که بازیکنانی پر قدرت در خدمت خود داشته باشد ، بازیکنانی که با نیروی بدنی بالا در زمین حاضر شوند و مربیان بتوانند به یاری آنان روش های فوتبال نوین را به آسانی در زمین پیاده کنند. چنین تیمی در تمام مدت بازی می تواند بر حریف و زمین مسلط باشد و در طول بازی هرگز به حریف خود باج ندهد . قدرت بدنی حرف اول و آخر در بازی فوتبال است . به همین سبب تمام مربیان درجه اول جهانی آگاهانه کلیه تاکتیک های تیمی و تکنیک های بازی را بر اساس قدرت بدنی آنان برنامه ریزی می کنند ، تا آن جا که دیگر شیوه های ساده و قدیمی دفاع در منطقه نزدیک دروازه ، فنون ثابت در حمله ، خط میانی و نیز دفاع ثابت کار آیی خود را از دست داده اند . اکنون مربیان ، بازیکنانی را به میدان می فرستند که قادر باشند بیش از 120 دقیقه یک نفس بدوند و در تمامی درگیری های زمین شرکت کنند و به اقتضای موقعیت در کمترین مدت از حالت دفاعی به حمله و بالعکس بپردازند.

اگر این آموزش پاسخگوی سوالات اصلی شما باشد، ما کاملا به هدف خود رسیده ایم.

 

چگونه فوتبال بازی کنیم

فوتبال ورزش ساده ای است که در تمام دنیا بازی می شود. در حال حاضر می توان میان بازی فوتبال با رفقا و بازی به عنوان عضوی از تیم تفاوت قائل شد.

در مورد دوم، شما در مسابقات قهرمانی پیشرفت می کنید و هر سال باید هزینه های اجازه نامه خود (شامل هزینه ی تشکیل پرونده و هزینه باشگاه )را بپردازید.

فوتبال به بیان ساده یک توپ ، چند بازیکن و تعدادی کفش است.

وسائل بازیکنان طی سال ها تحول یافته است. کفش های سنگین که جلوه ی کمتری داشته اند جای خود را به کفش های سبک و نرمی داده اند که استود های آن ها با توجه به شرایط زمین و آب و هوا قابل تنظیم می باشد.

 

 

وسايل بازي فوتبال

 

توپ

جنس توپ از چرم است. کیفیت توپ بستگی به مراقبت شما دارد. بعد از هر بازی آن را تمیز کرده و سپس کنار بگذارید. تمام سطوح و خصوصا درزهای آن باید قبل و بعد از بازی تمیز و چرب شوند.

 

 

سوزن توپ

 

به کمک یک تلمبه ی باد و با استفاده از سوزن توپ شما می توانید فشار مناسب برای باد توپ را تنظیم کنید. توپ را زیاد باد نکنید. آن را روی زمین رها کنید، اگر خوب جهش کند باد آن خوب است و می توانید از آن استفاده کنید. توجه داشته باشید که فشار باد توپ در کنترل ضربه زدن به آن و غیره، و نیز در گرفتن دروازه بان موثر است.

 

زمین بازی

طول و عرض زمین بازی باید قانونی و خطوط اطراف آن قابل رویت باشند (غالبا از گچ سفید برای خط کشی استفاده می شود).

یک زمین فوتبال شامل خط میانی و یک نقطه مرکز ، چهار نقطه ی کرنر که به وسیله ی پرچم مشخص می شوند، دو نقطه ی پنالتی برای هر نیمه ی زمین ، دو دروازه و خطوطی با اندازه های مناسب پیرامون محوطه ی جریمه می باشد.

هنگام تمرین وسائل شما باید لباسی متحدالشکل، شامل لباس گرم کامل و در زیر آن پیراهن «فوتبال» باشد. هنگام بازی از همراه داشتن وسائل غیر ضروری خودداری کنید (کلاه ، روبان سر ، گردن بند و غیره)، و نیز با زنجیر ، ساعت یا دست بند بازی نکنید.

 

 

 

 

 

img/daneshnameh_up/2/24/Football_pitch_small.png

 

محوطه زمین بازی

دروازه:طول 32ر7متر، ارتفاع44ر2متر

محوطه ی دروازه:50ر5متر

محوطه ی جریمه:50ر16متر

نقطه ی پنالتی:11متر

دایره ی مرکز:شعاع 15ر9متر (قطر30ر18متر)

نقطه ی کرنر:1متر

 

 

 

 

 

 

طبقه بندی سن در فوتبال

جدول زمان بازی متناسب با سن فوتبالیست ذیلا ذکر می شود.

 

 

·        بزرگسالان : دو زمان 45 دقیقه

·        از 19 تا 16 سال : دو زمان 40 دقیقه

·        پایین تر از 16 سال : دو زمان 45دقیقه

·        پاین تر از 14سال : دو زمان 35 دقیقه

·        پایین تر از 12 سال : دو زمان 30 دقیقه

·        پایین تر از 10 سال : دو زمان 25 دقیقه

·        پایین تر از 8 سال : دو زمان 20 دقیقه

 

یک فوتبالیست متناسب با سن خود در تمرین و درک این ورزش پیشرفت می کند:

 

تا سن 8 سالگی :

 

بازیکن خود را به فوتبالیست های مورد علاقه خود تشبیه می کند. فوتبال ورزشی است که در آن کودک با توپ آشنا می شود . در این سن هیچ گونه عمل تکنیکی یا تاکتیکی را نباید از او انتظار داشت . هدف او در بازی این است که دروازه را هدف قرار دهد . روحیه بازی تیمی هنوز در او وجود ندارد. در حقیقت ، باید او را با لذت فوتبال عادت داده و اجازه دهیم که آزادانه بازی کند ، خصوصا هنگام شوت نباید او را دلسرد کرد .

 

از 8 تا 12 سالگی:

 

در این دوران شناخت و آگاهی بسیار مهم است. بعضی اصول تاکتیکی (ساده ترین آن ها) به آن ها آموزش داده می شود.

کسب مهارت تکنیکی تفاوت هایی را میان کودکان ایجاد می کند. در این سن کودک اطراف خود را نگاه کرده و با یار بازی می کند، اگر چه او تنها به حاصل کار خود فکر می کند (و این کاملا طبیعی است).

دریبل ، حفظ توپ و غیره اصولی هستند که باید آموزش داده و تکرار شوند تا به آن ها کاملا مهارت یابند.

 

از 12 تا 16 سالگی:

 

از 15 سالگی نوجوان، کلیه حرکات اصلی یک فوتبالیست را می تواند انجام دهد. دانش تکنیکی و قوای جسمانی به او کمک می کنند که قبل از رسیدن به مسابقات رده ی سنی بالا از آخرین موانع عبور کند. در این دوران اجازه ندهید که نقص بازی او ادامه یابد، بلکه به او یاد بدهید که بازی خود را اصلاح کند. از سن 12 تا 16 سال نوجوان بازی غلط با سر یا بازی با یک پا انجام می دهد که به کمک مربی باید این اعمال اصلاح شوند. اما توجه داشته باشید که در این مورد به او زیاد فشار نیاورید.

 

از سن 16 سالگی:

 

از این سن کلیه ی اصول و فنون فوتبال که نوجوان قبلا آموخته است، در ذهن استحکام می یابند. (تمرینات)) باید زیاد شوند. جوانان باید متناوباً و به طور منظم مسابقه و تمرین داشته باشند. تمرینی است که می تواند قدرت بدنی و وضعیت جسمانی بازیکن را مشخص کند. بعد از هر جلسه تمرین سنگین، و با معاینات پزشکی مداوم مشخص خواهد شد که آیا عکس العمل اعضاء بدن او هنوز مثبت است یا خیر.

 

نتیجه :

 

سن تعیین کننده ی درجه ی مهارت است. شما نمی توانید چیزی را به یک نوجوان 12 ساله یاد بدهید که آن را باید مثلا در سن 18 سالگی یاد بگیرد. شناخت فوتبال به طور تدریجی انجام می گیرد. برای آن که کودک با اطلاعات تازه امکان آشنایی بیابد، نباید پلکان پیشرفت را به صورت جهشی طی کند.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 11 اردیبهشت 1397 ساعت: 12:52 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 1652

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس