تحقیق درباره عبادت

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره پرستش خدا

بازديد: 419

 

خدا واقعيت مطلق و مبدأ هستي

انسان موجودي واقعيت گر است . نوزاد انسان از ساعت اول زندگي كه در جستجوي پستان مادر است ، پستان مادر را به عنوان يك واقعيت جستجو مي كند . تدريجاً كه جسم و ذهن كودك رشد مي كند به آنجا مي رسد كه ميان خود و اشياء تفكيك مي كند ؛ اشيائ را به عنوان اموري بيرون از خود و جدا از خود مي نگرد . با اينكه رابط او و اشياء يك سلسله انديشه است و او از انديشه به عنوان يك وسيله ، يك رابطة عمل ، استفاده مي كند و مي داند واقعيت اشياء غير از انديشه هايي است كه او در ذهن خويش دارد .

واقعيتهايي كه انسان از راه حواس خود درك مي كند كه مجموع آنها را جهان مي ناميم ، اموري هستند كه خصوصياتي ذيل از آنها جداناشدني است .

 

1

محدوديت :

موجودات محسوس و مشهود ما ، از كوچكترين « ذره » تا بزرگترين « ستاره » ، محدودند ، يعني به يك قطعه مكان خاص و به يك فاصله زمان خاص ، اختصاص دارند ؛ در خارج آن قطعه از مكان يا آن امتداد از زمان ، وجود ندارند .

بعضي از موجودات ، مكان بزرگتر و يا زمان طولاني تري را اشغال مي كنند و بعضي مكان كوچكتر و زمان كوتاه تري را ، اما بالأخره همه محدودند به بخشي از مكان وب ه قدري از زمان .

2

تغيير :

موجودات جهان همه متغير و متحول و ناپايدارند . هيچ موجودي در جهان محسوس به يك حال باقي نمي ماند ، يا در حال رشد و تكامل است و يا در حال فرسودگي و انحطاط . يك موجود مادي محسوس ، در تمام دورة هستي خود يك دورة مبادلة مستمر را در متن واقعيت خود طي مي كند ، يا مي گيرد و يا مي دهد ، و يا هم مي گيرد و هم مي دهد ؛ يعني يا چيزي از واقعيت اشياء ديگر را مي گيرد و جزء واقعيت خود مي سازد و يا چيزي از واقعيت خود را تحويل بيرون مي دهد و يا هر دو كار را انجام مي دهد ، و به هر حال هيچ موجود مادي ثابت و يكنواخت باقي نمي ماند . اين خاصيت نيز شامل عموم موجودات اين جهان مي باشد .

 

3

وابستگي :

از جملة ويژگيهاي اين موجودات وابستگي است . به هر موجودي كه مي نگريم آن را « وابسته » و « مشروط » مي يابيم ؛ يعني وجودش وابسته و مشروط به وجود يك يا چند چيز ديگر است ، بطوريكه اگر آن موجودات ديگر نباشند ، اين موجود هم نخواهد بود . هرگاه در متن واقعيت اين موجودات دقت كنيم ، آنها را توأم با « اگر » و يا « اگرها » ي زيادي مي بينيم . در ميان محسوسات ، موجودي نمي يابيم كه بلاشرط و به طور مطلق ( رها از قيد وجودات ديگر كه بود و نبود ساير موجودات برايش يكسان باشد ) بتواند موجود باشد . همه وجودهايي « مشروط » مي باشند ؛ يعني هر كدام بر تقدير وجود يك شي ء ديگر موجود مي باشند و آن ديگري نيز به نوبة خود بر تقدير وجود يك موجود ديگر و همين طور ...

 

4

نيازمندي :

موجودات محسوس و مشهود ما به دليل وابستگي و مشروط بودن نيازمندند . نيازمند به چه ؟ به همة شرايط بيشماري كه به آن شرايط وابسته هستند و همچنين هر يك از آن شرايط نيز به نوبة‌خود نيازمند به يك سلسله شرايط ديگر مي باشد . در همة موجودات محسوس موجودي نتوان يافت كه « به خود » باشد ؛ يعني از غير خود بي نياز باشد و با فرض نيست شدن غير خود ، بتواند موجود بماند . اين است كه فقر ، احتياج و نيازمندي سراسر اين موجودات را فرا گرفته است .

 

 

 

 

5

نسبيت :

موجودات محسوس و مشهود ، چه از نظر اصل هستي و چه از نظر كمالات هستي ، موجوداتي نسبي مي باشند ؛ يعني اگر في المثل آنها را به بزرگي و عظمت يا به توانايي و قدرت و يا به جمال و زيبايي و يا به سابقه و قدمت و حتي به هستي و « بود » توصيف كنيم ، از جنبة مقايسه با اشياء ديگر است . مثلاً اگر مي گوييم خورشيد بزرگ است ، يعني نسبت به ما و زمين ما و ستارگاني كه جزء منظومة خورشيدي ما هستند ، بزرگ است . اما همين خورشيد نسبت به برخي ستارگان كوچك است . و اگر مي گوييم قدرت فلان كشتي يا فلان حيوان زياد است ، يعني با مقايسه با قدرت انسان يا ضعيف تر از انسان . همچنين جمال و زيبايي و علم و دانايي ، حتي هستي و بود يك چيز ، نسبت به هستي و بود ديگر ، « نمود » است . هر هستي و هر كمال و هر دانايي و هر جمال و هر قدرت و عظمت و هر جلالي را كه در نظر بگيريم نسبت به پايين تر از خود است ، اما بالاتر از آن هم مي توان فرض كرد و نسبت به آن بالاتر ، همة اين صفات تبديل به ضد خود مي شود ، يعني نسبت به بالاتر بود ، نمود و كمال ، نقص و دانايي ، جهل و جمال ، زشتي و عظمت و جلال ، حقارت مي شود .

نيروي عقل و انديشة انسان كه بر خلاف حواس ، تنها به ظواهر قناعت نمي كند و شعاع خويش را تا درون سراپردة هستي نفوذ مي دهد ، حكم مي كند كه هستي نمي تواند منحصر و محدود به اين امور محدود و متغير و نسبي و مشروط و نيازمند بوده باشد .

اين سراپردة هستي كه در مقابل خويش مي بينيم در مجموع به خود ايستاده است و تكيه به خويشتن دارد . ناچار حقيقت نامحدود و پايدار و مطلق و غير مشروط و بي نياز كه تكيه گاه همة هستيها مي باشد و در همة ظروف و همة زمانها حضور دارد ، موجود است و گرنه سراپردة هستي نمي توانست روي پاي خود بايستد ؛ يعني اساساً سراپردة هستي در كار نبود ، عدم و نيستي محض در كار بود .

قرآن كريم خداوند را با صفاتي از قبيل « قيوم » ، و « غني » ، « صمد » ياد مي كند و به اين وسيله يادآوري مي كند كه سراپرده هستي نيازمند به حقيقتي است كه « قائم » به آن حقيقت باشد . آن حقيقت ، تكيه گاه و نگهدارندة‌ همة چيزهاي محدود نسبي و مشروط است . او بي نياز است ، زيرا همه چيز ديگر نيازمند است . او « پر » و كامل ( صمد ) است ، زيرا همه چيز ديگر غير از او از دورن خالي است و نيازمند به حقيقتي است كه درون او را از هستي « پر » كند .

قرآن كريم موجودات محسوس و مشهود را « آيات » ( نشانه ها ) مي نامد ؛ يعني هر موجودي به نوبة خود نشانه اي از هستي نامحدود و از علم ، قدرت ، حيات و مشيت الهي مي باشد . از نظر قرآن مجيد سراسر طبيعت مانند كتابي است كه از طرف مؤلفي دانا و حيكم تأليف شده است و هر سطر بلكه هر كلمه اش نشانه اي از دانايي و حكمت بي منتهاي مولف خود دارد . از نظر قرآن هر اندازه بشر با نيروي علم ، به شناخت اشياء نائل گردد ، بيش از پيش به آثار قدرت و حكمت و عنايت و رحمت الهي واقف مي گردد .

هر علمي از علوم طبيعت درعين اينكه از يك نظر طبيعت شناسي است ، از ديده اي ديگر و با نظري عميق تر ، خداشناسي است .

براي آنكه با منطق قرآن دربارة طبيعت شناسي به منظور خداشناسي آشنا شويم ، به عنوان نمونه يك آيه از آيات بسيار قرآن را در اين زمينه ذكر مي كنيم :

 

 

 

 

همانا در آفرينش آسمانها و زمين ، آمد و شد ( گردش ) شب و روز ، كشتيهايي كه به سود بشر دريا را طي مي كنند ، آبي كه خدا از بالا فرود مي آورد و بدين وسيله زمين مرده را از نو جان مي دهد و انواع جاندارها را در روي زمين مي پراكند ، چرخش بادها و ابر كه ميان زمين و آ‎سمان به كار گماشته شده است ، نشانه هايي بر وجود خداوند براي مردمي كه تعقل و تفكر مي كنند وجود دارد .

در آين آية كريمه و به جهان شناسي به طور عموم ، به صنعت كشتيراني ، به جهانگردي و منافع اقتصادي آن ، به علم كائنات جو ، به منشأ و ريشة باد و باران و حركت ابرها و به زيست شناسي و شناخت جانداران دعوت مي كند و تدبر در فلسفه هاي اين علوم را موجب خداشناسي مي داند .

صفات خدا

قرآن كريم مي گويد خداوند به همة صفات كمال متصف است : «                     » نيكوترين نامها و بالاترين اوصاف از آن اوست ، «                                       » صفات والا در سراسر هستي خاص اوست ؛ از اين رو خداوند حي است ، قادر است ، عليم است ، مريد است ، رحيم است ، هادي است ، خالق است ، حيكم است ، غفور است ، عادل است و بالأخره هيچ صفت كمالي نيست كه در او نباشد .

از طرف ديگر جسم نيست ، مركب نيست ، ميرنده نيست ، عاجز نيست ، مجبور نيست ، ظالم نيست .

دستة اول كه صفات كمالي است و خداوند به آنها متصف است « صفات ثبوتيه » ناميده مي شود و دستة دوم كه از نقض و كاستي ناشي مي شود و خداوند از اتصاف به آنها منزه است « صفات سلبيه » ناميده مي شود .

ما خدا را ، هم « ثنا » مي گوييم و هم « تسبيح » مي كنيم . آنگاه كه او را ثنا مي گوييم ، اسماء حسني و صفات كمالية او را ياد مي كنيم و آنگاه كه او را تسبيح مي گوييم ، او را از آنچه لايق او نيست منزه و مبرا مي شماريم و در هر دو صورت ، معرفت او را براي خودمان تثبيت مي كنيم و به اين وسيله خود را بالا مي بريم .

 

 

 

 

يگانگي خدا

خداوند متعال مثل و مانند و شريك ندارد . اساساً محال است كه خداوند مثل و مانند داشته باشد و در نتيجه به جاي يك خدا ، دو خدا يا بيشتر داشته باشيم ؛ زيرا دو تا سه تا و يا بيشتر بودن ، از خواص مخصوص موجودات محدود نسبي است ؛ دربارة موجود نامحدود و مطلق ، تعدد و كثرت معني ندارد. مثلاً ما مي توانيم يك فرزند داشته باشيم و هم مي توانيم دو فرزند يا بيشتر داشته باشيم ؛ مي توانيم يك دوست داشته باشيم و هم مي توانيم دو دوست و يا بيشتر داشته باشيم . زيرا فرزند و يا دوست ، هر كدام يك موجود محدود است و موجود محدود مي تواند در مرتبة خود مثل و مانندي داشته باشد و در نتيجه تعدد و كثرت بپذيرد ؛ اما موجود نامحدود ، تعدد پذير نيست . مثال ذيل هر چند از يك نظر كافي نيست ولي براي توضيح مطلب مفيد است .

دربارة ابعاد جهان مادي و محسوس ، يعني جهان اجسام كه مشهود و ملموس ماست ، دانشمندان دو گونه نظر داده اند : برخي مدعي هستند كه ابعاد جهان نامحدود است ، يعني اين جهان محسوس به جايي مي رسد كه در آنجا ديگر تمام مي شود ؛ ولي برخي ديگر مدعي هستند كه ابعاد جهان مادي ، نامحدود است و از هيچ طرف پايان نمي پذيرد ؛ جهان ماده ، اول و آخر و وسط ندارد . اگر ما جهان ماده و جسم را محدود بدانيم يك پرسش براي ما مطرح مي شود و آن اينكه : آيا جهان مادي جسماني يك است يا بيشتر ؟ ولي اگر جهان نامحدود باشد ، ديگر فرض جهان جسماني ديگر غير اين جهان نامعقول است ؛ هرچه را كه جهان ديگر فرض كنيم عين اين جهان يا جزئي از اين جهان است .

اين مثال مربوط است به جهان اجسام و وجودهاي جسماني كه محدود و مشروط و مخلوق آفريده شده اند و هيچ كدام واقعيت شان ، واقعيت مطلق و مستقل و قائم بالذات نيست . جهان مادي در عين اينكه از نظر ابعاد نامحدود است ، از نظر واقعيت محدود است و چون بنا به فرض از نظر ابعاد نامحدود است ، دوم برايش فرض نمي شود .

خداوند متعال وجود نامحدود و واقعيت مطلق است و بر همة اشياء احاطه دارد و هيچ مكان و زماني از او خالي نيست و از رگ گردن ما به ما نزديكتر است ؛ پس محال است كه مثل و مانندي داشته باشد ، بلكه مثل و مانند برايش فرض هم نمي شود .

بعلاوه ما آثار عنايت و تدبير و حكمت او رادر همة موجودات مي بينيم و در سراسر جهان ، يك ارادة واحد و مشيت واحد و نظم واحد مشاهده مي كنيم و اين خود نشان مي دهد كه جهان ما يك كانوني است نه دو كانوني و چند كانوني .

گذشته از اينها اگر دو خدا و يا بيشتر مي بود ، الزاماً دو اراده و دو مشيت و يا بيشتر دخالت داشت و همة‌ آن مشيتها به نسبت واحد در كارها مؤثر مي بود و هر موجودي كه مي بايست موجود باشد ، بايد درآن واحد دو موجود باشد تا بتواند به دو كانون منتسب باشد و باز هر يك از آن دو موجود نيز به نوبة خود دو موجود باشند و در نتيجه هيچ موجودي پديد نيايد و جهان نيست و نابود باشد . اين است كه قرآن كريم مي گويد :

 

 

اگر خدايان متعدد غير از ذات احديت وجود مي داشت آسمان و زمين تباه شده بودند .

 

عبادت و پرستش

شناخت خداي يگانه به عنوان كاملترين ذات با كاملترين صفات ، منزه از هر گونه نقص و كاستي ، و شناخت رابطة او با جهان كه آفرينندگي و نگهداري و فياضيت ، عطوفت و رحمانيت است ، عكس العملي در ما ايجاد مي كند كه از آن به « پرستش » تعبير مي شود.

پرستش نوعي رابطة خاضعانه و ستايشگرانه و سپاسگزارانه است كه انسان با خداي خود برقرار مي كند . اين نوع رابطه را انسان تنها با خداي خود مي تواند برقرار كند و تنها در مورد خداوند صادق است ؛ در مورد غير خدا نه صادق است نه جايز . شناخت خداوند به عنوان يگانه مبدأ هستي و يگانه صاحب و خداوند گار همه چيز ، ايجاب مي كند كه هيچ مخلوقي را در مقام پرستش شريك او نسازيم .

قرآن كريم تأكيد و اصراز زياد دارد بر اينكه عبادت و پرستش بايد مخصوص خدا باشد ؛ هيچ گناهي مانند شرك به خدا نيست .

اكنون ببينيم پرستش يا عبادت كه مخصوص خداست و انسان نبايد اين رابطه را جز با خداوند با هيچ موجود ديگري برقرار كند ، چيست و چگونه رابطه اي است .

 

تعريف پرستش

براي اينكه مفهوم و معني پرستش روشن شود و تعريف صحيحي بتوانيم از آن به دست دهيم لازم است دو مقدمه ذكر كنيم :

1. پرستش يا قولي است يا عملي . پرستش قولي عبارت است از يك سلسله جمله ها و اذكار كه به زبان مي گوييم ، مانند قرائت حمد و سوره و اذكاري كه در ركوع و سجود و تشهد نماز مي گوييم و ذكر لبيك كه در حج مي گوييم . پرستش عملي مانند قيام و ركوع و سجود در نماز يا وقوف عرفات و مشعر و طواف در حج . غالباً عبادتها ، هم مشتمل است بر جزء قولي و هم بر جزء عملي ، مانند نماز و حج ، كه هم بر جزء قولي مشتمل اند و هم بر جزء عملي .

2.  اعمال انسان بر دو نوع است :

بعضي از اعمال خالي از منظور خاص است و به عنوان علامت يك چيز ديگر صورت نمي گيرد ، بلكه صرفاً به خاطر اثر طبيعي و تكويني خودش صورت مي گيرد. مثلاً يك كشاورز از آن جهت يك سلسله كارهاي مربوط به كشاورزي را انجام مي دهد كه اثر طبيعي آن كارها را بگيرد. كشاورز كازهاي كشاورزي را به عنوان سمبل و علامت و به عنوان ابراز يك سلسله مقصودها و احساسها انجام نمي دهد . همچنين يك خياط در كارهاي خياطي . ما كه ازمنزل به طرف مدرسه حركت مي كنيم از حركت خود جز رسيدن به مدرسه نظري نداريم . نمي خواهيم با اين كار خود يك منظور ديگر ابراز كرده باشيم .

ولي برخي از كارها را به عنوان علامت يك سلسله مقصودها و ابراز نوعي احساسات انجام مي دهيم ، مانند اينكه به علامت تصديق سرخود را رو به پايين مي آوريم و به علامت فروتني ، دم در مي نشينيم و به علامت تعظيم و تكريم شخص ديگر خم مي شويم.

بيشترين كارهاي انسان از نوع اول است و كمترين آن از نوع دوم ؛ ولي به هر حال قسمتي از كارهاي انسان از اين نوع است كه كاري براي ابراز مقصودي و نشان دادن احساسي صورت مي گيرد . اين نوع كار در حكم كلمات و الفاظ و لغات مستعمل و رايج است كه براي افادة يك منظور و ابراز يك نيت به كار مي رود .

اكنون كه اين دو مقدمه دانسته شد مي گوييم پرستش ، چه قولي و چه عملي ، يك كار « معني دار » است . انسان با اقوال عابدانة خويش حقيقت بلكه حقايقي را ابراز مي دارد و با اعمال عابدانة خود ، از قبيل ركوع و سجود و وقوف و طواف و امساك ، همان را مي خواهد بگويد كه با اذكار قولي خود مي گويد .

 

روح عبادت و پرستش

آنچه انسان در عبادت قولي و عملي خود ابراز مي دارد چند چيز است :

1.  ثنا و ستايش خدا به صفات و اوصافي كه مخصوص خداست ؛ يعني اوصافي كه مفهومش كمال مطلق است ، مثلاً علم مطلق ، قدرت مطلقه ، اراده مطلقه . معني كمال مطلق و علم مطلق و قدرت و ارادة مطلقه اين است كه محدود و مشروط به چيزي نيست و مستلزم بي نيازي خداوند است .

2.  تسبيح و تنزيه خدا از هر گونه نقص و كاستي از قبيل فنا ، محدوديت ، ناداني ، بخل ، ستم و امثال اينها .

3.  سپاس و شكر خدا به عنوان منشأ اصلي خيرها و نعمتها و اينكه نعمتهاي ما همه و همه از اوست و غير او وسيله هايي است كه او قرارداده است .

4.  ابراز تسليم محض و اطاعت محض در برابر او و اقرار به اينكه او بلاشرط مطاع است و استحقاق اطاعت و تسليم دارد . او از آن جهت كه خداست شايستة فرمان دادن است و ما از آن جهت كه بنده هستيم . شايستة اطاعت و تسليم در برابر او .

5.  او در هيچ يك از مسائل بالا شريك ندارد . جز او كامل مطلق نيست ؛ جز او هيچ ذاتي منزه از نقص نيست ؛ جز او كسي منعم اصلي و منشاأ تاصلي نعمتها كه همة سپاسها به او برگردد نيست ؛ جز او هيچ موجودي استحقاق مطاع محض بودن و تسليم محض در برابر او شدن را ندارد . هر اطاعتي مانند اطاعت پيامبر و امام و حاكم شرعي اسلامي و پدر و مادر يا معلم بايد به اطاعت از او ورضاي او منتهي شود و گجرنه جايز نيست .

اين است عكس العملي كه شايستة يك بنده در مقابل خداي بزرگ است و جز در مورد خداي يگانه در مخورد هيچ موجودي ديگر نه صادق است نه جايز .   


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منابع

اصول فلسفه و روش رئاليسم -  استاد مرتضي مطهري

مقدمه اي بر جهان بيني اسلامي -  جهان بيني توحيدي جلد دوم متفكر شهيد استاد مرتضي مطهري

انسان كامل -  استاد مرتضي مطهري 

انسان و سرنوشت -  استاد مرتضي مطهري

آشنايي با قرآن -  استاد مرتضي مطهري

 

 

 

 

 

 

 

 


 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 02 اسفند 1393 ساعت: 22:34 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره عبادت

بازديد: 405

 

تحقیق درباره عبادت

عبادت یعنی بندگی و پرستش ، اطاعت امر خدا ، انجام تکلیف الهی ، خواست خود را فدای خواسته پروردگار کردن ، گردن نهادن به احکام شرع و ... آنچه به عنوان تکلیف و عبادت انجام می شود ، به لحاظ نیت و محتوا و کیفیت انجام و خصوصیت فردی هر کس و ... مراحل و مراتبی می یابد .

گاهی عمل عبادی ، تنها نرتبه صحت و درستی را از نظر رعایت شرایط دارد ، گاهی به مرتبه قبول می رسد ، و گاهی هم صفت کمال می یابد. پس برای عبادت ، شرایطی به صورت زیر مطرح است :

شرایط صحت عبادات شرایط قبولی عبادات شرایط کمال عبادات

و اینک توضیحی پیرامون این سه مرحله و سه نوع شرایط :

شرایط صحت عبادات

هدف درست و شکل صحیح عبادت ، دو عامل مهمّ در صحّت آن است . یعنی هم مقصود از عبادت باید رضای خدا و قصد قربت و انجام فرمان الهی باشد ، نه جلب نظر مردم و ریا و خودنمایی و هم صورت ظاهری آن ، طبق دستور باشد ، حتی در جزئیات آن.

عمل خالص و نیت خدایی در عبادات ، آنست که چشمداشت تمجید و تشکر از مردم نداشته باشیم ، برای خدا کار کنیم و اجر خود را در بندگی و طاعت ، از او بخواهیم امام صادق علیه السلام فرمود : ( والعملُ الخالص الذی لاتریدُ ان یحمدک علیه احد الا لله ) عمل خالص عملی است که در انجامش ، جز از خدا ، از احدی انتظار سپاس و ستایش نداشته باشی . عامل دیگر صحت عبادت به شکل آن مربوط است یعنی عمل طبق آنچه گفته اند و مطابق دستور شرع ، نه بر اساس ذوق و سلیقه شخصی یا مد روز یا پسند مردم. اینکه مثلا نماز را چگونه باید خواند ، کجا آهسته و کجا بلند کجا و کجا ایستاده ، کجا آهسته و کجا بلند ، کجا نشسته و کجا ایستاده ، کجا چهار رکعت و کجا دو رکعت و ... همه طبق دستور باشد گرچه هم عبادت است.

رسول خدا فرمود ( لاقول و لاعمل نیّه الا باصابه السنه )

هیچ ارزشی برای گفته ها و عملها نیست ، مگر آنجا که به سنت برسیم و متعبّر باشیم و طبق دستور ، عمل کنیم.

اگر به شما بگویند در صد قدمی اینجا گنجی است می توانید استخراج و تصاحب کنید ، اگر 98 قدم یا 102 قدم بروید و حفر کنید به گنج دست نخواهید یافت و رنج بیهوده کشیده اید.

در گرفتن شماره تلفن کسی ، یک شماره اشتباه و کم و زیاد تماس را با خانه یا ادارة دیگری بزقرار می کند و کلید ، اگر یک دندانه کم یا زیاد باشد یا جابه جا ساخته شود قفل را نخواهد گشود و کسانی از روی انحراف ، در شکل عبادت خدا تغییراتی می دهند . این تغییر دادن گاهی از روی لجاجت است ، گاهی روشنفکرمآبی ، علت آن است گاهی مقدس مآبی و کلاه شرعی سبب آن می شود و گاهی جهالت و نادانی یا عوامل دیگر (تعبّر) آنست که حتی در شکل عمل هم آنگونه که دستور دین است بی کم و کاست ، عمل کنیم تا به مفهوم صحیح (بندگی) کرده  باشیم.

شرایط قبولی عبادت

مقصود شرایطی است که رعایت آنها و فراهم بودنش ، علاوه بر درستی عمل موجب قرب به خدا و جلب رضای اوست . ممکن است نمازی صحیح باشد ولی سبب رشد و تزکیه ی روح نشود همچون دارویی که شفابخش نباشد ، یا جنسی که در بازار بی مشتری باشد ، عبادت هم گاهی تنها در حدّ نجات بخشی از کیفر است ولی گاهی انسان را محبوب خدا و عمل را مقبول درگاهش می سازد در آیات و روایات نکات بسیاری پبرامون قبولی عبادت و عمل مطرح است.

در بعد اعتقادی ، ( ایمان )

قرآن کریم می گوید : اعمال شایسته و صالحات ، از کسی که (مومن) باشدموجب حیات طیبه می شود (من عمل صالحا من ذکر او انثی و هو مومن فلنحیینه حیاة طیبه ) و در آیه دیگری چنین است که ( و من یکفر بالایمان فقد حبط عمله ) کسی که کفر ورزد و ایمان را نپذیرد ، اعمالش تباه می شود آنکه خدا را باور ندارد ، چگونه انتظار دارد که پرستش هایش مورد پذیرش آفریدگار قرار گیرد؟

در بعد اخلاقی ( تقوا )

کار نیک ، بر مبنای خداترسی پذیرفته است و بندگی خدا با شرط تقوا و ترک گناه ، قبول می شود. قرآن پس از ذکر داستان هابیل و قابیل که هر دو به درگاه خداوند قربانی کردند و قربانی یکی پذیرفته و دیگری ردّ شد ، می فرماید :

(انما یتقبل الله من المتقین ) خداوند ، تنها از اهل تقوا ، (قبول) می کند آنکه دزدی کند و مال دیگران را انفاق کند ، مقبول نیست . آنکه حق مردم را بخورد و به نماز بایستد ، نمازش مردود است . آنکه نماز را ترک کند ولی جهاد نماید یا به دیگران ستم کند و نماز لخواند ، یا به دیگری تهمت بزند و غیبت کند و به زیارت هم برود ، یا چشم ناپاک به نوامیس مسلمین داشته باشد و نماز شب هم بخواند آن نماز و جهاد و این زیارت و نافله را خدا نمی پذیرد چون همراه باتقوا نیست و بدون تقوا ، هیچ عملی برای انسان عمل خیر به حساب نمی آید.

در بعد خانواده (رعایت حقوق)

زن و شوهر نسبت به هم حقوق متقابل دارند ، مردی که همسرش را ، یا زن یکه شوهرش را بیازارد ، خدا نماز و کارهای نیک او را نمی پذیرد. این ، مدلول کلام حضرت رسول است. به روایت امام صادق علیه السلام  : ( مَن نظراِلی اَبَویهَ نَظَرماقتٍ و هما ظالمانِ له . لَم یَقبَلِالله له صلاۃً) فرزندی که از روی خشم به پدر و مادر خود نگاه کند هر چند والدین در حق او کوتاهی و ظلم کرده باشند نمازش از سوی خدا پذیرفته نیست . پیوند با  خدا در صورتی می توان از این نردبان به عروج معنوی رفت که پایه اش لغزان نباشد. پایه استوار این ارتباط با خدا روابط صحیح میان افراد خانواده است.

(نشانه قبول)

با اینهمه شرایطی که برای قبولی عبادت و نماز است ، باید مراقب بود که نماز بیفایده و پرستش بی خاصیت نداشته باشیم . صرف انجام تکلیف کافی نیست باید چنان انجام وظیفه کرد که صاحب فرمان که خداوند است بپذیرد.

حضرت علی ( ع) می فرمایند :

( کوُنوا عَلی قبول العمَلِ اَشدَّعنایةً منِکم علی العمل )

بیشترین توجه شما به قبول عمل باشد ، نه اصل عمل . با این حساب از کجا باید فهمید که طاعتتان را خدا پذیرفته است .

امام صادق ( ع) نشانه آنرا چنین بیان می کند : «مَن اَحَبَّ اَن یَعلَم اَقبلَت صَلواته ام کم تُقبِل فَلیَنظُرهَل مَنَعَتهُ صَلواتهُ عن الفحشاء والفکر ؟ بِقدرما مَنَعتهُ قُبلت مِنه »

هر که می خواهد بداند آیا نمازش پذیرفته شده یا نه ، ببیند آیا نمازش ، او را ازگناه وزشتی بازداشته است ؟ به هر مقدار که نماز او مانع گناه ومنکر شده نمازش قبول شده است .

                                          شرایط کمال عبادت   

غیر از شرط صحت و شرط قبول ، شرایطی هم برای کمال عبادت است . یعنی اگر این شرایط باشد . عمل عبادی ارزشی فوق العاده و کمالی بالاتر خواهد داشت . عبادات و اعمالی که شرایط زیر را داشته باشد ، برتر وکاملتر است .

1- ( مشکل تر بودن ) 2- (نظم ) 3- ( مهم تر ) 4-( برکت ) 5- ( سبقت ) 6- ( نشاط ودوام ) 7- (بصیرت ویقین )8 - ( سیمای ( نماز ) درآینه وحی )

البته عبادت ، عنوان عامی است که نمونه ها و مصداق های فراوانی را دربرمی گیرد وتنها در  (نماز) خلاصه نمی شود .

حج ، روزه ، امر به معروف ونهی ازمنکر . ولی در میان  اعمال عبادی نماز برجستگی و درخشندگی خاصی دارد و جلوه روشن تر عبادت و پرستش خدا به حساب می آید .

 نماز بزرگ ترین عبادت ومهمترین سفارش همه انبیاء است .

حدیث

پیامبر اکرم : وقتی دیدی زنها سرهایشان را مثل کوهان شتر درست کردند ایشان را لعنت کنید که آنها ملعونند و نمازشان قبول نیست .

حضرت مهدی علیه السلام ( هیچ چیز مانند نماز بینی شیطان را به خاک نمی مالد پس نماز بگذار وبینی شیطان را به خاک بمال. )

حضرت مهدی علیه السلام ( ملعون است ملعون است کسی که نماز صبحش را تأخیر بیندازد تا زمانی که ستارگان محو شوند .

سبب قرب داور است نماز                                 فرق  مؤمن  زکافر است نماز

درمیان خدا ومخلوقش                                       ارتباطی مکّدر است نماز

سپر آتش است روزه ولی                                   ناجی روز محشر است نماز

مهد آن علی است روح نماز                               بر مهد و آل او صلوات    

تنگ است بسی به سینه ام راه نفس                     از بس که به راه حق نمی بینم کس

پرگشته چوخه سراسر ز ظلم ونفاق                     ای پادشه عصر به فریاد برس  

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 13 بهمن 1393 ساعت: 17:43 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره عبادت

بازديد: 1403

 

تحقیق درباره عبادت

عبادت فطري  بشريت است

فطرتاً هرموجودي كه لباس هستي پوشيده به ازكتم عدم پاي به عرصه حيات و زندگي نهاده به طور مرموز و ناخود آگاه خواستار و پوياي آفريدگار وصانع خويش است واز هر سوي به سوي ديگر و خالق و  پرودگار  خود را مي جويد ، تا پاس حرمت و احترام لازم او را بنمايد  و از فضل و رحمت و اكرام او تشكر و سپاسگذاري نموده و به مصداق اين كه انسان بنده احسان است به پيشگاه با عظمت او سرتعظيم و بندگي فرود آورد .

خداوند مي فرمايد:

فاقم وجهك للدين حنيفا فطرت الله التي فطرالناس عليها لاتبديل لخلق الله ذالك الدين القيم و لكن اكثرالناس لا يعلمون

به ايين راست خداوند روي آور آييني كه خدا آفرينش انسان را بر روي ان نهاد و خلق خداوند تغيير پذير نيست اين است دين استوار و محكم ولي بيشتر مردم جاهل هستند و به آن علم ندارند.

فطرت چيست ؟

فطرت يك شعور باطني است و انسان رابه طور ناخودآگاه به سوي خالق و آفريدگار رهبري وهدايت مي كند و در هدايت خود به  سوي خدا به هيچ گونه استدلال و برهاني نياز ندارد و ناخودآگاه آدمي را خداخواه و خداجونموده  و اين امر غريزي رادر نهاد انسان شكوفا مي سازد .


اذغان دانشمندان غرب برخداجويي  بشريت

جان ايورث استاد دانشگاه  كلمبيا درباره مذهب چنين مي گويد :

« هيچ فرهنگ  و تمدني در نزد هيچ قومي نمي توان يافت مگر انكه در  آن فرهنگ و تمدن شكل و نقشي از مذهب وجود داشته است و ريشه هاي مذهب تا اعماقه تاريخ از تاريخ كه ثبت نشده و به دسترس بشريت نرسيده كشيده شده است .

ژان ژاك روسو مي گويد :

راه خداشناسي  منحصر به عقل نيست بلكه شعور فطري بهترين راهي است براي اثبات اين موضوع كه همه موجودات غير انسان ، با شعور خدا را مي پرستند .

الكس كارل  مي گويد :

احساس عرفاني جنبشي است كه از اعماق فطرت ما سرچشمه گرفته است و يك غريزه اصلي است .انسان همان  طور كه به آب نياز دارد ،به خدا نيز محتاج است . هرگونه شناخت و عرفاني كه از خدا در وجود ما نهفته است از فطرت سرچشمه مي گيرد و خداشناسي با خلقت انسان عجين  است .تمامي موحدين و متععبدين در محور فطرت و به استمداد به عبادت و اطاعت معبود واقعي خويش مي پردازد .

فطرت كه باسرشت انسان آميخته است رشته خدمات عبادي اش  در درون انسان هرگز گسيخته نمي گردد.


با عبادت خالص خود را بازياب

حضرت صادق ع در فرازي ديگر از سخنان  دربار خويش مي فرمايد :

فان سلم لك فرضك و سنك فانت عابد

چون اعمال وعبادات تو سالم و بي عيب شد عنوان بندگي شايسته توباشد شو تو سزاوار اين عنوان هستي يعني بنده وبندگي در حق كسي مصداق دارد . كه مولي و اقاي خود را به خوبي اطاعت كند و با معرفتي كامل تمام خواسته هاي معبود خويش را پذيرا باشد تا سالك الي الله شود .

با تواضع در بساط  پروردگارت قيام  به عبادت كن .

دركلمات حضرت صادق ع  چند  مطلب مهم   و قابل اهميت ذكر شده است اول : عمل به واجبات وسنت هاي  اسلامي براي سالك الي الله ، از همه چيز مهمتر و لازمتر است زيرا

موجبات تقويت روح علوي سالكان و عابدان را همين فرائض و مستحبات فراهم مي سازد .  دوم حديث شريف از ما مي خواهد كه  اعمالمان رابي عيب و خالص از ريا و تظاهرانجام دهيم چون كه خداوند در كيفيت عبادت ما عنايت دارد نه در كميت آن .

سوم : عبادت و طاعت براي خداوند هميشگي بايدباشد و شايسته است كه انسان هيچگاه از عبادت براي خداوند غفلت نورزد ناگفته نماند كه عبادت فقط در نماز وروزه خلاصه نمي گردد .

فلسفه و جوب نماز

اولين فريضه اي كه پيامبر اكرم براي امت آورد نماز است و آخرين فريضه اي هم كه تا  هنگام مرگ از مكلف ساقط نمي گردد وموظف است كه آن را به هر نحو ميسور به جا آورد نماز است . اولين چيزي كه طبق روايات  واصله پس از مرگ از مسلمانان مي پرسند نماز است كه هرگاه مقبول افتد  به ساير اعمال توجه مي نمايند و اگر نماز  قبول

نشود به ساير اعمال توجهي نمي گردد‌‌ .

نماز ستون دين معراج مومن قربان كل تقي ، ميزان اعمال ،خير موضوع و نور چشم پيامبر اكرم است .بعداز نماز دعا مستجاب مي گردد .نماز عامل تزكيه تربيت است . نماز بهترين شعارانبيا و اولياي گرام است ونماز عالي ترين وسيله راز و  نياز با خدا است و نما ز بهترين وسيله ارتباط مستقيم بنده مخلص با مولا و پروردگار مهربان  است .

هر مكتب و ديني كه درجهان  كه به وسيله انبيا آورده شده فرايض وعباداتي در آن دين است كه مليت آن مكتب و دين است و بدون عمل به فرايض آن مكتب مليت در حق آن مردم مصداق پيدا نمي كند. در مكت ارزشمند اسلام ، نماز كه سنبل عبادت است به عنوان ديانت و مليت معرفي شده است .اميرمومنان ع فرموده :

عبادالله ان افضل ما توسل به المتوسلون الي الله جل ذكره الايمان بالله و برسله و ما جائت به من عنده الله و اقام  الصلاه فانها المله

اي بندگان خدا به راستي گرامي ترين چيزي كه بندگان صالح به وسيله او به خداوند تقرب مي جويند ايمان به خداو پيامبران و آنچه كه از جانب خداوند آورده اند اقامه نماز مي باشد زيرا كه نماز ملت است .

چرا در پنج وقت ، پنج نماز واجب شد ؟

از آنجا كه هيچ  اموري بدون علت وهيچ فريضه اي بدون فلسفه نيست نماز هاي يوميه نيز داراي حكمتي مي باشند كه به همين جهت خداوند بزرگ فريضه يوميه را در پنج وقت

تحت شرايطي بر بندگانش فرض و واجب نموده است .

از حضرت امام حسن مجتبي ع روايت است كه حضرت فرمود :

عده اي از يهوديان به محضرپيامبر ص شرفياب شدند ،داناترينشان مسائلي را از پيامبر

ع پرسيد،از جمله پرسشهاي او اين بود اي رسول  خدا خبر بده مرا كه خداوند جلت عظمته براي چه و به چه علت اين نماز پنج گانه را در پنج وقت از شبانه روز برامت تو فرض و واجب كرد ؟

پيامبر ع فرمود  : همانا در هنگام زوال افتاب غير از عرش خدا همه چيز تسبيح حضرت حق مي گويند و به حمد پروردگارم مشغول مي گردند و در آن هنگام پروردگارم بر من درود مي فرستد . در اين ساعت خداوند نماز را بر من و وامتم واجب ساخت كه خداوند در قرآن مي فرمايد : به پابدار نماز رااز بازگشت ها ، خورشيد ( نصفه روز ) تا تاريكي شب و اين ساعتي است كه جهنميان را در قيامت به جهنم واردمي كنند ،‌‌پس هيچ مومني نيست كه در اين ساعت به ركوع يا سجود و يا قيام مشغول باشد  مگر اين كه خداوند جسدش را بر آتش جهنم حرام مي گرداند .

و اما نماز عصر و آن درساعتي است كه آدم ابوالبشر از  ميوه شجره منهيه خورد و از بهشت خارج شد .پس خداوند ذريه حضرت آدم را  امر به نماز عصر نمود و خداوند اين نماز را براي امت من نيز اختيار نمود و اين نماز از محبوبترين  نمازها به پيشگاه حضرت حق است و مرا توصيه نمود به حفظ بيشتر اين نماز در بين نمازهاي يوميه .

و اما نماز مغرب و آن در ساعتي است كه خداوند توبه حضرت آدم را در آن ساعت پذيرفت كه سيصد سال پس از هنگام خوردن حضرت ‌آدم از ميوه درخت منهيه تا قبول توبه اش به طول انجاميد . حضرت آدم سه ركعت نما ز مغرب به جا آورد .ركعتي براي خطاي خويش و ركعتي براي خطاي حضرت حوا وركعتي براي شكرانه قبول توبه اش پس خداوند اين سه ركعت را بر امتم فرض و واجب ساخت . مغرب وقتي است كه دعا در ان مستجاب است و  پروردگارم به من وعده داده كه دعاي مومنين  را در اين وقت مستجاب نمايد و اين همان نمازي است كه خداوند در قران به آن امر نموده و فرمود منزه شماريد خداوند را هنگامي كه شب كنيد و هنگامي كه بامداد كنيد .

و اما نماز عشاء پس به راستي در قبر و در روز قيامت ظلماتي است لذا پروردگارم به من و امتم به نماز عشا امر فرمود براي نورانيت قبر و  روشن ساختن آن  و  اين كه به من و امتم نوري روي صراط عطا فرمايد وهيچ قدمي نيز كه به سوي نماز عتمه و عشا برود مگر آنكه خداوند بدنش را از آتش جهنم حرام مي گرداند  اين نمازي است كه پروردگار متعال ان را براي مرسلين و انبياي قبل از من اختيار  فرموده .

و اما  نماز صبح ، پس همانا آفتاب وقتي  طلوع مي كرد ، گويا برشاخهاي شيطان طلوع مي كرد . پس خدايم مرا امر فرمود كه :‌قبل از طلوع خورشيد و قبل از آنكه كافر براي افتاب سجده كند نماز صبح بخوانم تا آن كه امتم براي خداوند سجده نمايند .

و زود به جا آوردن آن در  پيشگاه خداوند محبوبتر است .اين  نمازي است كه هم ملائكه شب و هم ملائكه روز شاهد و ناظر آن مي باشند زيرا نماز صبح طبق روايات گذشته دوو نماز ثبت مي گردد كه ملائكه شب و روز هر دو دسته آن را ثبت مي نمايند .

تحليل دكتر كارل از فلسفه نماز

دكتر كارل در اسرار و  فوائد نماز مي گويد : نماز به آدمي نيرويي براي تحمل قلبها و مصائب مي بخشد . انسان را اميدوار مي سازد و قدرت ايستادگي و مقاومت در برابر حوادث بزرگ راه به او مي دهد .

نماز شفي نمازگزار درنزد ملك  الموت ، مونس درقبر ، فراش نيك   درزيرش وپاسخ نمازگزار براي نكيرو  منكر مي باشد . نماز بنده درمحشر تاجي است بر سر ااو  وموجب نورانيت صورتش   لباس براي بدنش وساتر و وحائل بين او  و آتش جهنم است . نماز حجت و برهان  خوبي  بين او  و پروردگارش بوده وموجب نجات بدنش  از آتش جهنم وجواز عبور از صراط است . نماز موجب فتح و گشايش ابواب جنت به سوي او مي باشد ومهريه حوراالعين و ثمن وبهاي بهشت است . به وسيله نماز بنده به درجه عالي و مقام والا مي رسد ، زيرانماز تسبيح و تهليل ، تمحي وتكبير وتمجيد وتقديس الهي است . نماز قول حق ودعوت به سوي حق مي باشد .

عبادت خدا  تعبد محض است

هنگامي كه آدمي به حدبلوغ رسيد  وبا تعقل وتفقه  دين مبين اسلام را پذيرا گرديد، ناگزير بايد به تمامي مسائل حلال و وحرام شريعت مقدس اسلام گردن نهد  ومتدين گردد و فرائض و عبادات الهي را بدون چون وچرا انجام دهد . زيرا كسي كه خدا را به وحدانيت و رسالت انبياء را به حق تشخيص داد و به معاد روز قيامت معتقد شد مععقول نيست بگويد :‌‌ چرا نماز بخوانم ؟  چرا روزه بگيرم ، بايد به تمامي فرائض و  عبادات براي روشن شدن به دنبال فلسفه احكام بگردد و اسرار فرائض را به دست آورد مطلوب ومعقول است . در غير اين  صورت سر از شرك و كفر در مي  آورد پستا ندانستيدكه  چرا مي كنيد هيچ وقت عمل نكنيد ؟

تعريف اسلام از نظر علي (ع)

حضرت علي ع مي فرمايند : اسلام را طوري تعريف و معرفي كنم كه كسي قبل از من و بعد از من آن را چنان تعريف نكرده باشد . سپس مي فرمايند :

ان الاسلام هو التسليم ، والتسليم هواليقين و اليقين هو التصديق ، والتصديق هوللاقرار و الاقرار هو المل و العمل هو الاداء ان   المومن لم ياخذدينه عن رايه ولكن اناه من ربه فاخذه ان المومن ييري يقينه في عمله والكافريري انكاره في عمله .فوالدي نفسي بيده ما عرفوا امرهم فاعتبروا انكارالكافرين والمنافقين باعمالهم الخبيثه

همانا اسلام تسليم است وتسليم يقين ويقين تصديق ، وتصديق اقرار و اقرار عمل وعمل اداء باشد .همانا مومن دينش  را از راي وفهم خود نگرفته بلكه از جانب پروردگارش آموخته و ازاوياد گرفته است . همانا يقين مومن در عملش ديده مي شودوانكار كافر نيز

در اعمالش مشاهده مي گردد . قسم به آنكه جانم در  دست اوست كه آنها ( كفار و مشركين يا مخالفان اهل بيت )‌‌ امر دين خود را  نشناختند  . پس شما انكار كافران  ومنافقان  را از كردارهاي پليدشان تشخص دهيد .

اسلام در هيچ زماني از بدو آن تا روز قيامت دستخوش تغيير وتبديل قرار نگرفته است يعني اسلام واقعي سر جاي خويش است . گر چه ممكن است گروهي آن  را به نفع اقتصادي و اجتماعي و سياسي خويش توجيه كنند اما كساني هستند كه در روي  زمين ه اسلام حقيقي  و شريعت واقعي حكم مي كنند و عمل مي نمايند و از زمان پيامبر تا حال و از حال تا انقراض عالم اسلام همچنان مقاوم و پا برجا و  جديد و تازه بوده وخواهد بود و با مردم هر زماني قابل تطبق ومقايسه است و كهنگي و عقب افتادگي در اوراه ندارد وبا   گردش عصر و زمان و پيشرفت و ترقي علم وعقلها همچنان نوتر وتازه تر مي گردد و  دهن همه معترضين و مننتقدين را مبني  بر اين كه قوانين اسلام مخصوص زمان صدر اسلام و زمان پيامبر اكرم است ، و شكوفايي خويش رابراي همه ازمنه و اعصار حفظ  نموده است پس بياييد اسلام واقعي را بشناسيم .

آيا حق عبادت خدا را مي توان به جا آورد ؟

با اين كه عبادت پروردگار متعال به طور تعبدي بر هر مكلفي فرض وواجب است و چون وچراي ندارد وبايد بنده از مولي و خالق خويش اطاعت نمايد و از فرمان او سر پيچي نكند  با اين وصف  حق عبادت خداوند قادر متعال را هيچ كس نتوانسته اداكند و آنچنان كه او سزاوار اطاعت است حق پرستش او به جا آورده نمي گردد . نه تنها بندگان عادي و معمولي بلكه انبيا و  اوليا نيز حقيقت عبادت او را نتوانسته اند به جا آورند .

حضرت ابوالحسنين علي بن ابيطالب مي فرمايد :

لوعاينوا كنه ما خفي عليهم مهك لحقروا اعمالهم و  لزروا علي انفسهم و لعرفوا انهم لم يعبدوك حق عبادتك ولم يطيعوك حق طاعتك

اگر ملائكه حقيقت تو را كه از آنان پنهان كرده است درك كنند ،‌  اعمال خود را ناچيز مي شمارند، وخويشتن را سرزنش مي نمايند ودرك  مي كنند كه آن طوري كه حق عبادت تواست عبادت نكرده اند و حق اطاعت تو را انجام نداده اند .

اين بيانيه مي رساند كه بشر حقيقت خداوند را  آن چنان  كه اوهست درك نكرده كه اگر حقيقت حق تعالي درك شود آن گاه است كه آدمي اعمال عبادي و طاعت ناقابل خويش را در پيشگاه با عظمت او  كوچك مي بيند وخود را  سرزنش مي كند و اعمال ناچيزش موجب غرور او نگردد .اين به معناي آن  نيست الحال كه حق عبادت خدا را نمي توانيم به جا آوريم ، ديگر چرا اورا پرستش نماييم ، بلكه وظيفه و تكليف هر بنده است كه پروردگار خويش را اطاعت نمايد و حمد  و ستايش كند اگر چه قدرت شناخت خداي متعال و درك حقيقيت او را نداشته باشد .

چرا پيامبر هفت ركعت به نماز يوميه مي افزود ؟

نماز هاي يوميه كه خداوند بر امت پيامبر فرض نمود و آن را فرض الله مي نامندده ركعت است و پيامبر اسلام هفت  ركعت به آن افزود كه آن را فرض النبي مي گويند : دو ركعت به ظهر ، دوركعت به عصر و يك ركعت به مغرب و دو ركعت به عشا اضافه كرد كه جمعاً هفده ركعت   شد .

اما ببينيم كه چرا رسول خدا هفت ركعت به نماز يوميه افزود ؟

سعيد بن مسيب مي گويد : از حضرت سجاد علي ابن الحسين پرسيدم  : چه وقت نماز به هيات فعلي كه الان مسلمين انجام مي دهند واجب شد ؟

امام  فرمود :

بالمدينه حين ظهرت الدعوه و قوي الاسلام وكتب الله عزوجل علي المسلمين الجهاد زاد رسول الله في الصلاه سبع ركعات في اظهر ركعتين و في العصر ركعتين و في المغرب ركعه و في العشاء  الاخره ركعتين و اقرالفجر علي مافرضت بمكه لتعجيل عروج الملائكه الليل الي السماء و  لتعجيل نزول ملائكه النهار الي الارض و كان ملائكه الليل وملائكه النهار يشهقدون مع رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم صلاه الفجر فلذلك قال الله عزوجل و قرآن الفجر ان قرآن الفج كان مشهودا ليشهده المسلمون  و ليشهده ملائكه النهار و ملائكه الليل

وقتي در مدينه منوره اسلام قدرت گرفت ، و  دعوت به اسلام آشكار شد وخداوند جهاد را بر مسلمين واجب ساخت رسول خدا  به كل نماز هفت ركعت افزود .در ظهر دوركعت و در عصر دو  ركعت و در مغرب يك ركعت و در عشا و ركعت اضافه نمود ؛ ولي در نماز صبح به همان حالت كه در مكه فرض شده بود باقي گذاشت و جهتش را تعجيل عروج ملائكه شب به آسمان و تعجيل نزول ملائكه روز به سوي زمين  ذكر فرمود .وچون ملائكه شب و روز با پيامبر در اقامه  نماز فجر حضور پيدا مي كردند خداوند عزوجل

فرموده : و نما فجر و بامداد است كه مشهود مي باشد . براي اين كه مسلمانان با ملائكه مامور روز و شب با پيامبر در آن نماز حضور پيدا مي كنند .


حقيقت نماز چيست ؟

حقيقت نماز از نظر امام رضا (ع)

امام رضا ع مي فرمايد  : شخصي به يكي از علماي آل محمد عرض كرد فدايت شوم معناي حقيقي نماز چيست ؟

قال صله الله لعبد بالرحمه و طلب الوصل الي الله من العبد اذكان يدخل بالنيه و يكبر بالتعظيم  والاجلال  و بقرء بالترتيل و يركع بالخشوع و يرفع بالتواضع و يسجد  بالدل والخضوع و  يتشهد بالاخلاص مع الامل و يسلم بالرحمه و ارغبه و ينصرف بالخوف و الرجاء فاذا فعل اداها بالحقيقه

امام  عليه السلام فرمود :  نماز صله و موهبتي  است كه از طرف خدا براي بنده از راه  رحمت وعنايت  و نماز مطالبه  وصال وتقرب بنده به سوي خدا وند است . وقتي با نيت داخل نماز گرديد وبا تعظيم  و اجلال هر چه بيشتر براي خداوند  تكبيرگفت .


موضوع :

نـماز

دبير مربوطه :

سركار خانم دهقان

 

تهيه كننده :

نيلوفر وكيل زاده

 

 

اول راهنمائي ( مدرسه تكتم )

 

بهار 84


موضوع :

نـماز

استاد مربوطه :

جناب آقاي سبحاني نيا

 

تهيه كننده :

مهدي قلي زاده

 

 

تابستان 84


موضوع :

نـماز

استاد مربوطه :

جناب آقاي مومن

 

تهيه كننده :

مهرانگيز دريايي

 

 

تابستان 84


 

 

 

 

موضوع :

نـمـاز

 

دبير مربوطه :

جناب آقاي عماد

 

تهيه كننده :

شهريار بابكي

 

 

پائيز  84

 


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

موضوع :

نـــــــمــــاز

 

دبير مربوطه :

جناب آقاي شاكري

 

تهيه كننده :

سينا صادق پور

 

 

 

بهار 85

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 10 آبان 1393 ساعت: 20:15 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

2 - تحقیق و مقاله درباره نماز و عبادت

بازديد: 595
2 -  تحقیق و مقاله درباره نماز و عبادت

معرفی

تحقیق و مقاله درباره نماز و عبادت- بصورت ورد تعداد صفحات چهل و هشت - قیمت ده هزار تومان


فهرست مطالب

پيشگفتار4

چرا عبادت؟5

ريشه هاي عبادت... 6

عظمت خدا6

احساس فقر و وابستگي.. 6

توجه به نعمت ها6

فطرت... 7

بهانه يا تحقيق؟8

اهميت نماز9

ترك نماز10

نمونه اي از اخلاص.... 11

اخلاص در عبادت... 11

راه نزديك شدن به اخلاص.... 12

نتيجه اخلاص.... 13

اخلاص، در متن جامعه. 14

نماز و پيامبران.. 14

استخوان بي نماز14

برترين نماز15

اولين نماز جماعت در اسلام. 15

پاداش سجده طولاني بهشت است... 16

نماز براي شكر گزاري.. 16

مطرب از گفته حافظ غزلي نغز بخوان.. 17

نماز و امامان.. 17

اثرات بي نمازي.. 17

دو ركعت نماز براي خدا18

نماز براي صبر. 19

نماز مشكل گشاست... 21

آرامش در نماز21

نماز شهيد مطهري.. 22

بهره بردن مردگان از نماز23

اهميت نماز در پاسخ مرحوم آيه الله العظمي اراكي.. 24

نماز امام خميني (ره) و رهبري.. 25

نماز اول وقت امام خميني(ره)25

نماز شب امام هرگز ترك نشد. 25

نماز شب از زبان حضرت آيه الله خامنه اي.. 26

خاطره رهبر انقلاب از نماز شب شهيد مطهري.. 26

راز نيايش.... 27

فطري بودن پرستش در آيات و روايات... 31

گواهي تاريخ بر فطري بودن پرستش.... 32

فطرت خداجويي و پرستش از ديدگاه روان شناسان و جامعه شناسان جهان.. 35

فوايد و آثار رواني نماز38

فوايد طبي حركات نماز40

فايده طبي ركوع و سجود. 42

تأثير نماز در تمركز فكر. 45

منابع

 

برای اطمینان شما :

 

فایل کامل این تحقیق و مقاله بصورت پی دی اف و کامل فقط برای مشاهده دز زیر گذاشته شده است . ابتدا فایل پی دی اف را مشاهده نمائید و در صورت رضایت از مقاله ، فایل ورد و قابل ویرایش و بدن آرم مقاله را با قیمت فقط ده هزار تومان از لینک خرید دریافت نمائید . ابتدا فایل پی دی اف :


http://up.asemankafinet.ir/up/asemankafinet/Pictures/DOKMEMO.jpg

 

در صورت مشاهده ورضایت فایل ورد وقابل ویرایش این تحقیق را از لینک خرید زیر و به قیمت ده هزار تومان دریافت نمائید.بعد از خرید فایل مستقیم دانلود و به ایمیل شما نیز فرستاده می شود .

http://up.asemankafinet.ir/view/1543587/submit.gif

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 05 آبان 1393 ساعت: 17:00 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,,,
نظرات(0)

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس