سایت علمی و پژوهشی آسمان - 3043

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

فساد اداری

بازديد: 501

 

فساد اداری

به اقداماتی اطلاق می‌شود که ناشی از بکارگیری قدرت و توان سازمانهای دولتی و یا وابسته به دولت برای کسب منافع مالی فردی و یا گروهی است. نتایج فساد اداری به طور طبیعی مخالف مصالح و منافع آحاد مردم است. فساد اداری عموماً در اشکال رشوه، خویشاوندگماری، پارتی بازی و تعارض منافع روی می‌دهد.

مهمترين عامل بروز فساد اداری بزرگ شدن دولت است. بنابراين برای زدودن فساد از چهره نظام اداری کشور دل بستن به دولت کار اشتباهی است زيرا دولت برای اين کار بايد با صرف هزينه های فراوان اقدام به تأسيس نهاد جديدی برای اين کار و تأمين امکانات، استخدام افراد، تنظيم مقررات و قوانين مورد نياز و .... نمايد.

اهميت بوروکراسی در اين است که می تواند با متناسب کردن اهداف و وسايل به جامعه خدمت کند و با سازماندهی تخصيص بهينه منابع، کشور را در مسير پيشرفت قرار دهد. اهداف و آرمانها در چارچوب يک نظام اداری سالم قابل اجرا، پياده و عملياتی شدن هستند و اگر نظام اداری، سالم و کارا نباشد عليرغم نيت های خير سياست گذاران آنچه در عمل تحقق می يابد ممکن است در تضاد با آن اهداف و سياست ها باشد. بنابراين بدون نظام اداری سالم دستيابی به توسعه در يک کشور جهان سومی نظير ايران بسيار بعيد بنظر می رسد.

تعريف فساد اداري:

ريشه فساد فعل لاتين rumpere به معناي شكستن است بنا براين در فساد چيزي مي شكند يا نقض مي شود كه آن ممكن است رفتار اخلاقي يا شيوه قانوني و غالبامقررات اداري باشد.

طبق تعريف بانك جهاني و سازمان شفافيت بين الملل، فساد سوء استفاده از اختيارات دولتي(قدرت عمومي)براي كسب منافع شخصي (خصوصي)است

كه اين تعريف مورد توافق عمومي در جهان است وبطور ضمني فرض شدهاست كه مجموعه اي از قوانين و ضوابط مدون اداري وجود دارد كه چهار چوبفعاليتهاي مجاز اداري را تعيين مي كنند،هر گونه رفتار اداري كه مغاير با اين قوانين باشد و در آن انتفاع شخصي مطرح باشد فساد اداري تلقي مي شود.

بديهي است چنين تعريفي وقتي جامع است كه قوانين و حدود آن كاملا واضحو فراگير باشد.فساد در جامعه نسبي است و با نظام ارزشي هر جامعه تعريف ميشود.

بانک جهانی و سازمان شفافيت بين الملل: فساد اداری عبارتست از استفاده از قدرت عمومی برای کسب منافع خصوصی اداری، تحت تأثير منافع شخصی يا روابط و علايق خانوادگی

 

ضرورت و اهميت برخورد بافساد اداري

فساد پديده‌اي است كه كم و بيش دركليه كشورهاي جهان وجود دارد. اما نوع، شكل، ميزان و گستردگي آن در هر كشور متفاوت است، همانطور كه نتايج و پيامدهاي آن نيز بنا بر نوع سازمان سياسي و اقتصادي وسطح توسعه يافتگي تفاوت دارد.

در هر صورت فساد موجب انحطاط است، سياست‌هاي دولت را در تضاد با منافع اكثريت قرار مي‌دهد، باعث هدر رفتن منابع ملي مي‌شود و به كاهش اثربخشي دولت‌ها در هدايت امور مي‌انجامد و از اين طريق اعتماد مردم نسبت به دستگاه‌هاي دولتي و غير دولتي كاهش يافته، بي‌تفاوتي، تنبلي و بي‌كفايتي افزايش مي‌يابد.

فساد، اعتقاد و ارزش‌هاي اخلاقي جامعه را متزلزل مي‌كند، هزينه انجام كارها را افزايش مي‌دهد، و رشد رقابت‌پذيري را دشوار مي‌سازد. همچنين تلاش‌هاي فقرزدايي را ناكام مي‌سازد و بي‌انگيزگي و بدبيني ايجاد مي‌كند و زمينة تضعيف روحية افراد درستكار را فراهم مي‌آورد.

فساد اداري مانع سرمايه‌گذاري مي‌شود و مسير رشد و توسعة اقتصاد را با موانع بسيار مواجه مي‌سازد و از طريق هدايت ناصواب استعداد‌ها و منابع بالقوه و بالفعل انساني به سمت فعاليت‌هاي نادرست براي دست‌يابي به درآمدهاي سهل‌الوصول، زمينه ركود در تمام ابعاد فراهم مي‌سازد. از طرف ديگر، هر كجا فساد ريشه بدواند، روزبه روز بيش‌تر شده، مقابله با آن بسيار دشوار مي‌شود و ريشه‌هاي آن هر روز عميق‌تر در بطن جامعه نفوذ مي‌كند. بنابراين مقابله با فساد در عرصة اداري ضرورتي جدي و انكار ناپذير است.

سابقه فساد اداري در جوامع مختلف

موضوع فساد همواره و از بدووجود تمدن ها وجود داشته و گريبانگير دولتها مي باشدو حكومتها و دولتها از قرنها پيش با مشكل سوء استفاده كارگزاران دولتي روبرو بوده اند.جرايمي نظير اختلاس،ارتشاءوجعل

،جرايم جديدي نيستند و قدمتي به اندازه دولت ها دارند.

در طي قرون گذشته همواره رابطه معكوسي بين استفاده درست از قدرت وقلمروگسترش فساد وجود داشته وهمواره زماني كه از قدرت

بطورمطلوب استفاده شده،ميزان فساد كاهش يافته است.

تقسیم بندی فساد اداری

يك محقق علوم سياسي به نام هيدن هيمر، فساد اداري را به سه گونة سياه، خاكستري و سفيد تقسيم مي‌كند:

 

 

فساد اداري سياه:

كاري كه از نظر توده‌ها و نخبگان سياسي منفور است و عامل آن بايد تنبيه شود. براي مثال مي توان از دريافت رشوه براي ناديده گرفتن معيارهاي ايمني در احداث مسكن نام برد.

فساد اداري خاكستري:

كاري كه از نظر اكثر نخبگان منفور است، اما توده‌هاي مردم در مورد آن بي‌تفاوتند. مثلاً كوتاهي كارمندان در اجراي قوانيني كه در بين مردم از محبوبيت چنداني برخوردار نيستند و كسي غير از نخبگان سياسي به مفيد بودن آنها معتقد نيست.

فساد اداري سفيد:

كاري كه ظاهراً مخالف قانون است، اما اكثر اعضاي جامعه (نخبگان سياسي و اكثر مردم عادي) آن را آنقدر مضر و با اهميت نمي‌دانند كه خواستار تنبيه عامل آن باشند. براي مثال، چشم‌پوشي از موارد نقض مقرراتي كه در اثر تغييرات اجتماعي و فرهنگي، ضرورت خود را از دست داده‌اند.

نتايج و پيامدهاي فساد اداري

1. اتلاف منابع ملي از طريق خدشه وارد كردن برسياستهاي دولت در مقابله با منافع و اهداف اكثريت.

2. خنثي شدن تلاشهاي دولت در جهت كاهش فقر و تبعيض و مانع رشد رقابت.

3. زيانهاي اجتماعي و تضعيف نهادهاي موجود،زيانهاي سياسي و توزيع ناعادلانه منابع وزيانهاي اقتصادي.

4. كاهش اثر بخشي و مشروعيت دولتها و اختشاش درارزشهاي دموكراسي واخلاقيات.

5. از موانع توسعه پايداربه علل افزايش هزينه معاملات و كاهش امكان پيش بيني هاي اقتصادي.

6. تضعيف اعتقاد مردم به توانايي و اراده سياسي دولت.

گزارش سازمان شفافيت بين‌الملل

براساس گزارش سال ۲۰۰۵ سازمان شفافيت بين‌المللى، در بررسي ۱۵۹ كشور جهان، ايران در شاخص فساد گريزى مسؤولان دولتى و سياسى رتبه ۹۳ را كسب كرد كه در مقايسه با رتبه ۸۸ سال قبل ازآن پنج رده تنزل نشان مى‌دهد. سازمان شفافيت بين‌المللى همه ساله رتبه كشورهاى جهان را در شاخص مفاسد مالى و اقتصادى اعلام مى‌كند. اين گزارش براساس ۱۶ كار تحقيقاتى توسط ۱۰ نهاد بين‌المللى تنظيم شده است. سازمان شفافيت بين‌المللى رتبه مبارزه با فساد در كشورها را از يك تا ده مشخص مى‌كند كه رتبه ده نشان دهنده كمترين فساد و رتبه يك نشان‌دهنده بيشترين فساد است. ايران در گزارش سال ۲۰۰۵ رتبه 9/2 را از ده كسب كرد كه در مقايسه با سال گذشته تغييرى نكرده است. دامنه تغييررتبه فساد اقتصادى ايران بين 3/2 تا 3/3 اعلام شده است.

مطالعات سازمان بين المللى شفافيت نشان مى دهد كه رتبه شاخص فساد در۷۰ كشور - تقريباً نيمى از كشورهاى مورد بررسى - كمتر از ۳ بوده است كه نشان دهنده مشكل حاد فساد در اين كشورها است

نتيجــه:

مبارزه با فساد با شعار دادن تحقق نمي‌يابد. اين كار مستلزم عزم ملي، خواست همگاني و جديت دولت است. اين مبارزه بايد ساختار يافته، هماهنگ و برنامه‌ريزي شده انجام گيرد. اين مبارزه بايد ابتدا از بخش‌ها و نقاط حساس شروع شود و هدف خشكاندن ريشه باشد و نه قطع كردن شاخ و برگ ها؛ چه در اين صورت شاخ و برگ‌هاي جديدي به وجود خواهد آمد. مقصود از ريشه كليه عواملي است كه سبب فراهم شدن فرصت ارتكاب فساد مي‌شوند و كليه افرادي كه ممكن است حتي حضور ملموس درسازمان‌هاي دولتي را نداشته باشند، اما حضور پشت پرده آنها كاملاً محسوس باشد. مجازات مرتكبان فساد و افزايش شديد هزينه ارتكاب به فساد (به عنوان اقدام پس از وقوع) و اصلاح روش‌ها، بهبود سيستم هاي كاري، شناسايي و حذف نقاط مستعد فساد، افزايش شفافيت و پاسخ‌گويي در عملكرد سازمان‌هاي دولتي و به طور كلي اصلاح نظام اداري (به عنوان اقدام پيشگيري) دو روي سكه مبارزه موفق با فساد تلقي مي‌شوند و مكمل يكديگرند و هيچ يك به تنهايي كارساز نخواهد بود.

تأملی بر موضوع فساد اداری می‌باشد که به تحلیل، تعریف و بررسی جنبه‌های گوناگون فساد اداری پرداخته و با گریزی بر تاریخچه آن، به کندوکاو موضوع می‌پردازد.

مقدمه

مطالعه تاریخ تمدن‌های باستان، بیانگر این است که فساد در جوامع بشری قدمتی به اندازه تمدن داشته و اکنون نیز یکی از مسائل مبتلا به کشورهای جهان می‌باشد. فساد نابسامانی‌های بسیاری برای جوامع بشری به دنبال داشته و جنگ‌های پی‌در پی، خشونتها و قیام علیه تمدن‌های حاکم، از بین رفتن سازمان‌ها و در هم ریختن جوامع همیشه ناشی از فساد بوده است. در مجموع، فساد در کنار بقیه عوامل، از عوامل مهم فروپاشی تمدن‌ها بوده است. در طی قرون و اعصار، همواره رابطه معکوسی بین استفاده درست و بجا از قدرت و قلمرو گسترش فساد وجود داشته است و زمانی که از قدرت به طور مطلوب استفاده می‌شد، میزان فساد کاهش می‌یافته است.

امروزه تأکید کشورهای مختلف برای پیشگیری از فساد، بر سه رکن اصلی آموزش کارکنان، انتخاب افراد بر اساس شایستگی و بالاخره اصلاح نظام‌های عملیاتی و مکانیزه کردن آن، باعث شده است که مبارزه با فساد، شکل اصولی و علمی خود را طی نماید. که در این راستا، بررسی جنبه‌های گوناگون فساد اداری می‌تواند ضمن کمک به شناخت این موضوع و ارائه دید جدیدی نسبت به معضل فساد اداری در سازمان‌ها، به روابط درون و برون سازمانی کارکنان کمک شایان توجهی داشته باشد.

تعاریف

در جوامع گوناگون و بر حسب نگرش‌ها و برداشت‌ها، تعاریف مختلفی از فساد اداری به عمل آمده است. ریشه فساد فعل لاتین "Rumper" به معنای «شکستن» است، بنابراین در فساد چیزی می‌شکند یا نقص می‌شود، این چیز ممکن است رفتار اخلاقی یا شیوه قانونی یا غالباً مقررات اداری باشد. در دیدگاه گونارمیردال- Ginar mer dall، فساد به تمام شکل‌های گوناگون انحراف یا اعمال قدرت شخصی و استفاده نامشروع از مقام و موقعیت شغلی اطلاق می‌گردد. در فرهنگ و بستر در مقابل واژه فساد آمده است که؛ فساد، پاداشی نامشروع است که برای وارد کردن فرد به تخلف از وظیفه، تخصیص داده می‌شود. بانک جهانی و سازمان‌ شفافیت بین الملل، فساد را سوءاستفاده از اختیارات دولتی (قدرت عمومی) برای کسب منافع شخصی (خصوصی) می‌دانند که این تعریف در جهان مورد توافق عمومی قرار گرفته است.

از دیدگاه اندیشمند دیگری، فساد عبارت است از عمل یا تصمیمی که موجب می‌شود تا خارج از ضوابط قانونی، تعداد افراد متأثر از نتایج منفی عمل یا تصمیم، از تعداد افراد برخوردار از نتایج مثبت آن بیش‌تر باشد.

تعریف دیگر، فساد را عبارت از شرارتی می‌داند که تا حدودی بر همه جوامع موثر بوده و جوامعی را که شکنندگی بیش‌تری دارند به شدت دچار خفقان می‌کند. بدین معنی که با توجه ارزش‌های تعریف شده هر جامعه و سازمان و قوانین و مقررات اعمال شده برای آن، نوع و شدت بروز فساد تفاوت دارد.

اگر چه در گذشته فرض بر این بود که کارمند دولت بیش از کارمند بخش خصوصی به مصالح اجتماعی پایبند است، اما تجربه سال‌های اخیر نشان می‌دهد که فساد در بخش دولتی، گسترش بیشتری دارد، به همین دلیل در سال‌های جاری، و بویژه در کشورهای جهان سوم، خصوصی سازی رونق بیشتری گرفته است.

لطمه فساد اداری به منافع عمومی

برخی صاحب‌نظران، فساد اداری را آن دسته از فعالیت‌های کارکنان و مسئولان دولت می‌دانند که اولاً به منافع عمومی لطمه بزند و ثانیاً هدف از انجام آن، رساندن فایده به عامل (کارمند اقدام کننده) یا به شخص ثالثی باشد که عاملی را برای این اقدام اجیر کرده است.

بر این اساس، آرنولد روگو- Arnold Rogow و اچ. دی لاسول- H.D Lasswell چنین اظهار می‌دارند که یک دستگاه فاسد در تمام ساختار نظام اجتماعی اختلال ایجاد می‌کند. کارل فردریچ Carl Friedrich نیز مدعی است که هر جا، صاحب قدرتی که مسئول اداره سازمانی است، بر اثر دریافت رشوه‌ای نقدی یا غیر نقدی اغوا شود و به انجام کارهای غیر قانونی مبادرت ورزد، این فرد به منافع عمومی زیان رسانده است.

برخی از محققان معتقدند که فساد اداری را باید با توجه به دیدگاه های عمومی مردم تعریف کرد، از این‌رو، اقدامی که در چارچوب فعالیت‌های اداری، دولتی از دید مردم جامعه، غیر اخلاقی و مضر باشد، مصداق فساد را پیدا می‌کنند.

روند گسترش فساد اداری

حکومت‌ها و دولت‌ها، از قرن‌ها پیش با مشکل سوء استفاده کارکنان و کارگزاران دولتی روبه‌رو بوده‌اند و در متون باستانی نیز اشارات متعددی به این پدیده شده است که نشان می‌دهد، حکومت‌ها همیشه نگران سوء استفاده شخصی صاحب منصبان و کارگزاران دولتی از موقعیت و امتیاز شغلی خود بوده‌اند. مسئولیت‌ها و اختیاراتی که طبق قانون به همه کارمندان دولت تفویض می‌شود، زمینه مساعدی را برای سوء استفاده تعدادی فراهم می‌کند. هزینه‌های اضافی متعددی که جرایمی نظیر اختلاس، ارتشا و جعل که جرایم جدیدی نیستند به جامعه و دولت تحمیل می‌کنند، باعث شده که کارشناسان علوم سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در دهه‌های اخیر به پدیده تخلفات اداری و ابداع روش‌های موثر و کم هزینه برای مقابله با آن توجه نشان دهند.

موضوع فساد در تمام زمان‌ها، گریبانگیر دولت‌ها و دغدغه فکری بسیاری از اندیشمندان و متفکران سیاسی بوده است؛ دانته- Dante در قرن چهاردهم، در کتاب کمدی الهی خود به مساله فساد توجه کرده و آنرا از نظر درجه‌بندی در اعماق جهنم قرار می‌دهد. به عقیده ماکیاولی- Machiavelli فساد جریانی است که طی آن موازین اخلاقی افراد، سست و فضیلت و تقوای آنان از بین می‌رود و از آنجا که افراد ضعیف و عاری از تقوا و پرهیزگاری، بیشتر در معرض زمینه فساد قرار می‌گیرند، باید با کنترل این افراد، هدایت رهبران فکری و کمک دستگاه‌های ناظر از بروز این مشکل جلوگیری کرد.

نقش ارتباطات اجتماعی در بروز فساد اداری

تانزی- Tanssi در خصوص نقش کارمندان دولت می‌گوید، مسئولان دولتی، هرگز مایل نیستند که منافع شخصی یا علایق خانوادگی و اجتماعی بر روی تصمیمات اداری آن‌ها تأثیر بگذارد، اما در دنیای واقعی، هم کارمندان و هم مسئولان، در اتخاذ تصمیمات حرفه‌ای خود تحت تأثیر روابط شخصی و خانوادگی قرار می‌گیرند که میزان تأثیر این عوامل بر تصمیمات اداری، به خصوصیات فرهنگی هر جامعه وابسته است.

تانزی معتقد است، مسئول دولتی یا کارمند، زمانی مرتکب فساد اداری شده است که در اتخاذ تصمیمات اداری، تحت تأثیر منافع شخصی یا روابط و علایق خانوادگی و دوستی‌های اجتماعی قرار گرفته باشد. به عبارتی دیگر، فساد از نظر وی، نقض اصل رفتار برحق، بی طرفانه و مبتنی بر ضابطه است که بنابر آن، مناسبات خانوادگی یا شخصی نباید در تصمیمات اقتصادی و اداری سازمان‌های غیر دولتی یا مقامات دولتی، نقشی ایفا کند. به اعتقاد تانزی، فساد در بستر، شرایطی که دولت ایجاد کرده است می‌روید، شرایطی که به برخی افراد اجازه می‌دهد تا موانع را دور بزنند یا بکوشند تا با پیدا کردن مسیر دادن رشوه به برخی از کسانی که در رأس دستگاه‌های دولتی هستند، امتیازهایی به دست آورند.

نظریه رایج درباره نقش دولت، چنین می‌انگارد که اصل بی‌طرفی و پرهیز از هر نوع غرض ورزی و جانب داری ناحق از این و آن، مورد احترام مأموران و مقامات دولت است و در تصمیمات اقتصادی که شامل حال بیش از یک طرف می‌شود، روابط شخصی نباید نقشی ایفا کند.

انواع فساد اداری

فساد تصادفی (اتفاقی) فساد نظام‌مند (حاد)

درجه شیوع فساد در میان جوامع مختلف متفاوت است و از درجه کم و استثنا تا درجه سیار رایج و قاعده‌مند تغییر می‌کند. اگر فساد کم باشد به آسانی قابل کشف، مجازات و نابودی است. اما وقتی فساد در جامعه بسیار رایج شود و به شکل قاعده‌مند درآید، احتمال کشف و مجازات، کاهش و انگیزه‌های فساد افزایش می‌یابد، زیرا بر خلاف حالت اتفاقی،‌ طرفین تمایلی به گزارش کردن خلاف ندارند. هر جا که فساد قاعده‌مند شده باشد، نهادها، قوانین و ضوابط رفتاری، با الگوهای غارتگری دیوان‌سالاران و کارگزاران دولتی تطابق می‌یابند. در این حالت رشوه نیز می‌تواند باعث کند شدن رسیدگی به پرونده‌ها (و کاهش احتمال مجازات) شود. یکی از متفکران به نام هربرت ورلین Herbert verlien فساد اتفاقی را به انجام خطا در بازی فوتبال تشبیه نموده است، که داور با ارائه یک کارت، بازیکن را جریمه می‌کند. در حالی که فساد نظام‌مند (حاد) مانند تشویق خشونت در بازی فوتبال است، به طوری که بازی تغییر ماهیت می‌دهد و به ضد خود یعنی عامل تفریح تبدیل می‌شود. این شکل از فساد، توسعه اقتصادی بسیاری از کشورهای در حال توسعه را تهدید می‌کند.

فساد سازمان یافته

در نظام اداری که فساد سازمان‌یافته دارد، سرمایه‌گذاران می‌دانند به چه کسی رشوه دهند و چه چیزی در قبال رشوه به دست آورند و اطمینان دارند که مجوزهای لازم را برای بنگاه‌های خود می‌گیرند. فساد سازمان یافته، هنگامی اتفاق می‌افتد که وجه (رشوه) مورد نیاز و دریافت‌کننده، به خوبی مشخص است و پرداخت وجه تضمین می‌کند که سفارش خواسته شده، اجرا شود. برخی چنین استدلال می‌کنند که فساد سازمان‌یافته، ضرر کم‌تری دارد، چون در چنین ساختاری،‌ یک مدیر یا رئیس سازمان فاسد، سهم کاملاً معینی از سود بنگاه را طلب می‌کند و نفع او در موفقیت آن بنگاه است.

فساد سامانه‌ای، یعنی فسادی فراگیر، سازمان یافته و گسترده در کلیه سطوح مختلف دولت که ماموران دولتی و کارمندان، هر دو، به نحوی یکسان تقریباً در تمام دستگاه‌های دولتی در آن مشارکت دارند.

فساد سامانه‌ای، در واقع پدیده‌ای سیاسی است، یعنی کسانی که در مواضع قدرت هستند، برای انتقال منافع و عواید نامشروع به خود و وابستگان از موقعیت اداری و دولتی استفاده می‌کنند. این مدیران و کارمندان فاسد با بسط وظایف دولت در زمینه‌های مختلف مالی، اداری، تصدی‌گری و ... و نیز با حذف یا تضعیف رقابت درصدد برخواهند آمد که جریان منافع و عواید نامشروع را از طریق مجاری رسمی به نفع خود گسترش دهند.

فساد کلان،‌ فساد خرد

فساد در سطح کلان یا فساد در سطح خرد کاملاً متفاوت است به گونه‌ای که فساد رؤسای سازمان‌ها، وزیران و کارمندان عالی‌رتبه را فساد کلان و فساد کارمندان جزء، مثل افراد پلیس و ماموران گمرک را فساد خرد می‌گویند.

کنتل فساد کلان، مقدم بر فساد خرد است. زیرا، بدون کنترل فساد کلان،‌امیدی به حل مشکل فساد خرد نیست.

فساد کلان، فسادی است که توسط افراد و مقامات رده بالای اداری، به صورت باندی و با ارقام قابل توجه صورت می‌گیرد. مرتکبان این نوع فساد، جزو گروه مجرمان یقه‌سفید و از صاحبان زر و زور هستند و با آن که زیان‌ها و خسارات غیر قابل جبرانی بر پیکر جامعه وارد می سازند، ‌کم‌تر تحت تعقیب دستگاه عدالت کیفری قرار می‌گیرند. این گروه با برخورداری از «توان توجیه» یا «حمایت» یا «امکان‌ فرار» اصولا مصون از تعقیب می‌مانند.

نتیجه:

امروز،‌ کشور ما تشنه فعالیت اقتصادی سالم و ایجاد اشتغال برای جوانان و سرمایه‌گذاری مطمئن است. این امر نیازمند فضایی است که در آن سرمایه‌گذار،‌ و صنعتگر و عنصر فعال در کشاورزی و مبتکر علمی و جوینده کار و همه قشرها، از صحت و سلامت ارتباطات حکومتی و امانت و صداقت تصدیان امور مالی و اقتصادی مطمئن باشند و احساس امنیت و آرامش کنند. اگر دست مفسدان و سوء استفاده‌کنندگان از امکانات حکومتی قطع نشود و اگر امتیازطلبان و زیاده خوهان بر مدعا و انحصارطلب طرد نشوند، سرمایه‌گذار، تولیدکننده و اشتغال‌طلب همه احساس ناامنی و نومیدی خواهند کرد و تعدادی از آنان برای استفاده از راه‌های نامشروع و غیرقانونی تشویق خواهند شد.

برای به حداقل رساندن پیامدهای فساد، گسترش و حفظ اعتماد عمومی نسبت به سازمان‌ها، به برخورد با مسائل به شیوه‌ای منطقی و نظام‌مند،‌ بسط و به‌کارگیری راه‌حل‌های متناسب با نیازهای سازمان‌ و انعکاس محیط عملکردی خاص آنها نیازمندیم.

همچنین ایجادعزم ملی در زمینه مبارزه با فساد اداری و پرهیز از آلوده کردن آن با جهت‌گیری‌های سیاسی و گروهی و بهره‌برداری تبلیغی از نتایج آن، توقعی است که عامه مردم از سیاست‌گذاران جامعه در این زمینه دارند.

 

 

 

 

 

 

 

تحليل نهادي فساد اداري

 

چكيده

 

هدف اصلي اين مقاله آن است كه چارچوبي به دست دهد تا به درك بهتر ما از ماهيت، علل و بسترهاي شكل‌گيري فساد اداري (اقتصادي) در يك نظام سياسي - اقتصادي كمك كند.فساد اداري، به معناي سوء استفاده شخص از اختيار عمومي براي انتفاع شخص - يا حزب، جناح، دوستان، فاميل و غيره - مي‌باشد و در واقع زماني پديدار خواهد شد كه كاركنان دولتي در كاربست اختيار عمومي خويش بين منافع شخصي و عمومي تفكيك قايل نشوند. بر اين اساس و در راستاي نيل به هدف مزبور نگارنده شش رويكرد به فساد اداري را از يكديگر تفكيك و علل و زمينه‌هاي شكل گيري فساد را در اين قالب‌ها بررسي مي‌كند.

اين رويكردها عبارتند از: هزينه - فايده، محروميت نسبي، رانت‌جويي، كارفرما - غير كارگزار، حامي - پيروز و اخلاقي. هر كدام از اين رويكردها قادرند بخشي از فساد اداري را تبيين كنند. پنج رويكرد نخست، بسترهاي سياسي و نهادي را در دستور كار تحليلي قرار مي‌دهند كه توانايي كارمند بخش عمومي در بهره برداري شخص از اختيار عمومي - يعني جوهره و هسته اصلي فساد - را تحكيم و تقويت مي‌كنند.

به نظر نگارنده فساد اداري بيشتر نوعي نارسايي نهادي و مرتبط با ترتيبات نهادي و ساختاري سياسي يك جامعه است تا كج منشي بوروكرات‌ها. در خاتمه ويژگي‌هاي راهبرد اثر بخش مبارزه عليه فساد برشمرده شده است. اين راهبرد در بردارنده توصيه‌هاي سياسي پنج راهبرد مزبور مي‌باشد.

 

كليد واژه‌ها: فساد اداري، دولت، رانت‌جويي، ترتيبات نهادي

 

مقدمه

 

فساد اداري، عارضه‌اي است كه امروزه گريبان‌گير همه كشورها - توسعه يافته يا كم‌تر توسعه يافته، دموكراتيك (ضعيف يا قوي) و غير دموكراتيك - مي‌باشد. به سخن ديگر، هيچ كشور پاكي به لحاظ فساد اداري در جهان وجود ندارد. در فهرست سازمان بين‌المللي شفافيت TI، كه هر ساله كشورها را بر حسب ميزان شيوع فساد رتبه‌بندي مي‌كند، نيز هيچ‌كشوري از قلم نمي‌افتد، مگر آنكه آماري در خصوص شاخص هاي فساد از آن كشور وجود نداشته باشد. در واقع، هر جايي كه دولت وجود داشته باشد، فساد اداري نيز كم و بيش وجود خواهد داشت. فساد اداري، محصول مداخله دولت در اقتصاد است و شايد بر اين اساس باشد كه گري‌بيكر اظهار داشته كه فساد فقط با برداشتن دولت (بزرگ)، از بين مي‌رود. برخي نيز معتقدند كه اعضاي جامعه بايد بين شكست بازار و فساد اقتصادي يكي را برگزينند. بر اين اساس، جوامع مختلف با تلقي فساد به عنوان مساله‌اي نسبتا اجتناب‌ناپذير، در پي آن بوده‌اند تا ساختار سياسي و ترتيبات نهادي خود را به گونه‌اي برپا كنند، كه كمترين ميزان فساد را داشته باشند. تجربه نشان داده است كه كشورهاي با ساختار سياسي - اقتصادي دموكراتيك / رقابتي و داراي ترتيبات انعقاد يافته‌تر، ميزان فساد كمتري را تجربه كرده‌اند. شواهد آماري سازمان TI نيز به خوبي اين موضوع را تاييد مي‌كنند. همچنين، از ملاحظه فهرست كشورهاي TI و نيز واقعيت‌هاي موجود در مي‌يابيم كه به رغم اخلاقي‌تر بودن برخي كشورها - مانند ايران - فساد حجم و رواج بيشتري در آنها وجود دارد.

اكنون اين سوال مطرح مي‌شود كه چگونه مي‌توان اين تصوير به ظاهر متناقض را توضيح داد و اين كه چرا برخي نظام‌هاي سياسي - اقتصادي، كه اغلب شامل كشورهاي توسعه يافته مي‌شود، نسبت به بقيه سالمترند؟ در اين مقاله نگارنده مي‌كوشد كه از رويكرد نهادي، چارچوبي را فراهم آورد تا خواننده بر مبناي آن بتواند پاسخ پرسش‌هايي از اين قبيل را بيابد.

 

الف - بروندادهاي منفي فساد

 

فساد اداري به معناي سوء استفاده از اختيار عمومي براي انتفاع شخصي است در فساد اداري، قواعد رسمي ناظر بر تخصيص منابع عمومي از سوي كارمندان دولتي در واكنش به پيشنهاد پول يا حمايت سياسي زير پا گذاشته مي شوند. البته سوء استفاده از اختيار عمومي مي‌‌تواند براي انتفاع حزب، طبقه، قبيله، دوستان، فاميل و مانند آن نيز باشد.

ويشني و شليفر بين دو نوع فساد تمايز قايل مي‌شوند. مورد اول فساد بدون دزدي است كه در آن مقام دولتي درآمد حاصل از فروش كالاها و خدمات عمومي را به دولت تحويل مي‌دهد، اما مبلغي نيز از متقاضيان آنان براي خودش مي‌گيرد. مورد دوم نيز فساد همراه با دزدي است كه در آن مقام دولتي چيزي به دولت تحويل نمي‌دهد و در واقع فروش كالاها و خدمات عمومي را از آن پنهان مي‌كند. در اين مورد، قيمتي كه متقاضيان مي‌پردازند برابر با مقدار رشوه است و ممكن است حتي پايين‌تر از قيمت رسمي كالاها و خدمات عمومي باشد.

به عنوان مثال، كارمند گمرك مي‌تواند در ازاي اجازه ورود به كالاي وارداتي، مبلغي را از وارد كننده آن گرفته و اين انتقال را به دولت گزارش نكند. مشكل كارگزاري اين امكان را فراهم مي‌كند .

گرچه فساد اقتصادي، انتقال مالي صرف و در واقع نوعي باز توزيع ثروت از فرد (يا گروهي) به فرد (يا گروه) ديگر در جامعه است. و قاعدتا توزيع ثروت را بر هم مي زند و كيك توليد ناخالص داخلي را بدون تغيير مي‌گذارد. ولي بروندادهاي منفي آن بر جامعه، به ويژه در بلند مدت، بسيار مخاطره‌آميز خواهند بود، مطالعات اقتصاد سنجي با استفاده از شاخص‌هاي ذهني فساد مخاطره‌آميز خواهند بود. مطالعات اقتصاد سنجي با استفاده از شاخص‌هاي ذهني فساد نشان داده‌اند كه فساد تاثير منفي روي توسعه اقتصادي دارد و محيطي را ايجاد مي‌كند كه مي‌تواند به سقوط رژيم‌هاي سياسي بينجامد. همچنين اين پديده مي‌تواند تاثيري منفي بر تدارك خدمات اجتماعي به جاي بگذارد. ادبيات نظري، سه ماجرا را مشخص مي‌كند كه اين امر از طريق آنها روي مي‌دهد. اول آنكه، فساد قيمت خدمات اجتماعي را افزايش داده و سطح عرضه آنها را پايين مي‌آورد، دوم آنكه فساد مي‌تواند سرمايه‌گذاري در سرمايه ‌انساني را كاهش دهد و سوم آنكه فساد عايدي دولت را كاهش مي‌دهد، كه اين امر نيز به نوبه خود مي‌تواند كيفيت خدمات عمومي را پايين بياورد. هنگامي كه دولت قادر به عرضه خدمات با كيفيت نباشد، تمايل مردم به پرداخت ماليات كاهش يافته و در نتيجه پديده‌هايي مانند فرار و اجتناب از ماليات امكان بروز مي‌يابند. اين رفتارها از يك سو به ناعادلانه شدن توزيع درآمد و از سوي ديگر به كاهش خدمات دولتي با كيفيت مي‌انجامد و هر دوي اين نارسايي‌ها نيز باعث نارضايتي عمومي مي‌شوند.

فساد، مناسبات دولت و مردم را در جامعه به شدت تخاصمي و تقابل طلبانه مي‌كند. دولتي كه عناصري از آن فاسد و رشوه ستانند مي‌كوشد حقايق از ديد مردم پوشيده بماند و مردمي كه به هر حال از آن واقعيت‌ها با خبر مي شوند. بيشتر و بيشتر به حكومت بي‌اعتماد مي‌شوند. بي‌اعتمادي مردم به حكومت، مشروعيت آن را كاهش مي‌دهد و در نتيجه توان دولت در پيش بردن سياست‌ها را به شدت تضعيف مي‌كند.»

فساد، نوعي رفتار كج منشانه (مخاطره آميز اخلاقي) و نيز بهره‌برداري انفرادي از اختيار عمومي - يعني سواري مجاني گرفتن - مي‌باشد بنابراين چگالي (گستره و شدت) آن ذخيره سرمايه اجتماعي را تحليل مي‌برد و مانع از انباشت آن مي شود. فرسايش تدريجي سرمايه اجتماعي در جامعه، تصميمات جمعي را پرهزينه و وفاق ملي در آن را دشوار و چه بسا غير ممكن مي‌كند. همچنين، فساد، بنا به تعريف، قواعد بازي جامعه - يعني نهادها - را بر هم مي‌زند و اين امر نيز به گسترش هزينه‌هاي معاملاتي مي‌انجامد. گستردگي هزينه‌هاي معاملاتي در هر جامعه سرمايه‌گذاري، توليد و كارآفريني را فاقد مزيت و اقتصاد را زمين‌گير خواهد كرد.

 

ب. رويكردهاي تبيين كننده فساد اداري

 

به طور كلي، مي‌توان فساد اداري در هر نظام سياسي را بر اساس شش رويكرد تبيين كرد كه عبارتند از: رويكرد هزينه - فايده، رويكرد محروميت نسبي، رويكرد رانت جويي، رويكرد كارفرما - غيركارگزار، رويكرد حامي - پيرو و رويكرد اخلاقي .

هر كدام از اين رويكردها، استلزامات سياسي خاص خود و البته برخي همپوشاني‌ها با يكديگر دارند كه در ادامه به آنها اشاره مي‌شود :

 

1. رويكرد هزينه - فايده

رويكرد هزينه - فايده بر اين ايده مبتني است كه افراد در هر پست و مقامي، همواره كنش‌هاي خود را بر مبناي معيار هزينه - فايده تحليل مي‌كنند و اصولا زماني تن به اقدام مي‌دهند كه منافع حاصل از آن بر هزينه‌هايش بچربد. فساد اداري به مثابه اقدامي غيرقانوني، در بردارنده هزينه‌هايي براي افرادي است كه به آن مبادرت مي‌ورزند. بازداشت، تعليق يا انفصال از خدمت، جريمه نقدي و به مخاطره افتادن حيثيت كارمندي كه مرتكب فساد اداري مي‌شود، از جمله آنها هستند. كيفيت و شدت اين هزينه‌ها به عوامل مختلفي از جمله قاطعيت نظام قضايي در برخورد با مفسدين، كارايي سازوكارهاي نظارتي و بازرسي در شناسايي موارد فساد اداري، حساسيت‌رسانه‌ها و افكار عمومي، كيفيت فرصت‌هاي شغلي در بازار آزاد و قبح و زشتي فساد اداري در فضاي عمومي جامعه بستگي دارد. اگر نظام قضايي در پيگيري و مجازات مفسدان اداري سهل‌انگار و آسان‌گير باشد، سازوكارهاي نظارتي از اثربخشي لازم در كشف و شناسايي موارد فساد برخوردار نباشند و يا سياستمداران در وقوع و گسترش فساد دست داشته باشند، هزينه‌هاي ارتكاب به آن كاهش و احتمال وقوع فساد افزايش مي‌يابد.

بنابراين، در اين رويكرد، آنچه ميزان تقاضا براي فساد را تعيين مي‌كند، قيمت نسبي آن است. به بيان ديگر، كم هزينه بودن فساد، احتمال ارتكاب آن را افزايش مي‌دهد. حقوق و دستمزدهاي پايين در بخش عمومي، برخورد جانبدارانه و ملاحظه محور نظام قضايي با مفسدان و نگرش ارزشي و حيثيتي به فساد اقتصادي در بخش عمومي قيمت نسبي ستاده فساد را كاهش داده و باعث ارزان شدن آن مي‌شود .

 

2. رويكرد محروميت نسبي

از منظر رويكرد محروميت نسبي، فساد اداري واكنشي از جانب افراد و گروه‌هاي اجتماعي به نظام سياسي است كه احساس مي‌كنند منافع و ترجيحاتشان، آنان آنگونه كه مورد انتظار است، پوشش داده نمي‌شود. در اين حالت، افراد سعي مي‌كنند از فرآيندهاي سياسي پذيرفته شده عدول و از نقاط ضعف آن به نفع خود بهره‌برداري كنند. بنابراين بايد برنامه‌ها و سياست‌هاي يك نظام به گونه‌اي طراحي شوند كه احساس محروميت نسبي سياسي و اجتماعي را در بين اين افراد و گروه‌هاي اجتماعي كاهش دهند. در واقع، بايد توجيهي منطقي براي نابرابري‌هاي اقتصادي و محروميت‌ سياسي و اجتماعي در جامعه وجود داشته باشد.

احساس هرگونه نابرابري و محروميت غير منطقي و مبتني بر ملاحظات سياسي، قومي، زباني و ايدئولوژيكي، توجيهي براي بروز رفتارهاي مخاطره آميز اخلاقي و نيز فرصت طلبانه از جانب آنهايي كه مشمول نابرابري و محروميت ناروا مي‌شوند، خواهد بود. نظام استخدامي مبتني بر شايسته سالاري، توجه به توانمنديها و عملكردهاي افراد در انتصاب و ارتقاها، تخصيص منابع براساس برابر كردن فرصت‌هاي برخورداري در جامعه و توجه به صلاحيت در استحقاق‌ها، مي توانند در كاهش احساس محروميت نسبي افراد و گروه‌هاي اجتماعي موثر باشند.

كاهش احساس محروميت و نابرابري براساس اين رويكرد، به كاهش رفتارهاي مخاطره آميز و فرصت‌طلبانه مي‌انجامد.

 

3. رويكرد رانت‌جويي

رويكرد رانت‌جويي مبتني بر ايده است كه سياسي شدن تخصيص منابع و ايجاد كميابي‌هاي ساختگي توسط دولت، از طريق وضع قوانين و مقررات موردي، فرصت‌هاي استخراج رانت را براي سياستمداران، مجريان و مردم فراهم مِي‌كند و فساد اداري روشي براي دستيابي به اين رانت‌هاست. تنظيم اقتصاد توسط دولت، رانت هايي را ايجاد مي‌كند و پرداخت رشوه به كارمندان كه قاعدتا متولي تنظيم اقتصادند، يكي از شيوه‌هاي دسترسي به اين رانت‌ها مي‌باشد. در واقع زماني كه تخصيص منابع، سياسي مي‌شود، اين كارمندان دولتند كه سازوكار تخصيص منابع خواهند بود. بنابراين افراد و گروه‌هايي كه به دنبال حقوق مربوط به موقعيت‌هاي انحصاري سودآوري هستند كه توسط دولت ايجاد مي‌شوند. بايد آنها را از بازارهاي سياسي شده‌اي كه توسط كارمندان كنترل مي شوند، خريداري كنند.

كارمندان دولت بر اين نكته واقفند كه موقعيت‌هاي انحصاري و مجوزهاي مربوطه براي افرادي كه به آنها دست مي‌يابند، مازادهاي قابل ملاحظه‌اي دارد. بنابراين سعي مي‌كنند تا از طريق تقاضاي رشوه از آنان بخشي از رانت‌ها را به خود انتقال دهند.

ويشني و شليفر خاطر نشان مي‌كنند كه ايجاد محدوديت‌ها و كميابي‌هاي ساختگي توسط دولت و مجوزهاي متعاقب آنها براي افراد و گروه‌هايي كه به آنها دست پيدا مي‌كنند، رانت انحصاري و براي مقامات دولتي رشوه ايجاد مي‌كند. تانزي نيز ايجاد كميابي‌هاي ساختگي توسط دولت را يكي از زمينه‌هاي اصلي فساد اقتصادي مي‌داند. در اين ميان، قواعد، مقررات و فرآيندهاي مربوط به عرضه كالاها و خدمات عمومي در ايجاد كميابي‌هاي ساختگي توسط كارمندان دولت و رشوه‌ستاني آنان، نقش تعيين كننده‌اي دارند.

نبود شفافيت در قواعد، بخشنامه‌ها و فرآيندهاي عرضه كالاها و خدمات بستر مناسبي براي فساد فراهم مي‌كنند. همچنين تانزي (1998) مقررات و صدور مجوزهاي مختلف را نيز يكي از زمينه‌هاي اصلي فساد به ويژه در كشورهاي در حال توسعه مي‌داند. وي معتقد است كه مقررات و مجوزها نوعي از قدرت انحصاري به مقامات دولتي مي‌دهند كه ممكن است از آن براي استخراج رشوه از افراد و بنگاه هايي كه به آن مجوزها و اختيارات دولتي نياز دارند بهره‌برداري كنند. وجود مقررات - كه اغلب شفاف نيستند و در دسترس همگان نيز نمي‌باشند - نياز به تماس‌هاي زياد بين شهروندان و كارمندان دولت را ايجاد مي‌كند. بنابراين لازم است كه افراد در راستاي كسب مجوزها و نيز گفت‌وگو با كارمندان، مقدار زيادي وقت صرف كنند.

اين امر نيز ضرورت پيشنهاد مبلغي پول براي صرفه‌جويي در وقت را به وجود مي‌آورد. البته تانزي خاطر نشان مي‌كند كه هر بخش عمومي با كيفيت بالا بايد مقررات كافي و روشني براي جهت‌دهي فعاليت‌هاي اقتصادي (و غيره) داشته باشد، اما اين مقررات نبايد آنقدر زياد و مبهم باشند كه قدرت اضافي به كارمندان بدهند. وي استدلال مي‌كند كه چون بسياري از اشكال مقررات به تخصيص بودجه يا تصويب رسمي نياز ندارند، پس كمتر مورد مداقه قرار مي‌گيرند و امكان سوء استفاده‌هاي بسيار در آنها وجود دارد.

بنابراين بر مبناي رويكرد رانت‌جويي، فساد اداري محصول ايجاد كميابي ساختگي توسط دولت، فراواني مقررات و قواعد موردي و صراحت و شفافيت نسبتا پايين آنها در بخش عمومي است. بر اين اساس، هرگونه تلاش براي كاهش فساد اداري چنانچه موارد ذيل را در برنگيرد، بيهوده خواهد بود:

يك. تعديل و اصلاح قوانين و مقررات زايد در خصوص عرضه كالاها و خدمات در بخش عمومي، به گونه‌اي كه تنظيم اداري فعاليت‌هاي اقتصادي و نيز امكان تفسير شخصي قوانين و مقررات توسط كارمندان را به حداقل برساند.

دو. شفاف شدن رويه‌هاي تخصيص و مديريت منابع عمومي

 

4. رويكرد كارفرما - غير كارگزار

در رويكرد كارفرما - غير كارگزار، فساد اداري از اينجا ناشي مي‌شود كه محتواي قراداد كارگزاري بين سياستمداران (كارفرما) و مجريان برنامه‌ها و سياست‌هاي آنها (كارگزاران) در خصوص تامين منافع عمومي، مشمول تفسير و بهره‌برداري شخصي كارگزاران مي شود. در واقع، در اين رويكرد، كارمندي كه به قرارداد كارفرما - كارگزار بين خود و سياستمداران (يا به طور غير مستقيم مردم) ملزم شده است. از اختيار عمومي تفويض شده، در راستاي انتفاع شخصي بهره‌برداري مي‌كند. اين رويكرد اشاره به اين توصيه دارد كه «اگر مي‌خواهيد كاري درست انجام گيرد، خودتان آن را انجام دهيد.» بنابراين، هر زمان كه تصميم‌گيري‌ها راجع به تخصيص منابع تفويض شوند. امكان بروز رفتارهاي مخاطره‌آميز وجود خواهد داشت. بر اساس رويكرد كارفرما - غير كارگزار همواره بايد انتظار مقداري فساد اقتصادي در بخش عمومي را داشته باشيم. رابطه كارگزاري بين سياستمداران و كارمندان دولت (كارگزاران) زماني مخاطره آميز مي‌شود و به فساد اداري مي‌انجامد كه حداقل يكي از شرايط زير برقرار باشد:

يك: اطلاعات و برداشت سياستمداران از عملكرد و ماهيت كار كارگزاران با آنچه خود آنها دارند، متقارن نباشد.

دو. بين اهداف سياست‌مداران و كارگزاران همنوايي وجود نداشته باشد. سياستمداران از كارگزارانشان مي‌خواهند منابع جمعي را دنبال كنند اما آنها ممكن است در عمل منافع و نيات خود را پي بگيرند.

سه. هزينه‌هاي نظارت بر عملكرد كارگزاران براي سياستمداران و مقامات مافوق زياد باشد، به گونه‌اي كه نتواند نظارت كارآمدي را انجام دهند.

چهار. مخاطرات اخلاقي (كج منشي) از كارگزاران سربزند .

در اين ميان، عواملي چون كاهش سرمايه اجتماعي در بين كارمندان، بيگانگي آنان با نوع كار و نيز اداره و سازمان مربوطه آنان، پرداخت نامتناسب با هزينه‌هاي زندگي، احساس بي‌عدالتي در سيستم ارتقا و انتصاب‌ها در بخش عمومي، مخدوش بودن نظام گزينشي و عملكرد محور نبودن آن مي‌تواند زمينه كج منشي و در نتيجه فساد اداري را در كارمندان بخش عمومي فراهم كند.

گستردگي بيش از حد و كيفيت نسبتا پايين بخش عمومي و نيز نبود نظام آماري و اطلاع رساني شفاف و بهنگام راجع به آن، نه فقط به تشديد شكاف اطلاعات بين سياستمداران و كارگزاران آنها راجع به عملكرد بخش عمومي مي‌انجامد، بلكه نظارت حسابداري و نهادي را نيز مشكل و بسيار پرهزينه مي‌سازد. براساس اين رويكرد، اقداماتي چون كوچك كردن بخش عمومي، پرداخت حقوق و دستمزدهاي استحقاق محور و نسبتا كافي، معيار قراردادن صلاحيت‌ها و توانمندي‌هاي كاري كارمندان در ارتقا و انتصاب‌ها، اجبار دستگاه‌هاي اجرايي به انتشار گزارش‌هايي از عملكرد خويش در طول يك سال مالي و تجليل از دستگاه‌هايي كه عملكرد بهتري داشته‌اند، مي‌توانند در تعديل مشكل كار فرما - كارگزار و در نتيجه فساد اداري موثر واقع شوند.

 

5. رويكرد حامي - پيرو

در رويكرد حامي - پيروز، اين ساختار قدرت سياسي است كه به فساد اداري دامن مي‌زند. در اين رويكرد، فساد اداري در شبكه روابط حامي - پيرو سازماندهي مي‌شود كه در آن سياستمداران و گروه‌هاي ذي‌نفوذ در قدرت، كارمندان بخش عمومي، افراد و گروه‌هاي همسود خصوصي نقش دارند. طبعا، كارمنداني كه تحت حمايت سياستمداران و گروه‌هاي ذي‌نفوذ در قدرت سياسي فعاليت مي‌كنند. مجبورند به جاي خدمت به كل جامعه، از امكانات و اختيارات خود براي خوش خدمتي به سياستمداران يا جناح‌هاي ذي‌نفوذ در قدرت بهره برداري كنند. بنابراين، تخصيص منابع و عرضه كالاها و خدمات دولتي براساس روابط سياسي و ملاحظات خاص صورت مي‌گيرد.

در ساختار قدرت حامي - پيرو، سياستمداران و گروه‌هاي ذي‌نفوذ سعي خواهند كرد تا پيرامون خود گروه‌هايي را سازماندهي كنند تا برنامه‌ها و سياست‌هاي آنها را در بخش عمومي بيشتر مدنظر قرار دهند. در چنين ساختار قدرتي، تخصيص منابع عمومي و مساعدت‌هاي دولتي براساس روابط حامي - پيرو صورت خواهد گرفت. افراد و گروه‌هاي مسدود خصوصي (به عنوان مثال سرمايه‌داران) كه مي‌خواهند از مساعدت‌هاي دولتي (مانند مجوز، وام كم بهره، يارانه و مانند آن) استفاده كنند، بايد نظر سياستمداران و گروه‌هاي ذي‌نفوذ را براي واجد شرايط كردن خود جلب كنند. اين كار نيز ممكن است مستلزم كمك به مبارزات انتخاباتي، پرداخت پول و ساير مساعدت‌ها به سياستمداران و گروه‌هاي ذي‌نفوذ در قدرت باشد. در واقع، رابطه حامي - پيرو، بين گروه‌هاي همسود (حامي) و سياستمداران يا گروه‌هاي ذي‌نفوذ (پيرو) شكل مي گيرد. آنها (در اينجا حامي) نيز از پيروان خود در بخش عمومي خواهند خواست كه در اعطاي مجوزها، مناقصه‌ها و عرضه كالاها و خدمات ارزان قيمت دولتي، افراد و گروه‌هايي را كه آنها معرفي خواهند كرد، در اولويت قرار دهند. در اين ميان، ممكن است قوانين و مقررات، تفسير، نقض يا دور زده شوند. بنابراين در اين رويكرد، رشوه‌ها به طور مستقيم به سياستمداران و گروه‌هاي ذي‌نفوذ در قدرت و بخشي از آنها نيز، به طور غير مستقيم و چه بسا مستقيم، به كارمندان در بخش عمومي خواهند رسيد.

براساس اين رويكرد، سياست‌زدگي بخش عمومي، حاكميت نسبتا پايين قوانين و انعقاد يافتگي نهادها، عشيره‌اي بودن ساخت سياسي، محدوديت‌هاي سنگين بر فعاليت‌هاي مطبوعات (به عنوان دشمن قاطع و بدون هزينه فساد) ،دستگاه قضايي غير قاطع و نسبتا جانبدار، در ايجاد و گسترش فساد نقش اساسي دارند، از اين رو، هرگونه تلاش در جهت كاهش فساد بايد به تعديل نارسايي‌هاي مذكور بيانجامد.

 

6. رويكرد اخلاقي

بر مبناي رويكرد اخلاقي، فساد اداري زماني اتفاق مي‌افتد كه كارگزاران دولتي نسبت به اختيار عمومي و نيز بيت‌المال، افرادي امانت‌دار و درستكار نباشند و در واقع كج‌منشي از آنها سربزند. بنابراين، در اين رويكرد اگر بتوان افراد و كارگزاراني را در مناصب دولتي به كار گرفت كه از نظر اخلاقي درستكار باشند. از فساد اداري نيز جلوگيري مي‌شود. اين رهيافت بيشتر بر پايه اين انديشه قديمي - كه به ميزان زيادي به افلاطون نسبت داده مي شود - استوار است كه اگر حاكمان و كارگزاران خوبي به كار گرفته شوند، نظام خوبي نيز برقرار خواهد شد.

افراد، محور اين رويكرد هستند و نظامي كه براساس آن برپا مي‌شود، نظام مبتني بر افراد و نه قاعده و قانون - خواهد بود بي‌گمان اين انديشه در بيشتر كشورهايي كه فساد اداري در آنها گسترده است رواج دارد. اين در حالي است كه در انديشه جديد، كه اكثر نظام‌هاي سياسي كشورهاي توسعه يافته بر آن بنياد گذاشته شده است، تلاش بر آن است تا نظامي برپا شود كه حتي اگر افراد غير درستكار هم در راس امور قرار گرفتند. نتوانند صدمه چنداني به عموم بزنند. رويكرد اخلاقي به فساد اقتصادي بيشتر در نظام‌هاي سياسي عشيره‌اي و سنتي نمود دارد. در اين نظام‌ها با فساد برخوردي حيثيتي مي‌شود. براين اساس همچنانكه اعضاي خانواده بر معايب و كاستي‌هاي يكديگر سرپوش مي‌گذارند تا آبروي كل خانواده حفظ شود، كارگزاران دولت در نظام عشيره‌اي نيز سعي مي‌كنند تا از افشاي فساد و ريختن آبروي يكديگر خودداري كنند. در حكومت‌هايي كه بر مشروعيت اخلاقي و معنوي خويش تاكيد كرده و خود را حافظ ارزش‌هاي اخلاقي و معنوي جامعه مي‌دانند، مسئولين اجرايي و كارگزاران دولتي به عنوان افرادي پرهيزكار و صادق به مردم معرفي و اخبار مربوط به فساد اداري آنان به شدت سانسور مي‌شود.

در اين رويكرد، راهبردهاي مبارزه با فساد همواره در برابر مصلحت‌انديشي‌هاي گروهي و جناحي آسيب‌پذير بوده و اثر بخشي لازم را نخواهند داشت. همچنين، با هرگونه پديده و تحولي همچون نوگرايي، برون‌گرايي، جهاني شدن و مانند آنها به بهانه اينكه موجب سست شدن ارزش‌ها و هنجارهاي اخلاقي مي‌گردند، برخورد سلبي مي شود.

بنابراين، در اين رويكرد راهبردهاي مبارزه با فساد نه فقط به تعديل آن منجر نمي‌شوند، بلكه در بردارنده هزينه‌هاي اجتماعي و فرصتي زيادي نيز خواهند بود.

 

ج.راهبرد مبارزه با فساد اداري

 

چنانكه پيشتر نيز اشاره شد، فساد اداري در هر كشوري وجود و در واقع در هر جايي كه ردپايي از تفويض اختيار ديده مي شود، مي توان سراغ آن را گرفت. فساد، محصول فرعي مداخله دولت در اقتصاد است و متعاقب مداخله آن در اقتصاد به بهانه برطرف كردن و اصلاح موارد شكست بازار به وجود مي‌آيد. بر اين اساس حتي اگر حجم بخش عمومي نيز كوچك شود باز هم فساد خواهد بود. اما از بزرگي آن كاسته مي‌شود. بنابراين آنچه اهميت و ضرورت دارد، نحوه كنترل فساد اداري و در واقع گزينش راهبرد موثر براي مبارزه با آن است.

در عين حال، نوع راهبرد گزينشي به نحوه برخورد ما با پديده فساد اداري بستگي دارد. اگر از رويكرد نهادي به فساد نگريسته شود، سراغ نهادها - يعني قواعد بازي و محدوديت‌ها در جامعه و ميزان كارايي آنها مي‌رويم. در واقع، بررسي مي‌كنيم كه آيا محدوديت‌هاي لازم برقرار شده و آيا محدوديت‌هاي كنوني اثر بخشي درخوري دارند يا نه؟ همچنين، كفايت نظام پاداش و تنبيه را در نظام سياسي بازبيني مي‌كنيم. به عبارت ديگر، در اين رويكرد در پي پاسخ به اين پرسش خواهيم بود كه چرا افراد از توانايي و اختيار عمومي در راستاي انتفاع شخصي يا حزب، فاميل، دوستان و مانند آن - بهره برداري مي‌كنند و چه عواملي اين توانايي را به آنان مي دهند؟ راهبرد نشات گرفته از اين رويكرد، جوهره فساد اداري را آماج قرار مي‌دهد. اما اگر از رويكرد اخلاقي به فساد نگريسته شود، سراغ افراد و رشوه‌ستاني آنان - يعني نمودهاي فساد مي‌رويم. در اين مورد، افراد مرتكب فساد اداري را تنبيه يا ارشاد و انذار مي‌كنيم و يا اينكه كنترل‌هاي بيشتري را - كه براي جامعه بسيار پرهزينه هستند - برقرار مي‌سازيم.

اقدامات تنبيهي و كنترل‌هاي بيروني در كاهش فساد و جلوگيري از گسترش آن در بخش عمومي موثرند، اما واقعيت اين است كه كارايي لازم برخوردار نبوده و همواره در برابر مصلحت‌انديشي هاي سياسي و جناحي آسيب‌پذير خواهند بود. رويكردهاي پليسي - تنبيهي و كنترل‌هاي بيروني بيشتر نمودهاي فساد، يعني رشوه ستاني كارمندان را هدف قرار مي‌دهند تا جوهره و هسته اصلي آن را ، چنانكه جين خاطر نشان مي‌كند، جوهره فساد، توانايي هر كارمند بخش عمومي براي بهره‌برداري شخصي از اختيار عمومي‌اش است. بنابراين راهبرد مبارزه با فساد بايد جوهره و هسته اصلي آن را آماج قرار دهد. بر اين اساس رويكردهايي كه پيشتر در خصوص فساد تجزيه و تحليل شدند، بسترهاي سياسي و نهادهاي تقويت كننده توانايي كارمند بخش عمومي براي بهره‌برداري شخصي از اختيار عمومي را موضوع تحليل قرار داده‌اند. بنابراين، راهبرد موثر مبارزه با فساد در بخش عمومي بايد تركيبي از توصيه‌هاي سياسي ،رويكردهاي بررسي شده را برگيرد. در اين خصوص شايسته است چند موضوع را مدنظر داشت:

اول، اينكه اكثر مطالعات تاكيد مي‌كنند كه در مبارزه با فساد تمركز اصلي بايد روي سياست باشد. سياست‌زدگي بخش عمومي، كارايي اقدامات عليه فساد را تحليل خواهد برد.

دوم اينكه، اهداف و برنامه‌هاي نظام سياسي نبايد بر اين فرض ايده‌آل استوار شود كه سياستمداران، قانونگذاران و كارمندان بخش عمومي به وسيله خدمت به نفع عموم تحريك و هدايت مي‌شوند. آنان زماني اين كار را خواهند كرد كه خود نظام بداند چگونه منافع خود را پاس مي‌دارد. لذا بايد آن دسته از ترتيبات قانوني و نهادي را برقرار كرد كه جامعه و نظام سياسي را از رسيدن به نتايج مورد انتظار متعاقب تفويض اختيار عمومي مطمئن سازد. يعني ساز و كارهايي برقرار شوند كه حتي اگر افراد با رفتارهاي مخاطره آميز نيز در آن قرار گرفتند نتايج مورد انتظار را به بار آورند. بي‌گمان استوار كردن بخش عمومي برپايه خوب بودن افرادي كه در آن وارد مي شوند، جامعه را به ميزان زيادي از بروندادهاي مثبتي كه اين بخش مي‌تواند به بار آورد، محروم خواهد كرد. گزينش افراد خوب براي بخش عمومي شرط لازم اما نه كافي مديريت عمومي سالم است.

سوم اينكه تكريم عملي حقوق متقاضيان كالاها و خدمات بخش عمومي مي‌تواند نقش اساسي در كاهش فساد در اين بخش داشته باشد. لذا بايد به مثابه يكي از مولفه‌هاي راهبرد مبارزه عليه فساد مد نظر قرار گيرد. مطالعات نشان مي‌دهند كه آزادي‌هاي مدني و حفاظت از حقوق شهروندان به فساد كمتري در بخش عمومي مي‌انجامد. همانگونه كه در رويكرد محروميت نسبي اشاره شد، فساد مي‌تواند واكنش بخش‌هايي از جامعه و نظام سياسي باشد كه تصور مي‌كنند منافع و خواسته‌هايشان برآورده و پوشش داده نمي‌شود. آنها ممكن است نتايج سياستگذاري‌ها و تصميمات عمومي را به طور منفعلانه نپذيرند و فرآيندهاي سياسي و اجرايي را در جهت برآوردن منافع و مطالبات خود تحت تاثير قرار دهند. بنابراين، از منظر اين رويكرد، توجه به آزادي‌هاي مدني و حفاظت جدي از حقوق شهروندان در مبارزه با فساد بسيار اساسي است. به نظر رز آكرمن، نظام‌هاي سياسي كه امكان ورود افراد و گروه‌هاي همسود را به عرصه سياست فراهم مي‌كنند، نسبت به آنهايي كه آن را محدود مي سازند، در مبارزه با فساد موفق‌ترند.

 

نتيجه‌گيري

 

در اين مقاله، فساد اقتصادي در بخش عمومي بررسي و تحليل شد. در ابتدا با برشمردن برخي از بروندادهاي منفي فساد، شدت خطر وفور آن در يك كشور نشان داده شد. فساد اداري محصول فرعي مداخله دولت در اقتصاد است و كم و بيش در هر كشوري وجود دارد و اصولا زماني به وجود مي آيد كه كارمندان بخش عمومي در كاربست اختيار عمومي خويش بين منافع شخصي و جمعي تفكيك قايل نشوند. در اين مطالعه، فساد بيشتر به مثابه نارسايي نهادي قلمداد و بسترهاي شكل‌گيري و گسترش آن در قالب شش رويكرد هزينه - فايده محروميت نسبي، رانت‌جويي، كارفرما - غيركارگزار، حامي - پيرو و اخلاقي، تجزيه و تحليل شد

پنج رويكرد نخست، بسترهاي سياسي و نهادي را در دستور كار تحليلي خود قرار مي‌دهند كه توانايي كارمند بخش عمومي در بهره‌برداري شخصي از اختيار عمومي‌اش - يعني جوهره و هسته اصلي فساد - را تحكيم و تقويت مي‌كنند. در رويكرد اخلاقي به فساد اداري، براي مبارزه با فساد بيشتر به كنترل‌هاي بيروني و رويكردهاي پليسي - تنبيهي تاكيد مي‌شود. اين تلاش‌ها كه بسيار پرهزينه هم هستند، بيشتر نمودهاي فساد - يعني رشوه ستاني كارمندان - و نه جوهره آن را هدف قرار مي‌دهند و به دليل آسيب‌پذيري در برابر مصلحت انديشي‌هاي سياسي و ساير ملاحظات - كارآيي پاييني دارند. راهبرد موثر مبارزه با فساد اداري بايد جوهره آن را هدف قرار دهد، يعني بسترهاي سياسي و نهادي‌اي كه توانايي كارمند بخش عمومي در بهره‌برداري شخصي از اختيار عمومي‌اش را تقويت مي‌كنند. بنابراين مي‌بايست سبدي از توصيه‌هاي سياستي پنج رويكرد مزبور در تدوين راهبرد مبارزه با فساد اداري فراهم شوند. اين راهبرد قبل از هر چيز بايد متضمن موارد زير باشد:

يك: تعديل و حذف قوانين و مقررات نسبتا مبهم، غير شفاف و زايد، به گونه‌اي كه از يك طرف امكان تفسير و در نتيجه سوء استفاده‌هاي شخصي بوروكرات ها از آنها به حداقل برسد و از طرف ديگر از قدرت انحصاري اضافي بوروركرات‌ها كاسته شود .

دو. شفاف شدن رويه‌هاي تخصيص و مديريت منابع عمومي

سه. تكريم حقوق متقاضيان كالاها و خدمات بخش عمومي و برقراري حفاظ‌هاي قانوني و نهادي جدي تامين كننده آنها.

چهار. سياست‌زدايي از بخش عمومي، به گونه‌اي كه سايه سنگين روابط حامي - پيرو بر فعاليت‌هاي آن را تعديل كند.

پنج. افزايش قدرت مانور فعاليت‌هاي مطبوعاتي به گونه‌اي كه قيمت نسبي فساد اداري شديدا بالا رود.

منابع در دفتر خبرگزاري موجود است.

 

 

 

 

+ نوشته شده در  سه شنبه نهم آذر 1389ساعت 10:34  توسط رامین  |  آرشیو نظرات

فساد اداری

فساد اداری

 

مهمترين عامل بروز فساد اداری بزرگ شدن دولت است. بنابراين برای زدودن فساد از چهره نظام اداری کشور دل بستن به دولت کار اشتباهی است زيرا دولت برای اين کار بايد با صرف هزينه های فراوان اقدام به تأسيس نهاد جديدی برای اين کار و تأمين امکانات، استخدام افراد، تنظيم مقررات و قوانين مورد نياز و .... نمايد.

 

اهميت بوروکراسی در اين است که می تواند با متناسب کردن اهداف و وسايل به جامعه خدمت کند و با سازماندهی تخصيص بهينه منابع، کشور را در مسير پيشرفت قرار دهد. اهداف و آرمانها در چارچوب يک نظام اداری سالم قابل اجرا، پياده و عملياتی شدن هستند و اگر نظام اداری، سالم و کارا نباشد عليرغم نيت های خير سياست گذاران آنچه در عمل تحقق می يابد ممکن است در تضاد با آن اهداف و سياست ها باشد. بنابراين بدون نظام اداری سالم دستيابی به توسعه در يک کشور جهان سومی نظير ايران بسيار بعيد بنظر می رسد.

 

تعريف فساد اداري:

 

ريشه فساد فعل لاتين rumpere به معناي شكستن است بنا براين در فساد چيزي مي شكند يا نقض مي شود كه آن ممكن است رفتار اخلاقي يا شيوه قانوني و غالبامقررات اداري باشد.

 

طبق تعريف بانك جهاني و سازمان شفافيت بين الملل، فساد سوء استفاده از اختيارات دولتي(قدرت عمومي)براي كسب منافع شخصي (خصوصي)است

 

كه اين تعريف مورد توافق عمومي در جهان است وبطور ضمني فرض شدهاست كه مجموعه اي از قوانين و ضوابط مدون اداري وجود دارد كه چهار چوبفعاليتهاي مجاز اداري را تعيين مي كنند،هر گونه رفتار اداري كه مغاير با اين قوانين باشد و در آن انتفاع شخصي مطرح باشد فساد اداري تلقي مي شود.

 

بديهي است چنين تعريفي وقتي جامع است كه قوانين و حدود آن كاملا واضحو فراگير باشد.فساد در جامعه نسبي است و با نظام ارزشي هر جامعه تعريف ميشود.

 

بانک جهانی و سازمان شفافيت بين الملل: فساد اداری عبارتست از استفاده از قدرت عمومی برای کسب منافع خصوصی اداری، تحت تأثير منافع شخصی يا روابط و علايق خانوادگی

 

 

 

ضرورت و اهميت برخورد بافساد اداري

 

 

 

فساد پديده‌اي است كه كم و بيش دركليه كشورهاي جهان وجود دارد. اما نوع، شكل، ميزان و گستردگي آن در هر كشور متفاوت است، همانطور كه نتايج و پيامدهاي آن نيز بنا بر نوع سازمان سياسي و اقتصادي وسطح توسعه يافتگي تفاوت دارد.

 

در هر صورت فساد موجب انحطاط است، سياست‌هاي دولت را در تضاد با منافع اكثريت قرار مي‌دهد، باعث هدر رفتن منابع ملي مي‌شود و به كاهش اثربخشي دولت‌ها در هدايت امور مي‌انجامد و از اين طريق اعتماد مردم نسبت به دستگاه‌هاي دولتي و غير دولتي كاهش يافته، بي‌تفاوتي، تنبلي و بي‌كفايتي افزايش مي‌يابد.

 

فساد، اعتقاد و ارزش‌هاي اخلاقي جامعه را متزلزل مي‌كند، هزينه انجام كارها را افزايش مي‌دهد، و رشد رقابت‌پذيري را دشوار مي‌سازد. همچنين تلاش‌هاي فقرزدايي را ناكام مي‌سازد و بي‌انگيزگي و بدبيني ايجاد مي‌كند و زمينة تضعيف روحية افراد درستكار را فراهم مي‌آورد.

 

فساد اداري مانع سرمايه‌گذاري مي‌شود و مسير رشد و توسعة اقتصاد را با موانع بسيار مواجه مي‌سازد و از طريق هدايت ناصواب استعداد‌ها و منابع بالقوه و بالفعل انساني به سمت فعاليت‌هاي نادرست براي دست‌يابي به درآمدهاي سهل‌الوصول، زمينه ركود در تمام ابعاد فراهم مي‌سازد. از طرف ديگر، هر كجا فساد ريشه بدواند، روزبه روز بيش‌تر شده، مقابله با آن بسيار دشوار مي‌شود و ريشه‌هاي آن هر روز عميق‌تر در بطن جامعه نفوذ مي‌كند. بنابراين مقابله با فساد در عرصة اداري ضرورتي جدي و انكار ناپذير است.

 

سابقه فساد اداري در جوامع مختلف

 

موضوع فساد همواره و از بدووجود تمدن ها وجود داشته و گريبانگير دولتها مي باشدو حكومتها و دولتها از قرنها پيش با مشكل سوء استفاده كارگزاران دولتي روبرو بوده اند.جرايمي نظير اختلاس،ارتشاءوجعل

 

،جرايم جديدي نيستند و قدمتي به اندازه دولت ها دارند.

 

 

 

در طي قرون گذشته همواره رابطه معكوسي بين استفاده درست از قدرت وقلمروگسترش فساد وجود داشته وهمواره زماني كه از قدرت

 

بطورمطلوب استفاده شده،ميزان فساد كاهش يافته است.

 

تقسیم بندی فساد اداری

 

يك محقق علوم سياسي به نام هيدن هيمر، فساد اداري را به سه گونة سياه، خاكستري و سفيد تقسيم مي‌كند:

 

 

 

فساد اداري سياه:

 

كاري كه از نظر توده‌ها و نخبگان سياسي منفور است و عامل آن بايد تنبيه شود. براي مثال مي توان از دريافت رشوه براي ناديده گرفتن معيارهاي ايمني در احداث مسكن نام برد.

 

 

 

فساد اداري خاكستري:

 

كاري كه از نظر اكثر نخبگان منفور است، اما توده‌هاي مردم در مورد آن بي‌تفاوتند. مثلاً كوتاهي كارمندان در اجراي قوانيني كه در بين مردم از محبوبيت چنداني برخوردار نيستند و كسي غير از نخبگان سياسي به مفيد بودن آنها معتقد نيست.

 

 

 

 

 

فساد اداري سفيد:

 

كاري كه ظاهراً مخالف قانون است، اما اكثر اعضاي جامعه (نخبگان سياسي و اكثر مردم عادي) آن را آنقدر مضر و با اهميت نمي‌دانند كه خواستار تنبيه عامل آن باشند. براي مثال، چشم‌پوشي از موارد نقض مقرراتي كه در اثر تغييرات اجتماعي و فرهنگي، ضرورت خود را از دست داده‌اند.

 

 

 

نتايج و پيامدهاي فساد اداري

 

1. اتلاف منابع ملي از طريق خدشه وارد كردن برسياستهاي دولت در مقابله با منافع و اهداف اكثريت.

2. خنثي شدن تلاشهاي دولت در جهت كاهش فقر و تبعيض و مانع رشد رقابت.

3. زيانهاي اجتماعي و تضعيف نهادهاي موجود،زيانهاي سياسي و توزيع ناعادلانه منابع وزيانهاي اقتصادي.

4. كاهش اثر بخشي و مشروعيت دولتها و اختشاش درارزشهاي دموكراسي واخلاقيات.

5. از موانع توسعه پايداربه علل افزايش هزينه معاملات و كاهش امكان پيش بيني هاي اقتصادي.

6. تضعيف اعتقاد مردم به توانايي و اراده سياسي دولت.

 

گزارش سازمان شفافيت بين‌الملل

 

براساس گزارش سال ۲۰۰۵ سازمان شفافيت بين‌المللى، در بررسي ۱۵۹ كشور جهان، ايران در شاخص فساد گريزى مسؤولان دولتى و سياسى رتبه ۹۳ را كسب كرد كه در مقايسه با رتبه ۸۸ سال قبل ازآن پنج رده تنزل نشان مى‌دهد. سازمان شفافيت بين‌المللى همه ساله رتبه كشورهاى جهان را در شاخص مفاسد مالى و اقتصادى اعلام مى‌كند. اين گزارش براساس ۱۶ كار تحقيقاتى توسط ۱۰ نهاد بين‌المللى تنظيم شده است. سازمان شفافيت بين‌المللى رتبه مبارزه با فساد در كشورها را از يك تا ده مشخص مى‌كند كه رتبه ده نشان دهنده كمترين فساد و رتبه يك نشان‌دهنده بيشترين فساد است. ايران در گزارش سال ۲۰۰۵ رتبه 9/2 را از ده كسب كرد كه در مقايسه با سال گذشته تغييرى نكرده است. دامنه تغييررتبه فساد اقتصادى ايران بين 3/2 تا 3/3 اعلام شده است.

 

مطالعات سازمان بين المللى شفافيت نشان مى دهد كه رتبه شاخص فساد در۷۰ كشور - تقريباً نيمى از كشورهاى مورد بررسى - كمتر از ۳ بوده است كه نشان دهنده مشكل حاد فساد در اين كشورها است

 

نتيجــه:

 

مبارزه با فساد با شعار دادن تحقق نمي‌يابد. اين كار مستلزم عزم ملي، خواست همگاني و جديت دولت است. اين مبارزه بايد ساختار يافته، هماهنگ و برنامه‌ريزي شده انجام گيرد. اين مبارزه بايد ابتدا از بخش‌ها و نقاط حساس شروع شود و هدف خشكاندن ريشه باشد و نه قطع كردن شاخ و برگ ها؛ چه در اين صورت شاخ و برگ‌هاي جديدي به وجود خواهد آمد. مقصود از ريشه كليه عواملي است كه سبب فراهم شدن فرصت ارتكاب فساد مي‌شوند و كليه افرادي كه ممكن است حتي حضور ملموس درسازمان‌هاي دولتي را نداشته باشند، اما حضور پشت پرده آنها كاملاً محسوس باشد. مجازات مرتكبان فساد و افزايش شديد هزينه ارتكاب به فساد (به عنوان اقدام پس از وقوع) و اصلاح روش‌ها، بهبود سيستم هاي كاري، شناسايي و حذف نقاط مستعد فساد، افزايش شفافيت و پاسخ‌گويي در عملكرد سازمان‌هاي دولتي و به طور كلي اصلاح نظام اداري (به عنوان اقدام پيشگيري) دو روي سكه مبارزه موفق با فساد تلقي مي‌شوند و مكمل يكديگرند و هيچ يك به تنهايي كارساز نخواهد بود.

 

 

 

نقش خصوصي سازي در استراتژي مبارزه با فساد اداري

 

فساد اداري يکي از بيماري هاي مزمن و در واقع کهنه ترين جراحت نظام اداري تلقي مي شود، چرا که پديده اي همزاد دولت است يعني از هنگامي که فعاليت هاي بشر شکل سازمان يافته به خود گرفتند، فساد اداري نيز در نتيجه تعاملا ت دروني و تعامل با محيط از متن سازمان ظهور کرد.

 

فساد پديده اي جهاني است که همه کشور هاي جهان- از کشورهاي پيشرفته تا در حال توسعه- به آن دچارند و تا حدود زيادي متاثر ازنظام هاي سياسي، اقتصادي، اجتمايي، فرهنگي و قضايي است و متقابلا در مشروعيت نظام سياسي، کارايي نظام اداري و مطلوبيت نظام اجتماعي ضربات مهلکي وارد مي آورد مطالعات متعددي که در کشورهاي مختلف جهان صورت گرفته نشان داده اند که اولا فساد اداري به طور گسترده در اکثر کشورها به خصوص در کشورهاي در حال توسعه وجود دارد، ثانيا اين پديده نه تنها از نقض عدالت اداري و تضييع حقوق شهروندي بلکه از نظر توسعه اقتصادي نيز براي جوامع بسيار زيان بار است و ثالثا بر خلا ف تصور بسياري از افراد که فساد اداري را امري اجتناب ناپذير قلمداد مي کنند،روش هاي موثري براي مهار آن وجود دارد.

 

يکي از اقدامات موثر براي کاهش فساد اداري، انتخاب استراتژي خصوصي سازي و کاستن از دامنه دخالت دولت در فعاليت هاي اقتصادي است. اقدام براي کنترل و مهار فساد اداري مستلزم شناخت علمي ماهيت علل و پيامدهاي آن است. علل پيدايش و گسترش فساد اداري و پيامدهاي آن همچنين خصوصي سازي به عنوان راهبردي براي کاهش دامنه فساد اداري بررسي مي گردد.

 

۱) تعريف فساد: تعاريف متعددي از فساد ارائه شده و وجه مشترک همه اين تعاريف اين است که در محيط فاسد، حقوق اجتماعي، اقتصادي، سياسي شهروندان ناديده گرفته مي شود يا حق مسلم فرد يا گروهي به آساني پايمال و يا به ناحق به ديگران واگذار مي شود. اما به طور کلي فساد، اشاره به تشويق به خطاکاري افراد از طريق پرداخت رشوه يا ديگر ابزار غير قانوني يا نادرست دارد.فساد را مي توان به چند نوع تقسيم کرد که عمده ترين اقسام آن عبارتند از: فساد سياسي، فساد قانوني،فساد اداري و فساد اقتصادي که هرچهار مورد نتيجه تعاملا ت ميان سياست مداران، بوروکراتها و شهروندان است.

 

فساد اداري اشکال گوناگوني داشته و قانون شکني هاي متعددي را در رابطه با فعاليت هاي دولت شامل مي شود و براي آن تعاريف متعددي ارائه شده است از جمله: فساد اداري به سوي استفاده نهادينه شده شخصي از منبع عمومي به وسيله مستخدمان کشوري تعريف شده است. بنا به تعريف ديگر فساد اداري حالتي در نظام اداري است که در اثر تخلفات مکرر کارکنان به وجود ميآيد و آن را ازکارايي و اثر بخشي مورد انتظار مي اندازد. بنا بر تعريفي، «هيدن هيمر» محقق علوم سياسي،فساد اداري را به سه دسته سياه، خاکستري و سفيد تقسيم مي کند.

 

فساد اداري سياه بر عملکرد يا رفتاري دلا لت دارد که نظر مردم و نخبگان سياسي منفور است و عامل آن بايد تنبيه شود. فساد اداري خاکستري حاکي از عملکرد يا رفتاري است که تنها نخبگان سياسي به مضر بودن آن معتقدند و فساد اداري سفيد به عملکرد يا رفتاري اشاره دارد که ظاهرا مخالف قانون است اما از نظر اعضاي جامعه آنقدر مضر و با اهميت نيست که مستلزم تنبيه عام آن باشد.به طور کلي با توجه به تعاريف فوق مي توان تعريف کامل تري از فساد اداري به صورت زير ارائه داد:

 

فساد اداري چهار گروه از اقدامات در ارتباط با فعاليت هاي دولت را شامل مي شود:

 

۱) اقدامات شخصي خصوصي در جهت جلب همکاري يک فرد شاغل در دولت

 

۲) اقدامات اشخاص شاغل در داخل دولت براي دريافت پول کالا يا خدمات با ارزش از اشخاص حقوقي

 

۳)ئخودداري يا کند کاري يک مسوول دولتي در انجام وظايف قانوني در قبال ارباب رجوع به منظور دريافت پول کالا يا خدمات از آنها

 

۴) اقدامات دولت در داخل به منظور جلب منافع نقدي وغيرنقدي براي خود،خويشاوندان و دوستان از طريق نقض يا تغيير مقررات و قوانين.

 

۲) علل بروز فساد اداري: فساد مستلزم وجود دو عامل قصد يعني نيت و تمايل به ارتکاب و فرصت يعني مهيا بودن شرايط محيطي، بررسي هاي صورت گرفته به روي پديده فساد اداري حاکي از گسترده بودن آن است.

 

عوامل موثر در بروز اين پديده وجود دارد که مهمترين آنها عبارتند از:

 

۱) سطح حقوق و مزاياي کارمندان: دولت در مقايسه با بخش خصوصي و ساير شهروندان و همچنين عدم تناسب حقوق پرداختي با هزينه هاي زندگي و تورم را يکي از مهمترين دلا يل پيدايش فساد اداري معرفي کرد. تورم فضايي نامطمئن در جامعه به وجود مي آورد که در آن اعمال خلا ف اخلا قي و فساد رواج مي يابد و در نهايت بر ثبات اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و سياسي جامعه صدمه وارد مي کند.

 

۲) ميزان مداخله دولت در ارائه کالا و خدمات فرصت هاي زيادي براي سودجويي، رانت جويي، واخاذي توسط کارمندان بخش عمومي فراهم مي آورد.

 

۳) روابط خويشاوندي (خويشاوند سالا ري): در بسياري از کشورهاي در حال توسعه که علا يق و روابط خويشاوندي بسيار شديد است، اعضاي خانواده و دوستان يک کارمند دولتي از او انتظار دارند که معيارها و ضوابط راناديده گرفته و بين ارباب رجوع آشنا و غريبه تبعيض قايل مي شود.

 

۴) افراط در وضع قوانين و محدود کردن فعاليت هاي بخش خصوصي از طريق اين قوانين به دليل محدوديت ها و پيچ و خم هاي اداري و کاغذ بازي و همچنين برخي مقررات پيچيده که تفسير آنها مشکل است، مقاماتي که بايد موافقت ها را اعلا م يا مجوزهايي را صادر کنند و متقاضيان و مراجعيني که اين مقررات را سد راه خود مي دانند با نوعي فساد آن را از مسير عادي و قانوني خارج کرده و به نفع خود بهره برداري مي کنند.

 

۵) نقض تشکيلا ت و سيستم نظارتي سازمان ها و واحدهاي اداري.

 

۶) عدم حساسيت جامعه به معيارهاي اخلا قي.

 

۷) افزايش شهرنشيني.

 

۳) فساد اداري و پيامدهاي آن: فساد اداري از طريق خدشه وارد کردن بر سياست هاي دولت براي تامين منافع و اهداف اکثريت، باعث اتلا ف منابع محدود و اقتصادي شده و هزينه هاي هنگفتي در جامعه تحميل مي کند.

 

- فساد اداري باعث کند شدن رشد اقتصادي مي شود، زيرا انگيزه سرمايه گذاري را براي سرمايه گذاري داخلي و خارجي کاهش مي دهد.

 

- فساد اداري سبب قهقرايي و پس روي فعاليت هاي خدماتي و تجاري انجام شده توسط شرکت هاي کوچک مي شود و فعاليت هاي اقتصادي مهم را به انحصار بخش دولتي يا خصوصي (افراد با نفوذ و وابستگان به دولت) درآورده و به طور کلي «ساختارهاي انحصارطلبي» را تقويت مي کنند.

 

- فساد اداري از درجه مشروعيت دولت ها مي کاهد و ثبات و امنيت جوامع را به خطر مي اندازد، همچنين ارزش هاي دموکراسي و اخلا قيات را مخدوش مي سازد و از اين طريق مانع توسعه سياسي و اجتماعي مي شود.

 

- فساد اداري موجب تضعيف اعتقاد مردم به توانايي و اراده سياسي دولت براي جلوگيري از زياده طلبي ها و نيز باعث قطع اميد به آينده اي بهتر شده و «مشروعيت اخلا قي دولت» را زير سوال مي برد و در نتيجه سبب کاهش اعتماد عمومي و مقبوليت اجتماعي حکومت مي گردد.

 

۴) تاثير خصوصي سازي برفساد اداري: ايده اصلي در تفکر خصوصي سازي اين است که فضاي رقابت و سيستم حاکم بر بازار، بنگاه ها و واحدهاي خصوصي را مجبور مي سازد تا عملکرد کاراتري نسبت به بخش دولتي داشته باشند.

 

بانک جهاني از جمله نهادهاي بين المللي است که خصوصي سازي را به عنوان يکي از موثرترين روشها براي کاهش فساد اداري درکشورهاي درحال توسعه پيشنهاد نموده است و معتقد است براي مبارزه با فساد اداري بهتر است تعداد کمتري مسوول دولتي با حقوق و مزاياي کافي، فقط آن اموري را مديريت کنند که واقعا نيازمند کنترل دولتي است و از قابليت کنترل نيز برخوردار است.

 

بنابراين در فرآيند خصوصي سازي توجه به چند نکته ضروري است:

 

۱) منظور از خصوصي سازي، اختصاصي سازي نيست که در آن اموال عمومي به نفع عده اي خاص به يغما برده شود.

 

۲) منظور از خصوصي سازي جايگزين کردن انحصار خصوصي به جاي انحصار دولتي نيست.

 

۳) هدف از خصوصي سازي کاستن از بار مالي دولت و آزادسازي منابع عمومي است.

 

۴) هدف از خصوصي سازي افزايش کارآيي و بهره وري منابع مادي و انساني است.

 

۵) هدف از خصوصي سازي تشويق و گسترش مشارکت شهروندان در فعاليت هاي اقتصادي و سياسي است.

 

نتيجه گيري:

 

گرچه استراتژي خصوصي سازي به عنوان راه کاري براي کاهش فساد اداري، افزايش کارايي و بهره وري، کاهش تصدي گري دولت، آزاد سازي اقتصادي، تشويق شهروندان به مشارکت بيشتر در فعاليت هاي اقتصادي و اجتماعي جامعه تلقي مي شود اما اگر فرايند خصوصي سازي به شيوه صحيح و منطقي و همراه با نظارت هاي دقيق و قانوني انجام نشود، خود به ابزاري براي گسترش فساد تبديل خواهد شد، ولي در صورتي که پس از بررسي هاي کارشناسي و انجام رويه هاي قانوني، تصميم به واگذاري شرکت هاي دولتي گرفته شود فرايند خصوصي سازي با کمترين ريسک در جهت توسعه اقتصادي و تامين منافع مالي توليدکنندگان و مصرف کنندگان تحقق مي يابد.

 

 

 

 

 

 

 

برای پیشگیری از فساد اداری چه کنیم ؟

 

تهران خبرگزاری ایسکانیوز : فساد اداری ، مضمونی است که در هر یک از علوم اقتصاد ، مدیریت ، سیاست ، جامعه‌شناسی ، حقوق و اخلاق و فقه ، ویژگی و تعریف خاص خود را دارد.

 

به گزارش روز یکشنبه گروه حوادث ایسکانیوز ، برخی صاحب ‌نظران غربی ، فساد اداری را این‌ گونه تعریف کرده‌اند : «استفاده غیرقانونی از قدرت دولت برای منافع شخصی».

این تعریف از نظر منطقی شرایط یک تعریف کامل را ندارد و به اصطلاح مانع و جامع نیست.بنابراین به نظر می‌رسد کارشناسان پیش از هرگونه کار نظری لازم است به ارائه یک تعریف نسبتا جامع و مانع بپردازند.

محققی دیگر براساس همین تعریف، فساد اداری را به 3 گروه تقسیم کرده است:

1-فساد سیاه که از نظر توده‌ها و نخبگان سیاسی منفور است و عامل آن باید تنبیه شود. از جمله مصادیق این فساد می‌توان به دریافت رشوه برای نادیده گرفتن استانداردها و معیارهای ایمنی در احداث مسکن اشاره کرد.

2-فساد خاکستری که از نظر بیشتر نخبگان منفور است؛ اما توده‌های مردم در مورد آن بی‌تفاوت هستند. کوتاهی کارمندان در اجرای قوانینی که در میان مردم محبوبیت چندانی ندارد، در زمره این‌گروه از فساد جای می‌گیرد.

3-فـســاد سـفـیــد کــه ظــاهـراً مـخــالــف قـانـون اسـت؛ امـا اکـثـر نخبگان سیاسی و مردم عادی آن را منفور نمی‌دانند. ‌

بـرای مـبـارزه بـا ایـن پـدیـده مـجــرمـانـه ابـتـدا بـایـد بـه عـلـل و زمـیـنـه‌های به وجود آمدن فساد اشاره و در مرحله بعد، سیاست پیشگیری و مبارزه با سوءاستفاده از مناصب را مطرح کرد.

*دلایل بروز فساد اداری

کارشناسان در ریشه یابی فساد اداری ، این دلایل را در شکل گیری آن موثر می‌دانند:

1-شفاف نبودن مقررات و قوانین جامعه به شکلی که تناقض‌هایی آشکار میان بسیاری از مقررات وجود دارد.

2-ناآگاهی مردم عادی از قوانین و مقررات جاری نسبت به حقوق خود که معلول بی‌توجهی رسانه‌های همگانی است.

3-وجود جناح‌های سیاسی مختلف در یک جامعه که در مواردی باعث می‌شود وابستگان آنها برای حفظ موقعیت یا منافع جناح خود قوانین و مقررات را به‌گونه‌ای که می‌خواهند، تفسیر کنند.

4-نبودن مرجعی مشخص و بی‌طرف برای رسیدگی به شکایت‌های مردم از واحدهای دولتی و در کشورها؛ در ایران وظیفه تحقیق و بازرسی و پیشگیری از وقوع فساد و ناامنی با قوه قضاییه، سازمان بازرسی کل کشور (در اجرای اصل 147 قانون اساسی)، کمیسیون اصل 90 مجلس و واحدهای بازرسی و رسیدگی به شکایت‌های مردمی است. در این میان، نقش سازمان بازرسی کشور و عملکرد آن بیش از مراجع دیگر مورد توجه و توقع مردم و مقامات می‌باشد.

5-فقدان قوانین و مقررات انضباطی برای تنبیه کارکنانی که اقدام به کارشکنی در امور و اهمال در انجام وظایف محول شده می‌کنند.

6-ناکافی بودن درآمدهای کارکنان بخش دولتی و ناهماهنگ بودن آن با نرخ تورم در جامعه.

 

* راهکارهای مبارزه با فساد

کارشناسان برای مبارزه قطعی با این معضل پیچیده اجتماعی راهکارهایی پیشنهاد کرده‌اند که یکی از مهم‌ترین و مؤثرترین آنها اصلاح روش‌های ارائه خدمات توسط دستگاه‌های دولتی و ایجاد تغییراتی در نظام اداری فعلی است، به گونه‌ای که انجام امور مستلزم طی مراحل سلسله‌وار نباشد تا احیاناً یکی از کارمندان نتواند با اشکال‌تراشی مانع از ادامه روند کارها شود. ‌

اعطای اختیار مطلق برای تصمیم‌گیری به یک فرد نیز صحیح نیست؛ زیرا وی با برخورداری از قدرت انحصاری خود به مراتب بهتر می‌تواند ارباب رجوع را برای اخذ رشوه تحت فشار قرار دهد یا از قدرت خود به شکل‌‌های دیگری سوء‌استفاده کند. ‌

به همین جهت، توصیه کارشناسان در ارتباط با اصلاح روش‌های جاری ‌آن است که در هر مرحله به جای یک نفر، چند کارمند مسئول ارزیابی و تصمیم‌گیری باشند و ارباب‌رجوع بتواند به هر کدام از آنها که مایل است، مراجعه کند.

در این صورت، قدرت انحصاری کارمندان کاهش می‌یابد و مراجعه‌کننده در صورت برخورد با کارمندی که مانع‌تراشی می‌کند، می‌تواند به کارمندی دیگر که از نگرش و اندیشه آن کارمند اطلاع ندارد، مراجعه نموده و کارش را انجام دهد. درنتیجه، با ایجاد یک نظام رقابتی که در آن هر مسئولی با چند رقیب رو به ‌رو است ، زمینه برای ارائه خدمات بهتر از سوی مسئولان هموار می‌شود.گزارش ایسکانیوز می افزاید،کاهش ارتباط مستقیم ارباب‌رجوع با کارمندان پیشنهاد دیگری است که از سوی صاحب‌نظران ارائه شده است و براساس آن اداره پست می‌تواند در بسیاری از امور، نماینده مردم برای دریافت اسناد و مدارک آنان و تحویل به اداره‌های مربوط باشد.

چرخش کارکنان در واحدهای مختلف و تغییر دادن پست‌های سازمانی آنان پس از مدتی معین راهکار دیگری برای پیشگیری از بروز فساد اداری و مبارزه با آن به حساب می‌آید؛ زیرا کارمندی که برای مدتی طولانی در یک سمت شاغل نیست، امکان کمتری برای جذب شدن در شبکه فساد اداری را دارد.راهکار دیگری که طی سال‌های اخیر برای مبارزه با فساد اداری مورد توجه بسیاری از کشورها قرار گرفته و ضمن کاستن از فشارهای وارد شده بر دولت باعث تسریع در انجام امور شده، مقررات‌زدایی و به موازات آن ، خصوصی‌سازی تدریجی امور است.در این شیوه، دولتها می‌توانند انجام بخشی از مسئولیت‌ها و وظایف خود را که ارتباط بیش تری با مردم دارد، برعهده بخش خصوصی بگذارند ؛ زیرا تجربه‌های چند دهه اخیر ثابت کرده در بخش خصوصی رقابت مدیران با یکدیگر مهم‌ترین عامل در ارائه خدمات مطلوب به مردم محسوب می‌شود.

عامل دیگری که نمی ‌توان به‌راحتی از کنار آن گذشت اجرای صحیح و بی‌چون و چرای اصل 142 قانون اساسی است اجرای صحیح این اصل و اطلاع از میزان دارایی و موجودی صاحبان مشاغل و مناصب رده‌های بالای دولتی و حکومتی در هر لباس و مقامی و بدون کمترین تبعیضی و افشا و انتشار این اطلاعات درجهت حفظ منافع ملت و دولت می‌تواند نقش مهمی را در از بین بردن زمینه‌های فساد اداری داشته باشد.

در پایان باید گفت برای تحقق عدالت اجتماعی در سطح اداره‌ها و کاهش فساد اداری نیازمند داشتن یک سامانه قوی دادرسی اداری با قوانین شفاف هستیم و برای رسیدن به این مقصود و جلوگیری از تخلفات اداری باید به فعالیت‌های هیئت‌های بدوی و تجدیدنظر توسعه داد و با ایجاد نظام رسیدگی مستحکم به این مهم دست یافت.*

 

 

 

 

 

 

 

 

تاملی بر موضوع فساد اداری

 

 

مطلب پیش روی شما، نخستین بخش از مقاله تأملی بر موضوع فساد اداری می‌باشد که به تحلیل، تعریف و بررسی جنبه‌های گوناگون فساد اداری پرداخته و با گریزی بر تاریخچه آن، به کندوکاو موضوع می‌پردازد.

مقدمه

مطالعه تاریخ تمدن‌های باستان، بیانگر این است که فساد در جوامع بشری قدمتی به اندازه تمدن داشته و اکنون نیز یکی از مسائل مبتلا به کشورهای جهان می‌باشد. فساد نابسامانی‌های بسیاری برای جوامع بشری به دنبال داشته و جنگ‌های پی‌در پی، خشونتها و قیام علیه تمدن‌های حاکم، از بین رفتن سازمان‌ها و در هم ریختن جوامع همیشه ناشی از فساد بوده است. در مجموع، فساد در کنار بقیه عوامل، از عوامل مهم فروپاشی تمدن‌ها بوده است. در طی قرون و اعصار، همواره رابطه معکوسی بین استفاده درست و بجا از قدرت و قلمرو گسترش فساد وجود داشته است و زمانی که از قدرت به طور مطلوب استفاده می‌شد، میزان فساد کاهش می‌یافته است.

امروزه تأکید کشورهای مختلف برای پیشگیری از فساد، بر سه رکن اصلی آموزش کارکنان، انتخاب افراد بر اساس شایستگی و بالاخره اصلاح نظام‌های عملیاتی و مکانیزه کردن آن، باعث شده است که مبارزه با فساد، شکل اصولی و علمی خود را طی نماید. که در این راستا، بررسی جنبه‌های گوناگون فساد اداری می‌تواند ضمن کمک به شناخت این موضوع و ارائه دید جدیدی نسبت به معضل فساد اداری در سازمان‌ها، به روابط درون و برون سازمانی کارکنان کمک شایان توجهی داشته باشد.

تعاریف

در جوامع گوناگون و بر حسب نگرش‌ها و برداشت‌ها، تعاریف مختلفی از فساد اداری به عمل آمده است. ریشه فساد فعل لاتین "Rumper" به معنای «شکستن» است، بنابراین در فساد چیزی می‌شکند یا نقص می‌شود، این چیز ممکن است رفتار اخلاقی یا شیوه قانونی یا غالباً مقررات اداری باشد. در دیدگاه گونارمیردال- Ginar mer dall، فساد به تمام شکل‌های گوناگون انحراف یا اعمال قدرت شخصی و استفاده نامشروع از مقام و موقعیت شغلی اطلاق می‌گردد. در فرهنگ و بستر در مقابل واژه فساد آمده است که؛ فساد، پاداشی نامشروع است که برای وارد کردن فرد به تخلف از وظیفه، تخصیص داده می‌شود. بانک جهانی و سازمان‌ شفافیت بین الملل، فساد را سوءاستفاده از اختیارات دولتی (قدرت عمومی) برای کسب منافع شخصی (خصوصی) می‌دانند که این تعریف در جهان مورد توافق عمومی قرار گرفته است.

از دیدگاه اندیشمند دیگری، فساد عبارت است از عمل یا تصمیمی که موجب می‌شود تا خارج از ضوابط قانونی، تعداد افراد متأثر از نتایج منفی عمل یا تصمیم، از تعداد افراد برخوردار از نتایج مثبت آن بیش‌تر باشد.

تعریف دیگر، فساد را عبارت از شرارتی می‌داند که تا حدودی بر همه جوامع موثر بوده و جوامعی را که شکنندگی بیش‌تری دارند به شدت دچار خفقان می‌کند. بدین معنی که با توجه ارزش‌های تعریف شده هر جامعه و سازمان و قوانین و مقررات اعمال شده برای آن، نوع و شدت بروز فساد تفاوت دارد.

اگر چه در گذشته فرض بر این بود که کارمند دولت بیش از کارمند بخش خصوصی به مصالح اجتماعی پایبند است، اما تجربه سال‌های اخیر نشان می‌دهد که فساد در بخش دولتی، گسترش بیشتری دارد، به همین دلیل در سال‌های جاری، و بویژه در کشورهای جهان سوم، خصوصی سازی رونق بیشتری گرفته است.

لطمه فساد اداری به منافع عمومی

برخی صاحب‌نظران، فساد اداری را آن دسته از فعالیت‌های کارکنان و مسئولان دولت می‌دانند که اولاً به منافع عمومی لطمه بزند و ثانیاً هدف از انجام آن، رساندن فایده به عامل (کارمند اقدام کننده) یا به شخص ثالثی باشد که عاملی را برای این اقدام اجیر کرده است.

بر این اساس، آرنولد روگو- Arnold Rogow و اچ. دی لاسول- H.D Lasswell چنین اظهار می‌دارند که یک دستگاه فاسد در تمام ساختار نظام اجتماعی اختلال ایجاد می‌کند. کارل فردریچ Carl Friedrich نیز مدعی است که هر جا، صاحب قدرتی که مسئول اداره سازمانی است، بر اثر دریافت رشوه‌ای نقدی یا غیر نقدی اغوا شود و به انجام کارهای غیر قانونی مبادرت ورزد، این فرد به منافع عمومی زیان رسانده است.

برخی از محققان معتقدند که فساد اداری را باید با توجه به دیدگاه های عمومی مردم تعریف کرد، از این‌رو، اقدامی که در چارچوب فعالیت‌های اداری، دولتی از دید مردم جامعه، غیر اخلاقی و مضر باشد، مصداق فساد را پیدا می‌کنند.

روند گسترش فساد اداری

حکومت‌ها و دولت‌ها، از قرن‌ها پیش با مشکل سوء استفاده کارکنان و کارگزاران دولتی روبه‌رو بوده‌اند و در متون باستانی نیز اشارات متعددی به این پدیده شده است که نشان می‌دهد، حکومت‌ها همیشه نگران سوء استفاده شخصی صاحب منصبان و کارگزاران دولتی از موقعیت و امتیاز شغلی خود بوده‌اند. مسئولیت‌ها و اختیاراتی که طبق قانون به همه کارمندان دولت تفویض می‌شود، زمینه مساعدی را برای سوء استفاده تعدادی فراهم می‌کند. هزینه‌های اضافی متعددی که جرایمی نظیر اختلاس، ارتشا و جعل که جرایم جدیدی نیستند به جامعه و دولت تحمیل می‌کنند، باعث شده که کارشناسان علوم سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در دهه‌های اخیر به پدیده تخلفات اداری و ابداع روش‌های موثر و کم هزینه برای مقابله با آن توجه نشان دهند.

موضوع فساد در تمام زمان‌ها، گریبانگیر دولت‌ها و دغدغه فکری بسیاری از اندیشمندان و متفکران سیاسی بوده است؛ دانته- Dante در قرن چهاردهم، در کتاب کمدی الهی خود به مساله فساد توجه کرده و آنرا از نظر درجه‌بندی در اعماق جهنم قرار می‌دهد. به عقیده ماکیاولی- Machiavelli فساد جریانی است که طی آن موازین اخلاقی افراد، سست و فضیلت و تقوای آنان از بین می‌رود و از آنجا که افراد ضعیف و عاری از تقوا و پرهیزگاری، بیشتر در معرض زمینه فساد قرار می‌گیرند، باید با کنترل این افراد، هدایت رهبران فکری و کمک دستگاه‌های ناظر از بروز این مشکل جلوگیری کرد.

نقش ارتباطات اجتماعی در بروز فساد اداری

تانزی- Tanssi در خصوص نقش کارمندان دولت می‌گوید، مسئولان دولتی، هرگز مایل نیستند که منافع شخصی یا علایق خانوادگی و اجتماعی بر روی تصمیمات اداری آن‌ها تأثیر بگذارد، اما در دنیای واقعی، هم کارمندان و هم مسئولان، در اتخاذ تصمیمات حرفه‌ای خود تحت تأثیر روابط شخصی و خانوادگی قرار می‌گیرند که میزان تأثیر این عوامل بر تصمیمات اداری، به خصوصیات فرهنگی هر جامعه وابسته است.

تانزی معتقد است، مسئول دولتی یا کارمند، زمانی مرتکب فساد اداری شده است که در اتخاذ تصمیمات اداری، تحت تأثیر منافع شخصی یا روابط و علایق خانوادگی و دوستی‌های اجتماعی قرار گرفته باشد. به عبارتی دیگر، فساد از نظر وی، نقض اصل رفتار برحق، بی طرفانه و مبتنی بر ضابطه است که بنابر آن، مناسبات خانوادگی یا شخصی نباید در تصمیمات اقتصادی و اداری سازمان‌های غیر دولتی یا مقامات دولتی، نقشی ایفا کند. به اعتقاد تانزی، فساد در بستر، شرایطی که دولت ایجاد کرده است می‌روید، شرایطی که به برخی افراد اجازه می‌دهد تا موانع را دور بزنند یا بکوشند تا با پیدا کردن مسیر دادن رشوه به برخی از کسانی که در رأس دستگاه‌های دولتی هستند، امتیازهایی به دست آورند.

نظریه رایج درباره نقش دولت، چنین می‌انگارد که اصل بی‌طرفی و پرهیز از هر نوع غرض ورزی و جانب داری ناحق از این و آن، مورد احترام مأموران و مقامات دولت است و در تصمیمات اقتصادی که شامل حال بیش از یک طرف می‌شود، روابط شخصی نباید نقشی ایفا کند.

انواع فساد اداری

فساد تصادفی (اتفاقی) فساد نظام‌مند (حاد)

درجه شیوع فساد در میان جوامع مختلف متفاوت است و از درجه کم و استثنا تا درجه سیار رایج و قاعده‌مند تغییر می‌کند. اگر فساد کم باشد به آسانی قابل کشف، مجازات و نابودی است. اما وقتی فساد در جامعه بسیار رایج شود و به شکل قاعده‌مند درآید، احتمال کشف و مجازات، کاهش و انگیزه‌های فساد افزایش می‌یابد، زیرا بر خلاف حالت اتفاقی،‌ طرفین تمایلی به گزارش کردن خلاف ندارند. هر جا که فساد قاعده‌مند شده باشد، نهادها، قوانین و ضوابط رفتاری، با الگوهای غارتگری دیوان‌سالاران و کارگزاران دولتی تطابق می‌یابند. در این حالت رشوه نیز می‌تواند باعث کند شدن رسیدگی به پرونده‌ها (و کاهش احتمال مجازات) شود. یکی از متفکران به نام هربرت ورلین Herbert verlien فساد اتفاقی را به انجام خطا در بازی فوتبال تشبیه نموده است، که داور با ارائه یک کارت، بازیکن را جریمه می‌کند. در حالی که فساد نظام‌مند (حاد) مانند تشویق خشونت در بازی فوتبال است، به طوری که بازی تغییر ماهیت می‌دهد و به ضد خود یعنی عامل تفریح تبدیل می‌شود. این شکل از فساد، توسعه اقتصادی بسیاری از کشورهای در حال توسعه را تهدید می‌کند.

فساد سازمان یافته

در نظام اداری که فساد سازمان‌یافته دارد، سرمایه‌گذاران می‌دانند به چه کسی رشوه دهند و چه چیزی در قبال رشوه به دست آورند و اطمینان دارند که مجوزهای لازم را برای بنگاه‌های خود می‌گیرند. فساد سازمان یافته، هنگامی اتفاق می‌افتد که وجه (رشوه) مورد نیاز و دریافت‌کننده، به خوبی مشخص است و پرداخت وجه تضمین می‌کند که سفارش خواسته شده، اجرا شود. برخی چنین استدلال می‌کنند که فساد سازمان‌یافته، ضرر کم‌تری دارد، چون در چنین ساختاری،‌ یک مدیر یا رئیس سازمان فاسد، سهم کاملاً معینی از سود بنگاه را طلب می‌کند و نفع او در موفقیت آن بنگاه است.

فساد سامانه‌ای، یعنی فسادی فراگیر، سازمان یافته و گسترده در کلیه سطوح مختلف دولت که ماموران دولتی و کارمندان، هر دو، به نحوی یکسان تقریباً در تمام دستگاه‌های دولتی در آن مشارکت دارند.

فساد سامانه‌ای، در واقع پدیده‌ای سیاسی است، یعنی کسانی که در مواضع قدرت هستند، برای انتقال منافع و عواید نامشروع به خود و وابستگان از موقعیت اداری و دولتی استفاده می‌کنند. این مدیران و کارمندان فاسد با بسط وظایف دولت در زمینه‌های مختلف مالی، اداری، تصدی‌گری و ... و نیز با حذف یا تضعیف رقابت درصدد برخواهند آمد که جریان منافع و عواید نامشروع را از طریق مجاری رسمی به نفع خود گسترش دهند.

فساد کلان،‌ فساد خرد

فساد در سطح کلان یا فساد در سطح خرد کاملاً متفاوت است به گونه‌ای که فساد رؤسای سازمان‌ها، وزیران و کارمندان عالی‌رتبه را فساد کلان و فساد کارمندان جزء، مثل افراد پلیس و ماموران گمرک را فساد خرد می‌گویند.

کنتل فساد کلان، مقدم بر فساد خرد است. زیرا، بدون کنترل فساد کلان،‌امیدی به حل مشکل فساد خرد نیست.

فساد کلان، فسادی است که توسط افراد و مقامات رده بالای اداری، به صورت باندی و با ارقام قابل توجه صورت می‌گیرد. مرتکبان این نوع فساد، جزو گروه مجرمان یقه‌سفید و از صاحبان زر و زور هستند و با آن که زیان‌ها و خسارات غیر قابل جبرانی بر پیکر جامعه وارد می سازند، ‌کم‌تر تحت تعقیب دستگاه عدالت کیفری قرار می‌گیرند. این گروه با برخورداری از «توان توجیه» یا «حمایت» یا «امکان‌ فرار» اصولا مصون از تعقیب می‌مانند.

نتیجه:

امروز،‌ کشور ما تشنه فعالیت اقتصادی سالم و ایجاد اشتغال برای جوانان و سرمایه‌گذاری مطمئن است. این امر نیازمند فضایی است که در آن سرمایه‌گذار،‌ و صنعتگر و عنصر فعال در کشاورزی و مبتکر علمی و جوینده کار و همه قشرها، از صحت و سلامت ارتباطات حکومتی و امانت و صداقت تصدیان امور مالی و اقتصادی مطمئن باشند و احساس امنیت و آرامش کنند. اگر دست مفسدان و سوء استفاده‌کنندگان از امکانات حکومتی قطع نشود و اگر امتیازطلبان و زیاده خوهان بر مدعا و انحصارطلب طرد نشوند، سرمایه‌گذار، تولیدکننده و اشتغال‌طلب همه احساس ناامنی و نومیدی خواهند کرد و تعدادی از آنان برای استفاده از راه‌های نامشروع و غیرقانونی تشویق خواهند شد.

برای به حداقل رساندن پیامدهای فساد، گسترش و حفظ اعتماد عمومی نسبت به سازمان‌ها، به برخورد با مسائل به شیوه‌ای منطقی و نظام‌مند،‌ بسط و به‌کارگیری راه‌حل‌های متناسب با نیازهای سازمان‌ و انعکاس محیط عملکردی خاص آنها نیازمندیم.

همچنین ایجادعزم ملی در زمینه مبارزه با فساد اداری و پرهیز از آلوده کردن آن با جهت‌گیری‌های سیاسی و گروهی و بهره‌برداری تبلیغی از نتایج آن، توقعی است که عامه مردم از سیاست‌گذاران جامعه در این زمینه دارند.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 09 فروردین 1393 ساعت: 7:43 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تاریخچه هخامنشیان

بازديد: 661

هخامنشیان

هخامنشیان (۳۳۰ - ۵۵۰ پیش از زادروز) نام دودمانی پادشاهی در ایران پیش از اسلام است. پادشاهان این دودمان از پارسیان بودند و تبار خود را به «هخامنش» می‌رساندند که سرکردهٔ خاندان پاسارگاد از خاندان‌های پارسیان بوده‌است. هخامنشیان نخست پادشاهان بومی پارس و سپس انشان بودند ولی با شکستی که کوروش بزرگ بر ایشتوویگو واپسین پادشاه ماد فرو ساخت و سپس گرفتن لیدیه و بابل، پادشاهی هخامنشیان تبدیل به شاهنشاهی بزرگی شد. از این رو کوروش بزرگ را بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی می‌دانند.

به پادشاهی رسیدن پارسی‌ها و دودمان هخامنشی یکی از رخدادهای برجستهٔ تاریخ باستان است. اینان دولتی ساختند که دنیای باستان را به استثنای دو سوم یونان زیر فرمان خود در آورد. شاهنشاهی هخامنشی را نخستین امپراتوری تاریخ جهان می‌دانند. پذیرش و بردباری دینی از ویژگی‌های امپراتوری هخامنشی به شمار میرفت.

کشور و سرزمین

پارس‌ها مردمانی از ایل آریایی بودند که نمایان نیست از چه زمانی به فلات ایران آمده‌اند. آنان از ایل آریایی پارس یا پارسواش بودند که در سنگ‌نوشته‌های آشوری از سده نهم پیش از زادروز مسیح، نام آنان دیده می‌شود. پارس‌ها هم‌زمان با مادها به بخش‌های باختری ایران سرازیر شدند و پیرامون دریاچه ارومیه و کرمانشاهان جای گرفتند. با ناتوانی دولت ایلام، نفوذ خاندان پارس به خوزستان و بخش‌های مرکزی فلات ایران گسترش یافت.

برای نخستین بار در سالنامه‌های آشوری سلمانسر سوم در سال ۸۳۴ پ.م، نام خاندان «پارسوا» در جنوب و جنوب باختری دریاچه ارومیه برده شده‌است. برخی از پژوهش‌گران مانند راولین‌سن بر این ایده هستند که مردم پارسواش همان پارسی‌ها بوده‌اند. تصور می‌شود خاندان‌های پارسی پیش از این که از میان دره‌های کوه‌های زاگرس به سوی جنوب و جنوب خاوری ایران بروند، در این سرزمین، ایست کوتاهی نمودند و در حدود ۷۰۰ سال پیش از زادروز در بخش پارسوماش، روی دامنه‌های کوه‌های بختیاری در جنوب خاوری شوش در سرزمینی که بخشی از کشور ایلام بود، جای گرفتند. از سنگ‌نوشته‌های آشوری چنین بر می‌آید که در زمان شلمنسر (۷۱۳-۷۲۱ پ. م) تا زمان پادشاهی آسارهادون (۶۶۳ پ. م)، پادشاهان یا فرمانروایان پارسوا، پیرو آشور بوده‌اند. پس از آن در زمان فرورتیش (۶۳۲-۶۵۵ پ. م) پادشاهی ماد به پارس چیرگی یافت و این دولت را پیرو دولت ماد نمود.

 

مردم و خاندان‌ها

 

هرودوت می‌گوید: پارس‌ها به شش خاندان شهری و ده‌نشین و چهار خاندان چادرنشین بخش شده‌اند. شش خاندان نخست عبارت‌اند از: پاسارگادیان، رفیان، ماسپیان، پانتالیان، دژوسیان و گرمانیان. چهار خاندان دومی عبارت‌اند از: دایی‌ها، مردها، دروپیک‌ها و ساگارتی‌ها. از خاندان‌های نام‌برده، سه خاندان نخست بر خاندان‌های دیگر، برتری داشته‌اند و دیگران پیرو آنها بوده‌اند.

 

بر اساس بن‌مایه‌های یونانی در سرزمین کمنداندازان ساگارتی (زاکروتی، ساگرتی) (همان استان کرمانشاه کنونی) مادی‌های ساگارتی می‌زیسته‌اند که گونهٔ بابلی - یونانی شده نام خود یعنی زاگرس (زاکروتی، ساگرتی) را به کوهستان باختر فلات ایران داده‌اند. نام همین خاندان است که در پیوند خاندان‌های پارس نیز باشنده (موجود) است و خط پیوند خونی خاندان‌های ماد و پارس از سرچشمهٔ همین خاندان ساگارتی‌ها (زاکروتی، ساگرتی) است. خاندان پارس پیش از حرکت به سوی جنوب، دورانی دراز را در سرزمین‌های ماد می‌زیستند و بعدها با ناتوانی دولت ایلام، نفوذ خاندان‌های پارس به خوزستان و بخش‌های مرکزی فلات ایران گسترش یافت و رو به جنوب رفته‌اند.

 

بر اساس نوشته‌های هرودوت، هخامنشیان از خاندان پاسارگادیان بوده‌اند که در پارس جای داشته‌اند و سر دودمان آنها هخامنش بوده‌است. پس از نابودی دولت ایلامیان به دست آشور بنی پال، چون سرزمین ایلام ناتوان شده بود، پارسی‌ها از دشمنی‌های آشوری‌ها و مادی‌ها استفاده کرده و انزان یا انشان را گرفتند.

 

این رخداد تاریخی در زمان چیش‌پش دوم روی داده‌است. با توجه به بیانیه کوروش بزرگ در بابل، می‌بینیم او نسب خود را به چیش‌پش دوم می‌رساند و او را شاه انزان می‌خواند.

 

پس از مرگ چیش‌پش، کشورش میان دو پسرش «آریارومنه»، پادشاه پارس و کوروش که بعدها عنوان پادشاه پارسوماش، به او داده شد، بخش گردید. چون در آن زمان کشور ماد در اوج پیشرفت بود و هووخشتره در آن فرمانروایی می‌کرد، دو کشور کوچک تازه، ناچار زیر فرمان پیروز نینوا بودند. کمبوجیه فرزند کوروش یکم، دو کشور نام‌برده را زیر فرمانروایی یگانه‌ای در آورد و پایتخت خود را از انزان به پاسارگاد منتقل کرد.

 

شاهنشاهان هخامنشی

 

مهم‌ترین سنگ‌نوشته هخامنشی از دید تاریخی و نیز بلندترین آنها، سنگ‌نبشته بیستون بر دیواره کوه بیستون است. سنگ‌نوشته بیستون بسیاری از رویدادها و کارهای داریوش یکم را در نخستین سال‌های فرمانروایی‌اش که سخت‌ترین سال‌های پادشاهی وی نیز بود، به گونه‌ای دقیق بازگو می‌کند. این سنگ‌نوشته عناصر تاریخی کافی برای بازسازی تاریخ هخامنشیان را داراست.

 

به درستی که با باشندگی (وجود) فراوانی بن‌مایه‌های میان‌رودانی، مصری، یونانی و لاتین نمی‌توان با تکیه بر آنها تبارشناسی درستی از خاندان هخامنشی، از هخامنش تا داریوش را به دست آورد. برای همین نوشتار سنگ‌نوشته بیستون زمان مناسبی را در اختیار تاریخ‌نگار می‌گذارد که در آن شاه شاهان، نوشته بلند خود را با تایید دوبارهٔ خویشاوندی‌ش با خاندان شاهنشاهی پارسیان آغاز می‌کند و به آرامی پیشینیان خود را نام می‌برد: ویشتاسپ، آرشام، آریارمنه، چیش‌پش و هخامنش. این تبارشناسی به شوندهای (دلایل) گوناگون زمان‌های درازی نادرست دانسته شده بود. زیرا در این سیاهه (فهرست) نام دو نفر از شاهان هخامنشی که پیش از داریوش فرمانروایی می‌کردند، یعنی کوروش بزرگ و کمبوجیه یکم به چشم نمی‌خورد.

 

همین جریان موجب شده‌است که مفسران سنگ‌نوشته نسبت به نوشتارهای سنگ‌نوشته داریوش با شک و دو دلی نگاه کنند و او را غاصب پادشاهی هخامنشیان بدانند که با نوشتن این سنگ‌نوشته تلاش داشته‌است برای مشروعیت بخشیدن به پادشاهی خود از نگاه آیندگان، تبارنامه‌ی خود را دست‌کاری کند.

 

بر اساس نوشته‌های هرودوت، گل‌نوشتهٔ نبونید، پادشاه بابل، بیانیهٔ کورش بزرگ (استوانه کورش)، کتیبه بیستون داریوش یکم، و سنگ‌نوشته‌های اردشیر دوم و اردشیر سوم هخامنشی، ترتیب شاهان این دودمان تا داریوش یکم، چنین بوده‌است: (لازم به گفتن است درستی این جدول از هخامنش تا کوروش بزرگ جای تردید است).

 

با بررسی کلی همهٔ بن‌مایه‌ها می‌توان به این گونه نتیجه گرفت. در یک‌چهارم نخست سده ششم پ.م، چیش‌پش، پسر هخامنش فرمانروایی پارس را به پسر بزرگ‌ترش آریارامنه داد، در حالی که پسر کوچک‌ترش، کوروش یکم به فرمانروایی انشان گماشته شد. پس از مرگ آریارامنه، پسر وی آرشام جایگزین وی شد ولی پس از کوروش یکم، پسرش کمبوجیه یکم و پس از او نیز پسر وی کوروش دوم جانشین او شد. این رویدادها در میانهٔ سده ششم پیش از زادروز به رخ داد.

 

در این دوران، کوروش بزرگ توانست مادها را به پیروی خود در آورد و به افتخار و ثروت دست یابد. چندی پس، کوروش بزرگ بخش‌های بزرگی از سرزمین‌های خاورمیانه را به تصرف خود در آورد. پس از او نیز کمبوجیه راه پیروزی‌های پدرش را ادامه داد و بر گستره شاهنشاهی هخامنشی افزود.

 

 

پس از مرگ کمبوجیه تاج شاهنشاهی به داریوش از شاخه فرعی هخامنشی می‌رسد. آنچه به دیده راستین می‌رسد، این است که داریوش در زمان زندگی پدر و پدربزرگش (آرشام پدربزرگش یا پسرش ویشتاسب، پدر داریوش)، و با هم‌رایی آنها، پادشاهی را به دست گرفت. چرا که در زمان ساخت کاخ داریوش در شوش در آغاز فرمانروایی وی، بر اساس آگاهی‌های گل‌نوشته‌های یافته از پی ساختمان‌ها، این دو زنده بودند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 09 فروردین 1393 ساعت: 7:37 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

اندیشه های مایکل دل

بازديد: 257

اندیشه های مایکل دل

 

 

شركت رايانه اي مايكل دل اولين شركتي بود كه توانست در سال 1997 ركورد فروش يك ميليارد دلاري را ازطريق اينترنت به دست‌ آورد.

 

مايكل دل كه در سال 1984 با 1000 دلار سرمايه شركت دل را براي عرضه مستقيم رايانه تاسيس كرد، اكنون بزرگترين فروشنده مستقيم سيستم هاي رايانه اي در دنياست.

 

مدرك دانشگاهي ندارم ولي كسب و كار، فرصتهاي زيادي براي يادگيري روزمره موضوعهاي جديد براي من فراهم كرده است.

 

بازخورد از مشتري روزانه دريافت مي شود و در تغيير و توسعه محصول و فرايند به كار گرفته مي شود.

 

راهبرد رضايت مشتري، كسب و كار ما را بيمه كرده است.

 

ما البته اشتباهات زيادي داشته ايم اما پس از اصلاح سعي كرديم آنها را دوباره تكرار نكنيم.

 

بايد تعادل بين سرعت رشد و استقرار زيرساختها برقرار باشد، چرا كه رشد سريع، شركتهاي بيشماري را از بين برده است.

 

اشاره

 

مايكل دل (MICHAEL DELL) در سال 1965 در تگزاس آمريكا به دنيا آمد. پدرش روانپزشك و مادرش كارمند شركت بورس بود. آنها مي خواستند مايكل دكتر شود بنابراين، در دانشگاه تگزاس ثبت نام كرد، گرچه علاقه اول او كامپيوتر بود. روحيه كارآفريني از همان كودكي جزئي از وجود مايكل بود. در 12 سالگي يك حراج تمبر راه انداخت و از اين راه توانست 1000 دلار كسب كند. در دبيرستان با فروش روزنامه 18000 دلار به دست آورد. در سال 1983 خريد رايانه هاي قديمي و به روز كردنشان را براي فروش در محل گاراژ منزلشان شروع كرد و 180 هزار دلار رايانه فروخت. پس از آن ديگر به دانشكده بازنگشت. در مرحله بعد او اجزاء رايانه را مي خــــــريد و پس از مونتاژ آن را مي فروخت. سال بعد او شركت دل را بنيان گذاشت و با تحويل به موقع (JUST IN TIME) و حذف انبار و هزينه بالاسري و ارائه خدمات پس از فروش تحولي شگرف را در زمينه پاسخگويي به نيازهاي مشتريان در صنعت رايانه پديد آورد. او ايده اي را رايج كرد كه مشتري مي تواند ازطريق تلفن، رايانه شخصي سفارش بدهد و بخرد. »سيستم توزيع مستقيم« و »عرضه انبوه كالا مطابق دلخواه مشتري« (MASS CUSTOMIZATION) ازويژگيهاي شركت دل است. شركت او در سال تاسيس 6 ميليون دلار از محل فروش رايانه درآمد كسب كرد. اين رقم در سال 1987 به 69 و در سال 1991 به 546 ميليون دلار و در سال 1992 به دو ميليارد دلار رسيد. همين رشد سريع اولين ضربه مهلك را به شركت وارد آورد. مدير مالي استعفا كرد و ضرر ميليونها دلاري شركت را تهديد مي كرد. مايكل خود را متعهد كرد كه مشكل را شناسايي كند. او به ســرعت دريافت كه بدون تغيير در شــركت نمي تواند كار را پيش ببرد. او اين كار را كرد و افراد مجربي از موتورولا و اپل را به كار گرفت. در سال 1997 دل اولين شركتي بود كه ركورد فروش يك ميليـارد دلاري را از طريق اينترنت به دست آورد.

 

گزيده اي از انديشه هاي او در تاسيس و مديريت شركت دل در قالب يك مصاحبه از لابلاي نوشته هاي او ارائه شده است. شخصيت مايكل دل از برخي جنبه ها منحصر به فرد است. او جوانترين مديرعامل 500 شركت برتر دنياست كه درعين حال طولاني ترين زمان تصدي را به عنوان مديرعامل و رئيس شركت داشته است. جواني كه به دليل روحيه خلاق و كارآفرين خود، رشته پزشكي دانشگاه را رها كرد و در سال 1984 با 1000 دلار سرمايه شركت دل را براي عرضه مستقيم رايانه مطابق دلخواه مشتري در اسرع زمان و كمترين هزينه، تاسيس كرد و اكنون به عنوان بزرگترين فروشنده مستقيم سيستمهاي رايانه اي در دنيا به عنوان يكي از پيشروان صنعت رايـــانه هاي شخصي با درآمد سالانه 35/4 ميليارد دلار و بيش از 39000 كارمند - و به تعبير خود شركت »عضو تيم« - (TEAM MEMBER)بــــه پيش مي رود.

 

شما جوانترين موسس و مدير عامل يك شركت عظيم رايانه اي در عصر ديجيتال هستيد. چه احساسي داريد؟

 

- مايكل دل: در موضوعهاي صنعتي و فناوري، اين غيرمعمول نيست كه جواني بتواند شركتي را پيش ببرد. البته در كشوري مثل ژاپن مديرعامل بودن يك جوان 25 ساله در يك شركت اشتباه و بلكه مسخره است اما من معتقــدم وقتي شما براي يك شركت تصميم مي گيريد و كسب وكار را پيش مي بريد مهم نيست 22، 42 يا 82 سـاله باشيد. فقط بايد كسب و كار را انجام داد.

 

اكنون اگر جواني مثل خودتان بيايد و بگويد مرا در تيم رهبري شركت قرار دهيد چه مي كنيد؟

 

- البته من هرگز براي استخدام به شركتي مراجعه نكرده بودم من خود شركت تاسيس كردم. من دوست دارم چيزي خلق كنم و در تدوين برنامه راهبردي دخالت داشته باشم. اگر امروز من 19 سالــــــه بودم براي كار به شركتي مراجعه نمي كردم، خودم كسب و كار ديگري را شروع مي كردم.

 

پس به اين دليل دانشگاه را ترك كرديد؟

 

- بله

 

آيا وقتي دانشگاه را رها كرديد به كسب ثروت و موفقيت مطمئن بوديد يا اين يك خطرپذيري به حساب مي آمد؟

 

- مطمئن بودم، چـــــون قبلاً حجم بالايي پول به دست آورده بودم. من فكر مي كنم ماندن در دانشكده بيشترين خطر براي من بود زيرا تا من در دانشكده بودم چه بسا اين فرصت از دست مي رفت.

 

پس اين را مي توانيد به ديگران نيز توصيه كنيد كه دانشگاه را ترك و شركت تاسيس كنند؟

 

- سوال سختي است. اگر مجبور باشم به شما بگويم نشنيده بگيريد البته اين يك قانون و قاعده نيست، يك تصميم كاملاً شخصي است و شما بايد خودتان تصميم بگيريد. اگر انجام داديد تبعاتش را هم مي پذيريد و من نمي توانم بگويم اين كار را بكنيد.

 

آيا هرگز افسوس گذشته را خورده ايد كه چرا مدرك دانشگاهي نگرفته ايد؟

 

- خير ابداً. من هنوز مدركم را نگرفته ام اما خيلي چيزها ياد گرفته ام و رشد كرده ام. كسب و كار، فرصتهاي زيادي براي يادگيري روزمره موضوعهاي جديد براي من فراهم آورده است.

 

از چه موقع به فكر راه اندازي شركت افتاديد؟

 

- از وقتي كه متوجه شدم مي توان با فروش رايانه، ماهانه ميليونها دلار به دست آورد. همچنين مي ديدم فرصت خوبي فراهم شده زيرا فـروشندگان رايانه خدمات خوبي ارائه نمي دهند، يعني سيستم هاي توزيع و فروش در صنعت رايانه ضعيف است. بايد 25 درصد بالاسري براي خرده فروشي پرداخت، علاوه بر آنكه فروشندگان نيز رايانه را نمي فهميدند. فكر كردم بايد راه بهتري براي فروش رايانه وجود داشته باشد.

 

چه راه حلي؟

 

- آماده كردن محصول موردنظر مصرف كننده نهايي به طور مستقيم با ارائه خدمات پشتيباني بهتر و گرفتن بازخورد مستمر از مشتريان و بكارگيري آن در ارائه بهتر محصول و خدمت. ما دريافتيم كه خدمات كارا و اثربخش در اين بازار بسيار مهم است. بازاري كه ما در سال 1992 تنها 2 ميليارد دلار از آن تصاحب كرده بوديم و اين هنوز سهم كوچكي از بازار 70 ميليارد دلاري رايانه هاي شخصي بود. بازاري كه هر 3 يا 4 سال يك بار، مشتري رايانه خود را عوض و بنابراين بازار، خود را تجديد مي كند. اين است كه كار را براساس توجه به خواست مشتري و توليد انبوه آنچه او مي خواست قرار داديم.

 

توجه به مشتري و نياز او چقدر اهميت دارد؟

 

- ما نيازهاي بازار را توجه مي كرديم و آنها را به مشتريان تحويل مي داديم. شركت ما مدافع و حامي مشتري است نه مدافع فناوري يا محصول خاص يا برنامه راهبردي يا چيز ديگر. ما فناوري را براي خود فناوري عرضه نكرديم. فناوري را عرضه كرديم كه نيازهاي مشتري را پاسخ گويد نه اينكه فقط مهيج باشد. ما روي »مهندسي ارزش« (VALUE ENGINEERING) تكيه داريم زيرا براي مشتري، هزينه و دوام محصول مهم است. ما مشتري را مهمترين موضوع در كسب و كار قرار داده ايم. هماهنگي و تامين رضايت مشتري در همه جاي شركت ما جاري است، از مديريت گرفته تا بخشهاي مالي، خدمات، توسعه محصول و فروش. بازخورد از مشتري روزانه دريافت مي شود و در تغيير و توسعه محصول و فرايند به كار گرفته مي شــود. راهبرد رضايت مشتري، كسب و كار درازمدت ما را بيمه كرده است. شغل ما و هدف شركت ما صرف كسب درآمد و پيش رفتن نيست، مراقبت از مشتري و شادمان ساختن اوست. اين فرهنگ سازماني ماست. باور ما آن است كه بايد محصولات و خدماتمان را در بهترين راه ممكن، آنگونه كه مشتري مي خواهد، ارائه دهيم. تمام ارتباطات شركت ما مشتري محور است.

 

نحوه ارتباط با مشتريان و اخذ نظرات آنان چگونه است؟

 

- مــا ارتباط مستقيمي با مشتريان برقرار ساخته ايم و هر روز با آنها در تماس هستيم. در كسب و كار ما اگر روزي 25000 تلفن بزني و پاسخ مشتريان را بدهي، كسب و كار تو عوض مي شود و بوي تازگي مي دهد مثل كسي كه 4 صبح بيدار مي شود و 300 تا وزنه بلند مي كند خدمات ما 24 ساعته است. براي ما مهم نيست مشتري چند بار تلفن بزند يا چه سوالهايي بپرسد، ما خيلي ساده مي گوييم وقتي شما محصول ما را مي خريد ما مراقب و پشتيبان شما هستيم. ما علاوه بر 25000 تماس تلفني روزانه، گــروههايي را راه انداختيم براي مصاحبه هاي رودررو با مشتريان و مشاوره با آنان، تماس از طريق پست الكترونيكي و ملاقاتهاي خاص با مشتريان كليدي. حتي وقتي از طـريق فروشگاههايي مثل WAL-MART رايانه اي مي فروشيم، با قبول كليه خدمات پشتيباني پس از فروش، تماس با مشتري را حفظ مي كنيم. بازخورد از مشتري را تا دو سال ادامه مي دهيم زيرا از همين طريق مي توانيم پي ببريم كه او براي جايگزيني رايانه اش در چه سطحي راضي است.

 

شما تستهاي دفاع از مشتري راه انداخته ايد. منظور از آن چيست؟

 

- هر جمعه ساعت 7/5 ما نشستي تحت عنوان دفاع از مشتــري داريم. حدود 175 نفر جمع مي شوند و طي 90 دقيقه مسائل كليدي مربوط به مسئوليتهاي ما در قبال مشتريان از جهت زمــان پاسخگويي، نحوه فرايند سفارش و جنبه هاي ديگر مرور مي شود. در ضمن در اين نشست، يك مشتري را كه هفته پيش درمورد محصول ما با مشكل مواجه بوده مي آوريم و به او مي گــوييم حرف خود را مطرح كند. شما مي دانيد براي آنها كه در خط مقدم ارتباط با مشتري هستند حساس بودن نسبت به نيازهاي مشتري وجود دارد اما براي بخش توليد يا ساخت، فهم نيازهاي مشتري مشكل تر است. ايــــن نشست همه را در اين فرايند شريك مي كند.

 

برنامه هاي راهبردي شركت چگونه تنظيم و تدوين مي شود؟

 

- ما هر 3 ماه 2 روز راجع به »عوامل كليدي موفقيت« كسب و كار بحث و عناصر كليدي راهبردي شركت را در 5 و 10 سال آينده استخراج مي كنيم. سپس تيم هاي فرابخشي (EROSS-FUNCTIONAL TEAMS) تشكيل مــي دهيم تا پروژه هاي بزرگ را در درون شركت پي بگيرند.

 

شما در كار خود از »سيستم توزيع مستقيم« يا »مدل مستقيم« استفاده مي كنيد. در اين سيستم مدت زمان فاصله بين تلفن مشتري و عرضه رايانه به او حدود 36 ساعت است. به علاوه، به دليل حذف واسطه ها، هزينه بالاسري وجود ندارد. انبار نيز حذف شده است. راجع به اين روش توضيح دهيد.

 

- ما يك انبار خاص الكترونيكي داريم كه در حقيقت مجازي است و محصول و خدمات ما را تاميـــن مي كند. ما چند محصول مختلف مي فروشيم كه هرگز روي قفسه هايمان نيست اما روز بعد به مشتريها تحويل مي دهيم. ما آسانترين و مفيدترين سيستم تداركات و توزيع را داريم. گردش انبار ما دو برابر رقباي اصلي ماست. با اين روش، شركت ما به سرعت در اروپاي غربي، مركزي، مكزيك و ژاپن رشد كرد. بخصوص ژاپني ها رويكرد فروش مستقيم ما را پسنديدند و پذيرفتند زيرا سيستم توزيع در آنجا ناكارآمد بود. قيمت رايانه هاي ما در ژاپن نصف قيمت رايانه هاي ژاپني بود.

 

ويژگي شركت شما كه آن را از ديگر شركتهاي مشابه متمايز مي كند چيست؟

 

- فكر نمي كنم من يا شركت من مرغ تخم طلا باشيم يا گرد مشتري مداري روي كاركنانمان بپاشيم يا آمپول مسئوليت پذيري در قبال مشتري به كاركنانمان بزنيم مزيت رقابتي ما كاركنان متعهد به مراقبت از مشتري است. آنچه ما داريم يك فرهنگ واحد و روشي است كه عملياتمان را انجام مي دهيم. ما متعهد به تغيير سريع هستيم. در اتاق من تابلويي است كه روي آن نوشته شده: ما همه چيز را تغيير مي دهيم.

 

فكر مي كنيد از زماني كه 19 ساله بوديد و مديرعامل شركت تاكنون چقدر نقش و مسئوليتشان عوض شده است؟

 

- من در دو سال اول كاملاً در جريان جزئيات بودم كه البته براي شركتي در آن قد و قواره غيرمعمول نبود. با رشد شركت فكر من عمدتاً روي به كارگيري افراد مستعد، تنظيم اهداف راهبردي شركت، فهم خواست مشتري و فضـــاي كسب و كار متمركز شد. من سعي مي كنم اهداف را با توانايي هايمان موازنه كنم تا واقعاً به آنها دست يابيم. از بعضي جهات الان كار من به دليل وجود كاركنان مستعد آسانتر شده است. من ديگر مجبور نيستم دخالتي كنم و اين جالب است.

 

براي گزينش كاركنان شركت چه معيارهايي داريد؟

 

- ما افراد و مديراني استخدام مي كنيم كه تجربه محتـــوايي داشته باشند. اطلاعات محور و واقع گرا باشند. بدانند كجا و كي خطرپذير باشند. واجد رويكرد اخلاقي و كل نگر باشند. باور من آن است كه وقتي يك كسب و كار به اشتباه مي رود شما فقط به افرادي كه آنجا كار مي كنند نگاه كنيد. بايد واقعاً روي جذب افراد خوب تمركز كرد و از آنها ياد گرفت.

 

با افتخارترين روز در زندگي شغلي شما كي بوده است؟

 

- هر روز بهترين لحظه هاست. اما من وقتي براي ديدن دفاتر شركت به استراليا، سنگاپور، مالزي، تايلند و... مي روم و مي بينم كه درآنجا، انسانهاي خلاق با موفقيت اين مدل را براي كسب وكار در سرزمين خود انتخاب كرده اند به خود مي بالم.

 

آيا تاكنون اشتباهاتي هم داشته ايد؟

 

- ما البته اشتباهات زيادي داشته ايم. اما آنها را خيلي سريع اصلاح كرديم و سعي كرديم همان اشتباهات را دوباره تكرار نكنيم.

 

چه درسهايي از آن اشتباهات گرفتيد؟

 

 

- اينكه رشد سريع يك مسئله كشنده و خطرناك است. چون شما نمي فهميد كه داريد مسئله دار مي شويد، تا وقتي كه سرتان به سنگ بخورد بنابراين، گاه رشد سريع نه تنها كمكي نمي كند بلكه سردرگمي را بيشتر مي كند. ما در يك ســال 127 درصد رشد داشتيم. من فكر مي كنم بايد تعادل و موازنه بين سرعت رشد و استقرار زيرساختها برقرار باشد. رشد سريع شركتهاي بيشماري را از بين برده است. 1

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 09 فروردین 1393 ساعت: 7:33 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تاریحجه ثبت احوال

بازديد: 421

تاریحجه ثبت احوال

تاریحجه ثبت احوال

ثبت احوال بصورت یکپارچه و منسجم در جهان مربوط به قرن نوزدهم میلادی است. در ایران همزمان با نوسازی و مدرنیزاسیون و نیاز به شناسایی اتباع جهت ایجاد ارتش منظم، اخذ مالیات و... تاسیس ثبت احوال در دستور کار قرارگرفت از این رو در جلسه مورخه 30 آذر ماه 1297 هجری شمسی به تصویب هیات وزیران رسید و با صدور اولین شناسنامه برای دختری به نام فاطمه ایرانی در تاریخ 3 دیماه 1297 در تهران فعالیت خود را آغاز کرد.

تا قبل از سال 1295 هجری شمسی ثبت وقایع حیاتی از جمله ولادت و وفات براساس اعتقادات مذهبی و سنت های رایج در کشور، با نگارش نام و تاریخ ولادت مولود در پشت جلد کتب مقدس از جمله قرآن مجید به عمل می آمد و از افراد متوفی نیز جزء نام و تاریخ وفات آنان که بر روی سنگ قبر ایشان نگاشته می شد اثری مشاهده نمی گردید. با گسترش فرهنگ و دانش بشری و نیز توسعه روز افزون شهرها و روستاها و افزایش جمعیت کشور،  نیاز به سازمان و تشکیلاتی برای ثبت وقایع حیاتی ضرورتی اجتناب ناپذیر می نمود. به تدریج فکر تشکیل سازمان متولی ثبت ولادت و وفات و نیز صدور شناسنامه برای اتباع کشور قوت گرفت. ابتدا سندی مشتمل بر 41 ماده در سال 1297 هجری شمسی به تصویب هیات وزیران رسید و اداره ای تحت عنوان اداره سجل احوال در وزارت داخله (کشور) وقت به وجود آمد؛ پس از تشکیل این اداره اولین شناسنامه به شماره 1 در بخش 2 تهران در تاریخ 16 آذر 1297 هجری شمسی به نام فاطمه ایرانی صادر گردید.

پس ازاین دوره اولین قانون ثبت احوال مشتمل بر 35 ماده در خرداد سال 1304 هجری شمسی در مجلس شورای ملی وقت تصویب شد. براساس این قانون مقرر گردید کلیه اتباع ایرانی در داخل و خارج از کشور باید دارای شناسنامه باشند.

سه سال پس از تصویب اولین قانون ثبت احوال یعنی در سال 1307 هجری شمسی قانون جدید ثبت احوال مشتمل بر 16 ماده تصویب گردید.

براساس این قانون وظیفه جمع آوری آمارهای مختلف نیز به اداره سجل احوال محول گردید، به همین جهت نام این اداره نیز به اداره احصائیه و سجل احوال تغییر یافت. از آن تاریخ به تناسب شرایط زمانی تغییر و تحولات بوجود آمده در کشور و با احساس عدم تناسب قوانین موجود با نیازهای جامعه، قانون ثبت احوال نیز به دفعات مورد تجدید نظر، تغییر و اصلاح قرار گرفت. متعاقباً دراردیبهشت سال 1319 قانون نسبتاً جامع و کاملی مشتمل بر 55 ماده تصویب گردید و پس از آن آئین نامه مربوط به این قانون نیز در همان سال مشتمل بر 131 ماده به تصویب رسید. این قانون به جهت جامعیت نسبی قریب 36 سال پایدار ماند.

پس از گذشت این زمان در تیر ماه 1355 قانون جدید ثبت احوال مشتمل بر 55 ماده به تصویب رسید و سپس به موجب اصلاحیه دی ماه سال 1363 مجلس شورای اسلامی در برخی از مواد اصلاحاتی صورت گرفت و تاکنون نیز این قانون به قوت خود باقی مانده است.

در یک نگاه اجمالی سیر قانونگذاری درخصوص ثبت احوال را اینگونه می توان دسته بندی نمود:
1- تهیه تصویب نامه ثبت احوال در سال 1297 مشتمل بر 41 ماده
2- تهیه و تصویب قانون سجل احوال در تاریخ 14/3/1304 مشتمل بر 4 فصل و 35 ماده 
3- تهیه و تصویب نظام نامه اداره کل احصائیه و ثبت احوال توسط هیات وزیران در 20/11/1314 مشتمل بر 196 ماده و تعیین تشکیلات دفاتر و ادارات ثبت احوال در شهرستانها
4- تهیه و تصویب قانون اصلاح قانون ثبت احوال دراردیبهشت سال 1319 مشتمل بر 5 باب و 55 ماده
5- تهیه و تصویب آئین نامه قانون ثبت احوال سال 1319 مشتمل بر 131 ماده
6- تهیه و تصویب قانون ثبت احوال در تیرماه سال 1355
7- اصلاح و بازنگری قانون ثبت احوال توسط مجلس شورای اسلامی در تاریخ 18/10/1363
8- تصویب آئین نامه طرز رسیدگی هیاتهای حل اختلاف موضوع ماده 3 قانون ثبت احوال
9- تصویب قانون تخلفات، جرائم و مجازاتها مربوط به اسناد سجلی و شناسنامه توسط مجمع تشخیص مصلحت نظام در سال 1370

همزمان با تغییر و تصویب قوانین جدید، تشکیلات ثبت احوال نیز کاملتر گردید. این سازمان تا سال 1310 تنها دارای 94 اداره در تهران و شهرستانها بود. در سال 1308 ثبت ولادت و صدور شناسنامه برای اتباع ایرانی مقیم خارج از کشور به سفارتخانه ها و نمایندگی های ایران در خارج از کشور محول شد. در سال 1337 نیز قسمت آمار از ثبت احوال منفک و تحت عنوان اداره کل آمار عمومی ادامه فعالیت داد.
تشکیلات جدید ثبت احوال نیز پس از این جدایی به اداره کل ثبت احوال تغییر نام یافت.

سرانجام با تصویب قانون تقسمات کشوری ادارات استانی و شهرستانی این سازمان نیز گسترش یافت و عنوان آن نیز به سازمان ثبت احوال کشور تغییر یافت.

سازمان ثبت احوال کشور به دلیل دراختیار داشتن اسناد هویت و تابعیت فردی و آمارهای حیاتی یکی از ارکان مهم حکومت تلقی می شود. ارائه خدمات عمومی به آحاد مردم و اطلاعات ویژه جمعیتی به ارکان حکومت از ویژگی های اختصاصی و انحصاری این سازمان است.

در حال حاضر سازمان مذکور برای انجام ماموریت های محوله، تشکیلاتی به شرح ذیل دارد:
حوزه ریاست ، 3 معاونت (امور سجلی، آمار و انفورماتیک و اداری و مالی) و 6 اداره کل (امورحقوقی، سجلی و پژوهش، ثبت احوال امور خارجه، خدمات ماشینی، اموراداری و امور مالی)، 6 دفتر ستادی (دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی، دفتر توسعه و فن آوری اطلاعات، دفتر بودجه و تشکیلات، دفتر روابط عمومی و دفتر مدیریت و ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات و مدیریت حراست، یک مرکز آموزش و تجهیز نیروی انسانی) و 30 اداره کل ثبت احوال استانی که به انجام وظایفی نظیر «سیاستگذاری، برنامه ریزی کلان، نظارت و ارزیابی، تدوین و اصلاح قوانین و مقررات و رویه های اداری، آئین نامه ها و دستور العمل ها و...» همت می گمارند و بالاخره تعداد 476 اداره اجرایی انجام فعالیتهای خدمات رسانی در زمینه امور سجلی و انفورماتیک می پردازند. ذیلاً به شرح مختصری از فعالیت های اصلی سازمان بسنده می گردد.

وظایف سازمان ثبت احوال کشور به قرار ذیل است:
الف) ثبت ولادت و صدور شناسنامه
ب) ثبت وفات و صدور گواهی
ج) تعویض شناسنامه های موجود در دست مردم
د) ثبت ازدواج و طلاق و نقل تحولات
هـ) صدور گواهی ولادت برای اتباع خارجه و تنظیم دفاتر ثبت کل وقایع و نام خانوادگی
و) ایجاد پایگاه اطلاعات جمعیتی و صدور کارت شناسنایی ملی
ز) جمع آوری و تهیه آمار انسانی سراسر کشور و انتشار آن
ی) وظایف مقرر دیگری که طبق قانون به عهده سازمان گذاشته شده است.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 09 فروردین 1393 ساعت: 7:31 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

بررسي اثر مشاركت ورزشي برفشار رواني (استرس) دانش آموزان

بازديد: 277

بررسي اثر مشاركت ورزشي برفشار رواني (استرس) دانش آموزان

باسمه تعالي

 

تحقيقي تحت عنوان:

بررسي اثر مشاركت ورزشي برفشار رواني (استرس) دانش آموزان

 

محقق:

مهدي احمديان

 

كارشناسي ارشد تربيت بدني

دبير آموزش و پرورش شهرستان بابل


چكيده

هدف از تحقيق حاضر بررسي اثر مشاركت ورزشي بر فشار رواني دانش آموزان پسر فوتباليست 18-14 ساله بوده است. منظور از فشارهاي رواني مجموعه واكنش هاي غيراختصاصي ارگانيسم در مقابله و مواجهه با هر عاملي كه مي بايد با آن رودرو شود، كه در كنترل فشار رواني عوامل متعددي از جمله مشاركت ورزشي موثر است. اين تحقيق با شيوه نيمه تجربي با استفاده از طرح پيش آزمون پس آزمون با دو گروه گواه و آزمايش انجام گرديد. براي انجام تحقيق آزمودني هاي گروه گواه و آزمايش هر كدام 30 نفر بودند، كه گروه گواه، از بين دانش آموزان دبيرستان شاهد و گروه آزمايش از بين دانش آموزان ورزشگاه هفتم تير بابل به روش تصادفي ساده انتخاب گرديد، سپس ميزان فشار رواني آزمودنيها از طريق پرسشنامه فشار عصبي كه شامل 40 سوال مي باشد، مورد آزمون قرار گرفت، و بعد در مرحله آزمايش متغير مستقل «مشاركت ورزشي» شامل آموزش و تمرين مهارتهاي فوتبال، طي دوماه و نيم، 3 جلسه در هفته و هرجلسه به مدت 70 تا 90 دقيقه اجرا گرديد تا تاثير آن بر متغير وابسته «فشار رواني» بررسي گردد. در مرحله تجزيه و تحليل داده ها و يافته هاي حاصل از آزمون t استودنت استفاده شد و اين نتايج به دست آمد:

الف) بين ميانگين نمرات فشار رواني گروه گواه و نمرات گروه آزمايش در مرحله پيش آزمون، به لحاظ آماري تفاوت معني داري مشاهده نگرديد 0/05) (p.

ب) بين ميانگين نمرات فشار رواني گروه گواه و نمرات گروه آزمايش در مرحله پس آزمون، به لحاظ آماري تفاوت معني داري مشاهده گرديد 0/05) (p.

ج) بين ميانگين نمرات فشار رواني گروه گواه در مرحله پيش آزمون و پس آزمون به لحاظ آماري تفاوت معني داري مشاهده نگرديد 0/05) (p.

د) بين ميانگين نمرات فشار رواني گروه آزمايش در مرحله پيش آزمون و پس آزمون به لحاظ آماري تفاوت معني داري مشاهده گرديد 0/05) (p.


مقدمه

امروزه با پيشرفت علم و تكنولوژي و ماشيني شدن جوامع، اگر چه خدمات ارزنده اي براي بشر به ارمغان آورده اما عوارض متعددي را در برداشته است. يكي از اين عوارض كاهش تحرك و فعاليت بدني مي باشد. كم تحركي سلامت جسمي و رواني انسان را مورد تهديد قرار داده و زندگي انسان را به طور چشمگيري دچار اختلال مي سازد.

انرژي رواني نمي تواند از انرژي جسماني جدا باشد و خستگي، دلسردي، كمبود تمرين و ناتواني در تصميم گيري به هم ارتباط دارند. عكس قضيه نيز صادق است. يعني شرايط متناسب به ترقي و تعالي منتهي مي شود. مهارت باعث ايجاد اعتماد مي گردد و دارا بودن آمادگي جسماني گام بزرگي به سوي داشتن آمادگي رواني است.


 

بيان  مسئله

با توجه به اينكه شركت در فعاليتهاي ورزشي اغلب تاثير درماني بركودكان و نوجوانان كه دچار اختلال عاطفي و يا معلوليت رشدي هستند. دارد. و همچنين كودكان و نوجوانان و حتي بزرگسالان از طريق ورزش اين فرصت را بدست مي آورند كه ارتباطات جسمي و رواني و اجتماعي خود را تقويت نمايند. برهمين اساس تحقيق حاضر در پي بررسي اين موضوع است  كه آيا مشاركت در يك فعاليت ورزشي نسبتا بلند مدت باعث تغيير فشار رواني در دانش آموزان ورزشكارمي گردد. البته انتخاب رشته ورزشي فوتبال بدليل تمايل و كشش دانش آموزان به رشته فوق در استان مازندران بيشتر است.


اهميت و ضرورت تحقيق

با توجه به اينكه در عصر حاضر كم تحركي باعث بروز بسياري از بيماريهاي رواني و بالعكس ناراحتي رواني سبب بروز علائم جسماني مي شود. لذا مشاركت ورزشي تاثير درماني بركودكان و نوجوانان مي گذارد. به همين دليل است كه گروه زيادي از مردم پس از كار و تلاش خسته كننده شغلي، ساعات فراغت خود را صرف اين گونه فعاليت ها مي كنند حتي افرادي كه از موضوعي دچار تاثر و غم هستند، جهت كاهش ناراحتي هاي رواني به ورزش مي پردازند.

به موازات توسعه تكنولوژي ، كم تحركي و بي حركتي اجبارا به انسانها تحميل گشته است. در نتيجه سلامت و تندرستي جسمي و رواني آنان دستخوش مخاطره شده است در اين موقعيت حساس ورزش كردن در يك محدوده زمان معين مي تواند شرايط بدني را دوباره احياء كند و تعادل و توازن رواني برقرار سازد. (تندنويس. 1371).


ادبيات و پيشينه تحقيق

مك ماهان[1] (1990) در مورد فوائد تمرينات بدني مطالعات زيادي انجام داد و به اين نتيجه رسيد كه تمرينات هوازي شديد، موجب بهبود و پيشرفت زياد در عزت نفس و كاهش افسردگي مي شود (به نقل از حبيبيان، 1379).

اسكلتون و همكاران [2] (1991) طي تحقيق نقش درجات كمربند تكواندو را بر سطح پرخاشگري كودكان 11-9 ساله بررسي كردند. نتايج اين تحقيق آشكار نمود كه همراه با رشد و بالا رفتن سطوح رزمي، ميزان پرخاشگري كاهش پيدا مي كند دليل اين امر در طول مدت تمرينات رزمي تكواندو مي توان يافت.

بروك و هايم [3] (1996) پژوهش مقدماتي در مورد 16 كودك مبتلا به آسم به عمل آوردند و نتيجه گرفتند افرادي كه در ورزش شركت داشتند، خودپنداري مثبت تري داشتند و دچار اضطراب كمتري بودند و با بيماري خود بهتر كنار مي آمدند تا كساني كه در فعاليت هاي ورزشي شركت نداشتند (به نقل از شاملو، 1378).

نورا و همكاران [4] (1995) در طي تحقيقي پيشرفت معني دار 13 تا 14 درصد توان هوازي و كاهش دردهاي مفصلي و تغييرات مثبت در افسردگي و اضطراب را بعد از 12 هفته تمرين هوازي مشاهده كردند و در تحقيق ديگري (1997) برنامه هوازي ارتقاي 10 تا 20 درصد آمادگي قلبي تنفسي با كاهش موثر افسردگي، اضطراب و خستگي و تنش را، گزارش دادند.

كوكس و كالين [5] (1998) طي تحقيقي گزارش دادند اعتماد به نفس و اجراي مهارت ها حركتي  رابطه خطي وجود دارد يعني هرچه مهارت هاي حركتي با كيفيت بالاتري اجرا شود اعتماد به نفس نيز افزايش  مي يابد . (به نقل از نمازي زاده و نقوي، 1381).

زيبري (1373) وضعيت خلق و خوي شخصيتي يك گروه منتخب از ورزشكاران نخبه را با يك گروه از غيرورزشكاران مورد مقايسه قرار داد نتايج وي نشان داد كه در متغيرهاي خشم- خصومت، قدرت- فعاليت و خستگي بي حالي تفاوت بين دو گروه معني دار بود ولي در متغيرهاي تنش- نگراني و سردرگمي بهت زدگي تفاوت معني داري بين دو گروه ديده نشد.

صاحب الزماني (1374) دانش آموزان غيرورزشكار 13 الي 15 ساله را به دو گروه تجربي و كنترل تقسيم نموده و با گروه كنترل سه ماه تمرين كاراته انجام داد به اين نتيجه رسيد كه تمرين كاراته به مدت سه ماه در كاهش پرخاشگري دانش آموزان مثبت است.

مزيني (1374) ميزان افسردگي از دانشجويان دختر ورزشكار و غيرورزشكار را مورد بررسي قرار داد و نتايج نشان داد كه ميزان افسردگي در دختران غيرورزشكار بيشتر از دختران ورزشكار بوده است. ورزش به دليل ماهيت ضد افسردگي در ايجاد روحيه شاداب در افراد بسيار موثر است.

الله قلي پور (1376) پرخاشگري جوانان ورزشكار رشته هاي بسكتبال، كاراته و بوكس را با جوانان غيرورزشكار را مورد مقايسه قرار داد و به اين نتيجه رسيد كه اختلاف معني داري بين پرخاشگري ورزشكاران و غير ورزشكاران وجود دارد.

حبيبيان (1379) در پژوهشي تحت عنوان مقايسه ميزان استرس (فشار رواني) دانشجويان دختر ورزشكار با غيرورزشكار انجام داد به اين نتيجه رسيد كه دانشجويان دختر ورزشكار استرس كمتري نسبت به دانشجويان غيرورزشكار داشتند.

 

هدف تحقيق

هدف كلي از اين تحقيق بررسي اثر مشاركت ورزشي بر فشار رواني دانش آموزان پسر مي باشد. و اهداف اختصاصي عبارتند از:

1- تعيين ميزان فشار رواني آزمودني ها قبل از شركت در يك دوره آموزش و تمرين فوتبال.

2- تعيين ميزان فشار رواني آزمودني ها بعد از شركت در يك دوره آموزش و تمرين فوتبال.

3- آزمـون فـرضيه اثر نـاشي از مشـاركـت ورزشي (فوتبال) بركاهش فشار رواني آزمودني ها.

 

 

فرضيه تحقيق

جهت دست يابي به هدف تحقيق فرضيه زير مطرح گرديد تا مورد آزمون قرار گيرد.

مشاركت ورزشي (فوتبال) بر كاهش فشار رواني آزمودني ها تاثير معني داري دارد.

 

روش تحقيق

در اين پژوهش با توجه به اينكه هدف، بررسي اثر مشاركت ورزشي با فشار رواني دانش آموزان مي باشد، لذا اين تحقيق بصورت نيمه تجربي و با طرح تحقيق دو گروهي، يعني گروه هاي گواه و آزمايش با انجام پيش آزمون و پس آزمون انجام شده است.

 

جامعه آماري و شيوه نمونه گيري

30 نفر از آزمودني گروه گواه از بين 120 نفر دانش آموز 14 تا 18 سال دبيرستان شاهد با ميانگين سني 66/15 و 30 نفر از آزمودني گروه آزمايش از بين 120 نفر دانش آموز شركت كننده در كلاس هاي فوتبال پسران 14 تا 18 سال ورزشگاه هفتم تير بابل با ميانگين سني 26/15 به روش تصادفي ساده گزينش شدند و تحت بررسي قرار گرفتند.

 

 

 

 

ابزار پژوهش

ابزار اندازه گيري در اين تحقيق شامل دو پرسشنامه :

1- پرسشنامه مشخصات فردي

2- پرسشنامه اندازه گيري فشار رواني شخصي بوده است.

 

روش جمع آوري اطلاعات

براي جمع آوري اطلاعات و توزيع پرسشنامه كه از اواسط آبان تا اواخر دي ماه (1383) به مدت دو ماه و نيم ادامه داشت. محقق با حضور مستقيم و با هماهنگي هاي انجام شده در اولين جلسه براي اجراي پيش آزمون پرسشنامه را در بين دانش آموزان گروه گواه و آزمايش توزيع و پس از تكميل آن توسط آزمودني ها جمعي آوري شد. البته قبل از توزيع پرسشنامه از هر دو گروه مصاحبه به عمل آمد كه براساس اظهاراتشان هيچ يك در فعاليت منظم ورزشي شركت نداشتند. برهمين اساس گروه‌آزمايش در مدت سي و دو جلسه و هر جلسه به مدت 70 تا 90 دقيقه به تمرين و آموزش مهارتهاي فوتبال پرداختند و در آخرين جلسه يكبار ديگر براي اجراي پس آزمون پرسشنامه در بين دو گروه توزيع گرديد و پس از تكميل آن توسط آزمودني ها جمع آوري شد.

 

 

 

تجزيه و تحليل داده ها

با توجه به اينكه اين پژوهش به صورت نيمه تجربي و با طرح تحقيق دو گروهي، يعني گروه هاي گواه و ازمايش با انجام پيش آزمون و پس آزمون انجام شده است. اطلاعات بدست آمده از پرسشنامه فشار رواني بعد از نمره گذاري به صورت كمي تبديل شده و از طريق آمار توصيفي (ميانگين و انحراف معيار) و آمار استنباطي (آزمون t استودنت) مورد بررسي قرار گرفته است.

 

جدول 1- آماره هاي پيش آزمون در گروه گواه و آزمايش

آماره

گروه

X

N

 

S

T

گواه

293

30

77/9

52/3

 

495/0

آزمايش

278

30

27/9

27/4

 

براساس نتايج بدست آمده از جدول 1، چون مقدار t مشاهده شده (495/0) از مقدار بحراني جدول (671/1) در سطح الفاي 5% كوچكتر است، بنابراين فرض صفر رد نمي شود و فرض تحقيق مبني بر اختلاف بين ميانگين نمرات پيش آزمون گروه گواه و آزمايش، مورد تاييد قرار نمي گيرد. پس تفاوت مشاهده شده بين ميانگين نمرات فشار رواني گروه گواه و آزمايش در مرحله پيش آزمون از نظر آماري معني داري نمي باشد.

جدول 2- آماره هاي پس آزمون در گروه گواه و آزمايش

آماره

گروه

X

N

 

S

T

گواه

281

30

37/9

39/3

 

338/2

آزمايش

217

30

23/7

67/3

 

براساس جدول 2، چون مقدار t مشاهده شده (338/2) از مقدار بحراني جدول (671/1) در سطح آلفاي 5% بزرگتر است، بنابراين فرض صفر رد مي شود و فرض تحقيق مبني بر اختلاف بين ميانگين نمرات پس آزمون گروه گواه و آزمايش، مورد تاييد قرار مي گيرد. پس تفاوت مشاهده شده بين ميانگين نمرات فشار رواني گروه گواه و آزمايش در مرحله پس آزمون از نظر آماري معني داري مي باشد.

جدول 3- آماره هاي گروه گواه در پيش آزمون و پس آزمون

آماره

گروه

X

N

 

S

T

پيش آزمون

293

30

77/9

52/3

 

 747/0

پس آزمون

281

30

37/9

39/3

 

براساس جدول 3، چون مقدار t مشاهده شده (747/0) از مقدار بحراني جدول (699/1) در سطح آلفاي 5% كوچكتر است، بنابراين فرض صفر رد نمي شود و فرض تحقيق مبني بر اختلاف بين ميانگين نمرات پيش آزمون و پس آزمون گروه گواه مورد تاييد قرار نمي گيرد. پس تفاوت مشاهده شده بين ميانگين نمرات فشار رواني پيش آزمون و پس آزمون گروه گواه، از نظر آماري معني دار نمي باشد.

 

جدول 4- آماره هاي گروه آزمايش در پيش آزمون و پس آزمون

آماره

گروه

X

N

 

S

T

پيش آزمون

278

30

27/9

27/4

 

169/4

پس آزمون

217

30

23/7

67/3

 

براساس جدول 4، چون مقدار t مشاهده شده (169/4) از مقدار بحراني جدول (699/1) در سطح آلفاي 5% بزرگتر است، بنابراين فرض صفر رد مي شود و فرض تحقيق مبني بر اختلاف بين ميانگين نمرات پيش آزمون و پس آزمون گروه آزمايش مورد تاييد قرار مي گيرد. پس تفاوت مشاهده شده بين ميانگين نمرات فشار رواني پيش آزمون و پس آزمون گروه آزمايش، از نظر آماري معني دار مي باشد.

نمودار 1- ميانگين نمرات فشار رواني گروه گواه و آزمايش در مرحله پيش آزمون و پس ازمون

همانگونه كه در نمودار 1- مشاهده مي شود ميانگين نمرات فشار رواني گروه گواه در مرحله پيش آزمون و پس آزمون به ترتيب (77/9و37/9) و گروه آزمايش (27/9 و 23/7) بوده است.

بحث و نتيجه گيري:

در پژوهش حاضر به بررسي اثر مشاركت ورزشي برفشار رواني دانش آموزان پرداخته شده است. نتايج به دست آمده و محاسبه ميانگين نمرات فشار رواني آزمودني ها و تجزيه و تحليل داده ها از طريق آزمون t نشان مي دهد كه مشاركت ورزش (فوتبال) بركاهش فشار رواني دانش آموزان تاثير معني داري دارد كه با اطمينان 95% مورد تاييد قرار مي گيرد.

برهمين اساس نتايج اين تحقيق با تحقيقات حبيبيان (1379)، صاحب الزماني (1374)، مزيني(1374) و كوكس (1998) همسو مي باشد.

شركت در فعاليت هاي ورزشي علاوه براينكه يك ابزار ارزشمند براي سلامت جسماني است رابطه نزديكي با سلامت رواني دارد بويژه پيشگيري از بروز ناهنجاري هاي رواني دارد. به نظر مي رسد علت كاهش فشار رواني كمتر دانش آموزان گروه آزمايش نسبت به دانش آموزان گروه گواه فعاليت هاي منظم جسماني آنان باشد كه باعث مي شود خصوصيات جسماني و رواني افراد مورد تعديل قرار گيرد. ورزش كردن باعث تخليه هيجانات و نشاط شادابي خاصي مي گردد و مي تواند بعنوان عاملي در جهت كاهش اختلافات رواني مورد استفاده واقع شود.

 


پيشنهادهاي برخاسته از تحقيق

1- مشاركت در فعاليت هاي ورزشي مي تواند باعث كاهش فشار رواني گردد بنابراين، شايسته است مسئولين تعليم و تربيت در رشد و تعالي آن در سطح مدارس اقدام نمايند.

2- با توجه به اينكه هدف و برنامه ريزي منظم باعث افزايش انگيزه به مشاركت ورزش دانش آموزان ورزشكار مي گردد، لذا مسئولان و مربيان تعليم و تربيت بايد توجه خاص به آن بنمايند.

 

پيشنهادهايي به محققين ديگر

1- تحقيقي مشابه با اين تحقيق در رده هاي مختلف سني دانش آموزان ورزشكار انجام گيرد.

2- تحقيقي مشابه با اين تحقيق روي دختران انجام گيرد.

3- فشار رواني دانش آموزان ورزشكار رشته هاي مختلف ورزشي ارزيابي گردد.


منابع

1-  الله قلي پور، م. 1377. مقايسه ميزان پرخاشگري بين جوانان ورزشكار رشته هاي بسكتبال، كاراته، بوكس و غيرورزشكار. پايان نامه كارشناسي ارشد تربيت بدني، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد تهران مركزي.

2- تندنويس، ف. 1371. دويدن. چاپ اول. تهران. دفتر امور فرهنگي و اجتماعي و ورزش هاي همگاني.

3- حبيبيان ، م. 1379. مقايسه ميزان استرس(فشار روحي) دانشجويان دختر ورزشكار و غيرورزشكار. پايان نامه كارشناسي ارشد تربيت بدني، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد تهران مركزي.

4- زبيري، م. 1373. مقايسه وضعيت خلق و خوي شخصيتي يك گروه منتخب از ورزشكاران نخبه با يك گروه غير ورزشكاران. پايان نامه كارشناسي ارشد تربيت بدني، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد تهران مركزي.

5- شاملو، س .1378. بهداشت رواني چاپ سيزدهم. تهران. انتشارات چهر.

6- صاحب الزماني، م. 1374. بررسي اثر يك برنامه سه ماهه كاراته بر روي ميزان پرخاشگري نوجوانان دانش آموز شهرستان تهران. پايان نامه كارشناسي ارشد تربيت بدني، دانشگاه تربيت مدرس.

7-مزيني، هـ. 1374. بررسي ميزان پراكندگي افسردگي در دو گروه دانشجويان دختر ورزشكار و غيرورزشكار دانشگاه هاي سبزوار. پايان نامه كارشناسي ارشد تربيت بدني، دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي.

8- نمازي زاده، م. نقوي ، ف. 1381. مجله دانش و پژوهش. شماره 11 و 12 اصفهان (خوراسگان) انتشارات نقش مانا.

9- وست، د.پوچر، ج. 1375. مباني تربيت بدني ورزش . ترجمه آزاد. چاپ تهران انتشارات نور حكمت.

10- Noreau. L. & etal. (1997). "Dance- based exercise propram in reheumatioid arthritis", American journal of physical medicine & rehabelitation. 76 (2).

11- Skelton, L. dennis Michael, A. (1991). Aggressive Behavior as a function of teakwondo Rnking Percptual and motor skills.Vol.72, pp: 175-182.

 



[1]- Mac Mahone

 Skelton etal- [2]

 Brock and Hime- [3]

   Noreau etal-[4]

 Cox and Kalyn- [5]

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 09 فروردین 1393 ساعت: 7:28 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 3063

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس