سایت اقدام پژوهی - گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان
1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819 - صارمی
2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2 و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .
3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل را بنویسید.
در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا پیام بدهید آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet
مهندسان برای کاستن از احتمال گسیختگیها ناشی از عملکرد آب زیرزمین، همواره درصدد اند تا بخش در حال حفاری راآبکشیو خشک نمایند. البته باید توجه داشت که کنترل نیروهای ناشی از نشت آب هم میتواندبه همان اندازه در جلوگیری از گسیختگی موثر واقع شود. روشهای متنوعی را که برایکنترل نشت و فرار آب زیرزمینی وجود دارد، میتوان به سه دسته عمده تقسیم کرد کهعبارتند از: آب بندها و موانع،سیستمهایآبکشی،زهکشها، صافیها (فیلترها).
آب بندها و موانعی را که بر سر راه جریان آب ایجادمیشود، میتوان به سه دسته آسترها و پوششها، دیوارها و تزریق تقسیم کرد.
آسترها و پوششها
آسترها و پوششها به صورت لایهای نفوذ ناپذیر اجرامیشوند و دارای انواع زیراند:
تعبیه ورقهای ازرسکه در بستر دریاچه (به سمتسراب)ایجاد میشود و وظیفه آن افزایش مسیرافقی جریان آب در زیر زمین و در نتیجه کاهش فشار آب و میران نشت آن در پاشنه پایابسد است.
یک لایه (آستر) رسی یا پلاستیکی که برای جلوگیری از فرار آب از مخزن یا نشتسیالات از حمل تجمع زبالهها اجرا میشود.
دیوارها Walls
بسیار متنوع بوده و مهمترین انواع آن را به نحو زیر میتوانخلاصه کرد.
دیوار خاکی متراکم شده
این دیوارها میتوانند به عنوان یک خاکریز همگنبرای سد، به صورت یک هسته در داخل سد یا ترانشهای در پی سد، که هسته آن با رس پرشده باشد، اجرا شوند.
دیواره های بتنی
این نوع دیوار معمولا در حفاری پی ها یا به عنوان پوششداخل تونلها، مخصوصا در جاهایی که جلوگیری دایم از نفوذ آب لازم باشد، بکارمیروند. در سدها برای جلوگیری از فرار آب از زیر سد، دیوار بتنی قایمی را ازپایینترین قسمت سد تا لایههای نفوذ ناپذیر احداث میکنند.
دیوار با شمعهای صفحهای
این نوع دیوار، که با راندن شمعهای صفحهای بهداخل خاک ایجاد میشود، موقعی از کارایی خوبی برخوردار است که قفل و بست بین صفحاتکامل باشد و این مسئلهای است که در زمینهای دارایقلوه سنگو قطعات درشت تر یا حاوی مواتعدیگر به خوبی امکان پذیر نیست. با افزایش طول شمعها، امکان خم شدن آنها در خلالراندن وجود دارد. این نوع دیوار تا حدی میتواند از نفوذآبجلوگیری کند. این دیوار را معمولا برای نگاهداری دیواره بخشهای حفاری شده بکارمیبرند. در خاکهای با زهکشی آزاد، دیوار باید همراه با یک سیستم آبکشی باشد تافشار جانبی وارده از زمین و آب به دیوار شمعی کاهش یابد.
دیوارهای گلی
دیوارهای گلی و ترانشههای پر شده از گل به عنوان عاملیکارآمد برای جلوگیری از نشت آب در پی سدها، حفاریهای باز،حفاری تونلهاو سیستمهای کنترل آلودگی، روزبه روز مصرف بیشتری پیدا میکنند. روش احداث این دیوارها به جز در تونلها، به اینترتیب است که ابتدا یک ترانشه حفر میشود و برای اینکه دیوارهایی ترانشه در طولحفاری ریزش نکند، داخل آن را با گل روانی از بنتونیت پر میکنند. در پایان حفرترانشه، این گل روان با موادی که بتواند یک دیوار دایمی و نسبتا غیرقابل تراکم ونفوذ ناپذیر را بسازد، تعویض میشود.
دیوار دیافراگمی
بتنی نوع سازه دایمی است که توسط تکنیک ترانشههای حاویگل روان ایجاد میشود. به این منظور قطعهای از ترانشه تا عرض 7 متر را تا عمقدلخواه حفر میکنیم. در مرحله بعد یک شبکه (جوشن) فولادی پیش ساخته به داخل آنرانده میشود. در کلیه مراحل حفاری و راندن شبکه فولادی، ترانشه توسط گل روانی کهداخل آن ریخته میشود، از ریزش محفوظ میماند. در مرحله بعد گل روان توسطبتنجایگزین میشود و پس از گرفتن بتن، قطعه بعدی اجرا میشود.
دیوارهای یخی
این دیوارها که با یخ زدن بخشی از زمین اشباع شده ایجادمیشوند به عنوان عامل موقتی در جلوگیری از نشت آب در حفاریهای باز، تونلها وشفتها مورد استفاده قرار میگیرند. این روش بیش از همه در رسوبات ضخیم ماسهای ولایهای اشباع شده و یا در جاهایی که مواد سازنده گل روان ممکن است منابع آب راآلوده سازد، بکار میرود. از دیوارهایی یخی سالهاست که در معادن و برای احداثچاههایی قایم (شفتها) تا عمق 300 متر استفاده شده است.
این روش پرهزینه ووقتگیر است و معمولا یک تاخیر 6 ماهه در کار را باعث میشود. علاوه بر آن باید دقتزیادی در اجرای آن بشود. زیرا حتی یک جریان کوچک آب از میان دیوار به داخل بخشحفاری شده میتواند فاجعه آمیز باشد. بر اثر یخ زدن ممکن است تورم قابل ملاحظهاینیز در خاکهای سطحی اطراف ساختگاه بوجود آید که پس از آب شدن یخها میتواند بافروریزش زمین همراه شود. مقدار تورم و فروریزش متعاقب آن وابسته به نوع مواد واقعدر نزدیک سطح زمین است.
تزریق
تزریق دوغاب به داخل خاکهای نفوذ پذیر و سنگ، روش رایج و دایمیبرای جلوگیری از جریان آب زیرزمینی است. البته در اغلب موارد دیواری که به اینترتیب بوجود میآید کاملا نفوذ پذیر نیست. از تزریق همچنین برای افزایشمقاومت سنگو خاک سود جسته میشود. دوغابهامتنوع اند و میتوانند ترکیبی ازسیمان، سیمان و خاک یاموادشیمیاییباشند. انتخاب نوع دوغاب به تخلخل سازندهای زمین شناسی، سرعت جریان آبو مقاومت فشاری نهایی بخشهای تزریق شده بستگی دارد.
بطور کلی دوغابهای ماسه - سیمان برای بستن حفرههای بزرگ و شکستگیها و دوغابهای رس وسیمان پرتلندبرای بستن شکستگیهای نسبتاکوچک و خاکهای دانه درشت بکار میروند. به منظور کنترل جریان آب زیرزمینی، حفررشته منفردی ازگمانههاو تزریق در آنها اغلب کافی است. پرده تزریق را میتوان با افزودن رشتههای دیگری ازگمانههای تزریق شده ضخیم تر نمود. در سنگهای شکافدار یا جاهایی که جریان زیاد است،موفقیت عملیات تزریق کمتر است.
كليات
سد مخزني ماكو (بارون) در 12 كيلومتري جنوب شهرستان ماكو، بر روي رودخانه زنگمار در نزديكي روستاي بارون احداث شده است. رودخانه زنگماري كه سد مخزني ماكو بر روي آن احداث شده است از كوههاي مرزي ايران و تركيه سرچشمه مي گيرد و نهايتا در شهرستان پلدشت به رودخانه ارس مي پيوندد. وجود دشت حاصلخيز پلدشت در پائين دست سد، اين امكان را بوجود آورده تا بهره برداري از آب سد بالغ بر 15 هزار هكتار از اين اراضي از آب كشاورزي مطمئن بهره مند گردد.
مشخصات سد
سد مخزني ماكو از نوع سد خاكي، با هسته رسي، طول و عرض تاج سد به ترتيب 350 متر و 10 متر است. ترازهاي تاج و حداقل پي سد به ترتيب 1699 متر و 1621 متر از سطح دريا مي باشد. حجم كل خاكريز 000/430/1 متر مكعب، حجم فيلتر مصرفي در حدود 80000 متر مكعب، حجم هسته نفوذ ناپذير (هسته رسي) 150000 متر مكعب، حجم پوسته و سنگ چين بالا دست 35000 متر مكعب و حجم پوسته محافظ پائين دست 36000 متر مكعب، است. ضخامت سد در تاج. كف آن به ترتيب 10 متر و 350 متر مي باشد.
زمين شناسي
محل سد بر روي يال شمالي طاقديس قرار دارد كه در هسته آن رسوبات دوئين، پرمين نمايان گشته اند. شيب لايه ها حدود 80 درجه و امتداد آن با رودخانه زاويه أي حدود 45 درجه مي سازد. مهمترين شكستگي محل سد، گسلي در پائين دست آن است كه رسوبات اوليگوميوسن را از تپه هاي دوئين، پرمين فوق الذكر جدا مي سازد. بعير از گسل مزبور شكستگي مهمي در محل سد به چشم نمي خورد.
مشخصات سازه هاي جنبي
سد ماكو داراي سازه هاي جنبي با مشخصات زير مي باشد: سرريز اضطراري: سرريز در تكيه گاه سمت چپ و از نوع تونلي با شفت مايل قرار دارد كه در انتها به يك پرتاب كننده جامي شكل منتهي مي شود. اين سرريز قادرست كه جريان (پس از پخش سيل ده هزار ساله با حداكثر دبي حظه أي 2540 متر مكعب بر ثانيه در مخزن) با دبي 600 متر مكعب بر ثانيه را تخليه نمايد.
تخليه كننده ها: تخليه كننده تحتاني با دبي 5/94 متر مكعب بر ثانيه و آبگيري آبياري با دبي 20 متر مكعب بر ثانيه در تكيه گاه راست پيش بيني شده است. قطر لوله آبياري و تخليه كننده عمقي به ترتيب 2 متر و 5/4 متر مي باشد.
بارون (ماكو)
نام سد
آذربايجان غربي
نام سازمان
1366
سال شروع ساخت
خاكي با هسته رسي
نوع سد
آذربايجان غربي
محل سد - استان
1374
سال شروع بهره برداري
خزر
نام حوضه آبريز اصلي
ما كو, 32
نزديكترين شهر و فاصله از آن به كيلومتر
زنگمار-بارون چاي
نام رودخانه
زنگمار
نام حوضه آبريز فرعي
78
ارتفاع از پي - متر
74
ارتفاع از كف - متر
10
عرض در تاج - متر
210
طول تاج - متر
32
عرض در پي - متر
12500
سطح زير كشت - هكتار
122
MCM - حجم آب قابل تنظيم ساليانه
0
ظرفيت نيروگاه - مگاوات
150
MCM - حجم كل
آ زا د
نوع سرريز
136
MCM - حجم مفيد
سد كرخه
بدنه سد
●مشخصات بدنه سد
نوع: خاكي با هسته رسي
حجم كل بدنه سد: 5/32 ميليون مترمكعب
تراز تاج سد: 234 متر از سطح دريا
ارتفاع سد از پي: 127 متر
طول تاج سد: 3030 متر
عرض تاج سد: 12 متر
حداكثر عرض سد در پي: 1100 متر
حجم مصالح پوسته: 6/19 ميليون مترمكعب
حجم مصالح هسته: 65/3 ميليون متر مكعب
حجم خاكبرداري بدنه و سرريز: 15/9 ميليون مترمكعب
شيب پوسته بالادست از رقوم 234 تاج سد با شيب 25/2: 1 تا رقوم 192 و در اين رقوم برمي به عرض 10 متر ايجاد و سپس با شيب 25/2: 1 تا رقوم 163 و در اين رقوم برمي بطول 30 متر و سپس با شيب 5/2: 1 كه شيب پوسته بالادست فرازبند مي باشد به پي مي رسد. (قابل ذكر است كه پوسته بالادست از رقوم 234 تا رقوم 192 داراي پوشش ريپ راپ و از رقوم 192 تا 163 و همچنين تا رقوم 140 داراي پوشش خاك سيمان ميباشد)
شيب پوسته پايين دست بدنه در مقطع عرضي كيلومتر 400+1 از رقوم 234 تاج سد با شيب 8/1: 1 تا رقوم 200 و در همين رقوم برمي به عرض 5 متر سپس با همين شيب تا رقوم 170 به برمي به عرض 84 متر و سپس با شيب 8/1:1 تا رقوم 160 و 135 كه بترتيب به دو برم به عرضهاي 14 و 75 متر خواهد رسيد و سپس تا انتهاي پنجه بدنه سد با شيب 1:2 به رقوم 116 مي رسد.
سيستم انحرافآب
سيستم انحراف آب سد كرخه شامل يك آبراههبتني چهار دهانه (كالورت)، سازه هاي آبگير ورودي، حوضچه آرامش انتهائي، پيشفرازبند، فراز بند و نشيب بند مي باشد
پيش فرازبند وفرازبند
به منظور ممانعت از تأثير مستقيم آبدر فصول سيلابي رودخانه در دوران اجراي بدنه اصلي سد، مي بايست قسمتهاي بالا دست وپائين دست محل اجراي سد توسط فرازبند و نشيب بند مسدود گرديده تا محوطه بين اين دوخشك و سازه اصلي اجرا گردد. از آنجا كه فرازبند سد كرخه نهايتا جزئي از بدنه اصليسد خواهد شد، از يك پيش فراز بند استفاده شده است تا فرازبند نيز در محيط خشك و بامشخصات فني مناسب اجرا گردد.
رقوم تاج پيش فرازبند، براي سيلاب با دوره بازگشت 20 ساله در دوره خشك، معادل دبي حداكثر 860 مترمكعب در ثانيه، در تراز 5/122 متر ازسطح دريا طراحي شده است. طراحي فرازبند سيستم انحراف كرخه براي سيلاب با دورهبازگشت 100 ساله (m3/s 7240) در رقوم 163 بوده كه در اين رقوم بخشي از سيل 100 ساله (حدود m3/s 3680) قادر به عبور از داخل گالريهاي انحراف مي باشد و باقيمانده آن دردرياچه فرازبند مستهلك ميگردد
●مشخصات فرازبند
- طول: 950 متر - حجم بدنه: 5/4 ميليون متر مكعب - عرض تاج: 20 متر - بيشترين عرض در پي: 495 متر - ارتفاع از كف رودخانه: 52 متر - حداكثر حجم ذخيره: 433 ميليون مترمكعب
●نشيب بند
براساس منحني دبي - اشل رودخانه براي دبي 150 مترمكعب در ثانيه، سطح آب در پايين دست نشيب بند در رقوم 115 متر و براي دبي سيل 4570 مترمكعب در ثانيه سطح آب در رقوم 5/120 متر و بنا براين رقوم تاج نشيب بند 5/121 متر از سطح دريا در نظر قرار گرفته شده است.
●كالورت انحراف آب
عمليات انحراف آب از مسير اوليه خود معمولا اولين اقدامي است كه در پروژه هاي سد سازي به عمل مي آيد. در سد مخزني كرخه براي انحراف آب، استفاده از يك آبراهه بتني (كالورت)و چهار دهانه بهترين روش شناخته شده است. مشخصات اين آبراهه بتني به شرح ذيل ميباشد:
- شكل: چهار دهانه با مقطع هشت ضلعي - ابعاد هر دهانه: 5/10×5 (ارتفاع × عرض) متر - طول: 790 متر (با احتساب سازه هاي ورودي و خروجي) - نوع پوشش: بتن مسلح - حجم خاكبرداري: حدود 5/1 ميليون مترمكعب - حجم بتن مصرفي: 223 هزار مترمكعب - تراز كف دهانه ورودي: 113 متر از سطح دريا - تراز كف حوضچه آرامش: 100 متر از سطح دريا - ظرفيت تخليه: 3680 مترمكعب در ثانيه در تراز 70/161 متر از سطح دريا (قبل از تبديل به تخليه كننده عمقي)
●سازه ورودي
سازه ورودي آبراهه سيستم انحراف، بطول 32 و عرض 6/30 متر شامل چهار دهانه آبگير، برج آبگير، شيار دريچه ها و دريچه هاي انسداد ميباشد.
براي انسداد مسير آب در دهانه هاي اول و دوم كالورت، از دو دريچه انسداد رأس (Bulk head Gate) هر يك به وزن 32 تن، و براي انسداد مسير آب در دهانه سوم از يك دريچه چرخ ثابت (Fixed-wheel Gate) به وزن 62 تن و براي انسداد مسير آب در دهانه چهارم از يك دريچه غلطكي (Roller Gate) به وزن 82 تن استفاده شده است.
براي بالابردن قطعات و جايگذاري دريچه هاي كالورت از يك جرثقيل دروازه اي طره دار (Gantry Crane) به ظرفيت 120 تن كه در تراز تاج برج آبگير (160 متر)، نصب شده بود استفاده شده است. جرثقيل مزبور پس از آبگيري و انسداد دائم دريچه ها، از محل خود دمونتاژ گرديد.
در قسمت فوقاني برج آبگير، مجاري و پنجره هائي در نظر گرفته شده است كه پس از تبديل كالورت به تخليه كننده عمقي، از آنها به عنوان مسيرهاي ورود آب به تخليه كننده، استفاده ميشود.
●سازه خروجي
جهت استهلاك انرژي آب خروجي از كالورت، در انتهاي آن حوضچه آرامشي به عرض 35، طول 5/128 و تراز كف 100 متر نسبت به سطح دريا احداث شده است.
در خروجي هر يك از آبراهه ها نيز شيارهائي براي نصب دريچه هاي استاپ لاگ تعبيه شده است تا در مواقع لازم بتوان با نصب دريچه ها از بازگشت آب به داخل آبراهه ها جلوگيري كرد. براي اين منظور از سه سري دريچه استاپ لاگ استفاده ميشود.
●تخليه كننده عمقي
از مجاري كالورت انحراف در زمان بهره برداري به عنوان تخليه كننده عمقي استفاده ميشود. بدينمنظور در 50 متر مياني هر يك از آبراهه هاي اول، دوم و سوم كالورت انحراف و لوله و شير آلاتي نصب شده است كه ضمن محدود كردن سطح مقطع عبور آب در آنها از 48 متر مربع به 14/3 متر مربع، مجموع دبي خروجي آنها را به 360 متر مكعب در ثانيه (در تراز نرمال مخزن) محدود كردهاند.
دهانه چهارم كالورت انحراف نيز بطور كامل مسدود شده و به عنوان راه دسترسي به موقعيت تخليه كننده و شير آلات دهانه هاي ديگر استفاده ميشود.
در سيستم تخليه كننده براي كنترل دبي آب خروجي از دو دريچه اضطراري و سرويس استفاده ميشود كه هر يك بوسيله سرووموتوري به قدرت 175 تن باز و بسته ميشوند.
●سيستم آب بندي پي
به منظور نفوذ ناپذير نمودن پي و جلوگيري از زه آب، در پي سد ديواره يا غشائي نفوذ ناپذير اجرا ميگردد. به علت هزينه زياد حفاري و تزريق نا پذيري پي سد كرخه و براي آب بندي مطمئن تر پي، بجاي اجراي پرده آب بند، از ديوار آب بند با بتن پلاستيك استفاده شده است.
اين ديواره آب بند كه با بدنه سد هم محور ميباشد، در زير پي و در مركز هسته رسي اجرا شده است. ساير مشخصات ديوار آب بند به شرح ذيل ميباشد:
- طول ديواره: 2930 متر - عرض ديواره: 80 /0 تا 1 متر - حجم كل بتن ديواره: 147370 مترمكعب - حداقل عمق: 18 متر - حداكثر عمق: 78 متر
بدليل اهميت تكيه گاه چپ سد و قرارگيري نيروگاه در اين منطقه و با توجه به تأثيري آبگيري و تراوش در لايه هاي مختلف كنگلومرائي، جهت محافظت و پايداري شيبهاي محدوده نيروگاه و كاهش تراوشات، اجراي ديوار آب بند در شرق نيروگاه در نظر گرفته شد. جهت اتصال اين ديوار آب بند به ديوار آب بند اصلي سد، از پرده تزريق در گالري دسترسي كيلومتر 950+0 استفاده ميشود و بدينوسيله عملا جلوي نفوذ آب به محدوده نيروگاه گرفته خواهد شد.
مشخصات ديوار آب بند شرق نيروگاه طول: حدود 750 متر تعداد پانل: حدود 300 عمق ديواره: 20 تا 70 متر حجم تقريبي بتن ديواره: 30 هزار متر مكعب
●گالري بازرسي پی
بمنظور دسترسي به پي بدنه واقع در زير هسته رسي، ديوار آب بند، رفتار نگاري ديوار آب بند و برطرف نمودن نقاط ضعف احتمالي در دوران بهرهبرداري، يك گالري بتني به فاصله كمي از ديوار آب بند و در پائين دست آن طراحي و ساخته شده است.
موارد استفاده اين گالري عبارتند از:
- امكان رفتار نگاري و اطلاع از فشار پيزومتري آب در لايه هاي مختلف زير پي سد - امكان افزايش عمق و يا ترميم آب بندي پي سد - امكان رفتار نگاري و كنترل نشست پي سد - امكان زهكش نمودن و كاهش دادن فشار آب هر يك از لايه هاي زمين شناسي زير پي سد - امكان بازرسي و مشاهده ظاهري وضعيت زير پي ● مشخصات گالري بازرسي - موقعيت: زير هسته رسي به فاصله 5/7 متر، از محور ديوار آب بندپی در پائين دست - ابعاد: 2/3*6/2 (ارتفاع*عرض) متر - طول گالري بازرسي: حدود 1300 متر - تعداد گالري هاي دسترسي: سه عدد به ترتيب در كيلومترهاي 950+0 و 450+1 و 160+2 - طول گالريهاي دسترسي: جمعاً 465 متر - حجم كل بتن ريزي: 46000 متر مكعب
●ابزار دقيق
ابزاردقيق در تاسيسات وپروژههاي حساس و مهم همچون سدهاي بزرگ نقش شريانهاي اطلاعاتي و آگاهكننده از عكسالعملها و رفتارهاي اين سازهها در برابر شرايط مختلف بارگذاري در مراحل ساخت و بهرهبرداري را بر عهده دارند. به همین منظور برای بررسي رفتار پي و بدنه سد کرخه در حين اجرا و علی الخصوص در زمان بهره برداري، از نقطه نظر فشار منفذي آب، فشار خاك، نشت ها و انحرافات احتمالي بدنه، از نهصد وبیست قطعه ابزار دقيق استفاده شده است.ابزار فوق در 23 مقطع از بدنه و متناسب با وضعيت پي و ارتفاع سد توزيع شده اند.
جداول مشخصات و مختصات ابزارهاي دقيق در: مقطع (1-1)– (ST. 0+500) به همراه نقشه های مربوطه 1 و 2 سرريز
●مشخصات سرريز
با در نظر گرفتن پارامترهائي از قبيل ارتفاع سد، حجم مخزن، نوع سد و اهميت آن در تأمين نيازهاي كشاورزي، توليد انرژي برقابي، موقعيت قرارگيري سد نسبت به مناطق مسكوني پائين دست و خسارات اقتصادي و اجتماعي ناشي از شكست سد، سرريز سد كرخه براي تخليه مطمئن حداكثر سيلاب محتمل (P.M.F) و با در نظر گرفتن ارتفاع آزاد مناسب طراحي گرديده است. مشخصات اين سرريز به شرح ذيل ميباشد:
نوع: اوجي با شوت دريچه دار موقعيت: جناح راست بدنه ظرفيت تخليه: 18260 متر مكعب در ثانيه (در حالت وقوع سيلاب P.M.F) طول كل سرريز: 1118 متر (با احتساب طول حوضچه آرامش و كانال خروجي) عرض سرريز: 110 متر (بدون احتساب پايه هاي مياني 90 متر) طول حوضچه آرامش: 164 متر عرض حوضچه آرامش: 110 متر بار آب طراحي اوجي سرريز: 17 متر تراز آستانه سرريز: 209 متر از سطح دريا حجم خاكبرداري: 5/5 ميليون مترمكعب حجم بتن مصرفي: 758 هزار متر مكعب
بخشهای مختلف سرريز
●کانال تقرب
طول اين کانال حدود 90 متر و تراز کف آن 201 متر از سطح دريا در نظر گرفته شده است. اين کانال وظيفه هدايت آب به سرريز را به عهده دارد.
●سازه ورودي
سازه ورودي سرريز يك سازه بتني حجيم به ابعاد 59×110 متر مي باشد كه شامل اوجي سرريز، پايه هاي مياني و كناري، دريچه هاي قطاعي و تعميراتي، پل دسترسي در تاج سد، پل جرثقيل دروازه اي و تجهيزات هيدرومكانيكي مانور دريچهها مي باشد.
تاج سازه ورودي سرريز در تراز 209 متر از سطح دريا قرار دارد كه نسبت به رقوم كانال سرريز (تراز 201 از سطح دريا) داراي اختلاف ارتفاع 8 متر مي باشد.
رويه بالادست تاج سرريز با شيب 1:1 و عرض پايه هاي مياني سرريز معادل 4 متر مد نظر قرار گرفته است.
جهت كنترل عبور آب از سرريز از شش سري دريچه قطاعي استفاده ميشود كه هر يك داراي 18 متر ارتفاع، 15 متر عرض، 22 متر شعاع و 170 تن وزن ميباشند و در نوع خود از بزرگترين دريچه هاي قطاعي ساخته شده در ايران ميباشند. عملكرد هر دريچه قطاعي توسط دو سرووموتور هر يك به ظرفيت 126 تن و با كورس 11 متر انجام ميشود.
جهت تعميرات دريچه هاي قطاعي نيز از 4 قطعه دريچه استاپ لاگ استفاده ميشود كه هريك داري 15 متر عرض، 3 متر ارتفاع و 30 تن وزن ميباشند عمل جابجائي و جايگذاري دريچه هاي استاپ لاگ با استفاده از يك جرثقيل دروازه اي 35 تن و با طول ريل 130 متر استفاده ميشود.
●شوت
شوت سرريز با طولی حدود 600 متر، از دو دهانه 54 متری که توسط يک ديوار ميانی به ضخامت 2 متر از يکديگر جدا شده اند، تشکيل شده است.
اين شوت، در 170 متر اوليه با شيب طولی معادل 25 درصد و در 320 متر بعدی با شيب طولی معادل 5 درصد و در انتها با قوس سهموی محدب به طول تقريبی 100 متر، تا نقطه اتصال به حوضچه آرامش ادامه مي يابد.
برای جلوگيری از بروز پديده کاويتاسيون در شوت، از سه هواده در ايستگاههای 230 (محل اتصال شوت 25% به 5%)، 550 (محل اتصال شوت 5% به سهمی) و 614 (در طول قوس سهمی) استفاده شده است.
●سيستم استهلاك انرژي و مشخصات آن (حوضچه آرامش)
جهت استهلاك مطمئن انرژي جريان خروجي از حوضچه آرامش استفاده شده است. حوضچه آرامش از نوع U.S.B.R نوع يك مي باشد. رقوم كف حوضچه آرامش با توجه به ارتفاع ثانويه پرش هيدروليكي و رقوم سطح آب پاياب، در تراز 95 متر از سطح دريا در نظر گرفته شده است. طول حوضچه آرامش معادل 164 متر و عرض حوضچه برابر 110 متر در نظر گرفته شده است. در قسمت انتهايي، كف حوضچه با شيب 1:5 (V:H) از رقوم 95 متر در طول 65 متر به تراز 108 متر مي رسد. رقوم تاج ديواره هاي كناري حوضچه بر اساس حداكثر رقوم سطح آب در حال وقوع سيل 1000 ساله با احتساب ارتفاع آزاد معادل تراز 5/122 متر از سطح دريا در نظر گرفته شده است.
●منابع قرضه و مشخصات آن
منبع قرضه
سطح منبع قرضه (كيلومتر مربع)
عمق منبع قرضه (متر)
فاصله تا ساختگاه سد (كيلومتر)
مقدار حجم مفيد (ميليون متر مكعب)
نوع مصالح
محل استفاده
* درشت دانه
G1
4
10-5
8-4
20
GW-GP
پوسته، زهكش، فيلترها، لايه هاي انتقالي و مصالح بتن
G2
8/0
متوسط 2
14-11
75/1
GW-GP و مقداري GC
G3
8
متوسط 3
12-9
5/2
GW-GP
** ريزدانه
C1
5/2
5-3
13-10
2/6
گل سنگ هوا زده CH
هسته رسي سد
معدن چناره
57
سنگ آهك
ريپ رپ شيرواني بالا دست
ملاحظات:
GP = شن ماسه دار با دانه بندي نا مطلوب GC = شن ماسه دار مخلوط با خاك رس
GW = شن ماسه دار با دانه بندي مطلوب CH = رس غير آلي با درجه خميري زياد
* بر پايه نتايج آزمايشات اين مصالح جهت تراكم مساعد ميباشند و بيشينه دانسيته خشك آنها بيش از ((g/cm308/2 ميباشد.
** نتايج آزمايشات تراكم ناپذيري برجا، نشان ميدهد امكان استفاده از اين مصالح بعنوان هسته رسي وجود دارد.
سد ستارخان
كليات
سد ستارخان بر روي رودخانه اهرچاي قرار گرفته است. اين رودخانه ازجنوب شهر اهر عبور مي كند و در ادامه مسير خود به رودخانه قرهسو ميپيوندد. رودخانه قره سو نيز به رودخانه ارس و در نهايت به درياي خزر مي ريزد. با احداث سد ستارخان ضمن كنترل و تنظيم جريان هاي سطحي رودخانه اهر، آب مورد نياز بخشي از اراضي كشاورزي پايين دست سد و آب شهر شهرستان اهر تامين مي گردد. اين سد در 15 كيلومتري غرب شهر اهر در استان آذربايجان شرقي، در شمال غربي ايران قرار دارد.
زمين شناسي
سد ستارخان بر روي مجموعه أي از لايه هاي متنوع آذرين و آذرآواري قرار دارد. اين لايه ها شامل آندژيت، آگلومرا، توف آندزيت، توف لاپيلي، توف هاي ماسه اي، ماسه سنگ و لاي سنگ مي باشند. كه متناوب روي يكديگر قرار گرفته اند. اين لايه ها با مجموعه أي از گسله ها بريده شده اند كه راستاي كلي شمال – جنوب و شمال غرب – جنوب شرق دارند. عمليات گسترده أي از تزريق تحكيمي و آب بندي جهت آماده سازي پي و آب بندي آن صورت گرفته است و يك گالري تزريق در زير هسته رسي و در سنگ كف با قابليت عبور تجهيزات لازم براي انجام عمليات پيش بيني شده است.
مشخصات سد
سد ستارخان از نوع خاكي با هسته ناتراواي رسي، به ارتفاع 75 متر از روي سنگ بستر مي باشد. طول تاج 350 متر و عرض تاج و خاكريزي در كف به ترتيب 11 متر و 480 متر مي باشد. حجم كل بدنه سد 6/2 ميليون متر مكعب و حجم كل خاكبرداري ها و سنگ برداري ها 3/1 ميليون متر مكعب است. هسته رسي پس از برداشت آبرفت به عمق حدود 17 متر بر روي سنگ بستر مناسب قرار گرفته است.
پرده تزريق آب بند در پي و جناحين سد حدود 32000 متر مربع گستردگي دارد كه از طريق 15000 متر حفاري گمانههاي به عمق تا 85 متر، صورت مي گيرد. رقوم بستر رودخانه 1400 متر، تراز سرريز 1451متر و تراز تاج سد 1459 متر از سطح دريا قرار دارد. حجم مخزن در تراز نرمال 135 ميليون متر مكعب، حجم مفيد آن 120 ميليون متر مكعب و حجم آب تنظيم شده در حدود 90ميليون متر مكعب مي باشد.
سرريز سد از نوع جانبي با آستانه بتني اوجي شكل و طول آستانه 50 متر طراحي شده است. سيستم استهلاك انرژي، باكت پرتابي با ظرفيت تخليه 1275 متر مكعب بر ثانيه، سيل طراحي را عبور مي دهد.
- سيستم انحراف آب
براي انحراف آب با ظرفيت 183 متر مكعب بر ثانيه در دوران ساختمان، سيستمي متشكل از يك رشته تونل دايره أي به قطر 5/5 متر و طول 430 متردر جناح راست، فرازبندي به ارتفاع 15 متر و نسيب بند به ارتفاع 3 متر (هر دو به عنوان جزئي از بدنه سد)،. ديواره آب بند از جنس بتن پلاستيك در زير فرازبند و نشيب بند، طراحي شده است.
- سيستم آبگيري و تخليه تحتاني
دريچه هاي مجراي تخليه كننده تحتاني، سيستم آبياري و ساير تجهيزات هيدرومكانيكال مربوطه، در داخل برج آبگيري به قطر خارجي 7/14 متر و ارتفاع ظاهري 36 متر متمركز شده است.
مجراي تخليه كننده تحتاني، جريان را از طريق لوله أي كه در داخل شفت قائم نصب شده است به تونل انحراف هدايت مي نمايد. ظرفيت تخليه كننده تحتاني 78 متر مكعب بر ثانيه مي باشد.
برج آبگير: آبگيري، سيستم آبياري از دو ارتفاع مختلف مخزن امكان پذير مي باشد و جريان از طريق لوله أي به قطر 1400 ميليمتر كه در كف تونل انحراف دفن گرديده است به خارج از تونل هدايت مي شود. ظرفيت حداكثر سيستم آبياري حدود 8/7 متر مكعب بر ثانيه مي باشد.
ستارخان(اهر)
نام سد
آذربايجان شرقي و اردبيل
نام سازمان
1372
سال شروع ساخت
خاكي
نوع سد
آذربايجان شرقي
محل سد - استان
1377
سال شروع بهره برداري
خزر
نام حوضه آبريز اصلي
ا هر, 15
نزديكترين شهر و فاصله از آن به كيلومتر
اهرچا ي
نام رودخانه
ارس
نام حوضه آبريز فرعي
75
ارتفاع از پي - متر
59
ارتفاع از كف - متر
11
عرض در تاج - متر
350
طول تاج - متر
380
عرض در پي - متر
0
سطح زير كشت - هكتار
85
MCM - حجم آب قابل تنظيم ساليانه
0
ظرفيت نيروگاه - مگاوات
135
MCM - حجم كل
آزاد
سد سنبل رود
كليات
اين سد در قريه سيد كلا بابل و بر روي رودخانه سنل رود كه يكي از سرشاخه هاي فرعي رودخانه بابلرود است كه هدف از اجراي اين سد مخزني تقويت سفره ابهاي زيرميني و رفع كمبود آب مورد نياز بيش از 1100 هكتار اراضي شاليزاري پائين دست سد مي باشد، عمليات اجرايي اين سد از سال 1367 شروع و در سال 1375 به پايان رسيده است.
مشخصات سد
سد مخزني و غير همگني (Zoned Dam) سنبل رود با هسته رسي داراي مشخصات زير مي باشد:
ارتفاع سد از پي 5/22 متر، ارتفاع سد از كف رودخانه 5/18 متر، عرض تاج 8 متر، طول سد 889 متر، 692 متر (بازوي خاكي) دايك به ارتفاع 6 متر در دو طرف سد، حجم مخزن 1200000 متر مكعب، حجم قابل تنظيم 2600000 متر مكعب، حجم خاكريز 4300000 متر مكعب، شيب بالا دست 1 (عمودي) به 3 (افقي)، شيب پائين دست 1، (عمودي) به 5/2 (افقي) و سرريز آزاد با ظرفيت تخليه 144 متر مكعب بر ثانيه
زمين شناسي
دو تكيه گاه سد بر روي نهشته هاي مارني، لا سنگي سازند باكو مربوط به زمان پليوستوسن قرار مي گيرد. سد بر روي رسوبات مارني، لاي سنگي پليوستوسن كه عمدتاً از جنس مارني هاي نيمه سخت مي باشد قرار دارد. سازندهاي زمين شناسي در محدوده سد را بيشتر نهشته هاي زمان پليوسن و كوارترنر (پليوستوسن، هولوسن) كه از جنس نهشته هاي قاره أي و دريائي كم عمق هستند تشكيل داده اند كه اكثرا زير پوشش خاكهاي باقيمانده، زراعتي يا جنگلي قرار دارند.
مشخصات سازه هاي جنبي
سرريز سد مخزني خاكي سنبل رود از نوع كانال جنبي مي باشد كه در سمت چپ مخز و عمود بر محور سد قرار دادرد. دبي سيلاب طراحي سرريز با دوره برگشت 5000 ساله 144 متر مكعب بر ثانيه مي باشد. كه پس از روند يابي سيل، مقدار دبي طراحي سرريز برابر 53/128 متر مكعب بر ثانيه مي باشد. طول آستانه سرريز برابر 50/66 متر است.
سنبل رود
نام سد
مازندران و گلستان
نام سازمان
1367
سال شروع ساخت
خاكي با هسته رسي
نوع سد
مازندران
محل سد - استان
1376
سال شروع بهره برداري
خزر
نام حوضه آبريز اصلي
شيرگاه, 10
نزديكترين شهر و فاصله از آن به كيلومتر
سنبل رود
نام رودخانه
بابلرودمياني
نام حوضه آبريز فرعي
22
ارتفاع از پي - متر
18
ارتفاع از كف - متر
8
عرض در تاج - متر
889
طول تاج - متر
259
عرض در پي - متر
280
سطح زير كشت - هكتار
2.6
MCM - حجم آب قابل تنظيم ساليانه
0
ظرفيت نيروگاه - مگاوات
1.4
MCM - حجم كل
آ زا د
نوع سرريز
1.2
MCM - حجم مفيد
سد ماكو
كليات
سد مخزني ماكو (بارون) در 12 كيلومتري جنوب شهرستان ماكو، بر روي رودخانه زنگمار در نزديكي روستاي بارون احداث شده است. رودخانه زنگماري كه سد مخزني ماكو بر روي آن احداث شده است از كوههاي مرزي ايران و تركيه سرچشمه مي گيرد و نهايتا در شهرستان پلدشت به رودخانه ارس مي پيوندد. وجود دشت حاصلخيز پلدشت در پائين دست سد، اين امكان را بوجود آورده تا بهره برداري از آب سد بالغ بر 15 هزار هكتار از اين اراضي از آب كشاورزي مطمئن بهره مند گردد.
مشخصات سد
سد مخزني ماكو از نوع سد خاكي، با هسته رسي، طول و عرض تاج سد به ترتيب 350 متر و 10 متر است. ترازهاي تاج و حداقل پي سد به ترتيب 1699 متر و 1621 متر از سطح دريا مي باشد. حجم كل خاكريز 000/430/1 متر مكعب، حجم فيلتر مصرفي در حدود 80000 متر مكعب، حجم هسته نفوذ ناپذير (هسته رسي) 150000 متر مكعب، حجم پوسته و سنگ چين بالا دست 35000 متر مكعب و حجم پوسته محافظ پائين دست 36000 متر مكعب، است. ضخامت سد در تاج. كف آن به ترتيب 10 متر و 350 متر مي باشد.
زمين شناسي
محل سد بر روي يال شمالي طاقديس قرار دارد كه در هسته آن رسوبات دوئين، پرمين نمايان گشته اند. شيب لايه ها حدود 80 درجه و امتداد آن با رودخانه زاويه أي حدود 45 درجه مي سازد. مهمترين شكستگي محل سد، گسلي در پائين دست آن است كه رسوبات اوليگوميوسن را از تپه هاي دوئين، پرمين فوق الذكر جدا مي سازد. بعير از گسل مزبور شكستگي مهمي در محل سد به چشم نمي خورد.
مشخصات سازه هاي جنبي
سد ماكو داراي سازه هاي جنبي با مشخصات زير مي باشد: سرريز اضطراري: سرريز در تكيه گاه سمت چپ و از نوع تونلي با شفت مايل قرار دارد كه در انتها به يك پرتاب كننده جامي شكل منتهي مي شود. اين سرريز قادرست كه جريان (پس از پخش سيل ده هزار ساله با حداكثر دبي حظه أي 2540 متر مكعب بر ثانيه در مخزن) با دبي 600 متر مكعب بر ثانيه را تخليه نمايد.
بارون (ماكو)
نام سد
آذربايجان غربي
نام سازمان
1366
سال شروع ساخت
خاكي با هسته رسي
نوع سد
آذربايجان غربي
محل سد - استان
1374
سال شروع بهره برداري
خزر
نام حوضه آبريز اصلي
ما كو, 32
نزديكترين شهر و فاصله از آن به كيلومتر
زنگمار-بارون چاي
نام رودخانه
زنگمار
نام حوضه آبريز فرعي
78
ارتفاع از پي - متر
74
ارتفاع از كف - متر
10
عرض در تاج - متر
210
طول تاج - متر
32
عرض در پي - متر
12500
سطح زير كشت - هكتار
122
MCM - حجم آب قابل تنظيم ساليانه
0
ظرفيت نيروگاه - مگاوات
150
MCM - حجم كل
آ زا د
نوع سرريز
136
MCM - حجم مفيد
تخليه كننده ها: تخليه كننده تحتاني با دبي 5/94 متر مكعب بر ثانيه و آبگيري آبياري با دبي 20 متر مكعب بر ثانيه در تكيه گاه راست پيش بيني شده است. قطر لوله آبياري و تخليه كننده عمقي به ترتيب 2 متر و 5/4 متر مي باشد.
تجارت الکترونیک واژه ای است که برای تجارت از طریق سیستم های اطلاعاتی، ارتباطی بکارمی رود.تجارت الکترونیک با وجود این که مدت زمانی زیادی ازعمر آن نمی گذرد ولی نقش بسزا و چشم گیری در زندگی روزمره ما به عهده گرفته است به طوری که اجتناب از آن کارآسانی نیست. یکی از ساده ترین و کار آمد ترین نقش تجارت الکترونیک در زندگی روزمره کاربران اینترنتی خرید و فروش اجناس تبادل وجوه مربوطه از طریق کارت های اعتباری می باشد.
هدف از تجارت الکترونیک که در واقع ترکیبی از تکنیک ها و شگردهای بازرگانی استدر واقع ایجادهمکاری ، رقابتو بازدهی بیشتر شرکت های مختلف را به دنبال دارد به طوری که طی 15 سال گذشته سبب توانایی شرکت ها درزمینه هاِیی مثل اصلاح روشهای تجارتی و پیشرفت در زمینه ارتباطی با شرکت های مرتبط و بالاخره گسترش دامنه بازرگانی ، تجاری حتی در مقیاس های بزرگ و جهانی شده است.
اینترنت در حال حاضر جای خود را در کنار تلوزیون و تلفن در زندگی روزمره مردم باز کرده است و می تواند بیش از سایر شیوه های ارتباطی تسهیلاتی را برای کاربران فراهم آورد. در این رابطهمی توان به فروشگاه های اینترنتی اشاره نمود که در چند مدت اخیر شاهد راه اندازی بسیاری از این فروشگاه ها توسط افراد و شرکت های ایرانی در سطح اینترنت بوده ایم. فروشگاههای اینترنتی سایت هایی هستند که در آن محصولات مختلفی از یک شرکت خاص یا شرکت های مختلف به صورت آنلاینبه مشتریانبه همراهسرویس های مختلف ارائه می شود. کابران می توانند با مراجعه به سایت های فوق از محصولات مختلف و توضیحات مرتبط مطلع شوند و همچنین می توانند به صورت مستقیم محصولات مورد نیاز خود راازشرکت های اصلیبا قیمت کمتر و با سرعت بیشتر( به دلیل عرضه مستقیم) خریداری نمایند. مبادلات مالی در بیشتر فروشگاه های آنلایناز طریق کارتهای اعتباری انجام می پذیرند.
در ایران تجارت الکترونیک از واژه هایی بسیار جوان می باشد که البته به دلائل مشکلاتی که تاکنون بر سرراه قرار داشته مثل اوضاع سیاسی منطقه، نحریم و ... سرعت چشمگیری نداشته است ولی در حال حاضر تجارت الکترونیک در ایران در حال شکل گیری و توسعه می باشد.شرکت بیام آوران خورشید افتخاردارد در راه توسعه تجارت الکترونیک در ایران ، به عنوان یکی از شرکت های مطرح حضور یافته و در این زمینه به ارائه خدمات به کاربران گرامی بپردازد.
در مجموع خدمات سایت نورالهدی درزمینه های طراحی و راه اندازی فروشگاههای آنلاین اینترنتی وهمچنینتوزیع و پخش کارتهای اعتباری می باشد. برای دریافت اطلاعات بیشتر می توانید به بخش های مختلف سایت مراجعه نمایید.
تجارت الكترونيك:
اين واژه تعاريف مختلفي داردكه به شرح زير مي با شد.
1- تجارت الكترونيك را مي توان،انجام هر گونه امور تجاري و با زرگاني از طريق خط شبكه جهاني اينترنت بيان كرد. اين امور مي تواند شامل عمده فروشي وخرده فروشي در كالاهاي فيزيكي و غير فيزيكي ارائه سرويس هاي مختلف به مشتريان و ديگر موارد تجاري مي باشد.
2- تجارت الكترونيك نامي عمومي براي گستره اي از نرم افزار ها وسيستم هاست كه خدماتي نظير جستجوي اطلاعات، مديريت، تبادلات، بررسي وضعيت اعتبار، اعطلاي اعتبار پرداخت بصورت بر خط، گزارش گيري، مديريت حسابها را در اينترنت بعهده مي گيرند. اين سيستمها زيربناي اساسي فعاليتهاي مبتني بر اينترنت را فراهممي آورند.
3- تجارت الكترونيك عبارت از مبادله تجاري بدون استفاده از كاغذ است كه در آننوآوريهايي مانند مبادله الكترونيكي دادها، پست الكترونيك ، تابلو اعلانات الكترونيك انتقال الكترونيك وجه و ساير فن آوريهاي مبتني بر شبكه بكار برده مي شود. تجارت الكترونيك نه تنها عملياتي را در انجام معاملات بطور دستي وبا استفاده ازكاغذ صورت
مي گيرد. به حالت خودكار در مي آورد بلكه سازمانها را ياري مي كند كه به يك محيط كاملا الكترونيك قدم بگذارند و شيوه هاي كاري خود را تغيير دهند.
سرويس دهنده هاي پست الكترونيك به دو دسته تقسيم مي شود:
1-گروهي كه سرويس دهنده اينترنت در داخل كشور هستند وما با مراجعه به آنها علاوه بر اينكه اجازه دسترسي به اينترنت را خواهيم داشت مي توانيم يك آدرس پست الكترونيكي نيز در يافت كنيم. اشكال اين روش در اين است كه اگر سرويس دهنده بنا به دلايلي وجود خارجي خود را از دست بدهد، آدرس پست الكترونيكي، از بين خواهدرفت.
2- استفاده سرويسها ي ارائه دهنده پست الكترونيكي بين المللي بصورت رايگان مي باشد.
2-1از مزاياي اين روش اين است كه تا وقتي اينترنت وجود دارد. اين سايتها هم وجود خواهد داشت.
2-2 بابت سرويسي كه آنها در اختيار شما قرار مي دهند، پولي را دريافت نخواهند نمود.
مزاياي تجارت الكترونيك:
1- هزينه هاي توزيع فروش را كاهش مي دهد.
2- واسطه ها حذف مي شود.
3- خريدار وفروشنده مي تواند مستقيما با هم در تماس بوده و برخي هزينه ها نظير تلفن، نامه حذف مي شود.
4- خريدار مي تواند بااينترنتسفارش بدهد.
5- شركتها مي توانند با خريداران مذاكره كنند.
6- با تكنولوژي وب، اولويتهاي جستجو و خريد انتخاب مي شود. {موانع محيطي و ارائه الگوي مناسب جهت استفاده از تجارت الكترونيك. در ايران فصل نامه اطلاع رساني دوره 18، شماره 1و2 دكتر سيد محمد اعرابي وسهيل سرمد سعيدي }
7-افزايش درآمد.
8-افزايش سطح رفاه زندگي مردم.
9-ايجاد فرصتهاي تجاري جدد باي صنايع و بنگاه هاي بازرگاني.
10-افزايش فروش.
11-دسترسي سريع به اطلاعات.
12-افزايش فرصتهاي شغلي.
معايب تجارت الكترونيك:
1-تاثير نا شناخته آن بر روي روابط اجتماعي انسان.
2-كاهش ميزان توليد.
3-كاهش توليد شركتهاي ور شكسته.
نياز هاي تجارت الكترونيك:
1- يك سيستم بانكي روان ودقيق
2- قوانين گمركي ومالياتي
3- بانكداراري الكترونيكي
4- كد تجاري محصول
5- امنيت اطلاعات
6- محرمانه بودن اطلاعات شخصي
7- تامين خطوط ارتباطي پر سرعت ومطمئن وايجاد بستر مخابراتي به شكل بي سيم
تفاوت تجارت الكترونيك با مبا دله ي الكترونيكي داده ها:
مبادله الكترونيكي داده ها عبارت از توليد، پردازش، كاربرد وتبادل اطلاعات واسناد
تجاري به شيوه هاي الكترونيكي است.
تجارت الكترونيك حيطه اي به مراتب گسترده تر داشته و نه تنها مبادله الكترونيكي داده ها را شامل مي شود بلكه ساير شيوه هاي ارتباطي مانند پست الكترونيك، تابلو اعلانات الكترونيك را در بر مي گيرد. {موانع محيطي و ارائه الگوي مناسب جهت استفاده از تجارت الكترونيك. در ايران فصل نامه اطلاع رساني دوره 18، شماره 1و2 دكتر سيد محمد اعرابي وسهيل سرمد سعيدي }
انواع تجارت الكترونيك:
1-تجارتB2B 1: اين نوع تجارت، تجارت بين دو بنگاه مي باشد. نمونه اي از اين
نوع تجارت، شركتي كه از يك شبكه براي انجام سفارش به توليد كنندگان، دريافت پيش فاكتور و فاكتور خريد و همچنين پرداخت هزينه ها استفاده مي كند. عليرغم آنكه اين نوع تجارت الكترونيكي سالهاست كه با استفاده از EDI انجام مي گيرد ولي در واقع ازپنج يا شش سال پيش به شكل امروزي خود در آمد. شركت CISCO يكي از اولين شركتها ي بود كه در جولاي سال 1996 سايت تجارت الكترونيكي خود را راه اندازي كرد.
2-تجارتC2C 2: اين نوع تجارت، تجارت بين بنگاه و مصرف كننده مي باشد تجارت
الكترونيكي بين بنگاه مشتري بسيار متداول است B2C يا همان خرده فروشي از حدود هشت سال پيش با راه اندازي سايتهايي چون AMAZONوCDNOW آغاز شد.
پيشگام تجارت از نوعB2C جنفبزوس بود كه در سال 1994شركت AMOZON را بنا نهاد. وي كه يك تاجر كم تجربه در امر خرده فروشي بود سايت خود را فقط با هدف فروش كتاب از طريق اينترنت راه اندازي كرد. در حال حاضر زمينه فروش كالاوخدمات كه از طريق اينترنت و بر اساس B2Cانجام مي پذيرد عبارت اند: از سخت افزار ونرم افزار، ارسال هديه.
3- تجارتC2C3: در اين نوع تجارت C2C يا تجارت بين مصرف كننده ومصرف كننده. انواع مزايده و مناقصه كالاها از طريق اينترنت قرار مي گيرد. نمونه اي از اين نوع تجارت اكترونيك را مي توان در سايت EBAYمشاهده نمود.
4- تجارتB2A4 : اين نوع تجارت شامل كليه تراكنش هاي مالي و تجاري بين شركت ها و سازمان هاي دولتي مي باشد. تامين نياز ها ي دولت توسط شركت ها و پرداخت عوارض از جمله مواردي است كه مي توان در اين گروه گنجاند.
5- تجارت C2A5 اين گروه هنوز پديدار نشده است ولي تعاملات مربوط به پرداخت ماليات بر آمد اشخاص وهر گونه گروه كسب وكار كه بين دولت آحاد مردم متصور است در اين گروه قرار مي گيرد. {موانع محيطي و ارائه الگوي مناسب جهت استفادهاز تجارت الكترونيك. در ايران فصل نامه اطلاع رساني دوره 18، شماره 1و2 دكتر سيد محمد اعرابي وسهيل سرمد سعيدي }
ابزار اصلي تجارت الكترونيك:
1)كد ميله اي: با پذيرش عضويت در مركز ملي شماره گذاري كالا به هر شركت پيش شماره اي اختصاص مي يابد كه اين پيش شماره،هميشه براي تعيين شماره محصولات شركت شما مورد استفاده قرار مي گيرد. اين موضوع شما را مطمئن ميكند كه شناسايي محصولات شركت عضو در سر تا سر جهان منحصرا امكان پذير ميباشد. شمارهء كالا به نمادي كه توسط دستگاه قابل خواندن بوده و با بهترين كيفيت چاپ شده باشد ، تبديل مي شود. خط نماد به شكل مستطيل بوده و شامل يكسري خطوط تاريك وروشن موازي مي باشد. شماره ها را مي توان بوسيلهء نمادهاي كد ميله اي كه توسط دستگاههاي نور خوان يا اسكنر خوانده مي شود . در تمام حلقهء عرضهء كالا به منظور استخراج دقيق اطلاعات. براي مديريت پيشرفته ، همچنين بعنوان اصول وپايهء ارتباطات بكار گرفته مي شوند. بوسيلهء اوراق كاغذي يا استفاده از مبادلهء الكترونيكي داده ارائه نمود. هر محصول يا خدمت قابل فروش به شركتهاي تجاري از اين طريق قابل عرضه مي باشد.
2)پست الكترونيكي: ارسال نامه به صورت الكترونيكي در چند سال اخير بسيار پر رونق وجذاب شده استو نه تنها مشكلات ارسال نامه به صورت سنتي را ندارد بلكه ويژگي هاي قابل توجهي بدين شرح دارد:
اول اينكه رسيدن نامه به مقصد مورد نظر با توجه به شرايط موجود كاملا تضمين شده
و شما نيز هيچ گونه نگراني از اين بابت نخواهيد داشت.
دوم زمان ارسال نامه كمتر از چند ثانيه طول مي كشد و در واقع زمان در يافت واقعي، بستگي به زمان مراجعه طرف مقابل به صندوق پستي خود دارد.
سوم اينكه با توجه به امكانات بالقوه كامپيوتري، ارسال نامه هاي متعدد ولي با يك مضمون به اشخاص وشركت هاي مختلف بسيار آسان مي باشد.
3)بانكداري الكترونيكي: شامل انجام تمام فرايند مالي بانك هااز طريق مبادله الكترونيكيداده هاست كه ارائه خدمات به مشتر يان را سرعت بخشيده و انجام عمليات بانكي با دقت بيشتري انجام مي پذيرد.
چگونه می توانید یک بازاریاب اینترنتی خارق العاده باشید
هزار لینک راهی است که به هر موتور جستجو ثابت شود که وب سایت شما مناسب قرار گرفتن در آن می باشد .
احتمالا خیلی از جوابهای این سوال را می دانید:بازاریاب حوب لینکهای خوبی برقرار می کند ولی بازاریاب بد این کار را نمی کند،بازاریاب خوب تحقیق می کند ولی بازاریاب بد تحقیق نمی کند ....و خیلی از این چیزها.تمام این جوابها درست است ،ولی یک فرق اساسی وجود دارد.
می می خواهم این تفاوت را برای شما توضیح بدهم ،ولی اجازه بدین با یک داستان شروع کنیم .
آیا داستان هنری فورد را برای ساخت یک موتور 6 سیلندر شنیده اید؟اگر نشنیده اید می توانید جستجو کنید – داستان بسیار جالبی است . رمز موفقیت وی چه بود؟
خوب ، شاید یک جهش ذهنی خوب . من نمی توانم در این مورد بحث کنم . ولی نکته داستان این بود که وی سمجت روی چیزی می کرد که هیچکس اعتقادی به آن نداشت . هیچکس باور نداشت که اینکار انجام شدنی است ، ولی او روی اینکار سماجت می کرد.
و بالاخره سماجت وی به نتیجه رسید.بنابراین ، راز بازاریابی اینترنتی پافشاری و سماجت در این کاراست . و سماجت در این کار درآمد درست می کند.
برای مثال : در یک فروم با مطلب شما می تواند50-2 بازدیدکننده بیاورد(که هیچ هزینه ای هم برای شما نخواهد داشت، هیچ چیزی غیرممکن نیست). اما اگر شما در 100 فروم (حتی نه زیاد مشهور) باشید تعداد این بازدیدکنندگان به 5000-200 خواهد رسید.و اگر شما یک کالا برای فروش به مبلغ 50000 تومان داشته باشید با این تعداد ویزیتور به طور متوسط شاید 2500000-100000 تومان فروش داشته باشید.
منوجه شدید که پافشاری در این کار چقدر مهم است ؟ به یک مثال دیگر توجه کنید. بیایید تبادل لینک را برای خود مجسم کنید.اگر شما فقط با 10 سایت تبادل لینک داشته باشید (چیزی که خیلی سخت به نظر نمی رسد) پس می توانیم بگوییم که حدود 10 بازدیدکننده به سایت شما خواهند آمد.حالا تصور کنید که این تبادل بنر را با 1000 سایت انجام بدهید- این یعنی 1000 بازدیدکننده. چگونه 1000 شریک برای لینک پیدا کنیم ؟ خوب ، هر روز 10 لینک برقرار کنید و این کار را به مدت سه ماه انجام دهید در نتیجه حدود 1000 لینک خواهید داشت .
هزار لینک راهی است که به هر موتور جستجو ثابت شود که وب سایت شما مناسب قرار گرفتن در آن می باشد . بحث بسیار جالبی است و بدانید که Google،Yahoo و اکثر موتورهای جستجوی دیگر نیز ازهمسن قانون پیروی می کنند. بنابراین یک بازاریاب باید اینچنین فکر کند. پس تا جایی که می توانید لینک دریافت کنید.شما می دانید که اینکار را باید انجام دهید ،پس چرا انجام نمی دهید؟
می دانید که باید مقالات خود را برای اکثر سایتها بفرستید(در صورتیکه مقاله دارید)؟ اما چرا این کار را نمی کنید؟
مصر و سمج باشید! بیشتر از این نمی توانم تاکید کنم.
یکی از بزرگترین اشتباهات تازه کارها اینست که کاری را شروع می کنند و فقط برای یک یا دو روز آن را ادامه می دهند ،نتیجه ای نمی گیرند و خیلی سریع دست از آن کار می کشند. این اشتباه بزرگی است!. کارتان را حداقل برای یک ماه ادامه دهید تا نتیجه را ببینید.
چکار باید بکنیم ؟ طرح زیر را پیاده کنید:
از خودتان بپرسید: بهترین کاری که میشود ظرف یک ماه آینده انجام داد که بیشترین و بهترین نتیجه را داشته باشد چیست ؟
آن را بنویسید! آن را انجام دهید! نیاز است که 100 مقاله بنویسید؟ انجام دهید! هیچ کسی آن را برای شما انجام نمی دهد مگر خودتان.
موفقیت در انتظار شماست، فقط بیشتر در کارتان سمج باشید.به یاد داشته باشید که شکست گاهی اوقات آخرین گام باقیمانده برای رسیدن به یک موفقیت بزرگ است.بسیاری ازثروتمندان این را به شما خواهند گفت . بروید از آنها بپرسید.و حتما آنها نیز خواهند گفت که برای رسیدن به هدفتان باید در کارتان سمج باشید و پافشاری کنید.
بنابراین:
1- امروز هدفتان را مشخص کنید
2- همین امروز آن را شروع کنید
3- نتایج را تا حصول یک نتیجه بزرگ و چشمگیر تجریه تحلیل نکنید.
قانون تجارت الكترونيكي
با ب اول ــ مقررات عمومي
مبحث اول – در كليات
فصل اول- قلمرو و شمول قانون
ماده 1 اين قانون مجموعهي اصول و قواعدي است كه براي مبادلهي آسان و ايمن اطلاعات در واسطهاي الكترونيكي و با استفاده از سيستمهاي ارتباطي جديد به كار ميرود.
فصل دوم – تعاريف
ماده 2 الف- « داده پيام» (Data Message): هر نمادي از واقعه، اطلاعات يا مفهوم است كه با وسايل الكترونيكي، نوري و يا فناوريهاي جديد اطلاعات توليد، ارسال، دريافت، ذخيره يا پردازش ميشود.
ب- «اصل ساز» (Originator): منشأ اصلي «داده پيام» است كه «داده پيام» به وسيلهي او يا از طرف او توليد يا ارسال ميشود اما شامل شخصي كه در خصوص «داده پيام» به عنوان واسطه عمل ميكند نخواهد شد.
ج- «مخاطب» (Addressee): شخصي است كه اصل ساز قصد دارد وي «داده پيام» را دريافت كند، اما شامل شخصي كه در ارتباط با «داده پيام» به عنوان واسطه عمل ميكند نخواهد شد.
د- «ارجاع در داده پيام» (Incorporation By Reference): يعني به منابعي خارج از «داده پيام» عطف شود كه در صورت مطابقت با ماده (18) اين قانون جزئي از «داده پيام» محسوب ميشود.
هـ- «تماميت داده پيام» ((Integrity: عبارت است از موجوديت كامل و بدون تغيير «داده پيام». اعمال ناشي از تصدي سيستم از قبيل ارسال، ذخيره يا نمايش اطلاعات كه به طور معمول انجام ميشود خدشهاي به تماميت «داده پيام» وارد نميكند.
و- «سيستم رايانهاي» (Computer System): هر نوع دستگاه يا مجموعهاي از دستگاههاي متصل سخت افزاري ــ نرم افزاري است كه از طريق اجراي برنامههاي پردازش خودكار «داده پيام» عمل ميكند.
ز- «سيستم اطلاعاتي» (Information System): سيستمي براي توليد (اصل سازي)، ارسال، دريافت، ذخيره يا پردازش «داده پيام» است.
ح- «سيستم اطلاعاتي مطمئن» (Secure Information System): سيستم اطلاعاتي است كه:
1- به نحوي معقول در برابر سوء استفاده و نفوذ محفوظ باشد.
2- سطح معقولي از قابليت دسترسي و تصدي صحيح را دارا باشد.
3- به نحوي معقول متناسب با اهميت كاري كه انجام ميدهد پيكربندي و سازماندهي شده باشد.
4- موافق با رويهي ايمن باشد.
ط- «رويه ايمن» (Secure Method): رويهاي است براي تطبيق صحت ثبت «داده پيام»، منشأ و مقصد آن با تعيين تاريخ و براي يافتن هر گونه خطا يا تغيير در مبادله، محتوا و يا ذخيره سازي «داده پيام» از يك زمان خاص. يك رويه ايمن ممكن است با استفاده از الگوريتمها يا كدها، كلمات يا ارقام شناسائي، رمزنگاري، روشهاي تصديق يا پاسخ برگشت و يا طرق ايمني مشابه انجام شود.
ي- «امضاي الكترونيكي» (Electronic Signature): عبارت از هر نوع علامت منضم شده يا به نحو منطقي متصل شده به «داده پيام» است كه براي شناسائي امضاء كنندهي «داده پيام» مورد استفاده قرار ميگيرد.
هر امضاي الكترونيكي است كه مطابق با مادهي (10) اين قانون باشد.
ل- «امضاء كننده» (Signatory): هر شخص يا قائم مقام وي كه امضاي الكترونيكي توليد ميكند.
م- «شخص» (Person): اعم است از شخص حقيقي و حقوقي و يا سيستمهاي رايانهاي تحت كنترل آنان.
ن- «معقول» (سنجش عقلاني)، (Reasonableness Test): با توجه به اوضاع و احوال مبادلهي «داده پيام» از جمله: طبيعت مبادله، مهارت و موقعيت طرفين، حجم مبادلات طرفين در موارد مشابه، در دسترس بودن گزينههاي پيشنهادي و رد آن گزينههااز جانب هر يك از طرفين، هزينهي گزينههاي پيشنهادي، عرف و روشهاي معمول و مورد استفاده در اين نوع مبادلات، ارزيابي ميشود.
س- «مصرف كننده» (Consumer): هر شخصي است كه به منظوري جز تجارت يا شغل حرفهاي اقدام ميكند.
ع- «تأمين كننده» (Supplier): عبارت از شخصي است كه بنا به اهليت تجاري، صنفي يا حرفهاي فعاليت ميكند.
ف- «وسائل ارتباط از راه دور» (Means Of Distance Communication): عبارت از هر نوع وسيلهاي است كه بدون حضور فيزيكي همزمان تأمين كننده و مصرفكننده جهت فروش كالا و خدمات استفاده ميشود.
ص- «عقد از راه دور» (Distance Contract): ايجاب و قبول راجع به كالاها و خدمات بين تأمين كننده و مصرف كننده با استفاده از وسائل ارتباط از راه دور است.
ق- «واسط بادوام» (Durable Medium): يعني وسائلي كه به موجب آن مصرف كننده بتواند شخصاً «داده پيام»هاي مربوطه را بر روي آن ذخيره كند از جمله شامل فلاپي ديسك، ديسك فشرده، ديسك سخت و يا پست الكترونيكي مصرف كننده.
ر- «داده پيامهاي شخصي» (Private Data): يعني «داده پيام»هاي مربوط به يك شخص حقيقي (موضوع «داده» Data Subject) مشخص و معين.
فصل سوم ــ تفسير قانون
ماده 3 تفسير اين قانون هميشه بايد به خصوصيت بينالمللي، ضرورت توسعهي هماهنگي بين كشورها در كاربرد آن و رعايت لزوم حسن نيت توجه كرد.
ماده 4 در مواقع سكوت و يا ايهام باب اول اين قانون، محاكم قضايي بايد براساس ساير قوانين موضوعه و رعايت چهارچوب فصول ومواد مندرج در اين قانون، قضاوت نمايند.
فصل چهارم ــ اعتبار قراردادهاي خصوصي
ماده 5 هر گونه تغيير در توليد، ارسال، دريافت، ذخيره و يا پردازش داده پيام با توافق و قرارداد خاص طرفين معتبر است.
مبحث دوم – در احكام «داده پيام»
ماده 6 هر گاه وجود يك نوشته از نظر قانون لازم باشد، «داده پيام» در حكم نوشته است مگر در موارد زير:
الف ـ اسناد مالكيت اموال غير منقول.
ب- فروش مواد داروئي به مصرف كنندگان نهايي.
ج ـ اعلام، اخطار، هشدار و يا عبارات مشابهي كه دستور خاصي براي استفاده كالا صادر ميكند و يا از به كارگيري روشهاي خاصي به صورت فعل يا ترك فعل منع ميكند.
ماده 7 هر گاه قانون، وجود امضاء را لازم بداند امضاي الكترونيكي مكفي است.
ماده 8 هر گاه قانون لازم بداند كه اطلاعات به صورت اصل ارائه يا نگهداري شود، اين امر يا نگهداري و ارائهي اطلاعات به صورت داده پيام نيز در صورت وجود شرايط زير امكان پذير ميباشد:
الف ـ اطلاعات مورد نظر قابل دسترسي بوده و امكان استفاده در صورت رجوع بعدي فراهم باشد.
ب- داده پيام به همان قالبي (فرمتي) كه توليد، ارسال و يا دريافت شده و يا به قالبي كه دقيقاً نمايشگر اطلاعاتي باشد كه توليد، ارسال و يا دريافت شده، نگهداري شود.
ج- اطلاعاتي كه مشخص كنندهي مبدأ، مقصد، زمان ارسال و زمان دريافت داده پيام ميباشند نيز در صورت وجود نگهداري شوند.
د- شرايط ديگري كه هر نهاد، سازمان، دستگاه دولتي و يا وزارتخانه در خصوص نگهداري داده پيام مرتبط با حوزه مسئوليت خود مقرر نموده فراهم شده باشد.
ماده 9 هر گاه شرايطي به وجود آيد كه از مقطعي معين ارسال «داده پيام» خاتمه يافته و استفاده از اسناد كاغذي جايگزين آن شود سند كاغذي كه تحت اين شرايط صادر ميشود بايد به طور صريح ختم تبادل «داده پيام» را اعلام كند. جايگزيني اسناد كاغذي به جاي «داده پيام» اثري بر حقوق و تعهدات قبلي طرفين نخواهد داشت.
ب ـ هويت امضاء كنندهي «داده پيام» را معلوم نمايد.
ج ـ به وسيلهي امضاء كننده و يا تحت ارادهي انحصاري وي صادر شده باشد.
د ـ به نحوي به يك «داده پيام» متصل شود كه هر تغييري در آن «داده پيام» قابل تشخيص و كشف باشد.
ماده 11 سابقه الكترونيكي مطمئن عبارت از «داده پيام»اي است كه با رعايت شرايط يك سيستم اطلاعاتي مطمئن ذخيره شده و به هنگام لزوم در دسترس و قابل درك است.
فصل دوم ـ پذيرش، ارزش اثباتي و آثار سابقه و امضاي الكترونيكي مطمئن
ماده 12 اسناد و ادلهي اثبات دعوي ممكن است به صورت داده پيام بوده و درهيچ محكمه يا ادارهي دولتي نميتوان براساس قواعد ادلهي موجود، ارزش اثباتي «داده پيام» را صرفاً به دليل شكل و قالب آن رد كرد.
ماده 13 به طور كلي، ارزش اثباتي «داده پيام»ها با توجه به عوامل مطمئنه از جمله تناسب روشهاي ايمني به كار گرفته شده با موضوع و منظور مبادلهي «داده پيام» تعيين ميشود.
ماده 14 كليهي «داده پيام» هائي كه به طريق مطمئن ايجاد ونگهداري شده اند از حيق محتويات و امضاي مندرج در آن، تعهدات طرفين يا طرفي كه تعهد كرده و كليهي اشخاصي كه قائم مقام قانوني آنان محسوب ميشوند، اجراي مفاد آن و ساير آثار در حكم سناد معتبر و قابل استناد در مراجع قضائي و حقوقي است.
ماده 15 نسبت به «داده پيام» مطمئن، سوابق الكترونيكي و امضاي الكترونيكي مطمئن انكار و ترديد مسموع نيست و تنها ميتوان ادعاي جعليت به «داده پيام» مزبور وارد و يا ثابت نمود كه «داده پيام» مزبور به جهتي از جهات قانوني از اعتبار افتاده است.
ماده 16 هر «داده پيام»ي كه توسط شخص ثالث مطابق با شرايط ماده (11) اين قانون ثبت و نگهداري ميشود، مقرون به صحت است.
مبحث چهارم ــ مبادله «داده پيام»
فصل اول- اعتبار قانوني ارجاع در «داده پيام»، عقد و اراده طرفين
ماده 17 «ارجاع در داده پيام» با رعايت موارد زير معتبر است:
الف ــ مورد ارجاع به طور صريح در «داده پيام» معين شود.
ب ـ مورد ارجاع براي طرف مقابل كه به آن تكيه ميكند روشن و مشخص باشد.
ج ـ «داده پيام» موضوع ارجاع مورد قبول طرف باشد.
فصل دوم ـ انتساب «داده پيام»
ماده 18 در موارد زير «داده پيام» منسوب به اصل ساز است:
الف ــ اگر توسط اصل ساز و يا به وسيله شخصي ارسال شده باشد كه از جانب اصل ساز مجاز به اين كار بوده است.
ب ــ اگر به وسيلهي سيستم اطلاعاتي برنامه ريزي شده يا تصدي خودكار از جانب اصل ساز ارسال شود.
ماده 19 «داه پيام»ي كه براساس يكي از شروط زير ارسال ميشود مخاطب حق دارد آن را ارسال شده محسوب كرده، و مطابق چنين فرضي (ارسال شده) عمل نمايد:
الف ــ قبلاً به وسيلهي اصل ساز روشي معرفي و يا توافق شده باشد كه معلوم كند آيا «داده پيام» همان است كه اصل ساز ارسال كرده است.
ب ــ «داده پيام» دريافت شده توسط مخاطب از اقدامات شخصي ناشي شده كه رابطهاش با اصل ساز، يا نمايندگان وي باعث شده تا شخص مذكور به روش مورد استفاده اصل ساز دسترسي يافته و «داده پيام» را به مثابه «داده پيام» خود بشناسد.
ماده 20 ماده (19) اين قانون شامل مواردي نيست كه پيام از اصل ساز صادر نشده باشد و يا به طور اشتباه صادر شده باشد.
ماده 21 هر «داده پيام» يك «داده پيام» مجزا و مستقل محسوب ميگردد، مگر آن كه معلوم باشد كه آن «داده پيام» نسخه مجددي از «داده پيام» اوليه است.
فصل سوم ــ تصديق دريافت
ماده 22 هر گاه قبل يا به هنگام ارسال «داده پيام» اصل ساز از مخاطب بخواهد يا توافق كنند كه دريافت «داده پيام» تصديق شود، اگر به شكل يا روش تصديق توافق نشده باشد، هر نوع ارتباط خودكار يا مكاتبه يا اتخاذ هر نوع تدبير مناسب از سوي مخاطب كه اصل ساز را به نحو معقول از دريافت «داده پيام» مطمئن كند تصديق دريافت «داده پيام» محسوب ميگردد.
ماده 23 اگر اصل ساز به طور صريح هر گونه اثر حقوقي «داده پيام» را مشروط به تصديق دريافت «داده پيام» كرده باشد. «داده پيام» ارسال نشده تلقي ميشود، مگر آنكه تصديق آن دريافت شود.
ماده 25 هنگامي كه در تصديق قيد ميشود «داده پيام» مطابق با الزامات فني استاندارد يا روش مورد توافق طرفين دريافت شده، فرض بر اين است كه آن الزامات رعايت شدهاند.
فصل چهارم ـ زمان و مكان ارسال و دريافت «داده پيام»
ماده 26 ارسال «داده پيام» زماني تحقق مييابد كه به يك سيستم اطلاعاتي خارج از كنترل اصل ساز يا قائم مقام وي وارد شود.
ماده 27 زمان دريافت «داده پيام» مطابق شرايط زير خواهد بود:
الف ــ اگر سيستم اطلاعاتي مخاطب براي دريافت «داده پيام» معين شده باشد دريافت، زماني محقق ميشود كه:
1- «داده پيام» به سيستم اطلاعاتي معين شده وارد شود؛ يا
2- چنانچه «داده پيام» به سيستم اطلاعاتي مخاطب غير از سيستمي كه منحصراً براي اين كار معين شده وارد شود «داده پيام» بازيافت شود.
ب ــ اگر مخاطب، ين سيستم اطلاعاتي براي دريافت معين نكرده باشد، دريافت زماني محقق ميشود كه «داده پيام» وارد سيستم اطلاعاتي مخاطب شود.
ماده 28 مفاد ماده (27) اين قانون بدون توجه به محل استقرار سيستم اطلاعاتي جاري است.
ماده 29 اگر محل استقرار سيستم اطلاعاتي با محل استقرار دريافت «داده پيام» مختلف باشد مطابق قاعدهي زير عمل ميشود:
الف ــ محل تجاري، يا كاري اصل ساز محل ارسال «داده پيام» است و محل تجاري يا كاري مخاطب محل دريافت «داده پيام» است مگر آن كه خلاف آن توافق شده باشد.
ب ــ اگر اصل ساز بيش از يك محل تجاري يا كاري داشته باشد، نزديكترين محل به اصل معامله، محل تجاري يا كاري خواهد بود در غير اين صورت محل اصلي شركت، محل تجاري يا كاري است.
ج ــ اگر اصل ساز يا مخاطب فاقد محل تجاري يا كاري باشند، اقامتگاه قانوني آنان ملاك خواهد بود.
ماده 30 آثار حقوقي پس از انتساب، دريافت تصديق و زمان و مكان ارسال و دريافت «داده پيام» موضوع فصول دوم تا چهارم مبحث چهارم اين قانون و همچنين محتوي «داده پيام» تابع قواعد عمومي است.
اگر در چارچوبه تعريف ديني هنر، چند كلمه را در نظر بياوريم كه شاكله و ساختمان اصلي اين تعريف با آنها سامان يابد، بدون ترديد و تامل كلمه «تعهّد» يكي از آن كلمات است. اديان مختلف با تكيه بر اصول اعتقادي و مباني فكري خاص خود بر الزام چنين كلمهايدر ساختار تعريف هنر توافق دارند و استنباطي كه اين اديان از مقولههاي هنري دارند، برخاسته از همين رويكرد معنوي و خاصّيت دروني و بار انديشگي هنرها است. بنابراين با نظرداشتِ چنين نكتهاي، در مييابيم كه در عُرف و منطق اديان و مذاهب و نحلههاي گوناگونوابسته به آنها، هنري مورد تاييد است كه به نحوي متعهّد و آرماني و در خدمت ايدئولوژي و ارزشهاي ديني قرار گرفته باشد و با توجه به همين نكته، هنري كه خاستگاه انديشهاي ندارد وهيچ مسئوليتي را در حوزه اجتماعي نميپذيرد، جايگاه شايستهاي نيز در فرهنگديني نمييابد.
سرشت هنر آميخته با دين و آموزههاي ديني است؛ از آن رو كه دين و هنر در يك تعامل هميشگي و استوار قرار دارند. دين در تلطيف فضاها و زيبايي و ادراك مفاهيم دروني و معنايياش مرهون هنر است و هنر جاودانگي و حصول به مرزهاي كمال مطلق را در مفاهيم ديني جستوجوميكند. اسلام، مسيحيت، زرتُشت و تمامي اديان توحيدي و غيرتوحيدي هنر را تاييد نموده، آن را برخاسته از فطرت و ذات انسان ميشناسند و از همين رو بسياري از اديان در آيينها و مراسم عباديشان براي رهايي و آرامش روحي و تسليم از هنر موسيقي استفاده ميكنند وبرخي نقاشي را شايسته ترسيم باورهاي اعتقادي، و نمادي از تجليات ماورايي ميشناسند.
تحقيق در تاريخ هنر نشانگر اين واقعيت است كه راز آفرينندگي و چيزي با عنوان آفرينش، مولودي در دامن الهام است. يعني هنر از كجا و چه نقطهاي آغاز شود و اين الهام چگونه در درون هنر: خط، نقاشي، شعر، تئاتر، سينما راه مييابد؟ قديميترين آثار كلاسيك (اروپاو غرب) انواع هنر را نتيجه تفكر در دين ميدانند و باور ديني را زمينهساز بسياري از كشفهاي هنري و ابداع سبكها و متدها و روشهايي كه در گذر زمان اصالت بيشتري يافتهاند. از قرن هفدهم تا قرن بيستم كه بستر بسياري از تحولات هنريـ ادبي در اروپا و غرباست، همه جا نقش كليسا و متون مقدس به مثابه كانون الهام و به عنوان نماينده دين مشهود است. در ادبيات فارسي نيز بدون هيچ شُبهه و ترديدي، متون روايي و حديثي و مفاهيم قرآني سرچشمه بسياري از آفرينشهاي ادبي است.
اسلام به عنوان بزرگترين و كاملترين دين، هنر را با وصف التزام و تعهد ميپذيرد. فقيهان و روحانيان كه هم حافظان و هم حاملان متون ديني هستند و هم مكلف به پاسخگويي به شبهات و پديدههاي هنري كه وارد قلمرو يك اجتماع ديني ميشوند، ابتدا جنبههاي مختلف آنرا آسيبشناسي ميكنند و آنگاه گزارههايي را در برابر آن قرار ميدهند و از اينجا است كه هنر واقعي و فطري از ابتذال و هنر مبتذل بازشناسانده ميشود.
در افق فقاهت اسلامي و در نگاه فقهاي دين، آنچه هنرمند ميپردازد، نقشي است كه از غيب در آيينه جان او اشراق يافته است و اگر هنرمند از شواغل و تعلقات دنيايي اعراض نكند و اگر اهل جذبه عشق نباشد، آن جانب را نخواهد يافت.
از آنجايي كه شاعر خود در محدوده زماني و مكاني خاص زيست ميكند، بدون شك وضعيت و انديشه حاكم بر جامعه كه در محدوده زماني و مكاني با او شريك است، بر تعامل اجتماعي، وضعيت زندگي و انديشه شاعر نيز تاثيرگذار است. از اين رو حضور انديشه ديني در شعردچار فراز و فرودهايي بوده است.
انديشه حاكم بر جامعه شاعر ممكن است سوسياليستي، كمونيستي و يا دين بوده باشد و شاعر كه در زير چتر يكي از اين انديشهها زندگي ميكند، مجبور است كه با استفاده از ابزار موجود در آن انديشه به ساختن آرمانشهر خود بپردازد. لذا ميبينيم كه در بعضي از ادوار،حضور انديشه ديني به خاطر تسلط انديشه حاكم بر جامعه، در آثار شاعران كمتر ميشود، اما اين بدان معنا نيست كه انديشه ديني در آثار شاعران كاملاً محو شود. چون همانطور كه گفته شد، دين يك امر فطري است و انسان شاعر لاجرم نميتواند از آن غافل بماند. بههمين جهت است كه حضور انديشه ديني در شعر شاعران عصر پهلوي، دوران انقلاب، و دوران بعد از انقلاب در كشور جمهوري اسلامي ايران به يك ميزان نيست. از همين قياس، در ساير كشورهاي فارسيزبان، مانند افغانستان و تاجيكستان در دورانهاي مختلف سياسي ـ اجتماعي ازلحاظ مضامين و نوع نگاه به مسائل كاملاً متفاوت است. در ايران وافغانستان به مدد تحولات سياسي و انقلابي، شاعران از آزادي كامل در ابراز انديشهها و گرايشات ذهني خود برخوردارند و ميتوانند شعر آرمانگرايانه بسرايند؛ در حالي كه در كشوري مانند تاجيكستان بردهان و انديشه شاعران قفل زده بودند و هر گونه آزادي حتي در زبان و بيان بايد با اجازه حكومت شوراها و مهر و امضاي حاكمان سياسي ميبود و از اين روي شعر تاجيكستان در فاصلهاي دورتر از شعر فارسي ايران و افغانستان قرار ميگيرد. طرح انديشه در هنر و خصوصاً شعر و ادبيات داراي ابعاد گسترده و نامتناهي است.
هنرمندان همچنان كه در سبكها و متدها متفاوتند، از منظر رهيافت فكري نيز داراي پايگاهها و خاستگاههاي فكري متنوع هستند كه بروز و ظهور مكتبها و نظريههاي هنري، ادبي مختلف همناشي از همين تنوع انديشگي و باور فكري و دروني هنرمندان و نويسندگان است. موضوعات هنري ممكن است هر چيزي باشد: عقايد و اخلاق، موعظه و اندرز، حكمت و فلسفه و عرفان؛ اما تاثير شرايط تاريخي و اعتقادات حاكم بر جامعه و نقش آن را در آفرينش آثار بزرگ ادبينميتوان ناديده انگاشت. بحث پيرامون اسلوب و جهانبيني نويسنده و شاعر از مباحث پراهميت و دامنهدار در كانون و حلقههاي ادبي جهان است. با مراجعه به تاريخ ادبيات و هنر اين نكته بهخوبي روشن و آشكار است كه نويسندگان و هنرمندان هر عصر و دوران تاريخي،متاثر از انديشههاي حاكم بر فضاي جامعه بوده و اين تاثير را به شكل واضح در آثارشان نشان ميدهند و به عنوان جزئي از پيكره اجتماع، خود را در سرنوشت و آرمان اجتماعي دخيل دانسته و از روند تاريخي بهدور نمانده، در آن سهم دارد.
آنچنان كه گفته شد در ساختار دروني ادبيات و هنر، نقش عقايد و افكار و خصوصاً باورهاي ديني، انكارناپذير است. اما آنچه چهره و بروننماي ادب و هنر فارسي را از كليت ادبيات جهاني متمايز ميسازد و ساختار خاص به آن بخشيده است، سير معنايي و يا افق معنايي آنو بهرهوري از حكمت و انديشه ديني و جذب و هضم مضامين كلامي فلسفي در بافت و شكلمندي آن است. شعر امروز فارسي نيز با چنين رويكردي شناخته ميشود.
ادبيات ديني به مفهوم واقعي آن در عصر حاضر معرفي و نقد نشده است و يا حداقل تعريف علمي مشخصي كه با معيارهاي خاص منطبق باشد، مكتوب نگشته است. موجوديت چنين ادبياتي كه بر پايههاي بينش ديني شكل يافته است، يك حضور خيره كننده و روشن و واضح است. شعر امروزفارسي، حجم وسيعي از باورهاي ديني را در خود جاي داده و توانسته است خدمت در خوري به معارف ديني كند. بدين لحاظ ضروري مينمايد پژوهشهاي لازم و جدي صورت پذيرد. بهلحاظ تاريخي نيز ضرورت دارد؛ تا به عنوان آثار مربوط به يك دوره تاريخي از آن ياد و در ذهنتاريخي يك جامعه ثبت گردد.
تا قبل از ظهور دين اسلام، شعر و بهطور كلّي هنر روند خاصي را در ميان جوامع عربي در پيش گرفته و همپاي فرهنگ بدوي عرب طي كرده است. فرهنگ عرب در آن شرايط تابع سنّتها و قواعد خاص قبيلهاي بود و از ارزشهاي متّكي بر گذشته تاريخ قبايل عرب دفاع ميكرد.ظهور اسلام به مثابه آيين يكتاپرستي كه تلقّي جديدي از هنر و سبكهاي مختلف هنري در اذهان بهوجود آورد. اين طرز تلقّي جديد و مدرن از شعر همچنان كه مفهوم جديد و مدرن را در جامعه عرضه كرده بود، بهطور كلي سرنوشت هنر و شعر را عوض كرد. معيارهايي كه پيش ازآن به عنوان ارزش در جامعه مطرح بود و مورد احترام همگان، جاي خود را به ارزشهاي برتري داد كه در آغاز پذيرش آنها براي جامعه بدوي عرب اندكي دشوار بود، و به همين جهت با مخالفت اين جوامع روبهرو شد.
در فرهنگ و تمدّن اسلامي، همچنان كه علوم اوليه و فلاسفه يونان پس از ورود به حوزه تفكر و قلمرو اسلام، توسط انديشمندان مسلمان مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت و نسبت اين علوم با سنّت و عُرف و شريعت به بحث گذاشته شد و پس از مباحثات طولاني پيرامون اينعلوم، ستفاده از آنها را با پيشفرضهاي مشخّص مجاز دانستند، فعاليتهاي هنري ـ فرهنگي نيز در تمدّن اسلامي با ميزان احكام دين و شريعت سنجيده شد و به هنري اجازه فعّاليت در حوزه ديني داده شد كه در محدوده احكام ديني و بر محور ارزشهاي ديني شكل يافتهباشد؛ به بيان واضحتر اينكه هنرها در معارضه با احكام قرار نداشته باشند.
در آغاز ورود اسلام و همزمان با نزول تدريجي آيات قرآن كريم، شعر هويّت غيرديني و غيرشرعي داشت. شعراي عصر جاهليّت، در اوصاف بُتها و خدايان و تفاخر قبيلهاي شعر ميسرودند. در نخستين پگاه دعوت پيامبر از مشركان و كفّار براي پذيرش اسلام، مشركان مكّهنسبتهايي از قبيل جنون و ساحري و شاعر بودن به پيغمبر دادند. در ردّ اين اتّهام موضع قرآن كاملاً صريح بود. خداوند با نازل كردند آياتي از قرآن مجيد مسئله شاعر بودن پيغمبر را انكار كرد و فرمود: و ما علّمناه الشعر و ما ينبغي له2 و شاعر بودن را شايسته ودر شان پيغمبر ندانست. در آيه ديگر بار ديگر اين مسئله را مورد تاكيد قرار ميدهد: و ما هو بقول شاعرٍ3. در جاي ديگر نيز هنگامي كه مشركان، پيغمبر را «شاعر مجنون» خطاب كردند، خداوند فرمود: او شاعر نيست، بلكه سخن او سخن حق است.
اين آيات بهروشني يك نكته را مورد دقّت قرار ميدهند. و آن نوعي تمايُز و فرق گذاشتن ميان دو شان «پيغمبري» و «شاعري» و يا ميان دو نوع گفته و بيان است. گفته و بيان اوّلي، شاعري است و گفته و بيان دوم، پيغمبري است و در مورد هر دو، ارزيابي و داوريصورت گرفته است. بدين شكل كه آنچه پيغمبر ميگويد حق است و راست، و آنچه را كه شاعر ميگويد و يا سخن شعر، حق نيست. ناگفته پيدا است كه در اين ارزيابي و داوري «سخن شعر» مورد نكوهش قرار گرفته و در مقابل، «سخن پيغمبر» و سخن حق را تمجيد كرده است.
در نگاه دوم، اسلام به جاي قرار دادن شعر در مقابل سخن حق و تمايُز ميان آنها، دو دسته شعر و دو نوع شاعري را بررسي و نقد كرده است. اين بررسي به دو دسته از شاعران تعلّق ميگيرد و از رهگذر اعتقاد اسلامي پيرامون هر دو گروه داوري صورت گرفته است. دسته نخستكه مورد سرزنش و نكوهش آيات قرآن كريم واقع شدهاند، كسانياند كه اوصاف آنها در آيات پاياني سوره شعراء بيان شده است: والشعراء يتبعهم الغاوون. المتر انهم في كل وادٍ يهيمون. و انّهم يقولون مالاتفعلون.
در آيات فوق همچنان كه پيدا است، شاعران مورد سرزنش و نكوهش قرار گرفتهاند و هنر شعر هنر مذموم شمرده شده و به طريقي روشن از پيروي و متابعت آنها نهي و ممانعت به عمل آمده و نسبت بيپايه بودن و لغو بودن به كلام شعري داده شده است. اين داوري، سبب دوريبسياري از متديّنين صدر اسلام و تلقي منفي از اين هنر بوده است.
سنجش و داوري قرآن، به همين اوصاف پايان نمييابد؛ بلكه گروه دوم در برابر گروه نخست با اوصاف متفاوت قرار ميگيرد:
الا الذين آمنو و عملو الصالحات و ذكر اللّه ذكراً كثيراً. و انتصرو من بعد ما ظُلموا و سيعلم الذين ظلموا ايّ منقلب ينقلبون؛
شعراء در زمره گمراهانند، مگر آنان كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند و كارهاي شايسته كردند و خدا را فراوان ياد كردند... .
در اين آيات، شاعران در دو دسته قرار ميگيرند: دستهاي كه راهشان راه گمراهان و منحرفان قلمداد شده است و دسته دوم كسانياند كه ايمان دارند و جزو موحّدان هستند. اين تقسيمبندي و صفبندي همچنان كه در مورد شاعران انجام گرفته است، در مورد خود شعر هم قابلاجرا است. بدين صورت كه شعر دسته اوّل شعر غيرديني و شيطاني و شعر دسته دوم شعر ديني و رحماني و اسلامي است. بنابراين از منظر قرآن كريم، شعرايي مورد تاييد قرار گرفتهاند كه ايمان دارند و عمل صالح انجام دهند و بيشتر به ذكر و عبادت ميپردازند.
با كمي تامل در آيات قرآن كريم ميتوان چنين استنباط كرد كه منظور از اوصاف دسته دوم (كساني كه عمل صالح انجام دهند... ) تنها انجام عمل صالح و يا عبادت زياد نيست، بلكه ياد آوري يك نوع تعهّد است كه در پرتو همين اعمال شكل ميگيرد و در آفرينش و نگاهآفريدگار شعر تاثير دارد. از سويي ديگر اشاره به ارزشمداري و شعر ارزشي و غيرارزشي دارد. قرآن كريم با ذكر همين اوصاف در مورد دستهاي از شاعران، در واقع شعر را تاييد كرده است و به شعر اجازه ميدهد تا به عنوان هنر مطلوب جزو عناصر فرهنگي اسلامي باشد وبدين ترتيب هنر شعر را از فضاهاي مسموم و آلوده به عرصهاي اجتماعي و انساني كشاند و از اين هنر در خدمت تبليغ اسلام و فرهنگ ديني بهرهگيري كرد.
حسان بن ثابت نخستين شاعر مسلمان بود كه در صدر اسلام شعر گفت و با تشويق و تحسين پيامبر گرامي اسلام مواجه شد. پيامبر دستور داد، تا براي حسان بن ثابت منبر مخصوص نهادند و خود پيامبر از حسان بارها خواست كه بر منبر قرار گيرد و شعر بخواند و اين مسئلهنشانگر آن است كه پيامبر اسلام شعر را مذموم نشمرده بلكه مكرّراً آن را تاييد كرده است. در اوصاف منبري كه به دستور پيامبر براي حسان ساخته شد، آمده است كه منبري بلند بوده است و اين حاكي از توجه و نشانهاي از قدر و منزلت شعر در نزد پيامبر(ص) بود. ازجرجاني نيز نقل شده است كه پيغمبر به حسان بن ثابت گفت: و روح القدس معك.
اينگونه برخورد از جانب پيغمبر نسبت به شعر و مقام شاعري منحصر در حسان بن ثابت نيست، بلكه پيغمبر شاعران مسلمان و مومن را «اميران كلام» ناميد، و شعر «لبيد» را اصدق قول عرب خواند. عطار در جاي ديگر حديثي از پيغمبر نقل ميكند كه فرمود: در زير زبانشاعران، «هست حق را گنجهاي بيشمار».
در ميان صحابه نيز كساني بودهاند كه شعر ميسرودند. عطّار «ابوبكر» و «عمر» راصاحب قريحه شعر دانسته است. در مورد حضرت علي(ع) نيز نوشتهاند كه آن حضرت شاعر بودهاند و حتي ديواني نيز منسوب به ايشان وجود دارد. بر فرض عدم وجود چنين ديواني، مسئلهشاعر بودن آن حضرت، در كتابهاي تاريخي گواه قضيّه است. امام علي(ع) در بسياري از جنگها در ميدان رزم و جهاد و مبارزه، قبل از شروع جنگ «رجز» ميخواندهاند كه در آن روزگار مرسوم بوده است و از جمله بيتِ معروفي كه در جنگ خيبر، در برابر مرحب، انشادميفرمايند: «انا بن ما سمّتني امّي حيدراً». در يكي ديگر از ميدانهاي رزم و پيكار وقتي دشمن فرياد ميكشد: «... و لقد بححت بجمعكم هل من مبارز؟» امام علي(ع) در پاسخ دشمن با شعر جواب ميدهد: «لاتعجلن فقد اتاك مجيب صوتك غيرعاجز. »
دو حديث معروف از نبي مكرم اسلام (ص) درباره شعر نقل شده است كه به جهت كثرت تواتر و نقل، حتي نيازي به مدرك و منبع نيز نخواهد داشت. در حديث اوّل پيغمبر شعر را نوعي حكمت ميداند: انّ من الشعر لحكمة؛ بخشي از شعر حكمت است. در حديث دوم ميفرمايند: انّمن الشعر حكمة و الممدوح فيه ما نصرة من الحق. دراين حديث علاوه بر جنبه حكمت شعر به جنبهاي ديگر نيز اشاره كرده و فرمودهاند: شعر مطلوب آن است كه در نصرت و ياري دين حق سروده شده باشد.
از كعب بن مالك روايت شده است كه ميگويد: روزي از رسول اكرم(ص) پرسيدم: يا رسول اللّه ماذا تقول في الشعراء؛ نظرتان در رابطه با شاعران چيست؟ پيغمبر فرمودند: انّ المومن يجاهد بسيفه و لسانه؛ مسلمانِ جهادگر با دو شمشير جهاد ميكند: يكي با شمشير و يكيبا زبان. نيز ميفرمايند: زبان شاعر، شمشيري است از شمشيرهاي اسلام.
در واقعه كربلا نيز تمام آناني كه در دفاع از حريم امامت به مصاف دشمن رفتند و شهيد شدند، مبارزه را با شعر آغاز كردند و ابتدا «رجزخواني» كردند و اين خود دليلي بر مقبوليّت و محبوبيّت شعر در نزد معصومين (ع) ميباشد. حضرت امام سجّاد هنگام ورود به مدينهبعد از بازگشت از شام سراغ «بشير بن جزلم» را كه شاعر معروف بوده است ميگيرد و به او ميگويد: وارد مدينه شو و مردم را از آمدن ما با خبر كن. و بشير به فرموده امام سجاد(ع) اين شعر را ميخواند:
شعر فارسي از آغاز حيات خود كه مقارن با دولت سامانيان است، از درونمايه ديني برخوردار بوده است. فرهنگ و معارف غني دين پشتوانه غني و ارزشمند در شعر شاعران ادوار مختلف تاريخي مطرح بوده و سبب ماندگاري و راز جاودانگي اين آثار است.
از نخستين شاعراني كه با نگرش ديني و بهرهمندي از حكمت و معرفت دين شعر سروده است، كسايي مروزي است. كسايي به اعتقاد اغلب مورخان و از جمله صاحب كتاب النقض و نيز به گواهي اشعار و سرودههايش شيعه دوازده امامي است. در شعرهاي كسايي آنچه بيشتر جلب توجهمينمايد، مراثي و مناقبي است كه در سوگ و دفاع از اهل بيت (ع) و خاندان پيامبر و شهداي اين خاندان سروده شده است. كسايي، قصيدهاي دارد كه از لحاظ قدمت تاريخي شايد نخستين سوگسروده درباره شهيدان كربلا باشد. در اين قصيده به خوبي عشق و ارادت خودش را بهتشيع نشان ميدهد. از جمله اشاره او به «آيه قربي» (قل لااسئلكم عليه اجراً الاالمودة في القربي) است كه بخشي از آيه 23 سوره شوري و ناظر به مودت و دوستي با اهل بيت است:
دامن اولاد حيدر گير و از طوفان مترس
گرد كشتيگير و بنشان اين فزع اندر پسين
بيتولا بر علي و آل او دوزخ تراست
خوار و بيتسليمي از تسنيم واز خلد برين
كسايي در فراز ديگري از اين قصيده، حكومت مروانيان و يزيديان را ذم ميكند و از اينكه اين گروه فاسق منبر رسول اللّه و اولاد او را با وجود خويش آلوده نمودهاند، ميگويد:
رودكي كه در تاريخ شعر فارسي عنوان «پدر شعر فارسي» را به او دادهاند، از شاعراني است كه در دولت سامانيان خوش درخشيد. او در سرودههايش توجه زيادي به مضامين ديني دارد. از جمله شهيد بلخي از معاصران او از زبان رودكي مينويسد:
از رودكي شنيدم استاد شاعران
كاندر جهان به كس مگرو جز به فاطمي
رودكي به عقيده بسياري از مورخين، مذهب «اسماعيلي» داشته است.
در شعر دوره ساماني، مضامين قرآني و حديثي بسيار است كه تاثير فراواني در شعر ادوار بعد گذاشته است.
فردوسي از بزرگترين حماسهپردازان عهد غزنوي و دوران حاكميت سلطان محمود است. فردوسي از نظر مذهبي شيعه اثناعشري است و از همين رو با سلطان محمود كه سنيمذهب بود، ناسازگاري داشت. دكتر ذبيح اللّه صفا پيرامون مشي فكري و اختلاف عقيدتي او و سلطان محمود مينويسد:
... بدتر از همه اينها، فردوسي فردي شيعي بود و مانند همه در اصول دين به معتزليان نزديكي داشت و بالاتر از همه مشرب فلسفي او هم از جاي جاي شاهنامه پيداست. اما محمود كشنده هر شيعي و كشنده و بردار كننده هر معتزلي و هر فلسفيمشرب بود.14
در شاهنامه فردوسي كه يك اثر حماسي است، جهانبيني فردوسي و انديشه او را كه متاثر از آموزههاي وحياني است، به درستي ميتوان ديد. شاهنامه با ذكر و ياد خدا و صلوات بر رسول او آغاز شده است:
منم بنده اهلبيت نبي
ستاينده خاك پاي وصي
اگر چشم داري به ديگر سراي
به نزد نبي و وصي گير جاي
كلمه «وصي»، حكايت از شيعه بودن و طرز فكر فردوسي ميكند؛ چه اينكه غير از شيعيان، كسي «وصي بودن» حضرت امام علي(ع) را قبول ندارد.
در قرن پنجم و ششم در نتيجه پيوند شعر فارسي با تصوف، تحول بزرگي در اين شعر به وجود آمد. در اين دوره با تلاش شاعراني همچون: كسايي و ناصر خسرو قبادياني، شعر وارد حوزه معارف ديني ميشود. سهم و نقش تصوف در رشد شعر فارسي غيرقابل انكار است. صوفيه در بيانتعاليم خود از زبان شعر استفاده ميكردند و همين مسئله موجب شد كه ميان شعر و حقيقت دين پيوندي حاصل شود. از سويي باعث طرح مسئله نسبت دين و شعر شد كه بعدها در شعر سنايي و عطار به شكل عميقتري راه يافت.
ناصر خسرو حكيم، نويسنده و شاعر شيعيمذهب است، گرچه از پيروان مذهب شيعه «اسماعيليه» است، ولي در دفاع از مذهب شيعه به شكل متعصبانه با جريانهاي مخالف درگير بود. ناصر خسرو در تمامي آثارش از امامان و پيشوايان شيعه ياد كرده و مقام آنان را گرامي داشتهاست و به همين جهت مورد آزار واذيت حكّام وقت قرار گرفته و سالهاي دراز عمر خود را در تبعيد و غربت سر كرده است. ناصر خسرو در مورد فاطمه زهرا (س) چنين ميگويد:
گزين و بهين زنان جهان
كجا بود جز در كنار علي
حسين و حسن يادگار رسول
نبودند جز يادگار علي
شعرهاي او در مورد واقعه كربلا نيز از باورمندي و اخلاص او به خاندان پيامبر و پيشوايان بزرگ شيعه حكايت دارد:
دفتر پيش آور و بخوان حال آنك
شهره ازو شد به جهان كربلاش
تشنه شد و كشته نگرفت دست
حرمت فضل و شرف مصطفاش
ناصر خسرو كه شعرش از لحاظ اخلاقي و خردگرايي تحسين برانگيز است، متاسفانه در مواردي به زمره واعظان غيرمتعظ در ميآيد. مخصوصاً زماني كه از دشمنان باطنيه و اسماعيليه ياد ميكند، سخت غضبناك ميشود و با نسبت دادن كلمات و صفات مذموم آنان را تحقير ميكند.
اي جاهل ناصبي چه كوشي
چندين به جفا به كار و زارم
تو چاكر مرد با دوالي
من شيعت مرد ذوالفقارم
وي همچنان كه گفتيم از هنر شعر در راه تبيين اهداف بلند و عاليه اسلامي در مصاف با حاكمان متعصب سلسله غزنويان استفاده نموده و باعث شده است تا فتواي قتل او را صادر نمايند.
حكيم ابوالمجد بن آدم متخلص به سنايي، شاعر و عارف نامدار قرن پنجم و ششم كه هويت شعر عرفاني فارسي به او منتسب است، از كساني است كه ميان شعر و شرع و دين و شعر رابطه ناگسستني استوار ساخته است. شعري كه سنايي و سپس عطار و نظامي گنجوي سرودهاند، شعري بودديني و از نظر ايشان برخاسته از شرع. البته اين شعرا مبتكر شعر ديني در زبان فارسي نبودند. شعر ديني بهطور كلي در اسلام سابقه درازي دارد و در واقع سابقه آن به صدر اسلام ميرسد. كاري كه شعراي صوفيه و به خصوص سنايي و عطار كردند، اين بود كه جنبه ديگري به شعر ديني دادند. اشعار فارسي قبل از ايشان به استثناي ترانههاي صوفيه قرن پنجم و اشعار فلسفي اسماعيليان و نظاير آنها عموماً اشعاري بود در مدح پيامبر و خلفاء و ائمه و اهل بيت (ع)؛ يا در بيان مواعظ و نصايح و دستورات اخلاقي و بهطور كلي حكمت عملي.اين قبيل اشعار در آثار سنايي و عطار نيز هست؛ اما ويژگي شعر ديني در آثار اين شاعران چيز ديگري است. سنايي و عطار و تا حدودي نظامي كوشيدند تا علاوه بر آن مضامين قبلي در اشعار ديني معناي ديگري را وارد ساحت شعر كنند و اين حكمتي بود كه جنبه ذوقي داشت نهعقلي و شاعر از راه ذوق و فهم قرآن بدان رسيده بود.
استاد ذبيح اللّه صفا نويسنده تاريخ ادبيات ايران زندگي و شعر سنايي را شامل دو دوره ميداند:
دورهاي كه سنايي شعر را در خدمت مدح و تمجيد دربار قرار داده است؛ 2.دوره سلوك معنوي و عرفاني در شعر. ايشان كارنامه دوره دوم شعر سنايي را چنين ارزيابيمينمايند: دوره دوم زندگي شاعر، دوره تغيير حال تكامل معنوي او است و شاعر دراين دوره مدتي را در سير آفاق و انفس گذرانده است و چندي با رجال بزرگ خراسان معاشرت داشته است و مدتي در خدمت مشايخ زانوي تلمذ بر زمين زده است و دير گاهي در تفكر و تامل بهسر برده ومايه علمي خود را از اين راهها و با افكار نو و انديشههاي ديني عرفاني همراه كرده و از اين ميان سنخ جديد و شيوه شاعري تازه خود را پديد آورده و در قصائد و غزليات و قلندريات و ترجيعات متعدد نشان داده است و به همان معروف شده است. اين دسته از آثارسنايي پر است از معارف و حقايق عرفاني و حكمي و انديشههاي ديني و زهد و وعظ و ترك و تمثيلات تعليمي كه با بيان شيوا و رسا ادا شده است. در اين اشعار سنايي از استعمال كلمات و حتي تركيبات و عبارات عربي بهوفور خودداري نكرده است.
در قصيدهاي تا آخرين بيت از الفاظ و عبارات قرآن كريم استفاده كرده كه آميخته با معارف ديني و فلسفي و حكمي است. سنايي مبدا تحول بزرگي در شعر فارسي بود. از آن رو كه شعر او با حكمت و نگاه فلسفي ـ عرفاني آميخته است و از همين زاويه ميتوان گفت كه شاعرانبعد از سنايي مانند خاقاني از او تاثير پذيرفته و خود را از پيروان او ميدانند. شعرهاي تمجيديه و شعرهايي كه در بيان معارف ديني سروده است، بدون ترديد از آثار بزرگ شعر است. دكتر عبدالحسين زرين كوب منتقد ادبي راجع به طريقه سنايي كه طي سلوك عرفاني و تصوف است مينويسد:
... تصوف سنايي رنگ دين دارد. قرآن را ميجويد و ميكوشد نور و گرمي حقيقت را از آن درك كند. اما به اندازهاي كه يك كور بينوا از شعاع خورشيد درك ميكند. براي اينكه اين نور خيره كننده قرآن را بتوان دريافت، دلي پذيرا و خالي از غوغاي شك و ترديد لازم است.چنين دلي كه قرآن و دين را مثل يك سرود دلاويز، عشقي آرامبخش و دلنواز مييابد. حتي دين واقعي را عشق، عشقي بيپايان و فناناپذير ميشمارد. اين عشق به حق كه غايت عمده تعليم سنايي است، در سخن بعضي عارفان ديگر نيز هست.
شهرت نظامي بيشتر به كتابهاي وي است؛ كتابهايي مانند مخزن الاسرار، ليلي و مجنون و هفت پيكر كه هر كدام از جايگاه بلندي در ميان آثار فارسي برخوردار است. نظامي گنجوي نيز مانند سنايي داراي انديشه و طرز فكر ديني است. او در تمام آثارش عرفان اسلامي رادستمايه انديشهاش قرار داده و معارف ديني را با ذوق شعري خويش سرشته است.
يكي از آثار او مخزنالاسرار است كه اثري عرفاني و متاثر از تعاليم ديني است. استاد زرين كوب پيرامون مخزنالاسرار مينويسد:
مخزن الاسرار، انديشههايي است در بيست مقاله با يك خاتمه راجع به زهد و عرفان كه در طي آن شاعر از هر چيزي سخن رانده است. از آفرينش آدم تا احوال عالم، بيوفايي دنيا، از استقبال آخرت، از توبه و تجريد، از همه چيز، مخصوصاً در بسياري از موارد بر بيدادگران، بر دو رويان، بر رشكبران و همه ابناي زمان تاخته است.
حافظ از سرايندگان قرن ششم و از شاعراني است كه ديوانش لبريز از مفاهيم عرفاني است. شور و شيدايي آميخته با نگرش عارفانه و آسماني از خصوصيتها و ويژگيهايي است كه شعر او را تا مرز اعجاز بالا برده است. حافظ متاثر از زمانه و شرايط اجتماعي عصر خويش است واز منظر عرفاني، جهان وهستي را مينگرد. انسان در انديشه او مقام ارجمندي دارد و نبايد به آلودگيها و پستيهاي روزگار آلوده گردد و بايد با طهارت و خلوص به محضر پروردگار باز گردد. از جلوههاي ارزشمند حافظ، توجه او به ادبيات عرفاني و ادبيات «مزديسنا» يا زبان اديان نخستين است كه بسامد واژگاني بالايي در شعر او دارد.
سخنسراي فارسيگوي هند در قرن دوازدهم ميرزا عبدالقادر بيدل دهلوي است. از آثار بيدل چند هزار بيت شعر و از جمله ديوان غزليات، رباعيات و مثنويهاي طور معرفت، طلسم حيرت، محيط اعظم و تنبيه المهوسين است. بيدل از چهرههاي نامدار سبك هندي در شعر فارسي است،ولي متاسفانه در ميان فارسيزبانان امروز، خصوصاً در ايران ناشناخته مانده است. بيدل نيز دل در گرو انديشه ديني و عرفاني دارد و از خرمن معاني قرآن، خوشهچيني نموده است. زبان بيدل، نماينده كامل سبك هندي است و از مضمونسازي و مضمونپردازي بديعي سرشاراست:
اي آئينه حسن تمناي تو جانها
اوراق گلستان ثناي تو زبانها
بيزمزمه حمد تو قانون سخن را
افسرده چو خون رگ تار است بيانها
از حسرت گلزار تماشاي تو آب است
چون شبنم گل آئينه در آئينهدانها
بيدل همانطوري كه حسين آهي در مقدمه ديوان او مينويسد، از آثار و انديشههاي غزالي و محيي الدين عربي و نيز سنايي و عطار تاثير پذيرفته است. حسين آهي در همين مقدمه از سازمان فكري بيدل چنين ميگويد:
شعر بيدل نه تنها مشرب عرفاني و فلسفي او را مينماياند و در آن مباحثي مانند واجب و ممكن، قديم و حادث، تنزيه و تشبيه، وحدت و كثرت، جوهر و عرض، هيولا و صورت و غيره راه يافته است، بلكه به گونهاي چشمگير، پله معني بر پله لفظ ميچرخد. بيدل خود را در خدمتفلسفه مورد علاقهاش گذاشته و سستي و گسيختگي ارزشهاي والاي انساني دوران او، در سازمان عاطفي و فكري شاعر بياثر نبوده و او را از هواداران سرسخت كرامت انساني بهشمار آوره است.
انديشه ديني در كلام و شعر بيدل عميقاً رسوخ دارد. بيدل جهان را حيرت كده ناز ميداند و كلمه حيرت از مفاهيم مورد علاقه در نظام فكري او است. او حيرت را سرچشمه معرفت حق ميداند و در تكوين اين بينش معقول به حديثي از پيامبر چشم دارد: رب زدني تحيراًفيك.
و نيز به گفتهاي از بايزيد بسطامي كه ميگويد: المعرفة في ذات الحق جهل والعلم في الحقيقةالمعرفة حيرة.
آنچنان كه گفتيم بيدل از مقلدان فلسفه ابن عربي و وابسته به عرفان فلسفي او است و از همين باب است كه در غزلي ميگويد:
از چمن تا انجمن جوش بهار رحمت است
ديده هر جا باز ميگردد دچار رحمت است
خواه ظلمت كن تصور خواه نور آگاه باش!
هرچه انديشي نهان و آشكار رحمت است
در بساط آفرينش جز هجوم فضل نيست
چشم نابينا سپيد از انتظار رحمت است24
تـــعـلق در شعر خداوندگار سخن و معانی ملک الکلام حضرت بیدل
اشعار حضرت ابوالمعانی بیدل بدون شک چونان نردبان زرینه پله یی بسوی معراج بیان و معانی، کوه پیکرانه از سدة دوازدهم تا بعه امروزبر بلندای مفرغین شعر و ادب فرازینه است. در وصف بیدل اگر از پنجره اندیشة کشنچند اخلاص آبادی سر بدر آوریم او حضرت بیدل را در ستاوند بالا نشینان سخن و معانی چنین می ستاید: بربام اخضر این نه رواق سپهر، کوس ملک الکلامی بنام نامی او صدا می دهد، و قدسیان بالایی عرش نوبت مسلمی به اسم گرامی آن سخن آفرین می زنند، سالک شاهراهحقیقت و دانایی پرده بر انداز حجله نشینانمعانی، چهره گشای شاهدان مضامین نهانی، پیشوای اهل تجرید و سرحلقه ی اهل دید بود. در وصف ذات مجمع الکمالاتش هرچه نویسم کم است. دهلی به یمن قدوم میمنت لزوم آن بی پرده بحر طریقت حکم بسطام داشت.(١)
با تکیه به کلام این ستاینده حقیقت، بی تردید می توان اشعار بیدل را مجموعهء از معرفت علم الیقین وعلم الادب واشراق و عرفان دانست، که گنجینه این اشراق و عرفان جدا از مجاهل مذهبی زیر نام اشراق و عرفان میباشد. زیرا که در مجاهل متشرعین و مذهبیون هرگز پوینده را راه به مقصود میسر نگردد، از بس کژ راهه یی معنی و درزیگری الفاظ در قامت های مجهول مقاصد.
در حالیکه اگر بر خرگاه سبز اشعار بیدل خردمندانه پروینه های خرد را به پویندگی بر نشینیم درخشش های مقولات و مفاهیم اشراق و عرفان وروانبینی و فلسفهء هستی و آزموزه های امروزین را آفتابینه باز خواهیم یافت.
در دستگاه اندیشة بیدل تفسیر و تفهیم مفاهیم ومقولات مهم فلسفی و اجتماعی و فرهنگی در کالبد بیان شعری از پالایش و بالندگی خاصی برخوردار است، که یکی از ویژگی های بیان مفاهیم و مقولات در شعر حضرت بیدل آن است که کاربرد آن به هیچوجه ارجناکی جوهر شعری را خدشه دار ننموده است، و این ویژگی ناشی از آنست که زمینه های بیان مفاهیم و مقولات فلسفی و اجتماعی در اشعار بیدل متکی بر استدلال عاطفی های شفاف ولطیف شاعرانه پیوند دارد. که همین تبیین منطقی مفاهیم و مقولات در پیوند تنگاتنگ با عاطفه ها تنها چیزیست که بیدل را بر پله بالاتر از سایر بالا نشینان ستاوند شعر جای میدهد. زیرا در بسیاری از اشعارصاحب کمالان شعر اگر برخی از مفاهیم و مقولات فلسفی واجتماعی هرچند بازنده ترین بافت ها هم تصویر شده باشد، کمتر می توان یافت که جلای صدف شعری آن تیرگی نپذیرفته باشد.
اشعار حضرت بیدل با جواهری مفاهیم و مقولات بسیار زیور آراستگی یافته است، که هر کدام آن تبلور شگردهای اندیشه بزرگوارانة اوست، شگردهاییکه مانند غریوی تندر خواب آلود گان پهنهء هستی را تکان می دهد و باران شگفتن ها برکویر آذان خشکیده باغستان جامعهء انسانی میریزاند. که در این جستار تنها در باره مقوله یی (تعلق) پای اندیشه حضرت بیدل زانو میزنیم، تا مگر جرعهء از شراب معرفت او آب حیات ما گردد.
تعلق را میتوان وابستگی، آویختن به چیزی ویا به گردن و دامن کسی، معنی نمود. و حضرت بیدل آنی راکه آویخته چیزی ویا کسی باشد فتراک گفته است. فتراک: تسمهء است که از عقب زین اسب می آویزند و با آن سواره ی اشتر و یا مرکب در عقب خود با تسمه و یا ریسمان مرکب ویا اشتری دیگری را می کشاند. در این معنی حضرت بیدل می فرماید:
ز صید گاه تعلق همین سراغت بس
که هرکجا دلی آویخته است فتراک است.
گفتیم با فتراک، سواره در عقب خود چیزی را می بندد و آن را به دنبال خویش می کشاند مانند مرکب، بیدل در مورد می فرماید:
مردیم و ز تشویش تعلق نگسستیم
چون آدم بیچاره که افسارخران بست
بنابر منطق استقرایی و رهگشایانهء حضرت بیدل، آدم متعلق کسیست که ارادهء او وابسته به ارادهء دیگری باشد، آدم متعلق انسان بدون اراده است. زیرا تعلق، ازخود بی ارادگی و بی اندیشه گی است. اراده و اندیشه ای عنصر متعلق آویزه ای جایی و کسی است، انسان که درگرو تعلق است نمی تواند برون از حوزه تعلق و آویزگی خویش بیاندیشد و مستقلانه عمل نماید. اما گفتنی است که عموما تعلقیت های فکری و ایدیالوژیکی و دینی از سوی عوام یا غیر آگاهانه است و یا کار برد منفعتی دارد، تعلقیت های مذهبی و دینیغیر منفعتی را میتوان نا سگالیده گفت، واین بعد تعلق شامل اجبارهای زمانی است که در اثر انگیزه ها و ناسازگاری های تاریخی این تعلقیت به تعلقات موروثی تبدیل یافته است.
اما کاربرد هایی منفعتی تعلق زنجیر مراد دعوت کنندگان به ساری تعلقیت خویش میباشد. جغرافیای خوزهء تعلقیت های وراثتی دینی و مذهبی و سنت ها و بینش های ناشی از آن بدبختانه بسیار وسیع و گسترده بوده و به نیستان غم آلودهء میماند که قامت های راست و بلند آدم ها توان بریدن برگ های کج وراثتی تنه های خود را ندارد، و برعکس، فراسویی و فرا اندیشی از تعلق به برگهای خزان زده یی باورهای خود را تجرید خویش و تفضیح و تکفیر خود میشمارند،بناء در پناه برگهای خشک پندار ها و باورهای خود باقی میماند و روان خویش را در سکوت زندان تیرگی فرسوده میدارند و از بانگ روشنی و طراوت های نشاط انگیز گلگشت زندگی که عبارت از سروستان آزادی است خود را محروم میگرداند و با روان های تاریک میزیند، که این در تیرگی زیستن و گنگ. بی نشاط بودن در حقیقت معنی پناه بردن به مغاک مرگ و نفی آزادی یعنی نشاظ زندگی، و تسلیم شدن به بندگی و قبول بیم و هراس یعنی مرگ و در یک کلمه شکست گوهر هستی انسان است.
در رابطه به شکست گوهر هستی انسان، واصف باختری اندیشه ور و شاعر توانمند کشور را پژوهشی است زیر عنوان (انسان درسمت الراس هستی و تاریخ) در کتاب نردبان آسمان که می نویسد: « زرتشت در یسنا بر آنان که در برابر مرگ از پا در می آیند وبه مغاک تیرهء هراس وبیم پناه می برنند نفرین می فرستد و این بیم و هراس را با جایگاه بلند انسان ناساز گار می شمارد. در آیین مزدایی شادی یکی از چهارآفریدهء نخستین هورا مزداست. بنابر دستورهای این آیین باید آدمی را ارج زیاد نهاد و زمینه شادکامی او را از هر روی فراهم ساخت. این روش شایسته ترین پاسخ است به مرگ و به جهان گنک و بی آزرمی که میخواهد گوهر هستی آدمی را در هم شکند که درود باد بر گوهرتابناک هستی آدمی.( ٢)
متکی بر حدیث حضرت زرتشت پیغمبر و بنیاد گذار خرد، زمینه شادکامی انسان میسر نمیشود جز با آزادی و این هنگامی است که از تعلق که جز وهم ذهن نیست جدا باید زیست. حضرت بیدل هم تعلق را وهم ذهنمی شمارد ومیفرماید:
کس گرفتار تعلق های وهم ذهن مباد
مرگ مژگان بند تعلیم حیایی کرد و رفت
ویا:
نیست بنیاد تعلق آنقدر سنگین بنا
این غبار و هم را یک پشت پا خواهد شکست.
و یا:
قطع اوهام تعلق آنقدر مشکل نبود
آه ازدل نالهء تیغ آزمایی بر نخاست
و یا :
جهان عالم امکان گرفته و هم تعلق
نبسته پای کسی جز همین حنا که ندارد.
بنابر پنداشت رهگشایانه بیدل، تعلق باعث شکست گوهر هستی انسان میشود، گوهریکه با دستان فرشتهنور و خرد پالایش و با جوهر آزادی به معنی کامل خویش آراستکی یافته است. گوهر وجودی انسان بدون جوهرآزادی بی ماهیت و بی کیفیت است، و چنین آدمی را میتوان انسان عارضی گفت، که به چیز غیر خود و غیر اندیشه خود وابسته است، در حالیکه انسان کامل که غریق نور خرد باشد، و به چیزی جز خود و خرد خویش وابستهنیست و خرد او بازتاب واقعیت های عینی و تجربی اوست. چنین انسان فارغ از عارضه های باوری واحکام و دستوراتذهنی و یا ایدئولوژیک دیگران بوده و در پهنهء زندگی رابطهء فعال با شناخت خود و پدیده های اطراف خودو جامعه انسانی داشته و برون بندیخانهء تعلقات شادکامانه میزید، در حالیکه انسان عارضی محروم از شادکامی های زندگی است و این محرومیت در اثر قبول تعلقیت او است و میتوان گفت که محرومیت اکثرا خود محرومیتی است وچنان که اشاره رفت موروثی است، به ویژه در مواضع ادیان. این خود محرومیتی و در جهل و تاریکی ماندن و عدم دسترسی به حقیقت وفهم و آزادی را افلاتون در کتاب جمهوریت خویش درتمثیل ازیک غاری که مردمان درآن از چند نسل پیش به بعد محبوس اند و در تعلق غار زیسته اند، با چیرگی استادانهء تمثیل نموده مینویسد:
« چنین تصور کن که مردمان در یک مسکن زیر زمینی شبیه به غار زندانی هستند، که مدخل آن در سراسر جبهه ی غار.. رو به روشنای است. این مردم از آغاز طفولیت دراین مکان بوده اند و پا و گردن آنان به زنجیر بستهشده بطوریکهاز جای خود حرکت نمی توانند کرد و جزپیش چشم خود به سوی دیگری هم نظر نمیتوانند افگند، زیرا زنجیر نمی گذارد که آنان سر خود را به عقب بر گردانند. پشت سر آنها نور آتشی که بر فراز یک بلندی روشن شده و از دور میدرخشد، میان آتش و زندانیان جاده ی مرتفعی هست.اکنون چنین فرض کن که در طول این جاده دیواری کوتاهی وجود دارد شبیه به پرده ای که نمایش دهندگان خیمه شب بازی میان خود و تماشا کنندکان قرار داده و از بالای آن عروسک های خود را نمایش می دهند… حال فرض کن که در طول این دیوار کوتاه بار برانی باهمه نوع آلات عبور میکنند و باریکه حمل می نمایند ازخط الرأس دیوار بالا تر است و در جزو بار همه گونه اشکال انسان و حیوان چه سنگی وچه چوبی و جود دارد و البته در میان باربرانی که عبور میکنند برخی گویا و برخی خاموش اند… مِثل آنها مِثل خود ماست. اینها در وضع که هستند نه از خود چیزی میتوانند دید نه از همسایگان خود مگر سایه های که بر اثرنور آتش بر روی آن قسمت غار که برابر چشم آنان است نقش می بندد… اگر اینان مجبور باشند که در همه عمر سرنجنبانند جز این نمی تواند بود… بنابر ایناگر این ها بتوانند بایک دیگر سخن گویند، سایه های را که می بینند تعریف خواهند کرد ولی با این تصور که حقیقت آن اشیا را تعریف می کنند…در نظر این مردم حقیقت چیزی جز سایه آن اشیا گوناگون نمیتواند بود…. اگر آنها را از قید زنجیر آزاد کنند… یا یکی از این زندانیان را آزاد و مجبورکنند که ناگهان بر خاسته و سر خود را به عقب برگرداند و چشم های خویش را به روشنای و حقیقت اشیا متوجه نماید، او ازاین حرکات بسی رنج خواهد برد و شدت نور به او اجازه نخواهد داد که اشیا را که تا کنون سایه آنها را می دیده، حال و عین حقیقت آنها را مشاهده کند، اگر به او بگویند که آنچه تا کنون می دیدی هیچ بود و سایه و حقیقت نداشت، اما اینکه با اشیا واقعی تر روبرو شده ای و بینایی تودرستراست…سر گردان خواهد شد و چنین خواهد پنداشت که آنچه تا کنون می دیده درست تر از چیزهای است که اکنون به او نشان می دهند…»(٣)
در بی مرز شهراندیشه و بینش پر تلطف و شاعرانه حضرت بیدل، تمثیل افلاتون یعنی سرنوشت و سرشت آنهای که در تعلق مغاک اند و بیرون آمدن از این غار و روشن کردن خویش را بسان شمع که مظهر نورست در گلبرگ یک غزل به شفافیت دانه های شبنم چنین تصویر شده است:
چو شمع یک مژه واکن ز پرده مست برون آ
بگیر پنبه ز مینا قدحبدستبرون آ
نمردهچند شوی خشت خاکدانتعلق
دمی جنون کن وزین دخمه های پست برون آ
جهان رنگ چه دارد بجز غبار فسردن
نیازسنگ کن این شیشه از شکست برون آ
ثمر کجاست درین باغ گو چو سرو و چنارت
ز آستین طلب صد هزار دست برون آ
منزه است خرابات بی نیاز حقیقت
تو خواه سبحه شمر خواه می پرست برون آ
قدت خمیده ز پیری دگر خطاست اقامت
زخانه یی که بنایش کند نشست برون آ
غبار آن همه محمل بدوش سعی ندارد
بپای هر که ازین دامگاه جست برون آ
امید یاس وجود و عدم غبار خیال است
از آنچه نیست مخور غم از آنچه هست برون آ
مباش محو کمان خانهء فریب چو بیدل
خدنگ ناز شکاری ز قید شست برون آ
اما گفتنی است که نفیر ستیزش گرانه با تعلق و بندگی و اسارت در مفاهیم وتصاویر متنوع از گلدسته های معراج سایی تاریخ ادبیات و حکمت و عرفان کشور ما بلند بوده و است. مثلا در سده های پیش و پسین ازافلاتوندر سرزمین ایرانیان دیروز« افغانستا ن امروز» بسا حکمت و عرفان از این سر زمین تا دور دست های جهانبه ویژه اقصای شرق و غرب انتشار یافته است. چنانکه مروارید واژه های حکمت و عرفان و اشراق را در سروده های حضرت زرتشت پیغمبر عجم و حکیم و عارف پاکزاد که از بلخنور در گستره ی روزگار خویش و سده های پسین می افشاند و تا به امروز آن مروارید ها در آبگینه چشم حکمت و عرفان زمان میدرخشد مشاهده نمود. دانشمند فرزانه سرزمین پارس( ایران امروز) در رابطه به تمثیل غار از سوی افلاتون و فهم وسیع آن در سرود های حضرت زرتشت مینویسد:
« تمثیل غار، شالوده استوار وگسترده است که با جهان صور و مثلپیوندی نا گسستنی دارد و فهم وسیع آندر شالوده حکمت و عرفان استواراست و در سرود های زرتشت که قدمتی بسیار دارد نهفته میباشد و از طریق حکمت مغان در یونان و جهان متمدنباستانتوسعه یافت و برجا.. و جلوه و صورتی پیدا کرد.»( ٣)
وباری هم نفیر رستن از تعلق را از سر دفتر مثنوی معنوی خداوندگار بلخ جلال الدین محمد بلخی که بی شک یکی از پلکان زرینکوب بسوی عرش دانش و بینش است، میشنویم که چگونه انگارهء آزادی و بریدن ازتعلق را در تمثیل حکایت نی و نیستان به سرایش میگیرد و صدای آزادی و عدم تعلق را به آتش که مظهر رو شنی و نور است تشبیهنموده و کسانی را که بی نور وروشنی یعنی از آتش درد اشتیاق آزادی بدوراندسزاوار مرگ و نیستی میداند و میگوید:
آتشست این بانگ نای و نیست، باد
هرکه این آتش ندارد، نیست باد
برخی پژوهشگران بر آن اند که گویا شکایت نی در مثنوی جدایی نی از نیستان است در حالیکه این شکایت و شرح نه از جدایی نی از نیستان بلکه شرح و شکایت درد فراق است، فراق اشتیاق و شکایت درداشتیاق:
سینه خواهم شرحه شرحه از فراق
تا بگویم شرح درد اشتیاق
اشتیاق نی، اشتیاق رسیدن و وصلت به اصل خویش است، و اصل نی، نای شدن است. و نی اصیل می شود که به مرحله متعالی خویش یعنی به مقام نای و نفیر برسد؛ آنگاه است که از شیپور او یعنی نی مرد و زن به ناله می آید و درد خویش را به وسیله او سر میدهند.
ازنیستان تا مرا ببریده اند
از نفیرم مرد و زن نالیده اند
ناله زن و مرد تعبیر های گوناگون میتواند داشته باشد، اما آنچه مهم است این است که نی زمانی نای میگردد و اصیل میشود که از نیستان می برد، بعد از جدایی از نیستان است که نی زبانپیدا می کند و دهن به حکایت ها می گشاید و از دوران جدایی ازاصل یعنی نای بودن و بی صدایی ها وا ز تعلق خویش به نیستان شکایت می کند؛ و در یک کلام حضرت مولانا می فرماید:
بند بگسل باش آزاد ای پسر
چند باشی بند سیم و بند زر
از نظر خداوندگار بلخ گسستن ازتعلقات مرحله ای پختگی، و دوران تعلق مرحلهء خام اندیشی و بی ارادگی انسان هاست. اما از انسانهای متحجر و متعصب و وابسته و متعلق، همانگونه که افلاتون گفت که چشمان شان بر اثر عادت به تاریکی از دیدن نور کور میگردد، پیداست که نمی توانند حال و هوای پختگان و پختگی را درک نمایند، در این رابطه حضرت مولانا سخن کو تاه نموده میفرماید»
در نیابد حال پخته هیچ خام
پس سخن کوتاه باید والسلام
در شعر حضرت بیدل که ستیزشگر آشتی ناپذیر باآئین تعلق و ستایشگرآزادی و آیت آفرین بن مایه ها و هنجارهای فراز آمدن بر ستیغ آسمان سایی وارستگی انسان از هر بند است به درخشندگی آفتاب بسیار از بن مایه های اسطوری و واقعی را که درستایش فلسفه، و معرفت آزادی از فکر و ذهن فلاسفه و حکما و عرفا تراوش نموده استمیتوان بگونه پاکیزه تر و رهگشایانه و پر صلابت تر و فشرده مشاهده نمود چنانکه حضرتبیدل در یکی ازآیت شعری خویش سرمایه نشاط انسان را آزادی بیان نموده و چنانکه حضرت مولانا رسیدنبه مقام آزادی را در تمثیل شاعرانهء نی وبرگ مستدل ساخته میفرماید:
سرمایه نشاط تو رفع تعلق است
از ترک برگ، نی به مقام نوا رسید
وجود نی در پناه برگ مشبهه انسان است در پناه یک مرز، این مرز میتواند تفکری و باوری باشد و میتواند مادی و وجودی، وجودی غیر ازوجود خود، برخی ها پناه آوردن به این مرز را نوع رسیدن به مقصود می شمرند و ضمانتگاه نیاز های دنیا و آخرت خویش. این پناه جستن نوع گریز از خود اتکایی، خود کرداری، خود گفتاری و خود پنداری است.چنین کسان را میتوان موجودات تنبل، فاقد نیروی تفکر، جبون و تابع تقادیر دانست. عده دیگر رهایی را آزادی می پندارند، رهایی از قیود و قدرت را. مثلا رهایی از حاکمیت اهریمنی طالبان اسلا میست برای مردم افغانستان و جهان آزادی مردم افغانستان از ظلم حاکمیت طالبان به وسیله امریکا تبلیغ گردید.یا مثلا عده وقتی از بند قدرتی و یا شخصی رهایی می یابد، ادعای آزادی می نماید، ولب هایش به شادی و نشاط گشوده میشود و فکر می کند که آزاد است. در حالیکه آزادی چیزی و رهایی چیزی دیگری است، یا به عبارتدیگر رهایی نیم از آزادی است نه همه آزادی. اما کلیت آزادی مشتمل به عدم تعلق به اندیشه و تفکر خاص است، وبیان و اظهار بدون واهمه ی آن. منوچهر جمالی نویسنده وپژوهشگر ایرانی در همین باره گپی دارد پذیرفتنیبدینگونه که عدم تعلق را نیرومندی انسان میداند، ومعتقد است: « آنکه نیرومند است خود را می گشاید خود گشاست،... خود گشایی آزادیست... در نیرومندی و تفکر پیدایشی گفتگوی آزادیست و فقط در نیرومندی و در تفکرپیدایشی، آزادی واقعیت می یابد وبر این بنیاد است که باید اندیشه های خود را استوار سازیم.
ما امروزه بیشتر متوجه آزادی منفی هستیم. آزادی ازقدرت های که ما را می فشرند و می کوبند و ما را از پیدایش و گشایش خود باز میدارند، ما را از نیرومند بودن منع میکنند، ما پیکار با اینقدرت هارا، پیکار در راه آزادی میخوانیم. در واقع این رهاییست و قسمت منفی آزادیست، ولی آزادی مثبت، هنگامی است که ما امکانات سیاسی، اجتماعی، حقوقی و اقتصادی و تربیتی گشایش و پیدایش خود را داشته باشیم و نیرومندی، چیزی جز این نیست.
در جاییکه فلسفه پیدایشی بر خرد وروان چیره است، آزادی است. در جاییکه انسان خلق میشود، چه او رایهوه و یا اللهی با امرش و قدرتش خلق کند، چه او راواقعیات و روابط تولیدی اقتصادی خلق کنند، چه او را جامعه خلق کند،آنجا آزادی نیست بلکه باید همیشه بر ضد این قدرت ها که تنها حق خلاقیت دارند و حق انحصار حکمیت را دارند، پیکارکند و ایستادگی و سرپیچی کند تا خود را تا اندازهء ازآنها رها سازد. آنکه هنوز( رهایی از قدرت های فشرنده) را آزادی میداند و هنوز شیرینی آزادی را که حق پیدایش و گشایش خود باشد، نچشیده است، مفهوم تنگ از آزادی دارد و رهایی را با آزادی مشتبه میسازد. رهایی، قسمتی از آزادیست نه سراسر آزادی. او هنوز حق و امکان آنرا نیافته است که خود گشا باشد، گشاده رو و گشاده دل و گشاده پیشانی و گشاده اندیشه باشد. جائی آزادیست که سراسر وجود انسان، گشاده است، خنده است، و این جاییست که انسان نیرومند باشد. خنده به چیزی خارج از خود خندیدن نیست، چنین خندیدنی برای رها ساختن خود ازدیگریست، خندیدن تنها گشودن دهانو رو نیست،این یک نماد خندیدن است، انسان هنگامی می خندد که سراسر وجودش از هم بگشاید. کسی می خندد که سراسر وجودش، احساس آزادی بکند.
آنچه نیرومند را ازخود گشایی، باز میدارد، او را در« تنگنا» میگذارد، دل او را تنگ میکند، زندگانی او را تنگ می کند، حال او را تنگ می کند اندیشه او را تنگ می کند و فرصت و امکاناتش را تنگ می کند، اینست که تنگی، احساسیست که نیرومندی هنگامی دارد که مرزهای زندگیش بسته می شود.»
خندیدن و تنگی این همان دو معنی است که حضرت بیدل میفرماید: سرمایه نشاط تو رفع تعلق.
و درمورد تنگ شدن دل و اندیشه می گوید:
زندانی اندوه تعلق نتوان زیست
بیدل دلت از هرچه شود تنگ برون آ
مسالهء برون آمدن از زندان تعلق و رستن از آنچه که باعث تنگی جان میگردد، درآیات شعری مالک الکلام حضرت بیدل، همان انگاره یی است که در دستگاه اندیشه خداوندگار بلخ جلال الدین محمد« اختیار» نگاشته شده است و چنانکه می کوید:
اختیاری است ما را در جهان
حس را منکرنتانی شد عیان
اختیار خود ببین جبری مشو
ره رها کردی به راه کج مرو
اختیاری است ما را نا پدید
چون دو مطلب دید آید درمزید
خود دلیل اختیاراست ای صنم
این که گویی این کنم یا آن کنم
عین القضاة ابر مرد آزادی را در همین معنی آمده است که (آدمی مسخریک کار معین نیست... بل مسخرمختاریست و چنانکه احراق در آتش بستند پس چون او را محلاختیار کردند به واسطه اختیار از او کارهای مختلف در وجود آید. خواهد حرکت از جانب چپ نماید خواهد از راست، خواهد ساکن بود خواهد متحرک... مختاری او چون مطبوعی آب و نان و آتش است)٦
معنی اختیار آزادی وگزینش آزادانه اندیشهو عمل را میدهد، گفتنی است که حضرت بیدل از آنجاییکه هرگونه عمل و اندیشه یی ناشی ازحوزه تعلقی را رد مینماید، نمی توان ادعا کرد که بیدل از بستگان مفوضه(قدریه) می باشد. جریان فکری که بعدها(٢٢ـ ١١٠ هجری) بنام (معتزله) یاد گردید، گرچه معتزله از اعتزال یعنی(ازجایی بیرونشدن، دورشدن، جداشدن) معنی میدهد، که در واقعیت همان عدم تعلق است؛ چیزیکه بنمایهء اندیشه و شعر بیدل است.اما باید گفت که معتزله مانند بسیاری ازنهضت های عقلی اسلامی در نهایت تابع ایمان و دین شدند بجای متابعت از عقل وعلم. در این رابطه پطروشفسکی دانشمند و اسلام شناس معروف روس مینویسد:...مکتب معتزله مکتب الهیات مبتنی بر استنتاجات عقلی بوده، یعنی می کوشیده تا به عقل و فلسفه تکیهکند. معتزله حتی اصل آتومیستیک را پذیرفتند و گفتند زمان و مکان نتیجه ترکیب ذرات اند. معتزله مکتب عقلی بوده و هرگونه اعتقاد میستیک(عرفانی) وعقیده به جهان مافوق طبیعت را یعنی امکان شناخت باریتعالی را از طریق اشراق و یا حس باطنی و الهام و قلب و امکان دست یافتن آدمیرا...بالا واسطه.. به خداوند رد میکردند. معتزله متابعت کور کورانهاز ظاهر احادیث را (که حنبلیان و ظاهریان و جز آنان بدان گرایش داشته) رد می کردند و گرچه قران را منبع و منشا حقیقت دینی اعلام می کردند، ولی تعبیرآزادانه و ایهامی آیات قران را جایز می شمردند ومعنی باطنی و مخفیی برای آن جستجو می کردند. بدین سبب معتزله و پیروان دیگر جریانات عقلی اسلامی را غالباً(باطنیان) "الباطنیه" از کلمه عربی" باطن" به معنی" درون" می خواندند در مقابل"ظاهریان" یا معتقدان به معنی ظاهری کلام خدا.
باهمه این مراتب اگرپنداریم که معتزله گونهء از آزاد اندیشان و یا نمایندگان جهان بینی نوین علمی و فلسفی بوده اند، راه خطا رفته ایم. چنین نبوده. معتزلهعقل را در مقابل ایمان و علم را در برابر دین علم نکرده و قرار نداده اند. ایشان به روی هم اززمینهء دین و توحید یعنی خداییکه منشأ و آغاز و مرکز عالم کاینات است دور نشدند« گرچه این اصل راکه شناخت خداوند برای آدمیان غیرمقدوراست.... اعلام کردند). و اگر معتزله از شیوه ها اصطلاحات و استنتاجات منطق و فلسفه ارسطواستفاده کرده اند فقط بدان منظور بوده که مقررا ت اصلی دین اسلام را... آنچنان که خود درک میکردند، مستدل و استوار سازند. بنابر این شیوهء عقلی یا راسیونالیزم معتزله به حدود معینی محدود بوده و منطق و فلسفه، در آن، به خدمت الهیات در آمده بودند.
معتزله آفرینندهء الهیات مبتنی بر استنتاجات عقلی بوده و اساس لایتغیر(دگم) پدید آورده کوشیدند مبنای فلسفی برای آن بتراشند... اساس که درصدراسلام وجود نداشته. ظهور این اساس متنی بر استنتاج عقلی در الهیات قرن سوم هجری به خودی خود نشانهء تبدیل به یک دین فیودالی بوده. 7
بدین لحاظ گفته میتوانیم که حضرت بیدل از هر نوع شرو شور عرفان مذهبی بدور بوده است، او نه با افکار و بینش های معتزله تعلق داشته ونه با جبریه و اشاعره و سایر فرق دینی. و نباید افکار و اندیشه حضرت بیدل را آنگونه که پژوهشگر و شاعر نامدار کشور ما استاد واصف باختری میگوید که:« بیدل و آن نحلهء فکری که وی بدان وابسته گی اشراقی و معنوی دارد، خرد را به مثابهء یگانه ابزار شناخت حقیقت نفی می کنند و درنظام مقوله های هستی شناختی خویش چه در رابطه بامسالهء غلم غیب و چه در پیوند با مسایل جهان شهادت به نظرگاهی شهودی و غیراستدلالی رسیده اند)8وابسته دانست زیرا حضرت بیدل خود میفرماید:
چنان نرمیدم ز تعلق که پس از مرگ
خاکم به برخویش کند نقش قدم را
با نظرداشت و ملاحظاتی آیات که در نکوهش تعلق در اشعار حضرت بیدل پیدا است میتوان گفت که بیدل نحلهء فکری خاصی ندارد که وابستگی او را نشان بدهد. سرزمین سبز اندیشهو جهان بینی بیدل مرز را نمی شناسد و تعلق به مرزی ندارد. او در جستجوی حقیقت است و آزادی انسان و ملامتگر بند و زنجیر ها تا انسان بدون ترس و واهمه به آنگونه که میخواهد بیاندیشد و آنگونه که می اندیشد آنرا بیان نماید. دستگاه تفکر عرفانی و اشراقی بیدل مجموعه یی از اصول تفکرات و جهان بینی های راهگشایانه بسوی یافت ها وتعریف های حقیقت است. زیرا حضرت بیدل چنانکه استاد واصف باختری نوشته است:«... برای فراگیری همه دانش های متداول روزگار خویش اسطوره ها، ادبیات و تاریخ سر زمین کهن سال هند گرفته تا علوم و معارف اسلامی، آثار ابن مسره، کتابهای ابن عربی و ابن رشد و محمد واحمد غزالی، هردو شهاب الدین سهروردی کندی،ابن مسکویه، مباحثات کیهان شناختی ابوعلی سینا، نوشته های اسماعیلیان، تأویل های دبستان اسکندرانی، کتب جابر بن حیان و تأملات رواقیانوفیلون و فلوطین آشنای عمیق داشت وعمری با گرد کتابهای اسفار و دود چراغ دمسازی و همسوزی داشته است.»9 در دستگاه فکری حضرت بیدل زا هر نگار خانهء میتوان نگاره ی مقبول ترین آنرا دریافت،مثلا این پیکر اندیشهء سقراط را که میگوید:« برای درک و رسیدن به حقیقت، باید مردمی را که درجهل تاریکی محبوسند، برای رسیدنبه هدف... استفاده و بهره جویی ازعلومی را آموخت که اساس آن تفکر و استدلال باشد تجربیات حسی.» و هم صورت اندیشهء افلاطون را که با توجه به عکس استاد خویش، البته کنار گذاشتن کامل و یک جانبه ی تفکر و استدلال جدا میشود، و می گوید:« ما بر آنیم که از کثرت در گذریم و به وحدت برسیم و این جز به وسیله عقل میسرنیست».(١٠)میتوان در یافت. اصول اشراقی و عرفانی افلاطون در تمثیل غار که در این نوشته در جایی به صورت مجاز از آن استفاده به عمل آمده است، توضیح شده است.
به هر حال نحلهء فکری و وابستگی های معنوی و اشراقی بیدل را هرگز نمی توان قالب معین داد، آنچه میتوان گفت اینست که او مانند زکریا رازی فیلسوف و عالم متبحر در برابر ابراز عقاید و مذاهب و معارف گوناگون زمانماضی وحال دورانش هم متاثر بود وهم متعارض، و مانند ابن سینای بلخی: به روش خاص ازفلسفه قدیم مقید نبود فقط آنچه را پسندید، گرفت چه از ارسطو و چه از افلاتون و افلاتونیست های نو و چه از فارابی. ولی پیروی به تمام معنی از هیچکدام نمی کرد، نه از حکمتمشأ و نه از افلاتونیان نو.(١١)ونه ازنصوص و اصل و متشرعین دین.
حضرت بیدل در بسیاری از ایات عرفانی و اشراقی شعری خویش تلقی های عرفانی و اشراقی دینی، یا به عبارهء دیگر« تریاک القلوب» را رد مینماید و بحث آمیخته با خرد را به میان می آورد و می گوید:
بدل ز مقصد موهوم خار خار مریز
در امید مزن خون انتظار مریز
مبند دل به هوای جهان بی حاصل
ز جهل تخم تعلق بشوره زار مریز
بیک دو اشک غم ماتم که خواهی داشت
گل چراغ فضولی بهرمزار مریز
حدیث عشق سزاوار گوش زاهد نیست
زلال آب گهر در دهان مار مریز
بعرض بی خردان جوهرکلام مبر
بسنگ و خشت دم تیغ آبدار مریز
بتر دماغیء کرو فر ازحیا مگذر
ز اوج ناز به پستی چوآبشار مریز
ز آفتاب قیامت اگر خبر داری
بفرق بیکلهان سایه کن غبار مریز
خجالت است شگفتن به عالم اوهام
درآن چمن که نه ئی رنگ این بهار مریز
خراب گردش آن چشم نشه پرور باش
بساغر دگر آب رخ خمار مریز
اگر چه جرأت اهل نیاز بی ادبی است
ز شرم آب شوم جزبه پای یار مریز
به هرچه نازکنی انفعال همت تست
غبار نا شده در چشم انتظار مریز
بهربنا که رسد دست طاقتت بیدل
بغیر ریختن رنگ اختیار مریز
بناءً حضرت بیدل در بسا موارد برای دریافت حقیقت از انبوه علوم ومعارف قدیم وحادث متکی به اصل شکاکیت بوده نه تقلید و تعلق و مطلق پنداشتن تفکرا ت و بینش ها. و بسا که مانند منصور حلاج( در اخلاق عرفانی خویش برعکس اخلاق عرفانی مذهبی، که برای رسیدن به (حق) باید نفس وقلب را کشت و یا اخلاق (معنوی) که برای آنکه روان نجات یابد و از اخلاط با تاریکی منع شود می باید نفس را کشت و (زهد) پیشه کرد و از نعما ت طبیعی و مادی زندگی(پرهیز) نمود. نه تنها به فنا و نابودی قلب و کشتن نفس.. و زهد و پرهیز معتقد نیست، بلکه زنده کردن و تجدید حیات قلب و نفس انسان را خواستاراست)(١٢)
امادوران زیست حضرت بیدل بهتر از روزگاران منصور حلاج نبود، و بیدل میدانست که چه بود که منصور را بردار آویخت. بیدل میگوید:
برق آفت لمعه در بی ضبطی اسرار داشت
نعرهء منصور تا کردن فرازد دار داشت
ورنه بیدل نیز مانند حلاج به فنا و نابودی قلب و کشتن نفس وزهد و پرهیز معتقد نبود و مانند حلاج( معتقد بود که تنها عقل و اندیشه آزاد می تواند پدید آورندهء فضیلت واقعی باشد)(١٣)چنانکه میکوید:
بیدل مزیل عقل شراب تعلق است
مست تغافل این همه بیهش نمی شود
حلاج رسیدن حقیقت را از تلقی های مذهبی و دینی رد می نمود و راه بردهای متضاد با عقل را جز موجب پریشانی نمی دانست، بدین معنی که تعلقات دینی را در راه یافت و گسترش فضیلت مانع می شود و موجب پریشانی ذهن آدمی میخواند از اشعار حلاج است که می گوید:
آنکه افسار عقل داد ازدستجز پریشانی، خود چه طرفی بست؟
فهرست منابع:
1.آويني، مرتضي، مباني نظري هنر؛ هنر رحماني و هنر شيطاني، انتشارات نبوي، چاپ اول، تهران، 1374، ص 30.
2.ياسين، آيه 69.
3.حاقه، آيه 41.
4.شعراء، آيه 224 ـ 226.
5.شعراء، آيه 227.
6.پورجوادي، نصراللّه، شعر و شرع، بحثي درباره فلسفه شعر از نظر عطار، انتشارات اساطير، چاپ اول، 1374، ص 53.
در سرزمین آند ، احتمالاً مردمان خیلی زود دریافتند که گیاهانی معین در مکانهایی دور از موطن اصلی خود ، بهتر به عمل می آیند . و نیز پاره ای از گیاهان را میتوان برگزید و در شرایط مخصوص دیگری کاشت و پرورش داد مثل سیب زمینی .
2- همچنین ، این احتمال وجود دارد که این مردمان ، هم گیاهان و هم حیوانات را پرورش داده و اهلی کرده باشند مثل سیب زمینی و نوعی گندم در کنار حیوناتی مانند شتر بی کوهان وخوکچه هندی
3- شکارچیان این سرزمین ، احتمالاً در زمانهای بس دور مشاهده کرده بودند که این حیوانات یعنی شتر های وحشی ، حس فرمانبرداری نیرومندی دارند و به آسانی از فرمانده خود اطاعت میکنند ، بنابراین آنها میتوانستند با گرفتن فرمانده رمه باقی حیوانات رمه را نیز به دام اندازند . بر اساس یک نظریه ، طویله های متروکه بهترین مکان برای پرورش سیب زمینی بودند زیرا گیاهان در آنجا از هجوم و چریدن حیوانات دیگر درامان بودند و از طرف دیگر فضولات شتر های وحشی به دام افتاده بهترین کود برای گیاهان بود .
4- بومیان با گذشت زمان گونه های گیاهی بیشتری را پرورش میدادند و کشت میکردند . در مورد حیوانات چنین نبود ، زیرا درآمریکا انواع حیوانات زیاد نبود ، مثلاً اسب و همچنین حیواناتی از تیره گاو که کار کشاورزی را آسان کند ، به شخم زدن کمک کند یا گاری و ارابه را بکشد ، وجود نداشت .
عوامل مهم و موثر در رشد گياهان خانگي :
محيط داخلي بافتهاي تشكيل دهنده هر گياه ، مخصوصا در قسمتهاي گل و برگ مداوم بوسيله محيط اطرافش متاثر مي شود .
عوامل فيزيكي خارجي ، يعني نور ، حرارت ، رطوبت ، هوا و غيره ميزان واكنش هاي سلولي را تنظيم مي كنند . البته به شرطي كه اين عوامل بصورت متناسب و در حد قابل تحمل و مورد نياز به گياه برسند .
گياهان فقط تا موقعي رشد طبيعي و معمولي دارند كه هريك از عوامل محيطي در حد متناسب و باصطلاح اُپتيممُم باقي بمانند .
هر وقت، هوا ، حرارت ، نور ، رطوبت و آب و مواد غذايي از اين حد تجاوز كنند و محدوديتي در رشد طبيعي گياه ايجاد شود ، گياه حساسيتي نشان مي دهد كه نمايش دهنده رشد غير طبيعي گياه است .اكنون درباره بعضي عوامل مهم و موثر كه در رشد گياهان خانگي موثر هستند بطور جداگانه به بحث و گفتگو مي پردازيم و عوامل موثر ديگردرتغذيه گياهي را در بخش مواظبت از گلها مطالعه خواهيد كرد .
۱ – نور :
گياهان براي تهيه غذا به روشنائي احتياج دارند .
نور ممكن است بوسيله اشعه مستقيم خورشيد ، يا اينكه بطور غير مشتقيم بتابد .
شدت نور غير مستقيم ممكن است كم يا زياد باشد .
معمولا در گوشه هاي اطاق نور بطور غير مستقيم و بمقدار كم به گياهان ميرسد .
اغلب گياهان گلدار حد اقل نصف روز نور مستقيم خورشيد را لازم دارند تا جوانه هاي گلشان رشد كند و باز شوند مثل گل شب بو .
كاكتوس ها و انواع ديگر گياهان گوشتي نيز به نور مستقيم خورشيد نيازمندند .
براي اينكه رنگ زيباي كروتون تغيير نكند ، بايد آن را در نور مستقيم قرار داد .
بطور كلي نور شديد آفتاب بدليل اينكه از عمل كربن گيري جلوگيري مي كند و تعريق را در گياه افزايش ميدهد زيان آور و در نتيجه رشد گياهبه تعويق مي افتد .
عشقه ، فيلودندرون ، بگونياي برگي ، پيروميا و دراسنا ، كه داراي برگهاي زينتي هستند و بهمين منظور هم كاشته مي شوند بايد در نور غير مستقيم خورشيد با شدت زياد قرار بگيرند .
همچنين گياهان لطيف مثل ، بنفشه آفريقايي نيز نور غير مستقيم بمقدار زياد لازم دارند .
در گوشه هاي كم نور اطاق نبايد گياهان گلدار را قرار داد .
گياهان برگي را اگر يك يا دو هفته براي تزئينات در محل كم نور قرار دهند ، بايد بعد از اين مدت جايشان را عوض كنند و آنها را در محل روشنتري قرار دهندو يا اينكه بايد دو دسته گلدان آماده كرد و هر هفته جاي آنها را عوض كرد . يعني يك سري را براي دكوراسيون در محلي كه نور كم است و سري ديگري را در محل روشن قرار داد .
گياهان سايه پسند يعني آنهائي كه به نور كم احتياج دارند مثل ، عبائي و بعضي از سرخس ها و فوتوس را ميتوان در نور كم يعني در گوشه هاي اطاق قرار داد .
۲ – هوا و حرارت :
هواي خنك به آن اندازه اي كه براي زندگي انسان ضروري است براي گياهان ضرورت ندارد.
معذالك گياه هم احتياج به هوا دارد بخصوص كه هوا اغلب همراه رطوبت است .
حرارت زياد كه هواي مرطوب را از بين ميبرد باعث اكثر ناراحتي هاي گياه مي گردد .
لذا تهويه براي گياهان مورد احتياج است و بهتر است پنجره ها در قسمت بالاي اطاق باشد .
بايد توجه داشت كه هر اندازه گياه به سقف اطاق نزديك تر باشد بيشتر متحمل گرما و خشكي ميشود .در خانه هائي كه خيلي گرم ميشود و از بخاري براي گرما استفاده ميشود ، بهتر است گلدانها را در كف اطاق بچينند . بطور معمول حرارت اطاق در روز بايد معادل ۲۰ درجه سانتيگراد باشد و در شب ۱۵ درجه مناسب است .
حرارت هاي زياد براي گياهان مضرند . اختلاف حرارت شب با روز نبايد بيشتر از ۵ درجه سانتيگراد باشد .اگر حرارت روز مثلا ۲۵ درجه باشد و در شب يخبندان شود گياه از بين مي رود .
مخصوصا گياهاني كه رطوبت دارند صدمه بيشتري خواهند ديد.
معمولا گياهاني از قبيل : آويز ، كاغذي درختي ، شاه پسند درختي را در زمستان در اطاقي كه حرارت ۷ تا۱۰ درجه سانتيگراد دارد نگاهداري مي كنند .
باين ترتيب اين گياهان در زمستان استراحت مختصري مي كنند و چون حرارت كم است به آب كمتري احتياج دارند و ريشه هايشان سالم مي ماند و نمي پوسد .
در بهار و تابستان بعد اين گياهان بيشتر و بهتر گل خواهند داد .
گلدانهاي مركبات را كه در منزل نگهداري ميكنند ، بهتر است در تمام طول مدت زمستان در زير زمين خنكي كه حدود ۷ تا ۸ درجه سانتيگراد حرارت دارد نكهداري كنند و به آنها كم آب بدهند . باين ترتيب موقع بهار گلهايشان نمي ريزد و ميوه روي درخت ظاهر ميشود .
همچنين براي مثال در اطاقهاي عير مسكوني كه بخاري يا شوفاژ ندارد و يا اينكه گرما كمتر از ۱۰ درجه سانتيگراد است ، عده كمي از گياهان كه در حال استراحت و خواب هستند بهتر و سالمتر مي مانند :مثل عبائي ، نخل زينتي و فيكوس و غيره .
حرارت هاي مناسب براي گياهان مختلف كه در منزل نگهداري مي كنند يكنواخت نيستند و باهم تفاوت دارند . مثلا ، آنتوريوم و بنفشه آفريقايي ، گرماي زيادتري نسبت به فيلودندرون لازم دارند .
اصولا گياهان برگي كه مبداُ شان از مناطق گرمسيري است حرارت روز بايد بالاتر از ۲۵درجه سانتيگراد و در شب در حدود ۲۰ درجه باشد .
اطاقهاي ما اغلب در زمستان براي نگهداري گلدانهاي گل مناسب نيستند .
زيرا زياد گرم ميشوند . زيان اين گرما از سرما زيادتر است .
بهتر است گياهان گل دار را مثل ، سيكلامن يا ميخك را در اطاق نسبتا خنك نگهداري كنند . باين ترتيب دوام گل زيادتر ميشود .
در اطاقهائيكه اغلب درزهاي پنجره باز هستندو محكم بسته نمي شوند ، گلدانهائيكه نزديك پنجره قرار گرفته اند در شب هاي زمستان صدمه مي بينند . بهمين دليل بايد گلدانها را در شب از كنار پنجره ها دور كرد و يا بوسيله پرده يا كركره گلدانها را از سرما محفوظ داشت .
حتي الامكان بايد سعي كرد كه گياهان در تماس با سرما نباشند .
اگر گياه سرما ديد و برگهايش خشن و سفت شد بايد آنرا با آب سرد شست تا بتدريج بحالت اوليه برگردد .ولي نبايد گياه را نزديك بخاري قرار داد .
با وجود اين ممكن است گياهي كه سرما ديده دوباره بحالت اولي برنگردد .
ولي شما كوشش خود را كرده ايد .
۳ – رطوبت :
رطوبت هوا مثل نور و حرارت مورد احتياج گياه است .
البته فراهم كردن رطوبت در اطاق كار مشكلي است .
اكثر گياهان بغير از كاكتوس ها و گياهان باصطلاح گوشتي در هواي گرم و خشك ناراحت ميشوند . گاز بخاري ، هواي اطاق را خشك مي كند .
نبايد انتظار داشت كه در اطاق رطوبتي معادل گلخانه تهيه كنيم با اين وجود با وسائلي ميتوان تا حدي رطوبت را تامين كرد .
مثلا با گذاشتن كوزه هاي گلي روي رادياتور شوفاژ و قرار دادن ظرفي محتوي تورب يا خزه بين گلدانها بشزطي كه دائما مرطوب باشد .
بايد بخاطر داشت كه براي گياهان گرمسيري رطوبت بهتر از حرارت زياد است .
رطوبت دادن به برگ گياهان خيلي موثراست براي اين كار مي توان در يك روز گرم تمام گلدانها را از اطاق خارج كرد و با يك دستگاه آب پخش كن برگها را شستشو داد يا در منزل اگر روي مبلها را با پلاستيك بپوشانند ميتوانند بهمان ترتيب با تلمبه هاي دستي روي برگها را خيس كنند .
ممكن است گلدان گل را داخل گلدان بزرگتري قرار دهند و ميان جدار دو گلدان را با تورب يا خزه مرطوب پر كنند و مجددا در فواصلي تورب يا خزه را مرطوب نمايند ، يا اينكه يك طشت آهني كه شش گلدان يا بيشتر در آن جا مي گيرد تهيه كرده و گلدانها را در آن بچينند ، بين گلدانها را با خزه يا تورب مرطوب پر كنند و دائما تورب يا خزه را مرطوب نگهدارند .
طريق ساده تر اينكه روي خاك هر گلداني تورب يا خزه مرطوب قرار دهند.
اگر هده اي از گلدانها بطور مجتمع در گوشه اي قرار گيرند رطوبتشان بهتر حفظ ميشود .
گلدانهاي رطوبت دوست مثل ، سيكلامن و بنفشه آفريقايي يا آزاله را در موقعي كه حمام ميرويد در آنجا بگذاريد .گلدانهاي مذكور را در تمام مدت شب از حمام بيرون نياوريد به اين وسيله گلها شاداب خواهند شد .
بعضي از گياهان در شرايط خشكي هوا ميتوانند زندگي كنند و حتي بهتر رشد مي كنند مانند : عبائي ، سانسوريا و سجافي .
بطور كلي گياهان را نبايد نزديك شوفاژ ، بخاري يا مقابل دهانه كولر و در و پنجره هاي باز قرار داد .
گياهاني را كه رطوبت زياد لازم دارند در محفظه شيشه اي بنام تراريوم طبق شكل شماره يك مي كارند .
از اين وسيله علاوه بر نگهداري گياهان گرمسيري بغير از كاكتوس ها و ساير گياهان گوشتي ميتوان براي تكثير گياهان ديگر استفاده كرد .
همانطوريكه گفته شد گياهان رطوبت دوست را مستقيما در تراريوم مي كارند .
کرج که هم اکنون قسمت قابل توجهي از فشار جمعيت و کم آبي تهران را تحمل مي کند، از دوران پيش از تاريخ و باستان نيز سرزميني پرجاذبه و مرکز آب و آباداني بوده است. استعدادهاي طبيعي و منابع آبي فراوان سلسله جبال البرز، همچنين خاک حاصلخيز دامنه هاي البرز و دشت منتهي به آن براي اجتماعات بشري مناسب بوده است و دليل آن آثار باستاني ارزشمندي است که در گوشه و کنار اين جلگه وسيع و در حاشيه راههاي ارتباطي کهن قابل مشاهده است. تپه هاي آق تپه، مراد تپه و تپه مردآباد، قلعه هاي تاريخي تنگ گسيل و شهرستانک و آثار دوران اسلامي همچون برج ميدانک مغولي، پل و کاروانسراي صفوي، کاخ هاي قاجاري و کاخهاي رضا شاهي و محمدرضا شاهي حکايت از استمرار استقرارهاي پي در پي در اين منطقه دارد. اطلاعات موجود حاکي است که کرج مدتي جزء مازندران و زماني قسمتي از ري بوده است و گاهي از روستاهاي طالقان يا شهرستانک محسوب مي شده است. تا پيش از حمله مغول رفت و آمد کاروانها بيشتر از راهي بوده که از طريق سگزآباد و شهريار به ري مي رفته. از اين دوره به بعد راه قزوين – کرج – ري به قبلي ترجيح داده شده است ولي اهميت کرج در دوره صفوي به دليل قرار گرفتن بر سر راه قزوين به تهران و تبريز بيشتر شده و کاروانسراها، پلها و قلعه هاي ايجاد شده در حاشيه اين جاده به آن هويت بخشيده است. از مورخين معتبري که از کرج ياد کرده، مقدسي است. وي در قرن چهارم هجري قمري از کرج به عنوان يکي از قراي ري نام برده است.
در اوايل قرن هفتم هجري قمري ياقوت حموي نيز کرج را تابع ري دانسته است.
حمدالله مستوفي در قرن هشتم هجري قمري کن و کرج را از ولايات تابع طالقان برشمرده و در ذکر رودخانه هاي عراق عجم از کوهرود نام مي برد که ويژگي هاي آن به طور دقيق قابل تطبيق بر روي رودخانه کرج است. در قرون ميانه اسلام و پس از آن به ويژه در عهد آخرين پادشاهان صفوي که تهران مقر حکومتي دربار مي شود، مسير قزوين – کرج – تهران مورد توجه قرار مي گيرد و به احتمال فراوان کاروانسراي صفوي کرج قابل انتساب به همين دوره است. باشکوهترين دوره تاريخي، دوره قاجاريه به ويژه عصر فتحعلي شاه و ناصرالدين شاه بوده است. در اين دوره کرج به علت همجواري با پايتخت و قرار گرفتن بر سر راه ارتباطي سلطانيه و تبريز مورد توجه سليمان ميرزا نيز بوده است. مجموعه سليمانيه کرج به اين مقطع زماني تعلق دارد. در همين دوران سپاهيان زيادي از منطقه عبور کرده و يادداشتهايي از خود بر جاي نهاده اند که براي دسترسي به اطلاعات جامع تر مي توان به سفرنامه ها مراجعه کرد. در جزوه اي که تحت عنوان "شناسنامه شهرستان کرج" توسط فرمانداري اين شهرستان تهيه شده در مورد وجه تسميه نام کرج چنين آمده است: کرج از کلمه کراج به معني بانگ و فرياد است. زيرا در تپه آتشگاه و کوههاي کلاک و قلعه دختر شهرستانک و بز قلعه اشتهارد در ايام تابستان براي خبر رساندن و ديده باني آتش افروزي مي شد و در موقع جنگ بدينوسيله از هجوم دشمنان با خبر مي شدند، در آن روزگار ممکن است، نام کرج، کراج بوده است. در فرهنگ نفيسي کرج به معني گوي، گريبان، چاک و شکاف آمده و آن رودخانه ايست که در کوههاي شمال غربي ري جاري مي شد و بلوک شهريار و ساوجبلاغ را مشروب مي سازد و نام دهي است در کنار اين رودخانه که پادشاهان قاجار در آنجا بناها و قصرهاي عاليه برپا نموده اند. همچنين در کتب مختلف آمده، لفظ کرج از کلمه کرژ به معني کوهپايه است. در مورد پيشينه تاريخي شهرستان کرج منابع مکتوب بسيار محدود است. براي پي بردن به تاريخ و گذشته آن و جبران اين محدوديت، لازم است ابتدا آثار مادي و ميراث هاي فرهنگي منطقه را جستجو کنيم و پس از دسترسي به مواد فرهنگي، آنها را شناسايي و معرفي نماييم تا بتوانيم راهگشاي پژوهشگران و باستان شناساني باشيم که علاقه به تحقيقات گسترده تر در اين محدوده از خاک ايران دارند و مايلند با شناساندن فرهنگ و تمدن اين سرزمين زواياي تاريک آن را روشن نمايند. بررسيهاي باستان شناسي آثار فرهنگي – تاريخي و پژوهشها و مطالعات بعدي آن در هر مکاني کمک قابل توجهي به شناخت تاريخ، فرهنگ، آداب و رسوم، سنتها، مردم شناسي، جامعه شناسي و... مي کند و بررسي حوزه فرمانداري کرج نيز به همين منظور انجام شده است.
موقعيت و تقسيمات کشوري
کرج با 2452 کيلومتر مربع وسعت در 35 کيلومتري غرب تهران و در دامنه جنوبي رشته کوههاي البرز قرار گرفته است. اين شهرستان از شمال به استان مازندران، از جنوب به شهرستان شهريار و استان مرکزي، از غرب به شهرستان ساوجبلاغ و قزوين و از شرق به تهران و شميرانات محدود است. جلگه پهناور کرج با ارتفاع متوسط 1320 متر از سطح دريا در مسير راه ارتباطي وسايط نقليه حامل کالاهاي وارداتي و صادراتي از مرز ترکيه و آذربايجان و به مقصد تهران و بالعکس است.
کوههاي رفيع و پر ابهت البرز استان مازندران و کرج را از هم جدا کرده است. دهستان کرج در ميان دره هاي پرپيچ وخم البرز و در اطراف جاده چالوس قرار دارند. از تونل کندوان تا روستاي مراد تپه در غرب اشتهارد، حوزه فرمانداري کرج را تشکيل مي دهد. حوزه فرمانداري کرج در سال 1337 براي جمعيتي در حدود 35 هزار نفر و با وسعتي در حدود 5830 کيلومتر مربع تاُسيس شد. اين شهرستان تا سال 1369 داراي چند بخش شامل: مرکزي، شهريار، رباط کريم و طالقان و اشتهارد بود، ولي پس از تبديل بخشهاي شهريار و رباط کريم و ساوجبلاغ به شهرستان چهار بخش از آن متنزع گرديد و در حال حاضر شامل دو بخش مرکزي و اشتهارد و هفت دهستان است.
بخش مرکزي با 6 دهستان به نامهاي: نسا، آسارا، آدران، کمال آباد، گرمدره و محمدآباد از تونل کندوان تا احمدآباد (مردآباد) را شامل مي شود.
بخش اشتهارد که از احمدآباد تا مرادتپه ادامه دارد، تنها يک دهستان به نام پلنگ آباد (رحمانيه) دارد.
آثار فرهنگي – تاريخي
در حوزه فرمانداري کرج بيش از 100 اثر با ارزش فرهنگي – تاريخي و هنري شناسايي شده و در گزارش بررسي و شناسايي اين منطقه درج گرديده که در اين مقاله به شرحي کوتاه درباره دهستان پرداخته مي شود.
آثار فرهنگيتاريخي دهستان هاي نسا، آسارا و آدران
دهستان هاي نسا، آسارا و آردران در منطقه اي کوهستاني قرار داشته و آباديهاي آنها در دره هاي پرشيب و يا بر حاشيه مرتفع کوهها ايجاد شده است.ولي آبادي آدران نسبت به نسا و آسارا وسيع تر و بيشتر است و زمينهاي کشاورزي و باغات ميوه
فراوان ترند به همين دليل از ديرباز در اين منطقه کشاورزي رونق بيشتري داشته و در نتيجه سکونت در روستاها مداوم و دايمي است.
آثار فرهنگي – تاريخي دهستانهاي کمال آباد، گرمدره، محمدآباد و شهر کرج
در اين محدوده از حوزه فرمانداري کرج آثار ارزشمند و قابل توجهي وجود دارد که خوشبختانه تعدادي از آنها توسط کارشناسان ميراث فرهنگي استان تهران و کرج معرفي شده و تعدادي نيز در حال مرمت و استحکام بخشي هستند. در اين ميان دو حمام قديمي واقع در روستاهاي هلجرد و بيلقان در عين سلامت و اهميت، کمتر مورد توجه قرار گرفته اند.
برخي مراكز ديدني:
بقاياي آتشكده سنگي تخت رستم از دوره اشكاني و ساساني، بقعه شاهزاده سلمان اشتهارد، بقعه امامزاده رحمن و زيد پلنگ آباد اشتهارد، كاخ سليمانيه ( محل كنوني دانشكده كشاورزي )، درياچه سد امير كبير، چشمه وله، چشمه شاهدشت، چشمه گله گيله، آبشار پيچه آدران، پيست خور، پيست ديزين، پيست اسكي روي چمن ديزين، غار يخ مراد، كاخ شهر ستانك، قلعه وكيل، برج ميدانك، مسجد و حمام هلجرد، قلعه صمصام، پل شاه عباسي، برج سنگي گچسر و ...
قدمت
موقعیت
نوع اثر
نام اثر
ردیف
قاجاری
یک کیلومتری غرب ورودی تونل کندوان
کاروانسرا
کاروانسرای کندوان
1-
صفوی
یک کیلومتری غرب ورودی تونل کندوان
کاروانسرا
تپه های کندوان
2-
ایلخانی - صفوی
دو کیلومتری شمال گچسر
پل و راه
آهنین راه وپل سنگی
3-
رضا شاهی
گچسر
کاخ
هتل گچسر
4-
قاجاری - بنا معاصر
روستای ولایت رود ، دو کیلومتری دیزین
حسینیه
قدمگاه آقا سیدعلاء الدین
5-
800 ساله
بر بلند ترین قله شمال ولایت رود
درختهای کهن
درختهای آقادار
6-
مربوط به دوران دوم زمین شناسی
4 کیلومتری غرب گچسر
غار
غار یخ مراد
7-
قاجاری به بعد
3 کیلومتری جنوب گچسر
کوره های گچپزی
کووره های گچسر
8-
صفوی - بنا معاصر
کیلومتر 55 جاده کرج ، چالوس ، آبادی حسنکدر
امامزاده
امامزاده حسن
9-
قرن 6 تا 8 هجری ، قمری
کیلومتر 53 جاده کرج ،چالوس ، ابادی میدانک
آرامگاه
برج میدانک
10-
قرن 6 تا 8 هجری ، قمری
بالای تونل تنگ گسیل ، کیلومتر 51 جاده کرج ، چالوس
قلعه استقراری
قلعه تنگ گسیل
11-
دوره ناصرالدین شاه
کیلومتر 49 جاده کرج ، چالوس ، روستای شهرستانک
کاخ
کاخ شهرستانک
12-
دوران تاریخی
2 کیلومتری غرب دره گل گیله ، روستای شهرستانک
تپه های باستانی
تپه شنستون
13-
قرن 6 تا 8 هجری قمری
شمال دره گل گیله ، نوک
قلعه راهداری
قلعه دزدبند
14-
اوایل اسلامی
38 کیلومتری جاده کرج ، چالوس تکیه سپهسالار
امامزاده
امامزاده سپهسالار
15-
اوایل اسلامی ، بنا قاجاری
کیلومتر 36 جاده کرج ، چالوس
قلعه راهداری
قلعه ری زمین
16-
دوران دوم زمین شناسی
کیلومتر 36 جاده کرج ، چالوس
غار
غارهای ری زمین و سیراچال
17-
صفوی ، بنا قاجاری
7 کیلومتری جاده کرج ، چالوس ، شمال پل خواب روستای کلها
امامزاده
امامزاده رضی الدین
18-
بنا معاصر
7 کیلومتری جاده کرج ، چالوس ، شمال پل خواب روستای کلوان
امامزاده
امامزاده ابراهیم
19-
بنا معاصر
6 کیلومتری جاده کرج ، چالوس ، شمال روستای لیلستان
امامزاده
امامزاده هاشم و هارون
20-
تاریخی - اسلامی
5 کیلومتری جاده کرج ، چالوس ، شمال روستای کندور
امامزاده
امامزاده ابراهیم و محمد تقی
21-
تاریخ - اسلامی
کیلومتر 8 جاده کرج ، چالوس ، غرب روستای کندور
تپه های باستانی
تپه های کندور
22-
صفوی ف بنا معاصر
مرکز روستای کندور
امامزاده
امامزاده عبدالله و طاهر
23-
قاجاری
جنوب روستای کندور
محوطه مذهبی
امامزاده چهل دختر
24-
قاجاری
جنوب روستای کندور
محوطه مذهبی
امامزاده سید ابراهیم
25-
از دوره صفوی تا کنون
مرکز روستای کندور
قبرستان
قبرستان قدیمی
26-
از دوره قاجار تا کنون
غرب روستای ارنگه ، کیلومتر 15 جاده کرج ، چالوس
قبرستان
قبرستان قدیمی
27-
قاجاری
مرکز روستای ارنگه
امامزاده مخروبه
امامزاده جعفر
28-
قاجاری
ابهرک ، ارنگه
تپه باستانی
قبرستان گبری کچان
29-
صفوی ، قاجاری
ابهرک ، ارنگه
امامزاده
امامزاده سلیمان
30-
قرن 6 تا 8 هجری قمری
بالای صخره ای مشرف به غرب شهر کرج
قلعه راهداری
قلعه شاه دژ ( شاه دزد)
31-
صفوی - بنا معاصر
روستای سبحان ارنگه
امامزاده
امامزاده محمد
32-
صفوی - بنا معاصر
روستای گوراب ( جوراب ) ارنگه
امامزاده
امامزاده شاهزاده حسین
33-
800 ساله
روستای گوراب ( جوراب ) ارنگه
درخت چنار کهن
درخت امامزاده
34-
قاجاری
مرکز روستای خورارنگه
امامزاده
امامزاده شاهزاده عسگر
35-
قاجاری
مرکز روستای خورانگه
مسجد
مسجد جامع
36-
صفوی
مرکز روستای خورارنگه
تپه های باستانی
تپه دزدبر
37-
صفوی
روستای خورارنگه
تپه های باستانی
تپه تل اسکی
38-
قاجاری
روستای خورارنگه
آسیاب گندم کوب
آسیاب قدیمی
39-
800 ساله
کیلومتر 3 جاده کرج ، چالوس ،مرکز روستای نوجان
درخت چنار کهن
درخت قدیمی
40-
تاریخی
10 کیلومتری شمال قلمستان کرج ، روستای آتشگاه
تپه باستانی
تپه مهدیخانی
41-
تاریخی
15 کیلومتری شمال قلمستان کرج ، شمال آتشگاه روستای حسن بدچشمه
قبرستان قدیمی
تپه های باستانی حسن بد چشمه
42-
2000ساله
مرکز روستای آتشگاه
درخت کهن
امامزاده پیر پیران
43-
صفوی - قاجاری
ده کیلومتری شمال کمال اباد ، روستای هلجرد
حمام
حمام هلجرد
44-
قاجاری
روستای هلجرد
مسجد مخروبه
مسجد هلجرد
45-
قاجاری
روستای هلجرد
آسیاب گندم کوب
آسیاب هلجرد
46-
تاریخی - اسلامی
روستای هلجرد
قبرستان
قبرستان قدیمی هلجرد
47-
800 ساله
روستای هلجرد
درخت چنار کهن
درخت قدیمی هلجرد
48-
قرن 6 تا 8 هجری قمری
گرمدره ، کرج ، روستای کلاک
قلعه راهدارای
قلعه کلاک
49-
قاجاری
روستای کلاک بالا
قلعه مسکونی
قلعه روستایی
50-
بنا معاصر
روستای کلاک بالا
غار کوچکی در صخره
امامزاده تقی
51-
صفوی ، بنا معاصر
گرمدره ، جاده قدیم کرج
امامزاده
امامزاده حیدر
52-
صفوی ، قاجاری
کرج ، اول جاده چالوس ، روستای بیلغان
حمام
حمام بیلغان
53-
صفوی ، قاجاری
روستای بیلغان
کوره آجرپزی
کوره آجرپزی
54-
قاجاری ، بنا معاصر
کرج ، علی آباد گوته
امامزاده
امامزاده عبدالله
55-
پیش از تاریخ
کرج ، علی آباد گوته
تپه های باستانی
قشلاق تپه (اوج تپه )
56-
صفوی
داخل محوطه زندان
تپه های باستانی
تپه های قزا حصار
57-
دوره پهلوی
مهرشهر کرج
کاخ مسکونی
کاخ مروارید
58-
هزاره پنجم تا هزاره اول قبل از میلاد
مهرشهر کرج
تپه باستانی
آق تپه
59-
تاریخی ، صفوی
محمآباد کرج
تپه های باستانی
تپه های گلستانک
60-
هزاره اول تاریخی
محمدآباد کرج ، کوچه میثم تمار
تپه باستانی
تپه های دشت بهشت
61-
بنا معاصر
محمدآباد کرج ، کوچه میثم تمار
حسینیه
امامزاده غیبی
62-
سده های 6 تا 9 هجری قمری
محمدآباد کرج ، زمینهای شهرسازی
تپه های باستانی
تپه های امامزاده احمد و محمود
63-
صفوی
محمدآباد کرج ، زمینهای شهرسازی
امامزاده مخروبه
امامزاده احمد و محمود
64-
هزاره پنجم قبل از میلاد
محمدآباد کرج ، انتهای خیابان نصر
تپه باستانی
تپه مرد آباد
65-
صفوی ، قاجاری
محمدآباد کرج ، روستای حسن آباد
قلعه استقراری
قلعه حیدر آباد
66-
هزاره اول ، قرن 9 هجری قمری
محمدآباد کرج ، روستای حسین آباد
تپه باستانی
تپه حیدر آباد
67-
صفوی
داخل شهر کرج
کاروانسرا
کاروانسرای شاه عباسی
68-
صفوی
ورودی شهر کرج
پل
پل قدیمی
69-
قرن 8 و 9 هجری قمری ، بنا قاجاری
ورودی شهر کرج
قلعه نظامی
قلعه صمصام
70-
قاجاری
کرج ، دانشکده کشاورزی
کاخ مسکونی
کاخ سلیمانیه
71-
قاجاری
کرج خیابان مصباح
حمام
حمام مصباح
72-
قاجاری
کرج شهرک شهید فهمیده
آسیاب گندم کوب
آیساب برجی
73-
صفوی ، بنا معاصر
کرج بلوار امامزاده
امامزاده
امامزاده حسن
74-
صفوی ، بنا معاصر
حصارک پایین کرج
امازاده
امامزاده محمد
75-
صفوی ، بنا معاصر
مهر شهر کرج
امامزاده
امامزاده طاهر
76-
1300ساله
بلوار گوهرزدشت کرج
درخت سرو کهن
سرو گوهردشت
77-
800 ساله
محمدآباد ، کرج کوی راشته
درخت چنار کهن
چنار حصار
78-
سده های 5 تا 9 هجری قمری
محمدآباد کرج ، کوی راشته
تپه های باستانی
تپه های باستانی راشته
79-
صفوی ، قاجاری
محمدآباد کرج ، کوی راشته
قلعه استقراری
قلعه اربابی
80-
سده 5 تا 9 هجری قمری
محمدآباد کرج ، روستای سردار آباد
تپه باستانی
تپه امامزاده قاسم
81-
قاجار، معاصر
محمدآبادکرج ، روستای سردارآباد
امامزاده
امامزاده قاسم
82-
تاریخی
5 کیلومتری جنوب پلیس راه اشتهارد
تپه باستانی
تپه کرد چشمه
83-
قاجاری
روستای قزل حصار ، جاده اشتهارد کرج
قلعه استقراری
قلعه قزل حصار
84-
تاریخی ، اسلامی
جاده کرج ، اشتهارد ، روستای رحمانیه
تپه باستانی
تپه پلنگ آباد
85-
صفوی ، قاجاری
جاده کرج ، اشتهارد ، روستای رحمانیه
قلعه استقراری
قلعه پلنگ آباد
86-
صفوی
جاده کرج ، اشتهارد ، روستای رحمانیه
امامزاده
امامزاده سه گنبدان (رحمان و زید)
87-
قاجاری ، بنا معاصر
جاده کرج ، اشتهارد ،سه راه جارو
امامزاده مخروبه
امامزاده رزاق
88-
سده های 5 تا 9 هجری قمری
5 کیلومتری جنوب مختارآباد
قلعه استقراری نظامی
بز قلعه
89-
صفوی
5 کیلومتری جاده کرج ، اشتهارد
تپه باستانی
تپه امامزاده سلیمان
90-
صفوی ، بنا قاجاری
5 کیلومتری جاده کرج ، اشتهارد
امامزاده
امامزاده سلیمان
91-
تاریخی ، اسلامی
کیلومتر 55 جاده کرج ، اشتهارد
تپه باستانی
تپه خرم آباد
92-
رودخانه کرج و سد امير کبير
رودخانه کرج از کوههای سر به فلک کشيده رشته کوههای البرز در شمال کشور ايران سرچشمه گرفته و در انتها به درياچه نمک واقع در نزديکی شهر قم وارد می شود . اين رودخانه قبلا تمامی باغات شهر کرج و منطقه ييلاقی سرحد آباد و شهر شهريار و ساوجبلاغ را آبياری می کرد ولی در چند سال اخير به دليل رشد بی رويه در کلان شهر تهران ميزان عمده آب اين رودخانه برای مصرف شرب به تهران منتقل می شود. سدامير کبير ( سد کرج ) که در مقياس جهانی يکی از بزرگترين سدهاست اولين سدچند منظوره ايرانمحسوب می گردد . سد امير کبير در شمال شهرکرج و در 25 کيلومتری محور کرج به چالوس واقع شده و درياچه اين سد که به و سيله رودخانه پرآب کرج تغذيه می گردد يکی از مهمترين مراکز طبيعی پرورش ماهی قزل آلای رنگين کمان و نمونه نادر خال قرمز می باشد که امکانات مطلوبی را جهت ورزش مفرح و پر طرفدار ماهيگيری فراهم آورده است . طول اين درياچه در زمان تکميل بودن ظرفيت آب پشت سد به مسافتی بالغ بر 5500 متر می رسد و محيط بسيار مناسبی برای انواع ورزشهای آبی از جمله اسکی روی آب و قايقرانی و غواصی است.
سامانه خرید و امن این
سایت از همهلحاظ مطمئن می باشد . یکی از
مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می
توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت
بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم
اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه 09159886819 در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما فرستاده می شود .
آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی
سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس
مطالب پربازديد
متن شعار برای تبلیغات شورای دانش اموزی تحقیق درباره اهن زنگ نزن انشا در مورد 22 بهمن