تحقیق دانشجویی - 41

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تاثیر نماز بر تربیت و اخلاق

بازديد: 449
تاثیر نماز بر تربیت و اخلاق

تاثیر نماز بر تربیت و اخلاق


چکیده 

1.
روح و اساس و هدف و پايه و مقدمه و نتيجه و بالاخره فلسفه نماز همان ياد خداست، همان «ذکر الله » است که در آيه فوق به عنوان برترين نتيجه بيان شده است . البته ذکري که مقدمه فکر، و فکري که انگيزه عمل بوده باشد، چنان که در حديثي از امام صادق(ع) آمده است که در تفسير جمله « وَ لَذِکرُاللهِ اَکبَر» فرمود: «ذِکرُاللهِ عِندَما اَحَلَّ وَ حَرَّمَ » «ياد خدا کردن به هنگام انجام حلال و حرام» (يعني به ياد خدا بيفتد به سراغ حلال برود و از حرام چشم بپوشد ) .
2.
نماز وسيله شستشوي از گناهان و مغفرت و آمرزش الهي است چرا که خواه ناخواه نماز انسان را دعوت به توبه و اصلاح گذشته مي کند، لذا در حديثي مي خوانيم : پيامبر(ص) از ياران خود سئوال کرد : «اگر بر در خانه يکي از شما نهري از آب صاف و پاکيزه باشد و در هر روز پنج بار خود را در آن شستشو دهد، آيا چيزي از آلودگي و کثافت در بدن او مي ماند؟ » در پاسخ عرض کردند : نه، فرمود : «نماز درست همانند اين آب جاري است، هر زمان که انسان نماز مي خواند گناهاني که در ميان دو نماز انجام شده است از ميان مي رود » و به اين ترتيب جراحاتي که بر روح و جان انسان از گناه مي نشيند، با مرهم نماز التيام مي يابد و زنگارهايي که بر قلب مي نشيند زدوده مي شود .
3.
نماز سدي در برابر گناهان آينده است، چرا که روح ايمان را در انسان تقويت مي کند، و نهال تقوي را در دل پرورش مي دهد، و مي دانيم «ايمان» و «تقوي» نيرومندترين سد در برابر گناه است، و اين همان چيزي است که در آيه فوق به عنوان نهي از منکر بيان شده است و همان است که در احاديث متعددي مي خوانيم: افراد گناهکاري بودند که شرح حال آن ها را براي پيشوايان اسلام بيان کردند فرمودند : غم مخوريد، نماز آن ها را اصلاح مي کند و کرد .
4.
نماز، غفلت زداست، بزرگترين مصيبت براي رهروان راه حق آن است که هدف آفرينش خود را فراموش کنند و غرق در زندگي مادي و لذائذ زود گذر گردند . اما نماز به حکم اين که در فواصل مختلف، و در هر شبانه روز پنج بار انجام مي شود، مرتباً به انسان اخطار مي کند، هشدار مي دهد، هدف آفرينش او را خاطر نشان مي سازد، موقعيت او را در جهان به او گوشزد مي کند و اين نعمت بزرگي است که انسان وسيله اي در اختيار داشته باشد که در هر شبانه روز چند مرتبه قوياً به او بيدار باش گويد .
5.
نماز خودبيني و کبر را در هم مي شکند، چرا که انسان در هر شبانه روز هفده رکعت و در هر رکعت دو بار پيشاني بر خاک در برابر خدا مي گذارد، خود را ذره کوچکي در برابر عظمت او مي بيند، بلکه صفري در برابر بي نهايت .پرده هاي غرور و خودخواهي را کنار مي زند، تکبر و برتري جويي را در هم مي کوبد . به همين دليل حضرت علي(ع) در آن حديث معروفي که فلسفه هاي عبادات اسلامي در آن منعکس شده است بعد از ايمان نخستين عبادت را که نماز است با همين هدف تبيين مي کند مي فرمايد : «خداوند ايمان را براي پاکسازي انسان ها از شرک واجب کرده است و نماز را براي پاکسازي از کبر».
6.
نماز وسيله پرورش، فضايل اخلاق و تکامل معنوي انسان است، چرا که انسان را از جهان محدود ماده و چهار ديوار عالم طبيعت بيرون مي برد، به ملکوت آسمان ها دعوت مي کند، و با فرشتگان هم صدا و هم راز مي سازد، خود را بدون نياز به هيچ واسطه در برابر خدا مي بيند و با او به گفتگو بر مي خيزد . تکرار اين عمل د رشبانه روز آن هم با تکيه بر روي صفات خدا، رحمانيت و رحيميت و عظمت او مخصوصاً با کمک گرفتن از سوره هاي مختلف قرآن بعد از حمد که بهترين دعوت کننده به سوي نيکي ها است اثر قابل ملاحظه اي در پرورش فضائل اخلاقي در وجود انسان دارد . لذا در حديثي از امير مؤمنان علي(ع) مي خوانيم که در فلسفه نماز فرمود : «نماز وسيله تقرب هر پرهيزگاري به خداست ».
7.
نماز به ساير اعمال انسان ارزش و روح مي دهد- چراکه نماز روح اخلاص را زنده مي کند، زيرا نماز مجموعه اي است از نيت خالص و گفتار پاک و اعمال خالصانه، تکرار اين مجموع در شبانه روز بذر ساير اعمال نيک را در جان انسان مي پاشد و روح اخلاص را تقويت مي کند . لذا در حديث معروفي مي خوانيم که امير مؤمنان علي(ع) در وصاياي خود بعد از آن که فرق مبارکش با شمشير ابن ملجم جنايتکار شکافته شد فرمود: «الله الله في الصَّلوﺓِ فَاِنَّها عَمُودُ دينِکُم» «خدا را، خدا را درباره نماز، چرا که ستون دين شماست » مي دانيم هنگامي که عمود خيمه درهم بشکند يا سقوط کند هر قدر طنابها و ميخ هاي اطراف محکم باشد اثري ندارد، همچنين هنگامي که ارتباط بندگان با خدا از طريق نماز از ميان برود اعمال ديگر اثر خود را از دست خواهند داد . در حديثي ديگر از امام صادق(ع) مي خوانيم :«نخستين چيزي که در قيامت از بندگان حساب مي شود نماز است اگر مقبول افتاد ساير اعمالشان قبول مي شود، و اگر مردود شد ساير اعمال نيز مردود مي شود. » شايد دليل اين سخن اين باشد که نماز رمز ارتباط خلق و خالق است، اگر به طور صحيح انجام گردد قصد قربت و اخلاص که وسيله قبولي ساير اعمال است در او زنده مي شود، و گرنه بقيه اعمال او مشوب و آلوده مي گردد و از درجه اعتبار ساقط مي شود .
8.
نماز قطع نظر از محتواي خودش با توجه به شرائط صحت دعوت به پاکسازي زندگي مي کند، چرا که مي دانيم مکان نمازگزار، لباس نمازگزار، فرشي که بر آن نماز مي خواند، آبي که با آن وضو مي گيرد و غسل مي کند، محلي که در آن غسل و وضو انجام مي شود، بايد از هر گونه غصب و تجاوز به حقوق ديگران پاک باشد کسيکه آلوده به تجاوز و ظلم، ربا، غصب، کم فروشي، رشوه خواري و کسب اموال حرام باشد چگونه مي تواند مقدمات نماز را فراهم سازد؟ بنابراين تکرار نماز در پنج نوبت در شبانه روز خود دعوتي است به رعايت حقوق ديگران .
9.
نماز علاوه بر شرايط صحت شرايط قبول، يا به تعبير ديگر شرايط کمال دارد که رعايت آن ها نيز يک عامل مؤثر ديگر براي ترک بسياري از گناهان است . در کتب فقهي و منابع حديث، امور زيادي به عنوان موانع قبول نماز ذکر شده است از جمله مسئله شرب خمر است که در روايات آمده:« نماز شرابخوار تا چهل روز مقبول نخواهد شد مگر اين که توبه کند» و در روايات متعددي مي خوانيم : «از جمله کساني که نماز آن ها قبول نخواهد شد پيشواي ستمگر استو در بعضي از روايات ديگر تصريح شده است که نماز کسي که زکات نمي پردازد قبول نخواهد شد، و همچنين روايات ديگري که مي گويد : خوردن غذاي حرام يا عجب و خود بيني از موانع قبول نماز است، پيدا است که فراهم کردن اين شرايط قبولي تا چه حد سازنده است !
10.
نماز روح انضباط را در انسان تقويت مي کند، چراکه دقيقاً بايد در اوقات معيني انجام گيرد که تأخير و تقديم آن هر دو موجب بطلان نماز است، همچنين آداب و احکام ديگر در مورد نيت و قيام و قعود و رکوع و سجود و مانند آن که رعايت آن ها، پذيرش انضباط را در برنامه هاي زندگي کاملاً آسان مي سازد . همه اين ها فوايدي است که در نماز، قطع نظر از مسئله جماعت وجود دارد و اگر ويژگي جماعت را بر آن بيافزاييم که روح نماز همان جماعت است- برکات بي شمار ديگري دارد که اين جا جاي شرح آن نيست، به علاوه کم و بيش همه از آن آگاهيم

تاثیر نماز در تربیت

 نماز به عنوان مولفه اصلی تربیت دینی نقش اصلی را در ایجاد هویت دینی ایفا می نماید. واژه تربیت نیز از آنجایی اهمیت پیدا می کند که نماز نقشی تربیتی در زندگی فردی واجتماعی انسان دارد و تداوم این نقش تربیتی منجر به هویت یابی دینی می گردد.
اهمیت طرح مسئله
فریضه نماز به عنوان نماد و مشخصه اصلی اسلام سیاسی کانون توجه غرب بوده است. آنان در امپراتوری رسانه ای خود هرجا که می خواهند تصویری خشن از مسلمانان نشان دهند صف های طویل نماز جماعت آنان را در کنار صحنه های انفجار و ترور نشان می دهند. ارائه هویتی تمدن ستیز از مسلمان نمازگزار در فیلم های سینمایی و هالیوودی نیز دنبال می گردد. این همان تصویر تحقیر شده ای است که رودلف والنتیو در فیلم معروف “شیخ” ارائه می دهد واین تصور هنوز باقی است. در پس همه این تصاویر تهدید مربوط به جهاد )jihad( پنهان شده است. یعنی تصویری که روزی مسلمانان دنیا را تسخیر کنند.”(1)
ارائه چنین تصویری تحقیقا دارای زمینه های فرهنگی بوده است و دانش شرق شناسی که نگاه غربیان به شرق و مسلمانان است درخدمت این استراتژی بوده است.
انقلاب اسلامی ایران که انقلاب گل در مقابل گلوله بود و هویتی تمدن ساز از مسلمان نمازگزار ارائه داد ضربه ای کاری بر پیکر این گونه شرق شناسی زد. تلقی اسلام خشونت و تمدن ستیز را به اسلام هویت و تمدن ساز تبدیل نمود.
نماز به عنوان نماد عبودیت خدا و نفی سلطه هر موجود غیرالهی پیام اصلی انقلاب اسلامی ایران بود. نماز به عنوان نماد و پیام اصلی انقلاب بزرگ ملت ایران دارای پیام های سیاسی، فرهنگی واجتماعی نیز هست. اثرات اجتماعی و فرهنگی آن در نمازهای جمعه و جماعات بروز بیشتری می یابد. ارتباط متقابل، تعامل و گفتگو میان مسلمانان هم عقیده که به قصد قربه الی الله در صفی واحد گرد آمده اند در انجام این فریضه الهی است که جنبه عملی به خود می گیرد. عملکرد رسانه های ارتباطی در بازتاب فریضه نماز یک کنش فرهنگی هوشمندانه را می طلبد که بتواند مخاطبین و مخصوص نسل جوان را به وادی عمل به فریضه نماز ترغیب نماید. در اینجا نقش تربیتی و هدایتی رسانه های ارتباطی برجسته می گردد. رسانه ارتباط بین هویت و نماز را برجسته می کند و اینکه نماز چه نقشی رادر گفتمان هویت بازی می کند؟ چرا هویت دینی از مباحث عمده مربوط به هویت است؟!
1-
تبیین مفاهیم اصلی
1-1
چیستی هویت
هویت مجموعه ای از علائم آثار مادی، زیستی، جامعه ای، فرهنگی و روانی است که موجب شناسایی فرد از فرد، گروه از گروه یا اهلیتی از اهلیت دیگر (فرهنگی از فرهنگ دیگر) می شود. هویت را در مقیاس فردی بنا به تقدم تاریخی به هویت خونی، هویت خاکی و هویت فرهنگی تقسیم می کنند. هویت دینی بخشی از هویت فرهنگی است.(2)
هویت آگاهی از خود و ویژگی های مشترک در زمینه هایی مانند طبقات اجتماعی، مذهب، قومیت و جنسیت است. امروزه انواع مختلفی از هویت مانند هویت علمی، قومی، جنسی و منطقه ای وجوددارد. آخرین موج هویت سازی که در حال حاضر در جهان مطرح شده “هویت جهانی و بین المللی” است که به واسطه ارتباطات، تعاملات و مبادلات انسانی در سطح دنیا وجود دارد.
هویت و نیاز به آن پیامدهای دوگانه ای دارد: از طرفی خودآگاهی و توجه به هویت و آگاهی از مسائل مشترک دینی، ملی و... است و منجر به ارتباط با دیگران می شود و از سوی دیگر همین خودآگاهی و “این همانی” ایجاد شده احتمالا به جدا شدن با دیگران بینجامد. بر این پروسه نام غیریت سازی می شود نهاد یعنی شکل گیری هویتی از خود با برجسته نمودن بیگانه ای دیگر. ادوارد سعید نویسنده برجسته مسلمان و آمریکایی در کتاب مهم شرق شناسی نوع نگاه غرب به شرق (مسلمان) را در جهت ایجاد هویتی برای خویشتن به نحو مبسوط تبیین می نماید. غرب تصویری )Image( از شرق برای خود ایجاد می نماید. این تصویر منفی و مخدوش منجر به ایجاد تصویری منفی از غرب در نگاه شرقیان و در تقابل با آن )Image( می گردد. این تصویر )Image( در راستای هویت سازی به نحو مطلوب به کار می آید. از این رو غرب به نماد قدرت و سرکوب گری در نظر شرقیان جلوه می نماید. نکته مهم این است که تلاشها و جنبش هایی که در زمینه هویت خواهی صورت می گیرد، عمدتا ضد قدرتهای سرکوب گر ودر جهت اجرای عدالت و مبارزه با بی عدالتی است. اما به دلیل ایجاد خرده قدرت هایی در درون خود باعث به وجود آمدن مشکل در برقراری ارتباط و گفتگو با دیگران می شود. در گزارش کنفرانس جهانی یونسکو (مکزیکوسیتی 1982) در مورد سیاست های فرهنگی تعریف مناسبی از هویت به شرح زیر ارائه گردید؛
هویت هسته مرکزی شخصیت فردی و اجتماعی انسان است و می تواند به اعمال و تصمیمات فردی و جمعی شکل داده و روندی را به وجود می آورد که یک جامعه را در عین حفظ مشخصات خودش قادر به توسعه سازد.”(3)
امروزه بحث های مربوط به هویت، بحران هویت، هویت دینی و آگاهی دینی به دلایل تاریخی، روابط نامتناسب قدرت بین فرادستان و فرودستان در عرصه جهانی در کانون توجه قرار گرفته است. در جوامع انقلابی و در حال گذار که دارای هویت دینی هستند از هویت دینی در ساخت کلی اجتماع و تحکیم هویت در حال تحول جامعه استفاده می شود. در جامعه دینی ایران هویت دینی خط قرمز ارزشهاست و فریضه نماز اصلی ترین نماد هویت دینی است.
از این رو به تبیین مفهوم دین به عنوان یک امر قدسی و از طرف دیگر به عنوان یک عنصر بنیانی هویت ساز می پردازیم.
1-2-
دین
اگر به تاسی از دکارت در پی آن باشیم که برای تعریف یک مفهوم به دنبال وضوح و تمایز باشیم،باید گفت که در تعریف دین با مشکلاتی مواجه خواهیم بود. براین اساس تفکیک میان تمایز مفهوم دین و وضوح مفهوم دین ضروری است. در تعریف دین یک بخش سلبی و یک بخش ایجابی وجود دارد. بخش سلبی آن به تمایز مفهوم دین مرتبط است و بخش ایجابی به وضوح آن ارتباط پیدا می کند.
دین مفهومی متمایز از معنویت، زیستن اخلاقی، عرفانی نگری، تعبد، ایمان، خشکه مقدسی، خرافه پرستی است. این هفت مفهوم مفاهیم نزدیک به دین هستند ولی یقینا دین نیستند. لذا ثابت می شود که مثلا دین خشکه مقدسی و یا خرافه پرستی نیست.
در عرصه وضوح تعریف دین باید تعریفی از دین ارائه شود که نه مانع افراد باشد، نه جامع اغیار، نه خوشبینانه باشد ونه بدبینانه.(4)
دین به مجموعه پیچیده ای از وحی، آموزه، کلام، فلسفه، عرفان، فقه و بالاتر از همه اخلاق گفته می شود. به عبارتی دین به الگوهای اندیشه، رفتار و فرهنگ مبتنی بر وحی اطلاق می گردد که معتقد است زندگی در چارچوب و براساس وحی موجب آرامش دنیایی و رستگاری ابدی می شود.(5) دین همراز جوامع انسانی است، دین نظامی اعتقادی و عبادی است که انسان را در بعدی مقدس و استعلایی قرار می دهد. در هستی شناسی انسان دیندار نوع کیهان شناسی )cosmology( درباره منشاء جهان، مناسکی خاص، قواعدی اخلاقی، رابطه ای با امر قدس و خلاصه کلام تمام آنچه ستون های یک دین اصلی را می سازند وجود دارد.(6)
دین اصلی ترین نقش را در شکل گیری تمدن بشری داشته است. نام انسان با نام دین در تاریخ کهن بشری گره خورده است. ماکس وبر جامعه شناس شهیر آلمانی با نگارش کتاب “اخلاق پروتستان و روح سرمایه داری” به ایضاح مبسوط نقش دین در شکل گیری تمدن صنعتی غرب پرداخت. لذا پرداختن به نقش دین در شکل گیری هویت فرهنگی ودینی یک ملت شایسته توجه است. نماز که در لسان رسول خاتم(ص) ستون دین است، الگوی رفتاری مبتنی بر وحی الهی می باشد. با لحاظ نمودن فریضه نماز، دین به مولفه ای هویت بخش تبدیل می گردد. لذا به تبیین مفهوم نماز نیز می پردازیم.
1-3-
نماز
نماز به عنوان یک فریضه الهی، کنشی هویت بخش است و در درجه اول به یک بنده مومن که فقط در مقابل خدا سر طاعت فرود می آورد، هویت دینی می بخشد. تسلیم و طاعت در برابر خدا مستلزم ایستادگی در مقابل هرگونه نظام سلطه است که آزادی انسان ها را هدف قرار می دهد. بنابراین سجده و طاعت در برابر ذات اقدس الهی مستلزم آزادی از هرگونه نظام سلطه ای است که انسانها را به بند می کشد. نماز به عنوان نماد بندگی انسان در مقابل خدا با نیت قربه الی الله آغاز می گردد و خداوند به بزرگی و عظمت یاد می شود (الله اکبر.) اوست که پدیده ها و انسان را هستی بخشیده و بازگشت همه به سوی اوست. عبارت الله اکبر 85 مرتبه در نمازهای یومیه تکرار می گردد و در آن ضمن یاد کردن خدا به عظمت و بزرگی خط بطلان کشیدن بر طاغوت و هرگونه ساختار سلطه گری است که انسانها را بر خلاف فطرتشان که آزادی از بندگی غیرخدا خلق شده اند، به بند می کشاند. آنجا که در سوره حمد “الحمدلله رب العالمین” می گوییم، بر پرورش و آفرینش هستی و جهان به دست مقتدر خداوند تاکید می نماییم و بر هویت بندگی خود در مقابل خدا تاکید می نماییم. خداوند سایه رحمتش را بر همگان گسترده و در توبه را بر روی غفلت کنندگان باز گذاشته. نماز گزار تنها چنین خدایی را پرستش می کند و تنها از وی کمک می خواهد.
فریضه نماز ضمن اینکه یک کنش فردی جهت ارتباط با ذات اقدس الهی است دارای سویه های مختلف اجتماعی، فرهنگی، اخلاقی و سیاسی نیز می باشد. همگرایی این مولفه های متاثر از نماز منجر به ایجاد یک هویت مشترک برای تمام برپا دارندگان این فریضه الهی می گردد که برخی از آنان تبیین می گردد.
1-3-1-
تاثیرات اخلاقی نماز
دوری از گناه، تقویت نیروی تحمل مصائب و سختی ها، ادب آموزی، کبرزدایی، احترام به حقوق دیگران، دوری از غیبت و تکبر، معاشرت بری از خشونت با مردم و پایبندی به عدالت از پیامدهای مثبت اخلاقی نماز است.
همگرایی مولفه های فوق منجر به ایجاد هویتی با صفت دینی می گردد حال اگر صفات اخلاقی فوق به صورت فصل مشترک افراد یک جامعه درآید در این صورت آن جامعه دارای هویت دینی می گردد.
در تاثیرات مثبت نماز در پالایش اخلاق فردی ذکر مثالی از تاریخ صدر اسلام شایسته توجه است.
مسلم بن عقیل که در فراز و گریز از دست نیروهای عبیدالله بن زیاد در کوفه بود صاحب یک فرصت تاریخی جهت دفع شر این دشمن قسم خورده اسلام و اهلیت گردید ولی همان موقع به یاد حدیث نبوی “الایمان قید الفنک” ایمان اجازه نمی دهد که مسلمان ولو به کسی که بیرون مرز دینی خودش هست تجاوز کند” می افتد و از کشتن ابن زیاد منصرف می گردد.
رویکرد مسلم در اینجا رویکردی آرمان گرایانه، استعلایی و معطوف به اخلاق عملی در اسلام است، این رویکرد آرمانگرایانه مسلم تاثیرات و پیامدهای مهم سیاسی در تاریخ اسلام داشته است. در صورتی که رویکرد واقع گرا در عرصه سیاست معتقد به راه و روش دیگر است. از دیگر ویژگی های اخلاقی نمازگزاران که کنشی معطوف به جمع است رعایت امانت و وفای به عهد نسبت به دیگران است. (والذینهم لامانتهم و عدهم راعون(.)7)
البته امانت مفهوم وسیعی دارد. هر یک از نعمت های الهی امانتی از امانات او هستند. پست های اجتماعی و مخصوصا مقام حکومت از مهمترین امانات است خیانت در امانت جزء زشتی ها و بدی هاست که هرگز با روح نمازگزار سازگار نیست.
1-3-2-
تاثیرات اجتماعی نماز
یکی از جنبه های اجتماعی نماز که در ایجاد هویت مشترک برای مومنان موثر است نظم و انضباط در امور است. قرآن کریم در این باره می فرماید: “فاقیموا الصلاه ان الصلواه کانت علی المومنین کتابا موقوفا. نماز را برپا دارید که به راستی نماز وظیفه ثابت و معینی است برای مومنان.”(8)
برگزاری نماز به صورت جماعت و فرادا در ساعات معینی از شبانه روز و به سوی یک قبله مشترک، وحدتی در عین کثرت می باشد که شرط عملی شدن آن انضباط در امور و پیامد طبیعی آن، هم اجتماعی شدن و هم وحدت می باشد.
نمازگزاران در عمل معطوف به اجتماع خود حق معلومی از اموالشان را برای تقاضا کنندگان و محرومان در نظر می گیرند، (والذین فی اموالهم حق معلوم. للسائل و المحروم(.)9) مهمترین عامل این کنش اجتماعی نماز است. نماز به نمازگزار می گوید حقوق دیگران را استیفا کن. با خدا رابطه ایجاد نما و وقتی با خدا رابطه پیدا کردی رزق را از او می طلبی. مسلمان نمازگزار برخی از الفاظ ذکر را جمع بر زبان می آورد مثل “نعبد” یا “نستعین”. متکلم مع الغیر آوردن دعاها و خیر دیگران را خواستن و دیگران را در خیر خود سهیم دانستن، انسان را وا می دارد به اینکه در مسائل اقتصادی هم دیگران را فراموش نکند.
1-3-3-
تاثیرات سیاسی نماز
مسجد درصدر اسلام هم کانون عبادت و یاد خدا بود و هم مکان تجهیز سپاه برای جهاد، ساماندهی به امور جاریه شهروندان، محل جمع آوری وجوهات شرعی و مالیات بردارایی و هم تریبون سیاسی مذهبی جهت روشنگری شهروندان.
ادای نماز به جماعت ونمازهای جمعه که امام با تشریفات خاص به ادای نماز وایراد خطبه ها می پردازد و شهروندان را به رعایت تقوی وانضباط در امور فرا می خواند دارای سویه های دقیق سیاسی و فرهنگی است. در این گونه جماعات اجماعی بین مسلمین جهت پرداختن به معضلات گریبانگیر جامعه اسلامی شکل می گیرد. باتاثیرپذیری از فلسفه نماز و نمازهای جماعات و جمعه است که امام خمینی(ره) سیاست را علم هدایت انسانها به صراط مستقیم و در حقیقت راه و روش انبیا(ع) می داند.
نکته قابل توجه این است که صف های نماز جمعه و جماعات مسلمین نیز بیشترین پوشش خبری و رسانه ای دولت های غربی را به خود اختصاص داده است و هرجا که درصدد هجمه تبلیغاتی و سیاسی به مسلمین هستند نمازگزاران اهل جمعه و جماعت را به خشونت متهم می نمایند. برجسته نمودن نقش سیاسی نماز در جهان ارتباطات امروزه مسئله ای پیش روی کارشناسان و رسانه های ارتباطی یک دولت دینی است که درصدد تقویت هویت دینی جامعه دیندار است.
شبکه های وسیع مساجد در سراسر کشور تاثیری عظیم و شگفت آور، هم در پیروزی انقلاب اسلامی و هم در دفاع از آن در دوران هشت سال جنگ تحمیلی داشت. مسجد تجلی گاه اسلام سیاسی و در حقیقت نماز سیاسی و سلطه ستیز است.
مسجد عملا محل تجهیز و آماده سازی نیروهای مردمی در دفاع از انقلاب اسلامی بوده از این رو جمعی از امامان جمعه و جماعات در همین مساجد به دست دشمنان انقلاب اسلامی به شهادت رسیدند.
تامل واندیشه در تک تک آیات و عبارات و انکار در نماز پیوسته یاد نمودن خداوند به یکتایی، عظمت وبزرگی و بخشندگی و مهربانی است. برای عملی نمودن این ذکرها در صحنه زندگی باید دست را بر سینه شیاطین درون و برون زد و در عرصه زندگی اجتماعی و فردی سلطه ستیزی نمود. تفسیر امام خمینی(ره) از نماز و هسته اصلی آن یعنی سوره حمد نیز تفسیری سیاسی است و در اینجا امام(ره) سیاست را علم پیامبران و علم هدایت انسانها می داند. نماز سیاسی کنشی صرفا فردی و منقطع از اجتماع نیست. این نماز روح بخش و حرکت آفرین است. به عبارتی کنش معطوف به جهاد و تلاش در راه خداست. از این رو پیامبر خاتم(ص) رهبانیت و عبادت بریده از اجتماع را مردود اعلام می کند و رهبانیت امت خود را جهاد و تلاش در راه خدا می داند.
اگر مطابق تعریف حضرت امام(ره) سیاست را علم هدایت انسان بنامیم، سوره حمد یکی از سیاسی ترین سوره های قرآن کریم است. اگر قدرت را هسته اصلی علم سیاست بدانیم، آیه دوم سوره حمد بر قدرت بی همتای ذات اقدس الهی تاکید می کند.
آیات سوم و چهارم ضمن تاکید بر بخشندگی و مهربانی خدای متعال بر بندگانش، عدالت الهی در روز جزا را تبیین می نمایند.
در سوره حمد اقتدار الهی ملازم با عدل الهی ذکر گردیده است، یعنی از منظر دینی قدرت سیاسی بدون عدالت نامشروع و حرکت در خط گمراهان است.
در آیه پنجم تمام مخلوقات عالم از جمله اشرف مخلوقات (انسان) از ذات اقدس الهی به عنوان تنها منبع قدرت طلب یاری می نمایند.
استمداد طلبی انسان از درگاه خدای متعال جهت هدایت به صراط مستقیم و راه نعمت یافتگان است نه راه گمراهان و مغضوبین درگاه الهی.
سوره مبارکه حمد در حقیقت درس نامه زندگی بشر است. زندگی بشر بنا به طبع انسانیش یک زندگی اجتماعی است. صورت بندی زندگی اجتماعی انسان نیز در علم سیاست می گنجد، اگر انسان را کانون زندگی اجتماعی بدانیم، این انسان در تمام مراحل زندگی خویش در حیطه اقتدار ذات اقدس الهی است.
2-
رابطه دین و هویت یابی انسان
جهت ایضاح مسئله واحد تحلیل خود را انسان و هویت یابی او از طریق دین قرار می دهیم.
نقطه عزیمت هویت یابی دینی فطرت انسان است. فطره الله التی فطر الناس علیها لاتبدیل لخلق الله. انسانها دارای فطرت خداشناسی و فطرت عبادت هستند، لیکن این احساس گاهی به صورت شعور ناآگاهانه و گاهی با کمک وحی به شعور آگاه تبدیل شده و به سوی کمال حرکت می کند. حرکت هدفمند انسانها در مسیر فطرت، فصل مشترکی را در بین آنان ایجاد می نماید که در عرصه زندگی اجتماعی نیز خود را بروز می دهد، دغدغه مشترک به هویت مشترک میل پیدا می کند که ما این هویت مشترک را هویت دینی می یابیم.
هویت دینی، خود مولفه ای از واحدی بزرگتر به نام هویت فرهنگی است. در تکاپوی هویت بخشی دین به نسل جوان نمی توان حرکت را با انقطاع شروع کرد و از گذشته تاریخی و فرهنگ کهن یک ملت برید. بنابراین در تکاپوی کمال به سوی آینده از منظر فرهنگی باید نگاهی به گذشته داشت.
بستر مهم رودخانه هویت ایرانی، دین است. ایرانیان همیشه ذهن مشغول و دل نگران دین بوده اند ومی کوشند که در زندگی شان خدا به وجهی حاضر و ناظر باشد.
هویت دینی اساس انسجام جامعه ایرانی در طول تاریخ بوده است. منجی عدالت گستر و دولت عدالت پیشه نیز آرمان ایرانیان خصوصا در شکل تشیع آن بوده است . با نگاهی به گذشته این امر مبرهن و آشکار است که هرگونه موج دین ستیز که در جدال با هویت دینی ایرانیان بوده با شکست مواجه گردیده است.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و وقوع جنگ تحمیلی، دین به کانون وحدت و هویت ملت ایران تبدیل گردید. شعارهای آن روز که از رسانه ملی و از زبان جوانان ایرانی شنیده می شد غالبا حول کانون دین است.
شهادت در راه دین و الگوپذیری از امام حسین(ع) که در کربلا و به دست دشمنان دین اسلام به شهادت رسید، گفتمان حاکم در هنگامه جنگ تحمیلی بود.
شهادت طلبی و آ رزوی لقاء الله فقط با داشتن مبانی دینی است که مفهوم پیدا می کند و ملتی در پی شهادت است که هویت دینی داشته باشد.
هویت دینی در هنگامه دیگر ازتاریخ ملت ایران خبرساز و تاریخ ساز گردید.
در آغاز دهه 40 خورشیدی که مکاتب لیبرالیسم، ناسیونالیسم و مارکسیسم در قالب جبهه ملی ایران و حزب توده باهمدستی استبداد داخلی واستعمار خارجی سرکوب گردید، هویت یابی دینی در قالب حرکت استعمار ستیزانه حضرت امام(ره) و همچنین روشنفکران بومی و دینی آغاز گردید.
در عرصه عمل سیاسی حضرت امام رضوان الله تعالی علیه با ارائه تعریفی از خود دینی و هویت دینی استبداد داخلی و استعمار خارجی را در قالب شاه - آمریکا و اسرائیل به مبارزه طلبید.
موج بازگشت به خویشتن و تاکید بر هویت دینی به روشنفکران جامعه ایران گسترش یافت.
در تبیین چرایی و چگونگی انقلاب اسلامی ملت ایران تمامی اندیشمندان غربی بر هویت دینی و فرهنگی آن اشتراک نظر دارند. تا آنجا که میشل فوکو فیلسوف شهیر فرانسوی به گزارشگر بزرگ انقلاب ایران تبدیل شد و انقلاب اسلامی ملت ایران را دارای بعد معنویت گرا و در حقیقت روح یک جهان بی روح نامید.
لذا موج هویت یابی دینی که در آغاز دهه 40 خورشیدی با رهبری حضرت امام(ره) آغاز گردید به پیروزی یک انقلاب ضد استبدادی و ضداستعماری در سالهای پایانی دهه پنجاه انجامید.
شعار بنیانی “نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی” تاکید بر همین هویت دینی و ملی است که در مقابل “غیر” خارجی فریاد گردید.
فرجام سخن
در مقاله پژوهشی که از نظر گذشت در پی پاسخ به سوالات زیر بودیم:
نماز چه نقشی را در گفتمان هویت بازی می کند؟! و چرا هویت دین ارتباطی ناگسستنی با نماز دارد؟!
از آنجا که مطابق روایت معصوم(ص) نماز، ستون دین است و انقلاب ملت ایران انقلابی دینی بود، نماز به نماد هویت بخش حکومت جمهوری اسلامی ایران تبدیل گردید.
روایت فوق تاثیر نماز درعرصه اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در ایران و انعکاس آن در جهان بود.
به لحاظ فرهنگی و تاریخی نیز ملت ایران همواره ملتی دیندار بوده است و هویت فرهنگی آن مشخصا هویتی دینی است. در نظر گاه ملت ایران دولت عدالت گستر همواره در قامت یک دولت دینی تجلی پیدا می کند. دولت دیندار وعدالت گستر نیز نمی تواند منقطع از فریضه نماز قائم گردد.
لذا نماز مولفه اصلی تربیت دینی انسان ایرانی در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است و جامعه اخلاقی درسایه گفتمان هویت بخش نماز و دین شکل می گیرد.
اصولا هویت دینی با اقامه فریضه نماز شکل می گیرد. با هجوم امواج رسانه ای غرب و موجهای توفنده جهانی شدن داشتن هویت دینی و ملی نقش مهمی در جهت مقابله با این امواج ایفا می نماید. لذا اهمیت اقامه نماز سیاسی - عبادی و هویت بخش از مرز یک واجب شرعی در عرصه خصوصی زندگی عبور می نمایدو به ابزار و سلاح دفاع از هویت دینی و ملی در مقابل امواج تهاجم بیگانگان تبدیل می گردد.
از این رو گفتمان هویت بخش دین و باور به اقامه فریضه هویت بخش نماز پیوسته و سینه به سینه و نسل به نسل باید به باز تولید خود بپردازد.برهمگان نیز مبرهن است که نقش اصلی را در باز تولید گفتمان دینی و الهی برعهده اهالی فرهنگ و اندیشمندان است.
یکی از بهترین و بارزترین برنامه‌های تربیتی کار آمد و مطلوب عبادت است، چون عبادت نقش بسیار اساسی و مهمی در تربیت انسان دارد، سبب رشد و کمالات اخلاقی و تربیتی انسان می‌شود، زیرا عبادت و تقید و تعبّد به مبانی اعتقادی و تربیتی است که استحکام بخش پیوند همیشگی انسان با خدا است.
عبادت همان پیوند است که میان بنده و خدا وجود دارد و الزام آور است که همه فروع و شعبه‌های تربیت از آن سرچشمه می‌گیرد.

عبادت بدین معنا همه زندگی را شامل و پرتو می‌افکند، زیرا اسلام این حقیقت را بدرستی درک کرده و به این لحاظ عبادت را پایه اصلی قرار داده و آیین زندگی را بر شالودة آن پایه‌ریزی کرده است و در بسیاری از آیات قرآن، صفت (عبد) برای انبیاء و صالحان ذکر گردیده است و به عنوان برتری اوصاف معرفی شده است.
بالاتر از آن هر انسان مؤمن مکلّف در مقام خواندن تشهد نماز حداقل روزانه نه بار بهترین خلاق خدا را با وصف عبودیت یاد آوری کند و آن قدر اهمیت دارد که درود سلام بر صالحان را باید به رسالت بر زبان و دل جاری کند و این اهمیت بیانگر این واقعیت است که مراتب عبودیت مقدّم بر مراتب رسالت است.
مفهوم شناسی عبادت
«
عبادت در لغت به معنای اطاعت خاضعانه است که بنابراین هر نوع اطاعت و پیروی کردنی عبادت نیست، بلکه تنها طاعت و پیروی همراه با خضوع و تسلیم عبادت است». با توجه به این، هر کاری که به قصد اطاعت و پیروی همراه با خاضعانه از دستورات خداوند متعال انجام شود، عبادت است.
اما عبادت در معنای دیگری نیز به کار می‌رود؛ عبادت در این معنا به هر نوع کاری که به قصد اطاعت و پیروی از خدا انجام شود اطلاق نمی‌شود، بلکه تنها به کارهای اطلاق می‌شود که فی نفسه بیانگر عبودیت و بندگی هستند. به عبارت دیگر، عبادت به معنای دوم به کارهای اطلاق می‌شود که انسان از آن جهت که بنده خدا است آن‌ها را انجام می‌دهد. در واقع، این افغان: «به منظور اظهار عبودیت و بندگی و نهایت خضوع و تسلیم در برابر خداوند و به قصد تقرّب به او انجام می‌شود».  
جلوه‌های عبادت
عبادت اقسام مختلفی دارد که به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم:
الف) نماز
نماز نقش بسیار اساسی و مهمی در تربیت انسان دارد، اگر ما به آیات قرآن مجید و سیره تربیتی معصومان (ع) به دقت مطالعه کنیم به خوبی می‌فهمیم که نماز آثار فراوان مادی و معنوی را به همراه دارد، در همین زمینه قرآن مجید می‌فرماید: «و اقم الصلاه ان الصلاه تنهی عن الفحشاء و المنکر.... ؛ نماز را بر پادار، که نماز (انسان را) از زشتها و گناه باز می‌دارد».
و در آیه دیگر می‌فرماید: «اقم الصلاه لذکری ؛ نماز را برای یاد من به پادار
این آیه می‌فرماید: علت غایی برای همه عبادتها یاد خدا است، از نظر زبان و یا دل، کسی که به یاد خدا باشد مرتکب گناه نمی‌شود و این چنین نمازی انسان را از گناه و پلیدی نگه می‌دارد ولی عملی عبادی که تنها صورتی از نماز داشته باشد از چنین خاصیتی بی‌بهره است.
قرآن کریم در آیه دیگر می‌فرماید: «و استعنوا بالصبر و الصلاه و انها لکبیره الاّ علی الخاشئین ؛ از صبر و نماز یاری جویید (و با استقامت و مهار هوسهای درونی و توجّه به پروردگار، نیرو بگیرید) و این کار جز برای خاشعان گران است».
فخر رازی در تفسیر کبیر می‌گوید: «ولعصر ان الانسان لفی خصر... ؛ مراد از عصر، نماز عصر است» و در آنجا چند قولی دیگر را هم نقل می‌کند، ولی از نظر امام خمینی (ره) مراد از عصر، عصر ظهور امام زمان (عج) است زیرا عصر را به معنای عصاره می‌دانند یعنی عصاره امام زمان: اما نظر فخر رازی آنست که مراد از «ولعصر» نماز عصر است و یک روایت هم از پیامبر اکرم (ص) به عنوان دلیل می‌آورد و می‌گوید:
یک روز یک زن صیحه زنان آمد خدمت پیامبر اکرم (ص) و عرض کرد: یا رسول الله! همه اصحاب بیرون بروند من با شما کار دارم پیامبر اکرم (ص) به اصحاب فرمود: شما بیرون بروید و دنبال مطلب را چنین ادامه می‌دهد و می‌گوید: زن گفت یا رسول الله من زن شوهرداری بودم و زنا دادم و از این زنا آبستن شدم و بچه که از زنا به دنیا آمد و او را در خمیره سرکه خفه کردم و سرکه نجس شده بود او را هم به مردم فروختم. پیامبر اکرم (ص) در جواب آن زن فرمود: به گمانم نماز نمی‌خوانی: «انّی ظننت انک ترکت صلاه العصر» پیامبر اکرم (ص) فرمود: می‌دانی چرا در این چاه افتاده‌ای چون نماز نمی‌خوانی».  
آثار تربیتی نماز
از این آیات و روایات معصومان دو چیز را می‌توان برداشت کرد یکی جنبة منفی و دیگری جنبة مثبت، اما جنبة منفی این روایت می‌گوید آن زن که نماز نخواند و یا آن مرد که نماز نمی‌خواند در چاه می‌افتد و بعضی موقع انسان در چاه که نمی‌توان آن را از چاه بیرون آورد یعنی کاری می‌کند که آبروی پنجاه ساله‌اش را می‌برد اگر زن یا مرد در زنا یا لواط و به بعضی از گناهان کبیره دچار گردد نه تنها حیثیّت خودش را به باد داده بلکه شخصیت اجتماعی و فرهنگی و خانوادگی خود را نیز برده است.
اما جنبة مثبت روایت این است که اگر یک مرد و یا یک زن نماز بخواند و به نماز اهمیت بدهد و نمازش را ترک نکند و این نماز او را از گرفتار شدن به لغزش‌های اخلاقی، فرهنگی و تربیتی نجات می‌دهد، قرآن مجید هم همین را می‌گوید: «و استعنوا با لصبر و الصلاه ؛ از صبر و نماز یاری جویید».
پیشوایان دینی ما درباره نماز بسیار سفارش کرده‌اند پیامبر اکرم (ص) موقع رحلتش مرتب می‌فرمود: «امتی الصلاه و ما ملکت ایمانکم؛ یعنی به دو چیز خیلی اهمیت بدهید: یکی به نماز، دیگری به زیر دست امت من». 
همچنین امام صادق (ع) نزدیک رحلتش تمام بستگانش را جمع کرد و فرمود: «کسی که نمازش را سبک بشمارد شفاعت ما اهل بیت شامل حال او نمی‌شود». 
همه ما می‌دانیم که راه نجات ما داخل شدن در بهشت در سایه شفاعت اهل بیت ممکن است ما باید با شفاعت اهل بین وارد بهشت شویم و امام صادق (ع) می‌فرماید کسی که نمازش را سبک شمارد شفاعت ما اهل بیت شامل حال او نمی‌شود، نه این که نماز نمی‌خواند بلکه نماز می‌خواند ولی نماز را سبک می‌شمارد و سهل انگاری در نماز می‌کند و اهمیت به نمازش نمی‌دهد.
به همین مضمون روایت از پیامبر اکرم (ص) داریم که می‌فرماید: «کسی که نمازش را سبک شمارد شفاعت ما شامل حال او نمی‌شود». 
ب) روزه
روزه یکی از عبادات مهم اسلامی است که در متون دینی ما تأکید فراوان بر آن شده است، چون روزه نقش بسیار اساسی و مهمی در تربیت انسان دارد و این مطلب را می‌توان از قرآن مجید و روایات معصومان (ع) به خوبی استفاده کرد، که روزه آثار فراوان جسمی، اجتماعی و معنوی را به همراه دارد، زیرا قرآن مجید در همین زمینه می‌فرماید: «یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلّکم تتّقون ؛ این افراد که ایمان آورده‌اید، روزه بر شما نوشته شد همان گونه که بر کسانی که قبل از شما بودند نوشته شده تا پرهیزکار شوید».
آنچه که از این آیه مبارکه به خوبی استفاده می‌شود، روزه ابعاد گوناگونی دارد، و آثار فراوانی از نظر مادی و معنوی در وجود انسان می‌گذارد، که از همه مهمتر بعد اخلاقی و تربیتی آن است.

فلسفه روزه
یکی از فوائد مهم روزه این است، روح انسان را تلطیف، و اراده انسان را قوی و غرایز او را تعدیل می‌کند. روزه‌دار باید در حال روزه با وجود گرسنگی و تشنگی از غذا و آب و همچنین لذت جنس چشم بپوشد و عملاً ثابت کند که او همچون حیوان در بند اصطبل و علف نیست او می‌تواند زمام نفس سرکش را به دست گیرد، بر هوسها و شهوات خود مسلط گردد.
در حقیقت بزرگترین فلسفه روزه همین اثر روحانی و معنوی آن است، خلاصه روزه انسان را از عالم حیوانیت ترقی داده و به جهان فرشتگان صعود می‌دهد، جمله (لعلّکم تتّقون ؛ باشد که پرهیزکار شوید) اشاره به همه حقایق است.
حضرت علی (ع) درباره فلسفه روزه چنین می‌فرماید: «خداوند روزه را از این جهت تشریح فرموده که روح اخلاص در مردم پرورش یابد». 
همچنین رسول خدا (ص) می‌فرماید: «روزه سیری در برابری آتش دوزخ است» شاید این روایت اشاره به این موضوع باشد.
تو همچنین روایت از امام صادق (ع) داریم که می‌فرماید: «الصوم یسود وجهه...؛ روزه صورت شیطان را سیاه می‌کند». 
و نیز در روایت دیگری از پیامبر (ص) می‌خوانیم که می‌فرماید: «بهشت دری دارد (سیراب شده) که تنها روزه داران از آن وارد می‌شوند». 
آنچه که از این روایات معصومان (ع) به خوبی استفاده می‌شود که روزه سبب رشد و تکامل اخلاقی و تربیتی انسان می‌شود.
1/3)
آثار تربیتی روزه
اثر اجتماعی روزه بر هیچ کس پوشیده نیست روزه یک درس مساوات و برابری در میان افراد جامعه می‌دهد، با انجام این گونه دستور مذهبی، افراد متمکن هم وضع گرسنگان و محرومان جامعه را به طور محسوب درک کنند و هم با صرفه جوئی در غذای شبانه روزی خود می‌توانند به کمک آن‌ها بشتابند
البته ممکن است با توصیف کردن حال گرسنگان و محرومان جامعه، ثروتمندان را متوجه حال گرسنگان ساخت، ولی اگر این مساله جنبه حس و عینی به خود بگیرد اثر دیگری دارد، روزه به این موضوع مهمی اجتماعی رنگ حس می‌دهد. در همین زمینه روایت از امام صادق (ع) داریم که هشام بن حکم از علت وجوب روزه پرسید، امام (ع) در پاسخ آن فرمود: «روزه به این دلیل واجب شده که میان فقیر و غنی مساوات قرار گردد، این به خاطر این است که غنی طعم گرسنگی را بچشد و نسبت به فقیر ادای حق کند، چرا که اغنیاء معمولا هر چه را بخواهند برای آن فراهم است، خدا می‌خواهد میان بندهای خود مساوات باشد، و طعم گرسنگی و درد و رنج را به اغنیاء بچشاند تا به ضعیفان و گرسنگان رحم کنند». 
از این فرمایش امام صادق (ع) استفاده می‌شود که روزه یک درس مساوات به جامعه می‌دهد تا این که ثروتمندان جامعه از حال فقیران و محرومان جامعه آگاه شوند و محرومان جامعه را فراموش نکنند و کمک و یاری آن بشتابند.
2/3)
اثر بهداشتی و درمانی روزه
«
در طب و همچنین در طب قدیم اثر معجره آسان امساک در درمان انواع بیمارها به ثبوت رسیده، زیرا می‌دانیم عالم بسیار از بیمارها، زیاده روی در خوردن غذاهای مختلف است، چون مواد اضافی، جذب نشده به صورت چربیهای مزاحم در نقاب مختلف بدن، یا چربی و قند اضافی، در خون باقی می‌ماند، این مواد اضافی در لابلای عضلات بدنی در واقع لجنزارها متعغّنی برای پرورش انواع میکروبهای بیماری‌های عفونی است و در این حال بهترین راه مبارزه با این بیماریها نابود کردن این لجنزار از طریق امساک و روزه است». 
همچنین روایت از پیامبر اکرم (ص) در همین زمینه داریم که می‌فرماید: «روزه بگیرید تا سالم شوید» و نیز در روایت دیگری می‌فرماید: لمعده خانة تمام دردها است و امساک بالاترین داروهای آن است». 
آنچه که از این روایت فهمیده می‌شود، که بسیار از مرضهای خارجی و داخلی به واسطة روزه گرفتن خوب می‌شود و این مطلب در نظام پزشکی امروزی ثابت شده است.
ج) دعا چیست؟
یکی از مهمترین برنامه‌های تربیتی مطلوب و کار آمد دعا است. اگر ما به آیات قرآن مجید و روایات معصومان (ع) نگاه کنیم می‌فهمیم که دعا آثر فراوان مادی و معنوی دارد، زیرا که قرآن مجید در درسور مزمل به پیامبر اکرم (ص) خطاب می‌کند که از این نیرو کمک بگیرد.
«
بسم الله الرحمن الرحیم؛ یا ایها الذین؛ قسم الیل الاقیلا، نصفه او نقصل منه قلیلا؛ اوزد علیه و رتل القران ترتیلا، انّا سنلقی علیک قولاً ثقیلا، انّ ناشئه اللیل هی اشد وطئا و اقوم قیلا؛ ان لک فی النهار سبحاً طویلا؛ و اذکر اسم ربکّ و تبتّل الیه تبتیلا؛ ای جامه به خود پیچیده!، شب راه جز کمی به پاخیز؛ یعنی از شب را، یا کمی از آن کم کن؛ یا بر نصف آن بیفزای و قرآن را با دقت و تأمل بخوان، چرا که ما به زودی سخن سنگین به تو القا خواهیم کرد؛ مسلمانان نماز و عبادت شبانه پا بر جا تر و با استقامت‌تر است؛ و تو در روزه تلاش مستمر و طولانی خواهی داشت؛ و نام پروردگارت را یاد کن و تنها به او دل ببند».
آنچه که از این آیات استفاده می‌شود این است که خداوند به پیامبر (ص) خطاب می‌کند که اگر می‌خواهی این بار سنگین را به منزل برسانی نیرو از خارج بگیر و بعد آن نیرو خارج را بیان می‌کند، اول نماز شب و دوم قرآن خواندن و سوم دعا و ذکر خداست خداوند متعال به حبیب و پیامبرش امر می‌کند که اگر بخواهی این بار سنگین را به منزل برسانی باید در زندگی تو دعا باشد راز و نیاز با خدا باشد. خداوند متعال در سوره دیگری می‌فرماید: «قل ما یعبأ بکم ربّی لولا دعاؤکم؛ بگو پروردگارم برای شما ارجی قائل نیست اگر دعای شما نباشد».
دعا از نظر قرآن مجید فوق العاده اهمیت دارد و برعکس از دعا نکردن، با خدا رابطه نداشتن و راز و نیاز نکردن با خدا بسیار مذمت شده است.
قرآن مجید می‌فرماید: «ادعونی استجب لکم؛ پروردگار شما گفته است مرا بخوانید تا دعای شما را بپذیریم، و دنبال آیه می‌فرماید: «ان الذین یستکبرون عن عبادتی سید خلون جهنّم و اخرین؛ کسانی که از عبادت من تکبر ورزند، بزودی با ذلت وارد دوزخ می‌شوند
اگر ما روش تربیتی پیامبر (ص) و ائمّه طاهرین (ع) را مطالعه کنیم می‌بینیم که هیچ چیزی را به اندازه دعا و مناجات با پروردگار خود با ارزش ندانستند، همه خواهش‌ها و آرزوهای دل خود را با محبوب واقعی در میان می‌گذاشت و بیش از آن که به مطلوب‌های خود اهمیت بدهند به خود طلبی و راز و نیازها اهمیت می‌دادند و هیچ وقت احساس خستگی هم نمی‌کردند. نه تها خود خود آنان به نیایش علاقه‌مند بودند که با اصحاب و پیروان خودشان نیز بسیار سفارش به دعا می‌کردند و این روش را برای تربیت اخلاقی و فرهنگی کار آمد می‌دانستند.
امام صادق (ع) می‌فرماید: «دعا سلاح مومن و ستون دین و نور آسمان‌ها و زمین است» 
رسول خدا می‌فرماید: «دعا از نیزه آهنین نافذتر است و نیز می‌فرماید: دعا نافذتر است از نیزه آهنین». 

آثار تربیتی دعا
 
آنچه که از این آیات قرآن کریم و سیره معصومان (ع) استفاده می‌شود که دعا و ذکر خداوند غیر از آنکه اثار معنوی و پاداش آخرتی دارد اگر مورد اجابت قرار گیرد آثار مادی و معنوی نیز خواهد داشت. در همین زمینه، سیف تمار می‌گوید: «شنیدم امام صادق (ع) می‌فرماید: بر شما باد به دعا کردن، زیرا کارسازترین وسیله‌ای که شما را به خدا نزدیک می‌سازد دعا است....». 
و نیز علاء بن کامل از همان امام بزرگوار نقل می‌کند که به من فرمود: «برتو باد به دعا کردن، زیرا این عمل شفای هر دردی است». 
ما از تاکیدات پیشوایان دین و به خصوص امام صادق استفاده می‌کنیم که در دعا و ذکر خدا آثار فراوان نهفته است.
هم آثار جسمی و روانی و هم آثار معنوی، زیرا ذکر خداوند در میان بسیاری از بیماریها و اختلالات جسمی به گونه غیر مستقیم است زیرا: «در روان شناسی ثابت شده است که شمار زیادی از مرضهای خاص بدنی منشأ روانی دارد و با دستیابی به رفاء و سلامت روحی مشکلات این چنین از میان می‌رود». 
دعا و ذکر خدا به صورت‌های مختلف جلوه می‌کند، همچنان که آثار فردی و اجتماعی بسیار سازنده در تربیت انسان‌ها دارد و از سوی وسیله و ابزار بسیار کار آمد در اختیار پدران و مادران به ویژه مسئولان نظام آموزشی و تربیتی و با جدّی گرفتی دعاهای کمیل، ندبه و توسل و.... است که در بین اقشار جامعه در تمام سطوح مختلف و تشکیل مراسم دعاها و نیایش‌ها و با ایجاد زمینه‌های این گونه تربیتی مناسب فضای روانی و فکری، جامعه را به سوی کمالات معنوی پیش برده و بدین وسیله راه نفوذ در اخلاق، عقائد دینی و فرهنگی را بر مهاجمان شرور فرهنگی و دشمنان خدا و خلق او سد کنند همچنان که پیشوایان دین (ع) این روش را در زندگی اجتماعی و فرد خودشان داشته‌اند.
 
جمع بندی و نتیجه‌گیری
عبادت در فرهنگی تربیتی پیشوایان معصوم (ع) به ویژه پیامبر اکرم (ص) بالاترین درجات بندگی یک انسان است، عبادت پیمودن راه تقید، پرهیزکاری و گذر از مرتبه ساده عبودیت به مرحله کمال عبودیت است و با این تعبیر پس عبودیت یک وصف حقیقی است که حاصل و ثمر عبادت محسوب می‌شود.
عبادت همان پیوند حقیقی و اقرار قلب و با ارکان بدن به تکالیف دینی و عبادی و اطاعت از دستورات خدا و پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) می‌باشد این اقرار قلبی مداوم و تلقین مستمر به قلب، در عمل و زبان و اعضا ظهور می‌یابد رفته رفته نفس مختار را در سطریه خود در می‌یاورد قلب و دل او را پیوسته متوجه خویش می‌سازد و از بنده سرکشی عبد مطیع می‌سازد.
بنابراین عبادت انسان را از عبودیت ساده و عمومی به عبودیت تکامل یافته و خاص می‌رساند و وارد حوزه صالحان و پاکان می‌نماید و از بندگی فطری و جبری فراتر برده و او را به سوی بندگی از روی اراده و میل هدایت می‌کند.
عبادت الهی در انسان، همان بندگی فطری است که با ظهور و جریان آن در فکر و قلب و عمل افراد بشر، به عنوان موجود مختار در سطح کمال یافته و بسیار عالی تربیتی تحقق می‌یابد.
هیچ چیزی شریفتر، کامل‌تر و کارسازتر برای انسان، از مقام عبودیت حق نیست و حتی رسیدن به مقام رسالت ولایت نیز متوقف بر بندگی و عبودیت خالصانه می‌باشد.



 

http://www.tahoorkotob.com/images/im_7c.gif

 

ریشه همه آثار معنوی اخلاقی و اجتماعی که در عبادت است در یک چیز است : یاد حق و غیر او را از یاد بردن. قرآن کریم در یک جا به اثر تربیتی و جنبه تقویتی روحی عبادت اشاره می کند و می گوید : نماز از کار بد و زشت باز می دارد. خداوند می فرمایداتْلُ مَا أُوحِىَ إِلَيْك مِنَ الْكِتَبِ وَ أَقِمِ الصلَوةَ إِنَّ الصلَوةَ تَنهَى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنكَرِ وَ لَذِكْرُ اللَّهِ أَكبرُ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَصنَعُونَ(عنكبوت/45 )»: آنچه را از كتاب آسمانى به تو وحى شده تلاوت كن ، و نماز را بر پا دار كه نماز ( انسان را ) از زشتى ها و منكرات باز مى دارد و خداوند مى داند شما چه كارهائى انجام مى دهيد .در این آیه براى دلدارى و تسلى خاطر و تقويت روحيه و ارائه خط مشى كلى و جامع - به پيامبر كرده دو دستور به او مى دهد : نخست مى گويد آنچه را از كتاب آسمانى ( قرآن ) به تو وحى شده تلاوت كن .اين آيات را بخوان كه هر چه مى خواهى در آن است : علم و حكمت ، نصيحت و اندرز ، معيار شناخت حق و باطل ، وسيله نورانيت قلب و جان ، و مسير حركت هر گروه و هر جمعيت . بخوان و در زندگيت به كار بند ، بخوان و از آن الهام بگير ، بخوان و قلبت را به نور تلاوتش روشن كن . بعد از بيان اين دستور كه در حقيقت جنبه آموزش دارد ، به دستور دوم مى پردازد كه شاخه اصلى پرورش است ، مى گويد : و نماز را بر پا دار ( و اقم الصلوة) .


سپس به فلسفه بزرگ نماز پرداخته مى گويد : زيرا نماز انسان را از زشتيها و منكرات باز مى دارد. طبيعت نماز از آنجا كه انسان را به ياد نيرومندترين عامل بازدارنده يعنى اعتقاد به مبدء و معاد مى اندازد داراى اثربازدارندگى از فحشاء و منكر است . انسانى كه به نماز مى ايستد ، تكبير مى گويد ، خدا را از همه چيز برتر و بالاتر مى شمرد ، به ياد نعمتهاى او مى افتد ، حمد و سپاس او مى گويد ، او را به رحمانيت و رحيميت مى ستايد ، به ياد روز جزاى او مى افتد ، اعتراف به بندگى او مى كند ، از او يارى مى جويد صراط مستقيم از او مى طلبد ، و از راه كسانى كه غضب بر آنها شده و گمراهان به خدا پناه مى برد ( مضمون سوره حمد ) . بدون شك در قلب و روح چنين انسانى جنبشى به سوى حق و حركتى به سوى پاكى و جهشى به سوى تقوا پيدا مى شود . براى خدا ركوع مى كند ، و در پيشگاه او پيشانى بر خاك مى نهد ، غرق در عظمت او مى شود و خودخواهى ها و خود برتربينى ها را فراموش مى كند .


شهادت به يگانگى او مى دهد گواهى به رسالت پيامبر اکرم صلى الله عليه وآله وسلّم مى دهد .بر پيامبرش درود مى فرستد و دست به درگاه خداى بر مى دارد كه در زمره بندگان صالح او قرار گيرد ( تشهد و سلام ) . همه اين امور موجى از معنويت در وجود او ايجاد مى كند ، موجى كه سد نيرومندى در برابر گناه محسوب مى شود . هنگامى كه آماده مقدمات نماز مى شود خود را شستشو مى دهد پاك مى كند ، حرام و غصب را از خود دور مى سازد و به بارگاه دوست مى رود همه اين امور تاثير بازدارنده در برابر خط فحشاء و منكرات دارد .منتها هر نمازى به همان اندازه كه از شرايط كمال و روح عبادت برخوردار است نهى از فحشاء و منكر مى كند ، گاه نهى كلى و جامع و گاه نهى جزئى و محدود . ممكن نيست كسى نماز بخواند و هيچگونه اثرى در او نبخشد هر چند نمازش صورى باشد هر چند آلوده گناه باشد ، البته اين گونه نماز تاثيرش كم است ، اين گونه افراد اگر همان نماز را نمى خواندند از اين هم آلوده تر بودند .بنابراین : نهى از فحشاء و منكر سلسله مراتب و درجات زيادى دارد و هر نمازى به نسبت رعايت شرايط داراى بعضى از اين درجات است . در دنباله آيه اضافه مى فرمايد ذكر خدا از آن هم برتر و بالاتر است ( و لذكر الله اكبر ) .


ظاهر جمله فوق اين است كه بيان فلسفه مهمترى براى نماز مى باشد ، يعنى يكى ديگر از آثار و بركات مهم نماز كه حتى از نهى از فحشاء و منكر نيز مهمتر است آنست كه انسان را به ياد خدا مى اندازد كه ريشه و مايه اصلى هر خير و سعادت است ، و حتى عامل اصلى نهى از فحشاء و منكر نيز همين ذكر الله مى باشد ، در واقع برترى آن به خاطر آنست كه علت و ريشه محسوب مى شود .اصولا ياد خدا ، مايه حيات قلوب و آرامش دلها است ، و هيچ چيز به پايه آن نمى رسد : الا بذكر الله تطمئن القلوب: آگاه باشيد ياد خدا مايه اطمينان دلها است ( سوره رعد آيه 28 ) . اصولا روح همه عبادات - چه نماز و چه غير آن - ذكر خدا است ، اقوال نماز ، افعال نماز ، مقدمات نماز ، تعقيبات نماز ، همه و همه در واقع ، ياد خدا را در دل انسان زنده مى كند . در آيه 14 سوره طه نیزاشاره به اين فلسفه اساسى نماز شده و خطاب به موسى مى گويداقم الصلوة لذكرى» : نماز را بر پا دار تا به ياد من باشى . به هر حال گر چه نماز چيزى نيست كه فلسفه اش بر كسى مخفى باشد ، ولى دقت در متون آيات و روايات اسلامى ما را به ريزه كاريهاى بيشترى در اين زمينه رهنمون مى گردد :


1 -
روح و اساس و هدف و پايه و مقدمه و نتيجه و بالاخره فلسفه نماز همان ياد خدا است ، همان ذكر الله است كه در آيه فوق بعنوان برترين نتيجه بيان شده است . البته ذكرى كه مقدمه فكر ، و فكرى كه انگيزه عمل بوده باشد ، چنانكه در حديثى از امام صادق (عليه السلام) آمده است كه در تفسير جمله«و لذكر الله اكبر» فرمود : «ذكر الله عند ما احل و حرم »: ياد خدا كردن به هنگام انجام حلال و حرام ( يعنى به ياد خدا بيفتد به سراغ حلال برود و از حرام چشم بپوشد ) .


2 -
نماز وسيله شستشوى از گناهان و مغفرت و آمرزش الهى است چرا كه خواه ناخواه نماز انسان را دعوت به توبه و اصلاح گذشته مى كند ، لذا در حديثى مى خوانيم : پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلّم) از ياران خود سؤال كرد : «لو كان على باب دار احدكم نهر و اغتسل فى كل يوم منه خمس مرات ا كان يبقى فى جسده من الدرن شىء ؟ قلت لا ، قال : فان مثل الصلوة كمثل النهر الجارى كلما صلى كفرت ما بينهما من الذنوب» : اگر بر در خانه يكى از شما نهرى از آب صاف و پاكيزه باشد و در هر روز پنج بار خود را در آن شستشو دهد ، آيا چيزى از آلودگى و كثافت در بدن او مى ماند ؟ . در پاسخ عرض كردند : نه ، فرمود : نماز درست همانند اين آب جارى است ، هر زمان كه انسان نمازى مى خواند گناهانى كه در ميان دو نماز انجام شده است از ميان مى رود . و به اين ترتيب جراحاتى كه بر روح و جان انسان از گناه مى نشيند ، با مرهم نماز التيام مى يابد و زنگارهائى كه بر قلب مى نشيند زدوده مى شود .


3 -
نماز سدى در برابر گناهان آينده است ، چرا كه روح ايمان را در انسان تقويت مى كند ، و نهال تقوى را در دل پرورش مى دهد ، و مى دانيم ايمان و تقوى نيرومندترين سد در برابر گناه است ، و اين همان چيزى است كه در آيه فوق به عنوان نهى از فحشاء و منكر بيان شده است ، و همان است كه در احاديث متعددى مى خوانيم : افراد گناهكارى بودند كه شرح حال آنها را براى پيشوايان اسلام بيان كردند فرمودند : غم مخوريد ، نماز آنها را اصلاح مى كند و كرد .


4 -
نماز ، غفلت زدا است ، بزرگترين مصيبت براى رهروان راه حق آن است كه هدف آفرينش خود را فراموش كنند و غرق در زندگى مادى و لذائذ زود گذر كردند ، اما نماز به حكم اينكه در فواصل مختلف ، و در هر شبانه روز پنج بار انجام مى شود ، مرتبا به انسان اخطار مى كند ، هشدار مى دهد ، هدف آفرينش او را خاطر نشان مى سازد ، موقعيت او را در جهان به او گوشزد مى كند و اين نعمت بزرگى است كه انسان وسيله اى در اختيار داشته باشد كه در هر شبانه روز چند مرتبه قويا به او بيدار باش گويد .


5 -
نماز خود بينى و كبر را در هم مى شكند ، چرا كه انسان در هر شبانه روز هفده ركعت و در هر ركعت دو بار پيشانى بر خاك در برابر خدا مى گذارد ، خود را ذره كوچكى در برابر عظمت او مى بيند ، بلكه صفرى در برابر بى نهايت . پرده هاى غرور و خود خواهى را كنار مى زند ، تكبر و برترى جوئى را در هم مى كوبد .
به همين دليل على (عليه السلام) در حديث معروفى كه فلسفه هاى عبادات اسلامى در آن منعكس شده است بعد از ايمان ، نخستين عبادت را كه نماز است با همين هدف تبيين مى كند مى فرمايد : «فرض الله الايمان تطهيرا من الشرك و الصلوة تنزيها عن الكبر ... »: خداوند ايمان را براى پاكسازى انسانها از شرك واجب كرده است و نماز را براى پاكسازى از كبر .


6 -
نماز وسيله پرورش ، فضائل اخلاق و تكامل معنوى انسان است ، چرا كه انسان را از جهان محدود ماده و چهار ديوار عالم طبيعت بيرون مى برد ، به ملكوت آسمانها دعوت مى كند ، و با فرشتگان همصدا و همراز مى سازد ، خود را بدون نياز به هيچ واسطه در برابر خدا مى بيند و با او به گفتگو برمى خيزد . تكرار اين عمل در شبانه روز آنهم با تكيه روى صفات خدا ، رحمانيت و رحيميت و عظمت او مخصوصا با كمك گرفتن از سوره هاى مختلف قرآن بعد از حمد كه بهترين دعوت كننده به سوى نيكيها و پاكيها است اثر قابل ملاحظه اى در پرورش فضائل اخلاقى در وجود انسان دارد . به همین خاطر در حديثى از امام على عليه السلام مى خوانيم كه در فلسفه نماز فرمودالصلوة قربان كلى تقى» : نماز وسيله تقرب هر پرهيزكارى به خدا است .


7 -
نماز به سائر اعمال انسان ارزش و روح مى دهد - چرا كه نماز روح اخلاص را زنده مى كند ، زيرا نماز مجموعه اى است از نيت خالص و گفتار پاك و اعمال خالصانه ، تكرار اين مجموع در شبانه روز بذر ساير اعمال نيك را در جان انسان مى پاشد و روح اخلاص را تقويت مى كند .بنابراین در حديث معروفى مى خوانيم كه امير مؤمنان على (عليه السلام) در وصاياى خود بعد از آن كه فرق مباركش با شمشير ابن ملجم جنايتكار شكافته شد فرمود : «الله الله فى الصلوة فانها عمود دينكم» : خدا را خدا را در باره نماز ، چرا كه ستون دين شما است .


مى دانيم هنگامى كه عمود خيمه در هم بشكند يا سقوط كند هر قدر طنابها و ميخهاى اطراف محكم باشد اثرى ندارد ، همچنين هنگامى كه ارتباط بندگان با خدا از طريق نماز از ميان برود اعمال ديگر اثر خود را از دست خواهد داد . در حديثى از امام صادق (عليه السلام) آمدهاول ما يحاسب به العبد الصلوة فان قبلت قبل سائر عمله ، و ان ردت رد عليه سائر عمله» : نخستين چيزى كه در قيامت از بندگان حساب مى شود نماز است اگر مقبول افتاد سائر اعمالشان قبول مى شود ، و اگر مردود شد سائر اعمال نيز مردود مى شود ! شايد دليل اين سخن آن باشد كه نماز رمز ارتباط خلق و خالق است ، اگر به طور صحيح انجام گردد قصد قربت و اخلاص كه وسيله قبولى سائر اعمال است در او زنده مى شود ، و گرنه بقيه اعمال او مشوب و آلوده مى گردد و از درجه اعتبار ساقط مى شود.

8 -
نماز قطع نظر از محتواى خودش با توجه به شرائط صحت دعوت به پاكسازى زندگى مى كند ، چرا كه مى دانيم مكان نمازگزار ، لباس نمازگزار ، فرشى كه بر آن نماز مى خواند ، آبى كه با آن وضو مى گيرد و غسل مى كند ، محلى كه در آن غسل و وضو انجام مى شود بايد از هر گونه غصب و تجاوز به حقوق ديگران پاك باشد كسى كه آلوده به تجاوز و ظلم ، ربا ، غصب ، كم فروشى ، رشوه خوارى و كسب اموال حرام باشد چگونه مى تواند مقدمات نماز را فراهم سازد ؟ بنا براين تكرار نماز در پنج نوبت در شبانه روز خود دعوتى است به رعايت حقوق ديگران .

 
9 -
نماز علاوه بر شرائط صحت شرائط قبول ، يا به تعبير ديگر شرائط كمال دارد كه رعايت آنها نيز يك عامل مؤثر ديگر براى ترك بسيارى از گناهان است . در كتب فقهى و منابع حديث ، امور زيادى به عنوان موانع قبول نماز ذكر شده است از جمله مساله شرب خمر است كه در روايات آمده : «لا تقبل صلوة شارب الخمر اربعين يوما الا ان يتوب» : نماز شرابخوار تا چهل روز مقبول نخواهد شد مگر اينكه توبه كند . و در روايات متعددى ذکر شده که : از جمله كسانى كه نماز آنها قبول نخواهد شد پيشواى ستمگر است . و در بعضى از روايات ديگر تصريح شده است كه نماز كسى كه زكات نمى پردازد قبول نخواهد شد ، و همچنين روايات ديگرى كه مى گويد : خوردن غذاى حرام يا عجب و خود بينى از موانع قبول نماز است ، پيدا است كه فراهم كردن اين شرايط قبولى تا چه حد سازنده است ؟


10 -
نماز روح انضباط را در انسان تقويت مى كند ، چرا كه دقيقا بايد در اوقات معينى انجام گيرد كه تاخير و تقديم آن هر دو موجب بطلان نماز ، است همچنين آداب و احكام ديگر در مورد نيت و قيام و قعود و ركوع و سجود و مانند آن كه رعايت آنها ، پذيرش انضباط را در برنامه هاى زندگى كاملا آسان مى سازد .


در زمينه فلسفه و اسرار نماز حديث جامعى از امام رضا  (ع)  نقل شده که : امام در پاسخ نامه اى كه از فلسفه نماز در آن سؤال شده بود چنين فرمود : علت تشريع نماز اين است كه توجه و اقرار به ربوبيت پروردگار است ، و مبارزه با شرك و بت پرستى ، و قيام در پيشگاه پروردگار در نهايت خضوع و نهايت تواضع ، و اعتراف به گناهان و تقاضاى بخشش از معاصى گذشته ، و نهادن پيشانى بر زمين همه روز براى تعظيم پروردگار . و نيز هدف اين است كه انسان همواره هشيار و متذكر باشد ، گرد و غبار فراموشكارى بر دل او ننشيند ، مست و مغرور نشود ، خاشع و خاضع باشد ، طالب و علاقمند افزونى در مواهب دين و دنيا گردد . علاوه بر اينكه مداومت ذكر خداوند در شب و روز كه در پرتو نماز حاصل مى گردد ، سبب مى شود كه انسان مولا و مدبر و خالق خود را فراموش نكند ، روح سركشى و طغيانگرى بر او غلبه ننمايد . و همين توجه به خداوند و قيام در برابر او ، انسان را از معاصى باز مى دارد و از انواع فساد جلوگيرى مى كند .

 

 

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 24 مهر 1397 ساعت: 9:00 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,
نظرات(0)

روش تامین مالی در شرکت های دانش بنیان

بازديد: 107
روش تامین مالی در شرکت های دانش بنیان

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع :

روش تامین مالی در شرکت های دانش بنیان

استاد گرامی :

تهیه و تنظیم :

 

فهرست مطالب

چکیده3

نکات کلیدی :3

مقدمه. 4

انواع شرکت های دانش بنیان:4

خصوصیات شرکت های دانش بنیان. 4

زمینه های فعالیت شرکت های دانش بنیان. 4

شاخص های تشخیص شرکت های دانش بنیان. 5

الف-شاخص های عمومی.. 5

ب-شاخص های اختصاصی.. 6

معیارهای تشخیص محصولات دانش بنیان. 7

روش های تامین مالی و دریافت خدمات.. 9

۱- روش رسمی:9

۱-۱- لیزینگ (اجاره به شرط تملیک)9

۲-۱- مضاربه. 9

۳-۱- مشارکت مدنی.. 9

۴-۱- خرید تضمینی (سلف)9

۶-۱- مشارکت ریسک ­پذیر. 9

۷-۱- سرمایه در گردش... 10

۸-۱- عاملیت.. 10

۹-۱- ترهین سهام. 10

۱۰-۱بیمه اعتباری.. 10

۱۱-۱- تثبیت نرخ شناور ارز10

شیوه‌های تأمین مالی «شرکتهای دانش‌بنیان» از طریق بورس چگونه است.. 10

رسالت سامانه تأمین مالی و سرمایه‌گذاری طرحهای دانش‌بنیان. 11

شیوه‌های تأمین مالی شرکتهای دانش‌بنیان از طریق بورس... 12

میزان جسارت صندوقهای جسورانه!13

نحوه تزریق سرمایه به دانش‌بنیانها توسط شرکتهای سرمایه‌گذاری.. 14

چالش ها15

منابع. 17


 

چکیده

به موجب آیین نامه تشخیص شرکت ها و موسسات دانش بنیان ،شرکت های دانش بنیان ،موسسات خصوصی یا تعاونی هستند که به منظور افزایش علم و ثروت ، توسعه اقتصادی بر پایه دانش و تحقق اهداف علمی و اقتصادی در راستای گسترش اختراع و نوآوری و در نهایت تجاری سازی نتایج تحقیق و توسعه ( شامل طراحی و تولید کالا و خدمات ) در حوزه فناوری های برتر و با ارزش افزوده فراوان ( به ویژه در تولید نرم افزارهای مربوط ) تشکیل می شود.

طبق آیین نامه مصوب،شرکت های دانش بنیان ،اهدافی نظیر ، ترغیب هیئت علمی دانشگاه ها و واحدهای ‌پژوهشی برای فعالیت های بیشتر در رفع نیاز جامعه و امکان افزایش درآمد اعضای هیئت علمی، تجاری سازی یافته های  ‌پژوهشی، افزایش درآمدهای اختصاصی دانشگاه ها و واحدهای ‌پژوهشی موضوع کلی فعالیت دانش بنیان را دنبال می کنند.

در این مقاله به بررسی روش های تامین مالی شرکت های دانش بنیان می پردازیم .

نکات کلیدی :

شرکت دانش بنیان تامین مالی

 

مقدمه

انواع شرکت های دانش بنیان:

الف-شرکت هایی که فقط اعضای هیات علمی مالک آن هستند.

چنانچه سهام دانشگاه کمتر از  50 درصد باشد،شرکت دانش بنیان شرکتی خصوصی است که باید تابع قانون تجارت باشد و در اداره  ثبت شرکت ها ثبت شود.

ب-شرکت هایی که دانشگاه ها نیز در آن مالکیت دارند.

چنانچه سهام دانشگاه 50% یا بیشتر باشد،شرکت دانش بنیان شرکتی دولتی است.(مهمترین اصل شرکت دانش بنیان دولتی ، اصل خدمات علمی ،فنی و تحقیقات می باشد)

 

خصوصیات شرکت های دانش بنیان

شرکت های دانش بنیان،اساساَ کالا تولید نمی کنند و عموماَ،زمین یا ماشین آلات خاصی نیز ندارند.بلکه همیشه عده ای از افراد تحصیلکرده و با تجربه اطلاعاتی تولید می کنند که این اطلاعات ، محصولات اصلی شرکت محسوب شده و برایشان درآمدزایی دارد.بحث طرح های صنعتی و مالکیت معنوی محصولات ،همیشه از دغدغه های اصلی شرکت محسوب می شود که حفظ حقوق معنوی این اطلاعات ،یکی از مهم ترین مسائل حقوقی در شرکت های دانش بنیان می باشد،زیرا اصولاَ این دارایی ها قابل لمس نمی باشند.

زمینه های فعالیت شرکت های دانش بنیان

1-انجام تحقیقات کاربردی

2-ارایه خدمات تخصصی و مشاوره ای (خدمات علمی و تحقیقاتی و فنی)

3-تولید محصولات یا فناوری نوین(توسعه فناوری)

4-انجام خدمات نظارتی بر تحقیقات پژوهشی،اجرایی و مشاوره ای

5- ارایه ی خدمات توسعه کار آفرینی

6-ایجاد مراکز رشد و خدمات ایجاد و توسعه ی کسب و کار

7-ارایه ی خدمات توسعه ی محصول جدید

8-ارایه ی خدمات ورود کسب و کاربه بازار بین المللی و جهانی کردن آن ها

9-برنامه ریزی و اجرای طرح های توسعه ی کارآفرینی در سطوح ملی ، منطقه ای و محلی

 

حمایت های دولتی از شرکت های دانش بنیان

شرکت های دانش بنیان از حمایت های دولتی نظر معافیت از پرداخت مالیات ، عوارض حقوقی گمرکی و سود بازرگانی و عوارض مالیاتی به مدت 15 سال و همچنین اعطاء تسهیلات کم بهره (بلند مدت یا کوتاه مدت) و یا بی بهره برخوردار می باشند.

شاخص های تشخیص شرکت های دانش بنیان

شاخص های تشخیص شرکت های دانش بنیان،به دو دسته شاخص های عمومی و اختصاصی تقسیم می شوند.شرکت های متقاضی باید علاوه بر شاخص های عمومی ،شرایط مشخص شده در یکی از سه دسته شاخص های اختصاصی را نیز احراز نمایند.

الف-شاخص های عمومی

حداقل دو سوم از اعضای هیات مدیره شرکت،حداقل دو مورد از شرایط ذیل را احراز کنند.

1-حداقل دارای مدرک کارشناسی باشند.

2-حداقل 3 سال سابقه فعالیت کاری یا علمی در حوزه فعالیت شرکت و یا سابقه مدیریتی داشته باشند.

3-دارای حداقل یک اختراع ثبت شده ارزیابی شده داخلی یا یک اختراع بین المللی مرتبط با حوزه کاری شرکت باشند.

4-حداقل نیمی از درآمد شرکت در یک سال مالی گذشته شرکت،ناشی از فروش فناوری،کالا و یا خدمات دانش بنیان(شامل خدمات تحقیق و توسعه و طراحی مهندسی مرتبط با فهرست کالاهای دانش بنیان و خدمات تخصصی دانش بنیان)آن شرکت از طریق قرارداد باشد.

تبصره:شرکت هایی که در مرحله تجاری سازی اولین کالای دانش بنیان خود هستند،در صورتی که دارای تولید پایلوت موفق باشند و استانداردهای لازم را از مراجع ذی صلاح داخلی یا بین المللی کسب کرده باشند،و دارای بازار مطمئن و یا اعلام نیاز معتبر همراه با قرارداد تولید کالا باشند،از رعایت بند 1-2 مستثنی هستند.

5-سابقه بیمه پرداختی برای حداقل 3 نفر از کارکنان تمام وقت شرکت،حداقل 6 ماه باشد.

ب-شاخص های اختصاصی

شرکت متقاضی باید علاوه بر دارا بودن شاخص های عمومی،واجد کلیه شرایط اختصاصی در یکی از دسته های ذیل نیز باشند:

1-شرکت های تولید کننده کالاهای دانش بنیان

2-شرکت باید تولید کننده کالا یا کالاهای دانش بنیان مطابق فهرست کالاهای دانش بنیان مصوب کارگروه باشد که در 2 سال گذشته آن ها را در قالب کالاهای جدید یا ارتقاء یافته عرضه کرده و دانش فنی آن را بواسطه انتقال یا ایجاد دانش فنی،از طریق فعالیت های تحقیق و توسعه،نهادینه

معیارهای تشخیص محصولات دانش بنیان

طبق آیین نامه ،معیارهای سه گانه ی محصولات دانش بنیان نیز عبارت است از:

دارای پیجیدگی فنی بوده و تولید آن نیاز به تحقیق و توسعه ی هدفمند ،توسط یک تیم فنی خبره داشته باشد،در حوزه ی فناوری های بالا و متوسط به بالا باشد،همچنین  تحقیق و توسعه برای حفظ توان رقابتی آن محصول در بازار ، به صورت مداوم انجام شود و عمده ارزش افزوده ی آن کالا، خدمات ناشی از دانش فنی و ...نوآوری فناورانه باشد.

لذا بر اساس "آیین نامه ی تشخیص شرکت ها و موسسات دانش بنیان ، شرکت های متقاضی باید علاوه بر کسب شرایط ذکر شده در شاخص های عمومی ( شامل کسب حد اقل درآمد ذکر شده ی ناشی از فروش فناوری ،کالا و خدمات دانش بنیان،نیروی انسانی و سابقه ی بیمه ی کارکنان) ، کلیه ی شرایط مشخص شده در شاخص های اختصاصی این آیین نامه را  نیز احراز نماید.

بر اساس "آیین نامه ی تشخیص شرکت ها و موسسات دانش بنیان "مصوب کارگروه ارزیابی و تشخیص صلاحیت شرکت ها و موسسات دانش بنیان و نظارت بر اجرا"یکی از شرط های لازم برای شرکت های تولید کننده و دانش بنیان،تولید کالاهای دانش بنیان می باشد.طبق دو رویکرد،این محصولات مشخص شده است:

1)حوزه هایی که وجود کالاهای دانش بنیان و یا فناوری برتر در آنها وجه غالب را دارد و متوسط فعالیتهای تحقیق و توسعه درآن ها بیشتر از سایر حوزه های فناوری و صنعتی است.نظیر حوزه های فناوری زیستی(پزشکی،کشاورزی،صنعتی و محیط زیست)، فناوری نانو (محصولات و مواد) ،فوتونیک و اپیتک (موادقطعات و سامانه ها) ،فناوری اطلاعات و ارتباطات و نرم افزارهای کامپیوتری، انرژ‌ی های نو(هسته ای و تجدید پذیر) دارو، الکترونیک،مواد پیشرفته، ساخت و تولید پیشرفته و هوافضا (پرنده ها ، ماهوا ره ها و موشکها)

2)سایر حوزه ها و بخش هایی که وجود کالاهای دانش بنیان در آن ها غلبه ندارد ، اما رسوخ فناوری های برتر و ظهور محصولات دانش بنیان در آن ها مشاهده می شود. (نظیر نفت و گاز ،عمران و حمل و نقل، برق ، معدن کشاورزی ،آب و هوا)

شرایط پذیرش طرح های حمایتی

شرایط پذیرش طرح های حمایتی به شرح ذیل می باشند.

تقویت اقتصاد ملی کشور، تقویت دفاع ملی کشور ،اشتغال زایی،  ارتقای سطح طرح ها از نمونه ی صنعتی و یا ارتقا سطح تکنولوژی ، ارتقا از نمونه ضمیمه ی صنعتی محصول به نمونه ی صنعتی و تولیدی طرح هایی که از پتانسیل لازم و توان بالقوه جهت تجاری سازی و رسیدن به فناوری برتر در جهت اشتغال زایی، کسب درآمد و ... برخوردار می باشند و حمایت  از شرکت های دانش بنیانی که در بخش R & D بتوانند سطح توانمندی، تولید و یا کیفیت محصول خود را جهت افزایش توان تولید و رقابت پذیری یا دیگر شرکت ها و تولید کنندگان خارجی ارتقا دهند و با به کارگیری نخبگان  ، گامی در جهت اشتغالزایی داشته باشند. لذا درباره ی امکان استفاده از مزایای قانونی در زمان ثبت شرکت ،نمی توان اظهار نظر کرد و ارزیابی بر مبنای عملکرد شرکت ها پس از ثبت و فعالیت شرکت انجام می شود.

شایان ذکر است،تمدید شرکت های دانش بنیان نوپا دارای اعتبار یک ساله بوده و تنها برای یک دوره یک ساله(مجموعاَ دو سال)می تواند تمدید شود.چنانچه شرکت نتواند در مدت 2 سال پس از تایید دانش بنیان بودن،رتبه بندی خود را به پایان برساند و یا در صورت عدول از شرایط مندرج در این آیین نامه در هر زمان دانش بنیان بودن شرکت ملغی می شود.

روش های تامین مالی و دریافت خدمات

۱- روش رسمی:

۱-۱- لیزینگ (اجاره به شرط تملیک)

این نوع از خدمت به این صورت است که حق استفاده از دارایی برای مدت معینی به اجاره ­گیرنده (مستاجر) واگذار و در پایان مدت قرارداد نیز مالکیت و دارایی به اجاره­گیرنده منتقل می­ شود.

۲-۱- مضاربه

در این نوع از خدمت، یکی از طرفین (مالک) عهده ­دار تامین سرمایه (نقدی) می­گردد، با قید اینکه طرف دیگر (عامل) با آن تجارت کرده و در سود حاصله هر دو طرف شریک باشند.

۳-۱- مشارکت مدنی

این نوع مشارکت عبارت است از درآمیختن سهم ­الشرکه نقدی و یا غیرنقدی متعلق به اشخاص حقیقی یا حقوقی متعدد، به نحو مشاع، به منظور انتفاع، طبق قرارداد.

۴-۱- خرید تضمینی (سلف)

عبارت است از پیش خرید نقدی محصولات تولیدی به قیمت معین.

۵-۱- صدورضمانت­نامه (حسن انجام کار، شرکت در مناقصه، ضمانت پیش پرداخت، ضمانت اعتباری)

در این نوع از خدمت، صادرکننده ضمانت­نامه (موسسات مالی دارای مجوز از مراجع ذیصلاح) متعهد می­گردد تا در صورت درخواست ذینفع، مبلغ مندرج در ضمانت­نامه را به وی پرداخت نماید. در قبال صدور ضمانتنامه، کارآفرینان می­بایست بسته به اعتبار خود نزد نهاد صادرکننده ضمانت­نامه، وثیقه­های مورد انتظار را به نفع صادرکننده ضمانت­نامه تودیع نمایند.

۶-۱- مشارکت ریسک ­پذیر

این نوع مشارکت به این صورت می­باشد که ارزش ریالی دانش فنی طرح محاسبه، سرمایه­گذاری انجام شده و تیم کارآفرین و صندوق، به نسبت سهم­الشرکه در سود و زیان حاصل از طرح شریک می­گردند.

۷-۱- سرمایه در گردش

عبارت است از ارائه تسهیلات مالی جهت خرید و تهیه مواد اولیه، قطعات، لوازم یدکی و

۸-۱- عاملیت

عبارت است از وصول حساب­های دریافتنی شامل اسناد و مطالبات واگذار شده است که در قبال وصول آنها، درصدی از این مبلغ وصولی به عنوان کارمزد نصیب مؤسسات عامل (صندوق­ها، ) می­شود.

 

۹-۱- ترهین سهام

عبارت است از ارزش­گذاری سهام و قراردادن آن در رهن دیگری به عنوان وثیقه

۱۰-۱بیمه اعتباری

در این نوع از خدمت، ریسک عدم بازپرداخت تسهیلات مالی ارائه شده توسط بنگاه‌های اقتصادی، بانک‌ها و موسسات مالی و اعتباری که از ناحیه مشتریان ایجاد شود، تحت پوشش بیمه قرار می­گیرد.

۱۱-۱- تثبیت نرخ شناور ارز

عبارت است از تضمین ضرر و زیان وارده به شرکت به دلیل نوسان نرخ ارز در قبال دریافت درصدی از مبلغ مورد معامله.

شیوه‌های تأمین مالی «شرکتهای دانش‌بنیان» از طریق بورس چگونه است

مقوله «سرمایه‌گذاری» در فرآیند توسعه اقتصادی و اجتماعی از موارد مهمی به شمار می‌رود که مسئولان اجرایی حوزه علمی را بر آن داشته تا با راه‌اندازی سامانه‌ای برای تخصیص تسهیلات ویژه، راه را برای تأمین سرمایه مورد نیاز شرکتهای دانش‌بنیان تسهیل کنند.

شیوه‌های تأمین مالی «شرکتهای دانش‌بنیان» از طریق بورس چگونه است

در فرآیند توسعه اقتصادی و اجتماعی مقوله سرمایه‌گذاری دارای اهمیت بنیادی است و در حقیقت سرمایه‌گذاری را باید پیش‌شرط تولید و به عبارت صحیح‌تر شرط لازم آن دانست.

اقتصاددانان سرمایه را نیروی محرکه و موتور رشد و توسعه اقتصادی دانسته و تمام الگوهای موردنظر را براساس همین فرضیه طراحی کرده‌اند.

به اعتقاد اکثریت صاحب‌نظران، بین رشد و میزان سرمایه‌گذاری رابطه‌ای قطعی و اجتناب‌ناپذیر برقرار است که دستیابی به اولی را بدون کاربرد دیگری غیرممکن می‌سازد.

به‌کارگیری بهینه منابع تولید که راهبردی پذیرفته شده و مورد قبول همگان است، از طریق سرمایه‌گذاری قابل حصول بوده و بر اهمیت سرمایه در رشد و توسعه اقتصادی مهر تأیید می‌زند.

رسالت سامانه تأمین مالی و سرمایه‌گذاری طرحهای دانش‌بنیان

افزایش نیروهای مولد جامعه که منجر به افزایش تولید، توسعه اقتصادی، اشتغال کامل و به ویژه ارتقاء سطح درآمدها می‌شود، بدون سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی و به کارگیری سرمایه در فعالیتهای مختلف اقتصادی ممکن نشده و به آرمانهای دست نیافتنی تبدیل می‌شوند.

از این رو براساس نیاز مبرم به روانسازی سیستم سرمایه‌گذاری و ایجاد بستری کارآمد میان نهادها و افراد دارای پتانسیل سرمایه‌گذاری و تأمین مالی با اشخاص و شرکتهای دارای نیاز به تأمین مالی و سرمایه‌پذیر، «سامانه تأمین مالی و سرمایه‌گذاری طرحهای دانش‌بنیان و فناورانه» با حمایت معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری طراحی و ایجاد شد.

این سامانه نقش نقشه‌ای راهنما برای روشها و ابزارهای مختلف تأمین مالی و سرمایه‌گذاری در حوزه علم و فناوری را بازی می‌کند و یک نمای کلی از ابزارها و روشهای مختلف تأمین مالی به مخاطب نمایش داده می‌شود که مخاطب می‌تواند بر حسب نیاز و تناسب ابزار با نیاز، ویژگیها و شرایط ذاتی خود هر یک را انتخاب و از فرآیندها و گامهای لازم برای اجرایی کردن آن مطلع شود.

طرحهایی قابلیت ثبت در این سامانه را دارند که دارای ایده‌های نوآورانه باشند یا سهم بالایی از ارزش افزوده طرح بر پایه دانش بوجود آمده باشد لذا طرحها می‌تواند از طرق مختلف ارسال شوند و ویژه شرکتهای دانش‌بنیان نیست.

بنابراین این سامانه هیچ تعهدی در تأمین مالی و اختصاص اعتبار ندارد و تنها به عنوان بستری برای هدایت و راهنمایی ایفای نقش می‌کند.

در این سامانه یکی از راهکارهای خدمات تأمین مالی و سرمایه‌گذاری، استفاده از سرمایه‌های حقوقی نظیر «بورس» است.

شیوه‌های تأمین مالی شرکتهای دانش‌بنیان از طریق بورس

«تابلو بورس»، «صندوقهای جسورانه»، «تأمین مالی جمعی» و «شرکتهای سرمایه‌گذاری» از جمله روشهای استفاده از این راهکارهای تسهیلاتی است؛ با توجه به اینکه بازار شرکتهای کوچک و متوسط فرابورس شکل گرفته، یکی از راه‌های مهم تأمین مالی استفاده از شرایط دیده شده در این بخش است.

یکی از مزایای شرکتهای کوچک و متوسط این است که حتی شرکتهایی که سودآور نیستند نیز با حفظ ملاحظاتی می‌توانند وارد بازار شوند؛ در بازار سرمایه شرکتهایی که جمع حقوق صاحبان سهام آنها کمتر از 50 میلیارد تومان است در دسته شرکتهای کوچک و متوسط طبقه‌بندی می‌شوند.

این شرکتها حتی اگر زیان‌ده باشند در صورت ارائه چشم‌انداز روشن از سودآوری صورتهای مالی حسابرسی شده امکان حضور در این بازار را خواهند داشت.

این بازار شامل دو تابلوی دانش‌بنیان و تابلوی رشد است؛ تابلوی اول شامل شرکتهای دانش‌بنیان است که عموما خصوصیتهای تکنولوژیک داشته و صلاحیت لازم را از کارگروه ارزیابی شرکتهای دانش‌بنیان به دست آورده‌اند.

میزان جسارت صندوقهای جسورانه!

«صندوقهای جسورانه» راهکار دیگری است که از ایده تا انتهای پروژه منابع مالی را تأمین می‌کنند؛ صندوقهای جسورانه بورسی در قالب یک هلدینگ تشکیل می‌شوند که زیرمجموعه آن شرکتهای دانش‌بنیان قرار می‌گیرند، این صندوقها در ازای سهام با آن شرکتها شریک می‌شوند و حتی در نحوه حساب و کتابها و نقل‌وانتقال پول نیز نقش مهمی دارند.

کمترین سرمایه قابل قبول برای صندوقها 10 میلیارد تومان است؛ صندوق می‌تواند برای تأمین سهام خود پذیره‌نویسی عمومی کند اما حداقل یک میلیارد تومان باید توسط مؤسسان تأمین شود.

حداقل سه شخص حقیقی یا حقوقی واجد شرایط طبق مقررات به عنوان مؤسس باید در زمان تأسیس، حداقل هر کدام 10 درصد سرمایه صندوق را پرداخت کنند؛ صدور واحدهای سرمایه‌گذاری با دریافت سهم قابل تأدیه از قیمت اسمی واحدها صورت می‌پذیرد.

قیمت اسمی هر واحد سرمایه‌گذاری برابر یک میلیون تومان است که در طول دوره سرمایه‌گذاری و پیرو فراخوانهای مدیر صندوق باید ظرف مهلت تعیین شده براساس امیدنامه پرداخت شود.

این صندوقها فاقد واحدهای سرمایه‌گذاری ممتاز بوده و همه دارندگان واحدهای سرمایه‌گذاری حق حضور در مجمع را دارند.

متقاضی سرمایه‌گذاری در صندوق باید به اظهار خود دارای اهلیت مالی لازم برای سرمایه‌گذاری در صندوق باشد؛ هر یک از مؤسسان صندوق باید در تمام طول مدت صندوق حداقل 10 درصد واحدها و مدیر صندوق در طول زمان مدیریت خود باید حداقل یک درصد واحدهای سرمایه‌گذاری صندوق را در مالکیت خود داشته باشد.

ماهیت صندوقهای سرمایه‌گذاری جسورانه به شکلی است که سرمایه‌گذاران نباید انتظار بازگشت کوتاه‌مدت و نقدشوندگی بالا داشته باشند بنابراین امکان معاملات مستمر واحدهای سرمایه‌گذاری وجود ندارد ولی نقل‌وانتقال واحدهای سرمایه‌گذاری در طول فعالیت صندوق صرفا از روش مذاکره در بورس یا خارج از بورس امکانپذیر است.

نحوه تزریق سرمایه به دانش‌بنیانها توسط شرکتهای سرمایه‌گذاری

به غیر از روش «تأمین مالی جمعی»، روش دیگری به نام «شرکتهای سرمایه‌گذاری» وجود دارد؛ تأمین مالی جمعی گونه‌ای از جمع‌سپاری در حوزه تأمین مالی کسب‌وکارهای نوپا و ایده‌های نوآورانه است؛ این ایده نیز مبتنی بر فراخوان باز و جمعیت است و در آن خرد جمعی است که در تصمیم‌گیریها عمل می‌کند؛ می‌توان با انتخاب این روش طرح فناورانه خود را از طریق انتخاب پلت‌فرم مربوطه به سرمایه‌گذاران نمایش داد تا از طریق تأمین منابع خرد بتوان به صورت اینترنتی کسب‌وکار را تأمین مالی کرد.

شرکتهای سرمایه‌گذاری هم بر مبنای بند 21 ماده یک قانون بازار اوراق بهادار شکل گرفته و از مصادیق نهادهای مالی است که حرفه اصلی و در واقع موضوع اصلی فعالیتشان در اساسنامه، سرمایه‌گذاری در سهام، سهم‌الشرکه‌، واحدهای سرمایه‌گذاری صندوقها یا سایر اوراق بهادار دارای حق رأی شرکتها، مؤسسات یا صندوقها‌ی سرمایه‌گذاری با هدف کسب انتفاع بدون کسب کنترل یا نفوذ قابل ملاحظه در شرکت، مؤسسه یا صندوق سرمایه‌گذاری سرمایه‌پذیر در چارچوب قوانین و مقررات است و از نظر حقوقی به دو شکل سهامی خاص و عام تشکیل می‌شود.

مطابق مصوبه مورخ 91/06/25 هیئت مدیره سازمان بورس و اوراق بهادار حداقل سرمایه شرکتهای سرمایه‌گذاری و مادر، مبلغ 100 میلیارد ریال تعیین شده است.

تاکنون 42 شرکت سرمایه‌گذاری سهامی عام و 29 شرکت سرمایه‌گذاری سهامی خاص ثبت شده است.

 

 

 

 

چالش ها

یکی از حوزه‌های مهم در توسعه اقتصاد دانش‌بنیان در هر کشوری، نظام تامین مالی دانش‌بنیان در آن کشور است. در ایران نیز مانند سایر کشورها این حوزه از اهمیت بالایی برخوردار است. نظام تامین مالی دانش‌بنیان متشکل از حلقه‌های مختلفی است که در دوره رشد یک ایده تا رسیدن به بازار، ابزارهای مالی مختلفی را در اختیار فعالان اقتصاد دانش‌بنیان قرار می‌دهد. هرگاه یکی از حلقه‌های تامین مالی دچار اشکال ‌شود، فشار آن به سایر حلقه‌ها وارد می‌شود یا کارها به‌صورت نیمه‌کاره و ناقص اجرا می‌شود. در ایران در سال‌های اخیر در حوزه گسترش نظام تامین مالی دانش‌بنیان تلاش‌هایی صورت پذیرفته است که شاید مهم‌ترین آن را بتوان تاسیس صندوق نوآوری و شکوفایی دانست. این صندوق در حلقه‌های میانی و پایانی زنجیره تامین مالی دانش‌بنیان فعالیت می‌کند و طبق قانون کارکرد نهادهای تامین مالی توسعه‌ای اقتصادی را دارد و برای پژوهش و تولید نمونه آزمایشگاهی نمی‌تواند تسهیلات یا کمک ‌هزینه پرداخت کند و صرفا می‌تواند برای مرحله نمونه‌سازی صنعتی به بعد به شرکت‌های دانش‌بنیان تسهیلات ارائه کند. در همین راستا نیز با توجه به تخصیص مالی بیش از 1300 میلیارد تومان در دو سال اخیر به صندوق نوآوری و شکوفایی، مسیر ارائه تسهیلات مرتبط با طرح‌های اقتصادی دانش‌بنیان هموارتر شده و تاکنون بیش از 1400 طرح دانش‌بنیان در صندوق مصوب شده است.

با این وجود چالش‌های جدی در سایر حلقه‌های نظام تامین مالی در کشور وجود دارد که بر عملکرد سایر حلقه‌های تامین مالی نیز اثرگذار بوده است. اگر بخواهیم در شرایط فعلی دو مشکل اصلی نظام تامین مالی دانش‌بنیان کشور را که نیاز به تدبیر جدی دارد، در نظر بگیریم می‌توان به الف) ضعف نظام حمایتی (گرنت) به کارآفرینان و شرکت‌های دانش‌بنیان و ب) قابلیت پایین اعتبارسنجی شرکت‌های دانش‌بنیان و نقدشوندگی وثایق مالی اشاره کرد. ضعف نظام گرنت در کشور که به ویژه در سال‌های اخیر و با کمبود منابع دولتی بیشتر نیز شده است، یکی از حلقه‌های مفقود نظام تامین مالی دانش‌بنیان کشور است. حلقه‌های ابتدایی نظام تامین مالی دانش‌بنیان، (قبل از نهادهای تامین مالی توسعه‌ای اقتصادی) باید شامل مجموعه‌هایی باشد که کمک‌ها و گرنت‌های پژوهشی و تولید نمونه آزمایشگاهی را بر عهده بگیرد. در این مرحله به علت ریسک بالای پژوهش، دولت‌ها یا تمام هزینه یا بخشی از هزینه را به‌صورت اهرمی پرداخت می‌کنند. به‌طور مثال نهادهایی همچون NSF در ایالات متحده یا NSERC در کانادا نقش نهادهای حمایتی را بازی می‌کنند و اقدام به ارائه گرنت می‌کنند.

در ایران وزارت علوم، تحقیقات و فناوری از طریق گرنت‌های پژوهشی دانشگاه‌ها و مراکز پژوهشی و معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری از طریق صندوق حمایت از پژوهشگران بیشترین نقش را در حمایت و ارائه گرنت‌های پژوهشی بازی می‌کنند. ولی به علت محدودیت منابع در دانشگاه‌ها و صندوق حمایت از پژوهشگران، حجم محدودی از درخواست‌ها قابل پاسخ است و در عمل حجم قابل توجهی از درخواست‌ها امکان بررسی و تخصیص منابع ندارد. این فقدان منابع مناسب برای ارائه گرنت‌های پژوهشی و فناوری، چالش‌های متعددی از جمله از بین رفتن بخش مهمی از ایده‌های نوآورانه، دلسرد شدن نیروی انسانی دانش‌بنیان اعم از استادان، دانشجویان و دانش‌آموختگان و انتقال حجم زیادی از درخواست‌های گرنت به لایه نهادهای توسعه‌ای اقتصادی را دربردارد. در نتیجه به نظر می‌رسد یکی از سیاست‌های منطقی که دولت در طول برنامه ششم باید بر آن تمرکز کند، تقویت لایه اول تامین مالی دانش‌بنیان در قالب توسعه منابع مالی برای ارائه گرنت‌های پژوهشی و فناوری است.img641637468danesh

چالش دوم که میان بخش دانش‌بنیان اقتصاد و بخش سنتی اقتصاد کشور نیز مشترک است، مشکل اعتبارسنجی شرکت‌ها و میزان نقدشوندگی وثایق آنها در صورت عدم انجام تعهدات است. هم‌اکنون در شاخص‌های بین‌المللی مرتبط با فضای کسب‌و‌کار، قابلیت نقدشوندگی وثایق شرکت‌ها نزد نهادهای تامین مالی به‌عنوان یک شاخص در مناسب بودن فضای کسب‌و‌کار شرکت‌های تلقی می‌شود. جمع‌بندی اقتصاددانان و سیاست‌گذاران برجسته در ایران و دنیا این بوده است که اگر نظام اعتبارسنجی شرکت‌ها در کشور به‌طور دقیق و صحیحی در بازه زمانی مناسب و به‌صورت فرآیندی پیوسته انجام شود و قدرت نقدشوندگی وثایق در نظام‌های تامین مالی بالا باشد، خود به خود نهادهای تامین مالی امکان گردش بیشتر منابع و به واسطه آن تسریع در عملیات وام‌دهی به شرکت‌های متقاضی را خواهند داشت. همچنین آثار چنین سیاستی کاهش سختگیری نهادهای تامین مالی در دریافت وثایق است. هم‌اکنون به‌دلیل نبود نظام اعتبارسنجی مناسب از شرکت‌های دانش‌بنیان، نهادهای تامین مالی از طرق متفاوتی سعی به انجام این امر می‌کنند که هم زمان بررسی طرح‌ها را برای ارائه تسهیلات افزایش می‌دهد و هم با خطاهای زیادی همراه است. همچنین قدرت پایین نقدپذیری وثایقی همچون چک یا تضامین شرکتی، عمده نهادهای تامین مالی را به سمت دریافت وثایق با قابلیت نقدپذیری بالاتر همچون وثیقه ملکی و ضمانت‌نامه‌های بانکی سوق می‌دهد.

در نتیجه می‌توان چنین برداشتی داشت که دولت در صورتی که تمایل به افزایش سرعت ارائه تسهیلات از سوی نهادهای تامین مالی به شرکت‌های دانش‌بنیان دارد، باید در رویکردی راهبردی دو فعالیت کلیدی را در شرایط فعلی که آغاز گسترش اقتصاد دانش‌بنیان در کشور است در اولویت کارهای خود قرار دهد: الف) دولت باید از طریق نهادهای فعال خود ساختار اعتبارسنجی کیفی را در حوزه دانش‌بنیان فراهم کند تا اعتبار شرکت‌های دانش‌بنیان در طول زمان و به‌طور پیوسته سنجیده شود و این اطمینان به نهادهای تامین مالی داده شود که میزان ریسک از محل عدم پرداخت تسهیلات از سوی شرکت‌های دانش‌بنیان پایین است. ب) همچنین دولت باید در رویکردی کلان‌تر با استفاده از ابزارهای در اختیار، قابلیت نقدشوندگی وثایق شرکت‌ها و به ویژه شرکت‌های دانش‌بنیان را نزد نهادهای تامین مالی بالا ببرد.  در صورت کاهش این دو چالش کلیدی در نظام تامین مالی دانش‌بنیان می‌توان امیدوار بود که الف) ایده‌های مناسب بیشتری عملیاتی شوند و به مرحله اقتصادی برسند و ب) با کاهش معوقات حاصل از تسهیلات به طرح‌های دانش‌بنیان، نهادهای تامین مالی دانش‌بنیان به سرنوشت کنونی برخی بانک‌های کشور دچار نشوند و بتوانند با گردش سریع‌تر منابع مالی در اختیار و با دریافت وثایق آسان‌تر به توسعه اقتصاد دانش‌بنیان کمک کنند.

منابع

www.sid.ir

www.noormags.com

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 21 مهر 1397 ساعت: 17:00 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,
نظرات(0)

بررسی ماهیت حقوقی حبس و مجازاتهای جایگزین آن

بازديد: 61
بررسی ماهیت حقوقی حبس و مجازاتهای جایگزین آن

 موضوع مقاله

بررسی ماهیت حقوقی حبس و مجازاتهای جایگزین آن

 

چکیده

همواره در طول تاریخ بزهکاری و ارتکاب جرم و جنایت به عنوان پدیده ای غیر انسانی و ضد ارزشهای اخلاقی و اجتماعی شناخته شده و تبهکاری بع عنوان تکان دهنده ترین آسیب اجتماعی در روابط میان فرد و جامعه مطرح بوده است.و واکنش های فردی و اجتماعی نیز پیوسته در برابر اعمال تبهکارانه خطاکاران ترافعی و تنبیهی نمود یافته و در قالب اعمال مجازاتهای گوناگون تجلی پیدا می کرده است

به همین خاطر پيش بيني و اجراي قوانين و مقررات جزائي در هر جامعه ، به عنوان وسيله اي براي صيانت از حقوق و آزادي هاي فردي و اجتماعي موضوعي است كه همه دانشمند ان و حقوقدانان آن را براي تنظيم روابط بين افراد و برقراري نظم و امنيت و اجراي عدالت كيفري ضروري مي دانند.در این راستا واکنش متناسبی که جامعه در مقابل جرم بر بزهکار تحمیل می نماید آزادی تن و تحمیل کیفر حبس های کوتاه مدت یا بلند مدت بر مجرمین می باشد.از طرف دیگر تحمیل کیفر حبس بر محکومین در جهت اصلاح و تربیت و تهذیب اخلاقی آنها به اجرا گذاشته می شود.

وازگان کلیدی: مجرم،مجازات،زندان،جایگزین حبس،زندانی

 

 

مقدمه

گفته می شودکه زندان عمری به درازای عمر بشر داردو در کتابهای معتبر تاریخی ،قانون نامه های دوران باستان چون قانون نامه های مصر باستان ،روم باستان،ایران و چین کم و بیش اززندان ،بند،حبس،یا مکانهایی شبیه به آن سخن به میان آمده است در کتابهای مقدس آسمانی نیزچون تورات،انجیل،وقرآن کریم نیز از زندان و حبس سخن به میان آمده است .[1]

درسال 817 ميلادی در مجمع روحانیون مسیحی درروم ،مقررات مربوط به اداره زندانها تصویب وتاکید شدکه زندانها باید جنبه اصلاحی و تربیتی داشته باشند و برای نیل به این هدف ،زندانیان باید به روش انفرادی نگهداری شده و به آنان کار دستی آموخته شود.اجازه خواندن کتب مذهبی را داشته و روحانیون در زندانها ،زندانیان را ملاقات و با نصایح سودمند آنان را به راه راست هدایت کنند.[2]

استفاده از زندان به معنای امروزی آن یعنی به عنوان مجازات اصلی با شرایط و مدت معین و به منظوراصلاح وتربیت تبهکاران تنها از اوایل قرن نوزدهم به این طرف مرسوم گردیده است.در عصرکنونی،از نظر علمای حقوق جزا و جرمشناسی زندان بهترین نوع مجازاتها به شمار می آید.این مجازات قدیمی،با طبیعت و شخصیت انسانها سازگاری بیشتری دارد و تنها کیفر معقول و متناسب شناخته شده ای است که می تواند بسیاری از هدفهای اعمال مجازات را تامین کندِ،زیرا صرف نظر از جنبه پیشگیری انفرادی آن یعنی منصرف ساختن مجرم از گرایش به ارتکاب جرم مجدد،نقش بسیار ارزنده و مفید در اصلاح وتربیت مجرم دارد.

جرمشناسان،علمای حقوق جزا و جامعه شناسان کیفری سعی دارند بهترین روشهای اعمال مجازات زندان را بشناسند تا در پرتو آن بتوانند موجبات اصلاح و تربیت بزهکاران را فراهم آورند و از تباهی و فساد اخلاقی جلوگیری نمایند وزندان را به منزله دانشگاهی بنا نهند که تبهکاران را برای ورود به زندگی اجتماعی شرافتمندانه آماده سازند.

کوشش برای اجرای صحیح مجازات حبس موجد دانشی است که علم اداره زندانها نامیده می شود.هدف این دانش مطالعه مسائل مربوط به اجرای کیفر حبس و تطبیق آن با فرد فرد محکومان و بررسی اصول و قواعدی است که رعایت آن در بهبود وضع زندانیان و اصلاح و تربیت آنان موثر می باشد.

1-فلسفه وجودی زندان:

انسان موجود اجتماعی است و نیازهای گوناگون او،جز در سایه تعاون و همکاری با یکدیگر تامین نمی شود،ازسوی دیگر،انسان خواسته و تمایلات فراوانی دارد که دوست دارد به همه آنها برسد واین کار عملا امکان پذیر نمی باشد فلذا اگر انسان به حال خود رها شود و حوزه فعالیت او محدود نگردد قطعا برخورد به وجود خواهد آمد،چرا که انسان با توجه به غرایضی که در نهاد او وجود دارد دوست دارد دیگران را در جهت منافع خود استثمار نماید و درنتیجه اجتماع گرفتار هرج ومرج و ناامنی خواهد شد.وبرای جلوگیری از ناامنی ضرورت وجود قانون در جامعه مطرح می گردد ودر برخی از مواقع قانون موجب زندانی شدن فرد می گردد و ضرورت وجود زندان احساس می شود[3]

پیدایش زندان ظاهرا از سه امر سرچشمه گرفته است:

نخست عشق انسان به مساله آزادی و اینکه سلب آزادی شکنجه ای دردناک برای آدمی محسوب می شود .بنابراین به عنوان تنبیه از زندان استفاده کردند .دیگر اینکه گاهی بعضی از انسانها را می گرفتند و در گوشه ای به زندان می افکندند تا ضرر آنها به اجتماع نرسد. سوم اینکه گاه جنایت مهمی رخ می داد و افرادی متهم می شدند که اگر انها آزاد می شدند ممکن بود مجرم اصلی فرار کند وبه جا امنی بگریزد .این بود که تمام افراد متهم را موقتا برای بازجویی و بررسی توقیف و زندانی می کردند.وبعد از مدت کوتاهی که بررسی های لازم انجام می شد بی گناهان را با معذرت خواهی و یا جبران خسارات وارده آزاد می کردند و مجرم اصلی را برای محاکمه و کیفر دادن نگاه می داشتند.

بنابراین فلسفه اصلی زندان عبارت است از (1)مجازات(2)دفع شر (3) جلوگیری از فرار مجرم اصلی [4]

2-تاریخچه تحول زندانها در ایران:

با اینکه راجع به وضع زندانهای ایران در دوران باستان اسناد و مدارکی در دست نیست اما آنچه مسلم است در قلعه ها،زندانهایی بنا می شد و پادشاهان و حکمرانان مخا لفین خود را در آنجا زندانی و سپس به وضع فجیع ازبین می بردند.در آن زمان حبس جزو مجازاتها نبود بلکه وسیله ای برای از میان بردن بی سر وصدای اشخاص بلند مرتبتی بود که وجودشان برای کشور و یا پادشاه خطر داشت.

وضع مجازات زندان یا حبس در قوانین ایران به عنوان کیفری برای انواع جرایم به سال 1304 بر می گزدد،در قانون مجازات عمومی مصوب 1304 که بر گرفته از حقوق جزای فرانسه بوده،سه نوع حبس پیش بینی شده بود که عبارت بودند از:1 حبس موبد و موقت با اعمال شاقه (ماده 12) 2-حبس مجرد(ماده8) 3-حبس تادیبی(ماده 9،مجازات جنحه مهم و کوچک)

در اصلاحیه قانون مجازات عمومی مصوب 1352 مجازاتها تعدیل شده وجرایم در سه نوع جنایت،جنحه خلاف،خلاصه شد و حبس با اعمال شاقه و حبس مجرد از قانون جزای ایران حذف شد.

پس از انقلاب اسلامی در قانون مجازات اسلامی مصوب 1361 تعیین نوع حبس در قانون از بین رفت و مجازاتها طبق ماده 7 در چهار نوع حدود،قصاص،دیات،وتعزیرات تقسیم بندی شد؛ومجازات حبس هم در حدود و هم در تعزیرات پیش بینی شدوبرای برخی جرایم،مانند خیانت در امانت،سرقت،افتراء ،مجازات شلاق در نظر گرفته شده بودو درواقع در قانون  مجازات مصوب سال 1361 از حبس کمتر استفاده شده بودودر برخی موارد کیفر شلاق جایگزین کیفر حبس گردیده بود.

درقانون مجازات مصوب سال 1370 مجازات بازدارنده به عنوان قسم پنجم به مجازاتها افزوده شد و مطابق ماده 17 همان قانون که در تعریف مجازات بازدارنده بود کیفر حبس نیز از مصادیق آن به شمار آمد.

درسال 1375 درقوانین جزایی مجازات زندان،احیایی دوباره یافت و مجازات جرایمی که طبق قانون مجازات مصوب سال 61 شلاق در نظر گرفته شده بود،تبدیل به کیفر حبس و گاهی کیفر حبس به همراه شلاق شد ودر قانون مجازات سال 1375 مانند قوانین سابق شاهد اختیار قاضی در اعمال کیفر حبس می باشیم که طبق آن با توجه به شخصیت متهم،طریقه ارتکاب جرم،و انگیزه مجرمانه میزان حبس را از بین حداقل و حداکثر انتخاب می نمایند و به دنبال این قانون زندان به عنوان سهل ترین وسیله در سطح وسیعی به کار گرفته شد و آثار و تبعات سوء آن دامنگیر افراد،خانواده و اجتماع شد.

سرانجام با تصویب قانون مجازات اسلامی در سال 1392 مانند قانون سال 1361 مجازاتها در چهار نوع حدود،قصاص،دیات،و تعزیرات تقسیم بندی شدومجازات تعزیری نیز به 8 درجه طبق ماده 19 همان قانون تقسیم بندی شده است.

3-تعریف زندان:

در فرهنگ عمید آمده :زندان در لغت به معنای بندیخانه جایی که محکومان و تبهکاران را در آنجا نگه می دارند .همچنین در فرهنگ معین حبس به معنای زندانی کردن و باز داشتن آمده است. در جای دیگر حبس چنین تعریف شده است «سلب آزادی و اختیار نفس در مدت معین یا نا محدود به طوری که در آن،حالت ترخیص وجود نداشته باشد و اگر حالت انتظار وجود داشته باشد آن را توقیف گویند نه حیس[5]

ماده 3 آیین نامه زندانها در تعریف زندان مقرر داشته «زندان محلی است که در آن محکومانی که حکم آنان قطعی شده است با معرفی مقامهای صلاحیتدار قضایی و قانونی برای مدت معین یا به طور دایم به منظور تحمل حبس ،با هدف حرفه آموزی ،بازپروری،بازسازگاری نگهداری می شوند.»

 

4-ماهیت حبس:

حبس با هرشکل و عنوانی که اجرا شده یا نامیده می شود عبارت از سلب آزادی می باشد.

1-4:ماهیت کیفری حبس:زندانی کردن فرد از لحاظ ماهیت ،نوعی کیفر است.زیرا این عمل نه تنها بر خلاف میل و اراده فرد است و یکی ازویژگیهای کیفروسزامحسوب مي شود،بلکه زندانی شدن،برای فردتنگناهایی ایجاد وبراوتحمیل می کند که در حالت عادی روا وپسندیده نیست وهیچ کس دوست ندارد که موضوع آن قرار گیرد و زندانی شود.این خصوصیت مشترک همه مجازاتهاست که در اثر اجرای آن نوعی محدودیت،اعم از مالی یا جانی یا روانی،یا آزادی و حیثیت و کرامت انسان ایجاد می شود.[6] 

2-4:ماهیت حقوقی حبس:محکومیت به کیفر حبس علاوه بر ماهیت کیفری دارای قالب و آثار حقوقی نیز می باشد این جنبه از کیفر حبس در واقع امری اعتباری است که به دلیل اهمیت آثار حاکم بر آن بدین شکل مورد تعبیر قرار می گیرد.[7]

5-انواع حبس:

انواع حبس در نظر حقوق دانان و جرمشناسان کیفری عبارتنداز حبس مجرد،حبس موقت ،حبس دایم،حبس احتیاطی،تکدیری وحبس با کار می باشد.

1-5:حبس مجرد:عبارت است از اینکه محکوم در تمام مدت محکومیت خود ،در یک سلول کوچک به طور انفرادی زندانی باشد.[8]

2-5:حبس موقت:عبارت از سلب آزادی محکوم در مدت معین می باشد به عبارت دیگر فردی که به حکم مقامات صلاحیتدار قضایی جهت تحمل حبس به زندان معرفی می گرددباید در مدت معین مثلا شش ماه در زندان حبس خود را تحمل نموده و پس از آن از زندان آزاد گردد.[9]

3-5:حبس احتیاطی:عبارت است از سلب آزادی متهم در طول محاکمه برای جلوگیری از فرار متهم،یا از بین بردن مدارک جرم توسط او یا تبانی را حبس احتیاطی می گویند.[10]

4-5:حبس تکدیری:حبسی که برای امور خلافی مقرر شده باشد حبس تکدیری نام دارد .

5-5:حبس با کار :حبسی که محکوم علیه به حبس،مجبوربه انجام کارهایی که برای او مقررشده است،باشد.

6-اهداف حبس:

درروزگاران مختلف اهداف حبس متغییر بوده است.درقدیم کیفرحبس به منظورطرد محکوم اجرامی شدومحکومان درقلعه هایی که فراموشخانه نامیده می شدند،نگهداری می شدند.هدف عبرت آموزی و ارعاب انگیزی نیز در کهن ترین دوران حاکم بوده است.در عصر حاضر علمای حقوق جزا معتقدند که مجازات حبس و زندان ،صرف نظر از نقش پیشگیری آن یعنی منصرف ساختن بزهکار از گرایش دوباره به ارتکاب جرم یا منصرف ساختن سایر شهروندان (تحقق پیشگیری عام یا عمومی) باید عامل اصلی اصلاح و تربیت دوباره محکومان باشد.

1-6:درباره متهمان:هنگامی که فردی مظنون به ارتکاب جرمی است مقام قضایی می تواند در صورت لزوم ،علیه او قرار بازداشتی صادر نماید و تا رسیدگی در دادگاه،او را در زندان نگاه دارد .هدف این اقدام شدید که ناقض اصل برائت است آن است که تا هنگامی که حکم علیه شخصی صادر نشده ،از فرار یا مخفی شدن متهم ،امحای آثارودلایل جرم ،تبانی با متهمان دیگریا شهود و مطلعین واقعه جلوگیری شود.

2-6:درباره محکومان:اهداف مجازات سالب آزادی،به طورکلی عبارتند از،وظایف اخلاقی،طرد اجتماعی بزهکار،عبرت آموزی وبازدارندگی وایجاد سازگاری اجتماعی.

1-2-6 وظایف اخلاقی:مجازات حبس می تواند تشفی خاطربزه دیده ،رفع احساس بی عدالتی،پیشگیری از انتقام خصوصی را فراهم سازد.

2-2-6: طرد بزهکار:کیفر سالب آزادی از نظر قانونگذارانی که این مجازاتها را پیش بینی می کنند و ازنظر دادرسانی که این مجازاتها را مورد حکم قرار می دهند با هدف اساسی طرد بزهکارکه اغلب در باره مجازاتهای طولانی مدت صادق است،اعمال می شود .

3-2-6: عبرت آموزی و بازدارندگی:تنبیه بزهکار باید کسانی را که وسوسه تقلید از او را در سر می پرورانند،به فکر وادارد.به همین لحاظ است که قانونگذار اغلب به هدف بازدارندگی جمعی توجه دارد و در این راستا مجازاتهایی را پیش بینی می کندکه به لحاظ شدت،سرعت و حتمی بودن اجرا،افکار عمومی را تحت تاثیر قرار دهند. همچنین مجازات ممکن است دارای این فایده باشد که به وسیله رنجی که در مقصر ایجاد می کند او را به رفتار نیک تشویق نماید تا دوباره گرفتار چنین کیفری نشود.

4-2-6: ایجاد سازگاری اجتماعی:هدف عمده کیفر حبس،اصلاح و پذیرش مجدد اجتماعی محکوم است .رفتاری که به زندانی روا داشته می شود،به طور عمده به منظور آموزش عمومی و حرفه ای و بهبود او می باشد.

افلاطون معتقد است :قانونگذار بایستی مجرم را مانند بیماری که محتاج درمان است بنگردو به او یاد دهد که چطور از ارتکاب به گناه خودداری نماید.[11]

7-:کارکردهای حبس:

1-7:نخستین کارکرد حبس عبارت است از تعیین مرزهای میان محدودیت و آزادی و استقلالی که که یک فرد در جامعه حق ابراز آن را دارد.این حد فاصل ،پیام اجتماعی مهمی را در بر دارد و نفوذ و تسلط دولت بر فرد و مرزهای قدرت دولت را نشان می دهد.[12]  

2-7:دومین کارکرد حبس عبارت است از عقوبت (سزا دهی)و ارعاب دیگران می باشد وهدف برخی موارد حبس سزا دهی و مکافات می باشد که در عین حال باعث ارعاب دیگران می شود مثلا کارکرد اصلاحی برای حبس ابد معنا ندارد.مجازات آن را می توان با هدف سزا دهی دانست که در عین حال اجرای آن باعث ارعاب دیگران می شود.

3-7:سومین کارکرد حبس کارکرد اصلاحی و درمان می باشد .بیشتر جوامع حبس را وسیله ای برای باز پروری مجرمان و در نهایت باز گرداندن آنها به زندگی عادی می دانند.این کارکرد اصلاحی به طور مستقیم از حبس نتیجه می گیرد،زیرا اگر فردی به زندان بیافتد دیر یا زود از زندان آزاد می شود .اصلاح زمانی محقق می شود که شخصیت فرد متحمل مجازات به گونه ای متحول شود که دیگر تمایلی به ارتکاب جرم نداشته باشد.در رویکرد اصلاح و بازپروری مرتکب،یک بیمار اجتماعی محسوب می شودکه مجازات درمان وی و دارای کارکرد اصلاحی می باشد.

چهارمین کارکر حبس جلوگیری از ارتکاب جرم توسط مجرم می باشد.در برخی موارد می توان مجرمی را که قصد جدی بر ارتکاب دوباره جرم دارد یا شواهد و قرائن قوی دلالت بر ارتکاب چنین امری نماید،می توان فرد را حبس نمود

8-مشکلات و ضررهای موجود در مجازات حبس:مجازات حبس مشکلات فراوانی برای دولتها،جامعه و آحاد مردم ایجاد می کند که منافع این نوع مجازات را نسبت به مضرات آن به شدت کاهش می دهد فلذا جز در موارد استثنایی نمی توان از این ضمانت اجرای کیفری بهره برد.

برخی از مشکلات و ضررهای حبس عبارتند از :

1-8:تحمیل هزینه سنگین ساخت و نگهداری زندانیان بر بودجه دولت.اگر در نظر بگیریم که برای هر زندانی چقدر از بودجه دولت خرج می شود،آنگاه روشن می شود که این مجازات سودمند نیست و هزینه نگهداری از زندانی هزینه های گزافی را از بودجه دولت صرف می نماید.

2-8:ایجاد مشکلات برای خانواده زندانیان:مجازات حبس تنها خود زندانی را تحت تاثیر قرار نمی دهد بلکه خانواده زندانی را نیز تحت تاثیر قرار می دهد.به هر حال وجود زندانی در خانواده،به خصوص اگر زندانی پدر خانواده باشد،علی رغم مجرم بودن وی،فوایدی رادر بر دارد.وقتی سرپرست خانواده در کنار خانواده خود باشد ،دولت نگران آن خانواده نمی باشد.اما اگر سرپرست خانواده حضور نداشته باشد،دولت و جامعه باید نگران سلامت جسمی و روحی و اخلافی آن خانواده باشد.

3-8:عدم باز اصلاح پذیری محکومان به حبس:محکومان به حبس بخصوص اگر حبس طویل المدت باشد ،ودر مدت حبس تحت یک رژیم اصلاح رفتاری قرار نگرفته باشند،تغییر شخصیت داده و پس از آزادی از زندان،دوباره به ارتکاب جرم روی می آورند .چه بسیار محکومانی که در چند روزی به مرخصی از زندان رفته اند دوباره مرتکب جرم شده و به زندان بر می گردند یا از مرخصی غیبت کرده و به زندان بر نمی گردند .

4-8:هدر دادن نیروی کار:با زندانی کردن مجرمان،جامعه از نیروی کار بسیاری از زندانیان محروم می شود.اینگونه نیست که بسیاری از زندانیان پیش از رفتن به زندان بیکار بوده باشندو عده ای از آنان صاحب کار و در آمد بوده و با آن خانواده خود را اداره می کنند.

5-8:به خطر افتادن سلامت جسمانی زندانیان:بسیاری از زندانیان در زندان سلامت جسمانی خود را از دست می دهند.به خصوص اگر معتاد باشند و برای استفاده از مصرف مواد مخدر به استفاده از سرم مشترک روی می آورند که در نتیجه به بیماریهای واگیردار از جمله ایدز مبتلا می شوند.

9-محاسن زندان:

1-9:حبس و تامین امنیت بزه کار:حبس را می توان به عنوان مامن و پناهگاه نجات برخی از مجرمین از آسیبهای انتقام جویانه اشخاص تلقی نمود،مثلا کسی که مرتکب جرمی مانند قتل شده است اگر در بازداشت نباشد در صورت آزاد بودن ممکن است توسط خانواده بزه دیده مورد آسیب های انتقام جویانه قرار بگیرد.

2-9:حبس و حبس:حبس به عنوان تامین مطلوبی در جهت نگهداری محکومین به مجازاتهای سنگین مانند اعدام و قصاص و...است،بدین معنی که تا زمان اجرای حکم ممکن است محکوم علیه در صورت آزاد بودن از چنگ عدالت خود را رها ساخته و حکم بلا اجرا باقی بماند.

3-9حبس و اصلاح بزهکار:حبس به عنوان کیفر اگر با اقدامات اصلاحی و تربیتی و به منظور تغییر رفتار بزهکار و اصلاح و اعاده سلامت فکری و رفتاری او و اعاده به اجتماع باشد مطلوب و مفید خواهد بود.

4-9حبس و امنیت جامعه:با حبس نمودن بزهکار خطرناک،جامعه از شر و آسیب آنان در طی مدتی که محبوس می باشند در امان خواهد بود.

10-معایب زندان:بازداشت و سلب آزادی انسان ونگهداری او درزندان به عنوان مجازات،ضمن اینکه محاسنی دارد،دارای معایب و مفاسدی نیز می باشد.که مهمترین آن عبارتنداز:

1-10:بدآموزی و تاثیرات مخرب زندان:با توجه به تجمیع انواع بزهکاران با سلیقه ها و شیوه های خاص بزهکاری در یک محیط کوچک،معمولا اشخاصی که به زندان می روند،از طریق ارتباطات روزمره،تجربیات خود را برای همدیگر بازگو نموده و هر تبهکاری در واقع درس اختصاصی خود را به دیگران می آموزد به همین جهت پس از آزادی از زندان بهتر و ماهرتر از گذشته به جنایات خود ادامه می دهند و درعمل،زندان به محیطی برای بزه آموزی و بد آموزی تبدیل می شود .با این بیان،«در حقیقت زندان به یک آموزشگاه عالی فساد تبدیل می شود».

2-10:سوءاستفاده از زندان:بسیارند اشخاصی که ولگرد و بیکار بوده و در آمد مطلوبی نداشته و مورد نفرت کسان و بستگان خود قرار گرفته و یا در جامعه جائی را برای خود نیافته و کسب وجهه و احترام هم نکرده اند،لذا با ارتکاب جرم،زندان رفتن را استقبال و با عمل خود دو زیان را بر جامه وارد می سازند:

اول-زیان معنوی که آن کثرت وقوع جرم است که به انحطاط اخلاقی جامعه می افزاید

دوم-زیان مادی که بر متضرر از جرم از یک طرف و بر بودجه مملکت از طرف دیگر وارد می سازد.[13]

3-10:زندان شبیه بیمارستان است.همانطورکه بیماران از بیماری خود می نالند و انتظار بهبودی و خروج از بیمارستان را دارند و چه بسا با پزشک و پرستار خود به ستیز بر می خیزند،زندانیان نیز بامقایسه کردن جرم خود با جرم دیگران و مدت زندان تعیین شده برای خود و اشخاصی که نظیر جرم او را مرتکب شده و بحث در عادلانه و غیر عادلانه بودن احکام صادره ،نوعی بیماری و عدم آرامش در آنان بوجود اورده که حتی به مراقبین زندان اعتراض و با آنان با خشونت رفتار می نمایند.[14]

4-10:افزایش خطرناکی بزهکاران:در اکثر موارد،متهمین و بزهکاران آنقدر خطرناک نیستند که از جامعه طرد و به زندان گسیل شوند.با اعزام بزهکاران کم خطر به زندان،هرچند که جامعه برای مدتی از خطرات آنها در امان می ماند،لیکن با آموزش های منفی دیگر زندانیان وتاثیرات مخرب زندان بر آنها،جامعه باید پذیرای خطرات بیشتر آنان،پس از آزادی باشد.همچنین در بسیاری از موارد افرادی که به کیفر حبس محکوم می شوند نوعی کینه وعقده روانی کسب نموده وپس ازآزادی در صدد انتقام ازجامعه برمی آیند.

5-10:ایجاد حس حقارت و ازبین رفتن احساس مسولیت در افراد زندانی:یکی دیگر معایب حبس این است که زندانی احساس می کند،در طول مدت حبس از امکانات رایگان و مجانی بهره مند وبه لحاظ بهداشت فردی،تهیه خوراک،پوشاک،ومسکن هیج نیازی به فعالیت نداشته و دولت اجبارا حداقل نیازهای وی را بر آورده می سازد و این امر ضمن سوق دادن زندانی به تن پروری و بیکاری موجب از بین رفتن حس مسئولیت پذیری در وی خواهد شد.و همین نقیصه بعضا موجب می گردد تا زندانی پس از آزادی از زندان نیز تمایلی به انجام کار نداشته و همان روحیات تنبلی و تن پروری در وی باقی بماند.

 

 

 

11-انواع زندان در آیین نامه سازمان زندانها :

بر اساس آیین نامه سازمان زندانها مصوب سال 84 زندان به زندان بسته ،و مراکز حرفه آموزی و اشتغال که خود شامل موسسه های حرفه آموزی و کاردرمانی (اردوگاه) تقسیم می شوند.

1-11:زندان بسته:زندان بسته به مفهوم موجود در ادبیات حقوقی و موضوعه یعنی محلی که اطراف آن با ابزارهای متعدد و ویژه امنیتی تحت کنترل بوده و افراد داخل ،اعم از زندانی یا کارمند نمی توانند به راحتی از آن خارج یا به آن وارد شوند.ماده 6 ایین نامه سازمان زندانها در خصوص زندان بسته مقرر داشته «زندان بسته،زندانی است محصور که با برج های دیده بانی در پوشش داخلی و خارجی دارای حفاظت کامل باشد.در این نوع زندان ،محکومان شبها در خوابگاه های اختصاصی یا گروهی نگهداری و روزها از برنامه های آموزشی و فنی حرفه ای،وتفریحی استفاده می نمایند ودر کارگاه های داخل زندان به کار گمارده می شوند.

2-11:مراکز حرفه آموزی و اشتغال:

1-2-11:اشتغال خارج زندان:مکانی است که می تواند محصور و در پوشش خارجی دارای حفاظت مناسب یا نا محصور و بدون حفاظت و مامور انتظامی و درحالتی بینابین باشد که در آن محکومان به طور گروهی به کار اعزام می گردند و پس از خاتمه کار دوباره به آسایشگاه های خود بازگشت داده می شوند.

2-2-11:اشتغال درون زندان :که می تواند در اختیار زندان بوده یا در اختیار سایر سازمانهای دولتی یا موسسه های خیریه یا تعاونی یا بخش خصوصی بوده و با امکانات این ارگانها و موسسات تجهیز گردیده و تحت نظارت زندان اداره و بهره برداری می گردد.

3-2-11:موسسه کار درمانی (اردوگاه):ماده 12 ایین نامه سازمان مقرر داشته :موسسه کاردرمانی مرکزی است برای نگهداری متهمان و محکومان جرایم مواد مخدر و اعتیاد.این موسسه ها یا مجتمع ها نوعی زندان و به تعبیر دقیق تر نوعی موسسه شبیه زندان و وابسته به آنها می باشند.

4-2-11:کانون اصلاح و تربیت:ماده 17 آیین نامه سازمان مقرر داشته«کانون اصلاح و تربیت مرکزی است که اطفال و نوجوانان بزهکار کمتر از 18 سال تمام در آنجا برای اصلاح،تربیت و آموزشی نگهداری می شوند.این محل طبق مقررات مربوط دارای سه قسمت اصلی می باشد.بازداشتگاه کانون(مخصوص نوجوانان و جوانان توقیف شده یا تحت قرار و بلا تکلیف)،زندان(مخصوص نوجوانان و جوانانی که طبق تصمیم دادگاه اصفال بایستی در زندان باشند یا مرتکب تخلفی در کانون بشوند)،قسمت آموزشی(مخصوص کسانی است که به عنوان محکومیت به نگهداری در کانون با هدف آموزشی به این محل معرفی شده یا طبق نظر مقامات داخلی کانون برای نگهداری در این قسمت مناسب تشخیص داده می شوند.[15]

در اصطلاح دقیق کیفر شناسی به اینگونه مراکز«موسسات زندان گونه»یا«مراکز زندان سان»گفته می شود.

اماقانونگذار درقانون آیین دادرسی کیفری مصوب سال 1392 در تبصره1 ماده513 زندانها رابه زندان بسته،زندان نیمه باز،مراکز حرفه آموزی واشتغال ومراکزاقدامات تامینی وتربیتی ازجمله کانون اصلاح وتربیت برای اطفال و نوجوانان تقسیم بندی کرده است.

12-تعریف زندان نیمه باز

زندان نیمه باز زندانی است محصور که پوشش خارجی آن دارای حفاظت مناسب باشدودر آن زندانیان به طور گروهی با تعداد کافی مامور مراقب بدون اسلحه به کار اعزام وپس از خاتمه کار مجدداً به آسایشگاههای خود عودت داده می شوند.

13-مراکز اقدامات تامینی و تربیتی

موسسه هایی هستند که در آنجا متهمان و محکومان قبل و بعد،یا ضمن اجرای مجازات یا مستقل از آن تا رفع حالتی  که آنها را در آینده در مظان ارتکاب جرم قرار می دهد،به حکم یا قرار کتبی مراجع قضایی نگهداری می شوند.

و درپایان اينكه مجازات در واقع نوعي واكنش اجتماعي در مقابل پديده مجرمانه است؛وجامعه براي تنظيم روابط اجتماعي ميان مردم و حفظ اساسي ترين ارزشها حاكم بر روابط آنان،ناچار است كه در مقابل افراد هنجار شكن واكنش نشان دهد.واين واكنش بايد براساس اصول دقيق و برپايه قانون باشد.امروزه كارشناسان حقوق بر اين باورند كه كيفر حبس هميشه و درباره همه مجرمان كارايي چنداني ندارد ودر برخي مواقع آثار زيانبار آن بيشتر از فوايد و منافع اجراي آن است  به همين دليل جايگزين هاي مناسب براي كيفر حبس پيش بيني كرده اند تا اين جايگزين ها بتوانند آثار زيانبار كيفر حبس را از بين ببرند يا اينكه از آثار آن بكاهد.

با توجه به مطالب ارائه شده در خصوص زندان به نظر می رسد استفاده از مجازاتهای جایگزین حبس در جهت کاستن از آمار زندانیان و همچنین عدم طرد مجرم از جامعه،باز سازگاری و جامعه پذیری مجرمین،عدم بر چسب زنی،مناسب تر می باشد.

14-مفهوم مجازاتهای اجتماعی

مجازاتهای جایگزین حبس به مجموعه ای از ارزیابیها،راه حل ها،تصمیم گیری ها،و خدماتی اطلاق می شود که حوزه های قضایی جهت جانشین نمودن حبس و زندان برای افراد محکوم و بزهکار در نظر می گیرند و محکومین تحت نظارت،شرایط و قواعد از پیش تعیین شده به جای تحمل کیفر زندان به ارایه خدماتئ عام المنفعه به منظور جبران خسارت وارد آمده به قربانیان و جامعه می پردازند.[16]

یا به عبارت دیگر مجازات های اجتماعی دربرگیرنده شماری از تدابیری هستند که از سوی نظام های عدالت کیفری و از رهگذر قانونگذاری اتخاذ و در بطن جامعه و با مشارکت مردم از سوی فرد محکوم به اجرا در می آید. نوع و میزان شدت و حدت این کیفرها با توجه به جرم ارتکابی، شخصیت و پیشینه کیفری بزهکار، دفعه های ارتکاب جرم، وضعیت بزه دیده و آثار ناشی از آن و سایر اوضاع و احوال و جهات مخففه ار سوی قاضی رسیدگی کننده تعیین می گردد. که البته جربان ضرر وزیان شاکی خصوصی از جمله ارکان توسل به این نوع مجازاتهای جایگزین است.

15-انواع مجازات های اجتماعی

قاضی در انتخاب هر کدام از مجازاتهای اجتماعی که اشکال مختلفی دارد، با توجه به شرایط و اوضاع و احوال بزهکار، مختار بوده و یکی از آنها را برمی گزیند. این کیفرها گاه معین و مصرح در قوانین بوده و گاهی انتخاب آنها به عهده قاضی واگذار شده است که هر گونه کاری را که از نگاه  خود برای بزهکار لازم می داند تعیین نماید. که در ذیل به مهمترین موارد این کیفرهایی اجتماع محور بصورت خلاصه پرداخته میشود:

1-15:جزای نقدی روزانه

تردیدی نیست که اجرای اساس مجازات که فاقد جنبه مجازات سالب آزادی است،جزای نقدی می باشد.زندان و جزای نقدی غالبا مکمل یکدیگر بوده یعنی هردوی آنها متفقا از طرف قاضی به عنوان مجازات در نظر گرفته شده و در صورت لزوم ،دومی مکمل اولی می باشد[17]

تعیین مجازات جزای نقدی می تواند به عنوان جایگزینی مناسب برای زندان باشدبه شرط اینکه شخص محکوم تمکن پرداخت آن را داشته باشد

همچنین میزان جریمه بر اساس« میزان درآمد روزانه» بزهکار و در نظر گرفتن هزینه های معیشتی و نیز شدت جرم ارتکابی تعیین می گردد و این گزینه در دو مرحله به اجرا در می آید. در مرحله نخست، قاضی بر حسب نوع و اهمیت بزه ارتکابی، شمار روزهای پرداخت جریمه را در یک محدوده قانونی معین می کند و در مرحله بعدی به تناسب درآمد بزهکار، مبلغ جزای روزانه را تعیین می کند.

2-15:حبس خانگی

بازداشت خانگی در معنای واقعی خود عبارت است از یک سلسله ضمانت اجراهای محدود کننده که از تحمیل منع رفت و آمد شبانه تا حبس در منزل در ساعات غیر کاری مجرم را در بر می گیرد.مفهوم حبس خانگی ایجاب می کند که مجرمان محکوم شده مدت بسیاری از اوقات خود را در منزل به عنوان جایگزین مجازات بگذرانند و ماموران نظارتی بر آنها نظارت می کنند.در برخی از برنامه ها از حبس 24 ساعته در منزل استفاده می شود و در برخی دیگر به مجرمان اجازه می دهند تا در محل کار یا مدرسه حضور یابند.

3-15دوره مراقبت

طبق ماده 83 قانون مجازات اسلامی :دوره مراقبت، دوره ای است که طی آن محکوم، به حکم دادگاه و تحت نظارت قاضی اجرای احکام به انجام یک یا چند مورد از دستورهای مقرر قانونی که در حکم دادگاه مشخص میگردد، محکوم میشود. که هدف از آن، انجام اقدامات اصلاحی و درمانی بزهکار تحت نظر مددکار اجتماعی، مامور مراقبت، مشاور خانواده، روان درمانگر و...است.

 

4-15:خدمات عمومی رایگان

خدمات عام المنفعه شیوه ای نوین است که در اختیار دادگاهها قرار داده شده است تا قضات بتوانند هنگامی که تشخیص دادند،متهم را برای جبران خسارت ناشی از عملی که انجام داده به اجرای خدمات سازنده و بدون مزد در جامعه محکوم نمایند.[18]

همچنین خدمات عام المنفعه این فرصت را به بزهکار اعطا می کند که وی بتواند اشتباهی را که مرتکب شده است به طریق سازنده جبران نموده و بتواند به درک این واقعیت نایل گرددکه چگونه بزهکاری موجب اضرار به جامعه می شودوجامعه نیز به نوبه خود بتواند از این امر که بزهکار هم می تواند در جامعه مشارکت سازنده و غیر خرابکارانه داشته باشد آگاه گردد. و به موجب آن محکوم علیه ملزم می گردد که در یک نهاد عمومی یا عام المنفعه نظیر بیمارستان، بهزیستی، مراکز ارائه خدمات اجتماعی، شهرداری ها و ادارات ونهادهای دولتی و امثال آن به کار رایگان در طول زمان معین و طی ساعات معینی اقدام نماید.

 

یکی از ویژگی های خاص این کیفر نسبت به سایر کیفرهای جامعه محور، اعلام رضایت مجرم بر انجام این کیفر در پیکره اجتماع است. در واقع، دادگاه رسیدگی کننده با لحاظ میزان خطرناکی بزهکار و با هدف جبران خسارت از بزه دیده و ترمیم نظم مختل شده جامعه به وسیله او از رهگذر انجام یک کار رایگان، به وی اعلام می دارد که در صورت رضایت بر انجام چنین کاری به نفع جامعه، وی را از حبس رهایی می بخشد.

 

16-مجازات های اجتماعی در قانون جدید مجازات اسلامی مصوب 1392

خوشبختانه در ایران، قانونگذار تحت تاثیر اندیشه نوین جرم شناسی و علوم جنایی و نوشتگان اندیشمندان و دکترین حقوقی، در قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 در فصل نهم تحت عنوان "مجازاتهای جایگزین حبس" از مواد 64 تا 87 به شناسایی این نوع از مجازاتها پرداخته و مشکلات و موانع سابق قانونی که پیش روی قضات قرار داشت و تا حدود زیادی عرصه را برای تعیین چنین مجازاتهای جایگزین حبس محدود می ساخت، را مرتفع نموده است. انواع مجازاتهای جایگزین حبس پیش بینی شده در ماده 64 قانون مذکور عبارتند از: دوره مراقبت، خدمات عمومی رایگان، جزای نقدی روزانه، جزای نقدی ثابت و محرومیت از حقوق اجتماعی که در صورت گذشت شاکی خصوصی و وجود جهات تخفیف، دادگاه با ملاحظه نوع جرم و کیفیفت ارتکاب آن، آثار ناشی از جرم، سن، مهارت، شخصیت و سابقه مجرم و ضعیت بزه دیده و سایر اوضاع واحوال، و با رعایت قیود قانونی مصرح، اقدام به تعیین هر یک از مجازاتهای اجتماعی مذکور می نماید. علاوه برآن، قاضی اجرای احکام و یا دادستان نیز می تواند دز زمان اجرای حکم  و با ملاحظه شرایط محکوم علیه، در راستای ماده 77  قانون مذکور، پیشنهاد تبدیل مجازات مقرر در حکم به مجازات اجتماعی را به دادگاه صادر کننده حکم بدهد.

در خصوص خدمات عمومی رایگان نیز، دادگاه میتواند به جای تعیین مجازات حبس، به موجب مواد 79 و آیین نامه اجرایی آن و همچنین ماده84 قانون موصوف، با رضایت محکوم علیه و با توجه به مهارت وی  و ملاکهای مذکور در فوق، وی را به انجام کار رایگان در ادارات دولتی و شهرداری ها و بیمارستان ها و مراکز خیریه و بطور کلی نهادهای دولتی و عمومی و یا عام المنفعه محکوم نماید لیکن ساعات ارایه خدمت عمومی نیز طبق ملاکهای قانونی تعیین و در هرحال مانع از امرار معاش متعارف فرد محکوم نمی شود و البته با رعایت همه ضوابط و مقررات قانونی از جمله شرایط کار زنان ونوجوانان، محافظت های فنی و بهداشتی و ضوابط خاص کارهای سخت و زیان آور است.

16-محدودیتهای مجازاتهای جایگزین حبس:

اولا مجازاتهای جانشین تنها نسبت به جرایمی قابلیت اجرا دارد که از درجه کم اهمیت بوده و در ردیف جرایم تعزیری درجه6و7و8 قرار گرفته باشند[19]

ثانیا:ضمانت عدم اجرای مجازاتهای جایگزین حبس در ماده 70 قانون مجازات اسلامی مقرر شده بدین نحو که:دادگاه ضمن تعیین مجازات جایگزین،مدت مجازات حبس را نیز تعیین می کندتا در صورت تعذر اجرای مجازات جایگزین،تخلف از دستورات یا عجز از پرداخت جزای نقدی،مجازات اصلی حبس به موقع اجرا گذارده شود.

17-جرایمی که استفاده از مجازات جایگزین حبس در آنها ممنوع می باشد.

1-17:اعمال مجازاتهای جایگزین حبس در مورد جرایم علیه امنیت داخلی یا خارجی کشور ممنوع می باشدموضوع مواد 720تا 734 قانون مجازات اسلامی

2-17:تعدد جرایم عمدی که مجازات قانونی حداقل یکی از آنها بیش از شش ماه حبس باشد مانع از صدور حکم به مجازات جایگزین حبس می باشد

3-17:در جرایم عمدی که مجازات قانونی آنها بیش از یک سال حبس است در صورت تخفیف به کمتر از یک سال،دادگاه نمی تواند حکم به مجازات جایگزین حبس نماید.

 

نتیجه گیری

تجربه کشورهای مختلف دنیا بخوبی نشان داده است که بهره گیری از مجازاتهای جایگزین حبس نقش بسیار مفیدتر و موثرتری در اصلاح و درمان و بازپروری مجرمان و بازگشت آنان به جامعه و به عبارتی باز اجتماعی و بازسازگاری محکومین داشته است. چرا که هدف نهایی مجازات در واقع اصلاح مجرم است و نه انتقام از وی. امید آنکه تفکرات سنتی حبس گرا ،هم در میان عامه مردم و هم در میان حقوقدانان حرفه ای (قضات و وکلا) نسبت به غالب مجرمین (و نه همه آنها) تا حدودی جای خود را به دیدگاههای واقع گرای اصلاحی داده  و سیاست قضایی نیز همگام با سیاست تقنینی، اقدامات موثر و عملی در بهره گیری از مجازاتهای مفید جایگزین حبس انجام دهد چرا که تا زمانی که سیاست قضایی همسو با سیاست تقنینی به پیش نرود و قضات همچنان به اعمال حبس هایی که در بسیاری از موارد ضروری نیست، ادامه دهند، قطعا در یکی از دوجنبه (قضایی و یا تقنینی) این سیاستها با شکست مواجه میگردد و هر روز بر تعداد جمعیت کیفری زندانها و بالتبع روند تکرار پذیری جرم  اضافه میگردد.

منابع و ماخذ

کتابها

1-جعفری لنگرودی،محمدجعفر،ترمینولوژی حقوق،تهران،انتشارات گنج دانش،1374

2-دانش،تاج زمان،حقوق زندانیان و علم زندانها،تهران،انتشارات دانشگاه تهران،1376

3-ساوالانی،اسماعیل،حقوق جزای عمومی،تهران،نشر میزان،1391

4-شامبیاتی،هوشنگ،حقوق جزای عمومی،تهران،انتشارات ژوبین،1380

5------- شامبیاتی،هوشنگ،حقوق جزای عمومی،تهران،انتشارات مجد،1392

6-صفاری،علی،کیفرشناسی،تهران،انتشارات جنگل،1391

7-صلاحی،جاوید،کیفرشناسی،تهران،انتشارات آرش،1352

8-گودرزی،محمدرضا،تاریخ تحولات زندان،تهران،نشر میزان،1386

مقالات

1-مقاله آموزشی،شناخت زندان در اسلام،مجله اصلاح و تربیت،دی ماه 89،شماره 104

2-قجاوند،کاظم،مجازات اجتماعی جایگزین حبس،مجله اصلاح و تربیت،آبان89،شماره 102

3-پوربخش،سید محمدعلی،جایگزینهای نوین زندان در نظام کیفری،مجله حقوقی گواه،بهار 87،شماره 12

سایتهای اینترنتی

www.rasekhoon.net

www.noormags.com

www.lawgostar.com

www.prisons.ir

 همچنین این موارد را نیز در باره حبس در زیر مطالعه نمائید :

آثار حبس بر روی زندانی و خانواده وی  
 
مهر یه و حق حبس زن و شرا یط و نتا یج اعمال آن  
 
اعسار از خواسته، مانع از اجرای حبس  
 
مجازات های جایگزین حبس

 

قوانین:

1-قانون مجازات اسلامی 92

2-قانون آیین دادرسی کیفری سال 92

3-آیین نامه سازمان زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی سال 84



[1] گودرزی،محمدرضا،تاریخ تحولات زندان،تهران، ،نشر میزان،سال 86،صفحه 13

[2] دانش،تاج زمان،حقوق زندانیان وعلم زندانها،تهران،انتشارات دانشگاه تهران،سال 76،صفحه 144

Eshteghal prisons blogfa.com

[4] مقاله آموزشی،شناخت زندان در اسلام،مجله اصلاح و تربیت،دی ماه 89،شماره 104

[5] جعفری لنگرودی،محمدجعفر،ترمینولوژی حقوق،تهران،انتشارات گنج دانش،1374،صفحه 208

[6] صفاری،علی،کیفرشناسی،تهران،انتشارات جنگل،سال1391،صفحه 126

[7] صفاری،همان منبع،صفحه 127

[8] صلاحی،جاوید،کیفرشناسی،تهران،انتشارات آرش،سال 1352،صفحه 90

[9] صفاری،علی، منبع پیشین، صفحه 132

[10] صفاری ،همان منبع،صفحه 132

[11] تاج زمان دانش ، منبع پیشین،صفحه 22

[12] گودرزی،محمدرضا، منبع پیشین،صفه 27

[13] شامبیاتی،هوشنگ،حقوق جزای عمومی،تهران،انتشارات ژوبین،سال 1380 ، ،صفحه 384

[14] شامبیاتی،هوشنگ،همان منبع،صفحه 384

[15] صفاری،علی، منبع پیشین،صفحه 146

[16] پوربخش،سید محمدعلی،جایگزینهای نوین زندان در نظام کیفری،مجله حقوقی گواه،بهار 87،شماره 12،صفحات 83-88

[17] شامبیاتی،هوشنگ،حقوق جزای عمومی،تهران،انتشارات مجد،1392،ص 135

[18] قجاوند،کاظم،مجازات اجتماعی جایگزین حبس،مجله اصلاح و تربیت،آبان89،شماره 102،ص23

[19] -ساوالانی،اسماعیل،حقوق جزای عمومی،تهران،نشر میزان،1391،ص305

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 21 مهر 1397 ساعت: 16:34 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درمورد خواجه نصیر طوسی

بازديد: 275
تحقیق درمورد خواجه نصیر طوسی

خواجه نصیر طوسی

ابو جعفر محمد بن محمد بن حسن طوسی (زادهٔ ۵۸۰ خورشیدی در توس - درگذشتهٔ ۱۱ تیر ۶۵۳ خورشیدی در کاظمین؛ ۵۹۸ - ۱۸ ذی‌الحجه ۶۷۲ قمری) ملقب به خواجه نصیر طوسی یا خواجه نصیرالدین طوسی، فیلسوف، متکلم، فقیه، دانشمند، ریاضیدان و سیاست‌مدار ایرانی شیعه سده هفتم است. کنیه‌اش «ابوجعفر» و به القابی چون «نصرالدین»، «محقق طوسی»، «استاد البشر» و «خواجه» شهرت دارد.

زندگی‌نامه

وی یکی از سرشناس‌ترین و متنفدترین شخصیت‌های تاریخ جریان‌های فکری اسلامیست. علوم دینی و عقلی را زیر نظر پدرش، و منطق و حکمت طبیعی را نزد دایی‌اش آموخت. تحصیلاتش را در نیشابور به اتمام رساند و در آنجا به عنوان دانشمندی برجسته شهرت یافت.

وی در زمان حمله مغول به ایران در پیش ناصرالدین، محتشم قهستان، به کارهای علمی خویش مشغول شد. در همین زمان اخلاق ناصری را نوشت. پس از مدتی به نزد اسماعیلیان در دژ الموت نقل مکان کرد، اما پس از حمله هلاکوی مغول و پایان یافتن فرمانروایی اسماعیلیان(۶۳۵ ه.خ) هلاکو نصیرالدین را مشاور و وزیر خود ساخت، تا جایی که هلاکو را به تازش به بغداد و سرنگونی عباسیان یاری نمود.

خواجه نصیر الدین طوسی در ۱۸ ذی الحجه ۶۷۲ (قمری) هجری قمری وفات یافت، و در کاظمین دفن گردید.

فعالیت‌های علمی

 رساله‌ای در باب اسطرلاب از خواجه نصیر، اصفهان 1505 میلادی

وی سنت فلسفه مشایی را که پس از ابن سینا در ایران رو به افول گذاشته بود، بار دیگر احیا کرد. وی مجموعه آرا و دیدگاه‌های کلامی شیعه را در کتاب تجرید الاعتقاد گرد آورد.

او در مراغه رصدخانه‌ای ساخت و کتابخانه‌ای بوجود آورد که حدود چهل هزار جلد کتاب در آن بوده‌است.[۱۱] او با پرورش شاگردانی (همچون قطب الدین شیرازی) و گردآوری دانشمندان ایرانی عامل انتقال تمدن و دانش‌های ایران پیش از مغول به آیندگان شد.

وی یکی از توسعه دهندگان علم مثلثات است که در قرن ۱۶ میلادی کتاب‌های مثلثات او به زبان فرانسه ترجمه گردید.

شاگردان

۱. جمال الدین حسن بن یوسف مطهر حلی (علامه حلی - متوفی ۷۲۶ ق) او از دانشوران برزگ شیعه بود که آثار گران سنگی از خود به جای نهاد. وی شرحهایی نیز بر کتابهای خواجه نگاشت.

۲. کمال الدین میثم بن علی بن میثم بحرانی. او حکیم، ریاضیدان، متکلم و فقیه بود و عالمان بزرگی از محضرش استفاده کردند. وی گرچه در رشتة حکمت زانوی ادب و شاگردی در مقابل خواجه بر زمین زد، از آن سو خواجه از درس فقه وی بهره‌مند شد. این محقق بحرینی شرح مفصلی بر نهج البلاغه نوشته که به شرح نهج البلاغة ابن میثم معروف است.

۳. محمود بن مسعود بن مصلح‌کازرونی، معروف به «قطب‌الدین شیرازی» (متوفی ۷۱۰ ق.) او از شاگردان ممتاز خواجه‌است وی در چهارده سالگی به جای پدر نشست و در بیمارستان به طبابت پرداخت. سپس به شهرهای مختلفی سفر کرد و علم هیئت و اشارات ابوعلی را از محضر پرفیض خواجه نصیر فرا گرفت. قطب الدین کتابهایی در شرح قانون ابن سینا و در تفسیر قرآن نوشته‌است.

۴. کمال الدین عبدالرزاق شیبانی بغدادی (۶۴۲۷۲۳ ق.) او حنبلی مذهب و معروف به ابن الفُوَطی بود. این دانشمند مدت زیادی در محضر خواجه علم آموخته‌است. وی از تاریخ نویسان معروف قرن هفتم است و کتابهای معجم الآداب، الحوادث الجامعه و تلخیص معجم الالقاب از آثار اوست.

۵. سید رکن الدین استرآبادی (متوقی ۷۱۵ ق.) از شاگردان و همراهان خاص خواجه بوده و شرح‌هایی بر کتابهای استاد خویش نوشته و علاوه بر تواضع و بردباری، از احترامی افزون برخوردار بوده‌است. وی در تبریز به خاک سپرده شده‌است. برخی دیگر از شاگردان خواجه نصیر عبارتند از:

ابراهیم حموی جوینی، اثیر الدین اومانی، مجدالدین طوسی، مجد الدین مراغی

آثار

زندگی او بر پایه دو هدف اخلاقی و علمی بنا نهاده شده بود. او در بیشتر زمینه‌های دانش و فلسفه، تالیفات و رسالاتی از خود به یادگار گذاشته که بیشتر عربی هستند، اما ۲۵٪ نوشته‌های وی به زبان پارسی بوده‌اند.[۲۳] از معروفترین آثار او به پارسی، «اساس الاقتباس» و «اخلاق ناصری» را می‌توان یاد کرد. وی در اخلاق ناصری رستگاری راستین انسان‌ها را در «سعادت نفسانی»، «سعادت بدنی» و «سعادت مدنی» می‌داند و این نکته نشان می‌دهد که خواجه در مسائل مربوط به بهداشت جسمانی و روانی هم کارشناس بوده‌است.

خواجه نصیر حدود یکصد و نود کتاب و رسالهٔ علمی در موضوعات متفاوت به رشتة تحریر درآورد.

وفات

تاریخ وفات او هیجدهم ذیقعده سال ۶۷۳ ق. است.و در حرم کاظمین مدفون شد.[۲۵]

خانواده

خواجه نصیر سه پسر از خود به یادگار نهاد: صدرالدّین علی، فرزند بزرگ او که همواره در کنار پدر و همگام با او بود و در فلسفه، نجوم و ریاضی بهرة کافی داشت. دومین فرزندش اصیل الدین حسن نیز اهل دانش و فضیلت بود و در زمان حیاتش اغلب به امور سیاسی مشغول بود. فرزند کوچک خواجه فخر الدین محمد بود که ریاست امور اوقاف در کشورهای اسلامی را به عهده داشت.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 19 مهر 1397 ساعت: 18:21 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره خواجه عبدالله انصاری

بازديد: 101
تحقیق درباره خواجه عبدالله انصاری

خواجه عبدالله انصاری

متولد   ۳۹۶ ه.ق

هرات

مرگ    ۴۸۱ ه.ق

هرات

محل زندگی     هرات

ملیت    افغان

رشته فعالیت    ادبیات، شعر

دلیل شهرت     مناجات های لطیف

دین     اسلام، سنی

شیخ‌الاسلام ابواسماعیل عبدالله بن ابی‌منصور محمد (زادهٔ ۳۹۶ ه‍. ق. / ۱۰۰۶ م. درگذشتهٔ ۴۸۱ ه‍. ق. / ۱۰۸۸ م.) معروف به «پیر هرات» و «پیر انصار» و «خواجه عبدالله انصاری» و «انصاری هروی»، دانشمند و عارف بود.

وی از اعقاب ابوایوب انصاری است که صحابه پیغمبر بود. مادرش از مردم بلخ بود و عبدالله خود در هرات متولد شد و از کودکی زبانی گویا و طبعی توانا داشت چنانکه شعر فارسی و عربی را نیکو می‌سرود و در جوانی در علوم ادبی و دینی و حفظ اشعار عرب مشهور بود و مخصوصاً در حدیث قوی بود و امالی بسیار داشت و در فقه روش امام حنبل را پیروی می‌کرد.

 آرامگاه خواجه عبدالله انصاری در هرات

وی در تصوف از استادان زیادی تعلیم گرفت ودو بار به دیدار شیخ ابوالحسن خرقانی شتافت و این دیدار ها تاًثیر زیادی در روحیات و منش وی داشته است. محل اقامتش بیشتر در هرات بود و در آنجا تا پایان زندگانی به تعلیم و ارشاد اشتغال داشت.

انصاری شعر می‌سرود ولیکن بیشتر شهرت وی به جهت رسالات و کتب مشهوری است که تألیف کرده‌است و از آن جمله‌است ترجمهٔ املاء طبقات‌الصوفیهٔ سلمی به لهجه هروی و تفسیر قرآن که اساس کار میبدی در تألیف کشف‌الاسرار قرار گرفته‌است.

از رسائل منثور او که به نثر مسجع نوشته مناجات‌نامه، نصایح، زادالعارفین، کنزالسالکین، قلندرنامه، محبت‌نامه، هفت‌حصار، رسالهٔ دل و جان، رسالهٔ واردات و الهی‌نامه را می‌توان نام برد.

کودکی و نوجوانی

" چهارساله بودم که به دبیرستان شدم و نه ساله املاء می نوشتم وشعر میگفتم، چهارده ساله بودم که مرابه مجلس نشاندند ودیگران برمن حسد میکردند..."

دوران نوجوانی را بدلیل کوچ پدرش به بلخ، بدون سرپرستی پدر بود. وی تحت سرپرستی صوفی نامدار شیخ عمو پرورش یافت. سپس نزد استادانی چون یحیی ابن عمار و طاقی سجستانی بتعلیم قرآن وحدیث ادامه داد.وقتی سلطان مسعود غزنوی ولیعهد و حاکم هرات بود وی دوازده ساله بود.

خواجه دو بار عزم سفر حج نمود یکبار از ری و بار دیگر تا بغداد سفر کرده و بازگشت در این سفر ها بود که به دیدار شیخ ابوالحسن خرقانی موفق گردید. شیخ میگفت " پروردگار چه در حجاز و چه در خوارزم حاضر است." یکبار نیز با ابوسعید ابوالخیر دیدار و مباحثه داشته است.

عقاید «من اصحاب خود را عمارت باطن آموختم نه خرده ظاهر و آرایش جامه.. »

 

 

وی با وجود اینکه استاد علوم اسلامی مانند تفسیر، حدیث، اصول و عقاید بود، با علم کلام واهل آن مخالف بود و قرآن را یگانه دلیل و مرشد مومن میشمرد که میتواند او را به توحید حقیقی رهنمون شود.

هم استاد شریعت بود و هم پیر طریقت. در حالی که فقیه ضد بدعت بود در زندان پوشنگ عشق عرفانی وجود اورا تسخیر کرد.

هرکس که ترا شناخت جان را چه کند       فرزند و عیال و خانمان را چه کند

دیوانه کنی، هر دو جهانش بخشی           دیوانه تو هردو جهان را چه کند

سختگیری مخالفان

چه در زمان غزنویان وجه در زمان سلجوقیان فشار علمای اشعری و معتزله باعث رنجیدگی و محدودیت فعالیت خواجه میگردد بطوری که در سال ۴۳۰ هجری بمدت یکسال وی را در بوشنگ به زندان می اندازند. با پیروزی الپ ارسلان و وزارت خواجه نظام الملک این فشار ها ادامه داشته و با برپائی چندین جلسه بحث و محاکمه از عقاید خود دفاع نموده است.

پیری وپایان عمر

نابینائی هر دو چشم خواجه در سن هفتاد سالگی برای وی که عمری به آموزش و آموختن خو کرده بود بسیار گران آمد، اما همچنان به فعالیت ارشاد شاگردان ادامه میداد ومطالب را به آنها املاء مینمود.

خواجه عبدالله انصاری بعد از یک عمر آموزش، بحث و ارشاد و پس از تحمل چندین نوبت تبعید و حبس، عاقبت در سحرگاه جمعه ۲۲ ذی الحجه سال ۴۸۱ هجری در سن هشتادوپنج سالگی دنیا را وداع کفت.

آثار

طبقات الصوفیه

منازل السائرین

الهی نامه

ذم الکلام

صد میدان

مناقب اهل الاثار

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 19 مهر 1397 ساعت: 18:09 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 792

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس