تحقیق دانشجویی - 40

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

وضع دینی ایران تا پایان قرن سوم هجری

بازديد: 625
وضع دینی ایران تا پایان قرن سوم هجری

وضع دینی ایران تا پایان قرن سوم هجری

هنگام فتح ایران بدست سپاهیان اسلامی همچنانکه پیش از این گفتیم ، در شاهنشاهی ساسانی آیینهای زردشتی و مسیحی و مانوی و مزدکی و بودایی و یهود رواج داشت .

خلاف آنچه تصور می رود همین که مسلمین ایران را تصرف کردند آیین اسلام سراسر این سرزمین را فرا نگرفت بلکه در آغاز کار جز عده ای از کشاورزان و اهل حرف و صنایع باقی دین خود را حفظ کردند و به تدریج تا اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم به جهات مختلف به دین اسلام در آمدند و اهم این اسباب عبارتست از فرار از تادیه جزیه سنگین به مسلمین.

در دوره بنی امیه فشار اقتصادی عرب به ملتهای تابع علی الخصوص به ایرانیان افزایش یافت چنانکه ایرانیان غیر مسلمان می بایست به عناوین مختلف به حکام اموی خراج دهند و این امر باعث ضعف بنیه مالی آنان گردید.

به نحو یکه از اواسط دوره بنی امیه رها کردن دین قدیم و قبول اسلام امری متداول شد. رخی از خلفا و عمال حکومت اموی از این امر راضی نبودند زیرا مایه نقصان عواید آنان می شد لیکن بعضی دیگر مانند عمر بن عبدالعزیز از این امر استقبال می نمودند و بر اثر آن عده کثیری از نامسلمانان قبول آیین اسلام کردند و از بار سنگین جزیه و خراج رهایی یافتند.

امر دیگر که ایرانیان را به قبول کیش اسلام ترغیب می کرد ورود در خدمات اداری ودرباری و سیاسی در اوایل عهد بنی العباس است . بسیاری از اشخاص را می شناسیم که برای ورود در خدمت اداری تظاهر به اسلام می کردند و واقعاً مسلمان نبودند و یا متهم به الحاد و زندقه بوده اند.

عده کثیر دیگری هم اندک اندک در طول این سه چهار قرن بر اثر تبلیغ ائمه متعزله و اسمعیلیه و فرق دیگر یا بر اثر معاشرت و مجاورت با مسلمین بدین اسلام در آمدند و تنها این دسته است که می توان افراد آن را مومنان و معتقدان واقعی دین اسلام در آن روزگار دانست.

پیداست که اعقاب و اخلاف این دسته اخیر و دسته های دیگر نیز به تدریج بر اثر عادت و وراثت مسلمانان پاک اعتقادی به بار آمدند و بدین جهت است که ملاحظه می کنیم در اواخر قرن چهارم اکثریت ایرانیان قبول اسلام کرده و دست از ادیان پیشین برداشته اند.

با این همه نباید فراموش کرد که در پایان قرن چهارم و آغاز قرن پنجم هنوز عده کثیری از زرتشتیان و عیسویسان و پیروان برخی ادیان دیگر در ایران خاصه در فارس و خراسان و ماوراء النهر و طبرستان و دیلمان به آزادی تمام مراسم دینی خود را ادا میکرده اند.

هرچه بر عمر اسلام در ایران افزوده شد بر درجه اعتقاد مردم و تعصب عامه به این آیین اضافه گشت و از شماره پیروان ادیان دیگر کاسته شد.

آغاز اختلافات مذهبی

اینک باید دید که وضع داخلی ایران از حیث مذاهب اسلامی چه بوده است؟ میدانیم که اسلام خیلی زود تر از بعض ادیان دیگر دچار تشعب و تفرق گردید و دیری از رحلت حضرت رسول نگذشت که چندین فرقه بزرگ پدید آمدند و هر یک از فرق به شعب جدید منقسم گردیدند. کشور ایران هم مانند سایر ممالک اسلامی عرصه کشاکش و مبارزات این فرق و شعب مختلف بود. مهمترین شعبی که در سه قرن اول هجری  در ایران اهمیت داشت مذاهب اهل سنت ،‌مذاهب اهل تشیع و مذاهب خوارج بوده است.

 

 

اختلافات مذهبی که در میان مسلمین بروز کرد سه مبنای اساسی دارد:

نخست مساله جانشینی (خلافت امامت)

دوم اختلاف در روش فقهی (فروع احکام )

سوم اختلاف در اصول عقاید.

ظهور هر یک از این فرق و بحث ومشاجره در صحت یا بطلان معتقدات آنها در میان مسلمانان ایران سه قرن اول هجری و قرون بعد در افکار اجتماعی و ادبی این ملت نیز موثر بوده و از هر یک آثاری در ادبیات فارسی باقی مانده است. به همین سبب تحقیق مختصری در این باب بر ما لازم است .

نخستین موضوعی که سبب ایجاد اختلافاتی میان مسلمانان شد موضوع جانشینی حضرت پیغامبر است که اهم فرق اسلامی بر اثر آن پدید آمدند یعنی اهل سنت و شیعه و خوارج این فرق د رآغاز کار بیشتر رنگ سیاسی داشتند ولی اندک اندک معتقدات سیاسی و مذهبی آنها طوری در اذهان رسوخ کرد که دیگر جنبه سیاسی امر از میان رفت و جنبه خالص مذهی در آن باقی ماند . در امر جانشینی حضرت رسول مسلمین در ساعات رحلت آن حضرت بر دو دسته شدند: گروهی معتقد بودند که پیغامبر اسلام جانشینی برای خود تعیین نکرده بلکه این کار را بر عهده امت گذاشت و امت باید از میان نخستین یاران پیغامبر از مهاجرین یا انصار کسی را بجانشینی بر گزیند . اجتماعی که از اکثر بزرگان صحابه به این قصد تشکیل شد در سقیفه بنی ساعده بود که در آنجا اختلافات سختی بین مهاجرین و انصار در گرفت و عاقبه الامر ابوبکر صدیق از طایفه قریش و پدر زن حضرت رسول که از صحابه ذی نفوذ بود از میان مهاجرین به خلافت انتخاب شد. وقتی این خبر بعلی بن ابیطالب علیه السلام که از آن مجلس غایب بود در خاندان نبی باشد و چون بعد از رحلت رسول که از صحابه ذی نفوذ بود از میان مهاجرین به خلافت انتخاب شد. وقتی این خبر به علی بن ابی طالب علیه السلام که از آن مجلس غایب بود رسید بر این سخن اعتراض کرد و نظر ثالثی را اظهار نمود که خلافت باید در خاندان نبی باشد و چون بعد از رحلت رسول نزدیکترین کسان بدو عمش عباس بن عبدالمطلب و پسر عمش علی ابن ابی طالبند یکی از این دو نت باید به خلافت برسد. در حقیقت علی بن ابی طالب به قول مهاجرین که میگفتند ما اقرب به رسول هستیم تمسک می کرد و همین احتجاج گروهی از بزرگان صحابه را مانند عده یی از بنی هاشم و زبیربن العلوم و سلمان فارسی و باذر غفاری و عماربن یاسر بر گرد او جمع کرد .

به این ترتیب پس از رحلت حضرت رسول سه دسته بر سر جانشینی او در برابر یکدیگر صف آراستند:‌مهاجرین ، انصار ، معتقدین به امامت علی بن ابیطالب طرفداران انتخاب جانشین از میان انصار به زودی ضعیف شدند و از میان رفتند لیکن دو دسته دیگر در تمام تاریخ اسلام با یکدیگر مشغول زدو خورد شدند.

تا اواخر عهد عثمان طرفداران جانشینی علی بن ابیطالب علیه السلام بر اثر قوت شیخین و فتوحات سپاه اسلام در عهد آنان چنانکه باید فعالیتی نداشتند لیکن بعد از و بعد از قتل عثمان (35 هجری) بر او بیعت کردند. بر اثر این امر اختلافات شدید تازه ای میان بنی امیه که عثمان خود از آنان بود و بنی هاشم بروز کرد و کار به جنگ شدید و طولانی سفین و موضوع حکمیت کشید

خوارج

بعد از داستان حکمیت مخالفت سختی از جانب دسته یی از طرفداران علی بن ابیطالب علیه السلام نسبته به رای حکمین اظهار شد و بر اثر این اختلاف دسته خاصی به نام خوارج ظهور کردند که آنها را حَر وریّه و مُحکمه و شُراه نیز گویند. خوارج علی الخصوص در دوره بنی امیه قدرت بسیار بدست آوردند و بدو قسمت شدند: قسمتی د رعراق و فارس و کرمان تسلط پیدا کردند و دسته ای در جزیره العرب. این فرقه عظیم در عهد امویان یکی از مشکلات بزرگ دولت اسلامی بودند و در دوره بنی عباس هم تا چندی کروفری داشتند ولی به تدریج غالب شعب آن ا زمیان رفتند. با همین شرح مختصر معلوم می شود که خوارج یک دسته سیاسی هستند که در اسلام ظهور کردند ولی به تدریج از جنبه سیاست و ظواهر امر بیرون رفتند و د رمسائل اصولی و امور مربوط به مبانی معتقدات اسلامی هم وارد بحث گردیدند.

از تعالیم مشترک بین تمام دسته های مختلف آنها این است که اولاً راجه به خلافت ابوبکر و عمر و عثمان تا اواخر خلافت و علی بن ابیطالب تا موقعی که به حکم تن درنداد معترف و موافق بودند و بعد از موضوع حکمیت با علی بن ابیطالب و بعد از وی نسبت به همه خلفای اموی و عباس مخالفت شدید داشتند و علی الخصوص از بنی امیه به دشنامهای زشت یاد می کردند. ثانیاً راجع به خلافت معتقد بودند که انتخاب خلیفه باید از روی اختیار مردم از میان مسلمین خواه قرییش و عرب و خواه از هر قوم و ملت دیگر صورت گیرد و بدین ترتیب خوارج بعد از انتخاب مطلقاً نژاد را در موضوع خلافت شرط نمی دانستند.ثالثاً میگفتند خلیفه بعد از انتخاب باید اوامر الهی را اطاعت کند و الا باید معزول شود.

بعد از آنکه خوارج به فرق متعدد منقسم شدند هریک از آنها برای خود بحثهایی راجع به مسائل معنوی در پیش گرفتند. از مهمترین بحثهای این فرق یکی بحث راجع به ایمان بود. تقریباض همه فرق خوارج میگفتند عمل به احکام دین جزء ایمانست و ایمان تنها به اعتقاد نیست پس کسی که به وحدانیت خداوند و نبوت محمد اقرار داشته باشد ولی به فرائض عمل نکند و مرتکب معاصی گردد کافر و واجب القتل است.  بعد از آنکه در میان خوارج شعب متعدد دیگری پدید آمد همه در همین اصل و اصول سه گانه مذکور با یکدیگر شرکت کردند از مهمترین فرق خوارج یکی فرقه ازارقه و دیگر فرقه النجدات و دیگر الاباضیه و دیگر الصفریه اند.

خواجه از حیث تاثیر در اوضاع مسلمین فرقه بسیار مهم و موثری محسوب می شوند. این قوم مردمی متعصب و سختگیر و خشن بودند، در دین و اجرای احکام آن نهایت شدت را بکار می بردند و خود مردمی پاک اعتقاد و شجاع و جنگاور و بی باک بودند. اینان همواره با عامه مسلمین و با خلفای اسلامی خاصه با بنی امیه و بنی العباس در مبارزه و زد و خورد به سر می بردند و بر اثر همین مبارزات سخت طبعاً در ایجاد ضعف حکومت های محلی و خلافت موثربودند. یکی از خلفای راشدین یعنی علی بن ابیطالب بدست همین خوارج مقتول شد و چون باقی خلفا را غاصب و کافر می شمردند با آنان نیز همواره در جنگ بوده و از قتل آنان در صورت امکان امتناع نداشته اند. اینست که وجود ایشان مایه رعب و هراس بزرگی در سراسر ممالک اسلامی بود.

اهمیت خوارج در تاریخ ایران بیشتر است. خوارج ایران بیشتر در سیستان و خراسان قدرت داشتند و در سه قرن اول هجری غالباً تشکیل دسته های بزرگ میداده و تسلط خلفا را بر این نواحی دشوار میساخته اند چنانکه خلفا گاه مجبور میشدند بتن خود برای رفع مزاحمت آنان لشکر کشی کنند و حتی باید گفت روش خوارج در نواحی شرقی ایران وسیله ای برای مخالفت با حکومت مرکزی اسلام شده بود و اشخاصی بسیار معروف از میان خوارج مشرق ظهور کرده اند که در راس همه آنان حمزه بن عبدالله خارجی قرار داشت و ما در تاثیر این فرقه در ظهور یعقوب وتحصیل استقلال سیاسی ایران پیش از این سخن گفته ایم.

شیعه

گفتیم که چون بعد از رحلت حضرت رسول خبر انتخاب ابوبکر صدیق از باب انتساب بقبیله قریش و نسبت با رسول و تقدم در پذیرفتن دین منتشر شد عده ای با این امر از در مخالفت در آمدند زیرا شرایط کور را در علی بن ابیطالب بیشتر جمع می دانستند.

از جمله این معترضین نخست علی بن ابیطالب بود و جماعتی از صحابه مانند عمار بن یاسر، اباذر غفاری ،‌سلمان فارسی، جابربن عبدالله، عباس بن عبد المطلب، ابی بن کعب ، حذیفه و جز آنان با او موافقت کردند و بدین طریق درست در اوان رحلت حضرت رسول یکدسته کوچک از سایر مسلمین در امر جانشینی جدا شدند و هسته ایجاد یک فرقه با همین اعتراض ساه شروع شد ولی به تدریج در تعلیمات این فرقه توسعه حاصل گشت و بر روی هم این اعتقاد به وجود آمد که امر امامت در صلاحیت عامه نیست یعنی حق تعیین امام و جانشین ندارند بلکه این موضوع مانند نبوت امری الهی ور کن دین و قاعده اسلام است و به همین سبب هم نبی نسبت به آن غفلت نمی نمود و حتی باید گفت که تعیین امام از باب حفظ صلاح امت بر او واجب بود و او هرگز چنین امر خطیری را به امت تفویض نمیکرد. کسی که پیغمبرمی بایست به جانشینی خود برگزیند لازم بود که معصوم از صغایر وکبایر و از خاندان رسالت باشد و چنین کسی علی بی ابیطالب است که پیامبر او را در غدیر خم علی روس الاشهاد به امامت امت معرفی کرد. شیعه در اثبات این مطالب نصوصی دارند که غالباً مقبول ائمه اهل سنت نیست. شیعه می گویند علی وصی پیغامبر و امام به تعیین و نص است و این امر یعنی تعیین و نص شرط اصلی امامت می باشد چنانکه سایر ائمه نیز هر یک جانشین خود را تعیین و تصریح کردند.

جانشینان علی یعنی باقی ائمه نیز معصوم از معاصی هستندو خطا برآنان جایز نیست هر کس با امام مخالفت کند دشمن خدا و مانند کفار و منافقین دوزخی است مگر آنکه توبه کند. نسبته به شیخین هم که سبب خروج خلافت صوری از دست علی شدند همین عقیده را دارند، دسته ای آنها و اعوانشان را کافر و دسته ای دیگر خطاکار می شمرند.

فرقه شیعه بر روی هم به دو دسته مقتصد و غالی تقسیم می شود: غلات شیعه دسته ای هستند که به الوهیت علی رای داده و نسبت به امام و اعمال و اقوال و افکار او غلّو و مبالغه شدید پیش گرفته اند. غلات شیعه می گویند که جزء الهی در علی حلول کرد و با جسدش متحد شد و بدین علت است که از آن حضرت خوارج عادات سر می زد. عالم بغیب بود، با کفار می جنگید و ظفر می یافت و در خیبر را از جا می کند... و به همین سبب بود که آن حضرت می فرمود : والله ما قلعت باب خیبر بقوه جسدانیه و لا بحر که غذائیه و لکن قلعته بقوه ملکوتیه. غلات معتقدندن که علی (ع) نمرده است و گاه ظهور می کند. تندر آوای او و درخش خده اوست. موسس این فرقه را غالباً عبدالله بن سبا می دانند. که اصلا از یهودیان یمن و از مخالفان جدی عثمان و مبلغ خلافت و امامت و وصایت علی در بلاد اسلامی بوده است. مدتی در بصره و چندی در کوفه سرگرم تبلیغ بود و آنگاه به مصر رفت.

مهمترین اصول تعالیم وی دو اصل وصایت و رجعت بود و در این موضوع اخیر نخست به رجعت محمد و سپس به رجعت علی قائل گردید. و چون آن حضرت شربت شهادت نوشید و خبر به عبدالله بردند گفت اگر هزار بار خبر قتل او را بیاورند. باور نمی داریم و او نمیمیرد تا آنگاه که جهان را پر از عدل و داد کند (یعنی بعد از رجعت) گویند او فکر رجعت علی را از یهود گرفت زیرا یهود می گویند الیاس نبی به آسمان رفت و در آخر الزمان بر می گردد و دین و قانون از دست رفته را باز می آورد.

راجع به عیسی بن مریم هم چنین فکری وجود داشت. این فکر بعدها در فرق مختلف شیعه به موضوع غیبت و رجعت منتهی شد مثل اسمعیلیه و قرامطه و کیسانیه و امامیه و جعفریه (معتقدین به غیبت امام جعفر) و جز آنها.

در ایران قدیم نیز این عقیده معمول بود چنانکه زردشتیان به چند موعود وعده یی جاویدانان که بعد از رها شدن ضحاک از دماموند و بالا گرفتن کار ظلم و اعمال اهریمنی او ظهور خواهند کرد، معتقدند و موعود واقعی و بزرگ آنان سوشیانس است.

در موضوع اطلاع امام از مغیبات، شیعه می گویند که امام از ما کان و ماسیکون الی یوم الدین مطلع است ودر این باره برای این فرقه روایات و شواهد بسیار است.اساس نظر شیعه بر تعیین امام به وسیله پیغامبر و تسلسل امامت در میان فرزندان و جانشینان او استوار است. امام در نزد شیعه غیر از خلیفه در نزد اهل سنت است زیرا خلیفه فقط مامور اجرای احکام قرآن و سنت رسول است اما امام معلم اول و مطلغ از غیبت و وارث علوم نبی و شخصی فوق بشر و معصوم از خطاست.

علم امام به علم ظاهر وعلم باطن تقسیم می شود و علی (ع) هر دو علم را از پیغامبر گرفت چنانکه از ظاهر و باطن قرآن خبر داشت و اسرار کون و خفایای مغیبات را می دانست و هر امامی در این مراتب وارث او بود و هر کدام مردم عهد خود را به قدر استطاعت آنان از علوم خود مطلع و با خبر کرده اند . این است که شیعه به روایت و حدیثی عقیده ندارند مگر آنکه از امام نقل شود.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 15 آبان 1397 ساعت: 21:52 منتشر شده است
نظرات(0)

وظایف رئیس جمهور در قانون اساسی

بازديد: 711
وظایف رئیس جمهور در قانون اساسی

وظایف رئیس جمهور در قانون اساسی            

فهرست مطالب

وظایف رئیس جمهور در قانون اساسی.. 2

چرا تفکیک قوا؟. 5

شرايط و ويژگي‌هاى رئيس جمهور. 6

سی وظیفه قانونی.. 8

در امور بین الملل.. 11

اعزام و پذیرش سفیران. 12

وظايف و اختيارات رئيس جمهور. 13

همكارى رئيس جمهور. 14

چگونگى آغاز و پايان دوره رياست جمهوري.. 16

نصیحت سعدی به رئیس جمهور. 17

سعدی در آغاز می گوید:18

منابع:22

 

 

                                          

وظایف رئیس جمهور در قانون اساسی

رئیس جمهور «پس از مقام رهبری» عالیترین مقام رسمی كشور است.

بخش مهمی از مسؤولیت ها و وظایف دولت و رئیس دولت در نظام اسلامی در قانون اساسی آمده است . در این مقال نگاهی گذرا به این وظایف از دریچه قانون اساسی داریم تا از سویی حد و مرز انتظار امت اسلامی از کارگزاران دولتی و رئیس قوه مجریه روشن شود . و از دیگر سو فهرستی از وظایف مهم رئیس جمهور برگزیده، در دیدرس یاران و همکاران و وزیران و مشاوران و معاونان ایشان و همه امت قرار گیرد . این فهرست فقط شامل وظایفی است که در یک مرور سریع از قانون اساسی کنونی مصوب ششم مرداد ماه 1368 هجری شمسی استخراج شده است .

چگونگى برگزارى انتخابات رياست جمهوري

تدوين كنندگان قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران براى هر چه بهتر برگزار شدن انتخابات رياست جمهورى اصولى را به اين امر مهم اختصاص داده‌اند كه اجراى دقيق آنها شرط لازم و كافى براى صحت انتخابات است در اين جا به برخى از اين اصول اشاره خواهد شد .

1.     اصل نظارت شوراى نگهبان

يكى از شرايط مهم انتخابات، اصل نظارت بر آن و مشخص بودن نهاد نظارت كننده بر انتخابات است. وجود اصل نظارت بر اين دليل است كه اگر مجريان انتخابات به هر دليل قصد اعتمال نفوذ و تقلب در انتخابات را داشت باشند از آن جلوگيرى شود. نظارت بر اجراى انتخابات را داشته باشند ازآن جلوگيرى شود. نظارت بر اجراى انتخابات رياست جمهورى براساس قانون اساسى به شوراى نگهبان واگذار شده است به طور كلى شوراى نگهبان دو وظيفه مهم در انتخابات رياست جمهورى بر عهده دارد. اول تائيد صلاحيت داوطلبان رياست جمهورى از جهت شرايطى كه در قانون اساسى پيش بينى شده است. اين امر، پيش از آغاز انتخابات صورت مى گيرد دوم نظارت بر تمام مراحل انتخابات رياست جمهورى اسلامى ايران كه در حين انتخابات انجام مى شود.

نظارت شوراى نگهبان بر مراحل انتخابات رياست جمهورى به اين معنا است كه ناظران شورا تمام مراحل اجرايى انتخابات را زير نظر مى گيرند و صحت يا عدم صحت اجراى آن را به شوراى نگهبان گزارش مى دهند. هرگاه شورا به اين نتيجه برسد كه در هر مرحله اى از روند انتخابات تخلف يا تخلفاتى صورت گرفته است مى تواند آن را متوقف و باطل كند. نظر شوراى نگهبان در مورد تائيد توقيف يا ابطال انتخابات قطعى و غير قابل تجدىد نظر است پس اگر صلاحيت داوطلبان قبل از انتخابات مورد تاييد شوراى نگهبان قرار نگرفته باشد و يا مراحل اجراى انتخابات زير نظر ناظران مورد تاييد شوراى نگهبان انجام نشود انتخابات خود به خود باطل است.

2.      اصل انتخاب با راى مستقيم

انتخاب رئيس جمهور در ايران بدون واسطه و باراى مستقيم مردم است بدين معنا كه مردم به صورت مستقيم پاى صندوق‌هاى راى حاضر مى شوند و نامزد مورد نظر خود را به صورت مخفى بر مى گزينند. در نتيجه هيچ مرجع قانونى نمى توانند قانونى وضع كند كه رئيس جمهور به صورت غير مستقيم و با واسطه انتخاب شود در چنين صورتى انتخابات خود به خود باطل و از درجه اعتبار ساقط است اين موضوع در اصل 114 قانون اساسى به صورت صريح آمده است.

3.      برگزارى انتخابات پيش از اتمام دوره رياست جمهورى پيشين

در قانون اساسى در اين مورد آمده است : انتخابات رئيس جمهور جديد بايد حداقل يك ماه پيش از پايان دوره رياست جمهورى قبلى انجام شده باشد و در فاصله انتخاب رئيس جمهور جديد و پايان دوره رياست جمهورى سابق رئيس جمهور پيشين وظايف رئيس جمهور را انجام دهد با توحه به اين اصل جايگاه رياست جمهورى هيچ گاه نبايد خالى باشد و رئيس جمهور جديد يك ماه پيش از پايان مدت رياست جمهورى پيشين انتخاب شده باشد و به محض پايان دوره پيش حكم او توسط رهبر تنفيذ و به طور رسمى مشغول كار مى شود.

4.      اصل تعدد نامزد‌هاى رياست جمهوري

معناى انتخابات اين است كه يك نفر از بين چند نفر توسط مردم انتخاب شود و اگر شمار داوطلب انتخابات رياست جمهورى يك نفر باشد در اينحالت موضوع انتخابات منتفى است به همين دليل قانونگذار بر اين كه به مردم توان انتخاب بدهد متذكر شده است كه چند نفر بايد خود را نامزده انتخابات رياست جمهورى كنند بنابراين هر گاه فقط يك نفر داوطلب احراز اين مقام گردد شوراى نگهبان نمى تواند با انجام انتخابات موافقت كند و بر چنين انتخاباتى نظارت نمايد اصول 116 و 117 و 120 قانون اساسى بيان كننده چنين نظرى است.

5.      اصل انتخاب رئيس جمهور با اكثريت مطلق

هر چندقانون اساسى چگونگى برگزارى انتخابات را به قانون عادى ( قانونى كه مجلس تصويب مى كند و تاييد شوراى نگهبان مى رسد ) واگذار كرده است اما برخى موارد را مشخص كرده است كه ازجمله آنها انتخاب رئيس جمهور با اكثريت مطلق آرا، يعنى مجموع نصف به علاوه يك راى تعداد شركت كنندگان در انتخابات است. ولى هر گاه در مرحله اول هيچ يك از داوطلبان نتواند چنين اكثريتى را به دست اورد انتخابات به مرحله دوم كشيده مي‌شود در اين مرحله فقط دو نفرى كه در دوره اول داراى راى بيشترى بوده‌اند در انتخابات شركت مى كنند و مردم از بين آن دو يكى را بر مى گزينند در اين مرحله نياز به اكثريت مطلق نيست و هر كس راى بيشترى را كسب كند به عنوان رئيس جمهور منتخب مردم معرفى مى شود اين موضوع در اصل 117 قانون اساسى به صراحت بيان شده است .

چرا تفکیک قوا؟

در كشور ما از تفكیك قوا می‏شود.لازم به ذكر است كه تفكیك قوا برای جلوگیری از تمركز قدرت در فرد یا گروه واحد می‏باشد تا از یكه‏تازی و استبداد فردی جلوگیری شود.در تفكیك مطلق قوا هر قوه مستقلا و منحصرا به انجام وظیفه قانونی خود می‏پردازد و قوای دیگر حق دخالت در امور این قوه را ندارند.در تفكیك نسبی نیز هر قوه منحصرا وظیفه محوله قانونی خود را انجام می‏دهد، بدین معنی كه تقنین حق انحصاری قوه مقننه، اجراء حق انحصاری قوه مجریه و قضاوت نیز حق انحصاری قوه قضائیه است و در این صورت، هیچ یك از قوا حق انجام وظیفه انحصاری قوه دیگر را ندارد، اما در این تفكیك نسبی، امكان نفوذ و اقتدار قوا بر روی یكدیگر وجود دارد.نمونه بارز آن حق نظارتی است كه قوای مقننه و قضائیه كشور ما بر روی قوه مجریه دارند.پس حق نظارت قوا بر روی یكدیگر در نظام تفكیك قوا منتفی نیست.اگر اصل پنجاه و هفتم قانون اساسی اعلام می‏دارد كه «این قوا مستقل از یكدیگرند» ، منظور استقلال و انحصار در انجام وظیفه است، نه نفی نظارت بر یكدیگر.حال از آنجا كه همه قوا و اعضای آن باید از قانون اساسی تبعیت كنند،نظارت بر این تبعیت امر لازمی است كه به هر حال فرد یا مقامی باید این وظیفه را بر عهده بگیرد.با توجه به مقام و موقعیت رسمی و اجتماعی برتری كه رئیس جمهور، پس از مقام رهبری بر دیگران دارد، حق نظارت وی بر تمام نهادها و مقامات قابل قبول و منطقی است.وانگهی، اگر رئیس جمهور ریاست قوه مجریه را به ترتیب اصل یكصد و سیزدهم بر عهده دارد، همان اصل سمت دیگری را تحت عنوان «مسؤولیت اجرای قانون اساسی» برای وی قائل شده است و ربطی به قوه مجریه ندارد كه بخواهند به بهانه تفكیك قوا این سمت را مخدوش كنند.

رئیس جمهور، علاوه بر آنكه مسؤولیت نظارت بر اجرای قانون اساسی را بر عهده دارد، خود نیز شخصا مجری بسیاری از اصول قانون اساسی است.صرفنظر از التزام اخلاقی كه رئیس جمهور برای آن سوگند یاد كرده است  ، عملا موضوع مراقبت نسبت به اجرای آن اصول توسط وی منتفی است.در این خصوص، حق قانونی دیوان عالی كشور نسبت به محاكمه و محكومیت رئیس جمهور، به خاطر تخلف وی از وظایف قانونی تا سر حد عزل توسط مقام رهبری می‏تواند ضمانت اجرای مطمئنی برای اجرای صحیح قانون اساسی به شمار آی

   شرايط و ويژگي‌هاى رئيس جمهور

از آنجا كه رياست جمهورى در نظام جمهورى اسلامى ايران داراى موقعيت حساس و مهمى است و از اختيارات گسترده‌اى برخوردار است قانون اساسى براى احراز اين مقام شرايط سختى در نظر گرفته است كه در اصل 115 به آن اشاره شده است در اين اصل آمده است :

رئيس جمهور بايد از ميان رجال مذهبى و سياسى كه واجد شرايط زير باشند انتخاب گردد: ايرانى الاصل،‌تابع ايران ،‌مدير و مدبر ،‌داراى حسن سابقه و امانت و تقوى ،‌مومن و معقتد به مبانى جمهورى اسلامى ايران و مذهب رسمى كشور پس ،‌با توجه به اين اصل ،‌كسانى مى توانند به مقام رياست جمهورى ايران برسند كه داراى شرايط و ويژگى هاى مهمى باشند كه عبارتند از :

1.      از رجال مذهبى و سياسى كشور باشند

براساس اين شرط رئيس جمهور بايد داراى سه ويژگى مهم باشد: اول كه بايد از رجال باشد يعنى مرد بودن نخستين شرط داوطلبان رياست جمهورى در ايران است و زنان نمى توانند در ايران رئيس جمهور شوند. دوم اين كه كسى مى تواند به مقام رياست جمهورى ايران انتخاب شود كه از رجال سياسى برجسته و صاحب نظر و عنوان و داراى سوابق اجرايى يا مديريتى باشد و لياقت و شايستگى خود رابراى چنين مقام برجسته اى نشان داده باشد سوم اين كه بايد از نظر مذهبى فردى شناخته شده و صاحب تشخيص و نظر در اصول اعتقادى اسلام باشد

2.      ايرانى الاصل باشد

داوطلبان مقام رياست جمهورى بايد از حيث اصالت ملى ،‌ايرانى باشند. براى مثال كسى كه پدر او از سرزمين ديگرى به نام ايران آمده و در ايران ساكن شده باشد، نمى تواند نامزد اين مقام شود،‌ زير اين شرط در چنين افرادى نيست.

3.      تابع ايران باشد

براساس اين شرط، كسانى مى توانند نامزد احراز رياست جمهورى در ايران وند كه نه تنها ايرانى باشند، بلكه رابطه تابعيت خود را با ايران حفظ كرده باشند، زيرا ممكن است كسى ايرانى الاصل باشد، اما در حاضر به تابعيت كشور ديگرى در آمده باشد چنين فردى نمى تواند به مقام رياست جمهورى اسلامى ايران نايل گردد.

4.      مدير و مدبر باشد

با توجه به اين به رئيس جمهور پس از انتخابات از سوى مردم،‌مسئوليت امور اجرايى كشور را براساس قانون بر عهده مي‌گيرد و امور ادارى و اجرايى كشور بسيار گسترده و وسيع است،‌كسى بايد عهده دار چنين مقامى شود كه از توان مديريتى بالا و حسن تدبير و آينده نگرى نيز برخوردار باشد تا بتواند اوضاع و احوال آينده را در تصميم هاى خود مد نظر قرار دهد.

5.      داراى حسن سابقه و امين باشد

چون وظايف و اختيارات رئيس جمهور همانند امانتى است كه به مدت چهار سال به يك فرد واگذار مى شود شخص داوطلب احراز اين مقام بايد از نظر حسن سابقه و امانتدارى مشهور باشد تا بتواند از امانت مهمى كه به طور موقت به او سپرده مى شود به گونه احسن نگهدارى ونگهبانى كند. از اين رو نبايد هيچ نقطه تاريكى در اين موارد در سوابق داوطلب وجود داشته باشد.

6.     مومن به مبانى جمهورى اسلامى و مذهب رسمى كشور باشد

اصول و مبانى نظام جمهورى اسلامى ايران عبارتند از : اسلامى بودن نظام ،‌عدم مغايرت قوانين و مقررات مصوب مجلس شوراى اسلامى با موازين اسلامى ،‌جمهورى بودن نظام ولايت امر و امامت امت ،‌اداره امور كشور با اتكا به آراى عمومى و دين و مذهب رسمى كشور ، كه در بند آخر اصل 177 قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران به آن ها اشاره شده است . با توجه به تغيير ناپذير بودن مبانى نظام ،‌كسى مى تواند به اين مقام انتخاب شود كه از لحاظ نظرى و عملى به آنها معتقد باشد.

سی وظیفه قانونی

1- پاسداری از مذهب رسمی کشور «در برابر تشکیک و تحریف و تحقیر و تعطیل قوانین دینی .»

2- پاسداری از نظام جمهوری اسلامی با همان تفسیر که در اصل دوم قانون اساسی آمده است .

3- پاسداری از قانون اساسی به عنوان میثاق مورد توافق همه شهروندان کشور .

4- به کارگیری همه استعداد و صلاحیت ها در راه ایفای مسؤولیت های قانونی .

5- وقف خود برای خدمت به مردم، اعتلای کشور، ترویج دین و اخلاق .

6- پشتیبانی از حق و گسترش عدالت .

7- پرهیز از خودکامگی .

8- حمایت از آزادی و حرمت اشخاص و حقوق قانونی آنان .

9- حراست از مرزها، استقلال سیاسی، اقتصای و فرهنگی و نظامی کشور و تمامیت ارضی .

10- استعانت از خدا در انجام وظایف .

11- پیروی از پیامبر بزرگوار اسلام و ائمه اطهار علیهم السلام در نگهداری از امانت «قدرت » و سپردن آن به منتخب ملت پس از خویش .

12- پاسخگو بودن در برابر «ملت » و «رهبر» و «مجلس شورای اسلامی » .

13- جلوگیری از تصویب و اجرای هر گونه قانون و مقررات مدنی، جزایی، مالی، اقتصادی، اداری، فرهنگی، نظامی، سیاسی و سایر موارد که براساس موازین اسلامی نباشد و تلاش جهت لغو و عدم اجرای آن . تشخیص موافقت و مخالفت با شورای محترم نگهبان است .

14- به کار گرفتن همه امکانات برای ایجاد محیطی مساعد برای رشد فضائل اخلاقی براساس ایمان، تقوا و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی .

15- جلوگیری از رباخواری، غصب، رشوه، اختلاس، سرقت، قمار، سوء استفاده از موقوفات، سوء استفاده از مقاطعه کاری ها، و معاملات دولتی، فروش زمین های موات و مباحات اصلی، دائر کردن اماکن فساد و سایر موارد غیرمشروع و بازگرداندن ثروت های ناشی از امور فوق به صاحبان حق و یا بیت المال در صورت ناشناخته بودن صاحبان آن .

16- دعوت به خیر و امر به معروف و نهی از منکر به عنوان یک وظیفه متقابل ملت و دولت .

17- پاسداری از قداست خانواده و استواری روابط خانوادگی بر پایه حقوق و اخلاق اسلامی .

18- تلاش پیگیر برای اتحاد و ائتلاف ملل اسلامی و وحدت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام .

19- پاسداری از حقوق زنان و حمایت از آنان طبق اصل 21 قانون اساسی .

20- فراهم کردن امکان اشتغال و کار و تامین شرائط مساوی برای احراز مشاغل .

21- تامین اجتماعی همگان در برابر بیکاری، پیری، از کار افتادگی، بی سرپرستی، در راه ماندگی، حوادث و سوانح و خدمات بهداشتی، درمانی و مراقبت های پزشکی از طریق بیمه و غیره .

22- تامین آموزش و پرورش رایگان برای همه تا پایان دوره متوسطه و تامین وسائل تحصیلات عالی تا سرحد خودکفایی کشور به صورت رایگان .

23- تامین مسکن هر فرد و خانواده به ویژه روستانشینان و کارگران .

24- گردآوری و بهره برداری و نظارت بر انفال و توزیع عادلانه ثروت های عمومی .

25- رفتار عادلانه و رعایت اخلاق انسانی در رفتار با اقلیت های دینی که بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی توطئه و اقدام نکرده اند .

26- پاسداری از زبان و خط و پرچم رسمی کشور و تاریخ هجری شمسی و قمری در کلیه اسناد و مکاتبات و رسانه های گروهی و تدریس ادبیات زبان قرآن و معارف اسلامی در دوره های ابتدایی تا پایان دوره متوسطه و رعایت تعطیلی روز جمعه در سراسر کشور .

27- خودداری و جلوگیری از استخدام کارشناسان خارجی مگر در موارد ضرورت و با تصویب مجلس شورای اسلامی .

28- رعایت قانون در کلیه دریافت ها و پرداخت های دولتی .

29- خودداری و جلوگیری از دادن هر گونه امتیاز تشکیل شرکت ها و مؤسسات به خارجیان در امور تجاری، صنعتی، کشاورزی، معادن و خدمات طبق اصل هشتاد و یکم .

30- خودداری از گرفتن هر گونه وام خارجی و داخلی و کمک بلاعوض از داخل و خارج بدون تصویب مجلس شورای اسلامی .

سی نکته فوق بخش مهمی از وظایف رئیس دولت و همه دولت مردان نظام اسلامی است که از دیدگاه حقوقی و با توجه به قسم شرعی بر عهده رئیس محترم جمهور اسلامی است .

رئیس جمهور ،نماینده منتخب و مستقیم مردم و یكی از مظاهر برجسته حاكمیت ملی است .

در امور بین الملل

رئیس جمهور از نظر بین المللی، پس از مقام رهبری، عالی‏ترین مقام رسمی كشورمحسوب می‏شود.به همین جهت در روابط بین المللی اختیاراتی را داراست:

الف ـ امضای قراردادهای بین‏المللی

در اصل یكصد و بیست و پنجم قانون اساسی جمهوری اسلامی بدین شرح مورد توجه قرار گرفته است:

«امضای عهدنامه‏ها، مقاوله‏نامه‏ها، موافقت‏نامه‏ها و قراردادهای دولت ایران با سایردولتها و همچنین امضای پیمانهای مربوط به اتحادیه‏های بین‏المللی پس از تصویب مجلس شورای اسلامی با رئیس جمهور یا نماینده قانونی او است»

با توجه به اصل مذكور ملاحظه می‏شود كه رئیس جمهور:

اولا، در مقام ریاست قوه مجریه، موظف به امضای «قانون قرارداد بین المللی»می‏باشد؛

ثانیا، پس از تصویب مجلس، در مقام اعمال حاكمیت و اقتدار ملی در روابط بین المللی، به عنوان طرف متعاهد «اصل قرارداد بین المللی» را امضاء می‏نماید و یا امضای آن را به نماینده قانونی خود می‏سپارد.در این خصوص باید توجه داشت كه ابتكار انعقاد با قوه مجریه است، نه قوه مقننه و تصویب آن توسط مجلس شورای اسلامی در مقام نظارت استصوابی و صرفا به منزله صدور مجوز انعقاد می‏باشد.بنابراین پس از تصویب مجلس، رئیس جمهور (یا نماینده قانونی وی) صلاحیت اختیاری امضاء یا عدم امضای قرارداد را خواهد داشت و از این بابت دولت پاسخگوی مجلس نخواهد بود.

اعزام و پذیرش سفیران

روابط بین كشورها از طریق زمامداران و یا نمایندگان و مأموران آنها برقرار و تنظیم می‏شود.در این خصوص، رئیس كشور و به تبع آن، وزیر امور خارجه به موجب قوانین داخلی و سیاستهای مدون، با توجه به میزان علاقمندی و تفاهم متقابل، خطوط اصلی روابط كشور با هر كشور بیگانه را ترسیم می‏نمایند و بر این اساس، مأموران اعزامی دركشور میزبان وظایف اجرایی لازم را بر عهده می‏گیرند.این مأموران به دو گروه «مأموران دیپلماتیك» و «مأموران كنسولی»  تقسیم می‏شوند كه به همراه كاركنان و مأموران سیاسی، اداری و فنی، بر اساس نظام حقوقی مشخص، وظایف خویش را انجام می‏دهند.

سفیران، به عنوان بالاترین مقام دیپلماتیك، برای كسب پذیرش به كشورهای پذیرنده معرفی می‏شوند.پس از بررسی و اعلام موافقت، «استوارنامه» آنان با امضای رئیس دولت متبوع صادر و طی تشریفات رسمی به رئیس كشور میزبان معرفی می‏شوند.

اصل یكصد و بیست و هشتم اصلاحی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در این خصوص مقرر می‏دارد:

«سفیران به پیشنهاد وزیر امور خارجه و تصویب رئیس جمهور تعیین می‏شوند.رئیس جمهور استوارنامه سفیران را امضاء می‏كند و استوارنامه سفیران كشورهای دیگررا می‏پذیرد» .

وظايف و اختيارات رئيس جمهور

محتواى سوگند رياست جمهورى كه رئيس جمهور پس  از انتخاب مردم و تنفيذ حكم توسط رهبرى ياد مى كند بيان كننده نقش حساس و مهم وى در پاسدارى از قانون اساسى حفظ نظام ،‌دين ،‌ميهن ، تضمين حقوق و آزادى هاى مردم و حراست از استقلال كشور است انجام اين وظايف مهم مستلزم اختيارات لازم است كه رئيس جمهور نيازمند آن است بر هيمن اساس تدوين كنندگان قانون اساسى بويژه در هنگام بازنگرى آن در سال 1368 ه. ش. اختياراتى گسترده به رئيس جمهور واگذار كردند كه در اين جا به چند مورد مهم آن اشاره مى شود .

1.      رياست قوه مجريه

قانون اساسى در اين مورد به صراحت بيان كرده است پس از مقام رهبرى رئيس جمهور عالى ترين مقام رسمى كشور است ومسئوليت اجراى قانون اساى و رياست قوه مجريه را جز در امورى كه مستقيماً به رهبرى مربوط مى شود بر عهده دارد.

2.      رياست هيات وزيران

در اصل 134 قانون اساسى آمده است :رياست هيات وزيران با رئيس جمهور است كه بر كار وزيران نظارت دارد و با اتخاذ تدابير لازم به هماهنگ ساختن تصميم‌هاى وزيران و هيات دولت مى پردازد و با همكارى وزيران، برنامه و خط مشى دولت را تعيين و قوانين را اجرا مى كند. بر همين اساس، رئيس جمهور پس از مراسم تنفيذ و سوگند اعضاى هيات وزيران خود را به مجلس معرفى مى كند و پس از راى اعتماد مجلس كابينه تشكيل مى شود و در مقابل اقدام‌هاى هيات دولت در برابر مجلس، مسئول است و عزل وزيران هم در اختيار او است.

3.      امضاى  مصوبات مجلس و نتيجه همه پرسي

طبق اصل 123 قانون اساسى رئيس جمهور موظف است مصوبات مجلس يا نتيجه همه پرسى را كه پس از طى مراحل قانونى به وى ابلاغ شده اند، امضا كرده ،‌براى اجرا در اختيار مسئولان و مجريان مربوط قرار دهد.

4.      رئيس جمهور عالى ترين مقام رسمى نظام در خارج از كشور است

امضاى تمام عهد نامه ها ،‌مقاوله‌ نامه ها ،‌موافقت نامه ها و قرارداد‌هاى دولت ايران با ديگر دولت‌ها پس از تصويب مجلس با رئيس جمهور و يا نماينده قانونى او است . همچنين ،‌انتصاب سفيران ايران در خارج از كشور با پيشنهاد وزير خارجه و تصويب رئيس جمهور است و امضاى استوار نامه سفيران ايران و پذيرش و اختيارات مهم رئيس جمهور است به همين دليل است كه مى گويند رئيس جمهور عالى ترين مقام رسمى نظام در خارج از كشور و روابط بين‌الملى است. علاوه بر اين ها رئيس جمهور داراى وظايف و اختيارات ديگرى نيز هست كه در اين ميان ،‌اعطاى نشان‌هاى دولتى ، عضويت در شوراى موقت رهبرى ،‌رياست شوراى عالى امنيت ملى ،‌رياست شوراى عالى انقلاب فرهنگى ، رياست شوراى عالى اقتصاد، مسئوليت تشكيل شوراى بازنگرى قانون اساسى به دستور رهبري،‌تعيين دو نماينده براى شوراى نظارت بر صدا و سيما از جمله مسئوليت هاى ديگر رئيس جمهورند.

همكارى رئيس جمهور

با توجه به وظايف و اختيارات گسترده‌اى كه براساس قانون اساسى و قوانين عادى براى رئيس جمهور اسلامى ايران پيش بينى شده است مسلم است كه او به تنهايى توان انجام همه اين وظايف را ندارد و نيازمند به همكارانى متخصص و مدير در زمينه‌ها و رشته‌هاى گوناگون است مهمترين گروه همكاران رئيس جمهور ، وزيران هستند كه هر كدام در راس وزارتخانه‌اى قرار گرفته اند و مجموعه آنها هيات وزيران يا هيات دولت را تشكيل مى دهد ،‌از جمله وظايف و اختيارات هيات وزيران كه رياست آن با رئيس جمهور يا معاون اول او است عبارتند از:  تهيه و تصويب لوايح مورد نياز در هيات دولت و تقديم ‌آن به مجلس شوراى اسلامي، تهيه و تصويب آيين نامه هاى اجرايى و تصويب نامه‌ها تصويب صلح دعاوى اموال عمومى يا ارجاع آن به داورى تهيه و تنظيم لايحه بودجه و ارسال به موقع آن به مجلس شوراى اسلامى ،‌حضور در مجلس براى دفاع از لوايح دولت يا پاسخ به سوال يا استيضاح نمايندگان مجلس و ...

دومين گروه از همكاران رئيس جمهور معاونان او هستند بر اساس اصل 124 قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران رئيس جمهور مى تواند براى انجام وظايف قانونى خود معاونانى داشته باشد و معاون اول با موافقت او مى تواند اداره هيات دولت و مسئوليت هماهنگى ديگر معاونت‌ها را بر عهده گيرد در حال حاضر رئيس جهور علاوه بر معاون اول داراى شش معاون با عنوان‌هاى اجرايى ، رئيس سازمان حفاظت محيط زيست ، رئيس سازمان انرژى اتمي، رئيس سازمان تربيت بدنى و معانت برنامه ريزى و نظارت راهبردى و معاون حقوقى و پارلمانى هستند.

سومين گروه از همكاران رئيس جمهور مشاوران او هستند براساس اصل 70 قانون اساسى رئيس جمهور مى تواند يك يا چند مشاور نيز داشته باشد و در امورى كه لازم بداند نظر مشورتى آنها را اخذ نمايد. مشاوران رئيس جمهور مى توانند تصدى بخشى از وظايف او را بر عهده گيرند يا صرفاً نظريه مشورتى خود را به رئيس جمهور ارائه دهند. در حال حاضر رئيس جمهور داراى چندين مشاور در زمينه‌هاى اقتصادى ،‌سياسي، فرهنگى ، مطبوعاتى و ... است . افزون بر وزيران ،‌معاونان و مشاوران رئيس جمهور بر اساس اصل 127 قانون اساسى رئيس جمهور مى تواند در امور خاص با تصويب هيات وزيران ،نماينده يا نمايندگان ويژه با اختيارات مشخص تعيين كند . تصميم‌هاى اين گونه افراد در حكم تصميم رئيس جمهور و هيات وزيران خواهد بود. نكته قابل توجه اين است كه معاونان مشاوران و نمايندگان ويژه رئيس جمهور هيچ گونه مسئولينى در مقابل نمايندگان مجلس شوراى اسلامى ندارند.

  چگونگى آغاز و پايان دوره رياست جمهوري

تصور عمومى در جامعه اين است كه رئيس جمهور پس از انتخاب از سوى مردم بى درنگ در مقام خود قرار مى گيرد و كارش را آغاز مى كند اما واقعيت از نظر قانون چيز ديگرى است . به موجب بند 9 اصل 110 قانون اساسى ،‌امضاى حكم رياست جمهورى ( تنفيذ) پس از انتخاب مردم با مقام رهبرى است. افزون بر اين ،‌رئيس جمهور منتخب مردم پس از تنفيذ حكمش بايد در مجلس شوراى اسلامى حضور يابد و در جلسه اى با حضور نمايندگان مردم ،‌رئيس قوه قضائيه اعضاى شوراى نگهبان و ديگر مقام ‌هاى رسمى كشور سوگند ياد كند. به موجب اصل 114 قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران مدت رياست جمهورى در ايران چهار سال است و يك فرد فقط دو بار به صورت متوالى مى تواند به اين مقام انتخاب شود اما در مورد انتخاب همان فرد به صورت غير متوالى و با فاصله قانون اساسى هيچ اشاره‌اى ندارد و ظاهر بدون اشكال است.

پايان دوره رياست جمهورى مى تواند به شكل هاى گوناگونى باشدكه در قانون اساسى پيش بينى شده است مانند پايان دوره چهار ساله ،‌فوت ،‌استعفاى رئيس جمهور كه بايد طبق اصل 130 قانون اساسى از سوى رهبرى پذيرفته شود، غيبت يا بيمارى كه بيش از دو ماه طول بكشد،‌عزل رئيس جمهور پس از حكم ديوان عالى كشور مبنى بر تخلف وى از وظايف قانونى يا راى مجلس شوراى اسلامى به عدم كفايت او كه در هر صورت در اختيار رهبرى است،‌ و يا مواردى كه مدت رياست جمهورى به پايان رسيده است، ولى رئيس جمهور جديد بر اثر موانعى هنوز انتخاب نشده است.

از دیدگاه اخلاقی و مصلحت دید اجتماعی هم قدرتمندان وظایفی دارند که این بخش را از زبان سعدی می آوریم:

نصیحت سعدی به رئیس جمهور

یکی از رساله های جالبی که از شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی به یادگار مانده، کتاب کوچکی شامل یک مقدمه کوتاه نیم صفحه ای و یکصد وپنجاه و یک تذکر اخلاقی، عبادی، سیاسی، تربیتی و اجتماعی به قدرتمندان است . این کتاب با عنوان «نصیحة الملوک » ضمن «کلیات سعدی » آمده و هفده صفحه را در برگرفته است .

رساله «نصیحة الملوک » پاسخی است که سعدی به درخواست یکی از دوستان عزیز خود نوشته و براساس خواسته وی به فهم «نزدیک » و از تکلف «دور» است . گرچه سعدی به زبان آن روزگار از قدرتمندان به نام پادشاه و سلطان نام می برد ولی اندرزها و رهنمودهای وی برای همه قدرتمندان در قلمرو نفوذ و اقتدار آنان مفید و معتبر است .

هم اکنون که پس از یک رقابت تنگاتنگ انتخاباتی برای هشتمین دوره ریاست جمهوری از میان ده نامزد فعال، شخصی برای تصدی ریاست قوه مجریه و سکانداری کشتی مدیریت کشور برگزیده می شود، ضروری دیدیم که ضمن احترام به انتخاب امت اسلامی، چهل رهنمود این دانشور جهاندیده را در دیدرس رئیس جمهور محترم و برگزیده قرار دهیم; باشد که سخنان شیوای سعدی که برگرفته از فرهنگ قرآن و حدیث است، چراغ راه همه کارگزاران نظام اسلامی و بویژه ریاست محترم جمهوری اسلامی قرار گیرد .

 

 

سعدی در آغاز می گوید:

ملوک جهان را نصیحت رب العالمین بسنده است که در کتاب مجید می فرماید: «و اذا حکمتم بین الناس ان تحکموا بالعدل »

و دیگر فرمود: «ان الله یامر بالعدل و الاحسان .»

مجملی فرمود تعالی و تقدس، که مفصل آن در دفترها شاید گفتن .

1- تفویض کارهای بزرگ به مردم ناآزموده نکند که پشیمانی آرد .

2- پادشاهانی که مشفق درویش اند، نگهبان ملک و ملت خویشند .

3- از سیرت پادشاهان یکی آن است که به شب بر در حق گدایی کنند و به روز بر سر خلق پادشاهی .

4- صاحب دولت و فرمان را واجب باشد در ملک و بقای خداوند تعالی همه وقتی تامل کردن و از دور زمان براندیشیدن و در انتقال ملک از خلق به خلق نظر کردن .

5- علماء و ائمه دین را عزت دارد و حرمت، و زیردست همگنان نشاند و به استصواب رای ایشان حکم راند تا سلطنت مطیع شریعت باشد نه شریعت مطیع سلطنت .

6- پادشه صاحب نظر باید تا در استحقاق همگنان بتامل نظر فرماید . پس هر یکی را به قدر خویش دلداری کند، نه گوش بر متوقعان، که خزانه تهی ماند و چشم طمع پر نشود .

7- آثار خیر پادشاهان قدیم را محو نگرداند تا آثار خیر او همچنان باقی ماند .

8- وزارت پادشاهان را کسی شاید که شفقت بر دین پادشاه از آن بیشتر دارد که بر مال او و حیف رعیت بر پادشاه آسانتر گیرد که حیف سلطان بر رعیت .

9- پادشاهان پدر یتیمانند، باید که بهتر از آن غمخوارگی کند مر یتیم را که پدرش; تا فرق باشد میان پدر درویش و پدر پادشاه .

10- فاسق و فاجر را تقویت و دلداری کمتر کند که یار بدان شریک معصیت است و مستوجب عقوبت .

11- بر دوست و دشمن طریق احسان پیش گیرد که دوستان را مهر و محبت بیفزاید و دشمنان را کین و عداوت کم شود .

12- کاروان زده و کشتی شکسته و مردم زیان دیده را تفقد حال به کمابیش بکند که اعظم مهمات است .

13- مردم سختی دیده، محنت کشیده را خدمت فرماید که بجان در راستی بکوشند از بیم بینوایی .

14- لشکریان را نکو دارد و به انواع ملاطفت دل بدست آرد . که اگر دشمنان در دشمنی متفق باشند دوستان در دوستی مختلف نباشند .

15- عامل مردم آزار را «عمل » ندهد که دعای بد بدو تنها نکنند و الباقی مفهوم .

16- از جمله حسن و تدبیر پادشاه یکی آن است که با خصم قوی در نپیچد و بر ضعیف جور نکند که پنجه با غالب افکندن نه مصلحت است و دست ضعیفان بر پیچیدن نه مروت .

17- ظلم صریح از گناه خاصان تن زدن است و عامیان را گردن زدن .

18- هر آنکه نفسش سر طاعت بر فرمان شریعت ننهد فرماندهی را نشاید و دولت برو نپاید .

19- دین را نگاه داشتن نتوان الا به علم و ملک را الا به حلم .

20- هر کس بد اندر قفای دیگری گفت از صحبت او بپرهیز که در پیش تو همچنین طیبت کند و از قفا غیبت .

21- قوت رای خداوندگار مملکت آن است که دخل فردا امروز بکارد و کار امروز به فردا نگذارد .

22- هر نعمتی را شکری واجب است . شکر توانگری، صدقات و شکر پادشاهی، رعیت نوازی و شکر قربت پادشاهان، خیر گفتن مردمان و شکر دل خوشی، غمخواری مسکینان و شکر توانایی، دستگیری ناتوانان .

23- سوز دل مسکینان آسان نگیرد که چراغی شهری را بسوزد .

24- عامل مگر از خدای تعالی بترسد که امانت نگاه دارد و الا به وجهی خیانت کند که پادشاه نداند .

25- مردی نه این است که حمله آورد . بلکه مردی آن است که در وقت خشم خود را بر جای دارد و پای از انصاف بین ننهد .

26- پادشاهان جایی نشینند که اگر دادخواهی فغان بردارد با خبر باشند که حاجبان و سرهنگان نه هر وقتی مهمات رعیت به سمع پادشاه رسانند .

27- تو بر جای آنانی که رفتند و کسانی که خواهند آمدن . پس وجودی میان دو عدم التفات را نشاید .

28- هر که کسی را نرنجاند از کسی نترسد . کژدم که همی ترسد، همی گریزد از فعل خبیث خویش . گربه در خانه ایمن است از بی آزاری و گرگ در صحرا سرگردان از بد فعالی، گدایان در شهر آسوده از سلیمی و دزدان در کوه و صحرا نهان از حرامزادگی .

29- دشمن به دشمن برانگیز تا هر طرف غالب شوند، فتح از آن تو باشد .

30- پیشوای هر ملتی عزیز دارد و به حرمت نشاند .

31- در پادشاهی چنان کند که اگر وقتی پادشاه نباشد جفا و خجالت نبیند همچون زنبور که هر که مر او را ناتوان و افتاده بیند پای در سر مالد .

32- چندانکه از زهر و مکر و غدر و فدایی و شبیخون بر خود است از درون خستگان و دل شکستگان و دعای مظلومان و ناله محرومان برخود باشد . سلطان غزنین گفتی من از نیزه مردان چنان نمی ترسم که از دوک زنان یعنی سوز سینه ایشان .

33- از دیوان زیرزمین چندان بر حذر نباید بود که دیوان روی زمین یعنی آدمیان بد .

34- عیب خود از دوستان مپرس که بپوشانند، تفحص کن که دشمنان چه می گویند .

35- جایی که لطف باید کردن به درشتی سخن مگوی که کمند از برای مهاجم سرکش باشد و جایی که قهر باید بلطافت مگوی که شکر بجای «سمقونیا» فایده ندهد .

36- دوستدار حقیقی آن است که عیب تو را در روی تو بگوید تا دشوارت آید و از آن بگردی و از قفای تو بپوشد تا بدنام نگردی .

37- ضعف رای خداوند مملکت آن است که دشمن کوچک را محل ننهد یا دوست را چندان پایه دهد که اگر دشمنی کند، بتواند .

38- اعتماد کلی بر نوآمدگان مکنید .

39- آن کن که خیر تو در قفای تو گویند، که در نظر از بیم گویند یا طمع .

40- وقتی که حادثه ای موجب تشویش خاطر بود، طریق آن است که شبانگاه که خلق آرام گیرند، استعانت به درگاه خدای تعالی برد و دعا و زاری کند و نصرت و ظفر طلبد . پس آنگاه به خدمت زهاد و عباد قیام نماید و همت خواهد و خاطر به همت ایشان مصروف دارد . پس به زیارت بقاع شریف رود و از روان ایشان مدد جوید . پس در حق ضعیفان و مسکینان و محتاجان شفقت فرماید و تنی چند از زندانیان رهایی دهد پس آنکه نذر و خیرات کند . آنگه لشکریان را نوازشی کند و به وعده خیر امیدوار گرداند . آنگه به تدبیر و مشاورت دوستان خردمند یکدل در دفع مضرت آن حادثه سعی کند .

منابع:

1-  طباطبائی مؤتمنی، منوچهر؛ حقوق اداری، تهران، سمت، 1381، چاپ هفتم، ص 20-15.

2-  انصاری، ولی‌ا...؛ كلیات حقوق اداری، تهران، میزان، 1374، چاپ اوّل، ص 185-178.

3-  قاضی، ابوالفضل؛ بایسته‌های حقوق اساسی، تهران، میزان، 1382، چاپ دهم، ص 242.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 15 آبان 1397 ساعت: 21:48 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

معرفی آموزش پيش دبستاني

بازديد: 625
معرفی آموزش پيش دبستاني

آموزش پيش دبستاني

سياستهاي آموزشي

ميزان ثبت نام در مراکز پيش دبستاني طي سال تحصيلي99ـ 1998 در سراسر كشور9/6 درصد براي مجموع دختر و پسر است. ميزان ثبت نام براي دختران 5/6 درصد و پسران 7 درصد است. اما ميزان ثبت نام براساس جنس شامل بچه‌‌هايي كه در برنامه‌‌هاي آموزش مادر ـ كودك شركت مي‌كنند نمي‌‌شود چون آمار جداگانه اي در مورد جنسيت كودكان در اين برنامه‌‌‌ها به عمل نيامده است.

علاوه بر تعداد كودكان مراكز دولتي آموزش پيش دبستاني، تعداد كودكان مراكز مهد كودك تحت نظارت مراكز خدمات اجتماعي که بر طبق اصل191 به نگه‌داري از كودكان با هدف فراهم نمودن آموزش پيش دبستاني براي كودكان نيازمند و تامين سلامتي جسماني و روحي آنان و آموزش عادات و نگرش‌‌‌ها و ارزش‌‌هاي پايه در گروه هاي سني 0 تا 6 سال ، افزوده شده است.

خدمات اجتماعي فردي درمراكز نگه‌داري كودك روزانه فراهم است.مراكز مهدكودك و امكانات مراكز اجتماعي در مؤسساتي كه به آن نياز داشتند به منظور فراهم نمودن آموزش پيش دبستاني براي كودكاني كه اوليائشان در مؤسسات و سازمآن‌‌هاي دولتي مشغول به كارند ساخته شده است. اصل191 قانون خدمتگزاران دولتي بر احداث مهدهاي كودك و امكانات رفاهي ويزه خدمت‌گزاران دولتي تاکيد دارد.

ساختار آموزشي

آموزش پيش دبستاني جريان قانونمند و هدف‌داري از آموزش است كه كودكان گروه هاي سني 0 تا 72 ماهگي را براساس خصوصيات و سطح پيشرفتشان با فراهم نمودن محيطي سرشار از انگيزه پوشش مي‌‌دهد. در اين جريان پيشرفت فيزيكي، عقلاني، روحي و اجتماعي كودكان به بهترين وجه در مسير ارزش‌‌هاي فرهنگي جامعه هدايت مي‌‌شود.مقطع پيش دبستاني، مرحله اي است كه پيشرفت كودك بسيار سريع است. آموزش فراهم شده در اين دوران بر روند پيشرفت كودك در سال‌‌هاي آتي تأثير بسيار دارد.

تحقيقات درازمدت نشان ميدهد كه قسمت اعظم نگرش‌‌هاي مكسوبه دوران كودكي، شخصيت،ديدگاه‌‌ها، عادات، اعتقادات و سيستم ارزشي شخصي را در سال‌‌هاي بزرگ‌سالي وي شكل مي‌‌دهد.

كودك كه در ارتباط شديد روحي در مرحلة بعد از تولد با اعضاء خانواده است، حدود سه سالگي براي بودن با ديگر هم‌سالان و بازي با آن‌‌‌ها احساس نياز مي‌‌كند.گروه‌‌هاي هم‌سال محيطي را براي كودك فراهم مي‌‌كنند كه در آن خود را بشناسد. كودك از طريق اين محل‌‌هاي بازي مي‌‌آموزد كه پذيرفته شود، با ديگران شريك شود، از حقوق خود دفاع كند و به ديگران احترام بگذارد. بنابراين كودك از دنياي خود محور به مرحلة احساس اجتماعي قدم مي‌‌گذارد. در کشور ترکيه نيز اين نوع از آموزش بعنوان يكي از شاخه هاي الحاقي نظام آموزشي عمومي مطرح مي باشد.اكثر اينگونه مدارس بطور خصوصي اداره مي شوند .هرچند كه برخي به دولت وابسته هستند. عمده اين مدارس در شهرهاي بزرگ فعاليت داشته و نيازهاي مادران شاغل را بر طرف مي كنند.

 ساختار آموزش پيش دبستاني

تعداد معلمان زن

تعداد كل معلمان

تعداددختران ثبت نامي

تعدادكل ثبت نامي

تعدادمدارس

سال تحصيلي

7095

7124

56641

119866

3819

1990

7961

7995

62660

132965

4454

1991

8372

8400

64506

136117

4683

1992

8874

8908

67226

143349

4908

1993

9049

9098

70350

148088

5169

1994

9725

9771

74299

158354

5600

1995

9930

9971

82038

174710

6082

1996

10123

10186

113942

240885

7532

1997

اهداف دراز مدت آموزشي

از جمله اهداف دراز مدت آموزش پيش دبستاني در راستاي اصول اساسي آموزش ملي مي توان به موارد ذيل اشاره نمود:

1ـ حصول اطمينان از پيشرفت فيزيكي،عقلاني و روحي كودكان و اطمينان از اين‌كه آن‌‌‌ها عادت‌هاي مورد نياز را كسب كرد‌ه‌اند

2ـ ايجاد آمادگي در كودكان براي ورود به مقطع آموزش ابتدايي

3ـ ايجاد  محيطي امن براي كودكاني كه از خانواده‌‌هايي با شرايط نا مساعد آمد‌ه‌اند

4ـ حصول اطمينان از اين‌كه كودكان زبان تركي را خوب صحبت مي‌‌كنند

اهداف كوتاه مدت آموزشي

از جمله اهداف کوتاه مدت آموزش پيش دبستاني در راستاي اصول اساسي آموزش ملي مي توان به موارد ذيل اشاره نمود:

1ـ فراهم نمودن محيطي مناسب در جهت پيشرفت كودكان و تقويت توانائي‌‌‌ها و قابليت‌‌هاي فيزيكي عقلاني، زباني، روحي و اجتماعي آنان

2ـ در نظر گرفتن گروه هاي مختلف سني کودکان، علائق و نياز‌هايشان در راستاي امكانات موجود در مدرسه و محيط اطراف آن

3ـ  در نظر گرفتن امكانات موجود در محيط اطراف

4ـ پيش‌بردآموزش پيش دبستاني به‌گونه ‌اي كه ازكيفيت‌‌هاي لازم براي ايجاد احساس عشق، احترام، مسئوليت و اتحاد در كودكان برخوردار باشد.

5- تأكيد بر تکلم مناسب کودکان به زبان تركي

6- ايجاد احساس وابستگي عاطفي به سرزمين مادري،ملت تركيه، پرچم تركيه، آتاتورك، عشق به خانواده و انسان‌‌‌ها و حصول اطمينان از وفاداري آنان به ارزش‌‌هاي اخلاقي

7- تأكيد داشتن براين‌كه كودكان از طريق تجربه ارزش‌‌‌ها را كسب كنند.

8- برخورداري كودكان از حقوق مساوي، با درنظرگرفتن تفاوت‌‌هاي شخصي، نشان دادن علايق، عشق و احساس، بدون تبعيض و عدم تنبيه آنان.

9- ايجاد و گسترش ارزش‌‌هاي اجتماعي– فرهنگي در كودكان.

10- عدم اعمال فشار و محدوديت‌‌ بركودكان درانجام فعاليت‌‌هاي آموزشي كه باعث خدشه دار شدن شخصيت آن‌‌‌ها شود و داشتن رفتاري هم‌راه با عشق و احساس.

11- اطمينان از اين‌كه كودكان درمورد موضوعات محيطي مانند تميز و مرتب بودن محيط و ساختن محيطي سالم، آگاه و حساس باشند.

13- فراهم نمودن آموزش از طريق هم‌كاري کادر مدارس و اولياء.

14- افزايش نرخ ثبت نامي مراکز آموزش پيش دبستاني

به طورکلي مي توان گفت که هدف مقطع كمك به رشد صحيح جسمي، روحي، رواني، عاطفي و اجتماعي كودكان است. گفتني است كه گذراندن مقطع آموزش پيش دبستاني در ترکيه اجباري نمي باشد.

هدف از برنامة آموزشي مهدهاي كودك مراقبت و تغذية صحيح كودكان و رشد جسمي و روحي آنان است. هدف از برنامة آموزشي كودكستانها آموزش موضوعي نيست، ولي كودكان زبان تركي تمرين مي كنند، براي خواندن و نوشتن آماده مي شوند ، آموزشهاي بهداشتي و محيط زيستي مي بينند و براي دورة بعد آموزشي مهيا مي شوند. به عبارت ديگر مي توان گفت كه هدف از كلاسهاي پيش دبستاني تشويق و آماده سازي كودكان رده هاي سني 5 تا 6 سال براي ورود به دورة اجباري دبستان است.

 

 

پروژه‌‌هاي آموزشي

از جمله مهمترين پروزه هاي آموزشي مراکز پيش دبستاني کشور ترکيه مي توان به موارد ذيل اشاره نمود:

 

1- پروژه آموزش و پيشرفت كودكان طي سال‌‌هاي اوليه كودكي

اين پروژه از طريق برنامه انتقالي1991 – 1995–1996در هم‌كاري بين دولت تركيه و سازمان يونيسف به منظور بهبود استاندارد زندگي كودكان و در جواب به اصل اولويت دهي به كودكان به اجرا در آمده است. عمده تاکيد پروزه فوق بر پاسخگويي به احتياجات مربوط به رشد كودكان پيش دبستاني و شركت مؤثر خانواده و جامعه و گسترش و تداوم  آموزش پيش دبستاني است.

بنا برطرح مذکور، برنامه آموزش نوزادان رده هاي سني0تا 36ماهه، برنامه آموزش كودكان37تا60 ماهه در مهدهاي کودک و برنامه آموزش پيش دبستاني(آمادگي) براي کودکان61 تا 72 ماهه طرح و ارائه شده است. علاوه بر اين نوار‌هاي آموزشي ويدئويي(تصويري) براي اوليايي كه فرزندشان در گروه سني0تا 3 سالگي و 3 تا5 و 5 تا 7سالگي قرار دارند، تهيه و با هدف ترويج فعاليت‌‌هايي براي آموزش و پرورش كودكان سراسر جامعه از طريق كانال‌‌هاي عمومي تلويزيون در اختيار عموم است. نوار‌‌هاي فوق مطالب زير را پوشش مي‌‌دهند:

خود آگاهي

مهارت‌‌هاي رواني- حركتي

نگه‌داري از خود

خصوصيات روحي

مهارت‌‌هاي اجتماعي

مهارت‌‌هاي زباني

حس زيبائي شناختي و خلاقيت

-از جمله دستاوردهاي پروژه آموزش و پيشرفت كودكان طي سال‌‌هاي اوليه كودكي مي توان به تاسيس مركز آموزش پيش دبستاني چند منظوره در سال 1995 دراستانبول اشاره نمود. اين مركز با حمايت مشاور‌هاي هيئت علمي دانشكده آموزش پيش دبستاني در دانشگاه «مارمارا» به منظور گسترش خدمات آموزش پيش دبستاني و توسعه مدل‌هاي اقتصادي‌تر در دست‌يابي‌ كودكان و خانواده‌‌‌ها به امکانات آموزش پيش دبستاني تأسيس شد. مركزفوق اهداف مشخص زير را دنبال مي‌‌كند:

- گسترش آموزش پيش دبستاني

- افزايش كيفيت برنامه‌‌هاي آموزش پيش دبستاني

- هدف گرفتن كودكاني با موقعيت اجتماعي – اقتصادي نامساعد

- فراهم نمودن مراكز روزانه نگه‌داري از كودكان مادران كارمند و آموزش آنان

در راستاي اين اهداف بررسي و ارزيابي ‌احتياجات کودکان به وسيله بخش آموزش اوليه كودكان دانشگاه مارمارا در 875 خانه صورت گرفت، تا اساس كار پي‌ريزي شود.

براين اساس يك مغازه اسباب بازي ساخته شد تا اسباب بازي‌هاي ارزان قيمت از مواد اضافي بسازد. يك اتوبوس و ميني بوس اهدايي به مركز تغيير صورت يافت تا به‌عنوان كلاس‌‌هاي پيش دبستاني متحرك از آن استفاده شود تا اين خدمات را براي بچه‌‌هايي كه نمي‌‌تواند آموزش كلاسيك داشته باشند، فراهم كند. هدف اصلي تشکيل چنين مراکزي، آموزش كودكان در مؤسسات آموزش پيش دبستاني و بالا بردن ميزان ثبت نام و حصول اطمينان از اين‌كه كودكان گروه هاي سني6-5 سال که ازخدمات آموزش پيش دبستاني بهره مند نبوده و در موقعيت خانوادگي نا مساعد زندگي مي‌‌كنند بتوانند به‌صورت رايگان از خدمات آموزش پيش دبستاني در نزديك‌ترين محل به زندگي خود استفاده كنند.

به طور کلي مي توان گفت که پروژه فوق طي سال‌‌هاي تحصيلي 1993 تا 1996 اجرا شده و آموزش پيش دبستاني رايگان را براي 41628 كودك در 2165 كلاس تازه تأسيس پيش دبستاني فراهم نموده و در اين راه از2400 معلم  به‌كار گرفته شد.

2- پروژه تحقيق ، توسعه و تهيه برنامه‌‌هاي تلويزيوني (Tomurcuklar)

13 برنامه آموزش تلويزيوني تحت عنوان(Tomurcuklar) از طريق هم‌كاري مدير كل آموزش پيش دبستاني و مدير كل راديو وتلويزيون تركيه به منظور كمك به پيشرفت زباني كودكان در گروه سني پيش دبستاني تهيه شد تا استفاده بهتر از زبان تركي را ترغيب و آگاهي ملي پرستي را در قالب اصول و اصطلاحات آتاتورك فراهم نمايد. اين برنامه از اكتبر سال1998 از طريق كانال‌هاي عمومي تلويزيون تركيه پخش مي‌‌شود.اين پروژه درحقيقت خدمات آموزش پيش دبستاني از راه دور را براي كودكان و خانواد‌هايي كه به مراكز آموزش پيش دبستاني در منطقه خود دسترسي ندارند فراهم مي‌‌كند

 

خانواده و نقش عملکرد آن در تربيت ديني ، تضاد شيوه هاي تربيتي خانواده ومدرسه


در تربيت اخلاقي، تربيت ديني از جايگاه رفيع برخوردار است. تحقيقات انجام شده نشان ميدهد که تربيت ديني توسط خانواده ها نقش اساسي در سلامت روان و سازگاري اجتماعي دارد. همچنين پژوهش ها مؤيد اين مطلب است که مذهب مي تواند خويشتن داري را که عنصر اساسي در تربيت است افزايش دهد و در اين ميان خانواده مي تواند بعنوان اصلي ترين و اساسي ترين عنصر تربيت ديني تلقي شود.

هدف از تربيت ديني آن است که مربي چه در مقام معلم و چه در مقام والدين شور و شوق فطري کودک را نسبت به جلال و جمال الهي پرورش دهد و از رهگذر آن فضايل اخلاقي را به ملکات اخلاقي مبدل سازد.

براي آنکه بتوان تعريفي از تربيت ديني به دست آورد نخست بايد به تبيين معناي «تربيت» و «دين» پرداخت.

تربيت عبارتست از: «فراهم آوردن زمينه ها و عوامل به فعليت رساندن يا شکوفا ساختن استعدادهاي شخص در جهت رشد و تکامل اختياري او به سوي هدفهاي مطلوب»[1]

دين در لغت به معناي جزا، اطاعت و قهر و غلبه، عادت، انقياد، خضوع و پيروي است و در اصطلاح عبارتست از: «مجموعه عقايد، اخلاق، قوانين و مقرراتي که براي اداره امورجامعه انساني وپرورش آنها بکار گرفته ميشود».[2]

با عنايت به تعريفي که از «تربيت» و «دين» به عمل آمده مي توان گفت تربيت ديني فرايندي است دو سويه ميان مربي و متربّي که ضمن آن مربي با بهره گيري از مجموعه عقايد، قوانين و مقررات ديني تلاش مي کند تا شرايطي فراهم آورد که متربي آزادانه در جهت رشد و شکوفايي استعدادهاي خودگام برداشته، به سوي هدفهاي مطلوب رهنمون گردد.

تربيت ديني همچون ساير جنبه هاي تربيت مانند تربيت جسماني، ذهني، اخلاقي و... فرايندي است دو سويه که بايد آموخته و فراگرفته شود، با اين تفاوت که اين نوع تربيت از ساير انواع تربيت است و بايد دقت و ظرافت خاص انجام شود. يادگيري در تربيت ديني داراي سه بعد شناختي، عاطفي و رفتاري است که خانواده ها در هر بعد وظايف خاصي را بايد بکار گيرند. که در اينجا به دو مورد از اين ابعاد اشاره مي کنيم.

بعد شناختي:

خانواده ها نخست بايد به کودکان انديشيدن را بياموزند. اين منظور به دست نمي آيد، مگر آنکه مقدمات آن فراهم آمده باشد. فکر، نخست با احساس آغاز مي شود. از ترکيب تاثرات حسي، عقل حسي و مفاهيم، و از ترکيب مفاهيم، ادراک عقلاني حاصل مي شود.

خانواده نخست بايد آموزش را از آشنايي کودک با طبيعت آغاز کند. بدين معنا که درباره نظم و زيبايي سخن گفت: سپس رابطه طبيعت را با خدا تبيين کرد، به تدريج که کودک رشد مي کند مي توان مفاهيم ديني را بدو آموخت.

بايد به کودک آموخت که تصور خداوند در هر حالت و هر شکل بايد همراه با تقديس و تکريم باشد. بايد مراقب بود تا والدين و ساير اعضاي خانواده بي جهت نام مقدس خداوند را به زبان نياورند زيرا ديده شده که به خاطر هر چيز بي ارزشي به نام خدا قسم مي خورند و با اين کار قداست نام خدا را کم رنگ مي کنند و کودکان نيز به تبعيت از خانواده بطور مکرر و بي جهت نام خدا را به زبان مي آورند.

2- بعد رفتاري:

مربي در خانواده چه در جايگاه پدر و مادر و چه در جايگاه خواهر و برادر بايد سعي کند تا در کودک فضايل اخلاقي به ملکات اخلاقي مبدل گردد. برخي از فلاسفه معتقدند که بايد فضايل اخلاقي چنان در روح آدمي رسوخ کند که حتي در خواب هم به عمل خلاف نينديشند و اين ممکن نيست مگر آنکه عادات نيک از کودکي در وي پرورش يابد. به همين جهت تربيت را فن تشکيل عادات دانسته اند. گرچه برخي از علماي تعليم و تربيت جديد تشکيل عادات را روشي تلقيني دانسته آن را مغاير با تربيت مي دانند، اما اکثر متفکرين تعليم و تربيت بر اين نکته اتفاق نظر دارند که بايد تلاش کرد تا از طفوليت ،کودک در خانواده خود به عادات نيک خو گيرد و پرورش يابد.[3]

يکي از راههايي که کودک مي تواند به وسيله آن داراي عاداتي نيک و رفتاري پسنديده گردد، داشتن الگوي مناسب است. بهترين الگو براي کودک خانواده و در خانواده پدر و مادر در رتبه نخست قرار دارند. گرچه محيط پيرامون آدمي، جامعه، فرهنگ، حکومت و به خصوص مدرسه، تاثير بسزائي در تربيت ديني و اخلاقي کودک دارد، اما خانواده از جايگاه ويژه اي برخوردار است. کودکان از سالهاي نخستين زندگي خود از طريق الگوپذيري به يادگيري مي پردازند

والدين که عامل اصلي تربيت او هستند و مهمترين نقش را در پرورش وي ايفا مي کنند آنها از يک سو عامل وراثتند و از سوي ديگر عامل محيطي، در جنبه وراثت خصايص بسياري را از خود و اجداد خود به فرزندان منتقل مي کنند و در جنبه محيط نيز دامان والدين نخستين مدرسه براي کودک است که در آن، همتهاي بلند، ارزشهاي عالي، خلق و خوي نيکو و آزادگي و يا به عکس پستي ها، توسري خوريها، کج خلقي ها و انزواطلبي ها را مي آموزد.

غالباً ديده شده که تقريبا از اواخر سالهاي دوم، به خصوص سال سوم زندگي کودک به تقليد از اطرافيان خود مي پردازد. بطوري که مي توان به نيکي دريافت کرد که کودک رفتار ايشان را در نظر دارد و از ايشان تقليد مي کند. علاقه کودک به پدر و مادر و محبتي که از ايشان مي بيند سبب مي شود تا به همانند سازي با ايشان همت گمارد. به همين جهت است که رفتار والدين نقش اساسي در تربيت فرزندان خواهد داشت. [4]

براي اينکه اين الگو پذيري کودک از والدين در خانواده بنحو احسن صورت گيرد مهمترين عامل يکي بودن کردار و گفتار در خانواده است. آنچه پدر و مادر مي گويند و بدان عمل مي کنند براي کودک به منزله حجت تلقي شده و از اعتبار خاصي برخوردار است. بنابراين همخواني کردار و گفتار تائيدي است بر آنچه والدين، کودک خود را به آن ترغيب مي کنند. عدم هماهنگي ميان قول و فعل ايشان نه تنها نصايح آنان را بي اعتنا مي سازد، بلکه موجب مي شود. تا شخصيت پدر و مادر نزد فرزند کم رنگ و بي رونق شده، درموارد ديگر نيز خود را ملزم به اطاعت از پدر و مادر نبيند. [5]

توصيه هاي کلامي و به بيان ديگر پند و اندرز شيوه اي است که اگر با رعايت نکات روان شناختي همچون حفظ احترام مخاطب، پرهيز از تکرار و توضيح بيش از حد، بهره گرفتن از استدلال و توجيه منطقي انجام شود تاثير بسزايي خواهد داشت، اما با اين وجود عمل مرتبه اي بالاتر را داراست. براي مثال ما به عنوان مربي مي توانيم به کودکان بياموزيم که چرا و چگونه بايد در حفظ بهداشت محيط زندگي خود بگوشيم و چه وظايفي در اين زمينه داريم. اما هر گاه بر روي زمين آشغالي ديديم خود آنرا برداشته، در محل زباله قرار دهيم تاثير بيشتري خواهد داشت، زيرا اولاً او را با وظايف خود آشنا کرده ايم و ثانياً متوجه خواهد شد که کار براي همه حتي مربي نه تنها وظيفه بلکه افتخار است تا مصداق آيه شريفه:

«اتامرون الناس بالبر و تنسون انفسکم»[6] واقع نشوند.

انديشمندان و مربيان بزرگ مسلمان درباره اهميت و ارزش تربيت در خردسالي و کودکي چه نکته ها و چه سخنها که نگفته اند.

غزالي مي گويد: بدان که کودک امانتي است در دست مادر و پدر، و آن دل پاک وي چون گوهري است نفيس، و نقش پذير است چون موم و از همه نقشها خالي است. چون زميني پاک است که هر تخم که در وي افکني، برويد، اگر تخم خير افکني به سعادت دين و دنيا شريک باشند، واگر برخلاف اين باشد، بدبخت شود و ايشان در هر چه بر وي رود شريک باشند.[7]

خانواده هايي که آرزو دارند فرزندان صالح، راستگو، معتقد و اهل نماز و عبادت داشته باشند بايد خود چنين باشند. وقتي خانواده اي خود از مقيمين صلاه باشند، نونهالان چنين خانواده اي نياموخته، اهل نماز مي شوند. چيزي که نياز به آموختن دارد، فصول نماز است نه اصول نماز.

تربيت ديني و عبادي فرزندان در خانواده همچون آموختن شنا به ماهي است. پيامبر اکرم (ص) مي فرمايد: «کل مولود يولد علي الفطره حتي تکون ابواه يهودانه و ينصرانه»[8]

ترجمه: هر نوزادي به فطرت (اسلام و توحيد) متولد مي شود، آنگاه پدر و مادر او را به يهوديت و نصرانيت گرايش مي دهند و از راه فطرت منحرف مي سازند.

غريزه تقليد يکي از عزايز نيرومند و ريشه دار انسان است. اگر اين غريزه نبود کودک چگونه مي توانست بسياري از رسوم زندگي، آداب معاشرت، غذا خوردن و... را فرا گيرد؟

چشم و گوش براي کودک چونان دريچه اي است که بطور مستمر مي بيند و مي شنود و ذهنش همانند آينه از مشاهدات خود عکس مي گيرد و ضبط مي کند. کودک براي ساختن شخصيت خود نياز به الگو و اسوه دارد. خانواده و بخصوص والدين بايد از اين غريزه تقليد کمال بهره را بگيرند و تربيت ديني را از اين طريق به کودک خود بياموزند، همانگونه که پيامبر اکرم (ص) اسوه و الگوي نسل بشر اينگونه آموخت: «صلوا کما رايتموني اصلي» همانگونه نماز گزاريد که من انجام ميدهم. والدين نمي توانند تنها با توسل به گفتار، کودکان خود را به رفتار نيک رهنمون گردند، مگر آنکه با رفتار و عمل، گفتار خود را تاييد کنند.

امام صادق (ع) مي فرمايد: «کونوا دعاه الناس باعمالکم و لا تکونوا دعاه بالسنتکم»[9] مردم رابا رفتار وعمل خودبه حق رهبري کنيد، نه با زبان خويش.

قرآن اين حقيقت را به زيباترين لفظ و معني بيان مي کند: «يا ايها الذين آمنوالم تقولون ما لا تفعلون»[10] اي ايمان آورندگان، چرا مي گوييد آنچه را که عمل نمي کنيد.

در خانواده والدين به عنوان اصلي ترين عضو آن بايد در تربيت ديني کودکان تلاش کنند تا متربي از سرشوق و اشتياق به تجارب دروني دست يابد، به نحوي که خود بتواند فطرت خداجوي خود را کشف کند و تجربه ديني را بطور حضوري شهود نمايد. اين ممکن نخواهد شد جز با عشق. عشق کليد تربيت ديني است. کسب فضايل اخلاقي بايد به واسطه عشق به خداوند حاصل شود. انسان کامل کسي است که بتواند گرايش هاي والاي انساني، همچون کمال طلبي، حقيقت جويي، خداجويي، علم طلبي، عدالت خواهي و... را در خود کشف کند و بپروراند. در حقيقت جمال معنوي است که مي تواند دل را مهياي کمال سازد. براي شناخت حقيقت مي توان از عقل و استدلال و نيز دل مدد جست. [11]

در گرايش کودکان و نوجوانان به امور ديني و مذهبي عناصر مختلفي نقش دارند. از جمله مهمترين و مؤثرترين اين عوامل خانواده مي باشد.

تربيت و آموزش، انتقال اطلاعات نيست بلکه تغيير در جهان بيني است.[12] هيچ تربيت و آموزشي بدون زمينه سازي، موفق نيست. اگر مجموعه عناصر و عوامل تاثيرگذار در ارسال يک پيام ارزشي، از وحدت و هماهنگي لازم در عمل برخوردار نباشد، نمي تواند موثر واقع شوند و چه بسا آثار يکديگر را خنثي کنند. عناصر و عوامل تاثير گذارنده در محيط خانه ، مدرسه و جامعه در القاي يک ارزش معنوي و رسانيدن پيام و بيان روح مذهبي ، اگر عملاً يکديگر را نفي کنند و يا در برنامه ها و اظهار مطالب ، هر کدام راه و هدفي متفاوت و مغاير با يکديگر بپيمايند ، در ذهن فرد تناقض بوجود مي آورند و پيام منجر به ايجاد انگيزه ، شوق ، اراده و عمل نمي شود. اما در اين ميان ، يک نکته مهم و قابل توجه را نبايد فراموش کرد که اگر تربيت ديني و مذهبي خانواده اي اساسي و ريشه اي باشد ، فرد تربيت شده مي تواند در برابر تندبادهاي مختلف فرهنگي و اجتماعي مقاومت کند و از مسير صحيح زندگي خارج نشود. آموزش و پرورش روحية مذهبي مناسب ، ابتدا از خانه شروع مي شود و خانواده نقش مهمي در انتقال فرهنگ ديني از خود بروز مي دهد.

حضرت امام (ره) با اشاره به تاثير محيط خانه ، بويژه نقش مادر در سرنوشت فرزند مي فرمايد: دامن مادر بزرگترين مدرسه اي است که بچه در آنجا تربيت مي شود. آنچه بچه از مادر مي شنود غير از آن چيزي است که از معلم مي شنود. بچه از مادر بهتر مي شنود تا معلم ، در دامان مادر بهتر تربيت مي شود تا در جوار پدر يا در جوار معلم.[13]

از اين رو پاکسازي محيط خانه از بدآموزيهاي رفتاري و اخلاقي و ارائه الگوهاي شايسته از مسئوليتهاي جدي والدين است.

آداب و عبادات مذهبي چون پاسخي به عالي ترين نيازهاي معنوي است ، اگر بطور طبيعي و با جلب رضايت قلبي ارائه شود ، احساس خوشايند را در آنان بر مي انگيزد و متربي آن را براحتي جذب مي کند ، چرا که عواطف و احساسات ، مهمترين نقش را در تکوين ، رشد و پرورش شخصيت جوان و نوجوان دارند. بديهي است زماني که کودکان و نوجوانان در معرض يادگيري و آموزش احکام و عبادات قرار دارند ، لازم است براي اين موضوع زمينه سازي شود تا همراه با آموزش ، احساس خوشايند در او ايجاد گردد و به اين ترتيب، نتيجه اي مطلوب به بار آورد. در اينصورت، تقويت چنين گرايش فطري نيز بسيار آسان و طبيعي خواهد بود. کسب عادتها و رفتارهاي مذهبي بيش از آنکه متاثر از اندرزها و سخنان والدين باشد، معلول پذيرش رفتار، عواطف و احساسات مرتبط و همراه با مهر و محبت آنان است.[14]

با برانگيختن احساساتي خوشايند در حين انجام فرايض مذهبي در کودکان و نوجوانان، زمينه يادگيري رفتارها و احساسات مطلوب فراهم مي گردد و اين نيز به نوبه خود موجب تقويت انگيزه و گرايش به نيايش و ارتباط با پروردگار متعال مي شود. يادگيري بيشتر رفتارها و گفتارهاي کودکان و نوجوانان، براساس مشاهداتي است که نسبت به اعمال والدين دارند و نيز احساسي که فضاي ارتباطي خانواده در آنها پديد مي آورد، در اين امر موثر است. در کانون خانواده است که گرايش ديني افراد تقويت مي شود و خمير مايه شخصيت مذهبي در آنان تکريم مي يابد.
به عنوان مثال هنگامي که شب در خانه دست از سخن گفتن و بازي کردن با کودک دو ساله خود برمي داريد و سجاده اي پهن مي کنيد و به نماز مي ايستيد، از همان آغاز، کودک شما حس مي کند که شما در حال خاصي به سر مي بريد، مي بيند هر چه شما را صدا مي کند جواب او را نمي دهيد، بلکه در عوض کلماتي به زبان مي آوريد که با حرفهائي که به او مي زنيد فرق دارد. گاهي خم مي شويد و قدري مي نشينيد و پس از چند بار نشستن و برخاستن، دوباره با او صحبت مي کنيد. همچنين وقتي نيمه شب فرزند از خواب برمي خيزد و چراغ را برخلاف شبهاي ديگر روشن مي يابد و پدر و مادر را مي بيند که دور سفره اي نشسته اند و غذا مي خورند و دعا مي خوانند و پس از ساعتي، ديگر چيزي نمي خورند، با اين تجربه، روزه عملاً در ذهنش نقش مي بندد. وقتي به اين ترتيب در دوران کودکي در خانه و خانواده عملاً با نماز و روزه و طهارت و نجاست و محرم و نامحرم و حلال و حرام آشنا مي شود، اندک اندک اوضاع و احوال حاکم بر خانواده، به اعمال و آداب اسلامي تأدّب پيدا مي کند. براي کساني که از سابقه پرورش خانوادگي با آداب اسلامي بي بهره اند، عمل کردن به فرائض اسلامي مثل پريدن در استخري پر از آب سرد است. کسي که بر لب چنين استخري ايستاده مي تواند نظراً خودش را قانع کند که بايد به درون استخر بجهد اما عملاً پايش مي لرزد، اختلافي که ميان درجه حرارت تن او و آب استخر وجود دارد، انتقال دفعي از بيرون به درون استخر را مشکل مي سازد، اينست که اگر مصمم به آب تني باشد ابتدا سرانگشت پاي خود را تر مي کند بعد دستي به سر و سينه خود مي کشد و خلاصه مدتي با آب بازي مي کند تا بتواند دل به دريا بزند و با تمام بدن در آب فرو رود، بسا که همين ترس او از سردي آب سبب شود تا هرگز عملا وارد استخر نشود و همواره در کنار آب بنشيند. طفلي که از بدو تولد در فضاي اسلامي بزرگ شده است، هرگز خود را با انتقالي اين چنين نامانوس و دشوار مواجه نمي بيند، او به شناگري مي ماند که از اول بي آنکه ابهت و غرابت و گزندگي سرماي آب استخر يکباره دست و پاي او را سست کرده باشد، خود را تا گردن در آب مي بيند، و اگر تصميم به شنا کردن بگيرد ديگر ترس از آب، ميان تصميم و عملش فاصله ايجاد نخواهد کرد.[15]

بسياري از رفتارها و گرايشهاي کودک و نوجوان، از قبيل گرايش به نماز و روزه، شرکت در کارهاي خير و اهميت دادن به وظايف و تکاليف ديني، غالباً متاثر از تجارب خوشايند تربيتي آنان در خانه و خانواده است. کودکان بشدت نيازمند و تشنه يادگري هستند و احتياج به امنيت و آرامش خاطر و اتصال به يک قدرت، رحمت و عطوفت دارند. آواي ملکوتي قرآن و نواي دلنشين اذکار نماز، حتي در دوران بارداري مادر موجب جنب و جوش و شکوفايي گرايش و احساسات ديني در کودک مي شود.[16]

حضرت علي (ع) مي فرمايد: «قلب نوجوان، همچون زميني خالي است، هر بذري که در آن افکنده شود مي پذيرد. من پيش از آنکه دلت سخت گردد و فکرت مشغول شود، به ادب و تربيت تو مبادرت کردم».[17]

بنابراين خانواده در تربيت ديني فرزندان و هدايت صحيح آنها بسوي رستگاري و اعمال صالح بيشترين و مؤثرترين نقش را در برابر ساير عوامل دارد، هر چند که نقش عوامل ديگر را نمي توان انکار کرد اما اگر تربيت ديني در يک خانواده به نحو احسن و با نظارت و کنترل دقيق و دور از هر گونه افراط و تفريط صورت گيرد، مي توان بر بسياري از دوگانگي ها و عوامل مخرب و تاثيرگذار ديگر غلبه کرد. چگونه است که در خانواده اي دختري با ديدن همکلاسي ها و دوستان خود از پدر و مادر خود تقاضا مي کند چادر را از سر بردارد و همانند دوستانش در انظار حاضر شود و از سوي ديگر در خانواده اي ديگر در همان شهر، وقتي پدري در مهماني اقوام و خويشان خود رو به دخترش مي کند و به شوخي به او مي گويد: در اينجا غريبه نيست چادرت را از سر بردار، آن دختر با ناراحتي و اخم اتاق را ترک مي کند، اين تفاوتها به نقش و نحوه تربيت ديني يک خانواده برمي گيرد.

وقتي در خانواده اي صداي آهنگهاي بندري و ترانه هاي غربي آنقدر بلند باشد ديگر فريادهاي يا حسين بسيجيان لاي نيزارهاي اروند جا مي ماند و به گوش نمي رسد.

وقتي پدر و مادرها مي نشينند فيلمهاي مبتذل را از طريق ماهواره وويدئو و غيره با کيف تماشا مي کنند و قربان صدقه فلان هنرپيشه و فلان خواننده مي روند و آنها را الگوي زندگي خود قرار مي دهند ديگر وقت ندارند که به سيلي خوردن حضرت زهرا (عليها السلام) فکر کنند و معصومين (عليهم السلام) را الگو و نصب العين زندگي خود قرار دهند و بچه هاي خود را با راه و رسم اين بزرگواران آشنا سازند.

وقتي خانواده اي افتخار مي کند که بچه شان «همبرگر» را درست تلفظ مي کند و به پيتزا علاقه پيدا کرده است. وقتي بچه ها مي بينند که مادرانشان کنار خيابان بدنبال جواهرات مي گردند و پوست گوزن مي پوشند و روسري ژورژت سر مي کنند. وقتي پدرانشان غيرتشان را گم کرده اند و توي چراگاههاي خيابان راه مي افتند و گناه مي چرند، ديگر چگونه توقع داريم که بچه ها تحت تاثير تربيت ديني به اصول و ارزشهاي فرهنگ ديني خود پايبند باشند.
بنابراين خانواده بايد تلاش کند که آموخته هاي مذهبي کودکان با تجارب و احساسات خوشايندي شکل بگيرد. سعه صدر، ابراز احساس خرسندي و روحيه رضايتمندي، گرايش به اين احساسات مذهبي را براي کودکان گوارا مي سازد.

مشاهده رفتار اطرافيان (بخصوص والدين) انگيزه اي قوي و غني براي يادگيري و آموزش فرزندان است. وقتي که کودک نسبت به رفتار و نحوه حرکات و حرف زدن والدين و اطرافيان کنجکاو مي شود، بايد توجه داشت که کنجکاوي وي بي هدف و بي نتيجه نيست، بلکه متضمن الگوگيري و مشارکت فعالانه او به صورت تجربه اي جديد در فرازهاي حساس زندگي است. زماني که نوجوان، الگوهاي رفتاري مطلوب خويش را در موقعيتها و شرايط مختلف زندگي، در رفت و آمدها، ميهمانيها و برخورد بستگان و دوستان مشاهده مي کند احساس شادماني، شوق و شعف سراسر وجودش را فرا مي گيرد و عميقا نسبت به رفتار آنها کنجکاو مي شود و از آنان الگو مي گيرد.
مهيا کردن چنين فضايي، بخصوص اگر همراه با مشارکت فعال کودکان و نوجوانان و همسالان آنان باشد برايشان بسيار دلنشين و دلپذير است و همين امر بتدريج گرايش به امور مذهبي و روحيه اجتماعي را در آنان تقويت مي کند. بديهي است هر قدر الگو محبوبتر باشد، يادسپاري رفتار آسانتر مي گردد. نگاهها و حالات و به سر بردن در اين لحظات، غرق در سرور و شادي مي شوند و سعي دارند که خود نيز اين قبيل رفتارها را با اشتياق تمام باز آفريني کنند. پدر و مادر و اهل خانه اگر در رفتارهاي خود، به راست گويي، صداقت، عفاف و حجاب، صبر و بردباري و توجه به حساسيت نسبت به اوقات نماز ارج بنهند و در عملکردهاي خود ثابت قدم باشند، تاثير گذاري و درون سازي گفتار و رفتارشان به مراتب بيشتر از زماني است که تنها با گفتار و يا اجبار، فرزندان خويش را به کارهاي مذهبي وادار سازند، در حاليکه خود در عمل سهل انگاري مي کنند. لحظه هاي حساس و پرجاذبه رفتار پدر و مادر در ايجاد فضاي دوستانه، صميمي و دلنشين عاطفي در مواجهه با فرزندان، سبب مي گردد که آنان بدون زحمت، رفتار مورد علاقه خود را مورد توجه و تقليد آگاهانه قرار دهند. پدر و مادر و اعضاي خانواده، اگر توجه داشته باشند که در خانه، سفر يا گردش، در ميمهاني و يا در حين کار و بطور کلي در هر موقعيتي به اصول و احکام ديني پايبند باشند و به آن اهميت دهند، در تلقي و نگرش فرزندان نسبت به فرايض ديني تاثير مضاعف خواهد داشت. [18]

بجاست که خانواده ها با الهام از فرهنگ غني اسلام و احکام و تعاليم آن به تربيت صحيح فرزندان مراقبت و تربيت نياز دارد و اين جز از طريق عمل صالح و تادب به آداب شريعت و پرهيز از عوامل غفلتزا ميسر نخواهد شد.

«ان في دلک لذکري لمن کان له قلب او القي السمع و هو شهيد»[19]


  

 

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 15 آبان 1397 ساعت: 19:50 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره كودكان و دانش آموزان عقب مانده ذهني

بازديد: 769
تحقیق درباره كودكان و دانش آموزان عقب مانده ذهني

كودكان و دانش آموزان عقب مانده ذهني:

عقب ماندگي ذهني يك بيماري و يا مرض نيست بلكه يك شرايط خاص ذهني است گروهي از مردم استنباط نادرستي از عقب ماندگي ذهني داشته و تصور مينمايند كه عقب ماندگي ذهني همانند يك مرض بوده و مي تواند از شخصي به شخص ديگر سرايت نموده و يا مانند سل و آبله و سرجمه قابل انتقال در ميان كودكان باشد با اين فرق كه بيماري ذهني طولاني تر و سخت تر است. عده اي نيز بر اين عقيده اند كه عقب ماندگي ذهني همان بيماري رواني و يا ديوانگي است چنين برداشتهاي غلط و تصورات نادرست حتي كه گاه در ميان افراد تحصيل كرده نيز بچشم ميخورد. آنچه كه قابل توجه ميباشد اين است كه عقب ماندگي ذهني بيماري و مرض نيست كودكان و بزرگسالان هرگز بواسطه مجاورت با افراد عقب مانده دچار عقب ماندگي ذهني نميشوند. عقب ماندگي ذهني يك وضعيت و حالت خاص ذهني است كه در اثر شرايط مختلف قبل از تولد و هنگام تولد و يا پس از تولد كودك پديد مي آيد عقب ماندگي ذهني ميتواند در اثر مرضي عفونت و ويروس بوجود آيد اما قابل سرايت به ديگري نيست عقب ماندگي ذهني مانند دست و يا پائي است كه بخوبي كار نميكنند. معمولاً دانشمندان و متخصصان تعليم و تربيت استثنائي بدليل مختلفي از جمله زير در تعريف كودك عقب مانده ذهني و پاسخ به چرائي و چگونگي عقب ماندگي ذهني با اشكال مواجه هستند: زيرا: 1- در جوامع مختلف از معيارهاي متفاوتي براي تشخيص عقب ماندگي ذهني استفاده مي شود. 2- علل عقب ماندگي ذهني هنوز بطور كامل معين و روشن نگرديده است. 3- چگونگي رشد و كارائي اجتماعي گروه هاي مختلف عقب ماندگان ذهني در محيط و سطوح مختلف يك جامعه بطور يكسان نمي باشد. بطوريكه تعدادي از عقب ماندگان ذهني در محيط هاي روستائي و ساده بعنوان عقب مانده تلقي نشده و مشكلي ندارند در حاليكه در محيط هاي شهري و صنعتي و پيشرفته و پيچيده دچار اشكالات فراوان در سازگاري اجتماعي و كفايت اقتصادي و اجتماعي مي باشند 4- چگونگي توزيع عقب ماندگي ذهني در ميان گروه هاي مختلف سني كاملاً متفاوت بوده و بخاطر مشكلات تحقيق بويژه در دوران طفوليت مشخص نمودن آن بطور دقيق تقريباً غير ممكن بنظر مي رسد. 5- در تحقيقات و مطالعات انجام شده در جوامع مختلف حتي در درون يك جامعه توسط متخصصان مربوطه كاربرد تكنيك ها و روشهاي مختلف در شناسائي عقب ماندگي ذهني كاملا متفاوت است. عقب ماندگان ذهني در هر حال بطور كلي حدود 2 تا 3 درصد از جمعيت هر كشوري را تشكيل مي دهند توزيع عقب ماندگي ذهني ميان گروه هاي مختلف اجتماع بطور يكسان نيست زيرا غالباً تشخيص و شناسائي عقب ماندگي ذهني در زمان طفوليت بسيار مشكل است. اما در دوران دبستان و بعد از آن راحت تر شناسائي مي گردند دست بعضي از انواع عقب ماندگي ذهني از بدو تولد قابل تشخيص مي باشند بويژه مي باشند بويژه آنهائي كه علائم بدني و كلينيكي دارند بعنوان مثال اطفال منگل و ميكروسفالي از گروه هائي هستند كه در بدو تولد قابل تشخيص مي باشند. همچنين كودكان مبتلا به اختلالات متابوليكي در زمان تولد قابل تشخيص مي باشند و بايد سريعاً تحت مراقبت هاي ويژه پزشكي قرار گيرند. عقب ماندگان ذهني افرادي هستند كه به علت وقفه يا كمبود رشد ذهني در شرايط عادي قادر به استفاده مطلوب از برنامه هاي معمولي آموزش و پرورش، سازگاري اجتماعي و تطبيق با محيط نمي باشند اين افراد بدليل عقب ماندگي هوشي از ادراك مباني و مفاهيم و از قدرت استدلال و قضاوت صحيح و از توانائي دقت و يادگيري بدرجات مختلف محرومند. از جمله خصوصيات مشترك گروه هاي عقب مانده ذهني نارسائي و ناهنجاري در رشد زباني است و بسياري از آنان داراي اختلالات حسي و حركتي و احياناً نقيصه عضوي مي باشند. بعضي ديگر فقط كند ذهن و دير آموزند.

علل عقب ماندگي ذهني:

علل عقب ماندگي ذهني را مي توان به سه مرحله در رابطه با تولد كودك تقسيم نمود.

الف. علل قبل از تولد كه شامل عوامل ژنتيكي و محيطي مي باشد.

ب. عوارض هنگام تولد كه شامل عارضه هاي زمان تولد مي باشد.

ج. علل بعد از تولد شامل بيماري هاي مختلف، تصادفات و ضايعات گوناگون عصبي و مغزي و عوامل محيطي و فرهنگي مي باشد.

اختلالات ژنتيكي:

گروهي از عقب ماندگي هاي ذهني در آغاز انعقاد نطفه (شروع حاملگي) مشخص مي گردند.

عوارض و مشكلات وراثتي باعث ايجاد اختلالات فراوان در رشد جسمي و ذهني كودكان مي گردد. گروهي از كودكان كه به علت نارسائي هاي ژنتيكي دچار عقب ماندگي ذهني شده اند اغلب داراي اختلالات ديگري نيز مي باشند. تعدادي از نوزادان ناقص كه مرده متولد مي شوند اغلب بعلت همين اختلالات ژنتيكي مي باشد كه نتوانسته اند در حالت طبيعي رشد و نمو كنند. برخي ديگر كه بعلت مشكلات ژنتيكي در حالت وخيمي بدنيا مي آيند نياز فوري و شديدي به مراقبت هاي پزشكي دارند. كودكاني كه بعلت اختلالات ژنتيكي دچار عقب ماندگي مي شوند داراي خصوصيات جسمي و ذهني يكسان نمي باشند بطور مثال كودكان منگول كه وجوه و خصوصيات مشتركي با هم دارند باز هم بطور يكسان نيستند كودكاني كه بعلت اختلالات ژنتيكي در سوخت و ساز دوران جمعي مبتلا به نارسائي ذهني ميشوند نيز با هم اختلافات زيادي دارند. چنانچه اطفال مبتلا به PKU يا اختلالات متابوكيلي در بدو تولد تشخيص داده شوند با تغيير رژيم غذائي و درماني مخصوص مي توان از تاثيرات منفي شرايط قبل از تولد پيشگيري نمود. بيشتر اختلالات ژنتيكي بعلت وجود ژنهاي مغلوب مي باشد تا ژنهاي غالب عامل همخوني:

اين عامل در ايجاد ناهنجاري هاي هوشي تاثير فراوان دارد در ميان اقليت ها و روستائيان و خانواده هائي كه ازدواج با نزديكان همخون مانند دختر عمو و پسر عمو يا عمه زاده و دائي زاده و خاله زاده و امثال آنها متداول است درصد عقب ماندگي ذهني بيش از ديگران است.

سيفيلس ارثي:

ابتلاء والدين يا يكي از آنها به بيماري سيفيلس موجب ابتلاء جنين به اين بيماري ارثي مي شود. اين بيماري براي جنين و رشد طبيعي آن بسيار خطرناك و معمولاً از طريق مادر به كودك سرايت مي كند علاوه بر ايجاد نارسائي هاي هوشي در كودك ناهنجاري حسي و حركتي بالاخص كوري و فلج و صرع را نيز سبب مي گردد در بعضي از موارد موجب سقط جنين و يا مرگ طفل در رحم مي شود.

الكليسم

اعتياد والدين به مشروبات الكلي موجب مسموميت شده و بوسيله ژن مسموم توليد نقص هوشي و ضعف عمومي در رشد طبيعي و ناهنجاري هاي حسي و حركتي مي شود و موجب عقب ماندگي عمومي و گاه ناهنجاري هاي شديد مي گردد.

سرخجه و بيماري هاي عفوني مسموميت ها سوء تغذيه و اختلالات غدد داخلي باعث عقب ماندگي ذهني نوزاد مي گردد.

ويژگي هاي عاطفي و رواني

عوامل مربوط به هنگام تولد:

بسياري از اختلالات حسي و حركتي و هوشي كودكان حاصل شرايط نامطلوب زايمان و يا بر اثر اشتباهات پزشكي بهنگام تولد مي باشد. اگر چه امروزه اكثر زايمان ها طبيعي و يا بدون ضايعات و صدمات صورت مي گيرد. اما تعدادي از زايمان ها بصورت خطرناك انجام شده و در مواردي ضايعات و صدمات شديدي بهمراه دارد. اگر از ضايعات مادرزادي در هنگام تولد و بموقع پيشگيري نشود موجب ضايعات و صدمات بيشتر و گاه جبران ناپذير در آينده مي گردد. ضايعات مغزي از متداول ترين ضايعات زمان زايمان است و مهمترين علل عقب ماندگي ذهني محسوب مي گردد. زايمان هاي سخت و پيچيده بيهوشي طولاني، خونريزي شديد داخلي، پيچيدگي ناف بدور گردن دشواري استنشاق، استفاده از وسايل جراحي مشكلات تنفسي نوزاد تولد زود رس و مشكلات ديگر باعث مختل ساختن سيستم مركز عصبي عقب ماندگي ذهني و يا نقيصه ها و ضايعات ديگر مي گردد. تولد زود رس يكي از عوامل مساعد عقب ماندگي ذهني است كه امروزه با آنكه با پيشرفت علوم پزشكي سعي مي گردد از مرگ اين چنين نوزادان جلوگيري بعمل آيد در بعضي از موارد متاسفانه باعث بروز ضايعات مغزي و بالطبع عقب ماندگي ذهني مي شود.

(زايمان هاي طولاني ضربه ها و لطمه هاي وارده بر مغز كودك بهنگام تولد) مثال

عوامل عقب ماندگي ذهني بعد از تولد:

انواع منژيت، مسموميت ها، ضربه وارد به مغز كودك، اختلالات غدد داخلي كودك، كمبود غذا و سوء تغذيه، خستگي هاي جسمي و رواني عوامل فرهنگي و تربيتي و عقب ماندگي فرهنگي در مورد كودكان عقب مانده چه كارهائي مي توان انجام داد؟

پيشگيري ها:

1-    پيشرفت علوم پزشكي بويژه مامائي و كودكان اين فرصت را مي دهد كه حداكثر مراقبت را در مرد مادران باردار مخصوصاً آنهائيكه احتمال بيشتر در حمل كودك عقب مانده درند بعمل آورد. بويژه در دوران بارداري، هنگام زايمان و بعد از زايمان

2-    از آنجا كه تعداد قابل توجهي از عقب ماندگي ذهني بعلت اختلالات ژنتيكي ناشي مي شود ايجاد مراكز مشاوره ژنتيكي، مراكز تشخيص براي افرادي كه ميخواهند ازدواج كنند و يا تازه ازدواج نموده اند و مشاوره با پدران و مادراني كه صاحب يك بچه عقب مانده و يا معلول شده اند از ضروريات مي باشند.

3-    داروها، مواد مخدر و مسموم كننده و ميكروبهاي مختلف كه در محيط زيست است براي رشد طبيعي نطفه و نوزاد خطرناك مي باشند بايد كاملاً تشخيص داده شده و پدران و مادران را در مورد اينگونه عناصر خطرناك و مصرف موادي كه احياناً كامل ميكروبهاي بيماري زا مي باشند آگاه نمود.

4-    دانشمندان اثرات منفي راديو اكتيو و اشعه ايكس را در رشد نطفه تشخيص داده اند مادران بويژه در دوران بارداري بايد از اشعه هاي نامرئي محفوظ باشند.

5-    مراقبت كودكان در منزل و توچه و مدرسه از وظايف خطير پدران و مادران مي باشد زيرا كه همه ساله تعداد زيادي از كودكان بعلت تصادفات و لطمات شديد ناگهاني تلف شده و يا دچار ضايعات شديد مغزي و عقب ماندگي مي گردند.

6-     دور ماندن كودك از مهر و محبت مادري و سرپرستي پدري نيز عاملي است كه در رشد طبيعي رواني و هوشي كودك اثر نامطلوب بجاي مي گذارد.

7-    طرح و برنامه ريزي هاي صحيح، تربيت متخصص و مربيان با كفايت جهت كار كردن با كودكان عقب مانده و اولياء آنها از مسائل اجتناب ناپذير هر جامعه مي باشد.

بنابراين روشهاي پيشگيري عقب ماندگي ذهني، تشخيص سريع و تعليم و تربيت صحيح عقب ماندگان ذهني برنامه هاي مشاوره راهنمائي خدمات پزشكي روانشناسي مددكاري و مشاوره خانوادگي و ديگر خدمات بهداشتي و اجتماعي و آموزشي از عوامل اصلي در جهت خدمت به جامعه محسوب مي شود.

طبقه بندي عقب ماندگان ذهني:

علماي تعليم و تربيت با ديدگاه آموزشي و پرورشي افراد عقب مانده ذهني را معمولاً به چهار گروه تفكيك مي نمايند.

الف) گروه ديرآموز

ب) گروه افراد عقب مانده ذهني آموزش پذير

ج) گروه افراد عقب مانده تربيت پذير

د) گروه افراد عقب مانده پناهگاهي و كاملا متكي و يا به عبارتي حمايت پذير

منبع: روانشناسي و آموزش و پرورش كودكان استثنائي

تاليف: دكتر غلامعلي افروز

نقاشي كودكان عقب مانده ذهني

سميرا حيدري

كارشناس ارشد روانشناسي

كودكان عقب مانده ذهني، افرادي از جامعه هستند كه از لحاظ فعاليت هاي ذهني نسبت به همسالان خود نارسايي داشته و در نتيجه به درجات مختلف از توانايي يادگيري، همسازي با محيط، بهره برداري از تجربيات، درك مفاهيم،قضاوت و استدلال صحيح محرومند و نارسايي فعاليت هاي ذهني آنها از بدو تولد يا مراحل اوليه كودكي وجود دارد.

از لحاظ باليني، بهترين روش تشخيص عقب ماندگي ذهني در كودكان توجه به بازي و نقاشي مي باشد زيرا به تنهايي نمي توان از راه رفتن، نشستن و تكلم به رشد هوشي كودك پي برد.

چون بعضي مواقع حتي در كودكان تيزهوش نيز تاخيرهاي رشدي وجود دارد. كودكان عقب مانده شديد اصلا با كودكان ديگر بازي نمي كنند يا نحوه بازي هاي آنان مانند كودكان عادي نيست. معمولاً كودكان طبيعي در مورد وسايل بازي تازه، كنجكاوي كرده و طرز كاراسباب بازي ها را مي دانند و از والدين خود راجع به انواع وسايل بازي سوال مي كنند و در بازي هاي گروهي و انفرادي شركت مي نمايند. از طرف ديگر نقاشي آنان نيز نشان دهنده خصايص ويژه اي است كه با رشد هوشي، سن و تجربياتشان مرتبط مرتبط بوده و با نقاشي كودكان عقب مانده ذهني تفاوت فاحشي دارد.

كودكان در كلاس هاي اول دبستان و آمادگي به رنگ كردن با انگشت، نقاشي آبرنگ، نقاشي با مداد و فوتك و ساير فعاليت هاي هنري مي پردازند كه هر يك از آن ها در پردازش نيروي تخيل، عواطف و تمايلات كودك اهميت بزايي دارد. از آنجا كه پرورش فكري كودكان عقب مانده ذهني به آرامي صورت مي گيرد، نقاشي هاي آن ها نيز داراي موضوع و خصوصيات عجولانه اي است كه خاص اين كودكان مي باشد و به علت وقفه و تاخير در رشد فرآيندهاي ادراكي، حافظه، شناخت و بصيرت، نقاشي آنان داراي مشخصاتي است كه با نقاشي هاي كودكان عادي متفاوت مي باشد. اين كودكان معمولا به دليل نقص، تثبيت يا تاخير در رشد هوش نمي توانند از تجربيات گذشته، درك مفاهيم و تصورات ذهني استفاده كرده، آن ها را در نقاشي هايشان بكار برند. معمولاً اكثريت آن ها از نقاشي كردن احساس عجز و ناتواني نموده و رغبت و انگيزه اي براي ثبت مواردي كه در محيط و اطراف شان است را ندارند. اشيا و مواردي كه در نقاشي آنان ديده مي شود فاقد ابعاد هندسي و جنبه هاي پرسپكتيو بوده و اكثريت موردها و اشيايي كه بر روي كاغذ رسم مي نمايند به صورت سطحي و نموداري مي باشد. تجسم سه بعدي، هندسي و فضايي اشيا در نقاشي شان به چشم نمي خورد. مثلاً در كشيدن اشياي گوناگون ماند خانه، كشتي يا درخت و آدمك از خطوطي بهم چسبيده كه سطح كوچكي از كاغذ را اشغال كرده، استفاده مي كنند. از سوي ديگر گاهي اشيايي كه كودك بر يك صفحه سفيد نقاشي مي كند قابل فهم نيست، زيرا به دليل ضعف شناختي و ادراكي نمي تواند تصوير مشخصي از درخت يا ماشين ارائه كند. در نتيجه با سر هم بندي كردن خطوطي نامشخص، منظور اصلي خود را از ترسيم يك شي كه فقط از ديدگاه خودش قابل قبول است، ابراز مي نمايد.

كودك عقب مانده ذهني فاقد كنجكاوي هاي خلاقانه است. معمولا اين كودنا در كلاس نقاشي دچار احساس كسالت و افسردگي مي شوند زيرا داراي شوق و انگيزه براي ترسيم اشيا و مناظر نيستند و معلم نمي تواند روش تدريس ثابتي را در زمينه نقاشي بكار بندد تا نهايتاً به نتيجه مطلوبي برسد. عدم كنجكاوي، در نقاشي كودكان عقب مانده ذهني مشخص است.

به طور كلي كودك عقب مانده ذهني از رنگ آميزي دقيق و تمركز زياد، زود خسته مي شود و نمي تواند در اين مورد پايداري از خود نشان دهد. اكثريت اين كودكان حالت تنش و بيقراري خود را در كشيدن خطوط با فشار زيادي كه به نوك مدادشان وارد مي آورند، آشكار مي كنند. موضوع ديگري كه در نقاشي آنان مشهود مي باشد، ترسيم اشكال به طور واژگون است.

به طور كلي بايد گفت، كودكان با اختلالات خاص يادگيري و آسيب مغزي قادر نيستند احساسات و عواطف خود را همانند كودكان عادي در نقاشي هايشان منعكس كنند.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 14 آبان 1397 ساعت: 21:46 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

اخلاق اجتماعي يك دانش آموز

بازديد: 673
اخلاق اجتماعي يك دانش آموز

اخلاق اجتماعي يك دانش آموز    

  

  نزدیك به بیست سال قبل به همت اندیشمندان وصاحب نظران ، قانونی تدوین شد كه بعدها به “قانون اهداف ووظایف آموزش وپرورش” مشهور شد. قانون مذكور دارای ۴۰فصل ، ۱۳ماده، و۹تبصره است كه درتاریخ /۱۲/۴ ۱۳۶۶به تایید شورای محترم نگهبان رسید و مراحل اجرایی‌‌ ‌شدن آن ابلاغ شد.

در این قانون ۱۴هدف اساسی برای نظام تعلیم وتربیت در نظر گرفته شده است كه ‌تحقق هریك از این اهداف متعالی می‌تواند آینده مطلوب وچشم اندازی بی‌نظیر را برای جامعه اسلامی ایران به ارمغان آورد.

یكی از اهدافی كه در این منشور بدان تصریح شده است رشد فضایل اخلاقی و تزكیه دانش‌آموزان بر پایه تعالیم عالیه اسلام است. (كیهان، ۸۶/۱۲/۲۲، ش۱۹۰۴۳، ص۹.) همچنین چندی پیش جناب آقای دكتر علیرضا احمدی وزیر آموزش وپرورش با برشمردن دستاوردهای بزرگ و مثبت آموزش وپرورش در سالیان پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران تصریح كردند آموزش وپرورش “به دلیل تغییر شرایط در جامعه ، نیازمند اصلاح ساختاری و محتوایی است”. (رسالت، ۸۶/۱۱/۱۴، ش۶۳۵۷، ص۲۴.)

حال سوال اصلی این است مسولین نظام، متولیان فرهنگی، و مدیران آموزش و پرورش تا كنون به چه میزان در تحقق اهداف متعالی آموزش وپرورش كه مبتنی بر آموزه‌های دینی و ارزش‌های دین مبین اسلام است موفق بوده‌اند‌؟

آیا دانش‌آموزان كه مدیران آینده كشور هستند به گونه‌ای پرورش یافته‌اند كه بتوانند به دور از هرگونه تهاجم فرهنگی واجتماعی در آینده‌ای نه چندان دور مدیریت بخش‌های مختلف نظام اسلامی را بر عهده گیرند‌؟

نكته‌ای كه باید بدان عنایت بسیار شود این است كه آموزش وپرورش‌، فعالیت هدفمندی است كه میان دو عنصر مربی و متربی جریان دارد و برای تحقق عینی آن‌، نیاز به بررسی مبانی‌، و به كار‌گیری روش‌های متناسب و نیز تعیین محتوا و فعالیت‌های مطلوب در تعامل مربی و متربی است.‌ از این رو مهمترین عامل زیر بنا‌یی تحول در آموزش و پرورش تربیت مربی و نیروی انسانی است كه بر مبنای فرهنگ غنی دینی و بومی پرورش پیدا كرده است.این مهم هنگامی تحقق می‌یابد كه متولیان فرهنگی و آموزشی كشور از موازی كاری اجتناب كنند و یك برنامه منسجم و لازم‌الاجرا میان تمام نهادهای فرهنگی‌، آموزشی و تربیتی حاكم باشد. چرا كه “آموزش” و “پرورش” از موثرترین عوامل شكل‌گیری شخصیت انسان است و چنانچه مبنای نظری آن از صحت كامل برخوردار باشد فرد و جامعه می‌توانند از آثار و پی‌آمد‌های مطلوب ومثبت آن بهره‌مند باشند. از این رو لازم و ضروری است تمام نهادهای اصلی و فرعی فرهنگی و اجتماعی اعم از مهد كودك‌، پیش دبستانی‌، آموزش وپرورش‌، آموزش عالی، صدا و سیما ، رسانه‌ها ، خانواده و نهادهای فرهنگ‌ساز همچون هیئت مذهبی و... در این امر متحد‌، منسجم و هدفمند عمل كنند. چرا كه “‌آموزش” و “‌پرورش‌” و به طور كلی تربیت یك فرآیند اجتماعی است كه باید مبتنی بر ایدئولوژی دینی و بومی جامعه استوار باشد. ایدئولوژی برای انسان یك فعالیت مستمر است كه از طفولیت شروع می‌شود “ ولی خمیر مایه و سرشت آن با دوران قبل از تولد ارتباط مستقیم دارد‌”. لذا ارزشها‌،گرایشها و تصوراتش را از خانواده میان دایره ارتباطاتش توسط نزدیكان وهم بازی‌ها وسپس كار گسترش می‌یابد و در این ارتباط با دیگران و افزایش فشار زندگی بر او و نیز عوامل دیگر‌، به نهایت می‌رسد. پس از اینكه ایدئولوژی بازسازی شد و بر حسب اطلاعات‌، موقعیت‌ها و فشار‌های زندگی ساخته و پرداخته شد، در روح انسان عمق پیدا می‌كند.”۳( "ابراهیم ناصر،موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی “ره”، مترجم علی حسین زاده ،نوبت اول، ۱۳۸۰ص ۱۸۸)‌

بر اساس این مهم ضروری است مسئولین نظام ومتولیان فرهنگی وآموزشی برای تحقق اسلامی شدن آموزش وپرورش به معنای عام وخاص آن اهتمام جدی داشته باشند. البته منظور از اسلامی شدن آموزش وپرورش به معنای خاص وعام آن در تمام سطوح جامعه اهتمام به امور كلیشه‌ای از قبیل ایجاد نماز خانه، اقامه نماز جماعت و... نیست اگر چه این امور لازم است ولی كافی نیست.

آن خطری كه مبانی آموزشی ،پرورشی وتربیتی ما را تهدید می‌كند آموزش‌، پرورش و تربیت “سكولار” است. متاسفانه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران تا كنون برای این مهم فكری اساسی و برنامه‌ای منسجم ارائه نشده است و مع‌الاسف در دوره‌هایی صراحتا بر ضد مبانی دینی واسلامی نیز عمل شد.

اگر بر مبانی فكری، نظری وعملی “تربیتی” جهان‌بینی فلسفی- الهی حاكم شود و همه اجزای موثر درآن بر مبنای همان جهان بینی الهی سیر كنند‌، آن گاه “آموزش” و “پرورش” اسلامی خواهد شد. و دیگر مدیران ومتولیان امر دغدغه ارائه آمار افزایش كمی نماد‌های دینی را در مراكز علمی - پژوهشی و... ندارند. به دلیل اینكه دیگر این شخص پرورش یافته در نظام تربیتی آموزش وپرورش اسلامی “‌اقیموا الصلاه‌” را با روح و روان خویش لمس كرده است و ایمان دارد كه “‌ان صلاه تنهی عن الفحشاء والمنكر‌” است. دیگر دغدغه فكری یا بازی سیاسی بر سر جدا سازی دختران وپسران در دانشگاه‌ها ایجاد نمی‌شود چرا كه خود بر مبنای “‌قل للمومنین یغضوا ابصارهم‌” عمل می‌كنند. اگر رویكرد تربیتی‌، آموزشی و پرورشی جامعه فارغ از مبانی اصیل دینی واسلامی باشد مآلا كفر والحاد عقیدتی و در نهایت كفر رفتاری را در پی خواهد داشت، و لو مظاهر دینی به طور گستر‌‌ده‌ای در جامعه نمایان باشد.‌‌

با توجه به مطالب فوق ضرورت رعایت اخلاق حرفه ای كه باید مربیان،معلمان و كادر آموزشی واجرایی بدان اهتمام ورزند آشكار می‌شود. اگرچه ساختار آموزشی و تربیتی كشور بر مبنای آنچه در صدر نوشتار بیان شد؛بسیار بیمار است و زحمت و مشقت معلمان و مربیان را در جهت نیل به این اهداف مقدس مضاعف و طاقت‌فرسا می‌كند، ولی معلمان عزیزباید به مسئولیت عظیم خود واقف باشند؛ و وظیفه خود را محصور در آموزش محتویات كتاب درسی نداند.

چراكه تربیت یك فعالیت اجتماعی است ،یعنی صورتی برای حیات جامعه است كه تاریخ‌، درجه رشد، تحول و امید‌های آینده هر جامعه ای را نشان می دهد و میزان تلاش ،همت وفعالیت‌های افراد جامعه به خصوص رویكرد وعملكرد مربیان ومعلمان، با رشد صعودی یا نزولی آن ارتباط مستقیم دارد. ‌

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 06 آبان 1397 ساعت: 18:42 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 792

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس