سایت اقدام پژوهی - گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان
1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819 - صارمی
2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2 و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .
3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل را بنویسید.
در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا پیام بدهید آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet
منبع نور : به طور معمول لامپ کوچک است که اغلب زیر پایه میکروسکوپ قراردارد و پرتو ها را به دیا فراگم میتا باند ونیز گاهی ممکن است ائینه یا چراغ رومیزی باشد.
جمع کننده :مجمو عه ای از عدسی های محدب است که پرتو های نور را همگرا میکند وبه جسم میتاباند تا نور کافی برای مشاهده ی حسم تا مین گردد .
عدسیها :شامل تعدادی عدسی است که اولین عدسی که به جسم نز دیک است را عدسی چشمی ودومین عدسی را هلا لی گویند . در واقع عمل کلی انها تهیه تصویراز جسم است این تصویر بزرگتر از جسم معکوس وحقیقی است.
۲-بخش مکانیکی :یعنی قسمتهای که در عبور وتشکیل تصویر نقش اصلی ندارند مانند :پایه-دسته -صفحه ی پلاتین-شاریو -صفحه ی گردان-پیچها ی تنظیم -دیا فراگم -گیره -لوله ی میکروسکوپ
پایه:معمولا از جنس فولاد سنگین است تا هنگام مطالعه ی میکروسکوپی وعکس برداری ان دچار لغزش نگردد.
دسته:برای جا به جایی میکروسکوپ به کار میرود .
پیچهای تنظیم :شامل پیچ سریع یا ماکرومتر وپیج میزان دقیق یا میکرومتر .دربعضی میکروسکوپها روی همدیگر قرار دارند ودر بعضی دیگر از یکدیگر جدایند این پیچها معمولا صفحه ی پلاتین را به سمت بالا وپایین جا به جا می کنند.
صفحه ی پلاتین:صفحه ای است فلزی که جسم مورد نظر روی ان قرار می گیرد از سوراخ وسط صفحه نور عبور کرده وبه نمونه برخورد میکند. در میکروسکوپهای جدید برای سهولت جا به جا یی جسم یا جا به جایی پلاتین وجسم با هم روی ان سیستمی به نام شاریو گذاشته شده است .شاریو دارای دو بخش تیغه ای برای نگهداری نمونه ونیز پیچهایی زیر پلاتین دارد برای چپ وراست وجلو وعقب کردن نمونه.
دیا فراگم :وسیله ی تنظیم شدت نور میکروسکوپ است که هنگام کار با میکروسکوپ میتوان مقدار نور عبوری را تنظیم کرد .
صفحه ی گردان :قطعه ای فلزی است به شکل مخروط که در سطح پایین ان تعدادی سوراخ تعبیه شده است به هر یک از این سوراخها یک لوله ی عدسی شئی پیج میشود با چرخاندن صفحه ی گردان عدسی شئ ای در میدان دید قرار میگیرد صفحه ی گردان در بالا به لوله ی میکروسکوپ وصل است .
لوله ی میکروسکوپ:لوله ای است که در بخش بالا ی ان عدسی چشمی ودر بخش پایین ان صفحه ی گردان قرار دارد طول این لوله معمولا ۱۶ سانتیمتر است هر چه طول لوله بلند تر بزرگنمایی بیشتر .
متجاوزاز يكصدسال قبل،كلود برناد،فيزيولوژيستمشهور فرانسويدر حينپژوهشهاي خودعميقا تحت تأثير ثباتپارامترهاي فيزيولوژيكي ازقبيل دماي بدن قرار گرفتوچنين نتيجهگيري كرد:(( ثبات محيط داخلي شرطزندگياست. ))
بهعبارت ديگر،براي آنكه يك جاندار بتواند باكارآيي هرچه بيشترعمل كند، بايدسلولهايتشكيلدهندهيبدنشبه وسيله محيطيكهتركيب آن به دقت تنظيم شده است، احاطه شدهباشند.
پساز درگذشت كلود برناد، اصلاوبا قاطعيتاثبات شد وامروزهمسلم شده استكه((محيط داخلي)) مهره داران عالي .تحت تأثير چندينمكانيسمتنظيمكننده پيچيده قرارداردودرنتيجه،دامنهتغييرات تركيب آن ، بسيار محدود است. والتر.بي.كنون،فيزيولوژيست آمريكايي درسال 1929 واژه ((هومئوستازي)) را برايتوصيف اينوضعيتابداع كرد. عبارت هاي خوداو شايد بهترينتوضيح اولينكاربرداينواژهباشد: شرايطثابتيراكهدر بدنبرقرارميمانند، مي توان تعادلناميد.
اصولسيستم هايتنظيمكننده
متغيرهاي فيزيولوژيكي مخصوصي ازقبيل دمايدرونيو فشار بدن،PH و غلظت گلوكز خون، تحتتأثيرتنظيم هموئوستاتيك هستند. نخست بايد وسيله اي وجودداشته باشدكه بتواند تغييرات ايجاد شده در متغير قابل تنظيمرا كنترلكند (درون رو) دوم، وسيله اي بايدفراهم باشدكهايناطلاعاتحسيراتفسير وتلفيق كندتاپاسخهايمناسب اصلاحكننده داده شود وسرانجام مكانيسم هاي پاسخدهندهاي(برون ده) بايد وجودداشتهباشند تاتغييراتيرا كه از بيرونبر متغيرالقاميشوندو آنرا ازحدود قابل قبولفراترمي برند، بي اثر كند.كار تلفيق اساسابرعهده دستگاهعصبي مركزي (CNS) واگذارشده است. اندامهايحسي واقع در خارجدستگاهعصبي مركزي(كه براي سهولتبيان،اندامهايحسي واقع ((محيطي)) ناميدهشده اند.)،اطلاعاتمربوط به تغييرات محيطبيرونومحيط داخليرا ازطريق تارهايعصبيآوران (حسي)بهدستگاهعصبي مركزي ميرسانند . CNS ،خوددر بر دارنده ي منطقههايحساس بسياري استكهدربرابرتغييراتويژهدر تركيب خون (گيرنده هايمركزي) حساسند.اطلاعات رسيده از اندام هاي حسي محيطي وحسي مركزي، ((علامت درونرو)) را برايفراهمميآورند. CNS بر اساس ايناطلاعات،يك علامت برون دهمناسب توليد مي كندكهدربافتهايپاسخدهندهمنشأ پاسخ اصلاحكنندهميشود.
دستگاهعصبيخودمختار درپستانداران :
دستگاهعصبيخودمختار ،شامل اعصابي استكهكار،ماهيچه هايصاف،ماهيچه هايقلب، غدههاي برون ريز (مانندغدههايمولد عرق و بزاقكه ترشحات خود را از راه مجراهاييبه خارجازبدن ميريزند. )و بعضيازغدههاي درون ريز را كنترلميكنند(عمل ترشحبيشترغدههاي درون ريزتوسط اعصابكنترلنميشود) . بااين ترتيب،آشكاراستكه رستگاهعصبيخودمختار به علت تأثير عميقيكهبربافتهايپاسخدهندهبدندارد،بايددرتمام جنبههاي هومئوستازيدخالتكاملداشتهباشد.
دستگاهعصبيخودمختار شاميدو بخش سمپاتيكوپاراسمپاتيكاست. اين نوع تقسيم بندي درابتدا باتوجه بهمعيارهاي كالبد شناختيصورت گرفت، امااز لحاظنوع عمل هم مورد تأييد است.توزيع اعصابسمپاتيكنسبتا محدود است. تارهايمربوط بهپاراسمپاتيك را دربعضي ازاعصابمغزيو اعصاب نخاعيخاجيمي توانيافت. اعصابپاراسمپاتيكفقط دراندام هاي درونسر و تنهراهمييابندو در دست و پا وجود ندارند.عملاباهمهرگهايخوني، به جزءمويرگهايواقعي، در تمام بدنپراكنده هستند. گذشته ازآن، وجودآنهادربيشترقسمت هاي پوست در ارتباطباغدههايمولد عرق وماهيچه هاي راست كنندهيمو،ازلحاظ تنظيم دماي بدن،حياتي است.
تعبيريكهدر مورددستگاه عصبيخود مختار وجوددارد، اين استكه دستگاه سمپاتيكدر اصلبرايموارد اضطراري است و درشرايط ستيزياگريزعمل مي كند. در حاليكهواقعادستگاه سمپاتيكدر چنين مواردي نقش حياتيداردو اين كاررا با برانگيختنتغييراتي در قلب ورگها و درمتابوليسم، حاصل آن بروزپاسخهاي سمپاتيكيمواقع اضطراري است،انجامميدهد ، اما بايد به خاطر داشت كهنقش ايندستگاهدر شرايططبيعي و حالاتآرامش،دست كم بههمان اندازهمهماست.
راه هاي هرموني
علاوهبر اعصاب،راهدومينيز برايانتقالاطلاعات اجرايي از يكقسمت بدنجانوربه قسمتديگرآن وجودداردو آن، توليدپيك هايشيميايي ويژهاي به نام هرمون است. هرمون ها رامي توان مواديناميد كهدربرابرمحركيويژهتوسط گروهسلولهاييمحصور شده ( غدههاي درون ريز ) ترشح ميشوندو به وسيله ي خون يا سايرمايعاتدرگردشبدن بهانداميااندامهايهدف انتقال مييابند. هرمونهابه عنوان منابعانرژيدر
اندامهدف كار بردندارند،بلكه،واكنش هاي آنانداميابافت راتنظيم مي كنند. تفاوت اساسيميانانتقالاطلاعاتتوسط اعصاب وهرمونهادر اين استكهدرراهاول،بافتهايارتباطگيرندهتوسطرابطهاي ويژه سلوليبه هممتصلند،اما درراهدوم ، عامل ارتباطدهنده مايعاتدرگردشبدن است و در واقع ، هرمون به همهجايبدن ميرسد، امافعاليتآن ممكن استمحدود بهاندام خاصيباشدكه سلول هاي آن تمايلشيميايي ويژهاي به آن مواددارند.بديهي استكه راه هاي عصبي،اهميت ويژهاي دركنترل فرايندهايي دارند كهپاسخ سريع تراندامپاسخدهندهدرآنهامهم است ، يا
آنكه پاسخهابايد در فواصل زماني كوتاه تنظيمشوند و تغييركنند. هرمون ها برايپاسخهاي درازمدت تر و تنظيميمناسبند كهدرآنها،تغييرناگهانيدربرابراثر محرك،براي پاسخهايلزوم چندانيندارد. اماباوجودتعميم بالا،روشنشده استكهجداسازيدقيق تنظيم هرموني و عصبي كار چنداندرستي نيست. امروزهنوروآندوكرينولوژي ( neuroendocrinology )بهسرعتدر حال گسترش است.
كنترل تعادل اسيد و باز:
ا و كليهها، مهمترن سيستمهايي هستند كه تعادل اسيد و باز را دربدن برقرار ميكنند نمايانگر وضعيت يك محلول از نظر اسيد وباز است. PH طبيعي بدن 35/7تا 45/7 است. هر چه غلظت يون هيدروژنبيشتر باشد، محلول اسيديتر است به عبارتيPH پايين تر اســـت واسيدوز وجود دارد. اما در صورتي كه غلظت يون هيدروژن كمتر باشد،PH بالاتر است و آلكالوز وجود دارد.
به منظور بررسي تعادل اسيد و باز در بدن، به تجزيه يك نمونه خون شريانياز نظرPH، Pao 2 ، Paco 2 ، Hco 3 ميپردازيم. اين آزمايشABG نام دارد. ABG ، اطلاعاتي در مورد تعادلطبيعي اسيد و باز، اسيدوز و آلكالوز در اختيار ما قرار ميدهد. همچنين دليل عدمتعادل اسيد و باز كه ممكن است مربوط به تغييرات تنفسي و يا تغييرات متابوليكي دربدن باشد و نيز نحوه جبران يا اصلاح عدم تعادل توسط سيستم كليوي يا ريوي مشخصميشود.
اسيدوز: اسيدوز به حالتي اطلاق ميشود كه در آنPH خونبه كمتر از 35/7 تقليل يابد. اين حالت ميتواند منشأ تنفسي و يا متابوليكي داشتهباشد. بر اين اساس دو نوع اسيدوز وجود دارد:
• اسيدوز تنفسي ناشي از افزايش اسيدكربنيك در خون.
• اسيدوز متابوليك ناشي از افزايش ساير اسيدها در خون
سيستمهاي كنترل اسيد و باز
آلكالوز: به حالتي گفته ميشود كه در آنPH خون بهبالاتر از 45/7 افزايش يابد. اين حالت ميتواند منشأ تنفسي يا متابوليكي داشته باشدكه بر اين اساس، دو نوع آلكالوز وجود دارد:
آلكالوز تنفسي ناشي از كاهش اسيدكربنيك خون.
• آلكالوز ناشي از كاهش ساير اسيدها در خون.
بدن داراي سه سيستم فيزيولوژيك براي تنظيم و حفظPH درحد طبيعي است.
سيستم بافري
سريعترين پاسخ را در مقابل تغييراتPH خون از خود نشانميدهد. بافرها مواد شيميايي هستند كه در عرض چند دقيقه تغييرات كوچك درPH را خنثي ميكنند. هر بافر داراي يك جزء نمكي (كه ميتوانديونهاي هيدروژن را از محيط بردارد) و يك جزء اسيدي است.
جزء نمكي مسئول جلوگيري از كاهش سريعPH پلاسماست.
اسيد قوي+ جزء نمكي بافر ? نمك خنثي + اسيد ضعيف
جزء اسيدي مسئول جلوگيري از افزايش سريعPH پلاسماست.
باز قوي+ جزء اسيدي بافر ? آب خنثي + باز ضعيف
سيستم تنفسي
اين سيستم داراي عملكرد فوري در اصلاح اختلالات اسيد و باز است. به محضكاهشPH خون شديداً اسيدي ميشود، سيستم اعصاب مركزي تحريك شده،تـــعداد و
عمق تنفس را كاهش ميدهد و بدين ترتيب ميزان دفعCO 2 افزايش و سطحCO 2 خون كاهش مييابد. كاهشCO 2 طبق فرمول ذيل موجب پيشرفت واكنش، به سمت چپ شده، منجر به كاهش يونH + و در نتيجه افزايشPH ميشود.
آلكالوز آلكالوز
CO 2 +H 2 O D H 2 CO 3 D H+HCO 3
اسيدوز اسيدوز
در صورت قليايي شدن شديدPH در خون عكس اعمال فوقانجام ميشود و واكنش فوق به سمت راست پيشرفت ميكند.
سيستم كليوي
سلولهاي بدن دائماً در حال آزاد كردن اسيدهاي متابوليك بهداخل گردش خون هستند. سلولهاي توبولار كليه اين اسيدهاي متابوليك را توسط ترشح يونهيدروژن و باز جذب يون بيكربنات دفع ميكنند. اين عمل منجر به اسيدي شدن ادرارميشود. اگر ادرار خيلي اسيدي شود، به سلولهاي اپيتليال مجاري ادرار صدمه ميزند.
• اولين مكانسيم بدن براي دفع يونهاي هيدروژن به ادرارشامل بافرهايي است كه در مايع توبولي وجود دارند و با تعدادي از يونهاي هيدروژن كهبه داخل توبولها ترشح ميشوند، تركيب ميگردند.
• دومين مكانسيم شامل ساخت آمونيم ( NH 3 ) توسط سلولهاي توبولي كليه است. پس از ساخته شدن آمونيم در سلولها، اينماده به داخل مايع توبولي منتشر ميشود و با يون + H مثبت تركيبشده يون آمونيم را ميسازد. اين دو مكانيسم به كليهها اجازه ميدهد غلظت يونبيكربنات مايع خارج سلولي را توسط دفع اسيدهاي متابوليك از طريق ادرار تنظيم نمايد. زمانيكهPH خون افزايش يابد، كليهها دفع بازهاي حاوي يونهيدروكسيل( NaHCO 3 )، مجدداًPH را تنظيممينمايد. زمانيكهPH خون افزايش يابد، كليه با دفع بازهاي حاوييون هيدروكسيل( NaHCO 3 ) و احتباس اسيدهاي حاوي هيدروژن ( HC1 )، مجدداًPH را تنظيم ميكند.
در تاریخ ایران پس از اسلام ظهور سلسله صفویه نقطه عطفی است مهم؛ زیرا که پس از قرنها ، ایران توانست با دستیابی مجدد به هویت ملی ، به کشوری قدرتمند و مستقل در شرق اسلامی تبدیل شود. این کشور به رقابتی نزدیک به امپراطوری شمال برمی خیزد و دایره سروری و خلافت عثمانیان را بر ممالک اسلامی رد می کند. حکومتی که صفویان در اوایل قرن دهم هجری برپا کردند یک حکومت مذهبی و بر پایه تشیع بود، این دوره نزدیک به دو قرن و اندی طول کشید. با تأسیس این حکومت مقطع جدیدی در تاریخ ایران گشوده شد 0 زمانه ای که ایرانیان برای کسب هویت خود به تکاپو پرداختند، و لذا این دوران از اهمیت خاصی برخوردار شد . با توجه به تأثیر طولانی مدت دستاورهای صفویان تا عصر حاضر، می توان گفت که آنها در حل و فصل مشکلات برخاسته از امور نظامی، اقتصادی، مذهبی و اجتماعی تا حدود قابل ملاحظه ای موفق بودند . در این دوره ، نعمت و فراوانی حاصل شد، امنیت بر راهها سایر گسترد، تجارت و بازرگانی به شکوفایی رسید؛ اقلیتها محل تساهل و تسامح مذهبی قرار گرفتند؛ دشمنان خارجی عقب زده شدند؛ هنرها و صنایع در حد و حجم قابل اعتنایی شکوفان گردیدند و دانشمندان بزرگی در عرصه فلسفه پدیدار شدند. سلسله هایی که پس از صفویان بر سر کار آمدند در پیدا کردن راه حل برای مشکلات موجود جامعه به اندازه صفویان موفق نبودند. نظام صفویان به رغم فشارهای داخلی و خارجی به مدت دویست و بیست و پنج سال در ایران ثبات و استواری پدید آورد
صفویه
تقریبا" یک صد سال بعد از مرگتیمور، از میان هرج و مرج و تجزیه وتفرقهاى که در گیرودار بین سرکردگان طوایفازبکو تیموریان درماوراءالنهرو در کشمکش ترکمنانان سیاهگوسفند و سپید گوسفند با یکدیگر و با بقاى خاندان تیمور وچنگیزدر ایران در جریان بود، ایران پیر وفرتوت و مجروح از ستم و غارت مستبدان بزرگ و کوچک، به صورتى ناگهانى و بر خلافانتظار، بعد از نهصد سال که از سقوطساسانیانمىگذشت، دوباره به یک دوران وحدت ارضى، دولت ملى، و تمامیت نسبى قدم گذاشت. اینتحول را محققان و پژوهشگران تاریخ، اعتلاى ایران به مرحله دولت ملى خواندهاند و بااندک تسامح و مختصر استثنا مىتوان دوران صفویه و بعد از آن را، تا حدى به همینعنوان تلقى کرد.
در عهدى که ایران زمین از جانبماوراءالنهربه وسیله نیروى »نوپدید« امامخالف و مهاجم ازبک، و از جانبآسیاى صغیر - روم - توسط نیروى رقیب و منازعو تجاوزگر عثمانى تهدید مىشد، در داخل نیز دستخوش تفرقه و ملوک الطوایفى خاندانهاىمتنوع و گوناگون و بى اعتنا به سرنوشت عمومى و ملى ایران بود. خوزستان،درگیر دخالتها و طغیان غلات مشعشعى بود، نواحى اران، در دست خاندان شروانشاهان،خراسان در اختیار بقایاى تیموریان، وعراق عجم، فارس وآذربایجاندر دستترکمانان آق قویونلوقرار داشت. منازعات بىوقفه آق قویونلو با تیموریان و با ترکمانان قراقویونلو، تمام اطراف و اکناف ملک رادچار تجزیه و تفرقه و در معرض از دست دادن پیوند با دیگر مناطق و مردمان ایران زمینکرده بود که از دیرباز به هم پیوسته، هم فرهنگ و هم سرنوشت بودند.
ظهور صفویه و وحدت ملّی:
ظهور صفویه و جهش ناگهانى و تا حدى تصادفگونه آنها به صحنه حوادث عصر، از منظر منافع ملى، پیشامدى جالب و درخور توجه است،زیرا ایران فلک زده و ملک زده را که دیگر انتظارى، به وحدت ملى آن نمى رفت، از زوالچاره ناپذیر و روزافزون قطعى و نهایى، نجات داد.
ارتقاء ایران به اینمرحله، بوسیله کسانى انجام گرفت که جد آنهاشیخ صفى الدین اردبیلى، به خاندان رسالتمنسوب بودند، هر چند انتساب آنها به خاندان رسالت، مورد انکار جدى بسیارى ازپژوهشگران و مورخان است. مریدان و سپاهیان صفوى هم بى هیچ تردید، این فرمانروایانرا به علت انتساب به شیخ صفى الدین به نام صفویه علوىمىخواندند و از اولاد امامهفتم - شیعه - امام موسى الکاظم علیهالسلام - مىشمردند وبه عنوان مرید و تابع، ایشان را مرشد کامل، صوفى اعظم و مظهر امامت و حتى رمزالوهیتمىپنداشتند و از هیچ گونه طاعت و جانسپارى در راه آنها دریغ نمى کردند، حتىسربازى و سراندازى در راه مرشد کامل و صوفى اعظم را موجب نیل به سعادت اخروىتلقىمىکردند.
صوفیان سپاهى و جانسپار صفوی:
اینصوفیانسپاهى و جانسپار که ایران در پرتوشور و علاقه آنها، وحدت و تمامیت ارضى و شخصیت و هویت قومى و ملى خود را باز یافت،به هیچ وجه وارثان احساسات ملى یا طالبان تجدید حیات به فراموشى سپرده شده ایراباستان نبودند، بلکه قومى بودند که زبانشان ترکى، اعتقادشان تشیع آمیخته به خرافاتغلات، و شعارشان مخالفت با اهل سنت متعصب ازبک و عثمانى بود که ایران را به چشم یکطعمه به آسان گوارمىنگریستند، هر چند اگر شور و هیجان مهارناپذیر همین قوم نبود،الحاق ایران به قلمرو ازبک و عثمانى و یا تجزیه و تقسیم آن بین حکام سنى عصرنامحتمل نبود.
صفویه که به پشتیبانى و جانفشانى دستهاى ترکمانان صوفى و شیعىمتعصب، به تدریج موفق به ایجاد قدرتى جنگى، متحد و به کلى متمایز از تمام دولتهاىاسلامى مشابه شدند، پس از شیخ صفى )وفات 735 ق/ 1335 م( به گرد فرزندشصدرالدین موسىجمع شدند. وى همچنان درخانقاه پدر تکیه گاه مریدان و مرشد طالبان تصرف بود و تا پایان حیات خویش (749 ق/ 1392 م( مورد توجه و اکرام طبقات عام و امیران و رجال و بازرگانان عصر قرار داشت. پس از صدرالدین موسى، پسرش سلطان على معروف بهخواجه على سیاه پوشبه جاى او نشست. وى کهالتزام شعار سیاه را وسیله تظاهر بهسوگوارى شهیدان ائمه و اعلام تشیع ساخت، بااظهار نسب نامهاى، شجره انتساب خود و پدرانش را به ائمه شیعه رساند. از سوى دیگر،انتساب به خاندان على )ع( را هم که پدر و جدش ظاهرا" در اظهار و اعلام آن اصرارى بهجاى نیاورده بودند، اعلام کرد و بدین سان دروازه تصوف را بر روى تشیع که تا آن ایامجز به ندرت با آن تفاهم نداشت برگشود. این تفاهم که تصوف و تشیع را در بعضى آداب وعقاید به خاطر نزدیکى به اقوال غلات، به هم نزدیک ساخت، البته در نزد اکثر علماىشیعه، حتى در عهد دولت صفویه، مورد تایید واقع نشد.
داعیه ایجاد سلطنت شیعی در اوایل عهد صفوی :
داعیه ایجاد یک سلطنتشیعى که لازمه و نتیجه )خروج( اجتناب ناپذیر شیعه براى )اعلام دین حق( محسوبمىشد،ظاهرا" بعد از خواجه على (830 ق / 1427 م( و نخستین بار توسط پسر اوسلطان ابراهیماعلام شد. اینکه او را شیخشاه خوانده اند، ظاهرا" از آن رو است که تنظیم و ترتیب مقدمات براى قیام صوفیانصفوى باید به وسیله وى آغاز شده باشد. شیخ شاه براى نیل به این هدف، توجه مریدانجنگجو و مستعد قتال را که وجود آنها در پیرامون خانقاه همواره موجب تشویش خاطر حکاممحلى بود، به ضرورت غزو و جهاد در بلاد گرجستان جلب کرد، اما فرمانروایانقراقویونلو که در این هنگام در آذربایجان و نواحى مجاور، قدرت را در دست داشتند،اینگونه نهضتها را، فقط تا حدى که تحت نظارت و موافق با اشارت خود آنها باشد،اجازتمىدادند و تاخت و تاز در نواحى مجاور قلمرو آنها را به هر بهانه باشد، مغایربا قدرت و نظارت خود در امور آذربایجان و نواحى تلقىمىکردند. فعالیت پیگیر ومنسجم صوفیاناردبیلبراى کسب قدرت نظامى و سیاسى تشکیل دولات مستقل شیعى که توسط شیخ شاه آغاز شده بود،به وسیله پسر اوشیخ جنیدرهبرى و دنبال شد. وى که بعد ازپدر (851 ق / 1447 م( از جانب مریدان، مرشد کامل و صاحب سجاده ولایت خوانده شد،موقع را براى خروج که مریدانش از مدتها پیش طالب آن بودند، مناسب یافت و وى که چندىدر سوریه، طرابوزان و سایر بلاد عثمانى سر کرده بود، سرانجام با جمیع مریدان که عدهشان حدود پنج هزار جنگجوى جانسپار بود، در نواحى آمد، به اوزون حسن، سرکردهترکمانان سنى آق قویونلو پیوست و به رغم انتظار جهانشاه قراقویونلو، مورد استقبال وتکریم واقع گشت (861 ق / 1457 م( سرکرده آق قویونلو، خواهر خود،خدیجه بیگمرا هم به این شیخ جوان که بهخاندان رسالت هم انتساب داشت تزویج کرد(863 ق / 1459 م( و حتى به او رخصت داد تا درقلمرو وى از جانب خود، خلفایى براى نشر دعوت و تعلیم طریقت صفوى گسیل نماید. یکسال بعد، شیخ جنید در جنگى که به قصد جهاد با کفار چرکس عازمقفقازبود، در مقابل خلیل سلطان - حاکمشروانشاه - مغلوب و کشته شد. جالب اینکه در این جنگ، شیخ جعفر، عموى شیخ جنید، وجهانشان حاکم شیعه مذهب قراقویونلو، حاکم شروانشاه را تشویق و یارى کردند تابتوانند در این نبرد با شیخ متعصب شیعى پناه برده و مورد تاییداوزون حسناهل سنت، فائق آید.
تربیت شیخ حیدر توسط اوزون حسن:
پسر و جانشینان او، شیخ حیدر، خواهرزاده اوزون حسن بود که یک ماه بعد از وفات پدر به دنیا آمد، اما در نزد اوزون حسنتربیت یافت. بعدها، هنگامى که ده سال بیشتر نداشت، در موکب اوزن حسن و تحت حمایت اووارد اردبیل شد (874 ق / 1469 م( و در همان سنین کودکى، بر وفق سنت معمول پیروانخویش، به تشویق و تایید آنها به عنوان مرشد کامل و صوفى اعظم، امور بقعه و خانقاهصفوى را از شیخ جعفر تحویل گرفت، هرچند جریان امور همچنان در دست شیخ جعفر باقىماند و تا زمانى که او زنده بود، شیخ زاده خردسال، براى توسعه دعوت پدر مجالىنیافت. با مرگشیخ جعفر، شیخ حیدر هم که به سنین رشد رسیدهیود، مقارن با ایامى شد که صوفیان جان نثار از تاجیک نثار از تاجیک و ترکمان، ازتمامى نواحى، مثل آمد وآناتولىوشاموطالشوگیلان،براى تجدید عهد با مرشد کامل و پیر طریقت خود، به نواحى اردبیل سرازیر شدند. درهمان ایام هم، اوزون حسن، دختر خود - مارتا - را، که علمشاه خاتون یاملیحه بیگمنیز خواندهمىشد به عقد ازدواجاین خواهر زاده جوان و محبوب خود درآورد (880 ق / 1475 م( و این خویشاوندى مضاعف،شیخ جوان خانقاه صفوى را حیثیت و اعتبار سیاسى بیشترى بخشید.
شیخ حیدر و دعوت در خروج دین حق
شیخ جوان با آنکه به دنبال مرگ اوزونحسن خود را از حمایت امیران آق قویونلو بى بهره یافت، اما ادامه دعوت پدران وسعى درخروج دین حق را بر عهده خود لازم دید. وى از همان هجده سالگى، براى از سرگیرىغزوههاى مقدس خویش به تدارک اسلحه و تنظیمسپاه پرداخت، لباس متحدالشکل صوفیانهاى به رنگ کبود هم براىغازیانخویش طرح کرد که از جمله شاه کلاهدوازده تَرکى به شکل تاج و رنگ سرخ بود، به همین مناسبت هم، آنها راسرخ کلاهانیا قزل برک یاقزلباشگفتند.
شیخ حیدر و غزو کرکس
در بیست و چهار سالگى، شیخ حیدر توانست اسبابخروج دین حق را با اقدام به غزو چرکس دنبال کند. و از این جنگغنایمبى شمار به دست آورد. چهار سال بعد باتجهیزات کاملتر در همان نواحى دست به لشکرکشى دیگر زد که آوازه شجاعت او را در بینمسلمین آن نواحى در همه جا نشر کرد. سپس حملهاى انتقام جویانه به شروان کرد تا باجنگبا فرخ یسار ، انتقام خون پدر بازستاند. فرخ یسار که در نبرد به قلعه گلستان کهبعدها عهدنامه شوم بین قاجار و سپاهروس، آن را مشهور ساخت رفت، قلعه محاصره شدو نبرد سرنوشت ساز بین دو سپاه رخ داد، اما شیخ حیدر در جریان نبرد کشته شد (893 ق / 1488 م(.
پس از مقتول شدن شیخ حیدر، مریدانش، با سلطان على پسر شیخ بیعتکردند. در این ایام، رستم بیگ در آذربایجان داعیه امارت یافت، نخست با پسر خردسالشیخ از در عطوفت و مهربانى درآمد، اما اندک اندک از کثرت و قدرت مریدانش در بیم شدو در صدد دفع آنها برآمد. سلطان على که از انگیزه رستم بیگ آگاه شد، اردوى او راترک گفت،رستم بیگنیز به تعقیب آنها پرداخت،سلطان علىبا آن که تنها هفتصد تن در اختیارداشت با رستم بیگ به جنگ پرداخت و سر باخت.
فروپاشی دولت صفویه
این نکته که فروپاشی دولت صفویه از شاه سلیمان شروع شد چندان درست نیست، زیرا چنانکه گفته شد زمزمه های فروپاشی از دوران شاه صفی آغاز شد که طی حکومت شاه عباس دوم ، با اقداماتی که وی انجام داد، متوقف شد؛ تا اینکه با روی کار آمدن شاه سلیمان آهنگ سرآشیبی و زوال بالا رفت. شاه سلیمان که پادشاهی دائم الخمر بود، کوچکترین علاقه ای به امور نظامی و دولتی نداشت، او که قبل از جلوس بر تخت سلطنت به غیر از زمان و خواجه سرایان سپاه با کسی معاشرت نکرده بود، بلکه از آموختن علم سلطنت محروم ماند پس از جلوس بر تخت سلطنت نیز به شکار تفریح با زمان خود می پرداخت همین عمل موجب شد که وزرا به میل و اراده خود کارهای دولتی را انجام دهند. فرزندان شاه سلان حسین بهتر از وی نبود و لقب او « ملاحسین » گویای شخصیت اوست. شورای خصوصی زمان حرم و خواجگان دربار که شاه هیچ کنترل بر انها نداشت، سبب گردیده بود که آن ها در محور نهاد حاکمه خود قرار دهند. بدین طریق و سستی و ضعف حاکمان سیاسی، موجب ظهور نیروهای مذهبی جدید و مجتهدان و عناصر وابسته به مذهب، گردید که ظهور این گروه سبب درگیرهای و کشاکشهایی میان نیروهای مذهبی قدیمی و عناصر مذهبی فعلی، تسلط و کنترل حکومت از اصول قدرت روحانیون سیاست تهجب و خشونت آنان در امر حکومت و اقلیتهای دیگر موجود در جامعه شد که پایه های پوسیده دولت صفوی را برای در هم ریختن توسط افغانان فراهم کرد. بی علاقگی شاهان این دوره به امور نظامی و لشگری – اختلافات میان عناصر حکومتی، توجه بیش از حد شاهان به امور مذهبی، زمینه مناسبی شد تا آشوبگران و دشمنان داخلی و خارجی از وضع به وجود آمد استفاده و با ورود افغانان نلجایی انحلال و انحطاط کامل حکومت نمایان شود.
سامانیانکه منسوب به سامان خداة، دهقانی زرتشتی از نواحی بلخ و به قولیسمرقندو مالک قریه سامان در آن نواحیبودند،از زمان خلافتمأموندر خراسان،یعنی اندک مدتی پیش از روی کار آمدن طاهریان، در قسمتی از ماوراء النهر حکومتهایمستقل کوچکی را که به حکم خلیفه به آنها واگذار شده بود، به عهده داشتند. آنها نسب خود را - به دنبال به دست گرفتن قدرت - بهبهرام چوبینه،سردار معروف عهدساسانیانمیرساندند.
روی کار آمدن سامانیان
انقراض حکومت طاهریان و ضعف و فترت تدریجی کهاز غلبه ترکان در دستگاهخلافتپدید آمد، سرزمینهای شرقی خلافت را ازنفوذ خلیفه و از امکان اعمال قدرت عملی او آزاد کرد. در چنین ایمنی و فراغیکه به ویژه دوری ازبغدادآن را بیدغدغه میساخت، ولایت ماوراءالنهر که از عهد طاهریان یا پیش از آن بهسامانیانواگذار شده بود، تحت رهبری امیراناین خاندان، مرکز یک دولت قدرتمند شد و خراسان و ری، و مدتی هم، جرجان،طبرستان، و سیستان، از جانب خلیفه یا به حکماستیلاء و غلبه، ضمیمه قلمرو آنها شد. با آن که استیلای این خاندان برجرجان، طبرستان و سیستان مستمر نبود و چندان دوام نداشت،ولیخراسان و ماوراء النهر در بخش عمده دوره امارت سامانیان، ازمداخله مستقیم عمال خلیفه آزاد ماند و باقی مانده دنیای باستانی ایران، در شکلاسلامی خود، در تمام این نواحی، حیاتی تازه یافت.
اوضاع قلمرو خلافت در دوره ی سامانیان
مؤسس این سلسله، نصر اول وعدهای از فرمانروایان برجسته آن، توانسته بودند دورانی از آرامش نسبی را برایایرانیان فراهم آورند، ولی البته همه آنان چنان نبودند و همیشه نیز چنان نگذشت. ثبات این سرزمین با کوششهایی که توسطمرداویجزیاریبرای بازگرداندن شیوه ی حکومت ایران پیش از اسلام صورت گرفت و همچنین باافراط کاریهای دینی پادشاه با شکوه سامانی، نصر دوم ، که در اواخر زندگی خود بهمذهب اسماعیلی گرویده بود و از این راه خود را با دستگاه خلافت درگیر کرده بود، درصورتی که این دستگاه در حقیقت تکیه گاه عمده این سلسله به شمار میرفت.
با وجود این، حتی پیش از آن که نشانه های سقوط سامانیان در نتیجهکشمکشهای ایشان با خاندانهای زمیندار و با نفوذ یعنی «دهقانان» و خاندانهای مأمورانرسمی و نیز در نتیجه نزاعهای داخلی و بالاخره توسعه قدرتآل بویهدر باختر و جنوب باختری ایران ، آشکار شود، تحولی در نوار غربی منطقه نفوذ سامانیانحاصل شد که چهره جهان اسلامی را از سده پنجم هجری / یازدهم میلادی به بعد کاملاًتغییر داد. مدت درازی مجاهدان در راه ایمان، بار جنگهای دفاعی را درمرزهای امپراتوری بیزانیس بر دوش داشتند و تقریباً همه ساله با هجومهایی که به «حملههای تابستانی» معروف شده بود، در سرزمینهای آل بویه پیشروی میکردند، ولی هیچپیشرفت بزرگی عاید مردم ارتدوکس مذهبآناتولی، نمیشد. در ماوراءالنهر وکناره دره فرغانه نیز با همسایگان غیر مسلمان زد و خوردی صورت میگرفت. که از اینمیان تنها بهره عمدهای که در مبارزه سامانیان با همسایگانشان ،قَرَهخانیان یا ایلکخانان، نصیب ایشان شد، تسخیر طراز «تلاس» در 280 ق / 893 م بود.
قَرَه خانیان یاایلکخانان «هر دو نام عنوانهایی است کهداشتند» بودند؛ که بر ترکان قَرلُق فرمانروایی داشتند. مملکت ایشان پس از انقراضدومین فرمانروایی کُوک تورک به وجود آمده بود، که خیلی زود پاره پاره شد، به صورتدولتهای کوچکی درآمد که روابط آنان با یکدیگر خیلی هم دوستانه نبود.
اسلام در زمان سامانیان
وضع عمومی پایدار در مرز شمالی سامانیان کهجنگهای خونین در آنجا بسیار کمتر از آناتولی اتفاق میافتاد، سبب آن شد که مجاهدانمرز نشین به وظایف تبلیغ دینی بپردازد که سخت تحت نفوذ اهل تصوف وتشیعبود. در حالی که یونانیان - حتی تا زمان حاضر - خود را تقریباً به صورت کامل مصون از پذیرفتن تبلیغات اسلامینشان دادهاند، ترکانی که در مرزهای سامانیان ساکن بودند - اغلب شمن پرست و گروهاندکی مسیحی و بنابراین غیر وابسته به یک دین جهانی - به دور از هر گونه مشکلی باوسایل مسالمت آمیز؛ دین اسلام درآمدند. شک نیست که پشتیبانی سامانیان ازمبلغان و رباط نشینان، عامل عمدهای در این پیشرفت دین اسلام بوده است که بدون اینپشتیبانی هرگز ممکن نبود چنین پیشرفتی حاصل شود. سامانیان، از این لحاظو همچنین از لحاظ ترویج و تشویقی که از ادبیات فارسی میکردند که صلح را در قسمتعمدهای از ایران برقرار سازند، نقش عمدهای در تاریخ جهان داشتهاند. جهاناسلامی گرویدن ترکان را به دین اسلام که بعدها عملاً دین همه اقوام ترک شد؛ بهایشان مدیون است. در عین حال، به علت علاقهفراوان سامانیان به مذهبتسنن، همین مذهب میان ترکان رواج یافت وبعدها سبب شد که در جهان اسلام به صورت روز افزون این مذهب غالب باشد. البته عده ای هم بر این عقیده هستند که از آنجاییکه سامانیان که در مسلمان کردن اقوام ترک در شرق قلمرو خلافت فعلیت می کردند ، خوداهل تسنن بودند لذا ترکها را هم به همین مذهب در می آوردند. باهمه این احوال، باید گفت که سامانیان با مسلمان کردن ترکان، زمینه را برای سقوط خودفراهم کردند و قرلقها به زودی ماوراءالنهر سامانیان را زیر فشار قرار دادند. علمایدینی که فرمانروایان سامانی برای رو به رو شدن و جنگ با ترکان، تأیید آنان راخواستار شده بودند، چنان فتوا دادند که ترکان مهاجم نیز مسمانانی درستند و برایجنگیدن با ایشان نمیتوانند به جهاد فتوا دهند. بدین ترتیب دولت سامانی کهنمیتوانست در برابر ترکان مهاجم مقاومت ورزد، در سالهای 389 - 94 ق / 999 - 1004م، رو به زوال رفت و سرانجام منقرض شد و سرزمینهای شمالجیحونبه تصرف قره خانیان درآمد. وارث سامانیان در جنوب جیحونغزنویانبودند که نسبتشان به سرباز مزدور ترکی میرسید. نام آنها مأخوذ از نام پایتختایشان، غزنه، واقع در سرزمینی است که اکنونافغانستاننام دارد.
زبان فارسی در زمان سامانیان
در دوره ایران سامانی، زبان فارسی ازپیشرفت و شکوفایی زیادی برخوردار شد. با آنکه سامانیان در امور اداری زبان عربی را به کار می بردند و آن را شعاروحدتبا خلافت می شمردند، امکان آن را فراهمآوردند تا شاعران ایرانی همچونرودکی «وفات در 329 ق / 940 - 1 م» ودقیقی «حدود 325 - 70 ق / 935 - 80 م از نخستین کسانی باشند که به گونهای از زبان ملی خود که ازتکمیل و تلفیقلهجههای محلی گوناگون فراهم آمده بود مطلببنویسند. این زبان در دبارسامانیانپذیرفته کرد و سرانجام به عنوان زبان «فارسی جدید» رواج پیدا کرد که با اندکیتغییرات آوایی تا زمان حاضر بر جای مانده است. فارسی جدید به خط عربینوشته شد و رفته رفته هر چه بیشتر کلمات عربی به آن راه یافت و البته بر غنای زبانفارسی افزود.
تهاجم های غرب در دوره های مختلف با استعمار و استضار و اکنون با استفاده از رسانه و ارتباطات همواره سعی داشته اند هرگونه تهاجم مقابل خود را منسوخ و ناکارآمد و خود را ابدی جلوه دهند اما این ادعای ناکام و غیر عملی است که تحقق نخواهد یافت.
شناخت زمان و درک زبان ارتباطاتی روز برای مقابله با سیستم های تبلیغاتی دشمن
سیستم های تبلیغاتی دشمن رادیوهای بیگانه و اذناب و دنباله های آنها در داخل کشور تلاش می کنند با ممزوج کردنحق و باطل ملت ایران را در مورد آینده مأیوس کنند و از الگو شدن نظان اسلامی جلوگیری نمایند و در برابر این هجوم باید با شناخت زمان درک زبان ارتباطاتی روز و آگاهی به نیازهای مخاطب به روشنگری صحیح و اقناع کننده پرداخت و با دفاع مستدل و مستحکم شبهه ها را زدود.
تلاش رادیوهای بیگانه برای تشدید اختلافات جناحی
امروز رادیو های بیگانه همه ی تلاششان این است که اختلافات جناحی را نرتب تشدید کنند اگر کسی رادیو های بیگانه را گوش کرده باشد برای ما همه ی این مضامین رادیو ها را تقریباً هر روز می آورند می دانیم چه کار دارند می کنند. و به شگرد تبلیغ آشنا هستیم خواهید دید همه ی تلاششان این است که جناحهای سیاسی را به جان هم بیندازند آن کسانی که متعلق به انقلابند همه ی مال انقلابند همه متعلق به اسلام هستند همه دلسوز این ملتند همه دنبال امام عزیز و بزرگوارمان هستند و راه او را دنبال می کنند. سعی می کنندمردم را به جان هم بیاندازند و فاصله بین آنها را زیاد کنند اما متقابلاً فاصله بین جناحهای اسلامی را با افراد محدود مخالف و دشمن انقلاب و بی علاقه ی به نظام جمهوری اسلامی کم کنند من عکس این را به شما توصیه می کنم برادران مسلمان برادران انقلابی برادران معتقد به ارزشهای انقلابی هر چه می توانند فاصله ی بین خودشان را کم کنند با هم دوست و رفیق باشند با هم همکار باشند علیه یکدیگر جوسازی و فعالیت نکنند اما فاصله را با دشمنان زیاد کنند اینها توصیه هایی است که علی رغم دشمنان این ملت در دل جوانا جا گرفته اند هر جا ما این توصیه را کردیم احساس کردیم و دیدیم و تجربه کردیم که این نسل جوان مومن با دلهای روشنشان با دلهای پاک و صافشان با روحهای صمیمی شان آن لب مطالب را فهمیدند و به کار گرفتند و فوایدش برای کشور آشکار شد این جا هم همین جور خواهد بود.
تهاجم فرهنگی استکبار برای مقابله با حرکت عظیم انقلاب اسلامی ملت ایران
این انقلاب و این نظام و اینحرکت عظیم مردمی آمده و این سلطهتحکم آمیز غرب را در این کشور شکسته است امروز در کشور ما ارزشهای غربی به صورت قانونی ورایج وجود ندارد. امروز دادن منافع کشور به بیگانگان در کشور ما یک امر مذموم حساب می شود. امروز سفره ای را که با هزاران طمع در این کشور پهن کرده بودند بخصوص آمریکایی ها جمع شده می بینند این برای مراکز قدرت و تسلط جهانی خسارت کمی نیست. برای برگرداندن اوضاع بصورت قبلی چه کار کنند؟ اوایل انقلاب ناشیانه آمدند و جنگ رو به رو راه انداختند ولی وقتی بینیشان به خاک مالیده شد فهمیدند راهشان این نیست لذا به جنگ فرهنگی متوسل شدند. جنگ فرهنگی کار آسانی نیست کار بزرگان است. لذا از بزرگان می نشیدند فکر می کنند نسخه می نویسند و متأسفانه عده ای هم در داخل همانه ها را رله می کنند آنها حرفهایی را می زنند عده ای هم فارسی آن را می گویند و شکل بومی به آن حرفها می دهند.
باید مراقب اینها بود. من در این زمینه حرفهای زیادی با محیط دانشکاه و جوان دانشگاهی و استاد دانشگاهی دارم این حرفها، حرفهای بدی است. باید با اینها مواجه شد نباید صورت مسئله را پاک کرد و رفت خاطر جمع یک گوشه نشسیت. بعضی ها می خواهند صورت مسئله را پاک کنند وقتی می گوییم دشمن می گویند دشمن چیست؟ وقتی می گوییم توطئه! می گویند شما بدبین هستید! نمی شود با پاک کردن صورت مسئله قضیه را تمام کرد. قضیه که حل نمی شود باید فکر کرد.
تهاجم فرهنگی علیه انقلاب سریعتر و فراگیرتر از تهاجم اقتصادی و سیاسی است.
این تبلیغات فرهنگی و این تهاجم فرهنگی چیز جدیدی نیست. آنچه که جدید بودکه ما در این چند سال بر روی آن تکیه کردیم روشهای خوبی است که در داخل کشور شروع شد و هنوز هم ادامه دارد. در دنیا تهاجم فرهنگی علیه انقلاب از تهاجم سیاسی و اقتصادی سریعتر و همه گیر تر و همه جایی تر بود. انواع و اقسام کارها را کردند چه قدر علیه اسلام و انقلاب و مبانی اسلامی و مبانی شیعه که فکر می کردند دی پدید آمدن انقلاب نقش داشته فیلم ساختند که الان آن را به رایانه و اینترنت هم کشانده اند و همه ی کارهایی را که می توانستند انجام دادند برای آن که جلوی این سخن تو را یعنی این که باید قدرت سیاسی در کشور در دست انسسانهای پرهیزکار و عادل باشد و شرط این اقتدار سیاسی پرهیزکاری و عدالت باشد بگیرند. این سخن نو چیزی است که هر صاحب قدرتی را در دنیا تکان می دهد و هر دستگاهی را که از قدرت انتفاع مادی می برد دچار وحشت می کند لذا همه جای دنیا با این فکر مخالفند.
تهاجم فرهنگی دشمنی در طول جنگ برای تضعیف انقلاب اسلامی
این تهاجم فرهنگی که امروز شما مشاهده می کنید یعنی حمله ی صدها رادیو و تلویزیون از تمام دنیا حمله ی صدها مطبوعه برای جهت دادن افکار عمومی مردم دنیا چه در کشورهای اسلامی و چه در کشورهای غیر اسلامی که موجش هم به داخل می رسد کمک به انسانهای ضعیف و مریض به تعبیر قرآن منافع یا کسانی که فی قلوبهم مرض اندکه لزوماً هم منافق نیستند مومنند اما مومنی است که فی قلبه مرض دچار خود خواهی است دچار عقده است دچار جاه طلبی و شهوت و مال است و انواع شهوتهای دیگر این مرض است.
دیگر تحریک اینها استفاده از نقاط ضعف اینها جهت دادن به ذهن اینها هم در کنار جنگ بود فقط جنگ نظامی که سود همان روزهایی که ما در مرزها می جنگیدیم و نیروهای ما اوایل جنگ هم بود در جنگها در مرزها مشغول جانفشانی بودند سر چهار راه های همین تهران کسانی کاغذ و روزنامه دستشان بود علیه نظام علیه شخص امام داشتند تبلیغ می کردند تهاجم فرهنگی این است.
یعنی با تمام ابزارهای فرهنگی به یک ملت به ذهنیت او به اعتقادات او به ایمان او به مقدسات او و ... ناکامی و شکست تهاجم فرهنگی دشمن بخاطر عدم درک عمق استراتژیک نظام اسلامی دشمن بدون درک عمق استراتژیک نظام اسلامی و بروز شناخت ایمان عمیق مردم و پایداری انسانهای مومن و شجاع به برخی فرصتها امید واهی بسته اند اما بر مبنای تحلیل صحیح واقعیتها و با توجه به انگیزه های عمیق جوانان کارگران و دانشجویان مردان و زنان و تمام قرهای مردم برای دفاع از اسلام، دشمنان اسلام و انقلاب ایران بدون تردید در توطئه های خود از جمله تهاجم فرهنگی به چیزی جز شکست و ناکامی دست نخواهند یافت.
توطئه ی فرهنگی روانی دشمن برای ایجاد بدبینی و نا امیدی در جامعه.
امروز احساسا حرکت دشمن علیه این نظام یک حرکت باز هم فرهنگی وروانی است. می خواهند مردم را به آینده ی این کشور بدبین و ناامید کنند. می خواهد مردم را به انقلاب بدبین کنند و می خواهند مردم را به دولت مندان بدبین کنند می خواهند مردم را به مسئولان متدین که در بخشهای مختلف هستند در قوه مجریه در قوه ی قضائیه و در قوه مقننه بدبین کنندمیخواهند بین مسئولان جدایی بیندازندو تضاد ایجاد کنند می خواهند تصویر تاریکی از آینده درست کنند.
تمرکز تهاجم فرهنگی دشمنان بر روی جوانان
من به عکس آن کسانی که احساس می کنند جوان نمی تواند طرف خطاب قرار گیرد مسئولیتی ندارد و برای خود و وجود جوان ارزش و احترام قائل نیستند معتقدم که امروز یکی ازسنگین ترین بارها ی مسئولیت بر دوش شما جوانها است. امروز سیلی خوردگان از انقلاب و آن کسانی که باید بر آمدن نظام جمهوری اسلامی بساط غارتگری هایشان از این کشور برچیده شد روی جوانها متمرکز شده اند. بارها گفته اند و تکرار کرده اند که کارشان در ایران کار فرهنگی است. کار سیاسی هم نیست کار فرهنگی یعنی چه؟ یعنی می خواهند کاری کنند که همین ایمان همین شور و عشق همین نورانیت و صفایی که امروز در شما جوانها وجود دارد در نسل جوان ایران از بین برود نقش آنها این است. البته به طور قاطع خواهم گفت که انها موفق نخوهند شد جوان ما بیدار است. پسر و دختران ما هوشیارند دانش آموزان دانشگاهیمان جوانهای دیگرمان در حوزه های علمیه بیدار هستند. آگاهی را هم اسلام و هم انقلاب این کشور به این جوانها داده است. سعی می کنند که در داخل مدارس و دانشگاه ها نفوذ کنند اولین قدم آنها این است که جوان را به بی بند و باری و فساد سوق بدهند و فرغ حیا را در او بمیرانند.
شما حتماً بیشتر از من می دانید که آنها با عوامل نا آگاه و غافلخودشان در مدارس چه کارهایی می کنند. جوان هشیار مومن و متدین امروز در مقابل این توطئه ها بیدار است آن جایی که نشانه ی حضور و سر انگشت دشمن را ببینند او را در زری پای خودشان لگد و له می کند.
خیانت بزرگ مشغول کردن ذهن مردم ومسئولین به مسائل غیر واقعی و جناحی
... امروز پرداختن به اموری غیراز مشکلات مردم و درگیر کردن ذهن دولتمندان و مردم با مسائل غیر حقیقی و جناحی خیانت به نظام اسلامی مردم است... امروز جنجال سازی از مسائل کوچک و بای میل سرویس های جاسوسی آمریکا و اسرائیل سخن گفتن و قلم زدن خیانت به کشور و مردم است.
سامانه خرید و امن این
سایت از همهلحاظ مطمئن می باشد . یکی از
مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می
توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت
بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم
اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه 09159886819 در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما فرستاده می شود .
آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی
سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس
مطالب پربازديد
متن شعار برای تبلیغات شورای دانش اموزی تحقیق درباره اهن زنگ نزن انشا در مورد 22 بهمن