دانش آموزی - 8

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره رشته كوهپيمايي

بازديد: 19
تحقیق درباره رشته كوهپيمايي

كوهپيمايي

كوهپيمايي، ورزش يا سرگرمي يا مهارت راه‌پيمايي، پياده‌روي و بالا رفتن از كوه مي‌باشد. اين ورزش را گاهي اوقات به صورت alpinism نيز مي‌شناسند، خصوصاً در اروپا. مي‌توان گفت كه اين ورزش شامل دو جنبه اصلي، مهارت در صخره و مهارت در برف كه بسته به شرايط‌ آب و هوايي مسير صخره، يا روي برف يخ انتخاب مي‌شود. در هر دو مورد به قابليت‌هاي انعطاف‌پذيري تكنيكي نياز است،‌ اما تجربه نيز بخش مهم ديگري است.

خطرات

مهارت در صعود براي جلوگيري از دو نوع اصلي از خطرات مهيا شده است. خطر افتادن اشياء روي كوهنوردان و  خطر افتادن خود صعود كننده. چيزهايي كه ممكن است سقوط كند، عبارتند از صخره يحو برف. كوه‌پيما نيز ممكن است بر روي صخره‌ها، يخ يا برف يا درون شكاف‌هاي يخ و برف سقوط كند. خطرات مربوط به آب و هوا نيز وجود دارد. بنابراين در اينجا 8 خطر اصلي وجود دارد. سقوط صخره‌ها، سقوط يخ و بهمن برفي، افتادن از صخره‌هاي مشكل، افتادن از شيب‌هاي يخي، افتادن از شيب‌هاي برفي، افتادن درون شكاف‌ها و خطرات ناشي از آب و هوا. انتخاب يك مسير بدون برخورد با اين خطرات، بستگي به مهارت صعود كننده در تجربه دارد و در كوهنوردي دارد.

ريزش صخره‌ها

هر كوه صخره‌اي به تدريج به دليل خوردگي، تكه تكه مي‌شود. اين پديده بخصوص در بالاي خط برف سرعت مي‌گيرد (چهره صخره به طور ثابت، با افتادن سنگ‌هايي كه معمولاً احتمال اين سو و آن سو رفتن دارند، پيچ خورده مي‌شود). افتادن صخره‌ها باعث ايجاد شيارهايي در ظاهر كوه مي‌شود واين شيارها بايد در هنگام صعود مورد دقت قرار گيرند. اطراف آنها معمولاً وقتي وسط افتادن سنگ مي‌باشد، ايمن است. صخره‌ها بعضي از روزها بيشتر از روزهاي ديگر سقوط مي‌كند. البته بسته به هواي روز گذشته دارد. يخ تشكيل شده در طي شب ممكن است باعث بر هم خوردن موقتي صخره‌ها شود، اما گاهي روز و اشعه مستقيم آفتاب به راحتي، اين صخره‌ها را از هم جدا مي‌كند. شناخت محيط كمك ارزشمندي به برآورد سقوط صخره‌ها روي چنين مسيرهايي مي‌كند. جهت سرازيري، سير صخره اغلب به اين صورت كه آيا اين خطرناك است يا نه، محاسبه مي‌شود.

اين ويژگي نيز در صخره‌ها بايد درنظر گرفته شود. جايي كه سنگ‌هايي كه پشت سر هم سقوط كرده و روي هم آوار مي‌شوند. در زير پيدا خواهند شد. ضمن اينكه در شيب‌هاي برفي و سقوط صخره‌ها، شيارهاي قابل رويتي را در يك مسافت بزرگ ايجاد مي‌كند. در نقشه‌ريزي يك صعود توسط كوه‌پيمايان جديد بايد به چنين مواردي توجه كرد.

وقتي سقوط سنگ‌ها با حجم قابل توجهي از برف آبكي مخلوط شود، بهمن تشكيل مي‌شود (در هيماليا عادي است). پيش‌بيني محل كمپينگ در خطوط احتمالي سقوط حياتي مي‌باشد.

بهمن

بهمن، بزرگترين خطر قابل انتظار در زمستان مي‌باشد. مردم عموماً فكر مي‌كنند كه آنها قادر به شناخت خطرات و حفظ جان خود هستند، اما داستان در واقعيت كمي فرق مي‌كند. هر سال 150-120 نفر در بهمن‌هاي كوچك فقط در آلپ مي‌ميرند.

اكثريت اسكي‌بازان باتجربه بين 35-20 ساله هستند، ولي شامل اسكي‌بازها، راهنماها نيز مي‌شود. در اينجا معمولاً خطر زيادي تقاطع برفي وجود دارد. عقب‌نشيني وقت و زحمت زيادي مي‌گيرد. راهنماي خوب و با اهميت‌ترين چيز اين است كه در اينجا به ندرت يك بهمن جهت اثبات تصميم‌گيري درست ايجاد مي‌شود. تصميم به بازگشت هنگامي خيلي سخت مي‌شود كه بقيه كوهنوردان به شيب رسيده باشند، اما هر شخص ديگري مي‌تواند مورد اعتماد واقع شود.

دو نوع بهمن وجود دارد:

1.      بهمن لزج: اين نوع از بهمن وقتي اتفاق مي‌افتد كه يك لايه از برف بشكند و به سمت پايين سر بخورد. اين نوع بهمن، بزرگترين و خطرناك‌ترين نوع است.

2.      بهمن لزج سخت: به همراه برف فشرده شده سخت باريم چسبندگي زياد تشكيل مي‌شود. اين چسبندگي به سادگي قابل شكستن نيست، زيرا دور تپه‌ها را گرفته، در نتيجه قطعات بزرگي از كوه به سمت پايين سقوط مي‌كند.

3.      چسبندگي نرم: دوباره بوسيله لايه‌ چسبنده‌اي از برف به هم چسبيد تشكيل مي‌شود. اين چسبندگي تمايل به شكستن راحت‌تري دارد.

اسلايدهاي خطرناك نيز ممكن است در روي همان مسيرهايي كه توسط اسكي‌بازها انتخاب گرديده‌اند، رخ دهد. حفره بزرگ و وسيع، چند درخت يا صخره بزرگ با زاويه 30 تا 40 درجه‌اي به مقدار زيادي از برف تازه، بلافاصله بعد از يك طوفان بزطرگ روي يك شيب «خوابيده زير طوفان».

حرارت و اشعه‌هاي خورشيدي مي‌توانند اسلايدها را به خوبي فعال كند. اين نوعاً مي‌تواند نقطه رها شدن يا نوع لزج خيس از بهمن مي‌باشند. وزن اضافه شده اسلايد خيس مي‌تواند يك بهمن لزج توليد كند. 90درصد از قربانيان گزارش شده مربوط به بهمن‌هاي ايجاد شده توسط خودشان يا يكي ديگر از اعضاء گروهشان باشد.

در هنگام سفر به مناطق آلپي، گروه‌ها داراي وسايل مربوط به جلوگيري از مرگ و مير مي‌باشند كه با خود معمولاً حمل مي‌كنند.

1.      برج‌هاي ديده‌باني در بهمن؛

2.      كاوش‌گرها؛

3.      بيلچه‌ها (گرفتن قربانيان با يك بيلچه به جاي دستهايشان 5 برابر سريع‌تر مي‌شود).

افتادن از صخره‌ها

مهارت ضخره‌نوردي بوسيله انتخاب شخص جهت نگهداشتن با با دست يا پا نشان داده مي‌شود و اين بسته به گزينش خود او دارد كه كدام را انتخاب كند. بيشتر به برآورد صحيح از ثبات و استحكام صخره‌اي دارد كه وزن شخص به آن متصل مي‌شود. بعضي از صخره‌هاي شل، داراي استحكام كافي براي تحمل وزن شخص هستند، اما شناخت اينكه به كدام مي‌توان اعتماد كرد، به تجربه نياز دارد و انتقال وزن به آنها بدون انقباض شديد در ماهيچه به مهارت نياز دارد.

در صخره‌هاي شكننده، طناب بايد با دقت حمل شود تا مبادا سنگ‌هاي شل روي سرازيري‌ها قرار بگيرند. توجه مشابهي بايد به دست نگهدارها و پانگهدارها بدليل مشابهي داده شود. وقتي يك تراورس افقي در عرض يك صخره خيلي سخت قرار مي‌گيرد، يك موقعيت خطرناك ممكن است پديد آيد، مگر اينكه در هر دو انتهاي تراورس موقعيت‌ها محكم شوند.

كمك‌هاي دوجانبه روي صخره‌هاي سخت به روش‌هاي مختلفي صورت مي‌گيرد. دو يا حتي سه مرد روي شانه‌هاي هم بالا مي‌روند يا براي نگهداشتن پاي از ميخ‌هاي فولادي توسط ديگران در صخره فرو رفته است، استفاده مي‌كند. همكاري مهمترين اصل است. همه اعضاء گروه صعود كننده بايد با هم همكاري كنند و نبايد به صورت واحدي و يا مستقل عمل كنند. هر كس در هنگام حركت بايد بداند شخص جلويي و پشت سرش چه مي‌كند؟

بعد از يك شرايط جوي بد، حفره‌هايي كه روي سطح هستند، اغلب با لايه‌هايي از يخ پوشيده مي‌شوند كه ممكن است آنها را غيرقابل دسترسي سازد. در چنين اوضاعي Crompons مفيد هستند.

شيب‌هاي يخي

براي حركت روي شيب‌هايي شامل يخ يا برف‌هاي سفت، Crompons يك بخش استاندارد از تجهيزات كوهنوردي مي‌باشند كه در هنگام قدم گذاشتن گاهي اوقات روي شيب‌هاي يخي بازاويه كم  مورد استفاده قرار مي‌گيرند. اين كار مي‌توان يك پروسه آرام و خسته كننده باشد كه امنيت بالاي Crompons را مهيا نمي‌سازد. به هرحال، در برف نرم يا پراري Crompons به راحتي به گلوله شدن برف كمك مي‌كند كه مي‌تواند تاثير آنها را كاهش دهد. در اين مورد يك ميخ يخي نه تنها به ايجاد تعادل كمك مي‌كند، بلكه به صعود كننده اين امكان را مي‌دهد كه در هنگام سرخوردن يا افتادن خودش را نگهدارد.

روي يك شيب يخي واقعي، يك ميخ يخي به ندرت توانايي نگهداشتن را مهيا مي‌كند كه به عنوان يك نگهدارنده ايمن روي شيب‌هاي يخي تند طناب‌هاي كوهنوردي به ميخ‌هاي يخي فرو رونده در برف مجهز شده است. شيب‌هاي يخي تند در اروپا نادر هستند. اگرچه در مناطق استوايي اين نوع شيب‌ها معمول مي‌باشند، جايي كه برف‌هاي تازه شسته‌اند سريع روي سطح آب مي‌شوند، به سرعت زيرشان خالي مي‌شود، زيرا كه شب قبل اين برف‌ها به صورت ورقه‌اي از يخ نيمه جامد، يخ بسته‌اند.

شيب‌هاي برخي خيلي عادي بوده و معمولاً براي صعود آسان مي‌شود. در پاي يك شيب برفي يا يخي معمولاًٌ يك شكاف بزرگ وجود دارد كه Bergschrund ناميده مي‌شود. جايي كه شيب نهايي كوه از يك زمين برفي يا يخ بسته ايجاد مي‌شود. چنين Bergschrund معمولاً براي قدم برداشتن از روي آنها بزرگ هستند و بوسيله يك پل برفي پوشيده شده‌اند كه بايد به دقت آزمايش شوند و استفاده طاقت‌فرسا از طناب را شامل مي‌شود. يك شيب برفي تند در شرايط بد ممكن است خطرناك باشد، چون خود سطح برف ممكن است باعث بهمن شود. از چنين شيب‌هايي اگر بطور مستقيم صعود شوند خطر كمتري دارند. براي يك مسير افقي يا مورب، بسته مسير صورت عرضي بريده مي‌شود و حركت تسهيل مي‌شود. برف جديد باريده شده روي يخ خصوصاً خطرناك است.

به تجربه زيادي براي تصميم‌گيري در مورد صلاح بودن پيشروي روي برف در شرايط خطرناك نياز مي‌باشد. برف روي صخره‌ها معمولاً عميق و استوار و محكم است، مگر اينكه سحطي باشد. يكي دو روز آب و هواي خوب معمولاً‌ برف جديد را در شرايط استحكام قرار مي‌دهد. برف نمي‌تواند در زاويه‌هاي خيلي تند باقي بماند،‌ اگرچه اغلب چشم با شيب آن گول مي‌خورد.

شكاف‌ها

پرتگاه‌ها، شكاف‌ها يا پرتگاه‌هاي عميقي هستند كه در اثر عبور يك توده يخ روي يك مسير غيرعادي ايجاد شده‌اند. آنها ممكن است باز يا پوشيده شده باشند. در قسمت پاييني يك يخچال دره‌ها باز هستند. بالاي خط برف آنها معمولاًٌ با تجمع برف زمستاني پنهان شده‌اند. رديابي پرتگاه‌هاي پنهان نيازمند تجربه و دقت است.

بعد از يك بارش شديد برف آنها را مي‌توان فقط با محكم كردن ميخ يخي يا نگاه كردن به چپ و راست در جايي كه باز شدن حوزه يك پرتگاه مخفي احتمال رديابي دارد. از لحاظ ايمني در مقابل حوادث، طناب مي‌باشد و كسي نمي‌تواند از يك پل يخچال پوشيده از برف عبود كند، مگر اينكه به يك نفر ديگر يا بهتر از آن به دو نفر همراه با طناب بسته شده باشد. هر كس اقدام به رفتن درون پرتگاه مي‌كند، بايد با امداد پرتگاه آشنا باشد.

 

گام برداری صحیح در صعود کوه

  1. پیش از هر چیز باید کفش مناسب بپوشید. مطلب «راهنمای خرید و نگهداری کفش‌های کوهنوردی» راهنمای شما در این زمینه خواهد بود.
  2. در هنگام حرکت فاصله پاها باید به اندازه عرض شانه‌ها باشد و نباید بیش از حد باز شود.
  3. بدن در هر حالتی ایستاده بر سطح افق عمود باشد.
  4. ابتدا پنجه و بعد پاشنه پا روی زمین قرار گیرد.
  5. در هر گام، پای تکیه‌گاه صاف سپس پای بعدی از زمین برداشته شود. با زانوی خم نباید صعود کرد.
  6. تمامی کف پا روی زمین قرار گیرد؛ استفاده از نوک پا موجب خستگی زودرس عضلات پا می‌شود. البته در شیب‌های تند، با نوک پا گام برداشته می‌شود. 
  7. گام برداری صحیح قدم‌های یکسان با ریتم منظم و یکنواخت است.
  8. در شیب‌های بالای 20 درجه بهتر است، به صورت زیگزاگی صعود شود. البته هر چه شیب بیشتر می‌شود باید زاویه بین دو خط زیگزاگ کمتر و طول مسیر زیگزاگ با توجه به پهنای منطقه مانور، بیشتر می‌شود.
  9. برگرداندن عضله به حالت اولیه بسیار مهم است؛ چون هر اندازه عضله فشرده‌تر و در حالت انقباض باشد، انرژی بیشتری جذب می‌کند.
  10. گام برداری باید آهسته و پیوسته باشد.
  11. با تنظیم تنفس و گام خود، از بالا رفتن ضربان قلب و در نهایت خستگی زودرس جلوگیری کنید. در حالت عادی هر دو گام یک دم و بازدم و تنفس باید به وسیله بینی و کامل صورت گیرد (در اصطلاح دیافراگمی باشد).
  12. تنفس از طریق بینی انجام شود زیرا تنفس از دهان باعث خشگی گلو، تشنگی و در هوای سرد سرماخوردگی و عفونت گلو می‌شود.
  13. در شیب‌های تند و ارتفاعات بالا با هر گام دم و با گام بعدی عمل باز دم را انجام دهید.
  14. پس از هر یک ساعت حرکت، پنج دقیقه استراحت لازم است.
  15. برای هر صعود، مهم‌ترین مسئله تقسیم صحیح انرژی است.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 18 فروردین 1399 ساعت: 23:04 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق در باره رشته تنیس

بازديد: 9
تحقیق در باره رشته تنیس

تنيس

تنيس ورزشي است كه بين دو بازيكن (انفرادي) يا دو تيم نفره (دوبل) بازي مي‌شود. بازيكنان معمولاً با يك راكت محوري شكل به يك توپ، توپ پلاستيكي توخالي پوشيده از پرز از روي يك تور داخل زمين مقابل ضربه مي‌زنند. در بعضي جاها تنيس هنوز تنيش روي چمن براي تشخيص از تنيس واقعي ناميده مي‌شود (تنس واقعي سلطنتي يا تنيس خاكي ناميده مي‌شود). يك شكل قديمي از اين بازي، اين است كه بازيكنان روي يك نوع زمين خيلي متفاوت بازي مي‌كنند. اين بازي در انگلستان در اواخر قرن نوزدهم رواج گرفت. اين بازي ابتدا در دنياي انگليسي زبان‌ها گسترش يافت، بخصوص بين قشر بالاي جامعه.

تنيس حالا يك ورزش المپيكي است. در همه سطوح اجتماعي، در همه سن‌ها و در بيشتر كشورهاي دنيا. قوانين اين بازي بطور مشخصي تا اوايل سال‌هاي 1900 بدون تغيير باقي ماند. همراه با ميليون‌ها بازيكن، ميليون‌ها نفر نيز بازي تنيس را به عنوان ورزش جذب كننده تماشاچي خصوصاً در چهار تورنمنت Grand Slam دنبال مي‌كنند.

تاريخچه

تنيس داراي تاريخچه‌اي طولاني است (مشتق شده ا زjeu de paume')، اما تثبيت آن به يك ورزش مدرن به دو ريشه جداگانه برمي‌گردد. در سال 1856 سرهنگ توماس هنري جم، يك وكيل و دوشس Batista Pereira يك تاجر اسپانيايي كه هر دو در بيرمنگام زندگي مي‌كنند، در انگلستان يك بازي كه آنها آنرا pelota مي‌ناميدند. بعد از يك توپ‌بازي اسپانيايي به راه انداختند. اين مسابقه روي چمن در راوباستون انجام شد. در سال 1872هر دو نفر به Leamington.  اسپانيا رفتند و با دو دكتر از بيمارستان دارنفورد روي چمن پشت هنل مانور (حالا آپارتمان‌هاي ديدني است) بازي كردند.Pereira با دكتر فردريك و دكتر آولسلي تاكينز جهت يافتن اولين باشگاه تنيس روي چمن دنيا پيوستند و اين بازي را روي چمن‌هاي nearby انجام دادند.

در سال 1874 آنها باشگاه تنيس ليمينگتون را تشكيل دادند و قوانين اصلي تنيس را تنظيم نمودند. در 23 ژولاي سال 1884، سرگرد والتر كلاپتون وينگفيلد بازي مشابهي براي سرگرمي مهمانانش در يك مهماني در باغ در املاك خودش در نانتل ويد ويلز ترتيب داد. اولين بازي را بر مبناي ورزش قديمي تنيس داخل زمين يا تنيس واقعي (تنيس سلطنتي) كه در فرانسه قرن 12 اختراع شده بود و بوسيله اريستوكرات‌هاي قبل از انقلاب فرانسه بازي مي‌شد، بنا نهاد. مطابق با بيشتر تاريخ‌نويسان، ترمينوسوارهاي تنيس مدرن از اين دوره مشتق شده است، چون وينگفيلد هم اسم و هم بيشتر لغات فرانسوي تنيس رويال را قرض گرفته بود و آنها را در اين بازي جديد بكار گرفته بود.

تنيس از كلمه فرانسوي tenez شكل امري فعال tenir نگه‌دار. اين فريادي بود كه بازيكن سرو زننده در تنيس رويال از آنها استفاده مي‌كرد، به اين معني كه: «من در حال سرو زدن هستم» (مشابه با فرياد Fore در بازي گلف). راكت از كلمه roquette كه از كلمه عربي rakhat مشتق شده به معني «نخل است».

Deuce از كلمه Deuzlejeu  به معني «هر دو هم‌بازي هستند» (يعني دو بازيكن امتيازات برابري دارند).

بك هند:

براي بازيكنان راست دست، بك‌هند ضربه‌اي است كه از قسمت چپ بدنشان شروع مي‌شود. در امتداد بدنشان به طوري است كه با توپ تماس پيدا كند، ادامه مي‌يابد و روي سمت راست بدنشان پايان مي‌يابد.اين ضربه مي‌تواند با يك دست يا هر دو دست زده شود و معمولاً براي نسبت به فورهند تسلط به آن مشكل‌تر است. بيشتر در قرن بيستم با يك دست نواخته مي‌شود. با استفاده از گريپ كونيتنانتال يا غربي.

اولين بازيكنان مطرحي كه از دو دست استفاده كردند، در سال‌هاي 1930، استراليايي‌هايي بهنام ويويان مك گراس و جان برومويچ بودند، اما آنها استثناء بودند.گريپ دورست در سال‌هاي 1970 محبوبيت يافت، به طوري كه جرج بورگ، گريس اورت، جيمي كانورز و بعداً متز ويلاندر از آن استفاده‌هاي موثري آورد و امروزه توسط تعداد زيادياز بهترين بازيكنان دنيا از جمله آندره آغاسي مورد استفاده قرار مي‌گيرد.

اندي راديك، از كريپ «شديد غربي» براي خلق مقدار زيادي از تاپ اسپين استفاده نمود. دو دست به بازيكن قدرت بيشتري مي‌دهد، در حالي كه يك دست مي‌تواند شدت تيزتري ايجاد كند. بكار بردن يك اسپين روي توپ براي ايجاد يك خط سير پرشي مي‌باشد. بازيكن بلندتر در همه زمان‌ها بهترين بك‌هند را دارد. دان بورج يك ضربه يك دست خيلي قوي در سال‌هاي 1930.40 داشت كه تاپ اپيس را روي توپ منتقل مي‌نمود. كن روزوال بازيكن ديگري بود كه بخاطر بك‌هند يك دستش، مورد توجه بود و از يك بك‌هند دقيق مرگبار با آندرا پين در سال‌هاي 1950.60 استفاده مي‌نمود. تعداد كمي از بازيكنان مثل مونيكا سلز از دو دستش هم در بك‌هند و هم در فورهند استفاده مي‌نمود.

امتيازگيري

يك مسابق تنيس معمولاً شامل 1 تا 5 ست مي‌باشد. هر ست شامل تعدادي گيم مي‌باشد و هر گيم شامل چند امتياز است. مسابقات شامل يك عدد منفي از ست‌هاي چندگانه مي‌باشد. برنده مسابقه، كسي است كه بيشتر از نيكي از ست‌ها را برنده شده باشد. مسابق وقتي اين شرايط پيروزي حاصل شود، پايان مي‌يابد. بعضي مسابقات ممكن است شامل 5 ست باشد (برنده كسي است كه سه ست اول را برنده برشده باشد)، در حالي كه بيشتر مسابقات سه سته هستند (برنده كسي است كه 2 ست را برده باشد).

يك ست شامل يك سكانس از گيم‌هاي بازي شده با سرويس رد و بدل شده مابين گيم‌ها مي‌باشد و وقتي شمارش گيم‌هاي برنده شده به حد بحراني مي‌رسد، پايان مي‌يابد. بطور مثال يك بازيكن يك ست را مي‌برد. وقتي او در حداقل 6 گيم برنده شده باشد، و حداقل 2 گيم بيشتر از حريفش برده باشد. وقتي دو بازيكن هر دو شش گيم را ببرند، بازي يك «تساوي شكن 12 امتيازه» يا «تساوي شكن» معمول مي‌باشد. يك تساوي شكن، ست يك ست جدا از قوانين بازي مي‌شود. به يك بازيكن اجازه برد يك گيم يا بيشتر داده مي‌شود و بنابراين يك ست، يك ست فينال با 6-7 امتياز مي‌باشد (امتياز‌گيري تنيس را براي توضيح امتيازگيري تساوي‌شكن و تاريخچه‌اش را ببينيد).

يك گيم شامل يك سكانس از امتيازات بازي شده با همان بازيكن سرو زننده مي‌باشد و اولين بازيكني كه در حداقل 4 امتياز پيروزي داشته باشد و حداقل 2 امتياز بيشتر از حريفش داشته باشد،‌ برنده خواهد شد. امتيازگيري در هر گيم به ارزش خاص در تنيس شرح داده شده است:

امتياز صفر تا 3به صورت love يا صفر «پانزده، سي و چهل» به ترتيب شرح داده شده‌اند. وقتي كه حداقل سه پوئن در هر طرف بدست آورده شود و بازيكنان داراي عدد امتياز يكسان باشد، امتياز dence مي‌باشد. وقتي حداقل 13 امتياز بوسيله هر طرف جمع شود و بازيكن يك امتياز يا بيشتر از حريفش داشته باشد. امتياز آن گيم advantage به نفع بازيكن برنده خواهد بود.

فورهند، براي ديگر بازيكنان راست‌دست، بك‌هند (در قسمت beckjand توضيح داده شده)

ديگر پرتاب‌ها

يك ضربه والي در هوا قبل از پرش توپ‌ها، معمولاً‌ نزديك ساخته مي‌شود و معمولاً با يك حركت سفت كردن مچ است جهت انداختن توپ در فضاي خالي زمين حريف ساخته مي‌شود. والي نيمه، بوسيله ضربه زدن به توپ براي بالا انداختن آن درست پيش از آنكه دوباره بپرد. در نزديكي تور ايجاد مي‌شود. در يك موقعيت دفاعي ضعيف در خط پايه لوب به عنوان ضربه‌اي دفاعي يا تهاجمي مي‌تواند مورد استفاده قرار گيرد. بالا انداخت توپ و محكم كوبيدن در زمين حريف، لوب زننده را قادر مي‌سازد موقعيت دفاعي بهتري پيدا كند يا با انداختن توپ به طرف 2 حريف امتياز بگيرد. اگر لوپ به سمت زمين حريف به قدر كافي عمق نباشد، به هر حال، حريف ممكن است يك اسمش بالاي سر كه ضربه‌اي سرو مانند و شديد مي‌باشد، براي گرفتن امتياز نهايي، بزند. سرانجام اگر يك حريف در عمق زمين خودش باشد، يك بازيكن امكان دارد يك ضربه دراپ غيرمنتظره بكار گيرد. ضربه‌اي ملايم توي سر توپ درست بالاي تور، به طوري كه حريف قادر به دويدن سريع به سمت توپ براي رد كردن آن نباشد.

بازي يك امتياز انفرادي

بازيكنان (يا تيم‌ها)‌ در جهت‌هاي مخالف تور شروع به بازي مي‌كنند. يك بازيكن سرو مي‌زند و بازيكن مقابل، يا در دوبل يكي از بازيكنان مقابل، دريافت كننده مي‌باشد. سرويس مابين دو نيمه زمين رد و بدل مي‌شود. براي هر امتياز، سرور پشت خط اصلي خودش، مابين علامت مركز و خط بغل سرو مي‌زند. دريافت كننده در هر جايي روي خط خودش نسبت به تور، معمولاً پشت باكس سرويس قرار مي‌گيرد. وقتي رسيور آماده شد، سرو خواهد زد.

در يك سرويس منطقي، توپ روي تور (بدون لمس آن) حركت مي‌كند و در زمين سرويس مقابل به صورت مورب مي‌نشيند. اگر توپ به تور برخورد كند، اما در منطقه سرويس بنشيند، اين يك سرويس مجاز است كه پذيرفته است و سرور دو سر و يا بيشتر را بدست مي‌آورد. اگر اولين سرو به هر طريقي خطا شود، يك فضاي دوگانه است و دريافت كننده برنده امتياز خواهد شد.

به هر حال، اگر سرويس اينگونه باشد، به عنوان يك سرويس منطقي درنظر گرفته مي‌شود. يك سرويس منطقي يك رالي را شروع مي‌كند، به طوري كه بازيكنان ضربات توپ را در امتداد تور، رد و بدل مي‌كنند. يك برگشت منطقي شامل ضربه زدن بازيكن يا تيم به توپ درست يكبار قبل از اينكه براي بار دوم توپ بپرد يا ضربه به هر وسيله ثابت مي‌باشد. بازيكن سپس از كنار تور عقب برمي‌گردد و روي زمين در جهت مخالف قرار مي‌گيرد. اولين بازيكن يا تيكي كه بازگشت منطقي را خرا كند، امتياز از دست مي‌دهد.

تورنمنت‌ها

تورنمت‌ها اغلب بر اساس جنس و تعداد بازيكنان ترتيتب داده مي‌شوند. اشكال معمولي تورنمنت‌ها شامل انفرادي مردان، انفرادي زنان، دوبل‌ها (دو بازيكن هم‌جنس در هر طرف بازي مي‌كنند و دوبل مخلوط (با تعدادي از هر جنس در هر طرف) مي‌باشد. تورنمنت‌ها ممكن است براي سنين خاص ترتيب داده شوند. با حدود سني بالاتر براي جوانان و حدود سني پايين‌تر براي بازيكنان نوجوان. تورنمنت‌هايي نيز براي بازيكنان معمولي وجود دارد. در گرندا مهم‌هاي چهار، 128 نفر شركت دارند (مقدار حداكثر بازيكنان مجاز در هر طبقه خاص را از تورنمنت draw ناميده مي‌شود).

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 18 فروردین 1399 ساعت: 23:01 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تحقیق درباره کلسیم و منزیم

بازديد: 147
تحقیق درباره کلسیم و منزیم

فهرست مطالب

 

اهميت كلسيم1

كمبود كلسيم (هايپوكليسمي):2

تظاهرات باليني. 3

درمان طبي. 4

مراقبت پرستاري. 5

فزوني كلسيم (هايپوكليسمي)6

تظاهرات باليني. 6

درمان قلبي. 7

درمان دارويي. 7

مراقبت پرستاري. 8

اهميت منيزيم8

كمبود منيزيم (هايپومنزيمي)9

تظاهرات باليني. 9

درمان طبي. 10

مراقبت پرستاري. 10

فزوني منيزيم (هايپومنزيمي)10

درمان طبي. 11

منابع:12

 

 

اهميت كلسيم

بيش از 99درصد كلسيم بدن در سيستم اسكلتي واقع است، سيستمي كه قسمت اعظم اجزاي آن را استخوان‌ها و دندان‌ها تشكيل مي‌دهند. در حدود 1% كلسيم اسكلي، توانايي تبديل سريع به كلسيم خون را دارد، درصد باقيمانده از ثبات بيشتري برخوردار بوده و به تدريج به كلسيم خون تبديل مي‌گردد. مقادير كمي از كلسيم، خارج از استخوان و در داخل سرم به گردش درمي‌آيد. بخشي از آن به پروتئين متصل شده و بخشي نيز به صورت يونيزه موجود مي‌باشد. كلسيم در انتقال ايمپالس‌هاي عصب نقش اصلي را برعهده داشته و به تنظيم انقباض و استراحت عضلات از جمله عضله قلب كمك مي‌نمايد.

كلسيم عامل موثر در فعال كردن آنزيم‌هايي است كه بسياري از واكنش‌هاي شيميايي ضروري را در بدن تحريك مي‌نمايد، همچنين در انعقاد خون نيز نقش ايفا مي‌كند. از آنجا كه عوامل زيادي مي‌توانند بر تنظيم كلسيم تاثيرگذارند، لذا هم هايپوكليسمي و هم هايپركليسمي از جمله اختلالات شايع به شمار مي‌آيند. در صورت وجود اسيديته طبيعي معده و ويتامين D، كلسيم مي‌تواند از طريق غذا جذب گردد. كلسيم عمدتاً از طريق مدفوع دفع مي‌شود و بقيه توسط ادرار از بدن خارج مي‌گردد. كنترل كلسيم سرم توسط PTH و كلسي‌تونين صورت مي‌پذيرد. با كاهش يون‌هاي كلسيم در سرم غدد پاراتيروئيد PTH ترشح مي‌نمايد. همين امر سبب افزيش جذب كلسم از دستگاه گوارش، افزايش بازجذب كلسيم از توبول‌هاي كليه و آزاد شدن در استخوان مي‌گردد. افزايش غلظت يون كلسيم، سبب مي‌شودتا ترشح PTH پايين آيد. وقتي كلسيم بيش از حد افزايش پيدا مي‌كند، غده تيروئيد كلسي‌تونين ترشح مي‌نمايد كه تا حدودي مانع بازجذب كلسيم از استخوان شده و غلظت كلسيم سرم را نيز كاهش مي‌دهد.

هپاتيت پس از ترانسفوزيون (انتقال خون) هورمون تيروئيد پاراتورمون

PTH: Parathormone (parathyroid hormone) Postransfusion Hepatitis

كمبور كلسيم (هايپوكليسمي):

هايپوكيسمي به غلظت‌هاي پايين‌تر از حد طبيعي كلسيم سرم اطلاق مي‌گردد كه در اثر وضعيت‌هاي باليني گوناگوني پديد مي‌آيد. ممكن است بيمار در كلسيم كل بدن دچار كمبود باشد (مثل پوكي استخوان)، اما ميزان كلسيم سرم در وي طبيعي باقي بماند. استراحت در بستر براي سالمندان مبتلا به پوكي استخوان، مي‌تواند خطرناك باشد، چون سبب اختلال در سوخت و سايز كلسيم و افزايش بار جذب استخواني در اثر عدم تحرك خواهد شد.

چندين عامل مي‌توانند علت هايپوكليسمي باشند: كم‌كاري اوليه غده پاراتيروئيد مي‌تواند اين اختلال را ايجاد نمايد. همانگونه كه جراحي‌هاي انجام شده در رابطه با كم‌كاري غده پاراتيروئيد سبب بروز اين عارضه مي‌گردند. نه تنها جراحي‌هاي پاراتيروئيد و تيروئيد مي‌توان هايپوكليسمي را ايجاد كند، بلكه پس از جراحي‌هاي گردن نيز شاهد بروز اين اختلال خواهيم بود كه احتمالاً 48-24 ساعت اول پس از عمل به وجود مي‌پيوندد. در اثر تجويز بيش از حد خون حاوي سيترات (مثلاً در تعويض خون نوزادان) نوعي هايپوكليسمي گذرا پديد مي‌آيد، چون سيترات مي‌تواند با يون‌هاي كلسيم تركيب شده و به طور موقت آنها را از جريان خون خارج سازد. التهاب پانكراس موجب متلاشي شدن ملكول‌هاي پروتئيني و چربي مي‌گردد.

عقيده بر اين است كه يون‌هاي كلسيم با اسيدهاي چرب آزاد شده در اثر ليپوليز، تركيب گشته و تشكيل صابون مي‌دهند. نتيجه اين فرآيند، هايپوكليسمي است كه  در موارد پانكراتيت شايع مي‌باشد. همچنين اين مساله نيز مطرح است كه هايپوكليسمي مي‌توان در ارتباط با افزايش بيش از حد ترشح گلوكاگوناز پانكراس دچار التهاب، در نتيجه افزايش ترشح كلسي‌تونين (هورموني كه كلسيم سرم را پايين مي‌آورد)،‌ پديد آمده باشد.

هايپوكليسمي در بيماران دچار نارسايي كليوي شايع است، چون مقادير فسفات سرم در اين بيماران اغلب بالاست. هايپوفسفاتي معمولاً سبب مي‌شود تا متقابلاً ميزان كلسيم سرم نيز كاهش يابد. ساير علل هايپوكليسمي شامل: مصرف ناكافي ويتامين D، كمبود منيزيم، سرطان قسمت مركزي غده تيروئيد، مقادير پايين آلبومين سرم، آلكالوز و سوء استعمال الكل مي‌باشد. داروهايي كه زمينه را جهت بروز هايپوكليسمي فراهم مي‌آروند، عبارتند از:

آنتي اسيدهاي محتوي آلومينيوم، آمينوگليكوزيدها، كافئين، سيس پلاتين، كورتيكواستروئيدها، ميترامايسين[1]، فسفات‌ها، ايزويفازيد[2] و داروهاي مدر حلقوي.

پوكي استخوان معمولاً ناشي از كمي مصرف كلسيم به مدت طولاني و كمبود كلسيم كل بدن است. حتي اگر ميزان كلسيم سرم نرمال باشد، اين اختلال در ميليون‌ها آمريكايي به ويژه زنان پس از دوران يائسگي ايجاد مي‌گردد. از ويژگي‌هاي آن، كاهش توده استخواني و وجود استخوان‌هايي متخلخل، پرمنفذ و شكننده است كه فرد را مستعد شكستگي استخوان مي‌نمايد.

تظاهرات باليني

تتاني از جمله ويژگي‌هاي مشخصه هايپوكليسمي و هايپومنيزيومي است. تتاني به  مجموعه‌اي كلي از نشانه‌ها اطلاق مي‌‌گردد كه در اثر افزايش تحريك‌پذيري اعصاب پديد آمده‌اند. بروز اين نشانه‌ها، ناشي از تخليه خود به خودي رشته‌هاي عصبي حسي و حركتي در اعصاب محيطي است. احساس سوزن سوزن شدن در نوك انگشتان دست، اطراف دهان و در پاها (كمتر از معمول است) وجود دارد. ممكن است عضلات صورت و اندام‌هاي انتهايي دچار اسپاسم گردند. در نتيجه اين اسپاسم درد مي‌تواند ايجاد شود. از آنجا كه هايپوكليسمي سبب افزايش تحريك‌پذيري سيستم عصبي مركزي و اعصاب محيطي مي‌گردد، به همين دليل تشنج نيز ممكن است پديد آيد.

ساير تغييرات بوجود آمده در اثر هايپوكليسمي عبارتند از: تغييرات رواني نظير: افسردگي، اختلال در حافظه، گيجي، هذيان و حتي توم. در ECG نيز فاصله T در اثر طولاني شدن قطعه ST، افزايش مي‌يابد، نوعي تاكيكاردي بطني نيز موسوم به Torsadesde pointed ايجاد مي‌گردد.

درمان طبي

هايپوكليسمي حاد داراي علائم، تهديد براي زندگي بيمار محسوب شده و نيازمند درمان فوري از طريق تزريق وريدي كلسيم مي‌باشد. نمك‌هاي تزريقي كلسيم شامل: گلوكونا كلسيم، كلرايد كلسيم و گلوسيتات كلسيم هستند. تزريق سريع كلسيم وريدي ابتدا سبب براديكاردي و سپس منجر به ايست قلبي خواهد گردد. براي بيماراني كه از مشتقات ديجيتال استفاده مي‌كنند، تزريق وريد كلسيم خطرناك مي‌باشد، چون يون‌هاي كلسيم نيز اثري مشابه با ديجيتال‌ها اعمال نموده و سبب مسموميت ديجيتالي و عوارض نامطلوب قلبي مي گردد. پرستار بايد نوع نمك كلسيم تجويز شده را با دستور پزشك هماهنگ نمايد، چون كلسيم توليد شده در گلوكونات كلسيم معادل 5/4 ميلي‌اكي‌والان و در كلرايد سديم برابر 6/13 ميلي اكي‌والان خواهد بود. كلسيم مي‌تواند موجب هايپوتانسيون وضعيتي گردد. بنابراين براي جايگزيني كلسيم به صورت تزريقي بيمار، بايد بر روي تخت نگاه داشته شودذ و فشار خون وي نيز كنترل گردد. درمان با ويتامين D نيز مي‌تواند جذب كلسيم از دستگاه گوارش را افزايش دهد. قسمت آخر، به بيمار توصيه مي‌شود تا مصرف كلسيم را در رژيم غذايي به ميزان حداقل 1500-1000 ميلي‌گرم/روز افزايش دهد (مواد غذايي حاوي كلسيم شامل: فرآورده‌هاي شير، سبزيجات برگ دارو سبز، كنسرو ماهي آزاد، ساردين و مصرف خوراكي تازه). از آنجا كه هايپومنيزيومي نيز مي‌تواند منجر به تتاني شود، بنابراين اگر تتاني به تزريق وريدي كلسيم پاسخ داد، بايد مقادير پايين منيزيم هم به عنوان علتي احتمالي مورد بررسي قرار گيرد.

مراقبت پرستاري

توجه به هايپوكليسمي در بيماران در معرض خطر حائز اهميت مي‌باشد. به بيماراني كه در معرض خطر بالاي ابتلا به پوكي استخوان قرار دارند. بايد پيرامون ضرورت مصرف كلسيم در رژيم غذايي آموزش داده و در صورت عدم مصرف كافي آن در رژيم غذايي بايد از مكمل‌هاي كلسيم استفاده شود. ساير موارد آموزش شامل: بحث پيرامون درمان با جايگزين شونده‌هاي هورموني نظير آلندرونات (فوزاماكس[3]) رزيدرونات (آلكتونل[4]) داموكسي (اويستا[5]) و كالسي‌تونين براي پيشگيري از تخريب بيش‌تر بافت استخواني است. همچنين براي كاهش خطر افتادن راهبردهاي نوشتاري ـ گفتاري آموزش داده مي‌شود.

فزوني كلسيم (هايپوكليسمي)

هايپوكليسمي به معناي بالا رفتن ميزان كلسيم پلاسماست. اين اختلال در نوع شديد خطرناك مي‌باشد، در حقيقت بحران هايپوكليسمي در صورتي كه به موقع و سريع درمان نشود، داراي ميزان مرگ و ميز بالا و برابر 50% خواهد بود. شايعترين علل هايپوكليسمي عبارتند از: بدخيمي‌ها و افزايش ترشح هورمون غده پاراتيروئيد. بروز هايپوكليسمي در اثر تورم‌هاي بدخيم و ناشي از مكانيسم‌هاي گوناگوني است. افزايش بيش از حد PTH در موارد هايپرپاراتيروئيديسم منجر به افزايش آزادسازي كلسيم از استخوان‌ها، همچنين افزايش جذب آن در روده و كليه‌ها خواهد شد. وقتي حاصل‌ضرب كلسيم ـ فسفر از 70 بالاتر رود، كالسينيكاسيون بافت نرم ايجاد گردد.

بيشتر مواد هايپوكليسمي ناشي از عدم تحرك پس از شكستگي‌هاي شديد يا متعدد و آسيب‌ديدگي‌هاي نخاعي پديد مي‌آيند. داروهاي مدر تيازيدي مي‌توانند به ميزان اندك سطح كلسيم سرم را بالا ببرند. چون سبب تقويت عملكرد PTH بر كليه‌ها شده و دفع كلسيم از راه ادرار را كاهش مي‌دهند. سندرم شير ـ قليا در بيماراني بوجود مي‌آيد كه دچار زخم معده يا دوازدهه بوده و تحت درمان طولاني مدت با شير و آنتي‌ اسيدهاي آلكاليني به ويژه كربنات كلسيم قرار داشته‌اند. مسموميت با ويتامين A, D، همچنين استفاده از ليتيوم نيز سبب فزوني كلسيم خواهند شد.

تظاهرات باليني

به عنوان يك قانون، نشانه‌هاي كليسمي متناسب با درجه افزايش سطح كلسيم شكل شكل مي‌گيرد. هايپوكليسمي تحريك‌پذيري عضلاني را كاهش مي‌دهد، چون سبب فرونشاني و ركود فعاليت در محل اتصال به عضله مي‌گردد. نشانه‌هايي نظير ضعف عضلاني، عدم هماهنگي و تعادل، بي‌اشتهايي و يبوست مي‌تواند ناشي از كاهش تونوس عضلات صاف و          باشد. تاثير ديجيتال‌ها بر نيروي انقباضي قلب توسط كلسيم تقويت مي‌شود، بنابراين در اثر بروز هايپوكليسمي، مسموميت ناشي از ديجيتال‌ها نيز شدت مي‌يابد. بي‌اشتهايي، تهوع، استفراغ و تهوع از جمله نشانه‌هاي هايپوكليسمي هستند.

بحران هايپوكليسمي به  افزاي ناگهاني سطح كلسيم و رسيدن آن به ميزان 17 ميلي‌گرم/دسي‌ليتر (3/4 ميلي‌مول در ليتر) با بيشتر اطلاق مي‌گردد. از جمله ويژگي‌هاي آن، تشنگي شديد و پراداراي مي‌باشد. ساير يافته‌ها مي‌تواند شامل ضعف عضلاني، تهوع، صعب‌العلاج، كرامپ‌هاي شكمي، يبوست‌هاي بسيار شديد يا اسهال، نشانه‌هاي مربوط به زخم معده و دوازدهه و درد استخواني باشد. خواب آلودگي، گيجي و كما نيز ممكن است ايجاد شود. اين وضعيت فوق‌العاده خطرناك بوده و مي‌تواند منجر به ايست قلبي شود.

درمان قلبي

اهداف درماني در هايپوكليسمي شامل پايين آوردن ميزان كلسيم سرم و دگرگوني فرآيندهايي است كه سبب افزايش ميزان كلسيم مي‌گردد. درمان علل اصلي (مثلاً شيمي‌درماني براي بدخيمي‌ها با برداشتن بخش‌هايي از غده پاراتيروئيد در هايپرپارائيدويسم) از جمله مسائل ضروري به شمار مي‌آيد.

درمان دارويي

اقدامات كلي شامل تجويز مايع جهت رقيق كردن كلسيم سرم و كمك به دفع بيشتر آن از طريق كليه‌ها، ايجاد تحرك در بيمار و محدوديت در مصرف كلسيم موجود در رژيم غذايي است. نمك‌هاي غيرارگانيك فسفات را مي‌توان به صورت خوراكي يا از طريق لوله ---- معده‌اي، همچنين  ------- ركتوم، يا به صورت ------- مورد استفاده قرار داد. تزريق وريدي فسفات جهت درمان هايپوكليسمي بايد با احتياط فراوان انجام گيرد، چون مي‌تواند منجر به كلسينيكاسيون شديد بافت‌هاي مختلف، افت فشار خون، تتاني و نارسايي حاد كليوي شود.

مراقبت پرستاري

مراقبت از بيماران در معرض خطر در رابطه با بروز هايپوكليسمي حائز اهميت مي‌باشد. تدابيري چون بالابردن ميزان تحرك در بيمار و تشويق به خوردن مايعات مي‌تواند به پيشگيري از هايپوكليسمي كمك نموده يا حداقل شدت آن را كاهش ‌دهد. بيماران بستري در بيمارستان كه در معرض خطر هايپوكليسمي قرار دارند، تشويق مي‌شوند تا هرچه سريعتر حركت را آغاز نمايند. به بيماران سرپايي يا افرادي كه در خانه از آنها مراقبت مي‌گردد، نيز پيرامون اهميت حركت به طور مكرر اطلاعات كافي داده مي‌شود. بيماراني كه در خانه تشويق مي‌شوند تا در صورت امكان، روزانه 4-3 پيمانه آب بنوشند. حجم مواد موجود در رژيم غذايي بايد در حد كافي باشد تا بتواند تمايل به يبوست را جبران و تعديل نمايد.

اهميت منيزيم

بعد از پتاسيم، منيزيم فراوان‌ترين كاتيون داخل سلولي مي‌باشد. منيزيم به عنوان فعال كننده بسياري از سيستم‌هاي آنزيمي درون سلولي عمل كرده و در سوخت و ساز پروتئين و كربوهيدرات نيز نقش دارد. منيزيم بر سيستم قلبي ـ عروقي نيز تاثير گذارده و به صورت ------- سبب اتصاع عروق مي‌گردد. همچنين تصور مي‌شود منيزيم اثر مستقيم بر شريان‌چه‌هاي محيطي دارد كه منجر به كاهش مقاومت كل عروق محيطي مي‌گردد. اختلالات منيزيم شامل هايپومنيزيومي است.

كمبود منيزيم (هايپومنزيمي)

هايپومنزيمي به غلظت‌هاي پايين‌تر از حد طبيعي منيزيم اطلاق مي‌شود.  هايپومنزيمي هنوز هم شايع‌ترين نوع تعادل است كه در وضعيت‌هاي حاد و بحراني بيماري پديد آمده و مورد بي‌توجهي قرار مي‌گيرد. وقوع آن ممكن است در اثر قطع الكل و تجويز مواد غذايي (تغذيه از راه لوله، TPN) باشد. الكليسم، شايع‌ترين علت نشانه‌دار هايپومنزيمي است كه در حال حاضر در ايالات متحده آمريكا وجود دارد. اين مساله بويژه طي مدت انجام درمان‌هاي مربوط به قطع الكل مشكل آفرين مي‌گردد. ساير علل هايپومنزيمي، شامل مصرف آمينوگليكوزيدها، سيكلوسپورين‌ها، داروهاي مدر، ديجيتال‌ها و آمئوتريسين، همچنين تزريق سريع خون حاوي سيترات به خصوص براي بيماران مبتلا به بيماري‌هاي كليوي و كبدي مي‌باشد.

كمبود منيزيم اغلب در موارد كتواسيدوز ديابتي نيز بوجود مي‌آيد كه ناشي از از افزايش دفع كليوي در اثر ديورزاسموتيك و انتقال منيزيم به داخل سلول همراه با انسولين درماني است. ساير عوامل كمك كننده در بروز هايپومنزيمي عبارتند از:

عفونت خون، سوختگي و كاهش درجه حرارت بدن.

تظاهرات باليني

هايپومنزيمي تا حدود زيادي مربوط به سيستم عصبي عضلاني است. هايپومنزيمي ممكن است با تغييرات خلقي قابل ملاحظه‌اي همراه باشد. بي‌تفاوتي، افسردگي، تشويق و نگراني يا سراسيمگي بيش از حد در بيمار وجود داشته و علاوه بر آن آتاكسي[6]، سرگيجه، بي‌خوابي و گيجي نيز در وي پديدار خواهد شد. همچنين بيمار دچار هزيان، توهمات شنيداري يا ديداري و روان پريش‌هاي آشكار نيز مي‌گردد.

درمان طبي

كمبود منيزيم در حد ضعيف را مي‌توان فقط از طريق رژيم غذايي اصلاح كرد. منابع اصلي منيزيم در رژيم غذايي شامل سبزيجات برگ‌دار سبز، آجيل، ---، غلات كامل و غذاهاي دريايي مي‌باشد. شكلات و كره بادام زميني نيز سرشار از منيزيم هستند. در صورت ضرورت به منظور جايگزيني منيزيم در موارد فقدان بيش از حد و مداوم آن از نمك‌هاي منيزيم به صورت خوراكي استفاده مي‌كنند. علائم آشكار هايپومنزيمي را مي‌توان با تزريق منيزيم درمان نمود. سولفات منيزيم از جمله نمك‌هاي منيزيم است كه بيشترين مصرف را دارد. براي تنظيم دز، از غلظت‌هاي سريال منيزيم استفاده مي‌شود.

مراقبت پرستاري

پرستار بايد مراقب بيمار در معرض خطر هايپومنزيمي باشد، وقوع آن را مورد توجه قرار دهد. آموزش نقش عمده‌اي در درمان موارد كمبود منيزيم دارد، بويژه در بيماراني كه هايپومنزيمي آنها به دليل استفاده نادرست از داروهاي مسهل يا مدر بوده است. در چنين نمونه‌هايي، پرستار بايد پيرامون، نياز به مصرف غذاهاي سرشار از منيزيم آموزش دهد.

فزوني منيزيم (هايپومنزيمي)

هايپومنزيمي به غلظت‌هاي بالاتر از حد طبيعي منيزيم سرن گفته مي‌شود. وقتي نمونه‌هاي خون هموليز گردند يا براي گرفتن نمونه خون، ------ كه بيش از حد محكم بسته شود، در آن صورت ميزان منيزيم سرم به طور كاذب بالا مي‌رود. شايع‌ترين علت بروز هايپومنزيمي نارسايي كليوي است. در حقيقت ميزان منيزيم سرم در بيشتر بيماران مبتلا به نارسايي‌هاي پيشرفته كليوي تا حدودي بالاست. فزوني منيزيم مي‌تواند در اثر تجويز بيش از حد منيزيم جهت درمان اكلاميس يا موارد كمبود منيزيم بوجود مي‌آيد.

در موارد عدم كارايي بخش غده فوق كليوي، بيماري -------- يا كاهش درجه حرارت بدن نيز، مقادير منيزيم سرم افزايش مي‌يابد. مصرف بيش از اندازه آنتي اسيدها (مانند مالوكس، ريوپان و ميلانتا) و ملين‌ها (شير --------) نيز سبب افزايش مقادير منيزيم سرم مي‌گردند.

درمان طبي

با اجتناب از تجويز منيزيم براي بيماران دچار نارسايي كليوي، همچنين نظارت دقيق و جدي بر بيماراني كه از نمك‌هاي منيزيم استفاده مي‌كنند، مي‌توان از بروز هايپومنزيمي پيشگيري كرد.


منابع:

 

·          پرستاري داخلي ـ جراحي برونر ـ سودارث درد، الكتروليت، شوك، سرطان و مراقبت پايان عمر. ترجمه دكتر زهره پارسايكتا و منصوره فراهاني و دكتر ژيلا عابدسعيدي.

·                   پرستاري اختلالات آب و الكتروليت، ترجمه دكتر مرتضي دلاورخان، پروانه بيشه‌جان.

 

 

 

 

 

 

 

 

 


 

 


 



[1]. Mithramycin

[2]. Isoniazid

[3]. Alendronate (fosamax)

[4]. Actonel

[5]. Evista

[6]. Ataxiaz(ناهماهنگي و بي‌نظمي در حركت عضلات)

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 18 فروردین 1399 ساعت: 15:24 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره کلزا

بازديد: 87
تحقیق درباره کلزا

كلزا

مقدمه :‌

دانه هاي روغني پس از غلات ، دومين ذخاير غذايي جهان را تشكيل مي دهند . اين محصولات علاوه بر دارا بودن ذخائر غني اسيد چرب ، حاوي پروتئين نيز مي باشند در اين ميان كلزايه عنوان يكي از مهمترين گياهان روغني در سطح جهان مطرح مي باشد . آخرين ارقام منتشره از سوي سازمان خواربار و كشاورزي جهاني ( FAO ) در سال 1999 نشان مي دهد ، كلزا پس از سويا و نخل روغني ، سومين منبع توليد روغن نباتي جهان به شمار مي رود .

مبدأ اوليه كلزا Brassica napus  به خوبي روشن نمي باشد اما به احتمال قوي خواستگاه آن ناحيه آسيا و اروپا است ، كلمه Rapeseed در زبان انگليسي به كلزا اطلاق مي شود داراي ريشة Rapum به معني شلغم مي باشد .

زراعت كلزا از 300 سال قبل در هندوستان رواج داشته و از آنجا به چين و ژاپن راه يافته است ،‌در اروپا استخراج روغن از دانه كلزا و دانه ساير گونه هاي متعلق به جنس Brassica دست كم از قرن 16 رواج داشته است ، اين روغن ابتدا به عنوان روغن چراغ استفاده شد و سپس به عنوان روغن خوراكي مرسوم گرديد .

توليد تجارتي كلزا در سال 1942 به عنوان منبع تأمين كننده روغن روان ساز در جنگ جهاني دوم آغاز گرديد اما به دليل قحطي و گرسنگي و كمبود منابع روغن خوراكي مقداري از آن به مصرف غذايي رسيد و پس از آن با توجه به امكان استفاده خوراكي از اين روغن اصلاح آن مورد توجه قرار گرفت .

 

گونه ها و ارقام :

گياهان جنس براسيكا برحسب ميزان اسيداوريك به دوگروه عمده تقسيم مي شوند:

دسته اول كه با علامت اختصاري HEAR مشخص مي شوند داراي مقادير زيادي اسيد اروسيك بوده ( درحدود 55 درصد ) و مصرف خوراكي ندارند . در سال 1974 روغنهايي كه كمتراز5 درصد اسيد اروسيك داشتند تحت عنوان LEAR نامگذاري شدند ، بعدها محققين كانادايي نام كانولا را براي ارقام اصلاح شده كلزا ( داراي حداكثر 2 درصد اسيد اروسيك ) انتخاب نمودند . علاوه بر ماده مضر فوق يك ماده مضر ديگر در كنچاله و علوفه كلزا وجود دارد كه تحت عنوان “ گلوكز اينولات “ شناخته مي شود و باعث طعم تند و بوي گزنده مي گردد . فيبر نيز از موادي است كه باعث افت كيفيت كنجاله مي گردد . ترتيب تكامل اصلاح در اين گياه روغني به قرار زير بوده است :

ارقام ( 0  )                 : در اين ارقام ميزان اسيد اروسيك به حد بسيار كمي تقليل يافته بطوريكه در ارقام امروزي تقريباً به صفر رسيده است .

ارقام ( 00 )                : در اين ارقام علاوه بر ميزان اسيد اروسيك ميزان گلوكز اينولات نيز بسيار كاهش يافته است .

ارقام ( 000 )               : در اين ارقام هر سه ماده نامطلوب اسيد اروسيك ، گلوكز اينولات و فيبر به حداقل رسيده اند .

 

تجزيه مواد تشكيل دهندة بذر كلزا

تركيبات

پروتئين

روغن

رطوبت

هيدارات كربن

مواد معدني

كلوكز

اينولات

مقدار %

25-17

45-40

3/7-5/5

25-20

3/5-2/3

4-1

 

 

روغن كلزا در مقام مقايسه با روغن حاصله از دانه هاي روغني ممتاز آفتابگردان ، ذرت و سويا به دليل حضور اسيدهاي چرب اشباع نشده و فاقد كلسترول از كيفيت تغذيه اي بالايي برخوردار است .

ارقام كلزا داراي دو تيپ بهاره و پائيزه مي باشند كه ارقام بهاره به دليل دوره رشد كوتاهتر از عملكردكمتري برخوردارند و در ضمن نيازي به بهاره سازي(ورناليزاسيون) ندارند ، درحاليكه ارقام پائيزه نيازمند گذراندن يك دوره سرما مي باشند . جدول زير برخي ارقام رايج در ايران و ويژگي هاي آنها را نشان مي دهد :

نام رقم

نوع رقم

كد رقم

عملكرد

دانه ton/ha

درصد روغن

سازگاري

طلايه ( كبري )

پائيزه

00

3/4-1/2

3/41-41

سرد و معتدل سرد

زرگل ( سرز )

پائيزه

00

8/4-2

45-42

سرد

PF7045/91(ساري گل)

بهاره

00

8/4-2

45-42

معتدل و گرم و مرطوب

Okapi

پائيزه

00

3

43

معتدل سرد و سرد

Fornax

پائيزه

00

3

43

سرد

SLM   0461

پائيزه

00

3

43

سرد

Orient

پائيزه

00

9/2-7/2

44-42

معتدل سرد

Colvert

پائيزه

00

9/2-7/2

53

معتدل سرد

Option   501

بهاره

00

7/2-5/2

44-43

گرم و مرطوب

هيبريد Hyola   401

بهاره

00

2/3-8/2

45-43

معتدل و گرم و مرطوب

هيبريد  Hyola   308

بهاره

00

9/2-7/2

46-44

معتدل و گرم ومرطوب

 

گياه شناسي :

كلزا از تيره شب بوئيان يا چليپائيان ، گياهي علفي با دوره رشد يكساله مي باشد داراي ريشه عمودي و بلند است كه در شرايط مناسب تا عمق 80 سانتي متري خاك وحتي بيشتر نيز نفوذ مي كند .

كلزا داراي يك ساقة‌اصلي و تقريباً مدور مي باشد كه پس از به گل نشستن ساقه اصلي رشد ساقه هاي فرعي آغاز مي شود و تعداد زيادي شاخه فرعي منشعب مي شود ارتفاع نهايي بوته بين 200- 50 سانتيمتر است . برگهاي كلزا به سه فرم چسبيده به آغوش ، چسبيده معمولي ، و داراي دمبرگ مشاهده مي شوند . گل آذين به شكل خوشه بلندي است كه در آن گل ها از قسمت پايين خوشه شروع به شكفتن مي كنند . كلزا گياهي عمدتاً خود گشن است كه ميزان خود گشني آن بيش از 70% مي باشد . ميوه كلزا غلاف يا به عبارت عامي خورجيني به طول 5 تا 10 سانتي متر است كه فاقد كرك بوده و در انتها به يك منقار منتهي مي شود .

 

شرايط اقليمي :

كلزا محصول مناطق معتدله است ، اما با اصلاح ارقام جديد سازگاري اين گياه به مناطق سرد نيز گسترش يافته است . آزمايشات نشان داده اند بيش از 90% بذور كلزا در دماي 20 تا 25 درجه سانتيگراد ( دماي مطلوب ) درمدت 1 تا 2 روز جوانه ميزنند در حاليكه در دماهاي 2 تا 3 به 34 تا 67 درصد كاهش مي يابد .

كلزا در تمام مراحل رشد تا حدودي نسبت به سرما مقاوم است و در حالت روزت تحمل آن بسيار زياد مي گردد . درجه حرارت پايه براي اين گياه معمولاً 5 درجه سانتيگراد در نظر گرفته مي شود . درجه حرارت مطلوب براي رشد و نمو كلزا 30-25 درجه مي باشد ولي قادر به تحمل دماي 40 درجه سانتي گراد براي دوره هاي كوتاه نيز مي باشد و چنانچه درجه حرارت مرحله رويشي بالاتر از مرحله گلدهي و دانه بستن باشد عملكرد نهايي افزايش خواهد يافت .

دامنه فنوپريود براي كلزا بسيار گسترده است به طوري كه مي تواند در دامنه 10 الي 24 ساعت روشنايي قادر به رشد باشد . بطور كلي كلزا يك گياه روز بلند مي باشد و روزهاي بلند رشد رويشي آنرا كوتاه مي كنند و يا افزايش طول روز گاهي تسريع      مي شود .

عوامل مهم تشكيل عملكرد و كيفيت محصول عبارتند از : شدت تشعشع ، طول روز و تركيب طيف نوري بعلاوه عوامل آب و هوايي افزون بر تأثير مستقيم بر عملكرد به طور معني داري در عمليات برداشت مؤثر است . چرخه زندگي كلزاي پاييزه داراي دو مرحله مشخص است . مرحله رويشي كه اندامهاي رويشي در پاييز شكل مي گيرند و با گذشت مرحله خواب زمستانه ، گياه رشد سريع خود را در بهار شروع كرده كه اين مرحله همراه با تمايز اندامهاي زايشي است . كلزا طي فرايندهاي سازگاري در فصل پائيز به درجه حرارت هاي پائين مقاوم مي شود وقتي درجه حرارت در اوايل بهار تغيير مي كند به ويژه وقتي كه يخبندان هاي مجدد پس از يك دوره كوتاه گرما حادث مي شود اغلب باعث كاهش اين مقاومت شده وايجاد خسارت مي كند(6-تا12- درجه سانتي گراد). بسته به وضعيت رشد و نمو و درجه سازگاري و رقم كلزا مي تواند سرماي 15- تا 20- درجه را تحمل نمايد و حتي وقتي توسط برف پوشيده شده اند به سرماهاي پائينتر نيز مقاوم هستند . دماهاي كمتر از 7- تا 15- درجه سانتيگراد براي برگها كشنده است اما گياهاني كه سيستم ريشه آنها به خوبي توسعه يافته و نقاط رشدي توسط برگها پوشيده شده است در دماهاي پائين نيز زنده مي مانند .

سرماي ديررس دراواخر فروردين و اوايل ارديبهشت ماه در مناطق سرد طي رشد طولي گياه ساقه ها را به حالت S در آورده و همچنين درهنگام گلدهي با از بين بردن گل آذين بويژه گل آذين اصلي خسارت عمده اي به محصول وارد مي سازد .

ركود زمستانه از زماني كه متوسط درجه حرارت روزانه به زير 2 درجه سانتيگراد مي رسد شروع و در بهار زماني كه متوسط دما به بالاي درجه سانتي گراد ميرسد گياه از حالت ركود خارج مي شود . با اين حال مرحله روزت نمي تواند به مفهوم رشد مطلق باشد تعداد مطلوب برگهاي حقيقي در پايان رشد پائيزه 10-8 عدد است . در بين تمامي عوامل آب و هوايي دما بيشترين اثر را روي كيفيت دانه كلزا دارد . بيشترين مقدار روغن تحت شرايط روزهاي كوتاه ، درجه حرارت هاي معتدل و رطوبت نسبي پائنتر توليد ميشود و بيشترين ميزان پروتئين وقتي توليد ميشود كه روزها كوتاه و درجه حرارت بالا است .

مراحل فنولوژي :

براي تشريح مراحل رشد و نمو كلزا مي توان از روش كدگذاري توسط دانشمنداني همچون هارپر بركن كمپ ( HB) و سيلوستر وبرادلي (SB) صورت گرفته است . براساس آخرين روش كدگذاري كه توسط انجمن كلزاي كانادا ( 1998 ) انجام گرفته است اين مراحل به صورت زير تقسيم بندي شده است :

كد مرحله                نام مرحله                           مراحل فرعي

0                                                                جوانه زني

1                                                                گياهچه ( سبز شدن )

2                                                                روزت

1-2                                                             نخستين برگ حقيقي گسترش مي يابد

2-2                                                             دومين برگ حقيقي گسترش مي يابد

3-2                                                             سومين برگ حقيقي گسترش مي يابد

 

       
 
   
 

 

 

 

3                          غنچه دهي

1-3                                                             گل آذين در وسط روزت قابل رويت مي شود

2-3                                                             گل آذين به بالاتر از سطح روزت رشد مي كند

3-3                                                             غنچه هاي پاييني به زردي مي گرايند

 

4                           گلدهي                             

1-4                                                             نخستين گل مي شكند

2-4                                                             تعدادزيادي گل مي شكندوغلافهاي پاييني درازمي شود

3-4                                                             غلافهاي پاييني شروع به دانه بندي مي كند

4-4                                                             پايان گلدهي و متورم شدن دانه غلافهاي پاييني

5                          رسيدن

1-5                                                             دانه هاي غلافهاي پاييني به حد نهايي رشد رسيده و حالت شفاف دارند

2-5                                                             دانه هاي غلافهاي پاييني سبز رنگند

3-5                                                              دانه هاي غلافهاي پاييني زرد متمايل به قهوه اي يا

سبزمتمايل به زرد شده اند .

4-5                                                             دانه هاي غلافهاي پاييني زرد يا قهوه اي شده اند

5-5                                                             دانه هاي كليه غلاف ها قهوه اي شده و بوته مي ميرد

بعضي ازمراحل فوق در شكلهاي 1  الي  10 ديده مي شود.

علل عمده انتخاب كلزا و توسعه كشت آن در ايران :

1- تجارب ارزنده كشورهاي پيشرفته جهان وموفقيت چشمگير آنها ، درنتيجه امكان دسترسي سريع به يافته هاي تحقيقاتي و اجرايي آنها .

2-پاييزه بودن آن و درنتيجه امكان استفاده از نزولات آسماني و نياز كمتر به آبياري.

3-در تناوب زراعي با غلات و تعدادي از محصولات زراعي موجب افزايش عملكرد     مي شود و تا 27%  امكان مبارزه مطلوب با علف هاي هرز نازك برگ غلات را به وسيله علف كش هاي اختصاصي نازك برگ كش فراهم مي سازد .

4-در توسعه صنعت زنبورداري نقش مهمي ايفا مي كند . ( در انگلستان سطح زيركشت كلزا از درختان ميوه فراتر رفته و اين گياه را به منبع اصلي تغذيه زنبورهاي عسل تبديل نموده است . )

5- در مقايسه با بعضي از دانه هاي روغني مرسوم ، درصد روغن بالايي دارد و همچنين از كيفيت تغذيه اي مطلوبي برخوردار است .

 

كشت كلزا در ايران و جهان :

سه كشور چين ، هند و كانادا به ترتيب توليد كنندگان عمدة كلزا درجهان بوده و 7/70 درصد از كل اراضي زيركشت كلزاي جهان را در سال 2000 در اختيار داشته اند . طبق آمار سال 2000 ايران با 17240 هكتار اراضي زيركشت كلزا  06/0 درصد از كل زمين هاي زيركشت كلزا جهان را در اختيار دارد كه با توليد 17010 تن سهمي برابر 04/0 درصد كل توليد جهان را به خود اختصاص داده است . يعني عملكرد كلزاي ايران 987 كيلوگرم در هكتار بوده كه نسبت به متوسط جهاني 67 درصد ميباشد . در بين استانهاي كشور بيشترين ميانگين ميزان عملكرد كلزا در سال زراعي 79-78 كيلوگرم در هكتار مربوط به دشت مغان و كمترين آن با 129 كيلوگرم در هكتار مربوط به استان كرمانشاه بوده است .

 

 

سابقه كشت كلزا در استان چهارمحال و بختياري :

دراستان چهارمحال و بختياري كشت كلزا تقريباً از سال زراعي 74-73 آغاز و در سال زراعي 79-78 سطح زيركشت به 20 هكتار و متوسط عملكرد 333 كيلوگرم درهكتار افزايش يافته است . در سال زراعي 80-79  سطح سبز اين محصول در استان به 80 هكتار فزوني يافته و سهميه استان در سال زراعي 81-80 از سوي شركت دانه هاي روغني 200 هكتار تعيين گرديده است .

اين تعيين سهميه در حاليست كه از لحاظ تطبيق شراي آب و هوايي و اقليمي اين محصول در استان چهارمحال وبختياري اطلاعات چنداني در دست نمي باشد . در اين راستا با توجه به اهميت استراتژيك كاشت دانه هاي روغني در سطح كشور اميد است با مطالعه تأثير شرايط آب و هواي استان بر اين محصول و شناخت بيشتر واكنش كلزا به تغييرات پارامترهاي جوي گاهي هر چند كوچك در اين زمينه برداشته باشيم .

 

خلاصه آبي از فعاليت ايستگاه بر روي كشت كلزاي پاييزه در سال زراعي 80-79:

با توجه به در دستور كار قرارگرفتن كشت اين گياه براي بررسي مراحل فنولوژي وتفكيك دريافت واحدهاي حرارتي بر اين اساس ، كار روي اين محصول آغاز شد . در ابتداي امرلازم بود از بين رقمهايي كه كاشت مي شوند دو رقم كه مخصوص مناطق سردسيري مي باشندانتخاب گرددكه دو رقم اكاپي (Okapi) و اس ال ام 046 (SLM 046) به پيشنهاد كارشناسان مركز تحقيقات كشاورزي در نظر گرفته شد به دليل عدم كشت هرگونه محصول ازديادي در ايستگاه مزرعه مربوط به طرح بررسي سازگاري و مقايسه عملكرد ارقام جديد كلزا در 25 واريته مختلف داخلي و خارجي انتخاب گرديد.

استفاده از طرح هاي مقايسه عملكرد محصولاتي كه هيچگونه تيمار ديگري (آبياري، كود و ) به جز رقم در آن منظور نشده است و تا حدود زيادي شرايط شبيه كشت ازديادي مي باشد ميتواند جهت مطالعات هواشناسي كشاورزي نيزمفيد واقع گردد . لذا بصورت ابتكاري دراين مزرعه اين مطالعات آاز شد تا در صورت نياز وهمچنين مفيد بودن نتايج بتوانيم در آينده دراين گونه طرحها نيز به بررسي و مطالعات هواشناسي بپردازيم .

پس از آماده سازي زمين و اضافه كردن كودهاي مختلف به خاك كشت كلزا به صورت رديفي به ميزان 150 بذر درمتر مربع در عمق 2 الي 3 سانتي متري خاك در تاريخ 19 سپتامبر 2000(29/06/79) با ميانگين دماي 9/18 درجه سانتي گراد انجام و بلافاصله آبياري مزرعه صورت گرفت . روز 26 ام ماه مزرعه با دريافت 8/121 درجه - روز دماي بالاتر از صفر در رقم اس ال ام 046 ، 75% و در رقم اكاپي 88% بذور وارد مرحله جوانه زني شده بودند و درهمين روز با ميانگين دماي 2/16 درجه سانتي گراد آغاز مرحلة سبزشدن در نظر گرفته شد .

در روز دوم ماه اكتبر 2000 مرحله ظهور اولين برگ حقيقي با متوسط دماي 2/13 و دريافت 7/219 درجه - روز دماي بالاتر از صفر را آغاز نمود و اين مرحله تا روز 14/10/2000 ادامه داشت و دراين روز با متوسط دماي 2/13 درجه سانتي گراد و دريافت 9/368 درجه - روز دما ، مزرعه وارد مرحله افزايش برگها يعني روزت گرديد اين مرحله تا ماه نوامبر ادامه و تعداد برگ بوته ها بطور متوسط به 6 برگ رسيد و با توجه به روند  كاهش دما و در نظر گرفتن آستانه فعاليت متوسط 5 درجه سانتي گراد اين گياه از روز 17/11/2000 با نزول ميانگين دما به 1/3 درجه سانتي گراد عملاً رويش گياه متوقف گرديد . تا اين تاريخ مزرعه 1/681 درجه - روز واحد حرارتي بالاتر از صفر و 7/388 درجه - روز واحد حرارتي بالاتر از 5 درجه سانتي گراد كسب نمود. طي مشاهداتي كه بعد از اين تاريخ در ماههاي دسامبر ، ژانويه و فوريه صورت گرفت ، تنها چيزي كه جلب توجه مي كرد تغيير رنگ برگ بوته ها و بعضاً از بين رفتن آنها بر اثر سرمازدگي بود اين روند ادامه داشت تا اينكه در روز 8/3/2001 ماه مارس با ميانگين دماي 3/6 درجه سانتي گراد و دريافت 1/970 درجه - روز دماي بالاتر از صفر و 9/10 درجه - روز بالاتر از 5 درجه آثار رويش مجدد در بوته ها ملاحظه گرديد . رنگ 40 تا 50% برگها در اين روز زرد و يا خشكيده بودند .

در تاريخ 22/3/2001 ماه مارس با ميانگين دماي 3/8 درجه سانتي گراد و دريافت 0/1064 درجه - روز دماي بالاتر از صفر و 9/34 درجه - روزدماي بالاتر از 5 درجه بوته ها وارد مرحله ساقه رفتن شدند كه همزمان غنچه هاي گل آذين درمنطقه رويشي گياه مشخص بود . در روز دوازدهم ماه آوريل با ميانگين دماي 9/8 درجه و دريافت 0/1286 درجه - روز دماي بالاتر از صفر و 3/552 درجه دماي بالاتر از 5 مزرعه كلزا براي هر دو رقم وارد مرحله گلدهي گرديد . با كاهش دماهايي كه از اين تاريخ در اين مرحله حساس رخ داد گل آذين شاخه اصلي تقريباً تمامي بوته ها از بين رفت و اين مرحله 32 روز به طول انجاميد . مرحله غلافبندي از روز 14/05/2001 با ميانگين دماي 4/17 و دريافت 1/1707 درجه - روز دماي بالاتر از صفر و 4/813 درجه - روز بالاتر از 5 آغاز شد كه از روز هيجدهم اين ماه با بهتر شدن شرايط دمايي و رطوبتي خاك سرعت بيشتري يافت . مزرعه ماه ژوئن 2001 را در مرحله غلافبندي براي هر دو رقم آغاز نمود كه با گسترش تدريجي غلافها بوته ها برگهايشان را از دست دادند تا به متوسط 2 الي 3 برگ رسيد . در تاريخ 18/6/2001 آغاز مرحله رسيدن بذرها با دريافت 2/2356 درجه - روز دماي بالاي صفر و 5/1278 درجه دماي بالاتر از ميانگين 5 ثبت شد . اين مرحله براي رقم اس ال ام 046 تا روز بيست و هشتم ژوئن ودريافت 0/2580 درجه - روز دما و براي رقم اكاپي تا روز سي ام ماه با كسب 4/2627 درجه - روز دماي بالاتر از صفر و ميانگين دماي 9/23 درجه در اين روز ادامه داشت و درهمين تاريخ مزرعه برداشت شد .

عملكرد بذر در رقم اكاپي 2140 كيلوگرم درهكتار و در رقم اس ال ام 046، 1718 كيلوگرم در هكتار محاسبه شد و در صد روغن استحصالي براي اين دو رقم به ترتيب 29/50 % اكاپي و 65/48% اس ال ام 046  بود كه در رقم اكاپي عملكردها بهتر به نظر مي رسند پس با توجه به موارد ذكر شده مراحل فنولوژي كه براي اين گياه در نظر گرفته شد عبارت بودند از : جوانه زني - سبز شدن - ظهور اولين برگ حقيقي - افزايش برگها يا روزت - ساقه رفتن - گلدهي - غلافبندي و رسيدن كامل بذرها ، كه درجه - روزهاي دريافتي تجمعي و به تفكيك هر مرحله به ترتيب در نمودارهاي 1 و 2 آورده شده اند .

 

پيشنهاد دستور العمل نحوة انجام ديده باني هاي فنولوژي و بيومتري كلزا:

در سال زراعي 80-79 با توجه به بعضي تقسيم بنديها و كدگذاري مراحل فنولوژي و در نظرگرفتن فرمهاي موجود 15 محصول كه در حال حاضر در بخش هواشناسي كشاورزي مورد استفاده مي باشد مراحل اصلي فنولوژي زيرجهت اين محصول در طي كار در نظر گرفته شد :‌

 

كد                                               مرحله

1                                                  جوانه زني و سبز كردن

2                                                 توليد اولين برگ حقيقي

3                                                 افزايش برگها ( روزت )

4                                                 طويل شدن ساقه

5                                                 گلدهي

6                                                 توسعه غلاف

7                                                 رسيدن كامل

 

اما در عمل و با توجه به طولاني بودن برخي مراحل و مبهم بودن مراحل فوق از لحاظ تفكيك ، تقسيم بندي براساس كدگذاري انجمن كلزاي كانادا جهت سال زراعي   81-80  در نظر گرفته شد كه مناسبتر مي باشد و در اين تقسيم بندي پنج مرحله اصلي در نظر گرفته و مراحل 2 و 3 و 4 و 5 بخاطر تفكيك بهتر آنها از لحاظ مشاهده ايي به مراحل فرعي تقسيم شده اند و جهت تطبيق با فرمهاي هواشناسي كه در حال حاضر استفاده مي شود در فرم  F6 مراحل فرعي و در فرم AGXB  دهه فقط كد مرحله اصلي ثبت مي شود . ( به نظر مي رسد لازم است سيستم كد دهي ساير محصولات مورد مطالعه در بخش هواشناسي كشاورزي مورد تجديد نظر قرار گرفته و براساس روش هاي رايج كد دهي گردد ) با توجه به هماهنگي با ادارة هواشناسي كشاورزي سازمان براي محصول كلزا كد 18 تعيين گرديد . لازم به ذكر مي باشد مطالب پيشنهادي با توجه به يكسال كار عملي بر روي كلزا و همچنين منابع موجود تنظيم گرديده است كه عاري از نقص نخواهد بود و پس از تجربيات بيشتر در سال زراعي آينده و استفاده از پيشنهادات و اطلاعات ساير ايستگاه هاي هواشناسي كشاورزي كشور داراي تجربه در اين زمينه تكميل خواهد شد .

 

جزئيات انجام ديده باني هاي فنولوژي :

0-جوانه زدن : براي تعيين ميزان جوانه زدن دانه ها بايد خاك را در دومحل از هريك از چهار طرف مزرعه كنار زده و اين كار آنقدر ادامه داده تا حداقل در دو محل بذر كلزا جوانه زده باشد كه نسبت بذرهاي ريشه زده بصور كسر هشتم ( يعني براي هر بذر جوانه زده 5/12% در نظر مي گيريم )  در فرم F6 درج مي نماييم .

1-سبزكردن :‌ ابتدا چهار ميكروپلات 1*1 را انتخاب مي كنيم و با پيدايش و باز شدن دو برگ اوليه ( لپه ها ) تعداد گياهان وارد شده به اين مرحله شمارش و متوسط آنرا در هر ميكروپلات در فرم F6 درج مي كنيم . پس از شكل گرفتن رديفها در هريك از قطعات چهارگانه 10 گياه نمونه انتخاب و ديده بانيهاي بعدي را روي آنها ادامه مي دهيم .

 

2- روزت :

        1/2- توليد اولين برگ حقيقي (هربرگ به درازاي حداقل 2 سانتي متر مورد

شمارش قرار گيرد )

2/2- افزايش برگها مانندمرحله قبل شمارشها انجام و اين كار تا گلدهي ساقه

اصلي ادامه مي يابد .

 

 

 

3- غنچه دهي :

        1/3 - گل آذين در وسط روزت قابل رويت مي شود . ( غنچه هاي گل وجود

        دارند ولي هنوز به وسيله برگهاي آخرين تا حدودي پوشيده شده اند).

        2/3 -طويل شدن ساقه ( گل آذين به بالاتر از سطح روزت رشد مي كند ) . از

        شروع اين مرحله اندازه گيري بيومتري ارتفاع شروع شده وهمچنين تعداد

ساقه هاي فرعي تشكيل شده شمارش مي شود .

 

4- گلدهي :

        1/4 - نخستين گل مي شكفد ( منظور از شكفتن نخستين گل هنگاميست كه حدود

        10% غنچه هاي گل آذين ساقه اصلي شكفته باشند ) .

        2/4 - تعداد زيادي گل مي شكفد و غلافهاي پاييني دراز مي شود .

        3/4 - غلافهاي پاييني شروع به دانه بندي مي كند .

        4/4 - پايان گلدهي و متورم شدن دانه غلافهاي پاييني .

 

5- رسيدن :

1/5 - دانه هاي غلافهاي پاييني به حد نهايي رشد رسيده و حالت شفاف دارند.

2/5 - دانه هاي غلافهاي پاييني سبز رنگند .

3/5 - دانه هاي غلافهاي پاييني زرد متمايل به قهوه اي يا سبز متمايل به زرد

شده اند .

4/5 - دانه هاي غلافهاي پاييني زرد يا قهوه اي شده اند .

5/5 - دانه هاي كليه غلاف ها قهوه اي شده و بوته مي ميرد .

 

تعيين تراكم در كلزا :

تعيين تراكم در چهار نوبت زير صورت مي گيرد ونتايج در فرم F8 پيوست ثبت  مي گردد :

1- در پايان سبز شدن و آغاز پيدايش اولين برگ حقيقي

2-درهنگامي كه رشد رويشي گياه در آغاز دوره ركود ( تقريباً اوايل زمستان ) متوقف مي گردد .

3-در مرحله ايي كه گل آذين در بيش از 50% بوته ها به بالاتر از سطح روزت رشد ميكند ( 50% ساقه رفتن )

4-رسيدن كامل و هنگام برداشت محصول

 

اندازه گيري بيومتريك :

1-ارتفاع بوته : اندازه گيري ارتفاع از زمين تا نوك طويلترين ساقه روي همان        بوته هايي كه براي ديده باني هاي فنولوژي انتخاب شده اند انجام مي شود . شروع اندازه  گيري از هنگاميست كه در 10% بوته ها گل  آذين به بالاتر از سطح روزت رشد كرده باشد و تا شروع رسيدن ( هنگاميكه در 10% بوته ها دانه هاي غلاف هاي پاييني به حد نهايي رشد رسيده اند وحالت شفاف دارند ) هر چهار روز در ميان ادامه مي يابد و نتايج در فرم < yzq_eh(); (window.yzq_eh) if else yzq4(); window.yzq4) && (window.yzq_gb ?P="EBZ5TELaRQsbeLWdBncw0QIb2du1J0SqtAcACkuh&T=13tl5mgt7%2fX%3d1152037896%2fE%3d96062901%2fR%3dyahoosrch%2fK%3d5%2fV%3d1.1%2fW%3d9%2fY%3dYAHOO%2fF%3d528133255%2fS%3d1%2fJ%3d1047DA42');" p?,>

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 18 فروردین 1399 ساعت: 15:22 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق آسیب های ورزش ژیمناستیک

بازديد: 325
تحقیق آسیب های ورزش ژیمناستیک

تحقیق آسیب های ورزش ژیمناستیک

مقدمه

تربيت بدني و فعاليتهاي تفريحي از اجزاي اصلي زندگي و ساختار جوامع نوين هستند, به همين دليل آسيبهاي ورزشي كه در حين تمرينهاي آماده‌سازي يا مسابقه واقعي پديد مي‌آيند، اجتناب‌ناپذير و فراوان مي‌باشند. مطالعه، تشخيص و درمان آسيبها و جراحات مذكور باعث پيدايش رشته چند گرايشي و جامع پزشكي ورزشي شده است، كه پزشكان، فيزيوتراپيست‌ها و ساير شاغلان حِرف وابسته را دربر مي‌گيرد.

بروز آسيبهاي ورزشي در ورزشكاران حرفه‌اي رو به افزايش است و در ميان ورزشكاران غير حرفه‌اي نيز به علت اصرار و تاكيد مداوم بر زيبايي و تناسب اندام و پيشگيري از بيماريهاي قبلي عروقي، كه به تمرينات سنگين و تحمل فشارهاي سخت و اغلب ناصحيح مي‌انجامد، رو به ازدياد مي‌باشد. علاوه بر سن، جنس و وضعيت جسماني فرد،‌نوع رشته ورزشي نيز مي‌تواند در بروز و شدت جراحات سهيم باشد. به عبارت‌كلي, آسيب ورزشي، به آسيبي اطلاق مي شود كه در اثر ورزش يا فعاليتهاي بدني مشابه ايجاد مي‌گردد و شخص را از كار فعاليت تمريني يا شركت در مسابقه در روز بعد از جراحت باز مي‌دارد و يا هر‌گونه آسيبي كه نيازمند مراقبت پزشكي باشد.

آسيبهاي ورزشي ممكن است حاد يا مزمن باشند. آسيب ورزشي حاد ناشي از ماكروتراما و آسيب ورزشي مزمن‌ ناشي‌ ‌از ‌ميكروتراما ‌مي‌باشند(5). آسيبهاي ماكروترامايي، آنهايي هستند كه در اثر تروماي ناگهاني مستقيم و يا غير مستقيم موجب جراحات آني شديدي، از جمله‌ پيچ‌خوردگي، ‌كشيدگي، ‌‌در‌رفتگي‌ و ‌‌شكستگي‌ ساختمانهاي‌مختلف مي‌شوند. دسته آسيبهاي ميكروترامايي در مجموع به سندرم‌هاي فعاليت مفرط و نادرست اطلاق مي‌گردد و امروزه در كودكان نيز به اندازه بزرگسالان شايع است. اين آسيبها، مشكلات درازمدت و ديرپا يا عود كننده عضلاني اسكلتي هستند كه در پي ضربه يا جراحت حاد به وجود نيامده‌اند.

آسيبهاي ورزشي, دستگاه عضلاني اسكلتي را بيش از ساير دستگاههاي بدن گرفتار مي‌كنند. به طور كلي دستگاه عضلاني اسكلتي را به دو قسمت اندامهاي تحتاني و فوقاني تقسيم مي‌نمايند. آسيبهاي اندامهاي تحتاني، در مجموع بيشتر هستند و در افراد بالغ، مفصل زانو شايعترين نقطه آناتوميكي است كه گرفتار مي‌شود. در ورزشهايي كه با اندام فوقاني سر و كار دارند، شانه به علت دامنه حركتي گسترده و پايداري ذاتي بسيار كم، كانون اصلي آسيبهاي ورزشي مي‌باشد.

ورزش عامل 12% از كل آسيبهاي فك و صورت مي‌باشد. شكستگيهاي فك و گونه در ورزشهاي تماسي (نظير مشت‌زني، كشتي و ...) شايعتر هستند. با وجود استفاده گسترده از وسايل پيشرفته محافظ مثل كلاه‌خود، ماسك صورت, سپر چشم و محافظ‌ دهان كه بروز آسيب در ناحيه سر و صورت را كاهش مي‌دهند، وقوع شايع آسيبهاي بزرگ و كوچك در ساختمانهاي حساس اين ناحيه آناتوميكي به هيچ وجه از بين نرفته است. در حقيقت مشكل آنجاست كه بهبود وسايل و شيوه‌هاي حفاظتي سر و صورت در برخي از ورزشها به ورزشكاران احساس كاذب آسيب‌ناپذيري بخشيده است و موجب بازي بي‌پروا و خطرناكتر و انتقال محل آسيب از صورت به دستگاه اعصاب مركزي و نخاع شده است.‌ با اين حال بسياري از ورزشكاران به ورزشهايي مي‌پردازند كه محافظت صورت در آنها متداول نبوده و يا دست كم كامل نيست (مثل كشتي كه در ايران جايگاه ويژه‌اي دارد) و به همين دليل، احتمال آسيبهاي فك و صورت وجود دارد.

آسيبها و نحوه برخورد باآنها در ژيمناستيک

ژيمناست ها اغلب نوجوان هستند و نسبت به ساير ورزشکاران از بلوغ اسکلتي کمتري برخوردارند . آنها بايد اندام متناسب داشته باشند و توجه وافر به اين امر مي تواند زمينه ساز اختلالات تغذيه اي گردد . به دنبال تغذيه ناکافي و تمرينات زياد ممکن است در دختران ژيمناست عادت ماهانه قطع شود و عواقب جدي به دنبال داشته باشد .

ژيمناستيک با شيوع بالاي صدمات حاد و مزمن همراه است . طبق گزارشات حدود ۱۳٪ ژيمناست ها طي يک دوره رقابت دچار آسيب بارز مي شوند . آسيب ها اغلب در حرکات مرتبط با زمين حادث مي شوند و ناشي از نيروي زياد ايجاد شده در مانورهاي هوايي هستند .

ضربه حاد معمولاً ساختارهاي غضروفي ، ليگاماني يا استخواني را درگير مي سازد . فشارمزمن در ابتدا واحد عضلاني و تاندوني را متأثر مي نمايد .

الگوي حرکات به تشخيص علت اخلال کمک مي کند . براي مثال صدمات حاد ، فرد را از انجام مطلوب حرکات بازداشته و همواره با درد است . آسيب هاي مزمن اجازه انجام حرکت را مي دهند اما حرکت کافي و کامل نيست .

بروز آسيب مجدد در ژيمناست ها به طور قابل توجهي بالاست . علت آن مي تواند ناديده گرفتن شدت آسيب اوليه ، فيزيوتراپي ناکافي و بازگشت پيش از موعد به فعاليت کامل ورزشي باشد . همچون ديگر ورزش ها ، زانو و مچ پا شايع ترين نواحي آسيب هستند . ميزان بروز صدمات اندام فوقاني ، تنه و ستون مهره ها نيز در ژيمناست ها بالاست . به طوري که آسيب اندام فوقاني و ستون مهره ها تقريباً ۲۷٪ و ۲۰-۱۵٪ آسيب ها را تشکيل مي دهند . در اين نوشتار مروري بر صدمات شايع در ژيمناستيک داريم و تا حدودي با تدابير درماني آنها آشنا مي شويم .

ستون مهره ها

در طي ژيمناستيک ستون فقرات کمري دستخوش انحناي مکرر و قوي در طي پرش ها مي گردد : حرکات وسيع ستون مهره ها در ژيمناستيک کشش و فشارزيادي برساختارهاي استخواني ، ليگاماني و عضلاتي پشت وارد مي سازد . به دنبال شکستگي ناشي از فشار ، درد موضعي در ستون فقرات کمري که با انحناي آن بدتر مي شود وجود خواهد داشت . در ابتدا ، درد با استراحت تخفيف مي يابد . ادامه فعاليت باعث پيشرفت شکستگي و تداوم درد مي شود . درمان شامل بي حرکت کردن با کرست کمري به مدت ۳ ماه و پس از ان حرکت دادن پيشرونده است . اگر ورزشکار مايل به ادامه رشته خود در سطح بالا باشد . جراحي به عنوانآخرين راه در نظر گرفته مي شود . اگر چه بي حرکت ساختن توسط جراحي ، فشار و تغييرات در ژنراتيور در بالاي ناحيه دستکاري شده افزايش مي دهد . در مواردي که شکل به وجود آمده در ستون مهره ها درد و اختلال بيشتري را برانگيزاند ممکن است ورزشکار به تغيير رشته ورزشي خود تشويق گردد .

شانه

آسيب هاي شانه که بيشتر به صورت کشيدگي عضلات است در مردان ژيمناست بيش از زنان رخ مي دهد . اين صدمات در حرکاتي که سرعت بالا و شدت زياد دارند و فشار زيادي به مفصل شانه اعمال مي کنند ديده مي شوند .

مچ دست

شکستگي ناشي از فشار و استرسهاي انتهاي زنداسفل ( راديوس ) يا صفحه رشد آن ، نيمه دررفتگي و آسيب هاي ليگاماني در ناحيه مچ دست گزارش شده است . در اين حالات حرکات مچ دردناک است . آسيب هاي ليگاماني خفيف با استفاده از آرتز پشت مچ که بازشدن مچ را محدود مي سازد درمان مي شوند . آسيب هاي شديدتر ممکن است به مدتي بي حرکتي نياز پيدا کنند .

آرنج

در حرکاتي که دست با زمين برخورد دارد ، زمين نيز نيروي متقابلي به دست وارد مي سازد . ژيمناست ها که اين حرکات را بدون حرکت قابل ملاحظه ساير مفاصل انجام ميدهند ، نيروي زياد با سرعت زياد به دست وارد مي نمايند . ژيمناست هاي مبتدي آرنج را بيشتر تا مي کنند بنابراين نيروي برخورد دست با زمين پراکنده مي شود . ژيمناست هاي حرفه اي تر آرنج را راست نگه مي دارند و لذا در تماس با زمين نيرو افزايش مي يابد . يک آرنج محکم و کمي تا شده نيروي فشاري حدود ۳/۲ ۴/۲ برابر وزن بدن اعمال مي کند . آسيب هاي آرنج در ژيمناست ها ناتوان کننده است . برخي از اين آسيب ها فعاليت حرفه اي ژيمناست را خاتمه مي دهند . صدمات ناشي از تمرين زياد باعث درد مبهم و منتشر آرنج همراه با سفتي و تورم آن مي شوند . صدمات مکرر يا مزمن به ويژه در ورزشکاران نوجوان در حال رشد باعث شکستگي ناشي از فشار و استرس مي گردند .

صدمات زانو

در ژيمناستيک صدمات زانو شيوع بسيار دارد اما ماهيت و نوع آنها از ديگر ورزش ها متفاوت است .

ليگامان طرفي زانو

آسيب هاي ليگامان طرفي - داخلي زانو در سه درجه مي تواند رخ دهد :

کشيدگي ليگامان بدون پارگي ( درج ۱ )

پارگي ناکامل ( درجه ۲ )

قطع کامل ليگامان ( درجه ۳ )‌

ورزشکاري که دچار آسيب حاد يا مزمن ليگامان طرفي - داخلي زانو شده است مي تواند با زانوي مبتلا در وضعيت خم شده بيشتر نسبت به زانوي سالم راه برود و بدود . اين شيوه راه رفتن يک تطابق اوليه در جهت کاهش فشار نيروهاي ليگاماني در زمان باز شدن کامل زانو مي باشد . ليگامان طرفي - داخلي زانو از تغذيه خوني خوبي برخوردار مي باشد و توان بالايي براي بهبود دارد .

درمان فوري در درجه ۱ شامل استراحت ، يخ وداروهاي ضدالتهاب است . درجه ۲ به قالب هاي گچي مخصوص که اجازه حرکت زانو را در خم شدن ۳۰ تا ۹۰ درجه بدهد نياز دارد . بازکردن کامل زانو به لحاظ اعمال فشار بر ليگامان در حال بهبود ممنوع است . تحول قسمتي از وزن بدن با استفاده از چوب زيربغل به کنترل تورم و بهبودي کمک مي کند . درجه ۲ و ۳ نياز به بي حرکتي نسبي در گچ لولاي به مدت ۲ تا ۳ هفته دارند . از آنجا که ژيمناست ها نيازمند استحکام کامل سخت داخلي مفصل زانو هستند روند بازگشت به تمرينات نبايد آن قدر سريع باشد که موجب آسيب مجدد گردد . در زمان نقاهت تمرينات اندام سالم صورت مي گيرد .

تمرينات ايزومتريک در زمان بازکردن گچ انجام مي شود . مفصل راني - کشککي التهاب تاندون هاي کشکک و عضله چهارسر راني از شايع ترين صدمات درژيمناستيک است . علت شايع آن فشار ناشي از کاهش سريع سرعت در حرکات است . درد اغلب در زمان فرودآمدن به زمين پس از پرش يا پس از مدتي بي حرکتي ( مثل زمان منتظر بودن براي اجرا ) گزارش مي شود .

مچ پا

نيمه دررفتگي استخوان مکعبي مچ پا ، اغلب تشخيص داده نمي شود يا اشتباه تشخيص داده مي شود . درد در وسط کنار خارچي پا وجود دارد و خم کردن مچ به سمت کف پا بدون ايجاد درد ممکن نيست . اين علايم ممکن است اشتباهاً به تاندونيت عضلات مجاور نسبت داده شود . اما در نيمه دررفتگي درد موضعي تر است . تورم ندارد و در لمس حساس تر است . راه رفتن محدوديت دارد . درمان آني جا انداختن استخوان است . بانداژ حمايتي پا ، محافظت بيشتري از پا به عمل مي آورد . نيمه در رفتگي مکرر يا مزمن ممکن است نياز به استفاده از وسائل کمکي در کفش براي جلوگيري از چرخش پا داشته باشد . ندرتاً جراحي ضرورت مي يابد .

فاسياي کف پا

در ژيمناستيک هنگام فرود به زمين پس از پرش ، فاسياي کف پا مکرراً تحت فشار قرار مي گيرد . در صورت درد شديد استفاده از داروهاي ضدالتهاب غيراستروئيدي و يک بالشتک پاشنه ۵/۱ سانيتمتري مفيد است . اين بالشتک فشار روي فاسيا را کم مي کند . به بيمار توصيه مي شود از تکرار اين فشارها نظير آنچه در ژيمناستيک رخ مي دهد براي يکي دو هفته خودداري کند . بانداژ در کاهش علايم مفيد است . توان بخشي شامل کشش عضلات داخلي پا و عضلات ساق خواهد بود . قبل از بازگشت ورزشکار به فعاليت کامل ورزشي ارزيابي نهايي و مشاوره با تيم توان بخشي لازم است .

شست پا

گاهي تاندون خم کننده شست پا دچار التهاب مي شود . درد معمولاً درست پشت قوزک داخلي احساس مي شود و با تاندونيت عضله خلفي ساق قابل اشتباه است . درمان ، استفاده از يخ اولتراسوند و تمرين در محدوده بدون درد حرکات است . استفاده از بالشتک علائم حاد را تخفيف مي دهد . تمرينات کششي و انعطاف پذيري در حد تحمل داده مي شود .

تاندون آشيل

درد پشت مچ پا ممکن است ناشي از تاندونيت يا پارگي تاندون آشيل باشد . فرود آمدن به زمين با کنترل ضعيف پا زمينه ساز اين آسيب است . تاندونيت با استراحت نسبي يخ و واولتراسوند مداوا مي شود . استفاده از بالشتک زيرپاشنه در کفش يک وسيله کوتاه مدت مناسب براي کاهش فشار روي تاندون است . اما استفاده طولاني از آن موجب کوتاهي تاندون مي شود . ندرتاً جراحي لازم مي شود . پارگي آشيل نياز به ترميم جراحي دارد ، يک آسيب ناتوان کننده است و ممکن است نيازمند فيزيوتراپي طولاني پس از ترميم باشد . ورزشکار در حال دويدن يا پريدن احساس دردي شديد و ناگهاني در پشت مچ پا مي کند . قادر به راه رفتن است ولي مي لنگد . براي تشخيص پارگي تاندون از مصدوم بخواهيد در حالي که تنها روي پاي صدمه ديده ايستاده است پاشنه پا را از زمين بلند کند . در صورتي که تاندون پاره شده باشد انجام اين کار ممکن نيست .

فوري صدمات شامل تدابير درماني استاندارد مي باشد . پس از فروکش کردن مرحله حاد ، توانبخشي صورت مي گيرد و تحمل و قدرت عضلاني موضعي براي پيشيگري از خستگي يا آسيب مجدد تمرين مي شود . ورزشکار تدريجاً به شرکت فعال در ژيمناستيک هدايت مي شود . ضمن آن که به طور منظم مورد ارزيابي قرار مي گيرد . در اين مرحله به منظور تشخيص و اصلاح تکنيک و اشتباهات حرکات دقيقاً توسط مربي نظارت مي شود .

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 18 فروردین 1399 ساعت: 15:16 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 824

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس