دانش آموزی - 519

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره سوره حدید

بازديد: 745

 

سوره حديد

جزء 27 حزب 4 سوره مباركه حديد (مدني)

نكته 1: سبح الله مافي السموات و الارض و هو العزيز الحكيم. اين آيه با تسبيح و تنزيه خدا شروع شده و مي فرمايند: آنچه در آسمان ها و زمين است همواره براي خدا تسبيح مي گويد و او است قادر شكست ناپذير و حكيم علي الا اطلاق. تسبيح در اصل از ماده ي سبح به معني حركت سريع در آب و هوا است. تسبيح نيز حركت سريع در مسير عبادت پروردگار است.

نكته 2: له ملك السموات و الارض يحييي و يميت و هو علي كل شي قدير، اين آيه به مالكيت و تدبير و تعرف خدا و عالم هستي كه لازمه قدرت و حكمت است، پرداخته و مي افزايد: براي خداست مالكيت و حاكميت آسمانها و زمين اوست كه زنده مي كند و مي ميراند ( يحيي و يميت)، و بر هر كار تواناست ( و هو علي كل شي قدير)

مالكيت خداوند نسبت به عالم هستي مالكيت اعتباري و تشريعي نيست، بلكه ماكليت حقيقي و تكويني است، يعني به هر چيز احاطه دارد و جهان در قبضه قدرت اوست به همين علت سخن از زنده كردن و ميراندن و تونايي به هر چيز به ميان آمده است.

نكته 3: او اول است و آخر است و ظاهر است و باطن است و از همه چيز آگاه هست (هو الاول و الاخره و الظاهر و الباطن و هو بكل شي عليم)

توصيف اول و آخر بودن تعبير لطيفي است از ازليت و ابديت توصيف ظاهر و باطن تعبيري است از احاطه وجودي او نيست به همه چيز از همه چيز ظاهر است. چرا كه آثارش همه جا را گرفته و از همه چيز مخفي تر است چون كه ذاتش بركسي روشن نيست.

نكته 4: هو الذي خلق السموات و الارض في سته ايام: او كسي است كه آسمان ها و زمين را در شش روز آفريد مسئله خلقت در شش روز، هفت مرتبه در قرآن مجيد ذكر شده است كه نخستين مرتبه در آيه (54 اعراف) و آخرين مورد آن همين ايه مورد بحث مي باشد. منظور از يوم: روز در اين آيات روز معمولي نيست بلكه منظور از آن دوران است، خواه كوتاه و خواه طولاني براي خداوند هيچ مانعي نداشت تمام عالم را در يك لحظه بيافريند اما عظمت خدا كمتر به چشم مي آمد اين تدريجي بودن سرمشقي است براي تدريجي بودن سير تكاملي انسان و عدم عجله شتاب در رسيدن به اهداف مختلف.

نكته 5: ثم استوي علي العرش: خداوند بعد از آفرينش جهان برتخت قدرت قرار گرفت و زمان حكومت و تدبير جهان را هميشه در دست داشته و دارد، بدون شك خداوند نه جسم است و نه عرش به معني تخت سلطنت مي باشد. بلكه اين تعبير كنايه اي است لطيف از حاكميت مطلقه خداوند و نفوذ تدبير او در عالم هستي.

نكته 6: «يعلم ما يلج في الارض و ما يخرج منها و ما ينزل من السماء و ما يعرج فيها» آنچه را در زمين نفوذ مي كند آنچه از آن بر مي آيد، آنچه از آسمان نازل مي شود و آنچه به آسمان بالا مي رود همه را مي داند و از همه با خبر است. شرح اين معاني توجه بيشتري به انسان در زمينه وسعت علم خداوند مي دهد.

نكته 7: «له ملك السموات و الارض و الي الله ترجع الامور» مالكيت آسمانها و زمين از آن اوست و همه كارها به او بازگشت مي كند. وقتي او خالق و مالك و حاكم و مدبر ماست و همه جا با ما مي باشد مسلما بازگشت همه ما و همه كارها نيز به سوي اوست./ منظور از «له ملك السموات و الارض» بازگشت همه امور به سوي اوست و مقدمه اي است براي بيان قدرت خداوند بر همه چيز براي بازگشت همه چيز به سوي او كه هر دو لازمه مالكيت خد اوند نسبت به آسمانها و زمين است.

نكته 8: «يولج اليل في النهار و يولج النهار في الليل» او شب را در روز و روز را در شب داخل مي كند. به هنگام طلوع و غروب آفتاب هرگز تغيير نظام نور و ظلمت يكباره رخ نمي دهد تا براي انسان ها و موجودات زنده ديگر موجب انواع مشكلات گردد بلكه اين امر به صورت تدريجي رخ مي دهد و موجودات را آرام آرام از روز به شب و از شب به روز منتقل مي كند.

نكته 9: منظور از «لله ميراث السموات و الارض» از اين نظر است كه نه تنها اموال و ثروتهاي روي زمين بلكه آنچه در تمام آسمان و زمين وجود دارد به ذرات پاك او بر مي گردد، همه خلايق مي ميرند و خداوند وارث همه آنهاست.

نكته 10: «من ذالذي يقرض الله فرضا حسنا فيضا عفه له وله اجر كريم» كيست كه به خداوند قرض نيگوئي دهد و از اموالي كه به او بخشيده است انفاق نمايد، تا آن را براي او چندين برابر كند؟ و براي او پاداش فراوان و پر ارزشي است؟

نكته 11: «يقسم النور بين الناس يوم القيامه علي قدر ايمانهم» نوردر ميان مردم در روز قيامت به اندازه ي ايمانشان تقسيم مي شود؟

نتكه 12: منظور آيه « يوم يقول المنافقون و المنافقات الذين آمنو انظرونا من نور كم» روزي كه مردان و زنان منافق به مومنان مي گويند نظري بر ما بيفكنيد تا از نور شما شعله اي برگيرم.

نكته 13: شما خود را به واسطه پيمودن طريق كفر فريب داديد و هلاك كرديد «ولكنكم فتنتم انفسكم» پيوسته در انتظار مرگ پيامبر و نابودي مسلمين و برچيده شدن اساس اسلام بوديد» و تربصتم، بعلاوه در انجام هر كار مثبت و هر حركت صحيح حالت صبر و انتظار داشتيد و تعلل مي نموديد و پيوسته در امر معاد و رستاخيز و حقانيت دعوت پيامبر و قرآن شك و ترديد داشتيد.

نكته 14: منظور از ايه «ماواكم النار» جايگاهتان آتش است، «هي مولاكم» مولي و سرپرستتان همان دوزخ و چه بدجايگاهي است؟! «و بئس المصير» معمولا نسان براي نجات از چنگال مجازات و كيفر در دنيا يا متوصل به غرامت مالي مي شوند، و يا از نيروي يا ورشفيعي كمك مي طلبند ولي در آنجا هيچيك از اين دو براي منافقان و كافران وجود ندارد.

نكته 15: مي دانيد كه خداوند زمين را بعد از مرگ مان زنده مي كند «اعلمو ان الله يحيي الارض بعد موتها» ما آيات خود را در صحنه آفرينش و نيز در صحنه وحي براي شما تبيين كرديم شايد انديشه كنيد. «قدبيناكم الايات لعلكم تعقلون».

نكته 16: منظور از آيه «لايستوي منكم من انفق من قبل الفتح و قاتل» اين است كه آنهايي كه قبل از پيروزي انفاق كردند و پيكار نمودند با كساني كه بعد از فتح اين كار را انجام دادند مساوي نيستند.

نكته 17: منظور از ايه «اولئك اعظم درجه من الذين انفقو من بعد و قاتلوا» اين است كه اين گروه مقامشان برتر و بالاتر از كساني است كه بعد از فتح انفاق كردند و جهاد نمودند.

نكته 18: قيل ارجوا ورائكم فالتسوا نورا ( به آنها گفته مي شود به پشت سر خود باز گرديد و كسب نور كنيد) كه در اين هنگام ( ناگهان ديواري در ميان اين دو گروه زده مي شود كه دري دارد) مصوب فيهيم سورله باب) ولي در دو طرف اين ديوار عظيم يا اين در كاملا با هم متفاوت است درونش رحمت است و بيرونش عذاب  به باطنه فيه الرحمه و ظاهره من قبله العذاب.

نكته 19- شيطان فريبكار كه پايگاهش را در وجودتان محكم كرده بود شما رادر برابر خداوند فريب داد ( و عدلكم بالله الغزور) او با وسوه هايش شما را مغرور كرد گاه دنيا را در نظرتان جاودانه جلوه كرد و گاه قيامت را يك حلواي نسيه قلمداد كرد و ..

نكته 20: مومنان به منافقان مي گويند امروز از شما غرامتي پذيرفته نمي شود كه در برابر آن از غذاب الهي رهايي يابيد و همچين نه از كافران (فاليوم لايوخذ منكم فديه و لامن الذين كفروا) كه منافقان و كافران سرنوشتي مانند هم دارند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 04 اسفند 1393 ساعت: 8:44 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره سوره انبیا

بازديد: 387

 

سوره انبيا جزء 17

 

 

سوره انبيا

1 ـ يكتاپرستي و ايمان به پروردگار پايه‌ي اساسي همه اديان است. 92

2 ـ چون در همه‌ي انسانها ناظمي مشترك جريان دارد پس ناظم اين نظام اين نظام نيز مشترك است بنابراين خدا يكتاست. 92

3 ـ مراد از هلاكت قوم ستمكار اين است كه آنان به سبب گناه خويش از خداوند جدا مي‌گردند و اين تنها ستمي است كه خود بر خويشتن روا داشته‌اند. 95

4 ـ خداوندي كه انسان را يك بار آفريده بار ديگر نيز بر اين كار قادر است و اين يك دليل براي اثبات معاد است. 104

5 ـ خداوند در قرآن پيامبر را رحمت بر اهل دنيا معرفي نموده‌است. 107

6 ـ در آخرت زمين از شرك و گناه پاك مي‌گردد و بشري نيكو و كامل كه خداوند را بندگي كنند در آن سكني مي‌گزينند. 105

7 ـ حكم خداوند همواره حق است و نفع بنده‌اش را در پي دارد. 112

سوره حج

8 ـ مريدان سيطان افرادي هستند كه بر جهل خويش درباره ي خدا اصرار مي‌ورزند و به هر باطي معتقد شده‌اند به آن عمل مي‌كنند. 3

9 ـ در دنيا نظام حق جاري است و بسياري از بخش هاي اين نظام از شناخت ما خارج است همچون مسئله زوجيت در گياهان كه بشر تازه به وجود آن پي برده. 5

10 ـ هركس شيطان را ولي خود بگيرد خدا شيطان را بر او مسلط مي‌كند و خداوند هرگز بنده‌اش را گمراه نمي‌سازد. 5

11 ـ انسان با تفكر در خلقت پديده‌هاي طبيعي مي‌تواند به قدرت بي‌منتهاي خداوند پي ببرد. 6

12 ـ اگر عالم ديگري نباشد خلقات انسان بيهوده خواهد بود چرا كه آفرينش هدفمند نيست. 7

13 ـ از روي نشانه‌هاي طبيعيت (زنده شدن خاك مرده) مي‌توان به وجود جهان آخرت پي برد. 7

14 ـ بعضي چنين مي‌گويند كه اگر خداوند انسان را در ابتدا آفريده دليلي بر اين است كه براي بار دوم نيز بر اين كار قادر باشدكه در جواب بايد گفت: خدا بر هر كاري قادر است و قدرتي كه در ابتدا داشته در بار دوم نيز دارا است.7

15 ـ خداوند حق است پس وجود قيامت لازمه عدالت اوست. 7

16 ـ هدف از آفرينش غير انسان الامدي حيات انسان بوده است و نتيجه خلقت انسان بحث اوست.

17 ـ ممكن است غير آدمي نيزمعاد داشته باشد (چون اين مطلب در جايي از قرآن نقض نشده است). 7

18 ـ مراد از علم، علم حاص از حجت عقلي است. 8

19 ـ مراد از هدايت علم حاصل از هدايت الهيداست كه مربوط به كساني است كه در بندگي خالص بوده اند. 8

20 ـ مراد از كتاب منير وحي الهي از راه نبوت است. 8

21 ـ علم از راه عقل، هدايت از راه چشم و دست يافتن به وحي از راه گوش حاصل مي‌شود. 8

22 ـ سرانجام كار رؤساي مشركان كه مردم را از روي جهل به خدا، به گمراهي مي‌كشانند خواري و ذلت در دنيا و عذا و در آخرت است. 9

23 ـ خفته در قرآن به معناي امتحان است. 10

24 ـ مراد از اطمينان سكوت و آرامش است. 15

25 ـ انسان در دنيا تنها بايد اميدواري‌اش را به خدا حفظ كند و اگر فكر كند خدا ياري‌اش نمي‌كند و دچار غيظ شود هر نقشه‌اي كه بريزد برايش سودي نخواهد داشت. 12

26 ـ كتا ب تورات بعد از آن كه كورش پادشاه ايران قوم بين اسرائيل را از اسارت نجات داد باريديگر پس از آن كه يك بار سوزانده شده بود، به رشته ي تحرير درآمد. 17

27 ـ گروههاي خداپرستان پيش از اسلام در قرآن چنين معرفي شده اند. زرتشتيان ـ مسيحيان ـ يهوديان. 17

28 ـ مراد از سجده‌ي تكويني اظهار كوچكي در برابر خداوند است كه مخصوص پديده هاي جهان آفرينش است. 68

29 ـ عذاب در جهان آخرت عين عمل مشركان است. 18

30 ـ همه‌ي انسانها با اديان مختلف در جهان آخرت به دو گروه تقسيم مي‌شوند:

1 ـ حق

2 ـ( باطل) 19

31 ـ اختلاف همه ي مذاهب در وصف ربوبيت خداوند است. 19

32 ـ آرمان و اشعار بهشتيان در بهشت سجانك و تحيتشان به هم سلام و آخرين آرمانشان الحمد ال.. رب العالمين است. 24

33 ـ يكي از منافع حج اين است كه اقوام مختلف در سايه اي اتحادي كه بين آنها ايجاد مي شود به يكديگر نزديك‌تر مي شوند و ياور هم در دفع مشكلات مي‌گردند. 28

34 ـ اگر خداوند قومي را هلاك كنند ديگر زنده نمي شوند تا آنچه كمبود دارند جبران كنند و آن چه از عمر و زندگي از كف داده اند استيفا كنند. 28

35 ـ منشا و سرچشمه ي تقوا در قلب انسان كه در واقع نيت عمل او را مي‌سازد. 32

36 ـ راه تقرب جستن به خدا عمل خالص است. 34

37 ـ عمل خالص دو شرط دارد:

1 ـ نيت خالص براي خدا

2 ـ عمل خالص براي خدا. 34

38 ـ كسي كه براي خدا حج خود را انجام دهد و اسلام و اخلاص داشته باشد از مختبين است. 34

39 ـ ويژگي هاي فرد مختلب عبارت است از :

1 ـ ترس از خدا

2 ـ صبر

3 ـ بپا داشتن نماز

4 ـ انفاق. 34

40 ـ گوشت حاصل از قرباني كردن در حج بايد به فقير داده شود كه فقير در قرآن به دو صورت تعريف شده:

1 ـ فقيري كه به هر چه به او بدهند قناعت كند.

2 ـ فقيري كه براي سئوال نزد كسي آمده باشد. 36

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 04 اسفند 1393 ساعت: 8:37 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره سوره حجرات

بازديد: 269

 

سوره حجرات

جزء 26 حزب 4

1-             براي انجام گرفتن دستورات بايد ابتدا زمينه هاي روان پذيرش را در مخاطب ايجاد كند ( ايه 1 يا ايها الذين آمنو)

2-             سرچشمه فقه و رفتار ما بايد قران و سنت پيامبر باشد ( ايه 1 لاتقدموا بين يدي الله ورسوله)

3-             گاهي انسان ندانسته تيشه به ريشه خود مي زند ( آيه 1 آن تحبط اعمالكم و انتم لا تشعرون)

4-             ادب مقطعي و لحظه اي نشان دهنده عمق تقوي نيست (آيه 3 يفضون اصولاتهم)

5-             با همه اقشار خوب سخن بگوييم نه تنها با افراد و گروههاي خاص ( آيه 3 قولوا للناس خسنه)

6-             فرياد در كوچه و بي ادبي نسبت به رهبر آسماني، نشانه بي عقلي است ( ايه 5 ينادونك... لا يعقلون)

7-             صبر نشان ادب است ( اييه 5 صبروا حتي تخرج)

8-             آنجا كه عمل خلافي تكرار شود توبيخ لازم نيست

9-             زمينه حوادث دو چيز است: تلاش فاسد و زود باوري مومن(آيه 6 آمنو آن جالكم فاسق)

10-         ايمان با خوش باوري سازگار نيستپ ( آمنو .... فتبينوا ايه 6)

11-         محبت به ايمان اهست ولي جبر و تحمل ايمان نيست (ايه 7 حبب اليكم الايمان )

12-         رهبر بايد در دسترس مردم باشد و مردم خضور آن حضرت با جدي بگيرند (آيه 7 آن فيكم رسول الله)

13-         قيام مسلمين هدف مقدس است(آيه 9 حتي تفي الي امر الله)

14-         هر كجا مسئله تحمل مشكات در كار است از اهرم محسب استفاده كرد (ايه 9 آن الله يحب المقسطين)

15-         رمز برادري تنها در ايمان است (ايه 10 انما المومنون اخوه)

16-         صلح و صفا مقدمه دريافت رحمت الهي است (آيه 10 فاصلحوا...ترحمون)

17-         ايمان بخدا، با مسخره كردن بندگان خدا سازگار نيست (آيه 11 يا ايها الذين امنو لايسخر)

18-         مسخره، تجاوز به حريم افراد است كه اگر مسخره كننده توبه نكند، ظالم است. (ايه 11 فاولئك هم الظالمون)

19-         مردم با ايمان برادر و همخون يكديگرند (آيه 12 لحم اخيه)

20-         ادعاهاي نابجا را مهار كنيم (‌آيه 14 قل كم تومنوا)

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 04 اسفند 1393 ساعت: 8:36 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره سوره قدر

بازديد: 439

 

سوره قدر

گفت و سپس مي گويد: آيا پس از اين كلام خداوند عزوجل (ع) چيزي باقي مي ماند؟ مي گويند: نه او مي گويد: آيا از اموري كه در اين مورد بر او نازل شده چيزي مي دانيد؟ آنها مي گويند تو اي رسول خدا مي گويد: بله و مي فرمايد: آيا پس ازين شب قدري وجود دارد؟ آنها مي گويند: بله گفت و ايشان فرمود: آيا اين امر در سوره نازل شده است؟ آنها مي گويند: بله. مي فرمايد: تا (زمان) چه كسي؟ مي گويند: نمي دانيم. سر مرا مي گيرد و مي گويد: اگر نمي دانيد من به شما مي گويم: اين پس از من وجود دارد. گفت. اگر آن دو شب را پس از رسول ا مي شناختند  به دليل شدت ترسي بود كه به آنها وارد شده بود.

11768/7- و از ابا جعفر (ع) شده، اي گروه شيعيان. با سوره (1) دشمني كردند و (در اين امر) بازماندند و فلج گرديدند. به خدا سوگند كه آن حجت خداوند تبارك و تعالي است بر خلق پس از رسول خدا (ص) و آن سروري دين شماست و آن نهايت علم ماست. اي گروه شيعه، با 3-1 دخان دشمني كردند و آن براي واليان امر خاص پس از رسول خدا (ص) است اي شيعيان خداوند تبارك و تعالي مي فرمايد 24- فاطر گفته شد: اي ابا جعفر آيا محمد (ص) بيم دهنده آن است؟ فرمود: بله. راست مي گويي آيا بيم دهنده بود در حالي كه او براي بر انگيختن در اطراف زمين زنده بود؟ پرسش كننده گفت: نه ابا جعفر (ع) گفت: آيا فرستادگان او را نديدي و آيا او بيم دهنده نداشت؟ همانطور كه رسول خدا (ص) بيم دهنده بود هنگامي كه از جانب خداوند برانگيخته شده بود. او گفت؛ بله فرمود: به اين ترتيب محمد (ص) نمي ميرد مگر اينكه بيم دهنده و برانگيخته اي (از جانب خود) داشته باشد گفت: و اگر تو گفتي نه پس رسول خدا (ص) كساني كه از نسل مردان در ميان امتش هستند را ضايع كرده است گفت؛ آيا قرآن براي آنها كفايت نمي كند؟ گفت: بله كفايت مي كند اگر مفسري براي آن بيابند. گفت رسول خدا (ص) آن را تفسير كرده بود؟ فرمود: بله براي يك نفر آن را تفسير كرده و آن فرد براي مردم ديگر آن را تفسير كرد و از همان علي بن ابي طالب (ع) است آن پرسش كننده گفت: اي ابا جعفر آيا اين امر خصوصي است و بر عامه مردم حمل نمي شود؟ فرمود: خداوند منع كرده كه پرستش شود مگر پنهاني و تا زمان آن فرا رسد كه دران زمان دينش را آشكار كند همانطور كه رسول خدا (ص) به همراه خديجه پنهاني خداوند را مي پرستيدند تا اينكه امر به آشكار شدن آن شد.

پرسش كننده گفت: آيا از اهل اين دين مي خواهد كه آن را پنهان كنند؟ فرمود: آيا روزي كه علي بن ابي طالب (ع) اسلام را پذيرفت به همراه رسول خدا (ص) آن را پنهان نكرد تا اينكه آن را آشكار نمود؟ گفت بله فرمود: پس امر ما نيز چنين است تا موعد آن كتاب فرارسد.

11769/8- و از اباجعفر (ع) نقل شده كه فرمود خداوند كه يادش گرامي باد در شب قدر اولين چيزي را كه در دنيا خلق نموده بود خلق كرد و در آن اولين پيامبر را كه بود و اولين وصي را و چنين مقدر كرد كه در هر سال شبي باشد كه در آن تفسير امور نازل گردد براي نظير آنها در سال آينده و هر كس به آن كفر ورزد، علم او نزد خداوند عزوجل مورد قبول قرار نمي گيرد. زيرا خداوند انبياء و پيامبران و محدثان را برنيانگيخت مگر اينكه حجتي بر آنها قرار داد از آنچه در آن شب بر آنها وارد مي شود و از آن حجتي كه جبرئيل (ع) براي آنها مي آورد.

گفتم: آيا براي محدثان نيز جبرئيل (حجت) مي آورد يا فرشتگان ديگر، فرمود:‌ در مورد انبياء و پيامبران مشكل وجود ندارد و براي غير آنها، چاره اي نيست مگر از اولين روز كه زمين آفريده شد تا روز نابودي آن بر پشت زمين حجتي باشد كه در آن شب بر بهترين بندگان نازل گردد و به خدا سوگند كه در شب قدر روح و ملائكه به امر خداوند بر آدم نازل شد و به خدا سوگند آدم نمرد مگر كه جانشيني داشت و همه انبياء پس از آدم امر آنها در آن شب مي آيد و براي وصي آنها پس از آنها باقي مي ماند (قرار مي گيرد) و به خدا سوگند اگر پيامبر بود نسبت به آن اموري كه در آن شب از زمان آدم تا محمد (ص) نازل شده. به او امر مي شد كه فلاني را وصي خود كند و خداوند عزوجل در كتاب خود به واليان امر پس از محمد (ص) مي گويد 55 - نور مي گويد: شما را براي علم و دين و عبادت خود پس از پيامبرتان جانشين ساختم همانطور كه جانشين هاي آدم را پس از او جانشين كردم تا اينكه پيامبري برانگيخته شود كه آنها را سرپرستي كند. يعبدونني ... مي گويد: مرا با ايمان عبادت كنيد ايمان به پيامبر پس از محمد (ص) و هر كس غير از اين بگويد: فاولئك ... واليان امر پس از محمد (ص) با علم متمكن شدند و ما از آنها هستيم. پس ا ما پرسش كنيد و اگر راست گفتيم به شما شما به آن اصرار كنيد و شما انجام دهنده آن نيستيد ولي علم ما آشكار است و اما در زماني كه دين ما در آن آشكار مي گردد تا اينكه ميان مردم اختلافي نباشد و براي آن اجلي است از گذر روزگار و ايام، آنگاه كه ظهر فرا رسد در حالي كه آن امري واحد است.

و به خدا سوگند، اين امر كه بين مومنان اختلافي نباشد سپري شده و به اين دليل آنها را شاهداني بر مردم قرار داده تا بر محمد (ص) نسبت به ما شهادت دهد و ما شهادت دهيم بر شيعيان خود و شيعيان ما بر مردم گواهي دهند. خداوند عزوجل منع نموده (دوست ندارد) كه در حكم او اختلاف باشد يا ميان اهل علم او تناقض باشد. سپس اباجعفر (ع) فرمود: برتري و فضل ايمان شخص مومن در جمله (1) و تفسير آن است بر كسي كه نظير آن در ايمان به اين جمله وجود ندارد. مانند برتري انسان بر چهارپايان و به راستي كه خداوند عزوجل به وسيله آن از مومنان در برابر كافران به آن در دنيا دفاع مي كند براي كامل نمودن عذاب آخرت براي كسي كه مي داند او از آن (كفر) توبه ننموده به كمك مجاهدين از قاعدان (ايستادگان) دفاع نمي كند كه در اين زمان جهادي نيست جز حج عمره و جدار (امان دادن)

11770/9- گفت: مردي به ابا جعفر (ع) گفت اي پسر رسول خدا، بر من خشم مگير. فرمود: چرا؟ گفت: زيرا مي خواهم درباره او از تو سوال نمايم. فرمود: بگو او گفت: تو غضب نكن فرمود: غضب نمي كنم. گفت: آيا اين كرامت را در شب قدر ديده اي: ملائكه و روح در آن شب بر اوصياء نازل مي گردد و امري را كه براي آنها مي آورد كه رسول خدا (ص) آن را مي دانست و آن امر وجود نداشت (يا امري براي آنها مي آورد كه رسول خدا (ص) آن را مي داند و دانستم كه رسول خدا (ص) در گذشت و علمي از او نبود مگر اينكه علي (ع) (ع) نگهدارنده و حفظ كننده آن بود.

ابا جعفر (ع) فرمود: اي مرد تو را با من و مرا با تو چه كار است و چرا به نزد من آمدي؟ گفت: به نزد تو آمدم براي طلب (گرفتن) دين. فرمود: آنچه به تو مي گويم را بفهم رسول خدا (ص) هنگامي كه به معراج رفت فرود نيامد تا اينكه خداوند عزوجل عزوجل عزوجل كه ذكرش گرامي باد علم گذشته و آينده را به او داد و قسمت زيادي از علم او اين جملاتي است كه تفسير آن درشب قدر مي آيد و همچنين است علي ابن ابي طالب (ع) كه جمله هاي آن علم را مي داند كه تفسير آن در شبهاي قدر مي آيد همانطور كه همراه رسول خدا (ص) بود.

آن مرد گفت: آيا تفسير آن جمله در خود جمله ها نيست؟ فرمود: چرا ولي آنها به امر خداوند عزوجل عزوجل عزوجل عزوجل عزوجل عزوجل در شبهاي قدر بر پيامبر (ص) و جانشينان او وارد مي شود كه چنين كنند براي كاري كه آن را دانستيد و امر مي كردند كه در آن مورد چه كنند؟

گفتم: اين را برايمن تفسير بنما؟ فرمود: رسول (ص) نمي ميرد مگر اينكه براي كلام علم و تفسير آن حافظي دارد.

گفتم: آنچه كه در شبهاي قدر مي آيد آن چيست؟ فرمود: امري است و سهولت در آنچه كه دانست.

آن مرد گفت: چه چيز براي آنها در شب هاي قدر روايت مي كند جز آن علمي كه دانستند؟ فرمود: علمي كه امر مي شوند به پنهان كردن آن و تفسير آنچه كه تو از او پرسيدي را جز خداوند عزوجل عزوجل كسي نمي داند.

آن مرد پرسيد: آيا اوصيا آنچه را كه انبياء نمي دانند را مي دانند؟ فرمود: نه چگونه وصي چيزي را بداند كه آنكه به او جانشين را داده نمي داند.

پرسشگر پرسيد: آيا مي توانيم بگوييم يكي از جانشينان آنچه را ديگران نمي دانند را مي داند؟ فرمود: نه پيامبر (ص) در نگذشت مگر علم او در درون وصي او بود و ملائكه و روح در شب قدر به حكم كسي نازل مي شوند كه ميان بندگان خود حكم مي كند.

او پرسيد: آيا آنها اين علم را مي دانستند؟ فرمود: بله آن را دانستند ولي آنها نمي توانند كه آن را اجرا كنند تا اينكه در شب قدر به آنها امر شود كه تا سال آينده چه گونه رفتار كنند.

او پرسيد: اي ابا جعفر (ع) آيا نمي توان آن را انكار كرد؟ ابا جعفر (ع) جعفر (ع) جعفر (ع) جعفر (ع) فرمود: هر كس آن را انكار كند از ما نيست. آن مرد گفت: اي ابا جعفر (ع) جعفر (ع) جعفر (ع) جعفر (ع) آيا نديدي كه در شب هاي قدر بر پيامبر (ص) امري وارد شود كه به آن علم نداشته است؟ فرمود بر تو حلال نيست كه اين سوال را بپرسي. اما او آنچه در گذشته و حال وده را مي دانست و پيامبر (ص) و وصي او فوت نكردند مگر بعد از او جانشيني بود كه آن را مي دانست. اما اين علم تو درباره آن سوال كردي خداوند عزوجل منع كرد كه جز اوصياء كسي از آن مطلع شود. آن مرد گفت: اي پسر رسول خدا چگونه بدانيم كه شب قدر در همه سالها وجود دارد؟ فرمود: آنگاه كه ماه رمضان مي رسد سوره دخان را در هر شب صد مرتبه بخوان آنگاه كه شب بيست و سوم فرا رسيد تو بيننده تصديق آن چيزي هستي كه در مورد آن پرسيدي.

11771/10- گفت و ابا جعفر (ع) فرمود: آنچه ديده مي شود از كسي كه خداوند او ا براي شقاوت بر اهل گمراهي از ميان سربازان شيطان و روح آنها بر انگيخته بيشتر از آن است كه همراه خليفه ا... است كه او را براي عدل و نيكوكاري از ميان فرشتگان برانگيخته است. گفته شد اي اباجعفر چگونه چيزي از اندازه ملائكه بيشتر است؟ فرمود همانگونه كه خداوند عزوجل خواسته است.

سوال كننده پرسيد: اي ابا جعفر من اگر براي بعضي از ياران شيعه خود اين حديث را ذكر كنم آن را انكار مي كنند فرمود: چگونه آن را انكار مي كنند؟ گفت: مي گويند ملائكه (ع) بيش از شياطين هستند. گفت: راست مي گويي، آنچه به تو مي گويم را درك بنما. هيچ روز و شبي نيست مگر همه جنيان و شياطين از نظر گمراهي و هدايت ائمه را ملاقات مي كنند و تعداد آنها نظير فرشتگان است تا اينكه شب قدر مي رسد كه در آن ملائكه به سوي ولي امر خلق خدا فرود مي آيند. يا مي گويد: خداوند عزوجل مقدر نموده از شياطين به عدد فرشتگان سپس ولي ضلاله را ملاقات مي كنند و براي او دروغ و كذب مي آورند تا اينكه صبح مي شود و مي گويد: چنين ديدم و اگر از ولي امر در اين مورد سوال شود مي گويد: شيطاني را ديدم كه تو را از فلان و فلان مطلع مي كرد تا اينكه تفسيري براي آن مي آورد و او را از ضلالتي كه بر آن واقع شده دانا مي كند (آگاه مي كند) و به خدا سوگند كه از راستي هاي شب قدر است كه بداني آن مخصوص به ما است از اين قول رسول خدا (ص) كه در هنگام نزديكي مرگش درمورد علي (ع) فرمود: اين ولي شماست پس از من. اگر او را اطاعت كنيد شما را هدايت مي كند. ولي كسي كه آنچه در شب قدر است ايمان نياورد منكر است و آن كه به شب قدر ايمان بياورد به غير آنچه كه ما مي بينيم پس او نمي تواند راست بگويد جز اينكه بگويد او از ما است و هركس چنين نگويد او دروغگو است. خداوند عز و جل بزرگتر از آن است كه امري به همراه روح و ملائكه را بر كافر و فاسق نازل كند و مي گويد: آن را بر جانشين و خليفه اي نازل مي كند كه او بر آن است و سخن آنها اين نيست. و اگر گفتند: آن بر يك نفر نازل نمي گردد پس چنين نيست كه شيء بر غير شيء نازل گردد و اگر گفتند. خواهند گفت: آيا اين چنين نيست؟ پس به گمراهي عميق وارد شده اند.

11772/11 - و از او نقل شده كه از تعدادي از ياران ما و او از احمد بن محمد و او از علي بن حكم و ايشان از سيف بن عميره و او ز حسان بن مهران و او از ابا عبدا... (ع)چنين روايت مي كند: از ايشان درباره شب قدر سوال نمودم فرمود: آن را شب بيست و يكم يا بيست و سوم دانسته اند.

11773/12- و از او نقل شده كه از عده اي از ياران ما و آنها از احمد بن محمد و او از حسين بن سعيد و او نيز از قاسم بن محمد جوهري وايشان از علي بن ابي حمزه ثمالي مي گويد: نزد ابا عبدا... (ع) بودم و ابو بصير به ايشان گفت: فدايت شوم آن شبي كه دران اميد بسته ايد چه اميدي به آن است؟ فرمود: در بيست و يكم و بيست و سوم گفت: واگر بر آن دو قوتي نبود چه؟ فرمود: چه آسان است آن دو شب نسبت به آنچه كه در آنها مي طبيگفتم: شايد ما هلال را ديديم و كسي آمد به نزد ما كه از زمين ديگر خلاف آن را به ما خبر مي داد؟ فرمود چه آسان است (نيكو است) آن چهر شب كه در آن به طلب خود مي پردازي! گفتم: فدايت شوم شب بيست و سوم شب جهني [1] است ؟ فرمود: چنين گفته شده گفتم: فدايت شوم سليمان بن خالد روايت كرده: در 19 پيمان حجاج نوشته شده به من گفت: اي ابا محمد پيمان حجاج در شب قدر نوشته مي شود و حوادث و بلايا و رزق و روزي و هرآنچه نظير آنهاست در آينده آن را در شب 21 و 23 طلب كن و درهر يك صدر گفت نماز بخوان و آن دو شب را زنده نگه دار اگر مي تواني تا صبح و در آن دو شب غسل بنما.

گفتم: و اگر نتوانستم چنين كنم در حالي كه ايستاده باشم؟ فرمود: در حال نشسته نماز بخوان گفتم و اگر نتوانستم؟ فرمود بر بستر خود چنين كن و بر تو واجب نيست كه اول شب اندكي بخواني و در هاي آسمان در ماه رمضان گشوده مي شود و شياطين به زنجير كشيده مي شوند. و اعمال مومن پذيرفته مي شود و چه ماه خوبي است رمضان رسول خدا (ص) مرزوق (خوش روزي) ناميده مي شد.

11774/13- و از او نقل شده كه از تعدادي ياران ما و آنها از احمد بن محمد و او از حسين بن سميه و او از فضاله بن ايوب و ايشان از علاء‌ بن رزين و او از محمد بن مسلم و ايشان از يكي از آن دو حضرت (ع) چنين نقل كرد: از نشانه شب قدر از ايشان سوال كردم فرمود: از نشانه هاي آن خوشبو بودن آن است و اينكه در عين سردي گرم و در عين حرارت، سرد است و نيكو مي گردد.

گفت: رسول ا... از شب قدر مي فرمود: در آن شب ملائكه نازل مي شوند و كتابهايي از آسمان دينا كه در آن امور سال نوشته شده و آنچه به بندگان اصابت مي كند و امر مي كند به او وقوف به آن را در آن مشيت الهي است و هر آنچه بخواهد را مقدم مي دارد و هر آنچه بخواهد را موخر قرار مي دهد و محو يا ثابت مي كند هر چيز را و ام الكتاب  (قرآن) نزد اوست.

11775/14- و از او نقل شده كه از علي بن ابراهيم و او از پدرخود و ايشان از ابن ابي عمير و از شخص ديگر و ايشان از ابا عبدا... چنين روايت كرد: بعضي از ياران ما به ايشان گفتند و جز سعيد السحاق كسي آن را نمي دانست. چگونه شب قدر از هزار ماه بهتر است؟ فرمود: عمل در شب قدر از هزار ماه برتر است كه شب قدر نيست.

11776/15- و از واو ذكر شده كه از محمدبن يحيي و ايشان از احمدبن محمد و او از حسين بن سعيد و او از قاسم بن محمد و ايشان از علي بن ابي حمزه و او از ابي بصير و او نيز از اباعبدا (ع) چنين نقل كرد: تو رات در شش روز پس از ماه رمضان نازل شد و انجيل در 12 شب گذشته از ماه رمضان نازل گرديد و زبور در 18 شب گذشته از ماه رمضان نازل گرديد و قرآن در شب قدر نازل شد.

11777/16- و از او نقل شده كه از علي بن ابراهيم و او از پدر خود و ايشان از ابن ابي عمير و او از عمر بن اذينه و ايشان از فضيل و زراره و محمدبن مسلم و آنها از حمران و او نيز از ابا جعفر  (ع) سوال كرد در مورد اين كلام خداوند عزوجل 3-دخان فرمود: چه شب خوبي است شب قدر و آن هر سال در ماه رمضان است در دهه آخر ماه و قرآن نازل شده مگر در اين شب خداوند عزوجل فرمود: 4-دخان فرمود: در شب قدر همه آنچه در سال كه پيش او است مقدر مي گردد از جمله خير و شر. طاعت و معصيت. تولد و مرگ. يا روزي و هر چه در آن سال مقدر مي گردد حتمي و مقطعي است و خداوند در آن اراده دارد. (كه آن را تغيير دهد)

كفتم آيه 2 در اين مورد به من چي مي گويي؟ فرمود: انجام كار نيك در آن از جمله نماز و زكات و انواع كار خير بهتر است از هزار ماه كه شب قدر نيست. اگر خداوند تبارك و تعالي بر آن بيافزايد مومنان به آن نمي رسند ولي خداوند بر نيكي هاي آنها مي افزايد.

11778/17- و از او درايت شده كه از محمدبن يحيي و او از محمد بن احمد و ايشان از سياري و او از بعضي ياران ما و آنها از داود بن فرقد گفتند: يعقوب به من گفت: شنيدم مردي از اباعبدا... (ع) درباه شب قدر سوال نمود و گفت به من بگو درباره شب قدر آيا در همه سالها وجود دارد؟ ابا عبدا (ع) فرمود : اگر شب قدر فرا رسد قرآن برتري مي يابد و بالا مي رود.

11779/18- و از او نقل شده كه از محمدبن يحيي و او از محمدبن احمد و ايشان از محمد بن عيسي و او از اباعبدا...المومن و او نيز از اسحاق بن عمار گفت: شنيدم كه مي گفت و مردم از او سوال مي كردند و مي گفتند: ارزاق در شب نيمه شعبان تقسيم مي شود؟ گفت: او فرموده نه به خدا سوگند اين امر جز در شب 19 رمضان و 23 و 21 نيست و در شب 19 همه آنها ملاقات مي كنند يكديگر را و در شب 21 همه امور حكيمانه از هم جدا مي شوند و در شب 23 هر آنچه خداوند بخواهد انجام مي شود و مي گذرد و اين شب قدر است كه خداوند جل و عز مي فرمايد (3)

گفتم: اين جمه همه آنها جمع مي شوند و يكديگر را ملاقات مي كنند يعني چه؟ فرمود: هرآنچه كه خداوند بخواهد از تقديم و تاخير و خواست و قضاي الهي همه جمع مي شوند.

گفتم: و معني اينكه همه آنها در شب 23 مي گذرد چيست؟ فرمود: در شب 21 امضاء و اجراي امور متفرق مي گردد و در آن آغاز مي شود و آنگاه كه شب 23 از آن مي گذرد قطعي مي گردد و دران آغاز مي شود و آنگاه كه شب 23 از آن مي گذرد. قطعي مي گردد كه در آن خداي تبارك و تعالي (براي او) آشكار نگردد.

11780/19- و او از برخي از ياران ما و آنها از احمدبن محمد و او از علي بن حكم و ايشان از ابن بكير و او از زراره مي گويد: ابا عبدا... (ع) فرمود: تقدير در شب 19 است و استحكام آن در شب 21 و اجراي آن در شب 23 است.

11781/20- و از او نقل شده كه از احمدبن محمد و او از علي بن حسين و او از محمد بن وليد و محمد بن احمد از يونس بن يعقوب و او از علي بن عيسي قماط و ايشان از عموي خود و او نيز از ابا عبدا... (ع) چنين روايت مي كند: به رسول خدا (ص) در خواب بني اميه نشان داده شد كه بعد از او بر منبر بالا رفته مردم را گمراه مي كردند، به سوي راه قهقري و صبح هنگام اندوهگين گرديد. جبرئيل بر او نازل شد و گفت اي رسول خدا چه شده كه تو را اندوهگين و ناراحت مي بينم؟ فرمود اي جبرئيل در شب بني اميه را ديدم كه پس از من از منبر بالا مي رفتند و مردم را گمراه مي كردند به سوي قهقري.

او گفت: قسم، آنكه تو را بر حق، نبي قرار داد من از آن اطلاع ندارم. پس به آسمان عروج كرد و توقف نكرد تا اينكه از قرآن بر او نال شد كه با آن انس مي گرفت: 205-207 شعراء  و بر او نازل شد 1و 2 و 3 خداوند عزوجل شب قدر را براي پيامبر خود (ص) بهتر از هزار ماه قرار داد كه بني اميه در آن حكم كند.

11782/21- و از او نقل شده كه از محمدبن يحيي و او از محمد بن حسين و ايشان از ابن فضال و او از ابي جميله و او از دفاعه و ايشان نيز از قول ابا عبدا... (ع) چنين گفت: شب قدر اول و آخر سال است.

11783/22- و از او ذكر شده كه از تعدادي از ياران ما و ايشان از سهل بن زياد و او نيز از علي بن حكم و او از ربيع مسلمي و زياد بن حلال و آن دو از مردمي كه از ابا عبدا... (ع) نقل مي كرد چنين گفتند: در شب 19 رمضان تقدير مشخص مي شود و در شب 21 مي گذرد فضاي آن و در شب 23 استحكام آن صورت مي گيرد از آنچه كه در آن سال بوده تا نظير آن براي خداوند گرامي كه هر چه بخواهد با خلق خود مي كند.

11784/23- محمد بن عباس از احمد بن قاسم و او از احمد بن محمد و ايشان از محمد بن خالد و او از صفران و ايشان از ابن مسكان و او از ابي بصير و او نيز از قول ابا عبدا... (ع) درباره اين قول خداوند عزوجل (3) گفت: (بهتر از) حكومت بني اميه و گفت اين كلام حق تعالي  (ع) يعني هر آنچه نزد خداوند است بر محمد و خاندان او از همه امور با سلامتي همراه است.

11785/24- و از او نقل شده كه از احمد بن هوذه و او از ابراهيم بن اسحاق و ايشان از عبدا... بن حمار و او از ابي يحيي صنعاني و او نيز از ابا عبدا... (ع) چنين روايت مي كند: شنيدم كه مي گفت: ابي محمد به من گفت: علي بن ابي طالب مي خواند «ا» و حسن و حسين  (ع) نزد او بودند و حسين  (ع) به ايشان گفت: اي پدر به خاطر آن در تو شيريني وجود دارد. فرمود: اي پسر رسول خدا و فرزندم بدان كه من مي دانم آن چه را كه تو نمي داني وقتي كه نازل شد به تو رسول خدا (ص) كسي را به نزد من فرستاد و آن را براي من خواند سپس به كتف راست من زد و گفت: اي برادر و جانشين ولي من بر امتم پس از من و پيكار كننده با دشمنانم تا روزي كه به پا مي خيزند. اين سوره پس از من براي تو است و براي دو فرزند تو پس از تو. جبرئيل از ميان فرشتگان برادر من است كه براي من وقايع امتم را در سال روايت مي كند و آن را مانند وقايع نبوت براي تو نقل مي كند و به خاطر آن نور درخشاني است در قلب تو و قلوب جانشينانت تا طلوع صبح امام عصر (عج).

11786/25- محمدبن يعقوب از قول علي بن ابراهيم و او از پدر خود و ايشان از ابن ابي عمير و او از ابن اذينه و او نيز از ابا عبدا... (ع) در مورد نماز پيامبر (ص) در آسمان، در حديث اسراء‌ مي گويد آن حضرت  (ع) فرمود: سپس خداوند عزوجل به او نازل كرد. نسب خداوند تبارك و تعالي را بعنوان ابي محمد. توحيد 4-1 و اين دو ركعت اول بود سپس به او وحي نمود. همه خداوند را بعنوان و نظير آنچه اول خوانده بود را خواند و سپس خداوند عزوجل به او وحي كرد «1» آن نسب تو و اهل بيت تو تا روز قيامت است.

11787/26- شرف الدين نجفي مي گويد: از محمدبن مجهور روايت شده كه او از صفوان و ايشان از عبدا... بن مسكان و او از ابي بصير و ايشان از ابا عبدا... (ع) چنين گفت: اين قول خداوند عزوجل (3) مقصود سلطنت بني اميه است و فرمود: يك شب عدالت امام بهتر است از هزار ماه حكومت بني اميه. و فرمود  (ع) يعني آنچه نزد خداوند است از محمد و آل محمد در همه امور (4).

11788/27- و از او مجددا نقل شده كه از محمد بن مجهور وا يشان از موسي بن بكر و او از زراره و او نيز از حمران روايت كرد كه گفت از ابا عبدا... در مورد آنچه در شب قدر متفرق مي گردد سوال كردم كه آيا آن چيزي است كه خداوند سحابه و تعالي مقدر نموده در آن شب؟ فرمود: قدرت خداوند تعالي توصيف نمي شود جز اينكه فرمود: 4-دخان و چونه امري حكيمانه باشد جز اينكه متفرق نگردد و قدرت خداوند سبحان وصف نمي گردد. زيرا او هر آنچه بخواهد را انجام مي دهد.

اما اين كلام حق تعالي (3) يعني فاطمه (س) و اين كلام (4) و ملائكه دراين جا همان مومنان هستند كه مالك آل محمد (ص) مي شوند و روح. همان روح القدس است كه فاطمه  (ع) مي باشد. (ع) مي فرمايد: از هر امري در امان و سالم است. (ع) تا اينكه قيام قائم (عج) فرا رسد.

11789/28- و از شيخ ابا جعفر طوسي نقل شده كه از يكي از ياران و و از عبدا... بن عجلان سكوني چنين گفت: شنيدم ابا جعفر  (ع) مي فرمود: خانه علي و فاطمه از اتاق رسول ا...(ص) است و سقف خانه آنها از عرش پروردگار دو عالم و در عمق خانه هاي آنها شكافي گشوده و آشكار است تا عرش معراج وحي و فرشتگان كه با وحي صبح و شب بر آنها نازل مي شوند و در هر ساعت و چشم بر هم زدني و گروه ملائكه قطع نمي گردد گروهي پايين مي آيند و گروهي بالا مي روند. خداوند تبارك و تعالي براي ابراهيم  (ع) آسمان ها را گشود تا اينكه عرش را ديد و آنها عرش را مي بينند و براي خانه آنها سفقي جز عرش نمي بينند و خانه هاي آنها سقف شده با عرش خداوند رحمن است و محل معراج ملائكه و روح نيز دسته اي پس از دسته ديگر مي آيد و قطع نمي گرددو خانه اي از خانه هاي ائمه  (ع) از ما نيست مگر اينكه معراج ملائكه در آن است. براي اين كلام خداوند عزوجل  (4) گفت: پرسيدم (4)؟ فرمود: بكل امر. گفتم: اين تنزيل است؟ فرمود: بله.

11790/29- و ز ابوذر (رضي ) نقل شده كه گفت اي رسول خدا شب قدر تا هنگام عهد پيامبران است كه امور بر آنها نازل مي شود و آنگاه كه گذشتند مي رود؟ فرمود: نه بلكه تا روز قيامت ادامه دارد.

11791/30- و از ابن عباس و او از پيامبر (ص) چنين نقل شده كه فرمود: آنگاه كه شب قدر فرا رسد ملائكه اي كه جايگاهشان در سوره المنتهي است و از جمله آنها جبرئيل پايين مي آيند و همراه آنها پرچم هايي است كه يكي را بر قبر من نصب مي كنند و پرچم ديگر را در مسجد الحرام مي آويزند و يكي بر بيت المقدس و يكي از پرچم ها بر طور سينا و هيچ مرد و زن مومني از آن عبور نمي كند مگر بر آنها سلام دهد و مگر كسي كه پيوسته شراب مي نوشد و گوشت خوك پخته شده با زعفران مي خورد و آمده كه آن شبي مبارك است كه همه امور حكيمانه در آن از هم جدا مي شوند.

11792/31- و از گفته هاي مخالفان است كه ترمذي در كتاب صحيحه ذكر كرده: مردي پس از بيعت امام حسن با معاويه نزد امام حسن  (ع) رفت و گفت: چهره مسلمانان را سياه نمودي اي سياه كننده چهره مسلمانان. فرمود: خداوند به تو رحم كند مرا آزار نده كه پيامبر (ص) بني اميه را بر منبر خود ديده و از آن بدش آمد و خداوند چنين نازل كرد (1-كوثر) و كوثر رودي در بهشت است و نازل شد  1 و 2 و 3 ، اي محمد از حكومت بني اميه بهتر است.

قاسم بن فضل خداني گفت: و ما آن را برشمرديم كه هزار ماه نه يك روز كمتر و نه بيشتر بود.

11793/32- علي بن ابراهيم در معني سوره (1) مي گويد مقصود قرآن است كه يكباره در بيت معمور در شب قدر نازل گرديد و در طول 23 سال بر پيامبر (ص) (2) يعني شب قدر كه خداوند در آن اجل ها و روزي ها و همه امور مربوط به مرگ و زندگي، تازگي و خشكي، خير و شر را كه به وقوع مي پيوندد، مقدر مي نمايد. همانطوركه مي فرمايد 4-دخان تا سالي (كه در پيش است).

و اين كلام (4) مي گويد: ملائكه و روح القدس بر امام زمان نازل مي شوند و از او دفع مي كنند هر آنچه كه از اين امور براي او واجب شده را.

(3) رسول خدا (ص) در خواب ديد كه ميمون هايي از منبر او بالا مي روند و از آن ناراحت گرديد و خداوند چنين نازل كرد 1 و 2 و 3.

(4) و اين آيه يعني تحيه و درودي است كه به وسيله آن امام تا طلوع فجر بيدار مي ماند و به ابا جعفر  (ع) گفته شد آيا مي داني شب قدر را مي شناسي؟ فرمود: چگونه آن را نشناسيم در حاليكه فرشتگان در آن شب براي ما طواف مي كنند.



[1] مجلسي رحمه ا... مي گويد: از قول(ع) كه ليله الجهني اشاره دارد به آنچه روايت شده در مورد آن فقيه كه از زراره و امر از يكي از آن دو (ع)مي گويد: سوال نمودم در شب هاي ماه رمضان كه غسل در آن مستحب است فرمود شب 19، 21 و 23 و گفت: شب 23 شب جهني است و حديث آن كه به رسول خدا (ص) فرمود منزل من از شهر دور است شبي نزد من بيا و در آن (خانه) داخل شود و او را به شب 23 امر كن پس صدوق (رح) مي گويد: نام جهني عبدا... بن انيس انصاري است.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 04 اسفند 1393 ساعت: 8:34 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره سوره غاشیه

بازديد: 331

 

سوره غاشيه آيات 11-1

11559/1- محمدبن يعقوب ا زجماعتي كه از سهل نقل مي كردند و او از محمد و ا و از پدر خود و ايشان از ابا عبدا...(ع) چنين نقل كرد. (1)؟ يعني قائم (ع) با شمشير پرده از آنها بر مي دارد. گفتم (2) يعني چه؟ فرمود: خضوع مي كنند و قدرت امتناع ندارند پرسيدم (3)؟ فرمود: جز آنچه خداوند نازل نموده مرتكب شده اند. پرسيدم (3) فرمود: جز واليان امر افراد ديگري را منصوب كردند بر حكومت. پرسيدم (4) چيست؟ فرمود: آتش جنگ را در دنيا عليه دوران حضرت قائم افروختند و در آخرت آتش جهنم را مي افروزند.

11560/2- و از او نقل شده كه از علي بن ابراهيم و او از پدر خود و ايشان از ابن ابي عمير و او از عمروبن ابي المقدام چنين حكايت كرد. شنيدم ابا عبدا... (ع) مي فرمود: هر نصب شده (بر كاري) اگر اطاعت كند يا كفر ورزد منسوب به اين آيه است (3و4) و هر نصب شده كافري عملش چون ذره غباري است.

11561/3- و از او نقل شده كه از علي و او از علي بن حسين و ايشان از محمد كناس چنين روايت كرد كسي كه حديثي را از ابا عبدا... (ع) نقل مي كرد به ما چنين گفت در مورد اين آيه (1) كساني هستند كه بر امامان پرده مي افكنند تا اين كلام خداوند (7) ورود به آنها سود نمي رساند و نشستن آنها را بي نياز نمي كند.

11562/4- و از او نقل شده كه از تعدادي ياران ما و او از سهل بن زياد و او نيز از ابن فضال و ايشان از حنان و او از اباعبدا... (ع) چنين ذكر كرد: ناصب به رنج و سختي ام زني توجه نمي كرد و اين آيه در مورد آنها نازل گرديد 2و4.

11563/5- علي بن ابراهيم گفت: جعفربن احمد به ما گفت: عبدالكريم بن عبدالرحيم براي ما چنين نقل كرد: محمدبن علي از محمدبن فضيل و او از ابي حمزه چنين روايت كرد: شنيدم اباعبدا... (ع) مي فرمود: هر كس جانشين شما شود اگر مومن باشد يا كافر به اين آيه منسوب است (2و3و4).

11564/6- ابن بابويه در كتاب بشارت الشيعه مي گويد: اباعبدا... بن محمد بن عبدالوهاب به ما گفت: محمد بن عمران از پدر خود و ايشان از ابن اباعبدا... جعفربن محمد صادق (ع) چنين نقل نمود: من و پدرم روزي به مسجد رفتم و او را با يارانش در ميان قبرستان و منبر ديدم پس به آنها نزديك شده و سلام نمودم و گفت: به خدا سوگند من بوي شما و روحهاي شما را دوست مي دارم. پس بر ما واجب است كه با تقوي و اجتهاد به آن توجه كنيم و بدانيد كه ولايت ما جز با تقوي و اجتهاد درك نمي شود هر كس از شما كه به قوي اقتدا كند پس عمل آنها را انجام مي دهد. شما پيروان خداوند هستيد و ياران خدا مي باشيد شما پيشي گيرندگان اول و آخر هستيد و پيشي گيرندگان جهت ما در دنيا و در آخرت به سوي بهشت پيشي مي گيرند. بهشت براي شما با ضمانت خداوند عزوجل و پيامبر (ص) تضمين شده شما پاكان هستيد و همسرانتان پاك هستند.

 هر زن مسلماني حور است و هر مومني راستگو باشد. امير المومنين (ع) به قنبر گفت: بر تو مژده باد و تو مژده بده كه به خدا سوگند كه پيامبر (ص) وفات مي كند در حالي كه جز بر شيعيان بر ساير امت خود خشمگين است و بدان كه براي هر چيز دستگيري است و دستگير دين شيعه است. و بدان براي هر چيز شرفي است و شرف دين شيعه است و بدان براي هر چيز سروري است و سرور مجالس، مجلس شيعه است.

و بدان براي هر چيز امامي است و امام زمين، زميني است كه شيعه بر آن آرام مي گيرد. و بدان براي هر چيز شهوتي است و شهوت دنيا سكونت شيعه ها در آن است. و به خدا سوگند اگر كسي از شما در زمين نبود قوم پاك جانشين شما كامل نمي گرديد و در آخرت براي آنها (ناصبان) بهره اي نبود و هر كس اگر بنده يا كافر باشد، منسوب به اين آيه است (3و4) و از او نقل شده: محمد بن حسن بن و سيد (رحمه ا...) اين حديث را از ابي بصير و او از اباعبدا... (ع) نقل كرده، فقط آن حديث چنين طولاني نبوده و در اين امور اضافي است كه در آن نبود اما معاني نزديك به هم هستند.

11565/7- شرف الدين نجفي گفت: از اهل بيت (ع) در حديثي نقل شده با توجه به اين كلام خداوند عزوجل (2و3) آنها كساني هستند كه با آل محمد (ع) دشمني كردند (8و9) آنها شيعه آل محمد (ع) هستند.

11566/8- كسي از قول محمدبن حسي براتي و ار گفت كه فارسي - يعني ابوعلي - از يعقوب بن يزيد و ايشان از ابن ابي عمير و او از افرادي كه آن را نقل كرده اند به ما گفت: از امام رضا (ع) پرسيدم در مورد اين آيه (2و3) فرمود: در مورد نصاب و زيديه و واقفان نصاب نازل شده است.

11567/9- علي بن ابراهيم در مورد اين آيه گفت (1): اي محمد آيا ذكر قيامت به تو رسيده و معني عاشيه يعني، از مردم پرده بر مي دارد (2و3) گفت در مورد نصاب نازل شده و آنها كساني هستند كه با دين خدا مخالفت كردند و براي اميرالمومنين سختي كشيدند نماز خواندند و روزه گرفتند و اين كلام خداوند است (3) عمل كردند مشقت كشيدند و هيچ يك از اعمال آنها پذيرفته نمي گردد (4) چهره آنها (4و5) از شدت گرما ناله سر مي دهند (6) عرق اهل دوزخ و آنچه بر اثر زنا خارج مي گردد (7) سپس پيروان را ذكر مي كند (8و9) خداوند از سعي آنها راضي و خشنود است (10و11) مي گويد: شوخي و دروغ.

آيات 26-13

11568/1- پس علي بن ابراهيم مي گويد: سعيد بن محمد از موسي بن عبدالرحمن و او از ابن جريح و ايشان از عطاء و او از ابن عباس چنين براي ما نقل كرد: (13) تخت هاي آن از طلاي آراسته با زبرجد و در و ياقوت است كه رودها از زير آن روان است (14) مقصود پارچ هايي است كه دسته ندارد.

11569/2- علي بن ابراهيم درباره اين كلام حق تعالي (15) مي گويد: فرشها و بالشها و (16): هرچه خداوند در بهشت آفريده نظير آن را در دنيا آفريده جز ذرابي كه نمي دانند آن چيست.

11570/3- پس علي بن ابراهيم مي گويد: باز مي گردد به روايت عطاء‌ از قول ابن عباس در آيه (17) مقصود چارپايان است (18و19و20) خداوند عزوجل مي فرمايد: آيا كسي قادر است نظير شتر بيافريند و نظير آسمان را بالا برد و مانند كوهها نصب كند و مثل زمين، ديگري را هموار نمايد و يا كاري غير از آن انجام دهد؟ و اين آيه (21) يعني اي محمد موعظه كن كه تو موعظه گر هستي.

11571/4- علي بن ابراهيم درباره اين آيه (22) مي گويد: براي آنها حافظ و نگهدار و نويسنده اي وجود ندارد.

11572/5- و در روايت ابي حارود از قول ابا جعفر (ع) آمده (23) مقصود كسي است كه موعظه و تصديق نمي كند و بر پروردگاري خدا كفر مي ورزد و كفران نعمت مي كند (24) يعني عذاب شديد و هميشگي (25) يعني آنها را باز مي گرداند (26)

11573/6- محمدبن يعقوب از تعدادي از ياران ما و آنها از سهل  بن زياد و او از محمد بن سنان و ايشان از عمروبن شمر و او از جابر و او نيز از ابا جعفر (ع) چنين روايت نمود: اي جابر هنگامي كه روز قيامت فرا رسد و خداوند عزوجل همه مردم را براي پايان كلام (روزگار) برانگيزد: رسول ا...(ص) و امير المومنين (ع) را فرا مي خواند و بر رسول لباسي ابريشمي سبز رنگ مي پوشاند كه ميان مغرب و مشرق را نوراني مي كند و بر امير المومنين (ع) نظير آن را (بر تن رسول لباسي از حرير گل سرخ كه ميان مغرب و مشرق را روشن مي كند و نظير آن را بر علي (ع) مي پوشاند) سپس آن در را بالا مي برد و ما را فرا مي خواند تا به حساب مردم منتهي گردد. از ما و به خدا سوگند ما اهل جنت به بهشت مي رويم و اهل دوزخ به دوزخ سپس پيامبران (ع) را فرا مي خواند كه دو صف در عرش الهي بر پا مي كنند تا اينكه از رسيدگي به حساب مردم فارغ شوند.

و هنگامي كه اهل بهشت به آنجا و اهل دوزخ به آن وارد شدند خداوند علي (ع) را بر مي انگيزد و آنها را به منازل بهشتي مي فرستد و به آنها زوجه مي دهد و به خدا سوگند كه علي و اهل بهشت در بهشت ازدواج مي كنند و اين امر جز براي او نيست كه كرامتي است از جانب خداوند بلند مرتبه و فضلي است كه خداوند به او عطا كرده و بر او سنت نهاده و به خدا كه اهل دوزخ بر دوزخ وارد مي شوند و آن هنگامي كه اهل بهشت بر آن داخل گردند درهايش بسته و قفل مي گردد (كه وارد نشوند) چرا كه درهاي بهشت براي مومنان و درهاي دوزخ براي كافران است.

11574/7- و از او نقل شده از تعدادي از ياران ما و آنها از سهل بن زياد و او از ابن سنان و ايشان از سعدان و او از سماعه چنين نقل كرد: همراه ابي الحسن (ع) نشسته بودم و مردم در شب هنگام طواف بودند به من فرمود: اي سماعه، مصيبت اين مردم متوجه ماست و حساب آنها بر عهده ما، و ميان آنها و خداوند متعال گناهي نيست مگر خداون بر ما حتم كرده كه آن را ترك كنيم و در اين مورد به ما پاسخ داده است. ميان آنها و مردم چيزي نيست مگر آنكه طلب آن را كرده باشيم و خداوند به آنها پاسخ داده و به جاي آن چيزي به آنها داده است.

11575/8- ابن بابويه مي گويد: ابوعلي احمدبن ابي جعفر بيهقي در سرزمين فيه و هنگام بازگشت از حج خانه خدا در سال 354 ه گفت: علي بن محمد بن مهرويه قزويني به من گفت: وارد بن سليمان به ما گفت: علي بن موسي از پدرش موسي بن جعفر و ايشان از پدر خود جعفر بن محمد و او از پدرش محمد بن علي و او نيز از پدر خود علي بن حسين و ايشان از حسين بن علي و او نيز از پدرش علي بن ابي طالب (ع) براي ما چنين نقل كرد: رسول خدا (ص) فرمود: هنگامي كه روز قيامت رسد حساب شيعيان ما بر عهده ماست واگر ميان او و خداوند عزو جل امر همراه با ظلمي باشد ميان ما حكم مي كند و پاسخ مي دهد و اگر ميان كسي با مردم ظلمي باشد، از ما مي خواهد براي دو مطلب بخشش كنيم و او را به خاطر ما مي بخشند (مردم) و اگر ميان او و ما ظلمي باشد ما شاسته تريم بر بخشش و گذشت.

11576/9- محمدبن عباس از احمد بن هوذ و او نيز از ابراهيم بن اسحاق و او نيز از عبدا... بن حمار و ايشان از عبدا... بن سنان و او نيز از ابا عبدا... (ع) چنين نقل مي كند: هنگامي كه روز قيامت فرا رسد با وكيل رسيدگي به حساب شيعه خود هستيم و هرآنچه حق خداوند است ما از او مي خواهيم كه به او ببخشد و اين بخشش براي او است و هر چه براي آدميان حقي است از خدا مي خواهيم عوض آن چيزي به آنها بدهد و او نيز مي دهد و براي ما نيز اين وضع وجود دارد كه به او مي رسد (بخشش) پس (25و26) قرائت نمود.

11577/10- و از او با اين استناد به عبدا... بن حمار و او از محمدبن جعفر بن محمد و ايشان از پدر خود و او از جد خود (4) چنين نقل مي كند درباره اين آيه 25و26: هنگامي كه روز قيامت فرا رسد خداوند مارا مسئول حساب شيعه خود مي كند و هر حقي كه براي خداست ما از او مي خواهيم ببخشد و او نيز مي بخشد و هر حق كه براي مخالفان او است براي او وجود دارد و براي مانيز هر چه مي باشد (بخشيده مي شود). سپس فرمود: آنها با ما هستند همانطور كه ما هستيم.

11578/11- و از او نقل شده كه حسين بن احمد از محمدبن عيسي و او از يونس بن يعقوب و ايشان از جميل بن دراج چنين روايت كرد: به اباالحسن(ع) گفتم: حديث جابر را براي ما بگو؟ فرمود: از اين پستي سخن مگو كه آن را پراكنده و پخش مي كني. آيا آيات 25و26 را نخوانده اي؟ گفتم: بلي خوانده ام فرمود: هنگامي كه روز قيامت فرا مي رسد و خداوند همه را براي حساب جمع مي نمايد، حساب شيعه ما را به خود ما مي سپارد پس ميان آنها و خدا چيزي نيست. مگر ما حكم مي كنيم بر آن و خداوند حكم ما را جايز شمرده و هر چه ميان آنها و مردم است از او طلب بخشش مي كنيم و به خاطر ما مي بخشد و هر چه ميان او و ماست پس ما شايسته تريم بر عفو و بخشش.

11579/12- از امام صادق (ع) در مورد اين آيه (25و26) نقل شده: هنگامي كه مردم در سطح يكساني محشور مي گردند خداوند ما را مقدر مي كند براي رسيدگي به حساب ها و ما مي گوييم، پروردگارا اينان شيعيان ما هستند خداوند مي فرمايد كار آنها را به شما سپرديم و براي آنها شفاعت شما را قرار داديم و از بدكار آنان گذشتيم و او را بدون محاسبه به بهشت وارد كرديم.

11580/13- شيخ در كتاب تهذيب با استناد به محمدبن علي بن حسين بن بابويه مي گويد: علي بن احمد بن موسي و حسين بن ابراهيم بن احمد كاتب به ما چنين گفت: محمد بن ابي عبدا... كدني از قول محمد بن اسماعيل بر مكي به ما گفت موسي بن عبدا... نخعي به ما گفت: به علي بن محمد بن علي بن موسي بن جعفر بن محمدبن علي بن حسين بن علي بن ابي طالب (ع) گفتم: يا بن رسول ا... به من كلامي بليغ و كامل بياموز كه وقتي يكي از شما را ملاقات كردم بگويم. سپس زيارت جامعي براي همه ائمه (ع) خواند و علي (ع) در اين مورد فرمود: روي گردان از شما، از دين خارج است و ملزم و همراه آن ملحق شونده و كوتاهي كننده در حق شما از بين رونده است و حق با شما، در شما، از شما و به سوي شماست. و شما اهل حق و منبع آن هستيد و ميزاث نبوت نزد شماست و بلاي خلق به سوي شما و حساب آنها بر عهده شماست و رسيدگي به حساب آنها (روز قيامت) نزد شما انجام مي شود.

11581/14- از او در امايد با استناد ه ابراهيم بن اسحاق نهاوندي احمري نقل شده كه از عبدالرحمن ابن احمد تميعي و او از عبدا... بن سنان و ايشان از ابا عبدا... (ع) چنين روايت كرد. هنگامي كه روز قيامت فرا رسد ما مسئول حساب شيعيان مي شويم و هر چه براي خدا است از او مي خواهيم كه به او ببخشد و مي بخشد و هر چه براي ما است (حقي كه) پس به او مي بخشيم. پس ابا عبدا... (ع) چنين قرائت كرد (25و26).

11582/15- علي بن ابراهيم گفت: امام صادق (ع) فرمود: هر امتي را امام زمانش محاسبه مي كند.و ائمه و اوليا و دشمنان آنها به وسيله چهره هايشان شناخته مي شوند و اين كلام خداوند است و علي الاعراف رجال (و آنها ائمه هستند) 46- اعراف و اوليا آنها نامه اعمال را به دست راست آنها مي دهند و از پل صراط بدون حساب رسي به بهشت مي روند و دشمنان آنها كه نامه اعمالشان به دست چپ آنها داده مي شود و بدون محاسبه به دوزخ مي روند و هنگامي كه آن اوليا به نامه آنها مي نگرند به برادران خود مي گويند خاقه 21-19 يعني خشنود  كه فاعل در موضع مفعول قرار گرفته است.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 04 اسفند 1393 ساعت: 8:33 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 824

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس