دانش آموزی - 446

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره مقدمه‌ای بر تجزیه و تحلیل فیزیلوژیکی – بوم شناختی عملکرد گندم

بازديد: 165

تحقیق درباره مقدمه‌ای بر تجزیه و تحلیل فیزیلوژیکی بوم شناختی عملکرد گندم

اهمیت جهانی گندم

حدود 350000  گونه گیاهی شناخته شده وجود دارد اما تنها 24 گونه آن 0یعنی 007/0 درصد از کل گونه‌های گیاهی موجود) برای رفع احتیاجات انسان برای غذا و الیاف به عنوان گیاه زراعی استفاده  می شوند (ویتور ، 1980) به دلیل وابستگی شدید ما به تعداد معدودی از گونه‌های گیاهی ، رفاه بشر در آینده به شدت در گرو میزان شناختی است که ما درباره تولید و تطابق پذیری بالقوه این گیاهان کسب می‌کنیم  (ایوانز 1975،) نه تنها تعداد این گونه‌های مورد استفاده  بسیار محدود است بلکه سهم آنها در مجموع تولید نیز به یک میزان نیست. گندم نان بی‌شک در بین گیاهان انگشت شماری که به عنوان منابع غذایی در سطح گسترده‌ای می‌شوند نقش عمده‌ای ایفا می‌کند و احتمالا محوری برای شروع کشاورزی بوده است.

 

مناطق کشت و میزان تولید گندم

گندم نان بین تمامی گیاهان زراعی بیشترین سطح زیر کشت را در جهان به خود اختصاص داده است ( بریگل و کورتیس، 1987، کنت و ایورس، 1944، اسلافر، ساتوره و آندره 1994) تقریبا یک ششم از کل زمین های زراعی جهان زیر کشت گندم است. در بین سالهای 1986 تا 1995 این سطح حدود 223 میلیون هکتار و میزان تولید آن حدود 545 میلیون تن بوده است ( داده ها از سازمان خوار و بار جهانی 1995-1988) نه تنها خود این اعداد نمایانگر بزرگترین سطح و بیشترین میزان تولید در مقایسه با دیگر گیاهان زراعی هستند بلکه اگر به جای کل ماده خشک تولیدی میزان کل پروتئین را در نظر بگیریم تفاوت نسبی بین گندم با برنج و ذرت حتی بیشتر هم خواهد شد. ( فیشر 1984) سطح زیر کشت و تولید گندم برای رسیدن به مقادیر کنونی نسبت به ابتدای قرن 20 افزایش چشمگیری یافته است ( اسلافر، ساتوره و آندره 1994).

علی رغم این واقعیت که از سال 1900 سطح زیر کشت و تولید گندم در سرتاسر جهان افزایش یافته ارتباط بین انها در طی قرن گذشته خطی نبوده است. نبود حالت خطی بین این دو تا حد زیادی ناشی از این واقعیت است که 1- تولید گندم به طور مداوم افزایش یافته در حالی که سطح زیر کشت به طور مشخص تنها در طی 50 تا 60 سال ابتدایی قرن گذشته افزایش پیدا کرده است و 2- عملکردهای گندم در طی نیمه اول قرن گذشته به طور آهسته افزایش پیدا کرد ولی پس از آن این افزایش سرعت بیشتری ( حدود 10 برابر ) پیدا کرد ( اسلافر، ساتورهة آندره 1994) به همین خاطر است که می توان برای دوره اغازین 1955-1903 رابطه خطی قوی مشاهده کرد که دارای شیبی اندکی بیشتر از یک است و این امر نشان دهنده این است که افزایش های عملکرد گندم سهم ثابت ولی اندکی ( حدود 21 درصد) در افزایش تولید گندم در طی این دوره داشته است. بنابر این عمده افزایش تولید گندم در طی این دوره از افزایش سطح زیر کشت ناشی شده است.

از 1995 به بعد تولید گندم با سرعتی بسیار بیشتر از دوره قبلی افزایش یافت و این افزایش با بهبودهای چشمگیر در عملکرد ارتباط زیادی داشت. اگر چه این ارتباط دارای یک مولفه خطی قوی است اما تمایلی به یک ارتباط منحنی الخطی وجود دارد که منعکس کننده کاهشی در سطح زیر کشت است که در اغلب نواحی جهان ( با استثناتاتی، بویژه در بخش هایی از آسیا) در طی دهه های گذشته صورت گرفته است.

با وجوداین که در مجموع عملکردها در طی دوره زمانی از 1955-1995 افزایش زیادی یافته اند اما نکته قابل توجه این است که این عملکردها در طی دهه آخر قرن بیستم با رسیدن به یک سقف ثابت باقی ماندند. اگرچه سالهای در نظر گرفته شده برای استنتاج نتایج کلی بسیار کم می باشد ولی جالب توجه است که عملکردهای متوسط جهانی از 1990 تا 1995 افزایشی نشان ندانده اند. در حقیقت میزان تولید در طی این سالها از حدود 600 میلیون تن به 550 میلیون تن کاهش یافت در حالی که نرخ افزایش جمعیت جهان در طی همین مدت در حدود 90-85 میلیون نفر در سال ثابت باقی مانده است.

اگر در طی چند سال آینده اطمینان حاصل شود که عملکردهای گندم عملا در حال رسیدن به سقف نهایی خود می باشد کسب یک شناخت جامع از تولید ان به منظور اتخاذ رهیافت های جدیدی برای افزایش آتی عملکردها چه از طریق مدیریت و به نژادی و یا هر دو ضروری است. این امر زمانی از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد بود که بخواهیم نیازهای یک جمعیت در حال رشد سریع را که تخمین زده می شود در طی دهه های قرن 21 به 8 تا 10 میلیارد نفر برسد برآورده سازیم.

 

عملکرد گندم در نواحی مختلف و روند تاریخی

گندم در اغلب نواحی جهان کشت می شود نظر به اهمیت گندم به عنوان یک منبع غذایی و تنوع پذیری ژنتیکی زیاد آن از نظر واکنش ریخت شناسی به فتوپریود و درجه حرارت از جمله بهاره شدن جای تعجب نخواهد بود که گندم از عرض جغرافیایی حدود 60 درجه شمالی در شمال اروپا تا 40 درجه جنوبی در آمریکای جنوبی در مناطقی با ارتفاع چند متر تا بیش از 3000 متر بالای سطح دریا کشت می شود. برخی از کشورها که دارای بیشترین سطح زیر کشت گندم هستند در شکل نشان داده شده است. این لیست تنها شامل کشورهایی می شود که دارای سطح زیر کشت سالیانه بیش از یک میلیون هکتار ( میانگین سالهای 1990 تا 1995) هستند.

متوسط عملکرد این کشورها کاملا متفاوت بوده و از کمتر از 1 تا بیش از 7 تن در هکتار متغیر است. تفاوت های موجود در عملکرد بازتابی از تفاوت های موجود در سطح نهاده ها و پیشرفت کشاورزی و همچنین کیفیت شرایط محیطی خاک اقلیم است.

صرف نظر از تفاوت های موجود از نظر متوسط عملکرد در بین کشورها در قرن گذشته تقریبا تمامی کشورها روند مشابهی در عملکرد داشته اند. کالدرینی و اسلافر 1998.

شکل نشان دهنده نمونه ای از کشورهایی است که از نظر شرایط محیطی برای رشد گندم پیشرفت کشاورزی و استفاده  از نهاده ها با یکدیگر متفاوتند. جهت تاکید بر شباهت های موجود در روندها و اجتناب از تفاوت های عملکرد واقعی تمامی مقادیر به صورت نسبی بر مبنای اولین عملکرد ثبت شده در قرن گذشته بیان شده اند.

در طی 5 سال اول قرن گذشته در تمامی موارد عملکردها با وجود پیشرفت های ژنتیکی یا مدیریتی بدون تغییر باقی ماندند. برای بسیاری از کشوها شیب نمودار برای نیمه ابتدایی قرن هیچ گونه افزایش عملکردی نشان نمی دهد ( کالدرینی و اسلافر 1998.) بنابر این در این کشورها که از نظر شرایط محیطی، اقتصادی و تجربه کشاورزی کاملا متفاوت می باشد در طی نیمه اول قرن 20 توانایی کمی براب بهبود عملکردها از طریق پیشرفت ژنتیکی یا مدیریتی وجود داشت.

پس از این مرحله عملکردها در تمامی کشوها نه به یک اندازه ولی به طور چشمگیری افزایش یافت. برای مثالهای ارائه شده در شکل شیب های افزایش عملکرد برای کشورهای بریتانیا، فرانسه، مصر، شوروی سابق، ایالات متحده و آرژانتین، در 50 سال اول به ترتیب معادل 37/0، 29/0، 34/0، 52/0، 25/0، 3/1 درصد در سال و پس از آن بترتیب معادل 56/5، 80/7، 20/4، 01/3، 61/3، 62/2 درصد در سال بودند.

با وجود این افزایش قابل توجه عملکرد در طی سالهای 1950 تا 1995 یک تجزیه و تحلیل مفصل عملکرد دهه 1990 عدم وجود روند مشخص برای افزایش عملکردها از سال 1990 را مورد تاکید قرار داده است و نشان می دهد عملکردها ممکن است در حال رسیدن تدریجی به یک سقف نهایی باشند. این یک مورد تصادفی نبود و صرف نظر از تفاوت های زیاد در سطح متوسط عملکردها در کشورهای زیادی تحقق یافت.

عدم موفقیت چشمگیر و آشکار مدیریت به نژادی برای حفظ عملکرد های رو به افزایش در طی دهه 1990 در سرعتی مشابه با ده های 1950 تا 1980 که توسط آخرین روندها نشان داده شده است به دلیل اینکه بر مبنای اطلاعات ناکافی بیان شده است باید با احتیاط پذیرفته شود. متاسفانه تضادی بین صبر کردن برای کسب اطلاعات بیشتر جهت به دست آوردن یک قطعیت کاری مناسب و اتخاذ تدابیری برای اجتناب از پی آمدهای یک کمبود قابلیت دسترسی گندم که قیمت ها را بالا خواهد برد و آن را برای مردمی که بیشترین نیاز به آن را دارند حتی کمتر قابل دسترس خواهد ساخت وجود دارد. اگر این ثابت شدن در شرف تکوین افزایش عملکرد گندم منعکس کننده آنچه که ما انتظار داریم باشد ( سالهایی با عدم افزایش در عملکرد ) رهیافت های جدیدی برای شکستن موانع آشکار عملکرد باید پیش بینی شوند. ما بر این باوریم که احتمال موفقیت در این وظیفه پیچیده به شدت به بهبود شناخت ما از مبانی فییزیولوژیکی و بوم شناختی تولید عملکرد در گندم وابسته است.

 

ثبات عملکرد

اگرچه اغلب متخصصین به نژادی فیزیولوژی، بوم شناسی و زراعت بر اهمیت ثبات عملکرد اتفاق نظر دارند ولی تلاش کمتری نسبت به خود عملکرد صرف شناخت آن شده است .

با مشاهده روندهای عملکرد در طی قرن بیستم مشخص می شود که بین کشورها از نظر ثبات عملکرد تفاوت بسیار زیادی وجود دارد اغلب تفاوت های موجود در عملکرد سالیانه در بین کشورها احتمالا به اقلیم درنواحی کشت گندم هر کشور وابسته است.

میزان آگاهی ما از اینکه چگونه ثبات عملکرد با افزایش عملکرد در طی این قرن تغییر کرده است، بسیار اندک و بر مبنای حدسیات است. از مقایسات انجام شده بین این دو دوره خاص این چنین نتیجه گرفته شده که همزمان با افزایش عملکرد،‌ ثبات عملکرد در حال کاهش بوده است هر چند این روش مقایسه دارای نقایصی است از جمله 1- روندهای موجود در ثبات عملکرد در نشان نداده است 2- تغییر پذیری ناشی از نرخ های متفاوت بهبود عملکردها را از نوسانات ناشی از تفاوت های در عدم ثبات عملکرد واقعی تفکیک نکرده است و 3- وقوع یک سال غیر معمولی در یکی از این دوره ها ممکن است منجر به نتایج نادرستی شود.

تعداد مطالعاتی که روند ثبات عملکرد را برای کل قرن تجزیه و تحلیل کرده باشد به جای مقایسه ضرایب تغییر میانگین عملکرد برای یک دوره زمانی نسبتا کوتاه و یک دوره نسبتا جدید زیاد نیست. روندهایی در ثبات عملکرد برای گندم استرالیا و دیگر غلات از سال 1990 گزارش کردند که نشان می دهد ثبات عملکرد در طی قرن 20 کاهش نیافته است. اخیرا کالدرینی و اسلافر 1998 تجزیه و تحلیل ثبات عملکرد گندم در طی قرن گذشته را به بسیاری از کشورهای دیگر بسط دادند. این کشورها به منظور ارائه گسترده وسیعی از وضعیت های خاکی اقلیمی تولید گندم و برای گنجاندن دامنه گسترده ای از نظام زراعی سطوح عملکرد و توزیع جغرافیایی انتخاب شده بودند.

روندها در اصطلاحات مطلق ( یعنی ارزیابی ثبات عملکرد در تن بر هکتار بدون توجه به عملکرد) در طی قرن گذشته کاهشی در ثبات عملکرد در 14 تا از 21 کشور نشان داد اما کل تغییر در مقایسه با میزان افزایش عملکرد نسبتا اندک بود. بنابر این ثبات عملکرد که به صورت درصدی از عملکرد براورد شده بود نشان دهنده افزایش هایی یا حداقل عدم تغییر برای اغلب کشورها در طی قرن گذشته بود.

نمو گندم

مراحل یا دوره های اصلی نموی

نمو گیاه به عنوان یک توالی از وقایع فنولوژیکی تعریف شده است که توسط عوامل خارجی کنترل می شود و تعیین کننده تغییرات در شکل یا کارکرد برخی اندامها می باشد.  بنابر این نمو یک گیاه گندم می تواند در مراحل یا دوره های متفاوتی توصیف شود که به نوبه خود می توانند از نظر تغییرات داخلی یا خارجی ریخت شناختی تعریف شده باشند. هر چند نمو گیاه تداومی از مراحل رویشی، زایشی و پروتکل شدن دانه است که در طی آن گیاه اندام های خود را به وجود آورده و رشد می دهد و چرخه زندگی خود را کامل می کند. طول هر دوره و تعداد آغازه های تولید شده توسط اثرات متقابل بین عوامل ژنتیکی و محیطی تعیین می شود.

مقیاس های متعددی برای توصیف وقایع اصلی نموی ارائه شده است. برخی از آنها به مراحلی از رشد نموی می پردازند که بدون تشریح نوک ساقه قابل استفاده  هستند. در حالی که دیگران تغییرات ریخت شناختی در مریستم انتهایی را توصیف می کنند.

مراحل ریخت شناختی بیرونی امکان تشخیص غیر تخریبی پیشرفت نموی را می دهند اما اطلاعاتی درباره توالی و زمان بندی وقایع در نوک ساقه که نمو عملا در آنجا رخ می دهد به دست نمی دهند. بسیاری از وقایع مهم نموی بدون تشریح نوک ساقه قابل مشاهده نمی باشند و همان طور که بعدا بحث خواهد شد به دلیل واکنش های متفاوت ظهور برگ و نمو نوک ساقه به عوامل اصلی محیطی تعمیم هر گونه رابطه گزارش شده بین وقایع نموی بیرونی و درونی مشکل است.

شکل یک نمودار ترسیمی ساده شده ای از پیشرفت نموی است که در یک مقیاس زمانی اختیاری با استفاده  از برخی نمایه های نموی شاخص به عنوان میارهای حدود مراحل نموی را نشان می دهد. این نمایه ها شامل سبز شدن گیاه برجستگی دوگانه که اندکی پس از شروع گلدهی رخ می دهد آغازش سنبلچه انتهایی ( یعنی زمانی که تمامی سنبلچه ها آغاز شده اند) سنبله دهیة گل شکفتگی رسیدگی و برداشت محصول می باشد.

این مراحل تغییراتی در نمو مرحله را مورد توجه قرار می دهند سه مرحله اصلی وجود دارد: مرحله رویشی زمانی که برگها آغازش شدهاند مراحل زایشی هنگامی که نمو گلچه رخ می دهد تا زمانی که تعداد گلچه های بارور تعیین می شود و مرحله پر شدن دانه یعنی از زمانی که دانه اولین بار سلول های اندوسپرم را ایجاد کرده و سپس رشد می دهد تا تعیین وزن نهایی دانه. این مراحل بصورت کاشت آغازش گلدهی آغازش گلدهی گل شکفتگی و گل شکفتگی رسیدگی مرز بندی شده اند.

تعداد دانه ها قبل از گل شکفتگی تعیین می شود و پس از آن دانه ها عملا پروتکل شده و وزن تک دانه مشخص می شود. تعداد دانه ها در واحد سطح زمین و میانگین وزن تک دانه دو جز اصلی عملکرد به حساب می آیند.

آغازش اولین برجستگی دو گانه و سنبلچه انتهایی گرچه مراحل نموی اصلی را تعیین نمی کنند ولی نشانه های اولیه مهم رشد زایشی می باشند. برجستگی دوگانه اولین علامت قابل مشاهده می باشد که نشان می دهد گیاه بی شک در مرحله زایشی است. در حالی که آغازش سنبلچه انتهایی مشخص کننده انتهای مرحله آغازش سنبلچه است یعنی زمانی که تعداد نهایی سنبلچه در سنبله تعیین شده است و همچنین تحت شرایط مزارع تجاری این مرحله تقریبا به طور ثابت با شروع طویل شدن ساقه که باعث بالا رفتن مریستم نوک ساقه به روی سطح خاک می شود. همزمان است.

 

ارتباط با اجزاء عملکرد 

شکل همچنین نشانگر وجود ارتباطاتی بین نمو مریستم نوک ساقه و شکل گیری اجزاء عملکرد می باشد. اجزاء‌عملکرد رسما در هر زمانی در طی چرخه زندگی گیاه در حال شکل گیری هستند اما بی شک برخی مراحل اهمیت بیشتری نسبت به سایر مراحل در تعیین پتانسیل عملکرد دارند. یک توافق کلی وجود دارد که دوره بین آغازش سنبلچه انتهایی و گل شکفتگی از این حیث از بیشترین اهمیت برخوردار است. دلیل این امر این است که عملکرد دانه ارتباط بهتری با تعداد دانه در واحد سطح زمین نسبت به وزن تک دانه نشان می دهد.

برخی محققین با بررسی مفصل تر دوره پیش از گل شکفتگی ارتباطی بین مراحل نموی و اجزاء عملکرد پیدا نموده اند. در صورتی که بین دوام مراحل رشدی و عملکرد مطلق ارتباطی وجود داشته باشد، تعیین این که کدام عوامل طول مدت این مراحل را تغییر می دهند از اهمیت خاصی برخوردار می شود. این امر بعدا در هنگامی که اثرات عوامل اصلی روی مراحل نموی تجزیه و تحلیل می شوند مورد بحث قرار خواهد گرفت.

هدف

هدف اصلی این فصل، فراهم ساختن یک بازنگری کلی به روز شده از پویائی‌های آغازش و ظهور اندام‌های اصلی در طی نمو گیاه و چگونگی تاثیر ژنوتیپ و محیط ب تنظیم زمانی وقایع نموی است. به این منظور اثرات عوامل اصلی کنترل کننده طول مدت مراحل مختلف نموی  تجزیه و تحلیل شده‌اند. این فصل  مبتنی بر مروری توسط اسلافر و راوسون (1994 ب) است کهما مکررا به آن رجوع می کنیم. نه تنها در جهت به روز کردن اطلاعات  تلاش  می‌کنیم. بلکه جنبه‌های دیگری همچون آغازش برگ، ظهور برگ و رابطه درونی بین ظهور برگ و آغازش آغازه‌ها در نوک ساقه را افزون بر نمو مرحله‌ای که توسط اسلافر و راوسون (1994 ب) بحث شده است، مورد بررسی قرار می‌دهیم.

پویائی‌های آغازش و ظهور اندام‌های رویشی و زایشی

آغازش برگ و سنبلچه

با جذب آب، مجدد فعالیت متابولیسمی  شدید در بذر بدن خواب آغاز می‌شود و به دنبال آن آغازش برگ در منطقه فعال مریستمی نوک ساقه صورت می‌گیرد. نوک ساقه به صورت گنبدی ظاهر می‌شود که آغازه‌های برگ در قاعده آن شکل می گیرند. با توجه به عمق کاشت و سرعت آغازش برگ که خود به رقم زراعی بستگی دارد، حدود یک تا سه آغازه برگ دیکر قبل از خروج گیاهچه آغازش می‌شوند. این آغازه افزون بر آنهایی است که قبلا در گیاه مادری آغازش شده‌اند. (جنین بذر بالغ حدود 3 تا 4 برگ را آغازش کرده است) ( کربی و آپلیارد ، 1987، های و کربی، 1991 شکل 1-2 را ملاحظه کنید. ) بنابراین نوک ساقه در هنگام خروج گیاهچه دارای 5 تا 7 آغازه برگ می‌باشد و چنین در نظر گرفته می‌شود که این مقدار حداقل تعداد نهایی برگ در هنگام رشد گیاهان تحت بهترین شرایط و یا در ارقام با حداقل حساسیت می باشد.

پس از سبز شدن گیاهچه نوک ساقه شکل یک گنبد دارد که طول این مرحله بستگی زیادی به پنوتیپ و شرایط محیطی دارد. بعد از این مرحله، نوک ساقه طویل می شود و آغازش آغازه‌های برگ ممکن است به صورت برجستگی‌های منفردی در اطراف نوک طویل شده ساقه تا زمان شروع آغازش گل ادامه یابد.

با وجود تغییرات زیخت‌شناختی در مریستم انتهایی در سط مرحله رویشی واضح است که آغازه‌های برگ در یک مبنای زمان حرارتی در سرعت واحدی تولید می‌شوند که دلالت بر حساسیت متوالی برگ، یا به سادگی پلاستوکرون (ویلهلم و مک مستر  ، 1995) برای تمامی شرایط محیطی کمیت واحدی است. (به عبارت دیگر در بیشتر حالات به فتو پریود یا بهاره‌شدن غیر حساس است) اگر چه برای پلاستکرون تنوع ژنتیکی  وجود دارد (ایوانز و بلونول، 1994) ولی معیار کلی ان را می‌توان در حد 50 درجه سانتیگراد روز با درجه حرارت پایه معادل صفر درجه سانتیگراد در نظر گرفت. (کربی و همکاران 1987، دلکوله و همکاران ، 1989).

هنگامی که نوک ساقه در شروع مرحله آغازش گلدهی از نمو رویشی به زایشی تغییر می‌کند، آغازش برگ متوقف می‌شود و در این زمان تعداد حداکثر برگ‌ها در ساقه اصلی تعیین شده است. همچنان که در بالا ذکر شد، هیچ تغییر ریخت‌شناختی منفردی وجود ندارد که تعیین صریح  زمان آغازش کل را امکان‌پذیر کند. تنها راه تعیین آن به صورت غیر مستقیم از طریق کم کردن تعداد نهایی برگ از تعداد تجمعی آغازهای برگ و سنبلچه می‌باشد. زمانی که این کار انجام شد  اغلب ( اما نه همیشه، دلکوله و همکاران،  1989 را ملاحظه کنید.) تغیر در شیب تعدا کل آغازه‌ها در مقابل زمان حرارتی مقارن با آغازش گل می باشد. ( شکل 2-2 را ملاحظه کنید.)

مدتی پس از آغازش گل اولین برجستگی دوگانه آغازش می‌شود و در این هنگام آغازه‌های برگ و سنبلچه به صورت برجستگی‌های دوگانه‌‌ اغلب به عنوان شاخصی از اتمام مرحله ظهور اولین برجستگی دوگانه آغازش شده باشد.

مرحله آغازش سنبلچه که در مرحله آغازش  شروع می شود، تا زمان آغازش سنبلچه انتهایی در مریستم انتهایی، یعنی زمانی که تعداد نهایی سنبلچه‌ها تثبیت می‌شود ادامه می‌یابد.

ظهور برگ

اغلب خروج گیاهچه مترادف با ظهور نوک اولین برگ از درون لکئوپتیل در نظر گرفته می‌شود. این واقعه مدت کوتاهی پس از خروج کلوئپتیل  از سطح خاک رخ می‌دهد.  همچنان که قبلا ذکر شد در زمانی که نوک اولین برگ آغاز شده در حال ظاهر شدن است، چندین برگ قبلا در نوک ساقه آغازش شده‌آند. این امر تضمین کننده یک حداقل طول مدت زمان برای نمو زایشی می‌باشد که توسط  تعداد آغازه‌هایی که می بایست تا زمان ظهور برگ پرچمی، و گل شکفتگی تعیین می‌شود. علاوه بر این از آن جایی که سرعت آغازش برگ معمولا بسیار سریعتر از سرعت ظهور برگ می‌باشد، مکررا گزارش شده است که فیلوکرون تقریبا دو برابر پلاستوکرون می‌باشد. بنابراین هر چه دوره زمانی از خروج گیاهچه تا آغازش گل تقریببا طولانی‌تر باشد، تعداد آغازی‌های برگی که باید پس از آغازش گل ظاهر شدند بیشتر خواهد بود. هر دو دسته عوامل  ژنتیکی و محیطی سرعت ظهور برگ را تحت تاثیر قرار می‌دهند برای مثال سیمه (1974) نتیجه گرفت که برای سرعت ارقام موجود در آزمایش وی، گندمهای نیمه پاکوتاه در طی فصل رشد بسیار برگهای خود را بسیار سریعتر از ارقام معمول پابلند تولید کردند. در طی دوره دو دهه گذشته مثالهای زیادی منتشر شدند که نشانگر یک تنوع ژنتیکی زیاد در فیلوکرون بودند. (برای مثاال، هالوران، 1975، اکسیون و دانیارد، 1976 ، هالوران 1977، رحمان و ویلسون ، 1977 راوسون و همکاران ، 193) استاپر ، 1984 ، راوسون 1986 ، استاپر و فیشر، 1990، کربی 1992، راوسون 1993، اسلافر هالوران و کونر 1994، اسلافر و رواسون 1997)

هنگامی که گیاهان در تاریخ یا مکانهای متفاوت کشت می شوند اثرات شرایط محیطی روی سرعت ظهور برگ به خوبی مشهود است ( بیکبر، گالاگر، و مونتیث 1980، کربی، دوسینالت، وسان،1989، استاپر و فیشر 199، کارو و موس 1991، الف) درجه حرارت بیشترین تاثیر را روی سرعت ظهور برگ می‌گذارد و بنابراین مفهوم زمان گرمایی مکررا برای تجزیه و تحلیل پویایی‌های ظهور برگ  استفاده  می شود. ( گالاگر 1979، بیکر ، گالاگر و مونتیث، 1980، کربی و آپلیراد، و فلوس 1982، الف، بیکر و همکاران 1986، بائر و همکاران 1988، هی و دکلوله 1989، کربی و همکارانم 1989، کاو و موس، 1991، الف و ب)، هی  و کربی 1991، کربی 1992، اسلافر و همکاران 1994، کالدرینی میرالس و سادراس 1996، اسلافر و راوسون 1997) .

از زمانی که اثر درجه حرارت با استفاده  از زمانی حرارتی در نظر گرفته شده است، دو رفتار عمومی در مقالات توصیف شده‌اند در حالی که برخی مولفین دریافته‌اند که سرعت ظهور برگ با هستی‌زایی گیاه تغییر می کند ( ویگاند، جربرمن، وکولار، 1981، بیکر و همکاران ، 1986، هی و دکلوله 1989، کالرینی، میرالیس، و سادراس 1996) بسیاری از مولفان دیگر گزارش کرده‌اند که این سرعت در سراسر نمو گیاه ثابت می باشد. اسلافر و راوسون دریافتند که ممکن است این تضاد ظاهری بازتاب واکنشی به فتوپریود باشد که منجر به یک رابطه غیر خطی بین تعداد برگ و زمان حرارتی می شود. بنابراین یک تک رقم بسته به میزان حساسیت خود به فتوپریود و طول روزی که تحت آن رشد می‌کند امکان دارد یک فیلوکرون مجزا ارائه کند یا نکند.  صرف نظر از شکل واقعی ارتباط بین سرعت ظهور برگ و زمان حرارتی، هم فتوپریود مطلق و هم نرخ تغییر آن در زمان خروج گیاهچه به عنوان فاکتورهای موثر بر فیلوکرون در گندم شناخته شده‌اند. هنگامی که فتوپریود به طور مصنوعی تغییر یابد، به نظر می‌رسد که دارای یک تاثیر کلی، گر چه اندک روی فیلوکرون باشد. و همچنین هنگامی که ارقام بسیار حساس تحت فتوپریودهای بسیار کوتاه مطالعاتی که نرخ تغییر فتوپریود به طور مصنوعی دستورزی شده و به صورت تیماری تحت شرایط مزرعه‌ای اعمال شده بود، فیلوکرون به این فاکتور غیر حساس شد. این احتمال وجود دارد که آن چه از آزمایش‌های تاریخ کاشت به عنوان اثری ناشی از نرخ تغییر فتوپریود شناخته شده است.  به سادگی اثری از تفاوتهای موجود مابین دمای هوا و مریستم در بین تاریخهای کاشت باشد، در حالی که همواره برای محاسبه زمان حرارتی از درجه حرارت هوا استفاده  می شود. ریچی و نیسمیت (1991) دیگر تناضهای موجود در استفاده  از نرخ تغیر فتوپریود در مرحله سبز شدن گیاهچه برای پیبش‌بینی سرعت ظهور برگ در کندم را مورد بحث و بررسی قرار دادند.

روابط درونی بین آغازش پریوموردیا و ظهور برگ

از آنجایی که هر دو فرایند آغازش پریوموردیای برگ و سنبلچه و ظهور برگها بسیار حساس به درجه حرارت می‌باشند، ممکن است به صورت فرایندهای مرتبط با یکدیگر تجزیه و تحلیل شوند که پویایی‌های فرایندهای نموی درونی و بیرونی را به یکدیگر همبسته می‌سازند. کربی (1990) مشاهده کرد که با وجود تفاوتهای محیطی و ژنتیکی ارتباط بین آغازش برگ و ظهور آن می‌توانست به خوبی با یک تک رگرسیون خطی توصیف شود. هر چند گاهی هنگامی که پریموردیای سنبلچه با برگهای ظهور یافت مرتبط می‌شود به نظر می‌رسد که سرعت آغازش سنبچه یک تابع نزولی از تعداد گل برگ باشد. این مساله شاهدی است بر وجود یک رابطه روشن بین آغازش سنبلچه و ظهور برگ و تعداد کل برگهای روی یک ساقه. بنابراین این رابطه روشن بین آغازش سنبلچه و ظهور برگ و تعداد کل برگهای روی یک ساقه. بنابراین این رابطه توصیف مراحل آغازش برگ و سنبله را در اصطلاحات تعداد برگهای خارج شده و تعداد نهایی برگهای آغازش یاافته در سااقه اصلی امکان‌پذیر می‌سازد. برای جزئیات بیشتر در مورد این مدل، کربی (1995) راملاحظه کنید.

 

پنجه دهی

در مجاورت جوانه مرتبط با مریستم اصلی نوک ساقه، جوانه‌‌های جانبی پنجه در هر فیتومر ( واحد پایه‌ای ریخت‌شناسی ساقه که از برگ، میانگره، گره و جوانه جانبی زیر نقطه اتصال غلاف تشکیل یافته است) نمو می یابند. هر یک از این جوانه‌ها دارای پتانسیلی برای نمو آتی به پنجه‌های برگ‌دار می‌باشند. در غیاب هر گونه محدودیت در فراهمی مواد پرورده ( به دلیل رقابل درون یا بین گیاهی) سبز شدن پنجه‌ها ارتباط نزدیکی با ظهور برگ دارد. ظهور اولین پنجه  اولیه با ظهور چهارمین برگ یا به عبارتی تقریبا سه فیلوکرون پس از سبز شدن گیاهچه همزمان می باشد.

پنجه‌های اولیه بعدی در فواصل منظم یک فیلوکرون ظاهر می شوند. و بنابراین ارتباط بین تعداد پنجه‌های اولیه و تعداد برگهای قابل مشاهده روی ساقه اصلی خطی می باشد، و شیب این خط نزدیک به یک بوده و عرض از مبدا آن مطابق با تعداد برگهای ظاهر شده قبل از شروع  پنجه‌دهی می‌باشد. هر چند، پنجه‌های ترتیب متفاوت بالاتر ممکن است سرانجام از جونه‌های جانبی نمو یافته در هر فیتومر پنجه ظاهر شوند، و ظهور آنها همانند آنچه که برای ساقه اصلی توصیف شد، دارای ارتباط مشابه ای با تعداد برگ پنجه می‌باشد. بنابراین الگوی کلی ظهور بالقوه پنجه از یک توالی فیبوناتچی تبعیت می‌کند. پنجه کلئوپیتیل تنها تحت شرایط رشدی مطلوب ظاهر می شود و در آن هنگام اولین پنجه در گیاه به شمار می‌رود.

گندم تنها برای یک دوره ابتدایی کوتاه از فصل رشد خود با منابع تقریبا نامحدود (در ارتباط با تقاضاهای خود) رشد می کند و بنابراین ارتباطی که در بالا وصف شد تنها برای دوره کوتاه ( که طول واقعی آن در واکنش به قابلیت دسترسی منابع در تک گیاه کاملا متغیر است)  صادق است. بلافاصله پس از این که منابع محدود کننده می‌شوند، تمام پنجه‌هایی که بالقوه انتظار می‌رفت تا ظاهر شوند، نمو نمی‌یابند و سرعت ظهور پنجه گر چه هنوز مثبت است، ولی به تدریج کمتر از میزانی می‌شود که از پتانسیل بیان شده توسط سری فیبوناتچی پیش‌بینی می‌شود. در مراحل بعدی نه تنها منابع کافی وجود ندارد که به پنجه‌های جدید الامکان ظهور بدهد، بلکه قابلیت دسترسی منابع نیز برای حفظ رشد تمامی پنجه‌‌ها ناکافی است و برخی از آنها در خلاف تربیتی که ظاهر شدند از بین می روند.

هر چند ارتباط مشخصی بین شروع از بین رفتن پنجه‌ها و پیشرفت نموی وجود ندارد، ولی زمان آن معمولا مصادف با شروع طویل شدن ساقه می‌باشد. این امر احتمالا بازتابی از افزایش شدید در تقاضا برای مواد پرورده و عناصر غذایی توسط میان گروه‌های رویشی می باشد که از آن زمان به بعد طویل می‌شوند. از آن جایی که شروع طویل شدن ساقه اغلب با آغازش سنبلچه انتهایی نوک ساقه اصلی مرتبط است، طول دوره پنجه دهی به طور غیر مستقیم با نمو گیاه (های  و کربی، 1991 را ملاحظه کنید. ) برای تراکم گیاهی خاص پیدا می کند.

 

نمو و بقا گلچه

مدتی کوتاهی پس از آغازش سنلچه‌ها مسن‌تر یعنی سنبلچه‌های واقع در ناحیه زیرین یک سوم میانی سنبله، شروع می‌شود و سپس به سمت دو سر سنبله ادامه می یابد. نمو قطعات متفاوت گلچه در موقعیت‌های قاعده‌ای هر گلچه شروع شده و از آنجا به سمت موقعیت‌های دورتر به پیش می‌رود ( سیبونی و بینتوس، 1988 را ملاحظه کنید.)

در زمان آغازش سنبلچه انتهایی معمولا بین 3 تا 5 گلچه را در سنبلچه‌های مرکزی آغازش شده‌اند. آغازش گلچهدر درون هر سنبلچه تقریبا تا 200 تا 300 درجه روز قبل از ظهور زبانک برگ به پرچمی ادامه می‌یابد. در این زمان ظاهرا گلچه بیشتری آغازش نمی‌شود ولی آنهایی که آغازش شده اند به نمو خود ادامه می‌دهند. در دوره کوتاه از مرحله تورم برگ پرچمی تا سنبله رفتن گلچه، به گلچه‌های آغازش شده حذف می‌شوند و تنها چند تا از تعداد زیاد آغازه‌های گلچه به گلچه‌های بارور در مرحله گل شکفتگی تبدیل می‌شوند. حداکثر تعداد آغازه های گلچه در سنبله به طور معمول بین 6 تا 12 عدد متغیر است. و معمولا به موقعیت سنبلچه بستگی دارد . از این مقدار تنها یک تا چهار (به ندرت پنج) گلچه، نمو خود را برای تولید یک گلچه بارور کامل می‌کند.

کربی مشاهده کرد که مرگ گلچه با شروع رشد سریع ساقه‌ها و سنبله‌ها مقارن است که این نشان می دهد رقابت برای مواد پرورده، نرخ تلفات گلچه و سپس تعداد نهایی گلچه‌های بارور را تعیین خواهد کرد. اگر مرگ یا تلفات گلچه رایج‌ترین اصطلاح در مقالات است اما فرایند واقعی این است که پس از شروع رشد سریع ساقه‌ها و سنبله‌ها تنها تعداد نسبتا اندکی از آغازه‌ها نمو خود را به موقعیت‌های نزدیک‌تری به محور سنبله قرار دارند به نسبت آنهایی که موقعیت‌های دورتر واقع شده‌اند کاهش می‌یابند. نسبت گلچه‌هایی که پس از شروع رشد سریع سنبله و ساقه سرعت معمولی از نمو را حفظ می کند با قابلیت دسترسی به مواد پرورده برای سنبله ‌های در حال رشد مرتبط است. زیرا بالا بودن میزان مواد پرورده باعث بهبود رشد گیاه در طی این دوره می‌شود. مطالعاتی که در آنها از ژنوتیپ‌هایی با الگوهای متفاوت تقسیم مواد پرورده بین سنبله‌ها و ساقه ها استفاده  شده بود نشان داد که نسبت بالاتر سنبله به ساقه در مرحله گل شکفتگی معادل با مقدار بیشتر گلچه‌های بارور و دانه می باشد.

 

پروتکل شدن دانه

گندم یک گیاه  کلیستوگاموس است، یعنی گرده افشانی و لقاح قبل از بیرون زدن بساک‌ها روی می‌دهد. لقاح از اگلوهایی مشابه تمایز سنبلچه و نمو گلچه در طول سنبل پیروی می کند. زمانی که گلچه‌های بارور تلقیح شدند، در حقیقت تبدیل به دانه‌های بالقوه می شوند.  تشکیل دانه یعنی نسبت گلچه‌های باروری که در عمل تولید یک دانه طبیعی می‌کنند، معمولا کمتر از 100 درصد است که احتمالا به دلیل رقابت برای مواد پرورده می‌باشد. دوره تشکیل دانه توسط نمو چشمگیر دانه همراه با تقریبا عدم رشد دانه متمایز شده است بنابراین به عنوان مرحله تاخیری توصیف می شود که در طی ان دانه‌ها به آهستگی ماده خشکی معادل حداکثر 5 تا 10 درصد از وزن نهایی خود را تجمع می‌دهند. (برای مثال، لوس و همکاران، در طی این مرحله که برای حدود 20 تا 30 درصد از کل دوره پس از گل شکفتگی تداوم می‌یابد و اغلب یاخته‌های اندوسپرم در طی آن نمو می یابند، اندازه بالقوه دانه‌ها مشخص می‌شود. شکل گیری یاخته‌های آندوسپرمی می تواند در طی بخشی از مرحله بعدی پروتکل شدن دانه ادمه یابد.

پس از مرحله تاخیری سرعت رشد دانه تا زمان رسیدن به یک سرعت حداکثر شتاب بیشتری می‌گیرد. غالبا چنین پنداشته می شود که در اغلب طول این دوره وزن دانه دارای یک ارتباط خطی با زمان حرارتی می‌باشد، و رشد دانه دریک سرعت واحد حداکثر ادامه خواهد یافت. رشد دانه نزدیک به انتهای این مرحله کاهش می یابد و دانه‌ها در محله بلوغ  فیزیولوژیکی به حداکثر وزن خشک خود می رسند. مدل‌های دو خطی و نیز مدل های لجستیک با فرض یک سرعت رشد دانه یکنواخت و یک پایان تند در بلوغ فیزیولوژیکی، پویایی‌های  رشد دانه را برازش می دهند. به جز مواردی که پروتکل شدن دانه توسط یک عامل محیطی خارجی همانند تنش شدید آب( نیکولاس، گلید و دالینگ) یا شوک حرارتی ناگهانی محدود شده است، دوره زمانی از گل شکفتگی تا بلوغ فیزیولوژیگی کاملا از درجه روز پیروی می کند. ( و بنا براین تقریبا به طور کامل به درجه حرارت حساس است، قسما ذیل را ملاحظه کنید.

عوامل اصلی موثر ب طول مدت مراحل نموی

تغییراتی در تاریخ‌های کاشت یا منطقه می‌توان شدیدا طول مراحل متفاوت نموی را تغییر دهد. اجزا اصلی محیط که نمو را تحت تاثیر قرار می‌دهند عبارتند از: درجه حرارت ـ( درجه حرارت پایین مرتبط با نیازهای مرتبط با نیازهای بهاره‌ شدن و همچنین درجه حرارت به تنهایی) و فتوپریود ( پیراسته و ولش، 1980، فیشر 1984، دیویدسون و همکاران 1985، های و کربی 1991، اسلافر و راوسون 1994) قابلیت دسترسی آب، تراکم گیاهی، تشعشع و غلظت CO2 ممکن است زمانی که نیازها حداکثر هستند اثر کمی بر نمو داشته باشند.

یکی از سه فاکتور اصلی، یعنی دما به تنهایی تاثیر گسترده ای بر سرعت نمو گندم دارد بر خلاف واکنش به فتوپریود و بهاره شدن هیچ مرحله‌ای نموی یا رقم زراعی وجود ندارد که به دما غیر حساس باشد. بنابراین به طور کلی  دمای بالاتر معادل با سرعت نمو بیشتر است و در نتیجه زمان کوتاه‌تری برای تکمیل یک مرحله نموی خاص لازم است. مراحلی مانند کاشت تا خروج گیاهچه، یا گل شکفتگی تا بلوغ در گندم مسلما به فتو پریود و بهاره‌ شدن غیر حساس هستند و ارقام بسیاری وجود دارند که دارای حساسیت اندک به این دو عامل در تمامی مراحل ریخت شناختی هستند.

در کل گفته می شود که فتوپریود و بهاره شدن مسئول اغلب تفاوت‌های موجود در سرعت نم بین ارقام می باشند و هر گونه تفاوتی که پس از برآورده شدن نیازهای بهاره شدن و فتوپریود باقیمانده است، پی‌آمدی از تناوب‌هایی در سرعت پایه‌ای نمو یا زودرسی ذاتی می باشد. واکنش‌های نموی به دما به محض آن که بذر آب جذب ‌کند  شروع می‌شود، و تا زمان بلوغ ادامه می‌یابد. ( آنگوس و همکاران  1981، دل پوزو، و همکاران ، 1987، پورتر و همکاران7 198، اسلافر و ساوین 1991). از بین مدل‌های گوناگونی که برای پیش‌بینی زمانی اثر گذاری درجه حرارت پروتکل نمو پیشنهاد شده‌اند، مدلی که به طور گسترده‌تری پذیرفته شده است زمان حرارتی است ( با واحد درجه  روز، درجه سانتی‌گراد در روز، مونتیث 1984) که به طور گسترده‌ای در مدل های شبیه‌سازی استفاده  شده است (استامپر 1984، ویر و همکاران 1984، ریچی 1991، ریچی و اسمیت 1991، پورتر، جامیسون و دیلسون 1993) در عمل زمان حرارتی با جمع تفاوت‌های بین میانگین درجه حرارت روزانه و یک درجه حرارت پایه به دست می‌آید، که در حقیقت عبارت از زمان تقویمی است که با شرایط حرارتی هر روز سنجیده می شود.

مفهوم زمان حرارتی از نظر ساز و کاری مبتنی بر یک ارتباط خطی بین سرعت نمو و درجه حرارت، از درجه حرارت پایه تا بهینه‌ می‌باشد بنابراین عرض از مبدا محاسبه شده روی محور افقی و شرایط حرارتی در زمان که سرعت نمو به حداکثر می رسد، به ترتیب عبارتند از درجه حرارت‌های پایه و بهینه، در حالی که دو سر شیب زمان حرارتی باشد، باید ارتباطی که در شکل 3-2 نشان داده شده است، خطی باشد، در غیر این صورت زمان حرارتی دارای کمیت متفاوتی برای درجه حرارت‌های متفاوت خواهد بود. البته  این پارامتر‌ها برای ژنوتیپ‌ها و مراحل ریخت‌شناختی مختلف اختصاصی هستند. اگر چه تمامی پنوتیپ‌های گندم با افزایش سرعت نمو خود در هر مرحله ریخت‌شناختی به خصوص به درجه حرارت واکنش نشان می‌دهند، ولی احتمال پیدا کردن تفاوت‌هایی در بین ژنوتیپ‌ها و  مراحل ریختی از نظر حساسیت  به دما وجود دارد. در حقیقت هنگامی که به جای روابط خطی، روابط منحنی برای ارتباط بین سرعت نمو و دما گزارش شده‌اند ( برای مشاهده مثالی در این مورد، آنگلوس و همکاران ، 1981 را ملاحظه کنید.) ممکن است به این دلیل باشد که بیان رابطه منحنی برای یک مرحله ریختی کوتاهتر وجود دارد که امکان دارد دارای واکنش های خطی باشند ولی میزان حساسیت آنها به درجه حرارت متفاوت باشد.

از سوی دیگر آنچه که اغلب جهت توضیح تفاوت‌های بین ارقام از نظر سرعت نمو در غیاب اثرات ژنوتیپ و دما باشد ( برای جزئیات بیشتر ، اسلافر 1996، را ملاحظه کنید.) علاوه بر این دقت کاربرد مفهوم زمان حرارتی برای پیش‌بینی نمو ریخت‌شناختی به دقت پارامترهایی که برای محاسبه آن انتخاب شده‌اند بستگی خواهد داشت. (موریسون، مک وتی، و شایکوویچ، 1989)

سرعت‌های آغازش و ظهور برگ نیز ارتباطی خطی با دما دارند. ( برای مثال اسلافر و راوسون 1995). ج) شیب این ارتباط عبارت از سرعت این فرایندها در درجه روز می باشد و پلاستوکرون و فیلوکرون، دو سر این شیب را تشکیل  می‌دهند. برای پذیرفتن زمان‌های حرارتی یکسان جهت پلاستوکرون و فیلوکرون نیز، ارتباطات بین سرعت‌های آغازش و ظهور برگ در مقابل درجه حرارت‌ها باید خطی باشد. از آن جایی که دما سرعت‌های نمو در طی آغازش برگ و سرعت واقعی آغازش برگ را به طور یکسان تحت تاثیر قرار می‌دهد، درجه حرارت تقریبا هیچ اثری روی تعداد آغازه‌های آغازش شده ندارد و تعداد نهایی برگ به ندرت تحت تاثیر درجه حرارت‌های متوسط قرار می گیرد.

عوامل موثر بر وزن تک دانه

بر خلاف تعداد دانه در واحد سطح به نظر می رسد  که ارتباط اندکی بین وزن تک دانه و عملکرد دانه در گندم قرمز نرم زمستانه وجود داشته باشد. کاهش وزن دانه معمولا دارای اثر کمتری بر عملکرد گندم نسبت به تعداد دانه‌ می باشد. برای مثال سایه دهی گندم در طی دوره پر شدن دانه وزن تک دانه را کاهش می دهد، اما اثر بسیار ناچیز بر عملکرد دانه دارد ( بحث اسلافر، ساتوره و آندراده، را ملاحضه کنید.)  اسلافر ، ساتوره و آندراده، گزارش کردند که بر اساس مطالعات انجام گرفته، وزن دانه در طی روند بهبود عملکرد در گندم نان کاهش یافته است. فقدان ارتباطی بین وزن دانه و عملکرد حاکی از این است که موفقیت اندکی در افزایش دادن همزمان تعداد دانه در واحد سطح و وزن دانه در گندم وجود داشته است. محدودیت‌های اصلی در سر راه افزایش وزن دانه تحت شرایط وجود تعداد زیاد دانه  ناشناخته‌اند اگر چه این محدودیت‌ها باید سرعت و یا  طول دوره پر شدن دانه را نیز تحت تاثیر قرار دهند. اما از آن جایی که 70 تا 90 درصد وزن خشک دانه از مواد فتوسنتزی ساخته شده  در طی دوره پر شدن دانه حاصل می‌شود، این احتمال وجود دارد که تولید مواد فتوسنتزی در طی این دوره به نحوی وزن دانه را محدود می کند.  ( آستین و همکاران 1997، بیدینگر، موسگراو و فیشر 1977) تحت شرایط طبیعی رشد، حدود نیمی از مواد فتوسنتزی که به درون دانه منتقل شده‌اند، از برگ پرچمی منشا می‌گیرند و مابقی از سنبله غلاف های برگ و برگ زیربرگ پرچمی حاصل می شود ( راوسون و همکاران 1983). بنابراین سرعت و یا طول مدت رشد دانه احتمالا تا حدی توسط سرعت و یا طول مدت تولید مواد فتوسنتزی توسط برگ پرچمی در طول پروتکل شدن دانه محدود  می‌شود.

 

عوامل موثر بر سرعت دانه رشد دانه

تجمع وزن خشک دانه در طی اغلب دوره پرشدن دانه به صورت خطی می باشد ( مرورهای انجام شده توسط سیمونز، 1987 و اگلی 1994، را ملاحظه کنید.) این افزایش خطی مختص گندم نبوده و در دیگر محصولات دانه‌ای مانند سویا و ذرت نیز رخ می دهد. به نظر می‌رسد که نرخ افزایش وزن دانه گندم تحت کنترل ژنتیکی باشد و تعداد یاخته‌ اندوسپرم اثر مثبتی روی سرعت رشد دانه داشته باشند. سرعت رشد تک دانه‌ای روی سنبله با یکدیگر تفاوت دارند. هر چند  شواهد اندکی وجود دارد که نشان دهنده سرعت رشد یک دانه در یک مکان مشخص در سنبله و متوسط سرعت رشد تمامی دانه‌ها روی سنبله  در واکنش به یک تیمار معین باشد. در سویا این دو روش برای تخمین خصوصیات رشد بذر اغلب با هم همبستگی دارند.

در مقایسه ژنوتیپ‌های گندم ارتباط ضعیفی بین سرعت رشد دانه و عملکرد گندم پیدا شده است (فردریک 1997، وان سانفورد1985) عدم وجود ارتباطات مسنجم بین وزن دانه و عملکرد و بین سرعت رشد دانه و وزن آن نشان می‌دهد که بهبود ژنتیکی عملکرد کمی می‌تواند با انتخاب برای سرعت های بالاتر رشد دانه صورت گیرد. ارتباط کم بین سرعت رشد دانه و وزن یا عملکرد دانه در سویا نیز مشاهده شده است.

چندین محقق پیشنهاد کرده‌اند که افزایش در سرعت فتوسنتزی برگ در طی پرشدن دانه باید منجر به سرعت‌های رشد بالاتر دانه گندم شود. هر چند شواهد نشان می‌دهد که این امر ممکن است صحیح باشد. فردریک و کامبراتو دریافتند که افزایش میزان نیتروژن به کار رفته در بهار، فتوسنتز برگ پرچمی گندم فاریاب را در طی مراحل اولیه پرشدن دانه افزایش داد، اما اثر اندکی روی سرعت رشد دانه داشت. تنش خشکی در طی پرشدن دانه سرعت فتوسنتز برگ را کاهش می دهد اما اثر کمی روی انتخاب برای سرعت بالاتر فتوسنتز برگ در طی پرشدن دانه موجب افزایش اندکی در عملکرد دانه می شود. ممکن است عدم همبستگی بین فتوسنتز برگ اثر می گذارند، مانند سن، سطح و ضهامت برگ، و تقاضا برای مواد پرورده توسط ساختارهای زایشی سبب شده باشد. در درون یک ژنوتیپ عدم افزایش سرعت رشد دانه قبل از پیری برگ و از دست رفتن  فعالیت فتوسنتزی امکان ندارد که عرضه مواد فتوسنتزی محدود کننده در طی پرشدن دانه از اهمیتی هم پایه نرخ فتوسنتز برگ برخوردار باشد.

افزایش در فتوسنتز برگ در طی بخش اولیه پرشدن با افزایش در وزن خشک رویشی مرتبط است. غلظت کربوهیدرات‌های غیر ساختمانی نیز در طی این زمان افزایش می یابند. و احتمالا مسئول بخش مهمی از افزایش وزن خشک رویشی می‌باشند. این ذخایر وقوع خشکی در طی مراحل اولیه پرشدن دانه موجب افزایش کمتری در وزن خشک رویشی و تجمع  کمتر کربوهیدرات چند خشکی موجب افزایش سهم ذخایر ساقه در وزن دانه، از حدود 10 درصد تحت شرایط معمولی تا بیش از 40 درصد در زمان وقوع تنش خشکی یا حرارتی می شود. ممکن است زمانی که تولید مواد فتوسنتزی در طی بخش انتهایی پرشدن دانه کاهش می‌یابد، ذخایر ساقه برای حفظ سرعت خطی رشد دانه به کار روند. تحت شرایط معمولی رشد، ممکن است یک دوره تاخیری در انتهای پرشدن دانه توسط تخلیه ذخایر کربوهیدارت به وجود آید. تحقیق کمی برای تعیین نقش تخلیه کربوهیدرات‌های ذخیره‌ای در طی بخش‌ انتهایی پرشدن دانه صورت گرفته است.

گزارشات متعددی درباره وجود یک رابطه معکوس بین تعداد دانه در واحد سطح و وزن دانه وجود دارد . در تئوری مربوط به سرعت رشد دانه برای توضیح این پدیده پیشنهاد شده‌اند. اولین تئوری  حاکی از این است که دانه‌های درون سنبله از نظر سرعت تجمع  ماده خشک با یکدیگر متفاوتند و دانه‌های واقع در موقعیت نزدیک به محل اتصال سنبلچه و بخش مرکزی سنبله معمولا سرعت رشد دانه بالاتری نسبت به دانه های دورتر دارند. بنابراین اقزایش تعداد دانه در سنبله منجر به تولید دانه بیشتر در موقعیت‌های دورتر از مرکز سنبلچه و سنبله یعنی موقعیت‌های دارای سرعت‌های آهسته‌تر رشد دانه، خواهد شد. دومین تئوری پیشنهاد کرده است که اگر تولید مواد فتوسنتزی متناسب با افزایش تعداد دانه افزایش نیابد، آنگاه افزایش تعداد دانه در سنبله باید باعث رقابت بیشتری بین دانه‌ها  برای مواد پرورده شود  که نهایتا منجر به متوسط سرعت رشد دانه آهسته‌تری خواهد شد. تئوری اخیر با این حقیقت  سازگار نیست که عرضه مواد فتوسنتزی در طی مراحل اولیه پرشدن دانه که نرخ‌های فتوسنتزی  کانوپی و ذخایر رویشی کربوهیدرات بالا هستند، باید مواد پرورده کافی جهت حمایت رشد دانه‌های بیشتر احتمالا منجر به تخلیه سریعتر ذخایر رویشی کربوهیدرات در طی بخش انتهایی پرشدن دانه یعنی در زمان پایین بودن سرعت فتوسنتز برگ، خواهد شد. این وضعیت به یک دوره کوتاهتر پرشدن دانه و وزن‌های کمتر دانه خواهد انجامید.  

ممکن است توضیح دیگری نیز برای رابطه معکوس یافت شده و وزن دانه وجود داشته باشد. شاخص سطح برگ و زیست توده رویشی بالا که با تعداد زیاد دانه در واحد سطح به هم پیوسته شده‌اند. می تواند منجر به تخلیه آب بیشتری از خاک در طی فصل رشد و کمبودهای شدیدتر آب گیاه در طی دوره پرشدن دانه شود. شدت بیشتر کمبودهای آب گیاه تحت این شرایط باعث نرخ‌های فتوسنتزی  کمتر برگ و دانه‌های کوچکتر در قیاس با مواقع انجام رشد رویشی کمتر می شود. در هنگام مقایسه ارقام، ارتباط معکوس بین سرعت رشد دانه و طول  مدت پرشدن آن یافت شده است. محققین دیگر نیز ارتباط منفی مشابهی بی این دو متغیر پیدا نموده‌اند.. فردریک و هسکث پیشنهاد کردند  که تقاضای بالا برای مواد پرورده همراه با سرعت های بالای رشد دانه در سویا، پیری برگ را افزایش و طول دوره پرشدن دانه را کاهش می‌دهد و منجر به دانه‌های کوچکتر می‌شود. ممکن است روابط مشابهی نیز در گندم رخ دهد، بنابراین توضیحی بر رابطه عکس بین سرعت و مدت رشد دانه که در در شکل 4-3 نشان داده شده است باشد. به عبارت دیگر ممکن است ژنوتیپ‌های گندمی که دارای سرعت‌های بالای رشد دانه هستند، با سرعت بیشتری مراحل مختلف نمو دانه را پیش ببرند، تا این که دارای یک سرعت رشد دانه بالاتر در هر مرحله نمو دانه باشند. به نژادگران نیز باید آگاه باشند که انتخاب برای ژنوتیپ‌های دارای متوسط سرعت رشد دانه بالا می‌توان به طور همزمان سبب انتخابی برای تعداد دانه کمتر در سنبله شود.

منبع:

کتاب گندم اکولوژی و فیزیولوژی و به آورد عملکرد، ترجمه دکتر محمد کافی – مهندس مجید جامی الاحمدی ، مهندس احمد جعفر نژاد


فهرست مطالب

 

مقدمه‌ای بر تجزیه و تحلیل فیزیلوژیکی بوم شناختی عملکرد گندم. 1

مناطق کشت و میزان تولید گندم. 1

عملکرد گندم در نواحی مختلف و روند تاریخی.. 4

ثبات عملکرد. 6

نمو گندم. 8

مراحل یا دوره های اصلی نموی.. 8

ارتباط با اجزاء عملکرد. 10

هدف... 11

پویائی‌های آغازش و ظهور اندام‌های رویشی و زایشی.. 11

ظهور برگ.. 13

روابط درونی بین آغازش پریوموردیا و ظهور برگ.. 16

پنجه دهی.. 16

نمو و بقا گلچه. 18

پروتکل شدن دانه. 20

عوامل اصلی موثر ب طول مدت مراحل نموی.. 21

عوامل موثر بر وزن تک دانه. 24

عوامل موثر بر سرعت دانه رشد دانه. 25

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 12 اسفند 1393 ساعت: 11:19 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره هماهنگ سازی task و thread ها و Ada

بازديد: 239

تحقیق درباره هماهنگ سازی task  و thread ها و Ada

اجرای یک برنامه تحت Ada دربرگیرنده  اجرای یک یا چند task  می باشد.هر task ، یک يا چند thread  جداگانه برای کنترل مستقل یا همزمان در نقاطی که با سایر task ها تداخل دارد ایجاد می کند. شکل های مختلف این هماهنگ سازی و اثر متقابل بین task ها در این چند برگ توضیح داده می شود. این شکل ها به دسته بندی کلی زیر تقسیم می شوند :

1-  فعال سازی و نابود سازی یک task

2-  صدا زدن یک برنامه خاص که هماهنگ سازی را بر عهده بگیرد وداده ها و بخش های اشتراکی را مدیریت کند.

3- یک برنامه  وقفه ای  که شامل یک سری delay ها باشد. یا شامل یک سری برنامه های زمان بندی که به هر کدام از task زمان خاصی را بدهد.

4- یک سیستم خاتمه دهنده که به یک task اجهزه خاصی برای از بین بردن و از کار انداختن task دیگر می دهد.

 

زمان دهی پویا و زمان دهی ایستا static semantic , dynamic semantic :

در طول یک دوره یک task غیر فعال  می تا زمانی که به فعالیت بازگردد. زمانی که یک task آماده شروع  فعالیت گردید باید بخش ها و داده های مورد نیاز کامپیوتر به آن اختصاص داده شود. هر چند که این اجرا ممکن است روي  یک سیستمmulti proccessorاجرا شود اما باز هم در چنین سیستم هایی اوقاتی پیش می آید که از دید task سیستم single proccess است و یا حتی روی هر یک از proccessor ها چندین task شروع به فعالیت می کنند. در این حالت به طور کلی دو نوع الگوریتم شروع به تقسیم بندی منابع سخت افزاری می نمایند که به نام های زمان دهی پویا و زمان دهی ایستا معروف هستند. هر چند هرکدام از این دو الگوریتم خود به الگوریتم های فراوان هماهنگ سازی دیگر تقسیم می شوند.

سیستم زمان دهی ایستا به این شکل عمل می کند که قبل از شروع به فعالیت task مشخصات آن را خوانده و به آن زمان می دهد. در صورتی که task ای از قبل نداند که چه مقدار زمان برای اجرا نیاز دارد این سیستم جوابگو  نخواهد بود.

اما سیستم زمان دهی پویا که بسیار سنگین تر و پیچیده تر می باشد در هر لحظه اجرای task ها از آن ها توسط massage گزارش تهیه می کند و از این که یک task خاص چه مقدار زمان برای ادامه کار خود لازم دارد مطلع می شود و توسط زیر الگوریتم های  مربوط به خود shairing را انجام می دهد. اما هر task چه قسمت هایی دارد؟ ما برای دانستن عمل هماهنگ سازی باید با قسمت های مختلف یک task آشنا شويم


همزماني و مناطق بحراني

موثر واقع شدن يك هسته مركزي بازدخولي نياز به استفاده از همزماني دارد: اگر يك مسيركنترل هسته مركزي در حاليكه روي يك ساختمان داده هسته مركزي فعاليت مي كند، متوقف شود، هيچ مسيركنترل هسته مركزي ديگري اجازه نخواهد داشت تا بر روي همان ساختمان داده فعاليت كند مگر آنكه به يك وضعيت ثابت و پايدار بازگردد. بعلاوه برخورد دومسيركنترل مي تواند منجر به تخريب اطلاعات ذخيره شده بشود. بعنوان مثال، چنين تصور كنيم كه يك V متغيرجهاني شامل تعدادي از موارد (items) قابل استفاده بعضي اجزا سيستم است. اولين مسيركنترل هسته مركزي (A) متغير را ميخواند و تعيين مي كند كه فقط يك مورد ( آيتم) قابل استفاده وجود دارد. در اين نقطه، مسيركنترل هسته مركزي ديگر (B) فعال شده و همان متغير را مي خواند كه هنوز داراي ارزش 1 مي باشد. بنابراين V , B را كاهش داده و شرع به استفاده از آیتم مي كند. سپس A فعاليت رادوباره آغاز مي كند زيرا تقريبا ارزش V محتوي 1ـ مي شود و دو راه كنترل هسته مركزي از يك آيتم با اثرات تخريبي پتانسيلي استفاده مي كنند؛ مي گوئيم كه "شرايط مسابقه" موجود است.

بطوركلي، دسترسي امن به متغير سراسری با استفاده از "عمليات اتميك" فراهم ميشود. در مثال قبل، اگر دومسيركنترل متغير را بخوانند و V را با يك عمل بدون تداخل و تنها كاهش دهند، تخريب داده، امكان پذیر نخواهد بود. با اينحال هسته هاي مركزي شامل ساختمان داده هاي بسياري هستند كه نمي توانند با يك عمل تنها قابل دسترسي باشند. براي مثال، معمولا جابجائي عنصر کليد از يك ليست پيوندي تنها با يك عمل ممكن نيست، زيرا هسته مركزي حداقل به دو نقطه دسترسي در آن واحد نياز دارد. هربخشي از كد كه بايد توسط پردازش به پايان برسد، قبل از اينكه يك پردازش ديگر بتواند وارد شود ناحيه بحراني است. اين مشكلات نه تنها در ميان مسیرهای كنترل هسته مركزي بلكه در ميان پردازشهائي كه از داده هاي مشتركي استفاده مي كنند نيز رخ ميدهد. تكنيكهاي هم زماني متعددي شکل گرفته اند. بخش بعدي به بررسي چگونگي هم زمان كردن و راههاي كنترل هسته مركزي مي پردازد.

 

هسته های مرکزی انحصاری

در جستجوي راه حل ساده اي براي حل مشکلات هم زمانی، اكثر هسته هاي مركزي يونيكس هاي ابتدائي انحصاري هستند : وقتي پردازشي در وضعيت هسته مركزي اجرا مي شود، نمي تواند بطور اختياري متوقف شده و يا با پردازش ديگري جايگزين شود . بنابراين در يك سيستم تك پردازشي تمام ساختمان داده هاي هسته مركزي كه توسط پاسخگوي وقفه (interrupts) و استثناءها(exception update) به روز نشده اند براي دسترسي به هسته مركزي امن و مطمئن هستند. در واقع، يك پردازش در وضعيت هسته مركزي مي تواند بصورت اختياري از CPU صرف نظر كند، اما در اين مورد بايد اطمنيان حاصل كند كه تمامي ساختمان داده هاي قابل دسترسي قبلي را كه مي توانسته اند تغيير كنند را بايد دوباره چك كند. انحصاري بودن در سيستمهاي چند پردازنده اي بي تاثير است زيرا دو مسيركنترل هسته مركزي كه در CPU هاي متفاوت در حال اجرا هستند مي توانند با هم به ساختمان داده يكساني دسترسي پيدا كنند.

 

غیر فعال کردن وقفه ها

مكانيسم ديگر همزماني در سيستمهاي تك پردازشي عبارتست از غيرفعال كردن تمامي وقفه های سخت افزاري قبل از ورود به منطقه بحراني و فعال كردن مجدد انها دقيقا بعد از ترك منطقه بحراني . اين مكانيسم با وجود سادگي از نقطه اپتيمال بسيار دور است. اگر منطقه بحران وسيع باشد، وقفه ها براي زمان نسبتا طولاني غيرفعال باقي مي مانند و تمامي فعاليتهاي سخت افزار را منجر به فريز مي كنند. علاوه براين، در يك سيستم چند پردازنده اي اين مكانيسم كارگر نيست . هيچ راهي براي اطيمنان از عدم دسترسي CPU ديگری، به ساختمان داده هاي مشابهي كه در منطقه حفاظت شده بحراني update شده اند، وجود ندارد.

 

 Semaphores

انيسم ديگري كه به وسعت استفاده شده و در هر دو سيستم چند پردازنده و تك پردازنده موثر است. برپايه استفاه از Semaphores مي باشد . Semaphores به زبان ساده يك محاسبه گر وابسته به ساختمان داده مي باشد. Semaphores توسط تمامي نخهاي هسته مركزي قبل از اينكه اين نخ ها به ساختمان داده دسترسي پيدا كنند چك مي شود. هر Semaphore ممكنست بصورت بخشي تشكيل يافته از موارد زير مشاهده شود: يك متغير صحیح (integer) ليستي از پردازشهايي كه در انتظار اجرا هستند. دو تابع خودكار : () down () up تابع (پائين) down ارزش Semaphore را كاهش مي دهد. اگر ارزش جديد كمتر از O باشد. اين تابع پردازشهاي در حال اجرا را به ليست Semaphore اضافه كرده و سپس بلوكه مي شود ( مثلا درخواست ریز برنامه). تابع (بالا) up ارزش Semaphore را افزايش ميد هد و اگر ارزش جديد بيشتر يا مساوي صفر باشد. يك يا چند پردازش در ليست Semaphore را مجددا فعال مي كند. هر ساختمان داده براي محفاظت Semaphore خودش را داراست كه با 1 شروع مي شود. وقتي مسيركنترل هسته مركزي مي خواهد به ساختمان داده دسترسي پيدا كند. تابع ( ) down را در Semaphore مناسب اجرا مي كند اگر ارزش Semaphore جديد منفي نباشد، دسترسي به ساختمان داده فراهم مي شود. ازطرفي پردازشي كه مسيركنترل هسته مركزي را اجرا مي كند به ليست Semaphore اضافه شده و بلوكه مي شود. وقتي پردازش ديگري تابع () up را در آن Semaphore اجرا مي كند، به يكي از پردازشهائي كه در ليست Semaphore قرارداد اجازه پيشرفت مي دهد.

 

قفل چرخشی

در سيستمهاي چند پردازنده ای ، Semaphore ها هميشه بهترين راه حل براي مشکل همزمانی نمي باشند. بعضی ساختمانهای داده باید از دسترسی همزمان توسط مسیرهای کنترل هسته مرکزی واقع بر چند پردازنده ی متفاوت در امان باشند . در اين مورد اگر زمان مورد نياز براي update كردن ساختمان داده كوتاه باشد، يك Semaphore ممكنست هيچ ارزشي نداشته باشد. براي چك کردن Semaphore ، هسته مركزي بايد يك پردازش را در ليست Semaphore قرار دارد. و سپس آنرا متوقف كند. از آنجا كه هر دو عمل در زماني كه براي كامل شدن آنها بطول مي انجامد، پرهزينه و گران هستند، مسيركنترل هسته مركزي ديگر بايد از Semaphore آزاد شود. در اين موارد سيستم عاملهاي چند پردازشي از قفلهاي چرخشی استفاده مي كنند.

يك قفل چرخشی بسيار مشابه Semaphore مي باشد اما ليست پردازش ندارد . وقتي پردازشي به قفلي برخورد مي كند كه توسط پردازش ديگري بسته شده است در اطراف قفل "تنيده مي شود" يك حلقه را اجرا مي كند تا زمانيكه قفل باز شود. در حقيقت، قفلهاي چرخشی در محيط هاي تك پردازنده بي فايده اند. وقتي يك مسيركنترل هسته مركزي تلاش مي كند كه به يك ساختمان داده قفل شده دسترسي پيدا كند، اجراي يك حلقه بي انتها را آغاز مي كند. بنابراين، مسيركترل هسته مركزي كه در حال update كردن ساختمان داده محافظت شده مي باشد، شانسي براي ادامه اجراي فعاليت و آزاد كردن قفل چرخشی نخواهد داشت و نتيجه نهائي به hang كردن سيستم منتهي مي شود.

 

اجتناب از بن بست

پردازشها يا راههاي كنترل هسته مركزي كه با ديگر راههاي كنترل هم زمان شده اند ممكن است به راحتي وارد مرحله بن بست شوند. ساده ترين مورد بن بست وقتي اتفاق مي افتد كه پرداش P1 به ساختمان داده a و پردازش P2 به ساختمان داده b دسترسي پيدا كند ول ي P1 بر b و P2 براي a منتظر بمانمد. انتظارهاي چرخه اي ، پيچيده تري هم ممكنست در بين گروههاي پردازش ها اتفاق بیافتد . در واقع يك شرط بن بست فريز كامل پردازشها و مسیرهای کنترل هسته مركزي متاثر را ايجاد مي كند. در آنجا كه طراحي هسته مركزي مورد توجه واقع باشد افزايش تعداد Semaphore هاي هسته مركزي به يک مسئله در مورد بروز بن بست تبديل مي شود. چرا که در اين حالت اطمينان از اينكه هيچ شرط بن بستی در طول مسیر کنترل بوقوع نمی پیوندد مشکل می شود . سيستم عاملهاي متعددي از جمله ليناكس، با معرفي تعداد بسيار محدود انواع Semaphore و با درخواست Semaphore ها به صورت صعودي از اين امر (تعدد سمافور) اجتناب مي كنند.

 

توليد اطلاعات به صورت استاتيک و مسائل امنيتي آن

معمولترين نوع دسترسي به اطلاعات در اينترنت استفاده از صفحات HTML است. هنوز هم بسياري از متخصصين، اين روش در دسترس گذاري اطلاعات (Web Publishing) را به روشهاي ديگر ترجيح ميدهند. البته دلايل اصلي آنها بيشتر مربوط به سادگي و قابليت انعطاف اين روش است.

درين روش اطلاعات يک بار توليد ميشود. توليد اطلاعات (صفحات HTML) ميتواند به صورت دستي يا به صورت اتوماتيک توسط برنامه هاي معمولي Client-Server انجام شود. پس از انجام اين فاز کليه اطلاعات بر روي سايت و سرور اصلي قرار ميگيرد (Upload).

امنيت اين روش به سادگي تامين ميشود. کافيست که اشخاص نام فايلهاي HTML را ندانند، درين صورت هرگز به آنها دسترسي نخواهند داشت. اينکار با استفاده از مکانيزم ساده اي صورت ميگيرد. عموم وب سرورها براي دايرکتوريهاي مختلف حق دسترسي تعريف ميکنند که يکي ازين حقوق دسترسي حق مشاهده محتويات يک دايرکتوري است. در صورتي که کاربري اين حق را نداشته باشد از اسامي فايلها بي خبر خواهد بود و در نتيجه قادر به مشاهده آنها نيست.

استفاده ازين روش مزايا و معايب خاص خود را دارد. مزيت آن امنيت بالاست. در واقع درينجا هيچ ارتباز اکيتيوي با سرور پايگاه داده وجود ندارد. اطلاعات به صورت برون خط (Offline) بر روي سرور وب بارگذاري ميشوند و پس ازان هيچ ارتباطي مابين کاربر عادي و چپايگاه داده وجود نخواهد داشت. بدين ترتيب خطر حملات به پايگاه داده کاهش چشمگيري مي يابد. اما از ديگر سو مديريت حجم انبوه اطلاعات با استفاده ازين روش بسيار دشوار ميباشد . ضمن اينکه قابليت انعطاف روش نيز بسيار محدود است. در واقع زماني که ازين روش استفاده ميکنيم هدف اصلي خدمت رساني و سهولت استفاده را قرباني امنيت کرده ايم.

 

. توليد اطلاعات به صورت ديناميک

اين روش متداول ترين شيوه ايست که امروزه جهت ارائه خدمات بر بستر وب مورد استفاده قرار ميگيرد. درين روش صفحات موجود بر روي سرور وب عملا داراي هيچ اطلاعاتي نميباشند يا داراي حداقل اطلاعات هستند. تمامي اطلاعات در پايگاه داده است. به محض دريافت هر تقاضايي توسط سرور وب ، صفحات مورد درخواست او به صورت ديناميک از طريق جستجوي (Query) مناسب در پايگاه داده توليد ميشود.

براي پياده سازي اين روش طيف وسيعي از تکنولوژيها وجود دارد. ASP،JSP،PHP،CGI،ISAPI... و چندين روش ديگري که عم٥ما حول همين توليد يناميک اطلاعات إر محيط ب طراحي شده اند. نيت هريک ازين زبانها و روشها خود موضوع مفصل و جداگانه است اما از ديد بح حاضر چند نکته مرا با مد نظر داشت:

طي بخش گذشته عموما توجه ما معطوف به اين مطلب بود که چگونه جلوي دستيابي افراد غير مجاز به سيستم و اطلاعات گرفته شود. اما هيچ گاه به اين مطلب اشاره نکرديم که مجاز يا غير مجاز بودن افراد را چگونه تشخيص ميدهيم. در واقع روش شناسايي افراد در يک سيستم امن چگونه ميتواند باشد.

ابتدايي ترين روشي که درين زمينه ميتوان در نظر گرفت تصديق اعتبار ساده بر حسب نام کاربري و کلمه عبور است. گرچه پياده سازي اين روش سنتي بسيار ساده است اما امنيتي هم که تامين ميکند حداقل امنيت ممکن است. درين روش کاربر يکبار در سيستم شناسايي ميشود و پس ازان اطلاعات به صورت عادي بر روي شبکه جريان مي يابد. مشکلات اين روش را ميتوان به صورت زير خلاصه کرد:

 

 

 TLS

TLS (Transport Layer Security)، جانشین SSL، برپایه SSL3.0 بنا شده است، اما به کاربران یک انتخاب کلید عمومی و الگوریتمهای Hashing می‌دهد. (الگوریتمهای Hashing فانکشن‌های یک‌طرفه‌ای برای حفظ جامعیت پیامها هستند و توسط بیشتر پروتکلها استفاده می‌شوند.) اگرچه TLS و SSL تعامل ندارند، اما چنانچه یکی از طرفین ارتباط TLS را پشتیبانی نکند، ارتباط با پروتکل SSL3.0 برقرار خواهد شد. بیشتر مزایا و معایب SSL به TLS هم منتقل می‌شود، و معمولا وجه تمایز خاصی وجود ندارد، و از همه نسخه‌ها به عنوان SSLیاد می‌شود.

 S/MIME

S/MIME ( Secure Multipurpose Internet Mail Extention) که اختصاصاً برای پیام‌رسانی ذخیره-و-ارسال طراحی شده است، بعنوان استاندارد امنیت ایمیل برتر شناخته شده است. مانند بیشتر پروتکل‌های رمزنگاری (مثلا SSL ، TLS و IPSecS/MIMEبا رمزنگاری تنها سروکار ندارد. بهرحال، علاوه بر تصدیق هویت کاربران و ایمن‌سازی جامعیت پیامها (برای مثال مانند آنچه SSL انجام می‌دهد)، S/MIMEتوسط امضای دیجیتال، رکوردهای پایداری از صحت پیامها ایجاد می‌کند (ضمانت هویت فرستنده چنانچه به محتوای پیام مشخصی مرتبط شده). این عمل باعث می‌شود فرستنده پیام نتواند ارسال آن‌را انکار کند.

*برای FT :

 سیستم‌های ایمیل رمزشده (با استفاده از S/MIME) می‌توانند برای ارسال فایل‌های کوچک استفاده شوند (محدودیت حجم فایل بخاطر داشتن محدودیت حجم فایل در بیشتر سرورهای ایمیل است)، ولی S/MIME کلاً می‌تواند برای انتقال فایل‌های بزرگتر  توسط پروتکلهای انتقال فایل استفاده شود.

SSH

SSH (Secure Shell) هم یک برنامه و یک پروتکل شبکه بمنظور وارد شدن و اجرای فرمانهایی در یک کامپیوتر دیگر است. به این منظور ایجاد شد تا یک جایگزین رمز‌شده امن برای دسترسی‌های ناامن به کامپیوترهای دیگر مثلا rloginیا telnet باشد. نسخه بعدی این پروتکل تحت نام SSH2 با قابلیتهایی برای انتقال فایل رمزشده از طریق لینک‌های SSH  منتشر شد.

*برای FT :

 SSH‌ می تواند برای پشتیبانی انتقال فایل رمزشده (به شکل SFTP) استفاده شود اما طبیعت خط فرمان بودن آن به این معنی است که بیشتر توسط مدیران سیستمها برای ارسال درون سازمان استفاده می‌شود تا برای انتقال فایل تجاری. بعلاوه استفاده از SSH نیاز به نرم‌افزار یا سیستم عاملهای سازگار با SSH در دو طرف اتصال دارد، که به این ترتیب SSH برای سرور‌به‌سرور انجام می‌گیرد

 

سيگنالها و ارتباطات ميان پردازشي

سيگنالهاي يونيكس براي اخطار دادن پردازشهاي حوادث سيستمي مكانيسمي فراهم آورده اند . هر حادثه اي شماره سيگنال مربوط به خودش را دارد كه معمولا توسط يك سمبل پايدار و دائمي از قبيل SIGTERM به حادثه موردنظر مربوط مي شود.

دو نوع حادثه سيستمي وجود دارد:

اخطارهاي غيرهمزمان ـ براي مثال، يك كاربر مي تواند سيگنال قطع كننده (مانع) SIGTERM را توسط فشار دادن كدهاي كليدي قطع كننده (معمولا^z ) در ترمينال به يك پردازش foreground بفرستد.

استثناء ها يا خطاهاي همزمان ، وقتي پردازشي به يك آدرس غيرمجاز دسترسي پيدا مي كند. هسته مركزي سيگنال SIGSEGV را به آن پردازش مي فرستد.

استانداردهاي POSIX حدود 20 سيگنال مختلف را شرح مي دهد. دو تا از آنها قابل تعریف ـ كاربر (USER - definable) هستند و ممكنست بعنوان يك مكانيسم ابتدائي براي برقراري ارتباط و همزماني ميان پردازشهاي موجود در وضعيت كاربر استفاده شوند. بطوركلي، ممكنست به يك سيگنال رسيده از دو راه ممكن عكس العمل نشان داد:
سيگنال را ناديده بگيريد ( از سيگنال چشم پوشي كرد)

بطور غيرهمزمان روش مشخص شده را اجرا كند (اجرا كننده سيگنال)

اگر پردازش از يكي از دو روش بالا عمل نكند، هسته مركزي يك (عمل پیش فرض ) default action را انجام مي دهد كه مربوط به شماره سيگنال است.

پنج default action ممكن عبارتند از :

پايان دادن به پردازش

نوشتن زمينه اجرائي و محتويات فضاي آدرس در يك فايل (Core dump) و پايان دادن پردازش

ناديده گرفتن سيگنال

متوقف كردن پردازش

آغاز كردن دوباره اجراي پردازش، در صورتيكه پردازش متوقف شده باشد.

 

تا زمانيكه تعاريف POSIX به پردازشها اجازه مي دهد كه موقتا سيگنالها را بلوكه كنند. اجراي سيگنال هسته مركزي تقريبا كامل و درست است. بعلاوه، تنها تعداد سيگنالهاي معدودي از قبيل SIGKILL نمي توانند مستقيما توسط پردازش اجرا شده و نمي توانند ناديده گرفته شوند. SYSV سيستم يونيكس AT&T روابط ميان پردازشي ديگري را هم در ميان پردازشهاي موجود در وضعيت كاربر، معرفي مي كند كه توسط، تعداد زيادي از هسته هاي مركزي يونيكس پذيرفته شده است: Semaphore ، صفهاي پيغام و حافظه اشتراکي؛اين مجموعه بعنوان SYSTEM V IPC شاخته مي شوند. هسته مركزي بر روي اين ساختمانها بعنوان ابزراهاي IPC تاثيرگذار است: يك پردازش با بكارگيري فراخوان سيستمي shmget ( ) , semget ( ) , msgget به يك resource دست مي يابد. دقيقا مانند فايلها، ابزارهاي IPC هم پايا هستند. آنها بايد بطور ضمني توسط پردازش ايجاد كننده(آفريننده)، توسط صاحب موجود و يا توسط پردازش ابر كاربر(deallocate) بازپس گرفته شوند. Semaphore ها همچنان كه پيشتر در بخش 5. 6. 1 بحث شده مشابه ابزارهاي IPC مي باشند با اين تفاوت كه آنها در وضعيت كاربر براي پردازشها رزرو شده اند. صفهاي پيغام به پردازشها اجازه ميد هد تا با اسفاده از فراخوانی هاي سيستمي msgget , msgsnd كه پيغام را در صف پيغام ويژه اي وارد كرده و يا يك پيغام را از آن خارج كنند و به جابجايي و مبادله پيغامها بپردازند. حافظه اشتراکي سريعترين راه جهت جابجائي و تقسيم داده را براي پردازشها فراهم مي كند. پردازش توسط برقراري یك فراخوان سيستمي shmget ايجاد يك حافظه اشتراکي جديد با سايز مورد نظر خواستار مي شود. بعد از بدست آوردن تعيين كننده (IPC Identifire) پردازش از تابع سيستمي shmat استفاده مي كنند كه از طريق فضاي آدرس پردازش به منقطه جديد آدرس آغاز شده باز مي گردد ( مربوط مي شود). وقتي پردازش مي خواهد از طريق فضاي آدرس خودش به حافظه تقسيم شده دست پيدا كند. از فراخوان سيستمي shmdt استفاده مي كند . موثر واقع شدن حافظه تقسيم شده بستگي به اين دارد كه هسته مركزي چگونه برفضاهاي آدرس پردازش تاثير مي گذارد.

 

مديريت پردازش

يونيكس مرز تميزي بين پردازش و برنامه هاي اجرائی برقرار مي سازد. براي رسيدن به اين هدف در حاليكه فراخوان سيستمي مشابه exec براي load برنامه جديد مورد نياز است، از تابع هاي سيستمي()exit , ()fork براي ايجاد پردازش جديد و پايان دادن به آن استفاده مي کند . بعد از اجرا شدن اينچنين فراخوان سيستمي، اجراي پردازش با يك فضاي آدرس كاملا جديد كه شامل برنامه load شده مي باشد، دوباره آغاز مي شود. پردازشي كه فراخوان سيستمي fork را برقرار مي كند "والد"است و پردازش جديد" فرزند آن مي باشد. والدين و فرزند ها يكديگر را پيدا مي كنند زيرا ساختمان داده اي كه هرپردازش را شرح مي دهد داراي، يك نشانگر به والد اوليه پردازش و چندين نشانگر به تمامي فرزند هاي اوليه مي باشد . يك تاثيرگذاري ساده fork نياز به داده و كد والد دارد تا دوبرابر(دونسخه) شده و كپي ها را به فرزند واگذار كند اين عمل كاملا وقت گيراست. هسته هاي مركزي موجود كه متكي بر واحدهاي صفحه اي سخت افزار مي باشند، از مسير copy-on-write پيروي مي كنند كه اين روش تا آخرين لحظه صفحه المثني را متمايز دارد. (تا زمانيكه لازم است والد و فرزند در يك صفحه نوشته شوند). فراخوان سيستمي exit پردازش را به پايان مي رساند. هسته مركزي با آزادكردن منابع (resources) كه متعلق به پردازش است با فرستادن سيگنال SIGCHLD كه توسط default ناديده گرفته شده به پردازش والد اين فراخوان سيستمي را برقرار مي كند.

 


فهرست مطالب

هماهنگ سازی task  و thread ها و Ada  :1

زمان دهی پویا و زمان دهی ایستا static semantic , dynamic semantic :2

همزماني و مناطق بحراني... 4

هسته های مرکزی انحصاری... 5

غیر فعال کردن وقفه ها6

Semaphores. 7

قفل چرخشی... 8

اجتناب از بن بست.... 9

توليد اطلاعات به صورت استاتيک و مسائل امنيتي آن.. 10

سيگنالها و ارتباطات ميان پردازشي... 15

مديريت پردازش.... 18

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 12 اسفند 1393 ساعت: 11:09 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره Ultima 8-PEC

بازديد: 187

تحقیق درباره Ultima 8-PEC

اولتيما 8 يك نمونه پردوام از سسترون 8(celestron8) پايه دار شاخه اي مي باشد. اولتيما 8 از يك موتور راه انداز Byers دنده حلزوني منفرد استفاده مي كند و يك شفت قطبي كاهش يافته 2-5/8'' دارد

به منظور حمل و نقل آسان، اولتيما دو دستگيره حمل كننده دارد كه هر بروي كدام يك شاخه پايه قرار دارند. بعلاوه اولتيما با روكش هاي Starbright مورد قبول واقع شده است كه يك روكش بهبود يافته چند لايه آلومينيومي بر روي آينه هاي اوليه و ثانويه است كه انعكاس پذيري را افزايش مي دهد.

روكش Star bright همچنين شامل روكش ضد انعكاس مي باشد كه بر روي هر دو بخش سطح اصلاح كننده كشيده شده كه باعث انتقال حداكثر نور مي شود.

اولتيما در سه جعبه عرضه مي شود. يك جعبه شامل تلسكوپ با كليه لوازم استاندارد مربوط به آن است كه عبارتند از:

·        سر عدسي 30mm ميل متري 1-1/4'' Plossl

·        1-1/4''Visual Back

·        1-1/4''Star Diagonal

·        راه انداز PEC

·        ردياب   Polaris5080 زاويه قائمه / صاف (180o) با؟ متري

·        تنظيم كننده عرضي (DLA) Deuxe

·        باتري آلكالاين 9 ولت

·        در پوش

·        بسته پيچ

·        آچار شش سو

جعبه هاي دوم و سوم شامل Wedge (گوه) و tripod (سر پايه) كه آنها نيز لوازم استاندارد هستند مي باشد تنظيم كننده عرضي Deluxe نيز بر روي wedge (گوه) نصب شده است.

باز كردن جعبه Ultma 8

Wedge (گوه)، سه پايه و تلسكوپ را از جعبه ها يشان خارج كنيد. به همين ترتيب كليه لوازم را كه در جعبه تلسكوپ قرار دارند بيرون بياوريد- جعبه ها را دور نريزيد زيرا ممكن است در آينده بخواهيد تلسكوپتان را با وسايل نقليه معمولي جابجا كنيد.

از شكل صفحه بعد (شكل 5-1) براي آشنايي با قطعات مختلف تلسكوپ اولتيماي 8 خود استفاده كنيد.

اتصال سر پايه

سه پايه انواع تلسكوپهاي Celestron به منظور انعطاف پذيري حداكثر يك بازوي نگهدارنده دارد. اين بازوي نگهدارنده بصورت محكم در جهت مخالف پايه هاي سه پايه قرار مي گيرد كه با كاهش لرزش و خميدگي، باعث افزايش استحكام مي شود.

سه پايه با بازوي نگهدارنده كه به مركز ستون سر پايه متصل شده، عرضه مي شود. در عين حال هر يك از شاخه هاي بازوي نگهدارنده در بين دو پايه قرار گرفته كه به اين ترتيب مي توان پايه هاي سه پايه را براي حمل و نقل آسانتر تا نمود.

براي اتصال و تنظيم سر پايه:

1-                سر پايه را در وضعيتي نگه داريد كه سر آن روبه بالا و پايه هاي آن به طرف زمين باشند.

2-       پايه ها را از ستون وسط دور كنيد تا جايي كه بيشتر از آن ممكن نباشد. يك گيره كوچك در بالاي هر پايه سه پايه قرار دارد كه به سر سه پايه فشار مي آورد تا حداكثر فاصله را نشان دهد.

3-       پيچ (tention) (كه در قسمت تحتاني بازوي نگهدارنده روي پايه وسط قرار گرفته) را در جهت عقربه هاي ساعت بپيچد تا جايي كه در نزديكي زير پايه وسط قرار بگيرد.

4-                بازوي نگهدارنده را بچرخانيد تا جايي كه بر آمدگي سر هر بازو مستقيما زير هر پايه قرار بگيرد.

5-       پيچ (tention) را بر خلاف عقربه هاي ساعت پپيچانيد تا زماني كه بازو بر روي پايه هاي محكم شود. پيچ را بيش از حد سفت نكنيد! اكنون سه پايه مي تواند به تنهايي بايستيد. وقتي كه wedge (گوه) و تلسكوپ را به سه پايه متصل مي كنيد، پيچ (tention) را مجددا تنظيم كنيد تا مطمئن شويد كه بازوي نگهدارنده محكم شده است. دوباره! آنرا بيش از حد سفت نكنيد!

سه پايه داراي يك زير پايه لاستيكي مي باشد كه براي سطوح صاف مثل آسفالت و بتون مناسب است. براي سطوح ناصاف مثل چمن وخاك پايه لاستيكي را همچنين پايه هاي آلومينيومي را پوشانده، خارج كنيد.

شكل 5-2

سه پايه مورد نظر به صورت كامل متصل شده است. براي تنظيم ارتفاع، دستگيره ضميمه را شل كنيد و سر پايه را به وضعيت دلخواه قرار دهيد.

صفحه 47

تنظيم ارتفاعي سر پايه

 براي تنظيم ارتفاعي كه سه پايه در آن قرار گيرد.

1-    دستگيره ضميمه روي يكي از پايه هاي سه پايه را باز كنيد.

2-    پايه را تا ارتفاع مورد نظر باز كنيد وسپس دستگيره را محكم كنيد.

3-    اين مرحله را براي پايه هاي ديگر تكرار كنيد.

به ياد داشته باشيد كه هر چقدر پايه هاي بيشتر باز شوند، ثبات آنها كمتر مي شود. براي نظاره معمولي اين مسئله اشكالي ايجاد نمي كند هر چند اگر بخواهيد عكسبرداري كنيد سه پايه بايد در ارتفاع كم تنظيم شود تا استحكام آنرا ضمانت كنيد.

ارتفاع پيشنهادي، تنظيم سر پايه در حالتي است كه شما بتوانيد مستقيما به داخل چشمي (در تلسكوپي با زاويه 45o  در حالت نشسته نگاه كنيد.

اخطار: هرگز سر پايه را وقتي پايه ها كاملا باز شده اند بدون توجه رها نكنيد.

شكل 5-3:

براي تنظيم ارتفاع، گيره ضميمه را شامل كنيد و پايه سر پايه را به وضعيت دلخواه قرار دهيد. بهتر است كه پايه ها را قبل از متصل كردن تلسكوپ باز كنيد و بعد تنظيمات فرعي را بعد از اتصال تلسكوپ انجام دهيد.

صفحه 48

اتصال wedge (گوه) به سه پايه

بعد از تنظيم سه پايه، شما آماده ايد كه wedge (گره) را وصل كنيد. Wedge (گوه) مثل سه پايه بصورت كامل به يكديگر وصل شده است. و فقط لازم است كه به سر پايه وصل شود. Wedge (گوه) به شما اجازه مي دهد كه محور چرخش تلسكوپ را طوري تنظيم كنيد كه به موازات محور چرخش زمين قرار گيرد. در حالت موازي، تلسكوپ ستاره ها را در حالي كه آنها در آسمان حركت مي كنند، رديابي خواهد كرد. (مراحل موازي كردن محور تلسكوپ با محور زمين كه به نام تنظيم قطب ناميده مي شود، بعدا در اين منو بحث مي شود.)

براي اتصال wedge (گوه) به سه پايه:

1-    سر شكاف wedge (گوه) را روي شكافهاي سر سه پايه قرار دهيد.

شكافها 120 درجه فاصله دارند و بايد به همين صورت با سه شكاف تنظيم شوند. مجموعا 6 شكاف در سر سه پايه وجود دارند ولي شما فقط از سه تاي آنها استفاده خواهيد كرد. شكافها به صورت تخميني در جايي كه چشمي به سه پايه مربوط شده انتخاب مي شوند. انتخاب يك مجموعه سه تايي از شكافها چشمي را روي پايه سه پايه قرار مي دهد در حالي كه مجموعه ديگر چشمي را بين دو پاپه قرار مي دهد كه اين وضعيت اخير در صورتي كه شما در هنگام نظاره از صندلي استفاده مي كنيد، ترجيح دارد.

2-    سه عدد پيچ1''5116-18 شش سورا داخل سوراخها قرار دهيد و آنقدر پيچيده تا سفت شوند.

3-  پيچها را آنقدر سفت كنيد كه wedge (گوه) نتواند از طرفي ديگر حركت كند. اين پيچها بعدا براي تنظيم قطب شل خواهد شد.

تنظيم كننده عرض (DLA) Delux بر روي wedge (گوه) نصب شده است. با اين حال، پيچ تنظيم عرض لازم است مقابل صفحه اريب قرار بگيرد. به اين منظور پيچ تنظيم عرض را جهت عقربه هاي ساعت آنقدر بپيچانيد تا نوك آن روي لبه زيرين پشت شيب صفحه كج قرار بگيرد. اين پيچ در جريان تنظيم قطب تلسكوپ را حمل خواهد كرد.

صفحه 66

اتصال اولتيما 8wedge (گوه)

با نصب wedge (گوه) روي سه پايه، حالا آماده ايد كه تلسكوپ را روي wedge (گوه) سوار كنيد. پايه تلسكوپ دقيقا با صفحه اريب wedge (گوه) متناسب است. براي سوار كردن تلسكوپ روي wedge (گوه)

1-                تلسكوپ را بر پهلو بگذاريد و سه سوراخ پيچ دار را در زير پايه گردان قرار دهيد.

2-       به آرامي يكي از سه پيچ با دست محكم شونده13/8-16 را داخل سوراخي كه در مقابل قسمت مربعي شكل پايه گردان است. قرار دهيد (پيچها در دسته پيچ موجود مي باشند). قسمت مربعي شكل پايه بين صفحات كناري روي wedge (گوه) مي لغزد و نزديك قسمت بالايي سر پايه قرار مي گيرد.

3-                تلسكوپ را بوسيله Fork tine (شاخه) بلند كنيد و آنرا روي سه پايه قرار دهيد. اين مرحله را بايد به گونه اي تنظيم كنيد كه تلسكوپ طوري روي سه پايه قرار گيرد كه پايه آن به طرف صفحه اريب باشد. (شكل 5-5 را ببينيد)

4-                پيچ را داخل شكاف بالاي صفحه صاف بلغزانيد.

5-       پيچ را به آرامي محكم كنيد تا جايي كه زير پايه گردان هم سطح صفحه خم شود. پيچ را كاملا نپيچيد. اگر آنرا كاملا بپيچانيد ديگر نمي توانيد پايه را براي اضافه كردن دو پيچ ديگر، به اندازه كافي حركت دهيد. اگر هم پيچ را اصلا نپيچيد، پايه گردان ممكن است كه كمي كج شود و ديگر نتوانيد دو پيچ ديگر را به صورت صاف بپيچيد)

6-       پايه تلسكوپ را پهلو به پهلو حركت دهيد تا دو سوراخ باقيمانده روي پايه گردان با سوراخهاي داخل صفحه اريب روي wedge در يك خط قرار گيرند.

7-                پيچهاي ديگر را قرار داده و هر سه پيچ را كاملا بپيچانيد.

بعد از اين لازم نيست اين پيچها را شل كنيد مگر زماني كه بخواهيد تلسكوپ را از wedge (گوه) جدا كنيد.

صفحه 50

نصب كرده ردياب

ردياب پلاريس 508 كه يك ميدان ديد 2o.5 دارد، دو هدف اصلي را محقق مي سازد. اول اينكه اين ردياب مثل يك ردياب معمولي كار مي كند و به شما كمك مي كند كه اشياء را در ميدان اصلي تلسكوپ خود قرار داده و بر روي آن تمركز كنيد. دوم اينكه براي تنظيم قطب تلسكوپ شما استفاده مي شود. به اين منظور، ردياب يك ريز شبكه خود ساخته دارد كه فاصله بين ستاره شمالي، پلاريس و قطب كيهاني واقعي يعني نقطه اي كه همه ستارگان در نيمكره شمالي به نظر مي رسد حول آن گردش مي كنند را نشان مي دهد. يك صفحه راهنما، براي نشان دادن موقعيت دقيق پلاريس روي ريز شبكيه در تاريخ و زمان نظار شما نيز، وجود دارد.

علاوه بر اين اهداف دو گانه، ردياب پلاريس 50mm8، دو وضعيت مشاهده دارد. مي توانيد آنرا در زاويه 90o و يا مستقيم 180o استفاده كنيد. و تعيير اين وضعيت آسان است زيرا به هيچ ابزاري نياز ندارد.

براي حصول اطمينان از اينكه ردياب و بست محافظ (bracket) در هنگام حمل و نقل آسيبي نبينيد، آنها را به تلسكوپ متصل نكرده اند با خارج كردن ردياب وسخت افزار از محفظه پلاستيكي آغاز كنيد. ساير لوازم به شرح زير است:

ردياب 50mm 8

Diagonal90o

 استوانه باز كننده

محفظه ريز شبكه با چشمي

محفظه توليد روشنايي

دو عدد باتري 2.77(LR44)

حلقه دايره اي شكل لاستيكي

صفحه راهنماي پلاريس

سه عدد پيچ پلاستيكي (Thumbscrews)

دو پيچ 6 سو 5/8'')10-24)

سوار كردن ردياب يك پروسه دو مرحله اي است. اول سوار كردن بست فلزي روي تلسكوپ، سپس سوار كردن ردياب روي بست فلزي.

اتصال بست فلزي ردياب به تلسكوپ

1-       دو سوراخي را كه  reaecell در پشت حفره تلسكوپ قرار دارند در سمت چپ مركز (وقتي كه از پشت به لوله تلسكوپ نگاه مي كنيد) قرار دهيد

2-       نواري را كه دو سوراخ را پوشانده است، باز كنيد. اين نوار از ورود گرد و غبار وآلودگي به لوله ي نوري قبل از اتصال ردياب جلوگيري  مي كند.

3-       (bracket) بست فلزي ردياب را روي سوارخ قرار دهيد. بست فلزي را طوري تنظيم كنيد كه حلقه هايي كه ردياب را نگه مي دارند روي لوله تلسكوپ باشند نه در پشت حفره rear cell (شكل 5-6 را ببينيد)

4-                  پيچها را با دست در سوراخها قرار داده و بعد از با يكي از آچارهاي شش سوي موجود آنها را محكم كنيد

صفحه 51.

اتصال ردياب به بست فنري

بعد از اتصال محكم بست فلزي به تلسكوپ، شما آماده ايد كه ردياب را به بست فلزي متصل كنيد.

1-       سه پيچ پلاستيكي را داخل حلقه جلويي بست فنري ردياب قرار دهيد. پيچها را محكم كنيد تا جايي كه سر هاي آنها با سطح حقله بست فنري هم تراز شود. آنها را به طور كامل نپيچانيد و گرنه ممكن است آنها را مكان ردياب تداخل پيدا كنند.

2-       چشمي و diagonal را از ردياب جدا كنيد. براي انجام اين كار، پيچ بلندي كه را كه در پشت بدنه ردياب در جايي كه diagonal به آن متصل شده است پيچيده شده را از آْن جدا كنيد. سپس اجزاي كامل Diagonal (چشمي، ريز شبكه و diagonal ) را در خلاف جهت حركت عقربه هاي ساعت بچرخانيد تا زماني كه از لوله ردياب جدا شوند.

3-                 حقله دايره اي شكل را روي پشت ردياب بيفزاييد- ممكن است لازم باشد آنرا كمي بكشيد.

4-                 حقله دايره اي شكل را روي بدنه اصلي ردياب قرار دهيد به طوري كه به سمت سر جلويي ردياب قرار گيرد.

5-       انتهاي ردياب را در جايي كه چشمي در داخل قسمت جلويي بست فنري قرار مي گيرد بيفزاييد. آنرا به عقب فشار دهيد تا انتهاي ردياب، جايي كه چشمي به آن وصل است، از پشت حلقه بست فنري بگذارد، اما نه آنقدر زياد كه حلقه دايره اي داخل حقله پشت جمع شود.

6-       اجزاء diagonal  را با چرخاندن ردياب در خلاف جهت عقربه هاي ساعت به ردياب برگردانيد. اجزاء diagonal نمي توانند بچرخند چون ممكن است به rear cell آسيب بزنند.)

7-                 ردياب را به عقب فشار دهيد تا جايي كه حقله دايره اي در داخل حلقه پشتي بست فنري جمع شود.

8-                 سه پيچ پلاستيكي را با دست محكم كنيد تا جمع شوند.

شكل 5-6

براي نصب ردياب پلاريس 508، diagonal بايد جدا شود. در طي اين مرحله، ردياب مي تواند به حالت مستقيم 180o تغيير وضعيت دهد. براي اطلاعات بيشتر به بخش بعدي مراجعه كنيد.

52

قائمه كردن

دوربين ردياب پلاريس كه براي مشاهده با زاويه 90o تنظيم مي شود، همچنين توانايي استفاده در وضعيت (افقي strnaight- through) را داراست. اگر شما برنامه ريزي كرديد براي استفاده از ردياب محور قطبي، بايد آگاه باشيد كه جهت تصوير تغيير مي كند و تصوير مشاهده شده از ردياب تا مدت طولاني منطبق بر صفحه راهنماي قطبي باقي نمي ماند.

توضيح بيشتر در اين مورد در قسمت (هم محوري قطبي) آمده است.

براي عوض كردن وضعيت تصوير:

1-    پيچ پروانه اي كه روي پايه محفظه ريز شبكيه مي باشد را شل كنيد.

2-    محفظه ريز شبكيه از محل Diagonol جابجايي كنيد. (به همراه عدسي چشمي)

3-    پيچ پروانه اي بلند را كه در پشت دوربين در محل اتصال Diahonal قرار دارد، شل كنيد.

4-    Diagonal را از بدنه ي اصلي دوربين با چرخاندن آن در خلاف جهت عقربه هاي ساعت سفت كنيد.

5-  استوانه بعد دهنده قرار گرفته بر روي بدنه دوربين را بپيچانيد و آن را با چرخاندن در جهت عقربه هاي ساعت سفت كنيد. پيچ پروانه اي دراز را نيز سفت كنيد.

6-    محفظه ي (ريز شبكيه) را بكشيد (به همراه عدسي چشمي) به سمت انتهاي ديگر استوانه اي بعد دهنده

7-  پيچ تنظيم را سفت كنيد كه به روي استوانه اي بعد دهنده وجود دارد براي قرار دادن محفظه ي شبكيه (همراه عدسي چشمي) در آن مكان شما اكنون آماده ايد تا از ردياب Polavis خود به صورت افقي.

يادداشت :

تبديل كردن دوربين ردياب به حالت افقي مي تواند هنگامي كه بر روي تلسكوپ سوار مي شود، انجام شود

صفحه 53

نصب كردن باطري ها

همان طوريكه قبلا از ذكر شد، شبكيه اي كه در دوربين ردياب وجود دارد براي هم محور شدن با محور قطبي استفاده مي شود.

براي كمك به شما براي ديدن در شب نو افكني با يك نور گسيل نور قرمز استفاده مي شود. اين نور افكن همراه 2 باتري دوربين به كار مي رود. براي سوار كردن باطري ها:

1)     بالاي محفظه ي نور افكن را برداريد با چرخاندن آن در جهت (off)

2)     باطري ها را در حاليكه قطب منفي در ابتدا است قرار دهيد.

3)     قسمت بالاي پشت نور افكن را باز كنيد.

4)  پيچ زانويي (مفصلي) در انتهاي نور افكن را در جهت (on) بپيچانيد تا مطمئن شويد كه باطري ها درست قرار گرفته اند. اگر LED تابش دارد، پيچ مفصلي را در جهت (off) براي ذخيره كردن برق بپيچانيد. چنانچه LED  تابش نمي كند.، در پوش را برداشته و باطري ها را 180o برگردانيد.

براي عمل جايگزيني، باطري مناسب Toshiba LR44 يا مشابه آن مي باشد.

اطلاعات عملكردي

·   درخشندگي شبكيه مي تواند متنوع باشد با چرخاندن پيچ oN/off كه در انتهاي محفظه اي نور افكن قرار دارد هنگامي كه پيچ جا مي افتد، LED روشن است. براي افزايش روشنايي، گرداندن پيچ را در جهت on ادامه دهيد.

·   براي قرار دادن نور افكن داخل محفظه اي شبكيه، پيچ پروانه اي روي حلقه ي شبيكه را بپيچانيد تا زمانيكه از آن به بعد قطر داخلي حلقه را مسدود نكند. LED را در انتهاي نور افكن قرار داده و با پيچ پروانه اي حلقه ي شبيكه آن را محكم كنيد تا در مكان مورد نظر نگه داريد. (تصوير 5-7 را مشاهده كنيد)

·   براي تنظيم فاصله كانوني شبكيه قسمت بالايي عدسي چشمي (كه بر روي محفظه ي شبيكه است) را تا زمان آشكار شدن (واضح شدن تصوير) بپيچانيد. جهت چرخش ممكن است با توجه به جهت ديد شما متفاوت باشد.

·   براي تنظيم فاصله كانوني دوربين ردياب، حلقه ي قفل كننده ي شيار دار بر روي قسمت جلوي دوربين را شل كنيد و محفظه لنز عدسي شيء را بپيچانيد تا هنگامي كه تصوير واضح شود. حلقه ي قفل را براي اطمينان از اينكه دوربين ردياب در حالت زوم باقي مي ماند سفت كنيد.

دوربين ردياب از پيش براي حالت كانون در بينهايت تنظيم مي شود.

شيوه ي صحيح استفاده از شبيكه در قسمت '' هم محور كردن با قطب Polar "Allighment' توضيح داده شده است.

برداشتن سر پوش لنز

لنز Ultima 8 مكانيسم قفل مدل سر نيزه ها را براي نگهداشتن آن در مكان مورد نظر به كار گرفته است براي برداشتن در پوش لنز،  در پوش را محكم بلند كنيد ولبه ي بيروني آن ار "2/1 در خلاف عقب جهت عقربه هاي ساعت بچرخانيد و آن را در آوريد.

صفحه 54

گرداندن تلسكوپ در جهت R.A و DEC

جهت گيري تلسكوپ با حركت دادن (گرداندن) آن در جهت صعودي (R.A به عنودن مخفف كليد( (right ascention به كار مي رود)  يا نزولي DEC به جاي Declination انجام مي شود. حركت صعودي مطابق حركت شرق و غرب مي باشد در حاليكه حركت نزولي منطبق به حركت شمال به جنوب است. براي به وجود آوردن تغييرات قابل توجه در جهت:

1)     گيره (ضامن) DEC,R.A. را شل كنيد.

2)     تلسكوپ را حركت دهيد تا هنگامي كه در جهت مورد نظر جهت گيري شود.

3)     ضامن DEC,R.A را ببنديد براي حفظ تلسكوپ در  مكان خودش.

براي تنظيم مناسب در حالت DEC، پيچ حركت كند DEC را بچرخانيد. ضامن DEC نياز به باز كردن نخواهد داشت زماني كه شما هدف مورد نظر را محل يابي كرديد. پيچاندن پيچ حركت كند DEC را متوقف كنيد. چنانچه پيچ حركت كند نچرخد، بازوي محرك Dee احتمالا به انتهاي ميله ي پيچشي رسيده است براي اصلاح اين امر پيچ DEC را در جهت مخالف بپيچانيد تا هنگامي كه بازوي حركتي در مركز شاخه ها قرار گيرد. (تصوير 5-8 را مشاهده كنيد).

ضامن DEC را شل كنيد. و شيء را كه در آن نگاه مي كنيد را در مركز قرار دهيد. ضامن DEC را سفت كنيد و پيچ حركت كند DEC بار ديگر اجازه ي تنظيم شدن در هر دو جهت را مي دهد با براي تنظيم صحيح R.A (حركت شرق و غرب) ضامن R.A را شل كنيد تا هنگامي كه پيچ حركت كند. R.A به را حتي بچرخد پيچ حركت كند R-A را بچرخانيد تا هنگامي كه شيء مورد نظر در مركز قرار گيرد. در اين هنگام كه در مركز واقع شد ضامن R.A را محكم كنيد. ضامن بايد به طور كافي براي موتورهاي گرداننده قفل و محكم شده باشد. براي وحركت دادن تلسكوپ توجه: هرگز پيچ R.A را هنگامي كه ضامن R.A در حالت كاملا قفل است نچرخانيد.

هرگز به چارچوب (پايه) هنگامي كه ضامن R.A كاملا جا افتاده است، براي چرخيدن نيرو وارد نكنيد تلسكوپ مجهز مي شود با دواير تنظيمات براي كمك به شما براي محل يابي اشياء در آسمان شب. دواير تنظيمات DEC چندين درجه افزايش مي يابد هنگامي كه دواير تنظيم R.A حدود 5 دقيقه افزايش يافته است. اعداد روي دايره داخلي مربوط به نيمكره شمالي است در حاليكه اعداد روي دايره خارجي مربوط به نيمكره جنوبي است.

صفحه 55

تنظيم كردن wedge

به جهت گردش ساعتگرد براي مسيريابي دقيق وعاري از اشتباه، محور چرخش تلسكوپ بايد هم راستا با محور چرخش زمين باشد مراحل همراستا كردن اين 2 محور، هم محور شدن با قطب (محور قطب) گفته مي شود. هم محوري بامحور قطبي با حركت wedge حاصل مي شود نه با حركت كردن تلسكوپ در جهات R.A و يا DEC براي رسيدن به هدف هم محور شدن با محور قطبي wedge مي تواند در دو جهت تنظيم شود و به صورت عمودي كه زاويه بندي ستاره نسبت به افق (به صورت ارتفاعي يا فرازا گفته مي شود و افقي كه آزيموت (زاويه سمت) ناميده مي شود.

براي هم محور كردن، wedge نبايد حركت كند. تغيير جهت در مورد جايي كه تلسكوپ نشانه روي مي كند به وسيله حركات R.A  و DEC حاصل مي شود. اين قسمت حركات صحيح تلسكوپ را در طول مراحل هم محور شدن پوشش مي دهد.

روند عملي هم محور كردن بعدا توضيح داده خواهد شد در اين منو در قسمت Polar Alighment هم محور كردن با محور قطبي)

قبل از تنظيم كردن عمودي، مطمئن شويد كه پيچ تنظيم عمودي كاملا نصب شده است. دسته تنظيم عمودي را بچرخانيد تا هنگامي كه پيچ 20 لبه ي زيرين صفحه خميده قرار نگيرد. اين پيچ تلسكوپ را هنگامي كه پيچ هاي كنار ورق خميده شل شوند. حمايت مي كند هنگامي كه اين كار انجام شد با دست پيچ هايي را كه ابزار احتياج ندارند را سفت كنيد كه در كنار wedge قرار دارند و ميله مربوط به پيچ تنظيم عمودي را در جاي خود حفظ مي كند.

هرگز پيچ ها را به طور كامل سفت نكيند براي اينكه ميله نخواهد چرخيد هنگامي كه تنظيمات عمودي حاصل مي شود.

براي تنظيم wedge در حركت عمودي:

1-    آرام پيچ هايي را كه صفحه ي خميده رانگه مي دارد شل كنيد.

2-  پيچ تنظيم حركت عمودي را در جهت عقربه هاي ساعت بچرخانيد تا از محور قطبي بالاتر رود و در جهت خلاف عقربه هاي ساعت بچرخانيد تا از محور قطبي پايين تر برود. پيچ تنظيم حركت عمودي را تا هنگامي كه نشان گر عرض جغرافيايي محل مشاهدي شما را نشان دهد بچرخانيد.

3-  پيچ هايي را كه در كنار wedge قرار دارند را سفت كنيد تا صفحه ي خميده را هنگامي كه با محور قطبي هم محور شود حفظ كند

براي تظيم wedge در آزيموت:

1-    پيچ هايي را كه wedge را به سه پايه متصل مي كند، شل كنيد.

2-    دسته تنظيم آزيموت را كه در كنار wedge قرار دارد تا هنگامي كه بازوهاي دندانه به سمت شمال باشد بچرخانيد.

3-    پيچ هايي را كه wedge را بر روي 3 پايه نگه مي دارند سفت كنيد هر گاه در مكان مورد نظر بود.

براي تنظيم هاي در محيط ناصاف، سر پايه را بلند كرده جابجا كنيد.

هنگامي كه تنظيمات مناسبي انجام شد و شما هم محور شديد با قطب سماوي گرداننده ي ساعتي را روشن كنيد و تلسكوپ مسير يابي خواهد كرد.

به ياد بسپاريد كه تنظيم wedge فقط در حين عمليات هم محور كردن انجام مي شود. هنگامي كه هم محور شد wedge و سه پايه نبايد حركت كند.

صفحه 56

استفاده از گرداننده محرك

گرداننده مدل Ultima 8 PEC مطابق آخرين پيشرفت هاي علمي سيستم محرك طراحي شده به صورت خاص براي تلسكوپ Ultima 8 كل سيستم، دستگاه كاملي، بي نياز به دستگاه كمكي است كه در پايه ي محرك تعبيه شده است محرك ساعتگرد شارژ مي شود. با يك باطري مستطيلي 97 كه قادر است تلسكوپ را براي بيشتر از 35 ساعت به راه بيندازد.

اين سيستم همچنين مي تواند با برق AC به كار بيفتد و يا برق 12 ولت DC خارجي كه توسط آدابتور انتخاب شده اي تامين مي شود.

كنترل كننده هاي دستي، كه همراه تلسكوپ مي باشند. به شما اجازه مي دهند كه از محرك ها براي عكسبرداري مخفي نجومي استفاده كنيد.

كنترل كننده هاي دستي براي مشاهده هاي بصري مورد نياز نمي باشند.

يكي از منحصر به فردترين ويژگي هاي گرداننده جديد، كاركرد (PEC) (تصيح چرخه اي اشتباهات) مي باشد اين كاركرد به سيستم محرك توانايي فراگيري ويژگي هاي دنده ها را مي دهد و به عنوان نتيجه، دقت روش را بالا مي برد. اين مدل اشتباهات چرخه اي را تا 30% كاهش مي دهد. ميزان پيشرفت به صورت هاي مختلفي بستگي به روش هدايت، پايايي اتمسفر، ويژگي هاي دنده اي شيار دار و دقت هم محور كردن با افق دارد.

آنچه مي آيد شرح مختصري از هر كدام از كاركردها مي باشد:

صفحه ي پوششي بر روي محرك figure    5-11   :

 شارژ كردن Ultima    S-PEC  دادن به محرك

كليد (روشن / خاموش) نيروي موتور محرك را تامين مي كند. هر بار كه محرك روشن مي شود، از سرعت نجومي كاسته مي شود براي مثال سرعتي كه در آن ستاره ها در آسمان حركت مي كنند) نظام LED ها روشن و واضح مي كنند تمام LED ها روشن مي شود، ول يLED اي كه براي نوع مسير يابي انتخاب مي شود درخشان تر و روشن تر از بقيه مي باشد در نتيجه قابل تشخيص در تاريكي است از چنانچه شارژ باطريي كم باشد، LED كه شامل نوع مسير يابي است با چراغ راهنما علامت مي دهد.

صفحه 57

تعويض جهات دكمه هاي كنترل كننده هاي دستي:

دكمه هاي روش كنترل كننده هاي دستي به طور از پيش طراحي شده اي بدون بر چسب مي باشد (تصوير 5-12 را مشاهده كنيد)

اين موضوع بر اساس اين قانون است كه اين كليدها به طور مداوم و مشخص به كار مي روند وقتي سيم كنترل كننده هاي دستي به سمت پايين است تنظيمات از پيش انجام شده به شرح زير مي باشد:

·        دكمه (UP) بالا، تلسكوپ را به سمت شمال حركت مي دهد.

·        دكمه (Down) پايين، تلسكوپ را به سمت جنوب حركت مي دهد.

·        دكمه (Right) راست، تلسكوپ را به سمت غرب حركت مي دهد.

·        دكمه (Left) چپ، تلسكوپ را به سمت شرق حركت مي دهعد.

دكمه اي كه اين تنظيمات را كنترل مي كند در قسمت گوشه بالاي سمت چپ روي پوشش پايه محرك يافت مي شود. اين دكمه مشخص شده (بر چسب زده شده) به صورت (REV) و در كنار 2 دو LED مي باشد كه يكي با (RA) و ديگري با (DEC) مشخص شده است. براي عوض كردن تنظيمات، دكمه ي REV را فشار دهيد. هنگامي كه دكمه فشار داده شد، LED با محور نوري معكوس شده آشكار مي شود. (تصوير 5-B را مشاهده كنيد)

يكبار فشار دادن دكمه تنظيمات RA را معكوس مي كند.

دو بار فشار دادن دكمه تنظيمات DEC را معكوس مي كنند در حاليكه RA را به حالت از پيش تنظيم شده اش باز مي گردد.

سه بار فشار دادن دكمه هر دو تنظيم RA,DEC را معكوس مي كند.

چهار بار فشار دادن دكمه هر دو DEC,RA را به حالت از پيش تنظيم شده باز مي گرداند.

اگر شما از موتور گزينشي DEC استفاده نمي كنيد كليدهاي DEC قابل اجرا نيست. در نتجيه اين امر، تمام تصحيحات بر روي زاويه انحراف محور، دستي انجام مي شود. (به طور مثال با چرخاندن پيچ حركت كند DEC)

صفحه 58

انتخاب سرعت رديابي

موتور گرداننده داراي 4 سرعت اصلي مي باشد: نجومي، ماهي، خورشيدي و King (كه در واقع همان نوع ستاره اي مي باشد كه با تغييرات به وجود آمده در آن براي انكسار جوي مورد استفاده قرار مي گيرد.

سرعت نجومي: سرعتي است كه ستاره ها حركت مي كنند و بر اساس يك بار گردش زمين كه 123605 دقيقه طول مي كشد، مي باشد سرعت هاي ماهي و خورشيدي به ترتيب هر يك  مربوط به ماه و خورشيد مي باشند كه هر دو نسبت به ستاره هاي اطرافشان حركت مي كنند. براي رديابي دقيق تر نجومي سرعت ديگري به نام king وجود دارد. ستاره شناسي به نام king پي برد كه شكست يا انكسار جوي حركت ظاهري اشياء در آسمان را تحت تاثير قرار مي دهد. سرعت king در واقع براي اين شكست كه توسط اتمسفر زمين به وجود مي آيد مورد استفاده قرار مي گيرد و براي عسكبرداري از ستاره هاي بسيار دور توصيه مي شود.

هر يك از سرعت هاي رديابي فوق با يك نشانه مشخص مي گردند. سرعت نجومي با علامت ستاره *، سرعت ماهي با علامت يك هلال ماه           سرعت خورشيدي با علامت يك 0خورشيد    و سرعت king با علامت يك تاج          مشخص مي گردد. در زير هر علامت يك چراغ كوچك وجود دارد كه براي مشخص ساختن هر كدام از 4 حالت فوق به كار مي رود. وقتي كه دستگاه روشن شود. موتور گرداننده به صورت پيش فرض روي حالت نجومي قرار مي گيرد. براي تعيين سرعت رديابي دكمه RATE را فشار دهيد. هر بار فشار دادن دكمه، سرعت موتور را يكبار تغيير مي دهد. سرعت هاي مذكور به ترتيب از چپ به راست همان طور كه در بالا آورده شده اند، انتخاب مي گردند.

دقت كنيد كه عملكرد PEC نبايد براي كار كردن موتور گرداننده، فعال گردد. با اين حال وقتي كه PEC فعال گرديده باشد سرعت موتور گرداننده در يك حالت قفل مي گردد. شما نمي توانيد سرعت را تغيير دهيد مگر اينكه PEC خاموش باشد.

انكسار ايجاد شده توسط اتمسفر زمين باعث مي گردد اجرام آسماني با زوايه 450   از افق در "آسمان بالاتر از آن چه كه هستند به نظر آيند. اين شكست همچنين سرعت بالا آمدن (طلوع) و پايين رفتن (غروب ستاره ها را تحت تاثير قرار مي دهد.

سرعت king در واقع اين شكست را مد نظر قرار مي دهد.

تصيح دوره اي خطا

تصيح دوره اي خطا يا به اختصار PEC، سيستمي است كه با كاهش تعداد تصحيحات كاربر، دقت رديابي موتور گرداننده را افزايش مي دهد. PEC براي بهبود كيفيت عكسبرداري طراحي شده است كه اين كار را با كاهش تعداد خطاهاي دوره اي انجام مي دهد. استفاده از PEC يك فرآيند دو مرحه اي مي باشد.

ابتدا شما بايد هنگامي كه سيستم خطاهاي شما را ثبت مي كند، حداقل 4 دقيقه كار كنيد، (4 دقيقه طول مي كشد تا دنده مارپيچي يك دور كامل بزند) از اين رو لازم است 4 دقيقه با سيستم كار شود) اين عمل مشخصات دنده مارپيچي را براي PEC آشكار مي سازد. مرحله دوم اجراي تصيحاتي است كه شما در مرحله ثبت انجام داده ايد.

تعريف

خطاي دوره ائي عبارتست از نوسان اندك (ناچيز) پايه كه بواسطه عيب و ايرادات دنده هاي موتور بوجود مي آيد. مقدار خطاي دوره اي مساوي با چرخش دنده مارپيچي است كه در اينحالت 4 دقيقه مي باشد. تمام تلسكوپ هاي موتوردار، داراي خطاي دوره اي مي باشد بخاطر بسپاريد اين موتور براي عكسبرداري پيشرفته از ستارگان مي باشد و به دقت زيادي در حين عمل نياز دارد. در اينجا نحوه استفاده از عملكرد PEC بيان مي گردد:

1-    يك ستاره نوراني نزديك به جسمي كه مي خواهيد عكس بگيريد، پيدا كنيد.

2-  يك عدسي قوي با Crosshirs روشن در تلسكوپ خود قرار دهيد (Cross hairs) خطوط نازك كه از مركز عدسي يك دستگاه اپتيكي مثل تلسكوپ عبور مي كنند و يك نقطه رفرندnce)(refr ايجاد مي كند. عدسي دستگاه را طوي تنظيم كنيد كه يكي از خطوط Crossharr با محور DEC موازي باشد و خط ديگر با محور R.A موازي باشد.

3-    ستاره مورد نظر را در مركز Crosshirs تنظيم كنيد و حركات پر يوديك را مطالعه كنيد. (بررسي كنيد) .

4-  چند دقيقه اي صرف تنظيم تلسكوپ نماييد اين كار باعث مي شود شما با خطاي دوره اي موتور گرداننده و عملكرد كنترل دستي تلسكوپ آشنا شويد.

5-  دكمه PEC را يكبار فشار دهيد تا حالت PEC تا مثبت فعال گردد چراغ زير دكمه PEc روشن مي شود كه نشان دهنده كار كردن حالت مثبت مي باشد.

توجه: قبل از فعال كردن PEC ستاره مورد نظر در مركز Crosshirs  بدون استفاده از كنترل كننده دستي به مدت چند ثانيه باقي بماند.

6-  سرعت را براي حداقل 4 دقيقه تنظيم كنيد. سعي كنيد از حد معين شده در R.A تجاوز نكند. از تعبيه ولتاژ در DEC چشم پوشي كنيد.

7-  عمل تكرار را با يكبار فشار دادن دكمه PEC فعال كنيد تمام تصيحات در ضمن عمل تكرار هر چهار ساعت انجام مي شود

8-    تلسكوپ را بر روي شي كه مي خواهيد عكسبرداري كنيد محل يابي كنيد و شما آماده ي شروع هستيد.

اگر شما براي بيشتر از 4 دقيقه ضبط مي كنيد، سيستم تكرار خواهد كرد عمل تصيح را در ضمن 4 دقيقه ي اول و تصيحات جديدي را شروع به نگاشتن مي كند 0علاوه بر تصيحات قديم) تا هنگامي كه عملكرد PEC فعال است بدين طريق‌ شما مي توانيد به صورت حرفه اي عكس را تنظيم كنيد، تا وقتي در حالت PEC هستيد. به هر حال اگر يك اشتباه نامتناوب ظاهر شود شما بايد آن را دو بار به صورت دستي به خارج هدايت كنيد. يكبار براي اولين بار ظاهر مي شود و 4 دقيقه بعد براي بار دوم وقتي كه سيستم تصيحات را دوبار انجام مي دهد.

صفحه 60

توجه: دكمه هاي فوكوس و عملكردهاي پيچشي سريع وقتي عملكرد PEC فعال است، قفل مي شوند. اين مسئله احتمال بر هم خوردن فوكوس يا حركت ناگهاني تلسكوپ در زمان نور دهي را نشان مي دهد.

وقتي از عملكرد PEC استفاده مي كنيد ممكن است براي مدتي در بكارگيري نحوه معمولي كار درايو دچار اشتباه شويد. بهترين راه براي اينكه متوجه شويد عملكرد PEC چگونه صحيح كار مي كند، خاموش كردن آن است. نتايج PEC با تمرين كردن وحوصله به خرج دادن پيشرفت مي كنند.

وسايل ارتباط دهنده (كانكتورها)

روي پوشش پايه گردان چهار كانكتور الكتريكي وجود دارند. سر جك موجب مينياتور تلفني ويك جك بزرگ تلفن (شكل 5-11) را ببينيد. اگر از سمت چپ شروع كنيد. اولي همچنين بر حسب 12 VDC دارد براي منبع ولتاژ خارجي است اين درگاه براي منبع ولتاژ خروجي اعم از Ac (18268-PEC) و يا (Dc 18830- PEC) مي باشد.

اخطار: وقتي دستگاه را به منبع الكتريسيته خارجي متصل مي كنيد هميشه ابتدا كانكتور را بر پايه گردان وصل كنيد بعد آنرا به منبع خارجي متصل كنيد. اگر بر خلاف اين كار انجام دهيد ممكن است بر مدارات آسيب وارد شود.

بعدي درگاهي براي موتور DEC دلخواه است و بر حسب PEC بر روي آن نصب شده است. موتور DEC به شما اين امكان را مي دهد كه با استفاده از كنترل كننده دستي تنظيمات فرعي محور DEC را انجام دهيد. چنين وسيله اي يك الزام براي عكسبرداري نجومي از اعماق آسمان است. درگاه سوم كه با برچسب FOCUS مشخص شده براي موتور دلخواه فوكوس (تمركز) مي باشد. اين وسيله به شما اين امكان را مي دهد كه با استفاده  از دكمه هاي روي كنترل دستي تلكسوپ را متمركز كنيد.


صفحه 60

توجه: اگر از موتورهاي DEC و يا فوكوس استفاده مي كنيد. زمان حداكثر درايو در صورتي كه از باتري 7-9 داخلي استفاده كنيد، كاهش مي يابد آخرين درگاه يك سر ماده گي از يك جك تلفن بزرگ مي باشد. به اين درگاه سر نر كنترل كننده دستي وارد مي شود. كنترل كننده دستي براي رديابي هاي معمولي مورد نياز نيست. از آن براي تصيحات در هنگام عكسبرداري نجومي با فاصله زياد استفاده مي شود. براي اتصال كنترل كننده دستي در داخل پايه گردان:

1-    سر كابل جك بزرگ تلفن را روي درگاه داخل پايه نگه داريد.

2-    جك را طوري تنظيم كنيد كه نوار پلاستيكي روبه پايين باشد.

3-    جك رادر داخل درگاه فرو ببريد تا وقتي كه در آن گير كند.

اكنون كنترل كننده دستي نصب شده وبراي استفاده و آماده مي باشد. با فشار دادن دكمه هاي روي كنترل دستي، سرعت موتور كم يا زياد خواهد شد و اين امكان را به شما مي دهد كه براي عكسبرداري نجومي از فواصل طولاني، تصيحاتي انجام دهيد.

اگر شما از موتور اختيار DEC استفاده كنيد كليد تصيحات محور DEC را مي توانيد از روي كنترل كننده دستي انجام دهيد.

صفحه 61

سيستم كنترل كننده ي دستي

در كنترل كننده اي دستي 7 كليد وجود دارد، 4 تا تصيحات در DEC,R.A را كنترل مي كند، دو كليد موتور تنظيم كننده كانون انتخاب شده را كنترل مي كند و يكي چراغ راهنماي LED را فعال مي كند. (تصوير 5-15 را مشاهده كنيد.

بعد از تنظيم، كليد مناسب براي در مركز قرار دادن ستاره ي رديابي شده خود فشار دهيد. اگر شما از موتور انتخابي DEC استفاده نمي كنيد. تمام تصيحات بر روي محور DEC بايد به صورت دستي انجام شود. به طور مثال با چرخاندن پيچ حركت كند DEC)

براي حركت دادن تلسكوپ، كليدي را كه مطابق با جهت خواسته شده مي باشد فشار دهيد تا تلسكوپ حركت كند. تا هنگامي كه كليد پايين نگه داشته مي شود، دكمه جهت مخالف را فشار دهيد. براي مثال، اگر شما مي خواهيد تلسكوپ را به سمت غرب بچرخانيد، كليد غرب را پايين نگهداريد وسپس كليد مروبط به شرق را فشار دهيد. به همين ترتيب اگر شما مي خواهيد تلسكوپ را به سمت شرق بچرخانيد كليد شرق را پايين نگه داشته و سپس كليد مربوط به جهت غربي را فشار دهيد.

ميزان چرخش بين 300 تا 400 درصد مقدار نجومي نرمال تغيير مي كند كه بستگي به اين دارد كه تلسكوپ شما با چه كيفيتي بالانس (تنظيم) شده است. عملكرد چرخش همچنين در DEC نيز كاربرد دارد اگر موتور گزينشي DEC استفاده شود اگر محرك هنگامي كه كليدهاي مربوط به تصيحات فشار داده مي شود واكنش نشان ندهد، چك كنيد تا مطمئن شويد كه كابل كنترل كننده ي دستي به صورت درستي به پايه محرك متصل شده است. بهترين راه براي كنترل اين مورد فعال كردن چراغ راهنماي LED است.

تعويض باطري

تعويض باطري قليايي نياز به برداشتن در پوشش پايه محرك دارد. براي انجام آن:

1)     چهار پيچ Phillips درب را بر داريد كه در پوش پايه محرك را به پايه متصل كرده.

2)     صفحه در پوش را برداريد براي ظاهر شدن باطري ها.

3)     باطري را از گيره ي فلزي جدا كنيد.

4)     سر سيم را از باطري برداريد.

5)     باطري جديد را جايگزين كنيد با متصل كردن آن به سيم و آن را به گيره ي باطري بچسبانيد.

6)     پوشش پايه محرك را جايگزين كنيد.

براي كسب كردن طولاني ترين زمان استفاده، از باطري قليايي استفاده كنيد كه محرك را براي بيشتر از 35 ساعت استفاده ي مداوم شارژ كند.

نيكل كاوميوم يا باطري هاي 9 ولتي استاندارد توصيه نمي شود. به ياد داشته باشيد كه چراغ راهنما بيشتر از موتور گرداننده ي R.A برق مصرف مي كند. عملكردن DEC و موتور تنظيم كانون برق بيشينه اي را از باطري به سوي خود جذب مي كند.

صفحه 62

عملكرد نيمكره شمالي / جنوبي

وقتي اوليتما 8 خود را به نيمكره جنوبي مي بريد، لازم است موتورها را معكوس انجام مي شد. در مدلهاي قبلي اين كار با نصب كردن يك موتور معكوس انجم مي شد. اكنون جهت موتور گرداني كه تلسكوپ را حركت مي دهد، در كنترل كاربر مي باشد تغيير از نيمكره شمالي به نيمكره جنوبي مستلزم تغيير قطبهاي موتور گردان مي باشد براي انجام اين كار:

1-                پوشش پايه گردان را همانگونه كه در قسمت "عوض كردن باتري" تشريح شد، خارج كنيد.

2-       سيمهايي را كه از موتور گردان به برد مدار اوليتما رفته اند را پيدا كنيد. سيمها قرمز و مشكي هستند و به يك كانكتور دو سر متصل هستند.

3-                كانكتور را با توحجه به جهت آن از رد مدار جدا كنيد.

4-                كانكتور را 180o بچرخانيد.

5-                كانكتور را دوباره داخل برد مدار قرار دهيد.

6-                پوشش درايو را به سر جاي آن برگردانيد.

جهت موتور گردان اكنون معكوس شده است و در نيمكره مخالف عمل خواهد كرد.

عيب يابي

وقتي شارژ باتري كم باشد، LED كه مقدار رديابي شده را نشان مي دهد شروع به چشمك زدن خواهد كرد. در اين حالت حدود 20 درصد عمر باتري باقي مانده است. اگر ولتاژ باتري كم شود و يا باتري را عوض كنيد يا درايو را با يك منبع ولتاژ خارجي تغذيه كنيد.

آداپتور هاي دلخواه مي توانند درايو را با يك ولتاژ AC يا ولتاژ DC12v تغذيه كنند.

اگر باتري نو باشد، چشمك زدن LED ممكن است نشانه يك اشكال مكانيكي باشد. براي كمك به بخش تعميرات Celestron تلفن كنيد.

صفحه 63

جابجا كردن اولتيما8

ممكن است شما اولتيما 8 خود را در حاليكه كاملا سر هم شده است در خانه  بگذاريد و يا آن را گه گاه براي رصد بيرون ببريد. به اين علت كه تلسكوپ بسيار بزرگ و سنگين است هنگامي كه بر روي سه پايه سوار شده، شما بايستي تلسكوپ و گرداننده دارد wedge جدا كنيد. براي انجام آن:

1-    دو پيچ  پايين تر كه پايه محرك را متصل به wedge نگه مي دارد باز كنيد.

2-    پيچ هاي بالايي كه پايه گرداننده را به صفحه خميده وصل مي كند را به طور جزئي شل كنيد.

3-    تلسكوپ را به وسيله بازوهاي شاخه دار بلند كنيد و آن را بكشيد تا از wedge جدا شود.

سه پايه و wedge  اكنون مي تواند صورت جداگانه به بيرون حمل شود  تلسكوپ دوباره به هم متصل شود. اگر شما قصد مسافرت به مكان دوري داريد، بايستي تلسكوپ را از روي wedge برداريد و آن را به جعبه اش برگردانيد.

تا وقتي كه wedge  هيچ گونه اتصالي به سه پايه نداشته باشد، مي تواند با يكبار اتصال به صورت محكم در جاي خود بماند اين نكته مي تواند حتي اگر شما تلسكوپ را به منطقه اي دور و تاريكي براي رصد مي بريد صادق باشد. پايه هاي سه پايه مي تواند تا بشود و همراه wedge  در محل خودش جمع شود. تنها زماني كه شما ممكن است بخواهيد wedge را برداريد زماني است كه شما قصد داشته باشيد. اوليتما 8 را بسته بندي كنيد و آن را با روش هاي معمولي نگهداري كنيد. در اين حالت، شما بايد wedge و سه پايه را به بسته بندي اصلي خود برگردانيد.

نگهداري اوليتما 8

تمام لنزها و عدسي چشمي مي تواند بايد هنگامي كه استفاده نمي شود از آن ها بايد پوشانده شود. اين كار ممكن است مقدار گرد وخاك توليد شده روي تمام سطوح عدسي ها را كاهش مي دهد و تعداد دفعات مورد نياز براي تميز كردن وسايل را نيز كاهش مي دهد. شما ممكن است بخواهيد كه همه چيز را در جعبه هاي ابتدايي اش حفظ كنيد و آن ها را آنجا نگه داريد در اين صورت، تمام سطوح عدسي ها بايد همچنان بماند براي جلوگيري از تراكم گردو خاك

و بعد

اكنون كه شما كاملا اولتيما 8 خود را سر هم كرديد، آماده تا تجهيزات يدكي را متصل كنيد. لطفا به بخش (اصول تلكسوپ) براي اطلاعات بيشتر مراجعه كنيد.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 12 اسفند 1393 ساعت: 11:05 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره طراحي سيستم هاي تعبيه شده

بازديد: 419

تحقیق درباره طراحي سيستم هاي تعبيه شده

خلاصه

بيشتر سيستم هاي تعبيه شده محدوديت هاي طراحي متفاوتي نسبت به كاربردهاي محاسباتي روزمره دارند. در ميان طيف گوناگون اين سيستم ها هيچ توصيف اختصاصي كاربرد ندارد. با وجود اين،برخي تركيبات فشار هزينه،احتياجات بلادرنگ،ملزومات اعتبار،عدم كار فرهنگي؛ طراحي اجراي موفق روشها و ابزار طراحي محاسباتي سنتي را مشكل ساخته است. در بيشتر حالات سيستم هاي تعبيه شده براي دوره زندگي و عوامل تجاري بهينه سازي مي شود تا حاصل كار محاسباتي بيشينه شود. امروزبسط طراحي كامپيوترهاي تعبيه شده به طراحي جامع سيستم تعبيه شده حمايت ابزاري كمتري ارد. با وجود اين،با آگاهي از نقاط ضعف و قوت رويكردهاي جاري مي توانيم توقعات را بدرستي بر گزينيم، مناطق خطر را مشخص نماييم و راه هايي كه بتوانيم نيازهاي صنعتي را برآورده كنيم،ارائه دهيم.               

1- مقدمه

هاي كوچكتر (4،8و16بيتي) CPU تعبيه شده، با  CPU درهر سال تقريبا 3 ميليارد

فروخته مي شود. باوجود اين بيشتر تحقيقات و توسعه ابزار به نظر مي رسد كه بر احتياجات روزمره و محاسبات تعبيه شده فضايي/ نظامي تمركز ارد. اين مقال بدنبال اين است كه بحث هايي را به پيش بكشد تا بازه وسيعي از سيستم هاي تعبيه شده را دربرگيرد.                                                                                             

تنوع زياد كاربردهاي تعبيه شده ، تعميم سازي را مشكل مي سازد. با اين وجود ،علاقه اي به كل ذامنه سيستم هاي تعبيه شده و طرح هاي سخت افزاري/ نرم افزاري هست.                                                                                                   

اين مقاله بدنبال اينست كه مناطق اصلي را كه سيستم هاي تعبيه شده را از طرح هاي كامپيوتري روزمره سنتي متمايز مي سازد معين مي كند.                                   

مشاهدات اين مقاله از تجارب نظامي و تجاري ،روش شناسي توسعه و حمايت دوره زندگي مي آيد.                                                                                        

تمام توصيفات تلويحا براي اشاره به حالات نمونه ،نماينده يا حديثيفهمانده شده است. در حاليكه درك مي شود كه سيستم هاي تعبيه شده احتياجات منحصربفرد خودشان را دارند. اميد مي رود كه تعميم سازي و مثال هاي ارائه شده در اين مقاله پايه اي براي  و روش شناسي طرح بشمار آيد.                           CAD بحث و تكامل ابزار هاي

 

2- مثال سيستم هاي تعبيه شده

شكل  1 يك نوع سازمان ممكن براي يك سيستم تعبيه شده را نشان مي دهد.

  ،گوناگوني از ميانجي ها وجود دارد تا سيستم را قادرCPUبه علاوه سلسله حافظه و

به سنجش ، اداره و تعامل با محيط خارجي كند. برخي از تفاوت ها با محاسبات روزمره را مي توان اينگونه ذكر كرد:                                                          

ميانجي بشري مي تواند به سادگي يك نور فلاش يا به پيچيدگي يك روبات همه كاره باشد.                                                                                                     

پورت تشخيصي براي تشخيص سيستم كنترل شده نه تشخيص كامپيوتر استفاده مي  شود.                                                                                                   

زمينه برنامه نويسي همه منظوره ، خواص كاربرد ويا حتي سخت افزار غير ديجيتال براي افزايش عملكرد و يا ايمني استفاده مي شود.                                    

نرم افزار عمل ثابتي دارد و كاربرد خاصي مي طلبد.

 

بعلاوه تاكيد برتعامل با دنياي خارجي ، سيستم هاي تعبيه شده تابعيت خاصي به كاربرد هايشان ارائه مي دهند.بجاي اجرا صفحات گسترده و پردازشگركلمه وتحليل مهندسي سيستم هاي تعبيه شده عموما قانون هاي كنترلي را اجرا مي كنندو همچنين الگوريتم هاي پردازش سيگنال . اينها اغلب بايد شناسايي شوند و در مقابل كمبودهاي محاسباتي و سيستم هاي الكترومكانيكي دوروبر واكنش دهند و قطعات كاربر ميانجي را اداره كنند .                                                                                         

براي اينكه بحث عيني تر شو چهار سيستم را بعنوان مثال بحث مي كنيم. هر مثال سيستمي واقعي در تولي جاري را به نمايش مي گذارد. اما كمي براي نمايش مقطع عرضي كاربردها و حفاظت فوايد ايره افقي تعميم داده شده است.                          

اين چهار مثال ، سيستم پردازش سيگنال،سيستم كنترل ماموريت بحراني ، سيستم كنترل توزيع شده و سيستم كوچك مصرف كننده الكترونيكي هستند.سيستم هاي پردازش سيگنال و ماموريت بحراني نماينده سيستم هاي تعبيه شده نظامي/ فضايي هستند. در حقيقت در طول زمان كاربردهاي عمومي تجاري پيا مي كنند.               

با استفاده از اين چهار مثال براي نشان ادن نقاط ،بخش هاي زير مناطق و تفاوت نگراني براي طراحي سيستم هاي تعبيه شده را نشان  مي دهند: طرح كامپيوتر ،طرح سيستم- سطح، حفاظت چرخه زندگي ، حمايت مدل تجاري و تطابق فرهنگي طرح.

روش شناسي طرح محاسباتي روزمره و حمايت ابزار تا حد زيادي با طرح اوليه خود سيستم ديجيتال درگير است. براي اطمينان طراحان با تجربه از ديگر جنبه ها با خبرند، اما با تاكيد اخيربر طرح كمي بيرون از چرخه بهينه سازي گذاشته مي شوند. با وجود اين ، چنين رويكردي براي ايجاد سيستم هاي شده كه بطور كارآمدي در بازار رقابت كنند ناكافي است. اين به اين دليل است كه در بسياري حالات مطلب اين نيست كه آيا طرح چنين سيستم پيچيده اي عملي است يا نه، بلكه اين است كه چنين طرحي آيا مي شود بهينه شود؟                                                                                  

از آنجائيكه ابزارهاي طراحي ديجيتال ، طراحي كامپيوتري را كارآمد كرده است ، با مطالب مركزي سروكار ندارند- سيستم هاي تعبيه شده درباره سيستم است نه كامپيوتر . در محاسبات روزمره ،طراحي اغلب بر ساخت سريعترين سي پي يو تمركز دارد، از اينرو با بيشينه سرغت محاسباتي آنرا حمايت مي كند.ر سيستم هاي تعبيه شده تركيب ميانجي هاي خارجي(حسگرها،محرك ها) و كنترل و يا ترتيب دهي الگوريتمها اهميت اوليه دارد. سي پي يو راهي براي اداره اين اعمال است.براي نشان دادن اين نكته آزمايش زير كمك مي كند:                                                        

از يك اتاق پر از آدم بپرسيد كه از چه نوع سي پي يو در كامپيوتر هاي شخصي يا محل كارشان استفاده مي كنند.دوباره از همان افراد بپرسيد كه چه سي پي يو را براي موتور كنترلي ماشين شان استفاده مي كنند؟                                                    

در سيستم هاي تعبيه شده گرانتر ابزارهاي استفاده شده براي كامپيوترهاي بي ارزش هستند. با وجود اين، بيشتر سيستم هاي تعبيه شده چه بزرگ و چه كوچك بايد نيزهاي اضافي كه ماوراء حوزه اي است كه با طرح اتوماسيون سروكار دارد را برآورده كند.اين نيازهاي اضافي به مقوله هاي پيش نيازهاي طرح ويژه كامپيوتري، پيش نيازهاي سطح سيستم ،مطالب حمايت چرخه زندگي ،سازگاري مدل تجاري و مطالب فرهنگي طرح تقسيم مي شود.                                                                     

 

3- پيش نيازهاي طراحي كامپيوتر

كامپيوترهاي تعبيه شده عموما محدوديت محكمي هم بر عمل پذيري و هم اداره سازي دارند.بطور خاص، بايد اينها عمليات واكنشي بلادرنگ نسبت به وقايع خارجي را گارانتي كنند، با محدوديت هاي وزن و اندازه مطابقت داشته باشند،و از نظر ايمني تضمين شده باشند.                                                                                    

 

3-1- عمليات واكنش دار/ بلادرنگ

عمليات سيستم بلادرنگ بدين معناست كه صحت محاسبات به زمان تحويل آن بستگي دارد.در بيشتر حالات طرح سيستم بايد بدترين حالت عملكرد را در نظر بگيرد.در معماري هاي پيچيده پيش بيني بدترين حالت مشكل است و منجر به تخمين بدبينانه مي شود. سيستمهاي نمونه پردازش سيگنال و كنترل ماموريت پيش نيازهاي مهمي براي عمليات بلادرنگ دارند تا ورودي/ خروجي و پيش نيازهاي استحكام كنترل برآورده شود.                                                                                                    

محاسبات واكنش دار بدين معناست كه نرم افزار در پاسخ به وقايع خارجي اجرا مي شود.اين وقايع ممكن است متفاوت باشند؛ در اين حالت عملكرد گارانتي مي شود. از طرف ديگر، بيشتر وقايع غيرمداوم هستند كه بيشينه وقايع وروي بايد جهت همسازي با بدترين شرايط تخمين زده شوند. بيشتر سيستم هاي تعبيه شده اجزاي واكنشي دارند.

چالش طراحي :

      تجزيه و تحليل هاي بدترين حالت طرح بدون بدبيني زيادي در صورت سخت افزار خصوصيات عملكرد آماري.                                                               

 

3-2- اندازه كوچك، وزن كم

بيشتر كامپيوترهاي تعبيه شده بطور فيزيكي درون محصولات مصنوعي بزرگتري قرار دارند. از اينرو فرم آن بوسيله زيبايي شناسي تعيين مي شود كه قبلاًَ در نسخه هاي پيش الكترونيك موجود بودند يا با قطعات مكانيكي متناسب هستند. در سيستم هاي قابل حمل وزن از نظر اقتصادي و نيروي انساني عامل مهمي است . در ميان نمونه ها سيستم بحران مأموريت سايز و وزن دقيق تري نسبت به بقيه دارن و اين بخاطر استفاده در وسايل حمل ونقل پروازي است اگر مثال محدوديتي از اين نوع نشان مي دهد.                                                                                                     

چالش طراحي :

    مقياس غير مسطح وغير مثلثي.

    بسته بندي و يكپارچگي مدارهاي ديجيتال وآنالوگ براي كاهش اندازه.

 

3-3- ايمني و قابليت اطمينان

برخي سيستم ها خطرات محرزي مرتبط با شكست دارند. در كاربرهاي مأموريت بحراني مثل كنترل پرواز هوايي صدمات حاد شخصي يا خسارات تجهيزاتي نقص يك كامپيوتر تعبيه شده است. بطور سنتي چنين سيستم هايي از كامپيوترهاي چند افزونه يا پروتكل هاي اجماعي جهت اطمينان از عمليات مداوم پس از نقص تجهيزات استفاده مي كنند.                                                                                                

با وجود اين ، بيشتر سيستم هاي تعبيه شده كه منجر به خسارات شخصي يا مالي مي شوند ، نمي توانندهزينه اضافي افزونگي سخت افزار يا ظرفيت پرازش لازم براي فنون نقص يابي سنتي را تحمل كنند. اين آسيب پذيري اغلب در سطوح سيستمي كه بعداً بحث خواهد شد رفع مي شود.                                                                 

چالش طراحي :

     قابليت اطمينان كم هزينه با كميته افزونگي

 

3-4- محيط تند

بيشتر سيستم هاي تعبيه شده در محيط كنترل شده عمل نمي كنند. گرماي زياد اغلب مشكل ساز است، مخصوصاً در كاربردهايي كه درگير احتراق هستند. مشكلات اضافي براي سيستمهاي تعبيه شده با احتياج براي حفاظت از لرزش، شك، نور، نوسانات ذخيره برق ،آب،خوردگي ،آتش و ضايعات فيزيكي ايجاد مي شود.براي مثال در نمونه كنترل بحران مأموريت كامپيوتر بايد براي مدت زمان اندك و تضمين شده حتي تحت شرايط آتش سوزي عمل مي كند.                                                     

چالش طراحي :

     نمونه گرمايي دقيق

     نرخ گذاري قطعات متفاوت هرطرح، بسته به محيط عملياتي

 

3-5- حساسيت هزينه

حتي اگر كامپيوترهاي تعبيه شده پيش نيازهاي دقيقي داشته باشند، هزينه نيز مطلبي است. اگر چه طراحان سيستمهاي بزرگ وكوچك به يكسان از هزينه ها صحبت مي كنند ، حساسيت شان نسبت به تغييرات هزينه متغير است. يك دليل مي تواند اين باشد كه اثر هزينه هاي كامپيوتر به سوددهي بيشتر عملكرد نسبت تغييرات هزينه در مقايسه با هزينه سيستم كلي است تا هزينه تنها الكترونيكي ديجيتال. براي مثال در سيستم پردازش سيگنال حساسيت هزينه بطور تقريبي 1000 دلار تخمين زده مي شود. با وجود اين تصميمات سيستم كوچك با افزايش هزينه ها حتي چند سنت توجه مديران را به چند برابر كنندگي كميت توليد تركيب شده با بالاترين درصد مجموع هزينه سيستمي كه نمايانگر است جلب مي كند.                                                

 چالش طراحي :

     متغير حاشيه طرح براي اجازه دادن بهينه سازي بيشتر

 

4- پيش نيازهاي سطوح سيستم

براي رقابت در بازار سيستم هاي تعبيه شده ، اين سيستم ها بايد طراحان آن تمام سيستم را هنگام تصميم گيري در نظر داشته باشند.                                           

4-1- سودمندي محصول نهايي

سودمندي محصول نهايي هدفي است كه هنگام طراحي يك سيستم تعبيه شده بكار مي رود، نه ظرفيت خود كامپيوترهاي تعبيه شده . محصولات تعبيه شده عموماً بر مبناي ظرفيت ها، ويژكيها وهزينه سيستم فروخته مي شوند تا اينكه چه سي پي يو يي در آنها استفاده شده است يا هزينه/عملكرد آن سي پي يو چه بوده است.                      

يكي از راههاي نگاه كردن به سيستمهاي تعبيه شده اين است كه مكانيسم و ورودي/خروجي مرتبط با آنان با كاربرد آن تعريف مي شود. از اينرو ، در نهايت سخت افزار كامپيوتر نيز بعنوان زير بنايي براي اجزاء نرم افزار وميانجي گري آن با تاكيد بر كل عمليات پذيري تحويل شده بوسيله سيستم در دسترس است.                  

چالش طراحي :

     نرم افزار- سنتز ورودي/خروجي-سخت افزار مشتق ونرم افزار

 

4-2- ايمني و قابليت اطمينان سيستم

قبلاً در اين باره در يك بخش مجزا بحث شد . اما مهم در اينجا ايمني و قابليت اطمينان كل سيستم تعبيه شده است. نمونه سيستم توزيع شده بحران ميريت است، اما به افزونگي كامپيوتر منجر نمي شود ، در عوض پشتيبان ايمني مكانيكي زمانيكه سيستم كامپيوتر كنترل از دست مي دهد جهت خاموش كردن ايمن كامپيوتر فعال مي شوند. مطلب مهمتر واصلي تر ديگر ر سطوح سيستم ايمني سخت افزار و قابليت اطمينان است. اهميت اين مسئله بقدري است كه سالها طراحان سيستم را درگير كرده است.   

چالش طراحي :

     نرم افزار قابل اطمينان

     سيستم هاي ر دسترس ارزان با قطعات غير قابل اطمينان

     طرح هاي الكترونيكي ر مقابل غير الكترونيكي

 

4-3- كنترل سيستم هاي فيزيكي

دليل معمول براي جاسازي كامپيوتر تعامل با محيط است كه اغلب با ديده باني و كنترل ماشين آلات خارجي صورت مي گيرد. براي اين كار وروديها و خروجيها ي بايد از و به سطوح سيگنال ديجيتال منتقل شوند. بعلاوه، بارهاي مهم جاري بايد براي عمليات موتور راه گزيني شوند . تمام اين پيش نيازها بايد منجر به مدار كامپيوتري بزرگي با قطعات غير ديجيتالي شوند.                                                            

در برخي سيستم ها از حسگرها وفعال كننده هاي هوشمند براي انتقال سخت افزار ميانجي از كامپيوتر تعبيه شده مركزي استفاده مي شود. اين عمل فايده زيادي دارد و سيمكشي و تعداد اتصالات را با استفاده از شبكه تعبيه شده كاهش مي دهد. با وجو اين ، اين عمل باعث مشكلاتي در محاسبه نيز مي شود.                                          

چالش طراحي :

     سيستم توزيع شده ميان سخت افزار ديجيتال و آنالوگ ، قدرتي ، مكانيكي و شبكه بعلاوه نرم افزار.                                                                               

 

4-4- مديريت قدرت

يكي از مطالب مرسوم احتياج به مديريت قدرت است تا هم توليد گرما كاهش يابد و هم قدرت باطري حفظ شود. از آنجائيكه هجوم به سيستم هاي لپ تاپ محاسباتي انواع ديگر از سي پي يو هاي كم قدرت را توليد كرده براي اجرا باطريهاي ارزان قيمت تا 30 روز و در برخي موارد تا 5 سال قدرت كم مهم است.                                  

چالش طراحي :

     طرح فراكم قدرت براي عمليات دراز مدت باطري

 

5- حمايت چرخه زندگي

شكل 2 يك نما از چرخه توليد زنگي را نشان ميدهد. ابتدا نياز و يا فرصت كسترش فن آوري جديد مشخص مي شود . سپس مفهوم محصولي توسعه مي يابد. كه اين امر با محصول در زمان و طرح فرآيند توليد و ساخت و گسترش دنبال مي شود. اما در بيشتر سيستم هاي تعبيه شده ، طراح بايد گسترش هاي گذشته را ببيند وحمايت ، نگهداري ، ترفيع و مطالب ازكارافتادگي سيستم را در نظر بگيرد تا بدقت طرحي سودمند توليد كند. برخي از مطالبي كه به اين چرخه زندگي سوددهي اثر مي كذارد در زير به بحث گذاشته شده است.                                                                

 

5-1- اكتساب قطعات

به سبب اينكه سيستم تعبيه شده بيشتر كاربرد-مشتق است تا تكنولوژي-مشتق در انتخاب قطعه عقب افتادگي بيشتري ديده مي شود. از اينرو هزينه هاي اكتساب قطعه را هنگام بهينه سازي سيستم بايد در نظر بگيريم. براي مثال ، هزينه يك قطعه عموماً با كميت كاهش مي يابد، از اينرو تصميمات طرح براي طرح هاي چندگانه بايد براي تقسيم قطعات مشترك تا از آن سودد ببرد تعديل شود.                                         

چالش طراحي :

     قطعه چرخه زندگي، مدل هاي هزينه قطعه و بهينه سازي

 

5-2- تصديق سيستم

كامپيوترهاي تعبيه شده مي توانند هم به ايمني هم بر عملكرد سيستم اثر بگذارند. از اينرو ، روش هاي صلاحيت بسيار دقيق در برخي سيستم ها بعد از هر تغيير طرح لازم است تا بدين ترتيب احتمال خطر خرابي يا شكست سيستم پيش بيني نشده را تخمين بزنند و يا كاهش بدهند. اين هزينه هاي اضافي هر گونه پس اندازي كه ممكن بود توسط ارتقاء طرح در كامپيوتر تعبيه شده يا نرم افزارش درك شده باشد را نفي مي كند. اين نكته بطور اخص به استفاده فن آوري جديد با تلفيق مجدد قطعات سخت افزاري اشاره مي كند . قطعات مجدداً طراحي شده را نمي توان بدون آوردن هزينه ها تصديق سازي مجد بكار برد . يك استراتژي براي كاهش اين هزينه ها تاخير تمام تغييرات طرح تا هنگام ارتقاء اصلي سيستم است . از آنجائيكه سيستم هاي تعبيه شده توزيع شده كاربر گسترده اي پيدا كرده ان ، يك استراتژي محتمل پارتيشن بندي سيستم به طريقي است كه شمار سيستم هاي جانبي را كه لازم است هنگام تغيير مجدداً تصديق دهي شوند را كاهش دهد. اينجا مشكلي در پارتيشن بندي وجود دارد كه با تغييرات طرح پتانسيل ، استراتژي هاي تكنولوژيكي و ملزومات تنظيمي تاثير مي پذيرد.                                                                                                    

چالش طراحي :

     تركيب/پارتيشن بندي تا هزينه تا تصديق دوباره را به حداقل برساند.

 

5-3- لجستيك و تعمير

هر زماني كه يك كامپيوترتعبيه شده طراحي و تغيير مي يابد ، بر بقاء ورودي محصول تاثير مي گذارد. نقص كامپيوتر منجر مي شود كه كل سيستم تا زمانيكه كامپيوتر تعمير نشده بلا استفاه باشد. در بيشتر حالات سيستم هاي تعبيه شده در طي دقيقه تا ساعتي قابل تعمير هستند، كه قطعات اضافي را بطور ضمني بيان مي كند و كاركنان نگهداري بايد نزديك به سيستم واقع شده باشند. زمان تعمير سريعتر نيز ممكن است آن تشخيص وسيع را بطور ضمني بيان كند و قابليت جمع آوري داده ها بايد به سيستم  ساخته شود كه ممكن است با پايين نگهداشتن هزينه هاي توليد مغايرت داشته باشد. بخاطر عمر دراز سيستم هاي تعبيه شده ، تكثير تغيير هاي طرح مي توانند هزينه هاي لجستيك معني دار باعث شود. براي مثال اگر قطعات يك طرح تغييرداده شده باشد مي تواند تغييرات را به موجودي قطعات اضافي ، تجهيزات نگهداري، و آموزش نگهاري بداند. بعلاوه هر تغيير طرح براي سازگاري با تركيبهاي سيستم گوناگون و جا داده شده توسط پايگاه داده مديريت تركيب آزمايش نموده خواهد شد.    

چالش طراحي :

     طرح هاي بهينه شده براي كاهش هزينه هاي اضافي

     تشخيص پوشش بالا و خودآزمايش در سطوح سيستم نه سطح قطعات ديجيتال.

 

5-4- ارتقاء

به علت عمر بلند سيستم هاي تعبيه شده ارتقاء قطعات الكترونيكي و نرم افزاري براي به روزدرآوردن قابليت عملكر و  افزايش طول عمر سيستم استفاده مي شو. تا زمانيكه اغلب آن حالت باشد كه ارتقاء الكترونيك درگير جايگزيني كامل تخته هاي مار باشد ، مهم است كه بقيه قسمت هايي از سيستم كه بي تغيير مي مانند را درك بكنيم. از اينرو بايد رفتارهاي مخصوص ، ميانجي ها ، و ويژگي هاي غير قانوني را در نظر بگيريم كه چه موقع با انجام ارتقاء بايستي برداشته شده باشد. همچنين ارتقاء ها ممكن است موضوع تصديق مجدد نيز باشند. علاقه مخصوص نرم افزار در يك سيستم ارتقاء يافته است . نرم افزار موروثي را نمي توان روي سخت افزار جايگزين ارتقاء يافته و بي درنگ به واحد پردازشگر هدف جيد اجرا كرد. حتي بدتر ، زمانبندي رفتار محتمل است كه روي سخت افزار جديد بي تفاوت باشد اما مي تواند در عمليات سيستم هم غير قانوني هم بحراني باشد.                                                                       

چالش طراحي :

     اطمينان از ميانجي كامل ، زمانبندي و سازگاري عملكر زمان ارتقاء طرحها.

 

5-5- قابليت دسترسي بلند مدت

درحاليكه سيستم هاي تعبيه شده بيش از چند سال نيستند برخي قطعات الكترونيك ديگر براي توليد تجهيزات جديد يا جايگزينها در دسترس نخواهد بو. اين مسأله بخصوص با پردازنده هاي قديمي و تراشه هاي حافظه كوچك سايز پويا دردسرساز است. زمانيكه يك محصول به نقطه اي مي رسد كه قطعات اضافي ديگر از نظر الكترونيكي در دسترس نيستند، كل كامپيوتر تعبيه شده را بايد از نو طراحي و ارتقاء داد. اين طرح نو حتي اگر سيستم در توليد نباشد بسته به قابليت دسترسي سيستم جايگزين انجام مي شود. اين مشكل دغدغه مهمي براي سيستم توزيع شده است.                                 

چالش طراحي :

     طرح قديمي به روز مي شودتا قطعات جديد يكي شود.

 

6- مدل تجاري

مدلهاي تجاري كه با سيستم هاي تعبيه شده گسترش يافته اند همزمان با كاربردهاي آن تغيير مي كنند. هزينه ها، زمان چرخه ها و نقش خانواده هاي محصول هم مطالب مهم تجاري هستند كه بر تصميمات طرح اثر مي گذارند.                                         

 

6-1- هزينه هاي طرح در مقابل توليد

هزينه هاي طرح اهميت زيادي دارند. زمانيكه تعداد كمي از سيستم هاي تعبيه شده خاص ساخته مي شوند. برعكس، هزينه هاي توليد در توليد حجم بالا مهم هستند. سيستم هاي تعبيه شده از قطعات مجزا تا قطعات ميليوني متغيرند، و بنابراين دامنه توليد آنها بين در مقابل هزينه هاي توليد متغيراست. در طيف انتها حجم پايين ، ابزارهاي اتوكد به طراحان كمك مي كند تا كارشان را با حداقل تلاش كامل كنند . با وجود اين، در انتهاي طيف حجم بالا طرح بايد به اندازه كافي ساده باشد.                

شايد قادر باشند  كه  عملكرد ميانگين مهندسين  را در تمام زمانها   CAD ابزارهاي  

افزايش دهند. با وجود اين، در طرح هاي كوچك برخي از طراحان سيستم هاي تعبيه   را بالا ببرد.CADشده معتقند كه يك مهندس ارشد بشري مي تواند عملكرد ابزارهاي

در اين مثال يك برنامه نويس نرم افزار را به چندين بايت حافظه بطور دستي فشرده است و كامپيوتر داده هايي كه حافظه بيشتر مي طلبد توليد كرده است. نمي توان بحث  با CAD بهترهستند يا طراحان انساني، اما ابزارهاي CAD كرد كه آيا ابزارهاي

شك و شبهه اي همراه هستند كه مستلزم بهينه سازي بيشتر براي اندازه،عملكرد يا هزينه است.                                                                                            

چالش طراحي :

     زمان طرح ها هوشمند در تعامل هزينه توليد.

 

6-2- چرخه زماني

چرخه زماني بين شناسايي موقعيت محصول و بكارگيري محصول (زمان بازاريابي) تقريباًبراي سيستم هاي تعبيه شده زياد است . در بيشتر حالات الكترونيك ها نيروهاي مشتق نيستند؛ در عوض برنامه هاي زماني محصول از درگيري ابزارها براي قطعات مكانيكي و طرح فرآيند توليد و ساخت مشتق شده اند. بطور سطحي ، بنظر مي رسد كه اين بطور ضمني بيان ميكند كه زمان طرح براي قطعات الكترونيك مطلب مهمي نيست، تا حدي صحيح است.                                                                

به دليل اينكه سيستم هاي كامپيوتري بيشترين انعطاف پذيري را دارند، فشار تغييرات را جذب مي كنند. براي مثال ، طراحي مجدد سخت افزار در مثال بحران مأموريت لازم است زمانيكه حسگرهاي اضافي و محرك هايي براي اهداف عملكردي لازم بوده   تغييراتي  در جهت  اصلاح ROMاست .  در مثال سيستم كوچك  ،  تأخير ساخت

نرم افزاربدنبال دارد. از اينرو، اگرچه طرح اوليه اغلب مسيري بحراني براي بكارگيري محصول ندارد، طرح مجدد سيستم بايد بسرعت اجرا شود تا مشكلات حل شوند.                                                                                                    

چالش طراحي :

     طرح مجدد سريع براي جادادن تغييرات عوامل، الگوريتم ها و پيش نيازهاي عملكردي.                                                                                             

 

6-3- خانواده هاي محصولات

دربيشتر حالات طرح هاي سيستم هاي تعبيه شده تك نيستند و گوناگوني سيستم با قيمت هاي مختلف و ظرفيت هاي مختلف موجود است. تا حي كه طراحان سيستم بتوانند دوباره از قطعات استفاده كنند، هزينه هاي تمام سيستم هايدر خانواده محصول را كاهش مي دهند.                                                                                        

با وجود اين، تنشي پويا بين راه حل هايبيش از اندازه موجود است. همجنين حالاتي موجود است كه پيش نيازهاي متناقض بين سيستم هاي مشابه مانع از استفاده طرحسيستم جايگزين واحد مي شوند . در مثال هاي كوچك و بحران مأموريت مشتريان متفاوت نيازمند واسطه هاي مختلف بين سيستم تعبيه شده و تجهيزات آن است. در مثال توزيع شده و آژانس هاي تنظيمي رفتارهاي ايمني-بحران متفاوتي بسته به منطقه جغرافيايي كه سيستم آنجا بكار گرفته مي شود تحميل مي كند.                   

چالش طراحي :

     بهينه سازي طرح هنگام كمينه سازي قطعات.

 

7- طرح فرهنگي

طرح يك فعاليت اجتماعي است ، به همان نحو كه فعاليتي تكنيكي هم هست. طرح كامپيوترهاي روزمره و بويژه سي پي يو ها بطور كمي ارتقاء يافته است . با اين براي فراهم آوردن مهندسين CAD ارتقاء يافتگي  جديد تاكيدي بر تشبيه  و ابزارهاي

با عملكرد دقيق و پيش بيني هزينه ها است.                                                     

طراحان كامپيوتر با حسادت و درد به پهنه تعبيه شده بايد فرهنگ خود را درك كنند كه متفاوت با آنچه كه ديگر زمينه هاي مهندسي اجرا مي شده است. بخاطر اينكه طرح سيستم هاي تعبيه شده مستلزم اتصال مهارت هاي مهندسي است طراحان كامپيوتر موفق و روش شناسي هاي طرح بايد ترازي هماهنگ با تكنيك ها و متدهاي ديگرزمينه ها پيدا كنند. همچنين در بيشتر حالات مهنسين سازنده كامپيوترهاي تعبيه شده به دقت آموزش يده نشده اند و در نتيجه هماهنگ با فرهنگ و روش شناسي طرح كامپيوتر روزمره نيستند.                                                                           

 

7-1- فرهنگ كامپيوتر ر تعامل با ديگر فرهنگ ها

يك مساله خاص اينست كه ابزارهاي طراحي كامپيوتر تا جائيكه بيشتر باور دارند كه از نظر هزينه كارآمد است ارتقاء يافته اند. با وجود اين، در عرصه مكانيكي تمرين موجود با تحليل روبه بالا كم خروجي هم تراز است. از اينرو، مشكل خواهد بود تا مديران  يك  پروژه  را متقاعد سازيم  كه سرمايه  محدودي از بودجه براي  ابزارهاي

 طرح كنند و تسليم خشنودي و رضايت مشتريان شوند.                              CAD

چالش طراحي :

     درست كردن طرح هاي شبيه سازي شده  كامپيوتري شده در دسترس غير متخصصين.                                                                                            

 

7-2- محاسبه هزينه طرح مهندسي

يكي از زمينه هاي كارآيي استفاده مهندسين در نظم طرح است. اما برخي ابزارهاي

  كامپيوتري  بسيار  گرانقيمت  هستند  و در  سازمان هاي  عمومي   مشكلات CAD

سرمايه گذاري از نظر زماني دارند . اين بدين معني است كه طراحان كامپيوتري از   كه هزينه هاي طراحي سيستم را كاهش مي دهد محروم هستند.        CADابزارهاي

همچنين در كاربردهاي حجم بالاي مهندسي هزينه ها در مقايسه با هزينه هاي توليد كم است. اغلب تعداد مهندسين ثابت است و اين حالت براي تمام چهار مثال صادق است. به اين مي توانيم اينگونه ارجاع دهيم كه: «مهنسين آزاد هستند»اما زماني كه زمان مهندسي اثر اندكي بر هزينه هاي محصول دارد عدم دسترسي مهندسين كافي براي كار با تمام محصولات طراحي شده هزينه موقعيتي مهم دارد.(كه در كل سنجيده نمي شود)                                                                                                     

چالش طراحي :

     توليد بهتر از طريقه استفاده ابزارها و روش هايي كه بهتر توسط مديران دريافت مي شود اگر افزايش شمار محصولاتي كه بايد طراحي شده باشد را بدنبال داشته باشد ، تا تنها كارايي مهندسين در هر طرح داده شده اين يك ويژگي متمايز كننده دقيق و در عمل مهم است.                                                                           

7-3- سكون

بطور كلي ، هزينه تغييرات در يك سازمان هم از نظر مالي و هم از نظر شكست سازماني بالا است . صنعت كامپيوتر قابليت هاي زيادي داردد. با وجو اين، اثر اين رشد بنظر مي رسد كه در گسترش سيستم هاي تعبيه شدهتاخير افتاده باشد . در اين قسمت اين به اين دليل است كهبين معرفي تكنولوژي جديد و استفاده آن سپري شده است . از طرف يگر ، آخرين فن آدرس هاي طراحي كامپيوتري با بسياري از سازندگان سيستم تعبيه شده سازگاري ندارد چرا كه اصلا ضروري بنظر نمي رسند. گسترش ابزار كه بر قابليت استعمال ميليونها ترانزيستور تمركز دارد به سادگي با طراحان سيستم هايي كه از ريزپردازنده هاي 4 و8 بيتي استفاده مي كنند مرتبط است. و حتي اگر اينها سودمند باشند نياز به آنها توجه كننده نيست.                                

نمي خواهيم بگوييم كه اين ابزارها مورد نياز نيستند ، اما منظورمان اينست كه بگوييم نيروي اينرسي فرهنگي تنها تطابق ابزارهاي هزينه پايين با فوايد عمده را نشان مي دهد.                                                                                                      

چالش طراحي :

     ابزارهاي طرح و روش هايي را ايجاد و طراحي كنيد كه براي طرح تعبيه شده سودمندي داشته باشد.                                                                                

 

8- نتيجه گيري

بيشتر سيستمهاي تعبيه شده پيش نيازهايي دارند كه هم در جزئيات و هم در دامنه از كامپيوترهاي روزمره متفاوت هستند بلاخص ، تقاضاي كاربرد خاص و ميانجي با تجهيزات  خارجي بر طرح سيستم چيره مي شود. همچنين چرخه هاي بار طولاني و در برخي حالات هزينه هاي بالا مستلزم توجه به بهينه سازي بر مبناي اين اهداف است تا حداكثر سازي توان عملياتي كامپيوتر محيط فرهنگي و تجاري در بسياري از موقعيت هاي طرح سيستم تعبيه شده چنين است كه كامپيوترهاي سنتي تكنيك هايي را طراحي مي كنند كه در شكل جاري قابل دوام نيستند. چنين روش شناسي از نظر هزينه كارآمد خواهد بود و محدوديتهايي بر مقولات هزينه اي از حرفه هايي كه غير متخصص كامپيوتري دارند اعمال مي كنند.                                                    

علايق جاري ر طرح نرم افزار/سخت افزار قدمي در جهت صحيح استو تجارت بين سخت افزار و نرم افزار را كه براي بيشتر سيستمهاي تعبيه شده مهم است را مجاز مي سازند . با وجود اين، براي ابزارهاي موفق آينده بايد دامنه را حتي با درگيري مطالب چرخه زندگي و مطالب تجاري در نظر بگيريم.براي اطلاعات بيشتر به آدرس زير مراجعه كنيد.                                                                                     

 

http://www.cs.cmu.edu/~koopman/iccd96/

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 12 اسفند 1393 ساعت: 11:02 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,
نظرات(1)

تحقیق درباره فشرده سازي اطلاعات (DATA COMPRESSION )

بازديد: 493

تحقیق درباره فشرده سازي اطلاعات (DATA COMPRESSION )
در اين روش ذخيره اطلاعات به شكلي است كه فضاي كمتري رااشغال كند. اين عملكرد در ارتباطات بسيار مهم است ، چرا كه اين امكان را به تجهيزاتمي دهد تا همان مقدار اطلاعات را با bit كمتري ذخيره يا منتقل كنند. تكنيك هايمختلفي براي انجام اينكار وجود دارد اما تنها چند مورد از آنها استاندارد هستند. CCITT يك تكنيك فشرده سازي اطلاعات براي انتقال فاكس ها  استاندارد( Group 3 ) و يكاستاندارد فشرده سازي براي تبادل اطلاعات از طريق مودم ها ( CCITT V.42 bis) تعريفنموده است. علاوه براين ، انواع فشرده سازي فايل از قبيل ARC و ZIP نيز وجود دارد. فشرده سازي اطلاعات بطور گسترده اي در برنامه هاي ايجاد نسخة پشتيبان ، برنامه هايصفحه گسترده و سيستم هاي مديريت بانك اطلاعاتي نيز استفاده مي شود. انواع مختلفي ازاطلاعات نظير تصاوير bit-map را مي توان به سايزهاي كوچكتر فشرده كرد

 

Protocol
شكل پذيرفته شده اي براي تبادل ارتباطاتميان دو دستگاه است. پروتكل موارد زير را تعريف مي كند :

  • روش مورد استفاده براي كنترل خطا
  • شيوه فشرده سازي اطلاعات ، درصورت وجود
  • شيوة اعلام و نمايش ارسال پيام توسط دستگاه فرستنده
  • شيوة اعلام و نمايش دريافت پيام توسط دستگاه گيرنده

برنامه نويسان مي توانند انواع مختلفي از پروتكل هاي استاندارد راانتخاب كنند. هريك از آنها داراي مزايا و معايب مخصوص به خود است ؛ مثلاً برخي ازآنها ساده تر ، برخي قابل اطمينان تر و برخي سريعتر هستند. از نقطه نظر كاربر ،تنها جنبه جالب پروتكل ها ، قابليت برقراري ارتباط كامپيوترشان با ساير كامپيوترهااست. پروتكل را مي توان در سخت افزار يا نرم افزار بكار برد.

CCITT
خلاصه نام موسسهComite Consultatif International Telephonique et Telegraphiqueمي باشد كه استانداردهاي ارتباطيبين المللي را تنظيم مي كند. CCITT اكنون بعنوان ITU شناخته شده و استانداردهايمهمي را براي تبادل اطلاعات تعريف كرده است :

·         Group 3 :پروتكل جهاني براي ارسال اسناد فاكس از طريق خطوط تلفن است. پروتـــــــكل Group 3 CCITT T.4 را براي فشرده سازي اطلاعات و حداكثر ميزان انتقال ( baud9600 ) را مشخصكرده است. دو درجه وضوح تصوير وجود دارد:  203 x 98  و203 x 196

·         Group 4:پروتكلي براي ارسال اسناد فاكس از طريق شبكه هاي ISDN است. اين گروه 400 پروتكل راپشتيباني مي كند كه شامل تصاوير با وضوح بيش از dpi 400 ميشوند

STAND-ALONE
به دستگاههايي اطلاق مي شود كه بهتنهايي كاركرده و نياز به تجهيزات ديگر ندارند. مثلاً دستگاه فاكس از اين دسته است؛ چرا كه براي كاركردن نياز ، به كامپيوتر ، چاپگر ، مودم يا ساير تجهيزات ندارد. به همين دليل نيز چاپگرها STAND-ALONE محسوب نمي شوند چراكه براي فعاليت و تغذيهاطلاعات نياز به كامپيوتر دارند.

تا آخر سال 2000، يعني درست 4 سال پس از عرضه دي.وي.دي، مصرف‌كنندگان، 14 ميليون دستگاه پخش خريده و آن را به پرفروش‌ترين دستگاه الكترونيكي خانگي تبديل كرده بودند.

امروزه با پيشرفت روزافزون فناوري در دستگاه‌هاي الكترونيكي خانگي بخصوص دي.وي.دي، اين دستگاه مجهزتر مي‌شود و روزبه‌روز كاربرد آن رو به افزايش است. مدير مركز تحقيقات و توسعه شركت صنايع نماالكترونيك پيام با اشاره به مطلب فوق افزود: هم‌اكنون دي.وي.دي‌هاي موجود در بازار داراي امكانات متداول هستند.

در حال حاضر اين شركت سعي نموده است. دي.وي.دي‌ را بامشخصات بهتر و امكانات بيشتر در اختيار مصرف‌كنندگان قرار دهد. اين دي.وي‌.دي در دو مدل DV-3500 و DV-3131 مي‌باشد كه فقط از لحاظ ظاهر متفاوت و از لحاظ عملكرد شبيه به هم هستند. اين دستگاه مجهز به خروجي VGA براي اتصال به مانيتور براي دريافت تصاوير بهتر است و مجهز به مدار Progresive Scan كه روش مدرني است براي بدست آوردن تصوير مطلوب و با كيفيت، بدين معنا كه برخلاف Interlace Scan كه اسكن معمولي تصوير است اين مدار بصورت اسكن متوالي تصوير براي وضوح بيشتر بكار مي‌رود.

همچنين اين دستگاه مجهز به قفل ايمني ديسك‌هاي درجه‌بندي شده‌است. همچنين قابليت كارائوكه(حذف صداي خواننده از روي موسيقي) و ورودي ميكروفن و قابليت پخش ديسك‌هاي عكس و اسلايد با فرمت‌هاي CD/JPEG,Kodak Picture را دارد.

از ويژگي‌هاي ديگر اين دستگاه مي‌توان به حافظه روي ديسك Marking يا علامت‌گذاري دي.وي.دي و تبديل سيستم NTSC به پال براي تلويزيون‌هايي كه قابليت پخش سيستم NTSC را ندارد، اشاره نمود.

همچنين اين دي.وي.دي داراي استانداردهاي ايمني و كيفيت از قبيل Class 1 (‌اشعه ليزر مورد استفاده در اين دستگاه نوع ضعيف شده است و در نتيجه خطر تشعشع به بيرون دستگاه وجود ندارد) و داراي نشان  CEاست،كه نشان‌دهنده انطباق اين دستگاه با استانداردهاي كشورهاي اروپايي مي‌باشد.

با تنظيم اكولايزر اين دستگاه صداي موسيقي Rock-pop-live-Dance-Techno-Classic-Soft را مي‌توان انتخاب كرد و هنگام اجراي ديسك‌ها حالت مربوط به پخش صداي محيطي را انتخاب نمود.

درپايان براي آشنايي بيشتر خوانندگان با دستگاه دي.وي.دي توضيحي مختصر آمده است:

DVDكه نام كوتاه و متداول ديسك ويدئويي ديجيتال Digital Video Disc و يا ديسك چندمنظوره ديجيتال Digital Versatile Disc مي‌باشد نسل جديد تكنولوژي ذخيره اطلاعات بر روي ديسك نوري بوده و اين تكنولوژي قابليت ذخيره يك فيلم سينمايي بر روي ديسك با كيفيت بالا و صداي عالي و يا ذخيره حجم اطلاعات كامپيوتري بيشتر از CD معمولي را دارد.

هدف تكنولوژي DVD كاربرد تنها يك استاندارد ديجيتال براي امور مختلف در بخش‌هاي لوازم صوتي و تصويري، كامپيوتر و سينما و موسيقي مي‌باشد كه در نهايت جايگزين CD صوتي، نوار ويدئو، ديسك ليزري و CD-ROM و نوارهاي بازي‌هاي ويدئويي خواهد شد.

DVD از سوي كليه شركتهاي معتبر الكترونيكي و سازندگان سخت‌افزار كامپيوتري و استوديوهاي سينمايي و موسيقي پشتيباني شده و به همين دليل موفق‌ترين محصول عرضه شده در بخش الكترونيك مصرفي بوده و به طوري كه در كمتر از 4 سال حدود 150 ميليون DVD شامل DVD-ROM و DVD-VIDEO در جهان توليد و عرضه شده است كه قابل مقايسه با هيچ دستگاه الكترونيك ديگري از نظر بازاريابي و توفيق در مدت مشابه در بازار نمي‌باشد.

DVD از نظر كاربرد و شكل ظاهري انواع مختلفي دارد كه مهمترين آنها DVD-VIDEO براي ضبط و پخش فيلم‌هاي سينمايي و DVD-ROM نوع اصلي براي نگهداري داده‌هاي كامپيوتري مي‌باشد. تفاوت اين فرمتها مشابه تفاوت CD صوتي و DVD-ROM مي‌باشد.

 

مزاياي DVD

امتيازات DVD به طور كلي شامل ظرفيت زياد، كيفيت بازسازي صدا و تصوير عالي و تنوع كاربرد آن در بخش‌هاي مختلف صوتي و تصويري و كامپيوتري مي‌باشد. DVD-VIDEO نام نوع ديسك مخصوص فيلم‌هاي سينمايي مي‌باشد كه نوع خاص آن (ديسك دولايه و دوطرفه) امكان نگهداري 8 ساعت ويدئو با كيفيت بالا را دارد. اين نوع ديسك توسط دستگاههاي پخش DVD-ROM كامپيوتر و يا دستگاههاي پخش خانگي با علامت DVD-VIDEO قابل نمايش مي‌باشد.

مزاياي كلي DVD-VIDEO كه از اين پس به اختصار DVD خوانده مي‌شود به طور خلاصه به شرح زير مي‌باشد:

ـ بيش از 2 ساعت ويدئو ديجيتال با كيفيت بالا بر روي يك ديسك (در ديسك مخصوص تا 8 ساعت ويدئو با كيفيت بالا و يا 30 ساعت ويدئو با كيفيت VHS)

ـ امكان وجود 8 صداي ديجيتال (براي زبانهاي مختلف) هريك شامل 8 باند

ـ امكان وجود 32 زيرنويس بر روي ديسك

ـ امكان نمايش تا 9 زاويه ديد مختلف دوربين

ـ امكان دسترسي سريع به هر نقطه از فيلم

ـ قابليت دوام خوب (بر اثر كاركرد و مرور زمان ديسك كهنه و خراب نمي‌شود)

ـ مصونيت نسبت به ميدانهاي مغناطيسي و مقاوم نسبت به حرارت

ـ امكان پخش فيلم‌هاي با صفحه عريض بر روي تلويزيون‌هاي استاندارد يا عريض               (نسبت ابعاد 4 به 3 و 16 به 9)

ـ ابعاد مناسب ديسك براي نگهداري و حمل و نقل، دستگاه پخش قابل حمل و سبك و تكثير ديسك ارزان

همچنين اكثر دستگاههاي پخش مدرن DVD داراي امكانات و مزاياي زير نيز مي‌باشند:

ـ انجام عمليات ويژه هنگام پخش (اسلايد، حالتهاي تند و آهسته و مرور سريع و گام به      گام)

ـ قابليت برنامه‌ريزي براي پخش مجدد هر بخش مورد علاقه

ـ خروجي صداي ديجيتال و DTS

ـ امكان پخش استانداردهاي مختلف: CD صوتي و MP3 و VIDEO CD و SUPER VCD

ـ داراي خروجي‌هاي مختلف (خروجي ويدئو ديجيتال، خروجي مؤلفه‌هاي تصوير YUV يا RGB)

ـ پخش معكوس با سرعت عادي

 

كيفيت DVD

در تكنولوژي DVD امكان توليد تصوير ويدئويي با كيفيت بالا (تقريباً كيفيت استوديويي) و كيفيت صداي بهتر از ديسك صوتي وجود دارد و از نظر كيفيت DVD بسيار بهتر از نوار ويدئويي و در مجموع بهتر از ديسك ليزري مي‌باشد. كيفيت DVD بستگي به عوامل مختلف توليد آن دارد. با افزايش تجربه و بهبود روش‌هاي فشرده‌سازي اطلاعات و تكنولوژي‌هاي مربوطه كيفيت افزايش مي‌يابد. معمولاً DVD از نوارهاي اصلي ديجيتال استوديويي با روش MPEG-2 فشرده‌سازي و توليد مي‌شود. روش رمزدار كردن فشرده‌سازي MPEG2 به كار رفته از نوع كاهشي مي‌باشد و اطلاعات مازاد از قبيل بخش‌هايي از تصوير را كه تغيير نمي‌كند و يا اطلاعاتي را كه توسط چشم قابل تشخيص نمي‌باشد را حذف مي‌كند.

كيفيت صداي DVD عالي است زيرا DVD شامل صداي ديجيتال PCM با شرايط و مشخصات بهتري نسبت به CD صوتي بوده و همچنين صداي اكثر فيلم‌هاي سينمايي بر روي DVD به روش صداي فراگير چندكاناله دالبي ديجيتال Dolby Digital مي‌باشد كه مشابه صداي فراگير ديجيتال مورد استفاده در صنعت سينما مي‌باشد. مشابه تصوير، كيفيت صدا نيز بستگي به نحوه پردازش و فشرده‌سازي اطلاعات دارد و عليرغم فشرده‌سازي بهتر از كيفيت CD صوتي مي‌باشد.

به طور كلي درخصوص كيفيت صدا و تصوير در DVD مي‌‌توان گفت كه بالقوه امكان وجود كيفيت بسيار بالا بهتر از استانداردهاي قبلي موجود است، اما در عمل بستگي به نحوه توليد CD و همچنين كيفيت دستگاه پخش دارد.

                                كاربرد روش MPEG-2            

    سيگنال ويدئوپال و يا NTSC به نرخ انتقال داده‌هاي حدود 150MbPS نياز دارد و به    عبارت ديگر حجم داده‌ها در سيگنال ويدئو 100 برابر بيشتر از سيگنال صوتي مي‌باشد و با توجه به نياز به فركانس نمونه‌برداري حداقل 13.5MHZ با روش 8 بيتي براي مؤلفه‌هاي RGB سيگنال ويدئو به اين نتيجه مي‌رسيم كه با نرخ انتقال داده 1.5MbPS متداول در CD-ROM و با ظرفيت 650MB هر ديسك تنها امكان ضرب30 ثانيه سيگنال تصوير وجوددارد.

همانگونه كه اعداد فوق نشان مي‌دهند در صورت به كارگيري روش ديسك‌هاي نوري متداول يا بايد ديسك را بزرگ نمود، يا اطلاعات را به نحو مناسب فشرده نمود. تفكيك‌هاي فشرده‌سازي و به طور كلي از روشهاي پردازش ديجيتال سيگنال استفاده مي‌كنند.

شكل‌هاي مختلف فشرده‌سازي داده‌ها هم‌اكنون كاربرد دارد. در  DVD از روش فشرده‌سازي MPEG-2 كه براساس استانداردهاي ISO (سازمان بين‌المللي استاندارد) و با همكاري IEC (كميسيون بين‌المللي الكترونيك) تدوين شده و امكان ايجاد تصوير با كيفيت خوب پس از فشرده‌سازي را فراهم مي‌آورد، استفاده مي‌شود.

 گروه مطالعاتي (Motion Picture Expert Group) MPEGدر زمينه تصاوير متحرك فعاليت داشته، نمايندگاني از توليدكنندگان لوازم الكترونيك، سازندگان تجهيزات مخابراتي، سازمانهاي راديو تلويزيون و مخابرات و همچنين محققان دانشگاهي در آن صورت داشته و در سال 89 پس از تأسيس، سيستم فشرده‌سازي MPEG-1 را به منظور استفاده در وسايل صوتي تصويري ارائه نمود كه هم‌اكنون در Video CD (VCD) كاربرد دارد. پس از آن كميته به اين نتيجه رسيد كه مشخصات ارائه شده و جامع نبوده و در نتيجه روش MPEG-2 را ارائه نمود كه در سال 94 نهايي و تصويب شد. مشخصات MPEG-2 مي‌تواند حجم داده‌هاي بيشتري نسبت به MPEG-1 را فشرده نمايد و كيفيت تصوير بسيار بهتري ارائه نمايد.

   با توجه به يكسان بودن ابعاد ديسك در  VCD و DVD به منظور ذخيره اطلاعات بيشتر مي‌بايست ساختمان داخلي ديسك تغيير يابد كه در اين زمينه با كوتاه كردن طول حفره‌ها و كاهش دادن فاصله آنان بر روي ديسك و همچنين كاهش فاصله شيارها امكان ذخيره اطلاعات حدود 7 برابر CD و تقريباً حدود 4.7GB بر روي يك ديسك 12 سانتي عملي شده است. با كوچك كردن حفره‌ها و فاصله شيارها بر روي ديسك لازم است كه قطر شعاع ليزر كه اطلاعات را مي‌خواند نيز تغيير يابد كه در اين خصوص نيز به جاي ليزر مادون قرمز با طول موج 780 نانومتر در DVD از ليزر قرمز با طول موج 650 نانومتر استفاده شده است. همچنين براي ذخيره اطلاعات بيشتر در DVD و با توجه به طول موج ليزر به كار رفته از دو لايه ديسك با ضخامت 0.6mm به جاي ديسك 1.2mm متداول در CD استفاده شده تا هم سازگاري با CD حفظ شده و همچنين امكان ذخيره داده‌هاي بيشتر فراهم باشد. در جدول زير مشخصات ديسك‌ها با هم مقايسه شده است:

ظرفيت

ساختار ديسك

قطر ديسك

ضخامت ديسك

فاصله شيارها

حداقل طول حفره

DVD

4.7 GB

دو صفحه به هم چسبيده

2×0.6mm

0.74Mm

0.40 Mm

VCD/CD

650MB

تك صفحه

12 mm

1.2 mm

1.64 Mm

0.834 Mm

   مجموعه عوامل فوق يعني استفاده از روش فشرده‌سازي MPEG-2 مدولاسيون و سيستم‌هاي تصحيح خطاي پيچيده و همچنين ديسك دولايه‌اي با مشخصات خاص همگي منجر به ظرفيت بالاي ضبط و پخش DVD شده و با توجه به كيفيت بالاي صدا و تصوير DVD را به عنوان استاندارد جديد براي كاربردهاي مختلف در پخش‌هاي لوازم صوتر تصويري، كامپيوتري و سينما و موسيقي معرفي و تثبيت نموده است. به نحوي كه براي اولين بار در سال 2002 سخت‌افزار و نرم‌افزار توليد شده به صورت DVD از مجموع ساير استانداردهاي قديمي شامل LD, VCD, VHS و غيره پيشي گرفته. به طوري كه اكثر متخصصان و دست‌اندركاران بازار منسوخ شدن استانداردهاي قديمي را در آينده نزديك حتمي مي‌دانند.

فشرده سازي فایلها بدون نیاز به برنامه ای خاص و به روشي منحصر به فرد:

ويندوز XP دو نوع فشرده سازی را در اختیار کاربر قرار می دهد در روش اول که مطمئنا با آن آشنا هستيد میتوان با کيلک راست بر روی فايل یا شاخه > انتخاب Send To > انتخاب گزينه Compressed (Zipped) Folder آنرا را فشرده ساخت آنهم با پسوند ZIP اما روش دوم که خیلی جالبتر و در نوع خود بی همتاست به صورت زیر امکان پذیر است :

۱) سیستم فایلی ویندوز XP بايستی حتما NTFS باشد (اين سيستم فايلی بعد از دو سيستم آشنای FAT و FAT32 بوجود آمده و از سرعت و امنيت بيشتری در مقايسه با دو سيستم قبلی در نگهداری و ذخیره اطلاعات پشتيبانی می کند)

برای اطلاع از سيستم فايل
XP خودتان بر روی درايو حاوی ويندوز XP کليک راست >انتخاب گزينه Properties > برگه General > در قسمت File system ميتوانيد نوع سيستم تخصيص داده را ببينيد .
اگر در اين قسمت عبارت
NTFS به چشم ميخورد می توانيد به مرحله ۲ عزيمت فرماييد و گرنه بايد نوع سيستم فايلی را به NTFS تبديل کنيد آنهم با استفاده از فرمان زير که بايد آنرا در خط فرمان داس وارد کنيد
convert drive: /fs:ntfs که به جای عبارت drive نام درايو حاوی XP را بگذارید به نکته های زير توجه کنيد

الف) نکته فوق العاده مهم ) توجه داشته باشيد که محتوای درايو با سيستم NTFS هرگز به کمک سيستم عاملی که بر پايه يکی از دو سيستم FAT يا FAT32 استوار است قابل دسترسی نخواهد بود.

ب) در هنگام نصب ویندوز
XP نیز در مورد تبدیل سیستم فایلی به NTFS از شما سوال می شود که میتوانید با آن موافقت کنید همچنین فرايند تبديل را می توانيد به کمک برنامه سودمند Partition Magic به آسانی انجام دهيد.

ج) به شخصه هنوز برنامه ای نديده ام که با اين سيستم مشکل داشته باشد مگر اينکه اصلا با نصب در ويندوز
XP سازگاری نداشته باشد.

د) فرايند تبديل حدود
۱۵ تا ۴۵ دقيقه بسته به حجم درايو طول خواهد کشيد.

ه) فرمان بالا اطلاعات را پاک نخواهد کرد و طبيعتا نبايستی آسيبی به ويندوز برساند اما به پيامهای داده شده در حين کار حتما توجه کنيد.

و) فرمان بالا بر روی هر درايوی قابل اجراست چه ويندوز روی آن باشد چه نباشد.

ز) اگر خدای نکرده زمانی از اين تبديل پشيمان شديد می توانيد با استفاده از برنامه
Partition Magic به حالت اوليه بازگرديد.

۲) اگر می خواهيد يک درايو با سیستم فایلی NTFS را فشرده کنيد بر روی آن کليک راست > Properties > برگه General > انتخاب گزينه Compress drive to save disk space و اگر ميخواهيد فايل يا شاخه ای در درايو با سیستم فایلی NTFS را فشرده کنيد بر روی آن کليک راست > Properties > برگه General > دکمه Advanced > انتخاب گزينه Compress contents to save disk space

تذکر ۱) ویندوز پس از انتخاب فایل فشرده شده به سرعت آن را از حالت فشرده در می آورد و پس از بستن دوباره به سرعت آن را فشرده میکند بدون اینکه شما چیزی مشاهده کنید.
تذکر
۲) فشرده سازی می تواند تا حدی باعث کندی واکنش پذيری سيستم شود.

تذکر
۳) به کمک فشرده سازی می توانيد تقريبا فضای اشغال شده را به نصف کاهش دهيد.

تذکر
۴) فايلها شاخه ها و درايوهای فشرده شده به رنگ متفاوت نمايش داده می شوند.

www.p30world.comتذکر ۵) عمل unzip هم به راحتی و برعکس روش گفته شده در بالا امکان پذير است.

                          نرم افزار Power Archiver

PowerArchiver 2004يك يوتيليتي قدرتمند براي مديرت و كار با انواع فايل هاي فشرده و آرشيو هست كه از انواع فايل هاي فشرده و رمزي شده پشتيباني ميكند!شما به واسطه رابط كاربري ساده و در عين حال زيبا برنامه ، ميتونيد به ابزار هاي قدرتمندي دست پيدا كنيد و به خواسته خودتان كه همانا فشرده كردن و باز كردن فايل هاي فشرده و ... هست دست پيدا كنيد!در حال حاضر ده ها ميليون كاربر در سطح جهان از PowerArchiver 2004 براي مديرت و كار با فايل هاي فشرده استفاده ميكنند!!! PowerArchiver 2004 ار چندين روش و متد براي فشرده سازي و رمزي كردن فايل هاي شما استفاده ميكند و شما به عنوان يه كاربر ميتوانيد روش مربوطه را به صلاح ديد خودتان انتخاب كنيد.
قابليت هاي كليدي اين نرم افزار :
قابليت آرشيو كردن و فشرده كردن تعداد نامحدودي فايل ( بدون توجه به حجم انها ) ، سرعت بالا در فشرده كردن و استخراج فايل ها از يك فايل فشرده شده! قابليت ساخت فايل هاي فشرده 7-
Zip ، پشتيباني كامل از فرمت هاي محبوب ، قابليت ساختن و خواندن ZIP, 7-ZIP, CAB, LHA (LZH), TAR, GZIP, BZIP2, BH, XXE, UUE, yENC, andMIME (Base 64)  همچنين قابليت خواندن فايل هاي RAR, ARJ, ARC, ACE, ZOO
قابليت تنظيم سطح امنيتي و متد رمزي كردن اطلاعات شما ، قابليت گرفتن بك آپ ، بصورت خودكار از فايل هايي كه برايش مشخص ميكنيد ( همچنين ميتواند بعد از گرفتن نسخه پشتيبان از فايلهاي شما ، انها را با يه رمز محافظت كند يا انها را براي شما به يك
Ftpبفرستد كه شما بتونيد از جايي ديگر ان را دانلود و مورد استفاده قرار بدهيد!
ابزار هاي مفيد موجود در اين نرم افزار :
نرم افزار مورد بحث شامل يه سري ابزار هاي مفيد و كاربردي هم هست كه شما را از به كارگيري ساير نرم افزار هاي جانبي بي نياز ميكند! به عنوان مثال ميتوانيد فايل هاي فشرده خودتان را به فرمت مورد نظر ( يك فرمت فشرده ديگر ) تبديل كنيد يا به تعمير فايل هاي فشرده معيوب و صدمه ديده بپردازيد!
همچنين ميتوانيد فايل هاي حجمي فشرده شده را به قسمت هاي كوچكتري تقسيم و در صورت نياز انها را بهم بچسبانيد.

روش تازه اي براي توليد تراشه هاي حافظه با گنجايش بالاتر ابداع شد.

يك شركت توليدكننده تراشه‌هاي حافظه به تازگي روش جديدي براي ذخيره‌سازي فشرده‌تر اطلاعات در تراشه‌هاي رايانه‌اي ابداع كرده كه ساخت تراشه‌هاي حافظه با حجم بالاتر و ابعاد و قيمت كمتر را ممكن مي‌كند.

به گزارش سايت اينترنتي "نيوز.كام"، شركت "ماتريكس سمي‌كانداكتور" كه خود يكي از توليدكنندگان پيشرفته‌ترين تراشه‌هاي حافظه ۵۱۲مگابيتي محسوب مي‌شود، روش تازه‌اي براي ذخيره‌سازي چند لايه اطلاعات در تراشه‌ها بوجود آورده كه بر پايه آن امكان ذخيره يك گيگابيت اطلاعات در تراشه‌هايي با ابعاد ۱۰ درصد كوچكتر، فراهم مي‌شود.

اين فن‌آوري جديد كه "ترينتي" ((Trintyنامگذاري شده، از فن‌آوري مورد استفاده در حافظه‌هاي "فلش" يك گيگابيتي ارائه شده از سوي شركتهايي نظير "اينتل"، "اي ام دي" و "اينفينيون" برتر است و ابعاد تراشه‌هاي حافظه شركت "ماتريكس" را تا سه برابر از تراشه‌هاي اين شركتها كوچكتر مي‌كند.

مهمترين مشكل تراشه‌هاي حافظه "ماتريكس"، يك بار مصرف بودن آنهاست. اين بدان معناست كه بر خلاف حافظه‌هاي فلش مورد استفاده در تلفنهاي همراه و دوربين‌هاي ديجيتالي، تنها يك بار مي‌توان اطلاعات را در اين تراشه‌ها ضبط كرد و امكان پاك كردن و ضبط مجدد اطلاعات در آنها وجود ندارد.

تراشه‌هاي شركت "ماتريكس" براي ساخت حافظه‌هاي از نوع "روم" (ROM)مورد استفاده قرار مي‌گيرند كه تنها يكبار اطلاعات در كارخانه روي آنها ضبط شده و از آن پس فقط مي‌توان اطلاعات ضبط شده در آنها را بازخواني كرد.

شركت "ماتريكس" با سرمايه‌گذاري چند شركت بزرگ از جمله "مايكروسافت" و "سوني" ايجاد شده و هم‌اكنون در هر ماه حدود يك ميليون تراشه حافظه توليد مي‌كند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 12 اسفند 1393 ساعت: 10:59 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(1)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 824

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس