سایت اقدام پژوهی - گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان
1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819 - صارمی
2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2 و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .
3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل را بنویسید.
در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا پیام بدهید آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet
قرآن، كتاب آسماني اسلام، بزرگترين سرمشق و راه گشاي زندگي انسان ها در همه شؤون و امور ، تا روز قيامت است. در اين كتاب بزرگ و بي نقص-كه كلام خالق انسان و تمام هستي مي باشد- آياتي وجود دارد كه به گونهاي بر اهميت ورزش و نيرومند سازي جسم در كنار تقويت روح و بعد علمي دلالت دارد.
طالوت و نيرومندي جسماني
از جمله مواردي كه نيرومندي جسماني به عنوان يك مزيت و امتياز در قرآن ذكر شده، داستان طالوت و قوم بني اسرائيل است. قوم يهود كه در زير سلطه فرعونيان، ضعيف و ناتوان شده بودند، بر اثر رهبري هاي خردمندانه حضرت موسي u از آن وضع اسفانگيز نجات يافته و به قدرت و عظمت رسيدند، ولي پس از مدتي دچار غرور شده و دست به قانونشكني زدند، و به همين جهت، سرانجام از قوم (جالوت)-كه در ساحل درياي روم، بين فلسطين و مصر مي زيستند-شكست خورده و 440 نفر از شاه زادگانشان نيز به اسارت جالوتيان درآمدند.اين وضع، چندين سال ادامه داشت، تا آن كه خداوند پيامبري به نام (اشموئيل) را براي نجات و ارشاد آنها برانگيخت. بني اسرائيل گرد او اجتماع نموده و از او خواستند رهبر و اميري براي آنها انتخاب كند، تا همگي تحت فرمان و هدايت او، با دشمن نبرد كنند و عزت از دست رفته خويش را باز يابند.
اشموئيل به درگاه خداوند روي آورده و خواسته قوم خود را به پيشگاه حضرت احديت عرضه داشت، به او وحي شد كه طالوت را به پادشاهي ايشان برگزيدم:
‹و قال لهم نبيهم ان الله قد بعث لكم طالوت ملكا؛
و پيامبرشان به آنها گفت: خداوند، طالوت را براي زمام داري شما مبعوث {انتخاب} كرده است.›
از آنجا كه طالوت مردي كشاورز بوده و توانايي مالي چنداني نداشت، اشراف با انتخاب وي مخالفت نمودند:
‹قالوا اني يكون له الملك علينا و نحن احق بالملك منه و لم يؤت سعه من المال؛
گفتند: چگونه او بر ما حكومت داشته باشد، با اينكه از او شايسته تريم؟ و او ثروت زيادي ندارد.›
او نه ثروت و قدرت مالي دارد و نه موقعيت اجتماعي و خانوادگي، زيرا از خاندان نبوت و پيامبري نبوده و از خاندان پادشاهي نيز نيست. اشموئيل در پاسخ گفت:
‹ان الله اصطفه عليكم و زاده بسطه في العلم و الجسم؛
خداوند او را بر شما برگزيده و علم و {قدرت} جسم او را وسعت بخشيده است.›
چنان كه لاحظه مي شود، اشموئيل پيامبر دو خصلت (گسترش علمي و توانايي جسمي) را بر دو خصوصيت ديگر، يعني قدرت مالي و افتخارات نژادي و نسبي، فضيلت و ترجيح مي دهد و دارنده اين دو خصلت را براي احراز مقام رهبري شايسته تر مي داند، در اين جا قدرت بدني با صراحت به عنوان يك مزيت و عضيلت مطرح شده و در كنار علم و قدرت علمي قرار گرفته و با آن مقايسه شده است. هنگامي اهميت اين مقايسه روشن مي شود كه با اهميت علم از ديدگاه اسلام آشنا شويم. در قرآن مي خوانيم:
‹انما يخشي الله من عباده العلموا؛
در جمع بندگان الهي، فقط علما هستند كه ترس و بيم از خداوند دارند {و حس تقوا و پرهيزگاري در دل آنها راه دارد}›.
خداوند در مقام بيان منزلت والاي حضرت يحيي u مي فرمايد:
(و اتيناه الحكم صبيا؛
ما به يحيي u، آنگاه كه كودكي بيش نبود، حكم و داوري متين و رأي و انديشهاي استوار ارزاني داشتيم. و در كودكي به او دانايي عطا كرديم.›
‹يرفع الله الذين امنوا منكم و الذين اوتوا العلم درجات؛
خداوند آنهايي را كه ايمان آوردهاند و كساني را كه داش يافتهاند، به درجاتي برافرازد.›
در احاديث نبوي نيز در اين خصوص چنين آمده است:
مداد العلماء افضل من دماء الشهداء؛
مركب قلم دانشمندان از خون شهدا برتر است.›
‹ان الملائكه لتضع اجنحتها لطالب العلم رضي بما يصنع؛
فرشتگان آسماني براي ابراز رضايت و شادماني نسبت به دانش آموختن طالبان علم، پروبال خويش را فرو مي نهند›
‹اطلبوا العلم ولو باالصين؛
جوياي دانش و علم باشيد، هرچند آن را در چين {و نقاط بسيار دور دست} سراغ گرفته باشيد.›
حال آنكه تا حدودي با ارزش و مقام والاي علم و عالم از ديدگاه اسلام آشنا شديم، مي توانيم به اهميت تقويت جسم نيز پي ببريم، زيرا در اين آيه قرآني، نيرومندي جسماني در رديف نيرومندي علمي-و البته بلافاصله پس از آن- ذكر شده است. البته بايد توجه داشت نيرومندي علمي بر توانايي جسماني اولويت و برتري دارد و رهبر چنان چه از نظر علمي ضعيف باشد، ديگر نمي تواند رهبري كند و توانايي جسمي او نيز كمكي به وي نخواهد كرد. بدين جهت است كه مي بينيم ابتدا توانايي علمي طالوت مطرح شده و سپس توانايي جسمي وي، و فرمود؟ ‹وزاده بسطه في العلم و الجسم.›
از همين جا مي توان استفاده كرد كه قوي بودن جسماني براي يك ورزشكار كافي نبوده و بايد به موازات تقويت جسم-بلكه مقدم بر تقويت جسم- به تقويت جنبه علمي و ايماني نيز بپردازد. قدرت بدني و حتي قدرت علمي فراوان، چنان چه با ايمان به خدا همراه نگردد، جز زيان و خسران، فايده ديگري براي جامعه بشري نداشته و همچون تيغ تيزي خواهد بود در دست زنگي مست.
شجاعت و توان رزمي حضرت داوود u
هنگامي كه طالوت براي مبارزه با جالوت به سوي او حركت مي كند. جنگ جويان فراواني از مردان بني اسرائيل وي را همراهي مي كنند، ولي در نهايت با تعداد نيروي اندكي كه داراي ايماني راسخ و استوار بودند، در برابر لشكر انبوه و مجهز جالوت، صف آرايي مي نمايد. خداوند متعال به اشموئيل پيامبر وحي مي فرستد كه قابل جالوت شخصي است كه زره حضرت موسي u به تن او اندازه باشد، و او مردي است كه از فرزندان (لاوي بن يعقوب) و نامش (داووود بن ايش) است ايش، مرد چوپاني بود كه ده پسر داشت و داوود كوچك ترين آنها بود.
طالوت به هنگام گردآوري سپاه، به دنبال ايش مي فرستد كه خود و فرزندانت در لشكر من حضور يابيد. آنگاه زره حضرت موسي u را به تن يك يك فرزندان ايش مي كند، ولي براي هر كدام يا كوتاه است و يا بلند؛ مي پرسد: آيا پسر ديگري نيز داري؟
مي گويد: آري، كوچكترين پسرم را با خود نياوردهام، تا از گوسفندان نگهداري كند.
طالوت به دنبال داوود مي فرستد و وقتي زره را به وي مي پوشاند، آن را درست به اندازه وي مي يابد.
داوود شخصي قوي هيكل، نيرومند و شجاع بود. طالوت براي اين كه به توان رزمي و قدرت بدني داوود پي ببرد، از او مي پرسد: آيا تاكنون قدرت و نيروي خود را آزمايش كردهاي؟
وي پاسخ مي دهد: آري، هرگاه شيري به گله من حمله نموده و گوسفندي را به دهان مي گيرد، من خود را به آن شير رسانده و با قدرت، دهانش را باز نموده و گوسفند را از آن خارج مي كنم!
جالوت كه داراي عظمت و ابهت ويژهاي بود، در پيشاپيش لشكر خويش بر فيلي سوار بوده و تاجي بر سر داشت، ياقوتي نيز بر پيشاني وي مي درخشيد.داوود به اقتضاي شغل چوپاني، فلاخوني در اختيار داشت كه سنگ در آن نهاده و به طرف حيوانات درندهاي كه قصد دريدن گوسفندان را داشتند پرتاب مي كرد. سنگي در آن نهاده و آن را به طرف سربازاني كه در سيت راست جالوت بودند پرتاب مي كند و آنان را متفرق مي سازد. سربازان سمت چپ وي را نيز به همين ترتيب از او دور مي سازد. آنگاه آخرين سنگي را كه به همراه آورده بود، در فلاخن نهاده و آن را به سوي جالوت پرتاب مي كند. سنگ به ياقوتي كه روي پيشاني جالوت بود اصابت نموده، آن را خرد كرده و به مغزش اصابت مي كند! ناگاه پيكر بيجان جالوت بر روي زمين قرار مي گيرد.
و خداوند بدين گونه رهروان راه حق را به پيروزي مي رساند و به داوود نيز كه خدمت بزرگي نموده و شايستگي خويش را به خوبي به اثبات رسانيده بود، حكومت و دانش مي بخشد:
(فهزموهم تاذن الله و قتل داود جالوت و اتيه الله الملك و الحكمه و علمه مما يشاء؛
سپس آنان به فرمان خدا، ايشان {سپاه دشمن} را به هزيمت و شكست واداشتند و داوود {جوان كم سن و سال نيرومند و شجاع كه در لشكر طالوت بو د} جالوت را كشت، و خداوند حكومت و دانش را به ا و بخشيد، و از آن چه مي خواست به او تعليم داد.)
طالوت نيز با ديدن لياقت، شايستگي و شجاعت داوود، دختر خويش را به عد ازدواج وي درآورد.
نكته قابل توجهي كه در اين جا به چشم مي خورد، اين است كه قدرت و توان بدني و جسماني به تنهايي براي تكميل شخصيت انسان كافي نيست؛ به همين خاطر مي بينيم خداوند متعال در كنار قدرت جسماني و حكومت بر مردم، حكمت و دانش نيز به داوود آموخته و مطالب فراواني را نيز به او تعليم مي دهد.
امروزهورزشيکي از اموري استکه به عناوين مختلف در جهان مطرح شده و گروه زيادي به اشکال گوناگون با آن سرو کاردارند. برخي از مردم،ورزشکار حرفه اياند و گروهيورزشکار آماتور . گروهي طرفدار و علاقه مندبه ورزش و ديدن برنامه ها، مسابقات و نمايش هاي ورزشي بوده، وعده اي نيز از راهورزش امور زندگي خويش را مي گذرانند.
وزارتخانهها و ادارات ورزشي فراواني تاسيسشده و مخارج زيادي صرف ورزش ، ساختناستاديومها، مجتمع ها وباشگاه هاي ورزشيو نيز تهيه وسائل و لباسهاي ورزشي و يا تماشايمسابقات ورزشيمي شود. بخش هاي قابل توجهياز برنامه هايتلويزيون،راديو،مجلاتو ساير رسانه هاي گروهي، به ورزشي واخبار ورزشي اختصاص دارد و خلاصه ورزش يکي از اموري است که در جهان به صورت جدّيمطرح بوده و از جهات مختلف داراي اهميت مي باشد، از جمله:
·امروزه يکي از مشکلات جامعه بشري، مساله بي کاري و عوارض ناشي از آن است. بيکاري، به ويژه براي نوجوانان و جوانان و به خصوص در ايام تعطيلات تابستاني مدارس ومراکز آموزشي، بسيار خطرناک و مضرّ است و بايد با آن مبارزه شده ، يا به نحوي اوقاتبي کاري را پر نمود که مفيد بوده و يا لااقل مضر نباشد. بسياري از انحرافات، ازقبيل: اعتياد به مواد مخدر، دزدي و ايجاد مزاحمت، دعواها و درگيري هاي خياباني،انحرافات جنسي و ... زاييده بي کاري و ولگردي است.
مرحوم شهيد مطهري درکتاب تعليم و تربيت در اسلام، مطلبي تحت عنوان "زن و غيبت" دارد و مي فرمايد:
"زن ها درقديم مشهور بودند که زياد غيبت مي کنند. شايد اين به عنوان يک خصلت زنانه معروف شدهبود که زن طبيعتش اين است و جنساً غيبت کن است؛ در صورتي که چنين چيزي نيست، زن ومرد فرق نمي کنند. علتش اين بود که زن – مخصوصاً زن هاي متعينات، زن هايي که کلفتداشته اند و در خانه، همه کارهايشان را کلفت و نوکر انجام مي دادند- هيچ شغلي و هيچکاري، نه داخلي و نه خارجي نداشت، صبح تا شب بايد بنشيند و هيچ کاري نکند. کتاب همکه مطالعه نمي کرده و اهل علم هم که نبوده، بايد يک زن هم شان خود پيدا کند، با آنزن چه کند؟ راهي غير از غيبت کردن به رويشان باز نبوده، و اين برايشان يک امر ضروريبوده؛ يعني اگر غيبت نمي کردند، واقعاً بدبخت و بي چاره بودند."
شايد به واسطهجلوگيري از همين عوارض سوء بي کاري باشد که مي بينيم در اسلام از "کار و انسانشاغل" بسيار تجليل شده است. احاديث فراواني در اين زمينه وارد شده که توجه شما رابه برخي از آن احاديث جلب مي نمايم:
امام علي عليه السلام فرمود:
اِنَّاللّهَ يحِبُّ المُحتَرِفَ الاَمينَ؛
خداوند، انسان اميني را که دارايحرفه است (و به آن اشتغال دارد) دوست مي دارد.
رسول خدا صلي عليه واله فرمود:
اَلکادُّ لِعِيالِهِ کَالمُجاهِدِ في سَبيلِ اللهِ؛
کسي که خود رابراي اداره زندگي اش به مشقت مي اندازد، مانند کسي است که در راه خدا جهاد مي کند.
رسول اکرم صلي عليه واله فرمود:
مَلعُونُ مَن القي کَلَّهُ عَلَيالنّاسِ؛
هر کس که سنگينياقتصاديخود را بر دوش مردم بيندازد، ملعون است. بدون شک، مردم و کشور بايد در پي ايجادکار و اشتغال سالم براي همه باشند، ولي آيا هميشه امکان اشتغال براي همه و به ويژهجوانان و نوجوانان فراهم است؟ اگر اين امکان فراهم نشد، تکليف چيست؟ آيا ايجادسرگرمي هاي سالم و مفيد نمي تواند از بسياري انحرافات جلوگيري کند؟
·ورزش يکي از مفيدترين و سالم ترين سرگرمي هايي است که مي تواند اوقات فراغتجوانان و نوجوانان را پر کند.
·ورزش، کسالت و تنبلي را از انسان زدوده و به وي نشاط و شادابي بخشيده، او رابراي انجام کارهاي و وظايف فردي و اجتماعي آماده نموده و اخلاقش را بهبود مي بخشد.
·ورزش، روحيه شجاعت، از خود گذشتگي، مبارزه با ظلم و ظالم و دفاع از مظلوم را درانسان تقويت نموده، اراده وي را قوي مي سازد.
·ورزش، توان رزمي انسان را افزايش مي دهد. بالا بودن توان جسماني نيروهاي نظاميو رزمي، تنها در زمان هاي گذشته که جنگ ها با سلاح هاي سرد صورت مي گرفت، مورد توجهنبوده، بلکه امروزه نيز حائز اهميت فراوان است و تمرينات بدني قسمت عمده اي ازآموزش هاي نظاميان و به ويژه کماندوها و نيروهاي ويژه را تشکيل مي دهد. همچنينافرادي که از نقطه نظر بدني و جسماني، ضعيف و يا ناقص باشند، در ارتش پذيرفته نشدهو گاه از خدمت سربازي نيز معاف مي گردند.
·اهميت سلامتي و توانمندي جسماني بر کسي پوشيده نيست.
پيامبر گرامياسلام صلي عليه واله در باره حق بدن بر انسان مي فرمايد: اِنَّ لِرَبِّکَعَلَيکَ حَقّاً، وَ اِنَّ لِجَسَدِکَ عَلَيکَ حَقّاً وَ لاَ هلِکَ عَلَيکَحَقّاً؛
پروردگارت بر تو حقي دارد، و بدنت بر تو حقي دارد، و خانواده ات (نيز) بر تو حقي دارد. آن چه در اين حديث ارزنده قابل توجه است، اين است کهپيامبربزرگوار اسلام، تا بدان پايه برايجسم و بدن ارزش و اهميت قابل است که حق بدن را در رديف حق پروردگار (آن هم بلافاصلهبعد از آن) و در کنار حق خانواده (و حتي قبل از آن) ذکر مي فرمايد. زماني انسان ميتواند حق پروردگار و خانواده خويش را به بهترين نحوي ادا کند، که از بدني سالم ونيرومند برخوردار باشد.
ورزش، کمک شاياني به ايجاد و تقويت سلامتي جسماني ورواني مي کند، و افرادي که با روش صحيح ورزش مي کنند و يا داراي کارهاي با تحرک ميباشند، سالم تر بوده و عمرشان از افرادي که کارهاي بدون تحرک دارند بيشتر است.
شهيد دکتر سيدرضا پاک نژاد در کتاب اولين دانشگاه و آخرين پيامبر مي نويسد: عضلات در حال ورزش10 تا 18 برابر در حال استراحت احتياج به خون دارند،20دفعهبيشتر قند و اکسيژن مصرف مي نمايند،50 بار زيادتر گازکربنيک دفع مي نمايند، و باتوجه به همين ارقام، اهميت کار قلب هنگام ورزش روشن مي گردد... .
در واکنشقلب در برابر کار عضلاني، مشاهده مي شود ضربان هاي دبي، حجم خون، فشار خون و حتيترکيبات فيزيکو شيميايي خون را دگرگون مي سازد. ضربانقلبهنگام کاربدني، يعني زماني که عضلات را به فعاليت مي داريم، 2- 3 و حتي 4 برابر، و امکاندارد به 200 ضربه در دقيقه برسد. حجم خون 2- 3 برابر و دبي قلب 6- 7 و حتي 8 برابرو گاه زيادتر شود و دبي قلب از 4 ليتر در دقيقه ممکن است به 30 تا 35 ليتر در دقيقهبرسد، در صورتي که دبي قلب شخص سالم و ورزيده در حال معمولي 25 ليتر است... . حجم قلب ورزش کاران و کارگراني که کار بدني سنگيني دارند، بدون شک افزايش مييابد، اما اين افزايش به عقيده بسياري،فيزيولوژيکو کاملاً طبيعي است. در اثرفعاليت بدن، حجم قلب افزايش مي يابد، زيرا جداربطنها به ويژه بطن چپ ضخيم مي شوند؛ يعنيهمان طور که عضلات بازو در اثر ورزش يا ابتلا به برخي بيماري ها قوي مي شود، عضلاتقلب هم در اثر کار، قوي مي گردد و در نتيجه قدرت انقباض قلب زياد مي شود... ."
وي در بخش ديگري از کتابش، در بارهفوايد ورزشچنين مي نگارد:
·قدرت انقباض و نظم ضربان قلب پس از مدتي ورزش کردن بهتر مي شود... .
·گنجايش ريه ها بيشتر مي گردد و در نتيجه،اکسيژنبهتري و بيش تري به بدن مي رسد... ورزش صحيح و معتدل و متناسب با مزاج، سبب نظم وثبات حرکات تنفس مي گردد و تنفس عميق تر، ولي شمارش آن کم تر مي شود.
·هر چه شخص ورزيده تر باشد، مقدار سوخت بدنش نقصان مي يابد؛ يعني در حقيقت دراثر مدتي ورزش کردن، بدن بهتر از مواد غذايي خود استفاده مي کند.
·رشد و نمو بهتر انجام مي گيرد، زيرا اکسيژن بهتر و بيشتر به تمام نسوج مي رسد ودر نتيجه، فعاليت غدد داخلي افزوده شده و بنابر عقيده اي در عضلاني که فعاليت ميکنند، موادي ايجاد مي شوند که به رشد و نمو کمک مي نمايد.
·قوّه جذب و دفع بهتر مي شود.
·بدن عادت مي کند در برابر مختصر فعاليت، ناگهان نفس تنگي پيش نيايد و ضربان قلبزياد نشود و ديرتر خسته گردد و عرق نمايد.
·هماهنگي بين اعصاب و مراکز عصبي و تقويت اعصاب، ايجاد شده و کارهاي فکري، آسانتر مي شود."
در کتابزن و ورزشنيز در باره فوايد ورزش چنين آمدهاست:
"بدن انسان بر خلافماشينيا هروسيله ديگر که بر اثر کار و فعاليت مستهلک مي گردد، با کار جان گرفته و توانايي بيشتري کسب مي نمايد. در زمان هاي گذشته، حرکت و تمرين هاي بدني، بخشي از کار روزانهفرد به شمار مي رفت، اما امروزه بر اثر پيش رفت تکنولوژي و ماشين، بايد بيش تر ازگذشته در جستجوي حرکت بود، و هر فرد بايستي آن را در برنامه روزانه خود بگنجاند... .
تنفس و يا نفس کشيدن وسيله اي است که با آن، اکسيژن به همه بدن مي رسد و موادزايد و اکسيده به بيرون ريخته مي شود. در خلال تمرين، ميزان نفس کشيدن افزايش مييابد. شخصي که بدنش تربيت شده با تمرين هاي ورزشي است، آهسته تر و عميق تر از افرادديگر نفس مي کشد، فشارهاي وارد بر سيستم تنفسي خويش را با تلاش کم تر و کارايي بيشتر پاسخ گوست.
تمرين ها به دستگاه هاضمه به دو طريق کمک مي کنند:
·به علت پي آمد نياز بدن به غذا، اشتها را افزايش مي دهند.
·حرکت اندام هاي هاضمه تسريع مي شود و حرکات دودي شکل معده – که موجب هضم غذا ميگردد – سريع تر و راحت تر صورت مي گيرد.
·تمرين هاي ورزشي، عمل تخليه را بهبود و ازيبوست پيش گيري مي کند. حرکات دودي شکل افزايش مي يابد و در نتيجه ، روند ترشحاتبدن کار آمدتر تنظيم مي شوند. به طور کلي افرادي که فعاليت هاي جسماني بيش تريدارند، کم تر از افراد کم حرکت ، به بيماري سنگ کليه و اختلالات مشابه به آن مبتلامي شوند.
·بسياري از مواد زايد، از طريق غدد عرق در پوست بدن بيرون ريخته مي شود. اينفرايند با تمرين هاي شديد ورزشي تسريع مي شود؛ علاوه بر اين، عرق کردن باعث تميزشدن پوست مي گردد.
·ارزش ديگر تمرين هاي ورزشي، در افزايش توليد سلول هاي قرمز خون در بافت هايلنفاوياستخواناست. شمارشهموگلوبينخون بر اثر فعاليت بالا مي رود. تمرين ها از بالا رفت فشار خون جلوگيري مي کند."
·به طور کلي نقش ورزش در سلامتي انسان آن قدر زياد است که امروزه بسياري ازبيماري ها را با ورزش مداوا مي کنند، که به اين شيوه مداوا "ورزش درماني" گفته مي شود.
·امروزه ورزش در سطحبين المللي، بعدسياسينيز به خود گرفته است. گاه اتفاق ميافتد کشوري که بيش تر مردم حتي نام آن را نشنيده اند، يک باره در جهان مطرح شده وبه واسطه پيروزي هاي ورزشي، نامش در صفحه اول روزنامه هاي جهان و صدر اخبار قرار ميگيرد. شرکت و يا عدم شرکت تيم هاي ورزشي يک کشور در يک کشور ديگر نيز، گاه جنبهسياسي داشته و به معناي دوستي، دوشمني، اعتراض و ... تلقي مي شود.
·در انسان غريزه قدرت طلبي، برتري جويي و مبارزه وجود دارد. ورزش ومسابقاتورزشي اگر در محيط و جوّ سالم برگزار شوند، زمينه اشباع اين غريزه از طريق صحيح رافراهم مي سازند. اگر اين غريزه و ساير غرايز، کنترل نشده و به مسير صحيح هدايتنشوند، براي جامعه بشري مشکل ساز و مساله آفرين خواهند بود.
·ورزش، توان انسان را براي انجام کارهاي روزمره شخصي و اجتماعي بالا مي برد، حتيعباداتي از قبيلنماز،روزه،حجوجهادنيز با بدني سالم و نيرومند، بهتر، بيشتر و راحت تر جامه عمل به خود مي پوشند.
·انسان مايل است با ديگران باشد و با آنان بياميزد. اين غريزه و يا تمايل شديدرا مي توان از طريق ورزش بر آورده ساخت. در ورزش، در زمينه نيل به ارزش هاي اجتماعيديگري نيز، چون کار گروهي، وفاداري،روحيه ورزشکاريمي توان توفيق يافت. محيطصميمانه و مطلوب ورزشي، اغلب فرصتي مناسب براي ايجاد روابط انساني و شکل گيري دوستيهاست.
·ورزش به انسان تحرک مي بخشد و حرکت و تحرک به ويژه در کودکان لازمه رشد است. اگر عضو نيرومندي از اعضاي بدن يک ورزش کار را چندين ماه در گچ قرار دهند و تحرک رااز آن سلب نمايند، ضعيف و لاغر خواهد شد. اگر جنبش بدن کم شود، دفاع بدن کم و ضعيفمي گردد، و همچنان که داشتن تحرک و ورزش موجب سلامتي بدن و طول عمر مي گردد، نداشتنتحرک نيز موجب مرگ زود رس مي شود.
ورزش و فعاليتهاي بدني، به عنوان يك پديدة اجتماعي در خور بررسي و تامل، و جايگاه برجسته اي در دو سطح محلي و جهاني بدست آورده است. هياتها، نهادها، جمعيتها، انجمنها، اتحاديه ها و كميته هايي كه به موضوع ورزش مي پردازند و در راستاي حمايت از فعاليتهاي روزشي، چه در سطح محلي و چه در سطح مرسعي، كار و تلاش مي كنند، خود جلوه ها و مظاهري از اين جايگاه هستند.
در صد سال گذشته، بر اثر شماري از شرايط اقتصادي – اجتماعي و در پي دگرگونيهاي فرهنگي – اجتماعي ژرفي كه در خلال اين دوره پديد آمد، توجه آشكاري به ورزش نشان داده شد و با احياي بازيهاي المپيك و برپاي نخستين دور جديد المپيك در سال 1896، ورزش عملاً به اريكة قدرت نشست. شايد موفقيت چشميگر و پيشرفت قابل ملاحظه اي كه در برپايي اين دوره ها به دست آمد، از عوامل عمومي بود كه توجه به ورزش را در تمام سطوح برانگيخت و آنچه به ياري اين رويكرد درآمد، نقش مهمي است كه رسانه هاي گورهي، بويژه تلويزيون در همگاني ساختن روزش و ساده سازي مفاهيم آن و ايجاد گرايشهاي مثبت؟ آن و پيدايش توجهات روز افزون به كسب آگاهي جسماني و كنترل وزن و تناسب اندام ايفا مي كردند. افزون بر اين عوامل، نفوذ فرهنگ بدني به سازمانها و دستگاههاي گوناگون اجتماعي به علاوة عناصر مهمي چون دگرگوني فرهنگي و اجتماعي و رشد نيروي كار در جوامع و صبغة اجتماعي گرفتن كار و شرايط زندگي روي هم رفته در اين زمينه اثر گذاشتند. ورزش و فعاليتهاي بدني از مجموع اين دگرگونيها و تحولات تا جايي تاثير پذيرفتند كه نگرش اين عصر و گرايشهاي آن به سمت ورزش و فرهنگ بدني با آنچه در ادوار گذشته بوده بكلي دگرگون شد.
قلمداد كردن ورزش به عنوان يك نظام اصلي يا فرعي منوط به ارزش اجتماعي و اهميت نسبي است كه ورزش در يك جامعة خاص از آن برخودار مي باشد. اين سخن بدان معناست كه جوامع در ارزيابي ورزش، به عنوان يك نظام اجتماعي، متفاوتند. برخي جوامع با ورزش به منزلة يك نظام جوهري و حياتي و بنيادين برخورد مي كنند. اين گونه جوامع به تلقي كردن ورزش به عنوان يك نظان اصلي گرايش دارند. جوامعي هستند كه به ورزش، با ديد يك پديدة غير اساسي يا غير جوهري مي نگرند و آن را فعاليتي حاشيه اي مي دانند كه با مصالح اكثريت قاطع مردم ارتباطي ندارند. اين گونه جوامع به تلقي كردن نظام ورزش به منزله يك نظام فرعي گرايش دارند.
بررسيها نشان مي دهد كه جوامع نوع اخير، كه به ورزش چنان كه بايد بها نمي دهند آن را يك نظام فرعي مي شمارند، در شمار كشورهايي هستند كه در ردة كشورهاي جهان سوم طبقه بندي مي شوند. شايد اين افراد رابطة ميان ورزش و پيشرفت و رفاه اجتماعي را تفسير كند چرا كه ورزش هاي فرهنگي و تمدني جامعة خود مي باشند.
نظام ورزش در دورن يك جامعه، همواره از موقعيت يكساني برخودار نيست، بكله اين موقعيت در هر دوره اي و هر عصري تحت تاثير متغير تاريخي است زيرا هر عصري عناصر و ويژگيهاي خود را دارد كه در جهت دهي نظام ورزش آن عصر كاملاً تاثير مي گذارند.
شكل حاكم بر نظامي كه فعاليت بدني به طور كلي در هر جامعه اي به خود مي گيرد هر چه باشد، به هر حال تلقي كردن آن به عنوان يك نظام اساسي و موفق بستگي به عواملي دارد كه به طور خلاصه عبارتند از:
1 – برخوداري اين نظام از دوام يا استمرار نسبي؛
2 – روشن بودن اهداف آن براي اكثريت افراد جامعه؛
3 – كوشش در راستاي سازش و هماهنگي ميان خود و بقيه آحاد جامعه؛
اين نظام چنانچه عوامل ياد شده را از دست بدهد به نظامي حاشيه اي كم اهميت، از هم گسيخته و ناموفق تبديل مي شود و تدريجاً به صورت نظامي فرعي يا كمكي و تابع در مي آيد. ورزش در پرتو عوامل سازش دهندة آن با ديگر نظامهاي درون نظام اجتماعي، كسب موفقيت مي كند، زيرا ورزش يكي از جنبه هاي نمونة نظام اجتماعي و جزء ممكن بافت اجتماعي است و از كليه عوامل و جنبه هاي تشيكل دهنده اين نظام متاثر مي شود بنابراين بافت اجتماعي است و از كليه عوامل و جنبه هاي تشكيل دهندة اين نظام متاثر مي شود. بنابراين، ضعف اعتقاد، بيگمان، در ورزش تاثير مي نهد، چنان كه تاييد و پشتيباني نكردن دين از ورزش آن را به ضعف مي كشاند. همچنين است آموزش و تبليغات و بهداشت و ديگر نظام هاي اجتماعي كه نظام ورزشع اگر خواهان پايداري و كاميابي است، بايد به آنها سازگار شود.
مفهوم ورزش را نبايد به تحقق بخشيدن اهداف صرفاً رقابتي نه يك تصور و برداشت تك رسانه از ورزش است، محدود كرد، بلكه ورزش از لحاظ اجتماعي و فرهنگي داراي مفهومي غني تر و گسترده تر است. ورزش يك وجه ارتباطي دارد كه در غني سازي تعامل ميان انسانها تاثير مي گذارد. چون معاني ژرفي در آن نهفته است كه در تحليل نهايي، با مجموعه روابط اجتماعي ارتباط پيدا مي كنند، در صورتي كه عملكرد بدني، به خودي خود، جزئي از يك كل است و نه بيشتر. شمار زيادي از پژوهشگران معتقدند ورزش ويژگيهاي كاركردي دارد كه در ايجاد سازگاري ميان شرايط موجود اجتماعي و بيان ناخودآگاه رواني تاثير مي گذارد.
ورزش همانگونه كه داراي جنبه اخلاقي است، جنبه غير اخلاقي نيز دارد، و اين بدان معناست كه قوانين و منش زندگي طبيعت، از نيك و بد به همين نظم طبيعي هم سرايت مي كند.
تعيين كاركرد اجتماعي ورزش جز از طريق چارچوبيس كه ميان ورزش و نيرهاي اجتماعي – فرهنگييك جامعه پيوند مي زند، دشوار است، زيرا، همچنان كه در نظام منسجم اجتماعي و انضباط موجود ميان خرده نظامهاي گوناگون سازنده اين نظام مطرح است، ورزش خود يكي از اين نيروهاست.
ممكن است گفته شود كه ورزش سبب لذت بردن تماشاچيان، كسب موفقيت براي ورزشكاران و پولدار شدن مربيان مديران، و ورزشكاران حرفه اي مي گردد. اما بايد گفت كه اين كاركرد اختصاص به ورزش ندارد، بلكه صحنه هاي نمايش ديگري مانند تئاتر و سينما سيرك نيز وجود دارند كه حركات ماهرانه اي را به نمايش مي گذارند و چه بسا، از لحظا عملكرد حركتي، در عاليترين سطح هستند. براي تماشاگر لذت آور و براي بازيگر درآمد زا است!
گروه ديگري از پژوهشگران بر اين باورند كه ورزش و رقابتهاي ورزشي خاستگاه مشكلات است و بازتابهاي اجتماعي منفي و ناخوشايندي دارد. يكي از پيشروان جامعه شناسي ورزش، كارل ديم (karl Diem) آلماني تبار، 1949، آشكار اين مطلب را خاطر نشان كرده است. وي آنجا كه از ورزش و بازي بر جامعه سخن مي گويد اين پديده ها را فعاليتهاي بي هدف مي خواند. ديم از رهگذر تحليل انديشه هاي تئوريك غربي به اين نتيجه رسيده است. اما گفتني است كه وي بعدها از اين نظر خود عدول كرده و اظهار داشت كه ورزش نيروهاي زيتي را غني مي سازد، اما نه هميشه در جهت درست از اين رو او توصيه مي كند كه ورزش با راهنمايي تربيتي همراه شود. او مي گويد عاليقدر ترين و بزرگترين استاد ورزشي جهان، بدون وجود متخصص تربيت بدني و ورزش كه او را با صلاحيت بار آورده، هيچ ارزشي ندارد.
كاركرد گرايان بر كاركرد مثبت ورزش در جامعه تاكيد مي ورزند و معتقدند كه اغلب كاركردها يا همه آنها سهم مثبتي در جامعه دارند. اينان تاثيرات منفي ورزش در جامعه را يا به كلي ناديده مي گيرند يا آن را اندك مي دانند. اما واقعيتها نشان مي دهد كه ورزش مي تواند پاره اي تاثيرهاي منفي، مانند سنخ يا تحريف ارزشها و هنجارهاي اجتماعي را ايفا كند. اين توانايي را دارد كه با سوگيريهاي خاص، انگيزش را از بين ببرد و ناكامي و تنش بيافزايد وقتي يكپارچگي اجتماعي را از هم بگسلد.
بازي ورزشي پيوند تنگاتنگي با رشد و تكامل شخصيت كودك دارند و آن را به مرحله نضج و آگاهي اجتماعي مي رسانند.
پژوهشگران تحقيقات فراواني پيرامون نقش بازي و گيم هاي در اجتماعي شدن و همچنين دربارة اين مساله به انجام رسانده اند كه چگونه فعاليتهاي بدني، روي هم رفته در تكوين روشني از بدن در ذهن كودك كه به تصوير بدن معروف است، تاثير مي گذارد، تصويري كه مفهوم خود بدني و در نتيجه مفهوم خود پنداره (Self concept) بر پايه آن استوار است و نخستين خشت بناي شخصيت كودك به شمار مي آيد.
در پرتو گسترش ابزارهاي رسانه اي و مطالعاتي كه از اين طريق پيرامون ورزش در عصر جديد انجام شده است، امروزه آمادگي جسماني مفهومي مانوس و شناخته شده است و آنرا مي توان چنين تعريف كرد:
حالتي نسبي از آمادگي بدني كه به فرد امكان مي دهد تا خود را با وظايف بدني انطباق دهد كه انتظار مي رود بتواند آنها را به نحوي كارآمد و بلحاظ آنكه دچار خستگي بدون دليل و انگيزه شود به انجام رساند، و در عين حال، مازادي از انرژي بدني برايش بماند تا در اوقات فراغت خود آنرا به كار گيرد.
همچنان كه از اين تعريف پيداست، آمادگي جسماني با بسياري از مفاهيم اجتماعي پيوند مي خورد، و همين امر ما را بر آن مي دارد، كه تا زمانيكه به تغيير اجتماعي و رشد و تكامل و رفاه انسان چشم دوخته ايم، آمادگي جسماني را يك نياز اجتماعي اساسي براي فرد تلقي كنيم، زيرا اين امر براي بهداشت عمومي و امنتيت و سلامت شخصي يك مقوله اساي است، وانگهي در هزينه كار و افزايش توليد نقش بارزي دارد، و نيز امكانهاي جديدي براي بهره برداري از اوقات فراغت و لذت بردن از آنها به لحاظ تفريحي و اجتماعي، بدست مي دهد. علاوه بر اينها آمادگي جسماني در آماده سازي بدني و مهارتي سرباز رزمنده براي دفاع از خاك وطن نيز سهم دارد كه اين دو خود يك نياز اساسي براي جامعه به عنوان يك كل محسوب مي شود.
ورزش بدني مي تواند نرو شيميايي هيپوكمپ را تغيير داده، فعاليت عصبي، ترشح عوامل تروفيك و طول بقاي سلولهاي عصبي هيپوكمپ را بعد از اسيسكمي افزايش دهد. 1 – از طرف ديگر هيپوكمپ علاوه بر نقش مهم خود در يادگيري و حافظه در اعمال حركتي بدن نيز همانند كورتكس مغز دخالت مي نمايد. 2 – همچنين در مطالعات الكتروفيزيولوژيك نشان داده شده كه حركات بدني (نظير پريدن، دويدن و قدم زدن) فعاليت الكتريكي هيپوكمپ را افزايش مي دهد كه علت آن را مي تواند تغيير فعاليت نروني و نرو ترا سمير مي باشد.
يافته هاي فوق بيانگر تاثير مثبت ورزش در رفتار وابسته به هيپوكمپ مخصوصاً تقويت قدرت يادگيري و حافظه فضايي است.
ورزش منظم از زوال ذهني مربوط به مصرف طولاني مدت داروهاي هورموني جلوگيري مي كند. به گزاريش مدلاين پلاسن محققان در يافته اند هورمون درماني به طولاني مدت (بيش از ده سال) با تضعيف امتيازات كسب شده در تست هاي استاندارد تعيين سطح بهره ذهني ارتباط دارد. اما طبق مطالعات جديد فعاليت بدني با اين تاثيرات مقابله مي كند. محققان در يك مطالعه جديد در دانشگاه ايلي نويزاين ارتباط را در تعدادي از زنان مورد بررسي قرار دادند. آنها اطلاعات مربوط به هورمون درماني و اسكن هاي ام . آر . آي اين افراد را براي تعيين حجم بافتي در نواحي مهم مغز جمع آوري كردند و دريافتند كه هورمون درماني كوتاه مدت با حجم بافتي بهتر در مغز و امتيازات بالاتري در دست تعيين بهره ذهني مرتبط بود. اما تناسب بدني بيشتر نيز با افزايش اين امتيازات همراه بود. به گفته محققان ممكن است تركيبي از هورمون درماني و ورزش هم قوه شناختي و هم ساختار و مغز را در زنان سالمند افزايش دهد. هنوز مشخص نيست كه چرا ورزش و هورمون درماني كوتاه مدت در بهبود وضعيت مغز در افراد سالمند موثر است. نتيجه گيري محققان اين است كه آتروفي مغز پيامد اجتناب ناپذيري در پيري نسبت به روشهاي متعددي مانند ورزش، رژيم مغز اين مناسب و فعاليت ذهني به كند شدن يا توقف اين روند كمك مي كند. (جام جم آنلاين) تحقيقات نشان داده ورزش كردن تاثير مستقيمي بر رفتارهاي مناسب اجتماعي دانش آموزان و دانشجويان دارد.
به گزارش خبرگزاري مهر محمد حسين گلچين معاون طرح و توسعه ورزش دانشگاهها در وازت علوم در پي بهره برداري برخي از ايستگاههاي تندرستي در هفته سلامت گفت: افراد در همه سنين مي توانند از فعاليتهاي بدني منظم بهره مند شوند. شركت در اين فعاليتها با ورزش هاي مختلف مي تواند باعث توسعه و بهبود تندرستي جسماني، رواني و همچنين سلامت اجتماعي در ميان افراد جوان گردد.
وي با اشاره به نتايج تحقيقات در خصوص تاثير ورزش كردن نوجوانان و جوانان گفت: تحقيقات و نتايج گزارش شده حاكي از آن است كه دانش آموزان و دانشجويان كه در ورزش هاي مدرسه اي يا دانشگاهي شركت دارند، امتحان سيگار و مواد مخدر در آنها كمتر و داراي رفتارهاي اجتماعي مناسب و موفقيت تحصيلي بيشتري هستند.
با توجه به شيوع در دو اهيمت تسكين به موقع آن بعد از عمل جراحي، انجام تمرين هاي ورزشي بعد از عمل يك روش ساده تسكين درد است. بسياري از محققان گزارش كرده اند كه با استفاده از تمرين هاي ورزشي بعد از عمل مي توان درد ناشي از عمل جراحي و تجمع گاز را كاهش داد. با توجه به تحقيق هاي انجام شده و نقش موثر و شناخته شده اقدام هاي غير دارويي در كاهش درد بعد از عمل جراحي، اين مطالعه به منظور تعيين تاثير تمرين هاي ورزشي بر ميزان درد بعد از جراحي سزارين انجام شد. آرتيت روماتوئيديك بيماري فرض سيستميك و پيشرونده بافت همبندي با علت ناشناخته مي باشد كه با التهاب غشاء سينوويال مفاصل، بي حركتي و احساس تشنگي عمومي مشخص مي شود. ميزان شيوع اين بيماري 1% مي باشد كه در تمام كشورهاي يكسان است. سالانه 750 نفر در هر يك ميليون جمعيت به اين بيماري مبتلا مي شوند. در اين بيماري خشكي مفاصل و اختلالات حركتي پيشرونده بوده و گاهي به حدي مي رسد كه تعدادي از اين بيماران فعاليت و تحرك خود را از دست داده و تقريباً به طور كامل زمين گير مي شوند. مشكلات حركتي بيمار عوارض و خسارات عمده اي را از نظر جسمي، رواني، اجتماعي و اقتصادي براي بيمار و جامعه به همراه خواهد داشت. اگر دارو درماني و توانبخشي همزمان به كار روند اثر بيشتري به بهبود علائم بيماري خواهد داشت. در بخش هاي توانبخشي تكنيك ها ويژه متفاوتي مورد استفاده قرار مي گيرند كه يكي از آنها ورزش درماني است. اين روش باعث مي شود كه تحرك مفاصل تا بيشترين حد ممكن حفظ گردد و عضلات موثر بر حركات آن مفاصل از قدرت بيشتري برخودار گردند.
تاثيرات درماني بر توانايي حركتي لذا اين پژوهش با هدف تعيين ميزان تاثير ورزش درماني بر دامنه حركتي مفاصل بيماران مبتلا به RA انجام گرديد.
خواب يكي از نيازهاي اساسي انسان است كه در بهبود سلامتي بيماران اهميت به سزايي دارد. ورزش و فعاليت، خستگي را افزايش مي دهد و درجاتي از آرام سازي را براي فرد فراهم مي كند كه منجر به خواب مي گردد و به نظر مي رسد ورزش فعاليت خواب رويا و خواب عميق را افزايش مي دهد. (13). در پژوهشي كه روي خواب افراد سالمند افسرده انجام شده تاثير مثبت و نرمش در خواب افراد دچار كم خوابي نشان داده شده است. در بعضي از پژوهش ها نشان داده شده كه روزش طول مدت خواب عميق را افزايش مي دهد. (14).
پژوهش حاضر به منظور تعيين تاثير تمرينات بدني در وضعيت خواب بيماران بي حركت تحت درمان با گچ و تراكنش بستري در بيمارستان هاي منتخب شهر تهران در سال 75-1374 انجام شده است.
(تاثير تمرينات بدني در وضعيت خواب بيماران).
ورزش نقش مهمي را در توسعه بهداشت زندگي بازي مي كند. آن نه تنها موجب سلامت فيزيكي مي شود سلامت روان را نيز به همراه دارد. تحقيقات نشان مي دهد كه ورزش مي تواند كمك كند كه با افسردگي مبارزه كرد و سلامت خودش را افزايش دهد.
NUT عقيده دارد كه بايد حداقل 90 دقيقه ورزش جسماني در هر هفته براي همه بچه ها در مدرسه عادي در نظر گرفته شود. در حال حاضر توصيه مي شود بعد از فعاليت هاي مدرسه، 2 ساعت هم بوسيله دولت مي تواند گنجانده شود در حاليكه اكثريت دانش آموزان شركت نمي كنند.
تحقيقاتي كه توسط دانشگاه، گلاسكو منتشر شد در 2004 Janary پي بردند كه سرساله دمايي كه فقط 25 دقيقه در روز ورزش مي كنند بايد به نيم ساعت در روز تغيير يابد.
رئيس فدراسيون وزرش مدارس در خصوص رسالت ورزش و تربيت بدني در بين دانش آموزان گفت: رسالت و هدف اصلي و مردم تربيت بدني و ورزش تكامل ابعاد جسماني، مهارتي، علمي اجتماعي و شناختي دانش آموزان در مدارس است.
«رضا عموزاده خليلي» در بر شمردن وظايف تربيت بدني مدارس در قبال دانش آموزان افزود: توجه به توسعه و ايجاد محيطي سلام جهت تعليم و تربيت و پيش بيني همه جانبه براي حفظ تامين و ارتقاي سطح سلامت جسمي – رواني و اجتماعي دانش آموزان از وظايف تربيت بدني مدارسا ست. به گزارش روز يكشنبه روابط عمومي فدارسيون ورزش مدارس كشور، عموزاده به نقش ارزنده ورزش و تربيت بدني در تكامل فرآيند تعليم و تربيت اشاره كرد و گفت: تربيت بدني و ورزش بعنوان يكي از عناصر فرهنگ ساز، شاخه مهمي از تعليم و تربيت محسوب مي شود كه با فرهنگ جامعه رابطه اي تعاملي و دو سويه دارد و رشد ورزش يعني رسيدن به اهداف والاي تعليم و تربيت و بي شك بدون رشد اين زير شاخه مهم، فرآيند تعليم و تربيت به مدار كامل انجام نخواهد پذيرفت. رئيس فدراسيون ورزش مدارس كشور، مسابقات را عرصه مناسبي براي رقابت و رفاقت ذكر كرد و گفت: تجربه و چشيدن لذت پيروزيع رقابت در عين رفاقت و رفاقت همراه با رقابت، ايجاد ظرفيت پيروزي، پذيرفتن شكست و پشتوانه سازي آن براي پيروزيهاي بعدي، نظم و انظباط شخصي و گروهي، تقويت روحيه جوانمردي، تلاش براي رسيدن به هدف و ... از اهداف اخلاقي و فرهنگي در مسابقات قهرماني مدارش كشور است. (روزنامه جام جم)
كليه صاحبنظران، اصول اساسي درمان ديابت را به صورت استفاده از رژيم غذايي، ورزش و انسولين بيان مي كند كه از اين ميان اصل ورزش به دليل اينكه علاوه براثر درماني، داراي اثرات مفيد و فيزيولوژيكي مثبتي مي باشد، از اهيمت فوق العاده اي برخودار است.
اختلاف معني داري بين دو متغير ورزش و قند خون اثبات شده است ك ارتباط مستقيم حركات ورزشي را با كاهش قند خون بيان مي نمايد. (مجله دانشگاه علوم پزشكي زنجان).
واحد بين المللي معلمين (NUT) معقتد است كه مدارس نقش مهمي را در تشويق دانش آموزان براي انتخاب زندگي سالم ايفا مي كند. فوايد آموزش بچه ها از خوردن بهداشتي و ورزش منظم باعث بهسازي هاي ضروري و دراز مدت براي كيفيت زندگيشان شود.
مروري بر متون
بررسي تاثير ورزش عضلات كف لگن بر در رفع علائم بي اختياري استرس در زمان زايمان كرده در مراكز آوزش درماني الزهرا و طالقاني به دانشگاه علوم.
نحوه يادگيري به روش آسان يا در دسترس انجام گرفت و افراد به صورت يك روز در ميان در دو گروه مورد و شاهد قرار گرفتند. تعداد نمونه مورد پژوهش 54 نفر در هر گروه بود در گروهها همگن بودند روش گرد آوري داده ها مصاحبه و مطالعه پرونده بيماران بود. ابزار گرد آوري داده ها پرسشنامه اي در رابطه با علائم بي اختياري استرس ادراي و پرونده بيماران بود. به افراد گروه مورد ورزش عضلات لگن آموزش داده و افراد هر دو گروه 6 و 12 هفته پس از زايمان پيگيري شدند. تجزيه و تحليل داده ها با استفاده از آزمون kappa-agreement و مقايسه kappa در دو گروه انجام شد. بررسي و مقايسه علائم در 6و12 هفته پس از زايمان نشان داد كه از نظر تكرر نست ادرار بين دو گروه اختلاف آماري معني دار وجود دارد.
نتيجه: نتايج پژوهش نشان داد كه ورزش عضلات لگن تا 6 هفته و 12 هفته پس از زايمان منجر به كاهش تكرر نشست ادراي به لحاظ آماري و كاهش موارد نشست وابسته به استرس و ميزان نشست به لحاظ ظاهري در مورد شد. با توجه به نتايج فوق مراقبين بهداشتي مخصوصاً ماماها مي توانند بر انجام اين روزش در دوره پس از زايمان تاكيد نمايند.
بررسي تحت عنوان تاثير تمرين هاي ورزشي بر ميزان درد بعد از جراحي سزارين انجام شده كه به شرح زير مي باشد:
اين كارآزمايي باليني در نيمه دوم 1378 تا پايان 1379 بر روي 40 بيمار داوطلب عمل سزارين در بيمارستان آيت ا... كاشاني جيرفت انجام شد. بيماران به طور تصادفي به دو گروه 20 نفري تقسيم شدند. بيماران گروه تجربي نسبت به گروه شاهد، به مراتب شدن درد و ميزان دريافت مسكن كمتري بعد از عمل جراحي داشتند به طوري كه در روزهاي اول ، دوم و سوم بعد از عمل اختلاف معني داري بين شدت در دو گروه مشاهده شد (0005/0p<) و (001/0p<).
نتيجه گيري: با توجه به يافته هاي تحقيق حاضر، انجام تمرين هاي ورزشي عبد از عمل جراي شكم به عنوان يك روش ساده غير دارويي جهت تشكيل درد پيشنهاد مي شود.
بررسي تاثيرات ورزش درماني بر توانايي حركتي مفاصل در بيماران قبلاً به آرتريت روماتوئيد:
يافته هاي اين پژوهش نشان مي دهد ميانگين دامنه حركتي مفاصل نمونه هاي مورد پژوهش از 0278/0 (028/0=SD) قبل از ورزش به 8 (57/3=SD) بعد از ورزش رسيد كه از نظر آماري اختلاف معني داري را نشان مي دهد (0001/0p<)، همچنين يافته هاي نشان مي دهد كه متوسط زمان لازم جهت 15 متر قدم زدن بعد از ورزش كاهش يافت (0001/0p<)، همچنين قدرت چنگ زدن در مقايسه با قبل از ورزش افزايش يافت [از 7 (29/0=SD) به 5/18(1/3=SD)، 0002/0p<] در اين ميان جنس، شغل، محدوديت حركت در مفصل مچ پا، نحوه شروع و مدت زمان ابتلاء به بيماري، سن و ميزان تحصيلات افراد ارتباطي با تاثير ورزش درماني نداشتند.
نتيجه گيري: اين بررسي مويد اثرات مفيد ورزش درماني در افزايش توانائيهاي حركتي مفاصل در بيماران مبتلا به آرتريت روماتوئيد است. لذا اضافه نمودن حركات درماني ساده بعد از كنترل فعاليت بيماري در مبتلايان توصيه مي گردد.
تاثير تمرينات بدني در وضعيت خواب بيماران بستري بي حركت تحت درمان با گچ و تراكشن.
نتايج پژوهش نشان داد كه 80% بيماران دچار بي خوابي به صورت طولاني شدن زمان لازم براي شروع خواب و 75% دچار اختلال خواب به صورت بيداري هاي مكرر از خواب شبانه 5/52% به بي خوابي از نوع بيداري صبح خيلي زود مبتلا بوده اند، يعني همه واحدها دچار يك، يا دو يا هر سه نوع بي خوابي بوده اند و مقدار خواب شبانه آن ها نسبت به زمان قبل از بستري شدن كاهش يافته است. همچنين نتايج نشان داد با مقايسه با زمان قبل از انجام دادن تمرينات بدني بهبود يافته است. (100/0p<).
نتيجه گيري: انجام دادن تمرينات بدني موجب بهبود وضعيت خواب بيماران مورد پژوهش گرديد، به طوري كه زمان لازم براي شروع خواب كاهش يافته و از تعداد بيداريهاي شبانه و بيداري هاي صبح خيلي زود، كاسته شده است، لذا پيشنهاد مي شود تمرينات بدني به عنوان يك عامل غير دارويي موثر در بهبود خواب بيماران بستري آموزش داده شود.
بررسي ميزان تاثير حركت درماني بر توانايي هاي عملي بيماران آرتريت روماتوئيد در سال 74-73 در بيمارستان شريعتي:
يافته هاي اين پژوهش نشان مي دهد ميانگين فعاليت عادي روزانه نمونه هاي مورد پژوهش از 28/0 ± 437/0 قبل از شورع ورزش به 06/3 ± 69/6 بعد از ورزش افزايش يافته كه از نظر آماريي اختلاف معني داري را نشان مي دهد. (0001/0p<) همچنين ميانگين دامنه ضد حركتي مفاصل آنها نيز از 28/0 ± 278/0 قبل از ورزش به 57/3 ± 8 بعد از ورزش رسيد كه از نظر آماري ارزشمند بود. (0001/p<) همچنين يافته ها نشان مي دهد كه متوسط زمان لازم جهت 15 متر قدم زدن بعد از ورزش به كاهش يافت (0001/0p<) در حاليكه قدرت چنگ زدن در مقايسه با قبل از ورزش افزايش يافته و از 29/0 ± 7 به 1/3 ± 5/18 رسيد (0002/0p<). در اين ميان جنس و شغل و محدوديت حركت در مفصل مچ پا با تاثير ورزش ارتباط معني داري نشان مي دهند (05/0p<). اما نحوه شروع و مدت زمان ابتلاء به بيماري، سن و ميزان تحصيلات افراد ارتباطي به تاثير حركت درماني نداشتند. (05/0p<).
نتيجه گيري: با توجه به اينكه فعاليت بيماري و بسياري از فاكتورهاي تاثير گذار به علت خود كنترلي بدون پژوهش ثابت بود، مي توان تغييرات فوق را ناشي از تاثير حركت درماني دانست، لذا شايد بتوان اضافه نمودن حركات درماني ساده بعد از كنترل فعاليت بيماري در بيماران RA را بعد از تاييد در يك مطالعه كنترل شده توصيه نمود.
خبرگزاري فارس: تحقيقات حاكي از آن است كه بچه هايي كه پياده به مدرسه مي روند سالم تر از كودكاني هستند كه با ماشين والدين به مدرسه مي آييند. به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از فصلنامه معتبر پزشكي بريتانيا (BMJ) محققان با بررسي وضعيت فعاليت و سالمتي كودكاني كه با وسيله نقليه والدين به مدرسه رسانده مي شوند و كودكاني كه پياده به مدرسه مي روند دريافتند كه كودكاني كه پياده مي آيند سالم تر و فعالترند. مطابق يافته هاي اين محققان اين كودكان كه مسير خانه و مدرسه را پياده مي آيند ولي روند به طور كلي فعاليت بيشتري نسبت به ديگر كودكان دارند و اين پياده روي روزانه و فعاليتهاي بيشتر وضعيت سلامتي آنها را در جايگاه بهتري قرار مي دهد. در اين تحقيق كودكان را به سه دسته 1 – آنهايي كه هر دو مسير را پياده مي روند 2 – آنهايي كه يكي از مسيرها را پياده مي روند و 3 – آنهايي كه هر دو مسير را سوار مي روند تقسيم كردند كه پي بردند كه گروه يك و پس از آن گروه دو سالم ترند و فعالتر از گروه سه هستند. (روزنامه جام جم).
يك رويداد، برگزاري بيست و پنجمين دورة بازيهاي المپيك تابستاني (1) و دو اشاره از دواستاد در مجلة ايرانشناسي موجب تحرير اين مقاله شد.
مقاله در حقيقت تأييد نظر استادان صاحب نظر دكتر احسان يارشارطر (2) و دكتر جلالمتيني (3) ست در مورد زيادهرويها و كج سليقگيهايي كه از آغاز قرن حاضر ميلادي در بابزبان فارسي باب شده و صلاحانديشان ناصالحي را به تشكيل مجمع و انجمن واداشته كهفرهنگهاي رنگارنگ و دستورهاي جوارجور حاصل كار آنان است.
نويسندة اين مقاله نه زبان شناس است و نه در حيطة زبان فارسي صاحب ادعايي. كار اصلياو روزنامهنگاري بوده است به بطور اعم و روزنامه نگاري ورزشي بطور اخص. از اين رو اينمقاله در حقيقت يك بازنگري به زبان فارسي در عرصة ورزش است و گزارشي كوتاه - و ايبسا بسيار ناقص - از وضع واژگان ورزش نوين در زبان فارسي.
فقدان منابع مورد نياز بطور كامل براي تحرير مقالات علمي تاريخ ورزش در ايران كه مشكلبزرگ محققان داخل و خارج است ناگزير اين مقاله را دچار كمبودهايي ساخته كه اميد ميرودكوشندگان ديگر كم و كاستيهاي آن را برطرف سازند و به اين نوشته همچنان كه اشاره شد بهچشم يك گزارش ساده از قلم يك روزنامه نگار بنگرند.
واژة ورزش
واژة «ورزش» در فرهنگهاي فارسي تا پيش از آنندراج در معاني كسب، زرع و كشت، شغل،عمل و حرفه بكار گرفته ميشده است تنها در آنندراج ذيل لغت «ورزشخانه» آمده است:«جاي كشتي گرفتن و ورزش نمودن كشتي گيران» (4) كه قصد مؤلف ظاهراً از واژه ورزش لغتيمرادف با تمرين و ممارست است. ناظم الاطباء در آخرين معني اي كه از ورزش به دست دادهآن را «رياضت و اعمال مخصوصه كه براي قوّت اعمال بدني همه روزه بجاي ميآورند» (5)تعريف كرده است. علامة دهخدا در لغت نامه «ورزش» را در معناي تمرين و مشق بكار برده و تنها در ذيل كلمة «ورزشگاه» از ورزش بعنوان يك كار مشخص نام برده و نوشته است: «ورزشگاه (اِمركب) محلي كه به ورزش اختصاص يافته. جايي مخصوص ورزش كردن، ورزشگه، ورزشخانه، زورخانه، گود». (6)
دكتر محمد معين اولين فرهنگ نويسيست كه نخست در ذيل برهان قاطع (7) تعريف «ورزش» را داده و «آن را حركت دادن اعضاي بدن براي ايجاد قدرت» دانسته است و سپس درفرهنگ فارسي خود معناي تازة اين واژه را همراه با معادل فرانسوي آن sport عرضه كردهاست. (8)
در يك منظومة معروف در زورخانهها و مورد استفاده مرشدان زورخانه به نام گل گشتي از ميرنجات اصفهاني، سروده شده در حدود سالهاي 1080 هـ. ق.، كه به دليل نامعلومي دكتر معين آن را «گل گشتي توبا» خوانده است، (9) ما پنج بار به كلمة «ورزش» در معناي تمرين بدني و نيز در معناي ممارست و تمرين برمي خوريم (10) و نيز چهار بار كلمة «ورزشخانه» و «خانة ورزش» در معناي محل تمرين كشتي و حركات زورخانهاي مورد استفاده قرار گرفته است(11).
نكته اينجاست كه نه علامه دهخدا و نه دكتر معين از اين مثنوي عاميانه و بسيار غني از جهت مطالعات فنون كشتي و ورزشهاي زورخانهاي استفادة چنداني نكردهاند و حال آن كه اين مثنوي بسال 1312 خورشيدي از روي دفاتر يادداشت اديبالممالك فراهاني طي سه شمارة متوالي 3، 4، و 5 مجلة ارمغان در تهران به چاپ رسيده است.(12)
با اينهمه كلمة «ورزش» در معناي عام آن كه معادل sport فرانسه و انگليسي است واژهاي متأخر است و در حقيقت از زماني كه انواع ورزشهاي نوين در ايران پا به عرصة وجود نهاده مورد استفادة عام قرار گرفته است و نيز واژه ورزش بهنگام تصويب «قانون ورزش اجباري درمدارس» در 16 شهريور ماه 1306 خ وارد قاموس واژگان دولتي ايران شده است.(13)
اما پيش از اين «ورزش» در زبان فارسي با واژة «رياضت» عربي شناخته ميشده و در يكي از قديميترين متون نثر فارسي بنام هدايهٌ المتعلمين فيالطب، مؤلف اين كتاب پزشكي معتبر درفصلي تحت عنوان «في الرياضهٌ» ورزش را اين گونه تعريف ميكند.
رياضتآن گاه بود كه مردم خويشتن رنجه كند و چون مانده خواهد گشتن، اندرساعت آن رنج بجاي مانَد. فاما اگر بيش بود از اين مقدار يا كم بود، از شمار رياضت نبود. و اين حركت كه ورا رياضت خوانند، تنها بود بييار، چون راه رفتن بشتاب و دويدن و سنگ برگرفتن و كمان كشيدن و گوي زدن و تيرانداختن و طبطاب، اعني پهنه باختن، و شمشير باختن و آنچه بدين ماند. باز آنچه با يار بود چون كُستي گرفتن و سكندر زدن و كَنده جَستن و فارح خوردن. و اين، آن بود كه دو تنپشت با پشت بنهند و بغلهاء دست يك به ديگر اندر آرند، و چون حمال گاه اين مر آن را بردارد، و گاه آن مر اين را برگيرد. همچنين ميكنند. گاه آن بر پشت اين بود ستان، و گاه اين بر پشت آن بود ستان. و بود كه اين هر دو تن مر يك ديگر را كنار گيرند، و گاه اين مر آن را از زمي برگيرد، و گاه آن مر اين را چنان كه تركانكنند. و اين بازيها كه كودكان كنند اينهمه متقدمان نهادهاند تا بكار دارند مردمان تا تنهاي ايشان درست باشد بدين رياضات. (14)
تا جايي كه نويسندة اين سطور آگاهي دارد هدايهٌ المتعلمين فيالطب تنها كتاب كهنيست كهمجموعة ورزشهاي مختلف را تحت عنوان «رياضت» قرار داده و تعريف كرده است چه در ديگر متون فارسي هريك از اين ورزشها بعنوان يك واحد مستقل مورد اشاره قرار گرفتهاند و درشرح و تعريف آنها توجهي به تعريف ورزش نشده است. در قابوسنامه آداب چوگان زدن و نخجير كردن هر كـدام فصلي دارد (15) و در كتاب سودمند فتوتنامة سلطاني، فصل سيم باب ششم در شرح اهل زور، و تمام باب هفتم در بيان اهل قبضه و حالات ايشان كه كلاً شرح انواع ورزشهاي زمان و نمايشهاي پهلوانيست، نه لغت «رياضت» مورد استفادة مؤلف قرار گرفته است و نه واژة «ورزش». (16) اما واژة «رياضت» در زبان عربي امروز، درست در معناي ورزش بكار ميرود. المنجد در تعريف عربي «الرياضهٌ» درست مانند فرهنگ معين جملة «بكارانداختن عضلات بدن را براي تقويت آنها» بكار برده است.(17) و در المنهل كه فرهنگ فرانسه به عربيست اين لغت معادل ورزش فارسي و sport فرنگي آمده است.(18)
ملك الشعراء بهار نيز شايد اولين شاعر معتبريست كه بمناسبت افتتاح بناي جديد ورزشگاه امجديه در قطعهاي تحت عنوان «ورزندگي ماية زندگيست» كه ظاهراً تاريخ سرودن آن بايد 1319 يا 1318 باشد، كلمة ورزش را در معناي عام تمرين بدني سه بار طي ده بيت تكرار كرده است.(19)
اين درآمد از آن جهت ضرورت داشت كه به تازگي و باصطلاح نوپايي واژة «ورزش» در معناي امروزي آن در زبان فارسي آشنا شويم بي آن كه بخواهيم وارد بحث بسيار مفصل و پيچيده تعاريف علمي و مابهالنزاع ورزش، تربيت بدني، ورزش مسابقهاي، تفريحات سالم، پيشاهنگي و جز آن در نزد اهل اصطلاح بشويم و اختلاف نظرهاي صاحبنظران اروپايي و امريكايي را كه مستقيماً بر تعبيرات و تفسيرات ما ايرانيان اثر گذاشته، مورد تجزيه و تحليل قرار دهيم. پس ناگزير به خلاصة آنچه گفتيم ميپردازيم:
¨¨ ورزش نوين امريست متأخر و عمر آن در ايران، به زحمت به صد سال ميرسد.
¨¨ براي اين پديدة اجتماعي تعاريف متفاوتي در دست است كه در اين مقدمه مجال پرداختن به آنها نيست.
¨¨ ورزش نوين به صورت مجرد «ورزش» در ايران مورد استعمال قرار گرفته و در مقابل آن بهدليل نامعلومي اصطلاح درست «ورزش قديم» يا «ورزش سنتي» به يك نوع ترجمة ناقص يعني«ورزش باستاني» مبدل شده است كه ظاهراً دريافت واضعان از معادل اروپايي les sportsanciens در برابر les sports modernes و يا les sports modernes در مقابل la gymnastiqueantique بوده است.
ورزش نوين در ايران
ورود ورزش نوين در صحنة فرهنگ و آموزش ايران طبعاً ملازم است با ورود واژگاني كه در اين ورزشها مورد استفاده قرار ميگيرد. وضع زبان فارسي در مقابل اين واژگان از چند جهت قابل توجه است:
1- صورت قبول و پذيرش لغات به سبب تنوع ورزشها از يك سو و فراواني واژگان و مصطلحات از ديگر سو و نيز اصل خارجي لغت از سوي سوم ما را با مجموعهاي از واژگان ورزشي مواجه ميسازد كه لااقل نمونة خوبي براي قياس و سنجش واژهسازي و قابليتهاي زبان فارسي در برابر تهاجم واژگان خارجي و جذب و هضم آنهاست.
2- ورزش به دليل مقبوليت عام و توجه تودة مردم ميدان عمل مسئلهايست كه ميتواند مورد استفادة زبانشناسان و قاعدهنويسان وضع واژه قرار گيرد زيرا چنان كه خواهد آمد هيچ كدام ازكوششهاي واژهسازي تصنعي براي ورزش تأثيري در قبول عام نداشته است و مردم گاه يك واژه سبك تلفظ فرنگي را بر يك تركيب حتي با سابقة فارسي ترجيح دادهاند (بوكس در مقابل مشتزني) و گاه بالعكس يك واژة كوتاه فرنگي را كه در آغاز به زبان ما آمده با يك تركيب تازهساز و بي سابقة فارسي عوض كردهاند (وزنهبرداري در مقابل هالتر).
3- ورزشهايي كه سابقة سنتي در ايران داشتهاند مانند: كشتي، شنا، تيراندازي، و سواركاري، در زمان مورد نظر ما يعني حدود صد سال اخير ناگزير از قبول مقررات بينالمللي و مصطلحات خاص خود بودهاند.
4- ورزشهايي كه سابقة سنتي نداشتهاند و همراه با تجدد فرهنگي به عرصة فرهنگ و تربيت ايران گام نهادهاند مانند: ژيمناستيك، دو و ميداني، دوچرخه سواري، فوتبال، بسكتبال، واليبال، و جز آن كه البته تعداد آنها بمراتب بيش از ورزشهاي سنتيست.
اما بايد ديد كه براي هر كدام از اين ورزشها تا چه اندازه واژة فارسي وجود داشته، تا چه اندازه واژة فارسي ساخته شده، سازندگان اين واژهها چه سازمانها و با چه كساني بودهاند؟ تا چه حد اصل اصطلاح اروپايي آن اعم از انگليسي، فرانسه و غيره علناً در زبان فارسي قبول شده است؟ و بالاخره چه مقدار از اين واژهها بصورتهاي مركب از قبيل فرانسه - فارسي (پيستِ دو)، انگليسي - فارسي (تايم اوت گرفتن)، عربي - انگليسي (محوطة پنالتي)، فارسي - عربي (پرش ارتفاع) و حتي عربي - عربي (خط دفاع) در زبان ورزش امروز جا گرفته است؟
به نظر ميرسد كه براي سهولت مراجعه بهتر آن باشد كه چند ورزش را بعنوان نمونة كار اينگزارش انتخاب كنيم و واژگان برابر نهادة فارسي يا ديگر انواع آن را برشماريم و در پايان اشارهاي داشته باشيم به عواملي كه باعث استقرار اين واژگان در زبان فارسي شدهاند و كساني كه در اين راه حقي بر زبان ورزش نوين ايران داشته و دارند.
الف - كشتي
كشتي از قديميترين انواع ورزش در جهان است و در ايران نيز مانند همه تمدنهاي قديم اين ورزش مورد توجه بوده است. در متون فارسي اشاره به كشتي و فنون آن بسيار است. درهدايهٌالمتعلمين في الطب از «كُنده كشي» و «فتح پا» به اصطلاح امروز ياد شده است (20). فردوسي در شاهنامه به كرات در هنگام وصف نبرد دو پهلوان از زورآزمايي تن به تن و كشتيگرفتن آنان سخن گفته كه در يكي از آنها از يكي از بندها يا فنون كشتي نيز ياد كرده است. (21) به نوشتة حبيب الله بلور اصطلاح «بند» به جاي «فن» نخستين بار در شاهنامه بكار رفتهاست.(22) سعدي نيز در گلستان به سيصد و شصت بند فاخر اشاره دارد بدون آن كه نامي ازفنون مختلف برده باشد.(23) حسين واعظ كاشفي در فتوتنامه سلطاني از دو نوع كشتي بهنامهاي «قبض» و «اضطرار» ياد ميكند كه اولي خاص خراسان و عراق بوده كه آن را شهريوار نيز ميگفتهاند و دومي ويژة گيلان و شيروان (ظ: شروان) و بعضي از آذربايجان، كه آن را ديلموار هم ميناميدهاند. (24) و سپس مادر فنون كشتي را پشت دست گرفتن ميداند كه «پشتدست به جايها برسد هم به سر و هم به پاي و هم به ميان».(25) در مثنوي ميرنجات قمي از چهل و دو فن كشتي نام برده شده.(26) و در طوماري كه از يك نقالي احتمالاً متعلق به دورة صفوي به نام «طومار افسانه پرياي ولي» بر جاي مانده است از چهل فن نام برده شده. ولي طومار اشاره دارد به سيصد و شصت فن برجاي مانده از پهلوان پورياي ولي، كه با سيصد وشصت بند سعدي مطابقت دارد. منتهي نويسندة طومار متذكر شده است كه چون شمارة سيصدو شصت بند موجب اطالة كلام ميشود يك صد و بيست فن را براي بازگويي برگزيده در حاليكه فقط نام چهل فن را برشمرده است، او در عين حال تأكيد ميكند كه «الحال در ميان كشتيگيران بيش از پنجاه و پنج فن مجري نيست».(27) پرتو بيضائي از 99 فن ياد ميكند (28)، وناصر مفخم در لغت نامة ورزشي 259 فن را ذكر مينمايد.(29) غلامرضا انصافپور از 379 فن و اصطلاح كشتي سخن گفته (30)، و حبيبالله بلور در يك طبقهبندي مغشوش ولي نسبتاً مفصل 548 فن را آورده است.(31)
در مورد كشتي، لازم به تذكر است كه اين فنون، بعلت داشتن نام ايراني و يا نامهای محلي ايراني از اتخاذ معادلهاي اروپايي در امان مانده است. با اينهمه ذكر نكتهاي در مورد اين ورزش بيفايده نيست، و آن اين كه پس از ورود ورزش نوين به ايران، كشتي اروپايي نيز متداول شد. در اولين سالهاي ورود اين ورزش، نام مصطلح كشتي اروپايي يعني Grèco-Romaine به همين صورت وبه املاي فارسي در مطبوعات آن زمان منعكس شده است: «كشتي گرِك و رومن». (32) در سالبعد اين اصطلاح به فارسي ترجمه شده و قهرمانان اين كشتي با عنوان «كشتي يوناني و رومي» معرفي گرديدهاند.(33) در همين سال يك نوع كشتي نزديك به كشتي سنّتي كه با قوانين تازه وارد ميدان شده، نام «كشتي آزاد» به خود گرفته است. سه سال بعد كه وضع نامگذاري برايكشتي روشنتر ميشود به «كشتي اروپايي» اصطلاح «كشتي فرنگي» اطلاق ميگردد و «كشتيفرنگي» رسماً در مقابل Grèco-Romaine يا «كشتي يوناني و رومي» در زبان ورزش نوينشناخته ميشود همچنان كه «كشتي آزاد» كه معادل lutte libre فرانسه و free stylewrestling انگليسيست مرسوم ميگردد و «كشتي سنتي» با اصطلاح «كشتي باستاني» از دو نوع ديگر مجزا ميشود.
در همين جهت است كه اصطلاح «فرنگي كار» به كشتيگيران فرنگي اطلاق ميشود و نيز برخي از مصطلحات كشتي فرنگي يا بصورت مركب - خيمة سالتو، سالتو يك دست - و يا بصورت بسيط - نلسون، سوپلس - بكار گرفته شده است و حتي گاه فنون كشتيهاي ديگري مانند جودو و با اصطلاح تازهساز فارسي در زبان ورزش نوين ايران وارد گرديده است - «كندة ژاپوني يك پا روكار» - (35). از آنجا كه كشتي سنتي ايران در گود زورخانه يا در روي زمين پوشيده از كاه در فضاي آزاد صورت ميگرفته است، مصطلحات ابزارها و وسايل آن و نيز سمت افراد سازمان دهندة اين ورزش مستقيماً اززبانهاي اروپايي اخذ و به فارسي برگردانده شدهاست و يا به همان صورت فرنگي به فارسي نوشته و تلفظ ميشود:
فارسيفرانسهانگليسي
امتيازpointspoints
تشكtapismat
داور وسطarbitrereferee
داور كنارjuge judge
ژوريjuryjury
ضربة فنيfall,touch,pintomber
گاردgardegarde
در پايان مبحث واژگان كشتي بجاست يادآوري كنيم كه مصطلحات اين ورزش در زبانفارسي بار سنگين و جامعي از مصطلحات عامه را با خود دارد و در بسياري از فنون اين كشتي يا نام واضعان اين فن - «كُندة پنيرتپان» يا اجراي فن كه صورتي شبيه به ابزارهاي كار دارد: «مقراضك»، «مشك سقا» آمده است، و البته يك مطالعة مردمشناسي در اين مصطلحات خالي از لطف نيست.
ب - فوتبال
اين ورزش انگلوساكسوني كه امروز از پردرآمدترين و پرتماشاگرترين ورزشهاست و با فوتبال متداول در امريكا كاملاً تفاوت دارد، از طريق مدارس امريكايي و انگليسي و كاركنان خارجي شركت نفت ايران و انگليس به ايران وارد شده و سپس در اوايل دوران پهلويها بصورت جدي مورد توجه قرار گرفته و با تشكيل مدارس جديد و بوجود آمدن تيمهاي فوتبال جاي خود را درنزد مردم بسرعت باز كرده است. اين ورزش كه يك ورزش كاملاً انگليسيست در آغاز با تمام مصطلحات انگليسي در زبان فارسي وارد شده است: گل، بك، هافبك، سنتر هافبك، فوروارد، سنتر فوروارد، رِفري، هَند، پنالتي، كُرنر، آفسايد، اوت. اينها، همه به همين صورت فارسي نوشته ميشده و تلفظ ميگرديده است.
فرهنگستان ايران در زمان رضاشاه پهلوي در كنار واژهسازي براي برخي از واژگان فني و علمي روزگار خود دست به يك طبعآزمايي لغوي در زمينة ورزشي نيز زده است و كوشيده تا معادلهاي فارسي براي اصطلاحات فوتبال بيابد. حاصل اين كار لغاتيست كه در زير ميخوانيد و شايد تبسمي هم بر لب شما بياورد.
«واژههاي فوتبال: هالبان goal keeper، پيشرو forward، پشتيبان back، نگهبان half back، پيشرو مركز center forward، پيشرو دست راستright wing forward، پيشرو دست چپ leftwing forward، پيشرو راستright forward، پيشرو چپ left forward، نگهبان مركز centerhalf back، نگهبان راست نگهبان چپ left half back، پشتيبان راست right back، پشتيبانچپ left back،هال goal post، هال كرد goal.("هال" ميلههايي را كه براي چوگان بازي در دوسر ميدان سازند) و نويسندگان معتبر هميشه آن را بجاي «دروازه» بكار بردهاند و حتي «هالكرد» يعني از «دروازه بيرون برد» استعمال نمودهاند چنان كه اكنون هم ميگويند «گل كرد». دو واژه هال بان و هالگاه نيز به قياس فارسي ساخته شده است.
چنان كه ميدانيم اين واژگان در زبان ورزش نوين ايران هرگز جايي نيافت و در عوض همزمان با وضع اين واژگان كساني كه عملاً بهنحوي دستاندركار فوتبال بودند، كوشيدند تا بانوعي تلفيق و بهم آميختن واژگان، مصطلحات خاص اين ورزش را بسازند. برخي از اين مصطلحات كه با چند تغيير بكار برده ميشود از اين قرار است:
سنتر هافبگ، هافبگ ميانيcenter half backariere central
گوش چپleft wing forwardaillier gauche
گوش راستright wing forwardaillier droit
مصطلحات فني بازي از قبيل فول foul، اوت out، پنالتي penalty، «گل» goalدر معني به ثمررسيدن حمله و گشايش دروازة حريف، آفسايد (هافسايد) off side همچنان از انگليسي درفارسي مانده است و تنها در سالهاي اخير كه تاكتيك بازي فوتبالتغييراتي پيدا كرده و بازيكنانبر اساس طرح مربي بصورتهاي آرايشي متفاوت از قبيل (3-2-4-1 يا 3-3-4) وارد ميدانميشوند، اصطلاحات عامتري از جمله «خط دفاع»، «خط حمله»، «نوك حمله» و جز آن مورداستفاده است كه بحث جزييتر دربارة آن در حوصلة اين مقاله نيست.
نكتة آخري كه بايد در مورد فوتبال متذكر شد اين است كه در اين ورزش مانند ديگر وزشهاييكه دروازهبان دارد - چوگان، واترپلو، هندبال - در زبان فارسي اصطلاح «گُلِر» ساخته و مصرفشده كه تحقيق در چگونگي ساختمان زباني اين واژه از هر جهت شايان توجه است، زيرا آن رادر فرهنگهاي خارجي نديدهايم و در فرهنگهاي فارسي نيز فقط دكتر معين - آنهم لابد به قياستداول عام - آن را در معناي «دروازهبان» آورده و تذكر داده است كه در معني goal keeperانگليسيست.(37)
پ - دووميداني
نام فارسي اين ورزش برگردان مستقيم انگليسي آن يعني track and field است چه در فرانسهاين ورزش را L'athletisme ميخوانند. دو و ميداني به مجموعه ورزشهايي گفته ميشود كهمركب است از انواع دو و پرش و پرتاب و راهپيماييها و مسافات صحرانوردي.
برخورد زبان فارسي با اين ورزش در خور توجه بسيار است چه در برخي از موارد زبان بهساختن تركيبات بديع و زيباي فارسي دست يافته (پرش سه گام، پرتاب نيزه، دهگانه)، دربرخي ديگر، تركيب واژه فارسي و عربي است كه طبعاً بصورت يك واحد غيرقابل فهم براياعراب ساخته شده (پرش طول، پرش ارتفاع) - در مقابل دو اصطلاح عربي: القفزالطويل والقفزالعالي - پارهاي ديگر تركيب فارسي و فرنگي واژه، كار ساختن معادل اصطلاح اروپايي راانجام داده است (پرتاب ديسك، چالة استارت) و در برخي از موارد نيز يك واژة مركبچندمليتي به دادِ زبان ورزش نوين رسيده است (چهار در صد مترِ امدادي). ذيلاً به چند نمونه ازواژگان دو و ميداني و معادلهاي فرانسه و انگليسي آن اشاره ميكنيم:
فارسيفرانسهانگليسي
پرتاب چكشhammer throwlancement du marteau
پرتاب ديسكdiscus throwlancement du disque
پرتاب نيزهjavelin throw lancement du javelot
پرتاب وزنه shot-putlancement du pois
پرش ارتفاعhight jumpsaut en hauteur
پرش با نيزهà la perchpole vaultsaut
پرش سه گامtriple jumptriple saut
پرش طولlong jumpsaut en longueur
پنجگانهpentathlonpentathlon
چهار درصد (100x4)
متر امدادي400 meters rely4x100 metres relais
دهگانهdecathlondecathlon
راهپيماييwalkmarch
سه هزار متر
با مانع3000 meters steeple chase3000 metres steeple
صحرانورديcross contrycross
صد و ده متر
با مانعmeters hurdles110 meters haies 110
ماراتنmarathonmarathon
هفتگانهhepathlonhepathlon
ت - ژيمناستيك
اين ورزش به همان اندازه كه در تمدن غربي قدمت و اهميت دارد در نزد ما ايرانيان نو و تازهشناخته است. اصل واژه يونانيست كه به لاتين و از آنجا به تقريباً تمام زبانهاي اروپايي بامختصر تغيير در صورت و تلفظ راه يافته است.
ژيمناستيك در فرهنگهاي اروپايي معاني و تعاريف متعدد دارد. و در زمينههاي تربيت، هنر،فلسفه، تربيت نظامي و ورزش دربارة آن مقالات و كتب متعدد نوشته شده است. (38)
ذكر اين دقيقه خالي از فايده نيست كه در يونان قديم دستهاي از مرتاضان هندو را gummnossophos يعني «برهنگان خردمند» ميناميدهاند و اين واژه هنوز بصورت gymnosophiste درفرهنگهاي فرانسوي با همان معني مضبوط است. و جا دارد كه صاحبنظران دربارة ارتباط واژه مرتاض كه معناي خاص خود را در زبان فارسي دارد و نيز شيوة سخت تمرينات بدني مرتاضان به منظور تزكية نفس كه بكلي از نوع رياضت عارفانة ايراني جداست و اين واژه قديم يوناني مطالعة دقيقتري بنمايند.
در هر حال تا آنجا كه ما ميدانيم واژه ژيمناستيك براي نخستين بار به همين صورت در زبان فارسي توسط محمدحسن خان اعتمادالسلطنه در روزنامة خاطرات او بكار رفته است (39) تقريباً محرز است كه مقصود اعتمادالسلطنه از ژيمناستيكِ شاگردان مدرسة دارالفنون، مجموعة عمليات صف و نظام است كه در برنامة دارالفنون وجود داشته و در آن روزگار (1892 ميلادي) همچنان كه اشاره شد هنوز عمليات تمريني نظامي مدارس را در اروپا نيز ژيمناستيك ميخواندند، و برنامة دارالفنون كه از برنامههاي مدارس اروپايي اقتباس شده بود و بتوسط معلمان اروپايي تدريس ميشده، طبعاً داراي بخشي در آموزش نظامي - اعم از سواره نظام، ياتوپخانه - بوده است كه به آن ژيمناستيك گفته ميشده.
ورزش ژيمناستيك از زمان ورود به ايران به همين نام خوانده ميشده است در آغاز همة اسبابهاي اين ورزش مورد استفاده قرار نميگرفته بطوري كه در گزارش مسابقههاي قهرماني ايران در سال 1322 در رشتة ژيمناستيك فقط از سه ماده: پارالل، بارفيكس، و حركات زميني ياد شده است (40). در سالهاي بعد مدتي نام اين ورزش از «ژيمناستيك» به «ورزشهاي با اسباب» تغيير داده شد ولي اين تغيير نام چندي نپاييد و اكنون ژيمناستيك به همين صورت در زبان فارسي بكار ميرود و اسامي اسبابهاي اين ورزش بصورتهاي واژه اصلي، واژة ترجمه شده و واژه مركب مورد استفاده ميباشد. چنين است صورت مصطلحات فنون آن كه مخلوطي ازواژههاي اصلي و واژههاي جايگزين است. ذيلاً به نامهاي اسبابهاي اين ورزش اشاره ميكنيم:
نكتة جالب در مصطلحات اين ورزش آن كه اسبابي كه در فارسي «خرك» خوانده شده چه درفرانسه و چه در انگليس و چه در ترجمة عربي به نام «اسب»(cheval / فرانسه، horse / انگليسي، جواد / عربي) ناميده شده است. گمان من اين است كه فارسي زبانان يا به علت شباهت اين اسباب به چهارپايهاي كه در كار نجاري براي تكيه دادن چوب جهت اره يا رنده كردن آن مورد استفاده واقع ميشود، يا به سبب ارتفاع نسبتاً كمش كه آن را به خر كوچك شبيه ميسازد و يابه علت شباهت آن به خرپشتههاي روي بام آن را خرك خواندهاند. دكتر معين ذيل كلمة «خرك» اين واژه را خر كوچك، چهارپايهاي چوبين كه در ورزش آن را بكار ميبرند و استخوان يا چوبيكه روي كاسة تار نصب كنند و سيمهاي تار را از روي آن عبور دهند، معني كرده است.(41)
ث - وزنه برداري
اين ورزش با عنوان «هالتر» در ايران ظاهر شد.(42) فرانسويها دو اصطلاح poids et halter و l'halterophilie را براي اين ورزش بكار ميبرند. در حالي كه در زبان انگليسي واژة weightlifting كه دقيقاً در معناي وزنهبرداريست، جهت اين ورزش بكار گرفته ميشود.
وزنه برداري در گذشته داراي سه حركت بود و در حال حاضر داراي دو حركت است، وحركت «پرس» از اين ورزش كنار گذاشته شده است. ولي تا هنگامي كه وجود داشت، اينحركت به همان نام انگليسي در فرهنگ ورزشي ايران بكار برده ميشد. معادل فارسي حركات زير در وزنهبرداري و حاصل جمع آنها عبارتند از:
فارسيفرانسهانگليسي
پرسpressdeveloppè
يک ضربsnatcharrachè
دوضربclean and jerkpeule et jetè
مجموعtotaltotal
در وزنهبرداري مانند چند ورزش ديگر (بوكس - كشتي فرنگي و آزاد - جودو) داوطلبان براساس وزن بدن در گروههاي مختلف رده بندي ميشوند و افراد هم وزن با هم مسابقه ميدهند. در واژگان ورزش نوين ايران، تنها وزنه برداريست كه اوزان آن از ترجمه دقيق نامهاي اروپايي ميآيد. در حالي كه در ورزشهايي چون كشتي و بوكس با آن كه اروپاييان وزنها را با نام ميآورند، فارسي زبانان تنها به ترتيب وزن و شمارش آن از وزن اول تا دهم (براي كشتي) اكتفا مينمايند و گاه براي آن كه مشكلي پيش نيايد در مقابل هر وزن، محدودة آن وزن را به كيلوگرم ذكر ميكنند. فرضاً مينويسند وزن اول (48 كيلوگرم) يا وزن نهم (100 كيلوگرم)، در حالي كه در وزنهبرداري تمام وزنها ملاك اصليست: ذيلاً اين اصطلاحات آورده ميشود:
فارسيفرانسهانگليسي
مگس وزنfly-weightpoids mouch
خروس وزنbantam-weightpoids coq
پَروزنfeather-weightpoids plume
سبك وزنlight-weightpoids leger
ميان وزنmiddle-weightpoids moyens
ميان سنگينlight-heavyweightpoids mi-lourds
نيم سنگينmiddle-heavywseightpoids lourds-leger
ماقبل سنگين100kg100kg
سنگين وزنheavyweightpoids lourds
مافوق سنگينsuper heavyweightpoids super-lourds
ج - شنا
علي اصغر حكمت وزير معارف رضاشاه در گزارش ورزشي خود به محمدرضا شاه پهلوي وليعهد آن روزگار در سال 1317، قدمت مسابقات رسمي شنا را به سال 1301 ميرساند و متذكر ميشود كه در آن سال انجمن ترويج ورزش وزارت جنگ كه به دستور سردار سپه تشكيل شده بود «مسابقههاي شنا و فوتبال ايجاد نمود» (43). به اين ترتيب ما نشانهاي از اولين مسابقههاي «شنا» راكه در گذشته به آن «آب بازي» هم گفته ميشده (44) و هنوز هم در افغانستان به اين نام خوانده ميشود (45) در تاريخ ورزش نوين ايران مييابيم.
اما اولين نتايج رسمي اين مسابقهها، نتايج مسابقهايست كه در استخر شصت متري و غيرقانوني منظرية تهران برپا شده است - طول استخر قانوني كه به آن استخر المپيك هم گفته ميشود پنجاه متر است - در مسابقات منظريه كه پيش از افتتاح استخر قهرماني امجديه انجام شده، مواد مسابقات با نامهاي شناي سينه، شناي پشت، شناي قورباغه و شناي آزاد معرفيگرديده است. (46) اين اصطلاحات با كمي تغيير بصورت كرال سينه، كرال پشت و قورباغه وشناي آزاد تا حدود سالهاي 1326 در فرهنگ واژههاي ورزشي نوين هست. از اين سال به بعد واژگان مواد شنا بصورتي كه در زير ميآيد تثبيت و بكار برده شده است:
فارسيفرانسهانگليسي
شناي آزادfree-stylenege libre
شناي پروانهbutterflypapillon
شناي پشتback strokedos
شناي قورباغهbreast strokebrass
شناي مختلط انفرادي 400 meters4x100 metres
(= شناي چهار شناي انفرادي)quatre Nagesindivid ual medly
بايد دانست كه دو شناي پروانه و چهارشناي انفرادي - كه در آن يك شناگر شناهاي پُشت، پروانه، قورباغه، و سينه را اجرا ميكند - از شناهاي متأخر است كه اولي از 1956 و دومي از1960 وارد بازيهاي المپيك شدهاند (47)، و با رسمي شدن اين شناها در مسابقات، بلافاصله واژههاي معادل آن در زبان فارسي ساخته و بكار برده شده است.
همچنين تذكر اين نكته بيفايده نيست كه در كنار شنا، ورزشهاي آبي ديگري نيز وجود دارد كه واژگان آنها در زبان فارسي با وضع خاصي قرار گرفتهاند از اين قرار:
شيرجه كه واژة آن در زبان فارسي وجود داشته و شامل دو رشتة متفاوت است:
شيرجه از تخته و شيرجه از سكو. اين هر دو واژه در برابر واژگان خارجي معادل قرار داده شده است.
فارسيفرانسهانگليسي
شيرجه از تختهSpring board Divingplongeons (tremplin)
شيرجه از سكوPlatform Divingplongeons (haut vol)
در شيرجه، مصطلحات فارسي قديمي كه در چاله حوض بازي مصرف داشته، مانند پشتك،وارو، پيچ و جز آن در كنار اصطلاحات تازهساز مانند «ملائكه» و سپس «فرشته» و اصطلاحاتكاملاً فرنگي مثل جك، بك، جك بك، و اصطلاحات مركب مانند «جك از نو» همه بكار رفتهو قبول شده است.
در مقابل، ورزش جمعي واترپلو مانند فوتبال و حتي شديدتر از آن با تمام اصطلاحاتخارجي به حيطة ورزش نوين ايران قدم نهاده است و گلر، بك، هافبك و فوروارد به همانصورت انگليسي مورد استفاده قرار گرفته است.
اما يك ورزش آبي تازه و خاص بانوان كه به انگليسي به آن Sznchronized Swimming و بهفرانسه به آن ballet nautique گفته ميشود و از 1988 م. در بازيهاي المپيك سئول رسميتيافته، در زبان فارسي به ترجمة مركب فرانسه برگردانده شده و اصطلاح «بالة آبي» براي آن وضعگرديده است.
چ - واژگان مشترك
در پايان اين بحث، لازم است تذكر داده شود كه برخي از واژگان مشترك ميان ورزشهايمختلف كه در برگيرندة اسم مكانها و سمَت اشخاص ميباشد، نوعي تداول و قبول عام يافته،بهنحوي كه بصورت يك واژه مستعمل براي همة ورزشها درآمده است.
مانند:
فارسيفرانسهانگليسي
استاديوم - ورزشگاهstadiumstade
استارتstartdepart
بازيكنplayerjoueur
تريبون، جايگاه تماشاگرانstandtribune
توپballballe, ballon
خطاfoulfault
داورrefereejuge, arbitre
دروازهgoalbut
دروازهبان، گلرgoal keepergardien de but
رخت كنlocker roomvestiaire
سوتwhistlesifflet
قيچي (در كشتي،
فوتبال، ژيمناستيك و پرش ارتفاع)scissorsciseau
مربي، كوچcoachentraرneur
ح - تأملاتي چند
واژگاني كه نمونههايي از آنها ارائه گرديد، محصول و ساختة فكر اشخاص و گروههاييست كه از زمان پيدايي ورزش نوين در ايران به اين طرف در اين كار بهنحوي از انحاء دست داشتهاند. ذكر نام آنان، و با استفاده از حافظه، فقط بخاطر ارجيست كه به كوشش آنان ميتوان نهاد. البته ذكر نام اين افراد به معناي آن نيست كه همة آنان در كار واژهسازي دخالتي مستقيم داشتهاند، ولي به نظر ميرسد كه اين فعالان ورزش، لااقل در زمرة كساني بودهاند كه در مقام مسئول فدراسيون، دبير فدراسيون، رئيس كميتة فني فدراسيون، هنگام قبول و ورود يك واژه، بر اين كار حداقل نظارتي داشتهاند.(48)
از تأثير مربيان و مسئولان خارجي كه در خدمت تربيت بدني و ورزش ايران بودهاند نبايد غافل بود. از جمله به نظر ميرسد كه توماس گيبسن امريكايي، اولين رئيس ادارة تربيت بدني و پيشاهنگي ايران كه از 1313 در خدمت وزارت معارف بوده است، چه در تهية مقررات و آييننامهها و چه در ترجمة اين مقررات به فارسي با شاگردان و همكاران ايراني خود زحماتي كشيده و اي بسا كه بسياري از واژههاي مركب يا بسيطي كه ذكرشان رفت از ادارة او پا به عرصة زبان ورزش نوين ايران گذاشته است. (49)
در زمينة تهيه و تنظيم لغات ورزشي تا آن جا كه نويسنده اطلاع دارد فقط يك كتاب مستقل بهنام لغت نامة ورزشي توسط ناصر مفخم نويسنده و مفسر ورزشي در 1347 در تهران بهسرماية سازمان تربيت بدني و تفريحات سالم ايران انتشار يافته است كه با همة كاستيهاي علمي از جهت يك فرهنگ لااقل بعنوان سنگ زيرين يك بنا قابل توجه است، و جز اين بايد از عباس اكرامي همكار دايرهالمعارف فارسي (50) و بهمن بوستان نام برد كه دكتر محمد معين را در تهية واژگان ورزش نوين ياري دادهاند.(51)
در هنگام تهية اين يادداشتها نويسنده به وضع لغات ورزشي در زبان عربي نيز توجه كرد و اولين موضوعي كه براي او جالب و در خور نقل در مقاله بود، اين بود كه اعراب در مواجهه بالغات ورزشي نوين به همان صورتي رفتار كردهاند كه با هر واژة بيگانة ديگري رفتار ميكنند يعني با ترجمة عربي واژه و به اصطلاح به حيطة زبان عربي درآوردن واژه، لغاتي را كه خواستهاند، ساختهاند، از جمله تمام ورزشهايي كه با توپ بازي ميشود به اين صورت عربي شده است: بسكتبال: كُره السّله، پينگ پونگ: كُره الطاوله، تنيس: كُره المضرب، فوتبال:كُره القدم، واترپلو: كُره الماء، واليبال: كُره اليد. (52)
خ - خلاصهاي از مقاله
نگاهي به واژگان ورزش نوين در زبان فارسي به ما نشان ميدهد كه:
¨¨ ورزش كه يك عامل تربيتي ساده، پويا و مردمپسند است در زبان فارسي واژگان خاص خود را به سرعت پيدا كرده و مورد استفاده قرار داده است و حتي هنگامي كه ورزش تازهاي در جهان پديدار شده، ورود واژگان آن به زبان فارسي تابع همين اصل بوده است (شناي پروانه، بالةآبي).
¨¨ مصطلحات موجود در زبان، چه در مورد ورزشهاي سنتّي (كشتي) و چه در ورزشهاي نوين(شيرجه) تا آن جا كه ميسر بوده، مورد استفاده قرار گرفته است و از آنجا كه اين مصطلحات بيشتر متعلق به زبان و فرهنگ عامه بوده به سرعت جا افتاده و قبول شده است.
¨¨ در مورد ساختن واژگان فارسي، گاه سازندگان، معادلهايي آفريدهاند كه از هر جهت جالب توجه است (دهگانه، پنجگانه، پرش سه گام).
¨¨ كوششهاي اولين فرهنگستان براي وضع و بكار بردن واژههاي ورزش نوين در مجموع ناكام مانده است. دلايل اين ناكامي را شايد بتوان به اين شرح طبقهبندي كرد:
الف - از آنجا كه ورزش و تربيت بدني در چشم مسئولان دولت از اولويت سازمانها و بنيادهايآموزشي ديگر برخوردار نبوده فرهنگستان هم خيلي دير به فكر وضع واژههاي جايگزين افتاده و هم آن كوشش لازم دولتي براي جاري ساختن اين مصطلحات در فرهنگ اداري ورزش نوين بكار گرفته نشده است.
ب - رشد و توسعه سريع ورزشهاي مختلف و عمومي شدن و تمرين آنها توسط طبقه جوان مجالي براي وضع واژههاي جايگزين باقي نگذاشته و هر چه در سر زبانها بوده و مقصود راكفايت ميكرده منصرف شده است.
پ - روزنامهها در سالهاي اول و ديگر وسائل ارتباطي در سالهاي بعد به دليل احتياج فوري برايكاربرد واژگان نوين ورزش در ساختن و ارائه اين واژگان سريعاً عمل كردهاند و هيچگونه پيرايش و پالايشي را در نظر نداشتهاند. در معدودي از واژگان همچنان كه اشاره شد صورت واژه، اندك تغييري در جهت فارسي شدن پيدا ميكرده است (شناي پاپيون كه بسرعت تبديل به شناي پروانه شده است).
ت ـ اصل خوشآهنگي، سهولت تلفظ، ترجيح واژه فارسي به علت كوتاهي، ردّ واژة فرنگي بهسبب سنگيني تلفظ با شواهد چندي كه داده شده چندان در مورد واژگان ورزش نوين مرعي نبوده است.
ث ـ زبان فارسي همچنان فقدان يك فرهنگ جامعه براي مصطلحات ورزشي را احساس ميكند.
ج ـ مطالعة ساختمان واژههاي ورزش نوين ميتواند الگوي قابل توجهي براي استادان زبانشناسي و واژهسازان باشد. و شايد بر اساس اين مطالعه كه زمينة آن در عين كثرت مواد (بيش از 70 نوع ورزش)، داراي نوعي وحدت موضوع است بتوان در زمينة واژگان و واژهسازي در ساير رشتهها تأملاتي داشت.
و سرانجام آن كه هر اظهارنظر و انتقادي دربارة اين بحث - كه صرفاً يك گزارش و تصوير وضع موجود واژگان ورزش نوين در زبان فارسيست و هيچ داعية كشف و شهودي نيز در آننيست - خدمتيست به زباني غني و جاويد و گزند ناپذير از باد و باران.
بركلي - كاليفرنيا، تابستان 1371 (1992)
چاپ اول مقاله ـ ايران شناسی ـ سال چهارم ـ شماره 3 ـ پائيز 1371 ـ واشنگتن
38- براي فايدة بيشتر به اين كتب كه در حقيقت متون پايه هستند نگاه كنيد:
Bouet, Michel. Signification du sport, Universitaires, Paris, 1968.
Brohm, Jean-Marie. Sociologie Politique du Sport, Corps et Culture, Jean PierreDelarge, Paris, 1976.
Commelin, P. Mythologie Grecque et Romaine. Garner Frere. Paris, 1977.
Coubertin, Baron Pierre de. Pedagogie Sportive, J. Vrin, Paris, 1972.
Davis, Elwood, Graic. The Philosophic Process in Physical Education, Lea&Febiger,Philadelphia, 1961.
Edvards, Harry. Sociology of Sport, The Dorsey Press, Home Wood, Illinois, 1973.
Eherenfired, L. De L¨Education du Corps A L¨Equilibre de L¨Esprit, Aubier, Paris,1977.
Eitzen, Stanly. Sport in Contemporary Society, St. Martin,s Press, New York, 1979.
Elahi, Sadred-Din. La Formation des Cadres de L¨Education Phisque et du Sport enIran. Une Contribution au Progres pour les pays en voie de developfement,E.N.S.E.P.S, Paris, 1970.
Guillon, Florance et Alain Guillon. Sport et Creativite, Universitaires Paris, 1976.
Herbert, George, Le sport contre l¨education physique, vuibert, Paris, 1946.
Lockhart, Aileenes & Slusher, Howards. Contemporary Readings in PhysicalEducation, wm. C Brown Company Publishers, Dubuque, lowa, 1975.
Le Grand, Fabienne & Ladegaillerie, Jean. L¨Education Physique au XIXe& au XXeSiecle, vol. I: en france, vol. II: a l¨etranger, Armand Colin, Paris, 1972.
Magnane, Georges. Sociologie du Sport, IDEE, N.R.F., Paris, 1964.
Paterson, Ann&Hallberg, Edmond C. Backround Readings For Physical Ducation,Holtrinehart And Winston, San Francisco, 1965.
Thill, Edgar. Sport et Personnalite. Universitaires, Paris, 1975.
Deobold B. & Bennet, Bruce L. Van Delen, A World History of Physical Education,Prentice Hall, Inc. Englewood Cliffs, N.J., 1971.
Vanderzwaag, Harold. Toward A Philosophy of Sport, Addison-wesley PublishingCompany, Menlo Park, CA., 1972.
Vanek M. & Cratty B.J. Psychologie Sportive et Competition, Universitaires Paris,1972.
Ulman, Jaques. De la Gymnastique aux Sports Modernes, J. vrin, Paris, 1977.
نقش تربيت بدني و ورزش در پرورش جوانان - با توجه به چشم انداز تعليم و تربيت مداوم،نخستين همايش بينالمللي وزيران و مسئولان عاليرتبه تربيت بدني و ورزش، توسط يونسكوبا همكاري شوراي بينالمللي تربيت بدني و ورزش، (ترجمه)، انتشارات سازمان ورزش ايران،تهران، 1358.
با پوزش بسيار از آن كه بسياري از نامها در خاطر نگارنده نيست.
ذكر و ياد خاصي از ميرمهدي ورزنده كاملاً بجاست زيرا نامبرده در رواج و اشاعة ورزش نويندر ايران نقش مهم و تأثيرگذاري داشته است. و ميتوان در اين باب او را در رديف كلنل علينقيوزيري در زمينة موسيقي قرار داد. متأسفانه من در اين جا مدركي جز مسموعات خود در مورداو در اختيار ندارم و بر اساس اين مسموعات است كه ميدانم وي اولين مروج ورزش نوينآنهم در جهت تربيت بدني در ايران بوده است. و بهنگام تصويب قانون ورزش اجباري درمدارس، كه ذكر آن رفت، به توصيه و پافشاري او ورزش نوين با عنوان ورزش سوئدي (و گاهژيمناستيك سوئدي) در برنامة مدارس گنجانيده شد و در سالهاي بعد اين حركات ورزشي كهمخلوطي از بازيهاي هوشي - حركتي و نرمشها بود با نام ورزش صبحگاهي در برنامة مدارسباقي ماند. همچنين گفته شده است كه او اولين نمايش ورزشهاي نوين از جمله پرش با نيزه وحركات زميني ژيمناستيك را در ميدان مشق در حضور احمدشاه قاجار اجرا كرده است و نيزمعلم ورزش محمدرضا شاه پهلوي بهنگام ولايتعهدي او و تحصيل مشاراليه در مدرسة نظامبوده است. و باز بنظرم ميرسد كه عكسي از او با پادشاه در گذشته ايران در حال تمرينمشتزني ديدهام.
در اين فصل ابتدا خلاصهاي از تحقيق و يافتههاي تحقيق بيان ميشود. سپس با توجه به نتايج حاصل از آزمون، هر يك از فرضيههاي تحقيق را با نتايج ساير محققان مورد مقايسه قرار ميدهيم آنگاه در مورد هر يك از فرضيههاي تحقيق به بحث و نتيجهگيريپرداخته و تا حد امكان سعي خواهد شد كه دلائل مورد نظر در رابطه با نتايج تحقيق را با توجه به نظرات ديگر محققان و محقق اين پژوهش ذكر شود. در پايان پيشنهادات برخاسته از تحقيق و پيشنهاداتي براي انجام تحقيقات بعدي در اين موضوع بيان خواهد شد.
خلاصه تحقيق:
نقش مهارتهاي رواني در عملكرد ورزشكاران، محور تحقيق و مطالعه در روانشناسي ورزشي است، و امروزه توجه قابل ملاحظهاي براي شناسايي مهارتهاي رواني و آموزش آن به مربيان صرف ميشود.
ورزشكاراني كه داراي مهارتهاي رواني و جسماني هستند تا حد امكان در مسابقات ورزشي خود موفق ميباشند و مهارتهاي خود را در قالب ورزشهاي تيمي و انفرادي بخوبي انجام ميدهند. مهارتهاي رواني به ورزشكار اجازه ميدهد تا در شرايط مسابقه از اعتماد به نفس و اطلاعاتي كه بدن و ذهن او را براي اجراي عملكرد بهينه آماده ميسازد، برخودار شوند.
جك نيكوس، لاري برد، رجي جكسون و فران تاركنتون و بسياري ديگر از ورزشكاران بزرگ براي بخش ذهني و رواني در مسابقات اهميت بسيار بالائي قائلند و معتقدند اني مسئله در تعيين نتيجه، اعتبار (ارزش) بالايي دارد. منظور آنها ار اعتبار (ارزش) دادن بسيار بالا به آمادگي رواني اين است كه هنگامي كه قهرمانان از نظر مهارتهاي بدني در سطح بالايي قرار ميگيرند و در همان سطح بالاي مسابقات آماده ميشوند، احتمالاً فردي موفق مي احتمالاً فردي موفق ميشود كه از نظر رواني آمادگي داشته باشد.
اكنون با توجه به اهميت پرداختن به مقوله مهارتهاي رواني، اين تحقيق بر آن است تا برخي از مهارتهاي رواني كه شامل (انگيزش، تمركز، ا عتماد به نفس، كنترل حالات رواني، تصويرسازي ذهني و هدف گزيني) ميباشد را با استفاده از پرسشنامه ارزيابي مهارتهاي رواني SASI (انستيتوي ورزشي استراليا جنوبي) كه توسط دو روانشناس بنامهاي گراهام وينتر و كتي مارتين تهيه و تنظيم شده است بين تيمهاي واليبال شركت كننده در مسابقات واليبال جوانان جهان در تهران را بررسي كرده و نتايج حاصله را ارزيابي و مقايسه نمايد.
براي بررسي و تجزيه و تحليل آماري اطلاعات خام بدست آمده از آمار توصيفي و استنباطي استفاده ميشود. از آمار توصيفي براي محاسبه شاخصهاي مركزي و پراكندگي استفاده ميگردد و جهت مقايسه ميانگينهاي گروهها از آمار استنباطي (ANOVA) استفاده ميشود. ضمناً سطح معنيداري آن 5% در نظر گرفته شده است. كه تيمهاي برزيل و روسيه داراي بيشترين ميزان مهارتهاي رواني و تيمهاي چين و هند داراي كمترين ميزان مهارتهاي رواني ميباشند.
بحث و نتيجهگيري:
در اين بخش هر كدام از فرضيههاي تحقيق و نتايج حاصله از آن همراه با مقايسة آنها با تحقيقات پيشين، به طور جداگانه و به صورت اجمالي مورد بحث و نتيجهگيري قرار ميگيرد.
فرضيه شماره 1: بين ميزان مهارت انگيزش تيمهاي واليبال جوانان جهان تفاوت معنيداري وجود دارد.
نتايج اين تحقيق كه (در حد آلفا 05/0) مورد آزمون قرار گرفت، نشان داد كه بين ميزان انگيزش تيمهاي واليبال جوانان جهان تفاوت معنيداري وجود دارد. بدين صورت كه تيم واليبال برزيل از لحاظ انگيزش در وضعيت بهتري نسبت به ديگر تيمها و تيم لهستان داراي كمترين مقدار ميباشد.
بر همين اساس اين نتيجه با نتايج بدست آمده توسط ماهوني (1989)، اسميت و آدامز (1993)، مايرز و ميخائيل، ليونس وآرنولد (1996)، وايت (1997) و ميهن دوست (1380) كه همگي انگيزش ورزشكاران موفق رشتههاي مختلف تست مورد بررسي خود را بالاتر از ورزشكاران غير موفق بيان كردهاند، هماهنگ است، اما با نتايج تحقيقات كالس و لييو (1993) و مايرز، ميخائل، بورگيوس و آنتوني (1999) كه حاكي از عدم وجود تفاوت معنيدار بين انگيزش ورزشكاران است، مغايرت دارد.
عموم دانشمندان بر اين باورند كه تنها يك عامل يا انگيزه سبب بروز رفتار نيست بلكه انگيزههاي مختلفي باعث گرايش به امر ورزش ميشوند كه مهمترين آنها عبارتند از :
1 ـ كسب لذت
2 ـ احساس ارزشمندي
3 ـ تمايل به تعلق گروهي
در رابطه با اينكه در ميزان انگيزش واليباليستهاي جوانان جهان تفاوت وجود دارد ميتوان به دلايل برانگيختگي بين افراد در عملكردي متفاوت اشاره داشت، بدين معني كه رفتارها در اصل هدف گرا ميباشند و اقدام به بروز هر نوع رفتاري نياز به انگيزههاي مربوط به آن رفتار را دارد كه با توجه به تفاوت افراد انگيزه نيز متفاوت است.
با توجه به تئوريها و نظرياتي كه در رابطه با انگيزش وجود دارد ميتوان اظهار داشت كه ايجادانگيزه مناسب در افراد بستگي به بروز محركهاي خاص خود را دارد (محرمزاده، 1375) بدين صورت كه در رابطه با واليباليستهاي برتر وجود عوامل و محركهايي همچون:
1 ـ حضور مربيان با تجربه (علاقمند نمودن ورزشكار به شركت فعالانه و منظم در تمرينات و مسابقات يا ايجاد تمايل به يادگيري بهتر و بيشتر در بين افراد تيم يكي از عوامل بسيار مهمي ميباشد كه مربيان موفق را از ناموفق متمايز ميسازد)
2 ـ يادگيري اصول اوليه واليبال (براساس نظريه مزلو فرد در نيازهاي اوليه خود ارضاء نشود انگيزه كافي براي ادامه كار ندارد) (مارتنز، راينر؛ 1371).
3 ـ وجود امكانات لازم (از لحاظ ورزشي، خوابگاهي، تفريحي و غذايي داخل اردو)
4 ـ عدم دغدغه فكري در رابطه با تحصيل (با توجه به برگزاري كلاسهاي آمادگي در داخل اردو)
5 ـ و از همه مهمتر پوشيدن پيراهن تيمي ملي و شركت در مسابقات مهم جهاني، كسب مقام و ... با توجه به نظرسنجي از مليپوشان از عواملي هستند كه باعث ايجاد انگيزه بيشتر در آنان ميشود.
فرضيه شماره 2: بين ميزان مهارت تمركز تيمهاي واليبال جوانان جهان تفاوت معنيداري وجود دارد.
نتايج اين تحقيق كه (در حد آلفا 05/0) مورد آزمون قرار گرفت حاكي از اين است كه ميزان تمركز بين تيمهاي واليبال جوانان جهان تفاوت معنيداري وجود دارد. بدين شكل كه تيم واليبال چين و برزيل داراي بهترين وضعيت و تيمهاي آلمان و ونزوئلا داراي كمترين ميزان ميباشد.
با توجهبهاين موضوع اين نتيجه بانتايج تحقيقات انجام شده توسط ميهن دوست(1380)،تقيان(1380)، گولا و ويس و وينبرگ (1981)، شارما و بوچيراما (1986)، مورفي و همكارانش (1987)، باروهال (1992) اور (1994)، مايرز، ميخائل، لويس و آرنولد (1996) و مايرز، ميخائيل، بورگيوس و آنتوني (1999) كه اعتقاد به تفاوت ميزان تمركز در بين ورزشكاران دارند و همچنين با نتايج تحقيقات كاكس و لييو (1993) و اسميت وآدامز (1993) كه تفاوت معنيداري را از لحاظ تمركز بين ورزشكاران مشاهده نكرده بودند متفاوت است. با توجه به شواهد موجود شايد دلايل برتري بازيكنان تيمها از لحاظ تمركز به قرار زير باشد:
1 ـ عدم توجه به مسائلي همچون پيروزي، كسب امتياز، عدم شكست و ...تمركز بر روي انجام تكليف، زيرا بنا به تعريف وبستر در كتاب راههاي پيروزي، تمركز عبارت است از گزينش آنچه كه با اهميت است و چشم پوشي از آنچه اهميت ندارد (وبستر، 1984).
2 ـ تمرين زياد مهارت و در نتيجه خودكار شدن آن، چون ورزشكار در مرحله خودكاري به كمترين مقدار تمركز نياز دارد ( عليجاني، 1371).
3 ـ نداشتن استرس كه خود ميتواند بدليل تجربه بازيهاي مهم و كشوري و برخوداري از اعتماد به نفس بالا باشد. در رابطه با صحت اين موضوع ميتوان به تحقيقات باندورا در زمينه اعتماد به نفس اشاره كرد. وي معتقد است اعتماد به نفس ميتواند در ميزان افزايش تمركز ورزشكار اثر گذار باشد (تقيان، فرزانه، 1380) نهايتاً مارتنز از استرس و درد بعنوان دو عامل اصلي تأثير گذار كه بر روي تمركز تأثير گذار هستند، ياد ميكند(مارتنز، راينر، 1371).
4 ـ استفاده از تصويرسازي ذهني كه باعث مرور تكاليف مهم در ذهن ميشود و بالطبع از استرس مسابقه ميكاهد. در رابطه با تيمهايي كه از تمركز كمتري برخودارند ميتوان علاوه بر عدم بهرهمندي كافي آنان از فاكتورهاي ذكر شده به عدم تمركز به موقع و رهاسازي آن اشاره كرد. زيرا اكثر روانشناسان ورزشي معتقدند وقتي كه تمركز با احتياط تنظيم نشود ممكن است منجر به احساس خستگي رواني گردد و خستگي رواني همه مكانيزم توجه را در هم ريزد كه متعاقباً خطاهاي جسمي افزايش مييابند و مهارتهاي ساده انرژي جسماني زيادي را هدر ميدهند (مارتنز، راينر، 1371).
فرضيه شماره 3 : بين ميزان مهارت اعتماد به نفس تيمهاي واليبال جوانان جهان تفاوت معنيداري وجود دارد .
نتايج اين تحقيق كه (در حد آلفا 05/0) مورد آزمون قرار گرفت نشان ميدهد ميزان اعتماد به نفس در تيمهاي واليبال جوانان جهان داراي تفاوت معنيداري است. بدين گونه كه تيمهاي برزيل و چين داراي بيشترين ميزان و تيمهاي آلمان و ايتاليا كمترين ميزان را دارا هستند. بر همين اساس اين نتيجه با نتايج بدستآمده توسط شفيع زاده (1379)، ميهن دوست (1380)، تقيان (1380)، رينگ (1990) كه يكي از ويژگيهاي رواني برتر از اعتماد به نفس ميداند، مايرز و بورگيوس، موراي و ليونس (1993)، كاكس و لييو (1993)، اسميت و آدامز (1993)، دانگ سون و كانگهون (1994)، جونز، هانتون و سواين (1994(، باو (1996) و مايرز، ميخائيل، ليونس وآرنولد (1999) كه همگي اعتماد به نفس ورزشكاران مجرب رشتههاي مختلف تحت بررسي خود را بالاتر از ورزشكاران مبتدي بيان كردند، مطابقت دارد. ضمناً با نتايج تحقيقات مايرز، ميخائيل. بورگيوس و آنتوتي (1999) كه تفاوت معنيداري را از لحاظ اعتماد به نفس بين ورزشكاران تحقيق خود مشاهده نكردهاند متفاوت است.
دلايل وجود اختلاف بين اعتماد به نفس ورزشكاران چندان ساده نيست، ولي با رجوع به نظريههاي شخصيتي و رواني شايد بتوان بطور نه چندان عميق پارهاي از دلايل را جستجو و بيان كرد. براي مثال گيلفورد (1959) بيان نمود كه سختي و مشكلي كه با آن مواجه ميشويم تا حدي بستگي به مقدار لياقتي دارد كه براي پاسخگويي به آن مشكل مورد نياز است. بدين معني كه هر چه لياقت بيشتر باشد مقدار شدت فشار كمتر خواهد بود.
نظر اكسنداين (1986) نيز بدين گونه بود كه واكنش افراد از جهت قرارگيري در موقعيتهاي داراي فشار رواني بالا و تنشزا توجه به ويژگيهاي شخصيتي آنها متفاوت ميباشد. در واقع سطح كارايي و مهارت يكي از تفاوتهاي فردي موجود در اين قبيل شرايط است.
ديويس و آرامسترانگ (1989) نيز در توضيح شخصيت ورزشكاران حرفهاي بيان داشتند كه اكثر ورزشكاراني كه در سطوح بينالمللي به رقابت ميپردازند، داراي شخصيت برونگرا بوده و از ثبات احساسي بالاتري برخودار ميباشند.
اين قبيل افراد داراي ظرفيت بيشتري جهت تحمل فشار رقابت خواهند بود، لذا اعتماد به نفس آنها نيز بالاتر ميباشد (شفيعزاده، 1379).
فرضيه شماره 4: بين ميزان مهارت كنترل حالات رواني بين تيمهاي واليبال جوانان جهان تفاوت معنيداري وجود دارد.
نتايج اين تحقيق كه (در حد آلفا 05/0) مورد آزمون قرار گرفت حاكي از اين است كه ميزان كنترل حالات رواني بين تيمهاي واليبال جوانان جهان تفاوت معني داري برخودار است. بدين معني كه تيمهاي چين و برزيل داراي بهترين وضعيت و تيم ايتاليا در كمترين ميزان ميباشد. در هر صورت، اين نتيجه با نتايج بدست آمده از بررسيهاي تقيان (1380)، مورفي و همكارانش (1987) مايرز، بوريگوس، موراي و ليونس (1993)، كاكس و لييو (1993)، مايرز، ميخائيل ليونس وآرنولد(1996)، مايرز، ميخائيل، بورگيوس وآنتوني 01999) كه نشانگر متفاوت بودن كنترل حالات رواني در ميان ورزشكاران ميباشد، همخواني دارد.
دلايل فراواني در رابطه با تنظيم سطح انرژي رواني وجود دارد كه شايد برتري داشتن بازيكنان به واسطه عواملي كه در ادامه بحث ميشود، باشد.
1 ـ نقش مربي در تنظيم برنامههاي آمادهسازي رواني و هدايت ورزشكاران در بدستآوردن كنترل حالات رواني بسيار شايان توجه است. مربي با آموزش چگونگي تمركز روي موضوعات مربوط، پرهيز از پريشاني و چگونگي انديشيدن به موادري كه بايد انجام گيرد و يا نبايد انجام گيرد به ورزشكاران كمك ميكند تا انرژي رواني خود را هدايت كنند. وجود مربيان با تجربه و كاردان در تيمهاي ملي و تيمهاي حرفهاي شايد دليلي براي بهتر بودن ميزان كنترل حالات رواني در واليباليستها باشد.
2 ـ خود آگاهي، بدين معني كه ورزشكاران مجرب در هنگام اجراي ورزشي، درباره حال فكرميكنند نه گذشته و آينده آنها، به ياد دارند كه چه وقت اجراي خود را تجزيه و تحليل كنند و چه وقت از آن دوري كنند، روانشناسان ورزشي عقيده دارند كه خودآگاهي اولين قدم بسوي كنترل حالات رواني است (آقا علي نژاد، 1376).
شايد يكي از عواملي كه واليباليستها در كنترل حالات رواني خود متفاوتند اين باشد كه بين خواستههاي مهم و پراهميت خود و از آن طرف تواناييها و ظرفيتهايشان تعارض وجود دارد. در اين صورت در موارد حاد دچار استرس و اضطراب ميشوند، عدم وجود مربيان با تجربه، عدم خودآگاهي و آگاهيهاي لازم در اين زمينه در نزد بازيكنان ميتواند بر اين دليل صحه بگذارد (مارك، اچ انشل؛ ترجمه سيد علي اصغر مسدد).
فرضيه شماره 5: بين ميزان مهارت تصويرسازي ذهني تيمهاي واليبال جوانان جهان تفاوت معنيداري وجود دارد.
نتايج اين تحقيق نشان داد كه در (در حد آلفا 05/0) موردآزمون قرار گرفت،حاكي از آن است كه تفاوت معنيداري بين ميزان تصويرسازي ذهني تيمها وجود ندارد.
اين نتيجه با نتايج تحقيقات صورت گرفته توسط ميهن دوست (1380)، تقيان (1380) باروهال (1992) دي فرانچسكو و بورك (1997) وايت (1997) كه همگي ميزان تصويرسازي ذهني ورزشكاران رشتههاي مختلف تحت بررسي خود را متفاوت بيان كردهاند همخواني ندارد.
شايد بتوان دلايل برتري واليباليستها و ميزان تصويرسازي ذهني را در موارد زير جستجو نمود:
1 ـ قبل از تصويرسازي ذهني از تمرينهاي آرميدگي و در حين تصويرسازي از تمام حواس خود استفاده ميكنند.
2 ـ در حين تصوير سازي حركات را احساس نموده و با سرعت صحيحي و اجرايي موفقيت آميز انجام ميدهند و نهايتاً به طور منظم در دورههاي زماني كوتاه تمرين ميكنند.
ويلي (1988) در اين زمينه معتقد است:
يك ورزشكار ماهر، تصاوير ذهني خود را ماهرانه ميسازد، تحت كنترل ميگيرد و آن را در راه رسيدن به اهداف از پيش تعيين شده دستكاري و تعديل ميكند (ويلس، 1988).
در مورد ورزشكاران ناموفق يكي از دلايل عدم بهرهمندي كافي از تصويرسازي ذهني. عدم آموزشهاي لازم در زمينه توسط مربيان و دست اندركاران تيمهايشان باشد.
فرضيه شماره 6: بين ميزان مهارت هدف گزيني تيمهاي واليبال جوانان جهان تفاوت معنيداري وجود دارد.
نتايج اين تحقيق كه (در حد آلفا 05/0) مورد آزمون قرار گرفت نشانگر آن است كه بين ميزان هدفگزيني بين تيمهاي واليبال جوانان جهان تفاوت معنيداري وجود ندارد.
درهمينراستا،اين نتيجه بانتايج بررسيهايصورت گرفته توسط ميهن دوست (1380)، تقيان (1380)، ديفرانچسكو و بورك (1997) و وايت (1997) كه يك از ويژگيهاي رواني برتر بازيكنان مجرب را هدفگزيني ميدانند، همخواني ندارد.
در رابطه با مهارت هدف گزيني گولد (1993) معتقد است ورزشكاراني در هدف گزيني موفق ميباشند كه بتوانند: اهداف ويژه، مشكلات اهدافي واقعي، اهداف كوتاه مدت و بلند مدت، اهداف اجرايي، اهداف تلاش انگيز و نسبتاً مشكل، اهداف فردي را براي خود تعيين نمايند. و از آن سو مراحل پيشرفت اهداف و ارزشيابي اهداف خود را مد نظر داشته باشند (دكتر گولد، 1993).
شايد در خصوص پائين بودن ميزان هدف گزيني تيمهاي واليبال بتوان اظهار كرد كه مشكل عمده آنها در امر هدف گزيني، عدم حمايت از اهداف آنها توسط اطرافيان آنان باشد كه در نتيجه باعث گرفتن بازخورد منفي از اهداف و سلب اعتماد آنها از هدفگزيني مجدد شود (مارتنز، راينر، 1373).
د) پيشنهادهاي برخاسته از نتايح تحقق:
با توجه به نتايجي كه از اين تحقيق در مورد مهارتهاي رواني بدست آمده چند پيشنهاد براي نتيجهگيري بهتر از رقابتهاي ورزشي (علاوه بر واليبال) پيشنهاد ميشود:
1 ـ به مربيان و مسئولان تيمهاي ملي پيشنهاد ميشود كه علاوه بر انتخاب اعضاي تيم ملي براساس ملاكهاي فني، آمادگي رواني را نيز مد نظر قرار دهند.
2 ـ به مربيان و مسئولين تيمهاي باشگاهي پيشنهاد ميشود كه آموزش مهارتهاي رواني را جهت نتيجهگيري بهتر از عملكرد تيمي. در كنار آموزش مهارتهاي تكنيكي و تاكتيكي قرار دهند.
3 ـ نتايج اين تحقيق در اختيار مربيان و مسئولين تيمهاي ملي و باشگاهي قرار گيرد تا با مقايسه با اين نتايج به برطرف نمودن مشكلات و مهارتهاي رواني و افزايش كارايي ا ين گونه مهارتها اقدام نمايند تا در آينده زمينه پرورش نخبههاي ورزشي و قهرمانان بطور وسيعي در سراسر كشور فراهم آيد.
4 ـ به مربيان و مسئولين تيم ملي پيشنهاد ميشود، نتايج اين تحقيق را با نتايج ساير تحقيقات انجام شده در اين زمينه در خارج از كشور مورد مقايسه و مطالعه قرار دهند.
هـ) پيشنهادهايي براي تحقيقات بعدي:
1 ـ تحقيقات مشابهاي در ساير رشتههاي ورزشي انجام شده و نتايح آنها بانتايجاينتحقيقمقايسهشود.
2 ـ تحقيقات مشابهاي در رشتههاي ورزشي انفرادي انجام شده ونتايج آن با نتايج اين تحقيق مقايسه شود.
3 ـ تحقيقات مشابهاي در ميان ورزشكاران زن رشتههاي مختلف ورزشي انجام شود و نتايح آن با نتايج اين تحقيق مقايسه شود.
4 ـ از آنجايي كه اين تحقيق صرفاً به مقايسه مهارتهاي رواني كه شامل انگيزش، تمركز، اعتماد به نفس.كنترل حالات رواني، تصوير سازي ذهني و هدف گزيني ميباشد، ميپردازد. پيشنهاد ميشود مهارتهاي رواني ديگر با استفاده از پرسشنامهها و آزمونهاي موجود ميان ورزشكاران ملي مورد مقايسه قرار گيرند.
5 ـ تحقيقات مشابهاي صرفاً در بين ورزشكاران يك رشته ورزشي با يكديگر و با ورزشكاران رشتههاي مختلف ورزشي در مقايسه با هم صورت پذيرد.
6 ـ تحقيقات مشابهاي در رابطه با مقايسه مهارتهاي رواني ورزشكاران ملي ايراني و خارجي انجام گيرد.
منابع فارسي:
1 ـ اصانلو، پرستو (1370)، عامل انگيزه انتخاب رشتههاي ورزشي، دستهجمعي و انفرادي خانمهاي ورزشكار استان تهران، پايان نامه كارشناسي ارشد، دانشكده تربيت بدني دانشگاه تهران.
2 ـ اصلاخاني، محمد علي، شهيدي، شهريار، (1378) بررسي و مقايسه منتخبي از ويژگيهاي روانشناختي و دانشجويان دختر و پسر ورزشكار و غير ورزشكار دانشگاههاي زير پوشش وزارت فرهنگ و آموزش عالي مستقر در تهران، جمله حركت شماره 3.
3 ـ آقا علينژاد. حميد (1374) ارزيابي و مقايسه مهارتهاي رواني بازيكنان هندبال شركت كننده در مسابقات بينالمللي دهه فجر كرمان، كميته ملي المپيك
4 ـ بهرامي. عليرضا (1375) تأثير تصويرسازي ذهني بر شوت بسكتبال تيم منتخب دانشجويان پسر رشته تربيت بدني، دانشگاه اراك، پايان نامه كارشناسي ارشد، دانشگاه تربيت مدرس.
5 ـ پارسا ، محمد (1370) زمينه روانشناسي، انتشارات بعثت.
6 ـ تقيان، فرزانه (1380) مقايسه بر خي از مهارتهاي رواني بازيكنان واليبال دختر نخبه و غير نخبه، پايان نامه كارشناسي ارشد، دانشكده تربيت بدني، دانشگاه تربيت معلم تهران.
7 ـ توماسريموند (1370)،روانشناسي ورزشي(محمد حسين سروري،مترجم)انتشاراتدانشگاهگيلان.
8 ـ ثقةالاسلامي، علي (1374)، تأثير تمرين ذهني بر مهارت پرتاب آزاد بستكبال دانشآموزان پسر مقطع متوسطه شهر بيرجند، پايان نامه كارشناسي ارشد، دانشكده تربتي بدني، دانشگاه تربيت معلم.
9 ـ خيري، عام (1379) مقايسه انگيزش پيشرفت بين دانشجويان ورزشكار و غير ورزشكار دانشگاههاي ايلام، پايان نامه كارشناسي ارشد، دانشكده تربيت بدني، دانشگاه تربيت معلم.
10 ـ رحماني نيا، فرهاد، (1377) مباني رواني ـ اجتماعي در تربيت بدني ـ انتشارات دانشگاه گيلان
11 ـ سهرابي، مهدي (1373) بررسي تأثير تمرين ذهني بر مهارت سرويس واليبال دانشآموزان پسر ناحيه 4 مشهد، پايان نامه كارشناسي ارشد، دانشكده تربيت بدني، دانشگاه تهران.
12 ـ شفيع زاده ، محسن، (1379) مقايسه اعتماد به نفس در بين ورزشكاران رشتههاي مشتزني، كشتي و وزنهبرداري و همبستگي آن با نخبگي و سابقه تمريني، پايان نامه كارشناسي ارشد، دانشكده تربيت بدني، دانشگاه تربيت معلم تهران.
13 ـ صنعتي منفرد، شمسي (1371)، بررسي تأثير تصويرسازي ذهني بر مهارت تنيس روي ميز، پايان نامه كارشناسي ارشد دانشكده تربيت بدني دانشگاه تربيت معلم.
14 ـ عليخاني، عيدي (1371)، يادگيري حركتي، انتشارات دفتر تحقيقات و آموزشسازمانربيتبدني.
15 ـ فلاحي، رضا، (1383)، برانگيختگي در ورزش، كيهان ورزشي
16 ـ كاظمي، كيوان (1375) بررسي تأثير تمرين ذهني بر يادگيري كاتا در ورزش كاراته در كاراته كاهاي كمربند سياه (دان 1 و 2). 18 تا 25 سال باشگاههاي كاراته شيتوريو شهر اصفهان، پايان نامه كارشناسي ارشد، دانشكده تربيت بدني، دانشگاه تهران.
17 ـ مارتنز، راينر(1369)، اعتماد به نفس (ناهيد اتقياء، مترجم)، انتشارات دفتر تحقيقات وآموزش سازمان تربيت بدني.
25 ـ نمازي زاده ، مهدي (1356)، مباني رواني اجتماعي در يادگيري مهارتهاي ورزشي، انتشارات دانشكده تربيت بدني و علوم ورزشي.
26 ـ نوابي نژاد، شكوفه (1374)، بررسي ويژگيهاي رواني ورزشكاران زن شركت كننده در مسابقات قهرماني كشور سال 1373، سازمان تربيت بدني، معاونت ورزشي بانوان كشور، اداره كل ورزش بانوان كشور.
منابع انگليسي:
27 _ Bandura, A. (1986). Recycling misconceptions of perceived self – efficacy, Congnitive Therapy and research, 8, 231 – 255.
28 _ Barr, K. A, & Hall, C.R. (1992). The use of imagery by rowers, International Journal of sport psychology, 23, 243 _ 261.
29 _ Beckmann, J & Kazen, M. (1994). Action and State orientation and the performance of top athletes, In J. Kuhl & J. Beckman (Eds.), Volition and personality, Action versus state orientation, pp. 439 – 452.
30 _ Botterill, C. (19993). Goal setting for athletes with examples from hockey, Behavior modification and coaching Springfield, IL: Charles C. Thomas.
31 _ Boutcher, S.H. & Rotella, R.J. (1987). A psychological skills education program for closed _ skill performance enhancement, The sport psychologist, 1, 127 _ 137.
32 _ Bowe, W.G. (1996) A comparison of six personality factor between professional, College and high school basketball players, Microform publication, Inst for sport & human performance.
33 – Brunde, A. (1963). Olympic philosophy, International Olympic academy Olympia, Grece.
34 – Burton, D. (1989). The impact of goal specificity and task complexity on basketball skills development, The sport psychologist, 3, 34 _ 47.
35 _ Byra, M. (1982). Effect of mental practice on the performance of motor skills, volleyball technical journal, 7, 19 _ 23.
36 _ Cox, R. Liue, z & Qlu, Y. (1996). Psychological Skills of elite Chinese athletes, Int. J. Sport psychologist, 27, 123 _ 132.
37 _ Cox, R. Liue, yoo, H. S. (1995). Playing Position and Psycchological skill in american football. Journal of sport behavior, 18 _ 183.
38 _ Deci, E. L & Ryan, R.M. (1991). A Motivational approach to self : Integration in personality. In R. Dienstbier (Ed), Nebraska symposiun on motivation, Vol. 38 : Persectives on motivation, P. 237 _ 288.]
39 – Defraccesco, C. & Burke, K.L. (1997). Performance enhancement, international of sport psychology, 28, 185 – 195.
40 _ Dimitrov, A. (1987). A Study of the initial motives for playing volleyballwith 10 _ 13 year old girls, vaprosi – no – fiziceskata – kultura – (sofia), 3, 52 – 57.
41 _ Dimitrov, A & Popovskii, V. (1987). The impact of some psychological indices regarding the mastering of certain agme activities, Treniorska _ missal _ (sofia), 12, 27 _ 29.
42 _ Ding, X.e. (1990). Test on several individual psychological characteristics of some elite football in china, Chinese sport science and technology , 5 , 24 – 27.
43 _ Dong sung, S. Kang Heon. L. (1994). A comparative study of mental toughness between elite and non _ elite female athletes, Korean journal of sport science, 6, 85 _ 102.
44 _ Etnier, J. L & Landers, D. M. (1996). The influence of procedural variables on the efficacy of mental practice, the sport psychologist, 10, 48 _ 57.
45 _ Fang. Y. (1997). Establishment and protection of athelete’s self _ confidence, sport science Research, 18 (4), 28, 31, 35.
46 _ Feltz, D.L. (1984). Self _ efficacy as a cognitive mediator of athletic performance. In W. F. Straub (Ed), Cognitive sport psychology, 191 _ 198.
47 _ Fulgham, A. (1999). Implementig a psychological skills training program in high school volleyball athletes, department of psychology sweet briar college.
48 _ George, T.R. (1994). Self confidence and baseball performance: A Causal examination of self _ efficacy theory, Journal of sport &Exercise psychology, 16, 381 _ 399.
49 _ Gill, D. L. (1986). Psychological dynamic of sport champaign, IL : Human kinetics.
50 _ Gjesme, T. (1981). Is ther any future in achievment motivation? Motivation and emotion, 5, 115 _ 137.
51 _ Goginsky. A. M & Collins, D. (1995). Research design and mental practice, Journal of Sport sciences, 14, 381 _ 392.
52 _ Gorden, S. & winberg, R. (1994). Effect of internal and exernal imagery on criket performance, Journal of sport behlvior, vol 17 , p60.
53 _ Goudas. M, Theodorakis. Y. & Karamouslidis. G. (1998). Psychological skills in basketball preliminary study for develo[ment of a Greek from of the athletic coping skills inventory _ 28, perceptual and Motor skills, 86, 59 _ 65.
54 _ Gould, D. (1993). Goal setting for peak perfomance, Applied sport psychology, 2, 158 _ 169.
55 _ Gould. D & Weinbeg. R. (1995). Foundations of sport and exercise psychology, Human kinetiecs, p. 247 _ 249.
56 _ Halvari, Hallgeir, Thomassen, Tor oskar. (1997). Achievement motivation, sport _ related future orientation, and sport carcer, Genetic, Social & General psychology monographs, Vol. 123 Issue 3, P. 343, 23 P, 8 Charts.
57 _ Hughes, Sam. (1990). Implementing psychological skills training Program in high School athletics. Journal of sport behavior, Vol. 13 Issue 1, P 15, 8 P, 3 charts.
58 _ Iiimarinen, M. (1984). Sport and international understanding, Berline,spring Verlag.
59 _ Jonse, G & Swain, A. (1995). Perdispositions to experience deblititive and facilitative anxiety in elite and non _ elite performers, The sport psychologist, 9, 201 _ 211.
60 _ KuhI, J. (1994). A Theory of action and state orientation In J. Kuhl & J. Beckmann (Eds), Volition and personality, Action versus state orientation, PP. 375 _ 390.
61 _ Lesser, M & Murphy, S. M. (1989). The psychological Skills Inventory for sport ( PSIS): Normative and reliability deta, paper presented at the amnual meeting of the American psychological Association, Atlanta, GA.
62 _ Locke, E. A, Shaw, K. N, Saari, L. M. & latham, G. P. (1981). Goal setting and task performance psychological Bulletin, 90, 125 _ 152.
63 _ Mahoney, M.J. (1989). The psychological Skills Inventory for sport (R _ 5). 5Th edition, Goleta, CA: Health Science Systems.
64 _ Mohaney , M.J, Gabriel, T.J & Perkins, T.S. 91987). Psychological Skills and exceptional athletic performance The sport psychologist,1, 181 _ 199.
65 _ Man, F. Nyarad, R & Gjesme, T. (1994). The Achievement Motives Scale (AMA): Theroetical Basis and results from a rirst try _ out of a Czech from Scandinavian Journal of Educational Research, 38, 209 _ 218.
66 _ Martens, R. (1987). Coaches guide to sport pshchology. Champaign, IL: Human Kinetics.
67 _ Martens, R. (1990). Coaches guide to sport psychology. Champaign, IL: Human Kinetics.
68 _ May, J. R., Veach, T. L., Reed, MW. & Griffey , MS. (1985). A psychological study of Health, injury and performance in athletes on the us alpine skiteam, Physician and sprtsmedicine, 13, 111_ 115.
69 _ MC Clements, J. (1982). Goal Setting and planning for mental preparations, psychology of sport and motor behavior: Research and practice.
70_ Meyers, M.C, Bourgeois, A.E, Murray, N. & Leunes, A. (1993). Comparison of psychological characteristics and skills of elite and sun _ elite equestrian athletes, Medicine and science in sport and Exercise, 25, 152.
71 _ Meyers, Michael C., Bourgeois, Anthony E. (1999). Mood and Psychological skills of Elite and sub _ Elite Equestrian Athletes, Journal of sport Behavior, Vol 22 Issue 3, 11P, 3 Charts.
72 _ Meyers, Michael C., Leunes, Arnold. (1996). Psychological Skills assessment and athletic performance in collegiate rodeo athletes, Journal of Sport Behavior, Vol 19 Issue 2, P132,15P, 3 Charts.
73 _ Meyers, M.C., Sterling, J. C., Bourgeois, AE, Tredwell, S. & Leunes, A. (1994). Mood and psychological Skills of elite, world _ ranked female tennis players, Journal of sport Behavior, 17, 156 _ 165.
74 _ Morgan, W.P. (1985) Selected psychological factors limiting Performance: A mental health model. Champaign, IL: Human kinetics.
75 _ Morgan, w. P & Pollock, M. L. (1977). Psychologic characterization of the elite distance runner. Annals of the new york Academy of Sciences, 301, 382 _ 403.
76 _Murphy, SM., Fleck, S.J., Dudley, G. &Callister, R. (1990) Psychological and performance concomitants of increased volome training in elite athletes, Jornal of Applide sport psychology, 2, 34 _ 40.
77 – Onestak, D. M. (1990). The Effects of progressive relaxation mental practice and Hypnosisn on Athletic performance: A Review, Journal of Sport Behavior, Vol 14, No. 4. 248 _ 282.
78 _ Palmer, S.L. (1991). A comparison of mental practice techniques as applied to the developing competitive figure skater, 148 _ 155.
79 _ Raviv, S. & Nabel. N. (1991). Field dependence lindependence and concentration as psychological characteristics of elite basketball players, Netauga _ Israel, N1, Feb 91, P 5 _ 21.
80 _ Roberts, G.C. (1992) Motivation and sport and exercise, Conceptual constraints and convergence, champaign, Human kinetics.
81 _ Rubino. F; Febbe. M.R, Protti. S, Ciorba. P, Banetta. L & Flais. D. (1986). Motivation in team sport : analyses and comparison with non _ Motivated, Medicinadello _ sport (Torino _ Ita), 39 (1), 71 _ 74.
82 _ Sally. A. White. (1996). Psychological skills: Differences between volleyball players on the youth national team and those ivolved the 14s high performance camp.
83 _ schmid , A & Paper, E. (1986). Technique for training cocentration, In. J.M. Williams (Ed), Applied sport psychology: personal growth to peak performance, palo Alto, May Field.
84 _ Singer, R. N, Murphey, Milledge, Tennant, L. Kith. (1993). Handbook of research on sport psychology.
85 _ Smith, D. E. Adams, L. B. (1993). A comparative analysis of cognitive difference among female elite and nonelite and cchool pysical education class nonathletes, montral, Canada.
86 _ Swain, A. & Jones. G. (1996). Effects of goal setting intevention on selected basketball skills, Research Quarterly for exercise and sport, N 66, P51 _ 63.
87 _ Thiese, Kaia E.; Huddleston, Sharon. (1999). The use of psychological Skills by female collegiate swimmers, Journal of sport behavior, Vol 22 Issue 4, 9 P, 1 Chart.
88 _ thomans, P.R. & Over, R. (1994) Psychological and psychomotor skills associated with performance in golf, the sport psychologist, 8, 73 – 86.
89 _ Ungerleider, S. & Golding, J.M. (1991). Mental practice among Olympic athletes, perceptual and motor skills, 72, 1007 _ 1017/
90 _ Vealey, R.S. (1986). Imagery training for performance enhancement. In J.M. Williams (Ed)., Applied sport psychology, mountain view, CA : Mayfield.
91 _ Vealey, R.S. (1988). Future directions in psychological skills training the sport psychologist, 2 318 _ 338.
92 _ Webster, R. (1984). Winning Ways in search of your best performance, Fontau, P.84.
93 _ Weinberg, R.S. (1992) Goal setting and motor performance A review and critique. In G.C Roberts (Ed.), Motivation in sport and exercise (pp. 177 _ 197). Champaiagn, IL: Human Kinetics.
94 _ Winter, G. & Martin, C. (1993). Sport psych _ Basic training program, third edition Adelaid, South Australian Sports Innstiue, sport psychology program.
سامانه خرید و امن این
سایت از همهلحاظ مطمئن می باشد . یکی از
مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می
توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت
بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم
اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه 09159886819 در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما فرستاده می شود .
آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی
سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس
مطالب پربازديد
متن شعار برای تبلیغات شورای دانش اموزی تحقیق درباره اهن زنگ نزن انشا در مورد 22 بهمن