دانش آموزی - 147

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره ارسطو

بازديد: 531

تحقیق درباره ارسطو

ارسطو یکی از بزرگترین متفکران جهان است. در سراسر تاریخ فلسفه، گذشته از افلاطون وکانت، شاید هیچ کس ژرفا و پهنای اندیشه او را نداشته باشد، از بیست و چهار قرن تاکنون تاثیر او در فیلسوفان و دانشمندان گیتی بیرون از حد و حساب و بسا بیمانند بوده است. دانشمندان ایرانی حتی پیش از اسلام و قبل از رواج زبان عربی از او متاثر بوده‌اند استاد ذبيح الله صفا می‌نویسد:

"در پاره‌ای از کتاب پهلوی اصطلاحات فراوان علمی موجود است و این اصطلاحات که غالبا قابل تطبیق بر اصطلاحات فلسفی یونانی خاصه حکمت ارسطوست، می‌رساند که تنها به وسیله عیسویان ایرانی، علم یونانی پذیرفته و به زبان سریانی ادا نشده است بلکه زرتشتیان نیز به این کار مبادرت کرده و زبان پهلوی را معادل آوردن بسیاری کلمات در برابر اصطلاحات فلسفی یونانی ثروتمند ساخته بودند...یکی از مشاهیر عیسویان [در عهد ساسانی] پولس ایرانی (paulus persa) رئیس حوزه ایرانی نصیبین است که کتابی مشتمل بر بحث درباره منطق ارسطو به سریانی برای خسرو انوشيروان نوشـــت و در آن نسـبت به اثبات وجود واجــب و توحید و سایر نظر‌های فلاسفه، برتری روش حکما بر اهل ادیان اشاره کرد ....معلمین کلیساهای نسطوری در ایران .... چون به آثار ارسطو توجه داشتند در کلیساهای خود در ایران .... با قوت بسیار به تحقیق در روش این استاد یا شراح اسکندرانی او توجه کردند... مجاهداتی که پیش از خسرو انوشيروان (531 ـ 579م ) شده بود در برابر توجه او به علوم فاقد اهمیت است. این پادشاه که هم فرمانروایی مدبّر و هم سرداری شجاع بود به حکمیت نیز علاقه داشت و از فلسفه افلاطون و ارسطو آگاه بود و ترجمه پهلوی این دو استاد را می‌خواند.

 

ارسطو در 384 ق.م در شهر یونانی زبان استاگیرا ((stagira واقع در شبه جزیره خالکیدیکس (Chalcidice) چشم به جهان گشود. پدرش نیکو ماخوس (Nicomachus) پزشک بود و عضو صنف آسکله‌پیادای ( asclepiadae ) و طبیب در بار آمونتاس دوم (پادشاه مقدونیه Amyntas). ممکن است ارسطو از کودکی، و در نتیجه شغل پدر، به زیست شناسی دلبسته شده باشد، اما هیچ دلیلی در دست نیست که ار آن هنگام آغاز به تحقیق کرده باشد. پزشکان صنف اسکله‌پیاد فرزندان خویش کالبد شکافی یاد می‌دادند؛ اما ارسطو هنوز بسیار کوچک بود که پدرو مادرش هر دو در گذشتند و بنابراین، بعید است که او از این آموزش بهره‌مند شده باشد.

ارسطو در هفده سالگی به آتن رفت و وارد آکادمیاي افلاطون (plato) شد و تا هنگام  مرگ وی در 348 ق.م همچنان شاگرد و همکار او بود و آنجا ماند. اهمیت تاثیر فلسفی افلاطون در همه آثار  ارسطو هویداست. حتی وقتی که او از استاد انتقاد می‌کند یعنی بیشتر اوقات به شهادت نوشته‌های موجود ـ به نبوغ افلاطون احترام عمیق می‌گذارد.

پس از مرگ افلاطون‌، ارسطو از آتن رفت. ممکن است بستگيهايش با دربار مقدونيه سبب رویگردانی مردم از او شده باشد. شاید هم نسبت به انتخاب اسپئوسیپوس (Speusippus) به جانشینی افلاطون نظر خوش نداشته، زیرا با رگه‌ای از آرای مکتب افلاطونی که در آثار اسپئوسیپوس پرورش داده می‌شده موافق نبوده است. به هر تقدیر، ارسطو به دهرت هرمیاس (hermias)، که از همشاگردیهای گذشته‌اش در آکادمیا و در آن زمان جبار آلوس در تروآد (Troad) بود به آن سان رفت. سه سال آنجا عضو محفل کوچکی از متفکران بود و باپوتیاس(Pythias)، دختری که هرمیاس او را به فرزندی پذیرفته بود، ازدواج کرد. در ایام اقامت در آسوس و سپس در میتوانه (Mitylene) در جزیره لیسبوس (lesbos)  ، دست به پژوهشهای در زیست شناسی زد که بعدها شالوده نوشته‌هایی علمی‌اش شد.

در 349 ق.م ارسطو به دعوت فیلیپ مقدونی (Philip of Macedon پادشاه مقدونیه) به پلا(pella ) پایتخت آن سرزمین رفت و مربی فرزند او، اسکندر کبیر (Alexander the great ) شد که پسری سیزده ساله بود.

پس از پایان دوره تربیت اسکندر، ارسطو به استاگیرا بازگشت و چند سال آنجا بود و سپس باز به آتن رفت و به تعلیم فلسفه پرداخت.

ارسطو در آتن از بیگانگان مقیم بود، بنابراین، نمی توانست مالک ملکی در آن شهر باشد. پس بیرون شهر چند ساختمان اجاره کرد و در اینجا که لوکیون (lykeion) نام گرفت. مدرسه‌ای از خود بنیان نهاد. (متصل به ساختمان اصلی ایوانی ستون‌دار "پری پاتوس Peripatos" بود و همین سبب شد که بعدها پیروان ارسطو را "پری پاتیک" بنامند).

 او بعضی سخنرانیها برای عامه می‌کرد، اما بشتر اوقاتش به نوشتن یا به درس گفتن برای گروهی کوچکتر از شاگردان جدی می‌گذشت. اغلب آثار موجود او متن درسهایی است که به این گروه داده شده و به نگارش در آمده است. در این گروه چند متفکر نیز مانند تئوفراستوس (Theophrastus) و ائودموس (eudemus) عضویت داشتند که بعدها خود از دانشمندان معتبر شدند. پوتیاس، همسر ارسطو هنوز دیری از این دوره زندگی نگذشته فوت کرد، و او بقیه عمر را با زنی برده به نام هرپولیس (herpyllis) به سربرد و از او پسری موسوم به نام نیکو ماخوس پیدا کرد که کتاب اخلاق نيكوماخوس را به اسم وی کرده است. ارسطو در وصیّت نامه خویش از هرپولیس به علت وفاداری و مهربانی‌اش به نیکی یاد می‌کند، هرچند تا پیش از مرگ خودش او را قانوناً از بند بردگی آزاد نکرد. بر خلاف افلاطون و بسیاریی از افراد تحصیل کرده یونانی در آن روزگار، به نظر می‌رسد که ارسطو منحصرا به جنس مخالف گرایش داشته است. چنین می‌نماید که بر زنان آنچنان احترامی نمي‌گذاشته و حتی توجه دقیقی نمی‌کرده است.

وقتی که در 323 ق.م مرد و احساسات ضد مقدونی در آتن دوباره سر برداشت، ارسطو ناگزیر از ترک آن شهر شد. واضح است که معتقد بوده که جانش در خطر است، زیرا با اشاره به اعدامسقراط (Socrates) می‌گوید اجازه نمی‌دهد آتنیان "دوباره نسبت به فلسفه مرتکب گناه شوند". پس به خالکیس (chalcis) موطن خویشاوندان مادری‌اش، رفت و سال بعد به علت بیماری در‌گذشت.

دانته هنگام وصف دکارت نخستین دوزخ درباره ارسطو چنین می‌گوید:

دیــــدم آن پیــــر و استــــاد همه                    او چو چوپان و دیگران چو رمه

همه ارباب فضل و دانش و هـوش                  حلقه طاعتش نهاده به گوش

بــر فلاطــون و پیـــر او سقــــراط                   پیشتر از همه به قرب بساط

از این بیانات مقدار احترامی را که در ارسطو طی هزار سال از آن بر خوردار بوده است می‌توان حدس زد. دوران اقتدار ارسطو هنگامی به پایان رسید که اسباب و آلات نو پیدا شد و مشاهدات روز افزون گردید و تجربیات از روی تانی و دقت علم را از نو نبا نهاد و " آلکم "  و "راموس" و " راجر " و فرانسیس بیکن با اسلحه مقاومت‌ناپذیری مسلح شدند. تاکنون هیچ مغزی نتوانسته است تسلط خود را بر فکر بشر این اندازه ادامه می‌دهد.

به گرداگرد خود چون نیک می‌دید                 بلا انگشتری و او نگی

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 13 فروردین 1394 ساعت: 0:31 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره اعتیاد

بازديد: 147

تحقیق درباره اعتیاد

 

اعتیاد عبارت است از وابستگی به عوامل یا موادی که تکرار مصرف آنها با کم و کیفمشخص و در زمان معین از دیدگاه معتاد ضروری می‌نماید. یعنی تداوم بخشیدن به مصرفمواد و عوامل مخدر درمانی عامیانه ، غیرمعمول ، دور از موازین علمی و معتاد کسی است که نیازمند و وابسته روانی- جسمانی به مواد و عوامل مخدر و عادت‌زا می‌باشد که به منظور برآوردن آن بایستی از این مواد بطور مداوم و در فواصل مشخص استفاده کند.

مقدمه

افزایش سرسام آور مصرف مواد مخدر در جهان و قاچاق روز افزون این مواد پیامدهای وحشتناکی خواهد داشت که مستقیما نسل جوان و بشریت را تهدید می‌کند. گسترش شبکه قاچاق بین‌المللی و دام اعتیاد ، میلیون‌ها نفر جوان را به فساد و کام مرگ می‌کشاند و سوداگران مرگ را به ثروت و قدرت می‌رساند. اعتیاد یک مسئله بزرگ بهداشتی و بلایی اجتماعی و دارایجنبه‌های متعدد اقتصادی، سیاسی ، فرهنگی ، روانی ، اخلاقی و حقوقی است. از اینرو آگاهی خانواده‌ها درباره سرانجام نکبت‌بار اعتیاد در پیشگیری و مهار آن کمکی موثر به ‌شمار می‌آید.

شروع اعتیاد

اعتیاد با وابستگی جسمانی و روانی همراه است. بعضی از داروها نیز ممکن است با ایجاد وابستگی روانی در بیمار موجب افزایش مصرف شوند و اعتیاد بدهند. فرد معتاد با دریافت مواد اعتیادآور سرخوش و راضی می‌شود و با توقف مصرف دارو دجار خماری و اختلال شدید جسمانی می‌گردد. مواد اعتیادآور سبب پیدایش پدیده تحمل نیز می‌شوند. به ‌موجب این پدیده فرد معتاد برای دسترسی به اثر اولیه این مواد که در ابتدا با مقدار کم حاصل می‌شود مصرف خود را افزایش می‌دهد. شدت و نوع وابستگی نسبت به مواد اعتیادآور برحسب نوع و اثر آن متفاوت است. برخی از این مواد مانند تریاک و مشتقات آن وابستگی شدید ایجاد می‌کنند و برخی دیگر با وجود تاثیری که بر روان و ذهن فرد می‌گذارند اعتیاد دهنده به ‌شمار نمی‌آیند.

انواع اعتیاد

اعتیادات مجاز

 

اعتیادات مجاز عبارتند ازوابستگی و تداوم در مصرف موادی که به عنوان دارو شناخته شده بطور طبیعی یا صناعی بدست می‌آید. و شامل بسیاری از مواد دارویی بویژه آرام بخشها وخواب آورها می‌شوند که این مواد با تجویز پزشک و یا اغلب خود سرانه مصرف می‌شوند. اعتیادات مجاز خود به دو دسته تقسیم می‌شوند. اعتیاد به مواد مخدر طبیعی و صناعی به عنوان دارو شناخته می‌شوند. و اعتیاد به موادی که تنها از دیدگاه روانی عادت‌زا هستند و تداوم مصرف را ایجاب می‌کنند همانند تنباکو و مشابهین آنها. اعتیادات به این مواد از ساده ترین تا خطرناکترین عوارض را در معتاد و بطور غیر مستقیم در خانواده و جامعه موجب می‌گردد. مثل عوارض قلب و عروق ، سرطان در دستگاه تنفس.

 

اعتیادات غیر مجاز

 

اعتیادات غیر مجاز عبارتند ازوابستگی افراد به مصرف همیشگی مواد و بهره گیری از عواملی که بنابر قوانین کشوری یا بین‌المللی غیر مجاز شناخته می‌شوند این امر در نتیجه ناپسند بودن مظاهر اعتیاد از دیدگاه پزشکی ، بهداشتی ، روانی و اجتماعی می‌باشد. علل مختلف اعتیاد عبارتند از: ارضاء هوسها ، زیاده طلبی ، گرفتن انگیزه‌های احساسی ، احساس یکنواختی ، بیکارگی و وقت گذرانیفقر ، عدم عدالت اجتماعی و ناهنجاریهای مالی و اقتصادی و بسیار رفاه و عوامل درونی مثل نوسانات فیزیولوژیک و پاتوفیزیولوژیک یعنی بیماریهای جسمی و روانی بویژه در اشکال مزمن و رنجور کننده و نارسایی اصول پزشکی در مورد تامین بهداشت جامعه و عدم توان درمان کلیه بیماریهای موجود ، یکی از دلایل اصلی اعتیاد می‌باشد.

 

ویژگیهای افراد معتاد

 

فرد معتاد کسی است که اساسا یا از خود و یا از محیط خود و یا هر دو احساس ناخشنودی ، نارضایتی و ناراحتی دارد و در چنین حالت نامطلوبی ناگزیر از مصاحبت و موانست با افرادی که برخلاف او دنیا را محل مناسبی برای زیستن یافته‌اند و علی رغم مسائل و مشکلات آن بگونه‌ای خود را با شرایط زندگی وفق داده‌اند آن را عقل می‌کنند. معتاددان در توهمات خود یک دنیای صنایی نسبتا رضایت‌بخش برای خویش متصورند که نه تنها بر هیچگونه تغییری یا در خود و یا در محیط مبتنی نیست بلکه دنیای خیالی آنان تنها بر اساس حضور مواد در بدنشان و نیاز به آن و رفع آن نیاز استوار است و غالبا آنان از احساس ناامنی ، احساس بی کفایتی ،احساس تنهایی ، نفرت ، نوسانهای افسردگی ، اضطراب شدید و بویژه کششها و تعارضات درون فردی بگونه‌ای رنج می‌برند. به هر حال اعتیاد و یک پدیده مخرب اجتماعی است زیرااثرات نامطلوب و عواقب وخیم آنها تنها دامنگیر شخص معتاد نمی‌شود بلکه همه افراد را که بگونه‌ای با آنان وابستگی و ارتباط نزدیک دارند فرا می‌گیرد مخصوصا که فرد معتاد مسئول اداره یک خانواده و در نقش هم پایه نیز باشد.

اثرات دارویی مواد مخدر

 

مصرف مواد مخدر و دیگر ترکیبات اعتیادآور بعلت اثرات دارویی ویژه خود تغییراتی در سطح فیزیولوژی و بیولوژی شخص بوجود می‌آورد که قسمت مهم این تغییرات بر روی سلسله اعصاب مرکزی و محیطی انجام می‌گیرد و نتیجتا بر روی حالات جسمانی- روانی فرد اثر می‌گذارد و شخص مواجه با تجاربی در تداوم از اهمیتی خاص برخوردار خواهد بود. و مهمترین این تغییرات عبارتند از

تسکین موقت آلام روحی مانند اضطراب ، افسردگی و بی‌قراری و تسکین موقت دردهای جسمانی و احساس رضایت و آرامش درونی موقت و تشدید موقت و میزان هوشیاری بگونه‌های غیر قطبی و چون اغلب معتادین قبل از اینکه به اعتیاد روی آورند با مشکلاتی متعدد مانند اضطراب ، افسردگی ، بی قراری و تضادهای گوناگون مواجه بوده‌اند لذا مصارف اولیه موادمخدر ممکن است در کوتاه مدت سبب تسکین ناراحتیهای فوق گردد و ترک ناگهانی و یا کاهش مصرف مواد مخدر پس از ایجاد وابستگی بدنی نسبت به دارو سبب اختلالاتی می‌گردد مانند بی‌قراری ، اضطراب ، خستگی مفرط ، گیجی ، حالات تهوع ، استفراغ و اسهال عدم تمرکز شدید و پاشیدگی افکار. در چنین مرحله‌ای فرد معتاد با چنین حالاتی روبرو می‌گردد و بنابراین تنها راه فرار از آن را استفاده مجدد دارو بداند. وابستگی فرد معتاد نسبت به ماده مخدر صرفا بدنی نیست و جنبه‌های وابستگی روانی آن به دارو در رابطه با مشکلات شخصیتی فرد در جریان تداوم اعتیاد از اهمیت اولیه برخوردار است.

 

روانی اعتیاد

 

از نقطه نظر روانشناسی عقیده بر این است که اعتیاد به مواد مخدر بگونه‌ای غیر مستقیم واکنش و پاسخی است مخرب در مقابل کنش‌های غیر قابل تحمل بیرونی و درونی که بدان وسیله فرد سعی می‌کند آلام و مشکلات درونی خود ، مانند اضطراب، افسردگی و محرومیتها را کاهش داده و یا تسکین بخشد که در واقع انتخاب شیوه‌ایست ناسالم به منظور فرار از واقعیتهای موجود.


در واقع معتاد همانند دیگر افراد ، انسانی است که نیاز دارد عشق بورزد و مورد عشق قرار گیرد (عشق سازنده و حقیقی) او می‌خواهد به دیگران محبت کند و مورد مهر و محبت قرار گیرد وجودش برای دیگران موثر و با ارزش باشد و متقابلا وجود دیگران برای وی مفید و با اهمیت باشد، سرانجام ندای درونش از او می‌خواهد که او بایستی تغییر کند تغییری که او را از تمامی این مصائب و مشکلات برهاند و در تبادل خود و جامعه‌اش قبول مسولیت نماید متاسفانه بر اثر نارساییها و انحرافات خانوادگی و اجتماعی و همچنین عدم یک نظام تربیتی صحیح فرد به تدریج از مسیر حقیق دور می‌شود و با انتخاب شیوه و معیارهای مخرب از خود و جامعه‌اش بیگانه می‌گردد و این گریز از خویشتن خویش و بیگانگی وی را به انزوا و فرار هرچه بیشتر از واقعیتها می‌کشاند.

آسیب پذیری جوانان در دوران بلوغ

 

دوره‌ایست که فرد با تضادها و کشمکشهای متعدد درونی مواجه می‌گردد. در این زمان اوبخوبی احساس می‌کند که به مرحله‌ای جدید از زندگی می‌بایستی وارد شود و مسولیتی در قبال خود و جامعه‌اش اتخاذ نماید. مرحله‌ای که او را با نگرانی ، اضطراب و مشکل تصمیم گیری روبرو می‌سازد و او سعی می‌کند بگونه‌ای بر مشکلات خویش فائق آید. عدم توجه به اعضای خانوداه توقعات بیجا و بی‌مورد اطرافیان ، بدون در نظر گرفتن حساسیت این دوره و توقعات و ارزشهای متضاد اجتماعی اختلالات تطابقی در خانواده و زمینه‌های نامطلوب شخصیتی فرد بسهولت وی را در این دوره در مقابل انحرافات مختلف آسیب پذیر می‌سازد.

 

پیشگیری به عنوان بهترین شیوه مقابله با اعتیاد

 

تعلیم و تربیت ، راهنمایی ، مشورت و ارشاد خانواده‌هاست این آموزش باید در یک طیفگسترده اعم از رسمی و غیر رسمی صورت پذیرد و بویژه از رسانه‌های گروهی در جهتآموزشی و نتیجتا پیشگیری از اعتیاد نخست با تحلیل کلیه عوامل احتمالی اعم از فرهنگی ، اجتماعی ، خانوادگی ، تحصیلی و غیره که افراد سالم را بسوی این انحراف عظیم مذهبی ، اخلاقی ، اجتماعی و خانوادگی سوق دهد، کمال استفاده بعمل آید. آنگاه مسئولان تعلیم و تربیت علما و روحانیون ، روانشناسان و سایر صاحب نظران شیوه‌های مقابله را در چارچوب نظام حکومتی و متناسب با ارزشهای حاکم بر جامعه ارائه دهد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 13 فروردین 1394 ساعت: 0:30 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره زندگی نامه حضرت مهدی (عج(

بازديد: 969

تحقیق درباره زندگی نامه حضرت مهدی (عج(

ولادت


ولادت حضرت مهدی صاحب الزمان ( ع ) در شب جمعه ، نيمه شعبان سال ٢٥٥يا ٢٥٦
هجری بوده است.

پس از اينکه دو قرن و اندی از هجرت پيامبر ( ص ) گذشت ، و امامت به امام دهم 
حضرت هادی ( ع ) و امام يازدهم حضرت عسکری ( ع ) رسيد ، کم کم در بين فرمانروايان 
و دستگاه حکومت جبار ، نگراني هايی پديد آمد . علت آن اخبار و احاديثی بود که در 
آنها نقل شده بود : از امام حسن عسکری ( ع ) فرزندی  تولد خواهد يافت که تخت و 
کاخ جباران و ستمگران را واژگون خواهد کرد و عدل و داد را جانشين ظلم و ستم ستمگران 
خواهد نمود . در احاديثی که بخصوص از پيغمبر ( ص ) رسيده بود ، اين مطلب زياد 
گفته شده و به گوش زمامداران رسيده بود .

در اين زمان يعنی هنگام تولد حضرت مهدی ( ع ) ، معتصم عباسی  ، هشتمين خليفه عباسی ، 
که حکومتش از سال ٢١٨هجری آغاز شد ، سامرا ، شهر نوساخته را مرکز حکومت عباسی  
قرار داد .

اين انديشه - که ظهور مصلحی پايه های حکومت ستمکاران را متزلزل مي نمايد و بايد از 
تولد نوزادان جلوگيری کرد ، و حتی مادران بيگناه را کشت ، و يا قابله هايی را 
پنهانی به خانه ها فرستاد تا از زنان باردار خبر دهند - در تاريخ نظايری دارد . در 
زمان حضرت ابراهيم ( ع ) نمرود چنين کرد . در زمان حضرت موسی ( ع ) فرعون نيز به 
همين روش عمل نمود . ولی خدا نخواست . همواره ستمگران مي خواهند مشعل حق را خاموش 
کنند ، غافل از آنکه ، خداوند نور خود را تمام و کامل مي کند ، اگر چه کافران و 
ستمگران نخواهند.

در مورد نوزاد مبارک قدم حضرت امام حسن عسکری ( ع ) نيز داستان تاريخ به گونه ای  
شگفت انگيز و معجزه آسا تکرار شد.

امام دهم بيست سال - در شهر سامرا - تحت نظر و مراقبت بود ، و سپس امام يازدهم ( ع ) نيز در آنجا زير نظر و نگهبانی حکومت به سر مي برد .

به هنگامی که ولادت ، اين اختر تابناک ، حضرت مهدی ( ع ) ، نزديک گشت ، و 
خطر او در نظر جباران قوت گرفت ، در صدد بر آمدند تا از پديد آمدن اين نوزاد 
جلوگيری کنند ، و اگر پديد آمد و بدين جهان پای  نهاد ، او را از ميان بردارند .

بدين علت بود که چگونگی احوال مهدی ، دوران حمل و سپس تولد او ، همه و همه ، از مردم نهان داشته مي شد، جز چند تن معدود از نزديکان ، يا شاگردان و اصحاب خاص امام حسن عسکری ( ع ) کسی او را نمي ديد . آنان نيز مهدی  را گاه بگاه مي ديدند ، نه هميشه و به صورت عادی " .

شيعيان خاص ، مهدی ( ع ) را مشاهده کردند در مدت٥ يا ٤ سال آغاز عمر حضرت مهدی  که پدر بزرگوارش حيات داشت ، شيعيان خاص به حضور حضرت مهدی ( ع ) مي رسيدند.

از جمله چهل تن به محضر امام يازدهم رسيدند و از امام خواستند تا حجت و امام بعد از خود را به آنها بنماياند تا او را بشناسند ، و امام چنان کرد. آنان پسری را ديدند که بيرون آمد ، همچون پاره ماه ، شبيه به پدر خويش . امام عسکری فرمود : " پس از من ، اين پسر امام شماست ، و خليفه من است در ميان شما ، امر او را اطاعت کنيد ، از گرد رهبری او پراکنده نگرديد ، که هلاک مي شويد و دينتان تباه مي گردد . اين را هم بدانيد که شما او را پس از امروز نخواهيد ديد ، تا اينکه زمانی دراز بگذرد . بنابراين از نايب او ، عثمان بن سعيد ، اطاعت کنيد " . و بدين گونه ، امام يازدهم ، ضمن تصريح به واقع شدن غيبت کبری ، امام مهدی را به جماعت شيعيان معرفی فرمود ، و استمرار سلسله ولايت را اعلام داشت. يکی  از متفکران و فيلسوفان قرن سوم هجری که به حضور امام رسيده است ، ابو سهل نوبختی مي باشد.

باری ، حضرت مهدی ( ع ) پنهان مي زيست تا پدر بزرگوارش حضرت امام حسن عسکری  
در روز هشتم ماه ربيع الاول سال ٢٦٠هجری ديده از جهان فرو بست . در اين روز بنا 
به سنت اسلامی ، مي بايست حضرت مهدی بر پيکر مقدس پدر بزرگوار خود نماز گزارد ، 
تا خلفای ستمگر عباسی جريان امامت را نتوانند تمام شده اعلام کنند ، و يا بد خواهان آن را از مسير اصلی منحرف کنند ، و وراثت معنوی  و رسالت اسلامی و ولايت دينی را به دست ديگران سپارند . بدين سان ، مردم ديدند کودکی همچون خورشيد تابان با شکوه هر چه تمامتر از سرای امام بيرون آمد ، و جعفر کذاب عموی خود را که آماده نماز گزاردن بر پيکر امام بود به کناری زد ، و بر بدن مطهر پدر نماز گزارد .



ضرورت غيبت آخرين امام


بيرون آمدن حضرت مهدی ( ع ) و نماز گزاران آن حضرت همه جا منتشر شد 
کارگزاران و ماموران معتمد عباسی به خانه امام حسن عسکری (ع ) هجوم بردند، اما هر چه بيشتر جستند کمتر يافتند ، و در چنين شرايطی بود که برای بقای حجت حق تعالی ، امر غيبت امام دوازدهم پيش آمد و جز اين راهی برای حفظ جان آن " خليفه خدا در زمين " نبود ، زيرا ظاهر بودن حجت حق و حضورش در بين مردم همان بود و قتلش همان . پس مشيت و حکمت الهی  بر اين تعلق گرفت که حضرتش را از نظرها پنهان نگهدارد ، تا دست دشمنان از وی  کوتاه گردد ، و واسطه فيوضات ربانی ، بر اهل زمين سالم ماند . بدين صورت حجت خدا ، هر چند آشکار نيست ، اما انوار هدايتش از پس پرده غيبت راهنمای مواليان و دوستانش مي باشد . ضمنا اين کيفر کردار امت اسلامی است که نه تنها از مسير ولايت و اطاعت امير المؤمنين علی 
ع ) و فرزندان معصومش روی بر تافت ، بلکه به آزار و قتل آنان نيز اقدام کرد ، و لزوم نهان زيستی آخرين امام را برای حفظ جانش سبب شد .

در اين باب سخن بسيار است و مجال تنگ ، اما برای  اينکه خوانندگان به اهميت وجود امام غايب در جهان بينی تشيع پی برند ، به نقل قول پروفسور هانری کربن مستشرق فرانسوی - در ملاقاتی که با علامه طباطبائی داشته ، مي پردازيم :

به عقيده من مذهب تشيع تنها مذهبی است که رابطه هدايت الهيه را ميان خدا و 
خلق ، برای هميشه ، نگهداشته و بطور استمرار و پيوستگی  ولايت را زنده و پابر جا 
مي دارد ... تنها مذهب تشيع است که نبوت را با حضرت محمد - صلی الله عليه و آله 
و سلم - ختم شده مي داند ، ولی ولايت را که همان رابطه هدايت و تکميل مي باشد ، 
بعد از آن حضرت و برای هميشه زنده مي داند . رابطه ای  که از اتصال عالم انسانی به 
عالم الوهی کشف نمايد ، بواسطه دعوتهای دينی قبل از موسی و دعوت دينی موسی و 
عيسی و محمد - صلوات الله عليهم - و بعد از حضرت محمد ، بواسطه ولايت جانشينان 
وی ( به عقيده شيعه ) زنده بوده و هست و خواهد بود ، او حقيقتی است زنده که 
هرگز نظر علمی نمي تواند او را از خرافات شمرده از ليست حقايق حذف نمايد ...

آری تنها مذهب تشيع است که به زندگی اين حقيقت ، لباس دوام و استمرار پوشانيده و معتقد است که اين حقيقت ميان عالم انسانی و الوهی  ، برای هميشه ، باقی و پا برجاستيعنی  با اعتقاد به امام حی غايب .


صورت و سيرت مهدی ( ع (


چهره و شمايل حضرت مهدی ( ع ) را راويان حديث شيعی و سنی چنين نوشته اند :

چهره اش گندمگون ، ابروانی هلالی و کشيده ، چشمانش سياه و درشت و جذاب ، 
شانه اش پهن ، دندانهايش براق و گشاد ، بيني اش کشيده و زيبا، پيشاني اش بلند 
و تابنده . استخوان بندي اش استوار و صخره سان ، دستان و انگشتهايش درشتگونه هايش کم گوشت و اندکی متمايل به زردی  - که از بيداری شب عارض شده - بر گونه راستش خالی مشکين . عضلاتش پيچيده و محکم ، موی سرش بر لاله گوش ريخته ، اندامش متناسب و زيبا ، هياتش خوش منظر و رباينده ، رخساره اش در هاله ای از شرم بزرگوارانه و شکوهمند غرق . قيافه اش از حشمت و شکوه رهبری سرشار . نگاهش دگرگون کننده ، خروشش درياسان ، و فريادش همه گير " .

حضرت مهدی صاحب علم و حکمت بسيار است و دارنده ذخاير پيامبران است . وی نهمين امام است از نسل امام حسين ( ع ) اکنون از نظرها غايب است . ولی مطلق و خاتم اولياء و وصی اوصياء و قائد جهانی و انقلابی  اکبر است . چون ظاهر شود ، به کعبه تکيه کند، و پرچم پيامبر ( ص ) را در دست گيرد و دين خدا را زنده و احکام خدا را در سراسر گيتی جاری کند . و جهان را پر از عدل و داد و مهربانی کند.

حضرت مهدی ( ع ) در برابر خداوند و جلال خداوند فروتن است . خدا و عظمت خدا در 
وجود او متجلی است و همه هستی او را فراگرفته است . مهدی ( ع(عادل است و 
خجسته و پاکيزه . ذره ای از حق را فرو نگذارد . خداوند دين اسلام را به دست او عزيز
گرداند . در حکومت او ، به احدی ناراحتی نرسد مگر آنجا که حد خدايی جاری گردد . 
مهدی ( ع ) حق هر حقداری را بگيرد و به او بدهد . حتی  اگر حق کسی زير دندان ديگری  
باشد ، از زير دندان انسان بسيار متجاوز و غاصب بيرون کشد و به صاحب حق باز 
گرداند . به هنگام حکومت مهدی ( ع ) حکومت جباران و مستکبران ، و نفوذ سياسی  
منافقان و خائنان ، نابود گردد . شهر مکه - قبله مسلمين - مرکز حکومت انقلابی مهدی  
شود . نخستين افراد قيام او ، در آن شهر گرد آيند و در آنجا به او بپيوندند

برخی به او بگروند ، با ديگران جنگ کند ، و هيچ صاحب قدرتی و صاحب مرامی ، باقی  
نماند و ديگر هيچ سياستی و حکومتی ، جز حکومت حقه و سياست عادله قرآنی ، در جهان 
جريان نيابد . آری ، چون مهدی ( ع قيام کند زمينی  نماند ، مگر آنکه در آنجا 
گلبانگ محمدی : اشهد ان لا اله الا الله ، و اشهد ان محمدا رسول الله ، بلند گردد.

در زمان حکومت مهدی ( ع ) به همه مردم ، حکمت و علم بياموزند ، تا آنجا که زنان 
در خانه ها با کتاب خدا و سنت پيامبر ( ص ) قضاوت کنند . در آن روزگار ، قدرت 
عقلی توده ها تمرکز يابد . مهدی ( ع ) با تاييد الهی  ، خردهای مردمان را به کمال 
رساند و فرزانگی  در همگان پديد آورد 


مهدی ( ع ) فرياد رسی است که خداوند او را بفرستد تا به فرياد مردم عالم برسد . 
در روزگار او همگان به رفاه و آسايش و وفور نعمتی  بيمانند دست يابند . حتی  
چهارپايان فراوان گردند و با ديگر جانوران ، خوش و آسوده باشند . زمين گياهان 
بسيار روياند آب نهرها فراوان شود ، گنجها و دفينه های  زمين و ديگر معادن استخراج 
گردد . در زمان مهدی ( ع ) آتش فتنه ها و آشوبها بيفسرد ، رسم ستم و شبيخون و 
غارتگری برافتد و جنگها از ميان برود .

در جهان جای ويرانی نماند ، مگر آنکه مهدی ( ع ) آنجا را آباد سازد. در قضاوتها و احکام مهدی ( ع ) و در حکومت وی ، سر سوزنی  ظلم و بيداد بر کسی نرود و رنجی بر دلی ننشيند.

مهدی ، عدالت را ، همچنان که سرما و گرما وارد خانه ها شود ، وارد خانه های مردمان
کند و دادگری او همه جا را بگيرد .


شمشير حضرت مهدی ( ع (


شمشير مهدی ، سيف الله و سيف الله المنتقم است . شمشيری است خدائی ، شمشيری است انتقام گيرنده از ستمگران و مستکبران . شمشير مهدی شمشير انتقام از همه جانيان در طول تاريخ است  درندگان متمدن آدمکش را مي کشد ، اما بر سر ضعيفان و مستضعفان رحمت مي بارد و آنها را مي نوازد .

روزگار موعظه و نصيحت در زمان او ديگر نيست . پيامبران و امامان و اولياء حق 
آمدند و آنچه لازمه پند دادن بود بجای آوردند . بسياری  از مردم نشنيدند و راه باطل 
خود را رفتند و حتی اولياء حق را زهر خوراندند و کشتند . اما در زمان حضرت مهدی 
بايد از آنها انتقام گرفته شود .

مهدی ( ع ) آن قدر از ستمگران را بکشد که بعضی گويند : اين مرد از آل محمد ( ص(نيست . اما او از آل محمد ( ص ) است يعنی از آل حق ، آل عدالت ، آل عصمت و آل انسانيت است .

از روايات شگفت انگيزی که در مورد حضرت مهدی  ( ع ) آمده است ، خبری است که از 
حضرت امام محمد باقر ( ع ) نقل شده و مربوط است به ١٢٩٠سال قبل . در اين روايت 
حضرت باقر ( ع)مي گويند :

مهدی ، بر مرکبهای پر صدايی ، که آتش و نور در آنها تعبيه شده است ، سوار مي شود و به آسمانها ، همه آسمانها سفر مي کند " .

و نيز در روايت امام محمد باقر ( ع ) گفته شده است که بيشتر آسمانها ، آباد و 
محل سکونت است . البته اين آسمان شناسی اسلامی ، که از مکتب ائمه طاهرين ( ع(
استفاده مي شود ، ربطی به آسمان شناسی يونانی و هيئت بطلميوسی ندارد ... و هر چه 
در آسمان شناسی يونانی ، محدود بودن فلک ها و آسمانها و ستارگان مطرح است ، در 
آسمان شناسی اسلامی ، سخن از وسعت و ابعاد بزرگ است و ستارگان بيشمار و قمرها 
و منظومه های فراوان . و گفتن چنين مطالبی از طرف پيامبر اکرم ( ص ) و امام باقر 
)
ع ) جز از راه ارتباط با عالم غيب و علم خدائی امکان نداشته است .


غيبت کوتاه مدت يا غيبت صغري


مدت غيبت صغری بيش از هفتاد سال بطول نينجاميد ( از سال ٢٦٠هتا سال ٣٢٩ه. (
که در اين مدت نايبان خاص ، به محضر حضرت مهدی ( ع ) مي رسيدند ، و پاسخ نامه ها 
سؤوالات را به مردم مي رساندند . نايبان خاص که افتخار رسيدن به محضر امام ( ع ) را 
داشته اند ، چهار تن مي باشند که به " نواب خاص " يا " نايبان ويژه " معروفند.

١ - نخستين نايب خاص مهدی ( ع ) عثمان بن سعيد اسدی است . که ظاهرا بعد از سال ٢٦٠ هجری وفات کرد ، و در بغداد به خاک سپرده شد عثمان بن سعيد از ياران و شاگردان مورد اعتماد امام دهم و امام يازدهم بود و خود در زير سايه امامت پرورش يافته بود .

٢ - محمد بن عثمان : دومين سفير و نايب امام ( ع ) محمد بن عثمان بن سعيد فرزند 
عثمان بن سعيد است که در سال ٣٠٥هجری وفات کرد و در بغداد بخاک سپرده شد . 
نيابت و سفارت محمد بن سعيد نزديک چهل سال بطول انجاميد .

٣ - حسين بن روح نوبختی : سومين سفير ، حسين بن روح نوبختی بود که در سال ٣٢٦
هجری فوت کرد .

٤ - علی بن محمد سمری : چهارمين سفير و نايب امام حجه بن الحسن ( ع ) است که در
سال ٣٢٩هجری قمری در گذشت و در بغداد دفن شد . مدفن وی نزديک آرامگاه عالم و 
محدث بزرگ ثقه الاسلام محمد بن يعقوب کلينی است .

همين بزرگان و عالمان و روحانيون برجسته و پرهيزگار و زاهد و آگاه در دوره غيبت 
صغری واسطه ارتباط مردم با امام غايب و حل مشکلات آنها بوسيله حضرت مهدی ( ع)
بودند .


غيبت دراز مدت يا غيبت کبری و نيابت عامه


اين دوره بعد از زمان غيبت صغری آغاز شد ، و تاکنون ادامه دارد .اين مدت دوران امتحان و سنجش ايمان و عمل مردم است.

در زمان نيابت عامه ، امام ( ع ) ضابطه و قاعده ای  به دست داده است تا در هر 
عصر ، فرد شاخصی که آن ضابطه و قاعده ، در همه ابعاد بر او صدق کند ، نايب عام 
امام ( ع)باشد و به نيابت از سوی امام ، ولی  جامعه باشد در امر دين و دنيا . بنابراين ، در هيچ دوره ای پيوند امام ( ع ) با مردم گسيخته نشده و نبوده است.

اکنون نيز ، که دوران نيابت عامه است ، عالم بزرگی  که دارای همه شرايط فقيه و دانای دين بوده است و نيز شرايط رهبری را دارد ، در راس جامعه قرار مي گيرد و مردم به او مراجعه مي کنند و او صاحب " ولايت شرعيه " است به نيابت از حضرت مهدی (ع )بنابراين ، اگر نايب امام ( ع ) در اين دوره ، حکومتی را درست و صالح نداند آن حکومت طاغوتی است ، زيرا رابطه ای با خدا و دين خدا و امامت و نظارت شرعی اسلامی ندارد . بنابر راهنمايی امام زمان ( عجل الله فرجه ) برای حفظ انتقال موجوديت تشيع و دين خدا ، بايد هميشه عالم و فقيهی در راس جامعه شيعه قرار گيرد که شايسته و اهل باشد ، و چون کسی  - با اعلميت و اولويت - در راس جامعه دينی و اسلامی قرار گرفت بايد مجتهدان و علمای  ديگر مقام او را پاس دارند ، و برای نگهداری وحدت اسلامی و تمرکز قدرت دينی  او را کمک رسانند ، تا قدرتهای فاسد نتوانند آن را متلاشی و متزلزل کنند.

گر چه دوری ما از پناهگاه مظلومان و محرومان و مشتاقان - حضرت مهدی ( ع ) - بسيار 
درد آور است ، ولی بهر حال - در اين دوره آزمايش - اعتقاد ما اينست که حضرت 
مهدی ( ع ) به قدرت خدا و حفظ او ، زنده است و نهان از مردم جهان زندگی مي کند ، 
روزی  که " اقتضای تام " حاصل شود ، ظاهر خواهد شد ، و ضمن انقلابی پر شور و حرکتی  
خونين و پردامنه ، بشريت مظلوم را از چنگ ظالمان نجات خواهد داد ، و رسم توحيد 
و آيين اسلامی  را عزت دوباره خواهد بخشيد .


اعتقاد به مهدويت در دوره های گذشته


اعتقاد به دوره آخرالزمان و انتظار ظهور منجی در دينهای ديگر مانند: يهودی ، زردشتی ، مسيحی و مدعيان نبوت عموما ، و دين مقدس اسلام ، خصوصا ، به عنوان يک اصل مسلم مورد قبول همه بوده است .


اعتقاد به حضرت مهدی  ( ع ) منحصر به شيعه نيست


عقيده به ظهور حضرت مهدی ( ع ) فقط مربوطبه شيعيان و عالم تشيع نيست ، بلکه بسياری از مذاهب اهل سنت ( مالکی ، حنفی  ، شافعی و حنبلی و ...)به اين اصل اعتقاد دارند و دانشمندان آنها ، اين موضوع را در کتابهای فراوان خود  آورده اند و احاديث پيغمبر ( ص ) را درباره مهدی ( ع ) از حديثهای متواتر و صحيح مي دانند .


قرآن و حضرت مهدی ( ع(


در قرآن کريم درباره حضرت مهدی و ظهور منجی در آخر الزمان و حکومت صالحان و پيروزی نيکان بر ستمگران آياتی آمده است از جمله : " ما در زبور داوود ، پس از ذکر ( = تورات ) نوشته ايم که سرانجام ، زمين را بندگان شايسته ما ميراث برند از ذکر ( = تورات ) نوشته ايم که سرانجام ، زمين را بندگان شايسته ما ميراث برند و صاحب شوند ."

حضرت امام محمد باقر ( ع ) درباره " بندگان شايسته " فرموده است : منظور اصحاب حضرت مهدی در آخر الزمان هستند. و نيز : " ما مي خواهيم تا به مستضعفان زمين نيکی کنيم ، يعنی : آنان را پيشوايان سازيم و ميراث بران زمين " .


بسم الله الرحمن الرحيم . انا انزلناه فی ليله القدر...


ما قرآن را در شب قدر فرو فرستاديم . تو شب قدر را چگونه شبی مي دانی ؟ شب قدر از هزار ماه بهتر است . در آن شب ، فرشتگان و روح ( جبرئيل ) به اذن خدا ، همه فرمانها و سرنوشتها را فرود مي آورند . آن شب ، تا سپيده دمان ، همه سلام است و سلامت.

چنانکه از آيه های " سوره قدر " بروشنی فهميده مي شود ، در هر سال شبی هست که از هزار ماه به ارزش و فضيلت برتر است . آنچه از احاديثی  که در تفسير اين سوره ، و تفسير آيات آغاز سوره دخان فهميده مي شود ، اين است که فرشتگان ، در شب قدر ، مقدرات يکساله را به نزد " ولی مطلق زمان " مي آورند و به او تسليم مي دارند . در روزگار پيامبر اکرم ( ص ) محل فرشتگان در شب قدر ، آستان مصطفی ( ع ) بوده است .

هنگامی  که در شناخت قرآنی ، به اين نتيجه مي رسيم که " شب قدر " در هر سال هست ، بايد توجه کنيم پس " صاحب شب قدر " نيز بايد هميشه وجود داشته باشد و گرنه فرشتگان بر چه کسی فرود آيند ؟ پس چنانکه " قرآن کريم " تا قيامت هست و " حجت " است ، صاحب شب قدر هست و همو " حجت " است . " حجت " خدا در اين زمان جز حضرت ولی عصر ( ع ) کسی نيست .

چندانکه حضرت رضا عليه السلام مي فرمايد : " امام ، امانتدار خداست در زمين ، و حجت خداست در ميان مردمان ، و خليفه خداست در آباديها و سرزمينها ... " . فيلسوف معروف و متکلم بزرگ و رياضي دان مشهور اسلامی  ، خواجه نصيرالدين طوسی مي گويد :


در نزد خردمندان روشن است که لطف الهی منحصر است در تعيين امام ( ع ) و وجود
امام به خودی خود لطف است از سوی خداوند ، و تصرف او در امور لطفی است ديگر .
و غيبت او ، مربوطبه خود ماست . "


طول عمر امام زمان ( ع)


درازی عمر امام ( ع ) با در نظر گرفتن عمرهای درازی که قرآن بدانها گواهی مي دهد ، و در کتابهای تاريخی نيز افراد معمر ( دارای عمر دراز ) زياد بوده اند ، و در گذشته و حال نيز چنين کسانی بوده و هستند ، عمر زياد حضرت مهدی  ( ع ) به هيچ دليلی محال نيست ، بلکه از نظر عقلی و ديد وسيع علمی و امکان واقع شدن بهيچ صورت بعيد نيست . از اينها گذشته اگر از نظر قدرت الهي ، بدان نظر کنيم ، امری ناممکن نيست در برابر قدرت خدا - که بر هر چيز تواناست - عمرهايی  مانند عمر حضرت نوح ( ع) و عمر بيشتر از آن حضرت و يا کمتر از آن کاملا امکان دارد.برای خدای قدير و حکيم ، کوچک و بزرگ ، کم و بسيار ، همه و همه مساوی است .بنابراين حکمت کامل و بالغ او ، تا هر موقع اقتضا کند بنده خود را در نهايت سلامت زنده نگاه مي دارد . پس طبق حکمت الهی ، امام دوازدهم ، مهدی موعود ( ع ) بايد از انظار غايب باشد و سالها زنده بماند و راز دار جهان و واسطه فيض برای جهانيان باشد تا هر وقت خدا اراده کند ظاهر گردد ، و عالم را پس از آنکه از ظلم و جور پر شده ، از قسط و عدل پر کند .


انتظار ظهور قائم ( ع )


بر خلاف آنان که پنداشته اند انتظار ظهور يعنی دست روی دست گذاشتن و از حرکتهاي اصلاحی جامعه کنار رفتن و فقط " گليم " خود را از آب بيرون بردن ، و به جريانات اسلام دينی و اجتماعی بي تفاوت ماندن ، هرگز چنين پنداری درست نيست ... بر عکس ، انتظار يعنی در طلب عدالت و آزادگی و آزادی فعاليت کردن و در نپذيرفتن ظلم و باطل و بردگی و ذلت و خواری ، مقاومت کردن و در برابر هر ناحقی و ستمی و ستمگری ايستادن است . "مجاهدات خستگی ناپذير و " فوران های خونين شيعه " در طول تاريخ ، گواه اين است که در مکتب ، هيچ سازشی و سستی راه ندارد . شيعه در حوزه انتظار " يعنی ، انتظار غلبه حق بر باطل ، و غلبه داد بر بيداد ، و غلبه علم بر جهل ، و غلبه تقوا بر گناه ، همواره آمادگی خود را برای مشارکت در نهضتهای پاک و مقدس تجديد مي نمايد ، و با ياد تاريخ سراسر خون و حماسه سربازان فداکار تشيع ، مشعل خونين مبارزات عظيم را بر سر دست حمل مي کند. باشد ، و با ياد کردن نام " قائم آل محمد ( ص ) " قيام کند ناشی از همين آمادگی  ست . ناشی  از همين قيام و اقدام است .


اينکه به شيعه دستور داده اند که به عنوان " منتظر " هميشه سلاح خود را آماده داشته پايان اين بحث را از نوشته زنده ياد آيه الله طالقانی  ، عالم مبارز اسلامی بهره مي بريم که مي گويد :


" ... 
توجه دادن مردم به آينده درخشان و دولت حق و نويد دادن به اجرای کامل عدالت اجتماعی ، و تاسيس حکومت اسلام و ظهور يک شخصيت خدا ساخته و بارز ، که مؤسس و سرپرست آن حکومت و دولت است ، از تعاليم مؤسسين اديان است ، و در مکتب تشيع ، که مکتب حق اسلام و حافظ اصلی معنويات آن است ، جزء عقيده قرار داده شده ... و پيروان خود را به انتظار چنين روزی  ترغيب نموده ، و حتی انتظار ظهور را از عبادات دانسته اند ، تا مسلمانان حق پرست ، در اثر ظلم و تعدی 

زمامداران خودپرست و تسلط دولتهای باطل ، و تحولات اجتماعی و حکومت ملل ماده پرست ، اعم از شرقی و غربی ، خود را نبازند و دل قوی دارند و جمعيت را آماده کنند و همين عقيده است که هنوز مسلمانان را اميدوار و فعال نگاه داشته است ، اين همه فشار و مصيبت از آغاز حکومت دودمان دنائت و رذالت اموی ، تا جنگهای صليبی و حمله مغول ، و اختناق و تعديهای دولتهای استعماری  ، بر سر هر ملتی وارد مي آمد ، خاکسترش هم به باد فنا رفته بود . ليکن دينی که پيشوايان حق آن دستور مي دهند که چون اسم صريح " قائم " مؤسس دولت حقه اسلام برده مي شود ، بپا بايستيد و آمادگی 

 
خود را برای انجام تمام دستورات اعلام کنيد ، و خود را هميشه نيرومند و مقتدر نشان دهيد ، هيچ وقت ، نخواهد مرد ... . "

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 13 فروردین 1394 ساعت: 0:29 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره خط کوفی

بازديد: 1369

تحقیق درباره خط کوفی

خط کوفی نام خطی است زاده شهر کوفه که در آنجا شکل گرفت و وسعت یافت. این خط دارای نقطه‌گذاری و اعراب است، اما در بیشتر متونی که به این خط نوشته شده است تنها حرکت‌های حروف نوشته شده و نقطه‌ها نوشته نشده‌اند. نخستین قرآنها با این خط نوشته می‌‌شد. با آمدن خط نسخ و دیگر دبیره‌های نوآوری شده به دست ایرانیان خط کوفی کنار گذاشته شد و دیگر برای نوشتن آن همه گیری پیشین را نداشت

 

 

» پیدایش خط عربی

 

پیدایش خط عربی اثری به دست نیامده است که بر آشنایی عرب حجاز به کتابت و خط در گذشته‏دور دلالت داشته باشد.آنان اندکی پیش از ظهور اسلام با خط و کتابت آشنا شدند.


علت آن که کتابت و خط در میان عرب حجاز رایج نبوده،زندگی بدوی آنان‏بوده است.آنان هم‏واره در حال کوچ کردن و رفت و آمد و یا جنگ و غارت به سر می‏برده‏اند.این قبیل اشتغالات،آنان را از تفکر درباره صنایع و از جمله کتابت که ازصنایع مدنیت و شهر نشینی است،باز می‏داشت.جز برخی از آنان که به منظورتجارت به شام و عراق سفر می‏کردند،رفته رفته تحت تاثیر مردم متمدن آن مناطق‏قرار گرفتند و متخلق به اخلاق آنان شدند،و خط و کتابت را به عاریت از آنان‏گرفتند.از این‏رو با خط نبطی و یا سریانی آشنا شدند،و این دو نوع خط تا پس ازفتوحات اسلامی در عرب باقی و معروف بود.


از خط نبطی خط نسخ به وجود آمد که امروز نیز شناخته شده و باقی است و ازخط سریانی خط کوفی پیدا شد که خط حیری نامیده می‏شد.یعنی به‏«حیره‏»که‏شهری قدیمی و عربی در مجاورت کوفه است،منسوب بود،زیرا تغییر و تحول درخط سریانی در حیره رخ داد و پس از بنای کوفه و انتقال تمدن عرب به این شهر،اسم آن به خط کوفی تغییر کرد.این خط،زمانی طولانی میان عرب معروف ومتداول بود.


خط نبطی را که به خط نسخ تبدیل شد،عرب‏ها در اثنای سفر تجارت خود به‏شام،از«حوران‏»آموختند.اما خط حیری و یا کوفی را از عراق گرفتند.عرب‏ها هردو خط را نخست در نامه‏ها و نوشته‏های عادی و سپس در نوشته‏های مهم،مانندقرآن و حدیث‏به کار گرفتند

یک دلیل بر آن که خط کوفی تحول یافته خط سریانی است،آن که عرب به جای‏«کتاب‏»می‏نوشتند«کتب‏»بدون الف،و نیز به جای‏«رحمان‏»می‏نوشتند«رحمن‏». 

این از ویژگی‏های خط سریانی است که الف ممدود را در اثنای کلمات،نمی‏آورند.


موقع ظهور اسلام خط و کتابت میان عرب حجاز رایج نبود.تنها معدودی کمتراز بیست نفر با خط و نوشتن آشنا بودند.پیامبر صلی الله علیه و آله آنان را برای کتابت وحی‏استخدام کرد و مسلمانان را به آموختن خط و کتابت تشویق نمود.و روز به روز،تعداد کسانی که کتابت را می‏آموختند،رو به فزونی نهاد.


دو خط نسخ و کوفی میان مسلمانان باقی مانده و رواج یافت.مسلمانان نسبت‏به دگرگونی و تحسین و تزیین آن دو خط کوشیدند، تا آن که ابن مقله،در آغاز قرن‏چهارم هجری،در زیبایی خط نسخ کوشید و خط نسخ را به حد اعلای کمال خود به گونه‏ای که هم اکنون متداول است،رسانید

با گذشت زمان خط کوفی-بر خلاف خط نسخ-سیر قهقرایی داشت.این خطحدود دو قرن رواج داشت.سپس از میان رفت و از آن پس مصحف‏ها با خط زیبای‏نسخ نوشته می‏شد .


پی‏نوشتها

1- 
ر.ک:دائرة المعارف القرن العشرین،ج 3،ص 621.جرجی‏زیدان،تاریخ تمدن اسلامی،ج 3،ص 60-58.ابن‏خلدون،المقدمة،ص 421-417.خلیل یحیی النامی،اصل الخط العربی،ج 3.ترکی عطیة،الخط العربی‏الاسلامی،ص 22.عبد الفتاح عباده،انتشار الخط العربی،ص 15-13.ناجی المصرف،مصور الخط العربی،ص 338.محمد طاهر الملکی الکردی،تاریخ الخط العربی و آدابه،ص 54

علوم قرآنی صفحه 169 محمد هادی معرفت

 

 

 

 

رسم الخط عربی وهنرخوشنويسی اسلامی

رسم الخط عربی يکی از رسم الخط های صوتی است که در هزاره دوم پيش از تاريخ از زبان فنيقی در گوبل، شهريکه در زبان يونانی به بايبلوس (بيبلوس) در شرق سواحل بحيره مديترانه موقعيت داشت، بوجود آمده است. الفبا عربی بسيار ساده و مناسب حال زبان سامتی مثل عربی است. الفبا شرح دهنده همصدا ها و خودصوتيهای دراز است. در زبان عربی حرو ف باهم بسته ميشوند و يکعده حروف فقط از راست قابليت بستن را دارند و بس. حرو ف بيصدا را فقط ميتوان باعلائمي (نقطه و اعراب) جابجا شده در بالا ياپائين همصدا يا مصوت مشخص ساخت. قاعده نوشتن درعربی از راست بچپ است.

با ظهور حضرت محمد(ص) بحيث پيامبر و پسانها بوجود آمدن امپراتوری عرب برمبنای اصول دين اسلام، زبان عربی وسيله مهم پيوند و تفاهم، زبان اداره و گسترش علم و دانش و بخصوص علوم دينی مورد استفاده قرار گرفت. کاربرد زبان عربی درعلوم دينی بيشترهم با اين طرح عموميت يافت که حرفها و احکام الهی در قرآن توسط کسی ايجاد نشده، بل، به امر خدا وند (ج) توسط جبرئيل(ع) به حضرت محمد(ص) بزبان عربی انتقال داده شده است. واعتقادی وجود دارد که قرآن فقط در همين شکل عربی اش معانی و رسالت خود را بخوبی بيان ميکند.

روی اين دليل بسياری ملتهای دنيا رسم الخط عربی را پذيرفتند، هم از آنهاييکه صاحب رسم الخط جداگانه خود بودند وهم آنهاييکه تاآنوقت رسم الخطی نداشتند.اين رسم الخط رابخصوص ملتهای ايرانزمين که زبان پارس قديم رسم الخط ميخی وزبان پارس ميانه رسم الخط ارامه يی رابکارميبردند،پذيراشده وبعد ترکها،پشتونها، مالز يها،مسلمانان هندودگران آنراقبول کردند. وهرکدام ازاين ملتهارسم الخط عربی رابابرخی ويژه گيهای زبان اولی خودشان غنی وهمآهنگ سا ختند.مثال پارسی زبانان باعلاوه کردن چهارحرف (پ.چ.ژ.گ) الفبا فارسی راشامل رسم الخط عربی ساختند که ازآن رسم الخط فارسی - دری بميان آمد. زبان عربی برای يک مدت معين درمحلات مشخصی ازسوی يکعده ملتهای ديگری چون اسپانويها،مسلمانان بالکان اروپاوروسيه سپيد،نيزپذيرفته شده بود.

ياداشتهای درمورد خصوصيت زبان فارس ازکتاب مبادی تاريخ تمدن اسلام (Introduction To Islamic Civilization) يکی ازبحثهای جدی درمطا لعات تمدن وفرهنگ اسلامی بانقش هنروادبيات فارسی درشرق ميانه وکل جهان اسلام خيلی مهم ودلچست است. اين تاثيرفرهنگ وهنرفارسی درجهان اسلام بدوگونه متبارزبوده:

۱- فرهنگ وهنرپارسی درزمره سايرهنرهاوفرهنگهای حوزه کشورهای اسلامی ازآغازبايک نوع خوداراديت واستقلال درشيوه وشگردبيان خودتبارزکرده است.واين درست مصادف روزگاريست که دين مقدس اسلامی باسرعت بيسابقه به سراسرشرق ميانه دربخش جنوبشرق وجنوب غرب آسيا وآسيای ميانه منتشرشدوسايرتمدنهاوفرهنگهای پيش ازاسلام راکاملازيرتاثيرخودردرآورد،بسياری زبانهاراساقط ساخت،اماعناصرخاص خوداراديت وهويت زبان وفرهنگ پارسی برجاماند که حتی بلمقابل تاثيرات خوبی هم برخود تمدن و فرهنگ اسلامی گذاشت.

۲- تاثير و اثرگذاری عناصر ارزشمند فرهنگ و هنر پارسی بر جهان اسلام خوداش يک مسله مهمی است که اگرچه اين گونه تاثيرات ازسوی دگر فرهنگها و تمدنهای غيراسلامی شرق ميانه هم درميان بوده، اما دامنه ی آن به پيمانه تاثير پارسيان گسترده گی نداشته است. اين تاثيرات از لبلاس پوشيدن، تجارت پيشگی ،صنعت کاري، هنرپروري، زراعت پيشگي، ارتش داري، دانش پروری وغيره بوده اند.

در کنار اينها چنانکه گفتيم تاثير تمدنهای دگر پيشين هم چشمگيراند، اما اين تمدنها در نتيجه همه رنگ باختند مثل تمدن کوپت (کوپتيک) مصر و يوناني، تمدن مصر و ارامنه ی سوريه يا مجموعا تاثير و نفوذ در تمدن پارين بيزانتين يکی دگر از اين مثالها ميباشد.

ادبيات پارسی برسم الخط عربی متبارزترين جلوه های مقاومت وايستاده گی تمدن پارسيان رانشان ميدهدکه دربرابر قدرتهای حاکم برونی ازخودنشان داده است، يکی ازويژه گی مقاومت تمدن وهنرپارسيان دربرابرحملات اعراب اينبوده که پارسيان تاسده هاحضوراعراب رايک امرتجاوزکارانه ی ميپنداشتند.دراين راستا ادبيات پارسی يکی از بارزترين سلاح های مقاومت بوده،چنان که جلوه های اين مقاومت رامورخان ميان سالهای۹۰۰تا۱۵۰۰ميلادی رقم ميزنند.باآنکه پارسيان آيين مقدس اسلامی رابه تمام معنی پذيراشدند،امانفوذوحضوردگرعناصرفرهنگ عربی رابيگانه ميدانستند.

درجوامع اسلامی تصاوير موجودات زنده مثل انسان وحيوان اصلاترسيم نميشده است.البته درخودقرآن بصور ت مستقيم دراين موردمنع اعلام نگرديده است.مگرازروی برخی گفته هاوروايات محمدی که بشکل حديث در آمده اندوشرح دهنده زنده گی آن پيامبراند، تماسها يی درموردگرفته شده است.بناهنردراسلام بيشتردر آرايش (اورنامنت)که شامل نقش نباتا ت،طبيعت واشکال مثلثاتی بوده،امادرکنارآن هنرخوشنويسی يا خطاطی هم جايگاه بسزايی داشته ودار د.

نقش خشنويسانه برخی گفته ها،روايات ابيات شعری ازگذشته تاامروزموضوع مرکزی آفر ينشگری هنری ونقش وآرايش توليدات صنايع پيشه وری رادربرداشته است.آفرينشگری هنری درصنايع پيشه وری زينت وآرايش اشيای فلزی مثل ظروف، سلاح، شمعداني،سکه،اشيای سراميکي، پورسلان، سنگ،پارچه باب ميباشند.حروف بمثابه يک وسيله زينتی دردرون وبرون منازل وبناهامثل مساجد،منبرها،مدرسه ها،خانقاها،آرا مگاه ها،تفريحگاه هاواستراحتگاه های عامه و درحمام هاوغيره بکارگرفته ميشود.

اهميت خط زمانی بالا ميگيرد ،که دين اسلام بمراتب بيشترازهمه اديان براهميت کتاب،متن های نوشتاری واصلابراهميت فراگيری سواد،علم ودانش وادبيات تاکيدمی نمايد.چنانکه شاعری ازسده ۱۱تاريخی نوشته است:...زعفران عطرزنان ودوات عطرمردان است. بساخوشنويسی درجوامع اسلامی تنهاهنرومهارت ظريفانه نبوده،بل يک دانش دقيق پنداشته ميشود.خشنويسی راويژه گی عرفانی وفوق طبيعی زبان ميدانسته اند.ازآغازشيوع اسلام خط درتحکيم قدرت اسلامی نقش مهمی داشته است.ونخستين خشنويس مشهور شخص حضر ت علی ابن ابی طالب )رض( دامادآنحضرت وپسانها يکی ازخلفای راشدين راقلمدادميکنند.

آثارخوشنويسی بخصو ص مبادله نسخه های زيب

 

 

[ویرایش] خط کوفی در قرآن

از آنجا که اعراب فاقد خط و سواد نوشتن بودند (بنا به روایات 20 نفر در کل عربستان) با ظهور اسلام قرآن با خط کوفی نوشته شد و بعد ها با سواد آموزی یاران و شاگردان محمد این خط وسعت یافت که تا پدید آمدن خط نسخ این خط تنها خط مسلمانان بود.

 

خط کوفی

 

 

مقدمه

متن اصلي‌، بررسي بر چگونگي نام كوفي

بررسي پيداييش نقطه و اعراب در خط كوفي

تقسيم خط كوفي

نموداري از تقسيم خط كوفي

تقسيمات خطوط كوفي به 6سبك "s.flury"

توصيفاتي از خط كوفي تيقوس بوركهارت و مرحوم دكتر مهدي بياتي

منابع


 

به نام خدا

 

 

 

مقدمه :

 

از بین خطوطی که از قرن ها پیش به دست بشر اختراع شد، به عنوان اولین خطی که در نگارش و نیز در کتیبه نویسی اسلامی از آن استفاده شد می توان به خط کوفی نام برد .

خط کوفی یا نسخ ناقص از دوران پیش از اسلام به زمان ظهور رسیده بود و عده ای انگشت شمار بدان خط می نوشتند و در دسترس عموم نبود.

به هر صورت با ظهوراسلام این خط پیشرفت که دو رونق یافت ، شاید علت این بود که هر یک از ادیان کتابت خاصی خود را داشتند : چنانچه عبریان، خط مربع و سریانیان خط سریانی و سنطوریان خط سترنجیلی را مخصوص کتاب های دینی و عملی خود قرار دادند، مسلمانان هم خط کوفی را که صورت و هیأتی بهتر یافته و مشابه خط سترنجیلی شده بود خاص نوشته قرآن دادند و بعدها آن را در تزئین سکه، کتب و توقعیات نیز مورد استفاده قرار دادند.

محققین ریشه این خط را حجازی دانستند : جبری، انباری، کندی، بنطی، صفوی، مسند و فتنیقی به نظر می رسد و هیچ خطی در جهان به اندازه کوفی برای آرایش و تزئین مناسب نیست.

 

 

 

 

«کوفی تنها خط اسلامی است که به جهت گستردگی جغرافیایی و تنوع کاربرد از کتابت تا کتیبه داری دهها گونه متنوع الفباست» س.فلوری (S.flury).

خط کوفی در قرن اول به همان صورت ساده خود مبتنی به رسم الخطهای مکی، مدنی و کوفی نوشته می شود و در تزئین آن کوشش به عمل نمی آید . در اواخر بنی امیه و بنی عباس که خط کوفی از حوزه عربستان تجاوز کرد و در کشورهای دیگر مانند ایران، آسیای صغیر، مصر و شمال آفریقا منتشر شد، کم کم اقلام دیگری استخراج و انواع مختلفی از آن پدیدار گشت .

این خط در طول سه قرن به شدت رواج گرفت و در تمام شئون اجتماعی اسلامی چهره درخشانی داشت .

خط کوفی در عصر دولت عباسی به مرتب بالایی از تفنن و زیبایی رسید و انواع خط کوفی از پنجاه نوع متجاوز شد که مشهور ترین آنها : کوفی محرر، مشجه ، مربع، مدور و متداخل بود.

پس از رواج اقلام سته محقق، ریحان، نسخ، ثلث، طوقی و رقاع خط کوفی را از رونق افتاد ولی تا قرن هفتم و هشتم هم معمول بود و از آن به بعد مختصری در کتیبه ها و سر سوره های قرآن و عناوین کتابها و امسال آن به کار می رفت و متدرجاً استفاده از آن کم شد تا حدود قرن یازدهم که مدت 1000 سال از عمر آن گذشته بود یک باره با تمام انواع خود به دست فراموشی سپرده شد! .

این خط دقیقاً اندکی در کتیبه ها، سرلوحه ها و برای تفنن در قطعات و پشت جلد کتاب و عناوین به کار می رود .

 

 

 

 

 


 

 

 

 

بررسی  چگونگی نام خط کوفی :

 

به دلیل عقل شکل است باور کنیم که به مجدد ایجاد شهر کوفه چنین خط محکم، کاملی یکباره پیدا شود . صحیح آن است که چون کوفه نبیان یافت ومرکز دینی و سیاسی برای دولت اسلامی شد این خط به مرتبه ای از تجوید، تحسین رسید و خاص و شایستة نوشتن معاصف شده به کوفی معروف گردید و شاید که قبل از شهرت آن به کوفی نام « جزم» بر آن اطلاق می شده است . و نیز گفته اند که بدان جهت مشهور به کوفی شد که چون کوفه مقر خلافت حضرت امیر المومنین علی (ع) گردید و خط کوفی که خود آن حضرت هم یکی از نویسندگان آن خط بود رواجی بیشتر یافت و احکام و ارقام بدان نوشته شد، لذا از آن پس به کوفی شهرت یافت.

« چگونگی پیدایش نقطه و اعراب در خط کوفی » :

خط کوفی در ابتدا بی نقطه و بدون حرکات ( اعراب ) بوده که این کمبود کار خواندن را مشکل می ساخت .

از اعراب به قرائت و تلفظ آن آشنا بوده و قریب به چهل سال در شهرهای اسلامی آن زمان قرآن ها بدون نقطه و حرکات خوانده می شدولی وقتی فتوحات اسلامی گسترش یافت و          امت های غیر اسلامی با مسلمانان مختلط شدند لجن و تضعیف غلط هر قرائت قرآن بروز کرد ووضع نقه و حرکات ضروری گردید و نیز ضرورت حفظ دقیق و ثبت صحیح قرآن کریم و همچنین گسترش اسلام در میان قوم ها و ملت های جهان مسلمان را فکر اصلاح خط انداخت .

در بررسی در قرآن که به خط کوفی از آغاز اسلام تا قرون ششم و هفتم (ه.ق) نگارش در خواهیم یافت که این قرآن ها 5 نوع اند :

1-                             قرآن های عاری از نقطه 

2-                                                            قرآن هایی که درآنهانقطه به جای فتحه،  کسره و ضمه به کاررفته است . (شیوةابولاسودی ) [1][1]

3-            قرآن هایی که به روش ابوالاسودی با اصلاحاتی که دو تن از شاگردان وی در آن انجام دادند. بدین معنی که نقطه را بعنوان نقطه و هم به عنوان حرکات به کار می بردند.

4-            قرآن هایی که در آنها به جای نقطه حروف حرکات و به عوض حرکات، نقطه است .

5-            قرآن هایی که هر چیز در جای خود قرار دارد . نقطه به عنوان نقطه و حرکات به عنوان حرکات و به روشی کاملاً امروزی و با ضوابط کامل آن که امروز نیز به همان روش می نویسند .

و نیز خط کوفی به کار رفته در نسخ قرآنی ، اوایل مقدم بر هر چیز خطی دعایی و نیاشی است، این نظر با آن که درست می نماید تا اواخر سدة پنجم نیز همین بنیش رواج نام داشت ولی اسنادی است که می نماید کاتبان و خطاطان در جهان اسلام از خط کوفی صرفاً به عنوان خط دعایی و نیایشی استفاده نمی کردند. بلکه آثار تاریخی و علمی را نیز در اواخر سدة دوم و اوایل سدة سوم به همین خط می نوشتند.

 

 

 

 

 

 

 

« تقسیم خط کوفی »

با گسترش اسلام و کشور گشایی مسلمانان خط کوفی به عنوان خط بین المللی اسلام به شرق و غرب راه یافت و با ورود به هر سرزمینی، این خط تحت تأثیر فرهنگ و تمدن، خط محلی یا آن شهر مشهور و معروف می گردید و به علت تنوع در شیوه های نگارش در بین تمام خطوط جهان بی نظیر است .

جالب است که دانشمندی چون « ابوجیان توحیدی» در اوایل قرن یازدهم میلادی هنوز از 12 شکل عمدة خط کوفی یاد می کند که بسیاری از آنها نام خود را از مکانهایی که در آنجا به کار رفته گرفته اند.

 

 

 

 

 

نموداری از تقسیم خط کوفی :

 

کوفی مغربی :

 

- قیر دانی ( اندسی ،قرطبحا، فاسی)

 

شیوه های کوفی مغربی

- تونسی

- جزائری

 

- سودانی

 

کوفی شرقی

 

 

- اصیل عربی

 

شیوه های کوفی شرقی

    مکی، مدنی، کوفی، بصری، شامی، مصری و دیگرانواع آنها

-  ایرانی

 

- مختلط

تقسیم خط کوفی شرقی به سه نوع مده

 

1- ساده ( محدر)

 

سادة خالص

سادة ایرانی

 

 

مشجر

 

مذهر

2- تزئینی

مورق

 

مظفر

 

معشق

3-نبائی ( معقلی )

 

تقسیمات خط کوفی به 6 سبک (S.flury)

1-          کوفی ساده

2-    کوفی گلدار

3-    کوفی طوماری

4-    کوفی مشبک

5-    کوفی حاشیه دار

6-    کوفی مستطیل

 

اختلاف میان مشرقی و مغربی، اساساً این است که اصلاحات ابن مقله، رواج و استعمال خط کوفی را از شرق بر انداخت و این اصلاحات به مغرب تأثیری نداشت و همچنین بین الفبای این دو دسته نیزتفاوت وجود دارد .

به هر صور خط کوفی با تمامی انواع و اقسامش به دوش خود یا دستة اصلی شرقی و غربی تقسیم     می شود. خط کوفی مغربی که شامل شیوه های :

قیردانی ( اندسی، قدطبی، فاسی)، تونسی، جزائری و سودانی است . البته « خط مغربی مشتق از کوفی قدیم است و قدیمی ترین خطی است که بدست آمده به قبل از سال سیصد هجری بازگشت می کند. که به خط قیروانی منسوب به قیروان پایتخت مغرب ، معروف است .

کتابت الجزایری:

در تمام سرزمین جزایر یکنواخت نیست، قسمتی از خط آن شباهت به خط تونسی و قیروانی دارد و دارای سطرهای درشت می باشد و عموماً زاویه آنها تند و سخت خوانده می شود .

 

 

خط فاسی :

که در حروف ( نون، یاء آخر، داد، لام ، ضاد، جیم و مشابهات آنها ) مستدید ( دایره وار ) است و با این صفت استداره از دیگر خطوط متمایز است .

خط سودانی :

خطی است که غالباً غلیظ و ثقیل، دارای زوایا و با درشتی و غلظت و به خاطر دارا بودن این صفات تشخیص آن از خطوط دیگر آسان تر است .

خطوط کوفی مشرقی :

خطوط کوفی مشرقی شامل شیوه های :

اصیل عربی مشتمل بر مکی، مدنی، کوفی، بصری ، شامی، مصری و توابع آنهاست و دیگر ایرانی و سوم مختلط .

خطوط کوفی شرقی با بررسی آثار و ابنیه ها به سه نوع عمده متمایز تقسیم می گردد:

1- نوع ساده ( محرر) که آن هم به دو شیوه است

-               شیوه ای قدیمی که سادة خالص و خالی از هر گونه تزئین است و نمونه هایی از قرآن و کتیبه ها متعلق به قرن اول هجری می باشد .

-               دیگر شیوة سادة ایرانی، که تقریباً بومی و رنگی از تزئین نیز بدان راه یافته است، این شیوه پس از تحولات و تطورات زیاد، سرانجام خطوط خاص ایرانی از آن بیرون آمده است.

2- نوع تزئینی :

که تفاوت اساسی بین این نوع و شیوة سادة این است که نوع ساده دارای اصول و قواعد مشخص و معینی است ولی در شیوة تزئینی فقط اصول حروف الفا رعایت می شود و دیگر تابع قواعد و اصول ثابت و معین دیگری نیست و به علت ابدعات و تصرفاتی که در آن شده، خواندن آن مشکل می باشد زیرا در این شیوه به علت قرینه سازی و نیز پر کردن زمینه متوسل به رسم نقاشی شده اند.

در نتیجه نوشته در بین تزئینات هندسی، شاخه، گل و اقسام بسیاری است که نام های : مشجر، مذهر، مورق، موشح، معشق، مظفر نامیده می شوند.

-               مشجری یا مشعبی « آنگونه خط کوفی را گویند که تزئینات ابتدایی در آن پدید آمده و نیز خط های عمودی و آخر بعضی حروف چون نون و واو ، شاخه، شاخه یا شعبه شعبه باشد. قدیمی ترین نمونه این نوع در مسجد جامع نائین دیده می شود.

-               مورق یا ریحانی ( برگ دار) : در این شویه بین فواصل حروف، توسط اغنای شاخه ها و برگ های پر شده و نمونه های آن در مساجد قاهره دیده می شود .

-               مذهر یا گل وبرگ دار : در این شیوه فواصل حروف و کلمات توسط شاخه و برگ و گل بیشتری تزئین شده است .

-               معقد یا مشعق یا مشابک : در این شیوه علاوه بر تزئینات گفته شده، گروهایی نیز به صورت های مختلف لابلای خط قرار داده باشند و از این جهت به نام های معقد ( گره دار)، معشق ( پیچنده)، مشابک ( در هم منظم) نامیده شده اند.

-               تزئینی موشح ( مصوّر و مزین ) : در این نوع علاوه بر فاصله های حروف و زمینه ها، در حرکات خطی و منتصبات نیز، رسم و نقاشی توأم دیده می شود و دارای شکل های میانه و مشکل است و علاوه بر آن که دارای زیباترین خطاطی است با تذهیب « تزئین نیز همراه است که البته جنبه های تزئینی آن به خط غلبه دارد و به طور کلی در وضع خط و خطاطی تغییرات بزرگی ایجاد نموده است، آن چنان که باعث دیرخوانی و سخت خوانی یا ناخوانی خط گردیده است .

3- نوع بنایی ( معقلی ) :

این خط به صورت های مختلفی پدید آمد، که به نوع بنایی معروف است و بنائی و معقلی و منصه و مربع مستطیلی و متداخل هم بدان اطلاق می گردد و نوع تزئین نشدة خط کوفی است. و حرکات مستطیلی شکل (گاهی مربعی شکل ) حروف آن را از نوع دیگر مستثنی می سازد ) .

خط معقلی را از این رو نامیده اند که برای خواندن آن به دقت و تعقل بسیار نیاز است و وجه تسمیه بنایی به این جهت است که تنها در بنا و معماری کاربرد داشته و هیچگاه در کتابت مورد استفاده قرار نگرفته است، این خط از سده های نخستین هجری به شکل های متنوع و زیبا به کار رفته است .

بیشترین استفاده از خطوط کوفی کوفی در بناها و مساجد باستانی همین خط بنایی ( معقلی ) است و به خصوص از دورة تیموریان و نیز صفویان در مشهد و اصفهان و نقاط دیگر دیده شد و حتی کاشیکاران از این خط استفاده نمودند.

مطالبی دیگر …

« س.فلوری » S.Flury خط کوفی را به شش سبک تقسیم می نماید :

1-            کوفی ساده : این سبک عبارتست از حروف ساده که در یک خط مستقیم نوشته میشود و بدون آرایش حروف با زمینه اش به یکدیگر متصل می گردند.

2-            کوفی گلدار : در این سبک قسمت فوقانی حروف بلندتر و آرایش حروف دیگر به طرف بالا متوجه شده و سطری را تشکیل می دهند که مانند نقش گل می باشد . بهترین نمونة این قسم در مسجد قدیم نائین دیده می شود.

3-            کوفی طوماری : در این سبک، آرایش از حروف جداست و به شکل طوماری مذین می باشد که دور تا دور حرف را فرا گرفته و جاهای خالی را در بالا و پایین آنها پر می کند. این قسم در نوشتن آیات قرآن در معماری به کار می رفت.

4-            کوفی مشبک : ریشه و اصل این خط به ایران نسبت داده می شود و از همة خطوط کوفی دیگر برجسته تر است . بدنة حروف بلندتر به یکدیگر متصل و شبکه ای تشکیل می دهند. نمونه های آن فراوان است . مانند: کتیبة برج رادکان و کتیبة داخل پیرعلمدار در دامغان .

5-            کوفی حاشیه دار: در قسمت بالای این نوع خط، نقشی به تکرار کشیده شده و حاشیه ای تشکیل می دهد که از خود خواجه است .

6-            کوفی مستطیل : این قسم کوفی ، طوماری نوشته می شود که در درون سطح مستطیلی جا می گیرد این خط مخصوص نوشتن روی آجر است و در روی کاشی با آن اشکال مختلف می توان ترتیب داد. نمونة آن کلمه ا… است که مکرر، رج مدور و مقبرة شیخ صفی در اردبیل نوشته شده و در مسجد کبود تبریز نیز طرح های مربعی کوچک به کار رفته است.

و اما چرا از خطی این چنین، اینک به جزء آثار به جای مانده کمتر کسی اطلاع دارد ؟

چه شد که خورشید کوفی غروب کرد؟

در طی این بررسی به نظر می رسد دلایل زیر شاید بتواند پاسخگوی این افول باشد، زیرا « خط کوفی در پیدایش سلسلة خطوط اسلامی رتبة اول را دارد ولی امروز از لحاظ استعمال در مرتبة آخر قرار گرفته است. و این شاید به دلیل نحوة نگارش آن باشد زیرا نوع سادة آن فاقد زیبایی است و لازمة خوشنویسی، زیبایی و کمال است و گرنه برای تماشاگه « هیچ جذابیتی نخواهد داشت، در نوع تزئینی هم به خصوص از اواخر قرن 6ه.ق این خط نقش اصلی خود را که بیان اندیشه ها و شرح رویداد ها بود از دست داد و به طور عمده وظیفة تزئینی به خود گرفت زیرا تغییراتی که دراین خط ایجاد شده بود باعث دیرخوانی و سخت خوانی و ناخوانی آن گردیده بود و جنبه های تزئینی بر محتوای خط غلبه یافت و هرزمان که خطی نتواند محتوا را انتقال دهد دیریا زود محکوم به نبودی است و ازسویی این خط به سبب آن که تحت تأثیر فرهنگ هر منطقه قرارمی گرفت و نیز تابع قواعد اکیدی نبود در هر منطقه به نوعی نمود پیدا کرد و این تنوع و کثرت در نحوة نگارش نیز می تواند سبب نابودی گردد. زیرا ممکن بود این خط تأثیر گرفته از فرهنگ یک منطقه مغایر با خط تأثیر گرفته از فرهنگ منطقه دیگری باشد و همین محدویت یکی از دلایل افول این خط می تواند باشد و از طرفی هیچ کشوری مغلوبی حاضر نیست فرهنگ غالب را مادام العمر بپذیرد، مدتی بدان تن میدهد بعد آن را تحت تأثیر فرهنگ خود قرار می دهد و سپس آن را در فرهنگ خود حل می کند و خط کوفی نیز از این قاعده مستثنی نبود وبه ناچار تسلیم خط های ابداعیکشورهای مغلوب گردید و حتی خود اعراب نیز به خط های دیگر نظیر ثلث و نسخ روی آوردند، لذا خورشید کوفی چاره ای جز غروب نداشت .

توصیف :

« شریفترین هر بصری در جهان اسلام خطاطی است و مخصوصاً نوشتن متن قرآن کریم که نفس هنر دینی به شمار می آید … در کتیبه های دینی الفبای عربی در بسیاری از موارد با زینت مخصوصاً طرحهای نباتی توأم شده است … و درختی که برگهایش مطابق با کلمات آسمانی باشد. لکن علاوه براین  ترکیبات خط عربی در خود دارای امکانات تزئینی است که شکوه و زیبای آن به حدی است … کتیبه های منقش که بر روی دیوار درونی مسجد و یا دور محراب را گرفته . شخص مؤمن را نه تنها بیاد معنی کلمات آن می اندازد بلکه او را متوجه اشکال و صور روحانی آن می کند …»

« مقالة قیتوس بور کهادت »

« خط کوفی برای همة قم تزئینات کتابها و ابنیه و ظروف و غیره کاملاً مناسب بود و اصولاً همةخطوط اسلامی مخصوصاً کوفی برای تزئین از سایر الفبا مناسبتر است زیرا که ترکیبات حروف آن از حیث عمودی و افقی بودن و اتصال آنها به یکدیگر بر حسب ذوق و سلیقه کاتب صورت پذیر است . بعلاوه علامت و نقطه و اعراب نیز بر زیبایی میافزاید مخصوصاً اگر علامت را چنانکه معمول بوده است با مرکب الوان و زر نوشته باشند .

« از تعزیرات مرحوم دکتر مهدی بیاتی »

 

 

منابع :

« طبق اعداد درج شده در آخر  پاراگرافها »

1-            اطلس خط

2-            بهرام زاده ، محمد، نظری اجمالی بر سیر تحولی خطوط اسلامی و خواندن کتیبه ها، انتشارات دانشگاه آزاد .

3-            قلیچ خانی، حمیدرضا، درک عمومی هنر، انتشارات سه استاد .

4-            استاد میرزایی مهر، جزوات کلاس های درک عمومی هنر .

5-            گاور، آلبرتین، تاریخ خط

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 13 فروردین 1394 ساعت: 0:27 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(1)

تحقیق درباره مسجد شیخ لطف اله

بازديد: 229

تحقیق درباره مسجد شیخ لطف اله

 

گوهري صدر نشين در گنجينه شاهكارهاي معماري اصفهان

 

 

معروف به: مسجد صدر، مسجد فتح الله

موقعيت: ضلع شرقي ميدان امام

سال تاسيس: 11 هجري قمري (دوره شاه عباس اول)

معمار: استاد محمد رضا اصفهاني

خطاط:علي رضا عباسي

ساخت اين مسجد 18 سال به طول انجاميد

از ويژگي هاي اين مسجد: 

نداشتن صحن و مناره كه در تمامي مساجد اسلامي جزء لاينفك بنا است 

چرخش 45 درجه اي كه از محور شمال به جنوب نسبت به محور قبله دارد 

گنبد كم ارتفاع مسجد

محراب بي بديل مسجد

كتيبه هاي نفيس و طره هاي سر در كه درون گلدان مرمرين جاي گرفته اند

در ضلع شرقی ميدان نقش جهان و روبروی کاخ عالی قاپو، مسجدی واقع شده که در دوران صفويه آن را مسجد صدر و فتح الله نيز می ناميدند.

طرح اين مسجد در زمانی که نقشه چهارباغ و باغ هزارجريب به مرحله اجراء درآمد ريخته شد و در دورانی که معماری صفويه به شکوفايی رسيده بود مورد بهره برداری قرار گرفت.

آنچه مسجد شيخ لطف الله را در عداد نمونه های بازار هنر ايرانی- اسلامی قرار می دهد اندازه کوچک و هماهنگی آن با بناهای اطراف ميدان است.

سردر زيبا و پرکار مسجد در سال 1012 به پايان رسيد اما بقيه مسجد و تزئينات کاشيکاری آن تا سال 1028 هجری بطول انجاميد.

کتيبه سردر که به خط ثلث بسيار زيبا با کاشی سفيد معرق بر زمينه لاجوردی نوشته شده سال 1012 و امضاء عليرضا عباسی خوشنويس برجسته عصر صفوی را نشان می دهد.

  نکته ای که محققين و پژوهشگران و سياحان بر آن متفق القولند اختصاصی بودن مسجد شيخ لطف

 

الله است. اين نکته را استثنائی بودن مسجد يعنی عدم صحن و مناره که در تمامی مساجد اسلامی جزء

 

لاينفک بنا است تأييد می کند.

 

عدم وجود صحن و مناره در مسجد شيخ لطف الله باعث شده تا رواقی پوشيده از کاشيکاری زيبا و استادانه و پرکار فضای مسجد را به گنبد مربوط کند.

مسجد را شاه عباس اول به احترام و افتخار شيخ لطف الله جبل عاملی روحانی شيعه آن روزگار که از لبنان به ايران آمده بود ساخته است. تا به عبادت اهل حرم و خود وی اختصاص داشته باشد. مدرسه ای نيز در کنار مسجد برای تدريس اين دانشمند برجسته ساخته شد که امروز اثری از آن نيست.

شايد به همين دليل است که جهانگردان اروپائی عصر صفوی که هر بنائی را با کنجکاوی و موشکافی بازديد کرده اند کمتر از اين مسجد مطلب نوشته اند و فقط پيتر و دولاواله به توصيف آن پرداخته است. اوژن فلا ندن فرانسوی نيز در زمان قاجار درباره آن مطلب نوشته است. (يکی از سياحان خارجی معتقد است به دليل اختصاصی بودن مسجد کسی را به داخل راه نمیداده‌اند).

از ويژگیهای مسجد چرخش 45 درجه ای است که از محور شمال به جنوب نسبت به محور قبله دارد. اين گردش که در اصلاح معماران سنتی ايران «پاشنه» ناميده می شود چنان ماهرانه صورت گرفته که به هيچ روی توجه بيننده را جلب نمی کند.

اين چرخش باعث شده تا بازديد کننده پس از گذشتن از مدخل تاريک و بعد از عبور از راهرو طويل متصل به آن به فضای اصلی و محوطه زير گنبد وارد شود.

گنبد کم ارتفاع مسجد حاوی خطوط اسليمی است که به طرز باشکوهی بر زمينه خاکی رنگ گنبد گسترده شد، هماهنگی بی نظيری را در نقش و طرح و رنگ به نمايش می گذارد.

محراب بی بديل مسجد شيخ لطف الله که تاريخ 1028 و امضاء محمد رضا بن استاد حسين بنا اصفهانی را بر خود دارد از شاهکارهای معماری و هنر اسلامی ايرانی است که هر بيننده را به اعجاب و تحسين وامی دارد.

 

 کتيبه خارجی گنبد به خط ثلث با کاشی سفيد معرق بر زمينه لاجوردی حاوی سوره های قرآن کريم

 

است. خطوط کتيبه های داخل گنبد مسجد را عليرضا عباسی و خطاط ديگری که شهرت چندانی ندارد

 

و نام او استاد باقر بنا است نوشته اند.

 

مضمون اين کتيبه ها آيات قرآنی و عبارت مذهبی است. علاوه بر آن خطوط بنائی با کاشی مشکی بر زمينه سفيد آيات قرآنی کتابت شده است.

در چهارگوشه داخل مسجد نيز بار ديگر آياتی با خط ثلث سفيد بر زمينه لاجوردی با کاشی سفيد معرق نوشته شده است. در ضلع شرقی و غربی مسجد شيخ لطف الله اشعاری به زبان عربی که آن هم به خط ثلث است نوشته شده که بنا به اظهار کارشناسان سراينده آنها شيخ بهائی است. خطاط اين کتيبه ها نيز باقر بنا است.

در جلو مسجد حوض 8 گوش بسيار زيبائی وجود داشته که پيوسته لبريز از آب بوده است. اين حوض را در اواخر دوره قاجار خراب کرده اند.

اگر چه اختصاصی بودن مسجد باعث شده که سياحان کمتری درباره آن مطلب بنويسند اما می توان ادعا کرد مسجد شيخ لطف الله در عداد آثار شاخص و مشهور عصر صفويه است.

وجود کتيبه های نفيس و طره های سردر که در درون گلدان مرمرين جای می گيرند آنچنان زيبائی جاودانه در ذهن يننده بيدار می کنند که اين يقين برای او حاصل می شود که معماری اين اثر الهامی بوده است. زيرا دارای حالت ويژه و منحصر بفرد نماز انسان با خداوند است.

 

 

 

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 13 فروردین 1394 ساعت: 0:25 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 824

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس