دانش آموزی - 103

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره زندگينامه احمد شاملو

بازديد: 295

زندگينامه احمد شاملو

احمد شاملو
شاعر، نویسنده، ادیب و مترجم ایرانی (1304- 1379)


احمد شاملو، شاعر، نویسنده، فرهنگ ‌نویس، ادیب و مترجم ایرانی، در بيست و يكم آذرماه سال ۱۳۰۴ در تهران؛ در خانه ي شماره ي ۱۳۴ خیابان "صفی‌علیشاه" به دنيا آمد. تخلص* او در شعر، "الف. بامداد" و "الف. صبح" بود. پدرش، "حیدر" نام داشت که تبار او به گفته ي شاملو در شعری از مجموعه‌ی مدایح بی‌صله، به کابل برمی‌گشت؛ نام مادرش، "کوکب عراقی" بود. شاملو دوره‌ی کودکی خود را به دليل شغل پدر که افسر ارتش بود، در شهرهایی چون "رشت"، "سمیرم"، "اصفهان"، "آباده" و "شیراز" گذراند؛ به همین دلیل شناسنامه ي او در شهر رشت گرفته شده ‌است.
وي دوران دبستان را در شهرهای "خاش" و "زاهدان" و "مشهد" سپري كرد و از همان دوران به گردآوری مواد فرهنگ عامه پرداخت. او دوره ي دبیرستان را در شهرهاي "بیرجند" و "مشهد" و "تهران" گذراند و با به پايان رساندن سال سوم در دبیرستان "ایرانشهر" تهران، به شوق آموختن دستور زبان آلمانی در سال اول دبیرستان صنعتی ثبت‌نام کرد. 
در اوایل دهه ي ۲۰ خورشیدی پدرش برای سر و سامان دادن به تشکیلات از هم پاشیده ي ژاندارمری به "گرگان" و "ترکمن ‌صحرا" فرستاده شد. از اين رو شاملو همراه با خانواده به "گرگان" رفت و به ناچار در کلاس سوم دبیرستان ادامه ي تحصیل داد. وي در همان زمان در فعالیت‌های سیاسی شمال کشور شرکت کرد و بعدها در تهران دستگیر شد و به زندان شوروی در رشت منتقل گردید. پس از آزادی از زندان با خانواده به رضائیه (ارومیه) رفت و تحصیل در کلاس چهارم دبیرستان را آغاز کرد. با به قدرت رسیدن پیشه‌وری و جبهه ي دموکرات آذربایجان به همراه پدرش دستگیر شد و به مدت دو ساعت جلوی جوخه ي آتش قرار گرفت تا از مقامهاي بالا کسب تکلیف کنند. سرانجام آزاد شد و به تهران بازگشت و برای همیشه ترک تحصیل نمود.
 
ازدواج نخست و چاپ نخستین مجموعه ي شعر
شاملو در سن بیست و دو سالگی، ۱۳۲۶، با "اشرف الملوک اسلامیه" ازدواج کرد. هر چهار کودک او، "سیاوش"، "سامان"، "سیروس" و" ساقی" نتيجه ي این ازدواج هستند. در همین سال، نخستين مجموعه ي اشعار او با نام "آهنگهای فراموش شده" به چاپ رسيد و همزمان کار در نشریه هايي مثل "هفته ي نو" را آغاز كرد.
وي در سال ۱۳۳۰ شعر بلند "بيست و سه" و مجموعه اشعار "قطع نامه" را به چاپ ‌رساند و در سال ۱۳۳۱ به مدت دو سال، مشاوره ي فرهنگی سفارت مجارستان را به عهده داشت.
 
دستگیری و زندان 
با کودتای ۲۸ مرداد در سال ۱۳۳۲ و بسته شدن فضای سیاسی ایران، پلیس مجموعه ي اشعار شاملو با نام "آهنها و احساس" را در چاپخانه سوزاند و با یورش ماموران به خانه ي او، ترجمه ي "طلا در لجن" اثر "ژیگموند موریس" و بخش عمده ي کتاب "پسران مردی که قلبش از سنگ بود" اثر "موریوکایی" با شماري داستان کوتاه نوشته ي خود شاملو و تمام یادداشت‌های کتاب "کوچه" از بين رفت و با دستگیری "مرتضی کیوان"، نسخه‌های یگانه ای از نوشته ‌هایش از جمله "مرگ زنجره" و "سه مرد از بندر بی‌آفتاب"، از سوي پلیس ضبط ‌شد که دیگر هرگز به دست نيامد. 
شاملو فرار كرد، اما پس از چند روز به دست ماموران در چاپخانه ي روزنامه اطلاعات دستگیر شد و به عنوان زندانی سیاسی او را به زندان موقت شهربانی و زندان قصر بردند. در زندان علاوه بر شعر، به نوشتن دستور زبان فارسی روي آورد و داستان بلندی به روش "امیر ارسلان" و "ملک بهمن" نوشت که در انتقال او از زندان شهربانی به زندان قصر از بین رفت. سرانجام شاملو در سال ۱۳۳۴ پس از یک سال و چند ماه از زندان آزاد شد.
 
ازدواج دوم و انتشار هوای تازه
شاملو در سال ۱۳۳۶ با "طوبی حائری" ازدواج كرد؛ دومين ازدواج او نیز مانند ازدواج نخست، مدت کوتاهی دوام ‌آورد و چهار سال بعد، در ۱۳۴۰، از همسر دوم خود نیز جدا ‌شد. در این سال با انتشار مجموعه اشعار "هوای تازه"، خود را به عنوان شاعری برجسته تثبیت [ =بر جاي داشت ] كرد. این مجموعه حاوی سبک تازه اي است و برخي از مشهورترين اشعار شاملو همچون "پریا" و "دخترای ننه دریا" در این مجموعه منتشر شده ‌است. وي در همین سال به پژوهش در مورد اشعار "حافظ"، "خیام" و "بابا طاهر" روی ‌آورد. پدر شاملو در همین سال فوت كرد. وي در سال ۱۳۴۰ هنگام جدایی از همسر دومش همه چیز از جمله برگه‌های پژوهشي کتاب کوچه را رها نمود.
 
فعالیت‌های سینمایی و تهیه ي نوار صوتی
در سال ۱۳۳۸ شاملو اقدام جدیدی را مبني بر تهيه ي داستان "خروس زری پیرهن پری" برای کودکان آغاز كرد. وي در همین سال، فیلم مستند "سیستان و بلوچستان" را برای شرکت "ایتال کونسولت" تهيه كرد. این آغاز فعالیت سینمایی جنجال‌آفرین احمد شاملو بود. او به ويژه در نوشتن فیلمنامه و دیالوگ‌نویسی پركار بود. در سالهای پس از آن و به ‌ویژه با مطرح شدنش به عنوان شاعری نام آور، منتقدان گوناگون، حضور سینمایی او را کمرنگ دانستند. خود او می‌گفت: 
"شما را به خدا نام آنها را فیلم نگذارید." 
و برخي، شعر معروف او دریغا که فقر/ چه به آسانی/ احتضار فضیلت است را اين گونه تعبير مي كنند که فعالیت‌های سینمایی او تنها برای امرار معاش بوده ‌است. شاملو در این باره می‌گوید: 
"کارنامه ي سینمایی من یک جور نان خوردن ناگزیر از راه قلم بود و در حقیقت به نحوی قلم به مزدی!"
وي در سال ۱۳۳۹ با همکاری "هادی شفائیه" و "سهراب سپهری"، اداره ي سمعی و بصری وزارت کشاورزی را بنا نهاد و به عنوان سرپرست آن سرگرم کار ‌شد.
 
ازدواج سوم
شاملو در چهاردهم فروردین ۱۳۴۱ با "آیدا سرکیسیان" آشنا شد. این آشنایی تاثیر بسیاری بر زندگی او داشت و نقطه ي عطفی در زندگی او به شمار مي رفت. در این سالها شاملو در برتري کامل آفرینش هنری به سر می‌برد و پس از این آشنایی دوره ي جدیدی از فعالیت‌های ادبی او آغاز شد. آیدا و شاملو در فروردین ۱۳۴۳ ازدواج كردند و در ده "شیرگاه" (مازندران) اقامت گزيدند و تا آخر عمر در کنار يكديگر زندگی كردند. شاملو در همین سال دو مجموعه شعر به نامهای "آیدا در آینه" و "لحظه‌ها و همیشه" را منتشر كرد و سال بعد نیز مجموعه‌ ای به نام" آیدا، درخت و خنجر و خاطره" منتشر گرديد و در ضمن برای بار سوم، کار پژوهش و گردآوری کتاب "کوچه" آغاز شد.
در سال ۱۳۴۶ شاملو سردبیری قسمت ادبی و فرهنگی هفته‌نامه ي "خوشه" را به عهده گرفت. همکاری او با نشریه ي "خوشه" تا ۱۳۴۸ که نشریه به دستور ساواک بسته شد، ادامه داشت. در این سال او به عضویت کانون نویسندگان ایران نیز در آمد. وي در سال ۱۳۴۷ پژوهش در مورد غزلیات حافظ و تاریخ زمان حافظ را آغاز كرد. نتیجه ي این پژوهش، بعدها به انتشار دیوان جنجالی حافظ به روایت او انجامید.
در اسفند ۱۳۵۰ شاملو مادر خود را نیز از دست داد. در همین سال برای پژوهش و تدوین کتاب "کوچه"، به فرهنگستان زبان ایران فراخوانده شد و به مدت سه سال در آنجا ماند.
 
سفرهای خارجی
شاملو در دهه ي ۱۳۵۰ نیز به فعالیت‌های گسترده ي شعر، نویسندگی، روزنامه نگاری (از جمله همکاری با کیهان فرهنگی و آیندگان)، ترجمه، سینمایی (از جمله تهیه ي گفتار برای چند فیلم مستند به دعوت وزارت فرهنگ و هنر) و شعرخوانی خود (از جمله در انجمن فرهنگی گوته و انجمن ایران و امریکا) ادامه داد. در ضمن به مدت سه ترم به تدریس مطالعه ي آزمایشگاهی زبان فارسی در دانشگاه صنعتی پرداخت. در سال ۱۳۵۱ به دليل درمان آرتروز شدید گردن به پاریس سفر كرد تا تحت عمل جراحی قرار گیرد و سال بعد، ۱۳۵۲، مجموعه اشعار "ابراهیم در آتش" را به چاپ ‌رساند. در ۱۳۵۴ دانشگاه رم او را فراخواند تا در کنگره ي "نظامی گنجوی" شرکت کند و از اين رو رهسپار ایتالیا شد. وي در همین سال فراخوان دانشگاه "بوعلی" برای سرپرستی پژوهشکده ي آن دانشگاه را به مدت دو سال پذيرفت.
در سال ۱۳۵۵ انجمن قلم و دانشگاه "پرینستون" او را برای سخنرانی و شعرخوانی فرا خواند و از همین رو رهسپار ایالات متحده شد. در این سفر، او به سخنرانی و شعرخوانی در" بوستون" و "برکلی" پرداخت و پیشنهاد دانشگاه "کلمبیای" نیویورک برای تدوین کتاب کوچه را نپذيرفت. وي همچنين با شاعران و نویسندگان نام آور جهان همچون "یاشار کمال"، "آدونیس"،" البیاتی" و "وزنیسینسکی" از نزدیک دیدار كرد. این سفر سه ماه طول كشيد و پس از آن شاملو به ایران بازگشت.
هنوز چند ماه نگذشته بود که او دوباره به عنوان اعتراض [ =خرده گيري ] به سیاستهای دولت ایران، کشور را ترک و به امریکا سفر كرد و طي یک سال زندگی در آنجا، در دانشگاههای گوناگوني سخنرانی نمود. وي در سال ۱۳۵۷ از آمریکا به انگلستان رفت و براي مدتی سردبیری هفته‌نامه ي "ایرانشهر" در لندن را به عهده گرفت.
 
انقلاب و بازگشت به ایران
چند هفته پس از پیروزی انقلاب ایران و سقوط رژیم شاهنشاهی، شاملو به ایران باز گشت. در همین سال، نشر "مازیار"، نخستين جلد از کتاب "کوچه" را در برش و قالب وزیری منتشر كرد. شاملو در ضمن به عضویت هیات دبیران کانون نویسندگان ایران در آمد و به کار در مجله ها و روزنامه‌های گوناگون پرداخت. او در سال ۱۳۵۸ سردبیری هفته‌نامه ي کتاب "جمعه" را به عهده گرفت كه با انتشار کمتر از چهل شماره از آن توقیف شد.
شاملو در این سالها مجموعه اشعار سیاسی خود را به صورت کتاب و نوار صوتی با نام "کاشفان فروتن شوکران" منتشر كرد. از جمله اشعار این مجموعه، "مرگ وارطان" است که شاملو گفت تنها برای فرار از اداره ي سانسور، "مرگ نازلی" نام گرفته و در حقيقت برای بزرگداشت "وارطان سالاخانیان"، مبارز کمونیست ایرانی بوده ‌است.
از سال ۱۳۶۲ با بسته‌تر شدن فضای سیاسی ایران، چاپ آثار شاملو نیز متوقف گرديد. هر چند خود شاملو از تلاش باز نماند و کار ترجمه، تالیف و سرودن شعر را ادامه داد. وي در این سالها با همکاری همسرش آیدا، تمركز ويژه ي خود را بر کتاب "کوچه" نهاد و ترجمه ي رمان "دن آرام" را نیز بر عهده گرفت. تا آنکه ده سال بعد، با کمی ‌بازتر شدن فضای سیاسی ایران، آثار شاملو به صورت محدود اجازه ي انتشار يافت.
او در سال 1367به آلمان سفر كرد تا به عنوان میهمان فراخوانده ي دومین کنگره ي بین‌المللی ادبیات با نام "جهانِ سوم: جهانِ ما در ارلانگن آلمان و شهرهای مجاور" در این کنگره شرکت کند. عنوان سخنرانی شاملو در این کنگره، "من دردِ مشترکم، مرا فریاد کن!" بود.
در سال 1369، از سوي دانشگاه "UC" برکلی به عنوان میهمان به آمریکا سفر کرد. سخنرانی وی با نام "نگرانی‌های من و مفاهیم رند و رندی در غزل حافظ"، واکنش گسترده ای در مطبوعات فارسی زبان داخل و خارج کشور داشت و مقاله هاي زیادی در نقد سخنراني شاملو نوشته شد. در این سفر دو عمل جراحی مهم روی گردن شاملو صورت گرفت؛ با این حال او چندین شب شعر برگزار كرد و همچنين به عنوان استاد میهمان یک ترم در دانشگاه" UC" برکلی دانشجویان ایرانی به تدريس زبان، شعر و ادبیات معاصر فارسی پرداخت. در سال ۱۳۷۰ پس از سه سال دوری از کشور، به ایران بازگشت و تا آخر عمر دیگر از کشور خارج نشد.
 
سرانجام
سالهای آخر عمر شاملو کم و بیش در انزوایی گذشت که به او تحمیل شده بود. از سویی تمایل به خروج از کشور را نداشت و در این باره گفت: 
"راستش بار غربت سنگین‌تر از تاب و توان من است… چراغم در این خانه می‌سوزد، آبم در این کوزه ایاز می‌خورد و نانم در این سفره‌است." 
از سوی دیگر، اجازه ي هیچ‌گونه فعالیت ادبی و هنری به شاملو داده نمی‌شد و بيشتر آثار او از جمله کتاب" کوچه" سالها در توقیف مانده بودند. بیماری او نیز به شدت آزارش می‌داد و با شدت گرفتن بیماری مرض قندش و پس از آن که در بيستو ششم اردیبهشت ماه ۱۳۷۶، در بیمارستان ایران ‌مهر پای راست او را از زانو قطع کردند روزها و شب‌های دردناکی را پشت سر گذاشت. البته در تمام این سالها کار ترجمه و به‌ ويژه تدوین کتاب "کوچه" را ادامه داد و گهگاه، شعر یا مقاله‌ای از او در یکی از مجله هاي ادبی منتشر می‌شد. او در دهه ي هفتاد با شرکت در شورای بازنگری در شیوه ي نگارش و خط فارسی در جهت اصلاح شیوه ي نگارش خط فارسی فعالیت کرد و تمام آثار جدید یا تجدید چاپ شده‌اش را با این شیوه منتشر کرد.
سرانجام در ساعت ۹ شب دوم مرداد ۱۳۷۹، چند ساعت پس از آنکه دکتر مداوا كننده اش، او و آیدا را در خانه شان در شهرک دهکده ي "فردیس کرج" تنها گذاشت، درگذشت. آرامگاه او در "امامزاده طاهر" کرج است.
 
برگرفته از :
www.asheghoone.com
http://sabouteh.parsiblog.com
http://www.shamlou.org
http://www.shamlu.com/faMajor.htm
http://www.boxdl.com

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 09 اردیبهشت 1394 ساعت: 4:38 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره زندگينامه ابوعلي سينا

بازديد: 115

زندگينامه ابوعلي سينا

ابوعلي سينا  
پزشك و فيلسوف ايراني (370 – 428 ﻫ.ق)


ابوعلي حسين بن عبدالله معروف به ابوعلي سينا در سال ۳۷۰ هجري قمري درخرميشن از توابع بخارا متولد شد. او پزشك ، رياضيدان ، فيلسوف و منجم بزرگ ايراني بود . پدرش عبدالله در دستگاه سامانيان محصلي ماليات را عهده داربود و مادرش ستاره نام داشت. وي در بلخ پرورش يافت و قرآن و ساير علوم را آموخت. استاد وي عبدالله ناتلي بود كه از رجال مشهور قرن چهارم هجري به شمار مي رفت. او در هجده سالگي، چنانچه خود نوشته است، همه علوم را فرا گرفته بود. در بيست و يك سالگي دست به تاليف و تصنيف زد، در بيست و دو سالگي پدرش را ازدست داد و خود متصدي شغل پدر گرديد. اما به علت نابساماني اوضاع سياسي ، بخارا را ترك نمود و به گرگانج پايتخت امراي مامونيه خوارزم و نزد خوارزمشاه علي ابن مامون و وزيرش ابوالحسين احمدبن محمد سهيلي رفت. در اين هنگام، محمود غزنوي بر خوارزم نفوذ يافته بود و از دانشمندان دربارخواسته شد كه به غزنين به خدمت سلطان محمود بروند. ابوعلي سينا كه از تعصب آن پادشاه خبردار بود ، به همراهي ابوسهيل مسيحي از خوارزم گريخت و از راه ابيورد و طوس به قصد گرگان حركت كرد تا به قابوس بن وشمگيركه به عنوان ياريگر و حامي دانشمندان شهرت يافته بود، بپيوندد. اما وقتي كه پس از مشقات بسيار بدان شهر رسيد، قابوس مرده بود. 
ابوعلي سينا ناچار به قريه اي در خوارزم بازگشت. اما پس از مدت كوتاهي دوباره به گرگان رفت و اين بار ابوعبيد جوزجاني، يكي از با وفاترين شاگردانش به خدمت او پيوست و در اين سفر بود كه كتاب « المختصرالاوسط» و كتاب «المبدا» و «المعاد» و بخشي از كتاب معروف «قانون» و «نجات» را تاليف كرد. 
ابوعلي سينا در حدود سال ۴۰۵ هجري قمري به ري رفت و فخرالدوله ديلمي را كه بيماربود، معالجه كرد. ولي مدت زيادي در آن شهرباقي نماند و در اوايل سال بعد به قزوين و از آنجا به همدان رفت و حدود نه سال در آن شهر به سر برد. در اين جا مورد توجه شمس الدوله ديلمي قرار گرفت و در سال ۴۰۶ هجري قمري به وزارت رسيد و تا سال ۴۱۱ هجري قمري در اين مقام باقي ماند.
 در سال ۴۱۲ هجري قمري شمس الدوله درگذشت و پسرش سماالدوله به جاي او نشست. سماالدوله مانند پدر مي خواست كه ابوعلي سينا وزارت را قبول كند، اما شيخ نپذيرفت و توسط معاندان به مدت چهار ماه در حبس به سر برد. وي در اين مدت، تعدادي از كتب و رسالات مهم خود را تاليف نمود. شيخ الرئيس بعد از رهايي از حبس باز مدتي در همدان بود و آنگاه ناشناخته با شاگردش ابوعبيد جوزجاني به اصفهان نزد علاء الدوله كاكويه رفت. آن پادشاه او را به گرمي و احترام بسيار پذيرفت. ابوعلي سينا از اين زمان تا آخر عمر در خدمت علاء الدوله كاكويه بود. در نخستين جمعه ماه مبارك رمضان شيخ الرئيس را روي تخت رواني كه با دو اسب كرند حمل مي شد ، نهاده بودند. رفته رفته غروب افق را مي پوشاند. عصر بود و بانگ موذن مومنان را به نماز دعوت مي كرد. 
همچنانكه ابوعلي سينا دست لرزانش را به سمت شاگردش دراز مي كرد، سرفه هاي شديد و پي در پي  پيكرش را مي لرزاند و چند قطره خون در كنار لبانش پديدار شد، و فقط قدرت يافت اين چند كلمه را ادا كند : 
«فرمانروايي كه طي اين سالها جسم مرا به اين خوبي اداره مي كرد ، متاسفانه در وضعي نيست كه به كارش ادامه دهد. گمان كنم وقت آن رسيده كه خيمه ام را بر چينم ». 
ابوعبيد با چهره خيس از اشك سعي كرد چيزي بگويد ، ولي كلمه اي از دهانش خارج نشد. نمي فهميد و نمي خواست بفهمد. 
شيخ الرئيس نفس نفس مي زد و بعد از مدتي مكث ، فرمود : 
« سعي كن نوشته هايم را جمع آوري كني . آنها را به تو مي سپارم . خداوند هر سرنوشتي را كه استحقاق دارد، برايش تعيين مي كند». 
ساكت شد . پلكهايش را بر هم گذاشت و در همان حال گفت : 
« ابوعبيد، دوست من ، اكنون برايم قرآن بخوان . چند آيه از قرآن تلاوت كن» . 
آن روز اول ماه رمضان سال ۴۲۸ هجري قمري بود . شيخ الرئيس ابو علي سينا در حالت بيماري در حاليكه تنها پنجاه و هفت سال از عمرش مي گذشت، درهمدان دار فاني را وداع گفت و در همانجا مدفون شد. آرامگاه او اكنون در آن شهر است. 
در مشرق زمين فلسفه يوناني هيچگاه مفسري با عمق و دقت ابوعلي سينا نداشته است. ابوعلي سينا فلسفه ارسطو را با آراي مفسران اسكندراني و فلسفه نو افلاطوني تلفيق كرد و با نبوغ خاص خود آنها را با نظر يكتا پرستي اسلام آموخت و به اين طريق، در فلسفه مشايي مباحثي آورد كه در اصل يوناني آن سابقه نداشت.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 09 اردیبهشت 1394 ساعت: 4:37 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره زندگينامه آيزاك نيوتن

بازديد: 53

زندگينامه آيزاك نيوتن

آيزاك نيوتن
فيزيكدان انگليسي (1642- 1727)


«آيزاك نیوتن» در روز 25 دسامبر 1642، یعنی سال مرگ گالیله متولد شد. خانواده‌ اش از طبقه متوسط  بودند و در مجاورت دریا در قریه «وولستورپ» زندگي مي كردند. نیوتن قبل از موعد متولد شد و چنان ضعیف بود که مادرش اميدي به زنده ماندن او نداشت. پدرش اسحق نام داشت و در 30 سالگی، قبل از تولد فرزندش درگذشت. وي مردی ضعیف، با رفتار غیرعادی، زودرنج و عصبی مزاج بود. مادرش هانا آیسکاف زنی مقتصد، خانه داری صاحب کفایت و صنعتگری با لیاقت بود. 
آیزاک دوره کودکی شاد و خوبي نداشت. زيرا سه ساله بود که مادرش با بارناباس المیت کشیش مرفه كه دو برابر وي سن داشت، ازدواج کرد. جدایی از مادر تاثير نابهنجاري بر شخصیت او گذاشت و نوع رفتارهاي بعدي وی نسبت به زنان را نیز شکل داد. نیوتن هیچگاه ازدواج نکرد، اما یکبار (شاید هم دو بار) نامزد کرد. به نظر می‌آيد که تمرکز او تنها روی کارش بوده است. نه سالی که نیوتن در وولستورپ جدا از مادر زندگي كرد، برای وی سالهای دردناکی بود. داستانهایی بر سر زبان است که نیوتن جوان از قبه کلیسا بالا می رفت تا نورث ویتام، ده مجاور را که مادرش در آن زندگی می‌کرد، از دور ببیند. آموزش ابتدایی رسمی نیوتن در دو مدرسه کوچک دهکده‌های اسکلینگتن و راچفورد صورت گرفت که هر دو برای رفت و آمد روزانه به خانه او نزدیک بودند. 
 
کشف استعداد 
زماني كه نيوتن 15 ساله بود، مادرش قصد داشت وی را در خانه نگهدارد تا در کارهای مزرعه به او کمک کند، اما دايي او که کشیشی به نام ویلیام آیسکاف بود، متوجه شد که در نیوتن استعدادی مافوق کودکان عادی وجود دارد. بدین ترتیب، ویلیام آیسکاف، مادر را متقاعد کرد که کودک را به دانشگاه کمبریج (که خودش نیز از شاگردان قدیمی آن بود) بفرستد. در آن زمان، کمبریج، آکسفورد را از مقام اولي كه داشت، برانداخته و به قلب پیوریتانیسم انگلیس و کانون زندگی روشنفکری آن کشور تبديل شده بود .نیوتن در آنجا مانند هزاران دانشجوی دیگر دوره کارشناسی، خود را غرق مطالعه آثار ارسطو و افلاطون نمود. وي در یکی از روزهای سال 1663 یا 1664 شعار زیر را در کتابچه یادداشت خود وارد کرد : افلاطون دوست من و ارسطو هم دوست من است، اما بهترین دوست من، حقیقت است. او از کارهای دکارت در هندسه تحلیلی شروع کرده، سریعاً تا مبحث روش های جبری پیش آمده بود. در آوریل 1665 که نیوتن درجه کارشناسی خود را گرفت، دوره آموزشی او که می‌توانست چشمگیرترین دوره در کل تاریخ دانشگاه باشد، بدون هیچگونه شناسایی رسمی به اتمام رسید.
در حدود سال 1665 مرض طاعون شیوع یافت و دانشگاه، دانشجویان خود را مرخص کرد. نیوتن به زادگاه خود مراجعت نمود. درهمین زمان بود که هوش و استعداد نابغه بزرگ آشکار گشت، زیرا تمام کتابها و جزوه‌های خود را در دانشگاه جا گذاشته بود. او فکر خود را آزاد گذاشت تا تنها از منابع خاص خود استفاده نماید. در این زمان، نیوتن 22 سال داشت، ولی بیش از ارشمیدس و دکارت درباره معرفت ساختمان جهان دقیق شده بود. نیوتن ضمن دو سالی که در وولستورپ بود، عناصر بی نهایت کوچک قانون جاذبه عمومی را کشف کرد و تئوری نور را بنیان گذاشت. 
 
داستان سیب نیوتن 
این داستان که گفته مي شود سقوط سیبی از درخت، نیوتن را به فکر کشف جاذبه عمومی انداخته است، به نظر درست می‌آید. او از آن لحظه این پرسشها را برای خود مطرح کرد : چرا سیب به پایین و نه بالا سقوط می‌کند؟ و چرا ماه بر زمین نمی‌افتد؟ در نهايت، این اندیشه‌ها او را به کشف قانون نیروی گرانش رهنمون شدند. زمانيکه نیوتن توانست پاسخ این پرسش را بیابد، در واقع یکی از قانونهای فیزیک را کشف کرده بود که هم اكنون بر تمام عالم حکمفرماست.
 
کشفیات نیوتن 
نيوتن پس از شیوع طاعون و بازگشت به ملک مزروعی مادرش، طی 18 ماه به آگاهی ها و کشفياتي، بیش از آنچه که دانشمندان دیگر در طول عمر خود كسب مي كنند، دست یافت. او در طي این 18 ماه ، ساخت و ساز قانون نیروی گرانش را آغاز کرد، درباره نور و رنگهای آن پژوهش کرد، دلیل جزر و مد را کشف کرد، قوانین و حرکات بخصوصی را به درستی تشخیص داده و معادله‌هایی برای آن نوشت که بعدها اساس و بنیان دانش مکانیک شد. نیوتن معتقد بود که نه تنها زمین، نیروی گرانش دارد، بلکه تمام اجسام و اجرام از چنین خصوصیتی برخوردارند.
روزی منشوری را در دست گرفت و اجازه داد تا پرتو نور خورشید از میان آن بتابد. او با این کار کشف کرد که نور سفید به هنگام ورود به منشور شیشه‌ای منحرف شده و به 7 پرتو نور اصلی با رنگهای گوناگون تجزیه می‌شود. آنها رنگهای رنگین کمان هستند که طیف یا بیناب نامیده می‌شوند و عبارتند از: سرخ، نارنجی، زرد، سبز، آبی، نیلی و بنفش.
بالاخره طاعون ریشه کن شد و نيوتن به لندن برگشت تا تحصیلات خود را به پایان برساند و 3 سال پس از آن را صرف کاوش و پژوهش در مورد ماهیت و طبیعت نور کرد. او همچنین نخستین دوربین نجومی آینه‌ای را ساخت. تلسکوپ آینه‌ای رصدخانه مونت پالومار در کالیفرنیا - که آینه آن 5 متر قطر دارد- نیز بر اساس اصول و قواعد نیوتن بنا شده است. 
 
دوران میان سالی و بیماری نیوتن 
نیوتن در اثر مطالعات فراوان مبتلا به ناراحتی عصبی شد، كه اولين بار، ظاهراً در سال 1678 و دومین بار، يكسال بعد از فوت مادر او بود. وی به مدت 6 سال از هر گونه مکاتبه مربوط به تلاشهای ذهنی دست کشید. دوران مابین 1686-1684 از نظر تاریخ فکری بشر مقام ارجمندی دارد. 
در سال 1687 در سن 45 سالگی، قانون جاذبه زمین و سه قانون درباره حرکت را در کتابش - که به زبان لاتین نوشته شده بود- منتشر کرد. نیوتن به مطالعات عظیم دیگری نيز پرداخت که تا به امروز هم کامل نشده است. وي با بکار بردن قوانین حركت و قانون جاذبه عمومی، فرو رفتگی زمین را در دو قطب آن- که نتیجه دوران روزانه زمین به دور محورش می‌باشد- محاسبه کرد و به کمک این محاسبه، درصدد برآمد تا سیر تکامل تدریجی سیاره را مورد مطالعه قرار دهد. نیوتن، تغییرات وزن اجسام را برحسب تغییر عرض جغرافیایی مکان بدست آورد و نیز ثابت کرد که هر جسم توخالی که به سطوح مروی هم مركز و متجانس محدود شده باشد، نمی‌تواند هیچگونه نیرویی بر اجسام با ابعاد کوچک که در نقطه غیر مشخصی در داخل آن قرار دارند، اعمال کند.
نیوتن در پاییز سال 1692 هنگامی که به سن50 سالگی نزدیک می‌شد، به سختی مریض و بستری گرديد؛ بطوری که از هر گونه قوت و غذایی بیزار شد و دچار بی‌خوابی مفرط گردید که به تدریج به بی‌خوابی کامل تبدیل شد. خبر کسالت شدید نیوتن در قاره اروپا انتشار یافت. لیکن بعد از آنکه خبر بهبودی او را دادند، دوستانش شادمان گردیدند. حکومت بریتانیا به منظور قدردانی از خدمات این دانشمند بزرگ، یک منصب بسیار بالای دولتی به وی اعطاء کرد و او در سال 1700 میلادی به عنوان خزانه دار کل سلطنتی منصوب شد؛ منصبی که تا آخر عمرش آن را حفظ کرد.
در همان سال به عضویت آکادمی علمی فرانسه نیز انتخاب شد. در سال 1705 ملکه انگلستان به وی عنوان سر اعطاء کرد و به احتمال زياد، اعطای این افتخار بیشتر به دليل خدمات او در ضرب مسکوکات بوده است، تا به علت تقدم فضل او در معبد عقل و کمال. 
 
نیوتن از نگاه خودش 
وی چندی پیش از اين كه فوت كند، با نگاهی به زندگی علمی طولانی گذشته‌اش گفت : « من نمی‌دانم به چشم مردم دنیا چگونه می‌آیم، اما در چشم خود به کودکی می‌مانم که در کنار دریا بازی می‌کند و توجه خود را هر زمان به یافتن ریگی صافتر یا صدفی زیباتر منعطف می‌کند؛ در حالی که اقیانوس بزرگ حقیقت همچنان نامکشوف مانده و در جلوی او گسترده است». آخرین روزهای زندگی وی تأثر برانگیز و از جنبه انسانی، قوی و عمیق بوده است. اگر چه نیوتن نیز مانند سایر افراد بشر از رنج فراوان بی‌بهره نماند، لیکن بردباری بسیاری که در مقابل درد و شکنجه دائمی دو سه سال اخیر زندگانی خویش نشان داد، بر اهميت وي مي افزايد. 
 
وداع با دنیا 
در آخرین روزهای زندگی، از درد جانگداز آسوده بود و در نهایت آرامش در 20 مارس 1727 در 84 سالگی در لندن در گذشت و با عزت و شرف بسیار در « وست مینستر» آبی به خاک سپرده شد. برای قدردانی از این دانشمند بزرگ، واحد نیرو را نیوتن نامیده‌اند. بدون تردید می‌توان گفت كه در تاریخ بشریت، نامی مافوق نیوتن وجود نداشته و هیچ اثری از لحاظ عظمت و بزرگی مانند کتاب اصول او نخواهد بود. 
 
 نظریه هاي گوناگون در مورد نیوتن 
لاپلاس بزرگترین ادامه دهنده اکتشافات نيوتن درباره‌ او چنین می‌گوید : 
«کتاب اصول بنای معظمی است که تا ابد، عمق دانش نابغه بزرگی را که کاشف مهمترین قوانین طبیعت بوده است، به جهانیان عرضه خواهد داشت».
لاگرانژ در ارتباط با نيوتن بيان مي دارد :
«نیوتن خوشبخت بود که توانست دستگاه جهان را توصیف کند، افسوس که در عالم بیش از یک آسمان وجود ندارد». 
ولتر از مشهورترین ستایش كنندگان او چنین نوشته است : 
«ای رازدار آسمانها و ای جوهر ابدی، به راستي تو نسبت به نیوتن حسادت نمی‌ورزی؟»

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 09 اردیبهشت 1394 ساعت: 4:36 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره زندگينامه آندره موروا

بازديد: 101

زندگينامه آندره موروا

آندره موروا
نویسنده و مورخ فرانسوی ( ۱۸۸۵ - ۱۹۶۷ )


«آندره موروا» (Andre Maurios) يكي از نویسندگان بزرگ فرانسوی است كه اصالت یهودی دارد و نام اصلی او «امیل هرزوگ» (Emile Herzog) است. وي در سال 1885 در شهر «البوف» متولد شد و پس از پايان تحصیلاتش در «البوف» و  سپس در شهرهای «روان» و «کان»، مسئولیت نظارت بر کارخانه نساجی خانواده‌اش را به مدت ده سال بر عهده گرفت. 
وي در جنگ جهانی اول از طرف ارتش فرانسه به سمت رابط و مترجم در بین نیروهای فرانسه و انگلیس انتخاب شد. از اين رو با روحیات انگلیسي‌ها از نزدیک آشنایی یافت و این آشنایی باعث شد که طي مدت سی‌ سال، آثار ادبی، تاریخی و تحقیقی گوناگوني درباره انگلستان بنویسد. بهترین آثار او در اين زمان، رمان «خاموشیهای سرهنگ برامبل» (Les Silences du Colonel Bramble) (1918) و گفتگوهاي «دکتر اُ. گریدی» (Les Discours du Docterur O’Grady) (1921) است؛ شرح حالي طنزآمیر و سرگرم کننده از یاران زمان جنگ که موروا را به مردم شناساند. 
از دیگر رمانهای موروا که جنبه افسانه‌ای هم دارد، مي توان به «برنار کنه» (Bernard Quesnay) (1926) و «اقليمها» (Climats) (1928) اشاره كرد. موروا همچنین آثاری در شرح حال عده‌ای از نویسندگان و شاعران انگلستان دارد که رنگ دلپذیر داستانی به خود گرفته و موجب شهرت او در انگلستان گشته است. برخي از اين آثار عبارتند از : 
«چهار مطالعه انگلیسی» (Quatre etudes anglaises) (1927)، «اهل سحر و اهل منطق» (Magiciens et Logiciens) در شرح حال و آثار شاعران معاصر انگلیسی، «آریل یا سرگذشت شلی» ((Ariel ou la vie de Shelly (1923)، «شرح حال مستندی از دیزریلی» (Disraeli) (1927) و «بایرون» (Byron) (1930). 
آندره موروا، بیشتر شهرت خود را مدیون همین زندگینامه‌ است که از شیوه خاصی برخوردار بوده و مورد استقبال فراوان مردم قرار گرفته است. وی با آنکه در این آثار به اسناد و مدارك روي مي آورد، از آنها نامی نمی‌برد و به سرگذشتها، صورت داستانی دلپذیري می‌بخشد. آثار دیگر او در این رشته عبارت است از : 
«تورگنیف» (Tourgeniev) (1913)، «ولتر» ((Voltaire (1935)، «شاتو بریان» (Chateaubriand) (1938)، «اولمپیو یا سرگذشت ویکتور هوگو» (Olympio ou la vie de Victor Hugo) (1945)، «در جستجوی مارسل پروست» ((A la recherché de Marcel Proust (1939)، «للیا یا زندگی ژورژ ساند» (Lelia ou la vie de Geouge Sand)، «سه دوما» Les Trois Dumas)) (1957)، «پرومته یا سرگذشت بالزاک» (Promethee ou la vie de Balzac) (1962). 
موروا كه در زمان جنگ دوم جهانی در امریکا به سر مي برد، پس از پایان جنگ (1946) به فرانسه بازگشت. آثار تاریخی موروا با بهره‌مندی از بهترین و مستندترین منابع [ =سرچشمه ها ]، به نقطه‌های تاریک تاریخ روشنی می‌افکند كه از آن جمله است : 
«ادوارد هفتم و عصر او» (Edouard VII et son temps) (1933)، «تاریخ انگلستان» (Histoire d’ Angleterre) (1937)، «تاریخ امریکا» Histoire des Etats-Unis)) (1943)، «تاریخ فرانسه» Histoire de la France)) (1947) و مانند آن. 
مقاله‌های موروا بیشتر لحن شخصی دارد، مانند : «این است اندیشه‌های من» (Mes Songes que voici) (1932)، «پنج چهره از عشق» (Cinq Visages de l’amour) (1942) و مطالعه‌ای تحقیقی درباره پنج رمان‌نویس فرانسوی که در همان سال تکامل یافت و با نام «هفت چهره» (Sept Visages) منتشر شد. مجموعه «خاطرات» Memoires)) موروا در سال 1942 انتشار یافت که به سبب نقدهای ادبی که در آن وجود دارد، از ارزش فراوان برخوردار است. موروا در آثار نمایشی نیز آزمایشی کرد و نمایشنامه «بیگناهان با دستهای پر» (Aux Innocents les mains pleines) را در سال 1955 نوشت. «گلهای ماه سپتامبر» (Les Roses de September) از ديگر آثار موروا است كه در سال 1956 منتشر شد. آثار موروا حس انسان‌دوستی، دانايي و هوشیاری فراوان او را آشكار مي سازد. موروا در سال 1939 به عضویت آکادمی فرانسه انتخاب شد و در آن زمان، يكي از شخصيتهاي درجه اول ادبيات اين كشور به شمار مي‌رفت.
 
برگرفته از :
http://www.ketabnews.com

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 09 اردیبهشت 1394 ساعت: 4:34 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تحقیق درباره زندگينامه آندره ژيد

بازديد: 67

زندگينامه آندره ژيد

آندره ژيد 
نويسنده فرانسوي ( 1869- 1951)


آندره پل ژيد در سال ۱۸۶۹ به دنيا آمد و از نظر ذهنيت و روحيه به آينده تعلق داشت؛ وي « زمان متغير» را فعالانه تجربه مي كرد و در تلاش براي ساختن آينده بود .ژيد از ريشه مذهبي دوگانه اي برخوردار بود : پدرش پروتستان و مادرش كاتوليكي بسيار ديندارتر و جزمي تر از شوهرش بود. پدر آندره به فاصله كمي پس از تولد او درگذشت.
وي در كنار دو بانوي سختگير مذهبي (مادر و مادربزرگش) رشد كرد و البته راه و روش زنانه را هم آموخت .حساس بودنش موجب شد كه احساس جنسي تند و تيزي پيدا كند. به استمنا پناه برد، اما نتوانست آن را ترك كند و از احساس گناه رنج مي برد. 
« تا بيست و سه سالگي از هرگونه ارتباط جنسي بركنار بودم و رنج مي بردم . چنان آشفته و پريشان بودم كه همه جا مي گشتم تا بلكه لبي پيدا كنم و لبانم را بر آن بچسبانم ».
در اين شرايط ، براي منحرف كردن تب و تاب جنسي اش، به نوشتن روي آورد و اولين كتاب خود را با نام « يادداشتهاي آندره والتر» در بيست و دو سالگي منتشر كرد؛ اين كتاب، داستان جواني را باز مي گويد كه در نهايت، خود آندره ژيد است. 
در سال ۱۸۹۱ كه به الجزيره سفر كرد، براي اولين بار با فاحشه اي خوابيد .چهار سال بعد در افريقا ، باز هم با اسكار وايلد ديدار كرد  و تحت تاثير او دل به دريا زد و به همجنس گرايي تن در داد .
با اين وجود، به هنگام بازگشت به فرانسه در سال 1895 با دختر عموي خود ، «مادلن روندو» ازدواج كرد. آندره ژيد اين زن را « ام » (مخفف اميلين) مي ناميد، و او را بيشتر به سبب شخصيت والايش دوست مي داشت تا زيبايي اش. وي هرگز با اين زن همبستر نشد. 
زماني كه همسرش محروميت جنسي خود را با اعتقادات شديد كاتوليكي تسلي مي بخشيد، آندره ايمان مذهبي خود را به تدريج از دست مي داد. ژيد در دفتر خاطرات محرمانه خود، دو تعريف و يك اعتراف را يادداشت مي كند  :
« من به كسي مي گويم «بچه باز» كه همانطور كه از خود كلمه بر مي آيد، عاشق پسرهاي جوان باشد و به كسي مي گويم «همجنس گرا» كه به مردان بالغ گرايش دارد...».
«... بچه بازها كه من هم يكي از آنان هستم ، بسيار نادرند، ولي همجنس گراها بسيار بيشتر از آنند كه من فكر مي كردم. اينكه اين عشقها چگونه به وجود مي آيند، و اين روابط چگونه شكل مي گيرند، براي من كافي نيست تا بتوانم بگويم امري طبيعي است. من عقيده دارم كه خوب است، چون هركدام از دو انسان درگير اين رابطه، با چنين كاري در درون خود، احساس تعالي، اعتماد و رضايت خاطر مي كند… ». 
ژيد مانند بسياري از افراد، براي توجيه اميال خويش در برابر محرمات مذهبي ، فلسفه اي بنياد نهاد. وي در سال ۱۸۹۷ در كتاب مائده هاي زميني، به دفاع پرشوري از « لذت و ... » پرداخت .او در اين كتاب چنين استدلال مي كند كه تمام اميال طبيعي، سودمند بوده و مايه تندرستي است، و بدون اين اميال، زندگي لطف خود را از دست مي دهد .
« وقتي از عملي لذت مي برم ، براي من دليل خوبي است كه آن عمل را انجام بدهم. بنابراين لذتي را كه موجب شادي، سرور جان و اميال عاشقانه ات مي شود، مادامي كه لبانت براي بوسيدن هنوز شيرين است، سيراب كن!»
چنان زندگي كن كه « زندگيت بدون ترس از نتايج محرماتي كه اخلاقيات رسمي بر تو تحميل مي كند ، پذيراي هر رويدادي باشد ».
اما ژيد خطر افراط كاري را به خواننده كتاب خود هشدار مي دهد و در آخر، از او مي خواهد كه :
« كتاب مرا به دور بينداز، مگذار متقاعدت كند ! گمان مبر كه حقيقت تو را كس ديگري مي تواند برايت پيدا كند ...به خود بگو كه اين كتاب هم چيزي نيست، مگر يكي از هزاران شيوه رويارويي با زندگي. تو راه خويش را بجوي! » 
 ژيد براي سالها بت «پيشروها» بود و محافظه كاران او را «منحرف كننده جوانان» مي دانستند.  اما او پاسخ ميداد ؛ سقراط نيز (كه اكنون يكي از خدايان اين محافظه كاران محسوب مي شود)، از چنين تهمت هايي به دور نبوده است.
در سال ۱۹۴۷ و زماني كه ژيد هفتاد و هشت ساله بود، آكادمي سوئد جايزه ادبيات نوبل را به او اهدا كرد. وي مي نويسد : 
« بزرگترين الهه تقدير پيوسته در گوشم زمزمه مي كند كه ديگر چيز زيادي از عمرت باقي نمانده است».
تا زمان مرگش (۱۹ فوريه ۱۹۵۱)، بحث و جدل هاي فراواني پيرامون شخصيت و نفوذ او در جريان بود و « سيل انتقاد» از چپ و راست ، كمونيستها و كاتوليكها، تا لب گور او را دنبال مي كرد. فرانسه هنوز نميداند كه آيا اين مرد همان شيطان بود كه براي دگرگون كردن «اخلاقيات» جسميت يافته بود، يا اينكه بزرگترين نثرنويس فرانسه پس از آناتول فرانس بود؟
او هنرمند بزرگي بود ، اما تنها كساني مي توانند او را دوست بدارند كه در مشكلات، آزارها و رنجهايي كه مي برد، سهيم باشند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 09 اردیبهشت 1394 ساعت: 4:33 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 824

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس