پروژه و تحقیق رایگان - 637

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق در مورد حقوق تجارت

بازديد: 221

 

همانطور كه مي دانيد قانون تجارت كشور ايران ترجمه شده از كشور فرانسه است و حدود 70 سال قدمت دارد.

 

 
  Text Box: تعريف حقوق تجارت

 

 

 

 

حقوق تجارت دانستن حقوق و تكاليف بازرگان و علم به اصول و قوانين و قواعدي است كه روابط معاملاتي بازرگانان و اعمال تجاري را تنظيم مي نمايد.

 

حقوق تجارت جزء حقوق خصوصي است و دولت در آن دخالتي ندارد؛

زماني كه حقوق خصوصي است اگر براي طرفين مشكلي بوجود آمد بايد آنرا حل كنند.

مثلاً : اگر تاجري با مشكلي مواجه شد به دادگستري برود و هزينه تمبر بپردازد و در جلسه ي دادگاه قاضي بيطرف است.

 

قرآن

 

منابع حقوق در اسلام

 

سنت

عقل

اجماع

 

قرآن : در قرآن تمامي كلماتي كه آمده است براي ما حُجّت و دليل است با توجه به معاني فرعي آن.

مثلاً : درباره خريد و فروش آمده كه در معاملات 2 شاهد بگيريد؛ و طرفين امضاء كنند؛ قصد و اراده نيز داشته باشند.

 

سنت: گفته و عمل و سكوت پيامبر(ص) در قبال يك فعل كه در مورد يك موضوع دستور مي دهد.

 

 

 

 

 

 
 

 

Text Box: سنت

 
 

 

Text Box: ج) تقرير: يعني رفتاري را پيش پيامبر انجام مي دهد و رسول خدا اعتراض نداشته باشد. 

 

 

 

عقل: اهل سنت عقل را قبول ندارند چون عقل خيلي از چيزها و مسائل را زير سوال مي برد و بيشتر نقليات مي باشد. اما اهل شيعه اگر روايت اشتباه باشد به عقل رجوع مي كنند تا درستي يا نادرستي آنرا اثبات كنند.

« هر چيزي كه شرع بدان حكم كند عقل نيز بدان حكم مي كند. »

 

اجماع: اهل سنت اجماع را قبول دارند ولي شيعه ها به خواست را قبول ندارند.

 

مثلاً اگر تمام مجتهدين در يك زمان و مكان قرار دهند كه نماز جمعه به جاي نماز ظهر خوانده شود اين نظر براي اهل سنت قانون مي شود ولي شيعه ها اين نظر را قبول ندارند.

« يا اينكه همه افراد بگويند كشيدن مواد مخدر حرام است.»

 

 

 

 
  Text Box: معاملات اضطراري

 

 

 

معامله اي كه طرف از درون راضي نيست ولي داراي اعتبار قانوني است.

اگر يك رفتاري از نظر تجارت صورت گرفت و نتوانستيم كاري كنيم به قانون مدني مراجعه مي كنيم.

 

حقوق بازرگاني: مجموعه قوانين و مقررات حاكم بر روابط تجار؛ دفاتر تجاري و اسناد تجاري

حقوق مدني: مجموعه قوانين و مقررات مالي و خانوادگي افراد

 

چرا حقوق بازرگاني از حقوق مدني جدا شده است؟

 چون حقوق مدني بسيار گسترده است و وقت زيادي صرف مي شود؛ در حقوق بازرگاني رسيدگي به آن دچار هرج و مرج مي شود و معاملات كلان و زيادي انجام مي گيرد.

 

حقوق تجارت

1-    قانون تجارت: كه مي توان قانون مربوط به رفتار تاجر را پيدا كرد.

2-  قانون مدني: وظيفه اساسي تاجر يا بازرگان رساندن كالا به مردم و به اين وسيله در تقسيم و توزيع كالا به طور مؤثري مداخله مي كنند.

 

تعريف تاجر يا بازرگان:

كسي است كه لااقل به كي از اعمال اشتغال داشته باشد.

الف- پخش و توزيع كالا در داخل كشور        

ب- خدمات بازرگاني در داخل كشور

ج- توليد كالا

د- تسهيل معاملات

 

يكسري شرطهايي براي تجارت تاجر بايد داشته باشد كه عبارتند از:

الف- شرايط عمومي                                                               ب- شرايط خصوصي

 

 

Text Box: شرايط عمومي 

 

 

1-  اهليت : (عاقل و بالغ و رشيد باشد) اگر نبود به دادگاه برود و حكم رشد بگيرد كه قاضي از او سئوالهايي مي پرسد كه در صورت درت جواب دادن حكم رشد به او مي دهند.

2-   عاقل: نسبت به رفتار خود؛ داراي خصوصيات طبيعي باشد.

3-   بالغ باشد:

الف) نكاهي: سن براي دختران 9 سال و براي پسران 15 سال

ب) معاملي: حتماً بايد فرد به سن 18 سال رسيده باشد؛ ملاك شناسنامه فرد.

ج) سياسي: مثل رأي دادن

4- قصد: انسان ذهنش براي انجام كاري آماده باشد. (رضايت؛ موضوع معامله)

الف) معلوم و معين باشد.

ب) خلاف شرع نباشد.

ج) شرط خلاف شرع نباشد.

مثلاً : فردي آجر و مصالح مي خرد تا جايي را براي افراد معتاد درست كند.

 

 

 
  Text Box: شرايط خصوصي

 

 

 

1-      قاضي و قضات دادگستري حق انجام تجارت ندارند.

2-      كارمند هاي دولتي؛

نكته: در سازمان مطبوعي كه همان كار را انجام مي دهند حق تجارت را ندارند.

3-      تكرار شود.

4-      منقول باشد.

5-      به قصد انتفاع باشد نه به قصد تفريح

نكته : معامله را به قصد فروش و به دست آوردن سود مشروع در اختيار ديگران قرار دهد.

6-      از اين طريق زندگي كند و شغل او باشد.

 

تعريف مال منقول:

عبارت است از مالي كه نقل و انتقال آن از محلي به محل ديگر بدون خراجي در مال يا جاي ان ممكن باشد.

تعريف مال غير منقول:

به هيچ عنوان موضوع معاملات تجاري نيستند و نقل و انتقال داده نمي شود؛ در صورت جابجايي به محل و مكان ديگر آسيب مي بيند.

                                     1- ذاتي: مثل زمين

اموال غير منقول:

               2- غير ذاتي : چسبيده شده اگر جابجا شود آسيب مي بيند.

 

 
  Text Box: نكات بسيار مهم

 

 

 

نكته 1 : تراكتور و وسايل كشاورزي جزء اموال غير منقول مي باشند؛ براي اينكه كشاورز به دردسر نيفتد.

نكته 2 : در اموال منقول دادگاهي صالح به رسيدگي است كه محل سكونت خوانده مورد تأييد باشد.

مثال: فعالاً شخصي دوچرخه اي را از فروشنده به مبلغ 000/100 ريال مي خرد؛ خريدار نيز 000/500 ريال به او مي دهد مابقي را مي گويد كه بعد مي آورم كه نمي آورد،

در نتيجه فروشنده براي شكايت از خريدار به محل سكونت خريدار برود.

نكته 3 : طرف جراح است ودر كنار آن به خريد و فروش مشغول مي باشد آيا او تاجر است؟

اگر تفنني باشد خير و لاغير بله

نكته 4 : كسي خانه كلنگي مي خرد و درب و پنجره آنرا به قصد فروش جدا مي كند آيا او تاجر است؟

نكته 5 : اتفاق نظر علماي اسلامي در برابر يك تكليف شرعي؟

تكليفي را قبول داريم كه كاشف از نظر معصوم باشد؛ گفته هاي ائمه اطهار وپيامبر(ص)

نكته 6 : اجماع: قرآن ، عقل و سنت را قبول دارد.

نكته 7: حقوق تجارت قبل از قانون تجارت تصويب شده و توسط مراجع شرعي و دين اسلام تأمين مي شود.

نكته 8: مهمترين منبع حقوق تجارت قانون تجارت است.

نكته 9: پزشك عمومي در كنار مطبش سيب مي فروشد آيا وي تاجر است؟

بله- در صورتي كه مريض كم داشته باشد.

 

احكام اسلام بر چند نوع اند؟

الف) تأسيسي                                        ب) امضائي

تفاوت احكام تأسيسي با احكام امضائي

تأسيسي: خود اسلام آنرا وضع كرده و قبل از اسلام وجود نداشته و در طول تاريخ قابل تغيير نيست، اما حكم ثابت است، مثل: حج، خمس، زكات

امضائي: رفتاري كه قبل از اسلام وجود داشته و اسلام آنها را تأييد كرده مثل: تجارت كه قبل از اسلام وجود داشته و امروزه مسائل به آن اضافه و كم كرده و حقوق تجارت شده كه با توجه به موقعيت مكان و زمان تغيير پيدا مي كند.

 

نكته 10: حقوق قبل از قانون تجارت تصويب شده و توسط مراجع شرعي و دين اسلام تأمين مي شود.

 

تعريف تاجر:

تاجر كسي است كه شغل معمولي خود را معاملات تجاري قرار دهد. (منظور فرد حقيقي است.)

 

موضوع حقوق بازرگاني:

الف) ارتباط تجار                            ب) دفاتر تجاري                     ج) اسناد تجاري

 

براي اينكه كسي تاجر شناخته شود:

اولاً : بايد معاملات تجاري انجام دهد.

ثانياً: انجام معاملات تجاري بنام خود و براي خود شخص باشد.

ثالثاً: معاملات تجاري شغل معمولي و عادي وي باشد.

 

يا به عبارت ديگر:

1- كارش تكرار شود.                      

 2- به قصد انتفاع باشد.                

3- كالا منقول باشد.

 

 
 

به قصد فروش يا اجاره اعم از اينكه تصرفاتي در آن شده باشد يا نشده باشد.

مثلاً : چوب مي خرد، قطعه قطعه مي كند و به صورت منقول مي فروشد.

 

 

 

 

معاملات تجاري (بازرگاني)

 

1-  ذاتي : معاملاتي كه صفت تجاري بودن در ذات آنها نهفته است وهر كس اين معاملات را انجام دهد تاجر محسوب مي شود كه اگر شخص تكرار كند و قصد انتفاع را داشته باشد و كالا منقول باشد تاجر محسوب مي شود.

2-  تبعي: معاملاتي گفته مي شود كه ذاتاً تجاري نيستند ولي چون بوسيله بازرگانان انجام مي شوند جزء معاملات بازرگاني قرار مي گيرند.

 

مثلاً : طرف قبلاً تاجر بوده و يكسري كارهايي براي تجارتخانه انجام داده ، به عنوان مثال قفسه گرفته؛ چون كارش شخصي نيست و براي تجارتخانه است؛ يعني اول تاجر شده و بعد كاري انجام مي دهد.

 

 
  Text Box: معاملات تجاري ذاتي

 

 

 

 

1- خريد يا تحصيل هر نوع مال منقول بقصد فروش يا اجاره اعم از اينكه تصرفاتي در آن شده باشد يا نشده باشد.

تحصيل: ابتدا كه مي خرد، كالا غير منقول است بعد به منقول تبديل مي كند و مي فروشد.

فروش: ابتدا كه  مي خرد بايد قصد فروش داشته باشد.

2- تصدي به حمل و نقل از راه خشكي يا آب و هوا به هر نحوي كه مي باشد.

3- هر قسم عمليات دلالي يا حق العمل كاري يا عاملي و همچنين تصدي هر نوع تأسيساتي كه براي انجام بعضي از امور ايجاد مي شود؛ مثل تسهيل معاملات ملكي يا پيدا كردن خدمه و يا تهيه و رساندن ملزومات.

دلال: كسي كه بين خريدار و فروشنده ارتباط برقرار مي كند.

حق العمل كاري: بازرگاني است كه بدون طرفين معامله به يكديگر به نام خود يا فروشنده يا خريدار كالا معرفي مي كند. (سرمايه ندارد.)

عامل: كسي است كه با سرمايه ي خود تجارت مي كند ولي در معاملات بازرگاني مانند ساير تجار آزادي عمل ندارد.

نكته 11: تفاوت عامل و حق العمل كار:

عامل سرمايه دارد ولي حق العمل كار سرمايه ندارد.

نكته 12: آيا بنگاهها نيز تاجرند؟

اگر عمليات دلالي انجام دهد تاجر است اما اگر خودش مثلاً زمين بخرد و هر موقع زمين گران شد بفروشد تاجر نيست و مشمول قانون تجارت نيست.

4- تأسيس و بكار انداختن هر قسم كارخانه؛ مشروط به اينكه براي دفع حوائج شخصي نباشد.

كارخانه: محلي است كه با استفاده از ابزار و وسايل و يا ماشيني و مكانيكي كالايي را توليد مي كند.

يا به عبارت ديگر مكاني كه مواد اوليه را به مواد ثانويه قابل مصرف تبديل مي كند؛ مثل كارخانه قالي بافي.

مثال: شخصي يك موتور توليد برق بخرد و روشنايي به مردم مي فروشد؛ آيا كارش تجاري است؟

خير چون مواد اوليه اي كه براي توليد برق به كار مي رود در كارخانه مصرف مي شود و در اختيار مشتريان قرار نمي گيرد. و چون اين موضوع را عرف مردم قبول نمي كنند اصطلاحاً كارخانه نمي گويند.

5- تصدي به حراج:

بازرگاني است كه در محل ثابتي از مشتريان متعدد براي خريد كالا دعوت به عمل مي آورد و كالاي مورد معامله را به كسي مي فروشد كه مبلغي بيش از سايرين بپردازد.

نكته 13: متصدي حراجي و دلالي شباهت زيادي با هم دارند و هر دو نقش واسطه در  دادوستد را به عهده دارند جز اينكه دلال محل ثابتي براي كالا ندارد و در معرفي مشتري كالا ندارد و در معرفي مشتري بين خريداران رقابتي برقرار نمي كند.

6- تصدي هر قسم نمايشگاههاي عمومي:

يكي از طرفين شناساندن كالا به خريداران؛ نمايش نمونه هايي از محصولات توليدي است كه براي نمايش كالا اختصاص دارد و يكسري علاقمندان مي توانند به آن مراجعه كنند كه نمايشگاههاي عمومي ناميده مي شود. مثل: تئاتر، سيرك، سينما.

7- هر قسم عمليات صرافي و بانكي:

صراف از نظر لغوي يعني صداي پول؛ در زمان قديم نقره را به سكه هاي معمولي عوض مي كردند، هر كس كه متصدي اين كار باشد يعني خريد و فروش نقود و قصد انتفاع داشته باشد صراف مي گويند و تاجر است.

نكته 14: اگر كسي وام با بهره بگيرد متصدي بانك تاجر محسوب مي شود و اگر عمليات بانكي به صورت شخصي باشد تاجر نيست.

بعضي ها در سطح جامعه بانك خصوصي باز مي كنند طرف 000/100 حساب باز مي كند و ماهي 5000 تومان سود پول مي گيرد، شبيه به نزول است آيا اين كار تجاري است؟

بايد طبق قانون تجارت بررسي شود، اما امروزه به دليل رباع خواري ممنوع است اگر به قصد فروش باشد و قانون مانع اي ايجاد نكند رباع خواري مانعي ندارد.

تنزيل: فروش اوراق بهادار را به قيمت كمتر از خودش به فروش رساندن.

8- معاملات برواتي اعم از اينكه بين تاجر يا غير تاجر باشد.

نكته 15: بين 2 نفر بازرگان يا يك بازرگان و يا يك غير بازرگان باشد اين عمل تجاري است.

9- عمليات بيمه بحري و غير بحري

بيمه: عبارت است از قبول پرداخت ضرر و جبران خسارات احتمالي ديگران در مقابل دريافت مبلغي معين به صورت نقد و يا به طور اقساط.

نكته 16: بيمه گر تاجر است.

به عبارت ديگر :

قراردادي است كه يك طرف مقداري وجه نقد را دريافت مي كند و به صورت نقد و اقساط در قبال پرداخت خسارت ولي نسبت به حوداث مي پردازد.

نكته 17: منظور از بيمه بحري بيمه كالائي كه در برابر حوادثي از جمله آبديدگي و غرق و هر گونه تلفات دريايي است.

10- كشتي سازي و خريد و فروش كشتي، كشتي راني داخل يا خارجي و معاملات راجع به آن.

نكته 18 : كشتي و وسايل كشاورزي جزء اموال غير منقول است.

و دادگاهي صالح به رسيدگي است كه اموال آنجا باشد.

 

10 معامله ذكر شده را اصطلاحاً معاملات « اصل تجاري » مي نامند.

 

 

 

 

 

Text Box: معاملات تجاري تبعي    

 

 

1- كليه معاملات كه تاجر براي رفع حوائج تجاري خود انجام مي دهند.

2- كليه معاملاتي كه بين تاجر و كسبه و صرافان و بانكها.

3- كليه معاملاتي كه اجزاء يا خدمه يا شاگرد تاجر براي امور تجاري ارباب خود انجام مي دهند.

4- كليه معاملات شركتهاي تجاري:

در جامعه اشخاصي هستند كه موجود فرضي اند مثل شركت تعاوني كاركنان دولت و اين شركتها داراي سرمايه و اساسنامه هستند و اين اشخاص وجود دارند؛ ولي قانون گذار به وجود مي آورد كه هر نوع معامله اي كه اينها انجام مي دهند معامله تجاري است.

نكته 19: ماده 4 قانون تجارت اموال غير منقول جزء معاملات تجاري محسوب نمي شود.

نكته 20: معامله تجاري كه بدون سابقه انجام گيرد غير منقول است.

نكته 21: اگر شخصي زمين خريد و فروش كند تاجر نيست چون مال غير منقول است.

 

اصل عدم : اگر شخص قبلاً تاجر بوده ولي موضوع تجارت فرش نبوده و امروزه  فرش مي خرد بايد ثابت كند كه براي رفع حوايج شخصي است در اين صورت معامله تجاري است.

 

اصل استهصا: طرفين كه معامله را انجام مي دهند هيچ سابقه تجاري ندارند؛ تاجر نيستند.

 

نكته 22: اموال غير منقول جزء تجارت نيست اگر به عنوان حقل العمل كار باشد تاجر است.

 

مهم: چه اموالي در حكم اموال غير منقول هستند؟

 

اموالي كه اگر اختلالي بوجود آيد دادگاه صالح به رسيدگي است كه اموال منقول (كشتي، وسايل كشاورزي و ... ) آنجاست.

معاملات غير تجاري شركتهاي سهامي:

فقط مي توانند موضوع معاملات خود را جزء اموال منقول قرار دهند، اگر زمين مورد خريد و فروش بوده  مي توان اين كار را انجام داد؛ شركتهاي ديگر تابع اين استثناء نيستند.

 مثلاً شركتهاي مختلط سهامي نمي توانند اين كار را انجام دهند.

چه كساني اهليت معامله را ندارند؟

محجورين (ديوانگان، سفيهان، ورشكستگان، مفلسان، مُفسران، صفار ،«اصغار» ) حق اين كه تجارت را پيشه خود كنند ندارند.

نكته 23: معاملات تبعي معاملاتي كه ذاتاً تجاري نيستند ولي چون تاجر آنرا انجام مي دهد بدان معاملات تبعي مي گويند.

 

 

 
  Text Box: حقوق بازرگانان

 

 

 

 

1- نام تجارتي(بازرگان): اولين حق بارزگان نام اوست ، مدتي كه به تجارت دست بزند نامي براي خود مشخص مي كند كه ديگران حق ندارند از آن استفاده كنند مگر با رضايت.

2- سرقفلي: حقي است كه به مستأجر و مالك تعلق مي گيرد كه مالك محل اجاره به هنگام تخليه بايد مبلغي را به مستأجر بپردازد.

3- علامت تجاري: تاجر ممكن است براي شناختن اجناس خود به ديگران علامتي را براي جنس خود برگزيند.

نكته 24: حق سرقفلي فقط براي تجارت است اگر براي سكونت (منزل) باشد سرقفلي تعلق نمي گيرد.

نكته 25: كارشناسان دادگستري حق سرقفلي را تعيين مي كنند.

 

در مورد حق سرقفلي 2 قانون وجود دارد:

قانون سال 1356: اصل بر اين بود كه حق سرقفلي تعلق بگيرد مگر به اصل قرار داد.

قانون سال 1376: اصل بر اين بود كه حق سرقفلي تعلق نگيرد؛ اما هيچ اصلي نيست مگر اينكه استثناء داشته باشد؛ هيچ اصلي مطلق نيست مگر اينكه اجاره قابل تمديد و حق اجاره بهاء را نداشته باشد.

 

اصل بر عدم سرقفلي را نام ببريد؟

شرط در قرار داد اگر خوانده شده باشد و مالك بخواهد مستأجر را بيرون كند حق سرقفلي بايد بپردازد.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 11 تیر 1394 ساعت: 9:06 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق در مورد اظهارنظر دوگانه در گزارش حسابرس

بازديد: 293

 

اظهارنظر دوگانه در گزارش حسابرس

 

هدف حسابرس در حسابرسي صورت‌هاي مالي، ارائه اظهارنظري روشن و كتبي است؛ همراه با توصيف مبناي آن اظهارنظر درباره صورت‌هاي مالي، بربنياد ارزيابي نتايج به‌دست آمده از شواهد گردآوري شده در حسابرسي.

از این‌رو، وی بايد درباره مطلوب بودن یا نبودن تهیه صورت‌هاي مالي (از تمام جنبه‌هاي بااهميت، طبق استانداردهاي حسابداري) اظهارنظر كند.

حسابرس براي تعيين نوع اظهارنظر ‌بايد همه موارد موثر بر اظهارنظر را درنظر بگيرد. مي‌توان گفت كه مهم‌ترين قضاوت حسابرس در فرآيند حسابرسي، تعيين نوع اظهارنظر است كه به دقتي ويژه نياز دارد.

اظهارنظر حسابرس ممكن است تعديل نشده يا تعديل شده باشد. طبق استانداردهاي حسابرسي، سه نوع اظهارنظر تعدیل شده با عناوین نظر مشروط، نظر مردود و عدم اظهارنظر وجود دارد.

 حسابرس باید برای تعیین نوع اظهارنظر، کلیت ارائه صورت‌های مالی را درنظر گیرد و با توجه به نتایج حسابرسی، درباره صورت‌های مالی نظری یگانه اظهار کند.

در شرایط ویژه، چنانچه اهمیت آثار موارد تحریف، محدودیت در گردآوری شواهد حسابرسي و ابهام (ابهام بااهميت و فراگير) بر هر یک از صورت های مالی متفاوت باشد؛ ممکن است اظهارنظر متفاوت درباره هر یک از صورت‌های مالی ضرورت داشته باشد.

 

 

براي نمونه، ‌اگر حسابرس‌ نتواند با اجراي‌ روش‌هاي‌ حسابرسي، شواهد کافی و مناسبي‌ را درباره مانده‌هاي‌ آغاز‌ دوره‌ به دست‌ آورد؛ ممکن است اظهارنظر وی يكي‌ از موارد زير باشد:

 الف. نظر مشروط‌،

ب. عدم‌ اظهارنظر، و

 پ‌. اظهارنظر دوگانه، مانند: نظر تعديل نشده‌ درباره‌ وضعيت‌ مالي‌ و نظر مشروط‌ يا عدم‌ اظهارنظر درباره‌ نتايج‌ عمليات.

 اظهارنظــــر دوگانه مربوط به شرایط نادر است و حسابرس باید تا آنجا که ممکن است؛ درباره  صورت های مالی نظری یگانه اظهار کند. برای نمونه، در شرایط موجود برای عدم اظهارنظر حسابرس، باتوجه به اینکه عدم اظهارنظر، از دید استفاده کننده از گزارش، بدترین نوع اظهارنظر است؛ چون در این حالت، استفاده‌کننده نمی‌داند که باید به صورت‌های مالی اتکا کند یا نه. ممکن است نتیجه قضاوت حسابرس چنین باشد که درباره کلیت ارائه صورت‌های مالی عدم اظهارنظر ارائه نکند و با اظهارنظر دوگانه، به تصمیم‌گیری بهتر استفاده کننده کمک کند.   

 در اظهارنظر دوگانه، تعديل اظهارنظر درباره صورت سود و زيان، هميشه منجر به تعديل اظهارنظر درباره صورت جريان وجوه نقد نمي‌شود. براي نمونه، ممكن است تعديل اظهارنظر درباره صورت سود و زيان به‌دليل شناسايي نكردن هزينه‌هاي غيرنقدي باشد؛ درنتيجه، اظهارنظر حسابرس درباره‌ صورت جريان وجوه نقد، با اظهارنظر وي درباره صورت سود و زيان، متفاوت مي‌شود. در هر صورت، اظهارنظر حسابرس درباره صورت جریان وجوه نقد، همانند اظهارنظر وی درباره ترازنامه یا صورت سود و زیان (دوگانه) یا هردو اینها (یگانه) است و اظهارنظر سه گانه، نمی‌تواند وجود داشته باشد.

*کارشناس ارشد حسابداری و حسابدار رسمی

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 11 تیر 1394 ساعت: 9:05 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق در مورد اطلاعيه‌ سازمان‌ سنجش‌ آموزش‌ كشور در باره‌ تاريخ‌ ثبت‌نام‌ وهمچنين‌ شرايط و ضو

بازديد: 143

 

اطلاعيه‌ سازمان‌ سنجش‌ آموزش‌ كشور در باره‌ تاريخ‌ ثبت‌نام‌ وهمچنين‌ شرايط و ضوابط شركت در‌ آزمون‌ سراسري‌ سال‌ 1394

 بدين‌وسيله‌ به‌اطلاع‌ كليه‌ داوطلبان‌ متقاضي‌ ثبت‌ نام‌ و شركت‌ در آزمون‌ سراسري‌ سال 1394براي‌ پذيرش دردوره‌هاي‌ روزانه‌ ، نوبت دوم (شبانه‌)، نيمه‌حضوري، مجازي و پرديس خودگردان دانشگاهها و موسسات‌ آموزش‌ عالي، دانشگاه‌ پيام‌ نور (آموزش‌ از راه‌ دور) و موسسات‌ آموزش‌ عالي‌ غيرانتفاعي‌ و غيردولتي‌ و همچنين متقاضيان تحصيل در آن دسته از كد رشته هاي تحصيلي دانشگاه آزاد اسلامي كه پذيرش در رشته‌هاي مذكور براساس آزمون صورت مي‌پذيرد، مي‌رساند كه‌ ثبت‌نام‌ براي‌ شركت‌ در آزمون‌ مذكور و همچنين ويرايش اطلاعات ثبت‌نام از روز يكشنبه مورخ  19/11/93 (نوزدهم‌ بهمن ماه 1393) آغاز و در پايان‌ وقت‌ روز سه‌شنبه مورخ 28/11/1393 (بيست و هشتم بهمن ماه‌ 1393) پايان‌ مي‌پذيرد، لذا داوطلبان‌ مي‌توانند در مهلت‌ مقرر براساس توضيحات ذيل براي شركت در آزمون سراسري سال 1394 از طریق اداره پست شهرستان اقدام نمايند. 

الف) تکالیف داوطلبان‌ براي‌ شركت‌ در آزمون:‌ 

داوطلب‌ شركت‌ در آزمون‌ بايد يكايك‌ اقدامات‌ زير را به‌ موقع‌ و در مهلت‌ مقرر انجام‌ دهد.

1- مطالعه دفترچه راهنماي ثبت نام (دفترچه شمار1)درآزمون سراسري سال 1394(اين دفترچه از روز پنج شنبه 16/11/93 از طريق اداره پست شهرستان قابل دريافت مي باشد.)

2- خريد كارت اعتباري ثبت‌نام از اداره پست شهرستان

3- دريافت كد سوابق تحصيلي (اطلاعات دانش‌آموزي براي داوطلبان مشمول احتساب سوابق تحصيلي، شامل ديپلمه‌هاي سال 1384 تا سال 93 با عنوان رشته هاي تحصيلي رياضي فيزيك، علوم تجربي، ادبيات و علوم انساني و علوم و معارف اسلامي).تا قبل از 14/11/1393 

4- ثبت‌نام از طریق اداره پست شهرستان در زمان مقرر (19/11/93 لغايت 28/11/93).

5- پرينت كارت‌ شركت در‌ آزمون، با مراجعه به اداره پست شهرستان بر اساس برنامه زماني مندرج در دفترچه راهنماي شماره يك.

ب) ثبت‌نام‌ براي‌ شركت‌ در آزمون:‌ 

ثبت‌نام براي شركت در آزمون‌های کلیه دوره‌هاي دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالي سال 1394 و همچنين متقاضيان تحصيل در آن دسته از كدرشته هاي تحصيلي دانشگاه آزاد اسلامي كه پذيرش در رشته هاي مذكور بر اساس آزمون صورت مي پذيرد منحصراً از طريق درگاه پیامکی اداره پست شهرستان اسفراین امكان‌پذير است. لذا داوطلبان لازم است ابتدا دفترچه راهنماي ثبت نام رامطالعه نموده ودرصورت واجد شرايط بودن نسبت به پرداخت هزينه خريد كارت اعتباري ثبت‌نام در آزمون به شرح ذيل، اقدام و سپس مراحل بعدي را به انجام برسانند.

1- دريافت دفترچه راهنماي ثبت‌نام آزمون سراسري سال 1394:

متقاضيان ثبت‌نام در آزمون سراسري سال 1394، با دريافت دفترچه راهنماي ثبت‌نام آزمون از پايگاه اطلاع‌رساني اين سازمان، ضمن مطالعه دقيق آن براي اطلاع از شرايط عمومي و اختصاصي، مقررات وظيفه عمومي، مقررات مربوط به ضوابط ثبت‌نام اتباع غير ايراني و توضيحات مربوط به سهميه ايثارگران كه در اين دفترچه راهنما درج شده در صورتي كه داراي شرايط مندرج در دفترچه ‌باشند، مي‌توانند به عنوان داوطلب در اين آزمون ثبت‌نام نمايند.

 2-پرداخت هزينه خريد كارت اعتباري:

با توجه به اينكه پرداخت هزينه ثبت‌نام منحصراً به صورت اينترنتي انجام مي‌شود، داوطلبان لازم است با مراجعه به اداره پست شهرستان و پرداخت مبلغ به عنوان وجه ثبت‌نام شركت در آزمون، نسبت به دريافت اطلاعات كارت اعتباري (شماره سريال 12 رقمي) اقدام نمايند. 

تبصره 1- هر داوطلب مطابق ضوابط آزمون مي‌تواند متقاضي شركت در يكي از گروههاي آزمايشي پنج‌گانه شامل گروه آزمايشي يك (علوم رياضي و فني)، گروه آزمايشي 2 (علوم تجربي)، گروه آزمايشي 3 (علوم انساني)، گروه آزمايشي 4 (هنر) و گروه آزمايشي 5 (زبانهاي خارجي) گردد.

تبصره 2- چنانچه داوطلبي متقاضي ثبت‌نام در 2 و يا 3 گروه آزمايشي (با توجه به توضيحات تبصره 3 ذيل) باشد، لازم است به ازاي هر گروه آزمايشي مبلغ ديگر نيز از همين طريق پرداخت و اطلاعات كارت اعتباري را دريافت دارد.

تبصره 3- منظور از ثبت‌نام در 2 و يا 3 گروه آزمايشي بدين صورت مي‌باشد، كه داوطلب مي‌تواند علاوه بر انتخاب يكي از گروههاي  آزمايشي (علوم رياضي و فني يا علوم تجربي و يا علوم انساني) به عنوان گروه آزمايشي اصلي در گروه آزمايشي هنر و زبان خارجي نيز متقاضي شود. به عبارت ديگر هيچ داوطلبي نمي‌تواند بطور همزمان، در گروه‌هاي آزمايشي علوم رياضي و فني، علوم تجربي و علوم انساني شركت نمايد.

تبصره 4- چنانچه داوطلبي علاقمند به شركت در گزينش رشته‌هاي تحصيلي دانشگاه پيام نور و مؤسسات آموزش عالي غيردولتي و غيرانتفاعي باشد، لازم است نسبت به پرداخت مبلغ ديگر نيز از همين طريق همین اداره، اقدام و اطلاعات كارت اعتباري را دريافت نمايد.

تبصره 5- در رابطه با نحوه اعلام علاقه‌مندي به رشته‌هاي دانشگاه آزاد اسلامي توضيحات لازم در دفترچه راهنماي شركت در آزمون داده شده است. 

تبصره 6- در رابطه با نحوه اعلام علاقه‌مندي به رشته‌هاي دانشگاه‌هاي فرهنگيان و تربيت دبير شهيد رجايي تهران به اطلاع مي‌رساند در صورت اعلام رسمي وزارت آموزش و پرورش براي پذيرش دانشجو در دانشگاههاي فوق، موضوع در زمان پرينت كارت شركت در آزمون و يا درزمان انتخاب رشته اطلاع‌رساني خواهد شد.

تذكرات مهم :

1- در آزمون سراسري سال 1394 پذيرش دانشجو در رشته‌هاي تحصيلي: ارتباط تصويري، طراحي پارچه، طراحي صحنه، طراحي لباس، عكاسي، كارداني هنرهاي تجسمي، كتابت و نگارگري، مجسمه سازي و نقاشي ، طراحي صنعتي ، ادبيات نمايشي، بازيگري ـ كارگرداني، نمايش عروسكي آهنگسازي، نوازندگي موسيقي ايراني، نوازندگي موسيقي جهاني و موسيقي نظامي) در گروه‌ آزمايشي هنر بصورت متمركز و با شرايط خاص صورت مي‌پذيرد. لذا كليه داوطلبان علاقمند به رشته‌هاي ذيربط مي‌بايست نسبت به علامتگذاري بند مربوط در تقاضانامه ثبت‌نام براي هر يك از رشته‌هاي ذيربط اقدام  نمايند.(حداكثر 2 مجموعه رشته مطابق توضيحات مندرج دردفترچه راهنماي شماره يك )برگزاري آزمون عملي و يا آزمون تشريحي رشته‌هاي ذيربط در اوايل مرداد ماه سال 1394 خواهد بود. توضيحات لازم در اين خصوص از طريق اطلاعيه‌هاي مربوط در زمان پرينت كارت شركت در آزمون به اطلاع داوطلبان خواهد رسيد. به عبارت ديگر اين رشته‌ها از رديف رشته‌هاي مربوط به پذيرش نيمه متمركز خارج گرديده و اسامي پذيرفته‌شدگان نهايي رشته‌هاي فوق در شهريور ماه سال 94 همزمان با نتايج ساير رشته ها ي متمركز اعلام  خواهد شد.

2- سايرضوابط آزمون سراسري سال 1394 همانند ضوابط آزمون سال 1393 بوده و تغييري در آن ايجاد نخواهد شد.

3-متقاضياني كه از سال‌ تحصيلي‌ 64-1363 به‌ بعد، دو نوبت‌ در آزمون‌هاي‌ ورودي‌ (دوره‌هاي‌ روزانه‌) رشته‌هاي تحصيلي متمركز و يا نيمه‌متمركز پذيرفته‌ شده‌ باشند، حق ثبت‌نام و شركت در آزمون سراسري سال 1394 را نخواهند داشت.

4- پذيرفته‌ شدگان‌ دوره‌هاي‌ روزانه‌ آزمون‌ سراسري‌ سال‌ 1393 (اعم‌ از رشته‌هاي‌ متمركز و يا نيمه‌متمركز) حق ثبت‌نام و شركت در آزمون سراسري سال 1394 نخواهد داشت.

5- براساس ضوابط، دانشجويان دوره روزانه دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالي (بجز دانشجويان، ورودي سال 93 كه مجاز به شركت در آزمون سال 94 نمي‌باشند) در صورتي مي‌توانند در آزمون سراسري سال 94 ثبت‌نام و شركت نمايند كه اولاً واجد شرايط عمومي و اختصاصي مندرج در دفترچه راهنماي ثبت‌نام آزمون مذكور باشند و ثانياً حداكثر تا تاريخ 30/11/1393 نسبت به انصراف قطعي از تحصيل اقدام نمايند. بديهي است داوطلبان مذكور در صورت عدم انصراف قطعي از تحصيل تا تاريخ تعيين شده، در صورت موفقيت و قبولي در آزمون، مجاز به ثبت‌نام و ادامه تحصيل در رشته قبولي جديد خود نمي‌باشند.وبه عنوان داوطلب متخلف تلقي خواهند شد.

6- مطابق مصوبه جلسه شوراي سنجش و پذيرش دانشجو و در راستاي اجراي قانون سنجش و پذيرش دانشجودر دانشگاهها و مراكز آموزش عالي كشور (مصوب مجلس محترم شوراي اسلامي) سوابق تحصيلي موجود (اعلام شده از وزارت آموزش وپرورش) آن دسته از ديپلمه‌هاي رياضي فيزيك، علوم تجربي، علوم انساني و علوم و معارف اسلامي كه ديپلم خود را طي سالهاي 1384 لغايت 1393 اخذ نموده‌اند و دروس امتحاني آنها بصورت نهايي و سراسري برگزار شده، مشمول اعمال سوابق تحصيلي مي‌باشند و سوابق تحصيلي تراز شده آنها به ميزان حداكثر 25 درصد تأثير قطعي در نمره كل نهايي آنان اعمال خواهد شد.

ج -آماده نمودن مدارك و اطلاعات مورد نياز براي ثبت‌نام:

داوطلبان مي‌بايست پس از مطالعه دفترچه راهنما مدارك و يا اطلاعات لازم مندرج در تقاضانامه ثبت‌نام، از جمله فايل عكس اسكن شده را براساس توضيحات مندرج در دفترچه آماده نمايند.

د-داوطلباني كه درزمان مقررنسبت به ثبت نام درآزمون اقدام مي نمايند:

اين دسته ازداوطلبان لازم است با وارد نمودن اطلاعات درخواستي نسبت به مشاهده اطلاعات ثبت‌نامي و در صورت لزوم نسبت به ويرايش اطلاعات ثبت نامي براساس دستورالعمل به شرح ذيل اقدام نمايند.

الف- آن دسته ازداوطلباني كه مشمول سوابق تحصيلي نمي باشند اجازه ويرايش  كليه اطلاعات ثبت‌نامي خود را دارند.

ب- آن دسته ازداوطلباني كه مشمول سوابق تحصيلي مي باشند اجازه ويرايش اطلاعات خودراداشته اما اجازه ويرايش اطلاعات سوابق تحصيلي را نخواهند داشت .

 

ضمناً داوطلبان گرامي مي توانند سوالات خود را با بخش پاسخگويي اداره پست شهرستان اسفراین و يا با شماره‌ تلفنهاي‌ 37229617-37228096 (كد 058) در ميان بگذارند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 11 تیر 1394 ساعت: 9:03 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق در مورد اصول كنترل و بودجه 2

بازديد: 113

 

Text Box: انواع طبقه بندي در نظام بودجه ايران       اصول كنترل و بودجه 2

 

 

 

 

 
 

 

 

 

 

 


طبقه بندي هزينه اي

 

 

طبقه بندي عملياتي

 

 

 

طبقه بندي سازماني

هزينه هاي پرداختهاي انتقالي

هزينه هاي سرمايه اي

هزينه هاي اداري

هزينه هاي پرسنلي

       طرح

  برنامه

فصل

امور

موسسه انتقالي وابسته به دولت

موسسه ونهادهاي غير دولتي

شركتهاي دولتي

موسسه دولتي

وزارتخانه

 

 

امور متفرقه

امور اجتماعي

امور اقتصادي

امور دفاعي

امور عمومي

 

 

ماده 2- پاداش و مزايا

ماده 1- حقوق ودستمزد

 

فصل سوم - بهداشت

فصل دوم فرهنگ هنر

فصل اول آموزش و پرورش

 

 

آموزش استثنائي

آموزش متوسطه

آموزش ابتدائي

 

                                               

 

 

 

اهداف طبقه بندي بودجه

1- آسان كردن تصميم گيري : بخاطر تصميم گيري كه مي خواهد براي آن دوره زماني انجام دهد.

2- برنامه ريزي : بعد از تصميم كيري براحتي بايد برنامه ريزي صورت بپذيرد .

3-اصلاح و بهبود روشها :

4- تجزيه و تحليل هزينه ها:

انواع طبقه بندي در نظام بودجه ايران

الف) طبقه بندي سازماني : اين نوع طبقه بندي از اصلي ترين و قديمي ترين نوع طبقه بندي در بودجه كل كشور است . در اين نوع طبقه بندي بودجه كل كشور را بر اساس سازمانها و زير مجموعه دولت طبقه بندي مي كنند.

انواع دستگاههاي زير مجموعه دولت

1- وزارتخانه : سازماني است كه بموجب قانون تاسيس شده و با اين عنوان بوجود آمده است از لحاظ قانوني ما با يد 15 تا 20وزارتخانه داشته باشيم

2- موسسه دولتي : يك واحد سازماني كه بموجب قانون تاسيس و زير نظر يكي از قواي سه گانه اداره مي شود و عنوان يا لقب وزارتخانه ندارد مثل : نهاد رياست جمهوري

 

 

 

 

 

 

 

 

3- شركتهاي دولتي : يك واحد سازماني مشخص است كه بموجب قانون تاسيس و به امورات بازرگاني ،توليدي، خدماتي مي پردازد و بيش از 50% سرمايه آنها متعلق به دولت مي باشد.

4- موسسه و نهاد هاي غير دولتي : يك واحد سازماني مشخص كه مطابق باقانون ايجاد و به امورات و وظايفي همچون خدمات عمومي و كارها و كالاهايي كه نياز مصرف عمومي است مي پردازد . مثل :شهر داريها و اداره بيمه ( موسسه غير دولتي ) نهادهاي غير دولتي (بنياد مستضعفان ) و كميته امداد امام خميني

5- موسسه انتفاعي وابسته به دولت: واحدهاي سازماني مشخص اند مانند شركتهاي دولتي كه به امورات توليدي و زير بنايي و خدماتي و بازرگاني مي پردازند اما تقسيم سود ندارند زماني كه در آمد هايشان مقداري از هزينه هايشان را مي پوشاند مابقي در آمد ها به حساب درآمد عمومي كل كشور واريز مي شود. مثل: سازمان بنادر وكشتيراني – صنايع دفاع

روش طبقه بندي سازماني بدين شرح است:

به وزارتخانه عدد 1* به شركتهاي دولتي عدد 2 * به موسسات انتفاعي عدد 3 * به موسسات عام المنفعه عدد 4 * ارائه مي دهند.

 

 

 

 

 

 

 

طريقه كد بندي ، طبقه بندي سازماني

مثال: 108018         

8

1

0

 

8

0

 

1

                                                        روحانيون              دادگستري          وزارت

 

تفاوت بين دستگاههاي دولتي و شركتهاي دولتي

دستگاههاي دولتي

شركتهاي دولتي

1- اعمال حاكميت دولت

2- بر اساس سيستم حسابداري دولت اداره مي شود

3- اتخاذ تصميم اجرايي زير نظر يكي از وزارتخانه ها

4- تصميم گيري بودجه توسط مجلس (قوه مقننه) كه بودجه نهايي تصويب مي شود.

5- تامين هزينه ها از محل بودجه عمومي

6- ملاك ثبات و عدم وجود سودآوري

1- اعمال تصدي دولت در امور بازرگاني

2- بر اساس سيستم حسابداري بازرگاني اداره مي شود.

3- اتخاذ تصميم اجرايي زير نظر مجمع عمومي و هيئت مديره

4- تصويب بودجه توسط مجمع عمومي وپس مجلس

5- تامين هزينه ها از محل فروش كالا

6- ملاك ثبات و ادامه سودآوري

 

ب) طبقه بندي عملياتي : در اين نوع طبقه بندي براساس عمليات و فعاليتهاي كه دولت انجام مي دهد طبقه بندي صورت مي گيرد.

 

 

 

طبقه كد بندي طبقه بندي عملياتي:

مثال :  30801218

8

1

2

1

0

8

0

3

 

مجموع طرح             طرح عمراني          برنامه اول           فصل هشتم      امور اقتصادي

مسكن كارگري                                ( تامين مسكن)     

 

ج) طبقه بندي هزينه اي : اين نوع طبقه بندي بر اساس هزينه هاي كه انجام شده طبقه بندي صورت مي گيرد.

اهداف طبقه بندي هزينه اي

1- تفكي ك هزينه ها

2- ايجاد محدوديت براي كنترل هزينه ها

3- تنظيم و نگهداري حسابها براي تفريغ بودجه

4- تجزيه و تحليل اثرات اقتصادي هزينه ها

بعد از طبقه بندي هزينه هاي پرسنلي ماده بومي مي آيد . هزينه هاي اداري ماده هاي جزئي مانند ماموريتها آب برق و سوخت و انرژي

 

 

 

 

 

 

طريقه كد بندي  طبقه بندي هزينه اي :

 

جزء ماده

 

ريز ماده

 

مثال :  10221

1

 

2

 

2

0

 

1

  

                 رسمي               پاداش عيدي                       ماده                فصل اول

  02- ماده (2) پاداش مزاياي كاركنان رسمي

21- پاداش مزاياي كاركنان غير رسمي

22- مربوط به پاداش كاركنان رسمي مي باشد.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 11 تیر 1394 ساعت: 9:02 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق در مورد اصول فقه

بازديد: 1711

 

 

 

اصول فقه  

( مبانی استنباط حقوق اسلامی )


مقدمه

دانش­های مختلف مرهون تفکر و اندیشه انسان است. آدمی با استدلال و استنتاج به قواعد کلی و تعمیم­پذیر دست می­یابد. اما پرسشی که همواره ذهن اندیشمندان را مصروف خود ساخته این است که چگونه بیندیشیم تا به اشتباه و خطا دچار نشویم و بر اساس چه قواعد و ضوابطی استدلال کنیم تا به اشتباه و خطا دچار نشویم و به نتایج درست دست یابیم. این ضرورت علم منطق صوری را به وجود آورد که در تعریف آن گفته­اند: « منطق، ابزاری است که ذهن را از انحراف و خطا در اندیشه باز       می دارد»: ( المنطق آلة قانونية تعصم مراعاتها الذهن عن الخطأ في الفکر )

منطق در مفهوم عام خود شیوه درست اندیشیدن و درست استدلال کردن را می­آموزد که این مفهوم در همه علوم به کار می­رود و به همین اعتبار به آن « منطق عمومی» گفته می­شود؛ لکن دانشمندان تدریجاً متوجه شدند هر علمی به شیوه اندیشیدن و استدلال کردن ویژه­ای نیاز دارد و علاوه بر منطق عمومی، روش تحقیق و منطق ویژه­ای می­طلبد که بی­توجهی به آن باعث انحراف در گسترش و توسعه آن علم می­گردد که این نوع منطق، منطق علم گفته می­شود.

با پیدایش علم فقه در قرن اول هجری، به تدریج، فقیهان به این نکته واقف شد که باید روشهای استدلال فقهی و قواعد کلی استنباط حکم شرعی را مشخص کرد تا از میزان خطا و اشتباه در آن کاسته شود. لذا علم اصول فقه پا به عرصه وجود گذاشت.

با توجه به رابطه تنگاتنگی که بین علم فقه و علم حقوق وجود دارد و این که مطالعه علم اصول فقه، حقوقدان را در استدلال و استنتاج حقوقی قوی می­کند و به او شیوه اندیشیدن می­آموزد لذا سالهاست که در رشته حقوق و رشته های مرتبط، علم اصول فقه تدریس می­شود. اما باید دانست که علم اصول فقه و علم حقوق یکی نیستند.

 

تعریف علم فقه و تاریخچه آن

دین اسلام، به عنوان آخرین و کاملترین دین الهی، سه بخش دارد:

الف) اعتقادات و اصول دین: مجموعه آموزه­های اعتقادی که بیانگر نحوه نگرش انسان به هستی، آفریننده جهان، راهنمایان دین و معاد می­باشد.

ب) احکام و مسائل عملی: مجموعه مقررات و احکام عملی که بیان­کننده وظایف و حقوق انسانها در زندگی فردی و اجتماعی است.

ج) مسائل اخلاقی و تربیتی: که دربرگیرنده مباحث نظری و دستورالعملهای اخلاقی برای پاکسازی روح و تهذیب نفس انسان است.

با توجه به این سه بخش، به تدریج در جهان اسلام سه علم به وجود آمده است: علم کلام برای شناخت اعتقادات، علم فقه برای مطالعه احکام عملی و علم اخلاق برای بیان و تعلیم اخلاقیات.

فقه در لغت به معنای علم و فهم آمده که در اصطلاح عبارت است از « علم به احکام فرعی شرع از روی منابع و ادله تفصیلی آن » احکام فرعی شرع که در واقع همان فروع دین می­باشد در مقابل احکام اصلی دین که اصول دین هستند به کار می­رود.

از نظر تاریخی تا زمانی که پیامبر اکرم در میان مسلمانان حضور داشت، غالباً برای رسیدن به احکام دینی مشکلی وجود نداشت؛ لکن بعد از رحلت پیامبر عظیم­الشأن و گسترش جامعه اسلامی و پیدایش مسائل جدید و این که پیامبر (ص) در طول 23 سال فرصت بیان تفضیلی احکام را نیافته  بود و محرومیت اغلب مسلمانان از نعمت ائمه شیعه (چون شیعه در اقلیت بودند و ائمۀ بزرگوار تشیع همواره مورد ظلم واقع می­شدند و دسترسی به آنها برای عموم آسان نبود.) لذا باید چاره­ای اندیشیده می­شد.

پس از رحلت پیامبر (ص) شیعیـان بـرای دستیابـی به احکـام شرعی مشکـل چندانـی نداشتند و سنت ائمه را همسان با سنت پیامبر می­دانستند لکن اهل سنت به خاطر محرومیت از ائمه شیعه برای استنباط احکام اسلامی دچار اشکال شدند. خلیفه اول و دوم مردم را از نقل احادیث پیامبر منع می­کردند که اهداف مختلف داشت؛ این ممنوعیت تا صد سال ادامه یافت تا در زمان عمر بن عبدالعزیز آزاد شد که در این میان تعداد زیادی از احادیث پیغمبر (ص) از بین رفته بود و علمای اهل سنت احادیث زیادی در دست نداشتند، به خاطر همین به رأی، عمل صحابه و اجماع روی آوردند که گاهی حتی فتوا بر خلاف نص نیز به وجود آمد مثلاً در زمان پیامبر سه طلاق در یک مجلس، یک  طلاق محسوب می­شد اما عمر برای سخت­گیری در امر طلاق سه طلاق در یک مجلس را سه طلاق رجعی محسوب کرد و پیوند مجدد زن و شوهر را مشروط به محلل کرد.

در این راستا فقهای اهل سنت به دو گروه تقسیم شدند:

الف) گروهی فقط در صدور فتوا به قرآن و سنت و فتاوی صحابه پیامبر بسنده می­کردند و استفاده از رأی و قیاس را معتبر نمی­دانستند که به آنها اهل حدیث می­گفتند اما گروهی دیگر که اجتهاد به رأی و قیاس را جایز می شمردند که به گروه اهل رأی معروف شدند.

فقه اهل سنت در قرن­های دوم تا چهارم دوران شکوفایی خود را پیمود و فقهای مشهوری پا به عرصه وجود گذاشتند که چهار نفر از فقها از همه مشهورتر بودند:

الف) ابوحنیفه نعمان بن ثابت کوفی ( 80-150 هـ ) که پیروان وی را حنفی می­نامند.

ب) مالک بن انس ( 93-179 هـ ) که پیروان وی را مالکی می­نامند.

ج) محمد بن ادریس شافعی ( 150-204 هـ ) که پیروان وی را شافعی می­نامند.

د) احمد بن هلال بن حنبل ( 164-241 هـ ) که پیروان وی را حنبلی می­نامند.

بعد از این چهار فقیه بزرگ، اهل سنت که آراء آنها در برخی جهات با هم در تعارض و تشتت نیز بود دیگر فقه اهل سنت دچار ایستایی و رکود شود تا سال 1286 قمری دوباره با ظهور « مجلة الاحکام العدلية» رونقی جدید یافت و فقیهان نواندیشی در جهان اهل سنت ایجاد شدند.

جهان تشیع تا حدود سیصد سال از نعمت ائمه برخوردار بود لذا کمتر به اجتهاد روی می­آوردند لکن بعد از شروع غیبت کبرا ( 329 هـ ) بود که علمای تشیع نیز به ناچار به اجتهاد روی آوردند لکن چون منابع حدیثی تشیع زیاد بود ( عدم محرومیت نقل حدیث در شیعه و برخورداری از ائمه و تأکید ایشان به جمع­آوری احادیث) فقهای شیعه به قیاس، استحسان و ... روی نیاوردند و اعتقاد دارند که منابع حدیثی ائمه و پیامبر (ص) کافی برای استنتاج احکام فرعی از آنهاست. لذا منابع اجتهاد را کتاب (قرآن) ، سنت (معصوم) عقل و اجماع (در معنی خاص) دانستند.

 

تعریف اصول فقه و تاریخچه آن در جهان تشیع

الف) تعریف اصول فقه: به مجموعه­ای از قواعد، ضوابط و ابزارهایی گفته می­شود که فقیه را در مسیر استخراج و استنباط احکام شرعی یاری می­دهد مثلاً  یک فقیه با این سئوال مواجه می­شود: « آیا زن از شوهر خود ارث می برد یا نه ؟ »

برای پاسخ به این مسأله و یافتن حکم مورد نظر، چندین پرسش مطرح می­شود:

ـ برای یافتن حکم مورد نظر به چه منابعی می­توان مراجعه کرد؟ آیا آیات قرآن می­تواند مستند و دلیل حکم شرعی قرار گیرد؟ آیا ظواهر آیات قرآن و فهم از این آیات اعتبار دارد؟ از چه ضوابط و ابزارهایی در استنباط از آیات قرآن و روایات می­توان استفاده کرد؟ بی­گمان بدون پاسخ به این پرسشها نمی­توان به اجتهاد صحیح پرداخت.

ب) تاریخچه: بعد از شروع غیبت کبرا تلاش فقها برای شکل­گیری و توسعه علم فقه و اصول آغاز شد. در این راستا علمای شیعه و سنی تلاش کرده­اند . اما نقش دو امام بزرگوار امام محمد باقر (ص) و امام جعفر صادق (ع) در تبیین، تحلیل و آموزش قواعد و موازین اصولی بسیار ممتاز و برجسته است.

در قرن چهارم و پنجم علم اصول فقه با تلاش اندیشمندان برجسته­ای چون شیخ مفید سید مرتضی و شیخ طوسی به کمال رسید. کتاب عده الاصول کتاب مشهور شیخ طوسی است. پس از رحلت شیخ طوسی ( 460 هـ ) علم اصول قریب یکصد سال در جامعه شیعی دچار رکود شد و این به خاطر عظمت علمی شیخ طوسی بود که فقهای بعدی جرأت نقد نظریات شیخ طوسی را نداشتند، تا این که ابن زهره و ابن ادریس حلی در قرن ششم ظهور کردند. بعد از ایشان اصولیون بزرگتری ظهور کردند مانند محقق حلی و علامه حلی.

در قرن یازدهم، میرزا محمد امین استرآبادی، ظهور کرد. ایشان اعتقاد داشت تمامی مسائل جزئی و فرعی در احادیث معصومین یافت می­شود و شیعه علم اصول را از اهل سنت اخذ کرده و بدان نیازی نداریم که پیروان نظریه وی به اخباریون و مکتب ایشان به اخباری­گری معروف شد که این مکتب مخالف اصول فقه بود.

علمای بزرگی به مقابله با این عقیده پرداختند که وحید بهبهانی از همه برجسته­تر بود و تحول عمیقی را ایجاد و اهمیت و ضرورت علم اصول فقه را اثبات کرد و بعد از او مجدداً علم اصول رونق گرفت و پس از او شاگردان او به توسعه علم اصول فقه پرداختند، مانند سیدمهدی بحرالعلوم، شیخ جعفر کاشف الغطا، میرزا ابوالقاسم قمی و شریف­العلما مازندرانی، ملا احمد نراقی و شیخ محمدحسن نجفی (صاحب جواهر الکلام) تا این که علم اصول با ظهور شیخ مرتضی انصاری ( متوفی 1281  هـ ) به قله کمال رسید.

کتاب مشهور او فرائدالاصول مشهور به رسائل است که سالهاست در حوزه­های علمی تدریس   می­شود و بعد از او علمای بسیاری به توسعه علم اصول پرداختند: ملا محمد کاظم خراسانی ، شیخ محمدحسین نجفی اصفهانی، ضیاء الدین عراقی، میرزا حسین نایینی، سید ابوالقاسم خوئی، امام خمینی و شهید سید محمد باقر صدر و استاد محمد مظفر می­باشند هم اکنون نیز علمای بزرگی به تدریس علم اصول فقه می­پردازند.

 

کاربرد علم اصول فقه در رشته حقوق

کاربردهای علم اصول فقه در رشته حقوق را می­توان در چند بخش مورد بررسی و توجه قرار داد:

الف) فهم و تحلیل درست قوانین برگرفته از فقه.

ب) استفاده صحیح از منابع فقهی به عنوان مستند حکم دادگاه.

ج) فهم و تحلیل درست قوانین مبتنی بر قواعد اصول فقه.

د) استفاده از قواعد اصول در استنباطهای حقوق.

 

تعریف حکم شرعی و اقسام آن

گفتیم علم اصول فقه مجموعه قواعد و روشهایی است که فقیه را در مسیر استخراج و استنباط احکام شرعی یاری می­دهد. سئوالی که در این باره مطرح می­باشد این است که اساساً حکم شرعی چیست و چه اقسامی دارد ؟

الف) تعریف: از نظر شهید صدر حکم شرعی، قانونی است که از جانب خداوند برای تنظیم و ساماندهی زندگی انسان صادر شده است.

 

ب) اقسام حکم شرعی

به دو نوع تقسیم بندی اشاره می کنیم:

تقسیم حکم شرعی به دو دسته تکلیفی و وضعی

1- حکم تکلیفی: آن دسته از احکام شرعی است که مستقیماً به اعمال و رفتار انسانها (مکلفین) مربوط می­شود و وظایف و تکالیف آنها را در برابر خداوند و سایر افراد جامعه مشخص می­کند مانند وجوب نماز و روزه، حرمت ظلم و تصرف در مال غیر.

2- حکم وضعی: حکمی است که به طور مستقیم متوجه افعال و رفتار انسانها نمی­شود بلکه وضعیت معینی را بیان می­کند که به صورت غیرمستقیم متوجه افعال و رفتار انسانها می­شود مانند ملکیت، صحت، لزوم، طهارت، نجاست و ...

احکــــام تکلیفــی فقط شامل افراد بالغ و عاقل می­شود ( به جز استحباب که شامل صغیر ممیز نیــز می­گردد ) لکن احکام وضعی در مورد همه یکسان است مانند ضمان، ملکیت، صحت، بطلان ، زوجیت و ... مثلاً ماده 1216 قانون مدنی مقرر می­دارد: « هر گاه صغیر یا مجنون یا غیررشید باعث ضرر غیر شود ضامن است.»

احکام وضعی بی­شمارند اما احکام تکلیفی پنج قسمند:

1-        واجب: زمانی که شارع ( خداوند ) انجام عملی را الزام می­کند مانند وجوب نماز

2-       حرمت: زمانی که شارع ( خداوند ) ترک عملی را لازم می­داند مانند حرمت دروغ

3-      استحباب: زمانی که شارع انجام عملی را بهتر می­داند اما ترک آن حرام نیست مانند صدقه دادن

4-      کراهت: زمانی که شارع ترک عملی را بهتر می­داند اما انجام دادن آن حرام نیست مانند طلاق

5-      اباحه: هر گاه انجام عمل یا ترک آن از نظر خداوند یکسان باشد مانند خوردن و آشامیدن در اغلب حالات.

تقسیم حکم شرعی به حکم واقعی و حکم ظاهری

حکم واقعی، حکمی است که از جانب خداوند برای اعمال انسان و امور دیگر زندگی او مقرر گردیده و علم و جهل مکلف ( انسان ) در آن دخالتی   ندارد. مانند وجوب حج، حرمت غیبت و حلیت. فقها همواره تلاش می­کنند حکم واقعی را کشف کنند.

حکم ظاهری: حکمی که در فرض جهل به حکم واقعی، یا شک در آن برای مکلف ثابت می­شود و وظیفه عملی او را مشخص می­کند، مانند حکم به طهارت چیزی که نمی­دانیم آیا نجس است یا طاهر (اصل برائت ) یا حکم به طهارت چیزی که می­دانیم طاهر بوده اما نمی­دانیم نجس شده یا خیر ( اصل استصحاب )

دلایلی که به وسیله آنها حکم واقعی را کشف می­کنیم عبارتند از کتاب (قرآن) سنت  سنت چهارده معصوم)، عقل و اجماع که به آنها دلیل اجتهادی می­گویند و دلایلی که به وسیله آنها حکم ظاهری بیان می شود دلیل فقاهتی (یا اصول عملی ) نامیده می­شود مانند اصل برائت ، استصحاب ، احتیاط، تخییر و ...

حکم واقعی به دو قسم منقسم می­گردد:

حکم اولیه: احکامی که شارع مقدس با توجه به مصالح و مفاسد واقعی و در حالت عادی یعنی بدون در نظر گرفتن حالات استثنایی ( اضطرار و حرج ) برای مکلفین مقرر فرموده است مانند وجوب نماز، روزه و حرمت قتل عمد و خوردن شراب .

حکم ثانویه: احکامی که یا در نظر گرفتن حالات خاص و استثنایی پیش آمده برای مکلف از طرف شارع صادر می­گردد و حکم ثانوی محسوب می­شود مانند عدم تکلیف به وضو برای بیمار یا فقدان آب، یا جواز خوردن شراب در حالتی که حیات انسان بسته به آن دارد یا جواز خوردن میته یا حرام­گوشت­ها در این حالت.

 

فصل دوم مباحث الفاظ

 

مقدمه

منابع اصلي فقه، كتاب، سنت، اجماع و عقل است. كتاب و سنت كه مشتمل بر قرآن و احاديث معصومين مي­باشد، دليل لفظي هستند و اهميت بيشتري دارند، زيرا نشان­دهنده احكام شرعي و اراده شارع­اند كه به صورت الفاظ براي مردم بيان شده است. در مورد ادله لفظي اين سئوال مطرح مي­شود كه چگونه مي­توان از ظاهر الفاظ به وراي آن راه يافت و مقصود شارع را درك كرد ؟

مثلاً در مورد آيه مبارکه « یا ايها الذين امنوا اوفوا بالعقود»  براي درك معاني اين آيه و استخراج مراد شارع ابتدا بايد به سئوالاتي پاسخ داده شود:

الف) آيا در اين آيه فعل امر «اوفوا» دلالت بر وجوب مي­كند؟

ب) آيا مي­توان به ظاهر لفظ «اوفوا» » و معناي متبادر (اوليه) آن اعتماد كرد ؟

ج) آيا «عقود» در معناي عرفي و ظاهري آن مورد نظر شارع بوده است ؟

د) آيا لفظ «عقود» در معاني حقيقي خود به كار رفته است ؟

ه)  آيا «عقود» شامل عام  عقود می­گردد يا برخي از آنها؟

و) آيا بر اين آيه قيد و شرطي وارد شده يا مطلق عبارات مورد نظر است ؟

و سئوالات ديگر

به اين سئوالات در اصول فقه در مبحث الفاظ پاسخ داده مي­شود كه اين مباحث در تفسير و تدوين متون قانوني و حقوقي نیز بسيار كاربرد دارند.

 

تعريف زبان

انسان موجودي اجتماعي است و براي رفع نيازهاي خود ناگزير از برقراري ارتباط با همنوعان خويش است. اما هيچ يك از اين ابزارها به اندازه استفاده از آواها گسترده و كارآمد نيست.

انسان مي­تواند واحدهاي صوتي مختلف را با يكديگر تركيب دهد و الفاظ و جملات را پديد آورد. لذا هر گروه انساني براي سهولت در برقراري ارتباط الفاظ خاصي را براي معاني مورد نظر خود وضع كرده­اند كه مجموع این الفاظ سامانه كارآمدي به نام «زبان» را پديد آورده است.

 

وضع الفاظ

هر يك از الفاظي كه ما به كار مي­بريم بر معنايي دلالت مي­كند. لذا با شنيدن يك لفظ ذهن آدمي به معنايي منتقل مي­شود. اين به دليل رابطه­اي است كه بين لفظ و معنا وجود دارد. لكن سئوالي كه در اينجا مطرح شده اين است كه رابطه بين لفظ و معنا چگونه به وجود آمده است ؟

با ديدن دود غليظ به وجود آتش پي مي­بريم، زيرا دود بر وجود آتش دلالت مي­كند. دلالت دود بر آتش، به علت ملازمه ذاتي بين دود و آتش مي­باشد اما وقتي با شنيدن كلمه «گل» ذهن ما به گياه خاصي منتقل مي­گردد يا با شنيدن كلمه «گاو» به مفهوم حيوان خاصي فكر مي­كنيم به دليل رابطه ذاتي بين گل و گاو و  معاني آن نيست، بلكه اين به خاطر رابطه اعتباري و قراردادي است، لذا اگر از ابتدا گل در معني حيوان خاص و گاو در معني گياه مورد نظر وضع شده بود هيچ اشكالی نداشت. بنا بر اين وضع الفاظ در معاني آن اعتباري و قراردادي است.

 

اقسام وضع

گاهي فرد يا افراد خاصي لفظي را براي معني خاصي به كار مي­برند، ما به اين نوع وضع، وضع تعييني مي­گوييم، مانند الفاظي كه فرهنگستان زبان و علوم براي برخي معاني ايجاد مي­كند.

اما گاهي لفظي در برابر يك معنا به صورت مكرر استعمال مي­شود بي آن كه پيشتر براي اين معنا به صورت مستقيم وضع شده باشد و به تدريج در اثر كثرت استعمال، علاقه و پيوندي خاص بين لفظ و معنا در ذهن ايجاد مي­شود مثلاً كاربرد لفظ مدينه يا مدینة النبي براي يثرب يا كاربرد لفظ قانون كه ابتدا به معني خط­كش بوده براي قاعده حقوقي در اثر كثرت استعمال ايجاد شده است.

 

تقسيم الفاظ

اگر به لفظ و معنا از نظر وحدت و تعدد توجه كنيم، سه صورت مختلف قابل بررسي است:

الف) اگر لفظي تنها بر يك معني دلالت كند آن را مختص يا تك­معنا مي­نامند مانند كتاب و تهران (يك لفظ يك معنا)

ب) اگر دو يا چند لفظ داراي يك معنا باشد يعني چند لفظ براي يك معنا وضع شده باشد، آن الفاظ را مترادف يا هم­معنا مي گويند، مانند علم و دانش يا انسان و بشر (چند لفظ يك معنا)

البته برخي كلمات در نگاه اول مترادف به نظر مي­آيند ولي پس از كمي دقت درمي­يابيم كه به طور دقيق مترادف نيستند كه در علم حقوق نيز نمونه­هاي زيادي دارد مانند محاربه و افساد في­الارض يا حراج و مزايده  و غلط و اشتباه و ... .

ج) در بسياري از موارد ما در زبان، به واژه­هايي برمي­خوريم كه در چند معني به كار مي­روند. اين مسأله را چندمعنايي  و چنين كلماتي را واژه­هاي چندمعنا مي­نامند. (يك لفظ چند معنا)

واژه­هاي چندمعنا به سه دسته تقسيم مي­شوند:

مشترك: هر گاه يك لفظ در ابتدا براي چند معنای متفاوت به صورت جداگانه وضع شده باشد آن را مشترك مي­نامند، مانند عين در عربي كه براي چشمه، چشم، طلا و ... به كار مي­رود يا مانند شير در زبان فارسي كه براي سه معناي، حيوان درنده، مايع نوشيدني خاص و وسيله قطع و وصل كردن آب. هنگام به­كارگيري لفظ مشترك بايد حتماً قرينه­ای ذكر شود تا شنونده درك كند كه مقصود گوينده كدام معناست.

منقول: اگر پس از آن كه لفظ براي معنايي وضع شد به واسطه وجود مناسبتي به معناي جديدي انتقال يابد و براي معناي دوم وضع گردد آن لفظ را منقول مي­نامند، وقتي لفظي به معناي جديد انتقال مي­يابد، معمولاً معناي نخست مهجور و متروك مي­ماند. مثلاً نماز به معناي پرستش، نياز و بندگي است اما اكنون در زبان فارسي به معناي فريضه مخصوصي مي­باشد.

اگر ناقل (واضع جديد) عرف باشد، لفظ را «منقول عرفي» مي­گويند. لفظ قانون كه در ابتدا به معناي خط­كش بوده ولي بعدها به معناي قاعده درآمده است ولي اگر ناقل، شرع باشد آن را منقول شرعی می­گوییم، مانند حج که در ابتدا به معنی عزم و حرکت بوده ولی به واسطه نامگذاری در شرع، کم کم به معنای فریضه خاص به کار رفته است.

 

حقیقت و مجاز

الف) تعریف حقیقت و مجاز

اگر لفظ در همان معنای اصلی و موضوعٌ­له (یعنی برای همان معنایی که برای آن معنا وضع شده) به کار رود حقیقت است و یک استعمال حقیقی صورت گرفته است مانند این که ماه و ستاره در مورد اجرام آسمانی به کار رود، لکن اگر لفظ به واسطه مناسبتی در معنایی غیر از معنای موضوعٌ­له استعمال شود مجاز خواهد بود و چنین استعمالی را استعمال مجازی می­گویند مانند ماه و ستاره در این مصرع شعر:

« ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد»

 

ب ) شرایط صحت و استعمال مجازی

برای صحت استعمال مجازی دو شرط ضرورت دارد:

1- وجود مناسبت (علاقه): باید میان معنای حقیقی و معنای مجازی حتماً ارتباط و مناسبتی وجود داشته باشد تا ذهن بتواند به معنای مورد نظر گوینده برسد. این ارتباط باید قوی و قابل توجه باشد و طبع و ذوق سلیم آن را بپذیرد.

مناسبت ها (علاقه) انواعی دارند:

*مشابهت: مانند به کار بردن لفظ شیر برای انسان شجاع.

*علاقه ظرف و مظروف (حال و محل): مانند عبارت کلاس ساکت است که منظور دانشجویان داخل کلاس است .

*علاقه جزء وکل: مانند این که کسی که دیوار منزلش خراب شده بگوید «خانه­ام خراب شد.»

*علاقه مشارفت: یعنی آن چه در شرف انجام و وقوع است و در آینده محقق می­شود مانند این که به دانشجوی دکترا می­گویند: «دکتر»

*علاقه ماکان: یعنی آن چه پیش از این وجود داشته است مانند کسی که به قضاوت مشغول بوده و هم اکنون باز نشسته شده قاضی گفته می­شود.

2- وجود قرینه: شرط دیگر برای صحت استعمال مجازی وجود قرینه است. یعنی باید نشانه و علامتی وجود داشته باشد که نشان­ دهد منظور گوینده معنای حقیقی نبوده است بلکه معنای دیگر را اراده کرده است.

قرینه بر دو نوع است:

قرینه لفظی: یعنی لفظی به عنوان قرینه ذکر می­گردد مثلاً در مصرع: «ستاره­ای بدرخشید و ماه مجلس شد» کلمه مجلس قرینه لفظی است.

قرینه معنوی: اگر کسی که صحبت از میدان جنگ می­کند بگوید شیرانی دیده­ام، با توجه به موضوع بحث متوجه می­شویم که منظور او رزمندگان شجاع بوده است بدون این که به صراحت لفظی را ذکر کند.

 

علامتهای حقیقت و مجاز

1- تصریح لغت­شناسان: در صورتی که لغت­شناسان معنای حقیقی را ذکر کرده باشند می­توان به لغت­نامه آنها برای درک معانی حقیقی مراجعه کرد.

2- اصل تبادر: تبادر در لغت به معنای سبقت گرفتن است و در اصطلاح اصولیون به این معناست که وقتی لفظی بدون قرینه به کار برده می­شود یکی از معانی زودتر از بقیه به ذهن شنونده خطور  می­کند. البته شنونده­ای در اینجا منظور است که اهل آن زبان یا عالم به آن زبان باشد.

تبادر و سبقت گرفتن یک معنا از میان چند معنا، نشان­دهنده این است که آن معنا، معنای حقیقی لفظ است.

 

اقسام حقیقت :

حقیقت بر سه نوع است:

الف) حقیقت لغوی: لفظی است که در همان معنایی که واضع و اهل لغت برای آن تعیین کرده­اند به کار می­رود، مانند لفظ ماه و شیر در معنای کره آسمانی و مایع نوشیدنی خاص.

ب) حقیقت عرفی: گاهی عرف، لفظی را برای معنایی خاص وضع می­کند در چنین موردی، اگر لفظ در همان معنایی که عرف برای آن در نظر گرفته شده استعمال شود «حقیقت عرفی» نامیده می­شود. اصطلاحاتی که در علوم و حرف مانند پزشکی، دارویی، کشاورزی و... به کار می­رود دارای حقیقت عرفی هستند.

ج) حقیقت شرعی: اگر شارع مقدس (خداوند) لفظی را برای معنای خاصی وضع کرده باشد، به چنین لفظی «حقیقت شرعی» می­گویند، مثلاً شرع برای بیان مفهوم نماز از لفظ «صلات» کرده است.

 

نکته

نکته­ای که بین اصولیون محل اختلاف شده این است که آیا الفاظ قرآن و روایات دارای حقیقت شرعی هستند یا خیر؟ در مقابل این پرسش دو نظر مطرح شده است:

الف) الفاظ قران و احادیث دارای حقیقت شرعی هستند یعنی کلمات در معنای خاص شرعی به کار رفته­اند.

ب) الفاظ قران و احادیث دارای حقیقت شرعی نیستند یعنی در معنای خاص شرعی به کار    نرفته­اند مگر این که قرینه قطعی در میان باشد.

فایده این بحث در این جا آشکار می­گردد که اگر حقیقت شرعی را بپذیریم باید کلمات قرآن و احادیث را بدون قرینه حمل بر معنای شرعی کنیم اما اگر حقیقت شرعی را نپذیریم باید کلمات قرآن و احادیث را بر معنای عرفی یا لغوی حمل کنیم و فقط اگر قرینه­ای وجود داشت به معنای شرعی حمل کنیم.

 

حقیقت قانونی

اصولیون حقیقت را همان سه نوع بالا دانسته­اند اما می­توان در نظر گرفت که در قوانین نیز نوعی حقیقت قانونی وجود دارد، یعنی برخی الفاظ در قوانین معنای خاصی می­یابند که با معنای لغوی و عرفی آن فرق می­کند که می­توان آن را حقیقت قانونی نامید، مثلاً اگر به قانون تجارت الکترونیک یا قانون مجازات جرائم رایانه­ای مراجعه فرمایید متوجه می­شوید که قانونگذار چگونه کلمات را در معنای خاص مورد نظر خود وضع کرده است.

 

اصول لفظیه

یکی از اهداف اصلی سخن گفتن، ایجاد ارتباط و تفاهم میان افراد است. در حقیقت، گوینده سخن با بیان مطالب خویش می­خواهد منظور و مرادش را به شنونده انتقال دهد و در مقابل، هدف اصلی شنونده نیز از شنیدن سخن دیگران، درک مقصود آنهاست.

در این راستا، شرط نخست تفاهم، آشنایی با زبان و لغت طرف مقابل است، اما این کافی نیست چون گاهی اوقات با این که ما معنای حقیقی و مجازی کلام را می­دانیم اما چون سخن گوینده بدون قرینه بیان شده است نمی­دانیم که مقصود گوینده کدام معناست. به خاطر همین علمای علم اصول، اصولی را پیشنهاد کرده­اند که در اینجا به مطالعه آنها می­پردازیم:

 

الف) اصالة الحقیقة

اگر در کلام گوینده لفظی به کار رفته باشد که معنای حقیقی و مجازی دارد و شنونده نیز معنای حقیقی و مجازی آن را به خوبی می­شناسد اما نمی­داند که گوینده معنای حقیقی لفظ را اراده کرده است یا معنای مجازی آن و قرینه­ای هم بر معنای مجازی وجود ندارد، اصل را بر آن می­گذاریم که گوینده معنای حقیقی را اراده کرده است. به این اصل «اصل حقیقت» گفته می­شود.

 

ب) اصالة عدم تقدیر

اگر احتمال مخفی ماندن قسمتی از کلام گوینده وجود داشته باشد یعنی شنونده احتمال می­دهد که قسمتی از مراد گوینده در کلام او منعکس نشده و در تقدیر است یا از کلام وی حذف شده ولی قرینه­ای بر این احتمال وجود نداشته باشد در اینجا می­گویند (اصل بر عدم تقدیراست)، یعنی آن چه در کلام گوینده آمده تمام مقصود و مراد وی بوده و چیزی در تقدیر نیست یا حذف نشده است.

 

ج) اصالة العموم

اگر در کلام، لفظ عامی به کار رفته و احتمال تخصیص آن وجود داشته باشد اما دلیل و قرینه قطعی به وجود مخصص موجود نباشد و در این صورت در مقصود و مراد گوینده تردید به وجود آید، یعنی معلوم نباشد که آیا گوینده معنای عام را اراده کرده یا معنای خاص را در این جا به اصالة العموم متوسل می شویم و می­گوییم گوینده معنای عام را اراده کرده است.

 

د) اصالة الاطلاق

لفظ مطلق، لفظی است که بدون قید ذکر شده و شامل همه افراد جنس خود می­گردد. اگر لفظی مطلق در کلام ذکر شده باشد و قرینه مطلق و قید مسلمی در کلام نباشد اما شنونده احتمال دهد که گوینده لفظ مطلق را مقید ساخته است در این صورت با استناد به اصالة الاطلاق باید احتمال تقیید را بی­اعتبار دانست.

 

ه)اصالة الظهور

هرگاه لفظ یا عبارتی ظهور عرفی در یک معنا داشته باشد و درعین حال احتمال برود که گوینده معنایی خلاف ظاهر لفظ را اراده کرده در این صورت اصل بر این است که معنای ظاهر مورد نظر او بوده است.

اصالة الظهور مهمترین اصل لفظی است چرا که اصولیون معتقدند تمام اصول دیگر به این اصل برگشت دارد به عبارت دیگر:

الف) اگر شک کنیم که مقصود گوینده حقیقت است یا مجاز، ظاهر در حقیقی بودن کلام است.

ب) اگر شک کنیم که چیزی در کلام مقدر است یا بخشی از کلام حذف شده است یا خیر، ظاهر در عدم تقدیر است.

ج) اگر شک کنیم که کلام عام تخصیص خورده یا نه و قرینه­ای در میان نباشد ظاهر در عدم تخصیص است. (عام بودن کلام است.)

د ) اگر شک کنیم که کلام مطلق است یا مقید، ظاهر در مطلق بودن کلام است.

بنا بر این مهمترین اصل لفظی، اصالة الظهور است و تمامی اصول دیگر به اصالة الظهور برگشت دارد.

 

*دلیل حجیت و اعتبار اصول لفظی

چون گفتیم تمامی اصول لفظی به اصالة الظهور برگشت دارند بنا بر این کافی است حجیت اصالةالظهور را اثبات کنیم .

دلیل عمده اصالة الظهور، سیره و بنای عقلای عالم است، یعنی سیره و روش عملی عاقلان آن است که الفاظ و عبارات دیگران را بر معانی ظاهر آن حمل می­کنند و به احتمال اراده معنای خلاف ظاهر، اعتنایی ندارند مگر این که قرینه­ای در کلام باشد که آدمی را متوجه معنای خلاف ظاهر نماید.

 

اوامر

در آیات و روایات، که منبعی برای استنباط احکام است، بسیاری از احکام شرعی به وسیله فعل امر برای مکلفان بیان شده است. برای درک بهتر مراد شارع در چنین مواردی باید با مفهوم امر و میزان دلالت آن آشنا شویم.

 


گفتار اول: معنای امر

امر در لغت به معنای طلب، درخواست و دستور است. اوامر جمع امر است، لکن در علم اصول عبارت است از: « دستور انجام کار به شخص دیگری که در مرتبه پایین­تری قرار دارد» که شخص دستوردهنده « آمر» و شخصی که به او امر شده « مأمور» گفته می­شود و به عملی که امر به آن صورت گرفته « مأمورٌبه »گفته می­شود.

 

گفتار دوم : الفاظ امر

در زبان عربی امر معمولاً به صورت صیغه امر حاضر بیان می­شود: « أطیعوالله وَ أطیعوالرسول» گاهی نیز به صورت صیغه امر غایب ظاهر می­شود: « ولیطّوّفوا بالبیت العتیق»

ویا در مواردی در قالب جمله خبریه بیان می­شود مانند: « کتب علیکم الصیام»

در زبان فارسی نیز مفهوم امر گاهی به وسیله فعل امر و گاهی به وسیله جمله خبریه به کار  می­رود که از کلماتی مانند باید، لازم است، الزامی است، مکلف است، استفاده می­شود.

 

گفتار سوم: دلالت امر

مهمترین بحث مطرح­شده در اصول فقه این است که آیا « امر» دلالت بر وجوب و الزام دارد یا خیر؟

عقیده مشهور در اصول فقه این است که فعل امر دلالت بر وجوب دارد.

بحث دیگری که در این خصوص صورت می­گیرد این است که آیا فعل امر دلالت بر فور دارد یا تراخی؟ (یعنی آیا صیغه امر بر لزوم تعجیل و فوریت در انجام مأمورٌبه دلالت می­کند یا از آن جواز تأخیر فهمیده می­شود؟) به نظر مشهور اصولیون، فعل امر هیچ دلالتی بر لزوم فوریت یا جواز تأخیر ندارد، بلکه تنها طلب انجام عمل را بیان می­کند و فوریت یا تأخیر را باید با کمک قرائن خارجی فهمید.

 

گفتار چهارم : تقسیمات واجب

گفتیم که فعل امر دلالت بر وجوب دارد، حال بهتر است «تقسیمات واجب» را نیز مورد بررسی قرار دهیم:

الف) واجب عینی و کفایی

واجب عینی آن است که انجام دادن آن بر تک تک اشخاص مکلف واجب است و حتی اگر از سوی یک یا چند نفر صورت گیرد، تکلیف از عهده دیگران ساقط نمی­شود؛ مانند نمازهای روزانه، حج و خمس.

واجب کفایی آن است که تکلیف به همه افراد و مکلف تعلق می­گیرد اما اگر عده­ای به اندازه نیاز آن را انجام دادند کفایت می­کند و تکلیف از دیگران ساقط می­شود، مانند خاکسپاری مردگان، نجات غریق و امر به معروف و نهی از منکر و نیز حرفه­ها و مشاغل مورد نیاز.

ب) واجب تعیینی و واجب تخییری

واجب تخییری آن است که مکلف موظف باشد که از میان چند عمل معین، به اختیار خود، یک عمل را انتخاب کند و انجام دهد مانند کفاره روزه که آزاد کردن بنده یا گرفتن شصت روز روزه یا سیر کردن شصت فقیر است.

واجب تعیینی یعنی این که تکلیف تنها به یک عمل معین تعلق می­گیرد و بدل و جایگزینی ندارد مانند اغلب عبادات (روزه، حج، نماز)

ج) واجب تعبدی و توصلی

سئوالی که در مورد برخی واجبات مطرح می­شود این است که آیا صرف انجام عمل واجب کافی است یا باید قصد قربت داشته باشد. قصد قربت یعنی این که فرد در آغاز انجام عمل واجب، عمل را به قصد اطاعت از فرمان خدا و نزدیکی به او (قربتاً الی الله) انجام دهد.

اصولیون واجب را با توجه به لزوم یا عدم لزوم قصد قربت بر دو قسم تقسیم کرده­اند:

واجب تعبدی: آن است که حتماً باید با قصد قربت انجام شود مانند روزه، وضو، نماز، غسل.

واجب توصلی: که قصد قربت در آن شرط نیست و به هر انگیزه­ای که صورت گیرد، تکلیف ساقط می­شود: مانند ادای دین، انجام تعهد، رد مال امانی به صاحبش، طهارت.

د) واجب مطلق و واجب مشروط

واجب مشروط: آن است که وجوب عملی مشروط به حصول شرطی باشد به گونه­ای که تا شرط مزبور حاصل نشود آن عمل هم وجوبی ندارد. مانند حج که مشروط به استطاعت (توانایی مالی و بدنی) می­باشد یا خمس که مشروط بر آن است که شخص در پایان سال پس از کسر هزینه­های زندگی مال دیگری داشته باشد یا وجوب پرداخت نفقه که مشروط به داشتن تمکن مالی است.

واجب مطلق: آن است که وجوب عملی متوقف و مشروط بر امر دیگری نباشد مانند نماز.

 

مفاهیم

گفتار اول: تعریف مفهوم و اقسام آن

الف )تعریف منطوق و مفهوم

واژه مفهوم در اصطلاح علم اصول در مقابل منطوق به کار می­رود. « منطوق در لغت، یعنی آن چه بدان نطق شده و در اصطلاح عبارت است از معنایی که به طور مستقیم از یک عبارت به ذهن   می­رسد و در جمله ذکر شده است و در مقابل، « مفهوم به معنایی گفته می­شود که در جمله بدان تصریح نشده، ولی از آن فهمیده می­شود و لازمه معنای اصلی جمله است.»

مثلاً تبصره 2 ماده 1210 قانون مدنی مقرر می­دارد: « اموال صغیر را که بالغ شده است در صورتی می­توان به او داد که رشد او ثابت شده باشد» از این تبصره دو معنا استفاده می­شود:

1- معنای مستقیم: اگر رشد صغیری که بالغ شده ثابت گردد می­توان اموالش را به او داد. (منطوق)

2- معنای غیرمستقیم: اموال صغیری که بالغ شده و رشد او ثابت نشده است، نمی­توان به او داد. (مفهوم)

 

ب) اقسام مفهوم

اصولیان مفهوم را به مفهوم موافق و مفهوم مخالف تقسیم کرده­اند:

1- مفهوم موافق: هر گاه مفهوم جمله از جهت نفی و اثبات مطابق با منطوق باشد، آن را «مفهوم موافق» یا « فحوای خطاب» می­گویند. ( یعنی منطوق جمله اگر مثبت باشد مفهوم نیز مثبت است و اگر منطوق منفی باشد، مفهوم نیز منفی است.)

مثلاً قران کریم می­فرماید: « فلا تقل لَهُما اُفٍّ : به پدر و مادر اُف نگویید.» از این آیه شریفه استفاده می­شود که به طریق اولی توهین و ضرب و جرح پدر، مادر نیز حرام و ممنوع است.

ماده 1048 قانون مدنی مقرر می­دارد: « جمع بین دوخواهر ممنوع است، اگر چه به عقد منطقع باشد.» از این ماده استفاده می­گردد که به طریق اولی جمع بین بیش از دو خواهر نیز ممنوع است.

به این نوع اخذ مفهوم، قیاس اولویت نیز گفته می­شود.

انتقال ذهن از منطوق جمله به مفهوم موافق آن، در حقیقت به دلیل اولویت و رجحانی است که مفهوم موافق نسبت به منطوق دارد. اصطلاح مفهوم موافق در جایی مطرح می­شود که علت حکم در مفهوم، قوی­تر از علت حکم در منطوق باشد.

2- مفهوم مخالف: هر گاه حکم مفهوم از جهت نفی و اثبات با حکم منطوق، متفاوت باشد، آن را مفهوم مخالف یا دلیل خطاب می­گویند مثلاً ماده 1176 قانون مدنی: « مادر مجبور نیست که به طفل خود شیر بدهد مگر در صورتی که تغذیه طفل به غیر شیر مادر ممکن نباشد. ( مفهوم مخالف: اگر تغذیه طفل به غیر شیر مادر ممکن نباشد مادر اجبار می شود که به طفل خود شیر بدهد.)

ماده 1108 قانون مدنی: « هر گاه زن بدون مانع مشروع از اجرای وظایف زوجیت امتناع کند، مستحق نفقه نخواهد بود.» ( مفهوم مخالف: هرگاه زن با وجود مانع مشورع از ادای وظایف زوجیت امتناع کند مستحق نفقه خواهد بود.)

ماده 1106 قانون مدنی: « در عقد دائم نفقه زن به عهده شوهر است.» ( مفهوم مخالف: در عقد غیردائم نفقه زن به عهده شوهر نیست.)

 

گفتار دوم : حجیت و اعتبار مفاهیم

اصولیون معتقدند چون مفهوم کلام مورد توجه گوینده می­باشد لذا برای شنونده حجت است، چه این مفهوم از موافق کلام برآید چه از مخالف کلام برداشت شود. بنا بر این هیچ بحثی در حجیت و اعتبار مفاهیم وجود ندارد.

اما آن چه همواره در بین اصولیون محل اختلاف و بحث بوده این است که چه جملات و عباراتی مفهوم دارند و جمع جملات و عباراتی مفهوم ندارند. (یعنی فقط باید به منطوق آنها توجه کرد.) مثلاً ماده 997 قانون مدنی می­گوید: « هر کس باید دارای نام خانوادگی باشد.» آیا این نهآجمله مفهوم موافق یا مخالف دارد ؟ قطعاً پاسخ منفی است.

به همین خاطر اصولیون به مطالعه مفهوم در شرط، وصف، غایت، حصر و استثنا، عدد و لقب پرداخته­اند.

 

الف) مفهوم شرط

جمله شرطیه یکی از اقسام جملات در تمامی زبانهاست. به طور مثال ماده 239 قانون مدنی مقرر می­دارد: « اگر بایع تدلیس نموده باشد، مشتری حق فسخ بیع را خواهد داشت.» و یا « اِن تنصرو الله ینصُرکمُ.»

هر جمله شرطیه دارای سه جزء است:

ادات شرط: اگر ـ إن

جمله شرطیه: بایع تدلیس نموده باشد - تنصروالله

جزای شرط: مشتری حق فسخ بیع را خواهد داشت ـ یَنصُرکُم .

به جزای شرط جواب شرط یا نتیجه نیز گفته می­شود.

اغلب عالمان اصولی معتقدند که جمله شرطیه دارای مفهوم است. یعنی این که اگر شرط منتفی شود، جزا نیز منتفی می­گردد (مفهوم مخالف)، اما برای این که جمیله شرطیه مفهوم داشته باشد دو شرط لازم است:

1- باید شرط، سبب انحصاری برای تحقق جزا باشد: مثلاً جمله « اگر در بخش صنعت فعالیت کنی، ثروتمند می­شوی» مفهوم مخالف ندارد، چون فعالیت در بخش صنعت دلیل منحصر ثروتمند شدن نیست اما مواد قانونی ذیل همگی مفهوم دارند چون شرط دلیل منحصر جزای شرط می باشد:

ماده 928 قانون مدنی: « هر گاه برای میت وراث طبقه دوم نباشد ترکه او به وراث طبقه سوم می­رسد.»

ماده 622 قانون مدنی: « اگر وراث امین، مال ودیعه را تلف کند باید از عهده مثل یا قیمت آن برآید اگر چه عالم به ودیعه بودن مال نبوده باشد.»

ماده 642 قانون مدنی: « اگر بهر مستعیر شرط ضمان شده باشد مسئول هر کسر و نقصانی خواهد بود اگر چه مربوط به عمل او نباشد.» ( مفهوم مخالف: اگر بر مستعیر شرط ضمان نشده باشد، مسئول هر کسر و نقصانی نخواهد بود.)

2- نباید انتفای شرط باعث انتفای موضوع حکم شود، مثلاً در جمله: « اگر اتومبیلی خریدی آن را بیمه کن.» انتفای شرط (یعنی نخریدن اتومبیل) موجب انتفای موضوع می­شود لذا جمله این معنا را نمی­دهد: « اگر اتومبیل نخریدی، آن را بیمه نکن.»

 

ب) مفهوم وصف

به این مثال توجه کنید: « به زوجهای دانشجو، تسهیلات خرید مسکن داده می­شود.» آیا وصف دانشجو در این جا بدین معناست که به زوجهای غیر دانشجو تسهیلات خرید مسکن داده       نمی­شود؟ یعنی آیا وصف در این جا مفهوم مخالف دارد ؟

مشهور اصولیون معتقدند وصف، دلالتی بر مفهوم مخالف ندارد. بنا بر این جمله­ای که وصفی در آن ذکر شده فقط در مورد همان وصف معنا می­دهد و دلالتی بر مفهوم مخالف (یعنی انتفای وصف) ندارد. ( اثبات شی­ء  نفی ماعدا نمی­کند.)

با این حال در متون قانونی وصف همراه با مفهوم مخالف است. مثلاً در این مواد قانونی:

ماده 1132 قانون مدنی: « طلاق باید به صیغه طلاق و در حضور لااقل دو نفر مرد عاقل که طلاق را بشنوند واقع گردد.» وصف عادل مفهوم دارد، یعنی طلاق در حضور دو مرد غیر عادی (فاسق) اعتباری ندارد.

ماده 24 قانون مدنی: « هیچ کس نمی­تواند طرق و شوارع عامه و کوچه­هایی را که آخر آنها مسدود نیست تملّک نماید.» مفهوم مخالف این ماده چنین است: « کوچه­هایی که آخرش مسدود است قابل تملک می­باشد.»

علت این که در متون قانونی وصف مفهوم مخالف دارد و در آیات و روایات وصف مفهوم مخالف ندارد این است، در آیات و روایات، احتمالات و ملاحظاتی وجود دارد که در قوانین موضوعه مطرح نمی­شود. بعلاوه غالب روایات مربوط به مواردی است که شخص معصوم به سئوال فردی پاسخ داده است، بنا بر این باید اوصاف و قیود را منحصر به همان مورد خاص نمود.

* مواردی که وصف مفهوم ندارد :

الف) زمانی که وصفی علت انحصاری حکم نیست، مثلاً ماده 348 قانون مدنی مقرر می­دارد: «بیع چیزی که منفعت عقلایی ندارد باطل است.» اگر عقلایی در اینجا مفهوم داشته باشد نتیجه این می­شود که: « بیع چیزی که منفعت عقلایی دارد باطل نیست.» اما این مفهوم صحیح نیست چون برای صحت بیع شرایط دیگری نیز لازم است.

ب) زمانی که منظور از وصف صرفاً بیان مورد غالب باشد، مثلاً اصل 28 قانون اساسی مقرر   می­دارد: « هر کس حق دارد شغلی را که بدان مایل است برگزیند.» عبارت « که بدان مایل است»، یک وصف غالبی است، یعنی معمولاً انسان شغلی را بر­می­گزیند که به آن علاقه­مند است اما گاهی ممکن است انسان به شغلی بپردازد که هیچ علاقه و تمایلی به آن ندارد، چنین وصفهایی یقیناً مفهوم ندارد.

ج) زمانی که وصف، توضیحی یا تأکیدی می­باشد: چنین وصفهایی نیز مفهوم مخالف ندارد، مثلاً این عبارت: « کودکی که به حد بلوغ نرسیده مبرا از مسئولیت کیفری است.» به این مفهوم     نمی­باشد: « کودکی که به حد بلوغ رسیده مبرا از مسئولیت کیفری نیست.» چون کودک وقتی معنا دارد که به حد بلوغ نرسیده باشد و اصولاً عبارت « که به حد بلوغ نرسیده» تأکیدی بیش نیست. بنا بر این مفهوم مخالف ندارد.

 

ج ) مفهوم غایت

غایت در لغت به معنای هدف، پایان و انتهای چیزی است و در اصطلاح علم اصول منظور از غایت پایان و نهایتی است که در ضمن یک حکم بیان می­شود، مثلاً ماده 398 قانون مدنی   می­گوید: « اگر مبیع حیوان باشد، مشتری تا سه روز از حین عقد اختیار فسخ معامله را دارد.»

غالب اصولیون مفهوم غایت را پذیرفته­اند، بنا بر این مفهوم مخالف ماده فوق چنین است: « اگر مبیع حیوان باشد، مشتری پس از سه روز از حین عقد اختیار فسخ معامله را ( به استناد خیار حیوان) ندارد.»

ماده 236 قانون آیین دادرسی کیفری مقرر می­دارد: « مهلت درخواست تجدیدنظر برای اشخاص مقیم ایران بیست روز و برای اشخاص مقیم خارج از کشور دو ماه از تاریخ ابلاغ یا انقضای مدت واخواهی است.» مفهوم آن این است: « افراد مقیم ایران بعد از انقضای بیست روز و اشخاص مقیم خارج از کشور پس از انقضای دو ماه از تاریخ ابلاغ یا انقضای مدت واخواهی حق تجدیدنظرخواهی ندارد.»

بحثی که در مبحث غایت مطرح می­شود این است که آیا غایت داخل در مغیّا می­باشد یا خیر؟ یعنی حکمی که در جمله بیان شده شامل خود غایت می شود یا نه؟

اصولیون می­گویند که قاعده ثابتی در این مورد وجود ندارد، اما حقوقدانان معتقدند در متون قانونی غایت داخل در مغیا می­باشد. مثلاً ماده 107 قانون آیین دادرسی مدنی که مقرر داشته:        « خواهان می تواند تا اولین جلسه، دادخواست خود را مسترد دارد.» یعنی این که تا پایان اولین جلسه می­تواند دادخواست خود را مسترد دارد.

 

منابع فقه

گفتیم که در فقه شیعه، کتاب (قرآن)، سنت، عقل و اجماع از منابع فقه است که به اجمال به مطالعه آنها می­پردازیم :

 

الف) کتاب (قرآن)

قرآن مجید به عنوان معجزه جاوید و زنده پیامبر (ص) مورد اتفاق همه فرق اسلامی می­باشد؛ بسیاری از احکام قرآن به صورت تدریجی و بر حسب نیاز جمعه عرب در زمان نزول، بیان شده است. در نزد شیعه و سنی تفاسیر متعددّی شده است که از تفاسیر قدیمی در شیعه، مجمع­البیان طبرسی، تفسیر بیان شیخ طوسی اعتبار خاصی دارد.

قرآن نامهای دیگر مانند فرقان، کتاب، ذکر و تنزیل دارد.

آیه در اصطلاح قرآنی، بخشی از حروف یا کلمات و یا جمله­هایی است که از طریق نقل و روایت حدود آن مشخص شده است. در تعداد آیات اختلاف نظراست. امّا نظر مشهور 6236 آیه می­باشد که شمارش کوفی می­باشد.

سوره بخشی از آیات قرآن است که دارای آغاز و انجامی است که با آیه بسم الله الرحمن الرحیم (به جزء سوره توبه) شروع می­شود. تعداد سوره­های قرآن 114 سوره می­باشد، بخشی از سوره­ها مکی و بخشی از سوره­ها مدنی می­باشند. سوره مکی، سوره­ای است که تمام یا اغلب آیات آن در مکه نازل شده باشد و سوره مدنی سوره­ای است که تمام یا اغلب آیات آن در مدینه نازل شده باشد.

نگارش قرآن از زبان پیامبر (ص) و به دستور وی صورت می­گرفت. پیامبر دستور حفظ قرآن را صادر کرد که همین دستورات باعث حفظ قرآن و جلوگیری از تحریف قرآن شد.

 

حجیت ظواهر قرآن

برخی از اهل اسلام نه تنها ظواهر قرآن را حجت می­دانند بلکه تأویل قرآن یعنی آن فهمی را که به قرآن نسبت داده می­شود نیز حجت می­دانند. در مقابل گروهی به نام اخباریین معتقدند حتّی ظواهر قرآن حجت نیست و تنها نصوص قرآن قابل استناد است. منظور از نصوص قرآن عبارات صریح روشنی است که احتمال معنای خلاف ظاهر آن را نمی­دهد و منظور از ظاهر قرآن عباراتی است که معنای ظاهری دارد گرچه عبارت احتمال معنای دیگری دارد ولی قرینه­ای برآن وجود ندارد.

با این حال اکثریت قریب به اتفاق علمای امامیه که که طرفدار اجتهاد هستند معتقدند که ظواهر قرآن قابل استناد است.

 

سنت

سنت در اصطلاح فقه و اصول به معنی قول، فعل و تقریر معصوم به کار می­رود.

منظور از قول همان احادیث است، منظور از فعل اعمالی است که معصوم انجام می­دهد، منظور از تقریر سکوتی است که معصوم در مقابل عمل شخص ثالثی می­نماید.

منظوراز معصوم در فقه شیعه همان 14 معصوم می­باشد. بنا بر این سنت به سه قسم تقسیم   می شود:

                          الف » سنت عملی  

                          ب » سنت تقریری (امضایی) 

                          ج» سنت قولی

 

الف) سنت عملی: اگر فرد معصوم (ع) عملی را انجام دهد این بدان معناست که آن عمل مجاز است، اما نمی­توان به صرف این که معصوم عملی را انجام می­دهد به واجب بودن یا مستحب بودن آن پی برد و درک واجب یا مستحب بودن عمل معصوم نیازمند قرائن و ادله دیگر است .

معصومین دارای برخی مختصات بوده­اند، مثلاً نماز شب بر پیامبر واجب بوده و بر دیگران مستحب. مردان دیگر برای ازدواج باید حد نصاب را رعایت کنند اما پیامبر محدودیتی نداشت. مانند این خصایص دیگر از معصومین هم داشتند. اگر ما شک کنیم که عملی که معصوم انجام   می­دهد جزء خصایص اوست یا خیر؟ حکم می­کنیم که جزء خصایص او نیست، چون معصوم هم مانند افراد دیگر بشر است و اختصاصی بودن یک حکم نسبت به وی نیاز به دلیل دارد.

ب) سنت تقریری: تقریر معصوم یعنی این که عملی در حضور معصوم واقع شده و معصوم آنرا نهی یا رد نکرده باشد.

برای استناد به تقریر معصوم دو مقدمه استدلالی وجود دارد:

1- امر به معروف و نهی از منکر بر همه مسلمانان من جمله معصوم واجب است.

2- معصوم هیچ گاه واجبی را ترک نمی­کند.

با این دو مقدمه از تقریر معصوم دو برداشت می­شود:

1- هرگاه عملی در حضور معصوم از شخصی سر بزند و مورد ایراد معصوم واقع نشود، حداقل جایز بودن آن عمل استفاده می شود.

2- هر گاه یکی از واجبات در حضور معصوم انجام شود و معصوم به نحوه انجام دادن آن ایراد نکند معلوم می شود که آن عمل به طور صحیح انجام شده است.

برای حجیت تقریر دو شرط دیگر هم لازم است:

اولاً: معصوم کاملاً در جریان عمل قرار گرفته یعنی عمل را رؤیت کند.

ثانیاً: محظوری(عذری) برای امر به معروف و نهی از منکر وجود نداشته باشد.

ج) سنت قولی: سنت قولی در اصطلاح به روایت، خبر و حدیث اطلاق می­شود. پیامبر و معصومین (ع) همواره به اصحاب خود تأکید می­کردند که احادیث آنها را نقل کنند، همچنین ایشان تأکید داشتند که احادیث را از افراد ثقه «موثق» بشنوند و برای تشخیص صحت آن علاوه بر بررسی رجال احادیث را بر عقل و قرآن نیز عرضه کنند. این توصیه­ها باعث شد است که علم حدیث و رجال پدید آید در علم حدیث، احادیث به چند دسته تقسیم می­شود:

 

خبر متواتر:  تواتر از نظر لغوی یعنی پی در پی آمدن و از لحاظ علم حدیث یعنی حدیثی است که   عده­ای آن را نقل کنند که احتمال مواضعه (تبانی) بر کذب ممکن نباشد.

تواتر بر دو نوع است:

الف - تواتر لفظی

ب - تواترمعنوی

الف - تواتر لفظی آن است که عین لفظ حدیث متواتر باشد.

ب - تواتر معنوی زمانی است که خود حدیث متواتر نباشد اما از مجموع احادیث یک یقین اجمالی بدست آید.

2- خبر واحد: خبری است که به حد تواتر نرسیده است اگر چه بیش از یک راوی داشته باشد.

3- خبر صحیح: خبری است که سندش به معصوم متصل باشد و همه راویان عادل (ثقه) باشند.

4- خبر حسن: خبری است که سندش به معصوم متصل باشد و راویان آن امامی و ممدوح باشند، گر چه به عدالت همه آن تصریح نشده باشد.

5- خبر موثق: خبری است که سند آن متصل به معصوم باشد اما برخی از راویان، امامی نباشند، اما در نقل حدیث توثیق شده باشند.

6- خبر ضعیف: خبری است که سند آن متصل به معصوم نباشد یا بدون سند باشد یا برخی راویان فاسق باشند یا مجهول باشند.

 

* حجیت خبر واحد:

آیا خبری که متواتر نباشد حجیت دارد ؟

اگر خبری صحیح باشد ولی متواتر نباشد با استفاده از دلایل قرآنی و بیانات معصومین و دلایل عقلی حجیت دارد. برای تشریح موضوع به کتب اصول فقه مراجعه فرمایید.

 

اجماع

در اصطلاح علم اصول یعنی این که تمامی فقها از قدیم تا جدید بر نظری اتفاق کنند. طوری که نظر مخالفی نباشد.

اجماع در اغلب مذاهب اهل سنت حجیت دارد اما در فقه امامیه و نیز شافعی به طور مطلق حجت نیست. در فقه شیعه می­گویند اجماع حجیت دارد و دلیل حجیت اجماع این است که کاشف از قول معصوم است. (یعنی ائمه هم موافق این اجماع بوده­اند.)

دلیل کاشفیت این است که وقتی همه فقها بر روی مسأله­ای اتفاق نظر داشتند این نشان      می­دهد که اجماع بدون مستند نبوده و نشأت گرفته از نظر امام معصوم بوده است.

 

عقل

بر اساس حدیث شریف «کُلُ ما حَکَمَ به العقل، حکم به الشرع» احکام عقلی برای مجتهد در جهت استخراج احکام شرعیه حجیت دارد.

دلیل عقل بر دو قسم است:

 1- مستقلات عقلیه: منظور از مستقلات عقلیه آن سلسله احکام عقلی است که عقل به طور مستقل یعنی بدون دخالت شرع به آن حکم می کند مانند خوبی عدالت و بدی ستمگری.

2- غیر مستقلات عقلیه: به مواردی می­گویند که استکشافات حکم شرعی به تنهایی دخالت ندارد بلکه پس از دریافت حکمی از شرع عقل آدمی حکم می­نماید. مثلاً اگر عملی شرعاً واجب شد مقدمه آن عمل عقلاً واجب است مثلاً اگر حج واجب شد و مقدمه حج استطاعت باشد به حکم عقل تا استطاعت حاصل نشود حج واجب نمی­شود.

 

قیاس:

انواعی دارد که عبارتند از:

الف) مستنبط العله

ب) قیاس منصوص­العله

ج) قیاس اولویت

در فقه شیعه فقط قیاس منصوص­العله و قیاس اولویت حجیت دارد اما قیاس مستنبط­العله حجیت ندارد لکن این نوع قیاس و نیز مصالح مرسله و سدّ ذرایع در فقه اهل سنت اعتبار دارد که مطالعه تفصیلی به کتب مربوط ارجاع می شود.

 

اصول عملیه

در مواردی که به حکم واقعی جاهل هستیم یا در وجود یا فقدان آن شک داریم به وسیله دلایلی که آنها را دلیل فقاهتی ( اصل عملی ) می­نامند وظیفه مکلف ( انسان ) تعیین می­گردد. برخی از این دلایل عبارتند از: استصحاب، برائت، تخییر و اشتغال ( احتیاط )

* استصحاب

از ریشۀ صحبت و مصاحبت گرفته شده و در زبان فارسی به معنی همراه داشتن یا با خود داشتن می­باشد و در اصطلاح علم اصول ابقاء ماکان می­باشد و در مواردی به کار می­رود که حکم یا موضوع یا وصفی در گذشته معلوم باشد سپس مورد تأیید قرار گیرد در اینجا به باقی بودن حالت سابق حکم می­کنیم.

 

* ارکان استصحاب

استصحاب 2 رکن دارد:

الف) یقین سابق: یعنی این که نسبت به حکم یا موضوع یا وصف در زمان گذشته یقین وجود داشته باشد.

ب) شک لاحق: یعنی در مورد بقای حالت سابق، شک حادث شود.

 

* دلایل حجیت استصحاب

الف) عقل: چنان چه امری در گذشته محقق شده باشد و بعد احتمال از بین رفتن آن مطرح شود بقای آن مظنون است. این گونه استنتاج ناشی از استدلال عقل نظری است.

ب) بنای عقلا: این که ما حالت یقینی سابق را باقی بدانیم و به شک بعدی خود را اعتنا نکنیم قاعده­ای است که مورد قبول و عمل عاقلان عالم است.

ج) اخبار: در روایات متعدد به لزوم عدم اعتنا به شک لاحق در مقابل یقیین سابق تأکید شده است در حدیثی چنین آمده است: « وَ لا تَنقُز الیقین بالشَّک » یعنی یقین نباید با شک بعدی نقض گردد.

 

اصل برائت

هر گاه در مورد تکلیف واقعی از جهت حرمت و یا وجوب تردید شود و مکلف محکوم به برائت است، یعنی تکلیفی ندارد.

گفتیم اصل برائت در موارد تردید ( شبهه ) نسبت به حرمت یا وجوب می­شود. حال باید بدانیم که شبهات بر دو قسم هستند شبهه حکمی، شبهه  موضوعی.

شبهه حکمی: آن است که شک و تردید در حکم شرعی حرمت و وجوب باشد مانند این که مثلاً نمی­دانیم آیا شراب حرام شده است یا حلال است.

منظور از شبهه موضوعی این است که حکم کلی شرعی معلوم است اما در مصداق آن شک وجود دارد مثلاً می­دانیم که غصب مال دیگری حرام است اما نمی­دانیم که فلان مال، مال دیگری یا مال خودمان می­باشد.

 

* دلایل حجیت اصل برائت:

الف) کتاب خدا : تعدادی از آیات قرآن کریم دلالت بر اصل برائت دارند، مانند آیه شریفه: « ما کنا مؤذبین حتی نبعث رسولاً»

ب) سنت: در روایات متعددی به حجیت اصل برائت اشاره شده است مانند حدیث رفع که در بخشی از آن تکلیف به چیزی که بدان علم نداریم از دوش ما برداشته شده است.

ج) عقل: مستند عقلی اصل برائت قاعده مشهور عقلی « قبح عقاب بلا بیان» است. یعنی مؤاخذه راجع به چیزی که حکم آن بیان نشده است یا به اطلاع مخاطب نرسیده است زشت و ناپسند است.

 

اصل تخییر

گاهی وقتها اجمالاً به وجوب یا حرمت چیزی علم داریم اما تردید در دو مورد یا دو موضوع است. (دوران  امر بین المحذورین) مثلاً می­دانیم که روزه روز سی­ام ماه مبارک رمضان واجب است و گرفتن روزه روز عید فطر حرام است ولی نمی­دانیم که امروز روز سی­ام رمضان است یا روز عید فطر. در اینجا اصل تخییر به کمک ما می­آید و هر دو تکلیف برداشته می­شود یا در خصوص نماز ظهر جمعه و نماز جمعه دلیل داریم که یکی از آن دو واجب است اما نمی­دانیم کدام یک واجب است لذا هر کدام که بخوانیم دیگری ساقط می­شود.

 

اصل اشتغال

گاهی وقتها نسبت به اصل تکلیف شرعی علم و یقین وجود دارد اما متعلق تکلیف شارع بین دو یا چند چیز است. در این جا باید برای جلوگیری از ارتکاب حرام یا ترک واجب به احتیاط عمل نمود. مثلاً فروشنده­ای اموالش با مال مسروقه مخلوط باشد اما نتواند مال مسروقه را اخراج کند در این جا احتیاط آن است که اقدام به فروش نکنند یا مثلاً دو لیوان پُر از نوشیدنی موجود است و علم دارد که یکی مسکر است و دیگری غیرمسکر. در اینجا احتیاط آن است که هیچ کدام را میل نکند.

شبهه ای که موجب اجرای اصل احتیاط می­گردد اصطلاحاً به شبهه محصوره مشهور است. شبهه محصوره آن است که تردید بین دو یا چند چیز معین باشد لکن شبهه­ غیرمحصوره آن است که تردید بین مصادیق نامحدود باشد.

پایان

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 11 تیر 1394 ساعت: 9:00 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(1)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 1554

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس