پروژه و تحقیق رایگان - 709

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

مقايسه دكترين منجي‌گرايي در اسلام و مسيحيت (1)

بازديد: 107
مقايسه دكترين منجي‌گرايي در اسلام و مسيحيت (1)

 

سید محمد علی آل علی

خبرگزاري فارس: تشكيل جامعه‌اي كه معيارهاي معنوي و انساني بر آن حاكم باشد، رسيدن به جهاني كه در آن ستم مفهوم نداشته باشد و ستم‌گر و ستم‌ديده‌اي نباشد و استبداد بر مردمان و سرنوشت آنان مسلط نباشد، از ديرباز آرزوي بشر بوده است.
از زماني كه افلاطون، مدينه فاضله را بيان نمود، تا قرن‌ها بعد كه اين انديشه به صورت «آرمان‌شهر» در آثار فيلسوفان تجلي مي‌كند، تصويرهاي گوناگوني از اين انديشه مشهود است. تصوير شهرهاي آرماني در آثار انديش‌مندان، بازتابي از انديشه‌هاي بشر محروم و ستم‌كشيده‌اي است كه با پروراندن چنان انديشه‌هايي در ذهن خويش، خود را تسلّي مي‌دهد و تلخي‌هاي حال را به اميد رسيدن به خوشي‌هاي آينده پذيرا مي‌شود.[1] 
جامعه شناسي جديد، اين انديشه را در مفهوم مذهبي آن، يكي از مكتب‌هاي اجتماعي مي‌داند كه بر مبناي نصوص ديني، معتقد است در پايان جهان، نجات‌دهنده‌اي ظهور خواهد كرد و جهاني بي‌‌اندوه و خالي از ستم را خواهد ساخت. 
چون قديمي‌ترين اسناد طرح اين مسئله، كتاب‌هاي آسماني است، بايد تجلي‌هاي اين انديشه را در مكتب‌هاي فلسفي و اجتماعي، پوشش‌هاي ثانوي و مادي اين انديشه ديني و الهي دانست.[2] دل بستن به جهاني روشن و تصوير دورنمايي از مدينه فاضله در اديان، نه جنبه خيالي دارد (آن‌گونه كه در آرمان شهرهاي فيلسوفان ديده مي‌شود) و نه جنبه فردي (چنان‌كه نزد عارفان و زاهدان تجلي مي‌يابد). در اين‌جا سخن از شهري محدود با دروازه‌هاي بسته و برج‌هاي بلند و ديوارهاي خاردار نيست، بلكه گفت‌وگو از جهاني پهناور است كه سراسر گيتي را فرا مي‌گيرد؛ با افقي گسترده و بي‌انتها كه در رأس آن، گرداننده‌اي پاك‌سيرت و به دور از بدي‌ها و سستي‌هاي اخلاقي حاكم است.[3] 
آينده در اديان كاملاً روشن مي‌نمايد؛ جهان جز به سود ستم‌ديدگان و رنج كشيدگان مؤمن پايان نمي‌پذيرد: 
أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ؛[4] 
وَ قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا .[5] 
در اديان، از آينده‌اي اميدبخش در جامعه‌اي سرشار از عدالت و معنويت گفت‌وگو مي‌شود كه بر اساس نظامي الهي به رهبري مردي خدايي تشكيل مي‌گردد. وي از هوس‌ها و اميال پست فرمان‌روايان ستم‌گر پاك است و با عالم ملكوت پيوندي عميق دارد. اعضاي اين جامعه نيز مردمي وارسته و آراسته به زيورهاي اخلاقي هستند؛ مردماني كه اطاعت و فرمان‌بري از رهبر الهي خود را عبادت مي‌شمارند. 
اديان، حكومت آخرالزمان و منجي را در ارتباط با دستگاه خدايي مي‌بينند. از اين‌رو، ظهور موعود و تشكيل جامعه مطلوب، تجسم آموزه‌هاي اديان و پيامبران و اولياي الهي تلقي مي‌شود و پايان‌بخش رنج و درد نوع بشر و برپايي جامعه‌اي پر از عدل و داد و نورانيت و معنويت اعلام مي‌گردد.

 

الف) منجي‌گرايي در مسيحيت

اميد بستن به جهاني نوراني كه در آن، آدمي به همه خواست‌هاي خود برسد و از تمامي گناهان پاك و از همه دل‌بستگي‌هاي مادي رهايي يابد و نيز ايمان به نجات‌دهنده‌اي كه برآورده‌كننده اين آرزوها باشد، در كتاب مقدس آشكارا ديده مي‌شود. 
كليساي اوليه نيز به تبيين رجعت و نجات‌بخشي مسيح، علاقه فراواني داشت. رسولان منتظر بودند كه مسيح در عصر آنان ظهور كند و نسل‌هاي بعدي نيز همين اميد باشكوه را حفظ كردند. اين انتظار طاقت‌فرسا تا قرن سوم ميلادي به شدت ادامه داشت، ولي از زمان امپراتوري كنستانتين و ايمان آوردن او به مسيحيت و كم شدن سختي‌ها و مصيبت‌هاي مسيحيان (قرن چهارم ميلادي)، بازگشت و ظهور مسيح كم‌كم به فراموشي سپرده شد. 
گفتني است در قرن‌هاي اخير، در كليساها دوباره بر اين حقيقت تأكيد مي‌شود و در مواردي هنوز غفلت‌ها و مخالفت‌هايي وجود دارد، ولي علاقه به اين آموزه كتاب مقدس رو به افزايش است. روزانه ميليون‌ها مسيحي دين‌دار اين دعا را زمزمه مي‌كنند كه: «آمين، بيا اي خداوند عيسي».[6]

1. اهميت اين آموزه در مسيحيت

كتاب مقدس، به موضوع نجات و بازگشت دوباره مسيح اهميت فرواني مي‌دهد. رجعت مسيح، در عهد جديد بيش از سي‌صد‌ بار آمده است و چندين باب كامل، به اين موضوع اختصاص دارد.[7] 
برخي از رساله‌هاي عهد جديد نيز به اين موضوع مربوط است.[8] بنابراين، مي‌توان گفت اين آموزه از مهم‌ترين آموزه‌هاي مسيحيت به شمار مي‌رود. 
هنري تيسن مي‌نويسد: 
درك صحيح رجعت مسيح، كليد كتاب مقدس مي‌باشد. بدون درك صحيح رجعت مسيح، نخواهيم توانست بسياري از تعاليم و آيين‌هاي مقدس و وعده‌ها و نمونه‌هاي كتاب مقدس را درك نماييم. مثلاً اين‌كه مسيح هم پيامبر، هم كاهن و هم پادشاه است، بدون درك رجعت قابل فهم نيست. 
... در آيات زيادي، مسيحيان تشويق شده‌اند كه براي بازگشت مسيح آماده باشند و از اين حقيقت تسلي پيدا كنند و ضعيفان را براي اين حقيقت تقويت نمايند، سختي‌ها را تحمل كنند و اعتماد خود را حفظ نمايند؛ زيرا خداوند به زودي مراجعت خواهد كرد و براي منتظران خود بركت و اجر و پاداش خواهد آورد.[9]

يكم. اميد كليسا

رجعت مسيح، اميد بزرگ كليساست و با انتظار منجي مسيحيت حيات مي‌يابد، چنان‌كه پطرس مي‌گويد: 
مبارك باد خدا و پدر خداوند ما، عيسي مسيح كه به حسب رحمت عظيم خود، ما را به وساطت برخاستن عيسي مسيح از مردگان، از نو توليد كرد و براي اميد زنده.[10] 
يوحنا مي‌گويد: 
اي حبيبان! الان فرزندان خدا هستيم و هنوز ظاهر نشده است، ليكن مي‌دانيم كه چون او ظاهر شود، مانند او خواهيم بود؛ زيرا او را چنان‌كه هست، خواهيم ديد و هر كس اين اميد را بر وي دارد، خود را پاك مي‌سازد؛ چنان‌كه او پاك است.[11]

دوم. اميد مسيحيان

آمدن منجي و بازگشت مسيح، اميد اصلي مسيحيان است. باور به اين آموزه، انگيزه‌اي قوي‌ براي ثبات ايمان و اعتقاد و پاكي[12] و تقوا و پايداري و ثبات قدم[13] ايجاد مي‌كند. 
هنري تيسن، اعتقاد به ظهور مجدد مسيح را سرچشمه بسياري از باورها و اعمال مي‌داند و مي‌نويسد: 
قبول اين عقيده باعث مي‌شود كه ما خودمان را پاك كنيم[14] و مواظب و پايدار باشيم.[15] 
اين عقيده، لغزش خوردگان را به بازگشت تشويق مي‌كند[16] و باعث هشدار بي‌دينان مي‌گردد[17] و در مشكلات و ناراحتي‌ها، باعث پايداري و استقامت مي‌شود.[18] 
روشن است كه اين اعتقاد، انگيزه مسيحيت رسول‌مان بود؛ كساني كه شنيده بودند مسيح گفته است كه باز مي‌گردد، ممكن نبود فريب دنيا را بخورند. آنها در انتظار بازگشت او بودند و با همين اعتقاد زندگي مي‌كردند و تلاش مي‌نمودند ديگران را هم به سوي او بياورند و به بازگشت او معتقد سازند.[19] 
كتاب مقدس با وعده و تشريح رجعت مسيح، محركي بسيار قوي براي اعمال و خدمات مسيحي ايجاد مي‌كند: 
در ساعتي كه گمان نبريد، بر انسان مي‌آيد. پس آن غلام امين و دانا كيست كه آقايش، او را بر اهل خانه خود بگمارد تا ايشان را در وقت معين خوراك دهد. خوشا به حال آن غلامي كه چون آقايش آيد، او را در چنين كار مشغول يابد.[20] 
پولس رسول در آموزه‌هاي خود گوشزد مي‌كند: 
پس حق هركس را به او ادا كنيد؛ باج را به مستحقِ باج و جزيه را به مستحقِ جزيه و ترس را به مستحقِ ترس و عزت را به مستحقِ عزت! مديون احدي به چيزي نشويد، مگر به محبت نمودن؛ زيرا كسي كه ديگري را محبت مي‌نمايد، شريعت را به جا آورده باشد؛ زنا مكن، قتل مكن، دزدي مكن، شهادت دروغ مده، طمع مورز و هر حكمي ديگر كه هست، همه شامل است در اين كلام كه هم‌سايه خود را چون خود محبت نما! محبت به همسايه خود بدي نمي‌كند، پس محبت تكميل شريعت است. و خصوصاً چون وقت را مي‌دانيد كه الحال ساعت رسيده است كه بايد از خواب بيدار شويم؛ زيرا كه الان نجات ما نزديك‌تر است. از آن وقتي كه ايمان آورديم، شب مقتضي شد و روز نزديك آمد. پس اعمال تاريكي را بيرون كرد، اسلحه نو را بپوشيم و با شايستگي رفتار كنيم؛ چنان‌چه در روزه، نه در بزم‌ها و سكرها و فسق و فجور و نزاع و حسد، بلكه عيسي مسيح خداوند را بپوشيد و براي شهوات جسماني تدارك نبينيد.[21]

2. مراحل رجعت و ظهور مسيح

براساس آموزه‌هاي كتاب مقدس، رخ‌دادهاي آخرالزمان و بازگشت مسيح براي نجات‌بخشي، در چندين مرحله انجام مي‌پذيرد كه عبارتند از:

يكم. رجعت اوليه مسيح يا آمدن مسيح به آسمان

اين مرحله شامل ربودن كليسا (مؤمنان) و بردن آنان به آسمان است. در يك چشم به هم زدن، به صورت ناگهاني و بدون آگاهي قبلي، حضرت عيسي(ع)، آنهايي را كه آماده بازگشت او هستند، مي‌ربايد و به آسمان مي‌برد. 
پولس رسول در آموزه‌هايش مي‌گويد: 
همانا به شما سري مي گويم كه همه نخواهيم خوابيد، ليكن همه متبدل خواهيم شد، در لحظه‌اي و طرف? العيني، به جهت نواختن صور اخير؛ زيرا كرنا صدا خواهد داد و مردگان بي‌فساد برخواهند خاست و ما مقبول خواهيم شد.[22] 
اما وطن ما در آسمان است كه از آن‌جا نجات‌دهنده، يعني عيسي مسيح خداوند را انتظار مي‌كشيم كه شكل جسم ذليل ما را تبديل خواهد نمود تا به صورت جسم مجيد او مصور شود.[23] 
هدف از اين ملاقات در آسمان، دادرسي مؤمنان و دادن پاداش به آنان و حساب پس دادن در استفاده از استعدادها و اموال و فرصت‌هايي است كه به آنها داده شده بود.[24] 
هدف مهم ديگر، آماده كردن اوضاع و از ميان بردن موانع ظهور است. موانع ظهور ممكن است دولت‌هاي بشري يا شيطان باشند كه از آن با عنوان بي‌دين، دجال، ضد مسيح و قانون‌شكن ياد شده است.[25]

دوم. دوران مصيبت عظيم

پس از مرحله اول ظهور مسيح و پيش از مرحله دوم آن، دوران مصيبت بسيار شديدي پيش‌گويي شده است. در اين دوره كه بنابر برخي اشاره‌ها هفت سال طول خواهد كشيد،[26] چنان زمان سخت و تنگي خواهد شد كه از هنگام پيدايش امت‌ها تا بدين روز، همانندي نداشته است.[27] 
هنري تيسن با استفاده از آموزه‌هاي كتاب مقدس، اين دوران را چنين ترسيم مي‌كند: 
وقتي كليسا ربوده شود، ديگر نمك و نور در جهان نخواهد بود. مدت كوتاهي پس از ربوده شدن كليسا، تا زماني كه مردم به سوي خداوند بازگشت نكرده‌اند، بر روي زمين هيچ موجود نجات يافته‌اي وجود نخواهد داشت. روح القدس، خدمت بازدارنده خود را از جهان خواهد برداشت. در آن زمان، فساد و ظلمت به سرعت زياد خواهد شد. گناه همه جا را فرا خواهد گرفت و مرد بي‌دين ظهور خواهد كرد. شيطان و فرشتگانش بر روي زمين قدرت زيادي خواهند داشت، ولي آمدن مسيح، مانعي را كه در راه اشاعه بي‌ديني و برنامه‌هاي آخرالزمان وجود داشت، از ميان خواهد برد.[28]

سوم. بازگشت ثانويه مسيح و سلطنت هزارساله او بر زمين

برابر آموزه‌هاي كتاب مقدس، هنگامي‌كه سال‌هاي مصيبت بي¬سابقه، به پايان خود نزديك شود، روح‌هايي از دهان اژدها و از دهان وحش و از دهان نبي كاذب بيرون مي‌آيند و بر پادشاهان ربع مسكون زمين خروج مي‌كنند تا ايشان را براي جنگ عظيم در «حارمجدون» فراهم آورند.[29] 
آنان جمع مي‌شوند تا «اورشليم» را تصرف كنند و يهوديان و فلسطين را به اسارت درآورند.[30] ولي وقتي به پيروزي نزديك شده‌اند، مسيح با لشكريان خود از آسمان نزول خواهد كرد و در جنگ نهايي، پس از غلبه بر آنان، پيشوايانشان، گرفتار و به درياچه آتش افكنده خواهند شد.[31] 
سپاهيان آنان نيز با شمشيري كه از دهان مسيح خارج مي‌شود، كشته خواهند شد و راه براي استقرار حكومت مسيح هموار خواهد گرديد.[32] 
اين دوره، هزارسال به طول مي‌انجامد و مسيح فرمان‌رواي جهاني پرستش خواهد شد و عدل و انصاف كامل در جهان برپا خواهد گشت.[33] شيطان و روح‌هاي شرير بسته مي‌شوند و به مدت هزار سال در «هاويه» افكنده خواهند شد.[34]

3. اهداف ظهور حضرت عيسي(ع)

هدف حضرت عيسي از رجعت دوم به زمين چيست؟ ظهور او چه نتايجي را درپي‌خواهد داشت؟ 
نويسندگان مسيحي به استناد كتاب مقدس، اهدافي را براي ظهور عيسي برشمرده‌اند كه به برخي از آنها اشاره مي‌شود:

يكم. ظاهر ساختن شكوه و جلال خود

يكي از اهداف حضرت عيسي از ظهورش، نشان دادن خود و عظمتش به جهانيان است. تمام طوايف زمين، پسر انسان را خواهند ديد كه بر ابرهاي آسمان، با قوت و جلال عظيم مي‌آيد.[35] 
او بر دشمنانش نيز ظاهر خواهد شد: «اينك با ابرها مي‌آيد و هر چشمي او را خواهد ديد و آناني كه او را نيزه زدند و تمامي امت‌هاي جهان، براي وي خواهند ناليد.»[36]

دوم. استقرار حكومت جديد

مسيح به همراه لشكريان خود (گروه فرشتگان و انبوه نجات‌يافتگان) كه هنگام ظهور همراه او هستند،[37] با دشمنانش (نبي كاذب و لشكريان او) درگيري خواهد داشت، ولي اين جنگ، كوتاه و با پيروزي قطعي آن حضرت همراه خواهد بود.[38] «در پي آن درگيري، مخالفت سياسي عليه مسيح و ملكوت او از بين خواهد رفت و راه براي استقرار نظام جديد هموار خواهد گرديد.»[39]

سوم. نجات اسرائيل

هنگامي كه مسيح رجعت كند، بني‌اسرائيل را از دشمنانش رهايي خواهد بخشيد: «پس بگو خداوند يهود چنين مي‌افزايد: شما را از ميان امت‌ها جمع خواهم كرد و شما را از كشورهايي كه در آنها پراكنده شده‌ايد، فراهم خواهم آورد و زمين اسرائيل را به شما خواهم داد.»[40] 
هم‌چنين اسرائيل نجات خواهد يافت، چنان‌كه مكتوب است، نجات دهنده‌اي از صهيون ظاهر خواهد شد و بي‌ديني را از يعقوب خواهد برداشت.[41] 
برخي از نويسندگان مسيحي معتقدند وعده نجات اسرائيل به اين معنا نيست كه تمام اسرائيل به تدريج وارد كليسا خواهند گرديد، زيرا نجات اسرائيل به طور مخصوص به ديدن مسيح در زمان رجعت مربوط است، چنان‌كه آمده است: 
در آن روز، خداوند، ساكنان اورشليم را حمايت خواهد نمود و ضعيف‌ترين ايشان در آن روز، مثل داوود خواهد بود و خاندان داوود مانند خدا و مثل فرشته خداوند در حضور ايشان خواهند بود. در آن روز، قصد هلاك كردن جميع امت‌هايي كه بر ضد اورشليم مي‌آيند، خواهد نمود. و بر خاندان داوود و ساكنان اورشليم، روح فيض و تضرعات را خواهم ريخت و بر من كه نيزه زدند، خواهند نگريست و براي من، مثل نوحه‌گري براي پسر يگانه خود نوحه‌‌گري خواهند كرد.[42] 
بنابراين، سخت‌دلي اسرائيل تا زمان «پُري» امت‌ها (يعني دوره فيض كه براي نجات امت‌ها تعيين شده است) ادامه خواهد يافت «در آن روز، اسرائيل توبه كرده، به سوي خداوند بازگشت خواهد كرد».[43]

چهارم. داوري امت‌ها

مسيح، غير از داوري درباره پادشاهان و رئيسان و لشكريان، داوري ديگري در ميان امت‌ها دارد و آن هنگامي است كه جنگ در هارمجدون به پايان رسيده و حكومت مسيح استقرار كامل يافته باشد. در اين داوري، مسيح بر تخت باشكوه خود مي‌نشيند و ميان مردمان و امت‌ها داوري مي‌كند و از طرز رفتار آنها با برادران خداوند خواهد پرسيد. در اين داوري، براي گوسفندان (خوبان)، حيات ابدي و ملكوت و براي بزها (بدان)، مجازات ابدي در نظر خواهد گرفت.

پنجم. بركت دادن به زمين با گسترش عدالت

بركت بخشي به زمين، ايجاد عدالت، صلح و آرامش، از اهداف مسيح از بازگشت و ظهور به شمار مي‌رود، زيرا خشكي زمين و خار و خس آن، نتيجه گناه و بي‌عدالتي انسان است. با رجعت مسيح و برطرف شدن لعنت و گناه، همه موجودات حتي زمين و گياهانش نجات مي‌يابند. 
و بيابان مثل گل سرخ خواهد شگفت و آب‌ها در بيابان و نهرها در صحرا خواهد جوشيد و مكان‌هاي خشك به چشمه‌هاي آب مبدل خواهد گرديد.[44] 
و نهالي از تنه «يسّي» بيرون آمده، شاخه‌اي از ريشه‌هايش خواهد شكفت و روح خداوند بر او قرار خواهد گرفت؛ يعني روح حكمت و فهم و روح مشورت و قوت و روح معرفت و ترس خداوند. و خوشي او در ترس خداوند خواهد بود و موافق رؤيت چشم خود، داوري نخواهد كرد و بر وفق سمع گوش‌هاي خود تنبيه نخواهد نمود، بلكه مسكينان را به عدالت داوري خواهد كرد و به جهت مظلومان زمين به راستي حكم خواهد نمود. و جهان را به عصاي دهان خويش زده، شريران را به نفخه لب‌هاي خود خواهد كُشت. كمربند كمرش عدالت خواهد بود و كمربند ميانش امانت. گرگ با بره سكونت خواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد خوابيد و گوساله و شير و پرواري با هم و طفل كوچك آنها را خواهد راند و گاو با خرس خواهد چريد و بچه‌هاي آنها با هم خواهند خوابيد و شير مثل گاو كاه خواهد خورد و طفل شير خواره بر سوراخ مار بازي خواهد كرد و طفل از شير باز داشته شده، دست خود را بر خانه افعي خواهد گذاشت. در تمامي كوه مقدس من، ضرر و فسادي نخواهند كرد؛ زيرا جهان از معرفت خداوند پر خواهد بود مثل آب‌هايي كه دريا را مي‌پوشاند.[45]

ب) دكترين منجي‌گرايي در اسلام

بنابر رواياتي كه از پيامبر اسلام(ص) نقل شده است، اعتقاد به وجود منجي آخرالزمان، در ميان تمامي مسلمانان وجود دارد. همگي آنها در انتظار ظهور نجات‌دهنده‌اي كه نام و لقب و كنيه‌اش همانند نام و لقب و كنيه پيامبر اكرم(ص) باشد، به سر مي‌برند. 
ميان آموزه منجي‌گرايي در اسلام و در مسيحيت، شباهت‌ها و تفاوت‌هايي هست. شايد بتوان ادعا كرد كه تفاوت اصلي ميان آن دو، تكامل اين آموزه در اسلام و جدا شدن آن از برخي باورهاي خرافي است. در ادامه، خلاصه اي از باورهاي مسلمانان را درباره منجي آخرالزمان به اختصار بازگو مي كنيم.

1. معرفي منجي

پيامبر اسلام(ص) فرموده است: 
يخرج من آخر الزمان رجل من ولدي اسمه اسمي و كنيته كنيتي. يملأ الأرض قسطاً و عدلاً كما ملئت ظلماً و جوراً فذلك هذا المهدي؛[46] 
در آخرالزمان مردي از فرزندان من خروج مي‌كند كه نام و كنيه‌اش همانند نام و كنيه من است. او زمين را از قسط و عدل پر مي‌كند، پس از آن كه از ظلم و جور پر شده است. پس آن مرد، مهدي اين امت است. 
احاديث در اين‌باره و با اين مضمون، چنان فراوان است كه درباره آنها مي‌توان ادعاي تواتر كرد.[47] 
در احاديث شيعه، نسب مهدي(عج) از طرف پدر به امام حسن عسكري(ع)، امام يازدهم شيعيان و از طرف مادر، به نرجس، دختر يوشع بن قيصر، پادشاه روم مي‌رسد. مادر او از نژاد شمعون و از حواريون حضرت عيسي(ع) بوده است.[48] 
او در 5 سالگي (سال 260 هـ .ق) و پس از درگذشت پدر بزرگوارش، به امامت رسيده و از آن زمان تا سال 329 هـ .ق، يعني حدود 69 سال، نوعي زندگي مخفي داشته است. در اين مدت، ارتباط او با پيروانش از طريق نوّاب صورت مي‌گرفت كه از آن دوران به غيبت صغرا تعبير مي‌شود. پس از آن تاريخ، از ديدگان عموم پنهان مي‌شود و غيبت كبرا آغاز مي‌گردد تا زماني‌كه به امر پروردگار ظهور كند و جهان را پر از عدل و داد گرداند.[49]

2. وضعيت جهان در زمان انتظار

جهان در زمان غيبت امام مهدي(عج)، آميخته‌اي از خوبي‌ها و بدي‌ها، زشتي‌ها و زيبايي‌ها، كام‌يابي‌ها و ناكامي‌ها، مرادها و نامرادي‌ها و صلاح‌ها و فسادهاست. حق نابود نشده و گويندگان و جويندگان آن از ميان نرفته‌اند، ولي مسير كلي جامعه به سوي گسترش زشتي‌ها و نامردمي‌هاست. 
خرابي‌ها كم‌كم فزوني مي‌گيرد و رژيم‌هاي اجتماعي فاسد قدرت‌مندتر مي‌گردند تا آن‌جاكه خفقان محيط به اوج خود مي‌رسد و نابودي اخلاق و معنويت آشكارا ديده مي‌شود تا جايي كه همگان نااميد مي‌شوند و جز اندكي كه به انتظار سرآمدن اين شب سياه پايدارند و به بردباران هم‌كيش خود بشارت آمدن مهدي(عج) را مي‌دهند، ديگران بر صراط حق و ايمان و عدالت باقي نمي‌مانند. در اين دوران، از قيام‌هاي حق و آشوب گري‌هاي باطل سخن به ميان آمده است كه برخي از آنها از نشانه‌هاي ظهور منجي آخرالزمان به شمار مي‌رود.[50]

3. قيام مهدي(عج)

كسي از زمان قيام و خروج او آگاهي ندارد. تنها مي‌توان گفت اين امر زماني رخ مي‌دهد كه جهان تشنه پذيرش حق و حقيقت و خواستار قيام مصلح و منجي باشد. اين عطش آن‌گاه به اوج خود مي‌رسد كه حكومت‌هاي ناحق و حاكمان نابه‌كار، جامعه را به ورطه نابودي بكشند و با به راه انداختن جنگ‌هاي خانمان‌سوز، مردم را به تنگ آورده باشند. 
آن‌گاه كه مردم هوشيار شوند و به خود آيند و بر اثر تجربه‌هاي گذشته و واخوردگي از رژيم‌هاي بشري، آمادگي كامل براي پذيرش حكومت الهي و قوانين و اصول آن را داشته باشند و او را از صميم دل بخواهند، وي چونان «شهاب ثاقب»[51] به فرمان خدا پديدار مي‌شود و زمين را از لوث بيدادگران پاك مي‌كند. همين آمادگي و پذيرش همگاني است كه سبب مي‌شود آن‌چه را هيچ مصلحي به انجامش موفق نگرديده است، عملي سازد و حكومتي مطلوب و عدالت‌گستر برپا سازد.[52] اميرالمؤمنين علي(ع)، قيام منجي را چنين ترسيم مي‌كند: 
جنگ قد علم خواهد كرد، در حالي كه دندان‌هاي خود را نشان مي‌دهد، پستان‌هايش پر و آماده است. شروع كار شيرين است و عاقبت آن تلخ. همانا فردا امري ظاهر خواهد شد كه او را نمي‌شناسيد و انتظارش را نداريد. آن حاكم عادل، هر يك از عمال حكومت‌هاي پيشين را به سزاي اعمال خويش خواهد رسانيد. زمين پاره‌هاي جگر خويش را از معادن و خيرات و بركات، براي او بيرون خواهد آورد و كليدهاي خود را با تمكين به او تسليم خواهد كرد. آن‌گاه او به شما نشان خواهد داد كه عدالت واقعي چيست؟ و چگونه كتاب خدا و سنت پيامبر احيا خواهد شد.[53] 
نخستين ياوران حضرت مهدي، 313 تن مؤمن صالح جنگ‌جو هستند كه نداي او را لبيك مي‌گويند و به مصداق gأَيْنَ مَا تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمْ اللَّهُ جَمِيعًاf از هر سو گرد مي‌آيند و به دورش حلقه مي‌زنند.[54] اينان از يك گروه و دسته نيستند، بلكه هركدام از هر گروه، صنف و شهري‌اند با امام زمانشان به چهل صفت از صفات نيك انساني، در ميان ركن و مقام پيمان مي‌بندند.[55] 
پس از انتشار ظهور قائم4، مردم به تدريج خود را به او مي‌رسانند و به او مي‌گروند تا اين‌كه شمار آنان به ده هزار نفر (برابر شمار ياران پيامبر در فتح مكه) مي‌رسد و آن‌گاه با اذن خداوند، قيام او آغاز مي‌گردد.[56] او با بت‌ها و مظاهر كفر و ستم مبارزه‌اي بي‌امان انجام مي‌دهد و ابليس و ابليسيان را از پاي درمي‌آورد و مشركاني را كه مانع او هستند، از ميان برمي‌دارد. بدعت‌هاي رايج را نابود و دستورهاي ديني و حدود شرعي فراموش شده را اجرا مي‌كند.[57] 
وي مظهر رأفت و عطوفت و پرچم نجات براي پاكان و مظلومان و شمشير خشم و عذاب براي ظالمان، ناپاكان و كج‌روان است. او مصداق gأَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ fبه شمار مي‌رود.[58] در ميان ياوران امام مهدي4، شخصيت‌هاي سرشناس و بزرگي به چشم مي‌خورند. در رأس آنان، حضرت عيسي مسيح(ع) است كه بر مهدي(عج) سلام مي‌گويد و در نماز به امامت او اقتدا مي‌كند. سپس هيچ يهودي و غيريهودي نيست مگر اين‌كه به او ايمان آورد.[59]

4. دولت مهدي

روزي كه شب ظلماني به روز نوراني تبديل گردد و زمين حيات نو يابد و مهدي(عج)، حكومت عدل و داد خود را بگستراند، روز سلطه عدالت و حاكميت ارزش‌هاي والاي انساني در تمامي شئون زندگي و غلبه ايمان بر كفر خواهد بود. در آن روز، مستضعفان بر مستكبران پيروز خواهند شد. 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 02 خرداد 1394 ساعت: 19:23 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره ورد اسلام به ایران

بازديد: 787

 

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع :

ورود اسلام به ایران

دبیر گرامی :

 

تهیه و تنظیم :

 

بهار 94

 

 

 

فهرست مطالب

چکیده. 3

کلید واژه‌ها3

مقدمه. 3

آغاز اسلام ایرانیان.. 4

رویارویی مسلمانان و ایرانیان.. 5

تأمّلی بر عوامل پیروزی سپاهیان اسلام. 8

علل گرایش ایرانیان به دین اسلام. 9

نابسامانی اجتماعی، سیاسی و مذهبی جامعة عصر ساسانی.. 9

جاذبه‌های دین اسلام. 11

سادگی و بی‌آلایشی.. 13

تساهل و تسامح.. 13

امتیازهای اجتماعی و اقتصادی... 14

نتیجه. 16

منابع :16

 

 

 

 

 

 

 

 

 

چکیده

پژوهش دربارة چگونگی و چرایی ورود مسلمانان به ایران و گسترش نسبتاً سریع دین اسلام در این سرزمین در قرون اولیه هجری، از جمله مباحثی است که هنوز مورد توجه پژوهشگران می‌باشد. آگاهی از اوضاع سیاسی و مذهبی ایران در آستانة ورود مسلمانان، روحیات و اعتقادات لشکر اسلام در برابر لشکر ایران و مهم‌تر از آن، جذّابیت‌ها و مزیت‌های دین اسلام نسبت به دین تحریف‌شدة زردتشتی، ما را در فهم علل و عوامل ترک آیین قدیم (زرتشتی) و گرویدن به اسلام از سوی ایرانیان رهنمون می‌سازد. این مقاله با رویکرد نظری و تحلیلی و با هدف بررسی چگونگی چرایی ورود اسلام به ایران تدوین یافته است.

کلید واژه‌ها

: اسلام، ایران، زردتشتی، ساسانیان.

مقدمه

دین اسلام در عهد پیامبر (ص)  در سراسر جزیرةالعرب اشاعه یافت. با فراگیر شدن آیین اسلام در این منطقه و پذیرش آن از سوی عرب‌ها، مسلمانان درصدد نشر اصول اعتقادی خود در میان جهانیان و گسترش قلمرو اسلام برآمدند. البته این عمل از زمان خود رسول‌الله (ص)  با اعزام گروههای تبلیغاتی به سراسر دنیا آغاز شده بود.ایران و شام، که از نزدیک‌ترین کشورها به جزیرةالعرب بودند، بیش از سایر نقاط در کانون توجه مسلمانان قرار گرفتند. مسلمانان توانستند در کمتر از بیست سال، بخش وسیعی از ایران زمین را زیر سیطره اسلام در بیاورند.

آنچه در این میان اهمیت دارد، خوش‌آمدگویی و استقبال ایرانیان از دین اسلام است. وقتی اسلام وارد ایران شد، بسیاری از ایرانیان مسلمان شدند و تا آنجا به این شریعت مقدس وفادار ماندند که امروزه اسلام مذهب رسمی کشور ایران است.در اینجا پرسش‌هایی به ذهن خطور می‌کند؛ مانند اینکه مسلمانان چگونه وارد ایران شدند و آن را تصرف کردند؟ با توجه به اینکه دین زردتشتی هم مانند اسلام دین یکتاپرستی است، چرا ایرانیان به آیین باستانی خویش پشت کردند؟در این نوشتار، کوشیده‌ایم با استفاده از منابع تاریخی و مطالعات و پژوهش‌های جدید، به این پرسش‌ها پاسخ دهیم تا مخاطبان عزیز با بخش بسیار مهمی از تاریخ این مرز و بوم آشنا گردند.

آغاز اسلام ایرانیان

ایرانیان مقیم یمن و بحرین ـ‌که در عصر ساسانیان جزئی از حوزة امپراتوری ایران بودندـ نخستین گروه از ایرانیان هستند که در زمان حیات پیغمبر اکرم (ص) ، در اثر تبلیغات اسلامی و آشنایی با مبانی ارزشمند آیین اسلام، به این دین گرویدند. رسول خدا (ص)  با ارسال نامه به اهالی هجر(بحرین)، اسلام را بر ایشان عرضه کرد و از آنان خواست در صورت خودداری از پذیرش اسلام، جزیه بدهند.پیامبر برای اهالی بحرین احکام و شرایطی نیز مقرر کرد؛ مانند اینکه فرزندان خود را به آیین زردتشت درنیاورند؛ اموال آنها برای خودشان باقی خواهد ماند، به جز اموال آتشکده‌ها که برای خدا و رسول خداست؛ برای مسلمانان خوردن ذبیحة زردتشتیان روا نیست و نکاح با زن زردتشتی جایز نمی‌باشد.

نخستین حملات محکم مسلمانان به مرزهای شاهنشاهی ساسانی با فتح اُبُلَّه (در حوالی بصره) به فرماندهی خالدبن‌ولید آغاز شد. خالد با حمله به این منطقه و در جنگی با هرمزان (مرزبان این ناحیه)، نخستین پیروزی را برای مسلمانان به ارمغان آورد. پس از تصرف ابلّه، اعراب مسلمان تعداد زیادی از مردم را اسیر کردند، لیکن دهقانان دیار ترجیح دادند با مسلمانان صلح کنند و این نخستین معاهدة صلح با دهقانان ایرانی است.

حکومت یمن به هنگام دعوت رسول‌الله (ص)  در دست باذان‌بن‌ساسان ایرانی بود. باذان از جانب خسروپرویز بر یمن حکمرانی داشت. وقتی حضرت رسول اکرم (ص)  در سال ششم هجری خسروپرویز را به دین مقدس اسلام دعوت کرد، وی از این موضوع سخت ناراحت شد و نامه را پاره کرد و به باذان (عامل خود در یمن) نوشت که نویسندة نامه را نزد وی اعزام کند. باذان نیز دو نفر به مدینه فرستاد تا پیام خسروپرویز را به پیامبر (ص)  برسانند.

لیکن وقتی نمایندگان در شهر مدینه بودند، رسول‌الله (ص)  ـ از جانب غیب‌ـ خبر قتل خسروپرویز و به قدرت رسیدن شیرویه پسرش را به نمایندگان ایران داد و به آنها گفت: مملکت شما به‌زودی به تصرف مسلمین در خواهد آمد. شما به یمن باز گردید و به باذان بگویید اسلام اختیار کند. وقتی صحت قضیه بر باذان مشخص شد، وی مسلمان شد و سپس گروهی از ایرانیان که آنها را «ابناء احرار» (آزادشدگان) می‌گفتند، طریق مسلمانی پیش گرفتند. اینان، نخستین ایرانیانی هستند که وارد شریعت مقدس اسلام شدند.

رویارویی مسلمانان و ایرانیان

نخستین برخورد اساسی میان ایرانیان و مسلمانان، در سال 12 هجری (633 م.) روی داد؛ بدین صورت که مُثَنّی‌بن‌حارثه شَیبانی و سُوَیدبن‌قُطبه که هر دو از قبیلة بَکر بودند، به مرزهای ایران هجوم آوردند و با کسب غنایمی بازگشتند.مثنی‌بن‌حارثه پس از این واقعه نزد ابوبکر آمد و از ضعف ایران و مساعد بودن اوضاع برای ورود مسلمانان به این کشور گزارش داد. ابوبکر نیز خالدبن‌ولید را به همراه لشکری روانة ایران ساخت. البته پیش‌درآمد فتوحات مسلمانان، در ایران، واقعه‌ای بود که پیش از این در ذوقار روی داد و اعراب مرزنشین توانسته بودند لشکر اعزامی ساسانیان را مغلوب سازند.

نخستین حملات محکم مسلمانان به مرزهای شاهنشاهی ساسانی با فتح اُبُلَّّه (در حوالی بصره) به فرماندهی خالدبن‌ولید آغاز شد. خالد با حمله به این منطقه و در جنگی با هرمزان (مرزبان این ناحیه)، نخستین پیروزی را برای مسلمانان به ارمغان آورد. پس از تصرف ابلّه، اعراب مسلمان تعداد زیادی از مردم را اسیر کردند، لیکن دهقانان دیار ترجیح دادند با مسلمانان صلح کنند و این نخستین معاهدة صلح با دهقانان ایرانی است.

خالد پس از تصرف روستاهای این ناحیه، عازم حیره (در جنوب کوفه) شد و آنجا را تصرف کرد. با فتح حیره، کلید تصرف بین‌النهرین به دست مسلمانان افتاد. شهر حیره نخستین مکان از امپراتوری ساسانی بود که از آنجا خراج یا به عبارت بهتر جزیه (190 هزار درهم) به دربار خلافت فرستاده شد. فتح حیره، پیروزی بزرگی برای مسلمانان به شمار می‌رفت؛ از این‌روی، آنان با اشتیاق فراوان متوجه اراضی سواد شدند.

دولتمردان ساسانی که تا آن زمان پیشروی مسلمانان تا حیره را حمله‌ای غارتگرانه از سوی بدویان برای کسب غنیمت می‌پنداشتند، برای باز پس‌گیری حیره، نیروی فراوانی به سرکردگی بهمن جادویه گسیل داشتند که نتیجه‌اش شکست سپاه مسلمانان در نبرد جِسر (13ه‍ .ق) و کشته شدن سردار سپاه اسلام ابو‌عُبَیدة ثَقَفی بود. در این نبرد، مسلمانان به رغم دلیری و شجاعتی که به خرج دادند، به دلیل حضور فیل‌های قوی هیکل در سپاه ایران، پراکنده شدند و شکست خوردند.

با پیروزی ایرانیان در نبرد جِسر، حیره از دست مسلمانان بیرون آمد؛ اما هنوز مدتی نگذشته بود که مسلمانان در نبرد بُوَیب بر سپاه ایران چیره گشتند و دگر باره حیره را تصرف کردند. با فتح مجدد حیره، امپراتوری متزلزل ساسانی که تا این زمان حضور مسلمانان را خطری جدّی تلقی نمی‌کرد، به شدت هراسناک شد و سپاهی عظیم به فرماندهی رستم فرّخزاد در برابر مسلمانان آرایش داد. لیکن این سپاه بزرگ و قدرتمند، در قادسیه (غرب کوفه) مقابل قشون اسلام شکست سختی متحمل شد و غنیمت هنگفتی به دست مسلمانان افتاد که در میان آن، درفش کاویان نیز بود.

با پیروزی مسلمانان در نبرد قادسیه (سال 14ه‍ . ق)، علاوه بر سقوط پایتخت ـ به‌ظاهر تسخیرناپذیر ـ شاهنشاهی ساسانی، شهرها و مناطق مرزی ایران یکی پس از دیگری در مدت کوتاهی به تسخیر لشکریان اسلام درآمد. مسلمانان، به دنبال سپاه ایران خود را به مدائن رساندند و مدتی طولانی این منطقه را در محاصرة خویش گرفتند. تلاش‌های یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی، سودی نداشت.

مردم نیز، که از اوضاع سخت و نابسامان محاصره به‌تنگ آمده بودند، به مصالحه با لشکر اسلام تن دادند. در نتیجه، تیسفون پایتخت زمستانی ساسانیان سقوط کرد و با این واقعه، صدای انقراض امپراتوری ساسانی در سراسر ایران طنین‌انداز شد..پس از پیروزی درخشان نیروهای اسلام در قادسیه، دولت ساسانی در جبهه‌های جلولا (روستایی نزدیک بغداد فعلی) و نهاوند مقاومتی از خود نشان داد، اما این مقاومت از سوی بخش اشرافی و فرادست نظام ساسانی بود که در واقع برای منافع خویش می‌جنگیدند نه بقای ملک. با پیروزی مسلمانان در جلولا، تمامی مناطق اطراف دجله تحت سیطرة سپاه اسلام درآمد و مسلمانان به مناطق داخلی ایران گام نهادند.

اولین منطقه‌ای که اعراب در داخل خاک ایران فتح کردند، «سوق‌الاهواز» بود. هرمزان، مرزبان خوزستان، پس از آنکه به تحریک یزدگرد، عهدنامة صلح مسلمانان و پیروز (دهقان اهواز) را نقض کرد، با آنان به جنگ پرداخت؛ لیکن شکست خورد و ایرانیان مجبور شدند تحت شرایط معاهدة قبلی، دوباره با ابوموسی اشعری فرماندة مسلمانان صلح کنند.یزدگرد گمان می‌کرد مسلمانان به دشت‌های منطقة خوزستان قناعت خواهند کرد، ولی با پیشروی اعراب، با نامه و پیام از سردارانش درخواست کرد تا او را برای نبرد نهایی یاری کنند. سرداران بزرگ ایران، به دعوت پادشاه پاسخ مثبت دادند و از هر گوشة ایران، سپاهی گرد آمد و در نزدیکی همدان (نهاوند) اردو زد.

مسلمانان برای ترویج و اشاعة دین اسلام، از هیچ کوششی فروگذار نبودند؛ به همین دلیل، امتیازهای فراوانی به قبول‌کنندگان این دین اعطا می‌کردند. قبول اسلام، شخص نومسلمان را علاوه بر بهره‌مندی از برخی امتیازهای اجتماعی (مانند آزادی ازدواج با زنان مسلمان، آزادی حمل اسلحه و پوشیدن لباس عامه)، از پرداخت جزیه نیز معاف می‌ساخت.

نهاوند، محل آخرین نبرد اساسی میان دو سپاه ایران و اسلام و آخرین مقاومت منظم ایرانیان در برابر مسلمانان بود (در سال 19 و به روایتی اواخر سال 20ه‍ .ق). ایرانیان، با وجود آنکه نیروی فراوانی برای مقابله گرد آورده بودند، شکست هولناکی از سپاه اسلام متحمل شدند.مسلمانان، پیروزی خود بر ایرانیان را در این نبرد «فتح‌الفتوح» خواندند؛ زیرا پس از این پیروزی، شاکلة امپراتوری ساسانی و قدرت مرکزی ایران به طور کامل تباه گشت؛ بقایای توان سیاسی و نظامی ایرانیان در هم شکسته شد و دیگر سپاه و نیروی منسجمی برای مقاومت یکپارچه در برابر مسلمانان باقی نماند.

به گفتة مورخان، مقاومت برجسته و قابل ملاحظة دیگری در مسیر فتوحات مسلمین پدید نیامد؛ مردم شهرها یا در مقابل فاتحان مقاومت نمی‌کردند و یا با اندکی مقاومت، تسلیم شده و میان اسلام آوردن و پرداخت جزیه مختار بودند. در نتیجه، دیگر نبرد منظمی میان ارتش ساسانی و سپاه مسلمانان رخ نداد.با فتح نهاوند و همدان توسط مسلمانان (21 ه‍ .ق)، شرایط مناسب برای تسخیر تمام ایران فراهم شد و نقاط مختلف یکی پس از دیگری به تصرف سپاه اسلام درآمد؛ به گونه‌ای که تا سال 31 هجری، مسلمانان تا سواحل آمودریا (شرقی‌ترین مرز ایران) پیش رفتند.

پیشروی لشکریان اسلام در مناطق مرکزی، سرعت چشمگیری داشت و در کمتر از یک دهه، تمام سرزمین ایران ـ به جز طبرستان، دیلمان و برخی نواحی مرزی ـ تحت سیطره سیاسی مسلمانان درآمد. در برخی شهرها مانند فارس و آذربایجان، که از دیرباز مراکز دینی ساسانیان بودند، مقاومتی در برابر مسلمانان شکل گرفت؛ اما گشایش بسیاری از شهرها به واسطة عقد قرارداد صلح بوده است.

پس از این مرحله، نوبت عقب راندن بقایای نظام ساسانی، و آخرین شاه آن از نهاوند تا مرو و سلطه بر قدرت تقریباً دست‌نخوردة ساسانی توسط مسلمانان شد. مسلمانان در فتح نواحی شرق ایران نیز با مقاومت جدی نیروهای محلی، به ویژه دهقانان مواجه نگشتند، بلکه از همکاری و کمک‌های آنها نیز بهره‌مند شدند.یزدگرد سوم که پس از سقوط تیسفون به همراه نزدیکانش آواره و گریزان گشته بود، تا واپسین روزهای عمرش درصدد بازپس‌گیری تاج و تخت بود. وی در مدت ده سال سر‌گردانی، هر از چند گاهی سپاهی در مقابل مسلمانان مجهّز می‌ساخت، ولی هیچ یک از این تلاش‌ها به نتیجه نرسید.

با عقب‌نشینی یزدگرد سوم به مناطق شرقی، مسلمانان با تعقیب وی، وارد بزرگ‌ترین و مهم‌ترین ایالت شرقی ایران، یعنی خراسان شدند و شهرهای آن را یکی پس از دیگری فتح کردند. یزدگرد که در این زمان از شهری به شهر دیگر گریزان بود و از شاهنشاهی عنوانی بیش نداشت، سرانجام در سال 31 هجری (651 م) به علت خیانت حاکم شهر مرو، در یکی از دهکده‌های شهر به گونه‌ای خفّت‌بار توسط آسیابانی به قتل رسید و با مرگ وی، موجودیت سیاسی ساسانیان خاتمه یافت.

تأمّلی بر عوامل پیروزی سپاهیان اسلام

ایران، قرن‌های متمادی از امپراتوری‌های قدرتمند دنیا به شمار می‌آمد و شکست و انقراض آن امری ساده نبود. بی‌گمان، این رویداد زمینه‌ها و بسترهایی داشت که باعث غلبة لشکر مسلمانان بر ایرانیان گشت؛ وگرنه چگونه ممکن بود ارتش تعلیم‌دیدة ایران، که به لحاظ نظامی (نفرات و ادوات) برتری کامل بر سپاه اسلام داشت، مغلوب مسلمانان بی‌ساز و برگ و بدون ذخیره و تعلیم گردد.

آن چیز که بیش از همه ایرانیان را به قبول دین اسلام سوق داد، آشفتگی وضعیت مذهبی بود. اوضاع مذهبی جامعة عصر ساسانی دچار چنان اختناقی بود که حتی از آن به منزلة مهم‌ترین عامل آشفتگی اوضاع ایرانِ دورة ساسانیان یاد می‌شود.بی‌گمان، این عامل (نابسامانی اوضاع مذهبی و انحطاط دین زردتشتی) از مهم‌ترین عوامل رویگردانی ایرانیان از دین زردتشتی و گرایش آنها به دین مبین اسلام است.

از برجسته‌ترین علل ناتوانی ساسانیان در برابر مسلمانان، بحران حاکمیت ایران در زمینه‌های مختلف بود که در ادامه به تفصیل بیان می‌گردد؛ اوضاع متشنّج و جامعة بحران‌زدة ساسانی کار را برای مسلمانان آسان ساخته بود. نبود حکومت مرکزی، از هم‌پاشیدگی سپاه ایران به ویژه پس از شکست نهاوند، کار‌شکنی برخی فرمان‌روایان و تجزیه‌طلبی دهقانان، به برتری مسلمانان کمک فراوانی کرد.تودة مردم نیز که از ظلم و ستم ساسانیان به ستوه آمده بودند و از ظلم طبقاتی جامعة ساسانی رنج می‌کشیدند، وقتی با حمله مسلمانان روبه‌رو شدند، چندان مقاومتی از خود نشان ندادند؛ به ویژه آنکه در آیین مهاجمان، ایدئولوژی بزرگی یافتند که برای آنها خوشایند بود.

نقش عوامل معنوی نیز در اقتدار سپاهیان اسلام بسیار قابل توجه بود که متأسفانه برخی از وقایع‌نگاران، از آن چشم پوشیده‌اند و تنها، تزلزل ساختار جامعة حکومت ساسانی را عامل برتری مسلمانان دانسته‌اند. مسلمانان در اثر تعلیمات پیامبر اعظم (ص)  و کلام‌الله مجید، با هم متّحد، منسجم و مصمّم بودند و زمینة مستحکم اعتقادی که به دست توانای رسول الله (ص)  بنیان گردیده بود، آنان را آمادة هرگونه فداکاری و جانبازی می‌ساخت.

همچنین پیامی که توسط مسلمانان منتشر می‌شد، مشروعیت سیاسی قوی و جدیدی در پی داشت که رژیم‌های استبدادی را توان مقابله ایدئولوژیکی با آن نبود. بر همین اساس، بخش مهمی از پیشرفت و پیروزی مسلمانان، مرهون اعتقاد راسخ، انگیزة قوی و کوشش‌های خستگی‌ناپذیر لشکر جان‌نثار اسلام بود.

علل گرایش ایرانیان به دین اسلام

دین اسلام با فتح ایران وارد این سرزمین شد، ولی واقعیت آن است که فاتحان مسلمان، این دین (اسلام) را بر ایرانیان تحمیل نکردند، بلکه مردم آزاداندیش ایران، خود اسلام را پذیرفتند.بررسی مفاد اولین عهدنامه‌های صلح، میان فاتحان مسلمان و بزرگان محلی ایران، حاکی از عدم اعمال سیاست اجبار و زور در دعوت و جذب ملل شکست خورده در امر پذیرش دین اسلام، از سوی اعراب مسلمان است.

از این‌روی، گرچه فتح اسلام به وسیلة جنگ حاصل شد، اما نشر اسلام به زور جنگ نبود. ایرانیان وقتی با مبانی ارزشمند اسلام آشنا شدند، به دین دیرینه خویش (زرتشتی)، که دیگر پاسخ‌گوی نیازهای آنها نبود، پشت کردند و آغوش خود را بر آموزه‌های پیامبر اسلام (ص)  گشودند.در ادامه دو عامل اصلی گرایش ایرانیان به دین اسلام به تفصیل بیان می‌شود.

نابسامانی اجتماعی، سیاسی و مذهبی جامعة عصر ساسانی

از مطالعة منابع تاریخی چنین بر می‌آید که همزمان با ظهور اسلام، جامعة عصر ساسانی اوضاعی بسیار آشفته و نابسامان داشت و زمینه برای یک دگرگونی ژرف و اساسی در همة زمینه‌ها فراهم بود. بحران عظیمی تمام بخش‌های جامعه را فراگرفته بود.بحران سیاسی که از ساختار قدرت این نظام سرچشمه می‌گرفت، بازتاب و نتیجة عملکرد ضعیف پادشاهان، به‌ویژه پس از عصر خسروپرویز بود. نفوذ فوق‌العادة اشراف و مؤبدان زردتشتی که پادشاهان برای تکیه دادن بر سریر سلطنت، نیازمند پشتیبانی و حمایت آنها بودند، ساختار سیاسی حکومت ساسانی را از درون دچار تزلزل ساخته بود.

جنگ‌های تباه‌کننده و تأثیرات ناخوشایند آن بر اقتصاد کشور، سبب فشار فراوان بر اقشار فرودست می‌شد؛ تبعیض‌های ناروای اجتماعی و سیاسی که حاصل فساد نظام طبقاتی بود، بر فقر و پریشانی مردم می‌افزود و مردم همه این بدبختی‌ها را از ناحیة حکومت ساسانی می‌دیدند که بر پایة دین و مذهب زردتشتی بنا گردیده بود.در واقع، نظام استبدادی حاکم بر جامعة ایران، ریشه‌های همگرایی ملت و دولت را خشکانده بود و حاکمیت نظام طبقاتی، که مزیت‌های اجتماعی و سیاسی را در انحصار قشری خاص قرار داده بود، چنان فضای رقّت‌باری را فراهم ساخته بود که بیشتر مردم ایران دین اسلام و پذیرش آن را رهایی از بندهای خویش می‌دیدند.

اما آن چیز که بیش از همه ایرانیان را به قبول دین اسلام سوق داد، آشفتگی وضعیت مذهبی بود. اوضاع مذهبی جامعة عصر ساسانی دچار چنان اختناقی بود که حتی از آن به منزلة مهم‌ترین عامل آشفتگی اوضاع ایرانِ دورة ساسانیان یاد می‌شود. بی‌گمان، این عامل (نابسامانی اوضاع مذهبی و انحطاط دین زردتشتی) از مهم‌ترین عوامل رویگردانی ایرانیان از دین زردتشتی و گرایش آنها به دین مبین اسلام است.

اولین منطقه‌ای که اعراب در داخل خاک ایران فتح کردند، «سوق‌الاهواز» بود. هرمزان، مرزبان خوزستان، پس از آنکه به تحریک یزدگرد، عهدنامة صلح مسلمانان و پیروز (دهقان اهواز) را نقض کرد، با آنان به جنگ پرداخت؛ لیکن شکست خورد و ایرانیان مجبور شدند تحت شرایط معاهدة قبلی، دوباره با ابوموسی اشعری فرماندة مسلمانان صلح کنند.

حکومتی شدن دین و جزمی شدن ساختار سیاسی و اجتماعی سبب شده بود دین کاملاً در خدمت سیاست قرار گیرد. دستگاه فاسد مؤبدان، اعمال و رفتارهای شاهان ستم‌پیشه، نظام طبقاتی و کاستی جامعه عصر ساسانی را توجیه می‌کرد، در حالی که این وضیعت تودة جامعه را به ستوه آورده بود؛ تفّرق و تشتّت بین مؤبدن به بالاترین حد خود رسیده بود؛ آزار و اذیت مؤبدان و سختگیری آنان بر پیروان ادیان دیگر، سبب ایجاد دیدگاهی بد نسبت به دین زردتشتی شده بود؛

زیرا این نحوة نگرش، با نگاه تساهل و تسامح‌آمیز که قبل از آن در ایران جاری بود، مغایرت داشت. مؤبدان زردتشتی برای رسیدن به مقاصد شوم سیاسی و اجتماعی خویش، این مذهب را از سادگی و بی‌آلایشی نخستین آن خارج کرده، آن را چنان دچار دشواری و پیچیدگی ساخته بودند که غالب مردم از اجرای مراسم دینی عاجز گشته بودند. بنابراین، خودکامگی، توسعه‌طلبی، سودجویی، جاه‌پرستی مؤبدان زردتشتی و اتّکای آنان به ظواهر و تشریفات، این دین را به مرحلة انحراف کامل رسانیده بودند.

همچنین سختگیری‌ها، تهدیدها و تحمیل‌های مالی سنگین که مؤبدان به عناوین گوناگون از مردم می‌ستاندند، تودة مردم را از آنها رنجور و ناراضی و نسبت به دیانت زردتشتی، که دیگر وحدانیت و برابری را در آن نمی‌دیدند، بد‌بین ساخته بود.در چنین اوضاعی که شالوده و بنیان ضعیف دولت ساسانی رو به ویرانی نهاده، و بحران‌های متعدد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و به‌ویژه مذهبی سراسر جامعة ایران را فراگرفته بود، مجاهدان پرشور مسلمان روی به سوی ایران زمین نهاده و شریعت نجات‌بخش محمد (ص)  (دین اسلام) را بر ایرانیان عرضه کردند.

آری، روح خسته و فرسودة ایرانی که در تنگنای مرگباری قرار گرفته بود، و راه فرار و پناه می‌جست، با دین جامع و کاملی مواجه گشت که ندای مساوات، عدالت و برابری سر می‌داد و پناه مناسبی برای این روح سرگردان و روان معنویت‌گرای ایرانی بود. چنین بود که ایرانیان ارمغان مسلمانان را با جان و دل پذیرا شدند و مسلمانی را قبول کردند.

جاذبه‌های دین اسلام

برخی سعی کرده‌اند اسلام آوردن ایرانیان را انقلابی درونی جلوه داده، آن را تنها ناشی از نارضایتی مردم از فشار طبقاتی و تبلیغات ناروای اجتماعی و اقتصادی اشراف و مالکان به شمار آورند و چنین القا کنند که مردم ایران برای فرار از این وضعیت، رو به آیین اسلام نهاده‌اند. این گروه، با تأکید بر عوامل یاد شده، جلوه‌های ارزشمند و جاذبه‌های دین اسلام را نادیده گرفته‌اند.

قدر مسلّم آن است که گسترش وسیع و همه‌جانبة دین اسلام، معلول اعتقاد به حقّانیت این شریعت انسان‌ساز بود. مکتب حیات‌بخش اسلام، مجموعه‌ای از قوانین و مقررات آسمانی است که مردم سعادت خویش را در اجرای آن می‌دیدند. عامة مردم، ابتدا حقانیت دین اسلام را کشف کرده و سپس آن را پذیرفتند. استاد شهید مرتضی مطهری می‌نویسد: «حقیقت این است که علت تشیع ایرانیان و علت مسلمان شدنشان یک چیز است؛ ایرانی روح خود را با اسلام سازگار دید وگم‌گشتة خود را در اسلام یافت».در ادامه، به برخی از مؤلفه‌ها و ویژگی‌های جذّاب دین اسلام که ایرانیان را به پذیرش و قبول این آیین سوق داد، اشاره می‌کنیم.

برابری و مساوات

تأکید بر شیوة مسالمت‌آمیز مبتنی بر عدالت و خیرخواهی با پیروان همة مذاهب آسمانی و جامعه بشری، از مسائل با اهمیت است که در دین اسلام جلوة بسیار درخشانی دارد. عدالت‌خواهی و مساوات‌طلبی دین اسلام، نقش بسیار مهمی در جذب مردم ایران به سوی اسلام داشت. استاد مطهری در این زمینه می‌نویسد: «آن چیزی که بیش از هر چیز دیگری روح تشنه ایرانی را به سوی اسلام می‌کشید، عدل و مساوات اسلامی بود».

روند پذیرش اسلام در میان ایرانیان تا پایان عصر خلفای راشدین (40ه‍.) چشمگیر بود، ولی پس از آن با روی کار آمدن خلفای اموی، این روند رو به کندی گرایید.ایرانیان پذیرای اسلامی بودند که در آن، اصول ارزشمندی مانند مساوات و برابری و عدالت و... مطرح بود.

دین اسلام، هیچ‌گونه تمایز و تبعیض بر پایة طبقه و حرفه را در میان افراد نمی‌پذیرد و مبلّغ و منادی نظریه اخوّت انسانی است که گسترة آن از محدودة مرزهای سیاسی و جغرافیایی فراتر می‌رود؛ از این‌روی، در فرهنگ جهان‌شمول اسلام، استثمار انسان و تجاوز از حدودی که خداوند برای افراد بشر تعیین فرموده، مذموم و ناپسند است.بر این اساس، نظام کاستی (طبقاتی) قدیم ایران، در دین اسلام جایی نداشت؛ زیرا بر اساس مبانی اسلامی، تمام ملّت‌ها و امت‌ها نزد خدا یکسان‌اند و شأن و مقام افراد نه بر اساس سابقة قومی، زبانی و فرهنگی، بلکه بر اساس تقوا و درستکاری خود فرد تعیین و ارزیابی می‌شود.

معرفی دین اسلام و وعده‌های عدالت و برادری که در اولین گفت‌وگوهای سفیران مسلمان مطرح می‌شد، دل‌های بسیاری از ایرانیان را به سوی اسلام منعطف ساخت. به همین دلیل، لمبتون، سرعت و سهولت نسبی غلبه اعراب را به احتمال غالب، معلول این حقیقت می‌داند که اسلام به عامّه مردم وعده می‌داد که آنها را ازآن اوضاع و احوال نکبت‌بار و طاقت‌فرسای اجتماعی رهایی خواهد داد.

طبیعی است که مردم رنج‌کشیده و محبوس در قفس نظام طبقاتی، به چنین آموزه‌هایی علاقه نشان خواهند داد. آزادی از مفاسد، تعصّبات، تبعیضات و بی‌عدالتی‌های نظام طبقاتی دربارة قشرهای پایین جامعه‌ـ که حتی از حیوانات طبقات بالای جامعه نیز پست‌تر تلقّی می‌شدندـ نوید می‌داد که بدین‌وسیله نجات خواهند یافت. بدین ترتیب، اصل برابری و مساوات‌خواهی دین اسلام، گروه‌های فرودست و رنج‌کشیده را شیفته خود کرد و آنها را فوج‌فوج به سوی این دین الهی کشاند.

سادگی و بی‌آلایشی

از دیگر ویژگی‌های ایدئولوژی اسلامی که موجب جذب تودة مردم ایران به اسلام شد، سادگی و سهولت احکام آن بود. تصلّب و قشری‌نگری مذهب زردتشتی همراه با رسوم و آیین‌های خشک و خسته‌کننده که از احکام و مقررات مذهبی رنج‌آور و بیهوده سرشار شده بود، از دلایل مهم گرایش ایرانیان به اسلام قلمداد شده است.مبانی دین اسلام، ساده و درخور فهم همگان، به‌ویژه طبقات پایین جامعه بود و از دستگاه خداپرستی آیین‌های دیگر مانند اهورامزدا و اهریمن و ایزدان دیگر و فلسفة پیچیدة مذاهب نوظهور مانند مانویت برای مردم ملموس‌تر بود. بدین ترتیب، اصل اعتقادی توحید که همگان را از سردرگمی در این وادی خارج می‌ساخت، از عوامل مهم گسترش اسلام محسوب می‌شد.

دین اسلام با بیزاری از اندیشه‌های ناروا و نادرست و سنـّت‌پرستی، و نیز اصرار بر ارج نهادن بر امور معنوی، شالوده‌ای نوین و مقرون به دموکراسی در برابر سنّت‌پرستی و کهنه‌پرستی ایرانی عرضه کرد. اسلام، سادگی را جانشین پیچیدگی، توحید را جانشین تعدّد الوهیت و تثلیث، بشریت بشر را جانشین الوهیت بشر، حقیقت‌طلبی و علم را جانشین خرافات، و عقاید ساده و محکم دینی را جانشین منازعات و مجادلات مذهبی کرد.

اسلام نه‌تنها از نظر اعتقادی ساده و آسان بود، بلکه در عمل نیز به هیچ وجه پیچیدگی مذاهب دیگر را نداشت؛ در واقع، هم شیوة تدین به آن آسان است و هم احکامی که تشریح کرده سهل می‌باشد. اعمال عبادی اسلام، ساده و بدون تشریفات برگزار می‌شد و از پیچیدگی، تضاد و ناباوری اعتقادات گذشته خبری نبود. شرایط پذیرفتن دین جدید هم به قدری ساده جلوه می‌نمود که هر تازه‌واردی را به شگفتی می‌انداخت.

تساهل و تسامح

آزادی دینی و آزاداندیشی مسلمانان، از مهم‌ترین عوامل استقبال ایرانیان از دین اسلام بود. شواهد فراوانی وجود دارد که احترام اسلام و مسلمانان را به آزادی عقیده و دین و مخالفت آنها را با تحمیل دین بر دیگران بازگو می‌کند. مسلمانان با تکیه بر اندیشة «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَینَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَی» (بقره: 256)، هیچ کس را با ناخوشایندی و زور مجبور به پذیرش دین اسلام نمی‌کردند؛ بلکه این عمل را زشت می‌دانند.

اسلام نه‌تنها از نظر اعتقادی ساده و آسان بود، بلکه در عمل نیز به هیچ وجه پیچیدگی مذاهب دیگر را نداشت؛ در واقع، هم شیوة تدین به آن آسان است و هم احکامی که تشریح کرده سهل می‌باشد. اعمال عبادی اسلام، ساده و بدون تشریفات برگزار می‌شد و از پیچیدگی، تضاد و ناباوری اعتقادات گذشته خبری نبود.

مسلمانان در مناطقی که فتح می‌کردند به کافران فرصت می‌دادند تا اسلام را قبول کنند. بر اساس مبانی دین اسلام، پیروان ادیان دیگر نیز می‌توانستند با پرداخت مبلغ معینی مالیات سالانه به عنوان جزیه، بر دین سابق خویش باقی بمانند. این گروه که «اهل ذمّه» خوانده می‌شدند، اجازه داشتند در برابر تعهداتی، با آزادی و امنیت کامل در قلمرو مسلمانان به اجرای مراسم و آداب مذهبی خویش بپردازند.

افزون بر این، همة معابد و اماکن مذهبی آنان مورد احترام جامعه اسلامی قرار می‌گرفت. ذمّیان، نه تنها از آزادی‌های اسلامی برخوردار بودند، بلکه از مهربانی، بلندنظری و انسان‌دوستی مسلمانان نیز بهره‌مند می‌گشتند. در برابر این آزادی‌ها و امتیازات، آنها می‌باید برخی اصول و قواعد را رعایت می‌کردند.قانون حفظ دین و عقیده در برابر پرداخت جزیه، به مرور بسیاری از ذمّیان را به دین اسلام متمایل کرد. آنان که در برخورد اولیه با اسلام، قبول جزیه را بر قبول اسلام ترجیح داده بودند، به‌تدریج که با مبانی دلنشین دین اسلام و مناسبت عقاید اسلامی با اعتقادات خود آشنا شدند، جذب این دین گشتند؛ به گونه‌ای که در قرن دوم هجری، جز عده‌ای معدود، عامة مردم آیین مسلمانی را پذیرفته بودند.

امتیازهای اجتماعی و اقتصادی

مسلمانان برای ترویج و اشاعة دین اسلام، از هیچ کوششی فروگذار نبودند؛ به همین دلیل، امتیازهای فراوانی به قبول‌کنندگان این دین اعطا می‌کردند. قبول اسلام، شخص نومسلمان را علاوه بر بهره‌مندی از برخی امتیازهای اجتماعی (مانند آزادی ازدواج با زنان مسلمان، آزادی حمل اسلحه و پوشیدن لباس عامه)، از پرداخت جزیه نیز معاف می‌ساخت.

احتمال می‌رود همین تدابیر و مزایای اقتصادی و اجتماعی پذیرش دین جدید بود که دهقانان را ترغیب می‌کرد که بدون مقاومت قابل‌توجهی، در برابر لشکر اسلام سر تسلیم فرود آورند و در قبول آیین جدید، آمادگی بیشتری نشان دهند. صنعتگران، پیشه‌وران، کشاورزان و به طور کلی طبقات پایین و متوسط جامعه، که بیش از همه در فشار بودند، با رغبت بیشتری اسلام را پذیرفتند.

ریچارد بولت اشاره می‌کند که در میان بخش‌های مختلف اجتماعی ایران (در دورة امویان)، دو گروهِ اسیران جنگی و افراد طبقات پایین جامعه، بیش از همه تمایل به اسلام داشتند. مشکل مالکیت زمین‌های کشاورزی، نظر مساعد بسیاری از کشاورزان را به دین اسلام جذب می‌کرد؛ زیرا این گروه‌های فرودست، خود مالک زمین می‌شدند و مالیات بسیار اندکی در برابر مالکیت زمین می‌پرداختند که قابل مقایسه با مالیات عصر ساسانیان نبود.

دبیران و مستوفیان نیز گروهی بودند که برای حفظ جایگاه خود در امور اداری کشور، بی‌درنگ به سوی پیروزمندان مسلمان رفتند و آیین مسلمانی را پذیرفتند. در مراحل بعدی، بازرگانان و تجار بودند که به شکلی خود را با وضعیت جدید منطبق ساختند. با توسعة فتوحات مسلمانان، قلمرو اسلامی بسیار وسیع گشت و این در حالی بود که رسوم مدنی و تجاری اسلام نیز امتیازاتی به پیشه‌وران و بازرگانان می‌بخشید؛ در حالی‌که احکام فقهی زردتشتی آنان را در تنگنا قرار می‌داد.

در پایان ذکر مطلبی ضروری است که خود بیانگر عشق ایرانیان به اسلام حقیقی می‌باشد؛ روند پذیرش اسلام در میان ایرانیان تا پایان عصر خلفای راشدین (40ه‍.) چشمگیر بود، ولی پس از آن با روی کار آمدن خلفای اموی، این روند رو به کندی گرایید.ایرانیان پذیرای اسلامی بودند که در آن، اصول ارزشمندی مانند مساوات و برابری و عدالت و... مطرح بود؛ اما وقتی امویان بر سریر دستگاه خلافت تکیه زدند و خلافت را به ملوکیت تبدیل و شعارهای جاهلی مانند برتری عرب بر عجم را زنده کردند، دیگر آن روح آزادمنش ایران نمی‌توانست چنین حکومت و دین تحریف شده‌ای را پذیرا باشد.

سیاست‌های غلط و جاهلی خلفای اموی در امور سیاسی و اداری، و برخوردهای نامناسب سرداران و لشکریان خلافت بنی‌امیه (با تأکید بر قوم‌محوری نه اسلام‌محوری)، سبب شد گرایش روزافزون ایرانیان به دین اسلام که تا تصرف خراسان استمرار داشت، دچار رخوت و سستی شود. به همین دلیل، مردم مناطقی مانند ماوراءالنهر که در عهد خلافت بنی‌امیه به تصرف اسلام درآمدند، تا مدت‌ها بر اعتقادت و سنت‌های قدیمی خویش پای‌بند مانده و بسیار دیر به آیین اسلام در آمدند.

 

نتیجه

دین اسلام در جزیرةالعرب ظهور یافت، ولی در آنجا محصور نماند و آموزه‌های حیات‌بخش آن، در مدت کوتاهی بر بخش گسترده‌ای از عالم از جمله ایران‌زمین پرتو افکند.جامعة ایران که از درون ـ به ویژه در حوزه دینی و فرهنگی ـ دچار انحطاط گشته بود، انتظار دینی را می‌کشید که با تمسّک به آن، خویشتن را از اسارت اعتقادات خرافی دین تحریف‌شدة زردتشتی و ستم‌های اجتماعی و اقتصادی اشراف و موبدان ساسانی نجات بخشد.

با ورود اسلام، این انتظار به سرآمد؛ آموزه‌های انسان‌ساز، اندیشه‌های نوین و دیگر جذّابیت‌های مکتب حیات‌بخش اسلام، به ویژه مساوات‌جویی و عدالت‌محوری آن، اشتیاق ایرانیان را ـ که تشنة عدالت اجتماعی بودند ـ به دین اسلام دوچندان ساخت.این عوامل به همراه مؤلفه‌های دیگری مانند سادگی و بی‌آلایشی، تساهل و تسامح، امتیازهای اجتماعی و اقتصادی دین اسلام، سبب شد این شریعت مقدس در مدت کوتاهی در قلوب مردم ایران جای گیرد و بدین شکل امپراتوری بزرگ باستانی ایران، به عنوان بخشی از دارالاسلام محسوب شود.

منابع :

www.sid.ir

www.noormags.com

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 28 اردیبهشت 1394 ساعت: 19:20 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

معرفی ورزش شطرنج بوکس

بازديد: 113

 

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع :

معرفی ورزش شطرنج بوکس

دبیر گرامی :

تهیه و تنظیم :

شطرنج بوکس

ورزش در دنیای امروز تلفیقی از تفکر و قوای جسمی است. پس طبعاً کسی می تواند در این میدان به عنوان نفر نخست معرفی شود که از هر دو عنصر به درستی سود ببرد. در چنین شرایطی ورزشی پا به میدان گذاشته که تلفیق توان ذهنی و جسمی را نشان می دهد. ورزشی با عنوان شطرنج بوکس. این رشته عجیب که کمتر از 10 سال از عمر آن سپری شده به طور کامل قدرت ذهنی و فیزیکی را در کنار یکدیگر قرار داده است. هر چند این ورزش در ابتدا کمی عجیب به نظر می رسد، اما دارای جذابیت های خاصی است که موجب شده طرفداران آن سال به سال افزایش یابند. این ورزش تابع قوانین خاصی است که از دو رشته شطرنج و بوکس برداشته شده و در قالب قانونی مجزا تعریف شده است. مسابقات قهرمانی این ورزش خاص هر سال با حضور ورزشکارانی از سراسر دنیا برگزار می شود که آخرین دوره آن بر می گردد به نوامبر 2009 و مسابقات قهرمانی این ورزش در سال 2010 در آمریکا برگزار می شود.

در سال 1992 کتابی با عنوان «سه گانه» توسط نویسنده آمریکایی نیکوپول به رشته تحریر درآمد. داستان این کتاب، روایت به مردانی بود که توسط شطرنج آینده را ترسیم می کردند و مناسبات سیاسی را تغییر می دادند . اتفاقاتی که در این داستان رقم می خورد از ذهن این مردان تراوش می کرد. در واقع تفکر با کمک قوای جسمی قادر به ثبت تاریخ می شدند. لپه رابینگ یکی از هنرمندان هلندی با الگو برداری از این کتاب تصمیم گرفت ورزشی را ابداع کند تا تلفیقی باشد از قدرت ذهن و جسم و هر دو عنصر را در کنار یکدیگر قرار داده و به تصویر بکشد. به عقیده او، شطرنج و بوکس نقاط مشترک بسیاری دارند. رابینگ می گوید: «شطرنج و بوکس شباهت های زیادی دارند. زمانی که شما سرباز را حرکت می دهید درست مثل این است که ضربه تند و کوتاه می زنید. هر زمان اسب را حرکت می دهید گویی ضربه هوک به حریف تان می زنید و هنگامی که با وزیرتان مانور می دهید، حریف ناک اوت می شود.» وقتی دو ورزش شطرنج و بوکس در یک ورزش جمع می شود، فشار زیادی را به ورزشکار تحمیل می کند. فرانک یکی از ورزشکاران شطرنج بوکس درباره این ورزش می گوید: «برای حضور در یک بازی ساعت ها در یک استادیوم به تقویت ماهیچه ها و ذهنم می پردازم.

در این ورزش 90 درصد مسائل به ذهن بر می گردد. در واقع وقتی در یک ورزش شکست می خوری که قبلاً از لحاظ ذهنی شکست خورده باشی. لازمه این ورزش قدرت بدنی خوب در کنار ذهنی قدرتمند است. افرادی می توانند در این رشته فعالیت داشته باشند که علاوه بر قدرت بدنی حداقل اطلاعاتی در مورد مسابقات شطرنج داشته باشند.» این ورزش در اروپای شرقی، مرکزی و آمریکا طرفداران زیادی دارد و فدراسیون جهانی آن (WCBO) در نظر دارد تب آن را به کشورهای دیگر قاره ها نیز منتقل کند، آن ها می گویند: شطرنج بوکس بهترین ورزش برای روشنفکران و بهترین ورزش از نوع درگیری و شعار آن: «نبرد در رینگ مسابقه و جنگ روی صفحه شطرنج» است.

شطرنج بوکس در حال رشد

 شاید برای بسیاری این سؤال پیش بیاید که چرا باید به این ورزش پرداخت؟ دیوید اپتو یکی از مؤسسین این ورزش معتقد است، شطرنج بوکس ثابت می کند که یک بوکسور هم عقل دارد و هم قدرت بدنی. وی می گوید: «بسیاری بر این باورند که بوکسورها آدم های کم هوشی هستند، اما زمانی که شما شطرنج و بوکس را با هم تلفیق می کنید بدین معناست که ورزشکار هم می تواند بوکسور باشد و هم یک فرد باهوش. در واقع هدف ما این است که به مردم نشان دهیم بوکسورها آدم های باهوشی هستند.» جان شاروک در برلین دارای مدرسه شطرنج بوکس است و این مدرسه را به دلیل طرفداران بی شمار این ورزش در آلمان راه اندازی کرده است. وی می گوید: «در شطرنج ذهن شما به شدت درگیر می شود و سپس مجبور به مبارزه می شوید. بسیاری از مبارزان پس از راند شطرنج به دلیل مشغولیت ذهنی مغلوب می شوند و همین مسأله هیجان زیادی به همراه دارد. در واقع آمادگی ذهنی موجب می شود تا فرد در این ورزش موفق شود.»

قوانین

 این بازی در 11 راند متشکل از 6 راند شطرنج و 5 راند بوکس برگزار می شود. برای این بازی ها از روش شطرنج سریع استفاده می شود که در مجموع 12 دقیقه به طول می انجامد. راند اول بازی با شطرنج شروع می شود که 4 دقیقه بوده و هر فرد 2 دقیقه زمان دارد. پس از آن ورزشکاران باید به مدت 2 دقیقه در رینگ به مسابقه بوکس بپردازند. یک دقیقه پس از آن استراحت برای مداوای جراحات، خشک کردن عرق لازم است تا برای ادامه بازی شطرنج آماده شده و پشت میز بنشینند. همان طور که گفته شد، شطرنج در این بازی به روش سریع یا برق آسا بوده و بازیکن در مجموع 12 دقیقه وقت برای شکست حریف دارند. حریفان در صورت مات کردن یا ناک اوت کردن حریف پیروز هستند و در غیر این صورت پس از 11 راند برنده در زمان های اعلام شده مشخص می شود.

ورزش به سبک فیلم ها

 شطرنج بوکس یکی از ورزش های خاصی است که بر خلاف ورزش هایی که به سینما راه یافتند، از دنیای سینما وارد عرصه ورزشی شد. همان طور که گفته شد لپه رابینگ در سال 2003 این ورزش را ابداع کرد، اما ورزش های مشابهی نیز در برخی فیلم ها و در سراسر دنیا وجود داشتند که می توان ابداع این ورزش را به آن ها نیز نسبت داد. در سال 1991 کارگردانی فنلاندی فیلمی تولید کرد که در آن قهرمان شطرنجی با چشمان بسته و با کمک هدفون در رینگ بوکس موفق شد به قهرمانی جهانی دست یابد. فیلم دیگر در سال 1979 توسط جوزف گوو با عنوان «کیش و مات نینجا» در انگلیس تولید شد. همچنین فیلم دیگری با عنوان «سر شطرنج بوکس» در آمریکا تولید شد که این فیلم نیز به موضوع تأثیر قوای ذهنی بر جسم و تسلط ذهنی بر بدن می پردازند. از سوی دیگر گروه کنیدووتانگ در سال 1993 نام شطرنج بوکس را بر روی یکی از آلبوم های خود نهادند که همه این موارد دلیلی بودند بر ابداع رشته ورزشی شطرنج بوکس.

مهارت های مورد نیاز

 این رشته ورزشی خاص نیاز به مهارت هایی خاص نیز دارد. از طرفی ورزشکار باید از لحاظ ذهنی آماده باشد تا بتواند در صفحه شطرنج پیروزی را از آن خود کند و هم توان جسمی بالایی داشته باشد تا در رینگ بوکس پیروز میدان شود. در واقع بوکسورها تنها با شناخت از شطرنج نمی توانند در این ورزش حضور یابند، بلکه نیاز به درجه بین المللی شطرنج دارند. به عنوان مثال نیکولای ساژین که به عنوان قهرمان این رشته در جهان شناخته می شود دارای درجه بین المللی 1900 در شطرنج است. همچنین قهرمان سنگین وزن اروپا برای حضور در این ورزش به کسب عنوان استاد فیده شطرنج و درجه بین المللی 2300 اقدام کرد. در صورتی که یک شطرنج باز بتواند توان جسمی خود را نیز ارتقا دهد، به طوری که بتواند در رینگ بوکس مقابل حریفی قدرتمند قرار گیرد، می تواند در این ورزش به موفقیت های خوبی دست یابد.

منبع :

http://www.mihan24.com/

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 27 اردیبهشت 1394 ساعت: 21:15 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق کامل درباره سنگ درمانی

بازديد: 689

 

تحقیق کامل درباره سنگ درمانی

فهرست مطالب

سنگهاي درماني و سنگ درماني.. 2

چکیده :2

مقدمه :2

مطالعه هر شاخه از این علم ...2

زمین ، عاملی برای بر هم زدن تعادل بدن :3

تاریخچه سنگ درمانی.. 4

خواص سحری درمانی سنگها5

سنگها و جواهرات موافق و مخالف بروج مختلف :6

تاثیر سنگهای قیمتی دردرمان بیماریهای جسمی.. 7

درمان دردها با سنگ شفا بخش :13

نحوه شارژ سنگ های درمانی :15

نحوه استفاده از سنگ های درمانی :16

برخي ديگر از سنگهاي درماني.. 16

منابع :21

 

 

 

 

سنگهاي درماني و سنگ درماني

چکیده :

در مطالعه حاضر ، سعی بر آن شده تا نگاهی اجمالی داشته باشیم به علم نوین زمین شناسی پزشکی ، و زمین از دو بعد مورد بررسی قرار گرفته می شود ( 1- زمین بعنوان عاملی برای بر هم زدن تعادل بدن 2- زمین و نقش آن در پزشکی و داروسازی ) در ادامه پرداخته شده به نحوه استفاده و شارژ کانی های دارویی که امید است مورد توجه عزیزان واقع شود. 

مقدمه :

زمین شناسی پزشکی ( Medical Geology ) به مطالعه تأثیر فاکتور های زمین شناسی بر سلامت و پراکندگی بیماری ها می پردازد . از گذشته های دور تأثیر عواملی چون آب و هوا ، میزان رطوبت ، و دما و ارتفاع و دیگر عوامل محیطی بر روی سلامت انسانها شناخته شده است . این علم رابطه نهفته ای با سایر علومی چون بیولوژی ، شیمی ، کشاورزی ، آب و هوا شناسی ، کانی شناسی ، ایمولوژی ، اپیدمیولوژی ، پاتولوژی و پزشکی جغرافیایی دارد. 

مطالعه هر شاخه از این علم ... 

، قوانین حاکم بر این ارتباط را برای ما روشن می سازد که ماهیت کلی زمین شناسی پزشکی را شکل می دهد که هدف از آن شناخت عوامل ژئوژنیک و تاثیر آن بر سلامت موجودات است. 
پیکره ی زمین نیز هم چون بدن ما انسانها از عناصر گوناگونی تشکیل شده است که برخی از آنها برای زندگی انسانها لازم و ضروری و برخی دیگر بر هم زننده تعادل بدن هستند.
با توجه به قانون سم شناسی که توسط پاراسلسیون (1541
1493 ) مطرح شده است عناصر هم ضروری و هم سمی اند .

 « همه مواد سمی اند ؛ هیچ ماده سمی وجود ندارد ، دوز ماده (Dose) است که سمی بودن یا خاصیت درمانی آن راتعین می کند. »با توجه به اهمیت این علم نوین و نیاز جوامع به آن ، هنوز جای بحث و تحقیق در این شاخه بسیار است . بویژه که در طی سالهای اخیر توجه ویژه ای به این شده است . ما نیز سعی بر آن داشتیم در این مقاله به معرفی و شناساندن این شاخه از زمین بپردازیم ، امید آن است که مورد توجه عزیزان واقع گردد. 

زمین ، عاملی برای بر هم زدن تعادل بدن :

برخی از عناصر موجود در سنگ ها و کانی های موجود در خاک علاوه بر اینکه در صنعت و تداوم حیات بشر نقش مهمی ایفا می کنند گاهی نیز تعادل بدن را بر هم ریخته و موجب بروز مشکلات می شود. 
بطور مثال آب که یکی از مهمترین نیاز های بشر محسوب می شود و آب های زیر زمینی در زمره منابع آب آشامیدنی با کیفیت مطلوب طبقه بندی می شوند ، خاکها و سنگ ها به عنوان صافی طبیعی ، این آب را تصفیه کرده و آلودگی های نامطلوب را از آن جدا می کند ولی با توجه به مسائل ژئو شیمیایی مربوط به لایه های زمین که آب در آنها جریان دارد ، کیفیت آب زیرزمینی صد در صد تضمین شده نیست و آلودگی های موجود در آن به عنوان تهدیدی برای سلامت و بهداشت عمومی بشمار می رود. زیرا بسیاری بسیاری از عناصر موجود در سنگ ها و خاکها در مقادیر بالا مسمویت زا می باشند و آب بعنوان یک حلال این عناصر را در خود حل نموده و وارد چرخه غذایی و از آنجا وارد بدن موجودات شده و زیان های فراوانی را بوجود می آورد.از جمله این عناصر آرسنیک موجود در کانی ها و سنگ های آرسنیک دار است . که از جمله مهمترین و فراوانترین آلوده کننده طبیعی آب زیر زمینی محسوب می شود. که علاوه بر سمی و سرطان زا بودن امراض گوناگون پوستی را موجب می شود . حداکثر میزان مجاز این عنصر در آب شورب
ppm/lit 10 می باشد ( 1993 WHO ) در حالی که بسیاری از کشور ها حد استاندارد سابق WHO را یعنی ppm/lit 50 را در نظر می گیرند.  از جمله مناطقی که با مشکل آلودگی آب مواجهند می توان به آرژانتین ، شیلی ، مکزیک ، هند ( بنگلادن غربی ) ، بنگلادش ، شمال چین ، تایوان ، ویتنام ، مجارستان و بخشی از امریکای غربی را می توان نام برد .
از دیگر بیماری ها که توسط عناصر موجود در سنگ ها و کانی ها بوجود می آید می توان به موارد زیر اشاره نمود :
جمع شدن گاز رادوون که موجب بروز سرطان وبیماری
Melanoma و سرطان کلیه می شود. 
هم چنین روی که از عناصر سنگین است و در تغذیه نقش مهم دارد مصرف بالای آن بیماری کم خونی را موجب می شود.
کادمیوم می تواند عامل فشار خون بوده و سبب بروز بیماری نرمی استخوان ( تخریب بافت و نرم شدن استخوان ها ) شود . مواد باطله حاصل از معدن کاری و فرآوری فلزات سبب تمرکز خطرناک این عنصر و رها شدن آن در بیوسفر می شود.
 
جیوه عنصر تجمع پیدا کننده ای است و بنابر این هر چه موقعیت حیوانات در چرخه غذایی بالاتر باشد مقدار این عنصر در بدن آنها زیاد تر خواهد بود. جیوه به سیستم اعصاب مرکزی بدن حمله کرده و موجب تخریب آن می شود. بعنوان مثال می توان تعدادی از دهکده های ماهیگیری ژاپن را نام برد که در اثر مصرف ماهی های جیوه دار دچار مشکلات فاجعه بار شدند .
 
بریلیوم در فرم اکسیدی خود (
Beo) اگر استنشاق شود یا لمس شود ، حتماً باعث بیماری خواهد شد . در سال 1940 معدنکاری که در تماس با این عنصر قرار داشته اند به بیماری کرونیک بریلیوم یا (CBD) مبتلا شدند. اکسید بریلیوم در راکتورها اورانیوم که پلوتونیوم از اورانیوم ساخته می شود ، استفاده می گردد .

تاریخچه سنگ درمانی

سنگ درمانی که از دیرباز در زمره درمانهای طبیعی بوده، امروزه تحت نام (gem therapy) به عنوان یکی از رشته های طب مکمل معرفی و طبقه بندی می شود. استفاده از خواص درمانی سنگهای نیمه قیمتی . گوهرها بر خلاف استقبال گسترده مردم جهان طی سالهای اخیر، موضوع جدیدی نیست، بلکه هزاران سال قدمت دارد. شواهد کاربرد سنگهای طبیعی برای درمان بیماریهای مختلف در قدیمی ترین تمدنهای بشری به چشم می خورد. بر اساس این شواهد، در طول تاریخ از سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی برای مقاصد درمانی، محافظت افراد در برابر بلایای طبیعی و تاثیرات نامطلوب محیطی استفاده می شده است. قدیمی ترین گزارشها در مورد خواص درمانی گوهرها به هزاره 4 پیش از میلاد باز می گردد. چنین به نظر می رسد که کتیبه های سومری و متون علوم ودایی مربوط به هند باستان، کهن ترین آثار بر جای مانده از این دانش قدیمی می باشند. در طب سنتی هند (آیورادا) دستورات دقیقی در مورد تهیه پودر، خمیر و الگریز با سنگهای شفا بخش وجود دارد. متون و دستورات این طب تا به امروز حفظ شده و توسط پزشکان آن در سراسر دنیا و بخصوص در آمریکا، اروپا و هند بکار گرفته می شود. 
در چین باستان نیز درمانگران از خواص ارتعاشی سنگها آگاه بوده اند. کتاب امپراطور زرد (حدود 500 سال قبل) که توسط پی یو نگاشته شده دارای توضیحات فراوانی در مورد گوهرها و تاثیر آنها بر بدن انسان است. امروزه نیز کشور چین یکی از بزرگترین عرضه کنندگان گوهرها و سنگهای شفابخش در سراسر دنیاست.
ارسطو فیلسوف مشهور یونانی نیز از قدرت ویژه و منحصر به فرد سنگهای شفابخش صحبت کرده است.
رومیان نیز تحت تاثیر آموزه های یونان و سایر تمدنهای باستانی، همواره سنگهای صیقل داده شده را برای رفع بیماری و بدشانسی با خود حمل کرده و در جنگ ها در زره و سپر و شمشیر خود از آنها استفاده می کردند.
در دین مبارک اسلام نیز استفاده از انگشتر با نگین عقیق، فیروزه و سنگ خورشید به مومنین توصیه شده و با استناد به کتب دینی، ائمه اطهار غالبا نگین انگشتری بر دست داشته اند.
دانشمندان ایرانی در دوره پس از اسلام نیز توجه و عنایت ویژه ای به گوهرها و سنگهای شفا بخش داشته اند که از این میان می توان به صباح بن عمران از جواهرشناسان عهد هارون الرشید خلیفه عباسی و عطاربن محمد، منجم و مولف کتاب منافع الاحجار اشاره نمود. ابن سینا، حکیم عالیقدر پارسی نیز، در درمان تمایل به خودکشی از سیترین استفاده می کرده است.
شاید به جرات بتوان گفت پرارزشترین و مهمترین کتب گوهرشناسی ایران کتاب الجماهر فی الجواهر تالیف ابوریحان بیرونی به زبان عربی و رساله تنسوخنامه ایلخانی معروف به رساله جوهریه تالیف خواجه نصیر الدین طوسی به زبان فارسی است. تنسوخنامه ایلخانی که در عهد پادشاهی هلاکوخان و به امر او توسط خواجه نصیرالدین طوسی به رشته تحریر در آمده است، شامل منافع و خواص و صفات گوهرها و سنگهای بیش بها است.
یک درمانگر زن مشهور به نام هلیدگارد، در قرن دوازدهم میلادی (اروپای قرون وسطی) در کتاب معروف خود به نام فیزیکا به طور مفصل به توضیح خواص درمانی سنگهای نیمه قیمتی پرداخته است. یکی از این درمانهای طبیعی شامل قرار دادن سنگهای خاص بر روی نقاطی از بدن و نوشیدن آب از ظرفی بوده که سنگهای شفابخش به مدت یک شبانه روز در آن قرار داده شده باشد.
چارسلسوس، پرآوازه ترین پزشک اروپا در دوران رونسانس، در مورد یژگیهای شفابخش سنگها و مواد معدنی و ارتباط این خواص با ساختمان فیزیکی و فرمول شیمیایی آنها به بررسی و مطالعه پرداخته است. او پس از سالها مطالعه و به دنبال کسب تجربیات متعدد، به این نتیجه رسیده است که از سنگهای ساییده شده و یا خرد شده می توان نه تنها برای درمان علایم بیماریها، بلکه برای علاج دلایل عمیق بیماری هم استفاده کرد.

خواص سحری درمانی سنگها

http://rasekhoon.net/_WebsiteData/Article/ArticleImages/1/1388/farvardin/05/250375%20(1).jpg

بسیاری از مردم ، حتی اهل فن به جواهرات و سنگها ، صرفاً از دید زیورآلات و زیبایی و یا قیمت و ارزش آن می نگرند . بعضی از مردم هم بر این باورند که از نگین یا جواهرات استفاده کرده اند . که برای آنان این جواهر یا انگشتری نحس و شوم بوده و یا اینکه شانس و اقبال را به آنان هدیه کرده است . اما بایستی که این مسئله را مد نظر داشته باشیم که هیچ چیزی در این دنیا بدون دلیل و علت بوجود نمی آید . و اگر ما از چگونگی بوجود آمدن آن و خواص و فوائد ، و همچنین ضرر و زیان آن اطلاع حاصل کرده ، و دریابیم که چگونه و در چه جائی از آنها استفاده نمائیم ، می توانیم آن نتیجه ی مطلوبی را که می خواهیم حاصل نمائیم . صدها سال قبل اهل فن از فوائد سنگها و جواهرات استفاده می کردند ، و دریافته بودند که این سنگها دارای خواص مغناطیسی و درمانی می باشند ، و حال در عصر حاضر با تکنولوژی پیشرفته ای که بشر ، حاصل نموده از نور و اشعه در علم و صنعت و طب استفاده می شود . آیا هیچ از خود این سؤال را نموده اید که پادشاهان در قدیم ، چرا برای خود تاج درست کرده ، و در این تاج از تمامی سنگها و جواهرات استفاده می کردند . بخاطر اینکه صدها سال پیش از این ، علما و دانشمندان از خواص و فوائد ، سنگها و جواهرات آگاه بودند و اما فلسفه تاج این است که تاج پادشاهان را با تمامی جواهرات زینت می دادند و اعتقاد داشتند که هر سنگ خواصِ خاص خود را دارد و زمانی که همگی جواهرات را در مجموعه ای مثل تاج استفاده می نمودند ، گذشته از قدرت و برکت و مال مقام ، خود را در مقابل هر گونه شر و بیماری بیمه می نمودند ، لهذا بدین ترتیب از مجموعه ای از جواهرات برای خود تاجی به شکل زیور استفاده می کردند و در عین حال از تمامی خواص و فوائد این جواهرات استفاده کرده ، و با اطمینان خاطر و داشتن اعتماد به نفس و تکیه بر خواص جواهرات بر اریکه قدرت تکیه زده و بر ملک و مردم ، حکومت می نمودند . گذشته از آن از ترکیبات و همچنین کشته ی این سنگها در طب سنتی استفاده می کردند که در حال حاضر ، و در این عصر نیز در بعضی از نقاط جهان این استفاده مفید را می نمایند . جواهرات وسنگها ، اشعه و حرارت کیهانی را جذب نموده ، سپس طبق خواص خود ، پرتو و اشعه را به هاله و چاکراهای فرد منعکس می سازند پس با کمی تعمق می توانید نتیجه بگیرید ، که چه عملی در این رابطه صورت می گیرد ، و چگونه سنگ و جواهر موافق ما برای ما مفید بوده ، و جواهر و رنگ مخالف ما برای ما نقصان در بر دارد

سنگها و جواهرات موافق و مخالف بروج مختلف : 

1 برج حمل / فروردین 

سنگهای موافق = مرجان حجرالدم الماس عقیق زبرجد سنگ یشم 
سنگهای مخالف = مروارید
اوپل سنگ موسی 

2 . برج ثور / اردیبهشت 

سنگهای موافق = الماس مروارید یاقوت کبود 
سنگهای مخالف = یاقوت اصغر ( پکهراج )
زبرجد الماس زرد 

3 . برج جوزا / خرداد 

سنگهای موافق = زمرد سنگ یشم 
سنگهای مخالف = یاقوت کبود
فیروزه اکوامرائن 

4 . برج سرطان / تیر 

سنگهای موافق = عقیق حجرالقمر مروارید زبرجد زمرد 
سنگهای مخالف = سنگ موسی
لاجورد روبی 

5 . برج اسد / مرداد 

سنگهای موافق = یاقوت یاقوت کبود الماس - عقیق
سنگهای مخالف = یاقوت اصغر
زمرد 

6 . برج سنبله / شهریور 

سنگهای موافق = زمرد لاجورد سنگ یشم عقیق الماس زرقون 
سنگهای مخالف = فیروزه
ایمی تهست اکوامرائن 

7 . برج میزان / مهر

سنگهای موافق = الماس یاقوت کبود سنگ یشم زبرجد یاقوت اصغر
سنگهای مخالف = مروارید
سنگ موسی روبی 

8 . برج عقرب / آبان

سنگهای موافق = یاقوت اصغر الماس عقیق سرخ اوپل 
سنگهای مخالف = زمرد
زرقون

9 . برج قوس / آذر 

سنگهای موافق = یاقوت اصغر فیروزه لهسنیا - حجرالقمر
سنگهای مخالف = عقیق
یاقوت کبود اکوامرائن 

10 . برج جدی / دی 

سنگهای موافق = یاقوت کبود فیروزه عقیق 
سنگهای مخالف = حجرالقمر
روبی اوپل 

11 . برج دلو / بهمن 

سنگهای موافق = یاقوت کبود عقیق - فیروزه 
سنگهای مخالف = یاقوت اصغر
لاجورد الماس زرد 

12 . برج حوت / اسفند 

سنگهای موافق = زبرجد لاجورد حجرالقمر سنگ یشم 
سنگهای مخالف = عقیق
فیروزه یاقوت کبود 

تاثیر سنگهای قیمتی دردرمان بیماریهای جسمی 

1- ياقوت کبود:

آرتروز، التهاب سينوس هاى فکى، بیضه ها(التهاب)، پشت(دردها)، پیری زودرس، تقويت کبد، ريزش مو، زونا، زخم معده، دمل وکورک، درد اعصاب، ذات الریه، خارش پوست، خون دماغ، حفظ بينايى، حنجره(التهاب)، جلوگيرى از پيرى زود رس پوست، سياتيک، سر درد، سر دردهاى پيشانى، سرگیجه، فشار خون بالا، گرفتگی عضلات، گوش(دردها)، گوش (ورم)، عفونت، عادت ماهانه دردناک، عرق، مو(ریزش)، مشکلات خواب، لکنت زبان، سنگهاى عرفانى، هذیان به همراه آشفتگی،ترس ووحشت از وجدان 

http://rasekhoon.net/_WebsiteData/Article/ArticleImages/1/1388/farvardin/05/250375%20(2).jpg

2- کهربا:

آرتروز، التهاب مفاصل، آسم، آفت، آلرژى ها، اگزما، اختلالات ستون مهره ها، انحرافات ستون مهره ها، آنژین، التهاب تاندونها، آبسه، التهابات ریشه دندان، برونشيت(کلی)، برونشیت(مزمن)، پاهای ورم کرده، پشت(دردها)، پوست(تحریکات پوست)، پوست(بثورات پوستی)، تب یونجه، تورم پاها، تبخال، تصلب شرايين، تقويت عضلات، تقويت رباط ها، تحريک رشد، رشد(تحریک)، رماتیسم، ریه ها(التهابات)، ریه ها(بیماری ها)، زونا، درمان التهاب سينوس پيشانى، درمان زخم ها، دمل وکورک، دندان های شیری، درد صورت، خارش پوست، حنجره(التهاب)، چشم شور(چشم بد)، سياتيک، سياه سرفه، سرفه، ستون فقرات(انحراف)=اسکولیوز، سینوس های پیشانی، گرفتگی عضله ماهیچه ساق پا، گواتر، عفونت، غدد پستان(التهاب)، صفرا(زرداب)، مفاصل(التهاب)، مالاریا، مجراهای تنفسی(تنگی نفس)، لارانژیت(ورم حنجره)، لوزه ها(التهاب)، نقرس، دفع چشم بد، سنگهاى پيشانى و حامى 

http://rasekhoon.net/_WebsiteData/Article/ArticleImages/1/1388/farvardin/05/250375%20(3).jpg

3- فيروزه:

التهاب سينوس هاى فکى، اشعه ها، التهابات گلو،لوزه ها، برونشيت(کلی)، برونشیت(مزمن)، بيماريهاى کليه، پشت(مشکلات مربوط به مهره ها)، تقويت عضلات، ریه ها(بیماری ها)، زکام، زگيل، دفع سنگ کليه و مثانه، ذات الریه، چشم شور(چشم بد)، سياه سرفه، سرفه، سرما خوردگى، سرخک، سنگ کلیه، مثانه، گوش(دردها)، عفونت، عضلات(کوفتگی)، مجراهای تنفسی، لکنت زبان، لکنت زبان، افسردگى، دفع چشم بد، سنگهاى پيشانى و حامى

http://rasekhoon.net/_WebsiteData/Article/ArticleImages/1/1388/farvardin/05/250375%20(4).jpg

4- آکومارین

التهاب سينوس هاى فکى، آنژین، التهابات ریشه دندان، التهابات گلو،لوزه ها، ایدز، اوریون، برونشیت(مزمن)، ‌بيماريهاى تنفسى، رفع ناراحتى هاى گردن، زونا، دستهای ورم کرده، دیفتری، حساسیت به تغییرات جوی، چشم(اشک ریزان)، قلب(تپش)، کشیدگی های سرشانه وگردن، کلیه(ورم والتهاب )، کیست، گرفتگی صدا، گلودردها، غدد پستان(التهاب)، تیروئید(افزایش ترشح تیروئید)، غده تیروئید(کاهش ترشح تیروئید)، لنف(گره های لنفاوی متورم شده)، لوزه ها(التهاب)، هورمون ها(اختلالات) 

http://rasekhoon.net/_WebsiteData/Article/ArticleImages/1/1388/farvardin/05/250375%20(5).jpg

5- يشم:

آفت، التهاب روده و معده، افزايش بارورى، التهاب معده وروده، اسهال ها (قولنج)، بيماريهاى روده کوچک، بيماريهاى کليه، باروری(زیادکردن)، پاها(رفع خستگی)، تهوع، تنظيم قند خون، تقويت عضلات، تقويت کبد، روده کوچک(عفونت)، زایمان(راحت وسریع)، دفع سنگ کيسه صفرا، دردهای زیرشکم، دردفتق، درمان ضعف اعصاب، درد اعصاب، خستگى و سردى پاها، خون(قند)، خونریزی های زیاد وسخت، حساسیت به تغییرات جوی، حاملگی، تهوع، سنگ کیسه صفرا، قولنج، قولون (ورم )، کیسه صفرا(التهاب)، گریپ، عادت ماهانه دردناک، عطسه های دائمی، صفرا(زرداب)، طحال(درد)، مشکلات تعريق، مسهل، مثانه(بیماریها)، لاغرشدن، لوزالمعده(پانکراس)، هپاتيت، ناشنوايى، نفخ، يبوست، يرقان، آرامش بخش، ايجاد خلوص، تقويت اراده، پايدارى و ثبات، پاکدامنى

http://rasekhoon.net/_WebsiteData/Article/ArticleImages/1/1388/farvardin/05/250375%20(6).jpg

6- آوانتورین:

آلرژى ها، آکنه، پوست(بثورات پوستی)، جوشهای سرسیاه، شوره سر، عرق

7- پریدوت:

آلرژى ها، آکنه، پوست(تحریکات پوست)، پوست(بثورات پوستی)، روده(عفونت)، حساسیت(زودرنجی)، جوشهای سرسیاه، شوره سر، شوک، فشار خون بالا، قلب(تپش)، نفخ، اضطراب درونى، افزايش قدرت بيان احساسات، دفع کابوس هاى شبانه، اختلالات ستون مهره ها، آبله مرغان، التهابات گلو،لوزه ها، بيماريهاى مغز استخوان، بيمارى هاى روده بزرگ، باروری(زیادکردن)، تبخال، تقويت عضلات، روده بزرگ (بیماریها)، زکام، درمان ضعف اعصاب

http://rasekhoon.net/_WebsiteData/Article/ArticleImages/1/1388/farvardin/05/250375%20(7).jpg

8- زیرکون: 

آلرژى ها، بیماریهای ویروسی، تب یونجه، سل، عطسه های دائمی 

9- ياقوت:

احساس ضعف و ناتوانى، اختلال گردش خون، افزايش انرژى جسمانی، اختلالات ضربان قلب، آندوکاریت(التهاب حفره ای که منافذ قلب را می پوشاند)، اختلالات گردش خون، برونشيت(کلی)، بیماریهای کودکان، تقويت عضلات، تقويت عروق خون رسان قلب، راشیتیسم، درد قلب، جنون(دیوانگی)، سیستم ایمنی بدن(جهت تقویت)، فلج اطفال، فلج نيمه بدن، فشار خون پائين، کاهش کلسترول، کم خونى، گردش خون(تنظیم)، عفونت(کلی)، لرزها، نرمى استخوان، اضطراب درونى، تمرکز فکر، رفع حسادت، زوال روحى 

http://rasekhoon.net/_WebsiteData/Article/ArticleImages/1/1388/farvardin/05/250375%20(8).jpg

10- کريستال سنگ:

احساس ضعف و ناتوانى، افزايش انرژى جسمانی، اختلالات ستون مهره ها، پاها(رفع خستگی)، پشت(درد رباط ها)، پشت(دردها)، پوست(بثورات پوستی)، تهوع، تيروئيد، تقويت رباط ها، تقويت مغز، رفع حستگى چشم و تقويت بينايى، رفع انسداد انرژى و درمان چاقى، راشیتیسم، زخم معده، دیسک مهرها، خستگى، خستگى و سردى پاها، خون دماغ، چشم(تقویت)، سر درد، سرگيجه، ستون فقرات(اشکالات رباط ها)، قولنج، کشیدگی های سرشانه وگردن، گوارش(هضم)، عفونت، عفونت(کلی)، غده تیروئید(تنظیم)، ضد عفونى کردن، مراحل اوليه سرطان، مشکلات وزن، نرمى استخوان، استرس و فشارهاى روانى، پايدارى و ثبات، تمرکز فکر، روشن بينى و هوشيارى، مشکلات روحى و احساسى

11- عقيق سرخ (آگات):

التهاب روده و معده، التهاب معده وروده، التهابات بخش دماغی ودهانی درحیوانات، التهاب مغز، بيماريهاى روده کوچک، بيماريهاى کليه، پروستات، تب یونجه، تخمدان ها(تومورها)، تخمدان ها(التهاب)، تقويت کبد، ترک سيگار، درد سياهرگ ها، دفع سنگ کليه و مثانه، درمان زخم ها، دردهای زنانگی، دردهای زیرشکم، خواب گردى، خواب(خوابگردی)، خون داخل ادرار، خون(مسمومیت)، خون دماغ، حملات تب، سياتيک، سر درد، سیاهرگها(درد)، قولون (ورم )، کاهش کلسترول، کمبود کلسيم، کبد(درد والتهاب)، کیست، گازگرفتگی کنه، عادت ماهانه دردناک، صرع، مسموميت، مسمومیت سخت از بوی سیگار، مجرای ادراری، مخملک، ناشنوايى، يبوست، انگيزش آگاهى، اصلاح شخصيت، درمان دلسردى و ياس، دلواپسى مفرط، درمان کمبود شجاعت، شکاکى

12 - زمرد:

اسهال خونی، آب مروارید، آروغ وترش کردن، بیماریهای کودکان، پیری زودرس، روده (انسداد)، زخم اثنی عشر، دهان(التهاب مخاط دهان)، دیابت، دیسک مهرها، چشم(تقویت)، چشم(ورم ،ملتحمه)، چشم(کبود)، چشم(عفونت)، چشم (دردها)، حافظه(ضعف)، ستون فقرات(اشکالات رباط ها)، سرخک، سیستم ایمنی بدن(جهت تقویت)، شیزوفرنی، قولنج، گرفتگی عضلات، گرم شدن، غده تیروئید(افزایش ترشح تیروئید)، غده تیروئید(کاهش ترشح تیروئید)، مسموميت غذایی، نفخ، افزایش نبوغ هنری 

14- لاجورد:

استفراغ، آنورکسی(کمبودموادمغذی)، تبخال، تقويت عروق خون رسان قلب، ريزش مو، زگيل، دیفتری، چشم(اشک ریزان)، چشم سوم(بازشدن)، سکته، شنوایی(تقویت)، فشار خون بالا، کلیه(ورم والتهاب )، گازگرفتگی کنه، گزیدگی حشرات، گردش خون(تنظیم)، غده تیروئید(کاهش ترشح تیروئید)، مو(سلامتی)، مو(ریزش)، افسردگى، اصلاح شخصيت، اعتماد به نفس، تمرکز فکر، تقويت فکرو انديشه، درمان درون گرايى، دوستى و محبت، رفع احساس حقارت، رفع غم و غصه، سنگهاى عرفانى

15- کلسدونی:

استفراغ، التهاب تاندونها، پشت(درد رباط ها)، پشت(مشکلات مربوط به مهره ها)، تاندونها(پارگی)، رشد(تحریک)، دل بهم خوردگی، دندان(پوسیدگی)، دیسک مهرها، سياتيک، سوختگى، ستون فقرات(اشکالات رباط ها)، قارچ مووناخن، کابوس ها، گرفتگی صدا، گرمازایی، گلودردها، غدد پستان(التهاب)، غده تیروئید(بیماریها)، غده تیروئید(افزایش ترشح تیروئید)، مفاصل(التهاب)، لکنت زبان، هورمون ها(اختلالات)، ناخن های شکننده

16- گارنت:

آبسه، آلت تناسلی(بیماریها)، اختلالات گردش خون، باروری(زیادکردن)، تبخال، خون (سرطان)، خون(تصفیه)، فشار خون پائين، گردش خون(تنظیم)، لرزها، نازایی 

17-رز کوارتز:

آبسه، آنورکسی(کمبودموادمغذی)، التهابات بخش دماغی ودهانی درحیوانات، تخمدان ها(التهاب)، روده بزرگ (بیماریها)، دردهای زیرشکم، خواب(بی خوابی)، خواب(خوابگردی)، حساسیت(زودرنجی)، قلب(انفارکتوس)، کابوس ها، مفاصل(التهاب) 

18- آمیتیست:

آلت تناسلی(بیماریها)، آمبولی(انسدادرگها)، اختلالات گردش خون، دمل وکورک، خستگی بیش از حد درسی، خواب(بی خوابی)، خون(تصفیه)، جریان خون درمنافذ پوست، سوختگى، سرگیجه، سل، سیاهرگها(درد)، کابوس ها، کوررنگی، گازگرفتگی کنه، گرفتگی عضله ماهیچه ساق پا، صرع، مو(ریزش)، مویرگها، لوزالمعده(پانکراس)، واریس ها، دفع کابوس هاى شبانه

19- الماس:

آندوکاریت(التهاب حفره ای که منافذ قلب را می پوشاند)، اسپرم سازی، التهاب مغز، بیضه ها(التهاب)، پیری زودرس، ترشحات زنانگی، دیابت، جلوگيرى از پيرى زود رس پوست، قارچ مووناخن، صرع، طحال(درد)، نازایی، يائسگى، ايجاد خلوص، تقويت اراده، تقويت آگاهى درونى، درمان خجالتى بودن، رفع حسادت، هوش وفعالیت 

20- مالاکیت:

اشعه ها، التهابات ریشه دندان، بیماریهای کودکان، باروری(زیادکردن)، زخم معده، دردهای زنانگی، ذات الریه، قارچ ها(کلی)، گازگرفتگی کنه، گزیدگی حشرات، گوش (ورم)، عادت ماهانه دردناک، عضلات(تقویت)، عفونت(کلی)، طحال(درد)، مسمومیت سخت از بوی سیگار، متابولیسم(سوخت وساز سلولی)، مخملک 

21- تورمالین:

اشعه ها، اختلالات گردش خون، اسهال ها (قولنج)، ایدز، آلزایمر، بیماریهای کودکان، بیضه ها(سرطان)، پوست(تحریکات پوست)، پیشگیری از سرطان، تخمدان ها(تومورها)، تبخال، روده(سرطان)، روده کوچک(عفونت)، زونا، چشایی(محرک)، چشم شور(چشم بد)، ستون فقرات(انحراف)=اسکولیوز، سرطان، سرگیجه، سیاهرگها(تنگی)، سیستم ایمنی بدن(جهت تقویت)، فشار خون پائين، گریپ، گوش(سوت کشیدن گوش)، صرع، طحال(درد)، مالاریا، مثانه(بیماریها)، لارانژیت(ورم حنجره)، هورمون ها(اختلالات)، ناخن های شکننده، نومیدی

22- انیکس:

آلزایمر، تقويت قلب و جريان خون بهبود پس از عمل جراحى، چشم(اشک ریزان)، شنوایی(تقویت)، گزیدگی حشرات، درمان هرنوع اعتیاد وافزایش اعتمادبه نفس، مشکلات روحى و احساسى، هذیان به همراه آشفتگی،ترس ووحشت از وجدان، ناخن ها، مشکلات وزن، ستون فقرات(انحراف)=اسکولیوز حساسیت به تغییرات جوی، خستگى و سردى پاها، دردفتق، تقويت عضلات، پاها( رفع سردی)، پاها(رفع خستگی)

23- کریزوپراز:

برونشیت(حاد)، باروری(زیادکردن)، زایمان(راحت وسریع)، نومیدی 

24- رودوکروسیت:

بیماریهای ویروسی، بیضه ها(سرطان)، خون(تصفیه)، خون(مسمومیت)، ناخن های شکننده 

25- سنگ ماه:

باروری(زیادکردن)، رشد(تحریک)، دستهای ورم کرده، سل، کبد(درد والتهاب)، متابولیسم(سوخت وساز سلولی)، نازایی

درمان دردها با سنگ شفا بخش : 

کانی ها و سنگ های با ارزش به علت ساختار اتمی کامل و انرژی بسیاری که دارند و نورهای ناب رنگی و درخشان که از خود می تابانند در کنار دانش پزشکی ، بدون خطر آفرینی می توانند اثرهای مثبت برجای بگذارند . ولی این حرف به این معنا نیست که سنگ ها به تنهایی معجزه می کنند بلکه این سنگ ها همراه و در کنار درمان های پزشکی تأثیرات مفیدی را بر بیماری ها دارند. 
ارتعاشات متغیر در حوزه بدن تعادل جسم و جان را به هم می ریزد و این ناهماهنگی است که باعث بیماری می شود . در این زمان است که می توان با کمک گرفتن از ارتعاشات کانی ها و سنگ های با ارزش ، این ناهنجاری های به وجود آمده را کنترل کرد و هماهنگی لازم را در جسم و جان دوباره ایجاد کرد . با مطالعه تاریخ می توان به این مسئله پی برد که انسانها در گذشته برای درمان بیماری ها از کانی ها بهره می بردند . بطور مثال :
بقراط اولین شخصی است که به جهت کوشش برای برقراری ارتباط بین سلامتی ، خصوصیات طبیعی و ویژگی های نژادی ، تحت تأثیر عوامل محیطی اشتهارد دارد .آتلانتیسی ها می دانستند که برای درمان بیماری ها چگونه از کانی های موجود در طبیعت استفاده کنند . در چین از کوبیدن و پودر جواهر سنگ ها برای مداوای بیماران سود می بردند . در قرن 8 میلادی شخصی بنام « سن هیلد نبژان» با کمک این سنگ ها بیماران خود را درمان کرد. این نشانه آن است که در گذشته و در مناطق مختلف انسانها از سنگ ها علاوه بر استفاده آن به عنوان ابزار گوناگون برای درمان نیز از آن ها سود برده اند .
 
در بدن نقاطی وجود دارند که می توانند ...
 
ارتعاشات و انرژی های سنگ ها و کانی های درمانی را دریافت نمایند و با استفاده از این انرژی ها تعادل بدن را به حالت عادی بازگرداند که این نقاط را چاکرا می نامند ، که شامل :
 
چاکرای ریشه یا پایه ستون فقرات (
Mulddhara) نخستین چاکرا است ، که محل استقرار آن در استخوان خاجی می باشد که محل ورود « پرانا » یا انرژی حیاتی است .طیف رنگ این چاکرا قرمز است و کانی های تاثیر پذیر بر آن گارنت قرمز و کوارتز و ابسیدین سیاه را می توان نام برد . غده تاثیر پذیر نسبت به این چاکرا غده فوق کلیوی می باشد . اعضای نفوذ پذیر ستون فقرات ، کلیه ها ، مثانه ها ، پاها هستند . عملکرد روانی این چاکرا و کانی های موثر بر آن میل به زندگی مادی ، شادابی و حیاط کمیت قدرت جنسی و بر بیماری های کم خونی و فقر غذایی اثر خوبی دارد . 
چاکرای خاجی(
Swadhistana) دومین چاکرا است. که محل استقرار آن در بین استخوان شرمگاهی و ناف می باشد رنگ این چاکرا نارنجی است و کانی های تاثیر پذیر بر آن عقیق ، کلسیت نارنجی ، چشم ببر را می توان نام برد . غده تاثیر پذیر نسبت به این چاکرا غدد جنسی می باشد . اعضای نفوذ پذیر دستگاه تولید مثل می باشد . عملکرد روانی این چاکرا و کانی های موثر بر آن کمیت قدرت جنسی ، کیفیت عشق نسبت به جنس مخالف ، مرکز احساسات 
چاکرای شبکه خورشیدی (
Manipura) سومین چاکرا است . که محل استقرار آن در زیر قفسه سینه می باشد رنگ این چاکرا زرد است و کانی های تاثیر پذیر بر آن سیترین ، توپاز ، کلسیت طلائی را می توان نام برد . غده تاثیر پذیر نسبت به این چاکرا غده لوزالمعده می باشد . اعضای نفوذ پذیر کبد ، معده ، کیسه صفرا ، روده ها ، دستگاه عصبی هستند . عملکرد روانی این چاکرا و کانی های موثر بر آن شفا گری ، تمایل به تندرستی ، لذتهای عمیق خرد معنوی ، جایگاه هویت فردی در کیهان عواطف ناخالص 
چاکرای قلب (
Anathata) چهارمین چاکرا محسوب می شود. که محل استقرار آن در ناحیه قلب می باشد رنگ این چاکرا سبز - صورتی است و کانی های تاثیر پذیر بر آن کوارتز صورتی ، تورمالین هندوانه ای ، جید را می توان نام برد . غده تاثیر پذیر نسبت به این چاکرا غده تیموس می باشد . اعضای نفوذ پذیر قلب ، دستگاه گردش خون هستند . عملکرد روانی این چاکرا و کانی های موثر بر آن عواطف قلبی عاشقانه به ابناء بشر ، گشایش قلبی در برابر حیات ، رشد معنوی ، شفقت و خلوص 
چاکرای گلو (
Wihudha) که محل استقرار آن روی حلق می باشد رنگ این چاکرا آبی آسمانی است و کانی های تاثیر پذیر بر آن آکوامارین ، آزوریت ، سودالیت را می توان نام برد . غده تاثیر پذیر نسبت به این چاکرا غده تیروئید می باشد . اعضای نفوذ دستگاه تنفسی ، گفتاری ، لوله گوارش هستند . عملکرد روانی این چاکرا و کانی های موثر بر آن دریافت و انطباق جایگاه بیان خویش و خلاقیت 
چاکرای چشم سوم (
Agna) که محل استقرار آن بین دو ابرو می باشد رنگ این چاکرا آبی است و کانی های تاثیر پذیر بر آن لاجورد ، فلوریت آبی ، کوارتز شیشه ای را می توان نام برد . غده تاثیر پذیر نسبت به این چاکرا غده هیپوفیز می باشد . اعضای نفوذ پذیر بخش تحتانی مغز ، چشم چپ ، گوشها ، بینی ، دستگاه عصبی هستند . عملکرد روانی این چاکرا و کانی های موثر بر آن قابلیت تصویر سازی و درک مفاهیم ذهنی توانایی به فعل در آوردن افکار مرکز ادراک فراحسی مانند پیشگویی.
چاکرای تاجی (
Sahasrara) که محل استقرار آن فرق سر می باشد رنگ این چاکرا بنفش یا سفید است و کانی های تاثیر پذیر بر آن آمیتیست ، اپال نارنجی ، کوارتز شیشه ای را می توان نام برد . غده تاثیر پذیر نسبت به این چاکرا غده صنوبری می باشد . اعضای نفوذ پذیر بخش فوقانی مغز ، چشم راست هستند . عملکرد روانی این چاکرا و کانی های موثر بر آن ترکیب نیروی حیات با شخصیت انسان و ویژگی های معنوی محل اشراق و بصیرت معنوی 

نحوه شارژ سنگ های درمانی :

برای شارژ سنگ ها باید آنها را بشویید و آن را از ناخالصی ها پاک کنید . گاهی اوقات سنگی در اختیار شما قرار می گیرد تا شما بتوانید از آن انرژی بگیرید . شاید این سنگ قبل از شما مورد استفاده شخصی بوده که دچار بیماری و ناراحتی خاص بوده است . این سنگ از نظر فیزیکی به شما آسیب نمی رساند ، ولی امکان دارد که افکار پریشان و انرژی منفی شخص قبلی را همراه داشته باشد و آن انرژی منفی شما را آزار دهد. بنابراین باید سنگ ها مجدد شارژ شود. 
آب ، آتش ، خاک و نمک دریا از عوامل پاک کننده سنگ هستند . شما می توانید سنگ مورد نظرتان را در حدود 1 تا چند ساعت در آب جاری قرار داده و شارژ کنید یا آن را داخل خاک بگذارید و سپس آن را بشویید. گاهی هم می شود سنگ را روی شعله شمع قرار داد یا اینکه از نمک خشک دریا برای شارژ کردن آن استفاده کرد .
 

نحوه استفاده از سنگ های درمانی :

در ابتدا بسته به نوع بیماری یا افکار پریشان چاکرا مورد نظر را انتخاب کرده و سپس به نسبت رنگ چاکرا سنگ خود را انتخاب می کنیم سپس به پشت دراز کشیده بعد از کسب آرامش سنگ را روی چاکراه به صورت دقیق قرار داده باید دقت داشته باشیم که حتما سنگ قبلا شارژ شده باشد ، مدت زمان مناسب معمولاً 20 دفیقه است . بعد از اتمام کار چند دقیقه در آن حالت باید باقی ماند بعد سنگ را برداشته و آنرا مجدد شارژ کرد . البته یک نکته را هرگز نباید فراموش کرد که این کار در مورد تمام سنگها صدق نمی کند، باید بعضی از سنگها را مستقیماً روی محل درد قرر داد. بعضی از آنها را در آب قرار داد و بعد آن را نوشید. لازم بذکر است که این سنگ ها به تنهایی معجزه نمی کنند ، بلکه این سنگ ها همراه و در کنار درمان های پزشکی تاثیرات مفیدی را بر بیماری ها دارند . 
تيجتا با توجه به این مسئله که زمین هم در ایجاد بیماری ها و هم در درمان بیماری ها نقش مهمی ایفا می کند ، می توان با مطالعه بیشتر در این شاخه از علوم زمین راهای پیشگیری مناسب از بیماری ها و درمان آنها را در اختیار جوامع قرار دهیم و به این نحو به جامعه انسانی کمک نماییم .
در کشور عزیزمان فعالیت هایی در این زمینه به چشم می خورد از جمله آنها واحد اجرای پژوهشهای زمین شناسی پزشکی در وزارت صنایع و معادن کشور می باشد ولی با در نظر داشتن اهمیت این شاخه از علوم زمین در تداوم زندگی بشر آنچنان که شایسته و بایسته است به زمین شناسی پزشکی بهاء داده نشده است . هنوز در هیچ یک از مراکز علمی کشور گرایشی به نام زمین شناسی پزشکی دیده نمی شود .

برخي ديگر از سنگهاي درماني

1 آکوارمارین :

برای بیماریهای مجاری تنفسی مانند برنشیت و ناراحتی های ناحیه گردن. افزایش قدرت سیستم دفاعی بدن.

2 ابسیدان رنگین کمان :

باعث تسکین عفونتها و التهابات شده و ضد باکتری میباشد و نیز مانع زخم معده است.

3 ابسیدان لکه برفی :

عملکرد روده هارا آسان میکند و تقویت کننده استخوانهاست.

4 آمازونیت :

برای تقویت مغز ، اعصاب و آرامبخش است.

5 کهربا :

آنتی آلرژی و ضد اگزما و ناراحتیهای پوستی.

6 آمیتیست :

ضد میگرن و فشارهای عصبی و مفید برای سیستم کلی اعصاب.

7 اون چورین :

درمان بیماریهای چشمی ریزش اشک ، ضد شوره سر و بوسیله ارتعاشات ملایم این سنگ ناراحتی های قلبی و سیستم عصبی در مان میشود.

8 پریدوت :

عموما" اثر مثبت بر اصلاح بافت ها دارد و برای گردش خون مفید است.

9- توپاز آبی :

صدارا تقویت میکند وبرای التهاب گلو و رفع گرفتگی صدا موثراست. واعصاب راتقویت و افسردگی را درمان میکند.

10 تورمالین :

آرامبخش و قدرت تمرکزرازیاد میکند.ونیز تاثیر ضد سرطانی دارد.

11 چشم ببر :

فعال کننده اندامهای حرکتی مانند مفاصل است.

12 رودونیت :

تاثیر قوی بر شنوائی دارد ودر تقویت ششها و درمان دیابت موثر بوده و در ضمن قدرت فراکیری را افزایش میدهد.

13 سنگ سلیمان :

(اونیکس) تقویت کننده ناخن ، چشم وپوست بوده از ریزش مو میکاهد و جریان خون را تحریک میکند.

14 سنگ کریستال :

مفید برای قلب ، غدد لنفاوی ، جریان خون و همچنین باعث تقویت چشم و ریه نیز میشود.

15 سنگ لاجورد :

مفید در درمان فشارخون بالا ومسکن در دردهای سر.

16 سودالیت :

آرامبخش ، و غده تیروئید و دیگر غدد را تقویت نموده ، محرک مغز و بافتهای لنفاوی است. وبه بدن نیروی حیات میبخشد.

17 سیترین :

برای رفع افسردگی ، عصبانیت ، نگرانی مفید است.

18 عقیق آبی :

موثر در درمان سردرد و گرفتگی عضلانی.

19 عقیق خزه ای :

مفید در درمان دیابت .

20 کارنلین :

تصفیه کننده دستگاه گوارش وموثر در هضم و جذب غذا وگردش خون .

21 فلوریت :

درمان بیماریهای مغزی و مشکلات ذهنی.

22 فیروزه :

مفید برای کبد ، غدد و تقویت چشم ها.

23 کوارتزدودی :

مناسب برای افراد کم انرژی وموثر برای شکم ، کلیه ها ، لوزالمعده و اندامهای جنسی.

24 کوارتز صورتی :

موثر در عملکرد تخمدانها و بیضه ها در هر دو جنس.

25 گارنت :

مناسب برای دستگاه تولید مثل ، تقویت قسمت میانی ستون مهره ها.

26 لابرادوریت :

افزایش عملکرد قدرت دفاعی و در مان رماتیسم .

27 مالاگیت :

دارای خاصیت تصفیه کنندگی و ضد التهاب است.

28 مرجان :

برای بیماریهای کم خونی و ناراحتی های عادات ماهانه.

29 هماتیت :

در درمان واریس ، انعقاد خون ، بازسازی خون و سلولهای بدن.

30 جاسپر قرمز :

مفید برای مفاصل ، پا درد ، کمر و استخوانها.
مراكز انرژي و سنگ درماني (
Crystal Healing)
چاكراي اول: پايه ستون فقرات، محل ورود پرانا (انرژي حيات انسان).
رنگ: قرمز، نشانه زندگي، قوت، نيروي حيات و طبيعت فيزيكي است. طبيعت رنگ قرمز با آتش و خشم مرتبط است.
تمام سنگهاي قرمز: مرجان، ياقوت كبود، سنگ يشم، بلادستون.

خواص درماني:

1- بهبود كم خوني (از جمله لاغري، فقر غذايي، سرمازدگي).
2- غش.
چاكرا ي دوم: پايين شكم، مرتبط با طحال و دستگاه توليد مثل.
رنگ: نارنجي، نشانه غلبه بر خشم و كنترل بر خويشتن است.
تمام سنگهاي نارنجي: كارنلين (عقيق قرمز)، اُپال آتشين (يشم و عقيق آتشين)، يشم نارنجي.

خواص درماني: 

تنظيم هضم غذا و گردش خون.
چاكراي سوم: ناف و سولر پلكسوس، مرتبط با دستگاه گوارش و غده ي فوق كليوي.
رنگ: زرد، نشانه ذهن، هوش، فهم، درايت زياد، عقل و ذهنيت است و در ارتباط با احساسات و قدرت فردي مي باشد.
تمام سنگهاي زرد و طلايي: توپاز (ياقوت زرد)، سيترين، كهربا.

خواص درماني:

1- در شرايطي كه سيستم عصبي آسيب پذير مي شود و انرژي مربوط به سولر پلكسوس از تعادل خارج مي گردد، مي تواند متعادل كننده باشد.
2- در بيماري ديابت (مرض قند).
3- يبوست.
4- اگر كسي به طور غير عادي لاغر باشد (يعني اشعه قرمز را زياد جذب مي كند) رنگ زرد اين شرايط را در سيستم فيزيكي بدن خنثي مي كند.
5- اگر كسي بيش از حد چاق باشد (رنگ آبي را زياد جذب مي كند) رنگ زرد آن را خنثي مي كند.
چاكراي چهارم: قلب، عشق الهي، جوهر هستي، دستگاه گردش خون، سيستم لنفاوي و سيستم ايمني.
رنگ: سبز، نشانه هارموني (هماهنگي)، همدردي، خلاقيت، سلامت و فراواني است.
تمامي سنگهاي سبز: زمرد، تورمالين سبز، مالاكايتو، جيد، كرايزوپريز، دايوپتز، پريدات، اون تورين، عقيق خزه اي، يشم سبز.
در طيف رنگي، رنگ سبز در حد ميانه است. سه رنگ اول (قرمز، نارنجي و زرد) مربوط به جنبه هاي فيزيكي و سه رنگ آبي، نيلي و بنفش مربوط به جنبه هاي ذهني و رواني مي باشند.

خواص درماني:

1- تنظيم دستگاه گردش خون، فشار خون و قلب.
2- تمدد اعصاب و شارژ انرژي حياتي.
3- هر كس كه محتاج انرژي است كمك مي كند.
چاكراي پنجم: مركز گلو، مرتبط با دستگاه تنفس (محل ورود پرانا).
ابراز وجود و خلاقيت، اعتماد به نفس، احترام به خود و كار آيي.
 

خواص درماني:

1- بيماريها يا مشكلات گلو.
2- انواع التهاب ها.
3- خونريزي هاي داخلي.
چاكراي ششم: چشم سوم يا غده هيپوفيز، ديدن دروني و بيروني، مرتبط با سيستم عصبي و غدد مترشحه داخلي.
رنگ: نيلي، نشانه مرزهاي صوفيانه، نيل به روحانيت، خودكفايي و عقل مي باشد.
تمام سنگهاي نيلي: آنديگو، سفير نيلي، آزورايت.

خواص درماني: 

1- بهبود بيماري هاي ذهني و رواني.
2- كمك به گشودن چشم سوم.
چاكراي هفتم: تاج سر يا غده مخروطي (صنوبري)، محل ورود پرانا.
رنگ: بنفش، نشانه تسلط روحاني است، بالاترين و عميق ترين نوري است كه با بالاترين عامل در وجود ما كه همان چاكراي هفتم است در رابطه است.
تمام سنگهاي بنفش: آمتيست و فلورايت.

خواص درماني: 

1-    كمك به رفع بي خوابي.
2- رفع هر نوع بيماري يا نارسايي ذهني و اختلالات رواني.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منابع :

شرکت کانسار طب آریا وابسته به مرکز رشد واحد های فناوری دانشگاه شهید بهشتی 
کتاب سنگ درمانی / ترجمه خانم فرحناز ثنایی موحد
ماهنامه علوم زمین و معدن شماره 14
www.forum.p30world.com
www.ZanjanGeo.blogfa.com
www.daneshnameh.roshd.ir
www.geoaria.blogfa.com
www.fa.wikipedia.org
www.gsinet.ir
http://geoevents.mihanblog.com
http://labkhandgallery.blogfa.com
http://www.sangdarmani.com
http://www.gsi.ir/
http://blog.360.yahoo.com

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 27 اردیبهشت 1394 ساعت: 19:16 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

آزادی و قرار وثیقه

بازديد: 75

همان طور كه می دانیم یكی از ابتدایی ترین حقوق هر فردی حق آزادی وی می باشد . شاید بتوان گفت بعد از حق حیات ، حیات آزادی از جمله مهمترین جنبه های حقوق بشر ، بلكه لازمه آن است ، لذا در كلیه كشورها ، حق آزادی از جمله مهمترین جنبه های حقوق بشر ، بلكه لازمه آن است . لذا در كلیه كشورها ، حق آزادی اشخاص در قانون اساسی با تضمین های معتبری تحت حمایت قرار گرفته است . كافی است كه نگاهی اجمالی به اعلامیه های مختلف موجود در باب حقوق بشر بیندازیم تا به اهمیت موضوع پی ببریم . برای مثال مواد 3 و 9 اعلامیه جهانی حقوق بشر ( مصوب 20 دسامبر 1948 ) ، مواد یك و 15 اعلامیه آمریكایی حقوق و تكالیف بشر ( مصوب 1948 ) ، بندهای یك تا 5 و بندهای 2 و 3 ماده 10 میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی ( مصوب 1966 ) بندهای یك تا 5 ماده 5 كنوانسیون اروپایی حقوق بشر ( مصوب 4 نوامبر 1950 میلادی ) ، ماده یك پروتكل الحاقی به كنوانسیو اروپایی حقوق بشر ( مصوب 1963 شورای اروپا ) و بندهای 1 تا 7 ماده 7 و بندهای 3 تا 6 ماده 5 كنوانسیون آمریكایی حقوق بشر ( مصوب 1969 ) و مواد 6 و 7 منشور آفریقایی حقوق بشر و مردم ( مصوب 26 ژوئن 1981 ) و نیز اصول بیست و دوم ، سی و دوم ، سی و هفتم و سی و نهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در باب حقوق ملت ، همه و همه نشانگر اهمیت حق آزادی اشخاص و جلوگیری از توقیف غیرقانونی انسانها می باشد . با تمام این اوصاف بعضاً دیده شده است شخصی كه در مظان اتهام قرار می گیرد و به مراجع قضایی به عنوان متهم معرفی می گردد بعضی از قضات متأسفانه با استفاده از اهرم های قانونی ، از جمله قرار وثیقه یا كفالت این حق آزادی متهم را نادیده می گیرند . فی المثل قاضی اقدام به صدور قرار وثیقه می نماید ، و به رغم اعلام آمادگی متهم برای تودیع وثیقه، از قبول و آزادی متهم امتناع می نماید ، متهم نیز به ناچار روانه زندان می گردد و به همین سادگی حق آزادی مورد حمایت قانون اساسی از متهم تضییع می گردد . از آنجایی كه توقیف متهم در تلافی و تعارض آشكار با اصل برائت می باشد حتی المقدور می بایست قضات محترم از اختیار خود برای توقیف متهم در سلب آزادی او كمتر و تنها در موارد ضروری و در محدوده قانون مورد استفاده قرار دهند .اصل سی و دوم قانون اساسی صراحت دارد « هیچ كس را نمی توان دستگیر كرد مگر به حكم و ترتیبی كه قانون معین می كند و در صورت بازداشت ، موضوع اتهام باید با ذكر دلایل بلافاصله كتباً به متهم ابلاغ و تفهیم شود و حداكثر ظرف مدت بیست و چهار ساعت پرونده مقدماتی به مراجع صالحه قضایی ارسال و مقدمات محاكمه در اسرع وقت فراهم گردد. متخلف از این اصل ، طبق قانون مجازات می شود. » حال اگر در پرنده ای در خصوص اتهام انتسابی به متهمی قرار وثیقه صادر گردد و قاضی به رغم آمادگی تودیع وثیقه از جانب وی ، از قبول آن امتناع نموده و متهم بازداشت شود ، آیا این اقدام قاضی تخلف محسوب می گردد یا خیر ؟ در پاسخ ، ابتدا نظری به ماهیت قرار وثیقه می اندازیم و سپس به سؤال یاد شده جواب خواهیم داد. در ماهیت امر هنگام صدور قرار وثیقه دو اقدام یا عمل متفاوت حقوقی وجود دارد ، بدین نحو كه صدور قرار اخذ وثیقه واجد جنبه قضایی بوده و امری یك جانبه است كه اراده متهم تأثیری در آن ندارد ، در حالی كه صدور قرار قبولی وثیقه ، قراردادی است بین قاضی و وثیقه گذار كه به موجب آن وثیقه گذار متعهد می شود از تاریخ صدور قرار قبولی وثیقه خاتمه دادرسی و صدور و اجرای حكم هرگاه متهم در مواقع احضار از طرف مراجع كیفری بدون عذر موجه حاضر نشود مال مورد وثیقه به نفع دولت ضبط گردد ، بنابراین اقدام دوم ( قرار قبولی وثیقه ) ماهیتاً عقدی است كه بین قاضی و وثیقه گذار منعقد می گردد و همانطوری كه وثیقه گذار متعهد می گردد و همانطوری كه وثیقه گذار تعهد به حضور متهم در موانع احضار مراجع كیفری می نماید متقابلاً قاضی نیز مكلف است كه تودیع وثیقه گذار را قبول و متهم را آزاد نموده و از وی رفع توقیف نماید ، در غیر این صورت قاضی به استناد ماده 575 ق . م . اسلامی مرتكب توقیف غیرقانونی گردیده و مستوجب و مستحق مجازات قانونی و انتظامی می باشد . كمیته محترم ارشاد قضایی دادگستری استان آذربایجان غربی در قبال سؤال اینجانب مبنی بر امتناع قاضی از قبول وثیقه به رغم آمادگی متهم به تودیع آن صراحتاً اظهار نظر فرموده اند كه با توجه به ماده 575 قانون مجازت اسلامی قاضی نمی تواند پس از صدور قرار وثیقه و آمادگی متهم برای تودیع آن ، از پذیرفتن وثیقه خودداری نماید. در این صورت توقیف متهم غیرقانونی خواهد بود قاضی نیز مستوجب تعقیب كیفری و مجازات قانونی است . از آنجایی كه در صورت توقیف متهم در حقیقت آزادی وی سلب گردیده است . لذا قانوناً حق تعقیب كیفری قاضی متخلف را خواهد داشت . حتی در كشورهایی كه سیستم حقوقی پیشرفته تری دارند در چنین مواردی متهم حق مطالبه خسارات مادی و معنوی ناشی از حبس غیرقانونی خود را خواهد داشت . ( ماده 5 كنوانسیون اروپایی حقوق بشر ) . البته درخصوص متهم قرار كفالت صادر می نماید ولی در صورت معرفی كفیل از جانب متهم به بهانه عدم احراز ملائت كفیل از صدور قرار قبولی كفالت امتناع نموده و این امر منجر به بازداشت متهم و سلب حق آزادی ایشان می گردد كه در این خصوص نیز همانطوری كه گذشت توقیف متهم غیرقانونی محسوب خواهد شد و متهم می تواند به مراجع صالحه و دادسرای انتظامی قضات به منظور احقاق حق و اعلام شكایت نماید . امید است قضات محترم همانند قانونگذار پیش از این دغدغه آزادی متهمین استفاده نفرمایند ، چرا كه توقیف هر شخصی طبیعتاً تالی فاسدهای گاهاً جبران ناپذیری برای شخص محبوس در پی دارد كه مهمترین آنها تخریب شخصیت اجتماعی ایشان . از هم گسیختگی زندگی اجتماعی فرد و تأثیرات سوء روانی است كه برای متهم در پی دارد . از طرف دیگر نباید از نظر دور داشت كه در چنین مواردی معمولاً شخص در مظان اتهام قرار دارد و هنوز اتهام ایشان در مراجع قضایی قانونی اثبات نشده است و چه بسا متهم امروزی . فردا به موجب رأی دادگاه از اتهام انتسابی تبرئه گردد ، لذا مدتی را به علت عدم قبول وثیقه در بازداشت به سر برده حقوقی است كه تضییع شده و شاید قابل جبران حداقل در سیستم فعلی قضایی ایران نباشد ، لذا شایسته است قضات محترم در چنین مواردی به محض آمادگی متهم برای تودیع وثیقه ، قرار قبول وثیقه صادر و از متهم رفع بازداشت فرمایند . چه اگر متهم به موجب رأی قطعی دادگاه محكوم شناخته شود طبیعتاً به مجازات قانونی خود خواهد رسید . امروزه افكار عمومی حقوقدانان جهان با این نوع تأمین موافقت چندانی ندارد ، زیرا ثروت و دارایی نباید در وضعیت قضایی بزهكاران مؤثر باشد و افراد ثروتمند بتوانند در سایه دارایی خود آزادی خود را تأمین كنند و متهمین بی بضاعت از آن محرم باشند . به همین مناسبت در مراجع كیفری بعضی از كشورهای پیشرفته جهان صدور قرار اخذ صادر نمی گردد . شایسته است قانونگذار با تصویب مقرراتی ، صدور قرار قبولی وثیقه یا كفالت را در صورت آمادگی تودیع وثیقه از جانب متهم یا معرفی كفیل الزامی نموده و صراحتاً ساز و كار خاصی برای آن به منظور حفظ حقوق متهم پیش بینی نماید تا باب هرگونه اجحاف احتمالی در حق متهم مسدود و حق آزادی ایشان پیش از این تحت حمایت قانونی قرار گیرد.

نویسنده : افشین غلامپور

منبع : بانک مقالات حقوقی

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394 ساعت: 22:01 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 1554

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس