سایت اقدام پژوهی - گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان
1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819 - صارمی
2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2 و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .
3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل را بنویسید.
در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا پیام بدهید آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet
حبیب فرزند مظاهر (مظهر) چهارده سال پیش از هجرت پبامبر اکرم در خاندان بزرگ بنی اسد در یمنبه دنیا آمد. سال نهم هجری با خانواده اش به مدینهآمد و آنجا ساکن شد. در نوجوانی فقط چند صباح از اوان زندگی را در زمان پیامبر گذراند و در این مدت کوتاه، به خاطردوستی با یکی از کودکان مدینه که او حسین بن علی بن ابیطالب بود، درخشیده این دو نفر با یکدیگر حدود 10 تا 13 سال اختلاف سن داشتند اما حبیب همیشه در مقابل این کودک بسیار فروتن بود. دوران جوانی و میانسالی خود را در کنار امیر المومنین علی علیه السلامبا جنگ های صفین و نهروان پشت سر گذاشت و همواره یکی از سرداران و دلاور مردان سپاه علی و نامش در کنار یاران علی علیه السلام رقم خورد. در دوران خلافت امیر المومنین و با آغاز جنگ جمل، همراه آن حضرت راهی بصرهشد و پس از پایان جنگ، کوفه را برای زندگی خود انتخاب کرد. پس از شهادت علی علیه السلام، در کنار امام مجتبی علیه السلام و در سایه آن حضرت بود و درس سکوت را از آنحضرت آموخت حبیب بن مظاهر، در این سالها در کنار آل بیت پیامبر غم ها و اندوههای فراوان از دشمنان آل البیت دید تا به سن پیری رسید. به هنگام خروج امام حسین از مدینه به مکه و دعوت مردم کوفه از آن حضرت، که حبیب هم جزو دعوت کنندگان آن حضرت بود و نامه ای در این زمینه به همراه چند نفر برای حسین بن علی نوشت. امام حسین علیه السلام هم نامه ای به حبیب نوشتند و او را به یاری خود دعوت نمودند. حبیب به دنبال شنیدن خبر ورود امام حسین به کربلا، خود را از کوفه به آنجا رسانده و در رکاب حسین ابن علی جنگید و تا آخرین لحظه وفاداری خود را به امام زمانش ابراز کرد و سرانجام در ظهر عاشورا به شهادت رسید
موقعیت زنان در اسلام، همواره مورد اختلاف نظر بودهاست. شریعت اسلام، تفاوتهایی برای حقوق، تکالیف و نقشهای زنان و مردان قائل شدهاست.
زنان در آیینهای دینی عربستان پیش از اسلام، نقش تعیینکنندهای داشتهاند؛ در عربستانسه ایزدبانویمهم به نامهای لات، مناتو عزیمورد پرستش بودندو گروهی از زنان از جمله لکعاء بنت عیصدر کعبه به خدمت بتها مشغول بودهاند. با ظهور اسلام، زنده به گور کردن دختران که از آداب عرب بود، کنار گذاشته شد در پیمان ازدواج به جای این که پدر دختر به دامادش کابین بپردازد، مقرر شد که شوهر به همسرش مهریهبپردازد. زنان حق مالکیت فردی به دست آوردند و حق میراث برای آنها در نظر گرفته شد، در حالیکه پیشتر فقط خویشاوندان مذکر حق ارثبردن داشتند .به این صورت، با ظهور اسلام موقعیت اجتماعیزنان پیشرفت بسیاری کرد.تنها زنی که در قرآناز وی نام برده شدهاست، مریم دختر عمراناست؛ قرآن برخلاف انجیلحوادث زندگی مریم را از ابتدای تولد او دنبال میکند، و اینکه زکریاسرپرستی او را برعهده گرفت در قرآن آمدهاست که از نزد خدا به مریم روزی بیحساب میرسید .همچنین در قرآن، مریم بر تمامی زنان جهان برتری یافتهاست روحالقدسبر مریم نازل شده و فرزندی به نام عیسی به وی بخشید و مریم باکره، به عیسی حامله شد .
قرآن، نام همسر آدمرا مشخص نکردهاست؛ هرچند در روایات نام حواآمدهاست. خداوند، نخستین زوج انسانی را از نزدیک شدن به درخت منع فرمود. در قرآن، شیطانآن مرد و زن را وسوسه کرد و آن دو نافرمانیِ خدا را کردند و به کیفر خدایی گرفتار شدند .بنابراین، در قرآن سخن از این که همسر آدم، وی را اغوا کرد و او را به خوردن از میوه ممنوعواداشت، نرفتهاست؛ و هر دو در گناه نخستینبه اندازهای برابر مقصر دانسته شدهاند.
موقعیت زنان در عربستان پیش از اسلام
زنان در آیینهای دینی عربستان پیش از اسلام، نقش تعیینکنندهای داشتهاند؛ در عربستانسه ایزدبانویمهم به نامهای لات، مناتو عزیمورد پرستش بودندو گروهی از زنان از جمله لکعاء بنت عیصدر کعبه به خدمت بتها مشغول بودهاند.
چندشوهریدر عربستان پیش از اسلام، کاملاً رایج بود. در قرآن، از زنده به گور کردن فرزندان دختر در عربستان قبل از اسلام، سخن رفته است.[۲]از احادیث و تواریخ نیز برمیآید که این عمل در جامعه عرب قبل از اسلام، کاملاً رایج بوده است .
با این حال، راه زنان برای دست یافتن به مزایای اجتماعی هرگز بسته نبودهاست خدیجه دختر خویلدثروتمندترین زنان قریش بودو هند دختر عتبهبسیار قدرتمند بود و در احددر کنار مردان علیه سپاه اسلاممیجنگید .
موقعیت زنان در عربستان در صدر اسلام
با ظهور اسلام، زنده به گور کردن دختران که از آداب عرب بود، کنار گذاشته شد در پیمان ازدواج به جای این که پدر دختر به دامادش کابین بپردازد، مقرر شد که شوهر به همسرش مهریهبپردازد. زنان حق مالکیت فردی به دست آوردند و حق میراث برای آنها در نظر گرفته شد، در حالیکه پیشتر فقط خویشاوندان مذکر حق ارثبردن داشتند.[۷]به این صورت، با ظهور اسلام موقعیت اجتماعیزنان پیشرفت بسیاری کرد.
زنان در قرآن
تنها زنی که در قرآناز وی نام برده شدهاست، مریم دختر عمراناست؛ قرآن برخلاف انجیلحوادث زندگی مریم را از ابتدای تولد او دنبال میکند، و اینکه زکریاسرپرستی او را برعهده گرفت در قرآن آمدهاست که از نزد خدا به مریم روزی بیحساب میرسید .همچنین در قرآن، مریم بر تمامی زنان جهان برتری یافتهاست روحالقدسبر مریم نازل شده و فرزندی به نام عیسی به وی بخشید و مریم باکره، به عیسی حامله شد.[۱۱]
قرآن، نام همسر آدمرا مشخص نکردهاست؛ هرچند در روایات نام حواآمدهاست. خداوند، نخستین زوج انسانی را از نزدیک شدن به درخت منع فرمود. در قرآن، شیطانآن مرد و زن را وسوسه کرد و آن دو نافرمانیِ خدا را کردند و به کیفر خدایی گرفتار شدند .بنابراین، در قرآن سخن از این که همسر آدم، وی را اغوا کرد و او را به خوردن از میوه ممنوعواداشت، نرفتهاست؛ و هر دو در گناه نخستینبه اندازهای برابر مقصر دانسته شدهاند.
بنا به قرآن، سارهزن ابراهیمهنگامی که میهمانان خدا مژده ولادت پسری را به او میدهند، میخندد و با آنها گفتوگو میکند .
قرآن، اشارات گذرایی به مادرو خواهر موسیو همچنین دختران شعیبو نیز به همسر فرعون که موسی را پذیرفتدارد و آن سه را به زنانی مؤمن میداند .
در سوره نمل، داستان سلیمانو ملکه سباآمدهاست. نام ملکه سبا در قرآن مشخص نشدهاست، اما در تفاسیر و احادیث نام بلقیسذکر گردیدهاست. قرآن ملکه سبا را ملکهای توصیف میکند که از هر چیز به او داده شده بود و تختی بزرگ داشت ، او دعوت سلیمان را میپذیرد و نزد او میآید و با سلیمان تسلیم خدا میشود .
دیگر زنانی که در قرآن، به آنها اشاره شدهاست؛ دو تن از همسران پیامبر اسلام هستند. مفسرین بر این که آندو عایشهو حفصهبودند، اتفاق دارند. قرآن آن دو را به خاطر فاش کردن رازی که پیامبر به یکی از ایشان سپرده بود، سرزنش کرده[۲۱]و به توبه دعوت نمودهاست .
از همسر نوحو همسر لوطهمچون دو نمونه از کسانی که کفر ورزیدهاند، یاد میشود. آنان به همسران خود که مردانی نیک بودند، خیانت ورزیدند و به آتش دوزخ فرستاده خواهند شد .
نقش زنان در اسلام
در اسلام، نقش مادران بسیار مهم و والاست.
از ابوهریره روایت شدهاست که مردی به نزدیک رسولالله آمد و گفت: یا رسولالله، از مردم چه کسی را خدمت کنم؟ رسول گفت: مادرت را" مرد گفت: دیگر چه کسی را؟ رسول گفت: مادرت را. مرد بار دیگر پرسید: پس از او چه کسی را؟ رسول گفت: "مادرت را" چون برای بار چهارم مرد پرسید: دیگر چه کسی را خدمت کنم؟ رسول گفت: "پدرت را .
قرٱن، مردان را قیم و سرپرست زنان و مسؤول حفاظت از آنها میداند .
مردان مسلط بر زنان و سرپرست ایشاناند چرا که خداوند برخی را بر برخی دیگر برتری دادهاست؛ پس مردان از اموال خویش به زنان نفقه دهند و زنان شایسته و مطیع و حافظان خانه در غیاب شوهر باشند و آنچه خداوند به نگهداری آن دستور داده، نگهدارند .
با این که در قرآن، مرد بر زن تسلط دارد؛ مردان به مهربانی و نیکویی با زنان توصیه شدهاند.
با زنان به نیکویی بگذرانید، اگر چه خوشآیند شما نباشند. چه بسا چیزها که شما را ناخوشآیند باشد، و خداوند برای شما، در آن نیکویی بسیار نهاده است .
پیامبر اسلام، در آخرین خطبه خویش در حجةالوداعنیز بر نیکویی پیش گرفتن با زنان تأکید کردند:
ای مردان، با زنان خویش به نیکی رفتار نمایید و با ایشان مهربان باشید؛ چرا که آنها شریک شده و یاریکنندگان شما در دین هستند.
جدایی جنسیتی
اسلام، اختلاط بین زنان و مردان نامحرمرا ممنوع کردهاست. خلوت کردن زن و مرد بیگانه در اسلام، حرام است. البته جدایی جنسیتی در اسلام، به معنی نفی هرگونه رابطه اجتماعی زنان و مردان و حذف زنان از اجتماع نیست. برای نمونه، در صدر اسلام خدیجه دختر خویلدمالالتجارهای را به محمدسپرد و آن دو پیش از آن که با یکدیگر ازدواج کنند، با هم مبادلات اقتصادی داشتند.
در برخی کشورهای اسلامی، مانند عربستان سعودیجدایی جنسیتی شدیدی وجود دارد. در زمان حکومت طالباندر افغانستان، جدایی جنسیتیدر جامعه اعمال شد. حتی در جوامعی که منعی برای روابط اجتماعی زنان و مردان وجود ندارد، در مساجد زنان و مردان از هم جدا هستند.
فمینیسم اسلامی توسط تعدادی از دینشناسانمسلمان که خود را فمینیستنیز میدانند شکل گرفته است. فمینیستهای مسلمان معتقدند آیات زیادی از قرآنهستند که برابری زن و مرد را تایید میکنند و تفسیرهای حاوی مفهوم برتری مذکررا انعکاس دهنده فرهنگ مردسالارانهپیش از قرآن و ترکیب فقهکلاسیک با مفاهیم و رفتارهای مردسالارانه آن زمان میدانند. روش شناسی پایه فمینیسم اسلامی شامل روشهای کلاسیک اجتهاد (بررسی استقلال منابع دینی) و تفسیراست و علاوه بر این دو روش، روشهای تحلیل زبانشناختی، تاریخی، تحلیل ادبی، جامعهشناختی، مردمشناختیو… نیز به کار گرفته میشوند .
ارث
در تقسیم ارث بر اساس قرآن، در صورتی که شخص متوفی والدین نداشته باشد و فرزندان پسر و دختر داشته باشد، پسر دوبرابر دختر ارث میبرد. و اگر والدین متوفی زنده باشند، هر یک از پدر و مادر یکششم ارث و فرض دختر نصف آن خواهد بود. نابرابری در تقسیم ارث در اسلام، ظاهراً به این دلیل است که مرد مکلف به تأمین هزینههای زندگی همسرش است.
ازدواج
مراسم ازدواج یک زوج مسلمان در کنار رودخانهای در هند
قرآن، اجبار در ازدواج را ممنوع کرده و رضایت طرفین در ازدواج را شرط دانستهاست.[۳۰]محدودیت سنی برای ازدواج در اسلام وجود ندارد، هرچند گفته شدهاست که نمیتوان با زنان پیش از رسیدن به نه سالگی ازدواج کرد.[۳۱]
ازدواج مردان مسلمان با زنان مشرک و زنان مسلمان با مردان مشرک ممنوع شدهاست.[۳۲]زنان مسلمان نوگرویده و مهاجر از ازدواج با مشرکان منع شدهاند، و اگر در زمان گرویدن به اسلام، شوهر داشته باشند، نمیباید نزد همسرانشان که بر شرک باقی ماندهاند، بازگردند.[۳۳]مردان مسلمان، مجازند با زنان اهل کتابیعنی زنان مسیحی، یهودی، صابئی و زرتشتی ازدواج کنند؛[۳۴]اما زنان مسلمان حق ازدواج با مردان اهل کتاب را ندارند. ازدواج مرد زناکار، با زنان پاکدامن مسلمان و ازدواج زن زناکار با مردان پاکدامن مسلمان ممنوع شدهاست .
چندهمسری در شرایط خاصی جایز دانسته شدهاست؛ چندشوهریدر اسلام ممنوع است، اما چندزنیمشروع دانسته میشود. قرآن، تعداد همسران مشروع دائم برای یک مرد را چهار همسر معین کردهاست.[۳۶]زنانی که یک مؤمن میتواند با آنها رابطه جنسی مشروع داشته باشند، علاوه بر این زنان، زنانی هستند که در جنگ به اسارت گرفته شدهاند
ظاهراً آزادیهای ویژهای در ارتباط با تعداد زنان و شرایط نکاح برای پیامبر تلقی گردیده است[۳۸]چنان که پیامبر اسلام، پس از مرگ خدیجهنه بار و به روایتی سیزده بار ازدواج نمود.[۳۹]همچنین احکام مربوط به خویشاوندی نسبی به گونهای تعدیل شده که مانع ازدواج او با همسر مطلقه فرزندخواندهاش زیدنباشد. ازدواج با همسران پیامبر پس از وی نیز ممنوع گردیده است و به همین دلیل از زنان پیامبر با تعبیر أمهاتالمؤمنینیاد میشود که به معنی مادران اهل ایمان است .
مهریه
در پیمان زناشویی، از مرد انتظار میرود هدیهای به زن ببخشد. این هدیه، در صورت درخواست زن باید بلافاصله به وی داده شود. از این هدیه، در اصطلاح قرآن، با نام صداقیاد میشود.[۴۱]برخی پیشوایان شیعه، زنانی را با تعیین مهریههای گرانقیمت حاضر به ازدواج میشوند، شوم دانستهاند.[۴۲]
زندگی زناشویی
قرآن محبت و مودت بین زن و شوهر را نشانه خدا دانستهاست.[۴۳]قرآن، تأمین هزینه زندگی خانواده از جمله خوراک، پوشاک، مسکن و آنچه برای رفاه و آسایش همسر و فرزندان ضرورت دارد را برعهده مرد گذاشته است. نفقهدر اسلام، انجام وظایف همسریاست و اگر زن ثروتمند هم باشد، این تکلیف برعهده مرد است. هم زن و هم مرد وظیفه دارند نیازهای جنسی یکدیگر را ارضا کنند. از شوهران خواسته شده که با زنان خود مهربان باشند.
اطاعت از شوهر برای زنان واجب دانسته میشود، جز در مواردی که شوهر امر به انجام گناهی کند.[۴۴]از زنان خواسته شدهاست که بر خوی بد شوهران خود صبر کنند.[۴۵]تدبیر امور خانه، که امروزه از آن با نام خانهدارییاد میشود، برعهده زن قرار گرفتهاست.[۴۶]زنان حق ندارند بدون رضایت شوهران، روزه مستحبی بگیرند.[۴۷]زنان باید برای خارج شدن از خانه از شوهرانشان اجازه بگیرند.[۴۸]
در قرآن، محدودیتی برای سفر زنان به تنهایی ذکر نشدهاست. هرچند، بسیاری از مسلمانان اهلسنت سفر زنان را بدون همراهی محرم، حرام میدانند. در مذهب حنفی، مسافرت زن به تنهایی ممنوع است اما مسافرت گروهی از زنان با یکدیگر جایز شمرده میشود.[۴۹]منعی برای رانندگی زنان، در قرآن و سنت وجود ندارد. امروزه در همه کشورهای اسلامی به جز عربستان سعودی، حق رانندگی برای زنان به رسمیت شناخته میشود.
طلاق
عقدنامه نکاح، 1874
قرآن به مردان مسلمان سفارش میکند که از طلاق همسرانشان خودداری ورزند؛ و سازش را بهتر دانسته است.[۵۰]در شرایط ناسازگاری زن و شوهر، قرآن پیشنهاد کردهاست که داوری از خانواده شوهر و داوری از خانواده زن با هم بحث کنند .
کسانی که به ترک همخوابگی با زنان خود سوگند یاد میکنند، میبایست چهارماه، قبل از نافذ شدن طلاق، انتظار بکشند و اگر باز هم اصرار داشتند، حکم اجرا میشود .
اگر طلاق پیش از نزدیکی صورت پذیرد و شوهر برای زن مهری تعیین کرده باشد، میبایست نصف آنچه معین کرده، به زن بپردازد .
قرآن نوعی طلاق رجعی را که در آن، مرد به زن خود میگوید پشت تو چون پشت مادر من است، زشت میشمارد .
از پیامبر اسلام روایت شدهاست که طلاق منفورترین حلال است و از این واقعه عرش الهی میلرزد .
در ازدواج دائم، مرد میتواند همسرش را طلاقدهد؛ مشروط به اینکه زن در مدت عادت ماهانهو یا باردارنباشد. برای تقاضای طلاق از سوی زن، عموماً شرایطی در پیمان ازدواج معین میشود. مثلاً اگر زن در پیمان ازدواج شرط کرده باشد که هرگاه شوهر زن دیگر بگیرد یا با او بدرفتاری کند، تقاضای طلاق خواهد کرد. در صورت ناتوانی شوهر از دادن نفقه، زن میتواند تقاضای طلاق نماید. همچنین، ابتلای شوهر به بیماری روانی یا جسمانی که باعث اختلال در زندگی زناشویی شود؛ میتواند دلیلی برای تقاضای طلاق از سوی زن باشد.
پوشش زنان
در اسلام، از زنان خواسته شدهاست که حجابمناسب داشته باشند و زینتهایشان را فقط در برابر محارم خود آشکار کنند.[۵۶]مردانی که میخواستند با همسران پیامبر سخن گویند، میبایست از پشت پرده با آنان گفتوگو کنند .
در اصل حکم حجاب، اختلافی بین علمای مسلمان وجود ندارد؛ هرچند در حدود شرعی آن اختلاف بارزی وجود دارد. علمای سلفیعموماً، تمام بدن زن را عورتدانستهاند و از زنان میخواهند که علاوه بر سر و مو، صورت و دست را نیز بپوشانند. در عربستان سعودی، روبندهو عبایهو در ایران، چادرشکل رایج حجاب هستند.
زندگی دینی
در زندگی دینی، از برابری زن و مرد سخن رفتهاست:
مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان باایمان و زنان باایمان، مردان پرهیزکار و زنان پرهیزکار، مردان راستگو و زنان راستگو، مردان شکیبا و زنان شکیبا، مردان فروتن و زنان فروتن، مردان صدقهدهنده و زنان صدقهدهنده، مردان روزهدار و زنان روزهدار، مردان پاکدامن و زنان پاکدامن، مردانی که خدا را فراوان یاد میکنند و زنانی که خدا را فراوان یاد میکنند؛ خدا برای همه ایشان آمرزش و پاداش بزرگ فراهم ساختهاست.[۵۸]
در جای دیگر، قرآن میگوید:
مردان و زنان باایمان، دوستان یکدیگرند. همدیگر را به کارهای پسندیده وامیدارند و از انجام کارهای ناپسند بازمیدارند، نماز را برپا میدارند و زکات را میپردازند، و از خدا و پیامبرش فرمان میبرند.[۵۹]
وظایف و مسؤولیتهای اخلاقی و فردی زن و مرد یکسان است:
هر که بدی کند، جز به مانند آن کیفر نمییابد؛ و هر کس کار شایسته کند، چه مرد باشد و چه شد، و به خدا ایمان داشته باشد، به بهشت درخواهد آمد و در آنجا روزی بیاندازه خواهد یافت..[۶۰]
همچنین در قرآن به برابری پاداش در زندگی بازپسین آشکارا تصریح شدهاست.[۶۱]
پیامبر اسلام، به زنان اجازه داد که به مساجد بروند؛ هرچند در حدیث آمدهاست که خانههایشان برایشان از مساجد بهترند.[۶۲]با این حال، با گسترش قلمرو اسلام زنان از حضور در مساجد منع شدند. امروزه، زنان نیز اجازه حضور در مساجد در اکثر قریب به اتفاق کشورهای اسلامی را دارند.
مقامهای مذهبی در اسلام، عموماً تنها به مردان اختصاص دارند. زنان نمیتوانند امام جماعت مردان باشند. همچنین زنان نمیتوانند خطیب جمعهیا مفتیباشند. در فقه شیعه، مرجعیت تقلیدخاص مردان است. برخی حتی حکم کردهاند که زنان نمیتوانند امام جماعت زنان باشند و یا به قرآن تغنی کنند؛ اما این احکام در عالم اسلام عمومیت ندارند.
رهبری و سیاست
بر اساس حدیثی از صحیح بخاری، وقتی پیامبر اسلام شنید که پوراندختدختر خسرو پادشاه ایران شدهاست گفت قومی که ولایت امر را به زنی بسپارند، هرگز رستگار نخواهند شد.[۶۳]طبری، رهبری زنان را جایز شمردهاست. در صدر اسلام، زنانی چون عایشهو سمره بنت وهبدر فعالیتهای سیاسی شرکت میکردهاند.
حق رأی
در اسلام، محدودیتی برای حق رأی زنان وجود ندارد. شواهدی وجود دارد که پیامبر اسلام و خلفای راشدین، از زنان نیز بیعتمیگرفتند. پس از شیوع مردمسالاری در کشورهای اسلامی، به تدریج حق رأی نیز به زنان داده شد. آذربایجان در سال 1918 به زنان حق رأی اعطا کرد؛ اما اکثر کشورهای اسلامی در دهههای اخیر به زنان حق رأی دادند. امروزه، جز عربستان سعودیکه تنها مردان حق رأی دارند، در بقیه کشورهای اسلامی، زنان نیز حق شرکت در انتخابات و رأی دادن را دارند. در لبنان، برای رأی دادن زنان شرط داشتن تحصیلات عالی وجود دارد.
مسائل حقوقی و جزایی
شهادت زنان
مسأله شهادت دادن زنان در اسلاممورد اختلافنظر است. برخی حقوقدانان، شهادت زنان در برخی موارد غیر قابل قبول دانستهاند. در موارد دیگر، شهادت دو زن برابر با شهادت یک مرد است.[۶۴]در توجیه اینکه چرا ارزش شهادت زن و مرد نابرابر است، سخنان متفاوتی گفته شدهاست،از جملهاین که چون زنان در بعد عاطفی برتر هستند و به جهت غلبه عاطفه، هفت و هیجانات و نیز فراموشی در امور، شهادتشان اعتبار کمتری دارد. اخیراً شورای حقوقی زنان مصر خواست در دادگاههای آن کشور شهادت زنان و مردان برابر باشد؛ اما علمای الأزهر آن را خلاف قرآن و اسلام دانستند.
دیه زنان
در قرآن، میزان دیهو تفاوت دیه زن و مرد مشخص نشده است؛ ولی بر اساس سنت و احادیث دیه زن نصف مرد است. این حکم معمولاً چنین توجیه میشود که نبود یک مرد در خانواده از نظر اقتصادی زیانبارتر از نبود یک زن است. هماکنون در قوانین جمهوری اسلامی ایران، دیه زنان نصف مردان است.
زنا
در قانون مجازات اسلامی، تبعیضی در مجازات زنان و مردان وجود ندارد. در مسأله زنا، زنان معمولاً آسانتر از مردان محکوم میشود. هرچند حامله شدن زن بیشوهر، دلیل کیفر نیست؛ اما میتواند او را مورد محاکمه قرار دهد. در صورت عدم بارداری، چهار شاهد مرد یا سه مرد و دو زن میبایست گواهی دهند.
اکثریت قریب به اتفاق علمای مسلمان بر این باورند که زنی که مجبور به رابطه جنسیشده باشد، شامل کیفرو حدنمیشود و گناهی متوجه او نیست؛ اما کیفر کسی که به زنی تجاوز کند، اعداماست. با این حال رویکردهای فرهنگی در جوامع مسلمان نسبت به مسأله تجاوز جنسیو نیز لزوم شهادت شاهدان، باعث میشود که تعداد تجاوزهای جنسی گزارششده در این کشورها بسیار کم باشد
به گفته جرج سارتن، پدر تاریخ علم، رازی «بزرگترین پزشک اسلام و قرون وسطی بود.» این دانشمند ایرانی از آنجا که کتابهای خود را به زبان عربیمینوشت، نزد غربیان به جالینوسعربنیز مشهور بودهاست.نام وی محمد و نام پدرش زکریا و کنیهاش ابوبکر است. مورخان شرقی در کتابهایشان او را محمد بن زکریای رازی خواندهاند، اما اروپائیان و مورخان غربی از او به نامهای رازسRhazes=razes و الرازیAl-Razi در کتابهای خود یاد کردهاند. به گفته ابوریحان بیرونیوی در شعبان سال ۲۵۱ هجری (۸۶۵ میلادی) در ریزاده شد و دوران کودکی و نوجوانی و جوانیاش دراین شهر گذشت. چنین شهرت دارد که در جوانی عودمینواخته و گاهی شعرمیسرودهاست. بعدها به زرگریو سپس به کیمیاگریروی آورد. وی در سنین بالا علم طبرا آموخت. بیرونی معتقد است او در ابتدا به کیمیا اشتغال داشته و پس از آنکه در این راه چشمش در اثر کار زیاد با مواد تند و تیزبو آسیب دید، برای درمان چشمبه پزشکی روی آورد.[۳]در کتابهای مورخان اسلامی آمدهاست که رازی طب را در بیمارستانبغدادآموختهاست، در آن زمان بغداد مرکز بزرگ علمی دوران و جانشین دانشگاهجندی شاپوربودهاست و رازی برای آموختن علمبه بغداد سفر کرد و مدتی نامعلوم در آنجا اقامت گزید و به تحصیل علم پرداخت و سپس ریاست بیمارستان «معتضدی» را برعهده گرفت. پس از مرگ معتضد خلیفه عباسی، به ری بازگشت و عهدهدار ریاست بیمارستان ری شد و تا پایان عمر در این شهر به درمان بیماران مشغول بود. رازی در آخر عمرش نابینا شد، درباره علت نابینا شدن او روایتهای مختلفی وجود دارد، بیرونی سبب کوری رازی را کار مداوم با مواد شیمیاییچون بخار جیوهمیداند.مهمترین سند تاریخی دربارهٔ تولد و مرگ رازی کتاب «فهرست کتب رازی» نوشتهٔ ابوریحان بیرونی است. در این کتاب تولد رازی در غرهٔ شعبان ۲۵۱ (قمری)ه.ق و درگذشت او در پنجم شعبان ۳۱۳ ه.ق. ثبت شدهاست. ضمنا «در این رساله ابوریحان علاوه بر آن که صریحاً تاریخ تولد و وفات رازی را متذکر شده، مدت عمر او را به سال قمری شصت و دو سال و پنج روز و به شمسی شصت سال و دو ماه و یک روز بهطور دقیق آوردهاست.»[اما در منابع مختلف تاریخهای متفاوتی در مورد تولد و مرگ رازی آمدهاست.رازی مردی خوشخو و در تحصیل کوشا بود. وی به بیماران توجه خاصی داشت و تا زمان تشخیص بیماری دست از آنها برنمیداشت و نسبت به فقرا و بینوایان بسیار رئوف بود. رازی برخلاف بسیاری از پزشکان که بیشتر مایل به درمان پادشاهان و امراء و بزرگان بودند، با مردم عادی بیشتر سروکار داشتهاست.رازی طبیبی حاذق و پزشکی عالیقدر بود و در زمان خود شهرت بهسزایی داشت. رازی از زمرهٔ پزشکانی است که بعضی از عقاید وی در درمان طب امروزی نیز بهکار میرود، مخصوصا در درمان بیماران با مایعات و غذا. پزشکان و محققین از کتابها و رسالات رازی در سدههای متمادی بهره بردهاند. ابنسینارازی را در طب بسیار عالیمقام میداند و میتوان گفت برای تالیف قانوناز حاوی رازی استفاده فراوان کردهاست.
زندگی
نام وی محمد و نام پدرش زکریا و کنیهاش ابوبکر است. مورخان شرقی در کتابهایشان او را محمد بن زکریای رازی خواندهاند، اما اروپائیان و مورخان غربی از او به نامهای رازسRhazes=razes و الرازیAl-Razi در کتابهای خود یاد کردهاند. به گفته ابوریحان بیرونیوی در شعبان سال ۲۵۱ هجری (۸۶۵ میلادی) در ریزاده شد و دوران کودکی و نوجوانی و جوانیاش دراین شهر گذشت. چنین شهرت دارد که در جوانی عودمینواخته و گاهی شعرمیسرودهاست. بعدها به زرگریو سپس به کیمیاگریروی آورد. وی در سنین بالا علم طبرا آموخت. بیرونی معتقد است او در ابتدا به کیمیا اشتغال داشته و پس از آنکه در این راه چشمش در اثر کار زیاد با مواد تند و تیزبو آسیب دید، برای درمان چشمبه پزشکی روی آورد.[۳]در کتابهای مورخان اسلامی آمدهاست که رازی طب را در بیمارستانبغدادآموختهاست، در آن زمان بغداد مرکز بزرگ علمی دوران و جانشین دانشگاهجندی شاپوربودهاست و رازی برای آموختن علمبه بغداد سفر کرد و مدتی نامعلوم در آنجا اقامت گزید و به تحصیل علم پرداخت و سپس ریاست بیمارستان «معتضدی» را برعهده گرفت. پس از مرگ معتضد خلیفه عباسی، به ری بازگشت و عهدهدار ریاست بیمارستان ری شد و تا پایان عمر در این شهر به درمان بیماران مشغول بود. رازی در آخر عمرش نابینا شد، درباره علت نابینا شدن او روایتهای مختلفی وجود دارد، بیرونی سبب کوری رازی را کار مداوم با مواد شیمیاییچون بخار جیوهمیداند.
رازی در تاریخی بین ۵شعبان۳۱۳ه .ق الی ۳۱۳ه.ق. در ری وفات یافتهاست. مکان اصلی آرامگاه رازی نامعلوم است.
در مورد تاریخ تولد و مرگ رازی
مهمترین سند تاریخی دربارهٔ تولد و مرگ رازی کتاب «فهرست کتب رازی» نوشتهٔ ابوریحان بیرونی است. در این کتاب تولد رازی در غرهٔ شعبان ۲۵۱ (قمری)ه.ق و درگذشت او در پنجم شعبان ۳۱۳ ه.ق. ثبت شدهاست. ضمنا «در این رساله ابوریحان علاوه بر آن که صریحاً تاریخ تولد و وفات رازی را متذکر شده، مدت عمر او را به سال قمری شصت و دو سال و پنج روز و به شمسی شصت سال و دو ماه و یک روز بهطور دقیق آوردهاست.»[اما در منابع مختلف تاریخهای متفاوتی در مورد تولد و مرگ رازی آمدهاست.
۲۴۹ (قمری)ه.ق.، فرهنگ تاریخ و جغرافیا تالیف بویهو در لاروس بزرگتاریخ تولد رازی ۸۵۰ میلادی آورده شدهاست .
مرگ
در مورد تاریخ درگذشت رازی نیز اختلاف زیادی وجود دارد در فرهنگ معینپس از ذکر ۳۱۳ ه.ق نوشته شدهاست:«و به قولی ۳۲۳ ه.ق.»[۱۲]و در لغتنامهٔ دهخدا نیز پس از ذکر همان ۳۱۳ ه.ق در مورد درگذشت رازی آمدهاست:«زرکلی از ابنالندیمو مولف نکت الهمیان و وفیات مرگ او را در ۳۱۱ ه.ق. نوشتهاست . »
«در این باب نیز بین مورخان اختلاف نظر است، مثلاً قفطی و ابنصاعد اندلسی و ابوالفرج ملطیدر مختصر الدول و جرجی زیدان در کتاب تاریخ آداب اللغه العربیه وفات رازی را سال ۳۲۰ هجری ذکر کردهاند. ابن ابی اصیبه از قول ابوالخیر حسن بن سوار بن بابا (که تقریباً همزمان با رازی بودهاست) وفات رازی را سال ۲۹۰ و اندی و یا ۳۰۰ و کسری و به اعتبار دیگر ۳۲۰ آوردهاست .
استادان و شاگردان
درباره استادان و پیشکسوتهای رازی میان کارشناسان و تاریخنویسان اتفاق نظر وجود ندارد. گروهی او را شاگرد علیبن ربن طبری و ابوزید بلخی میدانند اما عدهای دیگر بنا بر شواهد و دلایلی این موضوع را رد میکنند. ناصرخسرودر زادالمسافرین صفحهٔ۹۸ از شخصی بهنام ایرانشهریبهعنوان «استاد و مقدم» محمد زکریا نام میبرد اما هیچ نشانی از این شخص بهدست نیامدهاست. از این نامها به عنوان شاگردان رازی یاد شدهاست: یحیی بن عدی، ابوالقاسم مقانعی، ابن قارن رازی، ابوغانم طبیب، یوسف بن یعقوب، محمد بن یونسو ابوالحسن طبری.
اخلاق و صفات رازی
رازی مردی خوشخو و در تحصیل کوشا بود. وی به بیماران توجه خاصی داشت و تا زمان تشخیص بیماری دست از آنها برنمیداشت و نسبت به فقرا و بینوایان بسیار رئوف بود. رازی برخلاف بسیاری از پزشکان که بیشتر مایل به درمان پادشاهان و امراء و بزرگان بودند، با مردم عادی بیشتر سروکار داشتهاست. ابنالندیمدر کتاب «الفهرست» خود میگوید: «تفقد و مهربانی به همه کس، به ویژه فقراء و بیماران داشته، از حالشان جویا، و به عیادتشان میرفت و مقرریهای کلانی برای آنها گذاشته بود.»[۱۴]رازی در کتابی به نام صفات بیمارستان این عقیده را ابراز میدارد که هر کس لایق طبابت نیست و طبیب باید دارای صفات و مشخصههای ویژهای باشد. رازی درباره جاهل عالمنما افشاگریهای متعددی صورت دادهاست و با افراد کمسواد که خود را طبیب مینامیدند و اطرافیان بیمار که در طبابت دخالت میکردند به شدت مخالفت میکرد و به همین سبب مخالفانی داشت.
پزشکی
رازی طبیبی حاذق و پزشکی عالیقدر بود و در زمان خود شهرت بهسزایی داشت. رازی از زمرهٔ پزشکانی است که بعضی از عقاید وی در درمان طب امروزی نیز بهکار میرود، مخصوصا در درمان بیماران با مایعات و غذا. پزشکان و محققین از کتابها و رسالات رازی در سدههای متمادی بهره بردهاند. ابنسینارازی را در طب بسیار عالیمقام میداند و میتوان گفت برای تالیف قانوناز حاوی رازی استفاده فراوان کردهاست
آبله و سرخک
رازی اولین کسی است که تشخیص تفکیکی بین آبلهو سرخکرا بیان داشتهاست. وی در کتاب آبله و سرخک خود به علت بروز آبله پرداخته و سبب انتقال آن را عامل مخمراز راه خوندانستهاست و ضمن معرفی آبله و سرخک بهعنوان بیماریهای حاد، نشانههایی از بیخطر یا کشنده بودن آنها را بیان میدارد و برای مراقبت از بیمار مبتلا به این بیماریها روشهایی را توصیه میکند از جمله به عنوان اولین طبیب استفاده از پنبه را در طب آورده و به منظور زخم نشدن بدن بیماران آبلهای از آن بهره میبرده و در مراقبت از چشمها و پلک و گلو و بینی این بیماران توصیه فراوان کردهاست. در کتاب آبله و سرخک رازی در مورد آبله و سرخک چه قبل از ظهور بیماری و چه بعد از آن و جلوگیری از عوارض بیماری به اندامهای بدن تدابیری آورده شدهاست.
تشریح
در دوران رازی تشریح جسد انسان رواج نداشت و این کار را ناپسند و خلاف آموزههای دینی میدانستند و عموماً به تشریح میمونمیپرداختند. رازی در کتابهای خود از جمله کتاب الکناش المنصوریاز تشریح استخوانهای و عضلات، مغز، چشم، گوش، ریه، قلب، معده و کیسه صفرا و… سخن گفتهاست و طرز قرار گرفتن ستون فقراتو سوراخها و زائدههای آن و نخاع شوکی را به خوبی شرح دادهاست. رازی نخستین پزشکی است که برخی از شعبههای اعصابرا در سرو گردنشناخته و پیرامون آنها توضیحاتی دادهاست.
درمان بیماریهای داخلی
رازی اسراف در دارو را بسیار مضر میداند، وی معتقد بودهاست تا ممکن است مداوا با غذا و در غیر اینصورت با داروی منفرد و ساده وگرنه با داروی مرکب به عمل آید. رازی میگوید: «هرگاه طبیب موفق شود بیماریها را با غذا درمان کند، به سعادت رسیدهاست .
وی بسیاری از داروها را روی حیوانات امتحان کرده و اثرات آنها را ثبت و تشریح کردهاست و سپس برای بیماران تجویز میکردهاست.
جراحی
گرچه رازی به عنوان پزشک مشهور است اما بعضی از مورخان او را به نام «جراح» میشناسند. از مطالعهٔ آثار وی چنین برمیآید که در جراحی صاحبنظر بودهاست. وی درباره «سنگ کلیهها و مثانه» کتابی نگاشته و درآن تاکید کردهاست در صورتی که درمان سنگ مثانه با راههای طبی مقدور نباشد، باید به عمل جراحی پرداخت و در این کتاب از اسبابی که با آن عمل سنگ مثانه را انجام میداده، نام میبرد. رازی اولین طبیبی است که در عالم طب از سلمفصلی انگشتان صحبت کردهاست. در شکستهبندی و دررفتگیها قدمهایی برداشته و آثاری از خود به جا گذاشتهاست.
تغذیه
رازی از اولین افرادی است که بر نقش خوراکدر تندرستی و درمان پافشاری بسیار دارد. رازی کتابی درباره خوراکدارد به نام «منافعالاغذیه و مضارها» که یک دوره کامل بهداشت خوراک است و در آن از خواص گندمو سایر حبوبات و خواص و ضررهای انواع آبهاو شرابهاو مشروبات غیرالکلی و گوشتهای تازه و خشک و ماهیهاو… سخن گفتهاست و فصلی در باب علل و جهات اشتها و هضم غذا و ورزشو غذاهای گوارا و پرهیزهای غذایی و مسمومیتها دارد.
شیمی و داروسازی
رازی تحصیل شیمی را پیش از پزشکی شروع کردهاست و در آن آثاری چشمگیر از خود برجا گذاشتهاست. عمدهٔ تأثیر رازی در شیمی طبقهبندی او از مواد است. او نخستین کسی بود که اجسام را به سه گروه جمادی، نباتی و حیوانی تقسیم کرد. وی پایهگذار شیمی نویناست؛ با وجود آنکه کیمیاگری را باور دارد. «هر چند که بعضی از کیمیاگران معاصر در ایران نوعی از تبدل ناقص فلزاترا به طلا «تبدل رازی» مینامند. ولی چون رازی از دیدگاه مراحل بعدی علم در نظر گرفته شود، باید او را یکی از بنیانگذاران علم شیمی بدانیم در کتاب «سرّ الاسرار» او میخوانیم که مواد را به دو دسته فلز و شبه فلز (به گفته او جسد و روح) تقسیم میکند و اگر در این زمینه اشتباهاتی میکند، چندان گریزی از آن ندارد. برای نمونه جیوهرا شبهفلزمیخواند در صورتی که فلز بودن جیوه اکنون آشکار است.
کشفهای بسیار به رازی نسبت داده میشود از جمله:
رازی کاشف الکل است.
از تأثیر محیط قلیاییبر کانه پیلیت، اسید سولفوریکفراهم کرد و با داشتن اسید سولفوریک بدست آوردن دیگر اسیدهاآسان بود
از تأثیر آبآهک بر نوشادور (کلرید آمونیوم)، اسید کلریدریک بدست آورد.
با اثر دادن سرکهبا مس، استات مس یا زنگار تهیه کرد که با آنها را زخم را شستشو میدادند
از سوزاندن زرنیخ، اکسید آرسنیک یا مرگ موش فراهم کرد
او نخستین پزشکی است که داروهای سمی آلکالوئیدی ساخت و از آنها برای درمان بیمارانش بهره گرفت.
فلسفه
رازی از تفکرات فلسفی رایج عصر خود که فلسفهارسطویی- افلاطونیبود، پیروی نمیکرد و عقاید خاص خود را داشت که در نتیجه مورد بدگویی اهل فلسفه همعصر و پس از خود قرار گرفت. همچنین عقایدی که درباره ادیانابراز داشت سبب شد موجب تکفیر اهل مذهبواقع شود و از اینرو بیشتر آثار وی در این زمینه از بین رفتهاست. رازی را میتوان برجستهترین چهره خردگرایی و تجربهگرایی در فرهنگ ایرانی و اسلامی نامید. وی در فلسفه به سقراطو افلاطون متمایل بود و تأثیراتی از افکار هندیو مانویدر فلسفه وی به چشم میخورد. با این وجود هرگز تسلیم افکار مشاهیر نمیشد بلکه اطلاعاتی را که از پیشینیان بدست آورده بود مورد مشاهده و تجربه قرار میداد و سپس نظر و قضاوت خود را بیان میدارد و این را حق خود میداند که نظرات دیگران را تغییر دهد و یا تکمیل کند. از آراء رازی اطلاع دقیقی در دست نیست جز در مواردی که در نوشتههای مخالفان آمدهاست. در نظر رازی جهان جایگاه شر و رنج است اما تنها راه نجات، عقل و فلسفهاست و روانها از تیرگی این عالم پاک نمیشود و نفسها از این رنج رها نمیشوند مگر از طریق فلسفه... در فلسفه اخلاق رازی مساله لذت و رنج اهمیت زیادی دارد. از دید وی لذت امری وجودی نیست، یعنی راحتی از رنج است و رنج یعنی خروج از حالت طبیعی بهوسیله امری اثرگذار و اگر امری ضد آن تأثیر کند و سبب خلاص شدن از رنج و بازگشت به حالت طبیعی شود، ایجاد لذت میکند. رازی فلسفه را چنین تعریف میکند که چون «فلسفه تشبه به خداوند عزوجل است به قدر طاقت انسانی» و چون آفریدگار بزرگ در نهایت علم و عدل و رحمت است پس نزدیکترین کسان به خالق، داناترین و عادلترین و رحیمترین ایشان است.
رازی با وجود آنکه به خداو ماوراءالطبیعهاعتقاد داشت،نبوتو وحیرا نفی میکرد و ضرورت آن را نمیپذیرفت و در دو کتاب «فیالنبوات» و «فی حیل المتنبین» به نفی نبوت پرداختهاست.[۱۹] «از تعلیمات او این بود که همه آدمیان سهمی از خرد دارند که بتوانند نظرهای صحیح درباره مطالب عملی و نظری بهدست آورند، آدمیان برای هدایت شدن به رهبران دینی نیاز ندارند، در حقیقت دین زیانآورد است و مسبب کینه و جنگ. نسبت به همه مقامات همه سرزمینها شک داشت .این تفکرات رازی موجب خشم علمای اسلامی بر علیه او شد و او را ملحدخواندند و آثار او را رد کردند .
ویژگی رازی در این بود که بنای فلسفه اش را نه بر مبنای دو فرهنگ مسلط یونانی و اسلامی، که بر مبنای فلسفه ایرانی و بابلی و هندی پایه گذاری کرده بود. مهمترین سؤال فلسفی او این بود: «اگر خداوند خالق جهان است، چرا پیش از خلق جهان جهان را خلق نکرد ؟
در ماوراءالطبیعه رازی پنج اصل وجود دارند که قدیم هستند و همین موجب شد که مسلمانان او را «دهری» بدانند: خالق، نفس کلی، هیولی اولی (ماده اولیه)، مکان مطلق، و زمان مطلق یا دهر .
آثار رازی
در مورد آثار رازی در لغتنامهٔ دهخداآمدهاست: «ابنالندیم در کتاب «الفهرست» خود تعداد آثار رازی را یکصد و شصت و هفت و ابوریحان بیرونی در کتاب «فهرست کتب رازی» یکصد و هشتاد و چهار دانستهاند. «کتابهای رازی برحسب فهرست بیرونی بدین ترتیب تقسیم موضوعی میشود: ۵۶ کتاب در طب، ۳۳ کتاب در طبیعیات، ۷ کتاب در منطق، ۱۰ کتاب در ریاضیات و نجوم، ۷ کتاب در تفسیر و تلخیص و اختصار کتب فلسفی یا طبی دیگران، ۱۷ کتاب در علوم فلسفی و تخمینی، ۶ کتاب در در مافوق الطبیعه، ۱۴کتاب در الهیات، ۲۲ کتاب در کیمیا، ۲ کتاب در کفریات، ۱۰ کتاب در فنون مختلف که جمعا بالغ بر یکصد و هشتاد و چهار مجلد میشود و ابن اصیبعه در عیون الانباء فی طبقات الاطباء دویست و سی و هشت کتاب از برای رازی برمیشمارد.[۲]محمود نجمآبادی استاد دانشگاه تهران کتابی به عنوان: مولفات و مصنفات ابوبکر محمدبن زکریای رازی نوشته است. که در سال ۱۳۳۹ بهوسیله انتشارات دانشگاه تهران چاپ شده است در این کتاب فهرستهای ارائه شده توسط ابن الندیم و ابوریحان بیرونی و قفطی و ابن اصیبعه با یکدیگر تطبیق داده شدهاست و در مجموع دویست و هفتاد و یک کتاب و رساله و مقاله فهرست شدهاست.
ری باستان، حسین کریمان، دو جلد، انجمن آثار ملی،.۱۳۴۶
مولفات و مصنفات رازی، محمود نجم آبادی، دانشگاه تهران، ۱۳۳۹.
ترجمه تاریخ علم، جرج سارتن، احمد آرام، تهران، ۱۳۳۶.
ترجمه میراث ایران، به قلم سیزده تن از خاورشناسان، تهران، ۱۳۶۳.
میراث باستانی ایران، ریچارد فرای، ترجمه مسعود رجبنیا، تهران، ۱۳۴۴.
الانیه عن حقایق الادویه، موفقالدین ابومنصور علیالهروی، ترجمه توسط عبدالخالق آخوندوف بادکوبهای – انتشارات بنیاد فرهنگ ایران.
تاریخ ادبیات ایران، انگلیسی، پرفسور ادوارد براون، ترجمه رشید یاسمی، تهران ۱۳۱۶
حکیم رازی، پرویز اذکایی، تهران، ۱۳۸۲.
عربی
فهرست کتب محمد بن زکریای رازی، ابوریحان بیرونی، به کوشش پاول کراس، پاریس، ۱۹۳۶میلادی.
تاریخ آداب اللغة العربیة، جرجی زیدان، پنج جلد، مصر۱۹۱۲میلادی.
تاریخ تمدن اسلام، جرجی زیدان، ترجمه علی جواهر کلام، تهران، ۱۳۳۶.
تاریخ البیمارستانات فی الإسلام، دکتر احمد عیسی بیک، دمشق، ۱۳۳۷.
زبانهای اروپایی
پزشکان بزرگ، انگلیسی، (به انگلیسی: The great Doctors )، هنری ا. سیجریست (به انگلیسی: Henry E. Sigerist )، نیویورک،۱۹۵۸میلادی
تاریخ طب، انگلیسی، (به انگلیسی: History of Medicine )، دکتر راف. ه. میجر (به انگلیسی: Ralph H. Major )، ۱۹۵۴میلادی.
تاریخ طب در ایران، انگلیسی، (به انگلیسی: A Medicine History of Persia)، دکتر سیریل الگود (به انگلیسی: Dr. C. Elgood)، کمبریج (انگلستان)، ۱۹۵۱ میلادی.
زندگی و کارهای رازی، انگلیسی، (به انگلیسی: Life and work of Rhazes)، س. ا. رنکینکس انگلیسی، (به انگلیسی: S.A. Rankings))، لندن، ۱۹۱۳میلادی.
تاریخ طب و داروسازی و دندانپزشکی و دامپزشکی، فرانسوی، (به فرانسوی: Histoire générale de la médicine et de la pharmacie et de I'art dentaire et de I'art vétérinaire))، با شرکت عدهای از دانشمندان تاریخ طب به سرپرستی پرفسور لینیل لاواستین (به انگلیسی: Prof. Laignel Lavastine)، سه جلد، پاریس، ۱۹۳۶ میلادی.
تاریخ ادبیات عرب، آلمانی،[نیازمند ابهامزدایی] (به آلمانی: Geschichte der Arabichen Litteratur)، کارل برکلمان (به آلمانی: Karl Brockelman)، لیدن (هلند)، ۱۹۳۷میلادی.
تاریخ اطباء و علماء علوم طبیعی، آلمانی، (به آلمانی: Geschichtte der Arabichen Aerzte und Naturforscher)، فردینالدو وستنفلد، گوتینگن (آلمان)، ۱۸۹۰میلادی
منابع
آسیموف، آیزاک. دایرةالمعارف دانشمندان علم و صنعت، جلد اول. ترجمهٔ محمود مصاحب. چاپ دوم، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۲۶۶، ۱۲۷.
ابن الندیم، محمدبن اسحاق. الفهرست. ترجمهٔ محمدرضا تجدد. تهران: اساطیر، ۱۳۸۱، ISBN 964-331-118-X.
دهخدا، علیاکبر. لغتنامه دهخدا، جلد۴۳ شماره مسلسل ۱۹۵. زیر نظر دکتر محمد معین. تهران: دانشگاه تهران، سازمان لغتنامه، ۱۳۳۴، ۵۷۷.
«رازی، ابوبکر محمدبن زکریا». خلاصهٔ زندگینامهٔ علمی دانشمندان. ترجمهٔ محبوبین، صادق. زیر نظر احمد بیرشک. ویراستار فریبرز مجیدی. تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، بنیاد دانشنامه بزرگ فارسی، ۱۳۷۴، ISBN 964-5515-01-7، ۴۶۳.
«علوم کاربردی، کیمیا و دیگر علوم خفّیه». علم در اسلام. احمد آرام. تهران: سروش، ۱۳۶۶، ۲۷۲.
معین، محمد. فرهنگنامه فارسی جلد پنجم. چاپ نهم، تهران: موسسه انتشارات امیرکبیر، ۱۳۷۵، ۳-۰۱۶۴-۰۰-۹۶۴، ۵۷۰.
نجمآبادی، محمود. محمد زکریای رازی. تهران: انتشارات دانشگاه رازی، ۲۵۳۵شاهنشاهی.
زندگی نامه ریاست جمهوری های امریکا در دوره های مختلف
هربرت هوور
(۱۰ اوت ۱۸۷۴-۲۰ اکتبر ۱۹۶۴) سی و یکمین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا بود.
وابستگی سیاسی هوور به یکی از دو حزب جمهوریخواه و دموکرات آمریکا تا پیش از انتخابات ریاست جمهوری ۱۹۲۰ تا آن حد روشن نبود که این دو حزب اصلی وی را به عنوان نامزد بالقوه خود در نظر بگیرند. اما پس از این انتخابات گرایش سیاسی وی با عهده دار شدن ریاست وزارتخانه بازرگانی آمریکا در دوران تصدی هاردینگ و کولیج مشخص شد. جمهوریخواهان هوور را در سال ۱۹۲۸ به عنوان کاندیدای حزب خود برای رقابت با «آلفرد اسمیت» از حزب دموکرات معرفی کردند . وی در این رقابت پیروز شد، اما در انتخابات سال ۱۹۳۲ از تکرار این پیروزی بازماند.
فرانکلین دلانو روزولت
(زاده ۱۸۸۲ - درگذشته ۱۹۴۵) سی و دومین رئیسجمهور آمریکا بود. وی قبل از رسیدن به مقام ریاست جمهوری به بیماری فلج اطفال دچار شد.بطوری که از کمر به پایین فلج شده و قادر به راه رفتن نبود روزولت برای رسیدن به پست ریاست جمهوری آمریکا تلاشهای فراوانی کرد و برای این که بتواند حداکثر آرا را جمع آوری کند و همچنین محبوبیت خود را تاحد زیادی بالا ببرد کمکهای بسیار شایانی در رابطه با بیماری فلج اطفال کرد وی در جورجیانای آمریکا مجتمعی به نام Warm Springsرا راه اندازی کرد که شامل چند هتل و یک استخر آب گرم میشد و بیشتر برای افراد بی بضاعت بود و شیوه آب در مانی را نیز رونق بخشید زیرا خود با استفاده از این روش به درمان رسید. Warm Springsیکی از معتبرترین و بهترین مجتمعهای نگهداری از بیماران فلج اطفال در دنیا میباشد. روزولت در سال ۱۹۳۲ توانست به نامزدی دموکراتها برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا دست یابد. وی توانست در انتخابات آن سال، با اختلافی فراوان هربرت هوور را شکست دهد. روزولت طی دومین دوره ریاست جمهوری خود در آمریکا به خطر فاشیسم واقف شد و از سال ۱۹۳۷ تلاشهایی را برای اطلاع افکار عمومی کشورش از این خطر و رویدادهایی که بر این مبنا در اروپا و آسیا در حال وقوع بود، آغاز کرد. تائید کمکهای آمریکا به انگلیس و روسیه در سال ۱۹۴۱ زمینه مخالفتهای داخلی با سیاستهای وی را فراهم آورد اما حمله ژاپنیها به پرل هاربر به این مخالفتها پایان داد. سلسله جلسات وی با وینستون چرچیل و جوزف استالین مبانی جهان پس از جنگ جهانی دوم را بنیان نهاد. وی در سال ۱۹۴۴ برای چهارمین بار رئیس جمهور آمریکا شد.علت آن درگیر بودن آمریکا در جنگ جهانی دوم بود که به وی این فرصت را داد که ۴ بار به ریاست جمهوری انتخاب شود امری که در تاریخ آمریکا یک استثناست. وی در سال ۱۹۴۵ در دومین سال خدمت از چهارمین دوره ریاست جمهوریش تنها سه هفته به پایان جنگ جهانی دوم در اروپا درگذشت.
دوایت دیوید آیزنهاور.
معروف به «آیک» (زاده ۱۴ اکتبر ۱۸۸۰ در تگزاس - درگذشته ۲۸ مارس ۱۹۶۹) سرباز و سیاست مدار آمریکایی بود. او از سال ۱۹۵۳ تا ۱۹۶۱ سی و چهارمین رئیس جمهور آمریکا بود. او در طول جنگ جهانی دوم عنوان «ژنرال ارتش» را دارا بود و فرماندهٔ عالی نیروهای متفقین در اروپا بود. آیزنهاور از حزب جمهوریخواه بود. در سال ۱۹۵۰ هری ترومن از ژنرال آیزنهاور که سمتهای نظامی متعددی را تا آن زمان تجربه کرده بود، خواست تا ریاست نیروهای ناتو را در اروپا بپذیرد. وی دو سال بعد در کنوانسیون حزب جمهوری خواه به عنوان نامزد این حزب برای انتخابات ریاست جمهوری معرفی شد. وی سپس «آدلای استیونسون»، رقیب خود در انتخابات ۱۹۵۲ را شکست داد و رئیس جمهور آمریکا شد. آیزنهاور طی دو دوره تصدی اش در پست ریاست جمهوری سیاستهای داخلی را تعدیل کرد. وی معتقد بود که در عصری که ملی گرایی نوین، تکثیر موشکهای اتمی و سفرهای فضایی رواج پیدا کردهاست، باید در جست وجوی صلح بود. او درصدد بود تا اتحاد آمریکا را با کشورهای هم پیمان تقویت کرده و واشینگتن را برای مقاومت در برابر تهاجم «سرخ» به اروپا، آسیا و آمریکای لاتین مهیا نگه دارد. دکترین آیزنهاور در سال ۱۹۵۷ سطح تعهدات کشورش را به خاورمیانه افزایش داد.
جان فیتزجرالد کِنِدی
(به انگلیسی: John Fitzgerald Kennedy) (زاده ۲۹ مه ۱۹۱۷ - درگذشته ۲۲ نوامبر ۱۹۶۳) سی و پنجمین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا بود. او از ۱۹۶۱ تا زمان به قتل رسیدنش در ۱۹۶۳ ریاست جمهوری را به عهده داشت. او که عضوی از خانواده سیاسی و مشهور کندی بود به عنوان نمادی از لیبرالیسم آمریکایی مشهور است. در طول جنگ جهانی دوم در اقیانوس آرام ناوبان بود و به خاطر شجاعت در نجات جان سربازانش مدال گرفت. کندی هنگام آغاز ریاست جمهوری ۴۳ سال داشت و از این رو جوانترین رئیس جمهور تاریخ آمریکاست (پیش از او این عنوان از آن تئودور روزولت بود).
از اتفاقات مهمی که در دوران ریاست جمهوری او افتاد میتوان به تهاجم ناموفق به خلیج خوکها، بحران موشکی کوبا، ساخته شدن دیوار برلین، آغاز مسابقه فضایی، اولین اتفاقات جنگ ویتنام و جنبش حقوق مدنی آمریکا اشاره کرد. کندی رکوردهای دیگری نیز دارد. او تنها کاتولیک رومی است که به ریاست جمهوری رسیده، اولین رئیس جمهور آمریکا که متولد قرن بیستم بود، آخرین رئیس جمهوری که در طول دورهاش به قتل رسید، آخرین کاندید حزب دموکرات از شمال آمریکا که به ریاست جمهوری رسید و آخرین کسی که هنگام انتخاب شدن عضو مجلس سنا بود. کندی در ۲۲ نوامبر ۱۹۶۳ در سن ۴۶ سالگی به قتل رسید. این جوانترین سن مرگ برای یک رئیس جمهور آمریکاست. قتل او یکی از اتفاقات مهم تاریخ آمریکا است، زیرا این قتل باعث مطرح شدن و به نوعی محبوبیت بیشتر او در آمریکا شد و باعث شد او الهام بخش نسلهای متعددی باشد.
ریاست جمهوری
کندی در ۲۰ ژانویه ۱۹۶۱، به عنوان سی و پنجمین رئیس جمهور آمریکا سوگند یاد کرد. او در سخنرانی افتتاحیه معروفش از آمریکاییها خواست که شهروندانی فعال باشد. او گفت: «نپرسید کشورتان چه میتواند برای شما بکند، بلکه بپرسید شما چه میتوانید برای کشورتان بکنید». او همچنین از ملل دنیا خواست که به هم بپیوندند تا با «دشمنان مشترک انسان: استبداد، فقر، بیماری و خود جنگ» بجنگند.
سیاستهای خارجی
در ۱۷ آوریل ۱۹۶۱، کندی دستور حمله به کوبا به منظور تسخیر این کشور را صادر کرد. با همکاری سازمان سیا، ۱۵۰۰ تبعیدی کوبایی که در آمریکا آموزش دیده بودند تحت عنوان «بریگاد ۲۵۰۶» به قصد براندازی حکومت کاسترو به جزیره رفتند اما سیا پشتیبانی مردمی کاسترو را دست کم گرفته بود. مردم بر خلاف انتظار از این حمله استقبال نکردند. در دو روز بعد و تا ۱۹ آوریل، دولت کاسترو اکثر تبعیدیهای مهاجم را دستگیر کرده و یا کشته بود و کندی برای آزادی ۱۱۸۹ نفر باقی مانده مجبور به مذاکره با کوبا شد. پس از گذشت ۲۰ ماه کوبا با دریافت محمولههای غذا و دارو به ارزش ۵۳ میلیون دلار مهاجمان را آزاد کرد. این یک رسوایی بزرگ برای کندی بود اما او تمام مسئولیت آن را پذیرفت و با پذیرش و اعتراف به آن بر محبوبیتش بیش از پیش افزوده گشت! که بعدها بسیاری از سیاستمداران و روسای جمهوری آمریکا خواستند اعتراف و پذیرش مسیولیت بعد از شکستهایشان را همچون کندی بیان کنند که نا موفق بودند و موجب ناراضیتی مردم گشتند. که در واقعا نتیجهای معکوس میدیدند!
در ۱۳ اوت ۱۹۶۱، دولت آلمان شرقی شروع به ساختن دیوار برلین و جدایی برلین شرقی از قسمت غربی این شهر کرد. این امر به علت حضور نظامی آمریکا در برلین غربی بود. کندی مدعی شد که این بر خلاف توافقات «چهار قدرت» است ولی با این حال جلوی احداث و پیشروی آن تا طول ۱۵۵ کیلومتری را نگرفت و مخالفتی جدی با این قضیه نکرد.
پاول فیندلی
(به انگلیسی: Paul Findly) در یکی از مقالات خود مینویسد:«موساد برای از میان برداشتن کندی، قدرت و امکان و دلایل کافی داشت، علی رغم این واقعیت در میان فهرست متهمان هیچ نام و نشانی که مرتبط با اسرائیل و موساد باشد یافت نمیشود؛ که این امر خود موجب افزایش شک و گمانها میشود.»به علاوه که متهمان پرونده نظیر فیدل کاسترو، مافیا و یا ضد کونیستهای خشک مغز و متعصب، نه قدرت و نه امکان انجام چنین کاری را داشتند. تحقیق دیگری که به نقش موساد در سوء قصد به کندی را بررسی میکند را در کتاب حکم نهایی نوشته میخاییل کولینز پایپر (به انگلیسی: Michael Collins Piper)، نویسنده آمریکایی میتوان یافت.پایپر در کتاب خود که بالغ بر۳۳۵ صفحه بوده و۶۰۰ پانویس دارد، مینویسد:«سوء قصد اقدام موساد بود... !» مدارک بسیاری دال بر وجود یک توطئه برای ترور کندی وجود دارد. در سال 1991 الیور استون، در فیلم JFKبه طور مفصل به این موضوع پرداخته است. از جمله اینکه شلیک چند گلوله و از چند جهت متفاوت، نشاندهدهدروغ بودن این ادعاست که اسوالد به تنهایی در قتل دست داشتهاست.
دو سال بعد از ساختن این فیلم، پایپر در کتاب خود مینویسد:«اولیور استون، در فیلم خود عمداً وابستگی کلای شاو (به انگلیسی: Clay Shaw) به موساد را از نظر انداخته بود.چرا که بزرگترین حامی استون در ساخت این فیلم یک تاجر اسلحه اسرائیلی به نام آرنون میلچن (به انگلیسی: Arnon Milchan)بود . تلویزیون مهمترین منبع خبری آخرین اخبار از قتل جان اف. کندی بود تا جایی که روزنامههای فردا بیشتر از اینکه به عنوان منبعی برای اخبار باشند برای یادگاری مناسب بودند. شبکههای تلویزیونی آمریکا برای اولین بار به پوشش خبری ۲۴ ساعته روی آوردند. تشییع جنازه کندی و قتل لی هاروی اسوالد به طور مستقیم از تلویزیون آمریکا و بعضی کشورهای دیگر پخش شدند. میتوان گفت که از همینجا بود که تلویزیون به عنوان یک منبع خبری مهم در مقابل روزنامهها قد علم کرد. در ۱۴ مارس ۱۹۶۷ بدن کندی به قبر و مکان یادبودی همیشگی در گورستان ملی آرلینگتون انتقال داده شد. سفیر سازمان ملل، آدلای استیونسون، اعلام کرد که «همه ما اندوه مرگش را تا روز مرگ خود به همراه خواهیم داشت». کندی به همراه همسر و کودک مردهشان به خاک سپرده شده و قبر برادرانش رابرت و ادوارد نیز همان نزدیکیهاست. قبر او با «شعله جاودان» تزیین شدهاست.
بسیاری از سخنرانیهای کندی، بخصوص سخنرانی افتتاحیهاش، از معروفترین سخنرانیهای تاریخ به شمار میروند و با وجود دوران نسبتاً کم ریاست جمهوری وی و عدم تغییر قانونی مهمی در زمان او معمولاً در کنار آبراهام لینکلن، جورج واشنگتن و فرانکلین د. روزولت به عنوان یکی از بهترین رئیس جمهورهای تاریخ آمریکا از طرف مردم برگزیده میشود. یاد کندی به طرق مختلفی در فرهنگ آمریکا زنده نگاه داشته شدهاست. به افتخار یاد او، در ۲۴ دسامبر ۱۹۶۳، فرودگاه بینالمللی «آدلهواید» نیویورک به فرودگاه بینالمللی جان اف. کندی تغییر نام داد. ناو جنگی «یو اس اس جان اف. کندی» در ۳۰ آوریل ۱۹۶۴ به یاد او شروع به کار کرد. دانشگاه جان اف. کندی در ۱۹۶۵ در پلزنت هیل، کالیفرنیا تأسیس شد. خانه او در بروکلین، ماساچوست جلوهای تاریخی و ملی به شمار میرود.
چاپ تمبر کندی در سال۱۹۶۴
کیپ کاناورال
در ۱۹۶۳ به کیپ کندی تغییر نام داد اما بعدها و در ۱۹۷۳ دوباره به نام اصلیاش برگشت. همچنین صدها مدرسه در سراسر دنیا به افتخار کندی نامگذاری شدهاند. «انجمن اخوت فی کاپا تتا» در انستیتو پلی تکنیک ووستر به کندی مقام «برادر» را اعطا کرد. کندی پس از مرگ و در ۱۹۶۳ مدال رئیس جمهوری آزادی را دریافت کرد و چهرهٔ او هنوز زینتبخش سکه نیمدلاری در آمریکاست. با وجود اینکه میتوان کندی را از محبوبترین ریاستجمهوریهای تاریخ آمریکا خواند بسیاری از منتقدان بر این باورند که او لیاقت این محبوبیت را ندارد. آنان ادعا میکنند که او جوان و کاریزماتیک بود ولی فرصتی برای دستاوردهای بسیار در زمان ریاست جمهوری خود نیافت. با قبول این دلیل باید گفت که محبوبیت او بیشتر به این دلیل بود که بسیاری از برنامههایی که نهایتاً بسیار به نفع مردم آمریکا شدند در زمان او آغاز گشتند. بر خلاف اکثر رئیس جمهوران آمریکا دوران ریاست جمهوری او تقریباً از جنجالها و رسواییهای مختلف به دور بود. اعلامیه حقوق مدنی که او در ژوئن ۱۹۶۳ به کنگره داد بعدها توسط برادرش رابرت اف. کندی تا حدودی به کار بسته شد و در زمان لیندون ب. جانسون در ۱۹۶۴ کاملاً عملی شد. زندگی خصوصی کندی نیز مورد انتقادات و گفتگوهای بسیاری است. مشکلات جدی سلامتی او که از عموم مردم پنهان میماند (برای مثال بیماری آدیسون او)، داروهای بسیاری که مصرف میکرد، سابقه طول و درازش در روابط عشقی پس از ازدواج و ارتباطات غیرمستقیم با بعضی جنایتکاران از مسائلی است که منتقدان در مورد آنها نوشتهاند. کتاب «طرف سیاه کاملوت» (۱۹۹۸) از سیمور هرش اثری کاملاً انتقادی به زندگی خصوصی کندی است. «یک زندگی ناتمام» (۲۰۰۳) از «رابرت دالک» یک بیوگرافی بیطرفانهتر است اما اطلاعات و جزئیات بسیاری راجع به مسائل سلامتی کندی در بردارد.
یکی از معروفترین منتقدان کندی نوآم چامسکی است. کتاب او «تفکری دوباره به کاملوت: جی اف کی، جنگ ویتنام و فرهنگ سیاسی آمریکا» (۱۹۹۳) تصویری جدید و کاملاً متضاد با تصویر عمومی دوران کندی میدهد. این کتاب بیشتر سیاستهای کندی را نقد میکند و از زوایای تازهای به نقد کندی میپردازد. به طور مشخص، چامسکی و بسیاری دیگر افزایش حضور نظامی آمریکا در ویتنام تحت تأثیر کندی را از کارهای منفی او میدانند.
به هر حال با این وجود و انتقاداتی که به هر رییس جمهوری میتواند وارد شود، در کل کندی را از محبوبترین و بهترین روسای جمهورهای تاریخ آمریکا میدانند که امروزه نیز نام کندیها بیش از هر رییس جمهوری در تاریخ آمریکا در بین مردم یاد میشود و محبوبیت و نفوذ خانواده اشرافی آنها نیز هر دوره بیشتر از قبل هم میشود! ضمن اینکه او رییس جمهوری بود که محبوبیت فراوانی علاوه بر آمریکا در کشورهای دیگر جهان به خصوص مردم آلمان داشته و دارد.
لیندون جانسون
(به انگلیسی: Lyndon B. Johnson) نام سی و ششمین رئیس جمهور آمریکا است. او دانشآموخته دانشگاه ایالتی تگزاس است.
سرگذشت سیاسی
جانسون پس از کسب افتخاراتی چند در زمینه دفاع از کشور آمریکا در برابر دشمنان این کشور و ارتقا در مجلس سنای آمریکا در سال ۱۹۶۰ تلاش برای دریافت عنوان نامزدی دموکراتها را برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری همین سال، آغاز کرد. هنگامی که از جان اف کندی در این مبارزه شکست خورد، بسیاری از دوستان نزدیک خود را پس از پذیرش پست معاونت در کابینه کندی به تعجب و شگفتی واداشت. زمانی که کندی در دالاس مورد سوءقصد قرار گرفت، جانسون در اتومبیلی دیگر در کاروان ریاست جمهوری شاهد اصابت گلوله به وی بود. جانسون پس از مرگ کندی در هواپیمای جت مخصوص رئیس جمهور در فرودگاه دالاس سوگند ریاست جمهوری ادا کرد. در دوران زمامداری جانسون مجلس سنای آمریکا قوانین متعددی را در زمینه حقوق مدنی، آموزشی و رفاهی به تصویب رساند. سنا همچنین تلاشی را برای مبارزه با فقر که جانسون از آن با عنوان «جنگ علیه فقر» یاد کرد، در دستور کار قرار داد. لیندون جانسون در سال ۱۹۶۴ به عنوان نامزد دموکراتها در انتخابات شرکت کرد و گوی سبقت را از «بری گلدواتر» رقیب اصلیاش ربود. تراژدی جنگ جنوب شرق آسیا و شورشهای خیابانی در داخل از جمله وقایع مهم تاریخی دو سال پایانی دوران تصدی جانسون هستند.
ریچارد نیکسون
(۹ ژانویه ۱۹۱۳، یوربالیندا، کالیفرنیا - ۲۲ آوریل ۱۹۹۴، نیویورک) سیاستمدار و سیوهفتمین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا بود. او از سال ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۴ این سمت را در اختیار داشت و تا به امروز اولین و تنها رئیس جمهور این کشور است که از مقام خود کنارهگیری کردهاست. نیکسون در انتخابات سال ۱۹۶۸ در یکی از نزدیکترین رقابتهای تاریخ انتخابات امریکا به ریاست جمهوری انتخاب شد و در سال ۱۹۷۲ با اختلاف بیشتری برنده شد. اما دورهٔ دوم ریاست جمهوری او با رسوایی واترگیت روبرو شد و او را مجبور به استعفا کرد. نیکسون دومین "معاون رئیس جمهور" جوان تاریخ آمریکا و اولین شهروند کالیفرنیا بود که به مقام رئیس جمهور یا معاون رئیس جمهور میرسید. پت نیکسون همسر ریچارد نیکسون و بانوی اول ایالات متحده در دوران ریاست جمهوری شوهرش بود.
جرالد رادولف فورد جونیور
(نام اصلی: لزلی لینچ کینگ جونیور) (زاده ۱۴ ژوئیه ۱۹۱۳ - درگذشته۲۶ دسامبر ۲۰۰۶) از ۱۹۷۴ تا ۱۹۷۷ سی و هشتمین رئیس جمهور ایالات متحده و قبل از آن از ۱۹۷۳ تا ۱۹۷۴ چهلمین نایب رئیس جمهور این کشور بود. فورد اولین کسی بود که طبق متمم ۲۵ قانون اساسی به نیابت ریاست جمهوری انتخاب شد. فورد اولین (و تا امروز تنها) کسی است که بدون شرکت در انتخابات به عنوان رئیس جمهور یا نایب رئیس جمهور، به این مقام رسیدهاست.[۱] تا پیش از ۱۹۷۳ او بیش از هشت سال، رهبر اقلیت جمهوریخواه در مجلس نمایندگان بود؛ اولین بار در ۱۹۴۸ به عنوان نمایندهمنطقهپنجم انتخاباتی میشیگان به کنگره راه یافت.
در ۱۹۷۶ فورد با کمی برتری رونالد ریگان را برای نامزدی حزب جمهوریخواه شکست داد اما در انتخابات به نامزد دموکراتها، جیمی کارتر، باخت.
جیمز ارل کارتر
(به انگلیسی: James Earl Carter) معروف به جیمی کارتر در سال ۱۹۷۶ به عنوان نامزد حزب دموکرات ایالات متحده آمریکا در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا شرکت کرد و جرالد رودولف فورد رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا را از ادامه راه و دومین حضور در کاخ سفید بازداشت. کارتر از همان ابتدای دوران زمامداریاش مجبور شد برای اجرای برنامههایش با کنگره ایالات متحده آمریکا وارد یک مبارزه نفس گیر شود. نارضایتیهای عمومی از تورم بی سابقه اقتصادی، صفهای طولانی در مقابل پمپ بنزینها و بحران سیاسی واشینگتن بر سر گروگانهای آمریکایی در ایران نیز از جمله دیگر مشکلات فراروی کارتر بودند. میانجیگری در اولین تلاش برای برقراری صلح میان فلسطینیها و اسرائیلیها که به پیمان کمپ دیوید میان مصر و اسرائیل منتهی شد، از جمله دستاوردهای سیاست خارجی کارتر به حساب میآید. انعقاد قرارداد با چین و امضای توافقنامههای مربوط به کانال پاناما نیز از جمله دیگر موفقیتهای وی در این عرصه به حساب میآیند. کارتر فعالیتهای گستردهای را در کنترل تسلیحات اتمی در کارنامه کاری اش به ثبت رسانده است. دفاع از حقوق بشر یکی دیگر از دغدغههای کارتر به حساب میآمد. نمونه بارز این رویکرد وی در حمایت از سیاست بریتانیا برای خاتمه دادن به قتل عام در زیمبابوه بود.
وی در مبارزات انتخاباتی اش در سال ۱۹۸۰ به شدت سیاستهای رونالد ریگان، رقیب اصلی اش از حزب جمهوریخواه ایالات متحده آمریکا را مورد انتقاد قرار داد و تاکید کرد که در صورت انتخاب شدن وی به عنوان رئیس جمهور آمریکا خطر جنگ بار دیگر بر روی این کشور سایه خواهد افکند و حقوق بشر نیز مورد تعدی قرار میگیرد. کارتر جایزه صلح نوبل سال ۲۰۰۲ را از آن خود کرد.
دوران ریاست جمهوری
جیمی کارتر در سالهای ۸۱ –۱۹۷۷ رئیسجمهور آمریکا بود. او در مسائل داخلی دستاوردهایی داشت. ایجاد هشت میلیون شغل، کاهش کسری بودجه، اتخاذ سیاست ملی انرژی و انجام اصلاحات در ادارات دولتی میتوان نام برد. کارتر در امور خارجی به دنباله روی از سیاست پیشینیان، مناسبات سیاسی کامل با جمهوری چینبرقرار کرد و مذاکرات مربوط به پیمان محدودیت سلاحهای هستهای سالتدو را با اتحاد جماهیر شوروی به پایان رساند. در خاورمیانه با قرارداد کمپ دیوید در سال ۱۹۸۷ بین مصر و اسرائیل ارتباط برقرار کرد و توافقنامههای مربوط به کانال پاناما را به تصویب رساند. با آغاز حرکت انقلابی مردم ایران، کارتر در ۱۰ دی ماه ۱۳۵۶ با به تهران سفر کرد تا حمایت کامل واشنگتن را به محمدرضا پهلوی ابلاغ کند. کارتر در ضیافتی که از طرف شاه به مناسبت ورودش ترتیب داده شده بود خطاب به شاه چنین گفت: «به دلیل رهبری بزرگ شاه، ایران جزیره ثبات در یکی از آشوبزدهترین نقاط جهان شدهاست. اعلیحضرت، این به دلیل تکریم بسیار نسبت به شما، رهبری شما و احترام و ستایش و عشقی است که ملت ایران به شما دارد. هیچ کشور دیگری در جهان برای برنامهریزی مشترک از ایران به آمریکا نزدیکتر نیست. هیچ کشور دیگری برای بررسی مشکلات منطقهای که مورد علاقه هر دو طرف ما نیز هست ارتباط نزدیکتری از ایران با ما ندارد و هیچ رهبر دیگری نزد من احترامی عمیقتر و رابطهای دوستانهتر ندارد».
رونالد ریگان
(۲۰۰۴-۱۹۱۱) رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا در دهه ۸۰ میلادی بود. ریگان با اتکا به اوج گیری احساسات راست گرایانه در آمریکا در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا سال ۱۹۸۰ به پیروزی رسید. وی در سال ۱۹۸۹ در حالی کاخ سفید را ترک کرد که دو سوم مردم آمریکا عملکرد وی را در دوران زمامداریش مورد تائید قرار دادند. این بالاترین نرخ رضایت افکار عمومی آمریکا از یک رئیس جمهور بازنشسته در دوران پس از جنگ جهانی دوم بود. وی اگرچه دورانی طلایی را به عنوان بازیگر سینما سپری کرده بود، رفته رفته جذب حزب جمهوریخواه ایالات متحده آمریکا و در نهایت عضو فعال این حزب در سال ۱۹۶۶ شد. ریگان تا سال ۱۹۷۵ فرماندار ایالت کالیفرنیا بود . وی در رقابتهای انتخاباتیاش در مقابل جیمز ایرل کارتر شعارهای میانهرو داد و توانست از نارضایتی دموکراتها علیه اقدامات کارتر بهرهمند شود.
ریگان سه ماه پس از ورود به کاخ سفید مورد سوءقصد قرار گرفت، اما جان سالم به در برد . جرأت و جسارت وی در مواجهه با این واقعه زمینه محبوبیت بیشتر وی در میان افکار عمومی آمریکا را پدید آورد. کنترل تورم و بهبود وضعیت اقتصادی زمینه انتخاب مجدد ریگان را در انتخابات سال ۱۹۸۴ فراهم آورد. وی دستور حملات مختلفی را به برخی از کشورها از جمله جزایر کارائیب، لبنان و لیبی صادر کرد.
محبوبیت ریگان پس از رسوایی ایران - کنترا در سال ۱۹۸۶ تنزل یافت. اما ریگان خود را به عنوان رئیس جمهوری خللناپذیر شناسانده بود. مذاکرات ۴ روزه وی با «میخائیل گورباچف» رئیس جمهور وقت اتحاد شوروی را باید نقطه عطفی در دوران زندگانی وی و تاریخ آمریکا نامید. وی در سال ۱۹۹۴ دچار بیماری آلزایمر شد و ده سال بعد بر اثر همین بیماری درگذشت .
جنگ ایران و عراق
در اوائل جنگ ریگان از عراق حمایتهای اطلاعاتی میکرد. با چرخش جنگ به سود ایران ریگان برای بازنده نبودن اقدام به فروش اسلحه به ایران نمود وپس از ۱۸ماه قصد مذاکره با ایران و برقراری روابط دیپلماتیک را داشت که با فاش شدن ماجرا رسوائی موسوم به ماجرای مکفارلین یا ایران-کنترا به وجود آمد.
جورج هربرت واکر بوش
(زاده۱۲ ژوئن ۱۹۲۴) چهل و یکمین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا از حزب جمهوریخواه ایالات متحده آمریکا بود. بوش اول در دوران زمامداری ریگان در سمت معاون وی مشغول به فعالیت بود. وی در طول سالهای ۷۱ تا ۷۳ میلادی در زمان ریاست جمهوری نیکسون سفیر ایالات متحده در سازمان ملل، و مدیر سازمان سیا در سالهای ۷۶ و ۷۷ بود و قبل از آن در سالهای ۷۴ تا ۷۶ میلادی سفیر ایالات متحده در جمهوری خلق چین بود.
او فرزند پرسکات بوش، سناتور ایالات متحده در سالهای ۱۹۵۳ تا ۱۹۶۳ و دوروتی واکر بوش است و جرج بوش پسر، رئیس جمهور سابق آمریکا و جب بوش چهل و سومین فرماندار فلوریدا از فرزندان وی هستند.
ریاست جمهوری
وی در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا سال ۱۹۸۸ به عنوان نامزد جمهوریخواهان مطرح شد و توانست مایکل دوکاکیس رقیب خود از حزب دموکرات ایالات متحده آمریکا را مقهور کند.
بحران لبنان
بوش در اولین سال زمامداریش با بحران گروگانگیری لبنان مواجه شد.
جنگ خلیج فارس
در سال ۱۹۹۱ بوش در راس ائتلافی بینالمللی متشکل از برخی از کشورهای غربی و عربی و ژاپن برای آزادی کویت از اشغال عراق وارد عمل شد.
پس از ریاست جمهوری
بوش اول پس از مشکلات نسبی اقتصادی آمریکا، توسط بیل کلینتون نامزد دموکرات در انتخابات ۱۹۹۲ شکست خورد. از سال ۱۹۹۲ وی از مشاغل سیاسی بازنشسته شده است. کتابخانه ریاست جمهوری جرج بوش مخزنی از وقایع دوران ریاست جمهوری وی است.
ویلیام جفرسون
«بیل» کلینتون (زاده شده به نام ویلیام جفرسون بلایت سوم ۱۹ اوت ۱۹۴۶) چهل و دومین رییس جمهور ایالات متحده آمریکا از سال ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۱ بودهاست. او که عضو حزب دموکرات ایالات متحده آمریکا است پیش از انتخاب به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا به مدت ۱۲ سال فرماندار پنجاهم و پنجاه و دوم ایالات جنوبی آرکانزاس را بر عهده داشت. او بعد از فرانکلین روزولت و جان کندی جوانترین شخصی است که به عنوان رئیس جمهور خدمت کرده است. کلینتون سیاستمدار نئو دموکراتی است که مسئول اصلی فلسفه حکومتی «راه سوم» میباشد که دو دورهریاست جمهوری وی از مصداقهای این فلسفه به حساب میآیند. کلینتون رئیس جمهور دورانی بود که طولانیترین دوره رشد اقتصادی در حال صلح به شمار میآمد که بودجهمیزان و مازاد کلی را در برداشت. در دورهاول ریاست جمهوری وی، قانونگذاریهاو سیاستهای اقتصادی متعددی مشاهده شد. دورهدوم ریاستجمهوری وی بیشتر تحت تأثیر رسوایی مونیکا لویینسکی بود. وی نهایتا توسط مجلس سنای ایالات متحده آمریکا تبرئه شد و در دفتر ریاست جمهوری برای تکمیل دوره ریاست جمهوریاش باقی ماند. از دیگر حوادث دورهدوم ریاست جمهوری کلینتون جنگ کوزوو بود. کلینتون در حالی کاخ سفید را ترک میکرد که مردم توسط نظرسنجیها اخلاق و رفتار وی را زیر سوال برده بودند. هر چند، وی رضایت ۶۵ درصد را به دست آورده بود که بالاترین میزان در بین روسای جمهور بعد از جنگ جهانی دوم بود. بعد از ترک دفتر ریاست جمهوری، کلینتون در امور سخنرانی عمومی و فعالیتهای انسانی مشغول شد. وی نهاد ویلیام کلینتون را تأسیس کرد تا تبلیغ و پرداختن به مسائل جهانی از جمله رفتار و جلوگیری از بیماری ایدز و گرم شدن زمین را دنبال کند. در سال ۲۰۰۴، وی زندگینامهخود را با نام «زندگی من» را منتشر کرد. همسر وی هیلاری رودهام کلینتون در سال ۲۰۰۰ به عنوان سناتور ایالت نیویورک انتخاب شد. کلینتون پایهگذار بنیاد کلینتون است و ریاست آن را بر عهده دارد.
ریاست جمهوری
به محض در اختیار گرفتن پست ریاست جمهوری کلینتون قانونی را امضا کرد که به موجب آن کارفرمایان را مجبور میکرد به کارمندان خود اجازه بدهند برای حاملگی یا وضعیت پزشکی جدی مرخصی بدون حقوق بدهند. در حالی که این اقدام یک اقدام مردم پسند بود وی تلاشش را برای عملی کردن یکی دیگر از قولهایی که در تبلیغات انتخاباتی داده بود آغاز کرد. بیل کلینتون به همجنسگرایان مرد و زن اجازه داد که بتوانند در نیروهای نظامی آمریکا خدمت کنند. هر چند این اقدام انتقادات زیادی از جبهههای راست و چپ به بار آورد. در نهایت کنگره ایالات متحده آمریکا با سیاست «نپرس، نگو»، این قانون را محدود کردبه این ترتیب که همجنسگرایان آمریکایی میتوانستند تا زمانی که علایق جنسیشان مخفی باشد در ارتش مشغول به خدمت باشند. مورد دیگری که کلینتون به آن پرداخت تجارت آزاد بود. کلینتون از توافقنامهٔ تجارت آزاد آمریکای شمالی(نفتا) حمایت میکرد و برای به دست آوردن حمایت جمهوریخواهان و دموکراتها با آنان مذاکره کرد. این توافقنامه مخالفانی در دو اردوگاه جمهوریخواه و دمکرات داشت اما در نهایت توافقنامه تایید شد. کلینتون همچنین قانونی را تصویب کرد که به موجب آن خریداران اسلحه برای خرید اسلحهٔ دستی میبایست پنج روز صبر کنند. کلینتون همجنین قانون مالیای را تصویب کرد که به خانوادههای با سطح درآمد متوسط و دارای فرزندان مستقل امکان میداد تا به فراخور شرایط خاص مورد نظر مقداری از مالیات بر درآمد را پس بگیرند.
جورج واکر بوش (به انگلیسی: George Walker Bush) رئیس جمهور سابق ایالات متحده آمریکا و چهل و سومین رئیس جمهور (۰۹-۲۰۰۱) این کشور بود. وی تا قبل از آغاز ریاست جمهوری در ۲۰ ژانویه ۲۰۰۱ بین سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۰ به عنوان چهل و ششمین فرماندار تگزاس خدمت کرد.
بوش بزرگترین پسر جورج هربرت واکر بوش چهل و یکمین رئیس جمهور آمریکا و باربارا بوش بانوی اول ایالات متحده بین سالهای ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۳ است.وی پس اتمام تحصیلاتش در دانشگاه ییل به کار در تجارت نفت خانواده خود پرداخت.در سال ۱۹۷۸ در حالی که به تازگی با لورا ولش ازدواج کرده بود تلاش ناموفقی را برای ورود به مجلس نمایندگان آغاز کرد.سپس مدیریت یک تیم بیسبال به نام رنجرز تگزاس را بر عهده گرفت و در سال ۱۹۹۴ با شکست ان ریچاردز در انتخابات ایالتی تگزاس به فرمانداری برگزیده شد.در سال ۲۰۰۰ و در جریان یک انتخابات نزدیک و بحث برانگیز بوش به عنوان کاندیدای حزب جمهوری خواه به سمت ریاست جمهوری رسید، وی توانست رای هیاتهای انتخاب را کسب کند در حالی که در تعداد آرای مردمی با اختلاف کمی شکست خورده بود.
در مقام رئیس جمهور، سیاستهای اصلی بوش بر مسائل سیاست خارجی و اقتصاد متمرکز است.کاهش مالیات، تصویب قانون هیچ کودکی نباید عقب بماند برای ارتقای استانداردهای آموزشی در آمریکا و بحث و مذاکره ملی در زمینه مساله مهاجرت، مهمترین مباحث سیاست داخلی وی در دوران تصدی پست ریاست جمهوری است .در زمینه سیاست خارجی نیز، پس از حملات ترویستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، بوش جنگی جهانی برعلیه تروریسم را آغاز کرد، که اشغال افغانستان در همان سال و اشغال عراق در سال ۲۰۰۳ از نتایج عمده آن به شمار میرود.
بوش برای انتخاب مجدد در سال ۲۰۰۴ وارد کارزار انتخاباتی شد و در مقابل نامزد حزب دموکرات سناتور جان کری قرار گرفت، جان کری سیاست جورج بوش مبنی بر جابجا کردن اهمیت جنگ در عراق و موضوعات داخلی را به چالش کشید . بوش در جریان دو دوره خدمتش در بالاترین و پایینترین جایگاه نظرسنجیهای گالآپ قرار گرفت، از محبوبیت ۹۰ درصدی در روزهای پس از حملات ۱۱ سپتامبر تا محبوببت ۲۸ درصدی در ژوئن ۲۰۰۸.
در ۶ ژوئیه ۱۹۴۶ در نیو هَوِن کنتیکت به دنیا آمد، وی نخستین فرزند باربارا و جورج هربرت واکر بوش بود.بوش در میدلند و هوستون تگزاس به همراه ۴ خواهر، برادرش به نامهای جب، نیل، ماروین و دوروتی دوران کودکی را گذراند، خواهر دیگرش به نام روبین در سن سه سالگی به علت ابتلا به سرطان خون درگذشت.[۹] پدر بزرگ بوش، پرسکات بوش سناتور کنیتیکت بود و پدرش بین سالهای ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۳ رئیس جمهور ایالات متحده بود. اطلاعات موجود در باره خاندان بوش تنها به چهار نسل اخیر آن محدود است: ساموئل بوش، پرسکات بوش، جورج هربرت واکر بوش و جرج دبلیو بوش.
جرج بوش دوم از طرف مادر
باربارا پیرس همسر جرج بوش اول و مادر جرج بوش دوم از نوادگان ژنرال فرانکلین پیرس چهاردهمین رئیس جمهور آمریکا (۱۸۵۳-۱۸۵۷) است.
زندگینامه
یکی از افراد برجستهٔ خانواده ثروتمند و بانفوذ بوش است؛ پدرش جرج هربرت واکر بوش، چهل و یکمین رییسجمهور آمریکا و هشت سال در پست معاون ریاست جمهوری و ریاست آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا - سیا (CIA) بود. برادرش جب بوش تا سال ۲۰۰۶ فرماندار ایالت فلوریدا بوده و پدربزرگش پرسکات بوش یک سناتور برجسته بودهاست. او فرزند جرج هربرت واکر بوش و باربارا بوش است. او در نیو هیون در ایالت کنتیکت بهدنیا آمد و بههمراه سه برادر و تنها خواهرش (خواهر دیگرش در سه سالگی در سال ۱۹۵۸ مردهاست) بزرگ شد. وی بهمدت هفت سال در مدرسه «سن خوزه جونیور های» حضور پیدا کرد و بعدها بهمدت دو سال در دبیرستان کینکاید (Kinkaid School) در هوستون ادامه تحصیل داد.
بعد از آن، همانند پدرش، به «فیلیپس آکادمی» (سپتامبر ۱۹۶۱ تا ژوئن ۱۹۶۴) و بعد به دانشگاه ییل (سپتامبر ۱۹۶۴ تا مه ۱۹۶۸) رفت. در ییل به انجمن دانشجویی دلتا کاپا اپسیلون (Delta Kappa Epsilon) پیوست (که از ۱۹۶۵ تا زمان فارغالتحصیلی در آنجا مقام ریاست را داشت). جرج هربرت واکر بوش پدر و پرسکات واکر بوش پدربزرگ جورج دبلیو بوش نیز در دوران دانشجویی از اعضای این انجمن بودهاند.
جرج بوش دوم (همچنین پدر و پدر بزرگش) فارغالتحصیل دانشگاه ییل میباشد. و به عنوان یکی از اعضای فرقه «جمجمه و استخوان»[۱۰][۱۱] شناخته میشود. وی در سال ۱۹۶۸ به عضویت این فرقه درآمد . جورج دبلیو بوش بهمدت شش سال در گارد ملی ایالات متحده آمریکا تعهد بهانجام وظیفه و در نیروی هوایی گارد ملی تگزاس با درجه ستوانی خلبان، خدمت نمود. او مدرک کارشناسی تاریخ را در ۱۹۶۸ گرفتهاست و در سال ۱۹۷۳ بهمدرسهٔ بازرگانی هاروارد - از شاخههای دانشگاه هاروارد - وارد شد و در سال ۱۹۷۵ مدرک کارشناسی ارشد را از این مدرسه دریافت کرد. او اولین رئیسجمهور آمریکاست که دارای مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد در این رشتهاست. بوش در سال ۱۹۷۷ با لورا ولش ازدواج کرد. آنها صاحب دو دختر (دوقلو) هستند، باربارا و جنا، که در سال ۱۹۸۱ بهدنیا آمدند. جورج دبلیو بوش در سال ۱۹۸۶ فرقه مسیحی انگلیکنها را ترک گفته و بهفرقه متدیستها که همسرش نیز عضو آن بود گروید، در این هنگام چهل سال داشت. بوش تصمیم گرفت بهعنوان یک مسیحی پاک و تازه متولدشده، از استعمال الکل خودداری کند.
بوش، پنج فوت و یازده اینچ، معادل ۱۸۰ سانتیمتر، قد دارد. معروفترین نام مستعارش "Dubya" (دابْیا) است که از تلفظ محاورهای "W" (دبلیو)، حاصل شدهاست.
از فرمانداری تا ریاست جمهوری
بوش بهعنوان چهل و ششمین فرماندار تگزاس انتخاب شد و این سمت را دو دوره حفظ کرد. او در سال ۲۰۰۰ میلادی در حزب جمهوریخواه با شکست سناتور هم حزب، جان مک کین، بهعنوان پیشتاز این حزب در انتخابات شرکت کرد و ال گور، معاون اول رئیسجمهور ِ حزب دموکرات ِ دورهٔ پیشین را در رقابتی تنگاتنگ شکست داد. انتخابات سال ۲۰۰۰ نزدیکترین انتخابات ریاست جمهوری در ایالات متحدهٔ آمریکا بود و تنها با اختلاف ۵۰۰ رای بیشتر در ایالت فلوریدا و با تصمیم نهایی دیوان عالی ایالات متحده، بوش توانست با کسب اکثریت آرای کالج الکترال برنده انتخابات گردد. او در دور دوم ریاست جمهوری در سال ۲۰۰۴ توانست با کسب ۵۵٪ آرای فلوریدا تمام آرای الکترال این ایالت را این بار بدون تردید از آن خود گرداند.
باراک حسین اوباما دوم
(به انگلیسی: Barack Hussein Obama II) (متولد ۴ اوت ۱۹۶۱ ایالت هاوایی)، عضو حزب دمکرات ایالات متحده آمریکا، سناتور جوان ایالت ایلینوی، چهل و چهارمین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا و برنده جایزه صلح نوبل است. او از سال ۲۰۰۷ با برپایی کمپین انتخاباتی برای ریاست جمهوری، خود را به عنوان کاندیدای حزب دمکرات و به عنوان یک چهره سیاسی ملی در آمریکا شناساند. اوباما از زمان کاندیداتوری برای انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۸ آمریکا، پایان دادن به جنگ عراق را مطرح کرد و در سوم ژوئن سال ۲۰۰۸ به عنوان نامزد حزب دموکرات در انتخابات ریاست جمهوری انتخاب شد.
وی چهار سال از دوران نوجوانی خود را در جاکارتا گذرانید، و زاده پدری کنیایی است. او یک مسیحی فرقه پروتستان و از شاخه کلیسای متحد مسیح (United Church of Christ) است.
اوباما پنجمین رئیس جمهور چپ دست آمریکا در میان هفت رئیس جمهور اخیر این کشور (از جرالد فورد در ۱۹۷۴) تاکنون است.
در مراسم تحلیف وی به مقام ریاست جمهوری در تاریخ ۲۰ ژانویه ۲۰۰۹ میلادی، در حدود دو میلیون نفر در سرمای صفر درجه در واشنگتن دی سی گردهم آمدند تا شاهد مراسم شروع دوران ریاست جمهوری باراک اوباما باشند.
باراک حسین اوباما ۴ اوت ۱۹۶۱ در ایالت هاوایی متولد شد . او فرزند یک کنیایی سیاهپوست و یک زن سفیدپوست از اهالی ویچیتا ایالت کانزاس است. اما زمانی گذشته و بالاخره این ازدواج منجر به جدایی شد.
اگرچه پدر و پدرخوانده او هردو مسلمان بودند؛ اما او یک مسیحی بار آمده و در ۴ سالگی که در اندونزی زندگی میکرد، به جای شرکت در مدرسه «مکتب مذهبی مسلمانان» به مدارس کاتولیک و یا سکولار رفتهاست. اوباما هماکنون نیز عضو کلیسای متحد میباشد.
تحصیلات
پدر و مادر اوباما در دانشگاه هاوایی در مانوا با یکدیگر آشنا شده بودند. مادر اوباما با وجود مشکلات عدیده موفق شده بود در رشته مردمشناسی در همان دانشگاه مدرک دکترا دریافت کند.
اوباما نخست در ۱۹۸۳ لیسانس علوم سیاسی با گرایش روابط بینالمللاز دانشگاه کلمبیا دریافت کرد. در سال ۱۹۸۸ پس از چند سال کار در شیکاگو با گرفتن کمک هزینه تحصیلی وارد دانشکده حقوق دانشگاه هاروارد شد. در هاروارد سرعت پیشرفت اوباما چنان شتاب یافت که در سال دوم تحصیل خود در هاروارد به ریاست ژورنال مشهور نشریه قانون هاروارد انتخاب گردید . او اولین رئیس سیاهپوست این نشریه حقوقی بود. وی در دوران ریاست خود به این سازمان که توسط نیروهای متخاصم دانشجویی اصولگرا و لیبرال منفصل گشته بود، تعادل بخشید.اوباما بزودی دکترای حقوق خود را از دانشگاه هاروارد با کسب درجه «افتخار» (به لاتین: magna cum laude) دریافت نمود. پس از فارغ التحصیل شدن به شیکاگو بازگشت و کارش به عنوان وکیل حقوق مدنی را آغاز کرد. باراک اوباما از سال ۱۹۹۲ تا ۲۰۰۴ به تدریس دروس حقوق اساسی (به انگلیسی: constitutional law) در دانشگاه شیکاگو اشتغال داشت.
زندگی سیاسی
اوباما در ۴ ژانویه ۲۰۰۵ وارد سنا شد.با وجود تازه وارد بودن در واشنگتن او گروهی از مشاوران خبره را که معمولاً سناتورهای تازه کار به آن توجهی نمیکنند به کار گرفت. او«پیت روز»، کهنه سرباز قدیمی در امور سیاست ملی را به عنوان رییس ستاد خود انتخاب کرد.وی با کنار زدن هیلاری کلینتون تنها رقیب جدی خود در کنگره ملی حزب دموکرات به عنوان نامزد این حزب معرفی شد .او همچنین «کارن کورن بلو» اقتصاددان را به عنوان معاون سیاسی خود منصوب کرد. وی همچنین مسئولان اجرایی پیشین کلینتون، «آنتون لیک» و «سوزان رایس» را به عنوان مشاوران سیاست خارجی خودش برگزید. اوباما پنجمین آفریقایی آمریکایی است که به سنا راه پیدا کرده و همچنین سومین آفریقایی آمریکایی است که با رأی بالا به عنوان سناتور برگزیده شدهاست. وی تنها سناتوری است که عضو کمیتهحزبی سیاهان کنگرهاست.«سی کیو» که هفته نامهای فرا حزبی است، او را براساس تمام آرا و مصوبات سنا بین سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۷ وفادارترین دموکرات معرفی کردهاست. وی همچنین براساس نظرسنجی انجام گرفته از سوی مجلهنشنال ژورنال به عنوان لیبرالترین سناتور در سال ۲۰۰۷ انتخاب شدهاست .
باراک اوباما در فوریه سال ۲۰۰۷ در ایالات ایلینوی در یک سخنرانی اعلام کرد نامزد انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۸ خواهد بود. ستاد انتخاباتی وی موفق به جلب ۵۴ میلیون دلار از حامیان در نیمه نخست سال ۲۰۰۷ شد که رکوردی در جلب سرمایه نسبت به انتخابات سالهای پیش از آن بود. نظر سنجیها نشان داد که او با سناتور هیلاری کلینتون دیگر نامزد انتخابات ریاست جمهوری حزب دمکرات رقابتی تنگاتنگ دارد همچنین او در انتخابات مقدماتی مجمع حزب دموکرات در ایالت آیووا نفر اول شد و در ایالت نیوهمشایر با اختلاف ۳ درصد بعد از سناتور کلینتون در جایگاه دوم قرار گرفت.
هزینه انتخاباتی
در سپتامبر ۲۰۰۷، اوباما در پرسشنامهای در برابر سؤال آیا مایل هستید در سیستم تأمین مالی دولتی شرکت کنید، جواب «آری» داد. او اضافه کرد که فعالانه در جهت کسب توافق برای استفاده از بودجه دولتی در انتخابات عمومی، کوشش خواهد کرد.با این حال اوباما تا ابتدای سال۲۰۰۸ موفق به جمع آوری مبلغی رکورد شکن معادل ۲۳۴ میلیون دلار از طریق کمکهای اهدایی خصوصی گردیدهاست.
در ژانویه ۲۰۰۸، اوباما موفق شد ۳۲ میلیون دلار کمک دریافت کند، در حالی که هیلاری کلینتون مجبور شد برای مبارزات انتخاباتی از حساب شخصی خود پنج میلیون دلار برداشت کند .
در آوریل ۲۰۰۸ سناتور اوباما ۴۲ میلیون دلار خرج فعالیتهای انتخاباتی خود کرد که فاصله زیادی با ۹ میلیون دلار مخارج سناتور هیلاری کلینتون دارد .
باراک اوباما در رسانهها
•هفتهنامه تایم در شماره ۲ مه ۲۰۰۸، پنجمین فهرست سالانه « بانفوذترین زنان و مردان جهان» را منتشر کرد. در این ردهبندی، اوباما در مقام سوم در رده« بانفوذترین رهبران کشورها و انقلابیون» جای داشت .
جنجال کشیش جرمایا رایت
در آوریل ۲۰۰۸ باراک اوباما، در واکنش به سخنان جرمایا رایت کشیش سابق خود گفت: از نظراتی که از جانب آقای رایت بیان میشود عصبانی ام و دلتنگ شدهام. او همچنین سخنان جرمایا رایت را تفرقه انگیز و مخرب و در جهت منافع افرادی دانست که برای افزایش تنفر نژادی تلاش میکنند. جرمایا رایت دولت آمریکا را به بدرفتاری با سیاهان و انتشار عمدی ویروس عامل بیماری ایدز بین آنها متهم کردهاست. به گفته جرمایا رایت، سیاهان آمریکا باید به خاطر ادامه بدرفتاری دولت با خود بگویند: خداوند آمریکا را به خاطر برخورد غیرانسانی با شهروندانش لعنت کند. اوباما در واکنش به سخنان جنجالی جرمایا رایت درباره دولت آمریکا گفت: بر این باورم این سخنان تصویر درستی از دیدگاه کلیسای سیاهپوستان آمریکا ارائه نکردهاست، این سخنان ارزشها و باورهای من را به تصویر نمیکشد. باراک اوباما همچنین سعی کرد از آقای رایت فاصله بگیرد. او گفت: جرمایا رایت دیگر آن فردی نیست که بیست سال پیش دیده بودم. هر رابطهای که با او داشتم در نتیجه سخنان او تغییر کردهاست .
موضع گیریهای سیاسی
اوباما از اولین مخالفان سیاستهای دولت بوش در عراق بودهاست. در دوم اکتبر ۲۰۰۲ روزی که کنگره مصوبهجنگ عراق را تصویب کرد و به دولت بوش مجوز جنگ را داد، اوباما در اجتماع بزرگی از مخالفان جنگ عراق در شیکاگو سخنرانی کرد.
در ۱۶ مارس ۲۰۰۳، هنگامی که جورج بوش اولتیماتوم چهل و هشت ساعتهای به صدام حسین برای خروج از عراق یا مواجهه با جنگ داده بود، اوباما در بزرگترین اجتماع ضد جنگ در شیکاگو سخنرانی کرد و اظهار داشت که هنوز برای جلوگیری از وقوع جنگ «دیر نشده است».این مساله او را از سایر رقبایش در انتخابات سنا در سال ۲۰۰۴ که به جنگ رای مثبت داده بودند متمایز کرد.
اوباما به عنوان یک سناتور با مواضع لیبرال جایگاه خود را مشخص کرده با این حال در برخی موضوعها چون آموزش و جلوگیری از بیماری ایدز نیز با همکاران جمهوریخواه خود همکاری کردهاست .
تحریم ایران
باراک اوباما در ژوئن ۲۰۰۷ طرحی را به مجلس آمریکا ارائه کرد که سرمایه گذاران خارجی را به خروج سرمایههای خود از ایران تشویق میکند. به گفته سناتور اوباما دولت ایران از درآمدهای نفتی برای توسعه برنامه هستهای خود و حمایت از گروههای تروریستی در خاورمیانه استفاده میکند و اعمال فشار بر شرکتها برای قطع روابط مالی با ایران اثر تحریمها را افزایش میدهد.
اسرائیل
درآوریل ۲۰۰۸، در مناظره نود دقیقهای بین هیلاری کلینتون وباراک اوباما که از شبکه تلویزیونی ایبیسی آمریکا پخش شد. اوباما در پاسخ به واکنش او به حمله ایران به اسرائیل گفت: آمریکا اقدام مناسب را انجام خواهد داد .
وی در سخنرانیای در تاریخ ۴ ژوئن ۲۰۰۸ میلادی که در کمیته روابط عمومی آمریکایی اسرائیلی (AIPAC) انجام گرفت، گفت که اگر به ریاست جمهوری برگزیده شود؛ «هرکاری را که از دستش برآید خواهد کرد تا ایران به سلاح اتمی دست نیابد». وی همچنین ایران را «بزرگترین خطر برای اسرائیل و همچنین آرامش و ثبات در منطقه خاورمیانه خواند و گفت: «خطر ایران، شدید و واقعی است و هدف من این خواهد بود که این خطر را از پیش پا بردارم» .
وی همچنین «اورشلیم» را پایتخت تقسیمناشدنی اسرائیل خواند.
محبوبیت
در میان طرفداران در شهر هارتفورد
باراک اوباما اولین بار با ایراد سخنرانی اصلی در گردهمایی حزب دموکرات آمریکا درسال ۲۰۰۴ توجه بسیاری را در عرصه ملی و بین المللی جلب کرد. اوباما در این سخنرانی، که «جسارت امید» نام داشت، با تکیه بر زندگی و تاریخچه شخصی خودش به صحبت درباره آرمانهای آمریکا پرداخت:
«پدر من با کار زیاد و پشتکار توانست فرصت درس خواندن در مکانی جادویی بهنام «آمریکا» را بیابد. کشوری که مهد آزادی و فرصت برای بسیاری از آنهایی بود که پیشتر به این کشور آمده بودند »
باراک اوباما بعد از پیروزی چشمگیر خود در سال ۲۰۰۴ که چند ماه پس از این سخنرانی بو دبه چهره محبوب رسانه هاو شخصیتی قابل توجه در واشنگتن تبدیل شد که دو کتاب پرفروش نیز به نام خود منتشر کردهاست، اولی «رویاهایی از پدرم» که نه سال پیش از وارد شدن به مجلس سنا نوشته شده و متشکل از خاطرات اوست. دومی «جسارت امید: اندیشههایی در بازپسگیری رویای آمریکایی» که بیانگر افکارش راجع به تاریخ و وضعیت کنونی ایالات متحدهاست. اوباما از حمایت اپرا وینفری، یکی از ستارگان محبوب تلویزیون آمریکا برخوردار است. این ستاره نه تنها از او خواست که نامزد انتخابات شود بلکه در تبلیغات انتخاباتی او نیز تلاش فعال دارد.
مجله تایم که در آخرین شماره هر سال خود چهره، گروه، یا موضوعی را به عنوان شخص سال برمیگزیند در آخرین شماره سال ۲۰۰۸ باراک اوباما رئیس جمهور منتخب ایالات متحده را به عنوان شخص سال برگزید، این مجله باراک اوباما را به خاطر داشتن اعتماد به نفس جهت ترسیم آیندهای روشن و جاه طلبانه در روزگاری تیره و تار و همچنین به این علت که وی توانست به رغم تجربه کم با فائق آمدن بر دو نامزد قدرتمند و نیز تبعیضهای نژادی به عنوان چهل و چهارمین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا و نخستین رییس جمهور سیاه پوست این کشور انتخاب شود مستحق دریافت این عنوان دانستهاست .
انتخاب به عنوان نماینده حزب دموکرات
باراک اوباما به عنوان اولین سیاهپوست در تاریخ کشور آمریکا که در پی یک مبارزه انتخاباتی طولانی بر رقیبش هیلاری کلینتون پیروز شده بود نماینده حزب دموکرات در انتخابات سال ۲۰۰۹ انتخاب گردید. سرانجام در تاریخ ۷ ژوئن سال ۲۰۰۸ تنها رقیبش هیلاری کلینتون از رقابت دست کشید و گفت به طور کامل از آقای اوباما حمایت میکنم.
رقابت با مک کین
پس از پایان انتخابات اولیه در حزب دمکرات و پیروزی اوباما، رقابت او با مک کین برای رسیدن به کرسی ریاست جمهوری آغاز شد.جان مک کین اوباما را به بی تجربگی در سیاست خارجی متهم میکند . در نقطه مقابل اوباما در اظهار نظری مک کین را جیره خوار شرکتهای نفتی دانست ولی توکر بوندز سخنگوی مک کین با رد این اظهارات اعلام کرد که این سناتور اوباما بود که به لایحه انرژی بوش - چنی که معاهدهای پرسود برای کمپانیهای نفتی بود رای مثبت داد و نه جان مک کین در اوت ۲۰۰۸ باراک اوباما جوزف بایدن را به معاونت خود در این رقابت انتخاباتی برگزید .
پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری
بارک اوباما در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا ۲۰۰۸ که در ۴ نوامبر برگزار شد، با کسب ۳۶۵ رأی الکترال رقیب خود مک کین را که ۱۷۳ کارت الکترال را به دست آورده بود، شکست داد به پیروزی رسید[۳۶][۳۷] اوباما ۵۲٫۹٪ و مک کین ۴۵٫۷ ٪ از کل آراء را به دست اوردند. و از ۵۰ ایالت آمریکا، در ۲۸ ایالت اوباما و در ۲۲ ایالت مک کین پیروز شد.
همزمان در کنیا زادگاه او و جزیره اوباما در شرق آسیا که همنام اوست مردم به شادمانی پرداختند تا نخستین رئیس جمهور رنگین پوست و آفریقاییتبار آمریکا پس از ۴۳ ریاست جمهوری وارد کاخ سفید شود.[۳۸] دوران ریاست جمهوری او از ۲۰ ژانویه، ساعت ۱۲ ظهر به وقت شرق آمریکا آغاز شد[۳۹].
اوباما در اولین سخنرانی پس از پیروزی در انتخابات در گرانت پارک، شیکاگو همهٔ مردم آمریکا را پیروز انتخابات خواند.
«جوان و پیر، ثروتمند و فقیر، دموكرات و جمهوریخواه، سیاه، سفید، اسپانیاییزبان، آسیایی، سرخپوست، همجنسگرا، دوجنسگرا، معلول، غیرمعلول. این آمریكاییها به جهان پیغام دادند كه ما هرگز مجموعه افراد یا مجموعه ایالات قرمز و ایالات آبی نبودهایم. ما امروز و همیشه ایالات متحده آمریكا هستیم و خواهیم بود.[۴۰]
»
دوران ریاست جمهوری
باراک اوباما رئیس جمهور منتخب ایالات متحده روز ۲۰ ژانویه ۲۰۰۹ رسما کار خود را به عنوان رئیس جمهور آغاز کرد.در حال حاضر در کابینه اوباما جوزف بایدن به عنوان معاون اول منتخب و رام امانوئل به عنوان ریاست کارکنان کاخ سفید و هیلاری کلینتون به سمت وزیر امور خارجه انتخاب شدهاند.
برنده جایزه صلح نوبل
درسال ۲۰۰۹، کمیته نروژی صلح نوبل به علت «تلاش فوقالعاده برای تقویت دیپلماسی بینالمللی و ترغیب به همکاری میان مردم» جایزه صلح نوبل سال را باراک اوباما اهدا کرد. پیش از اوباما دو رئیس جمهور دیگر آمریکا این جایزه را در زمان ریاست جمهوری خود دریافت کرده بودند ولی اوباما اولین رئیس جمهوری آمریکاست که در اولین سال ریاست جمهوری دریافت کردهاست.اهدای این جایزه باعث برانگیخته شدن واکنشهای حمایتی و انتقادی از سوی برخی رهبران جهان شد.
(۱۷۹۹-۱۷۳۲) از رهبران انقلاب آمریکا و نخستین رئیسجمهور آمریکا بود که این سمت را از سال ۱۷۸۹ تا سال ۱۷۹۷ در دست داشت.
او از مهمترین چهرههای تاریخ ایالات متحده است. نقش او بهخصوص در کسب استقلال برای مستعمرات آمریکایی و سپس متحد کردن آنها زیر پرچم حکومت فدرال ایالات متحده قابل توجه است.
او از گروهی از مردم مسلح به کمک دولتهای فرانسه و اسپانیا ارتش بزرگی ساخت که نهایتا موفق به شکست نیروهای بریتانیایی در جنگ انقلاب آمریکا (۱۷۸۳-۱۷۷۵) شدند.
معمای کتابهای امانتی
در سال ۲۰۱۰ مسئولان قدیمیترین کتابخانه نیویورک هنگام دیجیتالی کردن فهرست کتابهای وام گرفته شده در دورانهای گذشته، پی بردند که جورج واشینگتن دو جلد از کتابهای کتابخانه را برنگردانده است. جورج واشینگتن در روز ۵ اکتبر سال ۱۷۸۹ دو جلد کتاب را از تنها کتابخانه موجود در منهتن قرض گرفت. یکی از کتابها «قانون ملل» درباره روابط بینالمللی و دیگری یک جلد از متن مناظرههای مجلس عوام در بریتانیا بود. وی نامش را در فهرست قرضگیرندگان امضا نکرده بود و فقط دستیارش نوشته بود «رئیس جمهور» تا معلوم شود چه کسی کتابها را برده است. قرار بود کتابها یک ماه بعد برگردانده شود اما هرگز چنین نشد.
جان آدامز
جان آدامز(به انگلیسی: John Adams) (زاده ۳۰ اکتبر ۱۷۳۵ - درگذشت ۴ ژوئیه ۱۸۲۶)دومین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا است که بین سالهای ۱۷۹۷ تا ۱۸۰۱ رئیس جمهور آمریکا بود.[۱]
همچنین بین سالهای ۱۷۸۹ تا ۱۷۹۷ او به عنوان اولین معاون رئیسجمهور آمریکا خدمت کرد.
جان آدامز اولین رئیس جمهور آمریکا بود که داخل کاخ سفید آمریکا در واشنگتن دیسی که در سال ۱۸۰۰ تکمیل شده بود، به ریاست پرداخت.
او در ۱۵ سالگی وارد دانشگاه هاروارد شد، و رشته حقوق را گزید.[۲]
توماس جفرسون
توماس جفرسون(به انگلیسی: Thomas Jefferson) یکی از متفکرین اصلی و بنیانگذاران آمریکا (برای ترویج دادن ایدهآلهای جمهوری خواهی در آمریکا)، نویسندهٔ اصلی اعلامیه استقلال ایالات متحده آمریکا و سومین رییس جمهور آمریکا است.
مهمترین وقایع در طول ریاست جمهوری وی خرید خرید ایالت لوئیزیانا در ۱۸۰۳ و اکتشاف لوییس و کلارک (۱۸۰۶-۱۸۰۴) هستند.
به عنوان یک سیاست مدار فیلسوف وی حامی روشنگری بود و بسیاری از رهبران روشن فکر در بریتانیا و فرانسه را میشناخت.
وی کشاورزی مستقل که در زمین خود کشت میکند را به صورت مثالی ایده ال برای ارزشهای جمهوری خواهی میدید و معتقد بود که خط مشی سیاسی دولت باید به سود وی باشد.[۱] وی به شهرها و سرمایه گذاران بی اعتماد بود و طرف دار حقوق ملت و یک دولت فدرال به شدت محدود شده بود . دموکراسی جفرسونی به نام وی نامگذاری شدهاست . وی همچنین به همراه جیمز مادیسون پایه گذار حزب دموکرات-جمهوری خواه است که به مدت یک ربع قرن سیاستهای آمریکا را قبضه کرده بود . وی همچنین فرماندار ایالت ویرجینیا (۱۷۷۹–۱۷۸۱) در زمان جنگ و اولین دبیر دولت آمریکا (۱۷۸۹–۱۷۹۳) و دومین معاون رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا (۱۷۹۷–۱۸۰۱) بود.
وی حامی جدایی دین از سیاست[۲] و نویسندهٔ قانون آزادی ایادین ویرجینیا بود.
وی به عنوان یک پلیموث مهندسی فضای سبز، سیاست مدار، باستان شناس، دیرین شناس، نویسنده، مخترع و بنیان گذار دانشگاه ویرجینیا نیز بود.
توماس جفرسون به همراه مارتین ون بورن تنها نفراتی هستند که توانستهاند به عنوان دبیر دولت آمریکا، معاون رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا و رییس جمهور آمریکا خدمت کنند.
در اوج درگیریهای حزبی در سال ۱۸۰۰ توماس جفرسون در یک نامه محرمانه نوشت:
من در حضور خدای سوگند خوردهام که دشمن همیشگی هرگونه خودکامگی در اندیشه بشر باشم».
جیمز مدیسون(به انگلیسی: James Madison) (زاده: ۱۶ مارس ۱۷۵۱، درگذشته: ۲۸ ژوئن ۱۸۳۶) سیاستمدار آمریکایی که چهارمین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا از ۱۸۰۹ تا ۱۸۱۷ بود مدیسون به همراه جان جی و الکساندر همیلتون، نویسنده مقالات فدرالیست بود و از نویسندگان قانون اساسی ایالات متحده آمریکا بهشمار میرود.
دوستی نزدیک مادیسون با رئیس جمهور پیش از خود باعث شده بود تا وی تجربه ریاست بر وزارت خارجه آمریکا را در کارنامه کاری خود به ثبت برساند. وی در سال ۱۸۰۹ به عنوان رئیس جمهور آمریکا انتخاب شد. مادیسون در حالی اولین دور حضور خود را در این سمت به پایان رساند که کشورش به دلیل افزایش تنشها با انگلیس در آستانه یک جنگ قرار داشت. او در سال ۱۸۱۲ با پیروزی بر «دی فیت کلینتون»، رقیب فدرالیست خود بار دیگر رئیس جمهور آمریکا شد، اما نتوانست در بسیج نیروهای مختلف آمریکا علیه حملات انگلیسیها توفیقی حاصل کرده و در نهایت با ورود نیروهای بریتانیا به واشینگتن در سال ۱۸۱۴ مجبور به فرار به ویرجینیا شد. در سال ۱۸۱۴، معاهده گنت به جنگ پایان داد.
ایالتهای لوئیزیانا و ایالت ایندیانا در دوران او به ایالات متحده پیوستند.
جیمز مونرو(به انگلیسی: James Monroe) (زاده ۲۸ آوریل ۱۷۵۸ - درگذشت ۴ ژوئیه ۱۸۳۱) پنجمین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا است که بین سالهای ۱۸۱۷ تا ۱۸۲۵ رئیس جمهور آمریکا بود و چهارمین نفر از ویرجینیا است که به این سمت رسیده است.
مونرو از یاران نزدیک توماس جفرسون و از جمله دیپلماتهایی بود که از انقلاب فرانسه حمایت کرده بودند. او در جنگ ۱۸۱۲ تحت فرمان جیمز مادیسون سمتهای دبیر جنگ و دبیر دولت (وزارت امور خارجه) را به عهده داشت و نقشی کلیدی بازی کرد . در طول دوران او در سال ۱۸۱۹ فلوریدا به خاک آمریکا اضافه شد، واقعهٔ سازش میسوری در سال ۱۸۲۰ پیش آمد که در آن میسوری ایالتی بردهدار اعلام شد و دکترین مونرو، یعنی اعلام مخالفت ایالات متحده با دخالت اروپا، نیز در سال ۱۸۲۳ اعلام شد . گرچه مونرو از اعضای قدیمی حزب دموکرات-جمهوریخواه بود، در دوران ریاست جمهوریاش از تحزب دوری کرد. دورهٔ او را «دورهٔ احساسات نیک» مینامند.
شهر مونروویا پایتخت کشور آفریقایی لیبریا به نام جیمز مونرو نامگذاری شدهاست
جان کوئینسی آدامز
جان کوئینسی آدامزدر سال ۱۸۴۳، این تصویر نخستین عکس از یک رئیس جمهور آمریکاست
حزب ویگ
جان کوئینسی آدامز (به انگلیسی: John Quincy Adams) (زاده ۱۱ ژوئیه ۱۷۶۷ - درگذشت ۲۳ فوریه ۱۸۴۸) وی ششمین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا است که بین سالهای ۱۸۲۵ تا ۱۸۲۹ رئیس جمهور آمریکا بود.
زندگینامه
وی فرزند جان آدامز دومین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا است متولد ایالت ماساچوست . او به عنوان کاردار سفارت در سالهای ۱۷۹۴ تا سال ۱۷۹۶ توسط جرج واشینگتن به هلند و در سال ۱۷۹۶ به پرتغال فرستاده شد. بعد پدرش در پی توصیه جرج واشینگتن او را در سالهای ۱۷۹۷ تا ۱۸۰۱ به پروس فرستاد . در زمان خدمت در خارج از کشور، با لویسا کترین جانسون آشنا شد و با او ازدواج کرد.
بعد از مدتی آدامز به کوئینسی، محل زندگی اش برگشت. در سال ۱۸۰۲ در مجلس سنای ماساچوست انتخاب شد و به طور رسمی کارش را در زمینه سیاست آغاز کرد.
او به عنوان فدرالیست، در سال ۱۸۰۳ در مجلس سنای آمریکا انتخاب شد . در سال ۱۸۰۸ از حزب فدرال جدا شد و به جمهوری خواهها میپیوندد؛ و جایگاه خود را در مجلس ترک کرد.
اندرو جکسون
اندرو جکسون(به انگلیسی: Andrew Jackson) هفتمین رئیس جمهور تاریخ آمریکا است.
جکسون از جمله روسای جمهوری آمریکا است که دارای سوابق نظامی بوده و توانستند در این عرصه به موفقیتهای چشمگیری دست یابند. او اگرچه به دلیل حمایت «هنری کلی» از آدامز در اولین تلاشش برای کسب عنوان ریاست جمهوری آمریکا شکست خورد اما چهار سال پس از این شکست به راحتی بر آدامز چیره شد . جکسون در دوران ریاست جمهوری خود با اجرای برنامههای بی سابقه اصلاحی، دفتر ریاست جمهوری را در آمریکا صاحب قدرت و جایگاه ویژهای کرد. حمایتهای کارگران شرق و کشاورزان غرب و جنوب آمریکا از سیاستهای جکسون بار دیگر پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۸۳۲ را برای وی به ارمغان آورد
مارتین ون بورن
مارتین ون بورن(۱۸۶۲- ۱۷۸۲) هشتمین رییس جمهور ایالات متحده آمریکا (۱۸۴۱-۱۸۳۷) بود
بورن اگرچه در دوره اول زمامداری اندرو جکسون پیشنهاد وی برای ریاست بر وزارت امور خارجه آمریکا را نپذیرفت، اما بعدها روابط نزدیکی با وی برقرار کرد و نقش مهمی را در برنامههای جکسون عهده دار شد. بورن در دوره دوم ریاست جمهوری جکسون، به سمت معاونت وی ارتقا یافت و در سال ۱۸۳۷ نیز جای او را در کاخ ریاست جمهوری آمریکا گرفت . بورن ۴ سال بعد در برابر رقیب خود هریسون مغلوب شد.
ویلیام هنری هریسون
ویلیام هنری هریسون(به انگلیسی: William Henry Harrison) (۹ فوریه ۱۷۷۳ - ۴ آوریل ۱۸۴۱) متولد ایالت ویرجینیا.
وی رهبر ارتش آمریکا، سیاستمدار و نهمین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا در سال ۱۸۴۱ بود . وی همچنین در سالهای ۱۸۲۵ تا ۱۸۲۸ سناتور ایالت اوهایو بود.
جان تایلر
جان تایلر(۲۹ مارس ۱۷۹۰-۲۸ ژانویه ۱۸۶۲)، دهمین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا
تایلر که در زمان زمامداری هریسون با حمایت «ویگ ها»، توانسته بود، به سمت معاونت وی دست یابد، پس از مرگ او بر جایش تکیه زد . نظرات ساختارگرایانه وی بعدها زمینه شکاف میان جناح «هنری کلی» در حزب ویگ را با سایر اعضای این حزب فراهم آورد . بزرگترین دستاورد تایلر در دوران ریاستش حمایت از پیمان «وبستر _ آشبورتون» با انگلیس بود.
جیمز ناکس پولک
جیمز ناکس پولک(۱۷۹۵-۱۸۴۹م) یازدهمین رئیس جمهور آمریکا بود.
پولک به عنوان معاون نامزد دموکراتها در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۸۴۴ مطرح بود، اما زمانی که «ون بورن» از این حزب روی گرداند، دموکراتها در کنوانسیون خود از پولک به عنوان نامزد خود در انتخابات حمایت کردند. او توانست بر هنری کلی، نامزد ویتها در انتخابات سال ۱۸۴۴ چیره شود. پولک یکی از حامیان سرسخت دکترین مونرو بود. او جنگی را در ایالت مکزیکو ترتیب داد که توانست از آن سربلند بیرون آید.
زکریا تیلور
زکریا تیلور(۲۴ نوامبر ۱۷۸۴ - ۹ ژوئیه ۱۸۵۰) دوازدهمین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا.
نام تیلور در تاریخ آمریکا به عنوان پایاندهندهٔ جنگ ایالتهای شمالی این کشور در سال ۱۸۴۷ ثبت شده است. زاکری تیلور به عنوان یکی از ژنرالهای ارتش هرگز برای ورود به رقابتهای انتخاباتی تلاش نکرد، اما اختلافات فزایندهٔ وی با پولک باعث شد تا ویگها بر روی او به عنوان نامزد خود در برابر نامزد رقیب از حزب دموکرات، سرمایهگذاری کنند . تیلر در این رقابت پیروز شد. وی در جریان اوجگیری مباحث بردهداری که به مصالحه ۱۸۵۰ ختم شد، موضع سرسختانهای را علیه سکوت در برابر جنوبیها اتخاذ کرد.
میلارد فیلمور(زاده ۷ ژانویه ۱۸۰۰ - درگذشته ۸ مارس ۱۸۷۴) سیزدهمین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا و آخرین شخص از حزب ویگ بود که توانست به ریاست جمهوری آمریکا برسد.
میلارد فیلمور سال ۱۸۰۰ در فینگر لیک ایالت نیویورک متولد شد. در جوانی محدودیتهای زندگی در سرحدات را تجربه کرد . او در نوجوانی در مزرعه پدرش کار میکرد و در سن ۱۵ سالگی شاگرد خیاط شد. میلارد در مدرسهای درس خواند که یک کلاس درس بیشتر نداشت و همانجا به معلم سرخ مویش ، آبیگیل پاورز، دل بست، آن دو بعدها با هم ازدواج کردند.
ورود به دنیای سیاست
سال ۱۸۲۳ میلارد امتحان کسب پروانه وکالت را با موفقیت گذراند، هفت سال بعد دفتر وکالتش را به شهر بوفالو منتقل کرد.ابتدا دستیار ترلو وید، یکی از سیاستمداران عضو حزب ویگ بود، پس از آن هشت سال عضو مجلس نمایندگان بود . فیلمور ریاست جلسات سنا را زمانی عهده دار شد که مذاکرات فرسایشی مربوط به مصالحه سال ۱۸۵۰ در جریان بود . سال ۱۸۴۸ در حالیکه سمت حسابرس کل نیویورک را بر عهده داشت به عنوان معاون ریاست جمهوری انتخاب شد . در این زمان جمعیت ایالات متحده ۲۳ میلیون و ۱۹۱ هزار و ۸۷۶ نفر بود.
فیلمور پس از مرگ زاکری تیلور در سال ۱۸۵۰ در جای وی نشست . وی با ویگهای طرفدار جنوب روابط نزدیکی برقرار کرد و به یکی از حامیان مصالحه ۱۸۵۰ تبدیل شد. فیلمور در تلاش برای جلب حمایت ویگها برای شرکت در انتخابات سال ۱۸۵۲ شکست خورد و ۴ سال بعد به عنوان نامزد حزب آمریکاییها که درصدد اتحاد کشور علیه انگلیسیها بودند، بخت خود را بار دیگر آزمود . وی یکی از مخالفان «آبراهام لینکلن» در جریان جنگ داخلی آمریکا بود و در دوره بازسازی پس از جنگهای داخلی از اندرو جانسون حمایت میکرد.
اولین کتابخانه و وان حمام در زمان ریاست جمهوری فیلمور در کاخ سفید درست شد.
پس از ریاست جمهوری
میلارد فیلمور همچنین حاضر به پذیرش مدرک افتخاری از دانشگاه آکسفورد نشد و گفت سواد و فضایل علمی لازم برای دریافت این مدرک را در خود نمی بیند. میلارد فیلمور سال ۱۸۷۴ درگذشت.
فرانکلین پیرس
فرانکلین پیرس(۲۳ نوامبر ۱۸۰۴ - ۸ اکتبر ۱۸۶۹) چهاردهمین رئیسجمهور آمریکا از ۱۸۵۳ تا ۱۸۵۷ بود.
زندگینامه
پیرس به کمک اعتبار پدرش در حزب دموکرات آمریکا به سرعت ارتقای مقام یافت. پیرس به عنوان یکی از مخالفان گرایشهای ضد برده داری در حزب دموکراتیک بیش از پیش کسب وجهه کرد، تا اینکه توانست در انتخابات سال ۱۸۵۲ به عنوان نامزدی این حزب دست یابد. وی در این انتخابات بر «وینفیلد اسکات» از حزب ویگ چیره شد. پیرس سیاست حزب متبوع خویش در مورد مسامحه در برابر جنوب را ادامه داد، اما ناکامی هایش در سیاستهای خارجی و داخلی وی را از نامزدی مجدد انتخابات بعدی بازداشت
جیمز بیوکَنِن(به انگلیسی: James Buchanan) پانزدهمین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا بود. وی از سال ۱۸۵۷ تا ۱۸۶۱ مقام ریاست جمهوری آمریکا را عهدهدار بود.
از جیمز بیوکنن به عنوان یکی از سه رئیس جمهور بدنام آمریکا نام برده میشود.[۲] وی تنها رئیس جمهور متولد ایالت پنسیلوانیا و همچنین تنها رئیس جمهوری آمریکا است که در دوران تصدیاش در دولت مجرد باقی ماند.
وی در ۲۳ آوریل ۱۷۹۱ در شهر مرسرزبرگ در ایالت پنسیلوانیا به دنیا آمد
وی ریاست وزارت امور خارجه آمریکا در دوران زمامداری پولک و فرستاده آمریکا به بریتانیا در دوران تصدی پیرس را در کارنامه کاری خود داشت. بیوکنن در انتخابات سال ۱۸۵۶ «جان فریمونت» از حزب جمهوریخواه و «میلارد فیلمور» رئیس جمهور اسبق از حزب آمریکاییها را شکست داد و رئیس جمهور آمریکا شد. بحران در زمینه مسئله برده داری در آمریکا بیوکنن را با مشکلاتی مواجه کرد که وی برای حل آنها تمایل چندانی نداشت. بیوکنن در حالی که از جداییطلبی جنوبیها حمایت نمیکرد، با این موضوع که دولت فدرال میتواند در این زمینه مثمر ثمر واقع شود نیز موافق نبود.
وی در روز یکم ژوئن ۱۸۶۹ درگذشت.
آبراهام لینکلن( زاده ۱۲ فوریه ۱۸۰۹ مصادف با یکشنبه ۲۳ بهمن ۱۱۸۷ خورشیدی-درگذشته ۱۵ آوریل ۱۸۶۵ مصادف جمعه ۲۶ فروردین ۱۲۴۴ خورشیدی) شانزدهمین رئیسجمهور آمریکا بود.
آبراهام لینکلن به عنوان نخستین رئیس جمهور از حزب جمهوری خواه آمریکا انجام وظیفه نمود. امروز او بدین جهت مشهور است که به تاریخ برده داری در آمریکا خاتمه داد و ایالات متحده آمریکا را با نظارت بر مسائل مربوط به جنگ در طی جنگ داخلی آمریکا پا برجا نگه داشت. او ژنرالها را انتخاب کرد و استراتژی آنها را تایید نمود، افسران ارشد غیر نظامی را برگزید، بر دیپلماسی، عزل و نصب و فعالیتهای حزب نظارت کرد، و از طریق پیامها و سخنرانیها نظرات عموم را جمع آوری نمود. توان بالای او در سخنوری قدرت تأثیر گذاری او را افزایش میداد. نطق گتیسبرگ وی تأثیر ماندگاری بر ارزشهای آمریکا داشت.
لینکلن میبایست برای حفظ آمریکا برده داری را نابود میکرد و این کار را با اعلامیه آزادی بردگان و متمم سیزدهم قانون اساسی ایالات متحده به انجام رساند. او شخصاً مسئولیت «بازسازی» را به عهده گرفت و در پی این بود که هرچه سریعتر کشور را دوباره یکپارچه سازد. «جمهوریخواهان تندرو» که طرفدار سیاستهای سختگیرانه تر بودند با او به مخالفت برخاستند.
توانمندیهای او را در امر رهبری میتوان به وضوح در موارد زیر مشاهده کرد: در نخستین عملکرد دیپلماتیک وی در کنترل و اداره ایالتهای مرزی گرفتار برده داری در اوایل جنگ، در ناکام ساختن تلاش پارلمان برای سازمان دهی کابینه وی در سال ۱۸۶۲، در گفتهها و نوشتههای بسیارش که به بسیج کردن و انگیزه دادن به ناحیه شمال کمک شایانی کردند و در فرونشاندن جنجال صلح در انتخابات ریاست جمهوری ۱۸۶۴ آمریکا. کوپرهدز او را به خاطر نقض قانون اساسی، پا را فراتر از قدرت اجرایی خود گذاشتن، اجتناب از سازش و مصالحه در امر برده داری، اعلام قانون ازدواج، معوق گذاشتن حکم احضار به دادگاه، دستور بازداشت ۱۸ هزار مخالف من جمله مقامات دولتی و ناشران روزنامهها و کشتار صدها هزار مردان جوانی که به عنوان سرباز در جنگ خدمت میکردند، مورد انتقاد قرار داد. «جمهوری خواهان تندرو» نیز او را به دلیل عملکرد کندش در خاتمه دادن به برده داری و عدم اعمال خشونت کافی نسبت به مناطق اشغال شده جنوبی به باد انتقاد گرفتند.
تاریخ نویسان بر این باورند که لینکلن بر نهادهای سیاسی و اجتماعی آمریکا تأثیری ماندگار بر جای نهاد به ویژه اینکه این روال را در پیش گرفت که تمرکز قدرت را در دولت فدرال افزایش دهد و از قدرت دولتهای ایالتی بکاهد. اعتبار او مدیون نقش در تعریف مسائل بزرگ و مهم، سازمان دهی جنگ داخلی و پیروزی در آن، از بین بردن برده داری، تجدید نظر در ارزشهای ملی، تشکیل حزب سیاسی نوین و حفظ آمریکا است. ترور او در نگاه میلیونها تن از مردم آمریکا شهادت محسوب شد.
دوران آغازین آبراهام لینکلن
انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال ۱۸۶۰
لینکلن در سال ۱۸۵۵ برای حضور در مجلس سنای آمریکا نامزد شد و یک سال پس از آن به حزب جدید جمهوریخواه پیوست. وی توانست با وجود شکست از فریمونت نامزد این حزب در رقابتهای انتخاباتی سال ۱۸۵۶، در سمت معاون بالقوه وی به محبوبیت فراوانی در میان افکار عمومی آمریکا دست یابد . وی توانست در کنوانسیون جمهوری خواهان برای رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۸۶۰ به کسب نامزدی این حزب نایل آید و بالاخره در این انتخابات به پیروزی برسد.
لینکلن از آغازین ماههای زمامداریاش نشان داد که به رغم نظر جیمز بوکانان، معتقد است که دولت ملی قدرت مواجهه با شورشیان را داراست . او گرچه با نظام بردهداری مخالفت نمیورزید، اما به سرعت دریافت که جنگ داخلی، در کشورش، نمیتواند بدون آزادی بردهها، به سرانجامی مطلوب برسد . او از یک سو با مخالفت جمهوریخواهان تندرو مواجه بود و از سوی دیگر باید تلاش میکرد تا دموکراتهای طرفدار صلح را با خود همراه کند. تلاشهای وی برای یافتن راهی میانه در سال ۱۸۶۴ به ثمر نشست و وی برای بار دوم سمت ریاست جمهوری در کشورش را بر عهده گرفت. لینکلن در مراسم تحلیف بر مسامحه با جنوب صحه گذاشت، اما پیش از اینکه این اندیشه وی به بوته آزمایش گذاشته شود، درگذشت.
آبراهام لینکلن در خانوادهای فقیر در کنتاکی بدنیا آمد. پدرش، در حالی که تنها تبری برای گذران زندگی بهمراه داشت، از آنجا به همراه خانواده خود مهاجرت کرد، و بسوی شهر ایندیانا پیش رفت، پس در شهر ایندیانا، کلبهای چوبی، بدون در و پنجره ساخت که کف آن پر از علفهای وحشی بود. او برای آنها، رختخوابهائی، که تشک آن را با برگ خشک پرکرده بودند به همراه، یک یا دو چهار پایه، یک میز و یک کتاب مقدس فراهم آورد، که همه اثاثیه و دارایی آنها را تشکیل میداد.
لینکلن در دوران ریاست خود بیشتر توجه خود را به مسائل نظامی و سیاست معطوف کرد، اما با حمایت شدید او بود که دولت آمریکا نظام بانک ملی فعلی را از طریق قانون بانک ملی راه اندازی نمود. دولت لینکلن تعرفه موریل را برای افزایش درآمد افزایش داد و برای نخستین بار مالیات بر درآمد را اعمال کرد، صدها میلیون دلار اوراق بهادار و اسکناسهای کاغذی چاپ کرد، مهاجرت از اروپا را ترغیب نمود، نخستین راه آهن میان قارهای را به راه انداخت، وزارت کشاورزی آمریکا را بنا نهاد و از طریق قانون همستید مصوب ۱۸۶۲ مالکیت زمینهای کشاورزی را ترویج کرد. در طی جنگ، وزارت دارایی او به شیوهای کارآمد تجارت پنبه را در نواحی اشغال شده جنوب تحت کنترل گرفت.
دولت و کابینه
از مشخصههای بارز لینکلن این بود که به رقیبان سیاسی اش در کابینه پستهای مهم میداد تا تمامی گروههای حزب را در یک جهت نگه دارد و به آنها امکان دهد تا با یکدیگر مبارزه کنند، اما برعلیه لینکلن متحد نشوند . تاریخ نویسان معتقدند که کابینه او به استثنای کامرون، گروهی بسیار کارآمد بود
لینکلن توسط یک بازیگر تئاتر به نام «جان ویلکس بوث» مورد اصابت گلوله قرار گرفت و در صبح روز ۱۴ آوریل ۱۸۶۵ درگذشت. قابل توجه است که او بر روی صندلی شماره 33 تئاتر ترور شد.
گرامیداشت آبراهام لینکلن
•قد لینکلن ۱۹۲ سانتیمتر بود و بنابراین بلند قدترین رئیس جمهور در تاریخ آمریکاست.
•طبق یک روایت، مخالف لینکلن در انتخابات سنای ۱۸۵۸، استفان داگلاس، لینکلن را «دو رو» خوانده بود . به محض شنیدن این مسئله، لینکلن با شوخی گفت: اگر من روی دیگری داشتم واقعاً فکر میکنید با این رو ظاهر میشدم؟
•میگویند یکبارزمانی که لینکلن مرد جوانی بود به سر و وضع خود در آینه نگاهی انداخت و گفت: «اِبی، این واقعیت دارد، تو زشتترین مرد جهان هستی، اگر زمانی فردی را زشت تر از تو ببینم بی شک در جا او را به ضرب گلوله میکشم. شکی نیست که این کار را لطفی در حق آن فرد میدانم».
•براساس توصیفاتی که در مورد لینکلن نوشته شده، گمان میرود که از دههٔ ۱۸۶۰ به سندرم مارفان مبتلا بودهاست و گواه آن این است که از تمامی افراد آن زمان بسیار بلندتر بود، پاهای بلندی داشت و فرم سینه اش غیر عادی بود و مفاصل شل و نرمی داشت.
•لینکلن در تمام عمرش از افسردگی بالینی رنج برد. در طی یک دورهٔ بسیار سخت که به علت مرگ نامزدش بود، در سال ۱۸۳۵ دوستان صمیمی اش از ترس اینکه مبادا او دست به خودکشی بزند همواره مراقبش بودند. یکبار در دوران ریاست جمهوری اش، افسردگی اش آنقدر شدت یافت که در بستر با اعضای کابینه اش دیدار کرد. او همچنین مدام کابوس میدید. چند سالی لینکلن برای کاهش افسردگی اش قرص مصرف میکرد. مهمترین ماده این قرصها عنصر جیوه بود که مادهای سمی است. برخی از تاریخ نویسان هم اکنون بر این باورند که علت رفتار عجیب و غریب لینکلن در سالهایی که این دارو را مصرف میکرده مسمومیت جیوه بودهاست . پس از اینکه رسماً کار ریاست جمهوری را آغاز کرد مصرف این قرصها را کنار گذاشت و طبعاً رفتارهایش نیز بهبود یافت. گزارشهایی که از رفتار او میدهند با عوارض ناشی از مسمومیت جیوه همخوانی دارد. با این حال بدون دسترسی به نمونه موی لینکلن در طی دورهای که به این قرص را مصرف میکرده، نمیتوان این فرضیه را رد یا تایید کرد.
•او یکبار در مورد یکی از کابوسهای مکرر و فراموش نشدنی اش با یکی از دوستانش صحبت کرد. او گفت کابوس میبیند که در میان جمعیتی ماتم زده و عزادار است که در اطراف قطاری جمع شدهاند و وقتی از زنی ماتم زده و سوگوار میپرسد چه اتفاقی افتاده زن جواب میدهد: رئیس جمهور را کشتند، او مرده.
•لینکلن به خاطر سخنرانیها و صحبتهایش مشهور است، یک نمونه کوتاه آن این است: «هیچ کس حافظه اش آنقدر خوب نیست که دروغ گوی خوبی باشد».
•در سال ۱۸۶۵، لینکلن از طرف انجمن بینالمللی کارگران نامهای دریافت کرد که انتخاب مجدد او را تبریک گفته بودند و موضع ضد برده داری او را ستوده بودند. این نامه به قلم کارل مارکس بود
اندرو جانسون
اندرو جانسون به عنوان معاول لینکلن پس از مرگ وی در حالی عهدهدار ادارهٔ امور آمریکا شد که فاقد مهارتهای سیاسی سلفش بود. وی از نظر سیاسی به عنوان یک دموکرات معتقد به ایدههای جکسون شناخته میشد و طرفدار سرسخت سیاست «زمین برابر» بود. پیگیری سیاستهای لینکلن با وجود حضور اکثری جمهوریخواهان در مجلس سنای آمریکا کار سادهای نبود. جمهوریخواهان تندرو تلاش میکردند تا با گذراندن لایحههای مختلف، عزل و نصبهای جانسون را زیر سئوال ببرند. تنش میان جانسون و مجلس سنا با تلاش جمهوریخواهان برای استیضاح وی به اوج خود رسید.
یولیسیز سایمن گرانت(به انگلیسی: Ulysses Simon Grant) هجدهمین رئیس جمهور آمریکا، و قهرمان جنگ داخلی آمریکا بود.
جمهوریخواهان گرانت را به عنوان نامزد خود در رقابتهای انتخاباتی سال ۱۸۶۸ معرفی میکردند. وی توانست در این انتخابات بر رقیب دموکرات خود «هوراشیو سیمور» فایق آید. دوران ریاست جمهوری او در حالی آغاز شد که بسیاری از وی به عنوان یکی از بانیان پایان جنگ داخلی نام میبردند.
گرانت از ابتدای دوران زمامداری اش نشانههایی از عدم صلاحیت خود به عنوان رئیس جمهور آمریکا بروز داد. کابینه وی بسیار ضعیف بود و بسیاری از دوستان و نزدیکان صمیمی وی نیز فاسد بودند. انعقاد پیمان لندن در سال ، ۱۸۷۱ مهمترین دستاورد وی در سیاست خارجی محسوب میشود. گرانت در انتخابات سال ۱۸۷۲ بار دیگر بر رقبای خود از حزب دموکرات و جمهوری خواه لیبرال چیره شد. رسواییهای اختلاس در سال ۱۸۷۳ که یاران گرانت متهمان اصلی آن بودند، دولت وی را با بحرانی جدی مواجه ساخت.
رادرفورد بیرچارد هِیز(به انگلیسی: Rutherford Birchard Hayes) (۴ اکتبر, ۱۸۲۲ - ۱۷ ژانویه ۱۸۹۳)، نوزدهمین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا
انتخاب هیز برای سومین بار به عنوان فرماندار اوهایو زمینه جلب توجه جمهوریخواهان را به وی فراهم آورد. انتخاب وی به عنوان رئیس جمهور آمریکا در سال ۱۸۷۶ با بحث و شبهات زیادی همراه بود. او با اختلاف یک رای الکترال بر رقیبش پیروز شد. اما وعدههای هیز برای مصالحه با جنوب باعث شد تا افکار عمومی آمریکا نسبت به نتایج این انتخابات سختگیری نکرده و آن را بپذیرد.
جیمز آبرام گارفیلد(۱۸۳۱-۱۸۸۱) رئیسجمهور آمریکا بود.
گارفیلد به علت تواناییهایش در امور پارلمانی و مهارتهای بی بدیلش در سخنوری به سرعت مورد توجه جمهوریخواهان در مجلس نمایندگان آمریکا قرار گرفت. در سال ۱۸۸۰ با وجود پیروزی اش در انتخابات سنا، ترجیح داد دعوت حزب جمهوریخواه را برای نامزدی این حزب در رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری بپذیرد. گارفیلد در این انتخابات بر وینفیلد اسکات هانکوک از حزب دموکرات چیره شد، اما یک سال بعد در واشینگتن ترور شد و درگذشت.
چستر آلن آرتور(به انگلیسی: Chester Alan Arthur) (زاده ۵ اکتبر ۱۸۲۹ - درگذشته ۱۸ نوامبر ۱۸۸۶)، بیست و یکمین رئیس جمهور ایالات متحدهٔ آمریکا
زندگینامه
چستر آلن آرتور در سال ۱۸۷۱ از سوی گرانت به سمت تحصیل دار بندر نیویورک منصوب شد . این سمت زمینه حمایت گسترده گروه نیویوریکیها را به نفع وی فراهم آورد، اما هیس در سال ۱۸۷۷ خواستار تحقیق در فعالیتهای این گروه شد و یک سال بعد آرتور از سمت خود معلق شد . پس از مرگ کارفیلد آرتور که معاونت وی را بر عهده داشت، رئیس جمهور آمریکا شد . وی در پی از دست دادن حمایت گروه نیویورک و ناکامی در جلب حمایت اصلاح طلبان از نامزدی برای انتخابات سال ۱۸۸۴ بازماند. او دو سال پس از برگزاری این انتخابات در نیویورک درگذشت.
بنیامین هریسون، بیست و سومین رئیس جمهور آمریکا.
وی نوه ویلیام هنری هریسون، نهمین رئیس جمهور آمریکا بود. بنیامین هریسون در انتخابات ۱۸۸۸ به عنوان نامزد جمهوریخواهان شرکت کرد و با کسب ۲۳۳ رای در الکترال کالج بر «کله ولند» چیره شد. بزرگترین دستاورد سیاست خارجی هریسون حمایت وی از «بلین»، وزیر امور خارجه وقت بود که ایدههایش در اداره امور وزارت خارجه آمریکا زمینههای قدرت امپریالیستی این کشور را نوید میداد.
استفن گراور کلیولند(به انگلیسی: Stephen Grover Cleveland) (زاده ۱۸ مارس ۱۸۳۷ - درگذشته ۲۴ ژوئن ۱۹۰۸) بیست و چهارمین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا.
زندگینامه
کلیولند در سال ۱۸۸۴ توانست حمایت دموکراتها را برای نامزدی در انتخابات جلب کند. او اگرچه در میان افکار عمومی آمریکااز محبوبیت بالایی برخوردار نبود، اما در انتخابات ۱۸۸۴ با جلب نظر جمهوریخواهان مستقل به ریاست جمهوری آمریکا رسید. وی ۴ سال بعد رقابت برای کسب مجدد این جایگاه را به «بنیامین هریسون»، از حزب جمهوریخواه، واگذار کرد اما در دور بعدی انتخابات ریاست جمهوری بار دیگر توانست وارد کاخ ریاست جمهوری شود . پیروزی در نزاع مرزی با انگلیس در ونزوئلا از جمله دستاوردهای وی در سیاست خارجی بود.
•لینکلن و زکریا تیلور هر دو از نسل کلنل ریچارد لی از خانوادهای در ویرجینیا بودند.
•بوریج، آلبرت جی. «آبراهام لینکلن: ۱۸۰۹-۱۸۵۸» (۱۹۸۲). ج ۲، تا ۱۸۵۸؛ شاخص به خاطر دید سیاسی بی طرفانه.
•دیوید هربرت دونالد. «لینکلن» (۱۹۹۹)، ISBN ۰-۶۸۴-۸۲۵۳۵-X، به خوبی توسط اندیشمندان بازبینی شده است؛ دونالد به خاطر حسب حال نگاری برنده دو جایزه پولیتزر شدهاست.
•ویلیام ای جیناپ. «آبراهام لینکلن و جنگ داخلی آمریکا : زندگی نامه»، توسط ISBN ۰-۱۹-۵۱۵۰۹۹-۶(۲۰۰۲)، کوتاه
•آلن سی گولزو. «آبراهام لینکلن : رئیس جمهور ناجی» ISBN 0-8028-3872-3(1999)
•جان هی و جان جرج نیکولای. «آبراهام لینکلن: تاریخچه» (۱۸۹۰)؛ به صورت آنلاین در آدرس ده مجلد؛ جزئیات زندگی آبراهام لینکلن و همکاران ارشد وی
•رینارد اچ لوتین. «آبراهام لینکلن واقعی» (۱۹۶۰) تاکید بر سیاست
•مارک ای. نیلی. «دایره المعارف آبراهام لینکلن» (۱۹۸۴)، اطلاعات دقیق از بسیاری از افراد و جنبشهای منتسب به AL
•مارک. ای. نیلی. «آخرین امید جهان: آبراهام لینکلن و آمریکای وعده داده شده» (۱۹۹۳)، برنده جایزه پولیتزر
•استفان بی. اوتس «به همراه شر تا پوچی: زندگی آبراهام لینکلن» (۱۹۹۴) * جیمز جی. راندال.«رئیس جمهور لینکلن» (جلد۴، ۵۵- ۱۹۴۵؛ چاپ مجدد ۲۰۰۰) نوشته برنده جایزه ** «آقای لینکلن» نوشتههایی که توسط ریچارد ان. کارنت (۱۹۷۵) ویرایش شدهاند.
•کارل سندبورگ «آبراهام لینکلن: سالهای اوج» (دو جلد ۱۹۲۶) ؛ «سالهای جنگ» (۴ جلد ۱۹۳۹) برنده جایزه ادبی پولیتزر.
•بنیامین بی . توماس ؛ «آبراهام لینکلن : زندگی نامه» (۱۹۵۲)
عناوین تخصصی [ویرایش]
•بیکر، جین اچ. «ماری تادلینکون: زندگی نامه» (۱۹۷۸)
•بلز، هرمان. «آبراهام لینکلن، بنیان گرایی و برابر حقوق در زمان جنگهای داخلی» (۱۹۹۸)
•بوریت، گابور اس. "لینکلن و رویای اقتصادی آمریکاً (۱۹۹۴). نظریات و سیاستهای اقتصادی لینکلن
•بوریت، گابور، اس. ویرایش «لینکلن، رئیس جمهور جنگ» (۱۹۹۴)
•بوریت، گابور اس. ویرایش «لینکلن تاریخ نویس» اوربانا : چاپ دانشگاه ایلیونز، ۱۹۹۸، تاریخ نگاری * بروس، رابرت وی. «لینکلن و ابزار جنگ» (۱۹۶۵) در مورد سلاحهای در حال تولید در زمان جنگ
•دونالد، دیوید هربرت. «بررسی مجدد لینکلن: مقالاتی در مورد جنگ داخلی» (۱۹۶۰). *دونالد، دیوید هربرت. «ما مردان لینکلن هستیم: آبراهام لینکلن و دوستانش» سیمون و شاستر ، (۲۰۰۳).
•فونر، اریک. «خاک آزاد، کار آزاد، مردم آزاد: ایدئولوژی حزب جمهوری خواه قبل از جنگ داخلی» (۱۹۷۰) تاریخ جهت گیریهای فرقههای مختلف درون حزب آبراهان لینکلن"
•هریس، ویلیام سی. «کمک به همه: لینکلن و بازگرداندن مجدد اتحاد» (۱۹۹۷). طرحهای لینکلن برای بازسازی
•هندریک بورتون جی«کابینه جنگ لینکلن» (۱۹۴۶).
•هافستاتر، ریچارد. «سنت سیاسی آمریکا: و افرادی که این سیاستها را رهبری میکنند» (۱۹۴۸) فصل ۵: «آبراهام لینکلن و اسطوره خودساخته»
•هولزر، هارولد. «لینکلن در اتحادیههای شبکه سازان: سخنرانی ای که لینکلن را رئیس جمهور ساخت» (۲۲۰۴)
•مک فرسون، جیمز ام. "آبراهام لینکلن و انقلاب دوم آمریکاً (۱۹۹۲)
•مگ فرسون، جیمز ام. «فریاد آزادی: دوران جنگ داخلی» (۱۹۸۸). برنده جایزه پولتیزر جنبههای مختلف جنگ را بررسی میکند"
•مورگنتو، هانس جی. و دیوید هین «مقالاتی در مورد عقاید و سیاستهای لینکلن» لانهام، MD: چاپ دانشگاه آمریکا برای مرکز روابط عمومی وایت بورکت میلر در دانشگاه ویرجینا، ۱۹۸۳.
•نیلی، مارک ای. «سرنوشت آزادی: آبراهام لینکلن و آزادیهای مدنی» (۱۹۹۲). برنده جایزه پولیتزر.
•نوینز، آلن. «نظم وحدت» ۸ جلد (۱۹۷۱-۱۹۴۷). ۱ میوههای سرنوشت تظاهرات، ۱۸۵۲-۱۸۷۴؛ ۲. تقسیم وطن، ۱۸۵۷-۱۸۵۲؛ ۳. بحران حزب و داگلاس و بوخنان، ۱۸۵۹؛ ۴. درآمدی بر جنگ داخلی، ۱۸۶۱-۱۸۵۹؛ ۵. جنگ فی البداهه، ۱۸۶۲-۱۸۶۱؛ ۶. جنگ به انقلاب تبدیل میشود، ۱۸۶۳-۱۸۶۲؛ ۷. جنگ سازمان یافته، ۱۸۶۴-۱۸۶۳؛ ۸. جنگ سازمان یافته به سوی پیروزی؛ ۱۸۶۵-۱۸۶۴؛ پوشش کامل دوره جنگ داخلی، به محوریت لینکلن
•فیلیپ اس. پلادان «ریاست جمهوری آبراهام لینکلن» (۱۹۹۴)، منتقدان این کتاب را کاملترین معرف دوران ریاست جمهوری آبراهان لینکلن میدانند.
•"لینکلن در اذهان آمریکا نوشته مریل دی پترسون (۱۹۹۴) مردم پس از سال ۱۸۶۵ چگونه از لینکلن یاد میکنند
•راندال، هیترکاکس ، «بزرگترین ملت جهان: سیاستهای اقتصادی جمهوری خواهان طی جنگ داخلی» (۱۹۹۷)
•شنک، یوشاولف. «ملانکولی لینکلن: چگونه رکورد لینکلن را به چالش کشید و به شهرت وی تاثیر مثبت گذارد» (۲۰۰۵)
•گور ویدال. «لینکلن»، شابک ۶-۷۰۸۷۶-۳۷۵-۵، رمان.
•ویلیامز، تی. هری «لینکلن و ژنرالهایش» (۱۹۶۷).
•ویلز. گری. «لینکلن در گتیسبورگ: سخنانی که آمریکا را دوباره ساخت» شابک: ۳-۸۶۷۴۲-۶۷۱-۰.
سامانه خرید و امن این
سایت از همهلحاظ مطمئن می باشد . یکی از
مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می
توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت
بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم
اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه 09159886819 در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما فرستاده می شود .
آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی
سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس
مطالب پربازديد
متن شعار برای تبلیغات شورای دانش اموزی تحقیق درباره اهن زنگ نزن انشا در مورد 22 بهمن