تحقیق و پروژه رایگان - 191

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق مدرسه هوشمند

بازديد: 269

مدرسه هوشمند
دانش‌آموزان در مدرسه هوشمند نقش ياددهنده و يادگيرنده را برعهده دارند. در اين مدرسه، برنامه درسي محدودكننده نيست و به دانش‌آموزان اجازه داده مي‌شود از برنامه‌هاي درس خود فراتر گام بردارند. در اين مدرسه روش تدريس براساس دانش‌آموز محوري است. تأكيد بر مهارت فكر كردن و فراهم ساختن محيط ياددهي ـ يادگيري از راهبردها و خط مشيهاي مدرسه هوشمند است.
بروز تحولات گسترده در زمينه كامپيوتر و ارتباطات، تغييرات عمده‌اي را در عرصه‌هاي متفاوت حيات بشري به دنبال داشته است. در ساليان اخير فناوريهاي اطلاعات و ارتباطات، بيشترين تأثير را در حيات بشريت داشته‌اند. دنياي ارتباطات و توليد اطلاعات به سرعت در حال تغيير بوده و داده و اطلاعات به سرعت و در زماني غيرقابل تصور به اقصي نقاط جهان منتقل و در دسترس استفاده‌كنندگان قرار مي‌گيرد. بدون شك مهمترين و در عين حال بزرگترين پيشرفت در زمينه فناوري اطلاعات و ارتباطات به ابداع اينترنت، برمي‌گردد.
فناوري اطلاعات و ارتباطات، تحولات گسترده‌اي را در تمامي عرصه‌هاي اجتماعي بشريت به دنبال داشته و تأثير آن بر جوامع بشري به گونه‌اي است كه جهان امروز به سرعت در حال تبديل به يك جامعه اطلاعاتي است. جامعه‌اي كه در آن دانايي و ميزان دسترسي و استفاده مفيد از دانش،‌ داراي نقش محوري و تعيين كننده است.
فناوري اطلاعات، به عنوان عمده‌ترين محور تحول و توسعه در جهان منظور شده است. كامپيوتري شدن بسياري از امور جاري مردم، انجام بسياري از كارهاي روزمره بانكي با استفاده از اينترنت و شبكه‌هاي ارتباطي در منزل، آموزش الكترونيكي و مجازي و عدم نياز به حضور در كلاسهاي درس، توسعه و ترويج تجارت الكترونيكي از دستاوردهاي فناوري اطلاعات است و در رفاه و آسايش مردم نقش دارند.
امروزه مديريت دانش در نظامهاي اطلاع‌رساني كامپيوتري به صورت قابل ملاحظه‌اي مورد توجه قرار گرفته است. سازماندهي و مديريت دانش و به دنبال آن مديريت اطلاعات، نقش اساسي را در انتقال دانش فردي به دانش سازماني ايفا مي‌كنند. همچنين مديريت اطلاعات و منابع آموزشي در محيط آموزش الكترونيكي اهميت ويژه‌اي دارد. از آنجا كه نظامهاي يادگيري الكترونيكي اطلاعات بسياري را نگهداري مي‌كنند،‌ ايجاد اين چنين محيطهايي بايد به گونه‌اي انجام شود كه كاربران بتوانند از اطلاعات موجود استفاده مفيد و مؤثري داشته باشند.
آموزش، ركن اصلي در توسعه پايدار هر كشور است و آموزش الكترونيكي، امروزه از جديدترين‏، مؤثرترين و مطمئن‌ترين روشها در توسعه آموزشهاي فردي و سازماني است.
سيستم نوين آموزش الكترونيكي فوايد و مزاياي منحصر به فردي را براي افراد، سازمانها و مراكز آموزشي به همراه دارد. در گذشته تمامي آموزشهاي كاركنان در شركتها و سازمانها به شيوه كلاسهاي حضوري برگزار مي‌گرديد كه در آن محوريت كلاس با مربي آموزش بود. با ظهور اينترنت، آموزش الكترونيكي باعث گسترش دامنه آموزش و باعث به اشتراك گذاشتن دانش و اطلاعات شد.
قرن 21 به سمتي مي‌رود كه اكثر مشاغل به دانش و مهارتهاي كامپيوتري نياز خواهند داشت. ورود به اين عرصه به نوع جديدي از آموزش نياز دارد كه با آموزش سنتي كنوني همخواني ندارد. مدتي است برخي كشورهاي جهان به تأسيس مدارس الكترونيكي يا مدارس هوشمند دست زده‌اند. در مدارس هوشمند كامپيوتر در نحوه تدريس و ارزشيابي تأثير مي‌گذارد و برنامه‌هاي درسي را تا حدودي تغيير مي‌دهد. ولي در عين حال كاركردهاي اجتماعي مدارس بر جاي خود باقي مي‌ماند چون در روابط اجتماعي به دانش‌آموزان ياري مي‌رساند. در اين مدارس دانش‌آموزان مي‌توانند با منابع علمي جهان و معلمان و بچه‌هاي مدارس ديگر ارتباط برقرار كنند.
مدرسه هوشمند مدرسه‌اي فيزيكي است و كنترل و مديريت آن، مبتني بر فناوري كامپيوتر و شبكه انجام مي‌گيرد و محتواي اكثر دروس آن الكترونيكي و سيستم ارزشيابي و نظارت آن هوشمند است. در چنين مدرسه‌اي يك دانش‌آموز هوشمند، با صرف وقت بر روي موضوعات به شكل مستمر، منابع و قابليتهاي اجرايي خود را توسعه و تغيير مي‌دهد و اين نكته‌اي است كه به مسئولان مدرسه اجازه مي‌دهد تا با توجه به تغييرات به وجود آمده و افزايش سطح اطلاعات دانش‌آموزان، آنها را براي اخذ اطلاعات جديد آماده نمايند.
مدرسه هوشمند مدرسه‌اي است كه جهت ايجاد محيط ياددهي ـ يادگيري و بهبود نظام مديريتي مدرسه و تربيت دانش‌آموزان پژوهنده طراحي شده است.
مدرسه هوشمند مؤسسه آموزشي است كه در جهت فرآيند يادگيري و بهبود مديريت به صورت سيستمي نظام يافته بازسازي شده تا كودكان را براي عصر اطلاعات آماده سازد.
دانش‌آموزان در مدرسه هوشمند نقش ياددهنده و يادگيرنده را برعهده دارند. در اين مدرسه، برنامه درسي محدودكننده نيست و به دانش‌آموزان اجازه داده مي‌شود از برنامه‌هاي درس خود فراتر گام بردارند. در اين مدرسه روش تدريس براساس دانش‌آموز محوري است. تأكيد بر مهارت فكر كردن و فراهم ساختن محيط ياددهي ـ يادگيري از راهبردها و خط مشيهاي مدرسه هوشمند است. هفت اصل كليدي در مدارس هوشمند عبارتند از: 1)دانش خلاق 2)استعداد يادگيري 3)توجه به فهم مطالب 4) آموختن با هدف تسلط و انتقال آن 5) ارزيابي آموخته‌ها به شكل متمركز 6) غلبه بر مشكلات 7) مدرسه به عنوان يك سازمان آموزشي.
در مدارس هوشمند كامپيوتر جايگزين تخته سياه و CD جاي دفتر مشق را مي‌گيرد. دانش‌آموزان مي‌توانند از طريق اينترنت اطلاعات بسياري را درباره هر موضوع كه بخواهند بدست آورند. در اين سيستم معلم و شاگرد هر دو توليد محتواي الكترونيكي و درس را به صورت CD ارائه مي‌كنند. در اين مدارس آموزش منحصر به معلم نيست و دانش‌آموز نقش اساسي در آموختن مباحث علمي دارد. دبيران با استفاده از محتواي درسي الكترونيكي موجب تفهيم بهتر مطالب درس و صرفه‌جويي در وقت مي‌شوند و دانش‌آموزان هم اين فرصت را دارند كه توانايي و قابليتهاي خود را آشكار و به توليد محتوا بپردازند.
در اين گونه مدارس كسب موفقيت دست‌يافتني است و ميزان آن به تلاش و پيگيري دانش‌آموزان و هدايت صحيح و جهت دار بستگي دارد. در اين روش روح پژوهش و جست‌وجوگري،‌ جايگزين روحيه بي‌هدف دانش‌آموز خواهد شد. در اين روش ركن اصلي براي هرگونه تغيير، تغيير در فكر است و ابزار و امكانات تنها وسيله‌اي براي جامه عمل پوشاندن به افكار هستند.
در مدارس هوشمند معلمان مي‌توانند به جاي اينكه تلاش كنند خودشان پاسخي براي پرسشهاي دانش‌آموزان پيدا كنند، از آنها بخواهند پاسخ پرسشهايشان را در كامپيوتر پيدا كنند و براي بقيه بازگو كنند.
مدارس هوشمند مدارسي هستند كه مباني توسعه آنها استفاده از فناوريهاي نوين اطلاعات و ارتباطات مي‌باشد و تفاوت آن با مدارس مجازي اين است كه در اين مدارس دانش‌آموزان بايد حضور فيزيكي داشته باشند اما در مدرسه مجازي، دانش‌آموز و معلم مي‌توانند كيلومترها از هم فاصله داشته باشند. معلمان مدارس هوشمند الزامي به متخصص بودن در حوزه IT ندارند بلكه بايد بتوانند از سيستم اين مدرسه مطلع باشند و از امكانات آن خوب استفاده كنند. معلم بايد خوب بداند كه منابع در كجاها وجود دارند كه وقتي دانش‌آموزان سؤالي مطرح كردند آنان را به منابع موردنظر راهنمايي كند.
ارتباط والدين با مدرسه، از طريق كامپيوتر انجام مي‌گيرد و اين امكان را دارند كه با مدير يا معلمان مدرسه ارتباط برقرار كنند و از وضعيت تحصيلي فرزند خود آگاه شوند.
كتابخانه اين مدرسه، يك كتابخانه الكترونيكي است و دانش‌آموز مي‌تواند به صورت Online از آن استفاده نمايد. محيطهاي گفت‌وگو، بحث و پرسش و پاسخ به صورت همزمان و ناهمزمان دراين مدرسه فعال است.
افزايش استفاده ازكامپيوتر در آموزش به يك نياز تبديل شده است. ما براي عقب نماندن از قافله جامعه جهاني كه به سرعت نقش رايانه‌ها را در مشاغل گسترش مي‌دهد به سيستم آموزش متناسب اين عصر نيازمنديم. اما از اين موضوع نيز نبايد قافل باشيم كه استفاده از انواع نرم‌افزارها و محتواهاي آموزشي غيراستاندارد مي‌تواند لطمات جبران‌ناپذيري به آموزش وارد و يادگيرندگان را دچار سردرگمي كند. براي ايجاد مدرسه هوشمند و يا كلا ورود فناوري اطلاعات به مدارس وزارت آموزش و پرورش بايد به دنبال ايجاد بانكهاي اطلاعاتي قوي و هماهنگ باشد كه بتواند شبكه آموزشي قوي استاندارد را اتخاذ كند تا خدمات محتوايي و آموزشي را به راحتي در دسترس مدرسه قرار دهد. با اميد به اينكه مدارس هوشمند راهي باشد در جهت رشد فكري دانش‌آموزان اين مرز و بوم.
هوشمند سازی مدارس
قرن۲۱ به سمتي مي‌رود كه اكثر مشاغل به دانش و مهارتهاي رايانه‌اى نياز خواهند داشت. ورود به اين عرصه به نوع جديدي از آموزش نياز دارد كه با آموزش سنتي كنوني بخصوص آنچه هم اكنون در مدارس ايران در جريان است همخواني ندارد. مدتي است برخي كشورهاي جهان به تاسيس مدارس الكترونيكى يا آنچه در کشور ما مصطلح شده مدارس هوشمند دست زده اند. الگوى اوليه اين مدارس از كشور انگليس گرفته شده است و كشور مالزي يكي از پيشتازان ايجاد اين مدارس به شمار مي‌رود. با اين رويكرد کشور ما هم از سال 1383 طرحي را بصورت پایلوت در چهار مدرسه اجرا كرده است. دانشگاهها هم به نوع ديگري از آموزش تحت عنوان آموزش مجازي متمايل شده‌اند.
در مدارس هوشمند رايانه در نحوه تدريس و ارزشيابي تاثير مي‌گذارد و برنامه‌هاي درسي را تا حدودي تغيير مي‌دهد ولي در عين حال كاركردهاي اجتماعي مدارس بر جاي خود باقي مي‌ماند چون در روابط اجتماعي به دانش‌آموزان ياري مي‌رساند.
در اين مدارس دانش‌آموزان مي‌آموزند انبوهي از اطلاعات را پردازش كنند و از اين اطلاعات در جهت يادگيري بيشتر استفاده كنند. دانش‌آموزان حتي مي‌توانند با منابع علمي جهان و معلمان و بچه‌هاي مدارس ديگر ارتباط برقرار كنند.
در مدارس هوشمند معلمان مي‌توانند به جاي اينكه تلاش كنند خودشان پاسخي براى پرسشهاي دانش‌آموزان پيدا كنند، از آنها بخواهند پاسخ پرسش‌هايشان را در رايانه پيدا كنند و براى بقيه بازگو كنند. البته مدارس هوشمند اين كارايى را نيز دارند كه به دانش‌آموزان نشان دهند چه اطلاعاتي در وب موثق است تا كودكان و نوجوانان ضمن دريافت اطلاعات درست تحت تاثير تبليغات سوء اينترنت هم قرار نگيرند. در نهايت به كارگيري رايانه به معلمان خوش فكر كمك مي‌كند به دوره آموزش براساس كتاب محوري و سخنراني تك‌‌گويانه معلم در كلاس خاتمه دهند و سيستم آموزشى را به شكل سيستم مشاركتي، مبتني بر آموزش توانايى‌هاى پژوهش، جمع‌بندى، تحليل و نتيجه‌گيري دانش‌آموزان تبديل كنند.
مدرسه هوشمند (Smart School)
مدرسه هوشمند مدرسه‌اي فيزيكي است كه كنترل و مديريت آن، مبتني ‌بر فن‌آوري رايانه و شبكه انجام مي‌گيرد و محتواي اكثر دروس آن الكترونيكي و سيستم ارزشيابي و نظارت آن هوشمند است.
در چنين مدرسه‌اي يك دانش‌آموز هوشمند، با صرف وقت بر روي موضوعات به ‌شكل مستمر، منابع و قابليت‌هاي اجرايي خود را توسعه و تغيير مي‌دهد و اين نكته‌اي است كه به مسؤولان مدرسه اجازه مي‌دهد تا با توجه به تغييرات به‌وجود آمده و افزايش سطح اطلاعات دانش‌آموزان، آن‌ها را براي اخذ اطلاعات جديد آماده نمايند.
با این که موارد بالا از دستاوردهای استفاده از فناوری اطلاعات است، با این حال ساده لوحانه است اگر تصور کنیم ورود فناوری اطلاعات (در جلوه های متفاوت آن : اینترنت ، رایانه ، چند رسانه ای و ... ) به تنهایی باعث انقلاب آموزشی شود.
 اگر فرهنگ یاد دهی – یادگیری در نظام آموزشی تحول نپذیرد ، ورود فناوری های اطلاعاتی نه تنها تحولی ایجاد نخواهد کرد ، بلکه به تقویت سنت های محافظه کارانه ی آموزشی منجر خواهد شد.
 لذا تغییر در مدرسه سنتی به سوی مدرسه هوشمند نیازمند تغییر در نظام آموزش و پرورش کشور می باشد و هیچگاه راه اندازی مدارس هوشمند میسر نخواهد شد مگر ساختار نظام آموزش و پرورش تغییر یابد . این امر نیازمند برنامه ریزی حداقل بیست ساله می باشد.
این تغییر می بایست قدم به قدم و با درایت و تفکر باشد. همه روزه و به طور مداوم انجام می گیرد و تعدادی از این آزمونها در قرن ۲۱ به سمتی می‌رود که اکثر مشاغل به دانش و مهارتهای کامپیوتری نیاز خواهند داشت. ورود به این عرصه به نوع جدیدی از آموزش نیاز دارد که با آموزش سنتی کنونی همخوانی ندارد. مدتی است برخی کشورهای جهان به تأسیس مدارس الکترونیکی یا مدارس هوشمند دست زده‌اند. در مدارس هوشمند کامپیوتر در نحوه تدریس و ارزشیابی تأثیر می‌گذارد و برنامه‌های درسی را تا حدودی تغییر می‌دهد. ولی در عین حال کارکردهای اجتماعی مدارس بر جای خود باقی می‌ماند چون در روابط اجتماعی به دانش‌آموزان یاری می‌رساند. در این مدارس دانش‌آموزان می‌توانند با منابع علمی جهان و معلمان و بچه‌های مدارس دیگر ارتباط برقرار کنند.

مدرسه هوشمند مدرسه‌ای فیزیکی است و کنترل و مدیریت آن، مبتنی بر فناوری کامپیوتر و شبکه انجام می‌گیرد و محتوای اکثر دروس آن الکترونیکی و سیستم ارزشیابی و نظارت آن هوشمند است.
در چنین مدرسه‌ای یک دانش‌آموز هوشمند، با صرف وقت بر روی موضوعات به شکل مستمر، منابع و قابلیتهای اجرایی خود را توسعه و تغییر می‌دهد و این نکته‌ای است که به مسئولان مدرسه اجازه می‌دهد تا با توجه به تغییرات به وجود آمده و افزایش سطح اطلاعات دانش‌آموزان، آنها را برای اخذ اطلاعات جدید آماده نمایند.

مدرسه هوشمند مدرسه‌ای است که جهت ایجاد محیط یاددهی ـ یادگیری و بهبود نظام مدیریتی مدرسه و تربیت دانش‌آموزان پژوهنده طراحی شده است.
مدرسه هوشمند مؤسسه آموزشی است که در جهت فرآیند یادگیری و بهبود مدیریت به صورت سیستمی نظام یافته بازسازی شده تا کودکان را برای عصر اطلاعات آماده سازد.
دانش‌آموزان در مدرسه هوشمند نقش یاددهنده و یادگیرنده را برعهده دارند. در این مدرسه، برنامه درسی محدودکننده نیست و به دانش‌آموزان اجازه داده می‌شود از برنامه‌های درس خود فراتر گام بردارند. در این مدرسه روش تدریس براساس دانش‌آموز محوری است. تأکید بر مهارت فکر کردن و فراهم ساختن محیط یاددهی ـ یادگیری از راهبردها و خط مشی های مدرسه هوشمند است.

منظور از مدارس هوشمند چیست ؟در سال 1984، دیوید پرکینز و همکارانش در دانشگاه ها هاروارد، طرح مدارس هوشمند را به عنوان تجربه ای نوین در برنامه های آموزش و پرورش، با استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات ارائه نمودند.
 این طرح به تدریج در چند مدرسه اجرا گشت و بعدها تا حدودی توسعه یافت، به طوریکه امروزه برخی از کشورهای توسعه یافته در امر فناوری اطلاعات، همچون مالزی، از این مدارس جهت تربیت نیروی انسانی در برنامه های توسعه خود استفاده می کنند.
در تعریف این نوع مدارس گفته شده است که مدرسه هوشمند یک مدرسه و محیط آموزشی فیزیکی است که کنترل و مدیریت آن مبتنی بر فناوری رایانه و شبکه می باشد و محتوای اکثر دروس الکترونیکی و سیستم ارزشیابی و نظارت آن نیز هوشمند است ودر فرایند آموزش به تفاوت استعداد وتوانایی دانش آموز توجه می شود . بنابراین مهمترین ویژگیها و خصوصیات این مدارس عبارتند از :

الف) در مدارس هوشمند معلمان می توانند با استفاده از بانکهای اطلاعاتی و برنامه های نرم افزاری و غیره دروس جدیدی را با توجه به نیازها و علائق دانش آموزان طراحی نمایند و یا اینکه دروس موجود را تغییر داده و اصلاح نمایند بنابراین محتوای آموزشی دروس در این مدارس تا حدودی متفاوت با مدارس دیگر خواهد بود.

‌ب) دانش آموزان این مدارس، خود سرعت یادگیری خود را تعیین می نمایند. همچنین در این مدارس، ساعات یادگیری محدود به ساعات مدرسه نیست و دانش آموزان در هر لحظه که اراده کنند کلاسهای دلخواهشان را از طریق برنامه های رایانه ای یا ارتباط از راه دور در اختیار خواهند داشت.

‌ج) نقش معلمان در این مدارس تا حدود زیادی از آموزش و ارزشیابی دانش آموزان به پیگیری آموزش شخصی آنان تغییر می یابد و در نتیجه فرصت و فراغت بیشتری برای پرداختن به برنامه های رشد و بالندگی حرفه ای خود (مطالعه، برقراری ارتباطات و تعاملات سازنده و مؤثر با مکاران، ارتقاء سطح علمی و بهبود مهارتهای تدریس و ...) خواهند یافت.

‌د) در این نوع مدارس دانش آموزان اغلب بجای کیف های مملو از کتب حجیم، با کامپیوترهای کیفی (lab top) در سر کلاس درس حاضر می شوند. به عبارت دیگر در این مدارس علاوه بر مواد آموزشی رایج و کتابهای درسی، انواع نرم افزارها و درس افزارهای چند رسانه ای نظیر cd و... مورد استفاده قرار می گیرد.

‌ه) ارزشیابی از دانش آموزان در مدارس هوشمند به جای اینکه در مقاطع و نوبتهای فاصله دار (در پایان هر فصل یا هر ترم و ...) صورت پذیرد، همه روزه و به طور مداوم انجام می گیرد و تعدادی از این آزمونها هم به صورت on line واز راه دور می باشند.
‌و) در این مدارس دانش آموزان هنگام ورود و خروج از مدرسه، با کارت دیجیتالی که در اختیار دارند، والدین خود را از ساعت آمد و رفت خود مطلع می سازند(ارسال SMS ازطریق سیستم اتوماسیون مدرسه). والدین دانش آموزان نیز می توانند با یک آموزش ساده به سیستم ارزشیابی مدرسه متصل شده و به این وسیله از وضعیت وروند پیشرفت تحصیلی فرزند خود آگاهی یابند. معمولاً در این مدارس روزانه در پایان ساعات کلاسی یک E-Mail از طرف مدرسه جهت آگاهی والدین از وضع تحصیلی فرزندانشان در آن روز، به آنها ارسال می گردد.
‌ز) از آنجاییکه پاره ای از فعالیتهای مرسوم در مدارس دیگر، در این مدارس به کمک فناوری اطلاعات کاهش می یابد، کمیت و کیفیت تعاملات بین دانش آموزان، معلمان و والدین ارتقاء می یابد و در نتیجة هم افزایی یا سینرژی حاصل از تعاملات این سه گروه، امکان ایجاد شرایط یادگیری بهتر برای دانش آموزان فراهم می گردد.

علاوه بر موارد فوق نکته ای که درباره مدارس هوشمند حتماً بایستی مورد توجه قرار گیرد توجه به این مطلب است که فناوری اطلاعات در واقع به معنای فن بهره برداری از اندیشه‌های انسانی است که با سپردن امور شناخته شده، تکراری و غیرخلاق به ماشین از طریق خودکارسازی عملیات، اندیشه های انسانی را در جهت مکاشفه در ناشناخته ها آزاد می سازد.
بنابراین نباید به اشتباه این گونه تلقی گردد که در مدارس هوشمند، تکنولوژی جای افراد و اشخاص را می گیرد بلکه همچنان که پیتر دراکر(P.Drucker) نیز گفته است «کار یدی جای خود را به کار دانشی می دهد، اما نقش تعیین کننده انسان به عنوان حاکم سازمانی همچنان برقرار و مستدام خواهد ماند» , و بنابراین استفاده از تکنولوژیهای مذکور تنها به عنوان ابزاری در جهت رسیدن به هدف آموزش و تعلیم و تربیت کارآمدتر و متناسب با آهنگ فزاینده تغییرات در دنیای حاضر می باشد.

مدرسه هوشمند (smart school) در واقع مرحله برتري در كاربري فناوري اطلاعات در نظام آموزش كشور است . مدرسه هوشمند ، مدرسه اي است كه مديريت و كنترل آن مبتني بر فناوري شبكه و رايانه است و محتواي بيشتر درسهاي آن الكترونيكي است ، و نظام ارزشيابي و نظارت آن نيز هوشمند ( الكترونيكي) است

مدرسه هوشمند مدرسه يي است كه علاوه بر استفاده از امكانات فيزيكي مدرسه و برنامه هايي مانند ساير مدارس تلاش دارد تا با تجهيز به امكانات رايانه يي و فناوري هاي مربوطه كنترل و مديريت خود را بر اين اساس مبتني كند و محتواي اكثر دورس را الكترونيكي كرده و ارزشيابي و نظارت سيستم را هوشمند گرداند .
 در اينگونه مدارس سيستم بر روي كامپيوتر مركزي مدرسه نصب مي شود و با اتصال به تعداد زيادي از خطوط تلفن در طول شبانه روز آماده ارايه خدمات است . اين سيستم امكاني را فراهم مي آورد تا دانش آموزان ، اوليا و معلمين و كادر مدرسه در تعامل هميشگي و پويا برنامه خود را به پيش برند .
امكان اطلاع رساني صوتي و تصويري ، ارتباط با مربيان ، ارايه انتقادات و پيشنهادات ، پرسش و پاسخ و ساير موارد ضروري از جمله كاركردهاي مدارس هوشمند است . در اين مدارس دانش آموزان با داشتن يك كامپيوتر در منزل هميشه با سيستم مدرسه خود در ارتباط خواهند بود لذا مي توان گفت مدارس هوشمند هيچ وقت تعطيل نخواهد بود . البته لازم است اين نكته يادآوري شود كه مدارس هوشمند بستر لازم براي مدارس مجازي نيز فراهم شود .
از جمله مهمترين ويژگي هاي مدارس هوشمند اين است كه دانش آموزان با تفكر مستقل و ابراز خلاقيت توانمندي خود را به كار مي گيرند و فضاي حاكم موجب به كارگيري توانمندي هاي مربيان ، معلمان و اوليا براي تقويت آموزش و پرورش مي گردد و بطور كلي محيط مدرسه مشوق يادگيري و باعث ايجاد انگيزه و رغبت در مجموعه مي شود .
مهمترين اهداف مدارس هوشمند
افزايش مشاركت عناصر مرتبط با سيستم مدرسه بويژه اوليا ، مربيان و دانش آموزان و فراهم كردن امكان تعادل بيشتر آنان با يكديگر مهمترين هدف يك مدرسه هوشمند است . از طرفي دانش آموزان در چنين مدرسه يي با فناوري الكترونيكي آشنا مي شوند و توانمندي فردي خود را از اين طريق افزايش مي دهند . رشد همه جانبه در اين سيستم يكي ديگر از اهداف مورد نظر است چرا كه با تسلط به تمام مجموعه و بازخودگيري از روند پيشرفت توسط دانش آموزان آنان بخوبي نقاط قوت و ضعف خود را تشخيص مي دهند و به ياري سيستم براي رفع آن تلاش مي كنند .
 ايجاد تنوع و خارج شدن از شيوه يكنواخت و سنتي آموزشي از جمله اهدافي است كه در صورت اجراي دقيق طرح مي تواند بازده كاري را در مدرسه افزايش دهد .

دانش آموز در اين سيستم با اهميت زمان آشنا شده و بخوبي مي آموزند كه چگونه مي توان در كمترين زمان به خواسته ها و نيازهاي خود از طريق استفاده از فناوري ارتباطي نايل آمد .


مهمترین دلایل تاسیس مدارس هوشمندمهمترین دلایل تاسیس مدارس هوشمند عبارتند از :

الف) امروزه به علت رشد فناوریهای رایانه ای، سرعت نقل و انتقالات اطلاعاتی و مسأله انفجار دانش، اطلاعات و دانش به سهولت و سرعت می تواند در اختیار همگان قرار گیرد و دیگر مانند گذشته مدرسه تنها چهار چوبی نیست که معلم بخواهد دانش، مهارت و ارزشها را در آن به دانش آموزان منتقل کند بلکه چهارچوبهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و وسائل ارتباط جمعی در شکل پذیری پنداره های دانش آموزان نقشی تعیین کننده دارند.
یکی از تبعات این امر بالا رفتن سطح دانش متعارف دانش آموزان است که هماهنگی با دوره های آموزشی را بر هم می زند. در چنین شرایطی استفاده از فناوریهای اطلاعاتی و انفورماتیکی در مدارس هوشمند، امکان به روز نمودن اطلاعات علمی معلمان و ارتقاء مهارتهای تدریس ایشان را فراهم می آورد به طوریکه آنها می توانند با استفاده از امکانات موجود در این مدارس برآورد صحیحتر و دقیقتری از دانش متعارف دانش آموزان کسب نموده و دوره های آموزشی و مطالب درسی را با دانش متعارف دانش آموزانشان هماهنگ سازند.

ب) از سوی دیگر برنامه های آموزشی در مدارس سنتی، اکثراً به صورت معلم محور بوده و با استعدادها، تواناییها، نیازها و شیوه های یادگیری دانش آموزان که هر یک آهنگ مخصوص خود را دارد، متناسب نیستند.
مدارس هوشمند به دلیل برنامه های درسی انعطاف پذیر، امکان تدریس با شیوه های نوین، داشتن طیف وسیعی از برنامه ها و روشهای آموزشی و محوریت بخشیدن به نقش دانش آموز (با در نظر گرفتن تفاوتهای فردی و توجه بیشتر به نیازها، علائق و استعدادهای آنان) می‌توانند در جهت از بین بردن و یا کاهش دادن این شکاف آموزشی مؤثر و مفید فایده باشند ودرواقع هر دانش آموز  بسته به استعداد خود می تواند آموزش ببیند و یا به عبارت دیگر سیستم آموزش نسبت به استعداد دانش آموزان متغیر است .

ج) جامعه اطلاعاتی آینده نیازمند افرادی است که بتوانند فناوری اطلاعات را خلاقانه در جهت رشد و توسعه به کار برند، در این عصر بی بهره مانده از دانش، بینش و مهارتهای روز، به بیکاری، نابرابریهای اجتماعی و در نتیجه پیدایش نارضایتی و تنش می انجامد و مدارس هوشمند نیز عمدتاً در جهت تأمین این نیازها برنامه ریزی شده اند چرا که در این مدارس دانش آموزان می‌آموزند که چگونه اطلاعات مورد نیاز خود را از طریق شبکه های اطلاعاتی استخراج نمایند، چگونه در مورد آنها بیندیشند و چگونه حاصل یافته های خود را در جهت حل مسائل و مشکلات خود و توسعه و پیشرفت جوامعشان به کار گیرند.








هفت اصل کلیدی در مدارس هوشمند عبارتند از:

۱) دانش خلاق ۲)استعداد یادگیری ۳)توجه به فهم مطالب ۴) آموختن با هدف تسلط و انتقال آن ۵) ارزیابی آموخته‌ها به شکل متمرکز ۶) غلبه بر مشکلات ۷) مدرسه به عنوان یک سازمان آموزشی.


در مدارس هوشمند کامپیوتر جایگزین تخته سیاه و CD جای دفتر مشق را می‌گیرد. دانش‌آموزان می‌توانند از طریق اینترنت اطلاعات بسیاری را درباره هر موضوع که بخواهند بدست آورند. در این سیستم معلم و شاگرد هر دو تولید محتوای الکترونیکی و درس را به صورت CD ارائه می‌کنند.
 در این مدارس آموزش منحصر به معلم نیست و دانش‌آموز نقش اساسی در آموختن مباحث علمی دارد. دبیران با استفاده از محتوای درسی الکترونیکی موجب تفهیم بهتر مطالب درس و صرفه‌جویی در وقت می‌شوند و دانش‌آموزان هم این فرصت را دارند که توانایی و قابلیتهای خود را آشکار و به تولید محتوا بپردازند.

در این گونه مدارس کسب موفقیت دست‌یافتنی است و میزان آن به تلاش و پیگیری دانش‌آموزان و هدایت صحیح و جهت دار بستگی دارد. در این روش روح پژوهش و جست‌وجوگری،‌ جایگزین روحیه بی‌هدف دانش‌آموز خواهد شد. در این روش رکن اصلی برای هرگونه تغییر، تغییر در فکر است و ابزار و امکانات تنها وسیله‌ای برای جامه عمل پوشاندن به افکار هستند.
در مدارس هوشمند معلمان می‌توانند به جای اینکه تلاش کنند خودشان پاسخی برای پرسشهای دانش‌آموزان پیدا کنند، از آنها بخواهند پاسخ پرسشهایشان را در کامپیوتر پیدا کنند و برای بقیه بازگو کنند.
مدارس هوشمند مدارسی هستند که مبانی توسعه آنها استفاده از فناوریهای نوین اطلاعات و ارتباطات می‌باشد و تفاوت آن با مدارس مجازی این است که در این مدارس دانش‌آموزان باید حضور فیزیکی داشته باشند اما در مدرسه مجازی، دانش‌آموز و معلم می‌توانند کیلومترها از هم فاصله داشته باشند. معلمان مدارس هوشمند الزامی به متخصص بودن در حوزه IT ندارند بلکه باید بتوانند از سیستم این مدرسه مطلع باشند و از امکانات آن خوب استفاده کنند. معلم باید خوب بداند که منابع در کجاها وجود دارند که وقتی دانش‌آموزان سؤالی مطرح کردند آنان را به منابع موردنظر راهنمایی کند.

ارتباط والدین با مدرسه، از طریق کامپیوتر انجام می‌گیرد و این امکان را دارند که با مدیر یا معلمان مدرسه ارتباط برقرار کنند و از وضعیت تحصیلی فرزند خود آگاه شوند.
کتابخانه این مدرسه، یک کتابخانه الکترونیکی است و دانش‌آموز می‌تواند به صورت Online از آن استفاده نماید. محیطهای گفت‌وگو، بحث و پرسش و پاسخ به صورت همزمان و ناهمزمان دراین مدرسه فعال است.

افزایش استفاده ازکامپیوتر در آموزش به یک نیاز تبدیل شده است. ما برای عقب نماندن از قافله جامعه جهانی که به سرعت نقش رایانه‌ها را در مشاغل گسترش می‌دهد به سیستم آموزش متناسب این عصر نیازمندیم. اما از این موضوع نیز نباید قافل باشیم که استفاده از انواع نرم‌افزارها و محتواهای آموزشی غیراستاندارد می‌تواند لطمات جبران‌ناپذیری به آموزش وارد و یادگیرندگان را دچار سردرگمی کند.
 برای ایجاد مدرسه هوشمند و یا کلا ورود فناوری اطلاعات به مدارس وزارت آموزش و پرورش باید به دنبال ایجاد بانکهای اطلاعاتی قوی و هماهنگ باشد که بتواند شبکه آموزشی قوی استاندارد را اتخاذ کند تا خدمات محتوایی و آموزشی را به راحتی در دسترس مدرسه قرار دهد. با امید به اینکه مدارس هوشمند راهی باشد در جهت رشد فکری دانش‌آموزان این مرز و بوم.

با گسترش فناوري هاي ارتباطي و توسعه امكانات تكنولوژيكي در عرصه ارتباط ، تمام سازماني خود را به سمت مكانيزه كردن سوق دهند تا از اين طريق بر سرعت و دقت انجام كارها افزوده و احتمال خطا توسط نيروي انساني را كاهش دهند .

نظام آموزش و پرورش نيز به نوبه خود با وارد كردن فناوري هاي ارتباطي در اين عرصه تلاش كرده تا حداكثر بهره برداري را از اين دستاورد بشري داشته باشد . مدارس هوشمند در دنيا حاصل به كارگيري از اين امكانات است . كشور مالزي در سال 1998 براي اولين بار به عنوان نخستين كشوري بود كه مدارس هوشمند را در نظام آموزش و پرورش راه اندازي كرد و با ارايه الگوي موفق توانست تجربه خود را به ساير كشورها نيز منتقل كند و امروزه علاوه بر مالزي ديگر كشورها نيز براي هوشمند كردن مدارس خود اقدام كرده اند كه بطور مثال مي توان از فرانسه به عنوان كشوري موفق در اين عرصه نام برد .

شوراي عالي آموزش و پرورش كشورمان نيز در سال 1380 موضوع مدارس هوشمند را براي نخستين بار مطرح كرد كه با تاييد و تصويب اين شورا مقرر گرديد از سال 81 اين مدارس راه اندازي شوند اما به دلايلي كار متوقف شد تا اينكه با تامين اعتبار و تصويب مجدد مقرر شده است كه در سال تحصيلي جديد طرح مدارس هوشمند در 4 دبيرستان شهر تهران به اجرا گذاشته شود . لذا به همين دليل ضمن تبيين اين موضوع به اهداف و موانع آن اشاره خواهيم داشت .

مدرسه هوشمند مدرسه‌ای فیزیکی است که کنترل و مدیریت آن، مبتنی ‌بر فن‌آوری رایانه و شبکه انجام می‌گیرد و محتوای اکثر دروس آن الکترونیکی و سیستم ارزشیابی و نظارت آن هوشمند است. در چنین مدرسه‌ای یک دانش‌آموز هوشمند، با صرف وقت بر روی موضوعات به ‌شکل مستمر، منابع و قابلیت‌های اجرایی خود را توسعه و تغییر می‌دهد و این نکته‌ای است که به مسؤولان مدرسه اجازه می‌دهد تا با توجه به تغییرات به‌وجود آمده و افزایش سطح اطلاعات دانش‌آموزان، آن‌ها را برای اخذ اطلاعات جدید آماده نمایند. تا به معلم محوری و سخنرانی تک‌‌گویانه معلم در کلاس خاتمه دهند و سیستم آموزشى را به شکل سیستم مشارکتی، مبتنی بر آموزش توانایى‌هاى پژوهش، جمع‌بندى، تحلیل و نتیجه‌گیری دانش‌آموزان تبدیل کنند.

هدف از ایجاد این‌گونه مدارس عبارتست از:

رشد همه جانبه دانش‌آموزان (ذهنی ، جسمی ، عاطفی و روانی)

ارتقاء توانایی‌ها و قابلیت‌های فردی

تربیت نیروی انسانی متفکر و آشنا به فن‌آوری

افزایش ارتقاء و مشارکت مردمی

پیش‌نیازها جهت اجرای مدارس هوشمند

با توجه به اهداف مدرسه هوشمند و با توجه به نوع جهت‌گیری آن در تربیت دانش‌آموزان، نیاز به تجهیزات و امکاناتی دارد که در مدارس سنتی به آن نیازی نیست. این تجهیزات شامل موارد زیر است:


تجهیزات سخت‌افزاری و شبکه شامل:
سرور

رایانه شخصی به تعداد مورد نیاز

چاپگر و اسکنر

تجهیزات Active / Passive شبکه

پهنای باند متناسب برای شبکه WAN

نرم‌افزار شامل:

وب ‌سایت

نرم‌افزارهای پایه

نرم‌افزارهای آموزشی چند رسانه‌ای

نرم‌افزارهای ساخت محتوای دروس

نرم‌افزارهای کاربردی

نرم‌افزار اتوماسیون اداری

تجهیزات تامین برق اضطراری

برای ایجاد این نوع مدارس ابتدا باید یک برنامه دراز مدت را مدنظر داشت به عنوان مثال مدرسه‌ای که امروز به نام هوشمند ایجاد می‌شود ممکن است حتی بیشتر از 10 سال طول بکشد تا ابزار خود را که شامل زیر‌ساخت ارتباطی، محتوای مناسب، آموزش معلمین، تغییر روش‌های آموزشی و فرهنگ‌سازی والدین است، کامل کند.

- به نظر می رسد تغییرات زیادی در امر نحوه آموزش در مدارس در حال وقوع است که فرایند تدریس را شیرین و بر جذابیت مدارس می افزاید. نماید . این روزها رقابت عجیبی در مدارس پایتخت به راه افتاده است تحت عنوان ، هوشمند سازی مدارس با هدف آموزش الکترونیکی E-Learning . هدفی به غایت خوب و مفید و آینده دار اما با چند و چون بسیار برای کارگزاران آموزشی در آ.پ .

- این رقابت بعد از ان حاصل شده که وزارتخانه آ.پ در یک پرسه زمانی قصد دارد این هدف را در مدارس سراسر کشور دنبال نماید . سال قبل در تعدادی از مدارس شهر تهران و امسال در تمام شهر و برخی استانهای کشور اجرایی شده است . حتماً در استان شما هم تعدادی از معلمان علاقمند آموزش تولید محتوا را در مرکز استان دیده اند یا در حال آموزش هستند. مدارسی در هر استان مکلف به هوشمندسازی شده اند و ... به هر جهت این اتفاقی مبارک است که به زودی تمام آ.پ را فرا می گیرد.

- در این فرایند، تکنولوژی آموزشی به خوبی به کمک فرایند تدریس می آید و یادگیری مفهومی را برای د.آ (دانش آموز)لذت بخش می نماید. اما برای این مهم مدرسه باید به جهت سخت افزاری و نرم افزاری مجهز گردد. چیزی که مدیران برخی از مدارس برداشت نادرستی از آن دارند( وجود وایت برد هوشمند درکلاس به جای راه اندازی یک مدرسه هوشمند ) این برداشت و شناخت نادرست هم عواقبی به دنبال داشته که حالا بماند...

- قبل از هر اقدام مدیران مدارس باید شناخت درستی از این فرایند به دست آورند . توصیه می کنم از مدارسی که این طرح را اجرا می کنند بازدید نمایند( تعطیلات بهترین فرصت است ) یا با مشاوران با تجربه، مشورت کنند

- مثل تمام موارد هوشمند سازی مدارس هم دچار یک تأخر فرهنگی شده است( یعنی ابتدا ابزار امده و سپس فرهنگ استفاده از آن ) بازار پر شده از انواع و اقسام ابزار جدیدی که نام هوشمند دارند قلم ها تبلت ها بردهای تاچ ویدئو پروژکتورها ...

- این حوزه نوپدید بازار جدیدی را برای تجار گشوده است که البته سود سرشاری نیز در آن وجود دارد حداقل تا چند سال اینده و تجهیز کلاس ها و مدارس به تکنولوژی های روز ( حسابش را بکنید یکصد و چهل هزار مدرسه فقط در آ.پ ...) کمی وسوسه انگیز است نه . مشکلی نیست بشمار سه ، شرکتی را به ثبت برسانید و این روزها هم که در کشور دوست و برادر چین نمایشگاه برپاست . یک سفر و بعد از ان هم تبلیغ انواع و اقسام مدل ها و مارک های هوشمندسازی : وایت برد هوشمند ، لوح نوشتاری هوشمند ، سامانه پرسش و پاسخ هوشمند، قلم هوشمند، تولید محتوی هوشمند، تکلیف هوشمند، مدیریت هوشمند، معلم هوشمند، د.آ هوشمند ، نسل هوشمند، صفحات touch ، سیستم اینتراکتیو پروجکشن، میکروسکوپ هوشمند، ویژوالایزر ... خلاصه از این ره بی نصیب نمانید



فرهنگ جامعه و ديدگاه جامعه نسبت به فناوري اطلاعات مي تواند يكي از مسائل تاثير گذار و مهم در توسعه مدارس هوشمند به شمار رود.
با توجه به اينكه درك روشني از كار كردهاي فناوري اطلاعات در آموزش و نحوه تاثير آن در افزايش سطح يادگيري دانش آموزان وجود ندارد، نمي توان انتظار داشت تا پشتيباني مناسبي از مفهوم مدرسه هوشمند از سوي جامعه صورت گيرد.
دسترسي به اينترنت و آشنايي با فضاي پيشرفتهاي نوين در حوزه فناوري از جمله مسائلي است كه مي تواند بستر مناسبي براي نشر و توسعه مفهوم مدرسه هوشمند درجامعه فراهم كند .
هر چه كه مردم و جامعه با كاربردهاي فناوري و اطلاعات در زندگي و بالاخص در آموزش آشنا باشند ، ميتوان اميدوار بود كه استقبال بيشتري نيز از مدارس هوشمند صورت بگيرد و مردم بتوانند اهميت توسعه مدارس هوشمند را درك كرده و براي توسعه اين مدارس كمك نموده و در سرمايه گذاري ها با دولت و مديران مدارس شريك شوند.
 سطح سواد ديجيتالي و دسترسي مردم به فناوري روز مانند اينترنت مي تواند در ميزان استقبال ايشان از مدارس هوشمند تاثير گذار باشد. با وجود اينكه در سطح شهر تهران نسبت به كل ايران ، دسترسي به رايانه و اينترنت بيشتر فراهم است ، اما باز هم به دليل عدم آشنايي بسياري از والدين با كاربرد هاي فناوري اطلاعات و عدم وجود دانش عمومي در اين زمينه ، اين تهديد حس مي شود كه از توسعه مدارس هوشمند استقبال چنداني صورت نگيرد.

بخشي از شرايط فرهنگي و اجتماعي جامعه به درون خانوادها و ميزان استقبال ايشان از مدارس هوشمند باز مي گردد. والديني كه خود با رايانه و اينترنت بيگانه هستند ، نمي توانند مرتب به پورتال اطلاعاتي مدارس هوشمند سر زده و با مديران و كار شناسان مدارس ارتباط بر قرار نمايند.
 به علاوه دانش آموزاني كه در مدارس هوشمند تحصيل مي كنند ، همواره با سئوالات زيادي روبرو مي شوند و به علت اينكه به منابع اطلاعاتي زيادي دسترسي دارند ، از لحاظ دانش از والدين خود پيشي مي گيرند و لذا والدين نمي توانند به تقاضا ها و خواسته هاي دانش آموز پاسخ دهند و در اين صورت ارتباطات والدين با فرزندانشان بسيار كاهش مي يابد و شكاف بين ايشان ايجاد مي گردد.
 از جمله تهديد هاي ديگر در حوزه فرهنگي و اجتماعي ،مي توان به ديدگاه منفي والدين نسبت به مدارس هوشمند اشاره نمود . والدين انتظار دارند تا در مدرسه مانند نظام سنتي ، معلم با گچ و ماژيك به تدريس بپردازد و با برگزاري امتحان هاي مداوم و ارائه تكليف به دانش آموزان به ارزيابي ايشان بپردازد و در نهایت معلم بیشتر نقش متکلم وحده را ایفا نماید و کلیه مطالب را به دانش آموز منتقل نماید.
این در صورتی است که در مدارس هوشمند عکس این مسئله اتفاق می افتد و معلم بیشتر نقش راهنما را بر عهده دارد و دانش آموز با تحقیق و پژوهش مفاهیم درسی را فرا می گیرد و ارزیابی دانش آموزان نیز بیشتر بر مبنای میزان پژوهش گری به ایشان اختصاص می یابد.همین موضوع تکالیف والدین را افزایش میدهد و آنها مجبور می شوند تا مدت زمان بیشتری را برای فرزندان خود اختصاص دهند و اگر نتوانند چنین کاری را انجام دهند موجب فاصله گرفتن ایشان از فرزندانشان می گردد.
این موضوع باعث می شود تا بسیاری از والدین نسبت به مدارس هوشمند دید مثبتی نداشته باشندو این نوع مدارس را باعث بیشتر شدن بار مسئولیت خود در برابر فرزندانشان بدانند.از سوی دیگر نمینوان جایگاه و اولویت آموزش در کشور را نادیده گرفت.در حال حاضر یکی از دغدغه های اصلی بسیاری از خانواده ها،پرداختن به امور آوزشی دانش آموزان و فراهم نمودن زمینه مناسب برای ادامه تحصیل آنها است.این امر بعنوان یک فرصت قابل شناسایی است و باید بتوان دغدغه های خانواده ها در خصوص تحصیل با کیفیت مناسب دانش آموزان را با الزامات مدرسه هوشمند همراه ساخت.

با توجه به بررسی عوامل فوق،ضرورت تدوین برنامه راهبردی مدارس هوشمند برای سازمان آموزش و پرورش شهر تهران بر اساس معیارهای ذیل توجه می گردد:

ü نیاز به هدایت سرمایه گذاریهای صورت گرفته در حوزه مدارس هوشمند در راستای نیل به اهداف سازمان

ü نیاز به بهره گیری از مدارس هوشمند بعنوان یک لبزار استراتژیک در راستای رفع محدودیت های موجود در نظام آموزشی

ü نیاز به توانمند سازی نیروی انسانی و بهبود فرهنگ سازمانی

ü نیاز به پاسخگویی به انتظارات ذینفعان مدارس هوشمند

ü نیاز به همراهی با روندهای نوین آموزشی در حوزه مدارس هوشمند

با توجه به آنچه گفته شد اکنون به بیان اهداف مداری هوشمند خواهیم پرداخت:

تبیین اهداف مدارس هوشمند

اهداف،مقاصد مورد انتظار در دوره های زمانی بلند مدت می باشند.اهداف مدارس هوشمند به نحوی تبیین می شوند که در راستای اهداف سازمان بوده و مسیر را برای نیل به این اهداف هموار سازند.
همچنین اهداف مدارس هوشمند در راستای چشم انداز مدارس هوشمند تدوین می گردند تا نیل به این اهداف،رسیدن به چشم انداز را ممکن تر سازند.اهداف سازمان جهت گیریهای کلان آن را مشخص و مصوب نموده اند.این جهت گیری های کلان بعنوان مبنایی برای هم راستایی اهداف مدارس هوشمند با سازمان مورد نظر قرار می گیرد.

استمرار فرایند یادگیری دانش آموزان در خارج از مدرسه

ایجاد محیطی پویا و جذاب برای شکوفایی کامل استعدادها و بروز خلاقیت های فردی و جمعی دانش آموزان

افزایش حضور،پشتیبانی و مشارکت والدین و گروه های ذینفع در فرایند یادگیری دانش آموزان

همراه نمودن کادر آموزشی مدارس با روندهای نوین آموزشی مبتنی بر نیازمندیهای جامعه دانش بنیان

ایجاد محیطی مناسب جهت ارزیابی های مستمر و متناسب با استعداد و پیشرفت دانش آموزان

فراهم نمودن فضای مشارکت و تمایل دانش آموزان و معلمین در فرایندهای یاددهی یادگیری

ترویج یادگیری تجربی،پژوهش محوری و دانش آموز محوری در فرایندهای آموزشی

توسعه ی مهارتهای ادراکی،کلامی،اجتماعی،حرفه ای تخصصی دانش آموزان

تدوین راهبردهای توسعه مدارس هوشمند

راهبردها،مسیرها و راهکارهایی برای رسیدن به اهداف هستند.در صورتیکه اهداف را از جنس مقصد به شمار آوریم راهبردها از جنس مسیر رسیدن به مقصد هستند.
یکی از مهمترین ارکان برنامه های راهبردی فناوری اطلاعات،راهبردها می باشند.در قالب راهبردها راهکارهای کلان برای رسیدن به اهداف مشخص و مدون می شوند.هر راهبرد در اصل راهکاری است که از میان چندین راهکار و یا گزینه انتخاب می شود.
برای تعیین راهبردها از تحلیل ها  و ابزار های مختلفی استفاده می شود.در برنامه ریزی راهبردی فناوری اطلاعات معمولا از تحلیل نقاط قوت و ضعف و فرصت و تهدید استفاده می شود.
در تحلیل نقاط قوت و ضعف و فرصت و تهدید سعی میشود تا با شناسایی نقاط قوت وضعف مدرسه هوشمند و تعیین فرصت ها و تهدیدهای موجود در زمینهد بهره گیری از فناوری اطلاعات،راهبردها به گونه ایتبیین می شوند تا حداکثر استفاده از نقاط قوت و فرصتها صورت گرفته،نقاط ضعف برطرف شده و برای رویارویی با تهدیدها چاره اندیشی شود.

موانع موجود در راه به کارگیری موثر تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات در نظامهای آموزشی و توسعه مدارس هوشمند
اصولاً هر گونه تغییر و نوآوری در ابتدا با مخالفت هایی روبرو می شود چرا که از آنجایی که نظم موجود را به هم می زند و نگرانی هایی با خود به همراه دارد، نوعی مخالفت و مقاومت منفی را در انسانها بر می انگیزد.
مدارس هوشمند نیز از این قاعده استثناء نمی باشد و طبیعی است که عده از مردم و مسئولین (به ویژه مسئولان با سابقه و دارای تجارب سنتی)، به سادگی تسلیم اینگونه برنامه ها نشوند. (علی الخصوص که نگرانیهایی از قبیل احتمال عدم موفقیت دانش آموزان این مدارس در کنکور، و امکان بروز مشکلات عاطفی و دلزدگی دانش آموزان نسبت به این سیستم مدرسه ای جدید و این شیوه از آموزشها و ... مطرح می گردد.)
ناکافی بودن نیروی انسانی متخصص و اموزش دیده، و کمبود منابع مالی و فیزیکی جهت تجهیز مدارس هوشمند به سیستمهای رایانه ای و تجهیزات و ملزومات مورد نیاز این مدارس یکی دیگر از مشکلات موجود در زمینه توسعه مدارس هوشمند می باشد.
با این وجود نمی توان این عامل را مهمترین مانع بر سر راه تاسیس و توسعه اینگوونه مدارس دانست چرا که نتایج مطالعات و پژوهش های انجام شده حاکی از ان است که مسأله مهمتر ساختارهای سازمانی موجود در نظامهای آموزشی، فرهنگ و توانایی به کارگیری از ابزارها و امکانات، شرایط محیطی و از همه مهمتر درک افکار عمومی از این پدیده است.
به عنوان نمونه عملاً عدم وجود فرهنگ صحیح استفاده از فناوری اطلاعات در بین مردم و مسئولان و به ویژه معلمان و متولیان امر آموزش و پرورش، موانعی جدی را بر سر راه اشاعه و توسعه مدارس هوشمند پدیده آورده است و بنابراین لازم است که اینگونه مشکلات شناسایی گشته و بوسیله آموزشها و اطلاع رسانهای مناسب در جهت رفع آنها اقدام گردد. در همین زمینه از آنجاییکه موفقیت هر گونه نوآوری آموزشی در آموزش و پرورش منوط به رضایت و پذیرش این نوآوریها توسط معلمان می باشد , باید بوسیله آموزشهای مناسب، مشارکت دادن معلمان در طراحی برنامه ها و استفاده از نظرات آنها در برنامه ریزیها، فرهنگ پذیرش و استقبال از کاربرد شیوه های نوین آموزشی را در آنان ایجاد نمود، در غیراینصورت طبیعی است که معلمان احساس کنند که اینگونه نوآوریها امنیت شغلی آنان را به مخاطره می اندازد و آنها را به مثابه تجاوز به حیطه صلاحیت و تخصص خود قلمداد نمایند.

و بالاخره عده ای از صاحبنظران نیز بر این باورند که به دلیل عدم بستر سازی های مناسب برای پیاده سازی اصول اولیه مدارس هوشمند، راه اندازی اینگونه مدارس موفقیت آمیز نخواهد بود و تنها در صورتی می توان به موفقیت این مدارس امیدوار بود که فعالیتهای دولتی و تعاملات بین دولت و شهروندان نیز به صورت الکترونیکی انجام شود و یا به عبارتی دولت الکترونیک پیاده سازی شود.

دانش‌آموزان در مدرسه هوشمند نقش یاددهنده و یادگیرنده را برعهده دارند. در این مدرسه، برنامه درسی محدودکننده نیست و به دانش‌آموزان اجازه داده می‌شود از برنامه‌های درس خود فراتر گام بردارند. در این مدرسه روش تدریس براساس دانش‌آموز محوری است. تأکید بر مهارت فکر کردن و فراهم ساختن محیط یاددهی ـ یادگیری از راهبردها و خط مشیهای مدرسه هوشمند است.

بروز تحولات گسترده در زمینه کامپیوتر و ارتباطات، تغییرات عمده‌ای را در عرصه‌های متفاوت حیات بشری به دنبال داشته است.
در سالیان اخیر فناوریهای اطلاعات و ارتباطات، بیشترین تأثیر را در حیات بشریت داشته‌اند. دنیای ارتباطات و تولید اطلاعات به سرعت در حال تغییر بوده و داده و اطلاعات به سرعت و در زمانی غیرقابل تصور به اقصی نقاط جهان منتقل و در دسترس استفاده‌کنندگان قرار می‌گیرد. بدون شک مهمترین و در عین حال بزرگترین پیشرفت در زمینه فناوری اطلاعات و ارتباطات به ابداع اینترنت، برمی‌گردد.

فناوری اطلاعات و ارتباطات، تحولات گسترده‌ای را در تمامی عرصه‌های اجتماعی بشریت به دنبال داشته و تأثیر آن بر جوامع بشری به گونه‌ای است که جهان امروز به سرعت در حال تبدیل به یک جامعه اطلاعاتی است. جامعه‌ای که در آن دانایی و میزان دسترسی و استفاده مفید از دانش،‌ دارای نقش محوری و تعیین کننده است.

فناوری اطلاعات، به عنوان عمده‌ترین محور تحول و توسعه در جهان منظور شده است. کامپیوتری شدن بسیاری از امور جاری مردم، انجام بسیاری از کارهای روزمره بانکی با استفاده از اینترنت و شبکه‌های ارتباطی در منزل، آموزش الکترونیکی و مجازی و عدم نیاز به حضور در کلاسهای درس، توسعه و ترویج تجارت الکترونیکی از دستاوردهای فناوری اطلاعات است و در رفاه و آسایش مردم نقش دارند.

امروزه مدیریت دانش در نظامهای اطلاع‌رسانی کامپیوتری به صورت قابل ملاحظه‌ای مورد توجه قرار گرفته است. سازماندهی و مدیریت دانش و به دنبال آن مدیریت اطلاعات، نقش اساسی را در انتقال دانش فردی به دانش سازمانی ایفا می‌کنند.
همچنین مدیریت اطلاعات و منابع آموزشی در محیط آموزش الکترونیکی اهمیت ویژه‌ای دارد. از آنجا که نظامهای یادگیری الکترونیکی اطلاعات بسیاری را نگهداری می‌کنند،‌ ایجاد این چنین محیطهایی باید به گونه‌ای انجام شود که کاربران بتوانند از اطلاعات موجود استفاده مفید و مؤثری داشته باشند.
آموزش، رکن اصلی در توسعه پایدار هر کشور است و آموزش الکترونیکی، امروزه از جدیدترین‏، مؤثرترین و مطمئن‌ترین روشها در توسعه آموزشهای فردی و سازمانی است.
سیستم نوین آموزش الکترونیکی فواید و مزایای منحصر به فردی را برای افراد، سازمانها و مراکز آموزشی به همراه دارد. در گذشته تمامی آموزشهای کارکنان در شرکتها و سازمانها به شیوه کلاسهای حضوری برگزار می‌گردید که در آن محوریت کلاس با مربی آموزش بود. با ظهور اینترنت، آموزش الکترونیکی باعث گسترش دامنه آموزش و باعث به اشتراک گذاشتن دانش و اطلاعات شد.


بحث و نتیجه گیری یکی از مهمترین ویژگیهای عصر حاضر شتاب فزاینده تحولات علمی، تکنولوژیکی، اجتماعی و ... در آن است.
در چنین زمانی که تنها پدیده با ثبات تغییر و بی ثباتی است، جوامع انسانی و سازمانها برای بقا، پویایی و ایجاد تحولات سازنده در آینده ناگزیر از دستیابی به گرایشهای نوین می باشند چرا که به گفته تافلر «تنها با بهره گیری خلاقانه از تغییر برای هدایت خود تغییرات است که می توان از آسیب شوک آینده در امان ماند و به آینده ای بهتر و انسانی تر دست یافت .

از سوی دیگر تقریباً در همه جوامع از نهاد آموزش و پرورش انتظار می رود که ضمن باز آفرینی در فرهنگ و انتقال از روشهای ارزشمند پیشینیان به نسل آینده، سر منشا تغییرات و نوآوریهای اجتماعی باشد، زیرا دستگاه آموزش و پرورش بنا به رسالت خود زیربنای اصلی شخصیتها و دیدگاههای اجتماعی را پدید می آورد و بنابراین اگر در این راه کوشش و جدیت متعارف را به عمل آورد، توقع و انتظار نوآوری در جامعه سهل تر خواهد بود.
این مطلب بدان معنی است که دستگاه آموزش و پرورش باید بتواند علاوه بر هماهنگ نمودن خود با تحولات جامعه امروزی سمت و سوی دگرگونیها و تغییرات آینده را پیش بینی نموده و تغییرات را در جهت ایجاد تحولات مطلوب در آینده، هدایت نماید.
در همین راستا یکی از رویکردهایی که می تواند در جهت پاسخگویی به نیاز فوق در نظامهای آموزشی مفید واقع گردد و امروزه در بسیاری از کشورهای توسعه یافته اجرا شده و یا در حال اجرا شدن است، گسترش استفاده از فناوریهای اطلاعات و ارتباطات در نظامهای آموزشی و به تبع آن تأسیس و توسعه مدارس هوشمند است.
این گونه مدارس در واقع به نوعی اختراع فلسفه و مفهومی جدید از تعلیم و تربیت بوده و با کنار گذاشتن یکسری از بازدارنده های سنتی، سعی در به کارگیری فناوری اطلاعات برای ارائه آموزش دارند.
آموزش مؤثر در اینگونه مدارس مستلزم آن است که دانش آموازن نقش های جدیدی را در فرایند یادگیری بپذیرند، بدین ترتیب که جستجوگران اطلاعات باشند، تا بتوانند در مورد ارزش اطلاعات وسیعی که در شبکه جهانی اینترنت برای استفاده آنان موجود است به داوری و ارزشیابی بپردازند.
در چنین شرایطی نقش معلم ها نیز از انتقال دانش و معلومات، به تسهیل گر فراینده یادگیری تغییر می یابد، آنان نیز بایستی به گونه ای تلاش نمایند که دانش آموزان اعتماد به نفس، راهبردهای مدیریت اطلاعات و مهارتهای نفی لازم را کسب کنند تا بتوانند در زندگی روزمره و در محیط کار خود ابزارهای فناورانه و ارتباط جمعی را با موفقیت راه اندازی کنند و مورد استفاده قرار دهند.

اما همچنان که اشاره گشت مانند هر گونه نوآوری آموزشی دیگر در دستگاه آموزش و پرورش موانعی بر سر راه تأسیس و توسعه این مدارس وجود دارد که عمده ترین آنها مشکلات فرهنگی و ساختاری می باشند.
در 50 سال اخیر خیلی تغییرات در زندگی بشری اتفاق افتاده است , شما اگر به اطراف زندگی خود نگاه کنید شاهد این مدعا هستید اما متاسفانه کلاس های درس نسبت به 50 سال قبل هیچ تغییری نکرده است وهمچنان با تخته سیاه وگچ آموزش انجام می پذیرد . اگر برای مسئولان و متولیان امر، معلمان و مردم این موضوع که زمان تکرار شیوه های سنتی به اتمام رسیده است، قابل پذیرش نباشد در آن صورت هرگز شیوه های جدید نخواهند پذیرفت، زیرا زیربنای «تغییر دادن» و «تغییر یافتن» آمادگی و علاقمندی برای پذیرش آن است، در غیر این صورت تغییر لزوماٌ اتفاق نمی افتد، نتایج پیش بینی شده را به همراه ندارد و همواره با مقاومت و حالتهای تدافعی افراد همراه است.
نکته مهم دیگری که بایستی در همین راستا مورد مداقه قرار گیرد آن است که بدانیم فناوری ابزار است و بکارگیری کارآمد هر نوع فناوری از اندیشه، فرهنگ و مناسبات عمیق اجتماعی نشأت می گیرد. بنابراین برای بهره گیری موثر و کارآمد از فناوری اطلاعات، به ویژه در توسعه آموزش نیازمند بهبود رویکردها، بازبینی سیاست های آموزشی، سازمان دهی مجدد محتوا، بهسازی نیروی انسانی، طراحی برنامه های درسی اثر بخش و تحول معیارهای فرهنگی برای فراهم کردن همزیستی با فناوری نوین هستیم.
و بالاخره نوشتار حاضر را با فرمایش گرانسنگ حضرت امام صادق (ع) به بیان می بریم که فرموده اند «کسی که بدون کسب هماهنگی و بینش اقدام به عمل کند رهرو بیراهه رویی را ماند که شتاب حرکت و سرعت سیر وی، جز بر دوری از اهداف و مقاصدش نیفزاید.»
هدف آموزش و پرورش در کشور ما رشد و پرورش همه جانبه (رشد عقلانی، جسمانی، عاطفی و اجتماعی) دانش آموزان به گونه ایست که ضمن التزام به ارزشهای اسلامی، ملی و اخلاقی، به کمال بالقوه خویش نائل آمده، آگاه به مسائل روز جهان و مبتکر و توانمند در جهت حل مسائل و مشکلات خود و جامعه و ساختن آینده ای مطلوبتر باشند.
در همین راستا ایده ی مدارس هوشمند و یا هر گونه نوآوری آموزشی دیگر در آموزش و پرورش در صورتی که بتواند ما را در رسیدن به این هدف یاری نماید ارزشمند خواهد بود. رشد جوانان، توسعه آموزش و پرورش و توسعه ملی در گرو توجه خاص به نیروی انسانی در آموزش و پرورش است اگر می خواهیم آموزش معنا پیدا کند، خلاقیتها بارور گردد، بهره وری نیروی انسانی بالا رود و اهداف و معیارهای بالایی از عملکرد بدست آید، باید تحولی فکری و تعهدی اخلاقی در قبال مأموریت جدید آموزش و پرورش در جهان متحول امروزی و قرن نامطمئن آینده در تک تک آحاد و مسئولان و مجریان آموزش و پرورش کشور به وجود آید .
کاربرد تکنولوژیهای جدید در سیستم آموزش و پرورش ما امید کارآیی کلاسها را افزایش می دهد و ایجاد شیوه یادگیری مداوم در دانش آموزان و یادگیریهای رسمی و غیررسمی خارج از کلاسهای درس را ممکن می سازد. بنابراین لازم است که با فراهم آوردن هماهنگی های لازم و تمهیدات کافی در این رابطه، زمینه بهره مندی نظام آموزشی کشورمان را از منافع این گونه فناوریهای نوین، ایجاد نماییم.

با امید آن که با گسترش و اجرایی شدن طرح اینگونه مدارس در سراسر کشور، شاهد حرکت سریع و پویا به سمت هوشمند شدن واقعی آموزش در ایران عزیزمان باشیم. کیفیت واقعی آموزش زمانی محقق می شود که بتوانیم هر دانش آموز را به آن نسبت که توانایی، استعداد و علاقه دارد به سمت بهترین مسیر و جهت در زندگی هدایت کنیم. آموزش و پرورش ما باید از روزمرگی خارج شود تا دغدغه¬های والای تربیتی، مجال به عرصه عمل درآمدن پیدا کنند

ویژگی مدرسه هوشمند
در مدرسه هوشمند، برنامه درسي محدود كننده نيست و به دانش آموزان اجازه داده مي شود از برنامه درسي خود فراتر گام بردارند. در اين مدرسه، روش تدريس براساس دانش آموز محوري است
تأكيد بر مهارت هاي فكر كردن و فراهم ساختن محيط ياددهي ـ يادگيري، از راهبردها و خط مشي هاي مدرسه هوشمند است.

هفت اصل كليدي در مدارس هوشمند، عبارتند از: ۱ـ دانش خلاق، ۲ـ استعداد يادگيري، ۳ـ توجه به فهم مطالب، ۴ـ آموختن با هدف تسلط و انتقال آن، ۵ـ ارزيابي آموخته ها به شكل متمركز، ۶ـ غلبه بر مشكلات، ۷ـ مدرسه به عنوان يك سازمان آموزشي

مدرسه هوشمند مدرسه اي است كه كنترل و مديريت آن مبتني بر فن آوري رايانه اي و شبكه اي انجام مي شود و محتواي اكثر دروس آن الكترونيكي و سيستم ارزشيابي و نظارت آن هم هوشمند است.
در مدارس هوشمند، كامپيوتر جايگزين تخته سياه و سي.دي جاي دفتر مشق را مي گيرد. دانش آموزان مي توانند از طريق اينترنت اطلاعات بسياري درباره هر موضوع كه بخواهند به دست آورند. در اين سيستم، معلم و شاگرد هر دو توليد محتواي الكترونيكي و درس را بصورت سي.دي ارائه مي كنند.
در مدارس هوشمند آموزش منحصر به معلم نيست، بلكه ياددهي و يادگيري كاملاً تعاملي است و دانش آموزان نقش اساسي در آموختن مباحث علمي دارند.
در مدارس هوشمند، دبيران با استفاده از محتواي درسي الكترونيكي موجب تفهيم بهتر مطالب درسي و صرفه جويي در وقت مي شوند و دانش آموزان هم اين فرصت را دارند كه توانايي و قابليت هاي خود را آشكار و به توليد محتوا بپردازند.
در اين گونه مدارس، كسب موفقيت دست يافتني است و ميزان آن به تلاش و پيگيري دانش آموزان و هدايت صحيح و جهت دار بستگي دارد. در اين روش روح پژوهش و جست و جوگري قطعاً جايگزين روحيه بي هدف دانش آموزان خواهد شد.
در اين سيستم، ركن اصلي براي هرگونه تغيير، تغيير در فكر است و ابزار و امكانات تنها وسيله اي براي جامه عمل پوشاندن به افكار هستند.
در مدارس هوشمند معلمان مى توانند به جاى اينكه تلاش كنند خودشان پاسخى براى پرسشهاى دانش آموزان پيدا كنند، از آنها بخواهند پاسخ پرسش هايشان را در رايانه پيدا كنند و براى بقيه بازگو كنند.
 
مدرسه هوشمند مدرسه اى است كه با كمك فناوريهاى نوين سيستمهاى آموزشى و ديجيتالى هوشمند درصدد سرعت بخشى به فرآيند ياددهى، يادگيرى و بهبود مديريت به صورت كاملاً نظام يافته باشد تا انسان عصر اطلاعات قادر به پردازش و دسته بندى و استفاده بهينه از منابع فنى دانش روز با توجه به طيف گسترده آن براى كشف استعداد خود و بروز خلاقيتها باشد.
 
مدارس هوشمند مدارسي هستند که مباني توسعه آنها استفاده از فناوري‌هاي نوين اطلاعات و ارتباطات مي‌باشد
 
حضور فيزيکي داشته باشند و تفاوت آن با مدارس مجازي اين است که معمولا به مدارس از راه دور گفته مي‌شوند مدرسه هوشمند با مدرسه مجازي فرق دارد، مدرسه هوشمند اگر بخواهد مطلوب باشد بايد دانش‌آموزان در آن که دانش‌آموز و معلم مي‌توانند کيلومترها از هم فاصله داشته باشند.
معلمين مدارس هوشمند الزامي به متخصص بودن در حوزه IT ندارند بلکه بايد بتوانند از سيستم اين مدرسه مطلع باشند و از امکانات آن خوب استفاده کنند. به عنوان مثال يک معلم اين نوع مدارس بايد خوب بداند که منابع در کجاها وجود دارند که وقتي دانش‌آموز سوالي مطرح کرد وي را به منابع مورد نظر راهنمايي کند.
 
مدرسه هوشمند مدرسه‌اي فيزيکي است که کنترل و مديريت آن، مبتني‌بر فناوري رايانه و شبکه انجام مي‌گيرد و محتواي اکثر دروس آن الکترونيکي و سيستم ارزشيابي و نظارت آن هوشمند است.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 19 اردیبهشت 1395 ساعت: 10:29 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق مدیریت کلاس و تاثیر آن

بازديد: 1119

مدیریت کلاس و تاثیر آن
امروزه با وجود ايجاد تغييرات عميق در نظام آموزش و پرورش و تغيير در سياست ها و برنامه ريزي هاي آموزشي، بعضي از معلمان در رويارويي با مسائل و مشکلات آموزشي فاقد توانايي هاي لازم و اساسي هستند و از روش هاي قديم و مهارت هاي سنتي و انفرادي براي اداره ي کلاس خود استفاده کنند. همين امر باعث کندي شکل گيري فرايند ياددهي- يادگيري و آسيب پذيري امر آموزش شده است.
تحقيقات بي شمار نشان داده اند، بعضي از مشکلات اخلاقي و اجتماعي نوجوانان ما حاکي از جذاب نبودن محيط مدرسه و کلاس درس و کشمکش هاي اين گونه دانش آموزان با معلمان و در نتيجه افت تحصيلي آنان بوده است. لذا وجود مديريت کارآمد معلمان و ايجاد شرايط لازم براي تسهيل در امر يادگيري در کلاس درس که مطابق نيازها و ويژگي هاي فراگيران باشد، لازمه ي جامعه ي امروزي و راه گشاي بسياري از مشکلات نوجوانان است.
در اين نوشتار، ضمن ارائه ي تعاريفي از مديريت، اصول و هدف هاي آن، مهارت ها و روش هاي مديريتي کلاس درس معرفي و مورد بحث قرار گرفته اند.
 
بعضي عقيده دارند، مديريت کلاس درس فقط با حفظ نظم و انضباط کلاس قابل طرح است، اما مديريت کلاس درس سخني بس فراتر از آن است.
معلم موفق کسي است که کلاس درس را به گونه اي آماده سازد تا پاسخ گوي تمامي چالش ها در طول تدريس باشد. معلم بايد توانايي هاي خود را بشناسد، روش تدريس خود را ارزيابي کند و اگر روش ها قديمي و کهنه باشند روش پويا و زنده اي را پيش گيرد تا روحيه ي خلاقيت و نوآوري را در نهاد دانش آموزان شکوفا سازد. او بايد روش هاي برخورد با مشکلات درس را بشناسد و راهبردي را اتخاذ کند که فرايند ياددهي- يادگيري را مختل نسازد و مشکلات جزئي کلاس او، به مشکلات کلي و وخيم تبديل نشود. هم چنين بايد رفتاري داشته باشد که دانش آموختگان کلاس درس او، مسائل آموزشي و مشکلات رفتاري خود را در محيطي آرام و سرشار از محبت و غير تهديدآميز حل کنند.
 
به گفته ي ايرنز، برخي از معلمان در هنر معلمي استعداد بيش تري دارند؛ اگرچه ممکن است ضرورتاً در علم معلمي استعداد خوبي نداشته باشند. اين گروه از معلمان مي توانند، فضاي کلاس را به صورتي ماهرانه براي يادگيري، مساعد و دل انگيز کنند و مسائل و مشکلات انضباطي آن را به حداقل برسانند.
معلمان، علاوه بر کسب مهارت هاي مربوط به هنر معلمي، يعني تسلط بر کلاس و داشتن مهارت هاي آموزشي بايد واکنش ها و راهبردهاي معين ديگري را نيز براي اداره ي کلاس درس ياد بگيرند.

تحقيقات بي شمار نشان داده اند، بعضي از مشکلات اخلاقي و اجتماعي نوجوانان ما حاکي از جذاب نبودن محيط مدرسه و کلاس درس و کشمکش هاي اين گونه دانش آموزان با معلمان و در نتيجه افت تحصيلي آنان بوده است. لذا وجود مديريت کارآمد معلمان و ايجاد شرايط لازم براي تسهيل در امر يادگيري در کلاس درس که مطابق نيازها و ويژگي هاي فراگيران باشد، لازمه ي جامعه ي امروزي و راه گشاي بسياري از مشکلات نوجوانان است.
در اين نوشتار، ضمن ارائه ي تعاريفي از مديريت، اصول و هدف هاي آن، مهارت ها و روش هاي مديريتي کلاس درس معرفي و مورد بحث قرار گرفته اند.
 
بعضي عقيده دارند، مديريت کلاس درس فقط با حفظ نظم و انضباط کلاس قابل طرح است، اما مديريت کلاس درس سخني بس فراتر از آن است.
معلم موفق کسي است که کلاس درس را به گونه اي آماده سازد تا پاسخ گوي تمامي چالش ها در طول تدريس باشد. معلم بايد توانايي هاي خود را بشناسد، روش تدريس خود را ارزيابي کند و اگر روش ها قديمي و کهنه باشند روش پويا و زنده اي را پيش گيرد تا روحيه ي خلاقيت و نوآوري را در نهاد دانش آموزان شکوفا سازد. او بايد روش هاي برخورد با مشکلات درس را بشناسد و راهبردي را اتخاذ کند که فرايند ياددهي- يادگيري را مختل نسازد و مشکلات جزئي کلاس او، به مشکلات کلي و وخيم تبديل نشود. هم چنين بايد رفتاري داشته باشد که دانش آموختگان کلاس درس او، مسائل آموزشي و مشکلات رفتاري خود را در محيطي آرام و سرشار از محبت و غير تهديدآميز حل کنند.
 
به گفته ي ايرنز، برخي از معلمان در هنر معلمي استعداد بيش تري دارند؛ اگرچه ممکن است ضرورتاً در علم معلمي استعداد خوبي نداشته باشند. اين گروه از معلمان مي توانند، فضاي کلاس را به صورتي ماهرانه براي يادگيري، مساعد و دل انگيز کنند و مسائل و مشکلات انضباطي آن را به حداقل برسانند.
معلمان، علاوه بر کسب مهارت هاي مربوط به هنر معلمي، يعني تسلط بر کلاس و داشتن مهارت هاي آموزشي بايد واکنش ها و راهبردهاي معين ديگري را نيز براي اداره ي کلاس درس ياد بگيرند.

تعاريفي‌ از مديريت‌ كلاس‌
مطالعات متعدد نشان داده است، معلم کارآمد و فعال معلمي است که مي تواند براساس توانايي خود، به هدف هاي مورد نظر يادگيري و نيز دو مهارت زير دست يابد:
1. مديريت اداره ي کلاس
2. تدريس کارآ
مديريت کلاس چيست؟
مهم ترين دغدغه ي معلمان مبتدي، از اداره ي کلاس و يا به تعبيري مديريت اداره ي کلاس درس ناشي مي شود. برقراري نظم و کنترل کلاس و تدريس موفق، مجموعه نگراني هاي اين گونه معلمان است. بنابراين آگاهي از مفهوم مديريت کلاس و راهبردهاي آن، راهي براي رفع اين نگراني هاست.
در تعريف مديريت کلاس درس گفته شده است: «مديريت کلاس درس ايجاد شرايط لازم براي تحقق يادگيري است.» بر اين اساس مي توان استنتاج کرد، مهارت هاي مديريت کلاس درس، سنگ بناي کل موفقيت در تدريس است. اين امر به ويژه در کلاس هاي درس مدرسه هاي ايران که مملو از دانش آموزاني است که گاهي شمار آنان بالاتر از حد استاندارد است، از اهميت ويژه اي برخوردار است.
 
اهداف مديريت کلاس
هدف هاي عمده ي مديريت کلاس شامل موارد زير است:
الف) برنامه ريزي درسي بر پايه ي آميزه اي از تنوع و هدف
ب) ارائه ي دستورالعمل هاي شفاف به دانش آموزان در مورد فعاليت هاي درسي
ج) هدايت و نظارت بر يادگيري و فعاليت هاي دانش آموزان
د) به کارگيري ابزارهاي آموزشي و منابع يادگيري و تدريس
ه) حرکت منطقي از يک مرحله ي تدريس به مرحله ي ديگر
و) زمان بندي فعاليت هاي کلاس و ايجاد توازن در آن ها
ز) شروع و خاتمه ي هدفمند درس
 
معلمان با بررسي هدف ها و مؤلفه هاي مديريت کلاس درس، تأمل در مورد کلاس هاي خود، بازديد از کلاس هاي ديگر همکاران و گفت وگو با کارشناسان، نگرشي همه جانبه در مورد مديريت کلاس پيدا مي کنند.
اصول مديريت کلاس
از مهم ترين اصول کلاس داري، کارآيي و جامع الاطراف بودن معلم است. معلم کارآ معلمي است که بر مطالب درسي تسلط دارد، کارها و اعمال او سازمان يافته و منظم و داراي اعتماد به نفس است، به دانش آموزان نيز اعتماد مي کند و شکيباست.
به تعبيري ديگر، نخستين پيش درآمد براي اعمال مديريت بر کلاس و ايجاد شرايط بهينه براي يادگيري اين است که معلم فردي کارآ باشد تا از مهارت هاي مديريت کلاس درس بهره گيرد.
 
جامع الاطراف بودن معلم، دومين پيش درآمد براي اعمال مديريت بر کلاس است.
معلمان سه گونه اند:
1. توضيح دهنده
2. مشارکت دهنده
3. توانمندساز
 
معلم توضيح دهنده بر موضوع درس تسلط دارد، اما آگاهي او از روش تدريس اندک است. تدريس او بر محور سخن راني و توضيح استوار است و برخي دانش آموزان با او همراه هستند.
معلم مشارکت دهنده بر موضوع درس تسلط دارد و افزون بر آن، با روش تدريس نيز آشناست. چنين معلمي مي کوشد تا از فعاليت هاي جالب بهره گيرد، دانش آموزان را در کارها مشارکت دهد، و در عين حال مديريت صحيحي را در کلاس اعمال کند.
معلم توانمندساز در مرحله ي عالي حرفه اي قرار دارد. او نه فقط موضوع درس و روش تدريس را به خوبي مي شناسد، بلکه به تفکرات و احساسات دانش آموزان نيز توجه دارد.چنين معلمي اعتماد به نفس بالايي دارد، به حدي که دانش آموزان را در مديريت کلاس درس سهيم مي کند يا اين که کلاس درس را يکسره به آنان مي سپارد و خود راهنما مي شود، با گفت و گو و مشورت با دانش آموزان تصميم مي گيرد تا در آنان توان يادگيري را عملي سازد.
 
مهارت هاي مديريت کلاس
مديريت کلاس بر دو مهارت به هم پيوسته و اساسي استوار است:
1. تصميم گيري
2. اقدام
تصميم گيري يعني، چه اقدامي را چگونه، چه وقت، و به وسيله ي چه کسي بايد انجام داد.
اقدام يعني، عملي که در کلاس درس تحقق مي پذيرد. مانند تأکيد بر نکته هاي تدريس،استفاده از تخته سياه و...
از اين رو، مهارت هاي اساسي و ضروري براي مديريت کلاس درس، به منزله ي اتخاذ تصميم مناسب و تبديل آن به اقدامي مؤثر است.
مديريت کلاس درس زرهي نيست که معلمان از نخستين روز تدريس بر تن کنند و خود را در برابر مشکلات کلاس و چالش ها ايمن سازند، بلکه مهارتي است که هر روز با تجربه و تأمل و دقت معلم در کلاس کامل مي شود و معلم را در امر تدريس کارآمدتر مي سازد.
 
روش هاي مديريت کلاس
انتخاب روش صحيح مديريت کلاس درس و سازمان دهي آن، از علائم موفقيت معلم به شمار مي آيد. انتخاب هرگونه شيوه ي مديريتي، به سبک تدريس و هدف هاي معلم بستگي دارد. معلمان با به کارگيري روش مديريت مناسب کلاس درس خود مي توانند، در پرورش مهارت هاي اجتماعي، خلاقيت ها و توانايي هاي دانش آموزان نقش مهمي داشته باشند و مشکلات انضباطي کمتري در کلاس خود مشاهده کنند.
اداره کردن چنين محيطي، نيازمند تصميمات آني و اقدامات سريع و مداوم است و به مهارت هاي خاص مديريتي و گاهي تلفيق از چند روش مديريتي نياز دارد. در اين جا سه روش مديريت کلاس درس ارائه مي شود.
 
1. روش رفتارگرايانه: رويکرد رفتارگرايانه به اين نکته تأکيد دارد که معلم بايد تصميمي اتخاذ کند تا در کلاس درس او مشکلي به وجود نيايد. از آغاز سال تحصيلي، معلم موظف است قوانين و مقررات کلاس درس را وضع کند. دانش آموزان نيز موظف اند آن قوانين را اجرا کنند. فرايند تقويت از طريق پاداش دادن به رفتارهاي مطلوب و پس گرفتن امتياز در صورت بروز رفتارهاي غيرمطلوب، در اين روش مؤثر است. اقتدار معلم در اين روش کاملاً محفوظ است و معلم در وضع و حفظ مقررات کلاس، از اين اقتدار بهره مي جويد.
 
2. روش تعامل گرايانه: در اين روش، مشکلات کلاس پيامد طبيعي حضور دانش آموزان تلقي مي شود، غيرمنتظره به نظر نمي رسد و مانند فعاليت هاي حل مسئله در کلاس، مورد توجه قرار مي گيرد و حل و فصل مي شود.
3. روش غيرمداخله جويانه: اين روش حد وسط دو روش رفتارگرايانه و تعامل گرايانه است. مداخله ي معلم در حل مشکلات کلاس بسيار اندک است. هدف اصلي در اين روش، ارتقاي رشد فردي دانش آموزان و آزادي آنان است. معلمان در اين روش با دانش آموزان خود رابطه ي مشاوره اي دارند و معلم در فعاليت هاي کلاس نقشي حمايتي از دانش آموز دارد.اين روش حداقل اقتدار را براي معلم در نظر مي گيرد و به جاي آن، بيش تر به تقويت روابط ميان معلم و دانش آموز تأکيد دارد.
به طور کلي نمي توان گفت کدام روش کارآمدتر يا فاقد کارايي است. روشي براي معلم کارآمد است که بهترين نتيجه را در کلاس درس او داشته باشد. بنابراين معلم بايد روش هاي متعدد را در کلاس خود بيازمايد و کارآمدترين را انتخاب کند. البته به صراحت مي توان گفت، شمار معلماني که از نظر سبک يکي از روش هاي مديريت رفتارگرايانه يا تعامل گرايانه يا غيرمداخله جو را اعمال مي کنند، اندک است. اکثر معلمان بدون اين که از روش مديريت کلاس درس خود آگاه باشند، ترکيبي از سه نوع مديريت را مورد استفاده قرار مي دهند. اين معلمان روش مديريت صحيح و علمي و استاندارد را در هر لحظه از زمان تدريس خود به کار مي گيرند و کلاس درس آن ها هميشه فعال و زنده و پر از نشاط و انگيزه ي يادگيري است.

موضوع‌ مديريت‌ در كلاس‌ درس‌ يكي‌ از مباحثي‌ است‌ كه‌ در ارتقاي‌ كيفي‌ نظام‌آموزش‌ و پرورش‌ تأثير به‌سزايي‌ دارد. پيش‌ از بيان‌ تعريف‌هاي‌ مديريت‌ كلاس‌، بهتراست‌ چند تعريف‌ از مديريت‌ بيان‌ شود.
پرداختچي‌ (1372) مديريت‌ را كار كردن‌ با افراد و به‌وسيله‌ افراد و گروه‌ها براي‌تحقق‌ اهداف‌ سازماني‌ بيان‌ مي‌كند. چنان‌چه‌ بخواهيم‌ اين‌ تعريف‌ را به‌مديريت‌كلاس‌ مربوط سازيم‌، در اين‌ تعريف‌ اهميت‌ مشاركت‌ معلم‌ به‌عنوان‌ رهبر و راهنماي‌دانش‌آموزان‌ بيشتر ملحوظ است‌. او هم‌چنين‌ مديريت‌ را مجموعه‌ي‌ فرايندهايي‌مي‌داند كه‌ از طريق‌ آنها منابع‌ انساني‌ و مادي‌ مناسب‌ و مورد نياز فراهم‌ مي‌گردد و ازطريق‌ نفوذ به‌رفتار و افراد در جهت‌ تحقق‌ اهداف‌ سازمان‌ اثربخش‌ مي‌گردد. در اين‌تعريف‌ استفاده‌ بهينه‌ از ابزار و وسايل‌ كمك‌ آموزشي‌ در جهت‌ رشد يادگيري‌ كه‌ هدف‌اصلي‌ مدرسه‌ و كلاس‌ درس‌ است‌ تحقق‌ مي‌يابد.
صفوي‌ (1372) مديريت‌ كلاس‌ درس‌ را >رهبري‌ كردن‌ امور كلاس‌ درس‌ از طريق‌:تنظيم‌ برنامه‌ي‌ درسي‌، سازماندهي‌ مراحل‌ كار و منابع‌، سازماندهي‌ محيط به‌منظوربالا بردن‌ كارايي‌، نظارت‌ بر پيشرفت‌ دانش‌آموزان‌ و پيش‌بيني‌ مسايل‌ بالقوه‌< مي‌داند.
رئوفي‌ (1377) مديريت‌ كلاس‌ درس‌ را اين‌گونه‌ تعريف‌ مي‌كند: >مديريت‌ كلاس‌عبارت‌ است‌ از هنر به‌كاربردن‌ دانش‌ تخصصي‌ و بهره‌گيري‌ از مهارت‌هاي‌ كلاسداري‌در هدايت‌ دانش‌آموزان‌ به‌سوي‌ اهداف‌ مطلوب‌ مورد نياز دانش‌آموزان‌ و جامعه‌<.
مديريت‌ كلاس‌ كليه‌ي‌ تصميم‌گيري‌ها و اعمالي‌ را كه‌ براي‌ نظم‌ دادن‌ به‌كلاس‌ لازم‌است‌ و تحت‌ عنوان‌ انضباط(83) مطرح‌ مي‌شود، شامل‌ مي‌گردد. منظور از اين‌گونه‌ نظم‌،مديريت‌، نگهداري‌ و يا فراهم‌ كردن‌ محيطي‌ است‌ كه‌ در آن‌ يادگيري‌ صحيح‌ همراه‌ باكاهش‌ مسايل‌ و مشكلات‌ براي‌ دانش‌آموزان‌ انجام‌ مي‌شود (گينات‌، 1973، ترجمه‌سرتيپي‌ 1371، ص‌ 305).
به‌نظر اسكريونر(84) (1994) مديريت‌ كلاس‌ درس‌ به‌مفهوم‌ >ايجاد شرايط لازم‌براي‌ تحقق‌ يادگيري‌ است‌.< بر اين‌ اساس‌ مي‌توان‌ نتيجه‌ گرفت‌ كه‌ مهارت‌هاي‌مديريت‌ كلاس‌ درس‌ سنگ‌ بناي‌ كل‌ موفقيت‌ در تدريس‌ است‌.
اهداف‌ عمده‌ي‌ مديريت‌ كلاس‌ درس‌
روش‌ معلم‌ در مديريت‌ كلاس‌ براساس‌ جهت‌گيري‌هاي‌ انساني‌ در محيط كلاس‌است‌. معلم‌ بايد به‌دانش‌آموزان‌ به‌عنوان‌ افراد مجزا و مستقل‌ نگاه‌ كند و راه‌هاي‌مناسب‌ براي‌ پذيرش‌ و اجراي‌ رفتاري‌ خاص‌ را در هر دانش‌آموز پيدا نمايد.
از نظر بيكرووستراپ‌(85) (2000)، اهداف‌ عمده‌ي‌ مديريت‌ كلاس‌ درس‌ شامل‌موارد زير است‌:
1 - برنامه‌ريزي‌ درسي‌ بر پايه‌ي‌ آميزه‌اي‌ از تنوع‌ و هدف‌
2 - ارائه‌ي‌ دستورالعمل‌هاي‌ شفاف‌ به‌دانش‌آموزان‌ در مورد فعاليت‌هاي‌ درسي‌
3 - هدايت‌ و نظارت‌ بر يادگيري‌ و فعاليت‌هاي‌ دانش‌آموزان‌
4 - بكارگيري‌ ابزارهاي‌ آموزشي‌ و منابع‌ يادگيري‌ و تدريس‌
5 - حركت‌ منطقي‌ از يك‌ مرحله‌ از تدريس‌ به‌مرحله‌ ديگري‌ از تدريس‌
6 - زمان‌بندي‌ فعاليت‌هاي‌ كلاسي‌ و ايجاد توازن‌ در آنها
7 - شروع‌ و خاتمه‌ هدفمند درس‌
پس‌ ديده‌ مي‌شود اصطلاح‌ مديريت‌ كلاس‌ با اصطلاح‌ نظم‌ و انضباط معادل‌ نبوده‌و مديريت‌ كلاس‌ را مي‌توان‌ مجموعه‌اي‌ از برنامه‌ريزي‌ها و اقداماتي‌ دانست‌ كه‌ معلم‌براي‌ اطمينان‌ يافتن‌ از اثربخشي‌ و كارايي‌ يادگيري‌ در كلاس‌ انجام‌ مي‌دهد معلماني‌كه‌ در امر مديريت‌ كلاس‌ موفق‌ هستند نظم‌ و انضباط را در جايگاه‌ مناسب‌ آن‌ در كل‌صحنه‌ي‌ آموزش‌ قرار مي‌دهند. با اجراي‌ طرح‌ها و برنامه‌هاي‌ مديريت‌ كلاس‌ معلم‌ نه‌تنها اميدوار است‌ كه‌ ميزان‌ يادگيري‌ دانش‌آموزان‌ فزوني‌ يابد، بلكه‌ هم‌چنين‌ به‌آنان‌كمك‌ مي‌كند كه‌ متوجه‌ي‌ رفتار خود باشند و آن‌را اصلاح‌ نمايند (صيامي‌، 1380).
عناصر مؤثر بر مديريت‌ كلاس‌
در مديريت‌ كلاس‌ عوامل‌ و عناصر گوناگوني‌ دخيل‌ هستند. مديريت‌ كلاس‌ شامل‌روش‌هاي‌ عادي‌ مديريتي‌، آموزشي‌ و رفتارهاي‌ تعاملي‌ كلاس‌ و عناصر ديگري‌ است‌.بختيار نصرآبادي‌ و نوروزي‌ (1382) روي‌ شش‌ عنصر راه‌بردي‌ مؤثر به‌شرح‌ زيرتأكيد دارند:
1 - برنامه‌ريزي‌: معلماني‌ كه‌ برنامه‌ريزي‌ مي‌كنند انتظارات‌ خود را به‌دانش‌آموزان‌منتقل‌ مي‌نمايند در نتيجه‌ پيشرفت‌ علمي‌ و يادگيري‌ آنان‌را بالاتر مي‌برند.
2 - وضع‌ قوانيني‌ ساده‌ و مؤثر: هدف‌ قوانين‌ مدرسه‌ و كلاس‌ افزايش‌ پيشرفت‌اجتماعي‌ و علمي‌ دانش‌آموزان‌ است‌ (كانجلوسي‌(86)، 1990). معلماني‌ كه‌ مديراني‌مؤثر به‌حساب‌ مي‌آيند به‌فراگيرانشان‌ ياد مي‌دهند كه‌ چطور به‌قوانين‌ عمل‌ كنند وعمل‌ به‌آن‌را ادامه‌ دهند. در قوانين‌ كلاسي‌ كارهاي‌ عادي‌ كلاس‌ سازمان‌دهي‌ مي‌شود.سادگي‌ در فهم‌ و عمل‌ به‌قوانين‌ مؤثر است‌.
3 - بازخورد مثبت‌ در آغاز كار: معلمان‌ موفق‌ شيوه‌هاي‌ تدريس‌ و كنترل‌ كلاس‌ رادر آغاز سال‌ تحصيلي‌ با دانش‌ آموزانشان‌ به‌بحث‌ و تبادل‌ نظر مي‌گذراند وفرصت‌هايي‌ را فراهم‌ مي‌كنند تا دانش‌آموزان‌ قوانين‌ را با سؤال‌ در مورد آنها خوب‌بفهمند (لومباردي‌(87)، 1992، تاوبر(88)، 1990(
4 - جهت‌دهي‌ روشن‌ و واضح‌ و مثبت‌: اگرچه‌ جهت‌دهي‌هاي‌ آموزشي‌ ياروش‌هاي‌ كلاسي‌ بايد مختصر و واضح‌ باشند، ولي‌ با توجه‌ به‌اهميت‌ جهت‌دهي‌ها،آنها بايد مثبت‌ باشند. جهت‌دهي‌هاي‌ منفي‌ باعث‌ ايجاد روحيه‌ي‌ شكست‌ در دانش‌آموزان‌ مي‌شود.
5 - تصويرسازي‌ سازمان‌دهي‌ و كنترل‌ كلاس‌: معلمان‌ مؤثر، رفتار دانش‌آموزان‌ رادر كلاس‌ درس‌ خود به‌تصوير مي‌كشند. آنان‌ به‌هر دانش‌ آموزي‌ مسؤوليتي‌ براي‌انجام‌ كار در خلال‌ فعاليت‌ يادگيري‌ ارائه‌ مي‌دهند و سپس‌ تصويري‌ براي‌ آن‌ چه‌ كه‌دانش‌آموز بايد عملا انجام‌ دهد به‌وجود مي‌آورند.
6 - ثبت‌ نمره‌ها وامتيازها: هر معلمي‌ وظيفه‌ي‌ ثبت‌ نمره‌ها، ميزان‌ حضور ومشاركت‌ در كلاس‌، مسايل‌ مربوط به‌انضباط و ثبت‌ ديگر جنبه‌هاي‌ كلاس‌ را بر عهده‌دارد و براي‌ منصف‌ بودن‌، منطقي‌ بودن‌ و با ثبات‌ بودن‌، نيازمند به‌يك‌ روش‌ منظم‌براي‌ ثبت‌ و نگهداري‌ اطلاعات‌ و نمره‌ها است‌.
مرعشي‌ (1371) در مورد اداره‌ي‌ كلاس‌ و عوامل‌ مؤثر در آن‌ در يكي‌ از مقاله‌هاي‌خود مي‌نويسد: اداره‌ي‌ كلاس‌ با محيط و موقعيت‌ كلاس‌ ارتباط دارد. موقعيت‌هاعبارتند از هدف‌هاي‌ آموزشي‌، رفتار معلم‌، مشاركت‌ شاگردان‌، زمان‌ درس‌، عده‌ي‌دانش‌آموزان‌، وسايل‌ و فضاي‌ كلاس‌ و مانند آنها. وي‌ هم‌چنين‌ مسايل‌، عوامل‌ وابزارهاي‌ مديريت‌ و سازمان‌ كلاس‌ درس‌ را به‌هفت‌ بخش‌ زير تقسيم‌بندي‌ مي‌كند:
1 - مديريت‌ و سازماندهي‌ كلاس‌ درس‌
2 - عوامل‌ مؤثر در مديريت‌ و سازماندهي‌ كلاس‌
3 - مسايل‌ و مشكلات‌ مديريت‌ كلاس‌
4 - برنامه‌هاي‌ درسي‌ و سازماندهي‌ فعاليت‌ها
5 - نظم‌ وانضباط
6 - تشويق‌ و تنبيه‌
7 - ارزشيابي‌
موانع‌ و مشكلات‌ مديريت‌ كلاس‌:
در مديريت‌ كلاس‌ با شرايط اقليمي‌، جغرافيايي‌ و شرايط كمي‌ و كيفي‌ واستانداردهاي‌ متفاوت‌ و ضوابط موجود و جو كلاس‌، موانع‌ و مشكلات‌ مديريتي‌مختلفي‌ در كلاس‌ ايجاد مي‌شود. البته‌ ابتدا بايد تعريف‌ روشن‌ از موانع‌ و مشكلات‌مديريت‌ كلاس‌ داشته‌ باشيم‌. منظور ما از مشكلات‌ مديريتي‌ هرگونه‌ موقعيتي‌ است‌ كه‌محيط يادگيري‌ را مختل‌ مي‌كند و يا موجب‌ حواس‌پرتي‌ دانش‌آموزان‌ و يا معلم‌مي‌شود.
صيامي‌ (1380) به‌نقل‌ از كيندزواتر(89) (1978) منشأ رفتارهايي‌ كه‌ معلمان‌ آنها رامشكلات‌ مديريتي‌ تلقي‌ مي‌كنند را خود معلمان‌، مشكلات‌ عاطفي‌ دانش‌آموزان‌ ورفتارهاي‌ غيرعمدي‌ و ناپايدار دانش‌آموزان‌ بيان‌ مي‌كند.
فرانسيس‌ (1975) چهار منبع‌ اصطكاك‌ را با عنوان‌ سر و صدا، وسايل‌، تحرك‌ و پچ‌پچ‌ توصيف‌ كرده‌ است‌. هيچ‌يك‌ از اين‌ منابع‌ به‌تنهايي‌ براي‌ اقتدار معلم‌ مشكل‌ مهمي‌محسوب‌ نمي‌شود ولي‌ چنان‌چه‌ هر يك‌ از آنها به‌شكلي‌ نادرست‌ اداره‌ شود، مي‌توانداز تحريكي‌ جزيي‌ به‌صورت‌ برخوردي‌ مهم‌ ظاهر شود (صباغيان‌، 1380).
مطالعات‌ نشان‌ مي‌دهد كه‌ اغلب‌ 30 درصد يا بيشتر زمان‌ آموزشي‌ در هر روزبه‌صورت‌ پيش‌بيني‌ شده‌ و يا پيش‌بيني‌ نشده‌ از بين‌ مي‌رود و از دست‌ دادن‌ زمان‌ به‌هرعلتي‌ كه‌ باشد تأثير منفي‌ بر پيشرفت‌ علمي‌ فراگيران‌ مي‌گذارد و شرايطي‌ را براي‌مشكلات‌ رفتاري‌ دانش‌آموزان‌ ايجاد مي‌كند (اورتسون‌ و هاريس‌(90)، 1992(
وقفه‌هاي‌ هنگام‌ راهنمايي‌هاي‌ معلم‌ قبل‌ و بعد از يك‌ بخش‌ آموزشي‌، دليل‌ اكثرمشكلات‌ مديريتي‌ كلاس‌ و از دست‌ دادن‌ فرصت‌هاست‌. در طول‌ كار روزانه‌اتفاق‌هاي‌ پيش‌بيني‌ نشده‌ زيادي‌ روي‌ مي‌دهند كه‌ اين‌ وقايع‌ ممكن‌ است‌ به‌وسيله‌ي‌دانش‌آموزان‌، مربيان‌ مدرسه‌ و مشاهده‌كنندگان‌ آغاز شود.
هر كلاسي‌ داراي‌ زنجيره‌اي‌ از خصوصيت‌ها است‌ كه‌ در مقايسه‌ با كلاس‌هاي‌ديگر و با شخصيت‌ و شيوه‌ي‌ كار معلم‌ فضاي‌ مربوط به‌خود را به‌وجود مي‌آورد.برخي‌ از ويژگي‌ها را در تمام‌ كلاس‌ها مي‌توان‌ يافت‌ و لازم‌ است‌ آنها را در حرفه‌ي‌معلمي‌ و اداره‌ي‌ كلاس‌ مورد توجه‌ قرار داد. (زماني‌، 1379) به‌نقل‌ از دويل‌(91)(1979) اين‌ ويژگي‌ها را چنين‌ توصيف‌ مي‌كند:
1 - كلاس‌ محيطي‌ چند بعدي‌ است‌.
2 - بسياري‌ از حوادث‌ كلاس‌ به‌صورت‌ هم‌زمان‌ روي‌ مي‌دهد.
3 - حوادث‌ كلاسي‌ نه‌ تنها چند بعدي‌ و هم‌زمان‌ است‌، بلكه‌ هر كدام‌ از آنهابه‌لحظه‌اي‌ خاص‌ مربوط مي‌شود. به‌عبارت‌ ديگر اكثر اتفاق‌هايي‌ كه‌ با هم‌ در كلاس‌روي‌ مي‌دهد، نياز به‌عكس‌العمل‌ آني‌ و لحظه‌اي‌ معلم‌ دارد.
4 - علاوه‌ بر آني‌ بودن‌، چند بعدي‌ بودن‌ و هم‌زمان‌ بودن‌ فعاليت‌ها، مهم‌ترين‌ويژگي‌ هر كلاس‌ اين‌ است‌ كه‌ جريان‌ فعاليت‌ها در كلاس‌ بسيار غيرقابل‌ پيش‌بيني‌است‌. اداره‌ كردن‌ چنين‌ محيطي‌ نيازمند تصميمات‌ آني‌، سريع‌ و مداوم‌ است‌ وبه‌مهارت‌هاي‌ خاص‌ مديريتي‌ نياز دارد.
 
دانش‌آموزان‌ مسأله‌دار و مديريت‌ كلاس‌
در واقع‌ بسياري‌  از معلمان‌ نمي‌دانند وقتي‌ شاگردانشان‌ با احساسات‌ يا مسايلي‌روبرو مي‌شوند، چه‌ بايد بكنند. به‌روي‌ خودشان‌ نياورند و اميدوار باشند مسأله‌خودش‌ حل‌ شود؟ به‌دانش‌آموز بگويند مشكلات‌ آنان‌ به‌كلاس‌ ربطي‌ ندارد؟دانش‌آموز را نزد مشاور مدرسه‌ بفرستند؟ رفتار وي‌ را با تهديد و تنبيه‌ سركوب‌ كنند؟و...
به‌طور يقين‌ مسايل‌ دانش‌آموزان‌ نمي‌تواند در خانه‌ بماند. شك‌ نيست‌ كه‌ آنان‌ رابه‌مدرسه‌ مي‌آورند و وقتي‌ به‌مدرسه‌ آورده‌ شد، به‌طور جدي‌ مخل‌ فرآيند يادگيري‌است‌ و گاهي‌ حتي‌ در عمل‌ يادگيري‌ را غيرممكن‌ مي‌سازد. وقتي‌ دانش‌آموزان‌ گرفتاراحساسات‌ شديد يا غم‌ و غصه‌ مي‌گردند، چون‌ امنيت‌ آنان‌ به‌مخاطره‌ افتاده‌ واحتياجات‌ جسمي‌شان‌ اغنا نشده‌ يا فكر مي‌كنند كنار گذاشته‌ شده‌اند و ارزشي‌ ندارنديا مورد محبت‌ نيستند، قدرت‌ انجام‌ كارهاي‌ مدرسه‌شان‌ نقصان‌ مي‌يابد. در اين‌اوقات‌ به‌اجبار سعي‌ معلم‌ در تدريس‌ كم‌ و بيش‌ به‌بن‌بست‌ مي‌رسد و حتي‌ شايد عقيم‌بماند.
تلاش‌ براي‌ شناخت‌ منشأ رفتارهاي‌ ناشايست‌ دانش‌آموزان‌ شايان‌ توجه‌ است‌. باآگاهي‌ از منشأ اين‌گونه‌ رفتارها است‌ كه‌ مي‌توان‌ براي‌ شناخت‌ علل‌ آنها اقدامات‌مناسب‌ به‌عمل‌ آورد.
هر معلمي‌ بايد از شيوه‌هاي‌ گوناگون‌ مقابله‌ با مشكلات‌ مديريت‌ كلاس‌ آگاهي‌ كامل‌داشته‌ باشد. به‌هنگام‌ تعيين‌ خط مشي‌ مقابله‌ با مشكلات‌ مديريت‌ كلاس‌ بايد هدف‌اصلي‌ خود را مشخص‌ كند و از خود بپرسد كه‌ اقدامات‌ او تا چه‌ حد در رسيدن‌ به‌آن‌هدف‌ مؤثر خواهند بود.
كيندزواتر، (1978) يادآوري‌ مي‌كند كه‌ معلمان‌ مي‌توانند با بيان‌ انتظارات‌ خود دراولين‌ روزهاي‌ آغاز سال‌ تحصيلي‌ و يا در اولين‌ جلسه‌ي‌ كلاس‌ درس‌، به‌بهترين‌ شكلي‌با مشكلات‌ عاطفي‌ دانش‌آموزان‌ روبرو شوند. البته‌ معلم‌ بايد انتظارات‌ خود را درقالب‌ جملات‌ مثبت‌ و محبت‌آميز بيان‌ كند تا دانش‌آموزان‌ دريابند كه‌ اين‌ انتظارات‌ماهيت‌ تنبيهي‌ ندارند بلكه‌ بخشي‌ از مقررات‌ عادي‌ يك‌ كلاس‌ هستند. هوارد(92)،(1974) تأكيد كرده‌ است‌ كه‌ معلمان‌ هرگز نبايد به‌منظور تقويت‌ نظم‌ و انضباط دركلاس‌ به‌تهديد متوسل‌ شوند. هم‌چنين‌ او معتقد است‌ كه‌ معلمان‌ بايد در جلو كلاس‌ ازجر و بحث‌ كردن‌ با دانش‌آموزان‌ اجتناب‌ كنند (صيامي‌، 1380).
خانه‌ و محيطهاي‌ خارج‌ از مدرسه‌ تأثير عمده‌اي‌ روي‌ دانش‌آموزان‌ و در نتيجه‌مشكلات‌ كلاس‌ درس‌ و مختل‌ كردن‌ فعاليت‌هاي‌ يادگيري‌ دارند (تابر، به‌نقل‌ از سركارآراني‌، 1379) معتقد است‌ ما به‌عنوان‌ معلم‌ در مورد اين‌ عوامل‌ كار زيادي‌ نمي‌توانيم‌انجام‌ دهيم‌. ما مي‌توانيم‌ آن‌ سلسله‌ عوامل‌ درون‌ مدرسه‌ را كه‌ سبب‌ تمايل‌ دانش‌آموزبه‌يادگيري‌ مي‌شوند، مورد بحث‌ قرار دهيم‌. وي‌ به‌پيش‌نهادهايي‌ در اين‌ خصوص‌اشاره‌ مي‌كند كه‌ در زير، چند مورد از آنها آورده‌ شده‌ است‌.
توجه‌ داشتن‌ به‌دانش‌آموزان‌، محيط كلاس‌ را به‌نحو مطلوبي‌ سازماندهي‌ كردن‌، درصورت‌ امكان‌ برخي‌ از رفتارهاي‌ ناشايست‌ را ناديده‌ گرفتن‌، به‌دانش‌آموزان‌ در يافتن‌راه‌ حل‌ مشكلاتشان‌ كمك‌ كردن‌، بدرفتاري‌ دانش‌آموزان‌ را به‌خود ارتباط ندادن‌، ازتجارب‌ همكاران‌ بهره‌ گرفتن‌، به‌دانش‌آموزان‌ مسؤوليت‌هايي‌ در حد توانشان‌واگذاركردن‌، بدون‌ ايجاد تشويق‌ يا احساس‌ تنبيه‌ در دانش‌آموز، او را با يكي‌ ازدانش‌آموزان‌ كلاس‌ ديگر جابه‌جا كردن‌ و...
تفاوت‌هاي‌ فردي‌ دانش‌آموزان‌ و مسايل‌ و مشكلاتشان‌ سبب‌ مي‌شود كه‌ در هنگام‌بروز، با اين‌ دانش‌آموزان‌ متناسب‌ با مقتضيات‌ زماني‌ و شرايط و روحيه‌ي‌ افراد و جوكلاس‌ راهكاري‌ مناسبي‌ به‌كار برد و رويكرد مناسبي‌ جهت‌ حل‌ مشكل‌ اتخاذ كرد.
 
معلم‌ و مديريت‌ كلاس‌
وظيفه‌ي‌ معلم‌ ساختن‌ فرمول‌هايي‌ براي‌ مديريت‌ كلاس‌ است‌. روش‌ تدريس‌ وفلسفه‌اي‌ كه‌ براساس‌ آن‌ آموزش‌ مي‌دهد بر نحوه‌ي‌ مديريت‌ كلاس‌ مؤثر است‌ ونحوه‌ي‌ مديريت‌ كلاس‌ نيز بر روش‌ تدريس‌ مؤثر بوده‌ و تجارب‌ موفقيت‌آميز كلاس‌ رابالا خواهد برد. همان‌طور كه‌ اكثر معلمان‌ موفق‌  و كارآزموده‌ از روش‌هاي‌ آزمايش‌شده‌ و موفق‌ استفاده‌ مي‌كنند.
وظيفه‌ي‌ معلمي‌ روز به‌روز پيچيده‌تر مي‌شود، مرعشي‌ (1371) در يكي‌ ازمقاله‌هاي‌ خود مي‌نويسد: در دنياي‌ كنوني‌ نقش‌ معلم‌ از امر كننده‌ يا ارباب‌ وتلقين‌كننده‌ي‌ دانش‌ به‌تدريج‌ به‌سوي‌ رهبري‌ و مديريت‌ برنامه‌ريزي‌ شده‌ تغييركرده‌است‌. نقش‌ جديد معلم‌ اهميت‌ آموزش‌ مديريت‌ كلاس‌ درس‌ را روشن‌تر مي‌كند.اكنون‌ معلم‌ خوب‌ يعني‌ يك‌ روان‌شناس‌، يك‌ جامعه‌شناس‌، يك‌ كارشناس‌ علوم‌تربيتي‌ و سرانجام‌ يك‌ مدير آموزشي‌ است‌.
كونين‌(93) (1970) شيوه‌ي‌ كار معلمان‌ موفق‌ و ناموفق‌ را در اداره‌ي‌ كلاس‌ موردبررسي‌ قرار داده‌ است‌. به‌نظر او يكي‌ از ويژگي‌هاي‌ مهم‌ معلم‌ در اداره‌ي‌ كلاس‌ >توجه‌چندبعدي‌<است‌. يعني‌ اين‌كه‌ معلم‌ بتواند فعاليت‌ لحظه‌ به‌لحظه‌ي‌ همه‌ي‌دانش‌آموزان‌ را در كلاس‌ زير نظر داشته‌ باشد و دانش‌آموزان‌ نيز از اين‌ توانايي‌ معلم‌خودآگاهي‌ داشته‌ باشند (صيامي‌، 1379).
بيكر و ستراپ‌ (2000) مهم‌ترين‌ چالش‌هاي‌ معلمان‌ در مديريت‌ كلاس‌ درس‌به‌خصوص‌ كلاس‌هاي‌ پرتعداد را در موارد زير مي‌دانند:
1 - پرداختن‌ به‌دانش‌آموزاني‌ كه‌ توانايي‌هاي‌ آنان‌ بسيار متفاوت‌ از ديگران‌ است‌.
2 - جلب‌ توجه‌ همه‌ي‌ دانش‌آموزان‌ به‌درس‌
3 - انجام‌ دادن‌ كارهاي‌ شفاهي‌ و كارهاي‌ گروهي‌
4 - ايجاد يا تقويت‌ انگيزه‌ دانش‌آموزان‌ براي‌ يادگيري‌
5 - نظارت‌ بر رفتار دانش‌آموزان‌
6 - كمك‌ به‌دانش‌آموزان‌ ضعيف‌تر براي‌ همگام‌ كردن‌ آنان‌ با كل‌ كلاس‌
7 - نظارت‌ بر پيشرفت‌ يكايك‌ دانش‌آموزان‌
8 - تصحيح‌ انبوهي‌ از تكاليف‌ نوشتاري‌
معلم‌ به‌مهارت‌ها و فنوني‌ سازمان‌ دهنده‌ نياز دارد تا شرايط بهينه‌اي‌ را براي‌ تحقق‌يادگيري‌ خلق‌ كند. اين‌ مهارت‌ها و فنون‌ در قالب‌ مديريت‌ كلاس‌ درس‌ مي‌گنجد.
ويژگي‌هاي‌ عمومي‌ معلمان‌ نيز در زمينه‌ي‌ مديريت‌ مؤثر كلاس‌ تأثير زيادي‌ دارد.صيامي‌ (1379) به‌نقل‌ از بروفي‌ و پوتنام‌(94) مي‌گويد: هر معلم‌ اثربخش‌ بايد فردي‌بشاش‌، خوش‌ اخلاق‌، عاطفي‌، برخوردار از سلامت‌ رواني‌ و انطباق‌پذير باشد. به‌طوردقيق‌تر، معلمان‌ مؤثر و كارا افرادي‌ هستند كه‌ بايد بتوانند در لحظه‌هاي‌ بحراني‌خونسردي‌ خود را حفظ كنند و بدون‌ اتخاذ موضعي‌ تدافعي‌ يا سلطه‌جويانه‌به‌حرف‌هاي‌ دانش‌آموزان‌ گوش‌ بدهند و از برخوردهايي‌ كه‌ در آنان‌ مسأله‌ برد وباخت‌ مطرح‌ است‌، بپرهيزند و به‌جاي‌ پس‌روي‌، سرزنش‌، آزار و اذيت‌ و ديگرواكنش‌هاي‌ افراطي‌، موضع‌ حل‌ مسأله‌ را برگزينند.
زماني‌ (1378) به‌نقل‌ از ايزنر(95) (1982) مي‌گويد: برخي‌ از معلمان‌ در هنر معلمي‌استعداد بيشتري‌ دارند، اگرچه‌ ممكن‌ است‌ به‌ضرورت‌ در علم‌ معلمي‌ استعداد خوبي‌نداشته‌ باشند. اين‌ معلمان‌ مي‌توانند به‌صورتي‌ ماهرانه‌ فضاي‌ كلاس‌ را براي‌ يادگيري‌مساعد و آن‌را دل‌انگيز كنند.
معلم‌ بايد قادر به‌توصيف‌ دقيق‌ و تخصصي‌ رفتارهايي‌ كه‌ به‌آنها اشاره‌ مي‌كند،باشد و روشن‌ نمايد كه‌ چگونه‌ دانش‌آموزان‌ مي‌توانند الگوي‌ كاربرد رفتارهاي‌مطلوب‌ در كلاس‌ باشند (اورستون‌(96)، 1995).
 
راهبردهايي‌ جهت‌ مديريت‌ مؤثر كلاس‌
معلمان‌ به‌مهارت‌هاي‌ علمي‌ و فني‌ خاصي‌ نياز دارند تا در مديريت‌ كلاس‌ درس‌موفق‌ شوند. مديريت‌ كلاس‌ اولين‌ سطح‌ مديريت‌ آموزشي‌ است‌ و پايه‌ي‌ سطوح‌ بالاترمديريت‌ محسوب‌ مي‌شود.
لاسلت‌ و اسميت‌(97) (1375) توجه‌ معلمان‌ را نسبت‌ به‌اهميت‌ مديريت‌ مؤثر دركلاس‌ نه‌ به‌عنوان‌ صفت‌ ساده‌اي‌ كه‌ هر يك‌ از معلمان‌ آن‌ را دارند، بلكه‌ به‌عنوان‌مجموعه‌اي‌ مركب‌ از مهارت‌، دانش‌ و شناخت‌ كه‌ مي‌تواند پرورانده‌ شود، جلب‌مي‌نمايد و تدريس‌ را داراي‌ چهار جنبه‌ي‌ مديريت‌، ميانجيگري‌، اصلاح‌ و نظارت‌مي‌داند.
مرعشي‌ (1371) معتقد است‌: در نظام‌ آموزش‌ و پرورش‌ جديد، زماني‌ گفته‌مي‌شود كلاس‌ خوب‌ اداره‌ شده‌ است‌ كه‌ دانش‌آموزان‌ بتوانند با شركت‌ مؤثر در جريان‌فعاليت‌هاي‌ آموزشي‌ مطالب‌ درسي‌ را به‌خوبي‌ فرا گيرند و در طراحي‌ و اجراي‌برنامه‌هاي‌ تحصيلي‌ سهيم‌ باشند و معلم‌ نيز عكس‌العمل‌ فردي‌ و جمعي‌ دانش‌آموزان‌در تنظيم‌ برنامه‌هاي‌ درسي‌ را مورد توجه‌ قرار دهد.
جهت‌ مديريت‌ كارآمد كلاس‌ درس‌ توجه‌ به‌موارد زير مي‌تواند سودمند باشد:
1 - توجه‌ به‌فضاي‌ كلاس‌
2 - اعمال‌ كنترل‌
3 - پيش‌گيري‌ از وقوع‌ مشكلات‌
4 - تحسين‌ و تشويق‌ در خور و مناسب‌
5 - استفاده‌ از شوخي‌ در مواقع‌ ضروري‌
6 - نظارت‌ دائم‌ بر جريانات‌ كلاس‌
7 - شكل‌دهي‌ محيط يادگيري‌
8 - فعال‌ كردن‌ كلاس‌
9 - ايجاد و تقويت‌ روحيه‌ي‌ آزادمنشي‌
10 - ايجاد زمينه‌ي‌ مساعد براي‌ مديريت‌ كلاس‌ متكي‌ بر پيش‌گيري‌ (زماني‌،1378(
يكي‌ ديگر از ويژگي‌هاي‌ مديريت‌ مؤثر كلاس‌، مهارت‌ معلم‌ در جالب‌ وچالش‌انگيز كردن‌ موضوع‌ درسي‌ براي‌ دانش‌آموزان‌ است‌. وان‌ تيل‌(98) (1974) بااستناد به‌مطالعه‌اي‌ در مورد معلمان‌ بالتيمور، دريافت‌ كه‌ معلمان‌ موفق‌ در كلاس‌داري‌براي‌ ارائه‌ي‌ موضوع‌ درسي‌ به‌گونه‌اي‌ با نشاط و شورانگيز از رسانه‌هاي‌ ديداري‌ -شنيداري‌ و تمهيدات‌ مؤثر ديگر استفاده‌ مي‌كنند.
وي‌ هم‌چنين‌ نتيجه‌ گرفت‌ كه‌ مديريت‌ كلاس‌ زماني‌ ساده‌تر خواهد بود كه‌موضوع‌هاي‌ درسي‌ با علايق‌ و نيازهاي‌ دانش‌آموزان‌ هم‌خواني‌ داشته‌ باشد (صيامي‌،1379). با توجه‌ به‌مطالب‌ بيان‌ شده‌ در كل‌ مقاله‌، موارد زير را مي‌توان‌ به‌عنوان‌راهبردهايي‌ جهت‌ مديريت‌ كلاس‌ درس‌ بيان‌ كرد.
توانايي‌ تغيير موضوع‌ صحبت‌ به‌گونه‌اي‌ آرام‌ و منطقي‌ توسط معلم‌، حساسيت‌معلم‌ در مورد توانايي‌ دانش‌آموزان‌ در انجام‌ دادن‌ فعاليت‌هاي‌ گوناگون‌ در زمان‌هاي‌متفاوت‌، توجه‌ معلم‌ به‌كل‌ محيط آموزشي‌، توجه‌ به‌شيوه‌ي‌ سازماندهي‌ كلاس‌، توجه‌به‌محيط فيزيكي‌ كلاس‌، تفكر و برنامه‌ريزي‌ براي‌ آموزش‌ مؤثر و مديريت‌ گروهي‌،تدوين‌ و آموزش‌ اصول‌ و قواعد مربوط به‌كلاس‌، جلب‌ مشاركت‌ اولياي‌ دانش‌آموزان‌به‌همكاري‌ نزديك‌ در فرايند ياددهي‌ - يادگيري‌، تدوين‌ و به‌كارگيري‌ راهبردهايي‌براي‌ استفاده‌ بهينه‌ از فرصت‌ها در جريان‌ آموزش‌، توجه‌ به‌جلوگيري‌ از بروزمشكلات‌ انضباطي‌، فراگيري‌ روش‌هاي‌ گوناگون‌ واكنش‌ در برابر مشكلات‌دانش‌آموزان‌، مهارت‌ در فنون‌ ويژه‌ي‌ كلاس‌داري‌، سعي‌ در شناخت‌ بيشتردانش‌آموزان‌، برخورد آرام‌، خونسرد و حرفه‌اي‌ و استفاده‌ از تجربه‌هاي‌ همكاران‌ وشركت‌ در كلاس‌هاي‌ ضمن‌ خدمت‌، آموزش‌ مهارت‌هاي‌ مديريت‌ كلاس‌ و آشنايي‌ باعلومي‌ نظير روان‌شناسي‌ كودك‌ و نوجوان‌ و علوم‌ تربيتي‌ و...
در پايان‌ ذكر اين‌ نكته‌ نيز لازم‌ است‌ كه‌ براي‌ كنترل‌ كلاس‌ و مدرسه‌ لازم‌ است‌ كه‌معلم‌ با برخي‌ انحراف‌ها كه‌ هميشه‌ سلامت‌ جوانان‌ و بچه‌هاي‌ هر جامعه‌ را تهديدمي‌كنند، آشنايي‌ داشته‌ باشند زيرا اين‌ مسايل‌ نيز نظم‌ و انضباط و مديريت‌ كلاس‌ ومدرسه‌ را به‌هم‌ مي‌ريزند.
 نتيجه‌گيري‌
با توجه‌ به‌اين‌كه‌ آموزش‌ و يادگيري‌ بيشتر از طريق‌ تعامل‌ بين‌ معلم‌ و فراگير دركلاس‌ درس‌ اتفاق‌ مي‌افتد، شايسته‌ است‌ عوامل‌ مؤثر بر آن‌ از طريق‌ روش‌هاي‌ علمي‌مورد بررسي‌ قرار گيرد. در مديريت‌ اثربخش‌ كلاس‌ عوامل‌ مختلفي‌ از جمله‌ وضعيت‌تربيتي‌، عوامل‌ گوناگون‌ فرهنگي‌، پايگاه‌ اجتماعي‌ و اقتصادي‌ دانش‌آموزان‌، تجارب‌قبلي‌ معلم‌، مهارت‌هاي‌ دانش‌آموزان‌ كلاس‌ و نيز هدف‌هاي‌ يادگيري‌ مورد توافق‌ معلم‌و دانش‌آموز دخالت‌ دارند.
از جمله‌ نتايجي‌ كه‌ مي‌توان‌ از محتواي‌ اين‌ مقاله‌ به‌دست‌ آورد اين‌ است‌ كه‌نمي‌توان‌ جهت‌ مديريت‌ كلاس‌ به‌طور صريح‌ و روشن‌ فرمول‌هايي‌ ارائه‌ داد و به‌كارگرفت‌ و سريع‌ به‌نتيجه‌ رسيد، بلكه‌ بايد متناسب‌ با فضا و جو كلاس‌ و محتواي‌آموزشي‌ و منابع‌ و وسايل‌ آموزشي‌ و شرايط اجتماعي‌، اقتصادي‌، جغرافيايي‌ و...دانش‌آموزان‌ كلاس‌ از راه‌كارهاي‌ مختلفي‌ جهت‌ مديريت‌ كلاس‌ استفاده‌ كرد و به‌اين‌موضوع‌ مهم‌ توجه‌ نمود كه‌ سعي‌ شود از بروز مشكلات‌ در كلاس‌ تا حد امكان‌پيش‌گيري‌ گردد و مديريت‌ كلاس‌ را معادل‌ مفاهيم‌ انضباط يا تدريس‌ صرف‌ ندانست‌.
ايجاد نظم‌ و هماهنگي‌، شرط لازم‌ تدريس‌ موفق‌ است‌. اداره‌ي‌ كلاسي‌ كارآمد ومؤثر يگانه‌ راهي‌ است‌ كه‌ به‌آموزش‌ و يادگيري‌ كارساز و مؤثر ختم‌ مي‌شود. ايجادنظم‌ و هماهنگي‌ شرط لازم‌ يك‌ آموزش‌ سودمند است‌، ولي‌ كافي‌ نيست‌.
در پايان‌، شايان‌ ذكر است‌ كه‌ تمام‌ مطالبي‌ كه‌ در اين‌ مقاله‌ مطرح‌ شد به‌اين‌ منظوربود كه‌ معلمان‌ محيط شاد و فعال‌ و خلاقي‌ را براي‌ آموزش‌ فراهم‌ نمايند و براي‌ كنترل‌كلاس‌ و هم‌چنين‌ افزايش‌ يادگيري‌ بايد از روش‌ آموزش‌ مناسب‌ استفاده‌ كرد. معيارنهايي‌ در هر كار آموزشي‌، موفقيت‌ دانش‌آموزان‌ است‌. پس‌ بايد محيط كلاس‌ را به‌يك‌محيط جالب‌، مثبت‌ و جذاب‌ تبديل‌ كرد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 19 اردیبهشت 1395 ساعت: 10:28 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق جایگاه پول ایران در میان پول‌‌‌های جهان

بازديد: 153

جایگاه پول ایران در میان پول‌‌‌های جهان

5 سال پیش واحد پول ایران دهمین پول کم ارزش دنیا بود.

خبر آنلاین نوشت :

تازه ترین ارزیابی ها از ارزش برابری واحد پول کشورهای مختلف جهان در برابر دلار آمریکا حاکیست، ریال ایران تنها از واحد پول سائوتام و ویتنام با ارزش تر است.

این در حالی است که 5 سال قبل خبرگزاری بلومبرگ اعلام کرده بود، ریال ایران دهمین پول کم ارزش دنیاست. بر اساس آن گزارش در سال 2005 میلادی( 1383 خورشیدی) هر دلار آمریکا برابر 8 هزار و 764 ریال بود، کم ارزش ترین پول خارجی در برابر دلارآمریکا لیر ترکیه بود که هر دلار آمریکا بیش از یک میلیون و 500 هزار لیر ترکیه ارزش داشت.

این گزارش اعلام کرده بود، ارزش برابری پول کشورهای اکوادور، غنا، اندونزی، ماداگاسکار، موزامبیک، رومانی، سائوتام و ویتنام هم از ایران کمتر است. ارزش برابری پول این کشورها را در برابر یک دلار آمریکا برابر 25 هزار سوکر اکوادور، 9 هزار و 45 کدی غنا، 9 هزار و 92 روپیه اندونزی، 10 هزار و 200 فرانک ماداگاسکار، 20 هزار و 865 شیکل موزامبیک، 33 هزار و 424 لئو رومانی، 8 هزار و 898 دوبرا سائوتام و 15 هزار و 757 دونگ ویتنام اعلام شده بود.

به گزارش خبرآنلاین، حال 5 سال بعد و همزمان با پایان کار دولت نهم و آغاز به کار دولت دهم، 1.4 لیر ترکیه در برابر 1 دلار مبادله می شود. 2040 فرانک ماداگاسکار هم به ازای یک دلار آمریکا داد و ستد می شود. همچنین 31.19 شیکل موزامبیک هم 1 دلار آمریکا ارزش دارد. 10 هزار کدی غنا هم در برابر یک دلار آمریکا داد و ستد می شود. 9223 روپیه اندونزی نیز معادل یک دلار آمریکاست. همچنین هر دلار آمریکا در برابر 2.89 لئوی رومانی مبادله می شود. واحد پول اکوادور هم به دلار آمریکا تغییر یافته است.

بر این اساس در حالی که هم اکنون هر دلار آمریکا با 10 هزار 20 ریال در بازار تهران مبادله می شود، 15560 دوبرای سائوتام یک دلار ارزش دارد و 18420 دونگ ویتنام با یک دلار آمریکا هم ارزش است.

بدین ترتیب ریال ایران در فاصله 5 سال به سومین پول کم ارزش جهان در برابر دلار آمریکا تبدیل شده است. این در شرایطی است که دلار زیمباوه که بحران تورمی و پولی شدیدی را طی سال های اخیر داشته هم اکنون از ریال ایران با ارزش تر است و 368.49 دلار زیمباوه یک دلار آمریکا ارزش دارد.

گفتنی است حفظ ارزش پول ملی مهمترین وظیفه بانک مرکزی است.
جایـگاه پـول ایران در میـان کشـورهای منطقـه؛
پول ایران طی ماه‌های اخیر سقوطی بی‌سابقه را تجربه کرده است. چراکه روند افزایش قیمت‌ها به صورتی بوده است که حتی فعالان بازار و معامله‌کنندگان ارز که طی ماه‌های گذشته به شدت نسبت به تغییرات بازار حساس شده و سرمایه‌های خود را به این سمت هدایت کرده بودند، از روند افزایش قیمت‌ها تعجب زده‌اند و عدم خرید ارز از سوی آن ها در شرایط کنونی نشان‌دهنده غیر قابل انتظار بودن وضعیت فعلی است.

به گزارش قانون: هر چند طی سال‌های گذشته پول ایران در رده بندی‌ها در ذیل جدول پول‌های قدرتمند در جهان و حتی منطقه و در میان همسایگان قرار می‌گرفت، اما با افزایش قابل توجه قیمت دلار و سقوط ارزش ریال این روند تشدید شده و پول ایران به یکی از کم ارزش‌ترین پول‌های جهان تبدیل شده است. بر اساس این گزارش قیمت هر دلار آمریکا دیروز در بازار به بیش از 3500 تومان رسید.

هر چند بانک مرکزی طی روزهای اخیر واکنش‌هایی نسبت به وضعیت نامساعد بازار ارز نشان داده و از شکستن مقاومت این بازار سخن به میان آورده است، اما با این حال روند افزایش قیمت‌ها نشان‌دهنده بی تاثیری اظهارنظرهای مدیران در این حوزه است.

ورود سرمایه‌های خرد به بازار ارز ایران سبب شده است التهاب در بازار به دلیل رشد تقاضا افزایش یابد. بسیاری از سرمایه‌گذاران خرد برای حفظ قدرت خرید پولشان نسبت به سرمایه‌گذاری در بازار ارز اقدام می‌کنند تا با کاهش مداوم ارزش ریال متضرر نشوند. برخی کارشناسان معتقدند تلاش مردم برای حفظ ارزش پولشان در چنین شرایطی می‌تواند به روند بحرانی بازار دامن بزند.

به گزارش خبرنگار قانون، بازار لوازم خانگی و صوتی و تصویری که از چند هفته پیش زیر سایه افزایش قیمت دلار با کاهی قابل توجه خرید و فروش مواجه شده است، امروز کاملا فروش کالاهای خود را متوقف کرده و برخی فروشندگان با استناد به این که دلار قیمت ندارد از فروش کالاهایشان خودداری می‌کنند.

بررسی‌ها نشان می‌دهد پول همسایگان ایران از ایران قدرتمند تر است و حتی افغانی و دینار عراق که دو کشور جنگ زده هستند، ارزش بیشتری در برابر پول ایران دارند. بر این اساس ارزش افغانی و دینار عراق طی یک سال گذشته به شدت افزایش یافته است.
در شهریور ماه سال گذشته هر افغانی 23 تومان قیمت داشت، اما در حال حاضر قیمت هر افغانی به 45 تومان رسیده است. به این ترتیب پول ایران در برابر پول افغانستان کاهشی دو برابری را تجربه کرده است.
در میان کشورهای منطقه دینار کویت قدرتمندترین واحد پول محسوب می‌شود؛ اما با این حال واحدهای پولی که توان چندانی در بازارهای جهانی ندارند نیز از پول ایران ارزش بیشتری دارند. به عنوان مثال ریال ایران در برابر درام ارمنستان ارزش کمتری دارد و یک درام ارمنستان که تا اوایل مهرماه با 5 تومان ایران مبادله می‌شد، این روزها با هشت تومان یا هشتاد ریال معامله می‌شود و همین وضعیت نشان دهنده کاهش ارزش پول ایران در برابر درام ارمنستان است. همزمان با رشد قیمت دلار در بازار ایران، قیمت سایر ارزها نیز روند روبه رشدی را تجربه می‌کنند.


ارزش جهانی پول ایران از 300سال پیش تا امروز
منابع تاریخی نشان مي دهند ارزش برابري پول ملي ايران با پول‌هاي معتبر جهاني در مقاطع تاریخی مختلف به اين شرح بوده است :

در زمان شاه طهماسب صفوي، يعني در سده شانزدهم ميلادي، واحد پول ايران «شاهي» بود و هر ۲۰۰ شاهي برابر با يک «تومان». طبق مندرجات سفرنامه جنکينسون، در آن زمان هر شاهي با يک شيلينگ انگليس برابر بود. هر پوند استرلينگ برابر با ۲۰ شيلينگ است. بنابراين، يک تومان ايران برابر بود با ۱۰ پوند انگليس. يعني، ارزش پول ايران ده برابر پول انگليس بود.

در سده هيجدهم ميلادي، ارزش تومان ايران به‌تدريج کاهش يافت و ارزش پوند انگليس افزايش. در نيمه اوّل سده نوزدهم ميلادي، يعني در دوران سلطنت فتحعلي‌شاه و محمد شاه قاجار، دو پوند استرلينگ برابر با يک تومان ايران شد. در اين زمان يک پوند برابر بود با ۲۵ فرانک فرانسه و ۱۰ روپيه هند. يعني، يک تومان ايران برابر بود با ۵/ ۱۲ فرانک فرانسه. در همين زمان، يک تومان ايران با دو دلار و پنجاه سنت آمريکا برابر بود.

پس از قحطي بزرگ ۱۲۸۸ ق. ارزش پول ايران سير نزولي را آغاز کرد؛ با قتل ناصرالدين‌شاه (۱۸۹۳) اين کاهش ادامه يافت و با انقلاب مشروطه (۱۹۰۵-۱۹۰۷) شدت گرفت. اندکي قبل از قتل ناصرالدين‌شاه، در سال ۱۸۹۱ يک پوند استرلينگ برابر با ۵/ ۳۲ قران بود که، اندکي پس از قتل ناصرالدين‌شاه، در سال ۱۸۹۴ به ۵/ ۴۸ قران رسيد. ده قران برابر با يک تومان بود. يعني در اواخر سلطنت ناصرالدين‌شاه ارزش پوند بريتانيا ۲۵/ ۳ برابر تومان ايران و پس از قتل او، در زمان سلطنت مظفرالدين‌شاه، حدود ۸۵/ ۴ برابر تومان ايران شد. پس از انقلاب مشروطه يک پوند برابر با ۶۰ قران بود يعني ارزش پوند انگليس شش برابر تومان ايران شد. در اواخر سده نوزدهم و اوائل سده بيستم ميلادي، تا جنگ اوّل جهاني، يک پوند انگليس تقريباً برابر با ۵ دلار آمريکا بود. بنابراين، در دوران مظفرالدين‌شاه ارزش دلار آمريکا و تومان ايران تقريباً يکسان بود.

در زمان سقوط رضا خان و ورود ارتش‌هاي متفقين به ايران (۱۳۲۰ ش.) دلار آمريکا تقريباً يك و نيم تومان ايران بود؛ يعني با ۱۵ ريال مي‌شد يک دلار خريداري کرد. در سال ۱۳۳۲، يعني در اواخر دولت دکتر مصدق و زمان کودتاي ۲۸ مرداد، يک دلار آمريکا معادل ۹۰ ريال ايران (۹ تومان) و يک پوند استرلينگ برابر با ۲۳ تومان بود. در پايان سلطنت محمدرضا پهلوي و در دوره اي كه صادرات نفت خام در قله تارخي قرار داشت، يک دلار آمريکا تقريباً ۷ تومان ايران و يک پوند انگليس تقريباً ده تومان ايران ارزش داشت. در اين زمان ارزش يک روبل شوروي حدود ده تومان ايران يعني تقريباً برابر با پوند استرلينگ بود. يک فرانک فرانسه ۱۶ ريال و يک مارک آلمان غربي ۳۲ ريال ارزش داشت.

امروزه پوند استرلينگ به نرخ رسمي دولتي حدود ۱۹۵۰ برابر تومان ايران و دلار آمريکا حدود ۱۲۲۶ برابر تومان ايران است در حالی که نرخ دلار در بازار آزاد ۱۸۵۰ تومان و قیمت پوند ۳۰۰۰ تومان می باشد . بجز دوره هايي كه ايران شاهد جنگ و تجاوز نظامي بوده، سريع ترين سقوط ارزش پول ملي ايران در خرداد۱۳۷۴ (زمان رياست عادلي بر بانك مركزي) و دي ۱۳۹۰ (زمان رياست بهمني بر بانك مركزي) اتفاق افتاده است.
تاثیر کاهش ارزش پول بر اقتصاد
کاهش ارزش پول یک کشور دو مفهوم دارد: اول اینکه، کاهش ارزش، صادرات آن کشور را برای تاجر خارجی نسبتاً ارزان‌تر خواهد کرد و دوم اینکه، این کاهش ارزش پول محصولات خارجی را برای مشتریان داخلی به نسبت گران‌تر خواهد کرد، درنتیجه، واردات محدودتر خواهد شد. این می‌تواند به افزایش صادرات آن کشور و کاهش واردات آن کمک کرده و درنتیجه به کاهش کسری بودجه موجود کمک کند.
یکی از خطرات مهم آن این است که با افزایش قیمت واردات و تحریک تقاضا برای تولیدات داخلی، کاهش ارزش می‌تواند موجب افزایش تورم شود. وقتی چنین اتفاقی بیفتد، دولت می‌باست نرخ بهره را برای کنترل تورم بالا ببرد اما این به قیمت کندتر شدن رشد اقتصادی تمام خواهد شد.

یکی دیگر از خطرات کاهش ارزش پول خطر روانی آن است. تا زمانیکه تضعیف ارزش پول بعنوان نشانه ضعف اقتصادی دیده شود، اعتبار یک کشور به خطر خواهد افتاد. درنتیجه، تضعیف ارزش اعتماد سرمایه‌گذاران را در اقتصاد آن کشور کاهش داده و بر توانایی آن کشور برای ضمانت سرمایه‌گذاران خارجی تاثیر منفی خواهد داشت.

یکی دیگر از عواقب احتمالی آن کاهش ارزش پی‌درپی خواهد بود. بعنوان مثال، شرکای تجاری نگران این مسئله می‌شوند که نزول قیمت پول تاثیری منفی بر صنعت صادرات آنها داشته باشد. کشورهای همسایه نیز ممکن است ارزش پول خود را کاهش دهند تا تاثیرات تضعیف ارزش شرکای تجاری خود را تعدیل کنند. چنین سیاست‌های "گدایی از همسایه"، با ایجاد بی‌ثباتی در بازارهای گسترده‌تر مالی، مشکلات اقتصادی را تشدید خواهد کرد.

از دهه سی میلادی تاکنون، سازمان‌های بین‌المللی مختلفی مثل صندوق بین‌المللی پول (IMF) برای کمک به کشورها برای هماهنگ کردن سیاست‌های تجاری و ارز خارجی خود و درنتیجه جلوگیری از تضعیف ارزش پی‌درپی پول و عمل متقابل کشورهای دیگر، بنیانگذاری شده‌اند. اصلاح ماده IV منشور صندوق بین‌المللی پول، سیاست‌گذاران را ترغیب می‌کند از "دستکاری نرخ ارز برای رسیدن به سود رقابتی ناعادلانه بر سایر اعضاء" خودداری کنند. با این اصلاحیه، IMF حق هر کشور عضو برای انتخاب آزادانه یک سیستم نرخ ارز را نیز ایجاد کرده است.
مقایسه ارزش ریال با ارزش واحد پولی کشورهای آسیایی
هر افغانی 290ریال،1000دینار عراق 13500 ریال

اعتدال : روند کاهشی ارزش ریال ادامه دارد. در روزهای گذشته هر روزی که دلار رکورد جدیدی را در بازار آزاد ارز ایران از خود برجای می‌گذاشت، تیتری تکراری شنیده می‌شد «ارزش واحد پولی ایران به پایین‌ترین سطح خود در برابر دلار رسید»، روند همچنان ادامه دارد و دلار خیال کوتاه‌آمدن ندارد و ارزش پول ایران نیز گویی حرفی برای گفتن پیدا نمی‌کند. در این روزها رشد 34درصدی ارزش دلار در مقابل ریال طی سال 90 تمامی نگاه‌ها را به سمت خود کشانده است اما نباید فراموش کرد و نادیده گرفت که ارزش ریال این روزها تنها در جمع ارزهای پرطرفدار، ارزش خود را از دست نمی‌دهد، چرا که ارزش واحد پولی کشور در جمع کشورهای همسایه نیز جایگاه خوبی را برای خود نمی‌بیند.


این روزها هر افغانی افغانستان، در بازار غیررسمی ارز پایتخت 290 ریال به فروش می‌رسد و این در حالی است که از شهریورماه تاکنون ارزش واحد پولی افغانستان نیز در مقابل ریال ایران سیر صعودی داشته و توانسته است 40 ریال ارزش خود را افزایش دهد. بر همین اساس سه ماه پیش هر افغانی 250ریال دست به دست می‌شد. دیروز همچنین هر روپیه پاکستان نیز در مقابل 190‌ریال ایران فروخته شد که نشانی از رشد ارزش نسبت به شهریورماه سال‌جاری را با خود داشت. در شهریورماه هر روپیه پاکستان، 170ریال بود که توانسته است رشد 20ریالی ارزش را در مقابل ریال ایران با خود همراه کند. هزار دینار عراق نیز این روزها در مقابل 13هزارو 500ریال ایران مبادله می‌شود. پول واحد عراق در حالی 13هزارو 500ریال به دست متقاضیانش می‌رسد که صرافان این ارز را از دارندگانش 12هزار ریال می‌خرند.
در میان همسایگان ایران، ارزش واحد پولی جمهوری آذربایجان حرف‌هایی برای گفتن دارد. هر منات جمهوری آذربایجان، در بازار ارزفروشان تهران 18هزار ریال به فروش می‌رسد، این ارز از سوی صرافان 16هزار و 500ریال از دارندگانش خریداری می‌شود. هر لیر ترکیه دیگر همسایه ایران نیز در مقابل 8100ریال مباله می‌شود و 7600ریال نرخ خرید این ارز از سوی صرافان است و این در حالی است که کمی دورتر از مرزهای ایران، هر روپیه هند نیز در مقابل 320ریال دست به دست می‌شود. دیروز در چهارراه استانبول، هر بات تایلند، 500ریال ارزش داشت و هر رینگیت مالزی نیز در مقابل 4750ریال معامله و 4450ریال برای خرید از دارندگانش قیمت‌گذاری شد.
در این روزها که همه جا حرف از کاهش ارزش ریال در مقابل سایر ارزهای معتبر است و ارزش ریال به پایین‌ترین سطح در مقابل دلار و یورو رسیده مشتریان ریال عربستان برای خرید این ارز باید 3700‌ریال بپردازند و هر لیره سوریه نیز 270ریال ارزش دارد. هر یوآن چین نیز در برابر 2300ریال ایران ارزش دارد، این در حالی است که هر دینار کویت در برابر 45هزار ریال ایران معامله می‌شود. در این میان شاید بتوان ارزش درام ارمنستان را در میان کشورهای همسایه ایران، نزدیک‌ترین ارزش پولی به ریال ایران دانست. درام این روزها در مقابل 40ریال ایران مبادله می‌شود که البته باز هم ارزش بیشتری نسبت به واحد پولی کشور دارد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 19 اردیبهشت 1395 ساعت: 10:27 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق نقش زنان در اقتصاد مقاوتی

بازديد: 161

مقدمه
گاهی شکوه بانوی بزرگ جهان، چنان دل و جان را سرشار می‌كند که توان هر سخن را از انسان می‌گیرد. جایگاه رفیع فاطمه اطهر (سلام الله علیها)، خیره‌کننده‌ی دیدگان هر بیناست. باید چشم بصیرت داشت، تا گوشه‌ای از سراپرده جلال فاطمی را دید.
برخی در شناختن و شناساندن این بانو، که مادر عصمت و آینه عفاف است، به دامن روایات و آیاتی پناه می‌برند که گویای شأن والای اوست. اما در این میان، راه دیگری نیز وجود دارد که ما را با ژرفای کمالات و جلوه فضیلت‌های این بانو، آشنا سازد، آن هم نگریستن به «سیره عملی» و «شیوه رفتاری» او است. در واقع، زندگی نامه زیبا و پر نکته و آموزنده او در ابعاد گوناگون، آینه‌ای است که نوری از بزرگی‌ها و فضایل او را بر رواق دل مان می‌تاباند و شبستان جان را همچون روز، روشن می‌سازد.
چکیده
مروری داریم بر چند فراز فروزان و برجسته از زندگی حضرت زهرا(س) که بیشتر کاربردی و عملی است. چون او «اسوه» است و «الگو»، ... و ما نیز که در پی «تأسی» و الگوگیری از سیره و زندگانی و خصلت‌های آن محبوبه خداییم، شایسته است که در بندبند این بخش‌های نورانی از حیات فاطمه(س)، به دقت بنگریم و درس‌هایی را که از تک تک این نمونه‌ها می‌آموزیم، در کلاس زندگی به کار بندیم.
حضرت زهرا(س) هم در سخن، معلم حجاب بود، هم در رفتار، اسوه عفاف. عقیده داشت بهترین چیز برای زن، آن است که نه مردان نامحرم او را ببینند، و نه او مردانِ نامحرم را.
1ـ حضرت زهرا(س)، در چهره، گفتار و رفتار، شباهت بسیار به رسول خدا(ص) داشت و هیبت و هیأت او، یادآور پیامبر(ص) بود.
2ـ آن حضرت، شیفته عبادت و نیایش به درگاه الهی بود. آن قدر در پیشگاه خدا به عبادت می‌ایستاد که قدم‌هایش ورم می‌کرد. در نمازهایش از خوف خدا می‌گریست.
3ـ برای هر یک از روزهای هفته، دعای ویژه‌ای داشت. برای تعقیبات نماز هم ادعیه خاص داشت. (متن دعاهای روزانه و تعقیبات نماز آن بانو، در کتب حدیث آمده است).
4ـ روزی خسته از کارهای طاقت‌فرسای خانه، با دست‌های تاول‌زده به محضر پیامبر خدا(ص) رفت تا برای کمک در انجام کارهای خانه، کنیزی برای خود بگیرد. رسول خدا(ص) بهتر از کنیز و خدمتکار را به او عطا کرد، یعنی «تسبیحات حضرت زهرا(س)». این ذکرهای شریف را حضرت جبرائیل، از سوی خدا تعلیم حضرتش نموده بود. آری ... الهام و نیرو گرفتن از یاد خدا، برای غلبه بر دشواری‌های زندگی.
این‌ها و نمونه‌های دیگری از سیره رفتاری آن بانوی بی‌همتا، جلوه‌های «الگو» بودن او برای همه فضیلت‌خواهان و حق‌جویان است که در پی «اسوه» و سرمشقِ «چگونه زیستن» هستند. امید است که این گونه خصلت‌ها و رفتارها، پیوسته در برابر دیدگانمان باشد و اگر همواره آن حضرت را سرمشق و اسوه می‌دانیم و معرفی می‌کنیم، «جهات الگویی» او را نیز در قالب سیره عملی و رفتاری حضرتش بشناسیم.  این گونه، بهتر می‌توان مشی و مرام فاطمی را در بستر زندگی و اخلاق عینی پیاده کرد.


نقش زنان در اقتصاد مقاومتی

اقتصاد مقاومتی به دنبال آن است که با کاهش وابستگی ها و تأکید بر مزیت های تولید داخلی و تلاش برای خودکفایی زمینه توسعه و پیشرفت را مهیا سازد. در این بین خانواده در جامعه به عنوان اولین و مهم ترین نهاد اجتماعی در تربیت و پرورش منابع انسانی باید تقویت شود تا زمینه توسعه اقتصادی در کشور فراهم گردد. زنان در خانواده به عنوان عاملان پرورش و رشد نیروی کار می توانند در جریان بهره وری و تولید ملی سهم بسزایی داشته باشند. به عنوان مثال: همان طور که می دانیم تأمین مایحتاج خانه و استفاده صحیح از آنها نیاز به برنامه ریزی صحیح دارد که زنان می توانند شرایطی را فراهم سازند تا با کمترین هزینه و بالاترین مطلوبیت نیازهای خانه و افراد خانواده تأمین شود. آنها می توانند در مواقع کمبود با حذف برخی امکانات، جایگزین مناسبی را انتخاب نمایند بدون آنکه در مطلوبیت آن تغییری ایجاد شود.
پس اگر مدیریت اقتصادی خانواده را یکی از وظایف زنان بدانیم در این زمینه فرهنگ سازی مطلوب و نهادینه کردن مجموعه ای از ارزشها و معیارهای فرهنگی متناسب با نقش زنان در اقتصاد ملی جامعه امری ضروری و اجتناب ناپذیر خواهد بود.
ارکان اقتصاد مقاومتی
در بحث اقتصاد مقاومتی از میان ارکان مهمی که مقام معظم رهبری بیان فرمودند شش رکن آن به عموم مردم اختصاص دارد که ما برآنیم ضمن بررسی این شش مؤلفه به نقش زنان در این زمینه ها بپردازیم.
تقویت فرهنگ کار و تولید
در فرهنگ اسلامی کار به عنوان یک ارزش تلقی می شود. اسلام، مردم را برای برطرف کردن نیازهای زندگی، به کار و کوشش امر کرده و از بیکاری، تنبلی و سربار دیگران شدن به شدت منع کرده است در قرآن کریم آمده: به تحقیق شما را در زمین مسلط کردیم و برای شما در آن وسایل و مایه های زندگی قرار دادیم (تا شما به کوشش خود از زمین و آنچه در آن است، استفاده برید و شکرگزارید، ولی شما اندک شکر می کنید.[۱] زن در خانواده با تربیت صحیح و مناسب می تواند فرزندانی به جامعه تحویل دهد که دغدغه کار داشته باشند و نسبت به فرهنگ کار و تلاش نگاه مثبت و ارزشمند داشته باشند.
امام خمینی(ره) اقتصاد را به عنوان یک ابزار به حساب می آورند و در ارتباط با نقش تربیتی و اقتصادی بانوان به اشتغال بانوان در کنار آقایان تأکید داشتند و فرمودند: «ما مفتخریم که بانوان و زنان در صحنه های فرهنگی و اقتصادی و نظامی حاضر همدوش مردان یا بهتر از آنان در راه تعالی اسلام و مقاصد قرآن کریم فعالیت دارند».[۲]
اشتغال زنان در جریان توسعه، امری گریزناپذیر و در مواردی با شدت یافتن نیازهای فرد و جامعه ضروری است. در پی ضرورت وجود برخی مشاغل خدماتی ویژه بانوان و همچنین گسترش مشاغل خانگی و مسئله کارآفرینی زنان در سالهای اخیر زمینه ورود جدی آنان در فعالیت های اقتصادی در جامعه فراهم شده است که این امر به نوبه خود باعث اشتغال زایی و افزایش درآمد ملی می شود.
اصلاح الگوی مصرف و پرهیز از اسراف
در زمینه اصلاح الگوی مصرف می توان به چند مورد اشاره کرد: یکی جایگزین کردن تولیدات داخلی به جای محصولات خارجی است. زنان به عنوان مهم ترین افراد متقاضی تأمین کالای خانگی مطرح هستند که اگر بتوانند به مصرف کالاهای ایرانی بپردازند (البته در صورت بالا بردن کیفیت کالاها توسط تولیدکنندگان) به طور قطع شاهد رونق تولید خواهیم بود.
دوم نهادینه شدن فرهنگ قناعت در بین خانواده هاست. امام علی(ع) می فرمایند: خوش ترین زندگی، زندگی با قناعت است.[۳] قناعت به معنای مصرف به مقدار کفایت است.
بسیاری از کالاها هستند که بود و نبودشان تأثیر چندانی در زندگی ندارند اما تبلیغات و چشم و هم چشمی ها باعث می شوند تا نیاز کاذب در مصرف کننده به وجود آید و زنان می توانند با جلوگیری از تجمل گرایی و اسراف، جامعه را از افتادن در این ورطه نجات دهند به عنوان مثال می توان به برگزاری میهمانی های خانوادگی اشاره کرد که متأسفانه زیاده روی و اسراف در آنها بسیار به چشم می خورد. در این مجالس رد پای تجملگرایی و چشم و هم چشمی را بر سر سفره های غذا به وضوح می توان دید درصورتی که با برگزاری میهمانی های ساده و به دور از تجمل اولا می توان به افزایش رفت و آمدهای خانوادگی و برقراری صله رحم کمک کرد و ثانیا خود را نیز از قید و بند تهیه چند نوع غذا و تجملات اضافی رهاند و مهم تر از همه فرهنگ ساده زیستی را نیز به فرزندان آموخت.
حمایت از تولید ملی
حمایت از تولید ملی رکن اصلی پیشرفت اقتصاد یک کشور محسوب می شود. اگر کالاهای تولیدی یک کشور توسط مردم حاضر در همان اقتصاد خریداری و پشتیبانی نشود آن اقتصاد بر زمین خواهد خورد. نهادینه شدن حمایت از تولید ملی در خانواده ها نیازمند برنامه ریزی دقیق است و در این زمینه باید تلاش شود که محصولات داخلی با کیفیت مطلوب تولید شوند و پاسخگوی نیازهای جامعه باشند. زنان در جامعه باید بدانند که مصرف کالاهای داخلی باعث کاهش بیکاری، اشتغال زایی و مهم تر از همه باعث پویایی اقتصاد کشور می شود.
استفاده حداکثری از همه ظرفیت ها
استفاده حداکثری از همه ظرفیت ها به این معناست که برای اینکه در کشور یک اقتصاد رو به رشد داشته باشیم باید از همه ظرفیت های دولتی و خصوصی، اندیشه ها و راهکارهایی که صاحب نظران ارائه می دهند و سرمایه های طبیعی که در کشور وجود دارند کمال استفاده را کرد. در کشور ما ظرفیت های فراوانی برای تولید و اشتغال وجود دارد که برای تحقق اقتصاد مقاومتی باید از همه آنها به نحو مطلوب استفاده کرد به عنوان مثال مشارکت زنان در فعالیت های اقتصادی نه تنها باعث شناخت ظرفیت ها و توانایی های آنان می شود، بلکه در توسعه اقتصادی و اجتماعی جامعه هم نقش کلیدی دارد. باید به این نکته توجه کرد که کشوری که به دنبال توسعه است نباید از توانایی های نیمی از نیروی انسانی خود چشم پوشی کند.
روح خودباوری و خودکفایی
روح خودباوری و خودکفایی یک اصل است که با تقویت آن و شناخت ظرفیت های ناشناخته می توانیم به سمت توسعه گام برداریم. آمارهای رسمی منتشر شده در سالهای اخیر از حضور چشمگیر زنان و دختران در عرصه های اجتماعی و دانشگاهی خبر می دهند که این امر به نوبه خود باعث افزایش نیروی کار زنان در جامعه شده است. تجربه ثابت کرده که زنان در کنار انجام مسئولیت های خانه و امور خانواده با یک برنامه ریزی اصولی قادرند در فعالیت های خارج از خانه نیز موفق عمل نمایند که این حاکی از رشد روحیه خودباوری در میان زنان جامعه است.
مردمی کردن اقتصاد
یکی از الزامات اقتصاد مقاومتی توانمند کردن آحاد مردم است تا زمینه برای حضور مؤثر همه افراد در فعالیت های مولد اقتصاد فراهم شود. یعنی مردم در اقتصاد سرمایه هایشان را به کار اندازند و تولید را رونق دهند. از مهم ترین نقش های مردم در اقتصاد می توان به مدیریت مصرف- یعنی تعادل در مصرف و جلوگیری از اسراف و تبذیر اشاره کرد. یک زن باید درک عمیقی از مشکلات و راهکارها داشته باشد و باید در رابطه با نحوه درست مصرف کردن توجیه شود و آموزش ببیند هر اندازه دانش و آگاهی زنان بیشتر شود و درک اقتصادی بیشتری در این زمینه بیابند نسبت به طریقه مصرف حساس تر می شوند- ترجیح کالاهای داخلی بر کالاهای خارجی اشاره کرد.
اقتصاد مقاومتی به مثابه‌ی دکترین کشور برای مواجهه با تحریم‌ها و پیشرفت در شرایط فعلی است که توسط مقام معظم رهبری (دام ظله) مطرح شده است. مردمی کردن اقتصاد، کاهش وابستگی به نفت، مدیریت مصرف، استفاده‌ی حداکثری از زمان، منابع و امکانات، حرکت بر اساس برنامه، وحدت و همبستگی، حمایت از تولید ملی و مدیریت منابع ارزی را می‌توان استراتژی اصلی این مفهوم نوظهور دانست.
 
رسانه در جوامع امروزی
 
در عصر جهانی‌سازی، ارتباطات و اطلاع‌رسانی در شناخت و ادراک مردم از تنوع فرهنگی می‌تواند تحول ایجاد کند و با ایجاد شبکه‌های محلی رادیویی و تلویزیونی در مناطق متفاوت، می‌توان به ارزیابی و بازسازی خرده‌فرهنگ‌ها کمک کرد. به‌ طور کلی در جوامع، رسانه‌ها سازوکار مؤثر جامعه‌پذیری‌اند. رسانه‌ها ابزار عمده‌ای هستند که توسط آن‌ها مردم ساختارها و حوادث جامعه را شناسایی و تفسیر می‌کنند و افراد به گونه‌ای نقش‌آفرینی خود را بر اساس آن‌ها سامان می‌بخشند که در تعارض اساسی با رفتار مورد انتظار دیگر افراد جامعه قرار نگیرد.
 
طلوعی (1385، ص 75) معتقد است که بررسی ماهیت و طبیعت رسانه‌ها بدون مراجعه به تفکرات مک لوهان،[2] صرف‌نظر از مسئله‌ی پذیرفتنی یا ناپذیرفتی بودن آن‌ها، اگر ناممکن نباشد، بسیار نارسا خواهد‌ بود. بر این اساس، تمامی رسانه‌ها (در میان سایر ویژگی‌ها) از ویژگی پیام‌رسانی برخوردارند. تمامی رسانه‌های همگانی، بنا به ویژگی دارا بودن مخاطبین انبوه و امکان گسترش شبکه‌ی ارتباطی (امکان تکنولوژیکی)، استعداد جهانی ‌شدن را دارند. پروژه‌ی جهانی‌سازی فرهنگ قرن‌هاست که آغاز شده، اما آنچه تحقق آن را به چنین شتابی رسانده ‌است وجود همین رسانه‌های همگانی یا به ‌عبارت امروزی، استفاده‌ی همگانی از بزرگراه‌های ارتباطی است که بر‌ خلاف گذشته، مخاطب خود پیام‌گذار نیز می‌شود. مجرای ارتباطی ترکیبی بسیار پیچیده از انواع تکنولوژی‌های ارتباطی کامپیوتری است. بعضی از رسانه‌ها اصلاً ویژه‌ی اطلاع‌رسانی و بعضی دیگر ویژه‌ی تفریح و سرگرمی‌اند. برخی از رسانه‌ها به عقل و اندیشه‌ی مخاطب متوسل می‌شوند و برخی دیگر به احساسات او. بعضی وسایل برتر و پیشرفته‌تر برای تبلیغ و ترویج تجاری‌اند و بعضی دیگر چنین نیستند.
 
رسانه‌های داخلی، به ‌ویژه رسانه‌ی ملی، نقش تعیین‌کننده‌ای در گفتمان‌سازی اقتصاد مقاومتی دارد. همان طور که ضعف در تبیین و عدم عاملیت به اقتصاد مقاومتی می‌تواند این مقوله را به حاشیه براند، تبیین دقیق و پیگیری استراتژی‌های آن در عمل می‌تواند برکات فراوانی داشته باشد.
 رسانه‌های داخلی
 
رسانه‌‌های داخلی را می‌توان در دو زمینه تحلیل نمود. اول اینکه رسانه‌های داخلی باید نقش خود را در تبیین و اطلاع‌رسانی اقتصاد مقاومتی به خوبی ایفا نماید و دوم اینکه خودِ رسانه‌های داخلی تا آنجا که می‌توانند عامل به اقتصاد مقاومتی باشند. نکته‌ی مهم اینجاست که اگر این دو ویژگی هم‌زمان در رسانه‌های داخلی وجود داشته باشد، گفتمان‌سازی در زمینه‌ی اقتصاد مقاومتی رخ می‌دهد. در این میان، نقش صداوسیما به عنوان فراگیرترین رسانه‌ی داخلی، که به تعبیر مقام معظم رهبری (دام ظله) «دانشگاهی برای تدریس اصول اسلامی‌ـ‌انقلابی» است، دوچندان می‌شود.
 
در مورد اول، با بررسی عملکرد رسانه‌های داخلی، جای خالی برنامه‌های تخصصی در زمینه‌ی اقتصاد مقاومتی به شدت احساس می‌شود. میزگردها، کرسی‌های آزاداندیشی، ویژه‌برنامه‌های تخصصی و... ضروری است در تبیین اقتصاد مقاومتی صورت پذیرند. در مورد دوم، یعنی عاملیت به اقتصاد مقاومتی، ضعف‌های بیشتری به چشم می‌خورد. اگر بنا به تعریف مک لوهان، رسانه را پیام بدانیم، آیا تا کنون پیامی در زمینه‌ی «مدیریت مصرف» توسط رسانه‌های داخلی به ویژه رسانه‌های بصری به مخاطب منتقل شده است؟ تبلیغات محصولات خارجی، به ویژه در روزنامه‌ها و سایت‌ها، ترویج مدگرایی در سینما، مصرف‌گرایی و عادی جلوه دادن آن در صداوسیما، استفاده و ترویج تولیدات خارجی و... همگی از مصادیق عامل نبودن رسانه‌ی داخلی به اقتصاد مقاومتی است.
 
نتیجه گیری
 
رسانه‌های داخلی، به ‌ویژه رسانه‌ی ملی، نقش تعیین‌کننده‌ای در گفتمان‌سازی اقتصاد مقاومتی دارد. همان طور که ضعف در تبیین و عدم عاملیت به اقتصاد مقاومتی می‌تواند این مقوله را به حاشیه براند، تبیین دقیق و پیگیری استراتژی‌های آن، در عمل می‌تواند برکات فراوانی داشته باشد. ماتریس ذیل، چارچوب پیشنهادی در زمینه‌ی گفتمان‌سازی اقتصاد مقاومتی است که بیشتر پیرامون رسانه‌ی ملی است.
 
     استراتژی‌های کوتاه‌مدت    استراتژی‌های بلندمدت
استراتژی‌های ملی و منطقه‌ای    -تبیین دقیق از اقتصاد مقاومتی و رصد اخبار آن
-برگزاری میزگردها و مناظره‌های تخصصی
-سیاست‌گذاری در جهت کاهش تبلیغات به طور کلی
-حذف تبلیغات کالای خارجی    -سیاست‌گذاری در زمینه‌ی عاملیت به اقتصاد مقاومتی: پرهیز از اشاعه‌ی تجمل‌گرایی
-ترویج اقتصاد مقاومتی و مفاهیم پیرامونی آن به صورت تخصصی؛ شبکه‌ها و پایگاه‌های اقتصادی مثل شبکه‌ی بازار
استراتژی‌های فراملی    -تبیین دقیق از اقتصاد مقاومتی به عنوان راه‌حل مقابله با سلطه‌ی اقتصادی، به ویژه در کشورهای مستضعف و توسعه‌نیافته
-تولید برنامه‌‌های علمی برای مخاطبین فراملی با کمک نخبگان حوزه و دانشگاه در این زمینه    - سیاست‌گذاری در زمینه‌ی نشان دادن اقتصاد مقاومتی به عنوان استراتژی نو و متمایز به دنیا و جلوگیری از مصادره‌ی آن توسط رسانه‌های بیگانه
-ترویج اقتصاد مقاومتی و مفاهیم پیرامونی آن به زبان‌های زنده‌ی دنیا
 
منابع:
 
علی طلوعی، جهانی‌سازی و رسانه‌های محلی (چِل پَرو)، تهران، مؤسسه‌ی فرهنگی‌مطبوعاتی جام‌جم. 1385.
 
حسن واعظی، استعمار مدرن، جهانی‌سازی و انقلاب اسلامی، قم، انتشارات مؤسسه‌ی آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، 1388.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 19 اردیبهشت 1395 ساعت: 10:26 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق سال اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی

بازديد: 165


مقدمه
سال ۱۳۹۳ نیز به مانند سالهای پیشین مزین به پیام نوروزی مقام معظم رهبری گردید. در این راستا بررسی و تحلیل ابعاد همه جانبه این پیام  می تواند زمینه ساز اجرای هرچه بهتر آن و شکوفایی کشور باشد.
مقایسه سیاستهای کلی نظام  و نامگذاریهای سالانه
چکیده
در نظام جمهوری اسلامی یکی از مصادیق راهبری حکومت و جامعه به سمت وضعیت مطلوب و ایده آل، پیامهایی است که از سوی رهبری انقلاب خطاب به دستگاههای اجرایی و مردم با دو رویکرد الزام آور و ارشادی صادر می گردد. یکی از این پیامها سیاست های کلی نظام است که به صورت ویژه ارکان حاکمیت را مخاطب خویش قرار می دهد و به عنوان دستوری الزام آور رکن سیاستگزاری های کلان نظام را تشکیل میدهد. سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی آخرین مصداق از مورد یاد شده است که پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام و با هدف رفع مشکلات اقتصادی کشور به خصوص در شرایط دشوار تحریم و تبدیل اقتصاد کشور به الگویی برای سایر کشورها ابلاغ گردیده است.
دیگر اقدام رهبری برای ایجاد انسجام و متمرکز ساختن قوا در راستای یک هدف متعالی، نامگذاری های سالانه ای است که بر خلاف سیاست های کلی  علیرغم کم رنگ بودن جنبه الزام آور اجرای آن توسط قوای حکومتی، از عمق اجتماعی و قدرت تاثیر گذاری بسیار وسیعی برخوردار است. از این بابت که مردم به  عنوان اصلی ترین سرمایه نظام، مخاطب اصلی این نام گذاری ها هستند فلذا تلاش می گردد تا رهنمودهای نامهای سالانه به منظور تحقق هر چه بهتر به عنوان یک فرهنگ در بین آنان ترویج شود.
سال ۹۳، سال اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی
رهبری انقلاب در پیام نوروزی سال ۹۳ ، این سال را به نام اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی تعبیر کرده اند. اقتصاد و فرهنگ هر یک از مقولات کلان جامعه هستند که در ابعاد بسیار وسیع بر زندگی و  سرنوشت مردم یک جامعه تاثیرگذار هستند که به ترتیب به آنها پرداخته خواهد شد.
مردم و اقتصاد، پر اهمیت ترین واژگان پیام سال ۹۳
پیرامون اهمیت اقتصاد در بیانات رهبری ذکر همین نکته بس که در سخنرانی ۸۵۶ کلمه ای ایشان، پس از واژه مردم با ۱۴ بار تکرار ، واژه اقتصاد به صورت مفرد و ترکیبی ۱۱ بار تکرار شده است. گره خوردن واژگان مردم با اقتصاد در سخنان ایشان و بازخوانی پیامهای سالهای اخیر نشان دهنده نگرانی عمیق رهبر معظم انقلاب نسبت به اقتصاد و وضعیت معیشتی مردم کشورمان است که به خصوص با تحریمهای خصمانه غرب و عدم توجه مسئولین به اجرای ساز و کارهای دفاعی اقتصاد مقاومتی در شرایط دشواری به سر می برند.
((در باب حماسه‌ی اقتصادی کاری که باید انجام بگیرد و توقّع بود که اتّفاق بیفتد، اتّفاق نیفتاد. تلاشهایی انجام گرفت که مورد سپاس است، ولی کار بزرگی که باید در زمینه‌ی حماسه‌ی اقتصادی انجام بگیرد، همچنان در پیش روی ما است و ما موظّفیم که این حماسه را به وجود بیاوریم.))
وجه اشتراک پیام سال ۹۳ با پیام سال ۹۲ همین بخش اقتصاد است که بنابر سخنان رهبری انقلاب علیرغم تاکیدات و اهمیت زاید الوصف انتظارات را برآورده نساخته است.  فرصت پیش آمده در سایه تنش زدایی چند ماهه اخیر ایران و غرب، ابلاغ سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی از سوی رهبر معظم انقلاب و شکاف بین قدرت های جهانی بلوک غرب و شرق به واسطه بحران اوکراین همگی روزنه های امیدی است که پیش روی ملت ایران برای غلبه بر مشکلات اقتصادی گشوده شده است.
عزم ملی در باب اقتصاد با تلاش و همت مضاعف برای ایفای نقش مولد در اقتصاد و به حداقل رساندن نقش واسطه گری، مصرف کالای داخلی، بهینه سازی مصرف انرژی، بهبود بهره وری نیروی کار و ارتقا شاخص ساعات مفید کار اداری و غیراداری، حمایت بی واسطه اغنیا از فقرا به عنوان موثرترین و زیباترین چتر حمایت اجتماعی ، سرمایه گذاری مناسب به دور از بخشهای ملتهب اقتصاد مانند طلا و ارز و … از جمله وظایفی است که مردم می بایست برای بهبود وضعیت اقتصادی همچون یک فرهنگ خود و دیگران را به اجرای آن ترغیب کنند.
چرا مدیریت جهادی در عرصه اقتصاد؟
آنچه در باب اقتصاد کشور تا کنون روی داده است جز پیگیری امور معمول و یا اقدامات عجولانه به ظاهر جهادی و بدون مطالعه نبوده است و بدین سبب است که کشور همینک علیرغم برخورداری از ارزشمندترین سرمایه ها رشد اقتصادی منفی و صفر درصد را سپری می کند.
مدیریت جهادی اقتصاد از این رو به عنوان یک ضرورت به منظور اجرا می بایست مدنظر قرار گیرد که راهی جز این برای کشور باقی نمانده است. نه کشور در شرایطی است که بتوان با مخدر نفت دردهای اقتصاد را سرپوش گذاشت و نه مردم در شرایطی هستند که بتوانند خود را با هزینه های سرسام آور فعلی و شاخص در هم شکسته فضای کسب و کار تطبیق دهند. این وظیفه مسئولین به خصوص دولت و مدیران اجرایی است که تکاپوی مداوم و تلاش جدی با هدف مقدس خدمت به مردم شریف ایران را سرلوحه خویش نمایند تا زمینه ساز عبور کشور از بحران اقتصادی ماههای اخیر گردند.
پیش زمینه های مدیریت جهادی رعایت اصول اقتصاد مقاومتی است که اخیرا در چارچوب سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی از سوی رهبری معظم انقلاب به دستگاهها ابلاغ شده و می بایست به تفکیک و دقت هریک مورد توجه قرار گیرد :
مدیریت جهادی در حوزه فرهنگ نیز همانگونه که در بحث اقتصاد بدان اشاره شد نشان دهنده ضرورت های اقدام مناسب و فوری برای رفع مشکلات موجود است که مسئولین ذیربط می بایست به جدیت آن را مورد توجه قرار دهند.
مردم، رکن اقتصاد و فرهنگ
(( هم عرصه‌ی اقتصاد، هم عرصه‌ی فرهنگ. بدون حضور مردم کار پیش نخواهد رفت و مقصود تحقّق پیدا نخواهد کرد. مردم در گروه‌های گوناگون مردمی با اراده و عزم راسخ ملّی میتوانند نقش‌آفرینی کنند. ))
نقش زنان
در این راستا همایشی منباب حضور زن در جامعه و با حفظ شعار سال برگزار گردید
از آنجایی که در جمهوری اسلامی میزان رای ملت است، تغییر در وضعیت موجود به سمت وضعیت ایده ال نیز تنها با خواست مردم امکان پذیر است. این مردم هستند که تک تک عناصر اقتصاد و فرهنگ جامعه را تشکیل می دهند و بدون اراده آنها حاکمیت در اجرای برنامه های خود با مشکل مواجه خواهد شد.
نیاز مسئولین به پشتیبانی مردم در اقتصاد و فرهنگ
مسئولین هم برای اینکه بتوانند کار را به‌درستی پیش ببرند، احتیاج به پشتیبانی مردم دارند. آنها هم بایستی با توکّل به خدای متعال و با استمداد از توفیقات و تأییدات الهی و کمک مردمی، مجاهدانه وارد میدان عمل بشوند؛ هم در زمینه‌ی اقتصاد و هم در زمینه‌ی فرهنگ
بسیار مهم است که مسئولین برای پیشبرد اهداف کشور، رضایت مردم را به عنوان یک اصل و نه یک فرع مورد توجه خویش قرار دهند. در این صورت مردم نیز با تمام توان وارد عرصه خواهند شد و دین خود را ادا خواهند کرد. همانگونه که بارها در برهه های مختلف با حماسه دفاع مقدس، حماسه های سیاسی متعدد و جهاد علمی به یاری نظام شتافته اند و از جان مایه گذاشته اند. فلذا اینجاست که فراز پایانی پیام نوروزی رهبر معظم انقلاب معنا پیدا می کند :
آنچه در این سال جدید پیش رو داریم، عبارت است از اقتصادی که به کمک مسئولان و مردم شکوفایی پیدا کند، و فرهنگی که با همّت مسئولان و مردم بتواند سمت و سوی حرکت بزرگ کشور ما و ملّت ما را معیّن کند.لذا من شعار امسال را و نام امسال را این قرار دادم: «اقتصاد و فرهنگ با عزم ملّی و مدیریّت جهادی». امیدواریم خداوند متعال کمک کند هم به آحاد مردم، هم به مسئولین محترم که بتوانند وظایف خودشان را در این زمینه انجام بدهند؛ و قلب مقدس ولیّ‌عصر (ارواحنافداه) را از ما شاد کند و روح مطهّر امام بزرگوار و شهدای عزیز را از ما راضی و خشنود فرماید.
توسعه فرهنگ و مدیریت جهادی با حضور زنان در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی عملیاتی می‌شود
سرویس: دیگر رسانه‌ها
نماینده مردم ساوه و زرندیه و عضو فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی گفت: زنان نقش مهمی در تربیت نیروی انسانی تاثیرگذار در جامعه دارند.
به گزارش خبرگزاری خانه ملت به نقل از ایسنا؛شهلا میرگلوبیات به مناسبت فرا رسیدن روز زن و هفته گرامیداشت مقام مادر با اشاره به اینکه نیمی از جمعیت کشور را زنان تشکیل می‌دهند، اظهار داشت: زنان و مادران میهن اسلامی ما از تأثیرگذارترین اقشار جامعه در حوزه‌های گوناگون بوده‌اند و حضور آنان در اجتماع موجب توسعه پایدار و همه جانبه کشور شده است.
وی با اشاره به نقش زنان و مادران کشورمان در تربیت نیروی انسانی کارآمد و پویا ادامه داد: تربیت نیروی انسانی متخصص و کارآمد از مهمترین عوامل توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است.

وی با بیان اینکه دستیابی به توسعه پایدار و همه‌جانبه نیازمند بهره‌مندی از نیروی انسانی متخصص و متعهد است اضافه کرد: در این میان زنان و مادران رسالت مهمی در تحقق این امر مقدس بر دوش دارند.

نماینده مردم ساوه و زرندیه در ادامه با تبریک فرارسیدن سالروز ولادت بزرگ بانوی اسلام، حضرت فاطمه زهرا(س) و تبریک روز مادر به همه مادران و زنان ایران زمین گفت: حضرت فاطمه زهرا(س) به عنوان سرور بانوان و شخصیت بی‌نظیر تاریخ اسلام الگوی کاملی برای تمامی زنان است.

وی ادامه داد: دخت گرامی پیامبر اکرم(ص) نه تنها برای زنان یک الگوی برجسته است، بلکه برای تمام مردم عالم نیز یک الگوی نمونه و اسوه است.

وی تصریح کرد: سیره، منش و روش زندگی آن بانوی بزرگوار، جامعه را از ناهنجاری‌ها و آسیب‌های اجتماعی مصون نگاه داشته و به سمت اهداف متعالی اسلامی پیش می‌برد.

عضو فراکسیون زنان مجلس درادامه با یادآوری نامگذاری سال جاری به نقش محوری زنان در دو عرصه فرهنگ و اقتصاد اشاره کرد و گفت: زنان می‌توانند در هر دو عرصه فرهنگ و اقتصاد حضور تأثیرگذاری داشته باشند تا مشکلات فرهنگی و اقتصادی کشور ساماندهی و برطرف شود.
وی ادامه داد: مدیریت جهادی زنان در عرصه اقتصادی و فرهنگی به عنوان محور اصلی خانواده‌ها و مدیران تنظیم اقتصاد خانواده در محیط خانه و جامعه با قطع وابستگی به کالاهای خارجی، قناعت و پرهیز از اسراف می‌تواند زمینه تحقق شعار امسال را فراهم کند.
وی با تأکید بر بهره‌مندی جامعه از توان زنان برای بهبود وضعیت فرهنگی به عنوان عاملان انتقال ارزش‌ها و باورها به نسل جدید خاطرنشان کرد: اتکا بر توانمندی زنان و بهره‌مندی از ظرفیت آنان اقتصاد و فرهنگ جامعه را شکوفا می‌کند.
نتیجه گیری:
میرگلوبیات تبدیل فرهنگ جهادی به فرهنگ عمومی در کل جامعه را با عزم ملی آحاد مختلف مردم به ویژه مادران و زنان ممکن دانست و افزود: توسعه فرهنگ و مدیریت جهادی در حوزه‌های مختلف بر اساس سند چشم انداز با حضور زنان در عرصه‌های مختلف سیاسی و اجتماعی کشور عملیاتی می‌شود.
منابع:
کتاب سخنان رهبر تالیف آیت الله سهشواری
کتاب سال 93 سال اقتصاد و  فرهنگ تالیف محمد حسین طهماسب

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 19 اردیبهشت 1395 ساعت: 10:25 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 1652

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس