سایت اقدام پژوهی - گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان
1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819 - صارمی
2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2 و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .
3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل را بنویسید.
در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا پیام بدهید آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet
کشوری که امروزه با نام جمهوری فدرال آلمان میشناسیم، با قرار گرفتن در قلب اروپا و ایستادن بر رتبه نخست اقتصاد این قاره از موقعیتی برخوردار است که علاوه بر مسایل اقتصادی، باعث شده تا آلمان در امور سیاسی و امنیتی اتحادیه اروپا نیز صاحب نفوذ شود.
جایگاه رئیسجمهور در آلمان چیست؟
آلمان هماکنون بر اساس قانون اساسی که اعلامیه جهانی حقوقبشر از ارکان اساسی آن است، اداره میشود. اگرچه عالیترین مقام سیاسی کشور رئیسجمهور (Bundespräsident) است اما وی سمتی تشریفاتی دارد و در حقیقت صدراعظم ( Bundeskanzler ) تصمیمگیرنده نهایی است.
البته رئیس جمهور دارای قدرت خاصی است که در زمان بیثباتی سیاسی به کار میآید. وی راهیئت فدرال آلمان ( Die Bundesversammlung)شامل تمامی اعضای بوندستاگ به همراه چندین نفر از نمایندگان که توسط قوه مقننه شهرها با رای مخفی انتخاب میکنند.
ساختار پارلمان چگونه است؟
پارلمان آلمان متشکل از مجلس (Bundestag) و مجلس مشورتی (Bundesrat) است. همچنین دادگاه قانون اساسی آلمان ( Bundesverfassungsgericht)نیز نقش مهمی در تشکیلات حکومتی و شماری از تصمیمگیریهای اساسی ایفا میکند.
ماده 20 قانوناساسی از نظام سیاسی آلمان با عنوان دموکراتیک، اجتماعی، قانونمند و فدرال تعریف میکند و با تکیه بر سکولاریسم هر نوع دخالت نهادهای مذهبی را ممنوع میکند.
همانطور که گفته شد آلمان ساختاری فدرال دارد به این معنی که نظامی سیاسی از یک واحد سیاسی کل و واحدهای سیاسی جزء تشکیل شده است که در واقعهمان دولت و ایالتها هستند. این واحدها اگر چه هر کدام دارای استقلال هستند، اما در مجموع با هم نظامی سیاسی واحدی را تشکیل میدهند. به این ترتیبمسایل دفاعی، ارزی و پولی و سیاستخارجی مربوط به حکومت فدرال است و ایالتها فقط در مسایلی مانند امور فرهنگی،آموزشی و مالیات میتوانند مستقل تصمیمگیری کنند. این وضع همکاری ایالات و دولت فدرال را به دنبال دارد.
کلمه (Bund) دربرابر قانونی نشان دهنده این است که آن قانون فدرالی است و نه ایالتی. بخش قابل توجهی از قوانینی که در مجلس فدرال تصویب می شوند، باید از رای موافق ایالتها در بوندسرات برخوردار باشند.
این کشور 16 ایالت دارد و در بوندسرات هر ایالتی به نسبت جمعیتی که دارد، 3 تا 6 نماینده دارد که دولتهای ایالتی آنها را انتخاب میکنند.
از آلمان با عنوان کشوری یاد میشود که نظام اقتصادی سوسیال و اجتماعی مبتنی بر بازار را ابداع کرده است.
در جریان انتخابات هر شهروند واجد شرایط 2 برگ رای دارد: یکی به نامزد حوزه خود و یکی به حزب دلخواهش.
نقش احزاب در تشکیل دولت چیست؟
احزاب مطرح آلمان عبارتند ازسوسیالدموکرات (SPD)،دموکرات مسیحی (CDU)، سوسیالمسیحی (CSU)،دموکراتیک آزاد(FDP)، سبز (Bündnis 90/Die Grünen) و حزب چپ (Linke) هستند.
احزابی که در پی برگزاری انتخابات پارلمانی بیشترین میزان رای را به دست آورند با ایجاد ائتلاف دولت آلمان را تشکیل میدهند. هر کدام از این احزاب با رنگی خاص تعریف میشوندکه در نامبردن از ائتلاف حاکم با توجه به ترکیب احزاب به نام رنگها اشاره میشود. مثلا ترکیب ائتلاف احزاب دموکرات مسیحی - سوسیالمسیحی با دموکراتیک آزاد در دولت فعلی آلمان ائتلاف سیاه زرد را به وجود آورد.
برای روشنتر شدن موضوع درباره 5 حزب اصلی آلمانی توضیحاتی ارائه میشود:
سوسیالدموکراتها: حزب سوسیال دموکرات آلمان قدیمیترین حزب سیاسی آلمان و احتمالاً پس از حزب محافظه کار بریتانیا، دومین حزب قدیمی جهان است. البته آلمانیها مدعی هستند که حزب آنان قدیمیتر است. این حزب در 23 ماه مه 2013 سالگرد 150 سالگیاش را جشن گرفت. این حزب با برنامه های تقریباً ده ساله فعالیت میکند که معمولاً به اسم شهری نامیده میشوند که کنگره عمومی آن سال در آنجا برگزار شده... مانند برنامه هامبورگ و غیره. در این برنامهها خط مشی حزب برای سالهای آینده معرفی میشود.
این حزب نقش بسیار موثری در براندازی دستگاه سلطنت آلمان و اعلام جمهوری در سال 1918 ایفا کرد. ویلی برانت، هلموت اشمیت و گرهارد شرودر 3 صدراعظم آلمان پس از جنگ جهانی دوم هستند که از اعضای این حزب بودند.
اتحادیه دموکرات مسیحی آلمان: بزرگترین حزب محافظهکار این کشور است که در سال ١٩٤٥ تاسیس شد. این حزب را میتوان «راست میانه» دانست. ریاست این حزب با «آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان است.
اتحادیه دموکرات مسیحی در ایالت بایرن فعالیت نمیکند و از اینرو در پارلمان، فراکسیون مشترکی را با اتحادیه سوسیال مسیحی بایرن تشکیل میدهد که این اتحادیه تنها در بایرن فعالیت میکند. سیاست های فدرال این دو حزب در قالب یک تفاهمنامهی ائتلاف پارلمانی با یکدیگر هماهنگ میشود، در حالیکه در سیاستهای ایالتی هر دو حزب مستقل از یکدیگر فعالیت میکنند. برای اشاره به هردوی آنها معمولاً از اصطلاح «اتحادیه» استفاده میشود.
در 1990 این حزب با حزب همنام خود در آلمان شرقی ادغام شد.
اتحادیه سوسیال مسیحی بایرن: سومین حزب بزرگ آلمان است که در سال ١٩٤٥ در ایالت بایرن آلمان با مرکزیت مونیخ تاسیس شده و تنها در همین ایالت فعالیت میکند. این حزب در پارلمان فدرال آلمان، بوندستاگ همراه با حزب همپیمان خود اتحادیه دموکرات مسیحی آلمان فراکسیون مشترکی را تاسیس کرده اند و در امور فدرال به شکل مشترک فعالیت میکنند. از اینرو اتحادیه دموکرات مسیحی آلمان در ایالت بایرن فعالیت حزبی ندارد. این حزب در قالب فراکسیون مشترک از سال ٢٠٠٥ با حضور حزب سوسیال دمکرات آلمان و از سال ٢٠٠٩ با حضور حزب دمکرات آزاد آلمان با سه وزیر فدرال در دولت ائتلافی آلمان حضور دارد. از سال 1957 تا کنون پست نخست وزیری ایالت بایرن همیشه در اختیار این حزب بوده است. ریاست این حزب و نخست وزیری ایالت بایرن از اکتبر ٢٠٠8 بر عهده ی هورست ز یهوفر است
حزب دموکرات آزاد: حزبی سیاسی لیبرال بازار آزاد در آلمان است. طرفداران حزب آزاد معمولاً از طبقهٔ متوسط و بالا تشکیل میشود که خود را «مستقل» میدانند و به نوعی ادامهٔ سنت لیبرالی در اروپا هستند. گرچه این حزب عموماً رای خیلی قوی ندارد و رای آن بین پنج تا دوازده درصد نوسان داشته است اما از بعد از جنگ جهانی دومدر اکثر دولتها، یا در ائتلاف با اتحادیه دموکرات مسیحی و یا در ائتلاف با حزب سوسیال دموکرات، حضور داشته است. در واقع از 1949 به این طرف تنها 15 سال را خارج از حکومت بودهاند و با این وجود قدرت دولت آلمان هنوز از حد مطلوب دموکراتهای آزاد بسیار بیشتر است.
حزب چپ: این حزب جایگزین قانونی حزب اتحاد سوسیالیستی آلمان است که تا 1990 در آلمان شرقی بود.این حزب پیش از تغییر نام به عنوان «حزب شرق» شناخته میشد و در غرب آلمان نفوذ کمی داشت. با این حال معمولاً از 15 تا 25 درصد آرا در شرق آلمان را کسب میکرد و دولتی ائتلافی ( با حزب سوسیال دموکرات) در بعضی ایالات شرق آلمان تشکیل میداد.
در 2005 با اتخاد نام «حزب چپ» و شرکت در ائتلافی انتخاباتی با «حزب کارگر و عدالت اجتماعی» (که بیشتر در آلمان غربی پایه داشت) بیش از 8.7 درصد آرا در انتخابات فدرال آلمان را به دست آورد.
حزب سبز: این حزب نماینده اتحاد 90 و حزب سبز است که در سال 1980 تاسیس شد. این حزب در سال 1993 با جنبش حقوق مدنی 90که متعلق به جمهوری دموکراتیک آلمان (GDR) بود، ادغامشد. این حزب حدود 30 سال در پارلمان آلمان برای حمایت از محیط زیست و توسعه پایدار،دموکراسی، حقوقبشر، عدالت اجتماعی، صلح و سیاستهای بینالمللی چندجانبهای در این زمینه تلاش کرده است.
این حزب از سال 1998 تا 2005 به مدت 2 دور با سوسیالدموکراتها تشکیل دولت ائتلافی (قرمز-سبز) داد.«یوشکافیشر» وزیر خارجه وقت نیز از همین حزب بود.پس از آن این حزب به عنوان مخالف فعالیت داشته است.
اما در آلمان احزاب کوچکی هم فعالیت میکنند. که حزب «دزدان دریایی» و حزب «بدیلی برای آلمان» (AFD) از جمله این احزاب هستند.
احزاب خود را معرفی و اجازه شرکت در انتخابات را دریافت میکنند. کمیسیون انتخابات حق رد صلاحیت هیچ حزبی که وفاداری خود را به قانون اساسی، دموکراسی و اصل حکومت قانونمدار ابراز کند را ندارد.
در انتخابات امسال از 39 حزب معرفی شده پنج حزب انصراف خود را از شرکت در انتخابات اعلام کردهاند. به این ترتیب 34 حزب در انتخابات پارلمانی ِ آلمان در سال 2013 شرکت خواهند کرد. آنها نامزدهای خود را برای گزینش در مجلس معرفی کردهاند.با این حال رقابت اصلی میان مرکل و پیر اشتاینبروک نامزد سوسیالدموکراتها است.
سفرهماهی نوعی ماهی تخت از خانواده رامَکماهیان و وابسته به کوسهها است. به سفرهماهی، دالماهی هم گفته شدهاست. سفرهماهیان نتیجهٔ چرخه تکاملی کوسهها هستند.
سفره ماهیها معمولاً در گروههای بزرگ و به صورت دسته جمعی زندگی میکنند.
استخوان بندی سفره ماهیها از غضروف که مادهای سخت ولی نرم تر از استخوان است تشکیل شدهاست.
زیستگاه این ماهیان در مناطقف گرم و نیمه گرم بوده و خصوصا در ماطق ماسه ای و کم عمق دریا که زیستگاه اصلی آنهاست به وفور یافت می شوند. در تمامی ساحل جنوب بخصوص سواحل استان هرمزگان که ماسه ای است , فراوانی قفابل توجه ای دارند و البته گونه هایی نیز وجو دارد که در آبهای شرین و رودخانه هایی که وارد دریا شده زندگی می کنند که گونه های آب شیرین گونه های بزرگی نیستند.
سفره ماهیان بر اساس شکل و بزرگی به هفت دسته تقفسیم بندی می شوند:
1- سفره ماهی گزنده یا سفره ماهی شلاقی
2- سفره ماهی پروانه ای
3- سفره ماهی شیطان یا مانتا
4- سفره ماهی عقابی یا خفاشی -
5-- سفره ماهی بینی گاوی -
6- سفره ماهی روخانه ای -
7- سفره ماهی گزنده گرد
هر دسته از سفره ماهی ها نیز دارای تعدادی گونه می باشد, اکثر گونه ها در خلج فارس یا دریای عمان یافت میشوند. در بین آنها سفره ماهی گزنده یا شلاقی بیشترین فراوانی را دارد. گونه های این خانواده بیشترین آسیب را به انسانها می رسانند چرا که تعداد آنها بسیار زیاد بوده و در تمامی آبها یافت می شوند و در قسمتهای بسیار کم عمق دریا نیز وارد می شوند. گاهی گونه های بزرگتر همراه با موج دریا آنقدر به نواحی کم عمق و ساحل نزدیک می شوند که با برگشت موج دریا نمی توانند به موقع برگشته و در میان ماسه ها گیر می کنند . در ساعات پایانی شب و در اسکله بزرگ تفریحی کیش هنگامی که اسکله چوبی اندکی خلوت شده , می توان در کنار پایه ها چوبی اسکله و در ابهای بسیار کم عمق نزدیک ساحل , دسته هایی از این سفره ماهی ها را بخوبی و البته از بالای اسکله تماشا کرد.
عرض سفره ماهیان گزنده از 30 سانتیمتر تا بیش از 2 متر بوده که بستگی به گونه آنها دارد. رنگ آنها شبیه رنگ ماسه ها بوده و موجوداتی کفزی هستند و عموما در کف دریا و در میان ماسه ها دیده می شوند و زمانی که در کف آب قرار دارند , تشخیص آنها براحتی امکان پذر نیست. شکل آنها سه گوش و مثلثی همراه با یک دم دراز و نوک تیز می باشد که این دم در قسمت زیرین و ابتدایی به یک یا دو خار سمی مسلح شده است . دم این جانور هیچ خطری نداشته و تنها خطر که وسیله دفاعی سفره ماهی در برابر مهاجمین بوده فقط خارهای سمی دم آن می باشد . سم این خارها آنچنان قوی نیست که سبب مرگ یا ناراحتهای جسمانی انسان شود, اما شدت و محل زخم و گزیدگی بسیار مهم است, چنانچه گزیدی در نواحی حساس و خصوصا سینه باشد امان دارد بر اثر فرو رفتن خار به داخل قلب یا ریه سبب مرگ مصدوم شود.
سفره ماهی ها موجوداتی بی آزار بوده و به هیچ وجه مهاجم نیستند و تنها زمانی خطرناک می شوند که سهوا بر روی آنها پا گذاشته شود و یا هنگام شیرجه رفتن به کف دریا به آنها برخورد شود که در این هنگام سفره ماهی از حالت دفاعی خارج شده و برای اینکه خود را آزاد کند سریعا خار دم خود به داخل بدن مهاجم فرو میکند.
اندازه خارها در گونه های مختلف تفاوت دارد که از 5 سانتیمتر تا بیش از 30 سانتیمتر می باشد. خارها بلند,استخوانی و نوک تیز بوده که بر روی خار, دندان های ریز و تیزی در جهت عکس نوک خار وجود دارد. شیاری نیز بر روی یکی از لبه ها خار وجود دارد که از طریق ان شیار سم وارد بدن مهاجم می شود.
از میان هفت دسته سفره ماهی ها, دسته سفره ماهی شیطان یا مانتا بزرگترین گونه بوده و فاقد خاری می باشد . مانتاها بزرگترین گونه سفره ماهی ها بوده که گاهی عرض آنها به بیش از 6 متر هم می رسد و موجوداتی بسیار زیبا و کاملا بی آزارند و تغذیه آنها از موجودات ریز دریا و پلانکتونها می باشد و با وجود ظاهری بسار بزرگ ترسناک هیچ خطری برای انسانها ندارند.
وزق
بوفو بوفو، وزغ عمومی یا وزغ اروپایی یک دوزیست با پراکندگی گسترده در سراسر اروپا به به استثنای ایسلند، ایرلند و برخی از جزایر دریای مدیترانه است.
نرهای بالغ حدود ۸ سانتی متر و مادههای بالغ در حدود ۱۳ سانتی متر رشد میکنند و پوست آنها ظاهر زگیل مانند و گستره از سبز تا قهوهای دارد. وزن آنها در حدود ۲۰ تا ۸۰ گرم است.
بسیاری نمی دانند که آیا میان قورباغه و وزغ تفاوتی وجود دارد یا نه؟ گرچه هردو دوزیست و خونسرد هستند ولی تفاوتهایی با هم دارند.قورباغه اندامی صاف،لیز و کشیده دارد واز وزغ خوشنماتر است اما وزغ خپله و دارای پوستی خشک و زگیل وار می باشد.بیشتر قورباغه ها دندان دارند ولی در بیشتر وزغها هیچ دندانی دیده نمیشود .وزغ و قورباغه هردو عمر طولانی دارند وگاهی به ۳۰ تا ۴۰ سال هم می رسد.وزغ از قورباغه کمتر تخم می گذارد با این وصف در ظرف یک سال بین ۴۰۰۰ تا ۱۲۰۰۰ تخم می گذارد. یک استثنا در مورد قورباغه گاوی وجود دارد که در هر فصل ۱۸۰۰۰ تا ۲۰۰۰۰ تخم می گذارد.در برخی از انواع وزغها نر نقش مهمتری در بیرون آمدن نوزاد از بازی میکند.مثلا در اروپا دیده شده که وزغ نر زنجیره های دراز تخمها را به دور پای خود بسته،آنقدر در سوراخی توی زمین می آرمد تا نوزادها آماده بیرون آمدن از تخم شوند.در آمریکای جنوبی وزغی زیست میکند که شکل عجیبی دارد،این وزغ حفره هایی در پشت خود دارد که تخمهایش در درون آنها رشد میکنند.در این حفره ها مایعی ریخته شده وبا پوست هم رویشان پوشانده شده.نوزادان وزغ آنقدر در همین حفره ها باقی می مانند تا لحظه ای که شکل وزغ کاملی به خود بگیرند . وزغهایی که در مناطق معتدل زندگی میکنند معمولا قهوه ای یا زیتونی هستند ولی وزغهای مناطق گرمسیری غالبا به رنگهای روشن هستند. نوزادان قورباغه و وزغ سه تا چهار ماه طول میکشد تا دم و آبششهای خود را از دست بدهند وحدود یک سال طول میکشد تا تبدیل به یک قورباغه یا وزغ کامل شوند.
نظام سیاسی حاکم بر ترکیه پارلمانی است و مجلس ملی این کشور بر اساس اصل ششم قانون اساسی وظیفه قانونگذاری را بر عهده دارد. اما مجلس ۵۵۰ نفره ترکیه تنها وظیفهاش قانون گذاری نیست، بلکه انتخاب رئیس جمهور هم در اختیار نمایندگانی است که برای رسیدن به پارلمان راهی دشوار در پیش دارند. بر اساس بازنگری سال ۱۹۶۱ در قانون اساسی این کشور، تمام گروههای سیاسی باید در قالب احزاب شناسنامه دار فعالیت کنند . در سال ۲۰۰۷ با تغییراتی که در قانون اساسی این کشور صورت گرفت، نمایندگان مستقل از احزاب نیز امکان راه یافتن به مجلس را پیدا کردند. اما همچنان احزاب نقش اصلی در عرصه سیاست و پارلمان را ایفاء میکنند. به گونهای که نخست وزیر رهبر حزب پیروز در انتخابات است و چنانچه یک حزب نتواند اکثریت آراء را به خود اختصاص دهد چارهای جز تن دادن به ائتلاف با احزاب کوچکتر را ندارد. مجلس ترکیه هم اکنون اصلاح قانون اساسی این کشور را در دست بررسی دارد و چنانچه اصلاحات مورد نظردولت با موافقت عمومی مردم در همه پرسی همراه شود، آنگاه نظام سیاسی ترکیه نیز ریاستی خواهد شد و رئیس جمهور با رای مستقیم مردم به قدرت خواهد رسید.
گام اول؛ حذف نظامیان
قانون اساسی ترکیه ارتش را حافظ میراث آتاتورک و لائیسیته در این کشور دانسته است. دست باز ارتش برای نقش آفرینی به بهانه حفاظت از میراث آتاتورک در سالهای گذشته این امکان را به نظامیان داده تاهرگاه که دولت را همسو با خواستهای خود ندیدند، کودتا کنند. اگرچه نظامیان هیچگاه دراین کشور به صورت مستقیم حکمرانی نکردند و به فاصله کوتاهی پس از کودتا دولت را به سیاستمدار برگزیده پارلمان تحویل دادند، اما دخالتهای متعدد آنان فضای سیاسی ترکیه در سالهای گذشته چندین بار با بحران سیاسی روبرو کرده است.
نظامیان اما در رویارویی با حزب عدالت و توسعه که برای نخستین بار پس از چند حزبی شدن ترکیه توانسته است به تنهایی دولت تشکیل دهد، چارهای جز ترک سیاست نداشتند. اگرچه دستگاه قضایی ترکیه تلاش کرد تا در سال ۲۰۰۷ مانع از ادامه کار این حزب شود اما سرانجام این اسلام گرایان جوان در قالب حزب عدالت و توسعه بودند که توانستند راه خود را ادامه دهند.
پس از آنکه دادگاه مربوطانحلال حزب عدالت و توسعه به نتیجه نرسید، این دولت بود که نظامیان را به بهانه اقدام برای کودتا علیه دولت دستگیر و روانه زندان کرد. سرانجام فرمانده ارتش از مقام خود کناره گیری کرد تا برای نخستین بار حزب حاکم فرمانده ارتش را تعین کند. دولت امیدوار است که در اصلاح قانون اساسی بخش زیادی از اختیارات ارتش را به وزارت دفاع منتقل کند تا نظامیان به صورت کامل دراختیارو کنترل دولت قرار گیرند.
گام دوم؛ جامعه مدنی قدرتمند
به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه در ترکیه بیش ازهرچیز مرهون شبکه سازی و روی آوردن اسلام گرایان به نهادهای مدنی است. پس از تجربه ناکام “اربکان” که با کودتای سفید ارتش قدرت را واگذار کرد، اسلام گرایان محروم از فعالیت سیاسی راهکار را در فعالیت مدنی و روی آوردن به نهادهای صنفی و اقتصادی دیدند.
اگرچه در ترکیه همچنان محدودیتهای بسیاری برای فعالیت نهادهای صنفی و به ویژه سندیکالیستها و اتحادیههای کارگری وجود دارد اما براساس آمار رسمی اعلام شده تا سال ۲۰۱۱ بیش از ۹۰ هزار سازمان غیردولتی در این کشور فعالیت میکنند و بیش از هشت میلیون نفر از جمعیت ۷۵ میلیون نفری ترکیه به عضویت سازمانهای غیردولتی درآمدهاند.
“بولنت کنش”، استاد دانشگاه و سردبیر روزنامه “تودی زمان” در ترکیه؛ توسعه کشور و چیرگی بر مافیای اقتصادی و سیاسی بدون وجود نهادهای مدنی قدرتمند و جنبشهای مدنی را غیر ممکن دانسته است. به گفته او، سازمانهای مدنی در ترکیه نسبت به دهه ۸۰ میلادی بیش از ۲۶۰ درصد رشد کردهاند. او به قدرت رسیدن عدالت و توسعه را نتیجه فرایند اتکا به جامعه مدنی دانسته است.
تا پیش از دوران” تورگت اوزال ” که برای رسیدن ترکیه به یک آرامش نسبی کوشید، همه امور دراختیار دولت بود. اما پس از اصلاح قانون اساسی دراین دوره، نهادهای مدنی و مذهبی در ترکیه اجازه فعالیت پیدا کردند. اسلام گرایان جوان نیزدرهمین دوران اتحادیه تولید کنندگان و تجارغیردولتی را درمقابل اتحادیه دولتی بنیان نهادند و نهادهای خیریه را در مناطق محروم ترکیه فعال کردند.
آنها پس از نزدیک به یک دهه فعالیت در نهادهای مدنی و صنفی سرانجام توانستند درانتخابات پارلمان ترکیه اکثریت پارلمان را در اختیار بگیرند. همین تجربه آنها را در دورهای که حزب عدالت و توسعه علیرغم در اختیار داشتن دولت، با رای دادگاه از دریافت کمکهای دولتی محروم شد، زمین گیر نکرد به گونهای که این حزب توانست در انتخابات بعدی نیز اکثریت آرا را به دست آورد.
جامعه مدنی ترکیه در دوران حکومت اسلام گرایان نقش بازدارنده ارتش را هم به خوبی ایفا کرده است. درحالی که احزاب سکولار ترکیه نگران اسلامی کردن قوانین بودند، سازمانهای غیردولتی هرکجا که احساس کردهاند حقوق فردی شهروندان نادیده گرفته میشود و یا ارادهای برای تغییر قوانین وجود دارد، اعتراض خیابانی پیشه کردهاند. کارشناسان براین باورند که پیشرفتهایی که در قوانین مربوط به زنان و اقلیتها درترکیه صورت گرفته نتیجه پایداری سازمانهای غیردولتی و جامعه مدنی است.
گام سوم؛ نظام حزبی
قانون اساسی ترکیه فعالیت گروههای سیاسی را تنها در قالب حزب به رسمیت میشناسد. اگرچه در نخستین سالهای اعلام جمهوریت ، این کشور تک حزبی بود و تنها حزب جمهوریخواه خلق، اجازه فعالیت داشت اما پس از تغییرات چند باره در قانون اساسی، فعالیت احزاب آزاد شد.
بر اساس قانون اساسی ترکیه، کاندیداهای نمایندگی مجلس تنها در صورتی میتوانند به پارلمان راه یابند که حزب متبوع آنها ده درصد کل آرا کل کشور را به دست آورد و چنانچه حزب نتواند این میزان از آراء را به دست آورد نامزدهای معرفی شده علیرغم برخورداری از اکثریت آراء از راه یافتن به مجلس باز میمانند. اگرچه این قانون در انتخابات سال ۲۰۰۷ تغییر کرده و نامزدهای مستقل نیز اجازه شرکت در انتخابات را دارند، اما همچنان این احزاب هستند که نتیجه نهایی انتخابات را رقم میزنند.
قانون اساسی ترکیه احزاب سیاسی را ازعناصر حیات سیاسی دموکراتیک معرفی میکند. احزاب سیاسی بدون نیاز به اجازه دولت تشکیل میشوند اما باید فعالیتهای خود را درچارچوب قانون اساسی و احکام قانونی ادامه دهند. براساس آخرین آمار رسمی ۷۱ حزب سیاسی در ترکیه فعال هستند و ۱۰ میلیون نفر از شهروندان این کشور به عضویت احزاب درآمدهاند. قانون اساسی ترکیه عضویت افراد زیر ۱۸ سال، نظامیان، قضات دادگستری و اعضای هیات علمی دانشگاها دراحزاب را ممنوع کرده است. اعضای هیات علمی تنها در صورتی میتوانند به عضویت احزاب درآیند که درکادر مرکزی قرار گیرند.
دولت موظف به حمایت مالی از احزاب است. احزاب براساس میزان رای و تعداد نمایندگانی که درمجلس دارند ازخزانه داری کمک دریافت میکنند. درکنار این حق عضویت، فعالیتهای اقتصادی درآمد زا و دریافت حق ثبت نام از نامزدهای نمایندگی مجلس از دیگر منابع درآمدی احزاب سیاسی به شمار میآیند.
احزاب چنانچه خلاف اصول قانون اساسی ترکیه فعالیت کنند، دیوان عالی قضایی در دادگاه به اتهام آنان رسیدگی میکند و در صورت اثبات اتهام، بر حسب قانون به ممنوعیت فعالیت و انحلال و یا محرومیت از دریافت خدمات دولتی در یک دوره زمانی مشخص محکوم میشوند.
در دهههای پیش برخی از احزاب اسلام گرای ترکیه با رای دادگاه منحل شدهاند. اما اعضای آن با تاسیس حزبی جدید به صحنه سیاسی بازگشتهاند. درانتخابات پارلمانی ترکیه تنها احزابی اجازه حضور دارند که دارای ۳۱ تشکیلات استانی در ۳۱ استان ترکیه باشند.
قانون اساسی ترکیه وظیفه برگزاری و نظارت بر انتخابات را برعهده دستگاه قضایی گذاشته است. شورای عالی انتخابات با هفت عضو اصلی و چهار عضو علی البدل وظیفه برگزاری و نظارت بر انتخابات را دارند. اعضای این هیات توسط مجمع عمومی دادگاه عالی استیناف و مجمع عمومی شورای ایالتی انتخاب میشوند. این شورا تا ۱۱ روز پس از انتخابات به شکایت و اعتراض کاندیداها رسیدگی میکند.
طبق اعلام این شورا هر فرد ۲۵ ساله با سوادی میتواند نامزد نمایندگی مجلس شود. اما اعضای وابسته به احزاب باید از طریق حزب متبوع خود درانتخابات ثبت نام کنند. هریک از نامزدها نیز سه ماه فرصت تبلیغات دارند. تبلیغات انتخابات در ترکیه معمولا حزبی است و از طریق سخنرانیهای عمومی صورت میگیرد. احزاب علاوه بر اینکه از رسانههای خصوصی برخوردارند با توجه به میزان رای در آخرین انتخابات برگزار شده میتوانند از رسانههای دولتی و رادیو و تلویزیون استفاده کنند. پیش از شروع انتخابات کلیه پوسترهاو سایر ابزار تبلیغاتی پاکسازی میشود.
در ترکیه انتخابات محلی شوراها و شهرداریها هم از اهمیت فراوانی برخوردار است. شهردارنیز با رای مستقیم شهروندان انتخاب میشود و همچون دوران نمایندگی مجلس اعضای شورای و شهردار پنج سال فرصت دارند تا برنامههای خود را پیش ببرند. احزاب در انتخابات شهرداریها نیز حضوی فعال دارند. رقابت در شهرهای بزرگتر برای دراختیار گرفتن شهرداریها پررنگتر است.
«فرانتس کافکا» در سوم ژوئيه 1883، در یک خانواده آلمانی زبان یهودی در «پراگ» به دنیا آمد. در آن زمان، «پراگ» مرکز کشور پادشاهي «بوهم»، تحت نظر امپراتوری اتریش و مجارستان بود. او دو برادر کوچکتر داشت که قبل از شش سالگی فرانتس مردند و سه خواهر که در جریان جنگ جهانی دوم در اردوگاههای مرگ نازیها جان باختند.
کافکا زبان آلمانی را به عنوان زبان اول آموخت، ولی زبان چکی را هم كمابيش درست صحبت میکرد. وي با زبان و فرهنگ فرانسه نیز آشنایی داشت و یکی از رماننویسان محبوبش، «گوستاو- فلوبر» بود. کافکا در سال ۱۹۰۱ دیپلم گرفت و سپس در دانشگاه «جارلز یونیورسیتی» پراگ شروع به تحصیل در رشته شیمی کرد، ولی پس از دو هفته، رشته خود را به حقوق تغییر داد. این رشته، آینده روشنتری را براي او رقم مي زد، زيرا باعث رضایت پدرش میشد و دوره تحصیل آن طولانیتر بود که به کافکا فرصت شرکت در کلاسهای ادبیات آلمانی و هنر را میداد. کافکا در پایان سال اول تحصیل خود در دانشگاه با «ماکس برود» آشنا شد که به همراه «فلیکس ولش» روزنامهنگار ـ که او هم در رشته حقوق تحصیل میکرد ـ تا پایان عمر از نزدیکترین دوستان او بودند. کافکا در تاریخ ۱۸ ژوئن ۱۹۰۶ با مدرک دکترای حقوق فارغالتحصیل شد و به مدت یک سال در دادگاههای شهری و جنایی به عنوان کارمند دفتری، بدون دريافت حقوق، خدمت وظیفه مي كرد.
کافکا در اول نوامبر ۱۹۰۷ به استخدام یک شرکت بیمه ایتالیایی به نام ( Assicurazioni Generali) درآمد و حدود یک سال به کار در آنجا ادامه داد. وي از برنامه ساعت کاری ـ هشت شب تا شش صبح ـ اين شركت ناراضی بود، چون كار نوشتن را برایش سخت میکرد. فرانتس در ۱۵ ژوئیه ۱۹۰۸ استعفا داد و دو هفته بعد، کار مناسبتری در مؤسسه بیمه حوادث کارگری پادشاهی بوهم پیدا کرد. كافكا اغلب از شغلش به عنوان «کاری برای نان در آوردن» و پرداخت مخارجش یاد کرده است. با وجود اين، او هیچگاه کارش را سرسری نگرفت و به درجه هاي بالاتر رسيد. وي در همین دوره، کلاه ایمنی را اختراع کرد و به دلیل کاهش تلفات جانی کارگران در صنایع آهن بوهم و رساندن آن به ۲۵ نفر در هر هزار نفر، یک مدال افتخار دریافت کرد. کافکا به همراه دوستان نزدیکش، «ماکس برود» و «فلیکس ولش» که با يكديگر دایره صمیمی پراگ را تشکیل میدادند، فعالیتهای ادبی خود را نیز ادامه داد.
در سال ۱۹۱۱، «کارل هرمان»، شوهر خواهر کافکا پیشنهاد همکاری برای راهاندازی کارخانه پنبه نسوز پراگ، هرمان و شرکا را به وي داد. کافکا نيز تمایل نشان داد و بیشتر وقت آزاد خود را صرف این کار کرد. در این دوره، با وجود مخالفت دوستان نزدیکش از جمله «ماکس برود» ـ که در همه کارهای دیگر از او پشتیبانی میکرد ـ به فعالیتهای نمایشی تئاتر «ییدیش» هم علاقهمند شد و در این زمینه، کارهایی انجام داد.
کافکا در سال ۱۹۱۲، در خانه دوستش «ماکس برود» با «فلیسه بوئر» که در برلین نماینده یک شرکت ساخت «دیکتافون» بود، آشنا شد و با او ازدواج كرد. رابطه این دو در سال ۱۹۱۷ به پایان رسید. وي در سال ۱۹۱۷ به بيماري سل مبتلا شد و خانواده بويژه خواهرش «اُتا»، مخارج او را میپرداختند.
کافکا در اوايل دهه ۲۰، روابط نزدیکی با «میلنا ینسکا»، نویسنده و روزنامهنگار هموطنش پیدا کرد و در سال ۱۹۲۳ برای تمرکز بیشتر بر امر نويسندگي، مدت کوتاهی به برلین نقل مکان کرد. وي در آنجا با «دوریا دیامانت»، معلم بیست و پنج ساله کودکستان و فرزند یک خانواده یهودی سنتی ـ که آنقدر مستقل بود که گذشتهاش در گتو را به فراموشی بسپارد ـ زندگی کرد. «دوریا» معشوقه کافکا شد و توجه و علاقه او را به تلمود[*] جلب کرد.
بسياري بر اين باورند که کافکا در سراسر زندگی خود از افسردگی حاد و اضطراب رنج میبرده است. او همچنین دچار میگرن، بیخوابی، یبوست، جوش صورت و مشکلات دیگری بود که همگي نشانه هاي فشار و نگرانی روحی هستند. کافکا سعی میکرد اين بيماريها را با رژیم غذایی طبیعی از قبیل گیاهخواری و خوردن مقدار زیادی شیر پاستوریزه نشده - که به احتمال زیاد موجب بیماری سل او شد- برطرف کند. به هر حال بیماری سل کافکا شدت گرفت و او به پراگ بازگشت. سپس برای درمان به استراحتگاهی در وین رفت و در سوم ژوئن ۱۹۲۴، در همان جا درگذشت. بدن او را به پراگ بردند و در تاریخ ۱۱ ژوئن ۱۹۲۴ در گورستان جدید یهودیها در «ژیشکوف» پراگ به خاک سپردند.
باورها و نظریه هاي مذهبی
کافکا در تمام طول زندگي، بیطرفی خود را در مورد ادیان رسمی حفظ کرد و هرگز سعی نکرد ریشه یهودی خود را پنهان کند. او از لحاظ فکری به مکتب «هسیدیسم» در یهودیت علاقهمند بود که برای تجارب روحانی و صوفیانه ارزش زیادی قايل است. کافکا در طول ده سال پایانی عمر خود، حتی نسبت به زندگی در فلسطین ابراز تمایل کرد. ضديت هاي اخلاقی و آیینی موجود در داستانهای «داوری»، «مأمور سوخت»، «هنرمند گرسنه» و «دکتر حومه»، همگي نشانههایی از علاقه کافکا به آموزه خاخامها و همچنين تناسب آنها با قوانین و قضاوت را در خود دارند.
فعالیتهای ادبی
کافکا در طول رندگی خود، تنها چند داستان کوتاه منتشر کرد که بخش کوچکی از کارهایش را تشکیل میداد و هیچیک از رمانهایش را به پایان نرساند (به جزرمان مسخ که برخی، آن را یک رمان کوتاه میدانند). نوشتههای او تا پیش از مرگش توجه چنداني را به خود جلب نکرد. کافکا به دوستش «ماکس برود» گفته بود که پس از مرگ او همه نوشتههایش را از بين ببرد. «دوریا دیامانت»، معشوقه كافكا با پنهان کردن حدود ۲۰ دفترچه و ۳۵ نامه از او، تا حدودی به وصیت کافکا عمل کرد. «ماكس برود» بر خلاف وصیت دوستش، تمام کارهای کافکا را که در اختیارش بود، به چاپ رساند. آثار کافکا خیلی زود توجه مردم را به خود جلب كرد و تحسین منتقدان را برانگیخت. بيشتر آثار کافکا به جز چند نامه که به زبان چکی برای «میلنا ینسکا» نوشته بود، به زبان آلمانی است.
سبک نوشتاری
کافکا که در پراگ به دنیا آمده بود، زبان چکی را خوب میدانست، ولی برای نوشتن زبان آلمانی پراگ (Prager Deutsch)، گویش مورد استفاده اقلیتهای آلمانی یهودی و مسیحی در پایتخت بوهم را انتخاب کرد. به نظر کافکا، زبان آلمانی پراگ «حقیقیتر» از زبان آلمانی رایج در آلمان بود و او توانست در کارهایش به بهترين شكل ممكن از آن بهره بگیرد.
کافکا قادر بود جملات بلند و تودرتویی را به زبان آلماني بنویسد که سراسر صفحه رادر بر مي گرفت. جملات کافکا در بيشتر موارد، قبل از نقطه پایانی، ضربهای برای خواننده در چنته دارند؛ ضربهای که مفهوم و منظور جمله را تکمیل میکند. زماني كه خواننده در کلمه قبل از نقطه پایان جمله است میفهمد كه چه اتفاقی برای «گرگور سمسا» افتاده است.
مشکل دیگر پیش روی مترجمان، استفاده عمدی نویسنده از کلمه ها يا عبارتهاي مبهم و پيچيده اي است که میتواند معانی مختلفی داشته باشد. مانند کلمه Verkehrدر جمله آخر داستان «داوری»؛ این جمله را میتوان این گونه ترجمه کرد : «و در این لحظه، جریان بیپایان اتومبیلها از بالای پل میگذشت».
ولی کافکا به دوستش «ماکس برود» گفته بود که هنگام نگارش این جمله به «سقوط ناگهانی» فکر میکرده است؛ در حالی که ترجمه رایج برای verkher، همان ترافیک است.
مهمترين آثار كافكا عبارتند از :
· قصر
· دیوار چین
· گروه محکومین
· مسخ
· طبیب دهکده
· امریکا
· آشکار
· نامه به فلیسه
· محاکمه
آلبر كامو
«آلبر كامو»، نويسنده توانا و فيلسوف نامي فرانسوى است كه همچون «ژان پل سارتر»، از روشنگران مكتب «اگزيستانسياليسم»[*] به شمار مي رود. او در سال ۱۹۵۷ و در سن ۴۴ سالگى، موفق به دريافت جايزه نوبل ادبى شد. كامو پس از «روديارد كيپلينگ»، جوان ترين نويسنده اى است كه به دريافت اين جايزه نايل آمده است. «آلبر كامو» در هفتم نوامبر ۱۹۱۳، در «موندووى» الجزاير و در خانواده اى فرانسوى - الجزايرى به دنيا آمد. مادرش اصل و نسب اسپانيايى داشت وپدرش، «لوسين»، در جنگ «مارن» كه در سال ۱۹۱۴ و طى جنگ جهانى اول رخ داد، در حين مبارزه داوطلبانه كشته شد و به همين دليل، دوران كودكى «كامو» در فقر و تنگدستى گذشت.
در سال ۱۹۲۳، كامو در آزمون ورودي آموزشكده اى پذيرفته شد و پس از پايان تحصيلات خود در آنجا به دانشگاه الجزاير راه يافت. او در كنار تحصيل، فعاليت ورزشى فراوانى داشت و دروازه بان تيم فوتبال دانشكده بود، اما ابتلا به بيمارى سل در سال ۱۹۳۰، به فعاليت ورزشى و فوتبال «كامو» خاتمه داد. او كه توانايى مالى چندانى نداشت، به ناچار كلاسهاى خود را به صورت نيمه وقت در دانشگاه انتخاب كرد و سه روز از هفته را مشغول كار و كسب درآمد بود؛ از معلمى سرخانه گرفته تا كار در موسسه شهاب شناسى. او در سال ۱۹۳۵، موفق به دريافت مدرك ليسانس در رشته فلسفه شد و در ماه مه ۱۹۳۶، از رساله فوق ليسانس خود با موضوع «پلوتينوس» - كه پيرو مكتب افلاطونيون جديد بوده است - دفاع كرد. كامو در همان دوران دانشجويى به عضويت حزب كمونيست در آمد و دليل اصلى آن را درك اوضاع سياسى اسپانيا مى دانست كه سرانجام به جنگ داخلى اسپانيا منجر شد. در سال ۱۹۲۶، حزب كمونيست مستقل الجزاير (PCA) تاسيس شد و در چنين وضعيتي، كامو به همكارى سياسى با حزب مردمى الجزاير (Le Parti du Peuple Algerien) پرداخت. اين امر مشكلات زيادي را بين او و سران حزب كمونيست به وجود آورد.
به همين دليل، «كامو» را به طور رسمى، «تروتسكى» - صاحب ايده هاي كمونيستى و حامي انقلاب سراسرى جهانى - ناميدند؛ كه به معناى نفي او از كمونيسم استالينى بود. او در سال ۱۹۳۴ با «سيمون هاى» كه اعتياد زيادي به مرفين داشت، ازدواج كرد و زندگى مشترك شان به دليل عدم تعهد «سيمون» به «آلبر»، به جدايى انجاميد. كامو در سال ۱۹۳۵، موسسه «تئاتر كارگردان» را بنيان نهاد كه تا سال ۱۹۳۹ پا بر جا بود. وي در خلال سالهاى ۱۹۳۷ تا ۱۹۳۹، در روزنامه سوسياليستى «آلجر ريپابليك» مشغول به كار شد و با نوشتن مقاله هايي درباره مردمان عربى كه به سختي در الجزاير زندگى مى كردند، شغل خود را از دست داد و به دليل ابتلا به بيمارى سل، از پيوستن به ارتش فرانسه هم بازماند.
كامو در سال ۱۹۴۰ با «فرانسيس فار» ازدواج كرد و در مجله فرانسوى «پاريس - سور» مشغول به كار شد. با شروع مرحله اول جنگ جهانى دوم كه آن را «جنگ تلفنى» مى نامند، كامو مواضعى صلح طلبانه داشت، اما با مشاهده مراسم اعدام «گابريل پرى» در پاريس بيان داشت كه اين حادثه، تنفر او را نسبت به آلمانها برانگيخته است.
وي پس از اين حادثه به «بوردو» نقل مكان كرد و در همان سال، نوشتن اولين آثار ادبى خود، «بيگانه» و «افسانه سيسى فوس» را به پايان رساند. او در سال ۱۹۴۲ به الجزاير بازگشت و در خلال جنگ جهانى اول، به هسته مقاومت فرانسه با نام «كومبات» پيوست و يك نشريه زيرزمينى با همين نام منتشر كرد. هدف اصلى اين گروه، فعاليت بر ضد حزب نازى بود. كامو در سال ۱۹۴۳، سر دبير نشريه سازمان مقاومت گرديد و با آزادسازى پاريس به دست متفقين، بر ادامه مبارزه مطبوعاتى اش تاكيد كرد و هنگامى كه روزنامه «كومبات» به نشريه اى با اهداف اقتصادى تبديل شد، از سمت سردبيرى استعفا داد.
پس از جنگ، كامو با سفر به سراسر آمريكا، سخنرانيهاى فراواني در باب اگزيستانسياليسم فرانسوى انجام داد. او كه داراى گرايشهاي سياسى چپ بود، با انتقاد شديد از سياست هاى كمونيسم، دشمني آنان را بر ضد خود برانگيخت. در سال ۱۹۴۹ بيمارى او شدت بيشتري يافت و به مدت دو سال در تنهايى بسر برد. در سال ۱۹۵۱، مقاله «شورشى» را منتشر كرد كه تحليلى فلسفى درباره شورش و انقلاب است. او كه در دهه ۵۰ زندگى خود را وقف اقدامات بشردوستانه كرده بود، در سال ۱۹۵۲ از فعاليت در يونسكو سر باز زد و در سال ۱۹۵۳، جزء انگشت شمارترين سياستمداران چپى بود كه به انتقاد از سياست شوروى در برخورد با گردهمايي هاي كارگرى پرداخت. «كامو» در ۴ ژانويه ۱۹۶۰ در يك سانحه رانندگى جان سپرد. خودرو آنها در ۲۴ کیلومتری شهر «سانس» و در بزرگراهRN۵ حاشیه دهکده «پتیویل» نزدیک «مونتهرو» از جاده منحرف شد. آلبر کامو در صندلی عقب خودرو نشسته بود و در این سفر همراه خانواده دوست ناشرش، «میشل گالیمار»، بود. او پيش از اين سانحه در جايى گفته بود :
«مرگي كه در اثر تصادف و رانندگي رخ دهد، خنده دارترين و بى معنا ترين نوع مرگ است».
سامانه خرید و امن این
سایت از همهلحاظ مطمئن می باشد . یکی از
مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می
توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت
بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم
اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه 09159886819 در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما فرستاده می شود .
آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی
سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس
مطالب پربازديد
متن شعار برای تبلیغات شورای دانش اموزی تحقیق درباره اهن زنگ نزن انشا در مورد 22 بهمن