تحقیق و پروژه رایگان - 882

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

علل ضعف انشاء نویسی در مدارس

بازديد: 235

علل ضعف انشاء نویسعلل ضعف انشاء نویسی در مدارسی در مدارس

عللعلل ضعلعلل ضعف انشاء نویسی در مدارسل ضعف انشاء نویسی در مدارسعف انشاء نویسی در مدارس ضعف انشاء نویسی در مدارس

انشاء فرزند اندیشه است، فعالیت ذهنی بسیار پیچیده ای است که به مراتب از خواندن دشوارتر است. نوشتن در گرو خلاقیت ذهنی و مستلزم تخیل و تفکر و رشد و فهم آدمی است.

به گزارش وبلاگ گروهی از دانشجویان تربیت معلم شهید پاکنژاد یزد، درس انشاء یکی از مواد مرتبط با ذهنیت وخلاقیت ذهنی، تصویرسازی و صحنه آفرینی است. اهمیت آن در برنامه های درسی دوره های مختلف به قدری است که می توان آن را زمینه ساز یادگیری خلاق عادت به تفکر، تأمل و تدبر دانست. به ویژه آن که بیشتر

پژوهش ها ارتباط میان درس انشاء و عادت مطالعه را مورد تأیید قرار داده اند.پایه و اساس هر نوشته ای حروف و جملاتی است که در مدارس آموزش داده می شود. درس انشاء یکی از مفیدترین ابزارهای آموزش نوشتن است.

انشاء از نظر کاربردی در زندگی دانش آموزان نقش بسزایی دارد، زیرا بخش بزرگی از ارتباطات در محیط مدرسه و خارج از آن از طریق نوشتن فراهم می شود.دانش آموزان به وسیله انشاء می توانند با ترکیب کردن آموخته های خود اثری نو به وجود آورند و از آن لذت ببرند. ساعات انشاء باید برای معلمان و دانش آموزان خوشایند و دلپذیر باشد.

انشاء می تواند به دانش آموزان نیروی ابتکار و ابداع بدهد. پس به وسیله انشاء دانش آموزان می توانند از استعدادهای نهفته خویش اطلاع حاصل کنند و بتوانند استعدادهای بالقوه خویش را شکوفا کنند.

وقتی به نوشته های دانش آموزان توجه می کنیم معلوم می شود که آنان در نوشتن مشکل دارند و نمی توانند مکنونات قلبی خویش را آن طور که باید با قلم وصف کنند

. در سایر دروس که وابسته به انشاء و هنر نویسندگی دانش آموزان است، شاید علل ضعف بر اثر مشکلات درس انشاء باشد و اگر از خود دانش آموزان علت پرسیده شود، چنین اظهارمی دارند که بحثها و فرمول هایی که در کلاس توسط معلم ارایه می شود را متوجه نمی شویم. وجود چنین مشکلی دلالت بر مشکل اصلی و ضعف اساسی در ماده درسی انشاءاست.

چرا انشاء در جایگاه واقعی خود قرار نگرفته است؟ چرا عادت به مطالعه از سوی والدین و معلمان در میان کودکان و نوجوانان برانگیخته نمی شود؟ آیا موانع اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی سد راه این مسأله است؟ یا عادت ها و قراردادهای نادرست نظام آموزشی در بها ندادن به این مفهوم موجب بروز چنین پدیده ای شده است.

کمتر کودک یا نوجوانی می توان یافت که خود انگیزه و توانایی نوشتن داشته باشد، در این صورت یا وجود چنین ماده ای در برنامه های تحصیلی زیادی است یا جذابیت خلاقی که باید زمینه ساز درسی باشد، نادیده انگاشته می شود. چرا هنوز تعداد زیادی از دانش آموزان حتی در دوره های تحصیلی بالاتر به احتمال زیاد در جمله نویسی ناتوان هستند؟ از همه مهمتر این که به چه علت در نظام آموزش متوسطه درسی مستقل به نام انشاء گنجانده نشده است؟

آیا صرفاً اختصاص دادن چهار یا پنج نمره از درس زبان فارسی (آیین نگارش) آن هم در حد بسیار ساده جبران این همه کمبود را می کرد؟با اینکه در تمامی مواد درسی و دوره های تحصیلی درس انشا کاربرد دارد، اما متأسفانه چندان جایگاهی برای خود پیدا نکرده است، و تنها در درس آیین نگارش یا دستور زبان فارسی حدود پنج نمره و آن هم با عنوان نگارش در نظر گرفته شده است و می توان گفت که در این مورد نیز بیشتر دبیران مدارس سلیقه ای عمل می کنند. دانش آموزان حتی از نوشتن یک نامه معمولی یا در تنظیم یک تقاضا عاجز هستند، این امر نشانگر ضعف در انشاء یا آشنایی با دستور زبان فارسی است.درک نکردن معنی و مفهوم لغات، ضعف پایه تحصیلی دانش آموز، مطالعه نکردن کتاب های غیردرسی، کم توجهی مسئولان، نبود کتاب درسی ویژه انشا و در بعضی از مدارس و مناطق کمبود کتاب های غیردرسی و بالابودن قیمت آن و ناتوانی عده ای از دانش آموزان در خرید کتاب از عــمده مـشکـلات درس انشاء و علل ضعف دانش آموزان در این درس است.حتی راهنمایان تعلیماتی و مسئولان آموزشی در بازدیدهای خود از آموزشگاه ها کـمتر بـه درس انشا توجه کرده اند.

انواع انشاء

انشا را از نظر طرح موضوعات مختلف به چهار نوع تقسیم کرده اند انشاء وصفی ، انشاء نقلی ، انشاء تحقیقی ، نامه نگاری.

۱-انشاء وصفی : وصفی از کلمه وصف است ، یعنی تعریف کردن کسی یا چیزی یا صحنه ای است که شخص درباره چیزهایی که مشاهده می کند و در محیط خود می بیند قلم فرسایی کرده و آنها را چنانکه هست توصیف کند در این نوع انشا لازم است که نویسنده تمام خصوصیات آنچه را که دیده یا می بیند با دقت در نظر بگیردتا به خوبی از عهده وصف آن برآید مانند یک نفر نقاش که کیفیت و چگونگی اشیاء را نقش می کند، شخص نویسنده آن ها را مجسم می سازد .

تمام اشیایی که در محیط خود می بینیم ممکن است موضوع انشا وصفی قرار گیرد مانند : تخته سیاه ، میز ، صندلی ، اتاق ، مدرسه ، خانه ، مناظر طبیعی مانند : بهار ، پاییز ، جنگل ، دریا ، صحرا ، طلوع ، و غروب آفتاب ،خورشید و ماه هم چنین وصف دوستی که با او مصاحبت و مجالست داریم و غیره . در این نوع انشاء ابتدا از کلیات یعنی قسمت های مهم شروع کرده و به جزئیات ختم می دهیم مثل یک نفر نقاش که ابتدا حد و محیط و کادر کار خود را ترسیم پس از آن به جزئیات می پردازد.

۲-انشاء نقلی : نقلی ازکلمه‌ نقل است، و نقل یعنی بیان کردن سخن یا قول کسی برای دیگران ، یاشرح‌وحکایت نمودن‌کلیه‌یا خلاصه‌ای از‌تاریخچه ‌زندگی‌وسرگذشت کسی.

پس موضوعی که به نقل و بیان سرگذشت کسی یا زندگی نامه برخی از اشخاص مربوط است ، آن را موضوع نقلی می گویند . مثل این موضوع : «خلاصه ی زندگی حضرت امام حسین ( ع ) را بنویسید » یا : «امیر کبیرکه بود و چه خدماتی به کشور ایران نمود ؟ »

در این قبیل انشاء ها باید قبلاً برای خواندن کتاب های مناسب و دست یافتن به منابع و مآخذ، آگاهی هایی به دست آوریم و سپس به نوشتن انشا بپردازیم.

۳-انشاء تحقیقی : اگر بخواهیم درباره ی حقایق و واقعیات‌برخی از مسایل زندگی از قبیل : مسائل شخصی ، اجتماعی ، علمی ، ادبی ، فرهنگی ، سیاسی ، مذهبی ، اقتصادی ، صنعتی و کشاورزی و…تحقیق نماییم و نتیجه تحقیقات و بررسی های خود را به وسیله نوشتن به دیگران گزارش دهیم، این نوشته را انشای تحقیقی می نامند. مثال این موضوع «در مکتب های سیاسی جهان تحقیق کنید و بنویسید که کدامیک از این مکتب ها می تواند متضمن سعادت جوامع انسانی باشد » یا مثل این موضوع «با توجه به وضع اقتصادی و امکانات صنعتی و کشاورزی کشورمان ایران ، تحقیق کنید که آیا صنعت برای کشورمان بیشتر ضروری است یا کشاورزی یا هر دو ؟»

۴-نامه نگاری : نامه نگاری یا مکاتبه نیز مانند انشا نویسی ، با اهمیت ترین و ضروری ترین هنری است که باید آن را یاد گرفت و با فراگیری این هنر ارزنده ، بر ارزش های انسانی و اجتماعی خود افزود . موضوع نامه نگاری نوعی از انشا است که انسان مقاصد خود را به اشخاص یا به هیات ها می نویسد . نامه نگاری را به دو قسمت متمایز تقسیم کرده اند:

۱-نامه های خصوصی که به دوستان و آشنایان و افراد خانواده و بزرگتران و غیر اینان نوشته می شود.

۲-نامه هایی که به هیات ها یا ادارات ، بنگاه ها ، شرکت ها و وزارتخانه ها نوشته می شود.

دلایل ضعف انشاء

- اختصاص دادن ساعت درس انشاء به سایر دروس در بعضی از مدارس در ضعف انشای دانش آموزان تاثیر دارد.

- نبودن ملاک استاندارد برای تصحیح و نمره گذاری انشاء در ضعف انشاءنویسی دانش آموزان مؤثر است.

- ضعف روخوانی فارسی در مشکل انشاءنویسی تأثیر دارد.

- نشناختن حروف توسط بعضی از دانش آموزان در ضعف انشاء تأثیر گذاشته و موجب می شود دانش آموزان از همان ابتدا نتوانند در این درس پیشرفت کنند.

- ضعف دانش آموزان در درس جمله نویسی پایه دوم، در ضعف انشا نویسی‌پایه ها ی بعدی تأثیر بسزایی دارد.

- کم سوادی و بی سوادی برخی از والدین

- نهادینه نشدن فرهنگ مطالعه کتاب های غیر درسی

- تکلم معلمان مناطق دوزبانه به زبان محلی و بومی

- تکراری بودن موضوعات

- فقدان معیار مناسب ارزشیابی

- عدم فعالیت و برنامه ریزی معلمان در کلاس

- مناسب نبودن موضوعات با خصوصیات رشدی و ذهنی فراگیران

- اطلاع نداشتن فراگیران از روش های انشاء نویسی.

مشکلات نوشتن انشاء در دوره ابتدایی

- نداشتن مطلب

- توسعه نیافتن کتابخانه دبستان و کلاس

- شرکت ندادن بچه‌ها در مجالس عمومی،سخنرانی، گردش ها و بازدیدهای علمی سطح آگاهی آنها را کاهش می‌دهد .

- فراهم نکردن زمینه‌های مساعد و واقعی برای اجبار به نوشتن مانند شرکت در تهیه روزنامه‌دیواری،نوشتن نامه و دادن پیام کتبی به خانواده

- کمبود گنجینه لغات کودکان

- نیاموختن کلمات هم خانواده،متشابه و متضاد و افزایش لغات دانش آموزان

- فقدان آشنایی به سبک و الگوی خاص که بهترین نمونه‌ همان متون کتاب های فارسی است.

- عدم تطابق موضوع انشاء با سن و فهم و علاقه کودکان

- نبود توانایی در ترکیب کلمات و بیان احساس فکر

- عدم آشنایی دانش‌آموز با چگونگی شروع انشاء

پیشنهادات

۱-داستان نویسی با کلمات مرتبط

۲-ادامه دادن متن بصورت داستانی

۳-نوشتن داستان برای یک تصویر

۴-جایگزینی کلمه به جای کلمات یک متن و بازنویسی متن مورد نظر

۵-تاکید بر افزایش مطالعه کتب غیر درسی مفید

۶-آشنایی فراگیران با کتب غیر درسی و انواع سبک ادبی

۷-آموزش نامه نگاری به فراگیران

۸-آموزش انواع مکالمات شفاهی به فراگیران

۹-تعریف معیارهای مناسب برای ارزشیابی.

۱۰-نوشتن داستان نقاشی خود توسط فراگیران.

۱۱-نوشتن یک متن ساده نمایشنامه توسط فراگیران و اجرای آن در زنگ هنر.

۱۲-ساعات درس انشا در برنامه هفتگی مدارس افزایش یابد.

۱۳-دبیران ادبیات برای شرکت در دوره های کارآموزی و تقویت بنیه علمی در زمینه نگارش و دستور زبان فارس تشویق شوند.

۱۴-تشویق بیشتر و دادن اختیار به مدیران و دبیران تا در صورت احساس ضعف درس انشا کلاس تقویتی تشکیل بدهند.

۱۵-برگزاری مسابقات نوشتاری در مدارس و تشویق دانش آموزان برای شرکت در این مسابقات.

۱۶-نوشتن انشا در کلاس صورت حتی اگر ۳ الی ۴ سطر هم باشد.

۱۷-بعد از نوشتن انشا ، یکی یکی از دانش آموزان بخواهیم تا انشای خود را بخوانند.

۱۸- چون پرورش تخیل در کودکان خیلی قوی است و به داستان های خیالی و فضایی علاقه فراوان دارند بنابراین سعی شود موضوعات انشا به صورت داستانی انتخاب شود.

۱۹- برای دانش آموزان قصه ای بخوانیم بعد از آنها بخواهیم خود را به جای یکی از شخصیت های قصه قرار دهند و برای ما قصه شنیده را خلاصه نویسی نمایند.

۲۰-تمامی موضوعات فصل ها را می توانیم در قالب داستان و به زبان بسیار ساده و کودکانه شروع و ادامه دهیم.

نتیجه گیری

نکته مهمی که معلمان در زنگ انشا باید مدنظر قرار بدهند ، نوشتن انشاء در کلاس و در حضور معلم است نه در منزل . اگر این روند در مدارس پیگیری شود ، دانش آموزان در پایه های بالاتر نوشته های قوی خواهند داشت و این قدرت نوشتاری باعث پیشرفت تحصیلی نیز خواهد شد.شیوه داستان نویسی و داستان گویی می تواند از بهترین روش های آموزش انشاء در دوره ابتدایی باشد .

در صورتی که روش داستان نویسی توام با علاقه و دقت دانش آموزان شود ، مناسب ترین شیوه نگارش انشا بوده و قوه تخیل و گنجینه لغات آنها را بالا برده و در جهت پیشرفت تحصیلی نیز در بلند مدت موثر خواهد افتاد.

منابع

حسینی نژاد ، سیدحسین ، انشا ، دیدگاه ها و روشها ، انتشارات لوح زرین ، چاپ چهارم ۱۳۸۲

حاجی آقالو ، عباس ، مزاحم ها و مراحم  های درس انشا ، انتشارات لوح زرین ، ۱۳۸۰

روش تدریس فارسی دوره ابتدایی , ویژه دانشجویان مراکز تربیت معلم ، ۱۳۸۵

مجله رشد آموزش ابتدایی ، ماه های دی و بهمن ۱۳۸۲

سخنان ارائه شده از استاد دانشگاه و تجربیات خودم در کلاس درس

 

 توجه :

شما فرهنگیان گرامی می توانید تحقیقات اقدام پژوهی ، گزارش تخصصی ، درس پژوهی ، تجربیات ارتقای شغلی ، طرح جابر  و مقالات پرسش مهر مورد نیاز خود را از لینک های زیر تهیه نمائید :( سایت علمی و پژوهشی آسمان ) بر روی هر لینک کلیک نمائید :


 
 
 
 
 
 

 
 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 10 اردیبهشت 1394 ساعت: 22:01 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

مقاله درباره چگونگی تشویق و ترغیب دانش‌آموزان به این امر

بازديد: 389
بررسی حل مسأله نماز جماعت و چگونگی تشویق و ترغیب دانش‌آموزان به این امر  
 

 


مقدمه

پروردگار متعال، خالق آدمی است او با تمام صفات و ویژگی های انسان و نیز سیر تكامل و رشد او بی‌كم و كاست آشناست.

به همین جهت بهترین و كامل‌ترین برنامه تربیتی را نیز از طریق پیامبران شایسته خود برای انسان فرستاده و در اختیارش قرار داده است.

تعلیم و تربیت مهمترین  و والاترین  وظیفه بزرگترین  معلمان  بشریت ، پیامبران  بزرگ خدا و امامان  راهنما (ع) است.

آنان كه برای راهنمایی آدمی مبعوث شده اند سرچشمه‌های سعادت و نیك بختی را به روی او گشوده اند. پیش از آن راه بنمایانند همراهان خود را به خوبی شناخته و از راز و رمزهای وجود آنها و پیچیدگی های درونی و بیرونیشان آگاه گردیده اند.
در تعلیم و تربیت برای معلمان و مربیان و اولیاء نیز آشنایی با ویژگی های مخاطبان بیش از هر چیز دیگری مهم و حیاتی است.

كسانی كه قرار است تحت یك برنامه منظم و دقیق آموزشی و تربیتی، دانش، نگرش، توانایی بیشتر، بهتر و جدی تر كسب كنند.
كار زمانی حساس‌تر و دقیق‌تر می شود كه مخاطبان، كودكانی باشند كه هر نقش كوچكی تا ابد بر صفحه جان و اندیشه شان باقی خواهد ماند.

این چنین است امام متقین، امیرالمؤمنین(ع) تعلیم و تربیت فرزند خویش را با تعلیم كتاب خدا و تأویل و درك فهم آن آموزش شریعت مقدس و حرام و حلال خدا آغاز و بر آن پافشاری می‌كند.
یكی از مسائل مهم در تربیتی دینی كودكان و نوجوانان این است كه به موازات آموزش تعالیم دینی و پرورش فكری و اعتقادی آنها، لازم است عواطف دینی نیز در آنها رشد و گسترش یابد.
در دوره كودكی و نیمه نخست دوره نوجوانی اهمیت این امر بیشتر است.

شركت در مراسم مذهبی از قبیل نماز جماعت، نماز جمعه، مراسم اعیاد مذهبی، مراسم سوگواری در ماه محرم، مراسم شب های قدر، جلسات دینی و ... در پرورش عواطف دینی كودكان و نوجوانان بسیار موثر است.

حضور در این قبیل برنامه ها پیوند قلبی آنها را با دین و معنویات افزایش می دهد و زمینه را برای شكوفایی ایمان فراهم می سازد.

این پیوند قلبی با دین سرمایه ای گرانبها برای این دوره و دوره های بعدی است. 
در این جا باید به نقش منحصر به فرد نماز اشاره كنیم، نماز ارتباط قلبی انسان با یاد خداست و نقشی بسیار سازنده در تربیت روحی و اخلاقی انسان دارد. كسانی كه با نماز آشنا هستند به پایگاه روحی و معنوی با ارزشی دسترسی دارند.

نوجوانان به این پناه معنوی بیشتر نیازمندند.

نوجوانانی كه اهل نماز هستند در صورتی كه لغزش هایی داشته باشند با اتكاء به این ارتباط پیوسته و منظم، راحت تر می توانند از لغزش های خود برگردند و خود را پا سازند، از این رو نباید از نقش اساسی نماز در تربیت كودكان و نوجوانان غفلت كرد.


توضیح وضعیت آموزش

در كنار دامنه‌های كوه مدرسه راهنمایی دخترانه ای وجود داشت كه این مدرسه بصورت شبانه روزی اداره می شد، یعنی در روستاهایی كه مدارس راهنمایی وجود نداشت.

دانش آموزان برای ادامه تحصیل به این گونه مدارس راه می یافتند.

امكانات این مدرسه تا حدودی كامل بود ولی امكانات خوابگاهی چندان مورد رضایت نبود.

 بطوری كه از سالن خوابگاه هم بعنوان سالن نمازخانه و هم به عنوان سالن غذاخوری و در بعضی از سالها كه تعداد جمعیت خوابگاهها زیاد بود به عنوان سالن خواب نیز استفاده می شد.

مدیر و معلمان این مدرسه هم اكثرا غیر بومی بودند.

بیان مسئله

در چنین وضعیت آموزشی، پس از زنگ پایانی كلاس دانش آموزان غیر خوابگاهی به منزل خود می رفتند و دانش آموزان خوابگاهی در مدرسه می ماندند تا در برنامه های دینی نماز شركت كنند و پس از صرف ناهار دوباره در سر كلاس حضور داشته باشند.
پس از نواخته شدن زنگ نماز و پخش اذان از طریق رادیو دانش آموزان موظف بودند كه وضو بگیرند تا در مراسم نماز شركت جویند.
آن روز هم صدای اذان در فضای مدرسه طنین انداز شده بود.

زنگ نماز زده شده بود.

عده‌ای از دانش آموزان در زمین والیبال مشغول بازی بودند و از بازی كردن دست بردار نبودند، عده ای دیگر هم به بهانه های مختلف محل نماز را ترك می كردند.
معاون مدرسه به حیاط آمد و دانش آموزان را به زور روانه نماز كرد.

همین زور و اجبار هر روزه سبب شده بود كه روز به روز از تعداد نمازگزاران كمتر شود، بطوری كه پس از گذشت یكماه از سال تحصیلی تنها حدود 10 نفر در محل نماز حاضر می‌شدند.
مدیریت مدرسه روز به روز غم و غصه اش در رابطه با مسئله نماز مدرسه بیشتر می شد، زیرا می‌دید كه در آغاز مدرسه سالن نمازخانه از جمعیت موج می‌زد، ولی حالا 10 نفر بیشتر در نماز شركت نمی كنند.
برای بررسی و حل این مسئله جلسه مشورتی تشكیل داده و با مشورت كلیه همكاران علل اساسی آن مورد بررسی قرار گرفت.

مسأله مورد بررسی در آن جلسه عبارت بود از «دلایل عدم شركت دانش آموزان در نماز جماعت مدرسه».

 

شناسایی علت

با نظر و مشورت كلیه همكاران به شناسایی علت پرداخته و دلایل زیر را در رابطه با علل آن مشخص نمود.


1- نداشتن امكانات نمازخانه ای


2- احساس رنج و ناراحتی هنگام نواخته شدن زنگ نماز. چرا كه ناخودآگاه برای بازی دانش آموزان محدودیت بوجود آورده بود.


3- عدم الگو و مدل مناسب كه دانش آموزان در برخورد با آن الگوها و مدل ها از آنها اقتباس نمایند، « بخصوص مدل و الگو در زمینه كمالات روحی و اخلاقی ».


4- متوسل شدن به زور و اجبار و تهدید و ارعاب.


5- نداشتن انگیزه برای انجام كارها بخصوص در وظایف دینی.


6- مسئولیت نداشتن دانش آموزان در برگزاری نماز جماعت.


7- فقدان استمرار و برنامه ریزی دراز مدت در باب نماز.


8- شیوه های نامناسب دعوت به نماز.


9- نداشتن احساس خوشایند در اوقات نماز.


10- نارسایی مكان برپایی نماز كه عبارتند از: كمبود سرویسهای بهداشتی، كثیف بودن محل نماز، تنگ بودن محل نماز، بوی تعفن جورابها، و پارگی جورابها و بیرون زدن انگشتان پا، طولانی بودن برنامه نماز، فقدان امكانات وضو گرفتن.

راهكارهای پیشنهادی برای تغییر

پس از یافتن علل فوق راههای پیشنهادی زیر داده شد.


1- اولین گام را فرآیند دینی دانش آموزان محبت و خوش افتخاری با آنها و ایجاد نشاط در آنها دانسته و یادآور شده كه روابط آموزش، مذهبی می بایست بر اساس انس و الفت و دوستی و محبت صورت گیرد.
چرا كه محبت به دانش آموزان و خوش افتخاری با آنها توسط الگوهای بزرگسال مؤثرترین و پایدارترین روش در ارضای نیاز فطری می باشد. و به فرمودهٔ رسول خداوند (ص) از نظر خداوند مسرور ساختن دل مؤمنان و ایجاد نشاط در كودكان و نوجوانان و خوش افتخاری با آنها از بهترین عمل هاست.


2- پرورش انگیزه بخصوص انگیزهٔ درونی در دانش آموزان به جای تهدید و ارعاب و نمره انضباط كم كردنها، تا خود دانش آموزان با میل و رغبت به انجام وظایف دینی خود اقدام كنند.
انگیزه حالات و شرایط درونی است كه رفتار شخص را تحریك می كند و در جهت معینی سوق می دهد.

آنچه می تواند كودك را به طرف رشد و كمال سوق دهد انگیزه هایی است كه از درون او را به سمت اهداف هدایت می كند، انگیزه ها نیروی حركت به طرف اعداف تربیتی را تأمین  می كند، از این رو این انگیزه ها باید شناخته شود.

برای هر رفتاری كه از انسان سر می زند،  می توان انگیزه و یا انگیزه هایی را جهت جست و جو كرد و هر قدر انگیزه‌ها قوی باشد، رفتارهای فرد با شدت و جدیت بیشتری به انجام می رسد.

راههای بوجود آوردن انگیزه در دانش آموزان:

1- واداشتن دانش اموزان به فعالیتهای مختلف و به صورت جذاب و جالب.


2- باید تلاش نمود تا در دانش آموزان احساس نیاز بوجود آید.


3- در شرایط مقتضی باید از تشویق های كلاسی استفاده كرد.


4- استفاده از كلماتی چون خوب، مرحبا، آفرین و عالی پس از عملكرد درست دانش آموز از تدابیر مؤثر در ایجاد انگیزه است.


5- مشخص نمودن نحوهٔ انجام كار برای دانش آموز.

6- تبادل نظر با دانش آموزان دربارهٔ مشكلات و شركت دادن آنها در طرح نقشه های كار و فعالیت.


7- اجتناب از مقایسه اجتماعی دانش آموزان.


8- قدردانی از كار و فعالیت دانش آموزان كه او را به انجام كوشش و دلبستگی بیشتری وادار خواهد كرد.


9- گوشزد نمودن موفقیت های دانش آموزان در زمان حاضر و همچنین فراهم كردن زمینه لازم برای عمل موفقیت آمیز دانش آموزان انگیزه های او را تقویت می كند.


10- بوجود آوردن انگیزش از راه سر مشق گیری چه معلمان و چه دانش آموزان نمونه چرا كه از طریق همانند سازی به فعالیت علاقمند می شوند.


11- داشتن برنامه ریزی جهت انجام فعالیتها برای زندگی روزمره خود.


12- اجتناب از اجبار در فعالیتها كه از تضعیف انگیزه ها جلوگیری می كند.


13- واگذاری مسئولیت برگزاری نماز جماعت، انتخاب پیشنماز، مذاكره احكام و اخلاق به خود دانش آموزان تا در در پرتو این مسئولیت سپردنها و شخصیت دادن ها با عشق و علاقه به اداره نماز بپردازند.


14- توجه به توانمندیهای دانش آموزان در اقامه نماز.


15- برنامه ریزی كامل و لازم برای دانش آموزان و مشخص نمودن ساعات استراحت و بازی و مطالعه و...


16- گفتگوی مدیر مدرسه با اداره آموزش و پرورش و كمك از اهالی روستا جهت احداث سالن نمازخانه.


17- قرار دادن كمالات روحی و اخلاقی زیبای خود در معرض دید دانش آموزان همانطور كه امام جعفر صادق (ع) می فرماید:
« كُونُوا دُعَاةَ النَّاسِ بِأَعْمَالِكُم‏»  : « بكوشید برای آشنایی و خو گرفتن مردم با خوبی ها و زیباییها، و اعمال زیبای خود را به آنان ارائه دهید.»
چرا كه دانش آموزان با مشاهده این كمالات موجود در معلّمان و سایرین خود نسبت به آنان متمایل شده و تلاش خواهد كرد كه رفتارهای اخلاقی دینی را اقتباس نماید.


18- پرهیز از هر نوع زور و اجبار درباره دانش آموزان، چرا كه این خلق و خوی هر انسانی است كه در برابر زور و تحمیل بمقاومت برخاسته و ایستادگی كند، به طوری كه خداوند هم اكراه و زور را در دین نفی كرده است آنجا كه می فرمایند: « لا إِكْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَی‏»


19- تعظیم و تكریم نماز توسط الگوهای رفتاری : وقتی دانش آموزان می بینند كه معلمان به صورت انفرادی نماز می خوانند، احساس تضاد و تحمیل نموده و از رفتن به نماز خودداری می كنند. انسان پیش از آمكه از كلام دیگران تأثیر بگیرد از عمل انان اثر می پذیرد.


20- ایجاد نشاط و احساس خوشایند و دوست داشتنی در دانش آموزان نسبت به ارزشها و رفتارهای مذهبی.


21- توأم نمودن نماز با تجارب متنوع و خوشایند برای دانش آموزان.


22- افزایش تجارب موفقیت آمیز دانش آموزان در خواندن نماز.


یافته های پژوهش در عمل


جهت به اجرا درآوردن راههای پیشنهادی مذكور به شرح زیر عمل كردیم :


1- استفاده از جملات زیبا و متناسب و نصب آن در محل نماز توسط دانش آموزان.


2- اقامه نماز با حضور معلمان مدیر و معاون مدرسه در محل نماز و حیاط مدرسه و جاهای مختلف دیگر.


3- دعوت نمودن از دانش آموزان مدارس مختلف به همراه معلمان آنها برای اقامه نماز و صرف ناهار.


4- دعوت نمودن از ادارات مختلف جهت شركت در نماز جماعت.


5- نقل یا نمایش قصه ها، خاطره های زیبا در ارتباط با اهمیت و عظمت نماز توسط معلمان و دانش آموزان.


6- بردن دانش آموزان به مجالس مذهبی گوناگون، دعا، سخنرانیها و ...


7-  اجرای برنامه های متنوع و پر نشاط توسط دانش آموزان در محل نماز در مراسم های مختلف به طوری كه تصاویر خوشایند و زیبا از محل نماز در ذهن و خاطر دانش آموزان بر جای گذارد.


8- تشویق و ترغیب دانش آموزان به پاكیزگی و آراستگی خود به هنگام نماز.


9- انتخاب دانش آموزانی كه از نظر درسی و اخلاقی برجسته و نمونه بودند به عنوان پیشنماز برای بیان كردن احكام.


10- استقبال از نمازگزاران با عطر گلاب توسط مدیر و معلمان و دانش آموزان به طوری كه این بوی خوش عطر و گلاب در دانش آموزان مؤثر افتاد و احساس خوشایندی در آنان بوجود آورد.


11- تشویق و ترغیب دانش آموزان به طریق مختلف و اهداء جوایزی چون قرآن، مفاتیح، جوراب، مهر و جانماز و چادر نماز.


12- دعوت نمودن از امام جماعت روستا برای اقامه نماز
.


13- بیان نمودن قصه ها و داستانهای قرآنی زیبا و جذاب كه باعث جذب دانش آموزان شد.


14- درست نمودن كارتهای امتیازی و اهداء به دانش آموزان در صورتی كه همكاری و یا طرح و ابتكاری داشتند تا پس از جمع نمودن امتیازهای لازم به جایزه های مورد نظر برسند.


15- همهٔ دانش آموزان را در ادارهٔ نماز سهیم نموده و به آنها مسئولیت داده و برنامه داوطلب برگزاری نماز جماعت را به شرح زیر در محل نماز نصب نموده.
       
میزان سودمندی و نتایج حاصل از انتخاب راه حل

روزهای بعد وقتی زنگ پایانی مدرسه نواخته شد دیگر از داد و بیداد و جنجال خبری نبود.

با بلند شدن صدای اذان بدون اینكه بهانه ای باشد خود دانش آموزان وضو گرفته و با عشق و علاقه به سمت محل نماز حركت می كردند و فضای محل نماز را بوی خوش عطر و گلاب پر كرده بود.

چرا كه كسی به دانش آموزان نمی گفت كه به نماز بروید.

به علاوه همه دانش آموزان در اداره نمازخانه سهیم بودن و شركت می‌كردند.

از همه اینها گذشته خود بچه ها یكی از شاگردان برجسته از نظر اخلاقی را انتخاب نموده و او را به عنوان پیشنماز قرار داده بودند.

 بچه ها بزبان حال می خواستند بگویند همانطور كه پیامبر از میان مردم و از خود مردم بر انگیخته شد باید پیشنماز مدرسه هم از میان خود شاگردان انتخاب كرد.

نكتهٔ دیگر اینكه مدیر مدرسه بهمراه معلمان و معاون در موقع نماز در صفوف دانش آموزان شركت می كردند و با این كار عملا دانش آموزان را به نماز علاقمند می كردند.
در پایان به فرمودهٔ حضرت علی‌(ع) صفحه دل نوجوانان همچون زمین مستعدی است كه هیچ گیاه در آن نروییده و آماده هر نوع بذر افشانی است. و باید بدانیم كه اسلام هم به انسان ها تحمیل نشده بلكه پس از عرضه شدن جذابیت و حلاوت آن انسانها را وادار به گرایش كرده است.

پس به جای توسل و زور و ارعاب و تهدید باید در عمق جان انسانها انگیزه بوجود آورد تا خود حلاوت آن را احساس نموده و با عشق و علاقه به انجام فعالیتهای دینی خود بپردازند.

پیشنهادهایی برای همكاران

راههای ترغیب دانش آموزان به اقامهٔ نماز
1- تكریم و شخصیت دادن به دانش آموزان نوجوان
2- استقبال از نوجوانان و دانش آموزان
3- اصل مجاورت
4- تشویق و ترغیب
5- مسئولیت و تقسیم كار
6- اصول اعتقادی
7- تكریم و بزرگداشت نماز
8- از تحمیل و زور خودداری كنیم.
9- تخلق به اخلاق و اصول انسانی
10- تغییر در سازمان مساجد و نمازخانه ها
پروردگارا ! به ما لیاقت اقامه، تعظیم و تكریم و تبلیغ شایسته « نماز» را عنایت فرما.


منابع

1- اصول تربیت، دكتر علی اصغر احمدی، تهران سازمان انجمن اولیاء و مربیان
2- خانواده و فرزندان در دوره راهنمایی تحصیلی، تألیف استادان طرح جامع آموزشی خانواده
3- مسائل جوانان و نوجوانان، دكتر محمد خدایاری فرد، گروه تحقیقات و تألیفات اداره چاپ و توزیع
4- خانواده و نماز، به قبم جمعی از نویسندگان، مدیریت آموزش تحقیقات و تألیفات
5- نماز در سیمای خانواده، ویراستار دكتر محمدرضا سنگری
6- روشهای پرورش احساس مذهبی نماز در كودكان و نوجوان ، دكتر افروز

 

 توجه :

شما فرهنگیان گرامی می توانید تحقیقات اقدام پژوهی ، گزارش تخصصی ، درس پژوهی ، تجربیات ارتقای شغلی ، طرح جابر  و مقالات پرسش مهر مورد نیاز خود را از لینک های زیر تهیه نمائید :( سایت علمی و پژوهشی آسمان ) بر روی هر لینک کلیک نمائید :


 
 
 
 
 
 

 
 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 10 اردیبهشت 1394 ساعت: 21:56 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره اشتغال و بيكاري

بازديد: 209

 

تحقیق درباره اشتغال و بيكاري

 

بيكاري و تورم دو مقوله مهم در اقتصاد كلان هستند كه در مباحث اقتصادي از آنها به عنوان دو بيماري ياد مي كنيم.

از آنجائيكه طبق آمار اين دو مقوله باعث افزايش پاره اي جرائم مثل فسادها، جنايت، ارتشاء، فساد مالي، بهم خوردن تعادل روحي افراد و افزايش نرخ طلاق، آشوب و بلواهاي سياسي و فرار مغزها، خودكشي، اعتياد، فعاليتهاي اقتصادي زيرزميني امثالهم مي شود به همين دليل اين دو پديده در صدر فهرست مشكلات اقتصادي كشورها جاي دارد و بعنوان اخبار بد تلقي مي شود.

تحقيقات روانشناختي نشان مي دهد عامل اصلي 70% ناهنجاريهاي جامعه بيكاري است. بنابراين كارفرمايان با ايجاد اشتغال از بروز بسياري از ناهنجاريهاي اجتماعي جلوگيري مي كنند.

كارگران سرمايه هاي اجتماعي ارزشمندي هستند كه نيروهاي خلاق، نوآور و مولد به شمار مي روند و فرآيند كمي و كيفي توليد و بهره وري بهينه از سرمايه گذاري كار آفرينان را بر عهده دارند.

اما بيكاري از نظر علم جامعه شناسي و اقتصاد به صورت زير تعريف مي شود. به بخشي از نيروي كار جامعه كه در جستجوي يافتن شغل هستند اما موفق به داشتن آن نمي شوند بيكار گفته مي شود.

در تعريف بيكاري از اصطلاح نيروي كار جامعه صحبت شد كه در اينجا بد نيست مفهوم نيروي كار را نيز بدانيم.

منظور از نيروي كار جامعه آن بخش از افرادي هستند كه يا شغل دارند و يا در جستجوي آن هستند اگرچه در مباحث علمي محدوديت سني بين 15 الي 65 سال براي اين قشر ديده شده است اما در بعضي جوامع اين محدوديت كمتر يا بيشتر است.

خود بيكاري به چهار گروه تقسيم بندي مي شود:

1- بيكاري اصطكاكي                       ( Frictional Unemployment )

بيكاري اصطكاكي در اثر تحريك اقتصادي پيش مي آيد يعني افرادي ممكن است با مهاجرت از يك شهر به شهر ديگر و به منظور يافتن كار جديد بهتر و مناسبتر كار خود را رها مي كنند و يا در محل خاصي، صرفاً براي تغيير شغل،‌كار خود را ترك مي كنند.

2- بيكاري دوره اي                         ( Cyclical Unemployment )

بيكاري دوره اي به دليل ركود اقتصادي و تورم پيش مي آيد. به اين ترتيب كه در دورة ركود اقتصادي كه سطح فعاليتهاي اقتصادي كاهش مي يابد. بخشي از نيروي كار بيكار مي‌شوند. اما با خروج اقتصاد از حالت ركود اين نوع بيكاري از بين مي رود.

3- بيكاري ساختاري                        ( Structural Unemployment )

بيكاري ساختاري بيكاري است كه به دلايلي نظير اتوماسيون بيشتر در پاره اي از فعاليتهاي اقتصادي بخصوص در صنايع، با پيدايش ساير پديده هاي تكنيكي در بعضي از مشاغل پيش مي آيد. در چنين حالتي عده اي به دليل اينكه تقاضايي براي مهارتشان وجود ندارد كارشان را از دست مي دهند.

براي از بين بردن يا كاهش اين نوع بيكاري مي توان با ايجاد دوره هايي و دادن آموزش هاي جديد به نيروي كار آنها را با تكنيكهاي جديد آشنا كرد.

4- بيكاري فصلي                    ( Seasonal Unemployment )

اين نوع بيكاري معمولا در مناطق كشاورزي و معدني ايجاد مي شود. يعني كشاورزان يا معدنچيان حداقل يك فصل از سال را ممكن است امكان فعاليت توليدي نداشته باشند. براي تعديل بيكاري فصلي كشاورزان با ايجاد فعاليتهاي جانبي در فصل بيكاري مي توان تعديلاتي در اين مورد به وجود آورد. اما درخصوص معدنچيان امروزه با توجه به سختي كارشناسان بيكاري فصلي آنها موجه است و پذيرفته شده است.

با توجه به توضيحات بالا براي كار كارشناسي و بحثهاي آماري نرخ بيكاري را مي توان از رابطه زير به دست مي آيد:

تعداد شاغلين تعداد نيروي كار فعال

تعداد نيروي كار فعال

 

نرخ بيكاري = ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

M-N

M

 

و از همين جا مي توان درصد نيروي بيكار جامعه را حساب كرد. درصد نرخ بيكاري = 100 * ـــــــــــــ

يك ضرب المثل ايتاليايي مي گويد آخرين چيزي كه از دست مي رود اميد است فقر ناشي از بيكاري موجب بروز ديگر معضلات اجتماعي از جمله خودكشي، طلاق، اعتياد، فعاليتهاي اقتصادي زيرزميني، جنايت، رشوه خواري و فساد مالي مي شود.

اگرچه صددرصد اين معضلات از بيكاري نشأت نمي گيرند و تعدادي به بهانه بيكاري به معضلات مذكور دامن مي زنند اما فقدان فرصت شغلي مناسب براي قشر تحصيل كرده و نخبگان جامعه موجب بروز معضل فرار مغزها شده است و برآورد مي شود كه عمده تحصيل كرده ها و متخصصان ما كشور خود را به دليل معضل بيكاري ترك كرده اند.

ناامني و بي ثباتي سياسي يكي ديگر از نتايج بيكاري در كشور است. جواني كه يك فرصت شغلي مناسب در اختيار داشته باشد انگيزة كمتري براي حضور در اغتشاشهاي خياباني و تظاهراتها عليه حاكميتها مي شود.

براي مبارزه با بيكاري بايد اقداماتي همچون:

1- آموزش حرفه اي

2- تاسيس پايگاه داده هاي اطلاعات

3- اعتبارات يارانه اي و تخصيص مستقيم بودجه به برخي بخشهاي اقتصادي كه از بيكاري بيشتري رنج مي برند

4- اعزام نيروي كار به خارج از كشور

5- اتخاذ سياستهاي مشوق استفاده از فن آوري كاربر

6- ايجاد امنيت بيشتر در سرمايه گذاري داخلي و خارجي

7- شفاف نمودن حقوق مالكيت

8- ثبات در سياستهاي پولي و ارزي

9- فراهم آوردن زمينه هاي مناسب براي جذب سرمايه هاي خارجي

10- گسترش پوشش نظام تأمين اجتماعي و بيكاران

را در پيش گرفت.

علاوه بر افزايش شمار بيكاران، معضل دامنگير تازه كه قبلا نيز اشاره كرديم، معضل بيكاران تحصيل كرده است كه آرام آرام به يك پديده جدي و ناخوشايند بدل خواهد شد.

بيكاري مهمترين چالش اقتصادي كشورهاي خاورميانه است.

شريف نيوز (پايگاه خبري- تحصيلي دانشجويان ايران): بانك جهاني در تازه ترين گزارش خود از نرخ بيكاري كشورهاي خاورميانه، نرخ بيكاري نيروي كار (64-15) ساله ايران كه 9% اعلام كرده است.

به گزارش مهر به نقل از بانك جهاني، ايران با نرخ بيكاري 9 درصدي هشتمين نرخ بالاي بيكاري را در سطح خاورميانه دارد.

بانك جهاني پيش بيني كرده است كه ايران در 5 سال آينده، با شديدترين فشار اشتغالزايي مواجه مي شود و اين فشار مجدداً به نقطه آزار خانواده هاي كم درآمد تبديل خواهد شد و فقر در جامعه تشديد خواهد شد.

ميزان اشتغال در هر جامعه اي به طور معمول تابع سه عامل اصلي است:

1-  درجه تحرك اقتصادي به معناي سطح و ميزان توليد و سرمايه گذاري و نرخ رشد اين دو متغير.

2-نوع فن آوري توليد و در نتيجه نسبت به كار و سرمايه اي كه تركيب شده و در توليد مورد استفاده قرار مي گيرد.

3- قوانين و مقررات ناظر بر بازار كار كه درجه انعطاف پذيري اين بازار را مشخص مي‌كند.

سياستهايي چون گسترش برنامه تنظيم خانواده و تداوم سياستهاي مهار رشد جمعيت، كاهش حضور سالمندان و كودكان در بازار كار، محدود كردن استفاده از نيروي كار خارجي و گسترش پوشش تحصيلي و افزايش ميزان تقاضا براي نيروي كار. عواملي هستند كه مي تواند در جهت اشتغال زايي مؤثر باشند.

براي افزايش مناسب در تقاضا براي نيروي كار ابتدا بايد توليد ناخالص داخلي افزايش داشته باشد و در كنار آن سرمايه گذاري بخش خصوصي و دولتي افزايش يابد. براي مقابله با بيكاري بايد پيش نيازهايي در كشور تحقق يابد. برخي از مهمترين اين پيش نيازها عبارتند از: امنيت سرمايه گذاري داخلي و خارجي و شفاف نمودن حقوق مالكيت فردي، ثبات در سياستهاي پولي و ارزي و مالي و فراهم آوردن زمينه هاي مناسب براي جذب سرمايه هاي خارجي اتخاذ سياستهاي مشوق استفاده از فن آوري كاربر و در نهايت گسترش پوشش نظام تأمين اجتماعي و بيكاران

گرچه 70% جوانان زندگي در ايران را دوست دارند اما درصورتي كه جوانان حركت موثري از سوي دولتمردان براي حل معضلات و مشكلات خود شاهد نباشند، به طور حتم اميد، نگرش و اعتمادشان نسبت به آنان از بين خواهد رفت.

بيكاري يكي از مهمترين چالشهاي اقتصادي جهان است.

اشتغال كامل به حالتي گفته مي‌شود كه فرد از تمام منابع موجود در اجتماع به نحو احسن و در ظرفيت بالا استفاده مي‌كند.

يعني زماني كه دولت بتواند از منابع توليدي خود در حد ظرفيت كامل استفاده كند. در خصوص نيروي كار اگر 96% به بالا از نيروي كار جامعه در جايگاههاي تخصصي به كار مشغول باشند اشتغال كامل گفته مي‌شود به عبارت ديگر اگر نرخ بيكاري در جامعه 4% يا كمتر باشد در آن جامعه اشتغال كامل اتفاق افتاده است.

در مصاحبه ناتان جرالدز با آنتوني گيدنز

گيدنز معتقد است زمينة شورشهاي اخير فرانسه نرخ بالا و ديرپاي بيكاري به ويژه در ميان جوانان بوده است. در مناطقي كه شورش در گرفته نرخ بيكاري 40% است. چنين وضعي به هيچ وجه در جاهاي ديگر اروپا به چشم نمي خورد. نرخ بيكاري در انگلستان فقط 4/3 درصد است پس مي بينيم كه در كشورهاي مختلف اروپا مدل اجتماعي گوناگوني وجود دارد بنابراين چالش ها هم متفاوت است.

توني بلر در سخنراني اي در ماه ژوئن گفته بود بايد در مدل اجتماعي اروپا بازنگريهايي انجام داد تا امكان جذب 20 ميليون نفر بيكار وجود داشته باشد.

به نظر گيدنز ، درست همان كشورهايي كانون بيكاري اند كه در بازار كارشان اصلاحات انجام نشده است يعني فرانسه، آلمان، ايتاليا.

طي 10 الي 15 سال گذشته كشورهايي در اروپا موفق بوده اند كه بازار كار انعطاف پذيرتري داشته اند. نيازي به بازار كار به سبك آمريكايي نيست، بازار كار مبتني بر اصل استخدام و اخراج.

در اروپا فقط 33% مردان بالاي 58 سال كار مي كنند اين رقم در ايالات متحده تا 60 درصد و در ژاپن 66% است بازنشستگي در اروپا زودهنگام است و بايد در آن بازنگري كرد.

به نظر گيدنز علت اصلي شورشها در فرانسه نابرابري اجتماعي اقتصادي است نه فرهنگ و مذهب اسلامي جوانان مهاجر.

گيدنز مي گويد در كشوري كه بخش زيادي از جوانان هيچ گاه كاري نداشته اند و اكثراً هم تحصيلات خوبي دارند چنين چيزهايي رخ مي دهد.

علل اصلي فرار مغزها از ايران:

1-  كمبود يا عدم مديريت موفق وصحيح

2-  كمبود و يا عدم ايجاد بازار كار متناسب با نيازها

3-  فشارهاي فزاينده مالي و مذهبي

اميدواريم با برنامه ريزي دقيق از طرف مسئولين و دست اندركاران شرايطي فراهم شود تا هموطنان از ابتدايي ترين حق خود كه همان اشتغال است برخوردار شوند و نرخ بيكاري در سطح كشور به حداقل ميزان خود برسد.

امام خميني (ره) در بيانات خود در طي سالهاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي همواره به اين مسئله توجه داشتند كه تذكر به مسئولين اجرايي در جهت بهبود عملكردشان مي تواند كارساز و كارگشا باشد. در اين راستا در هر موقعيتي كه مناسب مي دانستند با مشخص كردن محورهاي ضروري و خطوط حركتي همواره گامهاي مسئولين را در جهت رسيدن به اهداف والاي انقلاب تسريع مي بخشيدند.

در اين راستا سعي گرديده در كار حاضر محورها و خطوط اساسي موردنظر حضرت امام (در مجموعة ارشاداتي كه به مسئولين سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران داشته اند) را به گونه اي مطرح نمائيم كه براي همه دانشجويان و محققان بعنوان مرجعي موثق قابل استفاده شود.

1- اهداف آموزشي

امام خميني (ره) در بيانات خود همواره به بعد آموزش اين رسانه تاكيد داشتند و در صحبتهاي خود از ارزش والايي كه از اين ناحيه حاصل مي گردد به كرات ياد كرده اند يكي از مهمترين اشاراتي كه حضرت امام در اين رابطه داشتند اين بود:

«صدا و سيما يك دانشگاه عمومي است يعني دانشگاهي كه در سطح كشور گسترده است و بايد به اندازه اي كه مي شود از آن استفاده كرد». (در تاريخ 29/12/57 در جمع مسئولين سازمان) همچنين در جاي ديگر مي فرمايند: «من هميشه از راديو و تلويزيون نگراني داشته ام براي اينكه راديو تلويزيون بنگاهي است كه از تمام رسانه هاي گروهي مهمتر است و تقريبا در تمام دهات شهرستانها تقريبا عمومي شده است. راديو و تلويزيون بايد اصلاح شود و متحول شود و يك بنگاه تعليمي است آن هم تعليمات اسلامي» (در تاريخ 31/2/59 در ديدار با مدير واحد اطلاعات و اخبار صدا و سيماي جمهوري اسلامي) ايشان در سخنراني ديگري مي فرمايند راديو و تلويزيون يك دستگاه آموزشي است و بايد دستگاهها را به طور مسالمت بطور صحيح، بطور سليم اداره كرد ( ) همچنين مي‌فرمايند كه اين دستگاه بايد به گونه اي باشد كه بعد از چند سال تمام ملت را روشن كند و تمام را مبارز آورد و همه را متفكر كرد و اين دستگاه وظيفه دارد كه با مردم حكم معلم و شاگرد داشته باشد. حضرت امام به جهت گستردگي مخاطبان صدا و سيما خصوصاً صداي جمهوري اسلامي همواره مسئوليت عظميي را براي مديران اين رسانه رقم مي زدند. در اين راستا ايشان در يكي از فرمايشات خود اينگونه فرموده اند: «اين دستگاه صدا و سيما امروز وضعي دارد كه مسئوليت شما آقايان را خيلي زياد مي‌كند. سابق تبليغات عبارت از اين بود كه اهل منبر يا علما در همان محل محدودي كه داشتند در مسجدي مي رفتند و براي عده اي صحبت مي كردند.

امروز اين دستگاه در همة كشور پهن شده است و از راديو گمان ندارم كه قشري باشند كه محروم باشند. همه گوش مي كنند و بنابراين اين دستگاه با اندك انحرافي مي تواند ميليونها نفر را هدايت كند و ما نبايد آنرا كم بشمريم. دستگاهي است كه با صحبت او بسياري از مردم در داخل و خارج صحيح مي شوند و با فساد او فاسد مي شوند (.)

و همچنين مي فرمايند: آن چيزي كه در همه كشور يعني آن دهاتي كه توي خانه اش نشسته و هيچ سواد هم ندارد. لكن چشم و گوش دارند. اين از راديو و تلويزيون استفاده مي‌كند هم استفاده سمعي و هم بصري يعني راديو استفاده سمعي دارد و در تلويزيون استفاده بصري. هم نقشه ها را مي بيند و هم مي شنود و بنابراين راديو و تلويزيون از تمام رسانه ها حساس تر است راديو و تلويزيون مي تواند يك مملكت را اصلاح كند و همچنين مي تواند مملكت را به فساد بكشد (8/4/1358)

حضرت امام معرفي صحيح اسلام را يكي ديگر از وظايف صدا و سيما مي دانند و مي‌فرمايند: «اما آنكه ما مي توانيم اين است كه مي توانيم به وسيله دستگاههايي كه داريم، به وسيله همين صدا و سيما، به وسيلة مطبوعات، به وسيله گروههايي كه خارج مي‌روند اسلام را آنطوري كه هست معرفي كنيم. اگر آنطوري كه هست، آنطوريكه خداي تبارك و تعالي فرموده است آنطوري كه در روايات و در قرآن ما هست، آنطور به مردم ارائه دهيم، همين خودش از هزارها توپ و تانك بيشتر مي تواند مؤثر باشد (8/4/58)

اهداف اطلاع رساني

حضرت امام در بيانات خود، ارائه پيام و اطلاعات به دو صورت خبري و عمومي را مورد توجه قرار داده و با توجه به مخاطبان زياد اين رسانه، بخش اطلاع رساني را از وظايف مهم اين رسانه دانسته اند و مي فرمايند: «هر كدام كه برنامة خارجي داريد مسائل ايران را آنطوري كه هست بگويد. مطلبي كه آنها در روزنامه هايشان مي نويسند، مطابق با راديوهايشان مي گويند به مردم خارج بفهمانيد كه اينها دروغ مي گويند.» (صحيفة نور ج 3 ص 251 ج 2 ص 251).

ايشان مصلحت و امنيت ملي كشور را مورد توجه قرار داده مي فرمايند: پخش اخبار و اطلاعات نبايد منافاتي با امنيت ملي ايران داشته باشد و نبايد امري بر خلاف مصالح كشور پخش گردد. (صحيفه نور ج 12 ص 104 و ج 8 ص 201 و ج 16 ص 5 و 4 و 3 و 8 و ج 9 ص 262) همچنين ايشان به صحت و درستي اخبار تاكيد مي كنند و مي فرمايند: «راديو و تلويزيون موظفند اخباري را نقل كنند كه صد در صد صحت آن ثابت مي باشد» (صحيفه نور ج 12 ص 94) در جاي ديگر ايشان به ويژگي كاهش تشويش و اضطراب مردم اطلاع رساني صدا و سيما اشاره مي كنند و مي فرمايند: «اخبار و اطلاعات را از منابع موثق بدهيد تا اينكه مردم دچار اضطراب و تشويش نشوند» (صحيفه نور ج 13 ص 94)

ايشان در مورد استقلال و آزادي صدا و سيما با حفظ موازين ملي و اسلامي مي فرمايند: «صدا و سيما بايد مستقل و آزاد باشد و بايد استقلالش محفوظ باشد و هيچكس در آن دخالت نكند» (صحيفة نور ج 12 ص 23 و 85 و 86) و در جاي ديگر مي فرمايند: «اخباري كه در آنجا گفته مي شود بايد برخلاف موازين اسلام نباشد كه هر گروهي بخواهد توطئه كند، بيايند در راديو و تلويزيون حرفهايي بزنند كه توطئه آميز باشد. البته نه اينكه ما مي‌گوئيم بايد سانسور باشد، ما مي‌گوئيم بايد بر طريق اسلام و ملت باشد (صحيفه نور ج 16 ص 5-84)

اهداف تربيتي- ارشادي

حضرت امام در جهت اهميت اين بعد در يكي از بيانات خود اينگونه به مطالب اشاره مي فرمايند: «راديو يك دستگاهي براي آموزندگي، براي پرورش يك ملت است. با راديو و تلويزيون از همه چيز بهتر مي شود مكتب را پرورش داد. براي اينكه از راديو و تلويزيون هم ملا و آدمي كه سواد دارد از آن استفاده مي‌كند و هم آنكس كه سواد ندارد اما از دستگاههاي ديگر مثل روزنامه و مجله يك دسته مي توانند استفاده كنند. در يك جاهاي معدودي راديو و تلويزيون الان جوري شده است كه در همه جا همة قشرها مي شنوند و از راه سمع و بصر مي توانيد خدمت كنيد به اين مملكت، چنانچه به اين مملكت خيانت كردند بهتر مي شود به آن آموزندگي و تربيت داد و ترقي كرد. و جوانها را تربيت نمود» (صحيفه نور ج 8 ص 201 و ج 9 ص 75 و ج 12 ص 104 و ج 9 ص 263)

و با توجه به ابعاد گسترده مخاطبين مي فرمايد: «صدا و سيما هردوشان الان در هر جا كه هست گوش و چشم مردم به اين آلات است و شما مسئوليد آن را از اخلاق فاضله و مسائل مورد احتياج جمهوري اسلامي ايران اشباع كنيد، كه هم شغل شريفي است و هم مسئوليت دار». (صحيفه نور ج 15 ص 95 و ج 9 ص 3- 262 و ج 8 ص 201) حضرت امام (ره) صدا و سيما را مركز پرورش عمومي مي دانستند كه مي توانند خدمتهاي گرانمايه اي را به فرهنگ اسلام و دين بنمايد (صحيفه نور ج 19 ص 110- 109)

در يك اين راستا در يكي از بيانات خود اينگونه به مسئله اشاره فرموده اند كه: «يك راديو و تلويزيون اسلامي و مربي جامعه در طول مدتي كه محمدرضا شاه مخلوع، اين تلويزيون را در تحت سيطره خودشان دانستند كوشش مي كردند كه جوانهاي ما را منحرف كنند، يعني نگذارند اين قوه اي كه بايد براي كشور خدمت كند و ) اينها راهشان را كج مي كردند كه در خدمت ديگران باشند. نه اينكه مطالبي در آن گفته شود كه مخالف وضعيت كشور است مخالف با مصلحت كشور است و جوانهاي ما را جوري بار مي‌آورند كه براي خودشان نباشند، براي ديگران باشند (صحيفة نور ج 12 ص 102)

يكي ديگر از وظايف مهم اين رسانه ارائه برنامه هايي در جهت ساختن جامعه اي متفكر و مستقل است. حضرت امام در يكي از فرمايشات خود به وظيفه اشاره كرده اند:

«اين دستگاه، دستگاهي بايد باشد كه بعد از چند سال تمام قشر ملت را روشن كند و تمام را مبارز بار آورده، تمام را متفكر بار آورده، تمام اينها را مستقل بار بياورد، آزاد منش بار بياورد، از غربزدگي بيرون كند و استقلال به مردم بدهد. (صحيفه نور ج 5 ص 202 و ج 19 ص 110-109)


4-1- اهداف تفريحي و سرگرمي

براساس تفريحي كه براي اين بعد از برنامه ها عنوان گرديد هدف اين نوع برنامه ها (انبساط خاطر،‌ آرامش فكر، ايجاد روحية بدور از هر گونه لغو و بيهودگي مي باشد) حضرت امام نيز تذكرات قابل توجهي را بيان فرمودند كه اساس آن بر اين اصل قرار گرفته كه در امور تفريحي و سرگرمي نيز طرح مسائل جدي و ضروري است و نبايد فراموش شود. در راستاي طرح مسائل جدي حضرت امام مي فرمايند: «اسلام مي خواهد كه همه مسائل جدي باشد، مسائل مكتبي جدي باشد. مسائل روحي مسائل جدي باشد. جد است در آن. حتي در امور تفريحي، هم در اسلام يك جوري است كه باز در آن حد پيدا مي شود» (سخنراني 18/6/58 و صحيفه نور ج 9 ص 75)

و نيز در جهت حذف موسيقي مخرب فرمودند: «موسيقي غربي كه موجب تخدير و فساد جوانها مي شود و نيرومندي آنها را بگيرد بايد از برنامه هايتان حذف شود و مسئولين ترسي از اينكه متهم به كهنه پرستي مي شوند نداشته باشند (صحيفه نور ج 8 ص 200 و ج 12 ص 104)

و نيز در جاي فرموده اند اگر بخواهيد مملكتتان يك مملكت صحيح باشد، يك مملكت آزاد باشد، يك مملكت مستقل باشد مسائل را از اين به بعد جدي بگيريد. راديو تلويزيون را تبديل كنيد به يك راديو تلويزيون آموزنده. موسيقي را حذف كنيد و از اينكه بگويند كهنه پرست هراس نداشته باشيد همين كلمات نقشه است براي اينكه شماها را از كار جدي عقب بزنند. اينكه مي گويند اگر چنانچه موسيقي در راديو نباشد، آنها مي روند و از جاي ديگر مي گيرند، بگذاريد بگيرند. شما خيانت است به جوانهاي ما، اين موسيقي را حذف كنيد و بطور كلي،‌ عوض او يك چيزي بدهيد و (20/4/1385 و ج 8 ص 200 و ج 12 ص 104)

حضرت امام همواره تاثيرات منفي را كه برنامه هاي صدا و سيما مي تواند بر روي مخاطبان خود داشته باشد يادآوري مي كردند. و در يكي از بيانات خود اينگونه فرموده‌اند ملت عزيز ايران در طول 50 سال سياه اخير گرفتار مجلات و روزهاي تخريب كننده و فاسد كنندة نسل جوان و از آنها بدتر سينماها و تلويزيون و راديو بود كه برنامه‌هاي خود ملت را به حد وافر در آغوش غرب و غربزده ها غلطانيد و ضررهاي رسانه هاي گروهي از خرابيهاي توپ و تانكهاي دشمن و سلاحهاي غرب بالاتر و بدتر است. چه كه ضررهاي سلاحهاي گذر است و ضررهاي فرهنگي باقي و به نسلهاي بعد انتقال مي يابد چنانچه ديديد و مي بينيد و اگر نبود لطف خداي منان و تحول برق آساي ملت در سراسر كشور نمي دانيم سرانجام اسلام و كشور به كجا كشانيده مي شود. (صحيفه نور ج 19 ص 10- 109 و ج 9 ص 3-262)

در مورد موسيقي ايشان مي فرمايند: «موسيقي مخرب كه موجب تخدير و فساد جوانها مي شود در برنامه ها حذف گردد دستگاه تلويزيون يا دستگاه راديو بايد آموزنده باشد، قدرت بدهد به جوانهاي ما و جوانها را نيرومند كند موسيقي با ترياك فرقي ندارد ترياك يك جور خلسه مي آورد و اين يك جور ديگر خلسه مي آورد اينها بايد تبديل شود. اگر بخواهيد مملكت صحيح باشد، آزاد باشيد، مستقل باشد مسائل را از اين به بعد جدي بگيريد. راديو و تلويزيون را تبديل كنيد به يك راديو و تلويزيون آموزنده. موسيقي را حذف كنيد نترسيد از اينكه به شما بگويند كهنه پرست شديد» (صحيفة نور ج 8 ص 200) و در جاي ديگر مي فرمايد اين موسيقي ها هم مخدر هستند، يعني جوانهاي ما را، جواني كه عادت به موسيقي كرد ديگر نمي تواند كار انجام دهد، ديگر نمي تواند قاطع باشد. (صحيفة نور  12 ص 104) فيلمها و سريالهاي خارج از چهارچوب اصول اسلامي جايز نمي دانستند و همواره به اين نكته اشاره مي كردند كه مسئولين بايد مراقب پخش اينگونه برنامه ها باشند. ايشان در يكي از بيانات خود اينگونه ارشاد نموده اند: «فيلمهايي كه جوانها نگاه مي كنند و منحرف مي شوند بايد از آنها احتراز كرد اين دستگاه همه به آن توجه دارند و شما به تمام معنا در آن توجه داشته باشيد كه يك وقت يك فردي نباشد، يكي وقتي يك فيلمي نباشد، يك وقت فيلمي به صورت خيلي خوب است داده بشود و بعد وضع را دگرگون سازد مي توانند با يك فيلمي يك وضعي را برگردانند مي توانند با يك قولي يك مصيبت را ايجاد كنند (29/7/58 در جمع شوراي پنج نفري صدا و سيما و صحيفه نور ج 16 ص 6-84)

و در خصوص تبليغ اصول و خطوط انقلاب اسلامي مي فرمايند: «اصلاح اين دستگاه اصلاح جامعه است و فساد اگر در اين دستگاه واقع شود فساد جامعه است مسئوليت بسيار بزرگ است ما با سينما مخالف نيستيم ما با مركز فحشا مخالفيم، ما با راديو مخالف نيستيم ما با فحشا مخالفيم، ما با تلويزيون مخالف نيستيم ما با آن چيزي كه در خدمت اجانب براي عقب نگه داشتن جواناهي ما و از دست دادن نيروي انساني ماست، ما با آن مخالف هستيم.» (صحيفة نور ج 4 ص 284 و ج 8 ص 6-175 و ج 16 ص 3-82)

تربيتي- ارشادي- هدايتي

يكي از مسائلي كه در مباحث صدا و سيما به كرات مورد توجه و تذكر حضرت امام قرار گرفت ضربه اي است كه از حضور افراد نالايق و منحرف به اسلام و برنامه هاي صدا و سيما وارد مي آيد ايشان در اين باره چنين مي گويند: «كساني كه مضرند و او متخصص هم كه باشند، ضررش بيشتر از غيرمتخصص مضر است. اينها بايد كنار بروند و انشاء‌ا راديو و تلويزيون تصفيه شود و در جاي ديگر مي فرمايند: «شما بايد با قاطعيت در آنجا اشخاصي كه مي بينند فاسد هستند اشخاصي كه در آنجا توطئه گر هستند، بايد با شركت همة نهادهاي اسلامي آناه را كنار بگذاريد و نگذاريد فعاليت كنند (صحيفة نور ج 12 ص 103 و ج 12 ص 85 و ج 5 ص 3- 202)

«در مركزي كه مركز تبليغات اسلامي است و مهمترين مركز تبليغات است نبايد اشخاصي باشند كه برخلاف مسير اسلام و از ريشه هاي سابق آن رژيم باشند» (صحيفة نور ج 12 ص 179)

ايشان فرمودند: «بايد كاملا توجه داشت كه به هيچ وجه نبايد مقلد شرق و غرب باشيد زيرا تقليد از شرق و غرب با راديو و تلويزيون اسلامي نمي سازد بايد كاملا مراقبت كنيد و خوف از گفته ها و نوشته هاي اين روشنفكران غربزده ابداً نداشته باشيد » (29/7/58 در جمع شوراي 5 نفره صدا و سيما)

ايشان در 23/2/59 خطاب به مديرعامل و سرپرست صدا و سيما مي فرمايند: «اين دو دستگاه صدا و سيما است كه بايد اسلامي باشد. استقلالش را حفظ كنيد كسي اگر آمد و خواست چيزي را تحميل كند، ابداً به آن اعتنا نكنيد و با استقلال و با قدرت اين دستگاه را راه بياندازيد». (صحيفة نور ج 12 ص 5-84)

و در جاي ديگر مي فرمايند: «اين سازمان صددرصد به صورتي باشد كه با نهضت و انقلاب اسلامي بسازد. نه اينكه ما بگوئيم راديو و تلويزيون اسلامي هست ولي ببينيم يك حرفهايي در آن مي زنند كه به اسلام و انقلاب اسلامي لطمه وارد مي آيد» (صحيفه نور ج 12 ص 5-84 و ج 10 ص 12 و ج 17 ص 157 و ج 16 ص 239)

حضرت امام همواره توجه به حق و حقوق مستضعفان عالم را تذكر مي دادند و در اين رابطه در ديدار با آقاي هاشمي مديرعامل سازمان و معاونان صدا و سيما در تاريخ 27/5/1364 فرمودند: «من نظري به ديگران ندارم راجع به خودم مي گويم از اين وضع راديو و تلويزيون خوشم نمي آيد. واقع آن است آنقدر كه پابرهنه ها به راديو و تلويزيون حق دارند ما نداريم. اين يك واقعيت است و تعارف نيست واقع آن است كه اين پابرهنه ها نظام را درست كرده اند و اين نهضت را به وجود آورده اند »

در انتها لازم است با اين بيان حضرت امام اهداف مطرح شده را از ديدگاه ايشان جمع بندي نماييم. حضرت امام اينگونه فرموده اند كه: (صدا و سيما مسئوليت عظيم دارد و در اين راستا توسعة برنامه ها امري است قابل توجه: شما كه مسئوليت بسيار سنگيين بر عهده تان است مطمئن به كار خود ادامه دهيد و هر روز برنامه هايتان بيشتر و بهتر توسعه بدهيد) (صحيفة نور ج 17، ص 157)

اميد است با بكارگيري نظرات حضرت امام بتوان اين توسعه را به صورت (كيفي و كمي) در سطح برنامه هاي صدا و سيما داشته و بتوانيم به اهداف والاي جمهوري اسلامي دست بيابيم.


«امروزه نظام ما، با انقلاب و مكتبي مترقي و پيشرفته و با حالت بسيار ممتاز سياسي در دنيا اداره مي‌شود. سخني گفتني دارد كه مي‌خواهد به مخاطبان خودش در داخل و خارج بگويد اين سخن بايد از رسانه ها گفته شود و نه وسيله ديگر.» (مقام معظم رهبري در ديدار با مسئولين صدا وسيما 7/5/69)

با توجه به اهداف چهارگانه سازمان كه چهارچوب حركتي مسئولين را تعيين كرده است مقام معظم رهبري نيز مجموعه از اهداف را براي اين سازمان برشمرده‌اند كه پس از بيان اين اهداف آنها را در چارچوب اهداف كلي سازمان قرار مي دهيم. ايشان عمده‌ترين اهداف تشكيل اين دستگاه در نظام جمهوري اسلامي را چنين بر شمرده‌اند:

-         نشر اسلام

-         تحكيم انقلاب

-         اعتلاي فرهنگ عمومي

-         زمينه سازي اخلاق و معنويت

-         رشد آگاهيها و اطلاعات سياسي مردم

-         زبان گوياي مديريت جامعه و دستگاه اداره كننده واجرا كننده

-         ايجاد جاذبه در برنامه به منظور جايگزين سازي اهداف بالا

-         رساندن پيام انقلاب اسلامي

-         ارائه گرايشهاي اصولي نظام

-   ارائه فرهنگ و انديشه و هنر خودي اصيل در جهت ترويج و تحكيم استقلال فكري و علمي ملت ايران، نظام جمهوري اسلامي و اصل نه شرقي و نه غربي

-         ايجاد رشد فكري، فرهنگي و سياسي

-         تبيين اسلام

-         مقابله لا توطئه‌هاي تبليغاتي

1- اهداف تفريحي و سرگرمي

كه هدف پركردن اوقات فراغت افراد با استفاده از برنامه‌هاي تفريحي سالم و منطق بر ضوابط اسلامي، جنبه‌هاي سازنده و بالنده هنرهاي سنتي و بومي به منظور ترويج روحيه اميد، اعتماد، شادابي و پويايي اجتماعي.

يك نكته بسيار مهم اين است كه ما ببينيم اصلاً مقصودمان از كار تفريحي چيست؟ شكا كه ننشستيد آنجا فقط مردم را بخندانيد بلكه مقصود اينست كه اين خنده يك آرامشي به روح بدهد و يك آسايش ببخشد. (مقام معظم رهبري در ديدار با گروه ورزش و سرگرمي صدا 1/10/71) و در همان ديدار ايشان نقشي را كه در مورد اهداف تفريحي در نظر دارند كمك به حركات كلي جامعه و اميد بخش است. «و ارائه برنامه‌هاي سرگرمك كننده بدون هيچ محتوا و بدون وجود اطلاعاتي از حقايق جامعه را لهو و منفور دانسته‌اند». (بيانات در نماز جمعه 9/9/64)

برنامه‌هاي سرگرمي مي‌تواند داراي جهت‌گيري اسلامي باشد و مي‌توان تمام برنامه‌ها را در جهت و خط پيام انقلاب اسلامي قرار داد. (6/10/64 ديدار با گروهي از كاركنان راديو).

به اين معنا كه در لابلاي آن آيه‌ي از قرآن و يا داستاني مذهبي گنجاند و يا پيام انقلاب را كه ساختن دنيايي امن توام با صفا براي انسانها و ايجاد زمينه‌اي براي بهره‌مندي انسان از طيبات زندگي است در آن جاي دارد (6/10/64 ديدار با گروهي از كاركنان راديو)

در واقع هدف از ارائه برنامه‌هاي سرگرمي اينكه برنامه‌هاي ضروري و لازم به گونه‌اي در قالب برنامه‌ها ارائه شوند كه نه تنها خسته‌كننده نباشند بلكه باعث پذيرش قلبي پيام نيز گردند. (بيانات در نماز جمعه خطبه اول 9/9/64)

بويژه اصل مهم مقابله با تهاجم تبليغاتي و فرهنگي و خبري استكبار كه نه تنها در خبر كه در برنامه‌هاي هنري و سرگرم كننده مانند نمايش و داستانها نيز بايد ارئه شود (24/11/72 حكم انتصاب لاريجاني به رياست سازمان صدا و سيما)

بطوريكه مقام معظم رهبري صداو سيما را دستگاهي آموزنده مي‌دانند و نه سرگرم كننده (ديدار با پزشكان و پرستاران 15/9/68) ناگفته نماند كه سرگرمي زماني كه با محتوي صحيح فرهنگي (بيانات نماز جمعه 29/9/64) ارائه شود نه تنها مذموم نيست كه مقام رهبري از اين كالر بعنوان عبادت ياد نموده اند.

مقام معظم رهبري بر ورزش بعنوان يكي از رموز سلامت جسماني تاكيد داشته اند اما از سوي ديگر ورزش را بوجود آورنده فضاي جديد در زندگي دانسته‌اند كه توانايي و تندرستي و اراده قوي مي‌بخشد. (ديدار با گروه ورزش و سرگرمي صدا 1/10/71)

در واقع مقام رهبري نه تنها تاكيد بر جنبه جسماني ورزش كه تاكيد بر جنبه روحي آن نيز داشته‌اند و در گوشه‌اي از بيانات خود خواستار تكيه بر جنبه‌هاي مثبت و سازنده آن بوده‌اند در جاي ديگر بر تبين انگيزه و هدف ورزش تاكيد نموده و اينگونه مي‌فرمايند كه ورزش را نشان بدهيد كه براي چه لازم است وبراي چه منظوري مردم بايد ورزش كنند و اينها كارهاي رسانه‌هاي گروهي است. ايشان بر وجود برنامه‌هاي ورزشي در صدا و سيما تاكيد نموده‌اند لكن اين امر را جزئي از وظيفه‌ رسانه‌ها برشمرده اند و جزء مهم‌تر را تشويق مردم نسبت به ورزش دانسته‌اند. (مصاحبه با گروه ورزش و مردم سيما 3/11/67 و 6/12/60)

نكته‌اي كه ذكر آن ضروري است و مقام معظم رهبري نيز بر آن تاكيد داشته اند اينكه در جمهوري اسلامي اهدافي وجود دارد و نيز ارزشهايي مطرح است كه تشكيل نظام و ادامه حيات آن بواسطه همين اهداف و ارزشهاست لذا حتي در ارائه برنامه‌هاي سرگرمي و ورزش نيز نبايد از جهت‌گيري و سمت‌گيري اهدافمان تخطي نمائيم. (ديدار با مسئولين مراكز استانهاي صداوسيما 7/12/70)

2- اهداف آموزشي

هدف اين نوع برنامه تبليغ و نشده فرهنگ اسلامي و كمك به رشد و توسعه نظام آموزش و پرورش و گسترش هنرها و علوم و فنون در راستاي ارتقاي فرهنگ عمومي مي‌باشد. اين دستگاه حساس و پراهميت كه امام كبيرمان آن را دانشگاهي فراتر از پهناي تمامي كشور و ملت مي‌دانستند، وظيفه ايجاد رشد فكري و فرهنگي و سياسي و تبيين اسلام و مقابله با توطئه‌هاي تبليغاتي را به عهده دارد (حكم انتصاب آقاي محمدهاشمي به سمت رياست سازمان صدا و سيما 2/6/68) و مردم در داخل بايد در واقع استفاده يك دانشگاه عمومي را از اين رسانه ببرند. (بيانات در مسجد بلال 9/5/79)

بطور كلي صداو سيما چنانكه امام بزرگوار راحل تعبير فرمودند دانشگاهي همگاني باشد كه در آن دين و اخلاق و ارزشهاي اسلامي و راه روش زندگي و تازه‌هاي جهان علم و سياست و انديشه‌هاي نوين و راه‌گشا به زبانهاي رسا و باب فهم هم قشرها آموخته شود (حكم انتصاب آقاي لاريجاني به سمت رياست صدا و سيما 24/11/72)

مقام معظم رهبري علاوه بر نقش آموزشي كه در اين رسانه در زمينه‌ مفاهيم اسلامي بر عهده دارد نقش اين رسانه را در باب آموزش جنبه‌هاي مختلف علمي و سياسي يادآور شده‌اند و در واقع اين رسانه را وسيله براي اعتلا مي‌شمرند و ايفاي نقش تبليغ را كاري همپايه وظيفه پيامبران مي‌دانند (ديدار با مديران و مسئولان بخش راديو) و اين وظيفه امري جز ايجاد زمينه مساعد رشد معنوي واخلاقي نيست (نماز جمعه خطبه اول 9/9/64)

مقام معظم رهبري در زمينه ارائه اين مفاهيم نيز بيانان روشنگري داشته‌اند و چنين فرموده‌‌اند كه در صداوسيما نامه‌هاي هنري، فيلمها، نمايشها، انواع و اقسام روشهاي هنري بايد براي تفهيم مفاهيم اسلامي و روشن كردن ارزشهاي اسلامي به كار بسته شود (ديدار با پزشكان و پرستاران 15/9/68). به اين معني كه كيفيت دهنده و پرورش‌دهنده روح و فكر مخاطب و جهت‌دهنده به تلاش و زندگي او گردد. (ديدار با اعضاي شوراي سياستگذاري و مسئولان اجراي صداو سميا 14/12/69)

در صورت بكار بستن اين نكات است كه مي‌توان انتظار گسترش فرهنگ معنوي و اخلاقي و اسلامي را داشت. (نماز جمعه خطبه اول 15/6/64)

مقام رهبري در جاي ديگري از سخنانشان مي فرمايند عالي‌ترين و زيباترين مفاهيم انقلاب بايد به شكل مؤثر و مناسب ارائه گردد. (ديدار با مسئولان صدا و سيما 15/6/64)

چرا كه دستگاهي كه تأثيرگذار بر رفتار و انديشه‌هاي سياسي و عقايد مذهبي و فرهنگ عمومي مردم مي باشد و لذا بايد هدايتگر جامعه در جهت خير و صلاح باشد. و نيز تبين كننده شعارها و مباني انقلاب براي ذهنهاي مردم (نماز جمعه خطبه اول 10/11/59 و 9/9/64)

اهداف مترتب بر اين رسانه (هدايتگري و تعليم قالبهاي مختلف و متنوعي مي‌تواند داشته باشد ليكن اين نكته نبايد فراموش شود كه بايد هدف تعالي و تكامل مردم در آن گنجانده شود. (ديدار با مديران توليد صداو سيماي كشور 29/10/61)

3- اطلاع رساني (خبر)

مقام معظم رهبري در ديدار با مديران خبر صداو سيما در تاريخ 21/12/69 فرمودند: «باز كردن ذهن مردم يكي از اهداف ماست و تمايل داريم كه آنها بصورت گسترده فكر كنند. زيرا به اعتقاد ما با آگاه شدن مردم از حوادث عالم، آنان در برابر بسياري از توطئه‌ها و خيانتهاي ذهني و فكري دشمنان مصونيت پيدا خواهند كرد.

قطبهاي سياسي جهان امروز كار خبر را بعنوان يكي از مهمترين اقدامات سياسي در نظر مي‌گيرند و بخش عمده‌اي از نفوذ و اقتدار سياسي آنان به تواناييها و سلطه خبري آنان وابسته است.

همت شما بايد متوجه اين امر باشد كه مردم قدرت تحليل و بينش سياسي داشته باشند زيرا در اين صورت است كه بسياري از مسائل بدست خود مردم حل خواهد شد. (ديدار با مديران خبر صدا و سيما 21/12/69)

در اين راستا راديو بايستي به موضوع آموزشهاي سياسي، تحليلي و تفسير آن بيشتر بپردازد اينكه نيازي به كسي داشته باشند بتوانند حوادث را تحليل كنند (ديدار با رئيس و معاون سياسي و بخشهاي مختلف معاونت سياسي صدا و سيما 13/6/74)

مقام معظم رهبري علاوه بر نكات فوق، بر اين نكته تأكيد داشته اند كه بهترين خبرها و دقيق‌ترين گزارشات از مسائل جاري جهان و مسائل جاري جامعه هميشه به هنگام و در وقت لازم در اختيار مردم قرار گيرد. (نماز جمعه خطبه اول 9/9/64)

چرا كه آنها (دشمن) منتظر بهانه كوچكي هستند تا يك دروغ بزرگ از آن بسازند و در مقابل اينها بايد دستگاه تبليغاتي كشور فعال، حساس، پركار و با كيفيت باشد (ديدار با هيات دولت 11/6/73)

ايشان در ديدار با مسئولان خبرگزاري جمهوري اسلامي (10/7/74) فرمودند: مباني اصلي كار در تهيه و تنظيم خبر، مفيد بودن، بهنگام بودن و هدفمند بودن آن است و خبر بايد آنچنان گفت كه اطلاع از آن براي مردم مفيد و لازم و كشور از آن بهره‌مند شود.

ايشان ويژگي خبر را از دو زمينه مورد توجه قرار داده اند: اول محتوي خبر و دوم نحوه بيان آن.

ايشان فرمودند آن دستهايي كه سعي مي‌كند با بي‌اعتبار كردن خبر راديو و تلويزيون، مردم را به شنيدن راديوهاي بيگانه سوق بدهد، بايد اعتراف كند كه براي بيگانه ها دارد كار مي كند. (بيانات در نماز جمعه 16/8/59) در جهت ايجاد جاذبه در اخبار، صداقت در بيان را مؤثر دانسته‌اند اما اين صداقت را تنها در بيان هر آنچه كه رخ مي‌دهد ندانسته و مراد را چگونگي برخورد صداو سيما با مقوله خبر مي‌دانند و به اين نكته اشاره دارند كه خبر بايد به گونه‌اي باشد كه مردم احساس كنند آنچه گفته شود واقع مطلب است. (ديدار با رئيس سازمان، معاونان و بخشهاي مختلف معاونت سياسي صدا و سيما 13/6/74)

ايشان در ديدار با مديران خبر صدا وسيما (21/12/69) فرمودند: متون خبري بايد از زيبايي‌هاي ادبي و نگارش برخوردار باشد و با هنرمندي و در نهايت زيبايي و گستردگي ارائه شود تا همه مردم آن را بفهمند و اين كاري هنري است كه بايد به آن هميت داده شود. «به منظور ارائه اين كار هنري بايد از غلط گويي، بدگويي و سست‌گويي اجتناب شود در واقع ايشان تاكيد بر كاربر صحيح زبان فارسي داشته ‌اند چرا كه زباني را كه در رسانه‌ها به كار گرفته مي‌شود. معيار بسياري در حرف زدن و نوشتن و گفتن مي دانند و لذا به كار بستن زيباترين و بهترين تغييرات را لازم مي‌شمرند.

4- اهداف تربيتي- ارشادي- هدايتي

هدف در اين نوع برنامه انتقال و انتشار پيام نظام آموزشي جامعه، ترغيب و تشويق گيرندگان پيان به شركت در روند توسعه فرهنگي و ملي و شكل‌دهي رفتار پيام‌گيران بر مبناي باورهاي نشأت گرفته از مكتب اسلام است.

مقام معظم رهبري در حكم انتصاب آقاي علي لاريجاني به سمت رياست سازمان صداوسيما در 24/11/72 فرمودند: به طور كلي صداوسيما مدرسي گسترده براي طرح حقايق اسلام ناب محمدي (ص) و معارف اهل بيت (ع) به گونه اصيل و صحيح گردد.

ايشان همچنين در ديدار با مسئولان صداوسيما (7/5/69) توصيه كردند آنچه در اين دانشگاه (صداوسيما) تدريس مي‌شود عبارت از پيامها و پايه‌ها و مفاهيم و درسهاي ناب و اسلام انقلابي و اسلام واقعي باشد و علاوه بر آن در ديدار با شوراي سياستگذاري و مسئولات اجرايي صداوسيما (14/12/69) نيز تاكيد بر رسوخ دادن و نفوذ دادن انديشه اسلام ناب و هم ملحقاتش از اخلاق و عمل در زندگي مخاطبيت داشته‌اند تا جائيكه آنها را به حد كمال برساند. ايشان در بخش ديگري از حكم انتصابي علي لاريجاني به سمت رياست صداوسيما (24/11/72)، توجه مسئولان سازمان از به اين امر معطوف داشته‌اند كه در طرح مباحث اسلامي بايد به كيفيت و عمق و والايي مطالب توجه گردد و از طرح مطالب ضعيف و آميخته به اوهام و علائق شخصي پرهيز شود.

ضمناً مقام رهبري ارائه مطالبي با كيفيت بالا را تنها در قالب ارائه سخنراني‌ها و مباحث ندانسته و اين توصيه را داشته‌اند كه براي تفهيم مفاهيم اسلامي و روشن كردن ارزشهاي اسلامي مي توان برنامه‌هاي هنري، فيلمها، نمايشها و انواع و اقسام روشهاي هنري را به كار بست (ديدار با پزشكان و پرستاران 15/9/68).

ايشان بر جنبه ارشادي صداوسيما در زمينه دين تاكيد بسيار داشته‌اند و بر اين امر صحنه نهاده‌اند كه براي تفهيم اين مسائل مي‌توان از اقسام روشهاي هنري استفاده نمود و با انتخاب بهترين شيوه ها و بليغ‌ترين زبانها، غبار غربت و انزوا را از چهره عميق اسلام و حقايق درخشان قرآن سترد. (حكم انتصاب محمدهاشمي به سمت رياست سازمان صداوسيما 3/6/68)

همچنين ايشان ايجاد ارتباط مستحكم بين مردم با نظام را از اهداف سازمان صداوسيما مي دانند.

ايشان در ديدار با مسئولان مراكز صداوسيما (7/12/60) فرمودند ما بايد آثار جنگ را تا آنجا كه مي‌توانيم كشف نموده و حفظ كنيم.


رهنمودهاي مقام معظم رهبري به مسئولان صداوسيما

1- نشر اسلام

شما بايد به اين نكته توجه كنيد كه آنچه را كه ارائه مي‌دهيد مردم را به انديشه اسلام و انقلاب نزديك كرده باشيد (ديدار با مديران توليد صداوسيماي كشور 29/10/61)

2- ترويج انديشه‌ها و ارزشهاي انقلاب و ممانعت از نشر نظريات مخالف

«صداوسيما در رابطه با انقلاب هم بزرگترين وظيفه را دارد كه آن وظيفه عبارتست از تحقق بخشيدن به تفكر انقلابي در مردم، يادآوري كردن اصول انقلاب براي مردم، تبين شعارها و مباني انقلاب براي ذهنهاي مردم، جهت دادن به حركتهاي عملي در صحنه‌هاي گوناگون در فعاليتهاي مختلف در صحنه اجتماع در جهت انقلاب حفظ و دميدن روحيه و انگيزه تحرك انقلاب در مردم و جلوگيري از سرد و بي تفاوت شدن مردم از فعاليتها و تحريكات انقلابي.» (ديدار با مسئولان صداوسيما 7/5/69)

3- استقرار روح علمي همسو با دين گرايي

«يك چيز ديگر هم هست كه مي تواند در يك چنين برنامه اي منظور و هدف قرار گيرد و آن يافتن روح علم است البته بعضي به غلط خيال مي كنند علم گرايي با دين گرايي نمي سازد (ديدار با گروه دانش صدا 15/11/70)

4- نقش و موقعيت زن در صدا و سيما

تاكيد بسيار بر ارائه چهره صحيح زن از برنامه هاي صدا و سيما و تاكيد بر برطرف ساختن دو نقطه ضعف در زمينه حضور زنان در صدا و سيما داشته اند. در مسئله زن دو عيب اساسي در گذشته وجود داشته، يكي اينكه حجاب از بين مي رفته و از اين بزرگتر اين بوده كه نقشهايي در برنامه هاي صدا و سيما به زن داده مي شده كه نقشهاي پست كننده بود (ديدار با اعضاء شوراي سياستگذاري و مسئولان اجرايي صدا و سيما 14/12/69)

5- صدا و سيما و تبليغ

 در جمهوري اسلامي ايران دو عامل (يكي اينكه يك ملت چقدر حرف براي گفتن دارد و دوم اينكه يك ملت چقدر مورد نقد و ايراد و تبليغات خصمانه است) هر دو مقتضي و مستوجب اهتمام افزونتر به صدا و سياست. زيرا اول جمهوري اسلامي يك انديشه است يك پيشنهاد جديد به بشريت است دوم جمهوري اسلامي به مقتضاي همين كه يك پيشنهاد نوين را در مقابل سردمداران مجموعه هاي استكباري ارائه كرده است. دشمنان زيادي دارد، تبليغات زيادي عليه جمهوري اسلامي انجام مي گيرد.

شما ببينيد كمتر هفته اي مي گذرد كه سردمداران استكبار جهاني اين ملت را، اين كشور را، اين نظام را، با تيرهاي زهرآگين حق كشيهاي خودشان و خلاف گوييهاي خودشان آزرده نكنند. خوب اينها پاسخگويي لازم دارد اگر پاسخي به اين ياوه ها گفته نشود چه كسي بايد اين پاسخ را بدهد. مي بينيد كه مسئوليت صدا و سيما از جمله سنگين ترين مسئوليتها در اين زمينه است. (بيانات در مسجد بلال 9/5/79)

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 10 اردیبهشت 1394 ساعت: 2:03 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره گزارش مربوط به زمين شناسي منطقه كهك

بازديد: 189

تحقیق درباره گزارش مربوط به زمين شناسي منطقه كهك

جغرافيا و ريخت شناسي

كهك در جنوب شهرستان قم، بين طولهاي شرق َ30 :ْ50 و َ00 :ْ51 و عرضهاي شمالي َ00 :ْ34 و َ30 :ْ34 قرار دارد.

مرتفع‌ترين نقطه آن قله كوه وليجا با بلنداي 3330 متر است و پست‌ترين نقطه در بستر رودخانه قمرود (جنوب روستاي خلج آباد) با ارتفاع 1110 متر (از سطح دريا) قرار دارد.

آب و هوا در بخشهاي هموار و پست شمالي نيمه بياباني است.

جاده اصلي قم- اصفهان از غرب منطقه‌ مي‌گذرد كه از آن مي‌توان براي دسترسي به بخشهاي غربي و جنوبي منطقه استفاده نمود، هم چنين راههاي اصلي قم- نيزار، قم- كهك (از جاده كاشان منشعب مي‌شود) و كهك- وشنوه دستيابي به بخشهاي مركزي و شرقي منطقه را امكان‌پذير مي‌سازد.

چينه شناسي

كهك بهش كوچكي از پهنه ايران مركزي است و در زير پهنه آتشفشاني اروميه- دختر قرار دارد، واحدهاي سنگي منطقه شامل رديفي از سنگهاي پرمين تاترشيري است. واحدهاي سنگي منطقه از قديم به جديد به شرح زير است:


1-   پرمين

كهن‌ترين سنگهاي منطقه متعلق به پرمين است كه تنها در گوشه جنوب غربي گسترش محدود دارد و همبري آن با سنگهاي جوانتر به صورت گسله است. اين واحد شامل سنگ آهك دو لوميتي و سنگ‌هاي بلورين ضخيم لايه تا توده‌اي به رنگ خاكستري است و بسيار كم فسيل است. اين واحد را مي‌توان معادل سازند جمال دانست.

2-    ترياس

در جنوب روستاي نينه بر روي سنگهاي كربناته پرمين، برونزدي از دولوميتهاي بلورين ديده مي‌شود كه به صورت ضخيم لايه و با رنگ خاكستري روشن مشخص مي‌باشد. همبري اين واحد با سنگهاي جوانتر اساساً گسله است. اين واحد بسيار كم فسيل است و فقط بر اساس موقعيت چيزايي و رخساره سنگي مي‌توان آنرا همانند بخشي از سازند شتري مربوط به زمان ترياس دانست.

3-   ژوراسيك

اين واحد شامل شيلهاي ماسه‌اي و يا سيلتي همراه با ميان لايه هاي ماسه سنگي به رنگ سبز تيره يا خاكستري تيره است در جنوب روستاي نينه مرز پاييني واحد شيلي با دولوميتهاي ترياس گسله است تا آنجا كه در اين محل حتي رسوبات قاعده‌ايي ژوراسيك برونزد ندارد. مرز بالايي آن با يك نا پيوستگي زاويه‌دار در زير ته نشستهاي كرتاسه قرار دارد، بطور تقريبي اين واحد 1500 تا 2000 متر ضخامت دارد از نظر موقعيت چينه‌اي و رخساره سنگي اين واحد را مي‌توان هم ارز سازند شمشك دانست.

4-   كرتاسه

واحد KC

اين واحد با رنگ قرمز شامل تناوبي از كنگلومرا، ماسه سنگهاي درشت دانه و ماسه سنگهاي كوارتزيتي است، كه در جنوب غربي منطقه (شمال روستاي نينه) برونزد دارد. ناپيوستگي زاويه‌دار بر روي ته نشستهاي ژوراسيك مياني قرار مي‌گيرد.

واحد K1

واحد كربناته كرتاسه در جنوب غربي منطقه بصورت هم شيب بر روي كنگلومراي قاعده‌ايي كرتاسه قرار مي‌گيرد، در شرق روستاي روانج بصورت گسله و يا همراه با كنگلومراي قاعده‌ايي بر روي واحد شيلي ژوراسيك ديده مي‌شود اين واحد ابتدا با لايه‌هايي از سنگ آهك مارني اوربيتولين‌دار، به رنگ كرم با لايه‌بندي نازك تا ميانه آغاز و به طرف بالا بتدريج به لايه‌هايي از سنگ آهك و سنگ آهك دولوميتي اوربيتولين دار با رنگ خاكستري تيره بصورت ضخيم لايه تا توده‌ايي تبديل مي‌شود.

5-   ائوسن

در اواخر كرتاسه و آغاز ترشيري جنبشهاي زمين ساختي جديد سبب چين‌خوردگي، بالاآمدگي و تشكيل برجستگيهاي تازه ميگردد، فرسايش شديد پيامد اين حركات منجر به تشكيل ته نشستهاي آواري قاعده ترشيري شده كه بصورت دگرشيب بر روي برونزدهاي كهن‌تر قرار دارند. كهن‌ترين رسوبهاي ترشيري در منطقه متعلق به ائوسن آغازي است وهيچگونه اثري از ته نشستهاي پالئوسن وجود ندارد طي زمان ائوسن رديفي از ته نشستها با خاستگاه رسوبي و آتشفشاني بجا گذاشته ميشود كه ضخامت آنها به بيش از 4000 متر ميرسد بطور كلي توالي واحدهاي سنگي ائوسن شامل سه مجموعه با ويژگيهاي قاره‌اي- كرانه اي است كه توسط دو مجموعه سبز رنگ متعلق به رخساره كاملاً دريايي از يكديگر جدا شده‌اند.

6-   اوليگوسن

در اواخر ائوسن و اوايل اوليگوسن جنبشهاي زمين ساختي سبب چين ‌خوردگي و خروج از آب و پديدار شدن يك محيط قاره‌ايي (وبطور محلي كولايي) ميگردد، سپس فرسايش شديد ارتفاعات سبب تشكيل ته نشستهاي آواري سازند قرمز زيرين شده است.

7-    اوليگوسن- ميوسن

در زمان اوليگوسن پاياني دريا براي آخرين بار پيشروي كرده و بخش وسيعي از منطقه را مي‌پوشاند. اين دريا كم عمق بوده و ته نشستهاي آن را آهك و مارن تشكيل ميداده است كه تحت نام سازند قم مورد مطالعه قرار گرفته است.


8-   ميوسن

واحد MV1

اين واحد از سنگهاي آتشفشاني با تركيب ميانه تا بازيك تشكيل شده است كه بصورت عدسي در بخشهاي مياني- بالايي سازند قم برونزد دارد در شمال شرقي روستاي صرم با يك برش آتشفشاني قرمز رنگ آغاز شده و سپس بر روي آن گدازه‌هاي آندزيت- بازالتي با رنگ‌ خاكستري تيره قرار مي‌گيرد، بر اساس مطالعه فسيلهاي موجود در لايه‌هاي آهكي بالاي افق آتشفشاني زمان اوايل آغازي به اين فعاليت ماگمايي نسبت داده شده است. واحد MV1  در منطقه ياد شده نزديك به 300 متر ضخامت دارد.

واحد M tv

شامل تناوبي از سنگهاي آذر آواري با ميان لايه‌هايي از گدازه‌هاي حدواسط تا بازيك است كه بصورت هم شيب بر روي لايه‌هاي آهكي سازند قم قرار دارد (فعاليت آتشفشاني پس از ميوسن آغازي). در شمال روستاي راونج واحد Mtv بصورت هم شيب توسط رسوبهاي آواري سازند قرمز بالايي پوشيده مي‌شود. ضخامت واحد Mtv حدود 1000 متر است.


واحد MS

رخنمونهاي سازند قرمز بالايي است ك شامل تناوبي از ماسه سنگ و مارن‌هاي گچ دار با ميان لايه‌هايي از كنگلومرا مي‌باشد. اين واحد در شمال شرقي منطقه در جنوب كهك و در اطراف روستاي روانج برونزد ضخامت اين واحد 400 تا 500 متر است.

9-   پليوسن- كواترنري

واحد PIV

اين واحد در باختر روستاي روانج در هسته يك ناوديس برونزد دارد و اساساً از سنگهاي آذر آواري تيره رنگ با تركيب حد واسط تشكيل شده است. سنگهاي آذر آواري عموماً از نوع توف برش با قطعات سانتيمتري تا چند ده سانتيمتري با تركيب داسيت تا آندزيتي مي‌باشد. ضخامت اين واحد حدود 650 متر است.

واحد PQm

مارن و بطور محلي مارنهاي ماسه‌اي به رنگ كرمي كه در جنوب روستاي صرم سازند قرمز بالايي را مي‌‌پوشاند كه در حاشيه رودخانه قمرود بيشتر تركيب‌رسي داشته و رسوبگذاري در حوضه‌هاي كم عمق و بسته (Playa)  را نشان مي‌دهد.

واحد PQC

در گوشه‌ شمال شرقي منطقه ته نشستهاي سازند قرمز بالايي با ناپيوستگي هم شيب در زير رسوبهاي كنگلومرا پليوسن قرار مي‌گيرد، اين واحد از لايه‌هاي كنگلومرا يا ميان لايه‌هاي ماسه سنگي و رسي تشكيل شده است. قطعات كنگلومرا بيشتر از سنگهاي آتشفشاني ائوسن، ته نشستهاي اوليگو- ميوسن و سنگهاي آتشفشاني ميوسن و پليوسن مي‌باشد. واحد PQC نزديك به 1000 متر ضخامت دارد و با توجه به موقعيت چينه‌ايي و رخساره سنگي مي‌توان اين واحد را معادل سازند هزار دره دانست.

10-           كواترنري

واحد Qt2

پادگانه‌هاي آبرفتي و مخروط افكنه‌هاي كهن (در پاي كوهها) است. اين ته نشستها از كنگلومراي نيمه سخت شده با ميانلايه‌هاي رسي- ماسه‌اي تشكيل شده است. لايه‌هاي كنگلومرا اغلب افقي بوده و بطور محلي شيب كمي كه مربوط به توپوگرافي اوليه است، نشان ميدهند، اين واحد در شمال غربي منطقه ضخامت قابل ملاحظه‌ايي دارند.

واحد Qt2

پادگانه‌هاي آبرفتي و مخروط افكنه‌هاي جوان دشت است. اين ته نشستها شامل مواد آواري سخت نشده يا كمي سخت شده مي‌باشد كه از فرسايش واحدهاي سنگي قديمي‌تر بويژه آبرفتهاي قديمي بوجود آمده‌اند.

واحد Qtr

ته نشستهاي آهكي (تراورتن) حاصل فعاليت چشمه‌هاي آهك زاست كه بيشتر در كنار گسله‌هاي اصلي و زون‌هاي خرد شده برونزد دارند و برخي از آنها (چشمه‌هاي اطراف روستاهاي آبگرم و قلعه چم) در زمان حاضر نيز فعال هستند تراورتنها بصورت توده‌اي يا لايه وار، بصورت افقي يا نيمه‌افقي برنگ كرمي تا سفيد برونزد دارند.

واحد Qal

رسوبهاي آبرفتي جوان را كه در بستر رودخانه قرار دارند شامل مي‌گردد.

توده‌هاي نفوذي

واحد gb

در گوشه جنوب شرقي منطقه در بين لايه‌هاي توفي ائوسن زيرين- مياني، توده‌هاي نفوذي بشكل عدسي و يا سيل جايگير شده‌اند،

واحد gr

اين واحد از توده‌هاي نيمه ژرف با تركيب اسيدي تشكيل مي‌‌شود كه در دو محل: يكي جنوب روستاي دودهك وديگري در غرب مزرعه وسف، برونزد دارد.

برونزد سطحي توده نيمه ژرف دودهك بيش از 30 كيلومتر مربع است و جايگيري آن در بين واحدهاي سنگي به شكل استوك مي باشد.

توده نيمه ژرف (subvlcanic intrusion) دودهك بوضوح واحد غربي رسوبي- آتشفشاني ائوسن مياني را قطع و دگرگون نموده است و بخش جنوبي آن توسط رسوبات كربناته ميوسن آغازي بصورت ناپيوسته پوشيده مي‌شود درمحل سد پانزده خرداد ته نشستهاي سازند قم با يك افق تخريبي چند متري داراي قطعات گرانيتي (شامل بلور و قطعه سنگ) بصورت پيشرونده بر روي توده قرار دارند. هم چنين در جنوب شرقي كوه هندا در هسته يك تاقديس بخشي از كنگلومرا سازند قرمز زيرين برونزد دارد، اين كنلگومراي داراي قطعات كاملاً گرد شده از گرانيت مي باشد با توجه به شواهد ياد شده زمان نفوذ اين توده بعد از ائوسن مياني و قبل از اوليگوسن مياني، احتمالاً در زماني معادل ائوسن پاياني اوليگوسن آغازي مي‌باشد.

در غرب منطقه وسف توده ژرف ديگري برونزد دارد، نام سنگهاي توده در حد گرانوديوريت تا كوارتز مونزونيت تعيين شده است.

واحد md

اين سنگهاي نفوذي در بخشهاي جنوبي و مركزسي منطقه بويژه در اطراف گسل بيدهند به شكل استوكهاي كوچك، سيل و دايك برونزد دارند، سنگهاي نفوذي اين واحد بوضوح ته نشستهاي اوليگو- ميوسن (سازند قم) را قطع كرده‌اند لذا زمان نفوذ آنها بعد از ميوسن آغازي و به احتمال زياد در فاصله زماني ميوسن مياني- پاياني بوده است.

واحد ‏t

اين دسته سنگهاي نفوذي در بخشهاي مركزي منطقه بويژه حوالي گسل بيدهند بصورت متوسط تا بزرگ برونزد دارند كه از جمله مي‌توان كوه مارمو و رخنمونهاي شرق روستاي راونج اشاره نمود. اين سنگها جزء سري كالكوآلكالن هستند اين سنگهاي نفوذي ته نشستهاي سازند قم (ميوسن آغازي) را قطع كرده‌اند.

واحد gb

در جنوب روستاي كرجگان (غرب گسل بيدهند) توده توناليتي- كوارتز ديوريتي كوه مامو توسط اسيديتر در دو محل قطع گرديده است. نام سنگهاي آنها گرانوديوريت توناليت تعيين شده است اين سنگها جزء سري تولئيتي هستند.

واحد Sy

توده نفوذي باريك و طويلي با روند تقريباً شرقي- غربي كه درجنوب غربي روستاي ونارچ برونزد دارد، اين توده در محل چرخش گسله بيدهند به طرف غرب، در فضايي كه در نتيجه حركت راست گرد گسله باز شده، جايگير شده است. سنگهاي توده سينيت سديك تا مونزوديوريت و كوارتز سينيت سديك تا كوارتز مونزوديوريت تعيين گرديده است.

توده نفوذي ونارچ ته نشستها سازند قم را قطع كرده است لذا زمان نفوذ آن بعد از ميوسن آغازي و به احتمال زياد ميوسن مياني- پاياني بوده است.

واحد ap

رخساره‌هاي رگه‌ايي وابسته به توده‌هاي نفوذي ياد شده كه بصورت زبانه‌هاي (Apophyses) كوچك نفوذي با تركيب اسيدي برونزد دارند.

واحد pld

سنگهاي نيمه آتشفشاني (Subvocamic) با تركيب در وسط كه بشكل گنبدهاي نفوذي در كوه آله و شمال ونارچ برونزد دارد، اين سنگهاي نفوذي ته نشستهاي رسوبي ميوسن مياني- بالايي را قطع و دگرگون نموده‌اند و چون قطعات آنها در آبرفتهاي Qt1 وجود دارد لذا زمان نفوذ آنها تعيين گرديده است. نام اين سنگها در حد كوارتز ديوريت تعيين شده است و از نظر ژئوشيميايي جزء سري كالكوآلكالن هستند.

واحدplr

گنبدهاي نيمه آتشفشاني- آتشفشاني (Subvolcanic- volcanic dom) با تركيب اسيدي كه در اطراف روستاي راونج ( دوگنبد) و در محل كوه هندا برونزد دارند. اين گنبدها نيز ته نشستهاي سازند سرخ بالايي را قطع كرده و از لحاظ زمان نفوذ مشابه واحد pld هستند جزء سري كالكوآلكالن و تولئيتي مي‌باشند.

واحد d

توده‌هاي كوچك نفوذي كه بشكل دايك و سيل در بين سنگهاي منطقه جايگير شده‌اند. بيشتر دايكهايي كه در بين واحدهاي رسوبي- آتشفشاني ائوسن ديده مي‌شود از نوع دايكهاي تغذيه كننده (Feeder dyke) بوده و داراي تركيب آندزيت تا آندزيت- بازالتي هستند، دايكها و سيلهايي كه ته نشستهاي اوليگوسن- ميوسن (قديمي‌تر) را قطع كرده‌اند وابسته به فعاليت ماگمايي بعد از ميوسن آغازي هستند (مناطق چال گنبد و جاسب). نام اين سنگها ميكروديوريت تا ميكروكوارتز ديوريت است.

دگرگوني مجاورتي در حاشيه توده‌هاي نفوذي

توده‌هاي نفوذي واحدهاي رسوبي و آتشفشاني ترشيري را قطع نموده و در آنها هاله دگرگوني مجاورتي را پديد آورده‌اند. در پيرامون توده گرانيتي دودهك سنگهاي آتشفشاني ائوسن دگرگون شده‌اند. بنظر مي‌رسد كه سنگهاي حاشيه توده گرانيتي دودهك در فشار حدود 2 كيلوبار و درجه حرارت‌هاي حدود 350 تا 500 درجه سانتيگراد در حد رخساره آلبيت- اپيدوت هورنفلس دگرگون شده‌اند.

ته نشستهاي آهكي سازند قم در همبري با توده‌هاي كوچك و نيمه عميق ميكروكواتزديوريتي (واحد md) بلورين شده‌اند. هم چنين در شرق روستاي علي‌آباد سنگهاي آ‎تشفشاني ائوسن و آهكهاي سازند قم در همبري توده توناليتي- كوارتز كوه مامو دگرگون شده‌اند سنگهاي آتشفشاني با رنگ سبز تيره و نمايي سخت‌تر مشخص مي‌باشند.

سنگهاي حاشيه توده‌هاي توناليتي كوارتز ديوريتي (واحد t) و توناليتي- گرانوديوريتي (واحد gb) در فشارهاي حدود 2 كيلوبار و دماي 500 تا 560 درجه سانتيگراد در حد رخساره هورنيلند- هورنفلس دگرگون شده اند.

سنگهاي حاشيه گنبدهاي نيمه آتشفشاني پليوسن نيز در حد رخساره اپيدوت هورنفلس دگرگون شده‌اند.

زمين شناسي ساختماني و تكتونيك

گستره مورد بررسي بخشي از زير پهنه (Subzkone) آتشفشاني اورميه- دختر (منطقه كوچكي از گوشه جنوب غربي محدوده در پهنه (Zoom) ساختاري سنندج- سيرجان قرار دارد) قديمي‌ترين برونزدها مجموعه ايي از سنگهاي آهكي- دولوميتي متبلور متعلق به پرمين (سازند جمال) و ترياس (سازند شتري است كه بصورت گسليده در كنار يكديگر و در كنار برونزدهاي مربوط به ژوراسيك تحتاني (لياس) قرار دارند.

بنظر مي‌رسد قديمي‌ترين حركات زمين ساختي و دگر شكلي (Deformation) مؤثر در ناحيه وابسته به جنبشهاي زمان ترياس پاياني باشد بطوري كه در اثر اين حركات سنگهاي قديمي‌تر دچار دگر شكلي و دگرگوني شده اند.

حضور گسلهاي راندگي قديمي‌تر از ائوسن (در بخش مركزي و جنوب غربي منطقه) ناپيوستگي زاويه‌دار در قاعده ته نشستهاي ائوسن بر روي آهكهاي كرتاسه و ماگماتيسم شديد ائوسن آثاري از جنبش‌هاي كوهزايي اواخر كرتاسه در منطقه است. در اواخر ائوسن و اوايل اوليگوسن رخداد جنبشهاي كوهزايي باعث تغيير رژيم رسوبگذاري گرديد، همچنين بواسطه اين حركات واحدهاي قديمي‌تر دچار گسلش و چين‌خوردگي شده‌اند بطوري كه نشسته‌هاي تخريبي سازند قرمز پاييني با يك ديگر شيبي مشخص بر روي واحدهاي ائوسن قرار گرفته‌اند. بعلاوه تحت تأثير اين فاز توده هاي نفوذي و نيمه عميقي در منطقه جايگير شده‌اند بدنبال يك دوره رسوبگذاري قاره‌ايي، در زمان اوليگو- ميوسن پيشروي دريا موجب ته نشست لايه‌هاي آهكي- مارني سازند قم گرديده است. جنبشهاي مؤثر در اين زمان بيشتر بصورت حركات قائم و خشكي‌‌زا بوده كه سبب ناپايداري كف حوضه و تغييرات عمق (درياي كم عمق تا محيط كولايي- قاره‌ايي) دريا شده است. جنبشهاي ياد شده در زمان ميوسن آغازي سبب فعاليت آتشفشاني (بصورت محدود و كم حجم) و در زمان ميوسن مياني- پاياني ماگماتيسم مهمي (بويژه نفوذ توده‌هاي گرانيتوئيدي) را بهمراه داشته است. سرانجام در اواخر ميوسن آغازي بار ديگر حوضه كم عمق و كولابي شده تهشته‌هاي سازند قرمز بالايي تشكيل گرديده است جنبش‌هاي زمين ساختي آلپ پاياني در زمان پليوسن موجب تغيير رژيم رسوبگذاري، گسلش، دگر شكلي، فعاليت آتشفشانيهآآآ ت   plvو نفوذ گنبدهاي نيمه آتشفشاني (pld ,      plr) در منطقه گرديده است.

در كوارتزي جنبش زمين ساختگي ديگري موجب چين خوردگي واحدهاي قديمي‌تر و دگر شيبي قاعده نهشته‌هاي كوارتزي گرديد. بطور كلي ساخت‌هاي موجود در ناحيه داراي روند شمال غربي- جنوب شرقي هستند. مهمترين عناصر ساختماني در ناحيه شامل شكستگيهاي اصلي و چين‌خوردگيها مي‌باشد. در بخش مياني منطقه گسل امتداد لغز بيدهند با طول گسلش بيش از 35 كيلومتر ناحيه را به دو بخش تقسيم مي‌نمايد، اين گسله متشكل از چند قطعه با آرايش نردباني بوده و بنظر مي‌رسد روند حركتي بر روي آنها از نوع برشي راست گرد باشد، كه بسياري از ساختمانهاي موجود در منطقه وابسته به آن هستند در دو انتهاي اين منطقه گسله مي‌‌توان دو بخش مجزا از نظر مكانيسم گسلش را ملاحظه كرد، جايگيري توده سينيتي ونارچ در بخش لولا بخوبي بيانگر بازشدگي و روند حركتي دو بخش ياد شده نسبت به يكديگر مي‌باشد بورنزد تعداد زيادي دايك به موازات گسله بيدهند و گسله‌هاي ديگر بخوبي نشانگر وابستگي آنها به سيستم‌هاي شكستگي اصلي است بطوريكه با نزديك شدن به منطقه گسله بر تعداد و تراكم آنها افزوده مي‌شود.

انواع ديگري از گسله‌هاي امتداد لغز نيز در ناحيه وجود دارند كه داراي روند شمال غربي- جنوب شرقي بوده و ظاهراً مؤلفه حركت گسله‌هاي راندگي در ناحيه احتمالاً از دو نسل متفاوت هستند: نسل قديمي‌تر، گسله‌هاي راندگي كه در بخش مياني ناحيه (شمال راونج) و در جنوب غربي مشاهده مي‌شوند، سن احتمالي اين گسله‌ها به قبل از ائوسن و پس از كرتاسه باز مي‌گردد. بطوري كه موجب راندگي واحدهاي ژوراسيك بر روي نهشته‌هاي كرتاسه شده‌اند. نسل جوانتر آن دسته از گسله‌هاي راندگي را شامل مي‌شود. كه داراي روند شرقي- غربي بوده و به موازات دو بخش انتهاي منطقه گسله بيدهند هستند. در بخش شمالي جهت شيب به سمت شمال و در بخش جنوب شيب آنها به سمت جنوب است. بنظر مي‌رسد فعاليت گسله‌هاي ياد شده پس از ميوسن بوده است.

مكانيسم چين‌خوردگي منطقه در اكثر موارد از نوع خمش- لغزش است، بطوريكه ضخامت واحدهاي چين خورده ثابت مانده است بطور كلي چين خوردگي وابسته به گسلش بوده و شايد بتوان آنها را از اين نظر به سه گروه مجزا به شرح زير تقسيم نمود:

1-  چين‌‌هاي وابسته به گسلهاي امتداد لغز كه از طول موج بزرگتري برخوردار بوده و زاويه تقريبي آنها نسبت به گسله مربوطه در حدود 17 تا 35 درجه متغير است. روند محور چين ‌ها اكثراً شمال غربي- جنوب شرقي مي‌باشد.

2-  چين‌هاي وابسته به گسلهاي راندگي، كه تراكم بيشتر و طول موج كوتاه‌تري برخوردار بوده و در اكثر موارد روند محور آنها شرقي- غربي است.

3-   چين‌هاي وابسته به خمش گسلي كه در نواحي جاسب و جنوب ناحيه ديده مي‌شوند، بطوريكه گسلش مربوطه در سطح رخنمون نبوده ولي آثار وجود آنها از طريق چين‌خوردگي آشكار است.

بطور كلي دگر شكلي (deformation) مربوط به جنبشهاي آلپ پاياني در ناحيه مورد بررسي از نوع شكننده- پلاستيك بوده است.

زمين‌شناسي اقتصادي

در محدوده كهك آثار مواد معدني فلزي بشرح زير بورنزد دارد:

1-    مواد معدني فلزي: بترتيب اهميت منطقه‌ايي به شرح زير مي‌باشند:

-         منگنز

كاني سازي منگنز با منشاء آتشفشاني- رسوبي در بخش شمالي محدوده در داخل سنگهاي آتشفشاني ائوسن گسترش دارد از دو كانسار منگنز در اين ناحيه بهره‌برداري مي‌شود.

1- كانسار منگنز ونارچ در فاصله 30 كيلومتري جنوب غربي شهرستان قم و 4 كيلومتري جنوب روستاي ونارچ واقع است اين كانسار با ذخيره 6484000 تن كانسنگ منگنز با عيار ميانگين 84/24 درصد منگنز تأمين كننده اصلي منگنز مورد نياز كارخانه ذوب آهن اصفهان است.

كانسار منگنز ونارچ بصورت لايه اي، در نواري به طول تقريبي 12 كيلومتر با امتداد شمال غربي- جنوب شرقي (N60W) و شيب 70 تا 85 درجه بطرف شمال شرقي يا جنوب غربي در داخل يك افق شيلي- توفي (به ضخامت 10 تا15 متر) قرارداد سنگهاي آتشفشاني در برگيرنده افق شيلي- توفي منگنزدار گدازه‌هاي مگاپورفير آندزيتي Evp6 بوده كه بطور جانبي به گدازه‌هاي آندزيتي زيردريايي با بافت حفره‌دار تبديل مي‌شوند منگنز بصورت چند افق 5/0 تا 5/1 متري در بين افق شيلي- توفي قرار داشته كه گسترش آن بصورت جانبي ممتد نبوده و حالت عدسي مانند را نشان ميدهد. كانسنگ منگنز داراي بافت نواري متشكل از تناوب نوارهاي نازك منگنز و هماتيت است. كانيهاي اصلي منگنز شامل پيرولوزيت، پسيلوملان، هموسمانيت و ندرتاً رود كروزيت است.

بدليل تغييرات عيار و ضخامت زون كاني‌سازي در طول افق شيلي منگنزدار بهره‌برداري از آن پيوسته نبوده و فقط از بخشهاي پرعيار آن به ترتيب از شمال غربي به جنوب شرقي در معادن آزادگان، جلال، دربند، دكتر ، مظفري، اطهري و قره‌نا استخراج صورت گرفته است بيشترين عيار و ذخيره كانسار در معدن دربند است كه هم اكنون برداشت زيرزميني از آن در حال انجام است.

2-  در شمال افق منگنز دار اصلي ونارچ يك افق ديگر منگنز در حد فاصل واحد Et5 و گدازه‌هاي آندزيتي Ev6 رخنمون دارد كه بنام معدن شاكي مورد بهره‌برداري قرار گرفته است در اين معدن ضخامت افق شيلي- توفي منگنز دار در حدود 5 متر و ضخامت عدسيهاي منگنز در حدود 5/0 تا 5/1 متر است و طول افق منگنزدار در حدود 100 متر مي‌باشد كه بطرف جنوب شرقي با يك گسل تقريباً شرقي- غربي راست گرد جابجا و قطع مي‌شود.

-         سرب و روي

در اين منطقه كاني سازي و روي عموماً بصورت رگه‌ايي بورنزد دارد اين كانه‌ها از نوع سولفيد بوده و همراه يكديگر ديده مي‌‌شوند كاني سازي از نوع اپي ژنتيك و احتمالاً درارتباط با محلولهاي گرم پي‌آمد توده‌هاي نفوذي حد واسط ميوسن است.

-         آهن

كانه زائي اين عنصر بصورت اكسيد شامل هماتيت، ليمونيت و ندرتاً مگنتيت است كه بصورت رگه‌ايي در واحدهاي آتشفشاني ائوسن مياني بالايي ديده مي‌شود.

سنگ درونگير رگه‌هاي آهن واحد توفي- شيلي ائوسن مياني- بالايي Et5 است و بنظر مي‌رسد كه رگه‌هاي ياد شده در مرز لايه‌هاي آهكي قم و واحد توفي ياد شده تجمع بيشتري دارند. در اين معادن كاني سازي آهن با سولفيد سرب (گالن) ديده مي‌شود علاوه بر موارد ياد شده آثار كاني سازي آهن همراه با منگنز نيز در سنگهاي آتشفشاني ائوسن مياني- بالايي ديده مي‌شود هم چنين آثار كاني سازي آهن بصورت رگچه‌هاي اوليژيست بويژه در نزديكي نفوذي ميوسن بوفور ديده مي‌شود.


-         مس

كاني سازي مس بصورت آثار پراكنده مالاكيت و كالكوپيريت در سنگهاي آتشفشاني ائوسن و ميوسن ملاحظه مي‌گردد، كاني سازي عموماً بصورت رگه‌هاي كوچك و كم ضخامت بوده و براساس رخنمون سطحي ارزش اقتصادي قابل توجهي ندارند.

مواد معدني غيرفلزي

اين گروه از مواد معدني در منطقه از اهميت خاصي برخوردار بوده و مهمترين آنها بشرح زير مي‌باشد:

-         باريت:

-    اين كاني با شكل بلوري تخت بصورت مجتمع و توده‌ايي رگه‌ها و رگچه هايي را تشكيل ميدهد كه اغلب واحدهاي رسوبي آتشفشاني منطقه را قطع كرده‌اند. وابستگي خاستگاهي كاني‌سازي باريت با توده‌هاي نفوذي ميوسن موجب تجمع رگه‌هاي اين كاني در اطراف توده‌هاي نفوذي گرديده است.

 

-         گچ

 

عدسيها و لايه‌هاي گچ موجود در واحدهاي رسوبي ائوسن مياني- بالايي ذخاير شايان توجهي از اين ماده معدني را بوجود آورده است.

-         سنگهاي تزئيني و نما

انتهاي مرمري شده پرمين و ترياس در جنوب غربي منطقه پتانسيل قابل توجهي را بعنوان سنگ چيني دارا هستند. سنگ آهكهاي سازند قم با رنگ ظاهري كرم و صورتي براي سنگ نما (نوع گوهر) مناسب است، توده‌هاي نفوذي گرانيتي و گرانوديوريتي و ديوريت- گابرويي موجود در منطقه نيز در مناطقي كه تكتونيك كمتري را تحمل نموده وبرش دهي مناسب داشته باشند، بعنوان سنگ تزئيني قابل استفاده‌اند. هم چنين برونزد گسترده سنگهاي تراورتني در بخشهاي مختلف منطقه بعنوان سنگ تزئيني قابل بررسي است.

گارنت:

در جنوب شرقي روستاي شهر سدونه در محل تماس توده توناليتي- كوارتز ديوريتي ميوسن با سنگ آهكهاي سازند قم يك زون اسكارن تشكيل شده كه بيشتر از مجموعه بلورهاي گارنت قهوه‌اي رنگ (گروسولاريت) و ميزان كمتري اپيدوت تشكيل شده است. 80 درصد آنرا گارنت تشكيل ميدهد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 10 اردیبهشت 1394 ساعت: 2:02 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره گزارش مربوط به منطقة سمنان – گرمسار- ايوانكي – سرخه

بازديد: 241

تحقیق درباره گزارش مربوط به منطقة سمنان گرمسار- ايوانكي سرخه

الف) جغرافيا و ريخت شناسي منطقة گرمسار:‌ ورقة گرمسار با مختصات جغرافيايي   طول شرقي و  عرض شمالي در استان سمنان و تهران قراردارد. مرتفع ترين نقطه در گوشة شمال شرقي منطقه و در كوه عمارت واقع شده كه مشتمل بر سازند كند است و بلنداي آن 2551 متر از سطح دريا و پست ترين نقطه 761 متر از سطح دريا در بخش جنوبي در دشت كويري جنوب گرمسار قراردارد. بخش شمالي كوهستاني است. از كوه هاي مهم مي توان كوه سفيد ،‌كوه اسب پال،‌كوه سري قلعه،‌كوه عمارت را نام برد. در جنوب گرمسار و پهنه هاي رسي و نمكي وجود دارد. ميله رود در بخش شمال شرقي از شمال به جنوب به سوي دشت گرمسار و رودخانة كرك و ايوانكي نيز در بخش شمال غربي گرمسار از شمال به جنوب به سوي ايوانكي درجريان است. راه آسفالته تهران گرمسار- سمنان مهمترين محور ارتباطي منطقه است و در مسير خود از ايوانكي ، گرمسار عبور مي كند. راه آسفالتة ايوانكي  آب سرد در كنار رودخانة ايوانكي و كرك در نهايت به شهرستان دماوند و يا فيروزكوه متصل مي شود. منطقة گرمسار را مي تواني به دو بخش مناطق مرتفع كوهستاني و دشت كم ارتفاع تقسيم كرد :‌

1-    مناطق كوهستاني : درمـناطق كوهسـتاني واحـدهاي ژئـومورفولوژيكي به شرح زير است:

سازندكرج :‌ شامل توفهاي سبز رنگ در بخش شمالي ناحيه رخنمون محدودي دارد و اغلب در هستة تاقديس صخره هاي پرشين را بوجود آورده اند.

-    سازندكند:‌ شامل رسوبات تخريبي مايل به قرمز، شيل ، سنگ گچ بوده كه در محيط كولابي بوجود آمده و به طور ناپيوسته در زير كنگلومراي سازندقم قراردارد. در اثر فشارهاي تكتونيكي و وجود سنگ گچ فراوان در اين سازند در مواردي نهشته هاي مجاور خود را قطع كرده است. سنگ گچ در اين واحد به صورت برجسته و روشن رنگ نمايان است و اغلب مورد بهره برداري قرار مي گيرد.

-    سازند قرمز زيرين(گنبدهاي نمكي و گچي): اين واحد مورفولوژيكي به صورت گنبد سازندهاي قرمز بالايي را قطع كرده اند و در درون گسله در محل خمش گسل هاي امتداد لغز تمركز دارد گنبدهاي نمكي و گچي بيشتر شامل سنگ گچ،‌ سنگ نمك،‌مارن، سيلت و ماسه سنگ همراه با سنگهاي آتشفشان بازيك است. گنبدها در اثر فشارهاي تكنونيكي و ليتوستاتيكي بالا آمده و واحدهاي مجاور خود را شيب دار نموده اند.

-    سازند قم :‌ بيشتر شامل آهك،‌مارن و در مواردي سنگ گچ است كه با قاعدة كنگلومرايي به طور ناپيوسته رودي واحدهاي قديمي تر قرار گرفته است . اين واحد اغلب در هستة تاقديس رخنمون دارد و بدليل آهك فراوان در مواردي فرسايش كار سستي از خود نشان مي دهند. سنگ هاي كربناته به صورت صخره هاي پرشيب و روشني نسبت به سازنده هاي اطراف جلوه دارند.

-    سازندقرمز بالايي : در گرمسار ضخامت زياد و گسترش و وسيعي دارند و تپه‌هاي ماهورو قرمز تا مايل به سبز را تشكيل داده اند. اين واحد شامل ماسه سنگ، كنگلومرا، سيلتستون ، شيل ومارن و گاهي سنگ گچ است. گنبدهاي نمكي و گچي اين واحد را قطع كرده و آن را شيب دار نموده اند.

-         كنگلومراي هزاردره: همراه با ماسه سنگ خاكستري تپه هاي مرتفعي را در حواشي ارتفاعات البرز بوجود آورده اند.

-         رسوبات آبرفتي دامنة ارتفاعات و پادگانه هاي آبرفتي اطراف رودخانه ها.

2- دشت كم ارتفاع :  بخش جنوبي منطقه شامل پهنه هاي رسي،‌سيلتي،‌گچي است. شبكه آبراهه هاي منطقه عمدتاً موازي است. دو مخروط افكنة بزرگ حاصل از فرسايش سازندهاي قرمز بالائي وجود دارد كه شهرهاي گرمساروايوانكي روي آنها ساخته شده اند. 

ب) جغرافيا و ريخت شناسي منطقه سمنان : ناحيه سمنان دربرگيرندة قسمتي از كوه هاي البرز در شمال ايران است و بخش كوچكي از شمال آن در استان مازندران و بيشتر آن در استان سمنان است . شهرهاي مهم اين ناحيه شامل مهدي شهر(سنگسر) شهميرزاد،‌افتر،‌سپيدارگله مي باشد. در اين ناحيه كوهستاني و ناهموار چكادهاي با فرازي بيش از 2500- 3000 متر بسيارند . بلندترين آنها كوه تيزوا(3800 متر) و پس از آن كوه قدمگاه (3700متر ) است. بخش همواري كه در جنوب شرقي سمنان جاي دارد. پست ترين بخش ناحيه است (900متر) . آبريز درياي خزر و ايران مركزي در اين ناحيه است و از شرق به غرب از بام كوههاي سفيد كوه ،‌اوار،‌تيزوا،‌ادرك، شهميرزادكوه،‌مرگسر، سااو و ارو مي گذرد وناحيه را به دو حوضه آبريز شمالي و جنوبي تقسيم مي كند. بيشتر آبهاي آبريز شمالي به سوي رود تالار و آبهاي قسمت شمال شرقي به رود تجن مي رسند. پرآبترين رود در آبريز جنوبي ،‌ رود سمنان( آبدهي 27 متر مكعب در دقيقه ) است . رود اروانه نيز هميشگي بوده و در سرخه (20 كيلومتري غرب سمنان)‌ قراردارد. راه آهن و جاده آسفالتي تهران فيروزكوه گرگان نيز در شمال غربي كشيده شده است.

پديده هاي ريزش خاك وسنگ در هر دو آبريز شمالي و جنوبي وجود دارد. پائين ترين مرز فرسايش منطقه اي در آبريز جنوبي،‌ كوير نمك است و جلگه و دشت سمنان در پيرامون شمال آن جاي دارد.

    ·چينه شناسي  : در زون سمنان رخساره هاي پالئوزوئيك ديده شده در كوه چناران همانند بزكوه در ناحيه بام و ايران مركزي شرقي است مانند سازنده هاي شيرگشت،‌ پادها و بهرام. نزديكترين برونزدهاي چنين رخساره هايي به تهران در كوه چندران ديده مي شود. نبودهاي چينه شناسي كه در زون سمنان ديده مي شود از نگاه زماني، باسيچيك از زون هاي يادشده در كوههاي يادشده در كوههاي البرز هم رده نيست . براي نمونه هيچ جا در زون البرز سنگهاي ائوسن ديده نمي شود كه روي سنگهاي پالئوزوئيك قرار گرفته باشند . در حاليكه در پشتة نارگان چندران ديده مي شود. برونزدي از سنگهاي سيلورين در زون سمنان ديده نمي شود كه علت آن گسلش است كه سنگهاي اردوويسين و دونين را پهلوي هم جاي داده است. محيط رسوبي قاره اي و بويژه آبرفتي نيز زياد بوده و رسوبات ماسه سنگي و كنگلومرايي درآنها تشكيل مي شده است.گاهي حوضه هاي تبخيري كرانه اي و كم ژرفا نيز ديده شده است. پربارترين چرخه هاي  رسوب گذاري در ترياس،‌ژوراسيك، پالئوسن،‌ ائوسن مياني و ميوسن بوده است.

در چرخه ترياسي پيشين مياني نيز نهشته هاي اليكا از شمال به جنوب كم ضخامت تراند و بيشترين بار رسوبي در زون شهميرزاد است(50 متردر ميليون سال) و كمترين آن در زون درجزين (20متر). واحدهاي سيستم كواترنر بيشتر آبرفتي بوده كه به صورت ريخت پادگانها و دشتهاي آبرفتي در آمده اند نشانه هاي يخرفتي را در بلندترين قسمتهاي دشت كنديان و بالاي درة لاودار مي توان ديد. كهن ترين واحد سنگي گرمسار توفهاي سبز رنگ ائوسن است كه در بخش شمالي منطقة گرمسار رخنمون دارد.  

 · دايك ها:‌ دايكهاي بازيك توف هاي ائوسن و رسوبات شيلي سازند كندرا در بخش شمالي گرمسارقطع كرده اند . نمونه هاي سنگي از نوع آلكالي بازالت كاريتي شده با بافت اينترسرتال اينترگرانولار هستند. كاني هاي سنگ به شرح زير است: پلاژيوكلاز، ‌پيروكسن،‌ قالبهايي از يك كاني مافيك(احتمالاً اليوين)كه توسط كانيهاي ثانوي از جمله كاريت و اكسيدآهن و نيز كربنات كلسيم به طور كامل جايگزين گشته است.

 ·دياپيرهاي نمكي(   Solt Diapire) : دياپيرهاي نمكي در منطقه گرمسار گسترش وسيعي  داشته و خواستگاه سنگ نمك واحد   ol وol است كه سن احتمالي آن ائوسن  پاياني اليگوسن پيشين را داراست. سنگ نمك در نواحي گسله بر اثر اعمال نيروهاي تكتونيكي، داشتن خاصيت پلاستيكي و وزن مخصوص كمتر از رسوبات اطراف به سمت باد حركت كرده و رسوبات جوانتر را از جمله رسوبات سازند قرمزبالائي قطع كرده است. آتشفشاني بازيك حد واسط به صورت عدسي مانند تشكيل يافته است . در برخي موارد ميان لايه هاي آهك مارني در اين واحد وجود دارد كه حاوي فسيل هاي خارپوست است. دياپيرهاي نمكي طي دو مرحله تشكيا يافته اند:‌ در مرحلة اول دياپيرهاي نمكي همزمان با فعاليت گسل ائي با امتداد شرقي غربي كه بيشتر از نوع معكوس و ياتراستي هستند تشكيل يافته اند . اينگونه دياپيرها گسترش فراوان و ارتفاع كمي دارند وبخش هايي از آن توسط پادگانه هاي آبرفتي پوشيده شده است.

در مرحله دوم دياپيرها در امتدادگسل هايي با امتداد شمالي جنوبي و يا شمال شرقي جنوب غربي شكيل يافته و گسترش كمتر دارند. ارتفاع آنها نسبت به دياپيرهاي مرحله اول بيشتر است و نهشته هاي قرمز رنگ سازند قرمز بالائي را بريده اند.

 ·گسل هاي (تكتونيك زمين شناسي ساختماني منطقه) : بخش شمالي گرمسار در پهنة البرز و بخش جنوبي آن به صورت فروافتادگي است در پهنة ايران مركزي جاي دارد و گسل گرمسار اين دوپهنه را از هم جدا كرده است . نهشته هاي ائوسن (سازندكرج وكند) كهن ترين رخنمون هاي منطقة گرمسارند. در بخش هاي جنوبي پهنة البرز سازندهاي قرمز زيرين و قرمز با همبري و تا حدودي سـازند. قـم به نـسبت گسترش وسيعي دارد. گسل هاي چندي در ناحية سمنان ديده مي شود كه برخي از آنها گسترش منطقه اي دارند:  1- گسل سمنان (Sf ) : از شمال كوه هاي كوله چندران مي گذرد و جداكنندة زون ساختاري البرز مي باشد. در بيشتر جاها در حالت راندگي است(ايران مركزي برالبرز) .دنبالة غربي آن از مرز جنوبي كوه هاي البرز مي گذرد. سنگهاي پالئوزئيك در دو سوي گسل سمنان هم رخساره نيستند. حداگثر جابه جائي قائم آن 1500 متر در كوه چندران است كه در آنجا مارن هاي ائوسن در كنار سنگهاي سازند بهرام جاي دارند. كمترين جابه جايي قائم در، مس دره و نزديك به 500 متر است.

2- گسل عطاري (ATF) : چون از زير آبرفتهاي دشت سمنان مي گذرد بنابراين نمي توان تشخيص داد كه در ناحيه سرخه با گسل سمنان پيوند خورده است يانه؟ در ناحيه جام كه رد آن آشكار است هيچ جا با برونزدهاي كهن تر از ائوسن همبري ندارد و بنابراين جابجايي قائم آن زياد نيست . سنگهاي مزوزوئيك كه در جنوب آن برونز دارند با سنگهاي همزمان دركوه هاي البرز و زون ميان دو گسل سمنان   عطاري  همرخساره نيستند.

3- گسل ديكتاشن(DF ) : گاهي در حالت راندگي ( به سوي جنوب) مي باشد سنگهاي ژوراسيك كنار (سنگهاي ژوراسيك كنار سنگهاي ميوسن) . گسلهاي سنگسر ودرجزين آنرا جابه جا كرده اند.   

4- گسل انزاب (AF ) : دنبالة غربي آن در شمال آبگرم،‌در كوه چناران از بين رفته وبه سمت شرق پس از گذر از جنوب رضا آباد( ناحية جام) وجنوب كوه آب شرف به گسل سمنان مي رسد. گسلي كم وبيش قائم بوده و حداكثر جابه جائي آن در شمال لاج آنجا كه سنگهاي كرتاسة بالا در كنار دولوميت هاي سلطانيه پهلو گرفته اند نزديك به 400 متر برآورد پذيراست. گسل چپگرد و سنگسر آن را نزديك به 1 كيلومتر جابه جا كرده است.

5- گسل بشم (BF ) : سراسر سمنان را درنورديده و به حالت گسل راندگي است. به سمت غرب در دشت كنديان از ميان مي رود. دنبالة شرقي آن در ناحية شورستان رسم رودبار ، به گسل بزرگ آبيك شاهرود مي پيوندد . حداكثر جابه جايي آن در ناحية كبود دره بود. كه با پهلو گرفتن سازندباروت با سنگهاي مارني ائوسن بازشناسي شده است.

6- گسل راندگي آبيك شاهرود (ASF) : يكي از گسل هاي سراسري در كوه هاي البرز است . در برخي از جاها ، به ويژه آنجا كه سنگهاي دو سوي آن نرم باشند (مارن و شيل) شيب آن خيلي كم شده و به حالت روراندگي در آمده است.

7- گسل اوريم( :  ( OFبه سـوي غـرب در نـاحية فيروزكـوه ، به گسل آبيك شاهرود مي رسد ، دنبالة شمال شرقي آن پس از گذر از هيكوه،‌به سوي بادله كوه مي رود . در بخش هاي قابل بررسي آن چپگرد داشته و حداكثر جابه جائي قائم آن در ناحية كوه اتابك به 1000 متر نيز برآورده شده است. 

8- گسل سي يرد(SF):ميان دو گسل اوريم و آبيك شاهرود جاي دارد. و از آنها قديمي تر است و حداكثر جابه جائي آن نزديك 1700 متر برآورده شده است.

9- گسل هاي كوچكتري چند در ناحيه شناخته شده اند كه يا با گسل هاي يادشده در پيوند مي باشند و يا آن را مي برند. در اينجا آشكارترين آنها را نام مي بريم : گسل اورار و گسل چپ گرد و موازي آن به نام سياه خاني كه با هم يك زون از گسلهاي موازي را بوجود آورده اند. گسل راستگرد شن چاله كه در راستاي شمال،‌شمال شرقي جنوب ،‌جنوب غربي است . گسل راستگرد باركوه كه گسلهاي اسپي لت و سي يرد را مي برد . گسل اسپي لت كه در سوي شمال شرقي به گسل اوريم مي پيوندد. گسل سااو كه موجب بالا آمدن سنگهاي سازند شمشك شده و آنها را در كنار مارن هاي ائوسن جاي داده است. گسل چپگرد و سنگسر و درجزين و چند گسل ديگر،‌گسل هاي منطقه گرمسار به دو دسته كلي تقسيم مي شوند كه عبارتند از :‌الف) گسلهاي راندگي و معكوس ( گسلهاي حاصل از فشردگي) : شامل گسلهاي چون 1- گسل گرمسار :‌  اين گسل از بيست كيلومتري شمال خاوري ده نمك تا شمال گرمسار داراي راستاي شرقي- غربي است. اين گسل از شمال گرمسار به سمت غرب با خمهاي زيادي از دامنه كوههاي تخته رستم و كوه سرخ در جنوب شرقي ورامين مي گذرد و سرانجام به گسل پيشوا مي پيوندد . درازاي اين گسل بيش از صد كيلومتر برآورد شده است . اين گسل در بخش شرقي مرز بين سازند آبرفتي هزاردره و آبرفتهاي دشت را مي سازند و در زير مخروط افكنه هاي حاصل از فرسايش هزاردره پنهان است و در بخش غربي در جنوب كوه سرخ يال جنوب غربي كوه سرخ را دريده و موجب رانده شدن سازندقرمز بالايي بر روي دشت شده است (بربريان و همكاران 1375)

راستاي اصلي گسل گرمسار شرقي غربي است ولي بر اثر جابه جا شدن اين گسل با گسل هاي چپ لغز با امتداد شمال شرقي جنوب غربي پيچ و خمهاي زيادي پيدا كرده و به صورت پله درآمده است. راستاي اصلي شرقي غربي قديمي است و ساز و كار در اين امتداد راندگي است و به سوي شمال شيب دارد ولي ميزان شيب آن نامشخص است. در مسير اين گسل دياپيرهاي نمكي با پوشش گچي و مارني رخنمون يافته است.

ديگر گسل هاي منطقه گرمسار شامل:‌2گسل كل كوه ،‌ 3 گسل سرخ كلوت،‌ 4گسل قربيلك،‌5گسل كوه كلرز،‌6 گسل ايوانكي  : اين گسل با ساز و كار راندگي راستاي غرب و شمال غرب شرق و جنوب شرق دارد و از شهر ايوانكي مي گذرد. شيب آن به سوي شمال و شمال شرق است . با توجه به پوشيده شدن گسل سازنده هاي سمت جنوب غربي آن مشخص نيست ،‌ليكن در كمر بالاي گسل كنگلومرا مي سازند هزار دره قراردارد. 7 گسل ويرانه ،‌8  گسل شمال ويرانه ،‌ 9 گسل كوه لاله زار، 10 گسل جنوب كوه لاله زار،‌ 11 گسل باختر گرمابسر،‌12 گسل جنوب كوه كلرز.

ب ) گسلهاي امتداد لغز: شامل  1   گسل كوه حسين خاني ، 2  گسل پايين قلعه ،‌ 3 گسل كوه شريفه ،‌ 4گسل كوه تخته رستم ،‌5گسل غرب كوه كلرز،‌6 گسل كبوتر دره مي باشند . 

بخش 5 چين خوردگيها: در منطقه گرمسار در بخش غربي و جنوبي و جنوب غربي روستاي گرمابسر تاقديس بزرگي وجود دارد. محور تاقديس در بخش غربي و جنوبي روستاي گرمابسر در امتداد شمال غرب به جنوب شرق است و ميل (Plunge ) آن به سوي جنوب شرق است در هسته تاقديس سازندهاي ائوسن تبخيري سازند كند به صورت گنبد مانند  در هستة تاقديس نفوذ كرده است . يال جنوب غربي اين تاقديس در بخش مركزي شيب كمتري نسبت به يال شمال شرقي دارد و جهت انتقال تكتونيكي به سوي شمال خاور  را نشان مي دهد . اين تاقديس در نتيجة رشد گسل گرمابسر بوجود آمده است تاقديس ويرانه كه حاصل چين خوردگي سازندقم مي باشد در واقع چين حاصل از گسترش با ميل ب سوي غرب شمال غرب است كه در اثر حركت فرا ديوارة گسل ويرانه بر روي فرو ديواره ايجاد شده است .

بخش 6 زون هاي تكتونيكي رسوبي و ساختار آنها:‌ از نگاه تكتونيك ايران زمين، قسمتي از در زون اصلي يكي ايران مركزي و ديگري البرز در منطقة سمنان ديده مي‌شود: ايران مركزي: در جنوب گسل شماره گسترده است و از آنجا كه تنها گسترة كوچكي از آن ميان دوگسل سمنان و عطاري در اين ناحيه برونزد دارد،‌آن را زون سمنان ناميده ايم.ويژگي هاي چينه شناسي آن به ساني است كه مي توان آن را زون تدريجي ميان ايران مركزي و البرز دانست برونزدهاي پالئوزوئيك كه در كوه چندران و ناحية ناركان وجود دارد با سنگهاي ايراني مركزي هم رخساره است. برونزدهاي مزوزوئيك به ويژه ترياس و ژوراسيك كه در شمال ناحية جام ديده مي شود با سنگهاي همزمان در كوه هاي البرز هم رخساره است. در اين زون برونزد كوچكي از سنگهاي آهكي اوربيتولين دار وجود دارد كه هم با سازند تيزكوه (كوه البرز) و هم با واحدهاي نفت ياپرپا(ايران مركزي ) همانند است و در نقشة سمنان آن را هم رخساره با البرز نشان مي دهند. در كوه چندران ،‌ماسه سنگ وشيل روي دولوميت هاي سازند بهرام جاي گرفته كه امكان دارد هم از سازندهاي شيشتو يا سردر باشد ولي چون دليل روشي بدست نيامد آنرا سازد شمشك ناميده اند. سنگهاي شيلي و دولوميتي نارگان امكان دارد همسن سنگهاي شيرگشت (اردويسين ) باشد كه بادگرشيبي روي آنها آندزيت هاي ائوسن جاي گرفته اند. سنگهاي آوراي  و قرمز رنگ كرتاسه بالايي و گدازه هاي آندزيتي و ريوليتي داسيتي ائوسن را تنها در اين زون مي توان ديد. ريخت اصلي اين زون و ساختار آن ناوديس هاي نوكه و چندان است . تاقديسهاي ناركان و چندران جنوبي ،‌هر دو گسليده اند و احتمالاً روي كهن پشته جاي گرفته اند. در جنوب گسل عطاري هيج جا برونزد ديده نمي شود . ساده اينكه زون سمنان سوي شمال و روي زون البرز رانده شده و گسل در جزين آن را جابه جا كرده است.

 ب) زون البرز:‌بيش از 85 درصد منطقة سمنان را دربرگرفته است.در اين زون با كمك گسله اي سراسري شبم وآبيك شاهرودمي توان 3 زون اصلي تر به نام (I) تيزوااوريم ، ( (Пقدمگاه ادرك ،(Ш) شهميرزاد افتر را جدا كرد. دو تا از آنها را به چند زون كوچكتر تقسيم مي شوند و به اين ترتيب روي هم 8 زون را به دو واحد بزرگ البرز جدا كرده ايم .اين زونها بدين نامند:‌(In) اوريم : در شمال گسل اوريم گسترش دارد . ناوديس امافت نرو ساختار اصلي آن است. در پهلوي جنوبي آن كه گسليده است، شيب لايه ها تا 70 درجه به شمال ديده مي شود. پهلوي شمالي آن كمي موجداراسـت و به تاقديس تنگ و درازادكمر مي پيوندد. گسترش سنگهاي آتشفشاني در سازند شمشك از ويژگي هاي اين زون است كه در زون هاي ديگر ديده نمي شود. چنين برمي آيد كه آهك چرت دار بخش زيرين لار در اين زون به سوي شمال مايه نگرفته است . قسمتي از بازالت هايي كه در دو سوي گسل اوريم ديده مي‌شود قسمتي از سازند جيرود است ميانگين ضخامت رديف چينه شناسي از سازنده لالون تا مارن هاي ائوسن نزديك به 4600 متر است . اشكوب اصلي تكتونيكي اين زون را رخداد لارامي بنياد نهاده است.

(Ib) نيزوا:‌گسترة آن در ميان گسلهاي آبيك شاهرود ، اوريم و سي يرد مي باشد و به سوي شمال شرقي و شرق دنباله دارد. از ويژگي هاي آن وجود روند شمال  شمال شرقي جنوب جنوب غربي است كه در گستردة كوچكي از زون،‌ از كوه گرچين باد تا كشتزارتابستاني سي يرد شناسايي شده است. در اينجا كهن پشته‌هايي از سنگهاي كامبرين زيرين و يا پائين تر وجود داشته كه به علت رخدادكالدوني بنيادگرفته باشد.

بخش 7 : ويژگي هاي سنگهاي آذرين و دگرگوني در ناحية سمنان :

    ·سنگها و فعاليت ماگمايي : سنگهاي آذرين دروني ناحيه بيشتر به شكل توده هاي كوچك و يا دايكهايي مي باشند كه درون سنگهاي ديگر نفوذ كرده اند روي هم 5 واحد از اين سنگها عبارتند از :

1) ديابازهاي به رنگ سبزتيره كه بيشتر آنها در زون شهميرزاد برونزد دارند. پراكندگي آنها درون واحدهاي باروت ، زاگون لالون و مبارك مي باشد ولي در سنگهاي ترياس ديده نشده اند و در ميان ماسه سنگهاي قرمز رنگ پرمين هم مي‌توان آنها را ديد .

2) سنگ نفوذي با تركيب حد واسط تا بازيك كه در زون خطركوه درون سازندهاي باروت و زاگون نفوذ كرده است در وال دره غرب جاشم اين توده را در سازند شمشك نيز يافته ايم.

2)  ديوريت وديابازهايي كه درزون سمنان ديده مي شود بيشتر به شكل دايكها يا توده هاي كوچكي اند كه بيشترشان در سنگهاي كوه چندران نفوذ كرده‌اند (ونارگان).  بدين علت آنها را وابسته به ماگمازيي پس از ائوسن .

3)  آداماليت كه بزرگترين توده نفوذي ناحيه در زون سمنان است (ناحيه نوكه) اين توده با گستره اي نزديك به 12 كيلومتر مربع درون سنگهاي آتشفشاني ائوسن و ماسه سنگها و آهك كرتاسه نفوذ كرده و داراي هالة دگرگوني آشكار است، سنگ به رنگ روشن است و گاهي مي توان آن را گرانو ديوريت ناميد .

4)  سيل و دايكهاي بازيك كه در سازندهاي كرج و تجن ، به ويژه در ناحيه پشم گور سفيد، ديده مي شود، در اين گروه جاي دارد. از نگاه تركيب كاني ها، همانند دايك‌هاي درون سازند تجن مي باشد سن آنها نيز پس از ائوسن و شايد اليگوسن باشد.

  به كمك سنگهاي آذرين دروني و بيروني كه در ناحيه سمنان برونزد دارند، چند فاز ماگمازايي را مي توان باز شناخت كه بيشترشان از جنبش هاي تكتونيكي منشأ گرفته اند اين گازها بدين رديفند : الف) ماگمازايي كالدوني: بازالتهاي اليوين داري كه در سازند جيرود شناسايي شده، يكي از پيامدهاي رخداد ياد شده است .

در ناحيه سمنان تنها در گسترة گسل اوريم ، اين بازادها ديده مي شود دنباله آن در شمشك قابل پيگيري است.

ب) ماگمازاي هرسينين ديابازهايي كه در شهميرزاد كوه ديده مي شود از ويزئن جوانتر و از ترياس پيشين كهنسالترند و بدين علت آنها را مي توان به رخداد هرسينين نسبت داد كه پيامد ناز انبساطي بنياد گرفته اند.

پ) ماگمازايي كيمري پيشين : اين فاز درناحيه سمنان و ديگر جاهاي البرز اهميت بسزايي دارد و گاهي بيش از هزار متر بازالت بيرون آمده است در برخي از جاها در حالت ديابازي است اين فاز در برخي از جاها درازناي بيشتري وجود داشته است. مانند زون اوريم كه در آن، سنگهاي آتشفشاني،‌ با تركيب حد واسط بازيك را درون سازد شمشك نيز مي بينيم .

ت) ماگمازايي رخداد لارامي: كه اين فاز از مهم ترين فازهاي آتشفشاني ايران بوده است . سنگهاي آندريتي، ريوليتي و داسيتي در زون سمنان گسترش دارند ولي توف هاي سازند كرج در بخش بزرگي از ناحيه سمنان پراكنده اند.

ث) فاز ماگمايي اليگوسن و ميوسن : سنگهاي به وجود آمده از اين فاز، در زون سمنان خيلي بيشتر اززون هاي ديگر گسترش دارند. همه آنها درون سنگهاي ائوسن نفوذ كرده اند كه بزرگترين آنها توده آداماليت ،‌گرانوليت،‌نوكه است .

دايك ها و سيلاي ديابازي در زون اختر هم مي توان ديد كه درون سازندهاي فجن و كرج جاي گرفته اند. همبري آنها بسيار آشكار است در سازند قم ،‌در زون فجن در جزين چند لايه توفي ديده مي شود كه بازگوي فعاليت آتشفشاني هر چند  كم گستره در زمان ميوسن است اين توف ها داسيتي مي باشند.

        n سنگهاي دگرگوني :

درناحـيه سـمنان سـنگهاي دگــرگوني خيلي كم ولي هر دو نوع منطقه اي و همبري ديده مي شود .

1)  دگرگوني منطقه اي : درازاي گسل پشم،‌ در جنوب كبود دره سنگهاي بخش زيرين سازند باروت روي سنگهاي ائوسن رانده شده اند،‌اين سنگ بدون ترديد از باروت كهنسال تر است ونشان مي دهد كه پي سنگ ناحيه را سنگهاي دروني تشكيل داده اند .

    سنگهاي سازند كه دگرگوني خيلي خفـيفي دارنـد، ونشانه هايـي از فرايند دگرگوني منطقه اي در اين ناحيه اند.

2) دگرگوني همبري: سنگهاي دگرگوني همبري پيرامون توده نفوذي نوكه در هالة آشكاري گسترش دارد اين سنگها بيشتر از نوع هورنفلس كه اصل آنها گدازه هاي آتشفشاني و توف هاي ائوسن بوده است در برخي ديگر در كال شاهوران برونزد دارند. چنين برمي آيد كه شايد تنها رخدادي كه توانسته دگرگوني منطقه اي به بارآورد همان رخداد كاتانگايي (بايكالي) بوده است. 

بخش 8: زمين شناسي اقتصادي ( Ecmomic geology ) :

الف) ناحية گرمسار:‌آثار معدني فلزي شناخته شده در اين منطقه بسيارناچيز و منحصر به كاني هاي مسي مانند مالاكيت و آزوريت است كه گاه در برخي از رگه هاي موجود در نهشته هاي ميوسن ديده مي شود . آثار معدني غيرفلزي شامل كاني‌هاي نمك طعام ،‌زيپس،‌گوگرد،‌سنگ آهك ، سولفات سديم و پتاسيم و پتاس به شرح زير است:

1-نمك طعام (salt ) : در دياپيرهاي نمكي سنگ نمك رخنمون دارد و به صورت واحد     O1   مشخص گرديده اس. زيپس و مارن به صورت سنگ پوشش بر روي سنگ  نمك

قرار گرفته است و با توجه به وسعت رخنمون هاي دياپيرنمكي و سنگ نمك ذخيرة بسيار زيادي از اين ماده معدني در گرمسار وجود دارد. سنگ نمك در مسير حركت و دياپيري به تدريج ناخالصي هاي خود را به جا گذاشته و درجة خلوص آن بالا مي رود. در مواردي كه ميزان حركت نمك از خاستگاه اوليه ناچيز است لايه هاي نمك آغشته به ناخالصي هايي چون مارن،‌رس،‌موادآلي و غيره است. سنگ نمك اغلب به رنگ سفيد تا خاكستري روشن است، ليكن در مواردي به رنگ زرد، نارنجي،‌صورتي،‌آبي و طوسي در آمده است. انواعي كه به رنگ آبي هستند به راديواكتيو آغشته اند.

2- سنگ گچ (Gypsum) : اين مادة معدني ذخيرة قابل ملاحظه اي در منطقة گرمسار دارد. دربرخي موارد درجة خلوص آن بالاست و بسترهاي لايه هاي سنگ گچ در خور توجه است. سنگ گچ درواحدهاي سازند قرمز زيرين( ) O1g و O1gm) وسازند كند (Eogm,Eogl, Eog) ديده مي شود . در سازد قرمز زيرين سنگ گچ همراه با مارن به صورت سنگ پوششي دياپيرهاي نمكي را تشكيل داده است. يكي از معادن مهم سنگ گچ در بخش شمال منطقه به نام معدن سنگ گچ چشمه پرور است كه در سازند كند قرار دارد. وجود سنگ گچ فراوان در سازندكند موجب شده كه اين واحد اغلب به صورت گنبد مانند بالا    آمده و سازندهاي جوان تر از خود ماند سنگهاي كربناته قم را قطع كرده است.

3-سنگ آهك :‌در سازند قم به برخي موارد سنگ آهك به درجة خلوص بالايي ديده مي شود كه مي تواند كاربرد ساختماني داشته باشد.

4- گوگرد ( sulfur ) : در جنوب شرقي كوه كلرز در ميان دياپرگچي و نمكي معدن متروكه گوگرد قرار دارد. گوگرد به صورت رگچه هاي متعدد در سنگ آهكي ديده مي شود . بر روي آن زيپس و مارن قراردارد و زيپس آن نيز آغشته به گوگرد مي باشد . در اطراف معدن آثاري از كوره هاي ذوب ديده مي شود.

5- سولفات سديم  ( solium sulfate) : در اطراف كوير جنوب شهرستان گرمسار بعد از بارندگي بر اثر خاصيت موئينگي سولفات سديم NaSO4 به همراه نمك بالا آمده و براثر خشك شدن سطح زمين بر روي رسوبات رسي و ماسه اي شوره با ستبراي حدود 30-10 سانتي متر تشكيل مي شود. منطقه شوره زده يا پهناي حدود 4 كيلومتر و طول 8 كيلومتر در حاشية فرو افتاده و مرطوب كوير به صورت مناطق شوره زده ديده مي شود مناطق پرعيار در لابه لاي سنگ نمك به رنگ سفيد مايل به زرد قراردارد.

6- پتاس: وجود پتاسي همراه با سنگ نمك به طور دقيق ثابت نشده است ولي از آنجاييكه پتاس قابليت انحلال بيشتري از سنگ نمك دارد. در اعماق زمين مي توان آنرا جستجو كرد . با توجه به وجود ذخيرة زيادي از سنگ نمك جا دارد مورد اكتشاف قرار گيرد.

ب) ناحيه سمنان

در ناحيه سمنان چند مادة معدني (بيشتر نافلزي ) ديده مي شود كانسارهايي كه اين ماده معدني را در خود دارند همزمان با رسوبگذاري مي باشد.

1) ماده معدني نافلزي در ناحيه:

-    (لاتريت پرهين): تها در زون سنگسر ديده مي شود افق قرمز رنگ بالايي سازند روتر در كوه لاتريتي است كه پرآهن است و به احتمال زياد، به عل به وجود آمدن آن فعاليت آتشفشاني در پري پسي بوده كه هوازدگي و فرسايش پيامد آن ، افق لاتريتي را موجب شده است ولي گسترش چنداني ندارد.

-    (فلورين): از خاك كوه لا كمر به سوي شمال شرقي درچند جا از كوه هاي البرز فلورين يافت شده كه در بالاترين لايه هاي آهكي سازند اليكا ( بخش ورسك) جاي دارد مانند ناحيه ي ميانه ،‌شش رودبار، بالادوآب،‌آبگرم و

    همراه فلوري سرب و بارتيين ديده مي شود كه در فاز ديگري به وجود آمده است.

- (لاترين خاك نسوز ترياس پسين ): از پيامدهاي رخداد تكتونيكي كيمري پيشين درست شدن آن است كه در بخش قائده مي سازند شمشك ديده مي شود هوا زدگي و فرسايش پس از آن موجب درست شدن لاتريت بوكسيت شده است كه در ناحيه سمنان تنها در زون سنگسر آن را به عنوان خاك نسوز استفاده مي كنند.

-    (زغال سنگ): در بخش طرزه از سازند شمشك عدسي هاي خيلي نازك و لايه هاي نازك از زغال سنگ درست شده است. در زون نيزوا- اوريم- بيشترين نشانه هاي اين لايه ها در زون شهميرزاد نيز چنين بوده است.

-         (ماسه سنگ كواترنري ): در قسمت بالاي سازند شمشك به ويژه در بخش شهميرزاد و عدسي هايي از ماسه سنگ درست شده است كه براي هر دو صنعت شيشه سازي و ريخته گري مورد بهره برداري قرار گرفته است.

-         (دولوميت): هر جا در ناحيه كه سازند لاردولوميتي باشد براي شيشه سازي مناسب است.

-         (كائولن):  در سنگهاي توفي ائوسن در ناحيه كلياب و كاني دره به علت دگرساني مقداري كائولن نامرغوب درست شده است.

-    (گچ) : در زون خطير كوه: درون سازند باروت عدسي گچ درست شده كه در زون هاي ديگر نيز برونزد دارد نشانه اي از گچ ديده نشد در زون اختر گچ هاي ائوسن    اليگوسن گسترش بسيار زيادي دارند و ذخيره آن خيلي است .

-    (گل سرشور) : درمانهاي روي گچ در يكي دو جا گل سر مي شود (بنتونيت ) درست شده كه از آن مصرف سرشوري بهره برداري محلي مي كنند.

-    (نمك خوراكي ) : درمانها و ماسه سنگهاي قرمز رنگ ائوسن در كوه نمكدان عدسي هاي كوچكي از نمك به همراه گچ درست شده است .

2) مادة معدني فلزي :‌ در ناحيه سمنان مادة معدني گالن و مانيتيت به وجود آمده است كه به ويژه مانيتيت خيلي ناياب است.

-    (گالن): رگه هايي از گالن درون سنگ آهك كرتاسه بالا ديده مي شود در بخش جنوبي زون شهميرزاد نيز در آهك هاي كرتاسه رگه هاي گالن و باريت ديده مي شود.

-    (مانيتيت ): در زون سمنان پيرامون توده نفوذي نوكه ،‌در چند جا رگه هايي از مانيتيت وجود دارد. وابستگي كانار يا توده نفوذي خيلي روشن است . كانه درون سنگهاي آتشفشاني  ائوسن جاي دارد. اين مانيتيت ،‌ناب (بيش از 80 درصد آهن) مي باشد .

3) ماده ساختماني و راه سازي:‌ در دشت سمنان هر جا كال بزرگي وجود داشته است در آنجا بهره برداري از ماسه پرداخته اند.

4) آبهاي معدني : در ناحيه به صورت چشمه هاي گرم و سرد ديده مي شود كه بيشتر آنها آب گرم است ( در بافته زون  سنگسر ) . در شمال ده ارونه ،‌چشمه هاي گوگردي آب سرد وجود دارد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 10 اردیبهشت 1394 ساعت: 2:01 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 1652

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس