تحقیق و پروژه رایگان - 18

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

برنامه‌ریزی و نقش آن در تأمین و توسعه منابع انسانی

بازديد: 262
برنامه‌ریزی و نقش آن در تأمین و توسعه منابع انسانی

برنامه‌ریزی ونقش آن در تأمین و توسعه منابع انسانی

فهرست مطالب

 

مقدمه. 1

مفهوم برنامه ريزي.. 2

تعریف برنامه‌ریزی:3

مراحل برنامه‌ریزی:4

اصول برنامه‌ریزی:6

برنامه‌ریزی آموزشی چیست؟. 8

اهمّیّت برنامه‌ریزی آموزشی:8

برنامه‌ریزی نیروی انسانی (man power planning):9

تعریف و مفهوم توسعه انسانی:9

تعریف ومفهوم منابع انسانی:11

مدیریت منابع انسانی:11

تعريف توسعه:13

تعريف توسعه انساني:13

تعريف توسعه پايدار:13

برنامه ريزي نيروي انساني؛ پيشينه وضرورت:14

نقش برنامه ريزي آموزشي در توسعه و تأمين نيروي انساني:15

رويکردي استراتژيک به فرايند برنامه‌ريزي آموزش:16

استراتژي آموزش:17

تدوين استراتژي برنامه‌هاي آموزشي:17

رويكردهاي استراتژيك در برنامه ريزي آموزشي.. 21

استراتژي‌هاي سازماني و ساختار برنامه ريزي آموزشي.. 23

فرايند پيشنهادي آموزش... 25

مزاياي برنامه ريزي استراتژيك آموزش... 27

نتيجه گيري.. 28

فهرست منابع. 29

 

 

 

مقدمه

به طور عمده دو دليل اساسي براي رويکرد استراتژيک به برنامه ريزي آموزشي براساس نيازهاي واقعي كاركنان وجود دارد: اولين دليل آن است كه تغييرات فناوري، فشار شديدي بر سازمان و مديريت آن وارد مي كند به گونه اي كه پرداختن به آنها نياز به كاركناني با انواع خاصي از مهارتها و توانمنديهاي خاص را ايجاب مي كند. به طور مثال تصور حركت به سوي نانو فناوري و جايگزيني فناوري‌هاي نرم افزاري به جاي فناوري‌هاي سخت افزاري، نكات قابل توجهي را براي انواع مهارتهاي مورد نياز نيروي كار فعلي و كاركناني كه طي چند سال آينده وارد سازمان مي‌شوند را در بر دارد. ديگر آنكه قابليت جايگزيني مهارتهاي مختلف و تقاضاي نسبي متغير براي يادگيري و بازآموزي مهارتهاي فعلي، جنبه‌هاي تحريك كننده‌اي از هر برنامه آموزشي در حال رشد است كه مي‌بايست به جاي برنامه‌هاي ثابت آموزشي به عنوان نقطه آغاز برنامه‌ريزي استراتژيک آموزش و تلفيق آموزش با استراتژي سازماني به حساب آيد. به استناد مشاهدات صورت پذيرفته، در شرايط فعلي، مديران سازماني دچار يك اشتباه منطقي شده‌اند و نياز به نيروي انساني با كيفيت بالا را ضرورتاً مترادف با تقاضاي موثر اقتصادي فرض كرده‌اند. به گونه اي كه بر اين باورند كه تقاضا براي مهارتها را مي توان به طرق مختلف و با كمترين هزينه تامين كرد به نحوي كه هيچگونه فشاري بر سازمان وارد نشود، به اعتقاد آنان هنگامي كه يك راه بهينه براي پاسخ به نيازهاي آموزشي، تامين نيروي انساني مورد نياز با كمترين هزينه است، تنها يك راه منحصر به فرد آموزشي براي آن وجود ندارد. در تقابل با اين انديشه بايد گفت كه نوع برنامه ريزي هر چه باشد و واقعيتها را مورد نظر قرار دهد يا ندهد لازم است كه استراتژي و خط مشي آموزشي مشخصي ارايه گردد. در برنامه ريزي استراتژيک آموزشي ابتدا بايد اهداف مشخص شوند. اين اهداف نه با فرافكني حاصل خواهند شد و نه با پيش‌بيني مترادف هستند. براي دستيابي به اهداف تعيين شده لازم است كه پس از تشخيص اولويتها، يك برنامه يا طرح اجرايي ارايه گردد. بنابراين، تشخيص اولويتها، بعد از تعيين اهداف دومين گام مهم و ضروري براي ارايه يك خط مشي آموزشي است. در اين راه بايد انتخابي صورت گيرد كه خود جرياني مشكل است و برنامه‌ريزان خصوصاً در حيطه آموزش اغلب به اين نکته توجه نمي کنند كه انتخاب يك هدف انصرافي از هدفي ديگر را به‌دنبال مي آورد. براي تحليل بيشتر لازم است تا با رويکردي استراتژيک، اثرات برنامه ريزي آموزشي را که از اين پس با نام برنامه ريزي استراتژيک آموزش از آن ياد مي کنيم بر توسعه ابعاد مختلف سازمان مورد توجه قرار دهيم. لازم به ذکر است که در اين مقاله فقط به تحليل نکات حائز اهميت دربرنامه ريزي استراتژيک آموزشي پرداخته خواهد شد و به تصميماتي كه بايد اتخاذ گردند اشاره اي نخواهد گرديد، چرا كه اتخاذ تصميمات به شرايط ويژه هر سازمان بستگي دارد.

مفهوم برنامه ريزي

هرفردی درزندگی آرزوها، خواسته هاوآرمانهایی دارد، غالباً خواسته هایی برآورده می‌شوند که مبتنی بر امکانات ومحدودیتهای موجود (واقعیتها) بوده وبرای تحقق یافتن آنها تدابیردرستی اتخاذگردد. لذادرابتدا میتوان برنامه‌ریزی راطراحی ونقشه کشی برای رفع نیازها ورسیدن به آرزوها وخواسته‌ها تعریف کرد.

برنامه‌ریزی به عنوان وسیله، درحقیقت نوعی استراتژی است که از طریق فراهم کردن امکانات ومنابع به روش علمی ومنظم در راستای اهداف معینی تدوین می‌شودودراین صورت هدف عمده آن، استفاده بهتر از امکانات موجود خواهد بود.

 

تعریف برنامه‌ریزی:

درصورتی که برنامه‌ریزی به عنوان یک«فرایند»نگریسته شود، درتعریف آن مفاهیم یرمستتر خواهد بود.

1) برنامه‌ریزی یک جریان مداوم، مستمرودائمی است که نقطه پایان ندارد. بدین معناکه در هیچ مرحله ای نمی‌توان آن راخاتمه یافته تلقی کرد، زیرا در آخرین مرحله ازبرنامه‌ریزی (ارزشیابی) ناگزیریم دوباره به مرحله اوّل برگردیم وهدفهایمان راموردبررسی و بازبینی قرار هیم، اخطاها و اشتباهاتی راکه در برنامه‌ریزی مرتکب شده ایم، دربرنامه‌ریزی‌های بعدی تکرارنکنیم.

دراین صورت است که مفهوم برنامه‌ریزی به عنوان یک جریان پایان ناپذیر، فایده‌های عملی خواهد داشت.

2) برنامه‌ریزی فرایندی است که مبتنی براولویتهاست، بنابراین جریانی حساب شده ومنطقی است، زیرا به دلیل محدودیت منابع وامکانات(دریک محدوده زمانی وجامعه ای معین) سعی میکندازمیان نیازهاوخواسته‌های گوناگون، فقط برخی ازخواسته هاونیازها را دراولویت قراردهدکه این نوع گزینش بایدمبتنی برمطالعه، بررسی وتحقیق باشد.

3) برنامه‌ریزی فرایندی است که مستلزم آینده نگری می‌باشد، آگاهی نسبتاً دقیق ازوضعیت آینده به تدوین یک برنامه اصولی وواقع بینانه کمک می‌کندوبه بسیاری ازبرنامه‌ریزی‌ها حهت می‌دهد.

4) برنامه‌ریزی فرایندی است که استعدادها، توانایی‌ها، امکانات وفعالیتهای جمعی را جهت رسیدن به هدفهای تعیین شده هدایت می‌کند.

5) برنامه‌ریزی فرایندی است که بین کلیّه ابزارهاووسایل وامکانات مادی وانسانی هماهنگی ایجاد می‌کند تا اینکه تحقق هدفهای برنامه تسهیل شود.

6) برنامه‌ریزی فرایندی است مداوم ومستمرکه علاوه بر تعیین هدفها، روش تحقق یافتن آن‌ها رانیز مورد توجّه قرارداده وبهترین روش را از میان راهبردهای مختلف انتخاب می‌کند.

مراحل برنامه‌ریزی:

مراحل واصول برنامه‌ریزی راعملاًنمی توان ازیکدیگرتفکیک کرد وآنها رابه صورت مجزامورد توجّه قرارداد، بدین معناکه درتمامی مراحل برنامه‌ریزی توجّه به اصول، امری اجتناب ناپذیراست واز طرف دیگر درتمام مراحل برنامه‌ریزی، ازتدوین هدفهاگرفته تا اجراوارزیابی، اصول برنامه هابایدمورد توجّه قرارگیرد.

مراحل برنامه‌ریزی عبارتنداز:

1) شناخت وضع موجود؛ برنامه ریزان قبل ازهرچیزبایدامکانات، توانایی هاومحدودیتها را بشناسند و باتکیه براطّلاعات به دست آمده تصمیمات معقول ومنطقی اتّخاذ نمایند.

2) تعیین نیازهاوتدوین هدفها؛ هدفهای تعیین شده به کلّیه فعّالیّتهاوتصمیم گیری‌های بعدی جهت می‌دهند و بین اقدامات گوناگون وحدت بوجودمی آورند. درتعیین هدفهاتوجّه به نیازجامعه، نیازهای سازمانی، اداری وفردی واستفاده ازدیدگاه هاو تجربیّات صاحبنظران ضروری است. لازم است، واین هدفها بایدبا زمینه اجتماعی وارزش جامعه سنجیده شده وازنظر علمی نیز صحّت و سقم و ضرورت آنها دریک مقطع زمانی خاص بررسی شوند. وازمیان آنها چندهدف به ترتیب اهميت انتخاب وبراساس آنها استراتژی وخط  مشی‌های اجرایی لازم تدوین شود. درنتیجه ضمانت تحقّق یافتن آن اهداف افزایش خواهدیافت.

با توجّه به اینکه هدفها، نتایج ومطلوبیت نهایی هرفعّالیت می‌باشند، بایدحداقل دارای پنج ویژگی عمده باشند؛

اوّل: قابل اندازه گیری باشند. «قابلیت انازه گیری موجب می‌شودکه اهداف به راحتی به صورت کمّی درآیند».

دوم: مخصوص یک دوره زمانی معین باشند. «زیرا نیل به اهداف تسهیل می‌شود».

سوم: خصوصیّت، دراولویت بودن ورقیب بودن باسایراهداف راداشته باشند. «توجّه به اولویتها موجب سوددهی بیشترطرحهاخواهدبود».

چهارم: قابل دسترسی باشند.

پنجم: طوری بیان شوندکه قابل نوشتن باشند. «نوشتن اهداف درک آنهاوضمانت تحقق یافتن آنهارا افزایش می‌دهد».

3) پیش بینی روشها ووسایل، یاتعیین استراتژی وتدوین اهداف؛ برای تحقّق اهداف روشها و وسایل مناسب براساس امکانات، منابع و محدودیتها درنظر گرفته می‌شود. تعیین استراتژی بر اساس هدف‌ها، امکانات، منابع ومحدودیتهاصورت می‌گیرد وباتوجّه به هدفهای مهم و استرتژیک، تدابیر و راههای عملی مناسب درنظرگرفته می‌شود. همچنین یک راهبردبایدبتواندبین نیازهاومنابع موجود سازمان ازیک طرف واحتیاجات وامکانات ملّی جامعه ازطرف دیگرتعادل وهماهنگی لازم را ایجادکند.

تدوین برنامه درحقیقت نحوه تحقّق یافتن اهداف می‌باشد. البتّه مرحله فنّی برنامه‌ریزی، تنظیم وتدوین برنامه است، که در آن هدف‌های تعیین شده و برگزیده باتوجّه به استراتژیهاوتدابیر اتّخاذ شده درقالب هدفهای جزئی‌تر ارائه می‌شوند.

4) آزمایش قبل ازاجراواجرای برنامه؛برنامه به صورت آزمایشی درچندنمونه محدودبه منظور اعتباربخشی به برنامه وکسب اطمینان، با وسایل مختلف اجرامی شود. تهیّه لوازم موردنیاز و ایجاد شرایط اجرایی مناسب ازضروریات اجرای برنامه است وطرحهای تشکیل دهنده برنامه درعمل مورد اجرا قرارمی گیرند. البتّه کنترل ونظارت طرحها جزء لاینفک مرحله اجرا می‌باشد.

تکنیک ارزشیابی وبازنگری برنامه وروش اجرای برنامه باحداقل هزینه، نمونه ایی از روش‌های برنامه‌ریزی فعلی وبرنامه‌ریزی کاربردی هستندکه به عنوان مکانیزمهای کنترل ونظا رت دراجرای برنامه‌ها مورداستفاده قرارمی گیرند.

5) ارزشیابی وپژوهش؛ نقاط قوّت وضعف برنامه ضمن اجرای آن خود رانشان می‌دهند، ولی ارزشیابی تلاش منظم و مستمری است که برای بررسی موّفّقیتهاوکاستی هاومشکلات موجود در رسیدن به اهداف به کارمی رود. ارزشیلبی دربرنامه‌ریزی نبایدجداازپژوهش وتحقیق باشد.

ارزشیابی وپژوهش دربرنامه‌ریزی می‌تواندبه دوصورت انجام پذیرد؛

الف: ارزشیابی وپژوهش مرحله ای؛ که به تشخیص مسائل ومشکلات درکلّیه مراحل برنامه‌ریزی پرداخته ومنشأ بروزآنها را مشخّص می‌کند.

ب: ارزشیابی وپژوهش نهایی؛ که علاوه بردارابودن بعد ارزیابی بیشترماهیت پژوهشی و تجربی دارد وهد فش فراهم نمدن مقدمات لازم جهت ایجادتغییرات کمّی وکیفی وقراردادن یافته‌های حاصل ازپژوهش درقالب برنامه‌های جامع آموزش درآینده است، یافته‌های حاصل از ارزشیابی وپژوهش نهایی راهنمای عمل برنامه ریزان درتدوین هدفها، تعیین استراتژیها، تدوین برنامه واجراوارزشیابی برنامه‌های آینده است.

اصول برنامه‌ریزی:

رعایت اصول زیردربرنامه‌ریزی اجتناب ناپذیراست؛

1) برنامه‌ریزی باید اولویتها را مورد توجّه قراردهد، و در انتخاب آنها نیازهای ضروری جامعه، نیازهای درازمدت کلّی ومیزان منابع قابل دسترس رادرنظر بگیرد.

2) برنامه‌ریزی بایدهمراه باآینده نگری بوده وچشم انداز دورتری رامورد توجّه قراردهد، اهداف بلندمدّت رادرنظربگیردتاهدفهای کوتاه مدّت ومیان مدّت تعیین گردند.

3) برنامه‌ریزی بایدبتواندبین واحدهاوبخشهای مختلف سازمان و فعّالیت‌های افرادتوازن و هماهنگی ایجاد کند. درواقع جامعیت لازم را دارا باشد.

4) برنامه‌ریزی به عنوان یک امرفنّی وتخصصی باید جزئی از مدیریت سازمان باشد. در برنامه‌ریزی بایدازنیروی انسانی برنامه ریز و متخصص استفاده شود.

5) برنامه‌ریزی درسطح واحدهای سازمان بایدجزئی از برنامه‌ریزی کلّ سازمان باشد. و ارتباط برنامه هریک ازواحدهای سازمان بابرنامه کلّ سازمان حفظ شود.

6) برنامه‌ریزی علاوه بر درنظر گرفتن معیارها و جنبه‌های کمّی برنامه، باید بعد کیفی و استانداردها رامورد توجّه قراردهد.

7) برنامه‌ریزی باید بتواند بین رشد کمّی وکیفی هماهنگی وتوازن ایجادکند.

8) برنامه‌ریزی درسطح یک سازمان بایددرراستای برنامه‌های توسعه ملّی باشد.

9) برنامه‌ریزی باید ازچنان مداومت و انعطافی برخوردار باشد که بتوان در صورت لزوم اقدام به اصلاح و حتّی تغییر برنامه نمود.

10) برنامه‌ریزی بایدمبتنی برآمارواطّلاعات واقعی باشد.

11) برنامه‌ریزی باید با واقع بینی همراه بوده، امکانات، محدودیتها و ارزشهای فردی و جمعی داخل وخارج سازمان را مورد توجه قرار دهد.

12) برنامه‌ریزی باید بتوانددرحد امکان، مشارکت وهمکاری افراد ذی نفع رادر تدوین و اجرای برنامه جلب کند.

13) برنامه‌ریزی بایدیک فرایندمداوم ومستمر باشد. بنحوی که یافته‌ها وپژوهش‌ها در برنامه‌های بعدی مورد استفاده قرارگیرد.

14) برنامه‌ریزی باید باتحقیق وپژوهش همراه باشد.

15) برنامه‌ریزی بایدتغییر وتحولات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی جامعه را درزمان حال و آینده مورد توجّه قراردهد.

16) برنامه‌ریزی باید ضمانت اجرایی برنامه رامدّنظر قراردهد. دراین زمینه توجّه به حمایت‌های قانونی ازاهمّیّت ویژه ای برخوردار است.

17) برنامه‌ریزی بایدمبنای کارش بربهینه سازی واستفاده ازمنابع مالی وانسانی باشد.

18) برنامه‌ریزی بایددربررسی وضع موجودوبرآوردنیازهاوامکانات آینده الگوهای معتبر و دقیقی رامورداستفاده قراردهد.

19) برنامه‌ریزی بایدساخت وکاروابزارهای لازم راجهت کنترل وارزیابی برنامه پیش بینی کند، و ازتجربیات علمی وعملی دیگران استفاده کند.

20) برنامه‌ریزی بایدارزیابی از قابلیتها و ظرفیت‌های سازمان رامدّنظر قراردهد و هدفهای اصلی خود را دنبال کند.

برنامه‌ریزی آموزشی چیست؟

برنامه آموزشی کلیّه ابعادوارکان آموزش وپرورش رادربرمی گیرد، وتمام انواع آموزش وپرورش چه اجتماعی، اقتصادی، فردی وچه ابتدایی، متوسطه یا عالی، که به طور رسمی یا غیررسمی توسط سازمان‌‌های آموزش وپرورش ویامؤسّسات وسازمانهای دیگر اجرا می‌شود را شامل می‌گردد. ودامنه آن ازانواع دیگر برنامه‌ریزی درآموزش وپرورش وسیع تراست.

آموزش وپرورش یکی ازنهادهای اصلی جامعه است که تعلیم وتربیت وساختن انسانهای مطلوب جامعه را برعهده دارد، وبرای پرورش افرادجامعه باید یک نظام آموزشی کارآمدبه وجود آید.

زمانی می‌توان ازنظام آموزشی کارآمدبرخورداربودکه ازنیازهای واقعی جامعه اطّلاعات کافی در دست داشته باشیم وبراساس آن اطّلاعات، هدفهای مناسبی راطراحی کنیم وبرای رسیدن به آن اهداف، روش‌های صحیح آموزشی راانتخاب کنیم.

بنابراین؛ مجموعه فعّالیّت‌هایی که به صورت نظام داربرای رسیدن به اهداف آموزشی دریک جامعه یه کارگرفته می‌شود، رابرنامه آموزشی می‌نامیم. یابه عبارت دیگر؛کاربردروشهای تحلیلی در مورد هر یک از اجزاء نظام آموزشی که هدف آن استقراریک نظام آموزشی کارآمد است را برنامه‌ریزی آموزشی می‌نامند.

اهمّیّت برنامه‌ریزی آموزشی:

اگر جامعه را مانند کلاس درس درنظر بگیریم؛ این کلاس به همراه دانش آموزان، معلّم ووسایل آموزشی وغیره، اجزاءیک جامعه یا سازمانی به نام مدرسه می‌باشند. بنابراین اگر قبول کنیم که یک کلاس درس یامدرسه بدون برنامه‌ریزی وبه ویژه برنامه‌ریزی آموزشی قابل کنترل وگردش کار نیست، می‌توانیم بپذیریم یک کشورکه دارای یک سری نظام‌های وسیع اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و. . . می باشد، می‌تواند به وسیله یک نظام آموزشی کارآمد به اهداف ومقاصد خود برسد.

برای کارآمدی نظام آموزشی باید بین اجزای ان ازیک طرف ونظام آموزشی ونظام‌های دیگر جامعه از طرف دیگر ارتباط مفید ومؤثری وجودداشته باشد. که این ارتباط می‌تواندتنها، وظیفه برنامه‌ریزی آموزشی باشد.

زیرا «آنچه که دربرنامه‌ریزی اهمّیّیت دارد وقوف بین ارتباط وتعامل این نظام‌ها بانظام کلّ جامعه است».

برنامه‌ریزی آموزشی بایدبرای انجام وظیفه صحیح خود؛شناخت درستی از نارسایی‌ها و کاستی‌های جامعه داشته باشد، وقبل ازارائه هرراه حل بصیرت لازم رانسبت به کلّ نظام آموزشی کسب کند. که این بصیرت ازطریق گردآوری اطّلاعات درست وبه هنگام وتعمّق درآن اطّلاعات حاصل می‌شود.

برنامه‌ریزی نیروی انسانی (man power planning):

برنامه‌ریزی نیروی انسانی شامل؛برنامه‌ریزی برای تربیت عموم کارکنان است. ازکارگران نیمه ماهر وماهرگرفته تا تکنیسینها، مهندسان، پزشکان، معلّمان، استادان وسایرمتخصّصان.

برنامه‌ریزی نیروی انسانی مسقیماً با برنامه‌ریزی اقتصادی مربوط است. زیرا؛هدف آن تربیت افرادی است که بایدچرخ‌های اقتصادکشوررابه حرکت درآورند. به طوری که برنامه‌ریزی نیروی انسانی بیشتربه آن جنبه آموزش وپرورش تکیّه می‌کندکه به تربیت افرادبرای دنیای کار می‌پردازد. وباابعاد دیگر آموزش وپرورش ازقبیل، پرورش اجتماعی، عقلانی، عاطفی، معنوی، دینی وغیره مستقیماً سروکارندارد.

تعریف و مفهوم توسعه انسانی:

در نخستین گزارش برنامه سازمان ملل در (1990) توسعه انسانی به عنوان «فرایند گسترش دامنه گزینشهای انسان»تعریف شده است. و در سال (1997) چنین اصلاح شده «توسعه انسانی فرایندی است که برکران بهزیستی انسانهامی افزاید؛درنتیجه امکان برخورداری از گزینشهای بهتر را فراهم می‌سازد» (UNDP,1997,). گسترش روبه افزایش کشورهای شمال وجنوب طی سه دهه (1960تا1990) جامعه ملل رابه بیداری وجدان جمعی ملزم داشت، ودرنتیجه به طرح مفهوم «بازار جهانی»یا«جهانی شدن بازارها»دردهه پایانی قرن بیستم دامن زده شد. و در گزارش (1997) چنین آمده است؛«هرچقدرحهانی شدن ازنظر اقتصادی سودآورباشد، اگرسودآوری درخدمت توسعه انسانی قرارنگیرد باید گفت: وسیله، جایگزین هدف شده است» (UNDP,1997) .

همانطور که ملاحظه می‌شود، مسئله فقرتوسعه انسانی به معنای ـ محروم سازی افرادازامکانات وانتخاب وفرصتهای دستیابی به بهزیستی ـ بازبینی شده است. امکانات انتخاب که برای افراد فراهم می‌شود نه ثابت ونه پایان پذیراست.

ازاین روتوسعه درهرسطحی که باشد، امکانات اساسی برای توسعه انسانی – عبارت است از: (طولانی وسلامت زیستن؛دستیابی به شناخت وساختن دانش؛ ودست یابی به منابع لازم برای بهزیستی) .

البتّه آزادی‌های دینی، سیاسی و اقتصادی- اجتماعی نیز جزئی ازفرایند توسعه انسانی به شمارمی رود (undp,1990) .

درگذشته محور مباحث مربوط به توسعه غالباً بررشداقتصادی وشاخصهای آن که عبارت بودند از: تولیدناخالص ملّی وتولید ناخالص داخلی، متمرکزبوده است. امّادیدگاهی که توسعه انسانی ارائه می‌کند گسترده ترو جامعتر است. دراین دیدگاه رشد البتّه اهمّیّتی حیاتی دارد. ودرواقع رشد اقتصادی لازم است، ولی کافی نیست وآن رشدی مورد نظر است که به اصلاح وبهزیستی زندگی انسانها ومحیط زیست بیانجامد. درواقع منجر به کاهش طبقات اجتماعی گردیده و برخورداری افرادجامعه وملّتها ازامکانات ومنابع رابه طورتساوی خواهان است. ازاین روتوسعه انسانی ورشداقتصادی ارتباطی تنگاتنگ دارند. به عبارت دیگر بهزیستی وگسترش توانایی‌های انسان با بهبود وضع اقتصادی وافزایش رشد به موازات هم مطرح است. درنهایت منظور از رشدجوامع، پیدایش رشد درهمه جوانب وموقعیتهای جامعه می‌باشد.

تعریف ومفهوم منابع انسانی:

منابع انسانی درواقع همان نیروی کاروپرسنل تشکیل دهنده یک سازمان می‌باشد که به نوعی برای رسیدن به اهداف سازمان تلاش می‌کنند. ومنجر به موفقیت یک سازمان می‌شوند.

البتّه باتوجّه به تعریف توسعه انسانی می‌توان گفت: منظور ازمنابع انسانی بکار گیری و استفاده از توانایی ها، استعدادها، مهارتها و فعالیتهای افراد یک جامعه برای رسیدن به رشدوتوسعه همه جانبه می‌باشد.

مدیریت منابع انسانی:

کارآیی واثربخشی یک سازمان تاحد و قابل ملاحظه ای به نحوه مدیریت وکاربرد صحیح ومؤثر منابع انسانی بستگی دارد. طبیعی است که هرقدرسازمان ومؤسسات وبنگاه‌ها وسیع تر، گسترش یافته تر و متنوع تر شوند، به مشکلات واهمّّیّت ادراره این نیروی عظیم افزوده می‌شود. بنابراین مدیران باید به دانش وبینش لازم جهت مواجه شدن وحلّ مشکلات این عامل پیچیده و حساس مجهز شوند. «البتّه انتخاب واژه مدیریت منابع انسانی به جای واژه‌های متداول دیگر، ازجمله مدیریت نیروی انسانی، به انگیزه این واقعیت است که انسان درسازمان تنها نیروی کارویا ابزار نبوده و نیست، بلکه منبعی خدادادی است که جان وروح سازمان منوط به وجوداوست».

مدیریت منابع انسانی امروزه به عنوان قلمرویی حرفه ای وتخصصی تبدیل شده است، و وظایف آن وسعت یافته و ازتنوّع وگسترش زیادی برخوردار گشته است. وبه طور کلّی به رهبری و هدایت منابع انسانی وگروه‌های تشکیل دهنده سازمان‌ها مدیریت منابع انسانی می‌گویند.

می توان گفت: از زمانی که انسان به صورت گروهی ودستجمعی درجهت حصول به هدف مشترک اقدام کرده، موضوع مدیریت نیروی انسانی مطرح بوده است. درقرون وسطی، موضوع مدیریت منابع انسانی بیش ازگذشته خود- نمایی کرد. وبه سبب رشدوتوسعه شهر وروستاها و افزایش عرضه وتقاضا برای کالاهاوخدمات اقتصادی وظهورانقلاب صنعتی واحداث کارگاه‌های کوچک و بزرگ وگسترش استفاده درنیروی کارومنابع انسانی، دنیای صنعتی غرب پیشروتوسعه دانش مدیریت نیروی انسانی بوده است.

جنبش مدیریت علمی مرهون فعّالیِّت هاونظریه های«فردریک وینسلوتیلور» است که اورا پدرمدیریت علمی می‌دانند، پایه مدیریت نیروی انسانی رابراندازه گیری کار، محاسبه زمان استانداردبرای هرشغل ووظیفه گذاشت وبه این طریق روش هایی برای برآورداحتیاجات آموزشی، ارزشیابی نیروی انسانی وسایر مسائل پرسنلی مطرح کرد. همانگونه كه مي دانيم، نظريه‌هاي سنتي در مديريت منابع انساني، بر اين اساس پايه ريزي شده است كه كار و سازمان كار بايد به طور منظم و عُقلايي و منطقي بوجود آيد ومسائل خصوصي و شخصي كاركنان در آن دخالت نداشته باشد؛ براساس اين فرض وظيفه نيروي انساني قرار دادن شخص مناسب در شغل مناسب، آموزش و تشويق آنها به انجام وظيفه است، بطوري كه كار مربوطه با حداكثر كارايي به انجام رسد. نظريه نئوكلاسيك بر اين اساس بوده كه يك كارگر خوشحال، يك فرد مولد و سازنده است. بنابراين كارايي و اثربخشي سازمان‌ها ازراضي و خوشحال نگهداشتن عامل انساني ناشي مي شود، نه ساخت روابط رسمي سازمان، اما اين نظريه تأكيد بسياري بر عامل انسان به صورت فردوگروه داشته ولي ابعاد سازمان و همبستگي و تعامل بين آنها را ناديده گرفته است. بين آنها را ناديده گرفته است.

نظريه پردازان جديد با توجه به كل نگري تقريبي كلاسیك‌ها با استفاده از روش تركيب پديده‌هاي پيچيده اجتماعي، در جستجوي راه ونگرش جامع تربودند تا تجسم و تحليل پديده‌هاي اجتماعي را واقع گرا تر دنبال كنند. در نتيجه منجر به پيدايش نظريه عمومي سيستم‌ها (general system theory) روش سيستمي systems approach) شدند. كه اين امر ريشه هايي عميق و همه جانبه در دين، فلسفه، علم و تجربه و ... دارد.

اين نظريات در نهايت پيدايش قلمرو تازه اي در روانشناسي و مديريت تحت عنوان روانشناسي صنعتي سبب تقويت نظام مديريت نيروي انساني گرديد و در واقع باعث شد، اين رشته ( مديريت نيروي انساني) رسماً به عنوان يك حرفه شناخته شود. مديريت منابع انساني يا مديريت پرسنلي به معناي وسيع كلمه قسمتي از قلمرو علم و هنر مديريت را تشكيل داده؛ طرح ريزي، سازماندهي، نظارت و كنترل عمليات استخدامي، بهسازي، نگهداري و كاربرد نيروي انساني را در جهت تأمين هدف‌هاي كاركنان، سازمان و جامعه شامل مي شود. براي آنكه به نقش برنامه ريزي در توسعه و تأمين منابع انساني بپردازيم، بهتر است ابتدا با تعريف توسعه و توسعه انساني و پايدار آشنا شويم.

تعريف توسعه:

توسعه فرايندي است مداوم و هدفدار كه بوسيله انسان آغاز شده و هدف آن بهبود بخشي به شرايط زندگي افراد جامعه است.

تعريف توسعه انساني:

توسعه انساني؛ يعني انسانها در زمينه‌هاي مختلف اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، علمي و. . . از لحاظ كمي و كيفي به مرحله اي از رشد و كمال برسند كه همه افراد تقريباً به طور تساوي از امكانات، سرمايه‌ها و رفاه لازم در جامعه برخوردار شوند و فاصله طبقاتي ميان مردم به حداقل برسد.

تعريف توسعه پايدار:

توسعه پايدار:زماني ايجاد خواهد شد كه جامعه بتواند از امكانات استفاده بهينه كرده و سرمايه گذاري در بخش‌هاي مختلف جامعه به صورت همه جانبه باشد و در برنامه ها، به چشم انداز آينده توجه داشته باشيم تا سيستم جامعه به عقب برنگردد و جامعه دائماً در حال توسعه بيشتر بوده و اين توسعه برگشت ناپذير باشد.

 

برنامه ريزي نيروي انساني؛ پيشينه وضرورت:

پيش بيني نيروي انساني مورد نياز جامعه در دراز مدت و به عنوان كمك به تصميم گيري در امر آموزش و پرورش و نهايتاً به منظور تدوين ـ سياستهاي اشتغال، براي نخستين بار در سال 1928 ميلادي توسط اتحاد جماهير شوروي سابق آغاز شد. پس از جنگ دوم جهاني به ويژه در خلال دهه 1950، ديگركشورها نيز به تدريج شروع به پيش بيني نيروي انساني براي معدودي از مشاغل سطوح بالا نمودند. به عنوان مثال: هريس ( Haris) در سال 1949ميلادي در آمريكا به تهيه طرح عرضه و تقاضاي فارغ التحصيل كالج‌ها در آينده دست زد. در انگلستان نيز در دهه 1960-1950 كميته اي خاص تشكيل شد و به برآورد نيروي انساني با تخصصهاي علمي، اقدام، نمود، در فرانسه نيز پيش بيني نيروي انساني از دهه(1950) به عنوان جزء لاينفك برنامه جامع كشور مورد توجه قرار گرفت. توجه به برنامه ريزي آموزشي كلان زماني به نقطه اوج خود رسيد كه اقتصاد دانان طرفدار سرمايه انساني، مانند شولتزـ دينسون وهاربي سن ومايرزمسئولان آموزشي كشورها را به سرمايه گذاري درآموزش و پرورش تشويق مي كردند.

درآفريقا، آسيا وآمريكاي لاتين نيزپديده استعمارزدايي، دردهه1950تا اوليل1960 زمينه را براي توجه به بعد اقتصادي آموزش و پرورش به طور اعم و پيش بيني نيروي انساني به طور اخص فراهم آورد.

از ديدگاه اقتصاد دانان، آموزش و پرورش علاوه بر اين كه هدف آن، شكوفا ساختن استعداد و پرورش توانايي‌هاي فردي است، هدف عمده ديگري را نيزدنبال مي كند وآن تربيت نيروي انساني مورد نياز جامعه مي باشد. كه در واقع نوعي سرمايه گذاري به شمار مي رود كه منجر به افزايش كيفيت كارآيي افراد و در نهايت افزايش بهره وري در توليد خواهد شد. طرفداران اين نظريه بر اين عقيده اند كه نيروي انساني يكي از عوامل اساسي رشد اقتصاد نوين است و رابطه ثابتي بين حجم توليد و مهارت افراد وجود دارد.

بر اين اساس چون كمبود و تورم نيروي انساني موجب ايجاد شبكه‌هاي تار عنكبوتي مي شود. لذا مكانيزم بازاردرخصوص ايجاد تعادل بين عرضه و تقاضاي نيروي انساني ناتوان است و به همين دليل، برنامه ريزي نيروي انساني ضرورت پيدا مي كند. چرا كه اگر جامعه اي با كمبود نيروي انساني مواجه شد. در نتيجه با كاهش توليد ملي روبرو خواهد شد.

نقش برنامه ريزي آموزشي در توسعه و تأمين نيروي انساني:

برنامه ريزي به عنوان يك فرآيند وجريان استراتژيك درزندگي انسانها نقش قابل ملاحظه اي داشته و دارد، و همانگونه كه از تعاريف مطرح شده در برنامه ريزي و توسعه منابع انساني پيدا است، يك جامعه بدون در نظر گرفتن منابع، توانايي ها، امكانات و محدوديتهاي موجود خود، قادر به رشد و توسعه و دستيابي به اهداف و برنامه‌هاي خود نخواهد بود.

همانطور كه اشاره شد، برنامه ريزي آموزشي عبارتست از كاربرد روش‌هاي تحليلي در مورد هر يك از اجزاء نظام آموزشي و هدف آن استقرار يك نظام آموزشي كارآمد است. و برنامه ريزي درسي كه جزئي از برنامه ريزي آموزشي مي باشد. مجموعه قواعد و ضوابطي است كه به مجموعه عوامل وعناصر مرتبط به يادگيري، منطق وسازمان مي دهدوهدف آن كمك به يادگيري بهترفراگيران است وتلاش مي كند كه فراگيران بهتر، آسانتروسريعتر مطالب مورد نياز را ياد بگيرند. در نتيجه يادگيري هدف برنامه درسي است، كه در برنامه‌هاي آموزشي ما را براي رسيدن به يك نظام آموزشي كارآمد كمك مي كند.

به طور كلي برنامه ريزي آموزشي تلاش مي كند آموزش و پرورش را بهينه كندو از فرصتها و امكانات موجود براي رفع نياز دانش آموزان و بخصوص جامعه استفاده كند.

«بنابراين برنامه‌هاي آموزشي وسايلي هستند براي تحقق بخشيدن به هدفهاي رشدوتوسعه يك جامعه؛ مهمترين و تنها ترين جنبه توسعه كه در يك جامعه نقش اصلي را ايفا مي كند؛ توسعه آموزشي است و تغيير يك جامعه امكان نخواهد داشت مگر اينكه اين تغييرات در نظام آموزشي جامعه ايجاد شود.»

پس مي توان نتيجه گرفت كه؛ نقش اصلي برنامه ريزي در تأمين منابع انساني، در برنامه ريزي آموزشي نهفته است كه بوسيله آن افراد جامعه و نيروهاي انساني را در اجتماع كوچكتري به نام مدرسه و دانشگاه تربيت نموده و آنان را براي قبول مسئوليت‌ها و واگذاري وظايف مورد نظر، با توجه به اهداف رشد و توسعه در سطح اجتماع، آماده مي سازد. و به اين وسيله منابع مورد نياز انساني را جهت گردش كار جامعه در حيطه‌هاي گوناگون« اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، سياسي
و ...» تأمين مي نمايد. لذا سرمايه گذاري در زمينه آموزش و پرورش مطمئن تر و اصولي تر از سرمايه گذاري براي ايجاد تأسيسات و مجموعه‌هاي عظيم اقتصادي فرهنگي و. . . خواهد بود.

بنابراي بايد با جهت دهي مناسب و ايجاد راهكارهاي صحيح بوسيله برنامه ريزي آموزشي و فرهنگي زمينه‌هاي توسعه را مهيا كرد و هميشه در ذهن داشته باشيم كه توسعه فرهنگي و آموزشي مبنا و اساس توسعه همه جانبه و پايدار خواهد بود.

رويکردي استراتژيک به فرايند برنامه‌ريزي آموزش:

سازمانهاي صنعتي را مي توان تعيين كننده مسير اصلي توسعه يافتگي كشور محسوب كرد. چرا كه در فراهم سازي شرايط اشتغال، توليد، ارز آوري و در عين حال ايجاد ثبات اقتصادي كشورنقش مهمي را ايفا مي كنند. بديهي است كه در چنين شرايطي افزايش توانمندي جهت مقابله با رقباي داخلي و خارجي نيازمند در اختيار داشتن برنامه‌هاي مدون و استراتژي روشن سازماني به ويژه در زمينه توسعه منابع انساني به لحاظ كيفي است. چرا که اين امر مهم به وسيله منابع انساني كار آزموده تحقق خواهد يافت و سازمانها نيز به اين نكته واقف شده‌اند كه راهي جز توجه جدي به توسعه کيفي منابع انساني خويش ندارندو اين توسعه كيفي تنها از طريق طراحي مكانيسم‌هاي عملي و كاربردي آموزش يعني برنامه ريزي آموزشي صورت پذيرفته و به سازمان كمك مي كند تا اطمينان يابد كه آيا مي تواند برنامه‌هاي كسب و كار خود را براي آينده در قالب هدفهاي مالي، توليدي، تركيب فرآورده ها، فن شناسيها و منابع مورد نياز به خوبي به مرحله اجرا در آورد؟ در اين مقاله در نظر است با رويکرد به شاخصهاي طراحي نظام استراتژيک سازمان، به برخي از نکات مهم و اساسي در تدوين برنامه ريزي‌هاي استراتژيک آموزش پرداخته شود.

استراتژي آموزش:

استراتژي عبارت است از چارچوبي كه مجموعه حركات و اقدامات اصلي را براي دستيابي به اهداف، ترسيم كرده و چگونگي منابع را براي به دست آوردن موقعيتهاي مطلوب و خنثي كردن تهديدات در حال و آينده بيان مي دارد. (1) به طور كلي، استراتژي، راه‌هاي عمده و اصلي رسيدن به هدفها را بيان مي دارد. كه باتوجه به اين تعبير مي توان گفت "استراتژي آموزش عبارت است از خطوط اصلي برنامه‌ها و اقداماتي كه نشان دهنده روش دستيابي به اهداف آموزشي است". مثلاً استراتژي‌‌هاي مربوط به افزايش كارايي نظام آموزش در يك سازمان را مي توان به صورت زير تعريف كرد:

الف توسعه مهارتهاي فني و تخصصي مديران و كاركنان؛

ب- توسعه امكانات آموزشي، وسايل كمك آموزشي و حداكثر استفاده از آنها؛

ج- بازنگري در شيوه‌هاي آموزشي كاركنان باتوجه به نيازهاي تخصصي؛

د- بهبود مديريت و بازنگري در ساختار و تشكيلات آموزشي سازمان.

تدوين استراتژي برنامه‌هاي آموزشي:

گامهاي اساسي در طراحي و تدوين استراتژي برنامه‌هاي آموزشي سازمان، چيزي جداي از شاخصه‌هاي اصلي طراحي نظام استراتژيك سازمان نيست. در اين راستا توجه به موارد 9 گانه ذيل حائز اهميت است:

1. رسالت، كاركرد، ماموريت و وظايفي كه سازمان به خاطر آنها به وجود آمده است. استراتژي‌هاي آموزشي چيزي جداي از استراتژي‌هاي سازماني نبوده و بديهي است كه ماموريت نظامهاي آموزشي مي بايست مسير اصلي سازمان در جهت رسيدن به اهداف كلان ترسيم شده را تسهيل و چگونگي پرورش نيروي انساني متخصص كه در اين راستا مورد نياز است را پيش بيني

2. توقعات و آرمانهاي بازار کار و خدمات، مصوبات مجلس شوراي اسلامي و نهادهاي ذيربط، مثلاً در سالهاي اخير تغييرات شكل گرفته در پيشرفتهاي تكنولوژيك و رو آوري جامعه علمي به عرصه‌هاي انفورماتيك و نيز جنبش نرم افزاري در كشور موجب گرديده تا كاركردهاي ويژه اي براي نظام آموزش عالي و نيز سازمانهاي صنعتي تعريف گردد، به اعتقاد مسئولان برجسته و تصميم گيرنده كشوري، اگر در گذشته تمركز دانشگاهها و سازمانهاي صنعتي بر سخت افزار و رويكردهاي سنتي بوده امروزه انتظار مي رود كه جامعه علمي و جامعه صنعتي نقشي توامان ايفا كنند. يعني از يك سو نيروي انساني متخصص و ماهر با قابليتهاي بالا تربيت كنند و از سوي ديگر از پتانسيل‌هاي كاري موجود نهايت بهره برداري را به عمل آورده و زمينه‌هاي مناسب جهت رشد كاري ايشان را فراهم كنند.

3. عوامل محيطي اجتماعي/ اقتصادي، مانند تقاضاي نيروي انساني ماهر يا نيازهاي كشور به محصولات يا خدمات توليدي سازمان، كه در اين مورد خاص و باتوجه به تحولات و پيشرفتهاي علوم و فناوري مي توان به برقراري ارتباط نزديك و تنگاتنگ صنعت و دانشگاه اشاره كرد.

4. بررسي عملكرد گذشته و وضع موجود، يعني اينكه برنامه‌هاي استراتژيك آموزشي مي بايست باتوجه به نقاط ضعف، تنگناها و محدوديتها، منابع و امكانات بالقوه و بالفعل و سرانجام، با در نظرگرفتن فرصتها و تهديداتي كه سازمان در آينده با آن مواجه است، ترسيم و تدوين شوند. در اين مورد مي توان گفت كه وجود رقباي جدي داخلي و خارجي در عرصه‌هاي مختلف توليدي و خدماتي و تلاش آنها براي در اختيار گرفتن سهم بيشتري از بازارها، تهديدي جدي براي سازمانها محسوب مي گردد. به ويژه كه از يك سو با كمبود اعتبارات آموزشي و از سوي ديگر با عدم انسجام برنامه‌هاي آموزشي نيز روبه رو باشند كه در صورت عدم توجه، نتيجه اي جز پراكندگي شديد فعاليتهاي سازماني و نهايتاً خارج شدن از عرصه‌هاي رقابتي به بار نخواهد آمد.

5. بهره گيري از شاخصهاي علمي كشور، بزرگترين حسن استفاده از اين گونه شاخصها، انعطاف‌پذيري آنهاست كه به تناسب شرايط زماني يا مكاني قابليت تغيير را دارا هستند. از جمله شاخصهايي كه در تعيين و تدوين استراتژي و برنامه‌هاي آموزشي كاربرد بيشتري دارند مي توان به شاخصهايي همچون سهم آموزش و تحقيقات از توليد ناخالص ملي، هزينه سرانه آموزش به ازاي هر نفر، نرخ استفاده از فضاهاي كالبدي و آموزشي، . . . اشاره كرد. كاملاً روشن است كه با تغيير استراتژي‌هاي سازماني اين نسبتها و اعداد مربوط به هر يك از آنها نيز تغيير خواهد كرد.

6. در نظر گرفتن اهداف، خط مشي‌هاي (استراتژي ها) اساسي برنامه‌هاي توسعه اي دولت و امكانات مالي، كه در اختيار سازمانها قرار داده مي شود. به عبارت بهتر اهداف نظام آموزش كاركنان در سازمانها نيز مي‌بايست در راستاي برنامه‌هاي پنج ساله دولت تدوين شوند تا مورد تاييد مديران ارشد و سياستگذاران سازماني نيز قرار گيرد. مثلاً اگر نوسازي و توسعه صنعتي يكي از خط مشي‌هاي اساسي برنامه توسعه دولت باشد، به طور يقين مهمترين هدف نظام آموزش كاركنان در سازمانهاي صنعتي كمك به ارتقا و توسعه فناوري و بهره گيري مناسب از آن (متناسب با تخصص سازمان مربوطه) خواهد بود.

7. در نظر گرفتن سياستهاي اجرايي سازمان. سياستهاي سازماني تعيين كننده چارچوب تصميمات كلان آموزشي هستند. آنچه مهم به نظر مي رسد تناسب و سازگاري ميان سياستهاي سازماني با استراتژي و اهداف برنامه‌هاي آموزشي است. همچنان كه قبلاً هم اشاره گرديد، سياست‌هاي نظام آموزش كاركنان تابع استراتژي‌هاي كلي سازمان و بر مبناي سياستهاي ابلاغي از جانب دولت است. مثلاً اگر استراتژي كلان سازمان، بهسازي نيروي انساني و توسعه توانمندي تخصصي ايشان باشد در آن صورت سياستهاي آموزشي متناظر با اين استراتژي عبارتند از:

الف تسهيل امكان بهره‌مندي از آموزش‌؛

ب - تلفيق آموزش با تحقيقات علمي و تكنولوژيك؛

ج - تلفيق مباني نظريه‌اي علمي با عمل و كاربرد آن در صنعت.

8. تعيين و تدوين برنامه‌هاي اجرايي. بعد از تدوين استراتژي‌ها و سياستهاي اجرايي، مرحله بعدي برنامه ريزي اجرايي آموزش يا برنامه ريزي تاكتيكي است. برنامه‌هاي اجرايي عبارتند از تصميمات كوتاه‌مدت كه براي بهترين استفاده از منابع موجود با توجه به تحولات محيط اتخاذ مي گردند. در اين رابطه برنامه‌هاي استراتژيک آموزش معمولاً به تفكيك زير بخشها تدوين مي شود كه مي توان هر يك را به تفكيك مراحل زير تقسيم بندي كرد.

- تعيين اهداف كمي مشخص و مشروح؛

-  مشخص كردن خط مشي‌ها و سياستهاي اجرايي؛

- تعيين رويه ها، كه در واقع شرح عمليات اجرايي و زمان بندي آنهاست؛

- تعيين روشها، يعني نحوه اجراي جدول زمان بندي رويه ها؛

- تعيين منابع مورد نياز انساني، فيزيكي، مالي، قوانين و مقررات.

يك نكته مهم را همواره در برنامه ريزي‌هاي استراتژيك آموزش بايد به خاطر داشت و آن اينكه اگر مي خواهيم برنامه‌هاي طراحي شده (مشروط بر آنكه متناسب با استراتژي‌هاي سازماني باشد) قابليت اجرا داشته باشد بايد حداقل داراي ويژگيهاي زير باشند:

الف) اهداف و جزئيات آن به روشني بيان شوند؛

ب) ابزارهايي كه براي اجراي برنامه مورد نياز است، به طور دقيق مشخص گردند؛

ج) معيارهاي عملكرد مشخص شوند؛

د) واحدهاي عملياتي و اجرايي در صورت لزوم ايجاد شوند؛

هـ) از ظرفيتها و پتانسيل‌هاي موجود سازمان به نحو كامل بهره برداري شود؛

و) كليه فعاليتها و گامهاي برنامه، جزء به جزء و به طور دقيق و مشروح مشخص و تعريف گردند؛

ز- جدول زمان بندي فعاليتهاي مربوط به برنامه آموزشي بايد به طور دقيق مشخص گردد.

9. بازنگري در برنامه به منظور شناسايي وضعيت واقعي امور و تشخيص اينكه تا چه ميزان اهداف برنامه و سياستهاي اجرايي مرتبط با هدفها و به تبع آن برنامه ريزي عملياتي و پيش بيني منابع و هزينه ها، به طور مناسب، منطقي و عملي شده است، ضروري به نظر مي رسد. همچنين به منظور سنجش نتايج حاصله با هدفهاي مصوب، تحليل مسايل و مشكلات، شناسايي تنگناها و علل آنها و در نتيجه پيشنهاد اقدامات اصلاحي، مي بايست به طور جدي مورد توجه قرار گيرد.

رويكردهاي استراتژيك در برنامه ريزي آموزشي

رويكردهاي استراتژيك به آموزش با ارتباط بين ماموريت سازمان، اهداف و نيازهاي توسعه منابع انساني آغاز مي شود. در اين زمينه، نيازهاي آموزشي نيروي كار آينده و حال از يك درك مشترك از آنچه سازمان انجام مي‌دهد و چگونگي انجام آن نشات مي گيرد. اين رويكرد با ارزيابي وضعيت جاري نيروي كار فعلي سازمان ادامه مي يابد. دانش، مهارت و شايستگيهاي اصلي و تركيب كاركنان موجود از طريق اين ارزيابي صورت مي پذيرد. بدين ترتيب که نياز، شناسايي
و آموزش مناسب ارائه مي گردد. اما رويكرد استراتژيك به آموزش در اينجا ختم نمي شود. سازمانها بايد اطمينان حاصل كنند كه صلاحيتها و ويژگيهاي مطلوب، ياد گرفته شده اند و دانش، مهارت و تواناييهاي مورد نياز کارکنان توسط برنامه‌هاي آموزشي افزايش يافته و به كار بسته مي شوند و لازم است تا سيستم برنامه ريزي آموزشي به گونه اي طراحي گردد تا بتواند شايستگيها، دانش، مهارت و توانائيهايي كه توسط آموزش هدف قرار گرفته اند را به درستي ارزيابي كند و سرانجام سازمان نيازمند فرهنگي است كه اساساً‌ از يادگيري مداوم به عنوان بخشي از وظيفه كاري هر فرد، حمايت كند(2). پس براي اينكه برنامه ريزي استراتژيک آموزش موفق باشد بايد ماموريت سازمان، سيستم‌هاي منابع انساني و فرهنگ سازمان را مورد توجه قرار دهد و مشارکت همه کارکنان سازمان را در جهت توسعه يك برنامه آموزشي جلب كند. بهترين راهي كه سازمان اين فرايند را مي تواند آغاز كند گام برداشتن به عقب و پاسخ به اين سوال است که اگر ما از ابتدا آموزش را طراحي مي كرديم، امروز آن شبيه چه چيز بود؟ زماني كه اولويتهاي آموزشي تشكيل مي شود، سازمان مي تواند به تهيه فرايند مفصل تر مبادرت كند تا ضمن شناسايي فرايندهاي آموزشي، برنامه‌هاي مناسبي را جهت اجراي آموزش تدارک ببيند(3). بنابراين، پرداختن به مفهوم برنامه ريزي استراتژيک آموزشي از ابعاد گوناگون حائز اهميت است. پنج رويكرد اصلي که فرايند برنامه ريزي استراتژيك آموزشي را تحت تاثير قرار مي دهد عبارتند از:

1. رويكرد عرضه محور (SUPPLY-LED APPROACH): در اين رويكرد منبع اصلي اطلاعات براي تدوين برنامه استراتژيك آموزشي همان چيزي است كه از آن به عنوان رويكرد پداگوژيك ياد مي كنند. اين رويكرد که تا حدود زيادي اقتدار محور است از سلايق و ديدگاههاي مديران نشات گرفته و به طور سنتي واحدهاي آموزشي را منحصراً مسئول تشخيص نيازها و برنامه ريزي آموزشي مي داند. اين رويكرد داراي نواقصي به شرح زير است:

الف - اکثر مديران سازمان فاقد رويکرد آموزشي بوده و مشكلات واقعي واحدهاي آموزشي را تشخيص نمي‌دهند؛

ب - رويکرد مذكور اغلب فهرست غير دقيق و مبهمي از نيازها و برنامه‌هاي آموزشي را ارائه مي دهد.

2. رويكرد تقاضا محور (DEMAND - LED APPROACH) : اين رويكرد براي تدوين برنامه‌هاي استراتژيك آموزشي سه وجه دارد:

الف كسب و كار محور؛ توجه اصلي اين رويكرد، فرايند برنامه ريزي كسب وكار است كه زمينه و ماموريت سازمان را تثبيت مي كند. اين رويكرد بستر را براي برنامه ريزي آموزش مهيا مي كند و نشان مي دهد كه چگونه تلاشهاي آموزشي با اهداف كسب و كار وسيعتر تلفيق شده است.

ب فرايند محور: با رويكرد كسب و كار محور از نظر حوزه و تاكيداتش تفاوت دارد. در حالي كه رويكرد كسب و كار محور بر كل سازمان تاكيد مي كند، اين رويكرد بر روي يك بخش يا قسمت از سازمان متمركز است. هدف برنامه ريزي آموزشي در اين سطح اين است كه فرايندهاي جديد كار كه مي تواند در يك روش اثربخش انجام شود، را آماده سازد.

ج كارآموز محور: تاكيداتش بيشتر بر روي نيازهاي كاركنان و كمتر بر روي پيامدهاي كسب و كار و كارايي كار متمركز است. اين رويكرد اغلب بر خودسنجي به عنوان منبعي از اطلاعات متكي است. يافته‌ها نشان داده است كه خودسنجي ممكن است انعكاسي درست از نيازهاي توسعه كاركنان باشد و به عنوان يك مرحله مهم در فرايند نيازسنجي مورد توجه قرار گيرد. با اين حال، اين رويكرد نيز مورد انتقاد است. زيرا گاهي اوقات ممكن است نيازهايي را انعكاس دهد كه ممكن است نيازهاي واقعي نباشند(4).

3. رويكرد استراتژيك: اين رويكرد ارتباط اصلي و اساسي بين برنامه‌هاي آموزشي و استراتژي‌هاي بلند مدت سازماني ايجاد مي كند. تاكيد اصلي دراين رويكرد بر اين نكته است كه سازمان مي بايست براي گسترش كمي و كيفي خود، سياستها و رهنمودهاي حمايت‌گرايانه از برنامه‌هاي آموزشي متناسب با استراتژي‌هاي سازماني- ايجاد كند.

4. رويكرد سيستماتيك: براساس اين رويكرد، برنامه ريز آموزشي مي بايست سازمان را به عنوان يك نظام باز تلقي كرده و فرايندهاي اجتماعي و فن شناختي و فناوري آن را با هم ادغام کرده تا بتواند برنامه‌هاي كيفي و به روزي را طرح‌ريزي و اجرا كند.

5. رويكرد اقتضايي: اين رويكرد از تركيب دو رويكرد استراتژيك و سيستماتيک حاصل گرديده است و بر نظريه اقتضايي استوار است. بر اساس اين نظريه، تمامي برنامه‌هاي آموزشي بر وضعيتي مبتني است كه سازمان در آن قرار دارد. به عبارت ديگر، تعريف اهداف، استراتژي ها، فهرست فعاليتها و تحليلهاي آموزشي تنها زماني معتبر است كه با اوضاع و احوال سازمان هماهنگ باشد. رويكرد اقتضايي بيش از دو رويكرد ديگر با موقعيتهاي بومي سازمانهاي صنعتي ما تناسب دارد. اما پرداختن به آن و بهره گيري صحيح از آن نيازمند گذر از دو رويكرد سيستماتيك و استراتژيك است.

استراتژي‌هاي سازماني و ساختار برنامه ريزي آموزشي

عنصر بسيار مهمي که طي فرايند برنامه ريزي استراتژيك آموزش نقش مهمي ايفا مي کند چيزي نيست جز ساختارهاي منعطف آموزشي. به خاطرداشته باشيد که انجام برنامه ريزيهاي استراتژيك آموزشي با ساختارهاي متمرکز سنتي و غير قابل تغيير سازگار نخواهد بود. در شرايطي که ما به دنبال تغيير در فرايندهاي بهسازي نيروي انساني و تطبيق برآيند آموزش با استراتژي‌هاي سازماني هستيم به نظر مي رسد که تغيير در ساختارهاي نظام آموزشي که در سازمانهاي ما کاملاً سنتي و متمرکز است) به دو دليل عمده اجتناب ناپذير است. نخست آنكه ساختار آموزشي عاملي است كه شيوه تعيين هدفهاي بلند مدت و سياستهاي آموزشي را تعيين مي كند ودوم دليل اينكه ساختار تعيين كننده شيوه‌اي است كه به آن منابع تخصيص خواهند يافت(5). اگر استراتژي سازمان براساس پاسخگويي سريع و چابك به نيازهاي مشتريان مبتني باشد، در آن صورت ساختار آموزشي و منابع تخصيص يافته به آن در آن جهت هدايت خواهند شد. ساختارهاي آموزشي مي بايست به گونه اي طراحي شوند كه در مسير تدوين و اجراي موثر برنامه‌هاي استراتژيك آموزشي سازماني قرار گيرند. نكته حائز اهميت آنكه ساختارهاي آموزشي نمي توانند توصيه اي، سفارشي يا قالبي باشند. منظور آن است که آنچه که براي يك سازمان مطلوب است شايد براي يك سازمان مشابه مناسب نباشد و بهتر است که در هرسازمان مشخص، ساختار اصلي آموزش براساس اهداف سازمان تنظيم گردد. البته هنگامي كه سازمان استراتژي خود را تغيير مي دهد، احتمالاً ساختار‌هاي موجود آموزشي نيز اثربخشي خود را از دست خواهد داد و ساختاري كه اثر بخشي خود را از دست بدهد داراي علائم و نشانه‌هاي ذيل خواهد گرديد:

- سطوح مديريتي متعدد؛

- تشكيل جلسه‌هاي متعدد و بيش از حد لازم؛

- توجه و تمركز بسيار زياد براي حل تضادهاي شكل گرفته بين مديريتهاي مختلف آموزش؛

- رويارويي با تعداد بسيار زيادي از هدفهاي تامين نشده (6)

با توجه به موارد برشمرده شده لزوم بازنگري و تغيير ساختارهاي آموزشي ضرورت پيدا مي كند. ولي نبايد انتظار داشت كه تغيير در ساختار، موجب پيدايش استراتژي خوب آموزش شده يا اينكه تمام مسائل و مشكلات حاد آموزشي حل شود و مسئله مهمتر آنكه براي اجراي استراتژي‌هاي جديد سازماني بايد ماموريت آموزشي جديد تهيه و ساختارهاي كنوني آموزش نيز تغيير كنند و بهترين متدولوژي‌ها براي ايجاد اين تغييرات - با توجه به مواردي كه در قبل عنوان شد- درنظرگرفته شوند

فرايند پيشنهادي آموزش

با توجه به اينكه مهمترين وظيفه برنامه ريزي استراتژيك آموزش تسهيل تطبيق عملکردي کارکنان و سازمان با تغييرات محيطي و ارائه نگرش سيستماتيك و مناسب به گونه اي است كه كل برآيند آموزش سازمان را در ارتباط با محيطش مرور كند. لذا مراحل برنامه ريزي استراتژيك آموزش به شرح زير پيشنهاد مي گردد:

1. تدوين رسالت و دورنماي آموزشي: تهيه و تدوين پيش نويس بيانيه رسالت و دورنماي آموزشي سازمان و ارسال به افراد ذينفع و پيگيري دريافت پاسخهاست. محصول نهايي اين بخش به تصويب رساندن طرح اوليه استراتژيك آموزش است.

2. پيش برنامه ريزي: اولين قدم در اين مرحله تشكيل يك گروه هماهنگ است كه اعضاي اين گروه بسته به شرايط و سطوح برنامه‌ريزي در سازمان متفاوت است. حضور مديران و كارشناسان متخصص با تجارب و آراي گوناگون از اهميت بسيار زيادي برخوردار است. وظايف اين گروه به طور عمده شامل هدايت، تدوين و پالايش نيازهاي استراتژيك آموزشي است، مهمترين فعاليتهاي اصلي اين گروه عبارت است از:

- فرهنگ سازي؛

- جمع آوري اطلاعات و مستندات (درباره نيازهاي آموزشي كاركنان)؛

- نهايي كردن روش انجام كار و به تصويب رساندن آن توسط سلسله مراتب؛

محصول نهايي اين گروه در اين مرحله تهيه پيش طرح برنامه ريزي استراتژيك آموزش است.

3. تحليل استراتژيك: هدف از اين مرحله يافتن نواقص و كمبودهايي است كه سازمان بايد در برنامه‌هاي آموزشي خود به آنها اولويت داده و يا بيشترين سرمايه‌گذاريهاي آموزشي را صرف ايجاد تغيير در آنها كند. از جمله منابع مهم اطلاعاتي مورد استفاده در اين مرحله نتايج عملكردي كاركنان و ارزيابيهاي آموزشي آنان است. محصول نهايي اين مرحله يكي تعيين نقاط قوت، ضعف، تهديد و فرصتهاي سازمان و ديگري اولويت بندي برنامه‌هاي آموزشي است.

4. تدوين برنامه آموزشي: در تدوين برنامه استراتژيك آموزشي رعايت موارد ذيل حائز اهميت است:

- جلب تعهد و مشاركت مديران و کارکنان: زماني مديران و کارکنان نسبت به برنامه و روش طراحي و توسعه آن اعتقاد و ايمان پيدا خواهند كرد كه خود در اين فرايند درگير شده و تلاش كنند.

- ايجاد انتظارات صريح و واقع بينانه: توقعات و انتظارات مي بايست به لحاظ منطقي از احتمال موفقيت نسبتاً بالايي برخوردار باشد يعني مديران و کارکنان سازمان احساس كنند مي‌توانند با کسب مهارت و تخصص مورد نياز به موفقيتهاي سازماني و اهداف از پيش تعيين شده دست پيدا کنند.

- به حداقل رساني بوروکراسي اداري: فرايند برنامه، چه در حين طراحي و چه در حين اجرا نبايد مبتلا به بوروکراسي اداري همچون انجام مكاتبات فراوان و جلسات مكرر گردد، زيرا باعث افت برنامه و كاهش تعهد مديران، کارشناسان و کارکنان درگير در آن خواهد گرديد. با توجه به اينكه برنامه‌ريزي استراتژيك آموزش، كاري گروهي است. بنابراين، لازم است نقش اعضا و مسئوليتهاي آنان و آنچه كه از آنها انتظار مي رود مشخص گردد. آنگاه مي توان مطمئن شد كه تعهد لازم نسبت به برنامه وجود خواهد آمد(8) بار ديگر متذکر مي گردد که مديريت ارشد سازمان بايد خود را ملزم و متعهد به اجراي برنامه استراتژيک آموزشي دانسته و با بياني رسا اين تعهد را به گوش همگان برساند. (9) براي جلوگيري از بروز هر مسئله اي و حل مسائل ناشي از منابع انساني بهترين روش آن است كه مديران و كاركنان به صورت فعال در اين فرايند مشاركت كنند. اگر چه اين روش وقت‌گير است ولي موجب افزايش تفاهم، اعتماد، تعهد و احساس مالكيت نسبت به نظام آموزشي سازمان مي‌گردد (01)

مزاياي برنامه ريزي استراتژيك آموزش

برنامه ريزي استراتژيك آموزشي اين امكان را به سازمان مي دهد كه به شيوه‌اي خلاق و نوآور عمل كرده و براي شكل دادن به آينده کاري سازمان به صورت انفعالي عمل نكند. اين شيوه باعث مي شود كه نظام آموزشي سازمان داراي ابتكار عمل بوده و برنامه هايش به گونه اي درآيد كه در كاركنان نفوذ كند. بزرگترين نفع برنامه ريزي استراتژيك آموزش آن است كه كمك مي كند با بهره گيري از روشهاي منظم تر، معقول تر و منطقي تر، نيازهاي واقعي آموزش مديران و کارکنان را انتخاب كرده و بدين گونه بهترين متدولوژي‌هاي آموزشي را برگزيند (11). اين تنها يكي از منافع اصلي است. نفع ديگر آن است که مديران و كاركنان از طريق شركت در اين فرايند خود رامتعهد به تعالي سازمان خواهند دانست. هنگامي كه مديران و كاركنان بتوانند درك متقابلي از سازمان و نيازهاي علمي و پژوهشي آن داشته باشند، خود را جزئي از سازمان به حساب آورده و براي تعالي آن خود را متعهد خواهند دانست. اين وضع هنگامي صادق است كه مديران و كارکنان بين عملكرد سازمان و بهسازي نيروي انساني و كاركنان دانشي و كيفي رابطه‌اي معقول و منطقي مشاهده و بتوانند چنين رابطه‌‌اي را درك كنند. ايجاد چنين دركي، تفاهم و نهايتاً تعهد سازماني را ايجاد خواهد نمود. البته بايد به اين واقعيت توجه داشت كه هر چه ميزان تمركز اجرايي در فرايند برنامه ريزي كمتر باشد و هر چه ميزان مشاركت بيشتر باشد، بر ميزان موفقيت و پايايي برنامه افزوده خواهد شد. اگر چه نهايتاً اتخاذ تصميمات مهم آموزشي بر عهده برنامه ريزان آموزشي است ولي كليه كاركنان هم بايستي در فعاليتهاي مربوط به انجام برنامه ريزي و ارزيابي نيازهاي آموزشي مشاركت فعال داشته باشند.


نتيجه گيري

آنچه که برنامه ريزيهاي استراتژيک آموزشي بدان جهت مهم هستند که در راستاي استراتژي سازماني تدوين شده و مورد حمايت مديريت ارشد سازمان قرار مي گيرند و اجراي موثر آنها دستيابي به بهترين منافع سازماني و نيازهاي علمي آينده سازمان را محقق مي سازد. اجراي دقيق برنامه‌هاي استراتژيک آموزشي نه تنها به ارتقاي كيفي عملكرد كاركنان و بهبود بهره‌وري سازمان خواهد انجاميد بلكه حتي كاهش هزينه هايي را كه از راه پايين بودن بهره‌وري پديد مي آيند را نيز در پي خواهد داشت. به عبارت ديگر، مهمترين اهدف عمده اين برنامه‌ها شامل كمك به طراحي و مديريت بهسازي است. به طوري كه كاركنان بتوانند كار خود را بهتر انجام دهند. ضمن اينكه در اثر به کارگيري موثر اين نوع برنامه ريزي اقداماتي مانند نيازسنجي، برنامه ريزي، اجرا و ارزشيابي بيشتر به گونه فعاليتهاي پويا، منسجم و يكپارچه در نظر گرفته مي شود تا مجموعه‌اي جدا و ناپيوسته. برنامه‌هاي استراتژيک آموزشي بر يكپارچگي سازماني تاکيد کرده و مواردي همچون تلفيق برنامه‌هاي آموزشي با برنامه‌ريزي استراتژيك سازمان و پذيرش برنامه‌هاي آموزشي و نتايج آن از سوي مديران ارشد را در پي خواهد داشت.


فهرست منابع

1)     ماير، جرالد، سريز، دادلي، پيشگامان توسعه، ترجمه سيد علي اصغر هدايتي و علي ياسري، تهران: انتشارات سمت، 1368، ص5

2)     Marc G. SW. Human Resource Management. Publishing Company Boston, 1990. p. 180

3)     Marc G. SW. Human Resource Management. Publishing Company Boston, 1990. p. 176

4)     Chill, Tqom & sond & Lok, rethinking Training Needs Ananlysis, 1999. P. 73

5)  بيگدلي، الياس، نيازسنجي و ارايه چارچوب كلي آموزش مديران مدارس راهنمايي شهرستان خدابنده، پايان نامه كارشناسي ارشد، دانشگاه تهران، دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي، 1380، ص54 تا 57

6)  ديويد. فرد آر، مديريت استراتژيك، ترجمه دكتر علي پارسائيان و دكتر سيد محمد اعرابي، تهران: دفتر پژوهشهاي فرهنگي، 1382، ص382

7)     حاج كريمي. عباسعلي، رنگريز. حسن، مديريت منابع انساني، نشر بازرگاني، ص44، 1379

8)  ج. دبيلو. پاتريك، موريس. جورج. ال، آكامپ. تي. ال، راهنمايي اجرايي برنامه ريزي استراتژيك، ترجمه منصور شريفي كلوبي، نشر آروين، ص 50 و 62، 1380

9)  ديويد. فرد آر، مديريت استراتژيك، ترجمه دكتر علي پارسائيان و دكتر سيد محمد اعرابي، تهران: دفتر پژوهشهاي فرهنگي، 1382، ص 475-473

10)R.T Lenz & Marjorie Lyles, “Managing Human Resource Problems in Strategy Planning Systems” Journal of Business Strategy, no. 4 (Spring 1986) , P. 58

11)Ann Langley, “The Roles of formal Strategic Planning” Long Range Planning, no3. (June 1988)

12)كرامتي، محمد رضا. مقدمه اي بر برنامه ريزي استراتژيك در آموزش و پرورش، انتشارات آستان قدس رضوي، چاپ اول، 1374.

13)مشايخ، فريده. ديدگاه‌هاي نودر برنامه ريزي آموزشي، سمت، چاپ پنجم، 1383.

14)گروه مشاوران يونسكو، ترجمه دكتر فريده مشايخ؛ فرآيند برنامه ريزي آموزشي، انتشارات مدرسه، چاپ دوازدهم، 1382.

15)آشفته، امير. برنامه ريزي فرهنگي و توسعه اقتصادي، تهران: كانون پيشرفت و توسعه.

16)رهنما، مجيد. آموزش در خدمت انسان، جلد اول و دوم، تبريز: دانشگاه تبريز، 1349.

17)محسن پور، بهرام. برنامه ريزي آموزشي، انتشارات مدرسه، 1376.

18)ملكي، برنامه ريزي آموزشي و درسي.

 

 


 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 12 فروردین 1399 ساعت: 19:19 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره گنبد قابوس

بازديد: 281
تحقیق درباره گنبد قابوس

تحقیق درباره گنبد قابوس

مقدمه

بنای آجری میل گنبد قابوس از نقطه نظر عظمتمعماری، ویژگی‌های هنری و تکنیکی در زمره بزرگ ترین مفاخر معماری قرنچهارم هجری قمری به شمار می‌آید.

ساختمان این میل که آرامگاه شمس المعالی قابوسبن وشمگیر زیاری است، در بالای تپه‌ای در میان پارک بزرگ شهر گنبد کاووسواقع شده است .این بنا از زیباترین و باشکوه‌رین بناهای اوایل دوره اسلامیاست که با وجود استفاده بسیار کم از عناصر تزیینی دارای ساختارهای متناسب،موزون، مستحکم و زیباست که نوعی احساس شکوه و زیبایی را به بیننده القامی‌کند. ساختمان میل در اصل متشکل از سه قسمت شالوده، ساقه و گنبد مخروطیاست که روی هم رفته 55 متر ارتفاع دارد. ساقه این میل بر روی پایه‌ای مدورقرار دارد و تنها نزدیک به 2 متر آن بیرون از زمین است و بر اساس مطالعاتبه عمل آمده بخش بزرگی از آن در ول زمین فرو رفته است.خود ساق با نمایدایره‌ای پرده‌دار ، بر روی این شالوده قرار دارد و 37 متر ارتفاع دارد. در بدنه ساقه بنا 10 پره مثلثی شکل با فواصل معین و با تناسب و زیباییکامل قرار گرفته است، به طوری که علاوه بر ایجاد زیبایی ، از حجم ساده وبی قواره ساقه کاسته و نیز موجب استحکام بنا شده است.تنها تزیین این ساقهدر بالای در ورودی مشتمل بر دو رشته کتیبه کوفی آجری است که یکی در ارتفاع 8 متری از سطح زمین و دیگری زیر پا کار گنبد تعبیه شده است . عرض اینکتیبه 80 سانتی متر و هر دو مشتمل بر یک عبارت تاریخی است که سال (397هـ.ق. و 375 هـ.ش) را نشان می‌دهد . این کتیبه عاری از هر گونه پیرایه وتزئینات است و همچون خود گنبد تنها به استحکام و ماندگاری آن توجه شده است . خطوط و حروف کتیبه با آجر ساده قرمز رنگ که روی آن سائیده شده بدون هیچگونه روکشی در درون قاب‌های آجری جای گرفته است. خطوط کوفی ساده این کتیبه، دارای برجستگی است و در عین حال ، نوعی تراش ظریف و زیبایی متناسبی داردکه از هر جهت با شکل ساختمان آرامگاه تناسب دارد .گذشته از سادگی کتیبه درهنگام نصب خطوط و قاب‌سازی آن این نکته مراعات شده که از هر جهت ماندگاریآن بر روی بدنه تضمین شود. برای این منظور هر کدام از حروف آجری و آجرهایقاب کتیبه ریشه‌های بلندی دارد که درون دیوار گنید فرو رفته است . به همینخاطر و به علت پختگی آجر قرمز و استحکام آن هنوز پس از هزار سال ،‌کتیبهتقریباً سالمی بر جای مانده است . تکرار یک متن در دو جای بنا نیز بهماندگاری محتوای کتیبه کمک بزرگی کرده است. بدنه بنا سراسر از آجر قرمزرنگ ساخته شده است. آجرهای سخت این بنا که در نهایت پختگی و استحکامهستند، به علت تابش آفتاب در طول قرن‌ها به رنگ زرد طلایی در آمده‌اند کهخود بر زیبایی بنا افزوده است. شکل آجرهایی که در بدنه بنا به کار رفتهاست معمولی و یکسان است ، به جز آجرهایی که در بدنه گنبد مخروطی مورداستفاده واقع شده است . آجرها خوب پخته شده و خوب به ملاط چسبیده و سختتوپر و یکپارچه است.گنبد مخروطی بنا به ارتفاع 18 متر و بر روی ساقه بناشده است. این گنبد بر خلاف بیش تر برج‌ها و گنبدهای آرامگاهی یک پوش است وبدون هیچ واسطه‌ای بر روی بدنه برج قرار گرفته و شیب تند و سطح صاف وصیقلی آن به ماندگاری گنبد کمک فراوان کرده است . درون بنای گنبد قابوسساده و تنها با اندود گچ پوشش یافته که با گذشت زمان به سیاهی گراییدهاست.بر بالای سر در ورودی بنا دو رشته مقرنس زیبای ساده کار شده که جزواولین نمونه مقرنس‌های هنر اسلامی ایران به شمار می‌رود. هم‌چنان که ازمتن کتیبه بر می‌آید این بنا در سال 397 هـ.ق. توسط شمس المعالی قابوس بنوشمگیر آل زیار جهت آرامگاه شخصی بنا شده است . نام‌برده که در آن روزگارفرمانروای گرگان بود، مردی دانشمند ـ هنرمند، سلحشور ـ دوست‌دار و مشوقعلم و هنر بود . وی در سال 402 هـ.ق. یعنی 5 سال بعد از ساخت گنبد قابوسوفات یافت . این بنا در فهرست بناهای تاریخی ایران به ثبت رسیده است .

istta.ir

 

طول آن 55 درجه و 18 دقیقه، عرض 37 درجه و 17 دقیقه، ارتفاع آ ن از سطحدریا 76 متر می با شد در این شهر به امر قابوس بن وشمگیر از امرای آ لزیار در سا ل 397هجری قمری بنای یا دبودی ساخته شده است. ارتفاع بنا 68مترو ارتفاع تپه ای که برج بر روی آن قرار دارد10 متر می با شد. محیط دایره یبرج قابوس 75/9 متر است. بعضی از محققین معتقدند که آن جا مدفن قابوس میباشد و بعضی دیگر معتقدند که قابوس بن وشمگیر آن جارا فقط به عـنوانیادبود حکومتش ساخته است نه مقــبره ا یشان. کتیبه ای به خط کــوفی دراطراف آن به چشم می خورد به ا یـن مضمون: « بسم الله الرحمن الرحیم، هذاالقصر العالی للا میر شمس المعالی الامیر قابوس بن وشمگیر امر ببنائه فیحیاته سنه تسع و تسعین و ثلاث مائه قمریه و سـنه خمس و سـبعین وثـلـثـمائه شمسیه» یعنی « بسم الله الرحمن الرحیم، این قصر عالی متعـلـقبه شمس المعالی امیر بــن قابوس بن وشمگیر که در زمان حیات، امر به بنایآن کرد در سال 397هـجری قمری »

در مورد این بنا یک نفر به ما اطلاعاتی می دهد:« اینگنبدعبارت از مناره ای است به شکل استوانه مضلع و دارای 10 ضلع متساوی و عرضهر ضلع 4/5 متر و هر کدام از این 10 ضلع مرکب ا ز سه ترک است و هر ترکی 2متر عرض دارد اکنون چنان می نما ید که این برج که در روی تپه وا قع است،لیکن مسلم است که این تپه نه مصنوعی است و نه طبیعی بلکه تپه ای است که بهوا سطه ی انهدام ابنیه دورگنبدبر روی هم ا حداث شده. 10 متر ارتفاع نوک مخروطیگنبداست میان آن مخروط هم خالی است و روزنه ای به سمت جنوب غربی داردولی راهشتاکنون معــلـوم نشده است آن چه ظاهرا معلوم شده باید گفت، کفگنبدروی زمیـن در زیـر تپه با شد زیراگنبد ( در این جا منظــور از گــنبد برج قابوس است ) به این بـزرگی را نمی توان روی تپه ای به این بزرگی بنا کرد محیط دا خل گــنبد 144/30 متر، محـیطخارجی 278/60 متر، مساحت تپه یگنبدتقریبا 4800متر است. اینگنبدحوادث متعــددی را به خود دیده است:« یک بار نــادر شاه به ناحیه شما ل ایران آمده و چون راهپیمایی زیادی کرده بود ا ز دیده میلگنبدخوشحال شد زیرا حدس می زد که این جا شهر بزرگی باید باشد چون آن جا راتقریبا غیر مس.ک.ک..نی و ده کوچکی دید بسیار ناراحت شد امر به تخریبگنبدداد ولی خوشبختانه از این بلا در امان ماند». وهم چنین عده ای از سران ایلگوگلان به گمان این که در زیر آن گنجی نهفته است امر به پی کنی آن می کنندولی بعد از مدتی دست از این کار می کشند ولی بنا به گــفته ی مردی ( مردایکس ) انگلیسی ها مــقدار زیادی از کالاهای نفـیسه آن جا را برده ا ند. خرابه های شهر جرجان ( شهـر باستانی ) در قسمت غــربــی گـــنبد قراردارد. چـون این شهر بین دو قبیله یموت و گوگلان حا ئـل بوده ا ست از نظراقتصادی ا ز دو قوم بهره مند می شوند

 


زير آن برج بلند كسي آرميده است. صاحب آن آرامگاه قديمي مربوط به قرن چهارم هجري است. زير آن برج بلند آجري كه در ميانه شهرگنبدكاووس قرار دارد قابوس بن  وشمگير به خواب ابدي رفته است. شمس المعاليقابوس بن  وشمگير آل زيار دانشمند، هنرمند و مشوق علم و هنر بوده كه قبلاز مرگ دستور ساخت آن را مي دهد. بقعه آرامگاه وي كه بناي آجري است دراعداد بزرگ ترين مفاخر معماري قرن چهارم هجري است و در شمال شرقي ايران درشهرگنبدكاووس قرار دارد. اين بناي معروف كه يكي از بلندترين آثار تاريخي جهان بهشمار مي آيد بر فراز تپه خاكي كه قريب ۱۵ متر از سطح زمين بلندتر است قراردارد. اين بنا در سال ۳۹۷ هجري قمري و ۳۷۵ هجري شمسي و در زمان سلطنتشمس المعالي قابوس بن وشمگير و در شهر جرجان كه پايتخت پادشاهان آن دياربوده بنا شده است. بنايي كه از هزار سال پيش تاكنون بر فراز تپه اي خاكياستوار است در عين سادگي يكي از غرو رانگيزترين بناهايي است كه نه تنها درخاك ايران بلكه در سراسر جهان شناخته شده است و مورد توجه بسياري ازجهانگردان و باستان شناسان است.

آرامگاه قابوس بن وشمگير بدون هيچ تزئيني است. فقط بنايي است آجري كه ارتفاع آن كلاه از سر مي اندازد.

داخلميلفقط يك كتيبه وجود دارد كه بر ديوار آن نصب شده كه تاريخ ساخت و اينكهآرامگاه متعلق به كيست در آن درج شده است. پروفسور ارتورافام پوپ در مورداين بنا چنين نوشته است: «در زير سمت شرق كوه هاي البرز و در برابرصحرا هاي پهناور آسيا يكي از بزرگ ترين شاهكار هاي معماري ايران با تمامشكوه و عظمت خود قد برافراشته است. اين بناگنبدقابوس بقعه آرامگاه قابوس بن وشمگير است. برج آرامگاه از هرگونه آرايشمبراست. براي جنگنده اي با نيروي ايمان و در قتال رودرروي، پادشاهي شاعردر نبرد با ابديت، آيا آرامگاهي چنين عظيم و مقتدر وجود دارد؟محمدعليقورخانچي نيز تحقيقي در موردگنبدقابوس داشته و در كتاب نخبه سينيه خودگنبدقابوس را در نيم فرسخي خرابه هاي شهر جرجان دانسته و نظيري را براي اينگنبددر ايران زمين موجود ندانسته است. در معماري سنتي ايران چنين بنا هاي عظيم و كشيده اي كهميلنيز ناميده مي شوند و در طول راه ها براي راهنمايي و تعيين مسير كاروان هااحداث مي شده زياد برمي خوريم ولي هيچ كدام آنها به پاي عظمتگنبدقابوس نمي رسند.اين بنا شامل سه قسمت شالوده، ساقه وگنبدمخروطي  است كه مجموعاً ۵۵ ارتفاع دارد.

ساقه اينميلبا نماي دايره اي پره دار با ارتفاع ۳۷ متر بر روي پايه اي مدور (شالوده) قرار گرفته كه تنها دو متر از آن بيرون زمين است و براساس مطالعات به عملآمده بخش بزرگي از آن در دل زمين فرو رفته است.در بدنه ساقه بنا ۱۰ پرهمثلثي شكل با فواصل معين و با تناسب و زيبايي كامل قرار گرفته است كهعلاوه بر زيبايي از حجم ساده و بي قواره ساقه كاسته و موجب استحكام بناشده است.رنگ آجر هاي قرمز به كار رفته در اينگنبدبه علت تابش نور خورشيد در طول قرن ها به رنگ زرد طلايي درآمده كه خود برزيبايي آن افزوده است.شكل آجر هاي به كار رفته در بنا به جز آنهايي كه دربدنه استفاده شده اند، معمولي و يكسان است.بدنه بنا از آجر قرمز رنگ كه بهخوبي به ملاط چسبيده و سخت توپر و يكپارچه  و در نهايت پختگي ويكپارچه اند، ساخته شده است.

گنبدمخروطي بنا به ارتفاع ۱۸ متر بر روي ساقه بنا شده است. اينگنبدبرخلاف اكثر برج ها وگنبد هاي آرامگاهي بدون هيچ واسطه اي بر روي بدنه برج قرار گرفته و شيب تند و سطح صاف و صيقلي آن به ماندگاريگنبدكمك فراوان كرده است.درون بنايگنبدقابوس، ساده و تنها با اندود گچ پوشش يافته كه با گذشت زمان به سياهيگراييده است.اين بنا با وجود استفاده بسيار كم از عناصر تزئيني دارايساختار هاي متناسب، موزون، مستحكم و زيباست كه نوعي احساس شكوه و زيباييرا به بيننده القا مي كند.

تنها تزئين اين ساقه در بالاي در وروديمشتمل بر دو رشته كتيبه آجري به خط كوفي است كه يكي در ارتفاع هشت متري ازسطح زمين و ديگري زير پاكارگنبدتعبيه شده است.عرض اين كتيبه ها ۸۰ سانتي متر و بر روي هر كدام دو سال ۳۹۷هجري قمري و ۳۷۵ هجري شمسي نوشته شده است. اين كتيبه ها عاري از هرگونهپيرايه و تزئين هستند و همچون خودگنبدتنها به استحكام و ماندگاري آنها توجه شده است.خطوط و حروف كتيبه ها باآجر هاي ساده قرمزرنگ كه روي آنها به صورت برجسته و بسيار زيبا و ظريفتراشيده شده است، بدون هيچ گونه روكشي در درون قاب هاي آجري جاي گرفته اند.

يكياز دلايل ماندگاري اين كتيبه ها پختگي آجر قرمز و استحكام آن است كه هنوزپس از گذشت بيش از هزار سال تقريباً سالم مانده و تكرار يك متن در دو جايبنا نيز به ماندگاري محتواي كتيبه ها كمك بزرگي كرده است.

قابوس بن وشمگير در سال ۴۰۲ هجري قمري يعني ۵ سال پس از ساخت اينگنبدوفات يافت. اين بنا در فهرست بناهاي تاريخي ايران به ثبت رسيده است

برج گنبد کاووس يا ميلگنبد

برج گنبد کاووس يا ميل گنبد، واقع در شهر گنبد کاووس در استان گلستان ايران، بلندترين برج آجری دنياست که در قرن چهارم هجری / يازدهم ميلادی بنا شده است. اين بنا، طبق کتيبه کوفی آجری گرداگرد آن، در سال 397 هجری قمری برابر با 375 هجری شمسی در زمان سلطنت شمس المعالی قابوس بن وشمگير از پادشاهان آل زيار ساخته شده است. شهر گنبد کاووس کنونی در حوالی شهر جرجان کهن قرار دارد که پايتخت پادشاهان آل زيار بوده است. اين برج از زيباترين و باشکوه ترين بناهای اوايل دوره اسلامی است که علی رغم استفاده بسيار کم از عناصر تزيينی در آن، دارای ساختاری متناسب، موزون، مستحکم و زيباست که نوعی احساس شکوه و زيبايی را به بيننده القا می کند.

اين بنای باشکوه بر روی تپه ای ساخته شده است که نزديک 15 متر از زمين اطراف آن بلندی دارد و ساختمان آن از سه بخش پی، بدنه و گنبد تشکيل شده که روی هم رفته 55 متر ارتفاع دارند. بدين ترتيب، با احتساب ارتفاع تپه، اين برج حدود 70 متر از سطح زمين های اطراف مرتفع تر است که اين موضوع به شکوه و جلال آن افزوده است.

بدنه برج بر روی پايه ای مدور قرار گرفته که تنها نزديک به 2 متر آن بيرون از سطح زمين قرار دارد و حجم وسيعی از آن در دل تپه فرو رفته است. بدنه برج از خارج دارای 10 پره مثلثی شکل است (همانند ستاره ده پر) که به فواصل مساوی از يکديگر قرار دارند و از پای بست بنا شروع و تا زير گنبد ادامه دارند. بدنه بنا سراسر از آجرهای پخته قرمز رنگ ساخته شده که در نهايت پختگی و استحکام هستند و به علت تابش آفتاب در طول قرن ها به رنگ زرد طلايی زيبايی درآمده که خود بر زيبايی بنا افزوده است.

گنبد مخروطی بنا به ارتفاع 18 متر بدون هيچ واسطه ای بر روی بدنه برج قرار گرفته و دارای شيب تند و سطح صاف و صيقلی بوده و بر خلاف اکثر برج ها و گنبدهای آرامگاهی، تک پوش است که اين موارد باعث ماندگاری آن شده است.(1)

شايد کمتر کسی از مردم ايران می دانند که اين برج در يک نظرسنجی بين المللی از سوی شماری از معماران مشهور جهان، به عنوان بهترين اثر مهندسی تاريخ بشر انتخاب شده است. دلايل اين انتخاب جالب است: اين برج که بيش از 50 متر ارتفاع دارد، بيش از هزار سال پيش ساخته شده و در اين مدت 2 بار زلزله های شديدتر از 6 ريشتر را از سر گذرانده، اما همچنان سالم، استوار و پابرجا ايستاده است. برج گنبد فقط از آجر ساخته شده و در آن هيچ خبری از بتون آرمه و اسکلت فلزی و فولاد و ... نيست. در حاليکه نه فرسوده شده و نه زلزله توانسته حتی يک ترک به آن بيندازد. محاسبات مهندس سازنده برج آن قدر دقيق بوده است که برج حتی در شديدترين زلزله هم پس از لرزه ها و تکان های معمول دوباره دقيقاً سر جای خود بر می گردد. همچنين دقت در برآورد مقاومت مصالح آن نيز حتی افزونتر از محاسباتی است که هم اکنون پيچيده ترين دستگاه های محاسبه انجام می دهند.(2)

در رابطه با کاربرد و انگيزه ايجاد اين بنا، با اينکه تاريخ نويسان و محققان ميراث فرهنگی غالباً اين ساختمان را آرامگاه امير قابوس می­دانند، بعضی از تاريخ نگاران نجوم ايران از روی قرائنی پنداشته اند که اين بنا به عنوان رصدخانه ساخته شده است. زيرا در کاوش های اين بنا از باقيمانده جسد اثری يافت نشده است.

در کتاب «ذخيره خوارزمشاهی» نوشته سيد اسماعيل جرجانی درباره منجمی به نام کوشيار گيلانی سخن رفته که در خدمت امير قابوس بوده است. در کتاب «فرهنگ ادبيات فارسی دری» راجع به کوشيار گيلانی نوشته شده است که رصدخانه ای بنا کرده که به نام وی مشهور بوده است، که البته مکان آن مشخص نگرديده است. بدين ترتيب برخی اين احتمال را مطرح کرده اند که برج قابوس همان رصدخانه ای است که به دستور قابوس و بر اساس نقشه و طرح کوشيار گيلانی ساخته شده است.

 

به عقيده برخی از پژوهشگران نيز، بنای مزبور چه رصدخانه باشد و يا برای مقبره ساخته شده باشد، با توجه به سبک معماری آن که مانند آن در ايران وجود ندارد و همچنان پره های مثلثی آجری که در بدنه آن به کار رفته است، القا کننده مفهوم و معنای اساطيری و رمزی است و نمونه ای است از يک الگوی کلی در معماری که آن را «ستون کيهان» می نامند و رمزی از محور عالم است. به نوشته «ميرچا الياده»، رمز محور کيهان که زمين را به آسمان می پيوندد، تقريباً در همه مکان های قدسی به صور مختلف يافت می شود: برج های هرمی شکل ناقوس دار، ستون های کليساها، مناره های مساجد، و معابد و ابنيه دينی برج مانند و چند طبقه به شکل هرم که حول محوری مرکزی بنا شده و طبقات مختلفشان به سوی آسمان قد می کشند.(3)

 

برج قابوس بنایی است آجری و  متعلق به شمس المعالي قابوس وشمگير آل زيار است (366ـ 403 هـ . ق.) این بنا بر فراز تپه با ارتفاع پانزده متر( از زمينهاي اطراف )و در سال 397 قمري (375 شمسي یزدگردی) به امر شمس المعالي ساخته و پرداخته شده است.

گنبد قابوس شامل برج استوانه اي شكل بلند آجري مي باشد كه بر روي صفه دايره اي قرار داده  شده است، بدنه برج را از خارج با ده بريدگي يا (پشت بند) زينت داده اند كه از پايين در ميان صفحه اي كه از سطح اصلي زمين دو متر و هفتاد و پنج سانتيمتر بلندي دارد جوش داده شده، و از بالا به طره اي كه سقف روي آن ساخته شده اتصال يافته است، و چنانكه از طرح بنا برمي آيد از نقطه آغاز پشت بندها محيط دايره اي شروع مي شود به قطر نه متر و هفتاد سانتيمتر كه محوطه دورني برج را به محيط ديگري به قطر چهارده متر و شصت و شش سانتيمتر محدود ميكند، و ديوار برج از خارج به محيط سومي به قطر هفده متر و هشت سانتيمتر منتهي ميشود و از مجموع پنج مربعي كه بدين ترتيب تشكيل ميشود ده پشت بند يا بريدگي كه دهانه هر كدام آنها يك متر و شصت پهنا دارد پديد ميآيد و از آن نيز دهانه ديگري تشكيل مي يابد كه يك متر و سي و چهار سانتيمتر پهنا داشته و در نتيجه مدخل بنا بوجود ميآيد بدين طريق زواياي پشت بند مستقيم بوده و همين مستقيم بودن پشت بندها موجب استحكام و تسهيل كار ساختمان برج را فراهم ساخته است. از طرف ديگر محيطي كه چهارده متر و شصت و شش سانتيمتر قطر دارد در زواياي دروني پشت بندها بدنه هاي عريضي را كه داراي خطوط منحني هستند تشكيل ميدهد.

در روي بدنه‌هاي دهگانه آجري برج به بلندي سه متر از طرف پايين  و فاصله دو متر و شصت و پنج سانتيمتر از زير طره قاعده مخروط رأس دو رشته كتيبه آجري به خط كوفي ساده در ميان قابهاي آجري به درازاي دو متر و پهناي هشتاد سانتيمتر نصب شده است اين دو رشته كتيبه كه از نظر متن و كلمات عيناً  مانند يك ديگرند و در هر بدنه مكرر شده شامل نام باني و تاريخ ساختمان و منظور باني بنا مي باشد، سادگي اين كتيبه كه عاري از هر گونه پيرايه و تزئيناتي است ميرساند كه تنها منظور باني استحكام بنا و عظمت پيكره آن بوده است و توجهي به تزيين و آرايش آن نشده است. خطوط كتيبه با آجر ساده قرمز كه روي آن سائيده شده بدون هيچگونه روكشي در درون قابهاي آجري كه با آجر نيمگرد ساخته اند جاي گرفته است، خطوط كوفي ساده اين كتيبه داراي برجستگي بوده و در عين حال داراي يك نوع ظرافت تراش و زيبايي متناسبي مي باشد كه از هر جهت با هئيت ساختمان عظيم آرامگاه متناسب بوده و مقياسي كه براي تراش كلمات كتيبه بكار برده اند  داراي تناسب كامل با عظمت ساختمان است، گذشته از سادگي كتيبه در هنگام نصب خطوط و قاب سازي آن اين نكته مراعات شده است كه از هر جهت وسايل مستحكم ساختن خطوط را در بدنه برج فراهم سازند از اين رو هر كدام از كلمات آجري كتيبه و آجرهاي قاب اطراف آن داراي ريشه هاي بلندي است كه در درون بنا جوش داده شده و حتي از جوش دادن و جفت نمودن سر خطوط به يكديگر بوسيله ملاط مخصوصي كه از سنگ محكمتر است كوتاهي نشده به همين جهات و به علت پختگي آجر قرمز و استحكام آن هنوز پس از هزار سال كه از تاريخ ساختمان و نصب اين كتيبه مي گذرد خرابي و خدشه اي به تاريخ و خطوط كتيبه  آن وارد نشده جز آنكه مقداري از خطوط و كلمات آن به علت اصابت گلوله محو و بعضي از كلمات آن ريخته شده بود، ليكن تكرار كتيبه در زير طره سبب شده  كه پس از خرابي يك بند كتيبه از بند مكرر آن استفاده شود و بدين ترتيب براي هميشه متن كتيبه تاريخي به پاس مكرر بودن آن حفظ و مصون مي باشد.

عده اي معتقدند كه كتيبه آرامگاه داراي روكش ساروجي بوده كه به مرور زمان ريخته و فاسد شده است و يا هنوز هم در روي بعضي از كلمات كتيبه كه كمتر در مقابل باران و آفتاب واقع شده ساروجي وجود دارد ليكن با  دقت و بررسي كافي و ممتدي كه درباره اين بنا شده است خالي از حقيقت بودن دو تصور بالا ثابت گرديده، در مرتبه اول كتيبه كنوني متعلق به زمان بنا بوده است و بعلاوه داراي هيچگونه روكش ساروجي و يا روكش ديگري كه موجب حفظ آن گردد نبوده و حتي علائمي هم در اين زمينه ديده نمي شود.

متن و ترجمه كتيبه كوفي دهگانه كه در بدنه گنبد  مكرر مي باشد بند به بند چنين است:

1ـ بسم الله الرحمن الرحيم

2- هذه القصر العالي

3ـ الامير شمس المعالي

4- الامير ابن الامير

5ـ امَرَ به بنائه في حياته

6- قابوس ابن وشمگير

7ـ سنه سبع و تسعين

8- و ثلثمائه قمريه

9ـ و سنه خمس و سبعين

10- و ثلثمائه شمسيه

ترجمه كتيبه دهگانه بدين قرار است:

به نام خداوند بخشنده بخشايشگر. اين است كاخ عالي، امير شمس المعالي، امير فرزند امير، قابوس فرزند وشمگير، فرمان داد به بناي آن در زندگي خويش، سال سيصد و نود و هفت قمري و سال سيصد و هفتاد و پنج شمسي.

 

از اين كتيبه معلوم مي شود كه بناي كنوني كه به نام آرامگاه شمس المعالي قابوس ناميده مي شود و شهرت دارد در اصل شامل ساختمان كاخ بلندي بوده است كه سپس به محل آرامگاه پادشاه مشهور آل زيار تخصيص داده شده است. از آغاز ساختمان و پايان سال بناي آن و اينكه آيا به گفته و وصيت قابوس اين كاخ را به آرامگاه قابوس تخصيص داده اند اطلاعي در دست نيست همين قدر از تاريخهاي قمري و شمسي كتيبه به دست مي آيد كه قابوس در زمان زندگي خويش به سال 397 قمري و سال 375 شمسي به ساختمان اين كاخ رفيع فرمان داده است.

بدنه برج گنبد قابوس سراسر از آجر پخته قرمز بدون روكش ساخته شده است آجرهاي سخت اين بنا كه در نهايت پختگي و استحكام مي باشند به علت تابش آفتاب سوزان دشت و بارانهاي فراوان به مرور زمان به رنگ زرد طلايي در آمده اند، كهن سالي اين بنا و رطوبت هوا و موقعيت طبيعي مكان آن موجب شده كه گذشته از تغييرات كه در ظاهر بنا پديدار است، خزه و سبزي طبيعي شفاف طلايي رنگي بر روي آجرهاي بدنه آن بوجود آمد و از بركت عمر دراز به يك نوع تزيين طبيعي كه نماينده آن كهولت بنا است مزين شود.

اين آجرها بيشتر به شكل مربع 25/0×25/0 و 6×6 سانتيمتر و گاهي اضلاع آنها از بيست و سه تابيست و پنج و قطر آن از پنج الي شش سانتيمتر متفاوت و زياد و كم مي شود و از نظر همواري و صافي و رنگ تماماً يكسان و مهارت متصديان كار را مي رساند.

قطر ملاط بند كشي بدنه آجري برج از دو تا سه الي چهار سانتيمتر است كه در تمام فواصل آجرها بدون باقي گذاردن گودي بند كشي ظريفي شده است، در باب تركيب اجزاء بندكشي  آن كه شباهت كامل به يك قسم ساروج محكم و بي نظيري را دارد عقايد مختلفي رايج است به هر حال ملاط گنبد كه به رنگ خاكستري و داراي تركيبي از شن و ماسه مي باشد از نظر استحكام مورد حيرت و تعجب تمام كارشناسان و اهل فن معماري و بنايي است و به گفته برخي از محققين يكي از جهات پايداري و استواري اين بناي نادره زمان تركيب اجزاء غير قابل انفاك  ملاط گنبد قابوس است.

در باب طرز ساختمان بدنه استوانه اي گنبد كه در نهايت سادگي و ظرافت ساخته و پرداخته شدهاست اشكالي از نظر فني و معماري ديده نمي شود تنها اشكالي كه به نظر مي رسد  در جفت كردن و تطبيق زواياي آجري است كه از اضلاع پشت بندها و ديوار برج به وجود مي آيد و در همين قسمت است كه معمار بنا استعداد و مهارت خود را در ضمن انشاء يكي از اندوخته هاي صنعتي اسلامي به معرض عمل قرار داده است . بطور كلي اتصال زواياي آجري اعم از افقي و عمودي در نهايت زيبايي صورت گرفته است و تنها ايرادي كه از نظر معماري بر اين بنا و طرز آجر چيني آن شده يكي اين است كه در هر قدم آجري پس از بيست زاويه فضايي خالي به شكل منشور پديد آمده ، ديگر برآمدگي و حدب محقري است كه در روي بدنه ( پشت بندها ) برج به تدريج پيدا شده و همين حدب محقر كه منتهاي آن در وسط بدنه به بلندي هفده متر از كف زمين ديده مي شود بر زيبايي و لطف دورنماي جذاب آن افزوده است.

 اعجاز صنعتي و معماري اين شاهكار قرن چهارم هجري در ساختمان سقف مخروطي حيرت‌آور  و شگفت آن مي باشد كه در حقيقت به قدري در ساختن و ظرافت پوشش مخروط مهارت به كار رفته است كه اهميت و شكوه ساختمان گنبد آن تأثير بلندي بدنه برج را به كلي از نظر بينندگان انداخته و محو مي‌كند ، كارگر بنا سطح مخروطي سقف را به جاي آنكه با آجر معمولي بسازد با يك نوع آجر ريشه دار كه تنها تا كنون در اين بنا و برج رادكان جرجان ( كُرْدكوي ) كه از آثار همين قرن است پوشش نموده و بدين ترتيب در شكل بندي ساخنمان گنبد كه بايستي هرم وار شود تغييري داده شده و بصورت مخروط كنوني جلوه نموده است ، مخروط كنوني كه شاهكار صنعتي اين برج نامي بشمار مي رود به اندازه اي صاف و هموار ساخته شده كه پرندگان را جرأت نشست و برخاست بر روي آن نمي باشد و هنوز نتوانسته اند پنجه اي بر آن افكنده و جاي پايي براي خود بيابند ،

 در جهت شرقي گنبد مخروطي شكل روزنه اي كه موجب تابش اشعه آفتاب به درون گنبد و سقف بنا است تعبيه شده ، اين روزنه كه طاق آن از دو طرف ( خارجي و داخلي ) با آجرهاي مخصوص قالبي كه براي زدن طاق چشمه ساخته شده است به درازاي دو متر تمام و پهناي 74/0 و 78/0 و 80/0 مي باشد ( هر قدر از پايين روبه بالا مي رود از پهناي روزنه كاسته مي شود) كف آن با آجر ساده بزرگ فرش شده و روي بدنه ديوارهاي روزنه و بر روي سقف آن اندودي ازگچ و خاك كه شايد به رنگ آبي تزيين شده به قطر يك الي شش سانتيمتر ( اندود چشمه طاق ) موجود است ضمنا از فاصله مابين تيزه عقب روزنه (‌ وصل به بدنه داخلي گنبد ) و تيزه خارجي گنبد كه دو متر و ده تا دو متر و پنجاه و پنج از بالا تا پايين قطر دارد مي توان به ضخامت و قطر قسمت سفلي و علياي گنبد مخروطي پي برد و تنها از همين روزنه شرقي است كه روشنايي درون گنبدتأمين مي شود.

كتيبه كوفي مكرر گنبد قابوس 

  بدين ترتيب چون نوع پوشش مخروط سقف با آجرهاي مخصوص  ريشه دار مي باشند، در طرز ساختمان زير بدنه مخروط و آجر چيني آن دقت مخصوصي بكار رفته است كه در زير گلويي هر كدام از ريشه آجر بازو دار پنج الي شش عدد آجر كه پهنا و درازا و قطر آن 25×25 و 6×6 سانتيمتر است قرار داده شده، اين آجرها بر روي هم به واسطه  ملاط گچ متصل گرديده است ، بعداً آجر ريشه دار را بر روي آن استوار ساخته اند، ضمناً براي آنكه لبه آجرهاي روي مخروط به يكديگر متصل گردند آنها را طوري با آجر تراش داده و به يكديگر قفل و بست نموده اند كه ناظر و بيننده گنبد تصور مي نمايند  كه سطح مخروط بنا تماماً از يك قطعه آجر مخروطي شكل ساخته شده است و اين خطاي باصره تنها از جهت مهارت در طرز اتصال و پوشش سقف توليد مي شود، از اين رو در طرز اتصال و قرار دادن ريشه‌هاي آجر در بدنه مخروط مراقبت كافي شده ديگر احتياج به بند كشي پيدا نمي شود زيرا فاصله اي  در اين بين توليد نمي گردد و گذشته از آن سراشيبي تند بام مخروطي هم مانع ايستادگي آب باران بر روي بام گنبد شده  و همين سراشيبي و همواري بام از علل موثر استحكام و صيانت مخروط گنبد بشمار است .

 درون  بناي گنبد قابوس از لحاظ سادگي مانند خارج آن مي باشند و بطوريكه از دقت بر روي ديوار و جدار داخلي آن بدست مي آيد، در زمان ساختمان بنا روكش گچي رنگين و يا اندودي از گچ به قطر يك سانتيمتر تا پنج الي شش سانتيمتر بر روي ديواره آجري برج  قرار داده بودند كه اكنون آثار آن از بلندي هفت الي هشت متري كف دروني برج تا رأس داخلي مخروط ديده ميشود، تنها اشكال ملاحظه دقيق آن تيرگي و دود زدگي  درون گنبد است كه يكسره داخل بنا را سياه و تيره ساخته است.

از تزيينات خارجي اين بناي عظيم گذشته از كتيبه ها بايستي دو رشته مقرنس آجري كه نيم گنبد ميان دو طاق سر در بر روي آنها ساخته شده است نام برده شود،

بلندي بدنه برج از كف زمين تا زير قاعده مخروط رأس سي و هفت متر تمام است.

بلندي كتيبه مخروط از كف قاعده تا رأس آن هيجده متر تمام است كه روي هم رفته بلندي كليه برج به استثناي تپه اي كه بر روي آن ساخته شده پنجاه و پنج متر است. اگر پانزده متر بلندي تپه دستي كه گنبد بر روي آن ساخته شده بر ارتفاع گنبد بيفزاييم مجموع بلندي گنبد قابوس به هفتاد متر مي رسد از اين جهت مي توانيم بناي گنبد قابوس را از بلندترين آثار تاريخي دنيا به شمار آوريم. گذشته از اهميت صنعتي و تاريخي برج در عالم معماري  اسلامي پايداري آن در دشت تركمان موجب راهنمايي مسافرين و مردمان و ساكنين دشت مي باشد زيرا قامت رعناي گور در عين اينكه نماينده عظمت و جلال جرجان دوران آل زيار و يادگار فرمانروايي شمس المعالي مي باشد خود هادي و راهبر مسافرين  است . بناي گنبد در نتيجه بي مبالاتي و تجاوزي كه با آن شده بود به منظره رقت آوري در آمده بود پايه بنا و اطراف سر در ورودي و صفه و خروجي هاي آجري آن صدمات زياد ديده بود و در بعضي قسمتهاي پايه بنا حفره هايي به عمق دو الي دو مترو نيم توليد شده بود، آجرهاي آنرا كنده و برده بودند و در حقيقت چيزي نمانده بود كه پي بنا از كشيدن بار سنگين آرامگاه شانه خالي كند، گذشته از خرابي پي و پايه بنا گنبد مخروطي آن بالاخص در سمت شرقي و غربي خرابي و لطمه هاي فراوان ديده و قريب هزار و پانصد عدد از آجرهاي ريشه دار آن شكسته  و از جاي خود در اثر اصابت گلوله در آمده بود، اطراف روزنه شرقي به كلي خراب و آجرهاي طره و قسمتي از تيزه هاي مابين پشت بند (قسمت جنوب شرقي) و خطوط كتيبه بند «الامير ابن الامير و قابوس ابن وشمگير» مكرر زير و بالا ريخته و محو شده بود، درون بنا هم نيازمند به تعميرات و اصلاحاتي بود، تا آنكه در سال 1304 خورشيدي براي نخستين مرتبه به تعمير پايه بنا بر طبق اسلوب قديمي  آن اقدام شد و به هر ترتيبي صفه آن ساخته و پرداخته شد،

پاورقيها:

(1) دايرةالمعارف بناهای تاريخی ايران در دوره اسلامی (2): بناهای آرامگاهی، ص 335.

(2) روزنامه همشهری، شنبه 26 مرداد 1387، شماره 4626، ص 21.

(3) سيد مصطفی مجرد، «تحقيقی در باب ميل گنبد و انگيزه ايجاد آن»، کيهان فرهنگی، آبان 1377، شماره 147، صص 28-29. 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 12 فروردین 1399 ساعت: 19:01 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

نكاتی در مورد قرآن

بازديد: 75
نكاتی در مورد قرآن

عنوان:

نكاتي در مورد قرآن

 

 

مقدمه

صحبت از ماندگارترين اثر تاريخي است، همان اثري كه هوز بوي تازگي از آن استشمام مي‌شود. سخت از پيام و گفتار خداوندي است، همان گفتاري كه جزء جزء آن، درياي خروشاني از معارفت است. سخت از تنها مكتوب تحريف‌ناپذير خلقت است، همان مكتوبي كه جان‌ها را سيراب و روح‌ها را به تعالي مي‌رسند.

فاش گويم آنچه در دل مضر است                                  اين كتابي نيست چيز ديگر است

چون كه در جان رفت جان ديگر شود               جان چو ديگر شد، جهان ديگر شود

اللهم اجعل القرآن وسيله لنا الب اشرف منازل الكرامه

اي خدا، قرآن را وسيله ما براي رسيدن به بالاترين منزلت‌هاي كرامت بگردان

روي سخن ما در اين تحقيق، با نسل پوياي ما است كه در بحران انتخاب قرار گرفته و در جستجوي بهترين الگو تكاپو مي‌كند و هر نوي را مي‌آزمايد و كنار مي‌گذارد و بر پايه لكل جديد لذه، هماره در پي نوي ديگر است و اين آزمون را بارها و بارها تكرار مي‌كند و همچنان طي شده را درمي‌نوردد.

قرآن را! قرآن را! كه ريشه‌هاي تمام معارف بشري در آن نهفته است.

قرآن را! قرآن را! كه بهترين وسيله‌ي آرامش و از برترين مصاديق ذكر خداست.

قرآن را! قرآن را! كه مايه كرامت فردي و اجتماعي ما مسلمانان است و همه چيز ما به عمل به آن و پيروي از قرآن ناطق، ائمه اهل بيت بستگي دارد.

جايگاه و عظمت قرآن

پيامبر اكرم(ص): قرآن از همه چيز، جز خدا برتر است. پس هر كه قرآن را پاس دارد، خدا را پاس داشته و هر كه قرآن را پاس ندارد، احترام خدا را سبك شمرده است.

امام صادق(ع): عزيز جبار، كتاب خود را بر شما نازل كرد. او راستگو و نيكي كننده است. در آن كتاب، اخبار شما و كساني كه پيش از ما بود و پس از شما خواهد بود و اخبار آسمان و زمين آمده است، كه اگر كسي مي‌آمد و از اينها به شما خبر مي‌داد، در شگفت مي‌شديد.

پيامبر اكرم(ص): علم قرآن را بياموزيد و غرايب آن را فرا گيريد. غرايب آن احكام واجب و حدود آن است. چه قرآن بر پنج وجه نازل شده است: حلال، حرام، محكم، متشابه و امثال.

پس به حلال عمل كنيد و حرام را فرو گذاريد. محكم را بكار ببنديد و متشابه را رها كنيد و از امثال عبرت بگريد.

قرآن، آب حيات انسان است. اين آب هم، تشنه و طالب انسان است، همانطور كه انسانه تشنه اوست، به همان اندازه كه ما علاقه‌مند به قرآنيم، چندين برابر قرآن عاشق ماست.

قرآن، سفره رحمت رحيميه است كه فقط براي انسان گسترده شده است. طعام اين سفره، غذاي انسان است كه با ارتزاق آن متخلق به اخلاق ربوي مي‌گردد و متصف به صفات ملكوتي مي‌شود و مدينه فاضله تحصيل مي‌كند و هيچ كس از كنار اين سفره بي‌بهره برنمي‌خيزد.

شفاعت قرآن

در روايت آمده كه رسولب خدا(ص) فرمودند: هيچ شفيعي نه پيغمبر و نه ملك و نه غير از اينها، در روز قيامت بلند مرتبه‌تر از قرآن نيست.

منقول است كه حضرت علي(ع) فرمودند: قرآن را فرا گيريد كه بهترين گفته‌هاست و در آن بيانديشيد و تفقه كنيد كه بهار دلهاست و از نور آن شفا جوئيد كه شفاي دل‌هاي بيمار است و آن را به نيكوترين وجه، تلاوت كنيد كه سودبخش‌ترين سرگذشت‌هاست.

عمومي بودن فهم قرآن

جهاني بودن زبان قرآن كريم و اشتراك فرهنگ آن، در اجتماع دلپذير سلمان فارسي، صهب رومي، بلال حبشي، اويس قرني، عمار و ابوذر غفاري در ساحت مقدس پيامبر جهاني، كه شعار ازسلت الي الابيض و الاسود و الاخمر، او شهره آفاق شد، متجلب است.

قرآن مصون از دستبرد و تحريف

مضمون عبارت شيخ صدوق، در كتاب اعتقادات اينچنين آمده است:

آنچه هم اكنون در دست مردم است، بدون هيچ كم و كاستي همان قرآني است كه بر پيامبر(ص) نازل شده است. پيش از اين نبوده و هر كس به ما عقيده تحريف را نسبت دهد، كاذب است.

اعجاز قرآن در بلاغت

معني بلاغت، رسيدن است. اگر گوينده طوري كلام را بيان كند كه معني به قلب سامع رسيده و جايگير شود و مقصودي كه دارد عقل و وجدان مستمع را مسخر نمايد، آن سخن، بليغ است و شكي نيست كه قرآن در بلاغت به حد اعجاز رسيده، زيرا چنان مملكت وحشي، بت‌پرست، دزد، غارتگر و ظالم را در مدت بسيار كم، صالح و خداپرست و متحد نمود كه قايل شدند تمام دنيا را در تعليم و تاديب نمايند، با آنكه همه آنها متمدن‌تر و به مراتب بسيار عالم‌تر و در سياست و حكمت و صناعت و كليه لوازم زندگي بشري از آنها به درجاتي اشرف بودند.

معلوم است كه بيان الهي چنان در قلوب عرب موثر واقع شده كه آنها را به كلي استحاله كرده و تغيير ماهيت داد و ساير معجزات انبياء(ع)، قطعاً به اين اندازه، امت‌ها را خاضع ننموده است.

روش‌هاي ويژه قرآن در بيان معارف

·        استفاده گسترده از تمثيل براي تنزل دادن معارف سنگين و متعالي؛

·        داوري قاطع نسبت به اقوال و آرايي كه از ديگران نقل مي‌كنند.

·        پيوند دادن مسائل جهان‌شنساي با خداشناسي؛

·        گزينش صحنه‌هاي درس‌آموز تاريخي در تبيين قصه‌ها؛

·        بيان مصداق و پرهيز از كلي‌گويي؛

·    تكرار مطالب، چون قرآن در مقام هدايت است، لازم است در هر مناسبت يا زباني خاص ادا شود تا ويژگي موعظه داشته باشد.

·    يكي از ظرافت‌هاي ادبي و هنري در بيان قرآني، تغيير ناگهاني سياق است تا خواننده را متوقف كرده و به تامل وادارد.

كيفيت نزول قرآن

حارث بن هشام از پيامبر اكرم(ص) پرسيد: وحي چگونه بر شما نازل مي‌شود؟

ايشان فرمودند: گاه صدايي مانند صداي زنگ به گوش من مي‌رسد و وحيي كه بدين صورت بر من نازل مي‌شود، سخت بر من گران و سنگين است. سپس اين صداها قطع مي‌شود و آنچه را جبرئيل مي‌گويد، فرا مي‌گيرم. گاهي نيز جبرئيل به صورت مرد بر من فرود مي‌آيد و سپس با من سخن مي‌گويد و من گفته‌هاي او را حفظ مي‌كنم.

راه‌هاي ارتباط پيامبر اكرم(ص) با عالم غيب عبارتند از:

1.       الهام به قلب؛

2.     توسط فرشته وحي؛

3.   از طريق شنيدن صدا. به اين ترتيب كه خداوند امواج صوتي را در فضا و اجسام مي‌آفريده و از اين طريق با پيامبرش سخت مي‌گفته كه از ديگران مخفي و پنهان بوده است.

4.     خواب.

اولين و آخرين آيات و سوره‌هاي نازل شده

قرآن در مدت بيست و سه سال يعني در طول مدت نبوت رسول اكرم(ص)، نازل گرديده است و مشهور آن است كه اولين سوره نازل شده، «اقرا باسم ربك» است، ولي معلوم نيست آخرين چيزي كه نازل گرديد، كدام آيه است و اصحاب پيغمبر در آن اختلاف‌نظر دارند. گويتا هر كس آخرين آيه‌اي كه از پيغمبر شنيده است را آخرين آيه نازل شده پيامبر نام برده است.

ولي از آنجا كه آيه «اليوم اكملت لكم دينكم» كه سوره مائده است به اتفاق در حجه‌الوداع يعني دو ماه و نيم قبل از رحلت نازل شده و نيز سوره «اذا جاء نصرالله و الفتح» دلالت مي‌كند، بر اينكه خدا پيامبر اكرم(ص) خبر رحلت او را مي‌دهد، بايد سوره مائده و «اذا جاء» از آخرين سوره‌ها باشد، اما آخرين آيه كريمه «واتقوا يوما» و نازل شدن چيزي بعد از آن معلوم نيست. احاديثي در اين خصوص وجود دارد.

مقداري از سوره‌هاي قرآن را كه قبل از هجرت پيغمبر نازل گرديده، مكي و مقداري كه بعد از هجرت نازل شده، مدني مي‌گويند. خواه در شهر مكه و مدينه نازل شده يا در سفرها و قراي ديگر.

امام صادق(ع) فرمودند: «بسم الله الرحمن الرحيم، اقرا باسمك الذي ...» اولي آياني است كه بر نبي اكرم(ص) نازل شده است.

سوره‌ها و آيات مكي و مدني

معنا و ملاك مكي و مدني بودن سوره‌ها

دوران رسالت پيامبر اكرم(ص) به دو بخش تقسيم مي‌شود:

دوره اول كه سيزده سال است و در مكه با تبليغ سپري شد. دوره دوم كه ده سال است و پس از هجرت به مدينه آغاز شد كه حضرت در اين دوره به تكميل دين پرداختند.

آنچه از قرآن در دوره اول نازل شد، آيات و سوره‌هاي مكي نامند، خواه در خود مكه نازل شده باشد يا نه.

و آيات و سوره‌هايي كه در عرض 10 سال بعد، نازل گشته مدني نام دارد، خواه در خود مدينه نازل شده باشد يا در جاهاي ديگر.

بيشتر قرآن در مكه و در عرض سيزده سال نازل شده است.

غالب اين آيات قرآني كه با نداي «يا ايها الناس» شروع مي‌شود، مدني و آياتي كه با خطاب «يا ايها الذين آمنوا» آغاز مي‌شود، مدني است.

فايده دانستن مكي و مدني بودن آيات

·        زمان نزول آيات را معلوم مي‌دارد.

·    اگر دو آيه در يك موضوع باشد، يكي در مكه و ديگر در مدينه، آيه مدني ناسخ و آيه مكي منسوخ است.

·        شناسايي تاريخ تشريع و مكان تشريع و سبب نزول، حكمت آن تشريع را معلوم مي‌دارد.

نحوه جمع‌آوري قرآن در زمان‌هاي مختلف

قر‌آن در زمان پيامبر اكرم(ص) به صورت كامل در اوراق متعدد نوشته شده بود و در خانه حضرت نگهداري مي‌شد. در زمان ابوبكر، هياتي مامور شد تا قرآن را جمع‌آوري كند و بين دو لوح قرار دهد. در زمان عثمان هم به علت توسعه سرزمين‌هاي اسلامي و بروز اختلافاتي در قرائت قرآن، همه نسخه‌هاي پراكنده قرآن جمع‌آوري شد و دستور داده شد از روي يك نسخه به تكثير فراوان قرآن بپردازند. اين نسخه به مصحف امام نامگذاري شد و از همين نسخه نمونه‌هايي به بلاد اسلامي فرستاده شد.

نام‌ها و ويژگي‌هاي تركيب قرآن

قرآن كريم به اسامي متعدد و عناوين متعددي ناميده مي‌شود و از اين اسامي در قرآن كريم ياد شده است. ميان اين اسامي چند نام داراي شهرت بيشتري است كه مورد اتفاق اكثر دانشمندان علوم قرآني است و مي‌توان آنها را به عنوان اسامي و نام‌هاي قرآن تلقي كرد كه عبارتند از:

«قرآن، فرقان، كتاب، ذكر و تنزيل»

اهميت فراوان فراگيري قرآن

امام صادق(ع): شايسته است كه مومن، قبل از مرگ، قرآن را بياموزد و يا در حال فراگيري آن باشد.

حضرت علي(ع) فرمودند: حق فرزند بر پدر اين است كه نام نيكو بر او بگذارد، خوب تربيتش كند و قرآن تعليمش نمايد.

پيامبر اكرم(ص): هر كس به فرزندش قرآن بياموزد، خداوند متعال در قيامت به پدر و مادر، تاج پادشاهي مي‌بخشد و بر او دو جامه‌اي مي‌پوشاند كه هيچ كس مانند آنها را نديده است.

سهل بن سعد مي‌گويد: زني نزد پيامبر اكرم(ص) آمد و گفت: كه من خود را به خدا و رسولش بخشيدم. حضرف فرمود: به زن نياز ندارد.

مردي به رسول خدا گفت: او را به ازدواج من درآور.

حضرت فرمود: چيزي داري به وي بدهي؟ مرد گفت: خير.

حضرت فرمود: حتي انگشتري از فلز؟ مرد معذرت خواست.

حضر پرسيد: از قرآن چه مي‌داني؟ مرد پاسخ داد: فلان سوره و فلان سوره و هينطور سوره‌هايي را كه حفظ كرده بود، برشمرد.

حضرت فرمود آيا مي‌تواني از حفظ بخواني؟ گفت‌:‌ آري.

پيامبر فرمود تو را به ازدواج او درمي‌آورم در برابر آنچه از قرآن به وي مي‌آموزي.

فضيلت و اهميت قرائت قرآن

در روايات آمده كه رسول خدا(ص) فرمود: برترين عبادت امت من خواندن قرآن است.

حضرت علي(ع) فرمودند: چه خوب است كه هه سخن ذكر خدا و قرائت قرآن باشد كه چون از پيامبر پرسيدند: در نزد خدا كم عمل برتر است؟ گفت: قرائت قرآن و اينكه تو در حالي بميري كه زبانت به ذكر خدا مشغول است.

پيامبر اكرم(ص): همانا خواننده آيه‌اي از كتاب خدا، بهتر است از آنچه زير عرش است تا پايين‌ترين جاهاي زمين.

امام صادق(ع): بزرگان امت من،‌ قاريان و حافظان قرآن و شب‌زنده‌دارانند.

حضرت علي(ع) فرمودند: هر كس به تلاوت قرآن انس گيرد، جدايي برادران او را به وحشت نمي‌اندازد.

آداب ظاهري و باطني قرائت قرآن

ابوحيان توحيدي گويد: حضرت علي(ع) شنيد كه قاري قرآني آيات را به صورت نادرست قرائت مي‌كند. اين مطلب حضرت را ناراحت كرد. لذا ابوالاسود دولي را فراخواند و به او پيشنهاد فرمود كه قاعده و نمونه و مقياسي براي مردم وضع كند. البته جهات مختلف مطلب را براي او روشن نمود و زمينه كار را براي او فراهم كرد و نمونه‌هايي از قواعد را براي او بيان داشت.

استعاذه از شيطان رجيم

از آداب مهمه قرائت، استعاذه از شيطان رجيم است كه خار طريق معرفت و مانع سير و سلوك الي الله است و اين استعاذه و پناه بردن با لقلقه لسان و صورت بي‌روح و دنياي بي‌آخرت تحقق پيدا نكند، چنانچه مشهود است.

تلاوت از روي قرآن و نگاه كردن به آن

پيامبر اكرم(ص): نگاه كردن به سه چيز عبادت است: صورت پدر و مادر، مصحف و دريا.

پيامبر اكرم(ص): قرآن را با صوت‌هاي خود نيكو سازيد كه صورت زيبا بر زيبايي قرآن مي‌افزايد.

امام صادق(ع): پيامبر اكرم(ص) فرمودند: راه قرآن را پاكيزه سازيد، چون پرسيدند كه اي پيامبر راه قرآن چيست؟ گفت دهان‌هاي شما. پرسيدند: به چه چيز پاكيزه كنيم؟ گفت به مسواك زدن.

ترتيب و شماره خواندن

«و رتل القران ترتيلا». قرآن را با ترتيل و شمرده بخوان. امام صادق(ع) فرمودند: يعني اينكه در خواندن آن درنگ نكني و صوتت را نيكو سازي.

خواندن قرآن با لحن عربي

امام صادق(ع): قرآن را فصيح و با لحن عربي بخوانيد، زير قرآن به زبان عربي است.

سجده تلاوت

يكي از آداب تلاوت قرآن مجيد، سجده كردن هنگام قرائت آيا سجده يا گوش دادن به آنهاست. اين سجده را سجده تلاوت گويند، زيرا در قرآن، پانزده آيه سجده‌دار است كه چهار آيه از آنها سجده واجب دارد و موسوم به عزايم است و يازده آيه از آنها سجده مستحب دارد.

اخلاص در قرائت

پيامبر اكرم(ص) فرمودند: كسي كه قر‌آن را از روي تظاهر و ريا و يا جلب توجه مردم بخواند، در روز قيامت محشور مي‌شود، در حالي كه در صورت او جز استخوان چيزي نيست و قرآن، گريبان او را مي‌گيرد و كشان‌كشان به سوي آتش برده و در شعله‌ها رها مي‌سازد.

خشوع دل و صفاي باطن

پيامبر اكرم(ص) فرمودند: مادامي كه حضور قلب دارد و اعضايتان در برابر قرآن خشوع دارند، قرآن بخوانيد و هرگاه حضور قلب نداريد، قرائت شما قرائت واقعي نخواهد بود.

خواندن همراه با گريه

پيامبر اكرم(ص) فرمودند: هيچ خشمي نيست كه در اثر قرائت قرآن، گريان شود، مگر اينكه در روز قيامت آن چشم درخشان گردد.

اهميت تدبر در قرآن

پيامبر اكرم(ص) به ابن مسعود فرمودند: هنگامي كه كتاب خداي متعال را مي‌خواني و به آيه‌اي مي‌رسي كه در آن امر و نهي است، بار ديگر آن را براي عبرت گرفتن تكرار كن و اين كار را از ياد مبر، زير كه نهي آن دليل بر فروگذاشتن گناهان است و امر آن دليل بر نيكوكاري و صلاح.

امام صادق(ع): قرآن با شتاب‌زدگي خوانده نمي‌شود، بلكه كلمه كلمه و با دقت خوانده مي‌شود. پس به هر آيه‌اي مي‌رسيم كه درباره بهشت است، بايد مقدار توقف كنيم و از خداوند آن را مسئلت كنيم. همچنين اگر به آيه‌اي رسيديم كه از جهنم سخم مي‌گويد، بايد به خدا پناه ببريم.

آثار قرائت و انس با قرآن

محو گناهان

امام صادق(ع): چرا تاجري كه در بازار مشغول تجارت است، بعد از بازگشت به خانه‌اش و پيش از خوابيدن، يك سوره از قرآن را نمي‌خواند تا در برابر هر آيه خوانده شده ده حسنه براي او نوشته شود و ده گناه او محو گردد؟

محبوب و مورد رحمت خداوند

پيامبر اكرم(ص) به سلمان فارسي فرمودند: اي سلمان، چون مومن قرآن بخواند، خداوند درهاي رحمت را بر او مي‌گشايد. بعد از آموختن علم، خداوند هيچ چيز را بيشتر از قرائت قرآن دوست نمي‌دارد.

آميزه گوشت و خون و همنشيني با فرشتگان

امام صادق(ع): هركه قرآن بخواند و جوان و مومن باشد، قرآن با گوشت و خون او آميخته مي‌شود و خدا او را با فرشتگاني بزرگوار كه نويسندگان و حاملان قرانند، قرين مي‌سازد و قرآن در روز بازپسين نگاهبان او مي‌شود.

مايه استجابت دعا

امام صادق(ع) به روايت از پدرش امام محمدباقر فرمودند: دعا كردن را در پنج جا غنيمت شماريد: هنگام خواندن قرآن، هنگام بانگ برداشتن به اذان، هنگام فرو ريختن باران، هنگام برخورد دو صف براي شهادت و هنگام دعا كردن مظلوم كه حجاب از عرش برداشته مي‌شود.

بركت خانه، حضور فرشتگان و بيرون رفتن شيطان

در حديث است كه حضرت علي(ع) فرمودند: خانه‌اي كه در آن قرآن تلاوت شود و ذكر خدا در آن گفته شود، بركتش زياد مي‌گردد و فرشتگان در آن خانه حاضر مي‌شوند و شياطين آن بيت را ترك مي‌گويند. خانه‌اي كه در آن صداي قرآن بلند است براي اهل آسمان‌ها درخشندگي دارد، مانند درخشندگي ستارگان براي اهل زمين، اما خانه‌اي كه از قرآن و ذكر خداوند عز و جل بيگانه باشد، از بركت و حضور فرشتگان محروم از شياطين مملو است.

نتيجه‌گيري

اهميت و نتيجه عمل به قرآن

امام صادق(ع) فرمودند: خوانندگان قرآن سه گونه‌اند: يك دسته قرآن را براي آن مي‌خوانند كه شاهان را بدوشند و بوسيله آن بر مردمان، گرنفرازي كنند، پس آنان از اهل آتش هستند. ديگر، خواننده قرآني كه حروف آن را حفظ و حدود آن را ضايع مي‌كند كه او نيز از اهل آتش است و ديكر، خواننده قرآني كه قرآن را مي‌خواند و سر به جيب تامل فرو مي‌برد، به محكم و متشابه آن عمل مي‌كند، به اقامه واجبات آن مي‌پردازد، حلال آن را حلال و حرام آن را حرام مي‌شمارد. اين كسي است كه خداوند او را از فتنه‌هاي گمراه كننده نگاه مي‌دارد و خود، اهل بهشت است و هركس را بخواهد، مي‌تواند شفاعت كند.

حضرت علي(ع) در جوابي كه به طلحه دادند، فرمودند: اگر به آن چه كه در قرآن است، عمل كنيد، از دوزخ نجات خواهيد يافت و به بهشت خواهيد رفت. در قرآن، حجت ما، بيان حق و واجب بودن اطاعت از ماست.


فهرست مطالب

 

مقدمه. 1

جايگاه و عظمت قرآن. 2

شفاعت قرآن. 3

عمومي بودن فهم قرآن. 3

قرآن مصون از دستبرد و تحريف.. 3

اعجاز قرآن در بلاغت.. 3

روش‌هاي ويژه قرآن در بيان معارف.. 4

كيفيت نزول قرآن. 4

اولين و آخرين آيات و سوره‌هاي نازل شده5

سوره‌ها و آيات مكي و مدني. 6

فايده دانستن مكي و مدني بودن آيات.. 7

نحوه جمع‌آوري قرآن در زمان‌هاي مختلف.. 7

نام‌ها و ويژگي‌هاي تركيب قرآن. 7

اهميت فراوان فراگيري قرآن. 8

فضيلت و اهميت قرائت قرآن. 9

آداب ظاهري و باطني قرائت قرآن. 9

استعاذه از شيطان رجيم10

تلاوت از روي قرآن و نگاه كردن به آن. 10

ترتيب و شماره خواندن. 10

خواندن قرآن با لحن عربي. 10

سجده تلاوت.. 10

اخلاص در قرائت.. 11

خشوع دل و صفاي باطن. 11

خواندن همراه با گريه. 11

اهميت تدبر در قرآن. 11

آثار قرائت و انس با قرآن. 12

محو گناهان. 12

آميزه گوشت و خون و همنشيني با فرشتگان. 12

مايه استجابت دعا12

نتيجه‌گيري.. 13

اهميت و نتيجه عمل به قرآن. 13

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 12 فروردین 1399 ساعت: 18:58 منتشر شده است
نظرات(0)

تحقیق درباره نباتات علوفه‌ای

بازديد: 123
تحقیق درباره نباتات علوفه‌ای

موضوع:

نباتات علوفه‌اي

 

فهرست مطالب

 

نباتات علوفه‌اي. 3

مقدمه. 3

فوايد سيلو كردن نباتات علوفه‌اي. 4

جو. 5

خصوصيات گياه‌شناسي جو. 5

طبقه‌بندي زراعي. 7

انواع جو بدون پوشينه زراعي (لخت). 7

ساختمان شيميايي دانه جو. 9

ذرت علوفه‌اي. 10

مقدمه. 10

خصوصيات بوتانيكي ذرت.. 10

ارز غذايي ذرت.. 11

رشد. 12

اكولوژي ذرت.. 12

دلايل توليد بيشتر ذرت در مناطق گرمسير. 13

مهمترين واريته‌هاي ذرت.. 13

عمليات زراعي. 14

عمليات كاشت.. 14

1. انتخاب زمين و عمليات شخم14

2. تغذيه كودي. 15

عناصر كم مصرف.. 17

3. انتخاب بذر. 17

4. ميزان بذر. 17

5. تاريخ كاشت.. 18

6. مبارزه با علف هاي هرز. 18

آبياري. 18

برداشت.. 18

يونجه. 19

مقدمه. 19

گياه شناسي يونجه:20

تاريخ كاشت.. 20

ارقام مختلف يونجه. 21

كودهاي مورد نياز يونجه. 21

عناصر غذايي ثانويه. 22

كود حيواني. 22

ميزان اب مورد نياز. 23

مهم ترين آفات و علف هرز يونجه. 23

برداشت يونجه. 23

 


نباتات علوفه‌اي

مقدمه

استان گلستان با مساحتي بالغ بر 2200000 هكتار در شمال كشور قرار داشته و در ضلع شرقي درياي خزر واقع شده و از دو بخش جلگه‌اي و دشت در شمال و بخش كوهستاني در جنوبت تشكيل شده كه از شمال به جمهوري تركمنستان، از جنوب به استان سمنان، از طرف شرق به استان خراسان و از غرب به درياي خزر و استان مازندران هم‌مرز است.

استان گلستان 75/1درصد كل سطح كشور را به خود اختصاص داده كه از اين سطح حدود 430000 هكتار اراضي جنگلي، 1126000 هكتار مرتع و بيش از 630000 هكتار اراضي زراعي است كه تحت كاربرد كشت بيش از 720 نوع محصولات زراعي و باغي قرار دارد. نوع آب و هواي استان متفاوت بوده و از اقليم نيمه خشك تا معتدل كوهستاني متغير است. ميزان متوسط ريزش‌هاي جوي در مناطق غرب استان و در ارتفاعات جنوبي 700 ميليمتر، در نواحي شمال شرقي و نوار مرزي 200 ميلي‌متر در نوسان است. متوسط بارندگي استان، 450-400 ميليمتر مي‌باشد.

محصولات غالب استان گلستان شامل گندم، جو، برنج، پنبه، سويا، كلزا، آفتابگردان، دانه‌هاي روغني، سيب‌زميني و ذرت مي‌باشد. سطح زير كشت نباتات علوفه‌اي دراستان اعم از ذرت، جو، يونجه، شبدر برسيم، سورگوم و ذرت علوفه‌اي، حدود 90-80 هزار هكتار مي‌باشد. در حال حاضر ظرفيت و پتانسيل توليد نباتات علوفه‌اي در استان قابل ملاحظه است، به گونه‌اي كه اگر مشكلات در سطح استان مرتفع گردد، مي‌تواند يكي از مراكز مهم توليد انواع علوفه در سطح كشور باشد.

فوايد سيلو كردن نباتات علوفه‌اي

1.              با استفاده از نباتات سيلو شده، مي‌توا در فصل زمستان از علوفه تازه و آبدار در تغذيه دام استفاده نمود.

2.              با هزينه كم، مواد خوش خوراك تازه براي فصل زمستان تهيه مي‌گردد كه در توليد بيشتر گوشت موثر است.

3.              با سيلوي علف‌هاي هرز و خشك كردن آنها، نه تنها مورد استفاده دام قرار مي‌گيرند، بلكه در مبارزه با آنها نيز مفيد واقع مي‌گردد.

4.              علوفه زيادي در فضايي اندك ذخيره شده، در صورتي كه علوفه خشك جاي بيشتري را اشغال مي‌كنند.

5.      علوفه خشك اگر مدتي در انبار نگهداري گردد، مقداري از مواد قندي خود را از دست داده و از ارزش آن كاسته مي‌شود، در صورتي كه ميزان خسارت علوفه سيلويي كه براي مدت طولاني‌ترين نگهداري مي‌شود، بسيار كمتر است.

6.              به هنگام خشكسالي و كمبود علوفه، ضامن تامين غذاي دام خواهد بود.

جو

جو با نام علمي Hordeum vulgare (14=n2) يكي از مهمترين گياهان خانواده غلات است و از نظر ميزان توليد مرتبه پنجم پس از گندم، برنج، ذرت و سيب‌زميني قرار دارد. گياه جو در ابتدا فقط به عنوان علوفه مورد استفاده قرار مي‌گرفت، اما امروزه بطور گسترده در تغذيه انسان و بالاخص در تهيه نوشيدني‌ها و مالت الكلي بكار مي‌رود. جو لخت نيز از زمان‌هاي قديم به علت درصد فيبر پايين آن در تغذيه دام بكار مي‌رفت.

جو به دو گروه 2 و 6 رديفه تقسيم مي‌شود. دو رديفه بيشتر در صنعت مالت‌سازي و 6 رديفه در صنايع غذايي بكار مي‌رود و داراي عملكرد بالاتري نيز مي‌باشد. از لحاظ سازگاري با شرايط محيطي، جو وضعيت خوبي را به دليل قدرت تحمل شوري آن نسبت به ساير غلات داراست. سطح زير كشت جو بدون پوشينه براي تغذيه طيور رو به افزايش است. سابقه كشت آن در ايران بيش از 30 سال مي‌باشد و در حال حاضر در استان‌هاي كرمان، يزد، مركزي، سيستان، گلستان، كرمانشاه، ايلام، اصفهان و ... در سطح محدودي كشت مي‌گرد. جو بدون پوشينه با نام‌هاي پيغمبري، مهدي و كلراي بين كشاورزان معروف است. عملكرد جو بدون پوشينه بيش از عملكرد جو معمولي است و يكي از محاسن اين جو، عدم ريزش دانه پس از رسيدن است. با بررسي‌هاي به عمل آمده، جو بدون پوشينه از نظر كيفيت عناصر مغذي شبيه به ذرت بوده و مي‌تواند در تركيب جيره‌ي غذايي طيور مورد استفاده قرار گيرد.

خصوصيات گياه‌شناسي جو

جو از فاميل گرامينه (Graminea) از زيرفاميل Hordeum مي‌باشد و از انواع وحشي و اهلي تشكيل شده است. جو گياهي است يكساله، روز بلند، اگر زمان كاشت آن بخصوص جوهاي بهاره به تاخير بيافتد، گياه كمتر پنجه مي‌زند. تعداد كروموزوم‌هاي آن 14=n2 است و تعداد ريشه‌چه بعد از جوانه‌زدن در حدود 8-5 است. جو داراي ريشه افشان است و شبكه ريشه انواع بهاره آن ضعيف‌تر از ساير غلات بهاره است. چون مدت زمان كاشت تا برداشت آن كمتر از ساير غلات بهاره است، ريشه‌هاي جو پاييزه طويل‌تر و قطورتر بوده و براي پنجه‌زدن احتياج كمي به سرما دارد. گواشوارك در جو عريض و داسي شكل مي‌باشد و زبانك (ليگول ـ Ligula) آن بزرگتر از ساير غلات است (2 تا 3 ميليمتر).

جو بدون پوشينه، گياهي يك پايه كه گل آذين آن سنبله‌اي مركب است و در هر طرف محور اصلي سنبله، 3 گل منفرد قرار مي‌گيرد. گل‌ها داراي 3 پرچم و يك مادگي با دو برچه مي‌باشند. گرده‌افشاني در جو بدون پوشينه به صورت مستقيم است و گل دادن همزمان با سنبله رفتن و از قسمت تحتاني سنبله شروع مي‌گردد. زمان گل دادن آن در سنبله در حدود 5 تا 8 روز طول مي‌كشد. در قائده تخمدان (حد فاصل تخمدان و گلومل) در غده متورم آبدار به نام Lodicule ديده مي‌شود كه رشد و نمو آنها باعث باز شدن گل‌ها گرديده كه از روي شكل و خواص ظاهري آنها مي‌توان انواع جوها را از يكديگر تميز داد. دانه جو به صورت فندقه لخت و يا پوست داراست و از وضع شيار شكمي آن نيز مي‌توان به انواع آن پي برد.

طبقه‌بندي جو بدون پوشينه

در طبقه‌بندي بتانيكي از لحاظ پوشت‌دار بودن، دانه جو را به دو دسته تقسيم كرده‌اند:

1.              دانه لخت: كه گلوم و گلومل به دانه نچسبيده و بيشتر به عنوان خوراك انسان و طيور مورد استفاده قرار مي‌گيرد.

2.              دانه پوست‌دار: كه گلومل و گلوم به سختي به دانه چسبيده‌اند و بيشتر به عنوان علوفه مورد استفاده واقع مي‌شود.

طبقه‌بندي زراعي

جو بدون پوشينه را از لحاظ زمان كاشت به دو دسته تقسيم كرده‌اند:

انواع بهاره:‌ شبكه ريشه آن بسيار كم مي‌باشد. مدت زمان كاشت تا برداشت از ساير غلات بهاره كمتر مي‌باشد و اكثراً بعد از سه ماه برداشت مي‌شوند.

انواع پاييزه: جو بدون پوشينه از انواع چند پر (چند رديفه) تشكيل شده‌اند. ريشه‌ها قطور و طويل‌تر مي‌باشند و مقدار پروتئين دانه آنها كمتر از انواع بهاره بوده، ولي ميزان محصول دانه آن بيش از جوهاي بهاره است.

انواع جو بدون پوشينه زراعي (لخت)

الف) جو دو پر:

1. H. nudum؛ 2. H. undierectum؛ و 3. H. undizeocrithum.

ب) جوهاي چندپر:

1. H. undiparaueium؛ 2. H. undipyramidatum و 3. H. undivaigare كه آن را H. cieleste مي‌نامند.

زمان كاشت:

زمان كاشت جو بدون پوشينه در استان گلستان بستگي به شرايط محيطي منطقه كاشت داشته و اكثراً جوهاي پاييزه قبل از فرا رسيدن سرماي زمستان و قبل از گندم پاييزه كاشته مي‌شوند.

عمليات زراعي (تهيه زمين):

آماده كردن زمين مستلزم اجراي عمليات شخم و ديسك به همراه نرم كردن خاك و از بين بردن كلوخه‌ها مي‌باشد.

عمليات كاشت:

بذركاري به صورت دست‌پاش و يا بوسيله بذركارها بطور خطي انجام مي‌پذيرد. فواصل بوته‌ها در كشت دست‌پاش يكنواخت بوده، در حالي كه در كشت‌هاي خطي فواصل زيادي بين خطوط خالي مانده و علف‌هاي هرز فرصتي براي حضور بدست مي‌آورند.

عمق بذر:

عمق بذر در خا به عواملي نظير زراعت ديم يا آبي، كيفيت زمين و ... بستگي داشته كه حداكثر 6-5 سانتيمتر خواهد بود. در اراضي ديم، عمق كاشت زياد بوده تا بذر براي روييدن از رطوبت بيشتر اعماق استفاده نمايد. در اراضي حاصلخيز و مرغوب بذر در عمق كمتري كاشته شده و جوانه‌ها زودتر از خاك بيرون مي‌آيند. در زمين‌هاي ناهموار، بذر در عمق بيشتري قرار گرفته تا شرايط خاك مشكلي در جوانه‌زني ايجاد نكند.

آبياري مزرعه:

بسته به شرايط آب و هوايي، مزرعه جو را بين 3 تا 6 مرحله آبياري متفاوت مي‌باشد. 1) براي سبز شدن (خاك آب)، 2) براي ظهور ساقه (ساقه آب)، 3) براي بيرون آمدن خوشه (خوشه آب)، 4) آبي كه در موقع رسيدن پرچم و مادگي و عمل تلقيح مي‌دهند (گل آب)، 5) آبي كه در موقع رسيدن دانه‌ها مي‌دهند (دان آب).

تناوب زراعي:

جو در تناوب با نباتات روغني و گياهان وجيني قرار مي‌گيرد و به دليل مقاوم بودن به عوامل نامساعد جوي نسبت به گندم‌ در خاك‌هاي شور آن را در اول تناوب قرار مي‌دهند.

تراكم مناسب:

حداكثر عملكرد دانه غلات از تراكم گياهي كمتر از 200 بوته در مترمربع بدست مي‌آيد. لذا افزايش در ميزا بذر بيش از آنكه موجب افزايش توليد گردد، باعث افزايش هزينه‌هاي توليد بدون افزايش عملكرد مي‌شود.

برداشت جو بدون پوشينه:

جو بدون پوشينه معمولاً زودتر از جو معمولي و گندم رسيده و زمان برداشت آن با كمباين، زماني است كه رطوبت دانه به كمتر از 14-13% رسيده باشد.

ساختمان شيميايي دانه جو

ساختمان شيميايي دانه جو به عوامل متعددي همچون رقم و نوع گياه و شرايط محيطي بستگي داشته و به طور كلي شامل قندها، پروتئين، چوبي و خاكستر مي‌باشد.

كربوهيدرات‌ها:

تركيب اصلي دانه مي‌باشد كه بيش از 80 درصد وزن خشك گياه را تشكيل مي‌دهند. عمده كربوهيدرات‌هاي موجود در جو لخت را نشاسته تشكيل داده و ساير كربوهيدرات‌ها شامل پنتوزان، بتاگلكول، سلولز و ميزان كمي از تك قندي‌ها و دوقندي‌ها مي‌باشد.

چربي:

دانه جو معمولاً بين 4-2درصد چربي داشته كه مهمترين آن تري گليسريدها هستند كه به ميزان 79-1/73 درصد از كل چربي‌ها را شامل مي‌شود. 77درصد چربي‌ها در آندوسپرم ذخيره شده‌اند.

پروتئين:

ميزان پروتئين در جو متفاوت بوده كه از 8درصد در جوهاي معمولي تا 20درصد در جو لخت است. پروتئين ذخيره موجود در جو، هيدروژن بوده كه مقدار آن از اسيد آميه ليزين كمتر مي‌باشد. با افزايش پروتئين كاهش اسيد آمينه ليزين خواهد بود.

ذرت علوفه‌اي

مقدمه

در دنيا و در بين غلات، ذرت بعد از گندم و برنج از لحاظ اقتصادي و سطح زير كشت، مقام سوم را داراست، ولي از نظر كل توليد، مقام اول را به خود اختصاص داده است و امروزه از عمده‌ترين محصولات مناطق نيمه ‌گرمسير و گرمسير به شمار مي‌آيد. يكي از مهمترين گياهاني است كه به عنوان غذاهاي اصلي در بسياري از كشورهاي آمريكاي مركزي، جنوبي و آفريقا و قسمتي از آسيا كشت شده و يكي از مهمترين گياهان تامين كننده انرژي و پروتئين بوده كه توليدات سالانه آن نزديك به 500 ميليون تن مي‌باشد.

خصوصيات بوتانيكي ذرت

ذرت گياهي است يكساله داراي 20=n2 كروموزوم، متعلق به تيره Poaceae از زير تيره Panicoidea گروه Maydeae جنس Zea و گونه Mays كه سه جنس Zea, Tripsacum, Euchiaena بومي آمريكا بوده و پنج جنس: Coiy, Polyfoea, Trilobachne, Scherachne, Chionachne بومي استراليا و جنوب شرقي آسيا هستند. برخي گياه‌شناسان گونه Teosinte, Euchlaena Meyicena را در همان جنس ذرت Zea معرفي مي‌كنند. جنس‌هاي Tripsacum, Euchlena نزديكترين خويشاوندان ذرت به شمار مي‌روند.

ذرت گياهي است يك پايه (Monoique – Monoecious)، بدين معني كه گل‌هاي نر و ماده جدا از هم، ولي بر روي يك پايه قرار دارند. گل‌ها ماده ذرت از جوانه‌اي كه در قاعده غلاف برگ وجود دارد، توليد مي‌شود. محور سنبله‌هاي ذرت بعد از تكامل، تبديل به مغز بلال (چوب محور بلال) شده كه در روي محور بلال سنبلچه‌هاي متعددي به صورت جفت قرار داشته، هر كدام دو گل مونث مي‌باشند.

برگ:

ذرت نيز ماند غلات داراي برگ‌هاي بلند، دراز و كشيده و موازي است كه معمولاً برگ‌هاي پاييني كوچكتر و به طول 13-12 سانتيمتر و برگ‌هاي مياني 90-80 و عرض آنها بين 11-8 سانتيمتر است. در ذرت همانند يولاف گوشوارك وجود نداشته، اما زبانك كاملاً درشت، شفاف و قابل رويت است. تعداد برگ‌ها به طول دوره رشد بستگي داشته، به نحوي كه در ارقام زودرس 12-8 و در ارقام ديررس تا 40 برگ رويش دارند. ارقام معمولي، 15-14 برگ دارند. برگ‌ها به طور متناوب و در چپ و راست يكديگر بر روي ساقه ذرت استقرار مي‌يابند.

ريشه:

ذرت قدرت پنجه‌زني نداشته و ريشه‌هاي قوي ندارد و سطحي مي‌باشد. سيستم ريشه ذرت شامل 5-3 ريشه جنيني ثانويه كه از اولين گره زير سطح خاك تشكيل گرديد و داراي ريشه‌هاي هوايي مي‌باشد. ريشه‌هاي هوايي از گره‌هاي نزديك سطح خاك تشكيل شده كه علاوه بر جذب آب و مواد غذايي،‌ باعث مقاومت گياه مي‌شود.

ارز غذايي ذرت

دانه ذرت بدون آب، حاوي 77درصد نشاسته، 20درصد قند، 9درصد پروتئين، 5درصد چربي، 5درصد پنتوزان (Pantosan) و 2درصد مواد معدني است. ميزان درصد پروتئين و چربي ارقام مختلف ذرت كاملاً متغير بوده و حداكثر پروتئين به 15درصد و حداقل آن به 6درصد مي‌رسد. قريب 80درصد پروتئين دانه در آندوسپرم آن مي‌باشد. پروتئين ذرت حاوي Prolamine بخصوص Zein (قابل حل در الكل)ريال Globulin (قابل حل در محلول نمك خنثي)‌ است. ذرت از لحاط كلسيم، منگنز و سديم، فقير و از لحاظ آهن، فسفر و پتاسيم غني مي‌باشد.

رشد

در شرايط گرم و مرطوب، دانه ذرت پس از 5-4 روز جوانه زده و در مواردي كه درجه حرارت كمتر از حد اپتيمم تا 14 روز نيز طول مي‌كشد. اگر بذر ذرت در عمق مناسب 7-5 سانتيمتر كشت شود، مزوكوتيل شروع به رشد كرده و نيمي از فاصله تا خاك را طي نموده كه با طويل شدن كلئوتيل برگ بقيه فاصله تا سطح خاك نيز طي مي‌گردد. با خروج كلئوتيل، اولين دو برگ حقيقي تشكيل شده و برگ‌هاي بعدي به تعداد هر برگ به مدت 3 روز ظاهر مي‌گردند. در عرض دو هفته، گياه جوان معمولاً 5 تا 6 برگ و يك سيستم ريشه اوليه دارد كه رشد آن ديگر به ذخيره مواد غذايي بستگي ندارد.

اكولوژي ذرت

حداقل دماي لازم براي جوانه‌زني 10-8 درجه سانتيگراد بوده و دماي اپتيمم و مناسب 20 درجه سانتيگراد مي‌باشد. هرچه دماي ميانگين شبانه‌روز پايين‌تر از حد اپتيمم باشد، زمان سبز شدن كندتر و طولاني‌تر خواهد بود. ذرت در مرحله جوانه‌زني حداكثر دماي 30 درجه سانتيگراد را تحمل مي‌كند. دماي بيشتر از 34 درجه سانتيگراد نيز در عمل گرده‌افشاني اختلال ايجاد مي‌كند. در طول دوره رشد و نمو، دماي مناسب بين 28-21 درجه سانتيگراد بوده و دماي كمتر از 8 درجه سانتيگراد موجب كاهش قابل توجه محصول مي‌شود. ارقام زودرس 1800-1500 روز درجه و ارقام ديررس 2500-2400 روز درجه نياز دارند.

ذرت گياهي روز كوتاه بوده كه با كوتاه شدن روز، زمان گلدهي سريع و در شرايط روزهاي بلند، دوره رويش افزايش و تعداد برگ‌ها بيشتر مي‌گردد. زمين‌هاي با بافت متوسط 7-6=pH براي رشد ذرت بسيار مناسب بوده و pH بين 8-5/5 را نيز تحمل مي‌كند. ذرت در زمان پنجه‌زني نسبت به شوري حساس بوده، به طوري كه ممكن است درصد جوانه‌زني را تهديد نكند، اما زمان آن را به تعويق انداخته و در طول دوره رشد موثر واقع شده و ميزان توليد را كاهش مي‌دهد.

دلايل توليد بيشتر ذرت در مناطق گرمسير

1.      ميزان گل ماده خشك در مناطق معتدل و نيمه گرمسير يكسان باشد، اما در مناطق گرمسير، ميزان ماده كمتري به دانه اختصاص مي‌يابد. به همين دليل شاخص برداشت در مناطق گرمسيري 4/0 و در مناطق گرمسيري 5/0تا 55/0 است.

2.      در مناتطق گرمسير نسبت به نواحي معتدل، برگ‌هاي بيشتري رويش داشته، در نتيجه توليد دانه كمتر خواهد شد، زيرا برگ‌ها مانع از تاثير بيشتر نور در توليد دانه مي‌گردند.

3.      طول دوره رشد گياه در زمان پر شدن دانه در مناطق معتدل بيشتر از مناطق گرمسير است. ضريب دوره رشد در پر شدن دانه در مناطق گرمسير 3درصد و در مناطق معتدل 4 درصد است.

مهمترين واريته‌هاي ذرت

·       ذرت دندان اسبي                   Z. Mays indentata

·       ذرت لخت                 Z. Mays indurate

·       ذرت آردي                 Z. Mays amylaca

·       ذرت شيرين               Z. Mays saccharata

·       ذرت پاپ كون             Z. Mays everta

·       ذرت بومي                 Z. Mays ceratina

عمليات زراعي

آبياري:

برنامه‌هاي آبياري عبارتند از:

1.              آبياري قبل از كشت به منظور تامين رطوبت ناحيه ريشه تا عمق 150 سانتيمتر در حد ظرفيت زراعي.

2.      اگر بذور در خاك مرطوب كشت شوند، به سرعت جوانه زده، سبز شده، ريشه‌ها به اعماق نفوذ كرده و نياز گياهي را براي مدت 50-30 روز تامين مي‌نمايد.

3.      اولين آبياري بعد از سبز شدن گياه به ميزان 70-60ميليمتر جهت تامين رطوبت ناحيه ريشه در حد ظرفيت زراعي ضروري است.

4.      پس از دو هفته آبياري مجدد به مقدار 80-60 ميليمتر و آبياري بعدي به مقدار 110-100 ميليمتر بعد از 10 الي 14 روز پس از آبياري قبلي صورت خواهد گرفت.

5.      چهارمين آبياري پس از سبز شدن به ميزان 100-80 ميليمتر زماني كه گياه 70-65 روز است، جهت تامين رطوبت مرحله گلدهي انجام مي‌گيرد.

6.              آخرين آبياري معمولاًزماني انجام مي‌گيرد كه گياه تقريباً 80 روزه بوده و دانه‌هاي آن در مرحله‌ي بيشتري هستند.

عمليات كاشت

1. انتخاب زمين و عمليات شخم

ذرت در خاك‌هاي آهكي با بافت لومي، عمق كافي، نفوذپذيري مناسب و داراي مواد آلي (1 تا 2درصد) بيشترين عملكرد را دارد. خاك‌هاي خيلي سنگين براي كشت ذرت، مناسب نيستند. اين نوع زمان‌ها را براي كشت ذرت مناسب نيستند. اين نوع زمين‌ها را براي كشت ذرت بايد بوسيله كودهاي حيواني و سبز اصلاح كرد. ذرت در خاك‌هايي كه pH آنها بين 6 تا 7 باشد، به خوبي رشد و نمو كرده و محصول قابل توجهي مي‌دهد.

عمليات تهيه زمين:

شامل زيرشكن، شخم، ديسك، هرس، غلطك و در صورت نياز استفاده از لوله (ماله) كودپاش نهركن است كه در زمان و نحوه اجراي آن بستگي به محصول قبل از كشت ذرت و نوع كشت فعلي (بهاره ـ تابستانه) دارد. چنانچه كشت تابستانه، يعني بعد از برداشت گندم و جو باشد، فرصت زماني براي تهيه زمين خصوصاً در قطعات مربوط به برداشت گندم در مناطق سردسير و معتدل كه امكان سرماي زودرس پاييزه وجود دارد محدود است. در صورت هرگونه تاخير در تهيه زمين، امكان مواجه شدن با سرما وجود داشته و خسارت وارده زياد مي‌باشد.

2. تغذيه كودي

الف) كودهاي آلي:

كودهاي آلي (حيواني و كمپوست) باعث اصلاح خواص فيزيكي، شيميايي و بهبود فعاليت بيولوژيكي خاك مي‌شوند. اين دسته از كودها در كوتاه مدت، بخشي از مواد غذايي مورد نياز ذرت را تامين كرده و در دراز مدت باعث بهبود ساختمان و تهويه خاك و همچنين افزايش ظرفيت نگهداري آب در خاك مي‌شوند. بنابراين مصرف حداقل 40-30 تن در هكتار كود حيواني پوسيده يا كمپوست قبل از كاشت جهت افزايش عملكرد ذرت توصيه مي‌شود.

ب) كودهاي شيميايي:

مصرف مواد غذايي بويژه ازت و فسفر بوسيله گياه ذرت در مقايسه با ساير گياهان زراعي در سطح بالاتري قرار دارد.

ازت:

اولين عنصر كه كمبود آن در خاك‌هاي مناطق خشك و نيمه خشك حس مي‌شود، ازت است. اين عنصر جز عناصري ضروري اوليه بوده و گياه براي رشد خود به آن نياز دارد. مصرف ازت در ذرت علوفه‌اي به علت تراكم زياد نسبت به ذرت دانه‌اي بالاتر مي‌باشد.

مقدار مورد نياز كود ازت:

1.      بعد از شخم و همراه ديسك و قبل از كشت محصول؛

2.      در مرحله شش برگي ذرت؛

3.      قبل از ظهور گل نر؛

4.      در زمان لقاح.

در خاك‌هاي سبك و شني بايد تعداد اين دفعات بيشتر از ساير خاك‌ها باشد. نحوه آبياري مزرعه، موثرترين عامل در افزايش راندمان مصرف كودهاي ازته است.

فسفر:

كود فسفر همراه با كاشت مصرف ميشود و بهترين شيوه آن در زراعت ذرت قرار دادن در زير كنار بذر است. توصيه عمومي فسفر در صورت نبودن آزمون خاك به مقدار حدود 200kg درهكتار مي‌باشد.

پتاسيم:

وجود پتاسيم در مزرعه موجب افزايش مقاومت گياه در برابر سرما شده، علاوه بر اينكه افزايش مقاومت گياه به خشكي، گرما و خوابيدگي خواهد شد، ميزان مصرف آن در صورت نبودن آزمون خاك 150 كيلوگرم در هكتار مي‌باشد.

گوگرد:

ميزان مصرف گوگرد در صورت نبودن آزمون خاك، 300 كيلوگرم در هكتار (گوگرد پودري همراه با تيوباسيلوس) براي ذرت علوفه‌اي دارند.

عناصر كم مصرف

ذرت علاوه بر N.P.K به مقادير كافي از مواد غذايي كم مصرف( كلسيم – منيزيم) و ريز مغزهاي Zn.B .Cu.Fe. Mn.eL نياز دارد كه مقدار آن بر اساس تجزيه خاك و نياز گياه تعيين مي‌گردد. محلول پاشي به ميزان 2-1 ليتر از تركيبات ريز مغزها در افزايش عملكرد موثر خواهد بود.

سولفات روي:

مصرف 50kg توصيه مي‌شود.

3. انتخاب بذر

براي يك زراعت موفق ، انتخاب بدر مناسب ضرورري است بنابراين بايد با توجه به تاريخ كشت، شرايط اقليمي منطقه و آب و هوا رقم مناسب زودرس (100-90 روز) يا ديررس (130-110 روز) را از ميان بذور اصلاح شده انتخاب كرد. ضدعفوني بذور براي جلوگيري از شيوع بيماري ها ضروري است.

4. ميزان بذر

ميزان بذور و تراكم بوته در هكتار عامل مهمي در امر توليد محصول است . در زراعت‌هاي مكانيزه كه كاشت به وسيله بذر پاش انجام مي‌گيرد مقدار بذر مورد نياز ذرت علوفه اي 20 تا 30 كيلوگرم در هكتار است. استفاده از بذركارهاي پنوماتيك كه با نيروي مكش قادرند بذر را در فواصل تعيين شده قرار دهند، فضاي كافي براي رويش مناسب بذر را فراهم مي‌كنند. تراكم بوته ها در صورت استفاده از چاپرهاي خورشيدي بايد 120000 بوته (50cm در 15cm) و استفاده از چاپرهاي رديفي 80000 بوته باشد. بنابراين توسعه و ترويج چاپرهاي خورشيدي مي‌تواند تراكم و عملكرد بيشتر را به همراه داشته باشد در صورت رعايت فاصله 50cm بين رديف ها بايد از تراكتورهاي چرخ باريك استفاده شود.

5. تاريخ كاشت

زماني است كه درجه حرارت خاك در عمق cm 5، 14-12 در جه سانتي گراد باشد .

6. مبارزه با علف هاي هرز

براي جلوگيري از رشد علف هاي هرز بايد قبل از كاشت يا بعد از برداشت به يكي از دو روش زير مبارزه صورت بگيرد. – علف كش اراديكان 82% Ee به ميزان 6-4 ليتر در هكتار قبل از كاشت با خاك خشك مخلوط و بعد از آن آبياري مي‌شود.

آبياري

يكي از مسايل مهم و قابل توجه در مورد ذرت تامين آب و مراحل مختلف آبياري اين گياه است . مقدار آب و مراحل آبياري به شرايط جوي، بافت خاك و مقدار رطوبت موجود در خاك بستگي دارد و با در نظر گرفتن درجه حرارت محيط 7 تا 12 روز يكبار بايد ذرت را آبياري نمود.

برداشت

مناسب ترين زمان براي برداشت ذرت علوفه اي موقعي است كه رطوبت محصول 72 درصد باشد كه در اين هنگام ماده خشك آن 28 درصد است و ماده حالت خميري دارد . به طوري كه اگر با ناخن وسط دانه را فشار دهيد شيره آن بيرون نمي ريزيد. ( تفاوت برداشت ذرت علوفه اي با ذرت دانه اي در ماشين آلات برداشت مي‌باشد.)

توصيه ها:

1) براي توليد محصول با كيفيت و كميت كاملا مناسب بايد از ارقام و هيبريد هاي مناسب استفاده كرد.

2) بذر انتخابي تازه و قدرت توليد جوانه زني آن زياد باشد.

3) نسبت به زودرسي فني گياه در هر منطقه و تاريخ كاشت مناسب آن توجه كامل به عمل آيد.

4) ضدعفوني بذر براي جلوگيري از سرايت بيماري هاي قارچي انجام گيرد.

5) كاشت ذرت علوفه اي به روش بذرافشان و ايجاد خار و به علت مصرف بيش از حد و عدم يكنواختي در توزيع بذر توصيه نمي شود .

6) مصرف 10kg در هكتار كود سكوسترين آهن همراه آب آبياري را موسسه تحقيقات خاك و آب كشور توصيه مي‌كند.

يونجه

مقدمه

در بين نباتات علوفه اي يونجه به علت كيفيت مطلوب و خوراكي و دارا بودن ذخائر غذايي مانند مواد پروتئيني و معدني مختلف از قبيل كلسيم و انواع ويتامينها ( بخصوص C,A) اهميت خاصي پيدا كرده است . ارزش يونجه تنها در ذخيره مواد غذايي آن نبوده بلكه تاثير مهمي در اصلاح زمين و حاصل خيزي خاك داراست يونجه حاصل خيزي و ساختمان خاك را حفظ و يا آن را بهبود بخشيده و خاك را در مقابل فرسايش آبي و بادي و به خصوص در اراضي شيبدار محافظت مي‌نمايد . امر.ز توجه خاصي نسبت به حمايت از اين گياه شده كه از ان جمله مي‌توان اين موارد را نام برد:

- شناسايي و انتخاب واريته هاي خالص و كليدي.

 - حفظ اصول قرنطينه بذر يا علوفه.

تعيين بذر متناسب با شرايط اقليمي متفاوت.

بررسي شرايط ورود و جلوگيري از ورود بذر واريته هاي مختلف خارجي.

 ايجاد مزارع مخصوص توليد بذر تحت شرايط ويژه به منظور جلوگيري از مخلوط شدن واريته در موقع گردافشاني.

فراهم كردن امكان تفكيك واريته هاي مختلف يونجه هاي بومي كشور و شناسايي آنها.

توسعه وكشت و كار يونجه به صورت ديم در مراتع به صورت خالص و يا با مخلوط گياهان تيره گندميان

 امكان سيلو نمودن آن در شرايط فني سيلو.

 بررسي ميزان كوددهي و انواع آن در رابطه با يونجه.

 

گياه شناسي يونجه:

يونجه گياهي است چند ساله يا دايمي كه ريشه اي راست و مستقيم داشته و به ريشه اوليه معروف است. ريشه راست بعد از قرار گرفتن بذر در خاك و جذب رطوبت بدون انشعاب به وجود مي‌ايد و به موازات پيدايش ريشه اوليه قسمت زير لپه يا هيپوكوتيل در زير سطح خاك قرار مي‌گيرد. با طويل شدن زير لپه جوانه زني آغاز و گياه از سطح خاك آغاز مي‌گردد . در اين مرحله نسبت به بي آبي و شوري خاك حساسيت زيادي دارد.

تاريخ كاشت

الف ) كشت پائيزه:

كشت پائيزه در زماني انجام مي‌گيرد كه يونجه قبل از فرارسيدن سرماي زمستان به اندازه اي رشد كرده باشد كه بتواند شرايط سخت محيطي را تحمل كند . معمولا بسته به اقليم هاي مختلف تاريخ كاشت از اول تا 20 شهريور ماه متفاوت است .

ب) كشت بهاره:

 در بهار پس از دفع خطر سرماي زمستان مي‌توان اقدام به كاشت يونجه نمود .اگر زمان كاشت هرچه زودتر باشد ريشه نبات از رطوبت موجود در خاك كه ذخيره شده بارندگي زمستانه بهتراستفاده مي‌نمايد. زمان كاشت بسته به اقليم هاي مختلف از 15 اسفند تا اواخر فروردين متفاوت است.

ارقام مختلف يونجه

1) يونجه بغدادي.

2) يونجه همداني.

3) يونجه يزدي.

4 ) يونجه بمي.

كودهاي مورد نياز يونجه

1) آهك و گچ: خاك هايي كه اسيدي يا قليايي هستند ، براي كشت يونجه مناسب نبوده و به وسيله گچ يا آهك اصلاح مي‌شوند. در خاك هاي اسيدي افزايش آهك قابليت انحلال آهن، آلومينيوم و منگنز را در خاك كاهش داده و جوانه زني و رشد گياه افزايش مي‌يابد.

2) ازت: مهم ترين كود شيميايي داراي ازت كه براي محصول علوفه اي چندساله به كار مي‌رود ، نيترات آمونيوم است. در صورت آغشته بودن بذر يونجه به باكتريهاي تثبيت كننده ازت افزايش 10-15KG ازت در هر هكتار براي مزرعه يونجه كافي خواهد بود . اگر مقدار ازت از حد معمولا بيشتر شود موجب فعال شدن غده هاي تثبيت كننده ازت شده و گياه را در تثبيت ازت در خاك دچار نارسايي مي‌سازد.

3) فسفر: مقدار فسفري كه گياهان مختلف از خاك برداشت مي‌كنند بسته به نوع گياه متفاوت بوده . اين ميزان براي يونجه حدود 10KGاست. كودپاشي در فصل بهار بوده و در عمق قرار مي‌گيرد كه ريشه هاي عمودي ريشه بتوانند از ان در تماس مستقيم استفاده نمايند.

4) پتاس: رابطه مستقيمي بين ميزان جذب ازت وپتاس وجود دارد به طوري كه با جذب بيشتر ازت اندامهاي رويشي فعال تر شده و تماس بيشتري نياز خواهند داشت . در خاك هاي شور استفاده از سولفات پتاسيم در ديگر خاكها از كلروپتاسيم استفاده مي‌گردد . يونجه در غلظت 120-140ppm خاك بهترين رشد را دارد كه در اين شرايط 50KG در هكتار كود نياز خواهد داشت در اين حالت غلظت پتاسيم يونجه 8/3 درصد خواهد رسيد.

عناصر غذايي ثانويه

سه عنصر C,Mg,S را عناصر ثانويه مي‌گويند. كمبود عناصر ثانويه در يونجه ايجاد مسموميت در دام مي‌كند در عناصر كم مصرف ديگر نظير روي، مس ، منگنز، موليبيدون، بودر، آهن و كلرو و ... نيز در رشد و نمو يونجه موثر بوده كه عمدتا در خاك هاي كشور كمبود آن احساس نمي شود . در اراضي مرطوب و نيمه مرطوب و در خاكهاي PH اسيدي كمبود عناصر فوق بيشتر ديده مي‌شود.

كود حيواني

استفاده از كود حيواني و افزايش آن به خاك قبل از عمليات كاشت تاثير بسزايي در توليد يونجه و علوفه آن خواهد داشت . افزايش 20-10 تن كود حيواني در هر هكتار بسيار مطلوب بوده است.

ميزان اب مورد نياز

ميزان آب مورد نياز يونجه بسته به طول مدت رشد و نمو متفاوت بوده و هر چه مدت رشد طولاني تر باشد آب مورد نياز بيشتر خواهد بود و مقدار مصرف آب بر اساس مقاومت گياه نسبت به بيماري، آفات، سرما، خشكي ، كيفيت و نوع گياه بيش از 20-18 هزار متر مكعب در هكتار است.

مهم ترين آفات و علف هرز يونجه

آفت سرخرطومي گرد يونجه ، علف هرز سس و بيماري جاروك مي‌باشد.

برداشت يونجه

زمان برداشت علوفه يونجه بر اساس زمان رشد تنظيم مي‌گردد . به ويژه اين امر براي چين اول حائز اهميت بوده به طوري كه يونجه كاشته شده در پائيز در همان سال برداشت نشده و به هنگام برداشت بايد توجه داشت كه بوته از ريشه كنده نشده و از محل ساقه صورت پذيرد . تسريع در امر ريشه دواني و شاخ و برگ فراوان هنگامي امكان پذير است كه چين اول زماني انجام گيرد كه گياه مرحله گلدهي را پشت سر گذاشته باشد زيرا زماني كه گياه به گل مي‌نشيند رشد ساقه به حداقل رسيده و جوانه هاي جديد روي طوقه فعال مي‌شوند ذخيره غذايي طوقه و ريشه در رشد ساقه هاي جديد مهم بوده و اگر ساقه هاي رسيده و جوانه هاي جديد برداشت نگردد ساقه هاي جديد كاهش يافته و ميزان عملكرد را تحت تاثير قرار مي‌دهد . بهترين زمان برداشت يونجه در مزرعه هنگامي است كه 10% گياهان مزرعه داراي گل شده باشند. برداشت زودهنگام هرچند علوفه مرغوب و با كيفيتي را به دست مي‌دهد اما ميزان ان به شدت كاهش مي‌يابد و شرايط متفاوت مزرعه در مقابل علف هاي هرز را كمتر مي‌كند . ازطرفي برداشت دير هنگام موجب كاهش كيفي علوفه به همراه افزايش كمي آن خواهد بود و چين بعدي را به تاخير خواهد انداخت. مهم ترين شاخص برداشت، طول ساقه هاي جديد بر روي طوقه به اندازه 2-3cm است هر چند بسته به شرايط اقليمي متفاوت طول ساقه مختلف خواهد بود . لذا هنگاهي كه مزرعه داراي گياهاني است كه 10% آن مرحله گلدهي را پشت سر گذاشته باشند بهترين زمان مرحله برداشت است . در اين زمان طول ساقه يونجه از زمين حدود 5cm و از محل طوقه 2-3cm است.


منابع:

 

·             وزارت جهاد كشاورزي استان گلستان، وضعيت كشت محصولات علوفه‌اي در استان گلستان.

·             شريعي جهان‌تيغ، غلامرضا، زراعت و اصلاح نباتات جوي بدون پوشينه.

·             شريعي جهان‌تيغ، غلامرضا، زراعت و اصلاح نباتات ذرت علوفه‌اي و سيلو‌هاي آن.

·             شريعي جهان‌تيغ، غلامرضا، زراعت و اصلاح نباتات يونجه علوفه‌اي و سيلو‌هاي آن.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 12 فروردین 1399 ساعت: 18:54 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

آزمايشگاه قارچ‌شناسي و بيماري‌هاي گياهي

بازديد: 9

موضوع:

مشاهده تعدادي از اندام‌هاي رويشي و زايشي در قارچ‌ها

Vegetative = Somatic (بدني = رويشي)

 

Fungal organs

                                                    Acexual (غيرجنسي)

                       Reproductive (توليد مثل زايشي)     

                                                    Sexual (جنسي)

a.                 Oidium                                                 (R.A)

b.                 Synnema = Graphium                   (R.A)

c.                  Septate Hypha                                  (V)

d.                 Chalmydospore                                (V)

e.                  Conidium                                            (R.A)

f.                   Coenocytic Hypha                           (V)

نكته) "Hypha" Conidium نيست، بلكه اسپور (spore) است و در توليد مثل غيرجنسي ايجاد مي‌شود.

نكته: به پايه‌اي كه روي Hypha در شكل شماره 1 ايجاد مي‌شود، Conidiophore گويند.

 

 

 

 

 

 

موضوع:

مشاهده اندام‌هاي رويشي و زايشي در قارچ‌ها

1.

Coenocytic Hypha            ¨                Zoosporangium

Zoosporangium                ¨                Zoosporangiophore

Zoosporangiophore                   ¨                Coenocytic Hypgha

2.

                                                    Ascopore

Ascus – Ascospore           

                                                    Ascus         

نكته) Ascus دسته‌اي از قارچ‌ها هستند كه در توليد مثل جنسي اين اندام‌ها را توليد مي‌كند.

3.

Stroma

Ascus

Ascospore               

نكته: معمولاً تعداد Ascospore چه در تك سلولي و چه در دو سلولي 8تاست.

4. Pycnidium

نكته: Rhizomorph براي قارچ Armillaria استفاده مي‌گردد.

نكته) Sclerotium توده‌هاي به هم پيچيده از Hypha است.

7. Sclerotium

نكته) يكي از قارچ‌ها كه مولد اين اندام است.

Colletotrichum        Gloeosporioides

نكته) بيماري كه اين اندام را ايجاد مي‌كند Canker (شانكر) است.


آزمايشگاه قارچ‌شناسي و بيماري‌هاي گياهي

موضوع: بيماري سفيدك پودري در گياهان

سفيدك سطحي = سفيدك حقيقي                                  Powdery Mildew

پوشش سفيدك                                                                Mycelium

نمونه‌برداري از پوشش سفيد

Conidium

Conidiophore

در شرايط محيطي نامساعد در داخل پوشش سفيد نقطه‌هاي سياه رنگي ديده مي‌شود.

نمونه‌برداري:

                                 Ascus

Cleistothecium

                                 Ascospore  

بيماري سفيدك پودري جو                                   Barley powdery mildew

 

Pathogen: Blumeria garminis

سفيدك پودري شمشاد

Pathogen: Microspoaera euonymi - japonici


موضوع:

بيماري‌هاي زنگ (Rust) در گياهان

جوش Rustule

بيماري زنگ رز                 تك سلولي

Pustule

اسپورهاي بهاره است: به رنگ زرد تا نارنجي = تك سلولي

Uredopustule ¨ Uredospoere

اواخر فصل: به رنگ مشكي = چند سلولي

Teliopustule ¨ Teliospore

نكته: تشخيص زنگ‌ها معمولاً از روي Teliosporeها صورت مي‌گيرد و باعث بقاي زنگ و انتشار آن از سالي به سال ديگر مي‌شود.

Teliospore گياه تمشك در زير ميكروسكوپ

نكته) عامل اين دو بيماري قارچ است با نام علمي

Pathogen: Phragmidium mucronatum


موضوع:

بيماري سفيدك كركي (داخلي، دروغي و كاذب) در گياهان (Downy mildew)

Pathogen: قارچ (قارچ‌هاي پست)                    Polyphage: چند ميزبانه Sign دارد.

بيماري سفيدك كركي در گياهان

اين بيماري تحت نام سفيدك كركي، سفيدك داخلي، دروغي و كاذب نيز ناميده مي‌شود. به زبان انگليسي نام اين بيماري Downy mildew است. اين بيماري نيز همانند زنگ‌ها، سياهك‌ها و سفيدك‌هاي پودري در بسياري از گياهان زراعي و باغي بروز پيدا مي‌كند. عامل اين بيماري قارچ است و اين قارچ جزو قارچ‌هاي پست مي‌باشد. Pathogen بيماري پوليفاژ بوده و به طيف وسيعي از گياهان حمله مي‌كند. علائم اين بيماري در اكثر گياهان بيمار يكسان و به شرط زير است:

ابتدا در سطح فوقاني برگ‌ها لكه‌هاي سبز كمرنگ تا زرد و با حاشيه نامشخص تشكيل شده كه به تدريج توسعه پيدا مي‌كند. در سطح زيرين برگ‌ها و درست در محل لكه‌ها فرم توليد مثل غيرجنسي قارچ به صورت پوشش كركي سفيد مايل به خاكستري خود را نشان مي‌دهد. اگر از اين پوشش نمونه‌برداري كنيم، زئوسپورانژيوفورها و زئوسپورانژيوم‌هاي قارچ مشاهده مي‌شود. آنها از روزنه‌هاي تحتاني سطح برگ خارج مي‌گردد. بيماري‌هاي سفيدك كركي موجب كاهش سطح فتوسنتزي برگ‌ها شده و بدين ترتيب باعث ريزش گل‌ها، كوچك شدن ميوه‌ها و يا ريزش آنها مي‌شود. در بعضي از گياهان مانند انگور علائم بيماري بر روي خوشه قوره و انگور قابل مشاهده است.

نام بيماري                                                                                                                   عامل بيماري

سفيدك كركي كاهو                                                                                              Bremia Lactuca

سفيدك كركي انگوي                                                                                       Plasmopare Viticola

سفيدك كركي اسفناج                                                                                      Peronospore effuse

كنترل و مبارزه:

سفيدك‌هاي كركي آب و هواي نسبتاً گرم و مرطوب را پسنديده و در روزهايي كه هوا آفتابي نباشد، بيشتر به چشم مي‌خورد. بنابراين شرايط آب و هواي ابري و مرطوب بالا به توسعه اين بيماري كمك زياد مي‌كند. جهت كنترل و مبارزه با اين نوع بيماري لازم است به موقع علائم بيماري مورد توجه قرار گيرد و اقدامات لازم صورت گيرد. به محض مشاهده لكه‌هاي كوچك بر روي سطح برگ‌ها معمولاً سم‌پاشي با قارچ‌كش‌هاي مناسب صورت مي‌گيرد. قارچ‌هايي كه معمولاً جهت كنترل اين بيماري‌ها استفاده مي‌شود، عبارتند از:

Ridomil, Zineb, Metalaxyl, Thiram, Ferbam, Maneb

نكته: Ridomil مخلوطي از Metalaxyl و Mancozeb است.

در كنار كنترل شيميايي، جمع‌آوري بقاياي گياهي آلوده و معدوم ساختن آنها باعث كاهش شدت بيماري در دوره‌هاي بعدي مي‌شود.

نام بيماري                                                                                                                   عامل بيماري

سفيدك پودري توت                                                                                          Phyllactinia turica

سفيدك پودري پيچك صحرايي                                                                        Erysiphe convolui

زنگ يولاف                                                                                                           Puccinia avenae

زنگ باقلا                                                                                                              Uromyces fabae

نكته: در سفيدك پودري كلسيتوتسيوم وجود دارد، ولي در سفيدك كركي كلسيتوتسيوم وجود ندارد.

انواع سم و قارچ‌كش‌ها:     Folicure, Tilt

براي سفيدك‌هاي پودري از اين قارچ‌كش‌ها استفاده مي‌شود:

Captan, Karatan,             Benomyl = Benlate

براي كنترل بيماري‌هاي سياهك آشكار و پنهان گندم و ضدعفوني بذر:

Carboxhn Thiram


موضوع:

خصوصيات سموم مختلف

نكته: WP مخفف: Wettable Powerd (خيس)

خصوصيات

Fungicides

فرمولاسيون

Formulation

حلالش آب است ¨ محلول غليظ

E3

حلالش روغن است ¨ محلول غليظ روغني

Os

پودر

P

سمي كه گردي پودري است و بايد داخل آب ريخت تا به صورت شيري شود

Wp

قسمت خارجي آن غيرسمي است. رطوبت هوا باعث تجزيه لايه بيرون مي‌شود و سم آزاد مي‌شود، ولي روي اندام‌هاي هوايي اثر ندارد و بيشتر اين سم در شاليزارها كاربرد دارد.

G (دانه)

 

AD

 

فاكتور 2)

دز كشنده = درجه سميت = Lethal Dose

                               

Oral    ID    (هرچه اين عدد كوچكتر باشد، سم قويتر است)    50

نكته: با اين مقادير سموم نصف موش‌ها از بين مي‌رود. پس:         A       B       C

 

فاكتور 3)

حداقل فاصله زماني بين مصرف تا تجزيه در طبيعت ¨ دوره كارس = دوره احتياط

بيماري بادزدگي سيب‌زميني، گوجه‌فرنگي و بادمجان:

Pathogen: Phytophathora infestans

علائم بيماري بر روي سيب‌زميني ابتدا بر روي برگ‌ها خود را نشان مي‌دهد. لكه‌هايي سوخته در نوك و حاشيه برگ‌ها كه ناشي از نكروز برگ است، مشاهده مي‌شود. اين لكه‌ها به تدريج توسعه يافته و مناطق وسيعتري را دربر مي‌گيرد. در شرايط آب و هوايي مرطوب و ابري در قسمت پشت برگ‌ها با قارچ پاتوژن ناشي از توليد مثل غيرجنسي به صورت يك پوشش كركي مشاهده مي‌شود.

بر روي ساقه‌ها لكه‌هاي كشيده شده و سياه رنگ حاصل از نكروز بافت پوست مشاهده مي‌شود. از بين رفتن سطح فتوسنتزي ناشي از بيماري منجر به كاهش اندازه غده‌ها و ميزان نشاسته آنها مي‌شود. اگر آلودگي به غده‌ها سرايت كند، پوسيدگي‌هاي قهوه‌اي رنگي بر روي غده‌ها ايجاد شده و ارزش اقتصادي آنها را مي‌كاهد. گاهي اوقات هنگام جمع‌آوري محصول در اثر تماس غده با اندام‌هاي هوايي آلوده غده‌ها آلوده شده و علائم بيماري را در انبار نشان مي‌دهد. اين بيماري يكي از مهمترين بيماري‌هاي سيب‌زميني بوده و در سال 1845 در ايرلند موجب قحطي شده است. عامل اين بيماري، قارچي است با نام علمي Phytophthora infestans.

اگر از برگ‌هاي آلوده در سطح زيرين نمونه‌برداري كنيم، قارچ عامل بيماري قابل رويت است. علائم بيماري بر روي گوجه‌فرنگي نيز شبيه سيب‌زميني است، ولي ميوه‌ها نيز مي‌تواند آلوده شده و نواحي پوسيده و فرورفته و چروك‌داري را بوجود آورد. قارچ پاتوژن در داخل بقاياي گياهي زمستان‌گذراني كرده و براي سال بعد خود را ادغام مي‌كند. جهت كنترل بيماري به محض مشاهده اولين علائم بيماري، لازم است با قارچ‌كش‌هايي نظير ريدوميل سم‌پاشي صورت گيرد. در صورتي كه شرايط آب و هوايي مرطوب و ابري همچنان ادامه يابد، سم‌پاشي‌ها هر 15 روز بايد تكرار شود.


آزمايشگاه قارچ‌شناسي و بيماري‌هاي گياهي

قارچ‌كش‌ها بين ساير سموم يك سري خصوصياتي دارند. يكي از اين خصوصيات فرمولاسيون مي‌باشد، يعني آن فرمي كه سم ارائه مي‌شود، مثل پودري يا اسپري formulation و بعضي از سموم مايع‌اند و بعضي از سموم روغني‌اند. بعضي‌ها مثل دانه (گرانول) مي‌باشند و ممكن است سمي با يك تركيب داراي فرمولاسيون‌هاي متفاوت باشند، مثل

محلول غليظ = Ex (حلال: آب)

محلول‌هاي غليظ روغني = Os (حلال: روغن)

پودر يا گرد = P (حلال ندارد و به همين صورت استفاده مي‌شود)

پودر خيسي شدني = Wp (حلال:‌ آب)

وقتي در آب حل شود، يك محلول شيري رنگ بوجود مي‌آيد. مشكل آنها، اين است كه بايد داخل سم‌پاش‌هايي ريخته شود كه همزن داشته باشند.

دانه گرانول = G (حلال: رطوبت هوا)

بيرون آن پوشش غيرسمي دارد. رطوبت هوا باعث مي‌شود آرام آرام پوشش بيروني تجزيه شود و سم آن آزاد شود. براي كنترل بلاست برنج سم روي اندام هوايي تاثير ندارد.

سم‌هاي كپسولي = Ae

اين سم‌ها به صورت كپسول‌هاي تحت فشار درست شده‌اند كه اگر قلاف آن آزد شود، سم با فشار خارج مي‌شود.

درجه سميت چيست؟

درجه سميت را اصطلاحاً lethal dose (دز كشنده) گويند. سميت قارچ‌كش‌ را براي انسان و پستانداران مي‌باشد. هرچه درجه سميت پايين‌تر باشد، يعني خطرناك‌تر است. درجه سميت را چنين نمايش مي‌دهند:

Oral LD50   (عدد)       

نكته: دوره كارنس = دوره احتياط مي‌باشد.

قارچ‌كش‌ها را در طبيعت استفاده مي‌كنيم و قارچ را از بين مي‌بريم. بالاخره اين سم بايد تجزيه شود و سميت خود را از دست دهد. حداقل فاصله زماني بين مصرف تا تجزيه در طبيعت را دوره كارمن مي‌گويند. تا زماني كه دوره كارمن نگذشته، نبايد محصول را برداشت كنيم.

 

 


آزمايشگاه قارچ‌شناسي و بيماري‌هاي گياهي

از مهمترين بيماري حبوبات حتي حبوباتي كه به عنوان علف هرز هستند، بيماري برق‌زدگي يا (آسكوخيتوز) قارچ مولد اين بيماري يك اندام توليد مثلي، توليد مي‌كند به نام پيكنيديوم.

بيماري آسكوخيتوز (برق‌زدگي)‌ باقلا:       Broad bean ascochytos

نام علمي پاتوژن:                          Ascochyta fabae

اين بيماري يكي از مهمترين بيماري‌هاي حبوبات شامل باقلا، نخودفرنگي، نخود، لوبيا، عدس و ماش است. اين بيماري در تمام مناطق كشت حبوبات وجود دارد. علائم بيماري بر روي برگ، ساقه، پيچك، غلاف و دانه قابل مشاهده است.

بر روي برگ لكه‌هايي نكروزه (بافت مرده) به رنگ قهوه‌اي تيره تا سياه و به صورت دواير متحد‌المركز خود را نشان مي‌دهد. پس از مدتي در مركز لكه‌ها نقاط سياهي ديده مي‌شود كه همان پيكنيديوم‌هاي قارچ عامل بيماري هستند. با برش‌گيري دقيق از محل پيكنيديوم‌ها مي‌توان آنها را در زير ميكروسكوپ مشاهده كرد. لكه‌هاي عامل بيماري بر روي ساقه‌ها و پيچك‌ها به صورت كشيده خود را نشان مي‌دهند. اگر لكه‌ها اطراف ساقه را احاطه كنند، منجر به زخم شدن و شكستگي ساقه مي‌شوند. بر روي غلاف لكه‌هاي سياه مشاهده شده، ولي به صورت دواير متحدالمركز نيستند. بر روي دانه، زماني كه آلودگي شديد است، لكه‌هايي در رنگ زرد چركي حاكي از آلودگي دانه‌هاست.

عامل بيماري، قارچي است با نام علمي Ascochyta fabae.

گونه‌هاي متعددي از اين جنس بر روي حبوبات فعاليت مي‌كنند:

Ascochyta pisi                   نخودفرنگي

Ascochyta rabiei     نخود زاعي

 

كنترل و مبارزه:

جمع‌آوري بقاياي گياهي آلوده پس از برداشت محصول در كنترل بيماري بسيار موثر است. همچنين تهيه بذر حبوبات در مناطق خشك و غيرمرطوب تهيه نشود. به محض مشاهده علائم بيماري سم‌پاشي با قارچ‌كش‌هاي كاپتان، مانكوزب و تيرام و پنوميل در كنترل بيماري بسيار موثر است. در صورتي كه شرايط آب و هوايي مرطوب باشد، سم‌پاشي بايد مرتباً تكرار شود.


آزمايشگاه قارچ‌شناسي و بيماري‌هاي گياهي

بيماري بلاست برنج                                                                                          Magnaporthe grisea

فوزاريوم هم به ريشه و هم به سنبله حمله مي‌كند.

فوزاريوم گندم (ريشه، اما علائم بر روي سنبله مشاهده مي‌شود)                              Fusariose

Fusarium graminearum

سفيدك پودري آفتابگردان                                                                                Laveillula taurica

لكه قيري افرا                                                                                                   Rhytisma acerinum

سياهك گال‌زاي ذرت                                                                                           Ustilago maydis

خسارت سن گندم. اين بيماري توسط حشره سن ايجاد مي‌شود.

پيچيدگي برگ هلو (لب شتر)                                                                        Taphriona deformans

 


موضوع:

مشاهده و بررسي بيماريهاي  سياهك smut در گياهان

انواع سياهك‌ها در غلات

1. سياهك آشكار

2. سياهگ پنهان

3. سياهك سخت

4. سياهك هندي

5. سياهك پاكوتاه

6. سياهك گال‌زا

بيماري‌هاي سياهك در گياهان از آن جهت تحت به اين نام خوانده مي‌شود كه همانند جسم سوخته‌اي گرد سياهرنگي بر روي اندام‌هاي آلوده مشاهده مي‌شود اين قبيل بيماري‌ها خلص غلات است در بيشتر اين موارد در اين گياهان مشاهده مي‌شود قارچ پاتوژن به اندام‌هاي توليد مثلي در غلات (گل آذين) يا سنبله حمله كرده ضمن تغذيه از دانه‌ها محتويات آنها را از بين برده و به جاي آن توده‌اي از اسپرهاي خود را به صورت گردي سياهرنگ بر جاي مي‌گذارد. اسپرهاي حاصل بيماري تليوسپور ناميده مي‌شود اين اسپرها بر خلاف زنگها فاقد تليوم هستند از آنجا كه قارچ پاتوژن بيماري‌هاي سياهك  به سنبله غلات حمله مي‌كنند و دانه‌اي بر جاي نمي‌گذارند خسارت ناشي از اين بيماري‌ها بسيار قابل توجه است و هيچ راه درماني نيز نداشته و تنها شيوه كنترل اين قبيل بيماري‌ها پيشگيري است.

سياهك‌ها بر حسب نوع علائكم به چندين دسته تقسيم مي‌شوند:

1. سياهك آشكار                          Loos smat

2. سياهك پنهان                          covered smat

3. سياهك سخت                         Hard smat

4. سياهك هندي                         Indian smat

5. سياهك پاكوتاه                                    Dwarf smat

6. سياهك گال‌زا                           galgen smat

علائم بيماري در سياهك‌هاي آشكار به صورت ظهور توده‌اي از تليسپورهاي قارچ پاتوژن بر روي سطح خارجي سنبله است كه بر اثر آن سنبله ظاهري سياه و دوده گرفته از خود نشان مي‌دهد. ضمن تغذيه از محتويات دانه (.....)دانه را نيز از بين برده و به جاي آن توده‌اي از تليوسپورها را بر جاي مي‌گذارد همچنين پاتوژن و ريشك‌هاي سنبله نيز حمله نموده و آنها را نيز از بين ببرد. چنين سنبله‌هايي عموماً زودتر از بقيه در سطح مزرعه به صورت سياهرنگ ظاهر مي‌شوند. در اثر وزش باد و ريزش باران تيلوسپورها شسته شده و در نهايت محوري لخت از سنبله باقي مي‌ماند.

سياهك پنهان: علايم بيماري در اين نوع سياهك به هنگام ظهور سنبله مشاهده نمي‌شود و سنبله ظاهري سالم  از خود بروز مي‌دهد ولي اگر آن را در ميان 2 كف دست مالش دهيم مشاهده مي‌شود كه هيچ دانه‌اي در آن تشكيل نشده و جز پوشش‌هاي دانه و ريشك‌ها سالم به نظر مي‌رسد اين نوع سياهك، سياهك پنهان نام دارد و در اين نوع سياهك قارچ پاتوژن محتويات دانه را ضمن تغذيه از بين مي‌برد ولي خرابي باقيمانده و بنابراين تليسپورها خارج نمي شود.

3. سياهك سخت: اين نوع سياهك فقط در جو مشاهده مي‌شود. سنبله‌هاي جو علائم بيماري را به صورت توده‌هايي سياهرنگ حاصل از تليسپور قارچ پاتوژن از زير پوسته نازك دانه نشان مي‌دهد ريشك‌ها نيز در اين بيماري معمولاً سالم باقي مي‌ماند سنبله آلوده در اثر ترشح موادي به خارج پس از مدتي سخت و سفت شده و به همين علت  به آن سياهك سخت مي‌گويند اين قبيل سنبله‌ها در اثر وزش باد و ريزش باران شسته نمي‌شود بعضي از آنها نيز فرصت خروج از برگ غلافي را نيز ندارند واريته‌اي از جو به نام (L.B) نسبت به اين بيماري ايمن است.

سياهك هندي: سياهك هندي علائمي مشابه با سياهك پنهان بر روي سنبله‌هاي خود  دارد با اين تفاوت كه تعداد محدودي از سنبلك‌ها به بيماري دچار شده و در نهايت دانه تشكيل نمي‌دهد بقيه سنبله سالم بوده و دانه در آنها تشكيل مي‌شود از آنجا كه بخشي از سنبله به بيماري دچار مي‌شود به آن سياهك جزءاي يا بخشي نيز مي‌گويند. اين سياهك به طور محدود در جنوب ايران استان سيستان و بلوچستان مشاهده مي‌شود.

اين بيماري براي اولين بار از ايالت پنجاب هندوستان گزارش شده.

سياهك پاكوتاه: غلائم بيماري سياهك پاكوتاه كاملاً شبيه سياهك پنهان است و تشخيص افتراقي اين 2 از روي سنبله امكان‌پذير نيست. سياهك پاكوتاه منجر به كاهش ارتفاع بوته‌ها به  حد معمول مي شود. و بدين‌ترتيب با مقايسه بوته‌هاي كوتاه و سنبله‌هاي آلوده با بوته‌هاي سالم بيماري قابل تشخيص است.

سياهك گال‌زا: اين بيماري خاص گياه ذرت است. قارچ پاتوژن در اثر تحريك دانه‌هاي تازه تشكيل بلال منجر به افزايش غير طبيعي و بيش از حد آنها شده و دانه‌ها را به صورت گال (Gall) در مي‌آورد. گال‌ها در قسمت‌هاي مختلف بلال منفرد يا مجتمع تشكيل مي‌شود آنها ديواره غشائي و نازك داشته كه با كوچكترين فشاري پاره مي‌شود. در داخل گال‌ها تليسپورهاي قارچ پاتوژن به صورت گرد سياهرنگي كه ناشي از تغذيه از دانه است به وفور يافت مي‌شود.

بيماري كپك دوره‌اي غلات: (sooty Mold)

علائم اين بيماري بر روي سنبله‌هاي غلات ممكن است در وهله اول با علائم سياهك اشتباه مي‌شود ولي با كمي دقت مي‌توان آن را تشخيص افتراقي داد. خسارت ناشي از اين بيماري به صورت نقطه‌ها و يا توده‌هايي دوده شكل و سياهرنگ بر روي پوشش هاي دانه، ريشك‌ها و در كل سطح خارجي سنبله است. قارچ بيمارگر به دانه‌ها حمله نمي‌كند بنابراين دانه در اين بيماري  هر چند كوچك و لاغر تشكيل مي‌شود و بدين وسيله نبايد آن را سياهك دانست.

قارچ‌هاي مولد اين بيماري تحت شرايط محيطي با رطوبت بالا فعاليت خود را بر روي سنبله افزايش مي‌دهند همچنين آنها را با ترشح مايكوتوكسين (زهرابه ماهيچه اي) باعث سميت دانه‌ها و افت شديد كيفيت در محصول مي‌شوند.

 

سياهك آشكار گندم                                          ustilago tritici

سياهك آشكار جو                                                       u. nuda

سياهك سخت جو                                                        u. hordei

سياهك پنهان گندم                    Tilletion tritici, T.foetida

سياهك هندي گندم                                                      T.indica

سياهك پاكوتاه گندم                                  T. controversa

سياهك گال‌زاي ذرت                                         u stilago maydis

 

Alternaria triticam

A alternate

 

stemphyllium

 

 

 


موضوع:

 اصول كلي نمونه‌برداري در قارچ‌شناسي و بيماريهاي گياهي

يكي از اركان اساسي در كار آزمايشگاهي تهيه نمونه (Sample) از قارچ‌ها و بيماري‌هاي گياهي مي‌باشد. چرا كه بسياري از قار‌چها و بيماريهاي گياهي در تمامي فصول سال در طبيعت موجود نيستند و تهيه نمونه از آنها باعث حفظ و نگهداري آنها در مقياس كم خواهد شد. لازم به ذكر است كه روشهاي متعددي جهت نمونه‌برداري از قارچ‌ها و بيماري‌هاي گياهي وجود دارد.

 يكي از نمونه‌هاي مهمي كه  استفاده و كاربرد زيادي دارند اسلايد‌هاي ميكروسكوپي مي‌باشند. اين اسلايد‌ها به دو روش لام و لامل، لام و چسب نواري تهيه مي‌شوند.

1. تهيه و اسلايدهاي ميكروسكوپي به روش لام و لامل

وسايل مورد نياز: لام، لامل، آب مقطر يا ماده رنگي (به طور لاكتوفنول (Lactophenol)، سوزن نمونه‌برداري (تلقي) و ميكروسكوپ.

روش كار

ابتدا لام تميزي آماده نموده و يك قطره آب مقطر يا Lactophenol در مركز لام قرار مي‌دهيم. ميزان بزرگي قطره بايد طوري باشد كه پس از گذاشتن لامل بر روي قطره تمام سطح زير لام را پوشش داده و منطقه‌اي خشك باقي نماند. همچنين بايد توجه شود كه قطره از زير لامل نيز بيرون نزند (مقدار قطره بر حسب تجربه به دست خواهد آمد).

سپس با سوزن نمونه‌برداري كه از قبل تميز و استريل شده (توسط شعله يا پنبه آغشته به الكل) مقداري از نمونه را برداشته و روي قطره قرار مي‌دهيم. بايد دقت نمود كه ميزان نمونه برداشته شده بايد طوري باشد كه زير لامل برجستگي بيش از حدي ايجاد نكرده و همچنين در زير ميكروسكوپ به آساني قابل تشخيص باشد. سپس به سرعت لامل تميز را از اطراف در دست گرفته و لبه آن را براي لام كنار قطره با زاويه 45 قرار مي‌دهيم.

سپس به آرامي لامل را به قطره نزديك نموده و زاويه‌اي تند به آن مي‌دهيم. آنگاه به وسيله سوزن نمونه‌برداري طرف ديگر لامل را گرفته و به آرامي آن را با قطره تماس مي‌دهيم و سپس با ملايمت سوزن را از زير لامل خارج مي‌كنيم.

بدين ترتيب از تشكيل حباب در زير لامل جلوگيري كرده و نمونه فوق آماده مشاهدات ميكروسكوپي مي‌باشد. براي مشاهده نمونه، آنرا با لنز 1 زوم كرده، سپس جهت بررسي‌هاي دقيق‌تر با ساير لنزها آن را زوم مي‌كنيم.

 بعضي از نمونه‌ها در هنگام قرار گرفتن بر روي آب مقطر به هم چسبيده، توده‌اي را تشكيل داده كه به زحمت در زير ميكروسكوپ قابل مشاهده است. براي رفع اين مشكل از لاكتوفنول استفاده مي‌كنيم. لاكتوفنول خاصيت پخش‌كنندگي داشته و نمونه مورد نظر را تا حد ممكن به واحدها و اجزاي كوچكتري از هم جدا مي‌كند. لاكتوفنول در دو نوع بي‌رنگ و رنگي موجود است كه نوع رنگي آن علاوه بر خاصيت پخش‌كنندگي خاصيت رنگ‌دهي نيز دارد.

2. روش تهيه اسلايدهاي ميكروسكوپي به صورت لام و چسب نواري شيشه‌اي (چسب اسكاچ)

وسايل مورد نياز: لام، چسب نواري شيشه‌اي، آب مقطر يا لاكتوفنول و ميكروسكوپ.

روش كار

تكه‌اي چسب نواري شيشه‌اي برداشته و آن را بر روي نمونه قرار داده و سريعاً برمي‌داريم. مقدار قابل توجهي نمونه به چسب اسكاچ گير مي‌كند. بايد از قبل قطره آب مقطر يا لاكتوفنول بر روي لام قرار داده و لام را در كنار خود آماده نگه داريم. چسب اسكاچ حامل نمونه را بدون فوت وقت بر روي لام مي‌چسبانيم به طوري كه مركز تكه چسب بر روي قطره روي لام قرار گرفته و با دو دست طرفين چسب را بر روي لام مي‌چسبانيم. اين نمونه آماده مشاهدات ميكروسكوپي است.

 

مقايسه دو روش با هم

نمونه‌هاي تهيه شده به روش لام و لامل از وضوح بيشتري برخوردار مي‌باشد. در صورت نياز مي‌تواند با استفاده از چسب سيتولوژي فيكس شوند. ولي اسلايدهاي تهيه شده به روش لام و چسب نواري علي‌رغم سرعت و سهولت در امر تهيه و عدم نياز به لام و سوزن نمونه‌برداري از وضوح كمتري برخوردار بوده و همچنين قابليت فيكساسيون را ندارد.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 12 فروردین 1399 ساعت: 18:52 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 1652

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس