تحقیق و پروژه رایگان - 21

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق کامل درباره سویا

بازديد: 183
تحقیق کامل درباره سویا

تحقیق کامل درباره سویا

فهرست مطالب

سوياو. 1

تاريخچهو.. 2

گياه‌شناسيو..... 2

مورفولوژي سويا :و3

مورفولوژي رويشي :3

مورفولوژي زايشي سويا :4

مزاياي كشت سويا. 6

تركيبات دانه.. 6

تيپ رشد.. 6

شرايط اقليمي..... 7

زراعت...... 8

تاريخ كاشت...... 8

آماده‌سازي زمين و روش كاشت...... 10

كاشت...... 11

خاك مناسب و نياز غذايي..... 13

آبياري..... 13

تنك كردن :14

واكاري :14

تناوب :14

كنترل علف‌هاي هرز و سله‌شكني..... 14

داشت...... 15

آفات و بيماري‌ها. 16

پوسيدگي زغالي..... 17

برداشت...... 18

وضعيت ژنتيكي..... 19

اهداف اصلاحي..... 19

افزايش عملكرد دانه.. 20

زمان رسيدن به موقع گياه. 20

مقاومت به ورس و ريزش دانه.. 20

مقاومت به بيماري‌ها. 20

اصلاح واريته‌هاي خوراكي و علوفه‌اي..... 21

كيفيت محصول.... 21

روش‌هاي اصلاحي..... 22

سويا

سويا گياهي است با نام علمي clycin maxو نام انگليسي soybeanو از خانواده papilionaceaeيكساله و خودگشن كه مقام نخست در تامين روغن گياهي در جهان را داراست. اين گياه بومي آسيا به خصوص منطقه منچوري چين و ژاپن است.

سويا يكي از مهمترين گياهان روغني پروتئيني به شمار مي‌رود و بذر سويا بر مبناي وزن خشك به طور متوسط داراي 40درصد پروتئين و 20درصد روغن مي‌باشد. از كنجاله آن به طور گسترده‌اي براي تعذيه دام و طيور استفاده مي‌شود. استان گلستان با سطح كشت حدود 60 هزار هكتار سويا، مهمترين منطقه كشت اين گياه در ايران مي‌باشد. لذا توليد ارقام جديد كه از ميزان عملكرد بالايي برخوردار است، احساس مي‌شود. يكي از راه‌هاي اصلاح عملكرد گونه‌هاي خودگشن مانند سويا، استفاده از روش دورگ‌گيري و انتخاب در نسل‌هاي در حال تفكيك و توليد لاين‌هاي خالص مي‌باشد.

در بسياري از مراكز تحقيقاتي جهان با اين روش توانسته‌اند ارقام جديدي كه همچون كلارك 63، آمسوي، هاراسوي و غيره را بدست آوردند و لاين‌هاي خالص اين آزمايشات حاصل برنامه دو رگ‌گيري در ايستگاه تحقيقات كشاورزي گرگان است.

 


تاريخچه

سويا يكي از گياهان مهم روغني مي‌باشد كه سابقاً به منظور تامين علوفه كشت مي‌شده است،‌ اما بعدها با شناختي كه از بذر و تركيبات آن بدست آمده، به صورت يكي از گياهان روغني درآمده است. اين گياه حدود 1100 سال قبل از ميلاد، اهلي شده كه بوسيله اصلاح طبيعي و مصنوعي به شكل امروزه درآمده است. مبداء اوليه آن، شمال شرقي كشور چين مي‌باشد. در حال حاضر عمدتاً در كشورهاي آمريكا، چين و برزيل كشت مي‌شود.

سويا براي اولين بار در سال‌هاي 1310.1316 از چين توسط مهندس مهدوي، رييس وقت دانشكده كشاورزي كرج، به ايران آورده شد. همچنين در سال‌هاي 1318.1319 هم انواع مختلفي از سويا از آلمان وارد كشور شد و مورد آزمايش قرار گرفت. بعدها در سال 1346 بوسيله شركت سهامي خاص توسعه كشت دانه‌هاي روغني رواج پيدا كرد و امروزه به صورت كشت شناخته شده در كشورمان ايران رايج است.

گياه‌شناسي

سويا گياهي است از خانواده Papilionaceaeو از تيره لگومينوز و با نام علمي Glycin maxمي‌باشد. گياهي است يكساله با ريشه‌هاي راست و عميق و انشعابات جانبي زياد كه روي آنها غده‌ها يا گره‌هاي تثبيت كننده ازت قرار دارد. ساقه سويا معمولاً راست و انشعابات آن به نوع تيپ رشدي آن بستگي دارد. ارتفاع ساقه‌ها بين 40 تا 200 سانتيمتر مي‌باشد و اصولاً پوشيده از كرك مي‌باشد. كرك‌ها به رنگ قهوه‌اي، خاكستري و كوتاه هستند. برگ‌ها در روي ساقه بطور متناوب قرار گرفته و هر برگ مركب معمولاً از سه برگچه نسبتاً بزرگ تشكيل شده است. برگ‌ مركب سويا در روي يك دمبرگ بلند قرار دارد. گل در سويا به صورت خوشه كوچكي مي‌باشد كه از محل محور برگ بوجود مي‌آيد. هر خوشه از 3 تا 5 گل تشكيل شده است و تعداد زيادي از اين گل‌ها، قبل از ميوه‌دهي ريزش مي‌كنند. گل‌ها به رنگ سفيد يا ارغواني هستند كه رنگ ارغواني از نظر ژنتيكي غالب به رنگ سفيد مي‌باشد. همچنين هر گل سويا 6 تا 7 ميليمتر طول دارد. هر گل از 5 كاسبرگ، 5 گلبرگ، 10 پرچم و 1 مادگي تشكيل شده است. ميوه به صورت غلاف مي‌باشد كه معمولاً داراي 2 تا 3 بذر مي‌باشند كه بعضي از ارقام تا 5 بذر هم ممكن است داشته باشند.

مورفولوژي سويا :

سويا در نوشته هاي چين آمده است كه از حدود 2800سال قبل از ميلاد مسيح در چين جزء 5 گياه عمده بوده است . ( برنج ، گندم ، ارزن ، جو ، سويا )

سويا از خانواده لگومينوز است 42=x2=n2 كرومزوم دارد ، يكساله است و به صورت اهلي يافت شده است . اهلي شدن آن را به امپراتور شين هوا در سال 1700 سال قبل از ميلاد مسيح نسبت داده اند و جد مشترك آنها Glycin Soya  بوده است . كه نام سويا يا سوژا از آن مشتق شده است . تابع آب و هواي گرم است به نور و آب فراوان نياز دارد . طول ساقه به 180 سانتي متر مي رسد و دو بخش رويشي و زايشي آن بدين شرح است :

مورفولوژي رويشي :

گياهي است با ارتفاع متوسط تا بلند 75تا180 سانتي متر شاخه بندي به صورت انشعابات زياد و پراكنده و يا احتمالا به صورت تكشاخه در برخي ارقام مشاهده مي شود انشعابات از ساقه اصلي منشاء مي گيرد ميزان انشعاب بستگي به عوامل محيطي و ژنتيكي از قبيل : طول روز ، فاصله بوته ها از هم ، حاصلخيزي و تراكم دارد .

برگهاي سويا به سه نوع ديده مي شوند : Cotyle done  

1.      اولين جفت بر لپه اي يا كوتيل دوني است

2.      برگهاي بعدي ساده مي باشند

3.      برگهاي بعدي سه برچه اي يا شبدري ظاهر مي شوند كه تا انتها برگها بدين صورت مشاهده مي شوند .

روي برگها كرك و موي زيادي مشاهده مي شود . طول كركها 1 ميلي متر فاصله آنها از هم 1 ميلي متر و تقريبا 10درصد سطح برگ را شامل مي شوند . سطح زيرين برگ داراي روزنه بيشتري از سطح برگ است .

مورفولوژي زايشي سويا :

گلدهي و شروع آن در سويا به دو صورت مشاهده مي شود كه شروع مرحله زايش بر حسب رقم و شرايط محيطي مانند طول روز و دما فرق مي كند ولي به طور كلي دو نوع طبيعت رشد در سويا وجود دارد.

طبيعت محدود الرشد يا Determminat كه گلدهي از بالا به پائين صورت ادامه مي يابد .

با شروع گلدهي رشد رويشي متوقف مي شود . سويا رقم گرگان 3يانخ رقمي دير رس و دترمينيت است و رنگ گل آن صورتي است .

طبيعت نامحدود الرشد :indeterminat

در اين وضعيت گلدهي از گره هاي پائين شروع شده به گره هاي بالا ادامه مي يابد بعضي همزمان با رشد رويشي گلدهي ادامه مي يابد . رقمي مثل ويليامز با گل هاي سفيد كه زود رس است جزء اين مورد است هر چه به طرف بالاتر رويم از تعداد گلها كاسته مي شود .

بطور كلي گلها در سويا كوچك به رنگهاي سفيد يا صورتي و به صورت خوشه اي ظاهر مي شود محل ظهور گلها محل اتصال برگ به ساقه است ودر خوشه ممكن است گلها به تعداد 8تا35 عدد وجود داشته باشد . دوره گلدهي تحت تاثير عوامل محيطي مثل دما و طول روز بين 3تا5 هفته طول مي كشد و گلها به صورت خود گشتي بوده، دگر گشتي در سويا بسيار كم است بطور معمول در طول دوره گلدهي تعدا برگهايي كه تشكيل مي شوند 3تا4برابر گلهايي است كه به غلاف تبديل مي شوند يعني 20تا80% گلها ريزش مي كنند . معمولا زودترين گل و ديرترين گل تشكيل شده تمايل به ريزش دارد تعداد غلافهايي كه تشكيل مي شود بستگي به توان و قدرت گياه در زمان گلدهي دارد تعدا غلافها متغير است و ممكن است به 400 عدد برسد غلافها كركدار مستقيم و كمي خميده اند به رنگ سياه ، خاكستري و روشن مي باشند .

معمولا در هر غلاف 2تا3بذر و به ندرت 4 بذر دارد . ميوه به صورت نيام يا دو شكاف باز مي شوند و در يك گل آذين ممكن است 2تا20غلاف تشكيل شود وزن هزار دانه آن 20-50گرم و متوسط آن 150گرم است بطور متوسط دانه هاي سويا 14تا20% روغن و 30تا40% پروتئين دارد .

از نظر دوره رشد 90تا160روز بسته به نوع رقم طول دوره رشد دارد طريقه هايي كه براي توليد روغن كشت مي شوند داراي دانه هايي به رنگ زرد روشن ، واريته مصرف علوفه دانه هاي سياه تا قرمز و دانه هايي كه مصرف خوراكي دارند سبز زيتوني هستند .

مزاياي كشت سويا

كشت سويا مزاياي زير را دارد :

·   ريشه هاي سويا ازت هوا را تثبيت مي كند . مقداري از اين ازت هوا در خاك باقي مي ماند و زراعت بعدي به ازت كمتري نياز خواهد داشت .

·        كشت سويا در تناوب زراعي ، بيماريها و آفات را كاهش مي دهد .

·        كشت سويا پس از برداشت زراعت اول مي تواند ايجاد اشتغال نموده و درآمد زا باشد .

·   به دليل وجود پروتئين قابل توجه در دانه سويا امكان تهيه انواع غذاهاي سالم و مقوي از اين دانه روغني وجود دارد .

·        كشت و برداشت آن به ماشين آلات مخصوص نياز ندارد .

تركيبات دانه

دانه سويا در مجموع داراي60 درصد پروتئين و روغن بوده كه نشان‌دهنده ارزش غذايي بالاي سويا مي‌باشد. ميزان پروتئين دانه سويا از 35 تا 50 درصد تغيير مي‌كند كه مقدار متوسط آن 40درصد مي‌باشد. سويا همچنين داراي كلسيم، آهن و ويتامين‌هاي مختلف مي‌باشد كه در تغذيه انسان و دام اهميت دارند. كنجاله حاصل از دانه روغن‌كشي شده هم حدود 40 تا 50 درصد پروتئين دارد كه در تغذيه دام مورد اهميت است.

تيپ رشد

سويا از نظر تيپ رشدي به سه نوع رشد نامحدود (indeterminate)، رشد محدود (determinate) و رشد نيمه محدود (semideterminate) تقسيم مي‌شود. تيپ‌هاي رشد نامحدود، هنگامي شروع به گل دادن مي‌كنند كه هنوز نيمي از گره‌هاي ساقه اصلي تشكيل نشده‌اند، به همين سبب تكامل اندام‌هاي رويشي و زايشي گياه در بخش قابل ملاحظه‌اي از دوره زندگي آن با هم انجام مي‌گيرد. در اين تيپ تشكيل غلاف و دانه از قسمت پايين بوته آغاز مي‌شود و همزمان با تشكيل گره‌هاي جديد در راس ساقه به طرف بالا ادامه مي‌يابد، ولي در اين تيپ‌ها همانند ديگر تيپ‌ها كليه دامنه‌ها همزمان مي‌رسند، ‌در نوع رشد محدود گلدهي هنگامي آغاز مي‌شود كه گره انتهايي ساقه اصلي تشكيل شده و يا در آستانه تشكيل شدن باشد. تكامل غلاف و دانه در سراسر طول يك بوته به طور همزمان صورت مي‌گيرد. در تيپ نيمه محدود گلدهي هنگامي شروع مي‌شود كه همانند تيپ رشد نامحدود، نيمي از گره‌هاي ساقه اصلي تشكيل شده باشد، ولي رشد اصلي در اين تيپ زودتر از تيپ رشد نامحدود پايان مي‌يابد.

شرايط اقليمي

سويا اساساً گياه خاص مناطق گرم مي‌باشد. ظرفيت عملكرد سويا در نواحي گرمسيري، شبيه مناطق معتدل مي‌باشد. تاثير عوامل زراعي و محيطي بر محصول بسيار بيشتر از اثري است كه عوامل ژنتيكي دارند.

سويا بسيار حساس به طول روز بوده و گياهي روز كوتاه محسوب مي‌شود، ولي امروزه ارقامي به دست آمده‌اند كه حساسيت كمتري نسبت به طول روز دارند. از نظر زمان رسيدگي، 12 گروه در سويا وجود دارد كه به ترتيب از زودرسي به ديررسي عبارتند از: 10.9.8.7.6.5.4.3.2.10.00. واريته‌هاي گروه 1.0.00 را در نواحي شمالي آمريكا و كانادا كه طول روز بلندتري دارند، كشت مي‌كنند و گروه‌هاي ديررس‌تر، در مناطق نزديك به استوا زراعت مي‌شوند. در ايران، واريته‌هاي موجود در گروه‌هاي 6.5.4.3 بسته به نواحي مختلف داراي تطابق‌پذيري بيشتري هستند. دما از عوامل مهم ديگر در سويا مي‌باشد. ميزان مطلوب آن براي بيشتر ارقام دماي 32-30 درجه سانتيگراد بر اساس دماي متوسط روزانه است.

براي توليد عملكرد بالا، 750-500 ميليمتر بارندگي لازم است. هرچند كه سويا مي‌تواند قبل از گلدهي شرايط خشك را تحمل كند، اما هنگامي كه جوانه‌ها تشكيل شده باشند تا زمان پرشدن غلاف‌ها، رطوبت كافي ضروري است.

زراعت

تاريخ كاشت

زمان كاشت سويا به حرارت، رطوبت و نوع كشت بستگي دارد و از آنجا كه سويا گياهي است حساس به طول روز و با كوتاه شدن روزها، سريعتر به گل رفته و رشد زايشي را زودتر شروع مي‌كند و براي اينكه گياه سويا از يك پتانسيل زايشي مطلوب برخوردار باشد، بايد داراي يك دوره رويشي كافي برخوردار باشد كه معمولاً بر اساس منابع در حدود 45 روز مي‌باشد. بنابراين تاريخ كاشت ارقام سويا بايد طوري انتخاب شود كه در اثر كاهش دوره‌هاي رشد و نمو گياه كمتر خسارت ببيند. به همين جهت در كشت بهاره (كشت اول)‌بايد بعد از اطمينان از خطر رفع سرماي بهاره اقدام به كشت با استفاده از ارقامي ديررسي مانند گرگان سه نمود. دماي 15 درجه سانتيگراد براي كشت مناسب است. علاوه بر دماي مناسب، رطوبت نيز بايستي براي جوانه‌زدن كافي باشد كه مي‌توان با آبياري قبل از كاشت يا بارندگي به رطوبت مناسب دست يافت. بايد توجه داشت كه كشت زود هنگام ممكن است علاوه بر خطر سرما،‌ باعث دير جوانه‌زدن بذر شده و احتمال بارش باران‌هاي سيل‌آسا و ايجاد سله بر روي بذور جوانه‌زده، رشد بيشتر علف‌هاي هرز و در نتيجه غالب شدن علف هرز بر گياهچه‌هاي سويا و همچنين توسعه بيماري‌هاي گياهچه شود.

در كشت تابستانه (كشت دوم) برخلاف كشت بهاره، بايد در اولين فرصت بعد از برداشت محصول قبلي و انجام آبياري و آماده‌سازي زمين اقدام به كشت نمود. به همين جهت در كشت دوم، استفاده از ارقام متوسط رس مثل سحر و زودرس مانند ويليامز مناسب مي‌باشد.

البته همچنين به علت شرايط خاص آخر فصل (سرد شدن هوا و شروع بارندگي‌هاي پاييزه)، ارقام متوسط و زودرس به علت اينكه سريعتر مراحل رشدي را تكميل مي‌كنند، در حقيقت از شرايط نامناسب آخر فصل مي‌گريزند. در رابطه با انتخاب رقم، از آنجايي كه ارقام سويا داراي تيپ‌هاي رشدي مختلفي هستند، لذا مساله تيپ رشد سويا نيز اهميت زيادي دارد، به طوري كه در كشت‌هاي تاخيري كه معمولاً احتمال برخورد با تنش‌هاي محيطي از جمله تنش‌ گرمايي و رطوبتي بيشتر مي‌باشد، بهتر است از رقم‌هاي داراي تيپ رشدي نامحدود و نيمه محدود (مشابه ويليامز و سحر) استفاده نمود. چون ارقام فوق، اين توانايي را دارند كه در صورت بروز تنش‌هاي احتمالي خسارت حاصله را جبران كنند، ولي در ارقام محدود مثل گرگان سه توانايي جبران خسارت كمتر مي‌باشد، در نتيجه عملكرد نهايي كاهش چشمگيري خواهد داشت.

تذكر:  تاخير در كاشت سويا در  تابستان، باعث كاهش طول دوره رشد و در نتيجه كاهش عملكرد خواهد شد.

آماده‌سازي زمين و روش كاشت

خاكي كه سويا در آن كشت مي‌شود، بايد داراي بافت متوسط و زهكشي مناسب باشد. سويا به شوري خاك حساس بوده و به مقدار فعاليت مطلوب باكتري‌هاي تثبيت كننده ازت اسيديته خاك بايد بين 8/6-6 باشد. آماده‌سازي زمين سويا مي‌تواند از عمليات كامل زراعي (Tillage) تا بدون  عمليات زراعي (No tillage) قابل تغيير باشد. در عمليات كامل زراعي، ابتدا زمين شخم خورده و پس از آن چند بار ديسك عمود بر هم، خاك كاملاً نرم شده و بستر كاشت آماه مي‌گردد. با شخم زدن تهويه خاك به خوبي صورت مي‌گيرد، رشد ريشه‌ها تسهيل مي‌يابد، اما داراي معايبي از قبيل هزينه زياد ، تخليه رطوبتي و تاخير در كاشت مي‌باشد. در كشت تابستانه كه تسريع در آماده‌سازي زمين مهم است، حتي‌ مي‌توان بدون هيچ عمليات زراعي، بعد از برداشت محصول قبلي و خارج كردن بقاياي حاصل از آن (كاه و كلش) اقدام به كشت نمود. البته بهتر است در كشت تابستانه فقط شخم حذف شود و پس از ديسك زدن زمين، بذر را بكاريم. اين روش كاشت با عمليات كم (Low tillage) مي‌نامند.

فاصله خطوط كشت و تراكم بوته روي رديف به نوع كشت (بهاره يا تابستانه)، تيپ رشد رقم و ديگر عوامل بستگي دارد. در كشت بهاره، فاصله خطوط 60-45 سانتيمتر و فاصله بوته‌ها روي رديف 10-5 سانتيمتر مي‌باشد. در ارقام ديررس‌تر و چند شاخه فاصله‌هاي خطوط و بوته‌ها بيشتر از ارقام زودرس‌تر و تك‌شاخه مي‌باشد (45-25 سانتيمتر). در كشت تابستانه، اين فاصله‌ها مي‌توانند كمتر شوند و هرچه دوره رشد گياه كمتر شود، چه به واسطه تاخير در كاشت و چه به واسطه استفاده از ارقام زودرس، بايستي با استفاده از خطوط باريك‌تر، تعداد بوته در واحد سطح را افزايش داد تا به عملكرد بيشتري دست يافت. در صورت عدم استفاده از عمليات مكانيزه داشت از قبيل سله‌شكني و مبارزه با علف‌هاي هرز و ايجاد جوي بين رديف‌ها، مي‌توان خطوط كاشت را در ارقام زودرس و تك شاخه با 20 سانتيمتر كاهش داد. عمق كاشت سويا با توجه به نوع خاك و رطوبت آن 3 تا 5 سانتيمتر مي‌تواند باشد و كشت عميق‌تر باعث تاخير در جوانه‌زني و احتمال پوسيدگي بذر خواهد شد.

كاشت

خاكي كه سويا در آن كشت مي‌شود، بايد داراي بافت متوسط و زهكشي مناسبي باشد. سويا به شوري خاك حساس بوده و به منظور فعاليت مطلوب‌ باكتري‌هاي ثبيت كننده ازت، اسيديته خاك بايد بين 8/6-6 باشد. زمين مورد كشت سويا معمولاً توسط ديسك آماده مي‌شود و كلوخه‌ها بايد كاملاً خرد گردند.

بهترين شرايط براي كاشت سويا از نظر رطوبت، هيرم‌كاري مي‌باشد و در صورتي كه رطوبت خاك جهت كاشت سويا مناسب نباشد، سويا از جوانه‌زني و سبز يكنواختي برخوردار نخواهد بود و اين مساله سبب بوجود آمدن مشكلات بعدي خواهد شد.

كاشت سويا با رديف‌كارهاي مخصوص سويا و يا رديف‌كارهاي پنوماتيك انجام مي‌شود. بذور سويا قبل از كاشت بايد با باكتري مخصوص Rhizobiumjaponicum تلقيح و بلافاصله بعد از آغشته شده به باكتري كاشته شود.

تذكر: براي هر هكتار سوياكاري، يك پاكت باكتري تحويل زارع مي‌گردد كه بايد آن با با شربت 5% آب و شكر مخلوط نموده و سپس بذور را با اين محلول آغشته نمايد.

در رابطه با تاريخ كاشت مناسب سويا لازم به ذكر است، به طور كلي سويا گياهي حساس به طول روز مي‌باشد و با كوتاهتر شدن روزها سريعتر به گل رفته و رشد زايشي را زودتر شروع مي‌كند. براي اينكه گياه سويا از يك پتانسيل زايشي مطلوب برخوردار باشد، بايد داراي يك دوره رويشي كافي باشد كه معمولاً بر اساس منابع در حدود 45 روز مي‌باشد. بنابراين تاريخ كاشت ارقام سويا بايد طوري انتخاب شود كه در اثر كاهش دوره‌هاي رشد و نمو، گياه كمتر خسارت ببيند. به همين جهت براي كشت‌هاي زود (بهاره) بهتر است از ارقام ديررس مثل گرگان سه استفاده نمود و در كشت‌هاي دوم و تاخيري، ارقام متوسط‌ رس مثل سحر و زود رس مثل ويليمامز مناسب‌تر است. همچنين به علت شرايط خاص آخر فصل (سرد شدن هوا و شروع بارندگي‌هاي پاييزه) ارقام متوسط رس و زودرس به علت اينكه سريعتر مراحل رشدي را تكميل مي‌كنند، در حقيقت از شرايط نامناسب آخر فصل مي‌گريزند.

در رابطه با انتخاب رقم، از آنجايي كه ارقام سويا داراي تيپ‌هاي رشدي مختلف هستند، لذا مساله تيپ رشد سويا نيز اهميت زيادي دارد، به طوري كه در كشت‌هاي تاخيري كه معمولاً احتمال برخورد با تنش‌هاي محيطي از جمله تنش گرمايي و رطوبتي بيشتر مي‌باشد، بهتر است از رقم‌هاي داراي تيپ رشد نامحدود و نيمه محدود (مشابه ويليامز و سحر) استفاده نمود، چون ارقام فوق، اين توانايي را دارند كه در صورت بروز تنش‌هاي احتمالي خسارت حاصله را جبران كنند، ولي در ارقام رشد محدود مثل گرگان سه توانايي جبران خسارت كمتر مي‌باشد. در نتيجه عملكرد نهايي كاهش چشمگيري خواهد داشت.

تراكم بوته و ميزان بذر مناسب سويا بستگي به رقم و تاريخ كاشت آن دارد و معمولاً ارقام تك شاخه با تراكم بيشتري كاشته مي‌شوند. در كشت‌هاي دوم و ديرتر نيز بهتر است فواصل خطوط كمتر شود تا ضمن جلوگيري از تبخير از سطح خاك با پوشاندن سريع، از رشد علف‌هاي هرز نيز جلوگيري به عمل آيد. بر اين اساس معمولاً فواصل خطوط مناسب در كشت‌هاي بهاره 60-45 سانتيمتر و در كشت‌هاي تابستانه و دير 45-25 سانتيمتر مي‌باشد. ميزان بذر مورد نياز بر اساس وزن هزار دانه و تيپ شاخه‌بندي ارقام 75-60  كيلوگرم در هكتار درنظر گرفته مي‌شود. بذر سويا بر اساس رطوبت خاك و درجه حرارت هوا بعد از 7-5 روز جوانه شده و سبز مي‌شود.

فاصله خطوط كشت و تراكم بوته روي رديف به نوع كشت (بهاره يا تابستانه، به تيپ رشد رقم و ديگر عوامل بستكي دارد. در كشت بهاره فاصله خطوط 60-45 سانتيمتر و فاصله بوته‌ها روي رديف 10-5 سانتيمتر مناسب است. در ارقام ديررس‌تر و چند شاخه فاصله‌هاي خطوط و بوته‌ها بيشتر از ارقام زودرس و تك شاخه مي‌باشد (45-25 سانتيمتر). در كشت تابستاه اين فاصله‌ها مي‌توانند كمتر شوند و هرچه دوره رشد گياه كمتر شود، چه به واسطه تاخير در كاشت و چه به واسطه استفاده از ارقام زودرس، بايستي با استفاده از خطوط باريك‌تر، تعداد بوته در واحد سطح را افزايش داد تا به عملكرد بيشتري دست يافت.در صورت عدم استفاده از عمليات مكانيزه داشت از قبيل سله‌شكني و مبارزه با علف‌هاي هرز و ايجاد جوي بين رديف‌ها، مي‌توان خطوط كاشت را در ارقام زودرس و تك شاخه با 20 سانتيمتر كاهش داد. عمق كاشت سويا با توجه به نوع خاك و رطوبت آن، 3 تا 5 سانتيمتر مي‌توالند باشد و كشت عميق‌تر باعث تاخير در جوانه‌زني و احتمال پوسيدگي بذر خواهد شد.

خاك مناسب و نياز غذايي

خاك حاصلخيز و غيرشور، pH بين 6 ت 7 براي سويا ضروري است. كمبود مواد آلي در خاك، pH قليايي و شوري باعث كاهش عملكرد خواهد شد. سويا با همزيستي باكتري، ازت مورد نياز خود را تثبيت مي‌كند و نيازي به كود ازته ندارد. بايد توجه داشت كه قبل از كاشت، بذر را با باكتري آغشته نموده تا تثبيت ازت به خوبي صورت گيرد. كود فسفره و پتاسه با توجه به ميزان آنها در خاك و مواد آلي مي‌تواند حداكثر به ترتيب تا 150.200 كيلو در هكتار، قبل از كاشت به خاك اضافه گردد. سويا به عناصر ديگر از جمله گوگرد، منگنز، روي و آهن نيز احتياج دارد كه با توجه به آزمون خاك بايستي به خاك اضافه گردد يا در مراحل مختلف رشدي به صورت محلول پاشي استفاده گردد.

آبياري

زراعت سويا احتياج به آبياري دارد و به جز مناطق پرباران، زراعت ديم آن امكان‌پذير نمي‌باشد. حساس‌ترين زمان‌هاي آبياري در سويا مراحل اوليه كاشت به منظور تامين رطوبت جوانه‌زني و رشد اوليه گياهچه و همچنين مراحل تشكيل غلاف‌ها تا پر شدن دانه مي‌باشد. كمبود آب در اين مراحل باعث كاهش شديد عملكرد خواهد شد. آبياري زياد نيز باعث كمبود اكسيژن در خاك، كاهش رشد ريشه، كاهش فعاليت باكتري‌هاي تثبيت كننده ازت و توسعه بعضي از بيماري‌ها مي‌شود كه در نتيجه از عملكرد كاسته مي‌شود.

تنك كردن :

تراكم زياد بوته ها كنار هم باعث مي شود كه نور كمتري به گياه برسد و همچنين مواد غذائي كمتري به گياهان برسد و شيوع بيماري هاي گياهي زيادي را باعث مي شود و باعث كاهش عملكرد مي شود.

واكاري :

در صورتيكه محصولي كه ما كاشتيم در برخي از نقاط زمين بوته ها سبز نشده باشند مي توانيم از جاهاي پر پشت و پر تراكم به جاهاي كم تراكم يا لخت نشاء كنيم .

تناوب :

 سويا به عنوان يك گياه وجيني در اول هر تناوب قرار مي گيرد و رعايت تناوب برايجلوگيري از توسعه علف هاي هرز ، آفات و بيماري صورت مي گيرد بخصوص در مورد بيماريهايي مثل ماكروفوسيت يا پوسيدگي ذغالي كه در صورت وقوع بايد حداقل 5-4سال از كشت سويا يا گياهاني كه به اين بيماري حساس هستند خودداري كرد .

كنترل علف‌هاي هرز و سله‌شكني

به منظور ايجاد فضاي رشد مناسب براي سويا در استفاده بهتر از نور، آب و مواد غذايي، بايد علف‌هاي هرز را كنترل نمود. علف‌هاي هرز را مي‌توان با وجين دستي، استفاده از كولتيواتور بوسيله تراكتور و مبارزه شيميايي كنترل كرد. در وجين دستي و كولتيواتور علاوه بر از بين بردن علف‌هاي هرز، سله‌شكني نيز انجام مي‌گيرد. براي مبارزه شيميايي مي‌توان از علف‌كش‌هاي قبل و بعد از كاشت استفاده نمود. در استفاده از علف‌كش‌هاي قبل از كاشت، بايستي دقت نمود كه علف‌كش پس از مصرف، سريع با خاك نرم به خوبي مخلوط شود و از علف‌كش‌هاي بعد از كاشت زماني بايد استفاده نمود كه بيشترين اثر را روي علف‌هاي هرز و كمترين خسارت را به سويا وارد كند. از علف‌هاي هرز مهم سويا مي‌توان اويارسلام، خرفه، تاج خروس، تاجريزي، سلمك و گاو پنبه را نام برد.

داشت

سويا به علت همزيستي با باكتري‌هاي تثبيت كننده ازت، نيازي به كود ازته نخواهد داشت و در صورتي كه شرايط براي تثبيت فراهم باشد، ازت مورد نياز خود را تامين مي‌كند. البته قبل از كاشت بايد كود فسفره و كود پتاسه به خاك اضافه شود كه تعيين مقدار دقيق آن بر اساس آزمون خاك صورت مي‌گيرد و حداكثر 200 كيلوگرم در هكتار كود فسفر و 150 كيلوگرم در هكتار كود پتاسه مورد نياز است.

براي مبارزه با علف‌هاي هرز، قبل از كاشت مي‌توان از علف‌كش‌هايي مانند ترفلان و يا سونالان به ميزان 5/3-5/2 ليتر در هكتار بر اساس نوع خاك استفاده نمود. در خاك‌هاي با بافت سنگين‌تر، ميزان علف‌كش مصرفي بيشتر خواهد شد.

معمولاً در سوياهايي كه در خردادماه سبز مي‌كنند، احتمال خسارت كرم طوقه‌بر (اگروتيس) زياد مي‌باشد  و در صورت مشاهده آثار خسارت بايد از طعمه مسموم آغشته به سوين استفاده نمود.

در مرحله 6-4برگي، براي تهويه و سله‌شكني خاك و همچنين مبارزه با علف‌هاي هرز بايد از كولتيواتور (پنجه غازي) در بين رديف‌ها استفاده نمود.

نياز آبي و دور آبياري سويا به طوركلي بستگي به رقم و شرايط آب و هوايي منطقه مورد كشت دارد، اما در سه مرحله گلدهي، غلاف‌دهي و پرشدن دانه، آبياري سويا اهميت و حساسيت بيشتري داشته و در صورت بروز تنش، خسارت شديدي  به عملكرد خواهد شد. ريشه سويا تا عمق 150 سانتيمتري خاك رشد كرده و در مناطقي كه سفره آب بالاست (كردكوي)، مي‌توان آن را بدون آبياري كشت نمود.

آفات و بيماري‌ها

آفات و بيماري‌ها در تمام مراحل رشد و نمو سويا به آن خسارت مي‌زنند. از جمله آفات مهم سويا، تمريپس، عسلك، كرم‌هاي طوقه‌بر، برگخوار و دانه‌خوار مي‌باشد. شدت آفات با توجه به منطقه، فصل كشت و شرايط اقليمي، متفاوت مي‌باشد كه براي مبارزه با آنها بايد از حشره‌كش‌هاي مناسب و به موقع استفاده نمود.

بيماري‌ها نيز داراي تنوع شدت در مناطق و فصول كشت و همچنين شرايط آب و هواي مي‌باشند. بيماري‌ها كمتر توسط سموم كنترل مي‌شوند و براي مبارزه با آنها بايستي از تناوب‌هاي زراعي مناسب، اصول به‌زراعي و ارقام مقاوم استفاده نمود. از عمده بيماري‌هاي سويا مي‌توان از پيتيوم، فيتوفترا، فوزاريوم، ريزوكتونيا، ماكروفومينا (پوسيدگي زغالي) و همچنين بعضي از بيماري‌هاي ويروسي نام برد.

پوسيدگي زغالي

يكي از مهمترين بيماري‌هاي شايع سويا است كه سبب خسارت شديدي به مزارع سويا شده و عملكرد را شديداً كاهش مي‌دهد و عمدتاً در مراحل آخر رشدي گياه خود را نشان داده و با خشكانيدن بوته‌ها، سبب رسيدگي زودتر و كاذب گياه مي‌شود، به شكلي كه غلاف‌ها ظاهراً رسيده به نظر مي‌رسند، ولي دانه‌ها پر نشده و وزن دانه شديداً كاهش مي‌يابد.

قارچ عامل اين بيماري، Macrophomina phaseoliمي‌باشد و متاسفانه در منابع رقم مقاوم و يا متحمل به آن معرفي نشده است. مشخص شده كه با توجه به اين كه قارچ در خاك باقي مي‌ماند، در صورت بروز تنش خشكي معمولاً اين قارچ فعال شده و آثار خسارت ظاهر مي‌شود. براي مبارزه با اين بيماري بايد از بروز تنش خشكي در سويا جلوگيري نمود. همچنين سويا داراي انواع بيماري‌هاي قارچي باكتريايي و ويروسي مي‌باشد.

بوته‌ميري فيتوفترايي، لكه برگي‌ها، سوختگي‌هاي برگي، سفيدك سطحي و بيماري لكه ارغواني در اين منطقه بيشتر شايع مي‌باشند و از بيماري‌هاي باكتريايي معمولاً سوختگي‌هاي باكتريايي، خشكيدگي و پژمردگي باكتريايي مشاهده مي‌شود و از انواع بيماري‌هاي ويروسي مي‌توان ويروس موزائيك سويا را نام برد كه براي مبارزه با آن بايد  با ناقلين آن از جمله شته‌ها مبارزه كرد.

از جمله عوارضي كه در بعضي از سال‌ها خسارت قابل توجهي به محصول سويا وارد مي‌نمايد، عارضه اختلال در غلاف‌بندي است. اگرچه هنوز دليل اصلي بروز اين عارضه مشخص نشده، ولي نتايج مطالعات انجام شده در استان، نشان مي‌دهد كه با انتخاب رقم‌هاي مناسب، رعايت تاريخ كاشت، مديريت صحيح مزرعه از نظر آفات، آبياري و كنترل علف‌هاي هرز مي‌توان امكان بروز اين عارضه را به حداقل رساند.

برداشت

ارقام مختلف سويا بر اساس گروه رسيدگي آنها معمولاً از اوايل مهر تا اواخر آبان آماده برداشت مي‌شوند. رطوبت مناسب سويا جهت برداشت در حدود 13 درصد است. رطوبت بيشتر بذر هنگام برداشت، سبب وارد آمدن خسارت و مشكلات نگهداري خواهد شد و رطوبت كمتر از 13 درصد نيز سبب شكافتن غلاف و ريزش بذور به زمين و همچنين شكستن دانه‌ها خواهد شد. ريزش كامل برگ‌ها در زمان رسيدن گياه، نشان مي‌دهد كه محصول در مدت يك هفته آماده برداشت مي‌باشد. ارقامي نيز وجود دارند كه هنگام برداشت، برگ‌هاي آن‌ها نمي‌ريزند.

برداشت سويا مي‌تواند به دو صورت مستقيم يا غيرمستقيم صورت گيرد. در برداشت مستقيم افت محصول بستگي به تسطيح زمين، رقم و ارتفاع اولين گره داراي غلاف خواهد داشت و در صورتي كه اين ارتفاع بالا باشد، مي‌توان مستقيماً با كمباين محصول را برداشت نمود و افت محصول بسيار كم خواهد بود، ولي در صورت كم بودن ارتفاع، اولين غلاف‌بندي و ناهموار بودن زمين براي كاهش افت محصول حاصل از برداشت بهتر است كه ابتدا  بوته‌ها توسط دست درو و سپس توسط كمباين كوبيده شود. در صورت برداشت دو مرحله‌اي، بايد سويا را در رطوبت بيشتري برداشت نمود تا از ريزش غلاف‌ها در زمان برداشت با دست جلوگيري به عمل آيد.

نگهداري سويا در انبار نيز از اهميت خاصي برخوردار است و در رطوبت 12-10 درصد به مدت طولاني‌تري در انبار قابل نگهداري است. قوه ناميه بذر سويا به علت دارا بودن روغن زياد، معمولاً بعد از يك سال كاهش قابل توجهي مي‌يابد. لذا بايد بذر مورد نياز سويا از مراكز ذيربط تهيه شده و جداً از كاشت بذور كهنه و قديمي پرهيز نمود.

ارقام مناسب كشت سويا در استان شامل گرگان 3، سحر، ويليامز و دو رقم اميدبخش مي‌باشد. رقم گرگان 3، ديررس بوده و فقط براي كشت بهاره توصيه مي‌گردد و ميزان توليد آن در شرايط مطلوب،‌4-5/3 تن در هكتار، ارقام ويليامز و رقم اميدبخش WILL.xK.W.506، زودرس مي‌باشند و در صورت كاشت با تاخير توصيه مي‌گردد. از اين ارقام كشت گردد. رقم سحر و اميدبخش WILL.xK.W.506متوسط رس هستند كه در تاريخ كاشت‌هاي بهاره و تابستانه به موقع قابل استفاده مي‌باشند.

وضعيت ژنتيكي

سويا گياهي است خودگشن كه دگرگشني در  آن 5/0 تا 1درصد ديده مي‌شود. داراي 40 كروموزوم مي‌باشد كه به صورت ديپلوئيد مي‌باشد (2n=40) كه گونه‌هاي تتراپلوئيد در آن بوجود آمده است. G.maxشكل وحشي ندارد و متحمل‌ترين جد آن در بين گونه‌ها، G.sojaمي‌تواند باشد. بين دو گونه فوق، تلاقي انجام شده و وضع ژنتيكي خواص زيادي در آنها مطالعه شده است و از اين مطالعه نتيجه شده است كه وضع ژنتيكي اين خواص عيناً مانند ژنتيك خواص مشابه در تلاقي واريته‌هاي G.maxمي‌باشد كه اين نشان دهنده نزديكي بين دو گونه است.

اهداف اصلاحي

هدف‌هاي مهم در مورد اصلاح سويا عبارتند از:

ازدياد عملكرد، رسيدن به موقع گياه، مقاومت به خوابيدگي و ريزش دانه، مقاومت به آفات و بيماري‌ها، بالا بودن كيفيت محصول، اصلاح واريته‌هاي خوراكي و علوفه‌اي.

افزايش عملكرد دانه

عملكرد سويا به فاكتورهاي متعددي بستگي دارد. از جمله: تعداد و اندازه بذر هر گياه. مقدار بذر در هر گياه هم بستگي به تعداد غلاف و تعداد بذر در هر غلاف دارد. اين عوامل موثر ذكر شده از صفات كمي هستند و بوسيله چند ژن كنترل مي‌شوند. مطالعات انجام شده نشان مي‌دهد كه واريته‌اي نيست كه از لحاظ فاكتورهاي موثر در افزايش محصول، برتر از بقيه واريته‌ها باشد، بلكه يك واريته ممكن است از لحاظ يك يا چند عامل بر واريته ديگري برتري داشته باشد.

وزن دانه × (تعداد دانه در هر غلاف × تعدادغلاف)‌= افزايش عملكرد

زمان رسيدن به موقع گياه

رسيدن به موقع گياه در هر منطقه، يكي از عوامل مهم در كشت آن است. سويا به طول روز حساس است و يك گياه روز كوتاه محسوب مي‌شود. اگرچه ارقام رشد نامحدود، حساسيت كمتري را نسبت به طول روز نشان مي‌دهد. مدت رسيدن در سويا يك صفت كمي است. در بعضي حالات زودرسي و در بعضي مواقع ديررسي غالب بوده است.

مقاومت به ورس و ريزش دانه

در واريته‌هاي وحشي، دانه پس از رسيدن، زود مي‌ريزد. بر اثر اصلاح سويا، واريته‌هاي مقاوم به ورس و ريزش بوجود آمده‌اند كه اين واريته‌ها براي زراعت‌هاي مكانيزه و برداشت با كمباين مناسب هستند. همچنين در واريته‌هاي پا كوتاه، احتمال خوابيدگي كمتر است.

مقاومت به بيماري‌ها

براي ايجاد واريته‌هاي مقاوم، ابتدا بايد ارقام مقاوم را شناسايي و سپس ژنتيك مقاومت را معلوم كرد، آنگاه ژن مقاومت به بيماري‌ها را به واريته‌هاي دلخواه انتقال دهيم.

اصلاح واريته‌هاي خوراكي و علوفه‌اي

در كشورهايي از قبيل چين، از سويا مواد مختلفي مانند آرد سويا، شير و ماست سويا براي تعذيه مردم تهيه مي‌كنند. واريته‌هايي هم وجود دارند كه به عنوان سبزي مصرف مي‌شوند. واريته‌هايي از سويا هم هستند كه به منظور بدست آوردن علوفه كشت مي‌شوند. اين واريته‌ها ساقه باريك و نازك دارند كه بتوانند در خوراك دام‌ها بهتر استفاده شوند.

 

كيفيت محصول

روغن سويا براي مصارف سرخ كردن غذا، تهيه مارگارين و سالاد استفاده مي‌شود. پروتئين سويا عمدتاً در كنجاله حاصل از دانه روغن‌كشي شده وجود دارد كه صرف تغذيه دام و طيور مي‌شود. از پروتئين سويا براي تغذيه انسان نيز استفاده مي‌گردد. مقدار و كيفيت پروتئين و همچنين بازارپسندي سويا تعيين كننده كيفيت آن هستند. مقدار و كيفيت روغن و پروتئين تحت تاثير واريته و عوامل محيطي قرار مي‌گيرد.

بين مقدار روغن و پروتئين همبستگي منفي زيادي وجود دارد. كيفيت خوراكي روغن، بستگي به تركيبات اسيد چرب آن دارد. افزايش اسيد اولئيك، سبب كاهش مقدار اسيد لينولئيك مي‌شود كه طعم و ثبات روغن را بهبود مي‌بخشد. هرچند كه روغن سويا عمدتاً مصرف خوراكي دارد، ولي در ساختن رنگ‌ها نيز مي‌تواند مورد استفاده قرار گيرد. براي اين كار از واريته‌هايي استفاده مي‌شو كه عدد يوني آنها بالا باشد. در سويا، عدد يوني بين 103 تا 151 تغيير مي‌كند. دانه‌هاي زردرنگ از نظر روغن‌كشي مورد توجه بيشتري قرار دارند، اما رنگ دانه در مقدار روغن تاثيري ندارد. واريته‌هايي كه دانه‌هاي تيره‌تري دارند، كنجاله آنها نيز تيره‌تر است كه بازارپسندي كمي دارند.

روش‌هاي اصلاحي

در سويا مانند ديگر گياهان خودگشن از روش‌هاي اصلاحي وارد كردن ارقام جديد، دو رگ‌گيري و سلكسيون استفاده مي‌گردد. از روش تلاقي برگشتي نيز در اصلاح سويا استفاده مي‌شود. همچنين از موتاسيون توسط پرتوتابي و موتاژن‌هاي شيميايي نيز استفاده مي‌شود. روش نتاج تك بذري نيز امروزه توجه متخصصان اصلاح سويا را به خود جلب كرده است. در روش دو رگ‌گيري با استفاده از نوتركيبي حاصل از تلاقي بين ارقام، ايجاد تنوع مي‌شود.

در توده‌هاي دو رگ‌ سويا با استفاده از روش اصلاح شجره‌اي، لاين‌هاي برتر را طبق هدف اصلاحي بالك (bulk) و نتايج تك‌بذري، لاين‌ها بدون انتخاب به خلوص رسانده مي‌شوند. لاين‌هاي خالص به عنوان يك لاين جديد حاصل از دو رگ‌گيري مورد ارزيابي قرار مي‌گيرند. از روش تلاقي برگشتي براي انتقال ژن‌هاي اختصاصي مانند ژن‌هاي مقاوم به بيماري به واريته‌هاي سازگار استفاده مي‌شود.


 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 12 فروردین 1399 ساعت: 18:00 منتشر شده است
نظرات(0)

تحقیق درباره اشنایی با ساختمان یخچال

بازديد: 71
تحقیق درباره اشنایی با ساختمان یخچال

ساختمان يخچال

آشنایی

باید دانست که یخچال‌های خانگی ،فریزر، یخچال‌های ویترینی و سایر وسایل سردکننده تراکمی ، ساختمان مشابه دارند، و سیستم کار آنها یکسان است. یک یخچال نسبت به بعضی ازلوازم برقی خانگی، چونسـماور برقیوبخاری برقی ، از جزئیات بیشتری برخوردار است. از اینرو اجزای تشکیل دهنده یخچال را به دو دسته مکانیکی و الکتریکی تقسیم می‌کنند.

اجزای مکانیکی یخچال

کمپرسور

کار کمپرسور ، ایجاد فشار و مکش جهت به حرکت در آوردن گاز در سیستم است. در داخلکمپرسوریک موتور الکتریکی تک‌ فاز و یک مجموعه مکانیکی شاملسیستم سوپاپ وپیستون ومیل‌لنگقرار دارد. با رسیدن برق به موتور کمپرسور و به چرخش در‌آمدن روتور آنتوسط میل‌لنگ ، پیستون به حرکت در آمده و سوپاپ‌های مختلف باز و بسته میشوند. در نتیجه گاز به گردش در می‌آید. کمپرسور تنها از طریق سرلوله بهبیرون ارتباط دارد.

صرف‌نظر از لوله کور که جز در موارد تخلیه یاشارژ گازمورد استفاده قرار نمی‌گیرد، دو لوله دیگر از اهمیت بسزایی برخور دارند. حرکت پیستون داخل سیلندر کمپرسور مرتبا گاز را از لوله برگشت مکیده و بافشار وارد لوله رفت می‌کند. به این ترتیب گاز سرما ساز مدام در حال حرکتاست وعمل سرماسازیرا انجام می‌دهد.

رادیاتور خنک کننده (کندانسور

گاز سرد کننده وقتی در داخل کمپرسور تحت فشار قرار گیرد، حرارت آنافزایش می‌یابد. حال اگر به طریقی این گرما سلب نشود و یا تعدیل نگردد،عمل سرما‌سازی مختل می‌شود. از این رو در یخچال ، گاز تحت فشار و گرم شدهاز کمپرسور وارد لوله‌های مارپیچ مانند که در تماس مستقیم هوا است (جایاین لوله ها در یخچال های خانگی پشت کابینت اصلی یخچال است) می‌شوند. دمایگاز در اثر ارتباط هوا کاهش یافته و عمل سرماسازی در سیستم به سهولت انجاممی‌شود. به منظور حفاظت لوله‌های فلزی کندانسور در برخورد با اشیا و اجسامخارجی ، مفتولی در اطراف کندانسور تعبیه می‌کنند.

فیلتر (درایر)

گاز پس از آنکه در داخل کمپرسور تحتفشار قرار گرفت، به منظور کاستن از حرارتش راهی کندانسور می‌شود. از آنجا کهممکن است در عبور از این مسیر جرم هایی را نیز حمل کند و یا دارای رطوبتباشد، لازم است قبل از سرماسازی کاملا پاک و خشک شود. بنابراین پس ازرادیاتور، از فیلتر عبور می‌کند. فیلتر دارای دو لوله ارتباطی است.

یکی از لوله‌ها سطح مقطع بزرگتری دارد که در واقع ورودی فیلتر است و بهخروجی کندانسور وصل می‌شود. در ورودی فیلتر شبکه‌های توری ریزی برای گرفتنجرمهای زائد قرار گرفته است. خروجی فیلتر که سطح مقطع کمتری دارد به لولهمویین متصل می‌شود، تا گاز سرد کننده تحت فشار زیاد قرار گیرد. در اینخروجی نیز شبکه‌های توری با سوراخهای بسیار ریز قرار گرفته است. در فضایمیانی فیلتر مواد شیمیایی به نامسیلیکاتیاسیلیکاژلقرار دارد، که خاصیت و کار آن جذب رطوبت گاز عبوری است.

لوله مویین (کاپیلاری تیوب)

لوله مویین، لوله‌ای با قطر بسیار کم است که به علت باریک بودن به این نام خوانندهمی‌شود و نقش مهمی در تولید سرما دارد. محل نصب لوله مویین بین خروجیفیلتر وورودی بااواپراتور (یخ ساز) است. گاز سرد کننده که توسط کمپرسور تحت فشار قرار گرفته با عبوراز مسیر کندانسور و فیلتر وارد لوله مویین می‌شود. در لوله مویین فشارمحیط درون آن به حد قابل توجهی افزایش می‌یابد. لذا گاز سرد کننده که تحتفشار زیاد بهمایعتبدیلشده است، با عبور از لوله مویین وقتی که وارد اپراتور می‌‌‌‌شود، چونناگهان با حجم زیادی مواجه می‌گردد، تبدیل به گاز شده و ایجاد سرمامی‌نماید.

اواپراتور (محفظه یخ ساز)

اواپراتور به قسمتی گفته می‌شود که بوسیلهتبخیر یک ماده خنک‌کننده سبب تولید سرما شده و در صورت قرار گرفتن در یک ناحیه باعث سرد شدن آن ناحیه یا محفظه می‌شود. دروسایل سردکنندههمان محفظه سردکننده را به نام اواپراتور می‌شناسند. برای انتقال مطلوب و سریع سرما جنس اواپراتور را ازآلومینیمانتخاب می‌کنند. لوله ورودی اپراتور بسیار باریک است که در واقع همان نقطهاتصال آن به لوله مویین است، و لوله خروجی آن سطح مقطع بیشتری دارد و بهلوله برگشت کمپرسور می‌رسد.

موتور الکتریکی

همان گونه که قبلا در مبحث کمپرسور خواندید موتور الکتریکی با یکمجموعه مکانیکی کمپرسور یخچال را تشکیل می دهند.موتور الکتریکی از نوعآسنکدون بوده و دارای دو قطب و قسمتهای عمده آن عبارتند از :

·              سیم پیچ اصلی

·              سیم پیچ فرعی

·              هسته استاتور

·              رتور

برای آنکه در موتور یخچال مقاومت اهمی سیم پیچ راه انداز ازراکتاس القاییآن زیادتر شود و گشتاور راه اندازی موتور افزایش یابد قسمتی از سیم پیچاستارت را بصورت بیفیلار اجرا می کنند لذا با اهم گیری بین سرهای مشترک وهر کدام از دو سر دیگر می‌توان استارت یا اصلی بودنسیم پیچرا تشخیص داد. سرهایالکتروموتورروی کمپرسور درون ترمینال بسته می شود که اصولا بصورت مثلثی است.

طرزکار موتور الکتریکی

وقتی از طریقترموستاتفرمان به موتور می رسد.جریان الکتریکی از رله استارت و سیم پیچ اصلی عبورمی کند و چون سیم پیچی راه انداز در مدار نیست جریانی حدود 2 برابر جریاننامی از سیم پیچ اصل عبور نموده ونیروی الکتریکی رله استارت که با مجذور جریان عبوری از آن متناسب است افزایش می یابد وهسته رله را به سمت بالا هدایت می‌کند و سیم پیچی راه انداز توسط تیغهمربوطه که به هسته متحرک رله استارت متصل است، جریان دار شده و موتور شروعبه حرکت نماید.

با حرکت الکتروموتور جریان الکتریکی در سیم پیچیاصل نرمال شده و نیروی رله استارت کاهش یافته و هسته آن در اثر نیروی وزنهسته پایین می‌آید و تیغه مربوط به سیم پیچی راه انداز را قطع می‌کند وموتور با سیم پیچی اصلی بکار خود ادامه می‌دهد.حرکت رتور موتور سبب تحتفشار قرار دادن گاز از یک سمت و مکش از سمت دیگر می‌شود تا زمانی کهاواپراتور (یخ ساز) خنک شده و ترموستات جریان الکتروموتور را قطع مینماید.

ترموستات

ترموستاتیک کلید اتوماتیک تنظیم دما است که داخلیخچالقرار دارد. اجزای اصل ترموسات عبارتند از:

·              بدنه فلزی

·              فانوسک

·              کنتاکت های اتصال

·              لوله بلو که محتوای گاز حساس است.

·              لوله مویین

·              فنر و اهرم ها

·              پیچ تنظیم

·              ولوم

·              صفحه مدرج :که درجات مختلف روی آن نوشته شده است.

معمولا لوله بلویی ترموستات را به قسمت تحتانی و یا سقفاواپراتورمتصل می سازد. با گرم شدن هوای داخل یخچال و یا افزایش درجه حرارتاواپراتور گاز داخل لوله بلو منبسط می‌شود. گاز منبسط شده به فانوسکترموستات فشار آورده واهرم مربوط به وصل کنتاکت‌های اتصال را جابجا کرده باعث اتصال کنتاکت به یکدیگرمی‌شود و لذا ولتاژ شبکه به موتور اعمال می‌شود و موتور به کار می‌افتد. با به کار افتادن موتور اواپراتور خنک شده گاز داخل بالن یا مخزن لوله بلوو لوله مویین منقبض شده و فشار از روی فانوسک ترموستات برداشته می‌شود باجمع شدن فانوسک اهرم کنتاکتها به عقب بر می‌گردد و اتصال آنها بصورت بازدرمی‌آید که باعث توقف کار موتور خواهد شد.

رله راه انداز (رله استارت)

رله استارت بر سه نوع جریانی ولتاژی و حرارتی می باشد که بیشتر رلهنوع جریانی و یا حرارتی دو منظوره (استارت و بار منفی) به کار بردهمی‌شود.

رله بار زیاد (بی متال یا اورلود)

هرگاه در کار موتور مشکل بوجود می‌آید مانند آسیب دیدن سیم پیچ‌هایاصلی با کمکی و یا مسدود شدن مسیر گردش گاز و یا وضعیت بودن ولتاژ و ... جریان دریافتی موتور افزایش یافته و موتور داغ می کند که ممکن است بسوزد. از اینرو استفاده از رله بار زیاد ضروری است. رله بار زیاد یکفیوز حرارتیاست که بر روی کمپرسور نصب می‌شود. کار آن به این شرح است که در اثر گرمای جدار خارجی کمپرسور و یا در اثر عبورجریان الکتریکی موتور از سیمهیترداخل رله گرم شده و با تحریک صفحه حساس طول آن را افزایش می دهد و سبب جدا شدن کنتاکتهای رله می گردد.

جعبه تقسیم و سیم رابط

جعبه تقسیم یا ترمینال محل ورود کابل اصلی یخچال و تقسیم سیمهای خروجی است. سیم رابطیخچالباید ازنوع کابلی باشد و جهت ارت کردن حتما نوع سه سیمه آن انتخابشود.همچنین کابل باید قابلیت انعطاف باشد تا هنگام جابجایی مشکل برای آنایجاد نشود. سطح مقطع سیمهای کابلی بایدباشد.

لامپ یخچال

روشن شدن لامپ داخل یخچال به هنگام باز کردن در آن است. توان لامپ یخچال بین 14 تا 40 وات است. این لامپ دارای سرپیچ محکمی است.

شستی معکوس لامپ

شستی لامپ یخچال مانند شستیزنگ اخبار است. با این تفاوت که معکوس عمل می‌کند یعنی وقتی که در یخچال باز می‌شود،کلید آزاد است و لامپ روشن می شود. لامپ خاموش می‌شود. بدین جهت به آنشستی معکوس نیز گفته می‌شود.

طرزکاريخچالهای نفتی

یخچال نفتی:

یخچالنفتی بر خلاف یخچال برقی و کولر های گازی که بر اساس فرئون فشرده وکمپرسور کار می کنند دارا ی هیچ قسمت متحرکی نیست و نیروی محرکه خود رامستقیما از شعله آتش نفت می گیرد اساس کار یخچال نفتی بر پایه جذب و دفعآمونیاک در آب می باشد. سازوکار یخچال نفتی به صورت مرحله به مرحله به اینشکل می باشد.

1- در دمای معمولی آمونیاک در آب حل می شود ولی اگر به مخلوط آمونیاک و آبگرما بدهیم چون آمونیاک بسیار جوشنده تر از آب می باشد آمونیاک آغاز بهجوشیدن نموده و از مخلوط آب و آمونیاک به صورت گاز بخار آمونیاک گرممتصاعد شده و مقذاری بخار اب نیز با خود همراه کرده تبخیر می کند.

2-در سرراه این بخار گرم یک جدا کننده قرار دارد که قطره های آب را از بخارآمونیاک جدا کرده و درون مخزن مخلوط آب و آمونیاک بر می گرداند.( این قسمترا داشته باشید تا بعد زیرا در راه بازگشت این آب جدا شده به مخزن یکاتفاق دیگر هم می افتد.

3- سپس بخار آمونیاک درون یک سری لوله های پره دار به نام چگالنده شده وگرمای خود را از دست می دهد و به صورت آمونیاک مایع در می آید.( توجه اینقسمت همانند یخچال های برق در پشت یخچال قرار دارد(

4-سپس این آمونیاک مایع سرد تر شده ( دارای دمایی بالاتر از دمای محیط) وارد محفظه و لوله های پره دار دیگری می شود که درون یخچال جای دارد و درمعرض گاز هیدروژنی که درون این محفظه قرار دارد واقع می شود و به سرعتبخار شده و جهت تبخیر گرمای محیط درون یخچال را جذب می کند.( در نتیجهدرون یخچال سرد می شود.

5-سپس مخلوط آمونیاک و هیدروژنی که به صورت مخلوط گازی سردی است وارد جذبکننده می گردد درون جذب کننده مخلوط آمونیاک و هیدروژن با آبی که در مرحلهدوم از گاز داغ آمونیاک جدا شده بود تماس داده می شوند.در این جا آمونیاککه درون آب بسیار حلشونده تر از هیدروژن است درون اب حل می شود و هیدروژن جدا شده دوباره به درون محفظه بخارنده ( اواپراتور - که همان محفظه درون یخچال باشد ) باز می گردد.

6- مخلوط آب و آمونیاک دوباره به درون مخزن مخلوط آب و آمونیاک بازگشته وتوسط گرمای شعله نفت دوباره بخار شده و مراحل 1 تا 6 به صورت چرخه دوبارهتکرار می شود.
دلیل تبخیر آمونیاک در هیدروژن چیست؟

برای پاسخ به این پرسش باید به ترمودینامیک محلول ها نگاهی بیندازیم. میکوشم با یک مثال ساده پاسخ پرسشتان را بدهم.ببینید . آب خالص در 100 درجهمی جوشد و در صفر درجه یخ می زند ولی اگر به آب مقداری نمک بیفزاییم دیگردر 100 درجه نمی جوشد بلکه در دمایی بالاتر از 100 درجه می جوشد.اگر به آبمایعی مانند الکل بیفزاییم در صفر درجه یخ نمی زند بلکه در دمایی پایینتریخ می زند و در دمایی پایین تر از 100 درجه نیز تبخیر می شود . همین جریاندر باره آمونیاک و گاز هیدروژن اتفاق می افتد.

آمونیاک خالص در دما و فشار اتاق به صورت گاز است ولی آمونیاکی که ازکندانسور بیرون می آید دارای دمای بالاتر از اتاق و فشاری به مراتب بیشتراز اتاق می باشد.( این فشار از طریق بخارهای متصاعد شده از روی چراغ نفتیتامین می شود) پس دقیقا در درلحظه پیش از واردشدن امونیاک به اواپراتورآمونیاک خالص به صورت مایع می باشد.این آمونیاک وقتی درون اواپراتور باهیدروژن در هم حل بشوند نقطه جوش محلول آمونیاک هیدروژن بسیار بسیار پایینتر از نقطه جوش آمونیک خالص می باشد بنابراین آمونیاک با هر دمایی هم کهوارد اواپراتور شده باشد محلول آمونیاک و هیدروژن فورا تبخیر می شو د حتیاگر دمای اواپراتور دمای درون یخچال -خیلیپایین تر از صفر درجه باشد.

روشن است این محلول برای تبخیر شدن دمای محیط اطرافش را جذب می کند.
آیا می دانستید چرخه یخچال نفتی را چه کسی اختراع کرده است؟.

" آلبرت انشتین " به همرا یک دانشمند دیگر بنام Leo Szilard

 

__________________

 

طرزكاريخچالهاي بدون برفك چگونه است؟

 يخچالهاي بدون برفك ، يخچالهايي هستند كه از سيستم ديفراست جهت برفك زدايي در آن استفاده مي گردد.

بدين ترتيب كه بصورت اتوماتيك هر 6 ساعت الي 7ساعت كمپرسور دستگاه خاموش شده و عمل يخ زدايي يا آب شدن يخ ها توسط يكهيتر يا المنت تعبيه شده در دستگاه انجام مي شود.

با اين روش قدرت سرما دهي و بازدهي دستگاه افزايش مي يابد.

مزيت کولر اسپليت دو تکه اي ديواري چيست ؟

اسپليت دو تکه ديواري:

ايندستگاه در فضايی کوچک به سادگی نصب شده و ظرفيت سرمايش و گرمایش استثنائیدارد . صدای بسيار کمی داشته و هوای بسيار مطبوعی را ايجاد می کند. همچنين اين سيستم دارای قابليت سرمايش وگرمایش سريع برای ايجاد سرمای زياد وتامين هوای پاک از طريق سيستم تصفيه هوای پلاسما می باشد.

مزيت کولر اسپليت چند تکه اي ديواري چيست ؟

اسپليت چند تکه ديواري:

·              داراي چندين پنل جداگانه مي باشد که قابليت نصب هر پنل در يک اتاق را دارا مي باشد .

·              تميزکنندگي خودکار

·              سيستم تصفيه هواي پلاسماي دو تايي

·              ويژگيهاي کولر پنجره اي چيست ؟

مدل پنجره اي:

o               در کولرهاي پنجره اي کل مجموعه سيستم تهويه در يک دستگاه خلاصه شده که اين دستگاه مي تواند روي يک پنجره و يا فضاي کوچکي روي ديوار خارجي نصب شود.

o               پره طلايي ضد فرسايش : استفاده از پوشش طلا بر روي آلومينيوم پوشيده در پره هاي مبدل حرارتي باعث شده تا دستگاه دچار فرسايش نشود.

o                                     کنترل از راه دور

o                                     فيلتر هواي ضد باکتري

نحوه عملکرد يخچالهاي side by side چگونه است ؟

نحوه عملکرد:

جريان هواي خنک کننده ديجيتالي:

کانالهاي متعدد دريخچالبه همراه قفسه هاي پايه دار جريان هوارابه تمام قسمتهاييخچالرسانيده و بدين ترتيب سريعتر و به طور يکسان خنک مي شود.

سيستم خنک کننده ديجيتالی :

داراي گيرنده هاي اتوماتيک ديجيتالي براي مشخص کردن دماي محيط داراي صفحه ديجيتال براي تنظيم دماييخچالو فريزر سيستم عالي گردش هواي خنک براي نگهداري هرچه بهتر و مطلوبتر غذا دريخچال.

سيستم ديجيتالي کم مصرف:

داراي سيستم ديجيتالي نشان دهنده ظرفيت نگهداري موادغذايي دريخچال.

 "جهتاطلاعات بيشتر  به دفترچه داخل جعبه دستگاه و یا به نصاب مراجعه شود ."

مزيت يخچالهاي side by side چيست؟

مزيت دستگاه:

·              فاقد گاز CFC

·              Bioshield

·              موتور کم صدا نحوه تنظيم درجه در يخچالهاي side by side چگونه است ؟

چگونگی تنظيم درجه:

صفحه نمايشگر ديجيتالي:
FRZ TEMP : تنظيم درجه فريزر
بيشترين سرما روي -23 و کمترين سرما روي درجه -15
حالت مطلوب روي-19 مي باشد

REF TEMP : تنظيم درجه يخچال
بيشترين سرما روي 0 و کمترين سرما روي 6
حالت مطلوب بين 3 الي 4 مي باشد
.

DISPENSER : حالتهاي مختلف يخساز و آبسرد کن
Water : آب سرد
Crushed : يخ خرد شده
Subbed : يخ قالبي
LOCK : دکمه قفل و بازکردن
براي قفل کردن پنل استفاده مي شود و ازبهم خوردن تنظيمات دستگاه توسط کودکان جلوگيري مي کند.
SUPER FRZ : دکمه سوپر فريزر براي انجماد سريع
ON/OFF: زمانی که يخهای داخل فريزر بهم می چسبند با فشار اين کليد هيتر فعال شده و يخها جدا می گردند و با فشار مجدد کار پايان می يابد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 12 فروردین 1399 ساعت: 17:56 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق کامل درباره دانشگاه گندی شاپور

بازديد: 161
تحقیق کامل درباره دانشگاه گندی شاپور

مقدمه

دانشگاه گندي‌شاپور نخستين دانشگاه جهان بود كه در سال 271 پيش از ميلاد در شهرگندي‌شاپور در خوزستان، به فرمان شاپور دوم بنيان‌گذاري شد. در آن دانشگاه، كهعرب‌ها آن را جندي‌شاپور خوانده‌اند، رشته‌هاي پزشكي، فلسفه، الاهيات و علوم،به‌ويژه اخترشناسي، آموزش داده مي‌شد. گندي‌شاپور يك بيمارستان آموزشي، رصدخانه وكتاب‌خانه‌ي بزرگي نيز داشت كه نوشته‌هايي به زبان‌هاي پهلوي، يوناني، هندي وسرياني در آن نگهداري مي‌شد. آن دانشگاه الگويي براي بنيان‌گذاري بيت‌الحكمهدر بغداد شد.

بنيان‌گذاري گندي‌شاپور

گندي‌شاپور يكي از هفت شهر اصلي امپراتوري ايرانيان در ايالت خوزستان بود. برخي نويسندگان بنيان‌گذاري اين شهر را به اشكانيان نسبت مي‌دهند، اما برخي ديگر براين باورند كه اين شهر را شاپور اول، دومين پادشاه ساساني، پس از شكست ارتش والريانوس، امپراتور روم، به سال 260 ميلادي، ساخت و از آن به عنوان پايگاه نظامي و جاي نگهداري 70 هزار اسير رومي بهره مي‌گرفت. واژه‌ي وندوي‌شاپور، كه به مفهوم "تسخير شده به دست شاپور" است، از اين نظر پشتباني مي‌كند. فردوسي نيز در چگونگي پديد آمدن اين شهر آورده است:

نگه كرد جايي كه بد خارسان                  از او كرد خرم يكي شارسان

كجا گندشاپور خواني ورا                        جز اين نام نامي نراني ورا

در خوزيان دارد اين بوم و بر                      كه دارند هر كس بر او برگذر

از او تازه شد كشور خوزيان                     پر از مردم و آب و سود و زيان

يكي شارسان بود آباد بوم                       كه پر دخت بهر اسران روم

برخي ديگر از تاريخ‌نگاران نوشته‌اند كه بنيان‌گذاري گندي‌شاپور را اردشير اول آغاز كرد و پسرش شاپور آن را به پايان رساند. براي نمونه، ابن نديم مي‌نويسد: " اردشير براي گردآوري كتاب از هند و روم و بقاياي آثاري كه در عراق مانده بود، كساني را بدان ناحيه‌ها فرستاد و از آن‌ها هرچه را متفرق بود گردآورد و آنچه را متباين بود تاليف كرد." به نظر او، اردشير مي‌خواست مدرسه‌اي بسازد كه به بزرگي و شكوه آن مانندي وجود نداشته باشد. اما زمان اين كار را پيدا نكرد و پسرش شاپور اول راه او را ادامه داد.

گندي‌شاپور كه در آغاز روستاي كوچكي به نام نيلاوه بود در زمان شاپور دوم،ذوالاكتاف، شهري گسترده و آباد شد. هنگامي كه ژولين، امپراتور روم، در سال 363 ميلادي به ايران يورش آورد، شاپور دوم لشكر خود را در آن شهر گرد آورد. از اين رو، وندوي‌شاپور يا شاپور گرد به گنده شاپور، به معناي لشكرگاه شاپور، شناخته شد و آرام‌آرام به صورت گندي‌شاپور در آمد و زمان زيادي پايتخت ساسانيان بود. آن شهر تا زمان يورش عرب‌هاي مسلمان هم‌چنان از شهرهاي مهم خوزستان و ايران بود و در زبان آنان به جندي‌شاپور شناخته مي‌شد كه در زبان فارسي نيز به همين نام شهرت يافت. اما پس از بنيان‌گذاري بيت‌الحكمه در بغداد و رفتن بسياري از دانشمندان وبزرگان آن شهر به آن مركز علمي اسلامي، آرام‌آرام اهميت خود را از دست داد و پس از 900 سال شكوفايي رو به ويراني نهاد و اكنون ويرانه‌هاي آن در نزديكي شوشتر در جايي به نام شاه آباد، بر جاي مانده است.

از پادگان نظامي تا پايگاه دانش

گندي‌شاپور كه در آغاز به يك شهر نظامي مي‌ماند، آرام‌آرام چهره‌ي شهر دانش را خود گرفت. گردآمدن برخي از ماهرترين پزشكان روزگار و به وجود آمدن مركزهاي آموزش پزشكي در آن شهر، سرآغاز آن دگرگوني بزرگ بود. قفطي، نويسنده‌ي كتاب اخبار الحكما،  آغاز آموزش پزشكي در شهر گندي‌شاپور را از زمان اردشير مي‌داند و نوشته است كه دانشمندان و پزشكان سرياني به آن شهر آمدند و آموزش پزشكي را آغاز كردند. هم او نوشته است كه شكوفايي علمي گندي‌شاپور در زمان شاپور دوم بوده است و از زبان شاپور نوشته است كه گفت:"شمشيرهاي ما مرزها را مي‌گشايد و دانش و فرهنگ ما، قلب‌ها و مغزها را تسخير مي‌كند."

گندي‌شاپور در زمان خسرو انوشيروان(531- 579 ميلادي) به شهرت تاريخي خود رسيد، چرا كه به خواست او نهضت علمي توانمندي در ايران پيدا شد. وي بنا بر نوشته‌هاي اكاثياس، فلسفه را از اورانوس طبيب و فيلسوف آموخته بود و به عالمان و حكيمان و مترجمان و اديبان توجهي ويژه داشت و هر يك را به كاري مي‌گماشت. چنان‌كه بولس ايراني را مأمور تأليف كتابي در منطق ارسطو كرد و با كمك جبراييل درست‌بد(Dorostbad)، يعني وزير يا رئيس بهداري، در سال بيستم از سلطنت خود پزشكان گندي‌شاپور را گرد آورد تا به روش پرسش و پاسخ كتابي در علوم طب بنويسند. بهره‌گيري او از برزويه‌ي پزشك در ترجمه‌ي كتاب‌هاي هندي و هم‌نشيني حكيمانه او با بزرگمهر، كه به نظر مي‌رسد همان برزويه باشد، مشهور است.

انوشيروان بزرگمهر را، كه رياست دانشكده‌ي پزشكي را داشت، به هندوستان فرستاد تا كتاب‌هاي خوب هندي را به ايران بياورد. از جمله كارهاي ماندگار برزويه‌، ترجمه‌ي كتابي از سانسكريت به نام Panchatantra به زبان پهلوي بود كه با نام كليله و دمنه مشهور شد. او علاوه بر این اثر ارزشمند چند تن از پزشكان هندی را همراه خود به ایران آورد. كتابی هم به نام حكمت هندی، كه در 462 هجری/1070 میلادی با تلاش شمعون انطاكی از عربی به یونانی ترجمه شد، نیز به او منسوب است. 

از روي‌دادهاي علمي مهم دوره‌ي انوشيروان، پناه جستن هفت تن از دانشمندان و فيلسوفان مدرسه‌هاي روم شرقي به سال 529 ميلادي است كه از بيم تعصب ژوستي‌نيانوس، امپراطور روم شرقي، به ايران آمدند و به فرمان خسرو به مهرباني پذيرفته شدند. آن حكيمان پيروان شيوه‌ي نوافلاطوني بودند و انوشيروان با برخي از آنان به‌ويژه پريسكيانوس، گفت‌وگوهاي علمي داشت و از پرسش‌ها و پاسخ‌هاي آن دو ،كتابي فراهم شده بود كه اكنون ترجمه‌ي ناقصي از آن به لاتين در كتابخانه‌ي سن‌ژرمن پاريس با عنوان "حل مسائلي درباره‌ي مشكلات خسرو پادشاه ايران" موجود است. اين كتاب شامل گفت‌وگوهاي كوتاهي در موضوع‌هاي گوناگون روانشناسي، كارهاي اندام‌ها، حكمت طبيعي، اخترشناسي و تاريخ طبيعي است.

از آن‌جا كه در دانشگاه گندي‌شاپور، به‌ويژه در دوره‌ي انوشيروان، نسبت به دانشمندان از هر آيين و ملتي به گرمي رفتار مي‌شد، آن نهاد آموزشي و پژوهشي بزرگ‌ترين مركز علمي جهان آن روزگار شد و دانشمندان و پزشكاني از جاي‌جاي جهان، از چين و هند، از مصر و يونان، از مسيحي و زدشتي و با هر نگرش فلسفي گردهم آمدند. از اين رو، جرج سارتون، پژوهشگر تاريخ علم، بر خلاف بسياري ديگر از پژوهشگران و نويسندگان، از آن مركز علمي و پژوهشي، نه با عنوان مدرسه‌ي كه با عنوان دانشگاه گندي‌شاپور ياد كرده است. گندي‌شاپور به بيان او:" بزرگ‌ترين مركز فكري عصر بود و افكار يوناني، يهودي، مسيحي، سرياني، هندي و ايراني مي‌توانستند در آن‌جا با هم مقايسه شوند و به هم درآميزند."

سازمان آموزشي

در دانشگاه گندي‌شاپور آموزش پزشكي اهميت زيادي داشت و آموزش اخترشناسي و فلسفه پس از آن مورد توجه بود. آموزش پزشكي آميزه‌اي از پزشكي هندي، يوناني و ايراني بود و شيوه‌ي آموزشي آن به اندازه‌ي پيشرفت كرد كه برخي از تاريخ‌نگاران آن را شهر بقراط نام داده‌اند و قفطي، نويسنده‌ي كتاب اخبارالحكما آن را از پزشكي يونان كامل‌تر مي‌داند. اين نظر چندان مبالغه‌آميز نمي‌نمايد، چرا كه پزشكاني از هند، چين، اسكندريه، فينيقيه، ميان‌رودان و ايران در گندي‌شاپور گردآمده بودند و باعث آميزش و پيوند روي‌كردهاي پزشكي گوناگون و نقد آن‌ها شده بودند و چنين پيوند و آميزش علمي و فرهنگي تا آن زمان در جهان به وجود نيامده بود. جهان دانش از اين رو به گندي‌شاپور  وامدار است  كه در دوراني كه براي ارتباط دانشمندان ملت‌هاي گوناگون و گسترش و پراكنش دانسته‌هاي علمي ابزارهاي كارآمدي وجود نداشته، چنين فرصت ارزشمندي را فراهم كرده است.

شهر گندي‌شاپور كهن‌ترين بيمارستان آموزشي جهان را نيز در خود داشت. پزشكان آن بيمارستان، هم‌زمان به كار درمان بيماران و آموزش دانشجويان مي‌پرداختند. به نظر مي‌رسد داراي گونه‌اي از سازمان پزشكي نيز بوده‌اند. بهترين پزشك، كه به رياست همه‌ي پزشكان مي‌رسيد، با لقب درست‌بد شناخته مي‌شد كه علاوه بر رياست بيمارستان گندي‌شاپور، پزشك ويژه‌ي پادشاه ساساني نيز بود. جبراييل درست‌بد از شناخته‌شدهترين آنان بود كه اجازه‌نامه‌ي پزشكي را نيز او صادر مي‌كرد. بيادق، كه كتاب الماكول و المشروب، به نام او شناخته شده است، استفان ادسي، تريبونوس و برزويه، از جمله‌ي ديگر پزشكاني بودند كه به چنان جايگاهي دست پيدا كردند و بسيار مورد توجه شاهان ساساني بودند.

در گندي‌شاپور رصدخانه‌اي نيز برپا شده بود كه دانشجويان دانشكده‌ي اخترشناسي از آن بهره مي‌گرفتند. پژوهش‌هاي اخترشناسي شامل گاه‌شماري و نگهداري دقيق زمان، تعيين سال كبيسه، رصد كردن ستارگان، برسي گرفتگي خورشيد و ماه، تعيين طول و عرض جغرافيايي شهرها و برخي پژوهش‌ها جغرافيايي بود كه پس از آمدن اسلام به ايران به عربي ترجمه شد و دانشمندان مسلمان از آن‌ها بهره گرفتند. از آن‌جا كه براي برسي‌هاي اخترشناسي به دانش رياضي نياز هست، پژوهش‌هاي رياضي نيز مورد توجه آنان بود. پژوهش‌هاي رياضي نيز در كار تعيين مساحت زمين، اندازه‌ي ماليات و چگونگي كندن كاريز و مديريت آب، به كار گرفته مي‌شد.

در دانشگاه گندي‌شاپور انجمن‌هاي علمي ويژه‌اي برپا مي‌شد كه به كنگره‌هاي پزشكي امروزي شباهت زيادي داشت. براي مثال، در دوران انوشيروان، به سال 550 ميلادي، جلسه‌هاي مناظره و گفت و گوي طولاني تشكيل شد. در اين جلسه‌ها پزشكان مشهور از جاي‌جاي جهان آن روز در گندي‌شاپور گردهم آمده بودند و نظرها و تجربه‌هاي خود را به يكديگر در ميان مي‌گذاشتند. گاهي خسرو انوشيروان نيز در آن نشست‌ها شركت مي‌كرد و خود نيز در گفت و گوها وارد مي‌شد. البته، به نظر مي‌رسد مناظره‌هاي علمي پيش از دوران انوشيروان نيز وجود داشته است، چرا كه قفطي، از قول تاريخ‌نگاران مي‌گويد:"شاپور هر دانشمند جديدي را كه براي درس دادن در دانشگاه برگزيده مي‌شد، پيش از درس در مجلس دانشمندان احضار مي‌نمود و سپس به مناظره امر مي‌كرد. اگر دانشمند نو رسيده از اين آزمون پيروز بيرون مي‌آمد، لباس ويژه‌ي استادي را بر تن مي‌كرد كه بسيار آراسته بود. "

آمدن دانشمنداني از روم شرقي به ايران باعث توجه بيش‌تر به فلسفه و گفت و گوهاي علمي شد. آن دانشمندان عبارت بودند از: دمسكيوس سورياني(از دمشق)، سيمپليكوس كيليايي(از كيليكيه)، پولاميوس فروگي(از فريگيه)، پريسكيانوس لودي(از ليديه)، هرمياس فنيقي(از فينيقيه)، ديوجاني فينيقي(از فينيقيه) و ايسيدوروس غزي(از غزه). اين استادان، كه انوشيروان آنان را گرامي داشت، باعث ورود فلسفه‌ي نوافلاطوني به ايران شدند و گندي‌شاپور زمينه‌ا‌ي براي پيشرفت اين گونه از فلسفه شد. ترجمه‌ي آثار فلسفي يونان به پهلوي نيز در همين دوران اوج گرفت و به شهادت بسياري از تاريخ‌نگاران، از جمله ابن‌نديم و ابن‌خلدون، همين كتاب‌ها بودند كه از پهلوي به عربي برگردانده شدند.

بزرگ‌ترين كتاب‌خانه ي جهان آن روز نيز در گندي‌شاپور پديد آمد. در آن‌جا كتاب‌هاي گوناگوني در زمينه‌ي پزشكي، دامپزشكي، گياه‌شناسي و داروسازي، فلسفه و رياضي به زبان‌هاي پهلوي، سرياني، يوناني و سانسكريت نگهداري مي شد. آن كتاب‌ها با كوشش دانشمندان و پژوهشگران و نيز همراهي شاهان ساساني از گوشه و كنار جهان گردآوري شده بود. چنان كه گفتيم، انوشيروان برزويه را به هندوستان فرستاد و او كتاب‌هاي ارزشمندي از آن‌جا به گندي‌شاپور آورد. آن كتاب‌ها، كه شمار آن‌ها را بيش از 400 هزار نوشته‌اند، ترجمه‌هايي از كتاب‌هاي پيشينيان و تاليف‌هايي از پژوهش‌هاي استادان گندي‌شاپور بود كه بسياري از آن‌ها در دوره‌ي اسلامي به عربي ترجمه شد و پاره‌اي از آن‌ها به زبان عربي در دست است. براي نمونه، حنين بن اسحاق، پزشك عرب، اثري را از جورجس‌بن‌جبريل‌بن‌بختيشوع، از دانشمندان گندي‌شاپور،  به نام كناش به عربي ترجمه كرده است. 

استادان گندي‌شاپور

گندي‌شاپور جايگاه برخورد نظريه‌هاي ايراني، هندي و يوناني بود كه يكديگر را بارور مي‌ساختند. اين برخورد نظريه‌ها نتيجه‌ي اهميت دادن برخي از پادشاهان ساساني، به‌ويژه خسرو انوشيروان، به گردآوري كتاب از جاي‌جاي جهان و نيز فراهم كردن فضايي بود كه انديشمندان سراسر جهان را به سوي گندي‌شاپور فرامي‌خواند.

برزويه: دانشمند و پزشك نامدار دوره‌ي ساساني كه برخي گمان مي‌كنند همان بزرگمهر، وزير دانشمند خسرو انوشيروان است. وي در قرن ششم ميلادي مي‌زيسته به فرمان انوشيروان به هندوستان سفر كرده است. رهاورد سفرش نيز كتاب هندي پنچاتانترا (Panchatantara) بود كه آن را از زبان سانسكريت به زبان پارسي ميانه يا پهلوي ترجمه كرد و نام كليله و دمنه را براي آن برگزيد. اين كتاب مجموعه‌اي از داستان‌هاي پندآموز است كه جانوران بازيگران اصلي آن هستند. اما برزويه در مقدمه‌ي اين كتاب درباره‌ي پزشكي سخن گفته است كه آن را كهن‌ترين مقاله درباره‌ي اخلاق پزشكي مي‌دانند. اين مقدمه شرح حال يك پزشك به قلم خودش نيز هست. او مي‌گويد كه چرا و كي به پزشكي روي آورده است و هدف نهايي پزشك چه بايد باشد:

" چون نوشتن آموختم پدر و مادر را سپاس گفتم و به علم روي آوردم. نخستين دانشي كه بدان گرايش پيدا كردم، پزشكي بود كه با علاقه‌ي بسيار به فراگرفتن آن پرداختم. چندان كه اندك بهره‌اي از آن بردم، برتري‌هاي آن بشناختم و علاقه‌ي من بدان فزوني يافت و با گرايش بيش‌تر روي به آموختن آن نهادم. چون در اين دانش به آن‌جا رسيدم كه به درمان بيماران پرداختم، نفس خويش را ميان 4 چيز، كه تكاپوي اهل دنيا از آن نتواند گذشت، مخير گردانيدم و با خود گفتم: براي شخصي مانند من و در چنين دانشي سزاوار چنان است كه از ميان اين 4 چيز يعني فراواني مال، لذات حال، ذكر ساير و ثواب باقي، شايسته‌ترين را برگزينم و در اين اختيار چنين استدلال كردم كه علم پزشكي نزد همه‌ي خردمندان و در همه‌ي دين‌ها ستوده است و در نظر هيچ‌يك از اهل دين ناپسند نيست ...

و در كتاب‌هاي پزشكي آورده‌اند كه برترين پزشكان آن است كه بر درمان از جهت ثواب آخرت توجه داشته باشد. پس بر آن شدم كه من نيز در اين كار پاداش آخرت بخواهم و در پي مزد نكوشم و گرنه مانند آن بزرگان باشم كه ياقوت خويش را كه مي‌توانست با بهاي آن ثروت روزگار را به چنگ آورد، در برابر خرمهره‌اي بي‌ارزش مي‌فروخت ... پس به اميد پاداش جهان باقي به درمان بيماران روي آوردم. هرجا بيماري يافتم كه در وي اميد تندرستي بود به ياريش شتافتم و آن كسان را نيز كه در ايشان اميد سلامت نبود، اما كاستن از درد و رنج ايشان ممكن مي‌نمود، باري از دست ننهادم و در مداواي آنان كوشش فراوان كردم. هر كسي را توانستم خود به پرستاريش پرداختم و آن كه را توان پرستاري نداشتم، به راهنماييش پرداختم و داروهاي لازم را در اختيارش نهادم و از هيچ‌فردي در برابر اين كارها مزد و پاداش نخواستم و بر هيچ‌يك از مانندان خويش، كه در دانش مانند من و در مال و جاه برتر از من بودند، رشك نبردم" .

بختيشوع اول: نيادي بزرگ و پزشك شناخته شده‌ي گندي‌شاپور كه فرزندان او پايه‌هاي پزشكي اسلامي را پي افكندند. بخت از واژه‌ي بختن مشتق شده است و در زبان پارسي باستان به معناي رهايي و نجات است. واژه‌ي يشوع نيز در عبري و سرياني به معناي مسيح است. بنابراين، بختيشوع به معناي نجات يافته‌ي عيسي است.

ماسرجويه: پزشكي ايراني سرياني‌زبان يهودي كه در دربار امويان به پزشكي پرداخت و نخستين فردي است كه در دوره‌ي اسلاي كتابي را با نام كناش اهرن القس(در داروشناسي) به زبان عربي ترجمه كرد. برخي به نادرست او را با ماسرجويه‌ي مسيحي گندي‌شاپوري، يكي گرفته‌اند.

جورجس بن جبريل بن بختيشوع: در آغاز حكومت عباسيان پزشك ارشد بيمارستان گندي‌شاپور بود. در 148 هجري/765 ميلادي، در كهن‌سالي از سوي منصور، خليفه‌ي عباسي، به بغداد فراخوانده شد تا در معده‌اش را درمان كند. او مدتي در بغداد بماند و كتاب‌هايي را از يوناني به عربي ترجمه كرد. وي پس از 4 سال كار در بغداد در 152 هجري/ 769 ميلادي به وطن خود بازگشت و شاگردش، عيسي بن شهلافا، به عنوان جانشين وي به بغداد فراخوانده شد.

جورجس در گندي‌شاپور كتاب‌هايي به سرياني تاليف كرده بود كه اثري از او به نام كناش را حنين بن اسحاق به عربي ترجمه كرده است. كتاب الاخلاط و ديابطا( درباره‌ي بيماري قند) دو اثر از وي است كه در كتاب الحاوي رازي از آن‌ها مطالب زيادي نقل شده است. رازي در الحاوي بر اهميت درمان يك بيماري حاد به دست جورجس نيز تاكيد كرده است.

عيسي بن شهلافا: شاگرد جورجس

ابراهيم: شاگرد جورجس

سرجس: شاگرد جورجس

بختيشوع بن جورجس: در گندي‌شاپور به عنوان جانشين پدر خدمت كرد و در 171 هجري/787 ميلادي به بغداد فراخوانده شد. وي را بهترين پزشك زمان خود مي‌دانستند. كتاب الكناش و كتاب التذكره را به وي نسبت مي‌دهند كه نقل قول‌هايي از آن‌ها در الحاوي رازي آمده است.

جبريل بن بختيشوع جورجس: در 175 هجري/791 ميلادي از سوي پدر به يحي‌بن‌خالد برمكي معرفي شد و پس از درمان موفقيت‌آميز بيماري يكي از كنيزان هارون در 190 هجري/805 ميلادي به عنوان پزشك ويژه‌ي دربار منسوب شد. ولي هنگامي كه در آخرين ابتلاي هارون به بيماري در توس( در خراسان بزرگ) به وظيفه‌ي خود به عنوان مشاور پزشكي بي‌پروا عمل كرد، مورد بي‌توجهي قرار گرفت. اسقفي كه خليفه به جاي بختيشوع با وي مشورت كرد، خليفه را عليه او برانگيخت و سرانجام هارون فرمان به مرگ او داد. با وجود اين، فضل برمكي اجراي فرمان را به تاخير انداخت و امين، پسر هارون، او به بار ديگر به سمت پزشك ويژه برگزيد.

هنگامي كه مامون بر امين پيروز شد، جبريل به زندان افتاد و در 202 هجري/817 ميلادي، آزادي خود را بازيافت. اما بار ديگر مورد بي‌مهري قرار گرفت و دامادش، ميخاييل، را به جاي وي قرار دادند. با وجود اين، در 212 هجري/827 ميلادي، مامون به ناچار او را فراخواند، زيرا بيماري وي را پزشكان ديگر نتوانسته بودند درمان كنند. درمان خليفه باعث بازگرداندن جايگاه و دارايي‌ها وي شد، اما ديري نپاييد كه جبرييل سال پس از آن زندگي را بدرود گفت. وي را در صومعه‌ي سرگيوس در تيسفون(مداين) به خاك سپردند.

فهرست آثار

1. صفات نافعه كتبها للمامون

2. رساله الي‌مامون في المطعم و المشرب

3. كتاب في الباء

4. مقاله في العين

5. رساله الي المامون يامره بما اجتمعت عليه فلاسفه الروم و الفرس

6. ورم الخصي (در الحاوي رازي از آن ياد شده است)

بختيشوع بن جبريل: پس از مرگ پدر به جايگاه پزشك ويژه‌ي مامون رسيد و خليفه را در لشكركشي‌هايش به آسياي صغير همراهي كرد و تا زمان مرگش در 256 هجري/870 ميلادي به عنوان پزشك دربار خليفه فعاليت كرد. با وجود اين، يك‌بار به گندي‌شاپور فرستاده شد و در دوره‌ي متوكل به بحرين تبعيد شد.

فهرست آثار

1. رساله التي عملها الي المامون في تدبير البدن جوابا عن كتابه يسال ذلك

2. نصائح الرهبان في الدويه المركبه

3. مختصر بحسب الامكان في علم الازمان و الابدان

4. رساله فيها نكت من مخفيات الرموز في الطب

5. نبذه في الطب

ابن ابي‌اصيبعه از كتاب الحجامه عي طريق المساله و الجواب نيز نام برده است.

ابويوحنا ماسويه: ابو زكريا يوحنابن‌ماسويه‌ي‌خوزي(خوزستاني) پدر ماسويه‌ي معروف است كه 30 سال در گندي‌شاپور به كار مشغول بود تا جبريل، پزشك ويژه‌ي هارون الرشيد، كه رييس بيمارستان بود به دلايل شخصي او را از كار بركنار كرد. ماسويه به بغداد رفت و فضل بن ربيع او را گرامي داشت. وي با پشتيباني فضل به عنوان پزشك ويژه‌ي خليفه و مدير بيمارستان بغداد برگزيده شد و بر شهرت جبراييل سايه افكند. ماسويه در چشم‌پزشكي مهارت چشمگيري داشت و نخستين پزشكي است كه در دربار خليفه‌هاي عباسي به يك شاخه‌ي تخصصي پزشكي(چشم پزشكي) پرداخت ماسويه در يك‌چهارم آغازين سده‌ي ‌3 هجري/9 ميلادي، ديده از جهان فروبست. درباره‌ي آثار وي چيزي نمي‌دانيم، اما پسرش ابويوحنابن‌ماسويه، مولف توانايي بوده است.

ماسويه: يوحنابن‌ماسويه مشهور به ابن ماسويه، در سال 160 هجري/776 ميلادي در گندي‌شاپور به عنوان پسر يك داروشناس و پزشك گندي‌شاپور، به دنيا آمد. وي سال‌ها در گندي‌شاپور به كار پزشكي پرداخت تا اين كه همراه پدر به بغداد رفت و پس از او به عنوان پزشك ويژه‌ي خليفه و مدير بيمارستان بغداد برگزيده شد. وي مدتي نيز در بيمارستان سامرا كار كرد(247 هجري/861 ميلادي).

ماسويه استاد حنين بن اسحاق بود و برخي از آثار پزشكي يوناني‌ها را به سرياني ترجمه كرده است. به فرمان خليفه‌ي بزرگ، مامون عباسي، ميمون‌هاي انسان‌ريخت براي ماسويه فراهم مي‌شد تا ‌ پژوهش‌هاي كالبدشناسي خود را انجام دهد. همچنين به فرمان مامون به بيزانس فرستاده شد تا كتاب‌هاي يوناني تهيه كند. آثار و در كنار آثار جالينوس و ديوسكوريدس از مهم‌ترين منابع رازي براي نگارش الحاوي بوده است. رازي در اين كتاب بيش از هزار بار از ماسويه ياد كرده است و اعتماد اين پزشك نامدار ايراني به آثار ماسويه، ما را از چيره‌دستي و دانايي او در پزشكي آگاه مي‌سازد.

هر چند ماسويه پيرو آيين مسيح بود، بيش‌تر به زبان‌هاي سرياني و عربي نوشته است. او رساله‌هايي در موضوع‌هايي ماند چشم‌پزشكي، تب‌ها، سردرد، ماليخوليا، صرع ، آزمون پزشكان و فوريت‌هاي پزشكي نوشته است. نوشته‌هاي پزشكي و كالبدشناسي با ارزشي به او نسبت داده شده است. ابن ابي‌اصيبعه 24 اثر پزشكي از وي گزارش كرده است به ويژه، دغل‌العين (نارسايي چشم) كه نخستين رساله‌ي منظم در چشم‌پزشكي است و ترجمه‌ي لاتين آن در قرون وسطي شهرت فراواني پيدا كرد. كتاب الحميات او كهن‌ترين تك‌نگاري دوره‌ي اسلامي درباره‌ي تب‌هاست و پتروس اسپانيايي آن را به لاتين تفسير كرده است. او كتابي نيز پيرامون آموزش پزشكان نوشته بود كه در دست ما نيست، اما در كتاب‌ها پزشكان و تاريخ‌نگاران از آن بسيار سخن گفته شده است.

فهرست آثار

1. نوادر الطب يا الفصول الحكميه و النوادر الطبيه التي كتبها يحي بن ماسويه الي تلميذه

2. كتاب الحميات

3. دغل العين

4. معرفه محنه الكحالين (درباره‌ي چشم پزشكي)

5. الكناش المشجر

6. كتاب في جواهر الطب المفرده باسمائها و صفاتها و معادنها

7. كتاب اصلاح الادويه المسهله

8. كتاب خواص الاغذيه و البقول و الفواكه و اللحوم و الالبان و اعضاء الحيوان و الابازير و الافاويه

9. كتاب ماءالشعير

10. كتاب الازمنه

11. كتاب الجواهر و صفتها و صفه الغواصين و التجار

12. ذكر خواص مختبره علي ترتيب العلل

13. المره السوداء

14. المنجح في التداوي من صنوف المراض و الشكاوي

15. نبذه لطيفه عن ابن ماسويه

16. البستان و قاعده الحكمه و شمس الاداب

17. مختصر في معرفه اجناس الطب و ذكر معادنه

18. كتاب تركيب العين و عللها و ادويتها

19. رساله في العين

20. كتاب في الاغذيه

21. كتاب في الاشربه

22. كتاب في الفصد و الحجامه

23. كتاب في الجذام

24. كتاب في البلغم

25. كتاب علاج النساء اللواتي لايحبلن

26. كتاب الماليخوليا و اسبابها و علاماتها و علاجها

27. كتاب في صداع و علله و اوجاعه و ادويته

28. كتاب السموم و علاجها

29. كتاب التشريح

30. كتاب الصوت و البحه

31. كتاب دفع مضار الادويه

32. الجامع يا جامع الطب مما اجتمع عليه اطباء فارس و الروم

33. كتاب الكمال و التمام

34. الكامل في (الادويه) المنقيه

35. كتاب الاسهال

36. كتاب السدر و الدوار

37. كتاب في ضرر الاغذيه

38. كتاب شراب الفاكهه

39. كتاب الرحم(الارحام)

40. كتاب في وجع المفاصل

41. كتاب محنه الاطباء(الطبيب)

42. المسائل

43. كتاب الابدال

44. مقاله في الجنين و كونه في الرحم( درباره‌ي جنين و رشد آن در زهدان)

ابن ابي‌اصيبعه كتاب‌هاي ديگري را نيز به او نسبت مي‌دهد: البرهان در 30 فصل، كتاب البصيره، كتاب الجوهر، كتاب الرجحان، كتاب السر الكامل، كتاب الديباج، كتاب الطبيخ، كتاب لما امتنع الاطباء من علاج الحوامل في بعض شهور حملهن، كتاب مجسه العروق، كتاب المعده، كتاب القولنج، كتاب في ترتيب سقي الادويه المسهله بحسب الازمنه و بحسب الامجزه، كتاب في دخول الحمام، كتاب في السواك و السنونات.

ميخائيل‌بن‌ماسويه: فرزند ابويوحنا ماسويه و برادر ماسويه‌ي نامدار كه به خاطر احتياط بيش از اندازه در پزشكي شناخته مي‌شود. او هيچ دارويي را به كار نمي‌برد مگر آن‌ كه پيش از آن دست‌كم 200 سال به كهر رفته باشد. هر چند او  به شهرت برادر خود نرسيد، همواره از پزشكان مورد اعتماد مامون بود.

كوسج: سهل‌بن‌شاپور كوسج اهوازي، پزشك مشهور قرن 2 هجري/8 ميلادي كه پسرش شاپور به شهرتي افزون‌تر رسيد. اثري به نام اقراباذين نوشت كه از آن فراوان به نيكي ياد شده و بخش‌هايي از آن را بايد در بين آثار داروشناسي عربي جست وجو كرد. وي در آغاز قرن 3 هجري/9 ميلادي درگذشت.

شاپوربن‌سهل: پزشك پارسي قرن نهم ميلادي كه پيرو آيين مسيح بود. او نخستين پزشكي است كه درباره‌ي پادزهرها كتاب نوشته است. وي در سال 247 هجري/861 ميلادي از سوي متوكل عباسي به بغداد فراخوانده شد و در 255 هجري/869 ميلادي درگذشت.

فهرست آثار

1. كتاب القرباذين الكبير(كتاب پدزهرها)

2. كتاب قوي الاطعمه و مضارها و منفعها

3. كتاب الاشربه و منافعها و مضارها

4. ترجمه كتاب صنعه الدويه المركبه از سرياني

ابن ماسرجويه: اين ماسرجويه‌ي مسيحي گندي‌شاپوري، اغلب با ماسرجويه‌ي بصري يهودي كه در زمان مروان مي‌زيسته است، اشتباه گرفته مي‌شود. وي پدر صحاربخت پزشك بوده و عيسي‌بن‌ماسرجويه، كه وي نيز پزشك شناخته شده‌اي بوده ، نوي وي و به نوشته‌ي برخي ديگر، فرزند دوم او بوده است.

فهرست آثار

1. رساله في ابدال الادويه و ما يقوم مقام غيرها

2. كتاب في الغذا

3. كتاب في الشراب

4. كتاب في العين

چهاربخت: يا صهاربخت، فرزند ماسرجويه‌ي مسيحي كه كناش جورجس را از متن سرياني به عربي ترجمه و تفسير كرده است. ابوريحان در كتاب الصيدنه‌ي خود از نوشته‌ي او بهره‌ي فراوان برده است. بيروني نام‌هاي ايراني گياهان دارويي را از كتاب او برگرفته است. عيسي پسر چهاربخت نيز در كار پزشكي بود.

عيسي‌بن‌ماسرجويه: فرزند يا نوه‌ي ماسرجويه‌ي مسيحي كه در ترجمه‌ي آثار سرياني به عربي دست داشته است. او دو كتاب الالوان و الروائح و كتاب الطعوم را نيز نوشته بود كه هر دو از بين رفته است.

حارث بن كلده: از معاصران پيامبر اسلام(ص) و از پيشگامان پزشكي در ميان عرب‌ها بود. بر اساس روايت‌ها وي در گندي‌شاپور آموزش ديد و پيوسته با آن‌جا ارتباط داشت. به علاوه، در برخي منبع‌ها از گفت و گوي او با خسرو انوشيروان پيرامون پزشكي نوشته شده است. وي پس از پيامبر نيز زنده بوده و به احتمال زياد به اسلام نگرويده است. بخش‌هايي از كتاب وي با نام المحاورات في الطب بينه و بين نوشيروان، در دست است.

فرزند خوانده‌ي او، نظر، نيز پزشكي مي‌دانست و ابن‌اسحاق تاريخ‌نگار درباره‌ي او گفته است كه كتاب‌هاي ايراني مي‌خوانده است و اگر حب "ابن‌حارث" كه  ابن‌سينا تركيب آن را در القانون آورده است، به‌راستي از او باشد، بايد گفت كه با داروهاي ايراني آشنا بوده است.

حنین‌بن‌اسحاق: با لاتینی ، یكی از دانشمندان مسیحی كه به عنوان مترجم سهم بزرگی در پیدایش علوم اسلامی داشته است. وی در حیره به دنیا آمد و پدرش در آن جا داروفروشی داشت. حنین در گندی‌شاپور و در بغداد زیر دست پزشك مشهوری چون ابن‌ماسویه، پزشكی آموخت. او با پشتيباني خاندان بختيشوع و سلمويه توانست آثار بسياري را از يوناني به سرياني ترجمه كند. سپس، شاگردانش همين ترجمه‌ها را با پشتيباني بنوموسي، دانشمندان ايراني، بار ديگر به عربي ترجمه كردند.

سلمويه‌بن‌بنان: از سرياني‌زبانان گندي‌شاپور و از منتقدان برجسته‌ي ابن‌ماسويه كه در زبان معتصم در 218 قمري از پزشكان دربار و پزشك شخصي خليفه شد. اسحاق‌بن‌حنين به بيان پدر خود او را داناترين مردم روزگار خود در كار پزشكي مي‌داند. رازي 2 بار در بخش درماني و 13 بار در بخش داروشناسي از او ياد كرده است.

يوحنابن‌سرابيون: يا يحيي‌بن سرافيون مشهور به ابن‌سرابيون، از شناخته‌شده‌ترين پزشكان سرياني‌زبان دوره‌ي اسلامي بود. گرچه خاستگاه او را به‌درستي نمي‌دانيم، او بررسي آثار او نشان مي‌دهد كه از دانش‌آموخته‌هاي گندي‌شاپور است. دو كناش به سرياني نوشت: كناش بزرگ(الكناش الكبير) در 12 فصل و كناش كوچك(الكناش الصغير) در 7 فصل. كناش كوچك او را در زماني اندك سه بار به عربي برگداندند و شناخته شده ترين كتاب داروشناسي در ميان پزشكان مسلمان بود. ابن‌سينا نزديك يك سوم كتاب پنجم القانون خود را از روي مقاله‌ي هفتم كناش كوچك رونويسي كرده است. رازي، سيد اسماعيل گرگاني، ابن‌بيطار اندلسي(اسپانيايي) و بسياري ديگر، بارها از او در نوشته‌هاي خود ياد كرده‌اند. از كتاب او چند ترجمه‌ي لاتين نيز در دست است كه ما را از اثرگذاري او بر پزشكان اروپايي در ونيز و جاهاي ديگر آگاه مي‌سازد.

احمد نهاوندي

احمد بن محمد نهاوندي(وفات در 220 تا 230 قمري) اخترشناس و رياضي‌دان ايراني كه در گندي‌شاپور به رصدهاي اخترشناختي پرداخت و مورد توجه يحيي ين خالد برمكي بود. او بر پايه‌ي رصدهايي كه انجام داد، كتابي با نام الزيج المشتمل را به نگارش درآورد. هر چند از اين كتاب چيزي بر جاي نمانده، اما از آن در نوشته‌هاي دانشمندان مسلمان بارها ياد شده است. سه كتاب ديگر نيز به او منسوب است: الجمع و التفريق، المدخل الي علم النجوم و كتاب الي محمد بن موسي في النيل.

سرانجام گندي‌شاپور

در سال 148 هجري قمري، منصور به بيماري سختي مبتلا شد كه پزشكان نتوانستند او را درمان كنند. از اين رو، جرجيس پسر بختيشوع، مدير بيمارستان گندي‌شاپور، براي درمان او به بغداد دعوت شد. اين پزشك ايراني پس از درمان منصور، چهار سال در بغداد ماند و پزشكي ايراني را در بغداد آموزش داد. او پس از بازگشت به ايران، عيس‌بن‌ شهلافا را جانشين خود كرد و به اين ترتيب، پزشكي ايراني به دنياي اسلام راه يافت. آرام‌آرام در دوران هارون و مامون عباسي پزشكان مشهور دانشگاه گندي‌شاپور نيز به پايتخت جهان اسلام، بغداد، فراخوانده شدند و جايگاه شايسته‌اي در آن شهر پيدا كردند. با اين همه، از پويايي دانشگاه گندي‌شاپور و بيمارستان مشهور آن كاسته نشد و دست كم تا يك سده‌ي ديگر همچنان پيشرفته‌ترين مركز علمي جهان بود.

با روي آوردن دانشمندان گندي‌شاپور به مركز جهان اسلام، دستاوردهاي علمي گندي‌شاپور نيز از راه آنان به بغداد و ديگر سرزمين‌هاي اسلامي رسيد و باعث شكوفايي دانش در آن‌جا شد. بنابراين، هر چند ساختمان گندي‌شاپور در سده‌هاي پس از سوم و چهارم هجري آرام‌آرام به ويراني روي نهاد، اما نفوذ معنوي آن ادامه پيدا كرد و اگر پيشرفت دانش را كاري پيوسته به درازاي تاريخ بدانيم، هنوز هم از دستاورردهاي آن بهره‌منديم. چنان‌كه بيش‌تر بيمارستان‌هاي جهان اسلام با الگوبرداري از بيمارستان گندي‌شاپور ساخته شدند و خود پيشگام بيمارستان‌هاي اروپا گرديدند.

چه بسيار داروهايي كه با نام فارسي خود در كتاب‌هاي پزشكي عربي نوشته شده‌اند و هنوز هم در زبان عرب با همان نام‌ها خوانده مي‌شوند. چه بسيار كاني‌هايي كه با نام فارسي خود در زبان عرب وارد شدند. چه بسيار فيلسوفاني كه به عربي نوشتند، اما ايراني بودند و چه بسيار رياضي‌دان و اخترشناس مسلمان كه كتاب‌هايي مانند زيج‌الشاه، زيج‌الشهريار را از پهلوي به عربي بازگرداندند. بنابراين، مسلمانان از راه ايرانيان و بنياد علمي گندي‌شاپور با دانش پيشينيان، هندي‌ها، يوناني‌ها، ايراني‌ها، چيني‌ها و بسياري ديگر، آشنا شدند. دانشمندان مسلمان نيز، كه بيش‌ترشان ايراني بودند، آن دانش‌ها را گسترش دادند و سپس به اروپايي‌ها هديه كردند.

منبع:

1. صفا، ذبيح‌ ‌الله. علم در ايران،  از مجموعه مقاله‌هاي كتاب ايرانشهر، جلد اول، صفحه‌ي 695، چاپخانه‌ي دانشگاه(كميسيون ملي يونسكو در ايران) 1342

2. سزگين، فواد. تاريخ نگارش‌هاي عربي، ترجمه‌ي كيكاووس جهانداري و به سرويراستاري احمد رضا رحيمي ريسه، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، چاپ اول 1380

3. تكميل‌همايون، ناصر. دانشگاه گندي‌شاپور. دفتر پژوهش‌هاي فرهنگي، 1384

4. صفا، ذبيح‌ ‌الله. مدرسه، از مجموعه مقاله‌هاي كتاب ايرانشهر،جلد اول، صفحه‌ي 714، چاپخانه‌ي دانشگاه(كميسيون ملي يونسكو در ايران)1342

5. نيرنوري، حميد. سهم ايرانيان در تمدن جهاني، انتشارات فردوس،چاپ اول 1372

6. نصر، سيد حسين. علم و تمدن در اسلام، انتشارات خوارزمي، چاپ دوم ترجمه‌ي فارسي 1359

7.  دهخدا، علي‌اكبر. لغت‌نامه(واژه‌ي گندي‌شاپور)، انتشارات دانشگاه تهران، 1377

8. كرامتي، يونس. پزشكي(از مقاله‌هاي دايره‌المعارف بزرگ اسلامي، به كوشش سيدكاظم بجنوردي)، انتشارات دايره‌المعارف بزرگ اسلامي، 1383

9. مولوي، محمدعلي. احمد نهاوندي(از مقاله‌هاي دايره‌المعارف بزرگ اسلامي، به كوشش سيدكاظم بجنوردي)، انتشارات دايره‌المعارف بزرگ اسلامي، 1377

10. سارتن. جرج. مقدمه‌اي بر تاريخ علم. ترجمه‌ي غلامحسين صدري افشار. انتشارات علمي و فرهنگي، چاپ دوم، 1383


 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 12 فروردین 1399 ساعت: 17:46 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

خلاقيت درحمل و نقل عمومى برزيل

بازديد: 0
خلاقيت درحمل و نقل عمومى برزيل

خلاقيت درحمل و نقل عمومى برزيل

مقدمه

كورتيبا مركز استان پاراناىبرزيل كه در چهارصد كيلومترى جنوب شرق سائوپائولو قرار دارد. در طول ۳۰ سال گذشتهسيستم حمل ونقل عمومى را با مالكيت خصوصى و بدون كمك هاى مالى يارانه اى ايجاد كردهاست كه امروز به عنوان نمونه   شناخته شده جهانى به حساب مى آيد. برنامه ريزىبلندمدت هوشمندانه با راه حل هاى متعدد ابتكارى براى شهروندان، سيستم كارآمدى كه بهجاى حمل ونقل شخصى اولويت را به حمل ونقل عمومى مى دهد به وجود آورده است. اينسيستم با جذب ۷۵ درصد مسافران هر روزه بيشترين ميزان استفاده كننده را در ميانتمامى مراكز استان هاى برزيل دارا است و تمام اينها در طول يك رشد بى سابقه صورتگرفته است.

در طول پنجاه سال گذشته برزيل مانند بيشتر كشورها در جنوب، شاهد رشدسريع شهرنشينى بوده است. مردم به اميد زندگى بهتر، مناطق روستايى و بخش هاى كوچككشاورزى را به طرف چراغ هاى اغواگر شهر ترك مى كنند، ولى برخلاف روند شهرنشينىاروپا در آغاز قرن اخير ديگر هيچ كارخانه اى ظرفيت براى نيروى رو به رشد كار ندارد. سيل جمعيت روستايى به علاوه رشد جمعيت، باعث افزايش پنج درصدى رشد جمعيت شهرى درسال شده است. شرايط مالى طاقت فرساى اقتصاد برزيل در طول سال هاى گذشته و تاثيراتكمرشكن رشوه خوارى هاى گسترده، ادارات را در هر درجه اى از دولت تحت فشار مضاعفبراى استقرار خدمات اوليه مورد انتظار مردم از جمله يك سيستم حمل ونقل عمومى كارآمدقرار داد. كورتيبا نيز از اين قاعده مستثنى نيست: از مه ۱۹۴۰ كه جمعيت در حدود ۱۴۰هزار نفر بود، جمعيت ده برابر اضافه شده است و شهر در حال حاضر جمعيتى بالغ بر ۶/۱ميليون شهروند دارد كه با جمعيت حومه، بسته به خدمات مركز استان به ۳/۲ ميليونمى رسد.

بخش هاى كليدى سيستم حمل ونقل كورتيبا در پنج ساله دوم دهه ۱۹۶۰ شروع بهشكل گيرى كرد. طراحان شهرى تصميم گرفتند با مورد توجه قرار دادن رشد در حال افزايششهر طرحى كلان ارائه كنند. طرح كلان به وسيله شركت هاى معمارى برزيلى متعددى باهمكارى طراحان شهرى طراحى شد كه شامل پنج اصل كليدى بود:

*تغيير روند شعاعى رشدشهرى به خطى با توسعه كاربرى يكپارچه زمين، شبكه جاده اى و راهبردحمل ونقل

*ازدحام زدايى از مركز شهر و حفاظت از بناها و محله هاى تاريخى با وضعقوانين و محرك هاى اقتصادى

*كنترل و مديريت جمعيت

*حمايت اقتصادى براى توسعهشهر و

*بهبود زيرساخت ها

اين اصول در طرح جامع، رشد شهر را براى بيش از سىسال هدايت كرده است و با اينكه طرح تا به حال چندين بار مورد تجديد نظر قرار گرفتهاست ولى هنوز اين اصول را در بطن خود دارد.
طراحان تشخيص دادند كه سيستمحمل ونقل در آينده مى تواند به عنوان استخوان بندى توسعه و رشد شهر مطرح باشد. برخلاف بسيارى ديگر از شهرهاى آمريكاى لاتين در اين زمان، طراحان شهرى كورتيبا دستبه بازسازى هاى بنيادى مناطق مركز شهر يا ساخت بزرگراه هايى با مقياس بزرگ همان طوركه در ايالات متحده نيز قابل مشاهده است و چاره اى براى خلاصى موقت از مشكلات تراكمجمعيت هستند، نزدند.

حتى با اينكه شهر امروزه رتبه دوم بالاترين سرانه اتومبيلدر برزيل را دارد حق تقدم را به جاى وسايل حمل ونقل شخصى به وسايل حمل ونقل عمومىداده است. كورتيبا تصميم گرفت تا از اتوبوس ها به عنوان وسيله اصلى براى حمل ونقلعمومى استفاده كند. نه فقط براى آنكه اين انتخاب حمل ونقل در گذشته بود بلكه به اينجهت كه آن همچنين به صرفه ترين وسيله حمل ونقل بوده است. براساس محاسبات انجام شدهتوسط (Instituto de Pesquisa e Planejamento Urbano de Curitiba) IPPUC   موسسه اى كهمسئوليت برنامه ريزى اجراى طرح جامع كورتيبا را بر عهده دارد ايجاد سيستم اتوبوس دومفصلى در هر كيلومتر سه ميليون دلار هزينه ساخت در بردارد در حالى كه هشت تا دوازدهميليون براى سيستم تراموا و در حدود پنجاه تا صد ميليون دلار در هر كيلومتر براىمترو بايد هزينه كرد.
استخوان بندى اصلى در پيوستن كاربرى زمين، جاده و سيستمحمل ونقل،  محورهاى ساختارى و سلسله مراتب راه است. در سال ۱۹۷۴ مهمترين تغييرات درسيستم حمل ونقل با ساخته شدن سلسله مراتب جاده اى و سيستم كنترل زمين اتفاق افتاد. در هماهنگى با طرح جامع دپارتمان برنامه ريزى شروع به ساخت دو تاى اول از پنجشاهراه ساختارى اصلى كرد كه سرانجام دهليز رشد زيرساختى را شكل داد و روند رشد قالبدر شهر را ديكته كرد.
اين دهليزهاى ساختارى از سيستم جاده اى سه گانه اى با جادهمركزى هستند كه دو خط آن به اتوبوس هاى سريع السير اختصاص داده شده تشكيل شده اند. به موازات خطوط اتوبوس هاى سريع السير دو جاده محلى وجود دارد كه رفت و آمد در آنهابه صورت عكس هم انجام مى  شود.

اين مسيرها به رفت و آمد محلى اجازه مى دهند تااز خلال شهر عبور كنند.
در سال ۱۹۸۲ تمام پنج دهليز ساختارى با مسير ويژه و خطوطتغذيه كننده كامل شدند. در ارتباط با اين راه هاى ساختارى قوانين منطقه اى در محلاعمال مى شدند تا رشد شهر را ساختاربندى كنند. ساختمان هاى بزرگ كه ظرفيت بسياربالايى از مردم را در خود نگه مى دارند اجازه يافتند تا در طول اين دهليزها ساختهشوند ولى به محض آنكه يكى از آنها به جايى دورتر از دهليزهاى مركزى انتقال يافتجمعيت به شكل قابل توجهى از ساختمان   هاى آپارتمانى شهرى به محله هاى مسكونى كاهشيافتند.

 60 كيلومتر از مسير اتوبوس درطول اين محورها با ۳۰۰ كيلومتر از راه هاى تغذيه كننده كه متمركزكننده نياز مسافربر روى پايانه هايى كه در نقاط استراتژيك قرار دارند هستند، تغذيه مى شوند. در اينپايانه ها و تنها در آنها مسافر مى  تواند از خطوط مختلف استفاده كند و به ۹۰ درصدمناطق شهر با همان كرايه دسترسى داشته باشد. اين پايانه  ها به وسيله مسيرهاى رفت وبرگشتى در راه هاى شهرى به يكديگر متصل مى شوند. اين شبكه با ۲۵۰ كيلومتر ازمسيرهاى اتوبوس مستقيم كه تنها در ايستگاه هاى تيوب شكل به خصوصى مى ايستند تغذيهمى شود.

سرعت متوسط اتوبوس ها (در مسير) به اين شكل است: اتوبوس هاى دو مفصلى: ۲۰كيلومتر در ساعت، اتوبوس هاى مستقيم (يك در): ۳۰ كيلومتر در ساعت، اتوبوس هاىمعمولى (سه در): ۱۸ كيلومتر در ساعت.

در حالى كه سرعت متوسط سيستم متروى MTA درنيويورك ۳۲ كيلومتر بر ساعت است و در ديگر شهرهاى برزيل با اتوبوس هاى معمولى سرعتواقعى مى تواند كمتر از ۱۰ كيلومتر، بسته به شرايط عبور و مرور در ساعات اوج شلوغىباشد ايستگاه هاى تيوب مانند ساخته شده اند تا سرعت سيستم را بالا ببرند.مسافرانحالا از ايستگاه تيوبى وارد اتوبوس مى شوند و كرايه هاى شان را با ژتون يا به صورتنقد زمانى كه وارد ايستگاه تيوبى مى شوند به متصدى نرده گردان مى دهند.به اين ترتيبزمان   هاى سوار شدن كاهش مى يابد و به زمان انتظار مسافران مترو نزديك مى شود و درعين حال زمان انتظار كوتاه در مكانى سرپوشيده و محيطى امن سپرىمى شود.

ايستگاه هاى تيوبى ساختارى ساخته شده از استيل و شيشه است كه ۱۰ متر طولو ۳ متر قطر دارد و مجهز به بالابرهاى بغل است تا امكان دسترسى را براى معلولينجسمى و سالخوردگان فراهم سازد.

آخرين پيشرفت سيستم، اتوبوس هاى مفصلى است كه باهماهنگى Volvo do Brazil براى كورتيبا طراحى شده اند. اين اتوبوس هاى عظيم الجثه درخطوط ويژه اى حركت مى كنند و ظرفيتى برابر با ۲۷۰ مسافر دارند.

با توجه به طراحىسيستم با خطوط ويژه، دريافت كرايه مسافر قبل از سوار شدن و اولويت اتوبوس ها دررسيدن به سلسله جاده اين سيستم اتوبوس مى تواند با ظرفيتى بسيار بيشتر از سيستم هاىاتوبوس سنتى كار كنند.

اقتصاد و مديريت

شبكه حمل ونقل گسترده كورتيبا بهوسيله URBS مديريت مى شود، Urbanizao de Curitiba يك كمپانى با مالكيت دولت است كهدر سال ۱۹۶۳ ساخته شده است. آنها سيستم را نظارت و هماهنگ مى كنند. كمپانى هاىخصوصى مالك اتوبوس ها، مسئول راه اندازى خطوط اتوبوس و مسئول نگهدارى ساختار سيستمهستند.

اتوبوس ها متعلق به ۱۶ كمپانى خصوصى هستند كه جواز خطوط را دريافتكرده اند و توسط همين ها به حركت درمى آيند و با توجه به تعداد مسافران به آنهاپرداخت نمى شود بلكه براساس كيلومتر طى شده به آنها پرداخت مى شود. URBS بر هر دوىمسافت پيموده شده و تعداد مسافران نظارت مى كند و تنظيم تعداد خطوط اتوبوس و دفعاتحركت در آنها را بر عهده دارد. بسته به تقاضاى هزينه هاى سيستم به طور كامل از طريقكرايه ها و بدون دريافت هيچ  يارانه اى تامين مى شود. كرايه براساس محاسباتى كهتوسط URBS انجام گرفته و درصد سود كمپانى ها و هزينه هاى شخصى، هزينه هاى نگهدارى وكاهش ارزش ناوگان اتوبوسرانى در آن لحاظ شده، تعيين شده است.

براى جلوگيرى از بهوجود آمدن بهاى كاذب كرايه، براساس قانونى كه در سال ۱۹۹۰ به تصويب رسيده درآمدحاصل از سيستم حمل ونقل در ايالت ها تنها مى تواند براى خود سيستم هزينه شود. براساس قانون شهرى ديگرى اتوبوس ها نبايد عمرى بيشتر از ده سال داشته باشند كه اينمسئله موجب وجود ناوگان سالم اتوبوسرانى با عمر متوسط پنج سال شده است. براساس اينواقعيت و تركيب آن با نگهدارى هاى معمول دوره اى، اتوبوس ها در وضعيت مناسبى كه بهپايين نگه داشتن درجه آلايندگى دود اگزوز كمك مى كند قرار دارند. آزمايش هايى در URBS با افزودنى   هاى مختلف ديزل مانند روغن سويا و اتانول با اين هدف كه در آيندهدرجات آلودگى را پايين مى آورد انجام شده است.

سيستم حمل ونقل عمومى كورتيبا با۷۵درصد استفاده رفت و آمدكنندگان در روزهاى هفته، داراى بيشترين ميزان استفاده درمراكز ايالت ها است. در نتيجه مصرف سوخت ۳۰ درصد پايين تر از هشت شهر قابل مقايسهبرزيل است.

شبكه يكپارچه حمل ونقل

براى اسكان جمعيت در حال رشد در طول ۳۰سال گذشته سيستم حمل ونقل براى استفاده به اشكال مختلف و ارائه خدمات استفاده ازاتوبوس كه برآورنده نيازهاى مسافران در مناطق كلان شهرى و اطراف شهرها باشد به وجودآمد.

شبكه يكپارچه حمل ونقل كه بين كورتيبا و مناطق اطراف آن وجود دارد در حالحاضر با ۱۹۰۲ اتوبوس طراحى شده است تا به مسافران امكان رزرو جا براى مقصد مشخصى رابدون پرداخت بيش از يك بهاى بليت داشته باشند، بدهد.

شبكه سيستم حمل ونقليكپارچه كورتيبا امروزه در حدود ۹۰۰ كيلومتر مسير در هشت محله شهر را پوشش مى دهد. براساس بررسى اى كه توسط URBS انجام شده است، به طور متوسط در يك روز ۹/۱ ميليونمسافر با ۸۹ درصد نرخ رضايت، از سيستم استفاده مى كنند.

نتيجه گيرى

حتى اگرامروزه سيستم آثارى از خستگى با اتوبوس هاى پرازدحام در طول ساعات اوج شلوغى رانشان مى دهد هنوز هم نمونه  اى خوب و قابل توجه براى بسيارى ديگر از شهرها به شمارمى رود. راهبرد طولانى مدت شهرى و سياسى خواستار تحقق و اثبات نتايج مثبت آن نهتنها در زمينه حمل ونقل عمومى بلكه در سراسر راهبرد يكپارچه شهر است.

به عنوانمثال زمانى كه كورتيبا شبكه پياده رو را در سال ۱۹۷۱ در مركز شهر به وجود آوردپيشتاز بود. همچنين تعداد زيادى طرح براى بازيافت و جداسازى زباله ها، مسيرهاى عبوردوچرخه و تعداد زيادى مناطق سبز و پارك ها نه تنها به شهر و نواحى تفريحىچشم اندازهاى زيبا مى بخشد بلكه همچنين موجب كنترل سيلاب و حفاظت از منابع آب سالممى شود.
شهر همچنين روش ها و راهبردهايى را براى حفاظت از محله هاى تاريخى، حفظبخش هاى با اهميت به لحاظ فرهنگى در مقابل بورس بازى زمين به وجود آورد. همچنينمكانيسمى مشوق براى توسعه دهندگان براى استفاده از بخشى از قطعه زمين شان براىمناطق سبز وجود دارد كه به آنها امكان ساختن بيشتر از كاربرى قانونى را مى دهد. مثالى از يكپارچگى حمل و نقل با بقيه مديريت شهرى چيزى است كه از آن به عنوان «خيابان هاى شهروند» نام مى برند. در برخى از پايانه هاى اتوبوس در حومه شهر،شهردارى دفاتر اقمارى را براى شعبه هاى گوناگون دولتى ساخته است تا ارتباط با مردمرا تسهيل كند.

توسعه در بيشتر اوقات توسط كاركنان مختلف نهاد هاى شهرى بدونمشاركت قوى عمومى در مراحل برنامه ريزى انجام مى شود. فقدان مشاركت عمومى همانندفرايند آغاز شده در دهه هاى ۶۰ و ۷۰ زمانى كه برزيل هنوز سلطه قانونى كه معتقد بهمنفعت تكنوكرات ها را داشت، نبايد قوى باشد بلكه به عكس با ادامه روند تكامل سيستممداخله بيشتر عموم ممكن است براى تداوم حمايت بيشتر ضرورى باشد. بدين ترتيب علتاصلى استفاده گسترده و محبوبيت اين سيستم چيست؟

مطالعات نشان مى دهد كه ۲۸ درصدجمعيت مالك اتومبيل به طور منظم از اين سيستم استفاده مى كنند.

به نظر مى رسد كهتوضيح اين موضوع با دلايل عملى مرتبط است. اتوبوس ها سريع هستند. شبكه خطوط آنهاشهر را به خوبى پوشش مى دهد و بسيار ارزان تر از سفر با خودروى شخصى هستند.

درمقايسه با شهر هاى ديگر برزيل اين شهر اعجازى از كارآمدى و سرعت است.هنوز اينواقعيت وجود دارد كه نزديك به هفتصد هزار خودروى شخصى روزانه در شهر تردد مى كنند. اين روند با رشد اقتصادى شهر در حال افزايش است و خودروها هنوز نماد قوى معرف رفاههستند.

در صورت بى قاعدگى (عدم تنظيم) خودرو هاى كورتيبا يك بار ديگر موجبازدحام ترافيكى و از بين رفتن كيفيت هوا در شهر مى شوند.

با را ه حل هاى ابتكارىساده با تركيبى بين شركت هاى خصوصى تحت كنترل دولت، برنامه ريزان شهرى قادر بهايجاد سيستمى شده اند كه به لحاظ اقتصادى خودكفا است و به هزاران شهروند كورتيبا وحومه آن به شكلى كارآمد خدمات ر سانى مى كند. اين نوع حمل و نقل به شكل قابل قبولىدر زندگى روزانه آنها ارزان است.


 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 12 فروردین 1399 ساعت: 17:43 منتشر شده است
نظرات(0)

تحقیق درباره تاریخچه برنج

بازديد: 15
تحقیق درباره تاریخچه برنج

تحقیق درباره تاریخچه برنج

مقدمه

واژه شلتوك از كلمه هندي چلتو (chalto) گرفته شده و در زبان انگليسي به شلتوك (دانه برنج همراه با پوست آن) Rice Paddyگفته مي شود. نام برنج از زبان هندي گرفته شده كه به آن Ariai  مي گويند.

در زبان انگليسي به برنج Rice گفته مي شود كه همان نام عمومي برنج است. در زبان فرانسه  Riz، در زبان ايتاليايي Rizo، روسي Ris و در زبان الماني Ries مي گويند. نام علمي آن Oryza  Satival مي باشد. در استان گيلان به برنج « بج» ( Bej) به خوشه ان « ورزه » ( Vorze ) و به شلتوك آن « جو» گفته مي شود.

 

خصوصيات گياهشناسي:

برنج با نام علميOryzaSativaاز تيرةGramineae گياهي است يكساله و علفي به طول 1 متر با برگهاي كشيده و غلافي و نوك تيز و گل آذين به شكل سنبله بوده و دانه‌ها داراي يك پوشش قهوه‌اي رنگي به نام سبوس مي‌باشد.

زيستگاه: اين گياه بومي جنوب شرقي آسيا بوده ولي در كشورهايي مثل چين،ژاپن،هيماليا و كانادا گسترش يافته است وهمچنين در مناطق تروپيكال رشد مي‌كند.

 


تاريخچه:

برنج به عنوان يك محصول غذايي مهم در سراسر جهان محسوب مي‌شود تا آنجايي كه بيش از  غذاي جمعيت جهان را تشكيل مي‌دهد. در كشورهاي آسيايي بيش از 9.% از مردمان از برنح به عنوان يك غذاي اصلي استفاده مي‌كنند. از آب برنج براي شستشوي زخم، اسهال خوني، ورم معده و روده استفاده مي‌كردند و همچنين از دمكردة ريشه و ساقه زيرزميني برنج در افزايش ترشح  ادرار و دفع سموم از بدن استفاده مي‌شود و خوردن سبوس برنج در كشورهاي چيني به عنوان ماده ضد پيري است.

مشخصات گياه شناسي

           برنج نباتي است از تيره غلات از جنس Oriza  كه گونه آن Sativa  است. گياهي است يكساله داراي ريشه هاي افشان و قوي كه عميق نبوده و معمولا در لايه فوقاني خاك تا عمق 20 الي 25 سانتي متر قرار مي گيرند. سازگاري ريشه برنج در زمين هايي است كه اكسيژن آن كم است زيرا ريشه نيازي به اكسيژن هوا ندارد و از اكسيژن محلول استفاده مي نمايد. ريشه تا زمان تشكيل پانيكول ( خوشه رفتن ) حداكثر رشد را مي نمايد.

همچنين برگ ها داراي پهنك باريك و بلند در بعضي انواع مانند O.Sativa كرك دار و در O.glaberrima  بي كرك هستند. زبانك (ليگول ) در برنج نسبتا بلند هستند. تعداد برگ روي ساقه در انواع مختلف برنج، متفاوت و به شرح زير است:

در انواع زود رس در روي هر ساقه 14 الي 15 برگ ( چمپا و غريب ).

در انواع متوسط زود رس حدود 16 الي 17 برگ ( سرد چمپا )

 

 

شرايط اقليمي مناسب براي شاليزار

    برنج را اصولاً محصول گرمسيري و نيمه گرمسيري بحساب مي آورند كه ويژه نواحي مرطوب استوايي در مناطق نسبتاً گرم و باتلاقي و يا معتدل است.(1)

اين گياه در طول دوره رشد آب فراوان نياز دارد كه در حدود 30000 متر مكعب در هكتار است. بنابراين بايد در مناطقي كه بارندگي در آن به اندازه كافي وجود داشته باشد كشت شود. در مناطقي كه بارندگي آنها در حدود 1000 ميلي متر باشد كشت برنج امكان پذير بوده و محصول خوبي بدست مي آيد. وجود سرما نيز باعث  توقف رشد برنج خواهد شد و توليد محصول را پايين مي آورد و متوسط دماي مورد نياز برنج حدود 33 درجه سانتي گراد است كه اين رقم در مورد ارقام زودرس كمتر و در مورد ارقام ديررس بيشتر است و ممكن است به 40 درجه سانتي گراد و يا حتي بيشتر نيز برسد.

بهترين درجه حرارت براي جوانه زدن بذر برنج 30 درجه سانتي گراد
مي باشد. بذر در درجه حرارت پايين تر از 10 درجه و بالاتر از 40 درجه سانتي گراد جوانه نمي زند، لذا براي جوانه زدن هيچكاه نبايد در جاي خنك و يا خيلي گرم گذاشته است. با توجه به مطالب گفته شده مي بايست بذور برنج را در آبي با درجه حرارت مناسب خيساند ( 22- 30 درجه سانتي گراد موجب تسريع در جذب آب و جوانه مي گردد )، تا بدين وسيله رشد جنين افزايش يافته و جوانه زدن يكنواخت صورت گيرد.

ميانگين دماي محيط كشت برنج بايد بين 22-30 درجه سانتي گراد باشد هرگاه دماي محيط از 13 درجه سانتي كراد پايين تر آيد برنج با سرما روبرو مي شود. همچنين هرگاه دماي محيط از 40 درجه سانتي گراد بيشتر شود باعث اختلال در رشد ريشه خواهد شد و گياه را از بين مي برد. دماي محيط كشت در طول دوره رشد همواره بايد متناسب با مراحل رشد گياه باشد. دماي مذكور بويژه در زمان گل دادن بايد مناسب و كافي باشد، زيرا در اين دوره گياه به حداكثر درجه حرارت نياز دارد. بهترين دما در اين زمان 23 درجه سانتي گراد است. چنانچه در اين مرحله از رشد برنج دماي محيط پيرامون بعللي پايين باشد و رطوبت هوا نيز بيش از اندازه طبيعي بالاتر از 80 درصد باشد تلقيح بخوبي انجام شده و دانه تشكيل نخواهد شد، بعبارت ديگر برنج پوك شده و در نتيجه ميزان توليد محصول به اندازه قابل ملاحظه اي پايين خواهد بود. بطور كلي رطوبت در محيط كشت برنج نبايد كمتر از 40 درصد و بيشتر از 90 درصد باشد .

برنج گياهي است ويژه كاشت در مناطق باتلاقي و بنابراين محيط كشت برنج هميشه بايد به صورت غرقاب باشد. با وجود اين در عمل تنفس اين گياه اختلالي بوجود نمي آيد  زيرا برنج مي تواند از اكسيژن محلول در آب استفاده نموده و نياز تنفسي خود را برطرف نمايد. همچنين مي توان مقداري از اين اكسيژن را از طريق ساقه تامين نمايد.

بطور كلي دماي آب در روز بايد دو برابر شب يعني حدود 31 درجه  سانتي گراد باشد، معذالك آب داخل كرنها را بايد در شب خارج نمود تا دماي خاك در شب كاهش يابد و مجدداً با وارد كردن آب خنك دما را كاهش داد. اين عمل مزيت مهمي دارد و آن اين است كه در نتيجه اين عمل تنفس گياه در شب كاهش يافته و از تجزيه مواد آلي توليد شده در روز جلوگيري بعمل مي آيد.

شدت نور نيز در رشد گياه برنج تاثير مهمي دارد. بطوري كه اين گياه براي انجام عمل تلقيح به شدت نور بالايي نياز دارد. ار تفاع از سطح دريا در رشد برنج تاثير زيادي نداشته و اين گياه را مي توان تا ارتفاع 1400 متري از سطح دريا نيز كشت نمود. شرايط اقليمي استانهاي گيلان و مازندران به دلايل زير براي كشت برنج مناسب مي باشند.

جدا شدن جلگه هاي پست خزر از فلات مركزي ايران توسط رشته كوههاي البرز سب ايجاد آب و هواي معتدل مديترانه اي با درصد رطوبت بالا در استان گيلان شده است. مجاورت استانهاي گيلان و مازندران با درياي خزر وجود توده هاي كوهستاني اورال باعث بوجود آمدن منطقه اي باران خيز شده است. مجموع شرايط حاصله باعث شده كه كشت برنج  در اين مناطق موفقيت آميز باشد.( ميانگين دماي مناسب براي كشت برنج حدود 24 درجه سانتي گراد است كه اين رقم در تابستان به36 درجه سانتي گراد نيز مي رسد. )

ميزان بارندگي در استان گيلان اغلب بالاتر از 800 ميلي متر است و اغلب ممكن است اين رقم به 2000 ميليمتر برسد كه اين مقدار مناسب براي كشت برنج است. اين استان از نظر رطوبت نيز براي كشت برنج مناسب مي باشد. رطوبت مناسب براي كاشت برنج 70 تا 80 درصد است. شرايط مذكور باعث شد تا كاشت برنج در شمال كشور رونق يافته و با موفقيت همراه باشد. البته گاهي اوقات نيز بارندگي مصادف با زمان تلقيح برنج بوده كه در اين صورت شديداً تاثير منفي روي توليد محصول خواهد داشت. همچنين گاهي اوقات نيز بارندگي هاي شديد و مداومي در زمان كشت برنج انجام مي گيرد كه سبب ورس محصول شده و برداشت آن را با مشكل روبرو مي سازد.


كودهاي مناسب براي شاليزار

    كودهايي كه در مزارع شالي كاري بكار مي روند عبارتند  از:

كودهاي سبز  - كودهاي دامي  - كودهاي شيمايي

كودهاي سبز

    كودهاي سبز باقيمانده گياهان است كه پس از برداشت محصولات قسمتي از آن در خاك باقي مي ماند و داراي اهميت زيادي براي حاصلخيزي خاك است. مثل كلش و سبوس، برگ، ساقه و باقيمانده ريشه ها.

اضافه شدن مواد آلي به خاك توسط گياه بستگي به نوع كشت و آب و هوا دارد. كلش به برگ و ساقه گياهن تيره غلات گفته مي شود كه عمده ترين مواداوليه توليد كننده و قسمت آلي و هوموس خاك را تشكيل مي دهد و از نظر پتاس و كلسيم غني است. افزودن اين ماده در خزانه باعث افزايش مواد غذايي سطح خاك مي گردد. كلش داراي مواد شيميايي زيادي است ولي عموماً فاقد اسيد هوميك است.كلش را مي توان مستقيماً به خاك افزود و يا اينكه ابتداء آن را در محل مخصوصي تبديل به كود نمود و سپس به خاك اضافه كرد. شخم كود سبز بايد سطحي باشد، زيرا اگر شخم عميق صورت گيرد كلش در زير خاك بدون تخمير و پوسيده مانده و موجب اختلالاتي در خاك مي گردد. كودهاي سبزي كه در شاليزارها استفاده مي گردد عموماً شبدر يا يونجه است.

با توجه به اينكه هر هكتار زراعت برنج در طول هر دوره رشد به 80 تا 150 واحد ازت نياز دارد و خاك برنج كاري بايد هميشه از عناصر مصرفي غني باشد مقدار ازت خاك نبايد از 2/1 در هزار هكتار كمتر باشد . استفاده از كودهاي شيميايي ازت دار براي تامين اين مقدار ازت به خاك برنج كاري هزينه هاي گزافي را مي طلبد. بر اين اساس محققين پژوهشگران در كشورهايي نظير ژاپن، چين و ويتنام بعد از تحقيقات زياد متوجه شدند كه نوعي سرخس بنام آزولا (Azolla  ) كه از تيره Salriniaceae   مي باشد، وجود دارد  كه بين اين گياه و نوعي جلبگ همزيستي وجود داشته و جلبك به علت جذب ازت موجود در جو يا ازتي كه به صورت محلول در آب وجود دارد هر ساله مقدار زيادي ازت در حدود 200 كيلوگرم به خاك مي افزايد.

 آزولا را چند ماه قبل از شروع كشت برنج در مزرعه يا شاليزار كشت
مي كنند و پس از حدود 3 تا 4 ماه از آن را با خاك كاملاً  شخم مي زنند و سپس نشاء هاي برنج را روي آن مي كارند. گياه آزولا علاوه بر اينكه باعث افزايش ازت خاك مي گردد در كنترل علفهاي هرز نيز موثر و مفيد است، چون مانند لايه اي سطح آب را مي پوشاند. همچنين آزولا باعث بهبود خصوصيات فيزيكي خاك نيز مي گردد ولي بايد توجه نمود كه در تعارض با برنج قرارنگيرد. دوره رشد آزولا در هر مرحله حدود يك ماه است كه در اين مدت 10 تا 15 تن محصول تر توليد مي نمايد كه در نتيجه 20 تا 40 گرم ازت حاصل مي گردد.

 

كود دامي

    استفاده از كود دامي براي خاكهاي شاليزار امري مهم و ضروري است. كشاورزان بايد هر ساله كود دامي به خاك اضافه نمايد، زيرا كود دامي مهمترين منبع توليد هوموس خاك است كه در نتيجه موجب افزايش ازت خاك خواهد شد . كودهاي دامي از قبيل: كود اسب، كود گاو، كود گوسفند، كودهاي مخلوط قديمي و كود طيور مي توانند مورد استفاده قرار گيرند.

در آب و هواي مرطوب مانند گيلان كه رطوبت زياد است نبايد مقدار كود مورد استفاده از 10 تا 12 تن در هر هكتار تجاوز نمايد. بهترين مقدار مصرف كود دامي در زمين هاي هوموس رسي يا ليموني 8 تا 10 در هر هكتار است. در زمينهاي شني، مانند شاليزارهاي اطراف سواحل دريا اين مقدار افزايش يافته و ممكن است بسته به درصد شن و فقير بودن خاك تا 20 تن در هكتار برسد.

كودهاي دامي داراي مواد آلي و معدني عناصر پر مصرف از قبيل فسفر، پتاس، كلسيم، منيزيم، گوگرد، منكنز. بور، مس و كبالت مي باشد كه در غني سازي خاك شاليزار بسيار مهم بوده و در نتيجه باعث افزايش محصول برنج خواهد شد و هر ساله از پرداخت هزينه گزاف جهت تامين كودهاي شيمايي پرهيز مي شود. كودهاي دامي را بايد در پاييز و قبل از از رسيدن فصل سرما به خاك افزود. اين نوع كودها بايد كاملاً پوسيده باشند، در غير اين صورت باعث رشد بي رويه علفهاي هرز شاليزار شده و همچنين جذب آن نيز توسط گياه مشكل خواهد شد و سبب عوارض و بيماري نيز روي برنج مي گردد.

 

كودهاي شيميايي

     برنج درطي دوره رشدخود به سه نوع كود ازت، فسفرو پتاس نيار بيشتري نسبت به ساير عناصر دارد كه بايد دراين مدت بطريق صحيح و مناسبي در اختيار گياه قرار داده شود.

ازت

    ازت از جمله بهترين كودهاي شيميايي در خاك است و اين عنصر موجب سرعت رشد، سهولت تنفس، شادابي رنگ بوته ها  افزايش رشد ريشه ها، بالا رفتن مقدار پروتئين گرديده و همچنين اضافه كردن ازت به خاك باعث افزايش سطح برگ مي گردد و بيشترين تاثير آن زماني است كه قبل از تشكيل خوشه به گياه داده شود. در خاكهاي رسي مقدار مصرف كمتر و در خاكهاي شني بشتر است. كود ازته را بيشتر به صورت آمونياكي به خاك  مي افزايند ولي در آخرين مرحله مي توان آن را به صورت نيتراتي نيز به خاك افزود. استفاده از كود اوره ( شكري ) كه داراي 46 درصد ماده ازته قابل جذب است بيشتز از كودهاي ديگر در برنجكاري مورد استفاده قرار مي گيرد. كود اوره بهترين و مناسبترين ماده ازته براي مزارع برنج محسوب مي شود.

مقدار مصرف كود ازته با توجه به نوع خام و واريته ها يا رقم، شرايط اقليمي و اكولوژيكي مطابق ارقام گفته شئده متغير است. مواد ازته را بايد همواره به موقع و به اندازه مناسب به خاك شاليزار افزود زيرا در غير اين صورت براي محصول مضر خواهد بود. طول عمر ازت در خاك كم است و بايد آن را در دو مرحله به خاك افزود. نصف كود ازته را قبل از كاشت يا در موقع نشاء و نصف ديگر را 20 تا 30 روز قبل از ظهور پانيكول ( خوشه سنبل) بخاك مي دهند.

فسفر

    فسفر يكي ديگر ازعناصر تشكيل دهنده برنج بوده و از عناصر مهم و ضروري در رشد برنج است. درد غلات ثابت شده است كه 80 درصد فسفر در اوايل جواني گياه مصرف مي شود و زيادي فسفر به ندرت مضر است. فسفر باعث توليد ريشه هاي قوي و گسترده ساقه هاي محكم و ضخيم تشكيل و پر شدن دانه ها، افزايش كميت محصول و زود رسي محصول برنج مي شود. كودهاي فسفر را بايد خيلي زودتر قبل از كاشت بخاك افزود و آنرا عمق 10 تا 15 سانتي متر با خاك مخلوط نمود.

 

پتاس

    پتاسيم يكي از عناصر تقريباً مهم تشكيل دهنده بافت لغات بوده و مقدار آن در گياهان مختلف 5/2 تا 5 درصد وزن ماده خشك است. پتاسيم برعكس فسفر و ازت در تركيبات سلولي شركت نمي كند و تنها نقش آن بيشتر در فعل و انفعالات گياهي مهم است. برنج قسمت اعظم پتاسيم را بين مرحله پنجه زني و توليد پانيكول جذب مي نمايد. بطور كلي گياهان تيره غلات در حدود 100 كيلوگرم پتاسيم (K2O ) را از خاك جذب مي نمايند.

پتاسيم در برنج موجب ثبات گياه، بهتر انجام شدن عمل تلقيح، افزايش مقاومت گياه در برابر بيماريها، رشد و نمو گياه و تسهيل انتقال نشاسته ار برگها به دانه مي گردد. همچنين پتاس با ازت اثر رقابتي داشته و باعث مي شود ازت بيشتري جذب گياه گردد و سنتز ازت را نيز در گياه مساعد مي سازد. مصرف بيش از حد ازت مي توان مضر باشد، بطوري كه مانع جذب آهن خواهد شد. چون برنج در خاكهاي اسيدي رشد مي نمايد و همچنين املاح پتاس در آبهاي مشروب برنج گيلان موجود است در نتيجه مقدار مصرف پتاس خيلي كم است. كمبود پتاس سبب زرد شدن برگ گياه شده كه اين عمل از برگهاي مسن آزاد مي گردد و سپس به قهوه اي تبديل شده و سرانجام برگها خشك شده و مي ريزد. كود پتاس را معمولاً  2 تا 3 ماه قبل از كاشت و در هنگام شخم پاييز به خاك مي دهند و آن را تا عمق 15 سانتي متري با خاك مخلوط مي نمايند. بطور كلي پتاس خاك برنج كاري هرگز نبايد كمتر از 30% باشد. بطور خلاصه كود دامي و كودهاي پتاسيك و فسفر را در پاييز و در هنگام شخم به زمين مي دهند و كود ازته را در دو مرحله به خاك مي افزايند

 


آفات برنج

برنج از مهم ترين غذاي اصلي مردم كشور ماست و از نظر اهميت پس از گندم در مرحله دوم قرار دارد.

بر اساس آمار وزارت كشاورزي سطح زير كشت اين محصول حدود ششصد هزار هكتار است كه نزديك به 75% آن در استانهاي مازندران، گيلان وگلستان قرار دارد. محصول ساليانه برنج سفيد در كشور به حدود 650/1 هزار تن برآورد شده است كه در حال حاضر نزديك به 75 درصد نياز داخلي را تامين مي نمايد. با توجه به رشد سالانه 5/1 درصدي افزايش جمعيت ميزان جمعيت در بيست سال آينده به يكصد ميليون و نياز داخلي به برنج سفيد نيز به حدود 500/3 هزار تن در سال خواهد رسيد. و در آن صورت بايد با توجه به توليد 650/1 هزار تن سالانه برنج در داخل كشور، نزديك به 55 درصد نياز داخلي از طريق برنج وارداتي از خارج تامين گردد.

در كشور ما به دليل كمبود آب، امكان افزايش سطح زير كشت بسيار محدود است لذا براي جلوگيري از خطر افزايش واردات برنج از خارج، ضمن توجه بيشتر به كشت ارقام پرمحصول لازم است در زمينه كاهش ضايعات، به ويژه ضايعات ناشي از حمله آفات، بيماري و علفهاي هرز برنج اقدامات عملي و موثر انجام گيرد.

در اين راستا ضروري است كه كارشناسان و مروجين كشاورزي مستقر در مناطق با شناخت كافي از عوامل كاهش دهنده محصول به ويژه آفات، بيماريها و علفهاي هرز، با بهره گيري از نتايج تحقيقات انجام يافته و دستورالعملهاي اجرايي، به آموزش و راهنمايي كشاورزان پرداخته و همراه با آنها با عوامل ياد شده مبارزه نمايند.


عوامل مهم كاهش دهنده محصول

در ميان عوامل كاهش دهنده محصول، آفات، بيماريها و علفهاي هرز نقش اساسي دارند.

آفات

آفات برنج با توجه به اينكه در مزرعه يا انبار موجب خسارت مي گردند به دو گروه آفات مزرعه و انبار تقسيم مي شوند.

آفات در مزارع

با وجود اينكه تعدادي از امراض و آفات به مزارع برنج درايران حمله مي كنند، با اين همه مزارع برنج ايران از پاكترين مزارع برنج در دنيا به شمار مي روند. زيرا در حال حاضر بسياري از امراض و آفاتيكه در تمام دنيا به شاليها حمله مي كنند، درايران يا وجود ندارند و يا اينكه بدلايل آب و هوايي آسيب زياد وارد نمي كنند. بهرحال مهمترين آفات شناخته شده درمزارع برنج بالاخص در ايران به ترتيب جدول زير مي باشد.

اگر چه تعداد اين آفات در سراسر جهان نسبتاًٌ زياد و به بيش از بيست مورد مي رسد ولي در مزارع برنج ايران در حال حاضر از ده گونه كمتر است كه بعضاًٌ به غير از برنج به محصولات ديگر مانند ذرت و گندم نيز خسارت وارد مي نمايد. اين آفات شامل:

مگس خزانه Ephydra afghanica

كرم  ساقه خوار معمولي برنج chilo supressalis

كرم ساقه خوار آسيايي يا ساقه خوار زرد برنج Trypoyza inscertulus

كرم ساقه خوار نيشكر sesamia. Nonagroides

كرم برگ خوار سبز برنج Naranga diffiusa= N aenescens

شب پره تك نقطه اي برنج Mytimna unipuncta

سرخرطومي ريشه برنج Hydronomus sinuaticollis

زنجره برنج cicadella viridis


روشهاي مختلف كشت برنج

برنج معمولاً در نقاط مختلف دنيا به دو روش مستقيم و غير مستقيم كشت مي شود كه در ادامه اجمالاً به بررسي هر دو روش مي پردازيم:

الف: روش مستقيم: در روش مستقيم نيز به دو طريق عمل مي شود:

روش كاشت قبل از غرقاب كه در اين روش بذر برنج را با يك بذرپاش رديفكار به عمق 2-5 سانتي متري خاك خشك مي كارند و آنگاه به منظور تامين و تخمين جوانه زدن بذر و ريشه اوليه گياه يك آب سبك به زمين مي دهند و بعداً هنگامي كه ارتفاع بوته ها به 15 تا 20 سانتيمتري رسيد خاك را غرقاب مي نمايند. اين روش كاشت گر چه سريع و مطلوب است ولي موجب حمله و افزايش علفهاي هرز چون گونه هاي جنس سوروف مي شود.

روش كاشت حين غرقاب: در اين روش زمين را بلافاصله بعد از كاشت غرقاب مي‌نمايند. از مزاياي اين روش مي توان به مصون ماندن بذر از گزند پرندگان اشاره نمود و همچنين در اين روش علفهاي هرز تك لپه اي نيز نمي توانند ريشه گذاري كنند، ولي عيب عمده آن اين است كه چنانچه بذر در روي گل قرار نگيرد و روي آن پوشيده گردد جوانه زدن به تاخير مي افتد و در نتيجه بذر فاسد مي گردد  و يا اينكه ريشه توليديش قادر به رشد نخواهد بود.

ب: روش غير مستقيم: در اين روش بذر را در خزانه كشت كرده و پس از رسيدن به رشد معيني بوته هاي جوان را كه نشاء مي نامند به مزرعه انتقال مي دهند. در اين روش بيرون آوردن بوته‌ها از خزانه و انتقال آن به زمين با دست انجام مي شود.

در هنگام نشاء كردن، زمين اصلي را غرقاب نموده و 3 الي 5 بوته را به فواصل 30-25 سانتي متري در داخل زمين فرو مي كنند. بعد از عمليات نشاء كاري آب را از روي زمين خارج مي كنند و تا ارتفاع خاصي سطح آن را كاهش مي دهند تا بوته ها بتوانند بهتر رشد كنند. در حدود 20 الي 25 روز قبل از برداشت آب را از مزرعه خالي كرده و تا آن هنگام، آبياري را نيز قطع مي نمايند.

خزانه و شرايط آن

خزانه غالباً قطعه زمين كوچكي است كه مساحت آن تقريباً 6/1 تا 25/1 و يا 50/1 مزرعه اصلي است. بعد از برداشت برنج زمين خزانه را در پاييز به عمق 15 الي 20 سانتي‌متر شخم زده و رها مي كنند و دراوايل بهار با اضافه كردن كود دامي آن را غرقاب نموده بوسيله تيلر يا گاوآهن مجدداً شخم سطحي مي زنند تا بصورت گل كامل درآيد. با اين عمل بافت فيزيكي خاك را به هم زده و نفوذپذيري آن را مي كاهند. پس از خشك شدن مجدد غرقاب نموده و با از بين بردن كلوخها كودهاي ازته و فسفره به آن اضافه مي نمايند و تسطيح مي كنند. سپس سطح آن را كرت بندي نموده و تا ارتفاع 3 سانتي متري داخل آن آب وارد كرده و با دست بذرها را مي كارند. معمولاً بذرپاشي بسيار پرپشت صورت مي گيرد.

بعد از دو الي سه روز آب داخل خزانه را خارج كرده روي بذرها كلش سوخته ريخته و با يك قطعه چوب به سطح خاك فشار وارد مي كنند تا بذر به سطح خاك بچسبد. معمولاً روزها مقداري آب به خزانه مي دهند. اگر هوا سرد باشد كف خزانه را پوشش نايلوني مي دهند تا جوانه‌هاي سبز شده سرمازده نشوند. پس از اينكه ارتفاع گياه به 20 25 سانتي متر رسيد، اقدام به انتقال آن به مزرعه اي اصلي مي نمايند. اگر چنانچه دو روز قبل از انتقال كف خزانه را غرقاب كنند ريشه گياه براحتي بيرون مي آيد. در غير اين صورت يا بوته هاي جوان از بين مي روند و يا ريشه‌هاي توليد شده به سختي با خاك مزرعه سازگار خواهند شد.

نشاء كاري برنج

با توجه به اينكه نشاء كنده شده از خزانه را در جاي خنك و سايه يا داخل آن مي‌توان يك يا دو روز نگهداري نمود ولي روش معقول اين است كه همزمان با خروج از خزانه در مزرعه نشاءكاري گردد. در شرايط معمولي نشاءهايي كه صبح كنده شده و همان صبح كاشته شده اند محصول خوبي مي دهند. هنگام كندن نشاءها بايد دقت شود ريشه ها كنده نگردد. معمولاً هر دسته نشاء شامل 200 الي 300 نهال متوسط است. غالباً براي كاشت نهالها به اندازه هاي مساوي از طناب و خط كش استفاده مي نمايند. از وسيله مخصوص اين كار هم كه طول ضلع آن در حدود 25 سانتي متر و ضلع جانبي آن دو متر است استفاده مي شود.

ممكن است براي نشاءكاري از يك ماركور هشت ضلعي استفاده گردد. پس از نشاءكاري با رها كردن آب در مزرعه ارتفاع آن را چند روزي در سطح بالا نگه مي‌دارند، زيرا اولاً اين كار از كم شدن درجه حرارت در شب و دوم اينكه مانع رشد علفهاي هرز مي شود و سوم اينكه آب بعنوان يك قيم عمل كرده و از ورس يا خوابيدن نشاء جلوگيري مي نمايد.

چون زراعت برنج بطور كوپه اي صورت مي گيرد در هر كوپه بطور عادي 4-6 نشاء در هر سوراخ كاشته مي شود. ثابت شده است اگر نشاءكاري به موقع انجام گيرد پنجه زني مي تواند جبران كمي تعداد نشاء درهر كوپه را بنمايد و همچنين مي توان تا 4 برابر در هر هكتار بوته ها را افزايش داد، اگر چنانچه نشاءكاري دير انجام گيرد، گياه وقت كافي براي پنجه زني نخواهد داشت.

نشاءها را بايد در اراضي كم قوت و نواحي سرد نزديك به هم كاشت، ولي در نواحي گرم و يا اراضي پرقوت و ارقام خوب پنجه زن مي توان فواصل را زياد نمود. بهترين زمان نشاءكاري در شمال ايران از پانزدهم ارديبهشت ماه تا پانزدهم خرداد است و درخوزستان بعد از 15 خرداد خواهد بود. نشاءكاري تا حد لازم بايد كم عمق باشد در غير اين صورت عمق زياد باعث تاخير در ريشه دادن مي شود.

 


عمليات داشت

آبياري:

     آبياري شاليزار از مهمترين عملياتي است كه بايد در زراعت برنج بدقت انجام گيرد، چون برنج گياهي است باتلاقي و بايد ريشه آن هميشه در داخل آب قرار گيرد در غير اين صورت محصول به عمل آمده خوب نخواهد بود. از حدود اواسط فروردين كه كاشت بذر در خزانه شروع مي شود تا اوخر مردادماه كه زمان برداشت برنج است آبياري بايد بطور مداوم انجام گيرد. آب مورد نياز توسط كانالهاي آبرساني به مزارع برنج وارد مي شود. مقدار آب مورد نياز براي برنج بستگي به روش كاشت، ابعاد كرتها، تراكم بوته ها، مقدار مصرف مواد تقويت كننده، نوع و بافت خاك، شرايط اقليمي، شرايط اكولوژيكي و رقم يا واريته هاي مورد كاشت داشته و به طور كلي درارقام زودرس نياز آبي كمتر ودر ارقام ديررس  نياز آبي بيشتر است.

برنج در طول دوره رشد خود به طور متوسط به 30000 تا 35000 متر مكعب آب نياز دارد. اين مقدار آب بايد در هنگام پنجه زني، تشكيل پانيكول و هنگام گل دادن به اندازه كافي در اختيار گياه قرار گيرد. اگر در مرحله تشكيل پانيكول و گل دادن، آب و رطوبت كافي در اختيار گياه قرار نگيرد، تلقيح به خوبي انجام نشده و برنج به دست امده داراي عملكرد پاييني خواهد بود. زيرا در رطوبت كم دانه هاي گرده نمي تواند به تخمدان نفوذ نمايد و در نتيجه تلقيح انجام نمي گيرد.

به طور كلي زمين هاي رسي و سنگين داراي نياز آبي كمتر ولي شاليزارهاي با خاكهاي شني احتياج به آب بيشتر دارند. همچنين هر چه ميزان تراكم علفهاي هرز در شاليزار بيشتر باشد به همان نسبت ميزان مصرف آب توسط اين علفهاي هرز زيادتر شده و نياز آبي را افزايش مي دهند. يكي ديگر از عوامل مهم در رسيدن برنج دماي هوا و آبياري است. وقتي كه درجه حرارت متوسط زياد باشد برنج ممكن است زودتر برسد. در اين حال به كار بردن آب سرد براي آبياري برنج ممكن است رسيدن برنج را به تاخير بياندازد.

بطور كلي برنج- را تا زماني كه كليه شلتوكها بقدر كافي خشك نشوند نمي توان برداشت كرد و همينطور براي اينكه خطري آنها را در انبار تهديد نكند ( مقدار رطوبت 14-24% ). بنابراين بهترين زمان برداشت هنگامي است كه رنگ خوشه ها به زردي گراييده و دانه ها در بخشهاي پايين خوشه ها سخت شده باشد و در اين مرحله رطوبت داخل دانه 20 تا 27 درصد مي باشد. اگر چنانچه برداشت برنج هنگامي كه رطوبت دانه به كمتر از 20% برسد‏، خطر ريزش دانه ها هنگام درو، محصول را تهديد مي كند. براي تسريع در خشكانيدن محصول مي توان مواد شيميايي مثلاً كلرات منيزيم و كلرات سديم را با استفاده از هواپيما بر روي محصول پاشيد. البته به شرط داشتن 21 تا 31 درصد رطوبت در دانه. زمان برداشت هم، بستگي به شرايط آب و هوايي و رقم برنج دارد. معمولاً در شمال ايران برداشت برنج از اواخر مردادماه تا اوايل مهرماه است. بر اساس زمان كاشت تا برداشت سه رقم برنج وجود دارد.

رقم برنج

زمان كاشت تا برداشت

گروه ارقام زودرس

گروه ارقام نيمه رودرس

گروه ارقام ديررس

120 تا 139 روز

140 تا 159 روز

بيش از 160 روز

درحالت كلي مدت زمان كاشت تا برداشت برنج بين 80 تا 270 روز مي باشد. وقت در هنگام درو بسيار مهم است، زيرا پانيكولها بايد به طرف بالا گذاشته شود تا بر اثر تكانها و ضربه ها خوشه ها فرونريزد  و شلتوكها نيز از خوشه ها جدا نگردد. دسته هاي درو نشده بايد يك شبانه روز جلوي آفتاب پهن شوند تا خشك شوند.


عمليات برداشت

    دروگرها و كمباين غلات ويژه مناطق معتدله براي برداشت برنج نيز مناسب هستند. به طور كلي برداشت برنج را نمي توان تا هنگامي كه كليه شلتوكها به قدر كافي خشك شوند ( مقدار رطوبت 14 12 درصد ) و در انبار خطري تهديدشان نكند به تاخير انداخت، لذا برداشت را معمولا‌ً زماني بايد شروع كرد كه رنگ خوشه ها به زردي گراييده و دانه هاي پايين خوشه در مرحله خميري سفت باشند. در اين مرحله رطوبت محتوي دانه از 20 تا 27 درصد متغير است.

چنانچه برداشت محصول تا مرحله كاهش رطوبت دانه به كمتر از 20% به تاخير افتد تلفات ناشي از ريزش ممكن است  تا حدود زيادي افايش يابد. به طور كلي برداشت زماني صورت مي گيرد كه رنگ بوته ها به زردي رفته و گياه به رسيدن فيزيولوژيكي رسيده باشد، يعني رشد و نمو بوته خاتمه يافته باشد. در اين هنگام دانه ها سفت و با فشار بين دو انگشت دست شكسته و له نمي شود. در شمال ايران برنج را از اواخر مرداد تا اوايل مهر برداشت مي كنند. حدوداً بيست روز قبل از برداشت محصول، بايد كلي آب را از مزرعه خارج نمود تا عمل برداشت آسانتر و سريعتر انجام گيرد. عمل برداشت معمولاً با دست و يا بوسيله ماشين انجام مي گيرد. در طريقه برداشت دستي، شخص دروگر دسته چوبي داس را در دست گرفته و با دست ديگر ساقه ها را مي گيرد و ساه گياه را مي برد. سپس محصول را دسته دسته در روي باقيمانه ساقه ها كه ارتفاعاي در حدود 25 تا 35 سانتي متر دارند قرار مي دهند تا نسبتاً خشك شود. دسته هاي برنج را طوري در روي زمين قرار مي دهند كه پانيكولها بطرف بالا و ساقه ها پايين باشند. ماشين هاي دروگر ساقه هاي برنج را بريده و در روي زمين قرار مي دهند كه پانيكولها بطرف بالا و ساقه ها پايين باشند. ماشين هاي دروگر ساقه هاي برنج را بريده و در روي نواري به طول مزرعه در روي زمين گذاشته مي شود.

 دقت در انجام درو بسيار مهم است، زيرا در در اثر تكانها و ضربه ها، ساقه ها شديداً برزمين مي خورند و بيم آن مي رود كه خوشه ها خورد و شلتوك از خوشه جدا گردد. بنابراين بايد نهايت دقت را انجام داد تا ساقه هاي برنج پس از بريده شدن به آهستگي جمع آوري و در روي نواري قرار گيرند. بعد از برداشت دسته هاي برنج برداشت شده را به مدت يك شبانه روز در مقابل تابش آفتاب و جريان هوا قرار مي دهند تا نسبتاً خشك شود. پس از آن خوشه ها را به انبار حمل كرده تا كاملاً خشك شوند، سپس خوشه ها را كوبيده و دانه ها را جدا مي كنند و به كارخانه هاي برنج پاك كن حمل كرده تا دانه ها را از پوسته جدا كنند.

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 11 فروردین 1399 ساعت: 20:04 منتشر شده است
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 1652

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس