تحقیق و پروژه رایگان - 1616

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

قرآن و راهكارهاي غلبه بر مشكلات روحي و رواني

بازديد: 391

به نام خدا

قرآن و راهكارهاي غلبه بر مشكلات روحي و رواني

تهیه و تنظیم : ابوالفضل عرب عامری

انسان در دنياي تضادها، گرفتار مشكلات فردي و جمعي و يا رواني و جسماني بسيار است. كسي را نمي توان يافت كه از مشكلات و معضلات سخن نگويد و يا از آن ننالد. از اين رو، شناخت و يافتن راهكارهايي براي برونرفت از اين مشكلات، دغدغه هر انساني است. حتي كساني كه از راهكارهاي موفقيت، سخن مي گويند و طرح ها و پيشنهادهايي را در اين زمينه ارايه مي دهند، در حقيقت به نوعي سخن از راه هاي برونرفت از مشكلات و دشواري هايي مي كنند كه مانع عمده در سر راه تحقق آرماني است كه از آن به عنوان موفقيت ياد مي كنند. مقاله حاضر در صدد تبيين راهكارهاي قرآن جهت برون رفت از مشكلات روحي و رواني است كه با هم آنرا از نظر مي گذرانيم .

چگونگي مواجهه با مشكلات

برخي از مشكلات و دشواري ها به گونه اي است كه انسان حتي با عقل جمعي و مشاوره با ديگراني چون استادان آگاه و كارشناسان نمي تواند راهي براي بيرون آمدن از آن بيابد. مواردي كه به حق مي توان گفت كه انسان در آن حالت از همه كس و همه چيز نوميد مي شود و همه درهاي رهايي را به سوي خود بسته مي بيند. در اين گونه موارد است كه پاي رمالان و دلالان باز مي شود تا با سركيسه كردن مردم راه برونرفت را در اختيار ايشان بگذراند. راه هايي چون فال قهوه و پيش گويي و ورد و جادو و جفر و اسطرلاب از روش هاي كساني است كه وامانده و نوميد از يافتن راهي معقول و معمول براي رهايي از مشكلات خود هستند. برخي نيز در اوج مشكلات به جهت سستي بنيادهاي بيشني و گرايشي دست به خودكشي مي زنند. در حقيقت به جاي حل و فصل مشكلات مي كوشند تا با پاك كردن صورت مساله يعني خويشتن خويش، از رنج مشكلات و گرفتاري ها برهند. اين اوج نوميد و ياس است كه خداوند از آن به قنوط تعبير مي كند و در قرآن مي فرمايد: اذا مسه الشرفيؤس قنوط (فصلت آيه 49)؛ هنگامي كه به آنان شر وبدي مي رسد (و گرفتار مشكلات و ناملايمات زندگي مي گردند پس مايوس و نوميد مي گردند. در جايي ديگر اين افراد و اشخاص را انسان هايي گمراه مي شمارد كه حق و راه درست را نشناخته و بدان سو نمي روند: و من يقنط من رحمه ربه الا الضالون (حجر آيه 56)؛ و جز گمراهان كسي از رحمت پروردگارش مايوس و نوميد نمي شود.

علوم غريبه و راهكارهاي پيشنهادي آن

برخي با توجه به تاييد علوم و دانش هايي كه در اصطلاح از آن علوم غريبه ياد مي كنند مي كوشند با استمداد و ياري از آن مشكلات خود را كه از طرق عادي و معمولي و اسباب ظاهري و طبيعي قابل حل و فصل نيستند، حل نمايند. در برخي از آيات و حتي روايات از توانمندي هاي برخي از افراد چون هاروت و ماروت (بقره آيه 102) و جنيان كه داراي قدرت فوق العاده اي بوده اند (نمل آيه 39 و 40 نيز جن آيات 6 و 7) سخن رفته است. سحر و جادو در برخي موارد تاييد شده و اين دانش ها به عنوان علومي ياد شده است كه توانمندي هاي خاصي براي انسان فراهم مي آورد. از اين رو هر چند كه برخي از رفتارها و استفاده ها و يا سوء استفاده ها مورد نكوهش و سرزنش قرار گرفته است ولي اصل آن مورد ترديد نيست. از اين رو برخي بر اين باورند كه مي توان با استفاده مشروع از اين علوم و دانش ها به مقصد و مقصود رسيد و مشكلات را از پيش رو برداشت. اما ناگفته نماند كه اين علوم و دانش ها در اختيار هر كسي نيست و افزون بر دور بودن از دسترسي توده مردم، موجبات سوء استفاده نيز در آن فراوان است. اين را ه ها نه تنها در اختيار همگان نيست بلكه دغل كاران در اين عرصه زياد هستند. افزون بر اين كه اين علوم و دانش ها به گونه اي نيست كه عموم مردم بتوانند از آن بهره گيرند. بنابر اين بهترين راهكار آن است كه انسان با استفاده از كوتاه ترين و مناسب ترين و درست ترين و كم هزينه ترين راه كه در اختيار همگان است به مقصد و مقصود دست يابد. اين راه همان چيزي است كه ما از آن به راهكارهاي قرآني براي برونرفت از مشكلات و معضلات دنيايي و اخروي، مادي و معنوي ياد مي كنيم.

نگاه قرآن به علل مشكلات

قرآن براي مشكلات و دشواري ها وبدي هايي كه انسان بدان گرفتار مي شود عللي را بيان مي كند. شناخت اين علل مي تواند براي درك و فهم بهتر راهكارهايي كه قرآن براي برونرفت از مشكلات ارايه مي دهد مفيد وسازنده باشد؛ زيرا بدون شناخت علت هاي پيدايي مشكلات نمي توان به راهكارهاي برونرفت دست يافت و يا اگر راهكارهايي ارايه مي شود بدان اعتماد و عمل كرد. به عنوان نمونه كساني كه به سوي رمل و جفر و اعداد كشيده مي شوند ميان مشكلات و راهكارهايي كه اين دسته افراد و اشخاص ارايه مي دهند نوعي رابطه علي و معلولي مي يابند و مي كوشند تا با برطرف كردن (دفع و يا رفع) آن بتوانند از مشكلات برهند و به موفقيت دست يابند. اين دسته افراد دست كم به رابطه همبستگي ميان مشكلات و مثلا رمل اعتقاد دارند و بر اين باورند كه رمل مي تواند اين دسته از مشكلات را بردارد. ايجاد محبت يا دشمني با ورد و يا دعاي خاص به معناي باور به نوعي همبستگي ميان دو پديده است. اين باور است كه فرد را به سوي دعانويس و يا رمال مي كشاند.

بنابراين براي فهم درست راهكارهاي قرآني براي برون رفت از مشكلات و معضلات، شناخت عللي كه قرآن براي مشكلات بيان مي كند مي تواند مفيد باشد. از اين رو مي بايست پيش از بيان راهكارهاي قرآني براي برون رفت از مشكلات مختلف و متعدد، به بيان عللي بپردازيم كه قرآن آن ها را به عنوان علل مشكلات به صورت صريح و بي پرده و يا در قالب مثال و غيرمستقيم بيان و مطرح كرده است.

راهكارهاي برون رفت از مشكلات از نگاه قرآني

قرآن براي برون رفت از همه مشكلات حتي آنهايي كه بيرون از اراده و اختيار ماست و در حقيقت مي توان آن را مشكلات طبيعي دنيا دانست راهكارهايي را ارايه داده است. اين راهكارها، افزون بر راهكارهايي است كه قرآن به عنوان راهكارهاي عادي و معمولي و از طريق بهره گيري از ابزار و اسباب دنيوي ارايه مي دهد. به اين معنا كه انسان براي رهايي از مشكلات مي تواند از سازوكارهايي استفاده كند كه وي را از مشكلات رهايي مي بخشد. اين راه ها را مي توان در حوزه هاي مختلف و با بهره گيري از پيامبر باطني يعني خرد و عقل و ديگر اسباب به دست آورد. چنان كه گفته شده است كه براي هر دردي مادي درماني است. استفاده از دارو و پزشك و مانند آن در درمان بيماري ها از راه هايي است كه خرد بشري به آن مي رسد. در برخي از روايات معتبر اسلامي آمده است كه: ان الله يابي ان تجري الامور الا باسبابها؛ اين كه خداوند پرهيز دارد كه امور دنيا به جز از راه سبب ها جريان پيدا كند. به اين معنا كه براي هر مسئله اي راه و سببي ماده و تكويني و طبيعي قرار داده است. اما سخن اين است كه وقتي انسان از اين اسباب به هر دليلي بهره نتواند بگيرد و يا به سختي و دشواري از آنها استفاده كند و يا در مقام نوميدي از اسباب قرار گيرد چه راه كاري را قرآن براي اين مرحله و مرتبه قرارداده است؟ آيا اصولا سازوكاري براي اين مرتبه و مرحله است؟ اگر راهكاري وجود دارد آن چيست؟ آيا رمل و جفر و پناه بردن به سحر و جادو و ديگري شيوه و علوم كه در اصطلاح به آن علوم غريبه گفته اند امري درست است. اگر اين راه كار نادرست و يا براي عموم قابل دسترسي نباشد آيا اسلام و قرآن راهكاري عام و كلي و براي همگان قرارداده است؟ آن راهكار پيشنهادي و سازوكاري قرآني براي برونرفت از چنين مشكلاتي و همه مشكلات چيست؟ در اين نوشتار كوشش مي شود تا روش و يا روش هاي برونرفتي كه قرآن بدان اشاره كرده را و بسيار بر آن تأكيد داشته و در آيات بسياري بدان پرداخته و به عنوان اصل كلي به انسان تعليم داده است، شناسايي و بيان شود.

1- استغفار: يكي از مهم ترين راهكارهاي قرآني براي برونرفت از مشكلات استغفار است. استغفار به معناي درخواست پوشش و گذشت و آمرزش است. (مفردات راغب) به اين معنا كه انسان از خدا مي خواهد كه وي را ببخشد و در حق وي گذشت نمايد و او را به رحمت خود پوشش دهد. اين واژه در اصطلاح قرآني به معناي درخواست زباني يا عملي آمرزش و پوشش گناه از خداوند به هدف مصونيت از آثار بدگناه و عذاب است. (كشف الاسرار ج2 ص46 و نيز التحرير و التنوير ج4 ص92). استغفار با توبه اين تفاوت را دارد كه استغفار آمرزش خواهي از گناهان براي پيراستن روح است و توبه اقدام براي آراستن روح به صفات پسنديده اي چون توحيد مي باشد. (الميزان ج10 ص140) و يا استغفار درخواست آمرزش از گناهان پيشين و توبه پشيماني و بازگشت به خدا درباره گناهاني است كه امكان دارد در مقام عمل انجام دهد. (تفسير كبير فخر رازي ج17 ص181) آيات بسياري در قرآن به مسئله استغفار پرداخته است و ارزش و جايگاه و اهميت آن را نشان داده است. (68بار) در آياتي از قرآن به پيامبر با آن كه اهل عصمت و طهارت است مي فرمايد كه به سوي خداوندت استغفار كن. در آياتي نيز به مؤمنان دستور مي دهد كه استغفار كنند. و يا اين كه اهل استغفار در سحرگاهان باشند. پس از بيان اهميت و ارزش استغفار به بيان اين راهكار براي برونرفت از مشكلات و معضلات فردي و جمعي اشاره كرده و مي فرمايد: دوعامل اصلي و كلي است كه حتي عذاب هايي طبيعي و غيرطبيعي چون سيل و زلزله و جنگ و عذاب استيصالي و از ميان بركن را از انسان دور مي سازد. يكي وجود پيامبر(ص) است و ديگري استغفار مي باشد. (انفال آيه33) حضرت اميرمؤمنان(ع) مي فرمايد: در روي زمين دو وسيله و ابزار امنيت از عذاب الهي وجود داشت: يكي از آن دو وجود پيامبر(ص) بود كه با رحلت آن حضرت برداشته شد و انسان ها از آن محروم شدند ولي ديگري كه استغفار است همواره براي همگان تا قيامت وجود دارد. پس بدان تمسك جوييد و چنگ زنيد و آن گاه آيه 33سوره انفال را خواند. (نهج البلاغه حكمت88) استغفار تا آن اندازه مهم و ارزشمند نشان داده شده است كه حتي عذاب يعني كيفر اعمالي كه در دنيا انسان به جهت تكوين و يا تشريعي بدان مبتلا و گرفتار مي گردد، از وي و يا جامعه برداشته مي شود. انسان با استغفار مي تواند از اين دسته عذاب هاي دنيوي و اخروي كه به جهت بازتاب و واكنش طبيعي اعمال گريبان گير او مي شود رهايي يابد. از مهم ترين آثار استغفار كه در آيات قرآن بدان اشاره شده مي توان به پيشگيري از عذاب الهي (انفال آيه33)، آمرزش گناهان (نوح آيه10) افزايش روزي (نوح آيه11)، ازدياد فرزندان (نوح آيه12) رفاه و عمر طولاني (هود آيه3) نام برد. قرآن بيان مي دارد كه بهترين زمان استغفار سحرگاهان است (ذاريات آيه18 و نيز آل عمران آيه17 و نيز يوسف آيه98) زيرا حالات و موقعيت هاي مختلف زماني و مكاني نقش اقتداري (مزمل آيه6) و ويژه اي برخوردار است چنان كه درباره ليله القدر گفته شده است و (قدر آيه1) و در مقاله اي بدان پرداخته شده است. شمار آن چنان كه در قرآن آمده است مي بايست كثير باشد تا اسم مستغفر در سحرگاهان بر او صدق كند و از مصاديق آن گردد. (ذاريات آيه18) كثير در آيات قرآن به معناي بيش از هفتاد آمده است. در تفسيري از علي بن محمد الهادي(ع) درباره معناي كثير آمده است كه قرآن به پيامبر(ص) فرموده است كه خداوند تو را در مواطن كثير ياري داده است و آن حضرت بيان مي دارد كه شمار غزوه و سرايا آن حضرت بيش از هفتاد تا هشتاد بوده است بنابراين كثير به معناي بيش از هفتاد است. از اين رو كسي كه مي خواهد استغفار نمايد مي بايست در سحرگاهان و بيش از هفتاد بار به طور استمراري استغفار كند تا مصداق اهل استغفار شود. اما پيش از اين كه به اين روايات تفسير تمسك شود، قرآن خود به صراحت به عدد هفتاد اشاره كرده است: «استغفر لهم او لاتستغفر لهم ان تستغفر لهم سبعين مرده فلن يغفرالله لهم (توبه آيه80) چه برايشان آمرزش بخواهي و يا نخواهي يكسان است حتي اگر برايشان 70بار آمرزش بخواهي خدا آنان را نمي آمرزد. در اين آيه به صراحت از عدد70 ياد شده است كه مي رساند 70عدد مطلوبي است كه مؤمن مي تواند با آن خود را در شمار مستغفران قرار دهد و از گناهان و مشكلات دنيوي و اخروي و نيز مادي و معنوي برهاند.

2- توبه: ديگر راهكار قرآن براي برونرفت از مشكلات دنيوي، توبه است. حضرت آدم پس از گرفتاري به دست ابليس به درگاه خداوند توبه كرد و با بيان توبه خود را از بسياري از بازتاب و پيامدهاي عمل برهاند. (بقره آيه 37) حضرت يونس(ع) پس از گرفتاري در شكم ماهي كه خداوند از آن به ظلمات تعبير مي كند با بيان توبه و اقرار به گناهان (البته مي تواند اقرار به گناه در پيشگاه الهي به عنوان يك راهكار جداگانه مطرح گردد چنان كه حضرت موسي(ع) و برخي ديگري از پيامبران با اين روش از مشكلات و پيامدهاي طبيعي رفتار و اعمال خود رهايي يافتند) در پيشگاه الهي توانست از پيامدهاي رفتار خود برهد كه در ميان مردم از آن جمله به ذكر يونسي ياد مي شود. قرآن اين ذكر را اين چنين بيان مي دارد: لا اله الا انت سبحانك اني كنت من الظالمين؛ جز الله خدايي نيست، پاك و منزه هستي، و من از ستمكارانم. (انبياء آيه 88) قرآن از مشكلي كه يونس بدان گرفتار شده بود به ظلمات ياد مي كند كه نشان دهنده شدت و تعدد مشكلي بود كه آن حضرت به جهت اعمال و رفتار خود بدان گرفتار شده بود.

 

3-توسل و شفاعت: گاه از اين راهكار به وسيله نيز ياد مي شود. (وابتغوا اليه الوسيله؛ مائده آيه 35 و نيز اسراء آيه 57) وسيله و يا عروه الوثقي (بقره آيه 652 و نيز لقمان آيه 22) و يا كلمات (بقره آيه 37) هر چيزي است كه انسان با قراردادن آن به عنوان واسطه مي كوشد تا از مشكلاتي كه بدان گرفتار آمده است رهايي يابد. انساني كه خود از جايگاهي برخوردار نيست و نمي تواند به طور مستقيم اقدام كند به كمك افراد و اشخاصي كه در نزد خداوند از وجاهت و مقام خاصي برخوردار مي باشند كمك و ياري مي جويد تا آنان واسطه شوند و كمك كنند تا بتواند از مشكلاتي كه به جهت رفتار و يا اعمال و يا حتي به طور طبيعي به عنوان آزمون و يا طبيعت تضادي دنيا بدان گرفتار آمده است رهايي يابد. اين افراد مي توانند شهيدان و افراد صديق و صالحان و پيامبران باشند؛ يعني كساني كه خداوند به آنان نعمت خاص بخشيده است و جزو منعمان درگاه ايزدي هستند (نساء آيه 69) كساني كه ما هر روز در نماز و نيايش خويش از خدا مي خواهيم ما را در راه آناني قرار دهد كه در راه مستقيم و صراط الهي هستند. اين افراد كساني هستند كه مي توانند به عنوان شفيعان عمل كنند و ما را از مشكلات برهانند. كساني كه در نماز شب از آنان به عنوان شفيع ياد مي شوند تا پس از استغفار و توبه دست ما را گرفته و دستگير ما باشند (عروه الوثقي). در قرآن همه اينان به عنوان شفيعان مطرح شده اند. ولي با اين همه مي توان گفت كه در اين ميان آناني كه پيامبران و اين شفيعان در هنگام گرفتاري و مشكلات به دامن ايشان چنگ مي زدند از جايگاه و مقام برتري برخوردارند كه مي بايست به عنوان شفيعان بدان ها رجوع كرده و از آنان ياري و كمك خواست. اينان كلمات نوري هستند كه بسياري از مقربان درگاه ايزدي به آنان توسل جسته و شفاعت ايشان را خواستار شدند. اگر ما توبه را به عنوان اصلي جداگانه فرض كرديم و يا استغفار را به عنوان اصلي ديگر و مستقل بيان كرديم مي توانيم بگوييم كه از نظر جايگاه به مقام شفاعت ايشان نمي رسد؛ زيرا كسي كه به مقام ايشان باور داشته باشد مانند كسي است كه تمام را در اختيار دارد. به سخني ديگر چون كه صد آمد نود هم پيش ماست. كسي كه قايل به مقام و جايگاه اين انوار و كلمات ربويي و الهي باشد مي داند كه با چه كسي سخن مي گويد و از چه كسي كمك و ياري مي جويد. در شفاعت هم توبه نهفته است و هم استغفار و از اين رو گفته اند كه صلوات بر محمد و آل محمد(ص) در حكم استغفار و توبه و شفاعت است؛ و گفته اند كه صلوات از فرشتگان استغفار است و از سوي خدا بخشش و آمرزش است و اين همه در آيه: ان الله و ملائكته يصلون علي النبي يا ايها الذين آمنوا صلوا عليه و سلموا تسليما (احزاب آيه 56)؛ خداوند و فرشتگان بر پيامبر صلوات و درود مي فرستند. اي كساني كه ايمان آورده ايد شما بر او درود بفرستيد و بر او به سلامي تسليم باشيد. بنابراين بهترين راهكار قرآني براي برونرفت از مشكلات توسل و تمسك به پيامبر و خاندان طاهر و پاكش است كه خداوند آنان را مطهر گردانيده است و جايگاه ويژه اي بخشيده است (احزاب آيه 33) و شفاعت ايشان را راهي براي بسيار بلكه همه مشكلات دانسته است. از اين رو حضرت آدم زماني توبه كرد و توبه اش پذيرفته شد كه توانست به آن كلمات تمسك جويد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 02 اردیبهشت 1393 ساعت: 18:50 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

علت خوشبختی یا بدبختی از دیدگاه قرآن كریم

بازديد: 361

علت خوشبختی یا بدبختی از دیدگاه قرآن كریم

از آیات قرآن كریم مستفاد می‏شود كه استغفار و ترك گناه باعث توسعه مادی و عمران و آبادی و متقابلاً هر گونه نافرمانی خدا و ظلم به دیگران عامل فقر و فلاكت و بدبختی است. با این شاخص بسیاری از كسانی كه در زندگی مادی دچار گرفتاری‏های متعدد هستند می‏توانند اعمال و رفتار خود را بازنگری كرده و با نسخه شفابخش قرآن كریم، از بیماری فقر و فلاكت نجات یابند.

رابطه گناه با فقر و مصیبت

قرآن كریم در آیه 30 سوری شوری می‏فرماید: "و ما اصابكم من مصیبة فبما كسبت ایدیكم و یعفوا عن كثیر: هر مصیبت و گرفتاری كه به شما می‏رسد دستاورد و ثمره اعمال خودتان است تازه این تمام مجازات اعمال شما نیست چرا كه بسیاری از كارهای شما را مورد عفو قرار می‏دهد".

این آیه به خوبی نشان می‏دهد، مصائبی كه دامن‏گیر انسان می‏شود، یك نوع مجازات الهی و هشدار است (هر چند استثنائاتی دارد كه بعد به آن اشاره خواهد شد) و به این ترتیب یكی از فلسفه‏های حوادث دردناك و مشكلات زندگی روشن می‏شود.

جالب این كه در حدیثی از امیرمومنان علی (ع) می‏خوانیم، كه از پیامبر گرامی خدا(ص) نقل می‏كند كه فرمود: "خیر آیة فی كتاب الله هذه‏الایة، یا علی ما من خدش عود و لا نكبة قدم الا بذنب و ما عفی الله عنه فی‏الدنیا فهو اكرم من ان یعود فیه و ما عاقب علیه فی‏الدنیا فهو اعدل من ان یثنی علی عبده: این آیه (و ما اصابكم من مصیبة...) بهترین آیه در قرآن مجید است، ای علی هر خراشی كه از چوبی بر تن انسان وارد می‏شود و هر لغزش قدمی، بر اثر گناهی است كه از او سرزده و آن چه خداوند در دنیا عفو می‏كند، گرامی‏تر از آن است كه (در قیامت) در آن تجدید نظر فرماید و آن چه را كه در این دنیا عقوبت فرموده، عادل‏تر از آن است كه در آخرت بار دیگر كیفر دهد".(1)

و به این ترتیب این گونه مصائب علاوه بر این كه بار انسان را سبك می‏كند، او را نسبت به آینده كنترل خواهد نمود.

گرچه ظاهر آیه عام است و همه مصائب را در برمی‏گیرد، ولی مطابق معمول در عمومات، استثناهایی وجود دارد، مانند مصائب و مشكلاتی كه دامن‏گیر انبیا و ائمه معصومین (ع) می‏شد كه برای ترفیع مقام آن‏ها بود، یا گرفتاری بسیاری همانند كودكان و یا افرادی كه مسوول شناخته نمی‏شوند.

و هم چنین مصائبی كه بر اثر ندانم كاری‏ها و عدم دقت و مشورت و سهل‏انگاری در امور حاصل می‏شود، كه اثر تكوینی اعمال خود انسان‏ها است و یا مصائبی كه گریبان غیر معصومین را می‏گیرد و جنبه آزمون دارد. قرآن كریم در این باره می‏فرماید: "و لنبلونكم بشی‏ء من‏الخوف و الجوع و نقص من الاموال والانفس والثمرات و بشرالصابرین: به درستی كه شما را از طریق انواع ترس و گرسنگی و كمبودهای مادی و جسمی و محصولات مورد امتحان قرار می‏دهیم و بشارت باد بر كسانی كه این آزمون الهی را با صبر و بردباری پشت سر می‏گذارند" (155 / بقره).

به تعبیر دیگر جمع میان آیات مختلف قرآن و روایات ایجاب می‏كند كه عموم این آیه در مواردی تخصیص پیدا كند. اما از آن جا كه بیشتر موارد آن جنبه كیفری و كفاره‏ای دارد، آیه 30 سوره شوری آن را به صورت عموم مطرح ساخته است.

با این بیان نمی‏توان گفت هر گرفتاری و رنجی كیفر گناه است، چرا كه گرفتاری‏های سخت، فلسفه‏های گوناگونی دارند كه از آن جمله عبارتند از:

1 - شكوفایی استعدادها و توانمندی‏های درونی و برونی انسان،

2 - هشدار نسبت به آینده او،

3 - بیداری از خواب غفلت و غرور و هشیاری از انواع مستی‏ها،

4 - كیفر گناهان،

5 - بخش مهمی نیز ثمره ندانم كاری‏ها و سهل انگاری‏های انسان در زندگی است.

6 - اصل آزمون در زندگی انسان، (2)

و لذا در حدیثی می‏خوانیم: هنگامی كه امام علی بن الحسین (ع) وارد بر یزید شد، یزید نگاهی به او كرد و گفت: "یا علی ما اصابكم من مصیبة فبما كسبت ایدیكم" (اشاره به این كه حوادث كربلا نتیجه اعمال خود شما بود).

ولی امام علی بن الحسین (ع) فوراً در پاسخ فرمود: "كلا ما هذه فینا نزلت، انما نزل فینا "ما اصاب من مصیبة فی‏الارض و لا فی انفسكم الا فی كتاب من قبل ان نبراها ان ذلك علی الله یسیر لكیلا تاسوا علی مافاتكم ولاتفرحوا بما اتاكم" (3) فنحن‏الذین لاناسی علی مافاتنا من امرالدنیا و لانفرح بما اوتینا: (4)

چنین نیست، این آیه در مورد ما نازل نشده، آن چه درباره ما نازل شده آیه دیگری است كه می‏گوید: هر مصیبتی در زمین یا در جسم و جان شما روی دهد، پیش از آفرینش شما در كتاب (لوح محفوظ) بوده و آگاهی بر این امر بر خداوند آسان است، این برای آن است كه شما به خاطر آن چه از دست می‏دهید، غمگین نشوید و به خاطر آن چه در دست دارید، زیاد خوشحال نباشید (هدف از این مصائب عدم دلبستگی شما به مواهب زودگذر دنیا است و یك نوع تربیت و آزمون برای شما است).

سپس امام افزود: "ما كسانی هستیم كه هرگز به خاطر آن چه از دست داده‏ایم، غمگین نخواهیم شد و به خاطر آن چه در دست داریم، خوشحال نیستیم "همه را زودگذر می‏دانیم و چشم به لطف و عنایت خدا بسته‏ایم"".

هنگامی كه از امام صادق (ع) تفسیر آیه فوق را خواستند، فرمود: "می‏دانید علی (ع) و اهل بیتش بعد از او گرفتار مصائبی شدند، آیا به خاطر اعمالشان بود؟ در حالی كه آن‏ها اهل بیت طهارتند و معصوم از گناه"، سپس افزود: "ان رسول الله كان یتوب الی الله و یستغفر فی كل یوم و لیلة ماة مرة من غیر ذنب ان الله یخص اولیائه بالمصائب لیاجر هم علیها من غیر ذنب: رسول خدا (ص) پیوسته توبه می‏كرد و در هر شبانه روز صد بار استغفار می‏نمود، بی‏آن كه گناهی مرتكب شده باشد، خداوند برای اولیاء و دوستانش مصائبی قرار می‏دهد تا به خاطر صبر در برابر آن از او پاداش گیرند، بی‏آن كه گناهی مرتكب شده باشند". (5)

گاه مصائب، جنبه دستجمعی دارد و محصول گناهان جمعی است، همان گونه كه در آیه 41 سوره روم می‏خوانیم: "ظهرالفساد فی البر والبحر بما كسبت ایدی الناس لیذیقهم بعض الذی عملوا لعلهم یرجعون: فساد در خشكی و دریا به خاطر اعمال مردم آشكار شد، تا نتیجه بعضی از اعمالی را كه انجام داده‏اند، به آن‏ها بچشاند، شاید بازگردند".

روشن است كه این درباره جوامع انسانی است، كه به خاطر اعمالشان گرفتار نابسامانی‏ها می‏شوند. و در آیه 11 سوره رعد آمده است: "ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم: خداوند سرنوشت هیچ جمعیتی را تغییر نمی‏دهد، مگر این كه خویشتن را تغییر دهند".

و در آیه 11 سوره رعد آمده است: "ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم: خداوند سرنوشت هیچ جمعیتی را تغییر نمی‏دهد، مگر این كه خویشتن را تغییر دهند".

و امثال این آیات كه گواهی می‏دهد، در میان اعمال انسان و نظام تكوینی زندگی او ارتباط و پیوند نزدیكی وجود دارد، كه اگر بر اصول فطرت و قوانین آفرینش گام بردارند، بركات الهی شامل حال آن‏ها می‏شود و هرگاه فاسد شوند، زندگی آن‏ها به فساد می‏گراید.

و گاه ممكن است این قضیه در مورد فرد فرد انسان‏ها صادق شود و هر كس در مقابل گناهی كه مرتكب می‏شود، به مصیبتی در جسم و جان یا اموال و متعلقاتش گرفتار گردد، همان‏طور كه در آیه فوق آمده است. (6)

در همین زمینه روایات زیادی در منابع اسلامی وارد شده كه به گوشه‏ای از آن برای تكمیل این بحث اشاره می‏كنیم: در خطبه 178 نهج‏البلاغه آمده است: "ما كان قوم قط فی غض نعمة من عیش، فزال عنهم، الا بذنوب اجترحوها، لان‏الله لیس بظلام للعبید و لو ان الناس حین تنزل بهم‏النقم و تزول عنهم‏النعم، فزعوا الی ربهم بصدق من نیاتهم و وله من قلوبهم، لرد علیهم كل شارد و اصلح لهم كل فاسد: "هیچ ملتی از آغوش ناز و نعمت زندگی گرفته نشد، مگر به واسطه گناهانی كه انجام دادند زیرا خداوند هرگز به بندگانش ستم روا نمی‏دارد، هرگاه مردم در موقع نزول بلاها و سلب نعمت‏ها با صدق نیت به پیشگاه خدا تضرع كنند و با دل‏های پر اشتیاق و آكنده از مهر خدا از او درخواست جبران نمایند مسلماً آن چه از دستشان رفته به آن‏ها بازمی‏گرداند و هرگونه مفسده‏ای را برای آن‏ها اصلاح می‏كند".

در "جامع‏الاخبار" حدیث دیگری از امیرمومنان علی (ع) نقل شده است كه فرمود: "ان البلاء للظالم ادب و للمومن امتحان و للانبیاء درجة و للاولیاء كرامة: بلاها برای ظالم تادیب است و برای مومنان امتحان و برای پیامبران درجه و برای اولیاء كرامت و مقام است". (7)

این حدیث شاهد گویایی است برای آن چه در مورد استثناهای آیه بیان كردیم.

در حدیث دیگری در "كافی" از حضرت امام صادق (ع) آمده است كه فرمود: "ان العبد اذا كثرت ذنوبه ولم یكن عنده من‏العمل ما یكفرها، ابتلاه بالحزن لیكفرها: هنگامی كه انسان گناهش افزون شود و اعمالی كه آن را جبران كند، نداشته باشد، خداوند او را گرفتار اندوه می‏كند تا گناهانش را تلافی كند".(8)

در كتاب كافی اصولاً بابی برای این موضوع منعقد شده و 12 حدیث در همین زمینه در آن آمده است.

تازه همه این‏ها غیر از گناهانی است كه خداوند طبق صریح آیه فوق مشمول عفو و رحمتش قرار می‏دهد، كه آن نیز به نوبه خود بسیار است.

آیا باید در مقابل مصائب و مشكلات تسلیم شد؟

ممكن است كسانی از این حقیقت قرآنی سوء استفاده كنند و هر گونه مصیبتی دامنشان را می‏گیرد، با آغوش باز از آن استقبال نمایند و بگویند باید در برابر هر حادثه ناگواری تسلیم شد و از این اصل آموزنده و حركت‏آفرین قرآنی نتیجه معكوس، یعنی نتیجه تخدیری بگیرند كه این بسیار خطرناك است.

هیچ گاه قرآن نمی‏گوید در برابر مصائب تسلیم باش و در رفع مشكلات كوشش مكن و تن به ظلم‏ها و ستم‏ها و بیماری‏ها بده، بلكه می‏گوید: اگر با تمام تلاش و كوششی كه انجام دادی باز هم گرفتاری‏ها بر تو چیره شد، بدان گناهی كرده‏ای كه نتیجه و كفاره‏اش دامانت را گرفته، به اعمال گذشته‏ات بیندیش و از گناهانت استغفار كن و خویشتن را بساز و ضعف‏ها را اصلاح نما.

و اگر می‏بینیم در بعضی از روایات، این آیه بهترین آیه قرآن معرفی شده، به خاطر همین آثار تربیتی مهم آن است.(9)

پاورقیها:

1 - "مجمع البیان"، جلد 9، صفحه 31، ذیل آیات مورد بحث.

2 - "مجمع البیان"، جلد 25، صفحه 128 و 129.

3 - 22 و 23 / حدید.

4 - "نورالثقلین"، جلد 4، صفحه 580.

 

5 - "نورالثقلین"، جلد 4، صفحه 581. 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 02 اردیبهشت 1393 ساعت: 18:49 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

زندگی نامه شهید سهام خیام شهیدی از کربلای هویزه

بازديد: 2047

زندگی نامه شهید سهام خیام شهیدی از کربلای هویزه

 شهید سهام خیام متولد 5/11/47 خطه های هویزه در خانواده مذهبی دیده به جهان گشود. او از همان اوان کودکی دختری باهوش و زرنگ بود و آثار اندیشه و فراست در سیمای معصومش حکایت از روح بلند او داشت. گشاده رویی و خوش خلقی، رعایت ادب و احترام از خصوصیات بارز این شهیده بزرگوار بود که 12 بهار از عمرش نگذشته بود. با سن و سال کمی که داشت نسبت به مسائل داخل و خارج کشور با مسئولیت برخورد می کرد. بسیار کنجکاو بود و این احساس مسئولیت آرام وجودش را گرفته بود و مملو از عشق و ایثار به وطنش بود. او به شهادت اشتیاق داشت و به آن رسید.

   سهام قبولی پنجم ابتدایی بود و در کلاس اول راهنمایی ثبت نام کرده بود؛ اما به دلیل جنگ تحمیلی و اشغال شهر هویزه نتوانست ادامه تحصیل بدهد و به مدرسه نرفت. او دانش آموزی درسخوان بود و هر ساله در خرداد ماه قبول می شد. اخلاق و رفتارش در خانه خیلی خوب بود و همه از او راضی بودند. در کارهای خانه به مادر کمک می کرد. او نماز می خواند و شبها برای مادر و خانواده اش زندگی ائمه (ع) و پیامبر (ص) را می گفت؛ تا اینکه قبل از شهادت در حالی که عراقی ها وارد شهر شده بودند مشاهده می کند نظامیان و اشغالگران، مشغول به یغما بردن وسایل یکی از ادارات هستند. او از این حرکت مزدوران خشمگین می شود و با کلماتی که بر زبان می راند به بعثیون حمله ور شده لب به اعتراض می گشاید که به دلیل کمی سن و سال این بار کمتر به او توجه میکنند و وقتی به خانه باز می گردد مادر از ظاهر او متوجه ناراحتی شهیده سهام خیام می شود و جویای علت آن، در پاسخ می گوید: عراقی ها وسایل اداره را می دزدند و من از این کار خیلی ناراحت هستم مثل اینکه دارند وسایل خانه ما را می دزدند.

 روز شهادت: صبح روز 14 مهر 1359:

   شهر هویزه شلوغ بود و حال و هوای دیگر داشت. مردم همه برای دفاع از وطن خودشان به پا خواسته بودند و بزرگ و کوچک، پیر و جوان، زن و مرد که از جمله آنان سهام بود با آن فطرت پاک و حس حق طلبانه اش که سر تا پای وجودش را فرا گرفته بود. آن روز مادر وضعیت شهر را نا امن دید؛ لذا کودکان خود را به کناری برد و خواست پنهان کند، همه در گوشه ای جمع شده و نشسته بودند. ولی تنها کسی که ننشت و آرام نبود سهام بود که 12 سال بیش نداشت. در آن لحظه سهام رو به مادر خود می کند و می گوید: اگر تمام درها را ببندی من امروز باید از منزل بیرون بروم و حتما باید دفاع کنم، مگر فقط مردان می توانند دفاع کنند من هم می توانم. من نیز از همین مردم هستم و باید دفاع کنم.

 

   دور از چشم مادر به این فکر افتاد که با تغییر لباس و ناشناس به هدف خود برسد. سهام پس از استحمام  و تعویض لباس و مرتب کردن خود، گویی که می داند لحظات آخر را سپری می کند و می خواهد به میهمانی با شکوهی برود بهترین راه و بهانه را که همان قطع شدن آب لوله کشی شهر بود انتخاب کرده و جهت شستن ظروف به طرف رودخانه حر کت می کند. در مسیری که طی می کرد درمانگاه هویزه قرار داشت. مادر با او برخورد می کند و به شهیده می گوید: برگرد تو بچه هستی و توانایی مقابله نداری ...  و سهام انگار که نه انگار چیزی می شنود. در این حالت  ظرف ها را به سرعت روی زمین می گذارد و دو انگشت دست خود را به نشانه پیروزی بالا می برد و دراین حالت می گوید: پیروزی و این کلمات را تکرار می کند. سپس از جلوی دیدگان ما دور می شود. به دشمن که رسید تنها کاری که می توانست انجام دهد شعار بر ضد نظامیان غاصب بود که در مقابل او قرار داشتند، او مرتب اظهار تنفر می کرد و از اسلام، شهر، حق مردم و کشورش دفاع می کرد. با این عمل  سهام و اصرار ورزیدنش دشمنان تصور کردند که او کودکی بیش نیست و نمی تواند کاری را از پیش ببرد. کمتر به او توجه می کردند تا اینکه این بار وی دامن خود را پر از سنگ ریزه می نماید و شروع به پرتاب سنگ به سوی اشغالگران عراقی می نماید. آنقدر این عمل را ادامه می دهد تا باعث بر افروختن خشم آن مزدوران می گردد و به قول شاهد این صحنه تحسین برانگیز، در مقابل چشمهای بهت زده اهالی، یکی از افراد نظامی ارتش بعث که به ستوه آمده بود و به سربازان خود گفت: این دختر از دیروز تا حالا ما را اذیت کرده است، او را  بزنید. در این حال گلوله ای از سوی  دشمن به سوی او که شجاعانه از دین و وطن دفاع می کرد شلیک شد و با تیر مستقیم قهرمانانه به شهادت رسید و دعوت حق را این چنین زیبا لبیک گفت، یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 02 اردیبهشت 1393 ساعت: 17:29 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(4)

تحقیق درباره زندگی نامه فرنگیس حیدرپور

بازديد: 2207

زندگی نامه فرنگیس حیدرپور

شاید آدم های زیادی فرنگیس حیدرپور را نشناسند و برایشان دانستن در مورد یک اسم هم اهمیتی نداشته باشد، اما همه آنهایی که سفری به کرمانشاه داشته اند، و مجسمه زن تبر به دست را که در یکی از میادین این شهر قرار گرفته، دیده باشند حتما برایشان جالب است که بدانند سرگذشت این زن چیست؟

به گزارش جهان، فرنگیس حیدرپور متولد سال 41 از یکی از روستاهای گیلانغربی است که در جریان جنگ تحمیلی با رشادت و شجاعت خود حماسه ای را آفرید که بر اثر آن به شیرزن ایران شهرت یافت.

ماجرای فرنگیس به روزهای آشفتهحالی دختر جوانی برمیگردد که هنوز رخت عزای برادر شهیدش را به تن داشت که خبر شهادت اعضای خانواده اش را در حادثه اصابت گلوله توپ دشمن به اتومبیل حاملشان میشنود.

فرنگیس حیدرپور در این مورد می گوید: «سال ۵۹ بود و من ۱۸سال داشتم که آنها به روستای ما حمله کردند و ما خیلی شهید دادیم، مردم مجبور شدند فرار کنند و در دره مخفی شوند. در این جریان از اعضای خانواده من هشت نفر (برادر، دایی، عمو، پسردایی، دختر دایی، دختر عمو و ...) شهید شدند.»

حیدرپور به همراه پدر به مراسم ختم شهدا می رفتند و در بازگشت به روستای زادگاهش (اوازین) از توابع گیلانغرب متوجه میشود برخی از نیروهای عراقی وارد روستا شدهاند.

حیدرپور در خصوص حادثه آن روز اظهار میدارد: «همان روز که به دره رفتیم، نزدیکیهای غروب بود که تشنه و گرسنه شدیم؛ من با پدر و برادرم به روستا آمدیم تا غذا بیاوریم. آخر چیزی پیدا نمیشد. نزدیک رودخانه دو سربازی آمدند که آب بر داردند؛ ما از دست آنها خشمگین بودیم و به آنها حمله کردیم؛ من تبر به دست به سمت آنها حمله ور شدم که یکی از آنها کشته و دیگری تسلیم شد .»

آن روز فرنگیس حیدرپور یکی از دو سرباز کاملاً مسلح عراقی را هلاک میکند و با زخمی کردن نفر دوم او را به اسارت درمیآورد.

وی ادامه میدهد:« ۱۸ ماه آواره بودیم که عراقیها عقب نشینی کردند، مردم دوباره به روستاهای خودشان برگشتند.»

این شیرزن مبارز، بعد از گذشت سالها از جریان جنگ تحمیلی هنوز هم دست از روحیه مبارزه طلبی خود برنداشته و در گفتگویی که با خبرنگار فارس داشته در مورد جنایات رژیم صهیونیستی می گوید: با دیدن جنایات صهیونیستها در غزه آرزو میكنم كاش در غزه بودم تا بار دیگر برای اسلام مبارزه كنم و اگر به من اجازه دهند، حاضرم به غزه بروم.

حیدرپور در مصاحبه دیگری که خبرنگاران دفاع مقدس از او می کنند در تعریف معنای ایثار می گوید: ایثار یعنی انسان در راه آرمان میهنش یا خانواده اش شجاعتی نشان دهد حتی اگر از بین رود.

 

حیدرپور سبب پیروزی در دوران دفاع مقدس را پیروی از امام(ره) و ولایت می داند و خطاب به دشمنان اسلام و ایران می گوید: دشمنان بدانند ما با اطاعت از رهبری معظم انقلاب، هرگاه لازم باشد برای دفاع از اسلام و كشور اسلامیمان جان خود را فدا میكنیم.

این زن غیور مبارز خطاب به زنان و جوانان جامعه می گوید: از خواهرانم میخواهم با حجاب خود پاسدار خون شهیدان باشند و جوانان این آمادگی را داشته باشند كه اگر خدای ناكرده به خاك كشورشان حمله شد با غیرت دفاع كنند.

فرنگیس اکنون 48 سال دارد و با مرگ شوهرش به سختی مخارج خود و خانوادهاش را تأمین میکند. او همچنان در خطهای زندگی میکند که دهها میلیون خرج مجسمهاش شده، در حالی که حیدرپور با فقر و نداری کودکانش را بزرگ میکند.

 

کسی چه میداند، شاید همین کودکان محروم فرنگیس باشند که فردا روز در صف اول مبارزه با دشمنان انقلاب و کشور قرار گیرند اما خدا کند سهم آنها از این قهرمانی یک مجسمه و سالها فراموشی نباشد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 02 اردیبهشت 1393 ساعت: 17:29 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تفاوت های سلول گیاهی و جانوری :

بازديد: 4173

تفاوت های سلول گیاهی و جانوری :

 1- سلول هاي گياهي اغلب چند وجهي هستند ولي سلول هاي جانوري كروي هستند.

 2- سلول های گیاهی تولید کننده و سلول های جانوری مصرف کننده اند.

 3-سلول هاي گياهي داراي ديواره سلولي از جنس سلولز هستند ولي سلول هاي جانوري فاقد ديواره

سلولي هستند. 

 4-سلول هاي گياهي داراي اندامك واكوئل مركزي و درشت هستند ولي سلول هاي جانوري اندامك

واكوئل مركزي ندارند.

 5-سلول هاي گياهي داراي اندامك هاي پلاست (کلروپلاست= سبزینه= اندامک تولید غذا) هستند ولي

سلول هاي جانوري اندامك پلاست را ندارند.

 6-سلول هاي گياهي عالي سانتريول ندارند ولي هنگام تقسيم سلولي رشته هاي دوك تشكيل

ميدهند ولي سلول هاي جانوري سانتريول دارند.

***"""  اینم جواب که البته فقط همون "رشته های دوک " رو بگین کافیه...""***

تقسیم سیتوپلاسم و جدا شدن دو سلول در سلول های جانوری به سمت مرکز است ولی در سلول های گیاهی به روش گریز از مرکز است. ذر سلول های گیاهی اولین نشانه ی ورود به میتوز در میکروتوبول ها یا ریزلوله ها بروز می کند. ریزلوله هایی که در اسکلت سلولی حاشیه ای را تشکیل می دهند دپلیمریزه شده و از بین میروند. در حالی که ریزلوله ها ی دیگر در ناحیه ی میانی در زیر غشای سلولی تجمع یافته و حلقه ی پیش پروفازی تشکیل می شودکه جهت تقسیم سلولی ، محل صفحه ی استوایی و جایگاه تقسیم سلولی را مشخص می کند

سپس ریز لوله های حلقه ی پیش پروفازی تحلیل رفته و دوک میتوزی تشکیل می گردد. درسلول های گیاهی سانتریول و سانتروزوم و رشته های آستری وجود ندارد. ریز لوله ها از جایگاه پوشش هسته ای به صورت دو قطبی و بدون رشته های آستری سازمان می یابند که چنین میتوزی را میتوز بدون آستر(Anastrale) می نامکمند.

در تلوفاز سلول های گیاهی میکروتوبول ها یا ریزلوله ها ی قطبی باقی می مانند و ستونی را در وسط سلول تشکیل می دهند. که ان را فراگموپلاست گویند. حفره های حاوی ترکیبات پکتیکی دیواره  که از دستگاه گلژی مشتق می شوند به ناحیه ی فراگموپلاست می رشند و آنا را فراگموپلاست گویند. در بخش استایی این حفره ها ردیف شده و با یکددیگر ادغام شده و صفحه ی سلولی(Cell Plate) را تشکیل می دهند. ترکیبات پکتیکی این حفره ها تیغه ی میانی را تشکیل می دهند. و غشاهای سلولی جدی را می سازند. وقتی صفحه ی سلولی به دیواره ی جانبی و قدیمی می رسد و به روش گریز از مرکز در حال رشد است تفکیک دو سلول گیاهی انجام می شود. در برخی  نواحی قطعاتی از شبکه ی آندوپلاسمی بین حفره های فراگموزوم باقی مانده و از ادغام آنها جلوگیری میکند و پلاسمودسم را تشکیل می دهند.

 

  7- روی سطح سلول جانوری غشاء وجود دارد و در سلول گیاهی علاوه بر غشاء  ، دیواره ی سلول هم

 وجود دارد .

8 - در اغلب سلول های گیاهی دانه های نشاسته وجود دارد که در سلول های جانوری یافت نمی شود

 9- هسته در سلولهای گیاهی در مرکز قرار دارد ولی در سلولهای جانوری  در کنار جداره ها ی سلول قرار دارد.

 10 - سلول‌های جانوری ممکن است یک یا چند تاژک داشته باشند اما، سلول‌های گیاهی فاقد تاژک

هستند،به جز سلول‌های جنسی نر بعضی از گونه‌های گیاهی .

  ۱۱ - در سلول‌های گیاهی اندامکی به نام پلاست وجود دارد که در سلول‌های جانوری یافت نمی‌شود. پلاست‌ها مسئول رنگیزه‌های مختلف گیاهی می‌باشند و آنها را به سه گروه کلروپلاست ،کروموپلاست و لوکوپلاست تقسیم می‌کنند.

 

 

12- سلول گیاهی نسبت به سلول جانوری دارای اشکال متنوع تری است .

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 02 اردیبهشت 1393 ساعت: 17:16 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 1652

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس