جواب سوالات کتاب - 23

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

انشا پایه دهم به روش جانشین سازی با موضوع پروانه

بازديد: 69739
انشا پایه دهم به روش جانشین سازی با موضوع پروانه

این مطلب شامل پنج انشا می باشد :

انشا پایه دهم صفحه ۸۰ جانشین سازی

انشای شماره یک :

پایه دهم  صفحه ی ۸۰  به کارگیری روش جانشین سازی  پروانه

مقدمه:هر بار که چشمانمان را می بندیم می توانیم خود را در قالب شی یا کسی دیگر تصور کنیم . گاهی یک سنگ ریزه و یا گاهی یک پروانه.

بال می زنم و پرواز می کنم از لابه لای برگ های سبز رنگ و درختان بزرگ و بلند تا برسم به قرار عاشقانه با گل ها همان گل هایی که عطرش مست می کند و رنگش نوازش می کند روحم را. گل هایی که رنگا رنگ اند و همچون سفره ایی خوش رنگ و لعاب بر زمین پهن شده تا من را به نشستن بر روی گلبرگ هایش دعوت کند تا از شیره ی خوشمزه اش گلویی تازه کنم و دوباره بال بزنم و بروم به سمت و سویی دیگر. می روم به سمت دریاچه ی زیبای جنگل تا هم آبی بنوشم و هم در آب ذلالش که هم چون آیینه ایی شفاف است تصویرم را ببینم و دوباره و دوباره از پرهای رنگارنگم با خال های ریز و درشت رویش دیدن کنم و باز دوباره حض کنم و از پروردگارم برای  این همه زیبایی و دقت که بر روی بال هایم نقاشی کرده است سپاس گزارم.

شکر بگویم برای روزهایی که کرم بودم و در پیله ی خود پروانه ایی شدم تا پرواز کنم و دنیایی را که از زمین دیده بودم این بار از آسمان ببینم. دو دنیای  مختلف با دو تصویر متفاوت. من پروانه ام، همانند خیلی های دیگر می خندم، گریه می کنم، عاشق می شوم و با دوستان خود بازی می کنم و در نهایت می میرم. ما پروانه ها دنیا را زیباتر می بینیم. زیرا که دو بار  متولد شده ایم. یک بار به عنوان کرم و بار دیگر به عنوان پروانه.  پروانه بودن بال می خواهد تنها دو چشم بینا می خواهد تا دنیا را زیباتر ببینیم. پروانه بودن کار هر کسی نیست. پروانه بودن دل پاک و مهربان می خواهد.

 

انشای شماره دو :

انشای جانشین سازی از زبان پروانه

سکوت همه جا را فرا گرفته…هوا سرد و تاریک است،غنچه ها دلتنگ هستند،مرداب خوابیده،خفاش از غار بیرون نمی آید،حتی جغد هم از این همه اندوه و بی حالی به خوابی عمیق فرو رفته است.ماه لج کرده نه چهره خود را نمایان میکند و نه جای خود را به خورشید میدهد.

 

در این جنگل حتی باد هم نمی وزد.

من از این همه تنهایی خواهم مرد،باید از این جا بروم،بال هایم یاری نمیکنند،خشک شده اند.

از بی حالی خوابیده اند،باید انرژی را به آن ها تلقین کنم،ای بال های زیبا از خواب برخیزید،برخیزید و پرواز کنید.

از شاخه پریدم و پرواز کردم،رفتم تا به افق برسم،چشم هایم تشنه روشنی هستند.
پرواز میکنم و پرواز میکنم و…

به جنگلی دیگر می رسم،این جنگل با همه جنگل ها متفاوت است،زیباست اما تاریک،جلوتر که میروم شمعی در میان آن همه درخت و بوته سوسو میکند،هرچه نزدیک تر میشوم نورش بیشتر میشود،بیشتر و بیشتر.

چه اتفاقی افتاد؟!

اینجا دیگر تاریک نیست،همه جا دارد رو به سفیدس میرود،چشمهایم دیگر نمی توانند باز بمانند.

بال هایم سست شده اما احساس سبکی میکنم…

حس و حالی که الان دارم را هیچوقت نداشته ام،احساس آرامش میکنم،دیگر چشمانم برای همیشه بسته میشوند.

 

 

انشای شماره چهار :

انشا جانشین سازی: پروانه در تاریکی شب

در این انشا تصور کنید؛ پروانه ای هستید كه در تاریکی شب، شمعی روشن پیدا كرده‌اید
من پروانه‌ای کوچک هستم که خاطره‌ای هیجان‌انگیز از یک شب تاریک دارم و اگر دوست داشته باشید آن را برایتان تعریف می‌کنم.

آن شب همه جا تاریک بود. چشم‌هایم را باز کردم. روی لامپ خوابم برده بود. قبل از اینکه بخوابم همه‌جا روشن بود اما حالا هوا تاریک شده و همه‌جا ساکت و سیاه شده بود. از دور دست نوری ضعیف به چشمم خورد. دست و پایم را جمع و جور کردم، بال‌هایم را یکی دو بار، باز و بسته نمودم و برای یک پرواز تند و سریع به طرف منبع نور آماده شدم.

بعد از یک پرواز طولانی در نزدیکی نور نشستم. فهمیدم آن نور ضعیف از یک شمع است. شمعی که آرام و آهسته می‌سوخت و مردی میانه‌سال در کنار آن داشت کتاب می‌خواند. من عاشق نور بودم. همیشه به طرف لامپ ها و مهتابی‌ها می‌رفتم و روی آنها می‌نشستم اما این یکی فرق داشت. نورش یک جور خیره‌کننده بود.

کم‌کم نزدیک و نزدیک‌تر شدم. گرمای شعله شمع و نور زیبای آن مرا از خود بی‌خود کرده بود. فقط به نشستن روی شعله فکر می‌کردم و نه هیچ چیز دیگر. قبلاً از پروانه‌های بزرگ‌تر شنیده بودم که اگر زیاد به شمع نزدیک شوم؛ می‌سوزم اما این اصلاً مهم نبود. من فقط یک چیز می‌خواستم و باید به آن دست پیدا می‌کردم.

بال بال زدم و به شمع نزدیک شدم، آتش شمع به سر بال ظریف و شیشه‌ای‌ام خورد که ناگهان باد شمع را خاموش کرد. باد نبود، مرد بود که سرش را از کتابش بالا آورده بود، مرا دیده بود و با فوت شمع را خاموش کرده بود. گفت:«حواست کجاست پروانه کوچولو؟ داشتی می‌سوختی» شمع که خاموش شد، آرام و غمگین به طرف لامپ خاموش به راه افتادم.

اگرچه از سوختن نجات پیدا کرده بودم اما من هنوز شمع را می‌خواستم و عاشق نور بودم.

 


انشا چهارم :

*جانشین سازی (پروانه)*

سر آغاز هر نامه نام خداست / که بی نام او نامه یکسر خطاست

چشمانم را با گرمای آفتاب باز می کنم و روزی پر از تحرک برای خود رغم
میزنم. امروز نیز قرار است با وقایع خوب و بد که هضم آن برای آدمی زاد هم
سخت است رو به رو شوم. شاید روزهای زیادی از بودنم خوشحال باشم ولی گاهی هم
از اینکه شاهد لحظه های ناراحت کننده هستم، در آزارم.
بال هایم را تکان میدهم و نسیم خنکی روی تک تک سلول هایم احساس میکنم، حس
شادابی را حالا تجربه میکنم. با تمام توان بال های بزرگ و پر نقش و نگارم
را تکان میدهم وخودم را به باد میسپارم.
به سمت گل ها میروم روی آنها می نشینم و با آنها هم صحبت میشوم. که در همین
حوالی من کودکی بازیگوش، با شیطنت به سمت من می آید و قصد دارد مرا در
دستانش بگیرد. قلب کوچکم به تپش می افتد و با ترس بال هایم را محکم به هم
میزنم و به پرواز در می آیم. صدای کودک را می شنوم ولی چاره ای نیست او،
مرا برای زندانی او شدن می خواهد.
از ترس میلرزم و به سمت خانه ی چوبی که در آن نزدیکی است می روم. در خانه
باز است که با باد تکان میخورَد و جرجر میکند. خانه کاملا تاریک است به داخل
می روم، شومینه ای قهوه ای خاموش در کنج خانه است با خود فکر می کنم که
شومینه روشن نیست پس میتوانم با خاکستر آن خودم را گرم کنم.
شومینه روشن است ولی خاکستر، قرمز نیست. می خواهم روی خاکستر به ظاهر
خاموش، کمی بخوابم اما با خوابیدنم روی آن با سوختن بال هایم مواجه می شوم.
سوز تمام وجودم را فرا گرفته است، سعی میکنم سوختن بال هایم را متوقف کنم
ولی نمی توانم ، تند تند بال میزنم ولی دیگر خیلی دیر شده و تمام بال هایم
سوخته است.
توان پرواز از من ربوده شده و مثل کرم ابریشم به زمین می افتم. به یاد
زمانی ک مثل حالا بودم افتادم،آن زمانی که کرم ابریشمی بیش نبودم ولی به
این اندازه خودم را کوچک نمی دیدم، چون به امید فردایی بهتر بودم ولی حالا
به امید مرگ نشسته ام.
چشمانم را می بندنم و به خواب عمیقی فرو می روم.

 

انشای پنجنم :


تازه از پیله ام که بر درختی تنومند سوار بود خارج شده ام کسی در نزدیکی ام
همسایه نیست تنها چیزی که توجهم را به خودش جلب کرده نوریست که در انتهای
غاری چشمک میزند میخواهم از بال هایم امتحان بگیرم بال هایم را باز میکنم و
آرام میپرم و به سوی نور به پرواز در می آیم پس از گذشت چندی به گندم زار
جلوی غار میرسم باد میان گندم ها در حرکت است و دست نوازش بر سر آنها می
کشد گندم زار را پشت سر میگذارم و به ورودی غار میرسم غاریست به سکوت شب و
تاریکی سیاه رنگ تنها انتهای غار روشن است که آن هم با نور ضعیف من چرخی در
غار میزنم تا از سلامت جسم خود اطمینان حاصل کنم حال به سوی هدف خود به
پرواز در می آیم جلوتر میروم آن نور از آن شمع کوچکی بود میخواهم با او
دوست شوم اما هرچه بلندتر صدایش میکنم شعله اش کمتر میشود شاید از شنیدن
صدای من آزرده شده یا شاید صدای مرا نمی شنود پس در آغوش می گیرمش تا
بتوانم علاقه ام را بهش ابراز کنم وای بالم هایم سوخت نمیدانستم که شمع
اینقدر سنگ دل است من در حال جان دادن هستم و هرگز کسی نخواهد فهمید که من
از عشق شمع جان دادم و آتش عشق او مرا سوزاند

 

 

توجه :

حتما نظرات خود را زیر هر انشابنویسید تا ما نیز بیشتر برای شما انشا در سایت قرار بدهیم .باتشکر

برای دیدن سایر انشا ها بر روی هر کدام از موضوعات زیر کلیک کنید :

 

انشا در مورد ارتباط با خود

انشا پایه هشتم در مورد تصور ذهنی از عکس صفحه ۵۶

انشا به روش سنجش و مقایسه با موضوع عشق و نفرت

انشا در مورد 22 بهمن

انشا در مورد زلزله

انشا در مورد دوست

انشا درباره سنجش و مقایسه مرگ و زندگی

انشای با موضوع کشتی نفت کش سانچی

انشا در مورد دل که پاک است، زبان بی باک است پایه دهم

انشا درمورد علم و دانش

انشا ازاد و ذهنی در مورد ادم فضایی

انشا پایه دهم به روش جانشین سازی با موضوع پروانه

انشای آزاد با موضوع امام رضا(ع)

انشا در مورد صدای قارقار کلاغ

انشا با موضوع آنچه در مسیر خانه تا مدرسه می بینید

انشا با موضوع مشاهده مسابقه فوتبال از روزنه تور دروازه

انشا در مورد اهنگ سرود ملی

انشا در مورد دیدن یک شکارچی از دریچه چشم یک آهو

انشاء در مورد مشقت

انشا در مورد اذان

انشا در مورد فیل و فنجان

انشا در مورد گذر از رودخانه پایه نهم

انشا در مورد طبعیت گردی با زبان عادی و ادبی

انشا در مورد تابستان خود را چگونه گذراندید

انشا درباره ماه محرم

انشا در مورد شعر یکی برسرشاخ ،بن می برید

انشا پایه ی هفتم صفحه ۲۳ آنچه درتصویرزیرمی بینیدبنویسید

انشاء با موضوع نوجوانی

انشا انگلیسی در مورد تلفن همراه با ترجمه فارسی

انشا انگلیسی در مورد گاو به همراه ترجمه فارسی

انشا انگلیسی در مورد پول با ترجمه فارسی

انشا انگلیسی در مورد دیابت با ترجمه فارسی

موضوع انشا انگلیسی با موضوع آب با ترجمه فارسی

انشا آزاد درباره تفاوت افکار در انسان ها

انشا آزاد درباره آدم دروغگو

انشا آزاد در مورد تخیل و دنیای غیرواقعی

انشا درمورد پستچی

انشا درمورد دغدغه های زندگی در روستا

انشا درمورد عهد و پیمان

انشا درمورد زندگی دریای بی کران با رعایت مراحل نگارشی

انشا در مورد بار کج به منزل نمی رسد

انشاء در مورد صدا شر شر آب

انشاء از زبان ابر

انشا در مورد صدای زنگ آخر

انشا در مورد تیم والیبال کلاس ما

انشا در مورد ناخن

انشا در مورد درد دندان

انشا درباره محل زندگی ما

انشا در مورد اسمان شب

انشا در مورد ایران پایه هفتم

انشا با موضوع کفش

انشا ء در مورد کلاغ

انشا درباره پاییز

انشا درباره روزی را که دوست دارم تکرار شود

انشا درباره حیاط مدرسه

انشا در مورد عینک

انشاء با موضوع خانه کتاب مهارت های نوشتاری پایه هفتم

انشاپایه ی هفتم صفحه ۲۳ آنچه درتصویرزیرمی بینید بنویسید

انشا درمورد جان بخشی به اشیاء تک درخت کویر

انشا تصور ذهنی در مورد صحنه ورود یک موش به خانه

انشاء با موضوع برف با رعایت مراحل نوشتاری

انشا تصور کنید یک جنگلبان هستید

انشا پایه هشتم تصویر نویسی دو عکس صفحه ۸۴

انشا درمورد پروانه ایی هستید که در تاریکی شب شمعی روشن پیدا کرده اید

انشا در مورد قطره بارانی هستید که از ابری چکیده اید

انشای آزاد اگر معلم نگارش بودید پایه هشتم صفحه ۸۱

انشا در مورد برخاستن از خواب در صبح شهر

انشا در مورد برخاستن از خواب در صبح روستا

انشا در مورد حس و حال حمل یک قالب یخ بدون دستکش

انشا در مورد توصیف طعم بستنی یخی

انشا در مورد توصیف برداشتن یک ظرف داغ پایه هشتم صفحه ۶۲

انشا در مورد طعم لبوی داغ در یک روز برفی صفحه۶۲ پایه هشتم

انشا با موضوع طعم خورشت قورمه سبزی صفحه۶۲ پایه هشتم

انشا در مورد بوی سیر پایه هشتم صفحه۶۲

انشا در مورد بوی خاک پس از بارش باران پایه هشتم

انشا پایه هشتم صدای باران

انشا با موضوع صدای وزش شدید باد

انشا در مورد صدای لالای مادر

انشا مقایسه زندگی شهری و روستایی

انشا درباره پرواز بدون بال با رعایت قالب نوشتاری

انشا در مورد همنشین پایه نهم

انشا درمورد عاقیبت فرار از مدرسه با قالب داستان

انشا درمورد هدف زندگی در قالب نامه ی غیر رسمی

انشاء درباره صبر و شکیبایی پایه نهم

انشاء پایه نهم درباره همنشین بد

انشا در مورد درختی را با ویژگی های پا در هواست ریشه هایش در ابر فرو رفته است

انشا درباره زیبایی های جهان پایه نهم صفحه ۹۳

انشا درباره بهار پرهیاهو پایه نهم صفحه۳۱

انشا در مورد عاقبت فرار از مدرسه پایه نهم صفحه ۸۱

انشا در مورد هدف زندگی

انشا در مورد کودکی من پایه نهم صفحه ۸۱

انشا طنز وغیر طنز در مورد درد دل یک موش آزمایشگاهی

انشای طنز و غیر طنز ماهی در حوض قالی

انشا طنز و غیر طنز در مورد ربات پیشخدمت پایه نهم

انشا طنز و غیر طنز درمورد انتقال خون پایه نهم

انشا طنز و غیر طنز در مورد سایه آدم پایه نهم

انشا طنز و غیر طنز در مورد کمک به همسایه پایه نهم

انشا طنز و غیر طنز در مورد ایستادن در صف پایه نهم

انشا طنز و غیر طنز پایه نهم در مورد تلفن همراه

انشا با موضوع شانس

انشا در مورد دیدن مورچه ای که باری را می کشد

انشا در مورد هوش انسان

انشا درمورد چرا میهن را به مادر تشبیه می کنند

انشا درباره معرفی رشته برق پایه دهم

انشا درباره درخت هر چه بارش بیشتر می شود سرش فروتر می آید

انشا درباره خفته را خفته کی کند بیدار پایه دهم صفحه 83

انشاء ذهنی درباره آرزو پایه دهم درس دوم

انشاء مقایسه آدم دروغگو و راستگو در آینه

انشاء با ویژگی مقایسه آفتاب و باران پایه دهم

انشاء با موضوع با ماه نشینی ماه شوی با دیگ نشینی سیاه شوی

انشا تضاد مفاهیم با موضوع ماهی موج دریا خشکی بیابان

انشا پایه دهم در مورد سنجش و مقایسه پنجره و پرده پایه دهم

انشای در مورد مقایسه مادر و شمع

انشا با ویژگی مقایسه ی صحرا با دریا

انشای مقایسه قلم با خون شهید با اسلحه با درخت

انشا درباره چاه کن همیشه ته چاه است

انشاء غم آخرین انشای دبیرستان پایه دوازدهم

انشاء تصویر نویسی از منظره ایی از چند گلدان شمعدانی

انشاء با موضوع عاقبت فرار از زندان

انشا با موضوع ارایه های ادبی درباره انتظار کشیدن

انشا با موضوع یکی از خاطره های زندگی

انشا درباره از کوزه همان برون تراود که در اوست پایه دوازدهم

انشا درباره نامه خصوصی به معلم درس نگارشتان بنویسید و دیدگاهتان را در مورد این درس و روش تدریس ایشان با وی در میان بگذارید

انشا درباره نامه ای به وزیر علوم بنویسید و با ارائه دلایل منطقی خواستار حذف کنکور شوید

انشا درباره محبت و نفرت پایه دوازدهم

انشا درباره کامیابی و ناکامی پایه دوازدهم صفحه ۵۵

انشا درباره سوگ و سور پایه دوازدهم صفحه ۵۵

انشا درباره زمستان گذشت و بهار آمد

انشا در مورد عاقل نکند تکیه به دیوار شکسته

انشا در مورد خاطره ی یک روز در کلاس پایه دوازدهم

انشا درباره جنگل پایه دوازدهم

انشا ادبی درمورد گرانی پایه دوازدهم

گسترش ضرب المثل آب ریخته جمع شدنی نیست - انشا

انشا پایه یازدهم در مورد شخصیت نویسی درباره خدای دلم

انشاء با رعایت مراحل نوشتن متنی درباره دانشگاه

انشا درمورد عجله کار شیطان است

انشا با موضوع چرا عاقل کند کاری که بازآرد پشیمانی

انشا درباره آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم

گسترش انشا آب ریخته جمع شدنی نیست

فداکاری یعنی چه انشاء درباره فداکاری

انشاء درباره گفتگو خیالی جنگل و کویر

انشاء درباره گفتگو ابر و آسمان

انشا در مورد سفرنامه با موضوع سفر به شمال کشور

انشا با موضوع سفرنامه سفر به مناطق عملیاتی جنوب

انشا با طرح گفت و گو با موضوع مدرسه پایه یازدهم

انشا با ویژگی های گفت و گو

انشا با موضوع متنی با رعایت زمان و مکان و حال و هوا و جزییات بنویسید

چرا والدین حق دارند از فرزندانشان بپرسند به کجا می روند؟

انشاء درباره شهید سلیمانی

اقدام پژوهی انشا

انشا درباره ضرب المثل گیرم پدر تو باشد فاضل از بهر پدر تو را چه حاصل

انشا در مورد تصورات ما از گم شدن در جنگل

انشا درمورد چهار فصل(بهار،تابستان،پاییز و زمستان)

انشا درباره نامه ایی برای یک شهید بنویسید

انشا در مورد تضاد مفاهیم یا ناسازی معنایی

انشا در مورد وسط حرف دیگران پریدن

انشا درباره زندگی حیوانات وحشی

انشا با موضوع داستان نویسی

انشا در مورد جلسه امتحان پایه نهم صفحه۸۱

انشا آزاد درباره خط فقر

انشا درباره فرهنگ بومی و پیوندهای جغرافیایی

انشا درباره راه های درست مصرف کردن آب

انشا درباره یک روز از کلاس پایه نهم صفحه۸۱

انشا آزاد درباره روز معلم سال ۹۷

انشا درباره اگر نامه بودید و در زمان سفر می کردید چه پیامی را به خوانندگان خود می دادید

جواب فعالیت انشا پایه هفتم در مورد فداکاری صفحه 92

انشا از این گوش می گیرد و از آن گوش در می کند

انشا درباره عجله کار شیطان است پایه یازدهم صفحه ۱۰۲

روش آموزش انشا در پایه سوم

انشا در مورد در باران

انشا درباره کوچ پرستوها




نوشتن انشاهای خلاق

نقش والدین در علاقه مند کردن فرزندانشان به مطالعه:

انشا درباره محیط زیست

تحقیق درباره برنامه ریزی برای آموزش بهتر انشاء

علل ضعف دانش آموزان در انشاء نویسی

روش تدریس درس املا و انشاء

نگارش انشاء

نوشتن انشاهای خلاق

تدریس درس املا و انشاء

مقاله درباره چونگی برنامه ریزی برای انشا به دانش آموزان

دو انشائ درباره توصیف زمستان

انشا درباره نماز




منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 21 بهمن 1398 ساعت: 4:15 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,
نظرات(1)

انشا در مورد صدای قارقار کلاغ

بازديد: 1461
انشا در مورد صدای قارقار کلاغ

پایه۸ درس۴ صفحه۵۳ قارقار کلاغ

 

 

انشا درمورد صدای قارقار کلاغ

 

انشا اول: توصیفی

بند مقدمه (زمینه سازی)

غروب پاییز بود و از پنجره اتاقم به فضای بیرونی نگاه می‌کردم و از تماشای پاییز و رنگ زرد درختان لذت می‌بردم. باد در میان برگ‌ها و درختان می‌پیچید و صدای قارقار کلاغ‌ها نیز شنیده می‌شد که هر از گاهی از این شاخه به آن شاخه می‌پریدند. من در میان فلسفه باد و رقص برگ‌های خشک و قارقار کلاغ‌ها مانده بودم و از خود می‌پرسیدم که در میان این قارقارها چه پیغام‌هایی رد و بدل می‌شود؟

بندهای بدنه (متن نوشته)

کلاغی را دیدم که از بام خانه همسایه پر کشید و در حالی که به سمت درخت کاج تنومند مقابل خانه ما می‌رفت، قارقاری کرد و بال و پرش را با شدت بیشتری تکان داد. کلاغی دیگر نیز از جایی که ندیدم، پر کشید و به سمت کلاغ اولی اوج گرفت. این یکی نیز قارقار می‌کرد و به سمت بالاترین نقطه درخت بالا می‌رفت.

به سمت دیگر کوچه نگاه کردم، دسته‌ای کلاغ آن جا در حال دانه خوردن از کیسه زباله پاره شده‌ای بودند که مقداری برنج از آن بیرون ریخته بود. گربه‌ای نیز در همان حوالی می‌چرخید و به نظر می‌آمد که برای کیسه زباله پاره شده، نقشه کشیده است.

کلاغ ها قارقارکنان محل را ترک کرده و گربه با ولع تمام به سمت کیسه زباله پاره شده جهید. این لحظه‌ برای من بسیار هیجان انگیز بود و از تماشای آن لذت می‌بردم. گربه‌ها به خوبی بلد بودند چطور از میان تلی از زباله، تکه‌ای گوشت را پیدا کنند. همچنان صدای قارقار کلاغ‌ها مانند صدای پشت‌زمینه به گوش می‌رسید و می‌توانستم نوای گوشخراش آن‌ها را با صدای میومیوی گربه‌ها، یک سمفونی در طبیعت بخوانم!

بند نتیجه (جمع بندی)

صدای قارقار کلاغ‌ها هرگز تمامی نداشت و گویی چیزی که به هم در لا به لای این قارقارها می‌گفتند، چیزهای مهمی در اجتماع آن‌ها به شمار می‌رفت! دلم می‌خواست بدانم کلاغ‌ها چه می‌گویند و چرا اغلب زمانی که در حال پر کشیدن به سمتی هستند، صدای قارقار آن‌ها اوج می‌گیرد؟ شاید همدیگر را برای پرواز به سمت طعمه‌ای راهنمایی می‌کنند، شاید هم مسابقه گذاشته‌اند که کدام زودتر می‌رسد...

 

انشا دوم :

مقدمه:پرندگان جزء حیوانات با ارزشی هستند که همواره نمود آن را می توان در زندگی مشاهده کرد. یکی از پرندگان با ارزش کلاغ است.

تنه انشا:کلاغ پرنده ای است که همواره در فصل های سرد و گرم می توان پرواز زیبای او و قارقار او را در آسمان مشاهده کرد و شنید. کلاغ در اساطیر ایران و یونانی همواره پرنده ای مقدس بوده و به عنوان پیک خورشید شناخته می شده است و نمود مثبتی در جامعه باستانی ایران زمین داشته است.اما در زمان اکنون ما این معنای مثبت تغییر کرده است و معنای منفور و شوم یافته است. امروزه صدای قارقار کلام با معنای شگوم بد شناخته می شود که جلوه ی بسیار ناپسندی است. ای کاش تلاش کنیم با نگاهی بسیط تر و زیبا به پرندگان نگاه کنیم. درست است که کلاغ به رنگ سیاه است اما نشان  از سرنوشت تیره نیست. کلاغ از دیگر پرندگان عمر طولانی تر دارد. آن ها در فصل پاییز بیشتر در آسمان ها دیده می شود. زیرا تحمل سرما را نسبت به دیگر پرندگانی چون گنجشگ و قناری و.. دارند. بیاییم تلاش کنیم کلاغ رابیشتر دوست داشته باشیم. کلاغ با نام غراب در ادبیات فارسی ما جلوه گر بوده است. این معنای شومی کلاغ در ادبیات نیز مشهود است. صدای قارقار کلاغ ها  بیشتر در صبح ها می باشد. کلاغ ها جثه ای بزرگ تر از گنجشک ها دارند. جثه آن ها به اندازه مرغ خانگی است. آن ها منقاری بلند و قوی دارند که در خوردن غذاهای مختلف به آن ها کمک می کند. کلاغ ها بیشتر حشرات را می خورند. آن ها با قارقارشان با هم سخن می گویند. این پرندگان به صورت جمعی با هم هستند و لانه ی خود را در بالاترین شاخه های درختان می سازند.

نتیجه گیری: کلاغ ها پرندگانی سودمند و به نوبه ی خود زیبا هستند. قدر آن ها را بدانیم. حیوانات همواره در حال آسیب هستند و باید مواظب تک تک آن ها باشیم تا از آسیب و شکار در امان بمانند.

 

انشا سوم: تعریف یک خاطره

قرار بود برای خواهرم خواستگار بیاید و همه افراد خانواده در تب و تاب آماده شدن برای ساعت ۷ عصر بودند. مادرم خانه را به خوبی تمیز کرده و خواهرم بهترین لباسش را به تن کرده بود. پدرم همچنان در حال روزنامه خواندن بود و به نظر می‌رسید که بی‌تفاوت‌ترین فرد خانه نسبت به این وضعیت باشد.

سرانجام خواستگارها از راه رسیدند و چقدر هم وقت‌شناس بودند! درست رأس ساعت ۷ عصر! به خواهرم با شوخی گفتم حالا که داماد اینقدر وقت‌شناس است، حتما به این خواستگار جواب مثبت داده و با او ازدواج کن.

همگی نشستیم. مادرم چندین بار به من اشاره کرد که لزومی ندارد در جمع باشم و می‌توانم به اتاق خود بروم. اما من محکم کنار خواهرم نشسته و قصد ترک جمع را نداشتم. صحبت‌ها شروع شده بود؛ خواهرم چای آورد و جمع حسابی گرم بود. سرانجام خانواده داماد از خواهرم در مورد نظرش نسبت به این وصلت سوال کردند، اما تا خواهرم خواست شروع به صحبت کند، صدای بلند قارقار کلاغی محوطه را پر کرد. گویی کلاغ چسبیده به پنجره و شیشه سالن پذیرایی قارقار می‌کرد.

خواهرم مکثی کرد و دوباره خواست شروع به صحبت کند که باز صدای قارقار کلاغ را شنیدیم. همه خندیدند و خواهرم نیز تبسمی کرد. پدرم گفت که کلاغ سیاه محله علاقه‌ای به ازدواج کردن خواهرم ندارد و باز همه خندیدند.

دوباره مادر داماد خواهرم را خطاب قرار داده و از او خواست که نظرش را راجع به این وصلت بگوید. خواهرم خواست صحبت کند و چه انتظاری دارید؟ کلاغ دوباره قارقار کرد. خواهرم نیز با قدرت تمام جواب منفی داد و به مادر داماد گفت که از این ازدواج منصرف شده است و نمی‌خواهد این وصلت سربگیرد!

همه ما متعجب شدیم. پیش از این به نظر می‌رسید که خواهرم به این ازدواج علاقه‌مند است و اکنون با جواب منفی او روبرو شده بودیم! خانواده داماد با دلخوری از منزل ما رفتند. پس از رفتن میهمان‌ها، پدرم از خواهرم پرسید که علت پاسخ منفی‌اش چه بود و فکر می‌کنید خواهرم چه پاسخی داد؟ قارقار مداوم کلاغ و بدیمنی آن!

مادرم با او حسابی صحبت کرد و از او خواست که چنین خرافاتی را کنار بگذارد و منطقی فکر کند. خواهرم راضی شد که یکبار دیگر به خواستگاری‌اش بیایند و این بار به ندای قلبش گوش کند نه قارقار کلاغ!

 

انشا چهارم  درمورد صدای قار قار کلاغ

در زمان های گذشته  تا به کنون مردم عقیده داشتند و دارند  که کلاغ به دلیل رنگ سیاه  بدون نشانه نحسی و اتفاق شوم است . به خصوص زمانی که در حال بیان حرفی یا اتفاقی باشید و همان لحظه صدای قار قار کلاغ بیایید می گویند که باید در انجام این کار تعلیل صورت بگیرد چرا که کلاغ نشانه شوم است و عاقبت خوبی ندارد که بعد از صدای کلاغ آن کار انجام شود.

 

خیلی از مردم وقتی صدای کلاغی را بشنوند سعی می کنند که کلاغ را با سنگ یا تیر کمان  یا تفنگ بادی بزنن یا به اصلاح دیگر بکشند .

اما از نظر شخصی من اگر در این  که کلاغ با صدایش قبل از کاری نشانه می دهد که باید در کاری که می خواید انجام دهید بیشتر فکر کنیم و با دقت بیشتر آن را انجام دهیم بسیار هم خوب است.

زیرا که مثل اژیری برای ان فرد می ماند که قار قار خود به آن فرد یادآوری می شود که باید قبل از انجام هر کاری ایتدا با حواسی جمع و با دقت فراوان انجام شود.

گاهی این کلاغ به اصلاح شوم می تواند با دقت و یا پرهیز و پشیمانی آن فرد موجب خودشانسی و خوشبختی آن فرد باشید.

 

انشا درباره کلاغ پایه هفتم در زیر 5 انشا مختلف و زیبا درباره کلاغ آورده شده است که امیدواریم مورد استفاده تان قرار گیرد

انشا شماره پنجم :

نام کلاغ را که می شنوم یاد یکی از دوستانم می افتم که عاشق کلاغ بود . همیشه در پارک به کلاغ ها خیره می شد و به پر و بال سیاهشان زل می زد. همیشه هم اصرار داشت که کلاغ یکی باهوش ترین حیوانات است و دلیلش هم این بود که طبق تحقیقات جدید دانشمندان متوجه شده اند که وقتی کلاغ را روبروی آینه قرار می دهند ، خودش را تشخیص می دهد و این به معنای آن است که کلاغ تا حدی دارای خودآگاهی است.

اما برای من کلاغ یادآور عمر طولانی و آزاد بودن است و این باور که می گویند کلاغ شوم است و نشانه ی بدبختی و سیاهی، برایم غیرقابل باور است . چراکه واضح است چون پرهای این پرنده بیچاره سیاه است ، ما انسان ها آنرا به سیاهی و تاریکی و بد یمنی ربط داده ایم. اما باید از خود بپرسیم که چرا هیچ وقت این پرنده ی طفلکی را نشانه ی عمر تام و طولانی ندانسته ایم و او را خوش یمن نخوانده ایم؟

از این به بعد هر زمانی که در پارکی رفتیم و کلاغی را دیدیم سعی کنیم او را با تصویری از آزادی و عمر کام به یاد بیاوریم که این کار علاوه بر از بین بردن خرافات گذشته ، باعث آشتی بیشتر ما با طبیعت و لذت بردن هرچه بیشتر از آن می شود.

 

انشا شماره ششم :

از زمانی که به یاد داریم همیشه گفته اند شیر سلطان جنگل است،پرنده ی هما نشانه ی خوشبختی است و مار نشانه ی دشمنی و کلاغ نشانه ی بد شگومی است.کلاغ در اسطوره های قدیمی و گذشته ی ما پرنده ایی مقدس به شمار می رفته اما با مرور زمان این عقیده تعقیر پیدا کرد و کلاغ را نشانه ی بدبیاری و بدشانسی نامیده اند و تنها علت آن صدای ناهنجار کلاغ بود و لباس سراسراز سیاهی او،که می گفتند ما در هنگام عزاداری و غم و ناراحتی لباس سیاه بر تن می کنیم و کلاغ نیز همیشه لباس سیاه بر تن دارد.زمانی که در هنگام انجام کاری صدای قار قار کلاغ به گوش برسد می گویند که باید در این کار بیشتر دقت کرد زیرا که کلاغ به ما اخطار داده است و باید در انجام این کار بیشتر مکس کنیم و آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم تااز نتیجه ی کار خشنود باشیم ،اما بیاییم به جنبه ی مثبت این موضوع توجه کنیم و کلاغ را مانند آژیر خطری بدانیم که به ما یاداور می شود که قبل تصمیم گیری و انجام کاری آن را بیشتر مورد تجزیه و تحلیل و آزمایش قرار دهیم و همانطور قبل از حرف زدن نیز به آن فکر کنیم و آن را بالا و پایین کنیم تا در نهایت از گفته ی خود پشیمان نشویم.زندگی به نوع نگاه ما بستگی دارد اگر با عینک بدبینی به آن نگاه کنیم همه چیز برایمان تیره و تار می شود اما اگر با عینک خوش بینی به دنیا و زندگی نگاه کنیم همه چیز برایمان زیبا و روشن می شود…

 

انشا شماره هفتم

کلاغ را همه ما دیده ایم و صدای قارقارش را از دور دست شنیده ایم. افراد خانواده ما هرکدام یک نظری درباره کلاغ داشتند.کلاغی بود که در فصل پاییز هر روز صبح همیشه روی دیوار خانه می نشست و قارقار می کرد. خواهرم می گفت:«او از جنگل های مناطق سرد آمده است. قبلاً روی شاخ های گوزنی زندگی می کرده است. حالا دلش برای خانه اش تنگ شده است. می دانی کلاغ ها خیلی دوست دارند روی شاخ گوزن ها بنشینند.» من با تعجب به او نگاه می کردم و او برای کلاغ دست تکان می داد.خود من کلاغ ها را دوست نداشتم؛ کلاغ خواهرم همه دانه هایی را که من برای گنجشک ها ریخته بودم می خورد. اصلاً کلاغ ها همه شان مثل هم هستند. از کجا معلوم که کلاغ امروزی همان کلاغ دیروزی باشد؟ اما راستی همه کلاغ ها مثل هم نیستند. بعضی کلاغ ها کاملاً سیاه هستند ولی بعضی دیگر پرهای خاکستری هم دارند. من از کلاغ بدم می آمد چون خاطره بدی از کلاغ ها داشتم. وقتی کوچک بودم، توی ایوان خانه مادربزرگم یک کلاغ به سرعت برق و باد گردویی را که شکسته بودم، به نوکش گرفت و از آنجا دور شد.همان روز مادرم گفت کلاغ ها خیلی از چیزهایی را که پیدا می کنند، نمی خورند بلکه چال می کنند اما بعد یادشان می رود که آنها را کجا گذاشته اند. روزی که به باغ رفته بودیم، در حالی که کلاغ ها بالای شاخه ها نشسته بودند و قارقار می کردند؛ ما گردوهایی که آنها پنهان کرده بودند، پیدا می کردیم و می خوردیم.پدرم می گفت کلاغ ها جانوران باهوش هستند. کلاغ ها اگر گردو یا فندق پیدا کنند، آنها را سر راه ماشین ها قرار می دهند تا چرخ آنها پوست سخت آن را بشکند. همین که چیزها را قایم می کنند؛ یعنی آینده نگری دارند. حتی از شامپانزه هم باهوشتر هستند.پدربزرگم همیشه برایمان قصه تعریف می کرد و شعر می خواند. داستان هابیل و قابیل که یک داستان غمگین بود و کلاغ هم داشت را چند بار برایمان تعریف کرده بود. قابیل برادرش را می کشد. بعد بالای سرش می نشیند و می گوید وای چکار کنم. خدا یک کلاغ را می فرستد که دفن کردن مرده را به او یاد بدهد. قابیل آنقدر ناراحت می شود که می گوید وای من از یک کلاغ هم نادان تر هستم.مادربزرگم از کلاغ ها بدش می آمد. وقتی یک کلاغ سر دیوار می نشست و قارقار می کرد، مادربزرگ دمپایی اش را پرت می کرد و می گفت: برو! پرنده شوم... وقتی می پرسیدم: شوم یعنی چه؟ چرا شوم است؟ می گوفت: یعنی خبرهای بد را می آورد. یعنی شگون ندارد. صبح ها برایت نباید بخواند. کلاغ خبرچین است. این ها را که می گفت، ما تعجب می کردیم و او هیچ وقت نمی گفت چرا شوم است.نظر هرکدام از افراد خانواده ام که درست باشد، کلاغ شوم باشد یا باهوش، باز کلاغ ها همیشه همه جا حضور دارند.

 

انشا شماره هشتم

من کلاغ را دوست دارم . کلاغ یک پرنده بسیار زیبا است . یک پرنده که نماد یکرنگی و صداقت است . کلاغ یک پرنده ی صادق و یکرنگ و یک دست است . می گویند کلاغ بسیار ثابت قدم است زیرا آنچنان از راه رفتن کبک تقلید کرده است که راه رفتن خودش یادش رفته است و البته این بسیار بد است چون پدرم می گوید همه باید خودشان باشند و ادای کس دیگری را در نیاورند . کلاغ اعتماد به نفس پایینی دارد . من راه رفتن کلاغ را بسیار دوست دارم .شاید شما هم دیده باشید وقتی یک جوجه کلاغ از لانه اش بیرون می افتد ، تمام کلاغ ها متحد می شوند و کمک می کنند تا جوجه را نجات دهند . بنابراین ما از کلاغ درس اتحاد و یکرنگی و صداقت می گیریم .کلاغ را به دزدی و خبرچینی متهم میکنند . کلاغ پرنده ی بد صدایی است . اما با این حال من کلاغ را دوست دارم و دلم برایش می سوزد . شاید در میان پرندگان هم به رنگین پر ها کار ندهند . همانطور که در بین انسان ها به رنگین پوست ها کار نمی دهند . پس وقتی کار نباشد کلاغ ها ناچار می شوند برای سیر کردن خود و جوجه های بی گناهشان دزدی و خبرچینی بکنند .می گویند کلاغها تنها یک بار جفت گیری میکنند و تا آخر عمر با همان جفتشان زندگی می کنند . همسایه مان می گوید : درد و بلای هر چه کلاغ است بخورد تو سر شوهر نفهم من که رفته سرم هوو آورده است .

 

انشا شماره نهم

کلاغ ها مانند گنجشکان در لانه زندگی میکنند و دسته جمعی پرواز یا زندگی نمیکنند.آن ها معمولا در هوای سرد بیشتر میتوانند تحمل کنند تا در هوای گرم.غذای آنان دانه است اما آنان معمولا نان و پنیر و کرم و گندم هم میخورند.آن ها از لحاظ قیمت ارزشی ندارند زیرا نه صدا و شکل خوبی دارند و البته اهلی هم نیستند.رنگ آنان معمولا سیاه هم مانند رنگ ذغال است و با پرهای دراز و جثه ایی هم مانند یه طوطی دارند.نوک آن ها طلایی و خیلی دراز است. چنگال های تیزی دارند و برای شکار حشرات و کرم ها.آن ها از انسان ها میترسند ولی اگر گیربی افتند مقابله میکنند.و ان ها تخم گذار هستد مانند خفاش پرنده ایی بچه زا نیستند!!از نظر دانشمندان خارجی کلاغ در شب بهتر از روز میبیند هم مانند خفاش ولی خفاش در روز نمیبیند یا بهتر است بگوییم به خوبی نمیبیند کلاغ محیط را خاکستری مانند میبیند و چشمان تیز و درشتی دارند.پس کلاغ ها موجوداتی بی آزار و زشت هستند که قیمتی ندارند و کسی به شکار آنها نمیرود و نسل آنها هم منقرض نخواهند شد و به راحتی میتوانند در لانه های خوب زندگی کنند.

 

توجه :

حتما نظرات خود را زیر هر انشابنویسید تا ما نیز بیشتر برای شما انشا در سایت قرار بدهیم .باتشکر

برای دیدن سایر انشا ها بر روی هر کدام از موضوعات زیر کلیک کنید :

 

انشا در مورد ارتباط با خود

انشا پایه هشتم در مورد تصور ذهنی از عکس صفحه ۵۶

انشا به روش سنجش و مقایسه با موضوع عشق و نفرت

انشا در مورد 22 بهمن

انشا در مورد زلزله

انشا در مورد دوست

انشا درباره سنجش و مقایسه مرگ و زندگی

انشای با موضوع کشتی نفت کش سانچی

انشا در مورد دل که پاک است، زبان بی باک است پایه دهم

انشا درمورد علم و دانش

انشا ازاد و ذهنی در مورد ادم فضایی

انشا پایه دهم به روش جانشین سازی با موضوع پروانه

انشای آزاد با موضوع امام رضا(ع)

انشا در مورد صدای قارقار کلاغ

انشا با موضوع آنچه در مسیر خانه تا مدرسه می بینید

انشا با موضوع مشاهده مسابقه فوتبال از روزنه تور دروازه

انشا در مورد اهنگ سرود ملی

انشا در مورد دیدن یک شکارچی از دریچه چشم یک آهو

انشاء در مورد مشقت

انشا در مورد اذان

انشا در مورد فیل و فنجان

انشا در مورد گذر از رودخانه پایه نهم

انشا در مورد طبعیت گردی با زبان عادی و ادبی

انشا در مورد تابستان خود را چگونه گذراندید

انشا درباره ماه محرم

انشا در مورد شعر یکی برسرشاخ ،بن می برید

انشا پایه ی هفتم صفحه ۲۳ آنچه درتصویرزیرمی بینیدبنویسید

انشاء با موضوع نوجوانی

انشا انگلیسی در مورد تلفن همراه با ترجمه فارسی

انشا انگلیسی در مورد گاو به همراه ترجمه فارسی

انشا انگلیسی در مورد پول با ترجمه فارسی

انشا انگلیسی در مورد دیابت با ترجمه فارسی

موضوع انشا انگلیسی با موضوع آب با ترجمه فارسی

انشا آزاد درباره تفاوت افکار در انسان ها

انشا آزاد درباره آدم دروغگو

انشا آزاد در مورد تخیل و دنیای غیرواقعی

انشا درمورد پستچی

انشا درمورد دغدغه های زندگی در روستا

انشا درمورد عهد و پیمان

انشا درمورد زندگی دریای بی کران با رعایت مراحل نگارشی

انشا در مورد بار کج به منزل نمی رسد

انشاء در مورد صدا شر شر آب

انشاء از زبان ابر

انشا در مورد صدای زنگ آخر

انشا در مورد تیم والیبال کلاس ما

انشا در مورد ناخن

انشا در مورد درد دندان

انشا درباره محل زندگی ما

انشا در مورد اسمان شب

انشا در مورد ایران پایه هفتم

انشا با موضوع کفش

انشا ء در مورد کلاغ

انشا درباره پاییز

انشا درباره روزی را که دوست دارم تکرار شود

انشا درباره حیاط مدرسه

انشا در مورد عینک

انشاء با موضوع خانه کتاب مهارت های نوشتاری پایه هفتم

انشاپایه ی هفتم صفحه ۲۳ آنچه درتصویرزیرمی بینید بنویسید

انشا درمورد جان بخشی به اشیاء تک درخت کویر

انشا تصور ذهنی در مورد صحنه ورود یک موش به خانه

انشاء با موضوع برف با رعایت مراحل نوشتاری

انشا تصور کنید یک جنگلبان هستید

انشا پایه هشتم تصویر نویسی دو عکس صفحه ۸۴

انشا درمورد پروانه ایی هستید که در تاریکی شب شمعی روشن پیدا کرده اید

انشا در مورد قطره بارانی هستید که از ابری چکیده اید

انشای آزاد اگر معلم نگارش بودید پایه هشتم صفحه ۸۱

انشا در مورد برخاستن از خواب در صبح شهر

انشا در مورد برخاستن از خواب در صبح روستا

انشا در مورد حس و حال حمل یک قالب یخ بدون دستکش

انشا در مورد توصیف طعم بستنی یخی

انشا در مورد توصیف برداشتن یک ظرف داغ پایه هشتم صفحه ۶۲

انشا در مورد طعم لبوی داغ در یک روز برفی صفحه۶۲ پایه هشتم

انشا با موضوع طعم خورشت قورمه سبزی صفحه۶۲ پایه هشتم

انشا در مورد بوی سیر پایه هشتم صفحه۶۲

انشا در مورد بوی خاک پس از بارش باران پایه هشتم

انشا پایه هشتم صدای باران

انشا با موضوع صدای وزش شدید باد

انشا در مورد صدای لالای مادر

انشا مقایسه زندگی شهری و روستایی

انشا درباره پرواز بدون بال با رعایت قالب نوشتاری

انشا در مورد همنشین پایه نهم

انشا درمورد عاقیبت فرار از مدرسه با قالب داستان

انشا درمورد هدف زندگی در قالب نامه ی غیر رسمی

انشاء درباره صبر و شکیبایی پایه نهم

انشاء پایه نهم درباره همنشین بد

انشا در مورد درختی را با ویژگی های پا در هواست ریشه هایش در ابر فرو رفته است

انشا درباره زیبایی های جهان پایه نهم صفحه ۹۳

انشا درباره بهار پرهیاهو پایه نهم صفحه۳۱

انشا در مورد عاقبت فرار از مدرسه پایه نهم صفحه ۸۱

انشا در مورد هدف زندگی

انشا در مورد کودکی من پایه نهم صفحه ۸۱

انشا طنز وغیر طنز در مورد درد دل یک موش آزمایشگاهی

انشای طنز و غیر طنز ماهی در حوض قالی

انشا طنز و غیر طنز در مورد ربات پیشخدمت پایه نهم

انشا طنز و غیر طنز درمورد انتقال خون پایه نهم

انشا طنز و غیر طنز در مورد سایه آدم پایه نهم

انشا طنز و غیر طنز در مورد کمک به همسایه پایه نهم

انشا طنز و غیر طنز در مورد ایستادن در صف پایه نهم

انشا طنز و غیر طنز پایه نهم در مورد تلفن همراه

انشا با موضوع شانس

انشا در مورد دیدن مورچه ای که باری را می کشد

انشا در مورد هوش انسان

انشا درمورد چرا میهن را به مادر تشبیه می کنند

انشا درباره معرفی رشته برق پایه دهم

انشا درباره درخت هر چه بارش بیشتر می شود سرش فروتر می آید

انشا درباره خفته را خفته کی کند بیدار پایه دهم صفحه 83

انشاء ذهنی درباره آرزو پایه دهم درس دوم

انشاء مقایسه آدم دروغگو و راستگو در آینه

انشاء با ویژگی مقایسه آفتاب و باران پایه دهم

انشاء با موضوع با ماه نشینی ماه شوی با دیگ نشینی سیاه شوی

انشا تضاد مفاهیم با موضوع ماهی موج دریا خشکی بیابان

انشا پایه دهم در مورد سنجش و مقایسه پنجره و پرده پایه دهم

انشای در مورد مقایسه مادر و شمع

انشا با ویژگی مقایسه ی صحرا با دریا

انشای مقایسه قلم با خون شهید با اسلحه با درخت

انشا درباره چاه کن همیشه ته چاه است

انشاء غم آخرین انشای دبیرستان پایه دوازدهم

انشاء تصویر نویسی از منظره ایی از چند گلدان شمعدانی

انشاء با موضوع عاقبت فرار از زندان

انشا با موضوع ارایه های ادبی درباره انتظار کشیدن

انشا با موضوع یکی از خاطره های زندگی

انشا درباره از کوزه همان برون تراود که در اوست پایه دوازدهم

انشا درباره نامه خصوصی به معلم درس نگارشتان بنویسید و دیدگاهتان را در مورد این درس و روش تدریس ایشان با وی در میان بگذارید

انشا درباره نامه ای به وزیر علوم بنویسید و با ارائه دلایل منطقی خواستار حذف کنکور شوید

انشا درباره محبت و نفرت پایه دوازدهم

انشا درباره کامیابی و ناکامی پایه دوازدهم صفحه ۵۵

انشا درباره سوگ و سور پایه دوازدهم صفحه ۵۵

انشا درباره زمستان گذشت و بهار آمد

انشا در مورد عاقل نکند تکیه به دیوار شکسته

انشا در مورد خاطره ی یک روز در کلاس پایه دوازدهم

انشا درباره جنگل پایه دوازدهم

انشا ادبی درمورد گرانی پایه دوازدهم

گسترش ضرب المثل آب ریخته جمع شدنی نیست - انشا

انشا پایه یازدهم در مورد شخصیت نویسی درباره خدای دلم

انشاء با رعایت مراحل نوشتن متنی درباره دانشگاه

انشا درمورد عجله کار شیطان است

انشا با موضوع چرا عاقل کند کاری که بازآرد پشیمانی

انشا درباره آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم

گسترش انشا آب ریخته جمع شدنی نیست

فداکاری یعنی چه انشاء درباره فداکاری

انشاء درباره گفتگو خیالی جنگل و کویر

انشاء درباره گفتگو ابر و آسمان

انشا در مورد سفرنامه با موضوع سفر به شمال کشور

انشا با موضوع سفرنامه سفر به مناطق عملیاتی جنوب

انشا با طرح گفت و گو با موضوع مدرسه پایه یازدهم

انشا با ویژگی های گفت و گو

انشا با موضوع متنی با رعایت زمان و مکان و حال و هوا و جزییات بنویسید

چرا والدین حق دارند از فرزندانشان بپرسند به کجا می روند؟

انشاء درباره شهید سلیمانی

اقدام پژوهی انشا

انشا درباره ضرب المثل گیرم پدر تو باشد فاضل از بهر پدر تو را چه حاصل

انشا در مورد تصورات ما از گم شدن در جنگل

انشا درمورد چهار فصل(بهار،تابستان،پاییز و زمستان)

انشا درباره نامه ایی برای یک شهید بنویسید

انشا در مورد تضاد مفاهیم یا ناسازی معنایی

انشا در مورد وسط حرف دیگران پریدن

انشا درباره زندگی حیوانات وحشی

انشا با موضوع داستان نویسی

انشا در مورد جلسه امتحان پایه نهم صفحه۸۱

انشا آزاد درباره خط فقر

انشا درباره فرهنگ بومی و پیوندهای جغرافیایی

انشا درباره راه های درست مصرف کردن آب

انشا درباره یک روز از کلاس پایه نهم صفحه۸۱

انشا آزاد درباره روز معلم سال ۹۷

انشا درباره اگر نامه بودید و در زمان سفر می کردید چه پیامی را به خوانندگان خود می دادید

جواب فعالیت انشا پایه هفتم در مورد فداکاری صفحه 92

انشا از این گوش می گیرد و از آن گوش در می کند

انشا درباره عجله کار شیطان است پایه یازدهم صفحه ۱۰۲

روش آموزش انشا در پایه سوم

انشا در مورد در باران

انشا درباره کوچ پرستوها




نوشتن انشاهای خلاق

نقش والدین در علاقه مند کردن فرزندانشان به مطالعه:

انشا درباره محیط زیست

تحقیق درباره برنامه ریزی برای آموزش بهتر انشاء

علل ضعف دانش آموزان در انشاء نویسی

روش تدریس درس املا و انشاء

نگارش انشاء

نوشتن انشاهای خلاق

تدریس درس املا و انشاء

مقاله درباره چونگی برنامه ریزی برای انشا به دانش آموزان

دو انشائ درباره توصیف زمستان

انشا درباره نماز




 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 20 بهمن 1398 ساعت: 17:17 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,
نظرات(0)

انشا با موضوع آنچه در مسیر خانه تا مدرسه می بینید

بازديد: 29101
انشا با موضوع آنچه در مسیر خانه تا مدرسه می بینید

 

پایه هشتم درس۳  صفحه۴۲    آنچه در مسیر خانه تا مدرسه می بینید

انشا اول : 

با موضوع آنچه در مسیر خانه تا مدرسه می بینید

مقدمه: زندگی گذرگاه مخوفی است هر لحظه آن ورطه ای هولناک است که باید در  آن گام نهاد. راه زندگی راه کوشش و مجاهده است، یکی از این راه ها، راه علم و دانش است.

تنه: هر روز مسیری را طی می کنم که از کنار درختانی سر به فلک کشیده می گذرد. درختانی که با تغییر فصل ها، گذر زمان را نشان می دهند. در کنار مسیری که می گذرم خیابانی است که ماشین ها با مردمانی که هر کدام آن ها به سمت و سویی می روند جلوه گر است خانه ی من در ته کوچه ای است که زیبایی کوچه همیشه برایم تلاقی گر لحظه های ناب کودکی است. آن زمان ها که با دوستانم فوتبال بازی می کردم(با دوستانم لی لی  بازی می کردم)، کوچه ی خانه ی ما خاطرات شیرین زندگی ام را بازتاب می کند از کوچه که بیرون می روم دوباره همان درختان روبه رو می شوم. درختانی که اوج عظمت هستی را نمایانگر هستند. آن درختان به من نشان می دهند که در زندگی چقدر تغییر ممکن است آن وقت ها که من خیلی کوچک بودم، درختان هم نهالی بیش نبودند و حالا من که بزرگ شده ام درختان نیز با من قد کشیده اند. درختان همیشه برایم بازگوگر پیشرفت و ترقی هستند. آن ها به من نشان می دهند که هر کسی هر چقدر تلاش کند به همان اندازه می تواند آسمان ها را درنوردد. من نیز دوست دارم روزی به اوج آسمان های پیشرفت برسم.

درختان را که رد می کنم به پارکی می رسم. پارکی که همیشه با دوستانم به بازی در آن می پردازم. دوستانی که برایم با ارزش ترین دارایی های زندگی ام هستند. انگار مدرسه نزدیک است این خیابان را که بگذرانم به مدرسه می رسم، مسیر خانه ام تا مدرسه ام همیشه برایم شیرین ترین لحظه ها را رغم می زند.

نتیجه گیری: مسیرهای زندگی همگی یادآور لحظه های خوش و یا سخت هستند. مسیری که همیشه به مدرسه ختم می شود مسیری است که یادآور تلاش و مجاهده من در رسیدن به قلّه های علم و دانش است.

 


انشا دوم  :

وقتیکه شیفت صبح هستیم
معمولا اول از همه رفتگر های زحمتکش را میبینم که به تمییز کردن جاده های شهر مشغولند
و همینطور که جلوتر میروم با مغازه دار هایی که تازه مغازه را باز کرده اند
و مشغول به تمیز کردن مغازه و وسایل خود هستند را میبینم
و همینظور که به راه خود ادامه میدهم به سوی مدرسه
مکان بعدی که سر راهم است قبل از رسیدن به کنار ان بوی ان حس میشود
و ادم میفهمد که این نزدیکیها نانوایی وجود دارد
نان داغ و تازه خیلی لذیذ و خوشمزه است
همینطور که در راهم
ادم های زحمتکش بسیاری میبینم که هر کرام به طریقی روزی خود را در می اورند
و هنگامی که شیفت بعد از ظهر هستم و به سوی مدرسه میروم
دقیقا مصادف است با ساعتی که در شیفت صبح در از مدرسه تعطیل میشوم
و در مسیر باز گشت به خانه بیشتر معمولا اولیای دانش اموزانی را میبینم که راهشان دور و به دنبالشان امده اند
و شهری شلوغ و پر هیاهو نسبت به صبح

 

 انشاء سوم  : مسیر خانه تا مدرسه

موضوع انشاء در مورد باران، دانلود انشا، موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، نوشتن انشا

ساعت شش و نیم صبح است . مادرم دوباره آمده و دارد مرا از خواب بیدار می کند به قول خودمان نازم را می کشد تا بالاخره از خواب بیدار شوم .هوا کمی تاریک است دوباره صدای خروس همسایه به گوش می رسد با چشم های
خواب آلود که هیچ جا را نمیبیند دست و رویم را می شویم و لباس هایم را می پوشم و صبحانه
لزیزی می خورم . فاصله مدرسه تا خانه ما بسیار زیاد است برای همین مجبورم با سرویس
بروم.می روم داخل حیاط و بند های کفشم را می بندم و داخل کوچه منتظر سرویسم می مانم .
سر صبح است بقال ها و مغازه دار ها ی سحر خیز دارند جلوی مغازه هایشان را آب و جارو می کنند و طبقه های مواد غذایی را به داخل کوچه می آورند تا جلب توجه شود و بتوانند روزی حلال کسب کنند. بلآخره ون نقره ای رنگ از پایین سر می رسد سوار ماشین می شوم و به بچه ها سلام میکنم بچه ها از شدت سرما مانند گنجشک کز کرده اند و سر هایشان را به زور به داخل کت هایشان جا می دهند .
بیرون را نگاه می کنم تاکسی های زرد رنگی را می بینم که بچه ها را نوبت به نوبت سوار می کنند و چراغ های قرمز زندگی را پشت سر می گذارند. مادرانی که در صف های نان ایستاده اند وپدرانی که با کاسه آشی که حرارت می دهد به خانه بر می گردند . از شهر بیرون می زنیم پمپ بنزین ،دامداری و مرغ داری را با تمام دشت های سرسبز و درختان زیبا پشت سر می گذاریم
بلآخره به مدرسه می رسیم آقای ناظم جلوی در مدرسه ایستاده و با ما احوال پرسی می کند ما هم در برابر ان درسمان را می خوانیم.

موضوع انشاء در مورد مسیر خانه تا مدرسه، دانلود انشا، موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، نوشتن انشا

انشا چهارم : آنچه در مسیر خانه تا مدرسه می بینید


روزهای سر زمستانی با سرعت و پی در پی رهسپار روزهای بهاری و هرلحظه به عید نوروز نزدیک تر می شدند.
صبح،هنگامی که برای مدرسه رفتن از خانه خارج شدم آسمان شهر نا آرام بود.
رفتگر محله جاروی بزرگ خود را با عجله بر روی زمین می کشید،انگار او حوصله نداشت.
پیرمردی دوچرخه سوار آرام و آهسته رکاب می زد،او سرحال به نظر می رسید.
تعدادی افراد در صف نانوایی ایستاده بودند و غرولند می کردند که چرا نوبت آنها نمی شود؟ نانوا هم سعی می کرد سریع تر نان ها را از تنور بیرون بیاورد،انگار آنها بسیار عجله داشتند.
بقال سرخیابان هم با بسم اللهی که می گفت کرکره ی مغازه اش را بالا برد و داخل آن شد.دختر بچه ای هم روی نیمکت چوبی نشسته بود و به هر رهگذری که از کنار او می گذشتند می گفت:آقا شما کبریت نمی خرید؟خانم شما آدامس؟اما آنها آنقدر درگیر مسائل روزمره ی خودشان بودند که تو جهی به او نداشتند.
پیر مرد ماهی فروش با تن صدای بالا رفته فریاد می زد:ماهی دارم،ماهی قرمز!شما میخوای خانوم؟
کمی آن طرف تر هم پسر جوانی می گفت:حراج نوروزی است،حراج!
درختان کنار خیابان شکوفه های خود را به نمایش گذاشته و زیبایی خاصی به منظره ی شهر بخشیده اند.واقعا عید نزدیک بود نزدیک تر از آنچه فکرش را می کردیم.
در خیابان هیاهوی بی نهایت زیبایی وجود داشت.آنقدر که دوست داشتی ساعت ها همانجا بایستی و مردمان شهر را تماشا کنی.
سلام!
این صدای دوستم مریم بود. آنقدر در محله و مردمانش محو شده بودم که موقع رسیدن به مدرسه را متوجه نشده بودم.

موضوع انشاء در مورد مسیر خانه تا مدرسه، دانلود انشا، موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، نوشتن انشا

 انشا پنجم : آنچه در مسیر خانه تا مدرسه می بینید

موضوع انشاء در مورد باران، دانلود انشا، موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، نوشتن انشا

چیزهایی که من در راه مدرسه میبینم،معمولا چیزهاییست جالب؛البته نه از نوع خوبش،بلکه از مسخرگی جالب است.
اول از همه وقتی نام مدرسه ام می آید،یاد خانه های خرابه و آثار باستانی و آدم های ناجور در مطهری می افتم؛البته منظورم از مطهری بیشتر همان اطراف مدرسه مان یعنی محله ی ساغریسازان است.
من از دیدن خانه های خرابه ای که می توان آن ها را آثار باستانی نامید،خنده ام می گیرد؛برای همین است که می گویم چیزهای جالبی می بینم.مقبره ی خواهر امام که جاییست داغون در حد مطهری(همان ساغریسازان)که هر وقت،وقت اضافه ای در مدرسه گیر می آید ما را به آنجا می برند.
داخل مدرسه هم از محله اش بهتر نیست؛حیاطی دارد بسیار کوچک و وسایل ورزشی ای داغون و ناظمی بداخلاق که بر سختی تحمل درس ها می افزاید.کلا مدرسه و راه مدرسه هیچکدام اوضاع ردیفی ندارند.
در آخر می پردازیم به چند چیز خوب درباره ی مدرسه مانند سحرخیز شدن که باعث طراوت و شادابی بدن و افزایش سرعت جریان خون در بدن می شود که با این چیزهای بدی که در مدرسه و راهش وجود دارد از بین می روند.

 

انشا ششم :

مقدمه : ما 9 ماه به مدرسه میرویم که در بین این 9 ماه تعطیلی های زیادی وجود دارد . ما هر روز که به مدرسه میرویم باید چالش هایی را پشت سر بگذاریم .

بدنه : ساعت شش و نیم صبح است. مادرم مانند همیشه آمده و دارد مرا از خواب سنگین بیدار می کند . به قول خودمان مادرم دارد نازم را می کشد . پس از چند دقیقه بالاخره مادرم به سختی مرا از خواب خوش بیدار کرد .

 آفتاب هنوز کامل طلوع نکرده و هوا نیمه تاریک است دوباره سرو صدای خروس همسایه به گوش می رسد . با چشم های خواب آلودم که هیچ جارا نمی بیند دست و صورتم را می شورم و لباس هایم را که مادرم بر روی صندلی میز ناهار خوری گذاشته است میپوشم و صبحانه لزیزی را میل میکنم .

 مسافت خانه تا مدرسه ما بسیار طولانی است برای همین مجبور هستم با سرویس به مدرسه بروم. داخل حیاط خانه می روم و روی صندلی کوچک چوبی که در گوشه خانه مان گذاشته شده است می نشینم و بندهای کفشم را می بندم و داخل کوچه منتظر سرویسم می مانم.

 اول صبح است بقال ها و مغازه دار های سحر خیز جلوی مغازه هایشان را آب و جارو می کنند و طبقه های مواد خوراکی را به داخل کوچه می آورند تا جلب توجه شود و بتوانند روزی حلال کسب کنند. بلاخره تاکسی زرد رنگ از راه میرسد سوار ماشین می شوم و به بچه ها تک تک سلام میکنم بچه ها از شدت سرما مانند گنجشک کز کرده اند و سر هایشان را به زور به داخل کت هایشان جامی دهند.

 بیرون را نگاه می کنم تاکسی های زرد رنگی را می بینم که بچه ها را نوبت به نوبت سوار می کنند و چراغ های قرمز زندگی را پشت سر می گذارند. مادرانی که در صف های نان ایستاده اند و پدرانی که با کاسه آشی که حرارت می دهد به خانه بر می گردند.

 ترافیک زیادی وجود دارند اکثر ماشین ها در حال رساندن دانش آموزان هستند . هر روز از فلکه ای عبور میکنیم که نزدیک آن فلکه پل هوایی وجود دارد . مدرسه ای کنار آن پل وجود دارد . هر روز صبح دانش آموزان از روی آن پل رد میشون تا به مدرسه برستند . از زیر پل عبور میکنیم من عادت دارم هر وقت که به مدرسه میروم ماشین های موجود در خیابان را بشمارم .

 در مسیر از جاده ای رد میشویم که در بلوار های وسط گل های زیادی با رنگ های مختلفی کاشته اند . به مدرسه میرسیم همگی با ذوق و شوق از سرویس خارج میشویم و به حیاط مدرسه قدم میگزاریم و در گوشه ای بر روی نیمکت آهنی می نشینیم . و از شدت سرمای آهن به خود می پیچیم و منتظر میمامیم تا زنگ صف بخورد

 نتیجه : ما در مسیر خانه تا مدرسه با چالش های زیادی رو برو هستیم از جمله عبور از خیابان و … که لحظه ای بی احتیاتی باعث میشود که جانمان را به خطر بیندازیم .

 

انشا هفتم :

وقتی گروه صبح هستیم صبح زود رفتگران زحمتکش را میبینم که به پاک کردن سطح شهر مشغول هستند .

همینطور که جلوتر می روم مغازه دارهایی که تازه مغازه را باز کرده اند و مشغول به تمیز کردن مغازه و وسایل خود هستند را می بینم .

سپس از دور بوی نانوایی و نان تازه به مشامم می رسد و معلوم است که آنجا نانوایی است .

سپس با زن و مرد هایی رو به رو می شوم که معلوم است هرکدام برای اهداف خاصی در حال رفت و آمد هستند .

هنگامیکه گروه ظهر هستم و به سمت مدرسه می روم دانش اموزان گروه مخالف را میبینم که از مدرسه تعطیل شده اند .

خیابان ها شلوغ است .

بوی کباب و بوی غذاهای دیگر از رستوران ها احساس می شود .

وقت ناهار است و بسیاری کارمندان از این فرصت استفاده می کنند تا ناهار بخورند .

به مدرسه می روم .

آفتاب به مدرسه می تابد .

به راستی که زیباست .

 

 

 

توجه :

حتما نظرات خود را زیر هر انشابنویسید تا ما نیز بیشتر برای شما انشا در سایت قرار بدهیم .باتشکر

برای دیدن سایر انشا ها بر روی هر کدام از موضوعات زیر کلیک کنید :

 

انشا در مورد ارتباط با خود

انشا پایه هشتم در مورد تصور ذهنی از عکس صفحه ۵۶

انشا به روش سنجش و مقایسه با موضوع عشق و نفرت

انشا در مورد 22 بهمن

انشا در مورد زلزله

انشا در مورد دوست

انشا درباره سنجش و مقایسه مرگ و زندگی

انشای با موضوع کشتی نفت کش سانچی

انشا در مورد دل که پاک است، زبان بی باک است پایه دهم

انشا درمورد علم و دانش

انشا ازاد و ذهنی در مورد ادم فضایی

انشا پایه دهم به روش جانشین سازی با موضوع پروانه

انشای آزاد با موضوع امام رضا(ع)

انشا در مورد صدای قارقار کلاغ

انشا با موضوع آنچه در مسیر خانه تا مدرسه می بینید

انشا با موضوع مشاهده مسابقه فوتبال از روزنه تور دروازه

انشا در مورد اهنگ سرود ملی

انشا در مورد دیدن یک شکارچی از دریچه چشم یک آهو

انشاء در مورد مشقت

انشا در مورد اذان

انشا در مورد فیل و فنجان

انشا در مورد گذر از رودخانه پایه نهم

انشا در مورد طبعیت گردی با زبان عادی و ادبی

انشا در مورد تابستان خود را چگونه گذراندید

انشا درباره ماه محرم

انشا در مورد شعر یکی برسرشاخ ،بن می برید

انشا پایه ی هفتم صفحه ۲۳ آنچه درتصویرزیرمی بینیدبنویسید

انشاء با موضوع نوجوانی

انشا انگلیسی در مورد تلفن همراه با ترجمه فارسی

انشا انگلیسی در مورد گاو به همراه ترجمه فارسی

انشا انگلیسی در مورد پول با ترجمه فارسی

انشا انگلیسی در مورد دیابت با ترجمه فارسی

موضوع انشا انگلیسی با موضوع آب با ترجمه فارسی

انشا آزاد درباره تفاوت افکار در انسان ها

انشا آزاد درباره آدم دروغگو

انشا آزاد در مورد تخیل و دنیای غیرواقعی

انشا درمورد پستچی

انشا درمورد دغدغه های زندگی در روستا

انشا درمورد عهد و پیمان

انشا درمورد زندگی دریای بی کران با رعایت مراحل نگارشی

انشا در مورد بار کج به منزل نمی رسد

انشاء در مورد صدا شر شر آب

انشاء از زبان ابر

انشا در مورد صدای زنگ آخر

انشا در مورد تیم والیبال کلاس ما

انشا در مورد ناخن

انشا در مورد درد دندان

انشا درباره محل زندگی ما

انشا در مورد اسمان شب

انشا در مورد ایران پایه هفتم

انشا با موضوع کفش

انشا ء در مورد کلاغ

انشا درباره پاییز

انشا درباره روزی را که دوست دارم تکرار شود

انشا درباره حیاط مدرسه

انشا در مورد عینک

انشاء با موضوع خانه کتاب مهارت های نوشتاری پایه هفتم

انشاپایه ی هفتم صفحه ۲۳ آنچه درتصویرزیرمی بینید بنویسید

انشا درمورد جان بخشی به اشیاء تک درخت کویر

انشا تصور ذهنی در مورد صحنه ورود یک موش به خانه

انشاء با موضوع برف با رعایت مراحل نوشتاری

انشا تصور کنید یک جنگلبان هستید

انشا پایه هشتم تصویر نویسی دو عکس صفحه ۸۴

انشا درمورد پروانه ایی هستید که در تاریکی شب شمعی روشن پیدا کرده اید

انشا در مورد قطره بارانی هستید که از ابری چکیده اید

انشای آزاد اگر معلم نگارش بودید پایه هشتم صفحه ۸۱

انشا در مورد برخاستن از خواب در صبح شهر

انشا در مورد برخاستن از خواب در صبح روستا

انشا در مورد حس و حال حمل یک قالب یخ بدون دستکش

انشا در مورد توصیف طعم بستنی یخی

انشا در مورد توصیف برداشتن یک ظرف داغ پایه هشتم صفحه ۶۲

انشا در مورد طعم لبوی داغ در یک روز برفی صفحه۶۲ پایه هشتم

انشا با موضوع طعم خورشت قورمه سبزی صفحه۶۲ پایه هشتم

انشا در مورد بوی سیر پایه هشتم صفحه۶۲

انشا در مورد بوی خاک پس از بارش باران پایه هشتم

انشا پایه هشتم صدای باران

انشا با موضوع صدای وزش شدید باد

انشا در مورد صدای لالای مادر

انشا مقایسه زندگی شهری و روستایی

انشا درباره پرواز بدون بال با رعایت قالب نوشتاری

انشا در مورد همنشین پایه نهم

انشا درمورد عاقیبت فرار از مدرسه با قالب داستان

انشا درمورد هدف زندگی در قالب نامه ی غیر رسمی

انشاء درباره صبر و شکیبایی پایه نهم

انشاء پایه نهم درباره همنشین بد

انشا در مورد درختی را با ویژگی های پا در هواست ریشه هایش در ابر فرو رفته است

انشا درباره زیبایی های جهان پایه نهم صفحه ۹۳

انشا درباره بهار پرهیاهو پایه نهم صفحه۳۱

انشا در مورد عاقبت فرار از مدرسه پایه نهم صفحه ۸۱

انشا در مورد هدف زندگی

انشا در مورد کودکی من پایه نهم صفحه ۸۱

انشا طنز وغیر طنز در مورد درد دل یک موش آزمایشگاهی

انشای طنز و غیر طنز ماهی در حوض قالی

انشا طنز و غیر طنز در مورد ربات پیشخدمت پایه نهم

انشا طنز و غیر طنز درمورد انتقال خون پایه نهم

انشا طنز و غیر طنز در مورد سایه آدم پایه نهم

انشا طنز و غیر طنز در مورد کمک به همسایه پایه نهم

انشا طنز و غیر طنز در مورد ایستادن در صف پایه نهم

انشا طنز و غیر طنز پایه نهم در مورد تلفن همراه

انشا با موضوع شانس

انشا در مورد دیدن مورچه ای که باری را می کشد

انشا در مورد هوش انسان

انشا درمورد چرا میهن را به مادر تشبیه می کنند

انشا درباره معرفی رشته برق پایه دهم

انشا درباره درخت هر چه بارش بیشتر می شود سرش فروتر می آید

انشا درباره خفته را خفته کی کند بیدار پایه دهم صفحه 83

انشاء ذهنی درباره آرزو پایه دهم درس دوم

انشاء مقایسه آدم دروغگو و راستگو در آینه

انشاء با ویژگی مقایسه آفتاب و باران پایه دهم

انشاء با موضوع با ماه نشینی ماه شوی با دیگ نشینی سیاه شوی

انشا تضاد مفاهیم با موضوع ماهی موج دریا خشکی بیابان

انشا پایه دهم در مورد سنجش و مقایسه پنجره و پرده پایه دهم

انشای در مورد مقایسه مادر و شمع

انشا با ویژگی مقایسه ی صحرا با دریا

انشای مقایسه قلم با خون شهید با اسلحه با درخت

انشا درباره چاه کن همیشه ته چاه است

انشاء غم آخرین انشای دبیرستان پایه دوازدهم

انشاء تصویر نویسی از منظره ایی از چند گلدان شمعدانی

انشاء با موضوع عاقبت فرار از زندان

انشا با موضوع ارایه های ادبی درباره انتظار کشیدن

انشا با موضوع یکی از خاطره های زندگی

انشا درباره از کوزه همان برون تراود که در اوست پایه دوازدهم

انشا درباره نامه خصوصی به معلم درس نگارشتان بنویسید و دیدگاهتان را در مورد این درس و روش تدریس ایشان با وی در میان بگذارید

انشا درباره نامه ای به وزیر علوم بنویسید و با ارائه دلایل منطقی خواستار حذف کنکور شوید

انشا درباره محبت و نفرت پایه دوازدهم

انشا درباره کامیابی و ناکامی پایه دوازدهم صفحه ۵۵

انشا درباره سوگ و سور پایه دوازدهم صفحه ۵۵

انشا درباره زمستان گذشت و بهار آمد

انشا در مورد عاقل نکند تکیه به دیوار شکسته

انشا در مورد خاطره ی یک روز در کلاس پایه دوازدهم

انشا درباره جنگل پایه دوازدهم

انشا ادبی درمورد گرانی پایه دوازدهم

گسترش ضرب المثل آب ریخته جمع شدنی نیست - انشا

انشا پایه یازدهم در مورد شخصیت نویسی درباره خدای دلم

انشاء با رعایت مراحل نوشتن متنی درباره دانشگاه

انشا درمورد عجله کار شیطان است

انشا با موضوع چرا عاقل کند کاری که بازآرد پشیمانی

انشا درباره آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم

گسترش انشا آب ریخته جمع شدنی نیست

فداکاری یعنی چه انشاء درباره فداکاری

انشاء درباره گفتگو خیالی جنگل و کویر

انشاء درباره گفتگو ابر و آسمان

انشا در مورد سفرنامه با موضوع سفر به شمال کشور

انشا با موضوع سفرنامه سفر به مناطق عملیاتی جنوب

انشا با طرح گفت و گو با موضوع مدرسه پایه یازدهم

انشا با ویژگی های گفت و گو

انشا با موضوع متنی با رعایت زمان و مکان و حال و هوا و جزییات بنویسید

چرا والدین حق دارند از فرزندانشان بپرسند به کجا می روند؟

انشاء درباره شهید سلیمانی

اقدام پژوهی انشا

انشا درباره ضرب المثل گیرم پدر تو باشد فاضل از بهر پدر تو را چه حاصل

انشا در مورد تصورات ما از گم شدن در جنگل

انشا درمورد چهار فصل(بهار،تابستان،پاییز و زمستان)

انشا درباره نامه ایی برای یک شهید بنویسید

انشا در مورد تضاد مفاهیم یا ناسازی معنایی

انشا در مورد وسط حرف دیگران پریدن

انشا درباره زندگی حیوانات وحشی

انشا با موضوع داستان نویسی

انشا در مورد جلسه امتحان پایه نهم صفحه۸۱

انشا آزاد درباره خط فقر

انشا درباره فرهنگ بومی و پیوندهای جغرافیایی

انشا درباره راه های درست مصرف کردن آب

انشا درباره یک روز از کلاس پایه نهم صفحه۸۱

انشا آزاد درباره روز معلم سال ۹۷

انشا درباره اگر نامه بودید و در زمان سفر می کردید چه پیامی را به خوانندگان خود می دادید

جواب فعالیت انشا پایه هفتم در مورد فداکاری صفحه 92

انشا از این گوش می گیرد و از آن گوش در می کند

انشا درباره عجله کار شیطان است پایه یازدهم صفحه ۱۰۲

روش آموزش انشا در پایه سوم

انشا در مورد در باران

انشا درباره کوچ پرستوها




نوشتن انشاهای خلاق

نقش والدین در علاقه مند کردن فرزندانشان به مطالعه:

انشا درباره محیط زیست

تحقیق درباره برنامه ریزی برای آموزش بهتر انشاء

علل ضعف دانش آموزان در انشاء نویسی

روش تدریس درس املا و انشاء

نگارش انشاء

نوشتن انشاهای خلاق

تدریس درس املا و انشاء

مقاله درباره چونگی برنامه ریزی برای انشا به دانش آموزان

دو انشائ درباره توصیف زمستان

انشا درباره نماز




 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 20 بهمن 1398 ساعت: 16:21 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,
نظرات(0)

انشا با موضوع مشاهده مسابقه فوتبال از روزنه تور دروازه

بازديد: 11597
انشا با موضوع مشاهده مسابقه فوتبال از روزنه تور دروازه

این مطلب شامل چهار انشا می باشد :

پایه۸ درس۳مشاهده مسابقه فوتبال از روزنه تور دروازه صفحه۴۲

انشا اول : با موضوع مشاهده مسابقه فوتبال از روزنه تور دروازه

مقدمه:فوتبال یکی از مهیج ترین و پرطرفدارترین بازی در بین دیگر بازی ها در اقشار مختلف جامعه است. فوتبال علاقه ی بسیاری از کودکان به خصوص پسران است.

تنه انشا: همیشه در رویاهایم به باشگاه فوتبال می رفتم و از نزدیک تک تک لحظه ها را حس می کردم، لحظه هایی که بسیار برایم لذّت بخش بود. از زمانی که بسیار کودک بودم علاقه شدیدی به توپ و بازی فوتبال داشتم این علاقه ناشی از علاقه ی شدید پدر و برادرم به بازی فوتبال بود. بسیاری از شب ها تا دیروقت با برادرم بیدار  می ماندم و بازی فوتبال را تماشا می کردم تا بالاخره یکی از روزهای خوب خداوند، برادرم با بلیطی به خانه آمد. بسیار خوشحال شدم و با ذوق فراوان به سمت ورزشگاه مسابقه فوتبال رفتیم همین که به بیرون ورزشگاه رسیدم فهمیدم که تنها من نیستم که علاقه ی وافری به فوتبال دارم. همه جا تا چشم می خورد مردان و پسرانی بودند که برای مسابقه فوتبال آمده بودند. در آخر با گذر از آدم ها و تحمل مشقت های فراوان جای خالی در بین صندلی های تیم مورد علاقه ام پیدا کردم، اما این جای خالی پشت تور دروازه بود. هر چند دیدن مسابقه از این مکان بسیار سخت بود اما کم کم که محو مسابقه بودم، انگار دیگر خودم نبودم انگار مانند خواب هایم بخشی از دروازه شده بودم. توپ که به سمتم می آمد می ترسیدم و به خود می لرزیدم. آخر بعد از ترس های بسیار توپی از دروازه بان گذشت و من را لرزاند. آری تیم مورد علاقه من گل خورد. بازی با درگیری های بسیار و کشمکش هایی بین دو تیم تمام شد. هر چند تیم مورد علاقه من نبرد، اما من هنوز از ذوق آن لحظه که بخشی از دروازه شده بودم نمی توانستم شب بخوابم. وقتی چشم هایم را می بندم انگار دوباره تور دروازه می شوم. توپ دارد به سمتم می آید. آری به خود می لرزم.

نتیجه گیری:دوران کودکی و علاقه های آن ناب و با ارزش است. باید از تک تک لحظه ها لذّت برد. باید کودکی را با خیال های زیبای آن حس کرد. فوتبال ورزش ایی با عشق و هیجان فراوان است.

انشا دوم: دیدن صحنه جذاب گل 

بند مقدمه (متن نوشته)

هیجان تماشای یک مسابقه فوتبال از روزنه تور دروازه، به مراتب بیشتر از چیزی است که از دیگر جهات استادیوم می‌توان مشاهده کرد. من یک بار این تجربه را داشته‌ام. روی صندلی خود در جایگاه تماشاچی‌های مسابقه نشستم و هر لحظه توپی را می‌دیدم که گویی مستقیم به سمت من می‌آمد.

بندهای بدنه (متن نوشته)

از این روزنه گویی کاملا مسلط بر زمین مسابقه بودم و همه چیز حالت واقعی‌تری به خود گرفته بود. هر شوتی که به سمت دروازه می‌خورد، من نیز همگام با دروازه‌بان، هیجان گرفتن آن را احساس می‌کردم. به جای دروازه‌بان به بالا می‌جهیدم و بعد خود را به زمین می‌کوبیدم.

این لذتی بود که در هیچ زاویه دیگری از ورزشگاه نمی‌توانستم کشف کنم. اما با نشستن مقابل تور دروازه و تماشای بازی فوتبال از خلال تور دروازه، اوضاع به شکلی متفاوت پیش می‌رفت. بازیکنان تیم مقابل تمام تلاش خود را برای نزدیک شدن به دروازه که من پشتش نشسته بودم، انجام می‌دادند. از خلال تور دروازه دیدم که یکی از بازیکنان روی دیگری خطا کرده و با کف پای خود، به ساق پای او کوبید.

این بازیکن دوباره از جای خود برخاست و به سمت دروازه به حرکت درآمد. از تلاش او علی‌رغم ضربه‌ای که خورده بود، لذت بردم. او با قدرت تمام و پا به توپ، به سمت دروازه پیش می‌آمد. دو بازیکن دیگر را دریپل زده و از آن‌ها با مهارت تمام رد شد. حالا او و دروازه‌بان رو در رو و تنها مانده بودند. بازیکن تیم حریف، پای راست خود را بالا آورده و با قدرت تمام به توپ ضربه زده و آن را روانه چهارچوب دروازه کرد. من که شهامت تماشای این صحنه را نداشتم، چشمانم را بستم. صدای سوت داور آمد و هلهله‌ای در ورزشگاه بلند شد. چشمانم را باز کردم. دروازه‌بان نقش زمین شده و توپ در تور دروازه نشسته بود! 

بند نتیجه (جمع بندی)

تماشای مسابقه فوتبال از روزنه تور دروازه در آن روز برایم فوق العاده جذاب و لذت بخش بود. به این صورت توانسته بودم خودم را در مرکز ثقل زمین بازی، فرض کرده و از بازی به شکلی حرفه‌ای‌تر لذت ببرم.

 

انشا سوم: دروازه بان قهرمان تیم محبوبم

معلم از ما خواسته است که یک انشا درباره مشاهده مسابقه فوتبال از روزنه تور دروازه بنویسیم. من هرگز چنین چیزی را تجربه نکرده‌ام و راستش را بخواهید اصلا تا به حال به ورزشگاه برای تماشای مسابقه فوتبال نرفته‌ام. اما برای نوشتن این انشا می‌خواهم در خیال خود به ورزشگاه بروم و درست پشت دروازه تیم محبوبم بنشینم.

با نشستن پشت دروازه تیم محبوبم، خودم را در ورزشگاه تنها می‌بینم. گویی فقط من در ورزشگاه نشسته و تنها تماشاچی این بازی فوتبال هستم. بازیکنان به زمین آمده و با سوت داور بازی آغاز می‌شود. من نیز در حالی که از خلال روزنه تور دروازه به زمین بازی چشم دوخته‌ام، دستکش‌های دروازه‌بانی را در دست‌های خود احساس می‌کنم. این دروازه برای من مثل مرز وطن بوده و دل با دل دروازه‌بان به حفظ آن می‌اندیشم.

بازی شروع شده و یورش‌های پی در پی به سمت دروازه تیم ما شکل می‌گیرد. شوت پس از شوت و جان فشانی‌های دروازه بان را از تور می‌بینم. هر توپی که به سمت دروازه شلیک می‌شود، از این بخش جایگاه با قدرت و سرعت بیشتری دیده شده و من هر بار بدن خود را عقب می‌کشم.

کار تا جایی پیش می‌رود که یکی از بازیکنان تیم ما روی بازیکن تیم مقابل در منطقه جریمه خطا کرده و داور برای آن‌ها یک پنالتی می‌گیرد.

خب، حالا بازیکن شوت‌زن تیم حریف، مقابل دروازه‌بان ما ایستاده و قرار است ضربه پنالتی را به سمت دروازه ما بزند. من مستقیم به دروازه و از خلال روزنه‌های آن به پاهای بازیکن نگاه می‌کنم. او یک بازیکن چپ پا است و احتمالا با پای چپ خود به دروازه ضربه می‌زند.

نفسم را در سینه حبس می‌کنم و منتظر ضربه بازیکن و عکس العمل دروازه‌بان هستم. ضربه با قدرت تمام زده شده و توپ با سرعت به سمت دروازه ما می‌آید. از خلال تور دروازه می‌بینم که توپ با شتاب و سرعت در دستان قوی دروازه‌بان جای می‌گیرد و تیم ما یک گل به حریف نمی‌دهد!

این اگرچه پیروزی کامل نیست، اما برای تیم ما یک امتیاز عالی محسوب می‌شود و من می‌توانم با روحیه مضاعف به تماشای ادامه بازی بنشینم.

 

انشا چهارم  :

از کودکی به فوتبال علاقه داشتم.

اکنون 15 سال سن دارم. آرزویم این بود به ورزشگاه بروم و فوتبال را از نزدیک ببینم.

یک روز عصر پدرم با دو تا کاغذ که در دستش بود به خانه برگشت.

باورم نمیشد . اون دو تا برگه بلیط فوتبال برای روز جمعه بودند.

پدرم میخواست که دو نفری به دیدن فوتبال برویم.

صبح روز جمعه راهی ورزشگاه شدم.

صندلی من در ورزشگاه دقیقا پشت تور دروازه بود.

بازی شروع شد و من بسیار هیجانی فوتبال را نگاه میکردم.

نیم ساعتی از بازی گذشت ، گرسنه ام شده بود.

یک ابمیوه با کیک خریدم و مشغول خوردن شدم.

همینطور که در حس و حال خودم بودم ناگهان توپی توسط یکی از بازیکنان زده شد.

دقیقا توپ به سمت من میامد. ترسیدم و یهویی دیدم توپ به تور دروازه اصابت کرد.

اول ترسیده بودم. اما با خودم خندیدم چون من بازی را از توی تور میدیدم و فکر میکردم توپ به صورتم برخورد میکند.

امشب که خانه ام و میخواهم بخوابم اما تا چشمانم را میبندم آن صحنه جلوی چشمم میاد و نمیگذارد که بخوابم.

من هم تصمیم گرفتم با این وضع بشینم و این انشا را برای شما دوستان بازگو کنم.

 

 

توجه :

حتما نظرات خود را زیر هر انشابنویسید تا ما نیز بیشتر برای شما انشا در سایت قرار بدهیم .باتشکر

برای دیدن سایر انشا ها بر روی هر کدام از موضوعات زیر کلیک کنید :

 

انشا در مورد ارتباط با خود

انشا پایه هشتم در مورد تصور ذهنی از عکس صفحه ۵۶

انشا به روش سنجش و مقایسه با موضوع عشق و نفرت

انشا در مورد 22 بهمن

انشا در مورد زلزله

انشا در مورد دوست

انشا درباره سنجش و مقایسه مرگ و زندگی

انشای با موضوع کشتی نفت کش سانچی

انشا در مورد دل که پاک است، زبان بی باک است پایه دهم

انشا درمورد علم و دانش

انشا ازاد و ذهنی در مورد ادم فضایی

انشا پایه دهم به روش جانشین سازی با موضوع پروانه

انشای آزاد با موضوع امام رضا(ع)

انشا در مورد صدای قارقار کلاغ

انشا با موضوع آنچه در مسیر خانه تا مدرسه می بینید

انشا با موضوع مشاهده مسابقه فوتبال از روزنه تور دروازه

انشا در مورد اهنگ سرود ملی

انشا در مورد دیدن یک شکارچی از دریچه چشم یک آهو

انشاء در مورد مشقت

انشا در مورد اذان

انشا در مورد فیل و فنجان

انشا در مورد گذر از رودخانه پایه نهم

انشا در مورد طبعیت گردی با زبان عادی و ادبی

انشا در مورد تابستان خود را چگونه گذراندید

انشا درباره ماه محرم

انشا در مورد شعر یکی برسرشاخ ،بن می برید

انشا پایه ی هفتم صفحه ۲۳ آنچه درتصویرزیرمی بینیدبنویسید

انشاء با موضوع نوجوانی

انشا انگلیسی در مورد تلفن همراه با ترجمه فارسی

انشا انگلیسی در مورد گاو به همراه ترجمه فارسی

انشا انگلیسی در مورد پول با ترجمه فارسی

انشا انگلیسی در مورد دیابت با ترجمه فارسی

موضوع انشا انگلیسی با موضوع آب با ترجمه فارسی

انشا آزاد درباره تفاوت افکار در انسان ها

انشا آزاد درباره آدم دروغگو

انشا آزاد در مورد تخیل و دنیای غیرواقعی

انشا درمورد پستچی

انشا درمورد دغدغه های زندگی در روستا

انشا درمورد عهد و پیمان

انشا درمورد زندگی دریای بی کران با رعایت مراحل نگارشی

انشا در مورد بار کج به منزل نمی رسد

انشاء در مورد صدا شر شر آب

انشاء از زبان ابر

انشا در مورد صدای زنگ آخر

انشا در مورد تیم والیبال کلاس ما

انشا در مورد ناخن

انشا در مورد درد دندان

انشا درباره محل زندگی ما

انشا در مورد اسمان شب

انشا در مورد ایران پایه هفتم

انشا با موضوع کفش

انشا ء در مورد کلاغ

انشا درباره پاییز

انشا درباره روزی را که دوست دارم تکرار شود

انشا درباره حیاط مدرسه

انشا در مورد عینک

انشاء با موضوع خانه کتاب مهارت های نوشتاری پایه هفتم

انشاپایه ی هفتم صفحه ۲۳ آنچه درتصویرزیرمی بینید بنویسید

انشا درمورد جان بخشی به اشیاء تک درخت کویر

انشا تصور ذهنی در مورد صحنه ورود یک موش به خانه

انشاء با موضوع برف با رعایت مراحل نوشتاری

انشا تصور کنید یک جنگلبان هستید

انشا پایه هشتم تصویر نویسی دو عکس صفحه ۸۴

انشا درمورد پروانه ایی هستید که در تاریکی شب شمعی روشن پیدا کرده اید

انشا در مورد قطره بارانی هستید که از ابری چکیده اید

انشای آزاد اگر معلم نگارش بودید پایه هشتم صفحه ۸۱

انشا در مورد برخاستن از خواب در صبح شهر

انشا در مورد برخاستن از خواب در صبح روستا

انشا در مورد حس و حال حمل یک قالب یخ بدون دستکش

انشا در مورد توصیف طعم بستنی یخی

انشا در مورد توصیف برداشتن یک ظرف داغ پایه هشتم صفحه ۶۲

انشا در مورد طعم لبوی داغ در یک روز برفی صفحه۶۲ پایه هشتم

انشا با موضوع طعم خورشت قورمه سبزی صفحه۶۲ پایه هشتم

انشا در مورد بوی سیر پایه هشتم صفحه۶۲

انشا در مورد بوی خاک پس از بارش باران پایه هشتم

انشا پایه هشتم صدای باران

انشا با موضوع صدای وزش شدید باد

انشا در مورد صدای لالای مادر

انشا مقایسه زندگی شهری و روستایی

انشا درباره پرواز بدون بال با رعایت قالب نوشتاری

انشا در مورد همنشین پایه نهم

انشا درمورد عاقیبت فرار از مدرسه با قالب داستان

انشا درمورد هدف زندگی در قالب نامه ی غیر رسمی

انشاء درباره صبر و شکیبایی پایه نهم

انشاء پایه نهم درباره همنشین بد

انشا در مورد درختی را با ویژگی های پا در هواست ریشه هایش در ابر فرو رفته است

انشا درباره زیبایی های جهان پایه نهم صفحه ۹۳

انشا درباره بهار پرهیاهو پایه نهم صفحه۳۱

انشا در مورد عاقبت فرار از مدرسه پایه نهم صفحه ۸۱

انشا در مورد هدف زندگی

انشا در مورد کودکی من پایه نهم صفحه ۸۱

انشا طنز وغیر طنز در مورد درد دل یک موش آزمایشگاهی

انشای طنز و غیر طنز ماهی در حوض قالی

انشا طنز و غیر طنز در مورد ربات پیشخدمت پایه نهم

انشا طنز و غیر طنز درمورد انتقال خون پایه نهم

انشا طنز و غیر طنز در مورد سایه آدم پایه نهم

انشا طنز و غیر طنز در مورد کمک به همسایه پایه نهم

انشا طنز و غیر طنز در مورد ایستادن در صف پایه نهم

انشا طنز و غیر طنز پایه نهم در مورد تلفن همراه

انشا با موضوع شانس

انشا در مورد دیدن مورچه ای که باری را می کشد

انشا در مورد هوش انسان

انشا درمورد چرا میهن را به مادر تشبیه می کنند

انشا درباره معرفی رشته برق پایه دهم

انشا درباره درخت هر چه بارش بیشتر می شود سرش فروتر می آید

انشا درباره خفته را خفته کی کند بیدار پایه دهم صفحه 83

انشاء ذهنی درباره آرزو پایه دهم درس دوم

انشاء مقایسه آدم دروغگو و راستگو در آینه

انشاء با ویژگی مقایسه آفتاب و باران پایه دهم

انشاء با موضوع با ماه نشینی ماه شوی با دیگ نشینی سیاه شوی

انشا تضاد مفاهیم با موضوع ماهی موج دریا خشکی بیابان

انشا پایه دهم در مورد سنجش و مقایسه پنجره و پرده پایه دهم

انشای در مورد مقایسه مادر و شمع

انشا با ویژگی مقایسه ی صحرا با دریا

انشای مقایسه قلم با خون شهید با اسلحه با درخت

انشا درباره چاه کن همیشه ته چاه است

انشاء غم آخرین انشای دبیرستان پایه دوازدهم

انشاء تصویر نویسی از منظره ایی از چند گلدان شمعدانی

انشاء با موضوع عاقبت فرار از زندان

انشا با موضوع ارایه های ادبی درباره انتظار کشیدن

انشا با موضوع یکی از خاطره های زندگی

انشا درباره از کوزه همان برون تراود که در اوست پایه دوازدهم

انشا درباره نامه خصوصی به معلم درس نگارشتان بنویسید و دیدگاهتان را در مورد این درس و روش تدریس ایشان با وی در میان بگذارید

انشا درباره نامه ای به وزیر علوم بنویسید و با ارائه دلایل منطقی خواستار حذف کنکور شوید

انشا درباره محبت و نفرت پایه دوازدهم

انشا درباره کامیابی و ناکامی پایه دوازدهم صفحه ۵۵

انشا درباره سوگ و سور پایه دوازدهم صفحه ۵۵

انشا درباره زمستان گذشت و بهار آمد

انشا در مورد عاقل نکند تکیه به دیوار شکسته

انشا در مورد خاطره ی یک روز در کلاس پایه دوازدهم

انشا درباره جنگل پایه دوازدهم

انشا ادبی درمورد گرانی پایه دوازدهم

گسترش ضرب المثل آب ریخته جمع شدنی نیست - انشا

انشا پایه یازدهم در مورد شخصیت نویسی درباره خدای دلم

انشاء با رعایت مراحل نوشتن متنی درباره دانشگاه

انشا درمورد عجله کار شیطان است

انشا با موضوع چرا عاقل کند کاری که بازآرد پشیمانی

انشا درباره آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم

گسترش انشا آب ریخته جمع شدنی نیست

فداکاری یعنی چه انشاء درباره فداکاری

انشاء درباره گفتگو خیالی جنگل و کویر

انشاء درباره گفتگو ابر و آسمان

انشا در مورد سفرنامه با موضوع سفر به شمال کشور

انشا با موضوع سفرنامه سفر به مناطق عملیاتی جنوب

انشا با طرح گفت و گو با موضوع مدرسه پایه یازدهم

انشا با ویژگی های گفت و گو

انشا با موضوع متنی با رعایت زمان و مکان و حال و هوا و جزییات بنویسید

چرا والدین حق دارند از فرزندانشان بپرسند به کجا می روند؟

انشاء درباره شهید سلیمانی

اقدام پژوهی انشا

انشا درباره ضرب المثل گیرم پدر تو باشد فاضل از بهر پدر تو را چه حاصل

انشا در مورد تصورات ما از گم شدن در جنگل

انشا درمورد چهار فصل(بهار،تابستان،پاییز و زمستان)

انشا درباره نامه ایی برای یک شهید بنویسید

انشا در مورد تضاد مفاهیم یا ناسازی معنایی

انشا در مورد وسط حرف دیگران پریدن

انشا درباره زندگی حیوانات وحشی

انشا با موضوع داستان نویسی

انشا در مورد جلسه امتحان پایه نهم صفحه۸۱

انشا آزاد درباره خط فقر

انشا درباره فرهنگ بومی و پیوندهای جغرافیایی

انشا درباره راه های درست مصرف کردن آب

انشا درباره یک روز از کلاس پایه نهم صفحه۸۱

انشا آزاد درباره روز معلم سال ۹۷

انشا درباره اگر نامه بودید و در زمان سفر می کردید چه پیامی را به خوانندگان خود می دادید

جواب فعالیت انشا پایه هفتم در مورد فداکاری صفحه 92

انشا از این گوش می گیرد و از آن گوش در می کند

انشا درباره عجله کار شیطان است پایه یازدهم صفحه ۱۰۲

روش آموزش انشا در پایه سوم

انشا در مورد در باران

انشا درباره کوچ پرستوها




نوشتن انشاهای خلاق

نقش والدین در علاقه مند کردن فرزندانشان به مطالعه:

انشا درباره محیط زیست

تحقیق درباره برنامه ریزی برای آموزش بهتر انشاء

علل ضعف دانش آموزان در انشاء نویسی

روش تدریس درس املا و انشاء

نگارش انشاء

نوشتن انشاهای خلاق

تدریس درس املا و انشاء

مقاله درباره چونگی برنامه ریزی برای انشا به دانش آموزان

دو انشائ درباره توصیف زمستان

انشا درباره نماز




 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 20 بهمن 1398 ساعت: 16:11 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,
نظرات(0)

انشا در مورد اهنگ سرود ملی

بازديد: 36699
انشا در مورد اهنگ سرود ملی

پایه۸ درس۴ موضوع: آهنگ سرود ملی صفحه۵۳

انشا اول :

در مورد اهنگ سرود ملی

مقدمه: ملت ایران همیشه با سرود ملی خود شناخته شده است. در واقع این سرود، نماد رسمی کشور است.

تنه انشا: سرود ملی همواره نمایانگر حماسه و غرور ملی است که افتخار هر فرد است. هر کشور سرود ملی خاص خود را دارد که بیانگر اوج عظمت ملیت و مردم کشورها است. سرود ملی ایران یا هر کشوری با تغییر حکومت عوض می شود همان طور که پرچم کشور تغییر می کند. سرود ملی ایران بیانگر جمهوری حکومتی مردمی در ایران است. این سرود از جان بازی شهدا حکایت گر است، کسانی که با جانشان از این سرزمین حمایت کردند. در بسیاری از مراسم های رسمی و پیروزی تیم ملی ایران در مسابقات جهانی اهنگ سرود ملی پخش می شود . افتخاراتی که تیم کشور در هر زمینه ورزشی کسب کردند باعث خوشحالی و نشاط هر ایرانی می شود. سرود ملی ایران دارای دو بخش دکلمه و موسیقی است. یادوار سرود ملی به زمان قاجار می رسد که نشانگر همپارچگی ملت ایران در سرود ملی است. قومیت های مختلفی با زبان های گوناگونی چون:کردی، ترکی، لری و ...در ایران زندگی می کنند که همگی زیر پرچم ایران و با یک سرود ملی(سرود رسمی ایران)شناخته می شوند.. آن ها به این سرود می بالند. در گذشته سرود ملی ایران شناخته شده نبود و دلیل آن، نبودن تلوزیون یا رادیو بود. ولی اکنون این سرود در تمام مدارس کشور با شکوه تمام برگزار می شود و دختر و پسر زیر زبان ان را زمزمه می کنند.در دوران پس از انقلاب اسلامی ایران در سال۱۳۵۷، ابتدا سرود پاینده بادا ایران و سپس در شب سوم خرداد سال۱۳۷۱ سرود جمهوری اسلامی ایران (مهر خاوران) به عنوان سرود ملی به کر رفته است. شاعر این سرود ساعد باقری و آهنگ ساز آن حسن ریاحی است. سرود ملی همواره در رگ و پی آدمی پیوند دارد و مانند وطن با ارزش و مقدس است و باید پاس ان را داشت و با احترام و صدای بلند و پر افتخار آن را خواند.

نتیجه گیری: سرود ملی کشورها بیانگر افتخار و شکوه آن هاست. کشورها چه آمریکا یا انگلیس و یا ایران سرود مخصوص به خود دارند که به آن می بالند وبرای آن ها غرور ملی را تداعی می کند.

 

نمونه انشا دوم  : 

در مورد حس شنیدن صدای سرود ملی

بند مقدمه (زمینه سازی)

صدای سرود ملی هر کشور، نمادی از فرهنگ، تاریخ و تمدن آن است. حس میهن دوستی و میهن پرستی، چیزی است که با آن متولد می‌شویم و کمتر کسی است که این احساسات ناب بشری را با خود همراه نداشته باشد. با شنیدن صدای سرود ملی، تمامی این احساسات لطیف میهن پرستی در شخص زنده می‌شود.

بندهای بدنه (متن نوشته)

نخستین باری که صدای سرود ملی کشورم را شنیدم، کلاس اول دبستان بودم. دانش آموزان با روپوش‌های یکدست و مرتب، به صف شده و ناظم مدرسه از ما خواست تا سکوت جمع را حفظ کنیم. همه بچه‌ها علی‌رغم حس شیطنت درونی خود، ساکت شده و گوش فرادادند. بی آن که از قبل بدانیم، احساس احترام و جدی بودن موضوع، ما را در برگرفته بود و به همان اندازه متین و موقر گشتیم. موزیک ابتدایی با مارش‌های پرضرب خود، آغاز شد و سپس سرود به گوش رسید.

با شنیدن صدای سرود ملی کشورم، احساس می‌کردم که غرور و سربلندی بر بال‌های میهن جان می‌گیرد و در آسمان مدرسه به پرواز درمی‌آید. شانه‌هایم را صاف‌تر کرده و چانه‌ام را بالا آوردم. چیزی که شنیده می‌شد، غرور را در رگ‌های من جاری کرده و اجازه نمی‌داد شانه‌هایم فروافتاده یا گردنم خم باشد. سربازان چکمه پوشی را در خیال تصور می‌کردم که در نظمی بی‌مانند رژه رفته و اقتدار کشور را با قدم‌های محکم خود، به نمایش در می‌آورند. در این میان رفته رفته سرود ملی کشورم را زیر لب زمزمه می‌کردم و واژه‌های آن در تار و پود وجودم حک می‌شد. گویی نوایی آشنا بود که پیش‌تر نیز شنیده بودم...

سرود به پایان رسید و من تغییری را در خود احساس می‌کردم؛ گویی دیگر آدم قبلی نبودم و چیزی تازه و ارزشمند در من شکل گرفته بود. اینک مسئولیت سنگین‌تری داشتم. من نیز به یکی از آن سربازان چکمه پوش تبدیل شده بودم که برای حراست از میهن و درخشان نگاه داشتن نام آن، باید تلاش می‌کردم. اینک خاک وطن برایم دیگر چیزی بی‌معنا نبود و آن را صمیمانه در مشت می‌فشردم. پایداری خاک میهن و سرافرازی پرچم آن را آرزو کرده و اشک در چشمانم حلقه زد. دیگر می‌دانستم که برای چه در آن نقطه ایستاده و چه چیزی در دستان من است. سرنوشت یک ملت و یک سرزمین در دستان کوچک من و سایر دانش آموزان بود و باید برای رساندن آن به قله‌های افتخار، تلاش می‌کردیم.

بند نتیجه (جمع بندی)

سرود ملی هر سرزمین، با روح خاک آن پیوندی محکم و ابدی دارد. شنیدن صدای سرود ملی می‌تواند غیرت یک ملت را به جوش آورد و آن‌ها را به‌سان تکه‌هایی از یک پیکره مادر به یکدیگر متصل سازد. این صدای خوش آهنگ، چیزی مشترک بین تمام افراد جامعه است و می‌تواند احساساتی مشترک بین آن‌ها به وجود بیاورد. احساساتی عمیق و با ریشه و اصالت که نمی‌توان آن را با هیچ چیز دیگری قیاس نمود. این احساسات در عمیق‌ترین بخش وجود هر شخصی، ریشه دوانده و با آب و خاک میهن درهم آمیخته‌اند.

 

انشا سوم درباره سرود ملی

هر کشوری سرود ملی و پرچم مخصوص خودش را دارد و مردم هر کشور با شنیدن آهنگ سرود ملی خود احساس میهن پرستی زیادی پیدا می کنند.

مثلا وقتی تیم میلی کشورمان در ورزش های مختلف پیروز می شود و مدال می آورد، پرچم ایران در بین پرچم کشورهای دیگر بالا می رود و سرود ملی ایران پخش می شود من خیلی احساس غرور می کنم.

هر وقت این سرود پخش می شود از جایم بلند می شوم و به آن احترام می گذارم چون به کشورم افتخار می کنم.

هر وقت سرود ملی را گوش می کنم یا زیر لب هایم زمزمه می کنم به یاد گذشته ایران می افتم که مردان شجاع برای حفظ کشورمان جنگیدند و به شهادت رسیدند.

شعر سرود ملی به ما می گوید که کشورمان از گذشته تا امروز چه راه سختی داشته است تا قدرتمند و آزاد باشد و استقلال و آزادی کشورمان به خاطر امام و شهیدان انقلاب است و این راه همین طور ادامه دارد.

آن ها با فدا کردن جان خود در این راه جنگیدند و نسل بعد از آن ها هم خوب درس خواندند و علم و دانش زیادی به دست آوردند و توانستند ایران را آباد و آزاد کنند.

سرود ملی کشورمان به ما می گوید که برای آبادانی ایران تلاش کنیم و یادمان باشد راه امام و شهدا را ادامه دهیم و مراقب باشیم تا آزادی ما را از دست ما نگیرند.

ما باید همیشه به فکر این باشیم که چگونه می توانیم کاری کنیم تا همیشه پرچم کشورمان بالا باشد و سرود ملی ایران هیچ وقت از زبان ها نیفتد.

 

انشا چهارم درباره آهنگ سرود ملی پایه هشتم

آهنگ سرود ملی هر کشور موسیقی آن کشور است، سرودی که پیام آور وطن پرستی و استقلال و غرور هر مرز و بوم است و به احترام علایق و تعلقات هر کشوری نواخته می شود.

هر کشوری سرود ملی مختص خودش را دارد، سرود ملی ایران نمایان گر جمهوری اسلامی مردمی در ایران است که حکایت از جان فشانی رهبر و انسان های آزاده ای دارد که با خون خود کشور را آبیاری کردند.

این سرود یکپارچگی و وحدت ملت را بیان می کند و در رگ و پی ملت ریشه دوانده است و مانند وطن با ارزش و مقدس است و پیام آور نور و رهایی از بند جهل و ظلمت است.

ما سرود ملی کشورمان را گرامی می داریم، به عنوان کلامی مقدس که حاکی از قدرت انقلاب اسلامی و رشادت امام و شهدای انقلاب دارد.

زمانی که سرود ملی ایران خوانده می شود ناخودآگاه احساس احترام تمام وجودم را در برمی گیرد و از جا بلند می شوم، احساس این که کشورم سربلند است غرور را در رگ هایم جاری می کند و به وضوح حس می کنم مسئولیت سنگینی بر عهده من و تو و همه ما گذاشته شده است.

همه ما سربازان وطن هستیم و برای حراست از میهن و نگاه داشتن نام آن باید تلاش کنیم و اگر روزی برای حفظ این نام نیاز باشد باید از جان نیز گذشته و با کمک هم در حفاظت از آن یک دست شویم و بر دهان متعرضانش مشتی کوبنده بزنیم.

سرود ملی به همه ما یادآوری می کند تا تلاش کنیم که استقلال کشورمان روز به روز بیشتر شود، تا ایران عزیزمان بی نیاز از کشورهایی باشد که عمری در صدد سلطه بر آن هستند و ما با خواندن این آهنگ پر شور با خود عهد می بندیم همیشه حافظ مرزهای آن باشیم.

 

توجه :

حتما نظرات خود را زیر هر انشابنویسید تا ما نیز بیشتر برای شما انشا در سایت قرار بدهیم .باتشکر

برای دیدن سایر انشا ها بر روی هر کدام از موضوعات زیر کلیک کنید :

 

انشا در مورد ارتباط با خود

انشا پایه هشتم در مورد تصور ذهنی از عکس صفحه ۵۶

انشا به روش سنجش و مقایسه با موضوع عشق و نفرت

انشا در مورد 22 بهمن

انشا در مورد زلزله

انشا در مورد دوست

انشا درباره سنجش و مقایسه مرگ و زندگی

انشای با موضوع کشتی نفت کش سانچی

انشا در مورد دل که پاک است، زبان بی باک است پایه دهم

انشا درمورد علم و دانش

انشا ازاد و ذهنی در مورد ادم فضایی

انشا پایه دهم به روش جانشین سازی با موضوع پروانه

انشای آزاد با موضوع امام رضا(ع)

انشا در مورد صدای قارقار کلاغ

انشا با موضوع آنچه در مسیر خانه تا مدرسه می بینید

انشا با موضوع مشاهده مسابقه فوتبال از روزنه تور دروازه

انشا در مورد اهنگ سرود ملی

انشا در مورد دیدن یک شکارچی از دریچه چشم یک آهو

انشاء در مورد مشقت

انشا در مورد اذان

انشا در مورد فیل و فنجان

انشا در مورد گذر از رودخانه پایه نهم

انشا در مورد طبعیت گردی با زبان عادی و ادبی

انشا در مورد تابستان خود را چگونه گذراندید

انشا درباره ماه محرم

انشا در مورد شعر یکی برسرشاخ ،بن می برید

انشا پایه ی هفتم صفحه ۲۳ آنچه درتصویرزیرمی بینیدبنویسید

انشاء با موضوع نوجوانی

انشا انگلیسی در مورد تلفن همراه با ترجمه فارسی

انشا انگلیسی در مورد گاو به همراه ترجمه فارسی

انشا انگلیسی در مورد پول با ترجمه فارسی

انشا انگلیسی در مورد دیابت با ترجمه فارسی

موضوع انشا انگلیسی با موضوع آب با ترجمه فارسی

انشا آزاد درباره تفاوت افکار در انسان ها

انشا آزاد درباره آدم دروغگو

انشا آزاد در مورد تخیل و دنیای غیرواقعی

انشا درمورد پستچی

انشا درمورد دغدغه های زندگی در روستا

انشا درمورد عهد و پیمان

انشا درمورد زندگی دریای بی کران با رعایت مراحل نگارشی

انشا در مورد بار کج به منزل نمی رسد

انشاء در مورد صدا شر شر آب

انشاء از زبان ابر

انشا در مورد صدای زنگ آخر

انشا در مورد تیم والیبال کلاس ما

انشا در مورد ناخن

انشا در مورد درد دندان

انشا درباره محل زندگی ما

انشا در مورد اسمان شب

انشا در مورد ایران پایه هفتم

انشا با موضوع کفش

انشا ء در مورد کلاغ

انشا درباره پاییز

انشا درباره روزی را که دوست دارم تکرار شود

انشا درباره حیاط مدرسه

انشا در مورد عینک

انشاء با موضوع خانه کتاب مهارت های نوشتاری پایه هفتم

انشاپایه ی هفتم صفحه ۲۳ آنچه درتصویرزیرمی بینید بنویسید

انشا درمورد جان بخشی به اشیاء تک درخت کویر

انشا تصور ذهنی در مورد صحنه ورود یک موش به خانه

انشاء با موضوع برف با رعایت مراحل نوشتاری

انشا تصور کنید یک جنگلبان هستید

انشا پایه هشتم تصویر نویسی دو عکس صفحه ۸۴

انشا درمورد پروانه ایی هستید که در تاریکی شب شمعی روشن پیدا کرده اید

انشا در مورد قطره بارانی هستید که از ابری چکیده اید

انشای آزاد اگر معلم نگارش بودید پایه هشتم صفحه ۸۱

انشا در مورد برخاستن از خواب در صبح شهر

انشا در مورد برخاستن از خواب در صبح روستا

انشا در مورد حس و حال حمل یک قالب یخ بدون دستکش

انشا در مورد توصیف طعم بستنی یخی

انشا در مورد توصیف برداشتن یک ظرف داغ پایه هشتم صفحه ۶۲

انشا در مورد طعم لبوی داغ در یک روز برفی صفحه۶۲ پایه هشتم

انشا با موضوع طعم خورشت قورمه سبزی صفحه۶۲ پایه هشتم

انشا در مورد بوی سیر پایه هشتم صفحه۶۲

انشا در مورد بوی خاک پس از بارش باران پایه هشتم

انشا پایه هشتم صدای باران

انشا با موضوع صدای وزش شدید باد

انشا در مورد صدای لالای مادر

انشا مقایسه زندگی شهری و روستایی

انشا درباره پرواز بدون بال با رعایت قالب نوشتاری

انشا در مورد همنشین پایه نهم

انشا درمورد عاقیبت فرار از مدرسه با قالب داستان

انشا درمورد هدف زندگی در قالب نامه ی غیر رسمی

انشاء درباره صبر و شکیبایی پایه نهم

انشاء پایه نهم درباره همنشین بد

انشا در مورد درختی را با ویژگی های پا در هواست ریشه هایش در ابر فرو رفته است

انشا درباره زیبایی های جهان پایه نهم صفحه ۹۳

انشا درباره بهار پرهیاهو پایه نهم صفحه۳۱

انشا در مورد عاقبت فرار از مدرسه پایه نهم صفحه ۸۱

انشا در مورد هدف زندگی

انشا در مورد کودکی من پایه نهم صفحه ۸۱

انشا طنز وغیر طنز در مورد درد دل یک موش آزمایشگاهی

انشای طنز و غیر طنز ماهی در حوض قالی

انشا طنز و غیر طنز در مورد ربات پیشخدمت پایه نهم

انشا طنز و غیر طنز درمورد انتقال خون پایه نهم

انشا طنز و غیر طنز در مورد سایه آدم پایه نهم

انشا طنز و غیر طنز در مورد کمک به همسایه پایه نهم

انشا طنز و غیر طنز در مورد ایستادن در صف پایه نهم

انشا طنز و غیر طنز پایه نهم در مورد تلفن همراه

انشا با موضوع شانس

انشا در مورد دیدن مورچه ای که باری را می کشد

انشا در مورد هوش انسان

انشا درمورد چرا میهن را به مادر تشبیه می کنند

انشا درباره معرفی رشته برق پایه دهم

انشا درباره درخت هر چه بارش بیشتر می شود سرش فروتر می آید

انشا درباره خفته را خفته کی کند بیدار پایه دهم صفحه 83

انشاء ذهنی درباره آرزو پایه دهم درس دوم

انشاء مقایسه آدم دروغگو و راستگو در آینه

انشاء با ویژگی مقایسه آفتاب و باران پایه دهم

انشاء با موضوع با ماه نشینی ماه شوی با دیگ نشینی سیاه شوی

انشا تضاد مفاهیم با موضوع ماهی موج دریا خشکی بیابان

انشا پایه دهم در مورد سنجش و مقایسه پنجره و پرده پایه دهم

انشای در مورد مقایسه مادر و شمع

انشا با ویژگی مقایسه ی صحرا با دریا

انشای مقایسه قلم با خون شهید با اسلحه با درخت

انشا درباره چاه کن همیشه ته چاه است

انشاء غم آخرین انشای دبیرستان پایه دوازدهم

انشاء تصویر نویسی از منظره ایی از چند گلدان شمعدانی

انشاء با موضوع عاقبت فرار از زندان

انشا با موضوع ارایه های ادبی درباره انتظار کشیدن

انشا با موضوع یکی از خاطره های زندگی

انشا درباره از کوزه همان برون تراود که در اوست پایه دوازدهم

انشا درباره نامه خصوصی به معلم درس نگارشتان بنویسید و دیدگاهتان را در مورد این درس و روش تدریس ایشان با وی در میان بگذارید

انشا درباره نامه ای به وزیر علوم بنویسید و با ارائه دلایل منطقی خواستار حذف کنکور شوید

انشا درباره محبت و نفرت پایه دوازدهم

انشا درباره کامیابی و ناکامی پایه دوازدهم صفحه ۵۵

انشا درباره سوگ و سور پایه دوازدهم صفحه ۵۵

انشا درباره زمستان گذشت و بهار آمد

انشا در مورد عاقل نکند تکیه به دیوار شکسته

انشا در مورد خاطره ی یک روز در کلاس پایه دوازدهم

انشا درباره جنگل پایه دوازدهم

انشا ادبی درمورد گرانی پایه دوازدهم

گسترش ضرب المثل آب ریخته جمع شدنی نیست - انشا

انشا پایه یازدهم در مورد شخصیت نویسی درباره خدای دلم

انشاء با رعایت مراحل نوشتن متنی درباره دانشگاه

انشا درمورد عجله کار شیطان است

انشا با موضوع چرا عاقل کند کاری که بازآرد پشیمانی

انشا درباره آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم

گسترش انشا آب ریخته جمع شدنی نیست

فداکاری یعنی چه انشاء درباره فداکاری

انشاء درباره گفتگو خیالی جنگل و کویر

انشاء درباره گفتگو ابر و آسمان

انشا در مورد سفرنامه با موضوع سفر به شمال کشور

انشا با موضوع سفرنامه سفر به مناطق عملیاتی جنوب

انشا با طرح گفت و گو با موضوع مدرسه پایه یازدهم

انشا با ویژگی های گفت و گو

انشا با موضوع متنی با رعایت زمان و مکان و حال و هوا و جزییات بنویسید

چرا والدین حق دارند از فرزندانشان بپرسند به کجا می روند؟

انشاء درباره شهید سلیمانی

اقدام پژوهی انشا

انشا درباره ضرب المثل گیرم پدر تو باشد فاضل از بهر پدر تو را چه حاصل

انشا در مورد تصورات ما از گم شدن در جنگل

انشا درمورد چهار فصل(بهار،تابستان،پاییز و زمستان)

انشا درباره نامه ایی برای یک شهید بنویسید

انشا در مورد تضاد مفاهیم یا ناسازی معنایی

انشا در مورد وسط حرف دیگران پریدن

انشا درباره زندگی حیوانات وحشی

انشا با موضوع داستان نویسی

انشا در مورد جلسه امتحان پایه نهم صفحه۸۱

انشا آزاد درباره خط فقر

انشا درباره فرهنگ بومی و پیوندهای جغرافیایی

انشا درباره راه های درست مصرف کردن آب

انشا درباره یک روز از کلاس پایه نهم صفحه۸۱

انشا آزاد درباره روز معلم سال ۹۷

انشا درباره اگر نامه بودید و در زمان سفر می کردید چه پیامی را به خوانندگان خود می دادید

جواب فعالیت انشا پایه هفتم در مورد فداکاری صفحه 92

انشا از این گوش می گیرد و از آن گوش در می کند

انشا درباره عجله کار شیطان است پایه یازدهم صفحه ۱۰۲

روش آموزش انشا در پایه سوم

انشا در مورد در باران

انشا درباره کوچ پرستوها




نوشتن انشاهای خلاق

نقش والدین در علاقه مند کردن فرزندانشان به مطالعه:

انشا درباره محیط زیست

تحقیق درباره برنامه ریزی برای آموزش بهتر انشاء

علل ضعف دانش آموزان در انشاء نویسی

روش تدریس درس املا و انشاء

نگارش انشاء

نوشتن انشاهای خلاق

تدریس درس املا و انشاء

مقاله درباره چونگی برنامه ریزی برای انشا به دانش آموزان

دو انشائ درباره توصیف زمستان

انشا درباره نماز




 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 20 بهمن 1398 ساعت: 15:44 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,
نظرات(1)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 413

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس