تحقیق رایگان دبیران و معلمان - 115

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

آیا باید کودکان را از دنیای دیجیتال نجات داد؟

بازديد: 221

فرزندان من به همان اندازه ای که در عالم واقعیت هستند در دنیای دیجیتال نیز زندگی می کنند.

آنها از طریق پیامک، تماس ویدیویی و یا اینستاگرام با دوستان خود در ارتباط هستند و در این میان به نظر می‌رسد که همیشه یک یا چند مهمان مجازی در خانه حضور دارد.

آرزوها و انتظارات آنها از زندگی در مقایسه با زمانی که من هشت و یا ده ساله بودم کاملا متفاوت است. فرزندان من جزو اولین نسلی هستند که در همان سنین پایین صفحه هر وسیله دیجتیال را با دست لمس می کردند و اگر اتفاقی روی صفحه نمی افتاد سخت تعجب می کردند.

آنها جزء اولین نسلی هستند که وقتی اسباب بازیهای آنها از کار می افتد می گویند:" بی خیال، می توانیم یک بازی تازه تر را دانلود کنیم." آنها اولین نسلی هستند که به خوبی درک کرده اند عالم واقعیت به اشکال گوناگون با جهان دیجیتال گره خورده است.

 

 این بومیان دنیای دیجیتال تمام آداب و رسوم این دنیا مثل نحوه نگارش پیامک، ارسال ای میل، نحوه دسترسی به وای فای و تماشای هر چیزی را در هر کجا و هر زمانی که می خواهند یادگرفته اند. انجام تکالیف مدرسه برای آنها بسیار ساده تر شده و دنیایی از اطلاعات و دانش به ساده ترین شکل روی وب سایت جستجوگر گوگل در اختیار آنها است.

دان تاپسکات نویسنده کتابی با عنوان بزرگ شدن به شیوه دیجیتال، در مورد تفاوت های نسلی که در دوران کامپیوتر متولد شده با نسل های قبلی پژوهش های زیادی انجام داده است. او می گوید:"نسل ام (موبایل) به گونه دیگری رشد می کند و مغز آنها کاملا متفاوت است."

به اعتقاد دان تاپسکات نحوه پرورش بخش های مختلف مغز و ارتباط آنها با یکدیگر به شدت تحت تاثیر شرایطی است که کودکان وقت خود را سپری می کنند.

او می افزاید:"در نسلهای گذشته مشغولیت اصلی کودکان تماشای تلویزیون بود و آنها بیننده و نظاره گر منفعل این وسیله بودند. اما امروزه آنها از وسایل مختلف دیجیتال مثل تلفن موبایل، بازیهای کامپیوتری و امثال آن استفاده می کنند و خود آنها به شکلی فعال تصمیم می گیرند که کدامیک از این کارها را انجام دهند."

پایان عمر حریم خصوصی

تمام اطلاعاتی که فرزندان ما تولید و آن را روی انواع و اقسام دریچه های اینترنتی قرار می دهند و یا برقراری ارتباط زنده ویدیویی با دوستانشان و آوردن آنها به حریم خصوصی خانواده، این سئوال را برای والدین مطرح کرده که آیا نسل امروزی در دنیایی پرورش می یابد که در آن حریم خصوصی دیگر معنایی ندارد؟

فرزندان ما اطلاعات شخصی بسیار زیادی از خود روی شبکه اینترنت به جا می گذارند. ولی آیا آنها به نسبت نسل ما روی شبکه اینترنت کنترل بیشتری خواهند داشت؟

اما کار از مسئولان یک نهاد مدنی مدافع آزادیهای فردی و حریم خصوصی در بریتانیا به نام بیگ برادر واچ می گوید:"در دورانی که تمام جزییات زندگی مردم توسط حکومت ها، موسسات مالی و شرکت های تجاری ضبط و تجزیه و تحلیل می شود آموزش کودکان در مورد اهمیت اطلاعات شخصی و مراقبت از حریم خصوصی موضوع بسیار مهمی است . ما اکنون می بینیم که در برخی موارد صاحب کاران قبل از استخدام حرف رمز صفحه شخصی افراد روی شبکه های اجتماعی را طلب می کنند. زورگویی و آزار افراد روی وب سایت ها و شبکه های اجتماعی به یک مشکل بدل شده و می بینیم که حکومت ها و شرکت های تجاری به اشکال مختلف سعی دارند اطلاعات شخصی ما را جمع آوری و کنترل کنند."

اما کار می افزاید:"آموزش به کودکان در مورد تمام مسایلی که به روشهای جدید ارتباطی و پیامدهای آن مربوط می شود امروزه یک کار مهم و بسیار ضروری است."

اما دان تاپسکات که در مورد رابطه نسل جدید و دنیای دیجیتال تحقیقات فراوانی انجام داده با این نگرانی ها موافق نیست. او می گوید:"این ادعا که حریم خصوصی افراد از بین رفته هیچ مبنا و اساسی ندارد. اما این حقیقت دارد که روشهای حفاظت از حریم خصوصی به طور کلی دگرگون شده اند. کودکان از تمام مسائلی که به حریم خصوصی برمی گردد به خوبی اطلاع دارند و به شکل غریزی استفاده مسئولانه از نشر اطلاعات را درک می کنند."

این نکته برای من کاملا آشنا است . این اواخر هرگاه که من می خواهم عکس بگیرم فرزندانم با لحنی شک برانگیز از من می پرسند:" می خواهی این عکس را در صفحه فیسبوک منتشر کنی؟"

حتی وقتی می خواستم برای این مطلب از آنها عکس بگیرم من را سئوال پیچ کردند و پرسیدند :"موضوع مقاله ای که می خواهی بنویسی چیست؟ " و یا می پرسیدند " چرا از روی سایت گوگل عکس بچه هایی را که با آی پد کار می کنند دانلود نمی کنی؟"

سئوالهای آنها به من نشان داد که فرزندان من به مسئله حقوق معنوی صاحبان عکس ها توجه چندانی نمی کنند ولی در عین حال فهمیدم که آنها با همین سن کم در دنیای دیجیتال، کاربران و مصرف کنندگان هوشیاری هستند.

دان تاپسکات می گوید:"حقیقت این است که کودکان خیلی خوب همه این مسائل را موشکافی و بررسی می کنند. زمانی که نسل ما بزرگ می شد اگر عکسی را می دیدیم برای ما صرفا یک عکس بود. ولی کودکان امروزی وقتی به یک عکس نگاه می کنند اول از همه دقت می کنند که آیا با فتوشاپ دستکاری شده و یا نه."

در مورد نگرانی مربوط به اطلاعات شخصی و خصوصی نیز به نظر می رسد که شرکت های خصوصی به مرور درمی یابند که مردم می خواهند کنترل اطلاعات شخصی خود را که بزرگترین سرمایه هر فردی محسوب می شود از این شرکت ها پس بگیرند. امروزه اکثر موسسات مالی و تجاری نرم افزارهایی ساخته و در اختیار مشتریان قرار می دهند که مردم با استفاده از آن می توانند اطلاعات قابل اشتراک خود را در یک بایگانی آنلاین و نسبتا خصوصی انبار کنند.

برخی معتقدند که حتی در آینده ممکن است افراد اطلاعات شخصی خود را به شرکت های آگهی های تجاری بفروشند چون این موسسات حاضر هستند برای هدفمند کردن تبلیغات خود این نوع اطلاعات را به هر قیمتی به دست بیاورند.

وب سایت جدیدی به نام رسپکت نت ورک اخیرا یک پلاتفورم عمومی تاسیس کرده است که به مردم امکان می دهد خودشان در مورد نحوه اشتراک اطلاعات شخصی خود تصمیم بگیرند.

همزمان مسئله کنترل هر فرد بر اطلاعات شخصی او که در اینترنت قابل دسترسی است به یک چالش جدید بدل شده است.

ماه گذشته دیوان عدالت اتحادیه اروپا رای داد که وب سایت گوگل باید تقاضای افراد برای حذف مطالب مربوط به آنها در این وب سایت را پذیرفته و این مطالب را حذف کند.

مسلما فرزندان ما از چنین اصلاحاتی استقبال خواهند کرد چون به آنها امکان خواهد داد که با رسیدن به سنین بالاتر آنچه را که در دوران کودکی و نوجوانی روی شبکه اینترنت قرار داده اند مرور کرده و زندگینامه دیجیتال خود را به عنوان یک فرد بالغ و مسئول و آنطور که می خواهند تغییر دهند.

مسلما در یک چنین روندی حجم زیادی از اطلاعات که کودکان و نوجوانان در مورد خود منتشر کرده اند پاک خواهد شد. طبق بررسی های موسسه نظر سنجی پیو ( Pew ) حدود نیمی از کودکان آمریکایی از سن شش سالگی تلفن موبایل دارند و تعداد زیادی از والدین نیز برای نوزادان خود حساب ای میل و صفحه ای روی شبکه های اجتماعی راه اندازی می کنند.

شواهد حکایت از آن دارد که بسیاری از والدین به جای اسباب بازیهای نرم و پشمالو برای کودکان خردسال خود تبلت می خرند.

فیلترهای پورنوگرافی

استفاده فعال از فن آوریهای دیجیتال در چنین سنین پایینی باعث شده که این بحث مطرح شود که آیا فرزندان ما به جای بازی و رفت و آمد در دنیای واقعی وقت زیادی را صرف فعالیت هایی نمی کنند که بسیار اعتیاد آور است؟

آیا بین زندگی دیجیتال و آنلاین با فعالیت های خارج از محیط خانه می توان تعادل درستی ایجاد کرد؟

دان تاپسکات معتقد است که این موضوع تا حد زیادی به هوشمندی و نحوه رفتار والدین بستگی دارد. او می افزاید: "والدین باید تصمیم های خیلی مشخصی بگیرند. آنها باید دقیقا برای فرزندان خود مشخص کنند که در چه مواقع و شرایطی حق ندارند از این ابزارها استفاده کنند."

نگرانی دیگر مسئله پورنوگرافی است. به خاطر افزایش نگرانی والدین در این مورد اکنون بسیاری از شرکت های ارائه کننده خدمات اینترنتی در سراسر دنیا به خانواده ها امکان می دهند که در صورت تمایل سایت های پورنوگرافیک را فیلتر کنند.

دان تاپسکات چندان با این روش موافق نیست و می گوید:"بهترین راه مقابله با پورنوگرافی نه سانسور بلکه صحبت کردن با کودکان در مورد این موضوع است. برای اولین بار در تاریخ بشر کودکان به یک مرجع مهم برای تصمیم گیری بدل شده اند و آنها تاثیرگذاری دوران دیجیتال بر نحوه سازماندهی زندگی جمعی و فردی انسانها را تعیین خواهند کرد."

او مطمئن نیست که محیط های آموزشی و مدارس اهمیت این موضوع را به خوبی دریافته باشند و تاکید می کند:"کودکان به شکلی کاملا متفاوت از نسل ما یاد می گیرند ولی روش آموزش در مدارس از زمان انقلاب صنعتی تاکنون هیچ تغییری نکرده است."

با وجودیکه بسیاری از مدارس در کشورهای پیشرفته روشهای نوآورانه ای را برای استفاده از فن آوری جدید به کار بسته اند ولی شواهد نشان می دهد که بسیاری از معلمان از ظرفیت های بالقوه این روشها هراس دارند.

اخیرا انجمن معلمان بریتانیا ازدولت خواست که برای کنترل ساعاتی که کودکان صرف استفاده از وسایل دیجیتال می کنند، مقرراتی وضع کند.

مارک لنگهمر مدیر این انجمن می گوید:"ما گزارشهای متعددی دریافت کرده ایم که نشان می دهد کودکان به خاطر صرف اوقات زیاد با این وسایل وقتی که به مدرسه می آیند کاملا خسته هستند و نمی توانند روی درس و فعالیت های جمعی در مدرسه تمرکز کنند."

اما دان تاپسکات معتقد است نباید دسترسی کودکان را به دنیای دیجیتال محدود کرد. به گفته او تکرار این نکته که "دنیای واقعی خوب و عالم دیجیتال بد است" درست نیست.

 

او می افزاید:" صحبت های زیادی در مورد اعتیاد به اینترنت، کاهش قابلیت ها و تجارب اجتماعی کودکان و تبدیل شدن جوانان امروزی به یک نسل خودخواه و معتاد به فیس بوک مطرح می شود. به نظر من هیچکدام از این ادعاها حقیقت ندارد و نوجوانان و جوانان امروزی هوشمندترین نسل در تاریخ بشر هستند."

 

 توجه :

شما فرهنگیان گرامی می توانید تحقیقات اقدام پژوهی ، گزارش تخصصی ، درس پژوهی ، تجربیات ارتقای شغلی ، طرح جابر  و مقالات پرسش مهر مورد نیاز خود را از لینک های زیر تهیه نمائید :( سایت علمی و پژوهشی آسمان ) بر روی هر لینک کلیک نمائید :


 
 
 
 
 
 

 
 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 12 اردیبهشت 1394 ساعت: 13:40 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

چرا مردهای بد پرطرفدارترند؟

بازديد: 111

از نظر محققان وقتی شما از چنین ارتباطی لذت می‌برید، نصیحت‌ها و دلیل آوردن‌های دیگران نمی‌تواند به ترک عشق وادارتان کند چراکه مغز شما لجوج‌تر از آن است که لذت‌های غیرمنتظره را فدای سکون یک رابطه آرام کند.

می‌گویند زن‌ها خودآزارند، می‌گویند اگر می‌خواهی یک زن را همیشه در زندگی‌ات داشته باشی، باید زجرش دهی. باید زندگی‌اش را سخت کنی تا به‌خاطر یک لبخندت بال دربیاورد و قدر کوچک‌ترین قدم‌هایی که به سمتش برمی‌داری را بداند. می‌گویند اگر زن‌ها را به رابطه‌ای امن و برابر وارد کنی، قدرت را نمی‌دانند و رهایت می‌کنند. شما چه فکر می‌کنید؟ شما هم با ادعاهای کلیشه‌ای مردهای شکست‌خورده موافقید و تصور می‌کنید زجر کشیدن اصلی‌ترین عنصری است که یک زن را در رابطه‌ای عاشقانه ماندگار می‌کند؟ محققان با این ادعا موافق نیستند. از نظر آنها ماندن در رابطه آزاردهنده دلایل زیادی دارد اما اگر پای یک زن بیمار در میان نباشد، میل به زجر کشیدن در میان این دلایل جایی ندارد.  

می‌دانید راه را اشتباه می‌روید اما نمی‌توانید قلب‌تان را مهار کنید؟ می‌دانید این عشق به شما آسیب می‌زند، حسرت آرامش عاشقانه دوستان‌تان را می‌خورید اما توان دل کندن ندارید؟ دیگران شما را به ضعیف بودن متهم می‌کنند و از آنجا که می‌دانید حرف حساب می‌زنند، جوابی برای‌شان ندارید؟ ریچادر آ فریدمن، استاد روانشناسی و مدیر کلینیکی روانپزشکی‌ در کالج پزشکی «ویل کورنل» می‌گوید، بیهوده تقلا نکنید! چراکه مغز شما امکان بیرون آمدن از یک عشق آزاردهنده را برای‌تان فراهم نمی‌کند. او ادعای برخی پژوهشگران که می‌گویند ما عاشق زجر کشیدن هستیم را رد می‌کند و می‌گوید میل ناهوشیار به زجر کشیدن نیست که قلب ما را به آدم‌های بد پیوند می‌زند بلکه دمدمی‌مزاج بودن و وجود تناقض در عملکردمدار پاداش در مغز ماست که پای این آدم‌ها را به زندگی‌مان باز می‌کند.

چه اتفاقی می‌افتد؟

این ادعای فریدمن شما را گیج کرده؟ اجازه دهید موضوع را بیشتر توضیح دهیم. هر کدام از ما در مغزمان یک شبکه عصبی ابتدایی داریم که به پاداش‌هایی حساس است. این شبکه وقتی به چیزهایی مثل پول، محبت و حتی غذای دلخواهش می‌رسد فعالیتش را بیشتر می‌کند و احساس لذت را در بندبند وجود ما ایجاد می‌کند. شاید برای‌تان تعجب‌آور باشد اما این شبکه وقتی با هیجان‌های غیرقابل پیش‌بینی روبه‌رو می‌شود فعالیتش چند برابر می‌شود و لذتی غیرقابل وصف را برای‌مان ایجاد می‌کند.

وقتی در همان لحظه‌ای که پای تلویزیون نشسته‌ایم، مجری برنامه اسم ما را به عنوان برنده مسابقه پیامکی می‌خواند، وقتی تیم مورد علاقه‌مان قهرمان لیگ می‌شود و البته وقتی عشق را در یک رابطه پرفراز و فرود تجربه می‌کنیم، این مدار حسابی فعال می‌شود و برای ایجاد احساس لذت به اینکه عشق مورد نظر چقدر با آرامش و اطمینان همراه بوده هم اهمیتی نمی‌دهد. بررسی‌های محققان بارها ثابت کرده‌ است که فعالیت مدار پاداش مغز با لذت‌های غیرقابل پیش‌بینی چند برابر می‌شود و به همین دلیل است که تجربه یک عشق توفانی و حتی عذاب‌آور از یک عشق جاودان و آرامش‌بخش لذت بخش‌تر است.

از نظر محققان وقتی شما از چنین ارتباطی لذت می‌برید، نصیحت‌ها و دلیل آوردن‌های دیگران نمی‌تواند به ترک عشق وادارتان کند چراکه مغز شما لجوج‌تر از آن است که لذت‌های غیرمنتظره را فدای سکون یک رابطه آرام کند.

پدر و مادرتان هم مقصرند

 

از قدیم گفته‌اند پدر و مادرها خیر و صلاح بچه‌های‌شان را می‌خواهند. راست گفته‌اند! اما گاهی معادلات روانشناختی با هیچ ادعای منطقی جور درنمی‌آید. از نظر محققان حتی اگر یک پدر بدخلق و سختگیر آرزوی ازدواج دخترش با یک مرد آرام را داشته باشد، باز هم بعید است که به این آرزو برسد و اگر یک مادر خودمحورکه به‌خاطر آرامش خودش فرزندانش را رها کرده، آرزوی سر وسامان گرفتن‌شان را داشته باشد، باز هم بعید است که شاهد تکرار حضورش در زندگی فرزند خود نباشد. منظورمان از تکرار حضور والدین در زندگی بچه، ازدواج آنها با افرادی است که دقیقا نمونه کپی شده خود والدین هستند.

چه اتفاقی می‌افتد؟

پژوهشگران حوزه روانشناسی معتقدند بسیاری از ما، عاشق افرادی می‌شویم که بیشترین شباهت را به آدم‌های کودکی‌مان دارند. شباهت به پدر یا مادر، مهم‌ترین اصلی است که در این شرایط بانی عشق می‌شود و این اصل وقتی باتجربه یک رابطه آزاردهنده با این دو فرد همراه می‌شود، قوت بیشتری هم پیدا می‌کند. از نظر روانشناسان، عشق به معنای جست‌وجوی چیزهایی نیست که همیشه در زندگی‌مان کم بوده و آرزوی داشتن‌شان را داشته‌ایم بلکه گاهی عشق تجربه دوباره همه چیزهایی است که روزی به ما آسیب زده‌اند. روانشناسان به شیوه‌های مختلفی این موضوع را توجیه می‌کنند. عده‌ای از آنها می‌گویند ما به دنبال کسانی می‌گردیم که دقیقا امکان تجربه کردن همان آسیب‌هایی که در کودکی از سوی والدین‌مان دیده‌ایم را دوباره برای‌مان فراهم کنند.

انگار مغز زجردوست ما هیچ‌وقت بی‌خیال این واقعیت‌های آزاردهنده نمی‌شود. البته از نظر این روانشناسان، نوعی خوش‌بینی هم روی این شیوه عاشق شدن تاثیر می‌گذارد. آنها می‌گویند آزارهای کودکی و خاطرات تلخ از ذهن ما پاک نمی‌شوند و همیشه این عقده که باید این مشکلات را حل کنم و به آرامش برسم را در زندگی‌مان باقی می‌گذارند. به گفته روانشناسان درست است که در کمتر موردی فردی که عاشقش شده‌ایم، تغییر می‌کند اما میل به تغییر دادن معشوق آسیب‌زننده در واقع ادامه میل به تغییر دادن پدر یا مادر آسیب‌زننده است. انگار می‌خواهیم با نوعی فداکاری، خود را به چنین رابطه‌ای وارد کنیم و یک‌بار برای همیشه مشکلی که سال‌ها ذهن‌مان با آن درگیر بوده را حل و این داستان کهنه را با پیروزی تمام کنیم.

بله؛ خودشیفته‌ها جذاب‌ترند

حتما این جمله را بارها شنیده‌اید: «عشق نوعی خودآزاری است!» و حتما این ادعا که زنان از مردان خودآزارترند هم به گوش‌تان آشناست. با کمال تاسف باید بگوییم حتی اگر عشق واقعا خودآزاری نباشد، باز هم شمار زنانی که می‌خواهند با وارد شدن به یک رابطه عاشقانه خود را آزار دهند بیشتر از مردانی است که چنین تمایل پنهانی دارند. محققان می‌گویند شخصیت‌های سیاهی مثل خودشیفته‌ها و جامعه‌ستیز‌ها در میان مردان بیشتر از زنان دیده می‌شوند و جالب اینجاست که این مردها در جذب زنان تواناتر از دیگر همتایان‌شان هستند. کتاب بر باد رفته را خوانده‌اید؟ شاید همین موضوع است که اسکارلت را از اشلی سر به راه و عاشق جدا و به رابطه پرنوسان با رت باتلر وارد می‌کند. از نظر محققان این زن تنها نیست و بسیاری از خانم‌ها یک اسکارلت درون دارند.

چه اتفاقی می‌افتد؟

از نظر محققان این موضوع ارتباط چندانی به فرهنگ ندارد و در همه جوامع مردها بیشتر به دامان خودشیفتگی می‌افتند و بیشتر منم‌منم می‌کنند. بر اساس این بررسی‌ها، آغاز کردن یک ارتباط برای خودشیفته‌ها آسان‌تر است و این افراد از قرار گرفتن در رابطه‌های موازی هم ابایی ندارند اما با وجود این چنین شخصیت‌هایی، توانایی بالاتری برای جذب زنان دارند. گرچه این مردها اهل تعهد و رابطه‌های بلندمدت نیستند اما از نظر پژوهشگران اعتماد به نفس، سرسختی و ریسک‌پذیری این آقایان ستودنی است و به همین دلیل بی‌آنکه هوشیارانه از دلیل رخ‌ دادن چنین عشقی باخبر باشند، ناخودآگاه به این مردها بله می‌گویند.

درحالی‌که زنان در جمع‌های دوستانه و حتی پرسشنامه‌های روانشناسی می‌گویند به دنبال یک شریک همیشگی هستند که به آنها آرامش دهد و زندگی‌شان را به بازی نگیرد اما در عمل توان مقاومت در برابر تمایلات ناخودآگاه‌شان را ندارند و به دام این مردها می‌افتند. زندگی با مرد جسوری که شجاعانه در مورد توانایی‌هایش حرف می‌زند، در رابطه به فرد مقابلش باج نمی‌دهد و در همه ابعاد زندگی خود را در اولویت می‌گذارد برای بسیاری از خانم‌ها جالب است و شاید لازم باشد باز هم به اولین یافته‌ای که مطرح کرده‌ایم بازگردیم و این ادعای پژوهشگران که عشق غیرمنتظره حتی اگر زجرآور باشد، باز هم شیرین است را تکرار کنیم. بله! زندگی با یک خودشیفته آسیب‌رسان همیشه بالا و پایین‌هایی دارد که می‌تواند عنصر غیرمنتظره بودن را به عشق وارد کند.

این زن‌ها بی‌عرضه‌اند؟

چرا برخی زن‌ها برای بیرون آمدن از یک رابطه نابرابر و آزاردهنده تلاش نمی‌کنند؟

نمی‌خواهند تنها بمانند

گاهی زن‌ها گرفتار انتخاب‌هایی اشتباه می‌شوند، چون از تنهایی می‌ترسند. چنین افرادی حاضر نیستند به خود فرصت به دست آوردن شناخت مناسب از فرد مقابل‌شان را بدهند یا از میان گزینه‌های پیش رو مناسب‌ترین‌شان را انتخاب کنند. به عقیده روانشناسان برای زنانی که از تنها ماندن وحشت‌دارند، بودن یک مرد در کنارشان کافی است.

راه خروج را نمی‌دانند

گاهی زنان گرفتار رابطه‌هایی آسیب‌رسان می‌شوند و با تمام وجود مایلند به رابطه‌ای که آزارشان می‌دهد، پایان دهند. این افراد تنها نمی‌دانند چطور و از چه زمانی باید رابطه را قطع کنند و به همین دلیل همچنان در ارتباطی که به آنها آسیب می‌زند می‌مانند.میگنا دات آی آر ،آنها همیشه منتظر یک معجزه و یک دست غیبی می‌نشینند تا برای نجات‌شان قدم بردارد و با بهانه‌های مختلف بیرون آمدن از رابطه را به تعویق می‌اندازند.

از دیگران الگو می‌گیرند

این افراد همیشه شنیده‌اند که مردها مثل هم‌اند و همه زندگی‌ها هم همین‌طور هستند. به همین دلیل تلاشی برای تغییر شرایط خود نمی‌کنند. آنها فکر می‌کنند دیگران هم به اندازه خودشان زجر می‌کشند و گاهی با این توجیه که فلانی شرایط سخت‌تری دارد، بهانه‌ای برای خوشبخت جلوه دادن خود دست‌وپا می‌کنند. این زن‌ها حاضر نیستند بپذیرند هرکس خالق سرنوشت خودش است و شکست‌ها و دشواری‌های زندگی شان را به عنوان یک قانون همه‌گیر جلوه می‌دهند.

فکر می‌کنند ناجی هستید

مردهای آسیب‌رسان همیشه در یک رابطه نقش ظالم را بازی نمی‌کنند. این مردها گاهی چهره مظلوم را به خود می‌گیرند و به زنان ضعیفی که فکر می‌کنند ناجی تمام آدم‌های جهان هستند اجازه بیرون آمدن از رابطه را نمی‌دهند. این زن‌ها مدام می‌گویند «بدون من می‌میرد!»، «اگر حالا رهایش کنم یک سال درس خواندنش بی‌نتیجه می‌ماند و امتحان کارشناسی‌ارشدش را خراب می‌کند!»، «او جز من کسی را ندارد!» و

 

 توجه :

شما فرهنگیان گرامی می توانید تحقیقات اقدام پژوهی ، گزارش تخصصی ، درس پژوهی ، تجربیات ارتقای شغلی ، طرح جابر  و مقالات پرسش مهر مورد نیاز خود را از لینک های زیر تهیه نمائید :( سایت علمی و پژوهشی آسمان ) بر روی هر لینک کلیک نمائید :


 
 
 
 
 
 

 
 

...

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 12 اردیبهشت 1394 ساعت: 13:39 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

چگونه کودکانتان را تشویق کنید تا به یادگیری عشق بورزند؟

بازديد: 95

در نهایت ما می خواهیم کودکمان به یادگیری عشق بورزد. شور و شوق برای یادگیری کاملا متفاوت از مطالعه فقط برای کسب نمره و یا به خاطرلطفا گفتن والدین و معلم است. کسانی که در سنین پایین عشق به یادگیری را بدست می آورند و این روند در طول رندگییشان ادامه پیدا می کند عموما موفق تر و شادتر از کسانی هستند که به یادگیری علاقه ندارند.

9 نکته برای ایجاد عشق به یادگیری در کودکان:  

1- با فرزندتان در باره چیزهایی که می خوانید یا می شنوید حرف بزنید، خصوصا چیزهایی که برای شما جالب است. از کودکتان بپرسید که چه احساسی در مورد مسائل مختلف مانند امور جاری ، روابط و ارزشها دارند. اجازه بدهید تا آنها بدون هیچ قضاوتی عقاید خودشان را داشته باشند.از فرزندتان بپرسید تا به شما کمک کنند که چرا آنها چنین احساسی را دارند.

2- علایق و سرگرمی های خود را دنبال کنید و این ها را با فرزندتان به اشتراک بگذارید. اما لازم نیست حتما آنها علایق و حرفه شما را دنبال کنند. تشویق کنید تا آنها علایق خوشان را داشته باشند و اگر آنها به یک سرگرمی یا ناحیه یا مطالعه یا ورزش یا ابزاری ، کنجکاوی نشان می دهند تا آنجا که وضعیت مالی شما اجازه می دهد مورد حمایت و تشویق قرار دهید.

3- کتابهای خود را بخوانید تا شما الگوی خوبی باشید و برای آنها هم کتاب بخوانید تا آنها با کتاب مانوس شوند. داشتن کتابهای زیاد در خانه و داشتن قفسه های کتاب نشان می دهد که شما چقدر به کتاب ارزش قائل هستید.

4- فرزند خود را در معرض طیف گسترده ای از تجارب شامل موسیقی تئاتر، موزه ، سفر، خواندن ، رقص ، بازی کردن ، مواد غذایی ، پازل و فعالیت های قومی و غیره قرار دهید. کسی نمی داند چگونه آنچه که در معرض کودکان قرار داده میشود ممکن است انتخاب های زندگی آینده آنها را تحت تاثیر قرار دهد.

5- بازی فکری با فرزندتان انجام دهید. بازی هایی که یک پاسخ ندارند. که نمونه آن شطرنج است. که تاکید بر ارزش حرکت متفکرانه دارد  نه بر اهمیت پیروزی . 

6- به یاد داشته باشید که شما بهترین معلم فرزند خود هستید. مدرسه، بازی های آموزشی و تلوزیون و یک قفسه پراز کتاب و همه اینها نمیتوانند ( تربیت فرزندتان را) به سر انجام برسانند از آنچه که شما می توانید برای تعلیم و تربیت فرزندتان انجام می دهید.

7- وقت آزادی برای فرزندتان فراهم کنید. کودکان برای کشف و اکتشاف به وقت آزاد زیادی نیاز دارند. برنامه متراکمی از پیغامها و فعالیتها در زندگی روزانه نگنجانید. اجازه دهید فرزند شما وقتی آزاد برای بازی، خواب روزانه، و پرسه زدن در اطراف خانه داشته باشد.

8- زود شروع کردن بهتر از دیر شروع کردن است. پرورش دادان استقلال در کودکان برای پیشرفت مغزشان که چه احساسی در مورد یادگیری داشته باشند بسیار مهم است.گاهی اوقات به نظر مرسد که انجام دادن برخی فعالیت ها برای آنها بیش از حد مشکل است چون شما انها  را برای انجام دادن آن کار هرگز مورد تشویق قرار نداده اید. برای مثال، دور انداختن پوست موز، جدا کردن پیراهن برای پوشیدن، غذا دادن به گربه خانه و همه چیزهایی که یک کودک نوپا باید بتواند آن را انجام دهد.

9- اجازه بدهید تا کودکان بدانند که مدرسه برای آنها بسیار مهم است و اگر ممکنه شما با توجه کردن به وظایف مدرسه، داوطلب شدن در امور مربوط به کلاس درس و گفتگو کردن با معلم نقش حمایتی در مدرسه داشته باشید و از معلم بپرسید از آنچه که می توانید به کودکتان کمک کنید.

 

 توجه :

شما فرهنگیان گرامی می توانید تحقیقات اقدام پژوهی ، گزارش تخصصی ، درس پژوهی ، تجربیات ارتقای شغلی ، طرح جابر  و مقالات پرسش مهر مورد نیاز خود را از لینک های زیر تهیه نمائید :( سایت علمی و پژوهشی آسمان ) بر روی هر لینک کلیک نمائید :


 
 
 
 
 
 

 
 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 12 اردیبهشت 1394 ساعت: 13:37 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

چرا نوشتن با دست مهم است؟

بازديد: 157
چرا نوشتن با دست مهم است؟

هرچه پیش‌تر می‌رویم، بچه‌ها با کامپیوتر و صفحه‌کلید بیشتر سر و کار دارند تا تخته‌سیاه و دفتر، انگشت‌شان بیشتر صفحه نمایش‌گر را لمس می‌کند تا مداد. می‌شود فرض کرد در آینده‌ای نه چندان دور نوشتن با دست – با به قول معروف، قلم و کاغذ – فراموش شود.

آیا ممکن است این روند به رشد فکری و قوه خلاقه کودکان آسیب بزند؟ نتیجه یک تحقیق جدید می‌گوید بله، ممکن است.

برای گفتگو در باره اهمیت یادگیری نوشتن با دست در رشد مغزی کودکان سراغ محققی که این تحقیق را انجام داده رفتیم – کرین جیمز، متخصص علوم اعصاب‌شناختی در دانشگاه ایندیانا در بلومینگتون آمریکا.

 

  

 

قلم و کاغذ در برابر صفحه‌کلید

تحقیق جدید ادعا می‌کند یادگیری نوشتن با دست به یادگیری خواندن کمک می‌کند

پروفسور جیمز در تحقیق‌ خود سراغ بچه‌هایی رفته که هنوز خواندن نمی‌دانند. بچه‌هایی که بعضی ممکن است بعضی حروف را بشناسند، ولی هنوز نمی‌توانند کنار هم قرارشان بدهند و کلمه درست کنند.

او بچه‌ها را به گروه‌های مختلف تقسیم کرده، به بعضی یاد داده حروف را بنویسند،‌ از بعضی‌ها خواسته با حروف روی صفحه‌کلید کار کنند.

هدف این بوده که ببینند بچه‌ها چقدر حروف را یاد می‌گیرند. در عین حال فعالیت مغزی بچه‌ها را هم با ام.آر.آی ثبت می‌کرده‌اند که ببینند وقتی بچه‌ها به مرور با حروف الفبا آشنا می‌شود مغزشان چطور تغییر می‌کند.

مغز هر کودک را پیش و پس از آموزش اسکن و گروه‌های مختلف را مقایسه کردند. معیار سنجش فعالیت مغزی را مصرف اکسیژن مغز در نظر گرفتند و آن را اندازه گرفتند.

رابطه نوشتن با دست و خواندن

کودک لیبیایی در مدرسه‌ای در بنغازی از کامپیوتر استفاده می‌کند

محققان متوجه شدند که واکنش مغز هنگام یادگیری نوشتن حروف با دست و یادگیری تایپ کردن روی صفحه‌کلید فرق می‌کند.

شکل کلی فعالیت مغزی بچه‌هایی که با دست حروف را می‌نوشتند شبیه آدم‌های باسواد بود که خواندن و نوشتن بلدند. اما در مورد بچه‌هایی که نوشتن با صفحه‌کلید را تمرین می‌کردند چنین نبود.

به‌نظر می‌رسد وقتی بچه‌ها یاد می‌گیرند با دست بنویسند، مغز جوری دیگر به حروف واکنش نشان می‌دهد. انگار بین فرایند یادگیری نوشتن با دست و یادگیری خواندن ارتباط برقرار می‌کند.

به بیان پروفسور جیمز، "از تصاویری که از مغز بچه‌ها گرفتیم این‌‌طور برمی‌آید که نوشتن مبنایی می‌شود برای یک دستگاهِ خواندن که وقتی بچه این فرایند را آغاز می‌کند، خواندن را برایش آسان‌تر می‌کند."

علاوه بر این، آن‌طور که پروفسور جیمز می‌گوید، شکل گرفتن قابلیت‌های ظریف ذهنی که برای نوشتن حروف با دست لازم است، ممکن است در بسیاری زمینه‌های دیگر رشد مغزی و شناخت هم مفید باشد.

کامپیوتر در مدرسه

یافته‌های این تحقیق می‌تواند در سیاست‌گذاری‌های حوزه آموزش تأثیر بگذارد. به قول پروفسور جیمز "در بعضی نقاط دنیا عجله دارند از همان سنین پایین کامپیوتر وارد مدارس کنند. این تحقیق ممکن است باعث شود تجدید نظر کنند.”

مدرسه‌های بسیاری در آمریکا یاد دادن نوشتن سرهم و دست‌خط را به اختیار معلم‌ها گذاشته‌اند. بنابراین معلم‌های بسیاری دیگر زحمت یاد دادنش را به خودشان نمی‌دهند.

آن‌طور که پروفسور جیمز می‌گوید، هرچه پیش می‌رویم بخش بیشتری از وقت کلاس به کار کردن با صفحه‌کلید می‌گذرد. حتی یادگیری نوشتن جداجدای حروف (مثل چاپ) هم به مرور اهمیت‌اش را از دست می‌دهد – چه رسد به سرهم‌نویسی.

یک راه‌حل میانه می‌تواند استفاده از قلم‌های مخصوص کامپیوتر‌های جیبی در مدارس باشد، که همان حرکت دست با قلم است. گرچه تحقیق پروفسور جیمز در این‌که چیزی بتواند جایگزین مؤثری برای یادگیری نوشتن با دست باشد تردید می‌کند.

 

قلم و کاغذ در برابر صفحه‌کلید

تحقیق جدید ادعا می‌کند یادگیری نوشتن با دست به یادگیری خواندن کمک می‌کند

پروفسور جیمز در تحقیق‌ خود سراغ بچه‌هایی رفته که هنوز خواندن نمی‌دانند. بچه‌هایی که بعضی ممکن است بعضی حروف را بشناسند، ولی هنوز نمی‌توانند کنار هم قرارشان بدهند و کلمه درست کنند.

او بچه‌ها را به گروه‌های مختلف تقسیم کرده، به بعضی یاد داده حروف را بنویسند،‌ از بعضی‌ها خواسته با حروف روی صفحه‌کلید کار کنند.

هدف این بوده که ببینند بچه‌ها چقدر حروف را یاد می‌گیرند. در عین حال فعالیت مغزی بچه‌ها را هم با ام.آر.آی ثبت می‌کرده‌اند که ببینند وقتی بچه‌ها به مرور با حروف الفبا آشنا می‌شود مغزشان چطور تغییر می‌کند.

مغز هر کودک را پیش و پس از آموزش اسکن و گروه‌های مختلف را مقایسه کردند. معیار سنجش فعالیت مغزی را مصرف اکسیژن مغز در نظر گرفتند و آن را اندازه گرفتند.

رابطه نوشتن با دست و خواندن

کودک لیبیایی در مدرسه‌ای در بنغازی از کامپیوتر استفاده می‌کند

محققان متوجه شدند که واکنش مغز هنگام یادگیری نوشتن حروف با دست و یادگیری تایپ کردن روی صفحه‌کلید فرق می‌کند.

شکل کلی فعالیت مغزی بچه‌هایی که با دست حروف را می‌نوشتند شبیه آدم‌های باسواد بود که خواندن و نوشتن بلدند. اما در مورد بچه‌هایی که نوشتن با صفحه‌کلید را تمرین می‌کردند چنین نبود.

به‌نظر می‌رسد وقتی بچه‌ها یاد می‌گیرند با دست بنویسند، مغز جوری دیگر به حروف واکنش نشان می‌دهد. انگار بین فرایند یادگیری نوشتن با دست و یادگیری خواندن ارتباط برقرار می‌کند.

به بیان پروفسور جیمز، "از تصاویری که از مغز بچه‌ها گرفتیم این‌‌طور برمی‌آید که نوشتن مبنایی می‌شود برای یک دستگاهِ خواندن که وقتی بچه این فرایند را آغاز می‌کند، خواندن را برایش آسان‌تر می‌کند."

علاوه بر این، آن‌طور که پروفسور جیمز می‌گوید، شکل گرفتن قابلیت‌های ظریف ذهنی که برای نوشتن حروف با دست لازم است، ممکن است در بسیاری زمینه‌های دیگر رشد مغزی و شناخت هم مفید باشد.

کامپیوتر در مدرسه

یافته‌های این تحقیق می‌تواند در سیاست‌گذاری‌های حوزه آموزش تأثیر بگذارد. به قول پروفسور جیمز "در بعضی نقاط دنیا عجله دارند از همان سنین پایین کامپیوتر وارد مدارس کنند. این تحقیق ممکن است باعث شود تجدید نظر کنند.”

مدرسه‌های بسیاری در آمریکا یاد دادن نوشتن سرهم و دست‌خط را به اختیار معلم‌ها گذاشته‌اند. بنابراین معلم‌های بسیاری دیگر زحمت یاد دادنش را به خودشان نمی‌دهند.

آن‌طور که پروفسور جیمز می‌گوید، هرچه پیش می‌رویم بخش بیشتری از وقت کلاس به کار کردن با صفحه‌کلید می‌گذرد. حتی یادگیری نوشتن جداجدای حروف (مثل چاپ) هم به مرور اهمیت‌اش را از دست می‌دهد – چه رسد به سرهم‌نویسی.

 

یک راه‌حل میانه می‌تواند استفاده از قلم‌های مخصوص کامپیوتر‌های جیبی در مدارس باشد، که همان حرکت دست با قلم است. گرچه تحقیق پروفسور جیمز در این‌که چیزی بتواند جایگزین مؤثری برای یادگیری نوشتن با دست باشد تردید می‌کند.

 توجه :

شما فرهنگیان گرامی می توانید تحقیقات اقدام پژوهی ، گزارش تخصصی ، درس پژوهی ، تجربیات ارتقای شغلی ، طرح جابر  و مقالات پرسش مهر مورد نیاز خود را از لینک های زیر تهیه نمائید :( سایت علمی و پژوهشی آسمان ) بر روی هر لینک کلیک نمائید :


 
 
 
 
 
 

 
 
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 12 اردیبهشت 1394 ساعت: 13:36 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

کارمند تلقی کردن معلمی توهین به ساحت معلم است

بازديد: 95

این روزها که شاهد اعتراض گسترده ی معلمان هستیم، بعضی از بینش ها و شعارهای نادرست خود بر عمق فاجعه می افزاید. ابتدا باید اعتراف نمود که معلمان نشان دادند که از فرهیخته ترین و قانون مدارترین اقشار اجتماع هستند. گرچه دل آن ها دریایی از اعتراض و فریاد است اما تنها با سکوت خود و بدون هیچ گونه شعار سیاسی، خواسته های حداقلی خود را فریاد زدند.

در حالیکه معلمان به وضع اقتصادی نابسامان خود معترض هستند اما متأسفانه در اشتباهی اساسی این برداشت می شود که معلمان شعار برابری با سایر کارمندان دولت سر می دهند درحالیکه معلم در هیچ کشور پیشرو، پیشرفته و حتی درحال توسعه ای کارمند تلقی نمی گردد و معلمی اساسا کاری تخصصی است، حال آنکه فراتر از نقشی حرفه ای، در جهان امروز معلم دارای نقش هایی فراحرفه ای تلقی می گردد.

امروزه تلاش جهانی برای بهسازی آموزش به طور عام به معلم بیش از سایر عناصر تعلیم و تربیت می‌پردازد، اگرچه این توجه در برنامه‌های راهبردی وزارتخانه‌ها و دپارتمان‌های آموزشی در کشورهای مختلف جهان طبیعی است ولی ترویج نگاه به آموزش و معلم در برنامه‌های راهبردی امنیت ملی بسیار قابل توجه می باشد.

برنامه مفصل راهبردهای امنیت ملی آمریکا در قرن بیست ‌و یکم در فصل‌های مختلف به ” آموزش” و "معلم ” می‌پردازد، در بخشی از این سند می خوانیم :

رئیس جمهور به وزارت آموزش دستور دهد که با همکاری مقام های ایالتی ، برنامه جامع و فراگیری را برای پیشگیری از بروز کمبود نگران کننده معلمان دارای کیفیت مطلوب، تهیه و تدوین نماید ، افزایش حقوق معلمان و بهبود پشتیبانی زیرساختی، اصلاح فرایند اعطای گواهینامه و گسترش برنامه هایی که مناطق درگیر با مشکلات حاد را مورد توجه قرار می دهند باید در برنامه مزبور مورد تاکید قرار گیرند.

نقش امروزی معلم نقشی فراحرفه ای، منجی عدالت و تغییرات اجتماعی و تأمین کننده ی امنیت ملی محسوب گشته و توجه مادی و معنوی به معلم به عنوان متخصص تربیت انسانی درخور نیاز جامعه ی مشتاق توسعه و پیشرفت همه جانبه، امری اساسی، استراتژیک و تعیین کننده خواهد بود لذا هر حکومتی فارغ از هر ایدئولوژی فکری، معلم حرفه ای را به مثابه اساسی ترین و مهمترین نیاز خود برای رقابت در عرصه جهانی و بقای خود قلمداد می نماید، به همین سبب نلسون ماندلا به عنوان کسی که تغییری بنیادین در نظام جهانی ایجاد نموده است درباره آموزش و پرورش می گوید:

آموزش و پرورش قدرتمندترین سلاح برای تغییر جهان است.

اگر خواهان توسعه هستیم، باید انسان را به عنوان اساس توسعه آموزش و تربیت نماییم، آموزش و تربیت انسان نیازمند مجموعه ای از متخصصان و معلمانی مسلط بر علوم میان رشته ای است، نمی توان نگاه کارمندی به معلم داشت و انتظارات تخصصی از او طلب کرد. با نگاه کارمندی به معلم نمی توان آموزش و پرورشی ساخت که بار تعیین کننده و اساسی آموزش و تربیت انسان را به دوش کشیده و انسانی کارآمد به جامعه تحویل دهد، یک کارمند صرفا وظایف محوله را در ساعات کاری انجام می دهد اما معلمان حرفه ای امروز با شیوه های نوینی مانند درس پژوهی و اقدام پژوهی، مانند یک پژوهشگر محتوی، روش تدریس، اهداف آموزشی و تربیتی و رفتارهای دانش آموزان را بررسی و با تفسیر علمی آنها بازخوردهای لازم را به سیستم برای بهینه سازی و بازشناسی مکرر ارائه می دهند. آنها تمام توجه و تلاش خود را برای هدایت سیستم به سوی هدف متعالی به کار می برند.

اما متأسفانه نگاه سنتی به معلم و عدم تبیین درست نقش های حرفه ای و فراحرفه ای معلم در کشور ما سبب شده است تا نه تنها حمایت های مادی و معنوی از این قشر صورت نپذیرد بلکه حتی در عمل حقوق مادی و معنوی آنان از کارمندان سایر وزارتخانه ها نیز پایین تر باشد و این رفتار جهان سومی، جاهلانه، خائنانه، ظالمانه و ناروا موجب رکود و پسرفت شدید آموزشی و تربیتی، نارضایتی شدید معلمان و خروج وحشتناک نیروهای این وزارتخانه از آن شده است.

همچنین یکی از بزرگترین اشتباهات همه ی مسئولان ارشد کشور و وزرای محترم آموزش و پرورش (قبلی و فعلی) این است که آموزش و پرورش را "سرمایه گذاری” قلمداد می کنند، درحالیکه این فکر در رابطه با آموزش و پرورش کاملا نادرست است، آموزش و پرورش در جهان امروز در قالب هیچ اولویتی نمی گنجد، بلکه در همه ی کشورهای پیشرفته جزو نیاز درجه یک شناخته می شود ولی متأسفانه مسئولان ما همچنان آموزش و پرورش را "نیاز” قلمداد نمی کنند.

خلاصه ی کلام آنکه امروزه آینده ی هر جامعه ای با معلم گره خورده است، اگر تا دیروز نقش معلم صرفا آموزشی و تربیتی تلقی می شد، امروز نه تنها به این نگاه سطحی و ابتدایی محدود نمی گردد، بلکه نقش های فراحرفه ای بر معلم بار گشته است.

تکریم معلم امری آرمانیست و معلمان جامعه ی ما خواهان متخصص شناخته شدن آموزش دهنده و تربیت کننده ی انسان درجهانی هستند که بر معلم نقش هایی فراحرفه ای بار کرده است و اینکه مسئولان ما تربیت انسان را نه سرمایه گذاری بلند مدت بلکه نیازی درجه یک و حیاتی و حقی اساسی برای همه ی انسانهای این سرزمین تلقی نمایند و حق مادی و معنوی معلمان را با میزان تخصص بپردازند نه پنداره ی خائنانه و ظالمانه و غیر انسانیِ ( کارمند اضافی دولت ).

اگر چنین کردیم یعنی برای انسان و تربیت او، عدالت اجتماعی، حرکت به سوی توسعه و افزایش قدرت نظام اسلامی خویش – که همه در زمره ی نقش های امروزی معلم جای می گیرند – ارزش قائلیم و می خواهیم راه توسعه را درست بپیماییم، در غیر اینصورت، ثابت خواهیم کرد جامعه ی جهان سومی هستیم که از توسعه تنها به شعاری از آن اکتفا نموده و حق اساسی آموزش و تربیت انسان را نادیده انگاشته، که بدون شک خیانت و ستمی غیرقابل بخشش در حق انسان و حتی خود نظام است.

اگر به آنجا رسیدیم که دریابیم معلم از چاه نفت با ارزش تر است، آنگاه می توانیم بگوییم ما حرکت خود را به سوی توسعه ی حقیقی آغاز کرده ایم.

 در پیشگاه اهل خرد نیست محترم              هر کس فکر جامعه را محترم نداشت

 

 توجه :

شما فرهنگیان گرامی می توانید تحقیقات اقدام پژوهی ، گزارش تخصصی ، درس پژوهی ، تجربیات ارتقای شغلی ، طرح جابر  و مقالات پرسش مهر مورد نیاز خود را از لینک های زیر تهیه نمائید :( سایت علمی و پژوهشی آسمان ) بر روی هر لینک کلیک نمائید :


 
 
 
 
 
 

 
 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 12 اردیبهشت 1394 ساعت: 13:36 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 127

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس