تحقیق رایگان دبیران و معلمان - 58

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

مزاحم بازی بچه‌ها نشويم

بازديد: 169

علاقه مندي كودك به بازي نشانه سلامتي اوست و اگر كودكي بازي نكند بايد به سلامت او مشكوك و به فكر درمانش بود

 

"زهره سلطاني " كارشناس امور روانشناسي در اين‌باره مي‌گويد: بسياري از خانواده‌ها، بازي و نقاشي‌هاي كودكان را يك نوع سرگرمي مي‌دانند، در حاليكه بازيها جنبه‌هاي آموزش زندگي و سازندگي نيز داردوي افزود : بسياري از والدين بازي را براي كودكان خود نوعي عيب و حتي مايه خجالت مي‌دانند در حالي كه بازي به كودك اين فرصت را مي‌دهد تا به تقويت جنبه‌هاي جسمي، ذهني، رواني، و عاطفي خود بپردازد و اصول اخلاقي و اجتماعي را بخوبي فرا گيرد

 

وي با اشاره به اينكه دختران در بازي اغلب مادر بودن و پسرها پدربودن را تجربه مي‌كنند، گفت: همين بازيهاي كودكانه مسووليت پذيري، برخورد با كودكان و حتي مهمان داري را به آنان مي‌آموزد. وي افزود: به همين دليل نبايد مانع از بازي كودكان شد و يا به اجبار به ديگر كارها مجبورشان كرد بلكه بهتر است با مشاركت در برخي از بازي‌ها آنها را همراهي كنيمسلطاني، اضافه كرد: ضرورت بازي كودكان و بازي كردن باآنها در هفت سال اول زندگيشان ازسوي صاحب نظران توصيه مي‌شود

 

دكتــــر " مختار ملك پور " عضو هيات علمي دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه علوم پرشكــــي اصفهان نيز گفت: بازي موجب رشد كـــودك از نظر جسمي و تقويت پنج حس او مي‌شود. وي با اشاره به اينكه بازي حس كنجكاوي كودك را بر مي‌انگيزد، افزود : بازي، به كــــودك قدرت ابتكار مي دهد و روحيه جمع گرايـــي، بـــرقراي رابطه، مقاومت در برابر مشكلات، پذيرش اختلاف سليقه‌ها و اعتماد به نفس را بوجود مي اورد. وي اضافه كرد: قـــوانين، مقررات و اصول اخلاقـــي بازي هاي دسته جمعي، وسيله خوبـــي است تا طفل با رعايت آن، رعايت اصـــول انضباطي و اخلاقي در زندگي اجتماعـــي را فــــرا گيرد.

 

 

وي گفت: كودك هنگام بازي فرصت‌هايي را بدست مي‌آورد تا تمايلات عاطفي خود را متعادل سازد و بازي شيوه زندگي را به كودك آموخته و وي را تحريك مي كند كه براي رسيدن به هدفش، چگونه نقشه بكشد. وي افزود: بازي هر كودك،تا حد زيادي روحيات، افكار، تمايلات و عواطف او را نمايش مي‌دهد و والدين مي‌توانند با دقت در بازي ها، فرزندانشان را از نظر اخلاق و علاقه‌ها بهتر بشناسند. وي تصريح كرد: بازي براي كودك يك نياز طبيعي است و مانند نفس كشيدن براي حيات وي ضرورت دارد و والدين نبايد ازبازيگوشي‌هاي فرزندانشان نگران باشند. چنانچه كودكي در خردسالي بازيگوش و پرتلاطم باشد در بزرگسالي از بردباري، خويشتن داري، مقاومت و پايداري برخوردار خواهد شد.

  منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 15 اردیبهشت 1394 ساعت: 22:20 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

نقش بازی در يادگيری

بازديد: 113

بازي فعاليتي غير جدي و تفريح و فرار از تنهايي است كه كودك يا حتي نوجوان از خود نشان مي دهد بازي مختص يك دوره از زندگي نمي باشد بازي براي سنين مختلف فرد ممكن است معني و مفهوم و ارزش و اهميت خاص مهمي داشته باشد. با توجه به معني و مفهوم آلپورت يعني فرد سالم كسي است كه بتواند فعالانه كار كند، بازي كند و دوست بدارد. آيا اين فعاليتها در هر شرايطي به وجود مي آيد با بررسي چند مود از شرايط بازي به اين پرسش پاسخ خواهيم داد.

 

طبيعـــت بــــــازي  

طبيعت بازي شامل مكان اشياء غير جانداري است كه كودكان خود را با آنها مشغول مي كنند در حيوانات به جزء انسان ها بازي به معني حركت شديد جسمي مانند اين سود آن سود و بدن به دنبال هم دويدن و درگير شدن با يكديگر است.

 

در حيوانات به ندرت پيش مي آيد كه خود را با اشياء غير جاندار مشغول كنند اما در انسانها بر عكس بازي به صورت استفاده از اشياء فيزيكي انجام مي شود و كودك و نوجوان با رشد جسمي و فكري خود از اين اشياء به طور نمادين و الگو استفاده مي كنند و سعي مي كنند مانند آنها عمل كنند به چيزهايي از خود به آنها ياد بدهند مانند پيروي كردن از عروسك ها و روبات هايي كه مطابق انسان حرف مي زنند و حركت مي كنند و كارهايي انجام مي دهند. از نظر اجتماعي در كودكي بازي به صورت انفرادي، در سه سالگي به بازي موازي يعني بچه ها در كنار هم به تقليد از يكديگر به بازي مي پردازند ( مانند محيط مهد كودك ) سپس در چهار و پنج سالگي به بازي واقعاً اجتماعي مي انجامد.

 

طبقـــــه بنــــدي هاي بــــازي

كوشش هاي بسياري به عمل آمده تا بازي كودكان را بر حسب مضمون و محتواي آن طبقه بندي كنند اما يكي از راههاي شناخت آنها به ۴ مقوله اصلي مي باشد يعني كاركردي، تخيلي، پذيرا و سازنده. 

 

بازي كاركردي به معني مهارتي كه معمولاً  تا حدي خام و ناپرورده است مانند پاكوفتن يا كف زدن يا خنديدن مي باشد . بازي تخيلي معمولاً در دومين سال زندگي آغاز مي شود و مستلزم خيال پردازي و رفتار خيالي است كودكان به خود يا اشياعي كه با آنها بازي مي كنند نقش ويژه اي مي دهند مثلاً با يك عروسك به عنوان يك كودك واقعي رفتار مي كنند كمي پس از آن بازي پذارا كه در اين دوره به گوش كردن به داستان ها يا كارتون ها رغبت نشان مي دهند در پايان سال دوم زندگي بازي سازنده آغاز مي شود كه كودك در اين دوره به چيدن مكعبات و خانه سازي مانند اينها مشغول مي شوند و يا به نقاشي و بازي با گل، آب و شن و ماسه و عوامل طبيعي ديگر كشش پيدا مي كنند به اين ۴ مقوله، مقوله پنجمي مي توان افزود كه به آن بازي همراه با مقررات است كه در محيط كودكستان بيشتر رخ مي دهد.

 

بــــــازي و يادگيــــــــري

شكي نيست كه كودكان از طريق بازي ياد مي گيرند براي كودك پيش دبستاني ممكن است هيچ فرقي بين آنچه كه بزرگسالان آن را كار تلقي مي كنند و بازي كودكان وجود نداشته باشد كمك به پدر و مادر در كارهاي خانه يا در باغ و باغچه براي كودك شكل از يك بازي است كه با بازي كردن با اسباب بازي ها و ... فرقي ندارد. همچنين بازي مي تواند پشتيباني قوي براي فعاليت باشد كه كودكان را در موقعيت هاي مختلفي قرار مي دهد و به آنها فرصت مي دهد كه با رويداد ها آشنا شوند.

 

بازي مي تواند محركي براي يادگيري اجتماعي باد چنان كه وقتي عده اي بازي مي كنند در مي يابند كه چيزي براي آنها خوشايند و چه چيزي نا وشايند است هر چه دوره بازيبه كودك دادهشود مانند دسترسي به وسايل هاي بازي و عوامل طبيعي و هر چه وسايل بيشتري براي دستكاري يا ئسايلي براي طراحي و نقاشي وجود داشته باشد نسبت به كودكي كه كمتر ميدان بازي كردن به آن داده شود با سرعت بيشتري ياد مي گيرد و تعامل اجتماعي مي يابد همچنين از قدرت هوشي بالاتري برخوردار خواهد بود.

 

بـــــــــازي و بـــــــرنامه درســـــــــي

در اين قسمت به بررسي استفاده ي بهينه از بازي در برنامه درسي مي پردازيم . روشن است كه مربيان مهد كودك و كودكستان و معلمان مدارس ابتدايي بيشتر با چهر مقوله ي اول بازي كه به آنها اشاره كرديم سر و كار داريم و مربيان مدارس و راهنمايي و دبيرستا نها به مقوله ي پنجم ( مسابقه ) بيشتر علاقه مند هستند.

 

بازي در كودكستان نيز بخش عمده ي از برنامه ي درسي است اگرچه مربيان مهد ها با جنبه هاي لذت بخش و شادي آور بازي كاملاً آشنا هستند هدف آنها از بازي فراهم ساختن نوع تجربه هايي براي كودكان است كه به شكل هاي مطلوب تر يادگيري نيز مي انجامد و از آنجا كه مربيان كودكان سنين بالاتر با مربيان مهدها چندان تفاوتي ندارند مي توانيم بگويم آنچه در كودكستان ها و آمادگي ها را از مدارس جدا مي كند شيوه هاي آموزش است تا هدف هاي آموزشي. وظيفه مربي در مهدها ارائه فعاليت هايي است كه جنبه بازي داشته باشند وظيفه ديگر او اين است كه به كودكان كمك كند تا خود را كاملاً در آن فعاليت ها غرق كنند.

 

ســــاختمند كــــردن بــــازي كــــودكان

مسئله اي كه پيش مي آيد ميزان ساختمند كردن بازي كودكان توسط معلم است يعني تا چه اندازه بايد الگوي معمولي در راهنمايي بازي كردن به كودكان ارائه شود كه به طور مشخص براي آشنا كردن آنان با مهارت ها وروش هاي ذهني قابل تَمَبُز طراحي شود. وقتي كودك از كودكستان به آمادگي مي رود درجه و ميزان رسميت برنامه زمان بندي شده آشكار تر و تأكيد بر روي بازي كاهش مي يابد در اين زمان اوضاع و شرايط يادگيري در سطح گسترده انجام مي شود و آنچه در محيط آمادگي ياد داده مي شود مهم تر و در سطح پيشرفته تري انجام مي شود.

 

ورزش  

از كلاس درس بيرون مي آييم و به زمين ورزش مي رويم ورزش تنها براي رشد جهاني و سلامتي بدن مفيد است بلكه رشد شخصيت نيز سودمند است. اگر ورزش براي رشد شخصيت سودمند باشد اين دليل محكمي است براي گنجاندن آن در برنامه آموزشي زيرا آموزش و پرورش علاوه بر تعليم و تربيت و رشد شخصيت و اخلاق تأكيد مي كند در نوجوانان بازي هاي مسابقه اي به عنوان بازي هاي هايي نگاه مي شود كه سود اجتماعي دارند. اين بازي ها هم مي توانند اوقات فراغت را به طور كامل پر كنند و هم اندام نوجوان را پرورش مي دهند و از اين رو موجب سلامت جسماني و رواني آنان شوند همچنان مي توانند راهي براي گردهمايي مردم باشد كه از اين طريق فرصت هايي مانند عملكرد و پشتيباني متقابل فراهم مي آيد وقتي اين مزيت ها كاملاً درك و فهم شوند ممكن است ارزش بازي نه تنها براي نوجوانان و بزرگسالان نيز شناخته و پذيرا شود.

 

بازيهـــــــــــاي كامپيـــــــــوتــــــــــري

در دنياي حاضر عملاً استفاده از كامپيوتر فعاليتي رايج و پر طرفدار براي بازيها و سرگرمي هاي حرفه اي و تفريحي به ويژه در ميان پسران محسوب مي شود بازي با كامپيوتر بيشتر اوقات موجب كناره گيري از تماس و برخورد اجتماعي مي شود كه پيامدهاي اجتماعي آن نه تنها موجب يادگيري اجتماعي و رشد مهارت هاي ارتباطي است بلكه از نظر رشد حساسيت نسبت به احساسات و نيازهاي ديگران نيز پيامدهايي به دنبال دارد . مثلاً در بين بعضي از كودكان و مشاري از نوجوانان اعتياد به آن ديده مي شودكه موجب نگراني است و اين خود دليلي است براي اينكه به آن موضوع توجه بيشتري شود اما بازيهاي كامپيوتري جنبه ي مثبتي نيز دارند صرف نظر از برخي از لذت هايي كه كودكان و نوجوانان از برنامه ها و بازي هاي آن مي برند اين بازيها مي توانند به رشد برخي مهارت هاي فكري و ذهني كمك فراوان كنند.

 

موقعيت در اين بازي ها مي تواند عزت نفس و اعتماد به خود در كودكان يا نوجوانان را تقويت كند و موجب نگرشي مثبت به يادگيري رسمي تر كامپيوتر شود. بهترين توصيه اي كه عقل سليم پيشنهاد مي كند اين است كه بازي هاي كامپيوتري نبايد جاي فعاليت اجتماعي كودك يا نوجوان را بگيرد. انتخاب بازي ها بايد با شناخت گسترده اي انجام شود به طوري كه كودك يا نوجوان زمان زيادي را بي دليل صرف فعاليت هايي نكند كه بيش از اندازه به استمرار فعاليت هاي تكراري يا خشونت فيزيكي بيش از اندازه اي را به نمايش بگذارد.


منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 15 اردیبهشت 1394 ساعت: 22:20 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

مهارتهای يادگيری

بازديد: 254

مفهـــوم يادگيــــری

بحثي را كه ما در اين جلسه دنبال خواهيم كرد، تحت عنوان مهارتهاي آموزشي و پرورشي يا به عبارت ديگر روشها و فنون تدريس خواهد بود و امروز در اين جلسه ما بحث مفهوم يادگيري را خواهيم داشتشايد سؤال شود شما در زمينه مهارت آموزشي مي خواهيد بحث كنيد. چرا بحث يادگيري را پيش مي­كشيد ؟

 

لازم به ذكر است هر نوع فعاليت آموزشي يا تدريس بايد منجر به يادگيري شود. معلمي كه مي­خواهد فعاليتي را، مهارتي را در كلاس دنبال كند بايد توجه داشته باشد. نتيجه اين فعاليتها بايد منجر به يادگيري شود. بهمين دليل ما بحث كوتاهي خواهيم داشت در زمينه يادگيري . يادگيري چيست ؟ چه نوع تحولي را در دانش­آموز يا دانشجو بايد ايجاد كنيم كه به آن يادگيري گفته شود. در زمينه يادگيري روانشناسان تربيتي و متخصصان تعليم و تربيت، تعاريف زيادي ارائه دادند كه امكان بحث و بررسي آنها در اين مقوله از برنامه امكان نخواهد داشت.

 

لذا تعريفي را كه از يكي از روانشناسان و همكار وي به نام هيلگارد و ماركوس كه در اكثر كتابها هم آمد، و تعريف جامه­اي از يادگيري است ارائه مي­دهم . گرچه ممكن است بعضيها قبول نداشته باشد. اشكالي ندارد چون هميشه اختلاف نظر وجود دارد.

 

در ايـــن تعــــريف هيلگــــارد اشـــاره مــــي­كند :

" يادگيــــري عبارت است از تغييــــرات نسبتاً پايـــدار در رفتار بالقـــوه فـــرد كه در اثر تجـــربه حاصــل مـــي­شود. "

پس يادگيري تغيير است. و اگر ما در جريان آموزش فعاليتي را انجام بدهيم كه آن فعاليت منجر به تغيير نشود نمي­توانيم آن را يادگيري بگوييم.

 

به عنـــوان مثـــــال :

دانش­آموزي كه وارد كلاس من مي­شود و ويژگيهايي مثل « الف » دارد اگر در پايان آموزش من « الف » آن تبديل به « ب » نشود. تغييري در آن صورت نگرفته پس در نتيجه مي­گوييم يادگيري در آن صورت نگرفته است. اما آيا هرنوع تغيير در شاگرد و فراگيــر، يادگيري است؟ مي گوييم خيــــر.

 

تعاريفــي وجود دارد كه حدود و ثغور يادگيــــري را مشخص مي­كند :

۱- تغييرات بايد نسبتاً ثابت باشد. حال سؤال اينجاست اگر شاگردي را من وادار كردم مفهومي را امروز حفظ كند و فردا همين شاگرد اين مفاهيم را از ياد ببرد، معنايي از آن در ذهن وي نمانده باشد، آيا مي­توان گفت يادگيري صورت گرفته، براساس اين تعريف جاي تأمل است. بقول يكي از متخصصان تعليم و تربيت كه مي­گويد:

 

« شاگردان ما قبل از امتحان همه چيز دارند، اما ورقه­هاي امتحان هيچ چيز ندارند، ‌اما بعداز امتحان ورقه­هاي ما همه چيز دارند،  ولي شاگردان ديگر چيزي ندارند. اين طنز، به اين نوع يادگيريهاي ناپايدار اشاره دارد.ما در محيط اطرافمان برخي تغييرات داريم كه ثابت مي­باشد، مثل تغييرات رشدي و تغييرات زيست محيطي، آيا مي­شود اين تغييرات را يادگيري دانست؟ هيلگارد مي­گويد: « خير . وي مي­افزايد،  تغييراتي كه در اثر رشد ايجاد شود يادگيري نيست هرچند ثابت و پايدار باشد. اما رشد و مراحل آن تأثير زيادي در يادگيري دارد. »

 

نكتــــــــــه دوم :

كسانيكه دارو مصرف مي­كنند و يا معتادند حالات و رفتار آنها در قبل از مصرف دارو در فرد ايجاد مي­گردد مي­توان يادگيري دانست؟ جواب خير است. چون اين تغييرات پايدار نيست و به محض اينكه اثر دارو از بين برود فرد به حالت اول خود بر­مي­گردد. پـــس :

 

1. تغييرات حاصل از رشد يادگيري نيست هرچند پايدار باشد.

2. تغييرات حاصل از مواد شيميايي و دارو يادگيري نيست.

3. تغييرات كه بر اثر واكنشاتي كه در انسان پديدار مي­گردد، امثال خشم، ‌عصبانيت ، هيجان يادگيري نيست.

 

هيلگارد مي­گويد تغييراتي كه بر اثر تجربه فرد حاصل شده باشد يادگيري است يا به عبارتي تغييرات رفتار بالقوه در مقابل رفتار بالفعل است.

بعضي­ها عنوان مي­كنند يادگيري يعني تغييرات قابل مشاهده و اندازه­گيري، اگرچه هيلگارد هم نوعي رفتار گرا است، اما گامي را فراتر گذاشته و مي­گويد: « خير . رفتار قابل شاهد يادگيري نيست. بلكه رفار بالقوه يعني آن تغييراتي كه در درون ذهن ارگانيسم ايجاد مي­شود و مهارتهايي كه ذهن كسب مي­كند يادگيري است.»

 

به عنـــــوان مثـــــــال :

ميزان انرژي در فنر تا شده مشخص و قابل مشاهده نيست. اما به محض اينكه دست باز شود و فنر آزاد گردد. ميزان انرژي ذخيره شده مشخص مي­گردد. پس وقتي ما آن عمل يا رفتار را تبديل مي­كنيم قابل مشاهده و درك است. براساس اين، اين تفاريف و مثالها يادگيري قابل مشاهده نيست اما عملكرد آن قابل يادگيري است. هيلگارد، عملكرد را نتيجه يادگيري مي­داند نه خود يادگيـــري.

 

البته اين انتقاد وارد است. اگر تغييرات بالقوه است در درون ذهن، پس چگونه مي­توانيم بفهميم و يا اندازه بگيريم كه فرد ياد گرفته در اينجا مي­گوييم از روي عملكرد فرد. دقت كنيد عملكرد هميشه مساوي با يادگيري نيست، چون عملكرد شرايط و موقعيت مي­خواهد.

 

مثالــــــــی ديگــــــــــــر :

فرض كنيد شما دانه گندم را از لحاظ ژنتيكي تغييراتي در آن ايجاد كرديد و مي­گويييد اين بذر اصلاح شده است يعني محصول­دهي آن بالا و قدرت رويش آن بالا و مقاومتر است شايد فردي بگويد اين دانه با بقيه دانه­هاي گندم مساوي است و فرقي ندارد. در جواب مي­گوييم نه، اين تغييرات بالقوه در درون آن ايجاد شده و اگر مي­خواهيد مشاهده كنيد بايدكشت كرد. يادگيري هم در ذهن صورت مي­گيرد مشاهده كنيد بايد كشت كرد .

 

يادگيري هم در ذهن صورت مي­گيرد . اما اگر نتيجه آن را مي­خواهيد ببينيد بايد رفتار بالقوه را به بالفعل تبديل كنيد . لذا مجموعه فعاليتهايي كه دانش آموز در كلاس درس انجام مي­دهد چه از لحاظ كلامي چه مهارت عملي، چه نوشتاري اينها همه نتيجه يادگيري است كه براساس اين داده­ها قابل مشاهده است. و ما مي­توانيم ببينيم كه فرد چقدر يادگرفته اما با توجه به مطلبي كه در بالا مشاهده است و ما مي­توانيم ببينيم كه فرد چقدر يادگرفته اما با توجه به مطلبي كه در بالا به آن اشاره شد يعني عملكرد شرايط و موقعيت مي­خواهد .

 

معلمين بايد توجه داشته باشند كه شرايط خيلي مهم است. مثلاً‌اگر دانه گندم اصلاح شده . در حاشيه كوير و زمين نا مرغوب بخواهد رويش كند يك نوع محصول مي­دهد و در زمين مرغوب يك نوع محصول ديگر. بنابر اين تغييرات به يك شكل بروز نمي­كند. اما يادگيري بطور كلي عبارت است از تغييرات پايدار در فتار بالقوه فرد در اثر تجربه. بسياري از روانشناسان تجربه را تعامل فرد با محيط و داد و ستد تعريف مي­كنند و مي­گويند يادگيري و تجربه جز داد و ستد با محيط نيست.

 

به عنــــــوان مثـــــال:

كودك بعد از تولد، تقريباً اطلاعات ذهني وي صفر مي­باشد ولي وقتي در محيط به معني عام قرار مي­گيرد يعني محيط اجتماعي، فرهنگي .... در اثر اين تعامل با محيط تغييراتي در ذهن و رفتار وي ايجاد مي­شود كه آن را يادگيري مي­گوييم.

حال بحث اينجاست كه آيا بچه در محيط آموزشي و در كلاس مسائل را ياد مي­گيرد؟ جواب خير است. زيرا انسان از بدو تولد و وقتي كه با محيط در تعامل هست شروع مي­كند به يادگيري، حال سؤال ديگري اينجا مطرح مي­شود پس چرا آموزش مي­دهيم و يا تدريس مي­كنيم؟ ما مي­خواهيم با اينكار شرايط را مطلوب و تغييرات علمي بوجود آوريم.

 

به عنـــــــوان مثــــــال :

يك گياه يا يك بذر رشد مي­كند اما مهندس كشاورزي با تغيير ژنتيكي آن مي­خواهد حداكثر از آن بهره­ برداري كند. ما هم در آموزش همين كار را انجام مي­دهيم. من در گذشته نمي دانستم پايتخت فلان جا كجاست. امروز ياد گرفتم، من نمي­دانستم باران چگونه بوجود مي­آيد. اما امروز دقيقاً‌ براي من حل شده است و مي­فهمم باران چيست؟ گاهي من باورها و گرايشات نداشتم و امروز باور در من ايجاد شد. تمايلي ايجاد شد اين همان يادگيري است.

  • اولي را مي­گوييم تغييرات شناختي، تغييراتي كه در ساختار ايجاد مي­شود.
  • دومي را مي­گوييم تغييرات در حيطه و حالات عاطفي است يعني در حالات و گرايشها است.

بعلاوه ما مهارت داريم بخصوص مهارتهاي علمي مثل اتومبيل سواري كه آن را ياد مي­گيريم خلاصه آنكه ما تلاش مي­كنيم . تغييرات ثابت باشد. نه اينكه امروز يادبگيريم و فردا از ياد ببريم . بخصوص تجاربي كه نقش علمي دارد و حساب شده است و در نتيجه فرايند آموزش كسب شد. حالا اين سؤال پيش مي­آيد كه چه عواملي در يادگيري مؤثر است؟ آيا ما به عنوان معلم و آمورش دهنده هستيم كه موجب يادگيري فرد مي­شويم و يا آيا ميزان يادگيري شاگردان فقط محصول فعاليتهاي ماست. نه خير . عوامل زيادي هستند كه بر يادگيري اثر مي­گذارند چه در جهت شدت و ارتقاي يادگيري و چه از جهت بازتاب يادگيري .

 

من در اينجا عناصري را اشاره خواهم كرد كه اگر معلم گرامي به آن توجه كند، مي­تواند فوق­العاده در فرايند تدريس اثر بخش باشد. به عبارت ديگر معلم بفهمد در يادگيري چه عناصري دخالت دارد.

 

نكتـــــــــه اول آمادگـــــــــــــي است :

يعني از نظر مراحل رشد به آمادگي لازم برسد. چون اگر من از نظر مراحل رشد به آن درجه نرسم كه بتوانم  مفاهيم  انتزاعي را درك كنم، اگر شما بخواهيد آن مفاهيم را به من ياد دهيد من نمي­فهمم. كاري كه در مدارس گذشته انجام مي­شد. دانش آموز در مراحل ابتدايي كلمات بسيار انتزاي و مفاهيم ذهني كه قابل لمس نباشد را نمي­فهمد. آنها مفاهيمي را مي­فهمند كه قابل دسترس باشد و تجربه كند. چون اكثر بچه­ها تقليد ذهني ندارند ممكن است آن را حفظ كنند اما فردا آن را از ياد مي­برند در اين صورت ما نمي­­توانيم آن را يادگيري بگوييم چرا؟ چون از نظر آمادگي به آن مرحله نرسيد.

 

دو كودك در سن 4 و 5 سالگي را در نظر بگيريد. دو ليوان را پر از آب كنيد. يك ليوان با قطر بيشتر يك ليوان با قطر كمتر اما ارتفاع بيشتر و بعد به كودك بگوييد آب كدام ليوان بيشتر است ، وي به آن ليواني كه ارتفاع بيشتري دارد اشاره خواهد كرد. پس اين ديداري است. بنابراين مطالبي را كه آموزش مي­دهيم بايستي به همراه آن مراحل رشد را در نظر بگيريم، مخصوصاً آمادگي علمي بچه­ها را و بايد دقت كنيم و ببينم كه:

 

1. آيا فرد زمينه درك و فهم آن را دارد از لحاظ رشد ذهني.

2. آيا پايه علمي (پيش زمينه ) دارد يا نه. اگر به اين مراحل آموزش توجه نكنيم. انتظار يادگيري نمي­توانيم داشته باشيم.

 

نكته دوم عنصـــــــــــــر انگيـــــــــــزش است.

ما آن قسمت از مفاهيم و پديدها را به ذهن مي­سپاريم كه براي ما انگيزه ايجاد كند و ما آن را دوست بداريم . و براساس نياز ما باشد. بنابراين در كلاس درس يا هر محيط ديگري اگر موضوع درس و آموزش مورد رغبت و علاقه شاگرد نباشد نمي­توانيم انتظار يادگيري داشته باشيم. لذا انگيزش نيروي است كه به فعاليتهاي ما جهت و شدت مي­بخشد و هر قدر فعاليتهاي آموزشي همره با محرك باشد. برانگيزاننده­تر خواهد بود و ميزان يادگيري هم در اين راستا بالا مي­رود.

 

نكته ســـومي كه دريادگيــــري اثر مي­گذارد افكار متعـــارض است.

پس دقت كنيد آنجايي كه بچه­ها خود به يادگيري و به كشف مي­پردازند، برايشان ايجاد انگيزه مي­كند و لي آنجايي كه معلم بسته­بندي شده اطلاعات را در ذهن او فرمي مي­كند براي او جالب نيست، و انگيزه ايجاد نمي­كند لذا معلم بايد سبكهاي يادگيري و علائق و رغبتهاي شاگرد را بشناسد و براساس آن آموزش دهد. چون بچه­ها اسفنج يا ابر نيستند كه هر چه بپاشيم آنها جذب كنند. محيطهاي آموزشي مان اگر محيط پرچالش همراه با فعاليت و كنجكاوي باشد مطلوب است نه اينكه در يك مكاني بنشيند و فقط حرفهايمان را ياداشت كند. اما افكار متعارض چيست؟

 

افكار متعارض زماني بوجود مي­آيد كه دانش آموزان چيزهاي تازه و حيرت­انگيز، متناقض و پيچيده را تجربه كنند. انسان وقتي به فكر فرومي­رود و به تلاش ذهني مي­پردازد كه مسائل برايش روشن نباشد و پيچيدگي داشته باشد. لذا يكي از راههايي كه مي­توانيم ايجاد انگيزه كنيم . طرح سؤال براي اوست. بنابر اين معلم خوب معلمي نيست كه هر روز يك مشت اطلاعات را به خورد شاگرد بدهد بلكه معلم خوب، معلمي نيست كه روش يادگيري را به بچه­ها بياموزد .

 

پس وقتي شاگرد با سؤال و مسائل روبرو نشد و با افكار متعارض درگير شد به فكر فرو مي­رود، تلاش مي­كند و در نهايت ياد مي­گيرد. اين براي معلم بسيار مهم است. به عبارت ديگر معلم خوب معلمي نيست كه به سؤالات پاسخ بدهد. معلم خوب معلمي است كه در پايان كلاس سؤالاتي را براي بچه­ها ايجاد كند.

 

نكته چهــــارم در عوامل مؤثر بر يادگيـــــري، اسنادهاي علمـــي است.

شايد اين لغت ناآشنا باشد ما تئوري را در روانشاسي دآريم تحت عنوان تئوري اسنادها، به زبان ساده­تر .

 

اسنادها اين است كه ما موفقيت و شكست خود را به چه عواملي نسبت مي­دهم. اگر دانش­آموزي باشم كه شكست خود را به عواملي نسبت بدهم كه خارج از كنترل من است، دراينجا من براي موفقيت بيشتر تلاش نمي­كنم چون فكر مي­كنيم نه شانس دارم  نه معلم دراختيار من است. بنابر اين براي بهبود كار خود تلاش چنداني از خود نشان نمي­دهم .

 

اگر به شاگردان ياد بدهيم شكست يا موفقيت خود را به تلاش خود نسبت بدهند و واقعاً‌ مسووليت شكست را بپذيرند، چون تلاش و كوشش در اختيار خودش است تلاش بيشتري از خود نشان مي­دهد چون اگر به عواملي غير از خود نسبت بدهد دچار افسردگي خواهد شد. اكثراً مي­بييم كه افراد بدگمان مي­گويند .من بدشانسم. او فكر نمي­كند كه عامل اصلي شكست خودش است. البته اين حرف. دليل بر نبودن موانع نيست.

 

معمولاًدر بعضي از مدارس مشاهده معلمي كه در كلاس درس حاضر مي­شود و به بچه­ها مي­گويد ­در­­خصوص اين درس نگران نباشيد، همين گفتن اين كلمه سبب مي­شود كه شاگرد درس نخواند و نمره نياورد او نمي­گويد من تلاش نكردم مي­گويد معلم به من نمره نداد. در حالي كه توصيه من اين است. معلم خوب وقتي وارد كلاس شد بگويد اين درس بسيار با اهمّيت است. زماني موفق خواهيد شد كه تلاش كنيد و بگوييد من قول مي­دهم دانش آموزاني كه تلاش كنند صد درصد موفق­اند. اينها نكاتي است كه بسيار مهم هستند.

 

اهداف آموزش عامل مهم يادگيري در امر يادگيري است شما مي­دانيد هر چند هدفها ارزشمند باشد، انسان لاش بيشتري از خود نشان مي­دهد.

به عنوان مثال ما در گذشته وقتي كه دانش­آموز بوديم بيشتر تلاش مي­كرديم، چون اهداف ما مشخص و در عين حال ارزشمند بود،‌ مي­خواستيم موقعيت خود را ارتقاء دهيم اما امروزه هدف براي دانش­آموزان مبهم است. بنابراين معلم فعاليتها را بايد جوري تنظيم كند كه براساس نياز باشد در آن صورت است كه شاگرد احساس مي­كند، براي رشد لازم بايد حركت و فعاليت كند. به همين خاطر تنظيم هدفها. ايجاد هدفهاي با ارزش فوق­العاده در يادگيري افراد مؤثر است.

 

به عنـــــــوان مثـــــــال :

دانش­آموزي كه براي رفتن به دانشگاه درس مي­خواند در مقايسه با دانش آموزي كه تنها به فكر گرفتن ديپلم است فعاليت بيشتري از خود نشان مي­دهد و بيشتر تلاش مي­كند، پس هرچه هدف ارزشمند­تر باشد. تلاش بيشتري صورت مي­گيرد.

 

نكته ديگــــر كه دريادگيـــــري مؤثر مي­باشد تجارب گذشته فـــرد است.

يعنــــي اينكه من مفاهيم را بگونه­اي مفهمم كه زمينه فهم آن را داشته باشم . به عبارت ديگــــر جهان بيرون را براساس ساخت شناختي خودم مي فهمم . اگــر پابه علمي نداشته باشم مفاهيـــم را نمي­فهمم.

محيط يادگيري، تجهيزات، فضاي عاطفي و علمي مطلوب كلاس هم بسيار مهم و مؤثر است. روش تدريس معلم بسيار حائز اهميت است. بسياري از معلمين هستند كه با روشهاي خوب ايجاد انگيزه مي­كنند و بعضي از معلمين با روشهاي نامطلوب موجب ركود يادگيري شاگرد مي­شوند.

 

نكتــــه ديگــــــــر : سبكهاي يادگيـــــــري است.

ما سبكهاي مختلفي براي يادگيري داريم. به عنوان مثال، بعضي­ها در حال قدم زدن بهتر يادگيرند و يا اينكه زير نوشته كتاب خط بكشند. و يا اول صبح بخوانند اينها را سبكهاي يادگيري گويند.

 

معلم بايد بفهمد سبكهاي يادگيري بچه­ها چگونه است. و تلاش كند فضاي تربيتي را جوري سازماندهي كند كه با سبكهاي يادگيري بچه­ها همراه باشد. بنابراين عوامل بي شماري در يادگيري بچه­ها دخيل است. تنها تدريس معلم ملاك نمي­باشد، بعضي از عوامل را معلم مي­تواند دستكاري كند و بعضي خارج از كنترل او است. ولي اگر معلم محدوديتها را بشناسد و فضاي آمورشي را بنحو مطلوب تنظيم نمايد در نتيجه مي­تواند موجب يادگيري بهتر و آسانتر دانش­آموز شود.


منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 15 اردیبهشت 1394 ساعت: 22:19 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

نهادينه نمودن ارزشيابی مستمر

بازديد: 89

مقــــدمـــــــه

وقتي قصد آن داريم كه از ارزشيابـــي مستمر و به خصوص فعاليت هاي خارج از كلاس براي رسيدن به اهداف آموزش عمومي و محورها و موضوعات مورد اشاره صحبت به ميان آوريم ، محتاج بحثي طولاني، شامل سابقة تاريخي ارزشيابي و ارائة تعاريف مختلف در حوزه هاي گوناگون است كه در اين مختصر جاي نخواهد داشت. ولي در هر صورت با توجه به تجربياتي كه در ارتباط با مسايل مختلف امتحانات دو نوبت موجود بود و نظر به اينكه در مقام معلم ، مدير آموزشگاه ، كارشناس آموزش ابتدايـــي، به شكل هاي مختلف با موضوع از نزديك در ارتباط بودم و حتي زماني مدرس كلاسهاي آموزش ضمن خدمت امتحانات دو نوبته بودم ، لذا تصميم به نگارش اين مقاله گرفتم .

 

در اين مقاله سعي كرده ام ابتدا تعاريف مشخصي از ارزشيابي داشته باشم ، سپس هدف ارزشيابي بررسي و در ادامه لزوم تغيير در آموزش و نحوة ارزشيابي مورد بحث قرار گرفته است. در ادامه، آيين نامة امتحانات دو نوبته را بررسي و مفاهيم جديد و مرتبط با موضوع را دقيق تر بحث نموده و در پايان پس از يك نتيجة گيري كلي، پيشنهاداتي به نظر رسيده كه ارائه شده است.

 

ارزشيابـــــــي چيست؟

معمولا وقتي صحبت از ارزشيابي به ميان مي آيد ابتدا بايد روي وجوه مختلف آن بحث و در رابطه با اين موضوع توافق به عمل آيد كه اصولا ارزشيابي چيست و جايگاه آن در تعليم و تربيت ما در كجا قرار دارد ؟ معمولا كلمة ارزشيابي ما را متوجه مفاهيم و كلمات ديگري نيز مي كند. امتحان، اندازه گيري و آزمون. در روشهاي سنتي آموزش و پرورش :

 

امتحــــان به عملي گفته مي شود كه در پايان هر يك از سه ماهه يا نيمسال تحصيلي براي اندازه گيري ميـــزان آموخته هاي شاگردان و تعيين قبــــول شدگان و مردودين به منظور ارتقاي شاگردان از كلاســـي به كلاس ديگر يا از واحدي به واحد ديگـــر انجام مي گـــرفت و مي گيـــــرد .

 

اندازه گيــــــري در آموزش و پرورش عبارت از به دست آوردن اندازه ها و اطلاعات مربوط به ويژگي خاص به صورت كميت است.

 

 آزمـــــــون يكي از وسايل اندازه گيري فعاليت هاي آموزشي و پيشرفت تحصيلي شاگردان است و معمولا به سوالاتي اطلاق مي شود كه در اختيار شاگردان قرار مي گيرد تا بدان پاسخ گويند .ارزشيابي نيز فرآيندي است منظم براي تعيين و تشخيص ميزان پيشرفت شاگردان در رسيدن به هدف هاي آموزشي است.

 

فارغ از تعاريف فوق و با بررسي آنچه تاكنون در مدارس ما انجام گرفته است تمام مسايل حول موضوعي به نام امتحان قرار دارد و از آنجا كه مبناي تصميم گيري براي آيندة دانش آموز و دانشجو است ، معمولا ترس و اضطراب زيادي آنان را در بر مي گيرد.

 

فــــراگير در يك شب مي خواهد جبران يك تــرم يا سال تحصيلي خود را بنمايد و شب امتحان براي جواب دادن به سوالاتي آماده مي شود كه اكثرا در سطح دانش آماده شده است. سوالاتــي كه معمولا پس از گذشت يكي دو روز از برگزاري امتحان، چيـــزي در ذهن فراگير باقي نمي گذارد. اصطلاحاتي كه در فـــرهنگ عمومي مردم ما وجود دارد ناشي از همين اضطراب است. مطالعة آزاد، شب امتحان و فاصله بين امتحانات براي مطالعة بيشتــر و كسب نمرة بهتــــر.

 

متاسفانه اين موضوع از كلاس اول ابتدايي تا آخرين سطح تحصيلي دانشگاهي وجود داشته و دارد. دانش آموز ابتدايي ترس شب امتحان دارد و دانشجوي دكترا هم به همين شكل، حتي مهم نيست فرد در آينده چه شغلي خواهد داشت، مهندس مكانيك امتحان كتبي خواهد داد، همانطور كه يك دانشجوي رشتة ادبيات اين كار را انجام مي دهد. اگر ذهني خوب داشته باشي وخوب هم بخواني وبر تستها مسلط شوي، در كنكور موفق خواهي بود. كنكوري كه دانشجو را با هر علاقه و نياز فقط به چالش امتحان كتبي مي كشد و البته در اين ميان اضطرابها هم در حد بالايي وجود دارد و همه فراگيران را همراهي مي كند.

 

هـــــــدف ارزشيابـــــــي

معلم در برنامه ريزي تدريس و تصميم گيري در جريان فعاليت هاي آموزشي، به اطلاعات معتبري در زمينة تـــوانايي، آمادگـــي و پيشـــرفت تحصيلــي دانش آموزان و بازده فعاليتهاي كلاسي نياز دارد. ارزشيابـــي چنين اطلاعاتي را در سه مقوله در اختيار او قرار مي دهد. اشكالات موجود در طرح درس، از نقطه نظر هدف ها، محتوا، روشها، مواد و وسايل آموزشي و عناصر ديگر و نيز توانايي ها و زمينه هاي علمي شاگردان و آمادگي آنها براي آموزشهاي بعدي و همچنين ميـــزان پيشرفت تحصيلـــي شاگردان و كارآيي تدريس، كه البته با بررسي ارزشيابي هاي موجود كه توسط معلمين، دبيران و اساتيد انجام شده و مي شــود متاسفانه به اين موضوع مي رسيم كه هدف ارزشيابـــي در همان حد ميـــزان پيشرفت تحصيلي فــــراگيــــر باقي مي ماند كه آن هم فقط از طريق آزمـــونهاي كتبي سنجيده مي شــــود. 

 

بــــراي ارزشيابــــي مــراحل مختلفـــي را ذكـــر كـــــرده اند :

  • تعـــــريف صفت يا خصيصـة مــورد اندازه گيـــــری
  •  تعيين يا ساختن ابـزار اندازه گيـــــري
  • انتخاب يا ساختن مقياس اندازه گيـــــــري
  • انجــام عمــــل انـــدازه گيـــــري
  • سنجش و ارزشيابـــــي

در اولين مــرحله بايد مشخص كنيم كه چه چيز را مي خواهيم اندازه بگيريم ؟ صفتي مانند وزن يا رنگ را به راحتي مي توان تعريف كرد ولي ميزان يادگيري دروس مختلف صفاتي هستند كه بايد تعريف شوند. وقتي صفت مورد اندازه گيري را مشخص كرديم، ابزار اندازه گيـــري آن صفت را نيز بايد تهيه كنيم كه ابزارها متعدد مي شوند و از اينجا است كه اشكالات در ارزشيابي خود را نشان مي دهند. چون ما بـــراي صفت هاي متعددي كه قصد اندازه گيري داريم فقط به يك ابزار رسيده ايم و آن هم برگزاري آزمونها و پرسشهاي كتبي است كه موضوع روايي و اعتبار اين آزمونها نيز جاي بحث دارد.

 

وقتــي با اين اشكالات مواجه مي شويم، بلافاصله اين سوال پيش مي آيد كه يك برنامة ارزشيابي چه ويژگيهايي بايد داشته باشد؟ يك برنامة ارزشيابـــي مناسب بايد در جهت بررسي و برآورد تحقق اهداف درس باشد و اهداف حوزه هاي مختلف يادگيري( شناختي، عاطفي و رفتاري ) را پوشش دهد. همچنين با محتواي آموزشـــي، تجارب و فعاليت هاي يادگيري و روش هاي تدريس هماهنگي و تناسب كامل داشته باشد و مهمتر از همه اينكه بخشي از برنامه هاي يادگيـــري دانش آموزان باشد و تنها وسيله اي براي قضاوت در مورد صلاحيت هاي آنان بـــراي عبور از يك دورة تحصيلي و ورود به مـــرحله و دورة بعد نباشد و در نهايت موجب ايجاد دلهره و نگرانـــي در آنها نگـــردد.

 

لــــزوم تغييــــر در آمــــــــــوزش و ارزشيابــــــــــی

تغييـــرات به وجود آمده در كشور و جهان و اينكه به دليل توسعة ارتباطات جمعي، شاگردان حداقل از كتابهاي درسي خود بسيار جلوتر مي باشند ( گرچه جلوتر بودن آنها از معلمين و اساتيد خود جاي بحث و بررسي جداگانه را دارد ) لزوم نوآوري در ارائة روشهاي تدريس به وجود آمد. معلمين كه با روشهاي تدريس سخنراني و حداكثر يكي دو روش ديگر عادت كرده بودند، اينك با بحث هاي جديد مـــواجه مي شدند، آمـــوزش گروهـــي، تهيه چك ليست انتظــــارات و ...

 

خلاصه اينكه دانش آموزان خود را به گونه اي تربيت كنيد كه آنها در تعامل با يكديگر دانشي را بياموزند. عملكردهاي آنها را تقويت كنيد. ديگر آنها شنوندگان صرف نباشند كه هر چه شما مي گوييد به گوش جان خريدار باشند. به آنها ياد بدهيد كه پرس و جو كنند و محققاني خوب شوند. ديگر شما به آنها ياد ندهيد، بلكه بر كار آنها نظارت كنيد تا خود در تعامل با هم ياد بگيرند. منابع را به آنها معرفي كنيد تا خود به بسط دانش خود بپردازند.

 

وقتي روشهاي تدريس تغيير مي يابد الزاما نوآوريهايي نيز بايد در نحوة اندازه گيري و سنجش پيشرفت تحصيلي فراگيران بايد به وجود آيد . ولي روشهاي ارزشيابي پيشرفت تحصيلي همگام با تغيير برنامه هاي درسي و روشهاي تدريس پيش نرفته است.

 

از حدود چهل سال پيش روشها و ابزار جديدي براي اندازه گيري و سنجش پيشرفت تحصيلي يادگيرندگان طرح ريزي و ابداع شد كه با يك فاصلة زماني نسبتا طولاني اين روشها و ابزار  كم كم در ايران نيز مطــــرح گرديد :

  • تاكيد بر اندازه گيري مهارتهاي تفكر و مهارتهاي يادگيري فراگيـران
  • به كارگيــري روشها و ابـزارهاي اندازه گيــــري نوين
  • تاكيد بر ارزشيابـــي تدريجــي به جاي ارزشيابـــــي نهايـي
  • توجه به ارزشيابـي هاي گــروهـــي
  • توجه به ارزشيابي فــــردي و گـــــروهــــي
  • ارزشيابـــي در خارج از چهار ديـــواري مدرسه و كلاس درس
  • ارزشيابـــي پــوشه اي
  • تاكيد بر تفكـــــر واگــــرا، همگام با تفكـــــر واگــــــرا

در ارزشيابي سنتي تاكيد بر ميزان محفوظات و معلومات و توانايي پاسخ گويي به پرسشهاي كليشه اي و مانند كتاب بود .در حالي كه اكنون و با ارائة روش تجربي انتظار هست در ارزشيابــي به توانايي مشاهدة دقيق، ميزان و نحوة جمع آوري اطلاعات، فرضيه سازي، قدرت پيش بيني و ... دانش آموزان توجه شود و انتظار است علاوه بر روشهاي سنتي كه محدود به آزمونهاي مداد و كاغذ بود، مهارتهاي عملكرد فراگيران از راههاي ديگر مانند انجام پروژه هاي تحقيقاتي، مطالعات كتابخانه اي، تهيه گـــزارش از بازديدهاي علمي ، مقاله نويسي و نظاير آن مورد اندازه گيري و سنجش قرار گيـــرد.

 

از آنجا كه در گذشته بر ارزشيابــي پاياني و نهايي تاكيد مي شد، اينك توصيه مي شود كه به ارزشيابيهاي تدريجي و مرحله اي توجه شود و دريك ارزشيابي تدريجي نيز به آنچه در آن روز حاصل مي شود استناد ننمايند. بلكه چند بار در طول دوره اين موضوع تكرار شود تا هم از خطاهاي موجود در ارزشيابي كاسته شود و هم فراگير فرصت داشته باشد از طريق اين ارزشيابي به كنترل يادگيري هاي خود پرداخته و مشكلات خود را بهبود بخشد.

 

به عنوان مثال در ارزشيابي تدريجي هديه هاي آسمان كلاس دوم دبستان از معلمين خواسته شده كه بر اساس چك ليست انتظارات كه شامل هدف هاي تدريس هم مي تواند باشد، چند دانش آموز را به طور اتفاقي زير نظر بگيرند تا متوجه شوند كه آيا آنها به اهداف درس رسيده اند يا خير ؟ يا مهارت او را در انجام اعمال وضو زير نظر بگيريد كه آيا او اعمال را در مرحلة اول فقط به ترتيب انجام مي دهد يا خير ؟ در اينجا دقيقا آنچه را كه قرار است توسط معلم ارزشيابي شود مشخص گرديده است.

 

معلم در اولين مشاهده متوجه مي شود كه دانش آموز به چند هدف نايل نشده است، پس نمره اي كه حتي مي تواند كيفي باشد براي او در نظر مي گيرد، ولي اين نمره ثابت نخواهد بود. ممكن است دانش آموز با مشاهدة اعمال ديگران هنگام وضو گرفتن، يادگيري هاي خود را كنترل نموده و اشكالات يادگيري خود را بهبود بخشد. پس معلم در مشاهدة سوم يا چهارم خود متوجه مي شود كه دانش آموز به هدف رسيده و در اينجا نمرة قبلي داده شده نيز قابل تغيير خواهد بود.

 

اهداف دقيق و خوب انتخاب شده اند . ولي به نظر مي رسد در جهت نيل به اهداف، ابزارها يا مناسب انتخاب نشده اند يا به طور كلي برنامه ريزان نتوانسته اند ابزار مناسب را در اختيار اساتيد قرار دهند تا اهداف ترسيم شده براي دانش آموزان توضيح داده شود و منجر به يادگيري شده و در نهايت موجبات ارتقاي فرد را فراهم كند.

 

از روش هاي ديگري كه براي ارزشيابي نام برده شده ، موضوع پوشه كار است كه مجموعة فعاليت هاي فردي يا گروهي كه شامل نمونه گزارشها، انشاها، مقالات، دست ساخته ها و ... است در يك فايل يا پوشه مخصوص نگهداري مي شود و استاد بر اساس آنها در مورد جريان پيشرفت تحصيلي دانش آموزان، به والدين، مشاوران و مدير مدرسه گزارش مي دهد.

 

امتحــــانـــات دو نــــوبتــــــي

بر اساس نيازها و رويكردهاي جديد در ارزشيابي پيشرفت تحصيلي و به منظور افزايش پايداري و كاربست آموخته ها در حل مسائل زندگي به ارزشيابي هاي مستمر، آزمونهاي عملكرد تكاليف، فعاليتهاي خارج از كلاس مرتبط با درس، توجه و اهميت ارائة بازخوردهاي اصلاحي به دانش آموزان در جريان يادگيري و در كنار ارائة‌ نمرات پاياني، آيين نامة امتحانات دو نوبتي تدوين و جهت اجرا به مناطق و نواحي آموزش و پرورش ابلاغ گردید.

 

در آيين نامة مذكــــور براي اولين بار مفاهيم جديدي مطرح شده است. ارزشيابي مستمــر، پرسش هاي تدريجي ، فعاليت هاي خارج از كلاس مرتبط با درس و ارائة بازخوردهاي اصلاحي به دانش آموزان. و در دنبال جـــزوة مذكور سعي نموده است تحت عنوان چند تذكر و توصيه مهم، مفاهيـــم جديد را تا حدي توضيح دهد. ارزشيابي پاياني نتايج و ارزشيابــي مستمر فرآيند يادگيــــري را مورد بررسي قرار مي دهند و از نظر موضــوع و هدف متفاوت هستند.

 

اين توضيح و توضيحات ديگر در ارتباط با ارزشيابي مستمر كه منظور از آن امتحانات پاياني مكرر نيست و نحوة ارائة فعاليت هاي مرتبط با درس و خارج از كلاس به دانش آموز و حتي حذف نمره در فعاليت ها و عملكردهاي دانش آموز و دادن بازخورد به او، نمي تواند ارزشيابي هاي پاياني و مستمر را به خوبي براي آموزگاران و دبيران تبيين كند. حتي وقتي عنــوان مي شود كه موضوع ارزشيابي هاي پاياني و مستمر متفاوت است افراد با آن برخورد دوگانه دارند بدون آنكه واقعا موضوع براي آنها توضيح داده شده باشد. در اين ميان آنچه را كه همه از ارزشيابي مستمر ظاهرا متوجه شدند، مسالة پوشة كار بود.

 

پوشه كه مشخص است برگه اي مقوا كه تا شده  است، مي باشد و حاصل كارهاي دانش آموزان در آن قرار داده  مي شود. بالاخره جايي براي فعاليت و اينكه همه ارزشيابي مستمر را متوجه شديم ، پيدا شد ! حالا تكليف براي دانش آموزان تعيين كنيد، نوع آن مهم نيست. به موضوع آزمونهاي عملكردي هم توجه چندان نداريم و در واقع آنها را اصلا متوجه نشده ايم كه چيست ؟! وقتي امتحانات كتبي و پاياني مكرر در پوشه جاي مي گيرد، براي درس هاي مختلف هم بايد تكليف پوشه كاري داده شود. نقشة ايران را رسم كنيد. شكل سلول را بكشيد. معني شعر را بنويسيد. و در كلاسهاي بالاتر، متن انگليسي را ترجمه كنيد. ترجمة اخبار عربي شب قبل را به فارسي بنويسيد.

 

در بارة انرژي تحقيق كنيد. همه و همه كاغذهايي شدند براي قرار گرفتن در چيزي به نام پوشة‌ كار . حتي چون تحقيق هاي تهيه شده  بدون برنامه ريزي و آموزش صحيح بودند، صرفا از يكي دو كتاب رونويسي شده بودند و طبيعي است نوشته اي بدون تحقيق به معني واقعي ارائه شده بود. در بازديد از مدارس هم چيزي پيدا شد كه مورد توجه افراد بازديدكننده باشد. پوشه هاي كار دانش آموزان را بياوريد!

 

هر چه پوشه ها بيشتر ورق داشته باشد لابد معلم هم فعاليت بيشتري داشته است ! و در گزارش بازديد درج مي شد كه پوشه هاي كار بازديد وبررسي شد خوب و منظم تنظيم شده بود. بدون آنكه از طرف بازديد كننده بازخوردي داده شده باشد و حتي نمونه اي از آزمونهاي عملكردي به معلم ارائه شود و گفته شود كه پوشة كار يك روش است و نمي تواند تمام امتحانات دو نوبتي باشد.

 

در ارزشيابي مستمر دقت داشته باشيد كه اگر دانش آموز شما، روز بعد از تدريس در رابطه با معني فلان شعر، سخنراني داشت يا به صورت گروهي همان شعر را در قالب نمايش اجرا كردند، اين هم فعاليت خارج از كلاس است و در ارزشيابي مستمر مي توان به آن نمره هم داد. خلاصه فعاليت هاي مختلفي به معلم ارائه نشد تا او بتواند با توجه به موقعيت جغرافيايي، تعداد دانش آموزان كلاس، استعداد و سطح عملكرد و علايق دانش آموزان، سطح سواد اوليا، كتابخانة مدرسه و ... حداقل يك آزمون عملكردي را طرح و در ارزشيابي مستمر به آن توجه كند، آن وقت افراد بازديد كننده هم بدون هدف نيامده اند از پوشه كار سوال كنند.

 

وقتي برخوردها با ارزشيابي مستمر، ‌منحصر به بررسي پوشة‌ كار و تكاليف بدون هدف شد، نقش اين ارزشيابي و فعاليت هاي خارج از كلاس نيز محدود به همان سوالات تدريجي معلم مي شود و از آنجا كه اكثر فعاليت هاي خارج از كلاس طرح شده صرفا به عنوان رفع تكليف بود و حتي برخي از تكاليف، موجب استرس در خانواده ها شد كم كم مقاومت هايي نيز از طرف اوليا شكل گرفت و معلمين هم چون مي دانستند پس از يكي دو بازديد پوشة‌ كار فراموش خواهد شد، لذا و متاسفانه اين فعاليت نيز راه به جايي نبرد و ثمره اي خوب براي دانش آموزان نداشت.

 

مشكــــلات مــــــــــا

در حالي كه از مسائل مختلفي در ارتباط با امتحانات دو نوبته صحبت كرديم و همان طور كه مي دانيم همزمان هم صحبت از حذف امتحان در پايه هاي اول و دوم و سوم ابتدايي است، مواجه با مشكلاتي هستيم كه دقيقا و مسلما روي برنامه تاثير منفي مي گذارند كه عدم اطلاع از آنان يا بي توجه بودن به آنان باعث بروز خساراتي مي شود و مسلما برنامه را به اهداف خود نمي رساند.

 

در حالي كه ما صحبت از كار گروهي داريم و به خصوص در درس علوم اين كار را چند سالي با معلمين به بحث گذاشته ايم و در حالي كه صحبت از روشهاي جديد تدريس مي شود، هنوز ما روشهاي گذشتة خود را براي تشويق دانش آموزان داريم. اگر نظر بر اين است كه دانش آموزان در يك محيط كاملا تعاملي خود به خلق دانش بپردازند و در ارتباط با يكديگر و از يكديگر بيشتر و بهتر بياموزند، در پايان يك تدريس و پس از رسيدن به نتيجه توسط خود دانش آموز قرار است چه كس يا كساني تشويق شوند ؟ وجود كمد جوايز در مدارس ( به خصوص ابتدايـــي ) تاييدي بر اين حرف است كه هنوز ما تفكر و عملمان يكسان نشده است. از يك طرف تاكيد بر كار گروهي داريم و از طرف ديگر و در نهايت اين فرد است كه تشويق مي شود.

 

به رفتار مديريت ها و سازمانها در چند سال گذشته دقت كنيد. ابتدا ادارات و سازمانها و نهادهاي ديگر موضوع تشويق دانش آموزان ممتاز كاركنان تحت پوشش خود را مطرح كردند پس از چند سال آموزش و پرورش نيز دنباله روي آنان شد و آن وقت نمرات 20 بود كه داده مي شد. اصلا مسابقة‌ همه شده كسب نمره 20 به هر قيمتي ! و در دنبال تشويق است كه رديف مي شود.

 

حال آموزش و پرورش در اين ميان مي خواهد موضوع نمرة مستمر را مطرح كند و در دنبال بحث ارزشيابي كيفي را مطرح كند و اينكه در پايان سال قرار بر اين است كه دانش آموزان بدون توجه به نمرة عددي و با استفاده از چك ليست انتظارات معلم و پوشة كار، ارزشيابي شده و معلم نظر دهد كه آيا او استحقاق رفتن به پاية بالاتر را دارد يا خير ؟ فكر مي كنيد با توجه به آن سابقة ذهني آيا آموزش و پرورش مي تواند در انجام اين كار موفق شود ؟ و آيا ما مي توانيم در كوتاه مدت با فرهنگ سازي مناسب اين موضوع را براي خانواده ها توجيه كنيم؟ و در انجام برنامه نيز موفق باشيم ؟

 

به برنامه برگزاري كنكور و به طور كلي امتحانات در ديگر دوره ها و دقت كنيد. مي خواهيم بحث عدم توجه به نمره را نهادينه كنيم، آيا مي توانيم كاري كنيم كه هنگام برگزاري امتحان ورودي دانشگاه ها به عملكرد دانش آموزان توجه كنيم و بر اساس عملكرد آنان، در بارة ادامه تحصيل آنان در دوره هاي عالي تصميم گيري نمائيم ؟ قرار بر اين است كه گروهي سال آيتده در دانشگاه ها وارد شوند، بدون توجه به رشته اي كه آنان قصد ادامه تحصيل در آن را دارند، همه به چالشي به نام كنكور فراخوانده مي شوند.

 

آنكه قصد ادامه تحصيل در رشتة ادبيات را دارد بايد به سوالات كتبي پاسخ دهد كه همه متاسفانه در سطح دانش هم مطرح شده اند. همچنان كه دانشجوي آيندة مهندسي ساختمان نيز به سوالات كتبي پاسخ مي دهد. اگر ذهني داري كه گنجايش كلي مطلب را دارد بفرما. در غير اين صورت ...! ملاحظه كرديد مشكلات ما براي برگزاري امتحانات بسيار است. آن وقت در اين ميان به ارزشيابي مستمر در پايه هاي ابتدايي رسيده ايم. هنوز ما در برنامه هاي نظارتي و ارزشيابي خود در تمام مكانها و ادارات مشكل داريم، توجه خود را به حق متوجه موضوعي خاص و در دوره اي خاص كرده ايم. و انتظار اجراي سريع برنامه ها را هم داريم.

 

برنامه ریزانی كه تصميم به تغيير كتاب هاي علوم گرفتند، ابتدا اهداف را به خوبي ترسيم كردند. حداقل نگرشي در تعداد زيادي از معلمين به وجود آمد ولي آنها نيز وقتي به مباحث چك ليست انتظارات رسيدند در بن بستي به نام ارزشيابي گرفتار شدند كه متاسفانه عدم توجه معلمين به آن، كل برنامة جديد آموزش علوم را زير سوال برد، گرچه كوشش ها خيلي خوب و سازمان يافته بود .

 

پس از آن مسئولين وزارت با اين فكـــر كه در كليه اساتيد اين تغيير نگـــرش به وجود آمده موضوع امتحانات دو نوبتي را مطرح كردند و از آنجا كه تصور دارند معلمين به اهداف ارزشيابي مستمـــر و نحوة آن مسلط شده اند بحث حذف امتحان را از پايه هاي اول و دوم و سوم مطرح كرده اند و انتظار دارند معلمين با استفاده از چك ليست انتظاراتي كه تهيه مي كنند، بتوانند در رابطه با دانش آموزان اظهار نظر كنند.

 

در حالـــي كه معلمين هنوز در ابتداي راه ارزشيابـــي هاي مستمر هستند و به خيلي از اهداف نايل نشده اند يا نخواسته اند كه مجــــري آن باشند چرا كه اجراي آزمون هاي عملكردي و ارزشيابي مستمر مناسب، مسلزم تغيير در روشهــــاي تدريس است كه معلمين در بـــرابـــر آن هم مقاومت نشان مي دهند.

 

پيشنهــــــــــــادات

۱- براي اجراي هر برنامه اي تهيه ابزار مناسب اولين گام است و يكي از ابزارهايي كه در اختيار همة شاگردان و معلمين مي باشد كتاب درسي است. با يررسي كتاب هاي درسي متوجه مي شويم كه متاسفانه حجم كتب ها به قدري زياد است كه معلم از فرصت محدود خود فقط مي تواند انتقال دهندة معلومات به شاگردان باشد. براي يك پاية تحصيلي (مثل پنجم ابتدايي) مقدار مفاهيمي را كه دانش آموزان در درس اجتماعي بايد مسلط شوند را بررسي كنيد تا متوجه حجم غير معمول كتاب هاي درسي شويد. متون كتاب ها نيز به گونه اي تنظيم شده كه همه چيز را آماده در اختيار دانش اموزان قرار مي دهد و جاي هيچ گونه تحقيق و پرس  وجويي در اكثر آنها نيست.

 

در حالي كه امكان دارد با تقليل حجم كتاب و با استفاده از عكس هاي زيبا و جالب، تعميق بيشتر مطالب آموخته شده را فراهم نمود. البته لازم به تذكر است كه در كتاب هاي جديدالتاليف ابتدايي و راهنمايي خوشيختانه قدم هاي اوليه برداشته شده است. ولي لازم است اين برنامه به ديگر كتاب ها نيز تسري يابد . مولفين كتاب هاي علوم، فارسي جديد، هديه هاي آسمان و حتي قرآن كليه پايه هاي ابتدايي و همچنين جغرافيا، عربي و قرآن پايه هاي راهنمايي اقداماتي انجام داده اند ولي فعاليت ها بهتر و بيشتر بايد ادامه پيدا كند .

 

۲- وجه ديگر بـــرنامه آموزشي، دانش آموزان هستند. آنهايي كه انتظار داريم آزمونهاي عملكردي يا ديگر فعاليت هاي مربوط به خارج از كلاس را به عنوان تكليف انجام دهند تا امكان اختصاص نمره اي به آن ها فراهم شود . ولي آنها را نيز متاسفانه و به هر حال از دست داده ايم. با بررسي وضعيت تحصيلـــي دانش آموزان و اوقات فراغت زيادي را كه در اختيار دارند متوجه مي شويـــم كه اولا رغبت به ادامه تحصيل در پايه هاي بالاتر تحصيلـــي به مـــرور كم مي شود و از طرف ديگر اوقات فراغت دانش آموزان متاسفانه در پاي تلويزيون به هدر مي رود .

 

وقتي تلويزيون تمام برنامه آموزشي مي شود، از فرد انسان جديدي مي سازد و حتي طبيعت او را عوض مي كند و دانش آموزان ما هم تمام برنامه ها را مي بينند و برنامه ها نيز بدون هيچ تذكري به آنتن مي رود. پس تلويزيون و برنامه سازان آن دارند نسل جديدي را مي سازند و در اين ميان آموزش و پرورش نيز وظايف خود را تعطيل يافته مي بيند. در هر صورت براي هر اقدام آموزشي، هماهنگي با كليه دست اندركاران وسايل ارتباط جمعي لازم است تا فلان روزنامه، هفته نامه يا راديو، تلويزيون بدون آگاهي لازم سخن نگويند و باعث تخريب فعاليتهاي آموزشي شوند .

 

كارشناسان آموزشي بايد رسانه هاي گروهي و تلويزيون را تحت فشار قرار دهند تا با آموزش خانواده ها آن ها را به عواقب پخش فيلم هاي خشن و... آگاه گردانند و وقتي با برنامه ريزي لازم توانستيم كودك را تا حدي از پاي تلويزيون جدا كنيم آن وقت شايد بشود از فعاليت هاي خارج از كلاس هم سخن گفت. البته در اين قسمت مي توان از تلويزيون هم به شكل ديگري بهره برد يعني اگر نتوانستيم در آن تاثير داشته باشيم حداقل برنامه هاي آن را به خدمت آموزش و فعاليت هاي مستمر در آورد . در هر صورت شايد اين گره اي باشد كه امكان باز كردن آن به طور كلي امكان نداشته باشد .

 

۳- از وجوه مهم برنامه آموزشي اساتيد اعم از معلمين، دبيران و استادان دانشگاه هستند و تا وقتي كه آنها تحت آموزش صحيح و مستقيم قرار نگيرند، طبيعي است كه برنامه آموزشي نيز به مقصد نخواهد رسيد. در ارتباط با ارزشيابي مستمر و فعاليت خارج از كلاس، ابتدا لازم است آموزش هاي داده شده مورد تجديد نظر قرار گيرد و حتي بر روي آنها يك خط قرمز كشيده شود. پس دو باره و با استفاده از افرادي كه كاملا بر روش هاي علوم و آزمون هاي عملكردي آشنايي دارند مجددا آموزش ضمن خدمت منظمي بايد پايه ريزي كرد و با استفاده از اساتيد محدود ، افراد را تحت پوشش قرار داد.

 

۴-  وقتي نظر آمـــوزش و پرورش دورة عمومي تاكيد بر نقش ازشيابــي مستمـــر و فعاليت هاي خارج ازكلاس است، ابتدا بايد در خود وزارت اين موضوع حل شود كه آيا اصـــولا اين فعاليت خوب و مناسب است يا خيـــر ؟ و اگر مناسب است اين موضوع نيز توسط معاونت هاي آمـــوزش متوسطه و فنــي و حـــرفه اي نيز مطرح و بر آن تاكيد شود و سپس دنبال راهكارهايي باشند كه مـــوضوع در دانشگاههـــا نيز مطرح شود تا آنها نيز از توجه به حافظه و حافظه پــــروري اجتناب كنند .

 

آن وقت تازه متوجه مي شوند كه بايد روي نحوة برگزاري كنكور هم تجديد نظر كرد. در هر صورت اگر كليه فعاليت هاي آموزشي به طور واقعي در يك سمت و سو قرار نگيرند راهي كه معاونت آموزش عمومي انتخاب نموده است در حد همان سطوح پايين باقي خواهد ماند. در حالي كه با تسري طرحهاي جديد تدريس به دوره هاي بالاتر ، امكان ارزشيابي هاي بهتر و دقيق تر را، حتي در دانشگاهها مي توان فراهم نمود.

 

۵- از عوامل موفقيت يك برنامه، فرهنگ سازي مناسب در بين خانواده ها مي باشد. بايد خانواده ها نسبت به آنچه كه قرار است در طول يك سال تحصيلي براي فرزندانشان اتفاق بيفتد، آگاه شوند. جلسات آمـــوزش خانواده، تشكيل جلسات پايه اي با معلم مربوطه و توضيح انتظارات براي اوليا و ... مي تواند به موفقيت بـــرنامه كمك كند. همچنين استفاده از امكانات صدا و سيما مي تواند كمك خوبي به آگاهي والدين در جهت فرهنگ سازي مـــوفق در رابطه با امتحانات دو نوبتي، ارزشيابي مستمر، فعاليت هاي خارج از كلاس و در ادامه حذف امتحان از پايه هاي ابتدايــــي، باشد .

 

۶- تمام فعاليت ها، احتياج به منابع خوب كتابخانه اي براي استفادة معلمين، دانش آموزان و حتـــي اوليا دارد. لازم است كتابخانه هاي مدارس با توجه به منابع موجود غني تر شود. معلمين هم از آنچه در كتابخانه مــدارس است آگاه شوند تا بتوانند موضوعاتـــي خوب را با توجه به تدريس انجام شده جهت تحقيـــق آماده كنند. مضافا شبكة اطلاع رسانـــي موجود نيز بايد تقويت شود و حتي داشتن زمـــان محدودي فقط براي آموزش و پروردر صدا و سيـــما، امكان خوبي را در اختيار سازمان ها و وزارت متبوع جهت اطلاع رسانــــي صحيح و دقيــق قـــرار مي دهد.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 15 اردیبهشت 1394 ساعت: 22:18 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,
نظرات(0)

خلاقيت در مدیریت در گرو چيست؟

بازديد: 178

بروز خلاقيت درگرو پيروزي بر موانع و شكستن عادتها و سنتهاي دست و پاگير است. راجرفون اوخ در كتاب تلنگري بر ذهن اين مـــوانع را به قفلهاي ذهني تعبير مي كند، كه ذهن افراد توسط اين قفلها محدود شده و حركت آنها به سمت خلاقيت غيرممكن مي گردد. گوتنبرگ با شكست اين قفلها بود كه فراموش كرد غلتكهاي پرس انگور براي اين كار ساخته شده و يا بوشل (موسس شركت آتاري) كه بازي با دستگاه تلويزيون را غيرممكن تلقي نكرد.

 

براي درك بهتر موضوع حالتي را درنظر بگيريد كه معلمي با گذاشتن نقطه بر روي تخته سياه نظر دانش آموزان دبيرستاني و بچه هاي كودكستاني را جويا شد و جواب هر كدام به اين ترتيب بود كه بچه هاي دبيرستاني به اتفاق آن را نقطه عنوان كردند، حال اينكه بچه هاي كودكستاني هركدام تعبيري از آن كردند كه يكي ماسه، ديگري چشم جغد، ستاره، حشره مرده، و... را عنوان كردند. «نيل پوستمن» اين حالت را به اين صورت بيان مي كند كه متاسفانه كودكان ما با علامت سوال وارد مدرســـــه مي شوند و به شكل نقطه از آن خارج مي شوند.حال در اينجا اين موضوع مطرح مي شود كه ما چگونه مي توانيم اين حالت را از بين ببريم و به عبارت بهتر به يك سلامت فكر برسيم.

 

براي اين كار ما بايد از اتكا به پاسخهاي قبل دوري كرده و سعي كنيم هنگام حل مسئله ابتدا راه حلها و گزينه هاي مختلف را بايد گردآوري كرد و همچنين از ارزيابي آنها در اين مرحله اجتناب كنيم و باتوجه به گفته ارسطو سعي كنيم كاروان انديشه خود را براي شكار افكار بعدي با ايده هاي مشابه يا متضاد يا نزديك به هم به حركت درآوريم. لذا خلاقيت را بايد فرايندي درنظر گرفت كه داراي مراحل زير است.

  • انديشيدن به ايده هاي جديد، علــي رغم واكنشهاي نامطلـــوب
  • شناسايي و تعيين مشكلات و حساسيت نسبت به آنها
  • استفاده از تجربيات و انديشه هاي ديگران براي ارائه راه حلهاي جديد
  • عدم اعمال فشار بر ذهن و اجازه فعاليت به ضميـــر ناخودآگاه.

نوآوري نيز يك مرحله فراتر از خلاقيت است كه در آن افكار و روشهاي ارائه شده توسط افراد خلاق به مرحله عمل و اجرا وارد مي گردد و ما شاهد تغييرات و تحولاتي در روشهاي اجرايي و يا محصولات قبلي خواهيم بود. كه لازمه رسيدن به اين مرحله حمايت و پشتيباني از خلاقيتها، ايجاد فضاي خلاق و اختصاص زمان و فرصت مناسب براي بروز خلاقيت توسط افراد خلاق است.در جمع بندي كلي مي توان اين ويژگيها را در افراد خلاق جستجو كرد:

  • تـــوانايي ديد مسائلي كه قبلاً به آنها توجه نشده بود
  • ايجاد ارتباط بين افكـــار و ايده هاي كسب شده از منابع ديگــــر
  • عــــدم اكتفا به يك راه حل
  • ديد تــــرديدي نسبت به روشهاي قبلــــي
  • استفاده فـــي البداهه از قدرتهاي درونــــي خويش
  • ازنظر فكــــري و عملي انعطاف پذيـــري.

در پايان بايد گفت كه امروزه بيش از پيش براي سازمانها ضرورت پيش بيني روشهايي جديد براي رفع نيازهاي تازه كه ممكن است به دنبال تغييرات احتمالي ايجاد شده باشند تعيين گرديده است و همچنين بايد توجه داشت كه از ديدگاه مديريتي خلاقيت صرف جهت غلبه بر پارادايم هاي قبلي كافي نبوده و تشويق خلاقيت همـــــراه با ايجاد شرايط مناسب جهت عملي ساختن آن كه همان ورود به مرحله نوآوري است، حائزاهميت فراواني است.


منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 15 اردیبهشت 1394 ساعت: 22:16 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 127

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس