تحقیق رایگان دبیران و معلمان - 103

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

وضعیت نابرابر آموزش و پرورش در ایران

بازديد: 191

نظام آموزش و پرورش در ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۱۳۵۷ با تغییراتی جدی مواجه شده است که البته اجتناب ناپذیر است. آهنگ این تغییرات پرنوسان بود. اما می توان تغییر مدام را ویژگی بارز این نظام برشمرد. این تغییرات به اشکال مختلفی نظیر تلاش برای ایجاد نظام تربیت و پرورش اسلامی، تغییر نظام متوسطه، طرح ادغام، طرح احیا و بالاخره اخیراً در شکل انقلاب فرهنگی و اسلامی سازی نظام آموزش و پرورش پس از حدود ۳۰ سال از عمر انقلاب اسلامی دیده شده است. تازه ترین این بحث ها به اشارات وزیر جدید آموزش و پرورش و برنامه های وی برای تغییر نظام آموزشی و محتوای کتاب ها مربوط می شد. قدر مسلم آنکه سیاست، بخشی از ویژگی های نهادهای جامعه ایرانی از جمله نظام آموزش و پرورش است که در قالب تغییر افراد یا تغییر رویه ها بروز می یابد. در هر دو حالت نتیجه یکی است؛ نبود تثبیت و استقرار نهاد در جامعه.

 

 

اما این موضوع همه تهدیدها و چالش های پیش روی نظام آموزش و پرورش نیست. تعلیم و تربیت در ایران دچار برخی ناسازه هایی است که به ویژه بنیان های تربیتی آن را با چالش هایی جدی مواجه ساخته است. در ادامه کوشش شده به برخی از این ناسازه ها اشاره شود.

آموزش و پرورش در ایران مانند همه نظام های آموزشی مبتنی بر بنیانی ایدئولوژیک است. اما ایدئولوژی امری صرفاً ذهنی نیست بلکه از طریق دستگاه های مادی در کردارهای زندگی روزمره و مادی ما جریان دارد. کارایی یا نبود کارایی دستگاه های ایدئولوژیک امری تجربی است که عموماً به اشتباه مفروض گرفته می شود. چه بسا نظامی ایدئولوژیک به دلیل ناتوانی مادی به ابزار نمایشی - تبلیغاتی صرف تبدیل شود، بدون آنکه قدرت نشر و پس از آن درونی و طبیعی سازی منویات خود را داشته باشد. چنین نظامی صرفاً دستگاه تبلیغاتی وسیع اما با قدرت نفوذ و تاثیرگذاری اندک است. نظام آموزش و پرورش در ایران نمونه یی از چنین نظام های ایدئولوژیک است که در آنها امکانات حداقلی قادر به برآوردن تقاضاهای حداکثری نظام نیست. وضع بودجه اختصاص یافته برای امر پرورش یکی از شاخص هایی است که نحوه توجه به امر پرورش و در نتیجه عملکرد ایدئولوژیک دستگاه آموزش و پرورش را نشان می دهد. مساله این است که سهم برنامه های امور تربیتی و پرورشی از کل اعتبارات آموزش و پرورش بسیار ناچیز است. به طوری که در سال ۷۹ فقط به طور کلی ۲/۳ درصد از کل بودجه آموزش و پرورش صرف امور تربیتی و پرورشی شده است. سهم برنامه امور تربیتی و پرورشی در عملکرد اعتبارات جاری سازمان آموزش و پرورش در سال ۸۱ نسبت به سال ۸۰ استان ها، ۱۳ درصد رشد منفی را نشان می دهد. سهم برنامه امور تربیتی و پرورشی در این سال ۹۹/۰ درصد از کل عملکرد اعتبارات سازمان گزارش شده است. (نگاه کنید به عملکرد اعتبارات هزینه یی وزارت آموزش و پرورش در سال های ۱۳۸۰ و ۱۳۸۱)

تاریخ تحولات آموزش و پرورش در ایران حاکی از تلاش بسیار برای تولید پیام های ایدئولوژیک صریح است. اما امروزه، اولیا و متولیان مدارس صورت های اولیه ایدئولوژیک که به دنبال ساخت انسان اسلامی بوده است را جدی نمی گیرند. واکنش اولیای مدرسه در قبال صورت های یادشده لزوماً محصول مقاومت یا موضعگیری آنها نیست، بلکه اساساً نوعی تحول گفتاری در سطح مدرسه رخ داده که محصول تحول شرایط اجتماعی - فرهنگی در جامعه ایران است.

بخشی از تحولات گفتار پرورشی در مدرسه محصول دخالت والدین در عملکرد پرورشی مدارس است. زمانی مدرسه دستگاهی صرفاً ایدئولوژیک بود که ابزاری برای دولت محسوب می شد. واقع امر این است که امروزه مدارس تا حد زیادی در خدمت خانواده ها هستند. گذشته از آنکه والدین از مدرسه انتظار دارند موفقیت تحصیلی فرزندان آنها را تضمین کند، همواره نگران آن هستند که در مدرسه نسبت به انحرافات اخلاقی فرزندانشان توجه شود. صورت های متصلب ایدئولوژیک ناظر بر پرورش نیروهای حزب اللهی انقلاب و زمان جنگ است در حالی که انتظار والدین از مدارس حداقلی است. آنها فقط نمی خواهند فرزندانشان در زمانی که در اختیار مدرسه قرار دارند با کسانی حشر و نشر کنند که احتمالاً زمینه های فساد و انحرافات در آنها پررنگ تر است. ارتباط پسر و دختر در مدارس پسرانه و دخترانه، مواد دخانی و احتمالاً مخدر و تبادل سی دی و فیلم های مبتذل مخاطراتی است که سبب شده نقطه تمرکز مسوولان پرورشی از صورت های ایدئولوژیک پرورشی به سمت شرایط زندگی دانش آموزان معطوف شود. در چنین فضایی است که حتی گفتمان نظم خود را در قالب گفتمان پرورشی باز می یابد. بخش وسیعی از تلاش های مسوولان مدرسه صرف آن می شود که دانش آموزان به موقع در مدرسه حاضر باشند و از مدرسه فرار نکنند.

وجه بارز تحول یاد شده در مدرسه را می توان در تغییر نمادهای مرکزی گفتار پرورشی مدرسه دید. نمازخانه و اجرای نماز جماعت و برنامه های مذهبی و به بیان کلی تر مراقبت از ارزش های اسلامی در مدرسه جای خود را به مراقبت از پوشش و موی دانش آموزان داده است. به این ترتیب، می توان گفت مدرسه گرفتار نوعی ناهمخوانی کارکردی است.

در واقع مشارکت مالی رو به تزاید والدین در امور مدرسه که اتفاقاً بر خلاف قانون اساسی نظام است مدارس را بیش از پیش از سلطه حکومت خارج می سازد.ناهمخوانی کارکردی گفتار پرورشی در مدرسه به ناسازه یی دیگر در گفتار پرورشی دامن می زند. دور شدن از صورت های ایدئولوژیک و افتادن در دامن امورات روزمره در مدارس سبب شده تا جنبه های ادراکی و انگیزاننده یا ترغیب کننده گفتمان پرورشی تحلیل رفته و در عوض بر جنبه های رفتاری تاکید مفرط صورت گیرد. این تاکید یک سویه بر جنبه های رفتاری سبب می شود گفتار معنویت و پرورشی به گفتار نظم تحویل و ترجمه شود. در مدارس دولتی می توان از «مناسک موفقیت نمایی» سخن گفت که حاصل این صورت گرایی در مدرسه است. در حالی که اساساً گفتار پرورشی باید ناظر بر تغییر اعتقادات درونی به نفع آموزه های اسلامی باشد. مشکل دیگر این ترجمه و تحویل آن است که ظاهرگرایی و تاکید مسوولان بر حفظ ظواهر دقیقاً بر موضعی فشار می آورد که نقطه حساس نوجوانان در مدرسه است. به همین دلیل مقاومت در برابر خواسته های مدرسه شدت می گیرد. نتیجه این مقاومت ها آن است که مدرسه با ظاهرگرایی خود هیچ یک از خواست های ایدئولوژیک و خواست والدین را تامین نمی سازد.

همه این شواهد حاکی از آن است که پیام های تولید شده ایدئولوژیک در نهاد آموزش و پرورش با ناسازه هایی در درون خود مواجه هستند که مصرف تضمین شده آن را با چالش های جدی مواجه می سازد. عامل دیگر در ناکارآمدی یاد شده، مقاومت دانش آموزان است. اساساً، تطابق تضمین شده یی میان ذهنیت دانش آموزان و پیام های پرورشی وجود ندارد. میزان و نحوه تعارض میان دو سطح یاد شده امری از پیش معین نیست. متغیرهای بسیاری در سطح دانش آموزی بر ویژگی های این تعارض تاثیر می گذارند. یکی از مهم ترین این متغیرها دسترسی دانش آموزان به گفتمان های مختلف است که از آن به دسترسی گفتمانی یاد می کنیم. نقش گفتمان در رمزگشایی های دانش آموزان و تاثیر متغیرهای اجتماعی نظیر خانواده، طبقه و منزلت اجتماعی در دسترسی دانش آموزان به گفتمان های مختلف، دو فرض بنیادی مفهوم یاد شده اند.

 

روشن است که توزیع نابرابر توانایی های فرهنگی یا شیوه هایی که دستگاه های فرهنگی، دسترسی مردم به دانش و شیوه اندیشیدن یا گفتمان ها را تنظیم می کنند به افراد اجازه می دهند که انواع خاصی از انتخاب ها و گزینش ها را اختیار کنند. مقاومت در برابر گفتمان مدرسه محصول فرآیندی است که در آن دانش آموزان در جریان زندگی روزمره خود در مدرسه با تاکید بر گفتمان های دیگری غیر از گفتمان مدرسه، با متون و کردارهای مسلط برخورد می کنند. دسترسی به گفتمان های متعارض، امکان رمزگشایی های متفاوتی را برای دانش آموزان فراهم می سازد. نتیجه آنکه، دانش آموزان از پذیرش مواضع سوژه یی مورد نظر نهاد آموزش و پرورش و گفتمان مدرسه امتناع می ورزند. در یک ارزیابی کلی می توان گفت که نظام آموزش و پرورش در ایران دچار نوعی نوسان است که کارآمدی آن را به شدت تهدید می کند، مطالعه تاریخ نه چندان طولانی این نظام نشان می دهد عمده این تغییرات با انگیزه های ایدئولوژیک آغاز می شود اما به تغییرات در حوزه آموزش ختم می شود. عمده ترین عامل برای این نوسان پرمخاطره، تناقض اصلی در نظام آموزش و پرورش ایران است که حول کشمکش میان دو تراز پرورش (ایدئولوژیک) و آموزش وجود دارد. مساله این است که پیوند موثری از این دو تراز پدید نیامده و لذا، سیاست و خواست تغییر مدام، چهره نامتغیر نظام آموزش و پرورش شده است. چه بسا، ایده تلفیق بنیانی مستحکم تر برای آشتی میان دو تراز یاد شده باشد.

 

 توجه :

شما فرهنگیان گرامی می توانید تحقیقات اقدام پژوهی ، گزارش تخصصی ، درس پژوهی ، تجربیات ارتقای شغلی ، طرح جابر  و مقالات پرسش مهر مورد نیاز خود را از لینک های زیر تهیه نمائید :( سایت علمی و پژوهشی آسمان ) بر روی هر لینک کلیک نمائید :


 
 
 
 
 
 

 
 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 12 اردیبهشت 1394 ساعت: 22:10 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,
نظرات(0)

الزامات تحول بنیادی در آموزش و پرورش

بازديد: 169

تحول در نظام و ساختار آموزش و پرورش در سال های اخیر مورد تاکید رهبر معظم انقلاب بوده است و همه صاحب نظران بر این ضرورت تاکید دارند. منتها ابتدا باید شورای عالی انقلاب فرهنگی، متولی اصلی مباحث فرهنگی کشور با استفاده از ظرفیت کارشناسی کشور، هدف، ابعاد و الزامات تحول در نظام آموزش و پرورش را خوب تبیین کند. باید مسوولان و مردم بر ضرورت این تحول به یک گفتمان مشترک برسند. رسانه ها بویژه رسانه ملی باید این نظام تحول و الزامات آن را تبیین کنند تا به یک عزم و باور ملی تبدیل شود. همه این مطالبه را از مسوولان پیگیری کنند. 

محور توسعه و پیشرفت، منابع انسانی است. نقش تربیت در حوزه آموزش، مهارت، دانش و بینش وظیفه همیشگی آموزش و پرورش است و سوال این است که تحول بنیادی در آموزش و پرورش چه الزاماتی دارد و در چه حوزه ای باید صورت گیرد.

 

 

۱) اولین و مهم ترین الزام، باور و اعتقاد مشترک همه برنامه ریزان و مدیران و تصمیم گیران کشور بویژه شورای عالی انقلاب فرهنگی است، منتها این باور باید در تمام رده های فرهنگی بویژه آموزش و پرورش اتفاق بیفتد، در این میان معلم نقش کلیدی و محوری دارد. در کنار معلمان مدیران راهبردی و عملیاتی آموزش و پرورش باید بستر و زمینه های ایفای این نقش کلیدی را فراهم کنند.

۲) در حال حاضر آموزش و پرورش بخش اعظم برنامه و همت خود را صرف آموزش مفاهیم حتی در حوزه دینی می کند، در حالی که جای تربیت دینی به شدت خالی است. تربیت دینی برنامه روشن و مشخص می خواهد که بار آن بر دوش مدیران و معلمان در مدرسه است. باید معلم و مدیر با تمام وجود به مبانی اسلامی، ارزشی باور داشته باشند و دغدغه تربیت و انتقال مفاهیم دینی در افکار و رفتار دانش آموزان را دنبال نمایند. تعارض رفتار معلم با گفتار یا بی تفاوتی معلم به مبانی ارزشی یا خدای ناکرده ضدیت با مبانی، کار را سخت و تقریبا دشوار می کند. معلم باید انگیزه لازم برای تربیت را داشته باشد، ایجاد بستر انگیزشی، ایجاد سیستم تقویت و تشویق و الگوسازی الزاماتی می طلبد که در تغییر ساختار آموزش و پرورش و نظام جبران خدمت و نظام ارزیابی عملکرد باید آن را دنبال کرد. امروز قوانین به ما اجازه می دهد مدرسه محوری با محوریت مدیران و معلمان را پیاده کنیم. اجرای ماده ۱۳ و ۱۶ قانون مدیریت خدمات کشوری این بستر را فراهم می کند.

در ماده ۱۳، استفاده از توان مردم بویژه فرهنگیان به ۴ روش مورد تاکید قرار گرفته است:

۱) واگذاری صددرصد مدرسه به بخش غیردولتی با اولویت تعاونی متشکل از نیروهای فرهنگی

۲) مشارکت با بخش غیردولتی از سوی دولت

۳) اختصاص امکانات و واگذاری بخشی از امکانات به بخش غیردولتی

۴) خرید خدمات از بخش غیردولتی از حداقل تا حداکثر خدمات با توجه اقتضا و شرایط، اما نکته مهم این است جذب، گزینش، بررسی صلاحیت و تربیت معلم از سوی دولت انجام می شود.

نیروهای متدین، مجرب و باانگیزه و توانمند از سوی دولت به سیستم آموزش و پرورش بخش غیردولتی و دولتی کشور تحویل داده می شود. آنچه مورد تاکید ماده سیزدهم است، نحوه اداره مدرسه با رویکرد عملکرد ـ پاداش است. در این رویکرد معلم در قبال کار و تلاش بیشتر فرهنگی، تربیتی، آموزشی پاداش می گیرد. بستر فکر، خلاقیت، مشارکت برای او فراهم می شود، جایگاه و منزلت او افزایش می یابد. در عین حال زمینه برای تامین معیشت، افزایش حقوق و مزایا به تناسب عملکرد بر مبنای عدالت فراهم می شود.

اگر به هر دلیل دولت باید خود تصدیگری در آموزش و پرورش را دنبال کند، ساز و کار و افزایش بهره وری مدیریت در ماده ۱۶ قانون مدیریت خدمات کشوری با چند ساز و کار دیده شده است:

۱) برای فعالیت های تربیتی، فرهنگی و آموزش شاخص عملکرد و استاندارد تعریف شود.

۲) هزینه یا قیمت تمام شده یا سرانه هر یک از فعالیت ها محاسبه شود و براساس تعداد فعالیت، دانش آموز، پراکندگی، دشواری کار، حساسیت، مهارت و... با توجه به تاکید بر امر تربیت و رشد معنوی و فکری دانش آموز به مدیر یا هیات مدیره یا هیات امنا براساس یک توافقنامه پرداخت می شود.

۳) مدیران یا مدیر واحد آموزشی از بین نیروهای باصلاحیت که از سوی آموزش و پرورش گزینش اخلاقی، علمی، مهارتی، صلاحیتی شده اند انتخاب می شوند و براساس شاخص های عملکردی در حوزه تربیت و آموزش فعالیت می کنند. بدون شک مدیر و معلمی که انگیزه الهی، معنوی خدمت دارد، به یک خود کنترلی می رسد و از تمام ظرفیت های فکری و علمی برای انجام کار خوب استفاده می کند. امر تربیت صرفا با افزایش حقوق و امکانات رفاهی حل نمی شود. باید معلم و مدیران آموزش و پرورش به شغل معلمی عشق بورزند، با این ماموریت به صورت تکلیفی برخورد کنند، البته دولت هم زمینه حداقل معیشت، امنیت شغلی، ارتقا و رشد، حفظ کرامت انسانی و پرداخت متناسب با عملکرد را در ساختار کار ایجاد کند که در فصل های مختلف قانون مدیریت خدمات کشوری مانند توانمندسازی، استخدام، به کارگیری و نظام پرداخت دیده شده است.

۴) در چارچوب ماده ۱۶ اختیارات لازم مالی، اداری به مدیر داده می شود و عملکرد او براساس شاخص ها ارزیابی سنجش و مورد تشویق و ترغیب قرار می گیرد. این روش ساختارهای پیچیده بروکراسی که ضدخلاقیت و مشارکت است را کاهش می دهد و امکان مدیریت نتیجه گرا را فراهم می کند.

۵) از مساله ساختاری و مدیریتی که در بندهای قبلی مورد تایید قرار گرفت که بگذریم مساله مهم دیگر محتوا و برنامه ریزی آموزش است. محتوا و روش های آموزشی باید از آموزش صرف به سمت تربیت دینی، افزایش مهارت و توانمندی تغییر کند، ظرفیت و استعداد دانش آموزی با روش های سنجش استعداد بررسی شود، در مقطع ابتدایی و راهنمایی بنیادهای اعتقادی فرد تقویت شود، تربیت دینی جدی گرفته شود، فرد با کمک خانواده به یک فرد باایمان و معتقد به باورهای دینی تبدیل شود، دوران دبیرستان به عنوان دوران تقویت و حفظ باور دینی و افزایش دانش، مهارت و بروز استعداد و توانمندی طراحی شود. این مهم باید در برنامه ریزی آموزشی، محتوای آموزشی، باور مدیران آموزش و پرورش و معلمین به طور پررنگ ایجاد شود. 

خلاصه کلام این که باید برای تحقق این فرمایش گهربار تحول بنیادین در آموزش و پرورش با نگاه استراتژیک و سیستماتیک در ۳ سطح برنامه ریزی را شروع کرد:

۱) برنامه های بلندمدت: که با تشکیل کمیته ها و کارگروه های کارشناسی، استفاده از نخبگان و صاحب نظران و کرسی های نظریه پردازی نقشه راه این تحول در قالب مهندسی فرهنگی کشور طراحی شود.

۲) برنامه میان مدت: بررسی ظرفیت های موجود بویژه قانون برنامه پنجم و تدوین احکام و تکالیفی در قالب این برنامه برای حرکت به سمت نقشه راه تحول در میان مدت. در عین حال، بخشی از این تحول بنیادین روشن است. باید برنامه اجرایی و عملیاتی را برای اقدام تدوین نمود.

۳) برنامه کوتاه مدت شامل تغییر در برخی روش ها، اجرای تکالیف قانونی مانند فصل دوم قانون مدیریت خدمات کشور بویژه مواد ۱۳، ۱۶، ۱۸، ۱۹ و ۲۲ انعطاف پذیری، تربیت معلم، مشارکت بخش خصوصی، پیمان سپاری مدیریت، استفاده از ظرفیت فرهنگیان عزیز و کاهش ماموریت های غیرضروری آموزش و پرورش طی یک برنامه با توجه به تکالیف قانون بودجه سال ۸۹.

 

لطف الله فروزنده دهکردی

 

 توجه :

شما فرهنگیان گرامی می توانید تحقیقات اقدام پژوهی ، گزارش تخصصی ، درس پژوهی ، تجربیات ارتقای شغلی ، طرح جابر  و مقالات پرسش مهر مورد نیاز خود را از لینک های زیر تهیه نمائید :( سایت علمی و پژوهشی آسمان ) بر روی هر لینک کلیک نمائید :


 
 
 
 
 
 

 
 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 12 اردیبهشت 1394 ساعت: 22:09 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,
نظرات(0)

در جستجوی طرحی برای پرورش خلاقیت و نوآوری در مدارس

بازديد: 287

بررسی ها و گزارش های موجود نشان می دهند که کشور ما در سال های گذشته از وضعیت مطلوبی در زمینه های گوناگون نوآوری های علمی برخوردار بوده است و توفیقات و دستاوردهای ارزشمندی را کسب نموده است.         

بررسی ها و گزارش های موجود نشان می دهند که کشور ما در سال های گذشته از وضعیت مطلوبی در زمینه های گوناگون نوآوری های علمی برخوردار بوده است و توفیقات و دستاوردهای ارزشمندی را کسب نموده است. برخی از این دستاوردها عبارتند از:

- دستاوردها و نوآوری ها در دانش های نوین.

- بومی سازی برخی از فن آوری ها و دانش های برتر.

- بهبود و کسب رتبه های جهانی در زمینه تولیدات

- کسب نشان ها و رتبه های برتر جهانی در زمینه اختراعات و اکتشافات.

 

 

با وجود این پیشرفت های ارزشمند، و درحالی که آمارها، گزارش ها و مستندات، حاکی از موفقیت های گسترده کشورمان است، این سؤال اهمیت پیدا می کند که، در کنار این پیشرفت ها، وضعیت شاخص های کلی خلاقیت و نوآوری در بین دانش آموزان چگونه است و آیا ساختار تعلیم و تربیت و به طور خاص مدرسه، متناسب با خلاقیت و نوآوری طراحی شده است یا نه؟ 

برای این منظور، می توانیم پرسش هایی را مطرح کنیم که مبنای فرضیه پردازی در این حوزه باشد.

● مهارت های تفکر خلاق

یکی از اولین پرسش ها این است که وضعیت مهارت های تفکر خلاق و نوآوری در بین دانش آموزان چگونه است؟ آیا ما برای توسعه مهارت های تفکر خلاق و خلاقیت، به ویژه در بین کودکان و نوجوانان مان موفق بوده ایم؟ آیا در بین دانش آموزان، برای استفاده از مهارت های تفکر خلاق، زمینه و انگیزه لازم وجود دارد؟ آیا دانش آموزان نسبت به استفاده از خلاقیت و ضرورت بکارگیری آن، خوش بین هستند؟ آیا دانش آموزان توانایی و ظرفیت استفاده از خلاقیت و نوآوری را دارند؟

● نوآوری های علمی در بین دانش آموزان

پرسش دیگر، به وضعیت نوآوری های علمی در مدارس برمی گردد. سؤال این است که آیا ما در زمینه های گوناگون علمی در مدارس، از رشد قابل قبولی در زمینه نوآوری و ایده پردازی برخوردار هستیم؟ آیا مدارس ما این قابلیت را دارند که مرکزی برای رشد، نوآوری و نظریه پردازی برای دانش آموزان تبدیل شوند؟ آیا ما به نظریه ها، روش ها و قواعد جدید برای درک موضوعات و حل- مسائل دست یافته ایم؟

● حل مسئله خلاق در بین دانش آموزان

آیا دانش آموزان، توانایی این را دارند که بتوانند تحلیل خلاقی را از وضعیت خود ارائه کنند، مسائل و وضعیت خود را بشناسند، مسائل خود را ارزیابی و تحلیل کنند و برای آن مسائل، راه حل های خلاق و نوآورانه ای را ارائه نمایند؟ دانش آموزان باید بتوانند حل- مسئله را به عنوان یک مهارت با زندگی خود ادغام کنند و این قابلیت را کسب کنند که برای مسائل و مشکلات خود راه حل های خلاق جستجو نمایند و برای این کار کوشش کنند تا آن مسائل را از زوایای جدیدی تحلیل نمایند.

● کارآفرینی و منابع نوآوری

دانش آموزان باید بتوانند از توانایی ها و مهارت های خود در زمینه خلاقیت و نوآوری برای طراحی کسب و کار جدید استفاده نمایند. این از اهمیت زیادی برخوردار است که دانش آموزان، توانایی ایجاد کسب و کارهای جدید و کارآفرینی داشته باشند، و برای این منظور، واضح است که خلاقیت و نوآوری می تواند در درک درست مسائل، فرصت ها، راه حل ها و ابزارها که زمینه کارآفرینی هستند نقش قابل ملاحظه ای دارند. علاوه بر این باید به منابع کارآفرین هم توجه نمود. این که آیا فرصت ها و منابع لازم برای خلاقیت و نوآوری که زمینه کارآفرینی و ایده پردازی هایی که موجب ایجاد سود، بهره وری و ارزش افزوده برای جامعه می شوند، فراهم شده است.

● مدرسه به مثابه محیط نوآور

فرضیه دیگر در مورد محیط های خلاقیت و نوآوری است. می توان این سؤال و فرض را مطرح نمود که آیا محیط مناسبی را برای نوآوری و خلاقیت ایجاد کرده ایم؟ محیط نوآور و خلاق می تواند، همچون یک چشم انداز مهم در تبیین آینده و افق نوآوری و خلاقیت، تأثیرگذار باشد. به همین دلیل، پرسش از محیط خلاق و نوآور می تواند فرضیه ها و حدس های مختلفی را برای مطالعه و پژوهش های آینده نگر و ارزیابی اثربخشی فراهم نماید.

 

بر همین اساس، خوشبختانه وزارت آموزش و پرورش، از جمله معاونت پرورشی و تربیت بدنی، کوشش های گسترده ای را برای این منظور آغاز کرده است تا ساختار ستادی و برنامه ای و نیز چارچوب برنامه های درسی و فعالیت های تربیتی و تکمیلی آن، همچنین چگونگی مدیریت و برنامه ریزی فضاهای فرهنگی و تربیتی و مراکز مکمل مدرسه با این جهت گیری باشد.

بخصوص این که با رهنمودهای مقام عالی وزارت، معاونت پرورشی درحال تدوین چارچوب مأموریت ها و استراتژی های خود می باشد و در قالب آن، چگونگی اداره مراکز مکمل مدرسه نیز مورد بحث و تبادل نظر قرار می گیرد. به عنوان مثال، برخی از راهبردهای ما برای اداره این مراکز، به طوری که با رویکرد رشد نوآوری هم تناسب داشته باشد، به این صورت است:

۱) باز تعریف چارچوب مراکز مکمل و توجه به ضرورت اثربخشی مراکز مکمل

براساس این مأموریت، معاونت پرورشی و تربیت بدنی، کوشش می کند تا چارچوب نظری و راهبردی مراکز مکمل را به گونه ای بازتعریف و طراحی نماید که منجر به جهت گیری آن ها به سمت پرورش خلاقیت و نوآوری در دانش آموزان گردد.

۲) تحول در ساختار مراکز مکمل

با طراحی ادبیات و چارچوب جدید مراکز مکمل، که همان توجه به جهت گیری رشد و پرورش خلاقیت و نوآوری در آن ها می باشد. به تناسب و متناظر با این بازتعریف، ساختار آن ها نیز متحول خواهد شد، به طوری که مأموریت های جدیدی به آن ها اضافه می شود و یا در مأموریت های موجود آن ها بازنگری می شود. همینطور، با در نظر گرفتن این نکته که ساختار مراکز مکمل مدرسه نیز باید متناسب با «فرایندنوآوری» باشد، رابطه این مراکز و جایگاه آن در فرایند رشد خلاقیت و نوآوری در دانش آموزان متحول می شود. به عنوان مثال، تبدیل اردوگاه های دانش آموزی به پارک های رشد، یکی از تحولات ساختاری است که در جریان احیاء معاونت پرورشی دنبال می شود.

۳) طراحی و توسعه زیرساخت های نوآوری در مراکز مکمل

علاوه بر این، ما در جریان بازتعریف مراکز مکمل مدرسه، به زیرساخت هایی نیز برای بهبود عملکرد آن ها نیاز خواهیم داشت که برپایه آن ها، الزامات فنی و تسهیلات پایه و زیرساختی را برای تشویق دانش آموزان به نوآوری و توسعه قابلیت های آن ها فراهم نمائیم.

۴) توجه به گرایش مسئله- محوری در مراکز

همچنین یکی از اولویت های ما، اداره مراکز مکمل مدرسه، براساس گرایش های مسئله- محور در کنار گرایش های عمومی است. به عبارتی، ما کوشش می کنیم تا این مراکز، علاوه بر مهارت آموزی، مرکزی برای شناسایی مسائل موجود، پذیرش سفارش ها و نیازهای مطالعاتی و فنی و نظریه پردازی و خلاقیت در مورد راه حل های نوآورانه برای حل مسائل باشد، به طوری که این اولویت ها، به طور مستمر، مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفته و روزآمد شوند.

۵) هم افزا کردن مراکز مکمل مدرسه

کوشش خواهیم کرد تا مراکز مکمل مدرسه با سایر بخش ها، زیرساخت ها و ظرفیت های درونی و بیرونی وزارت آموزش و پرورش مانند پارک علوم و فناوری، هماهنگی و پیوند داشته باشد، به طوری که از آن امکانات برای هم -افزایی در ظرفیت های مراکز مکمل مدرسه استفاده کنیم.

 

امید است که این کوشش ها و تلاش های مشابه، به اثربخش و کارآمدتر شدن مدارس با رویکرد پرورش خلاقیت و نوآوری منجر شود.

 

علی اصغر یزدانی     

 

 توجه :

شما فرهنگیان گرامی می توانید تحقیقات اقدام پژوهی ، گزارش تخصصی ، درس پژوهی ، تجربیات ارتقای شغلی ، طرح جابر  و مقالات پرسش مهر مورد نیاز خود را از لینک های زیر تهیه نمائید :( سایت علمی و پژوهشی آسمان ) بر روی هر لینک کلیک نمائید :


 
 
 
 
 
 

 
 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 12 اردیبهشت 1394 ساعت: 22:08 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,
نظرات(0)

آموزش و پرورش و توسعه ملی

بازديد: 125

شاید هیچ موضوعی به اندازه آموزش و پرورش برای توسعه کشور اهمیت نداشته باشد. مساله ای که تمام پیشرفت ها در گرو پیشرفت آن است، زیرا هر تحولی تنها در سایه علم و اعتقاد به خدمت ملی در کشور تحقق پیدا می کند. دانش بشر به دو دسته معارف هست ها و بایدها تقسیم می شوند، معارفی که هستند و آنها را می شناسیم و معارفی را که می خواهیم آنها را ایجاد کنیم. بنابراین معارف اخباری و انشایی، تمام معرفت ها و دانش های بشری را دربرمی گیرد.

معارف هست ها در دانش های واقعی و عقلی و معارف بایدها در دانش های اعتباری، نفسی ریشه دارد. گزاره های اخباری شامل موضوع های واقعی فیزیکی، حتی فیزیکی و ریاضی است و گزاره های انشایی شامل موضوع های تحقق فعل یا ترک فعل در زندگی فردی و خانوادگی و اجتماعی است. آموزش و پرورش در معنای کلی و عمومی شامل هر دو دسته گزاره علوم اخباری و انشایی می شود که هم اکنون در کشورمان توسط دو سازمان مهم آموزش متوسطه و عالی در مدرسه و دانشگاه و معارف اهل بیت و علوم وابسته به آن در سطح متون و خارج متون در حوزه انجام و اجرا می شود

 

 

.

آنچه که در این دو قلمرو دانش از گزاره هست های خبری و بایدهای انشایی آموزش داده می شود، زیرساخت های توسعه ملی را می سازد، توسعه ای که همه جوانب سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را شامل می شود. دانش آموز و دانشجو در مدرسه و دانشگاه و طلبه و روحانی در حوزه سطح و خارج به دنبال شناخت گزاره های خبری و انشایی در قلمرو عقل و نفس انسان هستند، تا بر اساس آموزش یافتن آن گزاره ها در علوم واقعی و عقلی و اعتباری بتوانند خود و جامعه خود را بر پایه دانسته های خبری و انشایی بشناسند و مدیریت کنند، بنابراین کانون آموزش و پرورش فرزندان و جوانان ما دو کانون اصلی مدرسه، دانشگاه و حوزه علمیه است.

آموزش برای دانستن گزاره های علمی از هست ها و بایدها و فهمیدن عمق و روابط آنهاست و پرورش برای تربیت نفس جهت خود و خانواده و جامعه ساختن است، آموزش، تعلیم می دهد و می فهماند و تربیت می کند و می سازد و در نهایت جامعه کشورمان با دو گروه خروجی از حوزه و دانشگاه در دو دسته معارف اخبار و انشا ساخته خواهد شد. چنانچه تعلیم و تربیت در دو کانون موفق باشد، آینده کشورمان از بزرگ ترین سرمایه جهانی یعنی نیروی متخصص و متعهد برخوردار خواهد بود که هر غیرممکنی را ممکن می سازد و آثار درخشانی را در تاریخ بشریت برجای خواهد گذاشت.

● مدرسه و دانشگاه

فراگیری علوم واقعی، حقیقی، اعتباری و انتزاعی در مدرسه و دانشگاه سعی دارد تمام قلمرو معارف علوم عقلی، طبیعی و اعتباری را پوشش دهد و هر اندازه این مهم در مدارس ابتدایی، راهنمایی، متوسطه سپس دانشگاه ها در گرایش گوناگون کامل تر باشد، افراد جامعه از سطوح تحصیلی وسیع تر و عمیق تری برخوردار خواهند بود و رفته رفته سطح جامعه از افراد بی سواد و کم سواد تهی خواهد شد و هر اندازه تکنولوژی جهان پیشرفت کند، دانش آموختگان کشورمان سریع تر با معارف پیشرفته جهان جدید آشنا می شوند و هرگز از قافله علم دنیا عقب نمی افتند و آخرین دستاوردهای علمی خود را طی مقالات و کتاب های تخصصی به اطلاع همنوعان و نسل های آینده می رسانند، نکته بسیار مهم در دانشگاه، کاربردی بودن تحصیلات در رشته های تخصصی و زیرمجموعه های گرایش های ریاضی، طبیعی و انسانی است و چه بسا تجارب آموخته شده در همان رشته علمی بسیار کارآمدتر از مطالب خوانده شده باشد اما، هم خوانی مطالب و کارکردها برآیند بسیار کارآمدی برای شخص می سازد.

● حوزه علمیه

اساس معارف علمی حوزه های علوم اسلامی، حفظ و صیانت از کتب خدا و سنت رسول(ص) است که تامین کننده معارف اصولی گزاره های خبری و انشایی جهت اصول اعتقادی و فروع عملیاتی انسان در زندگی فردی و اجتماعی است، بی تردید ضروری که شماری از مسلمانان می بایست علوم و البته کتاب خدا و سنت رسول(ص) را فرا بگیرند تا مردم در اعتقاد و عمل از گزاره های درست اسلام ناب آگاه شوند و آنها را عمل کنند از خرافه ها پرهیز کنند، زیرا در غیراین صورت با گذشت زمان معارف نظری و عملی اسلام ناب، دستخوش بدعت ها و انحراف های غیرمنطقی خواهد شد که سرانجام تنها پوسته ای از دین اسلام خواهد ماند که هیچ مغزی برای اندیشه و عمل نخواهد داشت، اهتمام و توجه به سنت رسول خدا(ص) از دیدگاه اهل بیت (ع) این ره آورد مهم را برای مسلمانان خواهد داشت که تفسیر کلام خدا و باید و نبایدهای الهی بعد از عصر نبوت پیامبر اسلام(ص) از دیدگاه جانشینان پیامبر اسلام(ص) انجام شود تا بالندگی و توسعه و تعمیق معارف اسلام ناب و اجتناب از خرافه گرایی با سال ها تدریس، تعلیم، پژوهش و تحقیق در علوم اسلامی امکان یابد و چنانچه معارف اهل بیت(ع) از گزاره های خبری و انشایی حذف شود، معارف مستقل اسلام ناب، هویتی ممتاز و غیروابسته نخواهد داشت بلکه وامدار زور قدرت داران و تزویر مزوران خواهد شد.

 تربیت نفس

چنانچه در دانشگاه یا حوزه تحصیل شود و به بالاترین مدارج علمی رسیده شود باز این مهم باقی می ماند که نفس تحصیل شده در این دو کانون علمی تا چه اندازه ای تربیت شده است.

تربیت نفس و ساختن خود، غایت تحصیل علم است تا انسان در خدمت به خلق به منظور جلب خشنودی خالق به تواضع و فروتنی برسد، کسی که علم و قدرت را برای تفاخر و پول و ثروت را برای تکاثر می خواهد، نه تنها به آرامش نمی رسد، بلکه سرانجام به استکبار و جاه طلبی می رسد که مایل است دیگران به او توجه کنند و از او تعریف کنند. تربیت نفس سرانجام به انسان می فهماند که قدرت، ثروت و علم به تنهایی وسیله ای مفید برای بشر به بار نمی آورد که حتی ممکن است فسادآفرین باشد، چنانچه جنایت ها همه در سایه علم، دانش و قدرت برتر بدون خودسازی تحقق پیدا کرده است، بنابراین علاوه بر علم و ثروت و قدرت نیاز به تربیت هم است تا نفس تربیت شده با گرایش های منطقی و معتدل بدون افراط و تفریط عقل را به تفکر و تدبیر و سرانجام به تصمیم عادلانه بر پایه گزاره های اعتباری اسلام ناب برساند.

نفس فاسد بر عقل، غالب می شود و آن را به خدمت می گیرد. تربیت نفس و دوری از فحشا و منکر جهت استفاده از علم، قدرت و ثروت برای صلاح فرد و جامعه ضرورت انکارناپذیری دارد.

 

احمد اسماعیل تبار

 

 توجه :

شما فرهنگیان گرامی می توانید تحقیقات اقدام پژوهی ، گزارش تخصصی ، درس پژوهی ، تجربیات ارتقای شغلی ، طرح جابر  و مقالات پرسش مهر مورد نیاز خود را از لینک های زیر تهیه نمائید :( سایت علمی و پژوهشی آسمان ) بر روی هر لینک کلیک نمائید :


 
 
 
 
 
 

 
 

    

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 12 اردیبهشت 1394 ساعت: 22:08 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

خودماندگی در دانش آموزان ابتدایی

بازديد: 159

گاهی معلّمان و اولیای مدارس دوره ابتدایی به ویژه مدارس پسرانه در کلاس درس و حیاط مدرسه با دانش آموزانی مواجه می شوند که در خود فرو می روند و به محیط اطراف توجهی ندارند، در برقراری ارتباط با دیگران ناتوان هستند و نه فقط با کسی تعامل ندارند بلکه از تماس با دیگران احساس بیزاری می کنند و نسبت به دیگران رفتار خشونت آمیز دارند. آنها دارای حرکات تکراری و یکنواخت سروبدن هستند، بی ربط صحبت می کنند، رفتارهای همراه با شکلک های چهره ای دارند، در کاربرد مفاهیم انتزاعی ناتوان هستند، در یادگیری مقاومت زیاد به خرج می دهند و منفی گری فراوانی دارند. این معلّمان و اولیای مدارس باید با مشاهده این علائم در دانش آموزان، احتمال بیماری در خودماندگی یا اوتیسم را بدهند و درصدد کمک به این قبیل دانش آموزان برآیند.

 

● خودماندگی یا اوتیسم چیست؟

حدود ۶۵ سال پیش «کانر»، روان پزشک کودک، برای نخستین بار اختلال اوتیسم را مطرح کرد. معنی لغوی اوتیسم در خود فرورفتن و بی توجهی به جهان خارج است. تعاریف مختلفی از خودماندگی ( Autism) وجود دارد. یک تعریف این که خودماندگی اختلال عصبی یا مغزی است که با کاهش برقراری ارتباط و تعامل های اجتماعی مشخّص می شود.

مجموعه جدید فرهنگ واژگان انگلیسی «وبستر» (۱۹۹۱) خودماندگی را به عنوان اختلال روان پزشکی تعریف می کند که در آن شخص گوشه گیری اختیار می کند، نسبت به وقایع خارجی حساسیت نشان نمی دهد و به افراد و حوادث بی تفاوت است. ۷۵ تا۸۰ درصد این کودکان از نظر آموزشی و تحصیلی عقب ماندگی دارند به طوری که عقب ماندگی ذهنی بیشتر از مسئله اختلالات رفتاری باعث ناراحتی می شود. بقیه این افراد ممکن است هوشبری تا حد طبیعی پیدا کنند و بتوانند در فعالیت های عادی زندگی سهمی داشته باشند ولی با وجود این رفتارهای عجیب و غریب خود را دارا هستند همان طور که ملاحظه می شود تقریباً یک سوم مبتلایان به اوتیسم به سازگاری متوسط نائل می شوند و می توانند زندگی نسبتاً عادی داشته باشند.

هرچند در ایران پژوهش همه گیری برای شناسایی مبتلایان به اوتیسم وجود ندارد امّا اگر میزان شیوع این بیماری در کشورمان تفاوتی با پراکندگی آن در دیگر کشورها نداشته باشد با این حساب فراوانی آن در ایران هم باید حدود ۶ در ۱۰ هزار نفر باشد و در بین پسربچه ها به میزان سه تا پنج برابر بیشتر از دختران وجود دارد.

● علل بیماری خودماندگی

درباره علل پیدایش خودماندگی در کودکان دیدگاه های متعددی وجود دارد. به طور کلی وجود اختلالات عضوی در مغز، عوامل نابسامان خانوادگی و آموزش و پرورش نامناسب در ایجاد آن مؤثر است. برخی از علل اوتیسم عبارت است: نارسایی دستگاه عصبی مرکزی، ناهنجاری های بیوشیمیایی، رشد کم یا آسیب نیمکره چپ مغز، طرد کودک توسط والدین، اختلالات شخصیتی والدین، از هم گسستگی و کشمکش های شدید خانوادگی، فشارهای روانی خانواده، وجود والدین بی توجه و سرد و غافل از تربیت صحیح کودک.

تمامی شواهد حاکی از آن است که خودماندگی اساساً منشاء زیست شناختی دارد که موجب اختلال کارکرد سوخت وسازی مغز می شود. چون تقریباً یک چهارم کودکان در خودمانده نشانه های اختلال عصبی را بروز می دهند، این احتمال وجود دارد که آنان درجه ای از آسیب مغزی را داشته باشند، مسمومیت مادر در دوران بارداری، اختلالات متابولیک، اثر امواج رادیویی و غیره همگی در بروز اوتیسم در کودکان مؤثرند با این حال ژن ها و وراثت در بروز آن حرف اول را می زند.

● ویژگی ها و علائم و نشانه های کودکان مبتلا به اوتیسم

علائم اوتیسم در کودکان معمولاً از بدو تولد ظاهر می شود. ویژگی های زیر لزوماً در یکایک کودکان مبتلا به خودماندگی ملاحظه نمی شوند، اما تمامی این ویژگی ها در مجموعه افراد خودمانده قابل توجه است.

مشکل ارتباط با افراد و اشیاء و رویدادها، تعامل نداشتن با کودکان دیگر، نداشتن آگاهی یا ابراز احساس نسبت به حضور دیگران، علاقه بسیار به اشیای بی جان و نه اشخاص، بی تفاوتی نسبت به تشویق دیگران، ناتوانی در محبت پذیری، احساس بیزاری از تماس با دیگران، اصرار بر اینکه آرایش محیط و روال معمول انجام امور بدون تغییر باقی بماند، خودبرانگیختگی در رفتار، رفتار خودآسیب رساندنی مانند زدن به سر خود یا خود را گاز گرفتن یا کتک زدن، ایجاد قشقرق اغلب بدون دلیل مشخص، اختلال شدید مهارت های ارتباط کلامی و غیرکلامی، تکرار بی معنی کلمات، سرگرمی یا بازی کردن با دست ها، داشتن حالات رویایی، سرازیر شدن بزاق دهان، کم توقعی از والدین، شکستن اشیاء و رفتارهای تهاجمی، لجاجت، دور خود چرخیدن، حرکات اضطراری و وسواسی و تکراری، تنهایی فوق العاده، نداشتن تماس چشمی با مردم، بی توجهی به قراردادها و قوانین اجتماعی، تأخیر در یادگیری تکلم، بی ربط صحبت کردن، معکوس سازی ضمایر و برگردان آنها به خودش، حرکات بدنی ریتمیک، رفتارهای همراه با شکلک های چهره ای، ترس شدید از صداهای مشخص و حرکت اشیا نظیر جارو برقی و آسانسور، پاسخ های نامناسب به محرک های سمعی و بصری و ناتوانی در کاربرد مفاهیم انتزاعی و اشکال در تشکیل مفاهیم ذهنی، پیچیدن نخ و سیم به دور انگشت و همچنین حرکات تکراری و یکنواخت سر و بدن از علائم اوتیسم در کودکان است.

● راهبردهایی پیرامون خودماندگی به معلمان و اولیا مدارس

معلمان و دیگر اولیای مدارس باید از مشکلاتی که والدین کودکان در خودمانده با آن مواجه می شوند آگاه باشند و پیرامون این بیماری اطلاعات لازم را کسب نمایند تا بتوانند هنگام برخورد با کودکان مبتلا به اوتیسم، به نحو مقتضی به آنها کمک کنند و راهنمایی های لازم را دراختیار والدین آنها بگذارند، چرا که این والدین ممکن است در جستجوی کمک تخصصی نیاز به توصیه داشته باشند. در این خصوص می توان به نکات زیر توجه کرد.

ـ در تعلیم و تربیت کودکان درخودمانده، باید به آنان کمک کرد که روش های برقراری ارتباط را بیاموزند و محیط آنان را طوری بنا نهاد که ثابت و قابل پیش بینی باشد.

ـ بسیاری از دانش آموزان مبتلا به خودماندگی بیشتر با نگاه کردن یاد می گیرند استفاده از وسایل کمکی دیداری ملموس مانند تصاویر و نمودارها در آموزش ایشان ضروری است. بسیاری از موادی که برای دانش آموزان با ناتوانی های یادگیری مورد استفاده قرار می گیرند برای دانش آموزان درخودمانده مناسب هستند.

ـ برخی از دانش آموزان مبتلا به خودماندگی در نقاشی، موسیقی و ریاضیات مهارت دارند و اغلب آنان در این موضوعات کفایت عادی یا پیشرفته نشان می دهند معلم باید استعدادهای این دانش آموزان را تشویق کند. فرصت های یادگیری اضافی را در این زمینه ها فراهم کند و همواره تقویت مثبت ارائه دهد.

- آگاهی از مشکلاتی که کودک در خود مانده باید برآنها غلبه کند برای دانش آموزان کلاس عادی مفید است. بینش ها در مورد مشکلات را می توان از داستان ها و کتاب هایی که والدین کودکان در خود مانده و نیز مؤلفان مشهور و کسانی که خود با وجود داشتن اوتیسم موفق شده اند بدست آورد.

- شایسته است کودکان خودمانده را در کلاس های عادی ثبت نام کنند آن دسته از کودکان مبتلا به اوتیسم که در کلاس های عادی مشغول شده اند عملکرد بهتری نسبت به کودکان مشابهی که در کلاس های جداگانه و ویژه ثبت نام نموده اند از خود نشان داده اند.

- باید با کودک در خودمانده رابطه حسنه و پذیرا برقرار کرد و ضمن آشنا ساختن کودک با محرک های محیطی، از اضطرابش کاست و اعتماد به نفس او را افزایش داد.

- بیشتر کودکان مبتلا به اوتیسم از یک راه حسی می توانند چیزی را یاد بگیرند در صورت تقویت حواس، از طریق چند حس بهتر می توانند مطالبی را بیاموزند ولی در شروع درمان نباید از انواع رفتارهای مختلف با یکدیگر به کودک آموخته شود.

- برای هماهنگی بین چشم و دست کودک، ورزش هایی نظیر پرش، بالانس و کوهنوردی مفید است.

● نتیجه گیری

اوتیسم یکی از اختلالات دوره ی کودکی است و علائم آن در کودکان معمولا از بدو تولد ظاهر می شود با این حال گزارش هایی نیز وجود دارند که براساس آنها کودکان تا یک ماه و چند ماهگی رشدی طبیعی داشته اند و ناگهان به اوتیسم و واپس روی ذهنی دچار شده اند افراد مبتلا به اوتیسم کسانی هستند که فاقد توانایی در برقراری ارتباط با افراد دیگر هستند. و چون از تنش های متقابل اجتماعی اجتناب می کنند به سرعت از نظر رشد عقب می افتند. این کودکان ممکن است با تغییرات در روند معمولی روزانه شان یا تغییر در محیط اطرافشان آشفته شوند. این کودکان به علت تعدد و تنوع علائم ظاهری و رفتاری و مشکلات حسی، گاهی با کودکان کرولال و عقب مانده ذهنی اشتباه می شوند این بیماری ظاهراً در طبقات اقتصادی اجتماعی بالاتر دیده می شود و معمولاً نیاز به آموزش و پرورش ویژه ای دارند. معلمان باید خود را به آموزش های لازم مجهز کنند تا در وقت مقتضی به مبتلایان و خانواده آنها کمک کنند.

غلامرضا آتش دامن - کارشناس علوم تربیتی

 

 توجه :

شما فرهنگیان گرامی می توانید تحقیقات اقدام پژوهی ، گزارش تخصصی ، درس پژوهی ، تجربیات ارتقای شغلی ، طرح جابر  و مقالات پرسش مهر مورد نیاز خود را از لینک های زیر تهیه نمائید :( سایت علمی و پژوهشی آسمان ) بر روی هر لینک کلیک نمائید :


 
 
 
 
 
 

 
 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 12 اردیبهشت 1394 ساعت: 22:07 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 127

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس