فرمول های ریاضی ششم فرمولها و راهنمای ریاضی ششم ابتدایی
1-هرگاه چند نقطهی متمایز(جدا از هم)،بر روی یک خط راست باشند تعداد پاره خط ها از فرمول زیر به دست می آید.
2 ÷ (تعداد فاصله ها × تعداد نقطه ها ) = تعداد پاره خط هاA
توجه : تعداد فاصلهها همیشه یکی کمتر از تعداد نقطهها است.
2-هرگاه چند نقطهی متمایز،بر روی خط راست باشند،
تعداد نیم خطها از فرمول زیر،به دست می آید.
2 × تعداد نقطهها = تعداد نیم خطها
3-هرگاه چند نقطهی متمایز، برروی یک نیم خط باشند،تعداد نیم خطها مانند مثال زیر به دست میآید.
مثال: برروی یک نیم خط،هفت نقطهی متمایز وجود دارد چند نیم خط،در شکل وجود دارد؟ پس (8 = 1 + 7 ) نقطه داریم یعنی 8 نیم خط خواهیم داشت.
4- هرگاه چند نقطهی متمایز، برروی یک پاره خط باشند نیم خطی، درشکل وجود ندارد.
برش و قسمت: وقتی می خواهیم یک قطعه یا جسمی رشته مانند را به قسمت های مساوی ویا نامساوی تقسیم کنیم همیشه تعداد قسمتها یکی بیشتر از تعداد برشها است.
مثال: یک آهنگر , میله ای به طول 12 متر را به چهار قسمت تقسیم کرد او برای این کار چند برش زده است؟ برش 3 = 1 – 4 (قسمت)
مجموع و اختلاف:
هرگاه مجموع دو عدد و اختلاف آن دو عدد را به ما بدهند و آن دو عدد را از ما بخواهند، از دو راه زیر به دست میآید.
1-اگر مجموع واختلاف را از هم کم کرده،بر2 تقسیم کنیم عدد کوچکتر به دست میآید.
2- اگر مجموع واختلاف را با هم جمع کرده،بر2 تقسیم کنیم عدد بزرگتربه دست میآید.
تعداد یک رقم در یک مجموعهی اعداد متوالی
1-از عدد1 تا 99 از همهی رقمها 20 تا داریم به جز رقم(صفر)،که از آن 9 تا داریم.
2-از عدد 100تا 199 از همهی رقمها 20تا داریم به جز رقم(یک)،که از آن 120 تا داریم.
3- از عدد 200تا 299 از همهی رقمها 20تا داریم به جز رقم(دو)،که از آن 120 تا داریم و ...
تعداد اعداد در مجموعه اعداد طبیعی (از یک شروع میشود)
تعداد اعداد یک رقمی9 تا،اعداد دو رقمی 90تا،اعداد سه رقمی 900تا،اعداد چهاررقمی 9000 تاو... می باشد.
تعیین تعداد عددهای صحیح یک مجموعهی اعداد متوالی
1-اگر تعداداعداد،از عدد اولی تا عدد آخری مورد نظر باشد از فرمول زیر،استفاده میشود.
1 + (عدد اولی – عدد آخری) = تعداد اعداد
مثال: از عدد27 تا عدد 1027 چند عدد صحیح (عددی که کسری و اعشاری نباشد) وجود دارد؟ تعداد اعداد 1001 = 1+(27 – 1027 )
2-اگر تعداد اعداد،بین دو عدد اولی و آخری مورد نظر باشد از فرمول زیر،استفاده میشود. 1 – ( عدد اولی – عدد آخری) = تعداد اعداد
3- اگر تعداد اعداد زوج و یا فرد یک مجموعهی اعداد متوالی مورد نظر باشد از فرمولهای زیر استفاده میشود.
1+ 2÷(کوچکترین عدد زوج – بزرگترین عدد زوج) = تعداد اعداد زوج
1 + 2÷(کوچکترین عدد فرد – بزرگترین عدد فرد) = تعداد اعداد فرد
مثال: از عدد 45تا 158چند عدد زوج وچند عدد فرد وجود دارد؟ 57= 1 + 2 ÷ (46 – 158 ) = تعداد اعداد زوج
57 = 1 + 2 ÷ ( 45 – 157 )= تعداد اعداد فرد
مجموع اعداد صحیح متوالی
1-برای محاسبهی مجموع اعداد صحیح متوالی،از فرمول زیر استفاده میشود.
2 ÷ (تعداد اعداد × مجموع عدد اولی وعدد آخری ) = مجموع اعداد صحیح متوالی
مثال: محموع اعداد صحیح از 1 تا 100 را به دست آورید؟
5050 = 2 ÷ 100( × (100 + 1 )) مجموع اعداد
2- برای محاسبه مجموع اعداد صحیح فرد متوالی که از عدد(یک) شروع میشوندویا مجموع اعداد صحیح زوج متوالیکهازعدد(دو)شروع میشوند علاوه بر فرمول قبلی،میتوانیم از فرمول های زیر استفاده کنیم .
تعداد اعداد × تعداد اعداد = مجموع اعداد صحیح فرد متوالی
(1 + تعداد اعداد) × تعداد اعداد = مجموع اعداد صحیح زوج متوالی
مثال: مجموع اعداد صحیح زوج و مجموع اعداد صحیح فرد متوالی از 1 تا100 را به دست آورید؟
از 1 تا 100 ، 50تا فرد و 50 تا زوج هستند. 2500 = 50 × 50 = تعداد اعداد صحیح فرد متوالی
2550 = 51 × 50 = تعداد اعداد صحیح زوج متوالی
عدد وسطی :
هرگاه مجموع چند عدد صحیح متوالی (با فاصله های یکسان) را بدهند و آن اعداد را بخواهند ،مجموع آن اعداد را بر تعدادشان تقسیم کرده،عدد وسطی به دست میآید.
1- اگر تعداد اعدادفرد باشد مانندمثال زیر عمل،می کنیم.
مثال: مجموع 5 عدد صحیح متوالی 75 میباشدکوچکترین عدد را به دست آورید؟ عدد وسطی 15 = 5 ÷ 75 75 = 17 + 16 + 15 + 14 + ۱۳
۲ اگر تعداد اعداد زوج باشد مانند مثال زیر عمل می کنیم.
مثال: مجموع 6 عدد صحیح فرد متوالی 96 می باشد یزرگ ترین عدد را به دست آورید؟
عدد وسطی 16 = 6 ÷ 96
رقم یکان :
1- هرگاه چند عدد زوج را با هم جمع کنیم رقم یکان حاصل جمع،حتماً زوج خواهد شد.
2- هرگاه چند عدد فرد را با هم جمع کنیم رقم یکان حاصل جمع،ممکن است زوج باشد یا فرد.
اگر تعداد اعداد،فرد باشد رقم یکان حاصل جمع،فرد میشود و بلعکس 3-هرگاه عدد زوجی را هرچند بار در خودش ضرب کنیم رقم یکان حاصل ضرب،حتماً زوج خواهد بود.
کسر بین دو کسر :
برای نوشتن کسر بین دو کسر،کافی است صورتها را با هم و مخرجها را نیز را باهم جمع کرد
تقسیم کسرها:
تقسیم کسرها را به سه روش زیر، می توانیم انجام دهیم.
1- اگر مخرجها مساوی باشند از مخرجها صرف نظر کرده صورت کسر اول را بر صورت کسر دوم تقسیم میکنیم. اما اگر مخرجها مساوی نباشند مخرج مشترک گرفته و مخرجها را مساوی میکنیم سپس صورت کسر اول را بر صورت کسر دوم تقسیم میکنیم.
2- کسر اول را نوشته، علامت تقسیم را به ضرب تبدیل کرده و سپس کسر دوم را معکوس می کنیم و عمل ضرب را انجام می دهیم.
3- دور در دور و نزدیک در نزدیک: از این روش، فقط در مواقعی که لازم باشد استفاده می کنیم. نسبت و تناسب :
1- تناسب زمانی : در این نوع تناسب، زمان تغییری نمی کند. مثال : اگر 4 پیراهن روی طناب در مدت زمان یک ساعت خشک شوند 8 پیراهن در همان شرایط در همان یک ساعت خشک می شود.
2- تناسب مستقیم : اگر قیمت یک تخم مرغ 100 تومان باشد 5 تخم مرغ 500 تومان می شود یعنی با افزایش تعداد تخم مرغ ها، قیمت خرید تخم مرغ ها نیز به همان نسبت افزایش می یابد.
3 - تناسب معکوس : گاهی اوقات کمیت ها با هم نسبت عکس دارند یعنی هرچه یکی را زیاد کنیم به همان نسبت ، دیگری هم کم می شود. در این حالت می گوییم تناسب معکوس است.
مثلاً اگر2 کارگر، کاری را در مدّت 6 روز انجام می دهند ،4 کارگر، همان کار را در مدت 3 روز انجام می دهند.
زاویهی بین دو عقربهی ساعت شمار و دقیقه شمار:
برای محاسیه زاویهی بین دو عقربهی ساعت شمار و دقیقه شمار ، مقدار ساعت را در عدد 30 ضرب کرده، مقدار دقیقه را در عدد5/5 ضرب کرده، عدد کوچک تر را از عدد بزرگ تر کم می کنیم. در صورتی که جواب به دست آمده از 180 درجه بیشتر باشد آن را از 360 کم می کنیم.
مثال: زاویه ای که دو عقربه ی ساعت شمار و دقیقه شمار در ساعت 1:50 می سازند چند درجه است؟
مجموع زوایای داخلی چند ضلعی ها:
برای این که مجموع زاویه های داخلی هر چند ضلعی رامحاسبه کنیم ، تعداد ضلع ها را منهای 2 نموده ، در 180 ضرب می کنیم
. 180 × (2 – تعداد ضلع ها ) = مجموع زاویه های داخلی
مثال : مجموع زاویه های داخلی یک 5 ضلعی را به دست آورید؟
درجه 540 = 180× (2 – 5 )
تعداد قطرهای چندضلعی ها:
از تعداد ضلع ها، 3 تا کم کرده، جواب را در تعداد ضلع ها ضرب کرده و سپس جواب را بر 2 تقسیم می کنیم.
2÷ تعداد ضلع ها × ( 3 - تعداد ضلع ها ) = تعداد قطرها
از هر راس چند ضلعی به اندازهی (3- تعدا ضلع ها ) قطر می گذرد.
مثلا از یک راس چهار ضلعی ( 1= 3 – 4) یک قطر می گذرد.
مثال : یک شش ضلعی چند قطر دارد؟
تعداد قطرها 9= 2 ÷ 6 × ( 3 – 6 )
تعداد زاویه ها:
هرگاه در چند زاویه ی مجاور که دارای راس مشترک هستند ، بخواهیم تعداد زاویه ها را تعیین کنیم ، از فرمول زیر استفاده می کنیم.
2 ÷ (تعداد فاصله ها× تعداد نیم خط ها ) = تعداد زاویه ها
توجه : تعداد فاصله ها،از تعداد نیم خط ها یکی کم تر است.
ارتفاع وارد بر وتر:
برای محاسبه ارتفاع وارد بر وتر ، می توانیم از فرمول زیر استفاده کنیم.
وتر ÷ حاصل ضرب دو ضلع زاویهی قائمه= ارتفاع واردبر وتر
مثال : اگر دو ضلع زاویهی قائمه مثلث قائم الزاویهای 5 و 12 س باشدووتر آن 15 س باشد.طول ارتفاع وارد بر وتر آن چقدر است؟
فرمول محیط ومساحت اشکال هندسی ویژه ی ابتدائی
مساحت مـــربع = یـــک ضلع × خـــودش
محیــط مـــربــــع = یک ضلع × 4
مساحت مسـتطیـــــــل = طـول × عـرض
محیط مستطیل = ( طول + عرض) × 2
مساحت مثلث = ( قاعده × ارتــــــفاع ) ÷ 2
محیط مثلث = مجموع سه ضلع
محیط مثلث متساوی الاضلاع = یک ضلع × 3
مساحت ذوزنقه = نصف( قاعده بزرگ + قاعده کوچک ) × ارتفاع
محیط ذوزنقه = مجموع چهار ضلع
مساحت لوزی = ( قطر بزرگ × قطر کوچک ) ÷ 2
محیط لوزی = یک ضلع × 4
مساحت متوازی الاضلاع = قاعده × ارتفاع
محیط متوازی الاضلاع = مجموع دو ضلع متوالی × 2
مساحت دایره = عدد پی ( 3/14 ) × شعاع × شعاع
محیط دایره = عدد پی ( 3/14 ) × قطر
مساحت بیضی = (نصف قطر بزرگ × نصف قطر کوچک ) × 3/14
مساحت کره = 4 × 3/14 × شعاع
حجم کره = چهار سوم ×3/14 × شعاع به توان سه
حجم مکعب مستطیل = طـول × عـرض × ارتفاع
حجم مکعب مربع = قاعده × ارتفاع
حجم مکعب مربع=اندازه یک بعد بتوان3
حجم استوانه = مساحت قاعده × ارتفاع
حجم هرم = مساحت قاعده ی هرم × ارتفاع هرم× یک سوم
حجم مخروط = مساحت قاعده × یک سوم × ارتفاع
مساحت جانبی استوانه = محیط قاعده × ارتفاع
مساحت کل استوانه = سطح دو قاعده + مساحت جانبی
مساحت کل استوانه = مجموع دو قاعده + (ارتفاع × محیط قاعده)
مساحت جانبی منشور = مجموع مساحت سطوح جانبی
مساحت کل منشور = مجموع مساحت دو قاعده + مجموع مساحت سطوح جانبی
محیط چند ضلعی منتظم = یک ضلع × تعداد اضلاعش
1 – پاره خط فقط یک نقطه ی وسط دارد .
2 – برای کشیدن یک خط راست کافی است 2 نقطه از آن را داشته باشیم .
3 – نیم خط قسمتی از خط راست است که ابتدای آن مشخص و لی انتهای آن مشخص نباشد . فقط از یک طرف ادامه پیدا کند .
4 – پاره خط قسمتی از خط راست است که ابتدا و انتهای آن مشخص باشد و ما نتوانیم آن را ادامه دهیم .
5 – هر زاویه از دو نیم خط تشکیل شده است .
6 – به نقطه ی مشترک دو نیم خط در زاویه راس زاویه می گویند .
7 – برای خواندن و نوشتن زاویه حرف راس زاویه را در وسط می نویسند .
8 – زاویه به زاویه ی راست یا قائمه ، تند و باز تقسیم می شود .
9 – برای اندازه گیری زاویه ی راست یا قائمه از وسیله ای به نام نقاله استفاده می شود .
10 – زاویه ی تند از زاویه ی راست کوچکتر است .
11 – زاویه ی باز از زاویه ی راست بزرگتر است .
12 – نیم ساز نیم خطی است که از راس زاویه می گذرد و زاویه را به دو قسمت مساوی تقسیم می کند .
13 – دو خط که زاویه ی بین آن ها راست باشد ، دو خط عمود برهم نامیده می شود .
14 – هر مثلثی که یکی از زاویه های آن قائمه باشد مثلث قائم الزاویه نامیده می شود .
15 – به بزرگترین ضلع مثلث قائم الزاویه وتر گویند .
16 – هر چهار ضلعی که فقط دو ضلع موازی داشته باشد ذوزنقه نامیده می شود .
17 – فاصله ی دو خط موازی برابر است با فاصله ی یک نقطه از یک خط تا خط دیگر .
18 – عبارت هایی که درستی تقسیم را نشان می دهد عبارت های تقسیم نامیده می شوند . ( امتحان تقسیم )
19 – در تقسیم همیشه باقی مانده کوچکتر از مقسوم علیه است . این عبارت دوم تقسیم است .
20 – عبارت اول تقسیم ( خارج قسمت ضربدر مقسوم علیه به اضافه ی باقی مانده مساوی است با مقسوم .
21 – واحد اندازه گیری مایعات لیتر است مثل بنزین – نفت .
22 – به مستطیلی که ضلع های آن هم اندازه باشند مربع می گوییم .
23 – به هر لوزی که زاویه های آن قائمه باشند مربع می گوییم .
24 – اندازه ی دور هر شکل محیط آن شکل نامیده می شود .
25 – محیط مربع مساوی است با : اندازه ی یک ضلع ضربدر 4
26 – محیط لوزی برابر است با اندازه ی یک ضلع ضربدر 4
27 – محیط مثلث متساوی الاضلاع برابر است با : اندازه ی یک ضلع ضربدر 3
28 – برای اندازه گیری محیط مستطیل یا متوازی الاضلاع : اندازه ی دو ضلع متوالی را جمع می کنیم و بعد حاصل را دو برابر می کنیم .
28 – اعدادی بر 2 بخش پذیرند که رقم یکان آن ها زوج باشد یعنی 0 – 2 – 4 – 6 – یا 8 باشد .
29 – اعدادی بر 5 بخش پذیرند که رقم یکان آن ها 0 یا 5 باشد .
30 – اعدادی هم بر 2 هم بر5 بخش پذیرند که رقم یکان آن ها 0 باشد .
31 – اعدادی هم بر 2 هم بر5 و هم بر 10بخش پذیرند که رقم یکان آن ها 0 باشد .
32 – برای نوشتن کسرهای مساوی صورت و مخرج را در یک عدد واحد مثل 2 ضرب می کنیم .
33 – در ساده کردن کسرها باید صورت و مخرج را به یک عدد مساوی تقسیم کنیم .
34 – از دو کسر که دارای مخرج های مساوی است آن کسری بزرگتر است که صورتش بیشتر باشد .
35 – از دوکسر که دارای صورت های مساوی هستند آن کسری بزرگتر است که مخرش کمتر باشد .
36 – کسرهایی که صورت و مخرج مساوی دارند مساوی هستند با 1 .
37 – مساحت هر مستطیل برابر است با حاصل ضرب طول در عرض
38 – مساحت مربع برابر است با حاصل ضرب اندازه ی یک ضلع در خودش .
39 – مساحت هر متوازی الاضلاع برابر است با حاصل ضرب قاعده در ارتفاع آن .
40 – مساحت هر مثلث برابر است با قاعده ضربدر ارتفاع تقسیم بر 2 .
روشهاي ديگر نيزبراي ايجاد خلاقيت وجود دارند كه آنها فهرست وار اشاره ميشود:
استفاده از روش اكتشافي-استفاده از روش سيال سازي ذهن و ارائه نظرات بدون كنترل و باز خواست-استفاده از روش گردش علمي-استفاده از روش ارزشيابي گروهي-استفاده از فعاليتهاي مكمل و فوق برنامه كه باعث خلاقيت ميشود-گفتن و ارائه زندگي نامه و نحوه اكتشاف مخترعان بزرگ-توجه به تفاوتهاي فردي و آموزش و ارزشيابي بر اساس آن-توجه به سوالهاي غيرمعمول دانش آموزان-توجه به همه سطوح شناختي بلوم-استفاده از روش مباحثهاي-شويق رفتار خلاق باعث خلاقيت بيشتر است-اتكا نكردن به محتوي درسي كتب-توجه به هنرهاي تجسمي و ساير هنرهاي مدارس-ترويج تفكر نقادانه و نگاه انتقادي به مسائل
هر كدام از اين روشها به نوبه خود مهم و قابل تعمق هستند ولي به دليل محدوديت تعداد صفحات مقاله از توضيح آنها معذوريم.
راهكارهايي كه براي توسعه خلّاقيّت در مقطع ابتدايي توصيه ميشود.
1-روش فهرست مطابقه
فهرست مطابق شامل سؤالات متنوعي است كه براي برانگيختن قدرت تصور به كار ميروند و از ابتكارات شخصي به نام اوسبورن است.
سؤالات به گونهاي طراحي شدهاند كه فكر برانگيزند. اين تكنيك درموقعيتهاي متفاوت كلاس قابل استفاده است به ويژه زماني كه معلّمان احسّاس ميكند در كلاس حرفي براي گفتن ندارند ميتوان استفاده بسيار مفيدي كند و خلاقيت كودكان را نيز شكوفا كند سؤالات پيشنهادي اوسبورن به اين شرح هستند:
- استفادههاي ديگري از وسايل: مثال فرض كنيد 5 توپ داريم جز بازي چه استفادههاي ميتوانيم بكنيم.
- مشابهت: چه چيزي ديگر را ميشناسيم كه شبيه وان حمّام باشد
- تغيير: اگر خورشيد به زمين نزديك تر بودچه اتفاقي ميافتاد
- بزرگ نمايي: اگر صبح پس از بيدارشدن، قدتان دو متر افزايش يافته باشد چه اتفاقي ميافتاد.
- كوچك نمايي: اگر همه مردم 10 سانتيمتر قد داشتند چه اتفاقي ميافتاد.
- جانشين سازي: اگر دوچرخه ميتوانست در فضا حركت كند چه اتفاقي ميافتاد.
- تركيب دوباره: اگر به جاي روز، شب به مدرسه برويد چه تغييراتي اتفاق ميافتاد.
- وارونهكردن: از تركيب وسايل مثل يخچال، راديو وپنجره چه چيزهاي ميتوان اختراع كرد.
وقتي دانش آموز با چند تمرين اين فهرست آشنا شدند خود ميتوانند ماننند آنها را ابداع كنند و فهرست مطابقه به كودكان كمك ميكند كه موضوعي را كه روي آن كار ميكنند كاملاً تجزيه و تحليل كنند علاوه بر آن چنين تمريناتي، نيروي همبستگي انديشه را كه خود عامل مهمي در پرورش رفتار خلاق به حساب ميآيد. تقويت كنند. مارتين راسمن معتقد است تواناييهاي زيادي در دانش آموزان وجود دارند كه معلم فقط با انگيزههاي مثبتي در آنها بوجود بياورد و تا به جاي اينكه بگويند ما نميتوانيم بگويند چرا نتوانيم و معلم نيز بايد در هرفعاليتي به دانش آموزان بگويد كه بياييد شانس خود را امتحان كنيد. هيچگاه عقب نشيني نكنيد. زيرا عبور از اين مرزها يعني واردشدن به دنياي پر از رمز و راز«خلاقيت»
2-استفاده از روش حل مسأله در تدريس
حل مسأله فرايندي است براي كشف توالي و ترتيب صحيح راههايي كه به يك هدف يا يك را ه حل منتهي ميشود. در موقعيتي كه انسان با يك مسئله روبرو ميشود بايد بر موانع آن غلبه كند. عامل اصلي حل مسأله كاربرد تجربه قبلي فرد در رسيدن به راه حلي است كه پيش از آن براي انسان ناشناخته بوده است. دانشها ومهارتهاي گذشته پيش نياز حل مسألهاند.
راه حلهاي خلاقانه حل مسأله توسط دانش آموز:
- حل مسأله از طريق آموزش و خطا: ساده ترين وكم ارزش ترين راه حل مسأله اين طريق است. كه دانش آموز را بايد با يك مسأله مواجه كرد كه تا خود با امتحانكردن راه حلهاي مختلف راه حل درست را بيابد كه اين خلاقيت كمي دارد.
- حل مسأله از طريق بينش و شناخت: ميتوان عناصر و روابط يك مسأله را به دانش آموز شناساند تا خود راه حل آن را بيابد اين روش سطح بالاتري است.
- حل مسأله از طريق روش تحليلي: اين روش مخلوطي از دو روش بالاست. و احتمالاً اين همان روشي است كه دانشمندان در برخورد با مسأله در پيش ميگيرند.
- حل مسأله با روش ديويي: كه داراي پنج مرحله است: الف) مشخصكردن مسأله ب) حدس زدن علل مسأله پ) در نظر گرفتن راه حلهاي ممكن ت) انتخاب بهترين راه حل ج) نتيجه گيري. كه شاگرد بايد مستقلاً همه مراحل را با كمترين راهنمايي معلم طي كند.
3-پرورش تفكر واگرا راهي به سوي خلاقيت
تفكرواگرا نوعي تفكر كه مستلزم ابتكار و سيالي است كه الگوهاي موجود را در هم ميريزد و الگوهاي جديدي عرضه ميكند. اصطلاح تفكرواگرا از دهه 1960 و پس از تحقيقات اوليه ج – پ گيلفورد متداول شد كه اين اصطلاح رابطه بسيار نزديكي با عمل خلاق دارد.
گيلفورد تفكرواگرا را اينگونه تعريف ميكند: عبارتست از توانايي خلق رشتهاي از راه حلهاي ممكن براي مسأله است بويژه آن مسأئلي كه تنها يك جواب مستقيم ندارد.
در مقابل آن، گيلفورد نوع ديگري از تفكر را ارائه ميكند كه هم گرا ناميده ميشود در اين تفكر، نتيجه آن از قبل معلوم است يعني از هميشه يك جواب درست وجود دارد به نظر وي هر دو تفكر باعث ساخت ذهن ميشوند والي در تفكرواگرا خلاقيت بسيار زياد هست.
تشويق تفكرواگرا، با سوالات وگرا از جانب معلّمان
با توجه به توضيح بالا، نخست نكتهاي كه ملعمان بايد در نظر داشته باشند آن است كه موضوع تدريس آنها هر چه باشد، بايد فرصتهاي مناسب جهت تفكرواگرا در دانش آموزان ايجاد كنند و به آن حساس باشند برونذ يكي از رواشناسان استدلال ميكند كه گرايش ما در محدودة آموزش وپرورش آن است كه تنها پاسخهاي درست را پاداش دهيم و در مقابل پاسخهاي نادرست از شيوههاي تنبيهي استفاده كنيم اين روش خلاقيت را از بين ميبرد زيرا دانش آموز به خاطر ترس از تنبيه خطر نميكند و جوابهاي مبتكرانه نميدهد. پس معلم بايد آماده باشد كه در حال و هوايي عمل كند كه از اين كوشش حمايت شود..
گيلفورد مشخصات نفكرواگرا را سه مورد انعطاف پذيري يا نرمش، اصالت وسيالي مشخص كرده يعني معلمان اين سه اصل را بايد در كلاس پرورش دهند تا منجربه تفكرواگرا و در نتيجه خلاقيت شود.
گاداگر ميگويد نوع سؤالهايي كه معلّم از دانش آموزان ميپرسد بر نحوه تفكرآنها موثر است. بايد سؤال را طوري پرسيد كه دانش آموزان ديگر نتواند آن جوابهاي كليشهاي را بدهد بلكه به تفكروادار شود و راه حلهاي جديد و جوابهاي تازه را بيابد.
به اعتقاد گترلز تفكرواگرا فارغ از محرك است در حالي كه تفكر همگراه وابسته به محرك است يعني تفكرواگرا ممكن است كه با صورت سؤال يا جوابهاي عادي تناسب و وابستگي نداشته باشد.
به هر حال، حرفهاي ما به معني نفي تفكر همگرانيست ولي به اعتقاد همه دانشمندان، سوالات واگرا و به تبع آن تفكرواگرا موجب تقويت و رشد خلاقيت ميشود. پس بر ما معلمان لازم است كه نحوه سؤال پرسيدن از دانش آموزان را در مواقعي كه مناسب ميدانيم تغيير دهيم.
4-استفاده از روش بارش مغزي
معروفترين روش يادگيري تفكر خلاق، روش بارش مغري است. در اين روش معلم مسألهاي را به دانش آموزان كلاس ميدهد و از آنها ميخواهد كه هر راه حلي راجع به اين مسأله به ذهنشان ميرسد را بگويند. پيش از انكه همه دانش آموزان راه حلهاي يشان را بگويند معلم و دانش آموزان ديگر هيچ نظري نميدهند و پس از ارائه همه راه حلهاي نظر داده ميشود.
دي چكو وكرافورد(1974) درباره اثر بخشي روش بارش مغزي ميگويند ممكن است روش بارش مغزي راهي براي سنجش رفتارهاي ورودي باشد. همچنين روش بارش مغزي بيشتر ازساير روشها به راه حل ميانجامد و به ايجاد عقايد و انديشههاي خلاق منجر م شود
5-استفاده از بازي نمايشي
تعريف جامع و مانعي از بازي وجود ندارد ولي آنچه در اين ميان براي همه اهميت دارد اين است كه بازي يكي از مهمترين موضوعات تربيتي است كه متأسفانه در مدارس ما به آن توجه نشده است.
آلفرد آدلر روان شناس معروف ميگويد: هرگز نبايد به بازيها به عنوان روشي براي وقت كشي نگاه كرد. بازي احتمالاً نتيجهاي انگيزهاي است كه كودك را تشويق ميكند تا ظرفيتهاي خود را به كار گرفته و تمرين كند. البته طبق نظر پياژه بازي بايد داراي هدف باشد – اختياري باشد – دلپذير باشد-فاقد سازمان باشد – از قيد كشاكش و پرخاش آزاد باشد كودكان علاقه زيادي دارند كه با بزرگسالان بازي كنند، به خصوص هنگامي كه اين بزرگسالان در ميحطهاي پيش دبستاني مربي و در محيط مدرسه، معلم او باشد.
نقطه اوج اين تحول در بازيهاي نمايشي است كه خلاقيتهاي كودك نيز در حركات، نوشتهها و ژستها ساخته ميشود.
تحقيقات نشان داده كه بازي نمايشي فايدههاي زيادي دارند و فرصتهاي بسياري براي يادگيري ايجاد ميكند ومهمترين آن رشد خلاقيت، قدرت تخيل، انجام اعمال و ساختن چيزهايي براي گسترش بازي است.
بازي نمايشي شناخت پيچيدهاي است از سازماندهي و تركيب و توالي ارتباطات كودك از طريق بازيهاي، افقهاي وجود خود گسترش ميدهند و محدوديت خشك و سختي را كه خانواده و محيطهاي مختلف بر آنان تحميل ميكند را شكسته، خلاقيتهاي خود را ظاهر ميكنند. بازي نمايشي اغلب يك فعاليت خلق الساعه، غير سازمان يافته و آزاد است.
پس معلمان ميتوانند كودكان را به سمت بازيهاي نمايشي بكشند و خود فقط نقش راهنما را داشته باشند تا در طي اين بازيها، آنچه را كه ميخواهند در طي فعاليتهاي سخت و خشك كه خانواده و محيطهاي ديگر بر آنان تحميل ميكنند شكسته و خلاقيتها و تواناييهاي خود را ظاهر سازنداز مزاياي نمايش خلاقيت تحليل ادبي است، زيرا نمايش خلاق فرصتي را فراهم ميآورد تا دانش آموز با آمادهشدن به اجرا در آوردن و ارزيابيكردن خود نوعي خلاقيت را تجربه كرده و در خود ايجاد كنند.
6-شعر وموسيقي
سخن خيال انگيز كه موزون و مقفي باشد را شعر ميگويند. هر معلم و مربي خلاق ميتواند با خواندن اشعار مناسب و مربوط به جنبههاي مختلف زندگي، دامنه تجربيات كودكان را وسعت بخشد. از طريق شعر ميتوان حس كنجكاوي كودكان را تحريك كرد و آنها را شيفته و علاقمند به طبيعت و پديدههاي آنان كرد.
علاقه بچهها به موسيقي پيوندي با شعر دارد. كودكان نياز به فرصتي جهت ابراز اين علاقه دارند كه بتوانند خلاقيت خود را بروز دهند يكي از راههاي پاسخ به اين نياز ايجاد زمينه موسيقي همراه با خواندن شعر است و يا اين كه ايجاد فرصت جهت آواز خواندن است البته بايد بجهها را تشويق كنيم كه آهنگ و معني شعر را احساس كنند و خلاقانه با حركات بدن و صداها را انتخابي خود آنها را به نمايش بگذارند.
ايجاد چنين حالتهايي موجب بروز خلاقيتها ميشود و عزت نفس آنان كه زمينه خلاقيت است افزايش مييابد. البته در شعر بايد به تفاوتهاي فردي توجه كرد. راه آن اين است كه با گفتن يك موضوع يانشان دادن يك نقاشي زيبا و پخش يك آهنگ شاد احساس خود را با شعر بگويند. از طريق شعر حساسيت كودكان نسبت به مردم، مكانها و اشياء افزايش مييابد و با افزايش حساسيت كنجكاوي نيز بيشتر ميشود و با كنجكاوي بيشتر خلاقيت سرشار در جان دانش آموزان رخنه ميكند.
7-قصه گويي
بديهي است كه قديمي ترين شكل ادبيات است. هنوز هم معلمان زيادي هستند كه دركلاسها عل رغم انواع وسايل آموزشي بيشرفته از قصه گويي استفاده ميكنند. معلمي كه قصه گويي را خوب ميداند و با هنر و حركات چهره و اندامها و نغييرات صدا آن را بيان ميكند. گويي هديهاي است كه بين اوو شاگردانش تقسيم ميشود. و زمينه رشد و به وجود آمدن تصورات ذهني و پرورش قدرت تخيل كودكان را فراهم ميسازد. قصه گويي به عنوان يك هنر ارزشمند در امر زيبا شناسي و تعليم و تربيت مطرح است.
آموزگار كه قصه ميگويد ميداند كه اين هنر در بيشتر برنامه آموزشي دورة ابتدايي كاربرد واقعي و عملي دارد او با شيوة قصه گويي به مثابه روشي براي پيشبرد و غنايي آموزش و زيباشناسي به كودك آشنا است و از اهميتي كه اين هنر براي پيشرفت و گسترش خلاقيت در كودكان دارد آگاه است.
معلم قصه گوي خوب قادر است در كلاس خود غني ترين تجربههايي كه كودكان ميتوانند در زمينه آموزش زبان به دست ميآورند ارائه كنند اين كه كلمههاي زنده ميتوانند آفريننده جهاني باشند، مسائلي رامطرح و حل كنند و تصوراتي را خلق كنند. براي قصه گويي به عنوان يك بخش ضروري از برنامههاي آمورزشي زبان در مدرسه ابتدايي امتياز به حساب آيد.موفق باشید. ذکر منبع و نام نویسنده توصیه میشود.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان -- صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنیداين مطلب در تاريخ: سه شنبه 25 آذر 1393 ساعت: 17:13 منتشر شده است
برچسب ها : فرمول های ریاضی ششم فرمولها و راهنمای ریاضی ششم ابتدایی,فرمول های ریاضی ششم,