سایت علمی و پژوهشی آسمان - مطالب ارسال شده توسط reyhaneh

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقيق: دوران مشروطيت

بازديد: 225

 

مقدمه:

ايران و ايرانيان همواره از استبداد در رنج و عذاب بوده و هستند. روزگاري از سرناداني به آن گردن نهادند و روزگاري از سراجبار.

در روزگار ناداني، شاهان را برخوردار از فرهّ‏‎ ايزدي و سايه ي خدا در روي زمين و ايران زمين را ملك مطلق پادشاه مي دانستند و براي آنان درجه اي والا از الوهيت و تقدس را قائل بودند و به هر آنچه كه شاهان برآنها روامي داشتند بدون كوچكترين اعتراضي گردن مي نهادند و در زوزگار اجبار نيز چنان رخوت، بي تفاوتي و ترس آنان را فراگرفت وفراگرفته كه كمتر جرأت و جسارت دم زدن در مورد آن را در خود ديدند و مي بينند.

در پيش از اسلام، پادشاهان با قدسي خواندن خويش در صدر توجيه اعمال استبدادي شان بر مي آمدند و خود را نماينده ي اهورا مزدا و داراي فره ايزدي مي دانستند. حتي با ورود اسلامن نيز اين رويه (حكومت استبدادي و توجيه آن) همچنان ادامه پيدا كرد و جالب آنكه پس از اسلام روحانيون و متوليان ديني نقشي را كه موبدان در پيش از اسلام در توجيه استبداد داشتند را به عهده گرفتند و اينكه در بعضي كتب و متون گفته مي شود كه با وروداسلام در ايدئولوژي قدسي دانستن شاه خلل ايجاد شد، خيالي باطل است بلكه فقط تا حدودي در صورت عناوين و القاب تغئيراتي صورت گرفت و مثلاً واژه هايي چون پادشاه و فرهّ ايزدي جاي خود را به خليفه و سلطاني وظل الله دادند و در اين مورد آقاي مطهري به خطا رفته اند كه در كتاب خدمات متقابل اسلام و ايران اينگونه مي آورند: «اسلام اين فكر را كه پادشاهان آسماني نژادند، براي هميشه ريشه كن ساخت»[1].

اينكه چه زماني آن ناداني جاي خود را به آگاهي داد، بايد بگوئيم كه در زمان مشروطه اين مهم رخ داد و حال چه شد كه اين تفكر براي اولين بار در آن مقطع دچار تزلزل شد. موضوع اصلي اين مقال است كه به آن خواهيم پرداخت ولي اينكه چرا پس از دو انقلاب بزرگ مشروطه و انقلاب 57 كه هر دو در مخالف با استبداد و خود كامگي شكل گرفت ما هنوز هم هواي مسموم استبدادي را استشمام مي كنيم و گويي كه ريشه هاي اني هيولايي كه اتمامي تاريخ ما را در بر گرفته خشك نمي شود، موضوعي است بس قابل تأمل كه به نظر مي رسد در اين زمينه از سوي انديشه ورزان ايراني چندان كه بايد كار نشده است.آخر سخن آنكه گر چه بسياري از آرمانهاي مشروطه به بازنشست و در زمان حاضر نيز با وجود گذشت يك قرن به بار ننشسته است وليكن پيروزي مشروطه در آن بود كه توانست هاله ي تقدسي كه به دور پادشاهان كشيده شده بود را از بين ببرد و پادشاه را نه شخصيتي فرازميني و آسماني كه شخصيتي زميني و قابل نقد معرفي كند و نداي آزادي خواهي و قانوني مدارك را براي اولين بار در اذهان مردم ساري و جاري سازد.

 

 

نوشته ي حاضر از سه بخش تشكيل شده است.

-         بخش اول كه در آن از اصلاحات قبل از انقلاب مشروطه سخن رفته است.

-         بخش دوم كه در آن از زمينه هاي شكل گيري مشروطه سخن به ميان آمده است.

-         بخش سوم كه درباره ي چگونگي به ثمر رسيدن مشروطه و حوادث مربوط به آن به توضيح پرداختيم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


 

 

 

 

 

بخش اول:

 

 

 

 

بيداري ايرانيان و اصلاحات


مشروطه را مي بايد دنباله ي سلسله اصلاحاتي دانست كه بعد از اولين مواجهه ي جدي ايران با غرب به وقوع پيوست. بعد از شكست هاي ايران در سلسله چنگلهاي ايران و روس كه با وجود رشادتهاي بسيار از ناحيه ي سپاه ايران منجر به بستن دو قرار داد حقارت بارگلستان 1228ه.ق و تركمانچاي 1243 ه.ق شد، ايرانيان براي نخستين بار در اين مقطع بود كه به عقب ماندگي خود پي بردند و در جهت از ميان برداشتن فاصله ي خود و غرب متمدن به مدر نيزاسيون روي آوردند و در نتيجه گامهايي در جهت اصلاحات برداشتند كه آخرين آنها مشروطه بود.

اصلاحات مذكور توسط اين اصلاحگران بوجود آمد؛ عباس ميرزا، اميركبير سپه سالار كه به اختصاره آنها مي پردازيم.

عباس ميرزا

          در مورد وي گويند كه مردي شجاع و با صلابت بوده و علاقه ي وافري به دانش و هنر مي داشته است. پس از شكست هاي مكرر از روسيه دست به يكسري اصلاحات و نوسازي كه عبارتند از: ايجاد نظام جديد با الگوبرداري از ارتش عثماني، فرستادن اولين گروه دانشجويان به خارج براي تحصيل، راه اندازي اولين نشريه ي چاپي در تبريز، ايجاد دارالترجمه و راه اندازي كارخانه ي توپ سازي، كه در مجموع مي توان گفت اصلاحات عباس ميرزا بيشتر در بعد نظامي بوده.

امير كبير

          وي در سه بعد سياسي، اقتصادي و اجتماعي به اصلاحات پرداخت. در بعد سياسي ابتدا به منظم كردن ارتش پرداخت، قشون دائمي را احياء كرد و اقدام به احداث كارخانه ي توپ سازي و توليد اسلحه ي سبك كرد.

در بعد اقتصادي با وضع كردن ماليات و عوارض بر كالاهاي خارجي به حمايت از بازرگانان و تجار داخلي پرداخت و به احداث كارخانه هاي شكر، شيشه، چدن، سرب، مس، چيني، كاغذ سازي و بافندگي همت گمارد.

و بالاخره در بعد اجتماعي نخستين مدرسه ي غير ديني ايران به نام دارالفنون را تأسيس كرد. نخستين نشريه ي ايراني به نام وقايع اتفاقيه را راه انداخت وسعي كرد از قدرت علما و روحانيون كه يكي از بزرگترين موانع اصلاحات وي بودند بكاهد، اما افسوس وصد افسوس كه دولت امير دولت مستعجل بود و معاندان با وي همان كردن كه دانيم.

سپه سالار

          ميرزا حسين خان سپه سالار، كه در واقع ادامه دهنده ي راه امير كبير بود نيز اصلاحات قابل توجهي انجام داد. اقدامات وي در جهت نوسازي عبارتنداز: تأسيس دارالشوري، راه اندازي پستخانه و تمبر پستي، استخدام مهندس معدن شناس از اتريش، انتشار روزنامه و دادن آزادي به آنها و مبارزه با رشوه خواري.

          اين خلاصه اي بود از گامهايي كه در دوران فتحعلي شاه و ناصرالدين شاه در جهت اصلاحات برداشته شد و مي توان از مشروطه به عنوان آخرين اين گام ها نام برد، گرچه نبايد اينگونه تصور شود كه دربار و در رأس آن شخص شاه با اصلاحات به طور كامل مخالف مي كردند، چندانكه ناصرالدين شاه كه اميركبير و سپه سالار، دو صدر اعظم اصلاح طلب خويش را معزول كرده بود چندان به اصلاحات بي ميل نبود و حتي با رعايت احتياط به يكسري از اصلاحات اجتماعي و آموزشي نيز دست زد كه از آن جمله مي توان به راه اندازي دارالترجمه و چاپخانه ي دولتي، توسعه ي دارالفنون و فرستادن فارغ التحصيلان آن به فرانسه را توسط وي اشاره كرد. وليكن به نظر مي رسد تا جايي موافق اصلاحات بوده كه به اركان حكومتي اش خللي وارد نسازد.


 

 

 

 

 

 

بخش دوم:

 

 

 

 

زمينه هاي وقوع انقلاب مشروطه


هر انقلاب معلول تحولات دروني همان جامعه مي باشد كه در اين گذر عوامل بسياري بر روند شكل گيري آن تأثير مي گذارند كه انقلاب مشروطه ي ايران نيز از اين قاعده مستثني نيست.

به طور كلي عوامل تأثير گذار ذر انقلاب مشروطه را مي توان بردو قسم دانست:

-         زمينه هاي فكري

-         زمنيه هاي اقتصادي

كه جداگانه به هر يك مي پردازيم.

زمينه هاي فكري

          اگر به بررسي تمامي انقلابها بپردازيم به اسامي بر مي خوريم كه با افكارشان شالوده ي انقلاب را پايه ريزي كرده اند و در واقع انقلاب حاصل تراوشات ذهني آنها بوده. اين پدران انقلاب كساني جز روشنفكران نبوده اند. روشنفكر داراي ويژگيها و تعريفي مشخص است كه باتعاريف جديد نخستين آنها را بايد در فرانسه جستجو كنيم.البته ما به خوبي مي دانيم كه انقلاب مشروطه ي ايران ملهم از انقلاب كبير فرانسه بوده و همانند فرانسه، پدران انقلاب ايران نيز روشنفكران بوده اند و ليكن ميان انقلاب مشروطه و انقلاب كبير فرانسه چند تفاوت عمده ديده مي شود.

          در فرانسه، انقلاب كبير از پس تحولات عميق اجتماعي چهار صد ساله سر بر كشيد و روشنفكران و انديشه ورزان آن نيز آنچه ارائه مي كردند محصول خودشان بود ولي اين روند در انقلاب ايران از شروع جنگهاي ايران و روس در سال 1218 ه.ق كه همانطور كه در مقدمه آورديم سرآغاز بيداري ايرانيان شد، تا فرمان گشايش مجلس ملي از سوي مظفرالدين شاه در سال 1324 ه.ق در حدود صد سال طول كشيد و در واقع مي توان گفت كه مشروطه ي ايراني نارس زاده شد و روشنفكران ايراني نيز بالعكس هم سالكان فرانسوي شان آنچه ارائه مي كردند يا تجويز بي كم و كاست غرب بود يا سعي داشتند فراورده هاي غربي را ايرانيزه كرده به توده ها تزريق كنند گر چه داستان به همين جا ختم نمي شود زيرا علما و روحانيون كه علي القاعده خود را قيم مردم مي دانستند براي (حفظ بيضه اسلام) و در واقع براي حفظ موقعيتشان يا همچون شيخ فضل الله نوري در مقابل ره آورد روشنفكران موضع گرفته يا چون نائيني سعي در اسلاميزه كردن آن داشتند كه آقاي حائري به خوبي اين موضوع را بيان كرده اند: «علما بي آنكه آگاهي درستي از تئوري و طرز كار يك نظام مشروطه و دموكراسي باختري داشته باشند سخت كوشيدند كه يك رنگ اسلامي به نظام مشروطيت ايران ببخشند»[2].

البته مقصود بنده در اينجا كوچك جلوه دادن روشنفكران ايراني و كم ارزش دانستن دستاوردهاي آنان نبوده و نيست و مقصود ما نيز آن نيست كه جملگي را وارد كننده گان تمدن غرب آنهم بي هيچ دخل و تصرفي در آن معرفي كنيم زيرا كه بسيار دوراز حقيقت و انصاف مي باشد چندانكه ميرزا ملكم خان كه در ابتدا تسليم بي كم و كاست به مدنيت غرب را تبليغ مي كرد در اواخر اين چنين انديشه اي را رد كرد و اينگونه مي گويد « كدام احمق گفته است كه ما بايد برويم همه ي رسومات و عادات خارجيه رااخذ نمائيم؟»[3]. موارد مذكور فقط از آن جهت بودكه خواننده پي ببرد مشروطه ي ايراني حاصل تغيير و تطور عميق فلسفي و فكري نبوده بلكه تفكرات سياسي و فلسفي آن از اروپا اخذ شده كه در پي آن تحولات اجتماعي اي به وقوع پيوسته كه در نهايت منجربه مشروطه شده. در اينجا بد نيست كه مقداري به روشنفكران نخستين عصر مشروطه بپردازيم.

          در ايران عصر مشروطه (طبقه ي)[4] نوپاي روشنفكر چندان همگون نبود، چندانكه بعضي اشرافي و شاهزاده و حتي كارمند و تاجربودند. اينان كه همگي با غرب و دستاوردهاي آن آشنايي داشتند جملگي علت العلل پيشرفت هاي غرب را قانون وعقب ماندگي خود را ناشي از بي قانوني و حكومت استبدادي مي دانستند پس بر آن شدند تا با اقتباس و الگو برداري از غرب راه پيشرفت را در ايران هموار كنند كه از نظر ايشان شرط لازم آن اين بود كه «سه زنجير استبداد سلطنتي تعصب روحانيت، و امپرياليسم بيگانه را بگسلند. آنان اولي را دشمن ناگزير آزادي، برابري ، و برادري، دومي را مخالق طبيعي تفكر علمي و عقلاني، وسومي را استثمار كننده ي سيري ناپذير كشورهاي كوچكي چون ايران مي دانستند و از آن نفرت داشتند»[5].

اهم روشنفكران عصر مشروطه كه در گسترش انديشه ي تجدد خواهي نقش هاي مهمي ايفا كردند عبارتند از: ميرزا فتحتعلي آخوندزاده (1295-1227)، ميرزا حسين خان سپه سالار (1299-1242)، مستشار الدوله تبريزي (مرگ: 1313)، ميرزا ملكم خان (1326-1249) و عبدالرحيم طالب اف(1330-1250) . حال براي آنكه با اين انديشه ورزان آشنا شويم به اختصار به هر يك مي پردازيم.

-ميرزا فتحعلي آخوندزاده

          وي از طرفداران پروپا قرص تمدن غرب بود و اعتقاد داشت كه براي پيشرفت راهي جز پذيرفتن فرهنگ و تمدن غرب وجود ندارد. البته واكنش او نسبت به دين نيز در خور توجه است. آخونزاده سكولاريستي دين ستيز بود و اين دين ستيزي وي به حدي بود كه نه تنها سعي در تغيير الفباي عربي داشت بلكه تلاش داشت از گرويدن مردم به اسلام نيز جلوگيري كند.[6] از نظر او جمع ميان دين و دانش محال بود پس لزوماً دين مي بايستي كه كنار زده شود تاراه براي پيشرفت باز گردد. البته لازم به ذكر است كه بسياري از مورخان بر ميهن پرستي و صداقت وي صحه گذاشته اند.

-ميرزا حسين خان سپه سالار

          سپه سالار تحصيلاتش را در فرانسه به پايان برد و پس از بازگشت به ايران به سمت كنسول ايران در بمبئي بر گزيده شد، بعد از آن كنسول ايران در تفليس شد و سپس به عنوان سفير در استانبول مشغول به كار شد. دوران زندگي وي در استانبول مقارن بود نوسازي هاي عثماني ها و او كه به شدت تحت تأثير اين نوسازي ها قرار گرفته بود با نوخواهان ترك مانند عالي پاشا، فواد پاشا و مدحت پاشا پيوند دوستي برقرار كرد و دولت ايران را تشويق به پيروي از تركيه مي كردو در سال 1289 و پس از آنكه به سمت صدر اعظم ناصرالدين شاه برگزيده شد، «يك كابينه بنام «دربار اعظم» و يك «مجلس مشورت» بنياد كرد كه داراي نُه وزارتخانه بود و در آن قوانين تصويب مي شد. بنيانگذاري اين «مجلس مشورت»، گامي بود در راه آشنايي ايران با اصول مشروطيت»[7].

البته لازم به ذكر است كه ما پيش تر در مقدمه با خدمات وي آشنا شده بوديم.

-يوسف خان مستشارالدوله تبريزي

          آشنايي او با غرب در زماني كه سمتهاي كنسول ايران در روسيه و فرانسه را عهده دار بود موجب شد كه به تفكر و تأمل در مورد پيشرفت غربي عقب ماندگي ايران بپردازد. او نيز همانند ديگر روشنفكران پيشرفت غرب را سايه ي قانون مداري و عقب ماندگي ايران را ناشي از بي قانوني مي دانست و حتي در اين زمينه دست به نگارش كتابي به نام «يك كلمه» زد كه در واقعه «تفسيري بود از نخستين قانون اساسي فرانسه»[8] كه محبوبيت كتاب وي در ايران به گونه اي شد كه «دولت يك كلمه را توقيف و مولف آن را دستگير كرد»[9].

-عبدالرحيم طالبوف

          در تبريز ديده به جهان گشود. در ايام جواني به بازرگاني روي آورد و كم كم ثروتمند شد. با توجه به احاطه اي كه به زبان روسي داشت، آثار و پژوهشهاي فيلسوفان غربي چون روسو، رنان، بنتام را كه به زبان روسي برگردانده شده بود را مطالعه مي كرد و بدينگونه افكارش بارور گشت. واكنش طالبوف در مورد مقوله ي دين و مدرينسم تا حدودي با مكلم و آخوندزاده متفاوت است. او نه همچون آخوندزاده دين ستيز بود و نه چون مكلم به استفاده ي ابزاري از اين روي آورد، بلكه مي توان وي را مسلماني معتقد دانست كه سعي داشت در عين حفظ ارزش هاي اصيل ملي- ديني خودي، جامعه را از ركود، بي فرهنگي و عقب ماندگي به توسعه، آزادي و آگاهي رهنمون سازد. از او آثاري چند به جاي مانده كه براي نمونه مي توان به كتاب احمد و مسالك المحسنين اشاره كرد كه شدت استقبال از آثارش به گونه اي بوده كه معاندان كوته فكر تاب نياورده به مخالفت باوي برخاستند وحتي رأي به تكفيرش دادند.[10].

-ميرزا ملكم خان ناظم الدوله

          شايد به جرأت بتوان تأثير گذارترين روشنفكر را كه انديشه هايش در شكل گيري مشروطه بسيار موثر بود راميرزا ملكم خان دانست به همين جهت قدري بيشتر به وي مي پردازيم.

در سال 1249 ه.ق در جلفاي اصفهان زاده شد. در ده سالگي براي تحصيل به فرانسه رفت و «دوره هاي پلي تكنيك را گذراند و حكمت طبيعي و علوم سياسي و مهندسي آموخت»[11]. در ياد گيري علوم استعداد بالايي داشت «به طوري كه گيزو وزير خارجه ي فرانسه از تحصيلات وي با تحسين ياد كرده بود»[12]. پس از بازگشت به ايران در وزارت امور خارجه به عنوان مترجم مشغول به كار شد . همزمان در دارالفنون نيز درس مي داد. در همين دوران فراموشخانه را بنيان نهاد كه بسياري از مردان دانش و ادب وسياست به آن پيوستند. تاريخ بر پايي آن از 1275 تا 1277 ه. ق ذكر شده است. گويا در بيشتر جلسات فراموشخانه در نقد سلطنت مطلقه و ستايش جمهوريت و آزادي سخن مي رفته كه ناصرالدين شاه تاب آن نياورده در سال 1279 فرمان به بسته شدن آن داد و متعاقب آن ميرزا ملكم خان و پدرش تبعيد شدند.

          ملكم ابتدا به عراق سپس به تركيه رفت و سال ها در آن ديار بماند تا اينكه به كوشش ميرزا حسين خان سپه سالار كه در آن زمان وزير مختار ايران در عثماني بود مورد عفو شاه قرار گرفت و در سال 1288 كه ميرزا حسين خان به ايران آمد ملكم نيز باوي بازگشت و به سمت مشاور صدارت در كابينه ي او برگزيده شد. در سال 1290 به عنوان وزير مختار ايران در لندن راهي انگلستان شد و تا سال 1296 اين عنوان را نگاه داشت. در 1306 بعلت درگيري و گويا تقلبي كه در فروش امتياز لاتاري از جانب وي صورت گرفته بود مورد خشم ناصرالدين شاه قرار گرفت و تمامي عناوين و القاب خود را از دست داد.

خشم ناصرالدين شاه به اوسبب دشمني آن دو شد و پيرو همين دشمني او روزنامه ي قانون را در 1307 در لندن منتشر ساخت كه در آن انتقادهاي شديدي از شاه و صدر اعظمش امين السلطان مي كرد. پس از كشته شدن ناصرالدين شاه، ملكم از سوي مظفرالدين شاه به لقب ناظم الدوله مفتخر شد و به وي سمت سفير كبيري ايران در ايتاليا داده شد كه تا پايان زندگيش 1326 ه.ق در همين مقام باقي ماند.

اما در مورد او بايد بگوئيم كه همان طور كه پيش تر اشاره كرديم، سعي اش بر اين بود كه به نوعي بين مدرنيسم و اسلام پيوند ايجاد كند چندانكه در هر مجالي از سازگاري بين اين دو سخن مي گفت، «ترتيب يك مجلس قوانين هم به اقتضاي حكمت تمدن، هم به حكم شرع مقدس اسلام در ملك ايران از همه جا آسان تر و از هر تدبير واجب تر شده است»[13]، از اين قبيل سخنان در به جاي مانده ها از وي بسيار مي باشد. گرچه نبايد نا گفته بماند كه در حال حاضر بسياري از ما مي دانيم كه برخي از اصول مدرنيته به هيچ روي با اسلام سازگاري ندارند و به نظر مي رسد كه ميرزا ملكم نيز اين را به خوبي مي دانسته وليكن بدان جهت كه انديشه هايش با سيل مخالفان و متعصبان مذهبي روبرو نشود بدينگونه به طرح آنها مي پرداخته است.

از ميرزا ملكم كتب و رسالات متعددي در زمينه هاي سياسي، اجتماعي و اقتصادي باقي مانده كه به تعدادي از آنها اشاره مي كنيم.

-    كتابچه ي غيبي . نخستين اثر وي مي باشد كه در آن سعي مي كند ناصرالدين شاه را به انجام اصلاحات سياسي و اداري تشويق و ترغيب كند.

-         رفيق و وزير. كه در واقع دنباله ي اثر پيشين مي باشد.

-         مجلس تنظيمات. كه در شرح مجلس تنظيمات است.

-         دستگاه ديوان. مضموني انتقادي نسبت به دستگاه ديوان عهد ناصرالدين شاه دارد.

-         نداي عدالت. در شرح نظام پارلماني است.

-         اصول ترقي. كه اين كتاب در مورد لزوم و چگونگي توسعه ي اقتصادي ايران مي باشد.

-         اصول مذهب ايرانيان. كتابچه اي انتقادي است از دولت ايران.

زمينه هاي اقتصادي

          اقتصاد ايران قرن سيزدهم عمدتاً بر پايه ي توليد محصولات كشاورزي بود، چندانكه 90% جمعيت آن زمان در بخش كشاورزي فعال بود و تنها 10% در بخش صنعت و خدمات فعاليت مي كردند كه با توجه به پراكندگي جمعيت بسيارمي نمود. طبق گزارش آبراهاميان، روستاييان بيش از 55% كل جمعيت نزديك به ده ميليوني دهه ي 1230 ه.ش را تشكيل مي داند ، جمعيت شهري كمتر از 20% و عشاير در حدود 25% جمعيت را شامل مي شدند، كه در اينجا بد نيست مشاهدات يكي از اروپاييان را بياوريم، طبق گزارش لرد كرزن ديپلمات انگليسي كه همان زمان در ايران بوده، كارخانه به آن معناي اروپايي اش در ايران وجود نداشته است وصنعت نيز به معناي استفاده از نجار و آب براي توليد نيرو و ايجاد حركت، پديده اي ناشناخته بود.

حال تصوير كنيم اين اقتصاد تك قطبي را كه با هجوم اروپائيان در معرض تهديد جدي قرار گرفت. نبود قوانين مدون اقتصادي، فساد اداري وضعف دستگاه هاي اجرايي باعث شد تا واردات بي رويه ي كالاهاي خارجي عرصه را بربازرگانان خارجي تنگ سازد و از آن بدتر تبعيض هايي بود كه دولت بين بازرگانان داخلي و خارجي قائل مي شد، اين تبعيض ها به صورتي بود كه «مثلاً يك وارد كننده ي اروپايي البسه ي نخي در مرز، 5% عوارض مي پرداخت اما وارد كننده ي ايراني همان كالا مجبور بود 7 تا 8% به عنوان عوارض اضافي، عوارض بازار، ماليات محلي و عوارض راه بپردازد»[14].

كنسول ابوت در گزارشي كه به دولت متبوعش ارائه كرد اينگونه مي آورد كه «بالاترين رقم عوارض گمركي در ايران 4تا 5 در صد است، در حالي كه واردات بسياري از اقلام به بريتانيا مشمول عوارض گمركي معادل 15 در صد ارزش و حتي بيشتر است»[15].

در اين ميان واگذاري امتيازات و نفوذ بيش از پيش از غربيان به خصوص روس و انگليس در بازار اقتصادي ايران كم كم باعث هضم ايران در شبكه ي اروپايي تجارت بين المللي شده بود، به طوري كه «واردات- بويژه توليدات انبوه منسوجات، سخت ابزار، شيشه، همچنين شكر،چاي و ادويه- از 2000000 پوند در سال 1209 به بيش از 5000000 پوند در سال1279 رسيد»[16] و سرمايه گذاري خارجي «طي نيمه ي دوم قرن سيزدهم از تقريباً صفر به 12000000 پوند رسيد»[17].

در مجموع مي توان گفت كه سرانجام بر اثر حضور رقباي خارجي در بازار اقتصادي ايران و خود داري دولت از وضع تعرفه هاي حمايتي، سقوط جهاني قيمت كالاهاي كشاورزي، ماليات هاي فزاينده، پائين آمدن سطح زندگي مردم، « افزايش قيمت ها كه بين سال هاي 1230 و 1280 به حدود 600 درصد رسيد»[18] و تورم و قحطي موجب گرديد طبقه ي متوسط شهري و توده هاي روشنايي نيز در جهت گيري عليه استبداد با روشنفكران هم آوا گردند.


 

 

 

 

بخش سوم:

 

 

 

 

از اعتراض تا انقلاب


جنبش تنباكو، (نقطه عطفي در تاريخ ايران)

          به سال 1306 ه. ق و در جريان سفر ناصرالدين شاه به لندن قرار دادي ميان دولت ايران و يك انگليسي به نام تالبوت بسته شد كه به موجب اين قرار داد تالبوت انحصار پنجاه ساله ي توزيع و صادرات تنباكو را به دست مي آورد و در عوض موظف شد ساليانه 15000 پوند به اضافه ي يك چهارم سود را به دربار ايران پرداخت كند. اين قرار داد عملاً بازرگانان عمده ي توتون و تنباكو را به ورطه ي نابودي مي كشاند.

          اعتراضات به اين قرار داد از شيراز آغاز شد. «در رمضان 1308 يكي از بازرگانان معتبر تنباكو در فارس حاجي عباس اردو بادي موجب شد كه بازارهاي شيراز به عنوان اعتراض عليه انحصار تنباكو بسته شود»[19]. پس از شيراز دامنه ي اعتصابات تهران و اصفهان و مشهد و قزوين و يزد و كرمانشاه و تبريز را فرا گرفت « در تبريز مردم آگهي هاي كمپاني را كه به ديوار چسبانيده بود، پاره كردند  و به جاي آن نوشته هاي شور آميزي چسبانيدند»[20].

          و البته علما نيز در اين اعتراضات شركت جستند[21]و اتفاقاً نكته ي مهم اين است كه از آغاز اعتراض علما و بازرگانان با يكديگر هم قدم شدند. بازرگانان به علت به خطر افتادن منافع اقتصادي شان و علما به علت در خطر ديدن موقعيت و پايگاه اجتماعي شان و اگر « قرار بود اجانب به اين اندازه نفوذ پيدا كنند ديري نمي گذشت كه قلمروشان نه تنها شامل امور اقتصادي و تجارتي مي شد بلكه تمام زمينه هاي فعاليت روحانيان را (از قبيل امور قضايي و معارف) هم در برمي گرفت»[22].

          سرانجام با گسترش دامنه ي اعتراضات و فتواي تحريم استعمال تنباكو توسط ميرزا حسن شرازي كه سبب افزايش فشارها عليه ناصرالدين شاه شد، او مجبور به لغو امتياز گرديد.

          جنبش تنباكو از آن جهت مهم و حائز اهميت مي باشد، چون اولين تجربه ي تاريخي ايرانيان است كه با پيروزي همراه شد و براي نخستين بار در تاريخ ايران مردم توانستند متحد، خواست خود را به حكومت تحميل كنند و حكومت را به تسليم وا دارند و از اين روي جنبش تنباكو نقطه عطفي در تاريخ مبارزات ايرانيان با استبداد است و در واقع مي توان آن را تمريني براي انقلاب مشروطه ي آينده دانست.

آغاز حركت

          پس از قتل ناصرالدين شاه، جانشين او مظفرالدين شاه رويه ي ديگري را در حكومت داري پيش گرفت. وي برخلاف شاه پيشين از خشونت دوري مي جست و سعي مي كرد به مخالفين اجازه ي اظهار نظر دهد در نتيجه فضاي سياسي كشور تا حدودي باز شد و انجمن ها و محافل روشنفكري در تهران و تبريز و چند شهر ديگر پا گرفت. آبراهاميان در اثر ارزشمندش در اين باره مي آورد: «مظفرالدين شاه اميدوار بود رويه ي آزادمنشي وي مخالفان سياسي را راضي سازد اما ليبراليسم همزمان با نفوذ شديد غرب صرفاً مخالفان را به تشكيل سازمانهاي نيمه مخفي ترغيب كرد. از اين سازمانها پنج نمونه ي زير در انقلابي كه در راه بود، نقش هاي مهمي ايفا كردند: مركز غيبي، حزبِ اجتماعيونِ عاميون، جامع آدميت ، كميته ي انقلابي ، و انجمن مخفي»[23]. همچنين وي ورود روز نامه هاي آزادي خواهي چون حبل المتين و پرورش را كه در زمان ناصرالدين شاه ممنوع اعلام شده بود را آزاد كرد و حتي تشكيل مجامع تجاري ، فرهنگي و آموزشي را تشويق كرد.

          باري به هر جهت ، روشنگري هايي كه توسط روشنفكران و در سطوحي پايين تر علما در مورد بي كفايتي درباريون  صورت مي گرفت و وضع بد معيشتي مردم، كشور را همچون انبار باروتي در آورده بود كه كوچكترين جرقه اي آن را مشتعل مي ساخت. اين جرقه را بحران اقتصادي اواخر 1283ه.ش وارد آورد. «بد بودن محصول در سراسر كشور و ركودناگهاني تجارت شمال ناشي از شيوع وبا، جنگ روسيه و ژاپن ، و انقلاب متعاقب آن در روسيه ، سبب گراني يا افزايش سريع قيمتهاي مواد غذايي در داخل ايران شد. طي سه ماهه ي آخر سال 1283 قيمت قند و شكر تا 33% و قيمت گندم تا 90% در تهران ، تبريز رشت و مشهد افزايش يافت»[24]، اين بحران زمينه ساز سه اعتراض شد كه در نهايت به انقلاب مشروطيت انجاميد.

اعتراض نخستين

نخستين اعتراض مردم را مي توان تا حدودي منتج از رقابت موجود ميان امين السلطان و عين الدوله دانست. «زيرا كه در محرم 1323 محمد تقي خان يكي از عوامل امين السلطان تصويري از نوز رئيس بلژيكي گمركات را در حاليكه به زي علما در آمده بود براي علما تهيه كرد»[25].

عكس مذكورخشم علما را برانگيخت، از آن سو بازاريان  كه حكومت از اجراي خواسته ي آنان در مورد عزل مسيونوزتن زده بود نيز بازار را بسته و در شاه عبدالعظيم تحصن كردند.

در نتيجه ي اعتراضات و پس از مذاكرات ميان متحصنين و حكومت ، مظفرالدين شاه قول داد مسيونوز را عزل كند.

-دومين اعتراض

          اعتراض دوم هنگامي روي داردكه علاء الدوله حاكم تهران با اشاره ي عين الدوله به بهانه ي گران بودن قند و شكر ولي در اصل براي  گوشمالي  دادن بازاريان دستور داد دو نفراز تجار معتبر قند و شكر را چوب بزنند (14 شوال 1323).

          به محض آنكه خبر دربازار پيچيد تمامي بازار تعطيل شد و مردم به نشانه ي اعتراض در مسجد شاه گرد آمدند. اين اعتراض آرام با خدعه ي عين الدوله و به دست عامل وي ميرزا ابوالقاسم امام جمعه ي تهران با هرج و مرج به هم خورد در نتيجه علما و مردم بر آن شدند تا پيشنهاد سيد طباطبايي به شاه عبدالعظيم هجرت كنند. «عقب نشيني علما از تهران نمايشي كنايه دار(سمبوليك) از نادرستي دولت بود»[26]. اين بار متحصنين با صراحت بيشتر در خواست هاي خود از حكومت را اينگونه بيان كردند: تعويض حاكم تهران، عزل نوز، اجراي احكام شرع و تأسيس عدالتخانه كه البته آخري بنا به گمان آقاي الگار از علماسرچشمه نگرفته بود بكه حاصل تماسهاي انجمنهاي مخفي تهران بابست نشينان حرم عبدالعظيم بود.

          شاه پس از يك ماه تسليم خواسته هاي آنان شد و معترضان پيروز مندانه در ميان فريادهاي (زنده باد ملت ايران) به پايتخت بازگشتند.

-سومين اعتراض

          پس از بازگشت متحصنين به پايتخت ، مردم متوجه شدند عين الدوله سعي دارد در مقابل خواسته هاي آنها مقاومت كند و تأسيس عدالتخانه را كه از مهمترين مطالبات مردم بود را به بهانه هيا واهي به تعويض مي اندازد. در نتيجه ي اعمال مستبدانه ي عين الدوله و عمل نكردن وي به وعده هايش اعتراضات بالا گرفت و ميتينگ هايي بر عليه سياست دولت در مساجد و محافل پاگرفت. عين الدوله كه سعي داشت مقابله به مثل كند سياست توقيف و تبعيد را پيش گرفت، در يكي از همين توقيف ها «در 18 جمادي الاول1324 دستور داده شد شيخ محمد واعظ يكي از علما كه در سخنراني عليه حكومت شهرت داشت توقيف شود. پيش از آن كه بتوانند شيخ را به زندان برسانند طلبه هاي مدرسه حاجي ابولاحسن به سربازاني كه شيخ را مقيد مي داشتندحمله كرده او را آزاد نمودند احمدخان فرمانده سربازان دستور آتش داد و سيدي به نام عبدالحميد احمد خان را به باد ملامت گرفت سيد را هدف گلوله قرار داده بكشتند»[27].نعش او را با ناله و شيون به مسجد شاه منتقل كردند. كم كم آوازه ي آن در شهر پيچيده و بازار و كاروانسراها بسته شد و از هر سو مردم به مسجد روان شدند.از علماء نخست بهبهاني و سپس شيخ محمد رضا قمي و سپس طباطبايي هر يك با دسته ي بزرگي به آن جا آمدند و در اين جا شيخ فضل الله نوري كه باعين الدوله و امام جمعه ي تهران روابط نزديكي داشت به دلايل نامعلومي براي اولين بار به صف مخالفان پيوست.

          دو روز پس از آن واقعه جماعتي از مردم براي عزاداري به بيرون از مسجد آمده به سينه زني پرداختند كه سربازان جلوشان را گرفتند اما مردم مقاومت كردند و در نتبجه سربازان به سوي مردم شليك كردند. مرحوم كسروي در كتابش سكار كشتگان را طبق شمارش دولت دوازده تن وطبق آمار غير رسمي بيش از صد تن ذكر كرده است.[28]

پس از اين و اقعه علما سه پيشنهاد به دولت ارائه كردند: «يا عدالتخانه را بر پا كنيد، يا مارا بكشيد و به ديگران كاري نداريد، و يا به ما راه دهيد از شهر بيرون رويم»[29]، كه حكومت با پيشنهاد سوم موافقت كرد.

درروز 23 جمادي الاول 1323، طباطبايي ، بهبهاني و شيخ فضل الله نوري به همراه حدود دو هزار طلبه به سمت قم راه افتادند. چهار روز پس از حركت علما به قم، گروهي پنجاه نفره متشكل از روحانيون و بازرگانان نيز در سفارت انگليس متحصن شدند كه كم كم به تعداد آنها افزوده شد و طبق گفته ي مرحوم كسروي به چهارده هزار نفر رسيدند. در همين حين اعتراضات ديگري نيز در شهر هايي چون شيراز، تبريز و مشهد پاگرفت و تلگرافهايي از باكو و تفليس در حمايت متحصنين و تهديد دربار به دست شاه رسيد. در نتيجه ي فشارها شاه عين الدوله را عزل و مشيرالدوله ي ليبرال منش رابه جاي وي برگزيد و سپس فرمان تأسيس مجلس ملي موسسان را به تاريخ 14 جمادي الخر 1324 صادر كرد.

پس از آن عضد الملك از بزرگان قاجار از سوي شاه مأمور شد تا با احترام علما را از قم به تهران بياورد و بدين ترتيب انقلاب به پايان رسيد.

چند روز پس از آن مجلس موسسان براي تدوين نظام نامه ي انتخابات در تهران گشايش يافت و همزمان با آن سازمان ها و تشكل هاي سياسي بسياري در سراسر كشور پا گرفت و به سرعت به تعداد مطبوعات اضافه شد به طوري كه تعدد آنها از «شش فقره در آستانه ي انقلاب به بيش از يكصد فقره در عرض ده ماه پس از مجلس موسسان ترقي كرد»[30].

پس از تدوين نظام نامه در 1324 ه.ق انتخابات صورت گرفت و همان سال مجلس شوراي ملي افتتاح شد و تا اين جا عملاً انقلاب مشروطه به پيروزي رسيده بود.

مبارزه براي نگاه داشت مشروطيت

          پس از تشكيل مجلس ، نمايندگان به تدوين قانون اساسي پرداختند. اين قانون كه ملهم از قانون اساسي بلژيك بود تمامي اختيارات را از شاه سلب كرده و تصويب نهايي كليه ي قوانين، بودجه و معاهدات را به مجلس مي داد. مظفرالدين شاه تنها پنج روز پس از امضاي قانون اساسي از دنيا رفت و محمد علي ميرزا به جاي او به تخت نشست.

          محمد علي ميرزا از همان ابتدا با دعوت نكردن از نمايندگان مجلس در مراسم تاجگذاري بي اعتنايي خويش را به آنها نشان داد. وي پس از تاجگذاري در صدر مخالفت با مجلس برآمد و به وزرايش نيزسفارش مي كرد مجلس راناديده بگيرندو «حتي در ولايات حكمرانان دشمني با مشروطه نمايند و از برگزيدن نماينده براي مجلس جلوگيرند»[31] و با آوردن عنوان مشروعه و اينكه ما مسلمانيم و مشروطه با اسلام سازگاري ندارد سعي كرد در بين علما تفرقه بيندازد كه البته در اين راه موفق شد وشيخ فضل الله نوري مجتهد با نفوذ را با خود همراه ساخت.

          اما دشمني محمد علي شاه با مشروطه هنگامي آشكار شد كه او از تصويب متهم  قانون اساسي خود داري كرد. به محض اطلاع مردم غريو اعتراض از شهر ها برخاست. به خصوص در تهران و تبريز مردم دست به اعتراض گسترده زدند. در تهران سه هزار داوطلب مسلح كه عمدتاً از انجمن آذر بايجانيها بودند براي حراست مجلس بسيج شدند و متينيگ هاي پرشوري در مخالفت با محمد علي شاه برگزار گرديد و در تبريز جمعيتي بيست هزار نفري دست به اعتصاب زدند و شاه را تهديد كردند كه اگر قانون اساسي را امضا نكند آذربايجان را از كشور جدا مي كنند. بدينگونه محمد علي شاه زير فشار مجبور به امضاي قانون اساسي گرديد.

          در آخر براي آن كه سخن به درازا كشيده نشود بايد بيفزائيم كه اين پايان كار نبود زيرا كه محمد علي ميرزا توانست با حمايت شيخ فضل الله نوري و كمك نظامي كلنل لياخوف روسي، در حالي كه مشروطه خواهان سرمست از پيروزي بودند مجلس را به توپ ببندد و جمعي از مشروطه خواهان را قتل عام كند و مجلس را منحل كند. كه با فتح تهران بدست مشروطه خواهان از سلطنت خلع شد و مجلس دو مرتبه پا گرفت ، ليكن تقدير آن بود كه آخرين رمقهاي مشروطه به دست رضاخان گرفته شود چندانكه وقتيكه بر اريكه ي قدرت زد به لگد كوبي تمامي دستاوردهاي  مشروطه پرداخت.

آخرسخن

-مشروطه عرصه ي تقابل سنت و مدرينسم.

همان طور كه در مقدمه آورديم نطفه ي بيداري ايرانيان هنگامي بسته شد كه شكست هاي پياپي آنان از روس ايشان را به فكر انداخت كه علت آن همه پيشرفت و اين عقب ماندگي از چيست؟ و از همين روي دست به مدرنيزاسيون زدند و دست آخر مشروطه را رقم زدند. اما چرا مشروطه با وجود خونهاي بسيار كه در راه آن ريخته شد و دلاوري هاي بسيار ايرانيان براي حفظ آن، با شكست روبروشد؟

به گمان نگارنده جواب آن را بايد در تضاد و تقابل بين دو مفهوم جست، سنت و مدرنيسم. به اين معني كه سنت گرايان (محافظه كاران) و آن بخش از جامعه كه پاي در سنت ها داشت به مقاومت و مقابله با مشروطه خواهان (طرفداران مدرنيسم) پرداخت و در نهايت پيروز از اين مبارزه بيرون آمد.

          براي آنكه نمود دو گفتمان بالا در جامعه ي آن روز به روشني مشخص گردد بايد به يك تقسيم بندي دست بزنيم . به طور كلي چهار گفتمان را در ايران مقارن با مشروطه مي توان مشاهده كرد.

1)گفتمان اول مربوط به سكولاريست ها و مذهب ستيزاني است كه ميانه ي خوشي بادين نداشتند آخوندزاده در اين طيف قرار مي گيرد.

2) گفتمان دوم مربوط به مذهبيون و روحانيوني است كه در جهت آشتي دين و مدرنيسم قدم برداشتند كه از اين گروه به نائيني،آخوند خراساني و سيد طباطبايي مي توان اشاره كرد.

3)در طيف گفتمان سوم روحانيون مخافظه كاري قرار مي گيرند كه به هيج روي با مدرنيسم سرسازگاري نداشتند كه از اينان شيخ فضل الله نوري و شيخ عبدالنبي نوري رامي توان بر شمرد.

4) و بالاخره در طيف چهارم روشنفكراني قرار مي گيرند كه سعي مي كنند به نوعي با دين كنار بيايند ضمن آن كه چندان معتقد به دين نبودند و ميرزا ملكم خان و مستشار الدوله را از اين طيف مي توان نام برد.

گفتمان اول به خاطر آن كه جامعه ايران از ديرباز ديني بوده چندان نتوانست عرض اندام كند. گفتمان دوم گرچه در پيروزي مشروطه نقش تعيين كننده اي داشت، ليكن پس از پيروزي دست از حمايت آن كشيد چندانكه تائيني كه كتابي در اين باره تأليف كرده بود به جمع آوري نسخ آن پرداخت و همه را در دجله افكند.

          پايگاه گفتمان سوم را رد بين طبقات پائين جامعه و توده هاي روستايي و همچنين در باريون مي توان مشاهده كرد كه در انحلال مجلس نقش اصلي را اين طيف بازي كردند. و پايگاه گفتمان چهارم را نيز در بين طبقه ي متوسط شهري مي توان يافت كه نقش عمده در انقلاب مشروطه و پيروزي آن را ايفا كردند.

          تضاد و تقابل سنت و مدرنيسم را در كشمكش و نزاع بين گفتمان سوم و چهارم مي توان مشاهده كرد، كه اوج اين كشمكش را در هنگام تصويب متهم قانون اساسي مي بينيم.در اين سو شيخ فضل الله نوري و ديگر مشروعه خواهان ضمن ايراد گرفتن به قانون اساسي در منابر و هر جمعي به بدگويي از مشروطه مي پرداختند و از آن سو مشروطه خواهان بر تصويب قوانين مطابق با آرمان مشروطه پاي مي فشردند.

          سرانجام كار آن شد كه مشروعه خواهان چنان در تاختن به مشروطه پيش رفتند كه حتي به دفاع از استبداد و حمايت آن پرداختند، «بر فرض بگوييم مقصود اينها تقويت دولت اسلام بود، چرا اينقدر تضعيف سلطان اسلام پناه (محمد علي شاه) را مي كردند و چرا به همه نحو تعرضات احمقانه به سلطان مسلمين كردند؟»[32].

فهرست منابع

1-   آبراهاميان، يرواند، ايران بين دو انقلاب، نشرمركز، چاپ هشتم، 1383.

2-   الگار، حامد، دين و دولت در ايران ، انتشارات توس، چاپ دوم،1369.

3-   سيف، احمد، اقتصاد ايران در قرن نوزدهم، نشر چشمه، چاپ اول،1373.

4-   حائري، عبدالهادي، تشيع و مشروطيت در ايران، انتشارات اميركبير، چاپ سوم،1381.

5-   كسروي، احمد، تاريخ مشروطه ي ايران، انتشارات صداي معاصر،چاپ چهارم، 1380.

6-   اصيل، حجت الله، زندگي و انديشه ي ميرزا ملكم خان ناظم الدوله، نشرني، چاپ اول،1376.    


 

دانشگاه عملي كاربردي

واحد خانه كارگر

 

 تحقيق:

دوران مشروطيت

 

 

استاد:

سركار خانم دانائي

 

 
 
معصومه آقاپور خاكي

 

 

 

سال تحصيلي 85-84

 

 

 

فهرست

 
عنوان:
مقدمه

فصل اول                                 عوامل تغيير

فصل دوم                                 شرايط تغيير

فصل سوم                                كارگزاران

 



[1] - مرتضي مطهري- خدمات متقابل اسلام و ايران- صفحه 443

[2] - عبدالهادي حائري- تشيع و مشروطيت در ايران- صفحه5

[3] - حجت الله اصيل- زندگي و انديشه ي ميرزا ملكم خان ناظم الدوله- صفحه109

[4] - از نظر آبراها ميان آنان طبقه نبودند بلكه صرفاً يك قشر را تشكيل مي دادند. ايران بين دو انقلاب صفحه 56

[5] - همان- صفحه 56و57

[6] - آخونزاده در نامه اي به دوست زرتشتي خود مي نويسد كه اين مذهب بايد نگاهداري گردد و كوشش آگاهانه اي بكار رود تا دبگر يك زرتشتي به دين اسلام نگرود- تشيع و مشروطيت در ايران- صفحه 29

[7] - همان- صفحه 32

[8] - همان-صفحه 34

[9] - همان- صفحه 39

[10] - (شيخ فضل الله به دستاويز برخي از نوشته هاي كتاب مسالك المحسنين ، طالبوف رابي دين خواند(تكفير كرد)).تاريخ مشروطه ايران- احمد كسروي- صفحه 268و 269.

[11] - حجت الله اصيل-زندگي و انديشه ي ميرزا ملكم خان ناظم الدوله صفحه 17

[12] - همان- صفحه 17

[13] - همان- صفحه 80

[14] - يرواند آبراهاميان- ايران بين دو انقلاب صفحه 54و55.

[15] - احمد سيف- اقتصاد ايران در قرن نوزدهم صفحه 164.

[16] - يرواند آبراهاميان ايران بين دو انقلاب صفحه 47

[17] - همان صفحه 51

[18] - همان صفحه 51

[19] - حامد الگار- دين و دولت در ايران- صفحه 309

[20] - احمد سيف اقتصاد ايران در قرن نوزدهم- صفحه 162

[21] - (درشيراز حاج سيد علي اكبر فال اسيري در مسجد وكيل بالاي منبر رفت تا عليه سياست دولت به طور عموم و اعطاي انحصار تنباكو به خاصخ سخنراني كند. در حالي كه شمشيري را تاب مي داد گفت اگر نمايندگان انحصار بخواهند به شيراز وارد شوند اعلام جهاد مي كنم).

[22] - همان- صفحه 311

[23] - يرواند آبراهيمان- ايران بين دو انقلاب صفحه 70

[24] - همان صفحه 74

[25] - حامد الگار- دين و دولت در ايران-صفحه 357

[26] - همان- صفحه 363

[27] - همان- صفحه 367

[28] - كسروي احمد تاريخ مشروطه ي ايران- صفحه 160

[29] - همان- صفحه 163

[30] - يرواند آبراهاميان- ايران بين دو انقلاب صفحه 79و 80

[31] - احمد كسروي- تاريخ مشروطه ي ايران- صفحه 248

[32] - بخشي از سخنان شيخ فضل الله نوري پس از انحلال مجلس.مقدمه:

ايران و ايرانيان همواره از استبداد در رنج و عذاب بوده و هستند. روزگاري از سرناداني به آن گردن نهادند و روزگاري از سراجبار.

در روزگار ناداني، شاهان را برخوردار از فرهّ‏‎ ايزدي و سايه ي خدا در روي زمين و ايران زمين را ملك مطلق پادشاه مي دانستند و براي آنان درجه اي والا از الوهيت و تقدس را قائل بودند و به هر آنچه كه شاهان برآنها روامي داشتند بدون كوچكترين اعتراضي گردن مي نهادند و در زوزگار اجبار نيز چنان رخوت، بي تفاوتي و ترس آنان را فراگرفت وفراگرفته كه كمتر جرأت و جسارت دم زدن در مورد آن را در خود ديدند و مي بينند.

در پيش از اسلام، پادشاهان با قدسي خواندن خويش در صدر توجيه اعمال استبدادي شان بر مي آمدند و خود را نماينده ي اهورا مزدا و داراي فره ايزدي مي دانستند. حتي با ورود اسلامن نيز اين رويه (حكومت استبدادي و توجيه آن) همچنان ادامه پيدا كرد و جالب آنكه پس از اسلام روحانيون و متوليان ديني نقشي را كه موبدان در پيش از اسلام در توجيه استبداد داشتند را به عهده گرفتند و اينكه در بعضي كتب و متون گفته مي شود كه با وروداسلام در ايدئولوژي قدسي دانستن شاه خلل ايجاد شد، خيالي باطل است بلكه فقط تا حدودي در صورت عناوين و القاب تغئيراتي صورت گرفت و مثلاً واژه هايي چون پادشاه و فرهّ ايزدي جاي خود را به خليفه و سلطاني وظل الله دادند و در اين مورد آقاي مطهري به خطا رفته اند كه در كتاب خدمات متقابل اسلام و ايران اينگونه مي آورند: «اسلام اين فكر را كه پادشاهان آسماني نژادند، براي هميشه ريشه كن ساخت»[1].

اينكه چه زماني آن ناداني جاي خود را به آگاهي داد، بايد بگوئيم كه در زمان مشروطه اين مهم رخ داد و حال چه شد كه اين تفكر براي اولين بار در آن مقطع دچار تزلزل شد. موضوع اصلي اين مقال است كه به آن خواهيم پرداخت ولي اينكه چرا پس از دو انقلاب بزرگ مشروطه و انقلاب 57 كه هر دو در مخالف با استبداد و خود كامگي شكل گرفت ما هنوز هم هواي مسموم استبدادي را استشمام مي كنيم و گويي كه ريشه هاي اني هيولايي كه اتمامي تاريخ ما را در بر گرفته خشك نمي شود، موضوعي است بس قابل تأمل كه به نظر مي رسد در اين زمينه از سوي انديشه ورزان ايراني چندان كه بايد كار نشده است.آخر سخن آنكه گر چه بسياري از آرمانهاي مشروطه به بازنشست و در زمان حاضر نيز با وجود گذشت يك قرن به بار ننشسته است وليكن پيروزي مشروطه در آن بود كه توانست هاله ي تقدسي كه به دور پادشاهان كشيده شده بود را از بين ببرد و پادشاه را نه شخصيتي فرازميني و آسماني كه شخصيتي زميني و قابل نقد معرفي كند و نداي آزادي خواهي و قانوني مدارك را براي اولين بار در اذهان مردم ساري و جاري سازد.

 

 

نوشته ي حاضر از سه بخش تشكيل شده است.

-         بخش اول كه در آن از اصلاحات قبل از انقلاب مشروطه سخن رفته است.

-         بخش دوم كه در آن از زمينه هاي شكل گيري مشروطه سخن به ميان آمده است.

-         بخش سوم كه درباره ي چگونگي به ثمر رسيدن مشروطه و حوادث مربوط به آن به توضيح پرداختيم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


 

 

 

 

 

بخش اول:

 

 

 

 

بيداري ايرانيان و اصلاحات


مشروطه را مي بايد دنباله ي سلسله اصلاحاتي دانست كه بعد از اولين مواجهه ي جدي ايران با غرب به وقوع پيوست. بعد از شكست هاي ايران در سلسله چنگلهاي ايران و روس كه با وجود رشادتهاي بسيار از ناحيه ي سپاه ايران منجر به بستن دو قرار داد حقارت بارگلستان 1228ه.ق و تركمانچاي 1243 ه.ق شد، ايرانيان براي نخستين بار در اين مقطع بود كه به عقب ماندگي خود پي بردند و در جهت از ميان برداشتن فاصله ي خود و غرب متمدن به مدر نيزاسيون روي آوردند و در نتيجه گامهايي در جهت اصلاحات برداشتند كه آخرين آنها مشروطه بود.

اصلاحات مذكور توسط اين اصلاحگران بوجود آمد؛ عباس ميرزا، اميركبير سپه سالار كه به اختصاره آنها مي پردازيم.

عباس ميرزا

          در مورد وي گويند كه مردي شجاع و با صلابت بوده و علاقه ي وافري به دانش و هنر مي داشته است. پس از شكست هاي مكرر از روسيه دست به يكسري اصلاحات و نوسازي كه عبارتند از: ايجاد نظام جديد با الگوبرداري از ارتش عثماني، فرستادن اولين گروه دانشجويان به خارج براي تحصيل، راه اندازي اولين نشريه ي چاپي در تبريز، ايجاد دارالترجمه و راه اندازي كارخانه ي توپ سازي، كه در مجموع مي توان گفت اصلاحات عباس ميرزا بيشتر در بعد نظامي بوده.

امير كبير

          وي در سه بعد سياسي، اقتصادي و اجتماعي به اصلاحات پرداخت. در بعد سياسي ابتدا به منظم كردن ارتش پرداخت، قشون دائمي را احياء كرد و اقدام به احداث كارخانه ي توپ سازي و توليد اسلحه ي سبك كرد.

در بعد اقتصادي با وضع كردن ماليات و عوارض بر كالاهاي خارجي به حمايت از بازرگانان و تجار داخلي پرداخت و به احداث كارخانه هاي شكر، شيشه، چدن، سرب، مس، چيني، كاغذ سازي و بافندگي همت گمارد.

و بالاخره در بعد اجتماعي نخستين مدرسه ي غير ديني ايران به نام دارالفنون را تأسيس كرد. نخستين نشريه ي ايراني به نام وقايع اتفاقيه را راه انداخت وسعي كرد از قدرت علما و روحانيون كه يكي از بزرگترين موانع اصلاحات وي بودند بكاهد، اما افسوس وصد افسوس كه دولت امير دولت مستعجل بود و معاندان با وي همان كردن كه دانيم.

سپه سالار

          ميرزا حسين خان سپه سالار، كه در واقع ادامه دهنده ي راه امير كبير بود نيز اصلاحات قابل توجهي انجام داد. اقدامات وي در جهت نوسازي عبارتنداز: تأسيس دارالشوري، راه اندازي پستخانه و تمبر پستي، استخدام مهندس معدن شناس از اتريش، انتشار روزنامه و دادن آزادي به آنها و مبارزه با رشوه خواري.

          اين خلاصه اي بود از گامهايي كه در دوران فتحعلي شاه و ناصرالدين شاه در جهت اصلاحات برداشته شد و مي توان از مشروطه به عنوان آخرين اين گام ها نام برد، گرچه نبايد اينگونه تصور شود كه دربار و در رأس آن شخص شاه با اصلاحات به طور كامل مخالف مي كردند، چندانكه ناصرالدين شاه كه اميركبير و سپه سالار، دو صدر اعظم اصلاح طلب خويش را معزول كرده بود چندان به اصلاحات بي ميل نبود و حتي با رعايت احتياط به يكسري از اصلاحات اجتماعي و آموزشي نيز دست زد كه از آن جمله مي توان به راه اندازي دارالترجمه و چاپخانه ي دولتي، توسعه ي دارالفنون و فرستادن فارغ التحصيلان آن به فرانسه را توسط وي اشاره كرد. وليكن به نظر مي رسد تا جايي موافق اصلاحات بوده كه به اركان حكومتي اش خللي وارد نسازد.


 

 

 

 

 

 

بخش دوم:

 

 

 

 

زمينه هاي وقوع انقلاب مشروطه


هر انقلاب معلول تحولات دروني همان جامعه مي باشد كه در اين گذر عوامل بسياري بر روند شكل گيري آن تأثير مي گذارند كه انقلاب مشروطه ي ايران نيز از اين قاعده مستثني نيست.

به طور كلي عوامل تأثير گذار ذر انقلاب مشروطه را مي توان بردو قسم دانست:

-         زمينه هاي فكري

-         زمنيه هاي اقتصادي

كه جداگانه به هر يك مي پردازيم.

زمينه هاي فكري

          اگر به بررسي تمامي انقلابها بپردازيم به اسامي بر مي خوريم كه با افكارشان شالوده ي انقلاب را پايه ريزي كرده اند و در واقع انقلاب حاصل تراوشات ذهني آنها بوده. اين پدران انقلاب كساني جز روشنفكران نبوده اند. روشنفكر داراي ويژگيها و تعريفي مشخص است كه باتعاريف جديد نخستين آنها را بايد در فرانسه جستجو كنيم.البته ما به خوبي مي دانيم كه انقلاب مشروطه ي ايران ملهم از انقلاب كبير فرانسه بوده و همانند فرانسه، پدران انقلاب ايران نيز روشنفكران بوده اند و ليكن ميان انقلاب مشروطه و انقلاب كبير فرانسه چند تفاوت عمده ديده مي شود.

          در فرانسه، انقلاب كبير از پس تحولات عميق اجتماعي چهار صد ساله سر بر كشيد و روشنفكران و انديشه ورزان آن نيز آنچه ارائه مي كردند محصول خودشان بود ولي اين روند در انقلاب ايران از شروع جنگهاي ايران و روس در سال 1218 ه.ق كه همانطور كه در مقدمه آورديم سرآغاز بيداري ايرانيان شد، تا فرمان گشايش مجلس ملي از سوي مظفرالدين شاه در سال 1324 ه.ق در حدود صد سال طول كشيد و در واقع مي توان گفت كه مشروطه ي ايراني نارس زاده شد و روشنفكران ايراني نيز بالعكس هم سالكان فرانسوي شان آنچه ارائه مي كردند يا تجويز بي كم و كاست غرب بود يا سعي داشتند فراورده هاي غربي را ايرانيزه كرده به توده ها تزريق كنند گر چه داستان به همين جا ختم نمي شود زيرا علما و روحانيون كه علي القاعده خود را قيم مردم مي دانستند براي (حفظ بيضه اسلام) و در واقع براي حفظ موقعيتشان يا همچون شيخ فضل الله نوري در مقابل ره آورد روشنفكران موضع گرفته يا چون نائيني سعي در اسلاميزه كردن آن داشتند كه آقاي حائري به خوبي اين موضوع را بيان كرده اند: «علما بي آنكه آگاهي درستي از تئوري و طرز كار يك نظام مشروطه و دموكراسي باختري داشته باشند سخت كوشيدند كه يك رنگ اسلامي به نظام مشروطيت ايران ببخشند»[2].

البته مقصود بنده در اينجا كوچك جلوه دادن روشنفكران ايراني و كم ارزش دانستن دستاوردهاي آنان نبوده و نيست و مقصود ما نيز آن نيست كه جملگي را وارد كننده گان تمدن غرب آنهم بي هيچ دخل و تصرفي در آن معرفي كنيم زيرا كه بسيار دوراز حقيقت و انصاف مي باشد چندانكه ميرزا ملكم خان كه در ابتدا تسليم بي كم و كاست به مدنيت غرب را تبليغ مي كرد در اواخر اين چنين انديشه اي را رد كرد و اينگونه مي گويد « كدام احمق گفته است كه ما بايد برويم همه ي رسومات و عادات خارجيه رااخذ نمائيم؟»[3]. موارد مذكور فقط از آن جهت بودكه خواننده پي ببرد مشروطه ي ايراني حاصل تغيير و تطور عميق فلسفي و فكري نبوده بلكه تفكرات سياسي و فلسفي آن از اروپا اخذ شده كه در پي آن تحولات اجتماعي اي به وقوع پيوسته كه در نهايت منجربه مشروطه شده. در اينجا بد نيست كه مقداري به روشنفكران نخستين عصر مشروطه بپردازيم.

          در ايران عصر مشروطه (طبقه ي)[4] نوپاي روشنفكر چندان همگون نبود، چندانكه بعضي اشرافي و شاهزاده و حتي كارمند و تاجربودند. اينان كه همگي با غرب و دستاوردهاي آن آشنايي داشتند جملگي علت العلل پيشرفت هاي غرب را قانون وعقب ماندگي خود را ناشي از بي قانوني و حكومت استبدادي مي دانستند پس بر آن شدند تا با اقتباس و الگو برداري از غرب راه پيشرفت را در ايران هموار كنند كه از نظر ايشان شرط لازم آن اين بود كه «سه زنجير استبداد سلطنتي تعصب روحانيت، و امپرياليسم بيگانه را بگسلند. آنان اولي را دشمن ناگزير آزادي، برابري ، و برادري، دومي را مخالق طبيعي تفكر علمي و عقلاني، وسومي را استثمار كننده ي سيري ناپذير كشورهاي كوچكي چون ايران مي دانستند و از آن نفرت داشتند»[5].

اهم روشنفكران عصر مشروطه كه در گسترش انديشه ي تجدد خواهي نقش هاي مهمي ايفا كردند عبارتند از: ميرزا فتحتعلي آخوندزاده (1295-1227)، ميرزا حسين خان سپه سالار (1299-1242)، مستشار الدوله تبريزي (مرگ: 1313)، ميرزا ملكم خان (1326-1249) و عبدالرحيم طالب اف(1330-1250) . حال براي آنكه با اين انديشه ورزان آشنا شويم به اختصار به هر يك مي پردازيم.

-ميرزا فتحعلي آخوندزاده

          وي از طرفداران پروپا قرص تمدن غرب بود و اعتقاد داشت كه براي پيشرفت راهي جز پذيرفتن فرهنگ و تمدن غرب وجود ندارد. البته واكنش او نسبت به دين نيز در خور توجه است. آخونزاده سكولاريستي دين ستيز بود و اين دين ستيزي وي به حدي بود كه نه تنها سعي در تغيير الفباي عربي داشت بلكه تلاش داشت از گرويدن مردم به اسلام نيز جلوگيري كند.[6] از نظر او جمع ميان دين و دانش محال بود پس لزوماً دين مي بايستي كه كنار زده شود تاراه براي پيشرفت باز گردد. البته لازم به ذكر است كه بسياري از مورخان بر ميهن پرستي و صداقت وي صحه گذاشته اند.

-ميرزا حسين خان سپه سالار

          سپه سالار تحصيلاتش را در فرانسه به پايان برد و پس از بازگشت به ايران به سمت كنسول ايران در بمبئي بر گزيده شد، بعد از آن كنسول ايران در تفليس شد و سپس به عنوان سفير در استانبول مشغول به كار شد. دوران زندگي وي در استانبول مقارن بود نوسازي هاي عثماني ها و او كه به شدت تحت تأثير اين نوسازي ها قرار گرفته بود با نوخواهان ترك مانند عالي پاشا، فواد پاشا و مدحت پاشا پيوند دوستي برقرار كرد و دولت ايران را تشويق به پيروي از تركيه مي كردو در سال 1289 و پس از آنكه به سمت صدر اعظم ناصرالدين شاه برگزيده شد، «يك كابينه بنام «دربار اعظم» و يك «مجلس مشورت» بنياد كرد كه داراي نُه وزارتخانه بود و در آن قوانين تصويب مي شد. بنيانگذاري اين «مجلس مشورت»، گامي بود در راه آشنايي ايران با اصول مشروطيت»[7].

البته لازم به ذكر است كه ما پيش تر در مقدمه با خدمات وي آشنا شده بوديم.

-يوسف خان مستشارالدوله تبريزي

          آشنايي او با غرب در زماني كه سمتهاي كنسول ايران در روسيه و فرانسه را عهده دار بود موجب شد كه به تفكر و تأمل در مورد پيشرفت غربي عقب ماندگي ايران بپردازد. او نيز همانند ديگر روشنفكران پيشرفت غرب را سايه ي قانون مداري و عقب ماندگي ايران را ناشي از بي قانوني مي دانست و حتي در اين زمينه دست به نگارش كتابي به نام «يك كلمه» زد كه در واقعه «تفسيري بود از نخستين قانون اساسي فرانسه»[8] كه محبوبيت كتاب وي در ايران به گونه اي شد كه «دولت يك كلمه را توقيف و مولف آن را دستگير كرد»[9].

-عبدالرحيم طالبوف

          در تبريز ديده به جهان گشود. در ايام جواني به بازرگاني روي آورد و كم كم ثروتمند شد. با توجه به احاطه اي كه به زبان روسي داشت، آثار و پژوهشهاي فيلسوفان غربي چون روسو، رنان، بنتام را كه به زبان روسي برگردانده شده بود را مطالعه مي كرد و بدينگونه افكارش بارور گشت. واكنش طالبوف در مورد مقوله ي دين و مدرينسم تا حدودي با مكلم و آخوندزاده متفاوت است. او نه همچون آخوندزاده دين ستيز بود و نه چون مكلم به استفاده ي ابزاري از اين روي آورد، بلكه مي توان وي را مسلماني معتقد دانست كه سعي داشت در عين حفظ ارزش هاي اصيل ملي- ديني خودي، جامعه را از ركود، بي فرهنگي و عقب ماندگي به توسعه، آزادي و آگاهي رهنمون سازد. از او آثاري چند به جاي مانده كه براي نمونه مي توان به كتاب احمد و مسالك المحسنين اشاره كرد كه شدت استقبال از آثارش به گونه اي بوده كه معاندان كوته فكر تاب نياورده به مخالفت باوي برخاستند وحتي رأي به تكفيرش دادند.[10].

-ميرزا ملكم خان ناظم الدوله

          شايد به جرأت بتوان تأثير گذارترين روشنفكر را كه انديشه هايش در شكل گيري مشروطه بسيار موثر بود راميرزا ملكم خان دانست به همين جهت قدري بيشتر به وي مي پردازيم.

در سال 1249 ه.ق در جلفاي اصفهان زاده شد. در ده سالگي براي تحصيل به فرانسه رفت و «دوره هاي پلي تكنيك را گذراند و حكمت طبيعي و علوم سياسي و مهندسي آموخت»[11]. در ياد گيري علوم استعداد بالايي داشت «به طوري كه گيزو وزير خارجه ي فرانسه از تحصيلات وي با تحسين ياد كرده بود»[12]. پس از بازگشت به ايران در وزارت امور خارجه به عنوان مترجم مشغول به كار شد . همزمان در دارالفنون نيز درس مي داد. در همين دوران فراموشخانه را بنيان نهاد كه بسياري از مردان دانش و ادب وسياست به آن پيوستند. تاريخ بر پايي آن از 1275 تا 1277 ه. ق ذكر شده است. گويا در بيشتر جلسات فراموشخانه در نقد سلطنت مطلقه و ستايش جمهوريت و آزادي سخن مي رفته كه ناصرالدين شاه تاب آن نياورده در سال 1279 فرمان به بسته شدن آن داد و متعاقب آن ميرزا ملكم خان و پدرش تبعيد شدند.

          ملكم ابتدا به عراق سپس به تركيه رفت و سال ها در آن ديار بماند تا اينكه به كوشش ميرزا حسين خان سپه سالار كه در آن زمان وزير مختار ايران در عثماني بود مورد عفو شاه قرار گرفت و در سال 1288 كه ميرزا حسين خان به ايران آمد ملكم نيز باوي بازگشت و به سمت مشاور صدارت در كابينه ي او برگزيده شد. در سال 1290 به عنوان وزير مختار ايران در لندن راهي انگلستان شد و تا سال 1296 اين عنوان را نگاه داشت. در 1306 بعلت درگيري و گويا تقلبي كه در فروش امتياز لاتاري از جانب وي صورت گرفته بود مورد خشم ناصرالدين شاه قرار گرفت و تمامي عناوين و القاب خود را از دست داد.

خشم ناصرالدين شاه به اوسبب دشمني آن دو شد و پيرو همين دشمني او روزنامه ي قانون را در 1307 در لندن منتشر ساخت كه در آن انتقادهاي شديدي از شاه و صدر اعظمش امين السلطان مي كرد. پس از كشته شدن ناصرالدين شاه، ملكم از سوي مظفرالدين شاه به لقب ناظم الدوله مفتخر شد و به وي سمت سفير كبيري ايران در ايتاليا داده شد كه تا پايان زندگيش 1326 ه.ق در همين مقام باقي ماند.

اما در مورد او بايد بگوئيم كه همان طور كه پيش تر اشاره كرديم، سعي اش بر اين بود كه به نوعي بين مدرنيسم و اسلام پيوند ايجاد كند چندانكه در هر مجالي از سازگاري بين اين دو سخن مي گفت، «ترتيب يك مجلس قوانين هم به اقتضاي حكمت تمدن، هم به حكم شرع مقدس اسلام در ملك ايران از همه جا آسان تر و از هر تدبير واجب تر شده است»[13]، از اين قبيل سخنان در به جاي مانده ها از وي بسيار مي باشد. گرچه نبايد نا گفته بماند كه در حال حاضر بسياري از ما مي دانيم كه برخي از اصول مدرنيته به هيچ روي با اسلام سازگاري ندارند و به نظر مي رسد كه ميرزا ملكم نيز اين را به خوبي مي دانسته وليكن بدان جهت كه انديشه هايش با سيل مخالفان و متعصبان مذهبي روبرو نشود بدينگونه به طرح آنها مي پرداخته است.

از ميرزا ملكم كتب و رسالات متعددي در زمينه هاي سياسي، اجتماعي و اقتصادي باقي مانده كه به تعدادي از آنها اشاره مي كنيم.

-    كتابچه ي غيبي . نخستين اثر وي مي باشد كه در آن سعي مي كند ناصرالدين شاه را به انجام اصلاحات سياسي و اداري تشويق و ترغيب كند.

-         رفيق و وزير. كه در واقع دنباله ي اثر پيشين مي باشد.

-         مجلس تنظيمات. كه در شرح مجلس تنظيمات است.

-         دستگاه ديوان. مضموني انتقادي نسبت به دستگاه ديوان عهد ناصرالدين شاه دارد.

-         نداي عدالت. در شرح نظام پارلماني است.

-         اصول ترقي. كه اين كتاب در مورد لزوم و چگونگي توسعه ي اقتصادي ايران مي باشد.

-         اصول مذهب ايرانيان. كتابچه اي انتقادي است از دولت ايران.

زمينه هاي اقتصادي

          اقتصاد ايران قرن سيزدهم عمدتاً بر پايه ي توليد محصولات كشاورزي بود، چندانكه 90% جمعيت آن زمان در بخش كشاورزي فعال بود و تنها 10% در بخش صنعت و خدمات فعاليت مي كردند كه با توجه به پراكندگي جمعيت بسيارمي نمود. طبق گزارش آبراهاميان، روستاييان بيش از 55% كل جمعيت نزديك به ده ميليوني دهه ي 1230 ه.ش را تشكيل مي داند ، جمعيت شهري كمتر از 20% و عشاير در حدود 25% جمعيت را شامل مي شدند، كه در اينجا بد نيست مشاهدات يكي از اروپاييان را بياوريم، طبق گزارش لرد كرزن ديپلمات انگليسي كه همان زمان در ايران بوده، كارخانه به آن معناي اروپايي اش در ايران وجود نداشته است وصنعت نيز به معناي استفاده از نجار و آب براي توليد نيرو و ايجاد حركت، پديده اي ناشناخته بود.

حال تصوير كنيم اين اقتصاد تك قطبي را كه با هجوم اروپائيان در معرض تهديد جدي قرار گرفت. نبود قوانين مدون اقتصادي، فساد اداري وضعف دستگاه هاي اجرايي باعث شد تا واردات بي رويه ي كالاهاي خارجي عرصه را بربازرگانان خارجي تنگ سازد و از آن بدتر تبعيض هايي بود كه دولت بين بازرگانان داخلي و خارجي قائل مي شد، اين تبعيض ها به صورتي بود كه «مثلاً يك وارد كننده ي اروپايي البسه ي نخي در مرز، 5% عوارض مي پرداخت اما وارد كننده ي ايراني همان كالا مجبور بود 7 تا 8% به عنوان عوارض اضافي، عوارض بازار، ماليات محلي و عوارض راه بپردازد»[14].

كنسول ابوت در گزارشي كه به دولت متبوعش ارائه كرد اينگونه مي آورد كه «بالاترين رقم عوارض گمركي در ايران 4تا 5 در صد است، در حالي كه واردات بسياري از اقلام به بريتانيا مشمول عوارض گمركي معادل 15 در صد ارزش و حتي بيشتر است»[15].

در اين ميان واگذاري امتيازات و نفوذ بيش از پيش از غربيان به خصوص روس و انگليس در بازار اقتصادي ايران كم كم باعث هضم ايران در شبكه ي اروپايي تجارت بين المللي شده بود، به طوري كه «واردات- بويژه توليدات انبوه منسوجات، سخت ابزار، شيشه، همچنين شكر،چاي و ادويه- از 2000000 پوند در سال 1209 به بيش از 5000000 پوند در سال1279 رسيد»[16] و سرمايه گذاري خارجي «طي نيمه ي دوم قرن سيزدهم از تقريباً صفر به 12000000 پوند رسيد»[17].

در مجموع مي توان گفت كه سرانجام بر اثر حضور رقباي خارجي در بازار اقتصادي ايران و خود داري دولت از وضع تعرفه هاي حمايتي، سقوط جهاني قيمت كالاهاي كشاورزي، ماليات هاي فزاينده، پائين آمدن سطح زندگي مردم، « افزايش قيمت ها كه بين سال هاي 1230 و 1280 به حدود 600 درصد رسيد»[18] و تورم و قحطي موجب گرديد طبقه ي متوسط شهري و توده هاي روشنايي نيز در جهت گيري عليه استبداد با روشنفكران هم آوا گردند.


 

 

 

 

بخش سوم:

 

 

 

 

از اعتراض تا انقلاب


جنبش تنباكو، (نقطه عطفي در تاريخ ايران)

          به سال 1306 ه. ق و در جريان سفر ناصرالدين شاه به لندن قرار دادي ميان دولت ايران و يك انگليسي به نام تالبوت بسته شد كه به موجب اين قرار داد تالبوت انحصار پنجاه ساله ي توزيع و صادرات تنباكو را به دست مي آورد و در عوض موظف شد ساليانه 15000 پوند به اضافه ي يك چهارم سود را به دربار ايران پرداخت كند. اين قرار داد عملاً بازرگانان عمده ي توتون و تنباكو را به ورطه ي نابودي مي كشاند.

          اعتراضات به اين قرار داد از شيراز آغاز شد. «در رمضان 1308 يكي از بازرگانان معتبر تنباكو در فارس حاجي عباس اردو بادي موجب شد كه بازارهاي شيراز به عنوان اعتراض عليه انحصار تنباكو بسته شود»[19]. پس از شيراز دامنه ي اعتصابات تهران و اصفهان و مشهد و قزوين و يزد و كرمانشاه و تبريز را فرا گرفت « در تبريز مردم آگهي هاي كمپاني را كه به ديوار چسبانيده بود، پاره كردند  و به جاي آن نوشته هاي شور آميزي چسبانيدند»[20].

          و البته علما نيز در اين اعتراضات شركت جستند[21]و اتفاقاً نكته ي مهم اين است كه از آغاز اعتراض علما و بازرگانان با يكديگر هم قدم شدند. بازرگانان به علت به خطر افتادن منافع اقتصادي شان و علما به علت در خطر ديدن موقعيت و پايگاه اجتماعي شان و اگر « قرار بود اجانب به اين اندازه نفوذ پيدا كنند ديري نمي گذشت كه قلمروشان نه تنها شامل امور اقتصادي و تجارتي مي شد بلكه تمام زمينه هاي فعاليت روحانيان را (از قبيل امور قضايي و معارف) هم در برمي گرفت»[22].

          سرانجام با گسترش دامنه ي اعتراضات و فتواي تحريم استعمال تنباكو توسط ميرزا حسن شرازي كه سبب افزايش فشارها عليه ناصرالدين شاه شد، او مجبور به لغو امتياز گرديد.

          جنبش تنباكو از آن جهت مهم و حائز اهميت مي باشد، چون اولين تجربه ي تاريخي ايرانيان است كه با پيروزي همراه شد و براي نخستين بار در تاريخ ايران مردم توانستند متحد، خواست خود را به حكومت تحميل كنند و حكومت را به تسليم وا دارند و از اين روي جنبش تنباكو نقطه عطفي در تاريخ مبارزات ايرانيان با استبداد است و در واقع مي توان آن را تمريني براي انقلاب مشروطه ي آينده دانست.

آغاز حركت

          پس از قتل ناصرالدين شاه، جانشين او مظفرالدين شاه رويه ي ديگري را در حكومت داري پيش گرفت. وي برخلاف شاه پيشين از خشونت دوري مي جست و سعي مي كرد به مخالفين اجازه ي اظهار نظر دهد در نتيجه فضاي سياسي كشور تا حدودي باز شد و انجمن ها و محافل روشنفكري در تهران و تبريز و چند شهر ديگر پا گرفت. آبراهاميان در اثر ارزشمندش در اين باره مي آورد: «مظفرالدين شاه اميدوار بود رويه ي آزادمنشي وي مخالفان سياسي را راضي سازد اما ليبراليسم همزمان با نفوذ شديد غرب صرفاً مخالفان را به تشكيل سازمانهاي نيمه مخفي ترغيب كرد. از اين سازمانها پنج نمونه ي زير در انقلابي كه در راه بود، نقش هاي مهمي ايفا كردند: مركز غيبي، حزبِ اجتماعيونِ عاميون، جامع آدميت ، كميته ي انقلابي ، و انجمن مخفي»[23]. همچنين وي ورود روز نامه هاي آزادي خواهي چون حبل المتين و پرورش را كه در زمان ناصرالدين شاه ممنوع اعلام شده بود را آزاد كرد و حتي تشكيل مجامع تجاري ، فرهنگي و آموزشي را تشويق كرد.

          باري به هر جهت ، روشنگري هايي كه توسط روشنفكران و در سطوحي پايين تر علما در مورد بي كفايتي درباريون  صورت مي گرفت و وضع بد معيشتي مردم، كشور را همچون انبار باروتي در آورده بود كه كوچكترين جرقه اي آن را مشتعل مي ساخت. اين جرقه را بحران اقتصادي اواخر 1283ه.ش وارد آورد. «بد بودن محصول در سراسر كشور و ركودناگهاني تجارت شمال ناشي از شيوع وبا، جنگ روسيه و ژاپن ، و انقلاب متعاقب آن در روسيه ، سبب گراني يا افزايش سريع قيمتهاي مواد غذايي در داخل ايران شد. طي سه ماهه ي آخر سال 1283 قيمت قند و شكر تا 33% و قيمت گندم تا 90% در تهران ، تبريز رشت و مشهد افزايش يافت»[24]، اين بحران زمينه ساز سه اعتراض شد كه در نهايت به انقلاب مشروطيت انجاميد.

اعتراض نخستين

نخستين اعتراض مردم را مي توان تا حدودي منتج از رقابت موجود ميان امين السلطان و عين الدوله دانست. «زيرا كه در محرم 1323 محمد تقي خان يكي از عوامل امين السلطان تصويري از نوز رئيس بلژيكي گمركات را در حاليكه به زي علما در آمده بود براي علما تهيه كرد»[25].

عكس مذكورخشم علما را برانگيخت، از آن سو بازاريان  كه حكومت از اجراي خواسته ي آنان در مورد عزل مسيونوزتن زده بود نيز بازار را بسته و در شاه عبدالعظيم تحصن كردند.

در نتيجه ي اعتراضات و پس از مذاكرات ميان متحصنين و حكومت ، مظفرالدين شاه قول داد مسيونوز را عزل كند.

-دومين اعتراض

          اعتراض دوم هنگامي روي داردكه علاء الدوله حاكم تهران با اشاره ي عين الدوله به بهانه ي گران بودن قند و شكر ولي در اصل براي  گوشمالي  دادن بازاريان دستور داد دو نفراز تجار معتبر قند و شكر را چوب بزنند (14 شوال 1323).

          به محض آنكه خبر دربازار پيچيد تمامي بازار تعطيل شد و مردم به نشانه ي اعتراض در مسجد شاه گرد آمدند. اين اعتراض آرام با خدعه ي عين الدوله و به دست عامل وي ميرزا ابوالقاسم امام جمعه ي تهران با هرج و مرج به هم خورد در نتيجه علما و مردم بر آن شدند تا پيشنهاد سيد طباطبايي به شاه عبدالعظيم هجرت كنند. «عقب نشيني علما از تهران نمايشي كنايه دار(سمبوليك) از نادرستي دولت بود»[26]. اين بار متحصنين با صراحت بيشتر در خواست هاي خود از حكومت را اينگونه بيان كردند: تعويض حاكم تهران، عزل نوز، اجراي احكام شرع و تأسيس عدالتخانه كه البته آخري بنا به گمان آقاي الگار از علماسرچشمه نگرفته بود بكه حاصل تماسهاي انجمنهاي مخفي تهران بابست نشينان حرم عبدالعظيم بود.

          شاه پس از يك ماه تسليم خواسته هاي آنان شد و معترضان پيروز مندانه در ميان فريادهاي (زنده باد ملت ايران) به پايتخت بازگشتند.

-سومين اعتراض

          پس از بازگشت متحصنين به پايتخت ، مردم متوجه شدند عين الدوله سعي دارد در مقابل خواسته هاي آنها مقاومت كند و تأسيس عدالتخانه را كه از مهمترين مطالبات مردم بود را به بهانه هيا واهي به تعويض مي اندازد. در نتيجه ي اعمال مستبدانه ي عين الدوله و عمل نكردن وي به وعده هايش اعتراضات بالا گرفت و ميتينگ هايي بر عليه سياست دولت در مساجد و محافل پاگرفت. عين الدوله كه سعي داشت مقابله به مثل كند سياست توقيف و تبعيد را پيش گرفت، در يكي از همين توقيف ها «در 18 جمادي الاول1324 دستور داده شد شيخ محمد واعظ يكي از علما كه در سخنراني عليه حكومت شهرت داشت توقيف شود. پيش از آن كه بتوانند شيخ را به زندان برسانند طلبه هاي مدرسه حاجي ابولاحسن به سربازاني كه شيخ را مقيد مي داشتندحمله كرده او را آزاد نمودند احمدخان فرمانده سربازان دستور آتش داد و سيدي به نام عبدالحميد احمد خان را به باد ملامت گرفت سيد را هدف گلوله قرار داده بكشتند»[27].نعش او را با ناله و شيون به مسجد شاه منتقل كردند. كم كم آوازه ي آن در شهر پيچيده و بازار و كاروانسراها بسته شد و از هر سو مردم به مسجد روان شدند.از علماء نخست بهبهاني و سپس شيخ محمد رضا قمي و سپس طباطبايي هر يك با دسته ي بزرگي به آن جا آمدند و در اين جا شيخ فضل الله نوري كه باعين الدوله و امام جمعه ي تهران روابط نزديكي داشت به دلايل نامعلومي براي اولين بار به صف مخالفان پيوست.

          دو روز پس از آن واقعه جماعتي از مردم براي عزاداري به بيرون از مسجد آمده به سينه زني پرداختند كه سربازان جلوشان را گرفتند اما مردم مقاومت كردند و در نتبجه سربازان به سوي مردم شليك كردند. مرحوم كسروي در كتابش سكار كشتگان را طبق شمارش دولت دوازده تن وطبق آمار غير رسمي بيش از صد تن ذكر كرده است.[28]

پس از اين و اقعه علما سه پيشنهاد به دولت ارائه كردند: «يا عدالتخانه را بر پا كنيد، يا مارا بكشيد و به ديگران كاري نداريد، و يا به ما راه دهيد از شهر بيرون رويم»[29]، كه حكومت با پيشنهاد سوم موافقت كرد.

درروز 23 جمادي الاول 1323، طباطبايي ، بهبهاني و شيخ فضل الله نوري به همراه حدود دو هزار طلبه به سمت قم راه افتادند. چهار روز پس از حركت علما به قم، گروهي پنجاه نفره متشكل از روحانيون و بازرگانان نيز در سفارت انگليس متحصن شدند كه كم كم به تعداد آنها افزوده شد و طبق گفته ي مرحوم كسروي به چهارده هزار نفر رسيدند. در همين حين اعتراضات ديگري نيز در شهر هايي چون شيراز، تبريز و مشهد پاگرفت و تلگرافهايي از باكو و تفليس در حمايت متحصنين و تهديد دربار به دست شاه رسيد. در نتيجه ي فشارها شاه عين الدوله را عزل و مشيرالدوله ي ليبرال منش رابه جاي وي برگزيد و سپس فرمان تأسيس مجلس ملي موسسان را به تاريخ 14 جمادي الخر 1324 صادر كرد.

پس از آن عضد الملك از بزرگان قاجار از سوي شاه مأمور شد تا با احترام علما را از قم به تهران بياورد و بدين ترتيب انقلاب به پايان رسيد.

چند روز پس از آن مجلس موسسان براي تدوين نظام نامه ي انتخابات در تهران گشايش يافت و همزمان با آن سازمان ها و تشكل هاي سياسي بسياري در سراسر كشور پا گرفت و به سرعت به تعداد مطبوعات اضافه شد به طوري كه تعدد آنها از «شش فقره در آستانه ي انقلاب به بيش از يكصد فقره در عرض ده ماه پس از مجلس موسسان ترقي كرد»[30].

پس از تدوين نظام نامه در 1324 ه.ق انتخابات صورت گرفت و همان سال مجلس شوراي ملي افتتاح شد و تا اين جا عملاً انقلاب مشروطه به پيروزي رسيده بود.

مبارزه براي نگاه داشت مشروطيت

          پس از تشكيل مجلس ، نمايندگان به تدوين قانون اساسي پرداختند. اين قانون كه ملهم از قانون اساسي بلژيك بود تمامي اختيارات را از شاه سلب كرده و تصويب نهايي كليه ي قوانين، بودجه و معاهدات را به مجلس مي داد. مظفرالدين شاه تنها پنج روز پس از امضاي قانون اساسي از دنيا رفت و محمد علي ميرزا به جاي او به تخت نشست.

          محمد علي ميرزا از همان ابتدا با دعوت نكردن از نمايندگان مجلس در مراسم تاجگذاري بي اعتنايي خويش را به آنها نشان داد. وي پس از تاجگذاري در صدر مخالفت با مجلس برآمد و به وزرايش نيزسفارش مي كرد مجلس راناديده بگيرندو «حتي در ولايات حكمرانان دشمني با مشروطه نمايند و از برگزيدن نماينده براي مجلس جلوگيرند»[31] و با آوردن عنوان مشروعه و اينكه ما مسلمانيم و مشروطه با اسلام سازگاري ندارد سعي كرد در بين علما تفرقه بيندازد كه البته در اين راه موفق شد وشيخ فضل الله نوري مجتهد با نفوذ را با خود همراه ساخت.

          اما دشمني محمد علي شاه با مشروطه هنگامي آشكار شد كه او از تصويب متهم  قانون اساسي خود داري كرد. به محض اطلاع مردم غريو اعتراض از شهر ها برخاست. به خصوص در تهران و تبريز مردم دست به اعتراض گسترده زدند. در تهران سه هزار داوطلب مسلح كه عمدتاً از انجمن آذر بايجانيها بودند براي حراست مجلس بسيج شدند و متينيگ هاي پرشوري در مخالفت با محمد علي شاه برگزار گرديد و در تبريز جمعيتي بيست هزار نفري دست به اعتصاب زدند و شاه را تهديد كردند كه اگر قانون اساسي را امضا نكند آذربايجان را از كشور جدا مي كنند. بدينگونه محمد علي شاه زير فشار مجبور به امضاي قانون اساسي گرديد.

          در آخر براي آن كه سخن به درازا كشيده نشود بايد بيفزائيم كه اين پايان كار نبود زيرا كه محمد علي ميرزا توانست با حمايت شيخ فضل الله نوري و كمك نظامي كلنل لياخوف روسي، در حالي كه مشروطه خواهان سرمست از پيروزي بودند مجلس را به توپ ببندد و جمعي از مشروطه خواهان را قتل عام كند و مجلس را منحل كند. كه با فتح تهران بدست مشروطه خواهان از سلطنت خلع شد و مجلس دو مرتبه پا گرفت ، ليكن تقدير آن بود كه آخرين رمقهاي مشروطه به دست رضاخان گرفته شود چندانكه وقتيكه بر اريكه ي قدرت زد به لگد كوبي تمامي دستاوردهاي  مشروطه پرداخت.

آخرسخن

-مشروطه عرصه ي تقابل سنت و مدرينسم.

همان طور كه در مقدمه آورديم نطفه ي بيداري ايرانيان هنگامي بسته شد كه شكست هاي پياپي آنان از روس ايشان را به فكر انداخت كه علت آن همه پيشرفت و اين عقب ماندگي از چيست؟ و از همين روي دست به مدرنيزاسيون زدند و دست آخر مشروطه را رقم زدند. اما چرا مشروطه با وجود خونهاي بسيار كه در راه آن ريخته شد و دلاوري هاي بسيار ايرانيان براي حفظ آن، با شكست روبروشد؟

به گمان نگارنده جواب آن را بايد در تضاد و تقابل بين دو مفهوم جست، سنت و مدرنيسم. به اين معني كه سنت گرايان (محافظه كاران) و آن بخش از جامعه كه پاي در سنت ها داشت به مقاومت و مقابله با مشروطه خواهان (طرفداران مدرنيسم) پرداخت و در نهايت پيروز از اين مبارزه بيرون آمد.

          براي آنكه نمود دو گفتمان بالا در جامعه ي آن روز به روشني مشخص گردد بايد به يك تقسيم بندي دست بزنيم . به طور كلي چهار گفتمان را در ايران مقارن با مشروطه مي توان مشاهده كرد.

1)گفتمان اول مربوط به سكولاريست ها و مذهب ستيزاني است كه ميانه ي خوشي بادين نداشتند آخوندزاده در اين طيف قرار مي گيرد.

2) گفتمان دوم مربوط به مذهبيون و روحانيوني است كه در جهت آشتي دين و مدرنيسم قدم برداشتند كه از اين گروه به نائيني،آخوند خراساني و سيد طباطبايي مي توان اشاره كرد.

3)در طيف گفتمان سوم روحانيون مخافظه كاري قرار مي گيرند كه به هيج روي با مدرنيسم سرسازگاري نداشتند كه از اينان شيخ فضل الله نوري و شيخ عبدالنبي نوري رامي توان بر شمرد.

4) و بالاخره در طيف چهارم روشنفكراني قرار مي گيرند كه سعي مي كنند به نوعي با دين كنار بيايند ضمن آن كه چندان معتقد به دين نبودند و ميرزا ملكم خان و مستشار الدوله را از اين طيف مي توان نام برد.

گفتمان اول به خاطر آن كه جامعه ايران از ديرباز ديني بوده چندان نتوانست عرض اندام كند. گفتمان دوم گرچه در پيروزي مشروطه نقش تعيين كننده اي داشت، ليكن پس از پيروزي دست از حمايت آن كشيد چندانكه تائيني كه كتابي در اين باره تأليف كرده بود به جمع آوري نسخ آن پرداخت و همه را در دجله افكند.

          پايگاه گفتمان سوم را رد بين طبقات پائين جامعه و توده هاي روستايي و همچنين در باريون مي توان مشاهده كرد كه در انحلال مجلس نقش اصلي را اين طيف بازي كردند. و پايگاه گفتمان چهارم را نيز در بين طبقه ي متوسط شهري مي توان يافت كه نقش عمده در انقلاب مشروطه و پيروزي آن را ايفا كردند.

          تضاد و تقابل سنت و مدرنيسم را در كشمكش و نزاع بين گفتمان سوم و چهارم مي توان مشاهده كرد، كه اوج اين كشمكش را در هنگام تصويب متهم قانون اساسي مي بينيم.در اين سو شيخ فضل الله نوري و ديگر مشروعه خواهان ضمن ايراد گرفتن به قانون اساسي در منابر و هر جمعي به بدگويي از مشروطه مي پرداختند و از آن سو مشروطه خواهان بر تصويب قوانين مطابق با آرمان مشروطه پاي مي فشردند.

          سرانجام كار آن شد كه مشروعه خواهان چنان در تاختن به مشروطه پيش رفتند كه حتي به دفاع از استبداد و حمايت آن پرداختند، «بر فرض بگوييم مقصود اينها تقويت دولت اسلام بود، چرا اينقدر تضعيف سلطان اسلام پناه (محمد علي شاه) را مي كردند و چرا به همه نحو تعرضات احمقانه به سلطان مسلمين كردند؟»[32].

فهرست منابع

1-   آبراهاميان، يرواند، ايران بين دو انقلاب، نشرمركز، چاپ هشتم، 1383.

2-   الگار، حامد، دين و دولت در ايران ، انتشارات توس، چاپ دوم،1369.

3-   سيف، احمد، اقتصاد ايران در قرن نوزدهم، نشر چشمه، چاپ اول،1373.

4-   حائري، عبدالهادي، تشيع و مشروطيت در ايران، انتشارات اميركبير، چاپ سوم،1381.

5-   كسروي، احمد، تاريخ مشروطه ي ايران، انتشارات صداي معاصر،چاپ چهارم، 1380.

6-   اصيل، حجت الله، زندگي و انديشه ي ميرزا ملكم خان ناظم الدوله، نشرني، چاپ اول،1376.    


 

دانشگاه عملي كاربردي

واحد خانه كارگر

 

 تحقيق:

دوران مشروطيت

 

 

استاد:

سركار خانم دانائي

 

 
 
معصومه آقاپور خاكي

 

 

 

سال تحصيلي 85-84

 

 

 

فهرست

 
عنوان:
مقدمه

فصل اول                                 عوامل تغيير

فصل دوم                                 شرايط تغيير

فصل سوم                                كارگزاران

 



[1] - مرتضي مطهري- خدمات متقابل اسلام و ايران- صفحه 443

[2] - عبدالهادي حائري- تشيع و مشروطيت در ايران- صفحه5

[3] - حجت الله اصيل- زندگي و انديشه ي ميرزا ملكم خان ناظم الدوله- صفحه109

[4] - از نظر آبراها ميان آنان طبقه نبودند بلكه صرفاً يك قشر را تشكيل مي دادند. ايران بين دو انقلاب صفحه 56

[5] - همان- صفحه 56و57

[6] - آخونزاده در نامه اي به دوست زرتشتي خود مي نويسد كه اين مذهب بايد نگاهداري گردد و كوشش آگاهانه اي بكار رود تا دبگر يك زرتشتي به دين اسلام نگرود- تشيع و مشروطيت در ايران- صفحه 29

[7] - همان- صفحه 32

[8] - همان-صفحه 34

[9] - همان- صفحه 39

[10] - (شيخ فضل الله به دستاويز برخي از نوشته هاي كتاب مسالك المحسنين ، طالبوف رابي دين خواند(تكفير كرد)).تاريخ مشروطه ايران- احمد كسروي- صفحه 268و 269.

[11] - حجت الله اصيل-زندگي و انديشه ي ميرزا ملكم خان ناظم الدوله صفحه 17

[12] - همان- صفحه 17

[13] - همان- صفحه 80

[14] - يرواند آبراهاميان- ايران بين دو انقلاب صفحه 54و55.

[15] - احمد سيف- اقتصاد ايران در قرن نوزدهم صفحه 164.

[16] - يرواند آبراهاميان ايران بين دو انقلاب صفحه 47

[17] - همان صفحه 51

[18] - همان صفحه 51

[19] - حامد الگار- دين و دولت در ايران- صفحه 309

[20] - احمد سيف اقتصاد ايران در قرن نوزدهم- صفحه 162

[21] - (درشيراز حاج سيد علي اكبر فال اسيري در مسجد وكيل بالاي منبر رفت تا عليه سياست دولت به طور عموم و اعطاي انحصار تنباكو به خاصخ سخنراني كند. در حالي كه شمشيري را تاب مي داد گفت اگر نمايندگان انحصار بخواهند به شيراز وارد شوند اعلام جهاد مي كنم).

[22] - همان- صفحه 311

[23] - يرواند آبراهيمان- ايران بين دو انقلاب صفحه 70

[24] - همان صفحه 74

[25] - حامد الگار- دين و دولت در ايران-صفحه 357

[26] - همان- صفحه 363

[27] - همان- صفحه 367

[28] - كسروي احمد تاريخ مشروطه ي ايران- صفحه 160

[29] - همان- صفحه 163

[30] - يرواند آبراهاميان- ايران بين دو انقلاب صفحه 79و 80

[31] - احمد كسروي- تاريخ مشروطه ي ايران- صفحه 248

[32] - بخشي از سخنان شيخ فضل الله نوري پس از انحلال مجلس.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 10 اسفند 1394 ساعت: 11:47 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درمورد فورج آلياژهاي آلومينيم

بازديد: 325

فورج آلياژهاي آلومينيم

(بخش اول)

مقدمه :

با توجه به اينكه تا به حال مقاله‌اي در مورد فورج فلزات غير آهني به چاپ نرسيده است سعي گرديده تا با ترجمه متن فوق كمكي به صنعت كشور در زمينه فورج آلومينيم بشود. اين سلسله مقالات شامل قستمهاي مختلفي از جمله فورج پذيري آلومينيم، تجهيزات فورج آلومينيوم، تكنولوژي طراحي قالب و آلياژهاي مختلف آلومينيوم مي‌باشد. در نخستين بخش در مورد روشهاي مختلف شكل دادن آلياژهاي آلومينيوم بحث خواهد شد.

آلياژهاي آلومينيوم در انواع و اشكال مختلف و در طيف وسيعي براي كاربردهاي مختلف مي‌توانند فورج شوند. فورج آلياژ آلومينيوم، مخصوصاً در فورج Close-die ، شكل نهايي قطعه فورج توليد شده را صافتر و شفافتر از فورج گرم آلياژ فولاد مي گرداند. آلياژ آلومينيوم بازتاب هاي مختلفي در حرارتهاي زياد در خلال فورج از خود نشان مي‌دهد. صنعتگرائي كه به آلومينيم دسترسي دارند، مي توانند از آلياژهاي آلومينيم به جاي فولاد اسفتاده كنند چون اين دو در خيلي از موارد قابل مقايسه با يكديگر مي‌باشند. براي شكل دادن قطعات آلياژ آلومينيم، فشار مورد نياز در فورج مي‌تواند مختلف باشد كه بستگي به تركيبات شيميايي آلياژ، مراحل فورج به كار رفته، نرخ تغيير قطعه در فورج، نوع قطعه فورج، شرايط روانكاري و حرارت قالب دارد.

نمودار 1 تنشهاي جاري در فورج آلياژهاي آلومينيم در 350 تا 270 را مقايسه مي‌كند و نرخ تغييرات از 4 تا 10  در فولاد 1025 را با نرخ تغييرات حرارت در آلياژهاي ديگر مشخص مي‌كند. تنشهاي جاري سبب پايين بودن فشار مورد نياز راي فورج هستند، اگر چه، فشار حقيقي قطعه فورج معمولاً بيشتر است زيرا مراحل ديگر فاكتورهايي را به چارچوب بالا اضافه مي كنند. براي بعضي از آلياژها آلومينيوم از ضعيف تا متوسط مانند 1100 و 6061، تنشهاي مخصوصاً‌ آلياژهاي سري xxx7 مانند 7075، 7010، 7049،7050 ، تنشهاي جاري و در نتيجه فشار فورج در مقايسه با فولاد بيشتر است. بالاخره، آلياژهاي ديگر آلومينيوم، مانند 2219 ، تنشهاي جاري كاملاً مشابهت با فولاد دارد.

ضمناً بايد متذكر شويم كه در مقايسه آلياژ‌هاي مورد توجه آلومينيم با فولاد، فورج آلياژهاي آلومينيم مشكلتر مي باشد. تركيبات شيميايي و خواص مكانيكي آلياژهاي آلومينيوم رابه جلد دوم از چاپ نهم METALS HANDBOOK ارجاع مي دهيم.

فورج پذيري Forgeability

در مقايسه آلياژهاي نيكل، كبالت و تيتانيوم، آلياژهاي آلومينيم توانايي فورج قابل توجهي دارند، مخصوصاً در مراحل تكنولوژي فورج كه قالبها  يا كمتر، بايد گرم شوند.

نمودار 2 نسبت توانايي فورج 10 آلياژ آلومينيم كه شامل يك حجم مشخص مي‌باشد را نشان مي‌دهد.

تغييرات دماي فورج بكار برده شده براي آلياژها توانايي تغيير شكل هر كدام را تغيير مي‌دهد. همچنين مطلب قابل توجه در اين قسمت اين است كه تغيير شكلي كه در آن ترك ايجاد نگردد مشكل است. آلياژهاي آلومينيم مانند 1100 و 3003 توانايي فورج را با توجه به موارد بالا دارند، اگر چه اين آلياژها كاربرد محدودي در فورج به خاطر نداشتن مقاومت كافي در حرارت دارند.

تأثير حرارت: همانطور كه در نمودار 2 نشان داده شده است، توانايي فورج كليه آلياژهاي آلومينيوم با افزايش دما زياد مي‌شود، و اين تغييرات قابل توجه در اثر دما براي آلياژها رسم شده است. براي مثال آلياژ حاوي سيليكون (4032) بيشترين تاثير را نشان مي‌دهد، در حاليكه آلياژهاي حاوي Cu,Mg,Zn.Al سري XXX7 تاثير كمي را نشان مي‌دهند. نمودار 3 اثر حرارت را بر حسب تنشهاي جاري با نرخ تغيير 10 براي آلياژ 6061 نشان مي دهد كه توانايي فورج خوبي در آلياژهاي آلومينيم دارد. نزديك به 5% افزايش در تنشهاي جاري بين بيشترين دما (480 يا 900 بيشترين دماي پيشنهادي براي 6061) و ( 370 و  700 كمترين دماي پيشنهادي براي 6061) مي‌باشد. براي موارد ديگر مثل آلياژهاي xxx2 و xxx7 مشكلات بيشتري در فورج وجود دارد، چون تغييرات دما در فلز كم است. (تغييرات تنشهاي جاري با دما بيشتر است). 15 نوع آلياژ  آلومينيم كه شبيه به هم فورج مي شوند، تغييرات دماي پيشنهادي آنها در جدول 1 ليست شده است. تمام اين آلياژها معمولاً‌ با يك فشار فورج مي‌شوند، اگر چه بعضي از آلياژها معمولاً بايك فشار فورج مي‌شوند، اگر چه بعضي از آلياژها احتياج به قدرت بيشتري دارند و با عمليات فورج بيشتري نسبت به بقيه دارند، تغييرات دماي فورج براي بيشتر آلياژها معمولاً كوچك است ( به طور معمول كمتر از 55 يا 100) و براي هيچ آلياژي بيشتر از 85 (155) نيست. بدست آوردن خواص مورد نظر در فورج آلومينيم يك موفقيت چشمگير در مراحل فورج مي‌باشند. دماي قالب و نرخ تغيير شكل كليد به دست آوردن حرارت فورج واقعي مي باشد.

تاثير نرخ تغيير شكل : آلياژهاي آلومينيم با وسايل متعدد قابل فورج هستند. نرخ فشار يا تغيير شكل وارد آمده اختلاف قابل توجهي در تغيير شكل فلز به وجود مي آورد، مانند تغييرات خيلي تند (مثل بزرگتر از 10 با دستگاههايي مانند Hammer، پرسهاي ضربه‌ايي و پرسهاي با نرخ انرژي زياد) نسبت به تغييرات كم (مانند كوچكتر از 1/0 براي دستگاههايي مانند پرس هيدروليك بنابراين تغيير شكل يا نرخ فشار عناصر بحراني در قطعات فورج داده شده است. نمودار 4 تاثير دو نرخ فشار 10 و  1/0 را براي تنشهاي دو آلياژ آلومينيوم 6061 و 4014 در 570 نشان مي‌دهد. اين مسئله واضح است كه بالا بردن نرخ فشار تنش را در آلياژ آلومينيم افزايش مي‌دهد و اين افزايش تنش مشكلاتي را در فورج آلياژهاي آلومينيم مخصوصاً سريهاي xxx2 و xxx7 افزايش
مي دهد.  براي آلياژ 6061 توانايي فورج خيلي بيشتر است، و افزايش تنش معادل 70% افزايش نرخ فشار مي‌باشد، و براي آلياژ 2014 بالا بردن نرخ فشار دقيقاً دو برابر تنش مي باشد. اگر چه در آلياژهاي آلومينيم معمولاً توجهي به حساسيت نرخ فشار مانند تيتانيوم ،نيكل و كبالت نمي شود.

تاثير دماي قالب : برخلاف مراحل فورج براي كربن و آلياژ فولادها، قالبهاي مورد استفاده در مراحل فورج آلومينيوم به منظور تسهيل در مراحل فورج، گرم مي‌شوند. بنابراين حرارت قالب مسئله بحراني ديگري در توانايي فورج است و مراحل فورج را بهينه مي‌كند. جدول 2 خلاصه‌ايي از تغييرات دماي قالب مورد استفاده براي چندين مرحله فورج آلومينيوم نشان مي‌دهد . بهينه كردن مراحل بستگي به بيشترين حرارت قالب، دستگاههاي مورد استفاده ، آلياژي كه فورج مي‌شود، و مقاومت تغيير شكل يا طراحي قالب صحيح دارد. براي تغيير شكل آرام، مانند پرسهاي هيدروليك فورج، حرارت قالب به وسيله فلزاتي كه در موقع حرارت تغيير شكل داده مي‌شوند كنترل مي گردد، و در حقيقت فورج آلياژهاي آلومينيوم در پرسهاي هيدروليك فورج ايزوترمال مي‌باشد و قالب همان درجه حرارت فلز را پيدا مي كند. بنابراين حرارت قالب ايجاد شده در پرسهاي هيدروليك از تغيير شكل در پرسهاي مكانيكي و Hammer تجاوز مي‌كند.

روشهاي فورج Forging Mehtods

قطعات آلياژهاي آلومينيومي با تمام روشهايي كه در دسترس مي‌باشد مي توانند توليد گردند كه شامل ring rolling, mandrel forging, spin forging, orbital forging, roll forging, up settind , close, die, open, die و اكستروژن مي باشد. انتخاب بهترين روش فورج كه شامل يك طرح خوب و قيمت مناسب مي باشد يك اصل در قطعات فورج مي باشد. در خيلي از حالات دو يا چند روش به منظور به دست آوردن شكل قطعه مورد نظر لازم مي باشد. بعنوان مثال معمولاً در فورج open- die نيز استفاده مي‌شود.

Open-die Forginigs: معمولاً براي فورج قطعات كوچك آلياژ آلومينيوم استفاده مي‌گردد، چون قالب open- die پرهزينه است و توجيه نمي‌گردد. همچنين در بعضي حالات لازم است كه براي آماده سازي قطعه براي قالب open- die از قالب open- die استفاده بشود. اگر چه فورج open- die به اين منظور نيست كه محدود به قطعات كوچك يا مقدار مشخصي از توليد گردد، بلكه در بعضي ازحالات استفاده از اين روش اثر اقتصادي دارد. براي مثال براي توليد بيش از 2000 قطعه بيسكويت از فورج open- die استفاده مي‌شود، چون با همان خواصي كه در close-die مي باشد توليد مي گردد و ارزش اقتصادي بهتري نياز دارد.

فورج open- die شكلهاي متنوعي توليد مي كند و شمش گرد ساده را به مربع يا مربع مستطيل يا شكلهاي مركب ديگر تبديل مي كند. در گذشته تلرانسها قطعه فورج توليد شده بستگي به مهارت اپراتور پرس داشت، در صورتيكه با برنامه هاي كنترل كامپيوتري پرسهاي فورج open- die آلياژهاي آلومينيوم پيش فرمي براي فورج close-die مي باشد، اين كار بايستي خيلي دقيق انجام شود و اصلاح كردن اندازه ها و تلرانسها در فورج close- die ايجاد گردد تا هزينه كار كاهش بيابد. اطلاعات بيشتر از فورج open- die را رد همين فصل مشاهده مي‌كنيد.

Close-die Forgings : بيشتر قطعات آلياژ آلومينيوم به روش Clsoe-die توليد مي‌گردند. 4 نوع قالب در فروج Close-die وجود دارد كه عبارتند از : blocker-type(‌فورج نهايي)، Conventional  ( block و فورج نهايي يا فقط فورج نهايي ) high- definition ( نزديك به شكل نهايي) و Precision (شكل نهايي) . اين نوع Close-die در شكل 5 مشاهده مي‌شود.

Blocker-Type Forgings: (شكل a5) يك دست از اين قالب نسبتاً ارزان تهيه مي شود. در اندازه هاي نهايي و تلرانسها دقت كمي دارد و براي تبديل به Conventional يا high-definition احتياج به ماشين كاري بيشتري دارد. قالب فورج blokcer-type هزينه كمتري نسبت به Converntional يا high-definition دارد.

Conventional Close-die (شكل b5) ، اين نوع قالب بيشتر در قالبهاي فورج آلومينيوم متداول است. اين نوع قالب يا با blocker-type و قالب نهايي مي باشد و يا خود قالب نهايي است كه بستگي به ملاك طراحي دارد اين نوع قالب با تلرانسهاي كمتر از blocker-type مي‌باشد، اما احتياج به هزينه بيشتري براي ساخت دارد.

High-Definition Forgings: با بهبود بخشيدن به لوازم كنترلي دستگاههاي فورج كه بعداً توضيح داده خواهد شد، مي توان شكل قطعه فورج در قالب بسته را نزديك به شكل اصلي آن توليد كرد (شكل C5). بالا بردن تلرانسها اثر بيشتري در كاهش هزينه ماشينكاري دارد. فورج high-definition با مجموعه ايي از قالبها كه شامل قالب blocker و قالب نهايي هستند توليد مي شود و معمولاً با همان سطوح ماشين كاري نشده به خريدار تحويل داده مي شود.

Precision Forgings: (شكل d5): نماينده بهترين طرحهاي فورج آلومينيوم توليد شده مي‌باشد. در اين نوع عمليات فورج كردن و ماشينكاري به صورت سري تركيب مي‌شوند كه هزينه آن بيشتر از قالب‌هاي فورج آلومينيوم ديگر است اما قطعه ديگر احتياج به ماشينكاري ندارد و براي خريدار هزينه كمي بعد از توليد در بر دارد. شكل نهايي قطعه فورج در دو يا سه مرحله توليد مي‌گردد و تلرانسهاي محدودي نسبت به ساير روشها دارد.

Upset Forgings:  در دستگاه مخصوص فورج كه Upsetter ناميده مي شود انجام مي‌گردد و براي سطوحي استفاده مي گردد كه احتياج به تغيير مقطع دارند مانند : پيچها، والوها، پيستونها و بلبرينگها. فورج upset ممكن است در يك مرحله مانند پيستونها استفاده شود يا مي تواند با ضربات متعدد شكلهاي خاصي را مانند چرخدنده ها به وجود آورد. براساس تجربه به دست آمده در فورج آلياژ آلومينيوم، طول قطعه فورج نبايد از سه برابر قطر مقطع مربع يا دايره تجاوز كند.

roll forging را مي‌توان براي تغيير شكل ناگهاني به منظور كاهش فلز ورودي و يا كاهش تعداد عمليات close-die انجام داد. در roll forging، فلز بين دو roll حركت كرده و شكل مي‌گيرد و اغلب براي قسمتهايي مانند اتصال محور استفاده مي شود كه حجم زيادي دارند و سطح مقطعهاي نسبتاً محدودي در قسمتهاي مختلف دارند.

Orbital (Rotary) Forgings: به اشكال مختلف در Close-die بر روي پرسهاي مكانيكي يا هيدروليكي بسته مي شود و سبب چرخش يك يا دو قالب مي شود كه معمولاً قالبها نسبت به هم داراي زاويه مي باشند و تغيير شكل زيادي را در قطعه كار به وجود مي آورد. Orbital forging هم براي تغيير سطح به روش فورج گرم و هم سرد استفاده مي شود و شكل نهايي را با تلرانس پايين توليد مي كند.

Spin Forgings :تقريباً يكي از جديدترين تكنيكهاي فورج آلياژ آلومينيوم است كه تركيبي از Close-die forging و كنترل عددي كامپيوتري (CNC) مي‌باشد. اپراتور با استفاده از فورج گرم يا سرد مي‌تواند سوراخي با تلرانس بسته توليد كند كه در شكل 6 نشان داده شده است. چون فورج Spin با سنبه انجام مي شود، طرح قطر داخلي شكل واقعي را به وجود مي آورد، كه احتياج به ماشينكاري بعدي ندارد. طرح قطر خارجي مي‌ تواند به صورتي باشد كه شكل واقعي كه احتياج به ماشينكاري كمي داشته باشد را توليد كند. همچنين قابل ذكر است كه اين روش مشابه روش اكستروژن معكوس مي باشد كه مي‌تواند به فرمهاي يك طرف بسته، دو طرف بسته يا هر دو انتها باز توليد شود.

Ring Rolling:  براي توليد شكلهاي حلقه‌ايي آلياژ آلومينيوم استفاده مي شود. روش مورد استفاده در ring roll آلياژهاي آلومينيوم همان است كه براي فولاد نيز استفاده مي شود. مقاطع مربع مستطيل گردد در ring roll، بدون ماشينكاري بعدي در آلياژهاي آلومينيوم قابل توليد هستند. حرارت بكار رفته براي ring rolling آلياژهاي آلومينيوم مشابه مراحل ديگر فورج مي‌باشد، اگر چه در اين روش توجه مخصوصي به حرارت فلز نيز بايد شود، تغيير شكل به دست آمده در اين روش نتيجه قرار گرفتن دانه ها در جهت شيب دار يا دايره‌ايي شكل است. اگر قرار گرفتن دانه‌ها را در جهات ديگري مانند جهت محوري يا شعاعي بخواهيم، رينگ را به طريق ديگري بايد توليد كرد مانند فورج سنبه‌اي يا اكستروژن معكوس يا پيش رونده مسائل اقتصادي در ring rolling آلياژهاي آلومينيم بستگي به حجم، اندازه و طرح فورج دارد. براي بعضي قسمتهاي رينگ ممكن است اقتصادي تر اين باشد كه شكل به وسيله فورج سنبه‌اي (Mandrel Forging) يا اكسترود استوانه توخالي توليد شود. هر دو روش در زير توضيح داده شده است.

Mandrel Forgings: براي توليد قطعات هم محور آلياژهاي آلومينيوم كه نسبتاً ساده هستند استفاده مي شود، مانند رينگ تو خالي يا شكلهاي استوانه‌اي شكل كه با Hammer يا پرس هيدروليكي فورج مي‌شوند، در مراحل فورج ضخامت ديواره در تغيير شكل كاهش مي‌يابد، و اين تغيير شكل قطر قطعه را افزايش مي‌دهد. Mandrel forging براي قطعاتي با حجم نسبتاً كم يا قطعات خيلي بزرگ شكلهاي رينگي (بيشتر از قطر m3/3 يا in130)‌اقتصادي هستند. با كنترل مراحل كاري mandrel forging و مواد ورودي مي‌توان دانه ها را در محيط دايره‌اي يا جهت محوري توليد كرد.

Reverse or forward extrusion: از انواع مختلف فورج close-die براي آلومينيم مي باشد، كه مي‌تواند براي توليد شكلهاي تو خالي و هم محور در آلياژهاي آلومينيوم استفاده شود. اصطلاح اكستروژن معكوس يا پيش رونده بستگي به جهت حركت فلز نسبت به حركت سرپرس دارد. در اكستروژن پيش رونده، فلز در همان جهت سرپرس اكسترود مي‌شود. برعكس، در اكستروژن معكوس، جريان فلز عكس حركت سرپرس مي‌باشد. انتخاب اكستروژن پيش رونده يا برعكس آن معكوس بستگي به نوع و محدوديتهاي پرس دارد. بعضي از پرسها داراي تجهيزات مخصوص با مقطع بالايي باز هستند كه مطابق عمليات اكستروژن معكوس مي باشد.


فورج آلياژهاي آلومينيوم

(قسمت دوم )‌

تجهيزات فورج

قطعات آلومينيومي با تجهيزات مخصوص به خود فورج مي‌شوند كه پتكها، پرسها و ماشينهاي مخصوص فورج مي‌باشد. انتخاب تجهيزات فورج بستگي به شكل و نوع قطعه فورج دارد.

Hammers: Hammer با قدرت ضربه‌اي خوب هم در فورج آلياژ آلومينيوم open-die و هم close-die استفاده مي شود ونسبتاً هزينه كمتري نسبت به تجهيزات متشابه دارد، اگر چه قدرت مورد نياز براي فورج آلومينيوم معمولاً بيشتر از فولاد است. Hammer ها قطعه را با سرعت زيادي تغيير شكل مي‌دهند، بنابراين كنترل كورس پرس، نيرو و سرعت در فورج آلياژ آلومينيوم مفيد است، چون حساسيت آنها نسبت به نرخ كشش بستگي به مراحل تغيير شكل سريع دارد. اگر زاويه طرح به كار رفته در قالب در حدود 5 تا 7 درجه باشد مي‌توان از Hammer در close-die استفاده كرد. Hammer ها معمولاً براي عمليات مقدماتي در فورج استفاده مي‌شوند.

Mechnaical and screw presses: پرسهاي مكانيكي و پيچي در همه جا براي فورج close- die آلياژ آلومينيوم استفاده مي شود. اين نوع پرس مناسبترين دستگاه براي فورج آلياژ آلومينيوم با سايزهاي متوسط، حجم زيادي مي‌باشد.

پرسهاي مكانيكي و پيچي با تركيب عمل ضربه و فشار براي آلياژهاي آلومينيوم خاصيت جريان يافتن آنرا بهتر از Hammer مي‌كند. پرسهاي پيچي با پرسهاي مكانيكي در كنترل نرخ فشار اختلاف دارند كه مي‌تواند در تغيير شكل زياد آلياژهاي آلومينيوم استفاده شود. حالت پيشرفته تري كه در اين نوع پرسها مي توان استفاده كرد، سيستمهاي كنترل پرس مي باشد.

پرسهاي هيدروليكي : متداولترين نوع پرس مي‌باشند كه آرامتر از پرسهاي مكانيكي يا پيچي عمل مي كند ولي براي توليد قطعات با close-die بزرگ و قطعات خيلي بزرگ استفاده از پرسهاي هيدورليكي مناسب تر مي باشد.(شكل 8)

تغيير شكل بدست آمده در پرسهاي هيدروليكي قابل كنترل تر از پرسهاي مكانيكي با پيچي مي باشد. بنابراين پرسهاي هيدروليكي انتخاب خوبي براي كنترل نرخ فشار براي كمترين مقاومت تغيير شكل آلياژ آلومينيوم يا شكل قطعه فورج ، كاهش فشار مورد نياز زاويه طرح دقيق و راحت بدست آوردن شكل مورد نياز مي‌باشد.

از انواع پرسهاي هيدروليكي كه دستگاههايي با قدرت بالا مي‌باشد، پرس 50000 ton مي باشد كه سرعت و فشار آن قابل كنترل است و داراي قابليت برنامه ريزي مي باشد. اين توانايي ها كه شامل كاركرد كمترين زاويه طرح مورد استفاده در اين نوع پرسها براي آلياژ آلومينيم زاويه 3 درجه مي باشد، كه براي پرسهاي هيدروليك دقيق زاويه بين 0 تا 5/0 درجه و براي زاويه طرح داخلي بين 5/0 تا 1 درجه مي باشد.

مواد، طراحي و تكنولوژي ساخت قالب:

انتخاب جنس قالب، طرح قالب وتكنولوژي ساخت آن از عوامل مهم در مراحل فورج آلومينيوم در قالب close-die مي‌باشد، چون قالبها عوامل اصلي در هزينه تمام شده اين چنين فورجهايي مي‌باشد. طرح قالب و اندازه‌هاي فورج نهايي پارامترهايي مي باشند كه بر مراحل فورج اثر مي گذارند. بنابراين فورج قطعات آلياژهاي آلومينيوم احتياج به استفاده از قالبهاي مخصوصي براي آلومينيوم به دلايل زير دارد:

1- رفتار تغيير شكل آلياژهاي آلومينيوم يا ديگر فلزات تفاوت دارد، بنابراين در طرح قالب پيشكوب و نهايي بايستي تغيير شكل بهينة فلز در جريان فورج تحت نظر باشد و عيب و نقص كمي در قسمت نهايي بوجود آيد.

2- حد مجاز shrinkage در آلياژهاي آلومينيوم نسبت به دو نوع مشابه قطعه فولادي و ديگر فلزات بزرگتر است.

3- كنترل حرارت قالبهاي مورد استفاده براي فورج آلياژهاي آلومينيوم مهم و بحراني است، بنابراين روش گرم نگهداشتن قالب در موقع فورج بايستي مورد توجه قرار بگيرد.

مواد قالب:

جنس قالب مورد استفاده براي فورج آلياژهاي آلومينيوم همانهايي مي باشند كه براي فولاد نيز به كار برده مي شود. البته فرقي كه بين آنها است، سختي كم قالبها مي باشد كه به خاطر انعطاف پذيري استفاده مي شوند.

با پيشرفت تكنولوژي ساخت فولاد، مي‌توان از فولادهايي با مشخصات vacum degassing , ladle metallurgy , argon oxygen decarburization كه به صورت استاندارد مي‌باشد استفاده گردد و با روشهاي فوق فولاد بصورت خوبي اصلاح مي شود و قطعه فورج آلياژ آلومينيوم بطور برجسته ايي اصلاح مي گردد.

سايش قالب در فورج آلياژهاي آلومينيوم كمتر از فولاد يا ديگر فلزات مي باشد ولي اگر حجم زيادي از آلياژ آلومينيوم فورج شود باعث سايش قالب مي‌گردد، بهمين دليل بايستي سختي قالب را كاهش دهيم تا انعطاف قالب بهتر شود. سختي زياد را فقط در قالبهاي upsetting مي توان استفاده كرد تا درون قالب upset به خوبي سخت گردد.

بعد از سايش قالب، بيشترين عاملي كه باعث شكست قالبهاي فورج آلومينيوم مي‌گردد، شكاف قالب يا ترك مي‌باشد كه اگر به آن بي توجهي شود مي‌تواند باعث اتفاق مصيب باري گردد. اين نوع تركها معمولاً به علت بالا رفتن تنشهاي پسماند در قالب اتفاق مي افتد. بهبود بخشيدن انعطاف فولادهاي قالب ، اصلاح عمق قالب، بهبود دادن طرح قالب و كم كردن سختي قالب ها باعث كاهش ترك دو قالب فورج آلياژهاي آلومينيوم مي شود.

بيشتر قالبهاي فورج آلومينيوم توسط جوش دادن تعمير مي شود كه از فلز با گاز خنثي، تنگستن با گاز خنثي يا ديگر تكنيكهاي جوش استفاده مي شود.

براي upsetting، هم كفشك قالب پايين و هم بالا معمولاً ازجنس :  با سختي 42HRC تا 46HRC مي باشد. فولاد با درجه  با ، با خواص متنوعي كه دارند، معمولاً بطور گسترده براي مواد قالب در فورج آلومينيوم استفاده مي شود. اگر قطعه‌اي كه بايستي فورج شود بزرگ باشد هزينه را افزايش مي‌دهد، و براي انجام اكر گرم بر آلياژ آلومينيوم معمولاً از فولاد H13,H12,H11 استفاده مي شود و معمولا بين 44 تا 50 HRC سختي مي گيرد.

طراحي قالب:

يك عامل اصلي در كنترل هزينه‌هاي قالب فورج آلومينيوم، موفقيت در فورج قطعات با دقت‌هاي مورد نياز و ارائه سيستم مهندسي در قالب است.

قالبها درون كفشك قرار گرفته و فورج مي‌شوند كه باعث كاهش هزينه قالبها مي‌شود. سيستم كفشك قالبها ممكن است به صورت عمومي قابل استفاده باشد. طرح قالب فورج وابسته به مهارتهاي مهندسي و تجربه وسيع و آزمايش مي‌باشد.

ساخت قالب:

قالبهاي فورج آلياژهاي آلومينيم توسط يكي از روشهاي زير توليد مي شود كه شامل: براده برداري دستي، فرز كپي از روي مدل، EDM و براده برداري مستقيم CNC مي‌باشد. با در اختيار داشتن CAD، CAM بوسيله CNC مي‌شود مستقيماً قالب براده برداري و يا EDM لبه هاي قالب را براي فورج آلياژ آلومينيم حالت دهيم.

اين تكنيكها هزينه قالب ها را كاهش مي‌دهد و مهمتر از آن دقت قالبها را بيش از 50% افزايش مي دهد كه كادر مقايسه با ديگر تكنيكها قابل مقايسه مي باشد. براي مثال تلرانس استاندارد ساخت قالب 0.1 مي‌باشد، اما با CAM و دستگاههاي EDM/CNC تلرانسها به 0.07 ميلي متر كاهش مي يابد.

قالبهاي نهايي مورد استفاده در فورج آلياژهاي آلومينيم بحراني تر از قالبهاي مورد استفاده براي فولاد است.

مراحل فورج آلياژ آلومينيم:

آماده كردن ميله‌هاي فورج: اره كردن و بريدن دو روشي هستند كه بيشترين كاربرد را براي آماده كردن قطعه براي فورج دارند. برش بوسيله سايش را نيز مي توان استفاده كرد، اما كندتر از روش اره كردن مي باشد.

اره كردن يكي از روشهايي مي باشد كه بيشترين و قابل قبول ترين كاربرد را توليد قطعه دارد، اگر چه در توليد به اين روش لبه هاي تيز در قطعه بوجود مي‌آيد كه به وسيله زدن پخ بر سر قطعات قابل رفع مي باشد. البته در دستگاههاي اره جديد اين پخ زدن بر سر قطعات در اره كردن ايجاد مي شود.

برش روش ديگري مي باشد كه براي آلومينيم كمتر از فولاد استفاده مي‌شود. چون آلومينيوم نرم مي باشد برش باعث مي شود تا انتهاي ميله بريده شده مسطح مقطع نامناسبي ايجاد گردد و مشكلاتي را در فورج پديد آورد. برش را فقط مي توان براي مقاطع با قطر بيش از 50 ميليمتر به كار برد.

 

پيشگرم براي فورج: يكي از عوامل مهم در گرم كردن آلياژهاي آلومينيم دماي بحراني آن مي‌باشد. آلياژهاي آلومينيم داراي اكسيدهايي مي باشد كه مثل پوششي بر روي سطح ميله چسبيده اند. تغيير شكل اين پوشش خيلي محدود است، بنابراين آلياژهاي آلومينيوم به اندازه فولاد تغيير شكل نمي‌دهند. 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 10 اسفند 1394 ساعت: 11:39 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ساپورت بازيابي اطلاعات در مورد استفاده وساخت آنتولوژي (antology)

بازديد: 151

ساپورت بازيابي اطلاعات در مورد استفاده وساخت آنتولوژي(antology)

چكيده:

بازيابي اطلاعات مي‌تواند به ساخت آنتولوژيها و كاربرد مؤثر و مفيد آنها، كمك كند. ما از استخراج واژة اصلي مبتني بر تركيب و تجانس (Collocation)، جهت ارائه مفاهيم جديد، استفاده و در مورد ارائة ارتباط وسيع جهت اتوماتيك سازي جمعيت آنتولوژي با مثال، مطالعه مي‌كنيم. ما، متدهاي خود را در تنظيم پروژة كتابخانة ديجيتال، با استفاده از متدولوژي ارزيابي اطلاعات، ارزيابي مي‌كنيم. در يك تنظيم مشابه، در مورد متدهاي بازيابي مطالعه مي‌كنيم كه ساپورت جهت‌يابي ارائه شده توسط روابط معنايي و لغوي موجود در اغلب آنتولوژيها را جهت كمك به كاربران در بررسي آنتولوژي تكميل مي‌كنند.

مقدمه:

متدهاي جستجو، جهت يابي و سازماندهي اطلاعات اينترنت رايج امروز، دهه‌هاي تحقيق دوره بازيابي اطلاعات را پايه و مبنا قرار مي‌دهند. اين متدها مبني بر قوانين آماري كنترل كنندة استفاده انسان از زبان، نه تنها در بازيابي سند و مدرك، بلكه در امورغني‌تر به لحاظ معنايي مثل پاسخگويي به پرسش، مورد استفاده قرار مي‌گيرند. يك شكل Semantic Web اين است كه بسيار شبيه به Web است كه ما امروزه مي‌شناسيم و انتظار داريم كه اسناد مدارك، سرشار از منافع قابل فهم باشند. اين تفسيرها را در مورد اسناد وعبارات قابل توجيهي كه در جستجوي معاني مضمون اسناد ومدارك هستند، ارائه خواهند داد. ما توضيح مي‌دهيم كه صورتهاي صرفي IR چگونه مي‌توانند در اين امر، با كمك آرشيتكت‌هاي آنتولوژي غيرمعمولي، مؤثر باشند. تكنيكهاي IR مي‌توانند به تعريف، تشخيص و بررسي ثبات و تداوم آنتولوژي كمك كنند. هشت مرحله مي‌توانند در پروسه ايجاد آنتولوژي متمايز شوند.

1-   تعيين محدودة آنتولوژي

2- توجه به استفادة مجدد از قسمتهاي مربوط به آنتولوژي موجود

3- بر شماري و ذكر كلية مفاهيمي كه مي‌خواهيد

4- تعريف و تشخيص تاكونومي اين مفاهيم

5- تعريف و تشخيص ويژگيهاي مفاهيم

6- تعريف و تشخيص جنبه‌هايي از مفاهيم مثل اصول و ارزش‌هاي مورد نياز وغيره

7- تعريف و تشخيص نمونه‌ها

8- بررسي ثبات و تداوم آنتولوژي

ما، از ميان اين مراحل، مراحل 3 و7 را با تكنيكهاي مبتني بر IR  بررسي كرده و معتقديم كه اين مراحل مي‌توانند به طور مفيدي با استفاده از تكنولوژي بازيابي قابل دسترس امروزي، انجام شوند. مرحلة 4 براي اتوماتيك سازي، مناسب است، در عين حال، مسئله حل‌شده‌اي به شمار نمي رود و مرحله 8 در مورد متدهاي استدلال سمبوليك به گونه‌اي كه مثلاً در PACER و FACT اجرا مي‌شوند، بهترين گزينه است. تكنيكهاي IR ، علاوه بر اينكه جهت كمك به سازندگان آنتولوژي مورد استفاده قرار مي‌گيرند، مي‌توانند در جستجو، مرورگري و ارائه موارد غيرمترقبه نيز به كاربران كمك كنند. مردم تمايل دارند كه از Semantic Web شركتها جهت جستجوي اسناد و مدارك، بلكه جهت جستجوي اطلاعاتي در مورد روابط معنايي خاص، مثلاً در تنظيم كتابخانه هاي ديجيتال، استفاده كنند. بنابراين، روش‌هايي را جهت «بازيابي در يك سلسله مراتب مفهومي» ارائه مي‌دهيم، كه در آن‌ها به جستجوي واقعي هماهنگي به نحوييكه توسط اغلب ابزارهاي جهت‌يابي و ويراستارهاي آنتولوژي ارائه مي‌شود. ممكن است مناسب و كافي نباشد. پيشرفتهاي گذشته، با ايجاد آلگوريتم‌هاي بازيابي سند و مدرك مفيد امروزي جهت ايجاد و به‌كارگيري زيرساختار Semantic web، مستقيماً منجر به ايجاد پيشرفتهايي در آينده مي‌شوند. اما دليل متدولوژيكي بيشتري براي نزديك تر كه من اقدامات Semantic web در IR به هم داريم، جامعه IR بر اهميت ارزيابي، تأكيد كرده است. با ظهور كنفرانس‌هاي بازيافت متن (IRC)، ارزيابي آزمايشي امور مربوطه به بازيابي، به پيشرفت چشمگيري رسيده كه منجر به پيشرفت سريع در امور ارزيابي شده، شده است. منافع مشابهي با اقدامات ارزيابي مربوط به بازيايب و اقدامات مربوط به امور پردازش زبان غني‌تر به لحاظ معنايي، وجود دارند. جامعه Semantic web، از تأكيد شديدتر بر ارزيابي و اموري كه مي‌توانند ارزيابي شوند، سود مي‌برد. با خوردن غذاي سگ خود، ارزيابي تجربي در مورد كليه امور مورد بررسي در اين مقاله انجام مي‌دهيم.

بخش 2، تنظيمي را بررسي مي‌كند كه كلية امور در آن رخ مي‌دهند. پروژه Language Links و (Lolali )Logic ، به هدف فراهم آوري امكان دستيابي مبتني بر آنتولوژي به يك كتاب راهنماي الكترونيكي در فصل مشترك و واسط زبانشناسي و منطق. در بخش 3، اتوماتيك سازي مرحله 3 و ارزيابي آنرا، توصيف مي‌كنيم. در بخش 4، در مورد اتوماتيك سازي مرحله 7 و ارزيابي آن، صحبت مي‌كنيم در بخش 5، جستجو در سلسله مراتب مفهوم LaLaLi را ارزيابي مي‌كنيم. در بخش 6، نتيجه گيري مي‌كنيم.

2- LoLaLi:

كارما، و آزمايشات مربوط به آن، در تنظيم پرونده كتابخانه ديجيتال، انجام شدند. پروژه LoLaLi ، متدهايي را جهت گسترش مزمت قديمي كتابهاي راهنمايي علمي با ابزارهاي الكترونيكي ، ارائه مي‌دهد. اين ابزارها به خوانندگان كمك مي كنند كه به مضمون و محتواي كتاب راهنما دست يابند و اين ابزارها، يافتن اطلاعات مربوطه را آسانتر مي‌سازند.

طبق اين مطالعه ، پروژه Handbook of Logic and Language در فصل 20 ص 1200 تمركز دارد، مانند آزمايشات از منابع Latex   استفاده كرديم. پروژه LoLaLi، از سلسله مراتب مهم word net جهت فراهم آوري امكان دستيابي به كتاب راهنما استفاده مي‌كند. سلسله مراتب مفهوم، غالباً جهت جهت يابي از طريق تركيب‌ها و تجانس‌ها اسناد در مدارك، مورد استفاده قرار مي‌گيرند. آنها براي سازماندهي، نمايش دهي و ارائه اطلاعات متعدد،مفيد واقع مي‌شوند، و كاربراني در جستجوي يك hypertext هستند و داراي الگوهاي مرورگري سلسله مراتبي هستند، بهتر از كاربران داراي مسيرهاي مرورگري متوالي، اين كار را انجام مي‌دهند. از اينرو، معماريهاي مربوط به كتاب‌هاي راهنماي الكترونيكي بايد الگوهاي سلسله مراتبي را توجيه كننده يك سلسله مراتب مفهومي، روش مناسبي براي انجام اين كار باشد. سلسله مراتب مهم LoLaLi با دست و توسط متخصصين اين رشته كه اخيراً حدود 600 مفهوم را جمع آوري، سازماندهي و مرتبط ساخته‌اند، ايجاد مي‌شود و يك سرويس دهنده مبتني بر secame ، اطلاعات سلسله مراتبي را ذخيره مي‌كند كه از طريق يك مجموعه از نوشته‌جات و Protégé هدفمند، ويرايش و به روز رساني مي‌شود. ما در بخش 3، توضيح مي‌دهيم كه تكنيكهاي اصلي IR، چگونه مي‌توانند به نويسندگان در تعيين و انتخاب مفاهيمي جهت تحول در سلسله مراتب، كمك كنند.

هر مفهوم در سلسله مراتب LoLaLi، با يك توضيح و تفسير، حاشيه نويسي مي‌شود كه به طور خلاصه، آنرا توصيف مي‌كنند. بعلاوه، مفاهيم داراي توصيفات طولاني‌تري هستند و آنها هم توسط نويسندگان، ارائه مي‌شوند. سلسله مراتب، از يك مفهوم TOP با چهار شعبة اصلي در زير آن تشكيل مي‌شود : علم كامپيوتر، رياضيات، زبانشناسي و فلسفه كه توسط روابط زير موضوع، فوق موضوع (Subtopic-supertopic) ، سازماندهي و تنظيم مي‌شوند. اين روابط، تايپ مي شوند و تايپها عبارتند از “per-of”,”is-a” هستند. سلسله مراتب در LoLaLi، بيشتر يك نمودار است يا يك قالب دقيق و واضح شكل 1 . روابط غيرسلسله مراتبي نيز در نظر گرفته شده و به منظور اهداف جهت يابي مورد استفاده قرار مي‌گيرند؛ اين روابط مشتمل بر Sibing(همشيره و خواهر)، “معاني ديگر” و “مفاهيم مربوطه” مي باشند. مفاهيم موجود در سلسله مراتب LoLaLi نيز به منابع خارجي ارتباط دارند. مورد اصلي در ميان اين روابطHand book of Logicians lenguage مي‌باشد، مثال‌هاي ديگر مشتمل بر روابط با ابزارهاي مستقيم (on line) مربوطه مي‌باشند روابط با Handbook ، مفهومي را در سلسله مراتب، به عنوان منبع وبخش‌هاي مربوطه موجود در Hand bookرا به عنوان هدف، اتخاذ مي‌كنند. در بخش 4، ما توضيح‌مي‌دهيم كه چگونه تكنيكهاي IR به بررسي اين امر كمك مي‌كنند.

در حال حاضر ، كابران مي‌توانند به شكل “آساني”سلسله مراتب دست يابند از نتايج مطالعة يك كاربر، جهت يابي در راستاي روابط معنايي فوق اينكه، با تسهيلات جستجوي كامل شده است كه كاربران را مجاز مي‌سازد مفاهيم موجود در سلسله مراتب را به شيوه‌اي اختياري، بيابند. دربخش 5، ما تكنيكهاي اصلي IR را ارزيابي و توصيف
مي‌كنيم.

3- كمك به سازندگان آنتولوژي

 طبق پروژه LoLaLi، درزمان ساختن يك آنتولوژي براي يك رشته علمي خاص، آثار ادبي ارزشمندي وجود دارند كه محتوا و معانيشان بايد تحت پوشش آنتولوژي قرار گيرند. ما در مورد ساپورت IR جهت بررسي سوال زير، گزارش مي‌دهيم: كدام مفاهيم بايد در آنتولوژي قرارگيرند؟ ما به جاي اينكه به صورت دستي و غيراتوماتيك به جستجوي آثار ادبي بپردازيم، متدهاي شناسائي مفاهيم مورد نظر را از يك متن خاص، با استفاده از استخراج واژه توضيح مي‌دهيم. اسامي مفاهيم، معمولاً عبارات اسمي (noun phrase) هستند. از اينرو، تشخيص عبارات اسمي، احتمالاً اولين مرحله براي تشخيص مفاهيم مورد نظر به شمار مي‌رود. ما دو مورد را در عين به كارگيري تكنيكهاي مختلف، متمايز مي‌كنيم: كانديداهاي تك واژه‌اي و كانديداهاي چندواژه‌اي.

1-3- مفاهيم يك اسمي

با جهت يافتن اسامي جالب، ابتدا ‍POS را به دنبال متن Hand book اضافه كرده و سپس كلية اسم ها را انتخاب مي‌كنيم. ما از دو روش براي طبقه بندي آنها استفاده مي كنيم. توسط تواتر و تعداد خام و توسط تواتر يا تعدد نسبي، يعني توسط تعداد وقايع تقسيم بر تعداد وقايع در مجموعه اسناد ومدارك با هدف كلي. ليستهاي حاصله، توسط سه ارزيابي، ارزيابي شدند كه از آنها در مورد هر اسم در فهرستهاي حاصله پرسيده مي‌شد كه آيا آنها در فهرست جامعي از نظريات مفيد يا مهم كه به مبتديان و متخصصين كمك مي‌كند، قرار دارند يا خير. در مورد “استاندارد طلائي” ما، يك اسم در صورتي در نظر گرفته مي‌شد كه اكثر ارزياب‌ها، آنرا وابسته به آن فهرست بدانند.

ما، با اين استاندارد طلايي، امتيازات دقيق a(n) را جهت افزايش ارزش‌هاي n ، محاسبه كرديم در جدول1، دومين رديف، فهرست حاصله تنظيم شده توسط تواتر و تعدد خام و سومين فهرست تنظيمي توسط تعدد وتواتر نسبي را نشان مي‌دهد. نمايانگر كننده است كه حتي فهرست حاصلة تعدد خام از كيفيت بالايي برخوردار بوده وداراي اسم‌هاي نامربوط به تعدد و تواتر و تكرار زياد در راس، مي‌باشد و با احتساب ويژگيهاي اين حيطه خاص، امتيازات دقيق بسيار بالا مي‌توانند حاصل شوند. در مورد يادآوري چطور؟ گردآوري وت دوين فهرست كاملي از اسم‌هاي مفيد يا مهم محدوده Hand book، كار مشكلي است، البته اگر غيرممكن نباشد، در عوض، ما تصميم داريم كه با استفاده از يادآوري مفهوم به يادآوري تقريبي بپردازيم(CK): چه تعدادي از مفاهيم تك اسمي در سلسله مراتب LoLaLi را ما شناسايي كرده ايم، و آنها كدام قسمت فهرستهاي حاصله قرار دارند؟ از 522 مفهوم در سلسله مراتب مفهومي، 158مفهوم، تك اسمي هستند؛ از اينرو، CR در برابر آن 158 مفهوم ، ارزيابي شد. آلگوريتم استخراج اسم، 77% از مفاهيم تك اسمي موجوددر سلسله مراتب LoLaLi را شناسايي كرد؛ و 70% اين مفاهيم در 750 مورد از 1 به بعد قرار دارند. در حاليكه اين، امتياز يادآوري كاملي نيست، سازندگان آنتولوژي ما، به موارد بسيار مهمي در ارائه سلسله مراتب پي برده و به ما مي‌گويند كه اين موارد غالباً آنها را به تفكر در مورد مفاهيم ديگر و بررسي غيرمستقيم مسئله يادآوري وا مي‌دارند.

2-3- عبارات اسمي چند واژه اي

بيائيد به استخراج عبارات اسمي چند واژه‌اي بپردازيم، ما متد مفيدي را ارائه مي‌دهيم كه مبتني بر تركيبها و تجانس ها بوده و مي‌تواند به مرحله تقسيم شود. Parsel سطحي متن، 2 ارائه توالي هاي واژه‌اي با الگوهاي جالب pos-tag براي ارزيابي و بررسي دقيق‌تر،3/ تصميم‌گيري در مورد اينكه هر توالي واژه، يك تجانس يا تركيب اسمي هست يا خير. مرحله 1/ با Schmid Tree-Tagger pos-tagger انجام مي شود. مرحله 2، با متدي كه توسط Katz,Justeson ارائه شده، انجام مي شود و از الگوهاي pos-tag جدول 2 استفاده مي‌كند. ما متن ضميمه شده يا اضافه شده را بررسي كرده و هر چيزي را كه بايكي از الگوهاي pos-tag فهرستي، هماهنگ نيست، كنار مي‌گذاريم. مرحله 3 ، با آزمايش اينكه آيا واژه‌هاي موجود در توالي، بيشتر از موقعي ايجاد مي‌شوند كه كليه واژه هاي موجود در متن به صورت تصادفي، تنظيم شده باشند. طبق نظريه Krenn , Evert كه آشكارسازي تركيبها و تجانس‌هاي pp-Verb را بررسي كرده اند، از t-test جهت بررسي مرحله 3 استفاده مي‌كنيم. فرضيه بي اعتبار ما اين است كه در متن، واژه‌هايي كه توالي را مي‌سازند، كاملاً مستقل از يكديگر هستند.

زمانيكه از متد چند واژه‌اي خود در مورد Handbook of logic and lansuage استفاده مي‌كنيم، به نتايج اميدوار كننده اي مي‌رسيم. مثلاً ، 10 تركيب يا تجانس اسمي با بالاترين امتيازات t در جدول 3 نشان داده مي‌شوند. در واقع، ما چگونه اين كار را انجام مي‌دهيم؟ مثل عبارات تك اسمي، ما از يادآوري مفهوم (CR) و دقت (P) جهت پاسخگويي به اين سوال، استفاده مي‌كنيم از 522 مفهوم موجود در اين شكل سلسله مراتب مفهومي مورد استفاده، 364 مفهوم، چند واژه‌اي هستند؛ از اينرو، CR در برابر آن 364 مفهووم، ارزيابي شد. آلگوريتم ما با كار در مورد Hand book،3896 تركيب و تجانس را ارائه داد، 99 مورد، مفاهيم مربوط به سلسله مراتب هستند. مثلا، با 28% از مفاهيم چند واژه‌اي را يافتيم؛ 73% آنها در 750 هستند. با توجه به P، ما از سه ارزياب جهت ارزيابي مفاهيم كانديداي مورد نظر، استفاده كرديم. جدول 3، نمونه‌اي از نتايج را بهمراه ارزيابي‌هاي انساني، ارائه مي‌دهد. جدول 4، داراي امتيازات دقت حاصله در درجات مختلف مي‌باشد؛ دقت با حركت به سمت پائين فهرست، كاهش مي‌يابد.

در حاليكه وقت در سطح قابل قبولي است، يادآوري مفهووم، در حد مطلوبي باقي ماند. چند راه براي افزايش يادآوري وجود دارد: توسعة الگوهاي استخراج بيشتر، واضح سازي كمتر الگوها، يا افزايش اطلاعات و داده‌هايي كه بر روي آنها كار مي شود. ممكن است در بين گزينه به دقت لطمه بزند، و اولين گزينه الگوهاي بسيار خاصي را ايجاد كرده و هيچ تفاوتي در دوره‌هاي يادآوري مفهوم ايجاد نكند. به سومين گزينه مي‌پردازيم. عبارت اسمي جالب بسياري، تنها در اhand book ايجاد مي‌شوند؟ زمانيكه متد تشخيص ما، از طريق افزونگي عمل مي‌كند، تا در به يافتن آن واژه ها نخواهيم برد.

جهت ايجاد يك مجموعه اطلاعاتي وسيع‌تر بايد به شرح زير عمل كنيم. هر يك از 522 مفهوم موجود در سلسله مراتب LoLaLi به موتور تحقيق وب دارد شدند.كه در عين حال، خروجي فايل‌هاي PDF را محدود كردند. 20 نتيجه بالايي، حفظ شدند؛ متن، با استفاده از pstotext، استخراج شد و MB385 از متن قابل استفاده ايجاد كرد. ما 475/206 تركيب و تجانس را استخراج كرديم،كل 197 مفهوم يافت شده و مهمتر اينكه 44% آنها در ميان 750 نتيجه بالايي بودند. بنابراين، CR مشخصاً در زمان مقايسه با نتايج اجرا كننده آلگوريتم ما در برابر متن Handbook، ايجاد شده است. در جدول 5، اعداد دقيق مربوط به مجموعه Web را در رابطه با مجموعه CLEF فهرست مي‌كنيم. تخصيص و تصريح اين امر، به خلاص شدن از دست عباراتي مثل “other hand” كمك مي‌كند، اما عباراتي مثل “next section” (بخش بد) را به درجات بالا مي برد و امتياز p@10 پائين را در رديف 3، توجيه مي‌كند.

جهت بررسي تعامل دقت و يادآوري، به دقت مفهوم ، توجه كرده و طرح‌هايي را براي دقت مفهوم و يادآوري مفهوم، تدوين كرديم، در شكل 2 ، يادآوري مفهوم(چپ) و وقت مفهوم (راست) تركيبات موجود در Hand book، در مجموعه Web و در رابطه با مجموعه CLEF ارائه كرده ايم؛ درجه يا رتبه ( كه در محور X نشان داده شده ) با دسته بندي توسط امتياز t-test حاصل مي شود. همانطور كه انتظار مي رود در رابطه با مجموعه بزرگتر Web، يادآوري مفهوم، داراي بالاترين رتبه است، پس از آن، مجموعه Web مربوط به CLEF و پس از آن، Hand book قرار دارد. در مورد دقت مفهوم، ترتيب مربوطه نشان داده مي‌شود.

3-3- نتيجه گيري ها و مراحل ديگر

يك متد تك اسمي ساده و يك متد مبتني بر تركيب و تجانس ساده مي‌توانند اظهارات ارزشمندي در مورد مفاهيم موجود در سلسله مراتب يك مفهوم ارائه داده و بنابراين. مرحله 3 فهرست Van Harmelen و Antonok را بررسي كنند. در مورد استخراج عبارات چند واژه‌اي، اطلاعات و داده‌هاي بيشتر جهت ارتقاي يادآوري، مفيد واقع مي‌ِوند. نتايج ما، با جداسازي عبارات انگليسي كلي و عمومي، افزايش مي يابند. امتيازات ما به هيچ وجه كامل نسيتند، اما سازندگان هستي شناسي ما، به عنوان منبع اطلاعات ، نتيجة متدهاي ما را بسيار با ارزش يافتند. ممكن است اين امر در تمركز بيشتر بر مجموعة Web، ما را ياري كند؛ اگر برخي مفاهيم، قبل از تشخيص تركيب بر تجانس در دسترس باشند؛ مي‌توانند جهت محدودسازي متن مورد استفاده قرار گيرند: مفاهيم جديد و جالب مي‌توانند در نزديكي و مجاورت مفاهيم قديمي ايجاد شوند.

4- تعريف وتشخيص اتوماتيك مثال‌ها و نمونه‌ها

هستي‌شناسي ها به ندرت بخاطر خودشان بوجود مي‌آيند، و كاربرد آنها تعيين مي‌كند كه هستي ‌شناسي ها چگونه بايد مكان‌يابي شوند. در تنظيماتي كه ساختارهاي شبه هستي‌شناسي به عنوان موارد كمكي در جهت‌يابي مورد استفاده قرار مي‌گيرند، مثال ها و نمونه‌هاي حائز اهميتي، روابط چشمگيري با اسناد ومدارك برقرار‌مي كنند. ما ، در اين بخش ، متدهاي مربوط به تعريف و تشخيص اتوماتيك و در اين مثال ها را در تنظيم پروژه LoLaLi، توصيف و ارزيابي مي‌كنيم. كاري كه بايد انجام دهيم، مرتبط سازي مفاهيم موجود در سلسله مراتب LoLaLi با قسمتهايي از متن مربوطه در Handbook مي‌باشد. ما، اين امر را بازيافت اطلاعات با دقت با تلقي هر مفهوم به عنوان يك موضوع و تلقي هر بخش از متن به عنوان يك سند (مدرك) مي‌ناميم. براي اينكه نمونه‌ها و مثال‌هاي مورد نياز را تعريف و مشخص مي‌كنيم، به شناسائي بخش‌هايي از متن مربوطه در مورد هر مفهوم در سلسله مراتب LoLaLi، نياز داريم. چه مقدار از كتابخانه ديجيتال و سطوح هستي شناسي كه ما به آنها دستيابي داريم، مي‌توانند در بررسي اين امر، به كار روند. استراتژي ما ، يك استراتژي فزاينده است. تا با آغاز كار از يك خط پايه و مبناي ساده، تاثير به كارگيري ساختار سند و مدرك ، نشان هاي متن و تركيبات را تعيين مي‌كنيم.

 

1-4- زير يك سرپوش و پوشش (under the Hand)

مجموعه اسناد و مداركي كه ما بايد در آنها ،اهداف ارتباطي را شناسائي كنيم، متشكل از اسناد و مدارك LATEX مي‌باشد. داده هاي نيمه ساختار يافته با قسمتهاي مشخص: فصل/ بخش / زيربخش وغيره. اين موارد، بخشي از كل Handbook را داراي ارتباط منطقي با قسمتهاي مختلف متن مي‌دانند به عنوان اهداف و داراي ارتباط وسيع، ما هر بخش را در هر سطحي از فصل گرفته تا پاراگراف، مورد توجه قرار مي دهيم. اما در اين امر، مشكلي مطرح مي‌شود. اگر يك زيربخش، داراي قسمتي مربوط به متن باشد، پس آن بخش و هر قسمت بزرگتر نيز به متن تعلق دارند. شما چگونه در مورد بزرگ يا كوچك بودن واحد بازيافتي، تصميم گيري مي‌كنيد؟ ما با داشتن تجربه در مورد بازيابي XML، قسمتهاي متداخل متن را در نظر نمي گيريم، در موارديكه بايد بين دو واحد متداخل بازيابي، انتخابي انجام دهيم، يك واحد داراي رتبه بالاتر را توسط سيستم بازيابي انتخاب مي كنيم. اين امر در شكل 3 نشان داده مي‌شود: اگر تصميم بگيريم به بخش (Section) برگرديم، پس مجاز نيستيم كه به هر چيزي كه در آن بخش وجود دارد و يا هر چيزيكه در بخش ديگري وجود دارد، برگرديم.

جهت ارزيابي امر ايجاد رابطه، از وروديهاي از شاخص يا فهرست Handbook استفاده مي كنيم، ما از كليه وروديها در فهرست پشت كتاب كه آنها هم در سلسله مراتب LoLaLi ايجاد مي‌شوند، استفاده كرديم؛ 141 ورودي وجود دارد. هر ورودي، شخصاً در منبع LATEXHandbook ، علامت گذاري مي‌شود، به طور ميانگين، يك ورودي داراي سه بار تكرار مطابق با lindex {….} مي‌باشد. “استاندارد طلايي” مورد استفاده ما جهت ارزيابي، متشكل از 141 مفهوم به عنوان “موضوع” مي‌باشد. يك بخش متن، در صورتي كه به يك موضوع، مرتبط است كه با فرمان lindex {…} مشخص شده باشد. بديهي است كه كيفيت نتايج ما به كيفيت فهرست كتاب بستگي دارد.

ما از Incremental R-Precision به عنوان ابزار سنجش استفاده مي‌كنيم؛ زمانيكه هيچ يك از اسناد مربوطه در يك موضوع معين، موجود نباشند. اين ابزار صفر را نشان مي‌دهد و زمانيكه كليه اسناد در مدارك موجود باشند، يك را نشان مي‌دهد. ارزش و عدد بالاتر در زماني ارائه مي شود كه يك مدرك در درجه بندي بالاتري قرار داشته باشد، ارائه
مي شود در مورد يك موضوع معين
P@ n عبارت است از :

كه Relevant ، مجموعه اسناد مربوطه در مورد موضوع مي‌باشد. امتياز مربوط به يك آزمايش، توسط ميانگين‌گيري كليه موضوع‌ها، حاصل مي‌شود. اگر توزيع تفاوتهاي عملكرد ، منحرف نشود، و اگر چند انحراف معدود موجود باشد، پس استفاده از t-test جفتي براي ارزيابي اطلاعاتي، مناسب به نظر مي رسد. اين دو شرط مي توانند با طرح هاي quantile آزمايش شوند. فرض بر اين است نقاط موجود در يك چنين طرحي، در اطراف identity (اتحاد)، متعادل باشند. ما اين امر را در رابطه با داده ها و اطلاعات خود بررسي مي‌كنيم؛ مثالي در شكل 4 ارائه مي‌شود. از اينرو ما ميزان اهميت تفاوتهاي اين دو متد را با مقايسه نتايج هر تحقيق با t-test جفتي، آزمايش مي كنيم. تفاوتهاي حائز اهميت با و تفاوتهاي جزئي با  نشان داده مي‌شوند.

2-4- آزمايشات

خط مبناي ما، از طرح ارزش‌يابي tf-idf استاندارد استفاده مي‌كند، و با كليه لغات وواژه‌هاي را با استفاده از LemmatizerTree Tagger به بن و ريشه شان تبديل مي‌كنيم. ما اين آزمايش را با نشانه‌هاي طراحي ديگر و با تركيبات تجانس ها انجام داده‌ايم ابتدا واژه‌هايي كه داخل عناوين واحدها قرار دارند، احتمالاً شاخص‌هاي مناسب موضوع اصلي هستند كه تحت پوشش آن واحدها قراردارند. توالي‌هاي واژه‌اي كه مورد تاكيد قرار مي‌گيرند، احتمالاً از بقيه ، مهمترند. ما واژه‌هاي داراي تفسير در توضيح مشخص، يا واژه‌هايي را كه در شرايط معيني ايجاد شده اند را با افزايش امتياز آن بخش از متن ، ترجيح مي‌دهيم. اگر يك قسمت ، با عنوان آغاز شود و آن عنوان داراي واژه‌هاي پرسشي باشد، امتياز آن قسمت را دو برابر مي‌كنيم.اگر عنوان آن قسمت داراي چيزديگري باشد، باز هم امتياز را دو برابر مي كنيم. اگر يك سند و مدرك داراي /emph,/em باشد كه به لحاظ ادبي مهم و پرسش مي‌باشند، امتياز را دو برابر مي‌كنيم؛ اگر تأكيد بر چيزي بجز پرسش نباشد نيز، امتياز را دو برابر مي‌كنيم. نتايج آزمايش درج دول 6 ارائه مي شوند. تفاوت جزئي در موارد ارجحيت عناوين وجود دارد، اما تفاوت مهمي بين موارديكه متن در آنها ارجحيت دارد و موارديكه متن درآنها ارجحيت ندارد، وجود ندارد. هر چند كه تأكيد، مكرراً بر عبارات كليدي مي‌باشد اما به نظر مي رسد كه در زمانيكه تاكيد بر واژه‌هاي بي اهميت مي‌باشد، اين موارد بيشتر وجود دارند.

با منابع ارائه شده در بخش قبل، سعي كرديم كه عملكرد متد ايجاد ارتباط خود را افزايش دهيم. با استفاده از تركيبات حاصل از مجموعهweb، امتياز يك بخش را در مورد موضوع ودر زمانيكه داراي تركيب يا تجانسي از موضوع بود، افزايش داديم. با استفاده از مكانيسم امتيازبندي مشابه با مكانيسم قبلي، هر زمانيكه يك قسمت داراي يك يا چند تركيب و تجانس باشد، امتيازش را دو برابر مي ‌كنيم. اعتقاد برارائه ترتيب واژه و پروسه هماهنگ سازي وتنظيم بخش موضوع مي‌باشد، كه بايد در هر زمانيكه مي فهميم ترتيب واژه ممكن است حائزا هيمت باشد. دقت را افزايش دهد. جدول 6، نتايج آزمايشات را با مزاياي تركيب و تجانس، نشان مي‌دهد. هيچ تفاوت مهمي بين خط پايه و موارديكه تنها تركيبها وتجانس‌ها را به كار مي برد وجود ندارد، اما زمانيكه ارجحيت تركيب و تجانس و عنوان را تركيب مي‌كنيم، تفاوت جزئي موجود خط پايه و حتي در مورد ارجحيت عنوان، بوجود مي‌آيد. تكرار لفظي پرسش در يك بخش يا متن، چيز زيادي در مورد احتمال ارتباط داشتن يك بخش با پرسش نمي‌گويد. بنابراين ،تكرار لفظي واژه‌ها و عبارات پرشي، نشاندهنده وجود ارتباط مي‌باشد.

3-4- نتيجه گيريها در مراحل ديگر

ما نشان داديم كه به كارگيري عنوان و تركيب و تجانس مي‌تواند عملكرد ايجاد ارتباط اتوماتيك را افزايش دهد. متدهايي كه مورد استفاده قرار مي‌دهيم، كاملاً خام و بي تجربه هستند و اين احتمال وجود دارد كه پيشرفتهاي بيشتر بتوانند با بهينه سازي حاصل شوند. يك متد دقيق براي تركيب مدارك كه توسط tf,idf، نشانه ‌گذاري عنوان و تركيبها و تجانس‌ها ارائه شده ، مي‌توانند در مورد نتايج، مفيد واقع شده و ما را درتوجه بيشتر به برنامه هاي ارزشيابي، ياري دهد.

5- جستجو در آنتولوژي

پس از بخش 3 و4 ، كه هدفشان، ساپورت IR در مورد ساخت آنتولوژي بود، مسير را عوض كرده وبه بررسي ساپورت كاربران نهايي مي پردازيم كه به منظور اهداف جهت يابي به آنتولوژي ها دستيابي دارند. پروسه مرورگري از طريق آنتولوژي جهت يافتن يك مفهوم ، مي تواند تصور مناسبي در مورد چگونگي سازماندهي آنتولوژي و چگونگي ارتباط مفاهيم، به كاربر ارائه دهد، اما اين پروسه همچنين مي‌تواند پروسه مشكل و سختي باشد. مثال‌هاي مربوط به عدم موفقيت مرورگري در پروسه دستيابي به اطلاعات، مشخص هستند. و مشتمل بر مواردي مي باشند كه ممكن است در سلسله مراتب موجود نباشند. در چنين مواردي، تكنيكهاي IR مي‌توانند اين نياز به اطلاعات را بررسي كنند. IR به جاي تبعيت زا روابط معنايي در يك آنتولوژي به دستيابي تصادفي بر يك آنتولوژي  و تفسير انعطاف پذير نياز اطلاعاتي كاربر اشاره مي‌كند.

امري كه ما در اين بخش بررسي مي كنيم به شرح زير است، يافتن مفاهيم مربوط به يك پرسش معين در سلسله مراتب مفهومي، به عبارت ديگر، نيازهاي اطلاعاتي كاربران، با استفاده از واژه‌هاي اصلي اختياري و انتخابي تنظيم مي‌شوند، در حاليكه “اسناد و مدارك” ،مفاهيم موجود در سلسله مراتب LoLaLi مي‌باشند.

1-5- تحت يك سرپوش (Under the Hand)

ما در زمان سعي جهت بازيافت مفاهيم مربوط از يك آنتولوژي ، بايد با چند مسئله سروكار داشته باشيم، از پرسش‌هاي تمايل دارند كه بسيار كوتاه باشند. تعداد واژه‌هاي اصلي درهر موضوع ، مي توانند برابر با تعداد پرسش‌هاي محرك جستجوي وب، به طور ميانگين دو واژه اصلي در هر موضوع، باشند.2/ اسناد ومدارك نيز بسيار كوتاه هستند. حتي اگر توصيف وسيعي در مورد مفاهيم داشته باشيم، اسناد و مدارك بازيافت شده، در مقايسه با مجموعه‌هاي آزمايش استاندارد، كوتاه هستند. 3/ مجموعه اسناد و مدارك كوچك مي‌باشد. اين امر، بدين معناست كه ممكن است يادآوري ،مسئله مهمي باشد. بازيابي در برابر سلسله مراتب LoLaLi ، يك كار بسيار دقيق است اما داراي شرايط و نيازهاي يادآوري مي باشد.

موضوعات ما كه 26 عدد هستند، توسط چهار نويسنده مختلف ارائه شده و مبتني بر كاري هستند كه دانشجويان سال اول هوش مصنوعي دانشگاه آمستردام درتحقيق اوليه در مورد ›آمايش واسط يا رابط كاربر LoLaLi، انجام داده اند. “استاندارد طلايي” با  استفاده از سه ارزياب، به شيوه‌اي مشابه با ايجاد رابطه در بخش 4، ارائه شد. واحد سنجش مورد استفاده نيز مشابه با فصل 4 مي‌باشد. R-Precision فزاينده كليه اسناد و موضوعات عاري از ويژگيهاي غير واژه‌اي هستند به استثناي خط تيره ها. هر موضوع، با اسناد موجود در فهرست، مقايسه مي‌شود و فهرست درجه بندي شده اسناد توليدي مي گردد كه دراختيار كاربر قرار مي‌گيرد.

2-5- آزمايشات

 ما ، به عنوان يك خط مبنا، يك مدل بازيابي مبتني بر tf.idf ساده را انتخاب مي‌كنيم. مثل بخش قبلي، مي خواهيم بفهميم كه ساختار مفاهيم و سلسله مراتب مفهومي تا چه حد مي‌توانند به ارتقاي تاثير بازيافت، كمك كنند. ما عقايد زير را در مورد خط مبنا ارائه مي‌دهيم هدف همه آنها ،داشتن دقت بالا بردن صدمه زدن به يادآوري مي‌باشد؛ 1/ مفاهيمي را كه ارائه دهيد كه در واقع، موضوع را تنظيم كرده و مزيتي بر مفاهيم ديگر دارند، مثلا اگر كاربر در “منطق (logic)” تايپ كند، پس “منطق” مفهوم بر “منطق model” ارجحيت دارد. 2/ مفاهيمي را ارائه مي دهيد كه يك تركيب يا تجانس را با موضوعي تقسيم مي‌كنند كه بر مفاهيم ديگري كه مولفه هاي موجود در ترتيبات ديگر را تقسيم مي كنند، ارجحيت دارند. 3/ مفاهيمي را ارائه دهيد كه با يكديگر در ارتباطند، مفاهيمي كه با مفاهيم ديگر موجود در درجات بالاتر، در ارتباطند.

اولين چيزي كه بايد سعي كنيم ، آنرا افزايش دهيم، به كارگيري ويژگيهاي نحوي اسناد و مدارك مي باشد. نتايج اصل از آزمايشات مرتبط سازي اتوماتيك ما نشان مي دهند كه ما بايد واژه‌هاي موجود در عناوين را بر واژه هاي موجود در يك بخش، ترجيح دهيم. متشابهاً ، واژه‌هاي پرسش موجود در نام مفهوم را بر واژه هاي موجود در توصيف و تشريح آن، ترجيح دهيم. امتشابهاً ، واژه هاي پرسشي موجود در نام مفهوم را بر واژه هاي موجود در توصيف و تشريح آن، ترجيح مي‌دهيم؛ در مورد قبلي، امتيازات دو برابر مي شوند . زماينكه سلسله مراتب مفهومي، پر از واژه هاي بسيار خاص باشد، تاثير ترتيب واچه مي‌تواند حتي در اين آزمايش، بيشتر از مرتبط سازي اتوماتيك باشد. بنابراين، ما سعي مي كنيم كه متد مشابهي مانند آزمايش را به كار بريم. زماينكه يك مفهوم داراي تركيب و تجانس است كه در پرسش نيز مطرح مي شودامتياز آنها را دو برابر مي كنيم زمانيكه نام مفهومي در واقع برابر و معادل با موضوع مي باشد، احتمال اينكه كاربر به مفهوم ديگري را توجه كند، وجود ندارد. بنابراين، با تكنيكي مشابه، با تكنيك قبل را به كار مي بريم. امتياز مفهوم را دو برابر مي كنيم.

نتايج اين تكنيكها در جدول 7 نشان داده مي شوند. با ارائه تعدادي از موضوعات ، نمي توانيم استنتاج كنيم كه پيشرفت چشمگيري حاصل شده است.

تنها مي‌توانيم با حدود 90% اطمينان بگوييم كه تفاوتي وجود ندارد./

حالا به پيشرفتهاي بيشتري در خط پايه مي پردازيم، پيشرفتهايي كه سعي دارند از معناهايي استفاده كننده كه توسط روابط موجود در سلسله مراتب مفهوم كدگذاري ميشوند. ما ، تنها در مورد استفاده از روابط Subclass-for, is-a صحبت مي كنيم. مفاهيم، اطلاعات را از والدهاي خود به ارث برده و آنها را به چند طريق، مشخص مي كنند؛ پرسش ها بايد تا حد امكان، دقيق پاسخگويي شوند: نه خيلي كلي و نه خيلي خاص، غالباً، مفاهيمي كه بيشترين امتياز را از يك طرح ارزشيابي مي گيرند، مفاهيم درستي هستند. اما گاهي، طبق شكل 5، پيچيدگيهاي بيشتري بوجود مي ‌آيد. در اينجا پرسش “رابطه معنايي” و مفهوم مورد نظر “رابطه مفهومي” مي‌باشد، اما تنها مفاهيمي كه داراي “رابطه معنايي هستند، فرزندان ”“رابطه مفهومي” مي باشندجهت بررسي اين مسئله ، فهرست مفاهيم ارائه شده توسط طرح ارزشيابي را مجددا به روشي درجه بندي مي كنيم كه مفاهيم مربوط به يكديگر ، نزديكتر باشند. اين امر، مفاهيمي را ايجاد مي‌سازد كه با مفهوم داراي امتياز بالا جهت نفع بردن از اين رابطه، توليد بوده و به درجات بالاتر مي‌روند. قوانين مورد استفاده ما در گروه بندي مفاهيم مربوطه به شرح زير هستند:

1/ هر مفهومي بايد زير والدينش قرار گيرد، اين مفهوم والد، نشان دهنده موقعيت مفهوم مي‌باشد.

2/ مفاهيم تنظيم كننده با والد مشابه بايد زيرآن را در مشترك قرار گرفته و با امتياز مربوط خودشان، مرتب شوند.

3/ هر زنجيره والد- فرزند مربوط به مفاهيم تنظيم كننده بايد در يك مفهوم تنظيم كننده به پايان برسند كه نشاندهنده وضعيت و موقعيت زنجيره است.

4/ دسته ها و گروههاي نامربوط ، به شكل  يك توده بهم ملحق مي‌شوند، توسط ماكزيمم امتياز گروه، مرتب مي شوند.

5/ زمانيكه والدين داراي فرزندان مشابهي باشند/ بهم ملحق شده و به بيشترين امتياز مي‌رسند.

اين قوانين ، والدين را مجاز مي سازند كه از فرزندانشان سود ببرند و بالعكس، و آنها خواهران و برادران خود را مجاز مي سازند كه از خواهران و برادران داراي امتياز بالاتر ، سود ببرند.

جهات محدودسازي سايز گروهها و جهت مجاسازي يك گروه براي رفتن به درجات بالاتر، هر چيزي را كه پس از يك نقطه برش معيني قرار دارد، بركنار كرده و مفاهيم باقيمانده را گروه بندي مي كنيم. پس ازچند آزمايش ، عدد 10 را به عنوان نقطه برش انتخاب كرديم، البته مبتني بر تعداد ميانگين اسناد و مدارك مربوط به هر موضوع، بررسي پروسه بازيافت بعلاوه درجه بندي مجدد، در شكل 6 نشان داده مي شود. نتايج قوانين گروه بندي نزي در جدول 7 نشان داده مي شود. حتي با تعداد اندك پرسش ها ، مي توانيم استنتاج كنيم كه پيشرفت جزئي در امتيازات وجود دراد، البته زمانيكه از روابط مفهومي استفاده مي كنيم و تركيب كليه تكنيكها، پيشرفتها را توجيه مي كند، نشان مي دهد كه تكنيكهاي مجزا داراي مزايا و اثرات مجزايي هستند

3-5- نتيجه گيريها و مراحل ديگر

در حاليكه درجستجو يك سلسله مراتب مفهومي داراي ويژگيهاي خاصي است كه ممكن است به روش هاي IR خاصي نياز داشته باشد ، متوجه مي شويم كه تكنيكهاي بازيافت استاندارد، سطوح عملكرد قابل قبولي را ارائه مي دهند، اما پيشرفتهاي جزئي مي‌توانند با استفاده از ساختار سلسله مراتب مفهومي حاصل شوند ما معتقديم كه اين امر، تركيب بسيار جالبي از تكنيكهاي Semantic web و IR مي‌باشد. مراحل ديگر جهت ارتقاي جستجوي آنتولوژي ، مشتمل بر استفاده از روابط ديگر سلسله مراتب و استفاده از مدل‌هاي بازيافت شده مختلف مي باشند.

6- نتيجه گيري

ما از استخراج واژه اصلي مبتني بر تركيب و تجانس جهت ارائه مفاهيم جديد استفاده و در مورد ايجاد اتوماتيك روابط جهت اتوماتيك سازي پرسازي آنتولوژيها با مثال ها و نمونه ها مطالعه كرديم. مانندهاي تنظيم و پروژه كتابخانه ديجيتال مبتني بر آنتولوژي را ارزيابي كرديم. درهمان تنظيم، متدهاي بازيافتي را به هدف كمك به كاربران درجستجوي آنتولوژي به كار برده وفهميديم كه تركيب تكنيكهاي IR و درجه بندي مجدد حاصله مبتني بر سلسله مراتب اصلي مفهوم ،موثرترين و مفيدترين متد مي‌باشد.

بايد بگوئيم كه به استثناي متدهاي گروه بندي به كار رفته در بخش قبل، متدهاي IR مورد استفاده ما، عمدتاً متدهاي استانداردي هستند؛ بنابراين، كاربرد آنها در Semanic web، جديد مي‌باشد. متدها و نتايج ارائه شده در اين مقاله بايد به عنوان متدها و نتايج فراهم آوري خطوط پايه براي امور مربوط به خود، تفسير شوند. اعتقاد ما بر اين است كه متدهاي IR وجود دارند كه مي‌توانند كمكهاي بيشتري به ساخت آنتولوژيها و استفاده موثر از آنها ، ارائه دهند.

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 10 اسفند 1394 ساعت: 11:34 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

معايب و درجه بندي شير:

بازديد: 211

معايب و درجه بندي شير:

اهميت درجه بندي شير در اين حقيقت نهفته است كه محصولات لبني به همان خوبي مواد طبيعي اي خواهند بود كه از آن تهيه مي شوند. دانش كارمندان لبنيات سازي از روشهاي ارزيابي و درك حسي از اهميت برخوردار است. تشخيص طعم بد و طعم مطلوب، بعلاوه دلايل احتمالي آن، سبب توانايي در توليد شير با كيفيت بالا و متعاقباً توليد محصولات لبني با كيفيت بالا خواهد شد.

درجه بندي شير:

        · حس چشايي

        · حس بويايي

        · روشها (تكنيك ها)

معايب شير:

        · ليپولايز ( تجزيه چربيها)

        · اكسيداسيون

        ·نور خورشيد

        ·پختن ( پخته شدن)

        ·انتقال

        ·ميكروبي

 

درجه بندي شير:

درك و شناخت اصول ارزيابي حسي براي درجه بندي ضروري است. همه حواس پنجگانه اصلي در ارزيابي حسي محصولات لبني استفاده مي شوند: بينايي، چشايي، بويايي، لامسه  و شنوايي. اگر چه، بيشترين تاكيد بر روي حس چشايي  وبويايي است.

حس چشايي:

منافذ ( جوانه هاي ) چشايي، يا گيرنده هاي چشايي، بيشتر روي سطح خارجي زبان قرار دارند، اما ممكن است روي گونه ونرم كامه افراد جوان هم وجود داشته باشند. قبل از اينكه حس چشايي اتفاق بيفتد، بايد حدود 900 جوانه چشايي با طعم ارتباط برقرار كنند. البته ، بزاق (آب دهان) در برقراري اين تماس بسيار ضروري است. چهار نقطه عصبي متفاوت روي زبان قرار دارند كه چهار مزه اصلي را شناسايي مي كند : شيرين، شور، ترش، تلخ. ازاينرو ، نمونه ها بايد درون دهان پخش شوند تا تشخيص دقيقي از مزه ها ممكن باشد. علاوه بر اين مزه هاي ابتدايي، دهان به ما اين اجازه را مي دهد كه واكنشهايي  نظير سردي، گرمي، شيريني، سختي وغيره را حس كنيم.

حس بويايي:

ما در تشخيص حس بويايي نسبت به حس چشايي تواناتر هستيم. براي مثال، ممكن است ماده اي خوشبو ( معطر) مثل mercaptian در 20 ميليارد ( ميليون) نقطه از هوا قابل شناسايي باشد. مركز حس بويايي در بالاترين قسمت حفره بيني قرار دارد. براي اينكه ماده اي توسط حس بويايي قابل شناسايي باشد، بايد در دماي بدن حل شده و قابل حل در حلال چرب (غليظ) باشد.

توجه : هر دو حس بويايي، و چشايي ، ممكن است در صورت استفاده دائمي فرسوده شوند يك داور خوب ( از نظردهنده خوب) از يك نمونه را در هر دقيقه امتحان نمي كند. شستشوي دهن با آب در فواصل امتحان نمونه ها، به تجديد ميزان حساسيت كمك مي كند.

شيوه درجه بندي شير:

براي اينكه هر گونه بو ورايحه اي ، با بوكشيدن ظرف آن بلافاصله قابل تشخيص باشد، دما بايد بين 70-60 درجه فارنهايت ( 20-5/15 ) باشد.

همچنين ، با گذاشتن نمونه در دهان، ما خواهان افزايش دما هستيم. اين امر به تبخير عناصر اصلي منجر مي شود.

به رايحه اي كه بلافاصله با قراردادن بيني بطور مستقيم به روي ظرف، پس از يك دم كامل حس مي كنيد ، توجه كنيدو هر گونه بوي بدي را متوجه خواهيد شد.

لازم است نسبت به گرما ( فراگير) بودن نمونه مطمئن شويد ؛ مخلوط كردن و به هم تكان دادن (ب هم زدن ) داراي اهميت است.

سبب تبخير رايحه متصاعد شده موجود مي شود.

در حين آزمايشا، جرعه بزرگي را درون دهان بچرخانيد و به طعم آن توجه كرده و سپس تف كنيد. قورت دادن شير آزمايش ضعيفي است.

براي افزايش درك از طعم ( مزه) ، به آرامي از طريق دهان هواي تازه را به درون كشيده و سپس به آرامي از طريق بيني بيرون دهيد. با اين آزمايش، حتي ضعيف ترين بوها را نيز متوجه خواهيد شد.

اگر شير، قبل از چشيدن يا بعداز چشيدن ، بو داشته باشد، يا بعداز چشيدن (حالت) وضعيت تميز، شيرين، و خوشايندي در دهان ايجاد نكند، داراي عيب و نقصان در مزه است.

ويژگيهاي معايب مزه (طعم) ADSA

فساد (ترشيدگي ) ليپوليتيك يا هيدروليتيك

فساد (ترشيدگي ) با هيدروليز (تجزيه با آب ) چربي شير، توسط آنزيمي به نام ليپوپروتئين ليپاز افزايش مي يابد. طعم آن در نتيجه زنجيره كوچك اسيدهاي چرب توليد شده ، بخصوص اسيد بوتيريك است. LPL مي تواند طبيعي يا باكتريايي باشد. LPL در سطح مشترك آب و چربي فعال است، ولي تا زمانيكه غشا( پوسته) گلبول چربي صدمه نديده و يا ضعيف نشود ، بي اثر است.

اين امر ممكن است در حين تكان دادن و يا كف كردن ، و فشردن (تلمبه زدن) اتفاق بيفتد. بدين سبب ، شيرهموژنيزه، سريعاً ليپوليز (تجزيه چربيها) مي شود، مگر اينكه ابتدا ليپاز (چربي) توسط گما ازبين برود. آنزيم ( پروتئين) در 60-55 خاصيت خود را از دست مي دهد. بنابراين ، هميشه شير را سريعاً قبل و يا بعد از پاستوريزه كردن هموژنيزعه كنيد ، و از مخلوط كردن شير تازه و شير هموژنيزه خودداري كنيد. چرا كه سبب فساد (ترشيدگي) سريع شير مي گردد.

برخي گاوها ، در واكنش به چيزي طبيعي در شير ، مي توانند خودبخود تجزيه چربيها يا توليدك نند. توليد شير دير هنگام، ورم پستان، رژيم غذايي نسبي غله و يونجه (علاوه بر علوفه، و علف تازه) و گاوهاي ناسازگارتر، مستعدتر ( آسيب پذيرتر) هستند.

ليپوليز با اندازه گيير ارزش درجه اسيد كه حضور اسيدهاي آزاد چربي را نشان يم دهد، قابل شناسايي است ليپولتيك يا هيدروليتيك ، با ترشيدگي (‌فساد) اكسيداتيو متفاوت است، اما اغلب در صنايع چربي ديگر، فساد (ترشيدگي) ، به معناي فساد اكسيداتيو بكار مي رود؛ در صنايع لبنيات ، فساد (خرابي) به معناي ليپوليز است.

مشخصه : صابوني شكل ، (بويي شبيه پنير كپك زده ) كمي تلخ ، آلوده ، بعد از چشيدن آشكار مي شود ، بلافاصله از بين نمي رود.

اكسيداسيون (اكسايش )

 اكسيداسيون (اكسيد شدن) چربي شير، با مس و فلزهاي ديگر، بهمراه اكسيژن و هوا كاتاليز مي شود ، كه به واكنش اكسيد شدن خودبخود كه شامل شروع، انتشار و پايان (انقضا) است، منجر مي شود.

اين امر معمولاً در فسفوليپيد غشا (پوسته) گلبول چربي آغاز مي شود. سپس تكثير در تري گليسريدها، اتصال دو گانه ليپديهاي چرب اشباع نشده، اتفاق مي افتد. درحين تكثير، پراكسيدهاي ( آب اكسيژنه هاي ) مشتق اسيدهاي چرب ، انباشته مي شوند. آنها در معرض واكنشهاي بيشتري قرار مي گيرند كه كربنيل ها را شكل مي دهند، كه درآنها، برخي مانند آلدهيدها و كتونها ، طعم تند و زننده اي دارند، تغذيه خشك، توليد شير(لاكتاسيون) ديرهنگام، مس يا فلزهاي اضافي ديگر، كمبود ويتامين E (توكوفرون) يا سلنيوم (آنتي اكسيدهاي طبيعي ) در رژيم غذايي، منجر به اكسايش (اكسيداسيون) خودبخود مي شود. اين مسئله مي تواند مشكل واقعي، مخصوصا در زمستان باشد. در معرض فلز قرار گرفتن ، در حين بعمل آمدن، نيز ممكن است در اين امر دخالت داشته باشد.

مشخصه : فلز مانند ، مقوايي خيس، روغني ، پيه شكل ، گچ مانند، دهان معمولا احساس جمع شدگي و انقباض مي كند.

نور خورشيد:

اغلب با اكسيد شدن اشتباه گرفته مي شود. در اين نقضان و عيب توسط اشعه هاي UV خورشيد يا لامپهاي فلورسنت هنگام كاتاليز اكسايش ، در شير بدون حفاظ ايجاد مي شود. فتواكسيداسيون ، ريبوفلادوين (‌ويتامين B2) را كه مسوول كاتاليز تبديل ميتونين به متانال است را فعال مي كند. در نتيجه اين بيشتر واكنش پروتئين است تا واكنش چربي ( ليپيد) . اگر چه طعم محصول نهايي آنها شبيه است اما بعد از ذخيره چند روزه تحليل مي رود.

مشخصه : پروئتئين سوخته و يا شبيه پرسوخته ، طعم شبه دارويي.

 

پخت شدن :

اين نقصان، نتيجه عملكرد زمان و دماي گرم كردن بخصوص حضورهر گونه عملكرد سوزاننده گرما به روي پروتئين هاي مخصوصي از جمله پروئئين هاي آب شير است. پروتئين هاي آب شير منبع پيوندهاي سولفيدي كه گروههاي سولفي هيدري را كه در طعم نقش دارند، شكل مي دهند. اين عيب بلافاصله بعد از گرما دادن ايجاد مي شود. اما در طول 1 الي 2 روز ناپديد مي شود.

مشخصه : كمي پخته شده يا بادامي مانند كه سوخته شده و يا كارامل مانند شده باشد.

طعمهاي منتقل شده :

گاوها بخصوص براي انتقال مزه به شير بد و ناخوشايند هستند و شير هم به همان نسبت به مزه ( بوي) بد در محل نگهداري آسيب پذير است. طعمهاي خوراكي و علف سبزنيز ممكن است شكل ساز شود. بنابراين لازم است گاوها را 2 تا 4 ساعت قبل از دوشيدن از غذا دور كنيم. علف هاي هرز ، سير /پياز و گل قاصدك مي توانند طعمهايي را به شير يا محصولات متعاقب آن مانند كره منتقل كند. بوهاي طويله اي، در صورت كاركرد ضعيف تهويه ، عدم نظافت مناسب طويله و تنفس گاوها در اين هوا، ممكن است در شير تاثير بگذارند. اين بوها فرار و ناپايدار هستند و مي توان آنها را توسط خلا هواگيري از بين برد.

مشخصه : يونجه / علوفه ، گاوي / طويله اي

ميكروبي

 بسياري از عيوب در طعم مزه مصحولات لبني ، ممكن است نتيجه باكتريها ،مخمرها يا كپك ها باشد. در شير خام (طبيعي ) ، اسيد بالا / مزه ترش، توسط رشد باكتري اسيد لاكتيك كه لاكتوز را تخمير مي كند ايجاد مي شود. امروزه بدليل تغيير در ميكروفلور شير خام، اين امر كمتر رايج است هم در شير خام و هم در شير بعمل آمده ، طعم ميوه اي ، در اثر سايكروتروف هايي ، مانند سودوموناس فراگي ) افزايش مي يابد.

طعم تلخ يا گنديده ، در اثر باكتري سايكروتروفي كه پروتئاز توليد مي كند ، ايجاد مي شود. در واقع عملكرد پروتئوليتيك پروتئاز است كه معمولا سبب گنديدگي در شير مي شود. طعم مالت مانند توسط s.lactis و مالتي ژنها ايجاد مي شود و با عطمي نسبي پوسته ذرت مشخص مي شود. با اين وجود ، بيشتر عيوب قابل لمس، از جمله شير طنابي شكل (خراب)، بخصوص آنهايي كه exopolysaccharides توليد مي كنند، توسط باكتريها ايجاد مي شوند.

معايب مختلف:

        ·قابض (سخت)

        ·گچ مانند

        ·شيميايي / دارويي بيماري مرتبط با آغشته (آلوده ، تقلبي)

        ·بي مزه آغشته (آب)

        ·خارجي

        ·شور مرتبط با بيماري

        ·تلخ آغشته

اطلاعات بيشتر در زمينه طعم بد در شير را مي توانيد در Bassette et al و Shipe et alبيابيد.

طعم شير ازدرجه 1 تا 10 تقسيم بندي مي شود. برخي از معايب در طعم، حتي اگر اندكي موجود باشد، قادرا ست درجه شير را به حد چشمگيري پايين بياورد، در زير، درجات طعم پنير، با شدت معين معايب طعم ، نشان داده  شده است.

شدت نقصان (عيب)

معايب نقد (مزه )       ناچيز (اندك)             آشكار(قطعي)            شديد ( بارز)

قابض (سفت)            8                           7                           5

طويله اي                 7                           5                           3

تلخ                         7                           5                           3       

پخته شده                9                           8                           6

گاوي                      6                           4                           1       

علوفه (تغذيه)            9                           7                           5

بي مزه                    9                           8                           7       

خارجي                   5                           3                           0

سير/پياز                  5                           3                           1

اسيدبالا                   3                           1                           0

باكتري                    5                           3                           0

عدم تازگي               7                           5                           3

مالتي                      7                           5                           3

اكسيد شده               7                           5                           3       

فاسد (مانده )            7                           5                           3       

شور                       8                           6                           4       

آلوده                      7                           5                           3

فرآيند UHT

        · مقدمه ( پيشگفتار )

        ·فوايد

        ·مشكلات

        ·روشهاي UHT

        ·گرم كردن مستقيم

        ·گرم كردن غيرمستقيم

        ·بسته بندي


مقدمه :

شرايط پاستوريزه كردن كه بطور موثري موجودات ذره بيني پاتوژنيك موجود را از بين مي برد، براي بي اثر نمودن ، ميكروبهاي ترموزيستنت ( مقام در برابر گرما) در شير كافي نيست. واژه استرليزه كردن به حذف كامل همه موجودات ذره بيني اطلاق مي شود: درصنايع غذايي، واژه واقع گرايانه تر «‌استرليزه كردن تجارتي » استفاده مي شود . يك محصول لزوماً خالي از هر گونه موجود ذره بيني ( ميكروب) نيست، اما آن موجوداتي كه مي توانند در مراحل استرليزه كردن دوام بياورند، بعيد است كه در طول زمان نگهداري، رشد كرده و موجب فساد محصول شوند.

در كنسروكردن، لازم است مطمئن شويم كه « نقطه سرد» به دماي دلخواه ، براي مدت زمان دلخواه رسيده است. براي اكثر محصولات كنسروي، ميزان كمي از نفوذ گرما، به مركز گرمايي وجود دارد. اين امر موجب به عمل آمدن بيش از حد برخي بخشها، بخصوص بخشهاي نزديك به ديواره جعبه ( كانتينر) ، و خسارت به ويژگيهاي غذايي وحسي مي شود. اين موضوع زمان بعمل آمدن طولاني دردماي كمتر را نشان مي دهد.

شير مي تواند در دمايي متجاوز از 100 درجه سانتي گراد بصورت تجاري استريل و در جعبه هاي (كانتينرهاي ) بدون هوا بسته بندي شود. شير را مي توان يا قبل و يا بعد از استرليزه شدن بسته بندي كرد. مبنا ( اصل ) UHT، يا دماي بيش از حد بالا ،استرليزه كردن مواد غذايي پيش از بسته بندي، و سپس قراردادن آنها در محفظه هايي از قبيل استريل شده و درمحيطي استريل است، سبب كاهش در زمان مجاز ( كنترل شده) (S5-2) شده و عمليات جريان پيوسته را فعال مي كند.

نمونه هايي از محصولات غذايي بعمل آمده از طريق UHT عبارتند از :

        · مايعات شير ، آ‘ميوه ، خامه (سرشير) ، ماست، شراب، سس سالاد

        ·غذاهايي با ذرات مجزا- غذاي بچه ،محصولات گوجه فرنگي، آبميوه ها و آب سبزيها ، سوپ ها

        ·ذرات بزرگ خورشت ها

فوايد UHT:

كيفيت بالا :

 اعداد Z,D نسبت به موجودات ذره بيني ، از كيفيت بالاتري برخوردارند. كاهش زمان عمليات ، بدليل وجود دماي بالا (UHTST) و زمان اندك گرم شدن و سرد شدن ، منجر به محصولي با كيفيت بالاترمي شود.

تاريخ مصرف (عمر) طولاني:

 عمري بيشتر از 6 ماه ، بدون استفاده از يخچال انتظار مي رود.

اندازه (سايز) بسته بندي:

شرايط فرآيند، مستقل از اندازه بسته بندي است، كه اين امر اجازه استفاده از جعبه هاي بزرگتر براي خدمات غذايي، يا فروش به توليد كنندگان مواد خوراكي را مي دهد ( پوره ميوه ضدعفوني شده در حمل با فولاد ضد زنگ)

 بسته بندي ارزانتر:

هم هزينه بسته بندي و هم هزينه نگهداري وحمل ونقل را شامل مي شود. بسته بندي لايه به لايه به ما اجازه استفاده از طرحهاي گسترده اي را مي دهد.

 

مشكلات استفاده از UHT:

استريل (ضدعفوني )بودن:

پيچيدگي تجهيزات و نصب آنها نياز به ايجاد محيطي استريل در فاصله بين بعمل آمدن وبسته بندي دارد( مواد بسته بندي، شبكه لوله كشي،مخازن ، پمپ ها) ؛ وجود متصدياني با مهارت هاي بيشتر لازم است؛ استريل بودن بايد در حين بسته بندي ضدعفوني ادامه يابد.

اندازه ذرات ( قطعات):

در مورد ذرات بزرگتر، خطر بيش از حد پختن سطح آنها ونياز به جابجايي مواد، پيش مي آيد كه هر دو مورد اندازه ذره را محدود مي كند.

تجهيزات:

بدليل ته نشين شدن جامدات ودر نتيجه بعمل امدن بيش از حد، كمبود امكانات براي استرليزه كردن ذرات وجود دارد.


حفظ كيفيت:

گرماي ثابت ليپازها يا پروتئازها مي تواند منجر به خراب شدن طعم ، دوره ژلاتينه شدن شير در طول زمان بشود هيچ چيز براي هميشه دوام نمي آورد ! همچنين طعم پخته شده آشكارتري در شير UHT وجوددارد.

روش UHT:

دوروش بنيادي در مورد UHT وجود دارد.

1- گرم كردن مستقيم

2- گرم كردن غيرمستقيم

سيستم (روش) گرم كردن مستقيم:

محصول از طريق ارتباط مستقيم با بخار، با ويژگي قابل شرب و يا مخصوص آشپزي ، گرم مي شود. مزيت اصلي گرم كردن مستقيم اين است كه محصول در دماي بالا براي مدت كمتري نگهداري مي شود. براي محصولي حساس به گرما،مانند شير اين به معناي خرابي و ضرر كمتر است.

دو نوع روش گرم كردن مستقيم وجود دارد. (‌لطفاً دياگرام كلي تجهيزات را ببينيد).

1.      تزريق

2.       دميدن


تزريق :

بخار با فشار زياد به مايع از قبل گرم شده، توسط تزريق كننده بخار، تزريق شده كه منجر به بالا رفتن سريع دما مي شود.و بعد از نگهداشتن، محصول در خلا سريع سرد مي شود، تا آب معادل را به مقداري بخار متراكم مورد استفاده تبديل كند. اين روش ، امكان سرد كردن و گرم كردن سريع و تبديل (برطرف نمودن ) ناپايدار را فراهم مي كند.اما اين روش تنها براي برخي از محصولات مناسب است. اين روش شدت دهنده انرژي است و از آن جهت كه محصول در تماس با تجهيزات داغ است، احتمال خراب شدن و صدمه به مزه وجود دارد.

دميدن:

جريان محصول مايع از طريق لوله توزيع كننده به محفظه بخار پرفشار پمپ مي شود. اين روش با حجم بخار زياد و گنجايش محصول كم كه در سطح بزرگي از محصول توزيع مي شود.شناخته مي شود. دماي محصول بطور دقيقي توسط فشار كنترل مي شود. زمان نگهداري بيشتر، با استفاده از مبدل گرماي لوله اي و يا صفحه اي تحقق مي يباد كه با سرد كردن سريع در محفظه خلا دنبال مي شود.

اين روش فوايد بسياري دارد:

        · گرم كردن فوري و سرد كردن سريع.

        · بدون گرم كردن موضعي بيش از حد يا سوختن.

        ·مناسب جهت محصولات با غلظت كم و يا زياد.

روش گرم كردن غيرمستقيم :

وسيله گرمايي و محصول در ارتباط مستقيم نيستند، اما توسط سطوح ارتباطي تجهيزات از هم جدا مي شوند. نمونه هاي مختلف مبدل هاي گرمايي ،قابل كاربرد و مناسب هستند:

        ·صفحه اي

        ·لوله اي

        ·سطح خراشيده

        ·مخروط دوتايي

 

مدل گرمايي صفحه اي شكل

شبيه به آنچه در HTST استفاده مي شود ، است، اما فشار حين كار ( موثر) تسوط واشرهايي محدود مي شود. سرعت مايعات پايين است و منجر به گرم شدن متغير ( ناهماهنگ ) وسوختن مي شود. اين روش از لحاظ فضاي مورد استفاده اقتصادي است، به آساني قابل بررسي و كنترل است، وامكان احيا( بازسازي) احتمالي را فراهم مي كند.

مبدل گرماي لوله اي: انواع مختلف از آن وجود دارد:

        ·پوسته و لوله ( تيوپ)

        ·پوسته و حلقه (سيم پيچ)

        ·تيوپ دوتايي

        ·تيوپ سه تايي ( سه طرفه ) (سه بخشي)

تمامي اين مبدل هاي گرماي لوله اي، نسبت به مبدل گرمايي صفحه اي ، از واشرهاي كمتري استفاده مي كنند، كه منجر به فشار بيشتر و در نتيجه ميزان جريان بيشتر و دماي بيشتر مي شود. اين گرم كردن يكدست تراست، اما كنترل و بررسي آن مشكل تر است.

مبدل گرمايي سطح خراشيده :

 محصول در طول تيوبهاي روكش دار ، كه شامل وسيله گرمايي است و توسط چاقوي چرخان( گردشي) كناره هاي آن خراشيده شده است، جريان مي يابد، اين روش براي محصولات وذرات چسبنده (غليظ) مانند سس ميوه مناسب است، و مي شود آنرا براي محصولات مختلف، با تغيير ظاهر پروانه ( پره ، آرميچر) تطبق داد(بكاربرد) اين روش براي ذرات بزرگتر مشكل دارد. زمان طولاني فرآيند براي ذرات ، به معناي استفاده طولاني قطعات است، كه عملي نيست. اين امر منجر به صدمه به جامدات و بيش از حد بعمل آمدن سس مي شود.

مبدل گرماي مخروطي دوتايي (دو مخروطه ) :

اين مبدل مناسب ذرات بزرگتر است، چرا كه شامل جدا كننده جامدات ومايعات است و گرم كردن غيرمستقيم در مخلوط دو تايي ( يك نفوذ) رابا گرم كردن مستقيم بخش مايع تلفيق مي كند( اگر خيلي چسبنده (غليظ) باشند، استفاده از سطح خراشيده نيز ممكن است). قطعات جامد به دورن مخروط دوتايي ريخته شده، به آرامي روي محور افقي با تزريق بخار، و سطوح داغ گردانده مي شوند. بدليل دماي يكنواخت ، وسوختني در پي نخواهد بود. مايع ، جداگانه ، بصورت مستقيم با بخار گرم شده و پس از آن، از پيش سرد شدن اضافه مي شود، مخلوط دوتايي بعنوان يك مخلوط كن عمل مي كند، وجامدات را پوشش مي دهد. سپس محصول با فشار زياد به قيفي ضدعفوني با هواي استريل ريخته مي شود. اين روش براي سوپ ها ، خورشت ها، هويج ها وسبزيجات استفاده مي شود.

بسته بندي براي بعمل آمدني ( فرآيندي) ضدعفوني:

مهمترين چيزي را كه بايد به خاطر بسپاريد، اين است كه بايد استريل باشد. نگهداري (حمل ونقل) محصولات پس از بعمل آمدن ، همگي بايد در محيطي استريل انجام شود.

در اينجا 5 روش اصلي خط بسته بندي ضدعفوني وجود دارد.

1.   پركردن و مهر وموم كردن: كانتينرهايي (صندوق هايي) از پيش ساخته شده از پلاستيك ترموفرم (با گرما شكل داده شده )، شيشه ، يا فلز استريل ، در محيطي ضدعفوني پرشده (بارگير شده ) و مهر وموم مي شود.

2.       شكل دادن (ساختن)، پركردن و مهر وموم :

لوله هاي فلزي استريل، در محيطي استريل ساخته شده ، پر مي شود و مهر و موم مي شود، مانند تتراپك

3.      بنا كردن ( ايجاد كردن )، پركردن و مهر وموم كردن:

از جاهاي خالي سخت ( از شكافهاي سخت) استفاده شده ، ساخته شده و استريل مي شود. سپس پرشده و مهر و موم مي شود ، مانند: كارتناهي دوشيبه ، بلوك كمبري

4.      ترموفر به (شكل دادن گرمايي) ، پركردن و مهر و موم :

رول استاك (Stock) استريزه شده ، با گرما شكل داده شده و پر مي شود و سپس بصورت ضدعفوني مهر و موم مي شود، مثل ، خامه گيرها ، كنسروهاي پلاستيكي سوپ

5.      از بين بردن كپك (قالب) ، پركردن و مهر و موم :

شكلهاي بسته بندي مختلفي در فرآيند UHT ضدعفوني وجود دارد:

        · كنسروها

        ·مقوا / پلاستيك / زرورق (فويل) / ورقه هاي پلاستيكي

        ·كيسه هاي انعطاف پذير

        ·كانتينرهاي پلاستيكي ترموفرم ( با گرما شكل داده شده )

        ·كانتينرهاي شكل داده شده شناور

        ·كيسه در جعبه

        ·محموله حجيم

لازم است اشاره شود كه خيلي از محصولات بعمل آمده توسط گرم كردن UHT ، بطور ضدعفوني بسته بندي نمي شوند . اين كار اين امتياز را به آنها مي دهد كه در مقايسه با پاستوريزه كردن ، تاريخ مصرف (عمر) طولاني تري در دماي يخچال داشته باشند، اما بدليل احتمال آلوده شدن دوباره بعد از بعمل آمدن، سبب توليد محصولي با عمر ثابت در دماي محيط نمي شود.


محصولات لبني وغليظ:

شير مايع حاوي تقريباً 88% آب است. شيرغليظ با از ميان برداشتن ( از بين بردن) نسبي آب بدست مي آيد. محصولات لبني خشك، حتي مقدرا بيشتري آب از دست مي دهند، تاجاييكه به كمتر از 4% مي رسد. مزيت هر دوي اين فرآيندها ، افزايش تاريخ مصرف، راحتي،انعطاف پذيري محصول، كاهش هزنيه حمل و نقل ،ونگهداري است.

محصولات زير در اينجا مورد بحث قرار مي گيرند:

محصولات لبني غليظ ( فشرده) :

        · خامه غليظ شده ( تبخير شده ) يا شير كامل

        ·شير غليظ شيرين شده

        ·شيربدون چريب غليظ شده

        ·آب شير( آب پنير) غليظ شده

محصولات لبني خشك:

        · پودر شير ( شيرخشك)

        ·پودر آب شير( آب پنير)

        ·پروئتين آب شير غليظ شده

اصول تبخير و آب گيري رادربخش بعمل آمدن (فرآيند) مواد لبني مي توانيد بيابيد.


محصولات لبني غليظ شده :

خامه غليظ شده وشير كامل؛

 پس از اينكه شير خام، تصفيه و استاندارد (يكدست) شد. عمل از پيش گرم كردن 100-92 براي 25-10 دقيقه و 125-115 براي 1 تا 6 دقيقه ،انجام مي شود. در اين عمل فوايد بسياري وجود دارد:

        · افزايش استحكام شيرغليظ شده در طول استريزه كردن، كاهش احتمال انعقاد در طول نگهداري

        ·كاهش بار ميكروبي اوليه

        ·تغيير(اصلاح) غلظت محصول نهايي

        ·ورود شير به تبخير كننده از پيش گرم شده

سپس شير با خلا تبخير در دماي پايين غليظ مي شود. اين فرآيند بر مبناي قانون فيزيكي اي است كه نقطه جوش مايع هنگاميكه در معرض فشاري كمتر از فشار اتمسفر قرار مي گيرد، پايين مي آيد. دراين مورد ، نقطه جوش به حدود 45-40 كاهش پيدا مي كند.اين موضوع در مزه پخته شده تاثيري نمي گذارد. شير 40-30% بصورت كاملا جامد غليظ مي شود.

سپس شير غليظ شده ، هموژنيزه مي شود تا دوام امولسيون چربي شير افزايش مي يابد. فوايد ديگري نيز بخصوص در مورد اين محصول وجود دارد:

        · افزايش رنگ سفيد (سفيدي)

        · افزايش غلظت

        ·كاهش قابليت انعقاد

دومين استاندارد (يكدست كردن) ، درهنگام اطمينان از وجود تعادل مناسب در نمك انجام مي شود. قابليت شير رد وام آوردن مقابل گرماي شديد به ميزان زيادي بستگي به تعادل در ميزان نمك دارد.

محصول در اين هنگام كاملاً مستعد خراب شدن است. چربي به آساني اكسيد شده و بار ميكروبي اگر چه كاهش مي يابد، ولي همچنان تهديد محسوب مي شود. در اين مرحله ،شير غليظ شده معمولا در تانكرهايي براي استفاده در محصولات ديگر روانه بازار مي شود.

به منظور افزايش تاريخ مصرف، شير غليظ را مي توان در كنسرو ( قوطي) بسته بندي كرد ودر اتوكلاو استرليزه كرد. جريان استرليزه پيوسته ( بي وقفه) نيز به همراه بسته بندي در شرايط ضدعفوني انجام مي شود. هر گاه فرآيند استرليزه رنگ قهوه اي روشني ايجاد نمود ، محصول را مي توان با موفقيت تا 1 سال ذخيره و نگهداري نمود.

شير غليظ شيرين شده:

در حاليكه شير غليظ شده ، با استفاده از استرليزه كردن، تاريخ مصرفش افزايش مي يابد، شير غليظ شيرين شده، با افزودن شكر، عمر بيشتري مي يابد، ساكاروز ، به صورت بلور و يا محلول ، فشار اسمزي مايع را افزايش مي دهد، اما در مقابل مانع از رشد موجودات ذره بيني مي شود.

تنها عمل گرم كردن حقيقي (90-85 براي چندين ثانيه) كه اين محصولات دريافت مي كند ، پس از تصفيه و استاندارد (يكدست) شدن شيرخام اوست. فوايد اين عمل ، زا بين بردن كامل موجودات ذره بيني گرماگرا ( ترموفيليك ) و اسموفيليك ، غيرفعال نمودن ليپازها و پروتئازها ، كاهش تفكيك چربي ، وجلوگيري از تغييرات اكسيداسيون است. متاسفانه ، اين موضوع بر غلظت محصول نهايي هم تاثير گذاشته و ممكن است موجب افزايش معايب دوره ژلاتيني (age gellatine) شود.

شير با روشي شبيه شير غليظ شده، غليظ مي شود، اگر چه شكر ممكن است قبل از تبخير اضافه شود ، اما اضافه كردن آن بعد از تبخير، به منظور جلوگيري از تغييرات غلظت نامطلوب ، حين نگهداري، پيشنهاد مي شود.با اضافه كردن شكر به ميزان لازم، غلظت نهايي شكر حدود 45% خواهد بود.

سپس شير غليظ شيرين شده ، سرد شده ، و تبلور لاكتوز انجام مي گيرد. شير با بلورهاي لاكتوز پودري شكل واكسيناسيون، ويا بذر افشاني مي شود. سپس هنگام بهم زدن ( تكان دادن) سرد مي شود. لاكتوز را مي توان بدون بذرافشاني تبلور دارد ولي خطر شكل يافتن بلورهاي بسيار بزرگ وجود دارد. اين امر ممكن است سبب عيب بافتي ( ساختماني) شبيه آنچه در بستني sandiness ناميده مي شود، بشود كه در حس دهان تاثير مي گذارد. توسط بذرافشاني، تعداد بلورها افزايش ، و اندازه آنها كاهش مي يابد.

براي خرده فروشي، محصول در كانتنيرهاي كوچكتر بسته بندي مي شود ، مانند ، قوطي كنسرو، و براي فروش صنعتي درصندوق هاي حجيم بسته بندي مي شود.

شير بدون چربي غليظ شده :

شير بدون چربي محصول جانبي صنعت كره سازي است، كه مي تواند به تنهايي غليظ شده و يا با شير پس چرخ (شيربدون چربي) مخلوط شده، خشك شده و پودر شير ( بدون چربي) توليد كرد اين محصول مخلوط شده ، ممكن است به دليل وجود چربي بيشتر بلافاصله اكسيد شود، شير بدون چربي غليظ شده، خراب شدني است، بنابراين بايد تازه و ردجاي سرد نگهداري شود.

آب شير (آب پنير ) غليظ شده:

در فرآيند درست كردن پنير، مقدار زيادي آب شير(پنير) وجود دارد كه بايد دور ريخته شود ( بايد از شرش خلاص شود) يكي از راههاي استفاده از آب شير (پنير) غليظ كردن آن است. آب پنير متشكل از ، چربي ، لاكتوز، لاكتوگلوبين B، لاكتوآلبومين آلفا و آب است چربي معمولاً توسط سانتيفيوژ از بين رفته، و مانند خامه آب پنير مخلوط مي شود و يا در بستني استفاده مي شودتبخير اولين قدم در توليد پودر آب شير است.

محصولات لبني خشك:

پودر شير ( شيرخشك):

شير مورد استفاده در تهيه شير خشك ،ابتدا تصفيه و يكدست ( استاندارد) شده، سپس به آن گرما داده مي شود. اين گرم كردن معمولا شديدتر از آن گرمايي است كه پاستوريزه كردن احتياج دارد. علاوه بر از بين بردن پاتوژينك ها (مواد بيماري زا) و اكثر موجودات ذره بيني فاسد كننده، آنزيم ليپاز را كه ممكن است باعث ليپوليز (تجزيه چربي) در طول نگهداري شود، را هم غيرفعال مي كند.

سپس شير به دلايل زير ، قبل از خشك كردن ، تبخير مي شود:

        · هواي مسدود كمتر و تاريخ مصرف طولاني تر براي پودر

        ·افزايش غلظت منجر به ايجاد ذرات پودر بزرگتر مي شود.

        ·انرژي كمتري براي از بين بردن آب توسط تبخير نياز است و اقتصادي تر است.

هموژنيزه كردن ممكن است براي كاهش حجم چربي آزاد بكار رود. خشك كردن با اسپري بيشترين روش مورد استفاده براي توليد شيرخشك است. پس از خشك كردن، پودربايد در كانتينرها (جعبه هايي) بسته بندي شود كه قادر به ايجاد ايمني در مقابل رطوبت ، هوا، نور و .. مي باشد. سپس شير خشك را مي توان براي زماني طولاني ( تا 6ماه) در دماي محيط نگهداري كرد.

گرفتن خامه ( چربي) شيرخشك (SMP) : اين فرآيند مشابه فرآيندي است كه در بالا آمده ،به جز در مواردي زير:

        · حاوي چربي شيركمتري است.

        ·گرم كردن بيش از تبخير، كمابيش شديد (جدي) است.

        ·هموژنيزه كردن نياز نيست.

        ·حداكثر تااريخ مصرف به 3 سال افزايش مي يابد.

SMP بادرجه حرارت كم: عمل گرم كردن پاستوريزه را انجام داده ، و براي توليد پنير غذاي بچه و .. استفاده مي شود. SMP بادرجه حرارت بالا، علاوه بر پاستوريزه كردن به گرم كردن شديدي نياز دارد.اين محصول در صنعت نانوايي ، صنعت شكلات سازي ، و غذاهاي ديگر كه به مقدار زيادي پروتئين مصنوعي نياز دارند، استفاده مي شود/

شير خشك (پودر شير) موزي: با دوباره آبدهي (هيدراته كردن ) نسبي ذرات پودر شير خشك شده ، توليد مي شود. كه سبب چسبناك و متراكم شدن ذرات مي شود سپس آب توسط خشك كردن گرفته مي شود كه موجب افزايش ميزان هواي ادغام شده بين ذرات پودر مي شود.

پودر آب شير( آب پنير) :

آب شير( پنير) محصول جانبي توليد پنير و كازئين است. دور ريختن ( از بين بردن) اين آب پنير، مدتها يك مشكل محسوب مي شد.به دلايل محيط زيستي نمي توان آن را در درياچه ها و رودخانه ها تخليه كرد. به دلايل اقتصادي نيز به آساني بيرون ريختن و اتلاف آن مطلوب نيست، تبديل آب پنير به پودر، منجر به توليد تعدادي محصول شده كه مي توان با آن ادغام كرد. مطلوبترين كار ممكن، استفاده آن براي غذاي انسان است. بدليل اينكه حاوي مقداري كم ، اما ارزشمند از عناصر پروتئين است. استفاده از آن بعنوان غذاي حيوانات نيز امكان پذير است. آب شير ( پنير) ، درصنعت غذايي حيوانات خانگي و مخلوط كن هاي غذايي حيوانات، سالانه صدها ميليون پوند، فروخته مي شود. صنعت غذايي، بزرگترين مصرف كننده آب پنير خشك، و محصولات آب پنير است.

پودر آب پنير، اساساً مشابه روش تهيه ساير پودرهاي شير تهيه مي شودو. اسموز معكوس را مي توان تا حدي براي غليظ كردن آب شير، قبل از تبخير خلا استفاده كرد. پيش از اينكه آب پنير غليظ با اسپري خشك شود، تبلور لاكتوز سبب كاهش هيدروسكوپي (رطوبت نما) مي شود. اين امر با سرد كردن سريع در سردكننده هاي ( flash ،نوراني) ، پس از تبخير تحقق مي يابد. تبلور در مخزن هاي متحرك براي 4 تا 24 ساعت ادامه مي يابد. تحت سيال ( مايع) ممكن است براي توليد ذرات متراكم با ويژگيهايي نظير جريان آزاد (فراوان) ، غير هيدروسكوپيك، غيركيكي ( بدون قالب) ، استفاده شود.

پروتئين آب شير غليظ شده :

مشكل از بين بردن آب پنير و همچنين نگهداري از پروتئين هاي حيواني با كيفيت بالا ، توجه جهاني به پروتئين آب پنير غليظ شده را افزايش داد. آب پنير، پس از تصفيه و پاستوريزه شدن، سرد شده و به تركيب فسفات كلسيم ، كه بعدها فساد (آلوده شدن ) پوسته را كاهش مي دهد ، ثابت مي بخشد. عليرغم (باوجود) امكان استفاده از روشهاي نظير اسموز معكوس، ماكروفيلترلئين (پالايش كم) و demineralization ، آب پنير معمولا با استفاده از تصفيه (پالايش) شديد ultrafiltration بدست مي آيد. در حين پالايش شديد تركيباتي با وزن مولكولي كم ، مانند لاكتوز، مواد معدني، ويتامينها، و نيتروژن بدون پروئين در نفوذ ( رخنه كردن ) از بين مي روند. در حاليكه پروتئينها در retentate (محل نگهداري) غليظ مي شوند. پس از پالايش شديد ، كه محل نگهداري پاستوريزه مي شود. آب شير ممكن است تبخير شده، سپس خشك شود. خشك كردن ، معمولا خشك كردن با اسپري ، در دمايي كمتر نسبت به شير ، به منظور جلوگيري از ميزان زياد پروتئينهاي مصنوعي انجام مي شود.

 

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 10 اسفند 1394 ساعت: 11:32 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

مديريت ژاپني – مديريت آمريكايي – مديريت Z و بحث در مورد امكان اعمال آنها در سيستم مديريتي جامعه اير

بازديد: 123

مديريت ژاپني مديريت آمريكايي مديريت Z و بحث در مورد امكان اعمال آنها در سيستم مديريتي جامعه ايراني

ابتدا در ورود به بحث لازم است به خصوصيات ويژه هر يك از شيوه هاي مديريتي فوق اشاره شود.

مديريت ژاپني

مديريت آمريكايي

(برنامه ريزي)

1- جهت گيري بلندمدت است.

2- انجام تصميم گيري بصورت گروهي از طريق همراهي جمعي است.

3- همكاري جمعي فراوان در آماده سازي و تصميم گيري وجود دارد.

4- مسير تصميمات از پايين به بالا و برعكس صورت مي گيرد.

5- روند تصميم گيري كند است اما بسرعت و بدون مقاومت اجرا مي شود.

 

 

1- جهت گيري اصولاً كوتاه مدت است.

2- تصميم گيري فردي انجام مي شود.

 

3- همكاري مردمي اندك در تصميم گيري و آماده سازي وجود دارد.

4- تصميمات در بالا گرفته شده در سطوح پايين جاري مي شود.

5- روند تصميم گيري سريع است اما اجراي آن كند و با مقاومت صورت
مي گيرد.


 

مديريت ژاپني

مديريت آمريكايي

(سازمان دهي)

1- مسئوليت پذيري گروهي است و پاسخگويي نيز گروهي مي‌باشد.

2- مسئوليت تصميم گيري روشن و آشكار نيست.

3- سازمان ساختاري غيررسمي دارد.

 

4- فلسفه و فرهنگ سازمان هماهنگ با روح جمعي بوده و فرد هويت سازماني دارد.

5- سازمان در رقابت با سازمانهاي ديگر است. 

 

 

1- مسئوليت پذيري فردي است و مشخصاً فرد بايد پاسخگو باشد.

2- مسئوليت تصميم گيري شفاف وآشكار است.

3- ساختار سازمان رسمي و ديوانسالارانه است.

4- فلسفه و فرهنگ سازماني خاصي وجود نداشته و هويت فرد با رشته كاري و تخصص او شكل مي گيرد.

5- فرد در رقابت با افراد ديگر است.

 

 


 

مديريت ژاپني

مديريت آمريكايي

(استخدام نيروي انساني)

1- استخدام نيروي كار او ميان نيروهاي جوان فارغ التحصيل بوده و جابجايي مستخدمين از سازمان استخدامي اوليه بندرت صورت مي گيرد.

 

2- ترفيع در پايه هاي سازماني كند بوده وعمدتاً براساس ارشديت صورت مي گيرد.

3- تقويت فرهنگ وفاداري به شركت و سازمان غالب است.

4- ارزيابي كار كارمندان تازه كار بندرت صورت مي گيرد.

5- ارزيابي براساس كاركرد بلندمدت صورت مي گيرد.

6- ترفيع بر پايه معيارهاي چندگانه از جمله ارشديت استوار است.

7- آموزش و تربيت كارمندان نوعي سرمايه گذاري بلندمدت محسوب مي شود.

8- ثبات و امنيت كاري بالا بدليل استخدام براي همه عمر

 

1-استخدام نيروي كار از ميان فارغ التحصيلان و يا شاغلين ديگر سازمانها بوده و جابجايي آسان و مكرر نيروهاي استخدامي ميان شركتهاي مختلف امري عادي است.

2- امكان ترفيع سريع در سازمان براساس كارايي فردي وجود دارد.

3- تقويت فرهنگ وفاداري به حرفه و تخصص غالب است.

4- ارزيابي كار كارمندان تازه كار بسيار انجام مي شود.

5- ارزيابي بر مبناي بازدهي كوتاه مدت انجام مي شود.

6- ترفيع براصل كارايي فردي و توانايي درعملكرد استوار است.

7- به آموزش و تربيت كارمندان بدليل عدم ثبات و تداوم كاري با ترديد نگاه مي شود.

8- ناامني شغلي بدليل عدم حمايت كامل كارمندان از طرف سازمان


 

مديريت ژاپني

مديريت آمريكايي

(رهبري)

1- رهبر نقش يك راهنماي اجتماعي را داشته و عضوي از اعضاي گروه است.

2- رهبري سبك پدرانه دارد.

3- رهبري براساس ارزشهاي همگاني بوده همكاري را آسان مي كند.

4- تأكيد بر همنوايي در سيستم وجود دارد و از برخورد و روياروي پرهيز مي شود و روند امور گاهي با ابهام و چشم پوشي انجام مي پذيرد.

5- ارتباط از پايين به بالا و برعكس صورت مي گيرد.

 

1- رهبر تصميم گيرنده نهايي بوده و بعنوان رئيس گروه خود عمل مي كند.

2- رهبري سبك كارفرمايانه دارد.

3- رهبري براساس تصميمات فردي بوده گاهي روند همكاري را ناممكن مي كند.

4- تأكيد بر اجراي روش امور بوده برخورد مستقيم و روياروي فراوان است.

 

 

5- ارتباط اصولاً از بالا به پايين اعمال
مي شود. يروي كار از ميان فارغ التحصيلان و يا شاغلين ديگر سازمانها بوده و جابجايي آسان و مكرر نيروهاي استخدامي ميان شركتهاي مختلف امري عادي است.

 

مديريت ژاپني

مديريت آمريكايي

(نظارت)

1- نظارت از سوي همرديفان و همكاران در سطح گروه صورت مي گيرد.

2- نظارت بر كاركرد گروه اعمال مي شود.

3- احترام و آبروي فرد در هنگام لغزش و خطا حفظ مي شود (حمايت از طرف گروه)

4- گروههاي نظارت بر كيفيت نقش مشهودي در سازمان دارند. 

 

1- نظارت از طريق سلسله مراتب و از بالا به پايين اعمال مي شود.

2- نظارت بر كاركرد فرد اعمال مي شود.و

3- خطا كار مورد توبيخ و سرزنش قرار مي گيرد ( عدم حمايت از طرف گروه)

4- گروههاي نظارت بر كيفيت نقش كمرنگي در سازمان دارند.

همانگونه كه در مقايسة فوق مشهود است خصوصيات مديريتي هر جامعه براساس خصوصيات فرهنگي آن جامعه شكل گرفته است.

در جامعة ژاپني ما با يك فرهنگ گل گرا با غلبة روحية پدرسالارانه و با خصوصيت كيفيت گرايي پرهيز از قدرت طلبي روحية سازشكارانه پرهيز از ناامني فرهنگ ارزشگذاري به كار ولي نه چندان كارآفرين و با غلبة تفكر ماترياليستي روبرو هستيم.

در حاليكه در جامعة آمريكايي غلبه فرهنگي بيشتر به سمت روحية دموكراسي فرد گرايي عمل گرايي نتيجه گرايي ريسك پذيري رقابت و قدرت طلبي كارآفريني هدف گرايي روحيه مردانه ماجراجويي و تفكرات ماترياليستي است.

بدون شك كارايي هر يك از سيستمهاي مديريتي ژاپني و آمريكايي براساس تطابق با فرهنگ آن جامعه و توانايي و كارامدي سيستم در حل مشكلات ناشي از تغييرات سريع جهاني و تحولات اقتصادي ارزيابي مي شود.

اما مي‌توان محاسن و معايب هر يك از سيستمهاي مديريتي فوق را چنين برشمرد.

مديريت ژاپني

* محاسن

1- اعتماد پايدار بين فرد و سازمان از طريق رفع نيازها و حمايت فرد از سوي سازمان و وفاداري و مسئوليت پذيري فرد در قبال سازمان كه منجر به رضايت وامنيت شغلي و بازدهي وكارايي سازمان مي‌شود.

2- تقسيم عقلاني نقش تصميم گيري و مسئوليت پذيري در ميان سطوح پايين و بالاي سازمان كه راهي براي كنترل و پيش گيري از هر نوع مانعن تراشي يا نيروي منفي در اجراي تصميمات به شمار رفته و ريسك تصميم گيري را به حداقل مي رساند.

3- كسب موشفقيت براساس سيستم كانرن- گمبا

(كايزن) يا ارتقاء مستمر فرايندها بوسيلة تمامي كاركنان، بدون صرف هزينه هاي زياد از مقوله هاي بنياني در مديريت ژاپني محسوب مي شود. كايزن كه آقاي Massaki Imai آنرا كليد موفقيت مديريت ژاپني مي‌داند در اصل متضمن حفظ روحية ارتقاء كيفيت مداوم و پذيرش تغييرات مثبت مستمر از طرف تمام كاركنان بوده و قلب تپنده ايي ارتقاء مستمر سيستم دواير كنترل كيفيت و كنترل كيفيت جامع مي باشد.

همچنين مديريت ژاپني محل واقعي عمليات را (GEMBA) توصيف مي كند و اعتقاد دارد تمركز روي امور مالي و نتايج كوتاه مدت تأثيرات ناپايداري در ارتقاء سيستم داشته و سوگيري و سياستگذاري سازمانها بايد براساس منافع دراز مدت شكل بگيرد تا سازمان كارآمدي و پويايي خود را حفظ نمايد.

معايب مديريت ژاپني

1- كند بودن روند تصميم گيري در سيستم ژاپني (Nema Vashi) و (Ringi) كه گاهي اوقات منجر به از دست رفتن فرصتهاي تجاري مي شود.

2- تأكيد بر همنوايي با سيستم گاهي اوقات منجر به پرهيز افراد از رويارويي با تصميمات نادرست جمعي مي شود و فرد به پذيرفته مسئوليت مشترك براي اخذ تصميمي كه ممكن است منجر به شكست بشود راضي مي گردد كه بعضاً نتايج اسف باري در پي دارد.

3- سيستم ارتقاء كند و وابستگي شديد فرد به سيستم سازماني سبب از بين رفتن حس رقابت و نوآوري در فرد شده و حتي بدليل امنيت شغلي بيش از حد نسل جديدي از كاركنان كم تعهد كه چندان به منشور اخلاقي و ارزشمندي كار هم معتقد نيستند بوجود آمده است.

4- عدم عدالت يكسان در امنيت شغلي براي تمام سطوح كاركنان جامعة ژاپني و در ژاپن تنها 30% كاركنان مرد ژاپني بصورت تمام وقت و در شركتها و سازمانهاي بزرگ براساس نظام استخدامي ژاپني Nenko استخدام مي‌شوند.

و در اين ميان كاركنان زن كاركنان پاره وقت- و كاركنان قراردادي و كاركنان روزمزد- از تبعيضات زياد و عدم امنيت شغلي رنج مي ‌برند.

5- نظام مديريت ژاپني سبك مديريت خلاقانه و متهورانه‌اي را رايج نكرده است. و در شرايط سخت اقتصادي سيستم مديريتي به جاي آنكه بدنبال يافتن راه حلهاي جديد و خلاقانه باشد از سيستم رياضت اقتصادي و درهاي بسته براي حل مشكلات مديريتي سود مي برد كه اغلب فشار آن به شكل استثمار گرانه‌اي بر سطوح پايين سازمان منتقل مي‌شود.

6- اجراي سيستمهاي كايزن- گامبا عليرغم تبليغات گسترده بر روي كارايي فوق العاده آنها هميشه و در هر سيستم با موفقيت همراه نبوده و در بسياري از موارد با مشكلات اجرايي و حتي كارآمدي پايين روبرو مي‌شوند.

7- مديريت ژاپني محدوديتها و تبعيضات شغلي زيادي را براي زنان ايجاد مي كند. كه اگر چه ممكن است با فرهنگ مرد سالارانه ژاپني چندان تعارضي نداشته باشد اما در جوامع ديگر مي‌تواند منجر به ايجاد تنشهاي جدي اجتماعي گردد.

مزاياي مديريت آمريكايي

1- عمل گرايي كه مانع از اتلاف وقت و سرمايه مي‌شود.

2- ارزشمندي خلاقيت : اين روحيه باعث مي شود سازمان از محدود كردن بيش از حد افراد در چارچوب قوانين و مقررات خشك خودداري كرده و با احترام به استقلال فركي افراد از نيروي خلاقيت و نوآوري آنان درجهت منافع سازمان سود بجويد.

3- ريسك پذيري: روحية ماجراجويانة آمريكايي ايجاب مي كند سازمان و افراد آن در جستجوي فرصتهاي جديد و مناسب بوده و در راه بهره برداري از اين فرصتها سيستم مديريتي آمريكايي ريسك معقول و حساب شده را مي پذيرد و تشويق مي كند، كه در بسياري از موارد اين امر مي تواند نتايج جهشي و چشمگيري بدنبال داشته باشد.

4- بهره وري براساس رشد فرديت كاركنان : مديريت آمريكايي عميقاً معتقد است يك سازمان موفق بايد امكان رشد فردي و بالندگي شغلي را براي فرد فراهم نمايد تا كاركنان با انگيزه لازم در جهت ابراز لياقت خود كه منجر به خودكارآيي هر چه بيشتر سيستم نيز خواهد شد. جايگاهشان را در سيستم ارتقاء دهند.

5- مديريت آمريكايي با اعتقاد بر تصميم گيري فردي و مسئوليت پذيري افراد، امكان اتخاذ تصميمات سريع، به موقع و .. را براي سازمانهاي تحت مديريت خود فراهم مي نمايد.

6- درسيستم آمريكايي روند جاري امور و وظايف افراد، كاملاً‌ روشن و شفاف بوده واين امر مانع از فرار فرد از پاسخگويي مستقيم و مخفي ماندن خطاها در پوشش مسئوليت گروهي مي شود و همين امر آسيب پذيري سازمان را در قبال خطاها و لغزشهاي فردي كاهش مي دهد.

7- سيستم مديريت آمريكايي بيشتر بر دموكراسي و عدالت اجتماعي استوار بوده و ناعدالتي هاي شغلي و اجتماعي و جنسي در محيط كار كمتر از حمايت فرهنگي و محمل اجتماعي برخوردار است.

معايب سيستم مديريت آمريكايي

1- نتيجه گرا بودن بيش از حد و تمركز روي امور مالي و نتايج كوتاه مدت سبب غفلت از برنامه ريزي سيستم روي نتايج و سياستهاي دراز مدت مي گردد.

2- تصميم گيري هاي فردي و مسئوليت پذيري مديران اگر چه منافعي مانندق درت تصميم گيري سريع را بدنبال دارد اما عملاً با مشكلات عديده‌اي مواجه مي‌شود كه از ان جمله مي‌توان به عدم پايبندي كاركنان سطوح پايين به تصميمات اخذ شده بديل عدم مشاركت در اخذ تصميمات اشاره كرد كه اغلب باعث كند شدن و بروز مقاومت در اجراي تصميمات اتخاذ شده از بالا مي گردد.

3- عدم پايبندي و وفاداري افراد به سيستم سازماني باعث مي شود به امر آموزش كاركنان بعنوان يك سرمايه گذاري دراز مدت با ترديد نگريسته شود.

4- ساختار سازماني رسمي و ديوانسالارانه باعث بروز مشكلات خاص سيستم بروكراتيك و كندي عملكرد سازمان مي شود.

5- رقابت موجود در محيط كاري و ما بين كاركنان باعث بروز احساس عدم امنيت و رضايت شغلي و ظهور رفتارهاي غيراخلاقي در محيط كار مي‌شود.

6- عدم امنيت شغلي از وفاداري كاركنان به سيستم كاسته مانع از شكل گيري حساس همسو بودن منافع فرد و سازمان مي شود.

7- از آنجا كه رهبري سيستم در مديريت آمريكايي به شكل رياست اعمال مي شود، تصميمات فردي و بالا دستانه گاهي اوقات روند همكاري را ناممكن مي سازد.

8- در سيستم مديريت آمريكايي نظارت از سطوح بالا و برد كاركرد فردي اعمال مي شود اين امر امكان استفاده از دواير ارتقاء كيفيت را كه نوعي اعمال ظارت گروهي بر كاركرد سيستم مي باشد و از رموز موفقيت مديريت ژاپني محسوب مي شود ناممكن مي سازد.

حال كه با خصوصيات مزايا و معايب سيستم مديريت ژاپني و آمريكايي شآنا شديم . لازم است به بررسي تئوري مديريتي Z كه برآيندي از دو سيستم مديريتي فوق يم‌باشد بپردازيم.

تئوري مديريتي Z

ويليام اوچي كه از تئوري پردازان علم مديريت معاصر محسوب مي شود در در بررسي گروهي از شركتها و سازمانهاي آمريكايي موفق مانند IBM مشاهده كرد آنها بطور ناخودآگاه برخي از ويژگيهاي مديريت ژاپني را با مديريت آمريكايي تلفيق نموده و به موفقيتهايي دست پيدا كرده اند وي اين نحوة تلفيق خصوصيات مديريتي آمريكحايي و ژاپني را تئوري Z نام نهاد.

تئوري Z برخي از فاكتورهاي مثبت مديريت ژاپني را انتخاب و آنرا سازگار با محيط و فرهنگ آمريكايي به كار مي بندد.

براي درك بهتر اين نحوة تلفيق مقايسه اي احتمالي بين اين سد تئوري مدريتي انجام شده كه بررسي آن خالي از لطف نيست.

 

تئوري آمريكايي A

تئوري ژاپني J

تئوري Z

استخدام كوتاه مدت

استخدام مادام العمر

استخدام بلندمدت

تصميم گيري فردي

تصميم گيري توافقي

تصميم گيري توافقي

مسئوليت فردي

مسئوليت گروهي

مسئوليت فردي

ارزيابي سريع

ارزيابي تدريجي

ارزيابي تدريجي

ارتقاء ترفيع سريع

ارتقاء و ترفيع تدريجي

ارتقاء و ترفيع تدريجي

كنترل رسمي و صريح

كنترل غيررسمي و تلويحي

كنترل غيررسمي و تلويحي با استانداردهاي رسمي و صريح

گرايش به تخصصهاي جزئي

گرايش به كلي دان و كاردان بودن افراد

گرايش متعادل به تخصصي بودن

توجه ابزاري و جزء گرايانه به فرد

توجه انساني و كامل به فرد

توجه انساني با التفات به تمام ابعاد فردي در سازمان

در تئوري Z عليرغم تأكيد بر تصميم گيري گروهي وجمعي مسئوليت تك تك افراد نيز مورد توجه قرار مي گيرد.

و علاوه بر وجود روابط متكي بر اعتماد وا حترام در محيط كاربر پيوندهاي غيررسمي و ديوانسالاري در مجموعه سازمان بي توجه نيست و وظايف افراد و حيطه مسئوليشتان كاملاً واضح و شفاف است.

در تئوري Z جريان آزاد اطلاعاتي را براي بهره گيري از مشاركت جمعي برقرار مي سازد اما بر هدفهاي رسمي و برنامه ريزي سازماني تاكيد ويژه دارد در اين تئوري ارزشهاي شركتي و فلسفه سازماني همراه با ارزيابي هاي آماري و اندازه گيري هاي عددي هر دو به تناسب كنشهاي مديريتي را هدايت مي‌كنند.

و در اين تئوري به انسان به صورت وجودي كامل و نه بعنوان ابزاري براي توليد نگريسته مي‌شود.

به نظر مي رسد پس از آشنايي اجمالي با سه تئوري ذكر شده بررسي و امكان سنجي در مورد اعمال شيوه هاي مديريتي فوق در ايران امكان پذير باشد.

برخلاف فناوري توليد كالا- شيوه هاي مديريتي به هيچ وجه قابل كپي برداري نيست ولي اين به معني نفي الگوگيري از شيوه هاي مديريتي نمي باشد از طرفي با نگاهي دقيق تر مي توان دريافت كه هر سبك و شيوه مديريتي داراي دو بعد اساسي است.

1- محتوي يا هسته آن شيوه مديريتي كه بعنوان روح جاري برسيستم عمل مي كند و بدون آن عملكرد ظاهري و بي محتوايي از سيستم باقي مي ماند. كه مفيد فايده نخواهد بود.

2- شكل و ساختار ظاهري سيستم مديريتي كه ريشه در زيرساختهاي مديريتي، پيشينه فرهنگي تاريخي سياسي و خصوصيات محيطي و اقتصادي شرايط و نيازهاي موجود دارد. كه بي توجهي به آن درنهايت موجب زيان ها و خطاهاي فاحش خواهد گرديد.

بنابراين براي پياده كردن هر مدل مديريتي و يا الگو برداري هاي مديريتي بايد از مدگرايي در مديريت بشدت پرهيز نمود.

و ضمن تجزيه و تحليل عميق و ساختاري الگوهاي مديريتي ارائه شده بايد از ساختار فعلي مديريتي كشور نقاط ضعف نقاط قوت نيازها ضرورتها اطلاع حاصل كرد. تا بتوان براساس شرايط حاضر از امكانات و الگوهاي موجود حداكثر بهره برداري را نمود.

بنابراين در تببين اجمالي بحث مي توان به موارد زير اشاره كرد:

    · روح جاري بر سيستم مديريت ژاپني يك روه كل گراوHolistic است كه با روح و فرهنگ شرقي و اسلامي حاكم بر جامعه ايراني قرابت بيشتري دارد اما در اين ميان به روحيه فردگرايي عميق ايرانيان نيز نبايد بي توجه بود.

    ·اما مشكل ظاهري، سيستم مديريتي ژاپني و سيستم مديريتي آمريكايي و همچنين سيستم مديريتي مبتني بر تئوري Z هيچكدام به تنهايي و به طور مطلق الوي مناسبي براي مديريت جامعه ايراني محسوب نمي شوند.

بنابراين با توجه به زمينه هاي فرهنگي اجتماعي- اقتصادي- سياسي معنوي و همچنين نيازها و امكانات موجود كشور بايد تلفيقي از ساختارهاي مديريتي موجود با فرهنگ و شرايط خاص جامعه امروز ايراني بوجود آورد و چه بسا در آينده بتوان نام اين تئوري مديريتي را (تئوري P) يا (Persian theory) نام نهاد كه اين مهم البته به عهده متخصصين امر و دست اندركاران سياست گذاري هاي كلان ملي مي باشد.

اما مواردي كه با توجه به بضاعت اندك اينجانب به نظر مي رسد عبارتند از :

1- با توجه به نياز كشور به تحولات عميق و اساسي و در عين حال وجود بحرانهاي حاد و غير قابل اغماض در كشور.

2- با توجه به سابقه طولاني مدت نظامهاي استبدادي در كشور و خو گرفتن فرهنگي مردم ايران استبداد و اعتقاد عميق آنها به ارجحيت تصميم گيري هاي فردي بر تصميمات جمعي لازم است مانند مديريت آمريكايي سيستم هاي تصميم گيري فردي تقويت و كارمند شوند اما در عين حال به زمينه سازي فرهنگي واجتماعي براي آموختن شدن جامعه ايراني با فرهنگ تصميم گيري و مسئوليت پذيري جمعي هم بايد توجه لازم مبذور گردد.

3- با توجه به فرهنگ نظم گريزي و حتي نظم ستيزي كه در سطح گسترد‌ه‌اي از جامعه ايراني نمود دارد لازم است همانند مديريت آمريكايي حدود مسئوليت ها و تصميم‌گيري‌ها و وظايف محوله دقيقاً مشخص و سيستم نظارتي كارآمدي بر عملكرد افراد جاري شود و ساختار سازماني رسمي و ديوان سالارانه  قوياً‌تقويت و كارآمد گردد و از محول كردن امور بطور نامشخص به گروهها وسازمانها تا زمانيكه فرهنگ نظم وكارگروهي بر جامعه ايراني حاكم نشده خودداري گردد.

4- با توجه به روحيه فردگرايي رقابت جويي و خلاقيت در جامعه ايراني لازم است سيستم هاي استخدامي وحمايتي در سازمانها بگونه اي بكار گرفته شوند كه در عين حال كه توانايي هاي خلاقانه افراد رشد مي كنند امكان ارتقاء سريع وجود دارد افراد حمايتهاي شغلي لازم را از سازمان دريافت دارند چون احساس ناامني شغلي از عواملي است كه باعث دلسردي و قانون گريزي در جامعه ايراني خواهد شد( تلفيقي از نظام استخدامي اداري آمريكايي و ژاپني با ارجحيت نظام آمريكايي)

5- ارزيابي ها در سيستم مديريت ايراني لازم است براي پس ارزيابي مديريت آمريكايي بنا نهاده شود چون با روحيه فرد گرايي ايراني هماهنگ تر است و ارزيابي كاركرد گروه اغلب با مسئوليت گريزي همراه خواهد شد.

6- به نظر مي رسد جلب مشاركت و همكاري در فرهنگ ايراني بيشتر براساس منافع فردي صورت مي گيرد تا براساس وفاداري به سازمان ها بنابراين در جلب انگيزش ايرانيان به مشاركت سيستم مديريت آمريكايي و تقويت فرهنگ وفاداري به حرفه و تخصص كارآمدتر خواهد بود.

در عين حال بايد براي رسيدن به فرهنگ مشاركت جمعي و پايبند بودن به ارزشهاي گروه و سازمان زمينه سازي فرهنگي بعمل آيد (مديريت ژاپني)

7- رهبري در سيستم مديريت ايراني لازم است به شكل تلفيقي از رهبري پدرسالارانه با قاطعيت رياست مآبانه اعمال شود تا در عين استفاده از روحيه احساسي و شرقي ايرانيان در جهت همكاري با رهبري و مديريت روحيه فردگرايي و نظم گريزي آنان مخل روند جاري امور نشود. (تلفيقي متعادل از مديريت ژاپني و امريكايي)

8- روحيه عدالت جويي ايرانيان ايجاب مي كند از خصوصيات تعبيض آميز مديريت ژاپني در مورد زنان و بعضي از گروههاي كاري خودداري شده ضمن تأمين حقوق اجتماعي و شهروندي افراد نظام شايسته سالاري در سيستم مديريت ايراني اعمال شود كه اين امر با مديريت آمريكايي كه به ظاهر به اصول دموكراتيك پايبندتر است سازگاري بيشتري خواهد داشت.

9- فرهنگ اسلامي و شيعي ايرانيان حاوي پتانسيلهاي عظيم و كارآمدي در جهت برانگيختن و بكارگيري نيروهاي جمعي و مشاركت و مسئوليت پذيري اجتماعي است كه نمونه آنرا در هيتئها و دسته جات مذهبي مشاهده مي كنيم و حتي شكلي از اين كاركرد قوي اجتماعي را در حركتهاي دموكراتيك از جمله انتخابات چند دوره اخير مشاهده نموده ايم. كه اين امر مي تواند از خصوصيات منحصر به فرد جامعه ايراني باشد. و بدون شك بكارگيري اين پتانسيل ويژه در تحولات اجتماعي مي تواند نقطه مثبت و متعادل كننده اي در مقابل فرهنگ عميق فرد گرايي ايرانيان باشد كه نبايد از ديد تئوريسين هاي مديريت ايراني دور بماند.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 10 اسفند 1394 ساعت: 11:27 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 407

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس